سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۲۶

یکشنبه: 26/ 7 /1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد یکشنبه
_____________
هم میهنان، یاران و همراهان عزیز بامدادتان گرامی باد. دقیقه ای پس از نیمه شب شنبه، و آغاز بامداد یکشنبه است و ما مانند همیشه در تدارک آن هستیم که "پست" جدید امروز را به تدریج تدوین نموده و انتشار دهیم. از این لحظه تا 24 ساعت آینده در خدمت شما هستیم و آرزو داریم که بتوانیم وظیفه مقدس خویش یعنی رساندن اخبار مختلف، چه در ایران و چه در سراسر گیتی را با رعایت تمام موازین وجدانی و شرافت در نهایت بی طرفی و جبهه گیری به بهترین وجه ممکن به انجام برسانیم.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
ویدیوکلیپی از سوی یک هم میهن گرامی

*****
نامه مهدی کروبی به آیت‌الله نوری همدانی: به جای سرکوبگران مردم را محکوم کردید
--
بسمه تعالی
حضرت آيت الله العظمی حاج شيخ حسين نوری همدانی دامت برکاته
سلام عليکم
مصاحبه تعجب انگيز جنابعالی با راديو معارف که در روزنامه کيهان نيز به صورت برجسته و گسترده ای بازتاب داده شد و شما در ضمن آن سخنانی بدون تناسب و مقتضای حال، گريزی به مسائل انتخابات رياست جمهوری اخير و حوادث بعد از آن زده و در باره بازداشتگاه کهريزک و معترضين و منتقدين آن نيز بطور اجمال سخن گفته بوديد و رفتار و گفتار آنان را موجب آبروريزی نظام تلقی نموده و خواستار توبه آنان شده بوديد، موجب گرديد تا بنده اين نامه را به خدمت شما نوشته و نکته ها و مسائلی چند را به صورت دوستانه يادآور شوم تا هم از سوءتفاهمات جلوگيری نموده و هم از حريم و جايگاه مقدس مرجعيت دينی تشيع دفاع کرده باشم.
پيشاپيش عرض می کنم که جنابعالی از اساتيد برجسته حوزه با سابقه طولانی تدريس، پيشگام مبارزات نهضت اسلامی به رهبری امام راحل قدس سره در حوزه علميه بوده و زحمات و تلاش های قابل توجهی را در اين راه انجام داده و حتی رنج تبعيد و زندان را نيز برای اين مقصد مقدس،در رژيم گذشته تحمل نموده ايد و از السابقون انقلاب اسلامی هستيد.چنانکه بعد از پيروزی انقلاب ، در سال های اوليه نيز همراه حضرت امام (ره) باقی مانده و مسئوليت هايی همچون نمايندگی امام و امامت جمعه همدان را پذيرا شده ايد و اکنون نيز به حمدالله در زمره مراجع دينی محسوب می شويد و بابت همه اين زحمات انشاءالله که در نزد خداوند ماجور و مفتخر خواهيد بود. چنانکه خود شما آگاهی بيشتر و بهتری داريد علمای بزرگ دينی و مرجعيت شيعه در طول تاريخ، هميشه به عنوان امناء دين، پاسدار انصاف و عدالت و پناهگاه مردم مظلوم بوده و در حوادث ايام مضافا ً بر صدور احکام و فتاوای لازم همچون حصن حصين و دژتسخير ناپذيری اظهاروجود نموده و به هنگام تعدی امرا و دولت ها بر حقوق مردم،به عنوان امربه معروف و نهی ازمنکر و ازباب لزوم (( النصيحه لائمه المسلمين ))، جانب مردم را گرفته و از اين رهگذر موجب تقويت هر چه بيشتر انگيزه های دينداری و خداباوری مومنان و جوامع اسلامی گرديده اند و از حقوق و منافع ملی و تماميت ارضی کشور دفاع کردند.
علما و مراجع تقليد شيعه سرافراز به اين افتخار بزرگ هستند که در طول تاريخ نه تنها با استعمارگران خارجی مبارزه نموده اند بلکه با ظلم و ستم و استبداد داخلی نيز هميشه سر ستيز و سازش ناپذيری داشته اند و حامی حقوق توده های مظلوم و محروم بوده اند. چنانکه استحضار داريد شخصيت دينی بزرگی همچون مرحوم آيت الله العظمی سيد کاظم يزدی، صاحب عروةالوثقی به هنگام حمله بيگانگان به شهر نجف اشرف وقتی که در برابر اين پيشنهاد قرار گرفت که بهتر است شما و خانواده تان از شهر خارج شويد تا در امنيت کامل باشيد، فرمودند: همه مردم اين شهر و اين کشور خانواده من هستند و من امنيت همه آنان را می خواهم و سرنوشت من و خانواده ام گره خورده به آنان است.
تاريخ پر افتخار زندگانی علما و فقها و مراجع شيعه پر از اين نوع ايثارها و فداکاری ها و مردمداری هاست و نمونه های بارز آن را در زندگانی بزرگانی همچون حضرات آيات عظام بحرالعلوم، ميرزا محمد تقی شيرازی، سيد ابوالحسن اصفهانی، سيد محسن حکيم، امام خمينی و ديگران آنچنان فراوان است که با احصاء و نگارش آنها می توان کتابی نوشت و به همين دليل است که مردم و گروه مومنان نيز هميشه قدردان آنان و گوش به فرمانشان بوده اند و گاهی با استناد به يک سطر نوشته و به حکم و فتوای يکی از آنان از زندگی خود گذشته و انقلاب و نهضت بزرگی به راه می انداختند، چنانکه در نهضت تنباکو و فتوای يک سطری مرحوم ميرزای شيرازی تحول و دگرگونی بوجود آمد. و پيروزی انقلاب اسلامی و سقوط استبداد شاهنشاهی و قطع دست بيگانه از ايران سر افراز و تشکيل جمهوری اسلامی ايران به برکت مرجعيت امام خمينی که عهده دار رهبری انقلاب با حمايت و پشتيبانی مردم بود، شد. بر اين اساس حکومت سابق روی مرجعيت رهبری انقلاب حساسيت خاصی نشان ميداد.
با تاسف بايد عرض کنم آنچه که از مواضع حضرتعالی در سالهای اخير و بويژه قضايای بعد از انتخابات رياست جمهوری دهم مشاهده شد، بعضا بر خلاف سيره سلف صالح از مراجع معظم دينی می باشد و اين خطر را پيش می آورد که با شبهه آفرينی نسبت به ساحت مقدس مرجعيت شيعه منجر گشته و مفهوم کمک و تعاون به ارباب قدرت از حضرتعالی در برخی اذهان برداشت شود، چيزی که قطعا ً جنابعالی از آن مبرا هستيد ولی چنين تلقی و برداشتی توسط مردم موجب دلسردی و سست اعتقادی مردمان می گردد. چرا که حضرتعالی در اين قضايا که به مثابه يک فتنه بزرگ می باشد نه تنها در منازعات سياسی معترضين و دولت بيطرف نمانديد بلکه معترض به ملتی که حقوقشان پايمال شده است ميباشيد.
حضرت آيت الله، طبق قانون، انتخاباتی در کشور صورت گرفته و چهار نفر از نامزدها مورد تاييد قرار گرفته و و به مبارزات انتخاباتی پرداخته اند و در اين ميان توسط يکی از نامزد ها به بعضی نامزد های ديگر و شماری از رجال کشوری، انقلابی و مذهبی در برابر ميليون ها بيننده تلويزيونی اهانت و افترا زده شده و همه امکانات و اموال دولتی و بيت المال و بسياری از مسئولين دولتی به نفع يک نامزد معين به کار گرفته شدند و چند تن از اعضای محترم شورای نگهبان که ناظران انتخابات بودند آشکارا به قانون شکنی پرداخته و به نفع يک نامزد معين مصاحبه و اظهار نظر کرده اند. از طرف ديگر مجريان انتخابات نيز خود اعضای دولت آن نامزد معين و حاميانش بوده اند و بدين واسطه روند صحيح انتخابات خدشه دار گشته و مورد سوال قرار گرفته است و روز انتخابات تخلفات بی سابقه ای انجام شد و در شمارش آرا حق کشی فراوانی صورت گرفت، در نتيجه نامزدهای ديگر و صاحبان رای که از بردن دست در رايشان خشمگين شده بودند يکباره و بصورت تظاهراتی خود جوش و سيل آسا که تنها رای خود را مطالبه می کرند به خيابان آمدند، همانطور که قبلا ً گفته ام هيچ جريان و گروه و يا حزب سياسی توان به صحنه آوردن ميليون ها نفر را که بصورت مسالمت آميز خواهان رای خود بودند را نداشت و اتفاقا ً اين مردم بودند که رهبران و گروه های سياسی را در اين راه با خود همراه کردند.
ارتباط دادن اين حرکت به بيگانگان زمينه سرکوب وحشيانه، دستگيری فله ای سياسيون، ارباب مطبوعات، ياران انقلاب و بخش قابل توجهی از جوانان اين مرز و بوم که بابرنامه ريزی دقيق وتلاش فراوان وارد صحنه شدندوبانشاط رای خود رابه صندوق ها ريختند را فراهم ساخت. از قانون گفتند در حالی که قوانين اساسی کشور را به سادگی زير پا گذاشتند و به بازداشت غير قانونی مردم و سياسيون اقدام کردند و مردمی که بدون سر دادن هيچگونه شعار تند خواستار رسيدگی جدی و بيطرفانه به انتخابات و موارد خلاف قانون آن شده بودند، به عنوان اغتشاشگر مورد حمله شبه نظاميان و نظاميان مسلح قرار گرفته و شماری ازآنان مورد جرح و قتل قرار گرفته و شمار ديگری بازداشت و زندانی شدندو در برخی از مراکز و بازداشتگاه های غير قانونی مانند کهريزک مورد اجحاف و تعدی و انواع ظلم و ستم قرارگرفتند، که اين قضايای شنيع موجب وهن اسلام، انقلاب و آبروريزی از نظام جمهوری اسلامی گشته است، تا جايی که بزرگان نظام حکم تعطيلی آن مرکز آزار و شکنجه را صادر کرده و قوه قضاييه به دستگيری و تعقيب عاملان آن فرمان داد، تا شايد بتوان آبروی ريخته را بازيافت. اما در اين ميان با شگفتی و حيرت می بينيم که جنابعالی طبق نوشته روزنامه کيهان مورخ ۲۰/۷/۱۳۸۸ در ديدار با کارکنان راديو معارف فرموده ايد: «کسانی که نسبت تقلب در انتخابات و ادعای تعرض جنسی در کهريزک را داده اند در واقع عظمت انقلاب را شکسته اند و .... اگر افرادی که در جريانات اخير بوده اند توبه کنند می شود ائتلاف برقرار کرد» البته بديهی است که اين نوع موضع گيری توسط حضرتعالی با آن سوابق مبارزاتی و علمی که اشاره کرديم، بايد شگفت انگيز ارزيابی شود، زيرا مطابق سنت ديرينه و هميشگی مراجع که ملجاء و پناهگاه ستم ديدگان و مظلومان بودند و مردم از شما و سايرعلماء و مراجع تقليد انتظار پيگيری حقوق از دست رفته شان را داشته و دارند، البته بخش قابل توجهی از مراجع عظام تقليد به اين مهم اقدام و در کنار بخش مهمی از ملت که معترض به روند انتخابات بودند قرار گرفتند، ليکن هرچه جويا شديم از شما خبری نبود تا اينکه اخيرا ً سخنانی از شما و البته نه در محکوميت سرکوبگران بلکه مردم در اخبار ديده شد، جا داشت حضرتعالی افرادی را جهت کشف حقيقت و موارد ادعايی مامور فرماييد تا بصورت عينی با معترضين و آسيب ديدگان تماس حاصل نموده و با تهيه مستندات لازم به جنابعالی گزارش بدهند تا بر پايه آن اظهار نظر فرماييد، نه اينکه با کنار گذاشتن احتياط عرفی و سياسی به اظهار نظر در راديو و روزنامه بپردازيد و از معترضان و مدعيان طلب توبه می فرماييد.
شما که از شاگردان حضرت امام (ره) و مرحوم آيت الله العظمی بروجردی، از پيشگامان انقلاب و از علما و مراجع عظام هستيد می دانيد که اين اظهاراتتان يک نوع قضاوت محسوب می شود، آيا در شرع مقدس محمدی (ص)، در فقه امام صادق (ع) و در فتوای شخص شما می توان صرفا ً با استماع يک طرف دعوی اينچنين قاطعانه حکم صادر کرد؟ اينجانب که يکطرف قضيه هستم و شما از مسئوليت های واگذار شده از طريق امام و مردم به اينجانب مطلع هستيد و می دانيد از معتمدين حضرت امام (ره) بودم و مدعی دوم کسی است که نخست وزير، معتمد امام(ره) بوده و در بحبوحه هشت سال دفاع مقدس مديريت اجرايی کشور با ايشان بود. نفر سوم فرمانده سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس و با سوابقی مبارزاتی و مديريتی ممتاز بود.
آيا بهتر و به موازين شريعت مقدس اسلام نزديکتر نبود که حضرتعالی اگر به عامه مردم دسترسی نداريد تا از آنان تحقيق بفرماييد، به عنوان يک مرجع دست کم ما سه نفر را به حضور می طلبيديد و سخنان ما را می شنيديد، سپس اظهار نظر عمومی می فرموديد، تا عامه مردم نگويند که برخی از علمای بزرگ نسبت به سرنوشت مردم مسلمان بی تفاوت شده اند؟ و بدون اطلاع اظهار نظرنکنيد تا باورهای آسيب ديده مردم که علماء اسلام را امين دين و ناموس و پناهگاه و امانتدار امانات خود می دانند بازسازی شود.
در پايان سلامتی و موفقيت حضرتعالی و تمام مراجع دينی را از خداوند بزرگ خواستارم.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.
مهدی کروبی
*****
سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت فعال شدند
در حالي که مناقشات دولت کودتا و مجلس براي شناسايي منبع پارازيت هاي ماهواره يي همچنان ادامه دارد، ديروز سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت فعال شدند.دکل هاي ارسال پارازيت هاي ماهواره يي که گفته مي شود اوايل ماه جاري از سوي يکي از نهادهاي نظامي در دارآباد تهران نصب شدند ديروز به صورت آزمايشي فعال شدند.
بنا به گفته منابع مطلع اين دکل ها از ديروز شنبه 25 مهرماه سال جاري تا 25 آبان ماه به صورت آزمايشي فعال خواهند شد، هر چند هنوز هيچ ارگاني رسماً مسووليت نصب اين دکل ها را بر عهده نگرفته است اما گفته مي شود هدف از ارسال سري جديد پارازيت هاي ماهواره يي مقابله با شبکه هاي ماهواره يي کشورهاي بيگانه است. بنا به گفته موافقان نصب سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت اين اقدام تدبير براي مقاومت در برابر رسانه هايي است که قصد براندازي نرم را دارند. موافقان ارسال پارازيت هاي جديد با اعتقاد به اينکه اعتراضات پراکنده به نتيجه دهمين دور انتخابات رياست جمهوري به واسطه اخبار کذب و سياست هاي اين دست رسانه ها به موجي از ناآرامي ها تبديل شدند لذا مقابله با اين امر، اقدامي اضطراري است.
اين در حالي است که به زعم مخالفان نصب سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت زيان هاي اين اقدام به ميزاني است که تبعات زيانباري را بر سلامت شهروندان بر جاي مي گذارد. همين امر سبب شده است مخالفان اين اقدام در مجلس درصدد شناسايي منبع ارسال پارازيت هاي جديد برآيند و در نشست هايشان با وزير ارتباطات که قانوناً مسوول فعاليت هاي مخابراتي کشور است به شناسايي عامل نصب سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت بپردازند. آنچه در اين ميان حائز اهميت است اينکه وزير ارتباطات در پاسخ به سوالات مکرر نمايندگان از منبع ارسال پارازيت ابراز بي اطلاعي مي کند.
در همين راستا مسعود پزشکيان عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس با تاکيد بر اينکه کميسيون بهداشت و درمان همچنان پيگير شناسايي منبع ارسال پارازيت هاي جديد و قديمي است، گفت؛ تاکنون هيچ گزارشي درباره آثار پارازيت ها بر سلامت افراد به مجلس ارائه نشده است.به اين ترتيب آنچه سرگرداني مجلس در رسيدگي به مقوله پارازيت هاي ماهواره يي را دو چندان مي کند اين است که وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات با ابراز بي اطلاعي از منبع ارسال پارازيت ها مجلس را به مقابله با سازماني سوق مي دهد که هويت و جايگاه آن براي نمايندگان ناشناخته است.
*****
گرگها یکدیگر را می دَرَند
تخريب چهره هاي اصولگرا بعد از اصلاح طلبان
نيروهاي حامی دولت کودتا براي ثبت جايگاه شان در قدرت، حذف غيرخودي ها را با پروژه تخريب علي لاريجاني استارت زدند.
موج تخريب چهره هاي نظام سال هاست که در کشور خودنمايي مي کند. گاه با مطرح شدن مسائل روز شدت مي گيرد و گاه با دعوت بزرگان نظام به وحدت گرايي فرود مي يابد. چند صباحي است که اين موج قدرتمندانه بر سابقه سران کشور مي تازد و بسياري از مرزها را درهم شکسته تا جايي که صاحب نامان اصلاح طلب را به بند رانده و سرانش را به ديدارها و گفت وشنودهاي محفلي محدود کرده است و حاميان محمود احمدي نژاد اين روزها سرمست از قدرتي که به دست آورده اند فراتر از اقدامات گذشته شان درون جناح اصولگرا طنازي مي کنند. هرچند سال ها پيش هدايت اين موج به افراطيون جناح راست و در مواردي به چپ نسبت داده مي شد اما اين روزها عاملان اين امر که موفق شده اند اصلاحات را منزوي کنند با نفوذ به درون جريان متبوع شان بين اصولگرايان، خودي و ناخودي قائل شده اند.
اين موج که عهده دار حمايت از جرياني نوپاست قصد دارد اصول و اصولگرايي را که سه دهه است اسباب انسجام آنها را فراهم کرده بازتعريف کند. گو اينکه در پي آن است «اصل حمايت از محمود احمدي نژاد» را به اصول چهل گانه اصولگرايانه اضافه کند. چنانچه با توسل به آن به تمجيد اشخاصي مي پردازد که همگام با احمدي نژاد سکاندار قدرت شان در نظام اتخاذ موضع مي کنند و دايره اصولگرايي را محصور به آن کرده اند و ناديده گرفتن اين اصل را مقدمه حمله ور شدن موج تخريب ها به سمت و سوي فرد يا طيف مذکور مي دانند. مصداق اين امر مدح و ثناي هفته نامه موسسه محمدتقي مصباح يزدي از غلامعلي حدادعادل به خاطر مواضع تندش عليه معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهوري است.
قاسم روانبخش در سرمقاله هفته نامه «پرتو سخن» با ارج نهادن به حداد عادل تخريب علي اردشير لاريجاني را مقدمه چيني کرده است. چنانچه با ايراد گرفتن به برخي مواضع لاريجاني سياست هاي رئيس مجلس را در راستاي جلب رضايت اصلاح طلبان خوانده و آورده است که نقطه مشترک لاريجاني با فراکسيون اقليت چيست؟ آيا اقليت و اصلاح طلبان از لاريجاني چراغ سبزي گرفته اند؟
دبير سياسي مجله مصباح يزدي در گامي فراتر به مقايسه موضع گيري لاريجاني از تريبون صدا و سيما با موضع گيري حداد عادل در مورد معترضان به نتيجه انتخابات پرداخته و عدم موضع گيري صريح از سوي لاريجاني در اين باره و به طور مشخص راهپيمايي روز قدس را محل ايراد دانسته است.
روانبخش در ادامه هجمه هايش عليه لاريجاني به عدم حمايت فراکسيون انقلاب (حاميان احمدي نژاد در مجلس) از لاريجاني در انتخابات اخير اشاره کرده و نوشته است علت کاهش آراي وي در هيات رئيسه فراکسيون اکثريت از 44 به 24 راي مواضع منتقدانه لاريجاني عليه احمدي نژاد بوده است. در نهايت اينکه شاگرد آيت الله مصباح يزدي مدعي شده است مع الاسف لاريجاني بر آن پيماني که در جمع طلاب مدرسه معصوميه در زمان انتخابات مجلس هشتم بست، تا همواره حامي احمدي نژاد باشد، به قدر کافي نماند و امروز به همين دليل پايگاه قبلي اش کم و بيش متزلزل شده است.
«کسب کرسي رياست مجلس از سوي لاريجاني به خاطر پيمانش با احمدي نژاد و متزلزل شدن پايگاه وي به خاطر ناديده گرفتن اين تعهد»، جان کلام روانبخش در اين مقاله بلند است که پيشتر نيز از سوي ديگر شاگردان آيت الله مصباح يزدي همچون مرتضي آقاتهراني معلم اخلاق کابينه احمدي نژاد مورد اشاره قرار گرفته بود. فهرست کردن مواضع لاريجاني و شمردن مواضع منتقدانه وي عليه احمدي نژاد امري است که طي ماه هاي اخير شاگردان آيت الله مصباح در داخل و خارج از مجلس را به خود مشغول کرده است تا با توسل به آن سر بزنگاه جايگاه لاريجاني را مورد هجمه قرار دهند. چنانچه ماه گذشته در اولين اقدام رسمي شان حسين فدايي دبيرکل جمعيت ايثارگران در زمان انتخابات رئيس فراکسيون اکثريت براي حمايت از آقاتهراني در برابر لاريجاني، دست به افشاگري زد و نشستن لاريجاني بر اين مسند را حاصل توافق لاريجاني با احمدي نژاد دانست.
به اين ترتيب اگر اظهارات فدايي را اولين گام و سرمقاله روانبخش را دومين قدم شاگردان مصباح يزدي براي تخريب لاريجاني محسوب کنيم، لاريجاني بايد شاهد گام هاي سوم و چهارم ديگري باشد که خط و نشان کشيدن ها عليه وي را بيشتر از گذشته نمودار مي کند، چرا که به نظر مي رسد اين طيف براي جا انداختن جايگاه و قدرت سياسي اش در کشور قصد دارد اين بار فراتر از تخريب يک چهره عمل کند.
*****
درگيري عصر دیروز در پارك لاله با گاز اشك آور پايان يافت
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 7208
عصردیروز در پارك لاله تهران ميان خانواده هاي كشته شدگان و نيروهاي انتظامي درگيري رخ داد.
