سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۸/۱۸

دوشنبه: 18/8/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:02 بامداد دوشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خشت و آیینه
خشت و آیینه نام کتابی ارزشمند است که توسط یار و حامی گرامی ما آقای دکتر بحری طی چند سالی که خارج از ایر ان بسر میبرند، بتدریج برشته تحریر در آمده است.
در این کتاب آقای دکتر بحری دقایق، ساعات، روزها، ماهها و سالهایی را که بدلیل مبارزات ملی و میهنی خویش با رژیم وحشی و لجام گسیخته ولایت وقیح، چهار بار اسیر گشت و راهی زندان گردید و همچنین شکنجه ها و آزارهایی را که در مدت آن سالها (در مجموع 12 سال اسارت و زندان و شکنجه) متحمل گردید و نیز ماهها یا سالهای مقاومت و گریز و پناه بردن به مخفی گاههای مختلف برای ادامه مبارزه را که در فاصله هرنوبت آزادی از زندان و دستگیری مجدد بسر آورد، با تمام سختی و مرارات و تلخکامی هایی که حدود بیست سال از بهترین سالهای عمرش را در بر گرفت با قلم تیز و شیوای خویش تشریح و تعریف کرده و به تصویر کشیده است.
این یار گرامی و ارزشمند مانند دفعات پیش، این کتاب را نیز بصورت فایل "ورد" برای ما ارسال نمود تا با چاپ و انتشار آن بین یاران گروه "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" عواید ناشی از آن را صرف کارهای عام المنفعه تشکیلات بنماییم.
چاپ اول این کتاب تکاندهنده و ارزشمند در 495 صفحه بروی کاغذ اعلا و جلد زرکوب در قطع وزیری در تیراژ 30000 (سی هزار) نسخه آماده شده و از هفته آینده توزیع آن بین یاران و همرزمان "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" آغاز خواهد شد. مانند سایر کتابهای نوشته شده توسط جناب دکتر بحری، ما برای این کتاب نیز بهایی تعیین نکرده ایم و بقول معروف بهای آن "همت عالی" تعیین شده است. از یاران تشکیلات خویش تقاضا داریم از امروز دوشنبه18 آبانماه درخواست خویش را برای دریافت این کتاب با بهایی که می خواهند برای هرجلد آن به سازمان هدیه نمایند، یا از طریق ایمیل "رزرو" نمایند و یا با مراجعه به رابطین "سرگروهی" خویش درخواست مربوطه را ارایه دهند.
سروده های در غربت - دفتر دوم
چاپ دوم "سروده های در غربت - دفتر دوم" نیز که مجموعه سروده های آقای دکتر بحری طی دوره "جولای 2006 تا ژوئن 2009" می باشد در تیراژ 15000 نسخه آماده تحویل است. ما حدود سه ماه پیش در نوبت نخست (چاپ اول) این مجموعه نفیس را در تعداد سی و پنجهزار نسخه به چاپ رسانده بودیم که طی مدتی کمتر از دو هفته توسط یارانمان خریداری شد و مبالغ حاصل آن به صندوق سازمان واریز گردید و پس از آن به کرات با درخواست یاران و همرزمان خویش روبرو گشتیم که خواهان چاپ مجدد آن بودند که باین مهم نیز همت گماشتیم و اینک سری دوم آماده توزیع و تحویل می باشد.
شاید لازم به توضیح مجدد نباشد، اما برای آگاهی هم میهنان و یاران و همرزمانی که با (پیش) خرید و یا خرید مجدد این کتابها و سایر کتاب هایی که ما در چاپخانه مخفی خویش انتشار میدهیم یکبار دیگر اعلام می نماییم که وجوه حاصله از انتشارات ما و سایر کمک های مالی که عمدتا از یاران گرامی از خارج (بخصوص از طریق آقای دکتر بحری) به صندوق واریز می گردد، بیش از 90% صرف هزینه های اجتماعی مانند: پرداخت کمک هزینه های زیستن و تحصیلی و بهداشتی و درمانی به 146 خانواده بی سرپرست، تامین قسمتی از قرارهای سنگین وثیقه برای آزادی (ولو موقتی) زندانیان بیگناه سیاسی و اجتماعی، تامین قسمتی از "دیه" برای کسانی که محکوم به قصاص شده اند و در صورت نپرداختن "دیه" اعدام خواهند شد، میرسد. ما بزودی آمار وجوهی را که ظرف 5 ماه گذشته (فاصله خرداد ماه تا مهرماه سال جاری) از صندوق کمک های اجتماعی و سیاسی جنبش همبستگی هزینه نموده ایم انتشار خواهیم داد.
*****
بورس تحصیلي ندا آقا سلطان
به نوشته سایت رسمی دانشگاه آکسفور به لطف دو هدیه سخاوتمندانه اي که به این دانشگاه داده شده، توانسته است یک بورس تحصیلي در رشته فلسفه به یاد ندا آقا سلطان ایجاد کند.
کویینز سایت رسمی دانشگاه اکسفورد خبر داده ندای آقاسلطان دانشجوي 27 ساله رشته فلسفه است که در روز 20 ژوئن در جریان اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوري در تهران کشته شد.
پروفسور پل مدن درباره این بورس تحصیلي مي گوید: "در دانشگاه آکسفورد شدت رقابت براي ورود به دانشگاه ، روز به روز کمتر مي شود. این هدایا که باعث شد ما بتوانیم بورس تحصیلي ندا آقا سلطان را اهدا کنیم و بواسطه آن بتوانیم نخبگان جوان را جذب کنیم".
این بورس شامل مخارج تحصیلي مي شود. رقابت براي همه دانشجویان پذیرفته شده در مقطع فوق لیسانس علوم انساني، یا فوق لیسانس رشته فلسفه مي توانند کاندیداي این بورس بشوند، اما ارجخیت به دانشجویان ایراني داده شده است.
اولین برنده این بورس، آرین شاه ویسی نام دارد که بتازگي براي تحصیل در رشته فلسفه فیزیک وارد دانشگاه شده است. آرین مي نویسد: "این افتخار بزرگي براي من است که اولین کسي هستم که برنده بورس تدا آقا سلطان مي شوم، این موضوع براي من خیلي اهمیت دارد زیرا او هم یک دختر ایراني بود که در رشته فلسفه تحصیل مي کرد."
وی می افزاید: "ضمن گرفتن این بوس عمیقا به خانواده ندا آقا سلطان تسلیت مي گویم و امیدوارم در تحصیلاتم در آکسفورد موفق شوم و بتوانم لایق نام دختر شجاع و نخبه آنان باشم."
