سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۹/۰۹

دوشنبه: 9/9/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد دوشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان درود
همانگونه که طی 24 ساعت گذشته در چندین اعلامیه و ایمیل ارسالی برای همگان اطلاع داده بودیم، از دقایقی پیش از بامداد شنبه شب به بامداد یکشنبه هشتم آذر، دوباره با اشکال مسدود شدن سایت خویش روبرو بودیم.
مزدوران بدبخت و زبون رژیم رسوای ولایت وقیح (این بار همکاران لجن نامه کیهان و حسین بازجوی بی آبرو) باز هم تلاش کردند که وبلاگ و سایت ما را "هک و یا فیلتر"نمایند که چون پراکسی قدرتمندی که برای حفاظت سایت خویش از آن استفاده می نماییم، این کار را برای "هکرهای" بدبخت و مفلوک و رسوای رژیم مشکل و تقریبن غیر ممکن ساخته، اما آنان می توانند برای مدت زمانی کوتاه یا طولانی دسترسی به سایت را برای همگان (حتا برای خودمان) غیر ممکن سازند و در نهایت پیامی نمایش دهند که برای دسترسی باین سایت یا وبلاگ، ایمیل آدرس خویش را وارد کنید که این نیز تلاشی بیشرمانه برای ردیابی و شناسایی کسانی است که باین سایت مراجعه می کنند، با آن که می دانند که مراجعین به سایت ما از صدها هزار نفر در روز نیز بیشتر است.
بهرروی، تلاش یاران متخصص ما برای رفع این اشکال به نتیجه رسید و چند ساعتی است که دوباره سایت گمشده یا قفل شده را باز یافته و قفل و بست ها را شکسته ایم اما ترجیح دادیم که مطابق روال همیشگی خویش، "پست" جدید را در زمان و موعد مقرر آغاز کرده و انتشار دهیم.البته توجه داشته باشید که پست امروز را با برخی از مهمترین اخبار روز گذشته که نتوانسته بودیم انتشار دهیم شروع می کنیم.
اینک که دقایقی پس از نیمه شب یکشنبه و آغاز بامداد دوشنبه نهم آذر است نخستین "پست" را شروع کرده و مانند همیشه در خدمت شمایان هستیم. با ما باشید...
*****
اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به ادامه بازداشت دانشجویان

بعد از ظهر امروز، دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به ادامه بازداشت دانشجویان دست به اعتراض زدند و خواستار آزادی هرچه سریعتر آنها شدند.
در این اعتراض که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شکل گرفت، دانشجویان خواستار آزادی دانشجویان در بند از جمله، احسان دولتشاه دانشجوی فلسفه، البرز زاهدی دانشجوی حقوق و مهرداد بزرگ دانشجوی دانشکده فنی این دانشگاه شدند.دانشجویان همچنین تصاویری از دانشجویان بازداشت شده و همچنین شعارهایی برای «آزادی دانشجویان اسیر» در نقاط مختلف دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران نصب کردند.
پیش از این نیز در هفته گذشته دانشجویان دانشکده‌ برق و کامپیوتر دانشگاه تهران در تجمعی اعتراضی خواستار آزادی دانشجویان دانشگاه تهران از جمله مهرداد بزرگ هم دانشکده ای خود شده بودند.
*****
بيانيه دانشجويان دانشگاه آزاد نجف آباد به مناسبت 16 آذر

دانشجویان دانشگاه آزاد واحد نجف آباد به مناسبت فرا رسیدن 16 آذر، روز دانشجو بیانیه ای صادر کردند. در این بیانیه ضمن اشاره به ظلم و ستمی که از 16 آذر 1332 تا 16 آذر 1388 بر دانشجویان رفته است از دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد دعوت شده تا در مراسم 16 آذر در این دانشگاه شرکت کنند. متن این بیانیه بدین شرح است:
به نام آفريدگار عدل و داد 56 سال گذشت و 16 آذر ديگري فرا رسيد. و چه اين 56 سال بر دانشجو سخت گذشت. دانشجو با تقديم 3 شهيد روزي را در تقويم از آن خود كرد. روزي كه سربازان دولت كودتاي فضل آلله زاهدي به دانشگاه تهران هجوم آوردند و سه تن از دانشجويان را در صحن دانشگاه به خاك و خون كشيدند. انقلاب به پيروزي رسيد قرار شد دانشجو تاج سراين مملكت باشد، قرار شد حرمتش را پاس بدارند، انتقادش را براندازي نخوانند. ولي باز چرخ فلك به كام او نگشت. باز به دانشگاه ها حمله كردند 18 تيرها آفريدند. دانشجو را فريب خورده و آلت دست ناميدند، براي مواظبت از او در هر دانشگاه پايگاه بسيج راه انداختند. آنها را به زندان افكندند، از تحصيل محروم كردند، به جرم انتقاد كردن ستاره دارش كردند. اين بار موسم انتخابات فرا رسيد دولتي كه سعي مي كرد دانشجويان را با ستاره دار كردن و محروم كردن از تحصيل از كار سياسي دور كند با موج خروشان دانشجويان عليه خود مواجه شد. از كسب راي در دانشگاه ها قطع اميد كرد، اما گذاشت تا به موقع با آنها تصفيه حساب كند. اوحالا با كودتا پيروز انتخابات شده بود و چون خلف صالح خود فضل الله زاهدي كه از كودتاي خود عليه مصدق سرمست بود، اين برادران لباس شخصي را دوباره به ميدان فراخواندند و با ذكر يا زهرا و يا رهبرا به خوابگاه هاي دانشگاه هاي تهران، شيراز ، تبريز و صنعتي اصفهان تاختند. فعالان سياسي دانشگاه ها را به زندان انداختند. در دانشگاه ها چون زندان ها دوربين هاي امنيتي نصب كردند. بيش از 350 دانشجو را به كميته هاي انظباطي فراخواندند و آنها را مشمول بيش از 100 ترم (يعني 50 سال) تعليق كردند. روز ديگر گفتند علوم انساني و سياسي موجب فساد است و بايد آنها را اسلامي كنيم. اوين را دانشگاه و ايران را بازداشتگاه كردند. هان اي برادر من: ايران اين سرزمين زخم خورده از استبداد و استعمار داخلي و خارجي گرفتار اهريمني ديگر شده است، حال اين ما هستيم كه بايد چون اسلاف شهيدمان از اين سرزمين پارسيان در برابر دروغ و استبداد دفاع كنيم. روي ديگر سخنمان با بسيجيان است كه قرار بود بسيج مستضعفين ياشند نه آلت دست زوزمندان و نه چماقي بر سر ضعيفان. قرار نبود كه در برابر خواست مردم ماشين سركوب شوند. قراربود شما وارثان باقري ها و باكري ها براي ما باشيد نه شعبان بي مخ ها. اي برادر توصيه من به تو اين كلام قرآن است : « یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین » « ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید »
وعده ما: دوشنبه 16 آذر - ساعت 12 – روبروی دانشکده فنی 1
به ياد مظلوميت دانشجو و شهدايش و دانشجويان زنداني
*****
فرافکنی فرمانده سپاه تهران بزرگ:
12 «بسیجی‌نما» بازداشت شده و در حال محاکمه هستند
فرمانده سپاه تهران بزرگ از دستگیری ۱۲ نفر که به ادعای وی با پوشیدن لباس بسیج خود را در جریان حوادث پس از انتخابات بسیجی معرفی کرده بودند، خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، وی همچنین در پاسخ به این سئوال که آیا در ایام درگیری‌های بعد از انتخابات ریاست جمهوری با بسیجیان متخلف همچون دیگران برخورد شده است یا خیر؟ گفت: “تعداد ۱۲ نفر که با کاور بسیج در قالب بسیجی خود را معرفی کرده بودند دستیگر شده اند که پرونده آنها در مراجع قضایی در حال پیگیری است.”
سردار همدانی بدون این‌که از برخورد احتمالی با بسیجیان متخلف حرفی به میان آورد تنها به این ادعا اکتفا کرد که “این افراد بازداشت شده هیچگونه سابقه فعالیت در بسیج را ندارند، اما خود را به عنوان بسیجی معرفی کرده بودند.” وی سپس در حالی که بیش از ۵ ماه از حوادث و فجایع پس از انتخابات می‌گذرد و تاکنون از هیچ یک از متخلفین حامی کودتا بازخواست نشده است، بازهم به وعده‌دادن پرداخت و اظهار داشت: “در این ایام اگر فردی در قالب سازمان بسیج دست به تخلفی زده باشد و فرمانده وی نیز او را کنترل نکرده باشد، هم فرمانده و هم شخص متخلف بازخواست خواهند شد.”
فرمانده سپاه تهران بزرگ همچنین در پاسخ به سئوالی در خصوص «تیراندازی‌های صورت گرفته در جریانات پس از انتخابات که گفته می‌‌شود برخی ازاین تیراندازی‌ها از پایگاههای بسیج بوده است» ادعا کرد: “آنچه که مسلم است برخی افراد در قالب عوامل نفوذی در این خصوص دخیل بوده‌اند که پرونده آنها در محاکم قضایی در حال بررسی است. طبق بررسی های صورت گرفته این افراد نفوذی، نه بسیجی و نه طرفدار کاندیداهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری بوده‌اند، بلکه همان افردای بوده اند که پرونده آنها در دادگاه انقلاب درحال بررسی است.”
تا پیش از این رویکرد فرماندهان سپاه و بسیج به این فجایع رویکردی مدافعانه بوده‌است، اما به نظر می‌رسد که در روندی جدید حامیان کودتا تصمیم به فرافکنی و برداشتن مسئولیت این فجایع از نیروهای تحت امر خود دارند.

*****
پارلمان هلند خواستار قرارگرفتن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا

نمایندگان محافظه کار و لیبرال پارلمان هلند در جلسه اخیر خود به قطعنامه ای رای دادند که طی آن از اتحادیه اروپا خواسته شده است نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سیاه سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا قرار گیرد!
روزنامه اسراییلی " جروزالم پست " با انتشار این خبر می نویسد : " اين نخستين باري است كه پارلمان يك كشور اروپايي ،‌سپاه پاسداران را يك سازمان تروريستي ناميده است ."
در این قطعنامه مداخله جویانه سپاه پاسداران به اقدامات تروريستي متهم شده و حمایت سپاه از حماس و حزب ‌الله و نیز آنچه که نقش سپاه در برخورد با معترضان انتخاباتي در ايران ناميده شده، محكوم شده است.
در اين قطعنامه از دولت هلند خواسته شده تـا بـراي قـرار گـرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌هاي تروريستي اتحاديه اروپا تلا‌ش كند.قرار است این قطعنامه در جلسه شورای اروپا در ماه دسامبر در بروکسل به مورد بحث گذاشته شود.
در همين حال، پارلمان هلند با تصويب قطعنامه ديگري، از " سازمان بين‌المللي دريانوردي " (IMO) خواسته است تا شركت كشتيراني جمهوري اسلا‌مي را از عضويت در شوراي عمومي اين سازمان محروم كند. پارلمان هلند در توجيه اين خواستــــــــه خود، مدعي شده است كه شركت كشتيراني جمهوري اسلا‌مي درصادرات غيرقانوني سلا‌ح به كشورها و گروه‌هاي خارجي، نقش دارد.
پیش از این کنگره آمریکا در رویکردی خصمانه سپاه پاسداران ایران را یک سازمان تروریستی خوانده بود .
اتحادیه اروپا در مجموع مهم ترین شریک تجاری ایران است و ایران با آلمان، ایتالیا و فرانسه روابط اقتصادی گسترده ای دارد .قطعنامه پارلمان هلند با 80رای مثبت از سوی احزاب راست میانه و لیبرال در برابر 70 رای منفی احزاب چپ و سوسیالیست به تصویب رسیده است ." ماکسیم ورهاگن " وزیر خارجه هلند که خود از حزب دموکرات مسیحی است به این قطعنامه رای مثبت داده است .
پیش از این و در اوایل سال جاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیه ای از پروژه ای نام برده بود که در رسانه ها به پروژه " براندازی هلندی " معروف شد .
سپاه در این اطلاعیه تاکید کرده بود که تصویب بودجه 15 میلیون یورویی از سوی پارلمان هلند برای تزریق به رسانه های فارسی زبان وابسته به هلند ، به هدف استحاله و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی انجام پذیرفته است .
" فرح کریمی " نماینده ایرانی الاصل پارلمان هلند نقش ویژه ای در تصویب قطعنامه های ضد ایرانی پارلمان هلند داشته است .
ناظران سیاسی فارغ از رویکردهای سپاه ، با توجه به این که این نهاد ، یک ارتش رسمی به شمار می رود ، تلاش برای گنجاندن آن در فهرست سازمان های تروریسی را اقدامی سیاسی قلمداد می کنند.
*****

رئیس دولت کودتا: احداث ۱۰ سایت جدید غنی سازی صنعتی هسته ای در کشور
هیئت دولت کودتا در جلسه روز یکشنبه خود مصوبه ای را به تصویب رساند که طبق آن ۱۰ سایت غنی سازی صنعتی همانند سایت نطنز در کشور احداث می شود.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس این مصوبه دولت مکلف است تا شش ماه آینده احداث ۵ سایت غنی سازی صنعتی جدید را آغاز کند و برای احداث ۵ سایت دیگر غنی سازی مکان یابی و برنامه ریزی انجام داده باشد.
رئیس جمهور در جریان تصویب این قانون در جلسه عصر یکشنبه هیئت دولت اعلام کرد که ایران برای تامین ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای طبق مصوبه مجلس تا سال ۱۴۰۴ به تاسیساتی برای نصب ۵۰۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ نیاز دارد.
احمدی نژاد درادامه اعلام کرد: البته سانتریفیوژهای جدیدی که در جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است با ظرفیت بالاتر و با تعداد کمتر این کار را انجام می دهند که به محض به بهره برداری رسیدن آنها از این سانتریفیوژهای جدید استفاده می کنیم.
وی تاکید نمود که باید به جایی برسیم که ۲۵۰ تا ۳۰۰ تن سوخت در سال تولید کنیم و از سانتریفیوژهای جدید و با سرعت بالاتر بهره بگیریم.
رئیس شورای عالی امنیت ملی از بررسی تولید سوخت ۲۰ درصد در جلسه چهارشنبه این هفته دولت خبر داد و گفت: با همه دنیا از در دوستی و محبت برخورد می کنیم اما با کسی هم شوخی نداریم و اجازه نمی دهیم سر سوزنی از حق ملت ایران در جایی ضایع شود.
رئیس سازمان انرژی اتمی هم درحاشیه جلسه دولت، این تصمیم هیئت وزیران را پاسخی محکم به حرکت ناپسند ۱+۵ در نشست اخیر شورای حکام توصیف کرد و گفت: ده سایت جدید غنی سازی ساخته خواهد شد.
علی اکبر صالحی در عین حال جمهوری اسلامی ایران را همچنان پایبند به تعهدات بین المللی خود دانست و افزود: به همان میزان که پیگیر حقوق خود هستیم به تعهدات بین المللی خود هم پایبندیم.
*****
نرگس محمدی: علی‌رغم فشارها « بیشتر تلاش خواهم نمود»
نرگس محمدی، از کنشگران حوزه حقوق بشر و عضو شورای ملی صلح در نامه‌ی سرگشاده‌ای که خطاب به رئیس جمهور محمود احمدی‌نژاد نوشته از ظلمی که بر او می‌رود انتقاد کرده است. او را از کار اخراج کرده‌اند و گذرنامه‌اش را گرفته‌اند.
نرگس محمدی در آغاز نامه‌ی سرگشاده‌اش خطاب به محمود احمدی‌نژاد، که به تاریخ ۷ آذر منتشر شده، خود را چنین معرفی می‌کند:
«اینجانب نرگس محمدی، همسر تقی رحمانی و مادر دو فرزند خردسال سه ساله‌ام. اکنون در کانون مدافعان حقوق بشر که به شکل غیر قانونی دفتر آن بسته شده است و نیز در شورای ملی صلح فعالیت می‌کنم. از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۰ نیز بعد از بسته شدن فله‌ای مطبوعات، تا تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸ در شرکت بازرسی مهندسی ایران در گروه‌های تخصصی بازرسی صنعتی و معدنی و بازرسی آسانسور با داشتن حکم استخدامی خدمت کرده‌ام و در تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸ از محل کار اخراج شدم. این رزومه کوتاهی از زن ۳۶ ساله ایرانی است.»
نرگس محمدی شرح می‌دهد که چگونه او را ممنوع‌الخروج کرده و از او خواسته‌اند که از شورای ملی صلح و کانون مدافعان حقوق بشر استعفا دهد. او در ادامه‌ی نامه می‌نویسد: «در تاریخ ۲۸ خرداد ماه یعنی شش روز بعد از انتخابات اخیر یکی از مامورینی که در جلسات حضور داشتند طی تماس تلفنی اظهار داشتند که چنانچه کوچکترین تحرکی داشته باشم و از تهران خارج نشوم به همراه هر دو فرزند کوچکم بازداشت خواهم شد. بعد از آن و در جلسه ای دیگر ماموران وزارت اطلاعات به عنوان آخرین اخطار اعلام نمودند که در صورتیکه از کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح و هر گونه ارتباطی با خانم عبادی برنده جایزه صلح نوبل کناره گیری نکنم ، از کار اخراج و بازداشت خواهم شد.»
در ادامه نامه شرحی آمده است در این مورد که این فعال اجتماعی چگونه از کار اخراج می‌شود. اخراج از کار بنابر گفته‌ی نرگس محمدی با اعمال فشار مستقیم حکومت صورت می‌گیرد.
نرگس محمدی، پس از شرح آنچه بر وی رفته، مخاطب نامه را در برابر پرسش‌هایی از دست قرار می‌دهد که حکومت این گونه فشارها را چگونه با ادعاهای خود در مورد عدالت و مهروزری همخوان می‌بیند.
نرگس محمدی به وضعیت شوهرش، تقی رحمانی اشاره می‌کند: او «۱۵ سال زندان این حکومت را تحمل کرده و هنوز یک فعال مدنی و سیاسی و قانونمند است .او که در آغازین سال‌های جمهوری اسلامی به دلیل بازداشت‌های متوالی محروم از تحصیل در رشته تاریخ در دانشگاه تبریز شد، به دلیل زندانهای طولانی هرگز موفق به اشتغال نشد و عملا همواره از داشتن شغل محروم بود. شاید گفتن از چنین وضعیتی سخت نباشد ، اما اینگونه زیستن و از هر حقی در این سرزمین بی‌سامان محروم بودن بسیار دشوار است.»
نرگس محمدی در ادامه‌ی این جملات می‌نویسد:
«و اما من. فردی که در هیچ دادگاهی مجرم شناخته نشدم و فقط و فقط یک فعال حقوق بشر و صلح طلبم، اکنون باید به خواست وزارت اطلاعات که باید حافظ امنیت ما شهروندان باشد، قدم در راه محرومیت‌های متوالی گذارم .
آیا فعالیت حقوق بشری و تلاش برای صلح گناهی نابخشودنی است که حتی حق داشتن نانی برای خوردن هم نباید داشته باشیم؟»
نامه‌ی نرگس محمدی این گونه پایان می‌یابد:
«در خاتمه در شرایطی که میتوانم آزادانه بیاندیشم و بنویسم و عقیده‌ام را به دور از شکنجه اعلام نمایم و البته ملاک هم فقط همین است و بس، باور دارم که کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح،نهادهای مدنی و قانونمند در کشور ایران هستند که کارنامه قابل قبولی در نزد ملت سرفراز ایران دارند و همکاری و خدمت به آنها افتخار بزرگی برایم می‌باشد. همچنین خانم عبادی برنده جایزه نوبل فردی ملی و زنی شجاع و بشر دوست است که در راه تحقق صلح و حقوق بشر در جهان تلاش می‌کند و همکاری با صلح‌طلبان جهان نه تنها امری مذموم نیست که امری با ارزش است و صلح و حقوق بشر در مقابل جنگ و خشونت از آرمان‌های بزرگ تاریخ بشریت است که قطعا بیشتر تلاش خواهم نمود.»

*****
آواز شجریان در “مقام مولانا” اوج می گیرد
صدای استاد شجریان چند روز دیگر در قونیه طنین افکن خواهد شد و بسیاری از ایرانیها نیز که امکان خرید بلیت کنسرت را پیدا کرده اند، خود را آماده می کنند تا صدای سبز آواز خوان بزرگ سرزمینشان را در سفر به "مقام مولانا" همراهی کنند. محمد رضا شجریان به دعوت بنیاد بین المللی مولانا، به همراه گروه شهناز به سرپرستی مجید درخشانی، برای اولین بار پس از انقلاب به ترکیه می رود تا در گرامیداشت شاعر و عارف بزرگ مشرق زمین "مولانا جلال الدین بلخی" آواز بخواند. این برنامه به مدت چهارشب از 21 تا 24 آذر ماه در مجموعه فرهنگی "صدرالدین" قونیه به روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش خبرگزاری مهر، شجریان در مورد این برنامه گفته است: " من همواره با شاعران بزرگی چون حافظ، مولانا، سعدی و عطار زیسته ام و دعوت برای حضور در قونیه فرصتی است تا این بار در کنار مولانای بزرگ به اجرای برنامه بپردازم. به اتفاق گروه شهناز با افتخار در مراسم گرامیداشت مولانا به روی صحنه می رویم و امیدواریم برنامه ای در شان این شاعر و عارف بزرگ ارائه دهیم."با وجود کنسرتهای متعددی که شجریان در سه دهه اخیر در خارج از کشور داشته، اما هیچگاه پس از انقلاب در ترکیه به روی صحنه نرفته است. آخرین اجرای او در این کشور به سی و چند سال پیش در قونیه برمی گردد، تا اینکه چندی پیش خانم چلبی رئیس بنیاد بین المللی مولانا که خود نواده مولوی است، به ایران آمد و در دیدار با شجریان از وی برای اجرای برنامه در قونیه دعوت به عمل آورد. تصنیفهای این برنامه از ساخته های شجریان و درخشانی با اشعاری از مولوی، حافظ و سعدی خواهد بود اما در تمام آوازها، شجریان از اشعار مولانا بهره خواهد گرفت.
جایگاه هنری و اجتماعی شجریان
شادروان دکتر حسین عمومی(اصفهانی) وکیل دادگستری و کارشناس نامدار آواز ایرانی پس از برشمردن برجستگی های یک آواز خوان از جمله داشتن استعداد و صدای خدادادی، ردیف دانی و آگاهی کامل از ردیف آوازی و سازی موسیقی ایرانی، مناسب خوانی و احاطه کامل به ادبیات منظوم ایران از گذشته تا امروز و "صاحب سبک" بودن یعنی دستیابی به شیوه ای ویژه خود، به زنده یاد فریدون مشیری گفته بود که جز "محمد رضا شجریان" این مجموعه را یکجا در وجود هیچ آواز خوان دیگری در یکی دوقرن اخیر مشاهده نکرده است. اما شجریان خود به این مجموعه بخشی دیگر را نیز اضافه کرده است، آنجا که نزدیک به بیست سال پیش با امضای "خاک پای مردم ایران" در دفترچه اولین کنسرتهای اروپائیش همراه با گروه عارف به سرپرستی زنده یاد "پرویز مشکاتیان" نوشت: موسیقی فروغ هستی بخشی است که پیاله سخن توان واریز جهان ناکرانمند هستی بخشی های آنرا ندارد. یک واژگان از پیام موسیقی برای رستگاری جهانی بسنده است. من و همراهانم بدین امید پیک این پیام شده ایم که جهانیان با دریافت و به کار بستن آن، ما را در برابر وجدان خویش سرافراز فرمایند."
او در کنار اینکه می خواست یکه تاز موسیقی آوازی ایران باشد، همواره آرزوی رستگاری و آسایش برای مردم ایران و جهان داشته و کوشیده است هنر خود را برای رسیدن به این آرزو به کار گیرد. پیوستن به جنبش سبز مردم ایران و انتشار تصنیفهائی چون "صدای آتش" و "شادی آزادی" در ماههای اخیر نیز در ادامه همان راهی است که استاد از جوانی تا کنون در پیش گرفته، سرسختانه برای آن کوشیده و ایستادگی کرده است و در این راه درشتی های بسیار دیده و شنیده که احضار و بازجوئی چند روز پیش از سوی اطلاعاتی ها به جرم مصاحبه با رسانه های خارج از کشور کمترین آنهاست. این در حالی است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در این سالها هیچگاه دیدگاههای او وهنرمندان معترض را منتشر نساخته است. شجریان یکبار در مورد پخش صدایش از تلویزیون گفته بود مگر برنامه "دنیای حیوانات" است که موسیقی را پخش می کنید و بجای نوازنده و خواننده، آهو و گوزن نشان می دهید؟ این کار (نشان ندادن ساز از تلویزیون) مثل این است که می بخورید اما شیشه اش را نشان ندهید ...که می حرام بکردند و خون خلق حلال! شهریور ماه چندین سال پیش – هنگام ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی- استاد شجریان به بازدید نمایشگاه فرش دستباف آمده بود.
غرفه داران و بازدید کنندگان همانند همیشه برای دیدن و امضا و عکس گرفتن با او از سروکول هم بالا می رفتند و کار نمایشگاهی در حقیقت تعطیل شده بود. در آنجا شاهد بودم، پاسدار جوانی که اینهمه را تاب نمی توانست آورد، به بهانه بدحجابی همسر استاد خواست جمع را به هم بریزد. شجریان اعتراض کرد که حجاب همسرش هیچ ایرادی ندارد و آن مامور بدقلق یکباره درآمد که "فکر کردی با چهار تا آواز خواندن می توانی هر کار دلت خواست بکنی؟ می دهم از دفتر رهبری صدایت را قطع کنند"! و پاسخ استاد به او این بود که سالهاست می خواهید صدای مرا قطع کنید، اما تا این مردم هستند موفق نخواهید شد و آواز من بگوش جانها خواهد رسید.شکایت برای قطع پخش صدا و موسیقی او از صدا و سیمای حکومتی و همراهی استاد با جنبش راه سبز، نشان داد که آن پیش بینی تا چه حد درست بوده است. او حالا نه تنها یک آواز خوان بزرگ، بلکه آواز رسای مردمسالاری و آزادی خواهی در ایران شده و بسیاری دیگر از هنرمندان را به دنبال خود می کشد. همه رسانه های معتبر جهان برای گفت و گو با او آماده اند. سالن کنسرتهایش در داخل و خارج لبالب از جمعیت است. در فهرست صداهای جادوئی جهان و در بین هشتاد آواز خوان بزرگی که در این لیست قرار دارند، او تنها ایرانی حاضر است و بی شک با محبوبیت جهانی خود رای بالائی هم خواهد آورد و حالا چند روز دیگر می رود تا صدای بلندش را در قونیه و در بزرگداشت مولانا سر دهد. برایش دعای سفر بخوانیم که میزبانش گفت:
ما همه اجزای آدم بوده ایم
در بهشت این لحن ها بشنوده ایم
بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق
می نوازندش به تنبور و به حلق
*****
هرگونه ابراز ندامت در زندان را باور نکنید

ساسان آقايي روزنامه نگاري كه از يكشنبه هفته گذشته در بازداشت نيروهاي امنيتي به سر مي برد حدود سه ماه پيش با نگارش نامه اي خطاب به ملت ايران از ديدگاه ها و عقايد خود پيش از بازداشت احتمالي دفاع كرده و از مردم خواسته بود كه هر گونه ابراز ندامت و پشيماني او در زندان را باور نكنند.
نامه سرگشاده اين روزنامه نگار بدين شرح است:
*
"به نام او که یاور همیشگی است"
مخوان ای جغد شب لالایی شوم
که پشت پرده بیدار است خورشید

