سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۸/۰۹

شنبه: 9/8/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد شنبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران درود بر شما و بامدادتان گرامی باد. نخستین دقایق بامداد روز شنبه را در حالی آغاز می کنیم که دوباره بیش از12ساعت تحت حمله "هکرهای" گرامی بودیم که تلاششان را کردند اما نتوانستند تارنما و یا وبلاگ ما را حذف نمایند و فقط مدت زمانی طولانی مارا از دسترسی به پیج و ارتباط با شما یاران و هم میهنان محروم ساختند و ما نیز، با تلاش یارانمان مجدد مشکل را برطرف کرده و کار خویش را از سر گرفته ایم و ازین لحظه دوباره در خدمت شما هستیم. با ما باشید.
*****
شایعه هنوز تایید نشده دستگیری "محمود حق طلب"
همانگونه که در "پست" روز پنجشنبه تحت عنوان "آقا نماز نخوانده جلسه را ترک کرد" گزارش کرده بودیم، در جلسه ای که با حضور تعدادی زیادی از بسیجیان بظاهر دانشجو و جمع معدودی از براستی "نخبگان" و دانشجویان برجسته در حضور خامنه ای تشکیل شده بود، در پایان مزخرف گویی های "ولی وقیح" و یاوه گویی های بسیجیان در تایید و تعریف از او، محمود حق طلب دانشجوی دلیر و سلحشور رشته ریاضی دانشگاه صنعتی شریف اجازه سخن خواست و انتقاداتی شدید درباره صدا و سیمای ضد ملی و مردمی و همچنین شخص خامنه ای ایراد کرد که برای خواندن اصل مطلب می توانید به پست پنجشنبه ما مراجعه نمایید.
خبرهای تایید نشده حاکی از آن است که نامبرده بلافاصله در همان جلسه مفقود (شما بخوانید بازداشت) گردید. در این باره حتا برخی رسانه های خارج از کشور تفسیرگونه ها و مطالبی نیز گفته و نوشته اند و حتا فیلمی در یکی از تلویزیون های آنسوی مرزها با صدای شخص گوینده تلویزیون و تصاویری از جلسه پنجشنبه نیز در یوتیوب به نمایش در آمده که ما آن را انتشار میدهیم اما هنوز تاکید داریم که شایعه مبنی بر دستگیری "محمودحق طلب" و این که وی در اختیار اداره اطلاعات سپاه قرار دارد از هیچ منبع موثقی و بخصوص خانواده او تایید نشده است و خبری که بلافاصله پس از این مطلب در پایین خواهید خواند به نقل از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بنابر گفته خانواده محمود، او در منزل است و بدلایلی نمی تواند یا نمی خواهد به تماس های تلفنی پاسخ دهد. ما به محض دریافت اطلاعات صحیح تری درین مورد، آن را با جزئیات مربوطه انتشار خواهیم داد.
به فیلمی که در یکی از تلویزیون های خارج از میهن در رابطه با اسارت محمودوحیدنیا نمایش داده شده توجه نمایید:
*****
فریاد الله‌اکبر دانشجویان دانشگاه شریف در حمایت از منتقد حق‌طلب، "محمود وحید‌نیا"
شب گذشته (ساعاتی پیش) عده زیادی از دانشجویان ساکن خوابگاه طرشت ۳ (از خوابگاه‌های دانشگاه صنعتی شریف) با سر دادن شعارهای «الله‌اکبر»، و «مرگ بر دیکتاتور» نشان دادند که شعله اعتراضات خاموش نشده است.
به نظر می‌رسد شعارگویی جمعه شب در حمایت از سخنان روز چهارشنبه محمود وحیدنیا، دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف، در دیدار «نخبگان جوان» با خامنه ای باشد. در تماس با تعدادی از فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف مطلع شدیم دانشجویان تصمیم دارند در صورت عدم حضور محمود وحیدنیا در دانشگاه در روز شنبه، در محوطه دانشگاه تجمع کنند. روز جمعه اخباری دهان به دهان می‌گشت که تلفن همراه محمود وحیدنیا خاموش است و خانواده او هم در پاسخ به دوستانش گفته‌اند حال محمود خوب است، اما نمی‌تواند به تلفن جواب دهد.
فیلمی از فریاد اعتراض ساعاتی پیش در خوابگاه طرشت 3

*****
بی خبری از فعال دانشجويی دانشگاه هنر پس از بازداشت
احمد حسین خانی دانشجوی رشته سینما دانشگاه هنر و از فعالین دانشجویی دانشگاه و از اعضای ستاد مهندس میرحسین موسوی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
بنا به گزارش هرانا به نقل از ادوار نیوز ، وی پنجشنبه شب گذشته منزل را به قصد شرکت در مراسم دعای کمیل ترک کرده است ولي آن شب به منزل بازنگشته است.
تنها در روز جمعه طی تماسی از زندان اوین ، مسئولان امنيتي از زنداني بودن وی در این زندان خبر داده اند.
گفتني است در هفت روز گذشته از بازداشت غير قانوني اين فعال دانشجويي ، وی هیچ تماسی با خانواده نداشته است و خانواده وي در بي خبري كامل از وضعيت وي به سر ميبرند. با توجه به اخبار ناگوار منتشر شده از زندان اوين و عدم تماس تلفني احمد حسين خاني تا كنون ، خانواده و دوستان وي به شدت نگران سلامتي اين دانشجوي دربند ميباشند.
شايان ذكر است كه احمد حسین خانی در تابستان گذشته و در جريان بازداشت هاي گسترده پس از انتخابات نیز به مدت 28 روز در بند امنيتي 209 زندان اوین زنداني بوده است.
همچنين گفتني است احمد حسين خاني در چهارمين دادگاه نمايشي كودتاچيان به عنوان متهم حضور داشته است و پس از آن به قید وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شده بود.
اين دانشجوي دربند دانشگاه هنر در طول مدت آزادی پس از زندان اول نيز چندین بار مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار گرفته و نیز یک بار جهت تکمیل پرونده به منظور ارسال به دادستانی به زندان اوین فراخوانده شده بود.
*****
محمد قوچانی با وثیقه 200 میلیونی آزاد شد
محمد قوچانی روزنامه نگار سرشناس کشورمان بامداد دیروز جمعه، پس از ۱۳۱ روز اسارت از زندان آزاد شد. به گزارش تغییر، محمد قوچانی که ۳۰ خرداد توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود و تمام مدت اسارت خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد، نیمه شب گذشته روبروی یک تاکسی تلفنی رها شد.
مریم باقی همسر محمد قوچانی در رابطه با آزادی همسرش گفت: ساعت ۱۲ شب گذشته در تماسی که وی با منزل داشت از آزادی خود خبر داد.
اتهامی که برای محمد قوچانی عنوان شده بود، بر هم زدن امنیت کشور از طریق شرکت در تجمعات و نوشتن مطالب است.
وی درباره چگونگی آزادی قوچانی گفت: همسرم با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی که قبلا تهیه شده بود آزاد شد. این قرار وثیقه در ابتدا ۱۰۰ میلیون بود ولی بعد به۲۰۰ میلیون افزایش یافت.
قوچانی سردبیری روزنامه‌های همچون شرق، هم‌میهن، اعتمادملی و هفته‌نامه شهروند امروز را برعهده داشته است.
*****
نامه ی سرگشاده به دبیرکل سازمان ملل برای نجات جان محکومان به اعدام و الغای احکام دادگاههای نمایشی
گروهی از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران، دانشگاهیان، حقوقدانان، پژوهشگران، کوشندگان جنبش زنان، مدافعان حقوق بشر و تلاشگران سیاسی و مدنی در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متٌحد خواهان نجات جان محکومان به اعدام و الغای احکام دادگاههای نمایشی در ایران شده اند.به گزارش خبرگزاری هرانا متن این نامه به شرح ذیل است:آقای بان کی- مون، دبیرکل محترم ملل متحد جان زندانیان سیاسی در ایران در خطر است! بی تردید شما نیز در ماههای اخیر شاهد مقاومت مسالمت آمیز مردم ایران در برابر تقلب بزرگ و برنامه ریزی شده دولت در انتخابات ریاست جمهوری و تظاهرات و راهپیمائی های عظیم و بدون خشونت آنان برای آزادی انتخابات در ایران بوده اید و مشاهده کرده اید که این جنبش دادخواهی مدنی چگونه با خشونتِ نظامیان و شبه نظامیان رسمی و غیر رسمی دستگاه حاکم به خون کشیده شد و هزاران تن از تظاهرکنندگان، تنها به جرم ایستادگی در برابر ابقای نیرنگ آمیز محمود احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری اسلامی، دستگیر و زندانی شدند و مورد آزار و شکنجه و تجاوز جنسی مأموران اطلاعاتی و امنیتی حکومت قرار گرفتند. کودتاگران انتخاباتی به موازات سرکوبِ خیابانی معترضان، به سراغ رهبران و فعٌالان احزاب و سازمانهای سیاسی قانونی نیز رفته موج تازه ای از بازداشتهای خودسرانه و زندانهای انفرادی و شکنجه های جسمی و روانی مخالفان سیاسی خود به راه انداختند و سرانجام شماری از آنان را به دادگاههای نمایشی و اعترافات فرمایشی کشاندند. آقای دبیر کل، اکنون که این نامه را خطاب به شما مینویسیم، افزون بر همه قانون شکنیها و خودسریها نسبت به دستگیر شدگانی که از بنیادی ترین حقوق قانونی در دفاع از خویش محروم بوده اند، سایه شوم اعدام نیز ایام سختِ محبس را بر زندانیان سیاسی تیره تر کرده است. سخنگوی دستگاه قضائی در جمهوری اسلامی که حتٌی خود را مکلٌف به بردن نام محکومان به اعدام نمی بیند و تنها به ذکر حروف اوٌل نام و نام خانوادگی آنان بسنده میکند، از صدور حکم اعدام در مورد پنج تن از محکومان، آرش رحمانی پور، حامد روحانی نژاد، محمد رضا علی زمانی، ناصر عبدالحسینی و داود فردبچه میر اردبیلی خبر میدهد. این افراد به اتٌهامات واهی و بی اساس و بدون رعایت حقٌ دفاع و برخورداری از داشتن وکیل و محاکمه عادلانه منطبق با معیارهای قضائی نظام حقوق بشر ملل متٌحد، به اعدام محکوم شده اند. هدف از حکم قتل آنان، در حقیقت، ترور جامعه است. به روایتِ شاهدان عینی اغلب آنها از ماهها قبل از رویدادهای اخیر و به اتهاماتی دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی بوده اند و اینک ناگهان به ایفای نقش در نمایشنامه دادگاههای جمهوری اسلامی، که جز ابزاری برای تصفیه حسابهای سیاسی نیست، واداشته شده اند تا در کنار خانم کلوتید رایس، دانشجوی بیگناه فرانسوی، دستهای مرموز بیگانگان را در پشت حوادثِ ایران برملا کنند. در همه این ایام دولتِ احمدی نژاد با بستن راههای ارتباط قانونی و خانوادگی، زندانیان سیاسی را در انزوا و وکلا و بستگان آنان را در بیخبری نگه داشته است؛ فعٌالان سندیکاهای کارگری و صنفی، روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان، کوشندگان جنبش زنان و دگر کیشان را به بهانه های واهی و گاه حتٌی بدون قرار بازداشت به حبس افکنده است؛ همزمان با گشایش دانشگاهها بر شدٌتِ تصفیه دانشجویان و محرومیتِ آنان از تحصیل افزوده است؛ هشت تن از استادان دانشگاه در زندان و شمار دیگری در معرض اخراج و بازنشستگی اجباری بسر میبرند. محمٌد ملکی رئیس اسبق دانشگاه تهران را که در سالهای گذشته نیز دو بار به دلیل ابراز عقیده سیاسی به زندانهای طولانی محکوم شده بود، با وجود کهولت و بیماری، بار دیگر به زندان انفرادی افکنده است عالیجناب، ما ضمن قدردانی از تلاشهای کارشناسان سازمان ملل متٌحد آقایان فیلیپ آلستون، گزارشگر ویژه اعدامهای خودسرانه و مانفرد نوواک، گزارشگر ویژه شکنجه و همکارانشان در پیگیری موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران و سپاسگزاری از کوششهای کمیسر عالی ملل متٌحد در حقوق بشر خانم ناوی پیلای و به ویژه از گزارش تفصیلی اخیر حضرتعالی به مجمع عمومی پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران از شما تقاضا داریم : شخصا با استفاده از همه نفوذ معنوی خود با بسیج امکانات قانونی و اجرائی سازمان ملل متٌحد، دولت ایران را از اجرای احکام اعدام افراد یاد شده بازدارید و برای نجات جان آنها اقدام کنید. با توجه به تعهدات دولت ایران نسبت به میثاقهای بین المللی لازم الاجرا در مورد حقوق بنیادی افراد در محاکمات خواهان لغو دیگر احکام دادگاههای نمایشی اخیر گردید. با توجه به شواهد و مدارک انکارناپذیری که در نقض فاحش حقوق بشر و آزار و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی وجود دارد از مقامات جمهوری اسلامی بخواهید به در خواست سفر آقای نوواک به ایران برای تحقیق در این باره که از ماهها پیش بی جواب مانده است پاسخ مثبت دهند. و سر انجام تقاضا میکنیم با توجه به وخامت روزافزون نقض حقوق بشر، با پیگیری مستمر، زمینه اعزام فرستاده ویژه حقوق بشر به ایران را که از سال ۲۰۰۵ قطع شده است بار دیگر فراهم آورید.

