سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۵/۰۶

سه شنبه: 6/4/1388 (زمان 1:30 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاران روزتان خوش. امروز کار خود را با ساعتی تاخیر آغاز می کنیم زیرا که از ساعت 11 دیشب (دوشنبه شب 5 مرداد) تا دقایقی پیش در منطقه ای که ما هستیم و دفتر ما در آن واقع شده برق قطع بود بنابراین دسترسی به کامپیوتر و اینترنت نداشتیم.
سپاس داریم از صدها یار و همرزم و هم میهنی که در همین فاصله چند ساعته بدلیل این که نمی دانستند به چه علتی ما خاموش نشسته ایم، نگران شده وبا شماره تلفن های موبایل ما که می دانند زنگ زدند تا مطمین شوند که با خطری روبرو نیستیم. این صدها تماس تلفنی برایمان این معنی را در پی دارد که دلهایمان گرم و خیال هایمان آسوده می گردد که پیوسته تحت حمایت و پشتیبانی همرزمان، یاران و هم میهنان خویش هستیم. ما از دقایقی دیگر مطالبی را که بصورت دستنویس آماده کرده ایم، بتدریج بر صفحه کامپیوتر ثبت کرده و کار انتشار را آغاز خواهیم نمود.
*****
ادامه بازداشت دانشجويان دانشکده نفت اهواز
یکی دیگر از دانشجویان دانشکده نفت اهواز به نام مصطفی آهوخٌش، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان بازداشت شد.
روز گذشته طی تماسی تلفنی که از طرف نیروهای امنیتی با مصطفی آهوخٌش گرفته شد، وی با لحن بدی تهدید شد که خود را برای معرفی و تحویل به اهواز برساند، در غیر این صورت با مراجعه به سنندج او را بازداشت و به اهواز منتقل خواهند کرد.
این در حالی است که دو دانشجوی دیگر این دانشگاه به نام های سعید شجاعی زاده و خسرو موسی وند هنوز در بازداشت به سر می برند و اطلاع دقیقی از آنها در دست نمی باشد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر جمعه شب طی تماس تلفی کوتاهی که با خانواده ی این دو نفر برقرار شد، تنها به ذکر این مورد که آنها را از تهران به اهواز منتقل کرده و حالشان هم "خوب" است بسنده کرده اند.
گفتنی است علی رغم آنکه بازداشت های اخیر به خاطر حوادث بعد از انتخابات در دانشگاه بوده اما ریاست دانشکده نفت اهواز هیچ گونه مسئولیتی در قبال این حوادث به عهده نگرفته و حتی با سوء مدیریت خود نیز به آن دامن زده است.
مسئولین دانشگاه تنها عنوان می کنند که این دانشجویان توسط عوامل سپاه پاسداران بازداشت شده اند.
*****
هویت دو قربانی دیگر مشخص شد
جان باختگان تا حد مرگ شکنجه شده اند
لیلا طیری

در حالی که نگرانی ها از وضعیت باز داشت شدگان به دلیل انتشار خبر شیوع بیماریهای عفونی در زندان و همچنین اخبارمربوط به شکنجه بازداشت شدگان فزونی گرفته است، روز یکشنبه پیکر یک شهید دیگر به خانواده او تحویل و هویت یک جان باخته دیگر نیز اعلام شد.
رامین قهرمانی، متولد 1358 دو روز پس از آزادی در بیمارستان جان سپرد. سایت نوروز در گزارشی از جزئیات شهادت رامین قهرمانی نوشته است که او را مدتی طولانی از پا آویزان کرده بودند. بر اساس این گزارش در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک چهره رامین قهرمانی را شناسایی وبرای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند و به دلیل عدم حضور رامین در منزل به مادر او می گویند که فرزندش باید هرچه زودتر خود را معرفی کند.
مادر رامین نیز با استناد به بی گناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند و فرزندش را تحویل می دهد؛ رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفاع از بی گناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد شد.
او پس از آزادی به مادرش می گوید که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. او چند روز پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری شد و چند روز بعد هم به شهادت رسید.
خانواده قهرمانی، تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند؛آن هم در حالی که به شدت از خبررسانی منع شده بودند.

قربانی دیگر
پیکر امیر جوادی فر هم روز یکشنبه به خانواده اش تحویل وروز گذشته در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او در جریان تظاهرات روز 18 تیر بازداشت شده بود. روز شنبه، سوم مرداد ماه از طرف پلیس امنیت شهرری با پدر وی تماس گرفته و گفته بودند بروید جسد پسرتان را از پزشکی قانونی کهریزک تحویل بگیرید.
امیر جوادی فر، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه آزاد قزوین بود و به نوشته روزنامه سرمایه مقام‌های امنیتی از خانواده وی خواسته‌اند اعلام کنند فرزندشان از قبل دچار بیماری ریه بوده است.آنها همچنین از خانواده این جوان امضا گرفته اند که تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شود و شعاری در آن داده نشود.
در سه روز اخیر، پس از محسن روح الامینی، امیر جوادی فر دومین نفری است که بر اساس اخبار موثق در زندان و بر اثر شکنجه و ضرب و شتم درگذشته است. محسن روح الامینی نیز که جزو بازداشت شدگان اعتراضات 18 تیر بود، به گفته خانواده اش شکنجه و دهان او خرد شده بود.
سایت موج آزادی خبر داده است که امیر جوادی فر هم در روز 23 تیر در زندان کشته شد. ده روز جسدش را در سردخانه نگه می‌دارند و 3 مرداد به خانواده‌اش برای تحویل جسد خبر می‌دهند. پزشکی قانونی علت مرگ را ایست تنفسی به خاطر خونریزی ریوی اعلام کرده است.
ندا آقا‌سلطان، سهراب اعرابی، اشکان سهرابی، یعقوب براویه، مسعود هاشم‌زاده و کیانوش آسا جوانان دیگری هستند که بعد از کودتای22 خرداد کشته شده اند. تاکنون خانواده های هیچ کدام از این جانباختگان اجازه سوگواری و برگزاری مراسم در مساجد را نیافته اند و در حالی که اعلام شده بود مراسم محسن روح الامینی در مسجد بلال برگزار خواهد شد. این مراسم هم لغو شد.
*****
آدرس غلط ندهند، جانبازان در زندان‌اند
حسن اسدي زيدآبادي

این روزهای سختی که می‌گذرد،‌ همزمان است با ثبت سه ولادت در تقویم رسمی کشور ما؛ ولادت سه پیشوای شیعیان یعنی امام حسین، برادرش ابوالفضل و فرزندش امام سجاد. سه تن از خاندانی رنج کشیده و مظلوم که ایستادگی‌ بر باورهایشان، خاطراتی در تاریخ به ثبت رسانده است که تا امروز دستکم برای ما ایرانیها به نمادی از شجاعت، شرف و جانبازی بدل شده‌اند.
از میان نقل قولهایی که به رهبر واقعه عاشورا در مورد هدف او و یارانش برای ستیز با حاکمیت نسبت داده شده، دو روایت بیش از همه فراگیر شده است: "قیام برای اصلاح امور امت" و "احیای امر به معروف و نهی از منکر".
شهادت و جراحت و اسارت اما فرجام کار سه پیشوایی بود که این روزها همزمان با ایام ولادتشان است. و باز هم یادآوری این عبارت معروف که "تاریخ تکرار می‌شود" و اینکه چه نسبت آشکاری است میان مشی و سرنوشت این سه تن با راه و فرجام صدها ایرانی آزادی‌خواهی که مظلومانه در کف خیابان و کنج زندان جان خود را از دست داده‌اند یا با تن رنجور در خلوت سلول‌های انفرادی به انتظار سلام دوباره به آفتاب رهایی نشسته‌اند.
به راستی سردادن ندای اصلاح امور در جهت ارتقای کرامت انسان‌ها و بهبود شرایط زندگی مردم که تنها اقدام اصلاح طلبان دربند امروز است، جز به گام نهادن در مسیر حق‌طلبی حسین بن علی به چه چیز قابل تشبیه است؟
امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ آیا احیای آن در نظر کسی که امروز برای ولادت‌اش شیرینی و گل پخش می‌کنند و به یکدیگر مدال افتخار می‌دهند، رسیدن به جایی بود که سرنوشت زهرا بنی‌ یعقوب در ذهن ایرانیان مترادف با این واژه شود؟
یا اینکه "امر به معروف و نهی از منکر" در دیدگاه "شهید اصلاح" همانا ایستادگی در برابر ظلم حاکمان جور و دفاع از مردمانی است که حقوق فطری و الهی‌شان از سوی متصدیان از خدا بی خبر مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته است. آیا امر به معروف و نهی از منکر، تقابل با مردمان است یا قد برافراشتن انسانی باورمند در برابر ستمی آشکار؟
اما امروز که شهدای اصلاح ایران مهمان قطعه 257 بهشت زهرای تهران‌اند یا پیکرهایشان به گروگان گرفته شده است و جانبازان اصلاحات، خانه در اوین دارند باید از باب همین امر به معروف و نهی از منکر به حاکمانی که هر روز و هرجا با مظلوم‌نمایی و البته دروغ سعی در تشبیه و پیوند موقعیت خود با جایگاه رفیع رهبران قیام عاشورا دارند، گفت لختی با خود بیاندیشید که در کجا ایستاده‌اید، چگونه دشمنان خود را از سپاه یزیدیان می‌خوانید درحالی که در زندان هایتان از جانباز جنگ و برادر شهید و.... یافت می‌شود تا جانباز اصلاحات و انقلاب.
آقایان فراموش نکنید که این عبارتی بی‌معنا و قابل مصادره در برابر قضاوت تاریخ نیست که "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا".
به شما یادآور می‌شویم اگر به یاد زخم‌های عباس بن علی هیات‌هایی برای رسیدگی به وضع جانبازان دردمند ارسال می‌کنید، مراقب باشید آدرس غلط به شما ندهند، جانبازان در زندان‌اند.
*****
برای همه دربند شدگان
شهلا لاهیجی
هر چند در وضعیت بحران یکنونی که پس از انتخابات و اعتراضات مدنی و عاری از خشونت مردم که متاسفانه از سوی نیروهای امنیتی به خشونت گرایید و به کشته و مجروح شدن عده ای و بازداشت گروه کثیری از شرکت کنندگان در اعتراضات و فعالان سیاسی و مطبوعات شد که به علت پاسخ گو نبودن مقامات مسئول یا مقام مسئول مشخص از تعداد دقیق قربانیان اعم از کشته شدگان، مجروحین و بازداشت شدگان در تهران و شهرستان ها و وضعیت فعلی و سرنوشت نهایی آنان هیچگونه اطلاعی در دست نیست. طرح موضوع دستگیری تعدادی از فعالان جنبش زنان ودرخواست آزادی آنان اندکی انتزاعی به نظر می رسد اما اگر از منظری دیگر به وقایع بنگریم و ضجه ی مادران داغدار و یا نگران و بی خبر از سرنوشت فرزندانشان و زنانی که شوهرانشان در بند هستند و آنها " یا زینب " گویان و اشک ریزان از مقابل زندان اوین به مقابل دادگاه انقلاب و دادسراها در رفت و آمد هستند توجه کنیم به این واقعیت تلخ می رسیم که در تمامی این رویداد های ضدمردمی همچون همیشه ی تاریخ، زنان در قالب مادر، همسر و ... قربانی ردیف اول بوده اند. شاید این خود توجیهی در جهت طرح بازداشت فعالان جنبش زنان باشد. علاوه بر این، بازداشت این زنان نه در تظاهرات خیابانی بلکه در محل کار و نه در حین انجام عمل غیر قانونی بلکه در مکانی مجاز وعلنی و در فعالیتی مجاز و قانونی انجام شده است.
طی سالهای اخیر جنبش زنان از هر طیف و با هر باور و اندیشه سیاسی، مدنی ترین و غیرخشونت آمیزترین روشها را برای طرح خواسته های خود به کار گرفته ومتاسفانه با خشونت مواجه بوده است تعداد زنانی که به دلیل فعالیت جهت رفع تبعیض های قانونی بازداشت، ممنوع الخروج و یا به حبسهای طولانی محکوم شده اند را در نظرآورید و بر آن بیفزایید تعداد دختران و زنان بازداشت شده در جنبش های دانشجویی واعتراضات کارگران و معلمان و تجمع صلح آمیز اول ماه می و باز بر آن بیفزایید حال و روز آن گروه از مادران و همسران و دختران و کودکان بازداشت شدگان اخیر را که از این دادگاه و از این دادسرا به آن دادسرا سر گردانند تا خبری از فرزندان، شوهران، پدران و مادرانشان بگیرند و حال و روزی بهتر از عزیزان در بند خود ندارند. حال وروز مادرانی که در هفته های اخیر برای خبر گیری از حال فرزندانشان خاک زمین مقابل زندان اوین یا دادگاه های انقلاب و یا دادگاه های عمومی را بر سر کردند و عاقبت باخاک گورستان پیکر عزیزانشان را پوشانده اند بی آنکه اجازه داشته باشند در عزای جگرگوشه هایشان ناله و ضجه آن گونه که می خواهند سر دهند.