به تمام هم‌میهنانم؛
اکنون که این نامه سر گشوده می‌شود، من نیز به مانند ده‌ها رفیق دیگر و سدها شهروند این ملک در اندرونی‌های ناکجاآبادی "ویران" ناخواسته دربندم و شام را به انتظار پیک آزادی سحر می‌کنم و گویی این پیک خوش خبر را هرگز دسترسی نیست. این نامه را در روزهایی نوشتم که یکایک دوستان و همکاران تنها به جرم "نوشتن" و "اندیشه کردن" دستگیر می‌شدند و سر از همان جایی درمی‌آوردند که امروز من نیز گرفتار آنم و این گرفتاری از آن بابت است که درس بگیریم و عبرت پیشه کنیم تا جز به کام آقایان نگوییم و نخوانیم و ننویسیم و در یک واژه زندگانی نکنیم که اگر به از این بود، چه جای بردن و تاختن بر قلم‌به‌دستان و فرهیختگان این بوم می‌ماند؟
باری مردم؛
ما و شما گناهی نداریم جز بی‌گناهی، جرم‌مان این است که "حق" را خواستاریم و به بازخواست ناحق ایستاده‌ایم و چه جای شگفت که در چنین حکومتی ستم‌دیده را به جای ستمگر کیفر دهند. این نامه یک سند روشن رواج چنین بی‌عدالتی ژرف و دردناکی است که نویسنده‌ی آن بی‌هیچ اتهام و جرمی اکنون به مسلخ برده شده تا شاید که یا خاموش شود و سکوت برگزیند و سر به زیر افکند و یا زیر مهرورزی چماق علیه هستان و نیستان، آن‌چه بوده و نبوده، باور داشته و نداشته اعتراف کند.
پیش از بافته شدن این تار و پود‌های دروغ، بهتر دیدم که در پیشگاه ملت ایران هم به آن‌چه که کرده‌ام «اعتراف» کنم و هم پیشاپیش از آن‌چه که ممکن است از این پس روی دهد، پوزش بخواهم. در ابتدا اما گویا لازم است تا با بانگی بلند و فریادی رسا به تمام مخاطبان این نامه بگویم که نه تنها از گذشته‌ی خود، تلاش و باورهایم هرگز و هیچ‌گاه شرمسار و پشیمان نبوده‌ام که همآره با افتخار از آن یاد می‌کنم. آن‌چه تا به امروز از من خوانده‌اید و شنیده‌اید، همگی دیدگاه‌های راستین من است و اگر از این پس یک «ساسان آقایی» شکسته و در هم تکیده را به نمایش درآوردند که آرا و نظرهایش را پس بگیرد، باور نکنید! این‌ها جز یک خیمه‌شب‌بازی نخ‌نما شده چیز دیگری نیست.
کسانی که مرا می‌شناسند، می‌دانند که جز روزنامه‌نگاری در این سرزمین هیچ شغل دیگری نداشته‌ام و همآره به این قلم افتخار کرده و می‌کنم و خواهم کرد. چه کسی است که نداند، آرمان من و میلیون‌ها من دیگری که اکنون در یک مای سبز بزرگ چکیده شده، "ایرانی آزاد" است که از وزش نسیم خوشایند آزادی، آباد هم می‌شود. پدران و مادران ما ایرانی می‌‌خواستند؛ بدون استبداد، بدون پیشوا، بدون زندان، بدون شکنجه، بدون ساواک، سرزمینی که بشود در آن نفس کشید و با صدای بلند گفت و شنید و خواند و عاشق شد و نهراسید از این همه، اما افسوس که سی سال از این رویا گذشت و به بار ننشست تا نسل ما نیز هنوز در پی اندر خم کوچه‌ی والدینش باشد. ما اگر نوشتیم برای رسیدن به ایرانی چنین سرافراز و سربلند بود و از این خوان که بگذریم، باز هم سرنوشت را از نو بازخواهیم نوشت آن‌قدر که این قلم به جان آید.
اکنون که به کارنامه‌ی خود از آغاز دهه‌ی 80 به این سو می‌نگرم، خرسندم که قلم من تنها و تنها در راه خدمت به این ملک و مردمانش چرخیده و همآره مدافع و پشتیبان «حقوق بشر» و نه «حقوق مهتر» بوده، هرگز به پرده‌دری علیه حریم خصوصی مردم نیالوده و هیچ‌گاه به حریم مقدسات راستین آنان و نه ارزش‌های ساختگی وارد نشده است. در انتخابات اخیر نیز راهی که من و دوستان دیگری نیز به خیراندیشی آن گمان داشتیم در ابتدا با انتخاب نهایی اصلاح‌طلبان تفاوت داشت و به شکلی آشکار در ماه‌های مانده به انتخابات این دیدگاه‌ها انتشار می‌یافت که نتیجه‌ی یک تفاهم جمعی بود.
ببينيد آن‌ها چه می‌کنند؟
صندوق‌های رای ملت را در کتاب‌خانه‌ها و زیرزمین‌‌ها مخفی ساختند و پس از این شورش نابخردانه علیه دموکراسی حداقلی بود که من نیز به ذره‌ای در میان خیل انبوه شهروندان شریف این کشور بدل شدم. اگر در تجمعی شرکت داشتم، بنا به حق و اختیاری بود که اصل 27 قانون اساسی این مملکت در اختیار شهروندانش می‌گذاشت و به‌شکلی بدیهی هیچ حکومت بنیان یافته از قانونی اساسی نمی‌تواند مردم را از حقوقی که همان قانون تعیین کرده، محروم سازد. اگر نامه‌ای را امضا کردم، جز با در نظر داشتن حقوق بشر، رستگاری ایران، بحران سیاسی موجود و سرانجام قانون اساسی کشور نبود که تایید می‌کند؛ «هيچ‏ مقامي‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ حفظ استقلال‏ و تماميت‏ ارضي‏ كشور آزادي‌هاي‏ مشروع‏ را، هر چند با وضع قوانين‏ و مقررات‏ سلب‏ كند». خشنودم که در تمام این سال‌ها تنها به رسالت روزنامه‌نگاری خود پرداخته‌ام و از آن‌جا که اصل 24 قانون اساسی می‌گوید: «نشريات‏ و مطبوعات‏ در بيان‏ مطالب‏ آزادند مگر آن‏ كه‏ مخل‏ به‏ مباني‏ اسلام‏ يا حقوق‏ عمومي‏ باشد» نه‌تنها مطالبی علیه اسلام و حقوق عمومی ننوشته‌‌ام که بیش‌تر آن‌ها در راستای دفاع از حق عمومی ملت ایران و پشتیبانی از «آزادی و عدالت» تصریح شده در تمامی ادیان الهی بوده و در این رسالت نیز تا به آن‌جا کوشا بودم که اگر برخلاف قانون اساسی، تیغ سانسور بر گرده‌ی روزنامه‌ها سنگینی می‌نمود، بدون کوچک‌ترین چشم‌داشتی مطالب را در فضای اینترنت به داوری همگانی سپردم.
هم‌میهن ارجمندی که این نامه را می‌‌خوانید، لازم است بدانید که تنها محل درآمد من تا به امروز دستمزد ناچیز روزنامه‌‌های داخل کشور بود و حتا یک شاهی پول سیاه هم از رسانه‌های اینترنتی و سایت‌های و رادیوها و تلویزیون‌های خارج از کشور دریافت نکرده‌ام. خوش‌بختانه تا به امروز هرگز ملاقاتی با فردی خارجی نداشته‌ام و به همین ترتیب برای آن‌چه که تیغ‌کشان شب‌پرست آموزش «انقلاب مخملین» می‌خوانند، پاسپورت سفر در اختیارم نبود. اتهام احتمالی «ارتباط با رسانه‌های بیگانه»‌ی بنده نیز چنان دارای بنیانی قوی و راستین است که برادران هر چه گشتند، آثاری از گیرنده‌ی ماهواره‌ای نیافتند و گویی از این که ماهواره‌ای در کار نبود بسیار نیز ناخشنود بودند! از سوی دیگری، من با وجود ایمان راسخ به کار گروهی و سازمان‌یافته هرگز عضو حزب، دسته، جمعیت، تشکل و یا گروهی نبوده‌ام و فعالیت‌های خود را مستقل از هر نهاد دیگری دنبال می‌کردم.
شاید من را چونان بسیاری دیگر با اتهام کلی و مخدوش «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت و بکوشند زیر فشار خرد کنند اما باور دارم و ایمان که هیچ‌گاه و در هیچ زمانی حتا یک گام کوچک علیه امنیت ملی کشورم برنداشته‌ام. اگر به کوشش‌های رسانه‌ای و حقوق بشری من اشاره کنند، شما را به داوری می‌گیرم که این چه نسخه‌ی شگفت‌انگیزی از امنیت ملی است که با نوشتن و اندیشیدن و فکر کردن و ابراز عقیده دچار مشکل می‌شود؟ آیا این «امنیت ملی» که این‌ها مدافع آن شده‌اند، در حقیقت پوششی برای حفظ امنیت آقایان نیست؟ بدانید که شاید من یا دوستان دیگری را به چنین اتهامی حتا پای میز بی‌دادگاهی بکشانند اما در حقیقت محاکمه‌گران خود علیه امنیت ملی اقدام می‌کنند، این را مرور کارنامه‌ی تکاتک ما نشان می‌دهد.
به گواهی همین کارنامه، پیشنیه قابل دسترسم با یک جستجوي ساده که شمه‌ای از آن در این مجال رفت، اکنون بسیار شادمانم که می‌توانم در پیشگاه ملت و وجدان خویش از تمامی آن‌چه که کرده‌ام، دفاع کنم و باشد که روزگاری کلیدداران بی‌وجدان این سلول نیز به خود آیند و این فرزند کوچک ایران زمین را رها سازند، هر چند که آزادی از زندان همراه با اندوه یاران دربند مانده است و غم بزرگ بازگشت به زندان بزرگی با نام ایران. برای پایان دادن به این داستان تلخ باشد این امیدمان که به‌زودی بازمی‌گردیم و دوشادوش یک‌دیگر دیوارها را کلنگ می‌کوبیم. فرزندان "ایران فردا" حق دارند تا در دشتی سبز و آزاد جست‌وخیز کنند و اگر بهای این رویا به زنجیر کشیدن ما باشد، چه باک؛ خواهرم، برادرم، پدر و مادرم!
ساسان آقایی روزنامه‌نگار مدافع حقوق بشریت و شهروند ایران زمین
به شهر برگردیم
به این دیار نیاز
نیازمند رهایی
نیازمند امید
سبد سبد ز هواهای تازه هدیه بریم
سبد سبد گل شادی
نسیم آزادی
سروده ای از: "حمید مصدق"
*****
اعلامیه‌هایی برای 16 آذر

پایگاه اینترنتی «دیوارنویسی» اعلامیه‌هایی در مورد 16 آذر را برای پرینت و انتشار تهیه کرده است. در متن منتشر شده در این اعلامیه‌ها آمده است:
۱۶ آذر، روز اعتصاب و تظاهرات دانشجوییبا درود به مردم سبز اندیش ایران زمین بویژه دانشجویان و جوانان عزیر که تا به امروز نشان داده‌اند بدرستی خواهان آزادی و دموکراسی هستند و تا رسیدن به آن عقب نخواهند نشست. در روزهای پس از انتخابات شاهد آن بودیم که مردم به هر نحوی و به هر سبکی از تمامی مناسبت‌هایی که تا دیروز از آنِ حکومت بود استفاده کرده و صدای ملت آزادی‌خواه ایران را به گوش دیکتاتوران و جهانیان رسانیده‌اند. در همین راستا، مردم و بخصوص دانشجویان آزاده‌ ایرانی تصمیم دارند ۱۶ آدر که روز دانشجو نام دارد را به روز اعتصاب و تظاهرات دانشجویی تبدیل کنند. لذا در روز ۱۶ آذر در تمامی دانشگاه‌های سراسر کشور (آزاد، سراسری، پیام‌‌نور و...) دانشجوبان در کلاس‌ها شرکت نخواهند کرد و همزمان در دانشگاه‌ها بر علیه این حکومت جهل و جور و فساد به تظاهرات دست خواهند زد.
وعده‌ ما: ۱۶ آذر- جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های ایران
*****
ادعای عجیب عضو ارشد موتلفه :
راي مثبت چين و روسيه به قطعنامه نتيجه شعارهاي مرگ بر چین و روسیه است !
ایسنا: يك عضو حزب موتلفه‌ي اسلامي با بيان اين‌كه قطعنامه‌اي كه عليه ايران صادر شده است تحت فشار آمريكا و اتحاديه اروپا به راي گذاشته شده، گفت: اين قطعنامه جنبه‌ي قانوني و اجرايي ندارد و طبيعتا با قطعنامه‌هايي كه با راي‌گيري به تصويب مي‌رسد تفاوت دارد.
حميدرضا ترقي ـ معاون امور بين‌الملل حزب موتلفه‌ي اسلامي خاطرنشان كرد: اين قطعنامه زمينه‌سازي براي طرح موضوع هفته‌يي ايران در شوراي امنيت است و براي سياسي نگه داشتن پرونده‌ي هسته‌يي ايران تدارك ديده شده است. بنابراين ايران در مقابل چنين اقدام سياسي از سوي آژانس بايد همكاري خود را با آژانس به حداقل برساند و آژانس را تنبيه كند تا از برخورد سياسي با ايران پرهيز كند به‌ويژه اين موضوع در آستانه‌ي جابه‌جايي دبيركل آژانس اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌كند.
وي افزود: ايران بايد به دبيركل جديد بفهماند كه اگر قرار باشد روند كار آژانس از روند كار حقوقي و فني خارج شود و تحت تاثير فشارهاي سياسي قدرت‌ها تصميم بگيرد، ايران نمي‌تواند با آژانس همكاري داشته باشد و مجبور است همكاري‌هاي خود را به حداقل برساند. اگر اين روش تاثيري در مواضع آژانس نداشته باشد، ايران بايد راهكار ديگري را براي فعاليت‌هاي آينده‌ي هسته‌يي خود انتخاب كند كه طبيعتا آن راهكارها جزو برنامه‌هاي در دست اقدام ايران است ولي به صورت آزمايشي بايد گام اول را در اين حد برداريم تا ببينيم واكنش‌ها به چه كيفيتي خواهد رسيد.
ترقي {که حزب متبوعش دارای روابط بسیار گرمی با حزب حاکم در چین است و اخیرا احزاب دو کشور میزبان هیات هایی از سوی طرفین بوده و در جریان حوادث سین کیانگ نیز حزب متبوع او جانب دولت چین را گرفته بود} با اشاره به راي روسيه و چين عليه ايران نيز گفت: تلاش آمريكايي‌ها اين بوده است كه اين دو كشور را قانع كند كه اين اقدام در واقع به نفع آن‌هاست و به نفع روند هسته‌يي آينده است اما به هر كيفيتي به نظر ما اين را بايد اولين نتيجه‌ سردادن شعار "مرگ بر چين" و "مرگ بر روسيه" توسط اصلاح‌طلبان دانست كه اين اقداماتي كه آن‌ها در طول پس از انتخابات انجام داده‌اند و چنين موضع‌گيري‌هايي را اتخاذ كرده‌اند اين موضوع اولين محصولش عليه ايران است كه بايد تقصير را به گردن اصلاح‌طلبان و جنبش سبزي گذاشت كه در داخل كشور اين وحدت ملي ما را در اين زمينه خدشه‌دار كرد و وحدت كلمه جامعه‌ ما را به هم زد.
وي با بيان اين‌كه صدور اين قطعنامه قطعا مذاكرات ايران و 1+5 را به تاخير خواهد انداخت و يا شايد آن را متوقف كند، افزود: توافق ما با غربي‌ها در مورد مذاكرات ژنو اين بود كه مذاكرات با محوريت بسته‌ي پيشنهادي دنبال شود. در آن بسته‌ي پيشنهادي به هيچ وجه موضوع هسته‌يي ايران وجود نداشت و ما درباره‌ي مسائل غيرهسته‌يي با آن‌ها براي گفت‌وگو اعلام آمادگي كرديم و مذاكرات در همان محورها انجام شد.
اين عضو حزب موتلفه‌ي اسلامي گفت: در حاشيه‌ي مذاكرات ژنو آن‌ها موضوع معامله تجاري ما در رابطه با خريد اورانيوم 20 درصد را مطرح كردند كه اين موضوعي كاملا در حاشيه بود. اين موضوع حاشيه‌يي را آن‌ها در افكار عمومي دنيا به موضوع اصلي تبديل كردند و مذاكرات اصلي ما را كه مربوط به بسته‌ي پيشنهادي ايران بود كمرنگ كردند. نفس اين حركت نشان‌دهنده‌ي بي‌صداقت غربي‌ها و تثبيت دلايل روشن ايران براي بي‌اعتمادي نسبت به غرب است و اعتمادزدايي در اين اقدام توسط غربي‌ها انجام شد كه مجددا ما به آن‌ها بي‌اعتماد باشيم و نتوانيم به صداقت‌شان اعتماد كنيم.
ترقي توضيح داد: وقتي صداقتي در مذاكرات و برخورد با ايران توسط 1+5 وجود ندارد و تمام هم آن‌ها سوءاستفاده تبليغاتي و رسانه‌يي از مذاكرات است، هيچ دليلي وجود ندارد كه ايران اين نوع مذاكرات را ادامه دهد، مگر اين‌كه تضمين صد درصدي براي رفتار صادقانه‌ي آن‌ها با ايران پديد آيد كه بر آن اساس بتوانيم مذاكرات را ادامه دهيم.
ترقي در ارتباط با راه‌هاي ديگري كه ايران مي‌تواند پس از صدور اين قطعنامه براي پي‌گيري پرونده‌ي هسته‌يي خود دنبال كند، گفت: ايران مشكلي براي تهيه‌ي نيازهاي خود در مورد اورانيوم ندارد و مي‌تواند روند گسترش سانتريفيوژهاي خود را ادامه دهد و سايت‌هاي فردو را فعال كند تا فعاليت غني‌سازي‌اش را گسترش دهد و آن را از مرز فعلي جلوتر ببرد تا بتواند نياز رآكتور تهران را هم تامين كند. اين روند اگر آغاز شود فاز جديدي در فعاليت‌هاي هسته‌يي ايران است كه با توجه به نوع برخوردي كه با ما در موضوع قطعنامه شد، مي‌تواند خارج از نظارت آژانس و بدون پايبندي به قوانين ماده الحاقي پادمان باشد.
اين عضو حزب موتلفه‌ي اسلامي افزود: ايران مي‌تواند به هيچ وجه در رابطه با ماده الحاقي، همكاري با آژانس نداشته باشد.
*****

خبرهایی از زندانیان سیاسی
عبدالله رمضان زاده بعد از 170 روز بازداشت،فردا در دادگاه غیر علنی محاکمه می شود
مسعود لواسانی هم روز 11 آذر محاکمه می شود
عبدالله رمضان زاده عضو ارشد حزب مشارکت،سخنگوی دولت محمد خاتمی در سال های اصلاحات فردا دوشنبه پس از 170 روز بازداشت از سوی دادگاه انقلاب محاکمه می شود.
رمضان زاده که از روز 23 خرداد کمتر از یک روز پس از انتخابات خودروی او از سوی نیروهای امنیتی لباس شخصی در خیابان سرباز تهران متوقف و با ضرب و شتم و وارد کردن جراحت شدید بازداشت شد به رغم 170 روز بازداشت اعلام کرده که همچنان بر عقاید خود به ویژه اعتراضاتی که به سیاست های دولت و جناح حاکم داشته ایستاده است.
روابط عمومی روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران عصر یک شنبه با انتشار اطلاعیه اعلام کرد که اولین جلسه رسیدگی به اتهامات عبدالله رمضان‌زاده و سید مسعود لواسانی در هفته جاری در شعب دادگاه انقلاب تهران برگزار می‌شود.
بر اساس اعلام روابط عمومی دادسرای انقلاب روز دوشنبه نهم آذر ماه عبدالله رمضان‌زاده در شعبه 15 دادگاه انقلاب محاکمه می‌شود و روز چهارشنبه یازدهم آذر نیز به اتهامات مسعود لواسانی در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران محاکمه خواهد شد.
*****
مادرمهرنوش اعتمادی: فقط مرا ازاین سرگردانی نجات دهند

تغییر برای برابری : از بازداشت مهرنوش اعتمادی فعال کمپین یک میلیون امضا در اصفهان، دوم آذر ماه تاکنون اطلاع مشخصی ازوضعیت او در دست نیست. صبح روز دوم آذر ماه ماموران با در دست داشتن حکم جلب و حکم تفتیش منزل که به امضا دادستانی اصفهان رسیده بود، اعتمادی را بازداشت کردند. سپس در شعبه 11 دادگاه انقلاب اصفهان به وی تفهیم اتهام شد و ابتدا قرار بازداشت 24 ساعته و سپس قرار وثیقه 50 میلیونی برایش صادر کردند. با وجود این هنوز مهرنوش در زندان است و خانواده اش نگران.
با مادر مهرنوش، صدیقه شالبافیان، گفتگویی انجام داده ایم که می خوانید:
اگر ممکن است خلاصه ای از روند پرونده ی مهرنوش برای ما بگویید.
روز دوشنبه دوم آذر مامورینی که می گفتند از ستاد خبری اطلاعات هستند ساعت 8 صبح با حکم دادستانی اصفهان وارد منزل ما شدند، یعنی یک حکم برای جلب داشتند و یک حکم برای تفتیش وسایل شخصی مهرنوش که البته این آقایان همه ی خانه را گشتند و علاوه بر وسایل مهرنوش از وسایل من و برادرهای مهرنوش هم چیزهایی با خودشان بردند، مثلا کیس کامپیوتر و دست نوشته ها که مهرنوش هم خیلی به این موضوع اعتراض داشت. بعد از ظهر روز دوشنبه مهرنوش تماس گرفت و گفت که فردا به دادگاه مراجعه کنیم. سه شنبه در شعبه 11 دادگاه انقلاب جلسه ای تشکیل شد که بعد از آن به ما گفته شد که 24 ساعت قرار بازداشت صادر شده، البته رسمی گفته نشد.دو روز بعد مهرنوش با ما تماس گرفت و گفت که قرار وثیقه ی 50 میلیونی برایش صادر شده، ولی وقتی ما فردایش برای گذاشتن سند مراجعه کردیم بازرس شعبه 11 به ما گفتند که وثیقه تعیین کردم ولی از شما نمی پذیرم چون تحقیقات تمام نشده. ما به معاون دادستان مراجعه کردیم، ایشان می گفتند که غیر ممکن است قراری تعیین شود و پذیرفته نشود و می گفتند شما اشتباه می کنید . فعلا ما در این سردرگمی هستیم.
تماس شما با مهرنوش در چه حدی بوده ؟ آیا اطلاعی از او دارید؟
ما فقط دو یا سه تماس تلفنی کوتاه و کنترل شده با مهرنوش داشتیم، حتی دو بار تا به حال بازپرس پرونده به ما گفته که برای ملاقات برویم و یک بار به ما نامه هم داده ولی بعد از مراجعه به زندان و ساعت ها معطلی به ما گفتند که چون مهرنوش بازجویی دارد امکان ملاقات نیست . اما وعده ملاقات در روز عادی ملاقات در زندان را داده اند که امیدواریم عملی شود. ما حتی هنوز اتهامش را هم دقیق نمی دانیم، همان روز من از آقایانی که به منزل ما مراجعه کرده بودند پرسیدم جرم مهرنوش چیست ؟ گفتند فعالیت هایش در کمپین یک میلیون امضا.
در خواستی که از مقامات قضایی دارید چیست؟
اجرای قانون. من فقط می خواهم که مرا از این سرگردانی نجات بدهند، به وثیقه ای که به خود مهرنوش هم ابلاغ کردند عمل کنند، و اتهامش را شفاف به ما بگویند، ما چون تا این لحظه خبر دقیقی از وضعیت مهرنوش نداریم طبیعتا نگران وضعیتش هستیم.خواست دیگرمان هم این است که وکیل مهرنوش را در پرونده بپذیرند تا پیگیری های قانونی را انجام دهد.
آیا شما از فعالیت های مهرنوش اطلاع داشتید؟ فکر می کنید فعالیت هایش سزاوار چنین برخوردی است؟
بله اطلاع داشتم، و فکر می کنم نه تنها قانونی است بلکه به نفع جامعه هم هست، مهرنوش سال ها وقتش را صرف تحقیق، تدریس و فعالیت در مورد زنان کرده، حالا هم نه درخواستش غیرقانونی است و نه نحوه ی عملکردش. می دانم مهرنوش هیچ وقت از چارچوب قانون فراتر نرفته است.
اقدام بعدی که انجام خواهید داد چیست؟
ما کاری به جز مراجعه مجدد به مقامات قضایی نداریم و راهکارهای حقوقی که خود دادستان و دیگران می دهند را پیگری می کنیم، اگر نتیجه نگرفتیم به مقامات قضایی بالاتر مراجعه خواهیم کرد.
*****
دیدار محمد صادقي و حسن اسدی زیدآبادی با خانواده هایشان

صبح امروز (دیروز یکشنبه 8 آذر) خانواده محمد صادقي درحالي كه در هفته‌هاي گذشته اجازه ملاقات با او را نيافته بودند، با همراه داشتن نامه‌اي از سوي دادستاني به زندان اوين مراجعه كردند و به آن‌ها اجازه ملاقات با فرزندشان داده شد.خانواده صادقي، روحيه وي را خوب توصيف كرده‌اند. صادقي در اين ملاقات گفته است كه بازجويي‌ها از وي اتمام يافته، با اين حال مشخص نيست كه تا چه زماني در بازداشت موقت باقي بماند. قرار بازداشت صادره شده براي اين عضو شوراي مركزي سازمان ادوار،‌دو ماه است، با اين وجود، بازپرس شعبه 7 بازپرسي ويژه امنيت، اظهار اميدواري كرده كه با پايان يافتن تحقيقات مقدماتي، امكان تبديل قرار براي وي فراهم شود.همچنين حسن اسدي، ديگر عضو شوراي مركزي سازمان ادوار نيز امروز توانست براي دومين بار با خانواده‌اش ملاقات كند. حال عمومي وي نيز در اين ملاقات خوب بوده و از روحيه مناسبي برخوردار بوده است.محمد صادقي و حسن اسدي، غروب 12 آبان ماه در منازلشان در تهران بازداشت شدند. آن‌ها پيش‌تر نير بارها از سوي نهادهاي امنيتي مورد تهديد قرار گرفته بودند. ‌ از وضعيت سلمان سيما، عضو شوراي سياست‌گذاري سازمان دانش‌آموختگان ايران كه روز 23 آبان ماه بازداشت شده، همچنان اطلاعي در دست نيست. وي در اين مدت از حق تماس تلفني با خانواده‌اش نيز محروم بوده است.
*****
پشت پرده ماجرای توقیف یک روزه همشهری