به گزارش هرانا به نقل از سلام ، تعدادي از خانواده هاي كشته شده حوادث پس از انتخابات كه امروز در پارك لاله تهران براي ديدار با هنرمندان جمع شده بودند توسط نيروهاي انتظامي پراكنده شدند.
جمعي از خانواده هاي كشته شدگان حوادث بعد از انتخابات كه براي ديدار با هنرمندان سينما و تلوزيون كه از پيش قرار داشتند، آمده بودند به يكباره با تعداد زيادي نيروي انتظامي مواجه شدند كه خواستار پراكنده شدن آنها بودند.
گفتني است نيروهاي نظامي با استفاده از گاز اشك‌ آور آنها را پراكنده كردند.
*****
دکتر سارا پي رزم - کارشناس امور اقتصادی
خصوصي سازي يا اختصاصي سازي...!!
چندي است خبر خريداري سهام مخابرات توسط کنسرسيوم اعتماد مبين متشکل از شرکت توسعه اعتماد (سهامي عام) و شرکت گسترش الکترونيک مبين ايران (سهامي خاص) و شرکت شهريار مهستان (سهامي عام) در صدر اخبار مطبوعات و ديگر رسانه هاي گروهي قرار دارد. متعاقب آن بسياري چه از جرگه سياسيون و چه اقتصاددانان و فعالان سياسي، معامله يادشده را حرکتي خلاف جهت سياست هاي کلي اصل 44 قانون اساسي و به عبارتي ديگر امر «خصوصي سازي» دانستند.
از ديگر سو معامله يادشده با اما و اگرهاي بسياري ديگر هم همراه بود که از مهم ترين آن مي توان به حذف رقيب مزايده «شرکت پيشگامان کوير يزد» در فرصت هاي پاياني و به عبارتي يکه تاز شدن کنسرسيوم اعتماد مبين بنا به اذعان شرکت حذف شده از عرصه رقابت مشعر بود.اين همه و بازتاب آنچه در رسانه هاي گروهي داخل و چه در خبرگزاري هاي خارجي و بين المللي موجب شد بررسي صحت و سقم ايرادات فوق الاشعار در دستور کار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي قرار گيرد. در همين راستا دبيرکل مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز از رسيدگي مجمع به شکايات متعدد واصله (در مقام ناظر بر حسن اجراي سياست هاي کلي اصل 44 قانون اساسي) خبر داد.
1): همان گونه که پيشتر نيز آمد، خصوصي سازي در معناي توسعه بخش هاي غيردولتي و کاهش حجم تصدي گري هاي دولت و افزايش مشارکت مردم در اداره امور کشور آن هم با واگذاري بنگاه ها و شرکت هايي که ادامه فعاليت آنها در بخش دولتي غيرضروري است به بخش غيردولتي بايد وفق ابلاغيه سياست هاي کلي اصل 44 قانون اساسي حداکثر تا پايان برنامه پنج ساله چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي عملي شود؛ سياست هايي که وفق بند (1-2) قسمت الف آن سرمايه گذاري و مالکيت و مديريت کليه امور پست و مخابرات توسط بنگاه ها و نهادهاي عمومي غيردولتي و بخش هاي تعاوني و خصوصي مجاز شمرده شده، به استثناي شبکه هاي مادرمخابراتي، امور واگذاري فرکانس و شبکه هاي اصلي تجزيه و مبادلات و مديريت توزيع خدمات پستي.
مضاف بر اين در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مصوب 11/6/1383 نيز طي موادي معيارهاي کلي و ساز و کار واگذاري ها به بخش غيردولتي مشخص شده است. از جمله طي تبصره 2 ماده 7 قانون يادشده تشکيل شرکت هاي دولتي صرفاً با تصويب مجلس شوراي اسلامي مجاز شمرده شده و تبديل شرکت هايي که سهام شرکت هاي دولتي در آنها کمتر از 50 درصد است، به شرکت دولتي ممنوع است. همچنين وفق بند (د) ماده 145 قانون فوق الذکر مشارکت و سرمايه گذاري هاي جديد شرکت هاي دولتي در ساير شرکت ها و سازمان ها و تفکيک و تکثير آنها در قالب شرکت هاي موسوم به نسل دوم و نظاير آن ممنوع است.
ليکن با همه اين تفاسير کند بودن روند خصوصي سازي و اجرايي نشدن اهداف آن در مدت زمان منظور شده موجب شد انتقادات فراواني از سوي مقامات و مسوولان بلندپايه نظام متوجه اهمال و عدم عنايت کافي دولت در امر مطروحه شود. انتقادات وارده تنها به اين امر خلاصه نشده و واگذاري بنگاه ها و تشکيلات دولتي به شبه دولتي ها و دولتي ها (که موجبات عقيم شدن اهداف خصوصي سازي را فراهم مي سازد) از اهم ديگر موارد آن انتقادات بود. اما نقطه اوج انتقادات را بايد در معامله چندي پيش سهام مخابرات با کنسرسيوم «اعتماد مبين» جست وجو کرد.
صرف نظر از صحت و سقم انتقاد منتقدان آن هم با عنايت به موازين قانوني مبني بر نقض سياست هاي کلي اصل 44 قانون اساسي و قواعد خصوصي سازي، نکته تعجب آور آنکه برخي از مقامات مسوول طي مصاحبه يي جهت پاسخ به ايراد گسترده منتقدان به توجيهي خلاف قانون و موازين حقوقي متمسک شدند. طي همين پاسخگويي (که بخش هايي از آن نيز از رسانه صدا و سيما انتشار يافت) مديرعامل شرکت شهريار مهستان (سهامي عام) در توجيه قانوني بودن معامله پيش گفته و منطبق بودن آن با سياست هاي کلي اصل 44 قانون اساسي و موازين خصوصي سازي ابراز داشتند به جهت اينکه دو شرکت از کنسرسيوم يادشده شرکت سهامي عام بوده و شرکت سهامي عام شرکت دولتي محسوب نمي شود، نتيجتاً معامله فوق الاشعار به جهت دولتي بودن طرف معامله نمي تواند محل مناقشه باشد.2 ): از سوي ديگر مديرعامل شرکت بورس و اوراق بهادار نيز در پاسخ به سوالي درباره اينکه آيا واگذاري صورت گرفته، خصوصي سازي است، اعلام داشتند خريداران سهام دولت (مخابرات) شرکت هاي عام يا خاص بوده و دولتي محسوب نمي شوند.3 به بياني ديگر مسوولان يادشده سهامي عام يا خاص بودن شرکت را مترادف خصوصي و غيردولتي بودن آن دانستند. در همين مجال با عنايت به توجيهات غيرقانوني فوق الذکر تذکار چند نکته از منظر حقوقي مفروض است:
الف- آنچه از تمسک به توجيه غيرقانوني مديرعامل شرکت شهريار مهستان (سهامي عام) مستفاد مي شود اينکه يکي از اعضاي کنسرسيوم، شرکت سهامي خاص است نتيجتاً بايد از آن نيز تعبير به دولتي بودن يکي از اعضاي طرف معامله کرد که نه تنها توجيهي غيرقانوني است بلکه نقض غرض توجيه کنندگان هم هست.
ب- ماده 4 قانون محاسبات عمومي کشور مصوب 1/6/1366 که به عنوان ملاک تشخيص دولتي يا غيردولتي بودن شرکت ها تلقي مي شود، مقرر مي دارد؛ «شرکت دولتي واحد سازماني مشخصي است که با اجازه قانون به صورت شرکت ايجاد مي شود يا به حکم قانون يا دادگاه صالح، ملي شده يا مصادره شده و به عنوان شرکت دولتي شناخته شده باشد و بيش از 50 درصد سرمايه آن متعلق به دولت باشد. هر شرکت تجاري که از طريق سرمايه گذاري شرکت هاي دولتي ايجاد شود، مادام که بيش از 50 درصد سهام آن متعلق به شرکت هاي دولتي است، شرکت دولتي تلقي مي شود.»
مضاف بر اين، ماده 4 قانون مديريت خدمات کشوري نيز به اين موضوع مشعر بوده و مقرر مي دارد؛ «هر شرکت تجاري که از طريق سرمايه گذاري وزارتخانه ها، موسسات دولتي و شرکت هاي دولتي منفرداً يا مشترکاً ايجاد شده مادام که بيش از 50 درصد سهام آن منفرداً يا مشترکاً متعلق به واحدهاي سازماني دولتي باشد، شرکت دولتي است.» لذا با امعان نظر به مواد فوق الذکر مي توان دريافت اولاً؛ لفظ شرکت دولتي در تعريف آن، مطلق و بدون اشاره به سهامي عام يا خاص يا ... به کار رفته است. ثانياً؛ ماده 4 قانون اصلاح قسمتي از قانون تجارت، شرکت سهامي عام را شرکتي معرفي مي کند که موسسان آن قسمتي از سرمايه شرکت را از طريق فروش سهام به مردم تامين مي کنند و شرکت سهامي خاص را هم شرکتي معرفي مي کند که تمام سرمايه آن در موقع تاسيس منحصراً توسط موسسان تامين مي شود.
نتيجتاً نه تنها تامين قسمتي از سرمايه شرکت از طريق فروش سهام به مردم يا به عبارتي ديگر سهامي عام بودن يک شرکت، دليلي جهت خصوصي و غيردولتي بودن آن تلقي نمي شود بلکه اساساً سهامي عام يا خاص بودن شرکتي مدخليتي در تشخيص وضعيت حقوقي آن به لحاظ دولتي يا غيردولتي بودن ندارد و مادام که بيش از 50 درصد سهام آن متعلق به دولت باشد، همچنان شرکت دولتي است.در خصوص دولتي يا غيردولتي بودن طرف معامله سهام مخابرات نيز بايد وضعيت حقوقي سهامداران و همچنين ميزان سهام آنان در شرکت هاي تشکيل دهنده کنسرسيوم اعتماد مبين (وفق ماده 4 قانون محاسبات عمومي کشور) مورد مداقه و بررسي قرار گيرد و اساساً تلقي خصوصي بودن شرکتي به جهت سهامي عام يا خاص بودن موضوعيت ندارد.
در نهایت، توجيه غيرقانوني و خلاف مسلمات حقوقي چاره ساز و حلال شبهات به وجود آمده پيرامون معامله سهام مخابرات نخواهد بود و بي ترديد تنوير افکار عمومي در خصوص معاملاتي به اين درجه اهميت و تاثيرگذاري، نه تنها يک ضرورت تلقي مي شود بلکه حق اطلاع مردم از امور و اتفاقات مملکتي آن را ايجاب مي کند. در سايه همين شفاف سازي که شبهات احتمالي راجع به خروج از مسير خصوصي سازي و ذي نفع نبودن تصميم گيرندگان دولتي در واگذاري ها اساساً مجال بروز و ظهور نمي يابد. شايد بتوان گفت اصولاً هر نوع انحراف از موازين خصوصي سازي را بايد در نگاه کلان و نگرش پيرامون موضوع «مشارکت و اراده مردم در اداره امور کشور و تشويق عموم به سرمايه گذاري» جست وجو کرد؛ نگرشي که در فقدانش آنچه رخ خواهد داد مسلماً نه خصوصي سازي بل «اختصاصي سازي» خواهد بود.
*****
گشت ارشاد بازگشت؛ اين بار به دانشگاه صنعتی شريف
با بازگشايي دانشگاهها در ايران و ادامه ی اعتراضات مدني دانشجويان در اغلب دانشگاهها، موج جديد تهديد و ارعاب در قالب گشتهاي ارشاد شكل گرفته است.
به گزارش هرانا به نقل از ميدان زنان، دانشگاه صنعتي شريف از جمله دانشگاههايي است كه دانشجويان دختر طي سه هفته ي گذشته با تهديدهاي تازه اي در محيط آموزشي مواجه شده اند. به نظر مي رسد گشتهاي ارشاد كه در آستانه ي برگزاري انتخابات به مرخصي رفتند و بعد از اعلام بحث برانگيز نتايج و استقرار دولت كودتا هنوز به خيابانها باز نگشته اند، اين بار ورود به جامعه را از دانشگاههاي پايتخت آغاز كرده اند. بنا بر گزارشهاي رسيده اين بار تهديدها و ورود به حريم خصوصي افراد به "ورودي خواهران" دانشگاه محدود نشده، بلكه زناني با پوشش چادر در گروههاي سه نفره در محوطه ي دانشگاه راه مي روند و به نحوه ي پوشش، آرايش، لاك ناخن، شكل مانتو، و مدل و رنگ موي دختران دانشجو تذكر مي دهند و از آنها تعهد كتبي مي گيرند كه ديگر با چنين ظاهري وارد دانشگاه نشوند. ارشاد دختران تنها به اينجا ختم نمي شود، اگر دانشجويي به اين برخورد منكراتيها اعتراض كنند، به حراست دانشگاه انتقال داده مي شوند و برخوردهاي جدي تري با آنها صورت مي گيرد. بر اساس اين گزارش، دختران دانشجو به سلب امنيت از محيط آموزشي و برخوردهاي خشن پليسي اين افراد اعتراض دارند و خواهان بازگشت آرامش و امنيت به دانشگاه هستند.
*****
امريکا؛ درباره طرح غني سازي باروسيه هماهنگ هستيم
در آستانه دومين نشست ايران و گروه 1+5 خبرگزاري هاي غربي گزارش دادند کشورهاي امريکا، فرانسه و روسيه در اين جلسه براي توافق با ايران درباره فرآوري اورانيوم در خارج از ايران، توافق خواهند کرد. همچنين وزارت خارجه فرانسه نيز با تاييد اين خبر اعلام کرد پاريس، واشنگتن و مسکو مي خواهند ايران به سرعت با صدور اورانيوم با غناي پايين به روسيه براي غني سازي بيشتر موافقت کند.
نمايندگان ايران و 1+5 نهم مهرماه بعد از يک سال و نيم مجدداً در ژنو پاي ميز مذاکره نشستند و از قضا بنابر توافقات صورت گرفته طرفين از اين ديدار ابراز رضايت کردند چرا که تهران طي توافق اصولي پذيرفت ضمن ارائه اورانيوم هاي 5/3 درصد غني شده به کشور ثالثي همچون روسيه، اورانيوم 20 درصد غني شده را از اين کشور دريافت کند. در همين حال ايران از صدور اجازه بازديد بازرسان آژانس از سايت جديد غني سازي در نزديکي قم خبر داد. طرفين همچنين قرار برپايي دور ديگر نشستي در تاريخ 27 مهر را گذاشتند.
*****
مقاله ای قابل تعمق از روزنامه اعتماد که تا چند ساعت دیگر انتشار خواهد یافت؛
شاپور اسماعیلیان - وکیل دادگستری:
محورهاي مهم تامين شرايط محاکمه عادلانه
«هيچ کس نبايد جرات کند و به خود حق دهد که خلاف قانون حکم کند و حقوق شهروندان را ضايع کند. من در اين راستا نسبت به احدي گذشت نخواهم کرد و خاطيان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد... قوه قضائيه چهره نظام و وجهه آن است... حکم عادلانه و اجراي عدالت توقع اصلي از اين نهاد است... تساوي در مقابل قانون عدالت است و قانون گريزي خلاف عدالت... قانونمداري بايد شعار اصلي همه باشد و مدار عمل براي همه.»
اين بيانات زيبا، بخشي از سخنان آيت الله صادق لاريجاني رئيس جديد قوه قضائيه در مراسم توديع و معارفه روساي قديم و جديد قوه قضائيه است. (به نقل از روزنامه اعتماد، 27/5/88) وي در بخش ديگري از اين سخنان افزوده است؛ «خلأهاي فراواني غدر دستگاه قضاييفوجود دارد که بايد با حفظ اولويت به آنها پرداخت. از جمله اين خلأها، نيروي انساني آزموده و سالم است... استقلال قاضي حافظ سلامت و امنيت قضايي است.» (به نقل از همان منبع) در همين مراسم که روساي قواي مجريه و مقننه و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور داشتند هر کدام به فراخور مناسبت مطالبي بيان داشتند.هاشمي رفسنجاني بر به نبود قضاوت عادلانه در جامعه هشدار داد. رئيس قوه مقننه تاکيد کرد تيغ عدالت عدليه بايد با شجاعت عمل کند. قوه قضائيه يک بند بيشتر ندارد و آن تکيه بر قانون است.
رئيس دولت دهم گفت اگر صاحبان قدرت پاي ميز محاکمه کشيده شوند، پايين دستي ها جرات تخلف نخواهند داشت. رئيس سابق قوه قضائيه در اين مراسم گفت دستگاه قضايي نبايد از جريانات سياسي، احزاب، گروه ها و دستگاه هاي ديگر تاثير پذيرد و توصيه پذير باشد. وي با اشاره به کثرت پرونده ها در محاکم خاطرنشان کرد سيستم اداري کشور به گونه يي بوده که منجر به به وجود آمدن اين همه پرونده شده است...امنيت حقوقي و اجراي عدالت زماني تحقق مي يابد که سرچشمه هاي تضييع حقوق اشخاص اصلاح شود. (همان منبع)بدون ترديد اين سخنان مسوولان نظام در يک رويکرد کلي آسيب شناسانه، زيبا، حائز اهميت و مبتني بر لزوم تبعيت همه از قانونمداري است؛ شعاري که به کرات از سوي سران عدالت و به مناسبت هاي مختلف مطرح شده است و آخرين کلام اين شعارها اغلب اين بوده که براي رسيدن به وضعيت مطلوب در دستگاه قضايي راه طولاني است.
اما به نظر مي رسد در شرايط کنوني و به ويژه در واپسين ماه هاي تصدي رئيس سابق قوه قضائيه، عملکرد دستگاه قضايي خواه در قضا به مفهوم خاص (دادرسي عادلانه) و خواه در تقيد به قانون از ابعاد مختلف مورد انتقاد بيشتر قرار گرفته است، به خصوص در عرصه اخير (عدم قانون گرايي)، از ناحيه قوه قضائيه اخيراً اقداماتي صورت گرفته يا در شرف انجام است که در صورت تحقق آنها، خدشه جبران ناپذيري به تضمين هاي حقوق شهروندي و حق برخورداري از محاکمه عادلانه وارد خواهد شد و چنانچه رئيس جديد قوه قضائيه به لحاظ اهميت موضوع، اقدامات عاجلي در راستاي توقف اين روند تضييع کننده حقوق شهروندي انجام ندهند، نبايد توقع داشت شعارهاي «حکم عادلانه و اجراي عدالت» و «قانونمداري» تحقق عيني پيدا کند.
با وجود تلاش هاي رئيس سابق قوه قضائيه در راستاي اصلاحات قضايي و شجاعت در احياي دادسراها و تاکيد مکرر بر اجتناب از جنس محوري، تدوين و اجراي برخي از دستورالعمل ها و آيين نامه هاي فراقانوني (خلاف قوانين عادي و اساسي) را مي توان از عملکردهاي انتقادبرانگيز وي برشمرد. به عنوان مثال بايد از تشکيل ستادهاي حفاظت اجتماعي، آغاز و تداوم فعاليت شوراهاي حل اختلاف در قالب دستورالعمل هاي فراقانوني و از همه مهم تر و حيرت انگيز تر، تصويب آيين نامه اجرايي لايحه استقلال کانون وکلا (مصوب 27/3/88) در بحبوحه رخدادهاي بعد از انتخابات اخير ياد کرد که بنا بر قولي با اجراي آن «بر مزار وکيل آزاد و مستقل کتيبه انالله و انا اليه راجعون گذاشته مي شود.» (دکتر بهروز تقي خاني، يادداشت اين است حرف من، شماره 37، خبرنامه کانون وکلاي اصفهان)
نگارنده در اين نوشتار، بنا به تجارب قضايي خود درصدد نقد تحليلي مطالب مطرح و آسيب شناسي سه دهه عملکرد دستگاه قضايي نيست و طي مقالات متعدد خود در سال هاي اخير همواره به آخرين بيان آيت الله شاهرودي معتقد بوده و هست که امنيت قضايي و اجراي عدالت اصولاً زماني تحقق مي يابد که سرچشمه هاي تضييع حقوق اشخاص غسيستم اجرايي و اداري ناکارآمد کشورف اصلاح شود و به سخن ديگر آسيب هاي اجتماعي مهار شود و همين طور زمينه هاي «تبعيضات ناروا» از بين رفته و شعار تساوي عموم در برابر قانون واقعيت پيدا کند. والا از عدليه از برخي جهات مظلوم و از قضات اغلب خسته و گرفتار سيل پرونده ها و درگير مقررات بعضاً نارسا يا تحت مديريت برخي روساي احياناً داراي گرايش يا سليقه هاي خاص که ارتقاي شغلي قضات بستگي به نظر آنان است، نمي توان و نبايد انتظار داشت امنيت قضايي عادلانه را براي همه و در هر شرايط تامين کنند.
اگرچه بنا به گفته برخي از حقوقدانان برجسته «مقامات قضايي صالح و سالم و صادقغ فارغ از بحث داشتن يا نداشتن دانش قضايي روز ف بدنه اصلي قوه قضائيه را تشکيل مي دهند و اکثريت قريب به اتفاق را دارند» (نگاه کنيد به بهمن کشاورز، نوشتار رئيس نو و چالش هاي کهنه، روزنامه اعتماد،(27/5/88)، اما داشتن چنين انتظاري از برخي نيروهاي انساني که بالطبع تعداد آنها در دستگاه هاي اجرايي کمتر از دستگاه قضايي نيست، تصوري عبث است.
به نظر نگارنده آنچه رئيس جديد قوه قضائيه در سخنان خود مورد تاکيد قرار داده و از اولويت هاي برنامه هاي خود برشمرده است در يک کلام به «ضرورت تامين شرايط محاکمه عادلانه» خلاصه مي شود. تامين و تضمين اين شرايط در عمل و نه شعار مي تواند اعتماد دوباره شهروندان را به عملکرد قوه قضائيه بازگردانده و بر وجهه اين دستگاه بيفزايد. «ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون- بند 14 از اصل سوم ق. اساسي» که اينک بعد از 30 سال به عنوان شعار اصلي رئيس جديد قوه قضائيه مطرح شده گوياي اين واقعيت است که با گسترش بي اعتمادي به عملکرد دستگاه قضايي و يأس از برخورداري همگان از شرايط محاکمه عادلانه (اعم از حق دادخواهي يا دفاع) موجب نوميدي اغلب شهروندان بلکه نگراني برخي از شخصيت ها و مسوولان عالي رتبه نظام شده است.
