سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۴/۰۷

یکشنبه: 7/4/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انتقال نبرد از فضای خیابان به فضای اینترنتی
ساعتی قبل (مقارن ساعت 4:30 بامداد - امروز یکشنبه به وقت تهران) خبرگزاری آسوشیتد پرس گزارش داد در حالی که مقام های جمهوری اسلامی در خیابان ها تظاهرات اعتراضی را درهم کوبیده اند، نبرد در فضای اینترنتی جریان دارد. بنا بر این گزارش، گروه "هکتیویست" ها یا "فعالان هکر" که خواستار آزادی های اینترنتی اند، می گویند در مقابله بافیلتر شدن وب لاگ ها، سایت های خبری و غیره، توسط دولت، آنان نیز به مقابله با سایت های رهبران ایران رفته اند. به گزارش اسوشیتد پرس دو خبرگزاری جمهوری اسلامی یعنی"ایرنا، و فارس" هم اکنون غیرقابل دسترس شده اند. اما سایت های رسمی دیگر مانند سایت رهبر جمهوری اسلامی(سیدعلی گدا) هنوز باز است.
این در حالی ست که اریک ریموند، یکی از موسسان جنبش آزادی منابع، سایتی با نام "ندانت" ایجاد کرده است. این سایت به یاد " ندا آقا سلطان" 27 ساله نام گذاری شده است. همچنین سایت دیگری با نام فریدوم ساکر، یا "مکنده آزادی"، هشت سایت دولتی ایرانی از جمله وبلاگ احمدی نژاد را نشان می دهد که تحت حمله دائمی قرار دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

احیای تلاش ها برای تحریم صادرات بنزین به ایران
بحران انتخاباتی ایران تلاش برخی از اعضای کنگره آمریکا را برای تحریم واردات بنزین ایران احیا کرده است.
کمیته بودجه مجلس نمایندگان کنگره هنگام تصویب طرح بودجه سالانه وزارت امور خارجه آمریکا، یک ماده الحاقی به این طرح ضمیمه کرده است که اعطای وام و اعتبار به شرکت های خارجی تامین کننده بنزین ایران را منع می کند.
بر اساس برخی از برآوردها، ایران حدود ۴۰ درصد از بنزین مورد نیاز خود را از خارج وارد می کند.
به گفته مارک کرک، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا، یکی از صادرکنندگان اصلی بنزین به ایران یعنی شرکت هندی ریلاینس، هدف اصلی این الحاقیه است.
بخش اعظم بنزین وارداتی ایران توسط شرکت ریلاینس، شرکت فرانسوی توتال، شرکت های سوییسی ویتول و گلنکور و شرکت بریتانیایی بریتیش پترولیوم تامین می شود.
شرکت بیمه لویدز لندن بیمه کننده بیشتر محموله های بنزین صادراتی به ایران است.
مارک کرک که الحاقیه یادشده را تهیه کرده است می گوید، “بانک صادرات و واردات آمریکا” در سال های گذشته وام هایی را به ارزش تقریبی ۹۰۰ میلیون دلار در اختیار شرکت ریلاینس قرار داده است.
او درصدد جلوگیری از تکرار اعطای وام های مشابه ای به شرکت ریلاینس در سال مالی ۲۰۱۰ که در ماه اکتبر امسال آغاز خواهد شد است.
اما برخی از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا مانند جیمز موران، نمانیده ایالت ویرجینیا، با اعمال محدودیت های مالی علیه تامین کنندگان بنزین ایران مخالفند و آن را دخالت در امور داخلی ایران دانسته اند.
مجلس نمایندگان آمریکا به زودی طرح بودجه سالانه وزارت امور خارجه آمریکا که شامل الحاقیه وضع محدودیت ها علیه شرکت های تامین کننده بنزین ایران است را بررسی خواهد کرد و احتمال رد این الحاقیه هنوز وجود دارد.
مقام های دولت ایران بارها تاکید کرده اند که برای مقابله با هرگونه تحریم بنزین وارداتی به این کشور آماده اند و چنین تحریمی شکست خواهد خورد.

