سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۴/۰۹

سه شنبه: 9/4/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حدود ساعت یازده امشب (سه شنبه نهم تیرماه)پیامی دریافت کرده ایم از سوی سازمانی ملی میهنی در آمریکا که مهر ورزیده و برایمان ویدئوی تظاهرات ایرانیان مقیم "لس آنجلس"(یا یکی دیگر از شهرهای کالیفرنیا) را در حمایت از هم میهنان خویش در داخل ایران ارسال کرده اند. این تظاهرات و تجمع دو روز قبل انجام گرفته و نشانگر همبستگی هم میهنان گرامی در خارج از ایران، از قیام و خیزش ملت؛ بخصوص جوانان و دانشجویان برای ریشه کنی قطعی رژیم ولایت سفیه در میهن ستمدیده و اشغال شده توسط مشتی ملای بیسواد و روضه خوان مفت خور و مزدوران آنان میباشد. باهم این ویدئو را تماشا کنیم:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هشدار..!! بسیار مهم...!!:
یاران و هم میهنان داخل میهن، طی ده ساعت گذشته صدها ایمیل (یا تماس تلفنی از آنان که شماره خصوصی ما را دارند) دریافت کرده ایم که حکایت از آن دارد که وقتی می خواهند وارد سایت مورد علاقه خود شوند؛ تارنمای ما گشوده نمی شود و پیام زیر مشاهده می گردد:
This blog is open to invited readers only. http://www.irss-organization.com/
If you are a reader of this blog, tell us who you are! Sign in using your Account.

Username (Email)

Password

Forgot your password? Sign In
**
ما ضمن هشدار شدید به شما یاران و هم میهنان گرامی، اعلام می کنیم که " تارنمای" ما بروی هیچ کس بسته یا محدود نشده و نخواهد شد. این تمهیدی جدیداز سوی سانسور گران رژیم مفلوک است که با استفاده از تمام سیستم های دریافتی از کشورهای غربی از جمله کمپانی منفور " نوکیا - زیمنس" تلاش دارد این سایت و ده ها (و یا حتا صدها) سایت و تارنمای مشابه ما را "فیلتر و مسدود" نماید اما موفق نمی شوند زیرا ما و بقیه کسانی که مانند ما از دیواره "رادار" و "فایروال" مخصوص استفاده می کنند؛ اجازه این کار را به سانسورگران نمی دهنددر نتیجه، علی رغم استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی غربی که در اختیار دارند تنها کاری که این بدبختان سانسورچی رژیم قادر به انجامش میباشد این است که برای ساعاتی متوالی سایت ها را مسدود نماید که همزمان، دوستان و یاران کاردان و متخصص ما با تلاشی زایدالوصف این اشکال را مرتفع ساخته و دوباره بازدید از سایت را ممکن می سازند، اما در فاصله همین تلاش و سخت کوشی متخصصین ما برای قابل گشوده شدن "تارنما"، جاسوسان و مسئولین رژیم مفلوک با نشان دادن نمایه یا پیام درج شده در بالا تلاش می کنند که بازدید کنندگان و مراجعین به اینگونه تارنماها را از طریق نشانی الکترونیکی آنان شناسائی نماید که این می تواند بشدت برایتان خطرآفرین باشد.
بنابراین هربار که ورود به سایت برایتان غیرممکن گردید فقط صبوری پیشه ساخته و منتظر باشید تا اشکالات ایجاد شده را بر طرف نمائیم و هر نیم ساعت یا یک ساعت تلاش مجدد برای ورود به "تارنما" را تکرار کنید اما هیچگاه شانس ورود به "تارنما" را با وارد کردن ایمیل آدرس و "پاس ورد" خویش آزمایش نکنید تا ازین طریق ردیابی و شناسائی نشوید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزارش تفصیلی کمیته صیانت از آرای ستاد موسوی درباره تقلب بزرگ 22 خرداد
موج سوم : این گزارش را کمیته صیانت از آرای ستاد میرحسین موسوی به پیوست نامه‌های ارسال شده به شورای نگهبان فرستاده بود، اما این شورا با بی‌توجهی به این حجم عظیم تخلفات، انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را تایید کرد. سایت «موج سوم» تصویر نامه دو وزیر سابق کشور به شورای نگهبان و مشروح گزارش کمیته صیانت از آرا را به همراه جداول پیوست برای اولین بار منتشر می‌کند و قضاوت را به مردم می‌سپارد:
فایل 1- مشروح تخلفات انتخابات 22 خرداد
فایل 2- جداول آماری نشان‌دهنده تقلب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امان از دست سانسور - امان از دست اینترنت لاک پشتی
ما برای هرنوبت "آپدیت"کردن و سپس ذخیره(save) کردن "پست"ها و سپس تماشای مجدد آنها برای رفع اشتباهات تایپی و یا ویرایش و پیرایش اهتمالی و سپس انتشار(آنهم در شرایطی که چند خط اینترنت سریع داریم)، باید ساعتها انتظار بکشیم و گاهی خبری که مثلن در ساعت یک بامداد نوشته می شود، حتا برای خودمان در ساعت 2:30دقیقه و یا دیرتر قابل بازبینی است چه رسد آنانی که با بی صبری در انتظار هستند تا این آخرین خبرها را در سایت بخوانند.
با وجود گذشت بیش از دوهفته از انتخاباتی که به کودتای رژیم اشغالگر منجر شد، هنوز وسایل ارتباطی در ایران دچار اختلال است و اغلب موبایل ها قطع و اینترنت بی نفس شده است.
دو روز مانده به انتصابات 22 خرداد، مردم در ایران با نوع جدیدی از محدودیت و کنترل، البته از راه دور، مواجه شدند. چهارشنبه 20 خرداد ماه بود که بدون سرو صدا سرویس پیامک تلفن موبایل یا همان"اس ام اس" در ایران قطع شد. برای قطع این سرویس هیچ توضیحی داده نشد. با این حال حامیان موسوی طی روزهای منتهی به انتخابات و پس از آن تمام پروژه های دولت برای "مهندسی انتخابات" و تقلب ها را به همین صورت به تمام نقاط کشور خبر دادند.
سرویس پیامک این مزیت را داشت که هم ارزان بود و هم با فشار دادن دکمه"send to all" این امکان وجود داشت که هر پیام در یک لحظه برای صد ها نفر ارسال شود. گیرنده هم به همین ترتیب عمل می کرد. از این رو پیام ها به صورت شاخه ای تنها طی چند دقیقه به همه کشور ارسال می شد.
حامیان موسوی و کروبی به این ترتیب محل تجمعات و راهپیمایی ها را به یکدیگر خبر می دادند.
شاید آخرین و مهمترین پیامی که به وسیله سرویس پیام کوتاه ارسال شد خبر خودکارهای پاک شونده بود که به مردم توصیه می کرد حتما برای رای دادن با خود خودکار ببرند؛ چون خودکارهایی که در حوزه ها وجود دارد پاک شونده هستند. پس از این پیام بود که سرویس ها به کلی قطع شد.
تکذیب قطع اس ام اس
در ابتدا بسیاری از مسولین از اختلال در سیستم پیام تلفنی اظهار بی اطلاعی کردند. در همین ارتباط سایت قلم نیوز، سایت رسمی میر حسین موسوی در روز21 خرداد نوشت: "خبرنگار قلم نیوز در تماس با مسئولان شرکت مخابرات علت این اختلال سراسری و بی سابقه را جویا شد. پاسخ این مدیران به سوال «چرا SMS کشور قطع شده است» را می خوانید:
وفا غفاریان[رییس هیات مدیره شرکت مخابرات]: به هیچ وجه قطع نیست!"
این سایت همچنین از قول بقیه مسوولین نیز نوشت: "صابر فیضی[مدیرعامل شرکت مخابرات]: نه ! قطع نشده !. صدوقی[مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار]: کی گفته قطع شده؟!. داوود زارعیان[مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات]: تکذیب می کنم ! قطع نیست!.ابوالفضلی[مدیرکل روابط عمومی همراه اول]: قطع نشده ! من خودم چند دقیقه قبل پیامک فرستادم و ارسال شد!"
اما ارسال پیام کوتاه قطع شده بود. کمیته صیانت از آرای اصلاح طلبان هم که به ریاست محتشمی پور اداره می شد به این امر اعتراض کرد. با این حال سایت رسمی شرکت مخابرات تهران هیچ اشاره ای به قطع اس ام اس ها و یا وصل شدن آنها نکرد؛نه تکذیبی در کار بود نه تاییدی. در واقع سایت رسمی شرکت مخابرات از سه شنبه قبل از انتخابات تا یکشنبه بعد از انتخابات هیچ خبری در سایت خود نگذاشت ولی سرانجام روز سه شنبه 26 خرداد طی خبری اعلام کرد: "پیامک، اینترنت و تلفن همراه قربانی انتخابات شده اند".
وزارت مخابرات علت این مساله را، بطور تلویحی، دستور مقامات امنیتی برای مقابله با شایعه سازان اعلام کرد.
اینترنت بی اینترنت
اما محدودیت تنها به اس ام اس ختم نشد. از روز جمعه 22 خرداد سرعت اینترنت درایران به شدت کاهش یافته است. این کاهش طی روزهای یکشنبه و دوشنبه به اوج خود رسید و در همین راستا اینترنت "dial up" هم به کلی قطع شده و شرکت های خدمات اینترنتی با کاهش پهنای باند مواجه شده اند. این کاهش ابتدا در حدی بود که حتی سایت های یاهو و جی میل نیز باز نمی شد. گفته می شود این دستکاری در مخابرات به این جهت صورت گرفته که از انتقال هر گونه خبر به خارج از کشور جلوگیری شود.و«هرگونه خبر» به طور عمده شامل گزارش تخلفات انتخاباتی و فیلم های ضرب و شتم مردم در خیابان ها می شود.
یکی دو روز پس از انتخابات بود که بی بی سی به نقل از روابط عمومی شرکت"نوکیا زیمنس" اعلام کرد ایران صاحب نرم افزار کنترلر بسیار پیشرفته ای است که با آن می تواند کل اینترنت داخل کشور را در ایمیل ها و مسنجر یاهو در اختیار خود داشته باشد.شرکت یاهو در قبال این ادعا سکوت کرد، اما گوگل آن را به شدت تکذیب و اعلام کرد امکان این کنترل در سرویس جی میل و گوگل تاک وجود ندارد.
تماس ناممکن
اما این تنها محدودیت در ارتباطات نبود؛ قطع تلفن های همراه نیز از یک روز پس از انتخابات به مشکلات افزوده شد. به این ترتیب که موبایل ها از اوایل عصر تا بامداد فردا قطع می شد و عملا تنها صبح ها امکان استفاده از موبایل وجودداشت.وضعیتی که هنوز هم ادامه دارد. بسیاری از موبایل ها قطع شده و به ویژه موبایل بسیاری از شخصیت های سیاسی از زمان انتخابات تاکنون به کلی قطع است. از جمله تلفن ثابت ستاد میر حسین موسوی که پیام تلفنی او در اعتراض به نتایج را برای هر کسی که به شماره 8393 زنگ می زد می خواند اما یک روز پس از انتخابات قطع شد.
قطع موبایل از ابتدای این هفته تنها به روزهایی محدود شده است که روز تجمع و راهپیمایی است؛اما کماکان سرویس اس ام اس همچنان قطع است و ایران اکنون وارد بیستمین روزی شده که از این سرویس محروم است.این مساله شامل شرکت های خصوصی از جمله "تالیا" و" ایرانسل" هم شده است. به این ترتیب دولت شرکت های خصوصی را وادار به صرف نظر از سود اس ام اس کرده است.
برنامه اس ام اسی
اما طنز ماجرا اینجاست که صدا وسیما هرشب برنامه هایی ترتیب می دهد که در آن شماره ای را برای ارسال اس ام اس اعلام می کند. پس از چند دقیقه هم مجری برنامه به خواندن اس ام اس هایی می پردازد که برای تلویزیون ارسال شده است.
طنز آمیز ترین بخش این ماجرا آنجا بود که کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در برنامه گفت و گوی ویژه خبری به پرسش هایی پاسخ می داد که مجری برنامه همه آنها را بر اساس اس ام اس هایی مطرح می کرد که مردم فرستاده بودند. این مساله اعتراض بسیاری را برانگیخت. سایت تابناک، منصوب به محسن رضایی نیز این اقدام را نکوهش کرد، اما صدا و سیما همچنان به کار خود ادامه میدهد.
با این حال سلیمانی وزير ارتباطات و فناوري روز 3 تیر از مردم خواست براي حل مشكل پيامك ها كه پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري ايجاد شده، صبر پيشه كنند. سایت تابناک هم به نقل از يک مقام آگاه در شرکت مخابرات نوشت: با آرام شدن جو اغتشاشات در تهران به احتمال قوي شبکه پيامک هاي 3 اپراتورتاليا، همراه اول وايرانسل در اين هفته وصل و دسترسي مشترکان تلفن همراه به شبکه پيامک امکان پذير مي شود". تا دیشب که این اتفاق نیفتاده بود؛ا مروز هم معلوم نیست.
اخرین گزارش حاکی است که قطع پیامک تا آخر هفته ادامه خواهد یافت...!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجاهدين انقلاب اسلامی: اين دولت فاقد مشروعيت و وجاهت قانونی است
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی امروز سه‌شنبه با انتشار بيانيه‌ای اعلام صحت انتخابات توسط شورای نگهبان را به معنای بلاموضوع شدن انتخابات در کشور دانست.در اين بيانيه که خطاب به «ملت شريف ايران» انتشار يافته گفته شده که مطابق انتظار همگان شورای نگهبان قانون اساسی صحت انتخابات رياست جمهوری دهم را بدون پاسخگويی به موارد تخلف تأييد کرد.سازمان مجاهدين انقلاب در بيانيه خود به نامه دبير اين شورا به وزير کشور اشاره کرده و آورده است که شورای نگهبان مواردی نظير «موضوع چاپ ميليون‌ها تعرفه اضافی با کد و بدون کد، اتمام برگه های رأی در ساعات اوليه انتخابات در بسياری از استان ها، پلمب صندوق‌ها در غياب نمايندگان نامزدها، توقف رأی‌گيری قبل از پايان زمان رأی گيری، کارشکنی در نظارت نمايندگان نامزدها بر صندوق‌های رأی، قطع سيستم پيام کوتاه در کشور و خطوط تلفن کميته صيانت از آراء ستاد موسوی از روز قبل از، مشارکت بيش از صد در صد واجدان شرايط در ۷۰ شهر و مشارکت بين ۹۵ درصد تا ۱۴۰ در صد واجدان شرايط در ۱۷۰ شهر کشور، انتقال صندوق های رأی به سايت های تجميع آراء بدون حضور و نظارت نمايندگان کانديداها، اخراج نمايندگان کانديداها از سايت های تجميع آراء و شمارش آراء در غياب ايشان، و... » را «تخلفاتی غيرقابل اعتنا»که «وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود» بوده، تلقی کرده است.در ادامه اين بيانيه آمده است که «پس از تأييد صريح انتخابات از سوی رهبری و حمايت وی از محمود احمدی‌نژاد در مهلت قانونی بررسی صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان، و نيز با توجه به ترکيب اعضاء و عدم استقلال اين شورا توقعی جز تأييد انتخابات از جانب اين نهاد وجود نداشت.»این سازمان که از میر حسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرده بود، می افزاید: «با اعلام نظر شورای نگهبان پرونده انتخابات آزاد تا آينده ای نامشخص بسته شد.»در پايان اين بيانيه می‌خوانيم که اين سازمان «دولت برآمده از انتخاباتی که ملت صحت آن را نپذيرفته و بر ابطال آن پای می فشارد، فاقد مشروعيت و وجاهت قانونی» می‌داند و ضمن تأييد و حمايت کامل از «اعتراضات مدنی، قانونی و مسالمت آميز ملت آگاه ايران به نتايج انتخابات»، وظيفه خود می‌داند که با استفاده ازهمه ظرفيت‌های به مبارزه قانونی و مسالمت آميز عليه دولت غير قانونی بپردازد.سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیشتر نیز با انتشار بیانیه ای خطاب به مقامات جمهوری اسلامی اعلام کرده بود: « ابطال انتخابات نه خواسته یک گروه سیاسی، بلکه «خواسته ملت ایران است که از دستبرد در رای خود عصبانی است.»سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در روزهای اخیر نیز در مورد اعمال فشارهای جسمی و روحی بر بازداشت شدگان بمنظور اعتراف گيری از آنها هشدار داد.در روزهای گذشته مقامات امنیتی جمهوری اسلامی تعدادی از اعضای این سازمان را از جمله مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی را دستگیر کرده اند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هشدار به محسن رضائی
پارلمان‌نیوز: كمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات كشور در پی درج اظهارات امیدوار رضایی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و از اعضای ستاد محسن رضایی در برخی روزنامه‌ها و سایت‌های خبری، ضمن رد این اظهارات، از وی خواست تا با سخنان مستدل و جلوگیری از كلی‌گویی‌ها زمینه‌ پاسخگویی را فراهم كند.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت كشور، متن پاسخ كمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات كشور به اظهارات امیدوار رضایی از اعضای ستاد محسن رضایی بدین شرح است.
موارد مطرح شده از قول آقای امیدوار رضایی كذب محض می‌باشد و نامبرده را به اطلاعیه رسمی دفتر جناب آقای دكتر محسن رضایی ارجاع می‌دهیم كه دسترسی به مواضع رسمی این نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را صرفاً از طریق بیانیه‌ها، اطلاعیه‌ها و نمایندگان ایشان در وزارت كشور و شورای نگهبان دانسته است.
به نظر می رسد این موضوع(در برخی از صندوق ها ... ) و بسیاری از موارد مطرح شده در مصاحبه ایشان كلی گویی و در جهت فریب افكار عمومی بوده است چرا كه در غیر این صورت پر واضح است كه ایشان می‌توانستند شماره صندوق (یا صندوقها) و شهرستان مورد نظر را مشخص نماید تا قابلیت پیگیری وجود داشته باشد.
بدیهی است كه ایشان در راستای پیگیری موضوع وتنویر افكار عمومی صحبت ننموده و فقط در راستای كلی گویی واتهام زنی بی مورد اقدام به چنین مصاحبه ای نموده است و مردم شریف ایران اسلامی نیز از اینگونه كلی گویی ها خسته شده اند و از یك نماینده محترم مجلس و فرد فرهیخته انتظار می رود كه مستند و مستدل صحبت نماید و انتظارات مردمی كه ایشان را انتخاب نموده اند نیز همین است.
یاد آوری می نماید كه ایشان می بایست پاسخگوی عواقب اینگونه تشویش اذهان عمومی بوده و حق شكایت و پیگیری حقوقی از طریق مراجع قضایی برای تمامی دستگاه‌های دست اندركار انتخابات (ستاد انتخابات كشور، هیأت های اجرایی و ... ) در این خصوص محفوظ می ماند.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
احمدی نژاد خطاب به قاتلان لباس شخصی: خسته نباشید
سایت حکومتی شبکه ایران: رئیس جمهور صبح امروز سه‌شنبه در اولین دیدار خود پس از پیروزی در انتخابات، به وزارت اطلاعات رفت و با محسنی‌اژه‌ای، وزیر اطلاعات، معاونین، مدیران و کارکنان این وزارتخانه از نزدیک به گفتگو پرداخت.
دیدار و گفت‌و‌گوی مستقیم رئیس‌جمهور با کارکنان وزارت اطلاعات پس از آن صورت می‌گیرد که اعضای این وزارتخانه در هفته‌های پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری و پس از آن روزهای پرکار و سنگینی را گذراندند.
خسته نباشید به اطلاعاتی‌ها
گفته می‌شود که انتخاب این وزارت‌خانه برای انجام اولین دیدار پس از پیروزی در انتخابات 22 خرداد، با هدف "تشکر" احمدی‌نژاد از تلاش‌های شبانه‌روزی نیروهای اطلاعاتی در مقابله با سیاست‌های پنهان دشمنان صورت گرفته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اتهام مفسد فی الارض به بازداشت شدگان روزهای اخیر
سایت عصر ایران در تهران: عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه صحنه گردانان اغتشاشات اخیر همان صحنه گردانان 18 تیر هستند گفت: نظام در قضیه 18 تیر ترحم به خرج داد اما اینک وقت برخود قاطعانه است.
احمد خاتمی در دیدار با استاندار و مدیران استان لرستان و خانواده های آنان در خصوص مسائل اخیر انتخابات ایران بیان داشت: اگر کسی بگوید در انتخابات ایران "تقلب گسترده" شده است دروغ گفته و مرتکب گناه شده است.
امام جمعه موقت تهران افزود: اینکه برخی می گویند انتخابات باید به کل ابطال شود یک حرف ضد انقلابی است و آقای موسوی در انتخابات امسال حدود 40 هزار نماینده در شعب اخذ رای داشت و این در تاریخ انقلاب بی سابقه است.
وی درخواست های اخیر موسوی و کروبی در مورد انتخابات را "حرف زور" تعبیر کرد و گفت: 10 درصد آرا شمارش شد و آرا هیچ تغییری نکرد و اگر 100درصد آرا هم شمارش شود بازهم تغییری رخ نمی دهد.
خاتمی با انتقاد شدید از نامه اخیر کروبی به شورای نگهبان تصریح کرد: برخی حرف های آمریکا پسند و اسرائیل پسند می زنند در حالی که 330 هزار رای بیشتر نیاورده اند! و ارای باطله از آرای آنان بیشتر است اما بازهم با ملت بازی می کنند.
وی همچنین به برخی شعار های موسوی در جریان رقابت های انتخاباتی مبنی بر ولایت مداری و قانون مداری اشاره کرد و یادآور شد:40 میلیون رای سرمایه اقتدار نظام بود اما کاری کردند که کشور به آشوب کشیده شود و اوباما و سارکوزی و مرکل که قبل از انتخابات برای مذاکره با جمهوری اسلامی به التماس افتاده بودند آن اراجیف را بگویند .
احمد خاتمی اضافه کرد: به خاطر اینکه رای نیاورده اند کشور را به آشوب کشیدند و آتش زدند و آیا این است معنی ولایتمداری و قانون مداری؟ و البته برخی نمی خواهند باور کنند که رای نیاورده اند!
وی درباره نحوه برخورد دولت با مدیرانی که در جریان انتخابات از نامزدهای دیگر حمایت کرده اند گفت: افراد در رای دادن آزادند اما اگر مدیری در جریان انتخابات علیه احمدی نژاد کارشکنی کرده باشد شایسته ماندن در منصب دولتی نیست.
عضو جامعه مدرسین درخصوص سوال دیگری درباره برخورد با عوامل اغتشاشات اخیر بیان داشت: "ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسفندان" به نظر من صحنه گردانان اصلی اغتشاشات اخیر همان صحنه گردانان وقایع 18 تیر بودند که نظام با آنان با ترحم رفتار کرد و این افراد سر در آخور آمریکا و اسرائیل دارند و باید با برخورد قاطع دستگاه قضایی پشیمان شوند و حتی برخی از آنان مصداق مفسد فی الارض هستند و امیدواریم دستگاه قضایی این بار قاطعانه عمل کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کبوتران ولایت یا پیک وحشت؛ لباس شخصی‌ها کیستند؟
رادیو فردا(آمریکا): پیراهن‌های سفید روی شلوار، ریش‌های عمدتا نتراشیده، نگاه‌های جستجوگر، گاه مسلح به سلاح سرد یا حتی گرم، سوار بر ترک موتور به قلب جمعیت معترض می‌زنند؛ با شعارهایی مذهبی آمیخته به ناسزا، و فریادهای مرگ بر لیبرال و مشابه آن:
حمله به کوی دانشگاه، ضرب و شتم وزرای اصلاح‌طلب، ترور نافرجام سعید حجاریان، بر هم زدن جلسات «دگراندیشان»…
یک سو خون کشیشی بر زمین می‌ریزد، سوی دیگر پرده سینما در آتش می‌سوزد.
گروهی کبوتران ولایت‌شان می‌خوانند، گروهی دیگر پیک وحشت.
و اکنون بازگشته‌اند؛ قوی‌تر، منسجم‌تر، باتوم به دست، بر ترک موتور، تا رئیس جمهور محبوب رهبری را پاس بدارند.
از آغاز خشونت‌ها در اعتراضات اخیر به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، یک نام بیشتر از هر اصطلاح دیگری شنیده می‌شود: «لباس شخصی‌ها»؛ بازویی که گاه خودجوش و گاه سازمان یافته، یک گام جلوتر از پلیس، به معترضان یورش می‌برد.
به راستی «لباس شخصی‌ها» کیستند؟ مشروعیت‌شان از کجا می‌آید؟ و دایره اختیارات‌شان تا کجاست؟
بر صندلی گفت‌و‌گوی ویژه این هفته رادیوفردا کسی نشسته است که زمانی از اعضای ارشد «انصار حزب‌الله» بود؛ در تاروپود آن، و اکنون پس از سال‌ها کناره‌گیری، جزو معترضان و منتقدان سرسختش.
«انصار حزب‌الله» اگرچه در برگیرنده تمام نیروهای لباس شخصی نیست، اما منسجم‌ترین، معروف‌ترین – و آن گونه که می‌گویند - پرقدرت ترین‌شان به شمار می‌رود.
میهمان ما در این گفت‌وگو، دبیر سیاسی پیشین گروه انصار حزب‌الله است، عضو شورای موسس انصار حزب‌الله، از نزدیکان پیشین حسین الله‌کرم، حاجی بخشی، مسعود ده‌نمکی و نام‌های آشنای دیگر، نام‌هایی آشنا چه برای حزب‌اللهی‌های افراطی و چه برای دگراندیشان مدنی و سیاسی.
«امیرفرشاد ابراهیمی» ساکن فعلی آلمان، فعال سیاسی و منتقد سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران که در پی حمله انصار حزب‌الله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ و بروز اختلافات شدید، از عضویت در این گروه استعفا کرد، از پشت پرده انصار می‌گوید، و از این که حتی نامش را هم به درستی نمی‌دانیم.