قربانی منازعه سیاسی چاپ يك آگهي توريستي كه شهروندان را به سفر هند و ديدار از معبد بهاييان دعوت مي كرد مبناي تصميم دولت احمدي نژاد به توقيف روزنامه ارگان شهرداري بود.همشهري يكي از پرتيرا‍ژترين رسانه هاي مكتوب ايران است و با ضمائم متنوع خود قطب رسانه اي بسيار قدرتمندي را شكل داده است.اين روزنامه كه 18 سال پيش در دوران شهرداري غلامحسين كرباسچي تاسيس شد از ابتدا بر موضوع هاي اجتماعي و فرهنگي تمركز داشته ولي گهگاه منازعات سياسي حيات آن را در معرض تهديد قرار داده است.سال گذشته همشهری عصر به دلیل چاپ گزارشی درباره تیم اقتصادی دولت قربانی شد و دوشنبه پیش هم همشهری صبح برای یک روز از انتشار بازماند.
حذف آخرین حلقه منتقدان
ابعاد اختلاف رییس دولت و شهردار پایتخت طی 5 سال گذشته آنقدر وسیع بوده که تاکنون بارها و بارها پای رسانه ها به آن باز شده است. اين دو چهره محافظه كار در سال 84 براي كسب كرسي رياست جمهوري رقابت كردند و عليرغم اين كه بسياري از ناظران انتظار داشتند قاليباف نماينده مورد حمايت گروه هاي محافظه كار باشد اين احمدي نژاد بود كه سرانجام توانست نظر محافظه كاران را به خود جلب كند.قاليباف پس از ناكامي در انتخابات رياست جمهوري 84 موفق به كسب سكان مديريت پايتخت شد و از همين جايگاه تاکنون به نقد سياست هاي دولت پرداخته است.آخرين مورد منازعه آنان از حدود يك ماه پيش بر سر نحوه مديريت متروي تهران آغاز شد.متروي تهران زير مجموعه شهرداري به شمار مي رود ولی بر مبنای قانون مصوب مجلس در سال 87 ،دولت موظف شد یک و نیم میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی برای كمك به اداره بهتر مترو هزینه کند.مدیران شهرداری می گویند كه دولت احمدي نژاد با امتناع از پرداخت اين كمك ها باعث كندي اجراي پرو‍ژه هاي مترو و ناتواني در تعمير قطارها شده است اما دولت مدعی است كه ناکارآمدی مدیریتی متروی تهران مانع هدایت درست بودجه بوده است.احمدی نژاد در سخنانی جنجال برانگیز دو هفته پیش هشدار داد که برای برطرف کردن مشکل مترو قصد دارد اختیار انتخاب مدیر مترو را به دولت بازگرداند.اظهار نظر او بسیاری از تحلیل گران را به این نتیجه رسانده که دعواها بر سر مترو بیش از هر چیز جنبه سیاسی دارد.چرا که مدیر کنونی مترو یعنی محسن هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از معدود مدیران منتقد دولت است که هنوز در پست خود باقی مانده است.
غرامت دفاع از فرزند هاشمی
دولت و شهرداری در دعوا بر سر مدیریت مترو بازوهای رسانه ای خود را دارند.روزنامه ایران موضع دولت را نمایندگی می کند و روزنامه همشهری به دفاع از موضع شهرداری و مدیریت مترو می پردازند.ایران، مدیران مترو را به مانع تراشی در اجرای پروژه ها و حیف و میل منابع متهم می کند و در عوض روزنامه همشهری به دولت خرده می گیرد که با امتناع از پرداخت بودجه های مصوب شده به مترو مانع تکمیل پروژه های آن می شود."همشهری" در همین راستا طی هفته هاي اخير بارها تيتريك خود را به گزارشها ،تحليل ها و مصاحبه هايي در حمايت از مديريت هاشمي در مترو اختصاص داد که مضمون غالب آنها متهم کردن دولت به سياسي كار در ماجراي مترو بود. تحلیل گران می گویند توقيف يك روزه این روزنامه عقوبتي بود كه محمدباقر قاليباف و رسانه ارگان شهرداري بايد براي حمايت از محسن هاشمي پرداخت مي كرد.
توقیف خارج از قاعده
آن چه بیش از هر چیز ناظران سياسي را وامي دارد تا توقيف همشهري را نشات گرفته از اختلاف هاي سياسي دولت و شهرداري تعبير كنند اتهامی است که بر مبنای آن همشهری به مدت 24 ساعت به توقیف رفت.آگهی توریستی اعزام مسافر به معبد بهاییان در هند پیش از انتشار در روزنامه همشهری در دو روزنامه حامی دولت یعنی خورشید و ایران نیز به چاپ رسیده بود اما وزارت ارشاد واکنشی به آن نشان نداده بود.اتفاق هایی از این دست معمولا با تذکرکتبی وزارت ارشاد روبرو می شود.توقیف همشهری و خبرهایی که طی روزهای گذشته پیرامون آن منتشر شده نشان می دهد که تصمیم وزارت ارشاد درباره این روزنامه حتی خارج از معیارهای قانونی دولت احمدی نژاد در توقیف مطبوعات بوده است."محمد علی رامین"معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی مدعی شده که پیش از تصمیم این وزارت خانه به توقیف همشهری از مسوولان روزنامه خواسته شده بود "به صورت داوطلبانه تا چند روز از انتشار آن خودداری کنند و فرهنگ جديدي از عذرخواهي را ايجاد كنند."به گقته او مخالفت مسئولان همشهری با این پیشنهاد سبب توقیف روزنامه شده است.با این حال برخی خبرها حاکی از آن است که تصمیم درباره توقیف همشهری خارج از تمام معیارهای قانونی و بدون حضور 4 نفر از 7 نفر اعضای هیات نظارت بر مطبوعات گرفته شده است.امتناع معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد از پاسخگویی درباره تعداد افراد حاضر در جلسه هیات نظارت نیز به این شایعه ها دامن زده است.او مدعی شده که اسامی حاضران "جزء اسرار است " و دبیر آن "اجازه ندارد جزئيات تصميمات و اظهارنظرها را منتشر كند."همشهری گرچه پس از این کش و قوس ها با پادرمیانی محمدباقر قالیباف حیاتی دوباره یافته و از خطر توقیف رهایی پیدا کرده اما تا زمانی که حکایت دعوای رییس دولت و رییس پایتخت باقی است همشهری همچنان از خطر مصون نخواهد بود.
*****

نامگذاری خیابان «دانشجویان تهران» در کشور ایتالیا
در شهر سالمی در جزیره سیسیل ایتالیا، خیابانی را به نام دانشجویان ایران نام‌گذازی کردند
انجمن آزادی بیان در ایران
*
بیانیه مطبوعاتی
جمعه ۲۷ نوامبر برابر با ۶ آذر، در شهر سالمی در جزیره سیسیل ایتالیا ، خیابان «دانشجویان تهران» توسط ویتوریو اسگاربی، شهردار، و نمایندگان کمیته ۱۸ تیر ایتالیا و انجمن آزادی بیان در ایران، پرده برداری شد.
ویتوریو اسگاربی در جریان این مراسم گفت « در ایران دانشجویان برای تحقق آرمان های مهمی جان خود را فدا می کنند و این وظیفه ما شهروندان کشورهای آزاد و دمکراتیک است که در کنار آنها قرار بگیریم».
سالمی اولین شهر در ایتالیا و جهان است که خیابانی را در قدردانی از مبارزات دانشجویان ایران برای آزادی و دمکراسی نامگذاری می کند.
ویتوریو اسگاربی در خاتمه مراسم پرده برداری از خیابان «دانشجویان تهران» گفت «ما ۱۶ آذر در کنار دانشجویان ایرانی که بار دیگر به خیابان ها سرازیر خواهند شد تا صدای حق طلبانه خود را به گوش جهانیان برسانند قرار خواهیم گرفت».
*****

ساخت جنگنده در دستور کار ایران قرار گرفت
منوچهر منطقي که هفته گذشته به عنوان مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح منصوب شد، در گفت و گویی مفصل با خبرگزاری فارس وعده داده که تا سه سال آینده ایران جنگنده پبشرفته تولید خواهد کرد.
منوچهر منطقي که از آذرماه سال ۱۳۸۱ به عنوان مدیرعامل بزرگترین کمپانی خودروسازی کشور یعنی ایران خودرو مشغول فعالیت بود به یکباره در فرودین ماه سال جاری توسط وزیر صنایع و معادن برکنار شد. پس از آن که شایعات مختلفی درباره آینده کاری منطقی به گوش می رسید، در نهایت او به عنوان مسئول طراحي و توليد هواپيماهاي پهن پيكر در كشور منصوب شد. علي اكبر محرابيان در حكم انتصاب منطقی برای این سمت فاش کرده بود که "طراحي و ساخت هواپيماهاي پهن پيكر جزء سياست هاي راهبردي كشور و مورد نظر مسئولان ارشد نظام" است. اما سمت تازه منطقی در وزارت صنایع و معادن پیش از آن که حتی به تاسیس سازمانی بیانجامد خاتمه یافت. با انتخاب سردار سپاهی احمد وحیدی به عنوان وزیر جدید دفاع در دولت دهم، او منطقی را که از همکاران و دوستان قدیمی اش بود به مدیریت سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح منصوب کرد تا منطقی به جای ساخت هواپیماهای پهن پیکر مسافری و باری به ساخت جت های جنگنده مشغول شود. منوچهر منطقی از مديران برجسته صنايع موشكي سپاه در دهه هفتاد به شمار می رود. او در دوران جنگ ایران و عراق با پیوستن به سپاه پاسداران توانست اولین سازنده رادار در کشور باشد، در همان زمان منطقی ایده طراحی موشک های زمین به زمین را مطرح کرد. ایده ای که پس از پایان جنگ خود مسئول پیشبردش شد. از منطقی به عنوان مدیر اصلی طراحی و ساخت موشک "شهاب ۳" نام برده می شود و حتی رهبر جمهوری اسلامی ایران به صراحت او را با عنوان "پدر موشکی ایران" مورد خطاب قرار داد. اما واقعیت آن است که منطقی پروژه ساخت موشک را تحت نظر سردار احمد وحیدی، وزیر کنونی دفاع ایران پیگیری کرد. احمد وحیدی کسی است که متهم به دست داشتن در حادثه بمب‌گذاری در مرکز یهودیان آرژانتین یا آمیا در سال ۱۹۹۴ است و به همین دلیل در لیست اخطار پلیس بین‌الملل قرار دارد. او که در آن زمان فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران را برعهده داشت، پس از مطرح شدن نامش به وزارت دفاع رفت و مسئولیت تکمیل طرح ساخت موشک را به عهده گرفت. در زمان وحیدی چندین کارخانه موشک سازی در تهران، اصفهان و شیراز احداث شد. اصلی ترین کارخانه زیرنظر سازمان صنایع هوافضا وابسته به وزارت دفاع راه اندازی شد که در سال ۱۳۷۷ موشک شهاب ۳ را از روی موشک های "نودونگ" کره شمالی ساخت. وحیدی در سالهای حضور خود در صنایع دفاعی تلاش کرد تا فارغ التحصیلان باهوش و موفق دانشگاه های ایران را جذب پروژه ساخت موشک کند و پس از مدتی نیز ساخت نسل جدید موشکی ایران با نام "سجیل" را در دستور کار قرار داد.به نظر می رسد هم اکنون نیز وزیر دفاع دولت احمدی نژاد قصد دارد تا با کمک منوچهر منطقی پروژه بلندپروازانه ساخت جت های جنگنده را پیگیری کند. در مراسم معارفه منطقی به عنوان مدیرعامل جدید سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح گفته شد که مهمترین پروژه کنونی این سازمان طراحی و تولید انواع هواپیما، هلیکوپتر و موتورهای توربینی است. قدرت دفاعی نیروهای مسلح ایران در برابر یک حمله نظامی که در نوع مدرن خود کاملا بر پایه حمله هوایی متمرکز است، آسیب پذیر و قدیمی جلوه می کند. ایران هنوز از جنگنده های کهنه باقی مانده از دوران پیش از انقلاب استفاده می کند که سال‌هاست در دیگر کشورهای جهان از رده خارج شده‌اند. ایران همچنین تعدادی هواپیمای روسی "سوخو ۲۵" و هواپیماهای قدیمی "میگ" در اختیار دارد که قابلیت رزمی آنها بسیار اندک است. سیستم رادار ایران نیز که منوچهر منطقی پایه گذار آن بود همچنان در برابر یک جنگ مدرن الکترونیک آسیب پذیر است.همان زمانی که وزير صنايع و معادن منوچهر منطقي را به عنوان مسئول توليد هواپيماي پهن‌ پيكر منصوب كرد، انتقاداتی از سوی چهره های نظامی مطرح شد که این کار را موازی کاری با پروژه ای می دانستند كه سال ها پیش خود قصد انجامش را داشتند. در حقیقت بسيار پيش از آن كه وزیر صنایع و معدن دولت احمدی نژاد به فكر هواپيماسازي آن هم از نوع پهن ‌پيكرش كه معادل بوئينگ و ايرباس است، بيفتد، "هسا" مخفف هواپيماسازي ايران متعلق به صنايع دفاع - جايي كه منطقي از آنجا به ايران خودرو آمد - سال‌ها بود كه در اين زمينه فعاليت مي‌كرد كه آخرين آن مونتاژ هواپيماي روسي آنتونف ۱۴۰ با نام ايران۱۴۰ بود. با آمدن منطقی به نظر می رسد که هم اکنون وزارت دفاع موفق شده که پروژه ساخت هواپیما را به طور انحصاری در کنترل خود بگیرد. او در گفت و گو با خبرگزاری فارس گلایه می کند که کشورهایی نظیر پاکستان که از ایران عقب تر بوده اند هم اکنون توانایی ساخت جت جنگنده مدرن را دارند. او در سمت جدید خود قول داده که هر سال يك پديده در زمينه صنعت هواپيماسازي ایران را معرفي كند.
*****
دعوت به اعتصاب عمومی در دانشگاه رازی کرمانشاه

در پی افزایش فشارها و امنیتی شدن فضای دانشگاه رازی کرمانشاه، دانشجویان این دانشگاه با پخش اعلامیه ای دعوت به اعتصاب سراسری کردند.
در این اعلامیه زمان اعتصاب سراسری دانشجویان این دانشگاه روز سه شنبه 10 آذر عنوان شده است.
دانشجویان این دانشگاه چندی پیش در اعتراض به فضای حاکم بر جامعه اقدام به شعار نویسی در دانشگاه در سطح گسترده ای کرده بودند که این کار موجب ورود افراد نظامی و اطلاعاتی (لباس شخصی ها) در روزهای پس از آن به دانشگاه شد که دانشجویان در اعتراض به این حرکت اعلام کردند روز 10 آذر در کلاس‌های درس حاضر نخواهند شد.
هم چنین دانشجویان یکی دیگر از دلایل این اعتصاب عمومی را حمایت از دانشجویانی اعلام کرده‌اند که با حکم تعلیق از تحصیل در این دانشگاه مواجه شده اند.

*****
از میان ایمیل های رسیده:
از اعتراف تا انتظار
مسيح علي نژاد

*
آقای ابطحی عزیز!
اجازه بدهید تا به زندان برنگشته اید مخاطبِ نامه ام باشید؛ شما که این روزها میهمان عزیز جمعی غریب در خانه شده اید.
می دانم که نق زدن به کسی که عزیز جمعی می شود دشوار است؛ اما به دشواری پنهان کردن علامت سوال از چشم ها و نشان دادن برق چشمی از سر ابهام نیست، به دشواری برگزاری جشن آزادی با خروار خروار خیال دربند نیست...
نمی شود ما سور آزادی عزیزان دربندمان را به سفره بنشینیم و تنها کمی آنسو تر، از جوانی به نام سهراب تنها یک قاب باقی مانده باشد و زنی تکیده که زیر قاب نشسته است و زار می زند.
نمی شود ما عزیز دربندمان را گل باران کنیم و آنگاه تنها کمی آنسوتر، گل های سر مزار دختری به نام ندا را لگد مال کنند و هوار مادرش هوای دل ملتی را ابری کند که به سنگ قبر عزیزش هم رحم نکرده اند.
انگار نمی چسبد این شادمانی، وقتی مادر روستایی دانشجوی جوانی به نام کیانوش در به در دنبال قاتل فرزند شهیدش می گردد.
خنده های ما زود یخ می کند وقتی مادر زندانی کم شهرت تری چون آقای داوری از شهرستان بجنورد به تهران می آید و می گوید یا مرا هم بیندازید زندان یا حداقل بگویید آیا پسرم هنوز زنده است؟
ممکن است به نق زدنی عبث تعبیر شود اما لیست غم های ما دراز تر از عمر بازجویان و آن دسته از بسیجیانی است که قرار را زیر پا گذاشته اند و به جای دفاع از ملت به رویشان گلوله کشیدند وقتی شما نبودید... آری آقای ابطحی اگر ادامه دهیم به انتهای لیست غم هایی که در نبود شما معترضان به یک انتخابات را ویران کرد نخواهیم رسید؛ اما به انتهای توقع این یک ملت دردمند از سیاستمداران شان چرا...
مرد با مرام وبلاگستان!
مردمی که در بزنگاه های مختلف سیاسی، کلید واژه سیاستمداران هستند با مردمی که ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم به خودش دیده است، فرق بسیار دارند.
تا آنجا که میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی نیز بی تعارف، بی آرایش و بی پیرایش، اعلام کرده اند که اگر جنبش اعتراضی در ایران شکل گرفت این مردم بودند که جنبش را رهبری کردند و نه هیچ گروه و رهبری؛ چنان که وقتی مقام رهبری، انتخابات را در سخنرانی اولین نماز جمعه بعد از انتخابات تایید کرد باز هم مردم به خیابان آمدند و همان روز دهها شهید و کشته دادند... نه منّتی در میان بود، نه توقّعی!
همین مردم به همان اندازه که سوگوار و عزادار عزیزان از دست رفته خود بودند، با سیاستمداران دربند نیز اعلام همبستگی کردند و پا به پای خانواده های زندانیان به نظاره ی دادگاه های نمایشی نشستند و باز هم بی هیچ توقعی چشم و گوش بر آنچه در بیدادگاه بزرگان شهر برگزار بود بستند و چشم به راه روزهایی نشستند تا دل و دهان زندانیان، جایی بیرون از چاردیوار دادگاه و بازداشتگاه و زندان باز شود و شرح واقعیت را از زبان خودشان و در خانه خودشان بشنوند و باور کنند.
راستی خبر داری از ملتی که بی قرار و پریشان، پای برنامه ویژه صدا و سیمای ضرغامی نشست تا هنگامی که شمارا وا داشتند دست بالا ببرید و بر موسوی و خاتمی و کروبی خرده بگیرید، به جای شما و برای شما اشک بریزد...
برایت آیا خبر آوردند که چگونه ملتی، همیشه متهم به سستی ایمانی، بر ایمان خود بالید آنگاه که شما را مجبور کردند فصل به فصل اعتراضات مردمی را به دلخواه بازجویان نقد کنید؛ همان ملتی که شما را چون شیران به دام افتاده بر شانه های خود بالا می برد تا مبادا شما را به کلمه و کلامی آنی برنجاند؟
سبزها حوصله می کردند، سفیدها مراقب بودند، همه ظرافت به خرج می دادند... اینها که می نویسم تنها وصف حال جماعت روزنامه نگار و وبلاگ نویس نیست که چند روزی روزنامه ها و وبلاگستان را روی سر بازجویانت آوار کرده بودند تا بیش از این به سید خوش خنده و خوش قلم شان جسارت نکنند؛ حتی جوان ترین عضو خانواده وبلاگستان هم به گمانم خامی نکرد که پس از اعتراف شما، نوک قلم تیز کند و قهرمان خیالی به میدان طلبد!
جل الخالق نمی دانم چه رخ داده بود که بسیاری از سبز ها و سفیدها تا به این حد بزرگ اندیش شده بودند. دیگر دنبال قهرمان سازی نبودند و واقع بینانه، اعتراف را هم راهی برای مبارزه دانستند و سرافکنده و سرشکسته نشدند... بر مزار بازجوهای بی نام و نشانی که شما را به اعتراف واداشته بودند می گریستند و آنها را مرده فرض می کردند اما شما را زنده و استوار می دیدند و همپای شما و با شما، بازی وبلاگی اعتراف به راه انداختند تا جنبشی را از هجوم یأس برهانند.
مشاور شیخ شجاع روزهای ترس!
شیخی که به مشاوره های شما در انتخابات می بالید، ذره ای چین به پیشانی نینداخت آنگاه که مشاورش با صورتی درهم او را هم متهم به اغتشاش می کرد. او گذاشت دل قاضی و بازجویان یک دادگاه رسوا خوش باشد به ایجاد تحولی چنین رسوا تر که در مدت کمتر از یک ماه، آنکه در فیلم تبلیعاتی کروبی حرف اصلی را می زد، اینک ناگهان منقلب شده است و به شیخ می تازد.
مهدی کروبی و سید محمد خاتمی هر دو به مشاور و معاون خود بالیدند و از گرد راه نرسیده، میهمانش شدند در روزهای مرخصی؛ تا نشان دهند که سرافکندگی معنا ندارد وقتی اسیری را وادار به واگویه علیه همراهانش می کنند.
آقای ابطحی !
اینها تنها تصویر ساده ای است از آنچه بر جامعه و همراهان شما رفت آنگاه که شما دربند بودید و هر آنچه می گفتید را هیچ کس باور نکرد.
آنگاه که همکارانم یکی یکی به زندان رفتند و یکی یکی درست عین خودتان در برنامه ویژه ی اعتراف نشستند، شما همراه و پناه خوبی بودید و برای همین هیچ کس از شما به دل نگرفت وقتی یک بار نام "پشیمان" را برای وبلاگ نویسان معترف.به کار بردید
حتما یادتان هست همان وبلاگ نویسان پشیمان بعدها که آزاد شدند یکی یکی به خلوت شما آمدند و علت واقعی پشیمانی در زندان و اعتراف در تلویزیون بزرگان را برای شما گفتند؛ گفتند آنچه که در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران بر زبان شان جاری شده بود ساختگی بود و حاصل فشارهایی که تاب و تحمل اش دشوار بود.
آنها گفتند و شما یاریگر شدید و اولین کسی بودید که در وبلاگ خواندنی تان نوشتید که این اعترافات بی اعتبار است؛ امروز چه؟
می دانم طرح این سوال هم شاید اختلاف افکنی تعبیر شود، یا جمعی دیگر ممکن است خرده بگیرند که از خانه دور مانده ای و انتظار عبث داری که قهرمان به میدان می طلبی...
اما... نمی شود آقای ابطحی! که هیچ نگفت وقتی چشم های یک ملت دردمند خیره به صفحه شما مانده است تا نشانی بیابد از بی نام و نشان هایی که به نام شما از روزهای خوش اوین مطلب می نوشتند و حال همه ما را ناخوش می کردند.
نبودید که ببینید چه موجی از مهر در گرفت آنگاه که موج بی مهری بازجویان برخاست و دادگاهی ساخت که متهمان اش یک به یک به صف می شدند و با صورتی زار و نزار بر علیه خودشان اعتراف می کردند.
نبودید که ببینید حتی رقیبان انتخاباتی تان هم به حلقه رفیقان پیوستند و رندانه بر بازی دل آزار دادگاه نمایش شما و دربندان دیگر خندیدند تا مبادا دل بیدادگاهیان از داد ما آباد شود.
اما حالا که هستید چه؟ هر آدمی شاید تنها یک بار یک فرصت تاریخی در اختیارش باشد که بتواند بر سرنوشت یک ملت دردمند تنها کمی تاثیر بگذارد.
اینجا وقتی می گویم ملت، صحبت از ملتی است که در ایران دیده و شنیده نمی شوند؛ ورنه متاسفانه ملتی که هوادار یک دولت باشد نه اندکند و نه تریبون هایشان اندک.
شما برای یک ملت بی تریبون و بی توقع، فقط یک نشانه برجای بگذارید یا حالی از خانواده های شهدا بپرسید. از این نامه هم به دل نگیرید که نامه های بی پرسش و پرستایش هم کم نیستند این روزها...
*****
احضار مجدد اعضا شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به دادگاه انقلاب

اعضاء شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بار دیگر به دادگاه انقلاب احضار شدند.
مهدی عربشاهی و بهاره هدایت، از اعضاء شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به دادگاه انقلاب احضار شدند.
عربشاهی و هدایت می بایست روز چهارشنبه خود را به شعبه 12 بازپرسی دادسرای انقلاب معرفی کنند. علت احضار ادای پاره ای توضیحات ذکر شده است.
این در حالیست که هفته پیش نیز، مهدی عربشاهی و فرید هاشمی، از اعضاء شورای مرکزی دفتر تحکیم، احضاریه ای برای حضور در دادگاه عمومی دریافت کرده بودند و حدود 12 روز پیش نیز، عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی این تشکل، در منزلش بازداشت و راهی بند 209 زندان اوین شد.
*****
وزیر علوم: در دانشگاه محرک های جنسی به حد اعلا می رسد
پافشاری دولت احمدی نژاد بر تفکیک جنسیتی

درحالی که از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در دولت نهم در سال 84 همواره موضوع تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها مورد توجه دولت وی قرار داشته است، روز گذشته کامران دانشجو وزیر علوم وی در اظهاراتی با اعلام این که "تفکیک جنسیتی را مطابق با جهان بینی اسلامی اجرا می کنیم" بار دیگر بر اهداف جناح حاکم مبنی بر کنترل و محدود سازی دانشگاه ها تاکید کرد.
کامران دانشجو که از روز پنج شنبه با اظهاراتش درباره مسایل دانشگاهی و همچنین مسایل روی داده پس از انتخابات ریاست جمهوری در کانون توجه قرار گرفته بود روز گذشته در جمع خبرنگاران رسانه ها گفت: " ما در کشوری دموکراتيك زندگی می‌کنیم که البته انتخابات، لیبرال دموکراسی را به طور کامل به باد داد، بر همین اساس به راحتی می‌توان نظرات را عنوان کرد. ما هم این نظرات را دریافت می کنیم و روی آنها کار کارشناسی انجام می‌دهیم و آن چیزی که با جهان‌بینی اسلامی مطابقت داشته باشد را اجرا می کنیم."
وزیرعلوم محمود احمدی نژاد در ادامه تاکید کرد: "ما رشته‌هایی را خاص زنان و رشته‌هایی را خاص آقایان می‌خواهیم و این بحث در تمام دنیا هم وجود دارد و در کشور هم دانشگاه‌هایی همچون الزهرا و امام صادق نیز مخصوص آقایان وخانم‌ها داریم و اشکالی هم ندارد و مثبت و خوب است."
کامران دانشجو پس از آن موضوع تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها را دوباره مطرح کرده و مدعی موفقیت آمیز بودن اجرای آن در دانشگاه های امام صادق و الزهرا است که هفته پیش معاون پژوهشی نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها "اختلاط پسر و دختر در دانشگاه ها را مشکل ساز خوانده و گفته بود که "در دوره دانشگاه زمانی که محرک‌های جنسی در جوانان به حد اعلای خود رسيده است اختلاط آنها در دانشگاه‌ها باعث افت تحصيلی دانشجويان شده است."
حبیب محمد نژاد همچنین در اظهاراتش با موفق خواندن اجرای طرح تفکیک و تک جنسیتی در دانشگاه امام صادق و ناموفق بودن آن در دانشگاه الزهرا البته خاطر نشان کرده بود: "برای اينکه اثرات جداسازی جنسيتی را بر ميزان موفقيت تحصيلی بيازماييم بايد دانشگاه‌هايی مانند دانشگاه های تهران، صنعتی‌شريف يا شهيد بهشتی که رتبه علمی مناسبی دارند و استادان موفقی در آنجا تدريس می‌کنند مورد آزمون قرار گيرند تا بتوانيم در رابطه با جداسازی جنسيتی و تاثير آن بر آموزش دانشجويان اظهارنظر کنيم."
اظهارات اخیر کامران دانشجو در رابطه با تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها بر اساس جهان بینی اسلامی در حالی است که در ابتدای روی کار آمدن او "غلامعلی حداد عادل" از حامیان محمود احمدی نژاد و از نزدیکان آیت الله خامنه ای نیز در استقبال از وزارت وی گفته بود: "اسلامي کردن دانشگاه ها يک انتظار مهم از وزير علوم جديد است که امیدوارم با کمک حوزه هاي علميه و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اين وزارتخانه بزودی محقق شود."
تفکیک جنسیتی مورد پسند دولت احمدی نژاد
از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد همواره بحث تفکیک جنسیتی در بسیاری از حوزه ها و مسایل جاری کشور حاکم بوده است. ایجاد بیمارستان تک جنسیتی، راه اندازی پارک تفریحی تک جنسیتی، جداسازی اتاق کارمندان زن و مرد، جدا سازی ورودی دانشجویان دختر و پسر به دانشگاه ها، حذف دبیران مرد از مدارس دخترانه و موارد بسیار دیگری از این دست همگی از آغاز به کار محمود احمدی نژاد در دولت نهم انجام شده است.
در اولین اقدام دولت در این راستا، محمد حسین صفار هرندی وزير ارشاد اسلامی در پاييز سال 84 با ابلاغ بخشنامه ای به معاونان خود خواستار اجرای چنين تفکيکی شد و حضور کارمندان زن در ساعات عصر در ادارات را ممنوع اعلام کرد که اين روند با جداسازی اتاق کارمندان زن از کارمندان مرد در برخی از وزارتخانه های دیگر و ادارات از جمله در سازمان تامين اجتماعی ادامه يافت.
پس از آن در سال 85 وزارت آموزش پرورش برنامه حذف دبيران مرد از دبيرستان های دخترانه را به اجرا در آورد که اگرچه اين طرح به دليل کمبود نيروی انسانی نتوانست به طور کامل به اجرا در آيد اما به گفته برخی از کارشناسان همچنان مورد توجه دولت وقت است.
در ادامه این روند نیز وزارتخانه های علوم و بهداشت نيز از سال 85 برنامه هايی در مورد جداسازی جنسيتی در دانشگاه ها به اجرا گذاشتند که اين برنامه ها از جداسازی در ورودی دانشجويان مرد و دانشجويان زن آغاز، و با جداسازی برخی کلاس ها در برخی از دروس ادامه يافت. محدود کردن ورود دختران به دانشگاه در سهميه بندی کنکور نیز اقدام دیگر دولت در راستای تفکیک جنسیتی بود.
در همین رابطه چندی پیش حجت‌الاسلام فضل‌علی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، با دفاع از "طرح تک‌جنسیتی کردن دانشگاه‌ها به خبرگزاری ایلنا گفته بود: "یک ضرب‌المثل قدیمی است که می‌گوید دختر و پسر جوان در کنار یکدیگر مثل پنبه و آتش هستند. ما این ضرب‌المثل را قبول داریم و معتقدیم پنبه در کنار آتش سالم نمی‌ماند و می‌سوزد، بنابراین با اختلاط دختر و پسر در دانشگاه‌ها مخالفیم."
باید نظارت صورت بگیرد
اظهارات روز گذشته وزیر علوم محمود احمدی نژاد درباره اجرای تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها درحالی است که وی روز پنج شنبه نیز در اظهاراتی که خبرگزاری دولتی ایرنا آن را منتشر کرد، گفت: "امروز عده ای می خواهند دانشگاه ها را با دیدگاه غربی ها جلو ببرند، این عده می خواهند دانشگاه ها بر مبنای آزادی، لاابالی گری و هرج و مرج پیش رود."
وی در این اظهاراتش خواستار نظارت بیشتر بر امور دانشگاه ها و اساتید شد و تاکید کرد که "باید بر اساتید دانشگاهی نظارت شود، آنان باید بر اساس جهان بینی اسلامی و منافع نظام سخن گویند."
کامران دانشجو در ادامه همچنین مدعی شد: "عده ای بیان کردند دانشجو به دلیل آنکه قشر فرهیخته جامعه است هر کاری کرد نباید برخوردی صورت گیرد.آنان می گویند در مقابل باج خواهی و زورگویی عملی انجام ندهیم. جامعه دانشگاهی ما ارزش مدار است که اخلاق را در کنار علم می خواهد و این حرکات را بر نمی تابد."
وزیر علوم محمود احمدی نژاد با طرح این موضوعات درباره نظارت بر اساتید و دانشگاه ها در آستانه روز دانشجو همچنین گفت: "دشمنان بدانند که دانشجویان لاابالی گری های ترویجی آنان را قبول نخواهند کرد و دانشگاه ارزش مدار می ماند."
*****
پینشهاد فرمانده نا جا برای ایجاد مراکز "دلالی محبت" (موسسات جارکشی)