*****
توكلی: هر بلایی دلتان خواست سر قانون آوردید
دوئل محمود احمدی نژاد و نمایندگان مجلس برسر نحوه تصویب طرح تحول دیروز (یکشنبه) در حالی به پایان رسید که نتیجه آن چندان دور از ذهن نبود. فردا نمایندگان مجلس پس از یک ساعت و نیم بحث نهایتا از موضع خویش در برابر زیاده خواهی دولت کودتا تسلیم شده و موادی از این قانون را به تصویب رساندند که بسیار نزدیک به نظر محمود احمدی نژاد است . احمد توکلی در اعتراض به روند تصویب مواد 13 و 16 لایحه هدفمند کردن یارانه ها خطاب به نمایندگان حامی دولت کودتا گفت: هر بلایی که دلتان خواست سر این قانون آورده‌اید و در حال حاضر نیز به دنبال تغییر ماهیت ماده 16 و تعمیم آن به کل لایحه هدفمندسازی یارانه‌ها هستید. پس از آنکه میان مصوبات مجلس در مورد مواد 13 و 16 لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها، تعارضی به وجود آمد برخی نمایندگان پیشنهاداتی را برای رفع ابهام ارائه دادند که عموما با مخالفت مواجه شد و رای لازم را کسب نکرد.محمدرضا خباز سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه در شان مجلس نیست که مصوبه پیشین خود را زیر سوال ببرد از ابوترابی‌فرد که ریاست جلسه را برعهده داشت خواست تا این لایحه را بار دیگر به کمیسیون ویژه بازگرداند تا این تعارض مرتفع شود.وی به سخنان رئیس‌دولت کودتا مبنی بر اینکه برای اجرای این لایحه عجله نکنید اشاره کرد و گفت: نباید قانون متناقضی را به دولت ارائه دهیم که هرگاه در اجرایش دچار مشکل شد، گناهش را به گردن مجلس بیاندازد.ابوترابی‌فرد این پیشنهاد را لازم ندانست و گفت: ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها مربوط به تمامی مراحل درآمدی است اما ماده 16 فقط در مورد حامل‌های انرژی است که تعارضی را به وجود نمی‌آورد.پس از آن جهانبخش محبی‌نیا عضو هیات‌رئیسه مجلس طی پیشنهادی خواستار آن شد که اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها از سال جاری تنها مربوط به حامل‌های انرژی نشود و دیگر موارد هدفمندسازی یارانه‌ها را نیز در بر بگیرد این پیشنهاد اگرچه نهایتا با 114 رای موافق به تصویب رسید اما با تذکرات متعددی از سوی نمایندگان مواجه شد از جمله آنکه خباز اعلام کرد هدف از ماده 16 آن بود که دولت به شکل آزمایشی بخشی از لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را در سال جاری اجرایی کند اما به این ترتیب دامنه اختیارات دولت را گسترش می‌دهید که نوعی زیرکی در قانونگذاری است.حسن ونایی نیز با کنایه به ابوترابی که ریاست جلسه را برعهده داشت گفت: مدیریت حضرت عالی قابل درک است اما با اصلاح اینچنینی ماده 16، کل ماده ماده 13 و تبصره یک آن حذف می‌شود.جمشید انصاری نیز رفع ابهام مورد نظر محبی‌نیا را در تعارض با مبانی بودجه‌ای خواند.احمد توکلی نیز در ادامه این تذکرات به ابوترابی‌فرد گفت: گویا شما می‌خواهید تناقض در مصوبات مجلس را صددرصد کنید قبلا ماده 16 با اصلاحات منظور برخی نمایندگان تنها با ماده 13 تعارض داشت اما با پیشنهاد آقای محبی‌نیا با تبصره‌های این ماده نیز تعارض پیدا می‌کند.وی افزود: هر بلایی که دلتان خواست سر این قانون آورده‌اید و در حال حاضر نیز به دنبال تغییر ماهیت ماده 16 و تعمیم آن به کل لایحه هدفمندسازی یارانه‌ها هستید.ابوترابی‌فرد در پاسخ به این تذکر سکوت کرد که با فریاد اعتراضی توکلی مواجه شد که می‌گفت جواب من را بدهید و حداقل بگویید که تذکرم وارد هست یا نه؟ در این هنگام ستار هدایتخواه که از جمله نمایندگان حامی دولت است طی تذکری اعلام کرد برخی نمایندگان به بهانه تذکر، در مخالفت با پیشنهادات مطرح شده صحبت می‌کنند و به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی نمایندگان تبانی‌هایی انجام دادند که در مجلس اتفاقی بیافتد این برخورد دون شان مجلس است و رئیس جلسه نباید به آن اجازه مطرح شدن بدهد اما ابوترابی‌فرد برخلاف سخنان هدایتخواه، تذکرات انصاری و توکلی را وارد دانست و علی‌رغم این، پیشنهاد محبی‌نیا را به رای گذاشت. با ارائه 114 رای موافق در مقابل 48 رای مخالف این پیشنهاد مصوب شد که براساس آن دولت از سال جاری می‌تواند تمامی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها از جمله حامل‌های انرژی و دیگر یارانه‌های مربوط به آب، برق، گندم و... را در سال جاری اجرایی نماید.
*****
"هو" شدن دوباره صفار هرندی این بار در دانشگاه گیلان
صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی روز یک‌شنبه به رشت سفر کرد و در دانشگاه گیلان به سخنرانی پرداخت.
این سخنرانی قرار بود از ساعت 15 آغاز شود اما بسیج و ایادی کودتا با بستن درهای سالن محل سخنرانی از ورود دانشجویان به سالن جلوگیری کرده و عوامل خود را در سالن مستقر کردند. در نهایت با حدود یک ساعت تأخیر درهای سالن به روی دانشجویان باز شد و دانشجویان در حالی که شعارهای ضدحکومتی سر می‌دادند وارد سالن شدند.
ورود صفار هرندی به سالن با شعار «ننگ ما ننگ ما وزیر فرهنگ ما» از سوی دانشجویان مواجه شد. در تمام مدت سخنرانی، دانشجویان با طرح شعارهایی نظیر «مرگ بر دیکتاتور»، «یا حسین، میرحسین»، «دانشجو بیدار است از دروغگو بیزار است» و «دولت کودتا استعفا استعفا» اعتراض خود را به وضعیت کشور اعلام کردند. در این بین اشیایی نیز از قبیل بطری آب به سوی صفار پرتاب شد که به او اصابت نکرد.
گفتنی است با وجود اینکه بسیج سعی داشت قبل از ورود دانشجویان، سالن را با عوامل خود که بسیاری از آنان دانشجو نبودند پر کند اما در این کار نیز ناکام ماند.
در نهایت با بالا گرفتن جو تشنج، صفار هرندی در میان شعارهای «قاتل برو گمشو» از سالن خارج شد.
دانشجویان پس از اتمام سخنرانی صفار هرندی در مقابل دانشکده علوم انسانی تجمع کرده و به خواندن سرود یار دبستانی پرداختند.

*****
عظیم‌ترین آزمایش آمریكا و اسرائیل علیه سیستم موشكی ایران
آینده نیوز:
در پی پیشرفت‌های موشكی كشورمان عمده هدف بزرگترین مانور مشترك نظامی دوجانبه آمریكا-اسرائیل كه از تاریخ 21 اكتبر شروع شده و 3 نوامبر، یك هفته قبل پایان یافت، مقابله با تهدید موشك‌های بالستیك ایرانی بوده است.به گزارش سرویس بین‌الملل «آینده»، عملیات "جونیپر كبرا" كه با حضور بیش از 2000 نفر از نیروهای دوطرف برگزار شد پنج نوع مختلف سیستم دفاع موشكی آزمایش شد تا مشخص گردد كدام‌یك قابلیت و توانمندی بیشتری در مقابل حملات موشكی ایران را دارد.