با تقدیم احترام
---
رسول آذرنوش، کیوان آرامش، احمد آزاد، نعمت آزرم، فرهاد آسور، گیل آوایی، آرش آهنگر قشقائی، باقر ابراهیم زاده، شادی ابراهیم زاده، شکوفه ابراهیم زاده، کاوه احسانی، کمال ارس، اردوان ارشاد، مریم اسفاری، احمد اسکندانی، مریم اسکندانی، مریم اشرافی، احمد اشرف، پروین اشرفی، مهرنوش اعتمادی، ناصر اعتمادی، محمد اعظمی، رضا اغنمی، حمید اکبری، رضا اکرمی، نسرین الماسی، سعید امیر ارجمند، آسیه امین، بهمن امینی، مرجان انصاری، جمشید انور، نیکروز اولاد اعظمی، وهاب انصاری، اصغر ایزدی، احمد ایوب، حسن بابائی، ناهید باقری، باقر بقا، بهنام باوندپور، کمال بایرام زاده، ژیلا بختیاری، مهران براتی، منیره برادران، رضا براهنی، مهدی برزین، مهرزاد بروجردی، ارژنگ برهان آزاد، علی بنوعزیزی، ژیلا بورگم، سهراب بهداد، منصوره بهکیش، حسن بهگر، کامران بهنیا، امین بیات، نیلوفر بیضائی، روشنک بیگناه، سیروس بینا، کورش پارسا، میثاق پارسا، رویا پارسای، کوشیار پارسی، ناصر پاکدامن، کریم پاکروان، احمد پورمندی، هایده تابش، مهدی تاج الدینی، تقی تام، شهین تقدیسی، کمال تقدیسی، مهدی تقوائی، منوچهر تقوی بیات، کامران تلطٌف، ناهید توسلی، فریدون توفیقی، ناهید توٌکلی، هوشنگ توٌکلی، محمٌد توٌکلی طرقی، نیره توحیدی، حمید جاذب، سیروس جاویدی، میهن جزنی، محمود جعفری، محمٌد جلالی(م. سحر)، عبٌاس جمالزهی، فرشید جمالی، فرامرز خدایاری، لطفعلی خنجی، پیمان جواهرحقیقی، جواد جواهری، فرزاد جواهری، محمٌدرضا جواهریان، مریم جواهریان، حمید چگینی، ویدا حاجبی، علی اصغر حاج سید جوادی، رضا چرندابی، کورش حاذقی، مریم حجٌاریان، علی حجٌت، محسن حرمتی پور، حسن حسام، لاله حسن پور، رضا حسینی، شهرزاد حسینی، فاطمه حقیقت جو، حمید حمیدی، نقی حمیدیان، حسن حمیدیان، نقی حیدریان، کیوان خادمی، نسیم خاکسار، مهدی خراسانی، علی اصغر خرسند، هادی خرسندی، بهروز خسروی، آذر خونانی، اسماعیل خوئی، جواد دادستان، فریبا داودی مهاجر، حمید دباشی، مهرداد درویش پور، فرهاد دفتری، علی دماوندی، اکبر دوستدار، امیر دها، احسان دهکردی، مهدی ذوالفقاری، بهزاد ذوالنور، مهشید راستی، محمود راسخ، نریمان رحیمی، علی رسولی، محسن رضوانی، علی رضوی، محمود رفیع، سعید رهنما، علی رهنما، فضل الله روحانی، فازی ریاحی، ناصر زراعتی، مجید زربخش، فخری زرشکه، نادر زرکاری، اسماعیل زرگریان، حسن زرهی، ماتیاس زمانی، حسن زهتاب، ملیحه زهتاب، سهراب زینانی، رحمان ساکی، منوچهر سالکی، سهیلا ستٌاری، منصور سحرخیز، اکبر سردوزآمی، بهرام سروش، آیدا سعادت، امیر سلطانی، بهرام سلطانی، سیامک سلطانی، ناصر سلیم، علی اصغر سلیمی، خسرو سمنانی، فروغ سمیع نیا، محمٌد تقی سید احمدی، اکبر سیف، رضا شاه حسینی، علی شاهنده، رزیتا شرف جهان، حسن شریعتمداری، مهدی شفاء الدین، بهرام شفیعی، حسین شفیعی، شهلا شفیق، الهه شکرائی، هوشنگ شهابی، حماد شیبانی، بهروز شیدا، علی شیرازی، محمٌد شیرزاد، کیومرث صابغی، پرویز صادقی، حامد صادقی صفت، حمید صدر، ناصر صدیقی، حسین صرفه جو، احمد صفٌاریان، شهلا صفائی، یعقوب صفائی، معصومه ضیاء، مرتضی ضیابری، فرح طاهری، علی طهماسبی، ضیا عابدی، عبٌاس عاقلی زاده، مینا عبٌاسپور، زهرا عرفانی، پویا عزیزی، دارا عزیزی، رضا علٌامه زاده، کاظم علمداری، منصوره علمی، بهاره علوی، آنا عنایت، جعفر غفٌارپور، سپیده فارسی، منوچهر فاضل، مهدی فتاپور، مسعود فتحی، سیاوش فرجی، نادر فروزی، محمٌد فلٌاح نیا، فرشته فراهانی، علی فروزنده، ویدا فرهودی، نسرین فرهومند، فریده فرهی، راضیه فقیهی کاشانی، آراز فنی، رضا قاسمی، فرهنگ قاسمی، کبری قاسمی، وجیه قاسمی، کاوه قاسمی کرمانشاهی، محسن قائم مقام، آیدا قجر، مهدی قلی زاده اقدم، شهرام قنبری، ساقی قهرمان، آرزو قهرمانی، هایده قهرمانی، رویا کاشفی، مسعود کاظم زاده، فرهاد کاظمی، مصطفی کاظمی، گیتی کاوه، ایرج کایدپور، گلناز کردستانی، کاظم کردوانی، بهروز کرمی، اسفندیار کریمی، احمد کریمی حکٌاک، هوشنگ کشاورز صدر، بهزاد کشاورزی، علی کشتگر، رئوف کعبی، علی کلائی، شیما کلباسی، حسین کمالی، فرناز کمالی، منصور کوشان، فاطی کهن، هرمز کی، آرش کیا، پانته آ کیان، جلال کیایی، حسن گلشاهی، امیرحسین گنج بخش، علی گوشه، مجید گیوه چی، حسین لاجوردی، اصغر لرکی، مزدک لیماکشی، عفٌت ماهباز، مهناز متین، علی متین دفتری، هدایت متین دفتری، ناصر محب، پروین محسنی، صادق محمودی، رضا مرزبان، گرجی مرزبان، لعیا مرزبان، نادر مزکٌی، منیژه مرعشی، محمٌد مرٌوج، نرما مروزی، تراب مستوفی، مریم مسکوب، حسین مشرف، احمد مشعوف، نیما مشعوف، حسین مشفق، مهناز مشفق، مهران مصطفوی، ناهید مظفری، منصور معٌدل، بهرام معصومی، بهروز معٌظمی، خاطره معینی، محمٌد معینی، هایده مغیثی، مجتبا مفیدی، رویا مقدٌس، رضوان مقدٌم، محسن مقصودی، حسن مکارمی، گلناز ملک، هاشم موٌحد، زهرا موسوی، سمانه موسوی، مسعود مولا زاده، امیر مومبینی، باقر مومنی، علی اکبر مهدی، فیروزه مهاجر، ناصر مهاجر، آرش مهاجری نژاد، رضا مهاجری نژاد، فرهاد مهدوی، حمید مهدی پور، فروغ مهدی پور، مینو مهدی پور، ساسان مهری، همایون مه منش، فردوس میرآبادی، انور میرستٌاری، مهران میرفخرائی، رضا ناصحی، نیما ناصرآبادی، کیومرد نامجو، منوچهر نامور آزاد، حسین نانام، حسن نایب هاشم اکبر نجفی، صبری نجفی، شکوه نجم آبادی، جمیله ندائی، علی ندیمی، آرش نراقی، محسن نژاد، همدم نسترنی، سیمین نصیری، شیوا نظرآهاری، فرهاد نعمانی، پروین نودینیان، رئوف نودینیان، نسرین نودینیان، شیوا نوژه، پرویز نویدی، میترا نهچیری، صبا واصفی، شیدان وثیق، شاداب وجدی، فرزین وحدت، مهدی وزیری، نیما وزیری، احمد هاشمی، جهانگیر هاشمی، علی هاشمی، ایرج هاشمی زاده، عطا هودشتیان، بیتا یاری، فرهاد یاسائی، آزاده یداللهی، منوچهر یزدیان، محسن یلفانی.
*****
5+1 و البرادعي براي دريافت پاسخ نهايي انتظار مي کشند
علي اصغر سلطانيه نماينده ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي روز پنجشنبه پيش نويس توافقنامه تامين سوخت رآکتور تهران را در وين تسليم آژانس کرد.به اين ترتيب تهران رسماً به پيشنهاد آژانس بين المللي انرژي اتمي پاسخ داد؛ پيشنهادي که در مذاکرات سه روزه وين درباره تامين سوخت رآکتور اتمي ايران از سوي محمود البرادعي مديرکل آژانس ارائه و قرار شد پس از بررسي، نتايج آن از سوي طرف هاي مذاکره کننده از جمله ايران، روسيه، امريکا و فرانسه به اطلاع آژانس برسد.
هرچند هنوز سلطانيه به محتوا و تغييرات و اصلاحات مورد نظر ايران در اين پيشنهاد اشاره يي نکرده است و تنها گفته بايد ملاحظات اقتصادي و فني در چگونگي تامين سوخت لحاظ شود اما محمود احمدي نژاد روز پنجشنبه در مشهد ضمن تاکيد بر آمادگي دولت براي همکاري در زمينه سوخت و نيروگاه هاي هسته يي اعلام کرد تامين سوخت هسته يي براي رآکتور تهران توسط روسيه و فرانسه فرصتي است براي جمهوري اسلامي تا صداقت قدرت هاي جهاني را ارزيابي کند. احمدي نژاد افزود؛ از تبادل سوخت و ساخت نيروگاه و رآکتور استقبال مي کنيم.
با اين حال نماينده دائم ايران در آژانس پس از تحويل پاسخ ايران به پيش نويس ارائه شده از سوي محمد البرادعي تاکيد کرد جمهوري اسلامي ايران مذاکرات وين را با نگاهي مثبت دنبال مي کند اما بايد تلاش کنيم ملاحظات فني و اقتصادي کشور در مسير گفت وگو محقق شود. در عين حال خبرها حاکي است سلطانيه پاسخ کتبي رسمي ارائه نکرده و در عوض پيشنهادش را به صورت شفاهي براي البرادعي ارائه کرده است.
به گزارش لس آنجلس تايمز به نقل از ديپلمات هاي عالي رتبه غربي، ايران مي خواهد اورانيوم خود را در محموله هاي کوچک تر و در محدوده زماني نامشخص ارسال کند نه اينکه آنها را به طور يکجا و تا پيش از پايان سال آن طور که در پيشنهاد محمد البرادعي آمده است، انتقال دهد. به اعتقاد آنها چنين تغييري به ايران اجازه خواهد داد دوباره ذخايرش را تکميل کند.
رويترز نيز در گزارشي از مخالفت غرب با دو تغيير ايجادشده در طرح البرادعي از سوي ايران خبر داده است.در طرح پيشنهادي آژانس، ايران بايد تا پايان سال جاري ميلادي 1200 کيلوگرم از اورانيومي را که تا حد سه و نيم درصد غني کرده است به طور يکجا در اختيار روسيه قرار دهد. اين اورانيوم پس از ادامه غني سازي به فرانسه انتقال خواهد يافت تا تبديل به ميله سوخت هسته يي شود. ميزان اورانيوم کم غني شده ايران 1500 کيلوگرم اعلام شده است. به هر حال آژانس روز پنجشنبه پاسخ ايران را به طرح البرادعي رسماً تاييد کرد.به گزارش ايسنا آژانس بين المللي انرژي اتمي در بيانيه خود اعلام کرد «پاسخ مقدماتي» ايران به پيشنهاد مربوط به تامين سوخت هسته يي براي رآکتور تحقيقاتي تهران را دريافت کرده است.
در ادامه اين بيانيه آمده است؛ محمد البرادعي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي پاسخ مقدماتي مقامات ايران به پيشنهاد وي در خصوص استفاده از اورانيوم با غناي پايين ايران براي توليد سوخت جهت عمليات مستمر رآکتور تحقيقاتي تهران را که عمدتاً براي توليد راديوايزوتوپ ها با اهداف پزشکي اختصاص يافته، دريافت کرده است.در اين بيانيه آمده است؛ مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي به مشاوره با دولت ايران و نيز ديگر طرف هاي مربوطه به اميد اينکه توافقي در خصوص پيشنهادش بتواند به زودي حاصل شود، مشغول است.در اين بيانيه به محتواي پاسخ ايران به آژانس اشاره يي نشده است.
باز هم در انتظار پاسخ رسمي ايران
اما همزمان با انتشار جزييات مربوط به تغييرات مورد درخواست ايران در پيشنهاد معامله سوخت هسته يي وزارت خارجه امريکا در واکنشي به پاسخ ايران اعلام کرد همچنان منتظر پاسخ رسمي ايران به پيشنهاد البرادعي است. هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا هم اعلام کرد کشورش مي خواهد بفهمد ايران دقيقاً چه کاري مي خواهد انجام دهد. کلينتون در گفت وگو با شبکه خبري سي ان ان و در واکنش به تغييرات مورد درخواست ايران گفت امريکا در تلاش است دريابد «آيا اين پاسخ اوليه است، پاسخ نهايي است يا آغاز راهي است که ايراني ها را به آن مسيري که ما مي خواهيم، مي برد»؟ در همين ارتباط سخنگوي وزارت خارجه امريکا گفت واشنگتن همچنان منتظر «پاسخ رسمي» ايران به پيش نويس توافق وين است و اتحاد کاملي ميان چهار طرف مذاکره در مقابل تهران وجود دارد.
در همين حال کارل بيلت وزير خارجه سوئد که کشورش رياست ادواري اتحاديه اروپا را بر عهده دارد، در گفت وگو با آسوشيتدپرس اظهار کرد هدف ايران تنها به درازا کشاندن مذاکرات است و گفت؛ «اين همان حقه قديمي است.» يک منبع ديپلماتيک هم به فايننشال تايمز گفته است؛ «ايراني ها مي خواهند اين مساله را تبديل به يک روند مذاکره کنند.» پس از آن وزارت امور خارجه فرانسه نيز اعلام کرد منتظر اعلام پاسخ رسمي ايران به پيشنهادهاي ارائه شده در خصوص تامين سوخت است.
روسيه پنجشنبه گذشته اعلام کرد اعمال تحريم هاي جديد عليه جمهوري اسلامي ايران در آينده يي نزديک بسيار بعيد است. به گزارش مهر «ولاديمير پوتين» نخست وزير روسيه به غرب هشدار داده است ارعاب ايران هيچ دستاوردي براي آنها نخواهد داشت و ديگر مقام هاي مسکو نيز از اقدامات تنبيهي جديد امريکا عليه ايران حمايت نمي کنند. در همين رابطه اينترفکس به نقل از «سرگئي پريخودف» مشاور ارشد سياست خارجي کرملين اعلام کرد تحريم عليه ايران در آينده نزديک بسيار بعيد است.اين در حالي است که کميته بانکداري سناي امريکا روز پنجشنبه تحريم بنزين را تصويب کرده است. در خبري ديگر در اين راستا برخي روزنامه هاي امريکايي همچنين از سفرهاي اخير محمد البرادعي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي به واشنگتن و ديدار پنهاني با اوباما رئيس جمهور ايالات متحده امريکا خبر داده اند.
روزنامه گاردين نيز خبر داد آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به همراه خاوير سولانا مسوول روابط خارجي اتحاديه اروپا به واشنگتن سفر خواهند کرد تا درباره گام بعدي گفت وگو کنند. روزنامه تايمز هم يادآوري کرد امريکا، بريتانيا، فرانسه و آلمان پيش از اين پايان سال ميلادي جاري را به عنوان مهلت ايران براي همراهي با خواسته هاي جامعه بين الملل قلمداد و اعلام کرده بودند پس از آن گزينه تحريم را مد نظر قرار خواهند داد. توافق بروکسل نيز همچنان محل چالش است. بنا به گفته مقاماتي که اين سند را که هنوز علني نشده، ديده اند، اين توافق به صراحت از ايران مي خواهد 2600 پوند اورانيوم با غناي پايينش را تا 15 ژانويه به روسيه ارسال کند. همچنين گاردين خبر داده روز گذشته در بروکسل و در جلسه وزراي خارجه اتحاديه اروپا پاسخ مشترکي از سوي اتحاديه اروپا به تغييرات مورد درخواست ايران مورد بررسي قرار گرفته است.
بازرسي از سايت فردو اواسط نوامبر
ديگر اينکه بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي پس از بازرسي از سايت فردو در قم به وين بازگشته و به ارائه گزارش خود از اين سفر پرداخته اند . قرار است محمد البرادعي مديرکل آژانس گزارش بعدي درباره ايران را حدود اواسط نوامبر ارائه دهد. در تحولي ديگر دبيرکل سازمان ملل متحد از ايران خواست با پيش نويس توافقنامه ارائه شده توسط آژانس بين المللي انرژي اتمي براي انتقال بخشي از اورانيوم غني شده اين کشور به خارج موافقت کند.
*****
چه اشکالي دارد يک خانم استاندار شود
محمود احمدي نژاد با تاکيد بر اينکه موافق حضور خانم ها در مديريت ها هستم، اظهار داشت؛ چه اشکالي دارد يک خانم استاندار شود. بالاخره ما 30 استان داريم و هيچ اشکالي ندارد دو تا سه استان، استاندار زن داشته باشد. اين در حالي است که پيش از اين برخي مراجع تقليد از احتمال انتصاب استاندار زن در دولت دهم به شدت انتقاد کرده بودند. با اين حال او روز پنجشنبه در اولين سفر استاني اش در دولت دهم در شهر مشهد گفت؛ ما معتقديم در حوزه هاي اختصاصي خانم ها و آقايان، نه مردها مي توانند کار زنان را انجام دهند و نه بالعکس. بنده در کشوري ديدم صبح زود پيرزني مشغول رفتگري است و اسمش را گذاشته اند برابري زن و مرد ولي ما در ايران معتقديم اگر مردان بميرند هم نبايد اجازه دهند زنان شان وارد کارهاي سخت شوند. وي سپس به تعريف کلمه نخبه پرداخت. به گزارش ايلنا، محمود احمدي نژاد با بيان اينکه بايد ببينيم مفهوم نخبه به چه معناست، گفت؛ نخبه يعني کسي که با ديگران فرق دارد و توانسته است استعدادهاي خود را شکوفا کند و تلقي اين است که نخبگان در جامعه پيشگام هستند و نخبگي يعني جامع نگري. وي با تاکيد بر اينکه نخبگان معمولاً خلاق هستند و نوآوري، ابتکار و بالندگي از ويژگي هاي نخبگي است، تصريح کرد؛ براي نخبه شدن اول بايد خود را باور کنيم و دوم توانمندي ها را باور کنيم و سپس شجاعت تصميم گيري را در خود تقويت کنيم که اين مساله نيازمند ايمان قوي، انديشه بلند و اعتقادات راسخ است. رئيس جمهور با بيان اينکه در تبليغات و رسانه ها تعريف نخبگي دچار اشتباه و انحراف شده است، گفت؛ برخي فکر مي کنند نخبه بايد خود را از جامعه بالاتر بداند و متوقع باشد در صورتي که اين گونه نيست. نخبه واقعي کسي است که در متن جامعه براي جامعه و در خدمت آن باشد.
*****
ابراز نگراني لندن از محکوميت کارمند سفارت انگليس
هرچند برخي رسانه ها از صدور حکم چهار سال حبس از سوي دادگاه انقلاب براي حسين رسام خبر داده اند اما عبدالصمد خرمشاهي وکيل وي گفت اين حکم تاکنون به او ابلاغ نشده است. وي در گفت وگو با فارس گفت؛ البته در مورد حکم صادره در خصوص رسام با بنده به صورت شفاهي صحبت شده است. خرمشاهي در خصوص خروج رسام از کشور نيز اظهار داشت؛ رسام اخيراً از زندان آزاد شده بود و تا هفته هاي اخير خبر داشتم که در ايران حضور دارد ولي در حال حاضر به طور دقيق نمي دانم آيا در کشور حضور دارد يا خير. وي در ادامه با اشاره به آزادي رسام از زندان تاکيد کرد؛ رسام با تبديل قرار بازداشت به وثيقه از زندان آزاد شده بود که در اين تبديل قرار هيچ گونه منعي براي خروج از کشور هم نداشت. رسام از جمله 9 کارمند سفارت بريتانيا است که به اتهام مشارکت در ناآرامي هاي پس از انتخابات بازداشت شدند. هرچند هشت نفر ديگر بعداً آزاد شدند اما رسام تا همين اواخر در بازداشت بود.
نگراني لندن از محکوميت رسام
در همين راستا بريتانيا از گزارش هايي که حاکي است يک کارمند ايراني سفارت آن در تهران به چهار سال زندان ابراز نگراني کرده است. ديويد ميليبند وزير امور خارجه بريتانيا روز پنجشنبه در لندن گفت محکوميت حسين رسام غيرقابل توجيه است و حمله يي به تمام جامعه ديپلماتيک در ايران است. ميليبند همچنين از مقامات ايران خواست آنچه را «مجازاتي سخت» ناميد، لغو کنند. اتحاديه اروپا نيز روز پنجشنبه گزارش محکوميت کارمند ايراني سفارت بريتانيا را غيرقابل توجيه ناميد. ميليبند وزير خارجه بريتانيا نيز در همين باره سفير جمهوري اسلامي ايران در لندن را براي اعتراض به حکم دادگاه فراخواند. به گفته او، سفير بريتانيا در تهران نيز براي ابراز نگراني لندن با معاون وزارت امور خارجه ايران گفت وگو کرده است. از سوي ديگر سوئد رئيس دوره يي اتحاديه اروپا با احضار سفير جمهوري اسلامي ايران در استکهلم، حکم صادره عليه حسين رسام کارمند سفارت بريتانيا در تهران را ناموجه خوانده و خواستار لغو سريع اين حکم شده است. همچنين وزيران 27 کشور عضو اتحاديه اروپا قرار است در نشستي در بروکسل بيانيه يي را در مورد ايران صادر کنند.
*****
انتقاد شديد کلينتون از پاکستان
وزير امور خارجه امريکا که در پاکستان به سر مي برد، لحن قاطعانه يي را در سخنانش به کار برد و به شدت از دولت اسلام آباد به خاطر عدم انجام اقدامات کافي در رويارويي با القاعده انتقاد کرد و خواستار مديريت بهتر در اقتصاد اين کشور شد. هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا که از روز چهارشنبه در پاکستان به سر مي برد، تلاش کرد دولت غيرنظامي پاکستان را تقويت کند و با احساسات فزاينده ضدامريکايي در پاکستان مقابله کند.
به گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره، «هيلاري کلينتون» وزير امور خارجه امريکا در سخنراني خود براي دانشجويان دانشگاه لاهور پاکستان، تعهدات دولت پاکستان در مبارزه با گروه تروريستي القاعده و شبه نظاميان طالبان را زير سوال برد. وي افزود؛ اگر رهبران ارشد القاعده واقعاً تحت تعقيب باشند چرا مقامات پاکستاني نمي توانند آنها را دستگير کنند.الجزيره با اشاره به اينکه يکي از اهداف اصلي سفر وزير امورخارجه امريکا به پاکستان از بين بردن احساسات ضدامريکايي در بين هم پيمانان اين کشور است، افزود؛ کلينتون بسيار مشتاق است در اين سفر هرگونه شکايت ضدامريکايي را بررسي کند. اين شبکه با بيان اينکه رهبران ارشد القاعده به طور گسترده يي در مناطق کوهستاني و دورافتاده مرز پاکستان و افغانستان مخفي شده اند، افزود؛ کلينتون معتقد است رهبران ارشد القاعده از سال 2002 در مناطق امن کوهستاني و دور از دسترس پاکستان در خوشي و راحتي به سر مي برند.
وزير امور خارجه امريکا همچنين در ديدار با رهبران تجاري پاکستان گفت؛ دولت پاکستان بايد در سرويس هاي عمومي اين کشور سرمايه گذاري کند. وي افزود؛ هم اکنون پاکستان 180 ميليون جمعيت دارد و اين آمار به 300 ميليون نيز خواهد رسيد. نمي دانم دولت شما با اين چالش چه خواهد کرد. بايد اکنون روند بررسي اين چالش را آغاز کنيد. از سوي ديگر، رسانه هاي امريکا گزارش دادند باراک اوباما رئيس جمهور امريکا قرار است امروز (جمعه) با روساي ارشد نظامي اين کشور به منظور بررسي استراتژي کاخ سفيد در افغانستان و پاکستان ديدار کند.
همچنين خبرگزاري آسوشيتدپرس گزارش داد وزير خارجه امريکا قرار است امروز (شنبه) به شهر ابوظبي سفر کند تا به عنوان بخشي از اقدامات در راستاي ازسرگيري مذاکرات صلح با محمود عباس ديدار کند. از طرف ديگر در ادامه نبرد ارتش پاکستان با شبه نظاميان طالبان در وزيرستان جنوبي، ارتش اعلام کرد در جريان عمليات نيروهاي نظامي اين کشور در 24 ساعت گذشته دست کم 14 شبه نظامي کشته شدند. در جريان عمليات نظامي 24 ساعت گذشته، دو سرباز کشته شدند و يک افسر نيز زخمي شد.
*****
چراغ سبز رئيس کل بانک مرکزي به افزايش نرخ ارز
رئيس کل بانک مرکزي در پاسخ به منتقدان تثبيت نرخ ارز گفت؛ بانک مرکزي در تعيين قيمت ارز در بازار دخالت نمي کند و آن را مديريت مي کند؛ اگر قيمت ارز پايين تر از قيمت جهاني باشد به سرعت از کشور خارج مي شود.