طرح تحریم بنزین
تلاش اصلی در کنگره آمریکا برای تحریم بنزین وارداتی ایران از ماه آوریل امسال آغاز شد.
مجالس سنا و نمایندگان کنگره در اواخر ماه آوریل طرح تحریم واردات مواد نفتی پالایش شده از جمله بنزین و گازوئیل ایران را تدوین کردند. این طرح به اختصار "ایرپسا" نام دارد.
در صورت تصویب و اجرای این طرح، شرکت های تامین کننده نفت و گازوئیل ایران دسترسی به بازار آمریکا را از دست خواهند داد، مگر آن که ارتباط خود با ایران را قطع کنند.
طرح "ایرپسا" بنابر تصمیم مقام های ارشد حزب دموکرات که کنترل کنگره را در دست دارند، در عمل وارد پروسه قانونگذاری نشده است.
هاورد برمان، رئیس دموکرات کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان، در آن زمان تاکید کرده بود که به دلیل حمایت از استراتژی کاخ سفید برای مذاکره مستقیم با ایران، قصد ندارد آن طرح را در "آینده نزدیک" به تصویب برساند.
ولی در پی برخوردهای خشونت بار دولت ایران با مردم معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، به نظر می رسد که دولت آمریکا در استراتژی مذاکره مستقیم با ایران تجدید نظر کند.
موضع اوباماباراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، روز جمعه (۲۶ ژوئن) اعلام کرد که برخورد به گفته او خشن دولت ایران با مردم معترض بر تلاش او برای گفتگوی مستقیم با ایران تاثیر خواهد گذاشت. او جزئیاتی در این خصوص ارائه نکرد.
بسیاری از چهره های محافظه کار در واشنگتن واکنش های اولیه آقای اوباما به ناآرامی ها در ایران را ضعیف دانسته اند و از آن انتقاد کرده اند.
سه سناتور آمریکایی از جمله سناتور جمهوریخواه جان مک کین، هم اکنون درصدد تدوین طرحی برای آن چه آن ها مبارزه با سانسور خبری و افزایش دسترسی ایرانی ها به اطلاعات خوانده اند، هستند.
سناتور مک کین نتیجه انتخابات ایران را غیرمشروع خوانده و خواهان ابطال آن است، موضع تندی که هنوز باراک اوباما آن را بیان نکرده است.
با این همه، فشار بر رئیس جمهوری آمریکا برای تجدید نظر اساسی در سیاستش در قبال ایران نه فقط از سوی جناح محافظه کار بلکه از سوی برخی از محافل لیبرال و تمایل به چپ در حال افزایش است.
سردبیران روزنامه واشنگتن پست که عمدتا تمایلات لیبرال دارد، روز شنبه (۲۷ ژوئن) با انتشار مقاله ای برای اولین بار موضوع " تغییر رژیم" در ایران را مطرح کرده اند و این گزینه را " واقع گرایانه" خوانده اند.
این موضوع جنجالی پیشتر توسط محافل محافظه کار به ویژه نومحافظه کاران در واشنگتن مطرح می شد.
به نوشته سردبیران واشنگتن پست: “تنها راه ممکن به سمت پایان خطر ایران آن چیزیست که مردم معترض خواسته اند: " تغییر رژیم."
ناظران بعید می دانند که تمام معترضین به نتیجه انتخابات ایران خواهان تغییر حکومت ایران باشند. از سوی دیگر، دولت باراک اوباما تاکنون بر رویکرد دیپلماتیک در برابر دولت ایران تاکید داشته، اما صراحتا گزینه نظامی را هم رد نکرده است.
به گفته باراک اوباما، مذاکرات بین المللی با دولت ایران در چهارچوب گروه "پنج به علاوه یک" ادامه خواهد یافت. دولت آقای اوباما پیشتر هشدار داده بود که در صورت شکست مذاکرات اتمی، ایران با تحریم های فلج کننده روبرو خواهد شد.
دولت ایران تاکید دارد که فشارهای آمریکا و تحریم های بین المللی بر سیاست اتمی این کشور اثری ندارد.

کامبیز فتاحی (بی- بی - سی)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گور خود را می کنید!