اما به راستی جرم ژیلا بنی یعقوب، شادی صدر، شیوا نظرآهاری، مهسا امرآبادی، کاوه مظفری ، بهمن احمدی امويی و... چیست؟ شغل روزنامه نگاری و خبر رسانی کهوظیفه ی تعریف شده ی هر خبر نگاری است یا گناهشان فعالیت در جنبش زنان در چهارچوب قوانین موجود و تلاش برای جمع آوری نظر مردم و تحویل آن به قوه مقننه و پیشنهاد اصلاح مواد تبعیض آمیز قوانین اساسی و مدنی. آیا اینان تنها به این دلیل که جهانیان نحوه ی عملکرد شان را ستوده اند که نهایتا در جهت تحکیم کیان خانواده است که درقانون اساسی نیز بر آن تاکید شده است، عوامل بیگانه اند؟ آیا اطلاعات طبقه بندی شدهای در دسترس این خبرنگاران بوده که با افشای آن برای بیگانگان با اتهام جاسوسی روبرو هستند؟ آیا اعمال ایشان در شکل فعال جنبش زنان یا خبرنگار امنیت ملی را درکشوری که مسئولانش از قدرت و موقعیت مستحکم خود در جهان دم می زنند به خطر انداختهاست؟ آقایان و مسئولان محترم در هر کجا و در هر مقام که هستید لحظه ای فقط لحظه ای مقام و موقعیت و جنگ قدرت را فراموش کنید و به این بیاندیشید که اگر ژیلابنی یعقوب که به زخم اثنی عشر مبتلاست و از آسم مزمن رنج می برد، دچار حمله های تنفسی شود، اگر دختر ده ساله ی شادی صدر که بی تابانه مادر، مادر می کند، برای همیشه به پریشانی مبتلا شود، اگر شیوا نظر آهاری و مهسا امرآبادی و دیگران و دیگرانبلایی بر سرشان بیاید و به جرم گناه ناکرده دچار صدمات جسمی و روحی شوند، شما باید پاسخگوی نه تنها فردای این مردم که همه ی تاریخ باشید.
ضجه ی این مادران در جستجوی فرزند، این همسران شوهر در بند و این کودکان مادر اسیر را بشنوید و همه ی در بند شدگان از جمله ژیلا بنی یعقوب ها، شادی صدرها، شیوا نظرآهاری ها، مهسا امر آبادی ها، کاوه ها، بهمن ها، سلطانی ها، دادخواه ها، باستانی ها و ... را آزاد کنید. جنازه ی کشته شدگان را به خانواده هایشان تحویل دهید و بگذارید برای عزیزانشان عزاداری کنند. کمترین دستاورد چنین کنشی تا حل نهایی بحران موجود، شاید مرهمی بر زخم های عمیقی باشد که بر پیکره جامعه وارد آمده و اگر فکری برای آن نشود می تواند به فاجعه تبدیل شود.
*****
سفر قریب الوقوع هاشمی رفسنجانی برای شرکت نکردن در مراسم تنفیذ
رجا نیوز: پس از آنکه منابع خبری از سفر فرانسه سید حسین خمینی با عنوان فرار وی از مراسم تنفیذ ریاست جمهوری یاد کردند این منابع از شایعات دیگری در همین باره سخن می گویند. به گزارش جهان، در حالی که برخی نمایندگان مجلس و شخصیت های سیاسی تهدید کرده اند که به دلیل بی اعتنایی احمدی نژاد به تذکرات دلسوزان انقلاب در به کار گیری عناصر نامطلوب و راندن مدیران شایسته از دولت در صورت ادامه این روند در مراسم تحلیف و تنفیذ شرکت نخواهند کرد، رئیس مجلس خبرگان هم قصد شرکت دراین مراسم را ندارد. بنا بر برخی خبرهای رسسیده، آیت الله هاشمی رفسنجانی امروز و فردا مهیای سفر خواهد شد تا بهانه ای برای شرکت نکردن در مراسم تنفیذ داشته باشد.
*****
انتقاد شدید میرحسین موسوی از فجایع زندان ها
نظام برنگردد، مردم آن را برمی گردانند
همزمان با انتشار اخبار کشته شدن چند نفر از بازداشت شدگان معترض به نتیجه انتخابات در زندان ها و بازداشتگاه ها و واکنش های مختلف، چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور، میرحسین موسوی برخوردهای صورت گرفته با مردم معترض و بازداشت شدگان را "جنایت"نامید و تاکید کرد که "مردم از چنین جنایت‌هایی نخواهند گذشت."
میرحسین موسوی در اظهاراتش در دیدار با تشکل های معلمان و فرهنگیان کشور ضمن اشاره به شعارهای ابتدای انقلاب 57 با این مضمون که "دربهار آزادی جای شهدا خالی" شرایط امروز کشور را مورد انتقاد شدید قرار داد و پرسید: "مردم دنبال آزادی بودند، الان این آزادی کجاست."
کاندیدای اصلاح طلبان نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری را حاصل "ساختارشکنی و روی گرداندن برخی از مسولان نظام از قانون اساسی و آرمانها" دانست و افزود "لان نظام هیچ چاره‌ای ندارد که به آنها (آرمان‌ها، ساختارها و قانون اساسی) بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند و مردم خود از راهی که آمده‌اند باز نخواهند گشت."
میرحسین موسوی همچنین با اظهار خوشحالی از اعتراضات مردم گفت: "این اعتراض‌ها نشاندهنده سلامت ملت ماست؛ مردم ما راضی به جنایت نیستند؛ راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانه‌ها و ماشین‌های مردم حمله کنند، نیستند؛ این عدم رضایت نشاندهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسوولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایت‌ها را دارد باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند."
کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات همچنین دلیل برخوردهای نسنجیده با مردم معترض را غافگیری عده ای در نظام خواند و اظهار داشت: "آنها فکر نمی‌کردند که در مدت کوتاهی چنین موج عظیمی ایجاد شود برای همین غافلگیر شدند و طرح‌هایشان ناشیانه اجرا شد و خلل و فرج بسیار زیادی داشت. آنها قدرت مردم را به درستی تخمین نزدند و عمق جریان را به درستی درک نکردند. دلیل برانگیختگی و حضور مردم در خیابان‌ها را درک نکردند در نتیجه کشور و خودشان را با مشکل مواجه کردند."
میرحسین موسوی در این دیدار "شورش خیابانی خواندن حرکت‌های مردمی را ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم خواند" و گفت: "این‌طور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود."
حداقل جنازه کشته شدگان را پس بدهید
میرحسین موسوی در ادامه اظهاراتش در دیدار با معلمان و فرهنگیان با اشاره به کشته شدن معترضان به انتخابات در خیابان ها و زندان ها و اینکه "متهم می‌کنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده می‌کنید" متهم کنندگان را ساختارشکنانی خواند که به قانون اساسی جمهوری اسلامی پایبند نیستند.
کاندیدای اصلاح طلبان دردهمین انتخابات ریاست جمهوری گفت: "با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیری‌ها از ابتدا تا انتهای آن می‌توانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است و این به آنچه ما از جمهوری اسلامی و نظام انتظار داشتیم، هیچ شباهتی ندارد."
میرحسین موسوی با بیان اینکه "ما چنین نظامی را نمی‌خواستیم"، عدم پاسخ گویی و پایبندی به قانون از سوی نهادهای نظامی و امنتی را مورد انتقاد قرار داده و گفت: "آیا ما نظامی را می‌خواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانه‌های دانشجویان و مردم را ویران و ماشین‌های آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگان‌های موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند این‌ها به ما ربطی ندارند؛ این‌ها از کجا آمده‌اند؟ آیا از کره مریخ آمده‌اند."
او سپس عدم پاسخگویی مسولان نظام درباره برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته با مردم معترض راغیرقابل قبول خواند و گفت: "وقتی قتلی رخ می‌دهد، متهم هر کجا باشد آقایان آنقدر قوی هستند که ردش را بگیرند، آن‌وقت ده‌ها و صدها نفری که این جنایت‌ها را مرتکب شده‌اند را نمی‌توانند شناسایی کنند؟ چه کسی این را باور می‌کند؟ آیا این به معنای متهم کردن کل نظام به دروغگویی نیست."
موسوی در ادامه اظهاراتش همچنین ادامه قتل و دستگیری شهروندان معترض را فاجعه خواند و گفت: "به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب می‌شوند یادآور می‌شوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایت‌هایی نخواهند گذشت."
میرحسین موسوی در اظهاراتش همچنین با اشاره به قتل محسن روح الامینی در بازداشت و گزارش های منتشرشده از سوی قوه قضاییه در این باره نیز گفت: "آیا قوه قضاییه می‌تواند پرونده همین روح‌الامینی را بررسی کند، الان می‌گویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندان‌های وی به چه دلیل شکسته است؟ آیا زمین خورده است یا کارهای دیگری صورت گرفته است."
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تاکید براینکه "یقین دارم قوه قضاییه نمی‌تواند و حق ندارد به بسیاری از این زندان‌ها سر بزند و اطلاعات بگیرد" با ناجوانمردانه خواندن برخوردهای صورت گرفته با بازداشت شدگان اظهار داشت: "حداقل جوانمردی این است که اگر اینها را کشته‌اید، آنها اذیت شده‌اند و زجرکشیده‌اند، لااقل جنازه‌های آنها را بدهید و به خانواده‌های آنها برسید. آن دسته از افرادی که شناخته شده نیستد چه؟ آنهایی که شهرستانی هستند چه می‌شوند؟ اینها را برگردانید به خانواده‌هایشان. چرا اینقدر مردم را آزار می‌دهید؟ چرا مردم را عصبی می‌کنید؟ چرا مردم را تحقیر می‌کنید؟ مردم حق دارند از قبر فرزندان خود خبر داشته باشند."
دستور تعطیلی یک بازداشتگاه
همزمان با اظهارات میرحسین موسوی درباره غیرقانونی بودن بازداشت و قتل معترضان به نتیجه انتخابات در بازداشتگاه های کشور، نماینده آیت الله خامنه ای در شورای امنیت ملی اعلام کرد که رهبر جمهوری اسلامی دستور تعطیلی یک بازداشتگاه را به دلیل "نداشتن استانداردهای لازم" صادر کرده است.
سعید جلیلی، نماینده آیت الله خامنه ای در شورای امنیت ملی گفت: "نه اصول ارزشی و نه قواعد دموكراسی اجازه نمی‌دهد كه كسانی با عبور از قانون مشاركت و آرای ملت را انكار كنند و یا در مقابل، كسانی به بهانه مقابله با رفتارهای خلاف قانون خود مرتكب خلاف قانون و نادیده گرفتن حقوق مشروع انسان‌ها شوند."
رییس شورای امنیت ملی با اعلام اینکه "هیچ كس حق ندارد به هیچ بهانه‌ای با عبور از قانون حقوق ملت را نادیده بگیرد" همچنین گفت: "بر این اساس برخورد دستگاه‌ها با تحركات مجرمانه باید صرفا در چارچوب قانون باشد و كسی حق ندارد به این بهانه حقوق مشروع افراد را نادیده بگیرد و یا آن را سلب كند."
اظهارات نماینده آیت الله خامنه ای درباره دستور تعطیلی یک بازداشتگاه غیراستاندارد و تایید این نکته که تاکنون با معترضان برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته است، درحالی مطرح می شود که مجلس شورای اسلامی نیز پس از انتشار اخبار کشته شدن و قتل چند نفر در زندان ها روز گذشته کمیته ای را جهت بررسی شرایط بازداشت شدگان به زندانهای اوین و رجایی شهر کرج اعزام کرد.