این سیستم‌ها عبارتند از:1- سیستم برد بلند "آرو-2 " كه توسط صنایع هوافضای اسرائیل با همكاری كمپانی بوئینگ وتحت نظارت وزارت دفاع اسرائیل و پنتاگون ساخته شده است.2- سیستم "تاد" یا ترمینال دفاعی فراز منطقه‌ای كه برای نابود كردن موشك‌های بالستیكی برد كوتاه و در بخش سیستم فضایی كمپانی آمریكایی لاكهید مارتین ساخته شده است.3- سیستم "پك تری" توانایی پیشرفته پاتریوت 3 كه موشكهای هدایت شده نامیده می‌شوند و بردشان سه برابر موشك‌های نسل اول پاتریوت است.4- موشك‌های سوار بر كشتی كه به سیستم دفاع موشكی بالستیك "ایجس" معروف است به موشك‌های استاندارد "اس-ام 3" و سیستم راداری SPY1/AN مجهز می‌باشند كه 360 درجه اطراف خود را پوشش می‌دهد. موشك‌های SM-3 برای ساقط كردن ماهواره‌های آمریكایی كه خارج از مدار خود حركت می‌كردند، و كارای داشته یكی از این ماهواره‌ها در فوریه سال 2008 توسط این نوع از موشك‌ها ساقط شده است.اكنون اصلاحاتی روی این نوع موشك‌ها انجام شده تا برروی زمین هم كارایی داشته باشند.این مانور دریایی بزرگترین مانور بین نیروهای آمریكایی و اسرائیلی بوده است كه تا كنون در تاریخ روابط دو دولت اتفاق افتاده است و تاكنون این همه تجهیزات موشكی به همراه هم مورد آزمایش قرار نگرفته بودند.این مانور دریایی كه برای دفاع موشكی از اسرائیل انجام شده، با توجه به اینكه فاصله تل آویو تا تهران 1598 كیلومتر است، از سیستم راداری با قابلیت ردیابی 2000 مایلی استفاده شده است.اما آخرین سیستم دفاع موشكی اسرائیل "دفاع موشكی ریتون" نام دارد و برای آن قراردادی با سیستم دفاع موشكی پیشرفته رافائل كه ارزش معاملاتی آن به 100 میلیون دلار می‌رسد، منعقد شده است.سیستم دفاع موشكی DSWS برنامه مشترك بین آژانس دفاع موشكی و سازمان دفاع موشكی اسرائیل است و این سیستم موشك‌های بالستیك برد كوتاه و راكت‌های كالیبر بالا و موشك‌های كروز را رهگیری و سرنگون می‌كند.چند هفته قبل دولت آلمان قرارداد تحویل دو زیردریایی كلاس دولفین مدل "یو-212" را امضا نمود كه تا یك سال دیگر تحویل اسرائیل می‌شود.
مقامات نظامی اسرائیل اعتقاد دارند این زیردریایی‌ها بهترین نوع تجهیزات برای دفاع در مقابل تهدیدات موشكی ایران است.مانور دریایی "جونیپر كبرا" یا كبرا كوهی، نمونه‌ای برای برنامه‌ای است كه آن‌ها قصد دارند به همراه ناتو برای برنامه دفاع موشكی خود در اروپا تجهیز كنند و سپر دفاع موشكی اروپا را از این روش به دست آورند.سیستم راداری كه آمریكا در اختیار اسرائیل قرار داده و در مانور فوق نیز مورد استفاده قرار گرفته است، سیستم 2AN/TPY نام دارد كه گفته می‌شود از فاصله 4300 كیلومتری، یك هدف به اندازه توپ بیسبال را شناسایی و رهگیری می‌كند.
*****
اعتصاب غذای احسان فتاحیان، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
بنا به آخرین خبری که از زندان مرکزی شهر سنندج رسیده، احسان فتاحیان زندانی سیاسی محکوم به اعدام کُرد، در اعتراض به دستور اجرای حکم اعدام وی، از عصر امروز یکشنبه 17 آبانماه دست به اعتصاب غذا زده است.به گزارش هرانا به نقل از کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ، احسان فتاحیان هم اکنون در بند دو زندان مرکزی شهر سنندج زندانی میباشد.در اعتراض به دستور اجرای حکم اعدام احسان، جمعی از زندانیان سیاسی و مدنی شهر سنندج به نامهای عدنان حسن پور، انور حسین پناهی، ارسلان اولیایی، حبیب الله لطیفی، لطف الله لطف الله پور، و جمعی دیگر اعلام کردند، که در صورت اجرای حکم اعدام احسان فتاحیان تا پای جان دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
*****
اشکان ذهابیان، یکی از فعالان دانشجويی بابلسر آزاد شد

اشکان ذهابیان دانشجوی مازندرانی که در رشته‌ی شیمی محض در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل می‌کند پس ازگذشت یک هفته از بازداشتش با سپردن وثیقه 30میلیون تومانی آزاد شد.
بنا به این گزارش وضعیت جسمانی اشکان ذهابیان پس از آزادی وخیم گزارش شده و وی پس از آزادی تحت درمان از ناحیه کمر وسیستم گوارشی وناحیه ی سر قرار گرفته است و تا کنون پزشکان نگران وضعیت جسمی وروحی وی هستند. لازم به ذکر است وضعیت زندان بابل به دلیل شیوع شدید آنفلونزا كاملا غیر استاندارد و غیر بهداشتی بوده است تا حدی که یك زندانی در این زندان به دلیل ابتلا به آنفولانزا خوكی فوت كرده است.
گفتنی است اشکان ذهابیان پس از تماس دفتر دادستانی بابلسر واحضار وی در روز دوشنبه مورخ 11/8/88 به دفتر دادستان بابلسر مراجعه و پس از چند ساعت بازجویی توسط دادستان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از طریق نشکیل جمعی از انجمن های اسلامی شمال کشور بازداشت شد. شایان ذکر است این جمع هرگز وجود خارجی و موجودیتی نداشته واین اتهام اساسا کذب وبازداشت وی غیر قانونی به نظر می رسد.
اشکان ذهابیان عضو سابق شورای مرکزی فراکسیون مدرن انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های فردوسی وعلوم پزشکی مشهد و فعال دانشجویی شهر بابلسر در جریان اعتراضات دانشجویی به كودتا انتخاباتی 22 خرداد بازداشت و بیش از 40 روز در زندان ها و بازداشتگاه ای مختلف مازندران زندانی بوده است.
وی که در تجمع اعتراضی دانشجویان نسبت به كودتا 22 خرداد در تاریخ 26/3/88 در دانشگاه مازندران مورد ضرب وشتم شدید نیروهای لباس شخصی قرار گرفت و در حالی كه به دلیل ضرب و شتم شدید بی هوش شده بود، بازداشت و چندین روز را در بازداشتگاه اداره اطلاعات ساری در بیهوشی سپری و پس از آن به مدت یک ماه در سلول انفرادی در زندان اداره اطلاعات ساری و بابل تحت شدیدترین فشارهای جسمی وروحی مورد بازجویی قرار گرفت كه به خاطر همین شكنجه‌های فیزیكی‌، وی پس از آزادی دچار بیماری های متعدد شده است و هم اكنون نیز تحت درمان می‌باشد.
*****
هادي حيدری، محمدجواد مظفری، محمد‌امين شيرزاد، ابراهيم شيركوند و ميثم‌وره چهره آزاد شدند
هادي حيدری، محمدجواد مظفری، محمد‌امين شيرزاد، ابراهيم شيركوند و ميثم‌وره چهره به همراه 40 نفر از دستگيرشدگان روز 13 آبان آزاد شدند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا‌، دادستان تهران روز یكشنبه آزادی 40 نفر دیگر از دستگیرشدگان روز 13 آبان را تایید كرد. روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام كرد در روزهای گذشته نیز شمار دیگری از دستگیرشدگان روز 13 آبان از زندان آزاد شده بودند. دادستان تهران پیش از این اعلام كرده بود آن دسته از زندانیانی كه دلایل چندانی بر توجیه اتهام آنان وجود نداشته باشد و یا از اقدامات غیرقانونی خود ابراز ندامت كرده باشند از زندان آزاد خواهند شد.
