سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۰/۲۸

دوشنبه: 28/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اخراج فرشاد عزیزی عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد مشهد از دانشگاه
فرشاد عزیزی عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد مشهد از دانشگاه اخراج شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر فرشاد عزیزی که در جریان حمله نیروهای بسیج و نظامی به دانشگاه آزاد مشهد در روز ۹ دی بازداشت شده بود، پس از آزادی با حکم سنگین اخراج از دانشگاه روبرو شده است.
فرشاد عزیزی از اعضای مرکزی ستاد ۸۸ استان خراسان بوده و در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز نزدیک به 10 روز در بازداشت بود.
*****
بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل دربارۀ احکام سنگین دستگاه قضایی علیه دانشجویان ستاره دار
شورای دفاع از حق تحصیل ضمن اعتراض به احکام سنگین صادر شده برای دانشجویان ستاره دار همچون ضیا نبوی و مجید دری از سازمان های حقوق بشری خواسته است که در برابر این بیداد ساکت ننشینند.
این شورا در بیانیه خود همچنین خطاب به اقتدارطلبان آورده است که راه هزاران بار پیموده شدۀ همۀ مستبدان را باز نپیمایند که مقصدش جز شکست و خواری نیست.
شورای دفاع از حق تحصیل افزوده است که زندان و تازیانه ذره ای در حق خواهی اعضا این شورا و دانشجویان زندانی خللی ایجاد نخواهد کرد.

متن بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل به شرح زیر است:
در شرایطی که نزدیک به یک ماه از بازداشت و بی خبری مطلق از وضعیت «سمیه رشیدی»، دانشجویی که همین امسال به خیل ستاره داران پیوست، می گذرد و «شیوا نظرآهاری» -دانشجوی محروم از تحصیل- برای بار چندم بازداشت شده است، ابتدا حکم سنگین 15 سال حبس و تبعید و 74 ضربه تازیانه برای ضیا نبوی -دانشجوی ستاره دار سال 87- و امروز، حکم 10 سال حبس و تبعید برای مجید دری، شگفتی ساز شد.
به راستی مجید و ضیا و سمیه و پیمان و شیوا و سعید و مهدیه و سروش مرتکب چه اعمالی شده اند که این چنین بازداشت می شوند یا در دستگاه قضایی نظام محکومیت های سنگین می گیرند.
در پیشگاه مردم ظلم ستیز کشورمان که حکم دهنگان نهایی ایشانند، اعلام می کنیم: جمع شده بودیم تا ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌مان را مطالبه کنیم. حق مسلمی که در سدۀ 21 ناباورانه، از ما دریغ شده است و به گواه تاریخ تنها در کمتر جایی سابقه دارد؛ آن هم توسط دولتی با ادعای 100 درصد آزادی! جمع ما جز «حق تحصیل»، هیچ نگفت و نخواست. اما دریغ که سخن برحق‌مان را نه تنها گوش شنوایی نبود که منکر وجودمان شدند.
امسال نیز با ادامه‌ی روند محروم کردن استعدادهای درخشان از تحصیل و ستاره‌دار کردن دانشجویان نخبه، بر عناد با دانشگاه و دانشجو افزودند. دهها ستاره دار امسال سندی است بر ادامه ی روند حذف هر صدای منتقدی. در این سالها ما را چاره‌ای نبود جز آن که همه‌ی هم‌ّمان این باشد که با حضور فیزیکی خود فریاد برآوریم: «ما ستاره‌دارانیم»: در راهروهای مجلس، وزارتخانۀ علوم، صحن دانشگاهها که خانه همیشگی مان بوده است و گاه در خیابان های شهرکه چند روزی مانده به انتخابات سال جاری، تکه هایی از آن محل حقخواهی شد.
حال پس از 200 روز بازداشت غیرقانونی ضیاء نبوی و مجید دری از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل را به حبس و تبعید در ایذه محکوم کرده اند. ما در پیشگاه مردم ایران شهادت می دهیم که دوستانمان جز حق خواهی هیچ نکرده اند و تمام اتهامات وارد به ایشان بی اساس بوده و انتقامی است که دشمنان آزادی از دانشجویان ستاره دار می گیرند.
ما اعضای «شورای دفاع از حق تحصیل» ضمن محکوم کردن این احکام، قاطعانه خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی به خصوص دوستان دربندمان و اعضای شورای دفاع از حق تحصیل هستیم.
ما به اقتدار طلبان می گوییم که راه هزاران بار پیموده شدۀ همۀ مستبدان را باز نپیمایند که مقصدش جز شکست و خواری نیست. همچنین در این جا اعلام می کنیم که زندان و تازیانه ذره ای در حق خواهی ما و دوستان دربندمان خللی ایجاد نخواهد کرد.
از سازمان های حقوق بشری مستقل جهان نیز می خواهیم که در برابر این بیداد ساکت ننشینند و از راههایی که خود شناسایی خواهند کرد برای کمک به دانشجویان محروم از تحصیل ایران به پا خیزند.
شورای دفاع از حق تحصیل
28 دی 1388
*****
آزادی عادل طائی نیا دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد با قرار وثیقه
عادل طائی نیا دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه آزاد با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر عادل طائی نیا در جریان حمله وحشیانه نیروهای انصار حزب الله و بسیج به دانشگاه آزاد مشهد بازداشت شده بود.
وی پس از 10 روز با قرار وثیقه سنگین 100 میلیون تومانی آزاد شد.
*****
احضار یکی از دانشجویان دانشكده خبر به كمیته انضباطی
پریسا رهنما یکی از دانشجویان دانشكده خبر به كمیته انضباطی این دانشگاه احضار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این دانشجویان بر طبق احضاریه ای كه از سوی حراست دانشكده صادر شده، باید به كمیته انضباطی دانشگاه مراجعه کند.
این احضار در حالی ساعت 11 روز دوشنبه به دست این فعال دانشجویی رسیده كه در آن عنوان شده است، ساعت 8 صبح همان روز در كمیته انضباطی دانشگاه جامع حاضر باشد.
علت احضار این دانشجو به کمیته انضباطی مشخص نیست.
*****
تاج زاده در هیچ دادگاهی حاضر نخواهد شد
تاج زاده در دادگاه خود اعلام کرده است تا زمانی که به شکایت 10 سال پیش وی رسیدگی نشود در هیچ دادگاه دیگری برای پاسخگویی حاضر نمی شود.
همسر تاج زاده در گفتگو با خبرنگار آریا گفت : همسرم معتقد است اگر به شکایتش رسیدگی می شد بسیاری از این مشکلات بوجود نمی آمد.
فخرالسادات محتشمی پور افزود : تاج زاده گفته است در دادگاه 11/12/88 شرکت نمی کند و قاضی هر حکمی می خواهد بدهد و آن را اجرا کند.
*****
ابراز نگرانی فاطمه احمدسرایی از وضعیت عمادالدین باقی
روز: فاطمه کمالی احمدسرایی، همسرعمادالدین باقی که یک هفته پس از فوت آیت‌الله منتظری دستگیر و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد در مصاحبه با روز می گوید دستگیری همسرش، با توجه به اینکه اساسا جرمی واقع نشده به مصداق «قصاص قبل از جنایت» است. خانم کمالی احمدسرایی با اشاره به اینکه مجموعه ای از دست نوشته‌ها و تحقیقات همسرش هنگام دستگیری وی برده شدهۀ می گوید «ظاهرا چیزی که در ایران به آن ارزش داده نمی شود وقت است وکسانی که فکر وتحقیق می کنند».
این مصاحبه را می خوانید.
از وضعیت آقای باقی در زندان خبر دارید؟ با توجه به اینکه ایشان سابقه کسالت داشته اند، بخصوص کمردرد شدید از مراقبت های پزشکی لازم برخوردار هستند؟
هیچ خبری از ایشان ندارم. تنها یک بار تماس گرفتندوگفتند حالشان خوب نیست. اگر چه اضافه کردند که دکترزندان به وضعیت او رسیدگی می کند. ما نامه ای خطاب به آقای لاریجانی تنظیم کرده ایم که به زودی منتشر خواهیم کرد؛این نامه درمورد وضعیت وی و نقض موارد قانونی که از هنگام دستگیری تا اکنون با آن مواجه بوده، است. بنابر اظهار نظر پزشکان آقای باقی نباید درفضای دربسته باشد. درحالی که این مدت زمانی که در بند ۲۴۰ بوده برای خانواده ایجاد نگرانی کرده است. بلاتکلیفی و دستگیری با یک حکم کلی نیز از موارد نگرانی ماست. درواقع سئوال ما این است که نتیجه این دستگیری‌ها چیست؟ اگر سئوالی بود می توانستند با یک تلفن آقای باقی راصدا کنند،چون می دانند که ایشان نه قصد فرار دارند ونه قصد امحای آثار. بنابراین به این نحو که به خانه بریزند و همه چیز را ببرند و ایشان را با تنشی که در خانه ایجاد می‌کنند ببرند، منصفانه و عادلانه نیست.
ماموران هنگام دستگیری چه برخوردی داشتند؟
رفتاری که یکی از آنها داشت خیلی ناپسند بود؛ خیلی اذیت شدیم. تمام مواردی که ربطی به پرونده نداشت از جمله نوشته های دستی اعضای خانواده، حتی موبایل ها و مدالی که ایشان گرفته را با خود بردند. مواردی که ما در نامه ای به دادستانی گفتیم که می تواند زندگی ما را مختل کند و درخواست کردیم که این موارد را به ما برگردانند. در این نامه ما همچنین وضعیت سلامتی آقای باقی را نیز توضیح داده ایم. دادستان هم گفته این نامه را به پرونده منتقل می کند. اما تا به حال نه وسایل ما را برگردانده نه وضعیت آقای باقی را تغییر داده اند و نگرانی خانواده همچنان مانند سابق به وضعیت خود باقی است.
شما سالهاست که با مسئله دستگیریهای متناوب همسرتان مواجه هستید
بیش از ۷۰ بار است که آقای باقی و خانواده احضار، بازجویی و زندان می شوند. بیش از شصت بار این وضعیت در مورد ایشان بوده است. شما جواب سئوالتان را با این ارقام می گیرید. واقعا این همه تنش، این همه فشار برای یک خانواده، چقدر می تواند آسیب‌زا باشد و از لحاظ روحی روانی مشکل و فشار ایجاد کند؟‌ چه اتفاقی افتاده است؟‌مگر آقای باقی کار پنهانی کرده است؟ همه فعالیت‌ها وتحقیقات او روشن و شفاف است. هیچ فعالیت غیرقانونی نداشته است. ایشان سعی می کرده مطابق قانون عمل کند. بارها مساله چشم‌بند در زندان برایشان جدی شده، چرا که معتقد است چشم بند قانونی نیست. کسی که به هرحال قانون را متذکر می شود حتی وقتی در بند واسیر است، ببینید در زمانی که آزاد است چگونه رفتار می کند؟ آدمی که مطابق قانون می نویسد و تحقیق می کند باید مورد تشویق قرارگیرد و جایزه بگیرد نه اینکه به زندان بیافتد. ولی شما می بینید که او مدام احضار و بازجویی می شود و باید زندان برود. این اتفاقی است که مدام برای ما در حال رخ دادن است و نمی دانیم تا چه زمانی این روند ادامه دارد.
آیا به وی گفته شده به چه اتهامی دستگیر شده است؟
ماموران دستگیر کننده آقای باقی تنها یک برگه به ما نشان دادند که فقط یک مهر بود. مهر آقای جعفری دولت آبادی دادستان تهران. امضا هم نداشت. ایشان دیدند که اسم خودشان هم نیست بلکه یک حکم بود. دراین حکم کلی نوشته بود که دلیل دستگیری جلوگیری از حوادث پس از فوت آیت الله منتظری است. در حقیقت می خواستند قصاص قبل از جنایت کنند. می خواستند مثلا پیشگیری کنند. درحالی که یک هفته از فوت آیت الله منتظری گذشته بود و ایشان حتی یک بار هم برای دیدن خانواده آیت الله منتظری به قم مراجعه نکرده بودند. با وجودی که ما رفت وآمد خانوادگی داریم، اما ایشان به توصیه خانواده ایشان گوش کردند و به دیدارشان نرفتند. در واقع باید برای یک دستگیری جرمی واقع شده باشد اما چنین جرمی واقع نشده است.
آیا تحقیقات منتشرشده یا نشده ایشان را هم با خود برده اند؟
دست نوشته‌های تحقیقات بیست ساله ایشان را برده اند. انگار که حاصل عمر شما را می برند. حافظه های رایانه ایشان را هم برده اند. یکی از کارهای تحقیقی ایشان تنها چهار سال وقت برده است. خوب چهار سال عمر یک محقق تلاشگر که برای اصلاح تلاش می کند و کار دانشگاهی وحوزوی انجام می دهد را برده اند. این کارها ارزش دارد. متاسفانه چیزی که اینجا ارزش ندارد وقت است و توجه به کسانی که فکر می کنند وتحقیق. یا تحقیقاتشان بایگانی می شود ومنبع اثر گذاری نمی شود،یا اگر هم مخالف باشند سعی می کنند آثارشان برگردانده نشود.
*****
متکی: منتظر بازگشت حيدری به وزارت امور خارجه هستيم
ایلنا: وزير امور خارجه در رابطه با پناهندگی حيدری يکی از کارمندان کنسولگری ايران در نروژ اظهار داشت: اين فرد استعفای خود را تقديم مسوولين سفارت ايران در نروژ کرده بود اما با توجه به پذيرفته نشدن درخواستش قاعدتا بايد به کار و ماموريتش در اين کشور خاتمه می داد و به فعاليت خود در وزارت خارجه می پرداخت. اين تکليف اعلام شده اداری است و اميدواريم بر همين اساس وی را در ادامه خدمات در نروژ داشته باشيم.
به گزارش خبرنگار ايلنا، منوچهر متکی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با ”گريگول واشازده“ وزير امور خارجه گرجستان در رابطه با لغو شدن ميزبانی ايران برای بازی‌های کشورهای اسلامی گفت: اقدام شورای داوری و هيات‌مديره بازی‌های کشورهای اسلامی امری خارج از مقررات و ضوابط بود به جهت آنکه تهيه آرم‌ها، نقشه‌ها و برگزاری اينچنين مسابقاتی منطبق بر موازين بين‌المللی است و هيات‌مديره اين بازی‌ها حق ورود به بحث مورد نظر را نداشت چه برسد به اينکه بخواهد تصميم‌گيری کند. وی افزود: برخی اعمال نفوذ‌های نادرست در همگرايی فرهنگی کشورهای اسلامی تاثيرگذار شده است و اميدواريم نسبت به اين اقدام تجديدنظر شود.
متکی همچنين در رابطه با فضاسازی‌های شبکه العربيه نسبت به مخدوش کردن رسانه‌ای چهره ايران اظهار داشت: کشورهای منطقه در صورتی که دوستی مانند اين شبکه داشته باشند احتياج به دشمن ندارند. ماموريت شبکه الجزيره دميدن در اختلافات و واگرايی است.
وی تاکيد کرد: برای کشورهای منطقه اينگونه القاعات شناخته شده است و تاثير چندانی بر مناسبات ايران با دوستانش نخواهد داشت.
وزير امور خارجه همچنين در رابطه با توصيه پادشاه عربستان به رئيس‌جمهور سوريه مبنی بر ايجاد حد و مرز در روابط اين کشور با ايران گفت: ما از ديدارهای کشورهای دوست که به صورت دوجانبه و چندجانبه برگزار شود استقبال می‌کنيم؛ اما هنوز اظهارات پادشاه عربستان برای ما مشخص نيست و گمان نمی‌کنم بنايی بر دخالت وجود داشته باشد.
وی تاکيد کرد: ايران و سوريه روابط روبه رشد و استراتژيک خود را ۳۰ سال پيش در سايه رهنمودهای امام راحل و رئيس‌جمهور سوريه بنا نهادند و اين روابط مسير روبه رشدی داشته است.
متکی همچنين در رابطه با سياست مسوولين ايرانی برای اعزام زائران ايرانی به مکه و مدينه گفت:موضوع عمره سال جاری در دستور کار سازمان حج و زيارت و مسوولان وزارت خارجه قرار دارد و مذاکراتی با مسوولين سعودی برای خاتمه به مشکلات موجود صورت گرفته است.
وی همچنين در رابطه با نشست اخير گروه ۱+۵ و موضع ايران در رابطه با اين نشست اظهار داشت: با توجه به اينکه نتيجه‌ای از نشست نيويورک اعلام نشده است نمی‌توانيم اظهار نظر خاصی داشته باشيم اما در هر صورت رگه‌هايی از واقع‌بينی را مشاهده می‌کنيم و آماده هستيم که نتايج ملموسی را درک کنيم.
وزير امور خارجه تاکيد کرد: اما اينکه بگوييم تهديد خاصی مطرح شده است و اظهار نظر کنيم منتظر تحولات جاری در روی پرده و پشت پرده هستيم.
وی همچنين در پاسخ به اين پرسش که موضع ايران برای تامين سوخت رآکتور تهران چيست و آيا پس از پايان ۱۸روز باقی مانده اين کشور شخصا اقدام به توليد اوارنيوم با غنای ۲۰درصد خواهد کرد گفت: گفت‌وگوها در حال رد و بدل شدن است بنابراين بهتر است قدری تامل کنيم اما در هر صورت همانطور که گفته می‌شد برخی رگه‌های مبتنی بر واقع‌بينی از طرف مقابل بروز داده شده است بنابراين پس از هرگونه پيشرفت احتمالی اظهار نظر خواهيم کرد.
متکی در رابطه با اظهاراتی که مبنی بر پناهندگی تعدادی از کارمندان کنسولگری و سفارتخانه‌های ايرانی به کشورهای ديگر است نيز متذکر شد: معمولا برخی به دنبال فرصت‌طلبی هستند اما کارکنان وزارت امور خارجه و مامورين سياسی بخش‌های مختلف با نشاط و شادابی به وظايف خود در قريب به ۱۴۰ نمايندگی ادامه می‌دهند و گول اين صحنه‌سازی‌ها را نمی‌خورند.
براساس اين گزارش وزير امور خارجه در رابطه با مناسبات ايران و گرجستان نيز گفت: پس از استقلال گرجستان از شوروی سابق، ايران از جمله کشورهايی بود که استقلال آن را به رسميت شناخت و گام‌های خوبی هم برای ارتقاء مناسبات دو جانبه برداشت.
وی افزود: مبادلات تجاری دو کشور بالغ بر ۱۰۰ ميليون دلار است اما براساس رايزنی‌های صورت گرفته برای تشکيل ۵ کميسيون مشترک اقتصادی برنامه‌ريزی شده است.
متکی همچنين با عنوان اين مطلب که دو کشور برای تداوم مشورت‌های سياسی کميته مشترکی را سامان‌دهی خواهند کرد اظهار داشت: اين کميته به رياست معاونين وزرای خارجه ايران و گرجستان تشکيل می‌شود.
وی با اشاره به فراز و نشيب‌های رابطه ايران و گرجستان ادامه داد: ما به برخی از اقدامات مسوولين گرجی چون عملکرد اين کشور بر تحويل دادن” اردبيلی” تبعه ايرانی‌تبار به آمريکا اعتراضاتی داشتيم که در نشست دوجانبه با وزير امور خارجه گرجستان به آنها اشاره کرديم.
وزير امور خارجه تاکيد کرد: وزير امور خارجه گرجستان نيز با پذيرش اشتباه صورت گرفته اظهار داشت: اقدام مسوولين وقت گرجی با توجه به شرايط روز صورت گرفته بود.
وی همچنين با اشاره به ديدگاه مسوولين دو کشور برای افزايش تعاملات رسانه‌ای ايران و گرجستان گفت: در آينده نزديک هياتی رسانه‌ای به سرپرستی سخنگوی وزارت امور خارجه راهی گرجستان خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ايلنا گريگول واشازده وزير امور خارجه نيز در رابطه با اينکه موضع اين کشور در رابطه با حضور ايران برای مشارکت در خط لوله نوباکو چيست گفت: گرجستان از حضور ايران در تمامی پروژه‌های منطقه‌ای استقبال می‌کند.
وی همچنين در رابطه با موضع گرجی‌ها برای برخورداری ايران از انرژی صلح‌آميز هسته‌ای تصريح کرد: گرجستان هم‌اعتقاد با تمام اعضای جامعه جهانی است و گمان می‌کند تمام اعضای ان‌پی‌تی می‌تواند براساس حق قانونی خود از انرژی صلح‌آميز هسته‌ای استفاده کند اما اعتماد نيز گزينه مهمی است.
*****
بازجویان پرونده٬ سعید حائری را ممنوع الملاقات کرده اند
دادستان تهران درخواست ملاقات پدر سعید با فرزندش را رد کرد
دیده بان حقوق بشر: خانواده سعید حائری فعال سیاسی و دانشجوئی ۲۸ روز پس از بازداشت فرزندشان موفق به کسب مجوز ملاقات با وی نشده اند. بنا بر اخبار رسیده٬ سید محمد حائری پدر سعید حائری که وکالت فرزندش را نیز بر عهده دارد در پی مراجعات مکرر به دادگاه انقلاب و دادستانی تهران و ارائه درخواست کتبی ملاقات با فرزند دربندش با پاسخ منفی مسؤلین قضائی مواجه شد.
رد درخواست ملاقات خانواده این زندانی سیاسی در حالی صورت می گیرد که مسؤلین دادستانی تهران و دادگاه انقلاب دربرابر درخواستهای پدر و وکیل ایشان عملاْ از خود سلب مسؤلیت نموده و هرگونه موافقت یا عدم موافقت با ملاقات زندانیان بندهای ۲۰۹٬ ۲۴۰ و... اوین را منوط به موافقت مقامات امنیتی وزارت اطلاعات دانستند٬ و به نظر می رسد بنا بر توضیحات مقامات قضائی به خانواده سعید حائری این زندانی سیاسی - عقیدتی توسط بازجویان پرونده اش تا زمان نامعلومی ممنوع الملاقات شده است.
سعید حائری عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر ۲۹ آذر ماه در حین عزیمت به شهر قم برای حضور در مراسم تشیع پیکر مرحوم آیت ا... منتظری٬ به همراه شیوا نظر آهاری و کوهیار گودرزی دو عضو دیگر این کمیته توسط عوامل وزارت اطلاعات بازداشت شد.
*****
مسعود باستانی در انتظار موافقت با درخواست مرخصی‌
یکی از روزنامه نگاران بازداشت‌شده بعد از انتخابات، دو هفته است که در انتظار موافقت با درخواست مرخصی‌اش به سر می‌برد. مادر مسعود باستانی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، گفت:«مسعود دو هفته است که درخواست مرخصی‌اش را ارائه داده اما متاسفانه تا این لحظه پاسخی به درخواست او نداده‌اند.» وی از مسئولان خواست که با مرخصی فرزند دربندش که در زندان اوین به سر می‌برد موافقت کنند. گفتنی است، ابتدا مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی در اوایل تیرماه بازداشت شد، بعد از آن، این روزنامه‌نگار بارها با مراجعه به دادگاه انقلاب برای پیگیری وضعیت همسرش از مسئولان درخواست کرد که اگر برای بازداشت او، همسرش را بازداشت کرده‌اند، او را بازداشت و همسرش را آزاد کنند، سرانجام اواسط تیرماه باستانی که در سایت جمهوریت در دوران انتخابات فعالیت می‌کرد در یکی از مراجعات به دادگاه انقلاب بازداشت شد و اوایل شهریور ماه همسرش با قید وثیقه آزاد شد.
*****
افزایش فشار آمریکا بر شرکت‌های طرف معامله ایران
بنا به گزارش پایگاه اینترنتی "نویه تسورشه تسایتونگ" آمریکا در تدارک تحریم‌های شدیدتر علیه ایران است. در حالی که شرکت تجاری گلنکور از معامله با ایران چشم‌پوشی کرده است، شرکت ویتول در ژنو هنوز به این تجارت ادامه می‌دهد.
فشارهای آمریکا برای تحریم شدیدتر اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به شکل هدفمندی شرکت‌های تجاری سویسی فروشنده مواد خام صنعتی را هم دربر‌گرفته است. دلیل این تصمیم عدم موفقیت تلاش‌های اوباما در یک سال گذشته در جهت پیشبرد گفت‌وگو با ایران در مورد انصراف از اجرای طرح‌های اتمی این کشور عنوان شده است.
فشارها برای قطع فروش بنزین به ایران
به‌ویژه در حال حاضر تجارت بنزین با ایران مورد توجه آمریکاست. قانون مربوط به اجرای این تصمیم در ماه دسامبر گذشته در کنگره آمریکا به تصویب رسید. چند روز پیش اعلام شد که شرکت تجاری مواد خام صنعتی گلنکور Glencore از چندی پیش معاملات خود با ایران را متوقف کرده است. شرکت گلنکور تا پیش از این، روزانه ۱۷ هزار بشکه بنزین به ایران می‌فروخت. این میزان، یک ششم نیاز بنزین ایران را تأمین می‌کرد. در گزارش پایگاه اینترنتی "نویه تسورشه تسایتونگ" آمده است: «ایران با وجود اینکه عضو سازمان اوپک و از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان است، اما به دلیل کمبود تصفیه‌خانه‌های مناسب، خود از واردکنندگان بنزین محسوب می‌شود. این بزرگترین نقطه ضعف سیاسی رژیم ایران است و ایرانی‌ها از ماه دسامبر مجبور شدند محدودیت فروش بنزین از ۱۰۰ لیتر به ۸۰ لیتر در ماه را بپذیرند.»
تاثیر منفی تحریم اقتصادی بر شرکت‌های سویسی
ابعاد تحریم اقتصادی ایران، می‌تواند در مبادلات شرکت‌های سویسی اثربخش باشد، زیرا شرکت بزرگ تجاری گلنگو به همراه سایر شرکت‌های فروشنده مواد صنعتی خام، در مجموع یک سوم و یا بیشتر از بنزین مورد نیاز ایران را تأمین می‌کردند. شرکت ویتول در ژنو که بزرگترین شرکت تجاری مستقل مواد خام صنعتی جهان به‌شمار می‌آید، تا به‌حال از محدودیت‌های ایجاد شده از سوی واشنگتن در امان مانده است. ویتول روی این مسئله حساب باز کرده است که دولت اوباما برای مصون ماندن مردم ایران از فشارهای تحریم‌های اقتصادی، محدودیت‌های تجاری بیشتر با ایران را عملی نکند. اگر تحریم‌های بیشتر علیه ایران به‌طور رسمی مورد پذیرش قرار گیرند، فشارهای واشنگتن بر همه شرکت‌های تجاری طرف معامله با ایران به شدت افزایش خواهند یافت.
*****
محمد یوسف رشیدی در بند ۲۰۹ اوین: اعتصاب غذای دوباره
محمد یوسف رشیدی فعال دانشجویی دربند پلی تکنیک از یک هفته پیش مجدداً در اعتصاب غذا به سر می برد.
این فعال دانشجویی در اعتراض به تمدید قرار بازداشت موقت خود و بلاتکلیفی در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. وی این مطلب را در آخرین ملاقاتش به اطلاع خانواده خود رسانده و اعلام کرده است تا مشخص شدن وضعیتش به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
بیش از ۵۰ روز از بازداشت این فعال دانشجویی و حدود ۲۰ روز از آخرین جلسه بازجویی وی می گذرد اما وی همچنان بلاتکلیف در سلولهای 4 نفره بند ۲۰۹ زندانی است. وضعیت وخیم جسمی و ضعف بدنی شدید یوسف رشیدی در پی اعتصاب غذای اول نگرانیها بابت سلامتی وی را افزایش داده است. محمد یوسف رشیدی یکی از دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران است که در پرونده فعالیتهای دانشجویی خود انتشار نشریه دانشجویی فریاد، عضویت در شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک و حضور فعال در بسیاری از تجمعات صنفی و سیاسی دانشگاه های تهران را دارد.
این فعال دانشجویی در اعتراض مردمی ۱۳ آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از سی ساعت بعد از احراز هویت به قید تعهد آزاد شد، اما بیست و سه روز بعد در منزل پدری خود در نوشهر توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از یک روز بازداشت در زندان اطلاعات نوشهر به تهران منتقل شد. از آن زمان تا کنون محمد یوسف رشیدی در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود.
این فعال دانشجویی از اولین لحظه ی بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و در اولین و ملاقات حضوری خود به گفته ی مادرش کاهش شدید وزن داشته است به طوری که مادر وی در لحظات اول قادر به شناختن وی نبوده است.
یوسف رشیدی پس از۲۲ روز اعتصاب غذا به بهداری زندان منتقل شد و به مدت یک هفته در بهداری زندان اوین بستری بود. وی با انتقال از سلول انفرادی به سلولهای۴ نفره ی ۲۰۹ اعتصاب غذای خود را شکست و در بازدید دادستان تهران از بند ۲۰۹، شخص دادستان مستقیما به وی اعلام می کند که وثیقه ی تعیین شده برای او مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال است که به زودی به خانواده ی او ابلاغ و پس از تودیع وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه آزاد خواهد شد. اما با گذشت یک ماه از قول دادستان و مراجعات متعدد خانواده تغییری در وضعیت این فعال دانشجویی ایجاد نشده است.
یوسف رشیدی در اعتراض جسورانه به حضور احمدی نژاد در دانشگاه پلی تکنیک و بالا بردن پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود «رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست» توسط کمیته انضباطی دانشگاه به سه ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد. بعد از پایان سه ترم محرومیت، یوسف رشیدی به دانشگاه بازگشت اما بار دیگر در اسفند ماه ۸۷ به اتهام برگزاری تجمع غیرقانونی در ماجرای اعتراض دانشجویان به دفن کشته شدگان جنگ ایران و عراق مجددا به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
به دلیل کینه شدید محمود احمدی نژاد از دانشجویان مبارز پلی تکنیک به دلیل به آتش کشیدن عکسش و اعتراضات مکرر و شدید به دولت نهم و دولت غیرقانونی و غیرمردمی دهم این نگرانی وجود دارد که یوسف رشیدی قربانی پروژه های دستگاه امنیتی ایران شود و اتهامات مضحکی که این روزها به صورت فله ای در پرونده ی مردم و دانشجویان معترض درج می شود در پرونده ی یوسف رشیدی هم درج شود.
با توجه به اصرار مسئولین جمهوری اسلامی در رسانه ها به محارب خواندن معتراضان میلیونی روز عاشورا بیم آن می رود که این دانشجوی چپگرا که در زمان اعتراض مردمی ششم دی ماه (عاشورا) در بند ۲۰۹ اوین زندانی بوده است با عناوینی مانند محارب، اغتشاشگر و ...محاکمه شود.
*****
یک دانشجو پس از ۳ روز بازداشت با دست و پای شکسته در حاشیه شهر رها شد
فرزند عضو سابق شورای شهر کاشان و معاون ستاد میرحسین موسوی در این شهر پس از بازداشت توسط یک نهاد امنیتی، بعد از 3 روز بیخبری مطلق و ضرب و جرح شدید تا جایی که منجر به شکسته شدن دست و پای این دانشجو شد و آثار سوختگی با سیگار نیز بر بدن او نمایان بود، به حالت بیهوش در کنار یکی از خیابانهای حاشیه شهر رها شد.
وی پس از رها شدن در حاشیه شهر، بدون اینکه امکان دیدار با خانواده خود را داشته باشد، مدت 36 ساعت در اختیار اداره اطلاعات بود و در مورد فعالیت های پدرش که استاد دانشگاه کاشان نیز است، و فعالیت های سیاسی خود و انجمن اسلامی دانشگاه مورد بازجویی قرار گرفت.
این دانشجو پس از پایان بازجویی نیز با چشم بسته مجبور به امضای تعدادی برگه شد.
این اقدام وحشیانه در ادامه روند بی سابقه احضار و بازجویی از حدود 20 نفر از اعضای فعال ستاد مهندس موسوی در جوانان اصلاح طلب کاشان که طی یک ماه گذشته صورت گرفته، انجام شده است.
احضار برخی از این فعالان سیاسی و دانشجویی با بازداشت چند روزه همراه بوده است. آنها پس از انتقال به دادگاه انقلاب و تشکیل پرونده با صدور قرار وثیقه آزاد شدند.
از سوی دیگر، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان نیز در محکومیت این اقدامات بی سابقه و ظالمانه اطلاعیه ای بدین شرح صادر کرد:
*
باسمه تعالی
بیش از هفت ماه از آغاز برخورد سرکوبگرانۀ افراطیون با جنبش عظیم مردم ایران می گذرد. جنبشی که به گواه دوستداران و دلسوزان ایران اسلامی، از بطن مردم برخاست و تمامی اقشار و طبقه های اجتماعی را با خویش همراه کرد.
پیش از این ها هشدار داده بودیم که هرگاه حلقه های بسته قدرت شکل بگیرد، زمینه حرکت آن حلقه به سمت فساد و تباهی مهیا می شود. پیش از این ها فریاد کشیدیم که هرگاه رسیدن به مقصود وسیله را توجیه کند، این مردم هستند که قربانی زیاده خواهی قدرت طلبان می شوند. پیش از این ها گفتیم که هر گاه آزادی های مصرح در قانون اساسی به راحتی نادیده گرفته شود، التهابات سیاسی ، آسیب های جبران ناپذیری به بدنه اجتماع وارد می سازد.
اکنون کارنامه چندین سال نادیده انگاشتن حقوق اساسی مردم و قانون گریزی در پیش چشمانمان آماده قضاوت شدن است. پرده ها از جنایات بازداشتگاه کهریزک کنار رفته است . حرمت عاشورای حسینی با حمله و هجوم به مردم و کشتن ایشان دریده گشته و سرکوب وحشیانه نیروهای به اصطلاح خودسر تا آنجا پیش رفته است که برای رسیدن به مقاصد شوم خویش متوسل به آدم ربایی و ضرب و جرح یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه کاشان شده اند و با استفاده از امکانات و مصونیت های خاص با اقدامی وحشیانه بیش از پیش ماهیت سیاه و چرکینشان را به نمایش گذاشته اند.
بی شک این گونه رفتار ها نه تنها محکوم به شکست است بلکه عزم ما را برای دفاع از حقوق اساسی ملت ایران راسخ تر می کند؛ از آن رو که نه پا بند پست ها و مناصب هستیم تا ترس از دست دادنشان ما را به خفت بکشاند و نه چشم به آن ها دوخته ایم که به سکوت متوسل شویم.در حالی مجموعه این حرکات به نیروهای موسوم به نام جعلی «خود سر»، منتسب می شود که برنامه ریزی و سازمان دهی چنین اتفاقاتی بدون وجود یک سازمان تشکیلاتی قوی میسر نبوده و نیست. تامین امنیت مردم، یقینا مهم ترین وظیفه نیروهای امنیتی ، اطلاعاتی وانتظامی است و شناسایی و برخورد با این عوامل از اولویت های اولیه این نهاد ها به حساب می آید.
به خود می بالیم که همراه و همقدم با مردمی به پا خاسته ایم که یکصدا استقلال و آزادی ایران زمین را فریاد می زنند و مصرانه بازگشت به اصول مغفول قانون اساسی را خواستارند. به خود می بالیم که در مسیر این جنبش آن قدر استوار بوده ایم که هجمه عظیم تبلیغات توپ خانه های رسانه ای و شیوه های ددمنشانه سرکوب که روی نظام های استبدادی را سفید کرده اند، خللی در عزم راسخمان پدید نیاورده است. به خود می بالیم که دانشگاههایمان زنده اند و ندای حقیقت هر گاه و از هر حنجره ای که به گوش برسد یاری کننده ای هست که او را یاری کند .
دانشجویان آگاه ایرانی در راه دفاع از حقوق اساسی ملت ایران ، متحمل سختی های فراوانی شده اند.از احکام سنگین و غیر قابل قبولی که برای دانشجویان، از سوی مراجع انضباطی صادر گشته و بازداشت های طولانی مدت مراجع قضایی تا انواع و اقسام شیوه های تهدید و ارعاب. دانشجویان آزاده ای که نخواستند ذلت را پذیرا باشند ودر مقابل هجوم بی عدالتی ها ایثار گرانه ایستادگی کردند. آن ها مایه مباهات ما و افتخار ملت هستند. تاریخ خود گواهی می کند که یاد چه کسانی ماندگار است و کدامین گروه سرنوشتی اسف بار در انتظارشان است. مسلما کسانی که تمایلی به درس گرفتن از تاریخ ندارند، محکوم به پرداختن تاوان های سنگینی خواهند بود.
اکنون ضمن دفاع و حمایت از راهکارهای نخبگان دلسوز برای دور شدن از التهابات ، مصرانه شناسایی و محاکمه عوامل جنایات غیر انسانی پیش آمده و آزادی سریع تمامی زندانیان دانشجو را خواستاریم. نمی توان بازداشت ها ی طولانی و احکام غیرمنصفانه را دید و وعده های بهبود شرایط را پذیرفت. دانشجویان ایران زمین تمام تلاششان را برای بهبود اوضاع به کار بسته اند و وقت آن است که حاکمیت نیزبا تن دادن به اصلاح ساز و کار های خود به خواسته های مشروع و قانونی ما احترام بگذارد. بازگشت به خرد و قانون بهترین علاج درد های این روز های کشور عزیزمان، ایران است و هر گونه افراط و تندروی بی شک آسیب های جبران نا پذیرتری را به آینده ما وارد خواهد ساخت.
ما دانشجویان دانشگاه کاشان از مردم، اساتید و دانشجویان دانشگاه می خواهیم که همراه و همدرد با خانواده دانشجویان زندانی وآسیب دیده و پیگیری ظلم ناعادلانه ای که بر ایشان رفته است برای رفع مشکلات ایشان از هیچ کوششی فروگزار نباشند.
*****
فشار بی‌سابقه بر دانشجویان معترض
دویچه وله: ده‌ها فعال دانشجویی در دانشگاه‌های علم و صنعت، مشهد، دزفول، شهید چمران اهواز و زنجان با احضار، تبعید یا محرومیت از تحصیل مواجه شده‌اند. کامران دانشجو، وزیر علوم، سخت‌گیری‌ها و احکام کمیته‌های انضباطی را طبیعی خوانده است.
کمیته انضباطی دانشگاه شهید چمران اهواز در هفته گذشته، دست‌کم ۲۰ دانشجو را احضار و تهدید به دستگیری توسط وزارت اطلاعات کرده است. دست‌کم ۱۳ دانشجوی علم و صنعت تهران نیز حکم ۲ ترم تعلیق از تحصیل دریافت کرده‌اند. ۱۸ دانشجوی دانشگاه آزاد دزفول و ۱۵ فعال دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد، با محرومیت از تحصیل یا تبعید روبرو شده‌اند.
به دستور رییس دانشگاه امیرکبیر، بیش از ۹۰۰۰ نمره صفر در کارنامه آموزشی دانشجویانی ثبت شده که امتحانات ترم را در همبستگی با همکلاسی‌های زندانی خود، تحریم کرده بودند. چهار تن از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در زندان‌های انفرادی نگهداری می‌شوند. کامران دانشجو، وزیر علوم، در نشست مدیران روابط عمومی دانشگاه‌ها به خبرنگاران گفت که در میان دستگیرشدگان ناآرامی‌های اخیر، بین ۵ تا ۱۰ درصد دانشجو هستند.
امین احمدیان، عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت و فعال پیشین دانشجویی، در گفت‌وگو با دویچه وله، شرایط کنونی دانشگاه‌ها را بی‌سابقه توصیف کرده و کیفیت و کمیت احضارها، تهدیدها و بازداشت‌ها را با هیچ دوره‌ای پس از انقلاب قابل مقایسه نمی‌داند. وی تعطیلی کلاس‌ها را نیز در نهایت به سود حاکمیت می‌داند.
دویچه وله: چه توصیفی می‌توان برای شرایط کنونی دانشگاه‌ها ارائه داد؟
امین احمدیان: شرایط برخورد با دانشجویان مانند شرایط عمومی کشور بی‌سابقه است. تعداد دستگیری‌ها بسیار زیاد است. دانشجویان دانشگاه‌های امیرکبیر، شهید بهشتی، علم و صنعت، تهران، قزوین، تبریز، رشت و مخصوصا دانشگاه‌های آزاد ، هزینه‌های بسیاری برای اعتراض‌های خود پرداخته‌اند. در دانشگاه‌های آزاد تهران، مشهد یا نجف‌آباد، آمار دستگیری‌ها بسیار بالاست. ما علاوه بر احضار و احکام تعلیق و محرومیت از تحصیل، شاهد تهدید خانواده‌ها برای کنترل فرزندان‌شان هم هستیم.
آقای دانشجو، وزیر علوم، عنوان کرده که بین ۵ تا ۱۰ درصد دستگیری‌های انتخاباتی از بین دانشجویان بوده است. خواسته‌اند بگویند که فشاری به دانشجویان وارد نشده؟
من این آمار را قبول ندارم. اما با توجه به بالا بودن رقم دستگیری‌ها در ماه‌های اخیر در حد چند هزار نفر، به فرض صحت این ادعا، باز چند صد دانشجو دستگیر شده‌اند. این معنای مثبتی ندارد.
تحریم امتحان و عدم حضور دانشجویان در کلاس‌ها که اینک به‌عنوان اعتراض انجام می‌شود، به خودی خود به ضرر دانشجویان نیست؟
درست است. اما توجه کنید که خودداری از شرکت در امتحان، در دانشگاه‌هایی صورت می‌گیرد که بیشترین فشارها را تحمل کرده‌اند. تحریم امتحانات در دانشگاه‌های تهران یا شریف یا امیرکبیر بیشتر است، زیرا دستگیری‌ها در میان دانشجویان این مراکز بیشتر بوده است. بچه‌ها می‌بینند که همکلاسی‌هایشان زندان هستند و شایع است که به آنها اتهام محاربه یا ارتباط با سازمان‌های تروریستی و جاسوسی را زده‌اند. کاری از دست آنها بر نمی‌آید، مگر اینکه در امتحان‌ها شرکت نکنند و منتظر دوستان‌شان شوند.
اما این واکنش در نهایت به نفع دانشجویان نیست. در شرایط کنونی ایران، دانشگاه‌ها از معدود مراکزی هستند که حاکمیت هنوز نتوانسته بر آنها کاملا مسلط شود. در نتیجه حاکمیت از تعطیلی دانشگاه‌ها و سوت و کوری آن‌ها استقبال می‌کند. دانشجویان بر این واقف‌اند و سعی دارند این محیط را پویا نگاه‌دارند.
اعتراض‌های دانشجویی کنونی کاملا خودجوش به نظر می‌رسند. با این‌همه تشکل تحکیم، چه رهنمود و توصیه‌ای به فعالان دانشجویی دارد؟
درست است. همان‌طور که الان در جامعه کسی منتظر نیست تا تشکل خاصی دست به اعتراض بزند، در دانشگاه‌ها هم اعتراض‌ها و واکنش‌ها به صورتی بدیهی و مستقیم وجود دارند. دانشگاه‌‌ها محیط جوان‌هاست و در نتیجه اعتراض‌ها در آن بیشتر نمود دارند. در واقع تشکل‌های دانشجویی در ماه‌های اخیر تنها نقشی هدایت‌کننده یا حتی ترمزکننده داشته‌اند.
دفتر تحکیم به‌خاطر سابقه طولانی فعالیت خود، تجربه این را دارد که فضای خشن، موجب محدودیت می‌شود. در نتیجه تلاش این تشکل این بوده که فضا در دانشگاه‌ها، خشن و رادیکال نشود. نقش دفترتحکیم، بیشتر مدیریت کردن و سر و سامان دادن اعتراض‌ها به شکلی است که کمترین هزینه و بیشترین دستاورد را داشته باشد.
دفتر تحکیم هم به نوبه خود زیر فشار بوده و ۴ نفر از اعضای مرکزی آن در زندان هستند. وضعیت آنها چگونه است؟
آقایان مهدی عربشاهی، میلاد اسدی، مرتضی سمیاری و خانم بهاره هدایت در زندان هستند. ما هیچ خبری از آنها نداریم. نه خانواده‌ها و نه وکلای آنها تاکنون موفق نشده‌اند از اتهام یا مکان نگهداری آنها مطلع شوند.
خانم هدایت، همسر شماست. هیچ تماسی پس از دستگیری با او نداشته‌اید؟
غیر از یک تماس تلفنی که به نیم دقیقه نکشید و از نگهداری خود در ۲۰۹ اوین خبر داد، خبری نداشته‌ایم. این پنجمین مرتبه از سال ۸۵ است که خانم هدایت دستگیر می‌شود. هرچه به دادسرا مراجعه کرده‌ایم، جوابی نمی‌د‌هند. از وضع سلامتی دستگیرشده‌ها خبر نداریم و به ما گفته‌اند که آنها ممنوع‌الملاقات هستند. با اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت هم برخوردهای شدیدی شده و چند نفر از آنها به دلیل تعلیق‌ها و محرومیت‌های پیوسته، مجبور به ترک تحصیل شده‌اند.