رادیوفردا: آقای امیرفرشاد ابراهیمی! سوال را از اینجا شروع می‌کنم که آن گروهی که به نام انصار حزب‌الله – چه درست و چه غلط – پیش مردم معروف شده، یا به طور عام، همان نیروهای لباس شخصی، که این روزها به خاطر برخوردشان با تظاهرکنندگان، شاید نام‌شان بیشتر از نیروی انتظامی و امنیتی بر سر زبان‌ها باشد، چه کسانی هستند؟ از کجا می‌آیند؟
امیرفرشاد ابراهیمی: شاکله انصار حزب‌الله به سال ۱۳۷۲ برمی‌گردد. این گروه علنا با نشریه «یالثارات الحسین» اعلام موجودیت کرد. این نشریه ابتدا فقط در نماز جمعه پخش می‌شد، اما بعدها به کیوسک روزنامه‌فروشی‌ها راه پیدا کرد و علنی شد. تا سال ۱۳۷۴ همه گروه‌ها زیر عنوان انصار حزب‌الله جمع بودند. اما از این سال به بعد به دلیل اختلاف نظرهای کلی به چند پاره تقسیم شدند. یک گروه همان انصار حزب‌الله باقی ماندند و با نشریه یالثارات الحسین کماکان به کار مطبوعاتی خود مشغول بودند. و گروه دوم عنوان «اتحادیه دانشجویان و فارغ‌التحصیلان حزب‌الله» داشتند که آقایان الله‌کرم، مسعود ده‌نمکی، فرج مرادیان و حاجی بخشی هم عضو این گروه بودند.
و این در واقع همان گروهی است که شما دبیر سیاسی آن محسوب می‌شدید؟
بله. این تشکل که تشکیل شد من دبیر سیاسی آن شدم. آقای حسین الله‌کرم دبیر کل، و مسعود ده‌نمکی به عنوان دبیر فرهنگی آن برگزیده شد.
یعنی بیشتر برخوردهای خیابانی که به نام انصار حزب‌الله در سال‌های دهه هفتاد شاهدش بودیم، درواقع ناشی از عملکرد همین گروه بود؟
بله. اتحادیه فارغ‌التحصیلان و دانشجویان حزب‌الله بودند. افرادی مثل آقای گودرزی هم در همین گروه بودند. ما با آن گروه اصلی انصار حزب‌الله در یک سری مسائل اختلاف نظر داشتیم، اما در کل اشتراکات فکری زیادی هم داشتیم. می‌شود گفت که تقسیم کار کرده بودیم. بخشی از کار را انصار حزب‌الله برداشت و آن انجام کارهای فرهنگی و مطبوعاتی بود؛ و ما هم به عنوان گروه دیگری به برگزاری تجمعات دست می‌زدیم، جلساتی به نام «نوسازی معنوی» تشکیل می‌دادیم. و بله! می‌شود گفت که در آن درگیری‌ها و بر هم زدن تجمعات، تقریبا همه گروه‌ها با همدیگر همکاری داشتند و افرادی که مردم کلا به اسم انصار حزب‌الله می‌شناسند در آن مشارکت می‌کردند.
که به لباس شخصی‌ها معروف شدند…
بله.
خوب، اینها تحت فرماندهی چه کسی هستند؟ برای چه کسی کار می‌کنند؟ به عبارت ساده‌تر مشروعیت برخوردشان و امکان استفاده از قوه قهریه‌شان را از کجا می‌آورند؟
مشروعیت‌شان را در کل از رهبر می‌گیرند. این امر علنی بود. همه هم می‌دانستند. ما با دفتر رهبری ارتباط خیلی نزدیکی داشتیم. ملاقات‌های خصوصی داشتیم . بر سر هر موضوعی مجاز بودیم به دفتر رهبری برویم . حالا شاید الزاما با خود رهبر ملاقات نداشتیم . اما با مسولان ارشد دفتر رهبری در ارتباط بودیم . و همین مشروعیت هم باعث شده بود که نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به برخوردهای انصار حزب‌الله از خودشان مماشات نشان بدهند.
منظورتان این است که برخی از رهنمودها و راهکارها را به طور مستقیم از دفتر رهبری اتخاذ می‌کردید؟
دقیقا، دقیقا. نگاه کنید! پیش می‌آمد که ما جلساتی با آقای جنتی یا آقای مصباح یزدی هم داشته باشیم. اما آن چه که به رفتار ما مشروعیت می‌داد حمایت رهبری بود. مثلا وقتی پیش آقای جنتی یا یزدی می‌رفتیم می‌گفتند که شما کبوتران ولایت هستید. در جلساتی که با دیگران هم داشتیم آنان ما را با عنوان سربازان ولایت قلمداد می‌کردند. مطلب دیگری که باید بهش اشاره کنم این است که از سال ۱۳۷۶ و با سرکار آمدن آقای خاتمی تنش‌ها و درگیری‌ها بیشتر شد . نیروی انتظامی هم در یک وضعیت منفعل قرار گرفته بود. و نمی‌دانست با این نیروها باید چه کند. از همین جا بود که پایه و اساس تشکیل نیروهای «نوپو» شکل گرفت. طبق دستور مستقیم رهبری به مسئول اطلاعات نیروی انتظامی که در آن زمان آقای سرتیپ مسعود صدرالاسلام بود نیرویی راه‌اندازی شد به نام نوپو که اسم اختصاری «نیروهای ویژه پاسدار ولایت» بود. بخشی از بچه‌های انصار حزب‌الله به شکل کاملا سازمانی و ارگانیک در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت و زیر نظر اطلاعات نیروی انتظامی کار می‌کردند. همین افراد هم بودند که در حادثه ۱۸ تیر کوی دانشگاه حضور داشتند. الان هم در برخورد با تظاهرکنندگان و معترضان به نتایج انتخابات، نیروهای نوپو را می‌توانید با جلیقه‌های خاکستری رنگ تشخیص دهید.
که از آن زمان برای چنین مواقعی سازمان‌دهی شده‌اند…
بله، دقیقا.
خوب، به نیروهای مختلف اشاره کردید، یعنی این افراد به محض پیوستن به تشکیلات انصار حزب‌الله مسلح می‌شوند و امکان استفاده از سلاح سرد و گرم را پیدا می‌کنند؟
ببینید، بحث تسلیح حزب‌الله برای اولین بار در ایام اتفاقات کوی دانشگاه مطرح شد. قبل از آن، به این صورت مطرح نبود که بگوییم همه نیروهای حزب‌الله سلاح داشتند. باید بدانید که یک رابطه کاملا پیچیده در میان نیروهای انصار حزب‌الله وجود دارد که اگر بخواهم تشریحش کنم بسیار زمان‌بر خواهد بود. به طور خلاصه، کسانی که در انصار حزب‌الله حضور داشتند عمدتا بسیجی یا سپاهی بودند. این افراد سپاهی گاها از محل خدمت‌شان در سپاه اسلحه داشتند. و این اسلحه را زمانی که در ماموریت‌های حزب‌الله حضور داشتند با خودشان حمل می‌کردند. افرادی هم که بسیجی بودند عمدتا حکم‌هایی داشتند که به همان احکامی برمی‌گشت که در ایست‌های بازرسی در خیابان‌ها از آن استفاده می‌کردند. بر همین اساس اگر زمانی هم نیروی انتظامی یا هر کس دیگر می‌خواست با آنها برخورد کند یا بپرسد که این افراد لباس شخصی اینجا، در تجمعات، چه کار می‌کنند، نمی‌گفتند من حزب‌اللهی هستم؛ می‌گفتند من بسیجی‌ام، این هم حکم ماموریتم. بهترین تعبیر این است که بگوییم در واقع یک سوء استفاده قانونی در اینجا انجام می‌شد و کسی هم از این افراد ایراد نمی‌گرفت.
حالا که بحث از سازماندهی نیروهاست می‌خواستم بپرسم در سازماندهی نیروهای انصار حزب‌الله که یک نیروی شبه‌نظامی با ایدئولوژی مذهبی شدید به شمار می‌رود، مولفه مذهب کجا قرار می‌گیرد؟ اعتقادات چه جایگاهی دارد؟
اعتقادات در درجه بالایی بود. انصار حزب‌الله یک گروه و سازمانی بود که به اعضایش حقوق و پول به طور رسمی نمی‌داد البته راه‌های دیگری بود که…
به این بحث باز می‌گردیم، اما اجازه بدهید به اینجا که رسیده‌ایم، یک پرانتز باز کنیم. از ایران شنیده می‌شود که به افرادی پول داده می‌شود تا در برخورد با معترضین، بقیه نیروها را همراهی کنند. شما احتمال چنین چیزی را چطور می‌بینید؟
احتمال آن را تایید می‌کنم. ببیند مثلا آقای … عضو انصار حزب‌الله بود، ولی مثلا یک آژانس هواپیمایی هم داشت. این آژانس هواپیمایی طبعا یک سری هزینه‌هایی هم دارد، باید مالیات بپردازد. اما بر اساس روابط خاص، از این هزینه‌ها چشم‌پوشی می‌شد. کافی است که من مثلا به عنوان مسئول انصار حزب‌الله به آقای … زنگ بزنم که در آن زمان دبیر جامعه اسلامی … بود، و بگویم فلانی از بچه‌های ماست، هوایش را داشته باشید. همین «هوایش را داشته باشید»، به معنای آن بود که او می‌تواند از یک رانت ویژه استفاده کند.
شما شخصا شاهد چنین مسائلی بودید؟
بله. من شخصا شاهد بودم . این سفارشات در رده‌های بالای گروه اتفاق می‌افتاد. البته در رده‌های پایین‌تر و بچه‌هایی که مثلا تجمعات را بر هم می‌زدند یا در میان نیروهای پیاده نظام هم این طور نبود که مثلا بگویند «خوب شما امروز این تجمع را بهم زدید این دو هزار تومان را بگیر!»، اما در هر صورت پولی به آنان اختصاص داده می‌شد. مثلا می‌گفتیم، خوب شما بچه‌های حزب‌الله هستید . می‌خواهید فلان برنامه یا فلان هیات مذهبی را تشکیل دهید. این پول را آقای فلانی به همین منظور به شما کمک کرده است…
خوب پس باز می‌گردیم به نقش مذهب و استفاده از آعتقادات در این گروه، که پیشتر بحث‌اش نیمه کاره ماند…
بله . مذهب در جایگاه بالای تفکر این گروه قرار دارد. اساسا اکثر برخوردها (از سوی بازوهای اجرایی گروه) با انگیزه‌های مذهبی صورت می‌گیرد. کسانی که در رده اول این گروه بودند می‌دانستند که برخورد با آقای عطاالله مهاجرانی یا برخورد با دکتر سروش یک برخورد سیاسی است. ولی ما، یا کلا جریان اصلی انصار حزب‌الله نمی‌رفتیم به این افراد بگوییم که مثلا چون ما از نظر سیاسی با آقای خاتمی اختلاف داریم بروید و تجمع‌شان را بر هم بزنید. با این عنوان طرح می‌شد که این افراد دارند ریشه‌های اسلام را می‌خشکانند. اینها دارند اسلام را کم‌رنگ می‌کنند، اسلام آمریکایی را ترویج می‌کنند، و امثال این صحبت‌ها. در واقع نیروها، به عنوان یک تکلیف دینی تجمعات را بر هم می‌زدند یا با مردم برخورد می‌کردند.
حالا اگر موافق باشید، کمی بیشتر به اتفاقات اخیر بپردازیم. یکی از شایعات قوی این است که در برخورد با معترضان تظاهرات اخیر از نیروهای خارجی هم استفاده می‌شود. آیا شما در طول مدتی که با این گروه همکاری می‌کردید شاهد چنین نمونه‌هایی هم بوده‌اید؟ این ادعا به نظر شما تا چه حد می‌تواند صحت داشته باشد؟
باید برگردم به همان حرفی که یک بار هم زدم، اعضایی که در انصار حزب‌الله فعالند عمدتا نیروهای بسیجی هستند. بسیجی‌ها به عنوان ضابط قضایی عمل می‌کنند و در مواقع بحران این افراد می‌توانند به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سپاه پاسداران انجام وظیفه کنند. ماموریت حفظ امنیت تهران طبق مصوبه فرماندهی کل قوا زیر نظر قرارگاه ثارالله تهران است . قرارگاه ثارالله تهران یک قرارگاه مستقل است که زیر نظر هیچ کدام از نیروهای پنچگانه سپاه قرار ندارد، و مستقیما زیر نظر فرمانده کل قوا هدایت می‌شود. در آن قرارگاه ثارالله دو تیپ وجود داشتند وهنوز هم هستند که در آن افراد خارجی حضور دارند. یک تیپ آن جنب نمایشگاه بین‌المللی تهران و مابین نمایشگاه و ساختمان صدا و سیما مستقر است که اینها بازماندگان لشکر ۹ بدر هستند که افرادش عراقی‌اند. یک تیپ دیگر هم از نیروهای احتیاط حزب‌الله لبنان هستند که برای آموزش وارد ایران شده‌اند و مانده‌اند. دفتر آنها هم در خیابان حافظ شیراز در خیابان ولی‌عصر قرار دارد، ولی محل استقرارشان پادگان امام علی است .
این شایعاتی که امروز در سطح جامعه مطرح شده… کما این که خودم هم در عکسها شاهد آن بودم دو تن از اعضا حزب‌الله لبنان را نشان می‌دهد که یکی از آنها جزو افراد معروف حزب‌الله لبنان است، یعنی برادر علی منیر اشمر است که همین حالا هم اگر به وب‌سایت حزب‌الله لبنان بروید، می‌بینید که نامش در بین شهدای استشهادی نوشته شده. برادر او، در درگیری‌های اخیر در تهران حضور داشته است، عکسش هم در خیابان چاپ و منتشر شده است. همین به نظر من می‌تواند ثابت کند که حزب‌الله لبنان، نیروهایش را برای سرکوب، وارد ایران کرده است. ولی حضور این افراد ربطی به انصار حزب‌الله ندارد؛ این افراد از زیر مجموعه‌های سپاه پاسداران هستند…
یعنی این افراد خارجی که می‌گویید، در ارتباط با لباس شخصی‌ها نیستند؟
نه، این افراد، حاصل ارتباط ارگانیکی است که سپاه پاسداران با حزب‌الله لبنان دارد. البته درست است که ما هم به عنوان انصار حزب‌الله در آن زمان اشتراکات زیادی با حزب‌الله لبنان داشتیم . حتی با حزب‌الله سوریه و افغانستان . و هر جا کنگره‌ای برگزار می‌شد ما هم به عنوان نماینده حزب‌الله ایران در آن شرکت می‌کردیم؛ اما هیچ وقت ارتباط ارگانیکی با این افراد نداشتیم . و حضور این افراد (حزب‌الله لبنان در ایران) برمی‌گردد به ارتباط سپاه پاسداران و بهره‌گیری آنان از حزب‌الله لبنان.
می‌خواستم بپرسم وقتی به عکس‌های درگیری‌ها در ایران نگاه می‌کنید، چهره‌های آشنایی هم در بین لباس شخصی‌ها می‌بینید؟ یا نیروها به طور کامل از آن زمان عوض شده‌اند؟
بله . وقتی عکس‌ها را می‌بینم تعدادی از بچه‌هایی را که آن زمان در انصار حزب‌الله حضور داشتند می‌بینم . البته شاید در آن زمان رده‌های‌شان خیلی پایین‌تر از امروز بود. ولی امروز به عنوان نیروهای لباس شخصی و حزب‌اللهی در مقابل مردم قرار دارند و اسلحه هم دارند و عده دیگری هم از چهره‌های آشنا به عنوان بسیجی، و در لباس بسیجی، در تجمعات حضور دارند.
به این نکته اشاره کردید که «سلاح دارند». دامنه اختیارات این افراد تا چه حد است؟ آیا در برخورد با معترضین به طور مثال، حکم تیر دارند؟ تا چه حد اجازه برخورد فیزیکی با مردم دارند؟
در زمانی که من در این تشکیلات بودم هنوز حوادث به درگیری مسلحانه با مردم نکشیده بود. صرفا این افراد تجمعات را به هم می‌زدند. و البته دامنه اختیارات‌شان در همان زمان هم به‌شدت بالا بود. نیروی انتظامی هیچ گونه برخوردی هیچ گاه با این افراد نداشت . یادم می‌آید بعد از تجمعات و برخوردهایی که در جریان تشییع جنازه‌های آقای مختاری و خانم اسکندری و آقای فروهر صورت گرفت و بعد از درگیری‌هایی که پیش آمد، تعدادی از افراد انصار حزب‌الله توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. به من زنگ زدند که ما چند نفر را بازداشت کرده‌ایم که ادعا می‌کنند از بچه‌های انصار حزب‌الله هستند، بیایید که اگر آنها را می‌شناسید آزادشان کنیم. یعنی اگر هم به هر دلیل این افراد توسط نیروی انتظامی بازداشت می‌شدند بلادرنگ آزاد می‌شدند. و هیچ گونه برخوردی هم با آنان صورت نمی‌گرفت. بالاترین برخوردی که من شاهد آن بودم در جریان ضرب و شتم آقای نوری و مهاجرانی بود در نماز جمعه تهران که همان زمان قوه قضاییه این افراد را بازداشت کرد و برای‌شان حکم هم صادر شد، اما هیچ گاه این احکام اجرا نشد. یعنی در واقع قوه قضاییه اهتمامی نمی‌دید که با این افراد برخورد کند. چون هم قوه قضاییه و هم نیروی انتظامی می‌دانستند که به هر جهت این افراد نیروهای وفادار نظام هستند و به نوعی تحت امر رهبری هستند. به همین دلیل هم کسی جرات برخورد با آنها را نداشت. دایره اختیارات‌شان عملا به اندازه‌ای گسترده بود که قادر بودند هر کاری بکنند. من بارها و بارها شاهد بودم که مثلا یک بچه ۱۷، ۱۸ ساله به یک سرهنگ نیروی انتظامی دستور می‌داد و سرش داد می‌زد که مثلا «چرا نیروهای‌تان را نمی‌آورید جلو؟!» و متاسفانه می‌دیدم که پلیس هم حرف این افراد را اجرا می‌کرد و نسبت به آنان مماشات داشت و از آنان می‌ترسید . چون همه به خوبی می‌دانستند که انصار حزب‌الله یعنی رهبری .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تناقض گویی مسئولین درباره ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه تهران

