سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۴/۲۸

یکشنبه: 28/4/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران درود بر شما. پس از یک روز پر از غوغا و خبرهای بد، بار دیگر "پست" جدیدی را در ساعت00:20 بامداد روز یکشنبه بیست و هشتم تیرماه آغاز می کنیم. امروز هم مانند دیگر روزهایمان ناگزیریم کار خود را با انعکاس خبری دردناک (که در زیر مشاهده می کنید) آغاز کنیم اما پیش از نوشتن آن خبر ناگوار؛ لازم دیدیم یکبار دیگر یادآوری نماییم که به پیشنهاد تشکیلات مدافعین حقوق بشر، شنبه آینده سوم امرداد ماه روز جهانی "اقدام برای حقوق بشر در ایران" نامگذاری شده و قرار است درین روز در سراسر جهان به نشانه همبستگی با خیزش نوین ایرانیان؛ تجمعات و تظاهراتی انجام شود.
ما نیز با استقبال از این فراخوان، همراه با تمامی رادمردان و آزاد زنان جهان به این همایش در میهن خویش خواهیم پیوست. پوستر زیر نشانگر این فراخوان جهانی است.

*****

تدفین یک جانباخته دیگر: محمد کامرانی

دستگیری در 18 تیر، شهادت در 25 تیر بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان
پیکر گلگون محمد کامرانی که پنجشنبه گذشته بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان اوین، در بیمارستان مهر تهران از دنیا رفت، صبح دیروز (شنبه) در بهشت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد.
محمد کامرانی که تنها 18 سال داشت و جمعه گذشته قرار بود در کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بود.
این جانباخته دلیر و مبارز چند روز پس از بازداشت، به همراه گروه دیگری از بازداشت شدگان به زندان اوین منتقل شد. خانواده‌ی این شهید وقتی از محل نگهداری او خبردار شدند که یک مامور زندان اوین در جمع خانواده‌ی بازداشت‌شدگان فهرستی از اسامی افراد بازداشت شده راخواند و از انتقال آنها از کمپ کهریزک به زندان اوین خبر داد.
پیگیری خانواده‌ی او به اینجا رسید که مطلع شدند دستور آزادی وی نیز صادر شده و به همین منظور صبح روز چهارشنبه 24 تیر ماه به زندان اوین مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها گفته شد که فرزند شما مجروح بوده و به بیمارستان منتقل شده است.
وقتی این خانواده به بیمارستان لقمان رفتند، با پیکر نیمه جان محمد کامرانی روبرو شدند که همچنان تحت کنترل ماموران بود. آنها با هماهنگی مسئولان بیمارستان و باز تحت کنترل شدید ماموران، فرزند خود را به بیمارستان مهر منتقل کردند، اما تلاش‌های کادر پزشکی در نهایت بی‌نتیجه ماند و محمد کامرانی 18 ساله نیز به ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و دیگر شهیدان جنبش سبز پیوست.
پیکر شهید محمد کامرانی صبح دیروز در میان حزن و اندوه دوستان و خانواده داغدارش تشییع و در قطعه 221 بهشت زهرا مدفون شد.
*****

توهین کیهان به فرزند آیت‌الله طالقانی
00:40 بامداد یک‌شنبه، 28 تیر 1388

"روزی نامه" حامی کودتاچیان، اعظم طالقانی را «فرزند ناخلف» نامیده

روزی نامه بی‌ادب کیهان با انتشار مطلبی توهین‌آمیز، اعظم طالقانی فرزند یکی از رهبران انقلاب اسلامی را «فرزند ناخلف» نامیده و تلویحا او را به اقدام علیه نظام از ابتدای انقلاب متهم کرده است. توزیع رسمی این شماره از روزنامه تا ساعاتی دیگر در سراسر کشور آغاز خواهد شد.
کیهان در شماره روز یکشنبه 28 تیر در ستون «خبر ویژه» که از سال‌های قبل محل توهین و جسارت به همه دلسوزان ایران بوده و هست، در خبری تحت عنوان «رهنمود فرزند ناخلف به مراجع!» نوشته: دختر آيت الله طالقاني(ره) كه با گروهك نهضت آزادي ارتباط و همكاري وسيع دارد، به مراجع رهنمود ارائه كرد! اعظم طالقاني در گفت وگو با خبرگزاري افراطي ايلنا گفت: وظيفه شرعي مراجع است كه از سخنان هاشمي حمايت كنند. وي اضافه كرد: سخنان آقاي هاشمي بي شباهت به سخنان مرحوم طالقاني در اولين نمازجمعه نبود.
این روزنامه که با استفاده از بودجه دولتی به لجن‌پراکنی می‌پردازد و در عین حال از مصونیت آهنین قضایی نیز برخوردار است، همچنین ادامه داده: برخي فرزندان آيت الله طالقاني كه با دو گروهك نهضت آزادي و منافقين پيوند خورده بودند به آلت دست اين گروهك ها براي فاصله انداختن ميان آيت الله طالقاني و نظام تبديل شدند اما مرحوم طالقاني با وجود فاصله پيش آمده، آب پاكي را روي دست منافقيني كه وي را پدر طالقاني خطاب مي كردند و مي گفتند «نيروي نظامي ما در خدمت شماست»!، ريخت. آيت الله طالقاني خطاب به حضرت امام گفته بود وقتي خسته و دلزده مي شوم و به ملاقات شما مي آيم، خستگي و نااميدي از تن من بيرون مي شود.
*****

سحام نیوز- فاطمه کروبی: امروز یاران امام را به جرم حق گویی و در كنار مردم بودن هتک حرمت می کنند
از اين كه شاهد اين روزها هستيم بسيار متاسفيم روزهايي كه بايد ياران امام را به جرم حق گويي و در كنار مردم بودن اين گونه بنوازنند و مورد هتك حرمت قرار دهند .
دبير كل مجمع اسلامي بانوان گفت :‌"‌برگزاري نماز جمعه آنهم در سايه باتوم و با حضور گسترده نيروهاي پليس و گاردهاي ويژه ،‌پرتاب گاز اشك آور در ميان جمعيت نمازگزاران و كتك زدند زنان و مردان بي پناه با هيچ استدلالي از نظام مقدس جمهوري اسلامي پذيرفته شدني نيست .

فاطمه كروبي با اشاره به بازداشت هاي گسترده پس از انتخابات رياست جمهوري اخير گفت : "‌اين روزها و با اتفاقي كه چشم هيچ كس بر آن پوشيده نيست و تعداد زيادي از شهروندان اين كشور بازداشت و در زندان به سر مي بردند و بسياري از آنها تنها جرمشان حضور در راهپيمايي هاي آرام و گسترده مردمي است يا بعضي از خانواده ها داغداد شهادت فرزندانشان هستند ، سالهاي قبل از انقلاب برايم تداعي مي شود . "‌
وي افزود :‌"‌من تمايلي براي ورود به معركه سياسي را ندارم اما اين روزها و با ديدن خانواده هايي كه با نگراني براي پيگيري از سرنوشت عزيزان خود در پشت ديوارهاي اوين جمه مي شوند ياد روزهاي تلخ و خانواده زندانيان سياسي پيش از انقلاب مي افتم ،‌روزهايي كه روزهايش براي ما يك هفته به طول مي انجاميد و هفته برايمان چون سال سپري مي شد ، ساعتها و گاه روزها در انتظار يك تلفن و صحبت كوتاه بوديم تا از سلامت زندانيان مطلع شويم .
نماينده مردم تهران در مجلس پنجم در ادامه تاكيد كرد : "آنها كه رنج كشيده دوران انقلاب هستند و طعم تلخ زندان و شكنجه را چشيده اند هرگز نمي توانند دست به چنين اقداماتي كه موجب وهن نظام است بزنند ، به نظر مي آيد امروز كساني كه دست به چنين اعمالي مي زنند و متاسفانه مشوق عده اي جوان كم سن و سال براي انجام كارهايي ناپسند در خيابان ها مي شوند به نظر مي رسد از اهدافي متعالي انقلاب چيزي نمي دانند . من به خانواده هاي داغدار تسليت مي گويم و آرزوي صبر براي خانواده هاي زندانيان و آزادي هرچه سريعتر زندانيان را از خدا خواستارم .
من به عنوان فردي كه همسرم سالها از زمان حركت امام در سال 42 تا پيروزي انقلاب شكوهمند ايران اسلامي سالها در زندان رژيم منحوس پهلوي بوده ، امروز شرايط اين خانواده ها را درك مي كنم . چه ايرادي دارد اگر مسئولين اجازه بدهند كه خانواده هاي زندانيان بتوانند تماسي تلفني با عزيزان دربند خود داشته باشند و از وضعيت حال عزيزانشان مطلع شوند ؟‌اگر فردي به فرض جرمي هم مرتكب شده خانواده هاي آنان چه گناهي دارند كه بايد شب و روز شان تار و پر از اظطراب ،‌استرس و نگراني باشد ؟‌از مسئولين محترم مربوطه مي خواهم تا زمينه اي براي آزادي زندانيان سياسي و تماس با خانواده هايشان را فراهم كنند .
وي با انتقاد شديد از برخي رفتارها در نماز جمعه روز گذشته تهران گفت :‌"‌چنين برخوردهايي ان هم با نمازگزاران بدعتي آشكار و حرمت شكني بود ، برگزاري نماز جمعه آن هم در سايه باتوم و با حضور گسترده نيروهاي پليس و گارد هاي ويژه ،‌پرتاب گاز اشك آور در ميان جمعيت نمازگزار و كتك زدند زنان و مردان بي پناه با هيچ استدلالي از نظام مقدس جمهوري اسلامي پذيرفته شدني نيست . وي اظهار داشت :‌آيا چنين برخوردهايي با مردمي كه براي برپايي حكومت اسلامي از جان و مال خود گذشتند و صدها هزار شهيد و جانباز را تقديم اسلام كردند صحيح است ؟‌آيا اين برخوردها به انقلاب نظام و اهداف امام آسيب نمي زند ؟آيا نمي دانند كه در عصر تكنولوژي وقتي چنين برخوردهايي خشن و غير انساني را در خيابان ها و در تجمع هاي ارام مردم با زنان و دختران انجام مي دهند خوراك براي رسانه ها ي بيگانه فراهم مي آورند ؟‌
وي در خصوص حادثه تعرض به مهدي كروبي در نماز جمعه نيز با اشاره به سوابق مبارزاتي كروبي گفت : آقاي كروبي از سال 42 همواره يار امام بوده و مقاورت و سختي زندان ها و شكنجه را كشيده و از مشت و لگد هاي ساواك بي بهره نبوده و همواره با آن روحيه شجاع و سرسخت خود از راه و انديشه و تفكر امام دفاع مي كرد .
كروبي گفت : "‌به خاطر دارم در مكه زماني كه حادثه حج خونين رخ داد و خود من نيز شاهد و ناظر آن حادثه غم انگيز بودم وقتي نيروهاي سعودي به مردم حمله مي كردند ايشان به ميان مردم آمد و علي رغم اينكه مرود ضرب و شتم شديد و جراحات عميق توسط ماموران سعودي قرار گرفت تا آخر در كنار مردم ايستاد . روز گذشته نيز آقاي كروبي همراه با محافظينش و فرزندم حسين در نماز جمعه در صفوف مردم حضور يافت اما زماني كه از ماشين پياده شد مورد فحاشي ، هتك حرمت و حمله قرار گرفت . از اين كه شاهد اين روزها هستيم بسيار متاسفيم روزهايي كه بايد ياران امام را به جرم حق گويي و در كنار مردم بودن اين گونه بنوازنند و مورد هتك حرمت قرار دهند . كروبي تاكيد كرد : آقاي كروبي اوراق زيادي از دفتر سياست را مشق كرده و به چيزي كه اعتقاد نداشته باشد تظاهر نمي كند . هيچ گاه هم اجازه نداده است تا ديگران براي او تصميم بگيرند و او را اداره كنند هرچه هست انديشه خود ايشان است و پاي ان نيز مي ايستد و تنها منافع كشور ، ملت و تفكر امام برايش مهم است . اين نماينده اسبق مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با اشاره به مراجعه و تماس خانواده زندانيان حوادث اخير و به ويژه زنان گفت : متاسفامه علي رغم تلاش ها و پيگيري هاي فراوان هيچ كس پاسخگو نيست ، آن عده اي از آشنايان كه معمولا مي شد با آنها تماس گرفت در دسترس نيستند .