وبلاگ زیتون

اولش مردم راضی بودند به عوض شدن رئیس جمهور. با امید به عوض شدن شرایط رفتیم رإی دادیم.بعد از تقلب عجولانه و تبریک عجولانه تر رهبر, مردم خیلی محترمانه گفتند ما قبول نداریم, آرا باید بازشماری بشود. هنوز راضی بودیم, رهبر باشد, تشخیص مصلحت باشد. شواری نگهبان باشد, به جهنم! حتی آن قانون اساسی کوفتی با هزار اشکال سرجاش باشد. فقط احمدی نژاد نباشد...خودمان سر صندوق ها بودیم خبر داشتیم حدودا هر کس چند رای آورده, پس اعتراض کردیم. تجمع کردیم. هر جا می رفتیم احمدی نژاد هم همانجا تجمع می گذاشت. با وقاحت ما را خس و خاشاک و کثافت خطاب کرد.تجمع ها ادامه پیداکرد. این بار به گفته شهردار سه میلیون نفر در راهپیمایی مسالمت آمیز در تهران شرکت کردند . بدون یک کلمه توهین و فحش. خودشان باورشان نمی شد و باچشم های گشاد به این منظره نگاه می کردند. آخرش یکیشان تاب نیاورد و تیراندازی کرد.. .در تلویزیون مرتب به مردم معترض اوباش و اغتشاش گر گفته می شد. تحلیل گرانی آمدند و هر چه مزخرف و دروغ از دهنشان بیرون آمد گفتند و برایمان خط و نشان کشیدند. عصبانی تر شدیم.موبایل و اس ام اس و یاهو و فیس بوک و... به رویمان بستند روی تلویزیون های ماهواره ای پارازیرت انداختند. متحد تر شدیم.شب ها روی پشت بام دروغ گویی و دیکتاتوری این ها را فریاد زدیم. و مجبور شدیم(علی رغم لاییک بودن بعضی هایمان) از ظلم و جور شان به خدایی که ادعا داشتند می پرستندش و از او می ترسیدند پناه ببریم و الله اکبر بگوییم...برای گرفتن حقمان هر روز به خیابان رفتیم. با وقاحت گفتند اینها عامل بیگانه اند. از اوباما و سارکوزی و براون دستور می گیرند. بمب گذار و مجاهد تقلبی تراشیدند و به تلویزیون آوردند. مکالمه تلفنی تقلبی پخش کردند که مثلا زنی از انگلیس رهبری جنبش را در دست دارد.هرچه دروغ گفتند و سعی کردند از هم جدایمان کنند متحدتر شدیم و عزممان برای گرفتن حقمان جزم تر شد. دیگر نمی توانستیم در خانه بمانیم. بهمان توهین شده بود. هر روز با همدیگر در خیابان قرار می گذاشتیم.اما هر روز بدون دلیل مردم را به خاک و خون کشاندند. بیش از ده نوع نیروی ویژه مثل سگ هار به جان مردم انداختند.راهپیمایی بزرگتری را تدارک دیدیم.خیلی از روزنامه نگارها, وبلاگ نویس ها و روشنفکران شچاعی که فکر می کردند رهبری جنبش در دست آنهاست دستگیر کردند و طبق خبرها چند نفرشان هنوز زیر وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارند.رهبر در نماز جمعه آمد به جای میانجی گری , اعتقادمان را به سخره گرفت. و با آوردن کل سپاهش از سراسر ایران خواست ارعابمان کند.فهمیدیم ارتش 20 میلیونی بسیج که قرار بود از منافع ملت دفاع کند برای رویارویی با مردم تربیت شده اند.رئیس نیروی انتظامی با دماغ سفیدشده از شدت ترس آمد تلویزیون برایمان خط و نشان کشید که هر کس فردا به خیابان بیاید جانش پای خودش است.کسانی که تا به حال ملتفت نشده بودند که خیابان ها هم مثل تمام ثروت این مملکت ارث پدری ایشان است و ابراز اعتراض در آن قدغن است حالیشان شد.خیلی هامان وصیت نامه نوشتند. خیلی هامان باورمان نمیشد رژیمی که با راهپیمایی میلیونی مردم آمده و سوار شده, بیاید روی همان مردم آتش بگشاید.دیروز گاز اشک آور و اسید و گلوله و باتوم بود که و حشیانه بر سر و روی مردم فرود می آمد. در بیمارستان ها و درمانگاه ها هم در امان نبودیم. خیلی ها به توصیه دکترها مجبور شدند با اسم دروغین و بدون استفاده از دفترچه بیمه از شکستگی های دست و پایشان عکس بگیرند و یا بخیه شوند. تا تحت تعقیب قرار نگیرند.چه جوان هایی را سوار وانت و کامیون کردند و تا می خوردند با باتوم زدنشان و چون در زندان دیگر جایی نداشتند با لگد از ماشین به پایین پرتشان کردند.به زن حامله و پیرزن و پیرمرد هم رحم نکردند.چشم ها همه از گاز اشک آور سرخ بود.بهترین صحنه ها همکاری مردم و باز گذاشتن درهای خانه به روی معترضین وبدترین صحنه دیدن پیکر دختر زیبای ایران, ندا در فیلم بود که اشک به چشمان همه مان آورد...امشب الله اکبرها سوز دیگر داشت. شعار مرگ بر دیکتاتور شدت بیشتری داشت. خیلی ها بعد از الله اکبر مرگ بر رهبر هم اضافه کرده بودند... و ندا جان, ندا جان راهت ادامه دارد...دیگر مردم فقط به عوض شدن رئیس جمهور راضی نیستند. دیگر رهبر و بقیه بالایی ها را نمی خواهند.همه احساس انزجار و نفرت داریم از حکومتی که به روی مردم پاک کشور گلوله می ریزد.