با این حال دستور نماینده رهبری در شورای امنیت ملی مبنی بر تعطیلی یک بازداشتگاه و همچنین بازدید یک هیات از نمایندگان از زندان ها، انتشار اظهارات مقامات دیگر و ادامه اتهام زنی به بازداشت شدگان اخیر، تغییر رویه و یا گشایشی در برخورد با بازداشت شدگان مشاهده نمی دهد.چرا که روز گذشته کاظم جلالی سخنگوی کمیته امنیت مجلس پس از دیداری که با دادستان تهران در این باره داشت، گفت: "كسانی كه هم‌اینك در بازداشت هستند به دو دسته تقسیم می‌شوند كه به گفته دادستان تهران یك دسته به شكل سیاسی فعالیت كردند و به نظر دادستان تهران آن‌ها اساسا اتاق فكر اغتشاشات و جریانات اخیر بودند و با برنامه‌ریزی كار كرده بودند كه سیر كارشان انجام می‌شود."
به گفته این نماینده مجلس سعید مرتضوی به اعضای این کمیته گفته "كسانی كه الان در زندان هستند، جزو معترضین نیستند، بلكه جزو اغتشاشگران هستند و اسناد و مدارك كافی وجود دارد كه در تخریب اموال عمومی و ایجاد التهاب نقش داشتند."
*****
آخرین اخبار بازداشت شدگان سیاسی و مطبوعاتی
به این زودی ها آزاد نمی شویم
خانواده های ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، روز گذشته در زندان اوین با این زوج روزنامه نگار به طورجداگانه ملاقات کردند. مادر ژیلا بنی یعقوب با بیان اینکه این روزنامه نگار در بند 209 زندان اوین، با 3 نفر دیگر در یک سلول نگهداری می شود به روز گفت: دیدار ما حضوری بود و در حضور یک بازجو صورت گرفت. وی وضعیت روحی ژیلا را خوب توصیف کرد و در عین حال گفت: ژیلا به شدت لاغر شده است و به ما گفته که منتظر آزادی او نباشیم و به این زودی ها آزاد نخواهد شد.
از سوی دیگر بهمن احمدی امویی نیز که به تازگی از سلول انفرادی به سلولی چند نفره در بند 209 زندان اوین منتقل شده در دیداری حضوری با خانواده اش گفته است که به این زودی ها آزاد نخواهد شد
خانواده های عبدالفتاح سلطانی، عبالرضا تاجیک و مهسا امرآبادی نیز دیروز با عزیزان خود در زندان اوین ملاقاتی حضوری داشتند. اما ملاقات خانواده محمد قوچانی با این روزنامه نگار به صورت کابینی بود.
گزارش خبرنگار ما حاکی است روز گذشته همزمان خانواده های سعید لیلاز، احمد زیدآبادی، علی تاجرنیا و کاوه مظفری نیز در مقابل زندان اوین حضور یافتند و خواهان ملاقات با زندانیان خود شدند اما مسولان زندان اوین چنین اجازه ای راندادند. به خانواده های مظفری، لیلاز، زید آبادی و مظفری گفته شده است که این سه نفر در بند قرنطینه و ممنوع الملاقات هستند.
از سوی دیگر موكلان شادی صدر به همراه دوستان و همكاران این وكیل بازداشت شده روز گذشته مقابل زندان اوین تجمع کردند و با در دست داشتن نوشته هایی به بازداشت غیر قانونی وی اعتراض كردند. این عده همچنین در برابر در زندان اوین تجمع کردند و خواستار ملاقات با شادی شدند كه با ممانعت مسوولان مواجه شد.
پرونده شادی صدر در شعبه دوم بازپرسی
محمد مصطفایی، وکیل شادی صدر در مطلبی در وبلاگ خود خبر داده است که پرونده شادی صدر به شعبه دوم بازپرسی ارجاع شده است. وی با ابراز نگرانی از وضعیت شادی صدر و محمد علی دادخواه، دیگر موکل خود نوشته است: از اتهام یا اتهامات موکلانم هیچگونه اطلاعی نداشته و نمی دانم با چه دلیل و مدرکی در بازداشت به سر می برند.
وکیل شادی صدر تصریح کرده است: گویا برای اتهام خانم صدر قرار کفالت صادر شده است ولی هنوز اعلامی از سوی مرجع قضایی صورت نگرفته و ایشان مدت پنج روز است که با خانواده خود تماس تلفنی نداشته است.
وضعیت غیر متعارف برای دادخواه
مصطفایی در باره محمد علی دادخواه با بیان اینکه "هنوز مشخص نیست که پرونده آقای دادخواه توسط کدامیک از شعبات معاونت امنیت رسیدگی می شود" تاکید کرده است : با توجه به اینکه هیچکدام از مسئولین این معاونت در خصوص پرونده آقای دادخواه پاسخگو نمی باشند به نظر می رسد که وضعیت موکلم در شرایط عادی و متعارفی قرار نداشته و بحرانی است.
وکیل دادخواه یادآور شده است: به طریقی متوجه شدم که برای آقای دادخواه قرار تامین بازداشت موقت صادر شده و ایشان نیز به این قرار اعتراض نموده و پس از اعتراض به قرار بازداشت موقت، پرونده به شعبه 28 دادگاه انقلاب ارجاع تا رییس این شعبه، رسیدگی نماید. به این شعبه مراجعه کردم که مدیر دفتر اعلام کرد که پرونده آقای دادخواه پس از بررسی و تایید قرار بازداشت موقت، مجددا به معاونت امنیت ارسال شده است ولی از اینکه کدام شعبه به این پرونده رسیدگی می کند استنکاف ورزید.
به گفته مصطفایی با اعلام این خبر مشخص می گردد که ماندن آقای دادخواه در بازداشت موقت به طول خواهد انجامید.مصطفایی این رویه را در دادگستری "غیر متعارف" خوانده وبا بیان اینکه "تاکنون چنین رویه ای را در مراجعی غیر از دادسرای امنیت ندیده ام" از وضعیت موکل خود به شدت ابراز نگرانی کرده است.
به گفته این وکیل دادگستری، دادخواه از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نبوده و قبل از بازداشت داروهایی مصرف می کرده که توقف استفاد هاز آنها باعث تشدید بیماری گوارشی اش می گردد و به همین دلیل می بایست تحت نظر دکتر متخصص باشد.
*****
با شرکت موسوی، کروبی و خاتمی برگزار می شود
5 شنبه؛ چهلم شهدا در مصلی
شيرين کريمي
به دنبال درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی در مورد صدور مجوز برای برگزاری مراسم یادبود کشته شدگان حوادث اخیر، دیروز اعلام شد معترضان به نتایج انتخابات روز پنجشنبه با اجتماع در مصلای بزرگ شهر تهران، نسبت به شهداء جنبش سبز ادای احترام خواهند کرد.موسوی و کروبی این خواست را در نامه ای به وزیر کشور مطرح کرده اند.
در این نامه خطاب به وزیر کشور آمده است: "بدینوسیله به اطلاع می‌رسانیم به مناسبت گذشت چهل روز از آغاز حوادث ناگواری که طی آن عده‌ای از هموطنانمان، جان خود را از دست دادند، در خواست برگزاری مراسم یادبود این عزیزان در روز پنجشنبه 8/5/88 ساعت 18 الی 30: 19 بعد ازظهر در محل مصلای بزرگ تهران را داریم.
شایان ذکر است که مراسم مذکور بدون ایراد سخنرانی و با استماع به تلاوت آیات کلام‌الله مجید انجام خواهد شد و از شرکت کنندگان نیز درخواست خواهد شد در سراسر مراسم با سکوت خود ادای احترام کنند."
هنوز از صدور مجوز برای برگزاری این مراسم اطلاعی در دست نیست،اما بر اساس خبری که از سوی یک منبع موثق به "روز" رسیده، این مراسم در صورت عدم صدور مجوز هم برگذار خواهد شد و عزاداران جان باختگان حوادث اخیر در ساعت 18 روز 5 شنبه به یاد جان باختگان جنبش سبز در مصلای تهران گرد هم خواهند آمد. بر همین اساس گفته می شود موسوی،کروبی و خاتمی هم در این مراسم شرکت خواهند کرد.
موسوی و کروبی پیش از این نیز چندین بار برای برگزاری گردهمایی های اعتراضی مردم از وزارت کشور تقاضای مجوز کرده اند اما به هیچ یک از این تقاضاها پاسخی داده نشده است.
*****
نماينده "ولي وقیح و سفیه" در سپاه:
سپاه فعاليت اطلاعاتی موازی می کند
به گزارش روزنامه اعتماد، نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران ضمن اينکه ابزار سپاه در برخورد با تجمعات اعتراضي پس از انتخابات را «ابهت سپاه و بسيج» دانست، فعاليت هاي موازي اطلاعاتي سپاه را «لازم» عنوان کرد. علي سعيدی که چهار سال است در اين سمت به فعاليت مي پردازد، روزگاري به عنوان عضو شوراي مرکزي جامعه روحانيت مبارز به فعاليت سياسي مي پرداخت و امروز اختلاف بر سر حمايت از احمدی نژاد در اين تشکل روحاني راست گرا را تاييد می کند. وي در گفت وگوی تفصيلي خود با ايلنا به مناسبت روز پاسدار، در خصوص موضوعاتي به اظهارنظر پرداخت که سرفصل هاي انتقادات از سپاه به شمار مي رود؛ موضوعاتي مانند کار اقتصادي سپاه، فعاليت به سود يک کانديداي خاص و دخالت در جناح بندي هاي سياسي که منتقدان آن را خلاف مشي امام مي دانند. سعيدي در گفت وگو با ايلنا در پاسخ به سوالي درخصوص ماموريت هاي سپاه در تحولات بعد از انتخابات با بيان اينکه در ماجراي 18 تير 78 سپاه يک بار ديگر آزموده شد، اظهار داشت؛ در اين جريان يکسري از جريان هاي دگرانديش و فتنه گران در زير چتر حمايت هاي برخي از سياسيون آن زمان وارد عرصه آشوبگري شدند و مي رفتند که نظام را دچار چالشي جدي کنند. سعيدي درخصوص اينکه آيا منظور از سياسيون شکست خورده حاميان کانديداهايي که اقدام به برپايي راهپيمايي هاي آرام مي کردند، است، بيانيه مجمع روحانيون و ديگر بيانيه هاي ستادهاي دو کانديداي ديگر را از جنس بيانيه هاي محرک نام برد و گفت؛ اين بيانيه ها مبين اين بودند که اين افراد درصدد ايجاد يک جريان در داخل کشور بودند و طبيعي است که اين جريان با جرياني که به دنبال فتنه هستند، مخلوط خواهد شد و به آشوب مي انجامد. حرف همه بزرگان نيز اين بود که سياسيون خود را از فتنه گران جدا کنند. سعيدي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا فعاليت سپاه با عنوان معين وزارت اطلاعات به نوعي موازی کاری محسوب نمي شود، گفت؛ اين فعاليت سازمان سپاه يک کار موازي لازم است، که با هماهنگي طرفين و دستگاه هاي بالادستي صورت مي گيرد و به هيچ عنوان کار موازي مضر نيست. وي در بخش ديگري از اين گفت وگو ورود سپاه به عرصه فعاليت هاي اقتصادي را در راستاي کمک به دولت در تامين زيرساخت هاي اقتصادي کشور دانست که نزديک به دو دهه است ادامه دارد، اما در عين حال تاکيد کرد؛ در اين زمينه نيز ساز و کارهايي از قبيل انتخاب افراد سالم پيش بيني شده است. البته اخيراً نيز سپاه به سمتي پيش مي رود که پروژه هاي در دست اجرا را کاهش داده و موارد سنگين را که بخش خصوصي قابليت انجام آن را ندارد به دست بگيرد. سعيدي درخصوص آينده سياسي هاشمي رفسنجاني نيز گفت؛ آقاي هاشمي آدم هوشمندي است و تنها راه ايشان اين است که سابقه ارزشمند خود را حفظ کند. آقاي هاشمي سرمايه يي بوده که الان دچار ضربه هايي شده است.