*****

ایمیلی دریافت کرده ایم از برادران و خواهران مبارز و شیردل خود، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که آن را در زیر برای آگاهی همگان انتشار میدهیم:

این پیام برای امثال: "work"ها، "arshan"ها، "setareh"ها و "onlyseti"ها kahsm""ها و آن دیگر گروههایی است که در ایمیل هایشان ما را خاین و کمونیست خطاب کرده اند.

پاسخی به لافزنان خارج از میهن:

"هرچه سکوت کردیم بس است" – اینک نوبت پاسخ است

آقایان و بانوانی که فریادهای دروغین شما در عزای فرزندان درخون خفته این مرز و بوم گوش فلک را کر کرده است پیام ما خطاب به شماست.سی سال است که از میهن گریخته و بسیاری از شما با اموال غارت برده شده از این ملت ستمدیده و زجر کشیده، از تمام مظاهر امنیت و آسایش و تفریح برخوردارید و تنها کار شما این بوده که شعارهای توخالی بدهید. تنها قدمی که برای میهن خود برداشتید این بوده که پیام و ایمیل به اینسو و آنسوی دنیا، آنهم فقط برای همریشان خودتان ارسال کرده و سنگ میهن را به سینه بزنید، اما افسوس که بیرونتان سپید و درونتان سیاه و آلوده است.

اینک پررویی و وقاحت را بدانجا رسانده اید که برای ما پیام و ایمیل فرستاده و ما را مشتی "کمونیست" و جیره خواران و بازماندگان "توده ای ها" خطاب می کنید...! شرمتان باد.

ای شمایانی که روز و شب سنگ آقای "رضا پهلوی" را به سینه میزنید باین امید که شاید ایشان برایتان؛ چون اربابی مهربان استخوانی بسوی "سگ"خانگیش بیاندازد و شما با لیسیدن آن شکم های سیری ناپذیر خود را کمی انباشته تر سازید، لااقل برای ما توضیح دهید که این ارباب شما برای میهن چه کرده است که اینک ایشان "بت اعظم" و یگانه ناجی میهن و هم میهنان است اما، ما که در جوّ خفقان رژیم و در مقابل اوباشان و سرکوبگران وحشی و لجام گسیخته آن تن ها و بدن هایمان را آماج دشنه و چاقو و زنجیر و باتوم و گلوله های لاستیکی که تا مغز استخوان نفوذ می نماید و یا گلوله های سربی که قلبها را می شکافد و خاک میهن را از خون ما گلگون میسازد، به مبارزه ایستاده ایم؛ مشتی خاین و دشمن وطن، و کمونیست هستیم؟

اگر معنای میهن پرستی آن است که ما نیز چون شما چاپلوسی و "... مالی" ارباب شما را بنمائیم، همان بهتر که به زعم شما کمونیست و خاین باشیم.

ای بی نوایان مطرود ( که شاید تعدادتان در سراسر کره خاکی از چند هزارنفر تجاوز نکند) آیا تصور می کنید دیگر بار درین میهن برای شمایان جا و جایگاهی وجود دارد؟ آیا تصور می کنید که این ملت بپاخاسته تا شما بی هویت های چاپلوس را بر میهن مسلط سازد؟ ای وای که چقدر نادان هستید... بشما هشدار می دهیم که به این سمپاشی ها و تلاشهای مذبوحانه برای ایجاد تفرقه بین صفوف بهم پیوسته و یکپارچه ملت بپاخاسته خاتمه دهید.ای نامردان و نازنان میهن و هموطن ستیزی که ما را، یعنی فرزندان رشید و مبارز این سرزمین را خاین و کمونیست خواندید و می خوانید، ایرانیان مبارز بزودی بر این رژیم جاهل و سفیه و خونخوار پیروز می گردند و میهن از پلشتی و پلیدی ملایان پاکسازی خواهد شد. باین فکر باشید که در آن آینده نزدیک جای شما نه در کنار میهن پرستان بلکه در میان صف دشمنان وطن خواهد بود. آنگاه است که گفته ی معروفِ : " نه در غربت دلم شاد و نه جایی در وطن دارم"، در مورد شمایان مصداق پیدا خواهد کرد، زیرا نه شهامت بازگشت به میهن را خواهید داشت و نه دیگر در دیار غربت می توانید به لافزنی ها و یاوه گویی هایتان بعنوان غمخوار این سرزمین ادامه دهید.

شرم بر شما که آزاده ترین آزادگان جهان را خاین و مزدور و کمونیست و غیره می خوانید.

" دانشجویان مبارز و همیشه در صحنه ی دانشگاه صنعتی شریف – تهران"

*****

استاد! به کلاس درس بازآی

عرفان قانعی فرد

دکتر عبدالله رمضانزاده را شاید همگان به عنوان قائم مقام جبهه مشارکت، سخنگوی دولت خاتمی، از چهره های مشهور اصلاح طلب، استاندار اسبق و.... بشناسند اما من او را یک همزبان و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران می شناسم که اکنون به انتظار روز رهایی از بند است. و این نوشته ام برای اوست که به او مدیونم و این ادای دینی ساده به اوست و هر کس هر آنچه بخواهد بگوید، سالهاست به بدنامی و بهتان، پیکر لاغر و آزرده ام آشناست و از محنت او بی غم نتوانم بود که در حقم انسانیت کرده است روزگاری و حاشا اگر از یاد ببرم هرچند او پای در زنجیر است امروز.
پاییز 1386 به دانشگاه تهران رفتم، سراغ او را گرفتم تا شاید بیابم. به مام میهن بازگشتن همان و بر گستره آسمان بدون مرز، ممنوع الپروازم کردن همان! اما شوری در سر داشتم و هزار سودا که کسی هم نبود تا بشنودم جز همزبانانم. برای قوت قلب گرفتن به دانشگاه تهران رفتم. در حیاط استاد شفیعی کدکنی را دیدم مانند همیشه آرام و صبور با کتابی در بغل. سلامی نثار کردم و با متانت دست از بغل بیرون آورد اما جلوتر که رفتم بوسه ای بر چشمان خسته اش دزدیدم اما استاد از چشمان عبوسم، آشفتگی خواند سخنی به زبان نیاورد انگار با نگاه روشنش می خواست بگوید که «سالهاست در همه دشت به انتظار رهایی ام تا سرود باد و باران و طراوت بهاران را برای نسل تو بازگویم از سرود جویباران و سحرگاهان و ترانه قمری، آواز رهایی را بشنو و نفس در نفس در سکوت موج در حصار بشکن و در خاکت ریشه دار باش». نگاه خاموشش در حضور باد خزان به دغدغه ام کمی آرامش داد اما تا مرز جنون بودم اگر بخواهم بی پرده بگویم امروز.
به دانشکده علوم سیاسی وارد شدم. مطابق همیشه در اتاق صادق زیبا کلام، باز بود سلامم را پاسخی گفت و از بابت ارسال ترجمه "ناسیونالیسم نژادی کرد /نوشته نادر انتصار" که تازه ترجمه اش را به هدیه فرستاده بودم، سپاسم کرد. به انتظار رمضانزاده ماندم، انگار که به قول شفیعی او بود تنها که زبان و رمز آواز چگور ناامیدان را می فهمید گرچه من خام در آن روز در خواب خُرد بودم و به گمانم آخر جهان بود و نفرین و نفرت بودم و شتاب از غارت احساس آزادی ام. پنهان کردم عصیان درونم را. به اتاقش برد و بشنید آواز پنهانم را. پیام روشن از هر کرانه به او دادم اما شماطتم کرد که «ز خشکی و آزار چه هراسی، خموش! دل قوی دار» کتاب انتصار را نقد کرد و تشویقم به ادامه هوسی که در سرم بود که امروزه بعد از 3 سال موج و اوج طنینش ز دشت ها گذشت. ساعتی به سخن گفتنش بگذشت، زلال تر از آب گفت و گله ها کرد از لجن و امید داشت به پیام روشن باران و سیلاب سرفراز بهار و آواز شکوفه ها، آن هم در زمانه عسرت. همسرایی با او به قلب رمیده ام، امیدی دیگر داد؛ قلبی که به قول بهنود عزیز، گاه پر از شتاب است درونم و شتابان می تپد.
جسارت بیان و موج آگاهی و چشمان تیز عقاب گونه اش بر اوضاع، به وجدم آورده بود با صراحت آذرخش و تندر و طوفان بود انگار در صحرای مواج سیاست و تاریخ معاصر سرزمین و نگاه محتسبش، نم پای آلاچیق جزم باورانی بود که امروز نمی خواهند باور کنند پژمرده نشدن شکوفه ارغوان را و بوی کهنگی دارد قلاده و زنجیرشان در باغ عقیم دیروز، چون جویبار نرم و روان «بودن و سرودن به شادی در آغاز فصل» جاری شده و ترنم مجنون نیز مژده رسان آن است که دیوارهای واهمه، فرو خواهد ریخت و باره ها خواهد شکست و باران صبحدم بر شاخه اقاقی می بارد. تفسیرش آشنا بود و می خواستم با او بخوانم به فریاد. در کنار پنجره، ساکت و آرام به صورت پرخنده او می نگریستم که او هم می خواست مدتی قبل از آن به دانشگاه هاروارد بیاید اما نگاه محتسب او را نیز از پرواز منع کرده بودند همانگونه که آقاجری را نیز. برکه آرامش صبوری او در دلم جوانه ای رویانید. خموش و مات می شنیدمش و گاه سخنی می راندم و هر دو همسان و همسکوت می ماندیم. وقتی به استانداری کردستان آمد حریف قبلی - که رنگ سخنان پر فریب و ریایش زبانزد خاص و عام گشته و امروز برای کرسی قدرت زبان مادری اش را نیز فراموش کرده - برایش فتنه ها برانگیخت. او رهزن بود و رمضانزاده را به طراری متهم کرد که دستش به جایی نرسید با انبوه کرکسان تماشاچی اش و مامورهای معذور، چون رمضانزده بیضه در کلاهش نشکست و زان سالیان و روزان، مردمان کرد هم خرمن خرمن نفرت بدرقه آن حریف شعبده باز کردند که از تشابه کرامت موسی خواب دیده اش و امام نادیده اش به ریاست جمهور وقت، بانگ رسای ملحدان بود و امروز کلاهش پشم دارد اما دیگر همه عالم ،خیمه دروغش را باور نکردند اما کجاست شرم و شرف و خودش می داند آن کلاه برای سرش گشاده است. کردها آن مسیح غارت و نفرت را خواهند شست به روزگاران و او به صد خشم و شحنه و خار، نمی تواند بزداید نگاره دروغین و سایه تملق و تزویرش را. هرگز باوری به هویت کردها نداشته و ندارد.
گرچه رمضانزاده در اواخر ایام خاتمی به فعالیت سیاسی کردها رونقی دوباره بخشید تا اصلاح طلبان کرد به بیان هویت فرهنگی سیاسی خویش بپردازند و آنگاه به عنوان بخشی از تار و پود جامعه ایران؛ خواهان و طالب حق مشارکت در حلقه قدرت مرکزی باشند. و از بند و دام نگاه امنیتی به کردستان و عدم توسعه رها شوند گرچه او در ایام استانداری اش زان پرده تاریک، کاست و پیوسته دغدغه اش گریز از خاموشی و بیگانگی بود. گرچه در بدو انقلاب جمهوری اسلامی کردها تجربه آشفتگی و ناسازگاری و فرصت سوزی را دارند که موجب عدم پذیرش هویت فرهنگی سیاسی آنان بطور رسمی توسط دولت موقت بود. وی کرسی استادی را در دانشگاه پذیرفت و کارنامه بسیار موفقی هم برای خود ساخت و شاید هویتش، رنگین تر کرد. رمضانزاده به فعالیت خودش ادامه داد و با شهامت نقدهای صریح خود را بیان داشت. تا اینکه تند باد حوادث در چمن، یاسمن و ارغوان ها را نشانه رفت و زهد و فسق و سموم، رنگ نسترن ها را ببرد تا و شاید «کس به یاد ندارد چنین عجب زمنی » رمضانزاده بانگ برآورد که هیهات، به یغما بردند و به ثمن بخس فروختند و مزاج دهر تبه شد، آنگاه به بندش کشانیدند اما او چون ردای استادی بر تن دارد، امروز بر فراز ها فرسنگ ها دوری، یادش کردم که بگویم:
استاد! بی جزر و مد، دریای قلبت چگونه می تپد؟ دانی که نامت درمیان همزبانانت گشته بلند ؟ از تو آموختم که تاریخ بنویسم و خواهم نوشت شکوه سرودن و پرواز بلندت را هرچند «کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران». گرچه امروز بی پناهی، اما محصل هایت گوه روشن اند بر پایداری سایه ات. تو استادی و به کلاس درس بازآ. یادت هست به من گفتی که « مبادا روزی در پی قدرت باشی و مبادا روزی کلاس درس و نوشتن در اتاق خلوت را به مقامی بفروشی » و آن نقشی که تو بشتی در سینه من و یا شاگردانت باقی است اما تو عاشق پشیمانی و فرق است میان تو و خیل شرمساران و این یادگاری که تو بنهادی به غارت طوفان ها نمی رود، از خط استقلال و آزادی سخن راندی و در کلاس درس با صدای رسا از آزادگی قومیت ها سخن ها گفتی اگر هزاران کس به لجن اش بکشانند و یا به قتلگاهش. در فراخنای هستی سحن حق می ماند و تو به حق سخن گفتی. لحظه لحظه با ضمیر ناگزیر خویش، جنگ می کنم که مبادا این نوشتنم شرح تو نباشد اما صدای خوف و رجا ندارد تاثیری در دل مضطربم. دلی که امشب در آغوش اقیانوس در انتهای جهان تکیه زده ام بر صخره ای پر صلابت و آواز مرغان دریایی ، سپیده را مژده می دهند. صف انتظار و دژ وحشت دیارم می شکند عاقبت، گویی امروز در آفتاب تموز، خطیب نماز جمعه هم چنین پیشنهاد داده. تا این سایه دیو سار توهم کنار رود و تو و یارانت از حصار بیرون آیی و به کلاس درس باز آیی و حضورت را دریابند مشتاقانت که کنون از غیبت تو، رونقی ندارد کلاس شان. دیوانگانی که زنجیر به گردن تندر اندیشه و زبانت در افکنده اند نمی دانند که گره به باد می زنند و باد در قفس می کنند، اندیشه و زبانت، آزادی می خوانند و به صد خنجر هم نمی گسلد منطق اندیشه سیاسی ات. ذهنی که خسته نمی شود و بیدار است و عاشق سحر و بسیارانند کسانی که چون تو مشفقانه می اندیشند و بر هویت جاری خویش تصویر چنین می کنند.
نفست شکفته باد. به هر حال امیدوارم که در میان فواره درد و دشنام و آتش فراعنه، به حرمت ردای استادی ات، به زودی آزادی ات را جشن بگیرند محصل هایت که ردای تو، گرانقدر است هرچند در این موسم عسرت و روزگار وانفسا قدر استاد ندانند مگر در کلاس درس و دانشجویان شیفته پویایی و نو جستن. پس به شوق آنان که جامه سوگ به تن پوشیده اند، ببخشای این رنج را که خود می گفتی «نشان عبور سحر است». فتنه ها خواهد رفت و سوی قرون می گشاید روزنه امید، لحظه شادی و طرب در بزمگه آزادی. از تبار تهمت ها و تبر ها می دانم هراسی نداری حتی اگر با خروش دهان های وقاحت شان به گبر و رافظی ات بی شمار تهمت زنند آنان کناس قدرت اند و تو فاتح آزادی گرچه امروز توی اهل خرد، راهت فرو بسته و آنان که به شکوه کلاهشان نازند، اما « تاریخ، سطل تجربه تلخ و تیره است» و برای جوانان شکیبا و بیدار هم «پیمودن آن مسافت دشوار» با امید بودن در کنار استادانی چون توست. انان سخن شفیعی را باور دارند «پیش از شما، به سان شما، بی شمارها، با تار عنکبوت، نوشتند روی باد : کاین دولت خجسته جاوید زنده باد». و گاه ناجوانمردی گیتی است تکرار صحنه های تلخ. اما شاگردان وحشت زده تو آواز سفرنامه باران را خوانده اند و می دانند او «خاشاک چشم ماست امروز و روز دیگر، همچون خسی بر امواج در جوی جست و جو» و تو و دیگر استادان پرشکوه، کوهی نشسته بر سکو. سکوی فرهنگ و تاریخ ما. رندان بلاکش را مردمان دوست دارند به دلت رجوع کن که دل تو قطب نمای راه است حتی اگر به داس کهنه خود درو کنند برگ و شکوفه های امید را.

وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند،

تا در زمانه باقی است آواز باد و باران

*****

حسن شیخ آقایی بازداشت شد
سارا صمیمی

نیروهای لباس شخصی در مهاباد، دیروز دکترحسن شیخ اقایی، روزنامه نگار، کاریکاتوریست و فعال سیاسی را بازداشت کردند. وی در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در مهاباد فعالیت می کرد. یکی از اعضای خانواده این فعال کُرد در گفتگویی از احتمال بازداشت وی توسط سپاه پاسداران خبر داده و تاکید کرده است که کسانی که آقای شیخ اقایی را بازداشت کرده اند مسئول سلامتی و جان ایشان هستند..
این گفت و گو در پی می آید.
علت بازداشت دکترحسن شیخ اقایی توسط نیروهای امنیتی چیست؟
متاسفانه دیروز صبح ساعت 11 شماری از نیروهایی که واقعا ما نمی دانیم وابسته به کجا بودند دکتر شیخ اقایی را دستگیر کردند. به نظر می رسد که این نیروها وابسته به سپاه پاسداران بودند. آنها آقای شیخ آقایی را با خودشان بردند و یک ساعت بعد هم به منزل ایشان رفتند و همه جا را تفتیش کردند و شماری از کتابها و جزوات وی را با خود بردند.
آقای شیخ آقایی در ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در مهاباد فعال بودند، فکر نمی کنید شاید به همین دلیل بازداشت شده باشند؟
احتمال دارد که با این مساله مرتبط باشد. آقای شیخ آقایی به عنوان یک فعال اجتماعی در ستاد آقای موسوی فعالیت می کردند؛ البته آنطوری که به ما خبر داده اند در سایر شهرهای کردستان هم شماری بازداشت شده اند. آنچیزی که مشخص است، این است که آقای دکتر هیچ فعالیت زیرزمینی و پنهانی نداشتند و به عنوان یک روزنامه نگار و کاریکاتوریست فعالیت می کردند و هیچ گونه فعالیت غیرقانونی انجام نداده اند. انتخابات هم یک امر داخلی است و فعالیت در راستای آن و در راستای تشویق مردم برای حضور در آن، به هیچ وجه غیرقانونی نیست، مگر اینکه جریاناتی بخواهند با کارهای فراقانونی و با پرونده سازی با ایشان برخورد کنند.
شما برای آزادی وی چه پیگیری هایی انجام خواهید داد؟
ما از دیروز هیچ اطلاعی از ایشان نداریم و لذا از همه راههای قانونی سعی خواهیم کرد تا وضعیتشان را مشخص کنیم. قطعا کسانی که آقای شیخ اقایی را بازداشت کرده اند مسئول سلامتی و جان ایشان هستند.
آقای شیخ آقایی عمدتاً در چه حوزه های فعالیت داشتند؟
دکتر شیخ آقایی، به عنوان یک کاریکاتوریست و روزنامه نگار فعالیت می کردند. البته ایشان هم فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا هستند و هم دکترای داروسازی دارند و در حال حاضر هم دانشجوی تاریخ بودند. ایشان نمایشگاههایی در داخل و خارج کشور برپا کرده اند و در عین حال با نشریات مختلفی همچون روانگه، مهاباد؛ پیام مردم و... همکاری داشته اند.
شنیده ایم که قبلا به دلیل چاپ مقاله ای در نشریه پیام مردم پرونده ای برایشان تشکیل داده بودند. این مقاله در چه زمینه ای بود ؟
مقاله ای در مورد عدم توسعه یافتگی کردستان بود که بعد از انتشار آن، پرونده ای برای وی تشکیل شد اما آقای شیخ آقایی در این پرونده از اتهام وارده، تبرئه شد.

*****
مصطفايي: هنوز خبر موثقي از وضعيت شادي ندارم
ميدان زنان- محمد مصطفايي، وكيل شادي صدر در مورد روند پي گيري پرونده موكلش گفت:
‫امروز برای پیگیری پرونده خانم صدر و آقای دادخواه به دادگاه انقلاب رفتم‬ و ‫به معاونت امنیت مراجعه کردم که من را برای صحبت در مورد پرونده این دو نفر‬ ‫به بازپرسی معرفی کردند. با راهنمایی مسئول دفتر معاون امنیت تهران به بازپرسی رفتم‬ و خواستار وضعیت پرونده این دو نفر شدم‬. به ‫بازپرس امنیت صحبتهایي‬ ‫مبنی بر اینکه خانم صدر دارای بیماری هستند که می بايد تحت درمان قرار بگيرند و اینکه ایشان فعالی هستند که در چارچوب قانون قدم برمی دارند گفته و تاكيد كردم كه ‫نمی توان اتهامی متوجه شادي صدر کرد‬ و ‫نگرانی خود را نسبت به سلامتی این دو فعال حقوق بشر اعلام و خواستار تسریع در رسیدگی به پرونده این دو شدم.‬ ‫ایشان نیز پس از استماع صحبتهای من اعلام کردند که با معاون امنیت تهران در این خصوص صحبت خواهند کرد.‬
‫‬وكيل شادي صدر اضافه كرد كه در حال حاضر هیچ اطلاع دقیقی از محل نگهداري شادی صدر در دست نیست و این احتمال وجود دارد که ایشان به زندان انفرادی منتقل شده باشد.
*****

سايت آينده توقيف و سردبير آن بازداشت شد
امروز ساعت یک پس از نیمروز؛ بعد از اخراج خبرنگاران و اعضاي تحريره، سايت آينده با حضور مامورين امنيتي توقيف و سيد عمار كلانتري سردبير آن نيز بازدداشت شد. به نظر مي رسد سرنوشت سايت آينده نيز به سايت شهاب نزديك شده است.
چندي پيش نيز گروهي با پوشش امنيتي سايت شهاب را تصرف و اقدام به ارسال اخبار و تحليل هايي مغاير با خط رسانه اي آن كرده بودند.
اين واكنش شديد به سايت آينده درپي آن صورت گرفت كه اين سايت پوششي واقع بينانه از وقايع نمازجمعه تهران داد و به اشتباهات فاحش حرفه اي خبرگزاري فارس و صداوسيما اشاره كرده بود.