پيشنهاد ايجاد موسساتي براي ازدواج موقت ...!!!!
مثل اينکه راهکار ارائه دادن از سوي پليس در زمينه ازدواج موقت پاياني ندارد. پس از آنکه رئيس پليس آگاهي ناجا هفته گذشته درباره «تسهيل ارتباط مشروع جنسي» سخن گفت و دو سه روز بعد از آن از سمت خود برکنار شد سردار اسماعيل احمدي مقدم در جلسه توديع و معارفه همان مسوول از ايجاد موسساتي حرف زد که «هم در انتخاب و هم در امکانات» مربوط به ازدواج موقت مي توانند کمک کنند.
فرمانده نيروي انتظامي اعتقاد دارد رابطه نامشروع پسر و دختر مي تواند ضابطه مند شود اگر نگاه افراد جامعه به اين موضوع تغيير کند.احمدي مقدم در حاشيه مراسم توديع و معارفه فرمانده جديد دانشگاه علوم انضباطي با بيان اينکه وقتي بحث ازدواج موقت را مطرح مي کنيم، اين موضوع در حد کفر عنوان مي شود، گفت؛ ارتباط نامشروع آنقدر قبح ندارد که ازدواج موقت قبح دارد، هرچند از نگاه ما رابطه نامشروع دختر و پسر مي تواند ضابطه مند شود. اسماعيل احمدي مقدم در پاسخ به اين پرسش ايلنا درباره طرح موضوع تسهيل در ارتباط مشروع جنسي از سوي پليس گفت؛ ما برنامه يي نداريم اما آسيب را مطرح مي کنيم. اما وقتي ما ازدواج موقت را مطرح مي کنيم در حد کفر عنوان مي شود به طوري که در جامعه ارتباط نامشروع آنقدر قبح ندارد که ازدواج موقت قبح دارد. در اذهان مردم ازدواج موقت وسيله يي براي زياد ه خواهي افرادي است که ازدواج کرده اند در حالي که اين گونه نيست و رابطه نامشروع دختر و پسر مي تواند در چارچوب قانون و شرع ضابطه مند شود. فرمانده ناجا به آثار اين مساله اشاره کرد و گفت؛ آثار حقوقي و اجتماعي اش را نيز اسلام مشخص کرده است اما امروز اگر زمينه را براي ازدواج چه دائم و چه موقت فراهم کنيم چنان حمله يي مي کنند که رابطه نامشروع ترجيح داده مي شود. احمدي مقدم به سخت شدن ازدواج و جواني جامعه نيز اشاره کرد و گفت؛ بسياري از خودنمايي ها، عرضه براي ازدواج است. حال چرا ما اين را تسهيل نکنيم و يک راه براي تسهيل اين امر موسساتي است که هم در انتخاب و هم در امکانات کمک مي کند.فرمانده ناجا گفت؛ اسلام دگم نيست و باز است به طوري که مي تواند ما را از بحران عبور دهد اما بايد يک مقدار ديدگاهمان را باز کنيم. احمدي مقدم که هفته گذشته هم در گفت وگو با رسانه ها زنان را هم مقصر حوادث منجر به تجاوز دانسته بود در رابطه با موضوع تجاوز به عنف بار ديگر بر مواضع خود تاکيد کرد و گفت؛ متاسفانه زن ها قرباني اصلي اين جرائم هستند و کمتر در اين جرائم شاهديم خانمي متاهل باشد و در اين گروه ها و جرائم حضور داشته باشد. معمولاً آقايان در اين جرائم تعدادشان بيشتر است و هم مجرد و هم متاهل هستند که اين نيز پديده يي بد است. فرمانده ناجا در پاسخ به اين پرسش که آيا نيروي انتظامي با طرح اين مباحث چيزي شبيه به خانه هاي عفاف را پيشنهاد مي کند، گفت؛ ما اين پيشنهاد را نداريم و نيروي انتظامي فقط هشدار مي دهد چه اتفاقاتي مي افتد. وي افزود؛ بر اساس اين هشدارها دستگاه ها بايد فکر و برنامه ريزي کنند که چگونه مشکلات را برطرف کنند. الان ما هشدار مي دهيم و وقتي دستگاه ها وظايف شان را به خوبي انجام ندهند سرريز اين موضوع در جامعه است که کار ما را زياد مي کند. همان طور که در دوره سهميه بندي سوخت ما بايد هشدار مي داديم و آماده مي شديم الان هم همين طور است.
فرمانده ناجا در رابطه با برخورد پليس با جرائم جشن گفت؛ اقدام پليس بايد برخورد باشد و در حوزه امنيت اخلاقي و اجتماعي بايد شاهد حداقل جرم عليه زنان باشيم. البته آموزش و آگاه سازي و هشدار به دستگاه ها را انجام مي دهيم و از اينجا به بعد برخورد صورت مي گيرد که اين برخورد و همچنين مجازات هاي دستگاه قضايي نيز مي تواند از تکرار اين جرائم پيشگيري کند. احمدي مقدم وجود سرباز در نيروي انتظامي را خلاف حرفه يي گرايي عنوان کرد و گفت؛ نه اينکه سربازان توانايي ندارند، خيلي هم باهوش هستند اما اين زمان مي برد که بخواهند ماموري حرفه يي شوند. به گفته فرمانده ناجا بخش عمده مشکل حرفه يي بودن پليس مشکلات داخلي اين نيرو است و بخش عمده آن آموزش نيروها است. احمدي مقدم در رابطه با بحث پيشگيري از وقوع جرائم و ريشه يابي تخلفات گفت؛ در راهبردهاي نيروي انتظامي پيشگيري اجتماعي را مقدم بر پيشگيري انتظامي مي دانيم و بايد تلاش شود رفتار مجرم اصلاح شود نه اينکه به شخصيت او صدمه بخورد، از اين رو اگر ماموري بدرفتاري هم کرد اين راهبرد نيروي انتظامي نيست.
*****
فرد را به خاطر انديشه اش محاکمه نباید کرد
عماد افروغ تاکيد کرد؛ فرد را به خاطر انديشه اش نمي گيرند و محاکمه نمي کنند چرا که اين تفتيش عقايد است.
عماد افروغ تحليلگر مسائل سياسي و از اصولگرايان منتقد در گفت وگويي مفصل با خبرگزاري فارس حوادث پس از انتخابات را تجزيه و تحليل کرد و ضمن انتقاد از برخي برخوردهاي صورت گرفته با طرح اين سوال که چرا آقاي حجاريان در محيط طبيعي و محيط مصنوعي انديشه و تفکراتش دگرگون نشد، تاکيد کرد؛ اگر قرار است در واقع ما امتيازي بدهيم، بايد در محيط طبيعي اتفاق مي افتاد نه در محيط مصنوعي. زندان جاي تغيير نگرش نيست، اگر هم باشد مطلوب نيست. جاي نقد متفکراني مثل «هابر ماس»، «وبر» و امثال آنها در دادگاه نيست. وقتي در دادگاه اين را به نقد کشيدي، نخبگان علمي قضاوت خوبي راجع به آن نخواهند داشت و چه بسا نتيجه عکس بدهد و گرايش ايجاد کند که من يقين دارم گرايش ايجاد مي کند. اينها انديشه ورزي هاي متفاوت هستند و ما هم اگر بخواهيم حرف تازه بزنيم به اين معنا نيست که اينها را محاکمه کنيم، بلکه به اين معنا است که آنها را بفهميم و آنها را نقد کنيم، اما فهم و نقد آنها شرايط طبيعي خاص خودش را مي طلبد و جايش در دادگاه نيست. آيا به مدعيات آدمي که در عرصه مدني دست از انديشه هاي خود برنمي دارد ولي در زندان از آنها دست مي کشد، مي توان بها داد؟، وي ادامه داد؛ سوال من اين است که حتماً بايد حجاريان بگويد تا مساله علوم انساني مطرح شود؟ اين چه وضعي است؟ من اين را بيشتر يک داستان مي دانم و حرف هم دارم، مگر حجاريان را به خاطر انديشه اش گرفته ايد که حالا به خاطر انديشه اش بايد محاکمه شود و بگويد که من انديشه ام را پس گرفتم، اينکه پيام خوبي براي جمهوري اسلامي ندارد، فرد را به خاطر انديشه اش نمي گيرند، اينکه تفتيش عقايد است. فرد را به خاطر عدم باورش به ولايت فقيه که نمي گيرند که حالا بگويد من طرفدار ولي فقيه شده ام، داريم چه کار مي کنيم؟ فرد را در اين مورد به خصوص به خاطر اين مي گيرند که ارتباطي با بيگانه داشته است و بايد اينها را مطرح کنيم که در مورد حجاريان چنين بحثي نشد.
اين جامعه شناس افزود؛ حتي در مورد اعترافاتي که عطريانفر و ابطحي هم کردند، بايد بگويم بيشتر تحليل کردند، يعني ما يک جور ديگري فکر مي کرديم و آمديم اينجا يک طور ديگري شديم. من نگران اين هستم که در لايه پنهاني، گرايش به متفکرهاي مورد اشاره حجاريان به صورت اغراق آميز افزايش يابد و در لايه رويي يک نفاقي رخ دهد و اجازه طرح اين انديشه ها داده نشود. يعني يک ظاهر و باطني ايجاد شود که در باطن انزجاري از ارزش هاي بلند انقلاب ايجاد شود و يک گرايشي به سمت اين متفکرها رخ دهد، اما در ظاهر يک نفاق ايجاد شود. به هر حال عظمت جمهوري اسلامي اين نيست که حجاريان در دادگاه عليه «وبر» و «هابرماس» و... حرف بزند، عظمتش اين است که در دانشگاه ، مارکسيست دوآتشه و باسواد تدريس کند و در کنار آن هم يک فردي آن را نقد کند که اين ديدگاه شهيد مطهري است. الان دانشگاه هاي ما اينچنين هستند؟ فکر مي کنم بايد مراقب بود، من برخورد سياسي نمي کنم و نمي گويم که حجاريان بازي کرد و به گونه يي پيام خودش را منتقل کرد که در چه وضعي است، اما بايد هوشيار بود. ممکن است حجاريان اين ظرافت را به خرج داده باشد و به گونه يي به تصوير کشيده باشد که در جمهوري اسلامي چه مي گذرد، نمي خواهم اين قضاوت را راجع به ايشان بکنم، اما بايد هوشيار باشيم که وزني که به اين اعتراف مي دهيم، برجسته نشود. يک اتفاقاتي رخ مي دهد اما آنهايي که صحنه گردان هستند درک عميقي در مباحث نرم افزاري، مباحث تاريخي و نظري ندارند و همواره گفته ام انقلاب يک بسته نرم افزاري براي تهاجم است نه يک بسته سخت افزاري و تير و تفنگ.
به گزارش فارس، عماد افروغ گفت؛ صبح فرداي انتخابات آقاي ايرواني که در بيت رهبري مشغول است را پيدا کردم و به وي گفتم من احساس شورش مي کنم، گفت؛ جدي مي گويي؟ گفتم؛ بياييد خانه من را ببينيد، نه ماهواره دارم و نه VOA نگاه مي کنم، اما کار من جامعه شناسي سياسي است و چند تا شورش اجتماعي را بررسي کرده ام، اين اتفاق مي افتد، گفت؛ خب چه کار کنيم؟ گفتم؛ يک جوري اين مطلب را به آقا منتقل کنيد، اما بعد که داستان پيش رفت و اتفاق رخ داد، گفتم حالا که اتفاق افتاده حداقل مراقب باشيد و در مواجهه خود آرام و صبور برخورد کنيد و حتي کتک هم بخوريد. مگر نديديد در فرانسه چه اتفاقي افتاد؟ هر شب آتش مي زدند ولي آنها را چه کار کردند؟ بالاخره نظام بايد ياد بگيرد که در شرايط بحراني چطور عمل کند. تدبير آن بود که نتيجه اعلام نشود، شوراي حکميت هم تشکيل شود و کم کم مساله جمع شود، اما اين اتفاق نيفتاد و يک ذهنيتي ايجاد شد که اين ذهنيت هم به اينجا کشيد، اما قطع نظر از اين مساله شبهه تخلف بسيار قوي است.
*****
موافقت روسيه با تحويل اس-300 به ايران
پس از ضد و نقيض گويي هاي اخير مسکو در خصوص فروش سامانه موشکي اس -300، سفير ايران در روسيه از تحويل اين سيستم دفاعي به تهران خبر داد. از آنجا که مقامات روسيه طي هفته اخير از مشکلات فني به عنوان موانع تحويل پدافند موشکي اس -300 به ايران نام برده اند. پس از آن بدعهدي روس ها درباره نيروگاه بوشهر سبب شد نگراني ها در خصوص تناقضات عملکرد مسکو و سياست هاي جديدش در همکاري هاي فني و نظامي در داخل ايران افزايش يابد . البته اينکه نتيجه اين فعاليت ها چه شد هنوز آشکار نشده است اما آنچه پيداست اين است که نيروگاه بوشهر تا آخر سال ميلادي به اتمام نمي رسد و طبق گفته سخنگوي وزارت خارجه اسفندماه افتتاح اين نيروگاه کليد خواهد خورد.
حال با ورود پرونده جديد قرارداد اس -300 به اين بدقولي ها بايد ديد اين بار وعده سفير رژیم در خصوص تحويل اين سامانه تحقق مي يابد يا اينکه ماجراي ديگري در پيش است. به هر حال روز گذشته سجادي سفير رژیم در روسيه با بيان اينکه مسوولان روسي نسبت به اتمام اين قرارداد متعهد هستند، افزود؛ با وجود اعتراضات شديد امريکا و اسرائيل، آنها (روس ها) متعهد شدند طي دو ماه (آينده) تعهدات شان را اجرا کنند. به گزارش ايسنا به نقل از الراي العام چاپ کويت وي ادامه داد؛ مسکو درباره زمان پاياني اوليه براي تحويل اين سيستم دفاع موشکي خلف وعده کرد، اما به تهران اعلام کرد اين سيستم موشکي به زودي خواهد رسيد.
*****
زاکاني؛ پيگير شکايت از مرتضوي هستم
عليرضا زاکاني با بيان اينکه مدت ها قبل از سعيد مرتضوي شکايت کرده بوده است، اظهار داشت؛ اين شکايت، هفت، هشت سرفصل دارد که يکي از آنها کتمان حقيقت و اعمال نظر در پرونده هاست.
به گزارش ايلنا، عليرضا زاکاني در پاسخ به سوال ديگري که يادآور مي شد مرتضوي همواره در پاسخ به اظهارات وي زاکاني را دچار بيماري رواني خوانده است، اظهار داشت؛ من خودم پزشک هستم. عادت هم ندارم که به کسي توهين کنم. زاکاني با بيان اينکه همواره مرتضوي را فرد سالمي خوانده است، ادامه داد؛ من هميشه گفته ام ايشان آدم سالمي هستند تا در دادگاه نتوانند بگويند که در دوره يي بيمار بوده اند و آنچه کرده اند به دليل بيماري بوده است. وي از مرتضوي خواست حداقل از او شکايت کند تا زاکاني هم بتواند اسنادش را طي آن ارائه دهد. زاکاني در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چرا اسنادتان را در اختيار رسانه ها قرار نمي دهيد، گفت؛ همان طور که گفتم بنده عليه آقاي مرتضوي شکايت کردم که اسنادم را به قوه قضائيه ارائه خواهم داد. به گفته وي شرايط رفتن مرتضوي از قوه قضائيه مهيا شده است و به احتمال زياد او به دولت خواهد رفت.
*****
وحشت وصف ناپذیر رژیم از شانزدهم آذر
جلسه فوق العاده با روساي دانشگاه ها
در حالی که جامعه دانشجویی در سراسر ایران خود را آماده برگزاری تجمعات و راهپیمایی های اعتراضی برای روز شانزدهم آذر می نمایند، استاندار و سرپرست معاونت امنيتي، انتظامي استانداري تهران از برگزاري جلسه مشترک بين استانداري و روساي دانشگاه ها درباره 16 آذر خبر داد.
«صفرعلي براتلو» به ايسنا گفت؛ «با توجه به اينکه مراسم 16 آذر در خود دانشگاه ها برگزار مي شود، تاکنون چند مجوز براي بسيج دانشجويي صادر شده، اما بقيه تشکل ها از جمله انجمن اسلامي تا اين لحظه درخواست مجوز از ما نداشته اند.» وي با تاکيد بر اينکه «پيش بيني ما از نوع برگزاري مراسم 16 آذر اين نيست که در اين روز شلوغي رخ دهد»، گفت؛ اگر گروهي درخواست تجمع خارج از دانشگاه داشته باشد، مجوزي ارائه نخواهد شد و پليس هم موظف است طبق قانون از تشکيل اين گونه تجمعات جلوگيري کند.
*****
سناي امريکا؛ بن لادن در چنگ ما بود
کميته روابط خارجي سناي امريکا در گزارشي اعلام کرد، فرماندهان نظامي امريکا دقيقاً زماني تصميم سرنوشت ساز و هزينه بر تعقيب نکردن اسامه بن لادن را اتخاذ کردند که بدون شک او در کوه هاي تورا بورا در تيررس نيروهاي امريکايي بود. به گزارش ديروز (يکشنبه) آسوشيتدپرس از واشنگتن، کميته روابط خارجي امريکا تحت رياست سناتور جان کري در اين گزارش تاکيد کرد، قصور در کشتن يا دستگيري بن لادن در دسامبر 2001 که او در ضعيف ترين حالت قرار داشت، تبعات ماندگاري بيش از سرنوشت يک فرد به دنبال داشته و فرار وي باعث احياي شورش افغان ها و دامن زدن به اختلافات و منازعات داخلي شد که اکنون پاکستان را در معرض خطر قرار داده است.
کري که در انتخابات رياست جمهوري 2004 امريکا نامزد دموکرات هاي اين کشور بود، از مدت ها پيش تاکيد کرده بود، دولت بوش شانس دستگيري بن لادن و معاون ارشدش را در آن زمان که آنها در مناطق کوهستاني شرق افغانستان پنهان شده بودند، از بين برد. اين گزارش به طور کنايه آميزي درصدد است مسووليت وضعيت فعلي جنگ افغانستان را متوجه فرماندهان نظامي دولت سابق امريکا به ويژه دونالد رامسفلد وزير دفاع و تامي نکس فرمانده ارشد ارتش کند. اين در حالي است که روزنامه تايمز هندوستان، بر اساس ارزيابي فوربس قدرتمندترين افراد جهان را معرفي کرد که نام بن لادن نيز در اين ليست مشاهده مي شود. براساس اين ارزيابي باراک اوباما به عنوان قدرتمندترين مرد جهان و به دنبال آن رئيس جمهوري چين و نخست وزير روسيه ولاديمير پوتين در رتبه هاي دوم و سوم قرار دارند. در همين حال در اين فهرست اسامي داود ابراهيم مظنون اصلي حملات تروريستي به بمبئي به عنوان نفر 50 و اسامه بن لادن نفر 37 نيز قرار دارند.
*****
برگزاري دهمين آزمون ادواري استانداردهاي مهارتي
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان شميرانات و شمال تهران گفت؛ دهمين آزمون ادواري استانداردهاي مهارتي کار و دانش 24 دي ماه سال جاري برگزار مي شود. فتح الله عذيري با بيان مطلب فوق گفت؛ ثبت نام اين آزمون از اول آذرماه آغاز شده و تا 25 ماه جاري ادامه خواهد داشت و افراد براي ثبت نام مي توانند به نشاني www.ershadshemiranat.ir مراجعه کنند. رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان شميرانات و شمال تهران تصريح کرد؛ هفت مهارت به دهمين دوره آزمون اضافه شده است. در دوره هاي گذشته 19 مهارت بوده که در اين دوره به 23 مهارت رسيده است.
*****
دهمين بازار غذاي محک
موسسه خيريه محک بار ديگر باشکوه ترين فستيوال غذاي خيريه را در حمايت از کودکان مبتلا به سرطان محک برگزار مي کند. دهمين بازار خيريه غذا از 19 الي 20 آذرماه از ساعت 11 تا 19 با غرفه هاي غذاي بين الملل، سنتي، غذاهاي محلي و همچون هميشه با حضور معتبرترين رستوران ها و شرکت ها با همت نيروهاي داوطلب محک برگزار خواهد شد. همچنين موسسه خيريه حمايت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) با همکاري انجمن صنفي طراحان گرافيک ايران به مناسبت هفته جهاني سرطان (9 تا 15 بهمن ماه 1388) با هدف ترويج فرهنگ نوع دوستي و همچنين اطلاع رساني درباره جوانب مثبت و دوسويه مبحث مديريتي مسووليت پذيري اجتماعي سازمان «CSR»، ارگان ها، سازمان ها، موسسات خصوصي و دولتي، صاحبان صنايع و مديران شرکت ها، بازرگانان و تشکل هاي مردم نهاد اقدام به برگزاري اولين مسابقه و نمايشگاه بين المللي طراحي پوستر مي کند.
*****
تعريف جديد سايت هاي خبري در قانون مطبوعات
ديروز مجلس هشتم، دست به تعريف «خبرگزاري» زد، شايد با رد ايراد شوراي نگهبان قانون جديد مطبوعات تصويب نهايي شود.
به گزارش خبرنگاران پارلماني، مجلس تصميم گرفت در قانون ارائه شده به شوراي نگهبان بندي را اضافه کند که بر اساس آن خبرگزاري داخلي چنين تعريف مي شود؛ «خبرگزاري داخلي، موسسه يي خبري است که در زمينه جمع آوري، پردازش و انتشار خبر، تحليل، مصاحبه و گزارش در قالب نوشتار، صدا و تصوير در محيط ديجيتال يا غير آن فعاليت مي نمايد.»
ايلنا در همين ارتباط گزارش داد نمايندگان مجلس در جريان بررسي ايرادات شوراي نگهبان به لايحه اصلاح قانون مطبوعات، به ارائه تعريفي از خبرگزاري ها و سايت هاي خبري پرداختند. اين لايحه که در دوران مجلس هفتم از سوي دولت ارائه شده بود در يک سال ابتدايي مجلس هشتم به تصويب مجلس رسيد اما شوراي نگهبان آن را با سه ايراد به مجلس بازگرداند. نخستين ايراد شوراي نگهبان به عنوان اين لايحه بود. اما مهم ترين ايراد اين شورا به عدم ارائه تعريفي از خبرگزاري ها و رسانه هاي الکترونيک برمي گشت. در مصوبه اوليه مجلس اين تعريف به وزارت ارشاد واگذار شده بود اما شوراي نگهبان از مجلس خواسته بود تا خود مجلس در قالب اين اصلاحيه به تعريف خبرگزاري ها و نشريات الکترونيک بپردازد. بر اين اساس کميسيون فرهنگي اين تعريف را ارائه داده بود؛ «نشريه الکترونيکي، رسانه يي است که به طور مستمر در محيط ديجيتال، انواع خبر، تحليل، مصاحبه و گزارش را در قالب نوشتار، صدا و تصوير منتشر مي کند.» از مجلس همچنين گزارش رسيد پيشنهاد کميسيون فرهنگي با مخالفت مصطفي کواکبيان نماينده سمنان مواجه شد که مي گفت؛ اين تعريف اضافاتي از سوي شوراي نگهبان است و با ضوابط قانوني مطابقت ندارد. او يادآور شد وزير ارشاد قول ارائه سريع تر لايحه جامع اطلاع رساني را که از الزامات برنامه چهارم بوده به مجلس داده است.
*****
مروري بر نقاشي هاي سپهري در موزه هنرهاي معاصر
روزنه يي به رنگ
نمايشگاه «روزنه يي به رنگ» با مروري بر نقاشي هاي سهراب سپهري همراه با همايش «بررسي شعر و انديشه هاي ادبي و هنري» اين شاعر و نقاش امروز - دوشنبه نهم آذرماه- در موزه هنرهاي معاصر افتتاح مي شود. در نشست خبري که صبح روز گذشته در کتابخانه موزه هنرهاي معاصر برپا شده بود، محمود شالويي مديرکل دفتر هنرهاي تجسمي با اشاره به زمينه هاي برپايي اين نمايشگاه گفت؛در اين نمايشگاه که در دو بخش «مروري بر نقاشي هاي سهراب سپهري» و «همايش بررسي شعر و انديشه هاي ادبي و هنري» سهراب برگزار مي شود، 113 اثر از طرح ها و نقاشي هاي اين هنرمند نمايش داده خواهد شد. اسماعيل آذر دبير بخش همايش ادبي سهراب نيز اضافه کرد؛ اين همايش با حضور استادان زبان و ادبيات فارسي همچون مدرس زاده، طهماسبي، مشفق کاشاني و... روز سه شنبه 10 آذرماه سال جاري از ساعت 9 تا 12 و 15 تا 18 در سالن سينماتک موزه هنرهاي معاصر برگزار مي شود. به گزارش ايسنا در بخش ديگري از اين نشست خبري، يعقوب امداديان دبير نمايشگاه نقاشي سهراب سپهري با اشاره به جزييات اين نمايشگاه گفت؛ «حدود 10 سال پيش نمايشگاه ديگري از آثار سهراب در کنار دو هنرمند ديگر برپا شد، اما اين نمايشگاه آثار تازه تري همراه دارد که از گنجينه موزه هنرهاي معاصر، موزه کرمان، کاشان و آثار گالري و مجموعه داران خصوصي به امانت گرفته شده است.» به گفته او در حاشيه اين نمايشگاه، عکس هايي از آرشيو شخصي خانواده سپهري از دوران مختلف زندگي اين هنرمند نمايش داده خواهد شد و وسايل شخصي سهراب نيز در گالري شماره 9 به نمايش درمي آيد.
*****
تدارک ایرانیان برای روز جهانی حقوق بشر
با نزدیک شدن 10 دسامبر روز جهانی حقوق بشر، فرصتی پیش آمده تا بار دیگر حامیان حقوق بشر، نقض وسیع حقوق بشر را در ایران به چالش بکشند. به همین دلیل در روز 12 دسامبر تشکل سراسری "اتحاد برای ایران" اعلام کرده که مراسمی را تحت عنوان عمومی "هنر و حقوق بشر" در ده ها شهر جهان برگزار خواهد کرد.
علت تغییر در روز برگزاری مراسم از 10 دسامبر یه 12 دسامبر، تلاش برای یادآوری ششمین ماه تقلب انتخاباتی در ایران عنوان شده است.
بنا بر گزارش سایت united4iran.org در این روز، در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک دنیا، از جمله آمستردام، برلین، دوسلدورف، لندن، پاریس، فونیکس، سان فرانسیسکو و وانکوور مراسم مختلفی با محوریت هنر برگزار خواهد شد. قرار شده در این گردهم آیی ها، با بهره گیری از هنرمندان در سراسر دنیا صدای همبستگی مردم به افکار عمومی جهان برسد. سایت united4iran.org در این ارتباط یادآور شده: "نوای خوش آهنگ هنر در تمامی دنیا و در طول زندگی بشری، برای بهبودی شرایط زیستی انسان ها، در ترنم بوده است".
برای این گردهم آیی ها اهداف مشخصی در نظر گرفته شده است. از جمله، تأکید بر ایستادگی برای همبستگی با حرکت هایی که جهت دفاع از حقوق انسانی در کشور ایران و سایر تقاط جهان در جریان است. افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقض روزمره حقوق بشر در ایران، از دیگر اهداف این تجمعات خواهد بود. قرار است بسیاری از سازمان های بین المللی به حمایت از این حرکت بپردازند. حمایت سازمان های جهانی، هشداری است به حکومت ایران که زیر نظر ارگان های مسئول قرار دارد و رفتارهای خشن و غیر انسانی آن از ذهن فعالان حقوق بشر پاک نشده است. در همین ارتباط تلاش شده تا برای حرکت 12 دسامبر، تعداد بیشتری از شرکای جدید و هنرمندان به جمع مدافعین حقوق بشر در ایران افزوده شود. برگزارکنندگان مراسم، جهت دست یابی به اهداف خود درخواست هایی سه گانه را مطرح کرده اند: تامین آزادی اجتماعات، بیان و نشر اخبار، آزادی فوری تمامی زندانیان عقیدتی، و خاتمه دادن به به تجاوز، شکنجه و کشتار مردم.
لوس آنجلس یکی از شهرهای است که میزبان علاقه مندان حقوق بشر در این روز خواهد بود. اتحاد برای ایران در کالیفرنیای جنوبی، مسئولیت برگزاری مراسم در این شهر را به عهده گرفته است. انجمن مدافعین دمکراسی در ایران، جامعۀ دفاع از حقوق بشر در جنوب کالیفرنیا، کمپین یک میلیون امضا، حامیان مادران عزادار، تعدادی از فعالین مدنی و سیاسی منفرد و در نهایت جوانان و دانشجویان در این حرکت حضور خواهند داشت.
سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و کمپین بین المللی حقوق بشر از حرکت فوق حمایت کرده اند. گفته شده که این مراسم، به میزبانی نازنین بنیادی، در شهر سانتامونیکا برگزار می شود. تا کنون آقایان هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین الملل حقوق بشر و حسن یوسفی اشکوری از پژوهشگران نواندیش دینی برای ایراد سخنرانی ابراز آمادگی کرده اند. همچنین گروه موزیک شمس به هنرنمایی خواهد پرداخت و فیلم مستندی از رخشان بنی اعتماد در ارتباط با حوادث اخیر به نمایش درخواهد آمد. همزمان، گروهی از هنرمندان جنوب کالیفرنیا در حال تدارک نمایشگاهی از آثار خود هستند تا در این روز درهای آن برای تماشای عموم باز باشد.
این مراسم از ساعت یک بعد از ظهر تا هشت شب به وقت محلی ادامه خواهد داشت.
*****
ساخت سایت های جدید در دل کوه
شبکه خبر: رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: سایت های غنی سازی جدید سایت های باز نخواهند بود بلکه در دل کوه ساخته می شوند.
به گزارش شبكه خبر، علی اکبر صالحی با بیان اینكه 5 سایت را بنا به دستور رئیس جمهور تعیین کرده ایم، افزود: هر کدام از این سایت ها توانایی تامین سوخت یک نیروگاه به اندازه نیروگاه بوشهر را خواهد داشت. معاون رئیس جمهور گفت: 5 سایت دیگر را هم در صدد شناسایی هستیم که در اکناف و اطراف ایران منتشر خواهد بود و در یکجا جمع نخواهد بود و در دل کوه ساخته می شود. صالحی خاطرنشان کرد : این سایت ها طوری ساخته خواهند شد که از هر نوع حمله ای، ایمن باشند و پدافند غیرعامل را به عنوان عامل اصلی در تاسیس این سایت ها در نظر خواهیم گرفت. وی گفت: خوشبختانه آن 5 سایتی را که رئیس جمهور دستور داده ، مقدمات آنها فراهم شده است و شناسایی شده اند و همانطور که رو به جلو می رویم به اقتضای زمان و مکان برای ملت عزیز و بزرگوار ایران در این خصوص اطلاع رسانی خواهیم کرد. وی تصریح کرد : ایران اعتمادسازی کرد اما متاسفیم چنین پاسخی از 1+5 دریافت کرد.
صالحی گفت : مصوبه ای که اخیرا تصویب شد مصوبه آژانس نبوده بلکه آلمان پیشنهاد کرده است و در حقیقت کشورهای 1+5 مصوب این پیشنهاد هستند. وی افزود : بنا داشتیم در ارتباط با تامین سوخت رآکتورهای هسته ای، بخشی از سوخت را از خارج هم وارد کنیم و خودمان تامین کننده سوخت هسته ای رآکتورهایمان باشیم. معاون رئیس جمهور گفت: همان گونه که ملت بزرگوار ایران می دانند مجلس شورای اسلامی به دولت تکلیف کرده است 20 هزار مگاوات نیروگاه هسته ای در افق 10 تا 15 ساله تاسیس کند. وی اظهار داشت : در برنامه پنجم، بنا داریم تا 5 هزار مگاوات نیروگاه هسته ای قرارداد ببندیم و برای هر هزار مگاوات از این نیروگاه به یک سایت به اندازه سایت نطنز احتیاج داریم.
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت : بنا نداشتم که تعداد زیادی سایت همانند سایت نطنز داشته باشیم و بسازیم اما گویا غرب نمی خواهد که پیام صلح امیز ایران را درک کند و این رفتاری که از خودش نشان داد رفتاری بود که سبب شد دولت امروز مصوبه ای را بگذراند که ما 10 سایت همانند سایت نطنز داشته باشیم. وی افزود : با این کار از این به بعد با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تامین سوخت هسته ای راکتورهایی که در آینده خواهیم ساخت جلو می رویم، چون هر رآکتوری زمان زیادی می طلبد که ساخته شود و برای ساخت این سایت ها هم باید پیش بینی های لازم را بکنیم و وقتی نیروگاه ساخته شد آمادگی تامین سوخت آن را هم داشته باشیم.
رئیس سازمان انرژی اتمی تصریح کرد: احساس می کنم که این خصلت ها و خوی استعمارگری غرب هنوز ته مانده اش وجود دارد و آنها فکر نمی کنند که با یک ملت بزرگ و یک کشور مستقل رو به رو هستند. وی افزود: ایران نهایت شفاف سازی و اعتمادسازی را نشان داده است، بازدید بازرسان آژانس گواه بر این امر است و حتی بازدیدهای سرزده داریم. صالحی گفت: ما نمی دانیم که غرب چگونه و با چه معیارهایی از مسائل پادمانی کشورمان ارزیابی می کند؟ وی اظهار داشت: ایران عضو NPT است، بازرسان اژانس همواره از تاسیسات ما بازدید می کنند، همه تاسیسات هسته ای ما زیر نظارت آژانس است، مواد هسته ای ما زیر نظر آژانس حسابرسی می شود. رئیس سازمان انرژی اتمی تاکید کرد :‌ بارها اعلام کرده ایم که ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم.
وی گفت : ‌اما نمی دانیم با چه زبانی باید با خصم صحبت کرد ؟ صالحی افزود : اما این خصم بداند که افکار عمومی جهان و وجدان عمومی جهان آگاه است بر اینکه معیارهایی که آنها به کار می بندند معیارهای دوگانه فرسوده ای است که دیگر نمی تواند راه به دل مردم و افکار مردم باز بکند. معاون رئیس جمهور گفت : کشوری خارج از NPT است و بمب هم ساخته است اما تعجب می کنم ایران که بمب را تحریم کرده است و آژانس هم بازرسی می کند و این گونه با کشورمان رفتار می شود. صالحی تاکید کرد : پاسخی که دولت جمهوری اسلامی ایران امشب با این مصوبه داد پاسخ محکمی است مبنی بر اینکه این ملت ایستاده است و لحظه ای از حق خودش عدول نخواهد کرد. وی گفت:‌ البته باز هم تکرار می کنیم ما به همان میزان که از حق و حقوق خود دفاع می کنیم به همان میزان هم نسبت به تعهدات بین المللی خودمان پایبند هستیم و امیدواریم که غرب این پیام را خوب درک بکند. صالحی خاطرنشان کرد: از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستیم اورانیوم ( با غنای 20 درصد) سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را تامین کند و آنهایی که صاحب تخصص هستند می دانند که چقدر پیام در همین خواست ما از اژانس مستتر است و نشان دهنده شفاف سازی ماست و الا ما توانایی تولید این سوخت را داریم و در روز چهارشنبه موضوع سوخت در دولت مطرح خواهد شد. صالحی گفت: ‌امیدواریم که خصم بداند و دولت های غربی بدانندکه ما هیچ قدمی به عقب بر نخواهیم داشت و البته باز تاکید می کنیم که نسبت به تعهدات بین المللی خودمان و نسبت به NPT پایبند هستیم اما از حقوق حقه خود نیز دفاع می کنیم.
*****
مدارس و دانشگاه ها 14 آذر تعطیل است