این گزارش حاكی است هم‌چنین در روز جاری پنج نفر از افراد بازداشت شده در پنج‌شنبه شب دو هفته قبل نیز به اسامی هادی حیدری، محمدجواد مظفری، محمد امین شیرزاد، ابراهیم شیركوند و میثم وره چهره به دستور بازپرس پرونده و تایید دادستان عمومی و انقلاب تهران از زندان آزاد شدند.
*****
تعیین تکلیف ستاد کل نیروهای مسلح برای مجلس
درحالی که اختلاف میان دولت و مجلس بر سر طرح حذف یارانه ها بالا گرفته است، رییس ستاد کل نیروهای مسلح با دخالتی نامعمول در این دعوا از نمایندگان خواست در مقابل رییس دولت کوتاه بیایند.
روز گذشته حسن فیروزآبادی به اظهار نظر درباره اختلاف دولت و مجلس پرداخته و گفت: "شكرانه شجاعت و فداكاري آقاي دكتر احمدي‌نژاد و دولت محترم آن است كه مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان محترم با نگاه كمك به دولت، تسهيلات بيشتري براي اجراي طرح هدفمندكردن يارانه‌ها براي دولت در نظر بگيرند."
رییس ستاد کل نیروهای مسلح که مشخص نیست بر چه مبنایی در این باره اظهار نظر کرده است، در ادامه با تایید اظهارات احمدی نژاد در مجلس مدعی شد: "چندين سال در كشور روساي محترم جمهور و دولت‌ها شعار هدفمندكردن يارانه‌ها را سر دادند و همه استدلال كردند راه ‌حل اصلي مشكلات اقتصادي هدفمندكردن يارانه‌هاست؛ اما به خاطر آثار و عواقب سياسي كه اين طرح براي دولت‌ها داشت، دولت‌هاي قبل حاضر نشدند از حرف جلوتر بروند."
وی در ادامه نیز همچون گذشته با حمایت آشکارش از دولت احمدی نژاد و اظهار این که "دولت نهم با شجاعت و ايمان ويژه‌اي كه در شخص آقای احمدی نژاد وجود دارد؛ لايحه هدفمندكردن يارانه‌ها را تنظيم و در سير مراحل تصويب قرار داد و فداكارانه آماده شد تا با اين خدمت بزرگ به اقتصاد كشور عواقب آن را نيز بر عهده گيرد"، با بکار بردن واژه "ما" خطاب به نمایندگان مجلس افزود: "استدعاي ما به عنوان يك برداشت عمومي از منافع اين لايحه آن است كه مجلس تا آنجا كه مي‌تواند دولت را ياري كند."
لغو دوباره برنامه تلویزیونی
اظهارات رییس ستاد کل نیروهای مسلح درحالی منتشر شده که دفتر رسانه ای محمود احمدی نژاد نیز با صدور اطلاعیه ای ضمن تکرار اظهارات وی در مجلس تصریح کرد كه" اگر اين لايحه با قانون بودجه سالانه پيوند داده شود، اجراي آن غيرممكن خواهد بود."
همزمان با صدور این اطلاعیه مشاوران رسانه ای احمدی نژاد پس از آنکه با واکنش مجلس و رسانه های مستقل و تحلیل اقتصاددانان مبنی بر فرار دولت از اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها مواجه شدند، سعی کردند تا با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی افکار عمومی را در این باره توجیه کنند، اما تاکنون برای دومین بار برنامه زنده تلویزیونی او لغو و به زمانی دیگر موکول شده است.
بار اول رسانه ها اعلام کردند که محمود احمدی نژاد پنج شنبه شب 14 آبان از شبکه اول تلویزیون سراسری با مردم در باره هدفمند کردن یارانه ها صحبت می کندکه این برنامه لغو شد و رسانه های دولتی و رسمی کشور اعلام کردند که این برنامه به شنبه شب 16 آبان ما موکول شده است اما شب گذشته نیز این برنامه تلویزیونی بازهم لغو و اعلام شد که برنامه تلویزیونی وی به آینده (نامعلوم ) موکول شده است.
توافقات صورت گرفته دولت ومجلس و راهکارها
این همه درحالی است که بنا بر اظهارات برخی از نمایندگان مجلس روز پنج شنبه نمایندگان دولت و مجلس برای توافق بر سر لایحه هدفمند کردن یارانه ها با یکدیگر جلسه ی مشترکی برگزار کردند که با توجه به توافقاتی که در این جلسه صورت گرفت، بازهم دولت نامه استرداد لایحه به مجلس را ارسال کرده است.
درهمین باره غلامرضا مصباحی مقدم با اشاره به این ملاقات درباره راه های مورد توجه قرار گرفتن درخواست احمدی نژاد خاطرنشان کرد: "یکی از راهکارها برای اصلاح این ماده این است که مجلس لایحه هدفمند کردن یارانه ها را به طور کلی تصویب کند و هنگامیکه دولت برنامه پنجم توسعه را برای تصویب به مجلس می فرستد باید بندهایی از هدفمند کردن یارانه ها را هم در آن بگنجاند، لذا در آن زمان نمایندگان مجلس می توانند، ماده 13 را طبق توافق به عمل آمده اصلاح کنند."
این اظهارات مصباحی مقدم درباره برخی توافقات درحالی است که مطابق قانون و آیین نامه داخلی مجلس، راهکاری برای بازگشت به ماده 13 وجود داشته باشد، در حالی که روز سه شنبه هفته گذشته ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانه ها تصویب و بر اساس قانون راه بازگشت به بررسی این لایحه مسدود شده است.
رییس کمسیون ویژه طرح تحول اقتصادی همچنین گفت: "راهکار دوم این است که مجلس پس از تصویب این لایحه آن را به شورای نگهبان ارسال کند و اگر تشخیص شورای نگهبان این بود که ماده 13 دست دولت را در اجرای هدفمند کردن یارانه ها می بندد، این قانون را برای رفع اشکال به مجلس عودت دهد تا مواد مورد نظر توسط نمایندگان اصلاح شود."همچنین مصباحی مقدم راهکار سوم را دخالت و دستور رهبری دانسته و گفت: "اگر رهبر معظم انقلاب به صلاح بدانند، می توانند یادداشتی را در این خصوص به مجلس ارائه کنند زیرا نمایندگان مجلس تابع تکلیف هستند."
فرار از نظارت مجلس و راهی برای عدم اجرا
همزمان با انتشار خبر توافقات غیررسمی برخی از نمایندگان مجلس و دولت یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: "اعتقاد به تعامل مجلس و دولت این نیست که هر چه دولت می گوید مجلس آن را اجرا نماید .مجلس با هدف نظارت بر دریافت‌ها و پرداخت‌های حاصل از هدفمند کردن یارانه‌ها، ماده 13 لایحه مذکور را تصویب کرده است."