اعلاميه هاي حقوق بشري و کنوانسيون هاي جهاني در زمينه حقوق مدني و سياسي بر ضرورت حق برخورداري شهروندان از محاکمه عادلانه تاکيد کرده اند. ماده 10 اعلاميه جهاني حقوق بشر مصوب 1948 مي گويد؛ «هر کس با مساوات کامل حق دارد به دعوايش به وسيله دادگاه مستقل و بي طرفي، منصفانه و علناً رسيدگي بشود و چنين دادگاهي درباره حقوق و الزامات او يا هر اتهام جزايي که به او توجه کرده باشد، اتخاذ تصميم کند.» و بند (ه) اعلاميه اسلامي حقوق بشر مصوب 1990 مقرر مي دارد؛ متهم، بي گناه است تا اينکه محکوميت اش از راه محاکمه عادلانه يي که همه تضمين ها براي دفاع از او فراهم باشد، ثابت شود. و همين طور در ماده 14 ميثاق حقوق مدني و سياسي مصوب 1966 آمده است؛ «همه در مقابل دادگاه ها و محاکم دادگستري برابر هستند. هر کس حق دارد به اينکه به دادخواهي او منصفانه و علني در يک دادگاه صالح، مستقل و بي طرف تشکيل شده طبق قانون رسيدگي شود و آن دادگاه درباره حقانيت اتهامات جزايي او يا اختلافات راجع به حقوق و الزامات امور مدني اتخاذ تصميم کند...»و بالاخره قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران طي اصول متعدد از جمله 32 ، 34 الي 39 حق برخورداري از محاکمه عادلانه را پذيرفته و در بندهاي 9 و 14 اصل سوم بر رفع تبعيضات ناروا، ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون تاکيد ورزيده است.
به نظر مي رسد براي تامين شرايط محاکمه عادلانه اصلاحات اساسي در سه محور مهم بايد در اولويت کاري رئيس قوه قضائيه قرار گيرد. هرچند برخي از اين اصلاحات (مانند تربيت قضات فاضل و شايسته) نيازمند زمان طولاني است. اين سه محور عبارتند از:
1- ايجاد سيستم دادرسي مناسب و کارآمد به نحوي که امکان رسيدگي بي طرفانه، مستقل، منصفانه و توام با دقت و سرعت نسبت به اتهامات جزايي يا اختلافات راجع به حقوق و الزامات شهروندان با به کارگيري آن سيستم ميسر شود. (نگاه کنيد به شرايط محاکمه عادلانه از نگارنده، نشريه مأوي، شماره 278 ، 20/12/82) به عنوان نمونه در سيستم دادرسي فعلي رسيدگي به جرائم تا مجازات قانوني سه ميليون تومان برخلاف اصول متعدد قانون اساسي به اشخاص فاقد تخصص و صلاحيت قضا در شوراهاي حل اختلاف واگذار شده. همين طور قاضي واحد شورا که مي تواند يک داديار کم سابقه دادسرا باشد، در امور حقوقي تا نصاب پنج ميليون تومان خواسته مجاز به صدور حکم است. همين طور چنين شخصي مرجع تجديدنظر آراي شوراست، (نگاه کنيد به مقاله قانون شوراي حل اختلاف يا طرح تحول نظام قضايي از نگارنده، روزنامه اعتماد ملي28/10/87) يا در نظر داشته باشيد نحوه رسيدگي به جرائم در دادسراهاي بدون آيين دادرسي کيفري مناسب را يا اصلاحات مربوط به ماده 18 را که تشخيص خلاف بين شرع در آراي قطعي را توسط رئيس قوه قضائيه پيش بيني کرده و به لازم الاجرا بودن احکام قطعي لطمه زده است.
2- تصويب و اجراي مقررات مربوط به تضمين حقوق اصحاب دعوا و به ويژه متهم شرط ديگر حق برخورداري از محاکمه عادلانه است به طوري که با وجود اين تضمين ها امکان احقاق حق و دادخواهي فراهم شده و شهروند متهم به ارتکاب جرم يا ناکرده بزه در مقابل سوءاستفاده احتمالي قدرت عمومي (حاکميت يا دولت در مفهوم اعم) از تعقيب ناروا در امان باشد و پيش شرط چنين رويکردي حق برخورداري از وکيل غيروابسته به حاکميت است. در حالي که در شرايط کنوني برخي از اقدامات قوه قضائيه از جمله اصلاح آيين نامه اجرايي لايحه استقلال کانون وکلا توسط رئيس سابق قوه قضائيه و تهيه طرح جامع وکالت دادگستري مورد انتقاد است. هرچند بازتاب انتقادات وکلا، رسانه ها و برخي نهادهاي مدني باعث شده اجراي آيين نامه مرقوم تا شش ماه متوقف شود اما بايد ديد رئيس جديد قوه قضائيه با وجود تاکيد به قانونمداري و اجراي عدالت و حفظ حقوق شهروندي چه واکنش يا اقدامي را در قبال اين رويکردهاي مبتني بر تضييع حق دفاع شهروندان و خدشه به شرايط محاکمه عادلانه معمول مي دارند؟
3- استخدام و به کارگيري قضات عادل و شايسته و به ويژه توانمند از حيث تسلط به دانش قضايي روز يکي از مهم ترين شرايط حق برخورداري از محاکمه عادلانه است زيرا ضعف دانش قضايي دادرس و مستقل نبودن وي ارکان دادرسي عادلانه را متزلزل مي کند. چگونه مي توان انتظار داشت قاضي با وجود عدم آشنايي کامل به قوانين، اصول و موازين قضايي بي طرفي و عدالت را رعايت کند. متاسفانه قوه قضائيه از کمبود قضات فاضل و توانمند رنج مي برد به طوري که به مناسبت هاي گوناگون اغلب سران عدالت اين موضوع را مورد تاييد قرار داده اند. آمار آراي منقوض و به ويژه ضعف کيفي آرا خود مويد اين قضيه است. مرحوم آيت الله مروي معاون اول اسبق قوه قضائيه در همايش سال 1380 مسوولان آموزش قضات ضمن تاکيد بر ضرورت آموزش مستمر قضات اظهار داشت؛ «متاسفانه قضات ما به لحاظ آموزش و سواد حقوقي در سطح پاييني قرار دارندغ...ف با توجه به کمبودي که داشتيم در انتخاب و گزينش قضات از خيلي ارزش ها چشم پوشي کرديم لذا در برخي موارد نيروهايي انتخاب شدند که هيچ گونه شايستگي در زمينه قضاوت نداشتند.» (روزنامه حيات نو، شماره 514 ، 18 بهمن 1380)اگرچه در زمان مديريت آيت الله شاهرودي برنامه هاي گسترده يي در زمينه آموزش قضات تدوين و به مرحله اجرا درآمده است اما واقعيت اين است که اغلب اين آموزش ها به لحاظ تراکم کاري قضات يا ضعف بنيه علمي برخي از آنان و به خصوص نداشتن انگيزه لازم به نحو مطلوب اثربخش نبوده است و هرچند ظاهراً دستگاه قضايي اخيراً بر سياست «نخبه گزيني» در استخدام قضات تاکيد کرده است اما بعيد به نظر مي رسد به لحاظ چالش هاي موجود از جمله فقر امکانات مالي دستگاه قضايي و عدم رغبت اغلب دانش آموختگان نخبه دانشگاه هاي داراي رتبه علمي بالا به خدمت در اين دستگاه اين سياست در کوتاه مدت عملي شود. به هرحال افزون بر تدوين برنامه هاي جامع و سختگيرانه در جذب قضات، به گفته يک حقوقدان شهير «بايد در تامين نيروي انساني دادگاه ها نهايت دقت به عمل آيد و شايستگي فردفرد قضات غاز هر حيثفî ارزيابي و از طرف يک هيات صالحه مورد تاييد قرار گيرد.» (نگاه کنيد به دکتر محمود آخوندي، آيين دادرسي کيفري، جلد چهارم، ص 314)
*****
62 درصد ارزش بورس ايران در اختيار 18 شرکت
18 شرکت بزرگ بورس با ارزش روز يک تا هشت هزار ميليارد توماني به تنهايي 3/62 درصد از ارزش 62 هزار ميليارد تومان بازار سهام ايران را در اختيار گرفته اند.بررسي هاي فارس از آخرين وضعيت ارزش روز شرکت هاي بورسي نشان مي دهد از ميان 335 شرکت حاضر در بازارهاي اول و دوم، 18 شرکت بالغ بر 62 درصد از ارزش 62 هزار ميليارد توماني را در دست دارند. بر اساس اين گزارش، در اين ميان شرکت مخابرات (که با سرمايه بيش از 5/4 هزار ميليارد توماني بزرگ ترين شرکت بورس از لحاظ سرمايه اسمي است) کماکان رتبه اول بزرگ ترين شرکت از لحاظ ارزش روز را حفظ کرده و با هشت هزار ميليارد تومان همچنان در صدر شرکت هاي بورس ايستاده است. اين شرکت به تنهايي 7/12 درصد از کل ارزش بازار را تصاحب کرده است. بعد از مخابرات شرکت هاي ملي مس، فولاد مبارکه و پالايش نفت اصفهان به ترتيب با ارزش 1/4 ، 2/3 و 9/2 هزار ميليارد توماني ايستاده اند و 5/6 ، 5 و 6/4 درصد از ارزش بازار سهام را به خود اختصاص داده اند. نکته جالب توجه در اين چهار شرکت بزرگ بورس اين است که شرکت هاي ياد شده در گروه شرکت هاي صدر اصل 44 قرار دارند که از بهمن 85 تا سال گذشته وارد بورس شده اند. در ادامه اين شرکت ها، کشتيراني، مپنا، بانک پارسيان، بانک صادرات، چادرملو و سرمايه گذاري غدير قرار دارند که با ارزش روز 4/2 تا 5/1 هزار ميليارد تومان در رتبه هاي پنجم تا دهم جدول بزرگان بورس ايستاده اند. اين شش شرکت بين 8/3 تا 4/2 درصد از ارزش کل بازار را به نام خود کرده اند. بر اساس اين گزارش، اين 10 شرکت در حالي 4/46 درصد از ارزش 62 هزار ميليارد توماني را در اختيار دارند که شرکت هاي سرمايه گذاري اميد، بانک ملت، سايپا، گل گهر، بانک تجارت، صندوق بازنشستگي، پتروشيمي خارک و فولاد خوزستان با ارزش روز هزار و 500 تا بيش از هزار ميليارد توماني بين 4/2 تا 6/1 درصد از ارزش روز را دارا هستند.
*****
پسري 2 ساله؛ با ضريب هوشي اينشتين
اسکار ريگلي يک پسر دو ساله که ضريب هوشي برابر با اينشتين و استفان هاوکينگ را داراست، به يکي از کوچک ترين افراد پذيرفته شده در بنياد منسا تبديل شد. وي در حالي در آزمون هوش موسسه استنفورد به اين امتياز دست پيدا کرده است که تست هاي اين موسسه امکان سنجش هوش بيش از 160 را نداشته اند. جو، پدر اسکار يک متخصص 29 ساله آي تي است و مي گويد اسکار اخيراً با مادرش در مورد چرخه توليد مثل پنگوئن ها صحبت کرده است؛ «ما مي دانستيم که کودک مان يک چيز متفاوت نسبت به سايرين دارد. من به وضوح آن روزي را مي بينم که وي برگردد و به من بگويد تو يک سبک مغز هستي.»
به نوشته ديلي تلگراف، هانا 26 ساله مادر اين کودک مي گويد او دامنه لغات بسيار گسترده يي دارد و قادر به ساخت جملات پيچيده است. جان استيونج مدير اجرايي موسسه منسا (افراد داراي ضريب هوشي بالا) پذيرفتن اسکار در اين موسسه را با دو سال و پنج ماه و 11 روز سن تاييد کرده است. پيش از اين کوچک ترين عضو منسا، اليز تان رابرتس از لندن بود که با ضريب هوشي برابر 156 در سن دو سال و چهار ماه و 14 روز پذيرفته شده بود.
*****
مازیار بهاری آزاد شد
مازیار بهاری، مستندساز و روزنامه‌نگار ایرانی-کانادایی بعد از تحمل چهارماه و اندی حبس امروز از زندان اوین آزاد شد.
این مستندساز ایرانی که که در حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده بود امروز با سپردن وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
*****
اعلام نگراني مديران وزارت علوم از برخي فعاليت هاي دانشجويي
مشاهده رگه هايي از فعاليت طيف علامه..!!
مشکل وزارت علوم با اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان (دفتر تحکيم وحدت - طيف علامه) همچنان ادامه دارد، چنان که روز گذشته نيز، مانند سال گذشته، چندين تن از مديران وزارت علوم در اظهارنظرهاي جداگانه يي بار ديگر بر «غيرقانوني» بودن طيف علامه تاکيد کرده و به دانشجويان اخطار دادند در صورت همراهي و همکاري با اين طيف، با آنها برخورد قانوني خواهد شد.
اين جملات اگرچه جملات آشنايي است و طي سال هاي گذشته بارها نمونه آن از زبان مسوولان وزارت علوم شنيده شده است، اما نکته قابل توجه آنجا است که در گير و دار انتخابات و فعاليت دانشگاه ها، نه تنها برخوردي با اين طيف صورت نگرفت، بلکه براي برخي فعاليت هاي دانشجويان نزديک به آن نيز مانعي به وجود نيامد. با اين حال ديروز خبرگزاري مهر بار ديگر درباره سرنوشت اين طيف و انجمن هاي وابسته از مسوولان وزارت علوم پرسيد و گزارش هايي را در اين باره به چاپ رساند.
غلامرضا خواجه سروي - قائم مقام معاون فرهنگي وزير علوم- که بيشتر از ساير همکاران خود درباره دفتر تحکيم صحبت کرده است، پس از چند ماه بار ديگر سخنان سابق خود را چنين پي گرفت که «فقط يک دفتر تحکيم وحدت قانوني و رسمي در کشور وجود دارد و عنواني با نام «تحکيم طيف علامه» به طور کلي غيرقانوني است.» خواجه سروي با بيان اين مطلب افزود؛ «اگر مجموعه يي در دانشگاهي فعاليتي داشته باشد که در آن خود را ملزم به موارد اعتقادي طيف علامه بداند اين فعاليت غيرقانوني است و دانشگاه بايد از فعاليت شان جلوگيري به عمل آورد.»
قائم مقام معاون فرهنگي و اجتماعي وزير علوم البته به مشابهت فعاليت هاي اعضاي طيف علامه با اقدامات «خلاف»ي که در بيرون دانشگاه انجام مي شود اشاره کرد و گفت؛ «عمل افرادي که تحت عنوان غيرقانوني انجمن اسلامي طيف علامه فعاليت مي کنند مانند خيلي از اقدامات خلافي است که در جامعه نيز اتفاق مي افتد بنابراين هر کسي که تحت اين عنوان غيرقانوني اقدامي انجام مي دهد بايد پاسخگوي اقدامات خود باشد.» از سوي ديگر مديرکل امور فرهنگي وزارتخانه هم پا به پاي خواجه سروي آمد و اعلام کرد نگران فعاليت «رگه هايي از فعاليت طيف علامه تحکيم وحدت در دانشگاه ها» است. محسن اسلامي هشدار داد؛ «هيات هاي نظارت دانشگاه ها موظفند اگر در دانشگاهي به نام تشکلي که هيچ گونه مجوزي ندارد اتفاقي صورت مي گيرد به طور جدي پيگيري کنند.»
اسلامي ادامه داد؛ «اتفاقي که در برخي دانشگاه ها مشاهده مي شود اين است که بعضاً بيانيه يا خبري به نام يک انجمن مطرح مي شود در حالي که اصلاً اين انجمن داراي جايگاه قانوني نيست و اصلاً وجود خارجي ندارد و صرفاً منبعث از دو يا سه نفر است که در سال هاي پيش فعاليتي داشته اند و اکنون صرفاً عنوان تشکل را به دوش مي کشند و بحث هاي خود را مطرح مي کنند.» او افزود؛ «وزارت علوم مکرراً هيات هاي نظارت دانشگاه ها را به اين نکته توجه مي دهد که اگر در دانشگاه به نام تشکلي که هيچ گونه مجوزي ندارد اتفاقي صورت گيرد يا بيانيه يي صادر شود بايد موضوع توسط هيات نظارت پيگيري شود. در جلسات مختلف که با هيات هاي نظارت دانشگاه ها برگزار شده مرتب توجه داده ايم که از عملکرد سليقه يي نيز پرهيز شود و طبق قانون عمل شود.»
محسن اسلامي درباره مشاهده رگه هايي از فعاليت طيف علامه تحکيم وحدت که غيرقانوني اعلام شده است، گفت؛ «هيات مرکزي مشترک نظارت بر تشکل هاي اسلامي دانشگاهيان، وزارتخانه هاي علوم و بهداشت اواخر سال گذشته مصوبه يي مبني بر غيرقانوني بودن انجمن هاي اسلامي پيرو طيف علامه دفتر تحکيم وحدت داشت و بر اساس اين مصوبه به دانشگاه ها ابلاغ شد که اعطاي مجوز به برنامه در قالب اين طيف داراي ايراد قانوني است.»او افزود؛ «آن دسته از انجمن هاي اسلامي که در طيف علامه نبودند، اعلام کردند بر اساس سياق و مرام انجمن هاي طيف علامه فعاليت نمي کنند بنابراين فعاليت قانوني خود را ادامه دادند اما آن دسته که مرامي منطبق بر طيف علامه اتخاذ کردند، خود به خود غيرقانوني هستند و حق ادامه فعاليت ندارند و اگر هم فعاليت مي کنند، فعاليت شان غيرقانوني است.»
مديرکل امور فرهنگي وزارت علوم تاکيد کرد؛ «آنچه وزارت علوم در دولت دهم تشويق مي کند و دکتر دانشجو نيز تاکيد دارد، اين است که فضاي دانشگاه ها بايد کاملاً فعالانه در حوزه سياسي جلو رود و حرف ها گفته شود و نظرات شنيده شود البته در مسير قانوني.»
اين در شرايطي است که روزهاي گذشته هم برخي روساي دانشگاه ها به گونه يي درباره فعاليت اعضاي طيف علامه تحکيم صحبت کرده اند که انگار تا پيش از اين دانشجويان هيچ فعاليتي در دانشگاه نداشته اند. رئيس دانشگاه بوعلي همدان گفته بود؛ «هنوز 15-10 نفر از ايادي آنها غاعضاي طيف علامه تحکيمف در دانشگاه هستند.»
*****
پارک وي تا تجريش هم يک طرفه مي شود
معاونت حمل و نقل و ترافيک شهرداري تهران از اجراي حتمي طرح يک طرفه شدن خيابان وليعصر از پارک وي تا تجريش تا قبل از پايان سال خبر داد. سيدجعفر تشکري هاشمي در گفت وگو با مهر با اعلام اين مطلب تاکيد کرد؛ به دليل آغاز نيمه دوم سال و همچنين شروع سال تحصيلي جديد و بالا رفتن ميزان ترافيک شهري فعلاً اين طرح با تاخير همراه شده است اما مطمئناً شهرداري در اجراي آن ترديدي ندارد. اين مقام مسوول در شهرداري تهران افزود؛ در شرايط کنوني با توجه به عدم تکميل و توسعه کامل خطوط مترو استفاده مطلوب و حداکثري از حمل و نقل اتوبوسي و به ويژه مسيرهاي ويژه اتوبوس هاي تندرو، بهترين راهکار مقابله با ترافيک شهر تهران است. وي با اشاره به هماهنگي هايي که در اين خصوص با دستگاه هاي مختلف انجام شده است، اظهار داشت؛ راهنمايي و رانندگي، شوراي شهر، معاونت حمل و نقل و ترافيک شهرداري تهران و مشاوران پروژه در مورد چگونگي جزييات طرح تبادل نظرهاي لازم را انجام داده اند.تشکري هاشمي افزود؛ يک طرفه شدن خيابان وليعصر از خيابان بهشتي تا پارک وي اگر چه در روزهاي ابتدايي با مشکلات و سختي هايي براي شهروندان همراه شد اما در نهايت و با رسيدن به شرايط ثبات مزيت هاي خود را در راستاي تسهيل ترافيک تهران اثبات کرد و بدون ترديد مي توان پيش بيني کرد ادامه يافتن طرح تا ميدان تجريش به همين شکل نتايج مثبتي خواهد داشت.
معاونت حمل و نقل و ترافيک شهرداري تهران در پاسخ به سوالي در رابطه با صحت شايعاتي مبني بر درخواست ارگان هاي امنيتي براي يک طرفه شدن خيابان وليعصر تاکيد کرد؛ اين مساله صحت ندارد چون طرح هاي ترافيکي شهر تهران بيش از همه براي روان سازي حمل و نقل وسايل نقليه و کمک به جابه جايي راحت مسافران شهري است و نمي توان در رابطه با مساله يي با اين درجه از اهميت طرحي يک شبه و فاقد کارشناسي را اجرا کرد.
آغاز بررسي ها براي تغيير کاربري فرحزاد
رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ گفت؛ کارگروه مشترکي از شهرداري تهران و نيروي انتظامي تشکيل شده و در حال بررسي موضوع تغيير کاربري دره فرحزاد است. سرهنگ جواد کشفي در گفت وگو با ايلنا گفت؛ در بحث تثبيت دره فرحزاد که پاکسازي آن از حضور معتادان يا خرده فروشان مواد مخدر دو هفته پيش انجام شد هم اکنون دو اکيپ از يگان امداد در محل مستقر است و تا زمان تثبيت منطقه مستقر خواهد بود. وي افزود؛ کارگروهي مشترک از شهرداري تهران و نيروي انتظامي تشکيل شده و در حال بررسي تغيير کاربري فرحزاد است و بايد مالکان برخي باغ ها را نيز شناسايي کنند. او ادامه داد؛ طرح پاکسازي فلکه دوم صادقيه از حضور معتادان و خرده فروشان مواد مخدر نيز به زودي اجرا مي شود.
*****
حضور فتحي هم در جشنواره تئاتر قطعي نيست
در فهرست نمايش هاي بخش چشم انداز بيست و هشتمين جشنواره تئاتر فجر در حالي نام حسن فتحي و بهرام بيضايي اعلام شد که اثري از نام بسياري از نمايشنامه نويسان و کارگردانان مطرح تئاتر که در جشنواره ها حضور ثابت دارند، نيست. شايد دليل اينکه بيضايي در مصاحبه يي حضورش در جشنواره را تاييد نکرد و حسن فتحي هم حضورش را قطعي ندانست، همين باشد.