کوهکن: نیروهای انتظامی به درخواست رییس دانشگاه وارد کوی شدند؛ فرهاد رهبر: درخواست ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه صادر نکردم
با گذشت بیش از ۲ هفته از حمله نیروهای لباس شخصی به همراهی نیروی انتظامی، مسئولین نه تنها عاملین و امرین این وقایع را مشخص نکرده اند، بلکه تناقض گویی ها برای سرپوش گذاشتن بر این جنایات آغاز شده است.
گرچه پس از حمله به کوی دانشگاه، برخی از نمایندگان مجلس همچون علی عباسپور و رئیس مجلس علی لاریجانی این حملات را محکوم کرده و اعلام کردند این مساله را پیگیری خواهند کرد، اما در این بین مشخص نیست چرا نیروی انتظامی و سپاه تاکنون عاملین حمله به کوی دانشگاه تهران را معرفی نکرده اند.
در حالی که در روز یکشنبه علی عباسپور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعلام کرده بود که نیروی انتطامی به دستور شورای تامین امنیت تهران به کوی وارد شده است اما امروز محسن کوهکن عضو هیات رییسه مجلس در مصاحبه با ایلنا اعلام کرد که نیروی انتظامی به دستور فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران به کوی وارد شده است.

اما این سخنان بلافاصله با واکنش فرهاد رهبر مواجه شد. رئیس دانشگاه تهران در مصاحبه به مهر ضمن رد سخنان کوهکن اعلام کرد: "ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه تهران با اجازه و درخواست من نبوده و اظهارات این نماینده مجلس را به شدت تکذیب می کنم."
رهبر افزود: "من پس از ورود نیروی انتظامی به کوی از جریان اطلاع پیدا کردم و در صحنه حاضر بودم اما درخواستی مبنی بر ورود نیروی انتظامی نداشتم."
در حالی که طی روزهای گذشته نهادهای نظامی مرتبا از بازداشت مردم معترض خبر داده و اعترافات تلویزیونی نیز پخش کرده اند، هیچ یک از عامیلین و امرین حمله به کوی دانشگاه معرفی نشده اند.
کوهکن در اظهاراتی جالب در مورد افراد لباس شخصی که "عناصر لباس شخصی شناسایی شده از سوی کمیته حقیقت یاب که به وزارت اطلاعات معرفی شده‌اند، آيا دستگیر شده‌اند یا نه؟" اظهارداشت: معرفی این عوامل به دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی دارای پروسه خاص خود است که باید این نیروها ابتدا شناسایی شده و جرم آنها ثابت شود تا مورد پیگرد قضایی قرار گیرند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزارشی جدید دیگر از شکنجه های تکان دهنده دانشجویان در ساختمان وزارت کشور
دانشجویانی که در شب واقعه کوی دانشگاه تهران بازداشت شده و پس از چند روز آزاد شدند، ابعاد تکان دهنده ای از مشاهدات خود در طبقه ی منفی چهار وزارت کشور را بازگو کرده اند. بخشی از این مشاهدات در برخی سایت ها طی روزهای گذشته منتشر و فاش شد.
یکی دیگیر از دانشجویان آزاد شده در مصاحبه با خبرنامه امیرکبیر، گوشه های دیگری از اقدامات غیرانسانی نیروهای لباس شخصی را در ساختمان وزارت کشور روایت کرد. این دانشجوی آزاد شده مشاهدات خود را اینگونه بیان کرد:
در همان شب نیروهای انصار و بسیج پس از آنکه عده زیادی از دانشجویان را محاصره کردند، در محوطه کوی با ضرب و شتم آنها را زمین نشاندند. این در حالی بود که بسیاری از دانشجویان در همان حین جراحت ها و خونریزی شدیدی از ناحیه دست، سر و پا داشتند و با وضعیت وخیم جسمی دستگیر شدند. سپس دانشجویان را با برخوردهای تحقیر آمیز به سمت ون ها و اتومبیل هائی که پیش تر جلوی درب اصلی کوی قرار گرفته بود هدایت کردند.
در طول مسیر به تحقیر آمیز ترین شیوه با دانشجویان بازداشتی برخورد کردند. در کنار همه ضرب و شتم های جسمی دیگری که در طول راه انجام می شد، آنها اقدام به گذاشتن جعبه های آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با باتوم های خود بطور متوالی بر سر هر کدام از دانشجویان می کوبیدند! این در حالی بود که یکی از بازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد، خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود.
اتومبیل های حامل دانشجویان بازداشتی به نقاط مختلفی اعزام می شدند. برخی دانشجویان همان شب به بازداشتگاه های مختلف انتقال داده شدند و برخی دیگر نیز به طبقه منفی چهار وزارت کشور منتقل شدند. در آنجا با وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین شیوه با دانشجویان رفتار شد.
پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتی ها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آنرا بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از ابی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب می دادند. این مسئله تصویر بسیار تکان دهنده ای بود.
در یک حرکت نمایشی، یکی از بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ است!
آنها پس از مدت های طولانی ضرب و شتم و شکنجه های وحشیانه دانشجویان، در هنگام غذا دادن، غذا را در کف دستان دانشجویان می ریختند. غذای ماکارانی را در کف دستان دانشجویان ریختند و به آنها گفته شد که اگر کوچکتری ذره ی غذا بر زمین ریخته شود ضرب و شتم خواهند شد و در چند مورد این اتفاق افتاد و دانشجویان به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
در هنگام صبحانه نیز به دانشجویان مقدار بسیار اندکی نان خشک به همراه پنیر داده شد و از آنان خواسته شد که این مقدار نان را با دیگران قسمت کنند و هم چنین به انها گفته شد که اگر ذره ای نان بر روی زمین بریزد، کتک خواهند خورد. این مسئله نیز بدلیل خشک بودن نان رخ داد و برخی بازداشت شدگان شدیدا ضرب و شتم شدند.
مدتی بعد نیز به همه دانشجویان لباس های نو داده شد تا لباس های خود را که آغشته به خون بود تعویض کنند.
همچنین بنابر گزارش دانشجویان کوی دانشگاه، به هنگامی که نیروهای بسیج و انصار به خوابگاه دانشجویان دکترا حمله بردند، پس از تخریب اتاق ها و ضرب و شتم دانشجویان، آنها را مجبور ساختند که به مدت طولانی «کلاغ پر» بروند.
در همان شب نیروی انتظامی با هماهنگی کامل برای جلوگیری از مطلع شدن مردم خیابان امیرآباد از وقایع کوی دانشگاه طول خیابان آمیراباد را با ماشین و نیروهای گارد ویژه پر کردند به طوری که ارتباط سمت راست و چپ خیابان قطع بشود و مردم خانه های اطراف جزئیات جنایات نیروهای لباس شخصی را نبینند.
ابعاد ضرب و شتم و تحقیر دانشجویان به حدی گسترده بوده است که اکنون دیگر امکان کتمان آن برای مسئولین وجود ندارد.
هر چند طی روزهای گذشته نمایندگان مجلس مدعی شدند که قضیه کوی دانشگاه را پیگیری خواهند کرد اما بعید به نظر می رسد که نمایندگان مجلس حاضر باشند تمامی ابعاد اعمال نیروهای سازمان دهی شده و آزار و اذیت دانشجویان در وزرات کشور را روشن سازند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس از تایید شورای نگهبان بر قانونی بودن انتخاب عنتری نژاد:
آیت الله طاهری: تصدی مجدد رئیس دولت نامشروع و غاصبانه است
آيت الله سيد جلال الدين طاهري امام جمعه سابق اصفهان با انتشار نامه ای با پایمال کردن رای مردم اعتراض کرده و تصدی مجدد احمدی نژاد را نامشروع و غاصبانه دانست.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
سلام خدا و رسول برگزیده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخیر راه آزادی و حریت که خون پاک خود را برای دفاع از حقیقت و امانت و صیانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکریم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اینجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ایران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزیز تسلیت عرض می نمایم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جمیل و اجر جزیل برای آنان و آزادی دستگیرشدگان و شفای مجروحین حوادث اخیر مسئلت می نمایم.
انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد از چند جهت حادثه تاریخی و حائز اهمیت است اول آنکه ملت بزرگ، بصورت یکپارچه و بانشاط و امیدوار به تغییر سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و این بهترین هدیه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسیاری خطرات بیرونی و درونی مصون داشته و در مسیر امید و رشد و شکوفایی و عدالت حقیقی به تعالی برساند اما هیهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبیری و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گردید طرح مسائلی از قبیل تهمت پراکنی به یاران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زیرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات این نظام محسوب می گردد به نفع این دولت و سواستفاده وسیع از امکانات ملی چون رادیوتلویزیون و مطبوعات دولتی و توزیع وسیع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهایتاً پس از اخذ آرا، تقلیب بسیاری از برگهای رای به نفع خودشان و تائید عجولانه، این فرصت طلایی و بسیار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانیان و مردم آنچه ماند، آبروی ریخته نظام و خون های بناحق ریخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخریب شده و در یک کلام، مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزیز ایران بود.
هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسیع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمایند در حالیکه باید حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هایی سنگین از قبیل اصل بیطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضایی و اجرایی در برگزاری انتخابات و دیگر امور مهمه نظام مواجه است که یا به انفعال ملّت از مشارکت در تعیین سرنوشت خود و یا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجامید و دایره این یاس و تردید ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجیه ظلم و بی عدالتی گردیده بینجامد.
من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشینی در این ایام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم میگویم ” کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً” من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از این انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد “الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم” مسلّط بر سرنوشت خود بدانیم، اگر این تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفویض نمودند، وظیفه آنها است بحکم امانتداری در رعایت حقوق آنان کوشا بوده و در صیانت آن امین باشند. “لا تنظروا الی طول ركوع الرجل و سجوده، فان ذلك شیء اعتاده؛ فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا الی صدق حدیثه و اداء الامانته” که در این روایت ملاک تقوی و صلاحیت، راست گویی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دین داری کما اینکه در آیه شریفه “ولایجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی” مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعریف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نیست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانین از سلطه زورمندان است.
اینروزها مشاهده میشود که با تقطیع بعضی از فرمایشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخیص می دهند، سعی دارند پشت این چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجیه نمایند. من برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد. آیا امام معتقد بود کسانی که باید در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمایت علنی از کاندیدای خاصی بشوند؟ آیا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقیب جناب آقای میرحسین موسوی علناً حمایت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکایت شکاة باشد؟ چرا نامه توبیخیّه امام و هشدارهای ایشان به بعضی از تخلفات آقایان را منتشر و نقل نمی کنید؟ آیا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بیت المال مسلمین برای یک کاندیدا بدون هیچ محدودیتی استفاده شود؟ آیا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رییس دولت و منسوبینش را به یارانش تحمّل می کرد؟ آیا امام اچازه می داد حیثیت و آبروی افراد این گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازیگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گیرد؟ و آیا دین چنین اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمایت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دین، قانون و امام عزیز می شوند که بتوانید منفعتی از آن ببرید؟ آیا این مصداق “نومن ببعض و نکفر ببعض” نیست؟ آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک).
اینجانب احتمال می دادم که شاید توجّه به مصالح درازمدّت و تاریخی انقلاب و نظام و ایجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقایان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسیعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با دید معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتایج از قبل اعلام شده را تثبیت نمایند و شرایط نظامی و امنیّتی برای دستگیری و سرکوب معترضان و زنده کردن کینه های قدیمی و انتقام از یاران وفادار امام و جوانان و دانشگاهیان را تشدید کنند. بنده به عنوان یک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم.
از عموم مردم و جوانان عزیز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشدید ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمایت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است” و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون”
والسّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
خادم شما مردم شریف ایران اسلامی
سید جلال الدّین طاهری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اندر حکایت کارهای شورای نگهبان "فسیل ها"
شب گذشته شورای نگهبان گرگهای درنده و یا فسیل های کپک زده، پس از بازنگری و بازشماری آرا، بی خدشه بودن کار انتصابات و شمارش آرا را مورد تایید قرار داد....!!!!!!! این بازشماری نکاتی را نیز بر ما روشن کرده است که یکی از آنها این نکته است که کار چنان تمیز و با احتیاط و دقیق انجام شده که حتا "خطی" ویا"چین و چروک و تایی"به برگه ها وارد نشود...!!!!
اما صبر کنید...! مگر مردم این برگه ها را موقع ریختن به صندوقها "تا" نمی کنند؟ پس چرا این آرای بازنگری و بازشماری شده اینقدر تمیز و بی چین و چروک و بدون "تا" است....!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فیلمی از گرفتار شدن یکی از اوباشان رژیم بدست مردم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همزمان با تعیین هیات ویژه قضایی برای رسیدگی به بازداشت ها
تهدید موسوی به آینده ای تاریک
در ادامه موج بازداشت های گسترده فعالان سیاسی و اجتماعی، روز دوشنبه خبر بازداشت کامبیز نوروزی وکیل دادگستری و مهدی خزعلی پسر آیت الله خزعلی و اسامی دستکم 150 دانشجوی بازداشت شده منتشر شد و همزمان، سخنگوی قوه قضائیه و وزیر اطلاعات به بیان اظهاراتی متناقض در خصوص بازداشت شدگان پرداختند.
علیرضا جمشیدی سخنگوی قوه قضائیه به خبرگزاری ها گفت که رییس قوه قضائیه هیاتی مرکب از دری نجف آبادی دادستان کل کشور، ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضاییه و مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور را تعیین كرده تا با هماهنگی رییس کل دادگستری تهران و سعید مرتضوی دادستان تهران در "جهت تسریع و رسیدگی در تعیین تکلیف بازداشت‌شدگان اخیر و رعایت حقوق شهروندی آنان اقدام و گزارشی از چگونگی جریان امور به طور مستمر به رییس قوه قضاییه اعلام كنند."
تشکیل این هیات در حالی صورت می گیرد که علاوه بر صدها تن از مردم معترض که در جریان راهپیمایی های اخیر در تهران و شهرهای مختلف بازداشت شده اند ، چند صد نفر از شخصیت های سیاسی، روزنامه نگاران، دانشجویان، وکلای دادگستری، فعالان صنفی، وبلاگ نویسان و سایر گروه های اجتماعی نیز از شامگاه جمعه 22 خرداد تاکنون در زندان به سر می برند.
قریب به اتفاق بازداشت شدگان همچنان در بازداشتگاه های نا معلوم نگهداری می شوند و از تماس با خانواده خود، ملاقات، دسترسی به وکیل و سایر حقوق قانونی زندانیان محرومند.
وزیر اطلاعات: عناصر ضدانقلاب آزاد نمی شوند
عصر دوشنبه ساعتی پس از اعلام خبر تشکیل هیات ویژه از سوی رییس قوه قضائیه برای تعیین تکلیف بازداشت شدگان، وزیر اطلاعات که به قم سفر کرده گفت که "عناصر ضد انقلاب آزاد نخواهند شد، افراد خط دهنده و تصمیم‌گیرنده نیز هنوز آزاد نشده‌اند."
غلامحسین محسنی اژه ای همچنین بازداشت شدگان را به سه دسته تقسیم کرد و گفت که بازداشت شدگان "شامل سه دسته تصمیم‌گیرندگان، مجریان و افراد ضدانقلاب" هستند. وی افزود: "كسانی بودند كه وارد صحنه شدند و به اموال دولتی و عمومی صدمه وارد كردند كه نیروی انتظامی عده‌ای را در صحنه دستگیر كرد. عده زیادی از این افراد آزاد شدند و تعداد دیگری ممكن است، آزاد شوند." وی تاکید کرد که اما "عناصر ضد انقلاب دستگیر شده در اغتشاشات آزاد نخواهند شد."
وزیر اطلاعات همچنین اظهار داشت که بخشی از اصلاح طلبان در جریان "یارگیری دشمن" به آن پیوسته اند و ادعا کرد که "پس از پایان انتخابات از شب شنبه شعار ابطال را سر دادند و برای به كرسی نشاندن حرف خود پروژه الله اكبر و ورود به خیابان‌ها، تحصن و غیره را در پیش گرفتند."
محسنی‌اژه‌ای کاندیداهای معترض به نتایج اعلام شده انتخابات را متهم کرد که "به علت استبداد در رای و عدم پایبندی به قانون" انتخابات را در ذائقه مردم تلخ کرده اند.
غلامحسین محسنی اژه ای در عین حال به میرحسین موسوی هشدار داد که "عواقب بسیاری از مسائلی كه پیش آمده است، به گردن وی و كسانی امثال اوست" و افزود: "همان‌گونه كه خود مهندس موسوی گفته است وی پیرو ولایت فقیه و نظام است و ما نیز نمی‌گوییم كه نیست اما ایشان بد و خلاف قانون عمل كرد و اگر ادامه دهند بدتر می‌شود."
اظهارات وزیر اطلاعات در حالی منتشر می شود که پیشتر خانواده شماری از بازداشت شدگان خانواده های محمد علی ابطحی ، محمد جواد امام ، محسن امین زاده ، علی تاجرنیا ، سید مصطفی تاجزاده ، سعید حجاریان ، جهان بخش خانجانی ، علی اصغر خدایاری ، عبد الله رمضانزاده ، سعید شیركوند ، محسن صفایی فراهانی ، سید شهاب الدین طباطبایی ، غلامرضا ظریفیان ، محسن میردامادی ، بهزاد نبوی ، صادق نوروزی ، مجید نیری و خانواده های برخی دیگر از بازداشت شدگان در نامه هایی به رییس قوه قضائیه، رییس مجلس، و مراجع تقلید خواستار روشن شدن سرنوشت آن ها شده اند.
آنها در این نامه ها نوشته اند که "بلافاصله پس از پایان انتخابات پرشور ریاست جمهوری دهم تعداد زیادی از بهترین فرزندان و یاران امام و انقلاب به شكل تهاجمی و توهین آمیز و غیرقانونی در منزل ، محل كار و یا در خیابان بازداشت شدند."
خانواده فعالان سیاسی بازداشت شده با اشاره به اینکه تنها جرم بازداشت شدگان نقش اثر گذاری آن ها در افزایش مشارکت حداکثری و فعالیت در ستاد انتخاباتی کاندیداهای تائید شده شورای نگهبان بوده ، اعلام کرده اند که از زمان بازداشت تاکنون در بی خبری محض از بازداشت شدگان هستند.
خانواده های بازداشت شدگان همچنین در نامه به رییس قوه قضائیه "ضمن ابراز نگرانی شدید از صحت و سلامت آنان و رعایت حقوق قانونی شان توسط هرمقام مسئول یا غیرمسئولی كه آنان را در بازداشت نگاه داشته است" خواستار "رسیدگی عاجل به وضعیت مبهم همسران و فرزندان" زندانی خود و آزادی فوری آن ها شده اند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صد رحمت به سنگ پای قزوین...!!
اجداد و پیشینیان ما اشخاص"پررویی" را که تنها هنرشان گزافه گویی و حرف مفت زنی بود به سنگ پای قزوین تشبیه کرده و می گفتند" رو که نیست...سنگ پایه قزوینه..."
در مورد سردمداران رژیم اشغالگر و حضرت دوزخ مکان "سیدعلی گدا" باید بگوئیم: صد رحمت به سنگ پای قزوین. با کلیک کردن بروی لینک زیر قسمتی کوتاه از اراجیف این مردک لئیم و پلید را در نشستی با مزدوران و خودفروختگان و "ذوب شدگان" در کوره ی "ولایت وقیح و سفیه" را از طریق <ویندوز مدیا پلیر> تماشا کرده و بشنوید:

بخشی از سخنان روز دوشنبه خامنه ای

***

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعتراض هاى شبانه پس از تاييد نتیجه انتخابات توسط شوراى نگهبان
ساعاتى پس از تاييد نتايج انتخابات رياست جمهورى از سوى شوراى نگهبان، هزاران نفر از مردم تهران با رفتن به بام خانه ها اعتراض هاى شبانه خود به انتخابات را از سر گرفتند.
به گفته شاهدان عينى، اعتراض دوشنبه شب از ساعت ده به وقت تهران آغاز شد و ۴۵ دقيقه نیز طول كشيد.
اين گزارش حاكى است كه معترضان، شعارهاى «الله اكبر» و «مرگ بر ديكتاتور» سر دادند و همزمان برق برخى مناطق پايتخت ايران نيز قطع يا دچار نوسان شد.
همچنين تماس از طريق تلفن هاى همراه براى مشتركان برخی مناطق تهران قطع شد.
دبير شوراى نگهبان غروب روز دوشنبه در نامه اى به وزير كشور ایران اعلام كرد كه صحت نتيجه انتخابات دهم رياست جمهورى را تاييد مى كند.
آيت الله احمد جنتى گفته است كه شكايات و اعتراض هاى رسيده وارد نيستند.
ساعاتی پیش از تاييد انتخابات، هزاران نيروى ضد شورش در خيابان هاى تهران مستقر شدند تا با هر گونه اعتراض احتمالى مقابله كنند.
تاييد انتخابات در حالى صورت مى گيرد كه نامزدهاى معترض نسبت به بى طرفى شوراى نگهبان ابراز ترديد كرده و گفته اند كه اغلب اعضاى اين شورا از يك نامزد خاص، محمود احمدى نژاد، حمايت مى كنند.
اعتراض ها در ايران از روز شنبه، ۲۳ خردادماه، پس از آن آغاز شد كه وزارت كشور جمهورى اسلامى ايران، محمود احمدى نژاد را برنده انتخابات رياست جمهورى معرفى كرد.
به دنبال اعلام این نتيجه، هزاران معترض به خيابان ها ريختند و پيروزى محمود احمدى نژاد را نتيجه «تقلب گسترده» در انتخابات دانستند.
مير حسين موسوى و مهدى كروبى نيز در بيانيه هاى مختلف، نتيجه انتخابات را ناشى از «شعبده بازى وزارت كشور و صدا و سيما» دانسته و آن را «مضحك» توصيف كردند.
اين دو نامزد با اشاره به آنچه كه «مهندسى آراء» در انتخابات عنوان كردند خواستار ابطال نتيجه آن شدند.
اين در حالى است كه آيت الله على خامنه اى، رهبر جمهورى اسلامى ايران، يك روز پس از برگزارى انتخابات بيانيه اى صادر كرد و در آن به محمود احمدى نژاد تبريك گفت و خواستار حمايت نامزدهاى «غير پيروز» از «رييس جمهور منتخب» شد.
ولى اعتراض هاى نامزدها و هواداران آنها از ۱۶ روز گذشته همچنان ادامه دارد و با سركوب شديد نيروهاى امنيتى، لباس شخصى و بسيج روبرو شدند.
در اين درگيرى ها مرگ حداقل ۲۰ نفر تاييد شده است و صدها شخصيت سياسى، فعال مدنى، روزنامه نگار، دانشجو و معترض نيز بازداشت شده اند كه از سرنوشت آنها اطلاعى در دست نيست.
مير حسين موسوى و مهدى كروبى هنوز به نظر شوراى نگهبان در تاييد نتايج انتخابات رياست جمهورى واكنشى نشان نداده اند ولى آقاى كروبى دو روز پيش در نامه اى با عنوان «اتمام حجت» به شوراى نگهبان، از اين نهاد خواسته بود كه مسئوليت تاييد انتخابات را به دوش رهبر ايران بياندازد.
رادیو فردا
حضور ‘سنگین’ پلیس در تهران همزمان با تایید نتایج انتخابات
گزارش ها از تهران حاکیست که همزمان با تایید نتایج انتخابات جنجال آفرین ریاست جمهوری توسط نهاد ناظر بر انتخابات، نیروهای امنیتی در روز دوشنبه حضور پررنگی در سطح شهر تهران داشته اند.
گزارش ها همچنین حاکی از درگیری هایی در مرکز تهران میان پلیس و تظاهرکنندگانی است که سعی داشتند یک زنجیره انسانی تشکیل دهند.
تلویزیون دولتی ایران بعد از ظهر دوشنبه گزارش داد که “تحقیقات کامل و جامع” شورای نگهبان بر پیروزی محمود احمدی نژاد که برخی رقبایش آن را آمیخته به تقلب می دانند، مهر تایید زده است.
به گزارش خبرگزاری رویتر شاهدان عینی در تهران می گویند پیش از اعلام این خبر توسط شورای نگهبان، حضور نیروهای امنیتی در برخی میدان ها پررنگ تر شد.
یک شاهد عینی گفت که افراد پلیس ضدشورش حضوری سنگین در بخشی از شمال ولیعصر داشته اند. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش مشابهی را منعکس کرده است.
طی یک روز گذشته برخی معترضان از برنامه خود برای تشکیل یک زنجیره انسانی در خیابان ولیعصر خبر می دادند.
شاهدان عینی به نیویورک تایمز گفتند که گروه هایی از تظاهرکنندگان بعد از ظهر دوشنبه در طول خیابان ولیعصر راهپیمایی می کردند که جمعیت پس از شنیدن خبر تایید نتایج انتخابات، با صدای بلند شروع به سردادن شعار کردند. بنابه این گزارش دوشنبه شب بسیاری از معترضان بار دیگر از بام خانه فریاد اعتراض آمیز “الله اکبر” سر دادند.
یک روز پیشتر نیز گزارش شد که “چند هزار” معترض در حوالی مسجد قبا در اطراف مراسم هفتم تیر تظاهرات کردند که با برخورد نیروهای امنیتی متفرق شدند.
دولت ایران در ارتباط با پوشش بحران پس از انتخابات، محدودیت های شدیدی بر فعالیت خبرنگاران بی بی سی و سایر رسانه های خارجی در این کشور اعمال کرده است که تایید گزارش ها را مشکل می کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شب از نیمه گذشته. یعنی این که دوشنبه نیز بپایان رسید و چهل و پنج دقیقه از آغاز روز سه شنبه را پشت سر نهاده ایم. گروهی از یارانمان در این بخش (بخش خواندن پیامها و ارسال خبرها) که برخی از آنان شاید بیش از چهل و هشت ساعت بی وقفه و بدون حتا ساعتی استراحت در مقابل کامپیوترها نشسته بودند، از ساعتی قبل به اطاقی دیگر رفته اند تا شاید چند ساعتی استراحت نموده و بخوابند تا نیروی لازم برای ادامه این تلاش ملی و میهنی را در خود همچنان زنده و بارور نگهدارند.
دوشنبه به پایان رسیده. دوشنبه ای که طبق یک میثاق و قرار خودجوش، بدون درخواستی از سوی هریک از مثلن سران و سردمداران گروه "اپوزیسیون"؛ قرار بود زنجیره ای انسانی از میدان تجریش تا میدان راه آهن از انسانهای آگاه و هشیار و جان برکف براه افتد تا دوباره اعتراض و خشم ملتی به زنجیر کشیده شده را در معرض دید ملعونان حاکم برمیهن، و نیز به تماشای عالمیان بگذارد اما با تمهیدات و آماده باش گروههای ضد مردمی از قبیل نیروهای انتضامی و سپاه و بسیچ و اوباشان چماقدار و قداره بند رژیم، این حرکت خودجوش عقیم ماند. اگرچه که هر گوشه ای از تهران، گروههای صد نفری، هزار نفری، و حتا ده هزارنفری علی رغم تمام تهدیدات و قدرت نمائی های مزدوران براه افتادند اما نیروهای تا دندان مسلح رژیم نگذاشتند که این گروهها به یکدیگر بپیوندند و زنجیره مورد نظر را تشکیل دهند.
درگیری هایی نیز بوجود آمد و گروهی کثیر مضروب و مجروح شدند. تعدادی قابل توجه از جوانان برومند و ملت خشمگین نیز که هنوز آماری دقیق از تعداد آنان بدست ما نرسیده، دوباره دستگیر و راهی مکان های نامعلوم شدند اما با تمام این بگیر و ببندها و ظلم و ستم ها ما هنوز زنده و بیدار و هشیاریم. شاید امروز از بهم پیوستن گروههای بیشماری که در هرگوشه ازین شهر پرآشوب براه افتاده بودند جلوگیری کردند اما فردا را چه می کنند؟ فرداهای پس از آن چه تمهیدی بکار می گیرند؟
با ملتی که دیگر حاضر نیست چون بره ای در مقابل گرگ تسلیم چنگالهای پلید مزدوران گردیده و طوق بندگی را برگردن خویش حمل نماید، دیگر تیر و گاز اشک آور و گاز فلفل و چماق و زنجیر و چوبدستی و غیره کارگر نیست. این ملت دیگر اصلیت نظام را قبول ندارد. اگر تا دیروز فریاد میزدیم "رای ما چه شد...؟" امروز و فردا و روزهای پس از آن فریاد زدیم و خواهیم زد "مرگ بر دیکتاتور - مرگ بر رژیم ولایت وقیح - مرگ بر نظام اسلامی"....!

اجازه دهید نخستین "پست" امروز(سه شنبه نهم تیرماه - حدود ساعت یک بامداد) را با ایمیلی که از سوی یکی از یاران خارج از ایران برایمان ارسال شده آغاز کنیم.
***
تحریم بنزین و اوج گرفتن اعتراضات مردمی در ایران
رادیو آلمان: رویدادهای ایران در سرلوحه بسیاری از رسانه‌های عمومی جهان قرار دارد. رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران کشورهای غربی را بر آن داشته تا به فکر تحریم‌های جدیدی بیافتند. اما تحریم در کدام حوزه‌ها؟ روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" مطلبی را به پیامدهای تحریم صادرات بنزین به ایران اختصاص داده است. این روزنامه می نویسد، کشورهای غربی در نظر دارند تحریم صادرات بنزین به ایران راعملی کنند. ایران که چهارمین کشور تولیدکننده نفت جهان است، بنزین کافی برای مصرف داخلی‌اش ندارد. پالایشگاه‌های موجود در ایران فرسوده‌اند و امکانات صنعتی محدودی در تبدیل نفت به بنزین را دارند. به همین جهت است که دولت ایران باید بنزین را با قیمت گرانِ بازارهای جهانی بخرد و با قیمتی بسیار نازل در اختیار مصرف‌کننده قرار دهد. این روزنامه می‌افزاید که یک راننده تاکسی ایرانی با پژوی چهار ساله‌اش ماهیانه ۱۸۰ لیتر سهمیه بنزین کوپنی دریافت می‌کند. او می‌گوید این مقدار بنزین پس از سه هفته به پایان می‌رسد و در هفته چهارم یا باید تاکسی را بخواباند و یا قیمتی چهار برابر قیمت بنزین کوپنی پرداخت. به نوشته این روزنامه آلمانی، نمایندگان کنگره آمریکا در نظر دارند صادرات بنزین به ایران را ممنوع کنند. در چنین صورتی شرکت‌هایی چون بی پی، ریلاینس، توتال، ترافیگورا و ویتول اجازه نخواهند داشت بنزین به ایران بفروشند. با گران شدن بنزین اعتراضات مردمی اوج خواهد گرفت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱۳۸۸/۰۴/۰۸