وی درادامه تاکید کرد : "اگر دولت درصدد اقدامات مثبت است پس چرا از اجرای مصوبه مجلس طفره می‌رود؟"
درهمین باره جمشید انصاری عضو دیگر کمسیون اقتصادی مجلس نیز معتقد است" دولت هيچ‌گاه نمي‌تواند پس از ارائه طرح هدفمندكردن يارانه‌ها و تغييرات در آن از سوي مجلس، پيشنهاد جديدي را براي خروج از بن‌بست آن مطرح كند."
قدرت الله علیخانی از اعضای فراکسیون خط امام مجلس نیز تهدید احمدی نژاد مبنی بر استرداد لایحه از مجلس را بهانه ای برای خلاش شدن دولت از اجرای لایحه دانسته و خاطرنشان کرد: "در حال حاضر كه دولت درخواست استرداد اين لايحه را ارائه داده است، بهترين فرصت است تا مجلس نيز با دولت همكاري كرده تا اين لايحه را مسترد كند، چراكه دولت نيز به اين امر واقف شده كه با اجراي اين لايحه دچار مشكلات عديده‌اي خواهد شد."
*****
ضعف مديريت باعث خشك شدن آب تالاب پريشان شد
به عقيده كارشناسان تالاب پريشان كه از جمله تالاب‌هاي بين‌المللي ثبت شده در كنوانسيون رامسر است و در تقسيم‌بندي جزو مناطق حفاظت شده قرار دارد، قرباني ضعف مديريت در چگونگي اداره چاه‌هاي مجاز و غيرمجاز حفر شده در حاشيه درياچه شده است.در حالي علت اصلي خشكي درياچه پريشان تعدد چاه‌هاي مجاز و غيرمجاز در بستر تالاب عنوان مي‌شود كه ظهرابي – معاون محيط طبيعي اداره حفاظت محيط‌زيست فارس- علت اصلي را خشكسالي در 2 سال گذشته مي‌داند و از هماهنگي كامل اداره محيط‌زيست استان و سازمان آب منطقه‌اي در حفر چاه‌هاي جديد و ميزان برداشت‌ها براي مصارف كشاورزي خبر مي‌دهد.گسترش كشاورزي و به تبع آن برداشت‌هاي مكرر از چاه‌هاي منطقه ضربه سنگيني را بر تالاب وارد كرده است. زمين‌هاي كشاورزي طي سال‌هاي اخير به حدي پيشروي داشته كه هم‌اكنون زمين‌هايي كه در چند سال گذشته جزو بستر رودخانه محسوب مي‌شده و زير آب بوده است، به‌عنوان زمين كشاورزي زيركشت مي‌رود.بهدخت مصلايي‌پور – عضو شوراي اسلامي شهر كازرون- با بيان اين مطلب مي‌گويد: از سال‌ها قبل نسبت به خطرات گسترش كشاورزي در منطقه هشدار داده‌ايم ولي توجهي صورت نگرفت و نتيجه اين شد كه الان مي‌بينيم چيزي از تالاب باقي نمانده است.در حال حاضر 949 حلقه چاه در منطقه وجود دارد كه تعداد 270 حلقه از آنها غيرمجاز است.به گفته مردم محلي هر گاه كشاورزي كم رونق باشد، آب تالاب به حد ايده آلي مي‌رسد اما طي سال‌هاي اخير برداشت‌هاي بي‌رويه به‌خصوص از چاه‌هاي غيرمجاز سطح آب تالاب را به‌شدت كاهش داده است. ظهرابي در اين باره مي‌گويد: از 270 حلقه چاه غيرمجاز 58 مورد قبلا پلمب شده، 130 مورد هم در حال پلمب و بقيه در دست پيگيري است.علي‌اكبر كاظميني – دبير مؤسسه دوستداران طبيعت در كازرون – اما مي‌گويد: موضوع اين نيست كه در حال حاضر چند حلقه چاه غيرمجاز وجود دارد و چند حلقه پلمب شده است، مسئله اصلي اين است كه ما در حال حاضر بيش از 900 حلقه چاه مجاز و غيرمجاز در منطقه داريم كه برداشت‌هاي مكرر و بي‌رويه از آنها باعث شده سطح آب سفره‌هاي زير زميني كاهش يابد و در نتيجه منجر به كاهش سطح آب و در نهايت شوري آب تالابي كه تنها نمونه آب شيرين در ايران است شود.بررسي‌هاي كارشناسان د ر حالي علت اصلي خشكي درياچه پريشان را تعدد چاه‌هاي مجاز و غيرمجاز در حاشيه تالاب مي‌داند كه به گفته شاهدان عيني يك حلقه چاه عميق در بستر درياچه و در جلوي چشم پاسگاه محيط باني در حال حفر است.ظهرابي با تاييد حفر چاه جديد حفر آن را در راستاي جابه‌جايي و خارج كردن چاهي مي‌داند كه در منطقه حفاظت شده بوده است. چاه مذكور 110 متر دورتر از مرز منطقه حفاظت شده و به عمق 30 متر در دست حفاري است. كاظميني با رد اين ادعا مي‌گويد: اين چاه كه نزديك به 25 متر آن حفاري شده، دقيقا در منطقه حفاظت شده و در 100 متري بستر درياچه پريشان قرار دارد، محلي كه در 4 سال گذشته ساحل درياچه محسوب مي‌شده است.علاوه بر وجود چاه‌هاي غيرمجاز، تقلب در برداشت آب از چاه‌هاي مجاز نيز مشكلات جدي براي تالاب در پي داشته است،به‌طوري كه از چاه‌هايي با قطر لوله‌هاي 2 اينچي، به اندازه لوله‌هاي 5 اينچي آب برداشت مي‌شود.ظهرابي اما از برنامه‌اي براي كنترل برداشت آب خبر مي‌دهد و مي‌گويد: طي برنامه‌اي درصدد هستيم تا با همكاري آب منطقه‌اي و با حضور كارشناسان حجم آبي كه از چاه‌ها برداشت مي‌شود با كنتور‌هايي اندازه‌گيري و ميزان برداشت‌ها را كنترل كنيم.وي در پايان و در حالي از اجراي طرح جامع تالاب پريشان خبر مي‌دهد كه به گفته دوستداران محيط‌زيست از 42 كيلومتر مربع مساحت تالاب، تنها كمتر از يك كيلومتر مربع باقي مانده است.
*****
گزارش ویدیوئی از دومین روز اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر
*****
جلسه کميسيون امنيت ملي با مسوولان انتظامي
هيات رئيسه کميسيون امنيت ملي براي بررسي حوادث سالروز 13 آبان از جمله کشته شدن دانشجوي اصفهاني به صورت اضطراري با مسوولان امنيتي و انتظامي تشکيل جلسه مي دهد.کشته شدن مهدي نيل فروش دانشجوي اصفهاني در منزل پدري اش به دليل تيراندازي ماموران نيروي انتظامي، آمارهاي متناقض در مورد تعداد بازداشت شدگان راهپيمايي 13 آبان، حمله به محافظان مهدي کروبي، استفاده مکرر از گازهاي اشک آور و... از جمله مواردي است که سبب شد هيات رئيسه کميسيون امنيت ملي براي بررسي آنها ديروز تشکيل جلسه دهد.