حسن فتحي که پس از مدت ها دوري از عرصه تئاتر نامش با نمايش «آنتيگونه» در فهرست اسامي اعلام شده بخش چشم انداز جشنواره تئاتر قرار گرفت، درباره حضورش در بخش چشم انداز بيست و هشتمين جشنواره تئاتر فجر گفت؛ «اگر فيلمبرداري فيلم جديدم بر اساس پيش بيني هاي انجام شده به پايان برسد، امکان حضور در جشنواره تئاتر فجر را پيدا مي کنم در غير اين صورت نمايش «آنتيگونه» را براي اجراي عمومي آماده خواهم کرد.»
به گزارش ايسنا اين کارگردان تئاتر و سينما با بيان اين مطلب ادامه داد؛ «قصد دارم نمايش «آنتيگونه» را با استفاده از شيوه زار اجرا کنم و ممکن است براي بازنويسي متن اصلي «سوفوکل» از همراهي يک يا دو نمايشنامه نويس استفاده کنم.» حسن فتحي که فيلمبرداري سومين ساخته سينمايي اش «کيفر» را از اواخر مهر آغاز مي کند، درباره اين پروژه سينمايي هم توضيح داد؛ «بخش هايي از فيلم در تهران و بخش هاي ديگري در توکيو فيلمبرداري مي شود و برنامه ريزي ما به گونه يي است که فيلمبرداري در دو ماه به پايان برسد.» سومين فيلم حسن فتحي که فيلمنامه آن را عليرضا نادري نوشته است، قصه يي اجتماعي و معاصر دارد که با حضور بازيگراني چون مريلا زارعي، امير جعفري، هانيه توسلي و مصطفي زماني فيلمبرداري مي شود.
در بخش هاي مربوط به «توکيو» نيز يک بازيگر زن ژاپني اين گروه را همراهي خواهد کرد. نام عليرضا نادري نيز در فهرست کارگردانان شرکت کننده در جشنواره تئاتر فجر وجود نداشت. حسن فتحي پيش از اين قصد داشت نمايشنامه «مردي براي تمام فصول» را اجرا کند، اما به دليل علاقه مندي بهمن فرمان آرا به اجراي اين نمايش، تصميم خود را تغيير داد و حال قصد دارد نمايشنامه «آنتيگونه» را اجرا کند.
*****
مخالفت وزارت اطلاعات با تبدیل قرار بازداشت عاطفه نبوی و آزادی او
وزارت اطلاعات، با تبدیل قرار بازداشت عاطفه نبوی به قرار وثیقه و ‌آزادی او مخالفت کرد. نسرین ستوده، وکیل این زندانی سیاسی که روز شنبه برای پیگیری وضعیت پرونده موکلش و تلاش برای تبدیل قرار بازداشت وی، به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، از اعمال نظر وزارت اطلاعات و مخالفت با آزادی او به قید وثیقه خبر داد.
به گزارش هرانا به نقل از کمیته گزارشگران حقوق بشر ، عاطفه نبوی، فعال دانشجویی که در جریان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 25 خردادماه به همراه پسرعموی خود ضیاء‌الدین نبوی و جمعی از دوستانش بازداشت شده بود، پس از تحمل 97 روز بازداشت در بند209 به قرنطینه بند نسوان معروف به بند متادون انتقال یافت و به مدت دو هفته در آنجا نگهداری شد. وی هم‌اکنون به همراه شبنم مددزاده و شماری دیگر از زندانیان سیاسی در بند نسوان زندان اوین نگهداری میشود
پرونده نبوی هم‌اکنون به شعبه 12 دادگاه انقلاب ارسال شده وقراراست دادگاه رسیدگی به اتهامات وی روز 8 آذرماه برگزار شود. اتهام عاطفه نبوی در این پرونده "محاربه" از طریق " ارتباط با سازمان مجاهدین خلق" ذکر شده است. با این وجود نسرین ستوده، می گوید:" هیچ مدرکی دال بر اثبات این اتهام وجود ندارد و تنها دلیل ایراد این اتهام به وی، نسبت های فامیلی عاطفه نبوی است."
همچنین عاطفه نبوی از جمله دانشجویانی است که در کنکور کارشناسی ارشد امسال، ستاره دار و از ادامه تحصیل محروم شده است.
*****
صدور حکم تعلیق برای ۴ دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف
گزارش های رسیده از افزایش فشارها بر دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف حکایت می کند. در همین زمینه تاکنون دست کم ۶ دانشجوی این دانشگاه به کمیته انضباطی احضار و برای ۴ تن از آنان حکم یک ترم محرومیت از تحصیل صادر شده است.
اتهام این دانشجویان شرکت در تجمع اعتراض به حضور وزیر علوم، کامران دانشجو، است که هفتم مهر ماه برگزار شد. بنابر حکم کمیته انضباطی، این دانشجویان ضمن آن که برای یک نیم سال از تحصیل محروم شده اند، در این مدت حق ورود به دانشگاه را ندارند. مرجع صادر کننده این حکم اعلام کرده حکم یاد شده «اولیه» بوده و قابل تجدید نظر خواهی است.
نکته جالب توجه در مورد احکام صادره این است که در روز هفتم مهرماه و درحالی که تجمع یاد شده درحال برگزاری بود، خبرگزاری فارس و سایت رجانیوز در اقدامی هماهنگ انجمن اسلامی دانشگاه شریف و اعضا آن را متهم به سازماندهی این تجمع کرده و خواستار برخورد با فعالان و اعضا این انجمن شدند.
فارس و رجا نیوز، انجمن اسلامی دانشگاه شریف را «دارای رابطه تشكیلاتی با طیف علامه دفتر تحکیم وحدت» دانسته و خواستار انحلال این انجمن شدند.
انجمن اسلامی دانشگاه شریف سازماندهی تجمع هفتم مهر توسط اعضا خود را تکذیب کرده است.
این دو رسانه حامی دولت همچنین با ذکر نام مخفف برخی از اعضا انجمن اسلامی دانشگاه شریف، خواستار برخورد امنیتی با آنان شدند.
نکته جالب این است که افرادی که هم اکنون از کمیته انظباطی حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرده اند، همان افرادی هستند که این دو رسانه افراطی حامی دولت احمدی نژاد خواستار برخورد با آنان شده بودند.
پیشینه ماجرا
هفتم مهر ماه و یک روز پس از برگزاری تجمع اعتراضی گسترده در دانشگاه تهران، جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف اقدام به برگزاری تجمعی اعتراضی کردند و علیه محمود احمدی نژاد شعار دادند.
تجمع در دانشگاه شریف با حضور صدها نفر از دانشجویان مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه آغاز شد و سپس دانشجویان به سمت در اصلی دانشگاه حرکت کردند. این تجمع همزمان با آغاز فاز دوم افتتاح کتابخانه های دفاع مقدس در دانشگاه ها انجام شد که ظاهرا شایعاتی درباره حضور کامران دانشجو، وزیر علوم کابینه دهم در مراسم افتتاح این کتابخانه باعث ایجاد حساسیت درباره این مراسم شده بود.
با این حال گفته می شود کامران دانشجو در این مراسم حضور نداشت و تنها دانشکده کامپیوتر دانشگاه شریف را افتتاح کرد.
این تجمع اعتراضی از ساعت ده ونیم آغاز شد و تا بعد از ظهر ادامه داشت. «تا احمدی نژاده، هر روز همین بساطه»، «زندان، تجاوز، دیگر اثر ندارد» و «روحانی واقعی، منتظری، صانعی» از عمده ترین شعارهایی دانشجویان معترض بود.
خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داد تجمع کنندگان که عناصر سبز رنگ همراه داشتند و برخی از آنها چهره خود را پوشانده بودند، علیه محمود احمدی نژاد شعار دادند و حمایت خود را از مهدی کروبی و میرحسین موسوی ابراز کردند.
*****
رئیس بنیادشهید: خانواده ندا آقاسلطان بپذیرد که دخترشان بر اثر دسیسه‌های دشمن کشته شد تا تحت حمایت ما قرار گیرند!
مسعود زریبافان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران می‌گوید در صورتی که نهاد‌های امنیتی تائید کنند ندا آقاسلطان بر اثر «دسیسه‌های دشمن» کشته شده باشد، خانواده وی تحت پوشش این بنیاد قرار می‌گیرند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، آقای زریبافان دیروز شنبه گفت که تصاویر مربوط به کشته شدن آقاسلطان نشان می‌دهد که او «بر اثر دسیسه مخالفان و دشمنان به قتل رسیده است.»او در عین حال افزود که بنیاد شهید، «سیستم کشف حقیقت» ندارد و باید نهادهای امنیتی و اطلاعاتی که «توانایی کشف حقیقت را دارند، واقعیت» را اعلام کنند.
رئیس بنیاد شهید اظهار داشت در صورت تائید نهاد‌های امنیتی، «خانواده ندا آقاسلطان باید به نوعی تحت پوشش بنیاد شهید قرار بگیرد تا خسارت وارده جبران شود.»
سهراب اعرابی، محسن روح‌الامینی، یعقوب براویه، مسعود هاشم‌زاده، محمد کامرانی و اشکان سهرابی از جمله افرادی هستند که در حوادث پس از انتخابات در ایران بر اثر «اصابت گلوله یا شکنجه» جان خود را از دست داده‌اند.سازمان‌های مدافع حقوق بشر، تعداد جان‌باختگان حوادث انتخابات اخیر ایران را بیش از ده‌ها تن اعلام کرده‌اند، اما مقام‌های ایران می‌گویند که تنها ۳۰ نفر در حوادث اخیر کشته شده‌اند.
سازمان عفو بین‌الملل نیز ۱۳ شهریور از بازداشت کاسپین ماکان، نامزد ندا آقاسلطان از سوی مأموران امنیتی ایران، خبر داده بود.محمود احمدی‌نژاد پیش‌تر، قتل ندا آقاسلطان را «مشکوک» قلمداد کرده و احمد خاتمی (یکی از امامان جمعه موقت تهران) در نماز جمعه تهران، «معترضان» را عامل قتل وی اعلام کرده بود.
*****
اخراج دانشجویان دانشگاه‌های دولتی کشور ادامه دارد
قائم مقام معاونت دانشجويي وزارت علوم دولت کودتا درباره اخراج تعدادي از دانشجويان در كوي دانشگاه تهران، شيراز و اصفهان که در چند روز اخیر صورت گرفته، گفت: اگر اقداماتي كه موجب بر هم‌زدن محيط خوابگاه مي‌شوند از سوي يك دانشجو ادامه پيدا كند، مديران خوابگاه طبق قانون مي‌توانند دانشجويان خاطي را اخراج كنند.
قائم مقام معاونت دانشجويي وزارت علوم دولت کودتا درباره اخراج تعدادي از دانشجويان در كوي دانشگاه تهران، شيراز و اصفهان که در چند روز اخیر صورت گرفته گفت: اگر اقداماتي كه موجب بر هم‌زدن محيط خوابگاه مي‌شوند از سوي يك دانشجو ادامه پيدا كند، مديران خوابگاه طبق قانون مي‌توانند دانشجويان خاطي را اخراج كنند.
مسلمی نائینی در گفتگو با ایلنا، با اشاره به اينكه هيچ دانشجويي به دليل مسائل سياسي از خوابگاه‌ها اخراج نمي‌شود، گفت: موضوع اخراج دانشجويان از خوابگاه به دليل شركت آنها در برخي از تجمعات سياسي صحت ندارد و هيچ اخراجي صورت نگرفته است. دانشجویان کوی دانشگاه تهران، شیراز و اصفهان از نخستین شب اقامت در خوابگاه دانشگاه با سردادن فریاد الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور اعتراض خود را نسبت به دولت کودتا و فجایع پس از انتخابات اعلام داشته اند. دانشجویان این دانشگاه ها، همراه با برخی دیگر از دانشگاه های کشور تجمعات اعتراضی نیز در دانشگاه های محل تحصیل خود برپا کرده اند.
*****
خشونت و سرکوب معترضین، سازمان ملل را مضطرب کرد
نگرانی بان کی مون از نقض حقوق بشر در ایران
دبیرکل سازمان ملل گزارشی 19 صفحه ای را در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، تهیه و منتشر کرده که در آن نگرانی های "بان کی مون" به وضوح دیده می شود و از کاربرد نامتعارف خشونت دولت ایران به شدت انتقاد شده است.
دبیرکل سازمان ملل در این گزارش که روز پنجشنبه پایگاه رسمی اطلاع رسانی او منتشر کرده است، به عملکرد و نقش نهادهای نظامی و امنیتی در سرکوب معترضین به نتایج انتخابات اشاره کرده و اظهار داشته است که " کاربرد نامتعارف خشونت، بازداشت های خودسرانه و احتمال شکنجه در جریان سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران او را به شدت مضطرب کرده است." در بیانیه بان کی مون همچنین آمده است:" نحوه برخورد مقامات دولتی با اعتراضاتی که در پی انتخابات بروز کرد، باعث بروز نگرانی جدی در مورد رعایت حق آزادی بیان، گردهمایی و تشکیل اجتماعات شده است."
بان کی مون در گزارش خود همچنین به "کاربرد خشونت نیروهای انتظامی در اجرای ماموریت حفظ نظم در جریان تظاهرات و چگونگی رفتار با بازداشت شدگان و برخورد قضایی با آنان" اشاره کرده و ناخرسندی شدید جامعه بین المللی را در این مورد ابراز داشته است.در این گزارش همچنین از برگزاری مناظرات تلوزیونی بین کاندیداها در ایام تبلیعات انتخاباتی استقبال شده و از گروههای اپوزسیون نیز خواسته شده است تا مبارزه خود را به شیوه های مسالمت آمیز حل و فصل کنند.
انتقاد سازمان ملل از بسیج
دبیرکل سازمان ملل در گزارش خود یادآور می شود که "ناوی پیلی، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، در راس جمع کثیری از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نگرانی شدید خود را نسبت به خشونت بیش از اندازه ماموران دولتی علیه تظاهرکنندگان، بازداشت های خودسرانه و کشتار آنان، به خصوص به دست اعضای شبه نظامیان بسیج ابراز داشته است."در بخش دیگری از این گزارش آمده است که "با گسترش اعتراضات، مقامات دولت جمهوری اسلامی به محدود کردن فعالیت های رسانه های همگانی روی آوردند و در این راستا، به مسدود کردن سایت های اینترنتی، منع حضور خبرنگاران در اعتراضات بدون مجوز دولتی و اعمال محدودیت های جدید در مورد صدور اجازه به خبرنگاران برای خروج از محل کار خود و تهیه گزارش وقایع مبادرت ورزیدند."گزارش دبیرکل سازمان ملل البته تنها به حوادث پس از انتخابات محدود نشده است، بلکه موضوع "اعدام کوکان" نیز از دغدغه های بان کی مون بود.
در این گزارش با اشاره به اعدام "بهنود شجاعی" که ظرف روزهای اخیر رخ داد از اعدام کودکان انتقاد و اظهار داشته که "بدولت ایران بین سال های 1990 تا 2009 ، چهل و یک نوجوان را اعدام کرد که معادل نیمی از تمامی موارد اعدام نوجوانان در کل جهان محسوب می شود.
به قوه قهریه پایان دهید
گرچه هنوز در تهران مقامات رسمی واکنشی به گزارش دبیرکل سازمان ملل نشان نداده اند اما این اولین گزارش بان کی مون در خصوص حوادث پس از انتخابات نیست.تنها چند روز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و در پی خشونت های روز افزون نیروهای انتظامی با معترضین به نتایج اعلام شده، دبیرکل سازمان ملل خواستار پایان بخشیدن به خشونت ها علیه مخالفین شد.بان کی مون در بیانیه ای با تاکید بر این موضوع که "وضعیت در ایران موجب نگرانی جامعه بین المللی است" خواستار "توقف فوری بازداشت ها، تهدیدها و استفاده از زور شد." او همچنین از مقامات ایران خواست تا "به حقوق بنیادی شهروندی و سیاسی به خصوص آزادی بیان و آزادی تجمع و آزادی اطلاعات احترام بگذارند". همانروزها حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه اظهارات دبیرکل سازمان ملل را در تناقض با وظایف او دانست و بان کی مون را به "درک حقایق انتخابات ایران" دعوت کرد.
درخواست نخبگان از بان کی مون
پس از انتشار بیانیه بان کی مون و در اولین هفته از تیرماه سال جاری 32 تن از استادان و نخبگان ایرانی در نامه ای سرگشاده ضمن استقبال و سپاس گزاری از دبیرکل سازمان ملل از او خواسته بودند تا بان کی مون و یا نماینده او سفری فوری به تهران داشته باشند و نگرانی جدی جامعه جهانی نسبت به برخوردها و خشونت ها را به رهبران ایران گوشزد کنند. در بخشی از نامه نخبگان ایرانی که امضای افرادی چون مهاجرانی، کدیور، سروش، کار و حقیقت جو در پای آن دیده می شد، آمده بود:" ما، بی صبرانه خواهان ایفای نقش راهبردی آ نجناب در جلوگیری از گسترش خشونت و خونریزی در ایران هستیم."
تکذیب یک تبریک
روز بیستم مردادماه سال جاری خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران طی خبری مدعی شد که دبیر كل سازمان ملل طي نامه اي انتخاب مجدد "محمود احمدي نژاد " به سمت ریاست جمهوري ایران را تبریك گفت. اما دو روز پس از انتشار این خبر "ماری اوکابه" یکی از سخنگویان بان کی مون در یک کنفرانس خبری چنین موضوعی را رد کرد و اظهار داشت :" نامه بان کی مون بر اساس رسوم سازمان ملل متحد به وی ارسال شده است و این صحیح نیست که از این نامه به عنوان نامه تبریک یاد شود." اوکابه همچنین تاکید کرده که :" ارسال نامه بان کی مون به محمود احمدی نژاد به معنی "تایید" نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران نیست."
*****
وضعیت از 28 مرداد بدترست
فرشته قاضي
روز آنلاین: مطبوعات و روزنامه نگاران ایران بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، چنان دچار سرکوب و سانسور شدند که گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه ای هشدار داد ایران "در آستانه تبدیل شدن به کره شمالی دیگری است". روند توقیف و بازداشت و تهدید مطبوعات و روزنامه نگاران در طی 30 ساله جمهوری اسلامی با شدت و حدت، همواره وجود داشته است و این بار اولی نیست که روزنامه نگاران به بند کشیده و مطبوعات توقیف و روزنامه نگاران بسیاری ناچار از ترک وطن می شوند..
آنچه که دوران بعد از کودتای 22 خرداد را با سالهای اخیر و سی ساله حکومت جمهوری اسلامی متفاوت کرده، موضوعی است که "روز" در گفتگو با مسعود بهنود عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، ماشالله شمس الواعظین سخنگوی آن انجمن و عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران و رضا معینی، مسول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز به بررسی آن پرداخته است.
22 خرداد 88 قابل قیاس با 28 مرداد 32
برهه فعلی و فشارهای گسترده بر روزنامه نگاران و رسانه ها، شاید اولین برهه ای نیست که این قشر فرهنگی که رسالتی جز اطلاع رسانی به مردم ندارند، تجربه می کنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین در دهه 60 شمسی نیز روزنامه نگاران با فشارها و سرکوب بی سابقه ای مواجه بودند، همچنان که در دوران دولت اصلاحات نیز رکوردی عجیب از توقیف مطبوعات در تاریخ ایران ثبت شد اما برهه فعلی را اکثر کارشناسان حتی بدتر از دو برهه مذکور و قابل قیاس با بعد از کودتای 28 مرداد میدانند. به عبارتی دیگر دو کودتا که یکی با پشتوانه دولتی خارجی و دیگری با قوه قهریه نظامی حاکمیت ایران رخ داده اند، ارمغانی مشترک برای روزنامه نگاران و مطبوعات به دنبال داشته است.
ماشالله شمس الواعظین، سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و روزنامه نگاری که طی سی ساله اخیر به عنوان روزنامه نگاری سرشناس و تاثیر گذار در ایران کار مطبوعاتی کرده است تاکید دارد که برهه فعلی تنها با بعد از کودتای 28 مرداد قابل قیاس است.
این روزنامه نگار که خود بارها در معرض زندان و بیکار شدن بوده و اکنون نیز از سوی وزارت اطلاعات دو بار احضار و تهدید و ممنوع المصاحبه شده است در گفتگو با "روز" تصریح می کند که بدترین دوران تاریخ معاصر ایران به لحاظ روزنامه نگاری، بعد از کودتای 28 مرداد تا دهه 50 ایران است. یعنی از سال 32 شمسی تا دهه پنجاه، دوران سیاه و خفقان آوربرای مطبوعات و روزنامه نگاران است و دوران فعلی بعد از انتخابات 22 خرداد را، فقط می توان با همان دوران مقایسه کرد.
شمس الواعظین می افزاید: دوران فعلی، با هیچ دوره ای از 30 ساله جمهوری اسلامی قابل قیاس نیست و حتی دهه شصت نیز، فضا بازتر از الان بوده است و اگر بحث تکنولوژی و ابزار مدرن را که تنها تفاوت سه ماهه اخیر با بعد از کودتای 28 مرداد است کنار بگذاریم، دوره سیاه کنونی برای مطبوعات، دقیقا عین دوران کودتای 28 مرداد است اما آن دوران خفقان برای مطبوعات تا دهه 50 طول کشید در حالیکه به نظر میرسد دوره فعلی زیاد طولانی نخواهد بود.
آنچه که شمس الواعظین بر آن تاکید دارد از سوی رضا معینی، مسول بخش ایران گزارشگران بدون مرز نیز مورد تاکید قرار می گیرد. معینی در گفتگو با "روز" می گوید: پس از 22 خرداد 1388، برای سومین بار در تاریخ کشور ایران، نیروهای سرکوب گر در چاپخانه ها مستقر شدند.
او از برهه کودتای 28 مرداد و انقلاب بهمن 57 به عنوان دو برهه قبلی که نیروهای سرکوب گر در چاپخانه ها مستقر شدند یاد می کند و می افزاید: از سوی دیگر نیروهای امنیتی هم مستقیم عمل می کنند و به طور مثال، روزنامه های کلمه سبز و اعتماد ملی را شاهد هستیم که با حمله این نیروها مواجه و سپس توقیف شدند.
به گفته معینی، کودتایی که در 22 خرداد در ایران رخ داده اینگونه خود را نشان میدهد: روزنامه نگاران به صورت غیرقانونی بازداشت شده اند و اتهامات بسیاری از آنها مشخص نیست و در مواردی افراد را به دلایلی دیگر بازداشت کرده و در زندان متوجه روزنامه نگار بودن آنها شده اند و بازجویی ها شکل عوض کرده و از نو شروع شده است.