به گزارش ايسنا محمود بهمني در پاسخ به سوالي مبني بر درخواست برخي صادرکنندگان براي افزايش نرخ ارز متناسب با نرخ تورم گفت؛ نرخ تورم درون نرخ ارز است. ارز خودش يک کالا و تابع عرضه و تقاضا است و بازار تعيين کننده قيمت ارز است، بنابراين لزومي به پايين نگه داشتن نرخ ارز نيست چون براي اين کار بايد ذخاير کشور را مجاني وارد بازار کنيم و آن را به ميزاني افزايش دهيم که به فروش نرود. رئيس کل بانک مرکزي ادامه داد؛ بانک مرکزي بازار ارز، طلا و منابع ريالي را مديريت مي کند چون از وظايفش است. ما مدت ها در پي حذف ماليات و عوارض از طلا بوديم که اين امر از سوي مجلس تصويب شد و واردات معاف از ماليات اعلام شد، بنابراين ديگر نخواهيم گذاشت قيمت طلا افزايش يابد تا طلاهايي که به صورت قاچاق وارد کشور مي شوند بازار را تحت تاثير خود قرار بدهند. با اين معافيت مالياتي، قيمت تمام شده طلا کاهش مي يابد و به راحتي مي توانيم بازار آن را کنترل کنيم. او افزود؛ بانک مرکزي براي جلوگيري از کاهش يا افزايش قيمت طلا در قيمت آن دست نمي برد اما اين بازار را کنترل مي کند، يعني اگر قيمت هاي بازار داخلي بدون توجه به قيمت هاي جهاني به طور کاذب افزايش يابد، بلافاصله سکه به بازار تزريق مي کند و بالعکس آن اگر قيمت طلا و سکه کاهش يابد، دخالتي در بازار نمي کنيم. او تاکيد کرد؛ در مورد ارز هم همين طور است و اگر قيمت ارز پايين تر از قيمت جهاني باشد به شما قول مي دهم اين ارز به سرعت از کشور خارج مي شود.
او با تاکيد بر نگاه ويژه بانک مرکزي به صادرات گفت؛ طبق بسته سياستي بانک مرکزي بايد هشت درصد تسهيلات بانک ها به بخش صادرات اختصاص يابد اما اين رقم تاکنون کمتر از چهار درصد بوده، بنابراين به بانک ها اعلام مي کنيم پرداخت تسهيلات در اين بخش را بايد در اولويت خود قرار بدهند چون صادرات باعث افزايش درآمدهاي ارزي کشور مي شود. او ادامه داد؛ آمار صادرات غيرنفتي کشور 23 ميليارد دلار است که اگرچه نسبت به گذشته افزايش داشته است، اما با نقطه مطلوب فاصله زيادي دارد و انتظار اين است که افزايش يابد چون نسبت صادرات به توليد ناخالص داخلي از متوسط جهاني پايين تر است. او درباره استقبال نشدن از تسهيلات ارزي که از سوي بانک هاي دولتي و خصوصي با خط اعتباري بانک مرکزي ارائه مي شد، گفت؛ پيش بيني مي کنيم از اين تسهيلات ارزي استقبال شود به خصوص در صادرات خدمات فني و مهندسي.
*****
تعطيلي مدارس با هماهنگي آموزش و پرورش باشد
مديرکل سلامت آموزش و پرورش بدون تاييد يا تکذيب تعطيلي مدارس برخي شهرها به دليل ابتلاي دانش آموزان به آنفلوآنزاي نوع A تصريح کرد تعطيلي يک مدرسه به دليل شيوع آنفلوآنزاي نوع A تنها در صورت آلودگي 15 درصد دانش آموزان يک مدرسه اتفاق مي افتد. دکتر حسن ضياءالديني در گفت وگو با ايسنا تاکيد کرد؛ تعطيلي مدارس به هر دليل از جمله شيوع آنفلوآنزاي نوع A بايد با هماهنگي آموزش و پرورش صورت گيرد.
وي همچنين خاطرنشان کرد؛ دستورالعمل مقابله با آنفلوآنزاي نوع A در مدارس به طور شفاف و کامل، پيش از آغاز رسمي کلاس درس در سال تحصيلي جديد به کليه مناطق آموزش و پرورش کشور ابلاغ شده است و بر اين اساس مناطق آموزش و پرورش موظف هستند، بندهاي مشخص شده در اين دستورالعمل را اجرا کنند. مديرکل سلامت آموزش و پرورش يادآور شد؛ بر روند اجراي دستورالعمل مقابله با شيوع آنفلوآنزاي نوع A در مدارس به طور جدي نظارت خواهد شد و آموزش و پرورش همه تمهيدات لازم را انديشيده است تا از شيوع آنفلوآنزاي نوع A در بين دانش آموزان سراسر کشور جلوگيري شود و خانواده ها در اين زمينه نگران نباشند.
اخبار برخي رسانه ها حاکي از تعطيل شدن يک هفته يي مدارس کاشان و تعطيلي موردي مدارس در شهرهاي مختلف کشور همچون اصفهان، جيرفت و مشهد است. اين در حالي است که به رغم افزايش سرعت شيوع اين بيماري در کشور به ويژه در مدارس و نگراني والدين نسبت به سلامت دانش آموزان خود، مسوولان وزارت بهداشت و آموزش و پرورش در واکنش هاي متفاوت از اظهارنظر و پاسخگويي شفاف در اين باره امتناع کرده و همچنان بر اجراي آيين نامه ابلاغي به مدارس در اين باره تاکيد دارند.
*****
پسران 5/2 برابر بيشتر از دختران تجديد و مردود شده اند
بررسي تطبيقي آمار دانش آموزان تجديدي و مردودي نشان مي دهد ميزان تجديدي يا مردودي در پسران دانش آموز بيش از 5/2 برابر دختران است و اين موضوع شايد ناشي از کاهش علاقه پسران به تحصيل طي سال هاي گذشته باشد.
به گزارش مهر، نتايج بررسي هاي دفتر آمار و برنامه ريزي سال تحصيلي 87-86 وزارت آموزش و پرورش نشان مي دهد تعداد دانش آموزان تجديدي در تمام پايه هاي تحصيلي در پسران بيش از 5/2 برابر دختران است. چنان که 464 هزار و 50 دانش آموز پسر در امتحانات سال گذشته تجديد شده اند در حالي که اين تعداد در دختران به 245 هزار و 804 مورد مي رسد.
بر اساس اين آمار، 30 هزار و 519 دانش آموز پسر در دوره ابتدايي، 379 هزار و 92 دانش آموز در دوره راهنمايي و 54 هزار و 439 دانش آموز پسر در پايه اول متوسطه در امتحانات خردادماه 87-86 تجديد شده اند که براي بار دوم در شهريورماه امتحان داده اند. اين در حالي است که تنها 18 هزار و 54 دانش آموز دختر در دوره ابتدايي، 193 هزار و 31 دانش آموز راهنمايي و 34 هزار و 719 دانش آموز دختر در پايه اول متوسطه در امتحانات خردادماه تجديد شده اند.
همچنين طبق اين آمار تعداد مردودي ها نيز در پسران نزديک به سه برابر دختران است. به اين ترتيب که در سال گذشته 191 هزار و 958 هزار دانش آموز پسر مردود شده اند که اين آمار در دختران به 84 هزار و 477 نفر کاهش مي يابد. طي سال تحصيلي گذشته 46 هزار و 448 دانش آموز پسر در دوره ابتدايي، 112 هزار و 49 دانش آموز راهنمايي و 33 هزار و 416 دانش آموز پسر در پايه اول متوسطه مردود شده اند و اين در حالي است که 30 هزار و 847 دانش آموز دختر در دوره ابتدايي، 38 هزار و 91 دانش آموز دختر در مقطع راهنمايي و 15 هزار و 589 دانش آموز دختر در پايه اول متوسطه مردود شده اند و بايد پايه تحصيلي خود را تکرار کنند.
*****
مي خواهند سينماي مستقل را حذف کنند يا حداکثر لطف کنند و در گلخانه نگه دارند
46 سينماگر مطرح ايران در بيانيه يي مشترک نگراني خود را نسبت به حذف سينماي «مستقل» اعلام کردند. در اين بيانيه که به عنوان بيانيه شماره 3 مجمع فيلمسازان سينماي ايران منتشر شده، نام فيلمسازاني چون عباس کيارستمي، ناصر تقوايي، بهرام بيضايي، رخشان بني اعتماد، احمدرضا درويش، کيومرث پوراحمد، ابوالحسن داودي، عليرضا داودنژاد، پرويز شهبازي، اصغر فرهادي و... به چشم مي خورد.
اين هنرمندان در بيانيه مشترک خود به جرياني اشاره کرده اند که قصد فاصله انداختن ميان آنها و مردم را دارد. چنانچه در آغاز بيانيه اين گونه آمده است؛ «دوستداران سينماي ايران، سالن هاي سينما بعضي از فيلم هاي ما را نشان نمي دهند و بسياري از فيلم ها با محدوديت به نمايش درمي آيند و هيچ قانوني از ما پشتيباني نمي کند. جرياني بين ما و شما فاصله انداخته است.»
46 سينماگر ايران در بيانيه خود اضافه کرده اند؛ «اين جريان خواستار حاکميت پول و سرمايه است و هر کس براي آنان فيلم نسازد، در نمايش عمومي با شگردهاي بازاري تنبيه مي شود. در شرايط کنوني، ملاک براي نمايش عمومي يک فيلم، فيلمساز آبرودار و فيلم آبرومند نيست. مي خواهند سينماي مستقل را حذف کنند يا حداکثر لطف کنند و در گلخانه نگه دارند.»
در ادامه اين بيانيه آمده است؛ «علاقه مندان به سينماي ايران، ما اين فيلم ها را براي شما و به عشق شما مي سازيم. رودررويي مستقيم با مردم حق هر سينماگري است و نيز حق مردم است که فيلم هاي متفاوت ببينند، اما انحصارطلبي راه را بسته است. اگر ساز و کار توليد و پخش و نمايش در اين سينما اصلاح نشود. و اگر در نمايش فيلم ها عدالت اقتصادي و فرهنگي اعمال نشود، بايد به زودي شاهد حذف سينماي مستقل ايران باشيم.»امضاکنندگان اين بيانيه همگي در سينماي ايران جايگاهي ويژه دارند. بخوانيد:
سعيد ابراهيمي فر، محمد احمدي، سعيد اسدي، سيروس الوند، محسن اميريوسفي، عليرضا اميني، محمد بزرگ نيا، رخشان بني اعتماد، فريال بهزاد، حبيب الله بهمني، بهرام بيضايي، کامبوزيا پرتوي، کيومرث پوراحمد، ناصر تقوايي، قاسم جعفري، محمدحسين حقيقي، منيژه حکمت، عزيزالله حميدنژاد، اکبر خواجويي، عليرضا داودنژاد، ابوالحسن داودي، احمدرضا درويش، اميرشهاب رضويان، عباس رافعي، علي ژکان، محمدعلي سجادي، سيامک شايقي، پرويز شهبازي، يدالله صمدي، کيانوش عياري، ناصر غلامرضايي، مهدي فخيم زاده، اصغر فرهادي، ابراهيم فروزش، مهرداد فريد، مجيد قاري زاده، رهبر قنبري، ايرج کريمي، عباس کيارستمي، عبدالرضا کاهاني، منوچهر مصيري، خسرو معصومي، نادر مقدس، محمد متوسلاني، اصغر هاشمي و محمدرضا هنرمند.
*****
اعتراض در کنسرت: آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه
دیشب محسن یگانه برای اجرای کنسرت در سالن فجر کرمان حضور یافت و گروهی از جوانان در هنگام اتمام کنسرت با شعارهایی ضد حکومتی نیروهای امنیتی مستقر در محل را غافلگیر کرد.
*****
افزایش پزشکان دروغین در کشور
رئیس مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت نحوه برخورد این وزارتخانه با پزشکانی که در تابلوها یا تبلیغات خود انواع مدارک تحصیلی دروغین را ردیف می کنند تا به جلب مشتری بپردازند را تشریح کرد و گفت: پیگیری این موضوع بر عهده معاونت سلامت و سازمان نظام پزشکی است.
دکتر غلامرضا حسن زاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: مواردی بوده است که افرادی مدارک جعلی برای تایید به مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت ارائه کرده اند که جعلی بودن این دسته از مدارک مشخص شده و آنها شناسایی شده اند.
وی اضافه کرد: وظیفه برخورد با این گروه بر عهده سازمان نظام پزشکی و معاونت سلامت وزارت بهداشت است و از طبابت گروهی که مدارک جعلی ارائه کرده باشند، جلوگیری می شود.
حسن زاده در خصوص پزشکانی که در تابلوهای مطب خود در مواردی اطلاعات غلط در مورد جایگاه تحصیلی خود ارائه می دهند، گفت: ممکن است افرادی باشند که مدرک تخصصی خود را از دانشگاهی اخذ کرده باشند و پس از آن مدرک دیگری را از دانشگاه دیگری اخذ کنند اما همه این مدارک را برای تایید باید به وزارت بهداشت ارائه دهند.
وی خاطرنشان کرد: قطعاً اگر وزارت بهداشت با مواردی که اطلاعات غلط به بیمار خود در زمینه دانشگاهی که از آن فارغ التحصیل شده اند، می دهند و تنها به دلیل صرف جذب مشتری این کار را می کنند، برخورد می کند.
رئیس مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت با اشاره به مواردی از این دست به مهر گفت: مواردی بوده است که افرادی از دانشگاه داخل کشور فارغ التحصیل شده اند و برای یک دوره به دانشگاهی خارجی که مورد تایید نبوده است، رفته اند و در اینجا سعی دارند از نام دانشگاه خارجی استفاده کنند که این کار باید از سوی سازمان نظام پزشکی مورد دقت قرار گیرد.
وی تاکید کرد: مردم باید با دقت بیشتری با مواردی از این دست که افراد عناوین زیادی را بر روی تابلوی مطب خود نگاشته اند، برخورد کنند.
حسن زاده خاطرنشان کرد: بسیاری از این افراد، پزشکانی هستند که دوره های تکمیلی را در دانشگاههای با کیفیت گذرانده اند اما گروهی نیز هستند که در دانشگاههای بی کیفیت دوره های تکمیلی خود را گذرانده اند. این شمشیر دولبه نیازمند توجه بیمار است.
وی یادآور شد: پزشکان طراز اول کشور هیچگاه در تابلوی مطب وجه تبلیغاتی ندارند و تنها به ذکر نام و تخصص اکتفا می کنند. در واقع کسانی که تبلغات بیش از اندازه برای تخصص خود دارند گروهی هستند که اطمینان زیادی بر روی کیفیت طبابت آنها وجود ندارد.
رئیس مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت مسئولیت نظارت بر تابلوهای پزشکی را معاونت سلامت دانست و افزود: نظارت و پیگیری این موضوع بر عهده معاونت سلامت و سازمان نظام پزشکی است.
*****
موج دوم آنفلوانزای نوع آ در ایران در راه است
مدیر برنامه مراقبت از آنفلوآنزای نوع A وزارت بهداشت از عبور ایران از موج اول و وارد شدن به مرحله دوم همه گیری آنفلوآنزای نوع A در كشور خبر داد.
به گزارش ایرنا؛ دكتر محمود سروش گفت: بر اساس آخرین گزارش وزارت بهداشت تا كنون در كشور، آمار مبتلایان به آنفلوآنزای نوع A در ایران به هزار و 638 نفر رسیده است و تاكنون 22 نفر نیز بر اثر ابتلا به این بیماری در كشور فوت كرده اند.
سروش افزود: این بیماری در تمام كشورهای دنیا به یك اپیدمی تبدیل شده است و پیش بینی می شود همچنان بر تعداد مبتلایان و موارد مرگ و میر ناشی از آن افزوده شود.
*****
گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
پیمان عارف دیروز جمعه 8 آبان ماه در اثر فشارهای که علیه او وارد می کنند و عدم دسترسی به داروهایش دچار حملۀ قلبی گردید و به بهداری زندان منتقل شد. فعال دانشجوئی پیمان عارف روز چهارشنبه 6 آبان ماه از سلولهای انفرادی به بند کارگری 350 منتقل شد.رئیس این بند فردی بنام بزرگ نیا است که در اذیت وآزار زندانیان سیاسی مسقیما نقش دارد.از زمان انتقال به بند کارگری فشارها و اذیت وآزارها و همچنین محدود کردن ارتباطش با خانواده شدت یافته است. این فعال دانشجوئی طی تماسی که با خانواده اش داشته اعلام کرده است در صورتیکه فشارها و آذیت و آزارها و محدودیتها ادامه یابد از روز شنبه 9 آبان ماه اعتصاب غذای تر خودش را به اعتصاب غذای خشک تبدیل خواهد کرد. پیمان عارف دانشجوی ستاره دار زندانی در پی انتشار نامه ای خطاب به جعفری دولت آبادی دادستان تهران و اعتراض به صحبتهای کذب او، دادستان تهران طی یک اقدام غیر انسانی روز یکشنبه 3 آبان ماه دستور انتقال او را به سلولهای انفرادی بند 240 صادر کرد. پیمان عارف در اعتراض به انتقالش به سلولهای انفرادی بند 240 اقدام به اعتصاب غذای نمود. پیمان عارف دانشجوی ستاره دار کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران 27 خرداد ماه دستگیر وبه سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل گردید و 75 روز را در سلولهای انفرادی بسر برد. پیمان عارف هنگام انتقال از دادسرای نظامی به دادگاه انقلاب بشدت مورد ضرب وشتم بازجو قرار گرفته بود.این دانشجوی زندانی به 18 ماه زندان محکوم شده است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال دانشجوی زندانی به سلولهای انفرادی ، تحت فشار قرار دادن او، عدم دسترسی به داروهایش و سوق دادن او بسوی اعتصاب غذا را محکوم می کند و مسئولیت جان این دانشجوی زندانی به عهدۀ ولی فقیه می باشد. از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به فشارها علیه زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
تردیدهای مجلس درباره سفرهای استانی دولت
مردمک : شمار زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تردیدهای خود را نسبت به لزوم سفرهای استانی دولت مطرح کرده‌اند. این نمایندگان در آستانه آغاز دور سوم سفرهای استانی احمدی‌نژاد، خواستار گزارشی جامع از میزان اجرایی‌شدن مصوبات دو دوره سفرهای استانی دولت نهم شدند.پیش از این نمایندگان اصفهان در مجلس اعلام کرده بودند تا وقتی مصوبه‌های دوره‌های قبل سفرهای استانی اجرا نشود یا دولت درباره علت معطل‌ماندن‌شان توضیحی ندهد، با سفر سوم هیات دولت به حوزه‌های انتخابیه‌شان مخالفت می‌کنند. اکنون شماری دیگر از نمایندگان مجلس اعلام کرده‌اند در این باره با نمایندگان اصفهان هم‌فکر و هم‌رأی هستند.با این حال محمود احمدی‌نژاد و هیات دولت بی‌اعتنا به اما و اگرهای مجلس، دور سوم سفرهایشان را با سفر به استان خراسان رضوی آغاز کردند.
*****
صدور كيفر خواست انفرادي براي عبدالله رمضان زاده
عباس شيري وكيل مدافع عبدالله رمضان زاده قائم مقام حزب مشاركت در گفت و گو با فارس در خصوص آخرين وضعيت موكل خود گفت:‌ كيفرخواست انفرادي عبدالله رمضان زاده صادر شده است اما مشخص نيست كه دادگاه رسيدگي به اتهامات وي چه زماني برگزار مي‌شود.
وي از احتمال برگزاري دادگاه رسيدگي به اتهامات رمضان‌زاده طي هفته ‌هاي آينده خبرداد.
وكيل مدافع رمضان زاده با اشاره به اينكه با تبديل قرار بازداشت رمضان‌زاده به وثيقه موافقت نشده است،‌ اظهار داشت: با اين تبديل قرار موافقت نشده ولي رمضان زاده با خانواده خود ديدارهاي منظم و مستمري دارد كه آخرين ديدار وي با خانواده خود پنجشنبه گذشته بود.

*****
رژیم با وقاحت دنیا را درمورد نقض حقوق بشر به چالش می کشد
ایرنا: هيات نمايندگي جمهوري اسلامي ايران از موارد نقض حقوق بشر در اتحاديه اروپا ، كانادا و امريكا انتقاد كرد.
هيات نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در نيويورك ضمن شركت فعال در اجلاس كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل متحد در خصوص بررسي وضعيت حقوق بشر و تبعيض نژادي ، طي سخناني از رويه برخي كشورها كه تلاش دارند خود را منادي حقوق بشر معرفي كنند اما عملكرد نامطلوبي از موارد نقض حقوق بشر و تبعيض نژادي و ديني را در كارنامه خويش دارند ، و تلاش مي كنند با حمله به ديگران ، بر جرائم خود سرپوش بگذارند ، انتقاد كرد.
نمايندگان جمهوري اسلامي ايران با استناد به موارد نقض حقوق بشر در اروپا ، آمريكا و كانادا ، طي نطقي تصريح كرد : تبعيض هاي نژادي ، مذهبي ، و مليتي در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا ، طي چند سال گذشته افزايش يافته است. مسلمانان و اقليتهاي ديني در معرض حملات لفظي و فيزيكي قرار دارند و در زمينه اشتغال و كاريابي نيز قرباني تبعيض هاي فاحش قرار دارند كه هم فرصت هاي شغلي را از آنان سلب مي كند و هم درهنگام دريافت حقوق مورد ظلم واقع مي شوند . مسلمانان حتي از انجام فرائض مذهبي خود در اماكن عمومي محروم بوده و بعضا از پوشش اسلامي آنها ممانعت به عمل مي آيد. نيروهاي پليس در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا پليس به اعمال خشن و شكنجه توسل جسته اند كه در كميته هاي مختلف سازمان ملل نيز به اين موضوع اشاره شده است .
هيات نمايندگي ايران همچنين به نقض حقوق بشر در كانادا اشاره نموده و اظهار داشت: در كانادا مردم بومي تحت تبعيض شديد قرار دارند و سطح زندگي اين افراد در مقايسه با ساير افراد بسيار پائين تر است . خشونت عليه زنان بومي و دورگه بسيار رايج است و زنان بومي قرباني خشونت پليس و تجاوز هستند. زنان و دختران بومي بعضا در زندان هاي مختلط نگه داري مي شوند كه لاجرم از سوي هم سلولي ها و يا كاركنان زندان مورد اذيت و آزار قرار مي گيرند.
هيات ايراني با اشاره به توصيه هاي كميته رفع تبعيض نژادي ، اظهار داشت كه براساس مستندات كميته مذكور ، زنان بومي در كانادا در فقر شديد قرار داشته و از نظر بهداشت و درمان درمضيقه هستند و حتي از غذاي كافي و يا آب آشاميدني سالم محرومند .