در اين جلسه که پيش از آغاز جلسه علني ديروز مجلس تشکيل شد هيات رئيسه کميسيون به رياست علاءالدين بروجردي قريب به 50 دقيقه فهرست وقايع و حوادث روي داده در سالروز بزرگداشت 13 آبان را مورد بررسي قرار دادند.نامشخص بودن مسووليت حوادث امنيتي رخ داده در برخورد با معترضان به نتيجه انتخابات و مبهم بودن صحت و سقم حوادث ذکر شده عواملي بود که هيات رئيسه کميسيون با تاکيد بر رفع ابهام از آنها خواستار تشکيل جلسه اضطراري با مسوولان امنيتي و انتظامي شد.در همين راستا حسن سبحاني نيا نايب رئيس کميسيون امنيت ملي با اعلام اينکه هيات رئيسه کميسيون راس ساعت 30/7 دقيقه صبح ديروز تشکيل جلسه دادند، گفت؛ در اين جلسه مسير اتفاقات رخ داده در سالروز بزرگداشت 13 آبان را مورد بررسي قرار داديم و تصميم بر آن شد براي بررسي ريشه يي موضوعات رخ داده با مسوولان ذي ربط جلسه يي داشته باشيم.
نماينده نيشابور افزود؛ در اين جلسه که بنا به ضرورت حوادث رخ داده در 13 آبان تشکيل مي شود مسوولان امنيتي و انتظامي در اين باره به هيات رئيسه توضيحات مکفي را ارائه خواهند کرد و پس از آن در صورت صلاحديد گزارش جلسه را به اعضاي کميسيون و در صورت نياز ديگر نمايندگان و رسانه ها اعلام خواهيم کرد.وي با تاکيد بر ارائه گزارش دست اندرکاران امنيتي و انتظامي از راهپيمايي 13 آبان و حوادث آن روز به کميسيون تاکيد کرد؛ با توجه به ضرورت و حساسيت اين دست اتفاقات هيات رئيسه کميسيون خواستار تشکيل اين جلسه تا پايان هفته جاري است.سبحاني نيا تصريح کرد؛ هيات رئيسه کميسيون امنيت ملي به دنبال اين است که تا پيش از چهارشنبه اين جلسه تشکيل شود.
اسماعيل کوثري نماينده تهران و نايب رئيس دوم کميسيون امنيت ملي نيز با تاکيد بر ضرورت روشن شدن ابعاد حوادث رخ داده در سالروز 13 آبان گفت؛ کميته امنيت ملي کميسيون هميشه پيگير مباحث امنيتي کشور است لذا طبيعي است که کميسيون بخواهد در جريان حوادث امنيتي روز کشور قرار گيرد.کوثري تاکيد کرد؛ از آنجا که اتفاقات و برخي حوادث رخ داده در سالروز 13 آبان نيز امنيتي هستند کميسيون از مسوولان امنيتي و انتظامي دعوت کرده است تا در جلسه يي اعضاي کميسيون را در جريان رخدادها قرار دهند.هر چند اعضاي کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس خواستار تشکيل جلسه اضطراري با مسوولان امنيتي و انتظامي براي بررسي حوادث و حواشي 13 آبان ماه هستند اما بعيد به نظر مي رسد درخواست آنان از دست اندرکاران امنيتي کشور براي ارائه گزارش حوادث اخير به آنان مثمرثمر واقع شود، چرا که بارها ثابت شده ...برخلاف حساسيت و تمرکز ويژه نمايندگان بر ارائه گزارشات به موقع مسوولان از حوادث اخير به مجلس، مسوولان امنيتي، انتظامي و قضايي واکنشي به اين درخواست نمايندگان نشان نمي دهند.مصداق اين امر نيز موکول شدن جلسه محرمانه کميته ويژه رسيدگي به وضعيت بازداشت شدگان با مسوولان ارشد قضايي - رئيس دستگاه قضايي و دادستان کشور - به زماني نامعلوم است.خلف وعده يا بي توجهي مسوولان مذکور به درخواست هاي مجلس براي اطلاع رساني به نمايندگان و در نظر گرفتن جايگاه نظارتي قوه مقننه در حالي صورت مي گيرد که مجلسيان نيز در مورد حوادث پس از انتخابات بين نمايندگان، خودي و غيرخودي قائلند چنانچه با گذشت قريب به دو ماه از زمان قرائت گزارشات کميته ويژه رسيدگي به وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير و کميته ويژه رئيس مجلس براي شناسايي عوامل حمله به کوي دانشگاه و برخي مجتمع هاي مسکوني هنوز اين گزارش ها به صورت غيررسمي هم به سمع نمايندگان نرسيده است و زمان قرائت آنها در صحن علني و حتي غيرعلني بهارستان به بهانه هاي مختلف به آينده يي نامشخص موکول مي شود. با اين اوصاف قابل پيش بيني است که جلسه اضطراري هيات رئيسه کميسيون امنيت ملي با مسوولان امنيتي و انتظامي نيز به عاقبت ديگر درخواست هاي نمايندگان دچار شود.
*****
انتخاب مجدد عسگراولادي و کساييان در هيات منصفه مطبوعات
حبيب الله عسگراولادي و علي اکبر کساييان به اتفاق آراي اعضاي هيات منصفه به عنوان رئيس و دبير هيات منصفه مطبوعات انتخاب شدند. به گزارش ايسنا در دوره قبل نيز عسگراولادي و کساييان رئيس و دبير هيات منصفه مطبوعات بودند
*****
بيستمين سالگرد فروپاشي ديوار برلين
مراسم بيستمين سالگرد فروپاشي ديوار برلين امروز با حضور 31 تن از مقامات بلندپايه از 27کشور دنيا در برلين برگزار مي شود. روز گذشته نيز هزاران تن از مردم آلمان در نزديکي دروازه «براندن بورگ» تجمع کردند. مراسم جشن فروپاشي ديوار برلين در حالي برگزار مي شود که مقامات آلماني براي يادآوري ديوار برلين اقدام به ايجاد دومينوي نمادين µ/± کيلومتري متشکل از هزار ديواره سنگي به ارتفاع µ/² متر کرده اند. اين ديواره هاي سنگي که هنرمندان کشورهاي مختلف روي آنها طراحي کرده اند، با هدف تداعي فروپاشي ديوار برلين ايجاد شده است. در مراسم امروز لخ والسا رئيس جمهور سابق لهستان و ميخائيل گورباچف رهبر شوروي سابق اولين سنگ هاي دومينو را متلاشي خواهند کرد و سپس ديوار µ/± کيلومتري يادآور ديوار برلين به طور کلي منهدم خواهد شد. علاوه بر اين مقامات امنيتي آلمان در اطراف دروازه براندن بورگ در برلين منطقه امنيتي خاصي را براي حضور مهمان هاي خارجي در نظر گرفته اند. خبرگزاري آلمان ليست اسامي مهمانان جشن فروپاشي ديوار برلين (نهم نوامبر سال 1989) را به ترتيب ذيل اعلام داشته است؛ هرمن ون رامپوي نخست وزير بلژيک، بوکيو بوريسوف نخست وزير بلغارستان، لارس لوئک راسموسن نخست وزير دانمارک، آندروس آنسيپ نخست وزير استوني، تاريا هالونن رئيس جمهور فنلاند، مارتين ونهانن