*****
عضو شورای دفاع از حق تحصیل: در زندان هم وضع ما بدترست
روز: بازداشت طولانی سمیه رشیدی، از اعضای شورای «دفاع از حق تحصیل» و ادامه اخراج ها و بازداشت های دانشجویی، نگرانی های زیادی را بین دانشجویان موجب شده است. در این مورد با زهره اسدپور، عضو دیگری از این شورا که از ادامه تحصیل محروم شده و او نیز مثل سمیه رشیدی از کسانی است که جنبش دانشجویی و جنبش زنان را به هم پیوند زده اند، مصاحبه کرده ایم.خانم رشیدی معتقد است« عناد با دانشجویان منتقد، به محرومیت آنان از تحصیل محدود نشده و این دانشجویان حتی در زندان نیز نسبت به دیگران از شرایط سخت تری برخوردارند.»
روند محرومیت از تحصیل از کي شروع شد؟
روند محروم سازی دانشجویان از تحصیل، گرچه در دوره احمدی نژاد سرعت بیشتری پیدا کرد ، اما برخلاف برخی تصورات،اصلامحدود به دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد نیست.اگر از روند وسیع و گسترده محروم سازیها و تصفیه های دهه اول انقلاب صرف نظر کنیم ، پایه موج جدید محروم سازیها در دوران ریاست جمهوری خاتمی و مصوبه ای که در زمان ریاست او بر شورای انقلاب فرهنگی ، تصویب شد گذاشته شد.این مصوبه اولین قربانیها را در همان دوره خاتمی از دانشجویان گرفت، گرچه اغلب محرومین از تحصیل در آن دوران با تعهدات کتبی ثبت نام شدند، اما با تغییر ریاست جمهوری ، احمدی نژاد از مصوبه ای که پیش از او تصویب شده بود ، نهایت استفاده را کرد و پدیده دانشجویان ستاره دار از همان سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد هویدا شد. در آن سال برخی از فعالین دانشجویی در کارنامه شان با ستاره هایی در برابر اسم خود مواجه شدند. در توضیح این ستاره ها از دانشجو خواسته شده بود برای پیگیری شرایط تحصیلی خود به وزارت خانه مراجعه کند.بعد معلوم شد
این دانشجویان به لحاظ علمی نمره لازم را کسب کرده بودند، اما به علت فعالیت های دوران دانشجویی به تناسب میزان فعالیت، از یک ستاره تا سه ستاره دریافت کرده بودند.تک ستاره ها و برخی از دو ستاره ها با سپردن تعهدات کتبی ثبت نام شدند، اما سه ستاره ها محرومین کامل از تحصیل بودند.
در مورد شورای دفاع از حق تحصیل توضیح بدهید. اینکه از چه زمانی و بر اساس چه اتفاقاتی شکل گرفت؟
از همان زمان، این دانشجویان محروم از تحصیل پایه های شورای دفاع از حق تحصیل را ریختند.بخصوص اینکه از سال 86 محرومیت از تحصیل علاوه بر فعالان دانشجویی، دامن فعالان زنان را نیز گرفت و علاوه بر این، محرومیت از تحصیل به دانشگاه آزاد نیز سرایت پیدا کرد.
می دانید تا حالا چند نفر محروم شده اند؟
از آمار دقیق محرومان از تحصیل اطلاع دقیقی در دست نیست،چون بسیاری از محرومان از تحصیل به خاطر نگرانی از عواقب احتمالی حاضر به پیگیری نشده اند، اما شورای دفاع از حق تحصیل آماری 54 نفره را منتشر کرده است؛ البته این آمار شامل محرومان از تحصیل امسال که بیش از هر سال بوده، نیست.
در بین آنها چند نفر از فعالان زن مثل سمیه رشیدی هم هستند. می دانید آنها در چه شرايطی بازداشت شدند و علت دستگیری،عضویت در این شورا بوده يا فعالیت زنان؟
تا به حال سه نفر از فعالین جنبش زنان از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شده اند؛خود من هم ک از محرومان تحصیل سال گذشته هستم . سمیه رشیدی و لیلا صحت از محرومین از تحصیل امسال هستند.سمیه رشیدی فارغ التحصیل دانشگاه علامه طباطبایی است، او با وجود رتبه ی بسیار خوبی که آورده بود از ادامه تحصیل در رشته مطالعات زنان باز ماند.سمیه رشیدی اکنون نزدیک یک ماه است که در زندان به سر می برد و تاکنون جز یک بار تماسی نداشته است و خانواده اش نیز موفق به ملاقاتش نشده اند.در واقع به نظر می رسد عناد با دانشجویان منتقد، به محرومیت آنان از تحصیل محدود نشده و این دانشجویان حتی در زندان نیز نسبت به دیگران از شرایط سخت تری برخوردارند.
پی گیری شما به کجا منجر شده و پاسخ مسوولان چه بوده است؟
روند اعتراض به محرومیت از تحصیل، مسیر پر پیچ خمی بوده است؛ از پیگیری در وزارت خانه ها و دانشگاهها و راهروهای مجلس گرفته تا کنفرانس های مطبوعاتی و حضور خیابانی.
تعدادی از دانشجویان ستاره دار موفق شده اند با ارائه تعهد کتبی مبنی بر توقف فعالیتهای سیاسی به دانشگاهها برگردند، اما عمده این دانشجویان، بیش از آن مورد غضب حاکمیت بودند که اجازه بازگشت آنان به دانشگاهها داده شود.در جریان مناظره های انتخاباتی، موضوع دانشجویان ستاره دار کاملن از سوی احمدی نژاد انکار شد و این سر آغاز حضور خیابانی دانشجویان ستاره دار شد.
دانشجویان ستاره دار عضو شورای دفاع از حق تحصیل، با حضور جمعی در خیابان و توضیح شرایط تحصیلی خود به افشای انکار بزرگ احمدی نژاد درباره وجود این دانشجویان پرداختند و البته هزینه گزافی را نیز در این میان متحمل شدند. با شروع موج گسترده بازداشتها، تعداد زیادی از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل بازداشت شدند، نگهداری در شرایط نامساعد که عواقب جسمانی خطرناکی برای بازداشتی ها داشت (در مورد پیمان عارف به سکته قلبی وی منجر شد) انفرادی و احکام غیر قابل باور ( در آخرین مورد ضیا نبوی سخنگوی این شورا به 15 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شده است) سزای دانشجویانی بود که کمر به آشکار سازی انکار بزرگ احمدی نژاد بسته بودند.
*****
ویژه نامه نیروی انتظامی حاوی تصاویر شرکنندگان راهپیمایی عاشورای خونین تهران منتشر شد