تا آخرش با هم می مانیم. چون "اینان هراسشان ز یگانگی ماست."

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فیگارو: بوی انقلاب، نا امیدی بازاریان
سایت فرهنگ ایران

نوشته ی ژرژ مالبرونو، روزنامه نگار فیگارو در ایران

برگردان از دکتر نیما فرمین

**

بازاریان ایرانی روی پیروزی اصلاح طلبان حساب می کردند، و امیدوار بودند، مجازات های بین المللی، که کشور را با دشواری هایی روبرو کرده است، برداشته شود.علی یکی از بازاریان، همه چیز برای خوشبخت زیستن دارد. او محموله هایی از تابلو های الکتریکی برای انتخابات رئیس جمهوری به ایران وارد کرده است، و بسیار سودبخش بوده است، این بازرگان جوان و فعال ایرانی سالیان دراز، همه جهان را برای یافتن فرآورده های جدید زیر پا گذاشته است .در این انتخابات، میر حسین موسوی کاندیدای اصلاح طلبان که مورد علاقه او است، انتخاب نشده است. « کسی که دست کم کار بازرگانی را می شناسد» وی طرفدار اقتصاد آزاد است ، پدرش بازاری است و قبلا با او دیداری داشته است.مانند بسیاری از بازرگانان و صاحبان صنایع، امیدوار بوده است، که موسوی برگزیده شود، تا بتواند ایران را از محاصره اقتصادی وتنگنای کنونی بیرون آورد، زیرا در وضع موجود به بازرگانان این کشور آسیب می رساند. علی افسوس می خورد که با بودن احمدی نژاد بانک های خارجی برای تامین هزینه ها ی خرید، و وارد کردن کالا های بازرگانی، به بازرگانان ایرانی اعتبار لازم را نمی دهند، و به این علت بیلان کارش کاهش یافته است.علی امیدوار بوده، که رئیس جمهور جدید بتواند، مجازات های بین المللی را که به واسطه برنامه انرژی هسته یی بر ایران تحمیل شده است، از میان بردارد. زیرا این مجازات ها باعث افزایش قیمت ها شده، که مصرف کنندگان باید آن را بپردازند. علی با تلخکامی می افزاید، چگونه احمدی نژاد ادعا می کند، که با مردم وبویژه طبقه فقیر و کم درآمد نزدیک است!، در حالی که بواسطه اشتباهات او است، که این مردم ناگزیرند، برای خرید نیازمندی های خود بهای زیادی رابپردازند.علی زیاده گویی رئیس جمهور بنیادگرای افراطی را نسبت به اسرائیل تائید نمی کند. زیرا نباید با شعار، اسرائیل باید از نقشه جهان برداشته شود، مردم را برانگیزد، بر عکس باید کاری کرد که آرامش برقرار شود. از سوی دیگر امروز دیگر سرمایه گذاران بین المللی برای سرمایه گذاری به ایران نمی آیند. در حالی که با داشتن نفت، گاز و طبقه مهم بازاریان ، کارهای بسیاری است، که باید انجام شود.
بوی انقلاب