با توقيف سايت آينده دسترسي خبرنگاران و مديران به بخش مديريت سايت لغو شده است و به نظر مي رسد با ادامه بازداشت سيد عمار كلانتري سردبير آن، گروهي ناشناس و حامي دولت اداره سايت را برعهده خواهند گرفت.
شايان ذكر است همزمان با پايان انتخابات فواد صادقي مديرمسئول سايت نيز توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شده بود.

*****

نگرانیم؛ شکایت می کنیم
فرشته قاضي
بعد از گذشت 37 روز از کودتای انتخاباتی، حلقه بازداشت فعالان سیاسی، مدنی و مطبوعاتی روز به روز گسترده ترمی شود.خانواده های بازداشت شدگان که تا امروز نه تنها جوابی از مسولان نگرفته اند، بلکه به دلیل اطلاع رسانی در این مورد تهدید به بازداشت هم شده اند، در گفتگو با روز اعلام کردند از این برخوردها شکایت خواهند کرد.
جرم مومنی، شرکت در انتخابات
عبدالله مومنی، فعال سرشناس دانشجویی از 29 روز پیش در سلول انفرادی و در بند 209 زندان اوین است. همسراین فعال دانشجویی که در مورد وضعیت اوبه شدت نگران است، به روز می گوید: آقای مومنی تاکنون دو بار تماس گرفته اند که بسیار کوتاه بوده و به من فهماندند که در بند 209 در انفرادی به سر می برند و بازجویی ایشان هنوز تمام نشده است.
وی می افزاید: همسرم در تماس آخری که داشت یکسری وسایل از من خواست که برای او به زندان اوین ببرم و تحویل دهم اما وقتی به زندان اوین مراجعه کردم به شدت توهین آمیز و با خشونت برخورد کردند و گفتند که چنین فردی در اینجا نداریم.
همسر مومنی با اشاره به پی گیریهای خود و خانواده مومنی از دادگاه انقلاب گفت: در دادگاه انقلاب هیچ جوابی نمی دهند و رفتار بسیار تند و خشنی دارند و حتی تهدید می کنند که اگر باز اینجا بیایید بازداشت تان خواهیم کرد.
وی با بیان اینکه «آقای مومنی هیچ جرمی مرتکب نشده است»می گوید: جرم همسر من فقط این است که در انتخابات شرکت و از آقای کروبی حمایت کرد.
همسر این فعال دانشجویی سرشناس که سابقه دستگیری قبلی و شکنجه نیز دارد، با اشاره به نوع بازداشت او گفت: آقای مومنی را در ستاد شهروند آزاد آقای کروبی به طرز وحشیانه ای بازداشت کردند و به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و با کتک و خشونت تمام او را بردند. این قضیه ما را به شدت نگران می کند که وقتی موقع بازداشت اینگونه برخورد می کنند در داخل زندان چه رفتاری با او دارند.
وی همچنین با اشاره به اینکه عبدالله مومنی در هیچ تجمعی شرکت نکرده، تاکید کرد: همسرم را کاملا غیرقانونی بازداشت کرده اند و هیچ گونه اطلاعی نیز به ما در مورد او نمی دهند. من نسبت به نوع بازداشت و ضرب و شتم ایشان و نگهداری غیرقانونی در مکانی نامعلوم و روند غیرقانونی صورت گرفته در مورد ایشان به محاکم قضایی شکایت خواهم کرد.
همسر مومنی سپس به بیماری او اشاره می کند: همسرم مشکل کلیه دارد و دریچه دیافراگم او مشکل شدیدی دارد. من و کودکانم به شدت نگران سلامتی ایشان هستیم و کوچکترین مشکلی متوجه سلامتی ایشان شود مسوولیت آن با آقای شاهرودی که رئیس قوه قضائیه هست و خواهد بود.
مخالفت حجاریان با شرط های مرتضوی
دکتر وجیهه مرصوصی، همسر سعید حجاریان که روز چهارشنبه در زندان برای سومین بار با همسرش ملاقات کرد، وضعیت جسمانی او را مساعد خواند. وی در گفتگو با روز با تکذیب اخبار منتشر شده درباره بازداشت خود تاکید کرد: خبر بازداشت یا بازجویی من به هیچ عنوان صحت ندارد.
وی اما درباره خبر بازداشت پسر حجاریان گفت: پسرم را یک شب بازداشت کرده بودند و روز بعد آزاد شد.
دکتر مرصوصی با اشاره به اینکه "شرط های آزادی سعید حجاریان قابل اجرا و مورد تایید ما نبود" اضافه کرد: آقای حجاریان به شدت با این شرط ها مخالفت کردند و گفتند که به هیچ عنوان نمی پذیرند که با این شرط ها از زندان آزاد شوند.
وی توضیح داد: امکان پذیر نیست که ایشان را به خانه ای امن منتقل کنیم و هر روز 7 یا 8 نفر بیایند و ایشان را تحت بازجویی قرار دهند!
خانم مرصوصی با مسخره خواندن نوشته های رسانه های حامی دولت کودتا که اعلام کرده بودند سعید حجاریان تمایلی به آزادی ندارد و در زندان راحت است تصریح کرد: آقای حجاریان آزادی مشروط را نپذیرفته اند؛ این آقایان با انتشار این اخبار، شعور مردم را نادیده می گیرند.
همسر حجاریان سپس تاکید کرد که "قاضی مرتضوی فقط حکم بازداشت این فعالان سیاسی را امضا کرده، هیچ نقشی غیر از امضای حکم بازداشت ندارد و کاره ای نیست. کسان دیگری هستند که نه پاسخگو هستند و نه ما آنها را می شناسیم."
شادی باید جراحی شود
خانواده شادی صدر، حقوقدان، فعال حقوق بشر و روزنامه نگاری که روز جمعه با خشونت و باضرب و شتم شدید توسط لباس شخصی ها بازداشت شد، نسبت به نوع بازداشت و ضرب و شتم و روند غیرقانونی انجام گرفته شکایت خواهند کرد.حسین نیلچیان، همسر شادی صدر به روز گفت: قطعا نسبت به این نوع آدم ربایی وحشیانه شکایت می کنیم و پی گیر موضوع خواهیم بود.
وی که روز گذشته به اتفاق وکیل شادی صدر به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، افزود: در دادگاه انقلاب نسبت به وضعیت همسرم اظهار بی اطلاعی کردند و گفتند که پرونده ایشان دست ما نیست.
آقای نیلچیان خبر از تماس تلفنی شادی با خانواده اش هم داد و گفت: شادی با مادرش و دخترم صحبت کرده و گفته که شرایط مثل سابق است. بر اساس حرف هایی که زده، ما حدس میزنیم در بند 209 زندان اوین باشد چون قبلا نیز در همین بند زندانی بوده است.
وی از وضعیت سلامتی شادی صدر هم ابراز نگرانی کرد و گفت: همسرم باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد و این شرایط زندان برای او خطرناک است.
محمد مصطفایی وکیل شادی صدر نیز به روز گفت: مساله ای که برای من و خانواده خانم صدر مهم است سلامتی ایشان است چون ایشان از یک بیماری جسمی رنج می برند و باید تحت نظر پزشک باشند.
وی افزود: ما در دادگاه انقلاب به دادسرای امنیت مراجعه کردیم و دفتر دار معاون امنیت این دادگاه ما را پیش بازپرس امنیت فرستاد. در آنجا خواستار رسیدگی سریع به وضعیت ایشان شدیم که گفتند مساله بیماری ایشان به مسول پرونده منعکس خواهد شد.
وکیل شادی صدر همچنین خبر داد که پرونده موکلش در دادسرای امنیت دادگاه انقلاب است و برای او قرار بازداشت موقت صادر شده است. وی در عین حال با ابراز بی اطلاعی از اتهام یا اتهامات شادی صدر، خواستار آزادی هر چه سریع تر او شد.
بی خبری از وضعیت محمد علی دادخواه
محمد مصطفایی که وکالت محمد علی دادخواه، وکیل سرشناس دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر را هم بر عهده دارد درباره وضعیت وی به روز گفت: آقای دادخواه در بند 209 اوین هستند و تاکنون هیچ یک از پی گیریهای ما در قبال ایشان نتیجه ای نداشته و هیچ پاسخی داده نمی شود.
وی وضعیت جسمی دادخواه را نامساعد ذکر کرد و گفت: آقای دادخواه از قرص استفاده می کنند و نباید در محلی که رطوبت دارد نگهداری شود و ما همچنان پیگیر هستیم تا خبری از ایشان بگیریم.
شیوا تفهیم اتهام نشده است
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر که 36 روز است در بازداشت به سر می برد هنوز تفهیم اتهام نشده است. شهرزاد کریمان، مادر شیوا به روز گفت: در تماسی که شیوا با منزل گرفته بود از او درباره اتهامش پرسیدم که گفت هنوز تفهیم اتهام نشده است.
وی با بیان اینکه "نمیدانیم عزیزانمان در چه شرایطی به سر می برند" تاکید کرد: نسبت به برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته با شیوا شکایت خواهم کرد.
خانم کریمان گفت: بازداشت موقت یک ماهه است اما شیوا 36 روز است که در بازداشت موقت به سر می برد.
وی که تاکنون دو نامه درباره وضعیت شیوا به کمیسیون حقوق بشر و ستاد حقوق شهروندی قوه قضائیه نوشته است، افزود: ستاد حقوق شهروندی قوه قضائیه گفته است یک ماه دیگر برای پیگیری نامه تان بیائید و ستاد حقوق بشری این قوه هم گفته است که نامه را آقای لاریجانی بررسی خواهد کرد.
مادر شیوا با انتقاد از روند پی گیری نامه ها در این دو ستاد به پی گیری هایش از دادگاه انقلاب هم اشاره کرد و گفت: در دادگاه انقلاب وقتی زیاد فشار می آوریم و اصرار می کنیم یک تلفنی گذاشته اند و می گویند از این تلفن با داخلی دادستانی امنیتی تماس بگیرید اما تماس که می گیریم تا خودمان را معرفی می کنیم تلفن را قطع می کنند.
خانم کریمان با ابراز نگرانی از ادامه بازداشت شیوا و نگهداری او در انفرادی، تمام روند صورت گرفته در مورد دخترش را غیرقانونی خواند و او نیز تاکید کرد که شکایت خواهد کرد.
تحقیقات تا 6 ماه طول می کشد
مهسا امرآبادی، روزنامه نگار بارداری که به همراه مسعود باستانی، همسرش در بازداشت است وضعیت نگران کننده ای دارد؛مادر او در این مورد به روز گفت: هیچ خبری که از مسعود نداریم و نمیدانیم کجا نگهداری می شود و در چه شرایطی است؛ اما مهسا دو بار تماس کوتاهی داشته که این تماس ها نگرانی ما را نکاسته است.
وی افزود: دادگاه انقلاب هم که می رویم دیگر داخل راهمان نمی دهند. با دادستان تهران هم که صحبت کردم گفته است مرحله تحقیقات ممکن است تا 6 ماه هم طول بکشد.
مادر امرآبادی با اشاره به بارداری مهسا گفت: در این مورد با دادستان و مسولان که صحبت می کنم، می گویند ما در زندان درمانگاه داریم.
وی با بیان اینکه تا کنون همه موارد قانونی درباره مهسا امرآبادی و مسعود باستانی نقض شده است گفت: نسبت به نقض همه حقوق قانونی و شهروندی دختر و دامادم شکایت خواهم کرد.
شهیدی در خطر
مادر هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و عضو حزب اعتماد ملی هم ضمن اعلام نگرانی نسبت به وضعیت جسمانی دخترش گفت: ‌سلامتی دخترم در خطر است ولی نمی دانم که باید به کجا اعتراض کنم.
بر اساس گزارش سایت سحام نیوز، مادر این روزنامه نگار، با چشمانی اشک الود در دفتر روزنامه اعتمادملی با اشاره به بیماری قلبی هنگامه گفت:‌ از صبح تاکنون به مراجع مختلفی مراجعه کرده ام. هنگامی که به مقابل زندان اوین رفتم دنبال ما کردند و با الفاظی رکیک خانواده های بازداشت شدگان را مورد اهانت قرار دادند. به دادگاه انقلاب هم رفتم ولی انجا هم همین گونه با ما برخورد کردند و هیچ پاسخی به ما ندادند.
وی تاکید کرده:‌ هنگامه دارای ناراحتی قلبی و سلامتی وی در خطر است و من نمی دانم که حرف هایم را با کدام مرجع قضایی مطرح کنم.
مادر شهیدی با اشاره به شهادت ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی گفت:‌ من یک مادر هستم و می فهمم که آنها چه حالی دارند، ولی دیگر نمی توانم صبر کنم چرا که هیچ خبری از دخترم ندارم و با توجه به بیماری اش نگران حال وی هستم.