نیروی انتظامی با انتشار ویژه نامه “امین جامعه” تصاویر تعدادی زیادی از مردم که در راهپیمایی روز عاشورا شرکت کرده را منتشر کرده است.
به گزارش سحام نیوز، این ویژه نامه که در ۸صفحه منتشر شده مشتمل بر تصاویر ۶۵ نفر از مردم است. پلیس اطلاعات وامنیت عمومی نیروی انتظامی که در بیانیه خود این افراد را عوامل ناامنی و آسیب رساندن به اموال بیت المال، اخلال در نظم عمومی و اهانت کنندگان به مقدسات و شعائر اسلامی در روز عاشورای حسینی نامیده است از شهروندان خواسته تا این شهروندان را شناسایی کنند.
لازم به توضیح است این ویژه نامه در تعداد بسیار کثیری انتشاریافته؛ که در مساجد مدارس، تکایا، ادارات و سایر سازمان ها در حال توزیع است.
برخی این اقدام نیروی انتظامی را بیشتر به خاطر ایجاد ارعاب و فضای امنیتی جهت جلوگیری از حضور مردم در راهپیمایی روز ۲۲بهمن دانسته اند. این درحالیست که اعمال چنین رفتارهایی نه تنها به خروج از بحران کمکی نمی کند بلکه به فاصله گرفتن مردم از نیروهای نظامی و انتظامی منجر خواهد شد.
*****
تعویق در دادگاه عرب سرخی به دلیل مشغله کاری نماینده دادستان
دادگاه فیض‌الله عرب‌سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به تعویق افتاد.
ساجده عرب‌سرخی دختر فیض‌الله عرب‌سرخی در این‌باره گفت: با وجود حضور یافتن پدرم، وکیل وی و قاضی پرونده، این محاکمه به دلیل مشغله کاری نماینده دادستان تا زمان نامعلومی به تعویق افتاد.
عرب‌سرخی اتهامات پدرش را اخلال در ترافیک، شرکت در راهپیمایی‌های اعتراض به نتایج انتخابات و بیانیه‌های سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ماه‌های پس از انتخابات عنوان کرد.
به گفته وی با وجود عدم برگزاری دادگاه مسئولان اجازه دادند تا خانواده عرب‌سرخی در حاشیه دادگاه با وی دیدار کنند.
ساجده عرب‌سرخی روحیه فیض آلله عرب‌سرخی را خوب توصیف کرد و گفت: پدرم اکنون به همراه آقایان بهزاد نبوی و کیان تاجبخش در یک سلول به سر می‌برد.
*****
وزیرعلوم به جای قرائت فاتحه، سکوت کرد
کامران دانشجو وزیر علوم و تحقیقات در اقدامی عجیب ، به منظور ادای احترام به شهید مسعود علی محمدی سکوت کرد.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، دانشجو وزیر علوم و تحقیقات روز گذشته در همایش مدیران روابط عمومی دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری به جای دعوت حاضرین به قرائت فاتحه برای شهید علی محمدی حاضرین را به یک دقیقه سکوت دعوت کرد.
بنابر این گزارش سکوت یک دقیقه ای برای درگذشت افراد ، رسم مسیحیت است و دعوت به سکوت حاضرین به مدت یک دقیقه برای یک متوفی معمولی نیز تا کنون داخل کشور سابقه نداشته است .
*****
تحصن خانواده های بازداشت شدگان در مقابل دادستانی
تحصن صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان در مقابل دادستانیبنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از صبح امروز تعداد زیادی از خانواده ها در مقابل دادستانی در بازار دست به تحصن زدند.
روز دوشنبه 28 دی ماه صدها نفر از خانواده ها در مقابل دادستانی در بازار تهران از ساعت 10:00 صبح دست به تحصن گسترده زدند. تا ساعت 10:30 بیش از 200نفر در این تحصن شرکت داشتند و هر لحظه بر تعداد متحصنین افزوده می شد. مردم برای اعلام همبستگی با زندانیان سیاسی و بخصوص خانواده های آنها به تحصن خانواده می پیوستند.آنها خواهان پاسخگویی و آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزان خود هستند.
یکی از دختران جوان که در حال گرفتن عکس از این تحصن بود با یورش مامورین سرکوبگر دستگیر شد که با اعتراضات گسترده خانواده های متحصن مواجه شدند.نیروهای سرکوبگر ولی فقیه نیروی انتظامی،لباس شخصیها و بسیج در آنجا حضور دارند و برای ایجاد رعب و وحشت اقدام به فیلم برداری و گرفتن عکس از خانواده می کنند. ولی خانواده بی توجه به این اعمال اعلام کردن تا رسیدن به خواسته های خود به تحصن و اعتراضات خود ادامه خواهند داد.این تحصن تا لحظۀ انتشار این خبر ادامه دارد.
همچنین شب گذشته بیش 600 نفر از خانواده ها در مقابل زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند و این اعتراضات تا پاسی از شب علیرغم سرما شدید زمستان ادامه داشت.
سرکوبگران که خانواده ها و مردم را در محاصره خود داشتند سرخورده و مایوس ایستاده بودند.از وضعیت و شرایط صدها نفر از زندانیان سیاسی خبری در دست نیست و به خانواده آنها پاسخی مشخصی داده نمی شود و هنگام مراجعۀ خانواده به دادگاه انقلاب و زندان اوین از بودن عزیزانشان در بازداشت اظهار بی اطلاعی می کنند این در حالی است که بعضی از آنها از بند 209 تماس گرفتند و گفتند که در این بند در بازداشت بسر می برند. ولی مسئولین زندان اوین به خانواده ها می گویند که در لیست بازداشت شدگان نیستند. در حالی که دستگیر شدگان با حکم قضائی دادگاه انقلاب بازداشت شده اند به خانواده های آنها گفته می شود هنوز پرونده آنها به دادگاه انقلاب ارجاع داده نشده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،از خواست به حق خانواده ها که اطلاع یافت از عزیزان خود و آزادی فوری و بی قید وشرط آنها را خواستارند حمایت قاطع می کند و از مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی و فوری برای پایان دادن به جنایتهای ضد بشری در ایران است.
*****
مـشروح دادگـاه مـتهمان حـوادث روز عـاشـورا، ايسنا
جلسه رسيدگی به اتهامات دو نفر از متهمان حوادث عاشورا صبح امروز به صورت علنی و با حضور خبرنگاران در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی و با حضور نماينده مدعی‌العموم و وکلای متهمان برگزار شد.
به گزارش ايسنا، قاضی صلواتی در آغاز جلسه دادگاه اظهار کرد: اولين جلسه محاکمه برخی از عناصر ضد انقلاب‌ که در آشوب‌های روز عاشورا شرکت داشتند امروز در شعبه پانزده دادگاه انقلاب به صورت علنی و با حضور وکلای تسخيری شروع می‌شود.
وی تاکيد کرد: بر اساس فرمايشات مقام معظم رهبری قاضی بايد فقط خدا و قانون را در نظر بگيرد.
وی مواد ‌۱۹۲ ، ‌۱۸۸ از قانون مجازات اسلامی و بند ج ماده ‌۱۴ قانون اصلاح قانون تشکيل دادگاه‌های عمومی و انقلاب قرائت کرد.
قاضی صلواتی همچنين از خبرنگاران حاضر در جلسه خواست اسامی متهمان را در گزارش‌هايشان قيد نکنند.
پس از قرائت مقدمه کيفرخواست توسط نماينده دادستان، فيلمی از وقايع و حوادث روز عاشورا پخش شد.
دادستان تهران نيز ساعت ‌۱۱ و ‌۱۰ دقيقه در جلسه رسيدگی به اتهامات اين متهمان حضور پيدا کرد.
به گزارش ايسنا، اکبری در ادامه جلسه به قرائت کيفرخواست انفرادی متهم رديف اول پرداخت و گفت: متهم رديف اول ليسانس،‌مجرد، شيعه، بدون سابقه کيفری بازداشت با صدور قرار بازداشت موقت متهم به ۱- محاربه از طريق هواداری و ارتباط با گروهک منافقين ۲- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرايم عليه امنيت کشور با همکاری سارا، ريحانه و محسن ۳- فعاليت تبليغی عليه نظام و به نفع معاندين،‌ منافقين و تروريست‌ها ۴- خروج غيرقانونی از کشور.
به گفته نماينده دادستان اين متهم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی دو بار فيلم گرفته و برای منافقين ارسال کرده است و گروهک منافقين برای وی ايميلی را ارسال کرده‌اند و از او خواسته‌اند در بابلسر شعارنويسی در حمايت اعتصاب پايگاه اشرف داشته باشد.
قاضی صلواتی متهم رديف اول را فراخواند و اتهامات مذکور را به وی تفهيم کرد
متهم رديف اول در دفاع از خود گفت: برادرم در قرارگاه منافقين بود و به خاطر ملاقات با برادرم در سال ۸۷ به آنجا رفتم. خانمی به موبايلم زنگ زد و گفت می‌خواهی برادرت را ببينی از آنجا که من اعتياد داشتم و نه جايی به من کار می‌دادند و نه امکان مالی برای مسافرت داشتم به هوای مسافرت در خارج از کشور جواب تلفن را دادم تا ببينم می‌گويند خارج، در آنجا چه خبر است.
قاضی از متهم سوال کرد: برادرت با منافقين چندين سال است که ارتباط دارد؟
متهم گفت: برادرم هفت سال است آنجاست و وقتی به آنجا رفتم عمويم را نيز ديدم برای اين سفر به مريوان رفتم و يک نفر آنجا همراه عکسم منتظرم بود من را به صورت قاچاق از مرز خارج کردند.
قاضی: چند روز در در قرارگاه اشرف بودی؟
متهم: بيشتر از ده روز و کمتر از ۱۵ روز در قرارگاه اشرف بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف چه کار می‌کرديد؟
متهم: از موزه ديدن کردم و آنها فيلمی را برايم پخش کردند و تبليغاتی داشتند اما من درگير کار سياسی نبودم من آدم سياسی نيستم اين سفر را به هوای پيدا کردن کار در اروپا انجام دادم و اعتياد و توهمات آن باعث شد به قرارگاه اشرف بروم. دو تن از عموهايم به لحاظ ارتباط با منافقين در سال ۶۰ اعدام شدند. اما من آن موقع بچه بودم و در حال حاضر از آنها هواداری ندارم و فقط برای ديدن برادرم آنجا رفتم و در برگشت در کردستان به لحاظ پايان يافتن زمان حضورم دستگير شدم و يک سال و نيم به لحاظ طولانی شدن جلسه دادگاه آنجا زندانی بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف چه اطلاعاتی به آنها داديد ؟
متهم: از آنجايی که به خاطر اعتياد آدمی منزوی بودم آنها سوال می‌کردند مثلا فلان خيابان راهش باز شده اما من جوابی برای آنها نداشتم زيرا دو سال بود در شهرکرد کار می‌کردم و از شرايط دور بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف آموزش، سفارش و کاری به تو محول شد؟
متهم : يک ايميل به من دادند و گفتند وقتی ايران رسيدی خبر سلامتی‌ات را به ما بده چيز ديگری به من ندادند که اين کار را بکن يا نکن. ضمن اينکه سفر من جنبه سياسی نداشت و بعد از بازگشت به ايران از آنجايی که درگير اعتياد بودم توقع سياسی بودن نمی‌رفت. خانمی به نام سارا با من تماس گرفت فکرم اين بود که الان مرا دعوت می‌کنند و يک سال ونيم که بابت آنها زندانی بودم خسارت به من می‌دهند و با اين خسارت می‌توانم برای خودم کار و کاسبی راه بيندازم. بچه مريض دارم که به خاطر اعتيادم نتوانستم خرجش را بدهم.
وی در ادامه گفت: روز ۱۳ آبان و ۱۶ آذر در اغتشاشات نبودم و به لحاظ موقعيت شغلی‌ام در يکی از شهرستان‌های استان تهران مجبور به حضور در محل کارم بودم و ساعت کارت‌زنی‌ام مشخص است.
قاضی: فيلم را برای منافقين چگونه تهيه کردی؟
متهم: در روز قدس در کنار مسجد الجواد ايستاده‌ بودم و کنجکاو بودم و می‌خواستم بدانم چه خبر است؟ دو فيلم گرفتم و برای منافقين فرستادم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی نيز فيلم گرفتم و فرستادم. محارب عليه جمهوری اسلامی نيستم و دنبال سياست نيز نيستم. هيچ محاربه‌ای با جمهوری اسلامی ندارم اين کارها را انجام دادم تا خسارتم را از آنها بگيرم.
قاضی: بعد از ارسال فيلم چگونه با منافقين ارتباط برقرار کردی؟
متهم: آنها هفت يا هشت بار ايميل فرستادند که در آنها به من اعتراض می‌کردند که چرا جواب نمی‌دهی. مثلا می‌گفتند به بهشت‌زهرا برو ببين چه خبر است؟ می‌رفتم و می‌ديدم خبری نيست.
قاضی: خانم سارا چند بار با شما تماس گرفت؟
متهم: يک بار تلفنی صحبت کرديم و هشت بار نيز ايميل زد.
قاضی: راجع به بابلسر توضيح بده که آيا براساس دستورات سازمان و مطالب ديکته شده در آنجا اقدام به شعارنويسی کردی؟
متهم: به همراه ۵۰ نفر از اعضای خانواده به بابلسر مسافرت کرديم در آنجا در کافی‌نت ايميلم را چک کردم. ايميلی با محتوای اينکه حمايت از اعتصاب را روی ديوار بنويس آمده بود. روی ديوار آن جمله را نوشتم اما عبارت را به ياد نمی‌آورم.
قاضی: در مورد روز عاشورا توضيح بده؟
متهم: با ريحانه بيرون رفتيم و فقط تماشا می‌کرديم. وقتی نقطه‌ای شلوغ بود از ترس راهمان را عقب‌تر می‌برديم از خيابان ويلا تا بيمارستان امام خمينی رفتم و از آنجا يک ماشين گرفتم. راه در آنجا يک طرفه بود و نيروهای امنيتی آنجا را کنترل می‌کردند و در شيخ‌فضل‌الله نوری به اجبار از خودرو پياده شديم و مجدد در نزديک يادگار امام سوار خودرويی شدم و از آنجا به خانه‌ام در پيچ شمران برگشتم و حتی يک شعار ندادم و به خاطر ترس در اغتشاشات شرکت نکردم. فيلمی تهيه کردم اما در موبايلم سوخت و آن را در حال حاضر ندارم.
قاضی: با چه انگيزه‌ای از منزل حرکت کرديد؟ شما که گفته بوديد که سياسی و اهل مسافرت نيستيد و به علت معتادی حال نداريد؟ چگونه در روز عاشورا اين فيلم‌ها را گرفتيد؟ آيا به دستور سازمان بود؟
متهم: در کارگاه فيلم‌ها را به همديگر نشان می‌دهيم شما می‌توانيد سابقه من را بررسی کنيد می‌فهميد سياسی هستم يا نه. يک شعار هم ندادم.
قاضی: فيلم را برای سازمان فرستادی؟
متهم: پنج دقيقه پس از حضور در منزلم دستگير شدم و فيلم‌های گرفته شده نيز در دوربينم نبود.
قاضی: طبق گزارش وزارت اطلاعات و مدارک و اسناد مشخص است که شما براساس دستورات تشکيلاتی سازمان در آشوب و فتنه روز عاشورا شرکت کرده‌ايد؟
متهم: ارتباطم را از ۲۰ روز قبل از اين حوادث با سازمان قطع کرده بودم.
قاضی: در روز ۱۳ آبان و ۱۶ آذر براساس اقرارهای قبلی‌ات حضور داشتی.
متهم: من قصد رفتن در اين تجمعات را داشتم اما بايد صبح زود به سر کار می‌رفتم.
قاضی: شايد وقتی در زندان بودی، اعتيادت را ترک کردی و يادت نمی‌آيد؟
متهم: يک آدم معتاد چيزی در ذهنش نمی‌ماند چگونه می‌شود من طی ده روز در اين قرارگاه آموزش ديده باشم. چگونه طی ده روز از اعتياد برگردم و سياسی شوم؟ من اشتباه کردم از دادگاه می‌خواهم با رافت و مهربانی به من لطف کند از کارم توبه می‌کنم از خدا و شما می‌خواهم مرا ببخشيد. قبول دارم اشتباه کردم اما ديدگاهم تغيير نکرده اگر شما به من بگوييد اينجا کار وجود دارد من آنجا می‌روم.
قاضی : در روز عاشورا به مقدس‌ترين مقدسات مردم توهين شده است.
نماينده دادستان خطاب به متهم گفت: از هواداری ريحانه از سازمان منافقين باخبر بوديم و هميشه شما با هم می‌رفتيد ضرورتی برای اين کار وجود ندارد.
قاضی: برادر شما هشت سال است در قرارگاه اشرف است چرا در طول اين مدت به آنجا مسافرت نکرديد؟
متهم: برادرم در سال ۸۷ با من تماس گرفت و نمی‌دانم چرا قبل از آن با من تماس نگرفته است.
در ادامه قاضی، ياورزاده وکيل تسخيری متهم رديف اول را برای دفاع از موکلش فرا خواند؟
وکيل متهم رديف اول ابتدا از اينکه موکلش در کمال آزادی دفاعياتش را بيان کرده تشکر کرد و گفت: موکلم در ۴۰ سالگی با داشتن مدرک ليسانس عمران از بيکاری رنج می‌برد و در رسيدگی بهتر است به اظهارات موکلم توجه شود و از اظهارات ديگر متهمان عليه همديگر توجه نشود.
وی گفت: مواد ۱۸۶ ، ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی جمع اضداد است و از محاربه قيام مسلحانه به ذهن متبادر می‌شود در حالی که از موکلم سلاحی کشف نشده و ارتباط و همکاری موثری با گروهک منافقين نداشته است و به اميد پيدا کردن کار و ديدن برادرش از کشور خارج شده در واقع از اعتياد خودش فرار کرده است.
وکيل متهم رديف اول در ادامه افزود: مسافرت يک هفته‌ای موکلم به عراق قبل از انتخابات و آشوب‌ها بوده و آيا مسافرت به معنای اطلاع از اساسنامه منافقين است؟ يک معتاد تزريقی می‌تواند در يک شاخه موثر نظامی، سياسی و گروهک فعاليت عليه نظام داشته باشد؟ از اخبار و مطبوعات جمهوری اسلامی شنيده‌ام که مرکزيت گروهک منافقين از بين رفته و از نظر فيزيکی وجود ندارند. در مواد مذکور آمده که متهم بايد موضع گروهک را بداند در حالی که موکلم از اين موضوع بی‌اطلاع بوده است. به دليل اينکه برادر و عموی اين شخص جزو منافقين هستند ما نمی‌توانيم بگوييم به عنوان محارب محاکمه شود. اعمال ارتکابی از سوی موکلم از محاربه خارج است.
ياورزاده در ادامه گفت: در خصوص ديگر اتهامات هيچ فردی به چنين شخص معتادی اعتماد نمی‌کند و اينکه اجتماع و تبانی داشته نيز مشخص است که مادر و پدر پير وی (ديگر متهمان اين پرونده) نمی‌توانند راه بروند. موکلم از گذشته اعتيادآور، بيکاری،‌انشقاق خانواده ،‌جدايی از زن و فرزند نادم و پشيمان است و تقاضای عفو می‌کند و چنين فردی نمی‌تواند مجری دستور منافقين باشد و تقاضای صدور حکم برائت برای وی را دارم.
قاضی صلواتی با شنيدن اظهارات وکيل مدافع متهم گفت: مرکزيت گروهک منافقين هنوز از بين نرفته و گروهک تروريستی منافقين مشمول ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی می‌شود.
نماينده دادستان نيز گفت: متهم با علم به اين موضوع اقدام کرده و ايشان مادرش را به پارک لاله می‌برد تا در جلسات مادران کشته شدگان شرکت کند که تقاضای صدور حکم را دارم.
قاضی صلواتی به منظور اخذ آخرين دفاع متهم را فرا خواند و اتهامات مندرج در کيفرخواست را برای وی قرائت کرد.
متهم در پاسخ به اظهارات نماينده دادستان گفت: اينکه مادرم را به پارک ببرم وظيفه‌ام است اما من محاربه‌ای با جمهوری اسلامی ندارم و نخواهم داشت. سرابی جلوی راه من بود. دنبال کار بودم، ‌اعتياد جلوی چشمم را گرفته بود.
متهم در ادامه با قرائت بخشی از آيات قرآن از قاضی طلب عفو و بخشش کرد.
به گزارش خبرنگار حقوقی ايسنا، اکبری، نماينده دادستان در ادامه به قرائت کيفرخواست انفرادی متهم رديف دوم پرونده حوادث روز عاشورا پرداخت و افزود: متهم رديف دوم دانشجو، فاقد سابقه کيفری، بازداشت با قرار بازداشت موقت متهم به۱- محارب از طريق ارتباط و هماهنگی عالمانه،‌آمرانه و موثر با گروهک تروريستی منافقين و سرکردگی در هسته داخل ۲- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرايم عليه امنيت به همراه ساير اعضای تيم منافقين سارا، مطهره ۳- فعاليت تبليغی عليه نظام جمهوری اسلامی و به نفع معاندين، منافقين و تروريست‌ها است.
وی گفت: با توجه به گزارش وزارت اطلاعات، اقرار و اعترافات متهم و اظهارات ساير متهمان اين متهم ارتباط موثری با سرپل منافقين داشته و دستورات آنها را اجرا کرده و در آشوب‌های ۲۵ تا ۲۷ خردادماه، ۱۶ آذر ، ۱۳ آبان ،‌۱۸ تير و تجمعات پارک لاله شرکت و عکس و فيلم تهيه و اطلاعات برای منافقين ارسال کرده است.
نماينده دادستان با تاکيد بر اين‌که بزه‌کاری وی محرز است، گفت: با استناد به مواد ۱۸۶، ۵۰۰، ۶۱۰ ، ۴۶ و ۴۷ قانون مجازات اسلامی به عنوان محارب برای وی درخواست مجازات داريم ضمنا تاريخ وقوع بزه سال ۸۸ در حوزه تهران است.
قاضی متهم رديف دوم را برای دفاع فرا خواند و گفت: پيش از تشکيل جلسه وکيل، پرونده را مطالعه و با متهم ملاقات داشته است.
متهم رديف دوم در ابتدای دفاعياتش گفت: من اصلا گروه منافقين را نمی‌شناسم که آمرانه،‌عالمانه و موثر اقدام کرده باشم. برای آموزش به خانه مطهره می‌رفتم.
قاضی: در بين اعضای خانواده‌ات معاند با جمهوری اسلامی داری؟
متهم: نه. طبق ارتباطات خانوادگی که با مطهره داشتيم و از آنجا که فاميل پدرم بود رفت‌وآمدهايی داشتيم و تا بعد از انتخابات هيچ فعاليتی نمی‌کردم. آزار من به يک مورچه نيز نمی‌رسد. سارا به من ايميلی زد و با عنوان يک دوست با او دردل می‌کردم. سارا به من گفت يک شماره تلفن به من بده تا با تو حرف بزنم به او گفتم ندارم که او گفت يک سيم کارت بگير و يک شماره تلفن به من داد و گفت برو سيم کارت را از او بگير.
متهم رديف دوم در ادامه مدعی شد که جزييات قرارهايش يادش نمی‌آيد که نماينده دادستان اقرارهای قبلی وی مبنی بر اينکه سرپل منافقين به او گفته است به پارک برو و از خاله سيم کارت را بگير را قرائت کرد.
متهم رديف دوم گفت: از آنجايی که تجمعات ۲۵ ، ۲۶ و ۲۷ خرداد آرام بود و من نمی‌دانستم اين تجمعات غيرقانونی است شرکت کردم و هيچ دستوری از سازمان برای شرکت نداشتم و در تجمعات ۱۸ تير ، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر و روز عاشورا و تاسوعا وقتی ديدم يک جمعيتی در خيابان هستند به آنجا رفتم.
نماينده دادستان گفت: در تجمعات ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ خردادماه فيلم گرفتی و از حوادث روز عاشورا و تاسوعا نيز فيلمی ارسال کردی و از مرگ منتظری نيز فيلم گرفتی.
متهم گفت: از روز عاشورا و تاسوعا فيلمی ارسال نکردم و روز مرگ منتظری سرکار بودم و هيچ فيلمی نگرفتم.
قاضی: سارا از شما چه می‌خواست؟
متهم: تا بعد از انتخابات ارتباط ما ايميلی بود و فقط دردل دوستانه با او داشتم. سارا هميشه به من می‌گفت به مطهره کمک کن.
قاضی: در تجمعات مادران در پارک لاله شرکت می‌کردی؟
متهم رديف دوم گفت: يک روز در اتوبوس شنيدم که مادرها در پارک لاله هستند.
نماينده دادستان: از تجمعات در پارک لاله فيلم گرفتی؟
متهم رديف دوم: وقتی از کلاس بر می‌گشتم خانمی در اتوبوس گفت هنرپيشه‌ها در اين تجمعات شرکت می‌کنند عکس‌هايی را از کافی‌نت گرفتم و به آنجا بردم .عکس ندا، سهراب و کيانوش بود و از ‌آنها نيز فيلم گرفتم اما به جايی ارسال نکردم.
نماينده دادستان: دو اسم مستعار هانی و پريسا را سازمان برای شما انتخاب کرده بود؟
متهم: من اسم مستعاری برای خودم انتخاب نکردم.
قاضی: يک فقره شعارنويسی به عنوان "ما مادران قيام ايستاده‌ايم" در پارک لاله داشتی؟
متهم: من اصلا شعاری ننوشته‌ام. گفتم اين شعار را شنيده‌ام. من هيچ مورد شعارنويسی نداشتم.
نماينده دادستان: سارا با تو تماس گرفت و گفت در روز عاشورا چه خبر است؟
قاضی: روز عاشورا کجا بودی؟ به دستور منافقين از حوادث روز عاشورا فيلمبرداری کردی؟ شما باچه انگيزه روز عاشورا از منزل خارج شدی؟ ارتباط شما با احمد ارتباط تشکيلاتی است؟ و در سفر تشکيلاتی بابلسر در آنجا شعار نوشتيد؟
متهم: احمد، فاميلمان بود.سفر، خانوادگی بود. شعاری ننوشتم. من عليه جمهوری اسلامی ايران شعاری ندادم. من اقدام عليه امنيت ملی نکردم.
نماينده دادستان گفت: در اقرارهای قبلی‌ات عنوان کرده بودی برای حمايت از قرارگاه اشرف شعارنويسی کردی و خط تلفن در اختيار تو گذاشته بودند و آنها با تو تماس می‌گرفتند و از ندا و ساير کشته‌شدگان فيلمبرداری به درخواست آنها کردی؟ سارا و فتانه اين درخواست را از تو داشتند؟
قاضی : اسم خودت که قشنگ است چرا اسم تشکيلاتی برای خودت انتخاب کردی؟
متهم: من اسمی برای خودم انتخاب نکرده بودم.
بنابی، وکيل تسخيری متهم رديف دوم در دفاع از موکلش گفت: در قانون مجازات اسلامی محارب به دو شکل محارب به حکومت و محارب سلب آزادی از اشخاص عادی عنوان شده است.
وی در ادامه گفت: موکلم فراموش کرد بگويد که پدرش از سال ۶۰ تا ۶۴ به علت گرايش به منافقين در زندان بوده و علت گرايش اين خانم به گروهک منافقين آن است که زمينه و عوامل تاثيرگذار برای جلب وی وجود داشته است. موکلم دچار يک سردرگمی بوده و نمی‌توانسته راه سياسی و اجتماعی برای خودش ترسيم کند. در ماههای اخير نيز ارتباطی با خانم سارا و فتانه برقرار کرده و سيم‌کارت‌هايی از آنها گرفته و موکلم برای مطرح شدن و همراه شدن با مردم به کوچه و خيابان رفته،‌شعار نويسی، فيلم گرفتن و ... را آغاز کرده است.
بنابی در ادامه گفت:‌ ايشان تحت تاثير مطهره بوده و محسن با قصد ازدواج ايشان را به خودش جلب و برای انجام اين گرايشات ترغيب کرده است. از دادگاه تقاضای اعمال حداقل مجازات را دارم.
قاضی صلواتی متهم رديف دوم را برای اخذ آخرين دفاع فراخواند که متهم رديف دوم در بيان آخرين دفاع گفت:‌ اشتباه کردم،‌پشيمان هستم،‌هيچ دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ايران نداشته و ندارم، تقاضای عفو و بخشش دارم.
قاضی صلواتی در اين بخش از دادگاه با اعلام پايان جلسه دادگاه گفت: جلسه رسيدگی آتی متعاقبا اعلام می‌شود.
*****
مطهری: احمدی نژاد مانند راننده ای است که باعث تصادف شده و از صحنه گریخته است
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به اظهارات روز گذشته اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور واكنش نشان داد.
در پاسخ دكتر علی مطهری كه برای «تابناك» فرستاده شده، آمده است:
سخنان آقای مشایی درباره اظهار نظر اینجانب مبنی بر لزوم عذرخواهی آقای احمدی‌نژاد از مردم به خاطر رفتار انتخاباتی خود، که گفته اند از طریق معاونت حقوقی ریاست جمهوری شکایت خواهیم کرد، حاکی از آن است که ایشان تحمل قبول حق و اجرای عدالت را ندارند. امام علی علیه السلام می‌فرماید: حق، وسیع‌ترین میدان‌هاست در مقام توصیف کردن و تنگ‌ترین میدان‌هاست در مقام انصاف دادن، یعنی ممکن است کسی درباره حق ساعتها سخنرانی کند، اما در مقام عمل و آنجا که باید حق را بگوید و قضاوت منصفانه داشته باشد ناتوان باشد. عدالت نیز همین طور است، زیرا عدالت عبارت است از اینکه «حق هر ذیحقی را به او بدهیم» و ارتباط وثیقی با حق دارد. بنابراین عدالت نیز در مقام توصیف کردن و سخنرانی میدان وسیعی دارد اما در مقام عمل، کمتر افرادی سربلند بیرون می‌آیند.
آقای مشایی هم گرچه دم از حق و عدالت می‌زند، اما در مقام قبول حق و اجرای عدالت درباره دوست و مرید خود ناتوان است و تحمل آن را ندارد، لذا انکار بدیهی می‌کند. این یک امر بدیهی است که رئیس جمهور محترم با مناظره‌های انتخاباتی خود خصوصاً مناظره با آقای موسوی، زمینه این فتنه را فراهم کرد و عدالت حکم می‌کند که علاوه بر عذر خواهی سران معترضان از مردم، ایشان نیز از مردم عذر خواهی نماید گرچه تقصیر این افراد یکسان نیست، و چنانچه از عذرخواهی سر باز زدند و بنا بر محاکمه شد، همه آنها به طور همزمان توسط قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم محاکمه شوند و البته اعمال مجازات احتمالی آقای احمدی‌نژاد به بعد از دوره ریاست جمهوری ایشان موکول خواهد شد.
بنابراین اظهارات اینجانب، بر خلاف تصور آقای مشایی، سرپوش گذاشتن بر روی جرم سران معترضان نیست. و البته همان طوری که آقای مشائی گفته اند مردم بیشتر از همه می‌فهمند و قضاوت آنها تعیین کننده است. همچنین ایشان گفته اند «این نوع اظهارات دور از انتظار است» ولی باید بدانند که حق جویی و درخواست اجرای عدالت ـ که این بحران تنها از این طریق حل خواهد شد ـ دور از انتظار نیست بلکه امری است منطبق بر فطرت انسانها.
اتفاقاً مطرح شدن آقای احمدی‌نژاد به عنوان زمینه ساز این بحران، لازم و ضروری است زیرا ایشان مانند راننده‌ای است که باعث تصادف دو خودروی دیگر شده و از صحنه گریخته است و باید او را به صحنه بازگرداند. توهین‌هایی که در طول این چند ماه توسط افراد ضد اسلام به رهبر انقلاب شد، بخش عمده آن ناشی از اقدامات آقای احمدی‌نژاد بود. لذا عملکرد ایشان باید رسیدگی شود.
آقای مشایی هم بهتر است به انکار ضروری مذهب یعنی عصمت انبیاء ادامه دهند و درباره نقص مدیریت انبیا سخن بگویند. اگر برخی انبیا موفق به اجرای کامل عدالت نشدند به خاطر وجود افرادی مانند آقای مشایی بوده که عدالت پذیر نبودند و مصلحت دوست و رفیق را بر مصلحت جامعه ترجیح می‌دادند، بلکه ولایت‌پذیر نبودند و با علم به اینکه رهبری از تصدی پست حساس حکومتی توسط ایشان ناراضی است، پست ریاست دفتر رئیس جمهور را غصب می‌کردند. بهتر است آقای مشائی به تلاش‌های
خود برای دوستی با مردم اسرائیل و بازگشت ایران به ایران باستان و ایران قبل از اسلام ادامه دهند و وارد معقولات نشوند.
*****
صنعت دولتی تظاهرات در جمهوری اسلامی ایران
رادیو فردا: هیئت حاکمه جمهوری اسلامی با برپایی تظاهرات هشتم و نهم دی ماه ۱۳۸۸ تلاش کرد به هواداران خود و دیگران نشان دهد که هنوز از پشتیبانی مردمی برخوردار است، با اتکا به این تظاهرات سرکوب مخالفان را تداوم بخشد و پایان جنبش سبز را اعلام کند. روزنامه کیهان تعداد شرکت کنندگان را چند ده میلیون (کیهان، ۱۵ دی ۱۳۸۸) و ولی فقیه آن را ده‌ها میلیون نفر (کیهان، ۲۰ دی ۱۳۸۸) بر آورد کردند.
همچنین در هر گونه اجتماع و گردهمایی، از تشییع جنازه چهره‌های شناخته شده تا مراسم دانشجویی، نیروهای لباس شخصی با اتوبوس آورده و برده می‌شوند تا فضا را در دست داشته باشند. این گونه تظاهرات و حضور هواداران ظاهرا مردمی حکومت چگونه سفارش می‌شوند، چگونه شکل می‌گیرند و چگونه از آنها استفاده می‌شود؟
سفارش
در جمهوری اسلامی پس از تحکیم قدرت روحانیون و فتح منابع و دستگاه‌های دولتی، صنعتی برای نمایش مردمی بودن حکومتی که با سرکوب مخالفان خود شکل گرفته بود به تدریج پایه ریزی شد که تا کنون تداوم یافته است. این صنعت عمدتا منکر مشارکت و رقابت سیاسی در جامعه سیاسی و از مجرای احزاب و نهادهای مدنی است و مبتنی است بر نمایش حضور خیابانی بخشی از جامعه توده وار که کارمند بالقوه یا بالفعل حاکمیت سیاسی است.
این گونه نمایش‌های خیابانی که از سوی همه دستگاه‌های دولتی و حکومتی حمایت تدارکاتی و امنیتی می‌شوند خودجوش و مردمی اعلام شده و هیچ گاه نیازی به اخذ مجوز ندارند و عملیات سرکوب و ارعاب دگر اندیشان و دگرباشان توسط آنها انجام می‌شود. در هنگامه‌های نیاز حکومت به سرکوب، این گونه تظاهرات به دستگاه‌های تبلیغاتی و شبه نظامی سفارش داده می‌شوند. آنها نیز از همه امکانات دولتی استفاده می‌کنند تا چند ده هزار نفری را بالاخص در تهران به خیابان بیاورند.
رژیم که هنوز توهم مشروعیت مردمی را یدک می‌کشد برای قانع کردن خود از پشتیبانی توده‌ای- در حالی که مخالفان را لت و پار می‌کند- نیاز دارد گروهی را به خیابان بیاورد تا هم به تقویت روحیه پشتیبانان خود اقدام کند، هم به ارعاب افرادی که مخالف‌اند اما سازماندهی و تشکیلات ندارند بپردازد و هم به جهانیان اعلام کند که ببینید ما دیکتاتوری اقلیت نیستیم، دیکتاتوری اکثریت‌ایم.
سازماندهی و تولید
حاکمان جمهوری اسلامی در ابتدای عمر نظام از نیروهای وفادار به روحانیت در مساجد برای نمایش‌های خیابانی خود استفاده می‌کردند. اما با گذشت زمان و پایان یافتن شور انقلابی، دیگر نمی‌شد بدون برنامه ریزی و صرف هزینه این اجتماعات را برگزار کرد. به همین جهت ده‌ها سازمان و نهاد توسط حکومت (دستگاه رهبری) و دولت برای پشتیبانی و به راه انداختن این گونه نمایش‌ها تاسیس شدند.
زیر ساخت‌های سازمانی این صنعت را مجموعه‌ای از سازمان‌ها تشکیل می‌دهند که همه زیر نظر رهبری فعالیت دارند. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین این دستگاه‌ها عبارتند از سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که رایزنی‌های فرهنگی و خانه‌های فرهنگ ایران را در خارج از کشور در اختیار دارد به پشتیبانی ایت تبلیغات در فراسوی مرزها می‌پردازد.
مجموعه ای از نهادهای ریز و درشت به صورت اقماری در کنار این چهار سازمان تبلیغاتی اصلی به تدارک و تبلیغات برای این گردهمایی‌ها می‌پردازند. این نهادها عبارتند از کانون‌های فرهنگی مساجد، مرکز رسیدگی به امور مساجد، ستادهای برگزاری نماز جمعه، ستادهای اجرای احکام مثل ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز و ستاد زکات، و دهها موسسه و سازمان شبه دولتی. کارکنان این نهادها پای ثابت تظاهرات دولتی هستند و برای حضور خود اگر در غیر از ساعات اداری باشد اضافه کار و پاداش دریافت می‌کنند.
این گونه نمایش‌های خیابانی که از سوی همه دستگاه‌های دولتی و حکومتی حمایت تدارکاتی و امنیتی می‌شوند خودجوش و مردمی اعلام شده و هیچ گاه نیازی به اخذ مجوز ندارند و عملیات سرکوب و ارعاب دگر اندیشان و دگرباشان توسط آنها انجام می‌شود. در هنگامه‌های نیاز حکومت به سرکوب، این گونه تظاهرات به دستگاه‌های تبلیغاتی و شبه نظامی سفارش داده می‌شوند. آنها نیز از همه امکانات دولتی استفاده می‌کنند تا چند ده هزار نفری را بالاخص در تهران به خیابان بیاورند.با توجه به حمایت دستگاه رهبری از دولت احمدی نژاد، این مجموعه در دوره احمدی نژاد در خدمت سازمان تبلیغاتی سفرهای استانی احمدی نژاد قرار گرفت. همه نهادهای خدماتی دولتی مثل راه آهن، شرکت‌های اتوبوسرانی، مترو و مانند آنها به پشتیبانی از این صنعت می‌پردازند. در سفرهای استانی رهبری همه این دستگاه‌ها با حداکثر نیرو و منابع بسیج می‌شوند تا نیرو به خیابان‌ها بیاورند.
این سازمان‌ها بر روی هم حدود دهها هزار کارمند فقط در شهر تهران دارند و کارکنان آنها موظف به تدارک تظاهرات دولتی و حضور در آنها به عنوان انجام وظایف اداری خود هستند. همه این نهاد‌ها برای انجام وظایف خود که تظاهرات به نفع نظام یکی از آنهاست ردیف‌های مشخص بودجه دارند که از آنها می‌توانند برای چاپ پوستر، بروشور و پارچه‌های تبلیغاتی، توزیع خوراکی (ساندیس و تی تاپ و دیگر اغذیه سرد) و ایاب و ذهاب (اجاره اتوبوس برای انتقال افراد از شهرستان‌های نزدیک) استفاده کنند. این امور چند دهه است به بخشی از فرایند تبلیغات دولتی تبدیل شده است و از همین جهت برای هیئت حاکمه و عوامل دولتی اموری غریب برای مقابله با دشمنان موهوم (رسانه‌های مستقل و خارجی) به نظر نمی‌آیند و حتی به آنها افتخار می‌شود.
تمام دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی، نمایندگانی در شورایی به نام شورای هماهنگی تبلیغات دارند که از آن طریق تقسیم کارها صورت گرفته و هماهنگی‌ها ایجاد می‌شود. این نهادها و ستادها در مراکز استان‌ها شعبه و دفتر دارند و وقتی دستوری از تهران برسد به طور هماهنگ عمل می‌کنند.
صنعت تبلیغات سیاسی نظام در طول سال فعال است و بر اساس مناسبت‌های مختلف برنامه‌هایی را اجرا می‌کند. اما در موارد احساس خطر حکومت، فعالیت‌های اضطراری مثل راهپیمایی ۹ دی تهران در نظر گرفته می‌شود. در چنین مواردی همه دستگاه‌های دولتی برای اعزام نیرو به تظاهرات بسیج می‌شوند.
بهره برداری
پس از تظاهرات، سازمان‌های مسئول برگزاری مواد لازم را برای بهره برداری مقامات آماده می‌کنند. اگر سفارش برای تظاهرات چند ده میلیونی باشد جمعیت بیشتری توسط فتو شاپ تولید می‌شوند و از آرشیو سازمان صدا و سیما فیلم‌های تظاهرات قبلی که با هلی کوپتر فیلمبرداری شده بیرون می‌آید و در میان تصاویر روز قرار داده می‌شوند. این تصاویر در بخش‌های مختلف خبری کار می‌شوند و مفسران پیش از آن که ولی فقیه بهره برداری نهایی را از آن بکند به اهمیت و عظمت آن اعتراف می‌کنند. با آنکه رسانه‌های خارجی همه «بوق‌های امپریالیستی» هستند، پوشش این گونه تظاهرات دولتی در رسانه‌های خارجی به معنای اهمیت آن گرفته و تبلیغ می‌شود.
گام بعدی استفاده مقامات امنیتی و قضایی و نظامی از سخنان ولی فقیه در مورد این گونه تظاهرات مبنی بر ضرورت قاطعیت مسئولان در برابر معترضان و دادن آخرین اخطارها به آنهاست. پس از این گونه تظاهرات معمولا چند نفر از اقلیت‌های قومی‌و مذهبی دستگیر و محاکمه شده، حکم اعدام می‌گیرند یا اعدام می‌شوند. همچنین اعدام متهمان جرائم دیگر به همین روزها انتقال داده می‌شود تا به جو ارعاب افکنی یاری برساند. این گونه اعمال از سوی حکومت به عنوان اتمام حجت تعبیر می‌شود.
این فرایند سفارش، تولید و بهره برداری آن قدر تکرار شده است که مقامات تاثیر آن را مفروض می‌گیرند و راهی به جز آن برای سرکوب نهایی اعتراضات نمی‌شناسند. مقامات حکومتی که خود این گونه تظاهرات را سفارش داده و تولید می‌کنند نتایج کار خود را به عنوان تظاهرات خودجوش مردمی عرضه می‌دارند که یکی از بزرگترین دروغگویی‌های حکومت است. این ماشین برای سرکوب معترضان اگر در اقلیت باشند موثر واقع می‌شود اما اگر اکثریت مردم ناراضی باشند چرخه اعتراض و سرکوب ادامه یافته و صنعت تظاهرات سازی به نمایشی ورشکسته تبدیل می‌شود.