دوشنبه: هشتم تیرماه 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ساعتی پیش (کمی پس از ساعت 9 شب)، تلویزیون رژیم این خبر رااعلام نمود:
**
شوراي نگهبان صحت انتخابات رياست جمهوري را تاييد کرد
دبير شوراي نگهبان در نامه اي به وزير کشور که دوشنبه شب انتشار يافت صحت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را تأييد کرد.
به گزارش کانال 2 تلویزیون، متن نامه آيت الله احمد جنتي به اين شرح است:
*
جناب آقاي محصولي وزير محترم کشور
سلام عليکم
در مورد نتيجه کلي و نهايي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، روز جمعه مورخ 88/3/22 بدين وسيله اعلام مي نمايد پس از آگهي عمومي اعلام شکايات و اعتراضات نسبت به روند رأي گيري و برگزاري انتخابات، طبق ماده 80 قانون انتخابات رياست جمهوري علاوه بر مهلت قانوني دريافت شکايات، در دوره تمديد پنج روزه نيز نسبت به دريافت شکايات اقدام و متعاقب بررسي ها و رسيدگي هاي دقيق و همه جانبه، از آنجا که بخش عمده اي از موارد اعلامي از مصاديق تخلف يا تقلب انتخاباتي خارج و بعضاً تخلفات مختصري که وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود و غيرقابل اعتناست، سرانجام شوراي نگهبان با بررسي موضوع در جلسات عديده و با وارد ندانستن شکايات و اعتراضات، صحت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را طبق ماده 79 قانون انتخابات رياست جمهوري مورد تأييد قرار داد. شوراي نگهبان فرصت را مغتنم شمرده ضمن تکريم حضور حماسي و فراگير مردم در برگزاري شکوهمند دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري که با تجلي و ظهور جمهوريت نظام در کنار اسلاميت آن، برگ زريني در تاريخ مردم سالاري ديني ايران اسلامي از خود به جا گذاشت بر خود فرض مي داند از تلاش همه جانبه وزارت محترم کشور، عوامل اجرايي، همچنين هيات هاي نظارت و رسانه هاي گروهي و به ويژه از نامزدهاي محترم که با حضور خود گرمي و رونق عرصه رقابت را فراهم آورده اند قدرداني نمايد.
احمد جنتي دبير شوراي نگهبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخرین گزارشها درباره وضعیت شهر
ازساعاتی پس از نیمروز تهران چهره دگرگونه ای بخود گرفته که تا این لحظه (حدود ساعت هشت شامگاه) به اوج شدت خود رسیده است. در ابتدا، میانه و انتهای تمامی خیابانها و حتی کوچه های مراکزی که در دو هفته اخیر شاهد تظاهرات و گردمائی مردم بوده، مانند میدان انقلاب ، میدان ولی عصر، کارگر شمالی، مسیر میدان انقلاب تا میدان آزادی و نیز در نقاط مرکزی شهر نیروهای گارد ویژه ، بسیج ، سپاه پاسداران و نیروی لباس شخصی ها مسقر شده اند . نیروهای موتور سوار و خودروها و پاترول های گارد ویژه به صورت ستونی در نقاط مختلف حرکت می کنند و قصد ایجاد رعب و وحشت دارند. علیرغم حضور گسترده و بی سابقه نیروهای سرکوبگر جوانان و مردم در سطح شهر حضور دارند . تلفنهای همراه و نیز تلفن های بین شهری بخصوص در میدان ولی عصر بسوی میدان ونک و مناطق مرکزی شهر و میدان انقلاب تا میدان آزادی قطع شده است و حتا در سایر نقاط در سطح شهر امکان تماس بسیار مشکل شده است.
طبق قرار قبلی و اعلامیه انتشار یافته در هفته گذشته، قرار بود که امروز از ساعت شش پس از نیمروز زنجیره انسانی از میدان تجریش تا میدان راه آهن بعنوان اعتراضی مجدد به تقلب در انتصابات براه افتد که با توجه به پیشگیریهای یاد شده فوق و حضور نیروهای سرکوبگر در این مسیر، انجام نقشه و نیت مورد نظر مردم تقریبن غیرممکن گردید. اما همانگونه که اشاره کردیم، اجتماعات پراکنده در اینسوی و آنسوی تهران برقرار گردیده که هنوز گزارشی مبنی بر درگیری های خشونت بار و یا ضرب و جرح و دستگیری به ما نرسیده است. در ضمن، گفته می شود که شورای نگهبان قرار است تا ساعاتی دیگر نتیجه بررسی انتخابات را اعلام نماید.
مردم در پارک ملت، میدان ولیعصر، ونک و پیاده روهای خیابان ولیعصر دستان یکدیگررا گرفته و سعی در ایجاد زنجیره انسانی دارند. خبرهایی که تا این لحظه بدست ما رسیده حاکی از آن است که کوچه های منتهی به خیابان ولیعصر در نقاط مختلف این خیابان مملو از موتورسواران بسیجی و نیروهای نظامی است.
پارک دانشجو در اختیار بسیج و گارد ویژه است و نیروهای نظامی از این پارک برای برخورد با تجمع احتمالی یا زنجیره انسانی مردم ساماندهی می شوند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نریمان مصطفوی عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک و تارا سپهری فر دبیر انجمن اسلامی شریف بازداشت شدند
نریمان مصطفوی عضو انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و تارا سپهری فر دبیر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف بازداشت شدند.
مصطفوی و سپهری فر روز گذشته در خیابان شریعتی تهران و در اطراف مسجد قبا بازداشت شدند.
نریمان مصطفوی عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک در اسفند ماه گذشته نیز بازداشت شده و به همراه ۸ دانشجوی دیگر پلی تکنیک برای هفته ها در زندان به سر برد.
وی در ۱۴ اردیبشهت ماه پس از تحمل بیش از ۲ ماه انفرادی آزاد شده بود.
همچنین بنابر گزارش های تایید نشده رضا عطاران از بازیگران سینما روز گذشته در مقابل مسجد قبا بازداشت شده است.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر در تجمع روز گذشته بیش از سه هزار نفر از مردم تهران، نیروهای انتظامی با از گاز اشک آور و باتوم به مردم حمله کرده و تعدادی را نیز بازداشت کردند.
بنابر گزارش ها در تجمع روز گذشته مردم تهران حداقل ۸ نفر بازداشت شده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اوج وقاحت...!!!
خرابکاری‌ها کار بسيج نبود، برخی لباس بسيج بر تن داشتند
فرمانده نيروی مقاومت بسيج روز يکشنبه از دستگيری افرادی خبر داد که «در جريان اعتراض‌ها پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری برای انجام خرابکاری لباس پليس يا بسيج را پوشيده بودند.»
حسين طائب که در همايش «پيامدها و آسيب‌های ۲۲ خرداد» در پاسخ به پرسشی در باره اقدامات خرابکارانه پليس و شکستن شيشه‌های خودروها گفت «هنوز تصويری در اين مورد مشاهده نکرده است اما در طول درگيری‌ها، ‌پليس،‌ افراد متعددی که لباس پليس يا بسيج را پوشيده بودند، دستگير کرده است.»
این سخنان در حالی بیان می شود که یک نوار ویدیویی،‌ که شبکه تلویزیونی کانال چهار بریتانیا منتشر کرده است، نشان می‌دهد که یک عضو پایگاه بسیج در تقاطع خیابان آزادی و خیابان جناح از پشت‌بام به سوی مردم تیراندازی می‌کند. دست کم هفت نفر بر اثر این تیراندازی کشته شدند.
دیدبان حقوق بشر نیز گزارش داد که نیروهای شبه نظامی بسیج برای خاموش کردن بانگ الله اکبر شبانه مردم از پشت بام ها، شبانه به خانه های مردم یورش می برند. بنا بر این گزارش بسیجیان باشکستن در خانه ها به زور وارد خانه مردم می شوند، لوازم شخصی آنان را درهم می شکنند، ساکنان را مورد ضرب و شتم قرار می دهند.
فرمانده بسيج اضافه کرد که هر کسی می‌تواند خيلی آسان وارد بسيج شود و با هدف خراب کردن وجهه بسيج، ‌اقدامات زشت و ناشايسته‌ای انجام دهد تا نگاه مردم را تغيير دهد.
وی گفت که در درگيری‌های پس از انتخابات ۸ تن از نيروهای بسيج کشته و در حدود ۳۰۰ نفر زخمی شده‌اند. در مورد استفاده از سلاح گرم در درگيری‌ها نيزفرمانده بسيج اظهار داشت که پيشتر اخبار متعددی از واردات انواع اسلحه به داخل کشور از سوی گروه‌های مخالف گزارش شده بود اما تصور نمی‌شد که آنان می‌خواهند از اين سلاح‌ها در انتخابات ايران استفاده کنند.
حسين طائب همچنين گفت که بسيج هيچگاه مسلح نبوده اما در صورت حمله به منطقه نظامی و تحت تسلط ‌اش بسيج به هر نحوی که شده است از مقر خود دفاع می‌کند.
وی همچنين اضافه کرد «بسيج با مردمی که ناراضی هستند و گمان می‌کنند بايد از رای خود دفاع کنند، برخورد نمی‌کند.»
در همین حال سازمان عفو بین‌الملل روز شنبه گفت بسیج ایران «در کمین» افرادی است که در جریان اعتراضات اخیر زخمی و مجروح شده‌اند، آنها را از بیمارستان‌ها جمع می‌کند و به مکانی نامعلوم انتقال می‌دهد.
به گفته این سازمان حقوق بشری با تکیه بر گزارش‌هایی که از ایرانی‌هایی دریافت کرده که به‌تازگی از کشور خارج شده‌اند، نیروهای بسیج اجازه نمی‌دهند که کارکنان بیمارستان‌ها مشخصات افراد مجروح را ثبت کنند.
ناوی پیلای کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نیز ضمن هشدار نسبت به وخامت وضع در ايران از دولت جمهوری اسلامی خواست تا نيروهای بسيج را که به خشونت عليه معترضان به انتخابات متهم هستند کنترل کند.
فرمانده بسيج به مسئله تيراندازی و مرگ «ندا آقا سلطان» هم پرداخت و در اين زمينه اظهار داشت «اين سناريويی از پيش تعيين شده بود وگرنه چگونه ممکن است پس از چند دقيقه از وقوع اين حادثه، شبکه های خارجی و مخصوصا‍، مجاهدين تمام اطلاعات خانوادگی و شخصی فرد مذکور را در رسانه خود منتشر کنند.»
وی ضمن رد هر گونه اتهامی در اين باره به جمهوری اسلامی «دشمنان» را عمل آن دانست و گفت که آنها تمام تلاش خود را به کار بردند تا جمهوری اسلامی را در نزد افکار عمومی دنيا خشن نشان دهند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتگوی رادیو فردا با یکی از دانشجویان کوی دانشگاه:
دانشجوی ساکن کوی دانشگاه تهران: نیروهای انصار با شعار "یا زهرا و یا علی و یا حسین" به دانشجویان هجوم آوردند
به دنبال اعتراض به اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد که پیروز آن، محمود احمدی‌نژاد اعلام شد، تجمع مسالمت‌آمیزی در کوی دانشگاه تهران شکل گرفت.
این تجمع که یکشنبه شب ۲۴ خرداد ماه، دومین شب پس از اعلام نتایج انتخابات، انجام شد، با حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها به کوی دانشگاه که خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران است، به خشونت کشیده شد.
یکی از دانشجویانی که در زمان حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها در خوابگاه حضور داشته و تمایل نداشت نامش اعلام شود، در گفت‌وگویی با رادیو فردا به تشریح این حادثه می‌پردازد.
رادیو فردا: لطفاً در مورد حمله به کوی دانشگاه، در دومین شب پس از اعلام نتایج، توضیح دهید.
تحرکات دانشجویان بلافاصله پس از انتخابات، یعنی یک روز زودتر از آغاز اعتراض‌های مردم تهران و سایر شهرها شروع شد. در ابتدای امر هم نیروی انتظامی و یگان ویژه مسئول برخورد با دانشجویان بودند. یگان ویژه که از سر شبی که حمله به کوی انجام گرفت در محل حضور داشتند.
در آن شبی که وارد کوی شدند نیروی انتظامی هم حضور داشت. اما کسانی که وارد کوی دانشگاه شدند، عمدتاً نیروهای لباس شخصی بودند که یک کاور پلنگی پوشیده بودند و وابسته به انصارحزب‌الله و بسیج بودند. حتی در سطح شهر هم این نیروها بودند که با مردم برخورد می‌کردند. چون اگر چه همه آنها لباس شخصی به تن داشتند اما هر کدام یک کاور نظامی پوشیده بودند.
با چه وسایلی به به دانشجویان هجوم می‌بردند؟
اینها دقیقاً مثل نیروهای یگان ویژه سپر و باتوم داشتند. فقط اسلحه نداشتند ولی در کنارشان نیروی انتظامی که مجهز به اسلحه بود، نیز حضور داشت. در واقع از این افراد به عنوان نیروی کمکی استفاده می‌کردند. چون گویا نیروی انتظامی پس از حوادث سال ۱۳۷۸ متعهد شده بود که به هیچ وجه وارد فضای آموزشی و کوی دانشگاه نشود. به این دلیل هم از اینها بهره برده بودند.
در میان آنان نیروهای ایدئولوژیک و ارزشی و تندرو بودند. چون وقتی که از سوی دانشجویان شعارهای ضد رژیم و یا ضد رهبری می‌شنیدند خیلی حساس شده و به سختی هجوم می‌آوردند. برایشان مهم نبود که حتی احیاناً سنگی از سوی دانشجویان هم به سویشان پرتاب شود. وقتی دانشجویان علیه رهبری شعار می‌دادند و شعارهای ضد رژیم می‌دادند این افراد خیلی عصبانی می‌شدند.

به عنوان کسی که خودتان هم در این تظاهرات و اعتراض‌ها حضور داشتید، بگویید که دانشجویان و معترضین چه شعارهایی را طرح می‌کردند که منجر به این برخوردها می‌شد؟
شعارهای اصلی این بود که «دولت کودتا نمی‌خواهیم » و شعاری که طرح آن بسیار آنها را برآشفته و عصبانی می‌کرد این بود که «رهبر کودتاچی نمی‌خواهیم». کلاً شعارهایی که در ارتباط با رهبری بود آنها را بیشتر عصبانی و وادار به عکس‌العمل می‌کرد.

آیا به خود شما هم در این تجمع برخوردی شد؟
زمانی که حمله کردند ساعت حدود ۳ نیمه شب بود و حدود ۲۰ یا ۳۰ نفر از دانشجویانی که با ساچمه یا گاز اشک‌آور و باتوم مجروح شده بودند دور میدان اصلی کوی خوابیده بودند و بچه‌های رشته پزشکی در حال مداوای آنها بودند.
زمانی که حمله کردند بچه‌هایی که جلوتر بودند متوجه وقوع این اتفاق شدند و دانستند که مهاجمان قصد ورود به کوی را دارند. من هم جزو کسانی بودم که جلوتر از بقیه قرار داشتم و سریع متوجه جریان شدم و عقب‌نشینی کردم اما متأسفانه بچه‌هایی که دور میدان بودند، غافلگیر شدند و مهاجمان زمان حمله با فریاد «یا زهرا، یا علی و یا حسین» به دانشجویان هجوم می‌بردند.
زمانی که نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه حمله کردند، هنوز تجمع دانشجویان برقرار بود یا پس از آنکه دانشجویان متفرق شدند این حمله ناگهانی انجام شد؟
تمام دانشجویان در آن لحظه در خوابگاه بودند. تجمع تقریباً تمام شده بود وهیچ دانشجویی جلوی کوی یا در اصلی خوابگاه نبود. اگر چه احیاناً هنوز هم در محوطه داخلی برخی دانشجویان در حال تردد بودند. موقعی حمله انجام شد که تقریباً همه دانشجویان تصمیم به اتمام تجمع گرفته بودند و داشتند می‌رفتند.

شما که خودتان در آنجا حضور داشتید ممکن است بگویید برخورد نیروهای لباس شخصی با دانشجویان چطور بود؟ شما شاهد چه صحنه‌هایی بودید؟
برخوردشان بسیار تحقیرآمیز بود. بر خلاف سال ۷۸، در این حمله وارد تک تک اتاق‌های کوی شدند و تک تک ساختمان‌ها را گشتند و اگر در ساختمانی باز نبود با لگد و با باتوم باز می‌کردند و بچه‌ها را با تحقیر و فحش و لگد به بیرون پرتاب می‌کردند. وسایل آنها را می‌شکستند. حتماً عکس‌هایی از این اتفاق مخابره شده است.
زمانی که حمله کردند من درآشپزخانه ساختمان ۱۶-۱۷ بودم. می‌دیدم که بچه‌های دوره دکترا را کلاغ پر می‌بردند و خطاب به دانشجویانی که خواهان توضیح بودند که در تجمع حضور داشته‌اند یا نداشته‌اند با الفاظ «خفه شو، حرف نزن، آزادی می‌خواهی؟» برخورد می‌کردند . فحش‌های خیلی رکیک می‌دادند.

در آن زمان مسئولین دانشگاه حضور نداشتند؟
نه هیچ مسئولی حضور نداشت. قبل از این اتفاق هم هیچ مسئولی حضور نداشت. ما چون احتمال حمله به کوی را پیش‌بینی می‌کردیم از مسئولین حراست پرسیدیم که مسئولین دانشگاه کجا هستند؟ که گفتند آنها در خانه‌هایشان هستند و هیچ مسئولیتی برای حضور در اینجا ندارند.
نه نیروهای حراست و نه مسئولین دانشگاه در هنگام حمله در کوی حضور نداشتند. حتی برای درخواست آمبولانس هم کسی نبود که به درخواست ما توجه کند. ما دنبال یک مسئول می‌گشتیم که پادرمیانی کند ودرخواست آمبولانس داشته باشد و حرفش را جدی بگیرند. اما کسی نبود.
بعد از این اتفاقات هم مسئله را پیگیری نکردند؟