*****
پرواز 906تهران- آبادان هم به مقصد نرسید
همشهری نوشت پرواز شماره 906 هواپیمایی ایران‌ایرتور که قرار بود صبح شنبه پس از ترک تهران در فرودگاه آبادان بر زمین بنشیند دو بار تا آسمان آبادان رفت و به تهران بازگشت.بنابر تماس‌های چند نفر از مسافران پرواز شماره 906 هواپیمایی ایران‌ایرتور، این پرواز که قرار بود ساعت 6 و30 دقیقه صبح دیروز تهران را به سوی آبادان ترک‌کند با 45 دقیقه تاخیر در ساعت 7 و 15 دقیقه برای نخستین‌بار آسمان تهران را ترک کرد و به آبادان رسید.اما پس از مدتی چرخش مسافران در آسمان آبادان، خلبان یکباره اعلام کرد که به‌دلیل نامساعد بودن شرایط‌جوی قادر به فرود و نشستن نیست و مطابق مقررات باید به تهران برگردد.برخی مسافران هواپیمای شماره 906 تهران - آبادان پس از بازگشت به تهران در ساعت 9 و 15 دقیقه با آبادان تماس می‌گیرند و متوجه می‌شوند که شرایط جوی این شهر نامساعد نیست.پس از مطرح کردن این موضوع از سوی عده‌ای، خلبان هواپیما تصمیم به پرواز مجدد می‌گیرد و می‌گوید که در صورت تمایل و پیگیری مسافران نیم ساعت دیگر برای دومین‌بار پرواز خواهیم کرد.این‌بار نیز پس یک ساعت و نیم معطلی پرواز شماره 906 برای دومین‌بار تهران را به سوی آبادان ترک می‌کند اما همان اتفاق دوباره تکرار می‌شود و هواپیما با استناد به همان دلیل قبلی به تهران باز می‌گردد.با توجه به عجیب بودن و درخواست‌های مکرر هموطنان، برای روشن شدن دلیل عدم فرود هواپیما با مدیرکل روابط عمومی هواپیمایی ایران‌ایرتور تماس گرفتیم و دلیل را جویا شدیم.منصور حکیم منش درباره دلیل این اتفاق گفت: در ارتباط با پرواز شماره 906 تهران - آبادان باید بگویم که به‌دلیل وزش باد بسیار شدید هنگامی که خلبان تصمیم به فرود می‌گیرد در عمل این فرود انجام نشد، چون امکان بروز سانحه هوایی در چنین شرایطی به‌شدت تقویت می‌شود.به گفته حکیم منش، خلبان با توجه به این شرایط تصمیم می‌گیرد تا برابر مقررات به مبدأ بازگردد.او در پاسخ به اینکه مگر برآوردهای کارشناسی وضعیت جوی پیش از پرواز انجام نمی‌شود، گفت: ما این کار را همیشه 2 ساعت پیش از انجام پرواز انجام می‌دهیم و مطابق روال این کار انجام شد و مشکلی مبنی بر لغو پرواز گزارش نشد. اما همانطور که گفتم وزش باد سهمگین سبب شد تا خلبان تصمیم به فرود نگیرد.حکیم منش درباره پرواز دوباره از تهران به سوی آبادان هم یادآور شد: پس از بازگشت به تهران و با پافشاری مسافران مبنی بر انجام پرواز دوباره خلبان به‌دلیل احترام گذاشتن به خواست آنان و تکریم ارباب رجوع تصمیم به پرواز دوباره می‌گیرد و این‌بار نیز به همان دلیل قبلی موفق به فرود نمی‌شود.

*****

با نزدیک به سی ساعت تاخیر، بالاخره سیمای (تلویزیون) ملایان فیلمی از اعتراضات حق طلبانه مردم در طول، و پس از نماز جمعه پریروز را به نمایش نهاد که طی آن با وقاحت معترضین را گروه بسیار کوچکی اعتشاشگر معرفی کرد. اما خود این فیلم نشانگر عظمت و پایداری مردم برای واژگون ساختن بساط ستم و استبداد است:

*****

هفت روز بعد از به خاکسپاری سهراب اعرابی: فردا نوعید سهراب اعرابی است
دیشب شب هفتم سهراب اعرابی به صورت خصوصی با حضور خانواده و دوستان نزدیک در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا برگزار شد. هفت روز از به خاکسپاری سهراب اعرابی گذشت درحالی که هنوز معلوم نیست چند روز از مرگ این جوان می‌گذرد. سهراب بعد از تظاهرات میلیونی و خاموش روز ۲۵ خرداد ماه مفقود شد و طبق اسناد موجود در روز ۲۹ خرداد تحویل پزشکی قانونی کهریزک شده و ۲۰ تیر ماه مادرش عکس جنازه او را شناسایی کرده است.
در این هفت روز بسیاری به دیدار و دلجویی از خانواده و مادر سهراب، پروین (آمنه خاتون) فهیمی آمدند. شهرک آپادانا شهید داده است و همه همشهرکی‌ها خود را صاحب عزا می‌دانند. علاوه بر آنها گروه مادران صلح که نزدیک دو سال است به همراه پروین فعالیت‌های بشردوستانه و صلح‌طلبانه انجام می‌دهند نیز صاحب عزا هستند.
به غیر از مردمی که از نقاط مختلف شهر تهران و همچنین شهرستان‌ها به دیدن خانواده سهراب آمدند، افراد سرشناس در حوزه‌های فرهنگی، هنری و سیاسی نیز به دیدار مادر سهراب شتافتند.
از فعالان سیاسی و مدنی همان شب اول زنان جبهه مشارکت، از جمله فخرالسادات محتشمی‌پور و فریده ماشینی، از ملی مذهبی‌ها مینو مرتاضی و دکتر پیمان و از فعالان کمپین یک میلیون امضا از جمله پروین اردلان و نوشین احمدی خراسانی و وکلایی مانند زهره ارزنی و نسرین ستوده آمده بودند.
شب دوم موسوی آمد به همراه زهرا رهنورد و علی بهشتی و شب سوم کروبی آمد. از دیگر فعالان سیاسی که به دیدار خانواده سهراب آمدند می توان از شکوری‌راد، سعید شریعتی نام برد.
در این یک هفته هنرمندان نیز همراه خانواده سهراب بودند. رخشان بنی اعتماد از تشییع جنازه همراه بود شب سوم هم آمد شب هفت نیز به همراه مجید مجیدی به دیدن پروین آمد.

فاطمه معتمد آریا که این روزها به قول خودش از ساعت ۶ صبح تا ۱۰ شب سر کار است روز جمعه شب فرصتی گیر آورد و به همراه همسرش به دیدن پروین مادر سهراب آمد. معتمد آریا به پروین فهیمی گفت: سهراب در جهان هستی برای این روز آمده بود.
شمس لنگرودی و گراناز موسوی دو شاعری بودند که در شب سوم برای سهراب شعر خواندند. شمس لنگرودی روز اول هم آمده بود.
شاید برخی را از قلم انداخته باشم. نه به عنوان راوی حافظه‌ام درست کار می‌کند و نه خانواده سهراب حافظه‌شان درست یاری می‌کند.
به هر حال شب هفتم؛ منیرو روانی پور هم از آمریکا زنگ زد و خانواده زهرا بنی‌یعقوب نیز برای دلداری به خانه سهراب آمدند.
صدها نفر از اهالی شهرک آپادانا هر شب سر ساعت ۱۰ جلوی در خانه سهراب جمع می‌شوند و تا ساعت یازده الله اکبر می‌گویند و فریاد می‌کشند: سهراب ما نمرده این دولته که مرده. یکی از همسایه‌ها می‌گوید: شاید فریادهای ما مرحمی باشد بر زخم دل مادر سهراب. و مرحم نیز هست. پروین به غیر از اوقاتی که بر سر مزار سهراب می‌رود و چنان زار می‌زند که دل تمام رهگذران و دوستان وفامیل ریش می‌شود، آرام است. این دلجویی‌ها او را سرا پا نگاه داشته است.
فردا اولین عید این خانواده است. طبق سنت باید به دیدارشان رفت. آنهایی که جا ماندند فردا را از دست ندهند.
آدرس خانه سهراب اعرابی: شهرک آپادانا، خیابان نرگس، بلوک۳۶، ورودی سوم

*****

کیهان: مشایی به درد کارهای کم اهمیت می‌خورد
روزنامه کیهان برای دومین روز پیاپی به انتصاب مشایی حمله کرد.این روزنامه در مقاله ای در شماره امروز یکشنبه خود نوشته:وقتی آقای دکتراحمدی نژاد در سفر اخیر خود به مشهد، آقای اسفندیار مشایی را به عنوان معاون اول رئیس جمهور معرفی کرد، موجی از حیرت آمیخته با تأسف و نگرانی بر دل و جان قاطبه رأی دهندگان به آقای احمدی نژاد نشست و این اقدام آقای احمدی نژاد را فراتر از کج سلیقگی دانسته و نوعی بی اعتنایی - البته ناخواسته- به ملت تلقی کردند و به عقیده نگارنده حق داشته و دارند.بعد از مواضع آنچنانی آقای مشایی که حداقل در دو مورد مشخص با ذوق زدگی دشمنان از یکسو و نهیب و ملامت شدید رهبرمعظم انقلاب از سوی دیگر روبرو شد، انتظار آن بود که آقای احمدی نژاد بلافاصله و بدون کمترین تاخیر و درنگ نامبرده را از معاونت خویش و ریاست سازمان گردشگری عزل کند ولی متاسفانه آقای رئیس جمهور نه فقط ایشان را عزل نکرد بلکه امروزه پست خطیر و بااهمیت تر معاون اولی ریاست جمهوری را به وی سپرده است و سوال این است که جناب احمدی نژاد در شخصیت آقای رحیم مشایی چه ویژگی ها و امتیازاتی می بینند که هیچکس دیگر قادر به دیدن آن نیست؟! البته این نوشته صلاحیت آقای مشایی برای برخی از مدیریت های میانی و کم اهمیت را نفی نمی کند ولی آقای رحیم مشایی و معاونت اول رئیس جمهور؟!آقای دکتراحمدی نژاد می دانند که پدیدآورنده جریان اصولگرایی نیستند بلکه برخاسته از این جریان-و البته یکی از شایسته ترین های آن- هستند، بنابراین لازمه قطعی احترام به توده های عظیم مردم اصولگرا آن است که حکم معاونت اولی آقای رحیم مشایی را لغو کنند چرا که این جایگاه اگرچه در اختیار رئیس جمهور محترم است ولی متعلق به مردم است و البته ریاست محترم جمهور می توانند روابط دوستانه و صمیمی خود با ایشان را حتی مستحکم تر از گذشته حفظ فرمایند، زیرا این رابطه متعلق به شخصیت حقیقی رئیس جمهور منتخب است و ربطی به دیگران ندارد.در اصل 124 قانون اساسی آمده است؛ «معاون اول رئیس جمهور با موافقت وی اداره هیأت وزیران و مسئولیت هماهنگی سایر معاونت ها را به عهده خواهد داشت» یعنی جایگاهی تقریباً همطراز رئیس جمهور و بالاتر از همه وزرا و معاونان دیگر ایشان. اکنون باید از رئیس جمهور محترم پرسید آیا مردم در انتخابات اخیر به آقای مشایی رای داده اند که حالا مجبور باشند حضور ایشان را در جایگاهی تقریباً همطراز رئیس جمهور و فراتر از همه وزرا و اعضای کابینه تحمل کنند؟! و این در حالی است که اولا؛ تمامی مسئولیت های نظام به طور مستقیم یا غیرمستقیم برخاسته از رأی مردم است و ثانیاً؛ وزیران کابینه بعد از معرفی رئیس جمهور نیاز به رأی اعتماد مجلس دارند، اما در این میان انتصاب معاونان رئیس جمهور و از جمله معاون اول با وجود جایگاهی فراتر از همه وزرا منوط به رأی اعتماد مجلس نیست! که کاش بود ولی حالا که چنین نیست، انتظار از ریاست محترم جمهوری آن است که خود حرمت توده های اصولگرا را پاس بدارند و آقای مشایی را به آنان تحمیل نکنند.گفتنی است که بسیاری از نزدیکترین افراد به ریاست محترم جمهوری که مانند سایر آحاد ملت دوستدار واقعی ایشان هستند با انتخاب آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور شدیداً مخالفند و از پی آمدهای ناگوار این انتصاب ابراز نگرانی می کنند.و بالاخره با توجه به جایگاه رفیع مردم در نگاه رئیس جمهور محترم که کمترین تردیدی در آن نیست تجدید نظر ایشان در این انتصاب نباید دور از انتظار باشد.