نخست وزير فنلاند، نيکلا سارکوزي رئيس جمهور فرانسه، گرگوري آندرا پاپاندرو نخست وزير يونان، گوردون براون نخست وزير انگليس، برايان کوئن نخست وزير ايرلند، سيلويو برلوسکوني نخست وزير ايتاليا، والديس زاتلرز رئيس جمهور لتوني، داليا گريبوسکايته رئيس جمهور ليتواني، يان کلاوس يانکر نخست وزير لوکزامبورگ، کارملو ميفسود بونيکي وزير دادگستري و امور داخلي مالت، يان پيتر بالکننده نخست وزير هلند، ورنر فيمن صدراعظم اتريش، دونالد تاسک نخست وزير لهستان، لخ کاچينسکي رئيس جمهور لهستان، خوزه سوکراتس نخست وزير پرتغال، ترايان باسسکو رئيس جمهور روماني، فردريک راين فلت نخست وزير سوئد، رابرت فيکو نخست وزير اسلواکي، باروت پاهور نخست وزير اسلووني، خوزه لوئيس رودريگس ساپاته رو نخست وزير اسپانيا، واسلاو کلاوس رئيس جمهور چک، يان فيشر نخست وزير چک، گوردون باجناي نخست وزير مجارستان و هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا، مقامات حاضر در جشن فروپاشي ديوار برلين هستند. به گفته محققان، آماري که توسط اين موسسه ارائه شده هزينه اتحاد آلمان شرقي و غربي است. ديوار برلين اصلي ترين نماد جنگ سرد بود که به پرده آهنين مشهور شد و به مدت 28 سال شهر برلين را به دو منطقه شرقي و غربي تقسيم کرد. پس از جنگ جهاني دوم و در سال 1945، چهار کشور اصلي پيروز جنگ يعني متفقين شامل امريکا، انگليس، فرانسه و شوروي کشور اشغال شده آلمان را به چهار بخش که هر کدام تحت کنترل يکي از آنها بود تقسيم کردند. برلين به عنوان پايتخت آلمان نيز از قاعده جداسازي مستثني نبود. بنابراين با وجود اينکه تمام شهر برلين در قسمت تحت نفوذ شوروي قرار داشت ميان متفقين تقسيم شد. البته قسمت تحت کنترل نيروهاي شوروي به مراتب بيشتر از ساير قسمت ها بود و شامل بخش شرقي شهر مي شد. طول ديواري که به دور برلين غربي کشيده شده بود، 155 کيلومتر بود که 45 کيلومتر آن از وسط شهر مي گذشت. با احداث اين ديوار شهر برلين غربي به صورت يک شهر محصور در خاک آلمان شرقي درآمد. بر اساس تحقيقات پژوهشگران آلماني و گزارش هايي که به تازگي منتشر شده، در طول سال هايي که ديوار برلين برپا بود 125 نفر در پاي آن کشته و حدود 200 نفر نيز به شدت مجروح شدند. اولين قرباني فرار از ديوار برلين جوان 24 ساله يي بود که در تاريخ 28 آگوست سال 1961 قصد فرار به برلين غربي را داشت. با بهبود تدريجي مناسبات ميان شرق و غرب در اواخر دهه 1980 ميلادي زمينه فروپاشي ديوار برلين فراهم شد. در سال 1989 حکومت کمونيستي شوروي تصميم گرفت دموکراسي سازي را به عنوان يک اصل در کشورهاي اروپاي شرقي تحت نفوذ خود دنبال کند. در بيست و سوم آگوست 1989، مرزهاي بين مجارستان و اتريش باز شد. در پاييز همان سال، تظاهرات اعتراض آميز مردم نسبت به دولت آلمان شرقي شدت گرفت تا اينکه در هجدهم اکتبر همان سال اريک هونکر رهبر آلمان شرقي از سمت خود کناره گيري کرد و چند روز بعد ايگون کرنس جانشين او شد. دولت جديد تصميم گرفت به ساکنان برلين شرقي اجازه دهد براي سفر به برلين غربي تقاضاي ويزا کنند. ميخائيل گورباچف رئيس جمهور وقت اتحاد جماهير شوروي 15 سال بعد، در سال 2004 عنوان کرد وقتي در جولاي 1989 با هلموت کهل صدراعظم آلمان غربي مذاکره کرده بود به طور مشترک به اين نتيجه رسيدند که هنوز زمان وحدت دو آلمان فرا نرسيده است. او عنوان مي کند البته مردم آلمان تصميم ديگري گرفتند و با پافشاري روي برچيدن ديوار، رهبري تاريخ را به دست گرفتند. مردم ساير کشورهاي اروپاي شرقي و مرکزي نيز بلا فاصله از آنها سرمشق گرفتند و موانع رسيدن به آزادي را از سر راه خود برداشتند.
*****
جسد علی حسن پور، از اولين جانباختگان خيزش مردمی عاقبت پس از 105 روز تحويل خانواده اش شد

*****
تماس‌های تلفنی و ملاقات‌های حضوری زندانیان سیاسی زن لغو شد
رئيس بند نسوان زندان اوين، كليه تماسهاي تلفني و ملاقاتهاي حضوري زندانيان سياسي زن را لغو كرده است.
به گزارش گزارشگران حقوق بشر، اين تصميم پس از آن گرفته شد كه زندانيان سياسي از رفتن به هواخوري اجباري خودداري كردند. رفتن به هواخوري در ساعت 6 صبح از جمله قوانين حاكم در بند زنان است كه همه زندانيان ملزم به رعايت آن هستند، اين درحالي است كه با سرد شدن هوا و بيماري برخي از زندانيان، تعدادي از آنان در هفتههاي گذشته از رفتن به هواخوري خودداري كردهاند. رياست بند نسوان نيز در يك اقدام تنبيهي، زندانيان سياسي بند زنان را از تماس تلفني محروم كرده و كليه ملاقاتهاي حضوري آنان را كه قرار بود اين هفته با خانوادههايشان انجام شود، لغو كرده است.زندانيان سياسي در روزهاي گذشته با نگارش نامههايي نسبت به قانون هواخوري اجباري، آنهم در سرماي هواي صبحگاهي، اعتراض كرده و خواستار لغو آن شدهاند. با اين وجود مسئولان زندان نه تنها به اين اعتراض توجهي نكردند ، بلكه زندانيان را از امكانات رفاهي خود محروم كردهاند.هماكنون شبنم مددزاده، مهسا نادري، عاطفه نبوي، فاطمه ضيايي آزاد، نازيلا دهشتي و .. از جمله افرادي هستند كه در اين بند نگهداري ميشوند. مهسا نادري از اسفندماه سال گذشته بازداشت شده و به اتهام " ارتباط با سازمان مجاهدين" به يكسال حبس تعزيري محكوم شده است. شبنم مددزاده، عاطفه نبوي و فاطمه ضياييآزاد با گذشت چندين ماه از بازداشتشان همچنان در وضعيت بلاتكليفي به سر ميبرند و قرار است دادگاه رسيدگي به اتهامات آنها در آذرماه برگزار شود.عاطفه نبوي از جمله بازداشتشدگان اعتراضات پس از انتخابات است كه از روز 25 خردادماه تاكنون در زندان است. وي به مدت 95 روز در بند 209 به سر برد، و پس از آن به بند متادون و بند نسوان انتقال يافت.