*****
آزادی تعدادی از بازداشت شدگان مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی در سنندج
4 فعال دانشجویی عضو اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کُرد به نام‌های خلیل شهبازی، دارا حسینی، سیوان اداک و هیوا کریمی که در مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی در سنندج بازداشت شده بودند صبح روز یکشنبه 27 دی آزاد شدند.
قول آزادی دو تن دیگر از بازداشت شدگان به نام‌های لقمان احمدی و امید شیخی نیز طی دو روز آینده به خانواده‌های‌شان داده شده است. همچنین گفته شده مختار زارعی عضور شورای مرکزی جبهه متحد کُرد و آزاد لطفی پور فعال مدنی و عضو انجمن شاهو برای تعیین وثیقه به دادگاه معرفی خواهند شد.
در این میان هیچ اطلاعی از وضعیت مهدی دعاگو، دبیر اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کُرد در دست نیست. گفته می‌‌شود وی دو روز اخیر را جدا از دیگران و در انفرادی نگهدرای شده است.
افراد مذکور همگی در مراسم دومین سالگرد ابراهیم لطف الهی که بعد از ظهر روز پنج‌شنبه بر سر مزار این دانشجوی جان باخته در بهشت محمدی شهر سنندج برگزار شد توسط مأموران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بازداشت شدند.
ابراهیم لطف الهی دانشجوی حقوق دانشگاه پیام نور سنندج بود كه 15 دی ماه 1386 توسط ماموران اداره اطلاعات اين شهر بازداشت و 10 روز بعد خبر مرگ وی به خانواده‌اش اعلام شد. هر چند اداره اطلاعات سنندج علت مرگ این دانشجوی کُرد را خودکشی عنوان کرد، اما از سوی ديگر گفته می‌‌شود و‌ی بر اثر شدت شكنجه جان خود را از دست داده است.

*****
قنبری: بازداشت‌شدگان کهریزک به «جرم» اراذل و اوباش خواندن آن‌ها، می‌توانند از مرتضوی شکایت کنند
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفت:«مرتضوی برای تبرئه خود در حال فرافکنی است و قوه قضائیه باید هرچه سریعتر به اتهامات او رسیدگی کند.»
داریوش قنبری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص جوابیه مرتضوی به گزارش کمیته ویژه مجلس و تبرئه کردن خود از موارد مطرح شده درباره بازداتشگاه کهریزک، اظهار داشت:«در چنین مواقعی که یک مدعی و یک متهم وجود دارد باید طرف سومی به ادعاها رسیدگی کند.»
وی ادامه داد:« در حال حاضر حادثه‌دیدگان کهریزک ،خانواده‌های داغدار و برخی شکنجه‌شدگان در کنار افکار عمومی مدعیان حادثه کهریزک هستند؛ طبق گزارش کمیته ویژه مجلس و سازمان قضایی نیروهای مسلح متهمی به عنوان مرتضوی و برخی از فرماندهان نیروی انتظامی وجود دارد.»
نماینده اصلاح‌طلب مردم ایلام تاکید کرد:« طبیعی است که مدعیان ادعاهای خود را اثبات و متهم از خود دفاع کنند، در واقع باید کیفرخواستی براساس گزارش مجلس تهیه شود تا مرتضوی و سایر متهمان از خود دفاع کنند.»
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه مرجع صالح باید به اتهامات مرتضوی رسیدگی کند، گفت:«دیگر اینگونه نیست که مرتضوی هم متهم باشد هم در جایگاه قاضی حکم صادر کند، بلکه باید دستگاه قضایی به جرایم او رسیدگی کند.»
وی با اشاره به اظهارات مرتضوی در جوابیه‌اش به کمیته ویژه مجلس که مدعی شده بود افرادی‌که در حوادث پس از انتخابات به کهریزک فرستاده شدن در حکم اراذل و اوباش بوده‌اند، گفت:« همین که ایشان در جوابیه خود به این موضوع اشاره کرده نشان می‌دهد در مجموع تلویحا برخی مسایل را پذیرفته است.»
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفت:« مطمئنا آقای مرتضوی تفاوت بین مجرم خطرناک که در کهریزک نگهداری می‌شدند را با کسانیکه به اعتقاد ایشان در آشوب خیایانی بازداشت شده‌اند درک می‌کنند.»
وی ادامه داد:«همین که عنوان اراذل و اوباش را مرتضوی برای بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات بکار برده جرم است و این افراد می‌توانند شکایت کنند.چگونه است در حالی‌که به اتهام این افراد که هنوز در دادگاه رسیدگی نشده، مرتضوی به آن‌ها اراذل و اوباش می‌گوید.»
قنبری از قوه قضائیه خواست هرچه سریعتر به اتهامات مطرح شده در گزارش کمیته ویژه مجلس رسیدگی کند.
*****
لیست جدید دستگیرشدگان روز عاشورا
تجمع اعتراضی خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و لیست جدید دستگیر شدگان روز عاشورابنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،صبح امروز تعداد زیادی از خانواده های بازداشت شده های روز تاسوعا و عاشورا در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کردند و خواستار آزادی بی و قید وشرط و فوری عزیزان خود شدند.امروز دوشنبه 28 ديماه بيش از 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند تعداد زيادي از خانواده ها بعد از گذشت اين مدت هنوز نمي دانند كه وضعيت پرونده عزيزانشان چگونه است.هر روز خانواده بازداشت شده ها كه اكثرا مادران هستند از صبح زود در مقابل دادگاه انقلاب تجمع می کنند تا شايد بتوانند عزيزان خود را هنگام انتقال به دادگاه انقلاب حتي از فاصله دور و از داخل اتوبوسي كه بازداشت شده ها را مي آورد ببينند.بسياري از خانواده ها بعد از شنيدن خبر صدور حكم اعدام براي تعدادي از بازداشت شده ها و تهديد دستگير شده ها به محاكمه و اعدام با وجوديكه از نظر مالي در مضيقه هستند براي نجات آنها وكيل گرفته اند اما هنوز وكلا موفق به ثبت نامه وكالت و خواندن پرونده موكلين خود نشده اند .لیست جدیدی از اسامی تعدادی از بازداشت شده ها ی روز تاسوعا و عاشورا برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. با این لیست تا به حال اسامی 177 نفر از بازداشت شدگان روز تاسوعا و عاشورا منتشر شده است.
1- فاطمه محمد زاده 26 ساله روز عاشورا در امام حسين بازداشت و به بند متادن منتقل شده.
2- الهه ملكي راد 27 ساله روز عاشورا در حوالي ميدان ولي عصر بازداشت و به بند متادن منتقل شده الهه دچار آسم شديد است خانواده او هر روز به جلوي اوين مي رفتند تا دارو را به او برسانند تا هفته گذشته مسئولين از گرفتن اسپري و دارو خودداري مي كردند.
3- ليلا عاملي 30 ساله و مناهل و داراي يك فرزند 2 ساله است روز عاشورا توسط لباس شخصي ها در انقلاب بازداشت و به بند زنان منتقل شده.
4- اكرم حميدي 24 ساله روز عاشورا در فردوسي بازداشت و به بند متادن منتقل شده.
5- عليرضا امير فضلي 32 ساله روز عاشورا در كالج بازداشت و به بند240 منتقل شده.
6- حميد محمد زاده 28 ساله روز عاشورا در آزادي شادمان بازداشت در هنگام ملاقات به خانواده وي گفته شده در بند 240 است اما در زير زمين اوين نگهداري مي شود و در تماس ها و ملاقات ها از سردي هوا به شدت شكايت مي كند
7- فرهاد پير نهان 23 ساله روز عاشورا با وجود خونريزي از ناحيه بيني در حوالي فردوسي بازداشت و به اوين منتقل شده
8- حامد عسگري 36 ساله روز عاشورا در بهبودي بازداشت و به بند 240 منتقل شده
9- احسان ثابت 25 ساله روز تاسوعا در امام حسين بازداشت و به اوين منتقل شده در تماسي كه روز چهارشنبه با خانواده داشته اعلام كرده ممكن است به مكاني ديگر برده شود از آن روز خانواده هيچ گونه اطلاعي از وي ندارند و به شدت نگران هستند
10- رويا يداللهي رضوي 33 ساله روز عاشورا بازداشت و به بند زنان اوين منتقل شده
11- حسين متوليان 28 ساله روز عاشورا در ولي عصر بازداشت تا هفته گذشته در اوين بوده و هر شب با خانواده تماس مي گرفته از روز پنجشنبه هيچ گونه تماسي با خانواده نداشته و خانواده احتمال مي دهند به مكان ديگري منتقل شده
12- شهاب شاهين زاده 30 ساله روز عاشورا در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
13- پدرام محدي 22 ساله روز عاشورا در آذربايجان ، اسكندري بازداشت و به بند 350 اوين منتقل شده
14- محسن ذوالفقاري 41 ساله و مناهل داراي دو فرزند روز عاشورا در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
15- بهاره كشتكار 28 ساله روز تاسوعا در فردوسي بازداشت و به بند متادن منتقل شده
16- احمد محمدعلي 24 ساله روز تاسوعا در امام حسين بازداشت و به اوين منتقل شده
17- ناصر تركاشوند 30 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين و سپس به گوهر دشت منتقل شده
18- امير كمالي 26 ساله روز تاسوعا در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
19- سروش ناظري 22 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين منتقل شده
20- جمشيد خواجه نوري 35 ساله روز عاشورا در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
21- محمد علي دانشفر 29 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين و سپس به گوهر دشت منتقل شده.
پس از هفته ها تهدید به محاکمه دستگیر شده های روز عاشورا و زندانیان سیاسی بر مبنای قانون محاربه و اعدام آنها، روز دوشنبه 28 دی ماه دادگاه نمایشی ولی فقیه توسط فردی بنام صلواتی (که تا به حال در صدور احکام اعدام ، زندانهای طولانی مدت و محاکمه 100 نفر بصورت همزمان شهرت یافته است) تشکیل گردید.در این دادگاه کیفر خواستی توسط مدعی العموم که بیشتر به یک تحلیل سیاسی شباهت دارد تا کیفر خواست حقوقی علیه 5 نفر از زندانیان سیاسی قرائت گردید. 5 زندانی سیاسی که با شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی توسط سربازجویان وزارت اطلاعات دربند 209 زندان اوین با نام مستعار علوی،سعید شیخان،سید و ... وادار به اعترافات دیکته شده نموده بودند را به این دادگاه بردند .
صلواتی قصد دارد که بر مبنای تحلیل سیاسی(کیفر خواست) توسط همکارانش بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 و با نظارت و حضور عباس جعفر آبادی و بیگی در زندان اوین صورت گرفته دردادگاه نمایشی که برقرار کرده آنها را بر مبنای قانون محاربه به اعدام محکوم کند . حکمی که زمینه سازی آن بدستور علی خامنه ای صورت گرفته و توسط افرادش در نماز جمعه ها و مسئولین قوه قضائیه نصب شده توسط وی(رئیسی از اعضای کمسیون مرگ سال 67،محسنی اژه ای و عباس جعفری دولت آبادی) احمدی مقدم و احمدرضا رادان از شکنجه گران اردوگاه مرگ کهریزک و کشتار مردم در روز عاشورا بارها در رسانه های حکومت اعلام شده است و در غالب دادگاه قصد ابلاغ و اجرای آن را دارند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به صدور حکم اعدام دستگیرشدگان روز عاشورا و زندانیان سیاسی که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت ندارد هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری جهان نسبت به جنایتهای که در ایران در حال وقوع است هشدار می دهد و خواستار اقدامات فوری برای پیشگیری از اعدام زندانیان سیاسی در ایران است.
28 دی 1388 برابر با 18 ژانویه 2010
*****
حکم اعدام برای شیرین علم هولی بدوی است
تغییر برای برابری: حکم اعدام برای شیرین علم هولی زندانی سیاسی کُرد از سوی دادگاه بدوی صادر شده و هنوز در دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار نگرفته است.
به دنبال انتشار خبر صدور حکم اعدام برای شیرین علم هولی در دادگاه بدوی از سوی این خبرگزاری، خبر دیگری مبنی بر تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر و با حتی ارتقاء آن از حکم اولیه‌ی حبس ابد به حکم قطعی اعدام در خبرگزاری‌ها و رسانه‌های دیگر انتشار یافت.
با پیگیری‌های صورت گرفته از سوی خبرگزاری دیده‌بان حقوق بشر کردستان و تماس دوباره با وکیل این زندانی سیاسی صدور حکم اولیه اعدام در دادگاه بدوی مورد تایید دوباره قرار می‌گیرد. همچنین تأکید می‌گردد وکیل شیرین علم هولی که انتظار صدور چنین حکم سنگینی را برای موکل خود نداشته، در اعتراض به این حکم درخواست تجدیدنظر داده است.
اطلاعات تکمیلی از حکم صادره علیه این زندانی سیاسی زن بدین شرح است: شعبه‌ی 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، شیرین علم هولی را به اتهام محاربه از طریق همکاری با «پژاک» با استناد به مواد 186، 187 و 190 (بند 2) قانون مجازات اسلامی به اعدام و در موردی دیگر به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به استناد ماده 34 قانون گذرنامه به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم کرده است. این دادگاه در تاریخ 28 آذر ماه سال جاری برگزار و حکم صادره در 13 دی ماه به وکیل وی ابلاغ شده است.
شیرین علم هولی متولد 1360 و اهل روستای دیم قشلاق از توابع ماکو در استان آذربایجان غریی است. وی در تاریخ 6 خرداد 1387 توسط مأموران امنیتی وابسته شیرین علم هولی متولد 1360 و اهل روستای دیم قشلاق از توابع ماکو در استان آذربایجان غریی است. وی در تاریخ 6 خرداد 1387 توسط مأموران امنیتی وابسته به سپاه پاسداران در تهران بازداشت و مدت 21 روز را در بازداشتگاه سپاه گذراند. وی سپس به بند 209 زندان اوین و پس از تحمل 5 ماه، به بند عمومی نسوان منتقل شد و در حال حاضر در این بند نگهداری می‌شود.

وکیل شیرین علم هولی : صدور حکم سنگین اعدام برای او را انتظار نداشتیم
شیرین علم هولی به اتهام محاربه از طریق همکاری با «پژاک» با استناد به ماده 186 و 187 و 190 (بند 2) قانون مجازات اسلامی به اعدام و به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به استناد ماده 34 قانون گذرنامه به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه وی در تاریخ 28 آذر ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار و حکم در 13 دی ماه به وکیل وی، شامی، ابلاغ شده است. شیرین علم هولی متولد 1360 و از اهالی روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو است. وی از تاریخ 6 خرداد 1387 در بازداشت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و پس از تحمل 21 روز در بازداشتگاه سپاه که مکان آن بر وی معلوم نبوده، به بند 209 زندان اوین و پس از تحمل 5 ماه، به بند عمومی نسوان منتقل شده است. به گفته وکیل وی، شامی، انتظار چنین حکم سنگینی برای وی نمی رفته است. شیرین هم بندی بسیاری از فعالان کمپین بوده است و کمپینی ها با ویژگی های منحصر به فرد او در دوره بازداشتشان آشنایی دارند و از شنیدن چنین حکمی برای او بسیار نگران وضعیتش هستند. شیرین درمنطقه ای پر تبعیض علیه زنان بزرگ شده است. خودش شاهد خودسوزی یکی از دوستانش بوده. داستانی هم دارد که شرح زندگی یکی از اقوام نزدیکش وبه گفته خودش هم بازی دوران کودکی اش هست.

نوشته او به زودی در سایت تغییر برای برابری منتشر می شود.
______________________________________

دوشنبه: 28/10/1388
ایران با 32 میلیون کاربر اینترنت درصدر کشور های خاورمیانه

جدید ترین آمار سایت رسمی Internet World State نشان می دهد، ایران با داشتن حدود 32 میلیون نفر کاربر در میان کشورهای خاورمیانه در رتبه اول تعداد کاربران اینترنتی قرار گرفته است. به گزارش مهر، خاورمیانه با 202 میلیون و 687 هزار نفر جمعیت که بر اساس آخرین داده های سال 2009 محاسبه شده ، حدود 3/3 درصد از تعداد کاربران کل جهان را به خود اختصاص داده است. به بیانی دیگر این قاره 57 میلیون و 425 هزار و 46 کاربر اینترنتی دارد.از این میان ایران که جمعیت آن تا سال 2009 در حدود 66 میلیون و 429 هزار و 284 نفر تخمین زده شده ، تعداد 32 میلیون و 200 هزار کاربر اینترنتی را از کل کاربران خاور میانه به خود اختصاص داده است و در واقع پر کاربرترین کشور خاورمیانه تا پایان سال 2009 به شمار می رود.
پس از ایران کشورهایی مانند عربستان با 7 میلیون و 700 هزار کاربر، سوریه با 3 میلیون و 656 هزار کاربر و امارات با 2 میلیون و 922 هزار کاربر قرار گرفته اند.
تعداد کاربران اینترنتی ایران با توجه به آمار ارائه شده توسط این سایت نه تنها تقریبا نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهد، بلکه 1/56 درصد یعنی بیش از نیمی از کاربران خاورمیانه را نیز شامل می شود.
قاره آسیا یکی از پر کاربرترین قاره های جهان است که به تنهایی 2/42 درصد از کاربران اینترنت در جهان را در خود گنجانده است. پر کاربرترین کشور در این قاره، چین است که به صورت تقریبی 380 میلیون کاربر اینترنتی دارد و عنوان کم کاربرترین کشور همچنان به کشور تیمور تعلق دارد که تنها از هزار و 800 کاربر برخوردار است. پس از چین، کشورهای ژاپن با 95 میلیون و 979 هزار کاربر، هند با 81 میلیون کاربر و کره جنوبی با 37 میلیون و 475 هزار کاربر در رده پر کاربرترین کشورهای آسیا قرار گرفته اند.
*****
بازداشت یک فعال کارگری

کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، از بازداشت یکی از اعضای خود به نام مجید حمیدی خبر داده است. به گزارش این کمیته مجید حمیدی از فعالین کارگری شهر سنندج و عضو کمیته ی هماهنگی روز پنجشنبه ی گذشته بازداشت شده است. مجید حمیدی ظهر روز پنج شنبه از منزل خارج شده اما تا کنون به منزل مراجعه نکرده و هیچ اطلاعی از وضعیت او در دست نیست. بر اساس شواهد، نامبرده توسط مامورین امنیتی دستگیر و بازداشت شده است. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری بازداشت مجید حمیدی را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی فوری این فعال کارگری شده است.
*****
بزودی در تهران یگان ویژه پلیس زنان راه اندازی می شود

عزیزالله رجب زاده با اعلام راه اندازی یگان ویژه زنان اظهار داشت : به منظور رسیدگی به مسائل و امور زنان یگان ویژه بانوان در فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در کلانتریهای تهران راه اندازی خواهدشد .
به گزارش تغییر برای برابری، وی درباره راه اندازی کلانتری ویژه زنان گفت : بر اساس مطالعات صورت گرفته راه اندازی چنین کلانتری از کارایی لازم برخوردار نخواهد بود بنابراین پلیس تهران بزرگ برای رسیدگی به امور زنان در کلانتریهای تهران در نظر دارد یگان مخصوص زنان را با حضور پرسنل زن راه اندازی کند .
وی افزود : در حال حاضر بیش از یکهزار پلیس زن در فرماندهی انتظامی تهران بزرگ فعالیت می کنند .

*****
بازداشت یک عکاس هنری به همراه همسرش
مهرانه آتشی در حالی سه شنبه شب در خانه اش و به همراه شوهرش بازداشت شده است که کامپیوترها و بعضی از وسایل آنها نیز به هنگام بازداشت ضبط شده است.
به گزارش نوروز، تا دو روز بعد اطرافیان آنها اطلاعی از دستگیری این زوج نداشتند تا اینکه همسر مهرانه آتشی با خانواده اش تماس می گیرد و خبر بازداشت خود و همسرش را به آنها می دهد. او از محل نگهداری خود اطلاعی نداشته است.
مهرانه آتشی عکاس هنری است و در سالهای اخیر فعالیتی در زمینه عکاسی خبری و مطبوعاتی نداشته است.
او چند سال قبل مدتی در نشریه های سروش جوان و همشهری جوان کار کرده بود.
*****
اطلاعیه های کارگری؛ نامه به سازمان جهانی کار و اعتراض به بازداشت کارگران

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران و جمعی از کارگران پیشرو تبعیدی - سوییس؛ نامه ای خطاب به سازمان جهانی کار نوشته اند و اعتراضات شدید خود را به پایمال شدن حقوق کارگران در ایران اعلام کرده اند. همچنین «نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور» نیز با انتشار اطلاعیه ای تاکید کرده اند با بازداشت فعالین کارگری نمی توان جلوی مبارزات آن ها را گرفت.
نامه به سازمان جهانی کار
جناب آقای خاویر سوماوا پریزیدنت سازمان جهانی کار(ILO)
با سلام واحترام

جناب سوماوا بطور قطع شما در جریان مسایل روز ایران هستید !ما میدانیم که عمده ترین اتحادیه های کارگری جهان(ITF,IUF,ITUC,CGT (اعتراضات شدید خود نسبت به پایمال شدن حقوق کارگران ومزدبگیران در ایران را بشما اطلاع داده اند.همچنین کارگران متشکل در سندیکاها (سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/سسندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه /انجمن کارگران برق و فلزکار/یاتحادیه آزاد کارگران ایران/ سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان/ی/کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری// کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری/سندیکای کارگران خباز سقز/کاکارگران ایران خودرو/کانون صنفی معلمان)در نامه های اعتراضی مطالب خود را بیان نموده اند.ما ودیگر فعالین کارگری که در نتیجه همین سرکوبها وبیحقوقیها بعد از تحمل شکنجه وزندان بخاطر حفظ جان خود وخانواده مجبور به خودتبعیدی شده ایم ،بارها بوسیله نامه و در ملاقاتهای حضوری با مسئولین آی ال آو مطالب را بیان داشته و عمق فاجعه را به اطلاع شما رسانده اند.
در این مدت ما شاهد اقداماتی از جانب سازمان جهانی کار بوده ایم که در نوع خود قابل تقدیر است، ولی متاسفانه نتوانسته برای رژیم حاکم بر ایران بازدارنده باشد. عدم رعایت قوانین کار ، پرداخت نکردن به موقع دستمزدها :قرادادهای موقت و قرادادهای سفید امضاء همچنان ادامه دارد ،حقوق کارگران بسیار ناچیز ومطابق با سطح معیشت زندگی نمیباشداین در حالی است که همان دستمزدهای ناچیز به موقع پرداخت نمیشود.تشکیل تشکلات مستقل کارگری همچنان ممنوع و اعتصاب و ا عتراضات حاصل این بیحقوقی ها با سرکوب شدید، زندان ،شکنجه واخراج از کار مواجع میگردند.
رهبران سندیکایی وفعالین کارگری در زندان بسر میبرند ،رهبران سندیکای واحد و سندیکای نیشکر هفت تپه اکنون در زندان هستند !رژیم غارتگر جمهوری اسلامی ایران که در مذاکرات خود با شما تمامی این بیحقوقی ها را انکار میکند ،در عمل از عدم قاطعیت مجامع بین المللی سود برده و آن را مجوزی برای سرکوب و ادامه عمر ننگین خود میداند. ما خواسته هرساله خود را تکرار نموده خواهان تحت فشار قرار دان رژیم اسلامی برای تمکین به قوانین سازمان جهانی کار و در نتیجه آزادی فوری رهبران سندیکاها و کارگران و معلمین ودیگر معترضین به رژیم سرکوبگر میباشیم. در صورت عدم اجرای قوانین سازمان جهانی کار توسط جمهوری اسلامی با یک التیماتوم تاثیر گذاراز جانب شما ،خواهان اخراج رژیم وحشی و سرکوبگر از سازمان جهانی کار میباشیم.امید است سازمان جهانی کار بتواند مسئولیت خود در دفاع از مصوبات آن سازمان را بخوبی اجراء نماید.امیدوارانه منتظر اقدامات قاطع و بازدارنده شما هستیم.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران جمعی از کارگران پیشرو تبعیدی /سوییس با بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری و دیگر جنبش ها توده ها را نمی توان از مبارزه باز داشت! رژیم جمهوری اسلامی حامی سرمایه که خود را عاجزتر از هر زمان دیگری در تاریخ حیاتش در مقابل مبارزه ی توده های به پاخاسته بر علیه سی سال خفقان و شکنجه و تحمیل نداری و فقر می بیند، به رهبران کارگری و دیگر جنبش ها چنگ و دندان نشان می دهد و آنها از خیابان و محل کار و تحصیل و منازل شان می رباید و به شکنجه گاههای خود می برد. حامیان سرمایه فکر می کنند که با این کار می توانند جلوی مبارزه پیشرونده کارگران و بویژه توده هایئ که در برابر چشمان مزدورانشان شعار مرگ بر دسته ی حاکمان را سر می دهند، بگیرند. اما باید یادآوری کرد که دیگر نمی شود با این اعمال خائفانه و از سر استیصال، آب رفته را به جوی برگرداند. جنبش تود ه ها چون لوکوموتیوی راه افتاده است و شما را زیر خواهد گرفت. این وحشت شما را ما در سخنان رهبرتان که گفت"اوضاع غبارآلود است" بهتر از هر فریاد تان شنیدیم. توده های کارگر و زحمتکش این را مانند سخنان شاه که گفت " من صدای انقلاب شما را شنیدم" می پذیرند و حمله خویش را شدت خواهند داد.
آخرین گزارش حاکی از این است که روز پنجشنبه مورخ ۲۴ دی ماه ۱٣٨٨ مجید حمیدی از فعالین کارگری شهر سنندج و عضو کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری را در خیابان ربوده اند. قابل ذکر است که این فعال کارگری در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱٣٨۶ در صبح زود مقابل منزلش مورد یک حمله تروریستی نا موفق قرار گرفته بود که هنوز ۷ گلوله در بدنش باقی مانده اند. این دستگیری در حالی انجام می گیرد که در همین هفته ها و روزهای اخیر بسیاری از فعالین کارگری و دانشجوئی و زنان را بازداشت و زندانی کرده اند از آن جمله می توان به ترور نا موفق جمال کریم پور در روستای مولان آباد سقز، دسگیری و آزادی خالد حسینی که این دو فعال کارگری نیز عضو کمیته ی هماهنگی برای کمک ... هستند، دستگیری ساعد شریفی عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران اشاره نمود . در تاریخ ۱۴ دی ماه رضا رخشان مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را نیز باز داشت کرده و به زندان بردند.
این بگیر و ببند فعالین کارگری در زمانی انجام می گیرد که به دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد با چاقو و زنجیر و.. حمله نموده و دو نفر را به قتل رساندند و تا کنون نزدیک به ۲۰۰ نفر از دانشجویان را دستگیر کرده اند. دانشجویان با اعتصابات خود جواب داده اند.در شنبه ی گذشته نیز به مادران عزادار حمله کرده و حتی به مادر هفتاد و چند ساله نیز رحم نکردند، ولی مادران به جای ترس از وحشیگری، جواب دادند که شما رفتنی هستید و ما ماندنی و دو روز دیگر دم درزندان اوین جمع شدند و زندانبانان را وادار به آزادی مادران بازداشت شده نمودند.
پس، اگر حمله به زن و بچه کارگران شرکت واحد، اگر پرتاب کردن کپسول گاز به وسط صف کودکان و پیر مردان و پیر زنان در تظاهرات کارگران هفت تپه، اگر یورش به کارگران در پارک لاله در روز کارگر، اگر به گلوله بستن و شکنجه و تجاوز به دختران و پسران و به قتل رساندنشان در حوادث اخیر و بالاخره اگر زندانی کردن ۵ نفر از رهبران سندیکای کارگران هفت تپه و باز داشت و شکنجه و تجاوز جنسی و کشتن صد ها دانشجو و زن و کارگر نه توانست ذره ای در عزم جزم کرده ی تودهها برای سرنگونی جمهوری اسلامی تان خدشه ای وارد کند، بدانید که به طریق اولی دستگیری فعالان کارگری نیز، برای شما ارمغانی جز بیزاری و نفرت بیشتر نمی آورد.
ما فعالین متشکل در نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران در خارج کشور، ضمن ابراز بی زاری و نفرت از هر گونه اذیت و آزاری نسبت به تودههای به پا خاسته و محکومیت دستگیری و زندانی نمودن فعالین کارگری، دانشجوئی و زنان ، بار دیگر آمادکی خویش را برای یک مبارزه همه جانبه تا آزادی فعالین همه ی جنبش های اجتماعی از جمله مجید حمیدی و مسئولین زندانی سندیکای هفت تپه اعلام می کنیم و از همه فعالین کارگری، سوسیالیست و احزاب و سازمانهای مدافع حقوق انسان و کارگران، در خواست می کنیم که ما را در این مبارزه یاری و مساعدت نمایند. سران رژیم حامی سرمایه نیز باید بدانند که دستگیری و زندانی و شکنجه کردن فعالین کارگری و دیگر جنبش ها ذره ای از مبارزات تودهها نمی کاهد بلکه آتش آن را شعله ور تر می کند ، دور نیست روزی که شما در میان این شعله ها بسوزید.
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور

1- کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران- استرالیا
proletarianunite@gmail.com
2- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ
cdkargari@gmail.com
3- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه

sstiran@yahoo.fr
4- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه
kanoonhf_۲۰۰۷@yahoo.de
5- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر

kanon.hannover@yahoo.de
6- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد
isask@comhem.se
7- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ
kanounhambastegi@gmail.com
8- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی
9- شبکه همبستگی کارگری
iranwsn@fastmail.fm
10- اتحاد چپ ایرانیان واشنگتن
leftalliance@yahoo.com
11- کمیته حمایت از کارگران ایران تورنتو کانادا

*****
مقدمات آماده سازی "کاسه واجبی" برای دادستان سابق عمومي و انقلاب تهران
رئيس کميته ويژه مجلس؛ مرتضوي مستندات خود را به دادگاه بياوردرئيس کميته ويژه مجلس جهت بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات تصريح کرد؛ «آقاي مرتضوي مي توانند مستنداتي را که در مورد گزارش دارند به دادگاه بياورند تا در آنجا مورد بررسي قرار بگيرد.»
پرويز سروري نماينده تهران و عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفت وگو با ايسنا با اشاره به جوابيه مرتضوي دادستان سابق تهران به گزارش کميته ويژه مجلس، با تاکيد بر اينکه گزارش ارائه شده از سوي مجلس کاملاً بي طرفانه و در جهت انعکاس واقعيات تنظيم شده است، خاطرنشان کرد؛ «گزارشي که تنظيم شده بدون جهت گيري بوده و به لحاظ اينکه اعضاي کميته از ميان نمايندگان اکثريت و اقليت تعيين شده بودند، کاملاً مستقل عمل کردند و زدن برخي برچسب ها به هيات، نچسب است.»
سروري همچنين در همين زمينه با اشاره به نامه 55 تن از نمايندگان مجلس به رئيس قوه قضائيه براي پيگيري موضوع گفت؛ «در اين نامه از رئيس قوه قضائيه خواسته شده است تا مستندات را بررسي کند. دادگاه مرجع تشخيص است که آيا اين هيات گزارش را مغرضانه ارائه کرده يا براساس مستندات موجود.» رئيس کميته ويژه مجلس بار ديگر با تاکيد بر اينکه گزارش تلاش کرده است واقعيت ها را منعکس کند، گفت؛ «اين گزارش و اعضاي هيات بر اين مساله تاکيد داشتند که از رفتن به موضوعات حاشيه يي اجتناب کنند و آنچه واقعيت امر است در اين گزارش گفته شود لذا بهتر است از مناقشات سياسي به دور باشيم و گزارش روال منطقي خود را طي کند.»

*****
پنجره يي رو به «همت»
در حالي که سايت جهان نزديک به علي زاکاني از رضايت مقامات عالي رتبه از توقيف نشريه همت که بسياري از خواص را ياران هاشمي معرفي کرده و وي را صحنه گردان حوادث اخير دانسته خبر داد، مجله پنجره (نزديک به زاکاني) در شماره اخير خود تحليلي مشابه درباره طراحي سناريو «احمدي باي باي» توسط هاشمي و به صحنه آوردن موسوي منتشر کرد.
به گزارش جهان يک مقام عالي رتبه نظام پس از اطلاع از توقيف نشريه «همت» از اين اقدام قوه قضائيه تمجيد و از تکرار چنين اهانت هايي ابراز نارضايتي کرده اند. اما همزمان نشريه پنجره- متعلق به زاکاني- نوشت؛ «شعار «احمدي باي باي» سناريوي هاشمي رفسنجاني براي حذف احمدي نژاد بود که توسط موج سبز در روزهاي پيش از انتخابات مطرح و از آن استفاده مي شد.» نويسنده مطلب در تحليلش افزود؛ « اينچنين بود که هاشمی در دومين توافق بزرگ ميرحسين موسوي مرد به کنج عزلت رفته اين سال ها را به صحنه کشاند.»
*****
روزنامه ابتکار هم تذکر گرفت
" خود احمدي نژاد را يك منشاء فتنه مي‏دانم" دارای اشکال قانونی است
روزنامه ابتكار به دليل انتشار مطلبي با عنوان "روزهاي پرحاشيه يك آقازاده" در شماره مورخ 26 دي ماه 88 خود، از اداره كل مطبوعات و خبرگزاري هاي داخلي تذكر گرفت. خبرگزاری ایلنا به نقل از روابط عمومي معاونت امور مطبوعاتي و اطلاع رساني در قسمتي از اين مطلب به نقل قول از آقاي علي مطهري آمده است:"...خود احمدي نژاد را يك منشاء فتنه مي‏ دانم".
درج چنين مطالبي باتوجه به بند 11ماده 6 قانون مطبوعات كه«پخش شايعات و مطالب خلاف واقع را ممنوع مي داند، داراي اشكال قانوني است. باتوجه به تبصره‏ 4 و7 ماده 9 قانون مطبوعات كه"مسئوليت مقالات و مطالبي كه درنشريه منتشر مي شود" برعهده مدير مسئول ا قرار داده است، كه البته "اين مسئوليت، نافي مسئوليت نويسنده وساير اشخاصي كه در ارتكاب جرم دخالت داشته باشند،نخواهد بود"، لذا مسئوليت درج اين مطلب خلاف قانون در نشريه، برعهده مديرمسئول است. طی هفته های گذشته چندین روزنامه از جمله جمهوری اسلامی از سوی معاونت مطبوعاتی تذکر گرفته اند.
*****
الهیان: منتقل‌شدگان ‌به‌ کهریزک اراذل و اوباش نبودند
عضو کمیته ویژه مجلس بر صحت مطالب ارائه شده در گزارش این کمیته تاکید کرد و گفت: پرونده آقای مرتضوی در قوه قضائیه مفتوح است و تکذیب مطالب مندرج در گزارش هیچ جایگاهی ندارد.زهره الهیان در گفتگو با مهر، با اشاره به جوابیه سعید مرتضوی دادستان سابق عمومی و دادگاه انقلاب تهران و رد برخی مطالب منتشره در گزارش کمیته ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان پس از انتخابات ، اظهارداشت: گزارش کمیته ویژه مجلس و مستندات آن که در گزارش نیز به مواردی اشاره شده است از رویداد وقایعی حکایت دارد که به درستی بیان شده است.
وی افزود: از آنجا که این کمیته از سلایق مختلف سیاسی و فکری مجلس تشکیل شد، بنابراین بررسی موارد ارجاع شده و تنظیم گزارش آن نیز کاملا بی طرفانه بود.عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: بررسی درخصوص وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات و مسائلی که پیرامون آن وجود داشت ماموریتی بود که از سوی رئیس مجلس به عهده نمایندگان محول شد و نمایندگان نیز با بی طرفی کامل این ماموریت را به انجام رساندند.
الهیان گفت: این گزارش پس از تهیه نیز به تصویب اعضا رسید، بنابراین اظهارات این چنینی مبنی بر تکذیب مطالب مندرج در گزارش مذکور هیچ جایگاهی ندارد .وی ادامه داد: هدف از بررسی این حوادث و مسائل به وجود آمده در برخورد با متهمان، اصلاح نقایص درون نظام بود .نماینده تهران خاطرنشان کرد: پرونده جناب آقای مرتضوی در قوه قضائیه مفتوح است . جمعی از نمایندگان نیز که با ریاست قوه قضائیه دیدار داشتند خواستار بررسی جدی این موارد و تخلفات انجام شده بودند که آیت الله لاریجانی نیز اطمینان دادند که با لحاظ عدالت و بدون درنظر گرفتن حاشیه امن برای افرادی خاص این موارد را بررسی می کنند.
عضو کمیته ویژه مجلس درخصوص اراذل اوباش خواندن بازداشت شدگان منتقل شده به کهریزک، گفت: ما برخلاف اظهارات آقای مرتضوی معتقدیم افرادی که به کهریزک منتقل شدند همه جوانان و دانشجویانی بودند که به وضع موجود معترض بودند و در اثر بی تدبیری برخی سیاسیون در فضای احساسی دچار آسیب شدند و اساسا به آنچه آقای مرتضوی در این باره گفته معتقد نیستم.وی گفت: قاعدتا نظام نمی تواند با افرادی که مخاطراتی ایجاد می کنند و به ناامنی دامن می زنند برخورد نداشته باشد، اما یک تدبیر و منطق صحیح حکم می کرد حساب این افراد که از فرزندان و دانشجویان این مرز و بوم هستند با اراذل و اوباش جدا شود .الهیان در پایان این گفتگو مجددا بر صحت مطالب منتشر شده در گزارش کمیته ویژه مجلس در بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد.
*****
علي شيميايي براي چهارمين بار به اعدام محکوم شد
دادگاه عالي کيفري عراق حکم نهايي چهار متهم رديف اول پرونده بمباران شيميايي حلبچه را صادر کرد که بر اساس آن «علي شيميايي» پسرعموي صدام به اعدام با چوبه دار محکوم شد. بر اساس اين گزارش، «علي حسن المجيد» معروف به «علي شيميايي» پسرعموي صدام و مسوول صدور دستور اين بمباران به اعدام با چوبه دار محکوم شد. اين چهارمين بار است که وي در دادگاه هاي عراق به اعدام محکوم مي شود.
ديگر متهمان رديف اول پرونده حلبچه يعني «فرحان المطلک الجبوري» مدير يگان اطلاعات نظامي در منطقه شمالي به 10 سال زندان و «صابر الدوري» مديرکل سرويس اطلاعات نظامي ارتش عراق و «سلطان هاشم» وزير دفاع دوره صدام هر يک به 15 سال زندان محکوم شدند. اين در حالي است که در جلسه قرائت حکم دادگاه کيفري عراق درباره پرونده حلبچه، يک هيات از منطقه کردستان نيز حضور داشت.
علي حسن المجيد پيش از اين در دادگاه مربوط به انفال نيز به اعدام محکوم شده بود اما در عين حال که رئيس جمهوري عراق در تاريخ 26 فوريه سال گذشته با اعدام علي حسن المجيد موافقت کرده بود دفتر رياست جمهوري اجراي اين حکم را به وزارت دادگستري واگذار کرد. شهر حلبچه در 16 مارس 1988 توسط رژيم سابق عراق بمباران شيميايي شد و براساس آمارهاي غيررسمي در اين حملات پنج هزار نفر کشته و حدود 10 هزار نفر ديگر مجروح شدند. روز گذشته در واکنش به حکم اعدام علي شيميايي هزاران تن از مردم حلبچه براي جشن و پايکوبي به خيابان ها ريختند.
طبق گزارش هاي رسيده از شهر حلبچه، مردم اين شهر با ورود به خيابان ها و پخش شربت و شيريني، خوشحالي خود را از حکم اعلام کردند. برخي از جوانان شهر نيز با سر دادن شعارهاي ضدديکتاتور، انزجار خود را از حکومت مخوف بعث اعلام کردند. علي حسن المجيد که اکنون 70 سال سن دارد در «تکريت» واقع در 180 کيلومتري شمال بغداد به دنيا آمد و يکي از وفادارترين افراد به ديکتاتور سابق عراق بود. خبر حکم اعدام علي حسن المجيد در حالي منتشر مي شود که کشمکش هاي سياسي در عراق روبه افزايش است و در اين ميان انتقاد ها نيز از حذف نامزدها بالا گرفته است. نوري المالکي نخست وزير عراق نيز گفت اجراي تصميمات شوراي دادخواهي و عدالت مبني بر ممنوعيت مشارکت برخي نامزد هاي عراقي در انتخابات پارلماني اين کشور بايد به دور از سياسي کردن اين موضوع باشد. نخست وزير عراق همچنين دقت نظر هر چه تمام تر در اجراي اين مساله را خواستار شده و بر عدم اهميت سياسي کردن روند اجراي قانون دادخواهي و عدالت ضمن پايبندي کامل به قانون و پيروي از معيارهاي حرفه يي و بي طرفي را خواستار شد تا تضميني براي برگزاري انتخابات سالم و شفاف در موعد مقرر آن صورت گيرد.
پيش از اين نام 500 تن ديگر ارائه شد که نام شخصيت هاي برجسته يي نظير صالح المطلق رئيس جبهه گفتمان ملي عراق و وزير دفاع اين کشور در ميان آنها بود. صالح مطلق در واکنش به اين اقدام در مراسم اعلام ائتلاف فهرست العراقيه به رهبري اياد علاوي نخست وزير اسبق عراق براي مشارکت در انتخابات پارلماني گفت؛ تصميم شوراي دادخواهي و عدالت عليه من تلاش براي تضعيف فهرست العراقيه و بازگرداندن عراق به خانه اول است. روز شنبه ائتلاف العراقيه به رهبري اياد علاوي اولين نخست وزير موقت عراق در هتل «الرشيد» بغداد تشکيل شد. مهم ترين اعضاي اين ائتلاف به غير از او عبارتند از؛ طارق الهاشمي معاون رئيس جمهور عراق، رافع العيساوي معاون نخست وزير، صالح المطلق و ظافر العاني از نمايندگان پارلمان. ائتلاف العراقيه چهارمين ائتلاف بزرگي است که پس از ائتلاف ملي عراق به رهبر مجلس اعلا و ائتلاف دولت قانون به رهبري نوري المالکي و ائتلاف کردها تشکيل مي شود. در ائتلاف العراقيه بيشتر مخالفان دولت کنوني عراق جمع شده اند و طيف گسترده يي از آنان را اهل سنت تشکيل مي دهد که اين بار برخلاف گذشته مي خواهد در انتخابات پارلماني حضور پررنگ داشته باشد.
*****
فرمانده نیروی انتظامی تهران: من هم چند سنگ خوردم
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اعلام انتشار تصاویر افراد شرکت کننده در مراسم روز عاشورا, به مساله حمله به نیروهای پلیس اشاره کرد و تایید نمود که وی نیز فقط چند سنگ خورده است.
رجب‌زاده در رابطه با اقدامات انجام شده جهت شناسایی و دستگیری افرادی كه در اغتشاشات روز عاشورا شركت كرده‌اند،به ایسنا گفت: اقدامات خوبی برای شناسایی این افراد انجام شده است و در این راستا تمام كسانی كه در روز عاشورا اقدام به تخریب و یا اعمال ساختارشكنانه كرده و تعرضی نسبت به پلیس داشتند، مورد شناسایی قرار گرفته‌اند. وی ادامه داد: شك نداشته باشید تا نفر آخر این افراد كه در این تجمعات شركت كردند، دستگیر می‌شوند كه در این رابطه سری بعدی از تصاویر افرادی كه در این اغتشاشات شركت كرده‌اند به زودی منتشر می‌شود.
وی در پاسخ به سوالی خبرنگاری مبنی بر مجروح شدن وی در روز عاشورا نیز گفت: به عنوان پلیس همیشه در صحنه ماموریت‌ها حضور داریم و در همه اجتماعاتی كه هست نیز هم خودم حضور دارم و با مردم صحبت می‌كنیم كه آن‌ها یا متقاعد می‌شوند و یا نمی‌شوند، در هر حال روش پلیس این بوده است كه با خویشتن‌داری آشوب‌ها را كنترل و جمع‌آوری كند.
رجب‌زاده اظهار كرد: در روز عاشورا با توجه به حرمتی كه این روز داشت، هیچ تمایلی به برخورد نداشتیم و نمی‌خواستیم با تجمع‌كنندگان برخوردی صورت گیرد، همان طور كه شاهد بودید در روز تاسوعا هم فراخوانی انجام شد، برخی‌ها آمدند و پلیس هم بدون برخورد موضوع را كنترل كرد، اما در روز عاشورا جنس آدم‌هایی كه آمده بودند، فرق می‌كرد،‌ به طوری كه آن‌ها برای تخریب آمده بودند و پلیس هم تمایلی به برخورد خشن در این روز نداشت. وی ادامه داد: برخی از افرادی كه در این روز آمده بودند، از قبل تیر و كمان‌هایی را تهیه و اقدام به خشونت كردند كه پلیس سعی كرد از این موضوع جلوگیری كند و بالاخره چند سنگی هم ما خوردیم، البته اولین بار هم نبود. گفتنی است بدنبال مجروح شدن فرمانده نیروی انتظامی تهران وی بیش از دو ساعت بازجویی شد.
*****
تشکیل شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان
کارگران مجتمع ذوب آهن اصفهان برای پیگیری حقوق کارگران یک «شورای موقت» تشکیل داده اند.
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، این شورای موقت نخستین بیانیه ی خود را روز یکشنبه منتشر کرده که گفته می شود در سرتاسر کارخانه ی ذوب آهن پخش شده است. پیش از این فعالیت های مشابهی در برخی از کارخانه های بزرگ که تشکیلات کارگری در آن جا ممنوع است، نظیر ایران خودرو، آغاز شده بود.
متن اطلاعیه ی کارگران ذوب آهن تحت عنوان «زندگی بهتر حق کارگر است» را در زیر می خوانید:
زندگی بهتر حق کارگر است
کارخانه ذوب آهن اصفهان همواره یکی از بزرگترین مجموعه های کارگری ایران بوده و می باشد. با این همه و به رغم حرکت های کوچک و بزرگ کارگران ذوب آهن برای احقاق حقوق و بهبود شرایط کاری خود, آنان از داشتن هر گونه تشکل کارگری برای دفاع از حقوق و پیگیری مطالبات بحق خود محروم بوده اند. اینک با توجه به شرایط دشوار کارگران و نیز آینده مبهم در پیش رو, و درحالی که بحرانهای اقتصادی فشار مضاعف و کمرشکنی به قشر کارگر وارد می کنند , ما جمعی از کارگران ذوب آهن بر آن شدیم تا در نخستین گام برای دفاع از حقوق کارگران و انسجام بخشیدن به صفوف پراکنده آنان , تشکیل (( شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان)) را اعلام نماییم .
از آنجا که این شورا در شرایط غیرعلنی تشکیل شده و منتخب آرای کارگران کارخانه نمی باشد, لذا عنوان (( شورای موقت )) را برای خود بر می گزیند ولی با این حال متعهد می گردد که در صورت فراهم شدن شرایط مساعد در اولین فرصت , انتخاباتی آزاد با شرکت تمامی کارگران کارخانه برگزار کند.
تا آن زمان شورا به نمایندگی از تمامی کارگران کارخانه, برای دفاع از حقوق آنان خواهد کوشید و تصمیمات خود را از طریق صدور بیانیه به اطلاع آنان خواهد رساند. شورا خط مشی , دیدگاه ها و مواضع خود را به شرح زیر اعلام می دارد:
1- شورا تمامی کارگران را یکسان و برابر می داند و بر این باور است که تبعیض های پیدا و پنهان میان کارگران رسمی و قرارداد مستقیم و شرکت های پیمانکاری را نه کارگران بلکه تصمیم گیرندگان جامعه به وجود آورده اند و همانان در برابر آن مسئول اند. شورا ایجاد تبعیض میان کارگران را سیاستی در جهت ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف آنان ارزیابی می کند.
2- شورا اعتقاد دارد که اعتصاب حق مسلم کارگران است , و در شرایطی که بسیاری از کارگران شرکت ها دو تا شش ماه از حقوق خود را دریافت نکرده اند ، اعتصاب را تنها سلاح کارگران می داند. شورا با کارگران شجاع احیا گستران اسپادان، نسوز آذر، ایثارگران حدید،نصیر بنیاد و تمامی کارگرانی که طی این مدت دست به اعتصاب زده اند اعلام همبستگی می کند .
3- شورا نسبت به تاخیر در پرداخت حقوق و پاداش ماهانه کارگران رسمی و احتمال کاهش یا حذف پاداش ها هشدار می دهد و درصورت چنین اتفاقی ،توسل این کارگران به اعتصاب غذا ،اعتصاب سفید(کم کاری و اخلال در روند تولید) و در نهایت اعتصاب کاری را مجاز و مشروع می داند.
4- شورا سیاست کارخانه را در کلیه حوادث ایمنی، یعنی سرشکن کردن تمام تقصیرها میان کارگران، به ویژه حوادث منجر به فوت و نقص عضو ،سیاستی ضد انسانی قلمداد می کند و علت عمده حوادث ایمنی را شرایط سخت کاری ،تکنولوژی فرسوده و شتاب و فشار مدیریت بر کارگران برای تولید هر چه بیشتر می داند.
۵- شورا حقوق حداکثر ۴۰۰هزار تومانی را برای کارگران قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکاری در شرایطی که طبق آمار رسمی خط فقر یک خانوار شهری ٨۰۰هزار تومان اعلام شده است – را ستمی آشکار به کارگران و خانواده های شان می داند و خواهان برداشته شدن گام به گام تبعیض میان کارگران رسمی و سایر کارگران می باشد.
6- شورا معتقد است خصوصی سازی ذوب آهن ،تاثیراتی مصیبت بار بر زندگی و کار کارگران خواهد گذاشت و تجربه خصوصی سازی در دوران سازندگی و تاثیر آن بر معیشت و شرایط کاری کارگران را گواهی بر این ادعا می داند.تجربه ای که همه ما کارگران هر روزه در ذوب آهن شاهد آن هستیم.
۷- شورا هزینه های میلیاردی و قراردادهای چندصد میلیونی در فوتبال ذوب آهن را ،در وضعیتی که حقوق و پاداش کارگران رسمی با تاخیر پرداخت می شود و حقوق سایر کارگران در زیر خط فقر قراردارد که آن هم به موقع پرداخت نمی شود،بی عدالتی محض می داند.
8- شورا هفته نامه داخلی آتشکار را تریبونی برای خودستایی مدیران و ادعاهای گزافی – مانند تولید و تحویل ریل ملی به شرکت راه آهن- می داند که دروغ بودن شان بر همه کارگران آشکار است. شورا خواستار درج گزارش وضعیت پرداخت حقوق کارگران شرکتی و اعتراضات کارگری ،پوشش کامل حوادث منجر به فوت و نقص عضو، اعلام نام کارگرانی که در اثر حوادث کاری جان می سپارندو نیز ارایه آمار ماهانه حوادث کاری درهفته نامه آتشکار می باشد.
۹- شورا با توجه به نبود امکان فعالیت علنی ، تمامی کارگران را به تشکیل خودجوش هسته های کارگری در سرتاسر ذوب آهن فرا می خواند و بر این باور است که بدون تشکیل این هسته ها توسط خود کارگران، امکان پیشبرد خواسته های آنان وجود نخواهد داشت.نقش این هسته ها آگاهی بخشی ،ایجاد وحدت و همبستگی میان کارگران و انتخاب افرادی برای رهبری فعالیت های آنان خواهد بود. این هسته ها می توانند بر محور محافل دوستانه ،تفریحات گروهی،صندوق های قرض الحسنه کارگری و ... شکل بگیرند. دستتان را می فشاریم.
شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان- دی ماه ٨٨
گفتنی است با توجه به اوج گیری بحران های اقتصادی در جهان عموما و در ایران خصوصا برخی از کارشناسان پیش بینی کرده اند که این بحران به یک بحران کارگری تبدیل خواهد شد.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
پُز روشنفکري صدا و سيما
اگر هدف از به راه انداختن اين مناظره هاي تلويزيوني صرفاً مقابله با امواج شبکه هاي ماهواره يي است بايد گفت جذابيت مناظره ها واقعاً گوي سبقت را از ماهواره ها ربوده و هر چه بگذرد از شمار بينندگان شبکه هاي ماهواره يي کم و به بينندگان تلويزيون داخلي اضافه مي شود. تازه اين اول راه مناظره ها است، زيرا اگر برنامه رو به فردا به همين منوال ادامه يابد پس از مناظره هاي انتخاباتي خرداد گذشته به پرطرفدارترين برنامه تلويزيوني داخلي مبدل خواهد شد.چندي پيش که يکي از دوستان مسير بين دو روستاي بندرعباس را با ماشين دولتي طي مي کرد راننده بومي گفته بود ما که تلويزيون ايران را تماشا نمي کنيم و در خانه ما از کوچک تا بزرگ شبکه هاي فارسي ماهواره يي را تماشا مي کنند. به زودي مي توان انتظار داشت حتي خانواده همان راننده به جمع طرفداران پر و پاقرص مناظره ها ملحق شوند.
بنابراين اگر صرفاً مناظره ها و مباحث آن که کم کم شاخ را بر سر مي روياند قرار است به مقابله با بي بي سي و تصوير صداي امريکا برود از همين حالا مي توان گفت مناظره ها برنده شده است. اما بعد چي؟ يعني مناظره ها اگر صرفاً براي نمايش مناظره ها سازماندهي شده باشد و قرار باشد فقط پُز روشنفکري صدا و سيما را تامين کند نه تنها به حل معضلي نمي انجامد بلکه صرفاً نمايش استوديويي آن چيزهايي خواهد بود که طي هفت ماه گذشته در خيابان ها جريان داشته است. با اين مناظره ها حداقل بر يک چيز تاکيد مي شود و آن اينکه در مملکت ما امور مغفول مانده يي وجود دارد و نيز درخواست هاي پاسخ داده نشده و بغض هاي فروخورده و سرهاي شکسته و پانسمان نشده يي وجود دارد که اين مناظره ها گوشه آن را باز و علني مي کند.
اساساً مناظره بايد کمکي باشد براي فراهم آوردن شرايطي که مهم ترين موضوع هفت ماه گذشته - براي مثال انتخابات - درخواست هاي پاسخ داده نشده و همچنين بغض هاي گشوده نشده مورد بازبيني قرار گيرد و در مجموع معضلي از ميان کوه معضلات هفت ماه گذشته حل و فصل شود.
1- برخي معتقدند صدا و سيما و مديراني که به صدا و سيما مي گويند چه پخش کند يا چه افرادي را حذف کند، اساساً خالي از چنين دورنگري و ژرف انديشي هستند و تاکيد مي کنند به احتمال زياد صدا و سيما اول برنامه را روي آنتن مي فرستد، بعداً اگر فرصت شد روي آن فکر مي کند. اما براي جلب توجه خود صدا و سيما، بايد بر اين نکته تاکيد کرد که مي توان بهره مندي هاي بهتري را از اين مناظره ها تدارک ديد. يعني، چند ده ميليون ساعتي که بينندگان صرف مي کنند تا مناظره هاي صدا و سيما را تماشا کنند سرمايه يي است ملي که اين بار مي تواند بازي داده نشود و برعکس به عادلانه تر و شفاف تر شدن امور سياسي بينجامد.اگر بخواهيم به صورت صاف و شفاف با کساني که کليد مناظره هاي داغ را مي زنند يا به عبارتي مناظره ها را مي کارند سخن بگوييم بايد تصريح کنيم طيف هاي وسيعي از مردم اعتماد خود را به مديريت مناظره هاي داغ از دست داده و معتقدند از درون اين مناظره ها چيزي به نفع مردم در نخواهد آمد. آخرين دور مناظره هاي داغ پيش از انتخابات به درگيري ها و فجايع بعد از انتخابات منجر شد که ادامه دارد و به نظر نمي رسد آن مهندسي که مناظره هاي قبلي را رقم زد بعد از انتخابات دچار تحول ماهوي شده باشد.
2- ديگراني معتقدند صدا و سيما بي هدف و جهت فضاي سياسي را باز نکرده و به مباحث آزاد سياسي چراغ سبز نشان نداده است. يعني حتي اگر رسانه فراگير دولتي اين بار با هدف باز نگه داشتن فضا مباحث باز سياسي را آغاز کرده است هنوز با تامل بايد به انتظار نشست و در انتظار فرداي آن بود. حداقل از مجموع فضاي سياسي کشور که اين روزها شاهد تهديد، تعطيل و توقيف يکي بعد از ديگري روزنامه ها و مجلات است برنمي آيد که اراده يي براي باز نگه داشتن فضاي سياسي- اجتماعي شکل گرفته باشد، زيرا نمي توان از يک سو در برنامه رو به فردا چند ده ميليون مخاطب را جذب ناگفته هاي هفت ماه گذشته کرد و از طرف ديگر آن شمشير غدار را در دست آن معاونت مطبوعاتي معروف بر فراز سر مطبوعات چرخاند. احتمالاً فقط در يک صورت است که مي توان سوءظن و اعتماد از دست رفته و سلب شده به رسانه ملي (شما بخوانید رسانه میلی) و طراحان مناظره ها را بازيافت و آن اينکه صدا و سيما، ساعاتي پربيننده نيز به منتقدان و کساني اختصاص دهد که ناگفته هاي غيردولتي بسياري دارند و در صورت فراهم شدن شرايط مي توانند برنامه هايي را پيرامون فرداي انتخابات تدارک ببينند که حتي از مناظره هاي شب انتخابات نيز طرفدار و بيننده بيشتري را به خود جلب کند. اگر همه جناح هاي درگير و فعال و مدعيان موضوعات داغ پس از انتخابات فرصت آن را يافتند تا بالسويه و عادلانه از تريبون صدا و سيما به بيان نظرات خود بپردازند مي توان گفت سري جديد مناظره هاي داغ ممکن است به گشايش برخي از کژي ها و معضلات پس از انتخابات منجر شود که بنا بر اتفاق عمومي همه امور را تا اطلاع ثانوي قفل کرده است. در غير اين صورت، به سادگي مي توان انتظار داشت که افکار عمومي جامعه ايران در معرض يک مهندسي ناميمون جديد قرار گرفته است. فرداي آن مناظره هاي قبلي را که ديديم؛ عاقبت مناظره هاي جديد را خدا به خير کند.
*****
صدور حکم اخراج برای فرشید آذرنیوش دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین

کمیته انضباطی دانشگاه بین‌المللی قزوین با صدور حکمی فرشید آذرنیوش دانشجوی این دانشگاه را اخراج کرد.
فرشید آذرنیوش که در سال تحصیلی 86 با حکم غیابی به یک ترم محرومیت از تحصیل روبرو شده بود، مجددا در پی ناآرامیهای این دانشگاه و در پی احضارهای متعدد به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات و مراجع انضباطی به صورت غیابی با حکم سنگین اخراج روبرو شد.
این حکم در حالی صادر شده است که بنا بر آیین نامه های انضباطی، مراجع انضباطی حق صدور احکام انضباطی برای دانشجویان در ایام امتحانات را ندارند.
این حکم در پی نگرانی‌هایی از بروز مجدد اعتراضات در این دانشگاه صادر شده است.
صدور چنین حکم سنگینی در این دانشگاه پیش از این سابقه نداشته است.
*****
رمزگشایی نگاه عاطفی وزیر علوم به دانشجویان!؟
آغازسال تحصیلی امسال دانشگاهها در حالی آغاز شد که ناآرامی های پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری همچنان بر فضای سیاسی کشور سایه افکنده بود. در تداوم اعتراضات مسالمت آمیز مردمی برای بازپس گیری آراء خود، دانشجویان کشور نیز در حرکتی خودجوش در اعتراض به فضای استبدادی کشور به این جنبش عظیم مردمی پیوستند گستردگی این اعتراضات دانشجویی و مردمی در حدی بود که مسئولین حکومتی با بی درایتی واقدامات غیرقانونی وضد اسلامی بر ابعاد آن دامن زده و اقدام به سرکوب خشونت آمیز کردند وفضای کشور و دانشگاههای آنرا با تنش و بحران مواجه ساختند که همچنان ادامه دارد. این در حالی است که كامران دانشجو وزير علوم، ‌تحقيقات و فناوری در گردهمایی مدیران روابط عمومی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور با بیان این موضوع که آغاز سال تحصيلي جديد "بسيار بسيار خوب" بود، گفت: "دشمن مي‌خواهد القا كند كه در دانشگاه‌های ما تنش و بحران وجود دارد، اما چنين چيزي نيست. دانشگاه‌ها زنده است و سال تحصيلي بسيار بسيار خوبی را شروع كرديم."
وزیر علوم دولت احمدی نژاد با بیان اینکه دیدیم که "دانشجويان حرفشان را زدند" اظهار داشت: " روابط‌عمومي‌ها بايد كمك كنند كه دانشگاه شاداب و با نشاط باشد و اگر شادابي و نشاط فعاليت سياسي و اجتماعي را از دانشجو بگيريم دانشجويانی خموده خواهيم داشت و دانشجويان خموده اصلا به نفع مملكت نخواهند بود." این در حالی است که چندی پیش غلامحسين نوروزی دبير هيئت نظارت بر تشکل‌های دانشجویی دانشگاه تهران خبر داده بود که مجوز فعاليت انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران لغو شده است. گفتنی است انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران از جمله قدیمی‌ترین تشکل‌های دانشجویی در ایران به شمار می‌رود.
عدم شرکت در امتحانات در اعتراض به تداوم بازداشت دانشجویان
وزير علوم در پاسخ به سئوالي مبني بر لغو امتحانات در برخي از دانشگاه‌ها از سوي دانشجويان گفت: "خيلي واضح و راحت مي‌توانيد به دانشگاه‌ها برويد و ببينيد كه امتحانات برگزار مي‌شود در دانشگاه اميركبير همه امتحانات برگزار و تمام شد و در ديگر دانشگاه‌ها هم امتحانات در حال برگزاري است." این در حالی است که بعنوان نمونه دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه پلی تکنیک تهران در اعتراض به بازداشت تعداد دیگری از دانشجویان این دانشگاه، در جلسات امتحان حاضر نشدند و کلیه امتحانات دانشکده های مختلف این دانشگاه به مدت یک هفته تعطیل شده و دانشجویان گفته اند که اگر قرارست همکلاس های ما در زندان به سر ببرند،ما هم ترجیح می دهیم در امتحانات شرکت نکنیم. بنا به گفته منابع دانشجویی، دانشگاه امیرکبیر در مجموع ۹ هزار صفر در کارنامه دانشجویان معترض منظور کرده است، این در حالی است که درج نمره معمولا در اختیار اساتید است،اما اساتید از درج این نمرات بیخبر بودند و ابراز شگفتی می کردند.
نگاه "عاطفي" مسئولین!
دانشجو با اشاره به اینکه مسئولان موظف‌اند كه به وظيفه‌شان عمل كنند، بیان داشت: " نگاه‌ها بايد به انگشت اشاره ولايت باشد." وی همچنین ادامه داد: " افزايش صدور احكام كميته انضباطي براي دانشجويان طبيعي است." وزير علوم در خصوص افزايش احكام كميته انضباطي براي دانشجويان پس از حوادث اخير اظهار داشت: " این موضوع طبیعی است. اما مسئولان موظف‌اند كه در مسئوليت‌شان نگاه عاطفي داشته باشد نه نگاه تنبيهي. اين نگاه عاطفي را مي‌دانم كه مسئولان دانشگاه‌ها داشته‌اند و پرونده‌هاي زيادي را خودشان كنار گذاشته‌اند و پرونده‌هايي نيز به كميته انضباطي مركزي آمده كه كنار گذاشته شده است."
این اظهارات در حالی صورت می گیرد که برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان ابعاد وسیعی داشته که تنها شامل دانشجویان دانشگاههای پایتخت نمی شود و بسیاری از دانشجویان شهرهای دیگر یا در بازداشت بسر می برند یا به کمیته‌های انضباطی احضار شده اند. وزیر علوم دولت احمدی نژاد همچنین در ادامه افزود: "تعداد دستگيرشدگان در تجمعات اخير خيلي كم است و شايد پنج تا ده درصد كل دستگيرشدگان دانشجو باشند كه وظيفه برخورد با همان را هم به درون دانشگاه منتقل مي‌كنند تا با ابزار داخل دانشگاه برخورد شود." برخورد با "ابزار داخل دانشگاه" در حالی از تریبونهای رسمی کشوربیان می شود که دانشجویان بازداشت شده، بارها از شکنجه های شدید جسمانی خود در بازداشتگاه وزارت اطلاعات خبر داده و اعترافات اخذ شده از خود را فاقد اعتبار قانونی دانستند.
ابعاد گسترده برخورد با دانشجویان
این در حالی است که موج سرکوب دانشجویان و دانشگاهیان بعد از حوادث اعلام نتایج دهمین دوره ریاست جمهوری ابعاد گسترده ای به خود گرفته به ویژه برخوردهای ماموران امنیتی با دانشجویان پس ازشانزدهم آذر ماه و عاشورای حسینی از شدت بیشتری برخوردار بوده است. بنا به گزارش های موثق دانشجویی، به تازگی احکام سنگین محرومیت تحصیلی هیجده نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دزفول به دلیل شرکت در تجمعات ۱۳آبان، ۱۶ آذر و ۲۵ آذر صادر شده است. از سوی دیگر پانزده تن از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد که برخی از آنها نیز در بازداشت به سر می‌برند هر یک با حکم دو ترم محرومیت از تحصیل روبه‌رو شده‌اند. در همین حال هیات موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان با انتشار بیانیه‌ای نسبت به وضعیت نامشخص علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی دو فعال دانشجویی ابراز نگرانی کرده اند.
همچنین بنا به گزارش خبرنامه امیرکبیر، برخی از سی وشش دانشجوی بازداشتی دانشگاه‌های آزاد، فردوسی، خیام و سجاد مشهد که روزهای نهم و دهم دی‌ماه بادشت شده بودند به زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شده‌اند که گفته می‌شود برخی از آنها نیز در سلول انفرادی نگهداری می‌شوند. امیر مقدم، علی خجسته، معین مین باشی، حمید تمدنی، محسن بیات، علی معموری، رضا خجسته، علی لطیفی، حسین قابل، عارف ناظر مقدم، میترا فرهنگ، عادل طائی نیا، فرشاد عزیزی، ایمان ابراهیمی و جهانبخش از جمله فعالان دانشجویی بازداشت شده دانشگاه‌های فردوسی، دانشگاه آزاد، خیام و سجاد مشهد هستند. شدت برخوردهای غیرقانونی با این قشر فرهیخته در ماههای اخیر بطوری به "اوج" خود رسیده که تنها پنج فعال دانشجویی در مجموع به بیست ویک سال زندان محکوم شده‌ و دانشجویان دیگر نیزبا صدور احکام سنگینی از سوی دستگاه قضایی مواجه شده اند . محمد تابع محمدی از فعالان دانشجویی دانشگاه شیراز به چهار سال زندان تعزیری، ناصح فریدی، دبیر سابق انجمن اسلامی‌ دانشگاه تربیت معلم تهران به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، حامد کاووسی دانشجوی ۱۹ ساله به سه سال حبس تعزیری،یاشار قاجار دبیر سابق انجمن اسلامی پلی تکنیک به دو سال حبس تعزیری با تعلیق ۵ ساله ، ۱۴۸ ضربه شلاق ، ۱۰۰ هزار تومان جریمه محکوم شدند.
تداوم بازداشت فعالان دانشجویی
میلاد اسدی از اوایل آذرماه و مهدی عربشاهی ، بهاره هدایت ، مرتضی سمیاری همگی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت ، پس از اعتراضات روز عاشورا بازداشت شده‌اند و ده‌ها تن از اعضای شورای عمومی این اتحادیه دانشجویی نیز در بازداشت به سر می‌برند. همچنین سهیل محمدی، علی پرویز، جاوید حاج همتی و عباس قادری دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی نیز پس از اعتراضات روز عاشورا بازداشت شده‌اند. محمود ذوقی دادستان مشهد مراسم "عزاداری" محرم دانشجویان در داخل محوطه دانشگاه را غیر قانونی اعلام کرد و گفت: " که ۶۱ تن از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و ۹ دانشجوی دانشگاه غیر دولتی سجاد نیز بازداشت شده‌اند". همچنین بنا به اخبار رسیده از منابع دانشجویی احضار و تعلیق بیش از ۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج و صدور حکم محرومیت از تحصیل برای ۱۵ دانشجوی این دانشگاه از دیگر اقدامات غیر قانونی با دانشجویان است.
در ادامه این برخوردها بیش از ۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به اتهام برگزاری و شرکت در تجمعات ۱۶ آذر و یادبود آیت الله منتظری به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شده‌اند. از جمله دانشجویانی که در دادگاه‌های غیرعلنی محاکمه شده‌اند مجید توکلی فعال دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک تهران است که از ۱۶ آذر روز دانشجو بازداشت شد و ۱۳ دی ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب که ریاست آن را قاضی صلواتی بر عهده داشت، به صورت غیرعلنی و بدون حضور وکیل و خانواده‌اش محاکمه شد. این برخوردهای غیرقانونی و غیراخلاقی در حالی از سوی مسئولین قضایی و حکومتی صورت می گیرد که وزیر علوم حضور دانشجویان در عرصه سیاسی را جزء منافع کشور دانسته وازحساسيت دانشجويان نسبت به مسائل كشور به عنوان فرصت، نه تهديد یاد کرده است. در همین ارتباط هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، در این باره گفته است: "وضعیت بازداشت‌شدگان و ناپدیدشدگان در شهرستان‌ها به ویژه در شیراز بسیار وخیم است؛ از یک طرف خانواده‌ها به‌شدت تحت فشارند که اطلاع‌رسانی نکنند و از طرف دیگر مقامات در شهرستان‌ها به هیچ‌ وجه در قبال اعمال خود به خانواده‌ها پاسخگو نیستند."
اعتراضات اساتید دانشگاهی کشور
اما علی رغم تمامی این برخوردها ی غیرقانونی، تداوم بازداشتها، صدور احکام سنگین زندان و محرومیت و تعلیق از تحصیل، فعالان دانشجویی نه تنها از اعتراضات خود دست نکشیده اند بلکه اعتراضات اساتید دانشگاهی را نیز با خود همراه کرده اند. در همین ارتباط هشتاد و هشت تن از اساتید دانشگاه دانشکده فنی دانشگاه تهران با انتشار نامه سرگشاده ای به رهبر جمهوری اسلامی به برخوردهای خشن و فراقانونی ، خصوصاً با دانشگاهيان، دانشجويان و فرهيختگان اين مرز و بوم اعتراض کرده و نوشته اند: " مسلماً حمله‌های شبانه به خوابگاه، مأمن، مأوا و محل زندگی دانشجوی بی پناه و يورش روزانه به آنان در صحن دانشگاه، محل تحصيل علم و پژوهش، نه نشان قدرت و صلابت نظام است و نه ضرب و شتم و زندان دسته جمعی آنان زيبنده اسلاميت و جمهوريت نظام." نویسندگان این نامه خطاب به آقای خامنه ای یادآور شده اند: " عليرغم تأكيدات شما و تمام قول‌های مسئولين، آمران و مسببان واقعه هنوز محاكمه و به مردم معرف نشده‌اند و اين دانشجويان هستند كه هر روز به بهانه ای دستگير و زندانی می‌شوند و يا مورد ضرب و شتم قرار می‌گيرند."
گفتنی است در پی برخورد با دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، ۵۶ نفر از استادان این دانشگاه نیز با انتشار بیانیه‌ای اعتراض خود را به اطلاع ریاست دانشگاه رساندند.
*****
انتقال تعداد دیگری از بازداشت شدگان وقایع اخیر به زندان رجایی شهر

صبح امروز (دیروز یکشنبه 27 دیماه) بیش از 40 تن از بازداشت شدگان وقایع اخیر به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بیش از 40 تن از بازداشت شدگان وقایع اخیر از اماکن مختلفی که گمان می رود بازداشتگاههای شهرستانهای تابع استان تهران باشد به واحد فرهنگی سالن 1 این زندان منتقل شدند، بازجویی این افراد توسط یک تیم امنیتی و به گواه شاهدان توام با ضرب و شتم شدید و توهین های رکیک در جریان است، گفته میشود تردد پرسنل این زندان به سالن مورد اشاره به دستور تیم امنیتی حاضر ممنوع اعلام شده است.
*****
دومین بیانیه دانشجویان دانشگاه علوم و فنون در محکومیت بازداشت دانشجویان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون دومین بیانیه خود را در ارتباط با حکم سید ضیا نبوی و ادامه بازداشت غیر قانونی سه دانشجوی این دانشگاه(مصطفی حسین زاده-امیر رمضانی-موسی جلالیخواه) که در روز عاشورا در تجمع اعتراضی جنبش سبز در میدان امام حسین دستگیر شدند صادر کرد.
به نام خالق آزادی
دیری با ما سخن به درشتی گفته اید
آیا تابتان هست که پاسخی در خور بشنوید؟
روزهای سختی بر ما می رود روزهای رنج های ناتمام، روزهای خفقان،روزهای فریاد های در گلو مانده...روزهایی که عدالت چون غریبه ایست و قدرت سلاخی اش را اغاز کرده است
مصطفی ، موسی و امیرمان در بندند و ضیا را قربانی کینه های خود کرده اند
گمان برده اند که خاموش می مانیم و سکوت پیشه می کنیم تا بیش از این عدالت را به سخره گیرند و تکرار کنند این سلاخی ناجوانمردانه را بی هیچ هراسی.......
برای دوستان در بندمان می نویسیم عروجتان مبارک، عروجی که در بند های ظلم و جور پایان نمی پذیرد زیرا که آزادی خواهی انتها ندارد .آری شکارچیان آن هنگام طمع شکار می کنند که پرنده را در اوج می بینند و این بار نوبت شماست که در اوج زیبایی پروازتان را تاب نیاورند و چه ساده لوحانست که گمان می برند با شکار یک پرنده رسم پرواز را از یاد خواهیم برد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم وفنون این بار با صلابتی بیشتر بندی که سهم امیر رمضانی موسی جلالیخواه و مصطفی حسین زاده و حکم نا حقی که در دادگاه تشریفاتی نصیب سید ضیا نبوی شده است را محکوم می کندوبدین وسیله اعلام می داریم که تا آزادی بی قید و شرط دوستانمان و همچنین سایر دانشجویان آزادی خواه لحظه ای از موضع به حق خود عقب نخواهیم نشست
ما بر این گمانیم که شما از یاد برده اید تاریخ را و فراموش کرده اید قدرتی که دوامش بر ظلم باشد طنابیست بر گردن صاحبانش
از یاد مبرید که دانشجو زنده است
و ازآن رو زنده می ماند که ظلم را تاب نمی آورد
که پذیرش ظلم پایان دانشجوست .
و ما باور داریم که دانشجو زنده می ماند و با فریادی که سر خواهد داد تن به این مرگ تدریجی که شما در خیال خام خود می پرورانید نخواهد داد.
سخن من نه از درد ایشان بود
که خود دردی بود که ایشانند
اینان دردند و بودِ خود را
نیازمند جراحات به چرک اندر نشسته اند
و چنین است
که چون با زخم و فساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کین ات استوارتر میبندند
به امید ایرانی پاک و آباد و آزاد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون مازندران
*****
رییس دیوان عدالت اداری بازداشت یکی از نزدیکانش در روز عاشورا را تکذیب کرد

رییس دیوان عدالت اداری کشور خبر وجود یکی از نزدیکان خود در میان بازداشتی ها روز عاشورا و در لیست اولیه محکومین به اعدام را تکذیب کرد.

در اطلاعیه روابط عمومی دیوان عدالت اداری آمده است:
در پی انتشار خبر مجعولی در برخی سایتها و روزنامه‌ها مبنی بر محکومیت یک آقازاده محارب به اعدام که با نام ح . م بر روی خروجی برخی خبرگزاری‌های داخلی و روزنامه‌ها قرار گرفت و در سایت‌های اینترنتی به نام حسین محمودی یاد شده و ادعا شده است نامبرده خواهرزاده رئیس دیوان عدالت اداری است، با استعلامی که از حجت الاسلام و المسلمین آقای منتظری رئیس دیوان عدالت اداری به عمل آمد ایشان قویاً ضمن تکذیب این خبر اظهار داشتند: «اصولاً اینجانب خواهرزاده‌ای به نام حسین محمودی ندارم و این خبر اساساً دروغ و جعلی است».
لذا مراتب تکذیب این خبر جهت تنویر افکار عمومی اعلام می‌شود بدیهی است دادستان محترم تهران به عنوان مدعی‌العموم نسبت به پیگیری موضوع و برخورد قانونی با اشاعه‌دهندگان این خبر کذب و جعلی که موجب تشویش اذهان و با قصد انحراف در مسیر رسیدگی به اتهامات متهمان اغتشاشات روز عاشورا صورت گرفته است اقدام خواهند کرد.
*****
سینماگران تمایلی برای شرکت در جشنواره فجر امسال ندارند

تردیدها درباره تحریم جشنواره فیلم فجر ماه مه ۱۹۶۸ است. فیلمسازان و تماشاگران معترض و خشمگین از دست دولت فرانسه و سیاست های سرکوبگرانه آن، سالن بزرگ نمایش فستیوال کن را اشغال کرده اند، همه برای قاپیدن میکروفون از دست های هم تلاش می کنند؛ از ژان لوک گدار انقلابی مائویست تا فرانسوا تروفو لیبرال، رومن پولانسکی، کلود شابرول، میلوش فورمن و بسیاری دیگر. فریاد گدار در این میان از همه بلند تر شنیده می شود که می گوید ما باید با کارگران و دانشجویان و حرکت انقلابی آنها همبستگی داشته باشیم و به همین دلیل باید فیلم هایمان را از فستیوال بیرون بکشیم.
گدار خطاب به یک منتقد فیلم می گوید: «من دارم راجع به همبستگی، با تو حرف می‌زنم؛ اما تو داری درباره‌ نمای تراولینگ صحبت می‌کنی. تو یک حرام‌زاده‌ای.» همه حاضران در سالن برای گدار دست می زنند و سوت می کشند. به تدریج منتقدان سینمایی نیز به آنها می پیوندند و هیئت داوری فستیوال، متشکل از فیلمسازان برجسته ای چون رومن پولانسکی در پشتیبانی از حرکت آنها دسته جمعی استعفا می دهند. روز ۱۸ مه ۱۹۶۸ قبل از نمایش فیلم «Peppermint Frappé» ساخته‌ی کارلوس سائورا، فرانسوا تروفو و جرالدین چاپلین بازیگر اصلی فیلم(و همسر سائورا در آن زمان)، خود را از پرده‌ سینمای نمایش دهنده فیلم آویزان می کنند و با این کار خود مانع از نمایش آن می شوند. این ها تصاویری است تاریخی که همه از فستیوال فیلم کن ۱۹۶۸ که برگزاری آن همزمان شد با شورش های خیابانی خونین می 68، به یاد دارند. حرکتی یک پارچه و هماهنگ که فستیوال کن را به تعطیلی کشاند.
حال پرسش این است که آیا چنین اتفاقی می تواند در جشنواره فیلم فجر امسال هم بیفتد. جشنواره ای که مهم‌ترین رویداد در تقویم سینمایی سالانه سینمای ایران است و علیرغم تمام انتقادها و اعتراض‌هایی که به نحوه برگزاری و سیاست‌های اجرایی آن شده و می‌شود، فیلمسازان ایرانی دوست دارند فیلم‌هایشان را در بخش مسابقه آن شرکت دهند چرا که این کار، نقش تعیین کننده ای در موفقیت تجاری فیلم هایشان دارد. بخش مسابقه سینمای ایران، فعال‌ترین، پرجنب و جوش‌ترین، جنجالی‌ترین و پرمخاطب‌ترین بخش جشنواره فیلم فجر است.در این بخش است که حاصل یک سال فعالیت سینماگران ایرانی به نمایش درآمده و مورد داوری قرار می‌گیرد. از سوی دیگراین بخش، معرف سیاست‌های فرهنگی رسمی مسئولان سینمایی کشور است. بخشی که محدوده‌های سانسور و ممیزی فیلم ها را مشخص کرده و میزان تحمل دستگاه نظارت دولتی را برملا می کند.
چشم همه فیلمسازان و دست‌اندرکاران حرفه ای سینمای ایران از فیلمساز گرفته تا فیلمنامه‌نویس و تهیه کننده و بازیگر و منتقد سینما به این بخش است. سینماگران ایرانی و ایده تحریم جشنواره از ماه ها پیش زمزمه تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی بعضی از فیلمسازان ایرانی در همبستگی با جنبش موسوم به "جنبش سبز" و مخالفت با سرکوب شدید و خشونت آمیز اعتراض مخالفان دولت در خیابان ها، به طور پراکنده شنیده می شد. اما آیا موضوع تحریم جشنواره از طرف سینماگران ایرانی، موضوعی واقعا جدی است یا تنها شایعه ای است که از طرف مخالفان حکومت و طرفداران «جنبش سبز» دامن زده می شود؟ در حالی که تنها چند روز تا برگزاری بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر باقی است، تحریم جشنواره از سوی سینماگران معترض، هنوز شکل رسمی و قطعی پیدا نکرده و در قالب یک بیانیه منتشر نشده است. دیدن نام سینماگران سرشناسی چون داریوش مهرجویی، تهمینه میلانی، ابراهیم حاتمی کیا، پوران درخشنده، مجتبی راعی، ابراهیم فروزش، داریوش فرهنگ، حسن فتحی و شهرام اسدی در بعضی از منابع خبری در کنار نام برخی فیلمسازان جوان موفق مثل محسن امیر یوسفی، علیرضا امینی، بیژن میرباقری، مجید برزگر، محسن عبدالوهاب و سامان مقدم می تواند ایده و تصور هر گونه تحریم جدی و یکپارچه از سوی سینماگران ایرانی را باطل کند. با این حال فیلمسازان به طور پراکنده و غیر مستقیم، نارضایتی و اکراه خود از نمایش فیلم هایشان در جشنواره فجر امسال را بروز داده اند.
در حالی که دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، لیست قطعی فیلم های ایرانی بخش مسابقه و بخش های دیگر جشنواره را اعلام کرده، هنوز هیچ قطعیتی در مورد حضور یا عدم حضور این فیلم ها از سوی فیلمسازان و تهیه کننده های آنها وجود ندارد. به گزارش ایسنا، از میان 26 فیلم راه‌ یافته به بخش‌مسابقه‌تنها 10 فیلم آماده نمایش اند و سایر فیلم‌ها هنوز آخرین مراحل آماده‌سازی را سپری می‌كنند. در این میان برخی از این فیلم ها برخلاف سیاست های قبلی جشنواره فیلم فجر، محصول امسال نیستند و زمان تولیدشان به سال ها قبل برمی گردد اما به دلایل مشکلات ممیزی، امکان نمایش در جشنواره فجر را نیافته اند. در حالی که سینماگران ایرانی در سال های قبل برای آماده کردن فیلم خود و فرستادن آن به جشنواره، از هم سبقت می گرفتند، و بسیاری از فیلم ها سرهم بندی شده و با نقص های فنی و کیفی بسیار در جشنواره به نمایش درمی آمد، امسال آنها نه تنها عجله ای برای این کار نشان نمی دهند بلکه به بهانه ناتمام ماندن امور فنی فیلم، تمایلی برای شرکت فیلمشان در جشنواره فجر امسال ندارند.
از سوی دیگر تعدادی از سینماگران و بازیگران سرشناس ایرانی از جمله عزت الله انتظامی، فاطمه گودرزی و اصغر فرهادی، هر یک به دلایلی، پیشنهاد داوری جشنواره فیلم فجر امسال را رد کردند. برخی از فیلمسازان از جمله رخشان بنی اعتماد و رسول صدر عاملی نیز از فرستادن فیلم های خود به جشنواره خودداری کردند. رسول صدرعاملی که فیلم «زندگی با چشمان بسته» را در دست تدوین دارد، اعلام کرد که «حاضر نیست فیلم خود را قربانی آماده‌سازی عجولانه برای نمایش در جشنواره‌ها کند.» عبدالرضا کاهانی که فیلم قبلی اش بیست، برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر سال گذشته شد و یک فیلم توقیفی به نام آنجا در کارنامه خود دارد، اعلام کرد که تنها در صورتی حاضر است فیلم جدیدش به نام هیچ را به جشنواره بفرستد که وزارت ارشاد برایش پروانه نمایش صادر کند. در حالی که طبق گفته علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد، نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر، نیازی به اخذ پروانه نمایش ندارد.
کاهانی، فیلمسازی است که هنگام دریافت جایزه ویژه هیئت داوران چهل و چهارمین دوره فستیوال فیلم کارلووی واری در جمهوری چک برای فیلم بیست، از حاضران در سالن خواست، «برای ادای احترام به مبارزهٔ مردم ایران از جای خود برخیزند.» واکنش مسئولان سینمایی در برابر تحریم جشنواره اما محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تحریم جشنواره فیلم فجر از طرف سینماگران ایرانی را تکذیب کرد و آن را "تبلیغات منفی علیه جشنواره" خواند که از سوی کسانی مطرح شده که "چون كار و فیلمی نداشته‌اند، نمی‌خواهند در جشنواره شركت كنند."
جواد شمقدری، معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز ضمن رد تحریم جشنواره، آن را شایعه ای دانست که از طرف مطبوعات و رسانه ها به آن دامن زده می شود. آقای شمقدری با تاکید بر خصوصیت ملی جشنواره فیلم فجر و پیوند آن با انقلاب اسلامی و آنچه که وی "هویت و تاریخ جدید ملت بزرگ ایران» خواند، اعلام کرد که "این گونه حرکت ها نمی تواند به جشنواره فیلم فجر آسیب وارد کند." با اینکه مسئولان امور سینمایی، در اظهار نظرهای رسمی خود وانمود می کنند که تحریم جشنواره را به ظاهر جدی نگرفته اند اما برخی واکنش ها و اقدام های شتاب زده آنها مثل رفع توقیف از فیلم های توقیفی سال های قبل مثل به رنگ ارغوان(حاتمی کیا)، آتشکار (امیر یوسفی)، تسویه حساب( تهمینه میلانی)، صد سال به این سال ها (سامان مقدم)، محفل اکس (حبیب الله کاوش) و سفر سرخ (فرخ نژاد)، بیانگر تلاش های آنها برای مقابله با موج تحریم احتمالی جشنواره از سوی فیلمسازان تلقی کرد. از سوی دیگر در حالی که سیاست جدید معاونت سینمایی در زمینه رفع توقیف از برخی فیلم های قدیمی، می توانست به عنوان اقدامی تساهل آمیز و حرکتی مثبت در جهت گشایش فضای سیاسی و فرهنگی کشور و تعدیل سانسور در سینمای ایران ارزیابی شود، اما ممیزی و حذف برخی فیلم های تولیدی جدید (مثل هیچ و زمهریر ساخته علی روئین تن) از بخش مسابقه جشنواره و یا نمایش بسیار محدود آنها در این جشنواره به دلیل داشتن "برخی مشکلات نظارتی"، در تناقض کامل با سیاست قبلی است و این تصور را که سیاست رفع توقیف از فیلم ها از سوی مسئولان سینمایی جدید، تنها یک حرکت تاکتیکی برای مقابله با سیاست تحریم احتمالی جشنواره و خنثی کردن آن است، تقویت می کند.
از طرف دیگر به گفته آقای سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد، نمایش فیلم ها در جشنواره فیلم فجر امسال بدون صدور پروانه نمایش عمومی صورت می گیرد. به این ترتیب هیچ تضمینی برای نمایش عمومی فیلم های رفع توقیف شده قدیمی و یا فیلم های جدیدی که به اعتقاد مسئولین سینمایی، دارای مشکلات ممیزی هستند و تنها در جشنواره فجر آن هم به صورت محدود برای عده قلیلی از منتقدان و دست اندرکاران سینما نمایش داده می شوند، وجود ندارد و این فیلم ها می توانند بعد از پایان جشنواره فیلم فجر، همانند فیلم سنتوری به راحتی به بایگانی سپرده شوند. پیامدهای تحریم جشنواره اما مناسبات سینمایی در ایران به گونه ای است که ایده تحریم جشنواره فیلم فجر یا هر جشنواره سینمایی دیگری، نمی تواند هرگز به شکلی که در غرب وجود دارد و نمونه تاریخی اش در فستیوال فیلم کن ۱۹۶۸ صورت گرفت، عملا تحقق پیدا کند. سینمای ایران سینمایی به شدت وابسته به دولت است و دولت مکانیسم های پیچیده ای برای کنترل و نظارت آن و تحت فشار قراردادن فیلمسازان در اختیار دارد. از این رو این احتمال وجود دارد که دولت بخواهد تحریم کنندگان جشنواره را با استفاده از این مکانیسم ها تحت فشار قرار داده و مجازات کند. تحریم جشنواره ای سیاسی و دولتی مثل فجر که به گفته آقای شمقدری با تاریخ انقلاب ایران گره خورده، می تواند عواقب سختی برای تحریم کنندگان نداشته باشد. به همین دلیل بسیاری از تهیه کنندگان بخش خصوصی و سرمایه گذاران سینمایی که در تولید فیلم های امسال مشارکت کرده اند، حاضر نیستند با سرمایه شان ریسک کرده و عواقب احتمالی ناگوار تحریم، مثل عدم صدور پروانه نمایش برای فیلم و یا تضییقات دیگر مثل اکران محدود فیلم هایشان و قطع امکانات دولتی را بپذیرند و به همین دلیل از همین الان شاهد کشمکش هایی بین سینماگرانی که مخالف شرکت دادن فیلم هایشان در این جشنواره اند با تهیه کنندگان این فیلم ها هستیم.
مخالفت فیلمسازان با ارسال شتابزده فیلم هایشان به جشنواره فجر از یک سو و اصرار تهیه کنندگان فیلم ها برای حضور در جشنواره حتی به بهای فنا شدن کیفیت فیلم ها، به اختلافات میان تهیه کنندگان و فیلمسازان دامن زده است. رخشان بنی اعتماد که فیلمش را با حمایت شهرداری تهران ساخته، اعلام کرده که حاضر نیست فیلمش در جشنواره فجر به نمایش درآید. اما سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران که تهیه کننده این فیلم است آن را بدون اطلاع و موافقت خانم بنی اعتماد به جشنواره فرستاده است که این موضوع باعث بروز اختلافاتی بین کارگردان و تهیه کننده دولتی فیلم شده است. حسن فتحی، سازنده فیلم کیفر که فیلمش در لیست فیلم های بخش مسابقه جشنواره قرار دارد، نارضایتی اش را از اقدام تهیه کننده برای ارسال فیلم به جشنواره رسما اعلام کرده است. او در این باره گفته است: "از آنجا که فیلمبرداری این فیلم به تازگی خاتمه یافته است و دیگر مراحل فنی فیلم به طور کامل انجام نشده است، لاجرم ارائه این فیلم توسط تهیه کننده به جشنواره فجر انجام گرفته و از کیفیت مورد نظر من برخوردار نخواهد بود." به این ترتیب در حالی که کمتر از چند روز به آغاز جشنواره باقی مانده، باید دید که بیست و هشتیمن جشنواره فیلم فجر که در واقع نخستین آزمون مسئولان سینمایی جدید است، در چه ابعادی و با چه کیفیتی برگزار خواهد شد. جشنواره ای که شایعه تحریم آن از سوی سینماگران، همچون بختک بر سر آن سنگینی می کند و می تواند شکاف و بی اعتمادی میان سینماگران و دولتمردان را عمیق تر سازد.
*****
موج بازداشت اعضای نهضت آزادی ادامه دارد