*****
خبرگزاري پانا - کدخبر:23848

انتشار خبر استعفای رحيم مشايي در خبرگزاری آموزش و پرورش
اسفنديار رحيم مشايي از سمت معاون اولي رياست جمهور استعفا داد .
شنيده هاي خبرنگار سياسي پانا حاکي است رحيم مشايي رييس سابق سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري کشور که با حکم پنجشنبه هفته گذشته در جلسه هيئت دولت در مشهد مقدس از سوي احمدي نژاد به عنوان معاون اول معرفي شد پس از اعتراض بسياري از چهره هاي اصولگرا مبني بر هزينه هاي فراواني که جريان اصولگرا از اين انتصاب رئيس جمهور در آينده پرداخت خواهد کرد از سمت معاون اولي رييس جمهوري استعفا داد ه است و متن نامه استعفاي رحيم مشايي خطاب به رييس جمهور به زودي منتشر مي شود .
گفتني است يکي از مهمترين انتقاد هاي مراجع عظام و جريان هاي اصولگرا به دکتر احمدي نژاد ، اظهار نظر ها و اقدامات اسفنديار رحيم مشايي در باره دوستي مردم ايران و رژيم صهيونيستي بود که با واکنش مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه روبرو شد .

همچنين شائبه حضور در مراسمي در ترکيه که زنان اقدام به رقص نمودند و يا مراسم حمل قرآن با رقص و آواز که در يکي از همايش هاي سازمان ميراث روي داد،از مهمترين اشکالاتي است که به مشايي وارد شده است.لازم به ذکر است مخالفت چهره هاي شاخص جريان اصولگرا به رحيم مشايي جداي از مباحث فوق به نحوه مديريت وي در سازمان هاي فرهنگي – هنري شهرداري تهران و ميراث فرهنگي مي باشد .

*****

سایت تابناک:

ارتش عراق ،حوزه نفتی ایران را تصرف کرد
كدخبر: ۵۶۱۸۳ - ۲۸ تير ۱۳۸۸ - ۰۹:۱۹ بامداد

با گذشت حدود یک ماه از تصرف یکی از حوزه های نفتی ایران توسط ارتش عراق هنوز واکنش قاطعی به این اقدام نشان داده نشده است .روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود نوشت:ماه گذشته تیم بهربرداری نفتی عراق به همراه گروهی از نیروهای ارتش این کشور به یکی از حوزه های نفتی ایران در نوار مرزی حمله کرده و پس از تصرف اقدام به آغاز عملیات استخراج نفت کردند. با این وجود مراجع مسئول در وزارت خارجه و نیروهای مسلح تنها به ارسال نامه ای بسنده کرده و طرف عراقی نیز با بی اعتنایی به نامه های ایران به بهره برداری ادامه می دهد. این در شرایطی است که مطابق با توافقنامه 1975 الجزیره و قوانین بین المللی طرف عراقی به هیچ وجه مجاز به این تجاوز آشکار نیست.

*****

فتاح: تلاش برای قطع برق مذبوحانه است
اخیرا از سوی برخی از هم میهنان داخل و یا خارج از کشور راهکارهایی (که باید اذعان کرد اشتباه است) برای مردم داخل میهن ارسال گردیده که در آن از ایرانیان خواسته شده در زمان و ساعتی مشخص با بکارگیری یک وسیله برقی پر مصرف بصورت هم زمان و برای مدت یک ساعت، باعث اختلال در نیروگاهها و قطع برق گردند.

عزیزانی که چنین راهکار کودکانه ای را به مردم پیشنهاد کرده اند معتقدند که این نوعی مقاومت اجتماعی بدون درگیری و خونریزی محسوب می گردد.

ما در همان اولین لحظه ای که چنین پیامی دریافت کردیم برای ارسال کنندگان پاسخ نوشتیم که ما با اشغالگران میهن خویش در نبرد هستیم و نه با ملت و میهن خویش. ممکن است چنین کاری برای ساعاتی یا روزهائی باعث قطع برق گردد (که ضرر و زیانش به خود ما میرسد) اما این نه آسیبی به رژیم دجالان میزند و نه مبارزه منفی محسوب می گردد، بلکه فقط آسیب رساندن به میهن خویش و ایجاد دردسر برای هم میهنان است. اینک در واکنش به این گونه راهکارهای کودکانه وزیر نیرو واکنشی به شرح زیر نشان داده:
پرويز فتاح وزير نيرو در خصوص حركت برخى از اغتشاشگران براى قطع برق و روشن كردن وسايل برقى پرمصرف در ساعات اوج مصرف، به روزنامه جوان گفت: اينها يكسرى تلاش هاى مذبوحانه است كه تاكنون در هيچ كجاى دنيا جواب نداده و در ايران هم قطعا جواب نخواهد داد، چراكه ما شبكه آماده اى براى برق رسانى در اختيار داريم.
وى در ادامه با اشاره به نصب تجهيزات در شبكه سراسرى گفت: اين تجهيزات به صورت خودكار عمل مى كند و اجازه قطع برق را نخواهد داد و ما با نصب خازن در شبكه پيش بينى هاى لازم براى تنظيم ولتاژ و فركانس را انجام داده ايم. علاوه براين ما هميشه چند هزار مگاوات برق رزرو در شبكه داريم.
وزير نيرو افزود: اين افراد به دنبال ضربه زدن به كشور هستند.

*****

رییس کمیته حقیقت یاب مجلس: شورای امنیت ملی، مسوول حمله به دانشگاه
پس از گذشت بیش از یک ماه از حمله نیروی های امنیتی و لباس شخصی به کوی دانشگاه و ضرب و شتم و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران، رییس کمیته حقیقت یاب مجلس با اشاره به اینکه "این كمیته جلسات متعددی را با كسانی که در جریان این حوادث آسیب‌دیده‌ بودند و همچنین برخی از مسئولان و دست‌اندركاران سیاسی و امنیتی كشور داشته است" اعلام کرد: "دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی عهده‌دار حوادث كوی دانشگاه شده است." محمد حسن ابوترابی فرد که از سوی علی لاریجانی به ریاست کمیته حقیقت یاب مجلس برای بررسی حوادث پیش آمده در کوی دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر کشور شده است، تاکید نمود: "با توجه به نگاه نظام و مسئولان امنیتی و اطلاعاتی به مجامع دانشگاهی اینجانب و همكارانم در ارتباط نزدیك بودیم تا با یك نگاه معطوف به این موضوع بتوانیم در كوتاه‌ترین زمان ممكن با رفع برخی از تنگناها نسبت به رهایی برخی از دانشجویان و افرادی كه در رابطه با مسائل اخیر با تنگنا روبرو شدند اقدام لازم را انجام دهیم." نایب رییس مجلس همچنین با اظهار این که هم اکنون "ما در این كمیته منتظرگزارش و نتیجه اقداماتی هستیم كه شورای عالی امنیت ملی عهده‌دار آن است" گفت: "البته اگر افرادی باشند كه در اغتشاشات خود مستقیما حضور داشته و خود اذعان داشته باشند در آشوب آفرینی نقش داشته‌اند در چارچوب قانون با آنها برخورد لازم صورت می‌گیرد،اما با این افراد نیز با رفعت و عطوفت برخورد خواهیم كرد." اظهارات رییس کمیته حقیقت یاب مجلس برای بررسی حوادث کوی دانشگاه در حالی صورت می گیرد که پیش از این نیزاز برخی منابع غیر رسمی اعلام شده بود که "نیروی های امنیتی و انتظامی با مجوز شورای عالی امنیت ملی و شورای تامین استان که هر دو زیر نظر وزارت کشور اداره می شوند به کوی دانشگاه وارد شده ودانشجویان را مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار داده اند." در همین رابطه پیش تر رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس صدور مجوز برای ورود ماموران نیروی انتظامی به کوی دانشگاه را متوجه شورای تامین استان دانسته و گفته بود "در مورد ورود نیروهای انتظامی به کوی دانشگاه تهران نقل شده بود که این کار با مجوز دانشگاه صورت گرفته است اما با بررسیهایی که در کمیته منتخب، کمیسیون آموزش و تحقیقات و کمیسیون فرهنگی مجلس صورت گرفت مشخص شد که این مجوز از سوی شورای تأمین شهر تهران صادر شده است" علی عباسپور تهرانی فرد همچنین در این باره تاکید کرده بود: "مشخص شدن هویت لباس شخصیهایی که به دانشگاه وارد شده و دانشجویان را مورد تعرض قرار داده اند نیز در دست بررسی است."