ایرنا: با تصمیم هیئت وزیران، مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور شنبه 14 آذر تعطیل است.
وزیران آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر با اعلام این خبر افزودند: با توجه به در پیش بودن عید سعید غدیر خم که در روز یکشنبه قرار گرفته است و با توجه به بین التعطیلی بودن روز شنبه، هیئت وزیران تصمیم گرفت شنبه را برای رفاه حال بیشتر دانش آموزان و دانشجویان و خانواده های آنان به منظور شرکت در مراسم جشن غدیر ولایت تعطیل اعلام کند.همچنین اعلام شد: کارمندان دولت می توانند از مرخصی استفاده کنند و مسئولان مربوط هم همکاری لازم را با کارمندان در این زمینه داشته باشند.
*****
۸۳ هزار نفر حامل ویروس اچ.آی.وی در ایران
رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت ایران می گوید بنا بر برآوردهای این اداره در ایران ۸۳ هزار نفر حامل ویروس پدید آورنده بیماری ایدز (اچ.آی.وی) هستند.
بنا بر گزارش خبرگزاری ایرنا، عباس صداقت دیروز در افتتاحیه سومین سمینار سالیانه ایدز در ایران ضمن اعلام این برآورد گفته است که چنین برآوردهایی بر اساس الگوی مطالعاتی ارایه شده توسط سازمان بهداشت جهانی و دفتر هماهنگ کننده برنامه ایدز در ایران ارایه می شود. در همین رابطه یک عضو کمیته کشوری مراقبت و درمان ایدز نیز از کاهش میانگین سنی بیماران و افزایش آمار زنان حامل ویروس اچ.آی.وی خبر داده است. مسعود مردانی در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: "در چند سال اخیر سن ابتلا به ویروس اچ.ای.وی درایران کاهش یافته است و هم اکنون ۳۷/۹ درصد از بیماران شناسایی شده در گروه سنی ۳۴-۲۵ سال قرار دارند." عضو کمیته کشوری مراقبت و درمان ایدز همچنین از آسیب پذیرتر شدن زنان و دختران جوان در برابر این بیماری خبر داده است. وی در گفتگو با ایسنا، با استناد به برآوردهای جدید بر ضرورت آموزش های جنسی به جوانان تاکید کرده است و پیرامون تغییر روند انتقال ویروس بیماری ایدز از اعتیاد تزریقی به رابطه جنسی، هشدار داده است.
دکتر مردانی با اشاره به تاریخچه شناسایی بیماری ایدز در ایران که به سال ۱۳۶۵ بازمی گردد، گفت که درصدی از موارد حامل ویروس اچ.ای.وی به لحاظ ترس از طرد اجتماعی با مخفی کردن راه اصلی انتقال این ویروس، در میان موارد نامشخص قرار گرفته اند. بنابر آخرین آمار رسمی منتشر شده در ایران تا پایان مهرماه ۱۳۸۸ تعداد ۲۰ هزار و ۱۳۰ نفر حامل ویروس اچ.آی.وی شناسایی شده اند. از این تعداد ۲۰۹۷ نفر هم اکنون به بیماری ایدز مبتلا شده اند و ۳۴۰۹ نفر بیمار نیز تا کنون در اثر ابتلا به این بیماری جان باخته اند. افزایش تعداد زنان جوان حامل ویروس اچ.آی.وی و کاهش میانگین سنی حاملان ویروس اچ.آی.وی، به آن لحاظ مهم ارزیابی می شود که جوانان بیشتر درمعرض رفتارهای پرخطر جنسی و سوء مصرف مواد مخدر قرار دارند و بدین ترتیب افزایش آمار بیماران درمیان این گروه می تواند به سرعت گسترش ایدز نیز بیافزاید.
*****
پانزده روستای کوهرنگ در محاصره برف
اهالی 15 روستای بخش بازفت شهرستان کوهرنگ همچنان در محاصره برف قرار دارند .
به گزارش شبكه خبر، بخشدار بازفت گفت: بـارش سنگین برف در 24 سـاعت گذشته راه 45 روستای بخش بازفت را بست که با فعالیت شبانه روزی راهداران ، فقط راه 30 روستا تاکنون باز شده است . ستار خیری افزود : تا 24 ساعت آینده ، راه روستاهای منطقه صمصامی بخش بازفت بازگشایی خواهد شد . وی به رانندگـانی که قصد عزیمت به بخش بازفت را دارند توصیه کرد: با توجه به مه غلیظ و کـولاک در گـردنه چری و صمصامی خودروهای خود را به چـراغ مـه شکن ، زنجیر چـرخ و وسایل گرمایشی مجهز و با اطلاع از وضع راه های شهرستان به این منطقه سفر کنند . کارشناس سازمان هواشناسی چهارمحال وبختیاری ارتفاع برف شهرستان کوهرنگ را 25 سانتی متر اعلام کرد . هفته گذشته نیز براثر بارش برف راه ارتباطی دهستان موگویی و 15روستای آن مسدود شد . همه سالـه بـا بـارش نخستین بـرف ، ارتباط روستاهای دهستان موگویی به مدت 6 ماه با دیگر مناطق قطع و در اوایل تیرماه مسیر آنها بازگشایی می شود. شهرستان کـوهرنگ از منـاطق سخت گذر ، کـوهستانی و بـرف گیر چهارمحال و بختیاری در 100 کیلومتری شهرکرد واقع شده است .
*****
اینترنت و تلفن همراه در 15 و 16 آذر قطع می شود
طبق گزارش یکی از یاران ما، شرکت مخابرات دولت کودتایی احمدی نژاد با ارسال بخشنامه ای به مراکز استانی شرکت های مخابرات در سراسر کشور دستور به قطع کامل اینترنت و خطوط تلفن همراه در سراسرکشور در روزهای ۱۵و ۱۶ آذر و در صورت ادامه اعتراضات در روزهای بعد ازآن را داده است. او با فاش ساختن این مطلب افزود، این دستور مخابرات برای جلوگیری از انتشار اخبار و تصاویر برخوردهای وحشیانه با دانشجویان و مردم است.
گفته میشود کودتاچیان قصد برخورد وحشیانه با دانشگاه های سراسر کشور در روز ۱۶ آذر دارند تا به زعم خودشان، با یک برخورد به شدت خشن به اعتراضات پایان دهند. کودتاچیان از اتصال اعتراضات ۱۶ آذر به محرم و صفر و در ادامه تا بهمن ماه به شدت نگرانند.
گفتنی است از هم اکنون فعالان دانشجویی در دانشگاه های سراسر کشور در حال برنامه ریزی برای برگزاری تجمعات اعتراض آمیز در اعتراض به دولت کودتا در تمامی دانشگاه های دولتی، آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی سراسر کشور میباشند.
*****
ما نکشتیم، نفوذی ها کشتند!
درحالی که تاکنون فرماندهان سپاه پاسداران درباره نقش بسیج در سرکوب اعتراضات پس از کودتای انتخاباتی اظهارات متفاوتی را مطرح کرده اند، روز گذشته حسین همدانی فرمانده تازه منصوب شده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران در اظهاراتی جدید از نقش داشتن برخی افراد "نفوذی" در بسیج در تیراندازی به مردم خبرداد و اعلام کرد که "12 نفر" در این رابطه دستگیر شده اند.
حسین همدانی در این رابطه به خبرگزاری مهر گفت: "تعداد 12 نفر که با کاور بسیج در قالب بسیجی خود را معرفی کرده بودند دستگیر شده اند که پرونده آنها در مراجع قضایی در حال پیگیری است."
فرمانده سپاه محمد ر سول الله تهران در ادامه این اظهاراتش درباره تیراندازی های صورت گرفته از سوی بسیج به مردم که از داخل یک پایگاه بسیج صورت گرفته بود، افزود: "آنچه که مسلم است برخی افراد در قالب عوامل نفوذی در این خصوص دخیل بوده اند که پرونده آنها درمحاکم قضایی در حال بررسی است."
این فرمانده سپاه پاسداران بدون هیچ گونه توضیح بیشتری در این باره مدعی شد: "طبق بررسی های صورت گرفته این افراد نفوذی نه بسیجی و نه طرفدار کاندیداهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری بوده اند، بلکه همان افردای بوده اند که پرونده آنها در دادگاه انقلاب درحال بررسی است."
حسین همدانی همچنین اظهار داشت: "در این ایام اگر فردی در قالب سازمان بسیج دست به تخلفی زده باشد و فرمانده وی نیز او را کنترل نکرده باشد، هم فرمانده و هم شخص متخلف بازخواست خواهند شد."
این اظهارات حسین همدانی در حالی منتشر می شود که اواخر مردادماه عبدالله عراقی فرمانده قبلی سپاه محمد رسول الله تهران در گفت و گویی با روزنامه کیهان درباره شلیک مستقیم نیروهای بسیج به مردم معترض گفته بود که "من به نيروهاي پایگاه 117 بسیج در خیابان آزادی دستور می دادم."
عبدالله عراقی همچنین در توضیح این ماجرا به روزنامه کیهان گفته بود: "تلفنی به فرمانده پایگاه بسیج دستور می دادم، نیروهای ما، آن جا ابتدا براي متفرق كردن مردم 300 گلوله مشقي شليك كردند اما متأسفانه برخي از معترضان با وجود فرياد فرمانده بسيج كه مي گويد اين جا پايگاه نظامي است به سمت اسلحه خانه هجوم آوردند كه دو نفر كشته شد."
فرمانده پیشین سپاه تهران همچنین با شرح جزییات گزارش شده به او تصریح کرده بود که "یکی از اغتشاشگران از دکل مخابرات بالا آمد تا به اسلحه خانه حمله کند، اما بر اساس قوانین نظامی کشور هر کسی که به یک پایگاه نظامی برای تسخیر و غارت سلاح‌های آن حمله کند باید به او شلیک کرد."
عبدالله عراقی که در آن زمان هیچ اشاره ای به نقش افراد "نفوذی" در بسیج که در شلیک به مردم نقش داشته باشند نکرده و به صراحت از انجام شلیک ها توسط پرسنل بسیج و به دستور شخص خود خبر داده بود.
عبدالله عراقی فرمانده پیشین سپاه تهران، پیش از آن هم در اظهار نظری متفاوت مدعی کشته شدن مردم توسط "اغتشاشگران" شده بود، لقبی که فرماندهان سپاه در اشاره به تظاهرکنندگان معنرض از آن استفاده می کردند.
تقدیر"سیدلی گدا" از بسیج برای سرکوب
ادعاهای حسین همدانی و عبدالله عراقی در رفع مسوولیت از نیروهای خود در خشونت های پس از انتخابات در شرایطی بیان شده اند که نقش سپاه و بسیج در این خشونت ها، بارها از سوی افراد مافوق آنها مورد تایید قرار گرفته است، چنانکه روز شنبه هفته جاری محمد علی جعفری در این باره گفت: "با حضور بسيجيان پشت سر مقام عظماى ولايت تمام اين توطئه‏ها و دسيسه‏هاى اخير خنثى شد، اما اگر بسيج نبود معلوم نبود چه وضعيتى داشتيم و شايد فتنه‌گران به اهداف خود مى‌رسيدند."
سردار جعفری پیش از آن یادآوری کرده بود که آیت الله خامنه ای از نقش سپاه و بسیج در سرکوب اعتراضات مردمی تشکر کرده است. رهبر جمهوری اسلامی همچنین در حکم جابجایی حسن طائب از فرماندهی بسیج به معاونت اطلاعات سپاه، از وی به خاطر نقش نیروهای تحت امرش درسرکوب اعتراضات پس از انتخابات تشکر کرده بود.
آیت الله خامنه ای، در 29 خرداد در نخستین واکنش علنی به اعتراضات مردمی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری، با تهدید کاندیدهای معترض آنها را "مسول خونریزی"های پیش رو دانست و درست یک روز بعد از آن بود که خونین ترین سرکوب معترضان در 30 خرداد 1388 به وقوع پیوست.
مدتی پس از شروع سرکوب ها، علیرضا حسینی بهشتی نماینده میرحسین موسوی در کمیته پیگری آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات اعلام کرد که فهرستی شامل نام 69 نفر از کسانی که در اعتراض های پس از انتخابات کشته شده اند را به مجلس ارائه کرده است.
وی همچنین تاکید کرد که "بسیاری از خانواده کشته شدگان، بازداشت شدگان، مفقودین و آسیب دیدگان حوادث اخیر به دلیل احتیاط و ترس شکایت خود درباره فرزندان و اعضای خوانواده خود را پیگیری نمی کنند."
*****
انتقاد شادی صدر از خشونت‌ها علیه زنان
شادی صدر، حقوقدان و فعال جنبش زنان، از بی‌توجهی سیاستمداران به آنچه که خشونت «خصوصی و دولتی» علیه زنان در ایران نامید، انتقاد کرد.
خانم صدر که روز گذشته شنبه، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در کلن آلمان سخنرانی‌ می‌کرد، اظهار داشت ۷۰ درصد زنانی که در تجمعات پس از انتخابات مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند، در خانه هم «خشونت» را تجربه کرده‌اند.
به گفته این حقوقدان، بسیاری از مردان در ایران، رفتار‌های خشونت‌باری با همسران خود دارند که باید برای حذف مظاهر این خشونت‌ها (خصوصی و دولتی) تلاش کرد.
شادی صدر همچنین از اینکه نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری در جریان مبارزات انتخاباتی در بیانیه‌ها و اظهار‌نظرهای خود، اشاره‌ای به خشونت‌های خانگی و اجتماعی علیه زنان نکرده‌اند نیز انتقاد کرد.
به اعتقاد شادی صدر، خشونت‌ها در ایران علیه زنان، «سیستماتیک» است و با گذشت زمان این خشونت‌ها کامل‌تر می‌شود.
این فعال حقوق زنان اظهار داشت حوادث پس از انتخابات باعث شد تا فضای جدیدی برای بحث درباره شکنجه و تجاوز در زندان‌ها به وجود بیاید که پیش از آن سخن گفتن درباره آنها ممکن نبود.
شادی صدر از جمله فعالان حقوق زن است که ۲۶ تیر ماه از سوی نیرو‌های حکومتی دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. وی ششم مرداد با قرار کفالت آزاد شد.
بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل ۲۵ نوامبر، روز بین‌المللی محو خشونت علیه زنان با انتشار بیانیه‌ای خواستار اجماع جهانی مردان برای رفع خشونت علیه زنان شده بود.
آقای بان در بیانیه خود آورده بود که «تا زمانی که ما مردان و پسران، اعمال خشونت علیه زنان را تحمل می‌کنیم، این نوع خشونت از میان نمی‌رود.»
در حال حاضر تعداد بسیاری از زنان جهان در معرض انواع خشونت‌های فیزیک، روانی و جنسی قرار دارند. رایج‌ترین شکل خشونت علیه زنان، خشونت‌های خانگی است که از سوی نزدیکان آنها صورت می‌گیرد.
*****
گزارشی از بازداشت،احضار،... فعالان کمپین
خشونت علیه فعالان حقوق زن
با بازداشت مهرنوش اعتمادی، تا کنون پنجاه نفراز فعالان کمپین دارای پرونده دادگاهی شده اند. کمپین شبکه ای است از برابری خواهانی که هم برای ارتقای برابری خواهی در جامعه فعالیت می کنند و هم خواسته مسالمت آمیزی چون تغییر قوانین را با جمع آوری امضا پیش میبرند. در حالی که هم مسئولان و هم قضات دادگاه به این امر واقف هستند اما بازهم بازداشت فعالان این حرکت ادامه دارد وهمچنان اتهاماتی چون "فعالیت در گروهک غیر قانونی" بر فعالان کمپین وارد می شود. آنچه می خوانید گزارشی است از فعالیت های امنیتی و پلیسی در ممانعت از فعالیت حق خواهی فعالان کمپین: طی سه سال گذشته، از آغاز به کار کمپین در 5 شهریور 1385 تا کنون 50 نفر از فعالان کمپین یک میلیون امضا بازداشت شده اند.
4 نفر بدون بازداشت به دادگاه فراخوانده شده اند و بیش از 15 نفر احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند. چهار سال و شش ماه حبس تعلیقی مجموعه احکامی است که تا کنون برای فعالان کمپین صادر شده و تعدادی از پرونده ها نیز در انتظار تشکیل دادگاه یا صدور حکم هستند. اعضای کمپین در سه سال گذشته در مجموع 273 روز در بازداشتگاه های وزرا، گیشا، بند 209 ، بند عمومی زندان اوین و بازداشتگاه اصفهان به سر برده اند. آزادی اغلب اعضای کمپین به قید کفالت و وثیقه بوده است، 461 میلیون تومان قرار کفالت و قرار وثیقه 230 میلیون تومانی بهای آزادی موقت فعالان کمپین تا زمان تشکیل دادگاه و صدور حکم است.
دلیل بازداشت ها
بهانه بیشتر بازداشت ها جمع آوری امضا بوده است و تا کنون 16 نفر به این بهانه در تهران دستگیر و روانه زندان شده اند و احکام متفاوتی از تبرئه تا یک سال حبس تعلیقی برای آن صادر شده است. دو نفر از اعضای کمپین به بهانه فعالیت در وب سایت های زنستان و تغییر برای برابری بازداشت و محاکمه شده اند، یک نفر به بهانه مصاحبه و فیلم برداری از اعضای کمپین، دو نفر به بهانه میزبانی مهمانی ها و نشست های کمپین در منزلش و یک نفر نیز به بهانه مصاحبه با رسانه ها و اطلاع رسانی درباره وضعیت بازداشت همسرش. 25 نفر نیز به خاطر برگزاری یا شرکت در کارگاه آموزشی کمپین در خرم آباد دستگیر شدند که به غیر از سه نفر، بقیه بازداشت شدگان پس از 12 ساعت آزاد شدند و پرونده ای نیز برای آنها تشکیل نشد.
بازداشت های غیر ارتباط با کمپین
ولی مورد بازجویی از کمپین برخی از فعالان کمپین که فعالیت هایی دیگری نیز دارند پس از بازداشت مورد بازجویی در مورد کمپین قرار گرفته اند. در واقع فعالیت در کمپین به عنوان یک اهرم فشار مضاعف در بازجویی ها بکار گرفته می شود، آنها در رابطه با فعالیت های شان در کمپین نیز مورد بازجویی قرار گرفتند. از جمله:
- بازداشت ناهید میرحاج، نفیسه آزاد، آیدا سعادت، جلوه جواهری، سارا لقمانیان، نسرین ستوده، به مدت چند ساعت و سپس بازپرسی و بازجویی از آنها در 23 خرداد 1387.
- بازداشت کاوه رضایی ، فعال دانشجویی در بهمن 1387 است. کاوه رضایی پس از گذراندن 9 روز حبس با قرار وثیقه 53میلیون تومانی آزاد شد.
- بازداشت 12 تن از فعالان جنبش زنان که 10 تن آنان فعالان کمپین بودند به دلیل دیدار نوروزی با خانواده یکی خانواده های داغدار ( زهرا بنی یعقوب) در نوروز 1388.
- بازداشت نیکزاد زنگنه و کاوه مظفری که در اردیبهشت ماه سال 1388 در جریان تجمع روز کارگر بازداشت شدند و همچنین جلوه جواهری که در پی آنها در خانه اش بازداشت شدند. فرناز کمالی، ژیلا بین یعقوب و شیوانظرآهاری از جمله فعالان کمپین در جریان اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1388 بازداشت شدند و در مورد فعالیت هایشان در کمپین نیز مورد بازجویی قرار گرفتند .
احضار و تفتیش منزل
احضارهای غیر رسمی و تفتیش منزل فعالان کمپین یک میلیون امضا نیز از دیگر فشارهایی است که فعالان این کمپین بخاطر مطالبات برابرخواهانه شان متحمل شده اند. پرستو الهیاری، سوسن طهماسبی،نفیسه آزاد، مریم مالک،فرشته شیرازی، جلوه جواهری و کاوه مظفری از جمله اعضای کمپین هستند که نیروهای امنیتی با تفتیش منزل انها ،کامپیوتر، مدارک و وسائل شخصی شان را توقیف کرده است. نجمه زارع، بهناز شکاریار و نسرین فرهومند نیز به خاطر تشکیل جلسات کمپین در منازل شخصی شان از سوی پلیس امنیت دعوتنامه یا احضاریه دریافت کرده و مورد بازجویی قرار گرفته اند. درکنار این احضارها براساس گزارش های رسیده از سوی فعالان حقوق زن و کمپین در شهرستان ها تاکنون فعالان کمپین در شهرهای دیگری چون اصفهان، شیراز، کرمانشاه، انزلی، رشت، همدان نیز مورد بازجویی قرار گرفته اند. روناک صفار زاده، هانا عبدی و زینب بایزدی نیز سه فعال کمپین یک میلیون امضا در کردستان هستند که اتهامات دیگری به غیر از فعالیت در کمپین به آنها وارد شده است.هانا عبدی که پس از روناک و با اتهاماتی مشابه او بازداشت شد، پس از گذراندن 18 ماه دوره محکومیت خود، اسفند ماه سال 1387 آزاد شد. نوید محبی و فرشته شیرازی از فعالان کمپین در آمل و هایده تابش از فعالان کمپبن در اصفهان به دلیل فعالیت شان مورد احضار و بازجویی قرار گرفتند. خدیجه مقدم، جلوه جواهری، کاوه مظفری ، مریم مالک، آیدا سعادت و الناز انصاری، پریسا کاکایی، وشماری دیگر از فعالان کمپین نیز در آبان ماه سال 88 احضار و در رابطه با فعالیت هایشان در کمپین بازجویی شدند.
صدور حکم نهایی
در حال حاضر حکم نهایی پرونده های 7 نفر از اعضای کمپین صادر شده است: - امیر یعقوبعلی در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعلیقی به مدت 4 سال و هر4 ماه معرفی خود به اداره اطلاعات محکوم شده است. - برای احترام شادفر حکم نهایی 6ماه حبس تعلیقی به مدت دو سال صادر شده است.
- پروین اردلان، مریم حسین خواه، ناهید کشاورز و جلوه جواهری با حکم بدوی شش ماه حبس تعزیری، در دادگاه تجدید نظر به شش ماه حبس تعلیقی به مدت چهار سال محکوم شده اند.
- پرستو اللهیاری نیز با حکم یک سال حبس تعزیری، در دادگاه تجدید نظر تبرئه شد.
- نسیم خسروی، رها عسگری زاده در دادگاه بدوی تبرئه شده اند.
- نسیم سرابندی زاده، فاطمه دهدشتی با حکم بدوی شش ماه حبس تعلیق در انتظار رای دادگاه تجدید نظر هستند.
- نفیسه آزاد با حکم یک سال حبس تعلیقی، در دادگاه تجدید نظر تبرئه شد. - ناهید کشاورز با حکم یک سال حبس تعلیقی به مدت دو سال و سارا ایمانیان با حکم یک سال و شش ماه حبس تعلیقی به مدت دو سال، با حکم دادگاه تجدید نظر تبرئه شدند. پرونده بقیه فعالان بازداشت شده کمپین در انتظار تشکیل دادگاه و یا اعلام ختم دادرسی است.
ممنوع الخروجی
علاوه بر بازداشت‌ها و احکام صادره، تا کنون هفت نفر از فعالان کمپین یک میلیون امضا به هنگام خروج ازکشور با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه شده اند. پروین اردلان، طلعت تقی نیا،منصوره شجاعی، فرناز سیفی، نسرین ستوده و سوسن طهماسبی، مهرنوش اعتمادی، هایده تابش و ژینا مدرس گرجی فعالانی هستند که پاسپورت آنها توقیف شد و دلیل قانونی ممنوع الخروجی نیز به آنها اعلام نشد. بعدتر ممنوع الخروجی فرناز سیفی، سوسن طهماسبی و سپس پروین اردلان رفع شد و گذرنامه آنها مسترد شد.
گزارش زیر آخرین وضعیت پرونده های فعالان کمپین یک میلیون امضا است که اتهام آنها به صورت مشخص فعالیت در کمپین عنوان شده است، این در حالی است که برخی از آنها که طی سه سال گذشته به دلائل فعالیت های دیگرشان بازجویی یا بازداشت شده اند، در رابطه با کمپین نیز مورد بازجویی قرار گرفته و تحت فشار واقع شده اند.
24 آذر ماه 1385: زینب پیغمبرزاده، اتهام: جمع آوری امضا، مترو تهران- کرج 24 آذر ماه 1385 چهار ماه پس از آغاز به کار کمپین یک میلیون امضا " زینب پیغمبرزاده" در حالی که در مترو تهران- کرج در حال جمع آوری امضا بود بازداشت شد. پس از 5 روز بازداشت در بازداشتگاه های گیشا و وزرا، اتهام زینب "اقدام علیه امنیت ملی" اعلام می شود. زینب پیغمبرزاده 29 آذر ماه، پس از بازپرسی در شعبه 14 دادگاه انقلاب با قرار کفالت10 میلیون تومان آزاد شد و دادگاه رسیدگی به اتهام وی هنوز تشکیل نشده است.
20 دی 1385: نسیم سرابندی و فاطمه دهدشتی، اتهام: جمع آوری امضا، مترو صادقیه تهران 20 دی 1385 نسیم سرابندی و فاطمه دهدشتی هنگام جمع آوری امضا در مترو بازداشت شدند. نسیم و فاطمه پس از یک روز بازداشت در بازداشتگاه گیشا، با قرار کفالت 500 هزار تومان آزاد می شوند. اما در دادگاهی که که 21 مرداد ماه در شعبه 28 دادگاه انقلاب برگزار می شود، به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام " به 6 ماه حبس تعلیقی تا 2 سال محکوم می شوند.پرونده این دو فعال کمپین یک میلیون امضا هم اکنون در مرحله تجدید نظر است.
13 فروردین 1386: سعیده امین، سارا ایمانیان، محبوبه حسین زاده، ناهید کشاورز و همایون نامی ، اتهام: جمع آوری امضا، پارک لاله 13 اسفند 1385 سعیده امین، سارا ایمانیان، محبوبه حسین زاده، ناهید کشاورز و همایون نامی 5 نفر از فعالان کمپین، که در حال جمع آوری امضا در پارک لاله تهران بودند بازداشت و به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند.
14 فروردین سه نفر از بازداشت شدگان (سارا ایمانیان، سعیده امین، همایون نامی ) با سپردن قرار التزام در دادگاه انقلاب، آزاد و ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده به بند عمومی زندان اوین منتقل می شوند. ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده 26 فروردین ماه پس از 13 روز بازداشت با قرار کفالت 20 میلیون تومانی، آزاد می شوند. " اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی"اتهامی است که قبل از آزادی از زندان در بند 209 اوین به این دو عضو کمپین اعلام شد. دادگاه بدوی ناهید کشاورز را در رابطه با این پرونده به یک سال حبس تعلیقی به مدت دو سال و سارا ایمانیان را یک سال و شش ماه حبس تعلیقی به مدت دو سال محکوم کرد. سارا ایمانیان و ناهید کشاورز با حکم دادگاه تجدید نظر شعبه 36 تبرئه شدند.دادگاه محبوبه حسین زاده هنوز تشکیل نشده است.
20 خرداد 1386 : احترام شادفر و همسایه اش، اتهام: جمع آوری امضا، تهران 20 خرداد 1386 همسایه احترام شادفر، در هنگام جمع آوری امضا دستگیر شد. ماموران پس از دستگیری این زن به همراه وی به منزل احترام شادفر آمدند و او را نیز دستگیر کردند. بهانه بازداشت احترام دادن دفترچه و بیانیه کمپین به همسایه اش بود. آنها پس از یک روز بازداشت در وزرا، با قرار التزام آزاد شدند. پرونده همسایه احترام شادفر بسته شد و 8 ماه بعد، حکم 6ماه حبس تعلیقی به مدت دو سال برای احترام شادفر صادر شد. شعبه 13 دادگاه انقلاب اسلامی اتهام وی را " اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلبغ علیه نظام جمهوری اسلامی در کمپین یک میلیون امضا" اعلام کرده است. علت صدور این حکم جمع آوری امضا عنوان شده است. شعبه 21 دادگاه انقلاب، شهریور ماه 1387 حکم احترام شادفر عضو کمپین یک میلیون امضا را تایید کرد.
20 تیر ماه1386: امیر یعقوبعلی، جمع آوری امضا، اتهام: پارک اندیشه تهران 20 تیرماه 1386 امیر یعقوبعلی در پارک اندیشه تهران حین جمع آوری امضا دستگیر می شود. امیر به سلول انفرادی بند 209 انتقال داده می شود و پس از 28 روز بازداشت در سلول انفرادی با وثیقه 20 میلیون تومانی آزاد می شود. خرداد 1387 شعبه 15 دادگاه انقلاب وی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم کرد. دادگاه تجدید نظر نیز این حکم را تایید کرد. بر اساس این رای که شهریور ماه 1387 از سوی شعبه 54 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادر شد، امیر یعقوبعلی به یکسال حبس تعلیقی به مدت 4 سال محکوم شد و موظف است هر چهار ماه یک بار خود را به اداره اطلاعات محل زندگی اش معرفی کند .
23 شهریور1386: بازداشت 25 نفر در کارگاه آموزشی خرم آباد 23 شهریور 1386، بیست و پنج نفراز حاضران در کارگاه آموزشی خرم آباد بازداشت شدند. 10 پلیس مرد مسلح و 3 پلیس زن پس از هجوم به محل برگزاری کارگاه که منزل شخصی یکی از داوطلبان کمپین بود، به ضرب و شتم شرکت کنندگان در کارگاه پرداختند. 22 نفر از شرکت کنندگان در کارگاه از جمله نفیسه آزاد، زارا امجدیان، جلوه جواهری، منصوره شجاعی و نازلی فرخی پنج فعالی که از تهران برای برگزاری تا سه روز در اداره اطلاعات خرم آباد بازداشت بودند و پس از آزادی نیز چند بار در این رابطه بازجویی شدند. منصوره شجاعی، جلوه جواهری و نفیسه آزاد نیز پس از بازگشت به تهران از سوی وزارت اطلاعات تهران درباره این کارگاه مورد بازجویی قرار گرفتند.تا کنون دادگاهی در رابطه با این پرونده تشکیل نشده است.
27 آبان 1386: مریم حسین خواه، اتهام: فعالیت در وب سایت کمپین 24 آبان ماه احضاریه ای مبنی بر مراجعه به دادیاری امنیت دادگاه انقلاب برای او فرستاده شد و طی بازجویی هایی 26 آبان ماه، به اقدام علیه امنیت ملی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق سایت تغییر برای برابری(سایت کمپین یک میلیون امضا) و زنستان (سایت مرکز فرهنگی زنان) متهم شد. ادامه بازجویی به روز بعد موکول شد و 27 آبان ماه مریم حسین خواه با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. بازداشت این فعال کمپین 45 روز ادامه داشت و در نهایت با اعلام خانواده وی مبنی بر ناتوانی از تامین این وثیقه سنگین با ضمانت بانکی 5 میلیون تومانی آزاد شد. مریم حسین خواه در دادگاهی که در تاریخ 28 مرداد تشکیل شد به شش ماه حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی محکوم شد. با اعتراض وی به این حکم دادگاه تجدید نظر در تاریخ 8 بهمن 87 تشکیل شد. شش ماه حبس تعلیقی به مدت چهار سال حکم نهایی این پرونده است.
