سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۵/۰۸

پنجشنبه: 8/5/1388 (زمان: 00:10 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاران ، همرزمان و هم میهنان گرامی غمگین و دل شکسته ایم که "پست" امروز را با خبری بسیار بد آغاز می کنیم.
همانگونه که حدود یک ساعت و نیم پیش، در آخرین مطلب "پست" دیروز (چهارشنبه هفتم امرداد) نوشتیم، حدود ساعت 10:40 دیشب یکی از یارانمان طی خبری کوتاه و تلفنی به ما گزارش داد که سه تن از همرزمان ما که از اعضای گروه "اعدام های انقلابی" تشکیلات میباشند، در تلاشی نافرجام برای اعدام یکی از پلیدترین مزدوران رژیم جان شریف و گرامی خویش را در راه مبارزه برای آزادی میهن، به وطن و هم میهنان تقدیم داشتند. در همان مطلب کوتاه نوشته بودیم که خبرتکمیلی را پس از دریافت، در "پست" امروز منعکس خواهیم نمود. اینک به گزارش تکمیلی را از قول یاری گرامی که در محل حضور داشته بخوانید:
"همونطوری که میدونین از دو ماه به اینسو، "رادان" که سِمَتِ قایم مقام فرماندهی نیروهای انتظامی کل کشور را بدنبال نام کثیفش یدک می کشه، در لیست ما بود که هرچی زودتر "اعدام انقلابی" بشه تا به سزای اینهمه پستی و پلیدی که به مردم بیگناه کرده برسه.
ما (رسته ی اعدام های انقلابی) درین مدت با جستجوهای مداوم در کمین بودیم که این نامرد پست را گیر بیاندازیم تا این که چند ساعت پیش خبردار شدیم که قراره امشب (چهارشنبه شب) به مناسبت اجتماعات فردا (پنجشنبه هشتم امرداد) و راههای مبارزه و پیشگیری از حضور مردم چه در مصلای تهران و چه بهشت زهرا، جلسه ای با حضور فرماندهان سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و احمدی نژاد، در دفتر نهاد رییس جمهوری در میدان فلسطین برگزار بشه که بطور قطع و یقین این حیوان کثیف هم آنجا خواهد بود.
با این اطلاع رسانی "سه گروه 3 نفری" در مسیرهای حختلفی که به میدان فلسطین منتهی میشه، ماموریت پیدا کردند که در این مسیرها بطریق همیشگی حضور داشته باشن که هرکدوم از این سه گروه؛ با ماشین حامل این مزدور سیاه روی روبرو شدن، بلافاصله خودش و ماشینش را منهدم کنن. از جمله یکی از این گروها، گروه ما بود که در مسیر میدان پاستور بودیم. سه تا از بچه ها یعنی "مراد و علیرضا و فهیمه" (اسامی مستعار است) وظیفه حمله و انهدام را بعهده داشتن و من قرار بود دورادور، با موتورم فقط هوای کار را داشته باشم که خبر موفقیت یا عدم موفقیت را هم به ستاد مرکزی و هم به شماها برسونم و بمن دستور اکید داده شده بود که در هرصورت، حق مداخله در عملیات را ندارم، به همین دلیل حتا بمن "کلت کمری" هم نداده بودن.
ساعت حدود 10 شب ماشین این پست فطرت از دور پیداش شد و بچه ها بسرعت از پشت سر رسیدن و با پیچیدن جلوی ماشینش و ایجاد یک تصادف عمدی؛ با اسلحه هاشون (کلت کمری) پریدن پایین و ماشنیش را بستن به گلوله که بلافاصله از داخل ماشین با کلاشینکوف بطرف بچه ها جواب آتیش داده شد و هرسه تا یارانمان از سرتاپا سوراخ سوراخ شدن.
من اطمینان دارم که راننده ماشین و خودِ این نامرد پلید که جلو (بغل دست راننده) نشسته بود بسختی مجروح شدن اما دو نفر دیگه که در صندلی عقب ماشین نشسته بودن بچه های ما را بستن به آتش و هرسه نفر را کشتن.
من چون نه اسلحه ای داشتم که بتونم وارد معرکه بشم و نه دستوری برای دخالت درین عملیات، فقط تونستم با موتورم گاز بدم و تا میتونم از محل دور بشم و اول یه زنگ کوتاه بشما زدم. بعدش رفتم ستاد مرکزی و عین همین گزارش را برای آنها تعریف کردم و حالا هم که پیش شما هستم تا جزئیات را براتون بگم."
آنچه در بالا خواندید گزارش موبموی این عملیات ناموفق بود، گو این که هنوز خیلی زود است که به ناموفق بودن این واقعه صحه بگذاریم زیرا که بنا به گفته این یار عزیز، گرگ پلید "رادان"، و همچنین راننده اتومبیل هدف شلیک بچه ها قرار گرفتند و قدرمسلم زخمی شده اند و امیدواریم بر اثر زخمهای وارده به درک واصل گردند اما این عملیات به بهای جان سه تن از همرزمان ما تمام شد که جای تاسف بسیار است.
*****
اطلاعیه دادستانی تهران
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۵۷۴۶۴
تاريخ: ۰۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۰:۳۸
دادستان عمومي و انقلاب تهران درباره حوادث پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري اطلاعيه اي منتشر كرد.متن اطلاعيه دادستاني تهران به اين شرح است:ملت غيور و سرافراز ايران اسلاميحركت عظيم و هوشمندانه شما در خلق حماسه اي ديگر با حضور 40 ميليوني به ميزان 85 درصد واجدين شرايط در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري رقم خورد بار ديگر عمق دلبستگي امت مسلمان و ولايتمدار ايران عزيز را به آرمان هاي معمار كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) و بيعت آگاهانه از ولي امر مسلمين حضرت آيت الله خامنه اي (مد ظله العالي) در پيش چشمان تحسين‌گر جهانيان به نمايش گذاشت و برگ زرين ديگري را بر صفحات كتاب قطور مردمسالاري ديني افزود.انتظار مي‌رفت بعد از اين نمايش قدرت ملي و ا سلامي، دشمنان كينه‌توز سر عقل آمده با پذيرش واقعيت ايران مقتدر و يكپارچه راه تعامل منطقي مبتني بر اصول انساني در پيش گيرند، اما متاسفانه بار ديگر شاهد آن بوديم كه استكبار جهاني به سركردگي امريكا و انگليس علي رغم شعارهاي عوام فريب به اصطلاح بشردوستانه و ادعاهاي رياكارانه مبني بر گسترش دموكراسي، در مقابل يكي از دموكراتيك‌ترين انتخابات‌هاي دنيا و اراده شما مردم آزاده تمكين نكردند و با دخالت‌هاي آشكار و بي‌شرمانه خود در امور داخلي ايران با طراحي و مديريت اغتشاشات و آشوب هاي پس از انتخابات، نقاب از چهره كريه خود برداشتند.البته عده‌اي خودفروخته و گروهي بازي‌خورده نيز در داخل كشور وسيله دست بيگانگان قرار گرفتند و با اقدامات غيرقانوني و هنجارشكن، زمينه فتنه‌انگيزي و شرارت را براي عوامل دشمن فراهم نمودند كه منجر به وارد آمدن خسارت جاني و مالي فراوان به هموطنانمان گرديد و شيريني اين جشن واقعي را به كام همه تلخ نمود.مع الوصف همان‌گونه كه مردم عزيزمان مطلعند با حضور به موقع و مقتدرانه نيروهاي خدوم و جان بر كف انتظامي و امنيتي و بسيج مردمي، اغتشاشگران دستگير و آتش‌افروزي‌ها پايان يافت و همچنين تعدادي از طراحان، هدايت‌كنندگان و عوامل ميداني اغتشاش نيز بازداشت گرديدند كه دادگاه اولين گروه از عوامل ميداني آشوب ها روز شنبه مورخ 10-05-1388 برگزار خواهد شد.لازم به ذكر است در بين متهمان اشخاصي هستند كه از روي تصاوير به دست آمده از آنها در هنگام ارتكاب جرم توسط مردم بيدار و آگاهمان مورد شناسايي و بازداشت شده‌اند.البته برخي از همدستان ايشان كه در تصاوير وجود دارند در حال حاضر متواري‌اند كه مطمئنا به زودي با كمك مردم عزيز آنها نيز مورد شناسايي و به دست قانون سپرده خواهند شد.اتهام اين گروه از متهمين به شرح ذيل مي باشد:1- حمله به مراكز نظامي با سلاح گرم و سرد و بمب هاي آتش زا2- حمله به مراكز دولتي و به آتش كشيدن آنها3- تخريب اموال عمومي4- ايجاد رعب و وحشت در بين مردم5- ارتباط با گروه هاي معاند و محارب مانند گروهگ منافقين6- ضرب و شتم مامورين انتظامي و امنيتي7- ضرب و شتم شهروندان8- تخريب اموال شخصي مردم9- تهيه گزارش براي رسانه هاي بيگانه و دشمن10- توزيع شبنامه بر عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي.در پايان يادآوري مي گردد به زودي و پس از تكميل پرونده‌هاي بقيه متهمين دادگاه رسيدگي به اتهامات ايشان نيز تشكيل و طي اطلاعيه‌هاي بعدي زمان برگزاري هر دادگاه و نتايج آن به اطلاع عموم ملت عزيز خواهد رسيد.

*****
ویدئوی جدیدی ازشعارهای"مرگ بر دیکتاتور - مرگ بر روسیه" - شب گذشته



*****
می نویسم حتا اگر کشته شوم. خونم از خون ندا ها رنگین تر نیست
حشمت اله طبرزدی
از یک سو به دلیل شنیدن اخبار و گزارش های مربوط به شکنجه و کشتار جوانان،گرفتار سر درد شده ام از دیگر سو شاهد وقایع شگفت انگیز در حوزه ی حکومت داری هستم و از دیگر سو نگران این هستم که سرنوشت مردم و کشور به کجا کشیده خواهد شد. در عین حال در زیر سرنیزه زندگی کردن مانع از این می شود که مسائل را آن گونه که می فهمی بیان کنی.به همین دلیل حتا ابتدا برای این نوشته ،عنوان مشخصی نیافتم و نام آن را "بدون عنوان" گزینش کردم تا هر کس هر برداشتی که می تواند از آن داشته باشد.
من با تجربه ای که از قلم زنی در هفته نامه ی پیام دانشجو دارم ،این مهم را دریافته ام که کار نویسندگی یک نوع ریسک یا دل به دریا زدن و یا خود را به دشت خون زدن است. هر گاه نویسنده بخواهد از یک امر مهم پرده بردارد مثل کسی است که باید جسارت این را داشته باشد که از یک بلندی بپرد یا خودش را به امواج بسپارد و با خود بگوید،می نویسم.هر چه بادا باد!
۱-با کشته شدن محسن روح الامینی، فریاد جناح اصول گرا نیز در آمد و آقایان و خانم های اسلامی و اصول گرا نیز دریافتند که انگار در این مملکت خبر هایی هست.کسانی که به ملت وعده ی بهشت داده بودند و همواره این ادعا را داشتند که گویا قوه ی قضاییه،دستگاه انتظامی و نظامی و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در دنیا بی نظیر است،اینک به فریاد امده و از مسئولین پرسش می کنند که پاسخگوی این قساوت ها کیست؟البته از این بابت باید خوشحال بود که به مرور ادم های کمی با سواد و کمی مستقل در درون این جناح به صدا در امده و گویا مقدر بود تا خون محسن زیر شکنجه ی دولت اسلامی بریزد تا این بخش از حکومت گران نیز زبان به گلایه و شکایت بگشایند. گویا مقدر بود تا خون محسن بر زمین بریزد تا این گروه نیز دریابند که در ۳۰ سال گذشته و البته در دوره های گوناگون به نام دین و انقلاب و نظام بر سر جوانان چه اورده اند. اما این گروه هنوز نمی خواهد به ریشه های بحران و تراژدی و مسئولین اصلی ان ورود کنند. نه تنها این گروه تمایلی برای فهم و افشای ریشه ی واقعیت ها ندارند،بلکه وفاداران به خط امام نیز خود را از فهم ریشه های این فجایع محروم می کنند. برای این که حقیقت تلخ است. البته به تعبیر ایه اله مطهری، حق برای کسانی تلخ است که نمی خواهند ان را بفهمند و به نفعشان نیست. و گرنه حق به خودی خود تلخ نیست. من در ادامه ی این نوشتار به برخی ریشه ها اشاره خواهم کرد.
در هر حال حتا کسانی چون علی مطهری نیز به جنایات ارتکابی توسط بازجویان جمهوری اسلامی اعتراض کرده و همراه با او گروه بزرگی از اصول گرایان زبان به اعتراض گشودند. به سهم خود از علی مطهری که زمانی سابقه ی دوستی با او داشتم را سپاس گذاری می کنم و به او گوشزد می کنم که با توجه به شخصیت پدرش و خودش از او انتظار داشتم تا بالاخره و البته به مرور صف خود را از ادمکشان جدا نماید.اگرچه این ابتدای ماجرا خواهد بود و مشکل ها خواهد افتاد.
۲-پس از این که داستان تراژیک کشته شدن محسن زیر شکنجه،افشا شد و فریاد نمایندگان مجلس اسلامی نیز در امد،اقای خامنه ای رهبر رژیمی که از ان به جمهوری اسلامی تعبیر می کنند،مجبور شد دستور بسته شدن سوله ی کهریزک را بدهد. او بدون این که از مسئولین در مورد گشایش و اداره ی این شکنجه گاه بازخواستی نماید یا در باره ی شکنجه و شهادت جوانان ایرانی به دست جانیان سخنی بر زبان بیاورد، دستور به بستن این اردوگاه استالینیستی داد تا بر روی اعتراض های دوستداران خود ابی بپاشد تا مبادا این اعتراض ها شعله ور شده و دامن خودش را نیز بگیرد.در صورتی که این سوله یک شبه به وجود نیامد. یادم هست در جریان بازداشت و شکنجه ی دانشجویان پلی تکنیک در سال های ۸۵-۸۶ به همین مناسبت،یک مقاله ی افشاگر نوشتم که از سوی تیم بازجویی مربوطه که زیر نظر مرتضوی و حداد عمل می کردند ،مورد بازخواست شدید قرار گرفتم. زیرا در ان زمان در مرخصی از زندان به سر می بردم.بنابراین،سوله ی کهریزک چند سال است که دایر است و گویا کسانی چون سردار رادان و سردار مقدم که دست اندکار اداره ی سپاه ثاراله هستند، این اردو گاه را نیز تدارک می کرده اند.
فراموش نکنید که این دو سردار،مامور راه اندازی گشت ارشاد یا برخورد با جوانان در دوره ی ۴ ساله ی احمدی نژاد بوده اند و ارتباط تنگا تنگی با مرتضوی دارند. پس تا کنون نام مقدم،مرتضوی،رادن و حداد را در ذهن داشته باشید. باید این نکته را به دست اورد که چه کسی از این ها پشتیبانی می کند که چنین گستاخ به سرکوب تا مرز خشونت کور و شکنجه ی زندانیان پیش رفته اند؟ اگر بتوان این حلقه ی مفقوده را به دست اورد،می توان به بسیاری از موارد مجهول در سیستم سرکوب عریان دست یافت. ایا به راستی ان گونه که اصلاح طلب ها سعی کرده اند ادرس بدهند، مسئول این حلقه احمدی نژاد است؟
۳-در چند روز گذشته فرماندهان سپاه و بسیج نیز سخنان زیادی در مورد سرکوب مردم به میان اورده اند. شکی ندارد که بسیج در کنار سپاه ثار اله مسئول بخش بزرگی از کشتار ها و شکنجه ها بود ه است.اما در میان این فرماندهان نام سالک و طائب،بیش از دیگران تکرار شد.این دو روحانی هر دو از رابطین دفتر خامنه ای بوده و هستند. در واقع ان گونه که من در سال های ۸۰ و ۸۱ در انفرادی های عشرت اباد و ۲-الف مربوط به حفاظت اطلاعات سپاه بوده ام به خوبی از نقش این نیرو در سرکوب ازاد اندیشان و تعلق خاطر ان ها به مصباح یزدی اگاه هستم.ان ها همین دید گاه های مصباح یزدی در مورد تزینی بودن ارای مردم را برای مطالعه به من می دادند و از ان دفاع می کردند.پس افرادی چون سالک و طائب در عین حال که نمایندگان خامنه ای هستند،و در سرکوب ها نقش اساسی دارند به مصباح یزدی نیز ارادت خاص دارند.این جریان تا اتفاقات اخیر و سرپیچی نسبی احمدی نژاد از حکم خامنه ای از حامیان سرسخت احمدی نژاد به شمار می امدند و گفته می شود که مجتبا خامنه ای حلقه ی وصل تمام این جریانات است.