*****
بیانیه نزدیک به 150 تن از وکلای دادگستری برای آزادی وکلای بازداشتی
نزدیک به 150 تن از وکلای دادگستری در بیانیه ای خواستار آزادی 3 تن از وکلاء بازداشتی شدند. متن بیانیه وکلای دادگستری را در زیر مطالعه فرمایید: باز هم جنبش اعتراضي ايران شاهد بازداشت وكلاء و حقوقدانان همراه خويش بوده است در حاليكه تنها 3 روز پس از اعلام نتايج انتخابات توسط دولت وقت، وكيل برجسته‌ي حقوق بشر، عبدالفتاح سلطاني در دفتر كارش دستگير شد، اما اين آخرين بازداشت وكلاء حقوق بشر نبوده است. اندكي بعد، مأموران به دفتر كار وكيل سرشناس و مدافع سرسخت حقوق بشر محمدعلي دادخواه حمله كردند و ايشان را به همراه ديگر همكاران حاضر در دفتر كارشان بازداشت كردند. اخبار نگران كننده‌اي كه همراه با خبر بازداشت ايشان منتشر شده است با عدم هرگونه پاسخگويي به وكلاء و خانواده ايشان، بر نگراني‌هاي عمومي پيرامون وضعيت و سلامت ايشان مي‌افزايد. بدينوسيله ما وكلاء امضا كننده‌ي متن حاضر از كليه‌ي نهادهاي رسمي كشور مي‌خواهيم از تشكيل پرونده‌هاي غير واقعي و تكرار كشف اسلحه و مواد مخدر در محل كار وكلاء و نويسندگاني كه سال‌هاست با روشي مسالمت جويانه به دفاع از حقوق موكلان‌شان مي‌پردازند پايان دهند زيرا كه اين روش‌ها مغايرت آشكار با امنيت و سلامت جامعه دارد. از ديگر سو، همكار فعال و برجسته‌ي حقوق بشر شادي صدر نيز روز جمعه به شكل خشونت‌آميز و غير قانوني توسط افراد موسوم به لباس شخصي بازداشت و روانه‌ي زندان شد كه تا امروز از اتهام و وضعيت سلامت ايشان بي‌خبريم. هرچند بازداشت اين سه وكيل مدافع حقوق بشر در ادامه جنبش اعتراضي به نتيجه‌ي انتخابات بوده است و دليل آن نيز همراهي مداوم آنان براي دفاع از حقوق فعالان مدني، سياسي و مطبوعاتي بوده است معهذا به موجب همين بيانيه از نهادهاي رسمي از جمله قوه قضائيه درخواست مي‌نمائيم: سريعا نسبت به آزادي كليه‌ي بازداشت شدگان عقيده و فعالان جنبش مدني از جمله وكلاء بازداشتي اقدام نمايند. بديهي است حفظ سلامت و امنيت كليه‌ي بازداشت شدگان از جمله وكلاء ارزشمندي كه از سرمايه‌هاي جامعه‌ي وكالت ايران به حساب مي‌آيند به عهده‌ي بازداشت كنندگان، قوه قضائيه و وزارت اطلاعات و امنيت است.
اسامي وكلاء امضاء کننده بیانیه:
هدي آذرنگ - حسين آقاسي - خليل احمدزاده - طناز احمدي - مهدي اخلاقي كاساني - زهره ارزني - احمد ارشدي دوچي - اسدالله اسدي - شهره اسفنديار پور- دكتر هادي اسماعيل زاده – محمد افشارچي- مزدك اعتمادزاده- محمدعلي افرند – الهه ايزدي- امير اميري - ليلا انصاري - محمد اوليايي فرد- حسن باغستاني - صفيه بهبودي- فرح ببري زاده - منوچهر بختياري - فرزانه بداق – مريم بابايي- شبنم بشيرتاش- شيرين بشيرتاش - مريم بهرامي - دكتر سيدمحسن بهشتيان - مريم پايان طبري - مهناز پراكند - هوشنگ پوربابايي گيتي پورفاضل - بيوك پورفريدي - سهند پيامي - مهران تقي زاده - محمد توكلي طرقي - محمد حسن تيموري - طاهره جعفر پور - مينا جعفري - دكتر كبري جعفري هرندي - آزاده جلايي - عباس جمالي - مريم جوادي اقدم - پرويز جهانگير راد – منيژه جناني نوبري- ناصر چوبدار - شهين حاجيان - دكتر سوده حامد توسلي - علي حامد توسلي - رضا حجتي سعيدي – ليلا‌حقيقت‌خواه - صبا حقيقت - ليلا حيدري - عبدالله خاتمي‌فر - كامبيز خاكدوست - فاطمه خاني - بهاره خجسته جو - عبدالصمد خرمشاهي - فريبا خسروي - فاطمه خواجه حسيني - سوگل چراغي - سارا دارابي - بهنام دارايي زاده - امير سالار داودي - مهتا داودي - بهاره دولو - امير رئيسيان - يحيي رايگاني - نجما رحماني - حسن رستگار - مهدي رستمي نفيسه رضا قلي - محمدرضا زارعي - غزال زعفراني - افسانه ژيان - مهدي سالار نسب - مريم سبحاني - نسرين ستوده - اكبر سردارزاده - نرگس سليماني - سرگل سليمي – جمشيد سهيلي- سيد مرتضي سيد خامسي - دكتر محمد سيف زاده - مهوش شاكري - سرور شريعت - عليرضا شنوايي - شمس‌الدين شيوايي كجوري - محمد شيوايي كجوري- احمد علي شكري- سارا صباغيان –سحر طالبي- سيد‌مرتضي طباطبائي عدل – فرناز طبيب‌زاده - معصومه طهماسبي - ربابه عابدي – شيرين عبادي –ابوالفضل عليزاده نسيم غنوي - فريده غيرت - فرخ فروزان كرماني – آكاشا كيقباد- دكتر حسن فرهودي نيا - بابك فرهي – محمود فرج زاده- مرضيه فلاح – پرويز فرهادپور- عسگر قاسمي - دكتر رزا قراچورلو - مهرداد قرباني سرابي – علي ثابت قدم- محمود قمشال - مريم قنبري – نقي قهرمان پور- شيما قوشه - دكتر كوروش كاكوان - محمد رسول كريمي فرد - كامران كريمي - هومن كريمي - بهمن كشاورز - شهربانو بهارك كشاورز - كريم كشاورز - مهسا كيال - مريم كيان ارثي - كيارش كياني - ليلا گودرزي – فاطمه گلزار- مهران محمدلو - امين محمدي راد - منيژه محمدي - محمد حسين مدني - نرگس مرداني - مريم مشفق - مشكاني- كيارش معتقدي - مژده معدن‌دار- افروز مغزي - عباس مقدم - شيرين ملكي -
*****
تف به ریش هرچی بیشرف...!
مرتضوی: بازداشتی‌های باقی‌مانده معترض نیستند، اغتشاش‌گرند...!
سخنگوی کمیته پی‌گیری مسائل بازداشت‌شدگان اخیر در مجلس دیروز دوشنبه از قول سعید مرتضوی، دادستان تهران، گفت افرادی که هنوز در بازداشت‌اند نه جزء معترضین، «بلکه جزء اغتشاش‌گران هستند».
کاظم جلالی، نماینده شاهرود، با اشاره به دیدار این کمیته ده‌نفره مجلس با دادستان تهران گفت که مرتضوی تاکید کرده است که تمام افرادی که در حال حاضر در زندان هستند «اغتشاش‌گرند» و «اسناد و مدارک کافی وجود دارد که در تخریب اموال عمومی و ایجاد التهاب نقش داشتند».
«اغتشاش‌گر» عنوانی است که غاصبین مشاغل و عناوین و رسانه‌های حامی محمود احمدی‌نژاد از زمان آغاز اعتراض به نتیجه "انتصابات" به افراد حاضر در راه‌پیمایی‌های آرام مردم در تهران و شهرهای دیگر دادند.
شیخ مفلس و مفتخوراحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، از جمله این بیدادگران بی آبرو است که دو هفته پس از آغاز ناآرامی‌ها از قوه قضاییه خواست که «با سران اغتشاش که سر در آخور آمریکا و اسرائیل دارند قاطعانه و بی‌رحمانه برخورد کند» و تا آنجا پیش رفت که قتل ندا آقاسلطان در یکی از راه‌پیمایی‌ها در خیابان امیرآباد تهران را «کار خود اغتشاش‌گران» دانست.
این در حالی است که "سید علی گدا" بعدا در یک سخنرانی چنین اظهار نظر کرد که «برخی از سران کشورهای غربی... ضمن تشویق به اغتشاش‌گری، مردم ایران را اغتشاش‌گر معرفی کردند».
دادستان تهران همچنین در دیدار خود با کمیته ده‌نفره مجلس برای پی‌گیری مسائل مربوط به بازداشت‌شدگان اخیر بازداشتی‌ها را به دو دسته تقسیم کرده است: دسته‌ای که «اتاق فکر اغتشاشات و جریانات اخیر بودند» و دسته دیگر که «نقش میدانی در اغتشاشات داشتند... و حتی برخی از آنها دارای سلاح گرم و سرد بودند».
سعید مرتضوی در این دیدار ضمن ارائه گزارشی از نحوه نگهداری و نوع اتهامات دستگیرشدگان و «اسناد و دلایل خود» به اعضای کمیته پی‌گیری مجلس قول داده است که روند دادرسی افرادی که اتهامات سنگین دارند «هر چه سریع‌تر» انجام شود و این افراد «با داشتن وکیل و همه ضوابط قانونی در دادگاه حاضر شوند».
مرتضوی، قاتلی بیرحم که بعنوان دادستان تهران یکی از عوامل اصلی تمام این فجایع است همچنین در مورد دو تن از بازداشت‌شدگان به نام‌های محسن روح‌الامینی و محمد کامرانی که خبر مرگ آنها در حبس در روزهای اخیر منتشر شده گفت که «آنها دچار بیماری مننژیت بودند»، اما دلیل ابتلای آنها به این بیماری را مشخص نکرد.
این در حالی است که در نامه‌ای از حسین علایی، رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران، که چند وب‌سایت نزدیک به اصلاح‌طلبان روز شنبه منتشر کردند اشاره شده بود که محسن روح‌الامینی، فرزند مشاور ارشد محسن رضایی، «زیر شکنجه» جان باخته است. آقای علایی در این نامه صراحتا گفته بود که «بعد از مجروح شدن، به او [محسن روح‌الامینی] نرسیده‌اند تا خون او عفونی شده و... دچار بیماری مننژیت شده است».
کمیته پی‌گیری مسائل مربوط به بازداشت‌شدگان اخیر روز دوشنبه همچنین با علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، دیدار کرد و گزارش روند بررسی موضوع را ارائه کرد.
به گفته کاظم جلالی، رئیس مجلس در این دیدار از اعضای کمیته خواسته است از «مواردی که قابل اغماض است چشم‌پوشی صورت گرفته و آزاد شوند تا زمینه سوء‌استفاده دیگران فراهم نشود».
سخنگوی قوه قضائیه روز دوشنبه شمار بازداشت‌شدگان را ۳۰۰ نفر اعلام کرده و گفته است که از سوی آیت‌الله شاهرودی دستوری برای به حداقل رساندن این تعداد ابلاغ شده است.
اعلام شمار ۳۰۰ نفره بازداشتی‌ها از سوی سخنگوی قوه قضائیه در حالی است که گروه بزرگی از فعالان و سازمان‌های مدافع حقوق بشر شمار کسانی که در حوادث پس از اعلام نتیجه "انتصابات" بازداشت شده‌اند بیش از سه هزار نفر است.
*****
لباس شخصی‌ها: از شعبان بی‌مخ تا امروز
این روزها با انتشار اخبار پیاپی دستگیری و کشته شدن معترضان در ایران، بیش از پیش نام لباس شخصی‌ها به گوش می‌خورد. اما لباس شخصی‌ها کیستند و چه پیپشینه‌ای دارند؟ نگاهی داریم به سابقه حضور این نیروها در ایران معاصر.
آنان که سال‌های ابتدایی دهه سی خورشیدی را به یاد دارند، خوب می‌شناسند مرد فربهی را که کت سیاه و پیراهن سفید می‌پوشید و پشت کفشش را می‌خواباند و جز برای کتک زدن آن را بلند نمی‌کرد. می‌گویند قمه‌ای نیز همواره زیر پیراهنش داشته که البته با نگاهی به جثه بزرگش می‌توان فهمید که وی نیازی به قمه نداشته است.
شعبان جعفری باستانی‌کار معروفی بود که مدرسه را در دوران ابتدایی به دلیل شرورت ترک کرده بود و گفته می‌شد که از هوش پایینی برخوردار بوده. نظام حاکم از هیکل تنومند و مغز کوچک او برای سرکوب مخالفانش بهره می‌جست. کمتر تاریخ‌نگاری هست که وقایع ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را نگاشته باشد و نامی از شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ نبرده باشد. هرچند خود وی در کتاب خاطراتش منکر این نقش شده و ادعا کرده است که روز ۲۸ مرداد تا ساعت ۲ بعدازظهر در زندان بوده و خبر سقوط دولت مصدق را در زندان از رادیو شنیده است. اما شواهد و مدارک زیادی حاکی از نقش شعبان جعفری در پیش‌برد وقایع ۲۸ مرداد از طریق برهم زدن نظم عمومی و تخریب اموال دولتی و ترساندن مردم وجود دارد، از جمله حضور پررنگش در دادگاه دکتر حسین فاطمی. او یک "لباس شخصی" بود.