*****
حذف سلسله‌های شاهنشاهی از كتب‌ درسی
تلاش برای جایگزینی تاریخ «تحلیلی» به جای تاریخ «توصیفی»
معاون پژوهشی وزير آموزش و پرورش در حالی از حذف سلسله شاهنشاهی از كتاب‌های درسی تاريخ خبر داد كه پيش‌تر اين طرح با مخالفت گسترده‌ كارشناسان روبه‌رو شده بود.
حجت‌الاسلام محی‌الدین بهرام محمدیان در گفت‌وگو با فارس درخصوص حذف شاهان از كتاب‌های درسی اظهار داشت: شاه را حذف نكرد‌ه‌ایم بلكه سلسله شاهنشاهی را از تاریخ كشور حذف كرده‌ایم. پیش از این دكتر صادق آیینه‌وند، استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینكه تاریخ امری واقع است كه اتفاق افتاده و باید با تمام جزئیات نگاشته شود و سپس مورد نقد قرار گیرد، گفته بود: در قرآن، كتاب دینی همه ما هم تأكید شده شرح دقیق ظهور و سقوط پادشاهان به دقت ذكر شود تا مردم از آن عبرت بگیرند. این كار وزارت آموزش و پرورش و نهاد‌های زیرمجموعه‌اش حتی با موازین اعتقادی مسلمانان هم تطبیق ندارد.
علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی نیز با اشاره به اینكه تاریخ ایران تاریخ جنگ است، گفت: بسیاری از بزرگان اندیشه‌ساز تاریخ ما مانند ابوعلی سینا و فردوسی در خدمت پادشاهان بوده‌اند. او ابوریحان بیرونی را مثال میآورد؛ این چهره برجسته ایران زمین نقشه حمله هولاكوخان به عراق و الموت را طراحی و اجرا كرد.استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی افزود: پادشاهان، خوب یا بد، سبب‌ساز رشد و بالیدن چهره‌های اندیشه‌ساز تمدن ایران زمین بوده‌اند و حذف آنها نشانه ناآگاهی و عدم‌شناخت از تاریخ است.
خسرو معتضد، ‌كارشناس مسائل تاریخی كشور نیز در واكنش منفی به حذف پادشاهان از كتاب‌های تاریخ مدارس عنوان كرد: حذف پادشاهان از كتاب‌های درسی یك نظر ناپخته‌ای است كه از سوی افراد ناآگاه و كم‌سواد داده شده، مگر میشود طی طرحی نام پادشاهان را از این مملكت حذف كرد؟ برخی آدم‌های بیاطلاع برای شیرین زبانی در یك جلسه این نظر ناپخته را میدهند.
وی گفت: حتی یك ورق از تاریخ ایران هم نباید حذف شود. درس تاریخ مرده‌ترین درس ایران شده و علت آن هم نظریاتی است كه اینگونه افراد داده‌اند؛ انسان از شكست‌های پیش‌آمده در تاریخ باید درس بگیرد و اگر افرادی مانند سلطان محمد خوارزم‌شاه باعث شكست‌های بسیار در ایران شده‌اند و انسان‌های ابلهی بوده‌اند، ما باید به جای حذف آنها از اقدامات آنها عبرت بگیریم.
برخی نمایندگان كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز حذف زندگی پادشاهان از كتاب‌های درسی را برخلاف آموزش‌های لازم برای تعلیم و تربیت اعلام كردند و هرگونه دستكاری در تاریخ را موجب از بین رفتن هویت ملی كشور و ملت دانستند. بسیاری از آنان معتقدند، قطعا زندگی افراد منفی مانند شاهان ستمگر و ظالم نیز میتواند جنبه عبرت‌آموزی داشته باشد و سرگذشت حاكمان جبار و ظالم برای دانش‌آموزان پندآموز است و یاد میگیرند كه اگر كسی از رانت شخصی استفاده كند، سرگذشت خوبی ندارد.
این حرف و حدیث‌ها تا آنجا پیش رفت كه آموزش و پرورش هنگامی كه با واكنش‌های مختلفی كه عمدتا منفی بود مواجه شد، اعلام كرد كه قرار نیست زندگی پادشاهان حذف شود بلكه كمرنگ خواهد شد البته هیچ كارشناسی درصد این كمرنگی را اعلام نكرد! اما معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش ناگهان ضمن اعلام خبر حذف سلسله پادشاهان از كتب تاریخ افزود: در كتاب‌های درسی و آموزش تاریخ، توجه به رویكرد تحلیلی مطرح است.
وی با بیان اینكه رویكرد كتاب‌های درسی توصیفی است، ادامه داد: در حال حاضر دانش‌آموزان تاریخ‌های مختلف از قبیل تاریخ تولد و مرگ پادشاهان و وقوع یك حادثه تاریخی را به خاطر میسپارند. حجت‌الاسلام محمدیان اضافه كرد: به‌طور معمول ذهن دانش‌آموزان انباشته از عدد و رقم است درحالیكه معتقدیم در آموزش تاریخ باید به چرایی آن پرداخته شود تا بتواند چراغ راه آینده ما و آینه‌ای از گذشتگان باشد. وی گفت: در تاریخ به‌عنوان آینه گذشتگان به نام شاهان نیز اشاره میشود ولی در كنار آنها مردم نباید غایب باشند بلكه باید حضور داشته باشند.
*****
آبان؛ خط و نشان کشیدن مقام قضايی برای جوانان
ایرنا: معاون اول قوه قضاييه گفت، اغتشاشگران بدانند ايجاد ناامني هزينه سنگيني دارد
"ابراهيم رييسي" در گفتگو با ایرنا گفت : متاسفانه بعد از انتخابات عده اي موضوع بسيار بسيار نامناسب غلط و دروغ تقلب را مطرح کردند و خواستند از اين طريق در دل مردم ترديد و در اذهان آنها تشويش ايجاد کنند و اين حضور را زير سووال ببرنند.
وی افزود: دشمنان فتنه گر ما هم بر اين خواسته ناحق سوار شدند و توسط عده اي نا امني ها و مسائل مربوط به هتک حرمت ها صورت گرفت که زيبنده نظام اسلامي نيست.
معاون اول قوه قضاييه بيان کرد: ما ترديد نداريم که افرادي که ايجاد ترديد کردند به ناحق و به ناروا موضوع تقلب را مطرح کردند که بايد ضمن استغفار، از محضر خدا و مردم در برابر اين جرمي که مرتکب شدند، عذرخواهي کنند.
وي با اشاره به اينکه مردم شاهد پيگيري و برخورد با افرادي که اغتشاش يا ايجاد نا امني کردند، کسب و زندگي مردم را مختل کردند، بانک ها را آتش زدند و اقداماتي ديگر بودند، تاکيد کرد: افراد و عناصري از آنها دستگير شدند و دستگاه قضايي وظيفه دارد نسبت به اغتشاشگران و افرادي که در بين مردم ايجاد ناامني کردند آنها را تعقيب کند و مورد تحقيق و بازجويي قرار دهد و از طريق قانون آنها را به دادگاه بسپارد تا دادگاه آنها را کيفر کند.
رييسي خاطرنشان کرد: دستگيري هايي که در ابتدا صورت گرفته بسيار زياد بود، اما تعدادي که منجر به تشکيل پرونده شده در دادسرا براي آنها کيفر خواست صادر و به دادگاه ارسال شده تا کنون بيش از 50 حکم است.
وي تاکيد کرد: مقام معظم رهبري روز جمعه پس از انتخابات در خطبه هاي نماز جمعه اتمام حجت فرمودند و آن هايي که صحبت هاي ايشان را فصل الخطاب دانستند کار ارزشمندي انجام دادند که ديدگاه "آقا" براي همه دينداران اين انقلاب فصل الخطاب است.
معاون اول قوه قضاييه هشدر داد : اغتشاشگران باید بدانند ايجاد ناامني هزينه سنگيني برای آنها دارد.
*****
تصویب انتقال پایتخت
کد مطلب : 34214
مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقال مركز سیاسی كشور در مكان مناسب جهت بهبود و اصلاح استقرار جمعیت را به تصویب كرد. در جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادامه بررسی و تدوین سیاست‌های كلی در بخش آمایش سرزمین پیگیری شد و با حضور كارشناسان مربوطه از دولت و مجلس شورای اسلامی موارد ذیل به تصویب رسید:
و- رعایت ملاحظات امنیتی و دفاعی در استقرار جمعیت و فعالیت در سرزمین با تكیه بر:
1- انتخاب مكان‌های مناسب و استقرار مراكز زیست و فعالیت جهت اقدامات توسعه متوازن و همچنین مراكز حیاتی و حساس متناسب با ملاحظات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و پدافند غیرعامل.
2- فعالیت‌های توسعه‌ای ملی و استانی در مناطق مرزی با اعطای مشوق‌های اقتصادی و تقویت زیربناها و استقرار مناسب جمعیت و تقویت نیروهای نظامی و انتظامی با توجه به تهدیدات.
3- ساماندهی سطوح خدمات و استقرار جمعیت در كشور با توجه به مدیریت سوانح طبیعی، حوادث، منابع آب و رعایت شرایط زمین‌شناسی جهت افزایش ضریب ایمنی تاسیسات زیربنایی و حیاتی و ابنیه مراكز جمعیتی و شهرها و روستاها.
4- تقویت همگرایی، یكپارچگی ملی، وحدت و پیوندهای اجتماعی با ارتقا سطح توسعه‌یافتگی مناطق مختلف كشور و ایجاد قطب‌ها و كانون‌های توسعه.
5- انتقال مركز سیاسی كشور در مكان مناسب جهت بهبود و اصلاح استقرار جمعیت و فعالیت در كشور تا پایان چشم‌انداز 6- توسعه متوازن روستاها و شهرهای كوچك و پیشگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه به مراكز استان‌ها.
*****
آقای دکتر 240! تا لحظه‌ای که توانم را از دست نداده‌ام می‌نویسم
هنگامه‌ شهیدی
نمی‌دانم چگونه باید این نامه را آغاز کنم. آشنایی من و شما به دوم ماه رمضان بر می‌گردد و پیش از آن همواره در راهروهای 240 که درانتظار می‌نشستم تا راننده مرا به 209 بازگرداند همیشه صدایی در گوش من نجوا می‌کرد: دخترم به خودت کمک کن. یک ثانیه بیشتر اینجا ماندن برای کسی چون تو زیاد است. بگذار هنگامه شهیدی جدیدی از تو متولد شود. با جمله‌ی آخر شما نامأنوس بودم. بارها و بارها با خودم می‌اندیشیدم که چگونه باید هنگامه شهیدی جدیدی متولد شود؟ تا اینکه سمیه توحیدلو که 48 ساعت آخر حضورش در 209 مصادف با خروج من از پنجاه روز انفرادی بود و تنها با او هم‌اتاق بودم، در مورد شما اعتمادی را در دل من ایجاد کرد و بعد از آن همه بی‌اعتمادی، به همه چیز و همه کس، برای اولین با به کسی اعتماد کردم.
سمیه به من گفته بود "به دکتر اعتماد کن. او برای کمک به ما اینجاست و تاکنون پرونده‌های زیادی را حل و فصل کرده است" و گفت که شما در حل مشکل پرونده‌ی او که کمی لاینحل به‌نظر می‌رسید به او کمک زیادی کردید. در همان زمان درتماس‌هایی که با خانواده‌ام داشتم از ایشان می‌شنیدم که بسیاری از خانواده‌های زندانیان سیاسی پس از انتخابات و حتی تمامی اعضای خانواده‌ی من برای شما دعا می‌کنند. اما آقای دکتر 240! چگونه شد که پس از دوماه و اندی برگزاری جلسات و برخی کمک‌هایی که من هم نمی‌توانم آن را نادیده بگیرم، به یکباره تمامی قول و قرارهایی که با من و خانواده‌ام گذاشته بودید به فراموشی سپرده شد؟
آخرین بار یادم هست که یکشنبه 26 مهرماه آخرین ملاقات ما در 240 صورت گرفت. طبق معمول همیشه که آرام و مهربان به نظر می‌رسیدید نبودید.
اول از همه خبرهای مربوط به جشن تولد من که پشت دیوارهای اوین برگزار شده بود و نامه‌ای را که به مناسبت تولد مادرم در سایت کانون زنان منتشر شده بود، جلوی من گذاشتید و بعد از آن خبر مربوط به تغییر مقررات استفاده از سرویس بهداشتی در بند نسوان اوین را که به خاطر تغییر آن مجازات‌ها و بد رفتاری‌های فراوانی را از نگهبانان زن 209 اوین متحمل شده بودم، به من نشان دادید. مقابل فریبا پژوه نیز خبری از رفتارهای نامناسب نگهبانان زندان که با من نیز کم نبود گذاشتید. بسیار عصبانی بودید و به من می‌گفتید که شما مسئولیت خبرهایی را پذیرفته‌اید که از انتشار آن بی‌خبر بوده و اصلا اطلاع نداشته‌اید و نسبت به کذب بودن برخی اخبار واکنش نشان دادید. آقای دکتر 240! نمی دانم بالاخره پس از این همه مدت، مسابقه‌ای که برای یافتن نام واقعی شما در سایت‌ها به راه افتاده بود به نتیجه‌ای رسید؟
ببخشید که شما را آقای دکتر 240 خطاب می‌کنم اما من همیشه یک هویت داشتم و خودم را همه جا با هویت واقعی خودم، هنگامه شهیدی "روزنامه‌نگار و فعال حقوق‌بشر" معرفی کرده‌ام اما هر بار که از شما خواستم بدانم که شما را به چه نامی خطاب کنم شما گفتید: "من استاد دانشگاهم و معلمی بیش نیستم" و همیشه که لطف داشتید و برای من چای و آب می‌آوردید با شوخی و البته شاید هم به طعنه می‌گفتید: "ببینید کجا هستید؟ برو بیرون کلاس بگذار که یک استاد دانشگاه برای من چای و آب می‌آورد." به این کار افتخار می‌کردید. البته این رفتار شما نشان از نوعی تواضع و فروتنی داشت و من را حسابی شرمنده می‌کرد. اما از آخرین ملاقاتمان خاطره‌ی خوبی در ذهن من باقی نمانده است.
شما به من و فریبا پژوه قول داده بودید که به خاطر انتشار این اخبار مشمول هیچ مجازاتی نخواهیم شد و برای سه‌شنبه‌ی همان هفته یعنی دو روز پس از آخرین دیدارمان قول دادید که با خانواده‌هایمان دیدار خواهیم داشت. اما این انتظار تا دوشنبه چهارم آبان ادامه داشت و با فریبا دائماً از هم می‌پرسیدیم: آقای دکتر کجاست؟ چرا خبری از او نیست؟ پس چرا هیچ ملاقاتی انجام نشده؟ حتی حق تماس تلفنی با خانواده هم از ما سلب شد.
پنجشنبه‌ی همان هفته پس از بارها اعتراض و نامه‌نگاری با ریاست بازداشتگاه 209 اوین که پس از ملاقات حضوری با دادستان محترم آقای جعفری وعده‌ی آزادی داده شده بود و تا آن زمان محقق نشده بود، درخواست ملاقات با شما، آقای اصفهانی و کارآموز ایشان -که بازجوی اصلی من بودند- را برای تعیین تکلیف به ریاست بازداشتگاه 209 ارائه دادم تا اینکه بالاخره آقای "کارآموز" مرا به 240 فرا خواند که البته ایشان هم گمنام هستند و هر بار که نام ایشان را پرسیدم گفتند: هر چه دلت خواست مرا صدا بزن "کلم"، "هویج" و...
پس از احضار آقای "کار آموز" و پس از معطلی در سلولهای تنگ، سرد و سیمانی 240 که اصولاً نشستن طولانی مدت متهم روی صندلی در حالت انتظار از عادات و شیوه‌ی ایشان است، با لحنی طلبکارانه از من پرسید: چه شده است؟ باز هم که داری شلوغ کاری می‌کنی. فکر می‌کردم این مدت برای تنبیه شما کافی باشد، اما غیر از این به نظر می‌رسد. جریان این نامه‌های مکرر به دادستان تهران و رئیس زندان چیست؟ باز هم که می‌بینم پای همه‌ی نامه‌ها امضای "روزنامه‌نگار و فعال حقوق‌بشر" را تکرار می‌کنی. و من به ایشان پاسخ دادم که من هویت خودم را عنوان می‌کنم. آیا اینها جرم است؟ شما با همین هویت، اتهاماتی را به من نسبت داده‌اید که من به همین دلایل اینجا هستم. آیا واقعاً اگر پای امضای من "فعال حقوق‌بشر" درج شده باشد اینقدر برای شما نگران کننده است؟ با حالتی تهدیدآمیز به من گفت: نه هر کاری دوست داری انجام بده. فقط خواستم یادآوری کرده باشم که اکنون در کجا هستی و امروز به این نیت آمده بودم که از اول تو را بازجویی کنم و برگه‌هایش را به من نشان داد تا شاید دلهره‌ای در من ایجاد شود. با حالتی پرسشگر نگاهش کردم و با عصبانیت گفتم: "ده روز است که هیچ‌کس سراغی از من و فریبا نمی‌گیرد حتی برای بازجویی هم فریبا را احضار نمی‌کنند. این بلاتکلیفی و عدم تعیین وضعیت بزرگترین شکنجه‌ی روحی است."
آقای "کارآموز" گفت: در مورد خانم پژوه که به کارشناس ایشان (بازجو) مرتبط است اما در مورد شما هم به سلول برگردید ببینیم تا هفته‌ی دیگر چه می‌شود و بدون اینکه به من اجازه تماس با خانواده را بدهند مرا به اتاق 14 بند یک نسوان بازگرداندند. چند روز گذشت تا اینکه دوشنبه 4 آبانماه با خدعه‌ی آزادی مرا جلوی درب خروجی اوین آوردند و بعد به داخل اتاق دیگری راهنمایی کردند که داخل آن نشستیم. به خیال خام خودم منتظر خانواده‌ام بودند که مرا تحویل بگیرند ولی درکمال ناباوری دیدم مرا با وسایل خودم به یک مأمور زن با چادر مشکی و مانتوی قرمز تحویل دادند و وقتی پرسیدم که مرا کجا می‌برید در پاسخ گفتند که شما از اطلاعات به سازمان زندانها تحویل شده‌اید.
به اندرزگاه 4 می‌رویم که درست روبروی بهداری اوین است. به خانم مأمور گفتم که از روز قبل از آن (یکشنبه سوم آبان‌ماه) دراعتصاب غذا هستم. او با حالتی دلسوزانه گفت: عزیزم! چرا به خودت سخت می‌گیری؟ جایی که تو را می‌برم از جای قبلی خیلی بهتر است. مطمئن باش! بعد از باز شدن درب اندرزگاه، شهلا جاهد مرا بازرسی بدنی کرد و وسایلم را تحویل گرفت. وقتی فهمید من چه کسی هستم به من گفت: تو را به یکی از بهترین اتاقهایمان می‌فرستم و مرا به بند 2 بالا اتاق یک فرستاد. به محض ورودم مهسا نادری و عاطفه نبوی دور من جمع شدند. آنها هم‌اتاقی‌های من بعد از سمیه توحیدلو در 209 بودند که در شب خروج فریبا از انفرادی به اینجا منتقل شده بودند و من و فریبا درهمان اتاق 14 ماندیم. شبنم مدد زاده خودش را معرفی کرد و من او را بوسیدم و تولدش را به او تبریک گفتم.
مرضیه و مریم دختران مسیحی که نامشان جهانی شده است هم در این اتاق بودند. دوستان که می‌دانستند در 209 امکان تماس با هیچ‌جا وجود نداشت بلافاصله کارتهای تلفنشان را که اکنون می‌دانم چقدر برایشان ارزشمند بوده و می توانستند با آن تایمها با خانواده‌هایشان صحبت کنند، در اختیار من گذاشتند. اولین تماس من با مادرم بود. مادرم گفت: شما تا صبح روز دوشنبه با ایشان در تماس بوده‌اید و قول ملاقات حضوری در روز سه‌شنبه را داده بودید، اما این ارتباط شما غیبت طولانی شما را برای من توجیه نمی‌کرد. به مادرم گفتم آقای دکتر دیگر با شما تماس نخواهد گرفت و همان هم شد و شما هنوز که هنوز است قرار است با مادر من تماس بگیرید، هنوز که هنوز است قرار است مشکل من حل شود و هنوز که هنوز است قرار است مسائل در غالب "گفتمان" حل شود.
مسئولین حفاظت اطلاعات سازمان زندانها هم در بازدیدی که از اتاق ما داشتند از این واژه استفاده کردند و گفتند: "به قول آقای خاتمی با گفتمان می‌شود مسائل را حل کرد" و به من تذکر دادند که اعتصاب غذا و دارو در زندان جرم محسوب می‌شود و در صورت ادامه‌ی آن، کمیته‌ی انضباطی زندان با من برخورد خواهند کرد. من به یکی از آنان گفتم بسیار خوشحالم که تأثیر آقای خاتمی و صحبتهای او هنوز در اذهان باقی مانده است و پاک نشده است و خوشحالم که از زبان شما گفتمان آقای خاتمی را می‌شنوم که البته جای تعجب دارد.
آقای دکتر 240!
من هنوز در اعتصاب غذا و دارو هستم. امروز روز ششم اعتصاب غذای من است. احساس می‌کنم انرژی ندارم، اما هنوز می‌توانم قلم را لای انگشتانم بگیرم و بنویسم. دستهایم سرد است اما نه به سردی دیوارهای سرد و سیمانی 209 و 240 اوین. تا لحظه‌ای که توانم را از دست نداده‌ام می‌نویسم، می‌نویسم و می‌نویسم. همانطور که گفته‌ام یا خودم به زودی از زندان آزاد می‌شوم یا جنازه‌ام را از اینجا خارج می‌کنند. در هر صورت آقای دکتر 240 من هنوز جای سؤال برایم باقیست و با خودم روزی چند بار می‌اندیشم که پایان این فیلم غم‌انگیز چه خواهد بود؟ به هر صورت پایان هر چه باشد من همه‌ی افراد مسئول در پرونده‌ام را به خداوند واگذار کرده‌ام. اگر ایمان و باوری باشد. کمی اندیشه لازم است.
آقای دکتر 240!
کرامت انسانی را که شما به من آموختید! و چه آموختنی! شاید قصد داشته‌اید با فرستادن من درمیان بزهکارانی که شامل قاتلین و زندانی‌های عادی می‌شود مرا تحقیر کنید اما از آنجا که خداوند همیشه با ماست این فرصت برای من به عنوان یک فعال حقوق‌بشر فرصت استثنایی بود. من یک دوره‌ی چهارماه و اندی کارگاه آموزشی "حقوق‌بشر اسلامی" را در اوین گذرانده‌ام که اگر هر جای دنیا می‌خواستم این دوره را بگذرانم با پرداخت بالاترین هزینه در بهترین دانشگاه‌های جهان هم نمی‌توانستم چنین تجربیاتی را کسب کنم و هرگز برای من چنین فرصتی مهیا نمی‌شد.
"آقای دکتر 240 "!
کرامت انسانی من که زیر پا گذاشته شد، کرامت انسانی دیگران را در یابید...
هنگامه شهیدی - روزنامه‌نگار و فعال حقوق‌بشر
زندان اوین اندرزگاه 4 بند 2 بالا اتاق 1
*****
گزارشی از کمیته گزارشگران حقوق بشر
کمیته گزارشگران حقوق بشر - هنگامه شهیدی روزنامه نگار زندانی که از یکشنبه 3 آبان ماه در اعتراض به ادامه بلاتکلیفیاش دست به اعتصاب غذا زده بود ساعاتی پیش به دلیل وخامت شرایط جسمانی به بهداری زندان اوین منتقل شد.
روز گذشته خانم "رضایی" رییس بند نسوان زندان اوین در دیدار با این روزنامه نگار خواهان شکستن اعتصاب غذای وی شد. با این وجود هنگامه شهیدی تاکید کرد تا زمان آزادی اعتصاب غذای خود را ادامه خواهد داد و در صورت عدم آزادی در این اعتصاب میمیرد.
این روزنامه نگار که چهارماه است در زندان به سر میبرد یکشنبه هفته گذشته با وعده آزادی از بند 209 به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. ادامه نگهداری هنگامه شهیدی در زندان در حالی صورت میگیرد که حدود 1 ماه پیش از سوی دادگاه جهت آزادی وی قرار وثیقه 100 میلیون تومانی صادر شده بود اما به دلایلی نامشخص از آزادی وی خودداری شده است.
محمد مصطفایی وکیل این روزنامهنگار چندی پیش اعلام نمود قرار وثیقه موکلش به قرار مجرمیت تبدیل شده و پرونده وی به دادگاه ارسال گشته است.
هنگامه شهیدی در تاریخ 9 تیرماه و در جریان بازداشتهای گسترده فعالان سیاسی پس از انتخابات، دستگیر شد و مدت 50 را روز در سلول انفرادی بند 209 به سر برد. این فعال سیاسی در مدت بازداشت خود تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی قرار گرفته است.
همچنین فریبا پژوه دیگر روزنامه نگار زندانی نیز با گذشت 1 هفته همچنان در اعتصاب غذا به سر میبرد و تاکنون از وضعیت جسمانی وی اطلاعی به دست نیامده است.
*****
توجیه عجیب رییس کل دادگستری تهران برای صدور حکم اعدام سه نفر از بازداشت شدگان اخیر:
سه نفر مذکور حتی اگر حوادث پس از انتخابات هم به وجود نمی آمد، اقدامات خرابکارانه علیه نظام انجام می دادند
رئیس کل دادگستری استان تهران طی اظهاراتی اعلام کرد که صدور حکم اعدام برای سه نفر از بازداشت شدگان اخیر که متهم به همکاری با گروه های خارج از کشور بوده ان قابل مقایسه با وضعیت پرونده سایر متهمان بازداشت شده در حوادث پس از انتخابات نیست.
رییس کل دادگستری تهران با تایید اخبار منتشر شده درباره صدور حکم اعدام درباره این سه نفر در این باره گفت:"دادگاه برای یک عضو گروهک منافقین و دو عضو دیگر انجمن پادشاهی ایران حکم اعدام صادر کرده است."
سید علیرضا آوایی در ادامه در توجیه صدور حکم اعدام برای این افراد مدعی شد:" مقایسه مقایسه حکم اعدام این سه نفر با دیگر متهمان حوادث پس از انتخابات، جفا در حق کسانی است که رابطه خوبی با نظام دارند و هدفشان چیز دیگری بود."
وی همچنین در ادامه توجیهاتش در این باره اظهار داشت: «ممکن است جوانی به دلیل نگرش خاص خود و در راستای علاقه مندی به نظام در تجمعات شرکت کرده باشد، این فرد ضد انقلاب نیست و نمی توان وی را در کنار منافقان و ضد انقلاب ها قرار داد، چنین اقدامی معقول نیست."
در حالی که بسیاری از سازمان های مدافع حقوق بشر و برخی از وبسایت های خبری پیش از این اعلام کرده بودند که این افراد پیش تر از برگزاری انتخابات بازداشت شده اند اما قوه قضاییه آنها را هم اکنون دادگاهی و به اتهام شرکت در اعتراضات به نتیجه انتخابات به اعدام محکوم کرده است ، رییس کل دادگستری تهران در اظهاراتی عجیب در پاسخ به این اعتراض ها مدعی شد:"سه نفر مذکور حتی اگر حوادث پس از انتخابات هم به وجود نمی آمد، اقدامات خرابکارانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی را انجام می دادند."
*****
مرتضی الویری پس از 53 روز اسارت با وثیقه آزاد شد
مرتضی الویری عضو کمیته منتخب موسوی-کروبی برای پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان جنبش سبز، پس از 53 روز بازداشت و اسارت در دست نیروهای امنیتی دولت بر آمده از کودتا،با وثیقه آزاد شد.
خبرگزاری ایسنا در این خصوص به نقل از یک مقام قضایی که نامی از او نبرد گزارش داد که مرتضی الویری پس از تودیع وثیقه و با حکم قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران آزاد شده است.
مرتضی الویری از مبارزان قبل از انقلاب است که در سال های پس از انقلاب نقش موثری داشته،عضویت در هیات رییسه مجلس شورای اسلامی و شهرداری تهران برخی از فعالیت های او در این سال ها بود.با این حال روز 17 شهریور ماموران امنیتی به منزل او یورش برده و این عضو ارشد ستاد انتخاباتی مهدی کروبی و از اعضای اصلی کمیته منتخب موسوی-کروبی برای پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث اخیر را بازداشت کردند.
*****
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱۳۸۸/۰۸/۰۸