دانشجویان و اساتید همچنان دربند، مهاجمان آزاد

رییس کمیته حقیقت یاب مجلس، در زمانی شورای عالی امنیت ملی را عهده دار حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی به کوی دانشگاه معرفی کرده که همچنان تعداد زیادی از دانشجویان ساکن کوی و همچنین دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه های کشور و تعدادی از اساتید در بازداشت بسر می برند. هر چند مقامات رسمی کشور در اظهاراتی متناقض تاکنون آمار دقیقی از دانشجویانی که در بند هستند، ارایه نکرده اند اما در همین باره فرهاد رهبر رییس دانشگاه تهران در آخرین اظهاراتش درباره دانشجویان زندانی دانشگاه تهران اعلام کرد که "عدد مشخصی را نمی توانم اعلام کنم اما تعدادی از دانشجویان هنوز در بازداشت به سر می برند." رییس دانشگاه تهران در همین اظهارات همچنین اشاره کرده بود که "این اظهاراتش درباره دانشجویانی است که در کوی دانشگاه تهران بازداشت شده اند و علام کرده بود که دانشجویان دیگری از این دانشگاه نیز در بازداشت هستند که خارج از محیط دانشگاه و در نقاط دیگر دستگیر شده اند." همچنین غلامرضا قربانی رییس دانشگاه صنعتی اصفهان نیز چندی پیش در اظهاراتی مشابه به خبرگزاری مهر اعلام کرد که "برخی از دانشجویان بازداشت شده این دانشگاه آزاد شده اند اما تعدادی هنوز در بازداشت هستند." از سوی دیگر، طی روزهای اخیر خبرهای مختلفی درباره ادامه بازداشت دانشجویان دانشگاه های شیراز، تبریز،بیرجند و دانشگاه های دیگر تهران نیز منتشر شده است. چهار نفر از اساتید دانشگاه قزوین نیز پس از اعتراض به نحوه شمارش آرا در دانشگاه این شهر دستگیر و به مکان نامعملومی منتقل شده اند. بنا بر گزارش ها بی خبری از وضعیت چهار تن از استادان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین از جمله دکتر رئیسان، دکتر ایمانیه، دکتر درویش و دکتر فضلی که از 25 خرداد ماه بازداشت شده اند همچنان ادامه دارد. تنها خبری که درباره وضعیت این اساتید دانشگاه قزوین منتشر شده بود به اظهارات حسن قاسمی رییس کل دادگستری قزوین باز می گردد که آنها را متهم کرده بود که "به تحریک دانشجویان به اعتراض" پرداخته اند.

*****

عبدالله!صبور باش و امیدوار،تو راه برادر شهیدت را ادامه دادی

نامه سرگشاده فاطمه آدینه وند همسرعبداله مومنی
فاطمه آدینه‌وند همسر عبدالله مومنی سخنگوی بازداشت شده سازمان دانش آموختگان در نامه سرگشاده ای که در شماره یکشنبه روزنامه اعتماد ملی منتشرشده است خطاب به همسرش از او خواسته است تا صبر پیشه کند
به نام خدايي كه استواري و استقامت را در مقابل مصيبت و بلا توشه بندگان خود نمود. سلام عبدالله اگرچه دلم از جور زمانه پر از درد است اما بازخواني خاطرات شيرين گذشته تسلي‌بخش لحظات غم و اندوهم است. اين روزها زياد به گذشته مي‌انديشم. به خاطراتي كه در گذشته با تو داشته‌ام. به خاطراتي كه در گذشته با برادر شهيدت داشته‌ام. به بزرگي روح و تعالي هدفش و نيز استواري‌اش در دفاع از آزادي و كشور مي‌انديشم. اينها مرهمي است كه اين روزها زخم كهنه‌ام را با آن التيام مي‌بخشم. اكنون نمي‌دانم تو را به كدامين گناه ناكرده به زندان افكنده‌اند ولي اين را نيك مي‌دانم كه راهي كه برادر شهيدت پيمود، تو را بر آن داشت كه در راه اعتلاي ايران و رعايت حقوق شهروندي و نيل به آزادي گام‌برداري و از حريم‌شكنان آزادي هراسي به دل راه ندهي. به ياد دارم كه مادرت وصيت كرده بود كه پيراهن خونين برادر شهيدت را بر بالينش بگذارند تا روحش در فراق او تسكين يابد و زخم‌هاي كهنه‌اش تسلي يابد. هنوز اشك‌هاي پدرت را در فراق پسرش از ياد نبرده‌ام و هنوز به ياد دارم كه تو به رغم سن كمي كه داشتي احساس مسووليت كردي و مسووليت نگهداري از من و دخترك معصوم پدر از دست داده را به عهده گرفتي. به خاطر دارم كه احساس مسووليت آن روز تو، تاج افتخاري بود كه بر سر خانواده گذاشته بودي. من اگرچه در خلوت خود براي آن عزيز از دست رفته اشك مي‌ريختم اما در كنار تو و با تو بودن آرامش از دست رفته‌ام را به من بازگرداند. راستي اين روزها به اين مي‌انديشم كه برادر شهيدت براي آنكه من و فرزندانم در اين كشور زندگي آرام و ارزشمندي داشته باشيم خود را به كشتن داده بود اما امروز كه آرامش زندگي‌ام را از دست رفته مي‌بينم و تو را در زندان،وحشت وجودم را فرامي‌گيرد. نمي‌دانم چرا سارقان مسلح و قاچاقچيان موادمخدر اجازه ملاقات با خانواده‌هاي خود را دارند اما آنهايي كه براي حقوق شهروندي و آزادي انساني به زندان افتاده‌اند حق ديدار با خانواده را ندارند و بدون حقوق حداقلي در زندان به سر مي‌برند. مگر گناه تو دفاع از حقوق شهروندي و استقلال و حاكميت ملي نيست؟آيا اين جرم است؟ آيا خوني كه اين روزها بر خيابان‌هاي تهران ريخته شد، در راستاي اجراي قانون اساسي بود؟ عبدالله عزيز! امروز كه براي دلگرمي فرزندانت و براي اطلاع از سرنوشتت به دادگاه انقلاب در خيابان شريعتي و معلم رفته بودم (كه البته رفتار مسوولان آن هيچ تناسبي با روح بزرگ مردي چون شريعتي و نيز كسوت معلمي تو ندارد) با برخورد ناشايست و دور از اخلاق برخي ماموران آن دادگاه مواجه شدم كه حتي از هل دادن زنان نامحرم و تهديد زنان بي‌پناه و بدرقه كردنشان با حرف‌هاي درشت هم ابايي نداشتند. اينك من و فرزندان معصوم و نيز دانش‌آموزانت چشم به راه آزادي تو نشسته‌ايم تا تابش خورشيد حقيقت، دروغ را برملا كند و حق و عدل و صداقت راستين را به مردم نشان دهد. استوار باش كه در پس هرسختي، آساني است.

*****
نامه موسوی تبریزی، رئیس خانه احزاب به شاهرودی، اژه‌ای و دری نجف آبادی
آيت‌الله هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه

غلام‌حسین محسنی اژه‌ای، وزیر اطلاعات

قربان‌علی دری نجف‌آبادی، دادستان کل کشور
احتراما همانگونه که مستحضرید پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری و به بهانه مقابله با اعتراضات مترتب بر آن، تعداد متنابهی از شخصیت‌های سیاسی که در گروه‌ها و احزاب سیاسی فعالیت مي‌کردند، بازداشت و برخی از دفاتر این احزاب بسته و پلمپ شد.
خانه احزاب ایران با توجه به وظیفه قانونی خود که بر طبق اساسنامه دفاع از حقوق قانونی احزاب و گروه‌های عضو است، موارد ذیل را خاطرنشان می‌كند.
1-فلسفه تشکیل احزاب و گروه‌های سیاسی در ارایه برنامه و معرفی کاندیداهای خود در عرصه انتخابات به افکار عمومی است که در انتخابات اخیر نامزدهای مورد حمایت، مورد تایید شورای نگهبان بوده و سوابق آن‌ها در استقرار نظام و اداره کشور کاملا روشن بوده است.
2-اعتراض به نتیجه انتخابات با توجه به اصل 26 و 27 قانون اساسی که آزادی فعالیت احزاب و آزادی اجتماعات را مورد شناسایی قرار داده است، نمی‌تواند اتهامی تلقی شود که چهره‌های شناخته شده سیاسی به‌خاطر ارتکاب آن تحت تعقیب قرار گرفته، دستگیر و بازداشت شوند.

3-حق انتخاب وکیل از جمله حقوقی است که قانون اساسی آن را به‌رسمیت شناخته و لذا حداقل انتظار این افراد و گروه‌های سیاسی این است که بتوانند در دادرسی عادلانه و با حضور وکیل و هیات منصفه از حقوق قانونی خود دفاع كنند.
با توجه به مراتب فوق از حضرتعالی انتظار داريم که نسبت به تسریع در آزادی بازداشت‌‌شدگان وقایع اخیر، رفع محدودیت‌های احزاب و برخورد با متجاوزین به حقوق قانونی شهروندان و احزاب اقدامات شایسته به‌عمل آید.
سید حسن موسوی تبریزي

رئیس شورای مرکزی خانه احزاب ایران

*****

دومین رسوایی در مورد مدرک در کابینه احمدی نژاد

سایت رخداد، پس از اظهارات عجیب وزیر علوم و نسبت دادن نابغه قرن و یکی از بهترین ریاضی دانان جهان در سال های 1998 تا 2002 به انتخاب انجمن ریاضی دانان امریکا با این انجمن ارتباط برقرار کرد.
به گزارش رخداد(Rokhdad.org)، مایک برین، رئیس دفتر اطلاعات انجمن ریاضی دانان امریکا در پاسخ به این سئوال که ایا محمد رضا زاهدی، وزیر علوم کابینه اقای احمدی نژاد از سوی این انجمن به عنوان یکی از بهترین ریاضی دانان جهان در سال 1998 تا 2002 انتخاب شده است گفت: ما هرگز لیستی از بهترین ریاضی دانان جهان را اعلام نکردیم.
مایک برین در واکنش به ادعاهای وزیر علوم می افزاید: ما تنها به ریاضی دانان برتر جایزه اعطا می کنیم.
نماینده انجمن ریاضی دانان امریکا در پایان تاکید کرد: اقای زاهدی هیچ یک از جوایر انجمن ما را کسب نکرده است و ادعای ایشان در این مورد کذب محض است.
گفتنی ست، زاهدی همچنین ادعا کرده بود که از سوی کمبریج به عنوان نابغه قرن شناخته شده است که این عدم صحت آن ثابت شد.
متن انگلیسی پاسخ انجمن یاضی دانان امریکا در ارتباط با ادعای زاهدی به شرح زیر است:


We have never issued a list of best mathematicians, for any year. We doaward prizes and awards to mathematicians, but never call anyone "best" or one of the best
Also, we have no record of Mr. Zahedi winning any of our prizes and his claim is not true
Hope that helps
Best wishes
Mike BreenAMS Public Awareness Office

*****

خاتمی: مشروعیت دولت را به رفراندوم بگذارید
سید محمد خاتمی در جلسه‌ای که عصر امروز (یکشنبه) با حضور خانواده چند تن از بازداشت شدگان و اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز برگزار شد، خواستار برگزاری همه‌پرسی در خصوص مشروعیت دولت شد.