10 آذر 1386: جلوه جواهری، اتهام: فعالیت در وب سایت کمپین 10 آذر ماه 1387 جلوه جواهری به بهانه فعالیت در سایت تغییر برای برابری، بازداشت شد. جواهری پس از دریافت احضاریه ای از سوی دادسرای شعبه يک امنيت تهران، به دادگاه انقلاب مراجعه کرد و پس از بازجويي به اتهاماتي چون " تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب از طریق انتشار اخبار کذب در سايت تغییر برای برابری " متهم شد. قرار وثیقه جلوه 50 میلیون تومان بود که پس از تحمل 30 روز حبس در بند عمومی زندان اوین و با اعلام خانواده وی مبنی بر ناتوانی از تامین این وثیقه سنگین با ضمانت بانکی 5 میلیون تومانی آزاد شد. وی در دادگاهی که در تاریخ28 مرداد تشکیل شد به شش ماه حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی محکوم شد. با اعتراض وی به این حکم دادگاه تجدید نظر در تاریخ 8 بهمن 87 تشکیل شد. شش ماه حبس تعلیقی به مدت چهار سال حکم نهایی این پرونده است.
آذر ماه 1387: پروین اردلان و ناهید کشاورز، اتهام: فعالیت در وب سایت کمپین همزمان با دستگیری جلوه جواهری و مریم حسین خواه به خاطر فعالیت در وب سایت های تغییر برای برابری و زنستان، پروین اردلان و ناهید کشاورز دو فعال دیگر حقوق زنان نیز به همین بهانه احضار و بازجویی شدند. با وجود اینکه حکم بازداشت این دو نفر صادر نشد، اما دادگاهی که در 28 مرداد ماه در رابطه با این پرونده تشکیل شد، پروین اردلان و ناهید کشاورز را نیز به اتهام اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد. با اعتراض این دو فعال زن به حکم صادره دادگاه تجدید نظر در تاریخ 8 بهمن 1387 برگزار شد. شش ماه حبس تعلیقی به مدت چهار سال حکم نهایی این پرونده است.
25 بهمن1386: راحله عسگری زاده، نسیم خسروی، اتهام: جمع آوری امضا، پارک دانشجوی تهران 25 بهمن ماه 1387 نسیم خسروی و راحله عسگری زاده که در حاشیه یک تئاتر خیابانی با موضوع زنان در حال جمع آوری امضا برای کمپین بودند بازداشت شدند. اتهام آنها "فعالیت تبلیغی علیه نظام" عنوان شد و پس از دستگیری به کلانتری 129 (جامی ) و سپس به آگاهی 8 منتقل و پس از بازجویی از آنجا به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند. این دو فعال کمپین پس از 13 روز بازداشت در بند عمومی زندان اوین آزاد شدند. دادگاه انقلاب در ابتدا برای هر یک از آنها قرار وثیقه 20 میلیون تومانی صادر کرد و در نهایت با توجه ناتوانی از تامین این وثیقه با کفالت ده میلیون تومانی آزاد شدند. شعبه13 دادگاه انقلاب در تاریخ 30 تیر ماه 1387 این دو فعال کمپین را از اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام تبرئه کرد.
20 فروردین 1387:خدیجه مقدم،اتهام: برگزاري ميهماني ونشست هاي كمپين در منزل شخصی 20 فروردین 1387 خدیجه مقدم در منزل شخصی اش بازداشت شد. ماموران امنیتی وی را به بهانه برگزاری مهمانی ها و نشست های کمپین در منزلش بازداشت کرده و به بازداشتگاه وزرا انتقال دادند. اتهام او اقدام عليه امنيت ملي ، تشويش اذهان عمومي و تبليغ عليه نظام اعلام شد. و قرار وثیقه 100 میلیون تومانی برای وی صادر شد. خدیجه مقدم پس از 9 روز بازداشت که 8 روز آن در سلول انفرادی بازداشتگاه وزرا و یک روز آن در بند عمومی زندان اوین سپری شد با قرار کفالت 100 میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه انقلاب در تاریخ 20 مرداد 1387 به اتهامات این فعال حقوق زنان رسیدگی کرد و رای دادگاه هنوز اعلام نشده است.
24 مهر 1387: عشا مومنی، اتهام:مصاحبه با فعالان کمپین، بزرگراه مدرس تهران 24 مهر ماه 1387 عشا مومنی دانشجوی ایرانی که در آمریکا تحصیل می کند و از داوطلبان کمپین یک میلیون امضا در کالیفرنیا است در بزرگراه مدرس تهران بازداشت شد. مامورانی که پس از بازداشت وی به منزلش رفته و وسائل شخصی او را تفتیش و توقیف کردند، بهانه دستگیری وی را مصاحبه و فیلمبرداری از اعضای کمپین یک میلیون امضا عنوان کردند. عشا مومنی برای تکمیل پایان نامه اش که در رابطه با جنبش زنان ایران است با تعدادی از فعالان کمپین مصاحبه کرده و از آنها فیلم گرفته بود. وی پس از 27 روز بازداشت در سلول انفرادی بند 209 اوین با قرار وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد. اتهام او فعالیت تبلیغی علیه نظام اعلام شد و دادگاه رسیدگی به این اتهام هنوز تشکیل نشده است. عشا مومنی مرداد ماه سال 1388، پس از 9 ماه ممنوع الخروجی، توانست برای ادامه تحصیلاتش به آمریکا بازگردد.
28 مهر ماه 1387: تفتیش منزل پرستو اللهیاری و احضار وی به دادگاه انقلاب 28مهرماه سال 1387 ماموران امنیتی با تفتیش منزل پرستو اللهیاری برخی از لوازم وی از جمله کامپیوتر لپ تاپ و آلبوم های شخصی، دستنوشته های او را ضبط کردند و خود وی را نیز مورد بازجويي قرار دادند. پرستو 16 آذر 1387 دوباره و براي بازپرسي به دادگاه انقلاب احضار ، و با کفالت 50 میلیون تومانی آزاد شد و جلسه دادگاه وی 24 فروردین ماه 1388 در شعبه 28 دادگاه انقلاب تشکیل شد. بهانه بازجویی از این فعال حقوق زنان عضویت در کمپین یک میلیون امضا و برگزاری جلسات کمپین در منزل شخصی اش عنوان شد. پرستو اللهیاری، اردیبهشت ماه سال 1388 بااتهام اقدام علیه امنیت ملي از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوري اسلامی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. شعبه 34 دادگاه تجدید نظر استان تهران در تیرماه 1388 با اعلام حکم نهایی پرونده پرستو الهیاری، رای بدوی این پرونده مبنی بر یک سال حکم تعزیری را نقض کرده و حکم برائت وی را صادر کرد.
10 بهمن1378 : نفیسه آزاد و بیگرد ابراهیمی، اتهام: جمع آوری امضا، بام تهران 10 بهمن 1387 نفیسه آزاد، بیگرد ابراهیمی و یکی دیگر از داوطلبان کمپین هنگام جمع آوری امضا در کوهستان های توچال تهران دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند. دو داوطلب کمپین پس از گذراندن یک روز در بازداشتگاه وزرا با قرار کفالت آزاد شدند. نفیسه آزاد نیز پس از 6 روز بازداشت، با قرار کفالت 50 میلیون تومانی آزاد شد. اتهام وی اقدام علیه امنیت ملی اعلام شد. دادگاه این فعال کمپین در تاریخ 25 خردادماه سال 88 تشکیل شد .نفیسه آزاد که بنا به حکم دادگاه بدوی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر تبرئه شد.
5 اردیبشهت 1388: بازداشت مریم مالک مریم مالک، پنجم اردیبهشت ماه، در پي دریافت احضاریه کتبی به شعبه 14 پلیس امنیت ناتب، مرکز پشتیبانی عملیات ماموران پلیس امنیت مراجعه کرده بود پس از چندین ساعت بازجویی به دادگاه انقلاب و سپس به بازداشتگاه وزرا منتقل شد. ماموران امنیتی، دوم اردیبهشت ماه، منزل پدری مريم مالک را تفتیش کرده و کامپیوتر شخصی، کتابها و سی دی های شخصی و برگه امضاها و دفترچه های کمپین را ضبط کردند. گوشی موبایل وی نیز در روز 8 مارس جلوی سالن ورشو توسط بازجوی وی در پلیس امنیت ضبط شد. این فعال کمپین پس از 5 روز بازداشت در بازداشتگاه وزرا ، بند عمومی زندان اوین و بند 209، با قرار کفالت 20 میلیون تومانی آزاد شد. اتهام مریم مالک اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام و عضویت در کمپین یک میلیون امضا عنوان شده است. دادگاه این فعال کمپین یک میلیون امضا هنوز تشکیل نشده است. وکلای مریم مالک آقای سلطانی، خانم پراکند و خانم میرزایی هستند.
11 اردیبهشت 1388: بازداشت جلوه جواهری جلوه جواهری 11 اردیبشهت ماه 1388 در منزلش دستگیر شد. ماموران امنیتی پس از بازداشت همسرش، کاوه مظفری به بهانه شرکت در تجمع روز جهانی کارگر منزل وی را تفتیش کرده و جلوه جواهری را نیز به زندان اوین منتقل کردند. اتهام این فعال حقوق زنان « اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در کمپین یک میلیون امضا و تجمع و تبانی» اعلام شد. جلوه جواهری 17 خرداد ماه با قرار کفالت100 میلیون تومانی از زندان اوین ازاد شد.وی 16 روز در بند 209 زندان اوین و باقی مدت بازداشت را در بند عمومی این زندان به سر برد. دادگاه این فعال کمپین یک میلیون امضا هنوز تشکیل نشده است.
2 آذر 1388- مهرنوش اعتمادی، اصفهان مهرنوش اعتمادی، از فعالان کمپین یک میلیون امضا در اصفهان دوم آذرماه در منزل شخصی خود بازداشت شد. ماموران امنیتی با تفتیش منزل این فعال کمپین یک میلیون امضا، شماری از کتاب‌ها، جزوه‌های آموزشی و کیس کامپیوتر وی را توقیف کردند. خانم اعتمادی بارها به صورت تلفنی احضار و تهدید شده بود. وی همچنان در بازداشت است و از اتهامات وارده به او اطلاعی در دست نیست.
*****
آیا مدارس میهن ما تبدیل به مساجد می شوند؟
از سال 1385 ستادی با عنوان "ستاد همکاری‌های وزارت آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه" فعالیت خود را آغاز نمود و یکی از اهداف خود را "بهره‌مندی از توا‌ن مندی‌های مراکز و موسسات حوزوی سراسر کشور در راستای تامین نیازهای آموزش و پرورش" اعلام کرده است. طرح استقرار روحانیون در مدارس در این ستاد به تصویب رسیده است. اجرای این طرح در حالی در دستور کار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته که در سال ۱۳۸۵ نیز قرار بود چهار هزار روحانی به مدارس اعزام شوند که به دلایلی نا مشخص این طرح به اجرا گذاشته نشد.
آموزش و پرورش تحت کنترل حوزه علمیه
چهارشنبه چهارم آذر ماه 88 روزنامه اعتماد در گزارشی خبر داد " عملیات اجرایی واگذاری شماری از مدارس به حوزه‌های علمیه آغاز شد تا هیچ جای تردیدی درباره اجرایی شدن این طرح و سایر طرح‌های مشابه مانند طرح استقرار دائمی روحانیون، تشکیل بسیج دانش آموزی در مدارس ابتدایی، اعزام مدرسان تربیت سیاسی به مدارس و... وجود نداشته باشد."
درباره این طرح علی ذوالعلم با اشاره به اینکه در حال حاضر بعضی از حوزه‌های علمیه در استان‌های کشور و شهر قم مدیریت مدارس کشور را بر عهده گرفته‌اند، به خبرگزاری ایلنا گفت: "حوزه‌های علمیه به خصوص در تهران و قم در قالب مجوزی که از آموزش و پرورش گرفته‌اند به مدیریت مدارس می‌پردازند و در مجموع مدیریت و عملکرد موفقی داشته‌اند."آقای ذوالعلم با اشاره به اینکه به تازگی "آیین نامه تاسیس مدارس وابسته" در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب شده است، که به موجب آن نهادها و ارگان‌هایی همچون حوزه‌های علمیه می‌توانند در صورت کسب شرایط لازم مدیریت مدارس را بر عهده بگیرند، گفت: "این اقدام در جهت سیاست‌های کلان آموزش و پرورش صورت گرفته است و حوزه‌های علمیه قطعاً از جمله نهادهایی هستند که حتی از قبل از انقلاب هم با توان خود نقش مهمی در مسائل آموزش داشته‌اند و امروز نیز بستر فعالیت‌های حوزه‌های علمیه مناسب‌تر است."
در همین حال خبرگزاری ایلنا خبر داد در حالی دبیر ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش خبر واگذاری مدیریت مدارس به حوزه‌های علمیه را در قالب آیین نامه واگذاری مدارس وابسته در جمع خبرنگاران مطرح کرده است که هنوز آیین نامه واگذاری مدارس وابسته به تایید محمود احمدی‌نژاد نرسیده است.
از اسلامی کردن دانشگاه ها تا اسلامی نمودن مدارس
آیت الله مرتضی مقتدایی ، مدیر حوزه علمیه قم 20 آبان سال جاری در دیدار دبیران کمیته های همکاری حوزه علمیه و آموزش وپرورش سراسر کشور مدعی شد: "اگر توانستیم آموزش وپرورش را دینی و اسلامی کنیم، نیازی نیست که به سوی اسلامی کردن دانشگاه ها برویم، زیرا دانش آموزان از پایه درست تربیت شده اند."آقای مقتدایی افزود: "حوزه های علمیه وظیفه تبلیغ دین را برعهده دارند و آموزش وپرورش نیز نیازمند چنین تبلیغی است که اگر این دو نهاد درکنار هم قرار گیرند قطعا موجب نتایج مثبتی در جامعه خواهد شد. آثار و برکات ارشاد در مدرسه و هدایت یک دانش آموز به مراتب بالاتر از تبلیغ در مسجد است و طلاب حوزه های علمیه برای تبلیغ در مدارس باید بیشتر همت کنند. برخی کتابها از ابتدا در دانش آموزان بدبینی و انحراف نسبت به دین ایجاد می کند که باید اصلاح شود."
همچنین معاونت تبلیغ و آموزش‌های کاربردی حوزه علمیه در سومین هم‌اندیشی دبیران کمیته‌های استانی "همکاری آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه" اظهار داشت: "طرح مدارس پیش حوزوی در چند استان کشور با همکاری مبلغین و روحانیون این استان‌ها و مدیران مدارس آموزش و پرورش اجرا شده که تاکنون عملکرد بسیار چشم‌گیری داشته و در صدد هستیم این طرح را در سراسر کشور اجرایی کنیم." نبوی افزود: "این طرح در صورتی موفق خواهد بود که اختیارات آن به حوزه علمیه واگذار شود تا بتوانیم بازخورد ها و نقاط ضعف و قوت طرح را مورد ارزیابی قرار داده و مشکلات را رفع کنیم."آقای نبوی تصریح کرد: "آموزش و پرورش باید بودجه این گونه مدارس را مانند سایر مدارس معمولی کشور تدوین کند و هزینه‌های آن را متحمل شود و حوزه علمیه نیز مسئولیت تربیت دینی دانش آموزان را به عهده بگیرد."
موانع مدیریت مدارس توسط حوزه علمیه
به گزارش خبرگزاری ایلنا بسیاری از کارشناسان معتقدند طرح ‌هایی که در راستای تربیت فرهنگی و اخلاقی و حتی سیاسی دانش آموزان- حتی در مقاطع پایین تحصیلی- در روزهای اخیر از آنها صحبت می‌شود، نشان از نارضایتی عمیق دولت و مراکز حکومتی از فضای فرهنگی مدارس دارد. با این حال به گفته برخی دیگر از کارشناسان بسیاری از این طرح‌ها با توجه به محدودیت‌های قانونی و موانع ساختاری آموزش و پرورش- مانند شرایط پیچیده مالی و اداری وزارتخانه و مدارس وابسته- اجرایی نیستند.
در همین حال خبر واگذاری مدارس به حوزه های علمیه فروردین امسال طبق تفاهم‌نامه‌‌‌ای بین وزیر آموزش و پرورش و مدیر حوزه علمیه قم، اعلام شده بود. طبق این توافقنامه ۴۲۰۰ واحد آموزشی در سطح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان برای ۵ سال در اختیار حوزه‌های علمیه قرار می‌گیرند. هدف، ایجاد مدارس پیش‌حوزه‌ای اعلام شده بود.در آن زمان به نقل از معاون مالی و اداری مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران اعلام شد "پیش‌بینی می‌شود که گروهی از مدارس در مهرماه سال جاری به حوزه‌های علمیه واگذار شوند."
شیرزاد عبداللهی کارشناس آموزش و پرورش با انتقاد به این طرح به رادیو آلمان گفت: " در نظر بگیرید که ۴۲۰۰ مدرسه با متوسط ۲۰۰ دانش‌آموز، یعنی چیزی حدود ۸۰۰ هزار محصل. اولین مشکل این است که اگر ما این‌ها را ببریم زیر پوشش مدارس اسلامی، رضایت دانش‌آموز یا اولیای آنها چه می‌شود؟ آیا قرار است کسانی که دپیلم می‌گیرند، طلبه شوند؟ آیا بازار به این همه مبلغ دینی نیاز دارد؟ اگرهم قرار باشد که دانش آموزان فعلی را به مدارس دیگر بفرستند و صرفا دانش‌آموزان جدید و داوطلب دینی را پذیرش کنند، از کجا می‌دانند که این ظرفیت را می‌توان پر کرد؟ تکلیف دانش آموزانی که باید کوچ کنند و به مدارس دیگر بروند، چه می‌شود؟"
آقای عبداللهی در واکنش به سوالی در مورد اینکه "چرا اصلا انگشت روی دخترها گذاشته‌اند؟ آیا این طرح ارتباطی با تفکیک محتوای کتاب‌های درسی دختران و پسران دارد؟" پاسخ داد: "در تفاهم‌نامه مورد بحث‌ما و همچنین در منشور همکاری‌های سال ۸۵، به این موضوع اشاره‌ای نشده است. اما می‌توان حدس زد که بحث کوتاه شدن طول تحصیل دختران، سن بلوغ دختران که باید زودتر مدرسه بروند و زودتر تمام کنند تا به ازدواج و زندگی برسند، به این مسئله بی‌ارتباط نباشد. اصولا در سال‌های اخیر، غلظت این طرح‌ها زیاد شده. به نظر من این‌گونه ایده‌ها در جامعه‌ما زمینه اجتماعی ندارند و طرز فکر مردم بالاتر از این حرف‌هاست. این گفته که دختر زودتر بالغ می‌شود و زودتر باید به زندگی بپردازد، حتی در خانواده‌های خیلی مذهبی هم دیگر مطرح نیست."
این کارشناس آموزش و پرورش در مصاحبه با رادیو زمانه نیز درباره دخالت حوزه علمیه در مدیریت مدارس معتقد است : "این که حتماً روحانیت در مدرسه حضور فیزیکی داشته باشد و این که حتماً مدیریت با حوزه باشد، مقداری سؤال‏‌ برانگیز است که ممکن است اهداف دیگری داشته باشند."آقای عبداللهی افزود: "در حالی که در موافقت ‏نامه آمده است که این همکاری باید در چهارچوب قانون باشد و بر حفظ استقلال آموزش و پرورش تاکید شده است. ولی این که از مربی پرورشی خلع ید شود یا این که از مدیر مدرسه خلع ید شود و افراد جدیدی بیایند عهده ‏دار کار آن‏ها بشوند، صورت جالبی ندارد و مطمئناً با واکنش منفی معلم‏ها روبرو خواهد شد."
*****
حکم بازداشت فعالان سیاسى پیش از انتخابات صادر شده بود
بهزاد نبوى عضو برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى در دیدار شمارى از فعالان سیاسى و مطبوعاتى با وى اعلام کرد، حکم بازداشت وى و شمار دیگرى از فعالان سیاسى پیش از برگزارى انتخابات ریاست جمهورى به دستور «یک نهاد امنیتى» صادر شده بود. به نوشته سایت‌های خبرى نزدیک به اصلاح‌طلبان، بهزاد نبوى از اعضاى برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى روز شنبه در دیدار شمارى از فعالان سیاسى و مطبوعاتى با اشاره به بازداشت گسترده فعالان سیاسى و مطبوعاتى پس از آغاز اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهورى در ایران اظهار داشت:« ۱۹ خرداد یعنى چند روز قبل از انتخابات ۲۲ خرداد و به دستور یک نهاد امنیتى احکام دستگیرى را صادر کرده بودند و مثلاً حضور بیست دقیقه‌اى من در راهپیمایى ۲۵خرداد جرم من بود».
وى همچنین با اشاره به مرخصى ده روزه‌اش در قبال وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانى اظهار داشت:« اگر هتل هفت ستاره هم مى‌رفتم اینفدر پول خرج نمى‌شد، آقایان شب قبل آزادى از من خواستند تا امضا دهم که فعالیت‌هاى سیاسى و مصاحبه‌هاى خود را تا دادگاه تجدیدنظر کنار بگذارم و با احزاب و گروه‌ها تماس نگیرم، من هم نپذیرفتم، وقتى معامله جوش نخورد ۱۰ روز مرخصى دادند».
آقاى بهزاد نبوى که بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهورى خرداد ماه بازداشت شده بود، از سوى دادگاه انقلاب به پنج سال حبس تعزیرى به اتهام «اقدام علیه امنیت ملى» و نیز یک‌ سال حبس تعزیرى به اتهام «فعالیت تبلیغى علیه نظام» محکوم شده است.
مقام‌هاى جمهورى اسلامى با آزادى این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب در ازاى پرداخت وثیقه تا زمان برگزارى دادگاه تجدید نظر موافقت نکرده و به وى که از بیمارى قلبى رنج مى‌برد، تنها۱۰ روز مرخصى داده‌اند.
این در حالى است که چند تن دیگر از فعالان سیاسی بازداشت‌شده در رویدادهای پس از انتخابات مانند محمدعلى ابطحى و محمد عطریان‌فر پیشتر با سپردن وثیقه تا زمان برگزارى دادگاه تجدید نظر آزاد شده‌اند.
بهزاد نبوى که به دلیل پیشینه مبارزاتش با حکومت شاهنشاهى در میان دوستان خود با عنوان «چریک پیر» شناخته مى‌شود، در باره حضور پنج ماهه‌اش در زندان‌هاى جمهورى اسلامى نیز گفت: « من بگویم در زندان کجا بودم؟ در زندان رژیم ستمشاهى بودم؟ چه بگویم؟ آن آقایان شده‌اند مدافع نظام، انقلاب و امام و من و امثال من شده‌ایم ضد نظام»؟
وى همچنین با اشاره به موضوع «نگهدارى اسناد محرمانه در منزل» به عنوان یکى از موارد اتهامى‌اش اظهار داشت: « مثلا گزارشى را که یکى از مدیران تاسیسات دریایى در دوران مسولیتم درباره پیشرفت کار به من داده بود، اسناد محرمانه مى دانند، خب من باید آن را چه کار مى کردم؟ باید گزارشى که آن شخص داده بود به شخص من، به چه سازمان یا نهادى تحویل مى‌دادم؟ یا برگه خبرى را که خودم کنار آن نوشته بودم محرمانه و به تعدادى از دوستان براى مطالعه داده بودم، مى گویند اسناد محرمانه؛ گفتم این محرمانه نیست، من خودم کنارش نوشته‌ام محرمانه، براى اینکه به هرکسى ندهند».
روز شنبه و همزمان با عید قربان شمارى از چهره‌هاى سیاسى اصلاح‌طلب مانند عبدالله نورى، بیژن زنگنه، خسرو تهرانى، حبیب‌الله پیمان، مرضیه مرتاضى لنگرودى، حجه‌الاسلام مقدم، مرتضى مبلغ و نیز مادر سهراب اعرابى، از قربانیان رویدادهاى پس از انتخابات در ایران با حضور در منزل بهزاد نبوى با وى دیدار کردند.
علاوه بر این شخصیت‌های همچنین سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران و اعضای نهضت آزادی ایران نیز در دیدارهای جداگانه‌ای با حضور در منزل آقای نبوی با این فعالی سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کردند.
همچنین در روزهای گذشته میرحسین موسوی، نامزد اصلاح‌طلب معترض به نتایج انتخابات نیز به همراه همسرش با حضور در بیمارستان محل مداوای آقای نبوی با وی دیدار و گفت‌وگو داشته است.
به دنبال اعلام خبر موافقت مقام‌هاى مسئول با مرخصى ده روزه بهزاد نبوى سایت نوروز نوشته بود، وى به دلیل « فشارهاى عصبى وارده» همچنان در بیمارستان باقى مى‌ماند و روز یکشنبه تحت عمل جراحى قلب قرار مى‌گیرد.
بهزاد نبوى در دوران بازداشت خود نیز به دلیل بیمارى تحت نظر ماموران امنیتى چند بار در بیمارستان بسترى شده و مورد جراحى نیز قرار گرفته بود.
رادیو فردا
طي روزهاي جمعه و شنبه، تعداد كثيري از اقشار مختلف مردم كه در بين آنان چهره هاي سرشناس سياسي اصلاح طلب و مسئولين سابق نظام به چشم مي خورد، با حضور در منزل بهزاد نبوي با وي ملاقات كردند.
به گزارش وبسایت امروز، علاوه بر مهندس موسوي و زهرا رهنورد كه بعدازظهر روز پنجشنبه با حضور در بيمارستان با نبوي ملاقات كردند، سيدمحمد خاتمي، رييس جمهور سابق كشور نيز مقارن ظهر روز شنبه، عيد قربان، با حضور در منزل وي با بهزاد نبوي ديدار كرد.
در اين دو روز افراد پرشماري همچون علي اكبر محتشمي پور، عبدالله نوري، کرباسچی ، هادي خامنه اي، انصاري راد، رضا خاتمي، زنگنه، صفدر حسيني، oخسرو تهرانی، حبیب الله پیمان، ابرهیم یزدی، مادر سهراب اعرابی؛ مرضیه مرتاضی لنگرودی، اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب، جبهه مشاركت، مجمع روحانيون مبارز، نهضت آزادي و فعالان ملي مذهبي و ساير گروههاي سياسي اصلاح طلب كشور، فعالان مطبوعاتي و ... با حضور در منزل نبوي با وي ديدار كردند. تعداد ديدار كنندگان به گونه بود كه در بسياري از زمان ها، در منزل نبوي حتي براي ايستادن نيز جايي نبود و بهزاد نبوي همچون هميشه با روحيه اي عالي، لبخند بر لب از ميهمانان خود استقبال مي كرد و خاطراتي از دوره اسارت خود را با آنان در ميان مي گذاشت.
سایت "سلام" نیز در گزارشی به این دیدارها پرداخته و نوشته است: منزل کوچک بهزاد نبوی آنقدر شلوغ شده بود که جا برای نشستن نبود از زنگنه و حجتی تا عبدالله نوری و حبیب‌الله پیمان‏ همه بودند و یکی از حضار به طنز گفت که ای کاش آقای نبوی با پول‌های پتروپارس یک خانه بزرگتر می خریدند!
من شده ام ضد نظام؟
بهزاد نبوی با اینکه لاغر و نحیف شده بود اما لبخند همیشگی اش را همراه داشت و وقتی روبوسی و خوش‌آمدگویی‌های‌اش با میهمان‌ها تمام شد اولین جمله ای که به عنوان درد دل گفت و سوزی از درون داشت این بود که: من بگویم در زندان کجا بودم؟ در زندان رژیم ستمشاهی بودم؟چه بگویم؟آن آقایان شده‌اند مدافع نظام، انقلاب و امام و من و امثال من شده‌ایم ضد نظام؟ اینجا بود که حبیب الله پیمان گفت: آقای نبوی مهم این است که ملت ایران شما را مجرم نمی‌داند. و مهندس زنگنه هم به طنز گفت که‎ نگران جرم بند آوردن ترافیک شما بودم چون فکر کنم ۱۵سالی حبس داشت و بهزاد در پاسخ بیان کرد که گویی از این یک جرم تبرئه شده است.
اسناد محرمانه
چریک پیر با اشاره به ۸۰۰میلیون وثیقه برای مرخصی ده روزه‌اش گفت: اگر هتل ۷ستاره هم می رفتم اینفدر پول خرج نمی‌شد، آقایان شب قبل آزادی از من خواستند تا امضاء دهم که فعالیت‌های سیاسی و مصاحبه‌های خود را تا دادگاه تجدیدنظر کنار بگذارم و با احزاب و گروه‌ها تماس نگیرم من هم نپذیرفتم وقتی معامله جوش نخورد ۱۰روز مرخصی دادند.
وی درخصوص اسناد محرمانه‌ای که می‌گویند از منزل‌اش کشف شده گفت:مثلا گزارشی را که یکی از مدیران تاسیسات دریایی در دوران مسولیتم درباره پیشرفت کار به من داده بود را اسناد محرمانه می دانند، خب من باید آن را چه کار می کردم؟باید گزارشی که آن شخص داده بود به شخص من، به چه سازمان یا نهادی تحویل می‌دادم؟، یا برگه خبری که خودم کنار آن نوشته بودم محرمانه را و به تعدادی از دوستان برای مطالعه داده بودم را می گویند اسناد محرمانه: گفتم این محرمانه نیست من خودم کنارش نوشته‌ام محرمانه! برای اینکه به هرکسی ندهند.
احکام دستگیری ها پیش از انتخابات صادر شده بود
در این دیدار بهزاد نبوی از صادر شدن احکام دستگیری آنها در ۱۹خرداد خبر داد و گفت: ۱۹خرداد یعنی چند روز قبل از انتخابات ۲۲خرداد و به دستور یک نهاد امنیتی احکام دستگیری را صادر کرده بودند و مثلا حضور بیست دقیقه‌ای من در راهپیمایی ۲۵خرداد جرم من بود.
نبوی در حالی در تمام طول این دید وبازدیدها لبخند بر لب داشت که طی روزهای آینده باید قلب خود را که برای جمهوری اسلامی و اصلاحات می تپد بار دیگر به دست جراحان بسپارد.
لازم به ذكر است نبوي روز دوشنبه براي ادامه سير درمان خود به بيمارستان باز خواهد گشت.
*****
اعتصاب غذای گسترده‌ی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران
دانشجویان پردیس امیرآباد دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، در اعتراض به ادامه‌ی بازداشت مهرداد بزرگ و سایر دانشجویان بازداشت شده، دست به اعتصاب غدا زدند.
از ساعت 11 امروز (دوشنبه)، بیش از چهارصد نفر از دانشجویان دانشکده‌ی فنی در پاسخ به فراخوان اعتصاب غدا و تحصنی که روز گذشته با عنوان دوشنبه‌ی سبز، در سطح پردیس امیرآباد پخش شده بود، در مقابل سلف سرویس مرکزی دانشکده، جمع شدند و با صف کردن ظرف‌های غذای خود از مقابل سلف به سمت دانشکده‌ی کامپیوتر و از آنجا به طرف سردر اصلی دانشکده واقع در خیابان امیرآباد شمالی، اعتراض خود را به ادامه‌ی بازداشت مهرداد بزرگ دانشجوی مهندسی کامپیوتر این دانشگاه و سایر دانشجویان بازداشتی دانشگاه تهران نشان دادند.
این دانشجویان که عکس‌هایی از مهرداد بزرگ و نیز فرزان رئوفی، دانشجوی سابق مهندسی شیمی دانشکده‌ی فنی، در دست داشتند با سردادن شعارهایی، در حمایت از دانشجویان زندانی و نیز جنبش سبز پرداختند. "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"، "مرگ بر دیکتاتور"، "الله اکبر"، "نصر من الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب"، "کروبی بت‌شکن، بت بزرگ رو بشکن" و "یاحسین میرحسین" از جمله شعارهایی بود که بارها از سوی دانشجویان متحصن سرداده شد.