ساعاتی پیش ( یکشنبه شب 27 دیماه) دو تن دیگر از اعضای نهضت آزادی بازداشت شدند.
محمود نعیم پور و خسرو قشقایی دو تن از اعضای شناخته شده نهضت آزادی ساعتی پیش و در پی اجضار از سوی دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
نعیم پور از جمله کسانی است که ماهها در دوران معاونت سعید امامی پس از نامه معروف به 90 امضایی به زندان افتاد و ماهها تحت سخت ترین شکنجه ها قرار داشت. وی سال 80 نیز توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و نزدیک به هشت ماه بازداشت و شش ماه زندان انفرادی کشید.
گفتنی است : بعد از ظهر دیروز نیز سولماز علیمرادی از اعضای شاخه جوانان و فرید طاهری عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
*****
خانواده مهدی عربشاهی از وضعيت فرزندشان ابراز نگرانی کردند

با گذشت حدود يکماه از بازداشت مهدی عربشاهی دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت، مراجعات و پيگيری های خانواده وی با درب های بسته مواجه شده است.
علیرغم مراجعه مکرر خانواده مهدی عربشاهی به زندان اوین، نتوانسته اند با وی ملاقات داشته باشند.
مهدی عرشاهی از زمان بازداشت تاکنون تنها یک بار در حدود دو هفته پیش با منزل خود تماس تلفنی بسیار کوتاهی داشته است و پس از آن هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دسترس نیست.
خانواده عربشاهی اعلام کردند: «متاسفانه هنوز برای ما مشخص نشده است که اتهام مهدی ما چيست؟ و از آن بدتر آنکه چرا اجازه تماس يا ملاقات با فرزندمان را به ما نمی دهند!؟ چرا ما را از حق ديدن فرزندمان محروم می کنند!
ندادن اجازه ملاقات و تماس نگرفتن مهدی و پاسخگو نبودن مسوولين، نگرانی ما را دو چندان و خواب را بر ما آشفته و حرام کرده است!»
گفتنی است شرايط سنی پدر و مادر عربشاهی و عدم اطلاع از وضعيت فرزندشان بر نگرانی ها افزوده است.
*****
حکم 11 سال زندان برای مجید دری از فعالان دانشجویی

مجید دری فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 11 سال حبس تعزیری محکوم شد.
دری دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی است که پیش از این به 6 ماه محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.
مجید دری اکنون به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی به تحمل یکسال جبس تعزیری و همچنین به خاطر ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به ده سال زندان محکوم شده است که از این ده سال، پنج سال انرا باید در زندان شهر ایذه بگذراند.
مجید دری روز هجدهم تیرماه سال جاری بازداشت شد و دوستان و نزدیکان او همکاری او با سازمان مجاهدین خلق را یک دروغ و اتهام بی اساس می دانند.
مهديه گلرو، شیوا نظرآهاری، سعيد جلالي‌فر، پيمان عارف، مجيد دري و ضياءالدين نبوي از اعضاي شورا دفاع از حق تحصیل هستند که اکنون در زندان به سر مي‌برند.
همچنین به تازگی حکم 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق برای ضیا نبوی از اعضای این شورا صادر شده است.
*****
نامه مرتضوی به لاريجانی: بازداشتگاه کهریزک یک مکان رسمی و قانونی بود
در پي قرائت گزارش كميته ويژه مجلس و ايراد اتهاماتي عليه دادستان سابق تهران،سعيد مرتضوي در جوابيه‌اي خطاب به علي لاريجاني گزارش كميته ويژه را مبهم و داراي موارد اشتباهي دانست كه زمينه سوء استفاده تبليغي را فراهم كرد و به گفته وي نكات اساسي و واقعيت‌هاي غيرقابل انكار نيز در اين گزارش مورد اشاره قرار نگرفت.
به گزارش ايلنا، متن اين جوابيه به شرح زير است:
*
رياست محترم مجلس شوراي اسلامي – جناب آقاي علي لاريجاني
سلام عليكم
نظر به اينكه گزارش تني چند از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه در تاريخ ‌٢٠/١٠/٨٨ در صحن علني قرائت گرديد داراي اشتباهات و نقايصي بود كه متاسفانه تعدادي از نشريات و رسانه‌ها با الحاق و جعل برخي مطالب مورد نظر به گزارش مذكور سعي در قلب حقيقت و آلوده نمودن فضاي رسانه‌يي نمودند و با توجه به اينكه پس از قرائت اين گزارش كه بر اساس مطالب آن هيچ اتهامي متوجه اينجانب نگرديده مصادره به مطلوب كردن و تعبيرات هدايت شده و جعل و الحاق در برخي مطبوعات تا به امروز به انحاء مختلف استمرار داشته است، توضيحات ذيل به منظور جلوگيري از هرگونه سوء استفاده بعدي و در جهت تنوير افكار عمومي و استحضار حضرتعالي و ساير نمايندگان محترم ارائه مي‌گردد.
‌١- نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي بر اساس مدارك مستدل و مورد اشاره بر قانوني و رسمي بودن بازداشتگاه كهريزك در اين گزارش اذعان نمودند و اظهارات مغاير با اين امر را مردود دانستند كه در اين خصوص لازم است از توجه نمايندگان محترم تقدير و تشكر نمود و لكن در مورد تاريخچه بازداشتگاه كهريزك نكاتي از قلم افتاده كه براي شفاف سازي بيشتر و برطرف نمودن برخي ابهام آفريني‌ها يادآوري آن لازم است.
بازداشتگاه كهريزك از زمان فرماندهي سابق نيروي انتظامي و به منظور جمع‌آوري منطقه آلوده خاك سفيد تهران تاسيس و با مجوز قانوني و با حكم قضائي، تمامي دستگيرشدگان منطقه مذكور در آن محل بازداشت گرديدند كه اين جريان به حدود 10 سال گذشته مربوط مي‌شود. همچنين چند سال قبل از احياي دادسراي تهران نيز در اين محل بند نسوان تاسيس و زنان فاسدي كه به اشاعه فحشا در تهران مي‌پرداختند پس از شناسايي توسط نيروي انتظامي با حكم قضائي در اين محل بازداشت و نگهداري مي‌شدند و در دوره‌هاي اخير نيز اين بازداشتگاه جهت اجراي طرح امنيت اجتماعي و جمع‌آوري اراذل و اوباش در سال ‌٨٦ پس از بازسازي و ساخت سالن‌هاي جديد و تعميرات اساسي جهت استقرار اراذل و اوباش و فروشندگان موادمخدر مورد استفاده قرار گرفت ضمن اينكه در همان سال پس از بازديد مفصل هياتي متشكل از مسئولين عالي رتبه انتظامي و قضائي و نظارتي از محل مذكور بر استمرار فعاليت اين بازداشتگاه تاكيد گرديد لكن اظهارات مغاير با اين ادعا كه به صورت كلي در گزارش مذكور بيان شده و نمايندگان محترم آن را اشتباه دانسته‌اند به لحاظ ابهام در بيان مطلب شائبه انتساب آن به مقامات دادستاني متبادر مي‌گردد در صورتيكه اين اظهارات به مصاحبه قائم مقام محترم رييس كل دادگستري استان تهران مربوط مي‌شود كه در مصاحبه با خبرگزاري ايسنا منتشر گرديد و اين ادعا ارتباطي با دادستاني تهران ندارد. مضافا پس از اين مصاحبه و انتشار آن توسط خبرگزاري مذكور كه طي آن جناب آقاي درخشان‌نيا ادعا نمودند كه اين بازداشتگاه غيررسمي و غيرقانوني بوده است به جهت اشتباه بودن آن مطالب و سوء استفاده برخي از رسانه‌هاي بيگانه در همان زمان طي اطلاعيه‌اي از سوي روابط عمومي دادستاني تهران ادعاي فوق تكذيب گرديد و مدارك آن نيز ارائه شد كه در سوابق خبرگزاري ايسنا و مطبوعات موجود است.
2- در رابطه با اين ادعا كه بازداشتگاه كهريزك ظرفيت و جا نداشته و قاضي دستور دهنده اصرار به پذيرش داشته به استحضار مي‌رساند:اولا: معاون دادستاني تهران در امر نظارت بر ضابطين و امور زندان‌ها قبل از اعزام متهمين بازداشتي به كهريزك از زندان مذكور و مسئولين مربوطه در نيروي انتظامي تهران بزرگ پيرامون ظرفيت زماني آن بازداشتگاه استعلام نموده كه مسئولين مربوطه اعلام نمودند بازداشتگاه كهريزك ظرفيت پذيرش و اسكان و تدارك ‌٤٠٠ نفر زنداني جديد را دارد. بنابراين با انتقال اين مطلب به دادسراي تهران كه مسئولين انتظامي و قضايي مربوطه در جريان كامل آن هستند بحث مطرح شده در گزارش اساسا كذب و عاري از حقيقت است و حسب اطلاع مسئولين انتظامي و قضايي مربوطه اين امر را به استحضار اعضاي محترم كميته ويژه نيز رسانيده‌اند.
ثانيا: روزنامه محترم جمهوري اسلامي و همشهري و برخي ديگر از رسانه‌ها در اين رابطه گزارش قرائت شده در مجلس شوراي اسلامي را تحريف نموده و با الحاق و جعل يك پرانتز به اين گزارش از اينجانب به عنوان مقام رسيدگي كننده نام برده كه اين امر نه تنها در گزارش مجلس شوراي اسلامي نيست بلكه اساسا مقامي كه رسيدگي نموده و دستور اعزام و نامه زندان به امضاء او است داديار محترم سابق شعبه اول معاونت امنيت دادسراي تهران بوده است و صرف نظر از اينكه اقدام مذكور برخلاف اخلاق مطبوعاتي و امانتداري رسانه‌يي صورت گرفته اساسا با هماهنگي قبلي و اقدامات به عمل آمده هيچگونه ممانعت يا ادعايي در خصوص پذيرش زندانيان نبوده و داديار محترم نيز به غير از نامه كتبي معرفي متهمين به زندان تماس و اصراري نداشته و زندان نيز با وجود نامه رسمي و معرفي متهمين نمي‌توانسته از پذيرش آنان خودداري نمايد. بنابراين ذكر چنين مطلبي در گزارش بدون تحقيق و مبتني بر اشتباه نويسندگان مي‌باشد.
3- در گزارش قرائت شده اشاره گرديده كه يكي از متهمين فوت شده بدون بازجويي به زندان معرفي گرديده است. بر اساس پرونده قضائي و انتظامي نامبرده اين ادعا كاملا اشتباه و غيرواقعي است. فرد مذكور پس از بازجويي انتظامي و گزارش حضور وي در صحنه اغتشاشات و نحوه دستگيري توسط داديار محترم شعبه اول دادسراي امنيت بازجويي و تفهيم اتهام گرديده و پس از آن قرار بازداشت موقت وي صادر و پرونده به استحضار معاونت محترم امنيت دادسرا مي‌رسد پس از موافقت با قرار بازداشت موقت مراتب به متهم ابلاغ سپس نامه اعزام وي به زندان تنظيم مي‌گردد بنابراين با ملاحظه پرونده انتظامي و قضائي مشار اليه اشتباه بودن گزارش تعدادي از نمايندگان مجلس كه به عنوان كميته ويژه قرائت گرديد در اين رابطه محرز مي‌باشد.٤- در خصوص اظهارنظر بعدي در اين گزارش مبني بر اينكه اعزام تعداد ‌١٤٧ نفر از دستگيرشدگان ‌١٨ تير را به بازداشتگاه كهريزك اشتباه دانسته‌اند نكات ذيل را به منظور تنوير شرايط زماني مذكور به استحضار مي‌رساند:
اولا: تعداد بازداشت شدگان اغتشاشات و آشوب‌هاي ‌١٨ تير مقابل دانشگاه تهران حدود ‌٣٨٠ نفر بوده‌اند كه قضات دادسرا پس از بازجويي و بررسي پرونده‌هاي بازداشت شدگان تعداد ‌٨٠ نفر از آنان كه اظهار ندامت داشتند و دخالت آن‌ها در تحريق اموال و تخريب و ايجاد بلوا كمتر بود آزاد نمودند.
لذا با توجه به تاكيد اينجانب مبني بر اينكه فقط اراذل و اوباش موثر در آشوب و بلوا و تخريب اموال عمومي به كهريزك اعزام شوند از حدود ‌٣٠٠ نفر باقيمانده ‌١٥٣ نفر آنان به اوين اعزام شدند و ‌١٤٧ نفر بازداشت شدگان بر اساس گزارش نيروهاي در صحنه و اظهارات آنان در پاسخ به تفهيم اتهامات وارده و به دليل نبود مكان خالي در اوين و اضطرار زماني مذكور به كهريزك اعزام شدند.
ثانيا: افرادي كه در روز ‌١٨ تير در خيابان‌هاي اطراف دانشگاه با فراخوان رسانه‌هاي بيگانه و ضد انقلاب به آشوب و اغتشاش پرداخته و با چاقو و قمه تعداد قابل توجهي از پرسنل پليس را مضروب كه در زمان رسيدگي به اتهام اين افراد تعدادي از پرسنل پليس امنيت در بيمارستان و در وضعيت كما به سر مي‌بردند.
بنابراين ‌١٤٧ نفر افراد مورد اشاره گزارش مجلس شوراي اسلامي اكثرا در زمره اراذل و اوباش واقعي كه به وسيله سلاح سرد و مواد آتش‌زا به صورت علني نظم و امنيت شهروندان را مختل و وسايل نقليه آنان را تخريب و پليس را با چاقو و قمه مضروب و اموال عمومي را به آتش كشيده‌اند قرار داشته كه اعزام آنان به بازداشتگاه كهريزك بر اساس طبقه‌بندي اين محل صحيح بوده و در اين رابطه هيچگونه اشتباهي رخ نداده است. ضمن اينكه تصاوير پليس امنيت از اغتشاشات ‌١٨ تير خيابان‌هاي اطراف دانشگاه تهران و شرح اقدامات اراذل و اوباش دستگير شده بر اساس گزارش پليس مويد اين مطلب است.
ثالثا: بازداشتگاه كهريزك يك مكان رسمي و قانوني بوده كه در گزارش نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز بر آن تاكيد شده است و با توجه به اينكه اساسا در قانون مجازات اسلامي تعريفي از اراذل و اوباش نشده تا بتوان افرادي را بنا به تعريف قانوني از شمول آن خارج كرد تاكيد اينجانب به قضاوت رسيدگي كننده مبني بر اينكه فقط اراذل و اوباش دستگير شده به بازداشتگاه كهريزك اعزام شوند و از اعزام افراد تحصيلكرده يا دانشجو به اين بازداشتگاه پرهيز گردد يك دستور داخلي بوده و چنانچه ساير متهمين نيز بر اساس تصميم قاضي رسيدگي كننده به اين بازداشتگاه اعزام شوند از منظر قانوني به لحاظ اينكه اين بازداشتگاه يك مكان رسمي و قانوني است تخلف انتظامي محسوب نمي‌شود. همانگونه كه قضات محترم رسيدگي كننده به اتفاق،‌ به صورت كتبي و شفاهي در دفاعيات خود به دادگاه و دادسراي انتظامي قضات اعلام نموده‌اند اينجانب به عنوان دادستان سابق تهران چه در جلسات عمومي قضات ويژه امنيت و چه در رابطه با دستگيرشدگان ‌١٨ تير تاكيد بر طبقه‌بندي متهمين داشته و صريحا به آنان ابلاغ كرده بودم كه تنها اراذل و اوباش كه براساس گزارش نيروي انتظامي اقدامات خطرناكي را مرتكب شده‌اند به بازداشتگاه كهريزك اعزام و از معرفي ساير افراد در درجات پايين‌تر خودداري نمايند كه از بين ‌٣٠٠ نفر متهم بازداشتي كه دلايل انتساب اتهام به آنان موجود بوده بيش از ‌١٥٠ نفر جداسازي و به اوين اعزام و از تعداد ‌١٤٧ نفر اعزامي به كهريزك داديار محترم رسيدگي كننده در رابطه با حدود ‌٧ نفر اشتباه كرده بود كه آن هم در دفاعيه خود عدم معرفي صحيح و كتمان هويت واقعي توسط متهمين را دليل اين امر دانسته است كه اين چند نفر خود را با مدرك ديپلم و شغل آزاد يا بيكار معرفي نموده‌اند كه بررسي بعدي پرونده‌هاي اتهامي نامبردگان نيز گوياي همين مطلب است.
همچنين لازم به ذكر است در بررسي‌هاي كميته منتخب حضرتعالي هر چند بر دلجويي از حدود ‌١٤٠ نفر اراذل و اوباش كه در ‌١٨ تير با چاقو و قمه نظم و امنيت مردم را به مخاطره انداختند و اموال عمومي و خصوصي را به آتش كشيدند تاكيد گرديده ولي از مامورين جان بر كف پليس كه توسط اين افراد مضروب و در بيمارستان بستري بوده‌اند ملاقات و حتي يادي هم نشده است. همچنين جاي اين تذكر خاليست كه در هر زماني نمايندگان مذكور به زندان اوين مراجعه نمودند شاهد بودند قضاتي كه با تعابير غيرواقعي و برداشت‌هاي شخصي از اين گزارش مورد هجمه تبليغي قرار گرفته‌اند تا نيمه شب و حتي ساعات اوليه بامداد در زندان مشغول رسيدگي به اتهامات اغتشاشگران و تكميل پرونده و مقدمات محاكمه و تعقيب عوامل فتنه بوده‌اند كه بعضا ملاقات نمايندگان محترم نيز تا همان ساعات شب به طول مي‌انجاميد، شايسته نيست امنيت رواني و حيثيت قضاتي كه در زمان فتنه و آشوب با تمام توان و به صورت شبانه روزي همه هستي خود را در جهت انجام وظايف قانوني و شرعي و ملي وقف نمودند الان بدون دليل قانوني آماج تبليغات مسموم و اتهام‌افكني و تخريب برخي مطبوعات و رسانه‌هايي قرار بگيرند كه سال‌هاست براي اين انتقام‌جويي لحظه شماري كرده و مترصد فرصت بودند.
شاهد اين مدعا حجم سنگين گزارشات خبري و برنامه‌هاي تحليلي تهيه و پخش شده عليه اينجانب توسط شبكه صداي آمريكا VOA (ارگان سازمان سيا)، BBC و بيانيه سازمان صهيونيستي ديده‌بان حقوق بشر و متهمين فراري و معاند در روزهاي اخير است كه گوياي نبرد تمام عيار تبليغي و رواني دشمنان قسم خورده انقلاب جهت انتقام از دوران تعقيب و محاكمه عوامل بيگانه و ضد انقلاب فراري مي‌باشد.
گزارش كميته منتخب حضرتعالي مبهم و داراي موارد اشتباهي بود كه زمينه اين سوء استفاده تبليغي را فراهم كرد و نكات اساسي و واقعيت‌هاي غيرقابل انكار نيز مورد اشاره قرار نگرفت.لذا با توجه به اينكه لازم است قضات ويژه‌اي كه در زمان فتنه و توطئه محاربين و دشمنان نظام مقدس جمهوري اسلامي از هر نوع تلاشي در جهت خنثي كردن اين آشوب‌ها دريغ نكردند مورد حمايت وكلاي ملت باشند و امنيت شغلي اين افراد بدون اثبات كوچك‌ترين تخلفي صرفا بر اساس جوسازي برخي از رسانه‌ها و گمانه‌زني‌ افرادي كه با آن‌ها خصومت دارند مورد تهديد قرار نگيرد. اميد است با تدابير حضرتعالي از ادامه اينگونه اقدامات تخريبي جلوگيري به عمل آمده و مطالب مذكور مطابق آيين نامه داخلي مجلس محترم شوراي اسلامي به استحضار نمايندگان محترم برسد.در پايان با توجه به اينكه انگيزه اصلي رسانه‌هاي معاند و ضد انقلاب خارج از كشور و برخي مجرمين فراري كه ساعتها در جهت تخريب و جوسازي عليه اينجانب پس از قرائت اين گزارش برنامه‌سازي كردند انتقام‌جويي از دوران مبارزه با فتنه‌گري آنان در زمان تصدي شعبه ‌١٤١٠ و ايام دادستاني تهران بوده است فارغ از محتواي گزارش مذكور و مطالب فوق‌الذكر توضيحاتي را در رابطه با مباحثي كه اينگونه رسانه‌ها با قلب واقعيت، سعي در ارتباط دادن موضوع كهريزك به اينجانب دارند به استحضار مي‌رساند:
1- اساسا عمده مدتي كه ‌١٤٧ نفر از متهمين آشوب‌هاي ‌١٨ تير در كهريزك به سر مي‌بردند اينجانب در مرخصي بودم و اين مرخصي به لحاظ اينكه مربوط به ايام دفاع از رساله دكتري است از ‌٥ ماه قبل تنظيم و تاريخ دفاع از سوي دانشگاه اعلام شده بود لذا با توجه به اينكه اينجانب در شش ماه قبل از اين تاريخ به لحاظ ضرورت كاري و زماني از مرخصي براي هيچ موضوعي استفاده نكرده بودم اين چند روز در محل كار نبوده و در مرخصي به سر مي‌بردم لذا انتساب مطالب مورد اشاره برخي رسانه‌ها به فردي كه در ايام مذكور در مرخصي بوده اشتباهي است كه از روي غرض ورزي طراحي مي‌گردد.
2- قبل از اعزام ‌١٤٧ نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه كهريزك اينجانب پس از شركت در جلسه صبح روز جمعه مورخ ‌١٩/٤/٨٨ كميته سياسي و امنيتي شوراي عالي امنيت ملي و طرح موضوع در جلسه مذكور با معاونت امنيت دادسراي تهران و قاضي رسيدگي كنده تماس گرفته و تاكيد نمودم با بررسي دقيق پروژه‌ها تنها افرادي كه با چاقو و قمه در اغتشاشات شركت داشته و اموال خصوصي و عمومي مردم را به آتش كشيدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارك جا در اوين به صورت موقت مي‌توانند به بازداشتگاه كهريزك اعزام نمايند و تاكيد مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصيل كرده يا دانشجو در بين بازداشت شدگان باشد به هيچ وجه به بازداشتگاه كهريزك اعزام نشوند اين امر نه تنها در لايحه معاونت امنيت دادسراي تهران و داديار و قاضي ويژه رسيدگي كننده خطاب به دادگاه و دادسراي انتظامي قضات آمده و قضات مذكور بر اين ابلاغ و تاكيد اينجانب به صورت شفاهي و كتبي بارها اذعان نموده‌اند بلكه اينجانب در جلسات مختلف قبل از حادثه ‌١٨ تير ‌١٣٨٨ و در ايام اغتشاشات بعد از انتخابات در جمع ساير قضات ويژه و مديران نواحي مختلف دادسرا هنگامي كه زندان اوين فاقد ظرفيت پذيرش بازداشت شدگان ايام مختلف بود همين تاكيد را داشتم كه ثبت و ضبط گرديده و غيرقابل انكار است.
بديهي است چنانچه قاضي ويژه رسيدگي كننده در اين رابطه قصور و يا اشتباهي داشته با توجه به تشكيل پرونده در دادسراي انتظامي قضات مي‌بايست پاسخگوي تصميم قضايي خود باشد. در هر صورت ابلاغ و تاكيد اينجانب در طبقه‌بندي متهمين به شرح فوق يك دستور داخلي بوده كه به موجب قانون حتي تخطي از آن به لحاظ اينكه بازداشتگاه كهريزك مكاني قانوني و رسمي بوده تخلف انتظامي از سوي داديار رسيدگي كننده محسوب نمي‌گردد.
3- حادثه دلخراشي كه در بازداشتگاه كهريزك رخ داد يك رويداد استثنايي بود كه هيچ سابقه‌اي در طول 10 سال گذشته نداشته است در 6ماه قبل از اين حادثه ميانگين حدود ‌٣٠٠ نفر متهم در اين بازداشتگاه نگهداري شده كه حتي بدون هماهنگي اينجانب يكي از شعبات بازپرسي دادسراي انقلاب تهران حدود ‌٢٥ نفر متهم در مدت چند هفته به اين بازداشتگاه اعزام و مجددا پس از تدارك جا در زندان اوين به تهران منتقل مي‌نمايد كه هيچگونه شكايت يا حادثه‌اي در بر نداشته است. از ميانگين ‌٣٠٠ نفر متهمي كه در شش ماه قبل از حادثه در بازداشتگاه كهريزك نگهداري مي‌شدند بر اساس نامه رسمي نيروي انتظامي بيش از نود و پنج درصد آن‌ها از سوي شهرستان‌هاي استان تهران كه زير نظر اينجانب نبوده‌اند بدون هماهنگي با دادستاني تهران به اين بازداشتگاه اعزام شدند كه هيچ ربطي به دادسراي تهران ندارد و علت ازدحام متهمين كه در گزارش مجلس محترم آمده است مربوط به دادسراي تهران نبوده در نهايت چون برخي نمايندگاني كه اين گزارش را هدايت مي‌كردند حساسيتي نسبت به ساير مقامات قضائي استان تهران ندارند اين موضوع را به طور كلي مسكوت گذاشته و به نحوي گزارش تنظيم گرديده كه اين امر نيز به دادسراي تهران مرتبط گردد در صورتي كه اينجانب در اعزام بيش از ‌٢٩٠ نفر از بازداشت شدگان در كهريزك در 6 ماه گذشته نه تنها هيچگونه دستوري نداده بودم بلكه بدون هماهنگي و اطلاع اينجانب از سوي ساير شهرستان‌هاي استان تهران كه زير نظر دادگستري كل استان تهران هستند صورت گرفته است و هيچ يك از شهرستان‌هاي مذكور در گزارش و نامه رسمي نيروي انتظامي حتي ادعاي هماهنگي و اخذ اجازه از اينجانب را نيز نداشته‌اند.
لذا مسائل مطروحه در بازداشتگاه كهريزك در ايام مذكور نه تنها هيچگونه ارتباطي با اينجانب نداشته بلكه بخشنامه رياست محترم قوه قضائيه نيز در لزوم هماهنگي در اعزام متهمين به اين بازداشتگاه از سوي شهرستان‌هاي مورد اشاره در نامه نيروي انتظامي رعايت نگرديده است ولي چون حساسيت و انگيزه‌هاي سياسي معطوف به دادستاني تهران است هيچ يك از مراتب فوق در دستور رسيدگي كميته مذكور نبوده و نسبت به آن‌ اظهار نظري نشده است.
4- در رابطه با پيگيري برخي نمايندگان محترم كه پس از حدود ‌٦ ماه از حادثه مذكور با قرائت گزارش مذكور عليرغم اينكه در آن به صراحت هيچگونه اتهامي متوجه اينجانب نشده با نامه‌نگاري مطبوعاتي و تبليغاتي درخواست رسيدگي نسبت به قضات رسيدگي كننده به پرونده اغتشاشگران را دارند و اظهارات آنان به گونه‌اي است كه گويي رسيدگي به اتهام قضات امري غامض و غيرممكن است به استحضار مي‌رساند:
اولا: دادسراي انتظامي قضات با گزارش هيات حقوق شهروندي بلافاصله پس از حادثه دلخراش كهريزك وارد عمل شده و با تشكيل پرونده قضائي و انتظامي و مطالبه پرونده‌هاي سه نفر متوفي مورد اشاره قبل از رسيدگي به تخلفات مامورين انتظامي در سازمان قضايي نيروهاي مسلح تمام قضاتي كه به نوعي وظيفه رسيدگي به موارد اتهامي ‌١٤٧ نفر دستگير شده حوادث ‌١٨ تير ‌١٣٨٨ را داشتند احضار و توضيحات لازم از آنان اخذ و به لحاظ اينكه بازداشتگاه كهريزك يك مكان رسمي و قانوني براي نگهداري متهمين بوده و حوادث ناگوار مورد اشاره هيچگونه ارتباطي با قضات نداشته است هيچ يك از قضات مذكور تعليق نشده و اتهامي متوجه آنان نگرديده است.
بنابراين برخلاف تصور برخي نمايندگان رسيدگي به شكايت عليه قضات بدون اغماض و با سرعت در دادسراي انتظامي قضات انجام شده و متاسفانه گزارش مذكور پس از رسيدگي دادسراي انتظامي قضات و حتي پايان رسيدگي دادسراي انتظامي تهران و تكميل تحقيقات و صدور اطلاعيه سازمان قضائي نيروهاي مسلح قرائت شد كه مآلا ارزش تبليغاتي و رسانه‌يي آن غالب بود.
ثانيا: در رابطه با قضات مورد اشاره در گزارش و نامه برخي نمايندگان علاوه بر رسيدگي در دادسراي انتظامي قضات و عدم احراز هيچگونه تخلفي از سوي آنان موضوع پس از گزارش هيات حقوقي شهروندي و مدافعات قاضي رسيدگي كننده به استحضار عالي‌ترين مقام قضايي كشور رسيد و معظم له نيز با بررسي همه جانبه مطالب، صراحتا اعلام نمودند در موضوع حادثه كهريزك هيچگونه تخلفي از سوي قضات مورد اشاره و دادستاني تهران انجام نشده است. همچنين شايان ذكر است تخلفاتي كه در رابطه با داديار محترم رسيدگي كننده و معاونت امنيت دادسرا در جريان رسيدگي است مربوط به اصل اعزام متهمين به كهريزك نبوده و ارتباطي با حوادث دلخراش آن نيز ندارد بلكه مسائل شكلي نظير نحوه ابلاغ قرار بازداشت موقت و تفهيم حق اعتراض و اموري از اين قبيل مي‌باشد كه به اصل حادثه و مباحث مطروحه در گزارش ارتباطي ندارد مضافا تخلفي در مسائل شكلي مذكور نيز تاكنون به اثبات نرسيده است.
ثالثا: اينجانب به عنوان دادستان تهران نه تنها پاسخگوي شكايات رسمي متهمين و وكلاي آنان طي سالهاي گذشته در دادسراي انتظامي قضات بوده‌ام بلكه حتي شب‌نامه‌هاي بدون امضاء كه در خصوص افراد عادي رسيدگي به آن غير ممكن است پيرامون آن پاسخگو بوده و هر موردي عليه اينجانب گزارش يا شكايتي به عمل آمده رسيدگي و اعلام نتيجه شده است از جمله آخرين پرونده‌هاي اينجانب در دادسراي انتظامي مربوط به شكايت آقاي اكبر گنجي و وكيل مدافع ايشان بود كه چند ماه پيش پس از پاسخگويي كامل مردود اعلام و مختومه گرديد شكايت مديران روزنامه‌هاي زنجيره‌يي، خانم شيرين عبادي و متهمين و مجرميني كه در حال حاضر فراري بوده و در خارج از كشور به سر مي‌برند انبوهي از پرونده‌هاي اينجانب در دادسراي انتظامي قضات بوده كه بدون اغماض و با رعايت دقيق موازين قضايي رسيدگي و مختومه گرديده است.
بديهي است چنانچه فرد يا افرادي از قضات شكايتي داشته باشند نيازي به نامه‌نگاري‌هاي تبليغاتي ندارد زيرا اين اقدامات نتيجه‌اي جز تشويش اذهان عمومي و آلوده نمودن فضاي رسانه‌اي نداشته و دادسراي انتظامي قضات فارغ از توجه به اين اقدامات سياسي بر اساس وظيفه قانوني سابقا به موضوع مورد اشاره رسيدگي نموده است.
*****
آخرین وضعیت بهزاد نبوی، عماد الدین باقی و کیوان مهرگان