آدینه: 8/8/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد آدینه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخن روز:
آقای میرحسین موسوی چهره بدون نقاب خود را نشان دهید...!
دانشجو، مرغ ملا نصرالدین است که هم در عروسی و هم در عزا سرش بریده می شود...!!
چهار روز پیش (چهارم آبانماه) در زادروز شاهنشاه فقید ایران مطلبی انتشار دادیم که بلافاصله پس از انتشار آن، سیل پیامها و ایمیل هایی از سوی بسیاری از هم میهنان برایمان ارسال گردید که هنوز هم ادامه دارد.
دیروز هفتم آبانماه نیز نخستین مطلب پست خویش را اختصاص داده بودیم به روز جهانی "کورش کبیر" که باز هم علاوه بر پیامها و ایمیل هایی درباره مطلب چهارم آبان، پیامها و ایمیل هایی در مورد این مطلب نیر مزید بر قبلی ها گردیده تا جایی که مصمم شدیم بسیاری از این دست و اینگونه پیامها را (بر خلاف روش و شیوه خویش) بصورت "فلّه ای" پاک کرده و نخوانده راهی زباله دان سازیم.
آنچه در میان دهها هزار پیام و ایمیلی که باز کرده و خواندیم و در حد توان خویش و یاران محدودی که در بخش رسانه ای جنبش همبستگی دانشجویان ایران ( که بعضی از آنان گاهی اوقات بصورت 24 ساعته به این مهم همت گماشته اند) پاسخ نیز نوشتیم؛ این مطلب است که تعداد قابل توجهی از اینگونه پیامها و ایمیل ها از سوی ستاد اصلی و یا مراکز وابسته و حامیان جناب آقای میرحسین موسوی برایمان ارسال شده است.
یکی از قابل توجه ترین اینگونه پیامها، ایمیلی است که ساعتی پیش به ماواصل گشته که طی آن برایمان نوشته اند:

" شما که تا کنون ماسک میهن پرستی به چهره داشتید و با ابراز همدردی و همراهی با ملت مسلمان (...!!) و حق جو برای خویش در میان اقشار مردم بخصوص دانشجویان جا باز می کردید، با همین دو مقاله ]مقاله مربوط به چهارم آبان و هفتم آبان[ مشت خود را برای هموطنان و رهروان جنبش"سبز" باز کردید و همگان فهمیدند که از چه قماشی هستید و هدف اصلی شما چیست..! آیا تصور می کردید که می توانید برای همیشه ملت را فریب داده و با ماسک وطن پرستی، ایده های گمراه کننده خویش را در راستای همکاری با مشتی سلطنت طلب منفور که هیچ جایی در ایران اسلامی ندارند مخفی نگاهدارید؟ الان چند روزیست که دو فیلم مستند از حمله نیروهای سرکوبگر رژیم شاه در روز " سیزده آبان سال 1357" هم در یوتیوب به نمایش نهاده شده و هم مطالبی بسیار بیطرفانه درباره سانسورگری رسانه ضدملی جمهوری اسلامی (...!!!!!) انتشار یافته، پس چرا شما نه تنها اشاره ای به این مطلب ننموده و برای روشنگری ملت اقدامی نکردید، که حتا به پیامهای مخالفت با ایده سلطنت طلب بودن شما با مقاله ای که محتوایش گویای آن است که شما فقط مشی دموکراسی را طی می کنید و از کسی که به میهن خدمت کرده تجلیل می نمایید، در وبلاگ خویش پاسخ دادید؟ خوش بود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد...!!"

ما در پاسخ این ایمیل می نویسیم:
آقای میر حسین موسوی، و آقایان یا بانوان گرداگرد ایشان، آن که ماسک به چهره دارد ما نیستیم. این شمایان هستید که از جنبش و خیزش ملتِ به ستوه آمده از جنایات و فجایع رژیم گرگ منش و تازیان هار سیستم ولایت وقیح سواستفاده کرده و تلاش دارید آن را از مجرای اصلی خارج ساخته و کشته و زخمی شدن، اسیر و گرفتار و زندانی شدن، همایش های ملی و میهنی ملت را فقط به یک فرد، فردی شناخته شده در وابستگی به رژیم ولایت سفیه یعنی آقای "میرحسین موسوی" جلوه گر نمایید.
اگرچه که گذشته و حال این رهبر و گرداننده تشکیلات شما یعنی آقای موسوی برای بسیاری از مردمان حاضر در صحنه های پرشور میهنی (در چند ماه اخیر بخصوص و در تمامی این سالهای سیاه بطور اعم) آشکار و روشن و شفاف بوده و هست اما همان چند هفته پیش که در همایش روز ایران (بقول شمایان روز قدس) ملت شعار "نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری ایرانی" سر دادند، شخص آقای "میرحسین موسوی" در تلاشی آشکار که نشانه وحشت ایشان (همانند وحشت سایر دست اندرکاران و اشغالگران تازی صفت رژیم) بود با شفافیت و روشنی در همین سایت جنبش سبز نوشتند: " این شعار (نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی) شعاری انحرافی است که از سوی وابستگان به برخی جریانات مطرود برزبانها جاری گشت... شعار ما مانند همیشه نه شرقی- نه غربی – جمهوری اسلامی است، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر (....!!!!!!!)".

جناب آقای میر حسین موسوی، ما قبلن نیز در نوشتاری از شما پرسیده بودیم که شما و راهکار و روش شما چیست؟ شما با مردم و یا علیه مردم هستید؟ ما در همان نوشتار از شما خواسته بودیم که نقابی را که بر چهره دارید کنار بزنید تا آن گروهی که هنوز به شما امید بسته اند، لااقل قسمتی ولو کمرنگ و محو و مات از چهره واقعی شما را تماشا کنند. آقای موسوی شما هنوز قاتلی پلید بنام خامنه ای را رهبر می نامید و از او با احترامی که شایسته مطهرین و امامان و مقدسین فکر و اندیشه شماست یاد می کنید...! اما چرا؟ آیا می ترسید؟ از چه می ترسید؟ اگر با ملت هستید ترس معنایی ندارد زیرا ملت از شما حمایت و پشتیبانی می نمایند. فرض کنیم که دستگیرتان کردند و چند روزی یا چند ماهی به زندان بردند، آیا خون شما رنگین تر از جوانانی است که به جرم میهن پرستی و ایرانخواهی در گوشه های زندانها رژیم کثیف شکنجه می شوند و به آنها تجاوز می نمایند و ابتدایی ترین حقوق یک انسان زندانی را از آنان دریغ می دارند..؟

جناب آقای موسوی و یاران و اطرافیان ایشان، آیا کور و کر(و ببخشید، آیا خر) هستید که این فریاد خشم و طوفان مردم به ستوه آمده را نمی بینید و نمی شنوید؟ آقایان و بانوان محترم، این ملت می گویند:
"مرگ بر دیکتاتور – مرگ بر ارازل و اوباش – مرگ بر عنتری نژاد – مرگ بر سیدعلی گدا – مرگ بر جمهوری اسلامی – نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی ....و .... و ...."
و هزاران فریاد و فغان و شعارهای دیگر و شما پاسخ میدهید که جمهوری اسلامی – نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر...!!!
آیا ما بر چهره ماسک داریم یا شما و رهروان و اطرافیان معدود و محدود شما؟ آری، ما در زاد روز شاه فقید و در روز جهانی کورش بزرگ، یعنی ابر مردی که نخستین اعلامیه برابری انسانها از سوی او شرف صدور یافت، یادنامه و مطلب انتشار می دهیم و در توجیه آن نیز اعلام می کنیم که ما وابسته به هیچ گروه و حزب و دسته و مرامی نیستیم بجز انسانیت و ایرانیت، و فقط خواهان آزادی و دموکراسی در میهن می باشیم و روزی که نوبت به تعیین سرنوشت برای سکانداری کشتی درحال غرق شدن میهن فرارسد، به هر آنچه که اکثریت خواستارش باشند و به هرکسی که اکثریت ملت رای قاطع بدهند، کرنش کرده و برای خواسته اکثریت احترام قایل خواهیم شد... آیا شما نیز شهامت آن را دارید که چنین تفکری داشته و چنین آزادمنشانه و بدور از هرگونه تعلق و تملق و رنگ و ریا، در راه خواسته ملت گام بردارید؟

برای اثبات بی نظری و شیوه دموکراتیک خویش، عین مطلبی را که شما موذیانه در نخستین ساعات بامداد روز چهارم آبان بعنوان اعتراض به صدا و سیمای رژیم پلید انتشار داده بودید و نیز ویدیوهایی را که یکروز پیش از آن یعنی سوم آبانماه در "یوتیوب" به نمایش نهادید در زیر انتشار میدهیم تا بشما بیاموزیم که معنای دموکراسی چیست و چرا باید در کار بسیار حساس انتشار وقایع و حقایق همیشه جانب بیطرفی را رعایت کرد.
ممکن است بپرسید که چرا در همان روز و موعد مورد نظر شما اقدامی نکردیم و چرا اینک پس از اعتراض شمایان برای عدم انتشار آن اقدام به این کار می نماییم..!! که پاسخ ما این است که تصمیم نداشتیم آن نوشته و فیلم های جای داده شده در یوتیوب را انتشار دهیم زیرا از آن بوی بیطرفی و حقیقت جویی به مشام ما نرسیده بود و اینک نیز اگر آنها را انتشار میدهیم، برای پرده برداری از چهره هزار رنگ و بوقلمون صفت شما می باشد.
آری شما چنین مطلب و چنین فیلم هایی را دقیقن در روز سوم و چهارم آبان انتشار دادید تا اذهان را به سی و یک سال پیش عطف داده و اگر کسانی به مناسبت چهارم آبان واکنشی نشان میدهند آن را کمرنگ سازید... چرا صبر نکردید تا آن را، برای مثال روز دوازدهم و یا همان سیزدهم آبان انتشار دهید؟

جناب آقای موسوی، دانشجویان همان مرغ ملا نصر الدین هستند که هم در عروسی و هم در عزا سرش بریده می شود...
سی و یک سال پیش جوانان دانشجوی ایرانی با دانش سیاسی بسیار کمتری (نسبت به امروز) فریب شعارهای پرطنین اما توخالی شمایان را خوردند و تیشه بدست گرفتند تا بر ریشه خویش و سرزمین خود بزنند و مورد هجوم نیروهای نظامی و انتظامی قرار گرفتند....
و امروز دوباره همان قشر دانشجو، اما این بار با کوله باری بسیار پُر و سنگین از فرهنگ سیاسی و اجتماعی تیشه بدست گرفته اند و بر ریشه ظلم و ستم ولایت وقیح میزنند و دوباره مورد هجوم نیروهای نظامی و انتظامی و نیز، اوباشان و ولگردان اجیر رژیم پلید قرار می گیرند...
**
در زیر مقاله انتشار یافته در سایت موج سبز را خوانده و فیلم های به نمایش نهاده شده از سوی آنان را مشاهده نمایید:
--
0:06 صبح دوشنبه، 4 آبان 1388 - جنبش سبز:
درسی درباره نحوه اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه برای کارکنان صداوسیمای «میلی»:
فیلمی از حادثه دانشگاه در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ که از صداوسیمای ملی رژیم شاه پخش شد!
فیلم های زیر، گزارش تصویری کاملی است از حادثه دانشگاه در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۷ که از صداوسیمای ملی رژیم شاه منتشر گردید. حمله نظامیان به دانشجویان دانشگاه تهران در این فیلم به طور کامل پوشش داده شده است. جالب اینجاست که فیلم های زیر توسط دوربین‌های صداوسیمای ملی رژیم گرفته شده و مجری تلویزیون رژیم شاهنشاهی این تصاویر را به طور کامل گزارش می‌کند و بعد هم همین فیلم ها بدون سانسور از تلویزیون ملی وقت پخش می‌شود. سی سال بعد از گذشت انقلابی که همه این درگیری‌های خونین برای به پیروزی رسیدنش رخ داده بود، صداوسیمای ملی کشور به پایگاه عوامل کودتا تبدیل شده است. جایی که جز اخبار سانسورشده، اغراق آمیز و کذب بر علیه اصلاح‌طلبان از آن بیرون نمی‌آید و بعد از کودتای ۲۲ خرداد به ابزاری برای شستشوی مغزی ملت با پخش اعترافات و بیدادگاه‌های نمایشی تبدیل شده است. بعد از مشاهده این فیلم که بی‌مناسبت با حال و هوای این روزها هم نیست از خود می‌پرسیم، آیا حتی برای یک بار صداوسیمای فعلی تلاش کرده است با شفافیت و بی‌طرفانه خبررسانی کند؟ بی‌شک نقدهای عدیده‌ای به صداوسیمای رژیم شاه وارد است اما پخش این فیلم از رسانه حکومتی که در معرض سقوط است نشان از نگاه متفاوت کارکنان صداوسیمای رژیم شاه، همراهی آنان با مردم و از همه مهم‌تر استقلال و آزادی آنان در پوشش بی‌طرفانه اخبار دارد. آیا وقت آن نرسیده است که کارکنان مردمی صداوسیما ترس و محافظه‌کاری به وجدان دردآلود خود سری بزنند و اندکی بی‌طرفانه حرف مخالفان کودتا را هم به گوش ملت برسانند؟
**
حکم ناعادلانه و سنگین برای یک روزنامه نگار آزاد
وبلاگ تا آزادی روزنامه نگاران زندانی - رضا رفیعی فروشانی، روزنامه نگارآزاد، متهم به جاسوسی و دریافت 4 هزار درهم از کشور ، به 7 سال تعزیری و 5 سال تعلیقی محکوم شده است.
محمد اولیایی فرد وکیل رضا رفیعی فروشانی با اعلام این خبر در گفتگو با «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» گفت: «در پی درخواست خانوده رفیعی برای برعهده گرفتن وکالت وی به شعبه 15 دادگاه انقلاب مراجعه نمودم که آنجا وکالت نامه را نپذیرفتند به این دلیل که حکم صادر شده است. در حالیکه با تحقیقی که کردم متوجه شدم آن موقع حکم آقای رفیعی صادر نشده بود و به من دروغ گفته بودند.»
وی درادامه افزود:«موکل بنده را با وعده آزادی وادار به پذیرش قرائت متن از پیش تعیین شده و اعترافات غیرواقعی کرده اند.»
این وکیل دادگستری در آخر اظهار داشت که منتظر است تا پرونده رضا رفیعی فروشانی به دادگاه تجدید نظر ارسال شود تا وی با حضور در دادگاه تجدید نظر اعلام وکالت کند.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
«آقا» نماز نخوانده مراسم را ترک کرد!‌
من توی جلسه همایش نخبگان دیروز و دیدار با خامنه ای شرکت داشتم و اینجا قصد دارم ماوقع را توضیح دهم.تعدادی برای صحبت کردن از قبل انتخاب شده بودند و حتی صحبتها و متن سخنرانی اونها هماهنگ شده بود . این افراد یکی یکی رفتند و همان صحبتهای کلیشه ای وخسته کننده همیشگی را (همگی از روی کاغذ) خواندند.
در پایان خامنه ای پرسید کس دیگری صحبتی نداره؟ تعدادی دست بلند کردند و یک نفر بلند شد ایستاد که خامنه ای گفت برود صحبت کند. این دانشجو سخنان شدیدا انتقادی را شجاعانه و درکمال خونسردی بر زبان راند.
وی خود را "محمود وحیدنیا" دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه شریف معرفی کرد و در ابتدای صحبت گفت که این کسانی که از طرف نخبگان آمدند و از روی کاغذ حرفهایی زدند نماینده تمام نخبگان نبودند و ما آنها را انتخاب نکرده بودیم.
این حرف با تشویق شدید و استقبال حضاری که قبل از آن با صحبتهای خواب آور کسل شده بودند همراه شد. سپس وی حرفهای خود را به این شکل ادامه داد( که من سعی می کنم تا جای ممکن عین جملات وی و در غیر این صورت نقل به مضمون بیاورم) :"حرفهای من در زمینه متفاوتی نسبت به آنچه که دوستان مطرح کردند می باشد و صحبتهای خود را در 3 بخش ارایه می کنم.
1- متاسفانه صداوسیمای ما بازتاب دهنده ی آنچه که درکشور ما میگذرد نیست. آیا به نظر شما صدا وسیما وقایع اخیر را به همان شکلی که در جامعه ما وجود داشت نشان داد ؟ یا خلاف واقع بود؟ درسته که حرف من به صورت سوالی هست اما منظور بنده از لحنم کاملا مشخصه . متاسفانه زمانی که رسانه مادر و مهمترین عنصر اطلاع رسانی مردم بدین شکل رفتار میکند انتظاری از دیگر رسانه های خرد نمی رود. صدا وسیما یی که زیر نظر شما کار میکند و رییس آن را شما تعیین می کنید ، دو حالت دارد : یا به دستور شما این گونه عمل میکند و یا نظارتی بر آن ندارید. این سوال مطرح است که در این 30 سال آیا واقعا جامعه ما به سمت اسلامی شدن و اخلاقی بودن پیش رفته؟ اگر ذره ای هم جواب به این سوال منفی باشد باید به عملکرد خود در این 30 سال شک کنیم.

2 - مساله دوم را من با مثالی در یک مقیاس کوچکتر مطرح می کنم. در یک خانواده زمانی که دو برادر با یکدیگر مشکل دارند اگر پدر خانواده با برادر کوچکتر برخورد خشنی کند ، برادر بزرگتر هم به خود این اجازه را می دهد که با برادر کوچکتر رفتار خشونت آمیز داشته باشد. شما که مقام پدری دارید وقتی با مخالفان خود آن گونه برخورد می کنید عوامل پایین تر نیز به طبع آن رفتاری دارند که همه میدانند در زندانها چه گذشت. در مورد وقایع زندانها من به یاد دارم که در یکی از سخنرانی ها فرمودید که با مسببان این گونه وقایع و متخلفان زندانها به شدت برخورد می شود اما.. من خودم در یک تظاهرات سکوت در تاریخ (...) حضور داشتم. اونجا لباس شخصی ها و افراد لباس دار ریختن و همه ما رو زدند.
3- من نمیدانم چرا در این کشور اجازه ابراز هیچ گونه انتقادی در مورد شما داده نمی شود؟ من دراین 5 سالی که روزنامه ها را مطالعه می کنم ندیدم که کسی نقدی به شما وارد کند حتی یک جمله. مجلس خبرگان که وظیفه آن نقد و نظارت بر عملکرد رهبری است عملا مشاهده می شود که این کار را انجام نمی دهد. "دربین صحبتها بسیجی هایی که بین حاضران پخش بودند پارازیت می انداختند و داد میزدن که تمومش کن . وسط صحبتها یک برگ کاغذ به اون دانشجو دادند. اونم رو کرد به خامنه ای و گفت که به من گفتن که وقتت تمومه اما اگر اجازه میدین هنوز صحبت دارم. همین موقع بسیجی ها هم صلوات فرستادن که تمومش کنن .خامنه ای گفت از اول هم وقت تموم بود ولی حالا شما صحبتهایت ادامه بده.
در پایان صحبتهای وی با تشویق شدید وبسیارطولانی نخبگان همراه شد. بعد خامنه ای شروع کرد به جواب دادن و اظهار ناراحتی کرد که اینجا ما نمی خواستیم از این دست صحبتها مطرح بشه و دوست داشتم که در زمینه مسایل نخبگان و علمی بحث بشه و در جواب به اون دانشجو همون حرفهایی رو زد که توی خبرها دیدیم. یعنی در واقع به خاطر صحبتهای اون دانشجو بود که خامنه ای مجبور شد درباره انتخابات حرف بزنه و ...وی پاسخ داد کی گفته از ما انتقاد نمی کنن ؟! من خودم گفتم بروید کرسی های آزاد اندیشی تو دانشگاهها بزنید. چرا راه ننداختین خودتون؟ بروید انتقاد کنید و...یک بسیجی ذوب در ولایت هم گفت آقا میخوام بیام دست بوسی . خامنه ای هم چفیه اش رو در آورد گذاشت برای اون و فوری از پرده پشت سرش غیبش زد.
به نخبگان گفته بودند انتهای مراسم قراره نماز جماعت به امامت آقا برپا بشه ما سرگردون مانده بودیم که حالا چی به چیه و قراره چی بشه... اونا هم گفتن دیگه تمومه ، نمازی در کار نیست خودتون برید بخونید.در ادامه همایش من دیگه اثری از اون دانشجویی که رفته بود صحبت کرده بود ، در همایش ندیدم.
*****
آيا بهشت هسته يي محقق شده است
جبهه مشارکت در بيانيه يي تفصيلي به کيفرخواست مطرح شده در مورد اتهامات هسته يي پاسخ داد و آنان را به انصاف فرا خواند.
به گزارش نوروز، حزب مشارکت به کيفرخواست اشاره شده در دادگاه هاي اخير مبني بر اينکه حزب مشارکت ساز مخالف در مورد انرژي هسته يي حق مسلم ما است، زده، پاسخ داد و گفت؛ در چند سال گذشته که موضوع پرونده هسته يي ايران بحث روز در عرصه سياست داخلي و خارجي کشور بوده است، حزب بارها و بارها به صراحت بهره گيري صلح آميز از انرژي هسته يي را حق ايران و همه ملت ها دانسته است و زياده خواهي ها و فشارهاي خارجي براي منع کشور از اين حق را محکوم کرده است.مصاحبه ها، سخنراني ها و بيانيه هاي حزب در اين مورد موجود هستند که در جاي خود مي توان آنها را ارائه کرد. اما آنچه مورد نظر حزب بوده است و به صراحت اعلام شده است اين است که مسوولان جمهوري اسلامي ايران براي رسيدن به اين حق بايد راهي را طي کنند که ما را به اين مقصد برساند.
اين حزب اصلاح طلب ادبيات غيرحقوقي در متن کيفرخواست را مورد انتقاد قرار داد و اظهار داشت؛ اينک پس از چندين سال مناقشه در موضوع انرژي هسته يي، ملت ما به خوبي مي توانند قضاوت کنند راهي که توسط دولت نهم پيموده شد چه دستاوردهايي براي ما داشته است؟ اينک ما چند مگاوات برق از انرژي هسته يي توليد مي کنيم؟ اينک ما در بخش هايي مثل کشاورزي و پزشکي نسبت به پنج سال پيش چقدر خودکفا شده ايم؟ و اصولاً در امر تکنولوژي هسته يي چقدر از پنج سال پيش، پيشرفت کرده ايم؟چه خوب بود همان گونه که ما بارها عنوان کرده ايم، اجازه داده مي شد تا در يک مسير منطقي نه حتي در منظر عام، بلکه در بين خواص به صورت کاملاً علمي و بي طرفانه، اين موضوعات بين موافقان و مخالفان بحث مي شد تا کشور به تصميمي اجماعي در اين مورد مي رسيد.
مشارکت به «دانستن حق مردم است» اشاره کرد و گفت؛ از آنجا که روند کار به نوعي بود که به گمان ما جز بحران آفريني و تشنج زايي براي کشور حاصلي نداشت، چاره يي باقي نماند که اين ديدگاه ها با مردمي که محرم تر از هر کسي و صاحب اصلي حق هستند در ميان گذاشته شود و البته جز اعلان نظر، حزب هيچ اقدام عملي يا حرکت سياسي و اجتماعي در اين مورد نداشت. با نگاهي گذرا به مواضع حزب و دقت در راهکارهاي ارائه شده و مقايسه دستاوردهاي فعلي با شعارهاي آقايان، کاملاً مشخص مي شود تهمت هاي نارواي کيفرخواست نويسان در «بازکردن راهي براي نفوذ دشمنان سلطه گر»، «باز کردن فضا براي محروم شدن ملت ايران در حق مسلم انرژي هسته يي»، «گرفتن امتياز از نظام از طريق اين فشار» و «دريافت جايزه از بيگانگان در حال اين خوش خدمتي» سخنان بي اساسي است که باعث مي شود سرنخ هاي اصلي بروز مشکلات گم شود.جبهه مشارکت مردم را به قضاوت فرا خواند و اظهار داشت؛ کساني با فرار به جلو مي کوشند تا عده يي را که از سر دلسوزي و واقع بيني، چنين آينده يي را پيش بيني مي کردند، به صرف گفتن حق متهم کنند.
اينک براي ما مسلم شده است که اگر راهي براي محروم کردن ملت ايران از فناوري هسته يي وجود داشت بهتر از آنچه در چهار سال گذشته اتفاق افتاد، نمي توانست باشد. اشتباهات فاحش کيفرخواست نيز موجب واکنش حزب مشارکت شد زيرا در بخشي از کيفرخواست آمده بود که در سال 82 آقاي محسن ميردامادي دبيرکل حزب مشارکت مواضع ضدملي را اتخاذ کردند که البته حزب مشارکت در پاسخ به اين ادعا برآمد و گفت؛ آقاي دکتر ميردامادي در سال 82 دبيرکل جبهه مشارکت نبودند. به علاوه، چگونه مواضع (به قول آقايان) ضدملي و ضدمردمي در بحث نحوه تعامل ايران با آژانس و پرهيز از فرستاده شدن پرونده ايران به شوراي امنيت که موضوع مورد بحث نيمه دوم سال 84 بوده، آن چنان بالا مي گيرد که در سال 82 آقاي دکتر ميردامادي خواستار تسليم سريع ايران در مقابل غرب مي شود.در بخش ديگري از بيانيه مشارکت، سياست تنش زدايي مورد تاکيد قرار گرفته. در اين بيانيه آمده است؛ جبهه مشارکت ايران اسلامي همچنان سياست تنش زدايي و عادي سازي روابط با ديگر کشورها را راهگشاي سياست خارجي و تامين کننده امنيت و منافع ملي مي داند. اجراي همه جانبه و پيگيرانه اين سياست مي تواند جمهوري اسلامي ايران را در جايگاه شايسته خود در عرصه بين المللي بنشاند، همان طور که در سال هاي اوليه پس از حماسه دوم خرداد تا حدود زيادي چنين شد. اما مخالفت هاي عملي با اجراي اين سياست از سوي برخي نهادها از يک سو و فرآيند کند، غيرشفاف و ابهام آميز تصميم سازي و تصميم گيري در اين عرصه از سوي ديگر موجبات از دست رفتن فرصت ها و قرار گرفتن ايران در وضعيت فعلي را فراهم آورده است.
ما تاسف و نگراني شديد خود را از روند تصميم سازي و تصميم گيري در عرصه سياست خارجي به دليل عدم برخورد فعال و قرار گرفتن در چنين شرايطي ابراز مي کنيم.به راستي چرا اجماع جهاني در خصوص طرح گفت وگوي تمدن هاي ايران در سال 80 تبديل به اجماع جهاني عليه ايران در صدور قطعنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي شده است؟ حل مسائل سياست خارجي و برخورد هوشمندانه و توام با عزتمندي در عرصه بين الملل در گرو حل مسائل اصولي در عرصه سياست داخلي و افزايش مشروعيت حاکميت قانون، مردمسالاري و گسترش آزادي ها، تامين مطالبات بحق مردم و تبعيت از راي و اراده مردم و تنها راه همگرايي حاکميت با ملت است.
در اين شرايط خطير اميدواريم مسوولان با مغتنم شمردن فرصت هاي اندک باقي مانده، فضايي را در عرصه سياست داخلي بگشايند که حاصل آن پاسخگويي به مطالبات مردم و دامن زدن به وحدت ملي باشد. مطمئناً همگرايي حاکميت با ملت بزرگ ترين سلاح در جهت بازدارندگي خواهد بود و سرافرازانه ترين راه همين است که چشم طمع بيگانگان را نسبت به خاک عزيز ايران خواهد بست.
*****
عدم رسیدگی پزشکی و مرگ دو زندانی در اوین