می خواهم تاکید کنم که همه ی این روحانیان و سرداران تند رو و بی رحم ،مستقیما از سوی دفتر خامنه ای حمایت شده اند. من خود اگاه نیستم که در این زمینه نقش مجتبا چیست. پیش از این گمانم بر این بود که اصغر حجازی مامور هماهنگی این جریان است. پس اصلاح طلبان ادرس عوضی ندهند. این جریان نه از وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد که مستقیما از دفتر خامنه ای دستور گرفته و می گیرند.می نویسم حتا اگر کشته شوم. خونم از خون ندا ها رنگین تر نیست.(اهان. همین را تیتر نوشته انتخاب خواهم کرد)
۴-اقای خامنه ای در نماز جمعه ی ۲۹ خرداد با صراحت دستور سرکوب مردم را صادر کرد.او برای این که نظامیان و لباس شخصی ها و نیرو های امنیتی وانتظامی را تحریک کند، حتا بدون جهت گریه کرد. او در حالی از احتمال کشته شدن خودش -یا به تعبیر خودش،جسم ناقصش -حرف زد که حاکم مطلق بوده و هیچ کس حتا اگر بخواهد، نمی تواند به او اسیبی برساند. اما این را گفت تا نیرو های تحت امر، تحریک شوند و با شدت هر چه تمام تر مردم را سرکوب کنند.پس باید بپذیرد که هرکس شکنجه یا کشته شده است،به دستور او عمل کرده.نیرو های تحت امر هر گاه بشنوند که اراذل و اوباش یا خس و خاشاک و یا اغتشاشگران قصد جان فرمانده و رهبرشان را کرده اند،چرا نباید ان ها را تا سر حد مرگ بزنند و یا به گلوله ببندند؟پس در این ماجرا اگر چه تک تک فرماندهان و مجریان مسئول هستند،اما در راس ان ها شخص خامنه ای قرار دارد.مگر این که او و پیروان پذیرفته باشند که به وظیفه عمل کرده و کشته شدگان باید به چنین سرنوشتی دچار می شدند.بنا براین در این مورد باید با شجاعت به مسبب اصلی اشاره کرد و ادرس اشتباهی نداد.
۵- احمدی نژاد و دولت او در این زمینه گناهکار هستند.برای این که او به عنوان رییس دولت و رییس جمهوری در همه ی این قضایا مسئول است. بزرگترین جرم احمدی نژاد این است که هر گاه در مسئله ای با این اهمیت که می بایست نظر می داده است،فقط به این دلیل که به نفع او نبوده سکوت اختیار نموده است. او گمان کرده که می تواند چون کبک سر در برف کرده و بعدا اعلام کند که در این حوادث نقشی نداشته است. در صورتی که حتا اگر در سرکوب نقش مستقیم نداشته باشد،به دلیل انفعال و بی عملی اش در مقابل مردم قرار گرفته و در جرایم موجود شریک است.
اگر چه همگان اگاه هستند که در حمله به کوی دانشگاه و شکنجه ی دانشجویان در زیر زمین وزارت کشور،این احمدی نژاد است که باید پاسخگو باشد. برای این که دستور حمله را شورای تامین صادر کرده بود و مسئولیت ان با احمدی نژاد است.ولی او از یک سو از نتایج سرکوب نفع می برد و از دیگر سو با سکوت خود،مسئولیت حمله و سرکوب را متوجه ی دیگران می کند.
۶-موارد بالا در حوزه ی مربوط به سرکوب و امور امنیتی و نظامی بود.اما در کنار این حوادث،اتفاقات شگفت انگیز دیگری در حال وقوع است. اگر چه در شرایط کنونی همه ی سران و دست اندرکاران حکومت به یکدیگر گل می زنند اما در این زمینه احمدی نژاد گوی سبقت را از دیگران ربوده است.
احمدی باور کرده است که ۲۴ ملیون نفر به او رای داده اند. رهبر جمهوری اسلامی جلو تر از همگان در این امر موثر بوده است.همگان اگاه بودند که اگر موسوی رای بی می اورد به نفع نظام و رهبر بود.ولی او همچنان علاقه داشت که احمدی رای بیاورد.اگر خلاف این بود حتما طرفداران رهبر به صورت تشکیلاتی از احمدی رویگردان شده بودند.شورای نگهبان و نیرو های نظامی و انتظامی نیز از او رویگردان شده بودند.اما چنین نشد و مهم تر این که، رهبر پیش از تایید شورای نگهبان احمدی را تایید کرد و برای تثبیت او دستور سرکوب صادر نمود.حتا در خطبه ی نماز اعلام کرد که نظرات احمدی از نظرات هاشمی که یار دیرینه اش بوده است،به او نزدیک تر است. پس نقش رهبر در پیروزی احمدی و تثبیت ان پیروزی موثر بوده است. اگر چه بخش اصلی رای احمدی- هر اندازه که بوده و ما نمی دانیم-،مربوط به خودش است. بخشی از فقرا و محرومان و نیز برخی مخالفین جدی رفسنجانی و روحانیان به احمدی رای داده اند و همگان از این امر اگاه هستند.ولی محمود از یک سو نقش رهبر را بی اثر و از دیگر سو نقش خودش را بیش از حد و در عین حال تاثیر تقلب را ندیده گرفته و در مقابل رهبر قد علم کرده است.اگر چه او حق دارد معاون خود را انتخاب کند اما این صرفا یک بهانه است. بار ها و بار ها گفتیم که احمدی دل در گرو ولایت امام زمان دارد و نه ولی فقیه. او اصول اسلامی در حوزه ی حکومت را بر نهاد روحانیت ترجیح می دهد. انگار شرایط موجود را اماده ی ابراز نظرات خود دانسته است. به این دلیل از دید اصول گرایان واقعی حق با احمدی نژاد است. برای این که از یک سو او حق دارد معاون خود را انتخاب نماید و از دیگر سو می خواهد تا انجا که ممکن است ،دست روحانیون را از قدرت و حکومت کوتاه کند تا به زعم خودش از رانت خواری و فساد ها جلو گیری نماید. اگرچه در تناقض افتاده است. برای این که از یک سو به کمک همین رانت ها به ریاست جمهوری رسیده و از دیگر سو تلاش دارد که ریشه ی این رانت حکومتی را از بین ببرد!؟
برخورد متقابل رهبر و احمدی تا کنون به گونه ای بوده است که گویا این رهبر است که خودش را به احمدی می چسباند و نه این که احمدی به رهبر نیازمند باشد.از دیگر سو جناح محافظه کار سر بر اورده و اعلام می کند که احمدی را به سرنوشت بنی صدر و مصدق دچا ر می کند!انگار نه انگار که تا دیروز برای تثبیت احمدی ،ایران را به اتش کشاندند. در ظرف کمتر از چند روز به این نتیجه رسیدند که او ولایت پذیر نبوده و باید قربانی شود!ایا این حرکت محافظه کاران به قصد قربانی کردن احمدی در پای نظام و رهبر نیست؟ هر چه باشد از دیدگاه ما این اقدامات نشانگر اغتشاش شدید در امور حکومتی است و از جنس اختلافات منطقی نمی باشد. امور کشور داری رو به انارشی می رود و امیدوار هستم که هزینه ی ان را حکومت بپردازد و نه مردم.
۶- از سوی دیگر، اقای رفسنجانی اعلام کرده است که نزاع بر سر انتخابات است که اگر برطرف شود،مشکلی باقی نخواهد ماند. او در عین حال از رهبر تعریف کرد و بار دیگر ما را به این اندیشه فرو برد که ممکن است همه ی این ها دست به دست هم بدهند تا احمدی نژاد را قربانی کرده و قدرت را به روحانیت برگردانند.شاید جناح اصلاح طلب نیز از این کار بدش نیاید. ان ها نیز دوست دارند که احمدی قربانی شود،انتخابات تجدید شود و موسوی زیر نظر خامنه ای به ریاست جمهوری برسد تا نظام بیمه شود و خط امام مستدام گردد و حرف ان ها نیز به کرسی بنشیند. ما اما باور داریم که خواسته ی مردم این نیست.خواسته ی مردم مصالحه ی بزرگ در بحران نیست. ان ها خواهان ازادی انتخاب،بیان،حزب و تجمعات هستند.
۷- همه ی ما اگاه هستیم که جمهوری اسلامی به صفت اسلامی بودن و اصل ولایت فقیه است که پس از ۳۰ سال به چنین سرنوشتی دچار شده است. برای این که حکومت فردی از نتایج اولیه ی چنین اندیشه هایی است. ما بر این باور هستیم که دین باید از حکومت جدا بشود. هر گاه قدرت را مقدس دانستیم، مانع از این خواخهیم شد تا این قدرت نقادی و دست به دست شود. قدرت فساد اور است . در حالی که طرفداران اندیشه ی اسلام سیاسی که خمینی از پایه گذاران ان بود به تقدس و تمرکز قدرت باورمند هستند.اگر خامنه ای چنین دستور سرکوب می دهد و دفتر او مرکز قدرت غیر پاسخگو و حامی کسانی چون مقدم،رادان،طائب،مرتضوی،سالک و دگران است،فقط به این دلیل است که قدرت او را مطلقه،مقدس و اسلامی و از جانب خدا دانستند. حال اگر همین قدرت به طاهری اصفهانی یا منتظری و رفسنجانی نیز داده می شد، همین اش و همین کاسه بود. کسانی چون علی مطهری باید اگاه باشند که قدرت مطلقه و متمرکز و غیر پاسخگو فساد اور است ومن در میتینگ ۲۹ مهر ۷۶ در مقابل دانشگاه تهران همین را گفتم که به اتش خشم اقایان دچار شدم.ریشه ی این شکنجه ها و کشتار ها در قدرت مقدس و غیر پاسخگو است. نمی شود از یک سو به طرف القا کرد که تو نماینده ی خدا و امام زمان هستی و از دیگر سو باید پاسخگو باشی . نمی شود از یک سو ادعا کرد که این حکومت خدا بر روی زمین است و از دیگر سو انتظار نداشت که معترضین علیه ان، زیر شکنجه کشته شوند. شانس اورده ایم که خامنه ای ولی فقیه است. اگر خمینی در قید حیات بود همه ی معترضین را محارب معرفی می کرد و سرنوشت همگان معلوم بود.
۸- اخرین کلام من این است که سران رژیم به جان هم افتاده اند و البته این سنت تاریخ و به زعم من اراده ی خداوند است. برای این که کسانی که ظلم می کنند به ظلم خود گرفتار می ایند. نه احمدی انقدر ضعیف است که باهنر بخواهد او را استیضاح کند و نه مردم زیر بار هاشمی می روند که بار دیگر بخواهد با شعبده بازی، حکومت روحانیون رانت خوار را نجات بدهد و نه خامنه ای قادر خواهد بود از طریق سرکوب،مردم را وادار به تمکین کند.نه قالی باف انقدر موجه است که بخواهد با افشاگری علیه احمدی جایی در دل مردم ناراضی برای خود دست و پا نماید و نه حتا امکان همدستی مجدد هاشمی و خامنه ای و خاتمی وجود خواهد داشت. در این اشفته بازار، فقط ان باند قدرت است که به جنایت علیه مردم ادامه می دهد و شیرازه ی امور سیاسی و اقتصادی از هم گسسته است. اگر چه فقر و بیکاری و تورم گلوی مردم را می فشرد اما توده های ناراضی تصمیم دارند از طریق اعتراضات خیابانی به بهانه ی چهلم شهدا و سالگرد انقلاب مشروطیت در ۱۴ امرداد یا روز تحلیف و تنفیذ به مبارزات خود ادامه بدهند و حق است که چنین کنند.
و ما نیز وظیفه ی خود می دانیم با تاکید بر اصولی چون :تمامیت ارضی، منافع ملی،استقلال همه جانبه ی کشور،ازادی،دموکراسی،اعلامیه ی جهانی حقوق بشر،حقوق مسلم اقوام ایرانی،تساوی حقوق زن و مرد،نفی خشونت و جدایی دین از حکومت به دفاع از مردم برخیزیم و همگان را به همبستگی دعوت کنیم.تاکید می کنم که کشور در لبه ی پرتگاه اغتشاش یا خشونت تمام عیار و ورشکستگی قرار دارد و در این شرایط است که بیگانگان برای دخالت در امور کشور طمع کرده و من به سهم خود از دستگاه های مسئول و نیرو های وطن پرست در هر رده و در هر نهاد و ارگان و از هر طیف و طبقه ، دعوت می کنم تا با همبستگی مسئولانه به نجات کشور کمر همت بندیم.ما نباید بنشینیم و نظاره گر نزاع درون حکومت از یک سو و سرکوب مردم بیگناه از دیگر سو باشیم. ممکن است نیرو های قدرتمند با مطالعه ی این نوشته قصد هر نوع نقشه ی شیطانی علیه من را در ذهن پرورانیده یا عملی سازند. اما به ان ها هشدار می دهم که از شما ترسی ندارم. فقط به شما اعلام می کنم که در این ۱۵ سال، انچه نوشتم برای اصلاح امور کشور بود و خود شاهد بودید که به موقع نوشتم اما عمل نکردید. یک بار هم که شده به من اعتماد کنید و به نصایح من تن در دهید و کمک کنید تا کشور را از این شرایط خطرناک رها سازیم.
به راستی کدام انسان عاقل حاضر است بیش از این کشور را به دست کسانی بدهد که تا دیروز از احمدی یک بت ساختند اما امروز خواهان استیضاح او هستند!شما را به خدا به خود ایید و امور کشور را به دست نمایندگان واقعی ان بسپارید. ۳۰ سال حکومت برای شما کافی است. اجازه دهید نمایندگان واقعی ملت که از طریق انتخابات ازاد زیر نظر نهاد های بی طرف بین المللی برگزیده می شوند،سر رشته ی امور را در دست بگیرند و از تجربه ی مثبت شما ها نیز بهره ببرند. تضمین خواهند دادکه از هر نوع خشونت جلو گیری کرده و برای همیشه خشونت و اعدام و شکنجه از این مملکت رخت بر خواهد بست.
دستان خود را به سوی همه ی کسانی دراز می کنیم که دل در گرو ملک و ملت دارند.
*****
ترمینولوژی حقوقی جدید
بهمن کشاورز

1- اینکه در کشوری تنش‌های سیاسی و اجتماعی وجود داشته باشد، طبیعی و پذیرفتنی است. اینکه طرفین یا اطراف این تنش‌ها به یکدیگر انواع خطاها و جرم‌ها و قصورها و تقصیرها را - از ریز تا درشت - با تقبل آثار حقوقی و قضایی چنین انتساب‌هایی نسبت دهند، باز هم قابل توجیه است اما شدت و نوع موارد انتسابی به میزان انصاف و در عین حال ساختار فرهنگی و اخلاقی طرفین یا اطراف چالش بستگی دارد.
حتی اینکه طرف پرزورتر و آنکه به اصطلاح دست بالا را دارد، به طرف کم‌زورتر سخت بگیرد و احیاناً قلع و قمع کند و بگیر و ببند راه بیندازد،‌ شگفت‌انگیز نیست، به ویژه اگر محل وقوع این داستان‌ها جهان سوم باشد. در این مورد هم رعایت یا عدم رعایت «قواعد بازی»‌یعنی قوانین ماهوی و شکلی کیفری، در بگیر و ببندها به میزان انصاف و در عین حال دوراندیشی طرف پرزورتر بستگی دارد. مآل ‌اندیشان جایی برای سازش و بازگشت باقی می‌گذارند و آنها که دور‌اندیش نیستند، نه.2- در این زد و خوردها معمولاً آنچه طرفین یا اطراف به هم نسبت می‌دهند، یکی از عناوین زیر را می‌تواند داشته باشد:الف- یا «توهین» و دشنام است که هرگاه عرفاً باعث وهن شناخته شود مرتکب قابل تعقیب خواهد بود.ب- یا نسبت دادن صریح جرم تعریف شده در قانون است که از باب افترا و در صورت عجز نسبت دهنده از اثبات صحت انتساب قابل پیگرد خواهد بود.پ- یا نسبت دادن اکاذیبی است که هرگاه قصد اضرار به طرف یا تشویش اذهان احراز و برای نسبت دادن از ابزارهای برشمرده در قانون استفاده شود، مرتکب به عنوان «اشاعه اکاذیب» قابل تعیب خواهد بود.در این حالات تکلیف طرفین یا اطراف قضیه روشن است. طرفی که می‌گوید و نسبت می‌دهد نتایج احتمالی عملش را می‌داند و طرف مقابل هم اگر بخواهد از طرق قانونی احقاق حق کند، می‌تواند.3- موضوع وقتی پیچیده می‌شود که در این دعواها از الفاظ و تعبیرهایی استفاده شود که در هیچ‌یک از گروه‌های پیش‌گفته نمی‌گنجند و در عین حال انتساب آنها به افراد یا اشخاص می‌تواند دودمان آنها را به باد دهد و یا حداقل اگر اهل سیاست باشند، زندگی سیاسی آنها را به آخر برساند. فراموش نکنیم در کشور ما دخالت جدی در سیاست به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و رئیس جمهور و صدها سمت دیگر مستلزم «تأیید صلاحیت» است و رد صلاحیت صرفاً بر مبنای داشتن پیشینه کیفری مؤثر صورت نمی‌گیرد. بلکه اظهارنظر هر روزنامه و مجله و همسایه و همکار و... ممکن است ثبت و ضبط و زمانی باعث «رد صلاحیت» شود.4- با این مقدمات عرض می‌کنیم استفاده از تعبیراتی چون: کودتای پارلمانی (که چند سال پیش عنوان شد)، انقلاب نارنجی، انقلاب مخملی و براندازی نرم ممکن است از جهت «ژورنالیستی» جذاب و جالب باشد اما وقتی به طور جدی و از زبان کسانی که گفتارشان باعث ترتب آثار می‌شود، مطرح گردد، این اشکال را ایجاد می‌کند که نه طرف قضیه تکلیفش را می‌داند و نه خواننده و شنونده موضوع را درمی‌یابند و نه حتی خود گوینده و نویسنده، اگر در مقابل این پرسش قرار گیرندکه «داستان چیست؟» قادر به پاسخگویی خواهند بود.5- حاصل اینکه یا باید ترمینولوژی حقوقی و کیفری را دوباره بنویسیم و پدیده‌های پیش گفته و معادلات چندمجهولی همانند آنها را حل کنیم و یا بهتر است برای بیان و تشریح پدیده‌ها از اصطلاحات و کلمات تعریف‌شده استفاده کنیم تا تکلیف همه روشن باشد.وکیل دادگستری
منبع: خبرآنلاین
*****
صفحه نخست امروز پنجشنبه هشتم امردادماه "روزی"نامه کیهان که تا ساعاتی دیگر در تهران و شهرستانها توزیع خواهد شد.