مسول بخش ایران گزارشگران بدون مرز می گوید: این وضعیت امنیتی خاصی است و شاید قابل مقایسه با بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 باشد؛ در آن زمان سرکوب روزنامه نگاران و مطبوعات به شکل مشخص و از سوی دیگر انجام شده است.
وی می افزاید: در دهه 60 نیز این گونه بود اما به صورت سیستماتیک و سازمان یافته از سوی دولت انجام نمی گرفت بلکه نیروهای حزب الهی حمله میکردند در حالیکه بعد از کودتای 28 مرداد، دقیقا همچون بعد از کودتای 22 خرداد، نیروهای دولتی به شکل رسمی در تحریریه ها و چاپخانه ها حضور پیدا میکردند.
معینی توضیح میدهد که این سخنش به معنی این نیست که در دهه 60 سرکوب مطبوعات کمتر بوده بلکه شکل آن فرق میکرده است.
اما مسعود بهنود، روزنامه نگار مستقل ایرانی معتقد است هیچ دوره ای را با دوره دیگر نمی توان مقایسه کرد.
او در گفتگو با "روز" توضیح میدهد که هیچ مردمی با مردم دیگر، قابل مقایسه نیستند و رفتار ما با رفتار پدرانمان قابل قیاس نیست و تکنولوژی تفاوت بسیاری ایجاد کرده است.
بر مطبوعات و روزنامه نگاران چه میرود؟
اما از روز انتخابات، یعنی 22 خرداد تا کنون که نزدیک 4 ماه می گذرد، چه بر مطبوعات ایران رفته است که روزنامه نگاران سرشناس، آن را با دوران سیاه کودتای 28 مرداد مقایسه می کنند؟ در طی کمتر از 4 ماه اخیر، دهها نشریه توقیف شدند، بیش از 35 روزنامه نگار به بند کشیده شدند و بیش از 40 روزنامه نگار دیگر مجبور به ترک کشور گشتند. بسیاری از روزنامه نگاران به صورت مداوم احضار و تهدید می شوند، انجمن صنفی روزنامه نگاران، یعنی تنها خانه روزنامه نگاران ایرانی پلمپ شده است و تیمی از دادستانی در چاپخانه روزنامه ها مستقر و اقدام به سانسور مطالب روزنامه ها می کند و ....
شمس الواعظین، با تاکید بر اینکه، مطبوعات در رویدادهای اخیر، آسیب بسیار جدی دیده اند توضیح میدهد: دهها نشریه توقیف شده و بسیاری از روزنامه نگاران بیکار شده اند و محدودیت و سرکوب تا بدانجا رسیده که بخش قابل توجهی از روزنامه نگاران بازداشت شده و یا ترک وطن کرده اند اما در آن سو، یعنی در دستگاههای حکومتی نه کسی آسیب دیده و نه کسی مورد اتهام قرار گرفته است و شاهد هستیم که بدنه اجتماعی، حکومت را متهم می کند و حکومت، بدنه اجتماعی را.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات می افزاید: حکومت، قوای قهریه را در اختیار دارد و کار را پیش می برد اما نهاد های اجتماعی مردمی، فاقد قوه قهریه هستند و این عدم موازنه سیاسی باعث می شود که بدنه اجتماعی آسیب ببیند.
به گفته شمس الواعظین، بیشترین تعداد بازداشتی ها بعد از 22 خرداد، مردم معترضی بوده اند که به خیابان ها آمده اند اما بعد از مردم، روزنامه نگاران هستند که بیشترین تعداد بازداشتی ها را به خود اختصاص داده اند.
او می افزاید: تولید اطلاعات در کشور به شدت آسیب دیده است و رسانه های دولتی با هدایت از بالا، کار را پیش می برند اما این رسانه ها و رسانه ملی فاقد مخاطب هستند و قدرت رقابت با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور را ندارند.
رضا معینی اما کمی فراتر از 22 خرداد میرود و با اشاره به روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال 84 می گوید: بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد، برخورد با روزنامه نگاران به دو شکل شد. وزارت اطلاعات و نهادهای موازی و در کنار آن هیات نظارت بر مطبوعات، به برخورد با مطبوعات و روزنامه نگاران پرداختند که بیش از 80 درصد 111 نشریه توقیف شده در زمان احمدی نژاد از سوی هیات نظارت بر مطبوعات و کاملا غیرقانونی انجام شده است.
به گفته معینی، هیات نظارت عملا به ارگان سانسور تبدیل شده و در کنار آن دادگاهها هم وجود دارند اما ابتدا این هیات، نشریه ها را توقیف می کند و سپس پرونده را به دادگاهها می فرستد و چنان که روشن است هیات نظارت بر مطبوعات تا حدودی جانشین دادستانی شده است.
تقسیم تاریخ به قبل و بعد از 22 خرداد
مسعود بهنود نیز با بیان اینکه در 30 ساله گذشته هرگز دولت وارد عمل نمی شد و روزنامه ای را تعطیل نمی کرد، می گوید: دولت احمدی نژاد، اولین دولت بعد از انقلاب است که دولت و وزارت ارشاد و به طور مشخص، وزارت ارشاد دوران صفار هرندی، وارد این مقوله شدند و این لکه ننگی است بر دولت و لکه ننگی بر موتلفه اسلامی .
وی توضیح میدهد: در دو دوره پرمشغله مطبوعات، دو وزیرارشاد از موتلفه اسلامی بودند و همان چیزی را اعمال میکردند که مورد نظر موتلفه بود.
بهنود دوره 4 ساله محمود احمدی نژاد را دوره ای بسیار سخت و قابل مقایسه با دوره آخر ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی می داند و می گوید: با این حال باید گفت بعد از 22 خرداد، همچنان که تاریخ معاصر ایران به دو بخش قبل و بعد از 22 خرداد تقسیم می شود، مطبوعات نیز به همین صورت به قبل و بعد از 22 خرداد تقسیم می شوند.
مطبوعات در خط اول سرکوب
اما چرا مطبوعات و روزنامه نگاران دچار چنین هجمه بی سابقه ای شدند که به گفته شمس الواعظین ، بیشترین تعداد بازداشتی ها، بعد از مردم معترض در خیابان ها، را به خود اختصاص داده اند و تا بدانجا پیش رفته که کنفدراسیون بین المللی روزنامه نگاران نیز نسبت بدان هشدار داده است؟
شمس الواعظین، وضعیت مطبوعات را گره خورده با بحران سیاسی ناشی از انتخابات می داند و می گوید: رکن چهارم دموکراسی در سطح اول آسیب پذیری های سیاسی است و وقتی حکومتی دچار بحران می شود به اولین نرده ها و سپرهای موجود در بده اجتماعی چنگ میزند و سعی می کند کاسه و کوزه ها را سر انها خالی کند و بخصوص در کشورهایی فاقد دموکراسی با کشورهای که دموکراسی ضعیفی دارند این قضیه همواره تکرار می شود.
به گفته او، احزاب سیاسی، شخصیت های سرشناس سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاران همیشه در وهله اول مورد تعرض و آسیب واقع می شوند.
به گفته مسعود بهنود نیز اعتماد به نفس حکومتی که مدعی برگزاری رفراندوم خیابانی بود با آمدن مردم به خیابان ها از بین رفت و کسی امکان این را نیافت که بگوید من نماینده مردم ایران هستم و پرده ریاکاری دریده شد.
بهنود توضح میدهد که: وقتی رهبر می گوید آبروی نظام رفت دقیقا همین است؛ حکومتی که قبل از 22 خرداد خود را به عنوان حکومتی مردمی به کشورهای مسلمان و منطقه معرفی می کرد و حضور مردم در خیابان ها را مصداق می گرفت به یکباره پرده را افتاده دید و دچار سرگردانی و سرگیجه شد و کارهای خطای زیادی صورت داد که یکی از آنها این بود که مطبوعات را به شدت زیر فشار قرار داد.
آبرومندترین دوره برای روزنامه نگاران ایران
به گفته این روزنامه نگار، وقتی دولت احمدی نژاد تمام شود، پرونده هایی از میزان پول وحشتناکی که برای تبلیغ این دولت صرف شده بیرون خواهد آمد که قابل مقایسه با هیچ دولتی نیست .
بهنود در عین حال دوره بعد از کودتای 22 خرداد را آبرومندترین دوره برای روزنامه نگاران ایرانی می داند و می گوید: جمع کثیری از روزنامه نگاران در این دوره، خود را نفروختند در حالیکه زندگی بسیار دشوار است و میدانیم که این روزنامه نگاران در چه شرایطی به سر می برند و طرف مقابل نیز با گشاده دستی چه امکانات وسیعی را حاضر است برای آنها فراهم کند اما روزنامه نگاران ما خود را نفروختند و آبرومندانه ترین دوران روزنامه نگاری تاریخ ایران را رقم زدند.
مسعود بهنود، با اشاره به این جمله احمدی نژاد که "قدرت غربی ها فقط در رسانه آنهاست" تاکید می کند: آقای احمدی نژاد این گونه تشریح می کند که «غربی ها یک موضوعی را می گیرند و اینقدر تکرار می کنند که خودشان، باورشان می شود» و این تعریف است از اطلاع رسانی جهانی و کسی که چنین تصوری از جهان ارائه می دهد، خیلی طبیعی است که خود بخواهد قدرت داشته و آن را تکرار کند.
وی می افزاید: رئیس دولت و تصمیم گیران حکومتی باور دارند که با کنترل رسانه ها و ایجاد رسانه های رفیق، قدرت پیدا می کنند و رمز آن را هم پیدا کرده اند "تکرار" و میخواهند قدرت را از طریق این تکرار به دست آورند اما واقعا پیام رسانی و اطلاع رسانی همین طور بوده؟ یعنی با تکرارجا می افتد؟
پاسخ بهنود به سوالی که مطرح می کند منفی است او می گوید: وقتی آقای احمدی نژاد ، روزنامه ای را می خواند که یک غلط از ایشان گرفته یا انتقاد ساده ای کرده، احساس می کند که این قدرت تضعیف شده و یا در حال از بین رفتن است، لذا اقدام به برخورد با روزنامه می کند. چون این روزنامه خواسته های او را تکرار نکرده و به او قدرت نرسانده و به جای تکرار "انرژی هسته ای، حق مسلم ماست" و "ما تو دهن غرب میزنیم" و ... از او انتقاد کرده است.
تاثیر سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران
سرکوب گسترده مطبوعات و روزنامه نگاران چه تاثیری بر ارکان جامعه گذاشته و آیا کار اطلاع رسانی زمین مانده است؟ مسعود بهنود معتقد است که روند اطلاع رسانی، علیرغم تمام سرکوب ها و تلاش های حکومت، به طور کامل مسدود نشده است.
او توضیح میدهد: اینکه 200 یا 300 روزنامه نگار را بازداشت و یا مجبور به ترک کشور کنند هنر نیست و خیال می کنند یک نسلی را آرام کرده اند در حالیکه من، تبدیل به 50 تا بهنود شده ام، فرشته قاضی، تبدیل به 20 فرشته قاضی شده و همین طور این چرخه ادامه دارد.
این روزنامه نگار می پرسد: روزنامه را می بندند با وبلاگ چه خواهند کرد، وبلاگ را فیلتر کنند با مردم جامعه چه خواهند کرد؟
ماشالله شمس الواعظین نیز با تاکید بر اینکه با تمام سرکوب ها، هیچ چیزی در کشور پنهان نمانده است می گوید: نه تعداد کشته ها، نه نحوه توزیع جغرافیایی اعتراضات، نه اخبار پشت پرده حکومتی و نه تجاوز ها و شکنجه ها در زندان، هیچ یک پنهان نمانده است.
وی با اشاره به معترض بودن جامعه هشدار می دهد که هر بخشی از جامعه دچار خللی شود، تبدیل به خطری بزرگ می شود.
رسانه شایعه، قوی ترین رسانه در کشور
سخنگوی انجمن دفاع از مطبوعات می افزاید: اکنون رسانه شایعه، قوی ترین رسانه در کشور است چون رسانه های شفاف وجود ندارند و آسیب دیده و در معرض فشار هستند، افکار عمومی نیز تولید رسانه های آسیب دیده و تحت فشار را ناقص ارزیابی می کنند و به دنبال پر کردن و تکمیل پازل ها، به دنبال رسانه شایعه می روند.
شمس الواعظین با بیان اینکه، تولید کلمه بعد از 22 خرداد دچار مشکل شده، تاکید می کند: کلماتی که اکنون تولید می شوند غبارآلود هستند و واژگان به کار رفته، منطبق با حقیقت نیستند و فقط بخش مجازی از حقیقت را بازگو می کنند و اگر رسانه ای جرات حرف زدن پیدا می کند در معرض توقیف و فیلترینگ قرار می گیرد اما ما اکنون شاهد ولادت بخش نوینی از اطلاع رسانی فارغ از نظارت حکومت و شاهد تولید نوع جدید از ژورنالیسم به نام ژورنالیسم شهروندی هستیم.
تولد نوع جدید ژورنالیسم در ایران
وی ازموبایل، اس ام اس، وب سایت ها و وبلاگ ها، چت روم ها و رسانه های شفاهی نام می برد و می گوید: این رسانه های شفاهی، امید به گردش آزاد اطلاعات به دور از نظارت دولت را فراهم می کند اگر چه انبوه اطلاعاتی که تولید می کنند ممکن است چندان با حقیقت تطبیق نکند اما رویارویی این رسانه ها با حکومت به نفع رسانه دیجیتال در گردش است؛ چنانچه شاهد هستیم در روز قدس هیچ رسانه ای مراسمی را اعلام نکرده بود اما چه اتفاقی افتاد. برای 13 آبان نیز تاکنون هیچ رسانه ای اشاره ای نکرده اما خطیب نماز جمعه نسبت به حضور سبز ها در این روز هشدار می دهد و این همان تاثیر رسانه دیجیتال است.
به گفته شمس الواعظین، حکومت توانایی مقابله با این منظومه را ندارد و راه حل فقط آشتی حکومت با نسل دیجیتال است.
او توضیح می دهد: مطالبات این نسل، سرنگونی نیست هر چند با تاخیری که در احقاق مطالبات صورت می گیرد سطح مطالبات بالاتر می رود و شعارهارادیکال تر می شود اما ما خواهان انقلاب نیستیم چون انقلاب سالها کشور را به عقب می برد. خواهان سرنگونی نیستیم و نسل جدید فقط خواهان تحقق برابری و احترام به رایشان و عدم تحقیر مردم از سوی حکومت است و می خواهد به حقوق مصرح مردم در قانون اساسی احترام گذاشته شود.
به گفته این عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران «اگر به این مطالبات توجه نشود، حکومت راه خود را خواهد رفت و مردم نیز راه خود را و این دور اه موازی هرگز به هم نخواهند رسید.»
شمس الواعظین با شاره به خروج گسترده روزنامه نگاران و تحصیل کردگان از کشور می گوید: ایران تبدیل به کشوری برای تولید شخصیت هایی با مهارت های بالا شده که کشورهای دیگر از آنها بهره برداری می کنند.
وی قدرت تاثیر گذاری مطبوعات را عاملی برای تهدید آنها توسط حکومت می داند و در عین حال می گوید: با تمام فشارها ندا آقا سلطان دو ساعت بعد از جان باختن، جهانی شد، سهراب اعرابی جهانی شد، تجاوز و شکنجه و کشتارها در زندان ها جهانی شد و نیروی انتظامی پذیرفت که در زندان ها، کشتار صورت گرفته هر چند که تاکنون تجاوز را نپذیرفته گویی کشتار قابل پذیرش تر و راحت تر از تجاوز است برای جمهوری اسلامی، چون تجاوز، حوزه اخلاق ادعایی حکومت را زیر سوال می برد.
چگونه سرکوب مطبوعات به رویه ای عادی بدل شد
اما از انقلاب 57 تاخرداد84 بر مطبوعات چه رفته است و روزنامه نگاران شاهد چه روزها و چه سرکوب هایی بوده اند؟ دید مسولان جمهوری اسلامی به رسانه ها چگونه بوده است؟ چه عواملی در کنار هم قرار گرفته و سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را به روندی عادی در جمهوری اسلامی بدل کرده است؟
رضا معینی، با بیان اینکه مطبوعات ایران از سال 57 تا خرداد 58 آزادترین دوره حیات خویش را تجربه کردند، می گوید: از آن تاریخ به بعد، یعنی از 4 خرداد 58 که با سخنرانی آیت الله خمینی همراه بود و این سخنرانی با این تیتر معروف شد که "بشکنید این قلم ها را" سرکوب آغاز شد.
به گفته او، این اولین موضع گیری رسمی رهبر جمهوری اسلامی نسبت به مطبوعات و آزادی بیان بود.
مسول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز می افزاید: بعد از آن سخنرانی، بسیاری از کتاب فروشی ها آتش زده شد و مغول وار، لباس شخصی ها که آن موقع از سوی سپاه و حزب جمهوری اسلامی سازماندهی می شدند، دوران آزادی مطبوعات را به پایان بردند و در همین دوران روزنامه بسیار پرتیراژ آیندگان در میان سکوت همگان تعطیل شد. جامعه مطبوعات باید به این موضوع فکر کند که چرا اعتراض به توقیف آیندگان همگانی نشد .
معینی با اشاره به درگیریهای کردستان که از 28 مرداد 58 آغاز شد می گوید: در این دوران 33 روزنامه و مجله توقیف شدند و موج سرکوب ها ادامه داشت تا زمان جنگ که قوانین دیگری بر کشور حاکم شد و با حاکم شدن قانون اساسی و دولت و استقرار وزارت ارشاد، سرکوب قانونی مطبوعات آغاز شد.
دهه سوگواری برای مطبوعات
وی ، دهه 60 را دهه سوگواری برای مطبوعات ایران می خواند ومی گوید: این دهه همچنان که دهه سوگواری برای اعدام شدگان است دهه سوگواری برای مطبوعات نیز هست؛ عملا در این دهه روزنامه ای نداشتیم و فقط دو روزنامه خاکستری استالینی وجود داشت که منعکس کننده نظرات مقامات رسمی بود. در این دوران حتی برای برخی نیروهای درون حکومت، همچون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز مشکلاتی در زمینه انتشار نشریه حزبی شان پیش آمد.
اعدام روزنامه نگاران
به گفته معینی در این دوران تعدادی از روزنامه نگاران نیز اعدام شدند که معروف ترین آنها، سعید سلطان پور بود که در اوایل دهه 60، تیرباران شد.
او می گوید که این وضعیت تا پایان جنگ ادامه داشت و پایان جنگ، دوران نشان دادن ویترین ها است یعنی حکومت سعی کرد ویترینی به نمایش گذاشته و وانمود کند که آزادی بیان وجود دارد.
مسول بخش ایران گزارشگران بدون مرز با بیان اینکه مطبوعات ایران به این شیوه عادت کرده بودند می گوید: در اوایل دهه 70 نوعی نشان دادن ویترین ها در مقابل قرارداد های خارجی که برای حکومت مهم بود را شاهد بودیم و از سوی دیگر تلاش بسیار روشنفکران ایرانی راکه از این فضا استفاده کرده و کیان، آدینه، گردون و سخن روز و ... را منتشر کردند که این نشریات بسیار خوش درخشیدند .
وی می افزاید: این روند ادامه داشت تا دوران دولت اصلاحات که برخی نیروهای نزدیک به حاکمیت، اجازه انتشار روزنامه پیدا کردند اما باید گفت هیچ کدام از صاحبان روزنامه های دوم خردادی، روزنامه نگاران مستقل نبودند و به حکومت نزدیکی داشتند اما همین روزنامه ها، یکی از اصلی ترین عرصه های روشنگری را در کشور به وجود آوردند و نقش ارزنده ای ایفا کردند تا بدانجا که دشمنان آزادی مطبوعات با پی بردن به این نقش ارزنده و در سکوت کامل دولت اصلاحات، بیش از 200 روزنامه را توقیف و 170 روزنامه نگار را زندانی کردند وبرای بیش از 600 روزنامه نگار در دادگاه پرونده تشکیل شد و آسیب های بسیار شدیدی به فرهنگ جامعه وارد آمد.
*****
باز جویی در کلاس های درس!
همزمان با گسترش اعتراضات مردمی، دانشجویان زیر فشارهای بی امان نهادهای امنیتی داخل و خارج دانشگاه قرار گرفته اند. در همین راستا دانشجویان دانشگاه گیلان که در معرض صدور احکام انضباطی هستند مجبور به امضای نامه ای شده اند که در آن «اعضای ائتلاف اصلاح طلبان در گیلان» عامل اصلی به آشوب کشاندن دانشگاه معرفی شده اند.
بعد از گفت وگوی قائم مقام وزارت علوم با خبرگزاری ایلنا که در آن اخراج دانشجویان قانونی دانسته شده بود، احکام تجدیدنظر دانشجویان معترض دانشگاه گیلان نیز اعلام شد. از سوی دیگر آخرین اخبار حکایت از آن دارد که این دانشجویان رسما تهدید شده اند در صورت فاش شدن نام و یا میزان احکامی که برایشان صادر شده، باید شاهد برخوردهای شدیدتری باشند. بنا به گفته یکی از همین دانشجویان، این تهدیدها توسط افرادی خارج از محیط دانشگاه انجام شده است.
پیش از این هم اعلام شده بود که بازجویی ها از دانشجویان دانشگاه گیلان توسط افرادی خارج از دانشگاه و در کلاس های درس و همراه با فشارهای روانی زیاد و تهدید به افشای مسایل شخصی بوده است. بسیاری از این دانشجویان مجبوربه امضای برگه ای شده اند که در آن اعلام کرده اند اعضای ستاد انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان گیلان محرک اصلی آن ها در به آشوب کشیدن محیط دانشگاه و حضور در اعتراضات بوده اند. بسیاری از افراد نیز اجبارا اعتراف کرده اند که سید احمد حسینی ـ رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گیلان و معاون سیاسی امنیتی استانداری گیلان در زمان اصلاحات که چندی پیش مدتی را در زندان به سر برد ـ هماهنگ کننده اصلی این اعتراضات بوده است.
