یکشنبه: 29/6/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*****
علی قلی زاده دانشجوی ستاره دار سال 88: تا استیفای کامل حقمان پیگیری میکنیم
دانشجویانی که امسال از تحصیل محروم شدهاند بر ادامه پیگیری خود برای رفع تضییع حق خود تأکید کردند.
علی قلی زاده یکی از فعالان دانشجویی که در کنکور کارشناسی ارشد امسال ستاره دار شده است در گفتگو با خبرنامه امیرکبیر گفت: «طبق آماری که تاکنون ما توانسته ایم تهیه کنیم امسال حداقل 20 دانشجو علیرغم کسب رتبه های قابل قبول و ممتاز در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه های سراسری و آزاد، از حق اولیه تحصیل محروم گشته اند.»
قلی زاده با تاکید بر پیگیری همه جانبه حق تحصیل گفت: «دانشجویان محروم از تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد که از سال 85 به آنها ستاره دار گفته میشود، امسال پس از دریافت کارنامه و انتخاب رشته در مرحله مشاهده نتیجه نهایی در کمال تعجب با گزینه مردود مواجه شده اند. این در حالی است که طبق قانون در کنکور کارشناسی ارشد هیچگونه مرحله مصاحبه یا گزینش وجود ندارد و پذیرش و رتبه بندی دانشجویان تنها براساس نمره علمی و معدل دوره کارشناسی محاسبه می شود.»
وی با اشاره به تکذیب وجود دانشجویان ستاره دار توسط برخی از مسئولان، افزود: «مسئولان امر عنوان میکنند که ما دانشجویی که درکارنامه یا فرم پذیرش دانشگاه اش ستاره درج شود نداریم، در حالی که مراد از دانشجوی ستاره دار، دانشجویانی هستند که علی رغم کسب نمره علمی قابل قبول از تحصیل در مقاطع عالی تحصیلی محروم میگردند. این عمل کاملا غیرقانونی در چهار سال اخیر به سه شکل مختلف انجام شده است. در سال 85 فعالین دانشجویی پس از اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر، پس از مراجعه برای ثبت نام با ستاره هایی در فرم ثبت نام مواجه شدند، و دانشجویانی که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتواستند ادامه تحصیل دهند. در سال های 86 و 87 فعالین دانشجویی که حائز رتبه های قابل قبولی شده بودند اساسا از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند. در سال 88 نیز باتوجه به اینکه موعد دریافت کارنامه اولیه با روزهای تبلیغات انتخاباتی مقارن شده بود، ما موفق به دریافت کارنامه و انتنخاب رشته شدیم. ولی پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی در کمال تعجب با گزینه «مردود علمی» مواجه شدیم و پس از مراجعه به سازمان سنجش متوجه شدیم که ما هم به شیوه ای جدید تر ستاره دار شده ایم.»
این عضو ستاره دار شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت با تاکید بر غیرقانونی بودن محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد افزود: «طبق اصل 30 قانون اساسی نه تنها حق تحصیل در مدارج عالی حق همه ملت بدون هرگونه تبعیضی اعم از سیاسی یا عقیدتی می باشد، بلکه دولت موظف شده است تا شرایط یکسان برای همه ملت جهت ادامه تحصیل ایجاد کند. باز طبق اصل 9 قانون اساسی هیچ فرد و یا نهادی حق ندارد که حقوق وآزادی های ملت را حتی با تصویب قانون، محدود کند. بنا به این اصل حتی اگر قانونی در جهت محدود کردن حقوق ملت توسط هر مرجعی به تصویب برسد، از درجه اعتبار ساقط است. از طرفی دولت ایران متعهد به اجرای بیانیه جهانی حقوق بشر وکنوانسیون های الحاقی آن شده است و طبق اصول مختلف این قوانین، حق تحصیل جزء حقوق اولیه و طبیعی همه مردم محسوب میگردد وهیچ فرد و یا نهادی حق اعمال هیچگونه تبعیضی اعم از سیاسی یا عقیدتی در این مورد ندارد.»
علی قلی زاده با اشاره به استناد برخی از مسئواین به یک مصوبه مجهول شورای انقلاب فرهنگی برای ستاره دار کردن دانشجویان، افزود: «جدا از اینکه در قانون اساسی هیچ نامی از شواری عالی انقلاب فرهنگی به میان نیامده و این شورا اساسا غیرقانونی میباشد، طبق همین قانون اساسی، قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران فقط در شان مجلس شورای اسلامی است.
لذا پرسش بنده از مسئولان دولتی و اعضای کمیسون آموزش مجلس این است که آیا این نهادها اجازه دارند به استناد یک مصوبه غیرقانونی که البته در موجودیت آن هم شک هست، که توسط یک نهاد فراقانونی تصویب شده است، همه قوانین رسمی کشور را نقض و قانون اساسی را تعطیل کنند؟ اگراینگونه عمل کنیم پس ارزش قوانین جاری و اساسی کشور چه میشود؟ طبق منطق آقایان مجلس و وزارت خانه ها را باید تعطیل کنیم و همه امور را به دست شورای فراقانونی انقلاب فرهنگی واگذاریم.»
قلی زاده افزود: «ما در دانشگاه ها آیین نامه ای داریم به عنوان آیین نامه انضباطی دانشجویان، که مسئولان دانشگاه ها با استناد و بعضا سو استفاده از این آیین نامه با دانشجویان معترض و منتقد برخورد میکنند. اما طبق همین آیین نامه که به زعم ما ابزار سرکوب است هم مسئولان فقط اجازه دارند کسی را که در محیط دانشگاه مرتکب قتل شده است آن هم برای مدت 5 سال از تحصیل محروم کنند، نه فعالین دانشجویی را. بنده و بسیاری از دوستانمان با استناد به همین آیین نامه چندین ترم از تحصیل محروم شده ایم. و حتی اگر به زعم مسئولین مرتکب خطایی شده ایم، هزینه چندین برابر آن را پرداخت کرده ایم. آخر این چه عملی است که همه اصول و قوانین همه نظام های حقوقی و حتی داخلی را نقض میکند؟ »
این دانشجوی ستاره دار در ادامه گفتگوی خود با خبرنامه امیرکبیر افزود: «ستاره دار کردن دانشجویان آپارتاید علمی محسوب میگردد که دیگر در هیچ نقطه از دنیا جایی ندارد و ما شاهد هستیم که در دنیا حتی زندانی های خطرناک از حق طبیعی ادامه تحصیل برخوردارند.»
قلی زاده با اشاره به مصاحبه اخیر عباسپور، رئیس کمیسون آموزش افزود: «هیچیک از دانشجویان ستاره دار امسال آمفی تاتر 2 میلیاردی آتش نزده اند و تمامی فعالیت هایشان در دانشگاه ها مدنی و مسالمت آمیز بوده است وهمچنین هیچیک از دانشجویان ستاره دار امسال در اعتراضات بعد از انتخابات دچار مشکل نشده اند. این سخنان آقای عباسپور اگر حمل بر پرونده سازی برای دانشجویان نشود، ناشی از بی اطلاعی ایشان در مورد دانشجویان ستاره دار است.»
در انتهای این مصاحبه قلی زاده با اشاره به قول مساعد برخی مسئولان، ابراز امیدواری کرد که مشکل همه دانشجویان ستاره دار به زودی حل شده و دانشجویان ستاره دار بتوانند در کلاس های درس حاضر شوند.
دانشجویانی که امسال از تحصیل محروم شدهاند بر ادامه پیگیری خود برای رفع تضییع حق خود تأکید کردند.
علی قلی زاده یکی از فعالان دانشجویی که در کنکور کارشناسی ارشد امسال ستاره دار شده است در گفتگو با خبرنامه امیرکبیر گفت: «طبق آماری که تاکنون ما توانسته ایم تهیه کنیم امسال حداقل 20 دانشجو علیرغم کسب رتبه های قابل قبول و ممتاز در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه های سراسری و آزاد، از حق اولیه تحصیل محروم گشته اند.»
قلی زاده با تاکید بر پیگیری همه جانبه حق تحصیل گفت: «دانشجویان محروم از تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد که از سال 85 به آنها ستاره دار گفته میشود، امسال پس از دریافت کارنامه و انتخاب رشته در مرحله مشاهده نتیجه نهایی در کمال تعجب با گزینه مردود مواجه شده اند. این در حالی است که طبق قانون در کنکور کارشناسی ارشد هیچگونه مرحله مصاحبه یا گزینش وجود ندارد و پذیرش و رتبه بندی دانشجویان تنها براساس نمره علمی و معدل دوره کارشناسی محاسبه می شود.»
وی با اشاره به تکذیب وجود دانشجویان ستاره دار توسط برخی از مسئولان، افزود: «مسئولان امر عنوان میکنند که ما دانشجویی که درکارنامه یا فرم پذیرش دانشگاه اش ستاره درج شود نداریم، در حالی که مراد از دانشجوی ستاره دار، دانشجویانی هستند که علی رغم کسب نمره علمی قابل قبول از تحصیل در مقاطع عالی تحصیلی محروم میگردند. این عمل کاملا غیرقانونی در چهار سال اخیر به سه شکل مختلف انجام شده است. در سال 85 فعالین دانشجویی پس از اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر، پس از مراجعه برای ثبت نام با ستاره هایی در فرم ثبت نام مواجه شدند، و دانشجویانی که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتواستند ادامه تحصیل دهند. در سال های 86 و 87 فعالین دانشجویی که حائز رتبه های قابل قبولی شده بودند اساسا از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند. در سال 88 نیز باتوجه به اینکه موعد دریافت کارنامه اولیه با روزهای تبلیغات انتخاباتی مقارن شده بود، ما موفق به دریافت کارنامه و انتنخاب رشته شدیم. ولی پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی در کمال تعجب با گزینه «مردود علمی» مواجه شدیم و پس از مراجعه به سازمان سنجش متوجه شدیم که ما هم به شیوه ای جدید تر ستاره دار شده ایم.»
این عضو ستاره دار شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت با تاکید بر غیرقانونی بودن محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد افزود: «طبق اصل 30 قانون اساسی نه تنها حق تحصیل در مدارج عالی حق همه ملت بدون هرگونه تبعیضی اعم از سیاسی یا عقیدتی می باشد، بلکه دولت موظف شده است تا شرایط یکسان برای همه ملت جهت ادامه تحصیل ایجاد کند. باز طبق اصل 9 قانون اساسی هیچ فرد و یا نهادی حق ندارد که حقوق وآزادی های ملت را حتی با تصویب قانون، محدود کند. بنا به این اصل حتی اگر قانونی در جهت محدود کردن حقوق ملت توسط هر مرجعی به تصویب برسد، از درجه اعتبار ساقط است. از طرفی دولت ایران متعهد به اجرای بیانیه جهانی حقوق بشر وکنوانسیون های الحاقی آن شده است و طبق اصول مختلف این قوانین، حق تحصیل جزء حقوق اولیه و طبیعی همه مردم محسوب میگردد وهیچ فرد و یا نهادی حق اعمال هیچگونه تبعیضی اعم از سیاسی یا عقیدتی در این مورد ندارد.»
علی قلی زاده با اشاره به استناد برخی از مسئواین به یک مصوبه مجهول شورای انقلاب فرهنگی برای ستاره دار کردن دانشجویان، افزود: «جدا از اینکه در قانون اساسی هیچ نامی از شواری عالی انقلاب فرهنگی به میان نیامده و این شورا اساسا غیرقانونی میباشد، طبق همین قانون اساسی، قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران فقط در شان مجلس شورای اسلامی است.
لذا پرسش بنده از مسئولان دولتی و اعضای کمیسون آموزش مجلس این است که آیا این نهادها اجازه دارند به استناد یک مصوبه غیرقانونی که البته در موجودیت آن هم شک هست، که توسط یک نهاد فراقانونی تصویب شده است، همه قوانین رسمی کشور را نقض و قانون اساسی را تعطیل کنند؟ اگراینگونه عمل کنیم پس ارزش قوانین جاری و اساسی کشور چه میشود؟ طبق منطق آقایان مجلس و وزارت خانه ها را باید تعطیل کنیم و همه امور را به دست شورای فراقانونی انقلاب فرهنگی واگذاریم.»
قلی زاده افزود: «ما در دانشگاه ها آیین نامه ای داریم به عنوان آیین نامه انضباطی دانشجویان، که مسئولان دانشگاه ها با استناد و بعضا سو استفاده از این آیین نامه با دانشجویان معترض و منتقد برخورد میکنند. اما طبق همین آیین نامه که به زعم ما ابزار سرکوب است هم مسئولان فقط اجازه دارند کسی را که در محیط دانشگاه مرتکب قتل شده است آن هم برای مدت 5 سال از تحصیل محروم کنند، نه فعالین دانشجویی را. بنده و بسیاری از دوستانمان با استناد به همین آیین نامه چندین ترم از تحصیل محروم شده ایم. و حتی اگر به زعم مسئولین مرتکب خطایی شده ایم، هزینه چندین برابر آن را پرداخت کرده ایم. آخر این چه عملی است که همه اصول و قوانین همه نظام های حقوقی و حتی داخلی را نقض میکند؟ »
این دانشجوی ستاره دار در ادامه گفتگوی خود با خبرنامه امیرکبیر افزود: «ستاره دار کردن دانشجویان آپارتاید علمی محسوب میگردد که دیگر در هیچ نقطه از دنیا جایی ندارد و ما شاهد هستیم که در دنیا حتی زندانی های خطرناک از حق طبیعی ادامه تحصیل برخوردارند.»
قلی زاده با اشاره به مصاحبه اخیر عباسپور، رئیس کمیسون آموزش افزود: «هیچیک از دانشجویان ستاره دار امسال آمفی تاتر 2 میلیاردی آتش نزده اند و تمامی فعالیت هایشان در دانشگاه ها مدنی و مسالمت آمیز بوده است وهمچنین هیچیک از دانشجویان ستاره دار امسال در اعتراضات بعد از انتخابات دچار مشکل نشده اند. این سخنان آقای عباسپور اگر حمل بر پرونده سازی برای دانشجویان نشود، ناشی از بی اطلاعی ایشان در مورد دانشجویان ستاره دار است.»
در انتهای این مصاحبه قلی زاده با اشاره به قول مساعد برخی مسئولان، ابراز امیدواری کرد که مشکل همه دانشجویان ستاره دار به زودی حل شده و دانشجویان ستاره دار بتوانند در کلاس های درس حاضر شوند.
*****
بازداشت مهدی نیاکی،روزنامه نگار و وب نگار در تهران
(جرس): بستگان سید مهدی نیاکی،روزنامه نگار، وبلاگ نویس و یکی از فعالان پایگاه خبری کلمه در دوره پیش از اعلام نتایج انتخابات خبر دادند که او از روز 23 شهریور بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
سایت موج سبز آزادی از قول یکی از بستگان مهدی نیاکی گزارش داد که«مهدی نیاکی که در خانهاش به تنهایی زندگی میکرد از روز 23 شهریور مفقود شده است و ظاهرا مامورانی به محل منزل مسکونی وی در تهران آمده و او را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردهاند.»
وی همچنین گفت که«مادر مهدی نیاکی در جریان بازداشت پسرش قرار دارد اما به دلیل تهدیداتی که صورت گرفته، وحشت کرده و حاضر نیست بازداشت پسرش را توسط ماموران تایید کند.در واقع به وی گقته شده که بدون سروصدا منتظر بازگشت فرزدنش باشد.با اینحال 6 روز از بازداشت مهدی نیاکی میگذرد و متاسفانه هنوز معلوم نیست که وی در کجا نگهداری میشود.»
همین گزارش حاکی است که مهدی نیاکی به همراه 4 نفر دیگر از فعالان سایت کلمه دو هفته پس از اعلام نتایج انتخابات از سوی پلیس امنیت تهران احضار شدند ولی بازداشت نشده بودند.اسامی دیگر روزنامه نگاران احضار شده اعلام نشده است.
مهدی نیاکی با بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب همکاری داشته و همچنین دبیر سابق سروبیس اجتماعی خبرگزاری ایلنا و دبیر سرویس جامعه خبرگزاری سازمان جوانان در دوره ریاست جمهوری خاتمی که به نام «خبرگزاری سینا» شهرت داشت را در کارنامه روزنامه نگاریش دارد.خبرگزاری سینا با به قدرت رسیدن احمدی نژاد در سال 84 منحل شد.
بیشتر:
وبلاگ مهدی نیاکی: ناریا
(جرس): بستگان سید مهدی نیاکی،روزنامه نگار، وبلاگ نویس و یکی از فعالان پایگاه خبری کلمه در دوره پیش از اعلام نتایج انتخابات خبر دادند که او از روز 23 شهریور بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
سایت موج سبز آزادی از قول یکی از بستگان مهدی نیاکی گزارش داد که«مهدی نیاکی که در خانهاش به تنهایی زندگی میکرد از روز 23 شهریور مفقود شده است و ظاهرا مامورانی به محل منزل مسکونی وی در تهران آمده و او را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردهاند.»
وی همچنین گفت که«مادر مهدی نیاکی در جریان بازداشت پسرش قرار دارد اما به دلیل تهدیداتی که صورت گرفته، وحشت کرده و حاضر نیست بازداشت پسرش را توسط ماموران تایید کند.در واقع به وی گقته شده که بدون سروصدا منتظر بازگشت فرزدنش باشد.با اینحال 6 روز از بازداشت مهدی نیاکی میگذرد و متاسفانه هنوز معلوم نیست که وی در کجا نگهداری میشود.»
همین گزارش حاکی است که مهدی نیاکی به همراه 4 نفر دیگر از فعالان سایت کلمه دو هفته پس از اعلام نتایج انتخابات از سوی پلیس امنیت تهران احضار شدند ولی بازداشت نشده بودند.اسامی دیگر روزنامه نگاران احضار شده اعلام نشده است.
مهدی نیاکی با بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب همکاری داشته و همچنین دبیر سابق سروبیس اجتماعی خبرگزاری ایلنا و دبیر سرویس جامعه خبرگزاری سازمان جوانان در دوره ریاست جمهوری خاتمی که به نام «خبرگزاری سینا» شهرت داشت را در کارنامه روزنامه نگاریش دارد.خبرگزاری سینا با به قدرت رسیدن احمدی نژاد در سال 84 منحل شد.
بیشتر:
وبلاگ مهدی نیاکی: ناریا
*****
مریم صبری، یکی دیگر از قربانیان تجاوزات حیوانی رژیم در زندان افشاگری می کند:
*****
*****
فشار شدید بر خانواده و دوستان ابراهیم شریفی؛یکی از افشا کنندگان تجاوز جنسی در بازداشتگاه ها
کمپین بین المللی حقوق بشر امروز نگرانی شدید خود را درباره امنیت جانی ابراهیم شریفی، دوستان و خانواده او ابراز کرد.
ابراهیم شریفی یکی از شاهدان مهدی کروبی و از قربانیان تجاوز جنسی به بازداشت شدگان در بازداشتگاه ها است که پس از تلاش نمایندگان قوه قضائیه در تهدید او برای تکذیب تجاوز جنسی به او در دوران بازداشت، از ادامه پیگیری در سیستم قضایی ناامید و متواری شده بود و در حال حاضر در خارج از کشور تحت تعقیب امنیتی است و علاوه بر این خانواده او، و نیز دوستانش برای تکذیب گفته های ابراهیم با شرکت در یک شوی تلویزیونی از مجموعه ساخته های تکذیب تجاوز در زندان، تحت فشار هستند. بنابر همین گزارش دیگر قربانیان تجاوز هم تحت فشارهای مشابهی قرار دارند.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در باره وضعیت ابراهیم شریفی گفت«آنچه که بر ابراهیم رفته است، نه یک اتفاق بلکه یک شیوه شکنجه تصمیم گیری شده و دستوری برای شکستن روحیه بازداشت شدگان جوان بوده است. هر چند اطلاعات در این زمینه ناقص است، اما گزارش های رسیده به ما حاکی از این است که تجاوز نه در یک بازداشتگاه و نه در یک شهرستان متمرکز بوده، و نه فقط خاص دختران که در مورد پسران نیز این آزار و تعرض جنسی اعمال می شده است.»
ابراهیم شریفی که در جریان انتخابات در ستاد مردمی کروبی فعال بود پس از اعلام نتایج انتخابات به مدت یک هفته در تظاهرات اعتراضی شرکت می کند. در روز دوم تیرماه توسط سه نفر ناشناس ربوده می شود و با دست و چشم بسته به مکان نامشخصی برده می شود. یک هفته در این مکان مورد شکنجه و اعدام نمایشی قرار می گیرد و پس از اعتراض به اعدام نمایشی، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستور تجاوز و تعرض جنسی برایش صادر می شود. دست و پا بسته در اتاقی مورد تعرض قرار می گیرد و سپس خود را در روی تخت یک مرکز بهداشتی می یابد، در حالی که بر یک دستش سرم و خون وصل بود و دست دیگرش به تخت بسته شده بود.ابراهیم پس از یک هفته بازداشتی که هنوز نمی داند محل آن کجا بوده، در اتوبان سبلان رها می شود. در جریان معالجات خود، اسناد پزشکی مبنی بر تجاوز برایش صادر می شود.
هادی قائمی در مورد هدف تجاوز جنسی بعنوان شکنجه گفت«بنظر می رسد با تحلیلی که نیروهای امنیتی از ترکیب معترضین داشتند که غالبا نیروهای جوان بوده و بخشی هم از خانواده های سنتی هستند، سیاست تجاوز و تعرض جنسی در زندان ها را در مورد این افراد در پیش می گیرند و پس از تجاوز آنها را آزاد می کنند. بخش عمده ای از این افراد پس از آزادی سکوت کرده و در وضعیت کاملا انفعالی و افسردگی بسر می برند. و حتی بخش عمده ای از این افراد که در مورد تجاوز در زندان ها صحبت می کنند، با سرکوب خانواده و دوستان مواجه می شوند. به این ترتیب نیروهای امنیتی به جای اینکه خود دست به سرکوب این معترضین جوان در زندان بزنند، با این عمل جامعه را وادار به سرکوب این افراد می کنند. از طرف دیگر با توجه به برخورد های سنتی جامعه در حوزه روابط جنسی، نیروهای امنتیتی به این ترتیب قصد داشتند که ترس و وحشت را در بین مردم جریانسازی کنند تا از حضور جوانانشان در راهپیمایی های اعتراضی جلوگیری کنند.»
تشکیل کمیته های پیگیری در مورد وضعیت بازداشت شدگان توسط نامزدهای انتخاباتی، این مکان را به محلی برای تحقیق و بررسی شکنجه های اعمال شده در مورد زندانیان تبدیل کرد. برخی از کسانی که خود قربانی تجاوز و تعرض جنسی بودند یا خانواده های آنها، اسنادی را در اختیار این دو کمیته گذاشتند.
مهدی کروبی در نامه های متعددی خواستار بررسی قضایی تجاوز های جنسی شد. سرانجام بعد از تکذیب های فراوان، مسئولین قضایی به بررسی موارد مستند تن دادند. اما انحراف مسیر بررسی قضایی و اعمال تهدیدها و تکذیب های امنیتی باعث شد که کروبی، سه سند ارائه شده به قوه قضائیه را با مردم نیز در میان بگذارد. یکی از این اسناد مربوط به ابراهیم شریفی بود که توسط هئیت سه نفره قوه قضائیه به ساختگی و جعلی بودن اسناد آن اشاره شده است.
همچنین در گزارش هئیت سه نفره از آقای محمد داوری از اعضای حزب اعتماد ملی بعنوان کسی که سی دی این سند را تهیه کرده است، نام برده شده است. دفاتر کمیته های پیگیری کروبی و موسوی در روزهای 16 و 17 شهریور مورد حمله قرار می گیرد و ماموران پس از مصادره کلیه اسناد و مدارک، دفاتر را پلمپ می کنند و به بازداشت مسئولین این کمیته ها، مرتضی الویری و دکتر بهشتی، و سایر افراد مرتبط با پییگری وضعیت آسیب دیدگان از جمله محمد داوری، بازداشت شده در روز 18 شهریور اقدام می کنند.
ابراهیم شریفی که اسناد خود را در اختیار آقای کروبی قرار داده بود، به همکاری با ایشان برای بررسی قضایی ادامه می دهد. در جریان بررسی توسط نمایندگان قاضی مرتضوی بشدت تهدید می شود که نباید اساسا اعتراض می کرده و برای حفظ جان خود و خانواده اش بهتر است که حرفش را پس بگیرد. در جریان دستور قاضی مرتضوی برای بررسی مجدد توسط پزشکی قانونی، ابراهیم شریفی متوجه می شود که همه مسیرهای حقیقت یابی در کنترل نیروهای امنیتی است.در پی افزایش تهدیدها وخطرات جانی وی از کشور خارج میشود. در این مورد ابراهیم شریفی به کمپین گفت«من اصلا از ایران نمیخواستم خارج شوم ولی با با تهدیدها و فشارهای روزافزون جان خودم و خانواده ام در خطر بود. به خصوص وقتی تصمیم برای ملاقات با کمیته مجلس داشتم مامورین اطلاعاتی تهدید به قتل من و خانواده ام از طریق تصادف ساختگی کردند.»
پس از ناپدید شدن، پدر وخانواده ابراهیم شریفی به اشکال مختلف مورد کنترل قرار می گیرند و توسط نیروهای موتورسوار تهدید می شوند و به دنبال مشخص شدن اینکه ابراهیم شریفی به خارج از کشور رفته و در مصاحبه های متعددی به افشای این تجاوز جنسی درزندان مشغول است، نه تنها خودش در تعقیب نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور قرار گرفته، و تهدید خانواده اش همچنان ادامه دارد، بلکه یکی از دوستانش نیز به وزارت اطلاعات برده شده، مورد بازجویی شدید و تهدید قرار گرفته است و خانواده او نیز بشدت تحت کنترل هستند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، به نیروهای امنیتی و نظامی حاکم برایران که قدرت سیاسی را در اختیار گرفته اند، گوشزد کرده است که تاثیر سیاست های سرکوبگرانه مردمی را که فقط خواستار حقوق بشر خود هستند واقع بینانه ارزیابی کنند.
همه این دادگاه های گروهی و شکنجه ها و تجاوز های جنسی و ساخت شوهای تلویزیونی، اثری در تغییر مسیر انتخاب شده مردم نداشته است و مشارکت میلیونی مردم در راهپیمایی روز قدس برای فریاد زدن خواسته برحق خودشان، علیرغم همه تهدیدهای مستقیم نظامی، یک شاخص در این مورد است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام کرد که هر گونه اتفاقی برای ابراهیم شریفی،اعضای خانواده،دوستان و همکاران او و افرادی از قبیل محمد داوری که یکی از اتهام های او تهیه سی دی در مورد تجاوز جنسی به ابراهیم شریفی است، بر عهده مسئولین جمهوری اسلامی ایران است.
کمپین بین المللی حقوق بشر امروز نگرانی شدید خود را درباره امنیت جانی ابراهیم شریفی، دوستان و خانواده او ابراز کرد.
ابراهیم شریفی یکی از شاهدان مهدی کروبی و از قربانیان تجاوز جنسی به بازداشت شدگان در بازداشتگاه ها است که پس از تلاش نمایندگان قوه قضائیه در تهدید او برای تکذیب تجاوز جنسی به او در دوران بازداشت، از ادامه پیگیری در سیستم قضایی ناامید و متواری شده بود و در حال حاضر در خارج از کشور تحت تعقیب امنیتی است و علاوه بر این خانواده او، و نیز دوستانش برای تکذیب گفته های ابراهیم با شرکت در یک شوی تلویزیونی از مجموعه ساخته های تکذیب تجاوز در زندان، تحت فشار هستند. بنابر همین گزارش دیگر قربانیان تجاوز هم تحت فشارهای مشابهی قرار دارند.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در باره وضعیت ابراهیم شریفی گفت«آنچه که بر ابراهیم رفته است، نه یک اتفاق بلکه یک شیوه شکنجه تصمیم گیری شده و دستوری برای شکستن روحیه بازداشت شدگان جوان بوده است. هر چند اطلاعات در این زمینه ناقص است، اما گزارش های رسیده به ما حاکی از این است که تجاوز نه در یک بازداشتگاه و نه در یک شهرستان متمرکز بوده، و نه فقط خاص دختران که در مورد پسران نیز این آزار و تعرض جنسی اعمال می شده است.»
ابراهیم شریفی که در جریان انتخابات در ستاد مردمی کروبی فعال بود پس از اعلام نتایج انتخابات به مدت یک هفته در تظاهرات اعتراضی شرکت می کند. در روز دوم تیرماه توسط سه نفر ناشناس ربوده می شود و با دست و چشم بسته به مکان نامشخصی برده می شود. یک هفته در این مکان مورد شکنجه و اعدام نمایشی قرار می گیرد و پس از اعتراض به اعدام نمایشی، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستور تجاوز و تعرض جنسی برایش صادر می شود. دست و پا بسته در اتاقی مورد تعرض قرار می گیرد و سپس خود را در روی تخت یک مرکز بهداشتی می یابد، در حالی که بر یک دستش سرم و خون وصل بود و دست دیگرش به تخت بسته شده بود.ابراهیم پس از یک هفته بازداشتی که هنوز نمی داند محل آن کجا بوده، در اتوبان سبلان رها می شود. در جریان معالجات خود، اسناد پزشکی مبنی بر تجاوز برایش صادر می شود.
هادی قائمی در مورد هدف تجاوز جنسی بعنوان شکنجه گفت«بنظر می رسد با تحلیلی که نیروهای امنیتی از ترکیب معترضین داشتند که غالبا نیروهای جوان بوده و بخشی هم از خانواده های سنتی هستند، سیاست تجاوز و تعرض جنسی در زندان ها را در مورد این افراد در پیش می گیرند و پس از تجاوز آنها را آزاد می کنند. بخش عمده ای از این افراد پس از آزادی سکوت کرده و در وضعیت کاملا انفعالی و افسردگی بسر می برند. و حتی بخش عمده ای از این افراد که در مورد تجاوز در زندان ها صحبت می کنند، با سرکوب خانواده و دوستان مواجه می شوند. به این ترتیب نیروهای امنیتی به جای اینکه خود دست به سرکوب این معترضین جوان در زندان بزنند، با این عمل جامعه را وادار به سرکوب این افراد می کنند. از طرف دیگر با توجه به برخورد های سنتی جامعه در حوزه روابط جنسی، نیروهای امنتیتی به این ترتیب قصد داشتند که ترس و وحشت را در بین مردم جریانسازی کنند تا از حضور جوانانشان در راهپیمایی های اعتراضی جلوگیری کنند.»
تشکیل کمیته های پیگیری در مورد وضعیت بازداشت شدگان توسط نامزدهای انتخاباتی، این مکان را به محلی برای تحقیق و بررسی شکنجه های اعمال شده در مورد زندانیان تبدیل کرد. برخی از کسانی که خود قربانی تجاوز و تعرض جنسی بودند یا خانواده های آنها، اسنادی را در اختیار این دو کمیته گذاشتند.
مهدی کروبی در نامه های متعددی خواستار بررسی قضایی تجاوز های جنسی شد. سرانجام بعد از تکذیب های فراوان، مسئولین قضایی به بررسی موارد مستند تن دادند. اما انحراف مسیر بررسی قضایی و اعمال تهدیدها و تکذیب های امنیتی باعث شد که کروبی، سه سند ارائه شده به قوه قضائیه را با مردم نیز در میان بگذارد. یکی از این اسناد مربوط به ابراهیم شریفی بود که توسط هئیت سه نفره قوه قضائیه به ساختگی و جعلی بودن اسناد آن اشاره شده است.
همچنین در گزارش هئیت سه نفره از آقای محمد داوری از اعضای حزب اعتماد ملی بعنوان کسی که سی دی این سند را تهیه کرده است، نام برده شده است. دفاتر کمیته های پیگیری کروبی و موسوی در روزهای 16 و 17 شهریور مورد حمله قرار می گیرد و ماموران پس از مصادره کلیه اسناد و مدارک، دفاتر را پلمپ می کنند و به بازداشت مسئولین این کمیته ها، مرتضی الویری و دکتر بهشتی، و سایر افراد مرتبط با پییگری وضعیت آسیب دیدگان از جمله محمد داوری، بازداشت شده در روز 18 شهریور اقدام می کنند.
ابراهیم شریفی که اسناد خود را در اختیار آقای کروبی قرار داده بود، به همکاری با ایشان برای بررسی قضایی ادامه می دهد. در جریان بررسی توسط نمایندگان قاضی مرتضوی بشدت تهدید می شود که نباید اساسا اعتراض می کرده و برای حفظ جان خود و خانواده اش بهتر است که حرفش را پس بگیرد. در جریان دستور قاضی مرتضوی برای بررسی مجدد توسط پزشکی قانونی، ابراهیم شریفی متوجه می شود که همه مسیرهای حقیقت یابی در کنترل نیروهای امنیتی است.در پی افزایش تهدیدها وخطرات جانی وی از کشور خارج میشود. در این مورد ابراهیم شریفی به کمپین گفت«من اصلا از ایران نمیخواستم خارج شوم ولی با با تهدیدها و فشارهای روزافزون جان خودم و خانواده ام در خطر بود. به خصوص وقتی تصمیم برای ملاقات با کمیته مجلس داشتم مامورین اطلاعاتی تهدید به قتل من و خانواده ام از طریق تصادف ساختگی کردند.»
پس از ناپدید شدن، پدر وخانواده ابراهیم شریفی به اشکال مختلف مورد کنترل قرار می گیرند و توسط نیروهای موتورسوار تهدید می شوند و به دنبال مشخص شدن اینکه ابراهیم شریفی به خارج از کشور رفته و در مصاحبه های متعددی به افشای این تجاوز جنسی درزندان مشغول است، نه تنها خودش در تعقیب نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور قرار گرفته، و تهدید خانواده اش همچنان ادامه دارد، بلکه یکی از دوستانش نیز به وزارت اطلاعات برده شده، مورد بازجویی شدید و تهدید قرار گرفته است و خانواده او نیز بشدت تحت کنترل هستند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، به نیروهای امنیتی و نظامی حاکم برایران که قدرت سیاسی را در اختیار گرفته اند، گوشزد کرده است که تاثیر سیاست های سرکوبگرانه مردمی را که فقط خواستار حقوق بشر خود هستند واقع بینانه ارزیابی کنند.
همه این دادگاه های گروهی و شکنجه ها و تجاوز های جنسی و ساخت شوهای تلویزیونی، اثری در تغییر مسیر انتخاب شده مردم نداشته است و مشارکت میلیونی مردم در راهپیمایی روز قدس برای فریاد زدن خواسته برحق خودشان، علیرغم همه تهدیدهای مستقیم نظامی، یک شاخص در این مورد است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام کرد که هر گونه اتفاقی برای ابراهیم شریفی،اعضای خانواده،دوستان و همکاران او و افرادی از قبیل محمد داوری که یکی از اتهام های او تهیه سی دی در مورد تجاوز جنسی به ابراهیم شریفی است، بر عهده مسئولین جمهوری اسلامی ایران است.
*****
سیلی دیگری بر چهره پلید "سیدعلی گدا"
در حالی که حضرت خلیفه ولایت وقیح امروز یکشنبه 29 شهریور را روز عید فطر اعلام کرده و تعطیل عمومی می باشد، مراجعی که این فرد بیسواد و جنایتکار و پلید راقبول ندارند و گفته ها و فرامین فرعونی او را نوعی خود برتر بینی می دانند در بیانیه های مخحتلفی اعلام کرده اند که فردا دوشنبه 30 شهریور عید فطر است بنابراین آنانی که در حقیقت به شعبان و رمضان و اینجور مزخرفات ایمانی قلبی و معنوی دارند، سرشان کلاه رفته و "روزه" خویش را امروز نگاه نداشته اند و بدستور حضرت خلیفه مسلمین امروز روزه نگرفتند که البته گناهش به گردن کلفت سیدعلی گداست. به اطلاعیه های زیر توجه نمایید:
امروز یکشنبه عید فطر نیست
شامگاه شنبه در حالی که خامنه ای روز یکشنبه را عید فطر اعلام کرد، بقیه مراجع احتمال اعلام روز دوشنبه به عنوان عید فطر را مطرح کردند.
به گزارش گویا نیوز ، شنبه سایت آیت الله خامنه ای در تیتر کوتاهی نوشت« حلول ماه شوال از نظر رهبرانقلاب مسجل شد و فردا يكشنبه عيد فطراست. این سایت فیلم استهلال دفتر رهبری را هم برای مشاهده منتشر کرده که مستندی است ساخته شده در سال ۱۳۸۵ در ارتباط با نحوه مشاهده هلال ماه.»
در مقابل بقیه مراجع تقلید از عدم رویت هلال ماه خبر داده اند.
آیت الله صافی گلپایگانی در سایتش نوشت که« در پي تماسهاي مکرر تلفني و حجم بسيار زياد نامههاي الکترونيکي وارده به سايت رسمي حضرت آيت الله العظمي صافي مدظله الشريف، بدينوسيله به اطلاع عزيزان و مؤمنان خداجوي ميرساند در صورتي که غروب شنبه 28/6/88 هلال ماه شوال، رؤيت و به محضر معظم له ثابت گردد، خبر مربوطه از طريق سايت رسمي مرجعيت به آدرس http://www.saafi.net اعلام ميگردد.» که این سایت چنین خبری را تا صبح یکشنبه منتشر نکرد.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی صانعی هم در صفحه نخست سایتش نوشت« با توجه به تماس های مکرر مومنین روزه دار با دفتر معظم له، به اطلاع می رساند تاکنون رویت هلال ماه شوال برای حضرت آیت الله العظمی صانعی (مدظله العالی) ثابت نشده است، و در صورت ثبوت رؤیت هلال ماه شوال از همین طریق اطلاع رسانی خواهد شد.»
آیت الله بیات زنجانی هم نظر مشابهی اتخاذ کرده است«به اطلاع مومنین روزه دار می رسانیم رویت هلال ماه شوال تا این لحظه بر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی (مدظله) ثابت نشده است . بدیهی است در صورت دریافت اخباری پیرامون این موضوع، از همین مکان اطلاع رسانی خواهد شد.»
آیت الله منتظری هم در توضیح کوتاهی یادآور شده که« تا این لحظه حلول ماه شوال برای آیت الله العظمی منتظری ثابت نشده است، به محض ثبوت به اطلاع خواهد رسید.»
آیت الله موسوی اردبیلی هم در سایتش نوشت« عيد فطر هنوز نزد حضرت آية الله العظمى موسوى اردبيلى(مد ظله العالى) ثابت نشده است.»
عدم اعلام عید فطر از سوی این مراجع تقلید شیعه در حالی است که آیت الله جوادی آملی و آیت لله مکارم شیرازی نیز درباره رویت ماه شوال سکوت اختیار کرده اند.
شامگاه شنبه در حالی که خامنه ای روز یکشنبه را عید فطر اعلام کرد، بقیه مراجع احتمال اعلام روز دوشنبه به عنوان عید فطر را مطرح کردند.
به گزارش گویا نیوز ، شنبه سایت آیت الله خامنه ای در تیتر کوتاهی نوشت« حلول ماه شوال از نظر رهبرانقلاب مسجل شد و فردا يكشنبه عيد فطراست. این سایت فیلم استهلال دفتر رهبری را هم برای مشاهده منتشر کرده که مستندی است ساخته شده در سال ۱۳۸۵ در ارتباط با نحوه مشاهده هلال ماه.»
در مقابل بقیه مراجع تقلید از عدم رویت هلال ماه خبر داده اند.
آیت الله صافی گلپایگانی در سایتش نوشت که« در پي تماسهاي مکرر تلفني و حجم بسيار زياد نامههاي الکترونيکي وارده به سايت رسمي حضرت آيت الله العظمي صافي مدظله الشريف، بدينوسيله به اطلاع عزيزان و مؤمنان خداجوي ميرساند در صورتي که غروب شنبه 28/6/88 هلال ماه شوال، رؤيت و به محضر معظم له ثابت گردد، خبر مربوطه از طريق سايت رسمي مرجعيت به آدرس http://www.saafi.net اعلام ميگردد.» که این سایت چنین خبری را تا صبح یکشنبه منتشر نکرد.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی صانعی هم در صفحه نخست سایتش نوشت« با توجه به تماس های مکرر مومنین روزه دار با دفتر معظم له، به اطلاع می رساند تاکنون رویت هلال ماه شوال برای حضرت آیت الله العظمی صانعی (مدظله العالی) ثابت نشده است، و در صورت ثبوت رؤیت هلال ماه شوال از همین طریق اطلاع رسانی خواهد شد.»
آیت الله بیات زنجانی هم نظر مشابهی اتخاذ کرده است«به اطلاع مومنین روزه دار می رسانیم رویت هلال ماه شوال تا این لحظه بر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی (مدظله) ثابت نشده است . بدیهی است در صورت دریافت اخباری پیرامون این موضوع، از همین مکان اطلاع رسانی خواهد شد.»
آیت الله منتظری هم در توضیح کوتاهی یادآور شده که« تا این لحظه حلول ماه شوال برای آیت الله العظمی منتظری ثابت نشده است، به محض ثبوت به اطلاع خواهد رسید.»
آیت الله موسوی اردبیلی هم در سایتش نوشت« عيد فطر هنوز نزد حضرت آية الله العظمى موسوى اردبيلى(مد ظله العالى) ثابت نشده است.»
عدم اعلام عید فطر از سوی این مراجع تقلید شیعه در حالی است که آیت الله جوادی آملی و آیت لله مکارم شیرازی نیز درباره رویت ماه شوال سکوت اختیار کرده اند.
*****
موج احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه
کرمانشاه پست – در آستانه بازگشایی دانشگاه های کشور ، موج احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی همچنان ادامه دارد . مطابق اخبار دریافتی این هفته به اتهامات تعداد دیگری از دانشجویان رسیدگی می شود ، هر چند دانشجویان عقیده دارند که آنها جرمی یا گناهی مرتکب نشده اند که به آن رسیدگی شود . در میان اسامی ، آرمان میرازیی-سجاد حیاتی - احسان حیاتی ( دبیر شورای صنفی )-روشنک امیریان-مینا افضلی-مسعود تورنگ - نکیسا سردار زاده - نسترن خلیلی-پندار علیرضا زاده و محمدرضا دانشور بچشم می خورد .
این موج دوم احضارها طی یکماه اخیر بحساب می آید . در موج اول دهها دانشجو به احکام گوناگونی محکوم شدند . گذشته از اشکان مسیبیان و سیامن غیاثی ، محمد جعفری 2 ترم با احتساب سنوات ، میلاد غلامی 2ترم بدون احتساب ، روح الله امینی 2ترم و جریمه نقدی ، محسن بابایی دوترم و جریمه نقدی ، سعید خوانچه زر یک ترم ، فرشته اربابی یک ترم ، حشمت مطاعی دانشکده کشاورزی 2ترم ، محمد صفی زاده 2ترم و جریمه نقدی از جمله افرادی بودند که با احکام شدید کمیته انضباطی مواجه شده اند . لازم بذکر است بهمراه این احکام محرومیت از کلیه تسهیلات رفاهی تا پایان تحصیل در نظر گرفته شده است .
در موج اول احضارها “ اخلال در نظم و شکست اموال عمومی دانشگاه “ ذکر شده بود . دانشجویان بر این باورند که گستردگی احضارها و همچنین احکام صادره برای به سکوت کشاندن دانشجویان در آستانه بازگشایی دانشگاهها است . مقامات دانشگاه همچنان در قبال وقایع اخیر دانشگاه و علل چنین حجم گسترده احضار و احکام ها سکوت کرده و نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی هیچگونه اظهارنظری نکرده اند .
کرمانشاه پست – در آستانه بازگشایی دانشگاه های کشور ، موج احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی همچنان ادامه دارد . مطابق اخبار دریافتی این هفته به اتهامات تعداد دیگری از دانشجویان رسیدگی می شود ، هر چند دانشجویان عقیده دارند که آنها جرمی یا گناهی مرتکب نشده اند که به آن رسیدگی شود . در میان اسامی ، آرمان میرازیی-سجاد حیاتی - احسان حیاتی ( دبیر شورای صنفی )-روشنک امیریان-مینا افضلی-مسعود تورنگ - نکیسا سردار زاده - نسترن خلیلی-پندار علیرضا زاده و محمدرضا دانشور بچشم می خورد .
این موج دوم احضارها طی یکماه اخیر بحساب می آید . در موج اول دهها دانشجو به احکام گوناگونی محکوم شدند . گذشته از اشکان مسیبیان و سیامن غیاثی ، محمد جعفری 2 ترم با احتساب سنوات ، میلاد غلامی 2ترم بدون احتساب ، روح الله امینی 2ترم و جریمه نقدی ، محسن بابایی دوترم و جریمه نقدی ، سعید خوانچه زر یک ترم ، فرشته اربابی یک ترم ، حشمت مطاعی دانشکده کشاورزی 2ترم ، محمد صفی زاده 2ترم و جریمه نقدی از جمله افرادی بودند که با احکام شدید کمیته انضباطی مواجه شده اند . لازم بذکر است بهمراه این احکام محرومیت از کلیه تسهیلات رفاهی تا پایان تحصیل در نظر گرفته شده است .
در موج اول احضارها “ اخلال در نظم و شکست اموال عمومی دانشگاه “ ذکر شده بود . دانشجویان بر این باورند که گستردگی احضارها و همچنین احکام صادره برای به سکوت کشاندن دانشجویان در آستانه بازگشایی دانشگاهها است . مقامات دانشگاه همچنان در قبال وقایع اخیر دانشگاه و علل چنین حجم گسترده احضار و احکام ها سکوت کرده و نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی هیچگونه اظهارنظری نکرده اند .
*****
فیلم: فرار بسیجی های مزدور از ترس ملت خشمگین، در روز 27 شهریور
*****
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
لغو ضیافت احمدینژاد در هتل هلم اسلی
آینده نيوز: خبرگزاری فرانسه به نقل از روزنامه نیویورك پست نوشت: مسئولان هتل هلم اسلی در نیویورك اعلام كردند: به محض اطلاع از راهاندازی یك ضیافت در محل این هتل، به مناسبت حضور احمدینژاد در هفته آتی برای شركت در نشست سالانه سازمان ملل، دستور ابطال این رزرواسیون را صادر كردهاند.
به گزارش سرویس بین الملل «آینده»، به گفته مسئولان این هتل، روز پنج شنبه یك گروه فشار آمریكایی موسوم به اتحاد علیه ایران اتمی به این هتل اطلاع داده كه میهمان سالن ضیافت سالن رزروشده از چهار ماه پیش به وسیله انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی، احمدی نژاد، رییس جمهور ایران میباشد.
در پی این اطلاع رسانی، هووار روذبنستن، سخنگوی هتل ضمن ابطال این ضیافت گفت: "نه هیئت ایرانی و نه رئیس جمهور ایران، جایی در ساختمانهای متعلق به هلم اسلی ندارند."
به گزارش نیویورك پست این تصمیم بعد از صحبتهای محمود احمدینژاد در مورد انكار هولوكاست در روز قدس، توسط این هتل گرفته شد.
اصراراحمدی نژاد بر سفر هر ساله به نیویورك، در شرایط فعلی كه به دلیل فضای پس از انتخابات ابهامات زیادی درباره حوادث اخیر ایران در افكار عمومی جهان مطرح است، این نگرانی را مطرح كرده كه به طور كلی برنامههای رییس دولت دهم در آمریكا با اختلال همراه گردد.
حضور احتمالی هزاران تن از جمعیت میلیونی ایرانیان ساكن آمریكا در برابر سازمان ملل و محل اقامت احمدینژاد و سوالهای چالشی خبرنگاران خارجی از وی در مصاحبههای عمومی و اختصاصی كه احتمالا با پخش بخشهایی از چندهزار فیلم آماتوری كه توسط شهروندان از حوادث پس از انتخابات گرفته شده، در مقابل احمدی نژاد، وی را در شرایط دشواری قرار خواهد داد.
این در حالی است كه روز گذشته خبرنگار شبكه آمریكایی ان.بی.سی با تكرار چندین باره سوال خود درباره دزدیده شدن انتخابات به معركه گیری پرداخت و البته احمدینژاد هم از پاسخ دادن به پرسش وی طفره رفت.
با توجه به فعالیت قوی سازمانهای غیردولتی نظیر اتحادیه گزارشگران بدون مرز، عفو بین الملل و دیگر تشكلهای بین المللی، حضور چند روزه احمدینژاد در نیویورك، احتمالا یكی از دشوارترین سفرهای وی طی 4سال اخیر خواهد بود و حضور دهها زندانی مشهور از چهره های سیاسی ومطبوعاتی در بازداشتگاهها بر دشواری فعالیتهای احمدی نژاد در نیویورك خواهد افزود.
در این شرایط به نظر می رسد بهتر است یا با نظر مقامات عالیرتبه نظام در سفر احمدینژاد به نیویورك تجدیدنظر شده و یا با درخواست ریاست دولت دهم، جمعی از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی به مناسبت عید فطر آزاد شوند تا در نتیجه تا حدودی به كاهش تنش در فضای موجود و بهبود تصویر بینالمللی احمدی نژاد كمك كند.
آینده نيوز: خبرگزاری فرانسه به نقل از روزنامه نیویورك پست نوشت: مسئولان هتل هلم اسلی در نیویورك اعلام كردند: به محض اطلاع از راهاندازی یك ضیافت در محل این هتل، به مناسبت حضور احمدینژاد در هفته آتی برای شركت در نشست سالانه سازمان ملل، دستور ابطال این رزرواسیون را صادر كردهاند.
به گزارش سرویس بین الملل «آینده»، به گفته مسئولان این هتل، روز پنج شنبه یك گروه فشار آمریكایی موسوم به اتحاد علیه ایران اتمی به این هتل اطلاع داده كه میهمان سالن ضیافت سالن رزروشده از چهار ماه پیش به وسیله انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی، احمدی نژاد، رییس جمهور ایران میباشد.
در پی این اطلاع رسانی، هووار روذبنستن، سخنگوی هتل ضمن ابطال این ضیافت گفت: "نه هیئت ایرانی و نه رئیس جمهور ایران، جایی در ساختمانهای متعلق به هلم اسلی ندارند."
به گزارش نیویورك پست این تصمیم بعد از صحبتهای محمود احمدینژاد در مورد انكار هولوكاست در روز قدس، توسط این هتل گرفته شد.
اصراراحمدی نژاد بر سفر هر ساله به نیویورك، در شرایط فعلی كه به دلیل فضای پس از انتخابات ابهامات زیادی درباره حوادث اخیر ایران در افكار عمومی جهان مطرح است، این نگرانی را مطرح كرده كه به طور كلی برنامههای رییس دولت دهم در آمریكا با اختلال همراه گردد.
حضور احتمالی هزاران تن از جمعیت میلیونی ایرانیان ساكن آمریكا در برابر سازمان ملل و محل اقامت احمدینژاد و سوالهای چالشی خبرنگاران خارجی از وی در مصاحبههای عمومی و اختصاصی كه احتمالا با پخش بخشهایی از چندهزار فیلم آماتوری كه توسط شهروندان از حوادث پس از انتخابات گرفته شده، در مقابل احمدی نژاد، وی را در شرایط دشواری قرار خواهد داد.
این در حالی است كه روز گذشته خبرنگار شبكه آمریكایی ان.بی.سی با تكرار چندین باره سوال خود درباره دزدیده شدن انتخابات به معركه گیری پرداخت و البته احمدینژاد هم از پاسخ دادن به پرسش وی طفره رفت.
با توجه به فعالیت قوی سازمانهای غیردولتی نظیر اتحادیه گزارشگران بدون مرز، عفو بین الملل و دیگر تشكلهای بین المللی، حضور چند روزه احمدینژاد در نیویورك، احتمالا یكی از دشوارترین سفرهای وی طی 4سال اخیر خواهد بود و حضور دهها زندانی مشهور از چهره های سیاسی ومطبوعاتی در بازداشتگاهها بر دشواری فعالیتهای احمدی نژاد در نیویورك خواهد افزود.
در این شرایط به نظر می رسد بهتر است یا با نظر مقامات عالیرتبه نظام در سفر احمدینژاد به نیویورك تجدیدنظر شده و یا با درخواست ریاست دولت دهم، جمعی از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی به مناسبت عید فطر آزاد شوند تا در نتیجه تا حدودی به كاهش تنش در فضای موجود و بهبود تصویر بینالمللی احمدی نژاد كمك كند.
*****
"یورو" جایگزین "دلار" در محاسبات حساب ذخیره ارزی شد
خبرگزاری حکومنی مهر: محمود احمدی رئیس جمهوری دستور جایگزینی "یورو" به جای "دلار" در محاسبات حساب ذخیره ارزی را صادر کرد.
این دستور رئیس جمهوری که در تاریخ 21 شهریورماه جاری صادر شده، در راستای تصمیم هیئت امنای حساب ذخیره ارزی در جلسه کمیسیون اقتصاد صادر شده است.
براساس این دستور، در جزء (1) بند "الف" مصوبه شماره 70964/100 هیئت امنای حساب ذخیره ارزی موضوع "شرایط و ضوابط اعطای تسهیلات از محل حساب ذخیره ارزی" واحد پول محاسبات از "دلار آمریکا" به "یورو" اصلاح شده است.
جمهوری اسلامی پیش از این با اعلام پایان فروش نفت ایران به دلار، از جایگزینی یورو به جای دلار در معاملات نفتی خبر داده بود.
همچنین پیش از این سبد ارزی کشور که مدیریت آن در اختیار بانک مرکزی جمهوری اسلامی است، نیز به ترکیبی از ارزهای معتبر خارجی تبدیل شده بود.
در بخش دیگری از این مصوبه آمده است: کمیسیون اقتصاد دولت همچنین نرخ سود قرارداد تسهیلات اعطایی به طرحها از محل حساب ذخیره ارزی را از 12 به 5 درصد کاهش داده است.
این مصوبه به پیشنهاد معاون برنامه ریزی و نظارت راهبری ریاست جمهوری و بانک مرکزی و به استناد ماده (1) برنامه چهارم - مصوب 1383- تصویب شده است.
خبرگزاری حکومنی مهر: محمود احمدی رئیس جمهوری دستور جایگزینی "یورو" به جای "دلار" در محاسبات حساب ذخیره ارزی را صادر کرد.
این دستور رئیس جمهوری که در تاریخ 21 شهریورماه جاری صادر شده، در راستای تصمیم هیئت امنای حساب ذخیره ارزی در جلسه کمیسیون اقتصاد صادر شده است.
براساس این دستور، در جزء (1) بند "الف" مصوبه شماره 70964/100 هیئت امنای حساب ذخیره ارزی موضوع "شرایط و ضوابط اعطای تسهیلات از محل حساب ذخیره ارزی" واحد پول محاسبات از "دلار آمریکا" به "یورو" اصلاح شده است.
جمهوری اسلامی پیش از این با اعلام پایان فروش نفت ایران به دلار، از جایگزینی یورو به جای دلار در معاملات نفتی خبر داده بود.
همچنین پیش از این سبد ارزی کشور که مدیریت آن در اختیار بانک مرکزی جمهوری اسلامی است، نیز به ترکیبی از ارزهای معتبر خارجی تبدیل شده بود.
در بخش دیگری از این مصوبه آمده است: کمیسیون اقتصاد دولت همچنین نرخ سود قرارداد تسهیلات اعطایی به طرحها از محل حساب ذخیره ارزی را از 12 به 5 درصد کاهش داده است.
این مصوبه به پیشنهاد معاون برنامه ریزی و نظارت راهبری ریاست جمهوری و بانک مرکزی و به استناد ماده (1) برنامه چهارم - مصوب 1383- تصویب شده است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی
*****
زمزمه های معامله آمریکا و روسیه بر سر ایران
کرملین هم احمدی نژاد را “دروغ گو” نامید
مرتضی نیک پندار
در آستانه نشست مجمع عمومی سران سازمان ملل متحد در نیویورک، بار دیگر محمود احمدی نژاد با تکرار ادعاهای خود درباره نسل کشی یهودیان، واکنش های بین المللی را علیه خود برانگیخت. در این میان حتی روسیه به شدت اظهارات احمدی نژاد را محکوم کرد. این در حالی است که همزمان برخی تحلیگران سیاسی از توافق پشت پرده امریکا با روسیه برای افزایش فشارها بر ایران خبر می دهند.
محمود احمدی نژاد در سخنان خود در روز قدس، بار دیگر هولوکاست را «یک دروغ» و «ادعای غیر قابل استناد» و «افسانه ای» نامید.او این ادعا را بارها پیش از این تکرار کرده است. یکی از انتقادهای جدی مهدی کروبی و میرحسین موسوی در مناظرات انتخاباتی با احمدی نژاد پیرامون انکار هولوکاست بود. تفاوتی که این بار در هنگام بیان این اظهارات از سوی احمدی نژاد دیده می شد این بود که همزمان گروهی کثیری از مردم علیه او شعار می دادند و او را دروغگو خطاب می کردند.
اظهارات احمدی نژاد بلافاصله توسط مقام های کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه تقبیح شد. رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید طی واکنشی به سخنان احمدی نژاد گفت: «اشاعه چنین دروغهای نفرت برانگیزی به انزوای بیشتر دولت ایران در جامعه جهانی خواهد انجامید.» گیبس به سخنان باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در قاهره استناد کرد که گفته بود: «انکار هولوکاست بی اساس، جاهلانه و نفرت اور است». دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز به فاصله چند ساعت پس از سخنرانی احمدی نژاد گفت که این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است. وزیر امورخارجه بریتانیا از جامعه بینالمللی خواست که در مقابل این تحقیر وتوهینها ایستادگی کند. فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امورخارجه آلمان نیز در حمله ای کمسابقه گفت: «احمدینژاد با بیان مهملات و اراجیف غیرقابل تحمل، ننگ کشور خود است.» واکنش روسیه به اظهارات احمدی نژاد نیز در نوع خود بی سابقه بود: آندره نسترنکو سخنگوی وزارت خارجه روسیه با انتقاد شدید از سخنان احمدی نژاد گفت:«چنین سخنان دروغی اصلا قابل قبول نیستند». سخنگوی وزارت خارجه روسیه در ادامه گفت:«در زمانی که یادبود هفتادمین سالگرد جنگ برگزار میشود، احمدینژاد با این سخنان به قربانیان و همه آنهائی که با فاشیسم جنگیدهاند توهین میکند». نسترنکو افزود:«علاوه براین چنین سخنانی گفتگو با ایران را دشوار میکند».
با وجود این واکنش ها، تحلیلگران سیاسی پیش بینی می کنند که احمدی نژاد بار دیگر در سفر خود به نیویورک نیز جنجال آفرینی کند و همانند حضورهای خود در مجامع بین المللی این بار نیز سوژه برای تنش زایی خلق کند. اهمیت رفتار این بار احمدی نژاد در نیویورک آنجا بیشتر می شود که تنها ۱۰ دیروز تا آغاز مذاکرات ایران با کشورهای «۱+۵» باقی مانده است و به هر حال هر گونه اظهار و یا رفتار تنش آفرینی می تواند این مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد.
نامه محرمانه اوباما به روس ها بر سر ایران؟
تحول جدید و جدی دیگری که پیش از سفر احمدی نژاد به نیویورک و آغاز مذاکرات هسته ای رخ داده، تصمیم باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا بر لغو برنامه استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک است. مقامات آمریکایی مدعی بودند که این برنامه برای مقابله با تهدید موشکی رژیم ایران است اما روسیه آن را تهدیدی جدی علیه خود و به نشانه آغاز دوران جدید جنگ سرد قلمداد کرده بود. گفته می شود که عقب نشینی باراک اوباما در این زمینه ناشی از توافقی پنهانی با روسیه بر سر ایران می تواند باشد.
شواهدی جدی در این زمینه وجود دارد. اما یکی از مهمترین آنها نامه محرمانه ای است که رئيس جمهوری آمريکا در بهمن ماه سال گذشته برای همتای روسی خود فرستاد و در آن پيشنهاد معامله ای را بر سر طرح سپر دفاع موشکی ارائه کرد. در اين نامه اوباما لغو طرح استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی را منوط به تغییر خط مشی مسکو در مقابله با خطر ایران اعلام می کند. باراک اوباما مدتی بعد و در خلال یک کنفرانس مطبوعاتی محتوای این نامه را تایید کرد.
یک روز پس از اعلام انصراف آمریکا از استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، اعلام شد که دور جدیدی از همکاری میان ناتو و روسیه آغاز خواهد شد. ناتو از روسیه خواست برای اعمال فشارهای دیپلماتیک بیشتر علیه ایران به منظور جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای، با دیگر قدرتهای جهانی همراه شود. بلافاصله فوگ راسموسن، دبیر کل ناتو، به روسیه پیشنهاد همکاری در زمینه ساخت مشترک سامانه دفاع موشکی را داد. راسموسن از روسیه خواست که در این زمینه به ناتو کمک کند. شواهد تغییر خط مسکو در قبال ایران با سخنان نامتعارفی که دیمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه در روزهای گذشته داشت، قوت می گیرند. مدودوف اعلام کرد که گزینه احتمال افزایش تحریمها علیه ایران، کماکان به قوت خود باقی است و حذف نشده است. او گفت که تحریمها در کل خیلی موثر نیستند، اما گاهی گریزی از آنها نیست.
در شکستی دیگر برای دستگاه دیپلماسی محمود احمدی نژاد، اخیرا کشورهای غیرمتعهد عضو شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پیشنهاد ایران مبنی بر ممنوعیت حمله نظامی به مراکز و تاسیسات هستهای را تصویب نکردند. ایران قصد داشت با تصویب این قطعنامه از سوی شورای حکام، آن را به اجلاس عمومی آژانس ارائه کند.
مرتضی نیک پندار
در آستانه نشست مجمع عمومی سران سازمان ملل متحد در نیویورک، بار دیگر محمود احمدی نژاد با تکرار ادعاهای خود درباره نسل کشی یهودیان، واکنش های بین المللی را علیه خود برانگیخت. در این میان حتی روسیه به شدت اظهارات احمدی نژاد را محکوم کرد. این در حالی است که همزمان برخی تحلیگران سیاسی از توافق پشت پرده امریکا با روسیه برای افزایش فشارها بر ایران خبر می دهند.
محمود احمدی نژاد در سخنان خود در روز قدس، بار دیگر هولوکاست را «یک دروغ» و «ادعای غیر قابل استناد» و «افسانه ای» نامید.او این ادعا را بارها پیش از این تکرار کرده است. یکی از انتقادهای جدی مهدی کروبی و میرحسین موسوی در مناظرات انتخاباتی با احمدی نژاد پیرامون انکار هولوکاست بود. تفاوتی که این بار در هنگام بیان این اظهارات از سوی احمدی نژاد دیده می شد این بود که همزمان گروهی کثیری از مردم علیه او شعار می دادند و او را دروغگو خطاب می کردند.
اظهارات احمدی نژاد بلافاصله توسط مقام های کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه تقبیح شد. رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید طی واکنشی به سخنان احمدی نژاد گفت: «اشاعه چنین دروغهای نفرت برانگیزی به انزوای بیشتر دولت ایران در جامعه جهانی خواهد انجامید.» گیبس به سخنان باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در قاهره استناد کرد که گفته بود: «انکار هولوکاست بی اساس، جاهلانه و نفرت اور است». دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز به فاصله چند ساعت پس از سخنرانی احمدی نژاد گفت که این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است. وزیر امورخارجه بریتانیا از جامعه بینالمللی خواست که در مقابل این تحقیر وتوهینها ایستادگی کند. فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امورخارجه آلمان نیز در حمله ای کمسابقه گفت: «احمدینژاد با بیان مهملات و اراجیف غیرقابل تحمل، ننگ کشور خود است.» واکنش روسیه به اظهارات احمدی نژاد نیز در نوع خود بی سابقه بود: آندره نسترنکو سخنگوی وزارت خارجه روسیه با انتقاد شدید از سخنان احمدی نژاد گفت:«چنین سخنان دروغی اصلا قابل قبول نیستند». سخنگوی وزارت خارجه روسیه در ادامه گفت:«در زمانی که یادبود هفتادمین سالگرد جنگ برگزار میشود، احمدینژاد با این سخنان به قربانیان و همه آنهائی که با فاشیسم جنگیدهاند توهین میکند». نسترنکو افزود:«علاوه براین چنین سخنانی گفتگو با ایران را دشوار میکند».
با وجود این واکنش ها، تحلیلگران سیاسی پیش بینی می کنند که احمدی نژاد بار دیگر در سفر خود به نیویورک نیز جنجال آفرینی کند و همانند حضورهای خود در مجامع بین المللی این بار نیز سوژه برای تنش زایی خلق کند. اهمیت رفتار این بار احمدی نژاد در نیویورک آنجا بیشتر می شود که تنها ۱۰ دیروز تا آغاز مذاکرات ایران با کشورهای «۱+۵» باقی مانده است و به هر حال هر گونه اظهار و یا رفتار تنش آفرینی می تواند این مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد.
نامه محرمانه اوباما به روس ها بر سر ایران؟
تحول جدید و جدی دیگری که پیش از سفر احمدی نژاد به نیویورک و آغاز مذاکرات هسته ای رخ داده، تصمیم باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا بر لغو برنامه استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک است. مقامات آمریکایی مدعی بودند که این برنامه برای مقابله با تهدید موشکی رژیم ایران است اما روسیه آن را تهدیدی جدی علیه خود و به نشانه آغاز دوران جدید جنگ سرد قلمداد کرده بود. گفته می شود که عقب نشینی باراک اوباما در این زمینه ناشی از توافقی پنهانی با روسیه بر سر ایران می تواند باشد.
شواهدی جدی در این زمینه وجود دارد. اما یکی از مهمترین آنها نامه محرمانه ای است که رئيس جمهوری آمريکا در بهمن ماه سال گذشته برای همتای روسی خود فرستاد و در آن پيشنهاد معامله ای را بر سر طرح سپر دفاع موشکی ارائه کرد. در اين نامه اوباما لغو طرح استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی را منوط به تغییر خط مشی مسکو در مقابله با خطر ایران اعلام می کند. باراک اوباما مدتی بعد و در خلال یک کنفرانس مطبوعاتی محتوای این نامه را تایید کرد.
یک روز پس از اعلام انصراف آمریکا از استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، اعلام شد که دور جدیدی از همکاری میان ناتو و روسیه آغاز خواهد شد. ناتو از روسیه خواست برای اعمال فشارهای دیپلماتیک بیشتر علیه ایران به منظور جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای، با دیگر قدرتهای جهانی همراه شود. بلافاصله فوگ راسموسن، دبیر کل ناتو، به روسیه پیشنهاد همکاری در زمینه ساخت مشترک سامانه دفاع موشکی را داد. راسموسن از روسیه خواست که در این زمینه به ناتو کمک کند. شواهد تغییر خط مسکو در قبال ایران با سخنان نامتعارفی که دیمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه در روزهای گذشته داشت، قوت می گیرند. مدودوف اعلام کرد که گزینه احتمال افزایش تحریمها علیه ایران، کماکان به قوت خود باقی است و حذف نشده است. او گفت که تحریمها در کل خیلی موثر نیستند، اما گاهی گریزی از آنها نیست.
در شکستی دیگر برای دستگاه دیپلماسی محمود احمدی نژاد، اخیرا کشورهای غیرمتعهد عضو شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پیشنهاد ایران مبنی بر ممنوعیت حمله نظامی به مراکز و تاسیسات هستهای را تصویب نکردند. ایران قصد داشت با تصویب این قطعنامه از سوی شورای حکام، آن را به اجلاس عمومی آژانس ارائه کند.
*****
ساعت رسمی ایران دوشنبه تغییر می کند
واحد مرکزی خبر: بر اساس قانون تغییر ساعت رسمی کشور مصوب 1386 مجلس شورای اسلامی ساعت رسمی کشور در ساعت 24 دوشنبه سی ام شهریور یک ساعت به عقب برگردانده می شود.
احمدی نژاد مهر سال 1386 قانون تغییر ساعت رسمی کشور را که پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی به تایید شورای نگهبان رسیده بود برای اجرا به معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور ابلاغ کرد.
بر اساس ماده واحده این قانون، ساعت رسمی کشور هر سال در ساعت 24 روز اول فروردین یک ساعت به جلو کشیده می شود و در ساعت 24 روز سی ام شهریور به حال سابق برگردانده می شود.
واحد مرکزی خبر: بر اساس قانون تغییر ساعت رسمی کشور مصوب 1386 مجلس شورای اسلامی ساعت رسمی کشور در ساعت 24 دوشنبه سی ام شهریور یک ساعت به عقب برگردانده می شود.
احمدی نژاد مهر سال 1386 قانون تغییر ساعت رسمی کشور را که پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی به تایید شورای نگهبان رسیده بود برای اجرا به معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور ابلاغ کرد.
بر اساس ماده واحده این قانون، ساعت رسمی کشور هر سال در ساعت 24 روز اول فروردین یک ساعت به جلو کشیده می شود و در ساعت 24 روز سی ام شهریور به حال سابق برگردانده می شود.
*****
بازداشت یک فعال دانشجویی در اردبیل
به گزارش دریافتی، امید شکری مدیر مسئول سابق نشریه سایان دانشگاه پیام نور اردبیل روز چهارشنبه ۲۵ شهریور ٨٨ پس از بازگشت از ترکیه بازداشت شد. بازداشت این فعال دانشجویی پس از احضار و حضور وی در اداره اطلاعات اردبیل صورت گرفته است. گمان می رود بازداشت شکری با فعالیتهای دانشجویی پیشین وی در نشریه دانشجویی سایان مرتبط باشد. این فعال دانشجویی آذربایجان جهت ادامه تحصیل از سال ٨۶ از کشور خارج و در کشور ترکیه اقامت داشت.
به گزارش دریافتی، امید شکری مدیر مسئول سابق نشریه سایان دانشگاه پیام نور اردبیل روز چهارشنبه ۲۵ شهریور ٨٨ پس از بازگشت از ترکیه بازداشت شد. بازداشت این فعال دانشجویی پس از احضار و حضور وی در اداره اطلاعات اردبیل صورت گرفته است. گمان می رود بازداشت شکری با فعالیتهای دانشجویی پیشین وی در نشریه دانشجویی سایان مرتبط باشد. این فعال دانشجویی آذربایجان جهت ادامه تحصیل از سال ٨۶ از کشور خارج و در کشور ترکیه اقامت داشت.
*****
همزمان با تشکیل پرونده قضایی برای کروبی،
پدر شهید جوادی فر: امنيت باشد جنايتها افشا ميشود
فرهاد يزداني
گرچه يك هفته پيش هيئت سه نفره دستگاه قضايي كه براي بررسي شواهد شکنجه زندانیان تشکیل شده بود در گزارش بلند بالايي مدارك كروبي در خصوص تجاوز به بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات را جعلي دانست و از ريیس قوه قضائيه درخواست برخورد با اين كانديداي معترض به نتايج انتخابات را کرد، اما پرونده بدرفتاری ماموران حکومتی با بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات همچنان خبرساز است. برخي از شعارهاي راهپيمايان روز قدس در تهران و ساير شهرستانها از جمله "شكنجه، تجاوز ديگر اثر ندارد" يا "كهريزك، بسيجي ديگر اثر ندارد" نيز مويد همين موضوع است.
از گروهبان تا آخرين رده نظامي
در يكي از تازه ترين رويدادهایی كه صحت و درستي گزارش سه نفره قوه قضائيه را زير سئوال ميبرد، پدر "امير جوادي فر" يكي از کشته شدگان بازداشتگاه كهريزك با اشاره به جنايت هاي صورت گرفته در اين بازداشتگاه اعلام كرده است "اگر دستگاه قضايي امنيت را ايجاد كند، خيلي ها حاظر به شكايت در دادگاهها هستند."
پيشتر علي مطهري نماينده مردم تهران نيز روايتي از اين ترس و نگراني را با خبرنگاران در ميان گذاشته بود. او از مادري گفته بود كه براي شكايت از آنچه بر فرزندش در بازداشتگاهها گذشته به مجلس آمده و قرار بوده كه براي پيگيري مشكل فرزندش بازهم به ديدار اين نماينده محافظه کار برود، اما فرداي آن روز آن مادر تماس گرفته و هراسان گفته كه از هيچ كس شكايتي ندارد و "آنچه هم در نزد شما گفتم را فراموش كنيد".
مهدي كروبي نيز در آخرين نامه خود كه خطاب به ملت ايران نوشته شده بود گفته بود كه عدهاي موتور سوار را مامور كردهاند تا جلوي خانه آنهايي كه از بدرفتاريها در بازداشتگاهها شكايت كرده اند بروند و "با عربده كشي آبروي خانواده ها را برده و آنها را از عواقب و ادامه پي گيري شكايتهاي خود بترسانند".
پدر شهيد جوادي فر در ادامه سخنان خود كه در مجله "پنجره" – نشريه اي نزديك به اصولگرايان - منتشر شده است افزوده: " من در لایحه ای که تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام کردهام که خواهان برخورد و محاکمه تمامی آمرین، عاملین و مجریان حوادث کهریزک و کسانی که سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسئله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست."
هنوز به درستي مشخص نيست كه در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم چه تعدادي كشته شدهاند، اما كميته مشتركي كه زير نظر ميرحسين موسوي و مهدي كروبي در اين خصوص فعاليت مي كردند نام 72 تن را ليست كرده و تحويل مجلس شوراي اسلامي دادند، اقدامی كه خشم رسانه هاي اصولگرا را برانگيخت و آنها انتخاب اين عدد را يك اقدام سياسي جهت دست يافتن به اهداف خاص عنوان كردند. مجلس شوراي اسلامي نيز اعلام كرد كه نمي تواند صرف اسم و فاميل فردي تحقيقي صورت دهد.
چند روز پس از اين واقعه خبرهايي در زمينه دفن دهها جسد بي نام و نشان همه نگاه ها را به سمت بهشت زهرا كشاند و هنوز اين پرسش در اذهان باقي مانده بود كه اين اجساد متعلق به چه كساني است و دليل بركناري مدير عامل بهشت زهراي تهران 24 ساعت پس از انتشار بر تدفين هاي غير مجاز چه بوده است. در چنین شرایطی بود که به ناگاه دفتر پيگيريهاي امور آسيب ديدگان دو كانديداي ناراضي پلمپ و اسناد و مدارك آن نيز ضبط شد و اين همان اتفاقي بود كه به فاصله كوتاهي بر سر اسناد و مدارك كروبي و دفتر شخصي و حزب او نيز آمد. عليرضا بهشتي و مرتضي الويري نيز بازداشت شدند تا همچنان هر چه از روزهاي تابستان كاسته مي شود بر ترديد ها و ابهامات افزوده شود.
کروبی: در دادگاه برایم پرونده درست کرده اند
در واکنشی جداگانه، دیروز مهدی کروبی در دیدار با شماری از پزشکان و دندانپزشکان عضو هیئت علمی دانشگاههای کشور، ارائه اسناد به کمیتۀ ویژه قوۀ قضاییه در مورد وقوع شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها را "بی فایده" دانست و گزارش این کمیته را "جهت دار" و ناشی از "دستور از بیرون" برآورد کرد.
کروبی در جریان این دیدار تاکید کرد "من هر کاری را که وظیفه تشخیص بدهم انجام می دهم و هر پیامدی هم داشته باشد تحمل می کنم". وی با اشاره به ملاقاتهایی که برخی از سران جناح اصولگرا با او داشته اند، با بیان اینکه "آنها به من می گویند تو تند رفته ای اما با این حال نگران این نوع برخوردها با ما و مردم هستند و به همین دلیل توصیه می کنند پیگیر نباشیم تا اوضاع آرام شود" تاکید کرد "کسانی که الآن در طرف مقابل تصمیم گیر هستند و حتی موجب نگرانی این افراد نیز شده اند چندان دگم و تنگ نظر هستند که قادر به دیدن واقعیت ها نیستند و ما را دست خالی حساب می کنند در حالی که طرف اصلی آنها مردم هستند که خودشان در صحنه اند و ما به پشتوانۀ حمایت مردم و از طرف آنها پیگیر رأی و حقوق قانونی شان هستیم".
در بخش دیگری از این جلسه، رییس حزب اعتماد ملی از تشکیل پرونده ای علیه خود در دادگاه خبر داد و در همین خصوص گفت "وقتی خواستند برگۀ ابلاغیه را به رویت من برسانند زیر آن نوشتم: برای من فرصت خوبی خواهد بود تا در دادگاه جنایت هایی که روی شاه را هم سفید کرد بازگو کنم و بعد امضا کردم".
ادامه آزادي مطلق...
سخنان پدر شهيد امير جوادي فر و اعلام اينكه نبود امنيت موجب ترس از افشاي جنايت ها شده است مصادف شد با انتشار متن گفتگوي دو روز پيش محمود احمدي نژاد با شبكه خبري "ان بي سي" آمريكا كه در آن رئيس دولت دهم با اشاره به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري مدعي شده بود :" در ايران اظهارنظر آزاد است و هر کس می تواند نظر خود را داشته باشد، آزادترين نوع بيان در ايران است... مشی من خيلی باز است مخالفين من به راحتی و بدون نگرانی حرفهايشان را میزنند." سخناني كه ياد آور اظهارات چند وقت پيش اوست كه گفته بود آزادي در ايران "تقريبا مطلق است.
در همين حال در جريان راهپيمايي آرام و مسالمت آميز صدها هزار نفر از معترضان در تهران در روز قدس تعدادي دستگير شدند كه مقامات مسئول تاكنون آماري از تعداد بارداشت شدگان ارائه نكرده اند و تنها به گفتن "گروهي" بسنده كردند. تجمع بزرگي از خانوادهاي نگران كه براي يافتن نشاني از عزيزان خود، امروز برخي از خبرنگاران و رهگذران عادي در جلوي دادگاه انقلاب ، زندان اوين و برخي ديگر از اماكني از اين دست شاهد بودند حكايت از دستگيريهايي گسترده در روز قدس دارد.
سرهنگ مهدی احمدی در همين رابطه و در گفتگو با خبرنگار ايلنا گفت: "روز گذشته در جريان برگزاری راهپيمايی روز جهانی قدس در تهران، تعداد اندکی با حرکت از ميدان هفتتير به طرف ميدان ولیعصر شعارهايی خارج از موضوع راهپيمايی ديروز سردادند که پليس با آنها برخوردی نداشت اما درميان اين افراد،گروهی به قصد اخلالگری و آسيبرساندن به اموال عمومی در حرکت بودند که پليس پيش از آنکه آنها موتورسيکلت ها را آتش بزنند و يا به اموال عمومی آسيب برسانند آنها را دستگير کرد."
از شهرهاي مشهد، شيراز و اصفهان نيز خبر ميرسد كه عدهاي معترضين دستگير شده اند. در عين حال در شهر قم نيز عدهاي از نزديكان آيت الله منتظري براي ساعاتي بازداشت بوده اند: بنابر گزارش های رسیده، چهار روز پس از دستگيری سه نوه آيت الله العظمی منتظری ديروز ظهر حدود ساعت دوازده نيروهای امنيتی قم حامد، ناصر و هاجر منتظری سه نوه ی ديگر آيت الله العظمی منتظری به همراه مرضيه الهی نيا همسر حامد منتظری و سارا عزيزی همسر ناصر منتظری و همچنين لعيا ربانی دختر مرحوم آيت الله ربانی املشی، بتول مصطفوی منتظری عروس ايشان و محمد حسين ربانی و زهرا دوست محمدی نوه های ايشان، در راهپيمايی روز قدس دستگير شدند و تا بعد از راهپیمایی در بازداشت ماندند.
تا این لحظه مشخص نيست كه در جریان راهپیمایی معترضان در روز قدس، چند نفر توسط ماموران يا افراد لباس شخصي بازداشت و روانه بازداشتگاهها شده اند.
فرهاد يزداني
گرچه يك هفته پيش هيئت سه نفره دستگاه قضايي كه براي بررسي شواهد شکنجه زندانیان تشکیل شده بود در گزارش بلند بالايي مدارك كروبي در خصوص تجاوز به بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات را جعلي دانست و از ريیس قوه قضائيه درخواست برخورد با اين كانديداي معترض به نتايج انتخابات را کرد، اما پرونده بدرفتاری ماموران حکومتی با بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات همچنان خبرساز است. برخي از شعارهاي راهپيمايان روز قدس در تهران و ساير شهرستانها از جمله "شكنجه، تجاوز ديگر اثر ندارد" يا "كهريزك، بسيجي ديگر اثر ندارد" نيز مويد همين موضوع است.
از گروهبان تا آخرين رده نظامي
در يكي از تازه ترين رويدادهایی كه صحت و درستي گزارش سه نفره قوه قضائيه را زير سئوال ميبرد، پدر "امير جوادي فر" يكي از کشته شدگان بازداشتگاه كهريزك با اشاره به جنايت هاي صورت گرفته در اين بازداشتگاه اعلام كرده است "اگر دستگاه قضايي امنيت را ايجاد كند، خيلي ها حاظر به شكايت در دادگاهها هستند."
پيشتر علي مطهري نماينده مردم تهران نيز روايتي از اين ترس و نگراني را با خبرنگاران در ميان گذاشته بود. او از مادري گفته بود كه براي شكايت از آنچه بر فرزندش در بازداشتگاهها گذشته به مجلس آمده و قرار بوده كه براي پيگيري مشكل فرزندش بازهم به ديدار اين نماينده محافظه کار برود، اما فرداي آن روز آن مادر تماس گرفته و هراسان گفته كه از هيچ كس شكايتي ندارد و "آنچه هم در نزد شما گفتم را فراموش كنيد".
مهدي كروبي نيز در آخرين نامه خود كه خطاب به ملت ايران نوشته شده بود گفته بود كه عدهاي موتور سوار را مامور كردهاند تا جلوي خانه آنهايي كه از بدرفتاريها در بازداشتگاهها شكايت كرده اند بروند و "با عربده كشي آبروي خانواده ها را برده و آنها را از عواقب و ادامه پي گيري شكايتهاي خود بترسانند".
پدر شهيد جوادي فر در ادامه سخنان خود كه در مجله "پنجره" – نشريه اي نزديك به اصولگرايان - منتشر شده است افزوده: " من در لایحه ای که تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام کردهام که خواهان برخورد و محاکمه تمامی آمرین، عاملین و مجریان حوادث کهریزک و کسانی که سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسئله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست."
هنوز به درستي مشخص نيست كه در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم چه تعدادي كشته شدهاند، اما كميته مشتركي كه زير نظر ميرحسين موسوي و مهدي كروبي در اين خصوص فعاليت مي كردند نام 72 تن را ليست كرده و تحويل مجلس شوراي اسلامي دادند، اقدامی كه خشم رسانه هاي اصولگرا را برانگيخت و آنها انتخاب اين عدد را يك اقدام سياسي جهت دست يافتن به اهداف خاص عنوان كردند. مجلس شوراي اسلامي نيز اعلام كرد كه نمي تواند صرف اسم و فاميل فردي تحقيقي صورت دهد.
چند روز پس از اين واقعه خبرهايي در زمينه دفن دهها جسد بي نام و نشان همه نگاه ها را به سمت بهشت زهرا كشاند و هنوز اين پرسش در اذهان باقي مانده بود كه اين اجساد متعلق به چه كساني است و دليل بركناري مدير عامل بهشت زهراي تهران 24 ساعت پس از انتشار بر تدفين هاي غير مجاز چه بوده است. در چنین شرایطی بود که به ناگاه دفتر پيگيريهاي امور آسيب ديدگان دو كانديداي ناراضي پلمپ و اسناد و مدارك آن نيز ضبط شد و اين همان اتفاقي بود كه به فاصله كوتاهي بر سر اسناد و مدارك كروبي و دفتر شخصي و حزب او نيز آمد. عليرضا بهشتي و مرتضي الويري نيز بازداشت شدند تا همچنان هر چه از روزهاي تابستان كاسته مي شود بر ترديد ها و ابهامات افزوده شود.
کروبی: در دادگاه برایم پرونده درست کرده اند
در واکنشی جداگانه، دیروز مهدی کروبی در دیدار با شماری از پزشکان و دندانپزشکان عضو هیئت علمی دانشگاههای کشور، ارائه اسناد به کمیتۀ ویژه قوۀ قضاییه در مورد وقوع شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها را "بی فایده" دانست و گزارش این کمیته را "جهت دار" و ناشی از "دستور از بیرون" برآورد کرد.
کروبی در جریان این دیدار تاکید کرد "من هر کاری را که وظیفه تشخیص بدهم انجام می دهم و هر پیامدی هم داشته باشد تحمل می کنم". وی با اشاره به ملاقاتهایی که برخی از سران جناح اصولگرا با او داشته اند، با بیان اینکه "آنها به من می گویند تو تند رفته ای اما با این حال نگران این نوع برخوردها با ما و مردم هستند و به همین دلیل توصیه می کنند پیگیر نباشیم تا اوضاع آرام شود" تاکید کرد "کسانی که الآن در طرف مقابل تصمیم گیر هستند و حتی موجب نگرانی این افراد نیز شده اند چندان دگم و تنگ نظر هستند که قادر به دیدن واقعیت ها نیستند و ما را دست خالی حساب می کنند در حالی که طرف اصلی آنها مردم هستند که خودشان در صحنه اند و ما به پشتوانۀ حمایت مردم و از طرف آنها پیگیر رأی و حقوق قانونی شان هستیم".
در بخش دیگری از این جلسه، رییس حزب اعتماد ملی از تشکیل پرونده ای علیه خود در دادگاه خبر داد و در همین خصوص گفت "وقتی خواستند برگۀ ابلاغیه را به رویت من برسانند زیر آن نوشتم: برای من فرصت خوبی خواهد بود تا در دادگاه جنایت هایی که روی شاه را هم سفید کرد بازگو کنم و بعد امضا کردم".
ادامه آزادي مطلق...
سخنان پدر شهيد امير جوادي فر و اعلام اينكه نبود امنيت موجب ترس از افشاي جنايت ها شده است مصادف شد با انتشار متن گفتگوي دو روز پيش محمود احمدي نژاد با شبكه خبري "ان بي سي" آمريكا كه در آن رئيس دولت دهم با اشاره به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري مدعي شده بود :" در ايران اظهارنظر آزاد است و هر کس می تواند نظر خود را داشته باشد، آزادترين نوع بيان در ايران است... مشی من خيلی باز است مخالفين من به راحتی و بدون نگرانی حرفهايشان را میزنند." سخناني كه ياد آور اظهارات چند وقت پيش اوست كه گفته بود آزادي در ايران "تقريبا مطلق است.
در همين حال در جريان راهپيمايي آرام و مسالمت آميز صدها هزار نفر از معترضان در تهران در روز قدس تعدادي دستگير شدند كه مقامات مسئول تاكنون آماري از تعداد بارداشت شدگان ارائه نكرده اند و تنها به گفتن "گروهي" بسنده كردند. تجمع بزرگي از خانوادهاي نگران كه براي يافتن نشاني از عزيزان خود، امروز برخي از خبرنگاران و رهگذران عادي در جلوي دادگاه انقلاب ، زندان اوين و برخي ديگر از اماكني از اين دست شاهد بودند حكايت از دستگيريهايي گسترده در روز قدس دارد.
سرهنگ مهدی احمدی در همين رابطه و در گفتگو با خبرنگار ايلنا گفت: "روز گذشته در جريان برگزاری راهپيمايی روز جهانی قدس در تهران، تعداد اندکی با حرکت از ميدان هفتتير به طرف ميدان ولیعصر شعارهايی خارج از موضوع راهپيمايی ديروز سردادند که پليس با آنها برخوردی نداشت اما درميان اين افراد،گروهی به قصد اخلالگری و آسيبرساندن به اموال عمومی در حرکت بودند که پليس پيش از آنکه آنها موتورسيکلت ها را آتش بزنند و يا به اموال عمومی آسيب برسانند آنها را دستگير کرد."
از شهرهاي مشهد، شيراز و اصفهان نيز خبر ميرسد كه عدهاي معترضين دستگير شده اند. در عين حال در شهر قم نيز عدهاي از نزديكان آيت الله منتظري براي ساعاتي بازداشت بوده اند: بنابر گزارش های رسیده، چهار روز پس از دستگيری سه نوه آيت الله العظمی منتظری ديروز ظهر حدود ساعت دوازده نيروهای امنيتی قم حامد، ناصر و هاجر منتظری سه نوه ی ديگر آيت الله العظمی منتظری به همراه مرضيه الهی نيا همسر حامد منتظری و سارا عزيزی همسر ناصر منتظری و همچنين لعيا ربانی دختر مرحوم آيت الله ربانی املشی، بتول مصطفوی منتظری عروس ايشان و محمد حسين ربانی و زهرا دوست محمدی نوه های ايشان، در راهپيمايی روز قدس دستگير شدند و تا بعد از راهپیمایی در بازداشت ماندند.
تا این لحظه مشخص نيست كه در جریان راهپیمایی معترضان در روز قدس، چند نفر توسط ماموران يا افراد لباس شخصي بازداشت و روانه بازداشتگاهها شده اند.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
صدایش میخندید: برای پدر و مادرهایی که این روزها غمگینند
حنا حکیمی
این چند ماه اخیر صدایش همیشه خسته بود. معهذا با همه وجودش تلاش میکرد تا افسردگیها و ناامیدیهایش در صدایش منعکس نشود. مدام پای تلفن تکرار میکرد: «درست میشود. باور کن! درست میشود. ممکن است کمی طول بکشد ولی ما سر حرفمان هستیم! همانطور که انقلاب کردیم، حالا هم نمیگذاریم مملکت ویرانه شود. ناامید نشوید، اوضاع آنقدرها هم بد نیست.»
ولی این روزها پشت این تلاشها و دست و پا زدنها ترسی بود و یک دنیا خستگی و ناامیدی. پای تلفن ولی کلماتش را به دقت انتخاب میکرد و سعی میکرد از هر شاید ترسش از این بود که فرزندش که من باشم دیگر فکر برگشت به ایران را به کلی ببوسم و بگذارم کنار.دیگر دستم آمده بود که وقتی اینطور حرف میزند اوضاع 60 یا 70 درصدی وخیمتر از این حرفهاست. این وسطها یکبار ولی هم از دهانش در رفت و گفت :«اینها ما را به خاک سیاه نشاندهاند. چقدر این سالها از جمهوری اسلامی دفاع کردیم. گفتیم اشتباه شده اگر حقی پایمال شده، اگر خونی ریخته شده. آرمانهای انقلاب چیز دیگری بود و ما همه کار می کنیم تا این آرمانها محقق شوند.»حدود 60 سال از عمرش میگذرد و بیشتر سالهای عمرش را در ناآرامی و شلوغیها و التهابهای مربوط به ایران گذرانده.
در سالهای دانشجوییش در آمریکا بر ضد شاه تظاهرات میکرده و یکبار وقتی مرا حامله بوده در در همین تظاهراتها سنگی به سویش پرتاب شده. میگوید این اضطرابها و بیقراریهایی که من در نوجوانی و بزرگسالم داشتهام هم به همان دوران بر میگردد و او همه ترسها و نگرانیها و خشمهایش را به نوزادش منتقل کرده است.
بعد از انقلاب با پدرم به ایران برگشته و تا امروز یک لحظه از این انتخابش پشیمان نبوده، حتی در این روزهای سیاه و پر از ناامیدی.بعد از بازگشت با پدرم هم «آدم خاصی» نشده و به مقامی نرسیده. از امیتاز خاصی استفاده نکرده و زندگیش و بچههایش و روابطش با همان آدمهای عادی و معولی بوده و ادامه پیدا کرده است. همیشه در سنگر کوچکی که برای خودش تعریف کرده سعی کرده روی آدمهای دور و برش تاثیر بگذارد و بیتفاوت از کنار ظلمها و بی عدالتیهای اطرافش نگذرد.
جمعه صبح زود بود و من مثل بسیاری از دوستان دیگرم که مقیم کانادا یا آمریکا هستند پنج شنبه شب را با دلهره گذرانده بودیم و یا نخوابیده بودیم و یا سرتاسر خوابهای آشفته دیده بودیم. خسته شده بودیم از بس این سوالها در سرمان رفته بود و آمده بود: «نکند مردم نیایند؟ نکند به روی همه آتش بکشند؟ نکند چند نفر بیایند و بعد صدا و سیما آنها را به نفع احمدینژاد و رهبری مصادره کند؟»کمی اینترنت و سایتهای خبری را چک کردم. در همان ساعات اولیه کلی عکس و فیلم آپلود شده بود. بعضی ها تند تند شعارها را میگذاشتند. پستهای دوستان خارج نشین امیدوار کننده بود. مردم آمده بودند آنهم با روسریهای سبز، روبانهای سبز و شعارهای سبز.اینترنت را رها کردم و تلفن را برداشتم و زنگ زدم. از راهپیمایی برمیگشت و نفس نفس میزد. به او گفتم خبرگزاری فرانسه گفته چندهزار نفر آمده بودند. عصبانی شد و گفت بیشتر بودند مادرجان! صدها هزار نفر! صدها هزار نفر! همه آمده بودند. در چند جملهای که با هم رد و بدل کردیم، می خواست همه هیجانها، شورها و تعجبهایش را از دیدن آن همه مردم سبز به من بگوید. این بار چیزی ساختگی نبود. روز قدس، سبز شده بود و مادرم را همراه با دیگران در ایران سبز کرده بود و این از خنده زنگ دار صدایش پیدا بود.
حنا حکیمی
این چند ماه اخیر صدایش همیشه خسته بود. معهذا با همه وجودش تلاش میکرد تا افسردگیها و ناامیدیهایش در صدایش منعکس نشود. مدام پای تلفن تکرار میکرد: «درست میشود. باور کن! درست میشود. ممکن است کمی طول بکشد ولی ما سر حرفمان هستیم! همانطور که انقلاب کردیم، حالا هم نمیگذاریم مملکت ویرانه شود. ناامید نشوید، اوضاع آنقدرها هم بد نیست.»
ولی این روزها پشت این تلاشها و دست و پا زدنها ترسی بود و یک دنیا خستگی و ناامیدی. پای تلفن ولی کلماتش را به دقت انتخاب میکرد و سعی میکرد از هر شاید ترسش از این بود که فرزندش که من باشم دیگر فکر برگشت به ایران را به کلی ببوسم و بگذارم کنار.دیگر دستم آمده بود که وقتی اینطور حرف میزند اوضاع 60 یا 70 درصدی وخیمتر از این حرفهاست. این وسطها یکبار ولی هم از دهانش در رفت و گفت :«اینها ما را به خاک سیاه نشاندهاند. چقدر این سالها از جمهوری اسلامی دفاع کردیم. گفتیم اشتباه شده اگر حقی پایمال شده، اگر خونی ریخته شده. آرمانهای انقلاب چیز دیگری بود و ما همه کار می کنیم تا این آرمانها محقق شوند.»حدود 60 سال از عمرش میگذرد و بیشتر سالهای عمرش را در ناآرامی و شلوغیها و التهابهای مربوط به ایران گذرانده.
در سالهای دانشجوییش در آمریکا بر ضد شاه تظاهرات میکرده و یکبار وقتی مرا حامله بوده در در همین تظاهراتها سنگی به سویش پرتاب شده. میگوید این اضطرابها و بیقراریهایی که من در نوجوانی و بزرگسالم داشتهام هم به همان دوران بر میگردد و او همه ترسها و نگرانیها و خشمهایش را به نوزادش منتقل کرده است.
بعد از انقلاب با پدرم به ایران برگشته و تا امروز یک لحظه از این انتخابش پشیمان نبوده، حتی در این روزهای سیاه و پر از ناامیدی.بعد از بازگشت با پدرم هم «آدم خاصی» نشده و به مقامی نرسیده. از امیتاز خاصی استفاده نکرده و زندگیش و بچههایش و روابطش با همان آدمهای عادی و معولی بوده و ادامه پیدا کرده است. همیشه در سنگر کوچکی که برای خودش تعریف کرده سعی کرده روی آدمهای دور و برش تاثیر بگذارد و بیتفاوت از کنار ظلمها و بی عدالتیهای اطرافش نگذرد.
جمعه صبح زود بود و من مثل بسیاری از دوستان دیگرم که مقیم کانادا یا آمریکا هستند پنج شنبه شب را با دلهره گذرانده بودیم و یا نخوابیده بودیم و یا سرتاسر خوابهای آشفته دیده بودیم. خسته شده بودیم از بس این سوالها در سرمان رفته بود و آمده بود: «نکند مردم نیایند؟ نکند به روی همه آتش بکشند؟ نکند چند نفر بیایند و بعد صدا و سیما آنها را به نفع احمدینژاد و رهبری مصادره کند؟»کمی اینترنت و سایتهای خبری را چک کردم. در همان ساعات اولیه کلی عکس و فیلم آپلود شده بود. بعضی ها تند تند شعارها را میگذاشتند. پستهای دوستان خارج نشین امیدوار کننده بود. مردم آمده بودند آنهم با روسریهای سبز، روبانهای سبز و شعارهای سبز.اینترنت را رها کردم و تلفن را برداشتم و زنگ زدم. از راهپیمایی برمیگشت و نفس نفس میزد. به او گفتم خبرگزاری فرانسه گفته چندهزار نفر آمده بودند. عصبانی شد و گفت بیشتر بودند مادرجان! صدها هزار نفر! صدها هزار نفر! همه آمده بودند. در چند جملهای که با هم رد و بدل کردیم، می خواست همه هیجانها، شورها و تعجبهایش را از دیدن آن همه مردم سبز به من بگوید. این بار چیزی ساختگی نبود. روز قدس، سبز شده بود و مادرم را همراه با دیگران در ایران سبز کرده بود و این از خنده زنگ دار صدایش پیدا بود.
*****
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟
سعيد رضوي فقيه
از شروع بازداشتهای گسترده و غیرقانونی پس از انتخابات اخیر نزدیک به سه ماه می گذرد اما آنچه در این میان و پس از بر صحنه بردن نمایشهای تلخ و شیرین نصیب حکومت شده تقریبا هیچ است. یا شاید فقط کمی بیشتر از هیچ.
هر آدم عاقلی که اندک سررشته در حساب و کتاب داشته باشد حکما فهمیده است که این همه هزینه ی سیاسی و حیثیتی برای تحمیل نتیجه ی یک کودتای انتخاباتی فایده ی دندانگیر و متناسبی در پی نداشته، سهل است گاهی زیان روی زیان بار آورده است. آن هم زیانهای جبران ناپذیر و به تعبیر کلام الهی خسران. هم خسران دنیا و هم خسران آخرت.
حالا دیگر کار از استعفای مقامات هم گذشته است چراکه دستها به تجاوز و جنایت آلوده شده. این دستهای آلوده را به هیچ آبی نمی توان شست و تطهیر نمود و در پس هیچ پوششی نمی توان پنهان کرد. از حد و مرزهایی که خداوند معین و مقرر فرموده بارها و بارها آگاهانه و از سر عمد تعدی شده است تا مگر طعم متعفن قدرت بی حد و حصر چند روزی بیشتر زیر دندان بماند.
حالا دیگر کار از استعفا گذشته و فقط جایی برای استغفار مانده است به درگاه خدا اگر با اصرار بر افساد و اسراف در اجحاف این راه را هم به روی خود نبندند.
در این سه ماهه ی تابستان هرکه را خواستند و توانستند بازداشت کردند و در بیغوله های انفرادی اوین حبس کردند یا در وحشتگاه کهریزک تحت شرم آورترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دادند تا جلوی سیلابی را سد کنند که پایه های قدرت مطلقه را سست کرده و تا کمرگاه ستونهای استبداد بالا آمده است.تلاشی که بیهوده است و کار را از اینکه هست بدتر می کند.
بر پرده تلویزیون نمایش هایی به نام محکمه و دادگاه و اعتراف و ندامت پخش شد که صحت و واقعيتش در باور کمتر مخاطبی گنجید. سهل است گمان شکنجه به یقین بدل شد.چه کسی باور می کرد حجاریان با آن تن رنجور تکیه زده بر صندلی چرخدار به اختيار وبا رضاي خاطر اعتراف و اظهار ندامت از کرده های پیشین كرده و بي اكراه و اجبار آن سخن ها را گفته و نوشته باشد که در اوج سادگی باز هم از چارچوب تنگ فاهمه ارباب قدرت فراتر بود.
حکایت حرفهای دیگران و کنایه ها و اشارات معنا دارشان که حکم پیغام طوطی در قفس مانده را در قصه مثنوی داشت نيز همین حکایت بود.نمایشی که قرار بود پرده بر تقلب بزرگ بکشد پرده از تعدی در بازداشتگاهها بر داشت.
حالا در محبس همچنان شماری مانده اند که استقامتشان اعصاب بازجو و داروغه و محتسب و قاضی را درهم ریخته است. نه انفرادی کارساز بوده و نه دیگر تضیيقات و فشارها كه تنها خدا ميداند چه بوده است. حالا مانده اند با امثال میردامادی چه کنند که شکیبایی را شرمنده خود کرده است.
محسن میر دامادی از آن دسته مردمانی است که حریت و آزادگی به جزئی از شخصیتشان بدل شده و اين خصلت در همه گفتارو رفتارشان بروز می کند. میردامادی مثل همه دوستان دیگر حتی در لباس زندان و در جایگاه متهم آزاد است و آزاده. امثال محسن ميردامادي هر جاي محكمه بايستند طرف مقابل محاككمه و محكوم ميشود. هنوز خاطره دادگاه روزنامه ي نوروز در خاطر برخي هست كه چگونه ميردامادي به عنوان متهم قاضي و دادستان و آمران نهان در بس برده را با دفاعيه اي كه نه براي خود بلكه براي انقلاب و اسلام و مردم و آزادي و آزادگي قرائت كرد رسوا و محكوم ساخت. ميردامادي در لباس زندان و با چشم و دست بسته هم که در محكمه حاضر شود به یمن همان آزادگی هميشگي عزتش از ارباب قدرت بیشتر است.میردامادی بدون مقام و منصب هم صرفا به عنوان محسن میر دامادی صاحب عزت است. نه چون دیگران که همه شخصیتشان خلاصه است در مقامی که دارند و هیچ عظمت قابل ذکری بیرون از آن مقام برایشان متصور نیست. و از همين رو هميشه تمايلي بيمار گونه دارند كه در مقام و عنوان خود جلوه كنند نه در هويت حقيقي خويش.
آری مانده بودند با محسن میردامادی چه کنند که بسرش مهدی را نیز بازداشت کردند تا مگر مشاهده رنج و محنت او در پدر اثر کند. در سحر گاه ماه رمضان، همچون حرامیان شبانه به خانه مهدی ریختند. در شرایطی که مصطفي طفل نورسیده اش تنها و تنها چند هفته ای است به جمع خانواده کوچک آنان پیوسته است. لابد اگر دستگیری مهدی هم کارگر واقع نشد چند روز دیگر نوبت مصطفاست.
یا شاید قرار است بازداشتها و شکنجه ها هم خانوادگی شود. شايد قرار است جوانمردي و فتوت به افسانه و اسطوره بدل شود و زن و فرزند زندانيان سياسي نيز به گناه نكرده ي آنان مجازات شوند؟
آیا در برابر این بدعت هم سکوت جایز است؟ آيا اين همه مفسده جايي براي مصلحت انديشي ها باقي گذارده است؟ آیا هیچ فقیه عادلی در حوزه های علمیه یا هیچ قاضی شریفی در دستگاه قضایی باقی نمانده که به این تخلفات آشكار كه به نام عدليه و قضاي اسلامي صورت مي گيرد اعتراض کند؟ آیا کسی نیست به قاضی القضات و دیگر ارباب قدرت بگوید اگر دین ندارید دست کم ذره ای حریت و آزادگی از خود به نمایش بگذارید؟ اگر اين بدعت ها سنت شوند بايد در اين سرزمين به اسلام بدرود گفت كه از آن جز بوستيني وارونه به جانمانده است.
سعيد رضوي فقيه
از شروع بازداشتهای گسترده و غیرقانونی پس از انتخابات اخیر نزدیک به سه ماه می گذرد اما آنچه در این میان و پس از بر صحنه بردن نمایشهای تلخ و شیرین نصیب حکومت شده تقریبا هیچ است. یا شاید فقط کمی بیشتر از هیچ.
هر آدم عاقلی که اندک سررشته در حساب و کتاب داشته باشد حکما فهمیده است که این همه هزینه ی سیاسی و حیثیتی برای تحمیل نتیجه ی یک کودتای انتخاباتی فایده ی دندانگیر و متناسبی در پی نداشته، سهل است گاهی زیان روی زیان بار آورده است. آن هم زیانهای جبران ناپذیر و به تعبیر کلام الهی خسران. هم خسران دنیا و هم خسران آخرت.
حالا دیگر کار از استعفای مقامات هم گذشته است چراکه دستها به تجاوز و جنایت آلوده شده. این دستهای آلوده را به هیچ آبی نمی توان شست و تطهیر نمود و در پس هیچ پوششی نمی توان پنهان کرد. از حد و مرزهایی که خداوند معین و مقرر فرموده بارها و بارها آگاهانه و از سر عمد تعدی شده است تا مگر طعم متعفن قدرت بی حد و حصر چند روزی بیشتر زیر دندان بماند.
حالا دیگر کار از استعفا گذشته و فقط جایی برای استغفار مانده است به درگاه خدا اگر با اصرار بر افساد و اسراف در اجحاف این راه را هم به روی خود نبندند.
در این سه ماهه ی تابستان هرکه را خواستند و توانستند بازداشت کردند و در بیغوله های انفرادی اوین حبس کردند یا در وحشتگاه کهریزک تحت شرم آورترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دادند تا جلوی سیلابی را سد کنند که پایه های قدرت مطلقه را سست کرده و تا کمرگاه ستونهای استبداد بالا آمده است.تلاشی که بیهوده است و کار را از اینکه هست بدتر می کند.
بر پرده تلویزیون نمایش هایی به نام محکمه و دادگاه و اعتراف و ندامت پخش شد که صحت و واقعيتش در باور کمتر مخاطبی گنجید. سهل است گمان شکنجه به یقین بدل شد.چه کسی باور می کرد حجاریان با آن تن رنجور تکیه زده بر صندلی چرخدار به اختيار وبا رضاي خاطر اعتراف و اظهار ندامت از کرده های پیشین كرده و بي اكراه و اجبار آن سخن ها را گفته و نوشته باشد که در اوج سادگی باز هم از چارچوب تنگ فاهمه ارباب قدرت فراتر بود.
حکایت حرفهای دیگران و کنایه ها و اشارات معنا دارشان که حکم پیغام طوطی در قفس مانده را در قصه مثنوی داشت نيز همین حکایت بود.نمایشی که قرار بود پرده بر تقلب بزرگ بکشد پرده از تعدی در بازداشتگاهها بر داشت.
حالا در محبس همچنان شماری مانده اند که استقامتشان اعصاب بازجو و داروغه و محتسب و قاضی را درهم ریخته است. نه انفرادی کارساز بوده و نه دیگر تضیيقات و فشارها كه تنها خدا ميداند چه بوده است. حالا مانده اند با امثال میردامادی چه کنند که شکیبایی را شرمنده خود کرده است.
محسن میر دامادی از آن دسته مردمانی است که حریت و آزادگی به جزئی از شخصیتشان بدل شده و اين خصلت در همه گفتارو رفتارشان بروز می کند. میردامادی مثل همه دوستان دیگر حتی در لباس زندان و در جایگاه متهم آزاد است و آزاده. امثال محسن ميردامادي هر جاي محكمه بايستند طرف مقابل محاككمه و محكوم ميشود. هنوز خاطره دادگاه روزنامه ي نوروز در خاطر برخي هست كه چگونه ميردامادي به عنوان متهم قاضي و دادستان و آمران نهان در بس برده را با دفاعيه اي كه نه براي خود بلكه براي انقلاب و اسلام و مردم و آزادي و آزادگي قرائت كرد رسوا و محكوم ساخت. ميردامادي در لباس زندان و با چشم و دست بسته هم که در محكمه حاضر شود به یمن همان آزادگی هميشگي عزتش از ارباب قدرت بیشتر است.میردامادی بدون مقام و منصب هم صرفا به عنوان محسن میر دامادی صاحب عزت است. نه چون دیگران که همه شخصیتشان خلاصه است در مقامی که دارند و هیچ عظمت قابل ذکری بیرون از آن مقام برایشان متصور نیست. و از همين رو هميشه تمايلي بيمار گونه دارند كه در مقام و عنوان خود جلوه كنند نه در هويت حقيقي خويش.
آری مانده بودند با محسن میردامادی چه کنند که بسرش مهدی را نیز بازداشت کردند تا مگر مشاهده رنج و محنت او در پدر اثر کند. در سحر گاه ماه رمضان، همچون حرامیان شبانه به خانه مهدی ریختند. در شرایطی که مصطفي طفل نورسیده اش تنها و تنها چند هفته ای است به جمع خانواده کوچک آنان پیوسته است. لابد اگر دستگیری مهدی هم کارگر واقع نشد چند روز دیگر نوبت مصطفاست.
یا شاید قرار است بازداشتها و شکنجه ها هم خانوادگی شود. شايد قرار است جوانمردي و فتوت به افسانه و اسطوره بدل شود و زن و فرزند زندانيان سياسي نيز به گناه نكرده ي آنان مجازات شوند؟
آیا در برابر این بدعت هم سکوت جایز است؟ آيا اين همه مفسده جايي براي مصلحت انديشي ها باقي گذارده است؟ آیا هیچ فقیه عادلی در حوزه های علمیه یا هیچ قاضی شریفی در دستگاه قضایی باقی نمانده که به این تخلفات آشكار كه به نام عدليه و قضاي اسلامي صورت مي گيرد اعتراض کند؟ آیا کسی نیست به قاضی القضات و دیگر ارباب قدرت بگوید اگر دین ندارید دست کم ذره ای حریت و آزادگی از خود به نمایش بگذارید؟ اگر اين بدعت ها سنت شوند بايد در اين سرزمين به اسلام بدرود گفت كه از آن جز بوستيني وارونه به جانمانده است.
*****
این جنایتها روی شاه را سفید کرد
مهدی کروبی در دیدار با شماری از پزشکان و دندانپزشکان عضو هیئت علمی دانشگاههای کشور، ارائه اسناد به کمیتۀ ویژه قوۀ قضاییه در مورد وقوع شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها را "بی فایده" دانست و گزارش این کمیته را "جهت دار" و ناشی از "دستور از بیرون" برآورد کرد.
وی تصریح کرد که "آنها به سندهایی که من به آنها ارائه کردم توجه نکردند و حرف خودشان را زدند".
هیئت سه نفره ای که از سوی آیت الله لاریجانی رییس قوه قضاییه به منظور بررسی اظهارات آقای کروبی در مورد شكنجه و تجاوز به شماری از زندانیان تشکیل شده بود، پس از چند بار ملاقات با این روحانی اصلاح طلب اعلام کرد که مستندات و مدارک وی "ساختگی" است و "برای انحراف افکار عمومی ساخته شده است". این هیئت همچنین خواستار برخورد با آقای کروبی و ناشران خبر تجاوز به زندانیان شد.
در همین حال مهدی کروبی در جریان دیدارش با پزشکان و دندانپزشکان تاکید کرد "من هر کاری را که وظیفه تشخیص بدهم انجام می دهم و هر پیامدی هم داشته باشد تحمل می کنم".
آقای کروبی در ادامه این دیدار با اشاره به ملاقاتهایی که برخی از سران جناح اصولگرا با او داشته اند، با بیان اینکه "آنها به من می گویند تو تند رفته ای اما با این حال نگران این نوع برخوردها با ما و مردم هستند و به همین دلیل توصیه می کنند پیگیر نباشیم تا اوضاع آرام شود" تاکید کرد "کسانی که الآن در طرف مقابل تصمیم گیر هستند و حتی موجب نگرانی این افراد نیز شده اند چندان دگم و تنگ نظر هستند که قادر به دیدن واقعیت ها نیستند و ما را دست خالی حساب می کنند در حالی که طرف اصلی آنها مردم هستند که خودشان در صحنه اند و ما به پشتوانۀ حمایت مردم و از طرف آنها پیگیر رأی و حقوق قانونی شان هستیم".
در بخش دیگری از این جلسه، رییس حزب اعتماد ملی از تشکیل پرونده ای علیه خود در دادگاه خبر داد و در همین خصوص گفت "وقتی خواستند برگۀ ابلاغیه را به رویت من برسانند زیر آن نوشتم: برای من فرصت خوبی خواهد بود تا در دادگاه جنایت هایی که روی شاه را هم سفید کرد بازگو کنم و بعد امضا کردم".
كهریزك باهماهنگی مرتضوی بود
در واکنشی جداگانه نسبت به جنایات انجامن شده در بازداشتگاه کهریزک، پرویز سروری سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و رییس كمیته ویژه مجلس درباره حوادث اخیر با تاکید بر این که "در بازداشتگاه کهریزک رفتارهای مناسبی با بازداشتیان صورت نمیگرفته است" اعلام کرد که انتقال بازداشت شدگان به کهریزک با هماهنگی قاضی مرتضوی صورت گرفت است.
سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تایید کرد که در کهریزک، سه مورد قتل صورت گرفته است و به گفته وی، روح الامینی، کامرانی و جوادی فر در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیده اند.
وی در عین حال در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: "برای نظام خیلی دشوار است كه بعضی ها این جرأت را پیدا كنند و نام ایران را در كنار زندان ابوغریب و گوانتانامو قرار بدهند".
افراد زیادی حاضرند شهادت بدهند
همزمان با واکنش های فوق، دیروز پدر امیر جوادی فر که پسرش در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیده، خواهان "محاکمه همه عوامل جنایت در بازداشتگاه کهریزک اعم از گروهبان و بالاتر شد".
وی در مطلبی کوتاه نوشت: "من در لایحه ای که تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام کردهام که خواهان برخورد و محاکمه تمامی آمرین، عاملین و مجریان حوادث کهریزک و کسانی که سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسئله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست".
جوادی فر همچنین تاکید کرد "درباره وقایع کهریزک و آنچه در آنجا روی داده، افراد زیادی هستند که به ما مراجعه و ماجراها را شرح دادهاند و اعلام کردهاند که در صورت اعلام مراجع قضایی و با این شرط که مشکلی برای آنان پیش نیاید، حاضرند در دادگاه شهادت دهند.
مهدی کروبی در دیدار با شماری از پزشکان و دندانپزشکان عضو هیئت علمی دانشگاههای کشور، ارائه اسناد به کمیتۀ ویژه قوۀ قضاییه در مورد وقوع شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها را "بی فایده" دانست و گزارش این کمیته را "جهت دار" و ناشی از "دستور از بیرون" برآورد کرد.
وی تصریح کرد که "آنها به سندهایی که من به آنها ارائه کردم توجه نکردند و حرف خودشان را زدند".
هیئت سه نفره ای که از سوی آیت الله لاریجانی رییس قوه قضاییه به منظور بررسی اظهارات آقای کروبی در مورد شكنجه و تجاوز به شماری از زندانیان تشکیل شده بود، پس از چند بار ملاقات با این روحانی اصلاح طلب اعلام کرد که مستندات و مدارک وی "ساختگی" است و "برای انحراف افکار عمومی ساخته شده است". این هیئت همچنین خواستار برخورد با آقای کروبی و ناشران خبر تجاوز به زندانیان شد.
در همین حال مهدی کروبی در جریان دیدارش با پزشکان و دندانپزشکان تاکید کرد "من هر کاری را که وظیفه تشخیص بدهم انجام می دهم و هر پیامدی هم داشته باشد تحمل می کنم".
آقای کروبی در ادامه این دیدار با اشاره به ملاقاتهایی که برخی از سران جناح اصولگرا با او داشته اند، با بیان اینکه "آنها به من می گویند تو تند رفته ای اما با این حال نگران این نوع برخوردها با ما و مردم هستند و به همین دلیل توصیه می کنند پیگیر نباشیم تا اوضاع آرام شود" تاکید کرد "کسانی که الآن در طرف مقابل تصمیم گیر هستند و حتی موجب نگرانی این افراد نیز شده اند چندان دگم و تنگ نظر هستند که قادر به دیدن واقعیت ها نیستند و ما را دست خالی حساب می کنند در حالی که طرف اصلی آنها مردم هستند که خودشان در صحنه اند و ما به پشتوانۀ حمایت مردم و از طرف آنها پیگیر رأی و حقوق قانونی شان هستیم".
در بخش دیگری از این جلسه، رییس حزب اعتماد ملی از تشکیل پرونده ای علیه خود در دادگاه خبر داد و در همین خصوص گفت "وقتی خواستند برگۀ ابلاغیه را به رویت من برسانند زیر آن نوشتم: برای من فرصت خوبی خواهد بود تا در دادگاه جنایت هایی که روی شاه را هم سفید کرد بازگو کنم و بعد امضا کردم".
كهریزك باهماهنگی مرتضوی بود
در واکنشی جداگانه نسبت به جنایات انجامن شده در بازداشتگاه کهریزک، پرویز سروری سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و رییس كمیته ویژه مجلس درباره حوادث اخیر با تاکید بر این که "در بازداشتگاه کهریزک رفتارهای مناسبی با بازداشتیان صورت نمیگرفته است" اعلام کرد که انتقال بازداشت شدگان به کهریزک با هماهنگی قاضی مرتضوی صورت گرفت است.
سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تایید کرد که در کهریزک، سه مورد قتل صورت گرفته است و به گفته وی، روح الامینی، کامرانی و جوادی فر در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیده اند.
وی در عین حال در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: "برای نظام خیلی دشوار است كه بعضی ها این جرأت را پیدا كنند و نام ایران را در كنار زندان ابوغریب و گوانتانامو قرار بدهند".
افراد زیادی حاضرند شهادت بدهند
همزمان با واکنش های فوق، دیروز پدر امیر جوادی فر که پسرش در بازداشتگاه کهریزک به قتل رسیده، خواهان "محاکمه همه عوامل جنایت در بازداشتگاه کهریزک اعم از گروهبان و بالاتر شد".
وی در مطلبی کوتاه نوشت: "من در لایحه ای که تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام کردهام که خواهان برخورد و محاکمه تمامی آمرین، عاملین و مجریان حوادث کهریزک و کسانی که سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسئله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست".
جوادی فر همچنین تاکید کرد "درباره وقایع کهریزک و آنچه در آنجا روی داده، افراد زیادی هستند که به ما مراجعه و ماجراها را شرح دادهاند و اعلام کردهاند که در صورت اعلام مراجع قضایی و با این شرط که مشکلی برای آنان پیش نیاید، حاضرند در دادگاه شهادت دهند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
سراب مرگ سهراب
مسيح علي نژاد
مسيح علي نژاد
**
مادر نازنین سهراب!
شهدای گمنام جنبش را مانند سهراب، جهانی کن!
گاهی وقت ها آدم ها بی آنکه بخواهند شانه هایشان سنگین و سنگین تر می شود و مسولیت عظیمی ناگهان می نشیند روی شانه های نهیف شان، اما تو این را خواسته بودی مادر، آنگاه که از نادرترین مادرهای ایران بودی که شال سبز بر پیشانی سهراب بستی و خود نماد سبز به دست و عکس موسوی به همراه، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، نشستی در همایش موسوی تا عکس تو و دلبندت، بنشیند در قاب دوربین عکاسانی که هرگز گمان نمی بردند فردا با چه حسرتی باید عکس تو را تنها در قاب بنشانند و عکس سهراب ات را تنها در سردخانه شهر به ثبت رسانند. شاید اگر تو هم مثل اکثر مادران همیشه نگران تاریخ، پسرت را با یک تلفن و تشر مادرانه به خانه بر می گرداندی و همراهی اش نمی کردی برای همراهی با جنبش آزادی خواهی ایران، امروز گرد غم بر خانه و چهره ات نمی نشست و در گوشه عافیت، کنار و غمخوار هم بودید؟ چه می گویم، بیخود مرثیه سرا شده ام، صورتی که از تو در راهپیمایی روز قدس دوباره در قاب دوربین های غیرحرفه ای و معمولی مردم نشست کجا و صورت ترس خورده رییس دولتی که در برابر دوربین های حرفه ای صدا و سیما، سرشار از تیک های عصبی و هراس های فروخفته بود، کجا؟ اینها شعر و تخیل نیست. صورت استخوانی و غمگین تو قدرتمند تر از صورت رییس جمهور پیروز خوانده ایران بود، شرم شکست اگرچه در لبخندهای ساختگی احمدی نژاد دیده نمی شود اما شک بالیدن به این پیروزی خونین تا همیشه در دلش هست و به این آسانی ها نمی شود کاخ ریاست جمهوری یک کشور را روی تلی از جسدهای بی جان مردم آن کشور بنا کرد.
در دعوای کذایی دو نمانده مجلس در انتحابات هفتمین دوره مجلس در بابلسر یک جوان قربانی شد و جان باخت. هنوز هم مردم آن شهر، وقتی چهره پیروز آن نماینده را می بینند، خون به صورتشان می دود از خونی که فرش پیروزی آن نماینده شد و بعد تنها چند ماه گذشت که همان خون، نماینده را زمینگیر کرد و از مجلس بیرون. سپس احمدی نژاد خیلی زود آستین بالا زد و به همان نماینده رانده شده از مجلس، پستی مهم در فوتبال ایران داد اما بی آبرویی او که خون را نادیده می گیرد همیشه زود اتفاق می افتد. نماینده باخته اما مورد حمایت دولت دروغ، هیچ افتخاری برای فوتبال ایران نیافرید و سرافکنده و شرمنده از دروغ معروفی که در دوره ریاست خود به فیفا گفته بود، کنار رفت. تو مادری از زبان مادرانه تو و باقی مادران ایران بسیار شنیدیم که خون بی گناه، آدم را زمینگیر می کند، حالا همان را به خود تو می گویم مادر! اما نه برای دل آرامی ات که به باورم بدل شده اینک. وقتی خبرنگار آمریکایی شال سفید بر سر در برابر احمدی نژاد می نشنید تا به تعبیر خودش فرصتی به او بدهد تا از غمگینی اش در مورد مرگ ندا بگوید، می دانی چه شد؟ احمدی نژاد خوشحال و خرسند از این فرصت بهره جست و چهره در هم کشید و غمی ساختگی بر صورت نشاند تا بگوید: "من نیز همانند همه مردم ایران متاسف شدم از دیدن فیلم مرگ ندا اما ما هم مرگ ندا را مشکوک می دانیم".
مادر نازنین!
خبرنگاری که فرصت نشستن در برابر این کوچک مرد را می یابد، فرصت پرسیدن دغدغه های بزرگ ما را ندارد. خبرنگار آمریکایی به رییس دولت کودتا نگفت؛ اگر مرگ ندا در خیابان را مشکوک می دانید آیا مرگ سهراب در زندان هم مشکوک است؟ یا نگفت اگر هنوز قاتل ندا را در حجم عظیم آن همه مردم در خیابان پیدا نکرده اید، قاتل سهراب و دیگراین که در کهریزک و زندان ها کشته شده اند را در حجم محدود ماموران و مسولان زندان هم نمی توانید پیدا کنید؟ شما هم غمگین نباش اگر برای مرگ ندا دنبال قاتل خیالی می گردند تا چهره و دست شان از خونی که از چشم های معصوم دخترک بر خیابان های شهر جهیده بود، بشویند با خون سهراب و محسن و دیگر جوانان بی پناهی که در کهریزک و بازداشتگاههای غیر استاندارد خودشان بر زمین ریخته شد، هیچ نمی توانند بکنند. اصلا می دانی چرا از دست شیخ مهدی کروبی هم خشمگین اند، برای اینکه وقتی به شدت در حال انداختن مسولیت مرگ همه شهدای خیابان های ایران به گردن خود معترضان بودند این شیخ رسوایشان کرد و گفت که در کهریزک شان چه می گذرد و تازه حضرات به خودشان آمدند که غم کهریزک را هم باید صاحب شوند و همانگونه که برای ندا صاحب عزا شده بودند برای کشته شدگان و آسیب دیدگان کهریزک نیز صاحب عزا شوند و ادعای شکایت کنند اما دیگر دیر شده بود و کسی زار زدن صدا و سیما برای کهریزک رسوا را باور نکرد و کسی از خشم "آقا" برای بی رحمی های ماموران قاتل در کهریزک دلش خنک نشد. شگفتا که خشم تو شعار تو در راهپیمایی روز قدس بیشتر از خشم ساختگی آنان که دوست دارند مرگ ما را یا صاحب شوند یا انکار کنند، دل آرام می کرد. همراهی مردم با تو هم، روی دیگر این ماجرای تلخ اما قدرتمند بود آنگاه که پا به پای تو در خیابان هایی که بلندگو های قوی کار گذاشته بودند تا سانسورگر صدای معترضان باشد، فریاد می زدند "سهراب ما نمرده این دولت است که مرده." می دانم شنیدن نام سهراب از زبان راهپیمایی کنندگان هم، آنگونه که باید رنگ به صورت پیرشده تو شاید ندواند اما ننگ بر صورت دولتی نشاند که از بلندگو داشت برای مظلومیت مردم فلسطین و اقتدار نظامی حرف می زد که مرگ مردمی در چند قدمی اش را انکار و برای مرگ همسایه گلو پاره می کند.
می بینی مادر!
روز قدس روی دست شان باد کرده بود، توان لغو آن را که نداشتند که اگر چنین می کردند اقتدار شان را آشکار به نمایش می گذاشتند، از طرفی روز قدس یعنی راهپیمایی بر علیه خشونت برای همین نتوانستند مثل راهپیمایی های روزهای نخست بعد از انتخابات، جوانان را به گلوله ببندند که در آن صورت رسوا تر و رسواتر می شدند که در راهپیمایی بر علیه خشونت خودشان وحشی گری و خشونت خویش به نمایش می گذاشتند برای همین با هر راهکاری بازی را از پیش باخته بودند و معترضان یا همان خس و خاشاک در قاموس آقایان، فرصت یافتند تا نشان دهند اگر آنها گلوله نکشند، هیچ راهپیمایی و اعتراضی به آشوب کشیده نمی شود. چنانچه از هم اینک عید فطر و راهپیمایی روز دانش آموز و راهپیمایی های بیست و دوم بهمن و باقی مراسمی که توان لغو و توان به گلوله بستن مردم در آن وجود ندارد، به کابوسی برای حاکمیت و رویایی برای ملت بدل شده است. اما شانه های تو کمی سنگین تر می شود مادر، حالا که سهراب را همه می شناسند و برایش برادری و خواهری می کنند تو نیز مادر همه کشته شدگان جنبش سبز ایران باش. برای همه از دست دادگان مان مادری کن. مادران، همه شبیه هم اند انگار، در راهپیمایی هاو تجمع های دیگر که می آیی، عکس شهدای دیگر را در کنار سهراب بالا بگیر و بگذار سهراب معرف برادران بی جان گمنام اش باشد تا روزی که این دولت بی نام و نشان گم شود در میان امواج حقیقت طلبی ملت ایران
مادر نازنین سهراب!
شهدای گمنام جنبش را مانند سهراب، جهانی کن!
گاهی وقت ها آدم ها بی آنکه بخواهند شانه هایشان سنگین و سنگین تر می شود و مسولیت عظیمی ناگهان می نشیند روی شانه های نهیف شان، اما تو این را خواسته بودی مادر، آنگاه که از نادرترین مادرهای ایران بودی که شال سبز بر پیشانی سهراب بستی و خود نماد سبز به دست و عکس موسوی به همراه، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، نشستی در همایش موسوی تا عکس تو و دلبندت، بنشیند در قاب دوربین عکاسانی که هرگز گمان نمی بردند فردا با چه حسرتی باید عکس تو را تنها در قاب بنشانند و عکس سهراب ات را تنها در سردخانه شهر به ثبت رسانند. شاید اگر تو هم مثل اکثر مادران همیشه نگران تاریخ، پسرت را با یک تلفن و تشر مادرانه به خانه بر می گرداندی و همراهی اش نمی کردی برای همراهی با جنبش آزادی خواهی ایران، امروز گرد غم بر خانه و چهره ات نمی نشست و در گوشه عافیت، کنار و غمخوار هم بودید؟ چه می گویم، بیخود مرثیه سرا شده ام، صورتی که از تو در راهپیمایی روز قدس دوباره در قاب دوربین های غیرحرفه ای و معمولی مردم نشست کجا و صورت ترس خورده رییس دولتی که در برابر دوربین های حرفه ای صدا و سیما، سرشار از تیک های عصبی و هراس های فروخفته بود، کجا؟ اینها شعر و تخیل نیست. صورت استخوانی و غمگین تو قدرتمند تر از صورت رییس جمهور پیروز خوانده ایران بود، شرم شکست اگرچه در لبخندهای ساختگی احمدی نژاد دیده نمی شود اما شک بالیدن به این پیروزی خونین تا همیشه در دلش هست و به این آسانی ها نمی شود کاخ ریاست جمهوری یک کشور را روی تلی از جسدهای بی جان مردم آن کشور بنا کرد.
در دعوای کذایی دو نمانده مجلس در انتحابات هفتمین دوره مجلس در بابلسر یک جوان قربانی شد و جان باخت. هنوز هم مردم آن شهر، وقتی چهره پیروز آن نماینده را می بینند، خون به صورتشان می دود از خونی که فرش پیروزی آن نماینده شد و بعد تنها چند ماه گذشت که همان خون، نماینده را زمینگیر کرد و از مجلس بیرون. سپس احمدی نژاد خیلی زود آستین بالا زد و به همان نماینده رانده شده از مجلس، پستی مهم در فوتبال ایران داد اما بی آبرویی او که خون را نادیده می گیرد همیشه زود اتفاق می افتد. نماینده باخته اما مورد حمایت دولت دروغ، هیچ افتخاری برای فوتبال ایران نیافرید و سرافکنده و شرمنده از دروغ معروفی که در دوره ریاست خود به فیفا گفته بود، کنار رفت. تو مادری از زبان مادرانه تو و باقی مادران ایران بسیار شنیدیم که خون بی گناه، آدم را زمینگیر می کند، حالا همان را به خود تو می گویم مادر! اما نه برای دل آرامی ات که به باورم بدل شده اینک. وقتی خبرنگار آمریکایی شال سفید بر سر در برابر احمدی نژاد می نشنید تا به تعبیر خودش فرصتی به او بدهد تا از غمگینی اش در مورد مرگ ندا بگوید، می دانی چه شد؟ احمدی نژاد خوشحال و خرسند از این فرصت بهره جست و چهره در هم کشید و غمی ساختگی بر صورت نشاند تا بگوید: "من نیز همانند همه مردم ایران متاسف شدم از دیدن فیلم مرگ ندا اما ما هم مرگ ندا را مشکوک می دانیم".
مادر نازنین!
خبرنگاری که فرصت نشستن در برابر این کوچک مرد را می یابد، فرصت پرسیدن دغدغه های بزرگ ما را ندارد. خبرنگار آمریکایی به رییس دولت کودتا نگفت؛ اگر مرگ ندا در خیابان را مشکوک می دانید آیا مرگ سهراب در زندان هم مشکوک است؟ یا نگفت اگر هنوز قاتل ندا را در حجم عظیم آن همه مردم در خیابان پیدا نکرده اید، قاتل سهراب و دیگراین که در کهریزک و زندان ها کشته شده اند را در حجم محدود ماموران و مسولان زندان هم نمی توانید پیدا کنید؟ شما هم غمگین نباش اگر برای مرگ ندا دنبال قاتل خیالی می گردند تا چهره و دست شان از خونی که از چشم های معصوم دخترک بر خیابان های شهر جهیده بود، بشویند با خون سهراب و محسن و دیگر جوانان بی پناهی که در کهریزک و بازداشتگاههای غیر استاندارد خودشان بر زمین ریخته شد، هیچ نمی توانند بکنند. اصلا می دانی چرا از دست شیخ مهدی کروبی هم خشمگین اند، برای اینکه وقتی به شدت در حال انداختن مسولیت مرگ همه شهدای خیابان های ایران به گردن خود معترضان بودند این شیخ رسوایشان کرد و گفت که در کهریزک شان چه می گذرد و تازه حضرات به خودشان آمدند که غم کهریزک را هم باید صاحب شوند و همانگونه که برای ندا صاحب عزا شده بودند برای کشته شدگان و آسیب دیدگان کهریزک نیز صاحب عزا شوند و ادعای شکایت کنند اما دیگر دیر شده بود و کسی زار زدن صدا و سیما برای کهریزک رسوا را باور نکرد و کسی از خشم "آقا" برای بی رحمی های ماموران قاتل در کهریزک دلش خنک نشد. شگفتا که خشم تو شعار تو در راهپیمایی روز قدس بیشتر از خشم ساختگی آنان که دوست دارند مرگ ما را یا صاحب شوند یا انکار کنند، دل آرام می کرد. همراهی مردم با تو هم، روی دیگر این ماجرای تلخ اما قدرتمند بود آنگاه که پا به پای تو در خیابان هایی که بلندگو های قوی کار گذاشته بودند تا سانسورگر صدای معترضان باشد، فریاد می زدند "سهراب ما نمرده این دولت است که مرده." می دانم شنیدن نام سهراب از زبان راهپیمایی کنندگان هم، آنگونه که باید رنگ به صورت پیرشده تو شاید ندواند اما ننگ بر صورت دولتی نشاند که از بلندگو داشت برای مظلومیت مردم فلسطین و اقتدار نظامی حرف می زد که مرگ مردمی در چند قدمی اش را انکار و برای مرگ همسایه گلو پاره می کند.
می بینی مادر!
روز قدس روی دست شان باد کرده بود، توان لغو آن را که نداشتند که اگر چنین می کردند اقتدار شان را آشکار به نمایش می گذاشتند، از طرفی روز قدس یعنی راهپیمایی بر علیه خشونت برای همین نتوانستند مثل راهپیمایی های روزهای نخست بعد از انتخابات، جوانان را به گلوله ببندند که در آن صورت رسوا تر و رسواتر می شدند که در راهپیمایی بر علیه خشونت خودشان وحشی گری و خشونت خویش به نمایش می گذاشتند برای همین با هر راهکاری بازی را از پیش باخته بودند و معترضان یا همان خس و خاشاک در قاموس آقایان، فرصت یافتند تا نشان دهند اگر آنها گلوله نکشند، هیچ راهپیمایی و اعتراضی به آشوب کشیده نمی شود. چنانچه از هم اینک عید فطر و راهپیمایی روز دانش آموز و راهپیمایی های بیست و دوم بهمن و باقی مراسمی که توان لغو و توان به گلوله بستن مردم در آن وجود ندارد، به کابوسی برای حاکمیت و رویایی برای ملت بدل شده است. اما شانه های تو کمی سنگین تر می شود مادر، حالا که سهراب را همه می شناسند و برایش برادری و خواهری می کنند تو نیز مادر همه کشته شدگان جنبش سبز ایران باش. برای همه از دست دادگان مان مادری کن. مادران، همه شبیه هم اند انگار، در راهپیمایی هاو تجمع های دیگر که می آیی، عکس شهدای دیگر را در کنار سهراب بالا بگیر و بگذار سهراب معرف برادران بی جان گمنام اش باشد تا روزی که این دولت بی نام و نشان گم شود در میان امواج حقیقت طلبی ملت ایران
*****
نگرانی از سرنوشت دستگیرشدگان راهپیمایی روز قدس
راديو فرانسه : اخبار و گزارشات گوناگون حاکی است که شمار بالایی از تظاهرکنندگان معترض در راهپیمایی روز قدس در تهران و دیگر شهرهای ایران دستگیر شده اند. از آنجا که در نخستین موج دستگیری های پس ازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شماری از دستگیرشدگان در زندان ها و بازداشتگاه های ایران کشته و زخمی شدند و عده ای نیز، پیرو برخی اظهارات و شواهد، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، نگرانی از سرنوشت دستگیرشدگان اخیر در راهپیمایی روز قدس بالا گرفته است. در پاسخ به این پرسش که چه باید کرد که تجربۀ دستگیرشدگان قبلی از نو تکرار نشود، عبدالفتاح سلطانی وکیل دعاوی و عضو انجمن مدافعان حقوق بشر در ایران چنین می گوید :
عبدالفتاح سلطانی : از دو منظر به این موضوع باید نگاه کرد : یکی اینکه مردم باید چه بکنند و دیگر اینکه مسئولینی که می خواهند موازین حقوق بشر را رعایت بکنند، چه باید بکنند. از منظر مردم، طبیعی است هر ملتی که می خواهد حقوق اساسی خود را به دست بیاورد، چاره ای جز پافشاری بر قانونمند شدن جامعه ندارد و چاره ای ندارد جز اینکه بر رعایت حقوق اساسی اش از سوی حکومت تأکید بورزد. البته، وقتی می گویم : "اصرار و پافشاری"، منظورم اقدام از طرق قانونی و مدنی است. همانطور که در قانون اساسی هم پیش بینی شده از جمله حقوق اساسی مردم این است که بتوانند در تجمعات مسالمت آمیز بدون هر گونه خشونت ادعاها و مطالبات خود را مطرح بکنند و وظیفه حکومت هم این است که به این مطالبات پاسخگو باشد و نیز وظیفۀ دولت هم این است که حتماً حقوق اساسی مردم را راعایت بکند.
اما، از منظر مسئولینی که می خواهند موازین حقوق بشر را رعایت کنند، آنان باید بتوانند در وهلۀ نخست بر بازداشتگاه ها نظارت داشته باشند. در این حال، آنان باید بازداشتگاه های موازی را که بسیاری از نهادها برای خود درست کرده اند برچینند و اجازه ندهند که مأمورین هر کاری را که می خواهند در هر جایی که می خواهند بکنند. و در آخر نهادهای حقوق بشری هم باید بتوانند بر زندان ها و بازداشتگاه ها نظارت بکنند. قدرت بدون نظارت فسادپذیر است. دیروز در راهپیمایی روز قدس مردم از طریق مدنی و بدون هیچ خشونتی تنها می خواستند مطالبات خود را به گوش مسئولین و جهان برسانند. اگر در این میان مأمورین در برخی موارد با مردم برخورد فیزیکی کردند و در برخی موارد اقدام به دستگیری آنان کردند، باید با این دسته مأمورین برخورد شود و باید کسانی را که حقوق اساسی مردم را زیر پا می گذارند محاکمه کرد.
راديو فرانسه : اخبار و گزارشات گوناگون حاکی است که شمار بالایی از تظاهرکنندگان معترض در راهپیمایی روز قدس در تهران و دیگر شهرهای ایران دستگیر شده اند. از آنجا که در نخستین موج دستگیری های پس ازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شماری از دستگیرشدگان در زندان ها و بازداشتگاه های ایران کشته و زخمی شدند و عده ای نیز، پیرو برخی اظهارات و شواهد، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، نگرانی از سرنوشت دستگیرشدگان اخیر در راهپیمایی روز قدس بالا گرفته است. در پاسخ به این پرسش که چه باید کرد که تجربۀ دستگیرشدگان قبلی از نو تکرار نشود، عبدالفتاح سلطانی وکیل دعاوی و عضو انجمن مدافعان حقوق بشر در ایران چنین می گوید :
عبدالفتاح سلطانی : از دو منظر به این موضوع باید نگاه کرد : یکی اینکه مردم باید چه بکنند و دیگر اینکه مسئولینی که می خواهند موازین حقوق بشر را رعایت بکنند، چه باید بکنند. از منظر مردم، طبیعی است هر ملتی که می خواهد حقوق اساسی خود را به دست بیاورد، چاره ای جز پافشاری بر قانونمند شدن جامعه ندارد و چاره ای ندارد جز اینکه بر رعایت حقوق اساسی اش از سوی حکومت تأکید بورزد. البته، وقتی می گویم : "اصرار و پافشاری"، منظورم اقدام از طرق قانونی و مدنی است. همانطور که در قانون اساسی هم پیش بینی شده از جمله حقوق اساسی مردم این است که بتوانند در تجمعات مسالمت آمیز بدون هر گونه خشونت ادعاها و مطالبات خود را مطرح بکنند و وظیفه حکومت هم این است که به این مطالبات پاسخگو باشد و نیز وظیفۀ دولت هم این است که حتماً حقوق اساسی مردم را راعایت بکند.
اما، از منظر مسئولینی که می خواهند موازین حقوق بشر را رعایت کنند، آنان باید بتوانند در وهلۀ نخست بر بازداشتگاه ها نظارت داشته باشند. در این حال، آنان باید بازداشتگاه های موازی را که بسیاری از نهادها برای خود درست کرده اند برچینند و اجازه ندهند که مأمورین هر کاری را که می خواهند در هر جایی که می خواهند بکنند. و در آخر نهادهای حقوق بشری هم باید بتوانند بر زندان ها و بازداشتگاه ها نظارت بکنند. قدرت بدون نظارت فسادپذیر است. دیروز در راهپیمایی روز قدس مردم از طریق مدنی و بدون هیچ خشونتی تنها می خواستند مطالبات خود را به گوش مسئولین و جهان برسانند. اگر در این میان مأمورین در برخی موارد با مردم برخورد فیزیکی کردند و در برخی موارد اقدام به دستگیری آنان کردند، باید با این دسته مأمورین برخورد شود و باید کسانی را که حقوق اساسی مردم را زیر پا می گذارند محاکمه کرد.
*****
خشم رسانه های دولت از موج سبز
لیلا طیری
وقایع روز قدس که برای اولین بار در تاریخ نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به این نام، با حضور صدها هزار تن از مردم سبز پوش ایرانی همراه بود، واکنش های متفاوتی را در سطح بین المللی و همچنین داخل کشور به دنبال داشته است. از یک سو اظهارات محمود احمدی نژاد که بار دیگر کشتار یهودیان را افسانه و دروغ خواند، کشورهای غربی و حتی روسیه را به واکنش واداشت و از سوی دیگر حضور گسترده مردمی که با نمادهای سبز و برای اعتراض به کشتارها و بازداشت ها و تقلب صورت گرفته در انتخابات و اعلام حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به خیابان ها آمده بودند، با استقبال رسانه های داخلی و بین المللی مواجه شد. رسانه های حامی دولت احمدی نژاد نیز سعی کردند این حضور گسترده مردم را به نفع جمهوری اسلامی، مصادره به مطلوب کنند و با گزارش وارونه وقایع روز قدس و نادیده گرفتن اعتراضات گسترده مردم، وانمود کنند که مردم برای حمایت از احمدی نژاد و در مخالفت با موسوی، خاتمی و کروبی به خیابان ها آمده اند.
واکنش های بین المللی
روسیه اظهارات محمود احمدی نژاد در تریبون نماز جمعه را محکوم کرده و ان را کاملا نا پذیرفتنی دانست. احمدی نژاد، که به عنوان سخنران پیش از خطبه ها در نماز جمعه روز قدس سخن می گفت عنوان کرده بود که هولوکاست افسانه ای آمیخته با دروغ و طرحی تبلیغاتی است که برای زمینه سازی تأسیس کشور اسرائیل مطرح شده است
آندری نسترنکو، سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: "چنین اظهاراتی، از هر کجا که باشد، با حقیقت در تضاد است و کاملا ناپذیرفتنی است".
او افزود:تلاشها برای بازنویسی تاریخ، به ویژه مقارن با هفتادمین سالگرد آغاز جنگ جهانی دوم، اهانتی به خاطره همه قربانیان و همه آنهایی است که با فاشیسم نبرد کردند.
کشورهای آلمان، فرانسه، امریکا و بریتانیا نیز با صدور بیانیه هایی اظهارات احمدی نژاد را محکوم کردند. رابرت گیتس، سخنگوی کاخ سفید در بیانیه ای که منتشر شده به سخنان باراک اوباما در قاهره اشاره کرد که گفته بود: انکار هولوکاست، بیپایه، جاهلانه، و نفرتانگیز است.
گیتس افزود:ترویج چنین دروغهای خصمانه ای تنها انزوای بیشتر ایران از جهان را به همراه خواهد داشت.
برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، نیز اظهارات احمدینژاد را ناپذیرفتنی و تکاندهنده خواند و گفت: ما قاطعانه این سخنان را محکوم میکنیم.
همزمان دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا اعلام کرد که این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است
میلیبند با بیان اینکه این نوع پرخاش در شأن رهبران ایران نیست اضافه کرد: بسیار مهم است که جامعه جهانی در مقابل این سوء رفتار ایستادگی کند.
وزیر خارجه انگلستان با تجلیل از تاریخ و فرهنگ کشور ایران گفت: باور نمی کند اکثریت این مردم به جای پرداختن به آینده خود بخواهند این بخش از تاریخ را دوباره بنویسند.
وزیر امور خارجه آلمان نیز با بیان اینکه چنین یهودستیزی هایی باید با محکومیت همگانی روبرو شود افزود: سخنان محمود احمدینژاد مایه شرم کشورش است و اظهارات یهودستیزانه وی باید به طور جمعی محکوم شود.
حمله به خاتمی، انعکاس زشتی در محافل خبری جهان داشت.>اما در داخل کشورو در حالیکه به خاطر عید فطر، تعطیل اعلام شده است، خبر حمله لباس شخصی ها به رهبری پسرحسین شریعتمداری، مدیر مسول کیهان، موجی از اعتراض را به دنبال داشته است.
قدرت الله علیخانی، عضو فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه انتشار خبر حمله به خاتمی، انعکاس زشتی در محافل خبری جهان داشت تاکید کرد که برای اجرا کنندگان نقشه شوم برخورد با رییس جمهور سابق کشورمان هزینهبر خواهد بود.
وی به سایت پارلمان نیوز گفت: برخوردی که با رییس جمهور سابق کشورمان صورت گرفته است به نوعی مخالفت با آرمانهای نظام تلقی میشود.
به گفته این نماینده مجلس، برخورد با خاتمی هیچ آسیبی به شخصیت این چهره جهانی وارد نمیکند و تنها وجهه نظام را در عرصه جهانی مخدوش خواهد کرد.
نماینده قزوین و بوئین زهرا در مجلس گفت: حمایت از رفتارهای سرکوبگرایانه و زشت با مردم، چهره متحجرانهای از نظام نزد افکار عمومی جهان ترسیم کرده است و تنها آب را به آسیاب دشمنان ایران ریخته است.
پخش تصاویر آرشیوی از تلویزیون
از سوی دیگر و در حالیکه تمام شبکه های خبری بین المللی تصاویر و خبرهای حضور گسترده صدها هزار نفر را در راهپیمایی روز قدس منتشر کردند صدا و سیمای جمهوری اسلامی به پخش تصاویر قدیمی و مربوط به سالهای قبل از راهپیمایی روز قدس پرداخت. این اقدام صدا و سیما به دلیل حضور گسترده و میلیونی مردم که با نماد سبز به خیابانها آمده بودند و از یک ظرفیت قانونی برای بیان مطالباتشان استفاده کردند انجام گرفت. بر اساس گزارش سایت تغییر که اخبار مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی را پوشش میدهد، پخش چند تصویر کلیشه ای از راه پیمایانی که از قبل محدوده دانشگاه تهران را به تصرف خود در آورده بودند و مانع از حضور مردم در این مکان شدند و تصویر مربوط به درگیری نیروهای امنیتی و بسیج با مردم در میدان ۷ تیر تنها به دلیل منحرف کردن افکار عمومی صورت گرفت
رئیس مرکز اطلاعرسانی فرماندهی نیروی انتظامی تهران نیز، شمار تظاهرات کنندگان مخالف دولت در روز قدس را اندک خواند و بازداشت تعدادی از آنها را تایید کرد.
مهدی احمدی مدعی شد که شمار "اندکی" از مسیر هفت تیر به سمت میدان ولی عصر، "شعارهای خارج از موضوع راهپیمایی روز قدس"سر دادند.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایلنا، احمدی گفته است که گروهی درصدد اخلالگری و آسیب رساندن به اموال عمومی برآمدند و در نتیجه پلیس پیش از آنکه موتورسیکلتها را آتش بزنند یا به اموال عمومی آسیب برسانند آنها را بازداشت کرد.
اظهارت رئیس مرکز اطلاع رسانی فرماندهی نیروی انتظامی در حالی صورت گرفت که صدها ویدئو و عکس منتشر شده خلاف گفته های او را ثابت می کند.
آتش زدن پرچم روسیه
از سوی دیگر و در حالیکه روزنامه ها و خبرگزاری ها بر اساس ابلاغیه شورای عالی امنیت ملی از پوشش اخبار مربوط به میرحسین موسوی و مهدی کروبی منع شده اند، روزنامه اعتماد بدون اشاره به وقایع و حاشیه های روز قدس صرفا به انتشار خبر راهپیمایی مردمی پرداخت. این روزنامه اما در عکس صفحه اول خود، بدون نیاز به هیچ توضیحی چگونگی حضور مردم را به تصویر کشیده است.
روزنامه سرمایه نیز از به آتش کشیده شدن پرچم کشور روسیه توسط مردم خبر داد و به نقل از حبیب الله عسگراولادی، دبیرکل موتلفه اسلامی نوشت: عدادی از طرفداران موسوی در خیابان دیگری جدای از مردم راهپیمایی کردند. این افراد با تبلیغات فراوان رسانه ای داخل و خارج از کشور جمع شده بودند که جمعیت شان با سیل عظیم جمعیتی که برای طرفداری انقلاب اسلامی به صحنه آمده بودند، قابل مقایسه نیست. بنده برای میرحسین موسوی بیشتر از گذشته نگران شدم و معتقدم راهی که وی انتخاب کرده است، راه خارج از انقلاب و مردم بوده و امیدواریم موسوی هرچه زودتر متوجه اشتباه خود شده و در راهی که ملت آن را برگزیدند، قدم بردارد.
خشم حامیان دولت از حضور گسترده مردم
اما برخلاف روزنامه های اعتماد و سرمایه که به ابلاغیه شورای امنیت ملی گردن نهادند، رسانه های حامی دولت احمدی نژاد این ابلاغیه را نادیده گرفتند. این رسانه ها که به شدت از حضور گسترده مردم عصبانی شده اند، هتاکی و توهین به میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی، مردم حاضر در راهپیمایی را عده ای روزه خوارو خوارج و نهروانی معرفی کردند.
خبرگزاری دولتی ایرنا مردم معترض به تقلب و وقایع اخیر را 40 - 50 نفر خوارج خواند و نوشت: روز جهاني قدس و حضور کور نهروانيهاي سبزپوش اين پيام را به همه اصلاحطلبان خوشبين داد که اين حضور، نشان دهنده وزن سياسي – اجتماعي آنهاست و اگر ميخواهند از قافله ملت ايران عقب نمانند، شايسته است به دامان ملت بازگردند.
انتقاد شدید سایت رضایی از خبرگزاری دولت
این خبرگزاری در توهین به موسوی، خاتمی، کروبی و مردم معترض تا بدانجا پیش رفت که سایت تابناک با انتشار مطلبی به شدت به این رویه ایرنا اعتراض کرد. سایت تابناک که توسط نزدیکان محسن رضایی اداره می شود با اشاره به بخش هایی از گزارش های ایرنا مبنی بر "برخورد همراه با خشونت مردم با سید محمد خاتمی، حمله راهپیمایان به کروبی و سردادن شعار «مرگ بر منافق» در رویارویی با مهدی کروبی و اعتراض گسترده، پرتاب اشیا به خودرو موسوی و سر دادن شعار علیه موسوی در مواجهه شرکتکنندگان با وی در راهپیمایی روز قدس" ضمن انتقاد نوشته است: درج خبر روزهخواری و استعمال دخانيات افرادی که اغلب با لباس و نمادهاي سبز حاضر شدهاند، در حین راهپیمایی و اغتشاشگر خواندن گروهی که مقابل دفتر این خبرگزاری بر علیه نحوه اطلاعرسانی این رسانه دولتی خبر میدادند، پردهای دیگر از موج وحدتطلبی(!) ایرنا در روز قدس بود که این تولیدات بلافاصله از سوی رسانه های همسو نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
سایت تابناک با غیرقابل قبول خواندن مشی خبرگزاری دولت پرسیده است: که انجام چنین رفتارهای رسانهای در آستانه و همزمان با روز قدس، حتی اگر با هدف ایجاد تشنج و دامن زدن به اختلافات نباشد، محصولی جز این خواهد داشت و آیا شایسته است در روز وحدت ملت ایران و دفاع از ملت مظلوم فلسطین به گونهای عمل کرد که شاهد دامن زدن به برخی اختلافات داخلی و شکاف افتادن میان سیل پرخروش مردم بود؟آیا باید از سر ناآگاهی یا کج فهمی، دست به رفتارهایی زد که چهره زشت خشونت در خیابانهای تهران بار دیگر دیده شود و یا باید حتی برخی دیدهها را در چنین صحنههایی نادیده گرفت و چنین القا کرد که اختلاف شدیدی میان گروههای مردمی وجود ندارد؟
سایت تابناک در ادامه افزوده است: رفتاری اینچنین که تنها و تنها صفوف ملت را از هم میشکافد و جامعه را درگیر احساسات و تعصبات خواهد کرد، به گونهای که همه چیز سیاه و سفید دیده شده و عقل و منطق به فراموشی سپرده شود، آرزوی دیرینه دشمنانی است که امروز به کمک این حماقتها، آن را برآورده شده میبینند.
سایت رجانیوز، حامی افراطی احمدی نژاد نیز آنهایی که دستشان تا مرفق در خونریزی فلسطینی ها فرو رفته بود را مبلغ تجمع طرفداران میرحسین موسوی معرفی کرد و نوشت: این روزها سبزپوش های حامی موسوی که دیگر به راحتی می توان گفتبسیاری از آنها اعتقادی به خط امام ندارند و شاید در سالهای گذشته حتی یک بار هم در مراسم روز قدس شرکت نکرده بودندهمانطور که در نماز جمعه شرکت نکرده بودند و شاید به تمسخر و سناریو سازی بر علیه شرکت کنندگان آن نیز پرداخته باشند وارد میدان تبلیغ برای حضور در روز قدس در تهران و شهرستان های دیگر شدند
روزی نامه کیهان نیز " سبز ها و حامیان موسوی کروبی و خاتمی را به خوش خدمتی و خوش رقصی برای صهیونیست ها" متهم کرد.
لجن نامه شریعتمداری، حامیان موسوی را تفرقه افکنان نامید و مدعی شد: اين عده كه اغلب با صورت هاي نقاب زده در حاشيه راهپيمايي ديروز مردم تهران حضور پيدا كرده بودند در برخي نقاط تابلو نوشته هاي مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا را از دست كودكان مي ربودند و با خط زدن كلمات اسرائيل و آمريكا اسامي روسيه و چين را جايگزين آنها مي كردند و همچنين برخي از عوامل جريان تفرقه افكن برخلاف سيل خروشان ملت شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران را سر مي دادند.
لیلا طیری
وقایع روز قدس که برای اولین بار در تاریخ نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به این نام، با حضور صدها هزار تن از مردم سبز پوش ایرانی همراه بود، واکنش های متفاوتی را در سطح بین المللی و همچنین داخل کشور به دنبال داشته است. از یک سو اظهارات محمود احمدی نژاد که بار دیگر کشتار یهودیان را افسانه و دروغ خواند، کشورهای غربی و حتی روسیه را به واکنش واداشت و از سوی دیگر حضور گسترده مردمی که با نمادهای سبز و برای اعتراض به کشتارها و بازداشت ها و تقلب صورت گرفته در انتخابات و اعلام حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به خیابان ها آمده بودند، با استقبال رسانه های داخلی و بین المللی مواجه شد. رسانه های حامی دولت احمدی نژاد نیز سعی کردند این حضور گسترده مردم را به نفع جمهوری اسلامی، مصادره به مطلوب کنند و با گزارش وارونه وقایع روز قدس و نادیده گرفتن اعتراضات گسترده مردم، وانمود کنند که مردم برای حمایت از احمدی نژاد و در مخالفت با موسوی، خاتمی و کروبی به خیابان ها آمده اند.
واکنش های بین المللی
روسیه اظهارات محمود احمدی نژاد در تریبون نماز جمعه را محکوم کرده و ان را کاملا نا پذیرفتنی دانست. احمدی نژاد، که به عنوان سخنران پیش از خطبه ها در نماز جمعه روز قدس سخن می گفت عنوان کرده بود که هولوکاست افسانه ای آمیخته با دروغ و طرحی تبلیغاتی است که برای زمینه سازی تأسیس کشور اسرائیل مطرح شده است
آندری نسترنکو، سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: "چنین اظهاراتی، از هر کجا که باشد، با حقیقت در تضاد است و کاملا ناپذیرفتنی است".
او افزود:تلاشها برای بازنویسی تاریخ، به ویژه مقارن با هفتادمین سالگرد آغاز جنگ جهانی دوم، اهانتی به خاطره همه قربانیان و همه آنهایی است که با فاشیسم نبرد کردند.
کشورهای آلمان، فرانسه، امریکا و بریتانیا نیز با صدور بیانیه هایی اظهارات احمدی نژاد را محکوم کردند. رابرت گیتس، سخنگوی کاخ سفید در بیانیه ای که منتشر شده به سخنان باراک اوباما در قاهره اشاره کرد که گفته بود: انکار هولوکاست، بیپایه، جاهلانه، و نفرتانگیز است.
گیتس افزود:ترویج چنین دروغهای خصمانه ای تنها انزوای بیشتر ایران از جهان را به همراه خواهد داشت.
برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، نیز اظهارات احمدینژاد را ناپذیرفتنی و تکاندهنده خواند و گفت: ما قاطعانه این سخنان را محکوم میکنیم.
همزمان دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا اعلام کرد که این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است
میلیبند با بیان اینکه این نوع پرخاش در شأن رهبران ایران نیست اضافه کرد: بسیار مهم است که جامعه جهانی در مقابل این سوء رفتار ایستادگی کند.
وزیر خارجه انگلستان با تجلیل از تاریخ و فرهنگ کشور ایران گفت: باور نمی کند اکثریت این مردم به جای پرداختن به آینده خود بخواهند این بخش از تاریخ را دوباره بنویسند.
وزیر امور خارجه آلمان نیز با بیان اینکه چنین یهودستیزی هایی باید با محکومیت همگانی روبرو شود افزود: سخنان محمود احمدینژاد مایه شرم کشورش است و اظهارات یهودستیزانه وی باید به طور جمعی محکوم شود.
حمله به خاتمی، انعکاس زشتی در محافل خبری جهان داشت.>اما در داخل کشورو در حالیکه به خاطر عید فطر، تعطیل اعلام شده است، خبر حمله لباس شخصی ها به رهبری پسرحسین شریعتمداری، مدیر مسول کیهان، موجی از اعتراض را به دنبال داشته است.
قدرت الله علیخانی، عضو فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه انتشار خبر حمله به خاتمی، انعکاس زشتی در محافل خبری جهان داشت تاکید کرد که برای اجرا کنندگان نقشه شوم برخورد با رییس جمهور سابق کشورمان هزینهبر خواهد بود.
وی به سایت پارلمان نیوز گفت: برخوردی که با رییس جمهور سابق کشورمان صورت گرفته است به نوعی مخالفت با آرمانهای نظام تلقی میشود.
به گفته این نماینده مجلس، برخورد با خاتمی هیچ آسیبی به شخصیت این چهره جهانی وارد نمیکند و تنها وجهه نظام را در عرصه جهانی مخدوش خواهد کرد.
نماینده قزوین و بوئین زهرا در مجلس گفت: حمایت از رفتارهای سرکوبگرایانه و زشت با مردم، چهره متحجرانهای از نظام نزد افکار عمومی جهان ترسیم کرده است و تنها آب را به آسیاب دشمنان ایران ریخته است.
پخش تصاویر آرشیوی از تلویزیون
از سوی دیگر و در حالیکه تمام شبکه های خبری بین المللی تصاویر و خبرهای حضور گسترده صدها هزار نفر را در راهپیمایی روز قدس منتشر کردند صدا و سیمای جمهوری اسلامی به پخش تصاویر قدیمی و مربوط به سالهای قبل از راهپیمایی روز قدس پرداخت. این اقدام صدا و سیما به دلیل حضور گسترده و میلیونی مردم که با نماد سبز به خیابانها آمده بودند و از یک ظرفیت قانونی برای بیان مطالباتشان استفاده کردند انجام گرفت. بر اساس گزارش سایت تغییر که اخبار مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی را پوشش میدهد، پخش چند تصویر کلیشه ای از راه پیمایانی که از قبل محدوده دانشگاه تهران را به تصرف خود در آورده بودند و مانع از حضور مردم در این مکان شدند و تصویر مربوط به درگیری نیروهای امنیتی و بسیج با مردم در میدان ۷ تیر تنها به دلیل منحرف کردن افکار عمومی صورت گرفت
رئیس مرکز اطلاعرسانی فرماندهی نیروی انتظامی تهران نیز، شمار تظاهرات کنندگان مخالف دولت در روز قدس را اندک خواند و بازداشت تعدادی از آنها را تایید کرد.
مهدی احمدی مدعی شد که شمار "اندکی" از مسیر هفت تیر به سمت میدان ولی عصر، "شعارهای خارج از موضوع راهپیمایی روز قدس"سر دادند.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایلنا، احمدی گفته است که گروهی درصدد اخلالگری و آسیب رساندن به اموال عمومی برآمدند و در نتیجه پلیس پیش از آنکه موتورسیکلتها را آتش بزنند یا به اموال عمومی آسیب برسانند آنها را بازداشت کرد.
اظهارت رئیس مرکز اطلاع رسانی فرماندهی نیروی انتظامی در حالی صورت گرفت که صدها ویدئو و عکس منتشر شده خلاف گفته های او را ثابت می کند.
آتش زدن پرچم روسیه
از سوی دیگر و در حالیکه روزنامه ها و خبرگزاری ها بر اساس ابلاغیه شورای عالی امنیت ملی از پوشش اخبار مربوط به میرحسین موسوی و مهدی کروبی منع شده اند، روزنامه اعتماد بدون اشاره به وقایع و حاشیه های روز قدس صرفا به انتشار خبر راهپیمایی مردمی پرداخت. این روزنامه اما در عکس صفحه اول خود، بدون نیاز به هیچ توضیحی چگونگی حضور مردم را به تصویر کشیده است.
روزنامه سرمایه نیز از به آتش کشیده شدن پرچم کشور روسیه توسط مردم خبر داد و به نقل از حبیب الله عسگراولادی، دبیرکل موتلفه اسلامی نوشت: عدادی از طرفداران موسوی در خیابان دیگری جدای از مردم راهپیمایی کردند. این افراد با تبلیغات فراوان رسانه ای داخل و خارج از کشور جمع شده بودند که جمعیت شان با سیل عظیم جمعیتی که برای طرفداری انقلاب اسلامی به صحنه آمده بودند، قابل مقایسه نیست. بنده برای میرحسین موسوی بیشتر از گذشته نگران شدم و معتقدم راهی که وی انتخاب کرده است، راه خارج از انقلاب و مردم بوده و امیدواریم موسوی هرچه زودتر متوجه اشتباه خود شده و در راهی که ملت آن را برگزیدند، قدم بردارد.
خشم حامیان دولت از حضور گسترده مردم
اما برخلاف روزنامه های اعتماد و سرمایه که به ابلاغیه شورای امنیت ملی گردن نهادند، رسانه های حامی دولت احمدی نژاد این ابلاغیه را نادیده گرفتند. این رسانه ها که به شدت از حضور گسترده مردم عصبانی شده اند، هتاکی و توهین به میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی، مردم حاضر در راهپیمایی را عده ای روزه خوارو خوارج و نهروانی معرفی کردند.
خبرگزاری دولتی ایرنا مردم معترض به تقلب و وقایع اخیر را 40 - 50 نفر خوارج خواند و نوشت: روز جهاني قدس و حضور کور نهروانيهاي سبزپوش اين پيام را به همه اصلاحطلبان خوشبين داد که اين حضور، نشان دهنده وزن سياسي – اجتماعي آنهاست و اگر ميخواهند از قافله ملت ايران عقب نمانند، شايسته است به دامان ملت بازگردند.
انتقاد شدید سایت رضایی از خبرگزاری دولت
این خبرگزاری در توهین به موسوی، خاتمی، کروبی و مردم معترض تا بدانجا پیش رفت که سایت تابناک با انتشار مطلبی به شدت به این رویه ایرنا اعتراض کرد. سایت تابناک که توسط نزدیکان محسن رضایی اداره می شود با اشاره به بخش هایی از گزارش های ایرنا مبنی بر "برخورد همراه با خشونت مردم با سید محمد خاتمی، حمله راهپیمایان به کروبی و سردادن شعار «مرگ بر منافق» در رویارویی با مهدی کروبی و اعتراض گسترده، پرتاب اشیا به خودرو موسوی و سر دادن شعار علیه موسوی در مواجهه شرکتکنندگان با وی در راهپیمایی روز قدس" ضمن انتقاد نوشته است: درج خبر روزهخواری و استعمال دخانيات افرادی که اغلب با لباس و نمادهاي سبز حاضر شدهاند، در حین راهپیمایی و اغتشاشگر خواندن گروهی که مقابل دفتر این خبرگزاری بر علیه نحوه اطلاعرسانی این رسانه دولتی خبر میدادند، پردهای دیگر از موج وحدتطلبی(!) ایرنا در روز قدس بود که این تولیدات بلافاصله از سوی رسانه های همسو نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
سایت تابناک با غیرقابل قبول خواندن مشی خبرگزاری دولت پرسیده است: که انجام چنین رفتارهای رسانهای در آستانه و همزمان با روز قدس، حتی اگر با هدف ایجاد تشنج و دامن زدن به اختلافات نباشد، محصولی جز این خواهد داشت و آیا شایسته است در روز وحدت ملت ایران و دفاع از ملت مظلوم فلسطین به گونهای عمل کرد که شاهد دامن زدن به برخی اختلافات داخلی و شکاف افتادن میان سیل پرخروش مردم بود؟آیا باید از سر ناآگاهی یا کج فهمی، دست به رفتارهایی زد که چهره زشت خشونت در خیابانهای تهران بار دیگر دیده شود و یا باید حتی برخی دیدهها را در چنین صحنههایی نادیده گرفت و چنین القا کرد که اختلاف شدیدی میان گروههای مردمی وجود ندارد؟
سایت تابناک در ادامه افزوده است: رفتاری اینچنین که تنها و تنها صفوف ملت را از هم میشکافد و جامعه را درگیر احساسات و تعصبات خواهد کرد، به گونهای که همه چیز سیاه و سفید دیده شده و عقل و منطق به فراموشی سپرده شود، آرزوی دیرینه دشمنانی است که امروز به کمک این حماقتها، آن را برآورده شده میبینند.
سایت رجانیوز، حامی افراطی احمدی نژاد نیز آنهایی که دستشان تا مرفق در خونریزی فلسطینی ها فرو رفته بود را مبلغ تجمع طرفداران میرحسین موسوی معرفی کرد و نوشت: این روزها سبزپوش های حامی موسوی که دیگر به راحتی می توان گفتبسیاری از آنها اعتقادی به خط امام ندارند و شاید در سالهای گذشته حتی یک بار هم در مراسم روز قدس شرکت نکرده بودندهمانطور که در نماز جمعه شرکت نکرده بودند و شاید به تمسخر و سناریو سازی بر علیه شرکت کنندگان آن نیز پرداخته باشند وارد میدان تبلیغ برای حضور در روز قدس در تهران و شهرستان های دیگر شدند
روزی نامه کیهان نیز " سبز ها و حامیان موسوی کروبی و خاتمی را به خوش خدمتی و خوش رقصی برای صهیونیست ها" متهم کرد.
لجن نامه شریعتمداری، حامیان موسوی را تفرقه افکنان نامید و مدعی شد: اين عده كه اغلب با صورت هاي نقاب زده در حاشيه راهپيمايي ديروز مردم تهران حضور پيدا كرده بودند در برخي نقاط تابلو نوشته هاي مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا را از دست كودكان مي ربودند و با خط زدن كلمات اسرائيل و آمريكا اسامي روسيه و چين را جايگزين آنها مي كردند و همچنين برخي از عوامل جريان تفرقه افكن برخلاف سيل خروشان ملت شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران را سر مي دادند.
*****
جوابیه موج سبز به تکذیبیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
دقایقی پیش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار نامهای، ماجرای ربوده شدن دختر جواد امام، عضو تازه آزاد شده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را رسما تکذیب کرد و از ریاست قوه قضائیه خواست، از پیگیری ماجرای ربوده شدن و رفتارهای زننده با دختر این عضو شورای مرکزی خود، صرف نظر کند. موج سبز آزادی، ساعاتی پیش در گزارشی که جزئیات موثق آن به دست سایت نوروز رسیده بود، خبر داد که ماجرای پشت پرده تکذیبهای تلویزیونی جواد امام در برنامه بیست و سی چه بوده است و تحت چه فشارهایی بر این خانواده این تکذیبها صورت گرفته است. انتشار نامه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و تکذیب این ماجرا نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در واقع این نامه پیرو فشارهای اخیر بر خانواده امام و حزب متبوعش صورت گرفته است. اما علیرغم فشارهای پی در پی که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را به انتشار این نامه واین عضو ارشد این سازمان را به اعتراف علیه بلاهایی که بر سر دخترش آمده است وادار ساخت، موج سبز آزادی لازم میداند نکاتی که تاکنون به دلیل حفظ حرمت مومنان از آنها سر باز زده بود را در اینجا بیان کند تا معلوم شود چرا نه فقط جواد امام، که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم برای برداشته شدن فشار از عضو خود مجبور به انتشار این نامه شدهاند.
عاطفه امام، دختر ۱۸ ساله جواد امام که چند روز پیش بعد از ربوده شدن در خیابان توسط عدهای کودتاگر خودسر و بعد از بیست و چهار ساعت در بهشت زهرا رها شده بود، توسط یکی از بازداشت شدگان چند روز اخیر و در حالی که لباسهایش پاره شده بود، پیدا شد. علت اصلی رها ساختن وی هم فشارهای شدیدی بود که از طیف مذهبی جریان محافظهکار وارد شد و جریان به قول خودشان لو رفت!
یکی از مسائلی که در آن بازداشت مخوف از عاطفه امام خواسته شده بود تا بدان اعتراف کند، داشتن ارتباط نامشروع با برخی از بازداشت شدگان و نیز فرزندان سران احزاب اصلاحطلب بود. در احضارهایی که بعد از رهایی عاطفه امام صورت گرفت نه تنها از او و پدر و مادرش خواسته شد که جریان ربوده شدن خودش توسط نیروهای خودسر فعال در دخمههای تاریک تهران را تکذیب کند، بلکه برای او شرط گذاشته شد که باید بگوید این جریان توسط عدهای از فرزندان سران احزاب اصلاحطلب و همچنین برخی فعالان ستاد میرحسین موسوی صورت گرفته است.
از طرف دیگر یک عضو ارشد یکی از اعضای اصلاحطلب به موج سبز آزادی خبر داده است که بسیاری از بازداشتهای سه روز اخیر در تهران نیز برای تکمیل کردن همین پروژه کثیف صورت گرفته است. کودتاگران وارد تاریکترین مرحله دروغ و پردهدری شدهاند. دختری نوجوان را ربوده اند، حجاب از سرش کشیدهاند و آب و غذا را از او منع کردهاند، بعد هم او را با لباسهای دریده به گفته شاهدان عینی در بهشت زهرا رهایش کردهاند. بعد اولین کسی که او را در بهشت زهرا به آن حالت پیدا کرده را بازداشت کردهاند. پیرو آن خانواده و حزب متبوع پدرش را تحت فشار گذاشتهاند که کل ماجرا را تکذیب کنند و آن را به عدم تعادل روانی دخترشان ربط دهند. در آخرین مرحله هم برای اثبات دروغها و لاپوشانی آنها، جوانان احزاب را گرفتهاند که لابد تحت فشار اعتراف کنند این سناریو را آنها چیدهاند و بعد هم در یک پرده دیگر از اخبار منحوس و سراسر کذب بیست و سی این جوانان را مجبور به اعتراف به این سناریوی کثیف کنند و بار را از دوش خودشان بردارند.
در عجبیم که آیا بیشرمی و دروغ برای این نامومنان که از دین و اخلاق بویی نبردهاند حد و مرزی هم دارد؟ چرا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که اعضای آن از صدیق ترین یاران انقلابند برای برداشتن بار از دوش خانواده عضو حزب خود باید وادار انتشار چنین نامهای شوند؟ سوال دیگری که ذهن هر عاقلی را به خود مشغول میکند این است که اگر این نامه تحت فشار منتشر نشده چرا در سایت رسمی سازمان مجاهدین به عنوان تریبون اصلی این حزب نیامده است و باید خبر را از طریق سایتهای دیگر دریافت کنیم؟
باید به مجریان کودتا که از بیشرمانهترین رفتارها در این سه ماه برای تثبیت جایگاه غصبی خود در قدرت استفاده کردهاند هشدار داد که دست از این فشارها و دروغپردازیها بردارند و احیانا اگر ذرهای شرف برایشان باقی مانده است جوانان شریف و پاک احزاب اصلاحطلب را در اسرع وقت آزاد کنند.
دقایقی پیش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار نامهای، ماجرای ربوده شدن دختر جواد امام، عضو تازه آزاد شده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را رسما تکذیب کرد و از ریاست قوه قضائیه خواست، از پیگیری ماجرای ربوده شدن و رفتارهای زننده با دختر این عضو شورای مرکزی خود، صرف نظر کند. موج سبز آزادی، ساعاتی پیش در گزارشی که جزئیات موثق آن به دست سایت نوروز رسیده بود، خبر داد که ماجرای پشت پرده تکذیبهای تلویزیونی جواد امام در برنامه بیست و سی چه بوده است و تحت چه فشارهایی بر این خانواده این تکذیبها صورت گرفته است. انتشار نامه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و تکذیب این ماجرا نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در واقع این نامه پیرو فشارهای اخیر بر خانواده امام و حزب متبوعش صورت گرفته است. اما علیرغم فشارهای پی در پی که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را به انتشار این نامه واین عضو ارشد این سازمان را به اعتراف علیه بلاهایی که بر سر دخترش آمده است وادار ساخت، موج سبز آزادی لازم میداند نکاتی که تاکنون به دلیل حفظ حرمت مومنان از آنها سر باز زده بود را در اینجا بیان کند تا معلوم شود چرا نه فقط جواد امام، که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم برای برداشته شدن فشار از عضو خود مجبور به انتشار این نامه شدهاند.
عاطفه امام، دختر ۱۸ ساله جواد امام که چند روز پیش بعد از ربوده شدن در خیابان توسط عدهای کودتاگر خودسر و بعد از بیست و چهار ساعت در بهشت زهرا رها شده بود، توسط یکی از بازداشت شدگان چند روز اخیر و در حالی که لباسهایش پاره شده بود، پیدا شد. علت اصلی رها ساختن وی هم فشارهای شدیدی بود که از طیف مذهبی جریان محافظهکار وارد شد و جریان به قول خودشان لو رفت!
یکی از مسائلی که در آن بازداشت مخوف از عاطفه امام خواسته شده بود تا بدان اعتراف کند، داشتن ارتباط نامشروع با برخی از بازداشت شدگان و نیز فرزندان سران احزاب اصلاحطلب بود. در احضارهایی که بعد از رهایی عاطفه امام صورت گرفت نه تنها از او و پدر و مادرش خواسته شد که جریان ربوده شدن خودش توسط نیروهای خودسر فعال در دخمههای تاریک تهران را تکذیب کند، بلکه برای او شرط گذاشته شد که باید بگوید این جریان توسط عدهای از فرزندان سران احزاب اصلاحطلب و همچنین برخی فعالان ستاد میرحسین موسوی صورت گرفته است.
از طرف دیگر یک عضو ارشد یکی از اعضای اصلاحطلب به موج سبز آزادی خبر داده است که بسیاری از بازداشتهای سه روز اخیر در تهران نیز برای تکمیل کردن همین پروژه کثیف صورت گرفته است. کودتاگران وارد تاریکترین مرحله دروغ و پردهدری شدهاند. دختری نوجوان را ربوده اند، حجاب از سرش کشیدهاند و آب و غذا را از او منع کردهاند، بعد هم او را با لباسهای دریده به گفته شاهدان عینی در بهشت زهرا رهایش کردهاند. بعد اولین کسی که او را در بهشت زهرا به آن حالت پیدا کرده را بازداشت کردهاند. پیرو آن خانواده و حزب متبوع پدرش را تحت فشار گذاشتهاند که کل ماجرا را تکذیب کنند و آن را به عدم تعادل روانی دخترشان ربط دهند. در آخرین مرحله هم برای اثبات دروغها و لاپوشانی آنها، جوانان احزاب را گرفتهاند که لابد تحت فشار اعتراف کنند این سناریو را آنها چیدهاند و بعد هم در یک پرده دیگر از اخبار منحوس و سراسر کذب بیست و سی این جوانان را مجبور به اعتراف به این سناریوی کثیف کنند و بار را از دوش خودشان بردارند.
در عجبیم که آیا بیشرمی و دروغ برای این نامومنان که از دین و اخلاق بویی نبردهاند حد و مرزی هم دارد؟ چرا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که اعضای آن از صدیق ترین یاران انقلابند برای برداشتن بار از دوش خانواده عضو حزب خود باید وادار انتشار چنین نامهای شوند؟ سوال دیگری که ذهن هر عاقلی را به خود مشغول میکند این است که اگر این نامه تحت فشار منتشر نشده چرا در سایت رسمی سازمان مجاهدین به عنوان تریبون اصلی این حزب نیامده است و باید خبر را از طریق سایتهای دیگر دریافت کنیم؟
باید به مجریان کودتا که از بیشرمانهترین رفتارها در این سه ماه برای تثبیت جایگاه غصبی خود در قدرت استفاده کردهاند هشدار داد که دست از این فشارها و دروغپردازیها بردارند و احیانا اگر ذرهای شرف برایشان باقی مانده است جوانان شریف و پاک احزاب اصلاحطلب را در اسرع وقت آزاد کنند.
*****
هتل های آمریکا "پول های آلوده به خون" احمدی نژاد را نمی گیرند
نیویورک هم سبز می شود
محمود احمدی نژاد در حالی قرار است برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل روز 31 شهریورماه تهران را به مقصد نیویورک ترک کند که از مدتی پیش این سفر او با حاشیه ها و اخبار متفاوتی همراه شده است.
تازه ترین اخبار در این زمینه که بصورت گسترده در فضای اینترنت و رسانه های خارجی منتشر شده و حتی مورد تایید خبرگزاری های دولتی و رسانه های وابسته به آنها نیز قرار گرفته لغو اجاره محل سخنرانی و ضیافت شام احمدی نژاد در نیویورک است.
در همین باره شبکه خبر صدا و سیما در بخش های خبری خود اعلام کرد: "هتل هلم اسلی منطقه منهتن نیویورك، رزرو یكی از سالن هایش را كه از جانب ایرانی ها به منظور ضیافتی با حضور برخی گروه های مردمی و محمود احمدی نژاد در نظر گرفته شده بود، لغو كرد."
همچنین خبرگزاری دولتی ایرنا نیز با تایید این خبر مدعی شد که "این اقدام به دنبال كارشكنی و نامهنگاریهای مشاوران رئيس جمهور آمريكا که جزو موسسین گروه «اتحاد بر ضد ایران هستهای» هستند، صورت گرفته است."
بنا بر برنامه اعلام شده از سوی خبرگزاری های رسمی کشور احمدي نژاد 31 شهريورماه تهران را به مقصد نيويورک ترک مي کند و اول مهرماه در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي کند.
مشکل محل اقامت احمدی نژاد و "پول آلود به خون"
از سوی دیگر رجا نیوز وبسایت حامی احمدی نژاد در خبری که در همین زمینه منتشر کرد ماجرای مشکل نداشتن اتاق احمدی نژاد و محتوای نامه گروه اتحاد برضد ایران هسته ای برای لغو اجاره محل اقامت احمدی نژاد را مطرح کرد اما بخش هایی از خبر را حذف نمود.
این وبسایت حامی احمدی نژاد مدعی شد: "دنیس راس از مشاوران ارشد باراک اوباما در امور ایران و ریچارد هالبروک نماینده ویژه در افغانستان با تعدادی از صهیونیستهای مستقر در نیویورک، مدیر هتل محل استقرار رئیسجمهور ایران را تحت فشار قرار داده اند."
این وبسایت اینترنتی که خبرش را سایت تابناک بازانتشار داده ، مدعی شد "مشاوران اوباما که از مؤسسین گروه موسوم به «اتحاد بر ضد ایران هستهای» در نامهای از طرف این گروه، از مسئولان هتل اینترکانتینانتال در بارکلی نیویورک که موافقت کرده است میزبانی محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران را در زمان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 2 هفته آینده بهعهده گیرد، انتقاد کرده اند."
رجا نیوز که منبع خبر خود را روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحار ونوت ذکر کرده، در ادامه نوشت: "این گروه در نامه خود به مدیریت هتل آورده ؛مکان های کار و کسب در نیویورک نباید «پول آغشته به خون» این حامی تروریسم را بپذیرند. آیا سود منافع کوتاه مدت اقتصادی که از اقامت هیئت ایرانی به دست می اید از پیامدهای جدی حمایت از تروریسم دولتی بیشتر است؟"
نیویورک سبز و ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا
اما این همه ماجرای سفر محمود احمدی نژاد نیست چرا که بسیاری از ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شرکت کرده اند نیز برنامه های مختلفی را برای اعتراض به حضور احمدی نژاد در نیویورک در نظر گرفته اند.
ایرانیان مقیم آمریکای شمالی در طرحی که از آن با عنوان "نیویورک سبز" نام برده می شود مقرر کرده اند تا با حضور در محل های رفت و آمد احمدی نژاد، در مقابل مرکز سازمان ملل و همچنین محل اقامت او اعتراض خود به تقلب در انتخابات و کشتار مردم و زندانی کردن فعالان سیاسی و معترضان انتخابات را اعلام کنند.
ایرانیان آمریکای شمالی برای این طرح برنامه هایی مانند سفر دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا از تمام ایالت ها به نیویورک، سفر جمعی دانشجویان ایرانی مقیم کانادا با دوچرخه به نیویورک، انتشار پوسترهای بزرگ از تصاویر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، ایجاد زنجیر سبز انسانی با پلاکاردهایی که نشان می دهد احمدی نژاد رییس جمهور منتخبشان نیست را تاکنون اعلام کرده اند.
تکرار ماجرای هولوکاست و گفت و گو با ان بی سی
این اما بخشی از ماجرای سفر احمدی نژاد است ، چرا که او و تیم مشاورانش برای این که در آستانه سفر به نیویورک مورد توجه رسانه های بین المللی ولو به هرقیمتی قرار بگیرند ، دو موضوع را در چند روز اخیر مورد تاکید قرار دادند.
ابتدا محمود احمدی نژاد که پس از انتخابات ریاست جمهوری از گفت و گو با رسانه های خارجی پرهیز می کرد با شبکه خبری ان بی سی آمریکا گفت و گویی انجام داد.
او در این گفت و گو که بیشتر حول محور فعالیت های هسته ای ایران صورت گرفت سعی کرد تا دوباره توجه افکارعمومی نگران جهان را به خود جلب کند.
احمدی نژاد در این گفت و گو با اشاره به این که "توانايي موشكي ايران براي دفاع كامل كافي است" در جواب پرسش خبرنگار شبکه ان بی سی درباره احتمال حمله به ایران گفت "واكنش ما هم پشيمان كننده است."
او همچنین با اعلام این که "فعالیت هسته ای ایران هیچگاه تعطیل نمی شود» در پاسخ به پرسشی درباره این که آیا سناريويي هست كه ايران بخواهد در راستاي ايجاد يك بمب هسته اي حركت كند» از دادن جواب منفی خودداری کرده و گفت« ما نیازی نمی بینیم."
در کنار این گفت و گو همچنین محمود احمدی نژاد در سخنرانی اش در روز قدس بار دیگر کشتار یهودیان را "افسانه" و "دروغ" خواند .
تاکید دوباره او بر نفی هولوکاست ، واکنش های فراوان و اعتراض بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی روسیه را نیز در پی داشت که به گفته کارشناسان احمدی نژاد و تیم مشاورانش نیز از این موضوع در آستانه سفر او برای مهم جلوه دادنش نیاز به این مساله داشتند.
این همه در حالی است که محمود احمدی نژاد همواره در سفرهای پیشین خود به امریکا نیز هر بار با تاکید بریک موضوعی سعی کرده بود تا در مرکز توجه قرار بگیرد.
او در سفر اولش به امریکا که در سال 84 و سه ماه پس از آغاز به کارش در دولت نهم انجام شد در مقر سازمان ملل اعلام کرد که "ایران آماده صدور سوخت هسته ای به دیگر کشورهاست" و به این ترتیب خودش را مطرح کرد.
او دردیگر سفرهایش نیز با نفی هولوکاست و اعلام این که در ایران همه گونه آزادی وجود دارد و همینطور سخنرانی اش در دانشگاه کلمبیا خودش را مورد توجه قرار داد.
هرچند درتمام سفرهای پیشین احمد نژاد نیز بسیاری از ایرانیان اعتراض خود را به حضور او در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرده بودند اما با این حال بسیاری معتقدند که این سفر با توجه به حوادث اخیر در کشور، تقلب در انتخابات ، کشتار و سرکوب معترضان و دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران، سفر به مراتب پرحاشیه تری برای او خواهد بود .
نیویورک هم سبز می شود
محمود احمدی نژاد در حالی قرار است برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل روز 31 شهریورماه تهران را به مقصد نیویورک ترک کند که از مدتی پیش این سفر او با حاشیه ها و اخبار متفاوتی همراه شده است.
تازه ترین اخبار در این زمینه که بصورت گسترده در فضای اینترنت و رسانه های خارجی منتشر شده و حتی مورد تایید خبرگزاری های دولتی و رسانه های وابسته به آنها نیز قرار گرفته لغو اجاره محل سخنرانی و ضیافت شام احمدی نژاد در نیویورک است.
در همین باره شبکه خبر صدا و سیما در بخش های خبری خود اعلام کرد: "هتل هلم اسلی منطقه منهتن نیویورك، رزرو یكی از سالن هایش را كه از جانب ایرانی ها به منظور ضیافتی با حضور برخی گروه های مردمی و محمود احمدی نژاد در نظر گرفته شده بود، لغو كرد."
همچنین خبرگزاری دولتی ایرنا نیز با تایید این خبر مدعی شد که "این اقدام به دنبال كارشكنی و نامهنگاریهای مشاوران رئيس جمهور آمريكا که جزو موسسین گروه «اتحاد بر ضد ایران هستهای» هستند، صورت گرفته است."
بنا بر برنامه اعلام شده از سوی خبرگزاری های رسمی کشور احمدي نژاد 31 شهريورماه تهران را به مقصد نيويورک ترک مي کند و اول مهرماه در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي کند.
مشکل محل اقامت احمدی نژاد و "پول آلود به خون"
از سوی دیگر رجا نیوز وبسایت حامی احمدی نژاد در خبری که در همین زمینه منتشر کرد ماجرای مشکل نداشتن اتاق احمدی نژاد و محتوای نامه گروه اتحاد برضد ایران هسته ای برای لغو اجاره محل اقامت احمدی نژاد را مطرح کرد اما بخش هایی از خبر را حذف نمود.
این وبسایت حامی احمدی نژاد مدعی شد: "دنیس راس از مشاوران ارشد باراک اوباما در امور ایران و ریچارد هالبروک نماینده ویژه در افغانستان با تعدادی از صهیونیستهای مستقر در نیویورک، مدیر هتل محل استقرار رئیسجمهور ایران را تحت فشار قرار داده اند."
این وبسایت اینترنتی که خبرش را سایت تابناک بازانتشار داده ، مدعی شد "مشاوران اوباما که از مؤسسین گروه موسوم به «اتحاد بر ضد ایران هستهای» در نامهای از طرف این گروه، از مسئولان هتل اینترکانتینانتال در بارکلی نیویورک که موافقت کرده است میزبانی محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران را در زمان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 2 هفته آینده بهعهده گیرد، انتقاد کرده اند."
رجا نیوز که منبع خبر خود را روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحار ونوت ذکر کرده، در ادامه نوشت: "این گروه در نامه خود به مدیریت هتل آورده ؛مکان های کار و کسب در نیویورک نباید «پول آغشته به خون» این حامی تروریسم را بپذیرند. آیا سود منافع کوتاه مدت اقتصادی که از اقامت هیئت ایرانی به دست می اید از پیامدهای جدی حمایت از تروریسم دولتی بیشتر است؟"
نیویورک سبز و ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا
اما این همه ماجرای سفر محمود احمدی نژاد نیست چرا که بسیاری از ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شرکت کرده اند نیز برنامه های مختلفی را برای اعتراض به حضور احمدی نژاد در نیویورک در نظر گرفته اند.
ایرانیان مقیم آمریکای شمالی در طرحی که از آن با عنوان "نیویورک سبز" نام برده می شود مقرر کرده اند تا با حضور در محل های رفت و آمد احمدی نژاد، در مقابل مرکز سازمان ملل و همچنین محل اقامت او اعتراض خود به تقلب در انتخابات و کشتار مردم و زندانی کردن فعالان سیاسی و معترضان انتخابات را اعلام کنند.
ایرانیان آمریکای شمالی برای این طرح برنامه هایی مانند سفر دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا از تمام ایالت ها به نیویورک، سفر جمعی دانشجویان ایرانی مقیم کانادا با دوچرخه به نیویورک، انتشار پوسترهای بزرگ از تصاویر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، ایجاد زنجیر سبز انسانی با پلاکاردهایی که نشان می دهد احمدی نژاد رییس جمهور منتخبشان نیست را تاکنون اعلام کرده اند.
تکرار ماجرای هولوکاست و گفت و گو با ان بی سی
این اما بخشی از ماجرای سفر احمدی نژاد است ، چرا که او و تیم مشاورانش برای این که در آستانه سفر به نیویورک مورد توجه رسانه های بین المللی ولو به هرقیمتی قرار بگیرند ، دو موضوع را در چند روز اخیر مورد تاکید قرار دادند.
ابتدا محمود احمدی نژاد که پس از انتخابات ریاست جمهوری از گفت و گو با رسانه های خارجی پرهیز می کرد با شبکه خبری ان بی سی آمریکا گفت و گویی انجام داد.
او در این گفت و گو که بیشتر حول محور فعالیت های هسته ای ایران صورت گرفت سعی کرد تا دوباره توجه افکارعمومی نگران جهان را به خود جلب کند.
احمدی نژاد در این گفت و گو با اشاره به این که "توانايي موشكي ايران براي دفاع كامل كافي است" در جواب پرسش خبرنگار شبکه ان بی سی درباره احتمال حمله به ایران گفت "واكنش ما هم پشيمان كننده است."
او همچنین با اعلام این که "فعالیت هسته ای ایران هیچگاه تعطیل نمی شود» در پاسخ به پرسشی درباره این که آیا سناريويي هست كه ايران بخواهد در راستاي ايجاد يك بمب هسته اي حركت كند» از دادن جواب منفی خودداری کرده و گفت« ما نیازی نمی بینیم."
در کنار این گفت و گو همچنین محمود احمدی نژاد در سخنرانی اش در روز قدس بار دیگر کشتار یهودیان را "افسانه" و "دروغ" خواند .
تاکید دوباره او بر نفی هولوکاست ، واکنش های فراوان و اعتراض بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی روسیه را نیز در پی داشت که به گفته کارشناسان احمدی نژاد و تیم مشاورانش نیز از این موضوع در آستانه سفر او برای مهم جلوه دادنش نیاز به این مساله داشتند.
این همه در حالی است که محمود احمدی نژاد همواره در سفرهای پیشین خود به امریکا نیز هر بار با تاکید بریک موضوعی سعی کرده بود تا در مرکز توجه قرار بگیرد.
او در سفر اولش به امریکا که در سال 84 و سه ماه پس از آغاز به کارش در دولت نهم انجام شد در مقر سازمان ملل اعلام کرد که "ایران آماده صدور سوخت هسته ای به دیگر کشورهاست" و به این ترتیب خودش را مطرح کرد.
او دردیگر سفرهایش نیز با نفی هولوکاست و اعلام این که در ایران همه گونه آزادی وجود دارد و همینطور سخنرانی اش در دانشگاه کلمبیا خودش را مورد توجه قرار داد.
هرچند درتمام سفرهای پیشین احمد نژاد نیز بسیاری از ایرانیان اعتراض خود را به حضور او در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرده بودند اما با این حال بسیاری معتقدند که این سفر با توجه به حوادث اخیر در کشور، تقلب در انتخابات ، کشتار و سرکوب معترضان و دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران، سفر به مراتب پرحاشیه تری برای او خواهد بود .
*****
از میان ایمیل های وارده:
وقتی که ما خواب هستیم، یا در زندان!
آصف نیکنام
مهمترین خبری که روزهای آینده بر خط خبرگزاریهای جهان خواهد رفت، ماجرای جنجالآفرین سفر محمود احمدینژاد به نيويورک خواهد بود. محمود احمدینژاد هميشه جنجالآفرین و بحرانساز بوده است. او طبیعتاً از بحران و جنجال استقبال میکند چون مردِ آرامش، سنجیدگی و خرد نیست.
او فقط در غبار و غوغا میتواند کارش را پيش ببرد. سالهای گذشته و عمدهی سفرهای خارجی او همين خصلت برجسته را داشته است: هم در سفر به کنفرانس ضد نژادپرستی که تمام آن همه شرمندگی و خفت را حماسه خواند و هم در سخنرانی دانشگاه کلمبیا که اهانت به يک ملت را به خاطر ماجراجوییهای نسنجیدهاش، حماسهای نامید که تنها در قاموس خود و همفکرانش معنای حماسه میداد. به اينها بیفزاييد خودنمايیها و دينفروشیهای متعدد حلقهی آخرالزمانی پیرامون او و خودش هنگامی که در هر تریبون خارجی ادعیهی مخصوص طلب ظهور را تکرار میکند. اما امسال، وضع مانند سالهای گذشته نيست.
امسال، دستور کار تازهای پيش روی اوست و همین است که نطفهی جنجالهای رسانهای آتی را منعقد میکند. برای فهم بهتر مسأله باید به روزهای قبل از انتخابات برگردیم. مهمترین و هشداردهندهترین شاخص و نشانهی وقايع پیش رو را عبدالله رمضانزاده درست قبل از دستگیریاش بیان کرده بود. حرف اول و آخر این بود که عدهای دارند کشور را میفروشند. بر سر منافع ملی معاملهای هولناک شکل گرفته است و پوشش این معاملهی هولناک و خفتبار يک چیز بیشتر نيست: برای رسيدن به دولت کریمه و فراهم کردن مقدمهی ظهور حضرت، میتوان دست به هر کاری زد حتی فروختن یک ملت؛ حتی به باد دادن عزت و کرامت يک دولت. برای تحقق این معامله، ناگزیر باید دلسوزانِ اين ملت و استوانههای این نظام را از کار انداخت. از اينجاست که وقتی رمضانزاده میگوید ما وجه المصالحه قرار گرفتهایم و با زندانی بودن ماست که اينها میتوانند کارشان را پيش ببرند، تازه معنای کودتای رخ داده را بهتر میشود فهميد.
علامت بعدی معاملهی پیش رو این است که باراک اوباما قبل از انتخابات سال ۸۸ تکلیفاش را با نظام جمهوری اسلامی ایران روشن کرده بود. پيام فرستادن او برای رهبر کشور يک معنای صريح و روشن داشت: ما فهميدهایم که قدرت واقعی در ایران در دستان کیست؛ در نتيجه، طرفِ هر معامله، مذاکره و گفتوگويی رهبر کشور خواهد بود نه رييس جمهور که مقامی است تشریفاتی. این البته معنای حرکت اوباماست. مهم نیست این تفسير از حرکت اوباما چقدر با واقعیت منطبق باشد يا محمود احمدینژاد چه اندازه ولایتپذير (بخوانيد «حرفشنو») باشد.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین اخبار روزهای گذشته بستهی پیشنهادی ایران به گروه ۵+۱ بوده است. این بستهی پیشنهادی در حقیقت هیچ نشانی از چیزی را که خواستهی اين گروه بود ندارد. قرار بر این بوده است که در این بسته - يا پاسخ - نگرانیهای جامعهی جهانی نسبت به استفادهی احتمالی ايران از نیروی هستهای برای تولید سلاح اتمی بر طرف شود. بستهی پيشنهادی ایران نه تنها فاقد این پاسخ است بلکه حاوی پیشنهادهايی خارقالعاده و متبخترانه است از جنس پیشنهاد برای اصلاح ساختار سازمان ملل، مدیریت جهانی، ريشهکن کردن فقر و مسايلی از اين جنس که چيزی است در حکم زیره به کرمان بردن آن هم از سوی دولتی که خود چهار سال تمام ریشههای اقتصادی ایران را نابود کرده و ساختار - به خونِ دل پروردهی - مدیریتی کشور را یکشبه با خاک يکسان کرده است.
پس چرا هنوز دولتهای اروپايی میخواهند به مذاکره با ایران ادامه بدهند؟ وقتی مسایل هستهای بیپاسخ ماندهاند و مضمون بستهی پیشنهادی، آن هم در متنی با انشای ضعیف و آکنده از اغلاط املایی و دستوری انگلیسی، عملاً چیزی است در حد تمسخر و استهزاء مخاطب (و البته نویسنده)، مذاکره چرا باید صورت گیرد؟
طبیعی است که اروپا و آمریکا نگرانیهایی نسبت به نقش ایران در منطقه دارد. ایران هم اگر قرار باشد به همین سادگی این نگرانیها را مرتفع کند، ديگر چه وسیلهای برای چانهزنی و امتیاز گرفتن از غرب دارد؟ ديپلماسی مقتدر؟ ادبيات و زبان صلحجو غیر-پرخاشگر چهرههای سياسیاش؟ آزادی بيان بیسابقه در داخل کشور؟ مطبوعات مستقل و سالم؟ جامعهی مدنی قوی و نیروهای نظامی و امنيتی کنترل شده؟ مخاطبان اروپایی و آمريکايی بستهی پیشنهادی به خوبی میدانند این توقعات از احمدینژاد چیزی است در حد خیال و رؤیا. پس چرا مذاکره؟
حضور هوگو چاوز در ایران، آن هم بر سر مرقد امام هشتم شيعيان در مشهد و بسته شدن قراردادی که سراپا اجحاف است و حاصلی جز مغبون شدن ملت ندارد (و البته خوشبختانه مجلس هم به آن اعتراض کرده است، اما فقط اعتراض)، همه نشانههای اين است که معاملهای صورت گرفته است. این معامله نمیتواند فقط ابعاد داخلی داشته باشد. چشم فروبستن از ابعاد جهانی اين معامله برای تحلیلگران وضعيت فعلی ایران میتواند خطايی بزرگ باشد.
اوباما از اجرا نشدن طرح سپر موشکی آمریکا سخن گفته است. معنای صریح اين تصمیم این است که آمریکا و روسيه با هم به توافق رسیدهاند. روسيه مهمترين حامی پيشبرد انرژی هستهای در ايران بوده است و البته هميشه این حمايت نيمبند و کجدار و مریز را با تعلل و کارشکنی انجام داده است و قطعاً متخصصان انرژی هستهای ایران میدانند که روسيه چقدر در تحویل کارش کارشکنی کرده است. يک گمانهزنی از وضعيت فعلی این است که روسيه به آمریکا اين اطمینان را داده است که توانایی رسیدن به فناوری هستهای را در اختيار ایران قرار نخواهد داد. بخش دیگرش اين است که آيا با اين هزينهی کلانی که برای انرژی هستهای شده است، ملت ایران واقعاً به مطلوب تبلیغ شدهی دولت احمدینژاد خواهد رسید؟
آيا بهرهبرداری انرژی هستهای صلحآميز برای تولید برق را خواهيم ديد؟ يا اينها هم دفعالوقتی است برای زمینهسازی جهت «دولت کریمه» و فراهم کردن اسباب ظهور؟ توافق آمریکا و روسیه طبعاٌ باید برای محمود احمدینژاد که در جریان انتخابات ۸۸ متهم به همدستی با روسيه برای تغيير نتيجهی انتخابات شده است، توافقی نگران کننده باشد. اما آيا مذاکرهی مستقیم با آمريکا در دولت محمود احمدینژاد و با کارگردانی رهبری که پایههای مشروعیت و عدالتاش سخت آسيب ديده است، ميسر خواهد شد؟
فرض را بر این بگذاریم که محمود احمدینژاد به آمريکا میرود و با دولت آمریکا مذاکره میکند. باز فرض کنيم که نتيجهی این مذاکره بهبود روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا و تسهيل بسياری از دشواریهای اقتصادی ایران باشد (فرض محال که محال نيست!). در این صورت چه اتفاقی برای رييس دولت کودتا میافتد؟ انجام همهی اينها باعث بازگشت مشروعيت او میشود؟ پاسخ به وضوح منفی است.
اگر بپذیریم که در ایران کودتايی صورت گرفته است و رأی ملت غارت شده است، حتی اگر فردا ایران گلستان شود و تمام نابسامانیها و ويرانیها درست شود، محمود احمدینژاد باز هم غاصب است. باز هم خائن است و باز هم دروغگوست. غصب، خيانت در امانت و نقض عهد، به تعبیر فقها اسباب سقوط عدالت است. اینها بر اساس همین قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، باعث زوال مشروعيت میشود و طبعاً رييس دولت غاصب خواهد بود، ولو بتواند با آمريکا مذاکرهای بکند که حاصلاش امتیاز گرفتن از آمريکا و سود بردن برای ملت ایران باشد. اما واقعیت ماجرا میتواند تلختر از این باشد.
اگر فرض کنیم که قرار باشد اوباما معاملهی پشت پردهای با ایران بکند، قطعاً در شرایط فعلی، جمهوری اسلامی، نمیتواند از آمریکا هیچ امتیازی بگیرد. گرفتن هر امتیاز ناگزیر مساوی خواهد بود با از دست دادن امتیازهای عظیم و بزرگ ديگر. این یعنی معاملهی نابرابر. این وضعیت دشوار اخلاقی، وضعی است که آمریکا و اروپا در برابر آن قرار دارد: معامله کردن با يک نظام کودتاگر، امنیتی و نظامی برای رسیدن به منافع کوتاه مدت خودشان یا بازگشت به یک سياست شفاف و قاطع در برابر نیرنگ و دروغ. اين است انتخاب دشوار اوباما و اروپا.
انتخاب گزینهی اول حاصلاش ساده است: معاملهای دیگر بر سر منافع ملی ايران و بر سر آرمانهای ملت ايران و نهایتاش اين خواهد بود که باز پنجاه سال دیگر يکی از مقامات سياسی آمريکا، مانند خانم آلبرايت، به عذرخواهی از ملت ايران خواهد آمد که ما پنجاه سال پیش ياریگر کودتا بودیم! جمهوری اسلامی ایران، اکنون در ضعیفترین مقطع خود در طول تاریخاش قرار دارد: پایههای مشروعيتاش سست شده است و اکثریت بزرگ دلسوزان و پایهگذاران نظام در انزوای مطلق سیاسی قرار گرفتهاند. دولت ضعیف، چیزی جز ضعف و ذلت به همراه نخواهد داشت. اقتدار هم با جنجال و غوغا و غبارآفرینی محقق نمیشود.
حاشيهی فراموششدهی ديگر اين سناریو، نقش اسراييل در اين معادلات است. سخنان تحریکآميز دوبارهی محمود احمدینژاد در سخنرانی روز قدس، شايد بتواند با تحريک اسراييل توجه رسانهها را از تمرکز بر مسألهی تقلب در انتخابات منصرف کند، اما اسراييل همچنان میتواند به ایران صدمه بزند و سياستهای محمود احمدینژاد بهترین زمينه را برای این کار فراهم میکند. اگر این فرض درست باشد که اوباما قصد معامله با حاکميت سياسی ایران را دارد، هیچ بعید نیست لابیهای اسراييلی کاری کنند که هم اوباما در اين ميان با يک رسوايی ديپلماتيک مواجه شود و هم نقشهی - احتمالی - معاملهی محمود احمدینژاد - و به عبارت دیگر، «نظام» - صدمهی شدید ببيند. معاملهی آسانگيرانهی اوباما با محمود احمدینژاد به بهانهی مذاکره میتواند بزرگترين صدمه را به خود دولت آمریکا بزند.
اگر سناریوی تقلب در انتخابات را سناريویی بزرگتر از يک انتخابات صرف ببینیم، بسیاری از حرکات محمود احمدینژاد و حامیان عالیرتبهاش معنای بيشتری پیدا میکند: دولت کودتا با آرزوی حل معضلات بزرگتر ديپلماتيک و با سودای به دست آوردن بهترین امتيازها و در عين حال پيش رفتن در راستای سياست آخرالزمانی - که البته اسفندیار رحيم مشايی از چهرههای کلیدی آن است - خود را در وضعیت دشوار و لاينحلی قرار داده است که روز به روز به ضعیفتر شدن بيشتر داخلی و خارجیاش منجر شده است.
کلید این ضعیف، صدمهی جدی به مشروعیت دولت با حرکتهای خشونتآمیز و خونبار ماههای اخیر و محبوس شدن چهرههای برجستهی سیاسی کشور است. آیا وقتی که مردم هنوز نگران آشوبهای اخیر هستند و هنوز اعتراضها جدی و زنده هستند و هنگامی که دلسوزان کشور در زندان هستند، کشور به فروش خواهد رفت؟ بايد صبر کرد و ديد.
آصف نیکنام
مهمترین خبری که روزهای آینده بر خط خبرگزاریهای جهان خواهد رفت، ماجرای جنجالآفرین سفر محمود احمدینژاد به نيويورک خواهد بود. محمود احمدینژاد هميشه جنجالآفرین و بحرانساز بوده است. او طبیعتاً از بحران و جنجال استقبال میکند چون مردِ آرامش، سنجیدگی و خرد نیست.
او فقط در غبار و غوغا میتواند کارش را پيش ببرد. سالهای گذشته و عمدهی سفرهای خارجی او همين خصلت برجسته را داشته است: هم در سفر به کنفرانس ضد نژادپرستی که تمام آن همه شرمندگی و خفت را حماسه خواند و هم در سخنرانی دانشگاه کلمبیا که اهانت به يک ملت را به خاطر ماجراجوییهای نسنجیدهاش، حماسهای نامید که تنها در قاموس خود و همفکرانش معنای حماسه میداد. به اينها بیفزاييد خودنمايیها و دينفروشیهای متعدد حلقهی آخرالزمانی پیرامون او و خودش هنگامی که در هر تریبون خارجی ادعیهی مخصوص طلب ظهور را تکرار میکند. اما امسال، وضع مانند سالهای گذشته نيست.
امسال، دستور کار تازهای پيش روی اوست و همین است که نطفهی جنجالهای رسانهای آتی را منعقد میکند. برای فهم بهتر مسأله باید به روزهای قبل از انتخابات برگردیم. مهمترین و هشداردهندهترین شاخص و نشانهی وقايع پیش رو را عبدالله رمضانزاده درست قبل از دستگیریاش بیان کرده بود. حرف اول و آخر این بود که عدهای دارند کشور را میفروشند. بر سر منافع ملی معاملهای هولناک شکل گرفته است و پوشش این معاملهی هولناک و خفتبار يک چیز بیشتر نيست: برای رسيدن به دولت کریمه و فراهم کردن مقدمهی ظهور حضرت، میتوان دست به هر کاری زد حتی فروختن یک ملت؛ حتی به باد دادن عزت و کرامت يک دولت. برای تحقق این معامله، ناگزیر باید دلسوزانِ اين ملت و استوانههای این نظام را از کار انداخت. از اينجاست که وقتی رمضانزاده میگوید ما وجه المصالحه قرار گرفتهایم و با زندانی بودن ماست که اينها میتوانند کارشان را پيش ببرند، تازه معنای کودتای رخ داده را بهتر میشود فهميد.
علامت بعدی معاملهی پیش رو این است که باراک اوباما قبل از انتخابات سال ۸۸ تکلیفاش را با نظام جمهوری اسلامی ایران روشن کرده بود. پيام فرستادن او برای رهبر کشور يک معنای صريح و روشن داشت: ما فهميدهایم که قدرت واقعی در ایران در دستان کیست؛ در نتيجه، طرفِ هر معامله، مذاکره و گفتوگويی رهبر کشور خواهد بود نه رييس جمهور که مقامی است تشریفاتی. این البته معنای حرکت اوباماست. مهم نیست این تفسير از حرکت اوباما چقدر با واقعیت منطبق باشد يا محمود احمدینژاد چه اندازه ولایتپذير (بخوانيد «حرفشنو») باشد.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین اخبار روزهای گذشته بستهی پیشنهادی ایران به گروه ۵+۱ بوده است. این بستهی پیشنهادی در حقیقت هیچ نشانی از چیزی را که خواستهی اين گروه بود ندارد. قرار بر این بوده است که در این بسته - يا پاسخ - نگرانیهای جامعهی جهانی نسبت به استفادهی احتمالی ايران از نیروی هستهای برای تولید سلاح اتمی بر طرف شود. بستهی پيشنهادی ایران نه تنها فاقد این پاسخ است بلکه حاوی پیشنهادهايی خارقالعاده و متبخترانه است از جنس پیشنهاد برای اصلاح ساختار سازمان ملل، مدیریت جهانی، ريشهکن کردن فقر و مسايلی از اين جنس که چيزی است در حکم زیره به کرمان بردن آن هم از سوی دولتی که خود چهار سال تمام ریشههای اقتصادی ایران را نابود کرده و ساختار - به خونِ دل پروردهی - مدیریتی کشور را یکشبه با خاک يکسان کرده است.
پس چرا هنوز دولتهای اروپايی میخواهند به مذاکره با ایران ادامه بدهند؟ وقتی مسایل هستهای بیپاسخ ماندهاند و مضمون بستهی پیشنهادی، آن هم در متنی با انشای ضعیف و آکنده از اغلاط املایی و دستوری انگلیسی، عملاً چیزی است در حد تمسخر و استهزاء مخاطب (و البته نویسنده)، مذاکره چرا باید صورت گیرد؟
طبیعی است که اروپا و آمریکا نگرانیهایی نسبت به نقش ایران در منطقه دارد. ایران هم اگر قرار باشد به همین سادگی این نگرانیها را مرتفع کند، ديگر چه وسیلهای برای چانهزنی و امتیاز گرفتن از غرب دارد؟ ديپلماسی مقتدر؟ ادبيات و زبان صلحجو غیر-پرخاشگر چهرههای سياسیاش؟ آزادی بيان بیسابقه در داخل کشور؟ مطبوعات مستقل و سالم؟ جامعهی مدنی قوی و نیروهای نظامی و امنيتی کنترل شده؟ مخاطبان اروپایی و آمريکايی بستهی پیشنهادی به خوبی میدانند این توقعات از احمدینژاد چیزی است در حد خیال و رؤیا. پس چرا مذاکره؟
حضور هوگو چاوز در ایران، آن هم بر سر مرقد امام هشتم شيعيان در مشهد و بسته شدن قراردادی که سراپا اجحاف است و حاصلی جز مغبون شدن ملت ندارد (و البته خوشبختانه مجلس هم به آن اعتراض کرده است، اما فقط اعتراض)، همه نشانههای اين است که معاملهای صورت گرفته است. این معامله نمیتواند فقط ابعاد داخلی داشته باشد. چشم فروبستن از ابعاد جهانی اين معامله برای تحلیلگران وضعيت فعلی ایران میتواند خطايی بزرگ باشد.
اوباما از اجرا نشدن طرح سپر موشکی آمریکا سخن گفته است. معنای صریح اين تصمیم این است که آمریکا و روسيه با هم به توافق رسیدهاند. روسيه مهمترين حامی پيشبرد انرژی هستهای در ايران بوده است و البته هميشه این حمايت نيمبند و کجدار و مریز را با تعلل و کارشکنی انجام داده است و قطعاً متخصصان انرژی هستهای ایران میدانند که روسيه چقدر در تحویل کارش کارشکنی کرده است. يک گمانهزنی از وضعيت فعلی این است که روسيه به آمریکا اين اطمینان را داده است که توانایی رسیدن به فناوری هستهای را در اختيار ایران قرار نخواهد داد. بخش دیگرش اين است که آيا با اين هزينهی کلانی که برای انرژی هستهای شده است، ملت ایران واقعاً به مطلوب تبلیغ شدهی دولت احمدینژاد خواهد رسید؟
آيا بهرهبرداری انرژی هستهای صلحآميز برای تولید برق را خواهيم ديد؟ يا اينها هم دفعالوقتی است برای زمینهسازی جهت «دولت کریمه» و فراهم کردن اسباب ظهور؟ توافق آمریکا و روسیه طبعاٌ باید برای محمود احمدینژاد که در جریان انتخابات ۸۸ متهم به همدستی با روسيه برای تغيير نتيجهی انتخابات شده است، توافقی نگران کننده باشد. اما آيا مذاکرهی مستقیم با آمريکا در دولت محمود احمدینژاد و با کارگردانی رهبری که پایههای مشروعیت و عدالتاش سخت آسيب ديده است، ميسر خواهد شد؟
فرض را بر این بگذاریم که محمود احمدینژاد به آمريکا میرود و با دولت آمریکا مذاکره میکند. باز فرض کنيم که نتيجهی این مذاکره بهبود روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا و تسهيل بسياری از دشواریهای اقتصادی ایران باشد (فرض محال که محال نيست!). در این صورت چه اتفاقی برای رييس دولت کودتا میافتد؟ انجام همهی اينها باعث بازگشت مشروعيت او میشود؟ پاسخ به وضوح منفی است.
اگر بپذیریم که در ایران کودتايی صورت گرفته است و رأی ملت غارت شده است، حتی اگر فردا ایران گلستان شود و تمام نابسامانیها و ويرانیها درست شود، محمود احمدینژاد باز هم غاصب است. باز هم خائن است و باز هم دروغگوست. غصب، خيانت در امانت و نقض عهد، به تعبیر فقها اسباب سقوط عدالت است. اینها بر اساس همین قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، باعث زوال مشروعيت میشود و طبعاً رييس دولت غاصب خواهد بود، ولو بتواند با آمريکا مذاکرهای بکند که حاصلاش امتیاز گرفتن از آمريکا و سود بردن برای ملت ایران باشد. اما واقعیت ماجرا میتواند تلختر از این باشد.
اگر فرض کنیم که قرار باشد اوباما معاملهی پشت پردهای با ایران بکند، قطعاً در شرایط فعلی، جمهوری اسلامی، نمیتواند از آمریکا هیچ امتیازی بگیرد. گرفتن هر امتیاز ناگزیر مساوی خواهد بود با از دست دادن امتیازهای عظیم و بزرگ ديگر. این یعنی معاملهی نابرابر. این وضعیت دشوار اخلاقی، وضعی است که آمریکا و اروپا در برابر آن قرار دارد: معامله کردن با يک نظام کودتاگر، امنیتی و نظامی برای رسیدن به منافع کوتاه مدت خودشان یا بازگشت به یک سياست شفاف و قاطع در برابر نیرنگ و دروغ. اين است انتخاب دشوار اوباما و اروپا.
انتخاب گزینهی اول حاصلاش ساده است: معاملهای دیگر بر سر منافع ملی ايران و بر سر آرمانهای ملت ايران و نهایتاش اين خواهد بود که باز پنجاه سال دیگر يکی از مقامات سياسی آمريکا، مانند خانم آلبرايت، به عذرخواهی از ملت ايران خواهد آمد که ما پنجاه سال پیش ياریگر کودتا بودیم! جمهوری اسلامی ایران، اکنون در ضعیفترین مقطع خود در طول تاریخاش قرار دارد: پایههای مشروعيتاش سست شده است و اکثریت بزرگ دلسوزان و پایهگذاران نظام در انزوای مطلق سیاسی قرار گرفتهاند. دولت ضعیف، چیزی جز ضعف و ذلت به همراه نخواهد داشت. اقتدار هم با جنجال و غوغا و غبارآفرینی محقق نمیشود.
حاشيهی فراموششدهی ديگر اين سناریو، نقش اسراييل در اين معادلات است. سخنان تحریکآميز دوبارهی محمود احمدینژاد در سخنرانی روز قدس، شايد بتواند با تحريک اسراييل توجه رسانهها را از تمرکز بر مسألهی تقلب در انتخابات منصرف کند، اما اسراييل همچنان میتواند به ایران صدمه بزند و سياستهای محمود احمدینژاد بهترین زمينه را برای این کار فراهم میکند. اگر این فرض درست باشد که اوباما قصد معامله با حاکميت سياسی ایران را دارد، هیچ بعید نیست لابیهای اسراييلی کاری کنند که هم اوباما در اين ميان با يک رسوايی ديپلماتيک مواجه شود و هم نقشهی - احتمالی - معاملهی محمود احمدینژاد - و به عبارت دیگر، «نظام» - صدمهی شدید ببيند. معاملهی آسانگيرانهی اوباما با محمود احمدینژاد به بهانهی مذاکره میتواند بزرگترين صدمه را به خود دولت آمریکا بزند.
اگر سناریوی تقلب در انتخابات را سناريویی بزرگتر از يک انتخابات صرف ببینیم، بسیاری از حرکات محمود احمدینژاد و حامیان عالیرتبهاش معنای بيشتری پیدا میکند: دولت کودتا با آرزوی حل معضلات بزرگتر ديپلماتيک و با سودای به دست آوردن بهترین امتيازها و در عين حال پيش رفتن در راستای سياست آخرالزمانی - که البته اسفندیار رحيم مشايی از چهرههای کلیدی آن است - خود را در وضعیت دشوار و لاينحلی قرار داده است که روز به روز به ضعیفتر شدن بيشتر داخلی و خارجیاش منجر شده است.
کلید این ضعیف، صدمهی جدی به مشروعیت دولت با حرکتهای خشونتآمیز و خونبار ماههای اخیر و محبوس شدن چهرههای برجستهی سیاسی کشور است. آیا وقتی که مردم هنوز نگران آشوبهای اخیر هستند و هنوز اعتراضها جدی و زنده هستند و هنگامی که دلسوزان کشور در زندان هستند، کشور به فروش خواهد رفت؟ بايد صبر کرد و ديد.
*****
اسفندیار رحیممشایی سرپرست نهاد کودتا شد
با حکم رئیس دولت کودتا اسفندیار رحیم مشایی به عنوان سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت کودتا، متن این حکم به این شرح است:
با حکم رئیس دولت کودتا اسفندیار رحیم مشایی به عنوان سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت کودتا، متن این حکم به این شرح است:
جناب آقای اسفندیار رحیم مشاییسلام علیکمنظر به اهمیت امور مربوط به نهاد ریاست جمهوری و اعتمادی که به شما دارم، جنابعالی را با جفظ سمت به "سرپرستی نهاد " منصوب می نمایم. لازم می دانم که از زحمات و خدمات ارزشمند جناب آقای علی سعیدلو در طول دوره مسئولیت سرپرستی نهاد صمیمانه سپاسگزاری نمایم.توفیقات جنابعالی را در سایه توجهات حضرت ولی عصر(عج) از درگاه ایزد سبحان مسئلت می کنم.گفتنی است رئیس جمهور بخشهای مهمی از اختیارات معاون اول را به مشایی سپرد و اینک نیز با حکم جدید اختیارات معاون اجرایی را به وی سپرده است. نهاد ریاست جمهوری قبلا توسط معاون اجرایی رییس جمهور اداره می شد.پیش از این برخی محافل سیاسی مشایی را عملا مرد شماره دوم دولت دانسته بودند و حتی برخی سیاسیون ، احمدی نژاد را تحت تاثیر کامل مشایی معرفی کرده بودند.
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران :
تجمع اعتراضی مادران عزادار در پارک لاله
بنابه گزارشات رسیده از پارک لاله تهران،مادران عزادار طبق روال هفتگی خود در پارک لاله تجمع اعتراضی خود را بر پا کردند و اعتراضات خود را نسبت به سرکوب خونین مردم ایران و بخصوص فرزندان جانباخته خود را بیان کردند.روز شنبه 28 شهریور ماه از ساعت 16:00 تعدادی از مادران طبق معمول هفته های گذشته در میدان آب نمای پارک لاله جمع شدند و رفته رفته به تعداد آنها افزوده شد. ماموران نیروی انتظامی مستقر در پارک لاله با چند موتور و تعدادی نیرو قبل از انجام هر گونه حرکتی از طرف مادران به سراغ آنها آمدند .مسئول نیروی انتظامی مستقر در پارک به آنها گفت اینجا مکانی عمومی است و شما با این کار حقوق دیگران را ضایع می کنید اینجا جای این گونه کارها نیست و هر چه زودتر از اینجا دور شوید و الا شما را بازداشت می کنیم آنوقت کارتان با کرام الکاتبین است .اما مادران بدون توجه به سخنان او به نشانه اعتراض به خونهای به ناحق ریخته شده فرزندانشان شروع به حرکت به دور میدان آب نما کردند.مسئول نیروی انتظامی پارک برای ترساندن مادران دائما با بی سیم صحبت و درخواست نیرو می کرد.تعداد ی از مردم نیز با دیدن مادران به جمع آنها می پیوستند و در سکوت به نشانه اعتراض حرکت می کردند.موتور سواران نیروی انتظامی نیز دائما در اطراف آنها مانور می دادند. دو اتومبیل از کلانتری 148 در جلوی درب جنوبی پارک مستقر شده بودند.مادران تا ساعت 19:00 طبق روال همیشه به حرکت اعتراضی خود ادامه دادند و در پایان مراسم با بالا بردن دست خود به نشانه پیروزی پایان دادند.
*****
رئیس شورای شهر سنندج ترور شد
روانيوز : در ادامه ترورهای زنجيره ای كردستان رئیس شورای شهر سنندج نيز تررو شد در ادامه ترورهای زنجيره ای كردستان رئیس شورای شهر سنندج نيز تررو شد. سید مهدی تخت فیرروز، رئیس شورای شهر سنندج، امروز شنبه 19 سبتامبر، در خیابان شاپور سنندج به ضرب گلوله افراد ناشناس ترور شد. بنا به اخبار رسيده به پايگاه خبری روانيوز، سید مهدی تخت فیرروز» رئیس شورای شهر سنندج و رئيس كانون دفاع از حقوق زندانيان، صبحگاه امروز مورد اصابت گلوله افراد ناشناس قرار گرفت. سيد مهدی تخت فيروز اهل روستای سرش اباد شهرستان قروه بوده است. گفته می شود نامبرده، تا بحال دو دوره رياست شواری شهر سنندج را بعهده داشته است. پيشتر نامبرده از سوی اهالی سنندج به "تجاوز"، "خيانت در امانت"، "تهديد شهرواندان" متهم شده بود. در طول هفته گذشته این پنجمین تروری است كه ازسوی افراد مسلح ناشناس صورت گرفته است. از سوی ديگر معاون اول رئیسجمهور محمد رضا رحيمی، در گفتگو با خبرگزاری نميه رسمي فارس، ابراز داشت که به زودی هیاتی از سوی دولت به سرپرستی وزیر كشور و با همراهی سپاه پاسداران عازم كردستان خواهد شد كه همه ریشههای حوادث اخیر را در استان بررسی كنند. ترور تخت فيروز، در حالي انجام گرفته است كه بر خلاف ديگر ترورهای كردستان در هفته گذشته، تا زمان تنظيم اين خبر، پايگاهای خبری رسمی ايران از جمله خبرگزاری نيمه رسمی فارس، كه معمولا اخبار مربوط به ترورهای كردستان را پوشش می داد، اين خبر را تائيد نكرده اند. پيشتر گروه (لشكر پيشمرگان كردستان) رد اطلاعيه ای مسوليت ترور قاضي داوطلب را در سنندج به عهده گرفته بود. اين درحالی است كه تا زمان تنظيم اين خبر هيچ كس يا گروهی مسوليت ترورهای زنجيره ای كردستان را به عهده نگرفته است .
روانيوز : در ادامه ترورهای زنجيره ای كردستان رئیس شورای شهر سنندج نيز تررو شد در ادامه ترورهای زنجيره ای كردستان رئیس شورای شهر سنندج نيز تررو شد. سید مهدی تخت فیرروز، رئیس شورای شهر سنندج، امروز شنبه 19 سبتامبر، در خیابان شاپور سنندج به ضرب گلوله افراد ناشناس ترور شد. بنا به اخبار رسيده به پايگاه خبری روانيوز، سید مهدی تخت فیرروز» رئیس شورای شهر سنندج و رئيس كانون دفاع از حقوق زندانيان، صبحگاه امروز مورد اصابت گلوله افراد ناشناس قرار گرفت. سيد مهدی تخت فيروز اهل روستای سرش اباد شهرستان قروه بوده است. گفته می شود نامبرده، تا بحال دو دوره رياست شواری شهر سنندج را بعهده داشته است. پيشتر نامبرده از سوی اهالی سنندج به "تجاوز"، "خيانت در امانت"، "تهديد شهرواندان" متهم شده بود. در طول هفته گذشته این پنجمین تروری است كه ازسوی افراد مسلح ناشناس صورت گرفته است. از سوی ديگر معاون اول رئیسجمهور محمد رضا رحيمی، در گفتگو با خبرگزاری نميه رسمي فارس، ابراز داشت که به زودی هیاتی از سوی دولت به سرپرستی وزیر كشور و با همراهی سپاه پاسداران عازم كردستان خواهد شد كه همه ریشههای حوادث اخیر را در استان بررسی كنند. ترور تخت فيروز، در حالي انجام گرفته است كه بر خلاف ديگر ترورهای كردستان در هفته گذشته، تا زمان تنظيم اين خبر، پايگاهای خبری رسمی ايران از جمله خبرگزاری نيمه رسمی فارس، كه معمولا اخبار مربوط به ترورهای كردستان را پوشش می داد، اين خبر را تائيد نكرده اند. پيشتر گروه (لشكر پيشمرگان كردستان) رد اطلاعيه ای مسوليت ترور قاضي داوطلب را در سنندج به عهده گرفته بود. اين درحالی است كه تا زمان تنظيم اين خبر هيچ كس يا گروهی مسوليت ترورهای زنجيره ای كردستان را به عهده نگرفته است .
*****
به دلیل اعمال فشارهای کودتاچیان، آیتالله منتظری نماز عید فطر را اقامه نخواهند کرد
به گزارش پایگاه خبری آیت الله منتظری «پس از سالها برگزاری نماز عید فطر به امامت معظم له که به خاطر کثرت جمعیت و ضیق مکان نمازگزاران دچار مشکل می شدند، امسال به دلیل محدود بودن مکان، پلمب بودن حسینیه معظم له و شرایط سنی ایشان این نماز اقامه نخواهد شد. »از هفته گذشته و پس از نامه شجاعانه و سرگشاده آیتالله منتظری خطاب به علما و مراجع، فشارها بر بیت ایشان افزایش یافته است. تا کنون سه نوه آیتالله منتظری و همسر یکی از نوههای ایشان بازداشت شدهاند.
به گزارش پایگاه خبری آیت الله منتظری «پس از سالها برگزاری نماز عید فطر به امامت معظم له که به خاطر کثرت جمعیت و ضیق مکان نمازگزاران دچار مشکل می شدند، امسال به دلیل محدود بودن مکان، پلمب بودن حسینیه معظم له و شرایط سنی ایشان این نماز اقامه نخواهد شد. »از هفته گذشته و پس از نامه شجاعانه و سرگشاده آیتالله منتظری خطاب به علما و مراجع، فشارها بر بیت ایشان افزایش یافته است. تا کنون سه نوه آیتالله منتظری و همسر یکی از نوههای ایشان بازداشت شدهاند.
*****
زمان: 00:03 بامداد یکشنبه
خجسته باد این پیروزی!
پس از قتل ها، تجاوزها و ترساندنها، مردم قهرمان باز هم آمدند. تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، بوشهر، مشهد، کرمانشاه، رشت و ... همه سبز شده بودند.
در طی این سه ماه بعد از انتخابات با روشهای مختلف سرکوب از دستگیری، ترساندن و تهدید کردن، از ضرب و شتمها در خیابان، از فشار و شکنجه و قتل و تجاوز در زندان ها، از بستن روزنامه ها و سایتها تا تبلیغات صدا و سیما، بستن انجمنها و دفاتر احزاب، همه و همه را بکار بستند و این رویه ها کما بیش ادامه دارد. دوبار دجال روسیاه در نمازجمعه و در چندین جلسه در بیت خودش (از سری جدید سریالهای دیدارهای پشت سر هم به بهانه های مختلف) تهدید کرد و در هر دوبار مردم را از ادامه اعتراضاتشان پرهیز داد.تهدیدهای سخنرانان و امامان جمعه و فرماندهان سپاه و حتی تشکیل شتاب زده دولت کودتاگر و رای اعتماد سفارشی و هزار راه مختلف را آزمودند برای جمع کردن بحران، اما دیروز باز هم سبز پوشها آمدند و از آزادی دفاع کردند و دروغ و دیکتاتوری را نفی.
پس از قتل ها، تجاوزها و ترساندنها، مردم قهرمان باز هم آمدند. تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، بوشهر، مشهد، کرمانشاه، رشت و ... همه سبز شده بودند.
در طی این سه ماه بعد از انتخابات با روشهای مختلف سرکوب از دستگیری، ترساندن و تهدید کردن، از ضرب و شتمها در خیابان، از فشار و شکنجه و قتل و تجاوز در زندان ها، از بستن روزنامه ها و سایتها تا تبلیغات صدا و سیما، بستن انجمنها و دفاتر احزاب، همه و همه را بکار بستند و این رویه ها کما بیش ادامه دارد. دوبار دجال روسیاه در نمازجمعه و در چندین جلسه در بیت خودش (از سری جدید سریالهای دیدارهای پشت سر هم به بهانه های مختلف) تهدید کرد و در هر دوبار مردم را از ادامه اعتراضاتشان پرهیز داد.تهدیدهای سخنرانان و امامان جمعه و فرماندهان سپاه و حتی تشکیل شتاب زده دولت کودتاگر و رای اعتماد سفارشی و هزار راه مختلف را آزمودند برای جمع کردن بحران، اما دیروز باز هم سبز پوشها آمدند و از آزادی دفاع کردند و دروغ و دیکتاتوری را نفی.
کم نبودند و نیستند کسانی را که می شناسم که نتوانستند و نمی توانستند بیایند. کسی را می شناسم که از گازی که در روزهای اعتراض استشمام کرده است هنوز به نزد پزشک می رود و دوستی از شدت ضرباتی که در آنروزها بر بردنش زده اند پیگیر امور درمانی اش است. دوستی را می شناسم که تهدید شده است و با تعهد آزاد است. دوستی را می شناسم که او را از زمان طرح اراذل و اوباش به بهانه اراذل بودنش در وضعیت بلاتکلیف دادگاه و کلانتری همچنان معلق نگاه داشته اند تا این روزها به بیرون نیاید. دیگری را می شناسم که دوستانش دستگیر شده اند و هر لحظه نگران دستگیری خود است. دوستی دیگر از خانه دور شده است و از دلهره دستگیری در شهرستان است. دوستی ناامید از رایی که داده است و از اینکه بالاخره دولت کودتا به سر کار آمده است دلسرد است. دوستی از اینکه نامش در میان امضاء های آنروز های حمایت از موسوی است این روزها خود و تلفنش را تحت کنترل می داند. بسیاری از مردم نیز دسترسی به اینترنت (تنها مجاری باقی مانده ارتباطی و اطلاع رسانی) ندارند و بسیاری نیز از حضور در تجمعات بدلیل آنچه دیدند و شنیدند از خشونتها پرهیز می کنند.
با این همه میلیون ها نفر آمدند و شجاعانه شعار دادند و سنبلهای سبز با خود آوردند. با تمام فشارها و سرکوبها و کشتارها باز هم پایدار ایستاده اند و آمدند و باز هم می آیند.دیگر نتوانستند تلفنها را قطع کنند! اما اینترنت را برای ارسال عکسها و فیلمها ساعاتی طولانی قطع کردند و حتی یاهو و جی میل را فیلتر کردند. اما دیگر گارد را به سختی توان تشخیص میان روز سبز و روز قدسی بود برای حمله و خشونت. صدا و سیمای ضد مردمی تنها حوالی دانشگاه تهران در خیابان انقلاب و میدان فلسطین را نشان می داد و دم از وحدت ملی می زد!
این جنبش جدید اجتماعی با هوشیاری مدیریت شد. در هیچ اطلاعیه ای از خشونت و حمله متقابل گفته نشد و تنها از اعتراض و شعار هایی مثل نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بسیار بود. آنها صدا و سیما داشتند و دوربین. آنها کارمندان و حقوق بگیران را داشتند. آنها سپاه و ارتش و نیروهای مسلح را داشتند و اتوبوس و مینی بوس و امکانات دولتی بسیار. آنها پلاکاردهای رسمی و پرچم های از قبل چاپ و توزیع شده را داشتند. آنها شعارها کلیشه ای داشتند و رسمی. آنها تریبون نماز جمعه داشتند. آنها همه جا بلندگو داشتند آنهم با بلندترین صدا. آنها نیروهای هماهنگ داشتند. آنها دوربین های مجهز داشتند. آنها باتوم داشتند و گاز اشک آور. مردم هیچیک از اینها را نداشتند. مردم با نداشته هایشان اخبار را به سراسر دنیا مخابره کردند. مردم هیچ رسانه ای فراگیر برای اطلاع رسانی نداشتند و ندارند. مردم سینه به سینه و تن به تن خبر رسانی کردند و می کنند.
این جنبش جدید اجتماعی با هوشیاری مدیریت شد. در هیچ اطلاعیه ای از خشونت و حمله متقابل گفته نشد و تنها از اعتراض و شعار هایی مثل نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بسیار بود. آنها صدا و سیما داشتند و دوربین. آنها کارمندان و حقوق بگیران را داشتند. آنها سپاه و ارتش و نیروهای مسلح را داشتند و اتوبوس و مینی بوس و امکانات دولتی بسیار. آنها پلاکاردهای رسمی و پرچم های از قبل چاپ و توزیع شده را داشتند. آنها شعارها کلیشه ای داشتند و رسمی. آنها تریبون نماز جمعه داشتند. آنها همه جا بلندگو داشتند آنهم با بلندترین صدا. آنها نیروهای هماهنگ داشتند. آنها دوربین های مجهز داشتند. آنها باتوم داشتند و گاز اشک آور. مردم هیچیک از اینها را نداشتند. مردم با نداشته هایشان اخبار را به سراسر دنیا مخابره کردند. مردم هیچ رسانه ای فراگیر برای اطلاع رسانی نداشتند و ندارند. مردم سینه به سینه و تن به تن خبر رسانی کردند و می کنند.
کیهانیان ساده لوح امروز خبر زدند که اینها همانانی هستند که ماهواره دارند و اینترنت! هنوز نمی خواهند درک کنند که با تجاوز و اعتراف و زندان ره به جایی نبردند و با جمع کردن ماهواره ها و قطع اینترنت نیز به جایی نخواهند رسید. جنبش نوین ایران با حرکت دیروز خود مرحله جدیدی را از حیاتش آغاز نموده است و تا رسیدن به مقصود و هدف نهایی ادامه خواهد یافت. به قول دوستی در فیسبوک خجسته باد این پیروزی.
توجه: امروز به مناسبت عید فطر، رسانه ها، نشریات، خبرگزاریهای نیمه دولتی یا مستقل و بنگاههای خبرپراکنی دولتی همه تعطیل هستند. به همین دلیل ما دسترسی چندانی به خبرهای رسمی و یا تایید شده ندارم و تلاش می کنیم بیشتر مقالات و ایمیل های رسیده را انتشار دهیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