جالب اینجا بود که از خود دانشگاه و مسئولین کوی هیچ کس پیگیر این موضوع نشد. فقط چون در این مورد تصاویر و گزارش‌هایی مخابره شده و خبررسانی انجام شده بود، از بیرون از دانشگاه تعدادی از نمایندگان مجلس و رسانه‌ها در این مورد واکنش نشان دادند.
اما مسئولین دانشگاه حتی یک مصاحبه هم نکردند. یکسری از اساتید دانشگاه گفتند که به خاطر این اتفاقات باید استعفا دهیم یا مصاحبه کنیم و واکنش نشان دهیم که با مخالفت فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه، مواجه شدند. اولین واکنش رئیس دانشگاه این بود که به کلی اصل ماجرا را تکذیب کرد و گفت که اصلاً کسی وارد کوی دانشگاه نشده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بندهای زندان اوین مملو از دستگیر شدگان اخیر است
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از زندان اوین،تعداد بازداشت شدگان اخیر در بندهای مختلف زندان اوین به هزاران نفر می رسد.دستگیریهای گسترده وبی سابقه مردم و جوانان معترض در بندهای مختلف اوین به هزاران نفر می رسد. بند 209 مملو از دستگیر شدگان می باشد طوری که در هر سلول انفرادی نزدیک به 6 نفر جا داده شده است . زندانیان سیاسی بند 8 زندان اوین را تخلیه و به بند 7 منتقل کرده اند و در این بند در حدود 700 نفر از جوانان دستگیر شده اخیر در آن جای داده شده است این بند که ظرفیت 150 نفر را دارد بش از 700 نفر در آن جای داده اند.سلولهای انفرادی بند 240 و بند 241 که ظرفیت آن یک نفر در هر سلول است در هر سلول آن 3 نفر جای داده اند. زیر زمین بند 7 که به آن بند قرنطینه گفته می شود مملو از جوانان دستگیر شده است بطوری که زندانیان امکان خوابیدن را ندارندبند قرنطینه زندان اوین معروف به بند البرز بیشترین تعداد زندانیان را در خود جای داده است. بطوری که زندانیان قادر به خوابیدن نیستند و تنفس را برای آنها مشکل کرده است. جوانان دستگیر شده که سن بعضی از انها کمتر از 17 سال می باشند توسط پاسداربندها تهدید به تجاوز جنسی می شوند.جوانان دستگیر شده در موارد متعددی در بندها اقدام به شعار دادن می کنند و علیرغم وحشیگریهای پاسداربندها بارها به شعار دادن خود ادامه دادند.بنابه گفتۀ زندانیان سیاسی در این بندها ابعاد دستگیر شدگان را فقط می توان با ایام بعد 30 خرداد 1360 مقایسه کرد و قطعا بیشتر از آن زمان می باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اظهارات فائزه خانم (دختر سردسته دزدان و غارتگران میهن)
فائزه هاشمي : سر شمارش آرا و تجميع آرا همه ناظران را بيرون کردنداگر رهبرمنافع بسيجيها را حفظ نکند نگهش نمي دارند
فايل صوتي صحبت هاي تند فائزه هاشمي در حاشيه مراسم ديروز در مسجد قبا:سر شمارش آرا و تجميع آرا همه ناظران را بيرون کردند. توي هيات هاي اجرايي راهشان ندادند. بخش عمده اي از کارت ناظران را ندادند. گفتند بياييد سر صندوق ها بگيريد. اين ها همه خلافه.من چند نفر رو معرفي کردم براي اين صندوق. فرستادنشون اون ور شهر.کلي سيستم رو به هم ريختن به خاطر اينکه افراد نتونند برن. سيستم ناظرهاي انتخابات بر مبناي پيامک ها بود که قطع کردند. الان صندوق ها پر از اسم احمدي نژاده.اگه صندوق ها را بازشماري کنند چيزي گير کسي نمي آد. چون پر کردند.سندسازيشون کامله.مطلب بعدي تعرفه هاست. از 12 به بعد به خيلي از شهرستان ها تعرفه نمي رساندند. 10 شب صندوق ها را بستند. در حالي که صف هاي طولاني بود پشت صندوق ها.بعد سايت هاي خبري و پيامک ها را بستن.اطلاع رساني ستادها را مختل کردند. اگه تقلب نبوده اين کارها براي چي شده. چون پايه انتخابات مخدوشه کسي نمي گه بريد آرا رو بازشماري کنيد. 57 ميليون تعرفه چاپ شده.17 ميليون بيش از راي دهنده ها. اينها پر کردن توي صندوقهاست. صندوق ها کامله.ناظران شورا گزارش ندارن. چون بيرونشان کردند. سندي نيست که برمبناي اون ... خامنه اي احمدي نژاد رو مي خواد. تنها دوره اي که خامنه اي رهبر بوده الانه. رهبري البته گفت کسي براي من مثل هاشمي نمي شود. ولي اگر تاريخ را نگاه کنيد رهبري در زمان رياست جمهوري نخست وزيرش از سوي آقاي خميني تحميلي بود. زماني که هاشمي رييس جمهور شد، او رييس جمهور آقا نبود. خاتمي هم همين طور.تنها دوره اي که رهبر واقعيست الانه. دوم حاميان آقا انصار حزب الله و پاسدارها و اين ها هستند که اونها هم منافعشان در همين کارهاي احمدي نژاده. بنابراين آقا بايد منافع بسيجي ها رو حفظ کنه. اگر نکنه نگهش نمي دارند. در واقع آقا داره به خاطر خودش اين کار رو مي کنه. مردم خودمون هم مقصرند. ما يه دموکراسي نيم بند داريم. من يه دوره مي شم نفر اول تهران.يه دوره راي نمي ارم. ما قهرمان ساز و اسطوره کش هستيم. مشکل روانشناسي جامعه خودمون هم هست. اگر سيستم داشتيم. ثبات داشتيم. اين دموکراسي معني واقعي پيدا مي کرد اينطور نمي شد. يکي از مشکلات اساسي مربوط به خاتمي بود. او کاره اي نبود. عامل اصلي اين ديکتاتوري ها را خاتمي مي دونم. در 18 تير او مسير را به سمت تندي برد که همه چهره ها را لو داد و رو کرد. دست همه اصلاح طلب ها رو شد و رسيد به 18 تير. آقاي خامنه اي ديد اگر نجنبه مثل زمان شاه رفته. از اونجا ديکتاتوري ها شروع شد. از انتخابات بعدي ديگه اصلاح طلب ها قدرت نگرفتند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رضایی: در برخی صندوق‌ها ۷۰ درصد آرا با یک خودکار و یک خط نوشته شده
روزنامه «خبر» در مصاحبه‌ای با دکتر امیدوار رضایی، نماینده مردم مسجد سلیمان در مجلس شورای اسلامی و یکی از اعضای ارشد ستاد محسن رضایی، نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تلاش کرده است آشکارا پاسخ برخی از پرسش‌های مطرح در جامعه پیرامون انتخابات اخیر را از ایشان جویا شود.
در این گفت‌وگو آمده است: پس از انصراف آقای رضایی اعلام کرده بودید که اطلاعات لازم برای پیگیری شکایتان را از شورای نگهبان و وزارت کشور دریافت نکرده‌اید. پس چگونه ‌آقای رضایی از پیگیری اعتراضاتشان به انتخابات ریاست جمهوری دهم انصراف دادند؟
بله، متأسفانه شورای نگهبان و وزارت کشور به ‌رغم توافق صورت گرفته با آقای رضایی اطلاعات لازم را به ما ندادند. آقای رضایی هم به همین دلیل انصراف دادند. قرار بود وزارت کشور، علاوه بر فهرست صندوق‌ها و آرای جدا شده در آنها فرم‌های ۲۲، ۲۳ و ۲۸ هر حوزه را که مربوط به صورت جلسه‌ها و شمارش اولیه آرا در هر صندوق بوده است، به ما بدهند. همچنین قرار بود آمار کلی شورای نگهبان و وزارت کشور از شمارش آرا به ما داده شود، چرا که مقایسه آنها می‌توانست در تأیید درستی شمارش آرا به ما کم کند، چون این اطلاعات به ما داده نشد، نمی‌توانستیم اعتراضاتمان را پیگیری کنیم. از همین روی، آقای رضایی کنار کشید.
اما پرسش دیگر «خبر» از امیدوار رضایی درباره بازشماری ۱۰ درصد صندوقها و ماجرای پیرامون آن به ویژه موضعگیری شورای نگهبان و وزارت کشور پس از اعتراض رضایی به این شرایط بود که رضایی در پاسخ گفت: یکی از قرارهای شورای نگهبان با آقای محسن رضایی این بود که برای بازشماری ۱۰ درصد صندوق‌ها، نخست شمارش آرا در هزار صندوق آغاز شود و پس از ارایه نتیجه این بازشماری، سپس آرای ده هزار صندوق مورد بازشماری قرار گیرد. قرار بود بنا بر این توافقات پیش ‌رویم، اما این توافق در همان وهله اول شکسته شد و انجام نشد.
ادعای وزارت کشور در بازشماری صندوق‌ها، در نوعی بازشماری غیررسمی از برخی صندوق‌ها قبل از اطلاع جامع به نامزدها بوده است. البته در همین بازشماری غیررسمی مشخص شد که ۷۰ تا ۸۰ درصد آرا با یک نوع خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک کاندیدای خاص به صندوق‌ها ریخته شده است. البته از آنجا که اطلاعات اولیه لازم به دست ما نرسید، عملاً این نوع بررسی‌ها هم بی‌فایده بود و چیزی را اثبات نمی‌کرد.
این نماینده مجلس هشتم درباره شایعه انصراف رضایی از پیگیری هایش به دلیل کاهش آراء وی در بازشماری ها گفت: نه اصلاً این طور نیست. این یک استدلال غیرمنصفانه است چون آقای رضایی از اول هم گفتند که حاضرند آرایشان را به بقیه دوستان بدهند. حتی در گفت‌وگوی ویژه خبری نیز که اخیراً حضور یافتند. نیز بر این موضوع تاکید کردند آقای رضایی هرگز دنبال افزایش آرای خود نبود. ایشان فقط برای اثبات صحت انتخابات و اطمینان بیشتر از نتایج اعلام شده در انتخابات ریاست جمهوری دهم، پیگیر این مسئله بود و اعتراضاتش را به شورای نگهبان ارائه کرد. ایشان می‌خواستند نشان دهند که این‌گونه شکایات را می‌توان از مسیر قانون و با رویکردی مدنی دنبال کرد.
وی در ادامه با انتقاد از ترکیب اعضاء و زمان شکل‌گیری هیات ویژه شورای نگهبان گفت: هیأت ویژه شورای نگهبان دیر هنگام تشکیل شد. در حال حاضر شورای نگهبان وقت کمی دارد و زمان بررسی‌های آن فردا (امروز دوشنبه) به پایان می‌رسد.
اعضای این هیأت نیز اگرچه افرادی مورد وثوق و قابل احترام هستند اما عمدتاً کسانی هستند که در مراکز دیگر مشغولیت‌هایی دارند به نظر می‌رسد اگر از حضور افرادی که کمتر موضع‌گیری‌های خاص انتخاباتی داشته‌اند استفاده می‌شد، بهتر بود.
با تمام اینها نفس تشکیل این هیأت از سوی شورای نگهبان گام مثبتی بود همین که شورای نگهبان حاضر به تشکیل این هیأت شده است، اقدام موثری است که امیدواریم به سرانجام برسد و حرکت مثبتی برای ایجاد آرامش در کشور ایجاد شود.
رضایی در باره میزان موفقیت هیات ویژه شورای نگهبان و توان اقناع کنندگی این شورا در مقابل اعتراضات صورت گرفته نیز بیان داشت: این به چگونگی برخورد هیأت ویژه شورای نگهبان با شکایات و اعتراضات نامزدها و مردم دارد. اگر نظر نهایی این هیأت بتواند مردم را توجیه و مجاب کند، می‌تواند آرامش نسبی را به فضای عمومی جامعه بازگرداند. اما اگر باز هم به صورت نگاه از بالا به پایین به مسئله نگریسته شود و به صورت دستوری موضوعی به مردم و نامزدهای معترض دیکته شود، ممکن است در ظاهر اعتراض‌ها از بین برود اما در باطن این موضوع همچنان در ذهن مردم باقی می‌ماند. از آنجا که اعتراض نامزدها در ادامه اعتراض افکار عمومی است اگر مردم و افکار عمومی نسبت به نظر نهایی شورای نگهبان قانع شوند، نامزدها هم قانع خواهند شد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیل پیامها و ایمیل هائی که از بامداد امروز (حدود ساعت هفت بامداد) تااین این لحظه که حدود ساعت "یک" پس از نیمروز است برایمان رسیده آنچنان زیاد و غیرقابل شمارش و باور است که ما، یک گروه " بیست و دو نفری" از اعضای سازمان که وظیفه داریم این پیامها را که برخی از آنها طولانی، و بسیاری کوتاه هستند بدقت خوانده و پیامهای کوتاهتر را سریع پاسخ سپاسگزاری ارسال نمائیم و پیام های طولانی را بسته به اهمیت موضوع، برای شورای سردبیری بفرستیم تا معلوم گردد هریک چه زمانی و برای چه مناسبتی می تواند مورد استفاده قرار گیرد، فرصت حتا لحظه ای استراحت یا نوشیدن فنجانی چای نیز نداریم.
از جمله پیام های رسیده که برایمان بسیار ارزشمند می باشد، پیامی است از سوی دوست گرانقدر و یاور و حامی همیشگی ما جناب دکتر رضا بحری که بنا به خواست گروه شورای سردبیری این پیام را همین امروز و در همین "پست" بشرح زیر انتشار میدهیم:
***
خوش بود گر محک تجربه آید به میان

رضا بحری
***
عزیزان و یاران سلحشور درود بر شما. حدود یک ماه پیش (دقیقتر در تاریخ سیزدهم خردادماه) زمانی که شما ( در وبسایت مسدود شده خود) به نقل از یاران نفوذی خویش در ستادهای حساسی مانند دفتر ریاست جمهوری و سپاه پاسداران و نیز نهاد رهبری خبر از نشست سه گانه " فرماندهان سپاه – احمدی نژاد – خامنه ای" را انتشار داده و نوشتید که بزودی کودتائی ناگفته و غیرعلنی در ایران بوقوع خواهد پیوست، برایتان نوشتم جای خوشوقتی خواهد بود اگر این توطعه احمقانه از گفتگو؛ به عمل درآید.
برایتان نوشتم اگر چنین شد فرصت را غنیمت شمارید و بدون پروا و با تکیه بر روح سلحشوری و دلاوری که در تک تک شما فرزندان راستین ایرانزمین انباشته است و سراغ دارم، به خیابانها ریخته و بدون ترس؛ ولو به بهای کشته شدن هزاران تن و مجروح و مضروب گردیدن ده ها هزار نفر و اسارت و دستگیری صدها هزار نفر، آنچه را که مستحق آن هستید، یعنی آزادی و سربلندی و رهائی از چنگال ابلیسان را بدست آرید که از قدیم گفته اند:
مهتری گر به کام شیر دَر است
رو خطر کن؛ ز کام شیر بجوی

دلیلم نیز این بود که یک کودتای ولو غیررسمی، به معنای درهم فروریختن پایه های دژ بظاهر مستحکمی است که این ابلیسان پلید به گِرد خویش کشیده اند و خود را درون این دژ مصون و پایدار و استوار می انگارند و بهترین فرصت و دلیلی قانونی و غیرقابل انکار از سوی وجدان های بیدار و هشدار مردمان؛ چه در ایران و چه در سراسرجهان برای خیزش و قیام حق جویانه شمایان.
در کنار این نظریه، هم برایتان نوشتم و هم طی چندین "ویدئو کلیپ" که در "یوتیوب" به نمایش گذاشتم بر این فکر نادرست نیز پای فشردم که علی رغم هرآنچه که پیش آید، در انتصابات شرکت نکنید و دیگران را نیز پند و اندرز دهید که از شما پیروی نمایند.
پاسخ شما ، پاسخی روشن و گویا بود. شما چه تلفنی و چه با ایمیل هایتان پاسخم دادید که برای ریختن به خیابانها و فریاد اعتراض و حق طلبی درست می گویم و بدان عمل خواهید کرد اما، شرکت نکردن در انتصابات (ولو آن که نتیجه آن از قبل طراحی شده باشد) اشتباهی بزرگ است. برایم گفتید و نوشتید که بعنوان انسانهائی زنده باید با شرکت در انتصابات زنده بودن خویش را به خودمان، به ایرانیان و به تمامی جهانیان ثابت کنیم و نشان دهیم و رای خویش را ولو به کسی که از سوی دستگاه حاکمه ی اشغالگر معرفی شده باشد بدهیم تا ثابت شود در هرصورتی، رژیم متقلب است و آرای ما را بحساب نخواهد آورد.
یاران، باید اقرار کنم که بودن در محیطی دور از میهن و در جامعه ای که همگان خویشتن را "فاضل و دانشمند" می دانند مرا نیز دچار اشتباه کرد... چکنم، بشر هستم و لغزش پذیر. آنانی که روزانه ده ها و گاهی صدها ایمیل و پیام برای من و شما ارسال می کردند که "تحریم انتخابات – رای نه به استبداد" مرا نیز فریب داد و در نتیجه با این صداهای مشکوک و یا ناآگاه همراه شده بودم.
اما اینک با مشاهده آنچه که کردید، آنچه که مایه سربلندی ایران و ایرانی گردید و تشت رسوائی رژیمی پلید را از بام قصرهای پوشالی شان بزیر انداخت، افسوس می خورم که چرا چنین اشتباهی کردم و فریب خوردم؟ بنابراین جایز و روا میدانم که باین اشتباه خویش اقرار کرده و از شما پوزش بخواهم.
اما فراموش نکنیم که اقرار به اشتباه و خطا، معنای دیگری هم دارد. معنای دیگرش اینست که : اشتباه کرده ام اما از این اشتباه خویش پند می گیرم و آن را جبران می کنم زیرا هر پیروزی که تا امروز بشر بدان دست یافته، براثر اشتباهات خودش و یا پیشینیان بوده که از آنها درس عبرت گرفته و در رفع آن نقایص تلاش کرده و شاهد پیروزی را درآغوش کشیده است.
تنها چیزی که غیر از پوزش خواهی باین نوشته می توانم اضافه نمایم این است که دلسرد نشوید و عقب نکشید، وقت خود را با خواندن یا گوش فرادادن به گفته های مربوط یا نامربوط دیگران از دست مدهید و بجای پاسخ گفتن به گزافه گوئیها و هشدارها و راهنمائی های غلط، آن کنید که فکر روشن و ضمیر اندیشمند شما به شما حکم می کند. آنچه که درین دو هفته کردید و موفق هم بوده اید. کمترین نتیجه این خیزش و غوغای شما این بوده که تحسین و همدلی و همبستگی میلیونها نفر در جهان بسوی شما معطوف گردیده و آبرو و حیثیتی را که اوباشان حاکم بر سرزمین ما، از ایران و ایرانی برباد داده بودند، شما عزیزان سربلند و گردنفراز برای میهن خویش اعاده کرده اید. دوستتان دارم در برابر شما سلحشوران سر تعظیم فرود می آورم و بر سرو روی و دستهای قدرتمندتان بوسه میزنم. اجازه می خواهم که سروده زیر را نیز بشما تقدیم نمایم. گو این که این شعر را باید همان زمانی که بمن پند و اندرز می دادید که شرکت نکردن در انتصابات اشتباه است، برایتان سروده و ارسال می کردم اما، اینک که به اشتباه خویش پی برده و اقرار کرده ام، این خود فرصتی است که این سروده را تقدیمتان نمایم:
کودکم سرفراز و مسرورم / که ز تدبیر می دهی پندم
می درخشی به صبح بیداری / از درخشیدن تو خرسندم
تو نگاهت بسوی آینده است / من بسوی گذشته، دل بندم
می گشائی تو لای پنجره را / و من آن را دوباره می بندم
تو به افکارکهنه، می تازی / من به افکار تازه می خندم
از تو تا من، هزار درّه ره است / من بر آن، پُل ز عشق می بندم
کودکم، سفت و سخت کوشیدم / عشق و علمی به هم به پیوندم
از دل باغ خسته ی ایران / من علف های هرزه را کندم
تو درو کن؛ دوباره بپاش / بذر عشقی که من پراکندم
تو کنون روی ُقلّه می تازی / من سرازیر از دماوندم
پرچمی را که از وطن دارم / ز من اکنون بگیر فرزندم
از خداوند تازه می آیی / من ولی، راهی خداوندم
تو به آیندگان بگو، همه جا / در دل خاک ایران، بجویندم
و بگویند رهروی بودم / جاده ها خوب می شناسندم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیامی از یک دوست
پیامی بما رسیده از یک دوست. دوستی گرانبها که خیلی دوستش داریم و برایمان بسی ارزشمند است. با هم می خوانیم:

***
سلام دوستان دلیر و مبارز

در شروع پیام بگویم که به شدت تحت فشارم و مرتب در حال جا عوض کردن هستم.
یکی از مشکلاتی که به شایعات دامن می زند نبودن رسانه های آزاد است. شایعات پیرامون مهندس موسوی در حال شدت گرفتن است. اینها را برای شماها می گویم که بنا به روش خویش (که مخفیانه کار می کنید) از امکانات بیشتری برخوردارید.
دیروز من به هر مشکلی که بود با مهندس موسوی به سمت مسجد قبا آمدم. زودتر وارد مسجد شدم تا اوضاع را برای ایشان گزارش کنم. جمعیت بی نظیر و حضور نیروهای ویژه انتظامی و لباس شخصی های بیشمار بود.
مهندس تا نزدیکی حسینه ارشاد آمد که به علت ازدحام نتوانست وارد مسجد شود. از مسیر دیگری سعی کرد که خود را به مسجد برساند که این نیز میسر نشد.
برای آقای علیرضا بهشتی توضیح دادم که شرایط حضور مهندس فراهم نیست.ابتدا علیرضا و سپس محمد رضا بهشتی با مردم صحبت کردند. نیروهای اطلاعاتی و لباس شخصی خود را به تیم حفاظت معرفی کردند و من هم مطلع شدم که چه کسانی درون مردم از نیروهای حفاظتی هستند. با افسر ارشد نیروهای انتظامی و اطلاعاتی مذاکرده شد و قرار شد که بلندگویی دستی در اختیار ما قرار دهند تا مهندس موسوی از طریق بلندگو با مردم سخن بگوید که اینگونه نیز شد و قرار شد نیروهای اطلاعاتی فیلم بردار، مردم را متوقف کنند که این نیز از سوی مقام مسوول مورد پذیرش قرار گرفت. در آخر مامورین نیروی انتظامی که یک طرف خیابان را بسته بودند، مردم را به خروج از مسیر مقابل وادار می کردند.
مردم با حضور لباس شخصی ها که برای من مشخص شده بودند، از سمتی که پلیس اشاره می کرد در حال متفرق شدن بودند که حدود 500 متر جلوتر، یکان امداد نیروی انتظامی به همراه بسیج شروع به ضرب و شتم مردم کردند. 3 زن و 4 مرد در لحظه ابتدایی این حمله مجروح شدند و مردم از خیابان دیگر در حال پراکنده شدن بودند که دکتر علی مطهری که به منظور شرکت در مراسم آمده بود با صحنه زدو خورد مردم روبرو شد. مردم به او حمله برندند و جملاتی مثل: می بینی؟ ما بی دفاعیم چرا ما رو می زنند،آقای مطهری؟ پدرت شهید شد که مردم رو بزنند؟ پیش علی مطهری شکایت کردند... دست علی مطهری را گرفتم و او را به سمت نیروهای انتظامی بردم تا او با آنها صحبت کند که اجازه دهند مردم بدون مزاحمت از خیابان خارج شوند که به یکباره دو نارنجک اشک آورو فلفل از تفنگ یگان امداد شلیک شد و من و علی مطهری مجبور شدیم که از محل به سرعت دور بشیم.
در مسیر مردم هر کدام که به علی مطهری می رسیدند به نوعی گلایه خود را مطرح می کردند. عده ای با گریه وعده ای با داد و عده ای با شعار مرگ بر دیکتاتور !
منزل مطهری در نزدیکی حسینه ارشاد بود، او را تا منزلش همراهی کردیم، چند باری با بغض گفت نباید اینطور می شد، وضع از کنترل خارج شده است. خامنه ای .... بازی احمدی نژاد را خورده است.
به هر حال از مسجد قبا تا زیر پل سید خندان، انواع واقسام نیروهای انتظامی و بسیجی و یگان ویژه و یگان ضد شورش حضور داشت.
مهندس موسوی در حبس خانگی نیست.
مهندس موسوی در حال فرار به خارج از کشور نیست.
مهندس موسوی تحت فشار بسیار است تا این جریان را خاتمه دهد اما گفته تا آخر پای آرای مردم ایستاده ام.
مهندس موسوی با لباس مبدل شبها در بین مردم حضور پیدا می کند و صدای الله اکبرهای آنها را می شنود.
در روز های ابتدایی که درگیری به شدت اوج گرفته بود نیز سوار بر موتور، مقاومت و ایستادگی مردم را مشاهده می کرده است.
مهندس مردم را سپر خود نکرده است.
در مسجد قبا آقای خاتمی صحبت نکرده است.
آقای موسوی تا نزدیکی مجسد قبا آمد، حتی پیشنهاد دادیم که از محل خودروی شما تا مسجد برای شما کوچه باز میکنیم که بیایید اما تیم حفاضت ایشان مخالفت کرد.
علاوه براین؛ خانواده هاشمی، هادی غفاری، سید محمود دعایی، مهدی کروبی حضور داشتند.
این متن رو تلفنی به یکی از دوستان گفتم و او برای شماها ایمیل خواهد کرد.
من برای جلوگیری از افزایش و شیوع شایعات پیرامون مهندس موسوی حتی در حال خوف و اضطرار تلاش می کنم و به هر شکلی تلاش خود را انجام می دهم.
شما هم کمک کنید که شایعات قوت نگیرد. در انتشار صحیح این متن مختار هستید و اگر تا دو روز آینده از من در فیس بوک خبری نشد حتما من را دستگیر کرده اند.
من هم عضو روزنامه کلمه بوده ام هم عضو ستاد ایشان و هم عضو حزب مشارکت که از نظر دستگاه امنیتی هر یک از اینها جرم محسوب می شود.
وضعیت من مهم نیست. مهم انتشار صحیح اخبار پیرامون مهندس است.
سرفراز باشید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فیلمی از حضور ده ها هزار نقری دیروز مردم سلحشور در خیابانها، به بهانه شرکت در مراسم مسجد قبا در خیابان شریعتی تهران و پس از آن گزارش اعتراض آمیز یکی از یارانمان در پاسخ به این خبر نادرست که فقط سه هزار نفر درین تجمع شرکت داشتند:


از آنجائی که بسیاری از گزارشگران و رسانه های خبررسان داخلی و خارجی، تجمع اعتراضی روز گذشته ملت خشمگین در برابر مسجد "قبا" در خیابان شریعتی را حدود سه هزار نفر اعلام داشته اند، یکی از یاران مبارز ما که خود در این همایش شرکت داشت ضمن رد این مطلب (فقط سه هزارنفر) برایمان تعریف کرد که دراین همایش و تجمع ده ها برابر بیش از سه هزار نفر شرکت کرده بودند. شاید رقم سه هزارنفر فقط در مورد کسانی باشد که هنوز اعتقادی به یکی دیگر از ملعونان رژیم یعنی " دکتر بهشتی" دارند، همان ملعونی که خود از بنیانگزاران رژیم ولایت وقیح بود و در انفجار دفترمرکزی حزب جمهوری اسلامی در خیابان پامنار (توطعه ای که نزدیک به سی سال پیش توسط همین سیدعلی گدا و رفسنجانی ترتیب یافته بود) بدرک واصل گردید.
این یار ما تعریف کرد که مردم از هر بهانه ای برای تجمع و سردادن فریاد اعتراض استفاده می کنند، حتا اگر این بهانه به مناسبت روز هفتم تیرماه و بدرک واصل شدن مشتی ملا و مکلای وطن فروش باشد، کما این که دیروز این کار را کردند و باز هم مورد حمله و ضرب و شتم و زخمی شدن و دستگیری قرار گرفتند و شاید ده ها نفر زخمی و صدها نفر؛ دوباره حاصل این تجمع بود.
مشروح دیده ها، نظریات و مشاهدات این یار همرزم را در زیر می خوانیم:
هزاران نفر درتجمع خیابان شریعتی
گردهمایی مردمی در مسجد قبا باعث شد تا دیروز هم نیروهای امنیتی، لباس شخصی و پلیس روز راحتی نداشته باشند. آنها درسرتا سر خیابان شریعتی مستقر شده بودند و چهار راه ها نیز در قرق نیروهای گارد ضد شورش بود. با این حال ده ها هزارنفر خود را به مسجد قبا رساندند و برغم حمله نیروهای امنیتی ـ نظامی، برای چندمین روز متوالی فریاد زدند: "موسوی، موسوی، حمایتت می کنیم."
تجمع دیروز به منظور بزرگداشت شهدای هفتم تیر و آیت الله بهشتی در مسجد قبا برگزار می شد. این مراسم مجوز داشت ولی به گفته یک شاهد مطلع، مسجد قبا دیروز پس از بیت رهبر جمهوری اسلامی و سازمان صدا و سیما، امنیتی ترین نقطه تهران بود. قرار بود میر حسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد هم در این مراسم حضور داشته باشند؛اما ظاهرا آنها به علت ازدحام جمعیت نتوانستند خود را به داخل مسجد برسانند، اما سخنان وی از طریق تلفن برای مردمی که در بیرون مسجد گردآمده بودند پخش شد که ضمن تاکید برپیگیری رای مردم، از لزوم حفظ آرامش نیز سخن گفت.
بر اساس خبری که پیش از این منتشر شده بود مراسم بزرگداشت شهدای هفتم تیر، باید ساعت 6 عصر آغاز می شد، اما ماموران امنیتی از حدود ساعت 2 ظهر به حالت آماده باش در خیابان شریعتی مستقر شده بودند. تعداد این نیروها در زیر پل سید خندان، اطراف حسینیه ارشاد، پل همت، میدان محسنی و تقاطع میرداماد شریعتی، چشمگیرتر بود. همچنین مانند روزهای گذشته تعداد بسیار زیادی موتور سوار هم در میدان محسنی حضور داشتند تا در صورت نیاز وارد عمل شوند؛ کاری که در ادامه مراسم انجام دادند و به ضرب و شتم مردم پرداختند.
در سوی مقابل اما ده هاهزار نفر از مردمی که به نتیجه انتخابات 22 خرداد معترض هستند و در اطراف مسجد قبا تجمع کرده بودند، رفته رفته دادن شعار را آغاز کردند.
عمده ترین شعار تجمع کنندگان "یا حسین میر حسین" بود؛ آنها شعارهای دیگری هم می دادند، از جمله: "موسوی موسوی حمایتت می کنیم"، "یک یاحسین تا میر حسین"....
تعداد جمعیت چنان زیاد بود که رد آن از جنوب تا سید خندان و از شمال تا پل صدر امتداد می یافت. آن هم در حالیکه خیابان شریعتی از حدود ساعت 4 عصر بسته شده بود و عبور مرور از مسیر های دیگرو به سختی انجام می گرفت.
در واقع در حالیکه داخل مسجد قبا مملو از جمعیت بود، ده ها هزار نفر نیز در اطراف آن گردآمده بودند. به همین دلیل نیروهای امنیتی و پلیس از ابتدا سعی کردند مردم را متفرق کنند. آنها ابتدا از برخورد خشونت آمیز پرهیزو تنها به مردم گوشزد می کردندکه این مراسم مجوز ندارد و حضور در آن غیرقانونی است؛ اما مردم گوششان به این حرف ها بدهکار نبود. هر چند بسیاری هم در پاسخ نیروهای امنیتی می گفتند گرفتن مجوز از دولت غیرقانونی، خود عملی غیرقانونی است.
آغاز درگیری
بعد از مدتی و پس از آنکه تلاش ماموران امنیتی برای متفرق کردن مردم به جایی نرسید، این نیروها به خشونت متوسل شدند؛ آن هم در حالیکه دیگر ابتدا و انتهای جمعیت به درستی مشخص نبود و پیاده رو های دو طرف نشان از سیل مردمی داشت که هنوز به سوی مسجد قبا می آمدند. مامورین سپس برای متفرق کردن مردم به شلیک گلوله هوایی پرداختند، اما حجم جمعیت به گونه ای بود که مردم حتی امکان فرارنداشتند. به این ترتیب شلیک تیرهوایی هم نتوانست جمعیت را از جای خود تکان دهد؛ در اینجا بود که نوبت به گاز اشک آور رسید که این روز ها پر مصرف ترین گاز در ایران شده است. اما این گاز ها هم نتوانست مردم را متفرق کند.
آنها حتی چند دستگاه ماشین آتش نشانی با آب جوش هم آورده بودند که اگر چه مورد استفاده قرار گرفت اما جوابگوی جمعیت نبود؛ به این ترتیب آب جوش هم بی فایده بود. در واقع تعداد جمعیت به حدی بود که بسیاری از حاضرین آن را بیش از تظاهر کنندگان میدان بهارستان ارزیابی کرده اند.
در این جا بود که خبر دهان به دهان پیچید که میر حسین موسوی و همسرش دکتر زهرا رهنورد هم در حال حرکت به سمت مسجد قبا هستند؛ جایی که گفته می شدسید محمد خاتمی و محمد رضا بهشتی انتظارشان را می کشند؛ اما بر اساس آخرین خبرها آن دو امکان ورود به داخل مسجد را نیافتند، همانطور که فائزه هاشمی و عفت مرعشی، همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی، محمود دعایی، هادی غفاری و... هم نتوانستند وارد مسجد شوند. مهدی کروبی هم بعد از مدتی رسید و مورد استقبال مردم قرار گرفت. فیلم لحظه ورود او را نشان می دهد:
از دیگر چهره هایی که در جمع مردم دیده می شد، هادی غفاری بود که این روزها سخنان وی در مورد آیت الله خامنه ای، واکنش های زیادی را برانگیخته است.
بی خبری از داخل مسجد
از سوی دیگر از آنجا که موبایل ها قطع بود، خبرنگاران نتوانستند اخبار داخل مسجد را از کسی جویا شوند؛تنها شایعات بود که دهان به دهان می گشت و از فرد به فرد تفاوت می کرد. به هر حال از آنجا که از فاصله 500 متری مسجد قبا هم نمی شد عبور کرد، هنوز خبری از سخنرانی موسوی یا کس دیگری منتشر نشده است. هر چند گفته می شد که خاتمی و بهشتی در مسجد سخنرانی کرده اند. حجت‌الاسلام فاطمی نیا نیز در مورد ویژگی های شهید بهشتی سخن گفته است.
در جریان این گردهمایی مردمی تعداد زیادی بر اثر ضرب و شتم هایی که از ساعت 6 شروع شد، صدمه دیدند اما گزارش ها از مرگ کسی حکایت ندارد.
هر چند برخی منابع از دستگیری رضاعطاران، بازیگر سینما و تلویزیون در جلوی مسجدقبا خبرداده اند. پیش از این خبردستگیری هماروستا و حسین زمان به عنوان هنرمندانی که تاکنون بازداشت شده اند منتشر شده بود.
هلیکوپترهمیشه در پرواز
هلیکوپتر همیشگی این روزها هم که خود به نمادی در این راهپیمایی ها بدل شده، در آسمان به این طرف و آن طرف می رفت و فیلم می گرفت. مردم دستان خود را به سوی هلیکوپتر می گرفتند و بلندتر شعار می دادند شاید برای انکه به قول یکی از حاضرین، کسی که هر روز از آن بالا جمعیت را می بیند، عاقبت صدای مردم را بشنود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزگاریست نازنین...
بیش از ۲۰ نفر از زنانی که روز ششم تیرماه در اعتراض به بازداشت‌های اخیر و خشونت‌های اعمال شده علیه معترضان، در پارک لاله تهران گرد هم آمده بودند، از سوی نیروی انتظامی دستگیر شدند.
تارنمای «تغییر برای برابری»، از انتقال تعدادی از دستگیرشدگان به بازداشتگاه شاپور خبر داده‌است.
بنا به گزارش‌ها، نیروی انتظامی روزششم تیر با ممانعت از ورود زنان سیاه‌پوش به پارک لاله، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد.
یک شاهد عینی گفته‌است که تعدادی از زنان میانسال، در سکوت بر نیمکت‌های پارک نشسته بودند و تعدادی از آن‌ها شمع‌هایی با روبان سیاه در دست داشتند.
به گفته وی مادرانی که فرزندانشان در اعتراضات اخیر بازداشت یا ناپدید شده‌اند، با در دست داشتن عکس آن‌ها در برنامه شرکت کرده بودند.
نیروی انتظامی با ممانعت از ورود زنان سیاه‌پوش به پارک لاله، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد
بنا به این گزارش نیروی انتظامی حضور پررنگی در پارک لاله داشت و ماشین‌های پلیس، نیروی گارد و زنان پلیس برای ممانعت از تجمع مادران در این پارک مستقر شده بودند.
جمعی از زنان ایران هفته گذشته در بیانیه‌ای که با عنوان «مادران عزادار» منتشر شد، اعلام کرده‌ بودند: «تا آزادی کلیه زندانیانی که برای اعتراض به تقلب‌های انتخاباتی دستگیر شده‌اند و پایان دادن به خشونت‌ها، و مجازات قاتلان فرزندان‌مان، هر هفته ساعت ۷ بعدازظهر در حوالی محل شهادت ندای عزیزمان با سکوت به سوگ می‌نشینیم.»
ندا آقاسلطان، در راهپیمایی شنبه ۳۰ خرداد به ضرب گلوله کشته شد. تصویر ویدئویی که از لحظه مرگ این زن جوان گرفته شده در بسیاری از شبکه‌های خبری جهان به نمایش درآمده‌است.
طی پانزده روز اخیر، هزاران نفر از فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، دانشجویان، فعالان حقوق بشر و شهروندان معترض به نتایج انتخابات بازداشت شده‌اند.
گزارشگران بدون مرز اعلام کرده که گزارش‌های متعددی از شکنجه بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر ایران دریافت کرده‌است.
آمار رسمی، شمار کشته‌شدگان درگیری‌های اخیر را بیش از ۳۰ نفر اعلام کرده‌است. گزارش‌های تأئیدنشده تعداد جان‌باختگان پانزده روز اخیر را «صدها نفر» ذکر کرده‌اند.
«مادران عزادار» اعلام کرده‌اند برای پایان دادن به خشونت‌ها و مجازات قاتلان فرزندان‌شان، هر هفته ساعت ۷ بعدازظهر در سکوت به سوگ می‌نشینند.
خبرهايی از رنج و سرگردانی خانواده زندانيان

گویا: امروز از طريق خانواده يکی از زندانيان خبر رسيده که درکنار اخبار مسائل انتخابات و اعتراضات و ... يک امر مهم که از نگاه همه مغفول مانده است، وضعيت انبوه خانواده زندانيان دستگير شده در سطح شهر(غير از افراد سرشناس دستگير شده)است. انبوه خانواده افرادی که گم شده و يا دستگير شده اند جلوی دادگاه انقلاب در خيابان معلم جمع ميشوند و اينقدر دستگيرشده ها زيادند (به ۳ هزار نفر تخمين زده ميشوند) که دادگاه انقلاب هر يکی دو ساعت يک ليست جديد اعلام ميکند. و خانواده ها بايد معطل ليستها بمانند.
برخی از آنها از شهرستان آمده اند و تهران را بلد نيستند و همانجا در کنار دادگاه معطل ميمانند شايد خبری از پسر يا دختر دستگير شده شان و يا احتمالا آزادی آنها بگيرند. روبروی دادگاه انقلاب ليستهايی زده اند در باره افراد زندانی و قرارهای صادره برای آزادی آنها که در هر ليست حدود بيست اسم و فاميل آمده است. بعد از ظهر شنبه حدود ۳۵ ليست روی ديوار قرار داشته است. گفته شده که ديروز صبح انبوه خانواده ها که از جواب ندادن دادگاه کلافه شده بودند به عنوان اعتراض وسط خيابان معلم ميروند که ماموران با زور آنها را کنار ميزنند و از بالای دادگاه هم از آنها فيلمبرداری ميشده است.
درکنار زندان اوين هم همين تجمع ديده ميشود و عده زيادی از خانوده ها بويژه شهرستانيها همان جا روی خاکها و يا زير پل بزرگراهی که از کنار زندان ميگذرد اطراق کرده اند و منتظر دريافت جواب و ردپايی از زندانی شان هستند. برخورد ماموران دادگاه و زندان با خانواده ها تند است وگفته ميشود گاهی اوقات نيز خبر مرگ برخی از مفقودی ها را به عزيزانشان ميدهند و در محل ديگری جنازه عزيزشان را به شرط شلوغ نکردن و آرام دفن کردن ميدهند.
همچنين برخورد دادستانی - مرتضوی - و معاونت امنيت تهران - حداد - با خانواده ها خوب نيست . و بويژه مرتضوی با مسخره کردن و طعنه و تمسخر با خانواده ها برخورد ميکند .
بسياری از جوانان دستگير شده که پس از مدتی با وثيقه آزاد شده اند گفته اند در بدو دستگيری و يا يکی دو روز اول که خارج از اوين نگهداری ميشده اند کتک خورده اند. هم چنين دختران و زنان دستگير شده در جايی به نام بند نسوان ۲ نگهداری شده اند و به قدری تعدادشان زياد بوده که از برخی زندانيان عادی برای بازجويی بدنی و يا دادن سرويس به آنها استفاده ميشده و رئيس بند نيز مرتب به مسئولين ميگفته ديگر جا نداريم و زندانی جديد نفرستيد و يا عده ای را آزاد ميکرده اند تا جا برای افراد جديد باز شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعضای بازداشت شده سفارت بریتانیا در تهران آزاد شدند
صدای آمريکا : تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از آزادی اعضای بازداشت شده سفارت بریتانیا در تهران خبر داد. این خبر یک روز پس از آن اعلام می شود که هشت تن از کارمندان سفارت بریتانیا در تهران، به اتهام ارتباط با نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شدند. رسانه های دولتی جمهوری اسلامی روز یکشنبه به نقل از غلامحسین محسنی اژه ای، وزیر اطلاعات، اعلام کردند شواهدی وجود دارد مبنی بر آن که کارمندان سفارت بریتانیا در تهران درباره حوادث و تظاهرات اخیر ایران، اخبار و اطلاعات جمع آوری کرده اند. هنوز تعداد کارمندانی که همچنان در بازداشت هستند مشخص نیست.پیشتر، دیوید میلیبند وزیر خارجه بریتانیا اعلام کرد اتحادیه اروپا به به هر گونه آزار و اذیت و ارعاب شهروندان اروپایی در تهران، به روشی «قوی و جمعی» پاسخ می دهد. همزمان، خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از شاهدان عینی گفت در تظاهرات روز یکشنبه در خیابان قبا در شمال تهران حدود ۳ هزار نفر شرکت کردند. بنا به گزارش های تایید نشده، درگیری های خشونت آمیز میان نیروهای پلیس و مردم تظاهرکننده چندین مجروح برجای گذاشت.جمهوری اسلامی محدودیت های سنگینی را برای روزنامه نگاران در نظر گرفته است و از جمله به آنان اجازه نمی دهد که از آنچه درخیابان ها می گذرد خبر و گزارش تهیه کنند. ده ها تن از اساتید دانشگاه ها، روشنفکران و دگراندیشان، روزنامه نگاران و تظاهرکنندگان، تا کنون بازداشت شده اند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هشدار شدید اتحاديه اروپا به ايران پس از بازداشت كارمندان سفارت بريتانيا
رادیو فردا: اتحاديه اروپا روز يكشنبه سركوب تظاهرات در ايران را محكوم كرد و گفت كه به هر گونه آزار و ارعاب كاركنان ديپلماتيك سفارتخانه هاى خود در تهران پاسخ مشترك و قاطع خواهد داد.كارل بيلت، وزير امور خارجه سوئد، كه كشورش از روز چهارشنبه رياست دوره اى اتحاديه اروپا را بر عهده مى گيرد، گفت: حكومت ايران در داخل و خارج ضعيف شده است.وى اظهار داشت: «روشن است كه رژيم در تلاش است تا با سركوب شديد، موقعيت خود را حفظ كند. اما نمى تواند اين حقيقت را پنهان كند كه اين يك رژيم ضعيف شده است و مشروعيت آن هم در داخل و هم در خارج از دست رفته است.» وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا روز يكشنبه در جزيره كورفو يونان گردهم آمدند تا استراتژى خود را در قبال ايران پس از اعتراض هاى گسترده خيابانى دو هفته اخير روشن كنند.برگزارى اين نشست با دستگيرى هشت كارمند ايرانى سفارت بريتانيا همزمان شد كه به گفته غلامحسين محسنى اژه اى، وزير اطلاعات جمهورى اسلامى، در ناآرامى هاى پس از انتخابات رياست جمهورى دست داشته اند. وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا روز يكشنبه از ايران خواستند تا هر چه سريعتر كاركنان سفارت بريتانيا و يك خبرنگار يونانى بازداشت شده در تهران را آزاد كند. يان كوهوت، وزير امور خارجه جمهورى چك، كه رياست كنونى اين اتحاديه را بر عهده دارد در اين زمينه با خواندن بیانیه ای گفت: «اتحاديه اروپا از ايران و مقام هاى اين كشور خواسته است تا خصومت با كشورهاى عضو اين اتحاديه، شركا و همچنين شهروندان آن را متوقف كند.»