دو خبر از "روزی"نامه کیهان که تا ساعاتی دیگر در تهران و شهرستانها توزیع خواهد شد:
1- فضله پراکنی های "حسین بازجوی" مفلوک:
(خبر ويژه)افراطيون شكست خورده از مردم در انتخابات باشكوه 22خرداد، به ترفند حذف صورت مسئله و نوشتن صورت مسئله اي انحرافي روي آورده اند. در اين شيوه رياكارانه و شعبده بازانه، عناصر شكست خورده اي كه به جاي تمكين در مقابل راي مردم، سر به شورش و قانون شكني گذاشتند، صورت مسئله را عوض نموده و ادعا مي كنند دعوا بر سر مشروعيت و چگونگي آن است! در اين شيوه چشم بندي كه جرقه آن توسط يكي از رجال سياسي زده شد، ادعا مي شود «با راي مردم تقابل وجود دارد در حالي كه بدون راي مردم مشروعيت وجود نخواهد داشت».صرف نظر از بحث هاي كلامي و سياسي و آكادميك درباره خاستگاه مشروعيت و تفاوت مشروعيت و مقبوليت و... واقعيت اين است كه مسئله موجود عدم تمكين طيفي از گردن كلفت ها و ديكتاتورهاي حزبي در برابر راي قاطع مردم است فارغ از اين كه اين راي را نشانه مشروعيت بدانيم يا مقبوليت.در آخرين نمونه از اين فضاسازي هاي فريبكارانه- كه طي دو هفته اخير به ويژه از سوي برخي محافل رسانه اي شدت يافته- حسين مرعشي سخنگوي حزب كارگزاران مدعي شد: تكليف كار همين جا بايد مشخص شود. ملت يا حق انتخاب دارند و يا ندارند. اگر حق انتخاب دارند كه در آن صورت بايد انتخابات واقعي و سالم باشد. متاسفانه الان شاهديم كه به محض اشاره به حقوق ملت از سوي آقاي هاشمي صداهايي از اطراف بلند شده است كه اساسا مردم حقي ندارند. امروز شاهد بروز نظرات بديعي در نظام هستيم كه مردم را يك سر كنار مي گذارند و صحبت از حق خدا مي كنند و مي گويند كه اساسا مشروعيت نظام با خداست.وي كه با سايت وابسته به شاخه جوانان حزب سخن مي گفت، اشاره اي به تضييع مكرر حقوق ملت از سوي حزب و جريان متبوع خود در زمينه اشرافيگري، دست يازيدن به بيت المال، قانون شكني، زد و بند با سوءاستفاده كنندگان اقتصادي و سياسي، پيشنهاد دستكاري قانون اساسي براي تمديد رياست جمهوري هاشمي و... نكرد و توضيح نداد كه چرا هم در انتخابات سال 84 و هم در انتخابات امسال به كارشكني و دهن كجي در مقابل راي قاطع ملت پرداخته اند.مرعشي در گفت وگوي خود خواستار محوريت بخشيدن به ميرحسين موسوي شد و با وجود ادعاي «احقاق حقوق ملت در چارچوب قانون اساسي»، خواستار بدعتگذاري و دور زدن نهادها و مجاري قانوني شد. سخنگوي كارگزاران پيشنهاد داد «هيئت حل و عقل ]عقد![ با دعوت از بزرگان و دلسوزان و شخصيت هاي شناخته شده، موثر و طراز اول از نهادهاي مختلف و جناح هاي سياسي از خبرگان و مجلس و مجمع تشخيص و قوه قضاييه، علما و مراجع، مجمع روحانيون و جامعه روحانيت تشكيل شود.»مرعشي كه گويا به شرح اظهارات مبهم هاشمي رفسنجاني مي پرداخت، اظهارات هاشمي را «بسته جناب آقاي هاشمي» لقب داد اما توضيح نداد كه ايجاد هيئت هاي خلق الساعه و من درآوردي و دلبخواه چه نسبتي با شعار قانون گرايي و دفاع از قانون اساسي و اساسا شعار احترام به راي و انتخاب مردم دارد.وي همچنين خبر داد بيانيه موسوي در خصوص تشكيل جبهه، هفته آينده منتشر مي شود. منابع رسانه اي از ملاقات دوشنبه گذشته مرعشي با ميرحسين موسوي خبر داده بودند. تشكيل جبهه سياسي، اول بار از سوي دو نفر- مرعشي و عزت سحابي- به ميرحسين موسوي القا شد.
***
كيفرخواست تعدادي از متهمان شركت در اغتشاشات خياباني تهران جهت محاكمه آنها از سوي دستگاه قضايي صادر شده است.به گزارش ايرنا به نقل از مراجع قضايي، كيفرخواست تعدادي از متهمان شركت در اغتشاشات خياباني پس از انتخابات صادر شد و محاكمه اين متهمان از روز شنبه هفته آينده آغاز مي شود.براساس اين گزارش در نخستين مرحله از محاكمه متهمان به طراحي و اجراي تحركات خرابكارانه، كيفرخواست حدود 20 تن از عناصر برهم زننده نظم و امنيت مردم صادر شده و آنها به اتهام ارتكاب جرايمي نظير ارتباط مستمر با گروهك تروريستي منافقين، بمب گذاري، حمل سلاح گرم، حمل نارنجك جنگي، حمله هدفمند به نيروهاي انتظامي و بسيجيان، حمله هدفمند به مراكز دانشگاهي و نظامي، ارسال تصوير براي رسانه هاي دشمن، سازماندهي اوباش و اغتشاشگران و ايراد خسارت به اموال و اماكن دولتي و عمومي اعم از تخريب و تحريق بانكها و منازل مسكوني محاكمه خواهند شد.گزارش ايرنا حاكيست، در اين مرحله آمران شورش هاي پس از انتخابات محاكمه نمي شوند، بلكه برخي آثار و نتايج طراحي سناريونويسي آنها به عنوان دستورالعمل اغتشاشات روشن خواهد شد.گفتني است، در ميان متهمان به مشاركت در شورش هاي خياباني افراد مرتبط با گروهك تروريستي منافقين و بهائيت حضور دارند. همچنين دادستان كل كشور از آزادي تعداد قابل توجهي از زندانيان تا نيمه شعبان خبر داد.حجت الاسلام والمسلمين قربانعلي دري نجف آبادي افزود: از مسئولان خواسته ايم افراد فاقد عنوان مجرمانه را آزاد كنند.
*****
روح‌الامینی: محسن ما دیگر بر نمی‌گردد ولی محسن‌های مردم را باید دریافت
دکتر عبداحسین روح‌الامینی پدر محسن روح‌الامینی در گفت‌وگو با شبکه پرس تی‌وی در باره پسرش سخن گفت.
به گزارش "الف" او گفت:محسن 25 سال داشت و در این سال‌های کوتاه یک ربع قرن عمر خود پسری بود که شاید الان که در مصیبت فقدانش عزادار هستیم، تازه در حال مرور ویژگی‌ها و برجستگی‌هایش هستیم. او پسر خالصی بود و تعلقی به دنیا نداشت و خیلی مهربان بود. هیچ حق‌الناسی بر گردن او نبود و همیشه کنجکاوانه در جستجوی حقیقت بود. البته قانع کردن او همیشه کار بسیار سختی بود، مثل بسیاری از بچه‌های نسل جدید ما که از ما جلوتر هستند. آنها با توجه به آنچه که ما در زمان انقلاب و این سی‌ساله انجام دادیم، خیلی از ما جلوتر هستند.وی افزود: محسن به دقت گوش می‌داد و پیگیر بود ولی این صداقت، خلوص، نجابت و مهربانی و عطوفتش باعث نمی‌شد که بی‌تفاوت باشد؛ برای همین هم در برابر بسیاری از پرسش‌هایی که مطرح می‌شد قانع کردن او بسیار سخت بود. او به جواب‌های کلیشه‌ای که ما بعضا برای اقناع جوان‌هایمان بسنده می‌کنیم، کفایت نمی‌کرد. یکی از اساتید دانشگاه می‌گفت مغز او خیلی کار می‌کند و فعال است.دکتر روح‌الامینی گفت: محسن خیلی با بی‌صداقتی مشکل داشت. با دورویی مشکل داشت. صاف و زلال بود و شاید این زلال بودن، شفافیت و خلوصش و این مظلومیتش در این حادثه اخیر، باعث شده که عواطف به سمت او بیشتر سوق پیدا بکند.مشاور محسن رضایی تصریح کرد: به هر حال با این حادثه‌ای که پیش آمده، محسن که دیگر باز نمی‌گردد، انالله‌واناالیه‌راجعون. ملک از آن خداست، محسن ما را آورد و محسن ما را برد. محسن ما دیگر بر نمی‌گردد. ولی محسن‌های مردم را باید دریافت. ما نمی‌توانیم در این روندی که هست پاسخ‌گوی بسیاری از نگاه‌ها و سوال‌ها باشیم و نمی‌توانیم سرافکنده هم بشویم.انقلابی داشته‌ایم، مردمی داشته‌ایم، عزت و افتخاری داشته‌ایم، در این 30 سال ارزش‌ها و دستاوردهایی داشته‌ایم، امیدواریم که در این‌ها علو پیدا کرده و جلو برویم. ما نباید درجا بزنیم.وی اظهار داشت: دغدغه محسن اعتلای این میهن و این کشور و گرفتاری‌های مردم بود. آزارش به کمترین کسی نمی‌رسید. اگر به جوانی نوجوانی یا بچه‌ای کمترین جسارتی می‌شد برخورد می‌کرد. بسیار حساسیت داشت. با بچه‌ها خیلی خوب بود. ما نوه‌ای داریم که تازه زبان باز کرده بود و محسن ساعت‌ها به کلمه عمو گفتن او دلش خوش بود.دبیرکل حزب اعتدال و توسعه گفت:او در جستجوی حقیقت بود و دغدغه داشت. در این بده بستان‌های مرسوم سیاسی هم خیلی از بی‌صداقتی منزجر بود. از دورویی، از نفاق، از چیز دیگری بودن و چیز دیگری جلوه دادن. به این مسائل اخیر هم نگاه می‌کرد و اعتراض داشت، ولی آشوبگر نبود. آزار او به یک حیوان هم نمی‌رسید، مثلا یک گربه خیابانی روزی از حیاط منزل ما می‌گذشت و آسیبی به او رسیده بود. محسن گربه را برد درمانگاه دانشکده دامپزشکی نزدیک منزل ما تا او را مداوا کند. آزار این بچه به یک حیوان عبوری هم نمی‌رسید. خیلی حساسیت و غیرت داشت.وی تصریح کرد: ولی این بچه سئوال داشت و قانع کردن این بچه‌ها هم کار سختی است. یعنی ما باید مسیرهایمان را اصلاح کنیم. ما باید با تدبیری بتوانیم امثال محسن‌ها را قانع کنیم و دریابیم. جواب سئوالات آنها این نیست. این روندهایی که جدا باید اصلاح شود.روح الامینی در ادامه گفت: خیلی از دوستان ما از نخبگان و از اساتید و مسئولان - آبرویی ما نداریم و هر چه داریم فدای نظام، فدای انقلاب، فدای مردم، فدای امام، شهدا، اصلا ما قابل مقایسه نیستیم، هیچی نیستیم، محسن ما و همه چیز ما فدای اینها -ولی بالاخره نمی‌شود اینجوری اداره کرد. نمی‌شود این‌گونه دنبال کرد. این‌گونه صورت مسائل را پاک کنیم. ساده‌ترین راه حل مسئله هم حذف صورت مسئله است. محسن ما رفت و بر نمی‌گردد ولی محسن‌های مردم را باید دریافت.وی اظهار داشت: بالاخره در این روندهایی که هست در اداره اجتماع در مسائل سیاسی و اینها. البته خب در دوره فتنه و در دوره غبارآلودی شرایط و شاید بشود گفت زهرآلود در برخی مسائل، در ایام فتنه و در ایام فضای زهرآلود و توطئه خارجی، مسائل و متغیرهایی که کنار هم قرار می‌گیرد، شاید مقداری صحبت کردن و قضاوت کردن کار سختی باشد.روح‌الامینی تاکید کرد: من به طور جدی از مظلومیت او (دفاع) و از پایمال شدن خون او جلوگیری خواهم کرد. پیگیری خواهم کرد. اما مسیر من متفاوت خواهد بود. مسیر من مسیری قانونی است، یک مسیر عقلایی است، انشالله خداوند این صبر را به ما داده، این استقامت را داده است. در چارچوب ارزش‌هایی که به آنها معتقدیم، در چارچوب نظامی که به آن معتقدیم و در چارچوب قانون‌ها.وی افزود: ما به نظام اعتماد داریم. ما هنوز به این نظام اعتماد داریم، برخلاف بسیاری که با کمترین مصیبتی به جای اینکه خودشان را کنترل کنند، می‌گویند ما به این نظام اعتماد نداریم. خیر من به این نظام اعتماد دارم. نظامی که صدها هزار شهید و جانباز و آزاده داده است. نظامی که میلیون ها جوان مستعد مثل محسن دارد که می‌تواند از جایگاهی، این دستاوردهای 30 ساله را به اوجی برساند.روح الامینی گفت: و ما مطمئنیم انشالله این نظام را باید در مسیری اداره کرد که وضعمان بهتر از الان باشد. خدای نکرده عقب‌گرد نکنیم، خدای ناکرده بعضی از این فتنه‌ها و بعضی از این بی‌تدبیری‌ها، سوء تدبیر، سوء اداره که لطمات جدی به ما می‌زند، ما را از مسیر اصلی منحرف نکند
*****
توضیح دوباره: همانگونه که در یکی از آخرین خبرهای دیروز نوشته بودیم، ستاد میرحسین موسوی و کروبی به همگان اعلام کرده بودند که بدلیل عدم صدور اجازه تجمع در مصلای تهران، آنان فقط امروز در مراسمی که در بهشت زهرا برگزار خواهد شد شرکت می کنند. متن اطلاعیه مجدد آنان را در زیر می خوانیم:
موسوی و کروبی امروز برنامه‌ای در مصلا ندارند
برنامه چهلم شهدا، فقط در بهشت زهرا
میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز (پنجشنبه) هیچ برنامه‌ای جز حضور در بهشت زهرا ندارند و همانطور که در سایت‌های قلم نیوز و سحام نیوز اعلام شده، برنامه چهلمین روز شهادت شهدای جنبش سبز از ساعت 4 عصر روز پنجشنبه از قطعه 257 بهشت زهرای تهران آغاز خواهد شد.
به گزارش «موج سبز آزادی» با آنکه پیش از این موسوی و کروبی خواستار حضور در مصلای تهران برای بزرگداشت شهدای جنبش سبز در چهلمین روز پس از فجایع خرداد و تیر تهران بودند، سایت‌های رسمی این دو دیروز خبر دادند که برنامه تغییر کرده و سبزها قرار است برای زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا، در بهشت زهرا حضور یابند.
«موج سبز آزادی» مطلع شده که تصمیم برخی نهادها برای سرکوب شدید تجمع مصلا با هدف جلوگیری از روند شکست تدریجی کودتا، دلیل این تغییر در برنامه چهلم شهدا بوده است. این روند که از چند روز قبل و پس از انتشار خبر شهادت فرزند یک عضو ستاد محسن رضایی آغاز شد، کودتاچیان را به چند گام عقب‌نشینی مجبور کرد. به همین خاطر بود که گروهی از زندانیان آزاد شدند، بخشی از مجلس علیه شرایط کودتایی حاکم بر کشور به موضع‌گیری پرداخت، در نهایت کودتاچیان مجبور شدند خبر تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را علنی کنند و به همه زندانیان اجازه‌ی تماس تلفنی با خانواده‌هایشان را بدهند. در چنین شرایطی، موج تازه‌ی سرکوب بهترین برگ برنده برای کودتاچیان است تا دوباره فضای امنیتی را به تهران بازگردانند و روند عقب‌نشینی‌های تدریجی را متوقف کنند؛ و این نکته‌ای است که موسوی و کروبی هم از آن غافل نیستند.