علی هر روز، و ساعت به ساعت، رویارویی خطرناک جوانان تظاهرکننده و نیروی سرکوبگر رژیم را زیر نظردارد، تا آنجا که گاهی از دفتر کارش بیرون می رود، و از حملات سرکوبگران به جوانان عکس می گیرد.علی با دوره ی پیش از انقلاب سال 1979نیز آشنایی دارد، زیرا در آن زمان شانزده ساله بوده است. او می افزاید، شب هنگام که همسایه ها، و صدها ایرانی دیگر دربام های خانه خود شعار الله اکبر سرمی دهند، من بوی انقلاب را احساس می کنم.به وارونه سرکوبی شدید تظاهرکنندگان مخالف رژیم، نا رضایی ها پایان نمی گیرد، حتی اگر موسوی از جوانان بخواهد، از اعتراض خود دست بردارند، آن را نمی پذیرند. اکنون بسیاری تاسف می خورند، که چرا او جوانان را به آرامش فراخوانده است. علی پیش بینی می کند هرچه نارضایتی ها ادامه پیدا کند، راه برگشت دشوارتر می گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در سکوت زندان اوین چه می گذرد؟
گزارشگران بدون مرز: از زندان‌های ایران خبری به بیرون نمی‌رسد. هر روز خانواده های زندانیان در برابر زندان صف می‌کشند، تا خبری از عزیزان خود بدست آوردند، این جستجوی ناامیدانه در سراسر کشور تکرار می شود. لیست چند صد نفری ( بیش از ٧٠٠ نفر) که در برابر زندان اوین به دیوار زده شده است، که بدون شک کامل نیست. تقاضای ملاقات خانواده‌ها از سوی مسئولان قضایی رد می‌شود. درهای زندان بسته است.
خانواده‌های روزنامه نگاران و وب‌نگاران بازداشت شده از اوین به دادگستری و از دادگستری به اوین کشانده می‌شوند تا در آخر بشنوند " اینجا نیست بروید تا خبرتان می‌کنیم"
" خانواده های صدها زندانی در زندان اوین حق دارند عزیزان خود را ملاقات و از علت بازداشت آنها مطلع شوند. خطر به ويژه زندانیان بند ٢٠٩ را تهدید می‌کند. ما از مقامات مسئول می‌خواهیم اجازه دهند تا نمایندگان رسانه‌های مستقل و سازمان های مدافع حقوق بشر از این زندان و این بند بازدید کنند.
" گزارشگران بدون مرز گزارشات متعددی از شکنجه کردن بازداشت شدگان دریافت کرده است. پاسداران و نمایندگان سعید مرتضوی دادستان انقلاب تهران با برخی از روزنامه نگاران و وب‌نگاران زندانی رفتار خشونت‌آمیز دارند.
گزارشگران بدون مرز در روز جهانی مبارزه با شکنجه از جامعه جهانی می‌خواهد همه‌ی توان خود را برای شکستن سکوت در باره زندانیان عقیدتی اوین بکار گیرند. امروز زندان اوین همچون استادیوم ورزشی سانتیگو شیلی در بعد از کودتای ١٩٧٥ پینوشه، به زندانی خونین که خودسری در آن حکومت می کند تبدیل شده است. "

گزارشگران بدون مرز در گذشته بارها از موارد شکنجه در این زندان گزارش داده است. زهرا کاظمی عکاس خبرنگار ایرانی کانادایی در همین زندان در اثر شکنجه به قتل رسید و مرگ مشکوک امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس نیز در همین زندان روی داد.
رکسانا صابری که اخیرا از همین زندان و بند ٢٠٩ آزاد شده است گفته است" من نگران همه آنهایی هستم که در آنجا زندانی شده اند، فکر می‌کنم آنها در شرایطی بسیار دشوارتر از من قرار دارند. برخی از آنها احتمالا شکنجه جسمی می‌شوند."
گزارشگران بدون مرز از دستگیری عکاس خبرنگار مهدی زابلی همکار روزنامه همشهری در تاریخ ٣٠ خرداد ماه مطلع شده است. این خبرنگار که از ناحیه سر زخمی شده بود، از بیمارستان به زندان اوین منتقل شده است.
دو روزنامه نگار دیگر بوشهری امان اله شجاعی و ماشااله حیدرزاده در تاریخ ٤ تیر ماه شده بود، با سپردن وثیقه سنگین از زندان آزاد شدند. گزارشکران بدون مرز از تاریخ ٣٠ خرداد از رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران همچون ده‌ها روزنامه نگار دیگر بی اطلاع است.
جمهوری اسلامی ایران امروز با ٣٣ روزنامه نگار زندانی، بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان است.
اسامی روزنامه نگاران دستگیر شده از تاریخ ٢٣ خرداد ١٣٨٨
تهران : عبدالرضا تاجیک، مهسا امرآبادی، احمد زیدآبادی ،کیوان صمیمی بهبهانی،بهزاد باشو، سید خلیل میراشرفی، سمیه توحیدلو ،محمد عطریانفر، سعید حجاریان،محمد علی ابطحی،سعید لیلاز، محمد قوچانی، علی مزروعی، ژیلا بنی یعقوب ،بهمن احمدی امویی، مصطفی قوانلو قاجار، مازیار بهاری،ایاسون آتهاناسیادیس. علیرضا بهشتی پور شیرازی، مهدی زابلی. و ٢٥ نفر از کارکنان روزنامه کلمه سبز.
مشهد : روح اله شهوار
رشت : مجتبا میرمحسن
کرج : فریبرز سروش

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست: