سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۶/۰۵

پنجشنبه: 5/6/1388 (زمان: 00:02 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاران و هم میهنان عزیز بامدادتان گرامی باد.
باز هم دقایقی از نیمه شب گذشته و دقایقی است که بامداد پنجشنبه آغاز گشته است. امروز می خواهیم باری دیگر "پست" جدید را با عکسی از لجن نامه کیهان و فضله پراکنی های "سیدعلی گدا" که بعنوان سرمقاله قرار است انتشار یابد، شروع کنیم.
لازم به توضیح است که "حسین بازجو" پست و لئیم و بی آبرو به هر دری میزند تا از این کار ما، یعنی نشان دادن صفحه نخست لجن نامه اش و انتشار پیش از موعد نوشتارهای مستهجن اش، پیشگیری و جلوگیری نماید اما هنوز موفق نشده از این کار ما ممانعتی بعمل آورد و گیچ و سرگردان است که چطور و از چه منبعی ما از یاوه نویسی هایش پیشاپیش آگاهی داریم...! بگذریم ...
دیروز عصر (چند ساعت پیش) گروهی از اراذل و اوباش بسیجی که از نام شریف "دانشجو" سواستفاده کرده و خود را در بین دانشجویان دانشگاهها جای داده اند به دیدار رهبر تازی تبار و گرگ صفت خویش رفتند.
"سیدعلی گدا" خوشحال از این که دانشجویان او را قابل دانسته و به دیدارش آمده اند (حال آن که هیچ یک از آنان دانشجوی واقعی نیستند) فضله پراکنی هایی کرد که مطابق معمول، تیتر نخست لجن نامه کیهان گردید و "حسین بازجوی" مفلس و بیشرف آن را بزرگ نمایی نمود تا نام پرافتخار "دانشجو" را بدنام سازد. در زیر قسمتی از مقاله روزی نامه کیهان را که قرار است تا چند ساعت دیگر چاپ و انتشار یابد برایتان درج کرده ایم.
رهبر انقلاب در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي و فرهنگي دانشگاه ها تاكيد فرمودندحوادث پس از انتخابات از پيش طراحي شده بودحضرت آيت الله خامنه اي تاكيد كردند :در اين زمينه كه حوادث پس از انتخابات از پيش طراحي شده بود ترديدي وجود ندارد.رهبر انقلاب اسلامي غروب روز چهارشنبه با جمعي از دانشجويان و اساتيد دانشگاه ديدار كردند. ايشان در اين ديدار با اشاره به سخنان چند نفر از دانشجويان درباره لزوم برخورد و محاكمه مجرمان پشت پرده حوادث اخير خاطرنشان كردند: در مسائلي با اين درجه از اهميت، نبايد با حدس و گمان و براساس شايعه حركت كرد.ايشان، نظام اسلامي را محصول مجاهدتهاي عظيم ملت ايران در سي سال اخير خواندند و افزودند: همه مطمئن باشند كه در مقابل جرم و جنايت هيچگونه اغماضي نخواهد شد اما در مسائلي به اين اهميت، دستگاه قضا بايد براساس دلايل محكم قضاوت كند و حتي اگر براي بسياري از شايعات، شواهد و قرينه هايي وجود داشته باشد اين شواهد نمي تواند مبناي قضاوت قرار گيرد.حضرت آيت الله خامنه اي در همين زمينه تأكيد كردند: كارهايي كه نظام در سطح كلان انجام مي دهد بايد با ملاحظه همه مسائل و پرهيز از نگاه يك بعدي صورت گيرد و اگر از اين زاويه به فعاليتهاي صورت گرفته در اين زمينه و فعاليتهاي آينده نگاه شود، هر ذهن با انصافي قانع خواهد شد.حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به سخنان دانشجويان درباره لزوم پيگيري دستور رهبري در برخورد با حادثه كوي دانشگاه و مسئله كهريزك افزودند: در حوادث پس از انتخابات تخلفات و جناياتي صورت گرفته است كه بطور قطع با آنها برخورد خواهد شد.ايشان با تأكيد بر لزوم پرهيز از كارهاي صرفاً تبليغاتي در موضوع برخورد با عاملان كوي دانشگاه و حوادث مشابه افزودند: كار تبليغاتي لازم نيست اما از اولين روزها دستور اكيد داده شد كه ضمن مراقبت و دقت لازم با اينگونه مسائل برخورد قاطع شود.حضرت آيت الله خامنه اي خاطرنشان كردند: در حادثه كوي دانشگاه تخلفات بزرگي انجام شده كه پرونده ويژه اي براي آن تشكيل شده تا مجرمان بدون توجه به وابستگي سازماني، به مجازات برسند.حضرت آيت الله خامنه اي با تشكر و تقدير از خدمات پليس امنيت، پليس انتظامي و بسيج خاطرنشان كردند: اين خدمات بزرگ نبايد موجب رسيدگي نكردن به برخي جرائم شود و اگر كسي با وابستگي به هر كدام از اين سازمانها، تخلف و جرمي مرتكب شده، بايد كاملاً رسيدگي شود.ايشان با تأكيد بر رسيدگي به آسيب ديدگان در مسئله كهريزك و همينطور بررسي موضوع معدود كساني كه در اين مسئله جان باخته اند افزودند: البته اينگونه مسائل نبايد با مسئله اصلي بعد از انتخابات خلط مبحث شود.رهبر انقلاب اسلامي در همين زمينه افزودند: عده اي، ظلم بزرگي را كه پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامي شد و هتك آبروي نظام در مقابل ملتها را ناديده مي گيرند و مسئله كهريزك يا كوي دانشگاه را قضيه اصلي قلمداد مي كنند اما اين نگاه، خود يك ظلم آشكار است.ايشان در تشريح مسئله اصلي پس از انتخابات افزودند: نظام اسلامي با پيشرفتهاي متعدد سالهاي اخير، در مرحله اي عالي از امتياز و آبروي منطقه اي و جهاني قرار داشت و مشاركت 85 درصدي و پرشكوه ملت بر اين موقعيت مي افزود اما ناگهان حركتي براي نابود كردن اين حادثه افتخارآميز صورت گرفت كه به اعتقاد من از قبل طراحي شده بود.حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: من، پيشقراولان حوادث اخير را به دست نشاندگي بيگانگان از جمله آمريكا و انگليس متهم نمي كنم چرا كه اين موضوع براي من ثابت نشده است اما ترديدي وجود ندارد كه اين جريان، چه مسئولان و پيشقراولان آن بدانند و چه ندانند جرياني حساب شده بود. البته طراحان اين جريان يقين نداشتند كه طرح آنها اجرايي مي شود اما تحركات بعضي افراد پس از انتخابات، آنها را اميدوار كرد به گونه اي كه طراحان اصلي با گسيل همه وسائل و امكانات رسانه اي و الكترونيكي خود به ميدان، حضور خود و عواملشان را در صحنه تشديد كردند.حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به شكست اين توطئه تأكيد كردند: خوشبختانه دشمنان همچنان مسائل ايران را بد مي فهمند و ملت ايران را نمي شناسند به همين علت در حوادث اخير نيز از ملت تو دهني و سيلي خوردند اما هنوز نااميد نيستند و ماجرا را رها نمي كنند.رهبر انقلاب اسلامي با تأكيد بر لزوم هوشياري مردم به ويژه همه دانشجوياني كه به اسلام، ايران و آينده خود علاقمندند، افزودند: طراحان حوادث اخير، صحنه گرداناني دارند و صحنه گردانان ديگري نيز پيدا مي كنند البته همه تحركات و تحريكات آنان به فضل الهي، شكست خواهد خورد اما هوشياري و بيداري آحاد مردم به ويژه جوانان ضرر و زيان اينگونه تحركات و جريانها را كاهش مي دهد.ايشان درباره حوادث پس از انتخابات همچنين خاطرنشان كردند: اصل حوادث خيلي خلاف انتظار نبود اما اشخاصي كه وارد صحنه شدند خلاف انتظار ما بود. رهبر انقلاب اسلامي در بخش ديگري از سخنانشان درباره حمايتهاي رهبري از دولت و رئيس جمهور خاطرنشان كردند: دولت كنوني و رئيس جمهور محترم، مثل همه انسانها، داراي نقاط ضعف و قوت هستند و بنده فقط از نقاط قوت حمايت مي كنم و هركس ديگري نيز اين گرايش، تحرك و جديت را از خود نشان دهد مورد حمايت من خواهد بود.حضرت آيت الله خامنه اي در همين زمينه خاطرنشان كردند: تأكيد بر نقاط ضعف، به سياه نمايي و نااميدي مي انجامد ضمن اينكه موضع گيري علني در مقابل نقاط ضعف، بسياري از مواقع به حل مشكل كمكي نمي كند بنابراين و براساس منطق، فقط هنگامي كه چاره ديگري نباشد بايد در مقابل نقاط ضعف، موضع علني گرفت. رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به جنگ نرم عظيمي كه دشمنان در مقابل ملت ايران و نظام اسلامي به راه انداخته اند، نخبگان فكري از جمله دانشجويان را به هوشياري و فعاليت مبتني بر فكر و تدبر در اين عرصه فراخواندند و افزودند: دانشجويان عزيز، افسران جوان ايران و جمهوري اسلامي در جبهه مقابله با جنگ نرم دشمنان و جريان شيطاني متكي بر زور و تزوير و پول هستند.ايشان در تبيين علت دشمني سلطه گران با جمهوري اسلامي، به موقعيت استراتژيك امت اسلامي در مناطق حساس جهان اشاره كردند و افزودند: در اين منطقه بسيار حساس، جمهوري اسلامي با قدرت روز افزون خود در مقابل سلطه گران جهاني ايستاده است و طبعاً شبكه بزرگ صهيونيستي، كمپانيهاي جهاني و مراكز پولي كه عرصه سياسي آمريكا و اروپا را نيز هدايت و اداره مي كنند قدرت عظيم ملت ايران و جمهوري اسلامي را دشمن مي پندارند و با آن مقابله مي كنند.رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به تداوم خصومت زورگويان جهاني با نظام اسلامي خاطرنشان كردند: اين توطئه ها تنها هنگامي پايان خواهد يافت كه ايران به همت جوانانش از لحاظ علمي - اقتصادي و امنيتي به نقطه اي برسد كه امكان آسيب رساندن به آن، نزديك به صفر شود و به همين علت است كه بنده هميشه دانشگاهها را به توليد علم و نهضت نرم افزاري فرامي خوانم چرا كه برتري علمي را يك ركن امنيت بلندمدت كشور مي دانم.رهبر انقلاب اسلامي با هشدار به دانشجويان و دانشگاهيان درباره طرح دشمنان براي ايجاد اختلال در كار علمي دانشگاهها افزودند: همه مراقبت كنند در اين مسائل سياسي كوچك و حقير، كار علمي دانشگاهها و كلاسها و مراكز تحقيقاتي دچار آسيب نشود و هدف آشكار و مشخص دشمن براي اينكه حداقل مدتي دانشگاهها را به تعطيلي و تشنج و اختلال بكشاند محقق نگردد.رهبر انقلاب اسلامي، نگاه اميدوارانه و خوشبينانه به آينده را باعث تقويت جبهه ملت ايران در مقابل جنگ نرم دشمنان دانستند و افزودند: اين خوشبيني، متكي بر تحليل واقع بينانه است و جوانان عزيز دانشجو بايد ضمن پرهيز از افراط و تفريط در برخورد با مسائل مختلف و با تكيه بر فكر و تدبر و تأمل، به وظايف سنگين خود در پيشرفت علمي كشور و دفاع از ايران عزيز در مقابل جنگ نرم بيگانگان طمع ورز ادامه دهند.پيش از سخنان رهبر انقلاب نمايندگان تشكلهاي دانشجويي، و «نخبگان علمي و فرهنگي دانشگاهها» به بيان ديدگاههاي خود درباره مسائل مختلف دانشگاهي - علمي - اجتماعي- فرهنگي و سياسي پرداختند.
(توجه: برادران و خواهران دانشجو اگرچه که ما همه عوامل مزدور بسیجی را با نام و نشان می شناسیم، اما حسین بازجوی مفلس از روی خریت نام و نشان اوباشانی را که دیروز بدیدار سیدعلی گدا رفتند انتشار داده که از نظر ما، این کار مفیدی است زیرا اگر کسی ناشناخته بوده؛ بدین طریق معرفی شده است. بنابراین مزدوران را بهتر بشناسیم):
آقايان و خانمها:- عليرضا آرامي نژاد - نماينده اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان از دانشگاه بوعلي سينا همدان- علي پيران نژاد - رتبه اول كارشناسي ارشد و برنده جايزه علمي بنياد ملي نخبگان از دانشگاه تهران- زهرا احمدي - عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت از دانشگاه الزهرا- شعبان عليزاده - دانشجوي نمونه كشوري سال 1384 و رتبه اول كارشناسي ارشد و دانشجوي دكتراي دانشگاه تربيت مدرس- سعيد سليماني - نماينده بسيج دانشجويي از دانشگاه علم و صنعت- محمدعلي صميمي - نخبه فعال فرهنگي از دانشگاه شهيد رجايي- مهدي اجرايي طوسي - نماينده اتحاديه انجمن اسلامي دانشجويان مستقل- سيدمجتبي منتظري - از دانشگاه آزاد اسلامي- نماينده سازمان اسلامي دانشجويان ايران- سارا مشحون - نخبه علمي، دارنده مدال از المپياد بين المللي نجوم از دانشگاه صنعتي شريف- سيدحسن فغان موملي - نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي از دانشگاه صنعتي شاهرود- و علي عسگري - فعال دانشجويي از دانشگاه صنعتي شريف در سخنان خود بر اين موارد تأكيد كردند:- تقويت اعتماد به نفس ملي به ويژه در مجامع دانشگاهي به عنوان زمينه افزايش شتاب نهضت نرم افزاري- معرفي جذاب مفاخر و تاريخ پرافتخار علمي ايران به نسل جوان- ضرورت تدوين مدل ايراني - اسلامي براي پيشرفت علمي كشور- پرهيز از وادادگي و احساس ضعف در مقابل پارادايم ها و گفتمانهاي غالب غربي- ضرورت رسيدگي قضايي سريع، قاطع و قانع كننده به حادثه كوي دانشگاه و دلجويي از دانشجويان آسيب ديده- لزوم پاسخگويي مسببان و محركان فتنه اخير در مقابل افكار عمومي- ضرورت بصيرت و هوشياري نخبگان در قبال توطئه ها و فتنه ها- توجه حقيقي به علوم انساني به عنوان زيربناي رشد و پيشرفت جامعه و كشور - برخورد بدون اغماض قوه قضاييه با فساد مالي و قانون شكني در هر رده و سطحي- ايستادگي قاطع و مدبرانه در مقابل هرگونه دخالت بيگانگان از جمله امريكا و انگليس در امور داخلي ايران- ضرورت بازخواني عميق انديشه هاي راهبردي حضرت امام خميني (ره) درباره «ولايت فقيه»- راه اندازي سريعتر كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاهها- تعامل بيشتر رئيس جمهور و دولت با نخبگان و گسترش حلقه مشاورت دولت- لزوم شايسته سالاري و نفي ديدگاههاي جنسيتي - اطلاع رساني دقيق و جامع درباره مسائل و رويدادها به افكار عمومي- ضرورت ايجاد نظامي جامع براي تحقيقات دانشگاهي و جلوگيري از موازي كاري در پژوهشهاي دانشجويي و دانشگاهي- توجه كامل به الزامات چهارگانه دهه پيشرفت و عدالت يعني تقويت بنيه علمي - توجه به مطالبات روزافزون و به حق نسل دانشجو - تقويت روند عدالت خواهي نسل سوم و ترويج گفتمان «انقلاب، امام و رهبري»- برنامه ريزي صحيح و كارآمد براي مقابله علمي و جامع با جنگ نرم و جنگ رواني بيگانگان- برخورد هوشيارانه با ظهور جريان پيچيده نفاق جديد به عنوان نمادي از مسجد ضرار- تقويت حركتهاي «جهادي» دانشجويي در عرصه سازندگي و محروميت زدايي، و پرهيز از دولتي شدن اينگونه فعاليتها- درك پيام حقيقي حضور 85 درصدي مردم در انتخابات رياست جمهوري به عنوان رأي اعتماد ملت به نظام مردم سالاري ديني- تلاش بي وقفه همه مسئولان براي پاسخ به عدالت خواهي ملت- تدبير بيشتر مسئولان دستگاهها در مقابل حوادث مختلف اجتماعي - سياسي- نقد منصفانه و ارزيابي واقع بينانه عملكرد مسئولان- اجراي همه اصول قانون اساسي از جمله اصول مربوط به تأمين معيشتي و اجتماعي قشرهاي مختلف مردمدر پايان اين ديدار نماز مغرب و عشا به امامت حضرت آيت الله خامنه اي اقامه شد و دانشجويان، روزه خود را همراه با رهبر انقلاب اسلامي افطار كردند.
*****
واکنش فرانسه به اظهارات سفير رژیم درباره کلوتيلد ريس
برنار کوشنر وزير خارجه فرانسه اظهارات مهدي ميرابوطالبي سفير ايران در پاريس، درباره اتهام جاسوسي به کلوتيلد ريس شهروند فرانسوي را تکذيب کرد. وي با رد اظهارات سفير ايران در گفت وگو با راديو اروپا گفت فرانسه اينقدر عاقل هست که يک دختر جوان را براي جاسوسي به ايران نفرستد.وي همچنين گفت، با تمام اين ادعاها کلوتيلد ريس نه به خاطر جاسوسي بلکه به دليل حضور در تظاهرات خياباني محاکمه مي شود.سيدمهدي ميرابوطالبي روز سه شنبه در گفت وگو با روزنامه فرانسوي «پاريزين» اظهار داشته بود کلوتيلد ريس در پي حوادث پس از انتخابات در ايران بازداشت و در دادگاه محاکمه شد.وي در فواصل ماه هاي ژوئن تا سپتامبر 2007 يک دوره کارورزي را درباره فناوري هسته يي در کميسارياي انرژي اتمي فرانسه گذرانده است. وي همچنين مقاله يي علمي تحت عنوان «درک سياست ايران در بحران هسته يي» نوشته است و اين سند شک و ترديدهاي ما در قبال وي را تاييد مي کند.سفير ايران در فرانسه در ادامه درباره ارتباط اين پرونده با اشتغال پدر ريس در کميسارياي انرژي اتمي فرانسه تصريح کرد؛ «ما در جريان بوديم اما اين مساله را در نظر نمي گيريم.»به گزارش فارس ميرابوطالبي همچنين در واکنش به پرسش خبرنگار لوپاريزين مبني بر اينکه ايران مدرک واقعي عليه ريس ندارد و تنها بر اساس حدس و گمان قضاوت مي کند، تاکيد کرد؛ «در پرونده ريس هشت اتهام عمده و اصلي وجود دارد و وي در جريان محاکمه اش در دادگاه تمامي اين اتهام ها را قبول کرد. اين خانم با يک ويزاي 30روزه براي تدريس زبان فرانسه به ايران آمد و سپس در اين کشور درخواست تمديد اقامت کرد. زماني که مهلت ويزاي وي براي دومين بار به پايان رسيد، بايد ايران را ترک مي کرد اما به طور غير قانوني در ايران باقي ماند. در ظاهر اين طور به نظر مي رسد که وي براي تدريس زبان فرانسه به اصفهان آمده است اما بايد ديد چرا وي به مدت 15 روز در تظاهرات تهران حضور يافته است؟» وي در ادامه درباره اين مطلب که آيا ريس در ايران تحت تعقيب بوده، گفت؛ «بله، ما به محض ورود وي به خاک ايران وي را تحت نظر داشتيم وگرنه چگونه مي توانستيم او را دستگير کنيم؟»اين سفير علاوه بر اين در پاسخ به پرسش لوپاريزين مبني بر اينکه «پس شما ريس را جاسوس مي دانيد؟» تصريح کرد؛ «جاسوسي يکي از اتهامات اصلي اوست اما هيچ کس نمي تواند به جاي قاضي نظر بدهد.»خبرنگار پاريزين در ادامه تاکيد کرد؛ «شما اعلام کرديد او به همه چيز اعتراف کرده است اما در فرانسه اعتقاد بر اين است که وي مجبور شده اين سخنان را بر زبان بياورد.» ميرابوطالبي در واکنش به اين موضوع نيز افزود؛ «به يک دليل ساده، چنين چيزي در ايران وجود ندارد. اعتقادات مذهبي ما، ما را از دروغ گفتن و اعتراف گيري تحت فشار منع مي کند. از سوي ديگر سفير فرانسه در تهران با ريس ديدار داشته و اعلام کرده شرايط نگهداري وي کاملاً مناسب است.»وي درباره زمان صدور حکم ريس تاکيد کرد؛ «متهم مورد بازجويي قرار گرفته و با قيد ضمانت از زندان آزاد شده است و طبق قانون ايران بايد منتظر صدور حکم بماند. در حال حاضر اين بر عهده قاضي است که از ميان حبس، آزادي و جريمه يکي را انتخاب کند و درباره زمان صدور حکم بهتر است از خود قاضي سوال کنيد. اما آنچه محرز است اين است که زمان صدور حکم در ايران کوتاه تر از زمان صدور حکم در فرانسه خواهد بود.»ابوطالبي در پايان درباره تنش جاري در روابط ميان فرانسه و ايران يادآور شد؛ «وزارت خارجه فرانسه اعلام کرده پاريس هيچ گونه رابطه يي با مقامات ايراني ندارد. اين به چه معنا است؟ آيا اين مسووليت او نيست؟ فرانسه براي بهبود روابط چه مي کند؟ از دو ماه پيش تاکنون من تمامي تلاش خود را براي آرام شدن فضا و جلوگيري از بدتر شدن امور انجام داده ام. فرانسه پس از انتخابات رياست جمهوري ايران فوراً راه مداخله در امور اين کشور و انتشار پيام هاي تبليغاتي به افکار عمومي ايران را انتخاب کرد.»به گزارش فارس، «سيد مهدي ميرابوطالبي» در نخستين گفت وگوي اختصاصي با روزنامه فرانسوي لوپاريزين درباره اتهامات وارده از سوي ايران عليه «کلوتيلد ريس» تبعه فرانسوي اعلام کرد؛ «خانم ريس در رشته جغرافياي سياسي تحصيل کرده، به ايران علاقه مند است و به زبان فارسي صحبت مي کند اما استاد زبان فرانسه نيست. در اينجا سه سوال عمده مطرح مي شود؛

1- چرا يک دانشجوي جغرافياي سياسي به جاي يک استاد زبان فرانسه اعزام شده است،
2- چرا وي به اصفهان که دقيقاً محل استقرار مراکز غني سازي اورانيوم است اعزام شده است؟ و
3- چرا وي يک دانشگاه فني را که در آن علوم اجتماعي که تخصصي اوست آموزش داده نمي شود، انتخاب کرده است؟»کلوتيلد ريس با قيد وثيقه ضمانت فرانسه موقتاً آزاد شده و تا زمان صدور حکم نهايي دادگاه ايران درباره وي در سفارت فرانسه در تهران اقامت خواهد کرد و نمي تواند از ايران خارج شود.
*****
درخواست همسر قوچاني از رئيس قوه قضائيه
همسر محمد قوچاني در نامه يي به رئيس قوه قضائيه با تبيين شرايط پرونده اين روزنامه نگار خواستار رسيدگي به وضعيت وي شد. مريم باقي در اين نامه چنين نوشته است:
شايسته نمي دانستم در آغازين روزهاي رياست شما به جاي تبريک و مساعدت، بار خاطر باشيم اما متاسفانه رويدادهاي تلخي که پيش از تصدي قوه توسط شما جريان داشته است ما را به اين نقطه رسانده است. از آنچه سوگوارانه در ماه هاي اخير گذشته است مي گذرم و به آخرين آن اشاره مي کنم.محمد قوچاني با وجود سپري شدن بيش از دو ماه (70روز) از بازداشت موقت و تبديل قرار بازداشت به وثيقه توسط دادسرا که در حضور ما به زندان ابلاغ شد اما همچنان در زندان است. در حالي که او با وجود تامين وثيقه بايد آزاد شود، بدون وکيل و بدون اطلاع خود و خانواده اش، ناگهان صبح سه شنبه 3 شهريور 88 به دادگاه تلويزيوني آورده شد. او ساعت دو بامداد پس از نماز جمعه 29 خرداد 1388 در خانه بازداشت شد و مدتي را در سلول انفرادي گذراند سپس به سلول چندنفره بدون رعايت اصل تفکيک متهمان منتقل شد. طبق قانون، ضابط قضايي بيش از 24 ساعت نمي تواند متهم را در بازداشت نگه دارد و بايد در اسرع وقت پرونده فردي را که از نظر آنان متهم است به دادگاه ارجاع دهند. اين در حالي است که پس از گذشت حدود دو ماه در مراجعه به دادگاه انقلاب متوجه شديم که پرونده آقاي قوچاني به آنجا رسيده و ثبت شده است. قوچاني تقريباً يک ماه و نيم از مدتي که در حبس است مطلقاً بازجويي نداشته و به حال خود رها شده و اين نقض آشکار قانون فقط براي آزار زنداني است. پس از انقضاي مدت دو ماه ديگر هيچ وجهي براي ادامه اين بازداشت وجود نداشت و بايد روز پنجشنبه 28 مرداد که 60 روز پايان يافت از زندان آزاد مي شد اما اعلام کردند قرار وثيقه يک ميليارد ريالي صادر شده است. اين قرار سنگين و بدون مبنا بود و معلوم نيست با چه معياري چنين رقمي تعيين شده است در عين حال با زحمت زيادي مراحل کارشناسي سند و توقيف سند انجام و قبل از پايان وقت اداري يکشنبه اول شهريور وثيقه تامين شد و نامه آزادي آقاي قوچاني به زندان ابلاغ شد و گفته شد ساعت چهار پنج بعدازظهر آزاد مي شود. اعضاي خانواده از زمان موعود تا حدود ساعت12 شب در برابر زندان اوين چشم به راه آزادي او بودند و لحظه هاي سخت و جانکاه را با زبان روزه و بدون افطار مي شمردند اما سرانجام گفته شد او آزاد نمي شود. آنچه اين رنج را افزون مي کرد اين بود که برخي خانواده هاي ديگر زندانيان نيز مانند ما وضع مشابهي داشتند.روز دوشنبه دوباره براي پيگيري علت اين رخداد غيرمنتظره به دادسرا مراجعه کرديم. بازپرس پرونده اعلام کرد از نظر ما آقاي قوچاني آزاد است و احتمالاً پرونده ديگري براي ايشان تشکيل شده يا به دليل ديگري بازداشت او ادامه يافته است. دفتر رئيس شعبه امنيت دادگاه انقلاب، قاضي حداد هم از ممانعت براي آزادي قوچاني اظهار بي اطلاعي کرد. پس از پيگيري ها مطلع شديم اراده ديگري مانع آزادي قوچاني است و اين وضعيت براي برخي ديگر از زندانيان سياسي که براي آنان وثيقه صادر شده نيز حاکم است. پرونده ديگري براي قوچاني نمي تواند وجود داشته باشد زيرا بيش از دو ماه است که در زندان به سر مي برد و چگونه ممکن است در اين مدت که او در بند بوده، ناگهان اتهام جديدي متوجه او شده باشد. هر صاحب خردي درمي يابد که تشکيل پرونده يا طرح اتهام جديد براي ادامه حبس و تشديد فشار بر محمد قوچاني است. جناب آقاي لاريجاني آخر بي قانوني و اعمال فشار هم حدي دارد. اتهام او بر هم زدن امنيت کشور از طريق شرکت در تجمعات و نوشتن مطالب عنوان شده. اين را پيشتر هم گفته ام که از نظر ما شرکت در تجمع مسالمت آميز جرم نيست ولي قوچاني اساساً در هيچ تجمعي شرکت نداشته و اين اتهام باعث تعجب شده است.قوچاني و ديگر زندانيان سياسي که وضعيت او را دارند، برگه آزادي شان صادر شده است. طبق قانون زماني که ادامه بازداشت زنداني پس از تبديل قرار او حتي يک ساعت هم که باشد، جرم محسوب مي شود. اکنون بر چه اساسي اين افراد در زندان هستند و با وجود صدور قرار وثيقه در قرار بازداشت هم به سر مي برند؟ تاکنون هم به بازداشت اين افراد اشکال وارد بود و به طور نمونه حتي حق اعتراض به قرار بازداشت که از حقوق مسلم متهم است هم از آنها سلب شده بود اما اکنون ديگر اين اقدام عجيب و غيرقابل باور است. در تاريخ قضايي دنيا بي سابقه است که کسي همزمان با دو قرار، بازداشت و قرار وثيقه در زندان باشد و در حالي که وثيقه او تامين شده باز هم در بازداشت بماند.به جز اين در تمام مدت بازداشت، مراجعات مکرر وکلا را بي پاسخ نهادند و حتي اجازه امضاي وکالتنامه را ندادند و هنوز قوچاني و بسياري متهمان ديگر وکيل ندارند. موضوع ديگر هم اينکه براي روز سه شنبه 3 شهريور 88 آقاي قوچاني را به دادگاهي آوردند که وکيل براي او پذيرفته نشده و نه خود او و نه خانواده اش تا روز برگزاري دادگاه و حتي لحظاتي پيش از دادگاه از اين امر اطلاع نداشتند. نکته ديگر اينکه آقاي قوچاني در حالي که از نظر قانوني آزاد است و قرار آزادي صادر و وثيقه، تامين شده است و هنوز اساساً پرونده اش در دادسرا بوده و به دادگاه نرفته است ناگهان از زندان به دادگاه آورده مي شود در حالي که نه وکيل دارد و نه کيفرخواستي عليه او در دادگاه ارائه شده و اساساً دادگاه ارتباطي به او نداشته اما عکس و فيلم حضور او را در دادگاه، در رسانه هاي دولتي منتشر مي کنند. آيا معني قانون گرايي که بزرگان کشور به آن دعوت مي کنند همين است؟ آيا اين رفتارها ناقض نخستين وعده هاي قانونگرايي شما در نخستين روز تصدي قوه قضائيه نيست؟جناب آيت الله صادق لاريجاني که اکنون بر جايگاه خطير قضا و رياست دستگاه قضايي تکيه زده ايد، به داد مردم برسيد.
*****
تُف به شرف و حیثیت (ناداشته) دروغگویان:
--
سروري در گفت‌وگو با فارس:
اخبار منتشره در خصوص آزار جنسي بازداشت‌شدگان كذب محض است

خبرگزاري فارس: سخنگوي هيئت رسيدگي به بازداشت‌هاي اخير در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي، اخبار منتشر شده درباره آزار جنسي بازداشت شدگان را كذب محض دانست.
پرويز سروري سخنگوي هيئت رسيدگي به بازداشت‌هاي اخير در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، اظهار داشت: خبري كه به نقل از يكي از اعضاي كميته ويژه مجلس و در رابطه با موضوع آزار جنسي بازداشت‌شدگان منتشر شده كذب محض است و من به عنوان سخنگوي اين هيئت كه در جريان كليه گزارشات و مطالب مربوط به اين موضوع قرار دارم، تاكنون هيچ موردي كه دلالت بر آزار جنسي بازداشت شدگان باشد نديدم و بي‌اعتباري مواردي كه تاكنون مطرح شده نيز اثبات گرديده است. سروري خاطرنشان كرد: كميته ويژه مجلس آماده پذيرش هر گونه موردي در اين رابطه و رسيدگي به آن بوده و هست اما خبري كه به نقل از يكي از اعضاي اين كميته مطرح شده است كاملا كذب محض مي‌باشد. وي با بيان اينكه ما نسبت به انتشار چنين گزارش‌هاي بي‌پايه و اساس كه مطرح كننده آن هم نامشخص است و تحت عنوان مجعول يكي از اعضاي كميته ويژه عنوان مي‌شود معترض هستيم، افزود: معتقديم چنين مطالبي در جهت التهاب‌آفريني و جابجايي مطالب اصلي و فرعي مطرح مي‌شود. رييس كميته ويژه مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: من تاكنون از هيچيك از اعضاي اين كميته چنين موضوعي را نشنيدم و از سايت خبري كه اين خبر را منتشر كرده مي‌خواهيم تا نام فرد مصاحبه‌ شونده را صريحا مشخص كند و اگر مستنداتي دارد ارائه دهد. سروري خاطرنشان كرد: كميته ويژه مجلس سخنگو دارد و افرادي كه بايد موضوعات را مطرح كنند نيز در جلسات اين كميته مشخص شدند و توقع نيست كه با انتشار چنين گزارش‌هاي بي‌پايه و اساسي موجبات تشويش اذهان عمومي و التهاب در جامعه را بوجود بياورند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی دیروز (چند ساعت پیش)
مگر از حال زمین گوش خدا بی‌خبر است؟
**

باغ آتش به تن از فرط عطش جان به سر است
نیست آبی و فقط دیده‌ی هر تشنه تر است
آسمان تشنه، زمین تشنه و دریا تشنه
جو از او تشنه‌تر و چشمه ز جو تشنه‌تر است
رود از برکه تمنای کمی یاری کرد
چاه از غصه‌ی باران به خیال سفر است
یاس خشکیده فغان کرد که سوسن جان داد
نرگسش گفت خموش، آی! که حاکم تبر است
زغن آورد مقر بلبل زندانی را
سرو آزاده ز بی‌داد تبر دربه‌در است
گرگ پیر عربده‌کش بانگ رجز می‌خواند
جغد ماتم‌زده بر ماتم ما پرده‌در است
آفت آمد ز سر کاج و صنوبر بالا
همچو آمار فلاکت که کمر تا کمر است
باغبان خنده‌ی چرکی به گل پرپر زد
عالم از خنده‌ی اهریمنی‌اش خون جگر است
مو برآورد به زحمت سر و با تلخی گفت
که شغال از توی بی‌مایه به انصاف سر است
لاله در گوش چمن خواند که کفر است ولی
مگر از حال زمین گوش خدا بی‌خبر است؟
بید مجنون به نوا آمد و با یاران گفت
صبر تلخ است ولی شکوه کنون بی‌ثمر است
گرچه بی‌داد زمان سبز مرا آتش زد
همت ریشه‌ام از تیغ تبر تیزتر است
*****
آیت‌الله منتظری: این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی!
آیت‌الله حسینعلی منتظری در پاسخ به نامه ۲۹۳ تن از نخبگان ضمن انتقاد شدید از وضع موجود کشور نوشت:
این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی. متن کامل این نامه که در سایت شخصی ایشان منتشر شده را در زیر می‌خوانید:
بسم الله الرحمن الرحيم
( انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب )
حضور محترم برادران و خواهران عزيز، روشنفكران و نخبگان محترم
پس از سلام و تحيت ; در رابطه با نامه ارسالى مورخ 1/6/88 آن عزيزان ، ضمن قدردانى و ارج نهادن به ايثارگرى و شهامت و پايدارى شما و ملت بزرگوار و عزيز ايران ، معروض میدارم كه اينجانب بارها تذكرات و پيشنهادهايى را براى بيرون رفتن از اين بحران ويرانگر ارائه نموده ام ، ولى ظاهرا حضرات براى رسيدن به مقاصد دنيوى خويش چنان چشم و گوش و دل بر حقايق بسته اند كه نه مِبينند و نه مِشنوند، ولى از آنجا كه هنوز مبارزات با رژيم گذشته در اذهان بسيارى از افراد زنده است و در ميان سردمداران حكومتى بعضا كسانى هستند كه خود طعم شكنجه و زندان و... را چشيده اند اينجانب هنوز نا اميد نيستم و اميدوارم تا كاملا دير نشده مسئولين امر به خود آيند و بيش از اين وجهه نظام جمهورى اسلامى را در بين توده هاى زجر كشيده و سيلى خورده ايران و در سطح جهانى خدشه دار نكنند و موجب سقوط خود و نظام نگردند.دين اسلام ، دين كامل الهى است و در آن آزادى عقيده و بيان چنان روشن و واضح است كه قرآن كريم در مورد اصل پذيرش دين مى فرمايد: ( لا اكراه فى الدين ) يعنى زور و اجبارى در پذيرش دين نيست ; و بايد پذيرفتن اصول دين با استدلال و برهان باشد. و سيره و روش رسول خدا(ص ) و ائمه معصومين (ع ) نيز اين گونه بوده كه مردم در كمال آزادى و بدون لكنت زبان و بدون هيچگونه ترس و واهمه اى درباره مسائل انتقاد و اظهارنظر نمايند. بزرگترين ستم و ظلم به اسلام عزيز رفتار مستبدانه با مردم تحت عنوان حكومت دينى و اسلامى است .اميدوارم مسئولين امر از اين راه انحرافى كه در پيش گرفته اند دست برداشته و حقوق از دست رفته مردم را استيفا نمايند، خسارات را جبران نموده و بى گناهان را بيش از اين در زندان نگه ندارند، و با پايان دادن به سناريوهاى نمايشى دادگاهها و پخش اعترافات آنچنانى بيش از اين قضاء اسلامى را مسخره نكنند; و يا لااقل شجاعت اين را داشته باشند كه اعلام كنند اين حكومت نه جمهورى است و نه اسلامى و هيچ كس هم حق اعتراض و اظهارنظر و انتقاد ندارد.اميدوارم خداوند كريم در اين ماه مبارك رمضان همه ما را از كجروى ها باز داشته و مشمول هدايت هاى مستمر خويش قرار دهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
حسينعلى منتظرى
منبع: سایت دفتر آیت الله منتظری
*****
باز هم از ایمیل های دریافتی دیروز(چند ساعت پیش)
می خواهم اعتراف کنم
بهار یکتا
من دیگر نمی‌‌توانم خودداری کنم باید اعتراف کنم. خدایا مرا ببخش به خاطره تمام سؤ ظن هایی که تاکنون به نظام مقدس جمهوری اسلامی..! نه ببخشید؛ حکومت مطلقه فقیه داشتم. امروز که متن دفاعیات حجاریان را خواندم تازه ملکوت ارض و سما بر من تجلی‌ یافت . در این چهارمین روز ماه رحمت در یافتم که‌ای دل غافل این همه سال به بیراهه رفتن و درک نکردن. آخر‌ای خدا که آگاهی‌ بر همه امور چرا نگذاشتی این بنده ضعیف زودتر از اینها عمق این حقایق را درک کند. من تازه فهمیدم که این برادران سپاهی کیهانی و کلیه رسانه های منتسب بی واسطه به عوالم غیب دسترسی دارند می گویید نه بروید ببینید چند تا از جملات دفاعیان حجاریان قبلا از زبان و قلم این آقایان تراوش کرده... بازهم می خواهید انکار کنید؟
امروز بر من آشکار شد که در انتخابات اصلا تقلبی رخ نداده چون تقلب زمانی رخ می دهد که افراد با غرض و مرض در شمارش آرا بی صدافتی بخرج دهند ولی وقتی برادران دلسوز و علاقه مندان نظام مقدس فقیه می دانند که نتیجه آرا به صلاح مردم خوب و نازنین ایران زمین نیست چرا باید وقت همه را برای چند سال دیگر تلف کنند و یک رئیس جمهور خط امامی بر سر کار آید که همچون سالهای حاکمیت خط امام این مملکت را از اسلام امریکایی دور کند و بسوی اسلام ناب ببرد. نه من اعتراف می کنم که هیج تقلبی در آرای مردم نشد چرا که اصلا آنها نباید زحمت کشیده به پای صندوق رای می آمدند برادران ثارالله محصولی و دانشجو که بی واسطه با ملکوت و امام زمان در ارتباط هستند کسی را برای ما بر می گزینند که واجد شرایط الهی باشد نه یک آدم زمینی. کسی آنقدر ملون باشد که بتواند همه را پوشش دهد نه فقط یک رنگ باشد.
من امروز در ک کردم که ما بی خودی سالهای عمرمان را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی تلف کردیم و درس سیاست خواندیم و اندیشه سیاسی بلغور کردیم. من از همان اول هم می دانستم که یک کاسه ای زیر نیم کاسه هابر ماس است والا چرا باید از نظام سلطانی بگوید؟ آخر این نظام را چه کسی گفته که سلطانی است ؟ این نظام منتخب خو د خود خداست. همان خدایی که در زمان ائمه معصوم هنوز نمی دانست چگونه باید زمینه را برای حکومت معصوم فراهم کند ولی ظرف این ۲۰ سال گذشته بخوبی آموخت که برای حکومت داری باید اخلاق و دین و اصول را زیر پا گذاشت و با شلاق و دشنه به جان این "شهروندان " عزیز افتاد تا بفهمند حکومت الهی چه مزه ای دارد. اگر این خدا از اول می دانست فکر می کنید علی در محراب شهید می شد. مکری می کرد که عمروعاص که بماند ماکیاول هم باید می آمد شاگردی می کرد.یا حسین در کربلا.صحرای خونی راه می افتاد که همه بفهمند حفظ نظام بالاتر از خود خدا ست و مردم که باشند که بخواهند ابراز وجود کنند. فکر می کنید اصلا امام موسی کاظم به زندان می رفت؟ هرگز!! باستیلی می ساختند که روی " اوین" را سفید کند. تا دیگر بنی بشری به خودش اجازه ندهد سراغ رای بگیرد و احقاق حقوق. حیف که خدا هم دیر فهمید ولی ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است نه؟! خدا را شکر که در روزگاری زندگی می کنیم که دیگر نه علی در محراب به شهادت می رسد و نه حسین را به مسلخ می برند. به پشتوانه درایت خاص برادران ثار الله و لباس شخصی های محترم با اندیشه ناب " مصاحیه" علی ها شمشیر بدست به جان و مال مردم تعرض می کنندَ قصاص قبل از جنایت می کنند و اصلا برای اینکه جنایتی رخ ندهد همه حنجره ها را خفه می کنند و دستها را می برند که مبادا کسی از آنها استفاده نا مشروع کند. در این نظام مقدس یاران حسین نه تنها اجازه شهادت حسین را نمی دهند بلکه خودش یک حسین دارند که بی محابا با شمشیر قلم پرده دری می کند که هیج کس در حرم نماند.
خدایا ترا شکر می گویم که قبل از اینکه "مخملی" از این دنیا بروم شمه ای از حقانیت "ولی" ات را بر من بی سوادی که گمان می کردم باید علم را آموخت ولو بالصین نشان دادی. من شهادت می دهم که از امروز به جز کیهان نخوانم. بجز صدا وسیما گوش و چشم به هیچ رسانه دیگر نبندم. به جز کلام حقت که از زبان "ولی" ات می توان با گوش جان نیوشید به هیج مرجع و منبعی توسل نجویم. من از امروز دیگر قران روزانه ام را نمی خوانم نکند که با برداشت "مخملی" مرا به بیراهه ببرد. من از امروز تمام آیات رحمت را از کتابت حذف می کنم و فقط گوش می سپارم به جباریت ولی ات .
*****
آه ای یقین یافته ...
آسيه اميني
شاید برای برخی نوشتن کار سختی باشد. اما بی گمان برای روزنامه نگار، ننوشتن سخت تر از نوشتن است. گاهی با خودم می گویم من اگر در جای دیگری یا زمانی دیگر، متولد می شدم روزگارم چون بود؟ آیا باز هم روزنامه نگار می شدم؟ آیا نوشتن درآن روزگار نیز مثل امروز با این دلهره همراه بود تا نکند واژه ای ، استعاره ای، توصیف یا حرف اضافه ای، مازاد بر مصرف، از گوشه ذهنت یا کنار خیالت بخیزد و زمین لرزه ای شود و بیفتد به جان خودت، خانواده ات و همکارانت که دائم تاوان نانوشتنی های امثال تو را از این روزنامه به آن روزنامه کول می کنند؟!
برخی بر این باورند که دایره نوشتن و تولید فکر، تنگ اگر شود، خیال را پرواز می دهد و نویسنده یا هنرمند در کشف لایه های پنهانی روحش یاد می گیرد که به سمت ادبیات غنایی، هنر سور رئال و هر چیز غیر رئالی برود. من بر این باور نیستم و هیچ توجیهی را برای سانسور یا خودسانسوری نویسنده یا هنرمند جایز نمی دانم. چه اگر هنر غیر رئال خوب است، آن نیز باید به فراخور اندیشه و انتخاب ، به ظهور برسد نه از سر اجبار و تهدید.
اما از این حرفها گذشته، ما را به وصف و شبیه سازی و لایه لایه نویسی چه کار؟! دنیای روزنامه نگاری اصلا ثبت واقعیت است. چطور می شود یک خبر را آن قدر پیچاند که خواننده به کشف و شهود آن بپردازد. روزنامه نگاری ، نوشتن ساده و روان و همه فهم و به دور از توصیف و استعاره است. خبر اگر لایه های کشف نشده داشته باشد، ضعف خبر نویس را می رساند. خبر اگر روشن و واضح نباشد، سردبیر بقاعده باید آن را یا به سطل زباله پرت کند یا در بهترین حالت پس بدهد به خبرنگار.
البته اینها آموخته های ماست که دارم مشق می کنم . آموخته هایی که فعلا خاک می خورد چرا که آنچه امروز مهم است و باید آموخت ، "هنرچگونه ننوشتن" است یا چگونه نوشتن خبری که در ازای آن نه سیخ بسوزد و نه کباب. خبر را باید طوری در زر ورق بپیچی که خواننده در خوانش اول متوجه منظور تو نشود. دوباره بخواند و دوباره تر و هر بار آنچه را که در پس ذهن داشتی از پشت واژه ها بیرون بکشد.
اگر هم بی پروا و بی اعتنا به تذکر های هشدار دهنده و نگران یا حمایتگر سردبیر ، آنگونه بنویسی که باید نوشت! می شوی احمد زیدآبادی. نگاهت دربند، چنان تقلا می کند برای رهایی که گویی قلمت است که می سرد بر کاغذ. دیدی اش دیشب؟ در او چیزی تغییر نکرده بود ؛ نه در نگاهش و نه در صلابت چهره اش. او می داند که آزاد اندیشی ، پرنده ای است که در تور هیچ صیادی گرفتار نمی شود. او می داند که روزنامه نگار است و خبر را همانگونه تحلیل کرده که باید می کرد. ما اگر خبر را به دور خود یا خود را به دور خبر پیچانده ایم، ایراد از ماست نه او!
قرار است برای هزارمین شماره "روز" مقاله ای بنویسم. اما ذهنم چنان درگیر است که عملا نوشتن از هر سوژه ای که بوی تولد و شادی و تبریک و .... بدهد ناممکن است. واقعیت این است که سراغ هر سوژه ای هم که رفتم،
در دایره تنگ نوشتنی های ما جا نمی شد! به هر طرف که رو کردم دو نگاه آتش گرفته در بند مرا بر حذر می داشت از نوشتن درباره هر سوژه دیگری. بنابراین بر آن شدم که تنها از آنها بنویسم. می خواهم از همکارانم بنویسم. از آنهایی که با قلم زندگی می کنند. با جوهرو جوهره قلم زندگی می کنند. می خواهم از محمد قوچانی بنویسم. می خواهم از بهمن احمدی امویی بنویسم. می خواهم از آنهایی بنویسم که با کلمه به دنیا می آیند. به کلمه قسم می خورند و به خاطر کلمه جانشان در بند می شود .
یک لحظه به سوال نخستم بر می گردم. راستی اگر مردی چون قوچانی در گوشه دیگری از دنیا پا به گیتی می گذاشت، حالا به جای بند، در نگاه او افتخار ایستادن در قله افتخار یک نابغه جوان ننشسته بود؟ مردی که در سی سالگی سکان پر تیراژترین روزنامه کشور را به دست می گیرد و چه نیک از پس آن بر می آید. قدر او چه خوب می دانند حکمرانان این دیار.
می خواهم از بهمن احمدی امویی بنویسم. گزارش های او را از اواخر سال 77 تا امروز در روزنامه ها دنبال کرده ام و نیز این روزها که او نیز چون من از روزنامه ها به روزنتها پناه برده است تا شاید بتواند شاهین پا در گریز فکرش را پرواز دهد. تا بنویسد . خبر بنویسد. گزارش و مقاله. تحلیل کند. نقد کند. به چالش بکشد و به هزار ترفندی که خود می داند، نام روزنامه نگار را پاس بدارد.
دوباره به سوال نخستم باز گردم؟ اگر مای روزنامه نگار با همین روحیه بند ستیز، در روزگاری دگر یا در گوشه دیگر از این خاک ..... نه! بس است این پرسش بی جواب!
"چه فرقی می کند کجا سوار شده ای / (1)
مهم این است که فردا تو را به کدام ایستگاه راه نمی دهند/ ... "
باری، برای برخی شاید، نوشتن به گاه تفنن باشد و از سر خوشی. برای روزنامه نگار ولی، نوشتن ضرورتی است چون نفس؛ که چون فرو رود ممد حیات است و چون بر می آید نه فقط مفرح، که مکمل ذات. که اگر نبود این همه مشقت هم نبود در نگاه آن دو پرنده در بند
...
تلخ نوشتم در هزارمین روز ، بعد از زادروز روزنت مان. تلخ نوششتم چرا که تلخ کامیم این روزها. از بند و حصر و تهدید و تحدید و ....
با این همه باید که دل قوی داشت. و به قول شاملوی بزرگ :
" ... من فکر می کنم (2)
هرگز نبوده قلب من
این گونه
گرم و سرخ :
احساس می کنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می جوشد از یقین.
..."
-------
1 - دفتر شعر "هی ... تو که رفته ای – سروده نگارنده.
2- بخشی از شعر "ماهی" از دفتر " باغ آینه"- احمد شاملو.
*****
.... حکایت همچنان باقی..!!!
تعطیلی بازداشتگاه کهریزک به خاطر قتل بود یا تجاوز؟
با گذشته نزدیک به یک ماه از صدور دستور تعطیلی این بازداشتگاه از سوی خامنه ای مقام های رسمی در مورد علت تعطیلی آن توضیح روشنی نداده اما اعلام کرده اند که تعدادی از ماموران نیروی انتظامی و یک قاضی به خاطر تخلف در این بازداشتگاه از کار برکنار شده و محاکمه خواهند شد.
در تازه ترین خبرها اعلام شده که 3 افسر نیروی انتظامی به اتهام معاونت در قتل بازداشت شدگان کهریزک محاکمه می شوند.
این در حالی است که سایت پارلمان روز گذشته افشا کرد: " در حالیکه بسیاری از گمانه‌زنی‌ها، علت تعطیلی بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک به دستور مقام معظم رهبری را مرگ فرزند دکتر روح‌الامینی می‌دانند که گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که برخی موارد دیگر نیز در تعطیلی این بازداشتگاه دخیل بوده است."
بنابر این گزارش: "دوستان روح‌الامینی که از چهره‌های علمی و شاخص اصولگرا در بین خواص به شمار می‌رود، بعد از انتشار خبر درگذشت محسن در بازداشتگاه تلاش فراوانی برای یافتن عاملین این جنایت از خود نشان دادند که یکی از ثمرات آن تعطیلی بازداشتگاه کهریزک که گفته می‌شود محسن و چند تن دیگر در آن مکان جان خود را از دست دادند، به دستور صریح رهبری بود. اما این تنها علت تعطیلی این بازداشتگاه نیست، چه آنکه خبر می‌رسد شرح بدون واسطه آنچه بر یکی از فعالان رسانه‌ای در کهریزک گذشت، برای یکی از مقامات عالی رتبه نظام در تعطیلی این بازداشتگاه نقش مهمی داشته است."
به نوشته پارلمان نیوز: "این فعال رسانه‌ای که نامش اعلام نشده در جریان بازداشت‌های بعد از انتخابات دستگیر و بعد از حدود دو هفته با اطلاع یافتن اعضای دفتر این مقام عالی‌ رتبه نظام به دلیل رابطه چندین ساله او با آنها آزاد شد. بنابر این گزارش ها وقتی که این فعال رسانه‌ای به نزد این مقام عالی رتبه نظام می‌رود و دعوت به نشستن می‌شود، او می‌گوید نمی‌تواند و هنگامی که دلیل عدم توانایی برای نشستن جویا می‌شود، او به شرح تجاوز مکرر به خود توسط باتوم می‌پرداز، و بعد از این سخنان این مقام عالی رتبه نظام به شدت ناراحت می‌شوند."
با گذشت دو روز از روایت این واقعه و جمع‌آوری مستندات دیگری مبنی بر انجام اعمال غیرقانونی و ضد انسانی در بازداشتگاه کهریزک، دستور تعطیلی این بازداشتگاه متعلق به نیروی انتظامی صادر می‌شود.
تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به بازداشت شدگان
روز چهارشنبه یک عضو کمیته ویژه مجلس نیز اعلام کرد که "تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به برخی از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات برای ما محرز شده است".
این نماینده مجلس به سایت فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: "به برخی از بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات متاسفانه به وسیله باتوم و شیشه نوشابه تجاوز شده و این امر برای برای کمیته ویژه محرز شده است" و افزود "اطلاعات و مستندات موثق از عوامل تجاوز بازداشتگاه‌ها به بازداشت‌شدگان نداریم، اما تفاوت چندانی هم در اصل ماجرا نمی‌کند".
وی همچنین خبر داد که با تکمیل گزارش تجاوز به برخی از بازداشت شدگان در بازداشتگاه ها، آن را دراختیار رییس مجلس و بزرگان نظام قرار خواهند داد.
از سوی دیگر بازپرس محمد حسین شاملو که رسیدگی به چند پرونده کشته شدگان خوادث پس از انتخابات را بر عهده دارد در نامه ای به صادق لاریجانی، رئیس جدید قوه قضائیه، به حوادث پس از انتخابات و از جمله موضوع بازداشتگاه غیرقانونی كهریزك، "بازداشت‌های غیرموجه"، "برخوردهای غیرشرعی با برخی افراد بازداشت‌شده" و "كشته شدن برخی افراد" اشاره کرد و این مسائل را ناشی از "تغافل، بی‌درایتی و مسامحه" ‌برخی از مسوولان کشور دانست.
بازپرس شاملو در نامه اش به رئیس قوه قضائیه که در خبرگزاری ایسنا منتشر شد، با اشاره به "وظیفه قوه قضاییه در راستای تدوین قوانینی به منظور پیشگیری از وقوع جرم اشاره و پیشنهاداتی را برای جلوگیری از اقدامات غیرقانونی" به صادق لاریجانی پیشنهاداتی را برای حفظ حقوق بازداشت شدگان و خانواده های آنان ارائه کرد. وی از جمله خواستار "الزام معاینه‌ متهم توسط یك پزشك معتمد (ترجیحا پزشك قانونی) در فاصله‌ی حداكثر یك ساعت پس از بازداشت به تقاضای متهم یا وكیل یا اعضای خانواده وی" و ضمیمه کردن "صورتجلسه‌ معاینه به پرونده" شد.
اوهمچنین پیشنهاد داد تا بازداشتگاه ها از پذیرش "افرادی كه آثار ضرب و جرح یا بدحالی و ضعف شدید در آنها دیده می‌شود ممنوع" شوند و "در این صورت ضمن انعكاس در دفاتر مربوط مراتب را به مقامات بالاتر گزارش نمایند."
در بخش دیگری از پیشنهادات بازپرس شاملو به رئیس جدید قوه قضائیه، بر لزوم اطلاع دادن اسامی بازداشت شدگان حداکثر 3 ساعت پس از بازداشت به دادستان، و اطلاع از سرنوشت بازداشت شدگان حداکثر 24 ساعت بعد به خانواده و تضمین دسترسی به وکیل برای آنها تاکید شده است.
وی همچنین پیشنهاد کرده که "انعكاس وضعیت ظاهری متهم از حیث سلامت یا وجود آثار ضرب و جرح، بی‌حالی، بدحالی، خستگی شدید توسط بازجویان و قاضی تحقیق در زمان تحقیق از متهم یا حضور وی نزد قاضی الزامی" شود.
کمیته حقیقت یاب؟
تائید حامنه ای در مورد جنایت های صورت گرفته پس از انتخابات به ویژه در بازداشتگاه کهریزک، و حجم قابل توجهی از دیگر اعترافات مسوولان حکومتی، بر وقوع تجاوز، شکنجه و قتل علیه معترضان به تخلفات انتخاباتی باقی نمی گذارد.
با این حال برخی از اعضای کمیته ویژه مجلس که قرار بود تحقیقاتی در مورد وضعیت بازداشتگاه ها و بازداشت شدگان انجام دهند می گویند هنوز به نتیجه ای نرسیده اند. مشخصا، برخی از اعضای این هیات به ویژه فرهاد تجری و علاء الدین بروجردی با اظهارات اخیرشان در مورد بازداشت شدگان و بازداشتگاه ها اکنون به همکاری با نهادهای امنیتی به جای حقیقت یابی متهم شده اند.
روز گذشته اعلام شد که تعدادی از نمایندگان مجلس نیز به ترکیب کمیته کمیسیون امنیت ملی برای بررسی وضعیت بازداشتگاه‌ها و بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات معترض هستند.
در حالی که فرهاد تجری، علاءالدین بروجردی و پرویز سروری از اعضای این کمیته ویژه هر روز در مصاحبه‌های خود از وضعیت خوب بازداشتگاه‌ها و رضایت زندانیان سیاسی در بند خبر می‌دهند و هرگونه اخبار منتشر شده در مورد تجاوز به بازداشت‌شدگان پس از انتخابات، شکنجه، دفن دسته‌جمعی برخی از کشته‌شدگان حوادث انتخابات و.. را تکذیب می‌کنند، برخی از نمایندگان اصولگرا از جمله علی مطهری، حمید رضا کاتوزیان و امیدوار رضایی به چنین اظهاراتی اعتراض کرده و با مراجعه به علی لاریجانی خواستار تغییر در ترکیب این کمیته شده‌اند.
قدرت الله علیخانی، عضو فراکسیون خط امام مجلس نیز که پیش از این به دستور علی لاریجانی به عضویت کمیته ویژه کمیسیون امنیت ملی در آمده بود، پس از آنکه در زندان اوین به او اجازه ملاقات با تاج‌زاده داده نشد و تنها بروجردی و تجری از سوی مرتضوی چنین اجازه ای یافتند، گفت که "گویا آقای بروجردی را محرم‌تر از ما می‌دانند".
یک نماینده اصولگرای مجلس نیز با انتقاد از عدم بی‌طرفی اعضای کمیته ویژه در رسیدگی به مسایل بازداشتی‌ها فاش کرد که چندی پیش به دنبال تماس خانواده‌ای و اعلام اینکه پسرشان در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفته، مساله را به اعضای کمیته اطلاع داده و با بی تفاوتی آنان رو به رو شده است. وی به سایت پارلمان نیوز گفت "من پس از شنیدن اظهارات این خانواده، آنها را به یکی از اعضای این کمیته وصل کردم تا به مشکل آنها رسیدگی و مورد آنها برای تکمیل گزارشات بررسی شود. اما چند روز بعد نماینده مذکور با من تماس گرفت و گفت که این خانواده با رادیوهای بیگانه مصاحبه کرده‌اند و مستنداتی ندارند".
افشاکننده خبر فوق افزوده که آن خانواده بعدا به وی گفته اند که هیچ مصاحبه ای با رسانه های بیگانه نداشته و از روزی‌که با این نماینده ارتباط گرفته اند مشکلات بیبشتری پیدا کرده‌اند.
این نماینده اصولگرای مجلس تاکید کرده: "من شخصا به برخی از اعضای این کمیته مشکوک شده و احساس می‌کنم، برخی ازآنها به بدنه دستگاه‌ها و افراد متخلف وصل هستند و اظهارات آنها قابل قبول نیست".
*****
عبدالفتاح سلطانی آزاد شد
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری، شب گذشته پس از 72 روز بازداشت موقت، از زندان آزاد شد.
آقای سلطانی که بازداشت‌های فراگیر بعد از انتخابات دامنگیر او هم شده و در روز 27 خرداد در محل کار خود دستگیر شده بود، چهارشنبه شب از زندان اوین آزاد شد.
بر اساس این گزارش، برای این وکیل دادگستری وثیقه‌ای به مبلغ 100 میلیون تومان تعیین و تأمین شده است.
*****
گزارش واشنگتن پست (کلیک کنید)
سایه اعدام بالای سر معترضان
توماس اردبرینک
دادستانی که محاکمه شخصیت‌های پیشرو اصلاح طلب را در ایران تندی می بخشد، از دادگاه خواست تا برای آنها «اشد مجازات» را در نظر بگیرد؛ این روشن‌ترین اشاره ای است که نشان می دهد سرکوب دولت علیه سازمان‌های معترض در تابستان جاری می‌تواند مجازات اعدام را نیز در بر گیرد.
متهمان که شامل معاونین وزرای پیشین و یک معاون و سخنگوی سابق رئیس‌جمهور است متهم به تهدیدامنیت ملی در حوادث پس از انتخابات مناقشه‌آمیز ریاست جهوری خرداد ماه شده اند. اگر محکوم شوند احزاب آنها تعطیل خواهد شد.
این جلسه چهارمین جسله دادگاه شخصیت‌های مخالف دولت بوده است که هر کدام متعلق به احزاب مختلفی هستند که در کشمکش قدرت با تندروها که از سال 1357 قدرت را در دست دارند قرارگرفته اند.
یک حزب مرتبط با مخالفان، دادگاه‌ها را «نمایشی رسوا» خوانده است.
جبهه مشارکت اسلامی در وب‌سایت نوروز گفت: «این نمایش خنده‌آور برپا شده است تا برای دولت کودتا مشروعیت فراهم کند.»
درخواست اشد مجازات نشان دهنده خواست گروهی از فرماندهان سپاه پاسداران، ائمه جمعه و قانونگذاران حامی دولت در قلع و قمع مخالفینی است که پیروزی مناقشه‌آمیز محمود احمدی‌نژاد را در انتخابات اخبر به چالش کشیده اند.
این گروه همچنین خواستار دستگیری رهبران جنبش مخالف از جمله نامزدهای شکست‌خورده میرحسین موسوی و مهدی کروبی و رئیس‌جمهور سابق محمد خاتمی هستند.
به گزارش خبرگزاری نیمه رسمی فارس، یکی از متهمان در جلسه روز سه‌شنبه، سعید حجاریان معاون وزارت اطلاعات سابق بود که متهم به تحریک شورش‌ها و تشویق گردهمایی‌های غیرقانونی است. مجازات بسیاری از این اتهامات مرگ است.
دادستان[ سعید مرتضوی] گفت: «به علت اهمیت این موضوع... . ایجاد اخلال شدید در انضباط و امنیت ملی من درخواست اشد مجازات را دارم.»
بر اساس آن چه قرائت شد سعید حجاریان از دادگاه تقاضای بخشش کرد و گفت او عضویت خود از جبهه مشارکت اسلامی را که نزدیک به خاتمی است ملغی اعلام می کند.
حجاریان که پس از ترور در سال 200 قادر به سخن گفتن نیست در بیانیه‌ای که توسط شخص دیگری خوانده شد گفت: «باری دیگر از ملت بزرگ ایران که خسارات زیادی بخاطر اشتباهات ما متحمل شده است می‌خواهم که ما را ببخشد.»
این دادگاه اولین آزمایش بزرگ برای رئیس جدید قوه قضائیه صادق لاریجانی است که هفته گذشته توسط رهبر ایران آیت‌الله علی خامنه‌ای به این سمت منصوب شد.
نرگس محمدی معاون مدافعان حقوق بشر، سازمانی که توسط شیرین عبادی برنده صلح نوبل اداره می‌شود گفت: «تصمیم و قدرت لاریجانی مسیر سیستم را تعیین می‌کند. این افراد همه نقش‌آفرینان مهم سیاسی بوده‌اند. اگر آنها محکوم شوند ممکن است دیگران در سیستم به آن پشت کنند.»
به گزارش وب‌سایت خبرگزاری مجلس، در همین حال مدیر گورستان بهشت زهرا تهران روز سه‌شنبه پس از دیدار کمسیون مجلس برای بررسی ادعاها مبنی بر دفن 44 معترض کشته شده در ناآرامی‌های پس از انتخابات در قبرهای بدون نام، اخراج شد.
این گزارش دلیلی برای برکناری محمد رضائیان عنوان نکرد اما وب‌سایت‌های بسیاری تصاویری از 44 سنگ قبر بدون نام که تنها جواز دفن روی آنها آمده منتشر کرده‌اند.
روز دوشنبه رضائیان وجود قبرهای بدون نام را تکذیب کرد. وی به خبرگزاری نیمه رسمی مهر گفت: «تدفین غیرقانونی و مخفیانه شبانه اجساد در این گورستان شایعه و نادرست است.»
گزارشات مبتنی بر قبرهای بدون نام پس از جدال بر سر اینکه بسیاری از بازداشت شدگان در زندان مرده‌اند و به دنبال آن رهبر ایران دستور تعطیلی یک بازداشتگاه را داد عنوان شد. کروبی نامزد شکست خورده به گزارش وب‌سایت وی، روز دوشنبه با این کمیسیون دیدار کرد و شواهدی را دال بر اینکه زندانیان مورد تجاوز قرار گرفته‌اند به آنها ارائه کرد. مخالفان او می‌گویند وی این ادعاها را جعل
کرده است.
*****
اینقدر کودتای مخملی را تکرار کرده‌اند که خودشان هم باور کرده‌اند!
دكتر صادق زیباكلام در گفت‌وگو با سایت فرارو، علت اساسی اتفاقات اخیر را ناشی از بروز نارضایتی های عمیق سیاسی اجتماعی طبقه های اجتماعی دانست كه با استفاده از این فرصت از عمق به سطح آمده اند.
وی تحلیل دایی جان ناپلئونی یك لایه تندرو در جناح راست را كه مبتنی بر تئوری توطئه و انكار مشكلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی كشور است، غیر واقع بینانه و خطرناك ارزیابی كرد و گفت: «این نهایت خود فریبی است که مسولان نظام به جای رسیدگی به مشکلات واقعی و به حق مردم روی خود را آن طرف کنند و بگویند که همه چیز خوب و نرمال است و مردم ما را دوست دارند و در کشور هیچ مشکلی نیست، به نظر من هیچ چیز عوض نمی شود که آقایان بیایند حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب یا کارگزارن را منحل اعلام کنند و بگویند این حزب پول گرفته و پول پخش کرده و عامل آمریکا و انگلیس هستند و با بی بی سی در ارتباط هستند.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی در خصوص عزم برخی جریان ها برای حذف اصلاح طلبان از عرصه سیاست ایران گفت: «در این که ممکن است برخی جریان ها و شخصیت های راست افراطی در صدد حذف جریان اصلاح طلب از عرصه سیاسی و اجتماعی کشور باشند، هیچ تردیدی نیست، یعنی هستند؛ جریان ها و شخصیت هایی به هر حال چنین فکری دارند.»
وی ادامه داد: «ولی اینکه بدنه کلی اصولگریان خواهان چنین حرکتی باشد و در صدد تحقق چنین هدفی باشد، من این را باور ندارم و معتقدم که بسیاری از چهره ها و شخصیت های معقول و فکور جناح راست قطعا با حذف جریان اصلاح طلب موافق نیستند. اینها نه تنها موافق نیستند، بلکه معتقدند اوضاع و احوال کشور در نتیجه چنین حذفی بدتر هم خواهد شد.»
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: «منتها مشکل در جایی دیگری است و آن این است که برخی از جریانات تندرو جناج راست اساسا حاضر نیستند و نمی خواهند و یا عاجزند از فهم این موضوع که ما واقعا در کشور با مشکلات و معضلات عمیق سیاسی- اجتماعی و اقتصادی مواجه هستیم، بنابراین نگاهشان یک جور نگاه توطئه آمیز نسبت به مخالفین است و به شدت از بیماری دایی جان ناپلونی رنج می برند و معتقدند که اگر مثلا این چند نفر بازداشت شوند و در دادگاه اعتراف کنند و اگر چند حزب را منحل اعلام کنند، اگر قلم چند نویسنده را بشکند و اگر چند روزنامه را ببندند و... مسئله تمام می شود و دیگر مشکلی نخواهند داشت.»
زیبا کلام گفت: «این جریان راست افراطی پناه برده است به فرضیات دایی جان ناپلونی، کودتا مخملی و انقلاب مخملی و تنها چیزی که در ذهنشان هست، این است که عده ای در جریان ٢٢ خرداد به دنبال یک کودتا و انقلاب مخملی بودند و این عده هم برخی از سران اصلاح طلب و برخی از رجال سیاسی هستند که قدرتشان را از دست داده اند و شده اند شریک بالقوه و بالفعل آمریکا و انگلیس و می خواهند در حقیقت حکومت ملی و مذهبی که مورد تایید اکثریت ملت هست را تغییر بدهند.»
وی افزود: «اگر اینها واقعا اعتقاد داشته باشند که مشکل این است، یعنی اینکه عده ای می خواهند به لحاظ دست یابی به منافع خودشان توطئه کنند و ما مشکلات عمیق اجتماعی اقتصادی و سیاسی نداریم و اگر واقعا نگاهشان چنین نگاهی باشد باید برای آینده نظام و کشور در فکر فرو رفت، چون اصلا و ابدا چنین نیست. ما دارای مشکلات عمیق سیاسی اجتماعی هستیم و ٢٢ خرداد موقعیتی را فراهم کرد که برخی از این نارضایتی ها از عمق جامعه بیاید و خود را در سطح نشان دهد.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی اظهار داشت: «این آقایان اصلا توجه نمی کنند که سران اصلاح طلب یا چند نویسنده و ناراضی دگر اندیش نبودند که مردم را به خیابان ها دعوت کردند. روز دوشنبه ٢۵ خرداد یعنی دو روز بعد از اعلام نتایج انتخابات از میدان انقلاب تا میدان آزادی مملو از جمعیت بود یا تجمع بعدی که در پنجشنبه ٢٨ خرداد اتفاق افتاد و خیل عظیم جمعیت از حسن آباد شروع می شد به میدان امام و بعد میدان فردوسی و انقلاب کشیده می شد. این که ما فکر کنیم که چند نفر در اتاقی نشسته اند در اتاقی که اتفاقا رهبران اصلاح طلب هستند و اتفاقا اینها هستند که دارند این مشکلات را به وجود می آورند، این نهایت ساده انگاری و خام اندیشی است و بعد هم انتظار داشته باشیم که اینها بیاییند در دادگاه اعتراف کنند که ما اشتباه کردیم، ما از اول اشتباه می کردیم ما همواره اشتباه می کنیم.»
وی ادامه داد: «خوب با این اعترافات آن مسائل و مشکلات محو می شود آیا آن صدها هزار نفری که آمدند آن روز دوشنبه مخالفت و اعتراض خود را نشان دادند آنها به تحریک آقای موسوی، کروبی یا حجاریان و تاج زاده آمده بودند؟ اصلا و ابدا این گونه نبود در آن روزها کسی گوش نمی داد که کروبی، موسوی و یا حجاریان چه می گوید و چه تحلیلی دارد این خود مردم بودند که تصمیم می گرفتند تا اعتراض مدنی خود را پیگیری کنند.»
زیبا کلام افزود: «این نهایت خود فریبی است که مسولان نظام به جای رسیدگی به مشکلات واقعی و به حق مردم روی خود را آن طرف کنند و بگویند که همه چیز خوب و نرمال است و مردم ما را دوست دارند و در کشور هیچ مشکلی نیست، به نظر من هیچ چیز عوض نمی شود که آقایان بیایند حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب یا کارگزارن را منحل اعلام کنند و بگویند این حزب پول گرفته و پول پخش کرده و عامل آمریکا و انگلیس هستند و با بی بی سی در ارتباط هستند.»
وی گفت: «در جوامع توسعه یافته وقتی با مشکل و بحران مواجه می شوند به جای اینکه بیایند صورت مسئله را پاک کنند، می نشینند با عقلا و مسولینشان مشکلات را عمیقا و از ریشه بررسی می کنند ولی ما به جای اینکه ببینیم مسئله چیست همه اش به دنبال این هستیم که بگوییم توطئه ای در جریان است و اگر چشم توطئه را کور کنیم همه چیز حل می شود.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «من بعد از خداوند متعال چشم امیدم برای حل مشکلات کنونی جامعه به چهره های معقول و فکور میانه رو و معتدل و عمیق با سعه صدر جناح راست است که تحت تاثیر این ادبیاتی که منظما در حال تولید است قرار نمی گیرد و در صدد حل مشکلات به شکل ریشه ای هستند.»
وی گفت: «در رابطه با فضا سازی جریان راست افراطی من یاداشتی نوشته بودم در روزنامه اعتماد ملی که متاسفانه به جریان توقیف این رونامه بر خورد کرد. در این یاداشت با حکایت معروف و کلاسیک ملانصرالدین شروع کرده بودم که ملانصرالدین یک روز یعد از ظهر خواب یود و یک گدایی در منزلش را میزند، ملا وقتی می بیند که گداست و با سماجت دنبال کمک است برای اینکه گدا را سر کار بگذارد می گوید برو ته کوچه خرج می دهند در این حین با سر و صدایی که ایجاد می شود، چند همسایه دیگر هم از خواب بیدار می شوند و از ملا می پرسند چه اتفاقی افتاده ملا میگه هیچی ته کوچه خرج می دهند، بعد از مدتی با بالا رفتن سر و صدا ها ملا از همسرش می پرسد چه خبره همسرش می گوید گویا ته کوچه خرج می دهند که ملا به همسرش می گوید سریع قابلمه ر ابردار که بی نصیب نمانیم.»
زیبا کلام خاطر نشان کرد: «متاسفانه یک چیزی را که از ابتدا واهی بوده آنقدر تکرار می کنیم که خودمان هم باورمان می شود و متاسفانه جریانات افراطی اصولگرا یک همچین اتفاقی برایشان افتاده و آنها آنقدر این کودتای مخملی را برای خودشان تکرار کرده اند، که خود نیز باور کردند.»
وی در پایان گفت: «ولی ای کاش اصولگریان یک هزینه جزیی می پرداختند و از نخبگان و اقشار تحصیل کرده جامعه یک نظر سنجی می کردند که آیا شما این کودتا و انقلاب مخملی و اعترافات را چقدر باور می کنید و من معتقدم که نتیجه اش برای خودشان حیرت انگیز می شد.»
*****
از میان ایمیل های دریافتی
آنان که با "شب" می ستیزند
مسيح علي نژاد
"تیرگی" تحمل تب و تاب آنان که به" روشنایی" خو کرده اند را ندارد. نمی گویم که ما منادیان نور هستیم و هاله ای که دور سرمان است حساب مان را از همه مردم شهر جدا می کند، نه، اما یک چیزی این وسط هست که چه خوشمان بیاید و چه نیاید، جماعت ما را کمی متمایزتر و متفاوت تر از دیگران می کند.
اهالی خانه خبر را می گویم که دل به روشنایی و شفافیت در حوزه خبررسانی بسته اند و مدام از سوی سانسورچیان سیاه مغزی که سایه شب را حریم امن فساد خویش می دانند، رانده می شوند. این روزها ایرانیان مقیم هرجای دنیا را که می بینی، نه آنکه روال معمولی زندگی اش را تعطیل کرده باشند، اما از آرامش و نشاظ همیشگی در چهره شان خبری نیست. به هر ایرانی که می رسی آخرین رنج رفته بر اهالی خانه را می داند و جویای دانستن بیش از آن نیز هست. ایرانیان این روزها شب و روزشان را گم کرده اند، ساعت هایشان را با ساعت های دادگا های نمایشی داخل ایران تنظیم می کنند. ایرانیان همه جای دنیا این روزها تک تک مردم معمولی داخل کشور را که جان داده اند، زندانی شده اند، کتک خورده اند، تجاوز شده اند و یا به هر دلیلی رانده و مانده و افسرده شده اند را از نزدیک می شناسند و پا به پای همه آنانی که در خیابان های شهر برای پس گرفتن رای و حقوق خویش ایستاده اند، راه رفته اند.
غمی و دل نگراین عجیبی در صورت ایرانیان همه جای دنیا دیده می شود که محصول همه این همدردی ها و همدلی تنها یک چیز است: پیگیری اخبار ایران. یعنی اگر تا دیروز تنها روزنامه نگاران برایشان مهم بود که بنشینند پای اخبار داخل ایران و خبر رسانی کنند، این روزها جمع بزرگتری از ایران در جهان چنین می کند. براین اساس شاید بتوان از همه آنانی که جدیدا و با توجه به احوال آشفته ایران به جمع خبررسانان و خبرنویسان و پیگیری کنندگان اخبار ایران پیوسته اند، پرسید می بینید چه دشوار است آگاه بودن از درد یک جامعه و دل کندن از اخبار روزانه اش؟
به گمانم این روزها همه آنهایی که نگران خبرهای ایران اند و اخبار نامساعدی که از داخل می رسد پریشان شان می کند، دیگر خوب درک می کنند حال اهالی خانه خبر را که نگرانی شغل شان شده است و در کنارش گاهی زندگی هم می کنند. فرقی همی نمی کند نزدیک به رویداد باشی یا دور از آن و چه بسا دور تر واقعه که می شوی دلسوز تر نیز می شوی از ترس آن که مباد یاران را در واقعه تنها بگذاری.
آن روزها که روزنامه نگاران یکی، یکی به کوچی ناگزیر گرفتار می آمدند ، از ایران می دیدم که اسم برخی از آنان به مرور در نشریه اینترنتی روز آنلاین می آید. کسانی که هم حاکمیت و گاهی اوقات برخی از دوستان و نزدیکان نیز گمان می کردند پس از گذشتن از رنج مضاعفی که در خانه می کشیدند این بار دور از خانه باید خبر و خبرنویسی را بگذارند کنار و در بلاد غرب کمی نفس تازه کنند.
اما نشد و اهالی "روز" هر بار که صدای ما در ایران ساکت شد، جای ما فریاد زدند؛ هر خبری که به مذاق شب پسندان خوش نیامد و سانسور شد، "روز" به مدد آمد تا روشنگری کند. انگار" روز"، محل و میعادگاه همه آنانی است که از" شب" رانده شده اند. هزار "روز" ورق خورد و ما هنوز در انتظار روزی هستیم که خورشیدمان از پشت کوههای خانه خودمان طلوع کند.
*****
شجاعانه تصمیم بگیرید و بازداشت‌شدگان را آزاد کنید
جمعى از استانداران و معاونان وزارت کشور در کابینه های پیشین با ارسال نامه به رئيس جديد قوه قضائيه از وى خواستند که با يک تصميم شجاعانه و خداپسندانه سريعا دستور آزادى کليه بازداشت‌شدگان وقايع اخير را صادر کند. متن کامل این نامه را بخوانید:
**
«باسم الله الملک الحق المبین»
جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای صادق لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام واحترام؛
ابتدا برای جنابعالی در مسئولیت جدید و خطیر ریاست دستگاه قضائی آرزوی موفقیت نموده، امیدواریم بتوانید گامهای مؤثری در راستای بازسازی خرابیهای آن دستگاه و اصلاح عمیق و اساسی آن بردارید.
بدیهی است چنانچه اراده اصلاح در امر قضا مد نظر باشد،گام اول واقدام فوری، همانا احقاق حقوق آسیب دیدگان وبازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات 22 خرداد ماه و رسیدگی به جرائم وتخلفات گسترده آسیب زنندگان ومجازات آنان میباشد. این امر هم مستلزم اراده قوی واستقلال در عمل وقرار گرفتن ضابطین قضائی درجایگاه قانونی خود است.
آنچه ما استانداران ومعاونان وزارت کشور در دولتهای هفتم وهشتم را ـ که دوران حساس عمر خود را درخدمت به کشور و انقلاب گذرانده ایم ـ به نگارش این نامه واداشت، در مرحله اول نگرانی از آینده انقلاب و کشور به دلیل جریان یافتن برخی سیاستهای غلط ومخاطره آمیز ناشی از ظن وگمان وعملکردهای خشن وبی رحمانه، ودر مرحله دوم، نگرانی از سرنوشت بازداشت شدگان بی دفاع حوادث اخیر، به ویژه جمعی از همکارانمان در دوران خدمت در وزارت کشور است. اینک با گذشت بیش از دو ماه همچنان ده ها نفر از شخصیتهای ارزشمند سیاسی، علمی، فرهنگی وجوانان وشهروندان، بی خبر از همه جا دربازداشتگاه ها وسلولها، سردرگم ومحبوسند.این درحالیست که بسیاری از بازداشت شدگانی که آزاد شده اند ازتحمل رفتارهای غیر انسانی، غیر قانونی ونامشروع و آسیب دیدگی خود و هم بندانشان خبر داده اند.
متأسفانه دادگاههای تشکیل شده تعدادی از بازداشت شدگان نیز به گونه‌ای بود که نه تنها کمترین کمکی به آرامش و روشن شدن قضایا نکرد، بلکه بر ابهامها ونگرانی ها افزود وسؤالهای بی جواب جدیدی را درافکارعمومی مطرح ساخت.
ما امضا کنندگان این نامه ضمن دفاع از حقوق قانونی و حرمت وحریم کلیه بازداشت شدگان، در مورد عده ای از همکاران سابق خود در وزارت کشور که اکنون دربازداشت به سر میبرند وغالباً ممنوع الملاقات هستند، یعنی برادران عزیز وبزرگوارمان: دکتر سید مصطفی تاجزاده ـ دکتر محسن میردامادی ـ دکترعبدا...رمضان زاده ـ مهندس محمد عطریانفرـ مهندس هدایت ا...آقائی ـ مهندس میرزا ابوطالبی ـ جهانبخش خانجانی ـ مجید نیری، با توجه به شناختی که از آنان داریم گواهی می‌دهیم آنان انسانهایی شریف، با اخلاص وخدومی هستند که همواره در راه آرمانهای انقلاب و خدمت به مردم کوشیده اند ودر انتخابات ریاست جمهری دهم نیز صادقانه تلاش نمودند تا با دعوت از مردم به حضور و مشارکت گسترده آنان بیفزایند وبر اقتدار و عزت ایران وجمهوری اسلامی بیفزایند؛ اما اینک به جای تقدیر وتشکر از تلاشهای ارزنده آنان، بدون هیچ گناه وجرمی در بازداشتگاه ها وسلولها به سر میبرند. اینگونه معامله با شخصیتهای خدمتگذار وجوانان پر شور کشور باهیچ یک از معیارهای عدل و انصاف و حقوق قانونی و حتی با تدابیر حداقلی حکومتداری نیز همخوانی ندارد.
ریاست محترم قوه قضائیه! ما با اعلام نگرانی شدید از وضعیت همکارانمان در دوران خدمت در وزارت کشور،به ویژه آقای تاج زاده که متأسفانه هیچگونه خبر موثق و قابل اعتمادی از وضعیت ایشان در دست نیست، از جنابعالی میخواهیم با یک تصمیم شجاعانه و خداپسندانه در ابتدای مسئولیت خویش، سریعاًدستور آزادی کلیه بازداشت شدگان وقایع اخیر،از جمله همکاران ارزشمندمان را که از شخصیتها و مدیران خدوم وبرجسته کشوراند صادر فرمائید و اجازه ندهید برخوردهای ظالمانه و غیر قانونی برخی از ضابطین قضائی تحت مسئولیت جنابعالی ادامه یابد و چهره دستگاه قضائی را بیش از این ملکوک سازد.
"والسلام علی من اتبع الهدی"
علی اصغر احمدی- حسین امینی-جمشید انصاری- غلامرضا اانصاری- محمد ابراهیم انصاری لاری- اشرف بروجردی- محمد رضا بهزادیان- محمد علی پنجه فولادگران- اسماعیل تبادار- علی جابریان- سید صفدر حسینی- سید محمود حسینی- احمد خرم- اسماعیل دراز گیسو- اسدا...رازانی- علی اکبر رحمانی- جعفر رحمان زاده- حسن رسولی- ابراهیم رضائی بابادی- عبدالمحمد زاهدی- محمود زمانی قمی- محمد علی سبحان الهی- قربانعلی سعادت- غلامعلی سفید- مسعود سلطانیفر- کریم شورانگیز- غلامرضا صحرائیان- علی صوفی- داود کشاورزیان- محمدعلی کریمی- حمید کلانتری- سید مرتضی مبلغ- یحیی محمد زاده- فریبرز محمودیان- فتح ا...معین- محمد حسین مقیمی- سید جعفر موسوی- محمد هاشم مهیمنی- محسن مهرعلیزاده- سید محمود میرلوحی- محسن نریمان- سید علی نکوئی- جواد نگارنده- حسن یونس سینکی
*****
نویسنده سابق کیهان: من طرفدار انقلاب مخملی‌ام
محمد نوری‌زاد، نویسنده سابق کیهان، چند مدتی است که شجاعتی کم‌نظیر به خرج داده و افکار گذشته‌ی خود و رفتار امروز برخی دوستان سابق خود را یکجا به نقد می‌کشد و با قلمش نشان می‌دهد که این رفتارها تا چه حد با آرمان‌های مورد ادعا، فاصله دارد. نکته‌ی جالب در اینجاست که تحول فکری آقای نوری‌زاد، نه در زندان و سلول انفرادی، بلکه در عالم بیرون و با بریدن آگاهانه از پست و مام‌هایی که امثال او می‌توانستند به دست بیاورند، روی داده است. متن یادداشت جدید نوری‌زاد را که در بلاگش منتشر شده، بخوانید:
یکی دو سال است که واژه انقلاب مخملی را به تناسب حوایج سیاسی خود تغییر داده ایم و از آن غولی ساخته ایم که همه را بترساند . مثل واژگانی که دفعتا محتوای معنایی خود را برسر مخاطب آوارمی کنند و منتظر بحث و دلیل و جابجایی معنا نمی شوند. همانند : ضد انقلاب . که دراین واژه ، به مخاطبی که یک چنین انگی براو نشسته ، فرصتی برای اقامه دعوا و دلیل داده نمی شود . یا : ضد ولایت فقیه . یا : امت شهید پرور . یا : سربازان گمنام امام زمان . یا : سلحشوران نیروی انتظامی . یا : نماز دشمن شکن جمعه . یا : مستکبر . یا : طاغوتی .....
چندروزی است که به دلیل واژگونی اتومبیل فیلمی که می ساختیم در سراشیب یک رودخانه ، کارم به بیمارستان و اورژانس و پزشک و پرستار و رسیدگی به زخمی های این حادثه گره خورده است . شاید بیمارستان تازه تاسیس کاشانی شهرکرد درنوع خود کم نظیر باشد . اما آنچه که یک بیمارستان را به جایگاه واقعی اش راه می برد ، کیفیت ساختمان و تجهیزات آن نباشد . مهم : چرخش علم و ادب و کرامت انسانی است که تا رسیدن به آن ، فکر می کنم هنوز راه درازی را باید بپیماییم . پزشکی که ابتدایی ترین منش مواجهه با یک بیمار را نمی داند و مثل یک عبوس تلخ چهره و ترش زبان با اطرافیان بیمار و خود بیمار رفتار می کند ، پزشک وامانده ای است که افق خواستهای او هرگز سلامتی بیمارانش نیست . او به دنبال فرصتی است که او را به باقیات الصالحات یک موقعیت چشم نواز برساند . این خصلت تلخ زبانی و بی ادبی و غرور بی دلیل پزشکان را در مواضع دور کشور بیشتر می توان یافت . پزشکی که هیچوقت فرصتی برای پاسخگویی به سئوال های مراجعین خود ندارد . پزشکی که برای یک لبخندش باید چیزی در ترازویش نهاد . پزشکی که ناگهان با ورود یک آشنا ، سیستم ترشرویی اش بهم می ریزد و یک زبانی می ریزد بیا و ببین . پزشکی که در آن غوغای شلوغی بیمار و همراهان و هول وهراس ، باید برایش دل سوزاند و به بخشی از آن عبوسی اش حق داد . پزشکی که داستان زیرمیزی ، بساط رایج او را بهم می ریزد و او را برسر مهر و شوق می آورد .
داستان انقلاب مخملی هم بهمین نحو است . آنان که مشتاق انقلاب مخملی اند ، شرف دارند برآنانی که انقلابی خونین را مد نظر دارند . اگر چه یک انقلاب خونین نیز در وقت خود ، انتخاب ناگزیری است که جز توسل به آن نشود به مقصود رسید . اما در این روزگار از عمر انقلاب اسلامی ، پناه بردن به انقلاب مخملی شاید پسندیده ترین راهکار و درست ترین انتخاب باشد . من شخصا انقلاب مخملی را به این شکل معنا می کنم : انقلابی که بدون خون و خونریزی ، به رویه های نامبارک پیشین اعتراض کند و برای دستیابی به رویه های مبارک حکومتی تلاش کند . این انقلاب ، نه تنها مزموم و ناپسند نیست ، بلکه عین درستی و پناه بردن به سنت های ناب الهی است . یک امربه معروف و نهی از منکر میدانی است . انقلاب مخملی من می گوید : آدمهای هیچ نفهم و پخمه باید از مدار حکومت کنار گذارده شوند . اگر چه امام جمعه و وزیر و وکیل و رییس جمهور باشند و نماز شبشان به چهل ستون نور منجر شود . انقلاب مخملی من می گوید : شایستگان و فهیمان و درستکاران و وطن دوستان باید برمنصب ها قرار گیرند ، اگر چه با نماز و روزه و ریش و تسبیح نسبتی نداشته باشند . انقلاب مخملی من می گوید : روحانیان باید مسئولیت دخالت های همیشگی خود را در مواضع حکومت بپذیرند و صرفا به اسم این که به تبشیر و تبذیر می پردازند ، دامان خود را از ضایعات ناشی از دخالت های خود برنکشند . انقلاب مخملی من می گوید : آنانی که دست به بیت المال مسلمین برده اند باید از گردونه اعتماد مردم به دور بیفتند . اگرچه امام جمعه باشند و معدن سنگ سرخ بیدخت فارس را به اسم معلولین زیربغل زده باشند . انقلاب مخملی من می گوید : این دستگاه قضایی فعلی به درد دوره قاجار می خورد . چرا که درآن عدالت علوی یک طنز متداول است . انقلاب مخملی من می گوید : غربی ها به دلیل انصاف و عدل و درستی و درستکاری و نظم و انضباط و تمیزی و خوب کارکردن و خوب فکر کردن و اکتشافات واختراعات فراوانشان ، در پیشگاه خدای متعال بسیار مقبول تر از مجاوران کربلای معلایی هستند که در آن کثیفی و بی نظمی و بدکاری و بی فکری و بی عدالتی و شلم شوربایی بیداد می کند . اگرچه غربی ها لاابالی و بی حجاب و اهل عیش و نوش و فسق و فجورباشند و کربلاییان اهل ضجه های ممتد و اهل بیتی های داغ و تند و تیز . انقلاب مخملی من می گوید : مقام علم نه آن چیزی است که در این کشور دست به دست می شود . و مقام مدیریت و تدبیر نه آن چیزی است که در این کشور به سمت دوستان و خاصان احاله داده می شود .
دیشب عجبا که دربیمارستان ، چشمم به تلویزیون افتاد که سریال پرستاران را پخش می کرد . سریالی که درآن : پزشکان به کار خود عشق می ورزند و پرستاران برای بیماران خود جان می کنند و دراین گیرو دار ، داستان رابطه و آشنا و مقوله زیرمیزی هیچ مشتری ندارد . من با انقلاب مخملی خود می خواهم جولان بیمار و پزشکی و پرستاری کشورم را به آستانه محتوای سریال پرستاران برسانم . بی آنکه دراین انقلاب مخملی پای اسراییل غاصب و آمریکای جنایتکار درکار باشد . عیبی دارد ؟
*****
فرمانده سپاه تهران:بزرگان و فرزندان انقلاب راه را گم کردند،سپاه با چراغ ولایت نظام را حفظ کرد
فرمانده سپاه ویژه تهران بزرگ بر نقش سپاه و بسیج در سرکوب اعتراض های مردمی به تقلب در انتخابات تاکید کرد و گفت«اگر حضور مقتدرانه نيروهاي بسيج و سپاه نبود، دشمنان با هدف خود براي انجام انقلاب رنگي در کشور، فاصله کمي داشتند.»سرتیپ پاسدار عبدالله عراقي در مراسم معارفه سرهنگ حسين اسداللهي به عنوان جانشين جديد تيپ يکم انصارالنبي با این ادعا که«اين فتنه، فتنه اي بزرگ بود که دشمنان نظام از حداقل 4 سال قبل برايش برنامه ريزي کرده بودند.»وی ادعا کرد« اينها در هر شرايطي و هرکس که پيروز انتخابات مي شد قصد به راه اندازي اين اعتراضات خياباني را داشتند.»
فرمانده سپاه محمد رسوالله که سپاه ویژه پایتخت است،همچنین گفت که«بسياري از خواص هم راه حقيقت را گم کرده بودند. بسياري از بزرگان و فرزندان نظام راه حقيقت را گم کردند.»
وي افزود کمیته صیانت از آراء مهدی کروبی و میر حسین موسوی را به راه اندازی دفاتر جاسوسی متهم کرد و گفت«جريان مخالف از مدت ها قبل در قالب ستادهايي چون کميته صيانت از آرا و دفاتر خبري، لانه هاي جاسوسي به راه انداخته بودند و بر آتش فتنه مي افزودند.بي شک اگر حمايت قاطع اصولگرايان در حمايت از دولت نبود، کار به شکلي ديگر رقم مي خورد. دشمنان بر آن بودند تا تنها پوسته اي از نظام جمهوري اسلامي باقي بگذارند. ولي چراغ هدايت رهبري و پرتو ولايت، نقشه هايشان را به شکست کشاند.»سرتیپ پاسدار عبدالله عراقي که 6 ماه پیش از انتخابات در جمع اعضای سپاه پاسداران گفته بود که سپاه باید با حمایت از احمدی نژاد بیرای تکرار دولت او در چهار سال بعدی تلاش کند،دخالت سپاه ویژه تهران بزرگ در سرکوب اعتراضات مردم را تایید کرد و گفت که این ماموریت از روز 26 خرداد به سپاه تهران بزرگ محول شد.
عبدالله عراقی توضیح نداد که چه کسی چنین ماموریتی را به سپاه محول کرده اما گفت که«سپاه و بسیج به لطف و عنایت الهی چون به چراغ هدایت ولایت فقیه تمسک جستند،از این فتنه در امان ماندند و توانستند نظام مقدس جمهوری اسلامی را حفظ کنند.»
وی همچنین ادعا کرد«از روز 26 خرداد که برادران بسيجي وارد ميدان شدند در هيچ يک از ماموريت هاي محوله به رغم همه هجمه اي که فراهم شده بود، نيروهاي بسيجي از سلاح استفاده نکردند و با تجهيزات دفاع شخصي در ماموريت ها حاضر مي شدند.» وی اشاره ای به نوع «تجهیزات دفاع شخصی»مورد استفاده بسیج و سپاه برای سرکوب اعتراضات مردمی نکرد.
در ساختار جدید سپاه که به تشکیل سپاه های استانی منجر شد، برای هر استان یک سپاه تعیین شده اما برای استان تهران دو سپاه تشکیل شده است.سپاه محمد رسوالله به فرماندهی عبدالله عراقی سپاه ویژه تهران بزرگ است و سپاه سیدالشهدا به فرماندهی علی فضلی که حوزه ماموریت آن استان تهران است.
*****
کميته گزارشگران حقوق بشر
تداوم وضعیت نامشخص شیوا نظر آهاری؛
بازپرس سبحانی: پرونده را از من گرفته اند
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر، ظهر یک شنبه 24 خرداد ماه 1388، در نخستین روزهای بعد از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در محل کار خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. از آن زمان تا به امروز، قرار بازداشت وی پایان یافته و مقام صادر کننده قرار مزبور باید طبق روال قانونی، اقدام به تمدید یا فک و یا تخفیف آن می نمود. زیرا طبق بند ط ماده 3 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب اصلاحی سال 1381، هرگاه تا دو ماه به علت صدور قرار تامین متهم در زندان به سر برد و پرونده اتهامی او منتهی به تصمیم نهایی در دادسرا نشده باشد مرجع صادر کننده قرار، مکلف به فک یا تخفیف قرار تامین متهم است. در صورت وجود علل قانونی برای ادامه بازداشت، مقام مربوطه مکلف است با ذکر علل و جهات مزبور قرار را ابقا نماید و متهم حق دارد ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ حسب مورد به دادگاه انقلاب و عمومی اعتراض کند. در پرونده شیوا نظرآهاری چنین حق بدیهی مورد توجه قرار نگرفته و با احتساب تاریخ بازداشت وی مدت هاست به طور غیر قانونی در زندان است که از مصادیق بازداشت غیر قانونی بوده و مسوولان این امر را مشمول ماده 583 قانون مجازات اسلامی می نماید. شیوا نظرآهاری، 35 روز در سلول انفرادی به سر برده است و تا مدت ها نامش در بین اسامی بازداشت شدگان زندان اوین نبود. وکیل او ابتدا شادی صدر بود که او نیز بازداشت شد و پس از آن پرونده در اختیار دکتر شریف قرار گرفت که به همراه افروز مغزی وکالت شیوا نظرآهاری را عهده دار شدند. در این مدت، شهرزاد کریمان، مادر شیوا، به امید دیدار با فرزندش، بارها به زندان اوین مراجعه کرد اما هر بار به او اجازه ملاقات داده نشد. او همچنین در نخستین روزهای بازداشت نظرآهاری، نامه هایی را به کمیسیون حقوق بشر و ستاد حقوق شهروندی قوه قضائيه ارسال نمود و در آن ضمن ابراز نگرانی نسبت به شرایط فرزند خود خواستار پی گیری ارگان های مزبور برای رسیدگی به پرونده او شد اما نه تنها اقدامی از سوی آنها صورت نگرفت بلکه دانایی فر، از مسوولان کمیسیون نیز، در پاسخ به نگرانی های این مادر گفت: " می خواستید آن موقع که پی این کارها می رفت به فکر باشید." پدر و مادر شیوا نظرآهاری، به دفعات به دادگاه و مراجع قانونی مراجعه کردند اما هیچ پاسخی نیافتند و هر بار ناامید بازگشتند. نظرآهاری سرانجام به سلول عمومی بند 209 منتقل شد اما با گذشت 74 روز از زمان بازداشت، بازجویی از او هنوز ادامه دارد. این فعال حقوق بشر، بعد از دو ماه، اجازه اولین ملاقات حضوری با حضور بازجو را در تاریخ 26 مرداد ماه دریافت نمود و بر اساس دیدار مزبور، مادر وی، وضعیت عمومی دخترش را مساعد اعلام کرد و از روحیه خوب و مقاوم وی خبر داد. در همین زمان، وکلای جدید پرونده، دکتر شریف و افروز مغزی نیز مدت زماني را برای پیدا کردن پرونده و مسوول آن و اینکه چه کسي دستور بازداشت را صادر کرده است، صرف نمودند. در نهایت، پرونده نظرآهاري به دادسرا ارجاع شد و دفتر معاونت امنيت دادستان تهران به وکیل گفت که پرونده به شعبه دوم بازپرسي امنيت منتقل شده است. پس از مراجعه وکلا به شعبه دو و صحبت با بازپرس شعبه به جهت رسیدگی سریع تر به پرونده و اتخاد تصمیم در مورد تبديل قرار که موکل بتواند با يک قرار قانوني آزاد شده و بعدا روال قانوني پرونده طي شود، پاسخ به يک هفته بعد از مراجعه موکول شد. يک هفته بعد نیز منشي دفتر بازپرس اعلام نمود که بازپرس به مرخصي رفته است و هفته ديگر بيایيد. هفته بعد نیز، با مراجعه وکلا سرانجام پرونده بدون آن که ثبت شده باشد در شعبه پیدا شد ولی قاضی با توجه به کثرت پرونده ها نتیجه گیری در مورد تبدیل قرار را به مطالعه پرونده موکول نمود. پس از آن، در تاریخ 2 شهریور، دومین ملاقات به صورت کابینی انجام شد. شهرزاد کریمان می گوید: "شیوا گفته است برگه ای را برای امضا به او داده اند که ظاهرا قرار وثیقه اما با جای خالی مبلغ بوده است. ابتدا تصمیم به امضا نداشته اما گفته اند اگر امضا نکنی روند پرونده ات چند هفته ای به تاخیر می افتد و در نتیجه برگه را امضا کرده است." سپس مادر شیوا نظرآهاری، بعد از مشورت با وکیل وی، دکتر شریف، روز سه شنبه 3 شهریور ماه، با دیگر وکیل پرونده، افروز مغزی، برای پی گیری به دادگاه مراجعه کردند اما طی صحبت با بازپرس پرونده، اطلاعاتی را دریافت نمودند که از لحاظ قانونی مورد ابهام و سوال است. پرونده سرانجام ثبت شده و بازپرس سبحانی، به وکیل گفته است برای پرونده شماره تعیین شده اما پرونده دیگر در اختیار وی نبوده و به فرد دیگری ارجاع داده شده است. او در مورد هویت فرد مسوول اظهار بی اطلاعی نموده و مانند هفته های گذشته از وکیل و مادر شیوا نظرآهاری خواسته است که هفته ی دیگر برای پی گیری مراجعه نمایند. دکتر شریف، وکیل شیوا نظرآهاری در مورد چگونگی پذیرش پرونده و آخرین وضعیت موکل خود می گوید: "پیش از اینکه پرونده را بر عهده بگیرم، به دفعات شاهد فعاليت هاي بشردوستانه او بوده ام. در یک مورد خوب به یاد دارم که بسیار تلاش می کرد تا برای متهمي معمولی که در طرح موسوم به امنيت اجتماعي دستگير شده بود، وکيل پيدا کند. نوع فعاليت هاي او به گونه اي نبود که صرفا در جهت بهبود فعاليت دانشجويان يا خبرنگاران يا فعالين سياسي اقدام کند بلکه به بشر به طور عام نگاه مي کرد. به هر حال خبر بازداشت شيوا نگران کننده بود. حتي وقتي وکالتنامه را هنوز خانم صدر عهده دار بودند، من فقط به صرف آگاهي از روند بازداشت و نگرانی از وضعیت شیوا، همواره پيگيري مي کردم تا اينکه به هر حال وکالت بر عهده من قرار گرفت. بعد از اين که به همراه خانم مغزي این وکالت را پذیرفتیم، تلاش براي دسترسی به پرونده آغاز شد. در مراجعه اخیر خانم مغزی به دادگاه براي پيگيري پرونده، بازپرس به وی گفته است: "پرونده را از من گرفته اند." از یک طرف گویی دوباره به جاي اول برگشته ايم و از طرف ديگر، اين مساله به لحاظ حقوقي معنایی ندارد و براي ما مفهوم نيست. قاضي و همين طور بازپرس که مقام قضايي محسوب مي شوند، توانايي ها و اختياراتي دارند. زماني که پرونده به يک مقام قضايي ارجاع داده شد امکان استرداد پرونده ميسر نيست مگر اينکه مقام قضايي تصميمي قضايي اتخاذ کند که بر اساس آن، پرونده از آن شعبه به مرجع قضايي بعدي ارجاع شود. وقتي پرونده در بازپرسي است آن تصميم قضايي مي تواند مثلا منع پيگرد يا صدور کيفرخواست باشد. اگر اين تصميمات اتخاذ شود ديگر بازپرس فارغ از رسيدگي بوده و پرونده وارد مراحل قانوني بعدي می شود. ولي در مورد پرونده اي که بازپرس مشغول مطالعه آن است تا به طور مثال در مورد تبديل قرار یا منع پيگرد يا صدور کيفرخواست تصمیم بگيرد و در حقیقت پرونده روي ميزبازپرس است، اگر ناگهان به وکيل گفته شود که پرونده را از من گرفته اند، چنین جمله ای مفهوم ندارد و مشخص نیست از نظر حقوقي چه منظوری را در بر دارد. اما به هر حال هنوز مساله این است که موکل ما در زندان است و به هنگام دریافت چنین پاسخی که معنای حقوقی ندارد بايد به گونه اي خودمان را با آن تنظيم کنيم . در واقع اين آخرين وضعيت پرونده شيوا نظرآهای است. شيوا کماکان زندان است. از وضعيتش آگاه نيستيم. در مورد پرونده ی وی به طور شفاهی اخبار نگران کننده اي به گوش مي رسد. به هیچ وجه از ابعاد نگراني پیش از پذیرش وکالتش کاسته نشده است. در حال حاضر هم تقريبا مي توان گفت که پيگيري هاي ما کوچکترين نتيجه اي در بر نداشته است. پرونده درست در وضعيت اول آن است. نه خبر داريم شيوا اتهامش چيست، نه خبر داريم در چه وضعي در زندان است. وضعيت ناراحت کننده اي ست. شما تصور بفرمایید مادري را که منتظر است و به وکيل پرونده امید بسته است تا شاید اقدامی کند، اما اين وکيل هنوز هيچ کاري از دستش بر نيامده و خودش کماکان نگران موکلش هست." دکتر شریف همچنین در پاسخ به اینکه آيا در جريان تحقيقات مقدماتي قرار گرفته است می گوید: "علي القاعده اين حق وکيل است که در زمان تحقيقات مقدماتي حضور داشته باشد. از منظر قانون، در کليه پرونده ها وکیل می تواند در تحقيقات مقدماتي حضور داشته باشد. اما در پرونده هاي امنيتي گفته اند بازپرس مي تواند تعیین کند که وکيل حضور نداشته باشد. در حالی که در پرونده هاي سياسي که متهم يک مجرم ضد اجتماعي نيست، وکيل باید در تمام مراحل دادرسي باشد. چه کسي مي تواند اشخاصي مثل شيوا نظرآهاري را عنصر ضداجتماعي تصور کند. ولي در حال حاضر جریان معکوس شده و در پرونده هاي سياسي، بازپرس، داديار يا مقام قضايي مي تواند از حضور وکيل در مرحله تحقيقات مقدماتي ممانعت کند. در عمل آنچه اتفاق مي افتد اين است که گاه استثنائا به وکيل اجازه حضور در تحقيقات مقدماتي داده مي شود. اين استثنا در برخي پرونده هاي من، برای مثال، پرونده آقاي علي اکبر موسوي خوئيني، دبير کل سابق ادوار تحکيم، اتفاق افتاده است که بنده در بازپرسي حضور داشته و در آخر نيز نظر خود را به طور مشروح در صورت جلسه بازپرسي ذکر نمودم و خوب و موثر هم بود. اما در مورد پرونده خانم نظرآهاري چنین امکانی فراهم نشده است." شیوا نظرآهاری، 74 روز است که در بند 209 زندان اوین به سر می برد و هیچ مسوول قضایی حاضر به پاسخ گویی در مورد پرونده وی نیست. او یک فعال حقوق بشر است که به جرم دفاع از حقوق انسان های دیگر و انجام فعالیت های بشر دوستانه به زندان گرفتار شده است. کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن حمایت از فعالیت های انسان دوستانه شیوا نظرآهاری و اعتراض نسبت به بازداشت و حبس وی، خواستار رسیدگی قانونی به پرونده مزبور و پاسخ گویی مقامات قضایی به خانواده و وکلای او هستند. این کمیته همچنین آزادی هر چه زودتر شیوا نظرآهاری و سایر زندانیان اندیشه را خواستار است و هر گونه اعمال فشار روانی و یا فیزیکی را به جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده محکوم می نماید.
*****
فراخوان حقوقدانان ایتالیایئ بر علیه سرکوب خشن در ایران و برای احترام به حقوق اساسی وبشر شهروندان ایرانی
مدرسه فمینیستی: پشتیبانی و همدردی عمیق خود را با مردم ایران در ارتباط با سرکوب خشن ،دستگیریها و تهدیدها که از طرف دولت ونیروهای سرکوبگر مورد همایتش،بعد از انتخابات بیست و دو خرداد انجام گرفته اعلام میداریم. محکومیت اِعمال سرکوب اعتراضات در ایران،با پشتیبانی و خواست احترام گذاشتن به حقوق اساسی ،ازادی و حق اعتراض آرام قرین و تفکیک نا پذیرند. لازم به تاکید است که پرنسیپ های حقوق انفرادی، انتخاب آزاد ، سالم و دموکراتیک ،جهانشمول بوده و هر گونه خشونت در مقابل معترضین با قاطعیت محکوم میباشد. حقوق دانان دموکرات ایتالیایی ،پشتیبانی قاطع خود را از مردمی که خواست های اصولی خود را با صدایی بلند و بشکل آرام ابراز نموده اند ،دریغ نخواهند کرد ، لازم به تاکید است ،ما قویاَ اعتراض خود را بمناسبت سرکوب خوشونت بار شهروندان بی دفاع ابراز نموده و این گونه روش ها را بر نمی تابیم. موارد متعددی از شک و تردید هنگام شمارش ارا نمی توانند حاکمیت ،دین وسننت های فرهنگی کشوری چون جمهوری اسلا می ایران را به خطر اندازند ولی حق اعتراض و اعلام آزادنه فکر و نظر جزء حقوق جهان شمول شهروندان ایران میباشد. دیدن صحنه ی دلخراش کشته شدن ندا اقا سلطان ، زن جوان ،سمبل جنبش اعتراضی موج سبز، بد ست بسیجیان در تظاهرات ، باعث بهت و تاسف ما گردید. اخیرا رئیس جمهور ایالات متحده جمله ای از مارتین لوترکینگ نقل نمود بدین مضمون : ّ کمان جهان اخلاق بلند است و بطرف عدالت گرایش دارد ّّ. ما نیزاعتقا د راسخ داریم که سرانجام عدالت پیروز خواهد شد. سازمان حقوق بشراز دولت ایران خواست از استفاده بسیجیان بعنوان نیروی پلیس برای سرکوب مردم معترض پایان داده ، کشتارها و اعدام های غیر قانونی ، مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته و تمام کسانی که بعلت اظهار نظرارام عقاید خود دستگیر و زندانی شده اند ، بلافاصله آزاد گردند. گفته میشود که حدود 475 نفر تا سی خرداد دستگیرشده اند، که تعداد زیادی از بعلت ضرب و شتم دربیمارستان بستری بوده و در انجا دستگیرشده اند. طبق اعلام دولت ، بیست و یک نفر کشته شده اند ولی به یقین این امار صحت ندارد زیرا مسئولین دولتی ایران همواره امار قربانیان سرکوب خوشونت بار نیروهای پلیس را خیلی کمتر ازتعداد واقعی اعلام می نمایند. در کیفر خواست اتهامات مطرح شده بر اساس مواد 183 و195 قانون جزء جمهوری اسلامی ،ازحکم اعدام که وسیعاّ اعما ل میشود، تا قطع دست جپ و پای راست و بلعکس ، دار زدن و تبعید پیش بینی شده است. استفاده وسیع از شکنجه برای "اقرار" های تلویزیونی و انگاه دادگاه های ساختگی برای کسانی که در اعتراضا ت مردمی شرکت داشته اند ومحکوم کردن ان ها به اعدام دور از انظار نیست. ما حقوق دانان دموکرات در قبا ل این چنین اِعما ل وحشت که ابتدایی ترین حقوق انسانی را پای مال کرده و شرافت انسانی را مورد تجاوز قرار میدهد ،همه را فرا می خوانیم و امیدواریم که همه ی صدا های دموکرات و ازادی خواه انرا تا ئید نما یند.
*****
چرا احمدی‌نژاد به قزاقستان دعوت نشد؟
دویچه وله:
قرار است سران کشورهای حوزه دریای خزر در قزاقستان با هم ملاقات کنند. ولی احمدی‌نژاد به شرکت در این دیدار دعوت نشده است. بنظر کارشناسان سرکوب‌اعتراض‌ها در ایران سبب انزوای بیشتر احمدی‌نژاد در میان همسایه‌های شمالی شده است.
ناخرسندی قزاقستان از احمدی‌نژاد
بنابه گزارش نهاد ریاست جمهوری قزاقستان، ملاقات رؤسای جمهور دولتهای حوزه‌ی دریای خزر بدون حضور ایران، در ۱۳ سپتامبر در شهر آکتاوا برگزار خواهد شد. این درحالیست که نورسلطان نطربایف، رئیس جمهور قزاقستان، در فروردین ماه امسال از محمود احمدی‌نژاد استقبال گرمی کرده بود.در آخرین سفر احمدی‌نژاد "دانشگاه ملی اورآسیای قزاقستان" به او دكترای افتخاری داد و گفته می‌شود که روابط شخصی احمدی‌نژاد با نظربایف نیز تابحال خوب بوده است. حال نظربایف از احمدی‌نژاد برای شرکت در اجلاس غیررسمی سران کشورهای حوزه‌ی دریای خزر دعوت نکرده است. برخی از کارشناسان قزاق گفته‌اند که کشورهای همسایه از حضور احمدی نژاد در کشورشان ناخرسندند.
سرکوب در ایران احمدی‌نژاد را منزوی کرد
یوسف پیلتن، خبرنگار ایرانی و مدیر وبسایت "قزاقستان" که سالهاست در این کشور اقامت دارد، در گفت‌وگو با دویچه وله درباره‌ی دلایل عدم حضور احمدی‌نژاد چنین توضیح می‌دهد: «دلیلش وقایع پس ازانتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده که شهروندان غیرنظامی ایران در آن به قتل رسیدند.»یوسف پیلتن در ادامه‌ی صحبت‌هایش به لاینحل ماندن رژیم حقوقی دریای خزر نیز اشاره می‌کند که بنظر او می‌تواند عامل دیگری برای عدم حضور احمدی‌نژاد در اجلاس خزر باشد. وی در این رابطه می‌گوید: «کشورهای حوزه‌ی دریای خزرهنوز مسئله‌ی رژیم حقوقی را مشخص نکرده‌اند. ولی روسیه و قزاقستان به نوبه‌ی خودشان دریا را تقسیم می‌کنند. مثلا در کرانه‌ی شمال خزر جزایری هستند که بین روسیه و قزاقستان تقسیم شدند. حال مشکلاتی بین ایران و قزاقستان هست.»
تاکید بر عدم حضور ایران
اکثر رسانه‌های گروهی کشورهای آسیای میانه و روسیه در رابطه با انتشار خبر دیدار رؤسای جمهور کشورهای حاشیه‌ی دریای خزر روی عدم حضور ایران تاکید دارند. این در حالیست که تا ۱۳ سپتامبر احتمال تغییر موضع رئیس جمهور قزاقستان نیز وجود دارد. یوسف پیلتن، خبرنگار ایرانی مقیم قزاقستان، درباره‌ی مواضع رسمی مراجع مختلف قزاقستان نیز چنین می‌گوید: «هنوز دانشکده‌ی مطالعات استراتژی قزاقستان و وزارت امور خارجه موضع خودشان را در این رابطه رسما اعلام نکرده‌اند و اگر مراجع رسمی مطالبی در این رابطه اظهار نکنند، روزنامه‌ها نیز فکر نکنم مطالبی در این رابطه بنویسند، چون این رسانه‌ها مطالبشان را ازسایتهای وزارت امور خارجه، ریاست جمهوری یا سایت دولت قزاقستان می‌گیرند.»رسانه‌های قزاقستان گزارش می‌دهند که این دیدار غیررسمی خواهد بود.
انعکاس وسیع موضوع سرکوب در ایران
تظاهرات و اعتراضهای ایرانی‌ها علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری در رسانه‌های گروهی قزاقستان بازتاب وسیعی یافته است. در افکار عمومی قزاقستان نیز دیدگاههای منفی نسبت به سیاست سرکوب در ایران شکل می‌گیرد.پیلتن، مدیر وبسایت "قزاقستان" در گفت‌وگو با دویچه وله پیرامون جزئیات انعکاس رویدادهای ایران در رسانه‌های قزاقستان چنین گفت: «مثلا تصویرهایی که از طریق تلفن‌های همراه وقایعی را نشان می‌دادند و کلا کشتار جوانان در روزنامه‌های قزاقستان بطور وسیعی منتشر شده است. روزنامه‌هایی چون "یگه من"، "ژاس آلاش" و حتی روزنامه های دولتی "کازخستانسکایا پراودا" و چند روزنامه‌ی دیگرمطالب مفصلی در این‌باره منتشرکردند.»
تضعیف سیاست خارجی ایران
بخاطر اهمیت مسئله‌ی رژیم حقوقی، یعنی تقسیم دریا و تعیین مرزهای آن، ایران یکی از کشورهای فعال حوزه‌ی دریای خزر بود که نماینده‌ی ویژه‌ای را نیز در امور مسائل خزر تعیین کرد. ولی از زمان آغاز مرحله‌ی جدید ریاست جمهوری احمدی نژاد برخی از کشورهای منطقه در حال تجدیدنظر درباره‌ی سیاست‌های‌شان در قبال ایران‌اند.یوسف پیلتن، خبرنگار ایرانی در قزاقستان، در این‌باره نیز می‌گوید: «درست است که قشری در ایران احمدی‌نژاد را قبول دارند، ولی در هر صورت سیاست خارجی احمدی نژاد و سیاست اقتصادی وی به مراتب ضعیف‌تر از دولت قبلی بود. در رسانه‌های گروهی آسیای میانه هم به این مسئله اشاره می‌شود. سیاست خارجی ایران تضعیف شده است. مطبوعات در آسیای میانه درباره‌ی کشتار جوانان ایرانی نوشته‌اند و در این کشورها کلا نسبت به سیاست‌های احمدی‌نژاد تردید نشان می‌دهند.» کارشناسان ولی به این مسئله هم اشاره می‌کنند که عدم حضور ایران به حل مسائل دریای خزر کمکی نخواهد کرد، زیرا ایران یکی از طرف‌های درگیر در مسئله‌ی دریای خزراست و هنوز در بخش جنوبی این دریا، اختلافات جدی با ترکمنستان و آذربایجان دارد.
*****
گزارش رفسنجانی به خامنه ای در مورد تجاوز در زندانهای رژیم
میزان پرس: طبق خبر موثقی که از ایران رسیده، هاشمی رفسنجانی نام دو تن که در زندان به آنها تجاوز شده را به آیت الله خامنه ای داده است. بر همین اساس یکی از این دو تن برادر «قائم منتظر» است که با شیشه نوشابه به وی تجاوز شده است. گفته می شود این خبر را هاشمی رفسنجانی همزمان به آیت الله منتظری و آیت الله سیستانی هم داده است.
هنوز از واکنش احتمالی رهبر انقلاب ایران در این مورد اطلاعی در دست نیست.
همچنین روز گذشته یکی از اعضای کمیته ویژه مجلس برای بررسی حوادث پس از انتخابات، تصریح کرد: «تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به برخی از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات برای ما محرز شده است.»
این نماینده مجلس که نخواست نامش فاش شود به خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام (ره) مجلس «پارلمان‌نیوز»، گفت: «به برخی از بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات متاسفانه به وسیله باتوم و شیشه نوشابه تجاوز شده و این امر برای برای کمیته ویژه محرز شده است.»
این نماینده تاکید کرد: «اطلاعات و مستندات موثق از تجاوز عوامل بازداشتگاه‌ها به بازداشت‌شدگان نداریم، اما تفاوت چندانی هم در اصل ماجرا نمی‌کند.»
عضو کمیته ویژه مجلس خاطر نشان کرد: «در صورت تکمیل گزارش آن را دراختیار رییس مجلس و بزرگان نظام قرار خواهیم داد.»
*****
روسای قوای قضائیه و مقننه شرط کروبی را پذیرفتند:
تامین امنیت شکنجه شدگان جنسی
شرط مهدی کروبی برای تامین امنیت برخی از بازداشت شدگان مورد آزار قرار گرفته حوادث اخیر جهت شهادت درباره حوادث رخ داده در بازداشتگاه ها توسط دو تن از روسای سه قوه پذیرفته شد.
فرهاد تجری که پیغام رسان پذیرفته شدن اصلی ترین شروط دبیرکل حزب اعتمادملی برای روشن شدن واقعیت بود، دیروز در جمع خبرنگاران پارلمانی با ابراز تردید در مورد صحت اظهارات مهدی کروبی گفت: «تضمین های امنیتی لازم از سوی رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه برای پیگیری موضوع افرادی که مدعی آزار جنسی در بازداشتگاه ها شده اند لحاظ شده و این موضوع از طریق مراجع قانونی نسبت به افراد مدعی دنبال خواهد شد و آنها می توانند مطالبات بحق خود را با فرصتی که به وجود آمده است دنبال کنند.»
فراهم کردن تضمین امنیتی از سوی روسای دو قوه برای مدعیان آزار جنسی در حالی است که پیش از این مهدی کروبی در نامه ای به علی اردشیر لاریجانی رئیس مجلس خواهان برگزاری جلسه ای مشترک با سران سه قوه، رئیس مجلس خبرگان و دادستان کل کشور شده بود تا در این جلسه مستندات خود را در مورد «شکنجه و آزار جنسی» بازداشت شدگان ارائه دهد.
در این نامه که 28 مرداد روی سایت سحام نیوز، پایگاه اطلاع رسانی حزب اعتمادملی نیز منتشر شده بود دبیر کل حزب اعتمادملی به نامه پیشینش که برای اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان نوشته بود اشاره کرده و گفته بود: «اگر چنین خطای نابخشودنی (شکنجه و تجاوز به بازداشت شدگان) انجام گرفته به شناسایی و مجازات قانونی آمرین و مباشرین جرم پرداخته شود و اگر واقعیت ندارد همه ما بالاتفاق به افکار عمومی اعلام کنیم که چنین چیزی وجود نداشته تا دامن پاک همه مسوولان و نظام جمهوری اسلامی از این تهمت مبرا شود.»
لاریجانی نیز پس از انتشار نامه کروبی به رفسنجانی اعلام کرد: «در بررسی های دقیق انجام شده از بازداشت شدگان در کهریزک و اوین هیچ گونه موردی که مبنی بر آزار و تجاوز جنسی باشد مشاهده نشده است.»
اما تکذیب ادعاهای مهدی کروبی از سوی رئیس مجلس که از پشت تریبون مجلس اعلام شد، باعث شد کروبی از لاریجانی بخواهد به جای تکذیب، هیاتی را مامور بررسی این موضوع کند.
در پی این درخواست، رئیس مجلس کمیته ویژه ای را که پیش از آن برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان در مجلس تشکیل شده بود مامور دیدار با کروبی و دریافت مستندات او کرد؛ دیداری که در آن کروبی مراجعه چهار نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر و ادعایآزار جنسی آنها را مطرح کرد.
البته کروبی به کاظم جلالی، سخنگوی کمیته ویژه مجلس که در این دیدار حضور داشت گفته بود که این چهار نفر مایل به شهادت دادن در خصوص آزار جنسی خود هستند اما احساس امنیت نمی کنند.
اصرار کروبی بر پیگیری بررسی صحت و سقم ادعا ها و تامین امنیت چهار مدعی مراجعه کننده در حالی است که جلالی وعده داد فضایی را برای شنیدن اظهارات این چهار نفر در کمیته ویژه فراهم آورد و هم در این مورد با برادران لاریجانی که اکنون هر دو سکان دار دو قوه هستند، گفت وگو کنند. اکنون بعد از رایزنی کمیته ویژه مجلس با برادران لاریجانی، فرهاد تجری، یکی از اعضای این کمیته خبر پذیرش تامین امنیت مدعیان آزار جنسی از سوی روسای دو قوه قضائیه و مقننه را اعلام کرد.
عضو کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر ارزیابی خود را از دیدار اعضای کمیته با مهدی کروبی اینگونه بیان کرد: «آقای کروبی به دلیل شخصیت خاصی که دارد معمولاً مراجعه کنندگان به ایشان افراد صادقی هستند و شاید در مورد ادعاهای اخیر نگاه ایشان و اطرافیان وی نگاهی حق طلبانه و صادقانه بوده است اما از دید بنده که سابقه حضور در دستگاه قضایی را دارم درباره اعلام این ادعاها ظن و شکی در ذهنم وجود دارد و شاید این ظن در ذهن بسیاری از افراد و به خصوص آقای کروبی وجود نداشته باشد.»
تجری با بیان اینکه «صحبت هایی که تاکنون درباره ادعای آزار جنسی برخی بازداشت شدگان حوادث اخیر مطرح شده را زیاد مستند و قوی نمی دانم»، گفت: «صرف مراجعه چند نفر به آقای کروبی و بیان این ادعا بدون ارائه گواهی پزشکی این شبهه را ایجاد می کند که جریانی به دنبال پیشبرد این موضوع از سوی آقای کروبی است که جایگاهی در نظام دارند و با حق طلبی مسائل را پیگیری می کنند.»
تجری ادامه داد: «با همه این تفاسیر به دنبال آنیم تا افراد مدعی بیایند و تحقیقات پزشکی صورت بگیرد. در حال حاضر هم با فرض گذر زمان از نظر پزشکی این ادعا قابل رد یا تایید است و ابراز علمی و تحقیقی برای اثبات آن وجود دارد مگر اینکه بیان مطلب از اساس دروغ باشد.»
این عضو کمیته ویژه مجلس با بیان اینکه «مطلبی را که از اساس دروغ است، نمی توان پیگیری کرد»، خاطرنشان کرد: «به عنوان مثال عده ای مدعی آن می شوند که در اتاق بازجویی بازداشتگاه کهریزک اعمال خلافی درباره آنها انجام شده است، این در صورتی است که اصلاً کهریزک اتاق بازجویی ندارد و تنها یک سالن است که به عنوان بازداشتگاه از آن استفاده می شود.»
نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در ادامه به اقدامات کمیته ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان در حوادث اخیر اشاره کرد و گفت: « قرار است به زودی با سعید حجاریان دیدار کنیم و اگر این ملاقات در این هفته امکانپذیر نباشد هفته آینده برای اولین بار اعضای کمیته با حجاریان دیدار خواهند کرد.»
وی با بیان اینکه «محدودیتی برای دیدار با بازداشت شدگان اخیر از لحاظ هماهنگی های قضایی و دادسرا وجود ندارد»، افزود: «از برنامه های دیگر کمیته دیدار با آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه و ارائه مطالب، دیدگاه ها، جمع بندی ها، برخوردهای قضایی و کلیت نظر کمیته درباره بازداشت شدگان به ایشان خواهد بود. البته برگزاری این جلسه که احتمالاً هفته آینده انجام خواهد شد بسته به وقت رئیس قوه قضائیه و جلسه رای اعتماد به وزیران در مجلس است.»
تجری یادآور شد: «البته درباره آقای حجاریان چون وی خارج از زندان و در محل دیگری نگهداری می شود شاید به لحاظ امنیتی و لو نرفتن محل نگهداری وی محدودیت هایی وجود داشته باشد. البته قرار است در دیدار با حجاریان بنده به همراه آقایان بروجردی، علیخانی و امیدوار رضایی حضور داشته باشیم.»
تجری همچنین در پاسخ به سوالی درباره علت عدم بازدید اعضای کمیته ویژه مجلس از بازداشتگاه های شاپور و پاسارگاد گفت: «ما به دنبال بازدید از ساختمان ها نیستیم بلکه به دنبال بازدید از افراد هستیم.»
وی تاکید کرد: «وضعیت کسانی که گفته می شود در حین بازداشت با بدرفتاری ماموران مواجه شدند بدتر از کسانی که در حوادث اخیر کشته شدند، نیست و کسانی که مورد بدرفتاری قرار گرفتند، می توانند به کمیته ویژه مجلس برای پیگیری موضوع مراجعه کنند.»
*****
پاسخ منفی هاشمی به درخواست سران راست
بر اساس خبرهای رسیده، چند تن از سران جناح راست به دیدار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رفته‌اند و از او خواسته‌اند برای حل بحران به صحنه بیاید، اما او به آنها پاسخ منفی داده است.
به گزارش موج سبز، در روزهای گذشته چند تن از چهره‌های شاخص و کهنه‌کار جناح محافظه‌کار با هاشمی رفسنجانی ملاقات کرده‌اند و از او خواسته‌اند در بحران سیاسی اخیر فعال‌تر باشد و برای حل مشکلات و ایجاد نوعی توافق بین طرفین دعوا تلاش کند.
بر اساس این گزارش، سران جناح راست نسبت به تبعات سیاسی این شرایط ابراز نگرانی کرده و به رئیس مجلس خبرگان گفته‌اند: این حوادث دارد برای نظام گران تمام می‌شود.
این گزارش در عین حال حاکی است که هاشمی در پاسخ آنها گفته است: من حرفهای خود را در نمازجمعه گفته‌ام و تنها راه حل همان مواردی است که توضیح داده‌ام و حرف و پیشنهاد جدیدی ندارم.
*****
... را چه به شقیقه..!!
کارشناسی زمین شناسی، مدرک رئیس جدید ورزش
همانطور که از هفته ها پیش انتظار می رفت و پس از بارها اعلام غیررسمی، در نهایت با حکم ریاست جمهوری، علی سعیدلو معاون اجرایی سابق محمود احمدی نژاد به جای محمد علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی شد و به ساختمان سفید خیابان سئول اسباب کشی کرد. علی سعیدلو 57 ساله است و در سال 1353- چهار سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی- مدرک کارشناسی خود در رشته زمین شناسی را از دانشگاه تبریز اخذ کرده است. کارشناسی ارشد خود در رشته زمین شناسی اقتصادی و منابع زیرزمینی را نیز در سال 1357 از آمریکا گرفت. شش سال پیش سعیدلو موفق شد دکترای مدیریت استراتژیک را از دانشگاه هارتفورد آمریکا کسب کند. در دوره پیشین ریاست جمهوری، محمود احمدی نژاد یک بار سعیدلو را برای تصدی وزارت نفت به مجلس معرفی کرد اما او نتوانست رای اعتماد از مجلس بگیرد و در آن مقطع بود که به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهور معرفی شد. سعیدلو هم عضو هیات مدیره باشگاه پرسپولیس و هم رئیس هیات مدیره این باشگاه بوده و برخی از نزدیکان باشگاه سرخ ها اظهار نظر می کنند که او در واقع مرد اصلی تصمیم گیرنده در باشگاه سرخ ها در تمام سال های اخیر بوده است. انتصاب سعیدلو که او هم مثل محمد علی آبادی سابقه کمی در ورزش و مدیریت ورزشی دارد و بیشتر چهره ای سیاسی و بیش از آن فردی نزدیک به محمود احمدی نژاد شناخته می شود، با انتقادهایی روبه رو شده است. به هر حال بسیاری از کارشناسان و دست اندرکاران ورزش ایران امیدوار بودند پس از تجربه نه چندان موفق محمد علی آبادی، این بار فردی ورزشی به این سمت گمارده شود اما حالا که این اتفاق نیفتاده، اهالی ورزش ضمن تبریک گفتن به سعیدلو خواسته های خود را هم بلافاصله مطرح کرده اند. محمدرضا ساکت مدیرعامل باشگاه فولاد مبارکه سپاهان هم در نامه تبریک خود از رئیس جدید درخواستی داشت؛ «تکمیل هرچه سریع تر ورزشگاه نقش جهان». در نامه ساکت آمده است: «نظر به در پیش بودن رقابت های لیگ قهرمانان آسیا که اصفهان با دو نماینده روانه مسابقات می شود و با توجه به قول مهندس علی آبادی برای تکمیل شش ماهه این پروژه، عاجزانه خواهشمندیم به عوامل ذی صلاح در این رابطه برای تحقق هرچه سریع تر این آرزوی دیرینه مردم اصفهان دستورات لازم را صادر بفرمایید.»روسای فدراسیون های ورزشی هم در این میان درخواست های خاص خود را از رئیس جدید دارند. غلامحسین عسگری رئیس فدراسیون شمشیربازی در این مورد گفت: «احیای زیرساخت های ورزش و اعطای کمک به منظور خرید تجهیزات رشته شمشیربازی و حمایت جهت در اختیار گرفتن مدرسین خارجی، انتظارات این فدراسیون از رئیس جدید است.»حمزه ایلخانی زاده رئیس فدراسیون چوگان هم درخواست های خود از سعیدلو را اینگونه فهرست کرد: «گماردن افراد متخصص و باتجربه در امر ورزش، پیگیری برنامه های رئیس پیشین در امر زیرساخت های ورزشی و توجه به ورزش های ملی و حماسی مانند چوگان و...»
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
وضعیت وخیم مهسا نادری
بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین شرایط جسمی مهسا نادری دانشجوی زندانی در شرایط حاد جسمی قرار دارد و از درمان موثر او تا به حال خوداری می کنند.دانشجوی زندانی مهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم،از نارحتی شدید کلیه و عفونت مثانه رنج می برد.او مدتها است که از درد شدید رنج می برد و هنگامی که خانم سحابی برای مدتی هم سلول وی شده بود ناراحتی وی به حدی شدید بود که از درد شبانه روز به خود می پیچید.زمانی که خانم سحابی از پاسداربند زن می خواهد که که او را به بهداری زندان منتقل کنند . پاسداربند زن به خانم سحابی می گویید:« آوردیم اینجا بمیره ،تا یک نفر از جمعیت زندان کم بشه» همچنین امکان استفاده از سرویسهای بهداشتی را تا حد زیادی از وی دریغ کرده اند،تا آنجائی که او ناچار می شود مدتی را در اعتصاب غذای خشک بسر ببرد. علاوه بر این از دادن مایعات به اندازه کافی به زندانی خوداری می کنند و حتی وقتی خواستار خرید مایعات از فروشگاه زندان می شوند به آن ترتیب اثر داده نمی شود. این در صورتی که نوشیدن مایعات و استفاده از سرویسهای بهداشتی از ضرورتهای اولیه برای کسانی که ناراحتی کلیه و عفونتهای مثانه ای دارند می باشد.از طرفی دیگر در حال حاضر 2 تن از دختران هموطن مسیحی هم سلول وی هستند. سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات هنگام بازجوئی از هموطنان مسیحی برای تحقیر کردن خانم نادری او را بچه منافق صدا می کند و هر بار از آنها سئوال می کند که این بچه منافق هنوز مسیحی نشده است؟سلول انفرادی خانم نادری که برای 1 زندانی می باشد 2 الی 3 زندانی در آن جای داده اند . این سلولها فاقد سیستم تهویه و سیستم خنک کننده هستند و در اثر ازدحام زیاد ،گرما و عدم تهویه مناسب زندانیان دچار سر درد،حالت تهوع مفرط هستند.در این سلول نفرات آن دائم تغییر می کند و برای تحت فشار روحی قرار دادن دانشجوی اسیر معمولا کسانی را که در آستانه آزاد شدند هستند به این سلول آورده می شوند.او از داشتن ملاقات حضوری با خانواده اش محروم است و ملاقاتها بصورت کابینی صورت می گیرد اخیرا مدت زمان ملاقات زندانیان با خانواده هایشان تا حد زیادی کاهش یافته است.تشدید فشارهای جسمی و روحی مختلف بدستورسربازجوی وزارت اطلاعات سعید شیخان علیه این دانشجوی زندانی صورت می گیرد.علیرغم اینکه او محکوم به حکم سنگین و غیرانسانی 1 سال زندان است و می بایست به بند عمومی منتقل شود ولی سعید شیخان از انتقال او به بند عمومی ممانعت می کندو عدم انتقال به بند عمومی محرومیتهای زیادی برای او بوجود آورده است.لازم به یاد آوری است که زندانی سیاسی مهسا نادری 19 ساله 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 190 روز است که از بازداشتش در بند 209 زندان اوین می گذرد 88 روز آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. این دانشجوی زندانی در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی کلیه،عفونت مثانه و سردردهای شدید شده است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، فشارهای و محدویتهای غیر انسانی جسمی و روحی،عدم درمان ونگهداری در بند 209 را محکوم می کند و از دبیر کل وکمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به وضعیت زنان زندانیان سیاسی که در شرایط غیر انسانی بسر می برند است
*****
خیابان‌های خسروی و صالحی در محله امیرآباد تهران
یاد و نام «ندا آقاسلطان» هنوز زنده است
با آنکه نزدیک هفتاد روز از شهادت ندا آقاسلطان توسط عوامل دولت کودتا می‌گذرد، گزارش‌های رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی از آن است که حامیان جنبش سبز و اهالی محله امیرآباد تهران، هنوز یاد و خاطره این شهید نهضت سبز را زنده نگه داشته‌اند.
بر اساس گزارش‌های رسیده حامیان جنبش سبز تقریبا هر روز با چسباندن اعلامیه و بستن پارچه سبز روی جعبه‌ی تقسیم برق کنار محل شهادت ندا، یاد او را زنده نگه می‌دارند. این در حالی است که این فعالیت هرروزه‌ی حامیان جنبش سبز، کودتاگران را سخت برآشفته کرده و موجب مقابله شدید آنان شده است.
بر اساس گزارش‌های رسیده، هر شب و پس از اینکه خبر نصب اعلامیه و بستن پارچه سبز روی آن جعبه تقسیم برق به گوش کودتاچیان می‌رسد، عده‌ای موتورسوار به کوچه می‌آیند، اعلامیه و پارچه سبز را می‌کَنند و شمع‌ها را زیر پا له می‌کنند.
طبق مشاهدات شاهدان عینی، تاکنون چندین بار مادر و خواهر ندا آقاسلطان به آن کوچه آمده‌اند و گریسته‌اند، و در حالی که روز چهلم این شهید جنبش سبز نیز، مادر و خواهر وی نتوانسته بودند بر سر مزار او حاضر شوند، در همان روز حدود دویست نیروی ضدشورش، سراسر کوچه را قرق کرده بودند.
فعالیت‌های حامیان جنبش سبز در این محل همچنان ادامه دارد و از ابتکارات مردمی شکل‌گرفته در این محل می‌توان به سبز کردن آب جوی و نوشتن جمله‌ی «کوچه شهید ندا آقاسلطان» بر روی دیوار اشاره کرد.
ندا آقاسلطان روز شنبه سی‌ام خرداد 1388 در خیابان کارگر، تقاطع خیابان‌های خسروی و صالحی، بی‌گناه و بی‌دفاع توسط نیروهای لباس شخصی دولت کودتا به شهادت رسید.
روز هفدهم شهریور که مصادف با هجدهم ماه رمضان و اولین شب احیای ماه مبارک امسال است، به نام شهید ندا آقاسلطان نامگذاری شده و انتظار می‌رود سبزها در آستانه این روز به طور ویژه برای زنده نگه داشتن نام ندا که یکی از نمادهای جنبش حق‌طلبانه مردم ایران است، تلاش کنند.
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
یک حکم غیر عادلانه و ضد بشری دیگر
بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین زندانی سیاسی حسن ترلانی به حکم سنگین و ضد بشری 10 سال زندان و تبعید به زندان کرمان محکوم شد.دانشجوی زندانی حسن ترلانی 22 ساله روز یکشنبه 25 مردادماه برای چندمین بار به دادگاه انقلاب برده شد و در شعبۀ 22 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام محسنی مورد محاکمه قرار گرفت. و روز سه شنبه3 شعریور ماه به خانواده و وکیلش خانم نسرین ستوده اعلام شد که به 10 سال زندان و تبعید به زندان مرکزی کرمان محکوم شده است.زندانی سیاسی حسن ترلانی روز یکشنبه 14 تیر ماه که به شعبه 22 دادگاه انقلاب برده شده بود.اتهامات نسبت داده شده (محاربه، اقدام علیه امنیت،تبلیغ علیه نظام و اتهامات دیگر) را رد کرده بود و آنها را ساختگی و فاقد هرگونه وجهۀ قانونی دانسته. محسنی رئیس شعبۀ 22 دادگاه انقلاب خطاب به دانشجوی در بند اظهار داشت که از وزارت اطلاعات در این باره استعلام خواهد خواست.دانشجوی اسیر مجددا روز یکشنبه 25 مرداد به شعبۀ 2 دادگاه انقلاب برده شد و علاوه بر اتهامات قبلی اتهامات جدیدی به او نسبت داده شد که عبارتند از :داشتن عکس مادر و برادرش که در قرارگاه اشرف بسر می برند، داشتن ارتباط با نهضت آزادی، صرف شام در منزل دکتر محمد ملکی،نگهداری عکسهای آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی در منزل،داشتن ارتباط ایمیلی با سازمان مجاهدین خلق ایران و اتهامات متناقض و متعدد دیگری .محکومیت سنگین و غیر انسانی این زندانی سیاسی باعث حیرت و شگفتی وکیل وی شده بود.سعید شیخان سر بازجوی و زارت اطلاعات در بند 209 زندان اوین که از شکنجه گران شناخته شدۀ زندان اوین می باشد و در اثر شکنجه های قرون وسطائی او تعدادی از زندانیان علیرغم گذشت سالها از آن زمان هنوز از آثار آن رنج می برند که از جملۀ آنها شکنجه بهروز جاوید طهرانی می باشد. سربازجوی وزارت اطلاعات همزمان که زندانی سیاسی را در زیر شکنجه های طاقت فرسای خود دارد ،خانواده زندانی را تحت فشارهای شدید روحی و تهدیدات خود قرار میدهد تا از تماس گرفتن با رسانه و سازمانهای حقوق بشری خوداری کنند و وضعیت عزیزانشان را به آنها اطلاع ندهند . او خانواده ها را فریب می دهد که در صورت سکوت شرایط عزیز در بند آنها را بهتر خواهد کرد و از دادن حکم زندان جلوگیری خواهد کرد. تا اینکه خانواده ها را در مقابل عمل واقع شده قرار دهد. بازجویان وزارت اطلاعات حکم زندانی را تعیین می کنند و قاضی وزارت اطلاعات حکم را به زندانی ابلاغ می کنند. لازم به یاد آوری است که زندانی سیاسی حسن ترلانی 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 190 روز است که از بازداشت او در بند 209 زندان اوین می گذرد. 88 روز آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر بردند.او در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی گوارشی است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، حکم سنگین و غیر انسانی همراه با تبعید علیه دانشجوی زندانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد است .
*****
نگرانی نسبت به سلامت یک عضو ستاد «باز باران»
با گذشت بیش از 44 روز از بازداشت آرش صادقی، وضعیت وی کماکان در هاله ای از ابهام است و اعضای ستاد «باز باران» همچنان نگران این عضو بازداشتی خود هستند.
به گزارش موج سبز آزادی، آرش صادقی از 44 روز پیش بازداشت شده و مراجعات مکرر خانواده‌ی صادقی به نهادهای مربوطه از جمله دادگاه انقلاب، زندان اوین و سایر نهادهای امنیتی برای پیگیری وضعیت وی، تاکنون بی‌نتیجه بوده است.
بر اساس این گزارش، این عضو ستاد «باز باران» که در تاریخ هجدهم تیر ماه در منزل شخصی خود و بدون ارائه‌ی هیچ گونه حکم قضایی بازداشت شده است، تاکنون هیچ تماسی با خانواده‌ی خود نداشته و اطلاع دقیقی نیز از محل نگهداری وی در دست نیست.
گزارش موج سبز آزادی حاکی است، از آنجا که بسیاری از بازداشت شدگان هجدهم تیر ماه به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بودند، احتمال انتقال وی به کهریزک در تاریخ مزبور، نگرانی‌ها را در رابطه با سلامتی وی افزایش داده است.
اگرچه بازداشتگاه کهریزک به دلیل آنچه استاندارد نبودن وضعیت نگهداری زندانیان! خوانده می‌شد، تعطیل شده است، اما کماکان اطلاعی از باقی بازداشت شدگان که پیش از تعطیلی این بازداشتگاه در آن نگهداری می‌شدند، در دست نیست.
*****
فرزند حجازی دفتر رهبری با چاقو مجروم شد
یک منبع مطلع خبر داد که در یکی از درگیری‌های خیابانی اخیر، پسر حجت‌الاسلام حجازی از اعضای ارشد دفتر رهبری با چاقو مورد حمله قرار گرفته و مجروح شده است.
این منبع مطلع در گفت‌وگو یی با اشاره به اینکه این حادثه در یک درگیری خیابانی و در حالی که پسر آقای حجازی سوار بر موتور بوده، روی داده است، از ناشناس بودن عامل حمله به فرزند این عضو شاخص دفتر رهبر جمهوری اسلامی خبر داد.
وی در عین حال خاطرنشان کرد که احتمال می‌رود عواملی از طرف احمدی‌نژاد دست به این اقدام زده باشند. این منبع مطلع به بروز برخی اختلافات بین احمدی‌نژاد و حجازی در جریانات اخیر اشاره کرد و افزود: احمدی‌نژاد بارها در محافل مختلف گفته که مشکل ما در بیت، حجازی است!
این در حالی است که از آقای حجازی به یکی از اعضای گروه سه نفره‌ی هدایت کننده‌ی سرکوب‌های اخیر نام برده می‌شود. حال مشخص نیست که پسر حجازی قربانی اختلافات او با احمدی‌نژاد شده یا در درگیری‌های خیابانی مصدوم شده است.
*****
کواکبیان و لاریجانی خواستار تشکیل هیات منصفه سیاسی شدند
مصطفی کواکبیان نماینده سمنان و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی روز گذشته طی اظهاراتی در مجلس خواستار تشکیل هیات منصفه سیاسی برای رسیدگی به اتهامات فعالان سیاسی شدند.
مصطفی کواکبیان نماینده سمنان در مجلس و مدیر روزنامه مردم سالاری روز چهارشنبه طی تذکری آئین‌نامه‌ای با استاد به ماده 198 آئین‌نامه داخلی مجلس خطاب به رئیس مجلس هشتم گفت که«طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاه‌ها را تقدیم مجلس کردیم که نمی‌دانم به شما ارجاع شده یا نه.»عضو فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی همچنین با استناد به اصول 39 و 168 قانون اساسی طی اخطار قانون اساسی با اشاره به اینکه«ماه مبارک رمضان است و امیدواریم خداوند قلب همه مسئولان نظام را به هم نزدیک کند» گفت که در « اصل 39 قانون اساسی آمده که هتک حرمت و حیثیت کسی که دستگیر یا بازداشت و یا زندانی شده، ممنوع و موجب مجازات است.»
کواکبیان همچنین با اشاره به اصل 168 که تاکید کرده جرایم سیاسی باید با حضور هیأت منصفه بررسی شود، در مورد برگزاری دادگاه های نمایشی خطاب به علی لاریجانی گفت« بنده نمی‌دانم چقدر نشان دادن این دادگاه‌ها به آرامش روانی جامعه کمک می‌کند.حضور آیت‌الله لاریجانی در سمت ریاست قوه قضائیه و حضور حضرت عالی در مجلس دوره خوبی را پیش آورد که بحث هیأت منصفه سیاسی را اجرایی کنیم.» وی افزود« شما از کمیسیون‌های امنیت ملی و حقوقی قضایی مجلس بخواهید که هیأت منصفه سیاسی را برای کمک به حقوق شهروندی تشکیل دهند.»
علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم در واکنش به تذکر و اخطار نماینده سمنان،تذکر وی را وارد ندانست اما گفت که در مورد تشکیل هیات منصفه سیاسی پیشنهاد خوبی دادید.لاریجانی گفت که«هم‌اکنون نقصی وجود دارد زیرا مطابق قانون اساسی وجود هیأت منصفه سیاسی برای جرایم سیاسی لازم است.»
رئیس مجلس هشتم همچنین گفت که«کمیسیون امنیت ملی می‌تواند با همکاری کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس روی این موضوع فکر کند و یا قوه قضائیه در این زمینه پیشنهادی دهد.»
علاوه بر قانون اساسی فعلی در قانون اساسی مشروطه نیز اصلی به تشکیل هیات منصفه برای بررسی اتهامات سیاسی اختصاص یافته بود. با این حال نه تنها در دوره پس از مشروطه و در دوره پهلوی ها بلکه در طی 30 سال استقرار جمهوری اسلامی نیز هرگز هیات منصفه سیاسی تشکیل نشده است.
*****
هتل دانشگاه اوین !
بهار یکتا
به برکت این نظام مقدسه ولایی تمامی کاردکردهای مجامع, اماکن, ستادها, سازمانها و ... تغییر کرده است و آدم می ماند که چگونه باید مراکز مختلف این نظام منحصربفرد را که در تاریخ سیاسی و دینی و بشری همتا ندارد باز خوانی کرد و معنایی نه کاملا مرتبط بلکه لااقل نزدیک برایش پیدا کرد. مدتهاست که مانده ام این زندان "سابق" اوین را چگونه باید تعریف کرد. فرضی که همگان از زندان دارند یک مکانی است که عده ای انسان تبهکار , جانی, خطرناک برای عامه مردم در آن جای دارند تا با طی مراحل تنبیهی بتوانند انسانهای کم خطرتری برای جامعه شوند. سالهاست که به چشم خود می بینم که انسانهای فرهیخته , دانشمند, صاحب نظر و اهل فکر در این مکان تجمع کرده اند و جایی باقی نگذاشته اند که آن صاحبان اصلی زندان یعنی همان خلافکاران به این مکان مقدس راه یابند.
با خود می گویم پس این اوین چگونه جایی است؟ مرکز تنبیهی است یا تفریحی؟ دانشگاه است یا توابساز؟ هتل است یا مرکز تفریحی؟ از دیشب هم که دیدم این آقا سید محمد وب می نویسد هزار بار بر خود لعنت کردم که چرا تاکنون فکرهای بد در باره این اوین کرده ام. بابا این بند 209 " بند" که نیست "حال " است و آزادی. کی من تو خانه ام اینترنت سرعت بالا فیلتر شکن دارم که بتوانم راحت وب گردی کنم. شب تا صبح بشینم و از این سایت به اون سایت. بعد می گن که این مخملی ها دسترسی آزاد ندارند به اطلاعات , ایزوله هستند. غلط نکنم با توجه به سرعت بالای اینترنت و عدم محدودیتهای مجازی این حضرات خیلی هم بهتر ازما می دانند تو دنیا چی می گذره و بی خود نیست دو ماهه شدن عاشق سینه چاک ولی فقیه و رجز خوانی می کنند و عوالم معنا بر آنها آشکار می شود آنها توانستند به آن منابع کذایی بالاخره دست پیدا کنند. بله ! از طریق ارتباطات گسترده برادران تواب ساز این عزیزان هم شمه ای دیده اند از آنچه طی این همه سالها فقط خواص کاخ فیروزه نشینان و کیهانیان و بعدها ایرنایی ها و بعدترها فارس ی ها و ... نه با چشم سر که با چشم دل دیده اند.
من قبلاها هم خیلی دلم می خواست گذرم به اوین بیفتد همانطور که از بچگی دوست داشته ام به جهنم بروم! آخر با تعریفی که از بهشت داده بودند آنجا بنظرم خیلی یکنواخت و یکدست می آمد و همیشه فکر می کردم که آنجا جهنم را می گویم مرکز همه اندیشه ها, روشنفکران, هنرمندان و آدم حسابی هاست. ولی وقتی به بازنگری افکار باصطلاح روشنفکری خود پرداختم به اوین هم راضی شدم. گاهی دلم می خواهد بطور داوطلبانه اقلا یک تور چند روزه به اوین بروم شاید من هم یک کمی آدم شدم. این روزها که عجیب دلم هوایش را دارد. فکرش را بکنید, افطاری شب اول رمضان ندارند که دارند, چشن تولد نمی گیرند که می گیرند, هرکس تو اتاقش " سلول انفرادی سابق" تلویزیون و اینترنت ندارد که دارد . با زن و بچه اش شام رومانتیک نمی خورد که می خورد, استخر ندارد که دارد. سکس تراپی نمی کنند که می کنند. غلط نکنم یک چیزهای دیگری هم هست که نمی گذارند خبرش به بیرون درز پیدا کند و برای همین است که ناچارا ملاقاتها و تماسها را محدود کنند والا باید یک قشون نیرو بیارن که صف طولانی منتظران بیرون اوین را کنترل کند که مبادا دوباره اجانب بی خدا و مزدوران بیگانه از آن سو استفاده کنند.
من سالهاست هر کاری می کنم نمی توانم خودم را راضی کنم که این ولایت موجود همان چیزی است که در قانون اساسی آمده. باور کنید من خارجه هم درس نخواندم که بگویم افکارم خدای ناکرده منبعث از این بی خدایان ولایت نشناس نجس جهنمی است. نمی دانم این عمید زنجانی وقتی درس ولایت فقیه می داد چرا خوب این مفهوم را به ما حالی نکرد وآن امام راحل هم با این تعریفهایی که از ولایت فقیه کرد و آن الگویی که در طول زندگی شان ارایه داد دستی دستی داشت یک ضد ولی فقیه از ما می ساخت که تازگی هم فهمیدیم این مرض مسری بوده و تقریبا گریبان همه دوست و آشنا هایمان را گرفته ولی الان که این برادران و شاید تعدادی از خواهران تحت تعالیم عالیه "اوین " به خود آگاهی دست یافته اند من هم دلم هوای اوین را دارد. کاش از اول پایم قلم می شد و به این دانشکده غربی ضد ولایت فقیه پرورعلوم سیاسی باز نمی شد.. بجای اینکه سالها وقتم را تلف کنم و گرد و خاک کتابخانه را بخورم یکراست می رفتم هتل دانشگاه اوین که اقلا آخرتم بیمه می شد. هم فال بود و هم تماشا. هم یک حالی می کردیم.....
*****
بازجوها به صداسیما آمدند
حضور دست اندرکاران تهیه کیفرخواست در گفتگوی شبکه دو سیما
ادوارنیوز: برنامه گفتگوی خبری شبکه دو سیما چهارشنبه شب میزبان دو تن از چهره هایی بود که از آنان به عنوان نویسندگان کیفرخواست دادگاه فعالان سیاسی و بازجویان این پرونده ها نام برده می شود. در این برنامه فردی با نام قره باغی تحت عنوان کارشناس سیاسی در کنار مقدم فر مدیرعامل خبرگزاری امنیتی فارس که از او نیز به عنوان کارشناس سیاسی یاد می شد حضور داشتند. در حالی که مجری برنامه در خصوص موضوع بحث از عبارت انقلاب مخملی استفاده می کرد مدعوان در دفعات متعدد با تصحیح سخن وی از عبارت کودتای مخملی یاد می کردند به گزارش اینده قره‌‌باغی در این گفتگو با اسنتاد به کتاب موج سوم هانتینگتون که به گفته وی از سال 1371 توسط چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب در داخل کشور، ترجمه و به عنوان راهبرد استفاده می شده است، اظهار کرد که واژه اصلاح‌طلبی این گروه، برای اولین‌بار و چند سال قبل از نیروهای داخلی، توسط هانتینگتون استفاده شده است و وی انواع اشکال براندازی نرم را با توجه به موقعیت اصلاح‌طلبان در حاکمیت به چهار دسته تقسیم کرده که مدل موردنظر در ایران، شکل اول بوده که تغییر شکلی نام دارد و در این مدل، اصلاح‌طلبان در قدرت پایگاه دارند و با استفاده از پایگاه خود در قدرت، اقدام به براندازی نرم می‌کنند. قره باغی در بخشی از این گفتگو به فعالیت رسانه های غربی اشاره کرد و گفت "در جایی"! به یکی از فعالان سیاسی بازداشت شده گفته است که چرا در برابر حمایت رسان ههای غربی موضع گیری نمی کرده اید؟ وی به محل گفتگو و فردی که با قره باغی گفتگو کرده است اشاره ای نداشت. مقدم‌فر نیز، در این گفتگو اظهار کرد: از سال 1376 آمریکا طرحی را برای آموزش و آماده‌سازی نیروهای اصلاح‌طلب برای کودتای مخملین آماده کرده بود که در آن خانم الیزابت چنی، دختر دیک چنی در دبی به آموزش اصلاح طلبان پرداخته بود و افرادی که برای شرکت در این دوره انتخاب می‌شدند، افرادی بودند که دارای خصوصیات نخبگی، جوانی، مؤثر بودن در نظام، وابستگی به نهادهای حاکمیت و ترجیحاً فرزندان مقامات باشند. مقدم‌فر با اشاره به تلاشهاي ناموفق صورت گرفته براي انقلاب مخملي در سالهاي 78 و پس از آن در 18 تير گفت: طراح انقلاب مخملي كه خود نويسنده كتاب «از ديكتاتوري تا دموكراسي» نيز مي باشد، به ارائه 198 دستورالعمل در كتاب خود اقدام كرده بود كه در اتفاقات اخير در ايران ، نزديك به 100 روش تست شد كه هيچ يك موفق نبود. وي با بيان اينكه دشمنان نا‌اميد نيستند و همواره به دنبال تحقق اهداف خود و اين‌بار در بسترهاي ديپلماسي عمومي هستند، افزود: طراح انقلاب مخملي بر اين آرزو است تا روزي انقلاب مخملي در ايران تحقق يابد. اين كارشناس مسايل سياسي با اشاره به تجربه كودتاي مخملي در كشورهايي همچون گرجستان افزود: گرچه اين الگو در گرجستان و قرقيزستان در كوتاه مدت موفق بوده، ولي در بلندمدت دچار شكست شده است، كما اينكه در ايران نيز در همان آغاز اجرا دچار شكست شد. وي با تاكيد بر اينكه انقلاب ايران يك انقلاب مردمي است و از پايه هاي قوي برخوردار است و دشمنان در تلاش هستند تا به زعم خود خللي بر آن وارد كنند، به راههاي مقابله با اين‌گونه حركتها اشاره كرد و گفت: راههاي مقابله با اين جريان بايد از جنس خودش باشد. ما بايد در بين نخبگان، فرهنگيان ، سياسيون و دستگاههاي مختلف آمادگي مقابله با چنين مسايلي را به وجود بياوريم. مقدم فر اضافه كرد: برخي دستگاههاي امنيتي، قضايي و حتي قوانين جاري ما هنوز آمادگي برخورد با اين ماجراها را ندارند و نوع برخورد آنها با اين مسايل، از نوع كودتا از جنس سخت است. قره‌باغی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به فردی که جامعه‌شناس بوده و برادر سه شهید می‌باشد، گفت: این آقا که برادرش دوست من بوده و 5 مهر سال 1360 در چهارراه ولیعصر تهران ترور شد، در دوره اصلاحات در مقاله‌ای منافقین و گروهک‌های کوموله و دموکرات را که قاتل برادرش بودند، تطهیر کرد و گفت که کشیده شدن موضوع این گروه‌ها به درگیری مسلحانه، تقصیر نظام بوده است. گفتنی است، رضا سراج از مسوولان اصلی بسیج دانشجویی که گفته می‌شود وی نیز نقش مؤثری در آماده‌سازی کیفرخواست‌های کودتای مخملین دارد، در این گفتگو غایب بوده است.
*****
نخستین تحلیل رسمی از رخدادهای اخیر؛ بایدها و نبایدها
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۶۱۴۵۵
با وجود آنکه بیش از دو ماه از رخدادهای پس از انتخابات اخیر می‌گذرد، مقامات رسمی تاکنون تحلیلی جامع از رویدادهای اخیر بیان نکرده و آقای رئیس‌جمهور هم هر چند در نشست‌‌های مربوطه اظهار نظر نموده، ولی در سطح عموم، تحلیلی ارایه نکرده است.
به گزارش «تابناک»، دیگر مسئولان کشور از رئیس مجلس تا رئیس قوه قضائیه نیز هرچند موضعگیری‌هایی داشته‌اند، ولی تحلیلی جامع و یا حتی جزیی از رخدادها بیان نکرده‌اند تا نوع نگاه آنها به این حوادث برای افکار عمومی معلوم شود.
بنا بر این گزارش، رهبر انقلاب، نخستین کسی هستند که در جلسه با برخی از تشکل‌های دانشجویی، تحلیلی هرچند اجمالی از این حوادث بیان داشته‌اند. ایشان در تحلیل خود به نکات زیر اشاره کرده‌اند:
1) انقلاب اسلامی حاصل مجاهدت‌های سی ساله ملت ایران است و نمی‌توان حتی اگر برای برخی شایعات، نشانه‌هایی وجود دارد به آن استناد کرد. رهبر انقلاب در این فراز همگان را دعوت می‌کند که بنا بر شایعات منتشره در جامعه به قضاوت و تحلیل نپرداخته و بنا بر آن به محکومیت اشخاص و یا جریانات نپردازند، چرا که شایعه تیری است که ارکان جامعه و حکومت را از هم می‌گسلد، اعتماد عمومی را سلب کرده و نظام اسلامی و ساختارهای آن را تضعیف می‌کند.
2) كارهايی كه نظام در سطح كلان انجام می‌دهد، بايد با ملاحظه همه مسائل و پرهيز از نگاه يك بعدی صورت گيرد و اگر از اين زاويه به فعاليت‌های صورت گرفته در اين زمينه و فعاليت‌های آينده نگاه شود، هر ذهن با انصافی قانع خواهد شد. در این فراز رهبر انقلاب، توصیه می‌کنند تا همگان تحولات اتفاق افتاده پس از انتخابات را در دیدی کلان تر و با رعایت مصالح نظام اسلامی ـ که دستاورد خون شهیدان و مجاهدت بزرگ مردان ایرانی است ـ بررسی کنند. تحلیل رخدادها با نگاهی خرد و جزیی، باعث خواهد شد همه وقایع رنگی شخصی و جناحی به خود بگیرد و در این میان، به طور مشخص نظام اسلامی قربانی این نگاه کوتاه بینانه بشود.
3) نظام اسلامی با پيشرفت‌های متعدد سال‌های اخير، در مرحله‌ای عالی از امتياز و آبروی منطقه‌ای و جهانی قرار داشت و مشاركت 85 درصدی و پرشكوه ملت بر اين موقعيت می‌افزود، اما ناگهان حركتی برای نابود كردن اين حادثه افتخارآميز صورت گرفت كه به باور من، از پیش طراحی شده بود. ایشان در این فراز، به طرحی اشاره دارند که پس از انتخابات اتفاق افتاد و هدفش مخدوش کردن حضور حداکثری مردم در انتخابات بود. بر این اساس، اگر همه اشخاص و جریانات دل به قانون می‌دادند و مصالح نظام را رعایت می‌کردند و به جای نصب‌العین قرار دادن احساسات و عقلانیت فردی، از عقلانیت جمعی و با توجه به مصلحت خود و نظام سخن می‌گفتند، صد در صد اعتبار و آبروی حاصل از مشارکت 85 درصدی مردم، قطعا به حساب نظام و افراد مرتبط واریز می‌شد.
4) در حادثه كوی دانشگاه، تخلفات بزرگی انجام شد كه پرونده ويژه ای برای آن تشكيل شده تا مجرمان بدون توجه به وابستگی سازمانی، به مجازات برسند. ایشان در این فراز به یکسان بودن همگان در قبال قانون اشاره کرده‌اند. تا مجرم یا هر کسی که به هر نوعی به حریم شهروندان تجاوز می‌کند، فارغ از انتسابش به نهادهای موجود در درون ساختار، به پای میز محاکمه کشیده شود و در این راستا، از انجام کارهای تبلیغاتی و نمایشی نیز خودداری شود.
5) من، پيش قراولان حوادث اخير را به دست نشاندگی بيگانگان از جمله آمريكا و انگليس متهم نمی‌كنم، چرا كه اين موضوع برای من ثابت نشده است، اما ترديدی نیست كه اين جريان، چه مسئولان و پيش قراولان آن بدانند و چه ندانند جريانی حساب شده بود. طراحان اين جريان يقين نداشتند كه طرح آنها اجرايی می‌شود، اما تحركات برخی افراد پس از انتخابات، آنها را اميدوار كرد، به‌گونه ای كه طراحان اصلی با گسيل همه وسائل و امكانات رسانه ای و الكترونيكی خود به ميدان، حضور خود و عواملشان را در صحنه تشديد كردند.
6) رهبر انقلاب با تأیید این نکته که جریانات پس از انتخابات یک جریان مشخص بوده است که طراحانی در پشت آن قرار داشتند، اشاره می‌کنند که ارتباط بین پیش قراولان این حوادث با خارج از کشور ثابت نشده است؛ بنابراین، به نظر می‌رسد با توجه به این موضعگیری صریع باید رسانه‌های دیداری و شنیداری از انتساب بی محابای فعالان سیاسی به کشورهای خارجی خودداری کنند و حرمت آبروی افراد را بیش از پیش رعایت کنند.
7) طراحان رخدادهای اخير، صحنه‌گردانانی دارند و صحنه گردانان ديگری نيز پيدا می‌كنند؛ البته همه تحركات و تحريكات آنان به فضل الهی، شكست خواهد خورد، اما هشياری و بيداری آحاد مردم به ويژه جوانان ضرر و زيان اين‌گونه تحركات و جريان‌ها را كاهش می‌دهد. خوشبختانه دشمنان همچنان مسائل ايران را بد می‌فهمند و ملت ايران را نمی‌شناسند، به همين علت در حوادث اخير نيز از ملت تو دهنی و سيلی خوردند، اما هنوز نااميد نيستند و ماجرا را رها نمی‌كنند.
8) ایشان با تأكيد بر رسيدگی به آسيب ديدگان در مسأله كهريزك و همچنین بررسی موضوع كسانی كه در اين مسأله جان باخته‌اند افزودند: این مسائل هرچند مهم و قابل بررسی و پیگیری اند اما اينگونه مسائل نبايد با مسأله اصلی بعد از انتخابات خلط مبحث شود، چرا که عده‌ای، ظلم بزرگی را كه پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد و هتك آبروی نظام در مقابل ملت‌ها را ناديده گرفته و مسئله كهريزك يا كوی دانشگاه را قضيه اصلی قلمداد می‌كنند، اما اين نگاه، خود يك ظلم آشكار است.
رهبر انقلاب در این فراز به دو نکته مهم اشاره می‌کنند که نباید با یکدیگر خلط شود، چرا که دو موضوع جداست؛ یکی ظلمی که به نظام و مردم به واسطه وقایع پس از انتخابات شد و دیگری، مسأله وقایع رخ داده در زندان کهریزک. ایشان با هوشمندی معتقدند که هیچ کدام از اینان نباید در پس دیگری پنهان شده و مقصران با توسل به دیگری خود را تبرئه کنند. دو جرم اتفاق افتاده است که بررسی هر کدام اهمیت خاص خود را دارد.
بنابراین، لازم می‌نماید که:
1- دادگاه دوم برای محاکمه حمله کنندگان به کوی دانشگاه تهران و اصفهان تشکیل شود.
2- به آسیب دیدگان به تناسب با نوع و میزان آسیب وارده پرداخت خسارات شود.3- برای تعیین تکلیف بازداشتی‌ها، سرعت عمل به خرج داده شود.4- همه گروه‌ها، اشخاص و جریان‌ها در پی بازگرداندن آرامش به جامعه بوده و امید به آینده را در جامعه تقویت کنند.
*****
_
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