پرونده تجدیدنظر بهزاد نبوی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب از حدود سه هفته پیش به شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان مستقر در دادگاه انقلاب اسلامی ارجاع شده است.
صالح نیکبخت در گفت‌وگو با ایلنا با اعلام این مطلب گفت: تاکنون حکم تجدیدنظر در مورد بهزاد نبوی صادر نشده و درخواست‌های مکرر اینجانب و خانواده وی از مراجع مختلف قضایی برای آزادی او جهت ادامه معالجات در بیرون از زندان به نتیجه نرسیده است.
وکیل نبوی ادامه داد: با این حال تاکنون به دستور دادستان تهران و کوشش مسوولان زندانی که موکلم در آن زندانی است، وی دو بار از زندان به بیمارستان اعزام شده و مجموعا ۵ روز در خارج از زندان به سر برده است.
وی اظهار داشت: پس از بازگرداندن نبوی به زندان اینجانب و همسر نبوی در نامه‌ای مشترک به ریاست قوه قضائیه وضعیت جسمی موکلم را توضیح داده و حسب اعلام از طرف آیت‌الله لاریجانی این درخواست به مراجع ذیربط ارجاع شده و با وجود اینکه همسر موکلم در ملاقات با دادستان کل کشور و دادستان تهران و نیز رئیس دادگستری استان وضعیت جسمانی نبوی را با توجه به گواهی پزشکی قانونی توضیح داده است هنوز با مرخصی و ادامه معالجات در بیرون از زندان موافقت نشده است.
نیکبخت افزود: پرونده تجدیدنظر موکلم تاکنون منتج به نتیجه نشده و امیدوارم با توجه به اینکه وی بیشتر از ۲۰ دقیقه در تظاهرات روز ۲۵ خرداد حضور نداشته است، مرجع تجدیدنظر با دقت دفاعیات این‌جانب و بهزاد نبوی را مد نظر قرار دهد.
این وکیل دادگستری که وکالت عمادالدین باقی و کیوان مهرگان را نیز بر عهده دارد در خصوص وضعیت این دو بازداشت‌شده گفت:علی‌رغم تماس این دو با خانواده‌هایشان بنده و دیگر همکارانم که وکالت این دو نفر را برعهده داریم تاکنون نتوانسته‌ایم با آنها ملاقات کنیم و از اتهامات آنها جز آنکه آقای باقی به همسرشان گفته‌اند، خبری نداریم.
*****
امنيت جی‌ميل ارتقاء يافت
ایسنا: گوگل به‌منظور افزايش امنيت جي ميل، از رمزنگاري https به‌عنوان استاندارد پيش فرض در تمامي اشتراك‌هاي سرويس ايميلش استفاده مي‌كند. به گزارش ایسنا، اين اقدام به‌منظور اطمينان از انتقال مطمئن اطلاعات ميان رايانه كاربر و سرورهاي ايميل گوگل و براي جلوگيري از رخنه هكرها و خلافكاران اينترنتي به اشتراك‌هاي ايميل در شبكه‌هاي بي‌سيم واي فاي عمومي، انجام مي‌گيرد. طبق اعلام گوگل، همزماني اعلام اين خبر با اخبار هك شدن اشتراك‌هاي جي‌ميل فعالان حقوق بشر در چين كه تجديدنظر اين شركت براي حضور اينترنتي در اين كشور را در پي داشته، ربطي ندارد. بنا بر اعلام اين شركت، با وجود اين حقيقت كه رمزنگاري https سرعت ارسال و دريافت ايميل را براي كاربران جي‌ميل اندكي كند مي‌كند، مزاياي امنيتي آن در برابر مشكلات كارآمدي كوچك، مهمتر است. اين رمزنگاري به صورت پيش فرض براي تمامي اشتراك‌هاي جي‌ميل عرضه شده؛ با اين همه اگر برخي از كاربران تصور مي‌كنند شبكه مورد استفاده آن‌ها به اندازه كافي ايمن است يا مايلند به دلايل كارآمدي اين امكان را غيرفعال كنند، مي‌توانند به فهرست تنظيمات در جي‌ميل مراجعه كنند. زماني كه جي‌ميل در سال 2004 راه‌اندازي شد، به دليل اينكه اكثر كاربران اتصال اينترنتي كندي داشتند و هزينه‌هاي كارآمدي نسبت به مزاياي امنيتي مهمتر بود، رمزنگاري https به‌عنوان پيش‌فرض مورد استفاده قرار نگرفت.
*****
ممانعت از برگزاری تجمع مادران عزادار در پارک لاله
نیروهای امنیتی و انتظامی مانع از شکل گیری تجمع مادران عزادار در پارک لاله تهران شدند.
وبلاگ مادران عزادار دراین خصوص نوشت: بیست و شش دی ماه برای مادران یادآور روزی است که محمد رضا شاه دیکتاتوررا فراری دادند و سرمست از این پیروزی با آرزوی عدالت و برابری و آزادی ، جوانانی با ایمان و آزادیخواه پرورش دادند غافل از اینکه دشمنان آزادی آنان را بد تر از دوران گذشته به خاک و خون خواهند کشید و اکنون هر روز به عزای جوانی می نشینند وبا اشک و سکوت خواسته های بر حق خود را تکرار می کنند تا شاید روزی فرزندان این سرزمین در کنار هم با عشق و صلح و صفا ، زندگی کنند .چه جوانان آزدیخواهی چون امیر ارشد فرزند شهین مهین فر مادری عاشق که صدایش چهل و چهار سال با متن های مادرانه و عاشقانه در نیمه های شب از طریق رادیو به گوش مردم رسید و چه جوانان فریب خورده لباس شخصی و نظامی و بسیجی که برای امرار معاش به مردم کشی کشانده شده اند ، همه و همه مردم ایران بتوانند زندگی شایسته و انسانی داشته باشند .
شنبه این هفته نیز نیروهای ضد امنیت پارک لاله را اشغال کرده بودند و نگذاشتند مادران در پارک تجمع کنند ، هرچند تعدادی از مادران در گوشه و کنار پارک و خیابان های اطراف دیداری تازه کردند و پیمان شان را یادآور شدند. شاید تعدادی هم بازداشت شده باشند هنوز خبر موثقی به ما نرسیده است .
وتعدادی از مادران در گوشه ای دیگر ازتهران با در دست داشتن پلارکارد و عکس فرزندان شان اجتماع کردند و به دشمنان آزادی یادآور شدند که پارک لاله را می توانید اشغال کنید ولی تمام سرزمین ما را نه. ما هنوز زنده ایم .
*****
مطهری خواستار حضور موسوی و کروبی در مناظره تلویزیونی شد
علی مطهری درخواست کرد که كانديداهاي معترض هم به صداوسيما دعوت شوند و حرف‌هايشان را بزنند تا در نهايت به وحدت و آشتي ملي در جامعه دست يابيم و ان‌شاءالله در 22 بهمن شاهد باشيم كه همه شخصيت‌ها و گروه‌ها در راهپيمايي شركت مي‌كنند و به اين بحران خاتمه داده مي‌شود.
به گزارش ایسنا نماينده‌ مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي گفت: معتقدم برگزاري گفت‌وگو و مناظره در فضاي سياسي جامعه باعث آرامش معترضان قانوني و به حاشيه راندن افراد فرصت‌طلب و ضداسلامي خواهد شد كه در گروه معترضان قانوني نفوذ كرده و درصدد به دست‌گيري رهبري اين جنبش هستند و هم‌چنين باعث افزايش آْگاهي همه مردم مي‌شود. علي مطهري اظهار كرد: به نظر من اين كار صداوسيما در جهت حل بحران موجود و به نوعي عمل به راهكارهاي طرح وحدت و آشتي ملي است كه هم من و هم برخي شخصيت‌هاي سياسي بر آن تاكيد داشتند، اين اقدام همچنين باعث آگاهي بيشتر مردم خصوصا قشر متدين و ولايت‌مدار از حقايق مي‌شود.
وي با بيان اينكه توفيق اين مناظره‌ها به رعايت شرايط درست مناظره بستگي دارد، افزود: افراد در اين گفت‌وگوها بايد به دنبال برهان و استدلال باشند، از هيجان بپرهيزند، به دنبال تصفيه‌حساب‌هاي شخصي نباشند و به يكديگر توهين نكنند تا ان‌شاءالله اين گفت‌وگوها بتواند نتيجه مثبتي داشته باشد. مطهري تصريح كرد: حتما جامعه به وسيله طرح اين بحث‌ها آرامش پيدا مي‌كند، اما اينكه به همه نقطه‌نظرات عمل و بحران سريعا حل شود، اينطور نيست و نبايد انتظار داشته باشيم با اين مناظره‌ها بحران، يك روزه حل شود، اما به هر حال طرح اين مباحث اثر خود را بر جامعه مي‌گذارد، چرا كه فشار افكار عمومي واقعيتي است كه در حل معضلات اجتماعي تاثير منحصر به فردي دارد.
نماينده مردم تهران در خانه ملت، اضافه كرد: مسلما هرچه آگاهي مردم بالاتر باشد و آنها واقعيات را بيشتر بدانند قطعا با مشكل نيز بهتر مواجه مي‌شوند. ما نبايد فكر كنيم كه با ايجاد شرايط مصنوعي بهتر مي‌توانيم اين بحران را مديريت كنيم. اين عضو كميسيون فرهنگي مجلس خاطرنشان كرد: به اعتقاد من برگزاري مناظره‌ها در صداوسيما در مجموع خوب و مثبت است، مجري نيز اگر چه شخصا منتسب به يك بينش سياسي است، اما سعي مي‌كند عدالت را رعايت كند، اما اينكه چه افرادي براي مناظره دعوت شوند، بهتر است كساني باشند كه حرفي براي گفتن داشته باشند و دنبال عوام‌فريبي، استفاده از عواطف مذهبي مردم و ايجاد هيجان كاذب نباشند بلكه از برهان و استدلال استفاده كنند و تعصب گروهي نداشته باشند. گفتنی است در حالی که از سوی جناح معتدل اصولگرا تلاشهایی برای حل بحران جاری صورت می گیرد, حامیان افراطی احمدی نژاد پس از 7 ماه هنوز نمی خواهند وجود بحران در جامعه را بپذیرند.
*****
اتحادیه دانشویان دانشگاه های اروپا خواستار تحریم ایران شد
اتحادیه دانشویان دانشگاه های اروپا با صدور بیانیه ای ضمن محکوم کردن بازداشت بیش از ۸۰ دانشجو در روز عاشورا خوستار خواستار واکنش تمامی دولت های اروپایی، شوراهای محلی، سازمان های غیردولتی، گروه های حقوق بشری، موسسات آموزشی و سازمان های دانشجویی نسبت به وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران شد.
این اتحادیه دانشجویی در بیانیه خود خطاب به جامعه دانشگاهی جهانی اعلام کرده است که اعتراض آنان می تواند نقش بسیار مهم و اثرگذاری را داشته باشد.
این اتحادیه دانشجویی همچنین از دولت های کشورهای اروپایی خواسته است تا در اعتراض به نقض حقوق بشر، روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با حکومت ایران را قطع کنند.
اعضا محترم و مدافعان حقوق بشر
در ۷ ماه گذشته جهان شاهد بی عدالتی آشکاری بوده است که از طرف حکومت ایران بر معترضان صلح طلب روا داشته شده است. ما، اتحادیه دانشجویان اروپا، در زمینه آگاه سازی جهانیان در مورد سرکوب آزادی های ایرانیان فعال بوده ایم و جز سازمان های فعال در سراسر اروپا که همبستگی خود را با جنبش دموکراسی خواهانه مردم ایران ابراز کرده اند.
هرچند سرکوب های بی رحمانه علیه معترضین صلح طلب، برخورد های زننده و خشن با زندانیان سیاسی (از جمله تجاوز و شکنجه) و اخیرا بازداشت بیش از ۸۰ دانشجو می تواند حاکی از افزایش خشونت باشد. آنچه در طول دو هفته ی اخیر رخ داده است جان تعداد بیشتری از انسان های بی گناه را به مخاطره انداخته است و از همین رو شرایط عکس العمل سریع را می طلبد و توجه ویژه ای را می طلبد.
هدف این نامه در درجه اول تصریح مجدد بر اهمیت تلاش های اخیر ایرانیان در رسیدن به آزادی است و در درجه بعد درخواستی عاجزانه است از شما تا آنان را در برابر نقض گسترده حقوق بشر و یا حتی در مواردی مرگ حمایت کنید.
ما مایلیم تا توجه شما را به موارد زیر جلب کنیم:
گزارشات حکومتی حاکی از آن است که در طی تظاهرات نوزدهم دسامبر (مصادف با درگذشت روحانی ارشد مخالف آیت الله منتظری) حداقل ۸ نفر کشته شده اند و قریب به ۱۳۰۰ نفر از تظاهرات کنندگان بازداشت شده اند. در روز مقدس و محترم عاشورا (مصادف با ۲۶ دسامبر) نیز بسیاری کشته و بازداشت شده اند. دستگیری مخالفان سیاسی در تهران و سایر شهرها ادامه دارد. فعالین دانشجویی، زنان، جوانان، کارگران، مادران، فعالین حقوق کودک و نیز زندانیان سیاسی سابق در میان بازداشت شدگان هستند.
زندانیان پیش از این تجاوز وحشیانه و استفاده مکرر از شکنجه بر علیه خود را تجربه کرده اند. این شرایط توصیف شده در هفته های اخیر افزایش چشمگیری داشته است که می تواند دلیلی بر سقوط وضعیت حقوق بشر به اسفبارترین نقطه خود تا کنون باشد.
بیش از ۸۰ نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در سرتاسر ایران در روز بسیت و هفتم دسامبر بازداشت شده اند. در میان آنان می توان به فعال برجسته دانشجویی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت، بهاره هدایت، اشاره کرد.
محسن اژه ایی دادستان کل ایران اعلام کرده است که حداقل از سه نفر از تظاهرکنندگان بازداشت شده به اعدام محکوم خواهند شد. وی همچنین هشدار داده است که تعداد بیشتری از زندانیان سیاسی در روزهای آتی اعدام خواهند شد. سخنگوی مجلس ایران، علی لاریجانی نبز به همران تعداد دیگری از مقامات هشدار داده اند که با هر گونه تظاهرات اعتراضی به شدت برخورد خواهد شد.
دستگاه قضایی به همراه نیروهای امنیتی و قضایی منتسب به رهبر جمهوری اسلامی نیز احکام اعدام برخی از بازداشت شدگان روز آشورا را تایید کرده اند.
کمیته حمایت از حقوق بشر در کردستان اعلام کرده است که اخیرا حکومت یک زندانی سیاسی کرد که از سال 2007 در زندان نگه داشته می شده را اعدام کرده است. این اعدام روند قانونی خویش را طی نکرده است و مقامات از تحویل جسد این زندانی به خانواده اش امتناع می ورزند.
دموکراسی و حقوق بشر برای تمامی انسان ها در سرتاسر دنیا است و برای دست یابی و استقرار آن در گوشه کنار این جهان کارهای بسیاری مانده است که بایست انجام گیرد بالاخص در مکان هایی که در آنها مردم امکانات بسیار ناچیزی در فریاد و بیان دغدغه های خویش دارند. فقدان دسترسی به رسانه ها و سرکوب ابزارهای ارتباطی با سایر نقاط جهان سبب شده است تا جنایت فراوان صورت پذیرفته با تاخیر مورد تایید جهانیان قرار گیرد. به عبارت دیگر قساوت معمولا هنگامی صورت می پذیرد که دولت ها، سازمان ها و رسانه ها بسیار کند عمل می کنند. هرچند که از نظر ما ارتباطات محدود و به تبع آن اطلاعات محدود دریافت شده نمی تواند در مورد شرایط فعلی ایران بهانه قابل قبولی باشد. عکس ها، ویدیوها و گزارشات در ارتباط سرکوب وحشیانه و نقض حقوق بشر به خوبی توانسته اند جایگاه خود را در میان رسانه ها پیدا کنند. ما به عنوان شهروندان کشورهای آزاد و دموکراتیک مسئولیت داریم تا به درخواست کمک آنها پاسخ دهیم، درخواست های کمکی که متوجه تک تک ما هاست.
ما از شما می خواهیم تا به ما بپیوندید تا به تغییر و بهبود شرایط کمکی کرده باشیم. لطفا همبستگی خود را با مردم ایران نشان دهید. درخواست از دولت های اروپایی، شوراهای محلی، سازمان های غیردولتی، گروه های حقوق بشری، موسسات آموزشی، سازمان های دانشجویی و نیز درخواست از سایر اعضا جامعه ی دموکراتیک و مدنی خودمان برای مشارکت بیشتر در حمایت از این جنبش دموکراسی خواهانه می تواند یکی از راههای ممکن باشد.
با توجه به جنایت های اخیر و نیز اعتراضات مستمر مردمی، ما اعلام می کنیم:
۱ - دولت ها نباید در برابر نقض حقوق بشر ساکت بمانند و می بایست روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با رژیم ایران را قطع کنند.
۲ - گروه های حقوق بشری و سازمان های غیردولتی می بایست در زمینه وادار کردن حکومت ایران به رعایت حقوق بشر نقش فعال تری را ایفا کنند.
۳ - چهره های دانشگاهی می بایست بر این مهم واقف باشند که اعتراض ایشان می تواند نقش بسیار مهم و اثر گذاری را داشته باشد و اینکه همکاران ایشان در ایران شدیدا به همبستگی و همراهی آنها نیازمندند.
۴ - تمام سازمان های دانشجویی و در هر قالبی می بایست فعالیت هایی ترتیب دهند تا سطح آگاهی عمومی در مورد شرایط ناگوار تحمیل شده بر همکاران ایرانی را ارتقا بخشند. و نیز آنان را در راه تحقق بخشیدن به هدفشان که همانا دست یابی به ایرانی آزاد و دموکراتیک است، یاری بخشند.زمان برای قربانیان سرکوب های احتمالی حکومت به سرعت می گذرد از این رو از شما تقاضا می کنیم که سریعا عمل کنید.
*****
انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر خواستار تحقیق در مورد ترور دکتر مسعود علیمحمدی شد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر با صدور بیانیه ای، ضمن محکوم کردن ترور دکتر مسعود علی محمدی استاد دانشگاه تهران و ابراز نگرانی عمیق نسبت به شرایط نا امن دانشگاه، خواستار انجام تحقیقات جدی و بی طرفانه در خصوص این جنایت شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر متن این بیانیه بدین شرح است:
هنوز هم قصه پرکین استبداد ادامه دارد. داستانی که این بار آدمی کشی و انسانیت ستیزی پیشه کرده است و نیش زهرش را از بهر کین بر هر انسان آزاده ای در این روزگار فرو نشانده است. روزگار تلخ سرزمین ما باردیگر شاهد ظلم و ستم به دانشگاه و دانش است. دست زور و دشمنان ملت ایران، این بار با اقدام تروریستی، یکی از دانشمندان و بزرگان سرزمینمان را به شهادت رساند. دکتر مسعود علی محمدی، فیزیکدان برجسته ذرات بنیادی، و نخستین دانش آموخته دکترای فیزیک در داخل کشور به درجه رفیع شهادت نایل گشت.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تكنیك تهران) ضمن محکوم کردن این اقدام تروریستی، موارد ذیل را به جامعه دانشگاهی اعلام می دارد:
1- ترور استاد فاضل دانشگاه، استادی که برای دانشجویان محبوب و عزیز بود و استادی که آزار و اذیتی که بر دانشجویان می رفت را بر نمی تافت، و خصوصا در ماههای پس از انتخابات همراه جنبش سبز ملت ایران بود، نه ترور یک شخص بلکه ترور امنیت و کیان دانشگاه است.
2- جامعه دانشگاهی، تا دیروز نگران وضعیت پیشرفت علمی و رشد و آگاهی کشور بود. چراکه برخورد های غیرقانونی و ظالمانه دولتمردان با دانشجویان و اساتید، روز به روز افزایش می یابد. اما امروز جامعه دانشگاهی کشور نگران جان و امنیت اساتید و دانشجویان منتقد و آگاه خود است. انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیركبیر (پلی تکنیک تهران) نگرانی عمیق خود را از شرایط ناامن دانشگاه، که موجب در خطر افتادن جان دانشگاهیان شده است، اعلام می دارد.
3- برخوردهای که از طرف کودتاگران پس از وقوع این فاجعه رخ داده است، نگرانی ها و ابهامات را افزایش داده است. هنوز ساعتی از انجام این ترور نگذشته بود که رسانه های دولتی و حتی سخنگوی وزارت امور خارجه، مسببین این ترور را اعلام می کنند. و برای راحت کردن خود و پاک کردن صورت مسئله، همچون قتلهای زنجیره ای عوامل و دول خارجی را متهم می نمایند. این در حالی است که هنوز هیچ تحقیقی در این خصوص انجام نشده است. انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تكنیك تهران) خواستار انجام تحقیقات جدی و بی طرفانه برای مشخص شدن عاملان و آمران این جنایت است. چراکه استفاده از یک بمب پیشرفته آن هم در پایتخت کشور، کار آسانی نیست.
4- متاسفانه در جریان تشیع جنازه شهید دکتر علیمحمدی که تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد، مامورین حکومتی حضور دانشجویان را که با سکوت خود و شعارهای لااله الا الله به بزرگداشت استاد خود پرداخته بودند برنتافتند، و با حمله به دانشجویان و بازداشت آنها و همچنین با منافق خواندن رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران و دستگیری وی، لکه ننگ دیگری را بر کارنامه خود ثبت کردند. لذا انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تكنیك تهران) نگرانی شدید خود را نسبت به برخورد با اساتید، دانشجویان و جامعه دانشگاهی كشور اعلام می کند.
*****
مصطفی کریم بیگی یکی از شهدای عاشورای خونین در ایران

شهید مصطفی کریم بیگی، جوان ۲۷ ساله، یکی دیگر از شهدای عاشورای خونین است که به دست نیروهای حکومت به شهادت رسیده است.
مصطفی کریم بیگی در روز عاشورا در حوالی خیابان نوفل لوشاتو مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان سپرده است. از روز عاشورا تاکنون خانواده کریم بیگی از وضعیت وی هیچ گونه اطلاعی نداشته و درحالیکه تصور میکردند وی در روز عاشورا دستگیر شده و اکنون در زندان به سر می برد، هفته گذشته عکس و پیکر او را در پزشک قانونی شناسایی کرده اند. از روز عاشورا تا هفته گذشته مسئولین هیچ پاسخی در مورد وضعیت مصطفی به خانواده کریم بیگی ارائه نمی کردند. اکنون نیز پس از مشخص شدن کشته شدن مصطفی کریم بیگی در روز عاشورا این خانواده به شدت تحت فشار قرار گرفته اند. ماموران وزارت اطلاعات برای تحویل جسد مصطفی کریم بیگی این شرط را برای خانواده گذاشتند که مراسم دفن و ختم باید در خارج از تهران برگزار شود درحالیکه وی ساکن محله امیریه تهران بوده است. بر اثر فشارها خانواده کریم بیگی مجبور به پذیرش این شرط شدند. بالاخره در غروب روز سه‎شنبه ۲۲ دی ماه به طور ناگهانی به خانواده اطلاع داده شد که فقط پدر، مادر و خواهر شهید برای خاکسپاری میتوانند حضور داشته باشند و در غروب آفتاب، پیکر شهید کریم بیگی در شهریار به شکل مظلومانه ای به خاک سپرده می شود. نهایتا در روز جمعه ۲۵ دی ماه در یکی از شهرک های شهریار برای این شهید مراسم ختمی برگزار گردید که در آن حال مادر و خواهر شهید بسیار نامساعد بوده و آنها از همگان می خواستند که نگذارند خون این شهید پایمال گردد. در عاشورای خونین امسال در ایران نیروهای نظامی، مردم تهران را به خاک و خون کشیدند. بنابر آمار رسمی نیروی انتظامی هشت نفر و بنابر آمار غیررسمی نزدیک به ۳۵ به کشته شده اند.
_______________________________________