پدیده‌ "زهرا خانم"
شاهدان عینی وقایع سال‌های ۱۳۵۸ و ۵۹ طبعا بیشتر از سال ۱۳۳۲ است. رویدادهای سالهای اول پس از انقلاب به خوبی در یادها مانده است. جلسات بحث مقابل دانشگاه تهران، میتینگ‌های سازمان‌های چپ و حتی روز اجرای نمایش "عباس آقا" به کارگردانی سعید سلطانپور در سالن نمایش دانشکده هنر − در تمامی این روزها زنی با چادری بر کمر بسته حضور داشت که "زهرا خانم" صدایش می‌کردند که البته این اسم واقعی او نبود. پیکان سفیدی هم بود که او را به محل کارش می‌رسانید و بر می‌گرداند. و کارش چه بود؟ بر هم زدن تمامی این تجمعات و برنامه‌ها با کمک چماق و البته عده‌ای نیروی کمکی مذکر و شعار «خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم».
تابستان سال ۱۳۵۹ پس از صدور بخشنامه اجباری شدن حجاب در ادارات دولتی، گروهی از زنان معترض برای پرسش و پاسخ در این زمینه با رئیس‌جمهور وقت ابوالحسن بنی‌صدر مقابل ساختمان نخست وزیری در خیابان پاستور جمع شدند. زهرا خانم هم با پیکان معروفش به این تجمع رفت. گفته شد که وی و همراهانش این بار علاوه بر استفاده از چماق همیشگی‌، چاقو و شلاق نیز همراه داشتند و نیز کیسه‌ای پر از موش که آن را زیر پای زنان ریخته تا آنان را وادار به فرار کنند. شعار جدیدی نیز به شعار قبلی‌اش اضافه شده بود: «یا روسری، یا توسری». مجله تهران مصور در همان روزها عکسی از او منتشر کرد در کنار صادق قطب‌زاده. شاید انتشار این عکس بود که به زهرا خانم لقب مادر صادق قطب زاده را داد (که البته او هیچ نسبتی با صادق قطب زاده نداشت) اما این رابطه هرچه که بود، حمایت پشت پرده بود. زهرا خانم هم یک "لباس شخصی" بود.
لباس شخصی‌ها و اصلاحات
از سال‌های ابتدایی دهه هفتاد تصویرهایی به جا مانده، که چون نسبت به سال‌های اول پس از انقلاب به ما نزدیک‌ترند، بسیار زنده‌ترند. ’’انصار حزب‌الله‘‘، ’’گروه فشار‘‘، ’’حسین الله کرم‘‘، ’’مسعود ده‌نمکی‘‘ و ’’حاجی بخشی‘‘. هیچ کس نمی‌داند دقیقا از کجا شروع شد از حمله به زنان و دختران به زعم آنان بدپوشش یا حمله به میتینگ‌های انتخاباتی محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶. اما حمله این افراد یا آدم‌های تحت نفوذ این افراد در سال ۱۳۷۷ به دو وزیر در مراسم نماز جمعه تهران، بیش از پیش این گروه را بر سر زبانها انداخت. عبدالله نوری وزیر کشور و عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دو نفری بودند که مورد ضرب و شتم این گروه قرار گرفتند. یک سال بعد در تابستان سال ۱۳۷۸ این گروه فاجعه‌ای را به بار آورد که با گذشت ۱۰ سال هنوز از یادها نرفته است. حمله به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران را می‌توان تا آن زمان سیاه‌ترین لکه پرونده گروه‌های فشار یا همان لباس شخصی‌ها دانست. شاهدان عینی آن روزها خوب به یاد دارند وانت‌هایی را که از داخل مساجد بیرون می‌آمدند و بارشان مردان چماق به دست و سفید پوشی بودند که فریاد می‌زدند: «خامنه‌ای خمینیه، می‌فهمی؟».
نشست‌های اعتراضی زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و هر گروهی که قصد اعتراض داشت از حمله این نیروها در امان نمی‌ماند. خواه هشتم مارس در پارک لاله باشد و بانویی هفتاد ساله که سیمین‌بانوی شعر ایران لقبش داده‌اند و خواه روز گرامیداشت معلم و معلمانی که دو سال در پی حقوق معوقه خود بوده‌اند.
لباس شخصی‌ها در دو ماه اخیر
اما نقطه اوج فعالیت این گروه را شاید بتوان حوادث پس از انتخابات در سال جاری دانست. این بار دیگر فضای مجازی و سرعت انتشار خارق‌العاده‌اش به کمک آمد و تصاویر زنده و گویا و غیر قابل انکاری را در سراسر جهان پخش کرد که نشان از حملات بی‌امان لباس شخصی‌ها به مردم معترض داشت. این بار اما دیگر تنها چوب و چماق و چاقو نبود، سلاح گرم آخرین وسیله‌ای است که این نیروها از آن برای سرکوب گروه‌های معترض استفاده می‌کنند. در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات شواهد بسیاری به دست آمد که افرادی با ظاهری کاملا غیر حزب‌‌اللهی و گاه حتی با همراه داشتن نماد سبز در بین مردم ایجاد اغتشاش کرده و گاه حتی اقدام به کتک زدن افراد می‌کنند. یکی از کسانی که در روز سی خرداد در تهران دستگیر شد می‌گوید که توسط یک لباس شخصی در میدان انقلاب دستگیر شده و این فرد پس از دستبند زدن به او تنها گفته دنبال من بیا و خودش با فاصله زیادی در جلو راه افتاده است. او ادامه می‌دهد: «این آقا با فاصله با من راه می‌رفت یعنی یک جوری بود که همه مردم من را که نگاه می‌کردند انگار من دستبند به دست فرار کردم و دارم تنهایی راه می‌روم، این قدر با فاصله از من راه می‌آمد. دوتا آقای دیگر، دو پسر خیلی جوان، که خیلی شبیه خودمان بودند و نه آن طرفی، دو طرف من ایستاده بودند. خیلی آرام به من گفتند، خانم! تو سروصدا نکن، تو کوچه باریک که رسیدی، ما تو را فراری میدهیم. اما وقتی به یک کوچه باریکی رسیدیم که محل پلیس پیشگیری تهران است، همان دو نفر من را هل دادند و گفتند حالا بروگمشو. یعنی آن دو نفر هم با آن آقا بودند. با این که تیپ‌شان از خود ما بود و مچ‌بند سبز داشتند و موهای ژل‌زده و صورت تیغ‌شده».
وب سایت جرس نیز از عکسبرداری و فیلمبرداری افراد لباس شخصی با ظاهر غیر حزب‌اللهی از مردم می‌نویسد. به نوشته‌ی این وبگاه وظیفه این افراد گرفتن عکس و فیلم از تظاهرکنندگان به منظور شناسایی آنان است. لباس شخصی‌ها کیستند؟ محسن سازگارا از بنیانگذاران سپاه پاسداران که خود چند ماهی بیشتر در آن نماند، نیروهای لباس شخصی را منتسب به سپاه و تحت فرمان آیت‌الله خامنه‌ای می‌داند: «لباس شخصی‌ها یک بریگارد خاص زیرنظر اطلاعات سپاه هستند و کسانی هستند که تربیت شده‌اند برای این که مردم را کتک بزنند و همان هایی هستند که در طول تمام سالیان گذشته، دوره‌ی دولت اصلاحات و بعد از آن هروقت اعتراضی بوده با موتورسیکلت یا پیاده آمدند، حمله کردند و مردم را کتک زدند و گاهی چاقو کشیدند و میله‌ی آهنی دستشان بوده است و امروزه اسلحه هم دارند و به کار می‌برند. هیچ کسی هم مسئولیت‌شان را نمی‌پذیرد. خود حکومت هم نمی‌پذیرد که آنها به او وابسته‌اند و فقط غیرمستقیم اعمالشان را به‌عهده می‌گیرد. اما واقعیت این است که لباس شخصی‌ها ماشین سرکوب خامنه‌ای در تمام دوازده سال گذشته بودند». احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی رژیم در مصاحبه‌ای که روز سی تیرماه سال جاری با خبرگزاری آریا انجام داد تاکید کرد که لباس شخصی‌ها از افراد نیروی انتظامی نیستند. وی گفت: «یکی از مشکلات پلیس در این بحران حمله چندسویه به نیروهای انتظامی بود و گروه‌های مداخله کننده در این وضعیت می‌خواستند القا کنند که لباس شخصی‌ها از درون ناجا هدایت می‌شوند حال آنکه هیچ یک از این افراد یونیفورم و یا مشخصه‌ای نداشتند که معلوم شود جزو کدام گروه هستند».
اقدامات گروه‌های موسوم به لباس شخصی در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات به حدی بود که نمایندگان مجلس برای اولین بار از این افراد و انتساب احتمالی آنان با نظام سخن گفتند. ابوترابی یکی از نمایندگان مجلس و عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس برای بررسی حمله به کوی دانشگاه هنگام قرائت گزارش این کمیته در مجلس، گفت: «چرا افرادی با لباس شخصی و بدون داشتن ماموریت از طرف نهادهای مسئول داخل نظام وارد کوی شدند؟ از نظر کمیته این افراد کاملا مشکوک هستند و باید هرچه سریعتر هویت آنان توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشف و فاش شود». این سخنان وی با اعتراضات شدید نمایندگان اصولگرا روبرو شد به طوری که جلسه غیر علنی مجلس نیمه‌کار ماند.
خانم شیرین عبادی اخیرا در مصاحبه ای با رسانه های خارجی درین مورد گفته است: "اگر دولتی علنا بگوید که نمی‌داند نیروهای مهاجم به مردم کیستند، آن دولت دیگر مشروعیت ندارد: «تکلیف حکومت ایجاد امنیت است. بنابراین وقتی که دولتی صراحتا اظهار عجز می کند و می گوید من نمی‌توانم جلوی افرادی را که در خیابان به مردم حمله می‌کنند بگیرم، در حقیقت اظهار عجز کرده و می گوید من وظایف خودم را انجام نمی دهم یا نمی توانم انجام دهم. در این صورت مشروعیت آن دولت زیر سوال می‌رود. چگونه است که دولت نمی تواند امنیت را حفظ کند؟ این افرادی که حمله می‌کنند یا واقعا از ناحیه حکومت هستند یا اینکه حکومت به هیچ وجه ارتباطی با این افراد ندارد که در این صورت باید شیوه‌ای اتخاذ کند که این افراد را دستگیر کند".
*****
انتقال نبوی، تاج زاده، حجاریان و عرب‌سرخی به زندان 66 سپاه
جدیدترین گزارش‌های رسیده از نگرانی جدی درباره‌ی وضعیت اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران حکایت دارد و از انتقال سران این سازمان به یکی از زندان‌های سپاه و سپرده شدن بازجویی از آنها به یک تیم جدید زیر نظر نماینده "ولی وقیح" در حفاظت اطلاعات سپاه خبر می‌دهد.
بر اساس گزارش رسیده بهزاد نبوی، از سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، از زندان اوین خارج و به بازداشتگاه شصت و شش سپاه منتقل شده است.
این گزارش حاکی است مصطفی تاج زاده نیز پس از آنکه به علت شدت برخورد ضربات کابل بر پشتش، کلیه‌هایش دچار مشکل شده و در بیمارستان شهید مدرس تهران مورد مداوا قرار گرفته است، از بیمارستان مدرس به زندان شصت و شش سپاه منتقل شده است. پیش از این هم خبر رسیده بود که مصطفی تاج زاده دیسک گردن و کمرش مشکل پیدا کرده است.
فیض‌الله عرب‌سرخی نیز که پیش از اين در بازداشتگاهی در خیابان فرشته تهران (که اطلاعات سپاه پاسداران به تازگی آن را تاسیس کرده) نگهداری می‌شده، به بازداشتگاه شصت و شش منتقل شده است.