تعدادی از زندانیان سیاسی در زندان اوین نیازمند رسیدگی پزشکی تخصصی هستند اما مسئولان زندان به این مهم توجهی نمی کنند و این موضوع سلامت و جان این زندانیان را در معرض خطر جدی قرار داده است در همین رابطه دو زندانی نیز جان خود را از دست داده اند.
به گزارش هرانا به نقل از واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حامد روحی نژاد زندانی سیاسی محکوم به اعدام به دلیل بیماری ام.اس و فشار عصبی در حال از دست دادن بینایی خود و فلج شدن سمت راست بدن است و همینطور جعفر ابراهیمی، معلم دربند به دلیل آسیب دیدگی مهره های 3 و 4 گردن و همچنین حمله عصبی نیاز به رسیدگی پزشکی تخصصی و فوری دارد.
عباس خرسندی دیگر زندانی سیاسی اندرزگاه 7 زندان اوین، مدتی است در بیمارستان طالقانی تهران بستری است اما گزارشات دریافتی از تشدید بیماری داخلی وی حکایت میکند، این موضوع زمانی حاصل شد که مسئولان زندان مرخصی درمانی وی را تمدید نکرده و دوره درمان را ناتمام گذاشتند.
همچنین گزارش شده است در طی هفته گذشته تنها در سالن 4 اندرزگاه 7 زندان اوین دو زندانی به دلیل فقدان رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داده اند، در واقعه اول یک زندانی حدوداً 60 ساله پس از سکته خفیف اول و عدم رسیدگی پزشکی مورد حمله قلبی دوباره قرار گرفت و جان خود را از دست داد و در واقعه دوم یک زندانی حدود 30 ساله که خونریزی داخلی پیدا کرده بود و شب گذشته نیز خواستار رسیدگی پزشک شده بود با عنوان معتاد از بهداری رانده شده بود و نهایتا ساعتی پیش در حسینیه سالن 4 این زندان جان خود را بر اثر خونریزی داخلی و بی توجهی کادر پزشکی از دست داد.
*****
تماس تلفنی هنگامه شهیدی با مهدی کروبی
هنگامه شهیدی، مشاور امور زنان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات اخیر روز گذشته پس از 121 روز بازداشت موقت، از زندان اوین با مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی تماس گرفت.
به گزارش نوروز، دبیرکل حزب اعتماد ملی در این تماس تلفنی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت هنگامه شهیدی و دلجویی از او ابراز امیدواری کرد که این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر به زودی آزاد شود.
هنگامه شهیدی نیز در گفتگو با کروبی تاکید کرد که "مانند این یار و یاور امام راحل در جهت حرکت در مسیر آرمانهای امام قدم برداشته است و در این مسیر همانند کروبی ثابت قدم و استوار خواهد بود."
هنگامه شهیدی در روز نهم تیرماه و پس از کودتای انتخاباتی اخیر بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. این روزنامه نگار و فعال امور زنان در روز چهارم آبانماه با فریب وعده آزادی به سازمان زندانها تحویل داده شد.
شهیدی از روز سوم آبانماه دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. او که به خاطر شرایط سخت زندان به بیماری های جسمی و روحی مبتلا شده است، روزی 28 عدد انواع قرص مصرف میکند که اعتصاب دارو و غذا در این شرایط برای او خطرناک است.
*****