بر اساس این گزارش، انتظامات دانشکده فنی، با بستن درب‌ اصلی دانشکده، از خارج کردن ظرفهای غدا به بیرون دانشگاه جلوگیری کرد و دانشجویان پس از تجمع در مقابل سردر، با سر دادن شعار، به سوی دانشکده‌ی مکانیک و دانشکده‌ی برق و کامپیوتر حرکت کردند و پس از همراه شدن عده‌ دیگری از دانشجویان به مقابل ساختمان سلف سرویس دانشکده برگشتند و ظرفهای غذای خود را دست نخورده تحویل دادند.
همچنین دانشجویان در پایان اعلام کردند که تا آزادی هم‌کلاسی‌های دربندشان، به اعتراض‌های خود، در دوشنبه‌ی هر هفته ادامه خواهند داد.
گفتنی‌ است، این دومین اعتراض دانشجویان دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران، به بازداشت مهرداد بزرگ و دیگر دانشجویان زندانی این دانشگاه است که برای دومین هفته‌ی متوالی انجام می‌گیرد. دوشنبه‌ی گذشته نیز این دانشجویان، با برگزاری تجمع سکوت خواهان آزادی دوستانشان شده بودند.
*****
احکام سنگین انضباطی برای دانشجویان دانشگاه شهرکرد
23 دانشجوی دانشگاه شهرکرد که پس از تجمع 13 آبان به کمیته انضباطی دانشگاه شهرکرد احضار شده بودند با احکام سنگین انضباطی مواجه شدند.
احکام صادره به شرح زیر است:
عباس پشمی (دبیر انجمن اسلامی): 2 ترم تعلیق با احتساب سنوات
علی مرادی (دبیر سیاسی انجمن اسلامی): 2 ترم تعلیق با احتساب سنوات
هادی دلبهاری (عضو انجمن اسلامی): 2 ترم تعلیق با احتساب سنوات
مریم ملک شعبانی (مسئول کمسیون فرهنگی انجمن اسلامی): 2 ترم تعلیق با احتساب سنوات
آرمان اسعد (دبیر اسبق سیاسی انجمن اسلامی): 1 ترم تعلیق با احتساب سنوات
عقیل اسفندیار پور (دبیر دانشکده فنی انجمن اسلامی): 1 ترم تعلیق با احتساب سنوات
محمد حیدرزاده (عضو شورای مرکزی دانکده فنی انجمن اسلامی): 1 ترم تعلیق با احتساب سنوات
سعید سپاهی: 1 ترم تعلیق با احتساب سنوات
گفتنی است به منظور پیشگیری از وقوع هر گونه اعتراض دانشجویی در روز 16 آذر تمام احکام به صورت معلق صادر شده است. احکام معلق انضباطی در صورت بروز مجدد "تخلف انضباطی" به حالت اجرا در می آیند.لازم به ذکر است دانشجویان دانشگاه شهرکرد در روز 13 آبان در اعتراض به نصب دوربین های امنیتی در فضای دانشگاه و تفکیک جنسیتی سرویس های رفت و آمد دانشگاه تحصنی صنفی برگزار کردند اما با برخوردهای سنگین امنیتی و انضباطی مواجه شدند.
*****
بازداشت میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
ظهر امروز ماموران امنیتی با حضور در منزل مسکونی میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفترتحکیم وحدت و دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر وی را بازداشت کردند. این بازداشت همراه با تفتیش منزل وی بوده است.
این در حالی است که روز گذشته نیز 3 عضو دیگر شورای مرکزی این اتحادیه دانشجویی مهدی عربشاهی، بهاره هدایت و فرید هاشمی به دادگاه انقلاب احضار شده بودند.
از بازداشت عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت نیز 11 روز می گذرد.
به نظر می رسد افزایش کم سابقه فشارها بر این مجموعه دانشجویی به دلیل هراس شدید اقتدارگرایان از اعتراضات احتمالی دانشجویان در 16 آذر روز دانشجو است و تلاش می کنند تا با بازداشت و احضار فعالان سرشناس جنبش دانشجویی فضای دانشگاهها را مهار کنند.
*****
انحراف 48 درصدی دولت از اجرای اصل 44 قانون اساسی
حمیدرضا فولادگر گفت:" رونوشتي از گراش كميسيون نظارت بر اجراي اصل 44 كه طي آن به انحراف 48 درصدي دستگاه‌هاي دولتي نسبت به اجراي اين اصل اشاره شده بود براي وزارتخانه‌هاي مورد بحث ارسال شده است."
حميدرضا فولادگر رئيس نظارت براجرای اصل 44 به ایلنا گفت:" در حال حاضر منتظر پاسخ وزارتخانه‌هاي اقتصاد، نيرو، ارتباطات، نفت و صنايع هستيم كه در اين گزارش به تخلفات آنها از اجراي اصل 44 اشاره شده بود."
به گفته وي پس از جمع‌آوري پاسخ‌هاي اين وزارتخانه‌ها، دولت و مجلس مي‌توانند مشتركات راهكاري براي حل مشكلات اجرايي اصل 44 بيابند. اين راهكارها مي‌تواند در قالب طرحي از سوي مجلس و يا لايحه‌اي از سوي دولت به مجلس تقديم شده و به تصويب برسد.
همچنين در صورت لزوم مي‌توان از مجمع تشخيص مصلحت نظام خواست تا سياست‌هاي كلي ابلاغي را اصلاح كند و يا اينكه دولت، آيين‌نامه‌هاي اجرايي و روش‌هايش را اصلاح كند.
فولادگر در پاسخ به اينكه چرا دولت تاكنون هيچ گزارش در مورد چگونگي اجراي اصل 44 به مجلس نداده است؟ اظهار داشت:" تاكنون در اين‌باره بارها به دولت تذكر داده‌ايم و حتي در جلسات مشتركمان با دولت از رییس دولت خواسته‌ايم تا نسبت به ارائه اين گزارش به مجلس تعجيل كند. حتي رئيس مجلس نيز رسما از دولت خواسته است تا نه‌تنها در مورد ارائه اين گزارش بلكه درباره ارائه گزارش اجراي قانون برنامه چهارم و ارائه لايحه برنامه پنجم نيز سرعت عمل به خرج دهد."
وي با ابراز تاسف از اينكه تاكنون هيچ پاسخي از سوي دولت دريافت نشده و گزارشي از چگونگي اجراي اصل 44 توسط دولت به مجلس نيامده است، ادامه داد:" مجلس به وظيفه خود مبني بر سوال و تذكر و پيگيري از دولت عمل نكرده است. اما متاسفانه اين دولت است كه كوتاهي مي‌كند."
رئيس كميسيون نظارت بر اجراي اصل 44، از تهيه دومين گزارش اين كميسيون در مورد عملكرد وزارتخانه‌هاي تعاون، كشاورزي، بازرگاني، راه، رفاه و مسكن در اجراي اصل 44 خبر داد كه طي ماه‌هاي آتي تقديم صحن علني مجلس خواهد شد.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
شانزده آذر امسال به گروهی خاص تعلق ندارد
میلاد جاوید
آزادی تعطیل بردار نیست !
شاید بسیار شرم آور باشد که ملتی آرزو کند که حکمرانان اش کودن و ابله باشند . این بلایی است که سر مردم ایران آمده ، آن زمان که اجازه داد به هر دلیل خمینی و هیات همراه اش از بیغوله های نجف سر برآورند و زالو وار بر سرنوشت یک کشور به بزرگی ایران و ملت صلح دوستش حاکم شوند . ولی هر چه بود پیش آمد و تیغ افتاد دست زنگیان مست و بی وطن ؛ ولی در عین حال کودن و معلول ذهنی .
اکنون که کودن ترین های این حکومت دینی ضد بشری ، در قالب هیات حاکمه ای زیر عناوین رهبری و دولت و قوه قضاییه و پلیس در این کشور فرمان می رانند ما باید همه طبیعت و هستی را سپاسگزار باشیم که این ها بر سر کارند . چرا که اکنون مجال آنرا می یابیم تا خود را از منجلاب حکومت مذهبی برهانیم و به آرزوی مبارزان دوران مشروطه جامه عمل بپوشانیم و حکومتی آزاد و سکولار را بر سر کار بیاوریم . اگر چه هر روز باتوم های بیشتری بر سر مردم بی سلاح فرو آورده شود و ابزار سرکوب مدرن تری به کار گرفته شود .
دولت عقب مانده محمودک احمدی نژاد شب گذشته اعلام کرد که روز شنبه چهاردهم آذر ماه به دلیل قرار گرفتن این روز در میان دو تعطیلی آدینه و یکشنبه - مثلا عید ( ! ) - دانشگاه ها و مدارس سراسر کشور تعطیل خواهند بود . این تنها ترفندی بود که رژیم می توانست به کار بندد که به خیال باطل خود وقفه بیندازد در انجام برنامه ریزی ها و هماهنگی های لازم از سوی دانشجویان برای روز دوشنبه شانزده آذر .
حنای آنفولانزای خوکی ، رنگ نداشت . این بود که دلسوزی های « عیدانه » به میان کشیدند !
این واپسگرایان واپس مانده همه را به کیش خود می پندارند و گمان می برند همانگونه که در همه امور همواره چون به خواب رفتگان اصحاب کهف ، در خواب چند صد ساله اند ، احتمالا دانشجویان هم همه برنامه ریزی ها را نگاه داشته اند برای دقیقه نود در روز شنبه !
آن ها شنبه را تعطیل اعلام کردند به بهانه این که دانشجویان از چند روز فرصت تعطیلی بهره ببرند و راهی زادبوم هایشان بشوند برای دیداری تازه با خانواده ها . ولی در اصل ، دیگر فرصت نیابند که شعارها و مسیر های تظاهرات روز دوشنبه شانزده آذر را هماهنگ کنند و برای مقابله با گرگ ها و شغالهای تا بن دندان مسلح در خیابان ها برنامه ریزی نمایند .
در حالی که شانزده آذر امسال به گروهی خاص تعلق ندارد ؛ و نه تنها دانشجویان که همه مردم ایران با خروشی یکپارچه خود را آماده تظاهرات و مقابله با ولگردهای موتور سوار چماق به دست کرده اند . نه این ولگردها می دانند و نه روسای جنایتکار و اربابان تجاوزگرشان که « آزادی » امری تعطیل بردار نیست که بشود با عید و عزا در رسیدن به آن وقفه ایجاد کرد .
مردم ایران سده هاست که در پی کسب حق آزادی اند . با « خون » نتوانستند آن را تعطیل کنند و خواهندگان را از رفتن به سوی اقیانوس اش باز دارند ، با تعطیلی و بین التعطیلی می خواهند ؟
زهی خیال باطل ، زهی رسوایی جهانی و بدنامی تاریخی !
*****
گزارشی از آخرین وضعیت شبنم مدد زاده ، فعال دانشجویی در بند
خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شبنم مددزاده (متولد 1366) عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تربيت معلم تهران و نايب دبير شوراي تهران دفتر تحكيم وحدت است كه در تاريخ يكم اسفند ماه 1387، در حالي كه عازم جلسه ي شوراي تهران دفتر تحكيم بودند به شكلي نامتعارف و بدون حكم قضايي بازداشت شدند.زماني كه شبنم عازم مترو گلشهر بوده، دو اتوموبيل شخصي تاكسي حامل وي را متوقف مي كنند و بدون نشان دادن هيچ گونه مدرك شناسايي يا حكم قضايي در برابر انظار عمومي وي را با اجبار با خود مي برند و به كلانتري رجايي شهر كرج منتقل مي كنند.
در آنجا از وي به خاطر آن چه شركت در يك ميهماني نامتعارف خوانده مي شود و يك قتل صورت گرفته در مهماني مذكور تا حوالي ظهر بازجويي به عمل مي آيد. سپس از وي مي خواهند كه با پدر يا برادرش تماس بگيرد. پس از تماس با برادرش، فرزاد، وي نيز به كلانتري مراجعه مي كند كه از همان جا هر دو را به زندان اوين منتقل مي كنند.
پس از گذشت سه روز بي خبري مطلق، ظهر روز شنبه، فردي كه خود را مامور دادگاه انقلاب معرفي مي كند، پس از حضور در حراست دانشگاه تربيت معلم، از انتقال شبنم به زندان اوين و ارجاع پرونده اش به دادگاه انقلاب تهران خبر مي دهد و به خانواده و اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه خاطرنشان مي كند كه خانم مددزاده پس از طي مراحل معمول ازاد خواهد شد و جاي نگراني وجود ندارد.در سيزدهم اسفند ماه هشتاد و هفت، جمشيدي، سخنگوي قوه‌ي قضاييه در يك نشست مطبوعاتي اتهام شبنم مددزاده را ارتباط با سازمان مجاهدين خلق عنوان مي كند. دادگاه انقلاب از ارائه ي هرگونه پاسخي به خانواده‌ي مددزاده در رابطه با اين مسئله امتناع مي ورزد. سرانجام شبنم در 19 ام اسفند ماه پس از نوزده روز بي خبري مطلق از وضعيت خود، در تماسي تلفني به مدت يك دقيقه خبر از سلامت خود مي دهد.
تا پانزدهم ارديبهشت ماه شبنم تنها چهار تماس تلفني با خانواده ي خود داشت. وي هفتاد و يك روز در سلول انفرادي بند 209 اوين به سر برد. در اواخر ارديبهشت ماه بازپرس شعبه 3 امنيت دادسراي انقلاب تهران با آزادي شبنم با قرار كفالت موافقت كرد كه اين امر با مخالفت شديد معاونت امنيت داستان روبرو شد.پرونده جهت دادرسي به شعبه‌ي 28 دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد. اتهامات محاربه و تبليغ عليه نظام عنوان شد و 22 تيرماه جهت برگزاري دادگاه تعيين وقت شد. جلسه ي دادرسي به خاطر اهمال مدير دفتر شعبه 28 جهت احضار متهمين از زندان به تعويق افتاد و به 23 شهريور ماه موكول شد. در تاريخ مذكور هم به دليل آنچه كمبود مدعي العموم خوانده شد از برگزاري جلسه‌ي محاكمه ممانعت به عمل آمد و به 18ام مهرماه موكول گرديد.
در جلسه‌ي 18ام مهرماه كه بدون حضور نماينده دادستان برگزار شد به وكيل شبنم و فرزاد هم اجازه ي دفاع از موكلينش داده نشد. در اين جلسه كه با هتاكي و ناسزاگويي قاضي مقيسه اي، رياست شعبه 28 آغاز شد پس از آنكه متهمين اتهامات وارده را رد كردند، قاضي برگزاري جلسه را منوط به حضور كارشناس وزارت اطلاعات كرد و برگزاري اين جلسه به 14 آذر ماه موكول شد.در هفته ي اول مهرماه شبنم از بند امنيتي 209 به قرنطينه‌ي بند نسوان زندان اوين، موسوم به متادون منتقل شد، بندي كه از نظر بهداشتي يكي از نامناسب ترين بندهاي زندان اوين به شمار مي آيد. وي در آنجا چندين بار به بيماري هاي داخلي مبتلا شد.
در اواخر مهرماه، شبنم به بند نسوان‌ (بند عمومي ويژه زنان) منتقل شد و تا به امروز در آنجا نگهداري مي شود. بندي كه در آن اصل تفكيك زندانيان بر اساس جرائمشان رعايت نمي شود و موجب شده تا شبنم در كنار مجرميني خطرناك با اتهامات و جرائم مختلف به سر برد.وي در زندان علاوه بر بيماري هاي داخلي به ناراحتي قلبي هم دچار شده است و حدود يك ماه است كه در بدترين شرايط جسماني به سر مي برد. اين امر با اعتراض شديد وي روبرو شده است كه متاسفانه تاكنون پاسخي به آن داده نشده.
پس از دو حمله ي قلبي، وي به بهداري زندان مراجعه كرده اما مسئولين از رسيدگي به وضعيت وي سر باز زده اند. وضعيت وخيم جسمي بر وضعيت روحي وي نيز تاثير گذاشته و از نظر روحي نيز در شرايط به شدت نگران كننده اي به سر مي برد.تا به امروز يعني هشتم آذر ماه، 284 روز از بازداشت موقت شبنم مددزاده مي گذرد. تداوم بازداشت بارها با اعتراض وي و وكيلش مواجه شده است اما رياست شعبه هربار به دليل آن چه وي احتمال فرار و تباني متهمين عنوان مي كند از تبديل قرار با قرار متناسب با اتهام سر باز مي زند. اين درحالي ست كه در آخرين لايحه اي كه توسط وكيل شبنم به شعبه داده شد، به مستنداتي اشاره شده بود كه احتمال فرار و تباني متهم را عملا منتفي مي كرد. اما رياست شعبه بدون هيچ گونه توجهي به لايحه ارائه شده با منافق خواندن مددزاده ها از تبديل قرار ممانعت به عمل آورد. كه اين امر نيز با اصل بي طرفي قاضي و اصل را بر مبري دانستن متهم پيش از محاكمه در تضاد است.گفته مي شود كه قاضي مقيسه اي، معروف به ناصريان، كه رياست شعبه 28 دادگاه انقلاب را بر عهده دارد در تابستان سال 67 عضو كميته اي بوده كه اعدام هاي گسترده ي آن دوره را به عهده داشته است.
*****
محکومیت هنگامه شهیدی به شش سال و نود یک روز حبس تعزیری
محمد مصطفایی، وکیل هنگامه شهیدی با اشاره به این حکم در وبلاگ خود آورده است:
امروز برای پیگیری پرونده خانم هنگامه شهیدی به شعبه 26 دادگاه انقلاب رفتم. گویا حکم صادر شده و آماده ابلاغ بود. مدیر دفتر شعبه حکم صادره علیه خانم شهیدی را به صورت حضوری ابلاغ نمود. در کیفرخواست صادره علیه خانم شهیدی اتهامات وی:
1- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور از طریق حضور در اغتشاشات مورخ شنبه 23/3/1388، یکشبه 24/3/1388، دوشنبه مورخ 25/3/1388، سه نشبه 26/3/1388 و چهارشنبه 27/3/1388 که موجب اخلال در نظم عبور و مرور شهروندان و اختلال ترافیکی در شهر و ایجاد بلوا و آشوب نیز بوده است.
2- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق مصاحبه با شبکه ضد انقلاب بی‌بی‌سی در تاریخ 23/3/1388 و گزارش اغتشاش به شبکه مزبور و امضاء بیانیه های برخوردار از جنبه تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله کمپین یک میلیون امضا، کمپین لغو قانن سنگسار، امضاء بیانیه‌های تهیه شده خطاب به شورای حقوق بشر سازمان ملل در خصوص نقص حقوق بشر در ایران و تبیلغ علیع نظام از طریق وبلاگ‌نویسی.
3‌- توهین به ریاست‌جمهوری کشور به مناسبت انجام وظیفه عنوان گردیده، دادگاه به استناد سوابق خانم شهیدی که از روزنامه نگاران شاخص اصلاح‌طلب بوده که با روزنامه‌های زنجیره‌ای همچون نوروز، حیات نو، آفتاب یزد، زن، اعتماد و .... همکاری داشته است و در دوره دوم دولت اصلاحات و بر اساس سفارش آقای سیدمحمد خاتمی به عنوان مشاور رئیس سازمان ملی جوانان منصوب شد و در زمینه وضعیت حقوق بشر و حقوق زنان در ایران همسو با هدف ضد انقلاب فعال بوده و مقطعی عضو کمیسیون حقوق بشر بوده است و اینکه پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به کشور انگلیس رفته و با عناصر ضد انقلاب و بعضا وابسته به سرویس اطلاعاتی انگلستان و آمریکا و همکاران رادیو دولتی بی‌بی‌سی انگلیس داشته است‌.
دو مرتبه در انگلیس و در آزمون ورودی شبکه بی‌بی‌سی فارسی شرکت کرد و پذیرفته نشده و همچنین در کشور چک در آزمون ورودی رادیو فردا شرکت کرده و پذیرفته نشده و در نهایت در اواخر سال 1387 به کشور بازگشته و به عضویت در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی استان تهران در آمده و در فاصله کوتاهی مشاور آقای مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی می‌شود و همچنین به استناد نامه به اکبر گنجی در تاریخ 9/5/1385 (موکل هرچند در مرحله تحقیقات به دلیل فشارهای روحی و روانی مفاد نامه را مورد تایید قرار دادند ولی در جلسه دادرسی منکر نوشتن این نامه شدند) که قسمت عمده دادنامه را در بر می‌گرفت به استناد مواد 499، 500، 610،611،609 و47 قانون مجازات اسلامی موکلم را با این عقیده که اخلال در نظم عمومی و اخلال در امنیت تعدد معنوی است که دادگاه مکلف است اشد مجازات را مورد حکم قرار دهد در خصوص تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به یک سال حبس تعزیری و بابت تبانی و اجتماع و عضویت در تشکیلاتی که علیه امنیت کشور اقدام نموده است به پنج سال حبس تعزیری و بایت توهین به رییس جمهوری کشور اسلامی ایران به نود و یک روز حبس تعزیر (‌جمعا به شش سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری‌) محکوم نمود.
این حکم امروز به اینجانب به عنوان وکیل خانم شهیدی ابلاغ شد که در موعد قانونی بیست روزه، اعتراض خود را به دلیل اینکه خانم شهیدی بری از هر گونه اتهام بوده و اقرارهای اخذ شده به زیانش با توجه به دلایلی که ارائه نمودم تحت فشارهای روحی و روانی می‌باشند به مرجع بالاتر یعنی محاکم تجدیدنظر استان تهران تقدیم خواهم نمود.
*****
شکایت بازماندگان زهرا کاظمی علیه ایران
دادگاهی در کانادا چهارشنبه هفته جاری ادعا نامه " استفان هاشمی " فرزند زهرا کاظمی علیه جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار خواهد داد .
به گزارش عصر ایران ، استفان هاشمی و وکلای مدافع وی دادخواستی برای دریافت 17 میلیون دلار غرامت از دولت ایران علیه مقامات سیاسی و قضایی ایران اقامه کرده اند . قرار است دادگاه ایالتی کبک درشهر مونترال به ادعا نامه پسر زهرا کاظمی خبرنگار کانادایی – ایرانی که در 6 سال پیش در حادثه ای در زندان اوین جان باخت ، رسیدگی کند.
زهرا کاظمی در 2 تیر 1382 به دلیل اینکه از تجمع خانواده زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین عکسبرداری کرده بود ، بازداشت شد و 17 روز بعد در گذشت . در بازداشتگاه و به علت اصابت "جسم سخت" و آسيب دیدگی مغزی درگذشت. دادگاه ابتدا مرگ زهرا کاظمی را قتل شبه عمد اعلام کرد و يکی از مأموران اطلاعاتی را در اين ارتباط مجرم شناخت ولی دادگاه تجديدنظر اين حکم را نقض کرد و رأی داد که مرگ خانم کاظمی تصادفی بوده و او بر اثر کاهش قند خون ناشی از اعتصاب غذا، در حال ايستادن به زمين سقوط کرده و دچار ضربديدگی به سرش شده است.
روابط دولت کانادا با ایران پس از مرگ زهرا کاظمی رو به وخامت گذاشت و دولت اتاوا از زمان مرگ زهرا کاظمی تحت فشار مجامع حقوق بشری و وکلای مدافع خانواده کاظمی ، همواره تلاش کرده است تا مطرح بودن این پرونده را به عنوان یکی از موانع عادی سازی روابط دو جانبه بداند .
در دادخواست فرزند زهرا کاظمی همچنین آمده است که مادرش در زندان مورد شکنجه قرار گرفته و مرگش در اثر شکنجه های وارده بوده است. در حالی که دولت ایران این اتهامات را رد کرده و در پرونده مرگ زهرا کاظمی در ایران ، علت مرگ برخورد سر با جسم سخت پس از کاهش قند خون در اثر اعتصاب غذا عنوان شده است .
برخی از رسانه های مستقل سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران را مسئول قتل زهرا کاظمی معرفی کرده اند.
*****
تصمیم گیری برای دریافت بنزین آزاد با کارت سوخت
مدیر سوخت و انرژی ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور گفت: بزودی برای فعال شدن نرم افزار دریافت بنزین آزاد با کارت های سوخت فعلی تصمیم گیری می کنیم.
امیر رضا رجبی در مصاحبه با خبرنگارواحد مرکزی خبر افزود: در صورت صلاحدید و رفع مشکل محاسبه بنزین آزاد و یارانه ای از یکدیگر، این کار انجام خواهد شد.
رجبی با اشاره به این که همه خودروها کارت سوخت دریافت می کنند، گفت: فقط بخشی از خودروها، شامل وارداتی و خودورهای بالای دو هزار سی سی تولید داخل ، سهیمه سوخت یارانه ای دریافت نمی کنند و فقط از کارتشان می توانند بنزین آزاد دریافت کنند.
وی با بیان این که به طورکلی در سامانه کارت سوخت، پیش بینی استفاده از سوخت آزاد پیش بینی شده است، اما هنوز فعال نشده است، افزود: فقط خودروهائی که مشمول بنزین سهمیه ای نیستند، امکان استفاده از کارت برای دریافت بنزین آزاد را دارند.
هم اکنون برای استفاده از بنزین آزاد باید از کارت در اختیار جایگاه داران استفاده شود.
رجبی همچنین از هماهنگی با بانک ملت برای پرداخت هزینه سوختگیری از طریق کارت‌ های سوخت خبر داد و گفت: متقاضیان با مراجعه به بانک ملت و اتصال به سامانه این بانک می ‌توانند در جایگاه ‌های عرضه بنزین به صورت نقدی یا سامانه شتاب برای پرداخت هزینه بنزین اقدام کنند.
وی افزود: بیش از 40 درصد جایگاه‌های تهران به این سامانه متصل شده‌ است
*****
مجمع زنان اصلاح طلب خواستار آزادی آذر منصوری و همه زنان دربند شد
مجمع زنان اصلاح طلب با صدور بیانیه‌ای خواستار آزادی آذر منصوری عضو جبهه مشارکت شد.در این بیانیه مجمع زنان اصلاح طلب از همه فعالان سیاسی و آزاداندیشان دردمند و دلسوز ایرانی خواسته تا"با بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌های خود تلاش کنند تا همة زنان در بند که به جرم نقادی جریان موجود و معترض بودن به وضعیت نابسامان پس از انتخابات، دربند به سر می برند، از جمله معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، آذر منصوری، از زندان آزاد شوند تا اعتبار نظام اسلامی که باید برپایه معنویت و عدالت و آزادی استوار بماند، بیش از این لطمه نبیند و در عین حال جامعه از توانائیها و ظرفیت‌های فکری، روحی و معنوی آنان بهرة لازم را ببرد."
متن بیانیه مجمع زنان اصلاح طلب چنین است:
اگر چه دیری نمی‌گذرد که با نام «آذر منصوری» در حوزة سیاست آشنا شده‌ایم. اما شناخت‌مان از شخصیت، عقلانیت و عمق نگاهش به حوادث سیاسی- اجتماعی، آشنایی دیرین را تداعی می‌کند. گویی افکار و اندیشه‌های این چهرة سیاسی از گذشته دور ما را به یکدیگر پیوند داده است و این پیوند برای جمع زنانی که تجربة حضور در عرصة سیاست را با سخت کوشی به‌دست آورد‌ه‌اند، گرانبها و ارزشمند است.. حضور او در یک جایگاه بالای سیاسی و کادر حزبی، این امیدواری را برای زنان فعال سیاسی ایجاد کرد که در جمهوری اسلامی کارآمدی، توانایی و تدبیر زنان مسلمان در عرصة سیاست به باور مردان سیاست نشسته است.
«مجمع‌ زنان اصلاح طلب» که با پرچم ضرورت حضور در حوزة سیاست و قدرت فعالیت خود را آغاز کرده است این فرصت را مغتنم شمرده و در پی آن بوده و هست که «آذر منصوری‌» ها را حمایت و همراهی کنند تا نسل آینده جامعه زنان و دختران یقین کنند که حوزة قدرت و سیاست در انحصار مردان نیست و اصولا »جنسیت« برای حضور اجتماعی و بوی‍ه سیاسی زنان تعیین کننده نیست و مهم تر اینکه دین اسلام منعی برای این حضور تأثیرگذار ندارد. بلکه اندیشه راستین، گفتمان علمی و فهم دقیق و عمیق از شرایط سیاسی اجتماعی است که می‌تواند کارآمدی و توانایی‌های سیاست‌مداران را فارغ از جنسیت رقم بزند.
اینک اما این توانایی که در وجود یک زن به منصة ظهور گذاشته شده بود به بند کشیده شده است و «آذر منصوری» را همچون دیگر سیاست مداران انقلابی که همة نگرانی‌هایشان آن است که چگونه می‌توان این انقلاب را از افتادن به دست نااهلان و نامحرمان محفوظ نگاه داشت، با اتهامات واهی به بند کشیده اند تا با مصادره انقلاب به مطلوب خود برسند. «مجمع زنان اصلاح‌طلب» که اعضای آن، همة سرمایه معنوی، فکری و توان خود را برای ایجاد تغییر در نگاه جامعه برای حضور زنان توانمند در حوزه سیاست و قدرت هزینه کرد‌ه‌اند، اینک نگران هزینه های گزافی است که باز هم برای اصلاح جامعه و بهبود شرایط زیستن نسل آینده در کشورمان، ایران اسلامی، باید پرداخت شود.
زنان اصلاح طلب نگران این هستند که نسل جدید زن ایرانی که شاهد بی حرمتی ها، بداخلاقی ها و زشتی ها و پلشتی هایی است که با مردان و زنان و جوانان معترض پس از انتخابات دهم می شود خدای ناکرده با مشاهده بالا رفتن تاوان و هزینه مشارکت، دچار انفعال و سستی و رکود شود و عطای حضور در عرصه اجتماعی و بویژة حوزة سیاست را به لقایش ببخشند.
لذا از همة فعالان سیاسی و آزاداندیشان دردمند و دلسوز ایرانی می‌خواهیم که با بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌های خود تلاش کنند تا همة زنان در بند که به جرم نقادی جریان موجود و معترض بودن به وضعیت نابسامان پس از انتخابات، دربند به سر می برند، از جمله خواهر عزیز، صبور و سخت کوشمان، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، آذر منصوری، از زندان آزاد شوند تا اعتبار نظام اسلامی که باید برپایه معنویت و عدالت و آزادی استوار بماند، بیش از این لطمه نبیند و در عین حال جامعه از توانائیها و ظرفیت‌های فکری، روحی و معنوی آنان بهرة لازم را ببرد.
*****
سازمان ادور تحکیم وحدت : تمام قد در كنار احمد زيد آبادي هستيم
ادوار نیوز: سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي (ادوار تحکیم وحدت)با صدور بیانیه ای حکم صادره دادگاه بدوی در ارتباط با دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان را محکوم کرد.
به گزارش ادوار نیوز در این بیانیه آمده است که : "سازمان ادوار تحكيم وحدت ضمن اعتراض به این حکم غیرقانونی و شرم آور، آزادی دبیرکل و سخنگوی زندانی خود(عبدالله مومنی) و دیگر اعضای در بند سازمان آقایان حسن اسدی زیدآبادی، محمد صادقی، حجت شریفی، کوهزاد اسماعیلی، مهرداد بزرگ، سلمان سیما و خانم نفیسه زارع را خواهان است."
متن کامل این بیانیه در ادامه می آید:

سازمان ادور تحکیم وحدت : تمام قد در كنار احمد زيد آبادي هستيم
احمد زید آبادی دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) برای اهل قلم و سیاست نامی آشناست. روزنامه نگاری شجاع و اخلاق مدار و روشنفکری مومن و میهن دوست. مسلما انسانی با دانش و تخصص و ویژگیهای شخصیتی زید آبادی هر جای دیگر دنیا که بود، قدر می دید و بر صدر می نشست اما در کشوری که نخبه کشی و خرد ستیزی بخشی از فرهنگ سیاسی حاکم بر آن است، دکتر احمد زیدآبادی نه تنها به زندان می افتد بلکه در میان بهت و حیرت محافل حقوقی و سیاسی حکم به تبعید و سلب حقوق سیاسی وی نیز داده می شود. این حکم بار دیگر فقدان حداقلی از حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی را به همگان خاطرنشان کرد.
احمد زیدآبادی در تمامی سالهای فعالیت سیاسی اش و از آن جمله از زمانی که دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت شده است، انسانی پایبند به قانون بوده که فعالیتهای سیاسی اش را بر اساس اصول اخلاق مدنی و در چارچوب دفاع از منافع ملی پیش می برده است. از این رو حکم صادر شده برای او به منزله اعلام جنگ دولت برآمده از کودتای 22 خرداد علیه قوانین کشور، اخلاق مدنی و منافع ملی است.
برای همه کسانی که تخصصی در کتاب و قانون دارند واضح و روشن است که این حکم هیچ مبنای حقوقی و قانونی ندارد. در کجای قانون نامه به رهبری و طرح سوال از او منع شده است؟ اگر طرح سوال از رهبری جرم بود که قانون اساسی حکم به تشکیل نهادی به نام مجلس خبرگان برای نظارت بر عملکرد رهبر نمی داد! مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی حتی تلاش برای عزل و استیضاح رهبری از مجاری قانونی نیز جرم نیست(رجوع شود به اصول قانون اساسی در خصوص حقوق و وظایف خبرگان رهبری) چه رسد به نگارش نامه و طرح دو پرسش ساده. در همین زمینه زمزمه هایی به گوش می رسد که دعوت سازمان ادوار تحکیم وحدت از آقای عبدالله نوری برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را تبانی برای اغتشاش تفسیر کرده اند! اولا اگر دعوت از يك نفر براي كانديداتوري در انتخابات قانوني كشور جرم باشد، گناه آن بر گردن سازمان ادوار تحکیم است و نه دبیر کل آن و ثانیا به راستی کدام منطق حقوقی چنین تفسیر کشدار و بی معنایی را بر می تابد؟ یعنی امروز در جمهوری اسلامی کار به جایی کشیده شده که دعوت از فردی با سوابق عبدالله نوری جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری هم جرم محسوب می شود؟
دادگاه بر چه اساسی حکم به سلب حق فعالیت سیاسی از احمد زیدآبادی داده است؟ کدام مستند شرعی و قانونی چنین مجوزی به یک دادگاه می دهد که یک انسان را از ابتدایی ترین و بدیهی ترین حقوق خود آن هم به صورت مادام العمر محروم کند؟ مگر حق فعالیت سیاسی امتیازنامه ای دولتی است که دولت اعطا کرده باشد و خودش هم حق فسخ و لغو یک جانبه آن را داشته باشد؟ حاکمیت بر چه اساسی به خود حق می دهد در مورد لغو حقوق مدنی و سیاسی شهروندان خود تصمیم بگیرد؟ در عصر مدرن دولتها چنین حقی ندارند، این تنها منطق حکومتهای قرون وسطایی و ماقبل مدرن است که چنین تصمیمی را توجیه می کند. رابطه دولت – شهروند اجازه چنین کاری به دولت نمی دهد اما گویا جناح حاکم قصد دارد مناسبات خود با جامعه را بر اساس مناسبات والی – رعیت تنظیم کند. چنین چارچوب و مناسباتی اما در عصر مدرن و با توجه به خصوصیات جامعه ایران، محکوم به فنا و شکست است.
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم وحدت) وظیفه خود می داند که با تمام توان و با همه امکانات خود از دبیرکل مظلوم و زندانی خود و دیگر اعضای در بند سازمان دفاع کند و خود را تمام قد در کنار احمد زیدآبادی می داند و حکم علیه او را ظلمی فاحش در حق خود تلقی می کند.
سازمان ادوار تحكيم وحدت ضمن اعتراض به این حکم غیرقانونی و شرم آور، آزادی دبیرکل و سخنگوی زندانی خود(عبدالله مومنی) و دیگر اعضای در بند سازمان آقایان حسن اسدی زیدآبادی، محمد صادقی، حجت شریفی، کوهزاد اسماعیلی، مهرداد بزرگ، سلمان سیما و خانم نفیسه زارع را خواهان است.همچنین سازمان مراتب اعتراض شدید خود را به احکام زندان و وثیقه های سنگین صادر شده برای فعالین سیاسی و روزنامه نگاران اصلاح طلب اعلام می کند و بار دیگر بر همبستگی خود با خانواده های همه زندانیان سیاسی مهر تایید می نهد.
سازمان دانش آموختگان ايران اسلامي (ادوار تحكيم وحدت)، افتخار دارد که همچنان و به رغم همه فشارها، بر آرمانهای جنبش سبز ملت ایران پای بفشرد و دست در دست همه نیروها،احزاب و سازمانهایی که مدنیت، مسالمت و منافع ملی را سرلوحه کارخود می دانند به مقابله با باند کودتاچی ادامه دهد. مسلما این فشارها و سرکوبها هیچ گرهی از کار فروبسته حاکمیت نخواهد گشود، هیچ راه نجاتی جر تمکین به خواستهای جنبش سبز مردم ایران پیش پای حاکمیت نیست وقطعاً پیروز نهایی، مردم خواهند بود.
*****
قنبری:برخی بازداشت‌های دانشجویی نتیجه‌ای جز برهم زدن آرامش و امنیت ندارد
پارلمان‌نیوز: سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفت:«برخی از بازداشت‌های دانشجویی گرچه به زعم آقایان برای ایجاد آرامش و امنیت است، اما جز برهم زدن آرامش و امنیت نتیجه‌ای ندارد.»
داریوش قنبری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان و صدور احکام سنگین برای برخی از دانشجویان، اظهار داشت:«هفته گذشته تعدادی از دانشجویان در ایلام بازداشت شدندو وسایل شخصی آنها را هم بردند.»نماینده اصلاح‌طلب ایلام ادامه داد:« بازداشت دانشجویان در محیطی مانند ایلام که آرام است و هیچ مشکلی هم بعد از انتخابات در آنجا پیش نیامده و کمترین حرکت اعتراضی در دانشگاه‌ها وجود نداشته، قابل پذیرش نیست.»
قنبری گفت:«بازداشت دانشجویان خود نوعی اقدام تحریک‌آمیز است که بیشتر دانشجو را تحریک می‌کند که به سمت اعتراض رفته و زمینه برای برخی حرکت‌ها فراهم شود.»سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس تصریح کرد:« به نظر می رسد برخی افراد اگر ببیند فضا فضای آرامی است با این اقدامات تلاش می‌کنند که فضا را به سمت ناآرامی پیش ببرند.»
قنبری تاکید کرد:«این اقدامات تحریک آمیز اقداماتی ضد امنیتی است که گرچه شاید برخی به زعم خود برای این انجام دهند که با چنین بازداشتی به سمت آرامش پیش می‌روند اما با این کارها ناآگاهانه کشور را به سمتی پیش می‌برند که جز به هم زدن آرامش نتیجه‌ای ندارد.»
وی در ادامه در واکنش به اظهارات وزیر علوم در مورد بررسی دیدگاه‌های اساتید و احتمال تجدیدنظر در همکاری برخی اساتید با دانشگاه‌ها گفت:«دانشگاه یک محیط علمی است، شاید برخی اساتید دیدگاه‌هایی مخالف ما را داشته باشند اما این موضوع طبیعی است.»این نماینده اصلاح‌طلب مجلس با بیان اینکه فضا باید در دانشگاه به نحوی باشد که تضارب آرا و اندیشه‌ها شکل بگیرد تصریح کرد:«باید آرا و اندیشه‌های مختلف وجود داشته باشند که در مقابل هم قرار بگیرند.»قنبری خاطر نشان کرد:« نمی‌توان گفت همه یک جور و یکسان فکرکنند، چرا که اگر همه یک جور فکر کنند پیشرفت علمی متوقف می‌شود.»
وی افزود:«درتاریخ علم در مقاطعی برخی نهادها در مقابل تفکرات علمی قد علم کردند یا خواستند برخی عقاید را در محیط علمی تحمیل کنند.اما حتی در اروپای قرون وسطی نتوانستند با این کار جلوی پیشرفت علم را بگیرند گرچه مشکلاتی را ایجاد کردند اما موجب بدنامی عقایدی شدند که در مقابل علم ایستادند.»سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس ادامه داد:«نباید مسال به نحوی مطرح شود که گویی قرار است در کشور تک صدایی علمی ایجاد شود، آزادی اندیشه‌ای که در قانون اساسی آمده این است که نه تنها اندیشه بیان شود بلکه باید به طبع و نشر در بیاید که در مقابلش اندیشه‌های دیگر هم قرار بگیرند.»
قنبری یادآور شد:«شاید در آموزش و پرورش بتوان یک اندیشه خاص را آموزش داد اما دانشگاه اینگونه نیست.»وی خاطر نشان کرد:«اگر قرار باشد یک اندیشه ثابت به شکل دگماتیک آموزش دهیم نیاز به دانشگاه نیست.فلسفه دانشگاه این است که تفاوت دیدگاه و اختلاف عقیده باشد.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