این گزارش همچنین حاکی است سعید حجاریان از جمله دیگر بازداشت شدگان نیز، طبق اظهارات دخترش، ظاهرا دچار بیماری یرقان شده است. از محل نگهداری حجاریان اطلاعی در دست نیست، اما اخبار تایید نشده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه سعید حجاریان در هفته‌ی گذشته تحت تدابیر شدید حفاظتی در بیمارستان نیروی هوایی دیده شده است. بدین ترتیب، با توجه به قرار گرفتن بیمارستان نیروی هوایی در اتوبان تختی و در نزدیکی بازداشتگاه شصت و شش، این احتمال وجود دارد که او نیز در همان بازداشتگاه نگهداری می‌شود.
بر اساس گزارش تایید شده‌ی "موج سبز" سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران هم‌اکنون همگی در اختیار اطلاعات سپاه پاسداران هستند و تیم بازجویی مشخصی هم‌اکنون در بازداشتگاه شصت و شش مشغول کار تخلیه اطلاعاتی و القای موارد خواسته شده به این چهار فعال سیاسی زندانی هستند.
گفتنی است مسئولیت سرپرستی تیم بازجویی این چهار تن با آخوندی است که از نمایندگان "ولی وقیح" در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، از جمله اعضای هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و نیز عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است. این فرد از برخی مقامات بالا ماموریت گرفته تا به هر شکل ممکن از این چهار نفر اقرار کتبی و ویدئویی بگيرد.
برخی نزدیکان این چهار تن با توجه به خصومت دیرینه‌ای که برخی چهره‌های جامعه‌ی روحانیت و دیگر سران اصولگرا با هر چهار نفر این بازداشت شدگان داشته و دارند، نسبت به جان آنها احساس خطر می‌کنند. به عقیده‌ی ایشان، با توجه به فضای سیاسی- امنیتی حاکم بر تیم بازجویی، به نظر می‌رسد آنها در صدد آن‌اند که با القای مطالب مورد نظرشان به افراد فوق، راه را برای محاکمه‌ی قضایی آنها و صدور اشد مجازات و حکم زندان طویل‌المدت برای این چهار تن هموار كند.
*****
لغو مجوز روزنامه صدای عدالت به دنبال چاپ مقاله ای از مسعود نقره کار
شهرزاد نیوز: مجوز روزنامه ی صدای عدالت، به خاطر درج مقاله ای از مسعود نقره کار در روز 4 مرداد، که در آن خمینی و جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار گرفته است، لغو شد. دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات این مطلب را ضمن انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد.
مسعود نقره کار در این مقاله به بررسی شعر شاملو پرداخته و نوشته است: "چه کسی جز او می‌توانست در هنگامه‌ی یکه تازی خمینی و حکومت‌اش، حاکمیت اسلامی؛ یعنی قاتل زیبایی و معصومیت را اینگونه ساحرانه با کلام نقاشی کند "کباب قناری/ بر آتش سوسن و یاس/ روزگارغریبی‌ست، نازنین"
مصطفی کزازی، مدیر مسئول رونامه صدای عدالت، به خبرگزاری مهر گفت: "ما به خاطر چاپ این مطلب که تعمدی هم نبوده، عذرخواهی کردیم اما این عذرخواهی پذیرفته نشد و تصمیم به لغو مجوز گرفته شد."
*****
14مرداد را به روز عزای خامنه ای و احمدی نژاد تبدیل کنیم
آرش صبحی

نایب رئیس مجلس اسلامی (حاجی بابائی) اعلام نموده است که قراراست مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد بعنوان دهمین رئیس جمهورقلابی جمهوری اسلامی، ومطیع وکارگزاربی چون وچرا، وآنطور که دربیانیه اخیرپنجاه تن از نمایندگان مجلس خبرگان آمده بود، بازوی اجرائی ولایت مطلقه فقیه (ونه منتخب مردم ایران) درتاریخ (14مرداد88) درعمارت اشغال شده بهارستان، که آنرا نیزباید مجلس ومجموعه ای ساخته وپرداخته اراده مطلق العنان ولایت مطلقه فقیه تلقی نمود، با مشتی افراد رانت خوارو بلا اراده، وسهیم درجنایات وچپاولگریهای رژیم وبله قربان گوومطیع رهبرفرزانه شان، برگزارشود!
اینکه چراچنین مراسمی با آنهمه افتضاح وتقلب وریاکاری ونعل وارونه زدن برگزارمیشود، مسئله چندان غامض وپیچیده ای نیست، اما اینکه رژیم اسلامی بتواند چنین مراسم مضحک، ونمایش کمیک واستهزاآوری رابه خواست ملت ایران پیوند دهد وآنرا بعنوان مراسمی مورد قبول مردم به یک ملت تحمیل نماید، وآنرایک مراسم ملی ومردمی، منطبق باآنچه که امروزه دردنیا مرسوم ومتداول است تعریف نماید، پرواضح است که خیر،،، مطلقا چنین نیست ونمیتواند باشد. ضمن اینکه حالا برآدم وعالم ثابت شده است که{ از الف تا ی } اصل اولیه واساسی چنین مراسمی یعنی برگزاری انتخابات 22خرداد88 با انبوهی ازشک وشبهه وتقلب روبروبوده، وازسوی دیگرتحمیل اراده یک فرد تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه همراه با استیلای نهادهای تحت امر رهبر، چون شورای نگهبان وحزب پادگانی و... برعزم واراده یک ملت هفتاد میلیونی اگر نه، بر اراده وخواست 46 میلیون واندی رای دهنده فائق آمده وزمینه چنین نمایش مضحکی فراهم آمده است.
طبیعی است که این مراسم بعنوان فرع مسئله ونمایش ثانوی که قراراست در راستای مشروعیت بخشیدن به یک حقه بازی عریان بصحنه آورده شود، بلاتردید ازمنظرملت ایران وبا احتمال قریب به یقین ازنگاه جامعه جهانی، منهای دو دولت روسیه وچین کمونیست، مراسمی بیهوده وزائد – هزینه آور- غیرموجه وغیرقابل قبول و (بنا به تعبیرروحانیت مستقل وصاحب وجدان) عاری ازهرگونه مشروعیت بوده ومهمتر ازآن بنا برآنچه که طی روزها وهفته های گذشته بعد ازاعلام نتایج انتخابات بوقوع پیوست، مردم طی شعارهای کوبنده وصریح بیزاری و رویگردانی خود ازکل حاکمیت را درحرکتهای فشرده ومیلیونی بنمایش گذاشتند. درمیانه این جوشش وخروش مردم متاسفانه خون بسیاری از جوانان این سرزمین که هنوزآمارواقعی آن روشن نیست سطح خیابانهای تهران دربرابرچشمان بهت زده مردم ایران وجهانیان رنگین شد که برای این جنایات هولناک وبی نظیر که حکایت از عمق سبعیت وتوحش حکومت اسلامی دارد هیچ تعریف دیگری نه میتواند متصورباشد ونه میتواند برزبان جاری شود.
فجایعی که ازسوی حکومت اسلامی خلق شد، تجلی ونماد فکری وماهیت ایدئولوژیکی حکومتی است که پاسخ هرحرکت اعتراضی مردم ولو منطقی وآرام ومدنی را درزندان وشنکجه واعدام، وکشتارعیان وپنهان جستجو کرده ومیکند، ازسوی دیگرهم تبلورعصیان ملتی شد که میخواست عدم مشروعیت ومقبولیت کلیت یک نظام جائروجابر وفاسد رادرمقابل دیده جهانیان قراردهد، وفریاد برآورد که چنین حکومتی نه نماینده وبرگزیده ملت ایران،، که صددرصد منفورومطرود مردم ایران است.
همه آنچه که از22خرداد88به این سو بوقوع پیوست وبطورقطع تا حصول نتیجه نهائی مطالبات برحق مردم ایران کماکان درابعاد گسترده ترواشکال گوناگون، ودرمناسبتهای مختلف تداوم خواهد یافت، باعث گردید تا جهانیان که طی سه دهه گذشته چشمان خود بر همه جنایات وسرکوبهای سبعانه رژیم اسلامی بسته بودند را لاجرم مجبوربه گشودن ودیدن بنمایند.
خون سرخ ندا آقا سلطان – اعرابی – روح الامینی – میترا لطفی- اشکان سهرابی – کیانوش آسا – شیلر خضری وهمه آنانی که با خروش وعصیان وخون خود درخت یکصدساله آزادی را که هنوزهم نهالی بیش نیست را آبیاری نمودند، جهانیان رابه تامل وتعمق واداشت تا حکایت عدم مشروعیت کلیت نظام اسلامی – فاشیستی ولایت مطلقه فقیه رابا گوشت وپوست واستخوان لمس کنند، ونیزبه این مهم وقوف یابند که تمامی آنچه که ازسوی مردم ایران بنمایش گذاشته شده نه فقط ناظرومحدود برتخلف وتقلب درانتخابات 22 خرداد88 وانتصاب وابقای احمدی نژاد برمسند ریاست جمهوری رژیم اسلامی!!! که حکایتی فراترازتقلبات انتخاباتی، واینکه آن باشد وآن دیگری نباشد را دربرمیگیرد. اعتراض قاطع وعصیان وخشم وبغض درگلو مانده سی ساله ملتی خسته وبستوه آمده است مبنی براینکه نظام جمهوری اسلامی حاکم برایران تحت هیچ شرایط وبا هیچگونه رفرم واصلاح ومشاطه گری احتمالی که از سوی بعضی شخصیتهای درون حاکمیتی وباصطلاح خودیها، و حالا بیرون رانده شده ومورد غضب واقع شده ارائه شود، ازهیچگونه مقبولیت ووجاهت ملی - و مدنی درنزد مردم ایران برخوردارنیست ونخواهد بود.
درچنین وضعیت وبا چنین اوصافی، بدیهیست که برگزاری مراسم تحلیف ریاست جمهوری که قراراست در روز14مرداد88 درمجلس اسلامی برگزارشود، این ضرورت مبارزاتی رابیش ازپیش الزام آورمینماید که همگام بااقدامات ضد مردمی وغیرقانونی حاکمیت، داعیه داران جنبش سبز، نیروهای هوادار، وتمامی ایرانیانی که درراستای تحقق دو خواست اساسی مبارزات یعنی (احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی ومدنی و... و جدائی مقوله دین از حکومت (اصل سکولاریسم) ونفی هرگونه استبداد، خاصه محو استبداد خشن وبیرحمانه مذهبی که طی سه دهه گذشته با شدت تمام ودرابعاد مختلف تداوم داشته ودر هفته های بعد از انتخابات به نقطه اوج خود رسید، با حضوری کوبنده وفشرده در روز مراسم تحلیف موجبات بی اعتباری این مراسم مسخره وکودتائی را فراهم آورند.
بهمین جهت تعدادی از زندانیان سیاسی در درون وبیرون از زندانها که بنا بمصالح امنیتی ذکراسامی آنها میسرنیست، ضمن حمایت از فراخوان هوادران جنبش سبزدرمیدان بهارستان وحضورفعال دراین همایش بزرگ، قویا ازهموطنان خود انتظار داریم که با حضورگسترده شان درمیدان بهارستان ودرمقابل مجلس اسلامی مراسم تحلیف قلابی محمود احمدی نژاد را به مراسمی فاقد هرگونه ارزش مدنی - مردمی و ملی بدل نموده وباردیگرجهانیان را متوجه این مهم بنمایند که نه محمود احمدی نژاد نماینده ملت ایران است ونه حاکمیت جمهوری اسلامی منبعث از رای ملت ایران خصوصا جوانان این مرزوبوم مقدس میباشند.
ضمن اینکه اعلام میشود زندانیان سیاسی درمراسم 14 مرداد درمیدان بهارستان حضور خواهند داشت، اعلام میدارند که با عزمی جزم وبا روحیه ای وصف ناپذیروگامهائی سترگ واستواردر مراسم هشتم مرداد88 که مصادف است با چهلمین روز جان باختن ندا وتنی چند از جان باختگان راه آزادی حضور خواهند یافت تا یاد وخاطره آن عزیزان را گرامی داشته وبا همه جان باختگان راه آزادی و دمکراسی هم پیمان وهم عهد شوند که تا نیل به هدف نهائی و دستیابی به مطالبات بر حق مردم ایران کماکان ادامه دهنده راه آن عزیزان جاوید خواهند بود.