اعطاي حق استفاده از مرخصي زايمان به مادران داراي فرزندخوانده
روز گذشته مديرکل دفتر شبه خانواده سازمان بهزيستي گفت؛ با تصويب قانون جديد فرزندخواندگي به مادراني که کودک زير سه سال را به سرپرستي قبول مي کنند حق استفاده از مرخصي زايمان اعطا مي شود. حميدرضا الوند در گفت وگو با مهر با بيان اين مطلب افزود؛ با توجه به اينکه سه سال اول زندگي دوران رشد و نمو و شکوفايي تربيت و مراقبت و شکل گيري شخصيت کودک است به همين دليل اين مادران نيز مي توانند همانند ديگر زنان شاغل از مرخصي زايمان برخوردار شوند. اين مقام مسوول در سازمان بهزيستي به نقاط ضعف قانون قبلي فرزندخواندگي اشاره کرد و افزود؛ عدم اجازه سرپرستي به ايرانيان مقيم خارج از کشور، ايجاد محدوديت براي متقاضيان و زنان بدون فرزند، عدم در نظر گرفتن شرط توانايي نگهداري، عدم امکان سرپرستي کودکان متعدد، عدم امکان سرپرستي کودکان بدسرپرست، عدم وجود جايگزيني قانون ارث و... از جمله اشکالات قانون سال 53 بود.
مديرکل دفتر شبه خانواده سازمان بهزيستي تاکيد کرد؛ براساس اقدامات کارشناسي تمامي نقاط ضعف موجود در قانون قبلي فرزندخواندگي رفع و به تصويب نمايندگان مجلس رسيد.
براساس اعلام سازمان بهزيستي با تصويب قانون جديد فرزندخواندگي 50 درصد کودکان تحت پوشش بهزيستي شرايط لازم را براي فرزندخواندگي دارا هستند. الوند در مورد نکات مثبت قانون جديد فرزند خواندگي گفت؛ براساس اين قانون زوج هايي که يک فرزند دارند مي توانند سرپرستي کودکي را بر عهده گيرند. همچنين کودکان بدسرپرست نيز با شرايطي مي توانند تحت سرپرستي خانواده هاي متقاضي قرار گيرند. اعطاي سرپرستي به اتباع ايراني مقيم خارج از کشور و امکان سرپرستي موقت از کودکان نيز از جمله مزيت هاي قانون فرزندخواندگي است. بر اساس آخرين آمار منتشرشده از سوي سازمان بهزيستي در حال حاضر 21 هزار کودک تحت پوشش اين سازمان قرار دارند و تاکنون بيش از 11 هزار و 500 کودک به خانواده هاي جايگزين سپرده شده اند.
*****
مرد گروگانگير دوستش را با شليک گلوله کشت
انتقام گيري مردي که با دوستش به خاطر مسائل مالي اختلاف داشت، با گروگان گرفتن او پايان نيافت و مرد گروگانگير با شليک هاي پي در پي دوستش را به قتل رساند.
صداي شليک گلوله هاي پي در پي در منطقه يي در شيراز خواب را از چشم اهالي محل ربود و از جنايتي خبر داد که در آنجا اتفاق افتاده بود. هنوز چند دقيقه بيشتر از اين واقعه نگذشته بود که ماموران پليس در پي تماس تلفني زني که قبل از شليک گلوله ها تماس گرفته و مي گفت مردي به خانه اش آمده و شوهرش را تهديد کرده است، به محل رسيدند. آنها زماني که در محل حاضر شدند فهميدند اين يک مزاحمت ساده نبوده بلکه جسد مسعود مرد 22ساله يي که با شليک هاي پي در پي به قتل رسيده، روي زمين افتاده است.
با انتقال جسد به پزشکي قانوني به دستور بازپرس پرونده تحقيقات گسترده يي براي مشخص شدن راز اين جنايت آغاز شد. بررسي ها نشان داد مقتول 22ساله يک هفته پيش از اين حادثه توسط مردي به نام بهنام ربوده و پرونده شکايت از بهنام ساعاتي بعد از آزادي مسعود از اسارتگاه در دادسرا تشکيل شده بود. همه چيز حکايت از آن داشت که بهنام در اين جنايت نقش داشته و قتل ادامه ماجراي گروگانگيري است.
گفته هاي همسر مقتول نيز اين مساله را تاييد کرد. اين زن گفت؛ حدود ساعت 12 شب بود. من و همسرم هنوز بيدار بوديم. زنگ در خانه زده شد. همسرم از پشت پنجره نگاه کرد و گفت بهنام است. من از شوهرم خواستم پايين نرود و در را باز نکند اما او قبول نکرد و از من خواست به پليس 110 زنگ بزنم. من هم اين کار را کردم. چند دقيقه بعد به خانه آمد و يک بطري آب خواست. بطري را که پايين برد، صداي شليک هاي پي در پي شنيده شد. خودم را مقابل در رساندم و ديدم شوهرم غرق در خون روي زمين افتاده است. بهنام هم سوار ماشينش شد و فرار کرد. همسر مقتول گفت؛ بهنام پيش از اين هم شوهرم را دزديده بود و او را يک هفته در خانه يي نگه داشته بود. شوهرم بعد از اينکه از دست بهنام رها شد، از او شکايت کرد اما با وساطت پدر بهنام شکايتش را پس گرفت. بهنام چندين بار پيش از اين شيشه هاي مغازه مسعود را هم خرد کرده بود و مزاحمت هاي زيادي براي شوهرم درست مي کرد.
ماموران که مي دانستند بهنام هنوز در شهر است. با رديابي تلفن همراه وي مخفيگاهش را پيدا کردند و او را در خانه دوستش دستگير کردند. وي بدون هيچ مقاومتي اتهام قتل را قبول کرد و گفت؛ مدت ها بود که من و مسعود با هم درگيري داشتيم. ما با هم اختلاف مالي داشتيم و مسعود حاضر نبود قبول کند. عرصه روز به روز بر من تنگ تر مي شد. من سعي کردم با تهديد و ترساندن مسعود موضوع را حل کنم اما مسعود زير بار نمي رفت. يک هفته قبل از حادثه من مسعود را به زور سوار ماشينم کردم و دست و پايش را بستم و او را به خانه يي بردم و مدتي در آنجا از او نگهداري کردم. آنقدر وي را شکنجه کردم که مجبور شد گفته هاي مرا تاييد کند. بعد از او اعتراف گرفتم که به من بدهکار است. وقتي اين فيلم را تهيه کردم، مسعود را رها کردم و او به من قول داد مشکل مالي مرا حل مي کند و از من هيچ شکايتي هم نمي کند. به هر حال مسعود بعد از رهايي از من شکايت کرد. من هم تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم. البته دلم نمي خواست او را بکشم.
متهم ادامه داد؛ مسعود با وساطت پدرم از اين شکايت گذشت اما باز هم راضي نشد پول مرا پس بدهد. من به سراغش رفتم. شب بود. تصميم خودم را گرفته بودم اما به خاطر علاقه يي که به مسعود داشتم، دلم راضي به کشتن او نبود. ما چند دقيقه يي جلوي در با هم صحبت کرديم. مسعود به من گفت پول را نمي دهد. از او آب خواستم. در اين فرصت سلاحم را آماده کردم و وقتي برگشت با شليک چند گلوله پي در پي او را به قتل رساندم. سپس محل را ترک کردم و به خانه دوست دوران خدمتم رفتم تا در آنجا مخفي شوم. داشتم همه چيز را براي او تعريف مي کردم که يکباره ماموران رسيدند و من را دستگير کردند. با توجه به اعترافات و بازسازي صحنه قتل و تکميل تحقيقات،کيفرخواست عليه متهم صادر شد و پرونده براي رسيدگي به دادگاه کيفري استان فارس فرستاده شد.
*****
پايان 22 سال شکنجه خواهران آلبانيايي در اسارتگاه پدر
پيرمرد شکنجه گر که دخترانش را افزون بر دو دهه در خانه خود زنداني کرده بود سرانجام از سوي پليس آلباني بازداشت شد.
به گزارش ايسکانيوز، يک زن جوان که با پليس تيرانا - پايتخت آلباني - تماس گرفته بود از ماجرايي تکان دهنده پرده برداشت. وي گفت؛ همسايه 70ساله ام دو دخترش را در خانه خود زنداني کرده و شکنجه مي دهد. ماموران بلافاصله به ساختمان مورد نظر رفتند و دو دختر را در يکي از اتاق هاي تاريک، با دست و پاي به زنجير کشيده يافتند. پدر پير آنان گفت؛ دخترانم را که حالا 38 و 47ساله هستند 22 سال به زنجير کشيدم چون آنها رواني و بسيار خشن هستند. من مجبور بودم اين کار را بکنم تا فرزندانم فرار نکنند و به کسي آسيب نزنند. اين ادعا در شرايطي مطرح شد که شواهد نشان مي دهد دو خواهر مجبور بودند پسمانده غذاها را بخورند. آنان ماه به ماه حق حمام نداشتند و حتي نمي توانستند با کسي حرف بزنند. دختران بسيار لاغر که رنگ به رخسار نداشتند در بخش مراقبت هاي ويژه يک بيمارستان بستري شده اند و پدرشان بازداشت شده است. اين ماجرا بازتاب گسترده يي در رسانه هاي خبري آلباني داشته و تداعي کننده جنايت فريتزر - پدر شيطان صفت اتريشي - است.
هنوز معلوم نيست چرا اين ماجرا طي 22 سال گذشته فاش نشده بود.
*****
هر کسي توانايي برگزاري بي ينال ها را ندارد
فرشيد مثقالي گرافيست و تصويرگر صاحب نام کشورمان بعد از سال ها سکوت مطبوعاتي طي يادداشتي به سياست ها و روند اجرايي دوسالانه هاي هنري اعتراض کرد.
به گزارش ايلنا متن يادداشت فرشيد مثقالي به شرح زير است:
«سياستگذاري و مديريت برگزاري بي ينال هاي هنري امري است کاملاً تخصصي. در همه کشورهاي دنيا براي برگزاري و مديريت هر بي ينال سازمان هاي مجزا ايجاد مي شود و عده يي به عنوان کادر ثابت و مديراني که از لحاظ توانايي و تخصص قابليت لازم را دارند براي اين سازمان ها در نظر گرفته مي شوند. تازه علاوه بر مديران قابل هر سال يک بار يا چند «کيوريتور» يا برگزار کننده حرفه يي استخدام مي شوند تا با ايده هاي نوين به اين بي ينال ها صورتي جديد و جذاب داراي تشخص بين المللي بدهند. اين به اين معني است که هر کسي از راه برسد توانايي برگزاري بي ينال ها را به صورت حرفه يي ندارد.
دولت ها در اغلب بي ينال هاي درخور اعتناي دنيا تامين کننده بودجه و امکانات براي بي ينال ها هستند. ولي در هيچ کشوري دولت سياستگذار و مجري مستقيم بي ينال ها نيست. دولت ها فقط با تامين بودجه، سياستگذاري و اجراي بي ينال ها را بر عهده نخبگان و سازمان هاي غيردولتي مي گذارند. بي ينال پوستر ورشو، بي ينال ونيز، بي ينال استانبول، فستيوال برلين يا فستيوال کان و ديگر وقايع نمايشگاه هنري دنيا همه و همه به همين منوال برگزار مي شوند.
در ايران که تشکيلاتي براي هر بي ينال وجود ندارد و تنها اشخاصي براي مدت چند ماهي مسوول اين عمليات مي شوند طي چند سال گذشته انجمن هاي هنري بدون هزينه روزمره براي دولت نقش اين سازمان هاي تخصصي را براي برگزاري بي ينال ها بر عهده گرفته بودند. بي ينال گرافيک، بي ينال تصوير سازي، بي ينال نقاشي و بي ينال مجسمه سازي طي چند دوره گذشته به بهترين وجهي توسط انجمن هاي مربوطه برگزار شد و در واقع نقصي در آنها نبود که ناگهان دفتر هنرهاي تجسمي تصميم به برکناري اين انجمن ها و تصدي امور توسط خود دفتر شد. دفتر هنرهاي تجسمي ناگهان تصميم گرفت خود راساً بي ينال ها را برگزار کند و نقش انجمن هاي تخصصي را کمرنگ و عملاً کم کم محو کرد. در صورتي که اين انجمن ها هستند که دنياي کاري خود را به خوبي مي شناسند، به کم و کاستي يا نيازهاي آنها واقف هستند و در نتيجه بهترين برگزار کنندگان بي ينال هاي هنري مي توانند باشند. انجمن هاي تخصصي نقش بنيادي و اساسي در برگزاري اين نوع بي ينال ها دارند. انجمن ها بدون هزينه اضافي تشکيلاتي براي دولت، ماه ها براي سياستگذاري و سپس برگزاري هر بي ينال صرف کرده اند. بنابراين حذف آنها نهايت بي سياستي است. دولت هيچ گاه نمي تواند دانش تخصصي در امور هنري به اندازه انجمن هاي هنري داشته باشد. اصل 44 مي گويد نقش دولت بايد کمرنگ شده و نقش بخش خصوصي پررنگ شود. در صورتي که دفتر هنرهاي تجسمي که بخشي از دولت است، درست سياستي مغاير و برعکس اين اصل اتخاذ کرده، نقش بخش خصوصي و مردمي را به صفر رسانده و نقش دولت را اصل قرار داده است.»
*****
فرمانده بسیج:بايد افرادي كه اهل اقدام هستند را سازمان دهي کنیم
محمدرضا نقدی با اعتراف به اینکه"ما توان به حرکت در آوردن موج مردم را نداریم" گفت که"بسيج باید ابتكارعمل را به دست بگیرد".
عصر دیروز، سرتیپ پاسدار محمدرضا نقدی فرمانده بسیج با تاکیدبراینکه"بايد افرادي كه اهل اقدام هستند سازمان دهي كرده و از ظرفيتشان بهترين استفاده را در جهت پيشرفت انقلاب اسلامي بكنيم" گفت که"بسيج براي در دست گرفتن ابتكار عمل به صحنه آمده است."
وی که در همایشی با نام"بسیج و رسانه" در مشهد سخن می گفت،افزود"دو شاخصه ولايت و برائت از دشمنان را از جمله ويژگي‌ مهم يك فرد بسيجي است.اين دو ويژگي در اغلب مردم ايران صادق است اما برخي افراد اين ويژگي‌ها را در درون خود دارند و ما بايد سعي كنيم تا آنها را با آوردن به صحنه عمل به اقدام تشويق كنيم تا با حضور صحنه هاي مختلف حتي راهپيمايي‌ها از آرمان‌هاي و دستاوردهاي انقلاب دفاع كند."
نقدی با اشاره به حوادث پس از انتخابات بدن نامبردن از مردم معترض به عنوان"چند نفر متقلب زورگو" نامبرد و گفت"عملكرد رسانه اي بود كه موجب شد صداي چند نفر متقلب و زور گو بلند تر از صداي ميليون‌ها نفر از ملت ايران نشان داده شود و اين نشان دهنده آن است كه دشمن از افكار عمومي و رسانه‌ها به خوبي در جهت منافع خود استفاده مي‌كند و متاسفانه ما در اين موضوع تعلل كرديم."وی آیت الله خامنه ای را"رهبري با تدبير و دلسوز براي مردم" توصیف کرد،اما گفت"تا زماني كه ما در اعمال و رفتار خود سازمان دهي مناسب نداشته باشيم نمي‌توانيم موج عظيم مردم را به حركت در آوريم."
فرمانده بسیج با اشاره به موضوع جنگ نرم در سطح رسانه‌ها و مطبوعات جهان"امام خمینی را به عنوان بزرگترين فردي كه توانست قدرت مردم را به تاسي از حركات انبياء به ميدان آورده و آن را نه تنها در عرصه تئوري بلكه عملا به كار گرفته و بزرگترين كشورهاي قلدر دنيا را با اين قدرت از ميدان خارج كند معرفي كرد" و گفت"شرايط نشان مي‌دهد كه دشمنان از اين نسخه بدلي تعريف جنگ نرم بسيار قوي تر از ما استفاده مي‌كنند و در حالي كه قدرت اصلي در اختيار ما قرار دارد به دليل برخي ضعف‌ها نتوانستيم از اين قدرت به نحوه احسن استفاده كنيم."
وی با تاکید بر اهمیت قدرت رسانه ای گفت"همه آمريكا را به عنوان يك ابرقدرت مي‌شناسند و اين به خاطر عملكرد رسانه اي آنها است كه از هيچ ، همه چيز مي‌سازد و كاري مي‌كنند تا صداي عده‌اي قليل در دنيا از صداي ميلياردها انسان ديگر در دنيا بلندتر شود."
سرتیپ پاسدار محدرضا نقدی با اشاره به تشكيل"سازمان بسيج مستضعفين" گفت"با اين كار بسيج از حال و هواي پاسخ گويي صرف به تهديدات و مقابله آن به يك حالت فعال براي در دست گرفتن ابتكار عمل به صحنه آمده است."
وی افزود"بسيج به عنوان يك ابر رسانه‌ مي‌تواند در خدمت رسانه‌هاي كشور باشد و اين موضوع يك تعامل دو طرفه را مي‌طلبد."
*****
فعالان حقوق بشر در ایران:
در یک اقدام بی پرده غیر قانونی، کیان تاجبخش از حق تجدید نظر خواهی منع شد
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران دیروز اعلام کرد که مقامات قضایی مسئول پرونده کیان تاجبخش؛ جامعه شناس ایرانی – امریکایی که به ادعای براندازی نظام به 15 سال زندان محکوم شده است، به وکیل وی اجازه تشکیل پرونده تجدید نظر خواهی را از طرف او نداده اند که نقض قانون در ایران تلقی می شود.کیان تاجبخش در دادگاه بدوی در روز 28 مهرماه به 15 سال زندان محکوم شد. طبق قوانین در ایران، متهم ظرف مدت 20 روز می تواند با تشکیل پرونده، تقاضای فرجام خواهی کند. در ده روزی که از صدور حکم اولیه کیان تاجبخش می گذرد، مقامات قضایی بطور مکرر مانع شده اند که وکیل وی تشکیل پرونده بدهد.به گفته یکی از منابع نزدیک به خانواده تاجبخش، مقامات در جواب اعتراض وکیل تاجبخش به او می گویند که"این قانون ماست و ما خودمان می توانیم با آن هر کاری بکنیم.".هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در این زمینه گفت: "قوه قضائیه بی پرده قوانین خود را زیر پا می گذارد. با این کار، مقامات به صراحت تائید می کنند که بازداشت، دادگاهی کردن و صدور حکم برای تاجبخش، منشاء کاملا سیاسی داشته است. "هادی قائمی تاکید کرد که "اینگونه برخورد خودسرانه با قانون، نشان می دهد که حاکمیت قانون در ایران هیچ معنایی ندارد."کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از رئیس قوه قضائیه؛ صادق لاریجانی، خواست که فورا پرونده تاجبخش را بررسی کند و بخاطر نقض قوانین در این پرونده، دستور تشکیل یک دادگاه تجدید نظر بی طرف را صادر کند.تاجبخش به همراه صدها متهم دیگر در دو ماه گذشته در یک "دادگاه نمایشی" محاکمه شد. سازمان های حقوق بشر این دادگاه ها را بخاطر عدم رعایت هر گونه آئین دادرسی و حداقل معیارهای بین المللی عدالت محکوم کردند.کیفرخواست علیه تاجبخش که در تاریخ سوم شهریور ماه در دادگاه قرائت شد، در بردارنده اتهاماتی است که علیرغم اینکه دادستانی هیچ مستندانی در اثبات آنها ارائه نکرد، بر اساس آنها، تاجبخش گناهکار شناخته شد . اتهامات تاجبخش بر اساس کیفر خواست عبارتند از: اقدام ضد امنیت کشور از طریق عضویت در شبکه اینترنتی مربوط به گری سیگ عضو سازمان سیا و عناصر بیگانه درجهت تحریک مردم به آشوب و اغتشاش در انتخابات ریاست جمهوری، جاسوسی و ارتباط با عناصر بیگانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، قبول سمت مشاوره بنیاد برانداز سوروس در ایران در جهت طراحی براندازی نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور، اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه.
*****
جایزه صلح برای رامین جهانبگلو
رامین جهانبگلو، فیلسوف و نویسنده ایرانی برنده سی‌امین جایزه صلح انجمن سازمان ملل در اسپانیا شد.
به گزارش هرانا به نقل از رادیو زمانه ، رامین جهانبگلو که به اتهام «ارتباط با بیگانه» ۱۲۵ روز در زندان‌های جمهوری اسلامی به‌سر برده از استادان دانشگاه و نظریه‌پردازان سیاسی ایرانی مقیم کانادا است.اهداکنندگان این جایزه، دلیل اهدای آن به آقای جهانبگلو را «سهم او در زمینه درک فلسفه غرب در ایران» ذکر کرده و افزودند:«او به عنوان یکی از اعضای اصلی جنبش روشن‌فکری ایران یکی از نخستین اندیشمندان آن کشور است که درباره منابع فلسفی خشونت‌گریزی بر پایه آرمان‌های مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ سخن گفته‌است.»
سازمان اعطاکننده این جایزه یعنی «یوان‌اِی» (انجمن سازمان ملل)، یک سازمان غیر دولتی است که از سال ۱۹۶۲ در بارسلون اسپانیا مستقر است و از سوی سازمان ملل متحد به‌رسمیت شناخته شده‌است.اهداف این سازمان پیش‌برد اصول سازمان ملل، حقوق بشر و آزادی عنوان شده‌است.رامین جهانبگلو که با سیاست‌های محمود احمدی‌نژاد مخالف است در اردیبهشت ۱۳۸۵ هنگام ورود به ایران در فرودگاه مهرآباد دستگیر شد و پس از تحمل زندان و گرفته شدن اعتراف، با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.از آقای جهانبگلو کتاب‌ها و نوشتارهای فراوانی در زمینه فلسفه غرب و نوگرایی انتشار یافته‌است.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
عُرضه دادستانی
حسن اسدي زيدآبادي
برکناری سعید مرتضوی از مسند دادستانی تهران گرچه از ابتدای انتصابش به این سمت بنا به قاعده عقلی "دفع ابزار پس از استعمال" امری قابل پیش‌بینی بود.
با این حال وقتی پس از فجایع مرتبط با کودتای 22 خرداد از کشتار خیابانی گرفته تا بازداشت گسترده فعالان سیاسی، کهریزک و... این امر محقق شد، واکنش‌های متفاوتی درپی داشت؛ به ویژه پس از آنکه عنوان معاون دادستان کل کشور به عنوان اشتغال جدید وی معرفی شد و برخی را گمان بر این رفت که او نه برکنار بلکه ارتقاء یافته است. هرچند آگاهان می‌دانستند که چنین سمتی دارای شان قضایی نبوده و چه بسا به منظور جلوگیری از حضور او در کرسی قضاوت به چنین شغلی گمارده شده و در نهایت نیز مشخص شد که عملا قاعده فوق الذکر برای قاضی مرتضوی هم محقق شده است، از همین رو مساله جانشین اولین دادستان تهران پس از احیای دادسرا مساله‌ای قابل توجه‌تراز پی‌گیری سرنوشت سعید مرتضوی بود.
"عباس جعفری دولت‌آبادی" اما پاسخ صادق لاریجانی برای این کنجکاوی بود. خیلی زود پرس و جوها آغاز شد تا طیف گسترده‌ای از فعالان سیاسی، مطبوعاتی و... که به طور دائمی مشتری دادستانی تهران هستند بتوانند به گمانه‌زنی در مورد آینده خود از سویی و همکاران دربندشان از سوی دیگر بپردازند. صاحب این قلم نیز به محض انتشار این خبر با توجه به اینکه گفته شده بود آقای جعفری از بالاترین مقام قضایی استان خوزستان به تهران مراجعت خواهند کرد در تماس با چند تن از وکلا که احتمال می‌داد تاکنون با آن حوزه قضایی ارتباط کاری داشته باشند تماس گرفته تا اطلاعی از سوابق دادستان جدید بیابد. در آن روز وجه مشترک گفته‌ها و شنیده‌ها این بود که به هر حال هرچه باشد این آقا بر خلاف سلف‌اش با توجه به سوابق قضایی که دارد احتمالا رویکردی نسبتا قضایی به مسایل خواهد داشت و وجه همت خویش را بگیر و ببند امنیتی و یا جلادی مطبوعات قرار نخواهد داد و علی‌القاعده باید شاهد استقرار نسبی موازین قانونی در حوزه دادسرا باشیم. البته نه اینکه موازین جهانی حقوق بشر را رعایت کند بلکه مثلا اگر پس از نقض تمامی حقوق، شبانه یک روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی را گرفتند، بدون تفهیم اتهام و ارائه دلیل و بدون وکیل چند ماه در بازداشت موقت نگاه داشتند و آن مظلوم هم دست آخر به همه جرایم اعتراف کرد و از قضا یک قرار وثیقه معادل خون‌بهای پنج مرد مسلمان، در این میان صادر شد، دستکم همین قرار صادره اجرایی شده و زندانی آزاد شود.
امروز که قریب به دو ماه از آغاز به کار رسمی آقای دولت آبادی می‌گذرد، گرچه اظهارات جالب توجهی در باب رعایت عدالت و حقوق متهمان از سوی ایشان مطرح شده است اما با این همه گویا باید تماس دیگری با آن دوستان "نظرده" برقرار کرده و به آنها بگویم یا تلقی مشترکشان از عملکرد احتمالی آقای دولت آبادی اشتباه بوده و یا اینکه رعایت مسایلی همچون نمونه توضیح داده شده در بالا را هم باید در کنار پاسداشت موازین حقوق بشر جهانی، توقعی بیش از اندازه تلقی کنیم.
من نمی‌دانم که تعریف مدنظر آقای دولت آبادی از واژه دادستان چیست و احیانا اگر دوره کارشناسی حقوق قضایی را طی کرده‌اند دروس جزایی چگونه به ایشان تدریس شده است، اما به نظر می‌رسد همان شبی که پس از اطلاع از شغل جدیدشان به بستر می‌رفتند لااقل بایستی از منظر لغوی به این لغت حقوقی یعنی "دادستان" که استثناء در نظام حقوقی ایران به فارسی روان هم آمده و برخلاف واژگان حقوقی همچون "خیار تبعض صفقه" برای درک معنای آن نیاز به دانش حقوقی ویژه‌ای هم نیست، اندکی اندیشیده باشند.
قضیه بسیار روشن است، دادستان کسی است که باید دادی بستاند، یعنی به طور مشخص مثلا وقتی فردی عادی خیلی آرام در خیابان در حال قدم زدن است و شخصی از روبرو او در می‌آید و یک سیلی به او می‌زند آن فرد عادی بدون آنکه نیاز باشد بلافاصله دست‌اش را بالا برده و برای جبران متقابلا وارد عمل شود، یکراست راه دادسرا در پیش گرفته و داد خود نزد دادستان ببرد.
این مثال ساده البته در قانون مملکت هم بازتاب دارد. جایی که در بند الف از ماده 3 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب گفته شده است: "دادسرا كه عهده‌دار كشف جرم، تعقیب متهم به جرم، اقامه دعوی از جنبه حق اللهی و حفظ حقوق عمومی و حدود اسلامی، اجرای حكم و همچنین رسیدگی به امور حسبیه وفق ضوابط قانونی است به ریاست دادستان می‌باشد...". و بند (ب) از همین ماده نیز می‌گوید: "ریاست و نظارت بر ضابطین دادگستری (...) با دادستان است".
در بررسی مقام دادستانی در یک نظام قضایی گفته می‌شود که دادستان علاوه بر شئون قضایی که دارد به عنوان رییس نیروهای انتظامی و امنیتی (ضابطان) یک حوزه قضایی نیاز به اعمال نوعی مدیریت قضایی نیز دارد؛ به دیگر سخن یک دادستان هم باید قاضی باشد و هم باید همچون یک مدیر عالیرتبه اجرایی به نظارت و تنظیم عملکرد زیردستان‌اش بپردازد.
البته اینجانب تخصصی در دانش مدیریت ندارم اما این مقدار را همه ما شنیده‌ و یا در عمل تجربه کرده‌ایم که در مقام مدیریت یک مجموعه انسانی آن هم در جایی مثل ایران دارا بودن برخی ویژگی‌های غیراکتسابی لازمه موفقیت است، در فرهنگ عامه این ویژگی‌ها را اصطلاحا "عرضه" می‌گویند و بر همین اساس مدیران را همواره به دو گروه "با عرضه" و "بی عرضه" تقسیم بندی‌ می‌کنند.
یکی از نشانه‌های اولیه دارا بودن "عرضه" نیز اطاعت ماموران تحت امر از فرامین قانونی یک مدیر است، یعنی وقتی مطابق قوانین و بر اساس اختیارات قانونی یک مدیر دستوری را صادر کرد علی الاصول انتظار می‌رود که آن فرمان اجرا شود.
بدون آنکه بخواهم عملکرد جناب جعفری را ارزیابی جامعی کرده باشم (به دلیل اینکه اصولا قانون به کناری گذاشته شده و تطبیق رفتارها با قانون امری عبث است) خیلی خلاصه باید گفت ایشان نه متوجه معنای بسیار روشن شغلی که بدان اشتغال دارند شده‌اند و نه مدیر با عرضه‌ای هستند.
نمونه‌ها نیز بسیار است، مجددا تاکید می‌کنم که به هیچ وجه قصد ندارم عملکرد آقای جعفری را با موازین و استانداردها بسنجم بلکه تنها می‌خواهم اثبات کنم که در دادستانی جدید یا "عرضه" گوهری نادر است و یا "صداقت".
به دو نمونه از تجریباتی بسیاری که طی دو ماهه اخیر در مقام برخورد دادستان با دوستان عزیز و دربندم داشته‌ام توجه کنید. در آغاز کار تیم جدید دستگاه قضاء دستور آمد که بر اساس "قانون" از این پس نام متهمان حاضر در دادگاه انتخابات عنوان نشود، اما در پنجمین جلسه بیدادگاه کذایی گرچه عبارت "ع.م" جلوی تصویر عبدالله مومنی نقش بست اما ارائه بیوگرافی فکری و کاری او در اعترافات اجباری‌اش عملا نقض همان قانون بود، بماند که چند روز بعدتر عبدالله مومنی با ذکر نام کامل به تلویزیون آورده شد و همان سخنان بار دیگر تکرار شد.
وقتی آقای دادستان چهره به چهره همسر احمد زیدآبادی می‌گوید که حتی قاتل هم باید از حق ملاقات برخوردار باشد و پس از 40 روز در به دری و پریشانی خانواده زیدآبادی سرانجام کتبا به ضابطان قضایی در زندان اوین دستور می‌دهد که زیدآبادی دوشنبه با همسر و فرزندان‌اش ملاقات کند و حتی حضورا به آنها ابلاغ می‌کند و فردای همان روز پس از شش ساعت پر از دلهره کودکان خردسال احمد زیدآبادی با چشمان گریان و همچنان نگران پدر با یک خطاب بازجوی سپاهی دل‌شکسته راهی خانه می‌شوند، چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت. البته بماند که قرار وثیقه‌ای دویست میلیونی بیش از بیست روز است که از سوی بازپرس تحت نظر دادستان محترم صادر و نهایی شده اما....
البته عباس جعفری دولت آبادی ممکن است در ذهن خود داشته باشد که به هر حال با آن کارنامه‌ای که سعید مرتضوی از خو برجای گذاشته، من بسیاری از امور را سامان داده و در مقابل بسیاری از بی‌قانونی‌ها ایستاده‌ام و در مجموع چهره‌ای متعادل از خود نشان داده‌ام، اما در پاسخ باید به دادستان جدید گفت اگر ملاک مقایسه را سلف خود قرار داده‌اید به کلی در اشتباهید، این چنین قیاسی مانند آن است که بگوییم اگر قاضی مرتضوی در نقض حقوق بشر تا بدان‌جا پیش رفت که به گمان بسیاری، مظنون به قتل نیز هست، اکنون اگر دادستان جدید خدای ناکرده در نهایت کار به سرقت و... نیز متهم شد او را موفق و شخصیتی معتدل و کارآمد بدانیم.
*****
کنگره آمریکا یک گام به تحریم صادرکنندگان بنزین به ایران نزدیکتر شد
بی بی سی : کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا عصر پنجشنبه لایحه تحریم شرکتهایی که به ایران بنزین صادر می کنند را تصویب کرد.
این لایحه در صورت تصویب نهایی کنگره آمریکا به دولت باراک اوباما این امکان را می دهد که در صورت شکست مذاکرات اتمی کنونی تحریم های بیشتری علیه صنایع نفت و گاز ایران اعمال کند.
به جز کمیته یاد شده، سه کمیته دیگر نیز باید این لایحه را تصویب کنند تا در صحن علنی مجلس نمایندگان به رای گذاشته شود. لایحه مشابهی نیز در کمیته خدمات بانکی سنا مطرح شده است. این لایحه برای آنکه وجهه قانونی پیدا کند، باید به تصویب هر دو مجالس نمایندگان و سنا برسد. لایحه یاد شده قانون سال 1996 تحریم های ایران را گسترش می دهد.
بر اساس قانون یاد شده شرکت های خارجی که بیش از 20 میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کنند مشمول تحریم های آمریکا می شوند. اما این لایحه نظیر قانون پیش گفته به رئیس جمهور آمریکا همچنان این امکان را میدهد که در صورت صلاحدید بطور گزینشی دست به اعمال تحریم علیه شرکتهای ناقض بزند.
هوارد برمن رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان اظهار امیدواری کرده این لایحه ایران را وادار با توقف برنامه های اتمی کند.
نمایندگان کنگره آمریکا معتقدند با توجه به آنکه ایران 40 درصد از بنزین مصرفی خود را از خارج خریداری می کند، لایحه یاد شده می تواند بطور محسوسی تاثیر گذار باشد.
برخی از نمایندگان کنگره آمریکا همچون جف فلیک جمهوریخواه نسبت به عواقب بلندمدت این لایحه هشدار داده اند. اما گری آکرمن دمکرات گفته است برای پیشگیری از جنگ با ایران باید از شدیدترین اقدامات دیپلماتیک علیه این کشور حمایت کرد.
ایران بیشتر بنزین وارداتی خود را از شرکت های نفتی بریتانیایی، سوئیسی، فرانسوی و هلندی خریداری می کند.
به گفته جفری فلتمن دستیار وزیر خارجه آمریکا هم اکنون شرکتهایی که مظنون به نقض قانون کنونی هستند تحت بررسی قرار دارند و در صورت صحت گزارش ها طی 45 روز آینده رسما تحت تحقیق قرار می گیرند. وی افزود برخی از معاملاتی که ایران اعلام کرده با شرکتهای خارجی منعقد نموده تنها اهداف سیاسی داشته و قابل توجه نیستند.
*****
صحن ۸۰ هزار نفری برای کمتر از ۱۰۰۰ نفر "قُرُق" شد