«موج سبز آزادی» به علاقه‌مندان در این مراسم اعلام می‌کند که با توجه به بسته بودن میدان جمهوری در هر دو مسیر شمال به جنوب و بالعکس، لازم است از مسیرهای جایگزین نظیر خیابان آذربایجان استفاده شود. گفتنی است مسیرهای دیگر همچون اتوبان آزادگان (کمربندی تهران)، اتوبان شهید کاظمی (از پل ساوه به سمت جنوب) و اتوبان شهید تندگویان برای تردد عابران باز است.
درباره مراسم امروز، سایت قلم نیوز نوشته است: مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی و با حضور بر مزار شهدای ٣٠ خرداد در چهلمین روز شهادت آن عزیزان، یاد وخاطره شان را گرامی می دارند. پس از ارایه نشدن مجوز قانونی از سوی وزارت کشور برای برگزاری مراسم چهلم جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد در مصلی تهران، دفاتر کروبی و موسوی اعلام کردند که مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار شهدای حوادث اخیر در کنار خانواده هایشان یاد و خاطره آنان را گرامی می دارند. این مراسم، عصر پنجشنبه (امروز) ساعت ١٦ بر سر مزار ندا آقا سلطان واقع در قطعه 257 بهشت زهرا آغاز می شود.
سایت حزب اعتماد ملی هم خبر داده که: مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار شهدای ٣٠ خرداد در چهلمین روز شهادت ان عزیزان یاد وخاطره شان را گرامی می دارند. به دنبال عدم ارایه مجوز از سوی وزارت کشور برای برگزاری مراسم چهلم جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد در مصلی بزرگ دفاتر کروبی و موسوی اعلام کردند که مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار جان باختگان حوادث اخیر در کنار خانواده هایشان یاد وخاطره انان را گرامی می دارند . این مراسم عصر پنج شنبه (امروز) ساعت ١٦ بر سر مزار جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد برگزار می شود .
*****
تنها راه؛ سقوط دولت کودتاست

جبهه مشارکت دو روز پس از صدور آخرین بیانیه اش در اعتراض به نحوه نگهداری و برخورد با بازداشت شدگان و خانواده های آنان و مقایسه آن با اسرای جنگ ایران و عراق، در بیانیه دیگری به نامه آیت الله شاهرودی و مهلت یک هفته ای رئیس قوه قضائیه برای بررسی مسائل دستگیر شدگان و آزادی آنان واکنش نشان داد و آن را مهلتی برای ادامه جنایت و پاک کردن آثار جرم خواند.این حزب اصلاح طلب همچنین تنها راه حل بحران موجود را سقوط دولت کودتا دانسته است.
این بیانیه با اشاره به فجايع جنايت آميز اخير در حق فرزندان ايران و جوانان كه با اعلام شهادت محسن روح الاميني گوشه اي از آن برملا شد، تاکید کرده است که با این جنایات «قلب انسان های آزاده به درد آمده، به گونه اي كه واكنش همه مقامات مسئولي را كه عملا از خود سلب مسئوليت مي كردند» برانگيخته شده است.
نویسندگان این بیانیه با كودتاي مخملي خواندن اقدامات پس از انتخابات آن را عليه مردم و جمهوريت نظام و سركوب گسترده سياسي و اجتماعي دانسته و افزوده اند: «از همان روز اول كاملا مشخص بود كه طبق يك برنامه ريزي مشخص و با فرماندهي افرادي خاص قرار است با شديدترين اعمال و رفتار و از جمله شكنجه هاي وحشتناك در تمام محل هاي بازداشتي، با ايجاد رعب و وحشت مانع از تداوم ايستدگي مردم در برابر كودتا شوند.»
جبهه مشارکت ادامه می دهد: «اولين آزادشدگان بازداشتي با بدن هاي كبود و آثار جراحت و ضرب و شتم شديد كه در موارد زيادي منجر به آسيب هاي جبران ناپذير جسمي هم شده بودبه ميان خانواده هاي خود باز گشتند. آنها كه در طول بازداشت خود مورد هتاكي و فحاشي هم واقع شده بودند و از جمله با كتك و شلاق در صف هاي منظم حتي مجبور به فحاشي به خود و ناموس خود نيز مي شدند و يا روي بدن آنها بنزين ريخته و ساعت ها در هواي گرم تابستاني در زير آفتاب نگه مي داشتند يا مجبور به ليس زدن كاسه توالت كلانتري شده اند در زمان بازگشت نزد خانواده خود حامل اين پيام نيز بودند كه در صورت پي گيري قانوني اين ماجراها حساب آنها با كرام الكاتبين خواهد بود.»
این حزب سیاسی با نام بردن از شهدایی که پس از دستگیری کشته شده اند می نویسد: «زماني كه مشخص شد عزيزاني چون سهراب اعرابي، محمد كامراني و امير جوادي نيز زنده و سالم دستگير شده اند و بدن شكسته و بي جان آنها كه آثار شكنجه بر آنها مشخص بود به خانواده آنها تحويل شد باز هم فرياد يا للمسلمين خانواده آنها و فعالان سياسي به جايي نرسيد و جواب مسئولان اصلي كشور جز اين نبود كه ما كاره اي نيستيم، غافل از آنكه اين پاسخ بي معني ذره اي از مسئوليت آنها در وقوع اين جنايات كم نمي كند.»
جبهه مشارکت با « ديرهنگام و ناقص » خواندن عكس العمل رئیس قوه قضاییه و با اشاره به دخالت رهبر جمهوری اسلامی در تعطیلی بازداشتگاه کهریزیک آن را نیز حرکتی دیرهنگام ارزیابی کرده و مهلت یک هفته ای رئیس قوه قضاییه را در حقيقت «مهلتی براي ادامه جنايت و پاك كردن آثار جرم» دانسته است.
جبهه مشارکت در ادامه این بیانیه شایعه حضور برخی از فرماندهان ارشد ناجا در شكنجه و خشونت رسمي علیه بازداشت شدگان را تلویحا تایید کرده و نوشته است که برخی از این فرماندهان مستقيما با كابل و شلاق به جان دستگيرشدگان مي افتاده اند و همچنین اینکه بازداشتگاهها منحصر به يك يا دو بازداشتگاه نيست.
این حزب اصلاح طلب در ادامه سكوت یک ماه و نیمه مسئولان كشور در برابر اين جنايت ها را دلیل «شکست سناريوي كودتا» دانسته و آن را «بهانه ای برای تصفيه حساب با نيروهاي سياسي و تسويه حساب هاي شخصي با كساني كه در 12 سال گذشته علیه محافظه کاران فعالیت کرده اند» خوانده و نویشته است«آنان تحت لواي سناریوی انقلاب مخملي و با محمل ارتباط با بيگانه و با تابلوي اغتشاش و آشوب دست به این کار زده اند.»
در ادامه این بیانیه جبهه مشارکت می نویسد که اگر مسئولان می خواهند با مسببان این جنایات برخورد شود باید اقداماتی انجام دهند که شامل این موارد می شود: «عزل و محاكمه همه آمران، فرماندهان و عاملان اين جنايات از جمله عزل و محاكمه كسي كه با قتل زهرا كاظمي در زندان، بنيانگذار قتل هاي زنداني بوده است و امروز متاسفانه يكي از محورهاي اصلي اين جنايات است، آزادي همه زندانيان بي گناه و از جمله زندانيان سياسي كه طبق اطلاعات واصله، وضع برخي از آنها از جمله آقايان سعيد حجاريان، بهزاد نبوي، مصطفي تاج زاده و فيض الله عرب سرخي نامعلوم و نگران كننده است، فراخوان عمومي از تمام بازداشت شدگان براي طرح شكايت خود در مرجعي عادل و قانوني و تضمين امنيت و سلامت آنها، پذيرش مسئوليت از سوي همه دست اندركاران ارشد قضايي، فرماندهان نيروي انتظامي و سپاه و بسيج با حداقل كاري كه مي توانند بكنند يعني پوزش و عذرخواهي از مردم به خاطر غفلت و قصور خود و ....».
جبهه مشارکت در پایان این بیانیه ابعاد فاجعه را «گسترده تر از آن مي داند كه در كوتاه مدت و با اقدامات تسكيني و تبليغي بتوان احساسات و عواطف جريحه دارشده ملت را ترميم کرد» و خواستار «انجام اقدام اوليه و اساسي در اين راه برای بازسازي اعتماد مردم به حاكميت» شده است كه آن را «جز با سقوط دولت كودتا و بازگشت به رويه هاي قانوني امكان پذير» نمی داند.
*****
و باز هم "فضله"پراکنی حسین بازجوی مفلوک:
شریعتمداری نماینده "ولی وقیح" در لجن نامه کیهان:
کشته شدگان اخیرتوسط اوباش استخدام شدهء خاتمی و موسوی به قتل رسیده اند
کیهان مدعی شد که برخی کشته شدگان وقایع بعد از انتخابات را اوباش استخدام شده توسط خاتمی و موسوی به قتل رسانده اند.در ستون گفت و شنود کیهان که توسط خود حسین شر یعتمداری نوشته می شود آمده است:
گفت: اسناد فراواني به دست آمده كه برخي از شركت كنندگان در آشوب هاي تهران توسط اراذل و اوباشي كه موسوي و خاتمي استخدام كرده بودند كشته شده اند.
گفتم: اگر اين اسناد هم به دست نمي آمد معلوم بود كه اين دو نفر متهم اصلي قتل ها هستند.
گفت: پس بگو كه چرا اصرار دارند براي كشته شده ها مراسم بگيرند!
گفتم: خب! معلومه! دارند نعل وارونه مي زنند كه از محاكمه و مجازات فرار كنند.
گفت: با اينهمه اسناد موجود و اعتراف كساني كه از موسوي و خاتمي براي قتل و غارت دستور گرفته اند و شكايت خانواده مقتولين چه مي كنند؟!
گفتم: دانش آموزي بعد از امتحان به مادرش گفت؛ مامان جون! دعا كن تا فردا صبح قله دماوند 21 متر كوتاه تر بشه! مادرش با تعجب پرسيد؛ اين چه آرزويي است؟ و پسرش جواب داد؛ آخه سر امتحان ارتفاع قله دماوند رو به جاي 5681 متر، نوشته ام 5660 متر!!
*****
«به دلایلی»نمی توانم در مراسم شرکت کنم
سارا سماواتی

مادر ندا آقا سلطان که پیش از این اعلام کرده بود روز چهلم دخترش بر سر مزار او در بهشت زهرا حاضر خواهد شد، دیشب اعلام کرد «بنا به دلایلی» نمی تواند طبق قرار قبلی عصر روز پنج شنبه در بهشت زهرا حضور بیابد اما مسوولیتی در قبال کسانی که خود این مراسم را برگزار می کنند ندارد.
مادر ندا آقا سلطان روز گذشته در جمع چند نفر از فعالان و خانواده هایی که برای تسلیت به خانه او رفته بودند اعلام کرد که بنا به دلایلی نمی تواند عصر فردا (عصر امروز) بر مزار دخترش حاضر شود. او پیش از این اعلام کرده بود تا کنون برای دخترش هیچ مراسمی نگرفته است اما روز چهلم او بر مزارش در قطعه 257 بهشت زهرا سوگواری خواهد کرد،روز گذشته گفت به دلایلی قادر نیست بر قول خود بماند. او تنها به گفتن این مطلب بسنده کرد که :نمی توانم مسوولیت جان بچه های مردم را به عهده بگیرم. اعلام می کنم که من و خانواده ام نمی رویم اما مسوولیتی در قبال رفتار مردم نداریم. امروز ندا فقط فرزند من نیست. فرزند همه مردم است و من فقط برای خودم می توانم تصمیم بگیرم.
همچنین روز گذشته خبر حضور مهندس میرحسین موسوی و مهدی کروبی منتشر شد و پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی که وی نیز از شهدای روزهای پس از انتخابات است، با انتشار بیانیه کوتاهی از حضور خود در مراسم چهلم ندا آقا سلطان خبر داد. او در این بیانیه نوشته است : دهان به دهان شنیده ام و در خبرها خوانده ام که آقای موسوی و کروبی در تلاش هستند تا برای بزرگداشت شهدای حوادث اخیر در مصلی تهران برنامه سوگواری برگزار کنند. این درحالی است که برگزاری بزرگداشت جمعی برای همه جان باختگان حوادث بعد از انتخابات، وظیفه ای است که بردوش تمامی مسوولان اجرایی، نظارتی و مدیریتی این مملکت است که تا کنون نیز در برگزاری آن تعلل کرده اند. حال که این دو شخصیت سیاسی قدم جلو گذاشته اند و چنین برنامه متین و مناسبی را پیشنهاد داده اند، بنده نیز به عنوان مادر یک شهید بی گناه انتظارم آن است که مسوولان امکانات لازم را برای این امر مهم فراهم نمایند.
پروین فهیمی در پایان این بیانیه نوشته است : ضمنا پنج شنبه چهلم ندای عزیز است،. من، مادر سهراب اعرابی در این مراسم شرکت خواهم کرد.
روز گذشته خانواده های مسعود هاشم زاده و کیانوش آسا و همچنین جمع دیگری از فعالان اجتماعی برای تسلیت گویی و ابراز همدردی و همدلی نزد خانواده آقا سلطان رفتند. مادر مسعود هاشم زاده از شرایط فرزندش و شرایط سخت پس از آن گفت : ما را بردند و گفتند به شرط وثیقه آزادتان می کنیم. من بودم و سه پسرم. گفتیم پسرم که کشته شده. ما هم وثیقه نداریم. و آخر کارت ملی همه مان را گرفتند و آزادمان کردند. حرفشان این بود که چرا پسرمان را برده ایم خشک بیجار دفن کرده ایم. در خشک بیجار هم که پسرم را همان شبی که کشته شد به آنجا برده بودیم، خیلی سخت گرفته بودند. می گفتند مراسم نگیرید و صدایتان بلند نشود. البته می گفتند ما ماموریم و معذور.
خانواده کیانوش آسا از کرمانشاه به تهران آمده اند. کیانوش دانشجوی کارشناسی ارشد پتروشیمی دانشگاه علم و صنعت و به گفته برادرش همیشه شاگرد اول بود. برادر کیانوش که نحوه پیدا کردن جنازه برادرش را شرح می دهد می گوید : وظیفه ماست که صدای کیانوش را به همه برسانیم. گریه و زاری برای خلوت ماست آنچه وظیفه داریم در بین مردم و در جمع های خودمان این است که خون آنها برای چه ریخته شد؟ برادر من چه گناهی مرتکب شده بود که حتا من برادرش نمی توانستم چهره او را در پزشکی قانونی تشخیص بدهم؟ چه اتفاقی برای او افتاده بود ؟ اگر 25 خرداد به پهلویش تیر خورد، چرا یک گلوله صورتش را از هم پاشیده بود؟ این تیر دوم چه زمانی شلیک شد؟ چرا او در 25 خرداد تیر خورد ولی 29 خرداد زمان فوتش اعلام شد ؟ در این چند روز چه بلایی بر سر برادرم آمد؟ صدای ما را به مردم برسانید. این وظیفه همه است.
*****
در میان پیامها و ایمیل هایی غیر قابل شمارشی که از چهار ساعت پیش (آغاز بامداد پنجشنبه) تا این لحظه دریافت داشته ایم، ایمیلی داریم از یار گرامی و عزیزمان جناب دکتر بحری که هم برایمان یکی از سروده های زیبایشان را ارسال کرده اند که امیدواریم در "پست" امروز بتوانیم انتشار دهیم، و همچنین لینک ویدئو کلیپی زیبا را ارسال کرده اند که آن را "دانلود" کرده ایم و در زیر برایتان به نمایش می گذاریم.