*****
بيانيه جبهه متحد دانشجويي به مناسبت سومين سالگرد جانباختن اكبرمحمدي و حمايت از مراسم 8 مرداد
سه سال از جان دادن اكبرمحمدي درزندان اوين گذشت. اتهام! سردادن فرياد آزادي، دادخواهي ازبيداد، مشاركت درايجاد رخنه در سد استبداد ازطريق حضوردرجنبش دانشجويي 18 تير.و حكم! بازداشت، حبس ، دشنام و شكنجه، غل و زنجير و درفرجام مرگ درزندان.و اينگونه بود كه خودكامان زندگي را ازاكبرگرفتند اما آيا اراده وآرزوي اكبر نيز در«چنگه ميان» آمل به خاك سرد فروخفت. آيا هيچگاه وجدان هاي بيدار پرونده ي مرگ اكبرها را مختومه خواهند كرد؟امروزكه سه سال ازخاموشي اكبرگذشت واكبرهاي ديگري درخاك شدند، ميليون ها حنجره درايران سركشيدند تا همان آمال و آرزوها را فرياد كنند. حاكماني كه همواره ازنظام عدل دم مي زدند و به جزخود تمام دنيا را ظالم و چپاولگر مي خوانند اكنون برستمي كه نسبت به اين مردم روا داشتند و دختر و پسر بي دفاع را درخيابان ها به جرم مطالبات مسالمت آميزشان به خاك وخون كشيده اند چه پاسخي دارند؟درهر سوي از دنيا و تاريخ كه بنگريم ديكتاتورها براي سركوب جنبش هاي مردمي آنها را وابسته به بيگانه مي خوانند. جاي دارد تا ازحكام كنوني كه مترصدند آزادي خواهان را سرسپرده به دشمنان (ذهني خود) معرفي نمايند پرسش شود. آيا مردمي كه درحركت هاي مسالمت آميزشان تنها حقوق شهروندي خويش را خواهانند درمظان وابستگي به بيگانه اند. يا آنهايي كه از جيب ملت تجهيزات و خط وربط سركوبگري را ازبيگانه مي گيرند؟ همان بيگانه اي كه امروز ما را ازسهم قانوني بردرياي مازندران محروم نموده و فردا درپي تاويل روياي تاريخي اش براي سيطره برآب هاي گرم خليج فارس مي باشد. آيا پاسخ مطالبات مردم براي آزادي بيان، آزادي راي وانتخابات آزاد ، آزادي زندانيان سياسي و تحقق هرآنچه دراعلاميه جهاني حقوق بشر قيد شده چماق وگلوله است؟جبهه متحد دانشجويي با گرامي داشت ياد يكايك جان باختگان راه آزادي به ويژه عضو فقيد مان اكبرمحمدي و درجهت تكريم ازمردان وزناني كه در40 روز اخير جان عزيزشان را برسرآزادي نهادند و درراستاي حفظ يك پارچگي حركت درمسير دمكراسي خواهي ازدعوت به مراسم روز پنجشنبه درمصلاي بزرگ تهران حمايت مي نمايد.
زنده باد آزادي – گسسته باد زنجيراستبداد - برقرار باد دمكراسي
جبهه متحد دانشجويي
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
تجمع اعتراضی توام با خشم خانواده های دستگیرشدگان

بنابه گزاشات رسیده، خانواده های دستگیر شدگان قیام مردم ایران در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کردن و نسبت به عدم اطلاع و آزاد کردن عزیزانشان سخت به خشم آمده اند و به اعتراضات خود ادامه دادند.امروزبيش از 150 نفر از خانواده ها در مقابل درب دژباني زندان اوين تجمع كردند و همگي خواستار ملاقات با عزيزان خود بودند .اكثر خانواده ها بعد از شنيدن خير كشته شدن تعدادي از بازداشت شده ها درزندان اوين در اثر ضرب و شتم به شدت نگران وضعيت سلامتي عزيزان خود هستند .تعدادي از مادران و همسران اشك مي ريختند و با خشم مي گفتند اگر مسلمانيد و انسانيت داريد فقط بگذاريد براي يك لحظه كوتاه آنها را ببينيم .خامنه اي و احمدي نژاد را نفرين مي كردند و مي گفتند اميدواريم به روز سياه بنشينيد و فلاكت و بدبختي تان را ببينيم.بچه هاي ما به كدامين گناه بايد دستگير و شكنجه بشوند.اگر بلايي سر فرزندان ما بيايد خانه تان را به آتش مي كشيم.
امروز در مقابل دادگاه انقلاب نيزحدود 100 نفر از خانواده ها نگران و چشم انتظار اعلام اسامي عزيزانشان براي گذاشتن كفالت و آزادي بودند .اكثر خانواده ها به خصوص آنهايي كه هنوز هيچ خبري از عزيزان خود ندارند از ساعت 8 صبح تا 3 بعد از ظهر به انتظار خبري از عزيزان خود در مقابل دادگاه انقلاب در گرما مي ايستند .واگر سوالي در مورد عزيزان خود بپرسند با داد وفرياد كاركنان دادگاه انقلاب رو به رو مي شوند كه ما چه مي دانيم .اسامي را روي ديوار زده ايم كه مزاحم كار ما نشويد .اگر اسم او بود كه برو فيش حقوقي بيار اگر هم نبود برو دنبال كارت فردا و يا روز ديگر بيا تا اسمش را اعلام كنند .لیست جدید از اسرای قیام مردم ایران که در شکنجه گاههای این رژیم بسر می برند جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.1- رامين شجاعي 27 ساله ليسانس كشاورزي پنجشنبه 18 تيردر اميرآباد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص2- مرتضي سلطاني ابهري 24 ساله ليسانس عمران جمعه 26 تير در ولي عصر بازداشت و بعد از انتقال به كلانتري 148 به اوين منتقل شده3- سيد محمد ربيعي 26 ساله دانشجوي مديريت بهره وري پنجشنبه 18 تيردر انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده4- وحيد اشتري 21 ساله ديپلم شنبه 30 خرداد در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده و در اين مدت تنها 1 بار با خانواده خود تماس گرفته5- ميكاييل ملكان 29 ساله فوق ديپلم كامپيوترشنبه 30 خرداد در آزادي بازداشت و در اين مدت هيچ اطلاعي از وي نيست اگرچه زندان اوين دستگيري وي را تاييد كرده6- فرشاد لشگري 31 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده7- سينا كسمايي 24 ساله ليسانس نقشه كشي پنجشنبه 18 تير در 16 آذر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص 8- محمد مهدي هاشمي 26 ساله ديپلم شغل آزاد چهارشنبه 3 تير در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده9- محمد ياسر بهمني 26 ساله ليسانس زبان پنجشنبه 4 تير در صادقيه بازداشت و به اوين منتقل شده10- احسان لقماني چهار دانگه 32 ساله ليساني عمران جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخ11- امير صحرايي 25 ساله دانشجو شنبه 6 تير در تهران پارس بازداشت و به اوين منتقل شده12- آرش مزيناني 28 ساله طراح پنجشنبه 18 تير در اميرآباد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص 13- حسن شمسي مقدم 20 ساله ديپلم پنجشنبه 18 تير در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده14- صادق قبادي 30 ساله ليسانس كامپيوترشنبه 30 خرداد در بوستان بازداشت و به اوين منتقل شده15- يوسف لطيفي 26 ساله دانشجو شنبه 30 خرداد در شادمان بازداشت و در اين مدت هيچ اطلاعي از وي نيست16- امير ميرزايي 31 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده17- احمد يوسف آبادي 27 ساله فوق ديپلم كامپيوتر جمعه 26 تير در ولي عصر بازداشت و بعد از انتقال به كهريزك به اوين منتقل شده18- صابر فرشچي 30 ساله شغل آزاد جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده19- علي احتشامي 20 ساله دانشجوي رياضي شنبه 30 خرداد بازداشت و به اوين منتقل شده20- ارمين حسن زاده 24 ساله دانشجوي عمران شنبه 6 تير در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده21- محمد رضا شجاعي 29 ساله ليسانس هنر شنبه 30 خرداد در ازادي بازداشت و به اوين منتقل شده22- كاوه كمالي 25 ساله پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده23- فرزاد طالب لو 26 ساله ديپلم كارمند جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و مكاننگهداري وي نامشخص 24- كامران همايوني 35 ساله شغل آزاد جمعه 26 تير بازداشت و به اوين منتقل شده25- عبدالحميد فاروق نپا 28 ساله فوق ليسانس عمران پنجشنبه 18 تير در كارگر بازداشت و به اوين منتقل شده26- ايمان محسني 20 ساله ديپلم پنجشنبه 18 تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص27- عرفان فهيم پور 28 ساله شنبه 30 خرداد در شادمان بازداشت و به اوين منتقل شده
طبق اخبار اعلام شده علی خامنه ای روز گذشته دستور تعطیلی یکی از شکنجه گاهها را پس از عیان شدن صادر کرده است تا از این طریق یکی از آثار جنایت خود را از بین ببرد. هیئت تحقیق و کمسیونهای که زیر نظر خامنه ای تشکیل می شود همانند موارد قبلی مانند قتل زهرا کاظمی و سایر جان باختگان چیزی جزء برای فریب و پنهان کردن و شانه خالی کردن از جنایتهای خود نمی باشد.لذا یکبار دیگر بر ارسال یک هیئت تحقیق بین المللی برای بازدید از شکنجه گاهها و شناسائی آمرین و عاملین این جنایت و تحت پیگرد قرار دادن آنها تاکید می کنیم.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به جان دستگیر شدگان قیام مردم ایران که در شکنجه گاهها بسر می برند هشدار جدی می دهد. واز دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل برای پایان داد به کشتار جوانان که خامنه ای دستور آن را صادر کرده است خواستار ارسال یک هیئت تحقیق بین المللی است برای تحقیق از وضعیت و شرایط دستگیر شدگان در ایران است .
*****
مخالفت وزارت کشور با مراسم یادبود با دعوت موسوی و کروبی
خبرگزاری آفتاب: مدیرکل دفتر سیاسی وزارت کشور با اشاره به درخواست مجوز برگزاری تجمع از سوی برخی شخصی‌های سیاسی گفت: «با توجه به حقوق مردم و نیاز کشور به آرامش و آسایش شهروندان، ضمن توصیه همه به رعایت قانون و حقوق مردم اعلام می‌کنیم حتی برای سایر گروه‌ها نیز مجوزی صادر نشده است».
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، محمود عباس زاده‌مشکینی گفت: «کما این که در یک ماه گذشته مکررا طی مصاحبه‌های متعدد اعلام شده است طبق تصریح قانون، برگزاری راهپیمایی و اجتماعات از حقوق گروه‌های قانونی دارای مجوز از کمیسیون ماده 10 احزاب است و طبق تصریح ماده 30 الی 34 آیین‌نامه اجرایی قانونی مصوب 1361 ابلاغ شده توسط نخست وزیر وقت، تقاضای برگزاری راهپیمایی و اجتماعات باید یک هفته قبل از انجام آن هم کتبا و حضورا توسط نماینده رسمی حزب متقاضی مجوز به صورت حضوری به وزارت کشور تسلیم و تعهدات لازم از جمله تعهد عدم حمل سلاح و عدم اخلال در امنیت و هم‌چنین طرح و شیوه انتظامات داخلی تجمع ارایه شود. در ایام گذشته یادداشتی نه با امضا نماینده یک گروه سیاسی بلکه با امضا دو نفر از کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم که با اقبال اکثریت رای دهندگان مردم ایران مواجه نشده‌اند از جایگاه شخصیت حقیقی به وزارت کشور ارسال شده است».
وی افزود: «طی این یادداشت متقاضیان درخواست مجوز برگزاری "مراسم یاد بود" برای جان باختگان حوادث بعد از انتخابات نموده‌اند که در این خصوص گفتنی است طبق عرف ملت ایران مجلس ترحیم توسط بستگان متوفی در مساجد محل و منطقه برگزار می‌شود و برگزار کنندگان مراسم یادبود پس از هماهنگی با هیات امنای مساجد به این امر همت می‌گمارند؛ بنابراین سابقه نداشته است کسی برای برگزاری مجلس ترحیم از وزارت کشور مجوز تقاضا کند، مگر این که متقاضای مقاصد خاص سیاسی دیگری به جز ترحیم و یادبود را دنبال کند».
*****
وقایع کهریزک، جنایت علیه بشریت
در شرایطی که وضعیت بازداشت شدگان باعث نگرانی بخش عمده‌ای از جامعه شده گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای را از برخی افراد آزاد شده از زندان و منابع دیگر دریافت کرده ایم که نشان‌دهنده‌ی وضعیت فاجعه‌بار و غیر انسانی حاکم بر بازداشتگاه‌ها و زندان‌های قانونی و غیرقانونی است.