اکنون و با توجه به اعلام قطعی حکم چند نفر از این دانشجویان که به مواردی چون 2 ترم تعلیق از تحصیل، جریمه نقدی ـ تا سقف 30 میلیون ریال ـ و در مواردی هر دو جریمه، محکوم شده اند، روز اسامی عده ای از این دانشجویان را منتشر می کند. این دانشجویان عبارتند از:علی حسینی(دانشجوی ورودی سال 84 در رشته زبان که به دو ترم تعلیق تحصیلی و پرداخت 1 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است)، ایمان میر، شاهین پویان، دارنوش پوروهاب، سالار ارشدی و مرتضی شیخی.
این احکام در حالی صادر میشود که یکی از اعضای بسیج دانشجویی این دانشگاه که در زمان اعتراض دانشجویان به نتایج انتخابات اقدام به پرتاب گاز فلفل در میان دانشجویان کرده بود، از سوی دانشگاه مورد تقدیر قرار گرفته و با وجود آنکه به دلیل طی شدن سنوات تحصیلی، براساس قانون باید از دانشگاه اخراج می شد، بار دیگر اجازه تحصیل گرفته است. همچنین طبق خبری که سایت دانشگاه گیلان مخابره کرده، چندی پیش رییس دانشگاه گیلان در دیدار با اعضای شورای مرکزی بسیج دانشجویی، از حضور موثر آن ها در کنترل اعتراضات در دانشگاه و بیرون از آن تشکر کرده بود.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
شهر بی‌ترانه/ ترانه ای از عبدالجبار کاکایی
--
شهرِ بی ترانه یِ من که درایِ بسته داره
زیرِ سقفایِ قدیمی ستونایِ خسته داره
شهرِ بی ترانه یِ من خالی از کوهه و دشته
دیواراش بس که بلنده از سرِ دنیا گذشته
طاقِ ضَربیا شکسته ، حوضِ کاشیا کبوده
مثِ برجِ مِه گرفته ، سرِ هر مناره دوده
خیسِ گریه یِ شبامه ، گُلدونایِ پشتِ شیشه
شهرِ بی ترانه با من دیگه مهربون نمی شه
خیلی وقته از تو دورم ای اتاقِ رو به ایوون
حوضِ آبیِ قدیمی ، سایه ریزِ بیدِ مجنون
ای هوایِ کوچه باغت ، عطر خوابِ ناتمومم
عمریه بی تو هلاکم ، عمریه بی تو حرومم
خیلی از تو دورم اما ، هنوزم برام یه رازه
عطر ترمه هایِ کهنه ، بویِ بقچه هایِ تازه
کاشکی می شد از تو ایوون پا رویِ ابرا بذارم
با یه بارونِ بهاری دنیا ر’ تنها بذارم
بیا و ستاره یِ من تو شبایِ گُم شدن باش
ای ترانه یِ قدیمی عابرِ کوچه یِ من باش
*****
كارخانه چای سازی گلستان در لاهیجان در آتش سوخت
كارخانه چای سازی گلستان كه در ورودی شهر لاهیجان قرار دارد ساعت 45 / 18 دقیقه دیروز آتش گرفت. شدت و سرعت آتش به حدی بود كه چای خشك موجود در كارخانه و تجهیزات آن درآتش سوخت .
این آتش سوزی پس از 5 ساعت تلاش ماموران آتش نشانی شهرستان لاهیجان، سیاهكل، آستانه اشرفیه،لنگرود، املش، لشت نشات، رودبنه، رودسر و كیاشهر مهار شد.
نبی زاده جانشین آتش نشانی لاهیجان گفت : علت آتش سوزی و میزان خسارتهای وارد شده در دست بررسی است .
*****
زلزله 4 ريشترى تهران هشدارى بر جدى گرفتن گسلهاى جنوب شهر؛ 15 ميليون نفر در گستره گسل ها هستند
زلزله 4 ریشتری که دیروز در ساعت 14 و23 دقيقه و56 ثانيه بعد از ظهر تهران را لرزاند در جنوب تهران بيشتر احساس شد و مركز آن شهر رى اعلام گرديد. خوشبختانه اين حركت زمين طبق گزارش رسانه هاى داخلى و نهادهاى مسئول ايرانى تلفاتى نداشته است.
كارشناسان زلزله پيش از اين هشدار داده بودند كه تهران در مسير كمربند زلزله قرار دارد و نمى توان گسل هاى آن را غير فعال تصور كرد، هر چند كه فواصل تحرك زمين دهها سال طول بكشد.
دكتر زارع معاون پژوهشى پژوهشگاه بين‌المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در اين رابطه به خبرگزارى دانشجويى ايران (ايسنا) گفت: زمين‌لرزه امروز تهران بايد شاهدي ديگر بر لرزه‌خيزي و فعال بودن گسل‌هاي جنوب تهران خواند".
وى ضمن تاكيد بر ضرورت توجه دائمي به لرزه‌خيزي تهران افزوده است: "در حال حاضر هيچ شاهدي براي اين كه زلزله امروز پيش‌نشانگر زلزله ديگري باشد نداريم".
اين كارشناس زلزله معتقد است به احتمال قوى اين حركت زمين ناشى از "گسل ايوانكي يا شاخه‌اي از آن است" او اين احتمال را هم مى دهد كه "مسبب اين زلزله گسل رى باشد كه انتهاى گسل ايوانكي به آن مي‌رسد".
دكتر زارع با اشاره به "عمق 15 كيلومتري و بزرگي 4 ريشترى زمين لرزه امروز مى گويد كه اين رويداد "شاهد سطحي ندارد و فقط بايد شواهد احساس شدن زلزله در روستاهاي منطقه را دنبال كرده يا محل دقيق زلزله را از ايستگاه‌هاي لرزه‌نگاري مستقر در منطقه گرفت".
وي در مورد اين نگرانى كه آيا اين حركت زمين مى تواند پيش لرزه و مقدمه زلزله باشد يا خير اظهار مى دارد: "هيچ شاهدي بر پيش نشانگر بودن اين زلزله نداريم و به نظر مي‌رسد اين زلزله، يك پيش آگاهي خوب بوده كه در گستره‌اي با 15 ميليون نفر جمعيت در جنوب شرق تهران و در عمق 15 كيلومتر رخ داده ولي خوشبختانه به دليل بزرگي 4، تلفات و خساراتي در پي نداشته است و مي‌توان گفت يك پيش هشدار جدي براي توجه به لرزه‌خيزي منطقه بوده است."
دكتر زارع مى افزايد: "اين زلزله نشان داد همچنان كه هشدار داده‌ايم مساله لرزه خيزي جنوب تهران جدي است و امكان وقوع چنين زلزله‌هايي در آن وجود دارد همچنان كه حدود هزار سال پيش دو زلزله بزرگ تاريخي ري در اين منطقه اتفاق افتاده است. "
يادآور مى شود طى سالهاى اخير ايران شاهد زلزله هاى بزرگ بم كرمان و رودبار گيلان بوده است كه هزاران كشته برجاى گذاشتند و موجب ويرانى ها و آوارگى هاى بسيار شدند. اندكى پيش از انقلاب 1979 نيز طبس در جنوب خراسان چنين رويدادى را به خود ديد.
*****
نماینده مجلس رژيم: قرار بود آب و برق مجانی باشد
ایلنا: نماينده تهران در پیشنهادی خواستار افزوده شدن یک جمله بند ج ماده یک لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها شد.
عليرضا محجوب در جلسه علني صبح امروز مجلس گفت: حضرت امام خمینی (ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند که آب و برق برای مردم مجانی است اما با تصویب بند ج ماده یک لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها از مردم طبقه پایین دو بار پول برای برق گرفته می‌شود.
دبیرکل خانه کارگر با بیان این مطلب که بر بند ج لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها آمده است میانگین قیمت فروش داخلی برق به گونه‌ای تعیین شود که بتدریج و تا پایان برنامه پنج ساله پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران معادل قیمت تمام شده آن باشد، خاطرنشان کرد: حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.
محجوب یادآور شد: با سیاستی که در لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها پیش‌بینی شده است این افراد دو بار برای برق پول پرداخت می‌کنند در حالی که این موضوع احجافی به طبقه مظلوم و پایین جامعه است.
محجوب تاکید کرد: بهتر است جمله‌ي به استثنای مصارف خانگی (تا سقف تعیین شده ) و صنایع غذایی، ‌فلزات و نساجی به بند ج اضافه شود تا این جمله به این شکل اصلاح شود. میانگین قیمت فروش داخلی برق به گونه‌ای تعیین شود که به تدریج تا پایان برنامه پنجساله پنجم به استثنایی مصارف خانگی و صنایع غذایی و فلزات و نساجی معادل قیمت تمام شده آن باشد.
گفتنی است این پیشنهاد محجوب مورد مخالفت نمایندگان قرار گرفت.
*****
اسکان دانشجویان در سالن ورزشی و اتاق مطالعه
دانشگاههای کشور در سال تحصیلی جدید باز هم با مشکل خوابگاهها مواجه شدند. مشکلی که سبب شد برخی دانشگاهها از فضاهایی مانند نمازخانه، سالن ورزشی و یا اتاق مطالعه برای اسکان دانشجویان استفاده کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، تامین خوابگاه به عنوان محلی که نه تنها برای خوابیدن و استراحت که برای زندگی دانشجویان مناسب باشد حداقل خدمات رفاهی لازم جهت ارائه به دانشجویانی است که به عنوان دانشجویان روزانه است. اما به نظر می رسد با شروع سال تحصیلی جدید در دانشگاههای کشور تامین همین حداقلها نیز با مشکلات عدیده ای روبرو شده و به درستی محقق نمی شود.
مسئولان آموزش عالی در سالهای گذشته نیز بارها بر مشکلات خوابگاهی دانشگاهها اشاره کرده و در این زمینه علاوه بر کمکهای دولتی خواستار مشارکت خیرین شده اند.
معاون دانشجویی وزارت علوم شهریور ماه در ابتدای سال تحصیلی گذشته با بیان اینکه 400 هزار دانشجو در دانشگاههای دولتی حضور دارند، گفت: 300 هزار دانشجو متقاضی خوابگاه هستند که برای نیمی از آنها خوابگاه نداریم.
دکتر محمود ملاباشی در گردهمایی مدیران دانشجویی دانشگاهها در دانشگاه صنعتی شریف افزود: برنامه صندوق رفاه دانشجویان این است که برای توسعه خوابگاه ها فعالیت کند و وضع موجود را به وضع قابل قبولی برساند.
معاون دانشجویی وزارت علوم با یادآوری اختصاص اعتبار 60 میلیارد تومانی در سال 86 از سوی دولت برای توسعه خوابگاه های کل آموزش عالی اظهار داشت: دانشگاه محل تحقیق، توسعه و پژوهش نیست لذا برای ایجاد رفاه نسبی دانشجویان مخالف تصدی گری دولتی هستیم چرا که دیگران نیز می توانند این خدمات را ارائه دهد.
حسین خراشادی زاده به عنوان یک مقام مسئول نیز در سال گذشته با بیان اینکه در حال حاضر 40 درصد پوشش خوابگاهی داریم در حالی که پوشش خوابگاهی مناسب برابر با 65 درصد است گفت: پیش بینی می شود تا پایان برنامه چهارم صرفا 50 درصد پوشش خوابگاهی داشته باشیم.
وی اضافه کرد: با وجود تلاش های دولت برای رفع کمبودهای خوابگاهی اما هنوز کمبود جدی خوابگاه ها قابل مشاهده است لذا برای تامین آنچه استحقاق دانشجوی ایرانی باشد باید از امکانات خصوصی استفاده کرد.
مرور مطالب بیان شده از سوی مسئولان دانشجویی کشور نشان می دهد دانشگاهها با مشکلی به نام خوابگاه و فضای اسکان دانشجویان دست و پنجه نرم می کنند. مشکلی که دانشگاهها برای رفع آن تعداد ساکنان اتاقهای خوابگاهها را افزایش داده اند تا جایی که در برخی خوابگاهها در اتاقی کوچک بیش از پنج نفر اسکان داده شده اند. مشکلی که مسئولان آموزش عالی هم در سفرهای استانی هیئت دولت در بازدید از خوابگاههای دانشجویی با آن آشنا شده اند.
یکی از پدیده های قابل توجهی که در سال جاری دانشگاهها با آن مواجه شدند اسکان برخی دانشجویان در نمازخانه، سالن ورزشی یا اتاق مطالعه بود تا این دانشجویان محروم از خوابگاه بتوانند در مکانی دیگر به زندگی دانشجویی خود ادامه دهند تا مشکل دانشگاه در تامین فضای خوابگاهی رفع شود.
هیچ یک از روسای دانشگاهها از چنین اتفاقی استقبال نمی کنند و از وضعیت و شمار پذیرش دانشجویان بدون توجه به امکانات موجود انتقاد می کنند.
خبرنگار مهر برای بررسی این موضوع در سال جاری به سراغ برخی دانشگاهها رفته تا وضعیت دانشجویان خوابگاهی را مورد بررسی قرار دهد. یکی از این دانشگاهها اصلی ترین دانشگاه علوم انسانی کشور یعنی دانشگاه علامه طباطبایی است.
اسکان برخی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در اتاقهای فرهنگی و ورزشی
قادر پریزمعاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به عدم تناسب ظرفیت خوابگاهی این دانشگاه با میزان تقاضای دانشجویان گفت: ریاست دانشگاه دستور داده تا فضا را از هر کجا که می شود تامین کرد و دانشجویان را در اتاقهای فرهنگی و ورزشی هم اسکان داده شوند.
پارتیشن بندی سالن ورزشی با چادر برای اسکان دانشجویان خوابگاهی!
احمد نوحه گررئیس دانشگاه هرمزگان به خبرنگار مهر گفت: به علت مشکلاتی که در تامین فضای خوابگاهی داریم تا زمانی که ظرفیت مورد نیاز خوابگاهها فراهم شود دانشجویان دختر را حتی شده 12 نفر در یک اتاق اسکان می دهیم.
وی افزود: هم اکنون فضاهای استیجاری مورد نیاز به عنوان خوابگاه انتخاب شده و هماهنگی با صندوق رفاه جهت اخذ وام نیز صورت گرفته است بنابراین دانشجویان را به زودی در محلهای جدیدشان اسکان خواهیم داد.
رئیس دانشگاه هرمزگان گفت: در حال حاضر سالن ورزشی دانشگاه را که به کلیه امکانات گرمایی و سرمایی مجهز بوده با چادر پارتیشن بندی کردیم و امکانات را هم در اختیار دانشجویان قرار داده ایم تا ظرف چند هفته آینده آنها را در خوابگاههای جدید اسکان دهیم.
اسکان 200 دانشجوی شبانه در نمازخانه دانشگاه ولیعصر رفسنجان
محمد مهدی ابراهیمی نژاد رئیس دانشگاه ولی عصر رفسنجان به خبرنگار مهر گفت: دانشگاه ولیعصر حالت ویژه ای دارد که از چهار سال قبل که مسئولیت این دانشگاه را به عهده داشتیم با وجود تمام کمبودهای موجود با کمک و تعامل وزارت علوم تا حد زیادی پیشرفت کرده ایم.
وی افزود: امسال با انجام پیش بینی های لازم برای تامین خوابگاه مشکل چندانی نداشتیم و فقط عده ای از دانشجویان را به علت نواقصی که در یکی از خوابگاهها وجود داشت به طور موقت در نمازخانه اسکان دادیم.
رئیس دانشگاه ولی عصر رفسنجان گفت: این تعداد چیزی در حدود 200 نفر هستند که در این هفته به خوابگاههای خود منتقل می شوند.
اسکان دانشجویان دانشگاه گرگان در اتاق مطالعه
رامین رحمانی رئیس دانشگاه گرگان به مهر گفت: امسال مشکل خوابگاههای خود را با ابداع جدیدی در طرح خوابگاه های خودگردان حل کردیم.
وی افزود: در این طرح اداره و نظارت و نظافت خوابگاه های خودگردان توسط خود آنها انجام می شود اما هزینه های آنها بیشتر به عهده خود دانشگاه بوده و حتی تجهیزات را هم ما خریداری کردیم تا هزینه این خوابگاه ها برای دانشجویان زیاد نباشد.
رئیس دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان گفت: امسال در ابتدای سال تحصیلی برای اسکان موقت دانشجویان دو اتاق در هر طبقه از خوابگاه را که در حقیقت اتاق مطالعه بود آماده کردیم و دیوار بین آن را برداشتیم تا دانشجویان بتوانند در آن ساکن شوند.
وی افزود: اکنون هم به دلیل آن که برای عده ای واقعا پرداخت همان هزینه ناچیز خوابگاه نیز امکان پذیر نیست به آنها اجازه دادیم در همین اتاقها بمانند و دانشجویان نیز عصرها از طبقه بالای سلف که به خوابگاه نزدیک است به عنوان اتاق مطالعه استفاده کنند.
اسکان دانشجویان در نمازخانه دانشگاه کاشان
سید جواد ساداتی نژاد رئیس دانشگاه کاشان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: امسال متاسفانه 400 نفر بیش از ظرفیت درخواست شده به این دانشگاه وارد شدند که این مشکلاتی را برای ارائه خدمات آموزشی و رفاهی به دانشجویان پدید آورده است.
وی افزود: ابتدای امر تا اواخر همین هفته گذشته تعدادی از دانشجویان را به ناچار در نمازخانه اسکان دادیم که به مرور و با تهیه خوابگاه های ملکی و خودگردان آنها را به خوابگاههای خود انتقال دادیم.
اسکان 100 دانشجوی دانشگاه کردستان در نمازخانه
غلام حسین کریمی دوستان رئیس دانشگاه کردستان نیز به خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه همه متقاضیان خوابگاه را امسال اسکان دادیم تنها یکی از خوابگاه های روزانه به دلیل آن که هنوز آماده نشده بود مشکلاتی را در ابتدای امر ایجاد کرد.
وی افزود: ناچار شدیم تا نزدیک به 100 دانشجو را به مدت 10 روز در نمازخانه خوابگاهها اسکان بدهیم تا خوابگاه مورد نظر آماده سکونت دانشجویان شود.
رئیس دانشگاه امیرکبیر نیز از چنین مشکلی صحبت کرد و گفت: ظرفیتی بیش از آنچه درخواست کرده بودیم از سوی سازمان سنجش به ما تحمیل شد بنابراین با مشکل خوابگاه مواجه شدیم که همین امر باعث اسکان برخی دانشجویان در فضاهایی غیر از خوابگاه شد.
وی ادامه داد: البته با تلاش صورت گرفته و تامین سه خوابگاه جدید مشکل اکثر این دانشجویان رفع شد.
به گزارش مهر، هر چند در دفترچه های کنکور هر سال در ذیل برخی دانشگاهها تاکید می شود که دانشگاه تعهدی نسبت به تامین خوابگاه دانشجویان و گاها دانشجویان دوره شبانه نخواهد داشت اما گلایه برخی روسای دانشگاهها از افزایش ظرفیت بدون توجه به امکانات رفاهی و تعریف نادرست از بومی گزینی نشان می دهد مسئولان آموزش عالی باید بازنگری جدی در بحث خوابگاهها و بومی گزینی داشته باشند.
تلاش دانشگاههای کشور همیشه این بوده است که حتی به دانشجویان شبانه (نوبت دوم) که آموزش عالی تعهدی نسبت به تامین اسکان آنها ندارد خوابگاه اختصاص دهند تا این دانشجویان نیز به راحتی به تحصیل خود بپردازند اما ظرفیت پذیرش دانشجو که بر اساس برنامه چهارم توسعه صورت می گیرد نشان می دهد امکانات دانشگاهها و فضاهای رفاهی همگام با توقع برنامه چهارم توسعه در بعد پذیرش دانشجو جلو نرفته است و دانشگاهها امروز با مشکل بزرگ نبود خوابگاههای مناسب دست و پنجه نرم می کنند.
با وجود این انتقادات محمد مهدی زاهدی وزیر علوم دولت نهم از تحول در بحث فضاهای رفاهی در دولت نهم دفاع می کند و به مهر می گوید: عدد بسیار بالایی یعنی بیش از 100 میلیارد تومان در سال 87 برای خوابگاه سازی اختصاص یافته است که اختصاص این میزان اعتبار برای خوابگاه سازی از اول انقلاب تاکنون در آموزش عالی کشور بی سابقه است.
*****
مدارس تخریبی، دغدغه بخاری های چکه ای و میخ نیمکت
روزنامه خراسان: آدم خودش مدیر كل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس باشد و لباس فرزندش از میخ نیمكت پاره شود! شما بودید چه كار می كردید.
این اتفاق كه برای مدیر كل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان پیش آمده از نظر او تلنگری است كه گاهی اوقات بیشتر به این مباحث توجه كند«هر چند میز و نیمكت، ابتدایی ترین تجهیزاتی است كه برای یك مدرسه تامین می شود اما همین وسایل ساده وقتی شكل فیزیكی مناسبی داشته باشد، دانش آموز هم احساس راحتی كرده و به درس توجه دارد.»
سیدكاظم اولیایی در راس اداره ای است كه به قول خودش متولی رسیدگی به نیازهای آموزش و پرورش در بحث تجهیزات و فضا ست و در محورهای مختلفی مثل تامین نیازهای جدید این سازمان در زمینه فضای آموزشی، پرورشی، ورزشی، كانون، اردوگاه، نمازخانه فعالیت می كند.
علاوه بر آن حذف مدارسی كه با گذشت زمان فرسوده و تخریبی شده اند به این اداره كل محول شده است.
در بخش تجهیزات نیز تامین میز و صندلی، سیستم گرمایشی و سرمایشی، روشنایی، آبگرمكن و سیستم آب سردكن، تجهیزات فنی هنرستان ها و ... بر عهده این اداره كل می باشد.
قبل از شروع فصل سرما چه قدر برای تغییر در سیستم گرمایشی مدارس مكاتبه شده، آیا امسال واقعا در مدارس بخاری چكه ای وجود نخواهد داشت؟
بحث بخاری های چكه ای تا چند سال قبل دغدغه خانواده ها و اصحاب رسانه بود چون امكان كنترل آن وجود نداشت، جریان نفت هم كم و زیاد می شد و خطرآفرین بود و مشكلاتی هم به دنبال داشت كه بر این اساس در دو سال گذشته جمع آوری بخاری های چكه ای به صورت جدی در دستور كار قرار گرفت.
5 هزار و 600 بخاری كاربراتوری تهیه و بر اساس نیاز و اطلاعاتی كه آموزش و پرورش در مدارس اعلام كرد توزیع شد. معتقدم در هیچ كلاس درسی نباید بخاری چكه ای وجود داشته باشد. با مدیران آموزش و پرورش مناطق در خصوص وجود بخاری چكه ای مكاتبه شد، گفتند نداریم.
در استان حدود 6 هزار كلاس درس داریم، توزیع 5 هزار و 600 بخاری كاربراتوری در 2 سال اخیر و تجهیز برخی مدارس استان به شوفاژ موید این است كه بخاری چكه ای در مدرسه ها وجود ندارد.
تلاش مدیران مدارس و انجمن های اولیا، برای مجهز كردن مدرسه به سیستم گرمایشی قابل تقدیر است.
در آغاز سال تحصیلی جاری از مدیران آموزش و پرورش درخواست شد تجهیزات مورد نیاز خود را اعلام كنند كه در هیچ درخواستی، بخاری كاربراتوری پیشنهاد نشده و این یعنی كه نیاز نیست.
در مورد گازكشی مدارس محدودیت هایی از نظر مسائل فنی وجود دارد كه در شهرهای برخوردار از گاز دغدغه است اما به مدیران مدارس توصیه می شود فقط شوفاژ خانه ها را گازسوز كرده تا حد ممكن از سیستم رادیاتور به جای بخاری گازی استفاده كنند.
به خاطر مسائل ایمنی و نشت گاز در مدرسه استفاده از همان بخاری كاربراتوری و شوفاژ بهتر است.
برای خوابگاه ها گازكشی اصلا توصیه نمی شود و باید با شیوه های مناسب دیگر برای گرم كردن آن اقدام كرد.
در حال حاضر كمبود امكانات مالی اجازه نمی دهد در یك سال خوابگاه ها با تجهیزات گرمایشی مناسب مجهز شوند ولی باید با همكاری مسئولان مدارس، انجمن اولیا و مربیان و ... زمینه این كار فراهم شود.
همه ساخت و سازهای جدید از شوفاژ برخوردارند اما در مورد فضاهای قدیمی بررسی دقیق انجام نشده است.
در چند سال گذشته گزارشی خاص از آتش سوزی نداشته ایم، به طور قطع بروز آتش سوزی در مدارس باعث اصرار بر حذف آن ها شده است.
سیستم سرمایشی در مدارس استان چه وضعیتی دارد؟
در گذشته پنكه سقفی نصب می شد كه در نگاه عادی خیلی مشكل ندارد ولی نوع فعالیت های دانش آموز می تواند حادثه ساز شود، در این راستا از سال 84 در هیچ ساخت و ساز جدیدی از پنكه سقفی استفاده نشده و 3 سیستم سرمایشی به كار گرفته شده است كه سیستم زنت (هوا ساز) برای پروژه های بزرگ، كولر آبی یا گازی و پنكه های دیواری روكش دار برخی مناطق روستایی را شامل می شود.
چرا مدارس شهرها و استان های بزرگ(مشهد، تهران و ...) الكترونیكی شدن را می پیمایند و ما هنوز دغدغه بخاری چكه ای و كاربراتوری داریم؟
وجود و توجه به یك مطلب، دلیل بر اشباع در حوزه های دیگر نیست، در استان ما هم مدارس الكترونیكی مثل دبیرستان علامه طباطبایی فعال است و تعداد زیادی از مدرسه ها به تجهیزات رایانه ای مجهز هستند، ما دغدغه بخاری چكه ای نداریم و نسبت به خیلی از استان ها جلو هستیم.
در بحث جمع آوری بخاری های چكه ای از خیلی مناطق زودتر شروع كردیم و در استان دیگر دغدغه بخاری چكه ای وجود ندارد.
این موضوع تنوع فعالیت ها در آموزش وپرورش است و توجه بیشتر به یك مدرسه به معنای این نیست كه همه مدارس از آن موقعیت برخوردار باشند.
اگر دیگر استان ها از خراسان جنوبی جلوتر بودند، رتبه دوم كنكور كشور نصیب دانش آموزان استان نمی شد.
شیوه های آموزشی متفاوت یا بزرگ نمایی هایی در برخی استان ها وجود دارد ولی حقیقتا آموزش در استان راضی كننده است.
استنباط ما ست كه هیچ مدرسه ای بدون رایانه نباشد در چند سال اخیر (بعد از تقسیم استان) هزار و 600 رایانه بین مدارس توزیع شد.
كمبودهایی در تجهیزات فنی هنرستان ها به دلیل گران بودن آن ها وجود دارد كه اقداماتی برای رفع آن ها انجام شده و امیدواریم اعتبار خاصی به این بخش اختصاص یابد.
در هنرستان های ما تجهیزات وجود دارد ولی ممكن است به روز نبوده یا تعداد آن كافی نباشد.
اولویت های نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در استان چیست؟
اولیایی می گوید: حذف مدارس تخریبی، براساس میزان اعتبارات ملی كه هر ساله به منطقه اختصاص می یابد، بعد از آن مطالعه و شناسایی مدارس كه نمی توان گفت تخریبی یا مقاوم هستند.
این كار با همكاری مشاوران ذی صلاح انجام می شود.
اگر مشاور بعد از مطالعه به این نتیجه برسد كه ساختمان مقاوم است، ترمیم می شود و فرآیند دیگری ندارد و در صورت تشخیص تخریبی بودن بنا، وارد این لیست می شود.
برخی مدرسه ها انسجام سنجی داشته ولی به عملیات مقاوم سازی نیاز دارند در كشور ما عملیات مقام سازی در علم مهندسی جدید است.
به نظرم نوسازی و توسعه مدارس نسبت به دیگر سازمان ها در این امر پیشتاز بوده است.
به ظاهر جدید بودن این علم بین پیمانكاران و كارشناسان تجربه كافی وجود ندارد در ابتدای كار پیمانكاران و مهندسان ما زیاد استقبال نمی كنند.
خوشبختانه امسال این عملیات آغاز و 8 مدرسه استان به صورت پایلوت مقاوم سازی شد. معمولا امكان تخلیه مدارس نیازمند مقاوم سازی به طور كامل وجود ندارد، از نظر شرایط فیزیكی هم، فقط در تابستان می توان كاركرد. درصورتی كه آموزش و پرورش در طول سال بتواند مدرسه را تخلیه كرده و تحویل دهد مدارس مقاوم سازی می شود زیرا در تابستان با محدودیت هایی مثل برخورد با ماه رمضان و كاهش ساعات كار، چاره ای جز سه شیفت كار و گاهی مزاحمت برای یگان و حتی زنگ زدن آن ها به پلیس نبود اما مدرسه باید برای ابتدای مهر آماده می شد.
مقاوم سازی كاری متفاوت با ساخت و ساز جدید است. در حال حاضر هم مدارس بعدی در مرحله شناسایی هستند.
نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس اعتبارات عمرانی استانی هم دارد كه اولویت های آن تكمیل پروژه های نیمه تمام، تعمیر و تجهیز مدرسه است. تعمیر در این مدارس به معنای نگهداری فضاهای موجود است كه به دلیل استفاده نیاز به تعمیر پیدا می كند، تجهیز این مدارس هم با پروژه های جدید تفاوت دارد، جایگزینی تجهیزات فرسوده مدارس به صورت مستمر و هر ساله است.
درصورت تكمیل پروژه های نیمه تمام و احیانا كافی بودن آن، طرح های جدید و ساخت مدرسه جدید شروع می شود.
در شهرستان ها هم بر اساس درخواست های پیشنهادی و توزیع اعتبارات، اولویت ها تعیین می شود ولی تكمیل پروژه های نیمه تمام طبق قانون ارجحیت دارد.
چند درصد مدارس استان تخریبی است؟
این كه چند مدرسه تخریبی داریم جواب دارد ولی به روز نیست چون عواملی مانند جا به جایی جمعیت دانش آموزی بر آن اثر گذار است. هر سال جمعیت دانش آموزان در محله های یك شهر یا روستاها مختلف است و مانند سال های قبل، یكسان نیست، بنابراین شناسایی این مدارس یك اقدام سریع و آنی نیست.
بنابراین ارزیابی و شناسایی سریع مدارس در دستور كار قرار گرفته ولی بررسی فنی و كارشناسی نیاز به زمان دارد، نظریه صریح، براساس اطلاعات اولیه و حدودی است و طبق داده های متقن نیست كه در آن كارشناسی دقیق انجام شده باشد علاوه بر آن جا به جایی جمعیت هم در ارزیابی دیده نمی شود.
تغییرات جمعیتی، آمار را هم تغییر می دهد. طبق اطلاعات قبل حدود 25 درصد مدارس استان فرسوده بوده كه تعدادی تخریب و بازسازی شده، برخی هم از جمعیت تخلیه شده و بعضی تغییر كاربری داده اند. با ساخت و سازهای جدید مدارس تخریبی به 18 درصد كاهش یافته ولی آمار متقن نیست و ارزیابی اولیه است.
آیا كارشناسان برای شناسایی و ارزیابی متعهد نشده اند؟
در این خصوص از 2 ماه قبل ارزیابی مجدد مدارس شروع شده و طبق آمار اولیه 2 هزار و 30 مدرسه در استان وجود دارد كه 705 مورد آن مطالعه شده و بخشی از مطالعات در مرحله كارشناسی نهایی است.
بعد از كارشناسی اولیه، نتیجه در اختیار مشاوران قرار گرفته و با كمك آزمایشگاه ها و كارشناسان مشاور ژئوتكنیك و... دیوارها و سقف بررسی و یك سری طرح های پیشنهادی به مدیر طرح ارائه و وضعیت با آیین نامه ها تطبیق داده می شود این پروسه طولانی است و حدود یك سال طول می كشد و امیدواریم نتیجه مطالعات 705 مدرسه، تابستان آینده اعلام شود.
به نظرم در یك بازه 5 ساله بتوان 2 هزار و 30 مدرسه استان را از نظر مقاومت ارزیابی كرد. در 4 سال اخیر، 118 مدرسه تخریبی با 762 كلاس و 89 هزار مترمربع زیربنا حذف و بازسازی شد.
می توانید بگویید چند درصد مدارس استان مقاوم است؟
در بررسی های اولیه، بیش از 50 درصد مدارس استان، استحكام لازم را داشته اند، حدود 46 درصد مدارس هم در حال مطالعه هستند، آمار مدارس تخریبی هم از 22 به 18 درصد كاهش یافته است.
هم اكنون چند كلاس درس (یا مدرسه روستایی) در كانكس تشكیل می شود؟
كانكس با كلاس پیش ساخته تفاوت دارد، كلاس پیش ساخته، سیستمی قابل حمل است و كانكس عنوان فنی ساخت فضاهای پیش ساخته عمومی است كه می تواند شكل های مختلف به خود بگیرد.
در مناطق كم جمعیت از كلاس های پیش ساخته استفاده می شود. گاهی در یك منطقه به خاطر نیاز آنی ایجاد شده و سرویس دهی به این دانش آموزان (به خاطر جا به جایی جمعیت) به سرعت امكان پذیر نیست.از طرفی دانش آموزان نباید معطل ساخت مدرسه بمانند و برای رفع اضطراب آن ها در كنار فضای دائمی، به صورت محدود، تعدادی كلاس پیش ساخته برپا شده است.
حدود 200 روستای كم جمعیت در منطقه وجود دارد كه امید به ماندگاری جمعیت در آن نیست و سرمایه گذاری دائمی هم توجیه نداشته و احتمال تخلیه وجود دارد. بنابراین چاره ای جز استفاده از مدارس پیش ساخته در این روستاهای كوچك و كم جمعیت نیست.
هم اكنون حدود 90 مدرسه با سیستم پیش ساخته ایجاد شده و بقیه از همان فضاهای قدیمی خود استفاده می كنند.
تحصیل در مدارس قدیمی چه مشكلاتی برای دانش آموزان دارد؟
كوچك بودن فضای فیزیكی یك كمبود است كه ایمن نبودن آن خطرساز است و در این فضا نمی توان امكانات كمك آموزشی را مورد استفاده قرار داد. از نظر بهداشتی، نور، هوا و تبادل حرارت هم مشكلاتی وجود دارد. برای این مدارس برنامه داریم اما فقط برنامه كافی نیست بخشی از كار تامین اعتبار است، قسمتی هم به همكاری دستگاه هایی كه می توانند آمار و تعریف جمعیتی درست ارائه بدهند، مربوط می شود و در تعریف جمعیت و مدت ماندگاری آن ها اطلاعات صحیح تحویل دهند تا بتوان برای آن ها سرمایه گذاری كرد.
*****
اختلاف 17 میلیون تومانی بهای قبر در بهشت زهرا
خبرگزاری مهر: تورم و گرانی که این روزها صدای خیلی ها را به فریاد تبدیل کرده حالا به یک وجب خاک در بهشت زهرا هم رسیده و بزرگترین قبرستان ایران دچار پدیده بالا نشینی و پایین نشینی شده است.
این روزها قبرها هم دچار اختلاف طبقاتی شده اند و درجه بندی شان بر اساس دارایی و نداری آدمها تغییر می کند و اینجا هم اسکناسهای سبز و تراولهای رنگی حرف اول و آخر را می زند.
براساس اطلاعات به دست آمده توسط خبرنگار مهر هم اکنون در نقاط معروف و مرغوب و قطعات قدیمی بهشت زهرا، قبرهای متعلق به 30 تا 35 سال پیش با قیمت‌هایی افزون بر 15 تا 20 میلیون تومان خریداری می‌شود. این در حالی است که در قطعات تازه ساخته شده قیمت یک قبر دو متری یک طبقه حدود 70 هزار تومان تنها برای خدمات آن است و خود قبر مجانی است.
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا تهران در این باره به خبرنگار مهر گفت: قیمت قبر در بهشت زهرا بسته به نوع قبر و قطعه آن متفاوت است به طوری که بهشت زهرا هم درست مثل خود تهران، خانه ها و محله های شمال شهری و جنوب شهری دارد.
اسد فاضل افزود: بهشت زهرا هم اکنون دو محله دارد که محله اول را قطعه های قدیم و محله دوم را قطعه های جدید تشکیل می دهند که البته قبرهای قدیمی گران ترند. چون هم دار و درخت در اطرافشان زیاد است و هم جای بهتری از نظر قطعه و دسترسی دارند.
به گفته این مقام مسئول در شهرداری تهران قیمت این قبرها هم توافقی است و گاهی تا 20 میلیون تومان هم فروخته می شوند اما در محله های جدید قطعه های دو طبقه با هزینه خدمات به 320 هزارتومان هم می رسد.
بنا به آمارهای رسمی ارائه شده از سوی مسئولان بهشت زهرا 65 درصد تهرانی ها از این قطعات جدید با این هزینه ها استفاده می کنند، 20 درصد متوفیان تهرانی در شهرستانهای محل زادگاهشان دفن می شوند و تنها هزینه خدمات و جابجایی آنها از سوی خانواده هایشان پرداخت می شود و 10 درصد متوفیان تهرانی را کودکان تشکیل می دهند که هزینه قبر آنها رایگان است.
اما خانواده پنج درصد دیگر متوفیان بنا بر تاکید مسئولان این گورستان ترجیح می‌دهند، هزینه‌ای چهل برابر این مبالغ را صرف کنند تا در قطعه ای خوش و آب هوا که امکان دسترسی آسانتر به آن وجود دارد برای متوفی خود قبر بخرند.
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا در این باره به خبرنگار مهر گفت: خریداری این قبور در حالی در میان طبقات مرفه جامعه طرفدار دارد که به گفته مسئولان سازمان بهشت‌ زهرا‌ تنها با فروش این قبور است که شهرداری می‌تواند به جبران هزینه‌های اضافی ساخت قبر بپردازد زیرا در قطعه های جدید هیچ هزینه ای به دست سازمان بهشت زهرا نمی رسد.
به گفته فاضل وقتی از مسئولان سازمان بهشت زهرا دلیل این همه تفاوت در قیمت قبور در قطعات مختلف را جویا می شویم، می گویند که بهشت زهرا هیچ ردیف بودجه ای ندارد بنابراین چاره ای هم ندارد جز این که بخشی از هزینه های موجود را از این راه تامین کند.
مسئولان سازمان بهشت زهرا در خصوص تملک قبرهای قدیمی به خانواده های آنان نیز این توضیح را می دهند که قبرهای یک طبقه با گذشت 30 سال باز هم به خانواده های آنان تعلق می گیرد و آنها در صورت درخواست برای استفاده مجدد باید 5/1 میلیون تومان پرداخت کنند و این مسئله در قبرهای دو طبقه به حدود چهار میلیون تومان می رسد.
حال تصمیم گیری با شماست که بخواهید در کدام قطعه از بهشت زهرا آرام بگیرید؟ محله های بالای شهر یا پایین شهر!
*****
برگزاری دادگاه 10 دانشجوی دانشگاه مازندران و اعتراض این دانشجویان به شکنجه آنها در دوران بازداشت
دادگاه دسته جمعی 10 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران که پس از حوادث خرداد ماه این دانشگاه بازدا شت شده بودند برگزار شد. محاکمه ی این دانشجویان در حالی در شعبه ی 101 دادگاه عمومی و انقلاب بابلسر برگزار گردید که برای نیمی از این دانشجویان هیچ احضاریه ای برای حضور در دادگاه ارسال نشده بود.
میلاد حسینی کشتان، علی نظری، سیاوش صفوی، مازیار یزدانی نیا، شوانه مریخی، علی عباسی، علی دنیاری، رحمان یعقوبی، مجید آقایی و سمکو بابکری، 10 دانشجویی بودند که پس از انکه مدتی را به دلیل تجمعات 25 و 26 خرداد در بازداشت اداره اطلاعات بابل بودند، در روز دوشنبه مورد محاکمه قرار گرفتند.
براساس آنچه که در احضاریه ی این دانشجویان ذکر شده، اتهام این دانشجویان «اخلال در نظم عمومی» عنوان شده است. اما هنگام حضور دانشجویان در دادگاه، در کیفرخواستی که بدون حضور مدعی العموم توسط خود قاضی قرائت شد، این اتهام به «برگزاری تجمع غیرقانونی» تغییر کرده بود. در این دادگاه برخلاف رویه ی قانونی دادستان یا نماینده ی مدعی العموم جای خود را به نماینده ای از وزارت اطلاعات داده بود که نقش شاکی خصوصی پرونده را ایفا می کرد. این فرد که در دادگاه نقش شاکی دانشجویان را ایفا می کرد با حمله به دانشجویان و تهدید آنها مانع از دفاع مناسب آنها از خود می شد. این فرد در حمله به یکی از دانشجویان که به قاضی اعلام کرده بود هم توسط نیروهای بسیجی و سپاهی در حمله ی آنها به دانشگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و هم توسط مامورین اطلاعات در طول بازداشت، گفت «آنها نیرو های مردمی بودند از محلات اطراف و سربازان امام زمان هم کسی را شکنجه نمی کنند و ادعای شما دانشجویان دروغ است.»
دو تن از دانشجویان نیز دراین دادگاه با بیان اتفاقاتی که در اداره آگاهی بابلسر برایشان روی داده است از قاضی پرونده خواستار رسیدگی به این موضوع شدند. این دو دانشجو با بیان این که سروانی در اداره ی اگاهی به نام «سید جوادحسینی » با تهدید انها به تجاوز جنسی اقدام به برهنه کردن آنها کرده است. این دو دانشجو مدعی شدند که این سروان اداره آگاهی با ضرب و شتم شدید آنها و با تهدید به شکنجه ی جنسی، آنها را برهنه کرده و مورد ضرب و شتم قرار داده است.
به گزارش فعالین دانشجویی این دانشگاه این سروان اداره آگاهی در روز های 25 و 26 خرداد که حدود 150 نفر از دانشجویان این دانشگاه تحت بازداشت نیروی انتظامی قرار گرفتند، مسئول شکنجه و تهدید دانشجویان دختر و پسر بازداشتی بوده است.
*****
بررسی موضوع «دانشجویان ستاره دار» در کمیسیون آموزش
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: «با توجه به این که دانشجویان به وجود ستاره دارها اصرار دارند و مسئولین مربوطه هم انکار می کنند، در جلسه این هفته کمیسیون آموزش، می خواهیم که این موضوع در دستور کار قرار گیرد و بررسی شود که آیا واقعا این موضوع صحت دارد یا نه؟»
چهار سال است که با آغاز سال تحصیلی موضوع دانشجویان ستاره دار مطرح می شود اما در این چهار سال هیچ یک از مسئولین دولتی صحت آن را تایید نکرده اند، محمود احمدی‌نژاد در مناظره تلویزیونی با میرحسین موسوی صراحتا وجود دانشجوی ستاره‌دار را در دولت نهم رد کرد.
این در حالی بود که دو شب بعد از آن مناظره در فیلم تبلیغاتی مهدی کروبی چند تن از این دانشجویان حضور پیدا کردند و اعلام نمودند که "ما ستاره داریم"، امسال نیز با آغاز سال تحصیلی تعدادی دیگر اعلام کرده اند به دلیل ستاره دار بودن از تحصیل محروم گشته اند، این عده ای که به نظر می رسد تعدادشان به 20 نفر می رسد در اواخر هفته گذشته نامه ای را خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس نوشتند و از وی خواستند تا به وضعیت آنها رسیدگی شود.
امیر طاهر خانی نماینده مردم تاکستان و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این باره به خبرنگار «فرارو» گفت: «مسئولین سازمان سنجش و وازرت علوم و تحقیقات مدعی هستند که دانشجویان ستاره دار وجود ندارند اما ما هر روزه شاهد هستیم که عده ای از دانشجویان به مجلس می آیند و مکاتباتی صورت می دهند، با این مضمون که ما را از تحصیل محروم کرده اند، اگر واقعا این موضوع صحت داشته باشد، اظهارات مسئولین وزارت علوم و سازمان سنجش هیچ گونه توجیهی ندارد.»
وی افزود: «با توجه به این که دانشجویان به وجود ستاره دارها اصرار دارند و مسئولین مربوطه هم انکار می کنند، در جلسه این هفته کمیسیون آموزش، می خواهیم که این موضوع در دستور کار قرار گیرد و بررسی شود که آیا واقعا این موضوع صحت دارد یا نه؟»
این عضو کمیسیون آموزش درباره نامه تعدادی از دانشجویان ستاره دار به رییس مجلس گفت: «قطعا نامه ای که تعدادی از دانشجویان برای رییس مجلس نوشته اند، به کمیسیون آموزش و تحقیقات ارجاع داده می شود و کمیسیون هم این موضع را بررسی می کند و نتیجه هر چه باشد اعلام می شود.»
طاهر خانی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به امروز مجلس این موضوع را بررسی کرده است یا خیر، اظهار داشت: «تحقیق مبسوط در این باره صورت نگرفته است اما یک سری بررسی های میدانی انجام شده است، چون وقتی در کمیسیون از مسئولین وزارت علوم و سازمان سنجش در این باره سوال شد آقایان با قاطعیت گفتند چنین چیزی وجود ندارد.»
وی در پایان تاکید کرد: «مجلس در این باره ابزارهای نظارتی را اعمال خواهد کرد، چون به هر ترتیب ما نمی توانیم هیچ فردی را به هر دلیلی از تحصیل محروم نماییم، اگر مجلس تشخیص دهد که وزیر در این راستا کم کاری نشان داده است حتما بحث سوال و استیضاح را در دستور کار قرار خواهد داد.»
*****
در بمب گذاری بلوچستان؛ 29 کشته تن کشته شدند
ایسنا: وزارت کشور جمهوری اسلامی در خبری در پایگاه اینترنتی خود، شمار کشته شدگان حادثه بمبگذاری امروز در استان سیستان و بلوچستان را 29 نفر اعلام کرد. به گفته این منبع، 28 تن دیگر نیز در اثر این بمبگذاری مجروح شدند.
خبرگزاری فرانسه در گزارش در این مورد نوشت، رژیم تهران، ایالات متحده را به دست داشتن در بمبگذاری امروز استان سیستان و بلوچستان متهم کرده است.
بنابراین گزارش، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی با متهم کردن آمریکا به دست داشتن در بمبگذاری روز یکشنبه گفته است، این واقعه نشان دهنده دشمنی آمریکا با ملت ایران است.
لاریجانی گفته است، باراک اوباما گفته بود که دستش را بسوی ما دراز کرده است، اما با این اقدام، دست خود را سوزاند. پس ملت ایران حق دارد که وعده های دولت آمریکا را در مورد تغییر نپذیرد.
حسينعلي شهرياري نماينده زاهدان در مجلس شورای اسلامی نیز با متهم کردن آمریکا به دست داشتن در بمبگذاری امروز گفته است، بار ديگر دست جنايتكار آمريكا از آستين مزدوران از خدا بي‌ خبر و وهابي افراطي به درآمد و تعداد زيادي از عزيزان ما را در استان سيستان و بلوچستان به خاك و خون كشيد.
به گزارش ایسنا، دادستان رژیم در زاهدان گفته است گروه ريگي مسووليت انفجار امروز سيستان و بلوچستان را پذيرفته است.
ایسنا نوشت : محمد مرزيه درباره آخرين وضعيت حادثه صبح امروز در سيستان و بلوچستان اظهار كرد: طبق آخرين اخبار بين 30 تا 35 نفر از سران طوايف و عشاير و فرماندهان سپاه کشته شده اند.
وي در تشريح چگونگي حادثه گفت: نمايشگاهي از دستاوردهاي محلي براي بازديد عموم برپا شده بود كه قرار بود قبل از تشكيل جلسه از اين نمايشگاه بازديد كنند كه يك نفر كه از قبل به خود بمب وصل كرده بود وارد نمايشگاه شده و عمليات انتحاری را انجام داده است.
دادستان زاهدان با تاكيد بر اين‌كه تاكنون فردي به عنوان مظنون بازداشت نشده است، افزود: گروه مالك ريگي مسووليت انجام اين اقدام را قبول كرده است.
گروه ریگی هنوز این خبر را تائید نکرده است.
*****
فرید هاشمی: دانشگاه بزرگ ترین همراه جنبش سبزست
فرید هاشمی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مصاحبه با روز ضمن اشاره به حوادث اخیر در دانشگاه های کشور،به ویژه دانشگاه آزاد،تاکید می کند امنیتی کردن فضا در کوتاه مدت ممکن است به صورت«مسکن» عمل کند ولی در دراز مدت بی تاثیرخواهد بود. او در توصیف وضعیت کنونی دانشگاه ها به روز می گوید:" دانشگاه ها امسال در میانه ی انقلاب فرهنگی نرم و در وضعیتی که انقلاب فرهنگی نرم شدت می گیرد باز شده اند؛ متولیان امور حلقه ی محاصره علیه فضای آکادمیک را تنگ تر کرده اند؛ به اسم کنترل فضای علمی دانشگاه و برای آرام سازی فضای دانشگاه، فضای امنیتی در دانشگاه تشدید شده؛ فعالین دانشجویی با شدت بسیار بیشتری نسبت به قبل از فضای رفاهی خوابگاه های دانشگاه ها محروم می شوند؛ فعالیت کمیته انضباطی تشدید و قدرت در دانشگاه ها به حراست واگذار شده است."
هاشمی با اشاره به اعتراضاتی که در سطح جامعه وجود دارد و کشیده شدن این اعتراضات به دانشگاه ها و تلاش مسوولان برای مهار اعتراضات،می افزاید:" پیش از آنکه اعتراضات طبقه ی متوسط به دانشگاه ها وارد شود و شاهد جلوه های آن در میان دانشجویان باشیم، متولیان با استفاده از توان بوروکراتیک خود در تلاش برای جلوگیری از هرگونه تحرک در فضای دانشجویی هستند." اما آیا این رفتارها قابلیت کنترل فضای دانشجویی را دارد؟ آقای هاشمی در پاسخ می گوید:"امسال فضای دانشجویی با همیشه متفاوت است؛ فضایی که حتی در سال های اوج گیری و شکوفایی اصلاحات نیز دیده نشده بود. دانشگاه و دانشجو متأثر از فضای کلی کشور بیش از همیشه سیاسی است و محتملا تشدید فضای امنیتی و رعب و وحشت نخواهد توانست در بلند مدت منجر به جلوگیری از اعتراضات دانشجویی شود.جالب اینکه شاهد نوعی پختگی فعالیت های دانشجویی هم هستیم و نوع و نحوه ی اعتراضاتی که تاکنون رخ داده به صورتی است که گویا دانشجویان انرژی خود را یک جا خرج نمی کنند." این عضوشورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره برخوردهای امنیتی ـ قضایی با دانشجویان و تاثیر آن بر فعالیت های دانشجویی اما چه نظری دارد:"مسلما تشدید فضای امنیتی برای تحت تاثیر قرار دادن فضای دانشگاه و فعالین دانشجویی بوده است تا در پناه این فضای امنیتی امواج اعتراضات دانشجویی کنترل و همزمان برنامه های انقلاب فرهنگی نرم پیش برده شود.بررسی ها حاکی از این است که برخورد با فعالین دانشجویی کاملا سیاستگذاری شده و در سراسر کشور همسان با هم، در سه سطح پیگیری می شود: سطح اول برخوردهایی است که در فضای خود دانشگاه و وزارت علوم انجام می شود. برخوردی که با دانشجویان در دانشگاه می شود را می توان در دو دسته کلی برخوردهای خشن و مستقیم مثل احضار دانشجویان به حراست و کمیته انضباطی ، محروم کردن دانشجویان از تحصیل و امکانات رفاهی بخصوص خوابگاه ها ـ محروم کردن تعداد زیادی از دانشجویان از خوابگاه واقعا یکی از بزرگترین تحدید هایی است که علیه آکادمی شده ـ تبعید و اخراج دانشجویان ، تعطیلی تشکل ها و نشریات دانشجویی و برخوردهای فریبکارانه مثلا افزایش برنامه های تفریحی و ورزشی در دانشگاه ها گنجاند. برخورد سطح دوم احضار دانشجویان به دفاتر پیگیری وزارت اطلاعات در سراسر کشور و دادگاه های انقلاب و برخورد سطح سوم بازداشت فعالین دانشجویی است. این برخورد ها هم به منظور پیشگیری و هم برای جلوگیری از تشدید و ادامه اعتراضات انجام می شود،اما اینکه تا چه میزان موفقیت آمیز باشند هنوز تاثیر خود را نگذاشته اند چرا که احتمالا حتی اگر میزان فضای امنیتی صفر هم می بود اعتراضات فراتر از آنچه تاکنون صورت گرفته نمی بود.البته من معتقدم امنیتی کردن فضا بالاخره تاثیر خود را خواهد گذاشت و در کوتاه مدت موثر خواهد بود ولی تنها می تواند بصورت مُسَکِن عمل کند و اثرگذاری آن در میان مدت و بلند مدت به شدت کاهش می یابد و تقریبا کم اثر می شود و علی رغم هر تمهیدی که اندیشیده شود، اعتراضات ادامه خواهد یافت. دلیل آن نیز بیش از هر چیز ویژگی های خاص جنبش سبز امروز است، امروز افراد بسیاری وارد فرایند اعتراضات شده اند که پر انرژی و تازه نفس هستند و برخورد امنیتی با این تعداد کاری محال است." وی با اشاره به ظهور و بروز جنش سبز در سطح جامعه چنین ادامه می دهد:"مرحله ی جدیدی در حیات جنبش سبز با دانشگاه آغاز می شود و متولیان امور در مراکز تحصیلی زمین گیر می شوند. دانشگاه بالذات روح منتقد و معترضی دارد که ناشی از همزیستی آن با عقل مدرن است. علم با سوال آغاز می شود و سوال ناشی از شک است؛ بعلاوه دانشجویان نیز از دو مولفه ی بسیار مهم جوانی ( انرژی ، انگیزه ، نشاط و احساس ) و کمترین میزان وابستگی به محیط اطراف برخوردارند وکمترین چیزها را برای از دست دادن دارند. موج سبز با اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات آغاز شد، با اعتراضات حقوق بشری به وضعیت بازداشتگاه ها و زندانیان ادامه پیدا کرد و امروز وارد دانشگاه شده است و دانشجویان و دانشگاه بزرگترین همراه موج سبز هستند چون اصولا موج سبز نتیجه ی نارضایتی طبقه ی متوسط از وضع موجود است و دانشگاه نیز بخشی از طبقه ی متوسط است." وی درباره تفاوت میان اعتراضات در دانشگاه و سطح جامعه می گوید:"موج سبز در دانشگاه با دو تغییر همراه خواهد شد : بدلیل متمرکز بودن تعداد زیادی انسان معترض در یک محیط (دانشگاه ) آن هم بصورت دائمی ، اعتراض کردن بصورت یک روند دائمی در خواهد آمد و موج سبز از حالت سلبی در دو مرحله ی اول خود ( اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات و اعتراضات حقوق بشری ) بصورت ایجابی در خواهد آمد. " اما اکنون وضعیت دفتر تحکیم وحدت به عنوان بزرگ ترین تشکل دانشجویی چگونه است:؟"دفتر تحکیم پیش از این در سال هایی که کمتر کسی حاضر به فعالیت می شد رسالت خود را انجام داده است ، دفتر تحکیم وحدت بدلیل شناخته شده بودن اعضای آن و فعالیت علنی، شفاف و آشکار آن بشدت درفضای امنیتی امروز کنترل می شود ولی ویژگی مثبت جنبش اجتماعی کلانی که تحت عنوان موج سبز تغییر شناخته می شود غیر متمرکز بودن آن است. این جنبش علی رغم کلان بودن متمرکز نیست و دارای هسته های خود بنیاد بسیار زیاد و عمدتا ناشناخته است که با یکدیگر ارتباطی ندارند، همدیگر را نمی شناسند ولی در یک مسیر گام بر می دارند." وی با اشاره به نقش مهم تشکل ها در اعتراضات اخیر، افزاید:" در چنین فضایی تشکل هایی مثل دفتر تحکیم وحدت کارایی و ثمر بخشی شان به حداقل ممکن می رسد. اتحادیه ای مانند دفتر تحکیم وحدت که پیش از این سخنگوی خواسته ی دانشجویان معترض برای آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر بود ، امروز تنها بدلیل سابقه ی فعالیت هایش شاید دارای احترام بیشتری باشد وگرنه این مجموعه احتمالا تماشاچی ای در میان اعتراضات دانشجویی خواهد بود. "
*****
حدادعادل: شب خوابم نمی‌برد
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس معتقد است اعتراضات اخیر دانشجویان علیه وی به خاطر تیتر ناقص یک روزنامه بود.
به گزارش آفتاب، حداد عادل در همایش عملیات روانی و رسانه گفت: «در زندان نیز ممکن است خشونتی صورت گرفته باشد که حتما هم شده و به‌دنبال آن نارضایتی در مردم به‌وجود آمد اما نباید ادعای تقلب در انتخابات را فراموش کنیم».
وی با اشاره به اقدام اخیر یکی از روزنامه‌ها که تیتر بزرگی از قول حداد عادل مبنی بر این‌که کشته‌شدن سه دانشجو در کهریزک مسئله اصلی نیست، انتقاد کرد و گفت: «این روزنامه تصویر خشنی نیز از من چاپ کرده بود، به‌طوری که به نظر می‌رسد من به هیچ‌وجه از کشته‌شدن آن سه دانشجو نگران نشده‌ام».
رئیس کمیسیون فرهنگ مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «با اقدام این روزنامه زمانی‌که من پس از ۴۰ سال عضویت در گروه فلسفه دانشگاه به آنجا می‌روم چند دانشجو جمع شده و علیه من شعار می‌دهند که این در نتیجه تیتر ناقصی است که آن روزنامه چاپ کرد و چیزی که ما با پوست و گوشت خود درگیر آن بودیم را نادیده گرفت».
وی افزود: «من از این‌که ظلمی به مردم شود شب خوابم نمی‌برد».
*****
جواد لاریجانی: با دانشجویان معترض به من برخورد نشود
محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه طی مصاحبه ای، خواهان عدم برخورد با دانشجویان معترض به وی در دانشگاه شریف شد. وی در این گفتگو ضمن اشاره به این مسئله که اطلاعی از برخورد با دانشجویان معترض به خود ندارد اظهار داشت: « اطلاعی از برخورد انضباطی با این دانشجویان ندارم و امیدوارم هرگز چنین اتفاقی نیافتاده باشد».
وی هم چنین در این خصوص گفت که اگر دانشجوئی نظر خود را اعلام کند جای نگرانی وجود ندارد و دانشگاه باید محل کشتی گرفتن برهان ها باشد.
وی در این خصوص اضافه کرد: «قرار نیست هرچه قدر صدایمان را کلفت تر کنیم حرفمان ثابت شود. باید آرام تر و محکمتر و مستدل تر صحبت کنیم.»
این اظهارات محمد جواد لاریجانی در حالی است که پیشتر غلامعلی حداد عادل در مقابل اعتراضات دانشجوئی به حضور وی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، طی تماسی تلفنی با فرهاد رهبر خواهان آن شده بود که بدون مشخص شدن نام وی در این ماجرا با دانشجویان معترض برخورد کند.
پس از این درخواست تعدادی از دانشجویان حاضر در اعتراض به وی به کمیته انضباطی احضار و حتی در آستانه اخراج قرار گرفتند.
*****
سرپرست دانشگاه بین المللی قزوین: احضار دانشجویان به دلیل مسائل اخلاقی بوده نه سیاسی!
سرپرست دانشگاه بین‌المللی قزوین در گفتگو با خبرگزاری نیمه رسمی فارس اعلام کرد که هیچ دانشجویی به كمیته انضباطی احضار یا از خوابگاه‌ محروم نشده است.
عبدالعلی آل‌بویه در حالی تاکید کرد که هیچ دانشجویی در این دانشگاه به دلیل اتفاقات اخیر یا به دلیل فعالیت‌‌های سیاسی به كمیته انضباطی احضار نشده که بلافاصله پس از این سخنان، اذعان داشت که احضار هائی وجود داشته است اما این احضارها "به دلیل تخلفات انضباطی و اخلاقی بوده و هیچ دلیل سیاسی نداشته است"!
وی هم چنین در خصوص مسئله "ممانعت از برگزاری انتخابات شورای صنفی و تعطیلی تشکل های منتقد توسط دانشگاه" با کلی گوئی و طی اظهاراتی مبهم، تأكید كرد كه "این افراد معمولاً این مسایل را از طریق قانونی پیگیری نمي‌كنند و اگر از طرق قانونی پیگیری كنند، مشكلی وجود نخواهد داشت". با این وجود وی طرق قانونی پیگیری مسائل صنفی دانشجوئی برای دانشجویان این دانشگاه را مشخص نکرد.
گفتنی است تکذیب سرپرست این دانشگاه در مصاحبه با فارس در حالی است که در پی اعتراضات گسترده ی دانشجوئی در دانشگاه بین المللی قزوین، و از جمله تجمع 2000 نفری دانشجویان این دانشگاه در روز 25 خرداد، موج دستگیری دانشجویان معترض آغاز شد و حتی اساتید منتقد این دانشگاه نیز از روند بازداشت ها مصون نماندند و4 نفر از اساتید عضو انجمن اسلامی مدرسین این دانشگاه توسط پلیس امنیت استان قزوین دستگیر و پس از چند مرتبه بازجویی به قرار کفالت و وثیقه آزاد شدند. هم چنین با وجود تعطیلات تابستان پرونده دانشجویان معترض هم چنان باز ماند و در شهریور ماه و در آستانه بازگشائی دانشگاه ها، و به دنبال آن 8 نفر از فعالین دانشجویی این دانشگاه در شهریور ماه با احضار تلفنی به ستاد خبری وزارت اطلاعات استان قزوین مورد بازجویی قرار گرفتند.
طی هفته های اخیر و پس از بازگشایی دانشگاه ها نیز بیش از 30 تن از دانشجویان این دانشگاه به اتهام شرکت در اغتشاشات به کمیته انضباطی احضار شدند. هم چنین تعداد زیادی از دانشجویان نیز از آغاز ماه مهر به حراست این دانشگاه فراخوانده و در حالی تهدید به محرومیت از تحصیل و امکانات رفاهی شده اند که 50 دانشجوی دیگر این دانشگاه نیز طی هفته های قبل از امکانات رفاهی و خوابگاهی محروم شده بودند.
*****
میرحسین موسوی: تا زمانی که به خواسته های مردم تن داده نشود اعتراض ها ادامه خواهد داشت
روز گذشته مهندس میر حسین موسوی به همراه خانم دکتر رهنورد در منزل دکتر محسن امین زاده حاضر شده و با خانم اصغر زاده، همسر وی، دیدار کردند. به گزارش خبرنگار "کلمه" در این دیدار میر حسین موسوی به سابقۀ آشنایی خود با امین زاده اشاره کرد و گفت آشنایی ما از اوایل انقلاب است و ایشان در آن زمان تقریباً در تمام سفر های خارجی مهمی که رفتم همراه ما بود و از نظراتش استفاده می کردیم. وی امین زاده را فردی اهل مطالعه و فکر، قوی و پر کار تعریف کرد و بازداشت و نگه داشتن افرادی نظیر او را برای کشور و نظام خسارت بزرگی دانست. مهندس موسوی با اشاره به در پیش بودن سیزدهم آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، اظهار داشت چگونه می توان ادعای مبارزه با امریکا کرد و در عین حال سران دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نظیر میردامادی و امین زاده را در زندان نگاه داشت. پیام این کار چیست؟ وی در پاسخ به اظهارات همسر امین زاده در مورد بازداشت او، بازرسی منزل، دوران طولانی نگهداری وی در سلول انفرادی و سختی هایی که در این مدت تحمل کرده اند گفت: جای تاسف است که این حوادث روی داده است. یک تحول مهمی در کشور اتفاق افتاده و مردم بدنبال حقوقشان هستند. نباید بیخود آنها را متهم و با آنها برخورد کرد. مردم اغتشاش گر نیستند. خواسته هایی دارند. طبیعی است اگر به این خواسته ها تن داده نشود این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت. وی تأکید کرد انحرافاتی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پیش آمده است که باید اصلاح شود. موسوی اظهار امیدواری کرد کلیه زندانیان سیاسی بخصوص دکتر امین زاده هر چه زودتر آزادی خود را به دست آورند
*****
تخريب شبانه مقبره عزت ابراهيم نژاد شهید حمله به کوی دانشگاه!
مقبره شهید عزت الله ابراهيم نژاد که در فاجعه یورش انصار و نیروی انتظامی در هجدهم تير 78 به کوي دانشگاه تهران شهید شد، شبانه تخريب و سنگ آن تعويض شده است.
به گزارش اعتماد، افرادي از قبل سنگ قبر جديدي آماده کرده بودند که در آن هيچ اشاره يي به نوع درگذشت نشده بود و تاريخ را نيز از هجدهم تيرماه تغيير داده بودند. به اين ترتيب در سنگ قبر جديد نوشته شده است جوان ناکام عزت الله ابراهيم نژاد، تاريخ درگذشت 19/4/78.
مقبره عزت الله ابراهيم نژاد در گورستان بهشت زهراي پلدختر واقع است و تخریب و یورش مقبره او ده سال پس از شهادتش از جریان سازماندهی شده ای برای محو آثار فاجعه 18 تیر 78 حکایت دارد.
*****
حضور هنرمندان سینما و تئاتر در تجمع مادران عزادار
حدود 150 نفر از مادران برای یادآوری خواسته های شان که آزادی زندانیان عقیدتی و مجازات آمران و آمران کشتار فرزندان شان است مطابق هر هفته از ساعت 5 تا 6 بعدازظهرروز شنبه 25 مهرماه 88 در کنار آب نمای پارک لاله تجمع و سپس با در دست داشتن شمع هایی به یاد عزیزان شان دور آب نما راهپیمایی کردند و با یک دقیقه سکوت و سر دادن سه بار اله اکبر برنامه پایان یافت.
برای حمایت از مادران داغدار و عزاداراین هفته تعدادی از هنرمندان تئاتر و سینما ، نویسندگان و تعدادی از فعالان جنبش زنان نیز حضور داشتند .
همچنین این هفته تعدادی عکاس و فیلمبرادر با دوربین های حرفه ای از فاصله دور از مادران عکس و فیلم تهیه می کردند و نیروی انتظامی نیز هیچ ممانعتی به عمل نیاورد در صورتی که هفته گذشته دو نفر از آقایان که با خانواده به پارک آمده بودند و با موبایل شان از مادران عکس می گرفتند بازداشت شدند که با وساطت و پیگیری مادران آزاد شدند .
*****
نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت هم سبز شد
شماری از ایرانیان و هواداران جنبش سبز در آلمان با نمادهای سبز در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت حاضر شدند.آن ها همچنین با در دست داشتن پلاکاردهایی که خواهان آزادی، دموکراسی و پایان دادن به خشونت و سرکوب در ایران بود به حضور اعتراض آمیز اما آرام در مقابل غرفه سفارت ایران و همچنین غرفه چین دست زدند تا به کودتای انتخاباتی،سرکوب،بازداشت و کشتار مردم ایران اعتراض کنند.




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