رئیس دولت نامشروع کودتا همان‌گونه که انتظارش می‌رفت با استقبال بسیار سرد مشهدی‌ها مواجه شد. رئیس دولت کودتا که بدون استقبال تولیت آستان قدس رضوی، آیت‌الله طبسی در این شهر حاضر شده بود از استقبال مردم نیز بی‌نصیب ماند.
بنا بر آمارهاي آستان قدس رضوي، ظرفيت كامل صحن جامع رضوي هشتاد هزار نفر است، يعني زماني كه از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب از جمعیت پر شده باشد، ظرفيت نهايي‌ این هشتاد هزار نفر است، حال آنكه هنگام سخنراني احمدي نژاد، يك چهارم فضاي صحن فرش شده بود و همان فضا هم از جمعیت خالی بود.احمدي نژاد همزمان با آغاز اذان و نماز جماعت سخنرانی خود را آغاز کرد تا مردم را به بهانه خواندن نماز در محل سخنرانی جمع کنند. همان تعداد کمی هم که روی فرش‌ها حضور داشتند در واقع برای به جا اوردن نماز جماعت صف بسته بودند. احمدی‌نژاد که به دلیل کمبود مخاطب نتوانسته بود سخنرانی خود را به موقع ایراد کند، در اقدامي بی‌سابقه، نماز جماعت را با اجازه از امام جمعه مشهد-علم الهدي- بيست و پنج دقيقه به تاخير انداخت.
گفتنی است که تدارک وسیعی برای جلب حمایت و حضور مردم در هنگام سخنرانی رئیس دولت کودتا از سوی حامیانش در مشهد دیده شده بود. به عنوان مثال، دور تا دور صحن جامع رضوي پر بود از كيسه‌هاي آبي رنگ برای نوشتن نامه به رياست جمهوري و در طول خيابان‌های منتهی به حرم نیز هم يك خودروي پژو گشت مي‌زد تا نامه‌های مردم را جمع کند. ناگفته نماند که تعداد زیادی از دانش‌آموزان دبستان و راهنمایی براي پر كردن محل سخنرانی از طرف مدرسه‌ها به سمت حرم بسیج شده بودند. قسمت جلوي جايگاه - نزديك دوربين تلوزيون - هم ساعت‌ها قبل توسط خودي‌ها پر شده بود.
این اولین بار نبود که محمود احمدی‌نژاد در مشهد با این استقبال سرد مواجه می‌شد. تا کنون وی دو بار بعد از کودتای ۲۲ خرداد به مشهد سفر کرده است و در هر دو بار هم با اسقبال سرد مردم علی‌رغم تلاش‌های مکرر برای بسیج آدم‌ها به محل سخنرانی و نیز عدم استقبال تولیت آستان قدس رضوی مواجه شده است.
*****
فرمانده سپاه در جمع طلاب؛ اشتباه نکنید، نظام در خطر است!
فرمانده سپاه این روزها بیش از همیشه به موضع گیری و اظهار نظر در خصوص انتخابات و حوادث پس از آن می پردازد. او حتی از غلامحسین الهام سخنگوی دولت و یا احمد جنتی دبیر شورای نگهبان هم علاقه بیشتری برای بحث در این رابطه از خود نشان می دهد. اینهم یکی از آخرین جملات فرمانده است:" اگر تصور كنيم خطراتي نظام را تهديد نمي‌كند، اشتباه فكر كرده‌ايم."
نظام واجب تر از نماز
او در تازه ترین سخنان خود که به سرعت هم مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی واقع شد حفظ نظام جمهوری اسلامی از نماز واجب تر دانست. عزیز جعفری که در جمع طلاب و در شهر ارومیه سخنرانی می کرد حکومت جمهوری اسلامی را همپای حکومت امام علی و حتی پیامبر دانست و اظهار داشت:" اسلام حكومت واقعي و مبتني بر اصول اسلامي است و به خاطر در راس قرار گرفتن ولايت‌فقيه قابل مقايسه با زمان امامت امام علي و پيامبر اكرم است."
سرکوب فتنه
فرمنده سپاه همچنین نظام جمهوری اسلامی را یک نظام "مقدس الهی" معرفی کرد و افزود:" اما بايد بدانيم امروز ما چه تكليفي در برابر آن داريم . اگر تصور كنيم خطراتي نظام را تهديد نمي‌كند اشتباه فكر كرده‌ايم." او که تیغ انتقادهای خود را متوجه معترضین به نتیجه انتخابات 22 خرداد و حوادث پس از آن داشته بود همچنین گفت:" خطر بزرگي را پشت سر گذاشته‌ايم و با حضور و آگاهي مردم در صحنه و هدايت حكيمانه رهبر اين فتنه سركوب شد ولي نمي‌توانيم بگوييم فتنه‌ها كاملا سركوب شده و شعله‌هاي آتش آن خاموش شده است."
دخالت های سپاه تدبیر رهبری است
جعفری البته در این سخنان خود به صورت تلویحی پاسخ کسانی را داد که از دخالت سپاه پاسداران در همه امور کشور از اقتصادی و اجتماعی گرفته تا سیاسی و نظامی گلایه می کنند. فرمانده سپاه این دخالت ها را "تدبیر" رهبری عنوان کرد آنجا که گفت:"سپاه طرح‌هاي مختلفي به تدبير رهبر در زمينه مسائل فرهنگي،‌آسايشي و معيشتي مردم دنبال مي‌كند."
بسیج به دنبال ابتکار عمل
سخنان فرمانده سپاه مبنی بر روشن بودن "شعله های فتنه" در حالی صورت می گیرد که در طی چند روز اخیر اصلاح طلبان و حامیان آنها به تکاپوی بهره برداری از فرصت راهپیمایی روز 13 آبان افتاده اند و قصد دارند تا در پی عدم صدور مجوز برای راهپیمایی معترضان، در این روز نیز همچون روز قدس یک راهپیمایی بزرگ را ترتیب دهند. در عین حال روز گذشته محمد رضا نقدی که به تازگی حکم ریاست بسیج را از دستان آیت الله خامنه ای گرفته نیز از خروج بسیج از انفعال و در دست گرفتن ابتکار خبر داد.او در همایش "بسیج و رسانه" گفت که در قالب جدید " بسيج از حال و هواي پاسخ گويي صرف به تهديدات و مقابله آن به يك حالت فعال براي در دست گرفتن ابتكار عمل به صحنه آمده است."
نقدي که بیش از هشتاد درصد مطالب سخنرانیش را به ضعف و زبونی آمریکا اختصاص داده بود به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري هم اشاره کرد و گفت: "همين عملكرد رسانه اي بود كه موجب شد صداي چند نفر متقلب و زور گو بلند تر از صداي ميليون‌ها نفر از ملت ايران نشان داده شود و اين نشان دهنده آن است كه دشمن از افكار عمومي و رسانه‌ها به خوبي در جهت منافع خود استفاده مي‌كند و متاسفانه ما در اين موضوع تعلل كرديم."
مقابله به وسیله سه میلیون دانش آموز
اما تهدیدهای پیدا و پنهان فرماندهان عالی رتبه سپاه به همین جا ختم نشد. سردار محمد صالح جوکار رئیس سازمان بسیج دانش آموزی هم سه روز پیش از تدبیر بسیج دانش آموزی برای روز 13 آبان خبر داد و گفت:" در خصوص تجمع عده‌ای فریب خورده در روز 13 آبان كه قصد دارند از این فضاها و ایام‌الله سوءاستفاده كنند و جنگ روانی دشمن نیز در این رابطه مدتی است شروع شده تدابیری اندیشیده شده است." او البته از این تدابیر سخنی به میان نیاورد اما در عین حال گفت:" در این روز سه میلیون دانش‌آموز بسیجی در مراسم مبارزه با استكبار جهانی در راهپیمایی سراسر كشور حضوری سازمان یافته خواهند داشت. دانش‌آموزان پتانسیل بالایی دارند و می‌توانند مقابل هر جریانی كه بخواهد علیه انقلاب توطئه كند بایستند والبته تدابیر امنیتی در خصوص حفاظت از آنها اندیشیده شده است."سردار جوکار توضیح نداد که چگونه هم معقد است که پتانسیل بسیج دانش آموزی به گونه ای است که می تواند "مقابل هر جریانی" بایستد و هم برای حفاظت از این "پتانسیل بالا" تدابیر امنیتی اندیشیده شده است؟
*****
ادامه بازداشت غیر قانونی فیاض زاهد
فياض زاهد، روزنامه‌نگار، عضو ارشد حزب اعتماد ملی و استاد تاريخ دانشگاه آزاد است. او سابقه دبیری گروه سیاسی روزنامه اعتماد و عضویت در شورای سردبیری روزنامه اعتمادملی را در کارنامه پر بار مطبوعاتی خود دارد. فیاض زاهد همچنین در سال های اصلاحات مسئول دفتر سیاسی حزب همبستگی بود.

نعمت احمدی در خصوص وضعیت پرونده فیاض زاهد با اشاره به شیوه دستگیری غیرقانونی ایشان گفت: "در تاریخ بیست و پنج مردادماه به همراه موکلم در شعبه 13 دادسرای کارکنان دولت که به پرونده‌های روزنامه اعتماد ملی رسیدگی می‌کند حاضر شدیم، اما بازپرس پرونده به دلیل مشغله‌های کاری اعلام کرد که بعد از عید فطر در شعبه حاضر شویم. اما بعد از اینکه از دادسرا خارج شدیم موکلم توسط دو مقام امنیتی بازداشت شد. صبح فردای آن روز به شعبه 13 بازپرسی مراجعه کردم. در آنجا قاضی مقدمی در حضور بنده از موکلم بازجویی کرد و قرارشد برای تکمیل تحقیقات، ده روز در اختیار مقامات امنیتی قرار گیرد.
"احمدی با بیان اینکه به دلیل کوتاه بودن مدت بازداشت به این قرار بازداشت اعتراضی نکردم، اظهار داشت: "پس از انقضای ده روز مجددا به شعبه 13 دادسرای کارکنان دولت مراجعه کردم و بازپرس پرونده به من گفت به دلیل اینکه اتهام فیاض زاهد امنیتی است پرونده به دستور دادستان از وی گرفته شده و به دادسرای امنیت ارجاع شده است. "این وکیل دادگستری در ادامه افزود:" اتهام آقای زاهد، اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تظاهرات و نوشتن مقالات اعلام شده است."این در حالی است که حزب اعتماد ملی به دبیر کلی مهدی کروبی تحت فشارهای زیادی از سوی مخالفان اصلاحات قرار گرفته و ماموران دادستانی تهران روز هفده شهریور با مراجعه به دفتر این حزب،اسناد، مدارک دفتر را توقیف و در دفتر حزب را پلمب کردند.
نامه شورای مرکزی حزب اعتمادملی
در همین حال شورای مرکزی حزب اعتمادملی، درنامه ای خطاب به رئيس قوه قضائيه با محکوم کردن اقدامات غیرقانونی بعد از انتخابات یادآور شد: " تاريخ يکصد ساله اخير ايران نشان داده است که بستن فضای سياسی و توقيف روزنامه‌ها و احزاب فعال سياسی بيش از آنکه به ضرر مردم باشد به زيان نظام سياسی مستقر و بی‌ثباتی آن را منجر شده است؛ حال که احزاب و روزنامه‌ها به عنوان نگهبانان نظام سياسی و بهترين راه ارتباطی شهروندان و نظام عمل کرده و اين امکان را برای نظام سياسی فراهم می‌نمايد تا مطالبات مردم را تشخيص داده و به آن پاسخ مناسب دهند و مانع از آن گردند که انباشت مطالبات تبديل به شورش‌ها و جنبش‌های غيرقابل کنترل و هزينه‌های فراوان برای کشور و مردم گردد."
همچنین در این نامه نسبت به فضای ملتهب کشور به مسئولین هشدار داده و آمده است: " در زمانه‌ای که کشور بيش از همه چيز نياز به آرامش دارد و فضای ملتهب کشور که متاسفانه بر اثر بی‌درايتی‌ها و بی‌کفايتی‌های بی‌شمار مسولين اجرايی و نظارتی و قضايی روز به روز ملتهب‌تر می‌شود و به جای شفاف‌سازی، آرام‌سازی و اعتمادسازی ميان نظام جمهوری اسلامی و مردم شريف ايران که بالاترين نياز کنونی کشور است، چنين بر طبل تندروی و رفتارهای بی‌مطالعه و خارج از چارچوب عقل، شرع، قانون و ادب اسلامی می‌زنند."
نگاهی بر مقالات "انتقادی" فیاض زاهد
آقای زاهد در بخشی از نوشته هایش از تأثیراتى که جنبش مشروطه بر جریان اصلاح‏طلبى دوم خرداد بر جاى گذاشته است سخن گفته و از مهمترین تاثیرات آن، زنده شدن گفتمان قانون‏مدارى نام برده است و می گوید: " قانون یکى از مهم‏ترین دغدغه‏هاى روشن‏فکران و فعالان مشروطه‏خواهى بوده است که مجدداً در طرح و برنامه‏هاى اصلاحات معاصر بازتعریف شد. مخالفان اصلاحات، اسلام را ضد دموکراسى و دموکراسى را ضد دین مى‏دانستند. آنها مردم را تنها براى نمایش‏هاى مذهبى و سیاسى خویش مى‏پسندیدند.
وی در ادامه از قانون به عنوان کلیدى‏ترین راهبرد جنبش اصلاحی نام می برد و تصریح می کند که: " از عجایب تاریخ معاصر ایران آن است که وقتى خاتمى مهم‏ترین برنامه‏هاى خود را براى ریاست جمهورى مطرح ساخت، قانون کلیدى‏ترین راهبرد بود. جامعه ایران سال‏هاست در چنبره رفتار فراقانونى حکام خود گرفتار است. چه آنها که ریشه در خاک داشتند و چه آنها که الوهیت خود را در آسمان‏ها جست‏وجو کرده‏اند، در یک امر مشترک بودند. شأن آنها اجل از تبعیت از قانون بوده است.
موضوع دیگرى که بار دیگر درجنبش دوم خرداد مورد توجه قرار گرفته است، کاهش و تحدید قدرت فردى و رفتار خودکامانه است.گفتنی است آقای فیاض زاهد مطلبی تحت عنوان "آقای رئیس بیشتر اندیشه كنید" را در روزنامه اعتماد ملی به چاپ رسانده بود که با واکنش شدید حامیان دولت مواجه شده بود.در همین رابطه دفتر ریاست جمهوری از آقای فیاض زاهد با عنوان عنصر وابسته به مافیای سیاسی-اقتصادی واز مقاله انتقادی وی با عنوان "یكی از پروژه‌ها‌ی لجن‌پراكنی علیه رئیس جمهور" نام برده بود.
در این مقاله او مواضع دولت و عملکرد آن را زیر سوال برده و با انتقاد از رئیس جمهور توصیه‌هایی به ایشان کرده بود. همچنین آقاي فياض زاهد يادداشتي با نام "سخني با كيهان نشينان" در روزنامه اعتماد ملي منتشر کرده بود که موجب واکنش های بسیار تند از سوی رسانه های محافظه کار شد.
وی در این یاداشت از رسانه های دولتی مبني بر اينكه كيهان با صف بندي خود با روشنفكران و نخبگان اين سرزمين، شائبه عدم همراهي نخبگان اين مملكت با مباني انقلاب را دامن مي زند انتقاد کرد و روايتي تاريخي از تواضع لنين در برابر تولستوي را يادآور شده بود.در این یاداشت که موجب واکنش های زیادی شد آقاي زاهد مي نويسد: "رفتار كيهان را وقتي با عملكرد لنين در فرداي پيروزي انقلاب اكتبر مقايسه مي كنيم، به نكته جالبي برمي خوريم. لنين از خروج آلکسی تولستوي از روسيه نگران بود... هرگونه موضع گيري وي مي توانست بر موضع انقلابيون اثرگذار باشد. لنين هيأتي را نزد تولستوي فرستاد و از او خواهش كرد به خاطر مردم و تاريخ روسيه در كشور بماند و رمان بنويسد... تولستوي پذيرفت و به روسيه برگشت."
*****
گمانه زنی های متفاوت درباره غیبت مجری تلویزیون:
ادامه تحصیل، بازداشتی، فراری یا محکوم به خروج اجباری؟
ماجرای غیبت مرتضی حیدری مجری مشهور تلویزیون ضد مردمی رژیم جنبه هایی کارآگاهی پیدا کرده است. بخش خبری بیست و سی،ابتدای هفته گذشته در تلاشی برای پایان دادن به شایعات پیرامون این مجری سرشناس، مصاحبه ای را با وی ترتیب داد اما این مصاحبه به جای این که شایعات را پایان دهد ،باعث بروز ابهام های تازه شد.
حیدری در گفتگو با بخش خبری بیست و سی اعلام کرد که برای ادامه تحصیل و ارایه تز دکترای خود به خارج از کشور آمده است.او نه تنها نام دانشگاه و رشته تحصیلی اش را ذکر نکرد،بلکه از کشور محل اقامت خود نیز نامی نبرد و به ذکر این نکته اکتفا کرد که کشور میزبان وی اختلاف زمانی زیادی با ایران دارد.اظهارات او درباره نحوه ثبت نام در دانشگاه و زمان بازگشتش به ایران نیز پدید آوردنده ابهام هایی دیگر بود.
حیدری در آن مصاحبه اعلام کرد که روند ثبت نامش نزدیک به یک ماه طول می کشد اما در عین حال به مجری بخش خبری بیست و سی گفت قبل از مصاحبه سر کلاس درس حاضر بوده است.اکنون ابهام ها از این قرار است که حیدری چطور در میانه ترم تحصیلی موفق به ثبت نام در دانشگاه شده ؟چطور با وجود روند ثبت نام ایمیلی همه دانشگاه ها، برای ثبت نام به فرصتی یک ماهه نیاز داشته ؟چطور پیش از تکمیل ثبت نام موفق به حضور در کلاس شده و در نهایت این که اگر وی قصد تحصیل داشته چرا می خواهد تا یک ماه دیگر به ایران بازمی گردد؟
سناریوهای مرموز
سناریوهای متفاوتی درباره محل اقامت و وضعیت فعلی مرتضی حیدری در رسانه های ایران مطرح شده است.عده ای می گویند که او در پوشش تحصیل به خارج از کشور رفته و قصد بازگشت ندارد،عده ای عقیده دارند که وی به دلایل امنیتی ناگزیر به خروج از کشور شده و عده ای دیگر هم می گویند که وی در بازداشت وزارت اطلاعات به سر می برد و مصاحبه اش با بخش خبری بیست و سی نیز تحت فشار صورت گرفته است."مهدی رستم پور" یکی از مجریان سرشناس ورزشی که ماه گذشته در جریان سفر تیم ملی کشتی ایران به کشور آلمان پناهنده شده هیچ یک از فرضیه ها را درباره دلایل غیبت مرتضی حیدری رد نمی کند اما بیشتر بر این باور است که "حیدری خارج از کشور به سر می برد و قصد بازگشت به ایران را هم ندارد."رستم پور با ذکر برخی ویژگیهای حیدری مانند" دانش فراوان سیاسی "،" حفظ دیوان شعر حافظ" و " تسلط بر زبان انگلیسی" ، وی را بهترین مجری برنامه های سیاسی تلویزیون در سالهای اخیر می داند اما عقیده دارد که او در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، مورد بی مهری و حتی عصبانیت مقام های دولتی قرار گرفته بود.
وی برای مثال به ماجرای حضور محسنی اژه ای در یکی از برنامه های گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما در جریان حوادث پس از انتخابات اشاره می کند که در آن برنامه ، حیدری در پاسخ به اظهارات اژه ای مبنی بر برخورد احترام آمیز با کروبی از وی می پرسد "چرا دفتر شخصی و دفتر حزب آقای کروبی را پلمپ کردید؟"او همچنین به ماجرای دعوت نهاد ریاست جمهوری از حیدری اشاره می کند و می گوید که وی یک شب پیش از آغاز غیبت در صدا و سیما به نهاد ریاست جمهوری دعوت بود اما از پذیرش آن دعوت سر باز زد.
رستم پور درباره نسبت فکری حیدری با دولت احمدی نژاد نیز ماجرای دعوت به کار احمدی نژاد از وی را یادآور می شود و می گوید:"در ابتدای کار دولت نهم،نام حیدری به عنوان یکی از گزینه های سخنگویی دولت مطرح بود اما وی از پذیرش این پست در آن زمان امتناع کرد."به باور رستم پور،"حضور بحث برانگیز حیدری به عنوان مجری میزگرد اعتراف گیری تلویزیونی از سعید حجاریان،محمد عطریان فر و سعید شریعتی نیز از سر ناچاری بوده است."این میزگرد که حدود یک ماه پیش به مدت دو شب از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد بسیاری از ببیندگان را به تعجب واداشت.آنها انتظار شنیدن اظهارات بدیع چهره های اصلاح طلب را داشتند اما انتظار دیدن چهره " حیدری" به عنوان مجری میزگرد اعتراف ها را نداشتند.سابقه ده ساله حیدری به عنوان یک مصاحبه گر چیره دست انتظارها از او را بیش از این بالا برده بود که نقش مجری یک نمایش تلویزیونی اعتراف گیری را ایفا کند.با این حال بر مبنای یکی از فرضیه های موجود ممکن است حیدری برای کاهش ریسک سفرش به خارج، اجرای برنامه اعتراف ها را پذیرفته باشد.
رستم پور در همراهی با این فرضیه به ماجرای خروج خودش از ایران اشاره می کند و می گوید که سه ماه پیش از خروج،فتیله هر گونه نقد در رسانه ملی را پایین کشیده بود تا مشکلی برایش ایجاد نشود.او درباره محل اقامت کنونی حیدری نیز اظهار بی اطلاعی می کند اما در عین حال با نظر یکی از مجریان تلویزیون که گفته حیدری در فرانسه به سر می برد مخالف است.به باور رستم پور از آن جا که حیدری چیزی از زبان فرانسه نمی داند فرضیه حضورش در فرانسه دور از واقع است.
در انتظار حل معما
سناریوی بازداشت حیدری یا خروج وی از کشور به دلایل امنیتی نیز برای خود طرفدارانی دارد.برخی از تحلیل گران در تایید فرضیه بازداشت حیدری می گویند که ممکن است مسولان امنیتی در بیم از افشای پشت پرده میزگرد اعتراف های تلویزیونی، وی را بازداشت کرده باشند.بر مبنای این تحلیل حیدری یا قصد افشای چگونگی اعتراف گیری ها را داشته یا تلاشش برای خروج از کشور این ظن را برای دستگاه های امنیتی ایجاد کرده که ممکن است وی دست به افشاگری بزند.
سناریوی خروج حیدری به دلایل امنیتی نیز بر این پایه تحلیلی استوار است که ادامه حضور وی در ایران ممکن بود خطراتی جانی برایش همراه داشته باشد.طرفداران این سناریو می گویند از آنجا که حیدری با اجرای برنامه اعتراف های تلویزیونی چهره خود را در میان هواداران جنبش سبز به شدت تخریب کرده بود این امکان وجود داشت که اقامتش در ایران با دردسرهای فراوان همراه شود.
در میان سناریوهای موجود،سناریویی که صدا و سیما از طریق انجام مصاحبه با "حیدری" آن را دنبال کرد ظاهرا کمترین طرفدار را در میان افکار عمومی پیدا کرده است.غالب کامنت هایی که درباره مصاحبه بیست و سی با مجری سرشناس سیما در پایگاه های خبری مختلف دیده می شود گویای آن است که روایت تلویزیون درباره غیبت حیدری با بی اعتمادی روبرو شده است.
بخش خبری بیست و سی در جریان حوادث بعد از انتخابات سناریوهای دیگری مانند ماجرای " ترانه موسوی" و "سعیده پورآقایی" را اجرا کرد تا با رد ادعای اصلاح طلبان درباره کشته شدن این افراد در جریان خشونت های خیابانی،مخاطبان خود را قانع کند اما اصلاح طلبان عنوان کردند که این دو سناریوی تلویزیونی نیز توام با تحریف ها و دستکاری های فراوان بوده است.
اکنون نیز بسیاری از مخالفان دولت احمدی نژاد با ابراز بی باوری نسبت به سناریوی صدا و سیما درباره غیبت "حیدری" معتقدند که پشت پرده غیبت وی یک دلیل سیاسی وجود دارد .آنها منتظرند تا با گذشت زمان اصل ماجرا آشکار شده و ساختگی بودن سناریوی تلویزیون برملا شود؛ ولی مهدی رستم پور با شناختگی که از حیدری دارد به "جرس" می گوید: "منتظر بمب خبری نباشید،امکان ندارد او با روحیه محافظه کارانه اش علیه دولت بعد از نهم سخنی بگوید."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