به گزارش «موج سبز آزادی» در این دیدار که در محل دفتر مجمع روحانیون برگزار شد، چندین نفر از خانواده‌های زندانیان سیاسی و همچنین تعدادی از اعضای شاخص مجمع از جمله آیات و حجج اسلام موسوی خوئینی‌ها، سید محمد خاتمی، امامی جمارانی، سید محمد رضوی، مجید انصاری، موسوی بجنوردی ،محمد مقدم، علی اکبر محتشمی پور و ... حضور داشتند.
اهمیت این دیدار و رایزنی‌های پیرامونی آن به حدی بود که مسئولان قضایی و امنیتی در یک عقب‌نشینی آشکار، وادار شدند همزمان با این جلسه به چند نفر از شاخص‌ترین فعالان سیاسی بازداشت شده، برای اولین بار اجازه‌ی تماس با همسرانشان را بدهند.
بدین ترتیب هنوز جلسه به طور رسمی آغاز نشده بود که محسن امین زاده، عبدالله رمضان زاده و محسن صفایی فراهانی یکی پس از دیگری با همسران خود که در جلسه حاضر بودند، تماس گرفتند و با آنها صحبت کردند. این تماس‌ها در پایان جلسه نیز از سوی جواد امام که به همراه دیگر فعالان سیاسی اصلاح طلب در زندان اوین به سر می‌برد، ادامه یافت و باعث شد که خاتمی نیز برای لحظاتی از طریق تلفن با این زندانی سیاسی صحبت کند.
با این حال، این تماس‌ها تأثیری بر لحن شدید سخنان خاتمی در خصوص وضعیت کودتاگونه‌ای که در کشور پیش آمده، نشد و خاتمی گفت آنچه را که باید می‌گفت.
سخنان مهم خاتمی
این جلسه با سخنان چند تن از اعضای خانواده‌های بازداشت‌شدگان از جمله زهرا مجردی، همسر «محسن میردامادی»، فخرالسادات محتشمی‌پور همسر «مصطفی تاج زاده»، خانم حقیقی همسر «علی وفقی»، آقای شریف‌النسب همسر «سمیه توحیدلو» و مادر «مهسا امراللهی» که مادر همسر«مسعود باستانی» نیز هست و هردوی آنها هم‌اکنون در بازداشت هستند، آغاز شد و آنها سخنان مهمی را درباره اعضای بازداشتی خانواده خود، برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته با آنها از سوی عوامل کودتا و شرایط تأسف‌انگیز پیش آمده، بیان کردند.
گزارش «موج سبز آزادی» حاکی است در ادامه این جلسه، سید محمد خاتمی نیز در سخنان خود در جمع خانواده های بازداشت شدگان، با تشكر از بیانات منطقی و خیرخواهانه‌ی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گفت: «توصیه‌های آقای هاشمی حداقل‌هایی است كه می‌تواند فضای عمومی را تلطیف كرده و اعتماد از دست رفته را برگرداند و من در اینجا نكته‌ای را اضافه می كنم و به صراحت می گویم راه برون‌رفت از بحران فعلی، اتكا به ارای مردم و برگزاری رفراندوم قانونی است.»
وی با تاكید بر این نكته كه این رفراندوم بایستی از سوی نهادهای بی‌طرف نظیر مجمع تشخیص مصلحت انجام پذیرد، عنوان كرد: «بایستی از مردم پرسید آیا وضعیت پیش آمده، مطلوب است واز آن راضی هستند؟ اگر اكثریت مردم این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم.»
سید محمد خاتمی در بخش دیگری از سخنانش ضمن ابراز تاسف از مسایل غیر قانونی و غیر شرعی كه در بازداشت و نگهداری زندانیان وقایع اخیر رخ داده است، گفت: «من متاسفم كه باید بگویم در این موقعیت نه تنها جمهوریت نظام دچار چالش شده، بلكه اسلامیت نظام هم مورد خدشه قرارگرفته است.»
وی با بیان اینكه قرار بود اسلامیت نظام نقص‌های موجود در دموكراسی‌های موجود را جبران كئد، گفت: «اسلامیت نظام یعنی حاكم شدن عدالت و اخلاق در فضای عمومی جامعه كه متاسفانه این دو ركن از طرف بسیاری از نهادهای حاكم زیر سوال رفته است و با كمال تاسف باید گفت این مصیبت، بزرگتر از مصیبتی است كه بر اثر كشته شدن و دستگیری فرزندان این مرز و بوم بر این كشور وارد شده است.»
خاتمی با تاكید بر اینكه بایستی توصیه‌های خیرخواهانه‌ی آقای هاشمی در نماز جمعه مبنای عمل قرار گیرد، افزود: «بایستی اعتماد عمومی را به جامعه برگرداند. دوام نظم و تداوم پیشرفت كشور در گرو بازگرداندن اعتماد عمومی است. ما از ابتدا عنوان كردیم كه برای بازگرداندن این اعتماد راه قانونی وجود دارد و مورد توجه قرار نگرفت. اكنون هم به صراحت می گویم راه برون‌رفت از بحران فعلی، اتكا به آرای مردم و برگزاری رفراندوم قانونی است.»
اظهارات برخی اعضای خانواده بازداشت شدگان
به گزارش «موج سبز آزادی» در ابتدای این دیدار كه در محل مجمع روحانیون مبارز و با حضور جمعی از اعضای شاخص این مجمع انجام شد، چند تن از همسران و مادران دستگیرشدگان به شرح چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزان خود پس از گذشت بیش از 30 روز پرداختند.
یکی از اعضای خانواده بازداشت شدگان که در این جلسه صحبت کرد، همسر علی وفقی بود که گفت: «علی وفقی هم از نخبگان کشور است. چرا هنوز یک سال از آزادی‌اش نگذشته، دوباره بازداشت شده و در واقع ربوده شده؟»
وی با اشاره به اینکه همسرش از دانشجویان موفق دانشگاه صنعتی شریف بوده که فوق لیسانس خود را با معدل بالا در این دانشگاه به پایان رسانده، گفت: «در تلویزیون عده‌ای از نخبگان را نشان دادند که به احمدی‌نژاد در مورد عدم آرامششان در فضای بعد از انتخابات شکایت می‌کنند. اما آیا علی نیز که از نخبگان این مملکت است، نباید بتواند در این مملکت دکتری بخواند و یا حتی با آرامش کار کند؟ حال آنکه در زمان بازداشت یک سال پیش وی، اساتید دانشگاه شریف با انتشار بیانیه در محکوم کردن این اقدام، بر سلامت نفس و ایمان وی تإکید کردند.»
وی با اشاره به اینکه از فروردین ماه سایت‌هایی چون رجا نیوز اقدام به پرونده‌سازی‌های جعلی در مورد همسرش کردند، گفت: «امروز وقتی مراجعه می‌کنیم و می‌پرسیم جرم وی چیست، می‌گویند وی در ستاد مهندس موسوی فعال بوده و وقتی می‌گوییم این که جرم نیست، می‌گویند شما نمی‌دانید ایشان در قالب فعالیت‌های ستادی جرم‌های سنگینی مرتکب شده و برای مثال همان موارد جعلی را که از فروردین ماه در سایت‌ها بیان می کردند، عنوان می کنند.»
خواهر عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار بازداشتی، نیز در این جلسه خبر داد که به تازگی با برادر زندانی‌اش ملاقات داشته، ولی این ملاقات در کابین و باحضور دو مأمور صورت گرفته و آقای تاجیک نتوانسته زیاد در مورد وضعیت خود حرف بزند.
در این جلسه همچنین اکثر خانواده‌های زندانیان به برخوردهای سخیف دادگاه انقلاب و دیگر نهادهایی که برای پیگیری وضعیت عزیزانشان به آنها مراجعه می کنند، اعتراض داشتند و خبر می‌دادند که گاهی حتی به برخورد فیزیکی با باتوم هم تهدید شده‌اند.
آنها تصریح می‌کردند که هیچ مرجعی پاسخگوی آنان نیست و حتی دادستان کل کشور هم خود را از انجام هر اقدامی عاجز می‌داند.

*****

تابناک- کد خبر: 56291 - زمان 23:25 شب
توكلي: مشایی، صلاحیت هيچ پستی را ندارد

احمد توكلي انتصاب اسفنديار رحيم مشايي به عنوان معاون اول رييس‌جمهور را استفاده نادرست احمدي‌نژاد از قدرتي دانست كه مردم با راي خودشان به امانت به وي سپرده‌اند.رييس مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني ايسنا در عين حال با ابراز خشنودي از انتصاب علي‌اكبر صالحي به عنوان رييس سازمان انرژي اتمي از سوي رييس‌جمهور، از انتصاب مشايي و برخي ديگر از معاونان رييس‌جمهور انتقاد كرد و گفت كه مشايي با افكار ديني و سياسي كه وي آن را منحرف از مباني اسلام و انقلاب مي‌نامد، نه تنها صلاحيت معاونت رياست‌جمهوري را ندارد، بلكه براي هيچ پست ديگر مديريتي نيز صلاحيت ندارد.وي افزود: شخصي كه بر خلاف مباني اسلامي معتقد است دوره حاكميت يك دين بر جهان گذشته است و يا ملت مجعول اسرائيل را دوست ملت ايران معرفي مي‌كند، چگونه صلاحيت دارد در جمهوري اسلامي ايران با وجود مباني اسلامي و انقلابي روشن در اين باره، مدير باشد؟توكلي افزود: طبق اصل 131 قانون اساسي معاون اول رييس‌جمهور در صورت فوت رييس‌جمهور يا عزل يا غيبت او بيش از دو ماه به طور خودكار با موافقت رهبري وظايف رييس‌جمهور را انجام مي‌دهد و براي دو ماه سكان اداره كشور را به دست مي‌گيرد؛ حال شخصي كه سطح جايگاهش در اين حد است كه بالقوه مي‌تواند رييس‌جمهور كشور شود، حداقل بايد درجه‌اي از آن رجال سياسي كه در اصل 115 درباره شرط رييس‌جمهور آنها آمده است را داشته باشد و بشود تقريبا به عنوان يك رجل سياسي به او نگاه كرد؛ در حالي كه فردي مثل آقاي مشايي به هيچ وجه داراي چنين سطحي نه از لحاظ مذهبي و نه سياسي نيست.وي با بيان اين اعتقاد كه انتصاب مشايي با وحدت ملي نيز سازگار نيست و بيان اين كه به خاطر برخي مديريت‌هاي نادرست دولت ، ‌چه قبل و چه بعد از انتخابات، هم‌اكنون وحدت ملي در كشور آسيب ديده و تعداد كثيري از راي‌دهندگان و شركت‌كنندگان در انتخابات از دولت آزرده‌خاطر هستند، گفت: بر اين اساس اين انتصاب دسته ديگري از راي‌دهندگان را كه به احمدي‌نژاد راي داده‌اند نيز آزرده خاطر، دلسرد و معترض خواهد كرد و در نتيجه وحدت ملي كشور كه به ترميم نياز داشت نه تنها به هيچ وجه ترميم نمي‌شود، بلكه لطمه بيشتري خواهد خورد.توكلي هم‌چنين تصميم احمدي‌نژاد براي انتصاب مشايي را خلاف همگرايي سياسي عنوان كرد و گفت: هم‌اكنون دولت براي خدمت بيشتر محتاج ايجاد همگرايي بيشتر در سطح مديران سياسي كشور است و به پشتيباني مجلس، نخبگان، علما، مراجع و دانشجويان احتياج دارد، چنين نصبي در حالي‌كه مجلس در نامه‌اي با بيش از 200 امضا صلاح نديده بود آقاي مشايي در سازمان گردشگري معاون رييس‌جمهور باشد ، حال چگونه راضي مي‌شود و مي‌تواند تحمل كند چنين فردي معاون اول رييس‌جمهور باشد؛ آن‌هم در شرايطي كه اكثر علماي قم و مراجع از آقاي احمدي‌نژاد خواسته بودند اين فرد را عزل كند كه البته ايشان زير بار نرفت، حال چگونه اين علما و مراجع راضي مي‌شوند اين فرد با اين سوابق و مواضع كج، معاون اول رييس‌جمهور كشور شود. طبيعي است كه اين كار خلاف همگرايي سياسي است و مصلحت دولت و كشور نيست كه در آستانه انتخاب كابينه اين واگرايي تشديد شود.نماينده مردم تهران در پايان درباره برخي اظهار نظرها مبني بر اين‌كه آيا اين انتصاب از نظر حقوقي در شرايطي كه هنوز مراسم تنفيذ صورت نگرفته است درست است يا خير گفت: اين كار از نظر حقوقي اشكالي ندارد؛ چراكه رييس‌جمهوري كه هم‌اكنون در مسند كار است، از اختيارات قانوني خود مي‌تواند استفاده كند و چون اين رياست‌جمهوري براي همين فرد استمرار پيدا مي‌كند، در نتيجه اشكال حقوقي به اين تصميم وارد نيست اما بسيار مضر به حال كشور و انقلاب است.

*****
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای سایر "پست" ها با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جانبی سمت راست، پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