بر اساس گزارش رسیده به موج سبز یک خانم محجبه که در روزهای تبلیغات انتخاباتی با خودروی شخصی خود اقدام به پخش سی‌دی "نود سیاسی" می‌کرده، به همین خاطر پس از انتخابات شناسایی و در منزل خود بازداشت می‌شود.
وی خبر داده که در مدت بازداشت، بارها مورد ضرب و شتم مأموران مرد قرار گرفته، بازجوها مرتبا با الفاظ رکیک و ناسزا به توهین و تحقیر وی می‌پرداخته‌اند و حتی مإموران مرد موهای او را می‌کشیده و دائما با تماس بدنی، او را مورد آزار قرار می‌داده‌اند تا اعتراف کند که با برخی چهره‌های سیاسی، رابطه‌ی نامشروع داشته است. این گزارش حاکی است وی پیش از آزادی مجبور شده نوشته‌ای را امضا کند مبنی بر اینکه در زندان با وی هیچ‌گونه بدرفتاری نشده و حتی هفته‌ای دو بار هم در زندان چلوکباب خورده است!
گزارش دیگری که یکی از بازداشت شدگان هفته اول پس از انتخابات، پس از آزادی در اختیار موج سبز قرار داده، حاکی است که به محض انتقال وی به پاسگاه کلانتری و در ابتدای ورود به این پاسگاه، وی و دیگر بازداشت شدگان به شدت کتک خورده‌اند. او همچنین یکی از شکنجه‌های تحقیرآمیز صورت گرفته را این‌گونه توصیف کرده که: بازداشتی‌ها را در کف توالت پاسگاه می‌خواباندند، سربازی پایش را پشت گردنشان می‌گذاشت و آنها را مجبور به لیس زدن توالت می‌کرد.
وی همچنین فاش کرده که در یک مورد که سربازی از این کار امتناع کرده، مورد ضرب و شتم مافوقش قرار گرفته و سپس او هم بازداشت شده است. وی در عین حال خبر داده که از همان روزهای ابتدایی، در حین کتک زدن بازداشتی‌ها، مرتبا در پاسگاه فحش‌های رکیک به هاشمی و خاتمی و موسوی می‌داده‌اند.
موضوع دیگری که در دو روز اخیر و به دنبال شهادت فرزند یکی از مسئولان دولت نهم به رسانه‌ها درز کرده، ابتلای احتمالی برخی بازداشت شدگان به بیماری مننژیت است؛ طوری که ابتدا سردار علایی در یادداشت خود فاش کرد که وزیر بهداشت از توزیع گسترده و البته دیرهنگام واکسن مننژیت در زندان‌ها و بازداشتگاهها خبر داده، سپس مدیرکل زندان‌های قوه قضاییه تایید کرده که تنها در اوین به 4000 زندانی واکنس مننژیت تزریق شده و دست آخر سخنگوی کمیسیون امنیت ملی خبر داده که سعید مرتضوی در جلسه‌ی این کمیسیون ادعا کرده محمد کامرانی و محسن روح‌الامینی به علت ابتلا به بیماری مننژیت درگذشته‌اند.
در این باره، یک پزشک متخصص که نخواست نامش فاش شود، در گفت‌و‌گو یی از رسانه‌ها و نمایندگان مجلس خواست وزیر بهداشت تا در صورت صحت این ادعا، نوع مننژیت این دو زندانی را اعلام کند. وی هشدار داد که اگر مننژیت این دو شهید از نوع Meningococcal باشد، خطر بزرگی دستگیرشدگان و حتی مردم را تهدید می‌کند و باید سریعا نسبت به واکسینه کردن مردم و توزیع داروهای آنتی‌بیوتیک و پیش‌گیری (Prophylaxis) اقدام شود.
همچنین در گزارش دیگری که از سوی نزدیکان یک جوان بازداشت شده رسیده، تصریح شده که این جوان که به تازگی آزاد شده و جرم وی بازگشت از لندن بوده! از لحاظ روحی چنان وضعیت اسفناکی دارد که برای جلوگیری از خودکشی، او را در منزل به تخت بسته‌اند.
اما تکان‌دهنده‌ترین گزارش‌ها در این میان به بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک اختصاص دارد که بر اساس گزارش‌های موثق و متعدد، تحت نظارت مستقیم سردار رادان قائم‌مقام فرمانده نیروی انتظامی کل کشور اداره می‌شود و فضایی یکسره قرون وسطایی بر آن حاکم است.
شاهدان عینی و بازداشتی‌های آزاد شده از کهریزک، وضعیت این بازداشتگاه غیر قانونی را این‌گونه توصیف می‌کنند:
در یک سوله‌ی 200 متری بدون وجود دستگاههای تهویه‌ی هوا، چندین معتاد کراکی که امیدی به زنده ماندن آنها نیست و بدن‌هایشان کرم گرفته، دراز به دراز بر روی زمین افتاده‌اند؛ و در کنار آنها، بازداشت شدگان نگهداری می‌شوند. بازداشت‌شده‌ها حدود 100 نفرند که به این محیط غیر بهداشتی با هوای نامطبوع منتقل شده‌اند. آنها صف می کشند تا بتوانند از زیر در، ولو برای دقیقه‌ای از هوای بیرون تنفس کنند.
هر روز صبح سردار رادان به این محل سرکشی می‌کند و خود شخصا هر روز چند نفر از بازداشت شدگان را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار می‌دهد. بهترین ابزار شکنجه در دست رادان، شلنگ است. وقتی صبح هر روز صدای هلیکوپتر می‌آید، بچه‌ها به خود می‌لرزند و می‌فهمند که رادان آمده.
یکی از بازداشتی‌ها در اثر برخورد باتوم به سرش، کم کم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجه‌گران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشت‌شده‌ها به اوین منتقل می‌شوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان می‌سپارد.
از دیگر شکنجه‌ها در کهریزک آن است که بدن‌ها را خیس می‌کنند و بعد با شلنگ و سیم، بازداشت‌شده‌ها را کتک می‌زنند تا درد تا عمق جان آنها نفوذ کند.
*****
نامه همسران نبوی و تاج زاده به شاهرودی:
تضرع اين مادران و التجاء پدران به درگاه باريتعالي اسباب تزلزل مسببان اين بي عدالتي را فراهم خواهد آورد
نوروز: با گذشت بیش از 40 روز از بازداشت مهندس بهزاد نبوی و دکتر سید مصطفی تا جزاده، و بی خبری مطلق خانواده های این عزیزان در بند ستاد کودتا، همسرانشان طی نامه ای به آیت الله هاشمی شاهرودی، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت همسرانشان، نسبت به نقض صریح قانون اساسی و جریحه دار شدن احساسات خانواده هایی که عزیزانشان مورد ضرب و شتم و هتک حرمت قرار گرفته اند هشدار داده و از ایشان خواستند نسبت به اجرای قانون اقدامات لازم را انجام دهند.
به گزارش نوروز متن کامل این نامه به شرح زیر می باشد:
**
حضرت آية الله هاشمي شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه
سلام عليكم
مستحضريد كه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، بازداشت هاي غيرقانوني فعالان و چهره هاي بارز و متدين و انقلابي و ديگر اقدامات چون حمله به تجمعات مسالمت آميز و معترضانه كه در چارچوب اصل 27 قانون اساسي، انجام شد و ضرب و شتم و هتك و قتل شهروندان، خانواده هاي بسياري را جريحه دار كرده فرياد استغاثه شان را به آسمان برده است.
بي خبري خانواده ها از عزيزانشان آنان را به اين سو و آن سو و به نزد مراجع و مقامات قانوني مي كشاند تا خبري بگيرند و اندكي قرار يابند كه گاه با بدرفتاري مسئولان نه تنها دلجويي نمي شوند بلكه داغ دلشان افزون مي گردد.
طبق آموزه هاي ديني ما، بي ترديد تضرع اين مادران و التجاء پدران به درگاه باريتعالي اسباب تزلزل مسببان اين بي عدالتي را فراهم خواهد آورد.
و اقامه قسط و احياي عدالت، واجبي است كه وجوب آن با توجه به مسئوليت شما به ذمه جنابعالي است و قصور يا تقصير در آن مسئوليت دنيوي و عقوبت اخروي به دنبال دارد كه يادآوري آن براي مجتهدي چون شما صرفا از باب ذكر است كه «فذكّر ان نفعت الذكري»
رياست محترم قوه قضائيه ، حضرتعالي مستحضريد كه همسران ما، سيد مصطفي تاجزاده فرزند ناصح و خدمتگزار خيرخواه انقلاب و مهندس بهزاد نبوي انقلابي ديرين و زنداني زمان طاغوت و خدمتگزار صديق انقلاب اسلامي، كه پيش از وقايع پيش آمده پس از انتخابات و قبل از تشكيل هرنوع تجمعي، توسط مأموران لباس شخصي بازداشت شده اند، حدود يك ماه و نيم است كه به طور غيرقانوني در سلول هاي انفرادي بدون كوچكترين ارتباط با جهان خارج محبوس گشته اند و مقامات قانوني مورد مراجعه ما ( به طور مشخص رئيس محترم كميته سه نفره پيگيري بازداشت هاي اخير منصوب از طرف شما، رئيس دادگاه انقلاب و نيز رئيس زندان اوين )از وضعيت ايشان اعلام بي خبري مي كنند .
يادآور مي شود دستگيري عزيزانمان بدون ارسال احضاريه ، بدون ارائه حكم قانوني ، در شبانگاه آن هم ساعات پاياني شب ، و به دنبال آن مراجعات مجدد براي تفتيش منزل ونيز بازرسي در غياب متصرف قانوني (منزل آقاي تاجزاده)، و تحصيل آن چه راجع به واقعه جرم است ، نگهداري در سلول انفرادي كه طبق نقل قول آية الله هاشمي رفسنجاني از رهبري و نيز منصوص صريح در بخشنامه جنابعالي از آن به عنوان شكنجه يادشده و عدم پذيرش و امكان تماس وكيل با موكل خود ، عدم تفهيم اتهام و دلايل آن، عدم اطلاع خانواده از جريان دادرسي حتي درحد تماس تلفني ، استخفاف و تحقير متهم و هتك حيثيت دستگيرشدگان تنها بخشي از موارد تخلف و سرپيچي از قانون، توسط مجريان قانون است . همان قانوني كه سران نظام اسلامي و مسئولين عالي رتبه آن، عموم مردم را به رعايت و احترام به آن توصيه و تأكيد مي كنند و ما در تحيّريم كه در كشور اسلامي كه حكومت مدارانش داعيه استقرار عدل علوي دارند و از كوچكترين بي عدالتي در اقصي نقاط جهان شكوه ها سر مي دهند، چسان بي قانوني در مرئي و منظر ترويج مي شود و زندانيان سياسي كه جرمشان تنها افزايش مشاركت سياسي مردم در انتخابات و مشروعيت بخشيدن به نظام است، از بديهي ترين حقوق انساني خود كه ارتباط و تماس با خانواده است، محروم نگاه داشته مي شوند .
اينجانبان همسر سيد مصطفي تاجزاده و همسر مهندس بهزاد نبوي، با اعلام نگراني شديد از وضعيت سلامت عزيزانمان كه قريب يك ماه و نيم است در بازداشت غيرقانوني به سر مي برند و برخي رسانه هاي دولتي بر اثر سيطره بي قانوني در اين روزهاي پراضطراب، به خود اجازه داده اند كه خبر از صدور حكم اعدام براي يك تن از آنان (آقاي سيد مصطفي تاجزاده) بدهند، اظهار مي داريم اينك در پي همه عدم پاسخگويي هاي مقامات رسمي و قانوني، بيم جان همسرانمان را داريم و بنابر اصل 156 قانون اساسي و ماده 1 قانون سازمان زندان ها و اقدامات تأميني و تربيتي مصوب سال 64 و آئين نامه اجرايي اصلاحي سال 84 مسئوليت اجراي صحيح قوانين و رعايت عدالت و حفظ سلامتي عزيزانمان را برعهده شما مي دانيم و با توجه به سوابق ارزشمند انقلابي و خدمتگزاري اين فرزندان انقلاب تقاضاي آزادي فوري و بدون تأمل و تا انجام اين مهم، درخواست ايجاد شرايط ملاقات و تماس تلفني براي اطمينان از صحت و سلامت ايشان را داريم .
با آرزوي توفيق
فخرالسادات محتشمي پور- هنگامه رضوي بردبار
*****
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