همچنین آقای دکتر بحری در ایمیل خویش نوشته اند که ایشان نیز ظرف چند ساعت آینده ویئوکلیپی را که به مناسبت "یادمان" چهلمین روز جانباختگان راه آزادی میهن ساخته اند، در یوتیوب به نمایش خواهند نهاد. ما تلاش خواهیم کرد آن را نیز پس از "آپلود" شدن برایتان در همین پست امروز به نمایش بگذاریم

*****
علیرضا افتخاری روزنامه نگار سابق ابرار در ٢٥ خرداد کشته شده است
گزارشگران بدون مرز با کمال تاسف خبر کشته شدن علیرضا افتخاری خبرنگار سابق روزنامه ابرار اقتصادی را تائید می کند. این روزنامه نگار ٢٩ ساله در اثر ضربات باتوم بر سرش و خونریزی مغزی در تاریخ ٢٥ خرداد ماه کشته شده است، اما پیکرش در تاریخ ٢٢ تیر ماه به خانواده اش تحویل داده شده است. علیرضا افتخاری از روزنامه نگاران ارشد روزنامه ابرار اقتصادی و به مدت ٥ سال و تا سال گذشته با این روزنامه همکاری داشته است. گزارشگران بدون مرز با ابراز تاسف عمیق خود و تسلیت به خانواده این روزنامه نگار، جامعه مطبوعاتی و مردم ایران در این باره اعلام می کند " علیرضا افتخاری اولین روزنامه نگار کشته شده در پی سرکوب اعتراضات مسالمت امیز مردم به تقلب و تخلف درانتخابات ٢٢ خرداد است. ما قاطعانه از مقامات ایران خواهان پاسخ در باره قتل این روزنامه نگار و روشن شدن علت و چگونگی کشته شدن وی هستیم. ما همچنان نگرانی خود را از وضعیت سلامت روزنامه نگاران زندانی که از همه حقوق خود محروم شده اند، اعلام می کنیم." تا این ساعت گزارشگران بدون مرز نمی تواند خبرهای منتشر شده در باره آزادی سعید حجاریان را تائید کند. نزدیکان این روزنامه نگار جانباز خبر منتشر شده از سوی سایت های نزدیک به حکومت مبنی بر آزادی وی در تاریخ ٧ مرداد را تکذیب کرده اند. سعید حجاریان بنا بر اظهارات خانواده و نزدیکانش شدیدا شکنجه و مورد بدرفتاری ماموران امنیتی قرار گرفته است. زندگی این روزنامه نگار که از تاریخ ٢٥ خرداد ماه در بازداشت بسر می برد در خطر جدی است. دوشنبه ٥ مرداد روزنامه اصلاح طلب صدای عدالت از سوی هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد. این روزنامه در شماره مورخ شنبه ٣ مرداد خود مطلبی را در باره شاعر بزرگ ایران احمد شاملو به اشتباه منتشر کرده بود که در این باره روز بعد از خوانندگان معذرت خواسته و بر غیر عمدی بودن انتشار این مطلب تاکید کرده بود. اما هیات نظارت بنا بر تبصره ماده ٢٧ قانون مطبوعات که اجازه لغو امتیاز نشریه در صورت «اهانت به رهبر يا شورای رهبری جمهوری اسلامی ايران و يا مراجع مسلم تقليد" را می دهد این روزنامه را توقیف کرد. از سوی دیگر شادی صدر وکیل مدافع حقوق بشر و همکار بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب و سایت مدافع حقوق زنان ميدان زنان که در تاریخ ٢٦ تیر ماه دستگیر شده بود در تاریخ 5 مرداد ماه با قرار کفالت آزاد شد. مقامات مسوول ایران در تاریخ ٧ مرداد خبر از آزادی تعداد از بازداشت شدگان اخیر را منتشر کردند اما نام هیچکدام از روزنامه نگاران دستگیر شده در میان فهرست زندانیان به اصطلاح آزاد شده قرار ندارد.
*****
درخواست چهره‌هاي برجسته ادبي جهان براي آزادي مازيار بهاري
بيش از 300 نويسنده، فيلمساز و روزنامه‌نگار مشهور اين هفته با امضاي بيانيه‌اي حمايت خود را از مازيار بهاري خبرنگار نيوزويك و مستندساز ايراني اعلام كردند و از دولت ايران خواسته‌اند تا اين روزنامه‌نگار صاحب‌نام را آزاد كند.در اين بيانيه آمده است: «مازيار بهاري كه در جريان انتخابات اخير ايران به تهران آمده بود، از روز 21 ژوئن بدون داشتن وكيل يا حق ديدار با خانواده‌اش در زندان به سر مي‌برد،اين در حالي است كه هيچ اتهام اثبات شده‌اي عليه او وجود ندارد.»
به گزارش اعتمادملی، در ميان امضاكنندگان اين نامه اسامي بيش از 100 نويسنده ديده مي‌شود، اين نامه خطاب به مقامات ايراني نوشته و ارسال شده است و انجمن‌هاي ادبي همچون انجمن «پن» آمريكا و «پن» كانادا از اصلي‌ترين حاميان اين بيانيه محسوب مي‌شوند كه بسياري از نوبليست‌هاي ادبي عضو آن هستند. از نوبليست‌هاي ادبي نام‌هاي شناخته شده‌اي همچون «اورهان پاموك» نويسنده ترك، «وله سوينيكا» نمايشنامه نويس نيجريه‌اي،«نادين گورديمر»نويسنده اهل آفريقاي جنوبي و يكي از مبارزان اصلي جنبش آپارتايد در اين بيانيه ديده مي‌شوند. همچنين بسياري از نويسندگان صاحب‌نام جهاني كه حتي در ايران هم محبوب و شناخته شده هستند،از دولتمردان ايراني خواسته‌اند كه حقوق يك روزنامه‌نگار را رعايت كنند.آرويندا آديگا برنده جايزه ادبي «بوكر»، «امبرتو اكو» فيلسوف و نويسنده ايتاليايي،«مارتين ايميس»نويسنده انگليسي، ماريو بارگاس يوسا و اي‌ال ‌دكتروف خالق رمان «رگتايم» ، جزو امضا‌كنندگان اين نامه هستند. در اين ليست بالابلند نام‌هايي كه هر يك از آنها براي دوستداران ادبيات و روشنفكران ايراني احترام برانگيز هستند، در كنار هم آمده‌اند و همگي تاكيد دارند كه بايد شرايط اين روزنامه‌نگار ايراني كه تنها اتهامش تهيه گزارش و خبر بود،و بقيه روزنامه‌نگاران ايراني كه در بند هستند،روشن شوند. اما نكته جالب اينجاست كه در اين ليست مي‌توان نام‌هايي را ديد كه چندان به سياست علاقه‌مند نيستند يا لااقل نام آنها را كمتر زير بيانيه‌هاي حقوق بشري مي‌بينيم، «پل استر» نويسنده آمريكايي يكي از اين نويسنده‌هاست، او كه بيشتر رمان‌هايش به فارسي ترجمه شده است و اكنون يكي از پرفروش‌ترين نام‌ها در عرصه ادبيات داستاني خارجي محسوب مي‌شود نيز نسبت به وضعيت مبهم مازيار بهاري اعتراض كرده است.اين در حالي است كه در متن اين بيانيه هيچ اظهارنظري درباره اتفاقات و مناقشات پس از انتخابات رياست جمهوري ديده نمي‌شود و بيش از هر چيز سعي شده است از هر اظهارنظري كه حاكي از قضاوت باشد خودداري شود. انجمن «پن» و ديگر امضا كنندگان اين نامه همگي تاكيد مي‌كنند كه جهان امروزبه دقت مساله بازداشت روزنامه‌نگاران و فعالان اجتماعي و سياسي را در ايران دنبال مي‌كند.امضاكنندگان اين نامه همچنين تاكيد كرده‌اند كه «مازيار بهاري» تنها يك روزنامه‌نگار نيست،بلكه يك مستند‌ساز و فيلمنامه نويس هم هست كه آثار قابل ملاحظه‌اي در كارنامه‌اش ارائه كرده است.«توماس فريدمن» ستون نويس مشهور روزنامه نيويورك تايمز، كريستين امانپور خبرنگار سرشناس سي‌ان‌ان، نوام چامسكي فيلسوف، نظريه پرداز سياسي و زبان شناس شهير و مارين پرل روزنامه‌نگار و نويسنده فرانسوي نيز از جمله نام‌هاي شناخته شده در اين بيانيه هستند. «ويم وندرس» كارگردان شهير آلماني نيز يكي از چهره‌هاي شناخته شده‌اي است كه نسبت به وضعيت مازيار بهاري معترض است،وندرس در گفت و گويي اعلام كرده است مازيار بهاري را به خاطر مستندهاي بي‌بديلش مي‌شناسد،ويم وندرس در سال 2007 و در جريان فستيوال فيلم‌هاي مستند آمستردام با بهاري آشنا شد و نگاه او را به دنياي مستندسازي و سينما بارها تحسين كرد.
*****
گزارشی از کشته شدن جوانی دیگر: امیر حسین طوفان پور
به گزارش کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران، امیر حسین طوفان پور، متولد 1356 ، دارای یک دختر هفت ساله روز دوشنبه بیست و پنج خرداد همراه با برادر دیگرش به حوالی میدان آزادی بودند. حدود ساعت بیست و سی دقیقه شب به بعد با دیدن درگیری و شلوغی در بخشی از خیابان از برادر که سوار بر موتور بود جدا می شود، تا نزدیک تجمع شود و خبری به دست بیاورد، ولی دیگر برنمی گردد.
برادر که نزدیک صحنه بود با دیدن تیراندازی با موتور دور می شود و در جای دیگری منتظر می ماند ولی از امیر حسین خبری نمی شود. به خانه می آید و به همراهش زنگ می زند؛ جوابی نمی شنود تا اواخر شب که فرد ناشناسی به منزل مادرش زنگ می زند و به مادر منتظر او می گوید که دست امیر حسین تیر خورده و او را به بیمارستان حضرت رسول برده اند. مادر و دیگر نزدیکان آن شب و روزهای دیگر بیمارستان ها را به دنبال او می گردند و خبری به دست نمی آورند . روز جمعه بیست و نه خرداد (29/3/88) با ناامیدی به پزشک قانونی در کهریزک مراجعه می کنند و عکس او را در کامپیوتر کشته ها می بینند و با دیدن جنازه تلاش شان بی ثمر پایان می گیرد. ابتدا برای دادن جنازه دادگاه انقلاب زمزمه هایی از گرفتن حق تیر از ده میلیون تا پنچ میلیون می کنند که تلاش های مادرش ظاهرا ثابت می کند که او فردی کاملا عادی و غیر سیاسی بوده و دادن تاوان را منتفی می کنند. البته با این تعهد که هیچ گونه مراسمی در منزل یا مسجد برگزار نشود؛ جنازه تحویل خانواده داده می شود . جراحات جنازه شامل : تیرخوردگی ساق دست ، پهلو وکمر و نیز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عمیق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند.و شکستگی کامل بازویی که تیرخورده بوده است. روی صورت هم بینی به نظر شکسته می نمائید. امیر حسین روز یکشنبه (31/3/88) در قطعه 233 بهشت زهرا ردیف 152 شماره 34 به خاک سپرده شد و مراجع قضایی به خانواده به ویژه مادرش قول دادند که به جرایم قاتل یا قاتلین رسیدگی می کنند. و آن ها فقط از طریق قانون پیگیر ماجرا باشند که حتی شاید دیه هم به او تعلق بگیرد. مادر امیر حسین از آن روز تا به حال صبح ها قبل از باز شدن درب بهشت زهرا بر سرگور او حاضر است وعصرها یک بار دیگر؛ در یک روز دو بار به آن جا می رود. هیچ کس از چگونگی صحیح کشته شدن او چیزی نمی داند . همه چیز بر اساس حدسیاتی است که از روی جنازه گرفته شده . آنچه مسلم است او بعد از تیر خوردن زنده بوده و صحبت می کرده و گوشی همراهش را به فردی داده و پیغام زنگ زدن به مادرش را رسانده . او کشته شد و نامش را هیچ مرجع و محکمه ای دادخواهی
نکرد. اما امید نزدیکان وحق جویان خلاف این است .
*****
ویدئوی جدید یار گرامی آقای دکتر بحری به مناسبت هشتم امرداد ماه و گرامی داشت چهلمین روز جانباختگان راه آزادی میهن:

*****
بیانیه بیش از 800 نفر از فعالان جنبش زنان: فرزندان جنبش زنان را آزاد کنید
این بیانیه را جمعی ازفعالان جنبش زنان برای آزادی فعالان این جنبش نوشته اند. این دومین بیانیه ای است که در پی رخدادهای اخیرو بازداشت گسترده مردم و فعالان مدنی و سیاسی از سوی فعالان جنبش زنان صادر می شود. در بیانیه نخست حدود 600 تن از فعالان جنبش زنان از مسولان خواسته بودند:" به سرکوب زنان و مردان ايران پايان دهيد/ کليه بازداشت شدگان را آزاد کنيد" در این بیانیه خواستار آزادی فرزندان جنبش زنان و مدافعان این جنبش شده اند، شادی صدر، یکی از بازداشت شدگان جنبش زنان که در این بیانیه برای آزادی وی امضا شده است، قبل از انتشار این بیاینه آزاد شد : فرزندان جنبش زنان را آزاد کنید کشور ما روزهای سختی را از سر می گذراند؛ روزهای پر تنش، پر التهاب و پر خشونت. فعالان جنبش زنان همواره در طول سالها تلاش برای تغییر وضعیت زنان، که مقدمه هر تغییر مثبتی در جامعه است، ثابت کرده اند که روشهایی چالشگر اما صلح آمیز و بی خشونت را برگزیده اند. اما امروز گویا روز دیگری است؛ آنان را که سخن از صلح و آرامش و برابری زده اند به جرم آشوب به بند می کشند. کسانی را که با سکوت ، سخن گفته اند دهان می درند و آنان را که در جستجوی عدالت چشم جرخانده اند، نگاه می کشند. مردم، به خیابان نگاه کنید، این همان خیابانی است که در تمام این سالها فعالان اجتماعی، بویژه فعالان جنبش زنان در آن حقوق از دست رفته خود را با زبان سکوت و در کمال آرامش و مدنیت طلب کرده اند. این همان خیابانی است که آنها کوچه به کوچه و امضا به امضا در آن از "حق" سخن گفته اند. این همان خیابانی است که در آن از زبان "سنگ" گلایه کرده اند. امروز ما تجربه های پیشین را در گستره ای به وسعت ایرانمان بازمی خوانیم. فعالان جنبش زنان از روزهای نخست اعتراضهای مدنی مردمی به روند نتایج انتخابات، در کنار مردم و همصدا با آنها از حق خود سخن گفته اند. آنها در دل رودخانه هایی که در خیابانها به حرکت در می آمد حضور داشتند. هم در قلب خیابانها بودند و هم مثل همه خشونتها قربانی ردیف نخست ! آنها همصدا با مادر ندا ضجه زدند . هم آوا با مادر سهراب فریاد کشیدند و هم نوا با همه مادران عزادار سیاهپوش ، مشت گره کردند. جنبش زنان ایران ، در این روزها صفآرایی مستقل از مردم نداشت. زیرا جز این نیست که آنها همواره سخن از زبان مردم گفته اند و امروز مردمند که سخن از زبان آنها می گویند. اینک، ما جمعی از فعالان جنبش زنان ایران این روزها مثل همه مردمی که فرزندانشان را در بند می بینند، برای آزادی آنها فریاد دادخواهی سر می دهیم . ما مثل همه کسانی که آزادی را حق و شان همه مردم می دانند، نام فرزندان جنبش زنان راکه خود منادی حق بوده اند، فریاد می کنیم : فرزندان ما را آزاد کنید؛ "ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، شادی صدر، شیوا نظرآهاری،کاوه مظفری، مهسا امرآبادی، هنگامه شهیدی و سمیه توحیدلو" را آزاد کنید! مدافعان جنبش زنان، وکلا و روزنامه نگاران دربند "عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، عبدالرضا تاجیک، کیوان صمیمی و مسعود باستانی" را آزاد کنید! ما، خواهران، مادران و دوستان آنها، از سلامتی و حفظ جانشان نگرانیم. زیرا تجربه سهرابها را در خاطره داریم. از قوه قضائیه ایران که رسما مسوول نگهداری از زندانیان است و از هر مقام مسوولی که ایشان را در بند کرده است، می خواهیم آنها را بدون قید و شرط و در کمال سلامت و امنیت آزاد کند. بدون شک این همه خواسته ما نیست. ما همدرد با همه داغداران این روزها خواسته های فراوان داریم که در جای خود خواهیم گفت. اما در گام نخست، فرزندان جنبش زنان را به دامان خانواده هایشان بازگردانید. نگذارید خشونت پراکنی بیش از این منتشر شود که شومی آن دامان همگان را خواهد گرفت که هیچ کس در این میان رویین تن نیست.
آتنا تارخ , آتیه یوسفی , آذر حدادی , آذر عفیف , آذر فخر , آذر معصومی , آرام دیل مقانی , آرتمیس حبیبی آزاد , آرزو آزادی , آرزو فاضل , آرش آهنگر قشقایی , آرش احمدی نسب , آرش حافظی , آرش رحیده , آرش نصیری اقبالی , آرمان ایرانی , آرمان خوزنی , آرمان دماوندي , آریانا نوبهار , آزاد مرایان , آزاده بلبل امیری , آزاده خسروشاهی , آزاده فرامرزیها , آزاده نصر , آزاده نوری نژاد , آزاده کیان , آزادی سعیدی , آزیتا رضوان , آسیه امینی , آمنه شیرافکن , آمنه نصر رمزی , آناهیتا ابراهیمی , آناهیتا پوینده , آناهید آباد , آهو رهاییی , آیدا سعادت , آیدا کروفلی , آیدین سالک , آینا قطبی یعقوبی , آینده آزاد , ابراهیم شداریان , ابوطالب قنبری , احترام شادفر , احسان نجف زاده , احمد احمدیان , احمد افقهی , احمد بیگلو , احمد بیگلو, احمد رسولی , احمد فاتحي , احمد نسیمی , اسدالله منتظری , اسماعیل زرگریان , اشرف چیتگرزاده , اشرف هاشمی , اعظم پیله ور , اعظم خاتم , افروز ناصرشریف , افسانه گودرزی , افسر موسوی , الناز انصاری , الناز محمدی , الهام شيخ زاده , الهام قیطانچی , الهام هاتف , الهه امانی , الهه شریف پور (هیکس) , الهه مهولاتي , الهه کولائی , الکا هدایت , الی ایرانی , الی کاشی , الیکا هدایت , ام البنین اشرفی , امجد امجدی , امير صلواتي فعال سياسي , امين ضرغام , امیر آذر , امیر جواهری لنگرودی , امیر حسین بهادری , امیر حسین فتوحی , امیر حسین گنج بخش , امیر خالقی , امیر رشیدی , امیر سرپولکی , امیر فرشاد ابراهیمی , امیر مقصودی , امیر کاسمی , امیر یعقوبعلی , امین علم الهدی , امین ملک محمدی , انوش , انوشیروان خان , ايرج اورجی , ايمان غلامرضابيگي , اکبر تمدن , اکبرمهدی , اکرم خیر خواه , اکرم کاظمی , اکرم کوهساری مرند , ایران میر حبیبی ب.روشنفکر , بابك صحرانورد , باران ت , باربد گلشیری , بامداد داودی , باوند بهپور , بردیا شاه نظری , بلال مرادویسی , بنفشه هوشمند , بهار الف , بهار فامیلی , بهارا بهروان , بهاره افقهی , بهاره دولو , بهرنگ شاهین پر , بهروز خليق , بهروز فدایی , بهزاد لاهورپور , بهزاد راد , بهزاد مهرانی , بهزاد کریمی , بهمن غلامی , بهمن محمدی , بهناز شکاریار , بوشرا خامنه ای , بیتا یاری پانته آ حق پناه , پرتو تهرانی , پرتو نوری علا , پرستو اله ياري , پرستو دوكوهكی , پرستو فروهر , پرناز(نازی) عظیما , پروانه امیدی , پروانه باطنی , پروانه رحمانی , پروانه گرفتاری , پروانه وحیدمنش , پرویز جهانگیر راد , پرویز همایون نژاد , پروین اردلان , پروین اشرفی , پروین بختیارنژاد , پروین ملکی , پریا صابری , پریا میرحاج , پریسا احمدیان , پریسا هاشمی , پریسا کاکائی , پریسا کریمی , پریناز اتابکی , پژواک , پگاه احمدی , پوپک عظیمی نژاد , پوپک عظیمی‌ نژادی , پويا عزيزي , پویا سلحشور , پویا نعمت‌اللهی , پویان رمضانعلی , پرستو محمدی، پروین ابکی تارا ایرانی , تارا سپهري فر , تایماز منقبتی , ترانه بنی یقوب , ترانه جلیلی , ترانه ضرغامی , تلماک طباطبایی , تهمينه كمانگير ثريا قزل اياغ , ثریا فلاح دبیر کمیته حقوق زنان کرد آمریکا , ثریا یوسفی، ثریا زنگبری جواد منتظری، جلوه جواهری , جمال الدین سجادی , جمشید آیین دار , جمشید مهر , جمیله داوودی , جمیله ندایی , جواد برزگر , جواد پارسا , جواد لگزیان حامد اسلامی , حامد حسینی , حسام میثاقی , حسن رحیمی بیات , حسن زحطاب , ‫حسن عرب زاده حجازی , حسن میرانی , حسن نادری , حسن نایب هاشم , حسن نجفی , حسین اشرفی , حسین خرمی , حميده نظامي , حمید اشرفی , حمید بهشتی , حمید حمیدی , حمید دباشی , حمید رضا غریبی , حمیدرضا ظریفی نیا , حمیدرضارضایی , حمیده تقی زاده , حمیده سهرابی , حمیده وطنی , حوا تهرانی ، حمید میرارمندهی خدیجه مقدم , خسرو ب , خسرو پورحسینی , خسرو تجربه کار , خسرو چاووشی , خسرو خواجه نوری , خورشید عابدین داریوش آشوری , داریوش حبیب خوانی , دانش باقرپور , داود محو بیدختی , داوید فاخری , دكترمهران محمودي , دل آرام م , دنا راد ر. اجانی ،راحله جلالی , راحله حسینی , راحله زنجانی , راحله کشتگر , راشین علی نژاد , راضیه نوروزیان , رزا اسلام پور , رزا حسامی , رزا قره چورلو , رزيتا روزبهاني , دکتر رضا بحری, رضا اسکندری , رضا بی شتاب , رضا جعفری , رضا حسن پور , رضا زارعی , رضا علیجانی , رضا قاسمی , رضا قاضی نوری , رضا نشاط , رضاسیاووشی , رضوان مقدم , رعنا طایفی , رها سربلند , رها عسگری زاده , روجا بندری , روح انگيز كراچي , روح انگیز شریفیان , روحی افسر , روحی شفیعی , روزبه سيدي , روزبه میرچرخچیان , روشنک فولادپور , رویا اصلانی , رویا پازوکی , رویا کاشفی , ریحانه روحانیان، رزا قراچورلو زارا امجديان , زهرا توفیق عصری , زهرا توللي , زهرا داوری , زهرا غنی , زهرا مجیدی , زهرا مینویی , زهرا نبوی , زهره ارزنی , زهره اسدپور , زهره امینی , زهره خیام , زهره شجاعی , زهره معینی , زیبا میرحسینی , زیلا موحد شریعت پناهی , زینب پیغمبرزاده , زینب منصوری، زهره برومند ژاله چگنی , ژیلا شرقی , ژینا مدرس گرجی، ژانت آفاری ساچلی افلاکی , سارا احمدزاده , سارا اسمی زاده , سارا امینی , سارا بابائیان , سارا دربندي , سارا صباغیان , سارا منصوری , سارا موبینی , سارا موسوی خوئینی ها , ساره خلیلی , ساسان آقایی , ساقي لقايي , سامان امینی , سامان رسول پور , ساناز الله بداشتی , ساناز محسن پور , سپیده عباس زاده , سپیده وطن خواه , ستار رحمانی , ستاره جوادی , ستاره هاشمی , سحر ابوالنصر , سحر افروزمهر , سحر صنیعی , سحر مفخم , سرور میرزازاده , سروش ایزدی , سعيد آگنجي , سعید ابویی , سعید اشکان , سعید جلالی فر , سعید رفیعی منفرد , سعید رهنما , سعید عبدی , سعید فخرابادی , سعید مهتاب , سعید موسوی , سعید وفایی , سعیده اسلامی , سمانه ابولپور , سمانه عابديني , سمانه فرید , سمانه موسوی , سمیرا احمد زاده , سمیه رشیدی , سمیه سعیدی , سمیه فرید , سمیه گلی , سنا مخول , سهیل ایرانی , سهیلا احمدزاده , سهیلا ستاری , سهیلا گلشاهی , سهیلا وحدتی , سودابه مرتضایی , سوسن شریعتی , سوسن شعبانی , سوسن طهماسبی , سوسن گلگیری , سوسن محمدخانی غیاثوند , سوفیا صدیق پور , سوگل حسيني , سوگل موسوی , سولماز ایکدر , سيمين بهبهاني , سیاوش احمدی نسب , سیاوش جلیلی , سیاوش راجی , سیاوش منتظری , سیما حسین زاده , سیمین روزگرد , سیمین فامیلی،سارا کنت،سورن مردوخی، ساری سردانی شادی امین , شادی صدر , شاهرخ وزیریان , شاهین ابوسعیدی , شاهین فاتح راضی , شبنم شرف , شبنم مهاجر , شراره رييسي , شعله آذر , شعله ایرانی , شعله شاهرخی , شقایق کمالی , شكوفه آذر , شكوفه امين , شهاب الدین شیخی , شهاب مباشری ,شهاب میرزایی، شهرام قنبری , شهرزاد ایرانی , شهرزاد بهار , شهرزاد کریمان , شهرساد امیری , شهرنوش پارسی پور , شهلا ابقری , شهلا اعزازی , شهلا روحانیان , شهلا زند , شهلا سلطان زاده , شهلا فرجاد , شهلا فروزانفر , شهلا لاهیجی , شهلا وطنی نیا , شهناز روحانیان , شهيندخت مولاوردي , شورانگیز داداشی , شيما فرزادمنش , شکوفه منتظری , شکوه ميرزادگی , شیدا محمدی , شیرین اردلان , شیرین خوانساری , شیرین عبادی , شیرین فامیلی , شیرین کریمی , شیوا بدیهی نژاد, شیوا نوجو، شیرین دخت دقیقیان،شهره محولاتی، شاهین ناوی صابر حسنی , صادق کار، صبا واصفی , صبری نجفی , صبریه نجفی , صدرا عبداللهي , صدیقه جعفری , صدیقه عدالتی , صغری زارع , صغری علی پور , صفار ساعد , صمد امیری , ضرغام محمودی طاهره خرم , طاهره نجف زاده , طلعت تقی نیا , طه ولی زاده , طیبه مونسان , طیبه نجف زاده عارفه الیاسی , عاليه مطلب زاده , عباس عبدي , عباس مخبر , عباس میلانی , عباس نوربخش , عبدالوهاب عطاری , عذرا طباطبایی , عربی معصومه , عشا مومنی , عصمت کارگرپور , عطیه وحیدمنش , علي كبيري , علي كلائي , علي مليحي , علي نيكويي , عليرضا كرماني , علی اتحاد , علی اجاقی , علی امینی , علی اکبر خسروشاهی , علی اکبر مهدی , علی پور نقوی , علی پورسان , علی تارخ , علی روح الهی , علی شهرستانی , علی طایفی , علی عبدی , علی فتوتی , علی گلشاهی , علی ماشولی , علی مختاری , علی نعمت پور , علی هادی زاده , علیرضا جوادی , علیرضا عالمی , علیرضا هومان، علی قوچی غزال امیری , غزال شولي زاده , غزاله دال , غزل قهقايي , غلامحسین رئیسی فائزه رحیمی , فائقه کوبر , فاطمه خادم مولا , فاطمه آزودی , فاطمه اشرفی , فاطمه اکبری , فاطمه بیات , فاطمه پوراحمد , فاطمه خوشرو , فاطمه رضایی , فاطمه روحانیان , فاطمه سیمی , فاطمه شالدهي , فاطمه شمس کهن , فاطمه شهبازي , فاطمه صادقی , فاطمه صالحی , فاطمه صفائيان , فاطمه فرهنگ خواه , فاطمه گوارایی , فاطمه مسجدی , فایزه مدرس گرجی , فتانه عبدالحسینی , فتانه فراهانی , فخری شادور , فخری نامی , فرامرز هادی زاده , فرانک چالاک , فربد فخار , فرح پزشکی , فرح ش , فرحناز محمدی , فرخ فروزان کرمانی , فرخنده جبارزادگان , فرزاد ایرانی , فرزانه ایل بیگی , فرزانه جلالی , فرزانه طاهری , فرزانه عشقیان , فرزانه فصیحی , فرزانه یوسفی , فرزين اميري , فرشاد رمزي , فرشاد ملکان , فرشته شیرازی , فرشته فراهانی , فرشته قاضی , فرشته مولوي , فرشته مولوی , فرشته نوبخت , فرشته کاویانی , فرشته کیان , فرنوش هاشمیان ، بوستون , فرهاد دادفر , فرهاد داودی , فرهاد شرفي , فرهمند عليپور , فرهود هاشمیان , فروزان اسلامی , فروغ رحمانی , فروغ سمیع نیا , فروغ قره داغی , فريده حيدرزاده , فريده غائب , فریبا اهواز , فریبا داودی مهاجر , فریبرز شمشیری , فریبرز هادی زاده , فرید هاشمی , فریده پورعبدالله , فریده رستمی , فریده شبان فر , فریده یزدی , فریور تبریزی , فهیمه اسلامی , فواد شمس , فيروزه از تهران , فیروزه صابر , فیروزه ملت دوست , قاسم اشرفی , قاليچيها مريم , قدسی سرمست , قرید مهروانی، فهمیه روبیلو, فروه اسکندری، فریاری نیکزاد كامران طاهباز , كاوه قاسمی كرمانشاهی , كبوتر ارشدي , كيوان مهجور , کامران امیری , کامران بزرگ نیا , کامران نوزاد , کاوه رضائی شیراز , کاوه هامونی , کبری اسمعیل زاده , کبری سلیمی , کبری قاسمی , کتایون پیرنیا , کلارا مرادیان، کیانا کریمی , کیانوش سنجری , کیوان نظام , گلبرگ باشی , گلرخ سپاس دار , گلستان لیلا , گلناز ملک , گندم احتشام , گوهر بیات , گيسو فغفوري لادن کریمی , لاله حسن‌پور , ليلا خلج زاده , لیلا الیکایی , لیلا صحت , لیلا عرب , لیلا منصور , لیلا موری م خ , م فهیمی , م. انصاری , مارال س , ماریا رشیدی , ماتی وکیلی ، ماریا نوری , مازیار سمیعی , مانلی فخریان , مجتبی سمیع نژاد , مجتبی عابدیان , مجید امیدوار , مجید جابری , محبوبه حسین زاده , محبوبه عباسقلی زاده , محبوبه مجتهدی , محبوبه محبی , محبوبه کرمی , محسن مالجو , محمد افسری , محمد حسین , محمد روح الهی , محمد ستار فر , محمد شفابخش , محمد فرزانه , محمد فلاح نيا , محمد مصطفایی وکیل دادگستری , محمد هادی زاده , محمد واثقی , محمد کاظم متولی , محمد یعقوبی , محمود اسلامی , محمود اشرفی , محمود ایرانی , مراد باسره , مرتضي اسدي , مرتضی ثقفیان , مرجان آزادی , مرسده هاشمی , مريم زندي , مريم ياسمين , مریم اشرفی , مریم امی , مریم اهری , مریم بهرمن , مریم بیدگلی , مریم حسین خواه , مریم رحمانی , مریم رضایی , مریم رونقی , مریم سالک , مریم عرب عامری , مریم قنبری , مریم گنجی , مریم مالک , مریم مجد , مریم هادی زاده , مریم کسایی , مژگان ثروتی , مژگان مستوفيان , مسعود امیرخلیلی , مسعود بهنود , مسعود رسا , مسعود شاطری , مسعود شکری , مسعود شیبانی , مسعود هراتی , مسعود وطنی , مظفر کوشک جلالی , معصومه اكرمي , معصومه مظفری , معصومه وطني , مقصود صالحی , ملودی دادرسان , ملیحه برزگر , ملیحه تیره گل , ملیحه تیره ک , ملیحه. محمدی , مناف عماری , منصور بنکداریان , منصوره خسروشاهی , منصوره شجاعي , منصوره کاویی , منوچهر فاضل , منوچهر بلبل امیری , منوچهر نامورآزاد , منیره کاظمی , منیژه تام , منیژه شکوهی تبریزی , مهناز محمدي , مهديه فراهاني , مهدی اسلامی , مهدی بابا صادقیان , مهدی فرجی , مهدی قلیزاده اقدم , مهدی معصومی , مهران فرجی , مهرانگیز کار , مهرداد دادرسان , مهرنوش اعتمادی , مهرنوش خ , مهرنوش رمضانعلی , مهرنوش مزری , مهری جعفری , مهری میر حسینی , مهسا برخوردار , مهسا فامیلی , مهسا نوری , مهشاد بنی اعتماد , مهشاد درستی , مهشید راستی , مهناز کوکبی , مهناز امیری , مهناز حاتمی , مهناز خ , مهناز خزائی , مهناز دشتی , مهناز محمدي , مهوش علی زاده , مهین پیران , مهین خدیوی , مهین دخت عمرانی , مهین فهیمی , مونا محمدزاده , ميترا سراني اصل , ميترا مقيمي , میترا اسفری , میترا زاهدی , میترا کردستانی , میثم قاسمی , میر حمید سالک , میراث جواهری , مینا جعفری-وکیل دادگستری , مینا ربیعی , مینا شکری , مینا مانی قلم , مینو جلیلی , مینو کیامان , میهن جزنی محمدرضا نیکفر نادر افشار , ناز اتابکی , نازافرین نظراهاری , نازي اميني , ناصر پاکدامن , ناصر زراعتی , ناصر کاخساز , ناهید توسلی , ناهید جعفری , ناهید خیرابی , ناهید شبان فر , ناهید مسلم , ناهید میرحاج , ناهید همت پور , ناهید کشاورز , نجات اشلی , ندا برهانی , ندا پویازاده , ندا فرشچی , نرگس پورحسینی , نرگس ترمشیر , نرگس خسروی , نرگس طیبات , نرگس محمدي , نرگس محمدی , نرگس هاشمی , نرگس کرمانشاهی, نریمان رحیمی , نسترن امجدی , نسرين ستودن , نسرین حمیدی , نسرین ستوده , نسرین سیاوشی , نسرین فرهومند , نسیم سرابندی , نصور نقی پور , نفیسه زارع کهن , نگار انسان , نگار رهبر , نگین احتسابیان , نوا حبیب خانی , نورالدین غروی , نوری نیکزاد , نوشا اتابکی , نوشابه امیری , نوشين جعفري , نوشین احمدی خراسانی , نوشین کشاورزنیا , نوید محبی , نیتا زند سیگال , نیره توحیدی , نیلوفر انسان , نیلوفر بیضایی , نیلوفر گلکار , نیلوفر مهدیان , نیلوفر کشمیری , نیما قاسمی , نینا وباب , نیکزاد زنگنه , نیکی شریف، نیره نیبودی هادي آذري , هادی کاشف , هاله انواری , هاله نیازمند , هانيه يوسفيان , هایده تابش , هایده مقیسی , هدیه بستان , هرموز کِی , هژیر پلاسچی , هما همایون , هومان اسلامی وجیهه الزمان معتمد , وجیهه برزگر , وجیهه قلی پور , وحیده مولوی , ويدا قنبرپور , ویدا آزادی , ویدا حاجبی , ویدا خسروی , ویدا سلیمانی , ویدا قهرمانی ياسمن عامرى , یاس ملک نصر , یاسمن برزگر , یاسمن تورنگ , یاسمن موسوی , یاسمن نیلفروشان , یاسمین امین , یاشار سالک , یاور خسروشاهی , یحیی بزرگمهر , یحیی خیابانی , یحیی رایگانی , یونس تراکمه.
*****
گشتاپوی آقا مجتبی؛ گروه ضربت که به هیچ دستگاهی پاسخگو نیست
حمید رضا جلائی پور حوادث اخیر را ناشی از عملکرد گروه ضربتی دانست که به هیچ دستگاهی پاسخگو نیستند.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که فرزندش (محمد رضا جلائی پور )بیش از 40روز است در بازداشت به سر می برد در گفتگو با سایت امروز گفت :من در ابتدا لازم می دانم با تمام کسانی که در حوادث اخیر عزیزانشان را از دست داده اند ابراز همدردی کنم چون این وضعیت برای من قابل درک می باشد زیرا بیش از چهل روز است که فرزندم محمد رضا جلائی پور در بازداشت به سر می برد و ما به هیچ وجه از او خبری نداریم، نه می دانیم جرم وی چیست نه اطلاعی از قاضی پرونده و دادیار این پرونده داریم در این مدت که من در بی خبری مطلق بودم با تمام مسئولان نظام به غیر از مقام رهبری با واسطه یا بی واسطه ملاقات کردم همه در این مورد اظهار همدردی می کنند اما هیچ کس پاسخگو نیست در این زمان چهل روزه ،وی فقط دوبار با خانه تماس گرفت و در یک تماس یک ونیم دقیقه ای گفت که در اوین به سر می برد تا اینکه همسر یکی از بازداشت شدگان به ما اطلاع داد که خانواده جلائی پور می توانند با وی ملاقات کنند اما وقتی ما به آنجا مراجعه کردیم بعد از کلی سرگردانی در زندان اوین نتوانستیم وی را ملاقات نمائیم البته آنقدر درد افراد را مشاهده کردیم که درد خودمان را فراموش کردیم . استاد دانشگاه تهران اظهار داشت : فردی مانند من که استاد دانشگاه تهران است و بسیلری از دانشجویانش در سمت های مهم مشغول به کارند و می تواند از نفوذ خود در این بهره بگیرد ،هنوز تنوانسته ام با فرزند خود ملاقات کنم وای به حال افرادی که هیچ نفوذی ندارند و هیچ کس فریاد رس آنها نیست . وی در ادمه افزود :خانواده من سه شهید به این انقلاب تقدیم کرد و ما خود را متعلق با این نظام می دانیم به یاد دارم زمانی که به خاطر رسیدن تیراژ روزنامه ام به 400هزار تا ناچاربه تحمل زندان انفرادی شدم اقوام گفتند که مادرت مرتب وضو می گرفت و نفرین می کرد وقتی من معترض شدم که چرا به مسئولان نگفتید گفت هیچ کاری جز نفرین از دستم بر نمی آمد.حال من نیز جز نفرین هیچ کاری از دستم بر نمی آید. عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با انتقاد از برخورد های صورت گرفته گفت :برای من جای تعجب است که چنین برخورد هائی صورت می گیرد چون تنها جرم فرزند من که یکی از نخبگان کشور محسوب می شود این بود که به آقای موسوی رای داد حال چنین فردی که رتبه اول کنکور را بدست آورده و مدال طلای المپیاد را داراست به جای کار تحقیق و پژو هش باید زندان انفرادی را تحمل کند تازه مرتب می گویند باید همکاری کند باچی باید همکاری کند مگر جرمی مرتکب شده است که باید نسبت به آن اعتراف کند. جلائی پورتصریح کرد :در حال حاضر هیچ یک از نهادهای مسئول پاسخگو نیستند و همین نگرانی ما را مضاعف کرده است به گونه ای که وزارت اطلاعات و قوه قضائیه اظهار بی اطلاعی می کنند و من در این مدت متوجه شدم که دستگاه قضائی سرگردان است و در حاشیه قرار گرفته و حوادث را تماشا می کند و این مساله از آنجا نشات می گیرد که اقدامات صورت گرفته توسط گروه ضربتی در تهران انجام شده است که به هیچ وجه پاسخگو نیست .
*****
عصیان فرزندان علیه پدران کودتاچی
شنیده شده در محافل جناح حاکم خبری نقل می‌شود مبنی بر اینکه فرزند 17 ساله یکی از قضات دیوان عالی کشور که در حوادث اخیر در خیابان بازداشت شده بود و با پیگیری‌های وی آزاد شده، از آزادی خود ابراز نارضایتی می‌کند.
به گزارش «موج سبز آزادی» فرزند این قاضی عالی‌رتبه، مدام اعلام می‌کند از اینکه در کنار دوستانش در زندان نیست، احساس سرافکندگی می‌کند و از خانواده‌اش که پیگیر آزادی او بوده‌اند، دلخور است.
این گزارش حاکی است پیش از این هم نمونه‌های متعددی از اختلاف سیاسی در درون خانواده‌های سران جناح حاکم رخ داده بود .
یکی از این نمونه‌ها، خواهرزاده‌ی احمد جنتی بوده که در درگیری‌ها دستگیر و به زندان کهریزک منتقل می‌شود، اما یک شب بیشتر در آنجا نمی‌ماند و آزاد می‌شود.
همچنین شنیده شده شهاب الدین صدر، از نمایندگان حامی احمدی نژاد در مجلس، نیز در پاسخ به پیگیری خانواده‌های برخی دانشجویان زندانی، به آنها گفته که من کار از دستم بر نمی‌آید و حتی نمی‌توانم جلوی فرزندم را هم بگیرم که در خیابان‌ها شعار ندهد و برای الله اکبر گفتن به پشت بام نرود.
*****
اشک‌آور در بهشت زهرا!
استقبال گرم ماموران کودتا از عزاداران چهلم شهدای
ماموران دولت کودتا با حمله به عزاداران مراسم چهلم شهدای جنبش سبز و استفاده از گاز اشک‌آور، روی ژاندارمری شاه را هم سفید کردند. تنها گزارش‌هایی که فعلا در این باره منتشر شده، گزارش رادیو زمان و وب‌سایت بی بی سی فارسی است که در ادامه می‌خوانید.
بی بی سی در این باره نوشت: میرحسین موسوی و مهدی کروبی عصر پنجشنبه برای بزرگداشت یاد کشته شدگان حوادث اخیر تهران در بهشت زهرا حاضر شده اند اما مأموران پلیس برای آنها محدودیت ایجاد کرده اند.
خبرگزاری های بین المللی به نقل از شاهدان عینی از حضور آقای موسوی و آقای کروبی در بهشت زهرا خبر داده اند اما فرانس پرس نوشته است که مأموران پلیس برای آنها محدودیت ایجاد کرده اند.
شاهدان عینی می گویند که آقای موسوی از اتومبیل خود خارج شده و کوشیده است که بر سر مزار ندا آقا سلطان، دختر جوانی که در جریان اعتراضات روز ۳۰ خرداد تهران کشته شد، حضور یابد.
اما مأموران پلیس ضد شورش فورا آقای موسوی را احاطه کرده اند و در حالی که صدها تن از عزاداران شعار "یا حسین، میر حسین" سر می دادند، او را به اتومبیلش باز گردانده اند.
به گفته شاهدان عینی، گروهی از عزاداران اتومبیل آقای موسوی را احاطه کرده اند و کوشیده اند مانع از رفتن آقای موسوی شوند، اما مأموران پلیس به زور راه را باز کرده اند تا اتومبیل از محل خارج شود.
همچنین شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفته اند که عده ای از عزاداران به سوی مأموران پلیس که مهدی کروبی را محاصره کرده بودند، سنگ پرتاب کرده اند.
خبرگزاران بین المللی گزارش داده اند که "صدها" یا "حدود هزار" نفر بر مزار ندا آقا سلطان گرد آمده اند و گاه شعارهایی علیه دولت آقای احمدی نژاد سر می دهند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی نوشته است که پلیس با باتوم و کمربند با عزاداران برخورد کرده است.
خبرگزاری رویترز هم از بازداشت عده ای از عزاداران توسط نیروهای پلیس خبر می دهد.
پیش تر وکیل مهناز محمدی، مستندساز ایرانی از بازداشت او و جعفر پناهی در بهشت زهرای تهران خبر داده بود.
خانم محمدی و آقای پناهی صبح پنجشنبه به همراه تعداد دیگری از فیلمسازان و مستندسازان ایرانی برای گذاشتن گل بر مزار کشته شدگان حوادث اخیر به بهشت زهرا رفته بودند.
رادیو زمانه هم نوشت: میرحسین موسوی، امروز پنج‌شنبه دقایقی پس از ورود به گورستان بهشت زهرای تهران توسط نیروهای دولتی با اِعمال زور، از این محل اخراج شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی، آقای موسوی، از کاندیداهای معترض انتخاباتی، موفق شده‌بود از اتوموبیل خود پیاده شده و خود را به سنگ مزار ندا آقاسلطان برساند. ولی به او اجازه تلاوت آیات قرآن داده نشد و پلیس ضد شورش با محاصره آقای موسوی وی را به اتوموبیلش بازگرداندند.
به گفته شاهدان عینی، چند صد نفر از سوگواران حاضر شعار «یا حسین میرحسین» سر دادند که با ضرب و شتم نیروهای دولتی مواجه شدند. بنا به گزارش‌های دریافتی صدها نفر در محل حضور دارند که در حدود ۴۰ نفر از ّآن‌ها از بامداد امروز با نمادهای سبز بر سر مزار ندا حضور داشتند.
بنا بر گزارش‌ها به هنگام برخورد نیروهای دولتی با میرحسین موسوی، سوگواران حاضر، نیز اتوموبیل موسوی را محاصره کردند تا مانع اخراج او از محل شوند. نیروهای مسلح سپس با اعمال فشار به جمعیت سعی در متفرق کردن آن‌ها داشتند. اتوموبیل میرحسین موسوی در همین حال از محل خارج شد. خبرهای دریافتی هم‌چنین از بازداشت تعدادی از سوگواران حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه تعداد نیروهای مسلح دولتی که در بهشت زهرا مستقر هستند بیش از ۱۵۰ نفر است.
امروز به مناسبت روز چهلم کشته شدن ندا آقاسلطان گروهی از معترضان در گورستان بهشت زهرا گرد هم آمده‌اند.
مهدی کروبی، دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات و مادر ندا نیز قرار است امروز در بهشت زهرا بر سر مزار کشته‌شدگان حوادث اخیر یابند.
بیشتر کشته‌شدگان سرکوب‌های پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در گورستان ‏بهشت زهرا به خاک سپرده شده‌اند
شاهدان عینی می‌گویند که تمرکز استقرار نیروهای انتظامی به‌ویژه در اطراف گور ندا آقاسلطان است.
ندا آقاسلطان دختری بود که روز شنبه ۳۰ خرداد در طی سرکوب شدید اعتراضات خیابانی توسط نیروهای دولتی در منطقه کارگر شمالی به ضرب گلوله کشته شد.
تصاویر صحنه مرگ ندا که با تلفن همراه ضبط شد او را به نماد معترضان بدل کرده‌است.
بازداشت دو فیلم‌ساز
به گزارش تارنمای میدان زنان، دو تن از فیلم‌سازان ایرانی، مهناز محمدی و جعفر پناهی، در بهشت زهرا بازداشت شده‌اند.
این دو فیلمساز، صبح امروز برای گل گذاشتن بر سر مزار جانباختگان وقایع اخیر به بهشت زهرا رفته بودند که حدود ساعت ۲ بعد از ظهر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. هنوز هویت بازداشت‌کنندگان مشخص نشده‌است.
جعفر پناهی، فیلمساز معتبری است که تاکنون برای فیلم‌های متعدد خود از جمله «آفساید»، «بادکنک سفید»، «آینه» و ... جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌است.
مهناز محمدی، فعال حقوق زنان نیز سال‌هاست به عنوان مستندساز فعالیت می‌کند. مستند «زنان بدون سایه» از برجسته‌ترین کارهای اوست که به خاطر آن در ایران و خارج از ایران جوایز زیادی دریافت کرده‌است. وی اخیرا به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته‌است.
مراسم امروز بهشت زهرا در ادامه یک رشته حرکت‌های اعتراضی علیه نتایج اعلام شده انتخابات و سرکوب‌های پس از آن برگزار می‌شود.
دو نامزد ‏اصلاح‌طلب انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران ‏طی چند نوبت از وزارت کشور جمهوری اسلامی ‏تقاضای مجوز برای برگزاری تجمع کرده بودند که هر ‏بار با مخالفت مقامات روبرو شد.
*****
فیلم کوتاهی از گوشه ای از تجمع امروز مردم در بهشت زهرا
*****
موسوی رهنورد و کروبی با حضور در بهشت زهرای تهران به مقام شامخ شهدای راه آزادی اداي احترام کردند
به گزارش خبرنگار نوروز، از اوایل صبح امروز بهشت زهرای تهران با صدها نیروی امنیتی و انتظامی تحت نظر بود. و افرادی که بر سر مزار عزیزانشان حاضر می شدند به شدت تحت کنترل مامورین امنیتی قرار می گرفتند.با نزدیک شدن ساعت چهار و افزایش تعداد همراهان جنبش سبز در بهشت زهرا مامورین انتظامی با اعمال زور و ضرب و شتم مردم، اجازه نمی دادند کسی بر سر مزار شهدا و آن قطعه توقف نماید. با حضور مهندس موسوی در بهشت زهرا و حرکت به سمت مزار شهيده راه آزدی ندا آقا سلطان، نیروهای امنیتی وي را محاصره و با اعمال زور به اتومبیلش بازگردانده و در اسکورت نیروهای انتظامی از بهشت زهرا بیرون راندند.این گزارش می افزاید خانم دکتر رهنورد نيز حدود ساعت 4.5 بر سر مزار شهدا حاضر شدند و با قرائت فاتحه به مقام شامخ این عزیزان ادای احترام کرد اما بدلیل افزایش درگیریها و شلیک هاي پی در پی گاز اشک آور توسط نیروهای امنیتي وی نیز مجبور محل را ترک کند.افراد جاضر در صحنه می گويند مهدی کروبی نيز دقایقی را بر سر مزار شهدای حوادث اخیر به قرائت فاتحه و قرآن سپری نمود. بنا بر گزارش های رسیده نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت مردم را مورد ضرب و شتم قرار داده و دهها نفر از مردمی را که برای صرفا قرائت فاتحه و ادای احترام به شهدای شان به بهشت زهرا آمده بودند را بازداشت و به مکانهایی نامعلوم انتقال داد.
*****
گزارش CNN از همایش امروز مردم در بهشت زهرا

*****
تایمز: مردگان در تهران رژیم بی رحم را فریاد می زنند
بی بی سی : روزنامه تایمز چاپ لندن در شماره پنجشبنه، 30 ژوئیه (8 مرداد) به مناسبت برنامه بزرگداشت کشته شدگان حوادث بعد از انتخابات ایران مجموعه گزارش هایی را به وضعیت کنونی جمهوری اسلامی اختصاص داده است. مارتین فلچر در گزارشی با عنوان "در تهران، مردگان رژیم سرکوبگر را فریاد می زنند" می نویسد که چهل روز پس از مرگ نداد آقا سلطان، هنوز هم تظاهرکنندگان در برابر سفارتخانه های ایران در سرتاسر جهان تصاویر او را با خود حمل می کنند و تی شرت هایی بر تن دارند که روی آنها نوشته شده است: "ندا، هیچ چیز جز دموکراسی قابل قبول نیست."این مقاله یادآور می شود که سیلی از پیام های تسلیت، شعر و آهنگ در ستایش و یاد این زن جوان در شبکه اینترنت به راه افتاده و نام او حتی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، گوردون براون، نخست وزیر بریتانیا، و رهبران بسیاری دیگر از کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده و اینک ندا به نماد جهانی آزادی و دموکراسی و پاسخی کوبنده به رژیمی تبدیل شده است که هموار مدعی برتری اخلاقی بوده است.به نوشته تایمز، رژیم ایران به انواع و اقسام وسایل متوسل شد تا چنین القا کند که خانم آقا سلطان را سایر تظاهرکنندگان، یا ماموران خارجی به گلوله بستند و حتی ادعا کرد که بی بی سی به منظور بهره برداری تبلیغاتی، قتل او را سازمان داد و در عین حال، مقامات دولتی مانع از آن شدند تا خانواده ندا به برگزاری مراسم یادبود برای فرزندشان مبادرت ورزند و با رسانه های مصاحبه کنند اما همه این اقدامات بیهوده و بی نتیجه بوده و تمامی ایرانیان می دانند ندا آقا سلطان که بود و چگونه کشته شد. این روزنامه می افزاید که میرحسین موسوی و سایر رهبران مخالف دولت مرگ او را نمونه ای از وحشیگری رژیم و خیانت به ارزش های اسلامی دانسته اند و مردم عادی نیز می خواهند از مزار او دیدن کنند اما مادر ندا از ارعاب توسط ماموران دولتی خبر می دهد.تایمز می نویسد که ندا آقا سلطان کانون تظاهرات روز پنجشنبه تهران است که به یاد قربانیان تظاهرات عظیم مردم در روز 20 ژوئن برگزار خواهد شد و آقای موسوی شخصا در برابر مزار این زن ادای احترام خواهد کرد و هزاران شمع به یاد او برافروخته خواهد شد اما در داخل ایران، محسن روح الامینی و سهراب اعرابی نیز به عنوان نمادهای نیرومند دیگری از وحشیگری رژیم ظهور کرده اند. این روزنامه با یادآوری نحوه کشته شدن این دو تن به نقل از مادر سهراب اعرابی می نویسد که در حالیکه فرزندش کشته شده بود، مقامات دولتی او را به بازی گرفتند و در مورد محسن روح الامینی هم می نویسد که ماموران دولتی در زندان کهریزک تهران این جوان بیست و پنج ساله را طی دو هفته بازداشت، زیر کتک گرفتند و در حالیکه مقامات قضایی جمهوری اسلامی اعلام داشته اند که او به خاطر ابتلای به مننژیت جان خود را از دست داد، خانواده روح الامینی گفته اند که فرزندشان در نتیجه ایست قلبی و خونریزی ریوی از پای درآمد.تایمز با اشاره به موقعیت پدر محسن روح الامینی در تشکیلات حکومتی ایران، یادآور می شود که هرچند ماجرای قتل محسن روح الامینی بر نوار ویدیویی ضبظ نشد، اما تاثیر مرگ او می تواند حتی بیشتر باشد.
صدای همچنان رسای مخالفانروزنامه تایمز در مطلب دیگری با عنوان "صدای مخالفان همچنان رساست" می نویسد که پیش بینی در مورد تحولات سیاسی ایران اقدامی نابخرادنه بوده است و قبل از انتخابات اخیر، کمتر کسی می توانست حمایت گسترده از میرحسین موسوی در انتخابات ماه ژوئن، یا تقلب فاحش رژیم در این انتخابات و اعتراضات پس از آن را پیش بینی کند و کسی هم نمی توانست پیش بینی کند که با گذشت شش هفته، مخالفان هنوز هم با تحرک، و رژیم در پراکندگی باشد. این گزارش می افزاید که دولتی که ادعای قهرمانی ارزش های اسلامی را داشت با رسوایی بدتر از زندان ابوغریب دست به گریبان است و در برابر چشم همه، به فجایعی دست زده که رژیم شاه به خاطر ارتکاب برخی از آنها سرنگون شد.تایمز می نویسد که در همانحال، محمود احمدی نژاد با نادیده گرفتن دستور آیت الله خامنه ای، رهبر ارشد و حامی خود، برای برکناری یکی از خویشانش از سمت معاونت رئیس جمهوری، یاران محافظه کار خود را به خشم آورده است و در حالیکه روزنامه نگاران خارجی از ایران اخراج شده اند، درک وقایع تهران و قم به تخصص کسانی نیاز دارد که در زمان شوروی سابق، به بررسی وقایع درونی رژیم کمونیستی می پرداختند. این روزنامه در ادامه می نویسد که با اینهمه، اینک نمی توان این سئوال را که آیا آقای احمدی نژاد از این حوادث جان به در می برد سئوالی مهمل تصور کرد.به نوشته تایمز، تا کنون نیروهای امنیتی قادر به سرکوب مخالفان نبوده اند و آقای موسوی از تشکیل یک جبهه سیاسی فراگیر برای طرح مطالبات مردم در زمینه عدالت و آزادی سخن گفته است و در عین حال، محمود احمدی نژاد بخشی از حمایت مجلس را از دست داده، در داخل دستگاه حکومتی برای خود دشمنان نیرومندی ساخته و با شرایط اقتصادی دشواری مواجه است که اگر بحران هسته ای ایران حل و فصل نشود، با تشدید تحریم های بین المللی در سال آینده بدتر هم خواهد شد. تایمز می نویسد که با اینهمه، احمدی نژاد می داند که سرنوشت او و رهبر ارشد رژیم به یکدیگر گره خورده زیرا آیت الله خامنه ای، با حمایت آشکار از محمود احمدی نژاد و دفاعی جانانه از انتخاب مجدد او چنان از خود مایه گذاشته و امتیازات خود را قربانی کرده که کنار انداختن این سوگلی نافرمان احتمالا به نابودی هر دو نفر خواهد انجامید.
الهام بخشی دختر مقتولتایمز در گزارش دیگری تحت عنوان "یاد دختر مقتول الهام بخش قیام" می نویسد که امروز، پنجشنبه، مخالفان چالشگر رژیم، که از افشای آزار زندانیان و فوران اختلاف بین احمدی نژاد و بنیادگرایان حامی او به هیجان آمده اند، بار دیگر به خیابان های تهران می ریزند تا چهلمین روز قتل ندا آقا سلطان به دست نیروهای امنیتی را گرامی دارند. این روزنامه یادآور می شود که درخواست مجوز برگزاری مراسم چهلم کشته شدگان تظاهرات پس از انتخابات از سوی مقامات دولتی رد شد و در نتیجه، مخالفان در نظر دارند دست کم از نه نقطه مختلف پایتخت دست به راهیپمیایی بزنند و مهدی کروبی و میرحسین موسوی نیز گفته اند بر مزار کسانی که در جریان اعتراضات مردمی کشته شدند حضور خواهند یافت.این روزنامه می نویسد که برگزاری چهلم درگذشتگان برای مردم ایران یادآور اعتراضات زمان شاه است که مخالفان دولت وقت از این مراسم به عنوان بهانه ای برای ادامه تظاهرات استفاده می کردند، در جریان این تظاهرات کسان دیگری کشته می شدند، چهلم آنان به تظاهرات دیگری منجر می شد و این دور تا سقوط نهایی رژیم ادامه یافت.تایمز می نویسد که انتظار می رود هزاران نفر در روز پنجشنبه به خیابان ها بیایند و قطعا نیروهای امنیتی در صدد سرکوب آنان برخواهند آمد اما تظاهرکنندگان در خلال هفته های اخیر آبدیده و از شکاف در هیات حاکمه دلگرم شده اند. این روزنامه سپس به بررسی تحولات هفته گذشته پرداخته و به خصوص با یادآوری ماجرای انتصاب و برکناری رحیم مشائی، و تحولات پس از آن می نویسد که محمود احمدی نژاد با این اقدامات، عمدا محافظه کاران حامی خود را تحریک کرده و به خشم آورده است.به نوشته تایمز، ماجرای شکنجه و قتل زندانیان و شرایط زندان ها هم بر مشکلات رژیم افزوده و اظهارات زندانیان در مورد رفتار ماموران و زندانبانان، از جمله اینکه زندانیان را به نوشیدن آب توالت مجبور می کردند، آنان را در فضاهای تنگ جای می دادند، برای اخذ اعتراف ساختگی شکنجه می دادند و دست کم چهار نفر را زیر شکنجه به قتل رساندند، خشم مردم را برانگیخته است. در ادامه این گزارش، مطالبی که خانواده زندانیان در مورد مراجعه به سردخانه های موقت پر از اجساد و نحوه شناسایی قربانیان گفته اند یادآوری شده و آمده است که حتی برخی از نمایندگان مجلس هم خواستار رسیدگی به این وضعیت و شناسایی و مجازات مرتکبین این قبیل اقدامات شده اند و یکی از آنان گفته است که کسانی که این مملکت را به یک حکومت پلیسی تبدیل کرده اند باید پاسخگو باشند.تایمز به نقل از یک تحلیلگر سیاسی در ایران می گوید که بسیاری از محافظه کاران آنچه را که وقوع یافته باورکردنی نمی دانند و رژیم که از سنگینی اتهامات علیه خود آگاهی دارد، به امتیازدهی روی آورده و از جمله یکصد و چهل زندانی را آزاد کرده و آیت الله خامنه ای دستور تعطیلی بازداشتگاه مخوف کهریزک را داده و رئیس قوه قضائیه نیز گفته است که به پرونده بازداشتیان ظرف یک هفته رسیدگی می شود. این روزنامه می افزاید که با توجه به این وقایع، انتظار می رود میرحسین موسوی تشکیل یک جبهه سیاسی را تا قبل از تحلیف احمدی نژاد اعلام کند.به نوشته تایمز، در چنین شرایطی، می توان گفت که اینها فقط آغاز دشواری های محمود احمدی نژاد است و در حالیکه حتی رئیس مجلس هم به یکی از منتقدان او تبدیل شده، رئیس جمهوری نمی تواند به کسب سهل و آسان رای اعتماد مجلس به کابینه اطمینان داشته باشد. این روزنامه با اشاره به مشکلات سنگین اقتصادی که پیش روی دولت قرار دارد، می نویسد که علاوه بر همه اینها، بخش عظیمی از مردم، شامل شماری از روحانیون و سیاسیون ارشد، دولت محمود احمدی نژاد را نامشروع می دانند و به نقل از یک تحلیلگر ایرانی می نویسد"احمدی نژاد در مخمصه ای سخت گیر افتاده، و اگرچه هنوز از پای درنیامده، اما به شدت زخم خورده و باید او را کالای معیوب دانست."
*****
فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران
گسترش اعتراضات در نقاط مختلف تهران
بنابه گزارشات رسیده جوانان دختر و پسر که بسوی مصلی تهران با مترو در حال حرکت بودن بصورت یکدست در مترو و در طی مسیر اقدام به دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر نمودند.تعداد زیادی از مردم تهران که با مترو بسوی مصلی تهران در حال حرکت بودن از بدو سوار شدند اقدام به دادن شعارهایی مانند مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر سر می دادند. مترو که بسوی مصلی تهران حرکت می کرد ایستگاه مصلی را بسته اند و در آنجا توقف نمی کند و بدین وسیله سعی در جلوگیری از آمدن مردم به این نقطه می شوند. مردم که قصد گرامیداشت چهلمین شب ندا را دارند ناچار هستند که در ایستگاه مترو مفتح پیاده شوند.جوانان وقتی که از مترو پیاده می شوند با بالا بردن دستان خود به علامت پیروزی خارج می شوند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند.در حال حاضر در نقاط مرکزی و جنوبی شهر اعتراضات در میادین و خیابانها ادامه دارد و لحظه به لحظه بر تعداد آنها افزوده می شود. نیروهای سرکوبگر گارد ویژه که مقابل درب مترو ایستاده اندو هنگام خروج مردم بسوی آنها یورش می برند و آنها را آماج باتون های خود قرار میدهند حوالی ساعت 20:00 در اثر ضربات باتون 6 نفر زخمی و در حدود 12 نفر دستگیر شدند. علیرغم وحشیگری گارد ویژه برای متفرق کردن آنها ،مردم بصورت جنگ و گریز در نقاط مختلف جمع می شوند و اعتراضات خود را ادامه میدهند و حاضر به متفرق شدن نیستند و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شود.
*****
تظاهرات هزاران معترض درخيابان‌های مرکزی تهران
رادیو فردا: در حالی که پليس مانع حضور مير حسين موسوی و مهدی کروبی بر سر مزار کشته شدگان وقايع اخير شده است، خبرگزاری ها می گويند دست کم سه هزار نفر در خيابان های اطراف مصلی تهران دست به راهپيمايی زده اند.روز پنجشنبه مصادف بود با چهلمین روز کشته شدگان تظاهرات اعتراضی سی خرداد و قرار بود میرحسین موسوی و مهدی کروبی با بر سر کشته شدگان وقایع اخیر حضور یابند، اما پلیس و نیروهای امنیتی محدویت های برای انها ایجاد کردند. در همین حال، خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عينی می گويد نزديک به سه هزار نفر روز پنجشنبه در خيابان های اطراف مصلی تهران دست به تظاهرات مسالمت‌آميز زده اند و پليس تلاش کرده تا با ضرب و شتم معترضان و استفاده از گاز اشک آور مانع برگزاری اين تجمع شود.يک شاهد عينی گفت است: تظاهر کنندگان دست های خود را بلند کرده وبا انگشتان خود علامت « V» را نشان می دهند اين در حالی است که نيروهای امنیتی و انتظامی در تلاش هستند تا اين تظاهر کنندگان را متفرق کنند.
طبق اين گزارش همزمان با اين راهپيمايی‌های پراکنده، در خيابان های اطراف مصلی ترافيک سنگين به وجود آمده و رانندگان اتومبيل‌ها با به صدا در آوردن بوق ماشين‌های خود با معترضان همراهی می‌کنند.
برپایه همین گزارش نیروهای موتور سوار پلیس و لباس شخصی در خیابان‌های اطراف مصلی تهران به تظاهرکنندگان حمله کرده‌اند و معترضان در این خیابان‌ها موانعی به وجود اورده و سطل های زباله را آتش زده اند.
خبرگزاری فرانسه می گوید پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک آور استفاده کرده است.خبرگزاری رویترز نیز به نقل از شاهدان عینی گزارش داده است که صدها پلیس و مامور امنیتی با مسدود کردن خیابان تخت طاووس مانع حرکت معترضان به سمت مصلی تهران شده اند.شاهدان عینی همچنین به این خبرگزاری گفته اند نیروهای امنیتی تعدادی از تظاهر کنندگان را بازداشت کرده اند.
تظاهرات در خیابان های اطراف ميدان وليعصر
در همین زمینه، يک شاهد عينی به راديو فردا، گفت: ميدان وليعصر و خيابانهای اطراف صحنه تجمعات اعتراض آميز در چهلمين روز بزرگداشت برخی از کشته شدگان حوادث اخير است.بنا بر گزارش‌های رسيده خيابان وليعصر به سمت شمال از ميدان وليعصر به سمت خيابان‌های فاطمی، يوسف آباد و خيابان‌های تخت طاووس و عباس آباد، همچنين تمام کوچه‌های و خيابان‌های منتهی به اين خيابان، شاهد حضور پرشمار معترضان است.همچنين صدای بوق خودرو‌ها که در همراهی با معترضين به صدا در آمده، تمام اين منطقه را در بر گرفته است. تظاهرکنندگان در جای جای پياده‌روها و خيابان وليعصر آتش روشن کرده‌اند تا برای حمله احتمالی نيروهای انتظامی با گاز اشک‌آور آماده باشند.به گفته اين شاهد عينی تعداد خودروهايی که با شيشه‌های شکسته در اطراف خيابان‌های تخت طاووس و عباس آباد در ميان ازدحام جمعيت و اتومبيل‌های ديگر ديده می‌شوند، قابل توجه است. برخی از رانندگان اين خوردروها گفته‌اند که نيروهای انتظامی و برخی لباس شخصی‌ها به آنها گفته‌اند که حق بوق زدن ندارند و برای تهديد آنها با ميله و باتون به روی خودروها و شيشه‌های آنان می‌کوبند.يکی ديگر از شاهدان عينی به راديو فردا گفته است که در محدوده خيابان مفتح نيروی انتظامی اقدام به پرتاب گاز اشک آور کرده و با تظاهرکنندگان درگير شده است. روز پنجشنبه مصادف با چهلمين روز کشته شدگان تظاهرات اعتراضی روز ۳۰ خرداد در تهران است. ندا آقا سلطانی از جمله کشته شدگان اين روز بود که تصاوير ويدئويی کشته شدن او به نمادی از اعتراضات در ايران بدل شده است.پس از آن که وزارت کشور ايران، محمود احمدی‌نژاد را به عنوان پيروز انتخابات رياست جمهوری در ۲۲ خرداد اعلام کرد، تهران و برخی از شهرهای ايران شاهد راهپيمايی اعتراضی مخالفان بوده است.در حالی که مقامات ايران می گويند از زمان آغاز اين تظاهرات اعتراضی تاکنون ۳۰ نفر کشته شده‌اند، گروه های طرفدار حقوق بشر می‌گويند تعداد کشته شدگان اين وقايع بسيار بيشتر از آمار دولت ايران است.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