وى افزود: «اتحاديه اروپا قويا دستگيرى ها و سركوب مستبدانه اعضاى جامعه مدنى را تقبيح مى كند.»
وزير امور خارجه چك اظهار داشت: «ما براى مقام هاى ايرانى روشن ساخته ايم كه آزار و ارعاب افراد ايرانى يا خارجى كه در سفارتخانه هاى اتحاديه اروپا (در تهران) كار مى كنند با پاسخ مشترك و قاطع اتحاديه اروپا روبرو خواهد شد.»
اعتراض هاى اخير خيابانى در تهران بزرگترين مخالفت با نظام جمهورى اسلامى ايران از زمان پيروزى انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است. معترضان با رد نتيجه انتخابات رياست جمهورى كه در آن محمود احمدى نژاد برنده معرفى شده است خواستار ابطال آن و برگزارى انتخابات جديدى شده اند. مقام هاى جمهورى اسلامى ايران اين اعتراض ها را به قدرت هاى خارجى و بويژه آمريكا و بريتانيا نسبت داده اند ولى هم رييس جمهور آمريكا و هم مقام هاى بريتانيا چنين اتهامى را بى اساس دانسته اند. تهران در واكنش به آنچه دخالت لندن در امور داخلى خود خواند دو ديپلمات بريتانيايى را اخراج كرد و بريتانيا نيز دست به اقدام مشابهى زد. در جريان تظاهرات مسالمت آميز دو هفته گذشته در ايران حداقل ۲۰ نفر كشته شده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"یک پیام مهم..."
پانزده دقیقه پیش (یعنی ساعت3:15 بامداد به وقت تهران) ایمیلی دریافت کرده ایم از یک شیرزن ایرانی مبارز. به دلیل این که انتشار ایمیلی ارسال شده برای ما، از نظر شرعی و عرفی دور از وجدان است؛ اما از آنجائی که این ایمیل حاوی پیامی از سوی مبارز خستگی ناپذیر یعنی آقای "حشمت الله طبرزدی" برای عامه مردم میهن است، مصمم شدیم آن را در این "پست" بگنجانیم، با این توضیح که پیامی برای آن شیرزن ارسال کرده و درخواست کردیم بما اجازه چنین کاری را بدهند اما شاید بدلیل مشغول بودن ایشان با سایر برنامه های ملی و میهنی خویش، هنوز فرصت گشودن و خواندن پیام را نیافته اند. و دیگر این که این لحظه زمان انتشار "پستی" جدید؛ طبق برنامه ریزی ما رسیده است. بنابراین از شما در خواست می کنیم که عین ایمیل ارسالی این شیرزن مبارز و میهن پرست را در زیر بخوانید (توجه: برای رعایت مسایل ایمنی، نشانی پست الکترونیکی این بانوی ایرانی را نشان نداده ایم):
seti onlyپیامی به آزادی خواهان-حشمت اله طبرزدی پیامی به آزادی خواهان-حشمت اله طبرزدی م...seti ........
پیامی به آزادی خواهان-حشمت اله طبرزدی

من به همه ی آزادی خواهان ایران که این پیام من به آن ها می رسد درود می فرستم. به همه ی آن کسانی که فکر می کنند رای آن ها را برای دیگری خوانده اند درود می فرستم. به آن هایی که در چند روز گذشته مورد سرکوب،توهین،تحقیر و ضرب و شتم قرار گرفته اند درود می فرستم. به آن هایی که انتخابات را تحریم کردند درود می فرستم. به کسانی که به هر دلیل به احمدی نژاد رای دادند اما پشیمان شده اند درود می فرستم. به خانواده های داغداری که در سوگ عزیزانشان نشسته اند درود می فرستم. به هزاران زندانی سیاسی درو د می فرستم. به کسانی که در تهران یا شهرستان ها یا برون مرز در راه پیمایی ها شرکت کردند درود می فرستم. به همه ی کسانی که از بیم کشته شدن یا بازداشت شدن در روز های اول در تظاهرات شرکت کردند اما اینک کنار کشیده اند درود می فرستم . به کوشندگان سیاسی که از بیم بازداشت از میدان بیرون رفته و حتا یادی از بازداشت شدگان نمی کنند درود می فرستم. من به همه ی کسانی که دلشان برای آزادی می تپد درود می فرستم. به همه ی کسانی که به هر دلیل از من بدشان می آید یا با من اختلاف نظر دارند یا با روش من مخالف هستند درود می فرستم. من به آن هایی که پیرو مهندس موسوی هستند و به هیچ وجه با افکار و روش و اهداف امثال من موافق نیستند و فقط در پی این هستند تا با ابطال انتخابات ایشان به ریاست جمهوری برسند درود می فرستم. من به همه ی دختران و پسرانی که در شادی انتخاباتی خواندند و رقصیدند اما پس از آن پژمرده شدند درود می فرستم. من به هر مبارزی با هر تحلیل و عقیده ای که برای آزادی مبارزه می کند درود می فرستم. من حتا به خانواده ی هاشمی رفسنجانی که در تظاهرات شرکت کرده و بازداشت شدند درود می فرستم. من صرفا و صرفا به عنوان یک شهروند به خودم اجازه دادم تا چنین امر مهم یعنی مورد خطاب قرار دادن آزادی خواهان و ارسال درود به آن ها و درخواست یک کار بسیار ساده اما بسیار بسیار مهم را از آن ها داشته باشم. خواهش می کنم پیش داوری نکنند. خواهش می کنم تحلیل و تفسیر نکنند. فقط و فقط گوش فرا دهند و به آن عمل کنند.نگویند چون طبرزدی گفته اگر به آن عمل شود امتیازش از آن او خواهد بود. برای این که این ابتکار من نیست. عزیزان و هم میهنان و آزادی خواهان! اگر امکان تظاهرات آرام را به شما نمی دهند. اگر امکان حرف زدن به شما نمی دهند. اگر شما را کتک زده یا می کشند. اگر شما را بازداشت و روانه ی زندان می کنند.اگر مادران داغدار را درپارک لاله آن گونه مورد ضرب و شتم قرار می دهند، اما همه ی ما از یک مبارزه ی کم هزینه اما موثر و از یک امر مهم غافل مانده ایم. ای دوستان عزیز!ای آزادی خواهان راستین! ای کسانی که حقتان زیر پا گذاشته شده است. در چند شب گذشته گروه کثیری از همین مردم از ساعت ۱۰ شب تا ۱۰:۳۰ بر بالای پشت بام ها رفته و شعار الله اکبر- مرگ بر دیکتاتور سر می دهند. چرا شما این روش را امتحان نمی کنید؟ چرا روی آن تبلیغ نمی کنید؟چرا آن را به شهرستان ها نمی کشانید؟ نکند گروهی از این کار هم واهمه دارند؟ یا اهمیت نمی دهند؟ و یا به اهمیت آن پی نبرده اند یا در این اندیشه هستید که مبادا بهمن ۵۷ تکرار شود؟ دوستان گرامی اگر تنها اثر جنبش اخیر این بوده است که مردم یک بار دیگر با رفتن بر بالای پشت بام ها این گونه همبستگی خود را اعلام کنند،باور کنید ارزش آن همه هزینه را داشته است.من به عنوان یک مبارز کوچک که سالیانی در این زمینه تلاش کرده و آرزو داشته ام که روزی مردم با یک شعار مشترک به همبستگی علیه استبداد برسند باور نمی کنم بار دیگر این موفقیت نصیب ما ملت ایران بشود. هم میهنان عزیز! من به عنوان فرزند کوچک همه ی شما که در این چند روز بدترین روز های عمرم بوده و حتا ارتباطم را قطع کرده و نگذاشتند سهم خود در این مبارزه را ادا کنم از همه ی شما به ویژه نخبگان شما دعوت می کنم این مهم را انجام بدهید. از کوشند گان سیاسی که چند روز اخیر اثری از آن ها حتا در فضای مجازی نمی بینم درخواست می کنم بر این انفعال خود فایق بیایند و همه ی مردم را به دادن شعار در پشت بام ها تشویق کنند. من هنوز به این کار و همت شما باور دارم. فراموش نکنید اگر چنین کردید، مهندس موسوی یعنی همان کاندیدای محبوب شما در شرایط فعلی خواهد توانست در مقابل زیاده خواهان و تقلب کنندگان بایستد و با قدرت خواهان ابطال انتخابات شود. من اگر چه در زمینه های بسیاری با ایشان اختلاف نظر جدی دارم اما امیدوار هستم یک بار هم که شده با همبستگی و اتحاد پشت سر او بایستیم و باور داشته باشیم که با هزینه ی بسیار کم به پیروزی خواهیم رسید. ابطال انتخابات و برگزاری انتخاباتی آزاد یک پیروزی بزرگ برای ما است. اگر به این امر باور دارید پس همت کنید. اگر دیکتاتور با همین وضعیت کاندیدای خود را تثبیت کند وای به روزگار همه ی ما. پیروز باشید . پاینده ایران و درود بر شما. حشمت اله طبرزدی/۷/تیرماه/۱۳۸۸/خورشیدی
-- Ma Hastim. ta nafas hast Ma Hastim.setareh.Tehranpayande IRAN
seti.ch1@....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گلایه ها
ساعت حدود 45 دقیقه پس از نیمه شب، یا درواقع آغاز بامداد روز دوشنبه هشتم تیرماه است و من خسته و درمانده از حدود 48 ساعت بیخوابی و نشستن بی وقفه در مقابل کامپیوتر برای انتقال اخبار و وقایع جاری بر میهن ستمدیده و نیر پاسخ نوشتن به هزاران ایمیلی که روزانه دریافت می کنیم، این سطور را می نویسم.
حدود نیم ساعت پیش ایمیلی دریافت کردم از هم میهنی از آنسوی مرزها. از جائی که مردمانش دورادور شاهد جانفشانی های ما هستند و این جانفشانی ها خود بهانه ای گردیده که با انتشار اخباری (چه از "تارنمای ما" و چه از سایر رزمندگان و یارانی که در "وبلاگ ها" و "تارنماها" و نشریات آشکار یا پنهانی خویش؛ آخرین حوادث و جو خفقان موجود در ایران را انتشار میدهند)، در خارج از میهن و برای دریافت کنندگان بسیار معدود ایمیل هایشان، تلاش دارند برای خویش نام و وجهه ای کسب کرده و نشان دهند که بر ایران و ایرانی دل میسوزانند.
در ظاهر امر؛ این خبری خوشحال کننده باید باشد چرا که، اگرچه که آنان این کار را برای "خود" و مطرح ساختن خویش انجام میدهند اما بهرحال برخی اخبار و واقعیت ها ، و آنچه که در سرزمین گرفتار طوفان بلا و ستم ما در جریان است به سمع و نظر همان معدود دریافت کنندگان ایمیل هایشان میرسد و اگر هر دریافت کننده، آن را لااقل برای چهار یا پنج نفر دیگر "فوروارد" یا ارسال نماید، در مجموع می توان گفت شاید صدها نفر از این اخبار واقعی آگاه میشوند. اما دلگیری ما این است که این آقایان یا بانوان محترم، آنقدر وجدان ندارند که هنگام انتقال این خبرها منبع انتشار دهنده را نام ببرند و مزورانه تلاش می کنند آن را خبری جلوه دهند که خودشان به شخصه (مثلن از یک منبع موثق) دریافت داشته اند...!
این دیگر چیزی بیش از رسوائی و بی وجدانی است. این آقایان یا بانوان محترم، هنوز پس از سی سال اقامت در دنیای امن و بدور از خطر خارج از میهن، و با تمام ادعاهایشان مبنی بر این که هریک "مدرّس" یا "استاد" یا "دانای مطلق" و "پروفسور" در آموزش شیوه های دموکراتیک می باشند هنوز این اولین "الفبای" دموکراسی را نیاموخته اند که در انتقال خبری از منبعی که در ایران دارای جایگاه و پایگاهی مردمی و بی چون و چرا است؛ وظیفه دارند و ادب و وجدان و شرافت به آنان حکم می کند که خبر را بصورت جعلی و بنام خویشتن منتشر نسازند بلکه در کمال انسانیت بنویسند: " ..... به نقل از ...." - و سپس در دنباله آن خبر مربوطه را برای این و آن ارسال نمایند.
افسوس که این انسانهای بقول خودشان متمدن (زیرا فکر می کنند با زیستن سی ساله در خارج به تمدن رسیده اند) ما ایرانیان داخل میهن را اصلن قبول هم ندارند و بطرق مختلف تلاش می نمایند که مثلن به ما روش های دموکراسی، آزادیخواهی، مبارزه با رژیم، ایستادگی تا انتها در مقابل ظلم و ستم و... و... و... ، را نیز ارسال نمایند تا بما این نکته را القا کنند که ما هنوز نادان و عقب مانده هستیم و اگر به حکم وظیفه، انقلابی راه انداختیم و از شر رژیم پلید و جهنمی آسوده شدیم، باید بلافاصله دست بسوی آنان دراز کرده و ضمن سپاسگزاری از اینکه بما این دروس را آموختند(..!!!!!) اینک باید از این دانشمندان و فاضلان بخواهیم که قدم بر چشمان ما بگذارند و به میهن تشریف بیاورند تا گوسپندان نادانی بنام "ایرانی" را چوپانی و شبانی نمایند که البته و صد البته، در این تشریف فرمائی ایشان، ما باید پیشاپیش قول دهیم که مقتدا و پیشوای آنان حضرت " امام رضای" آنان، یعنی جناب مستطاب "شهریار قلابی ایران" را به رسمیت شناخته و دوباره هنوز از چاله درنیامده، به چاه متعفنی سرازیر گردیم که آنان از سالها برای ما کنده اند تا خودشان از برکت خونهای پاک ریخته شده برای آزادی میهن، به آب و نان و نوائی برسند....!
بیشرمی مطلق...!! تنها واژه ای که بر این تلاشهای مذبوحانه می توان اطلاق نمود کلمه "بیشرمی" است....!!
در زیر پاسخی را که ما به آن ایمیل شرح داده شده در بالا ارسال نمودیم، برایتان انتشار میدهیم:
**
آقایان اي شمايانی که در خارج از مرزهای میهن نشسته اید و تنها کار مفید شما ایمیل پراکني برای هم مسلکان خویش است تا ازین راه براي خويش وجهه ای خریده و خود را در کوران و در مسیر حوادث و اتفاقات داخل میهن قرار دهید. اي شمایانی که ادعاهایتان مبنی بر بودن آدم هاي دمکرات و پيروی از دموکراسی؛ گوش فلک را کر کرده است...!! آيا این را می دانید که نخستین شرط دموکراسی، داشتن شرافت در امانت داری است؟ شمایانی که خبرهای منابع داخل میهن را، از وبسایت هائی که دایر کنندگانش به قیمت جان و زندگی خویش اینگونه اخبار را انتشار میدهند، کپی کرده و اينسو و آنسو ارسال می نمادیئ آیا بشما نياموخته اند که انسانیت و شرافت حکم می کند که هنگام نقل اين اخبار حداقل موظف هستيد، وجدانا موظف هستيد که منبع اصلی خبر را نام ببرید؟ خبری که شما در زير با حذف منبع خبر برای خودتان به اینسو و آنسو ارسال می کنید (زیرا مردم داخل ایران که اين ایمیل های شما را دریافت نمی کنند و اگر هم دریافت کند پشیزي برایش ارزش قايل نیستند) براحتي از تارنماي ما کپي شده اما هیچ اشاره ای نشده که: "این خبر را از تارنماي جنبش همبستگی دانشجویان ایران بخوانيد...!!!". میدانم که با ریاکاری و با استدلالهای خویش پاسخم خواهيد داد که منظور اصلي پخش خبر است..! بلی آن یک روی قضیه است اما همانگونه که اشاره کردم، وظيفه و وجدان و شرافت حکم می کند که حتمن نام منبع انتشار دهنده خبر قید شودو این کار شما هيچ آوازه اي برای ما ندارد زیرا ما جای واقعي خویش را در میهن و در دلهای هم میهنان خویش داریم اما برای شما، این افتخار را نصیب شما خواهد نمود که آن معدود کسانی در داخل ایران؛ که اهتمالن ايمیل شما را دریافت مي کنند با شادی خواهند گفت : آفرین بر این هموطني که در خارج از میهن به سایت مورد علاقه ما نیز مراجعه کرده و اخبار آن را در خارج تکثیر می کند..! بلی درج نام منبع خبر دست کم اين افتخار را نصیب شمایان خواهد نمود، و دیگر این که وقتي خبري را از تارنمای ما سرقت کرده و بدون نام منبع اصلی انتشار ميدهید، لااقل با پرروئی آن را براي خود ما ایميل نکنید که اینطور عکس العملی پرخاشجویانه نشان ندهیم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صحنه ای از تهاجم دیروز مزدوران رژیم به مردم بی دفاع (مربوط به دیروز یکشنبه هفتم تیرماه)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