*****
رشد 15 درصدي مصرف گاز بدون افزايش توليد
مديرعامل شرکت ملي گاز گفت؛ هم اکنون افزايشي در ميزان توليد گاز نسبت به سال گذشته در کشور رخ نداده است و اين در حالي است که مصرف گاز در کشور نسبت به سال گذشته حداقل 15 درصد رشد داشته است. به گزارش فارس جواد اوجي تصريح کرد؛ هم اکنون نسبت به سال گذشته افزايشي در ميزان توليد گاز در کشور رخ نداده است و اين در حالي است که مصرف گاز در کشور نسبت به سال گذشته حداقل 15 درصد رشد داشته است و با توجه به اطلاعاتي که از مجموعه پالايش و پخش کشور در دست داريم مطمئن هستيم از لحاظ سوخت مايع ذخيره مناسبي در کشور وجود دارد و مقدار ذخاير سوخت مايع نسبت به سال گذشته افزايش خوبي داشته است. وي افزود؛ اميدوار هستيم با تلاش همکاران مان در شرکت ملي گاز ايران و همچنين صرفه جويي مردم در مصرف گاز طبيعي بتوانيم زمستان خوب و بدون دغدغه يي را پشت سر بگذاريم و علاقه مند هستيم گاز حتي يکي از مشترکان هم قطع نشود.
*****
بحران در صنعت واگن سازي کشور
آمارها حاکي از افت شديد فعاليت هاي دو شرکت واگن سازي کشور يعني واگن پارس و پلور سبز است. به گزارش ايسنا، بر اين اساس در هفت ماهه سال جاري واگن پارس در زمينه ساخت انواع واگن هاي باري، مسافري و واگن مترو نتوانسته حتي به 40 درصد از برنامه هاي توليد خود نيز عمل کند. واگن پارس در هفت ماهه سال جاري 42 دستگاه انواع واگن باري، هشت دستگاه واگن مسافري و 9 دستگاه واگن مترو توليد کرده و اين در حالي است که همين شرکت در مدت زمان مشابه در سال گذشته به توليد حتي 160 دستگاه واگن باري نيز دست يافته بود.
*****
تحليل معاون فرهنگي وزير علوم از شرايط روز دانشگاه ها
ما در دانشگاه در خط مقدم جنگ نرم مديريت مي کنيم
غلامرضا خواجه سروي در نخستين روزهاي فعاليتش در مقام معاونت فرهنگي وزير علوم ترجيح داد بيشتر درباره بحث هاي عميق تري چون «جنگ نرم» و «تهديدات دانشگاه توسط دشمن» حرف بزند و- بدون اشاره به مصاديق اين جنگ و البته بدون اشاره به برخي ناآرامي هايي که طي يکي، دو ماه گذشته در دانشگاه ها اتفاق افتاده- اعلام کرد معتقد به مديريت فرهنگي در خط مقدم جنگ نرم است. اين صحبت ها صرف نظر از محتواي بحث نشان از يک تغيير رويه هم داشت. چنان که مي شد چنين استنباط کرد خواجه سروي مي خواهد برخلاف رويه حوزه فرهنگي وزارت علوم در سال هاي گذشته، کمي هم درباره مسائل عيني کلي اظهارنظر کند و سطح بحث ها را در اين حوزه از اموري چون «کارت هاي فرهنگ» و «بن هاي فرهنگي کتاب» و... بالاتر ببرد.
ديروز خبرگزاري مهر در گفت وگويي از خواجه سروي خواست آخرين تحليلش را- به عنوان يک تحليل رسمي و دولتي- در ارتباط با شرايط روز دانشگاه بگويد و او در پاسخ چنين گفت؛ «دشمنان در برنامه ريز ي هاي خود بيش از هر قشري دانشجويان را مخاطب خود تعريف کرده اند لذا رسالت مسوولان دانشگاهي به ويژه مديران فرهنگي دو چندان است يعني اعتقاد داريم مدير فرهنگي در خط مقدم اين جنگ نرم قرار دارد.» معاون وزير علوم با بيان اين مطلب افزود؛ «شرايط سياسي نمايانگر نااميدي دشمنان از حمله نظامي و سخت افزاري به جمهوري اسلامي ايران است و در نتيجه آنان براي پيشبرد اهداف خود با تغيير استراتژي، رويکرد نرم را جايگزين کرده اند. اين وضعيت نوظهور را مي توان تحت عنوان جنگ نرم نيز ناميد. جنگ نرم بيش از هر چيز به ابزارهاي فرهنگي متکي است و به طور طبيعي راه هاي مقابله با آن نيز بايد با ابزارهاي فرهنگي باشد.» معاون وزير علوم بدون اشاره مستقيم به مصاديق در صحبت هاي خود خطاب به مديران فرهنگي گفت؛ «مديران فرهنگي بايد برنامه جامعي را در مقابل جنگ نرم در دستور کار داشته باشند.» وي در اشاره به برخي بايدهاي اين برنامه جامع گفت؛ «مديران فرهنگي بايد پويايي و تحرک خود را افزايش دهند زيرا خصلت کار فرهنگي ايجاب مي کند کارگزار فرهنگي به ويژه مديران با حساسيت و تحرک مضاعفي در ميدان حاضر شوند و ماموريت ها را پيگيري کنند.» او مشارکت عناصر دانشگاهي به ويژه استادان و دانشجويان در عرصه فعاليت هاي دانشگاه را مورد تاکيد قرار داد و گفت؛ «با حضور و مشارکت همه جانبه استادان و دانشجويان کار فرهنگي از مقبوليت بيشتري برخوردار مي شود و تاثيرگذاري آن نيز دو چندان خواهد شد.»
معاون فرهنگي وزير علوم از نوآوري و ارتقاي جذابيت کار فرهنگي به عنوان اصلي گريزناپذير براي مقابله با استراتژي دشمن در جنگ نرم نام برد و ادامه داد؛ «تنوع محصولات فرهنگي مي طلبد که همواره براي جلب نظر مخاطب خصوصيت نو و بديع بودن کار فرهنگي مورد توجه قرار گيرد.» خواجه سروي افزود؛ «حفظ شادابي و پويايي همراه با سلامت محيط فرهنگي از ضرورت هاي فعاليت فرهنگي دانشگاهي است. روزمرگي و حاکم شدن رخوت بر حوزه فرهنگ از آفت هاي محتمل کار فرهنگي است که براي اجتناب از اين آفت بايد اصل شادابي و تحرک فرهنگي را با حفظ سلامت کار فرهنگي در نظر داشت.» او گفت؛ «معاونت فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با توجه به ظهور تهديدات نرم براي شکل گيري فضاهاي فرهنگي مطلوب و کارآمد آمادگي دارد که تحقق اين فضا مستلزم مشارکت همه جانبه تمام نخبگان دانشگاهي به ويژه استادان و دانشجويان است.»
*****
رضا رئيسي راديو را به سرقت ادبي متهم کرد
رضا رئيسي نسبت به آنچه استفاده بدون اجازه از رمان «کبوتر و قلب سنگي» در صدا و سيما خواند، اعتراض کرد. اين نويسنده گفت؛ به طور اتفاقي در سايت شبکه جهاني صداي آشنا در تاريخ 26/7/¸¸، خبر تهيه يک نمايشنامه راديويي را با استفاده از رمان «کبوتر و قلب سنگي» که يکي از کارهاي خاصم است، ديدم. در اين خبر اعلام شده بود اين کار از شبکه هاي ماهواره يي کانال هاي شبکه صداي آشنا براي اروپا، امريکا، آسيا و اقيانوسيه پخش مي شود. او افزود؛ براي من جالب است که در پايين همين سايت نوشته اند؛ «کليه حقوق اين سايت متعلق به شبکه جهاني صداي آشناست و هرگونه سوءاستفاده از آن پيگرد قانوني دارد.» دفعه اول شان نيست که اين کار را مي کنند. به گزارش ايسنا پيشتر هم براي کتاب «اسير شماره 0339» همين اتفاق افتاد. رئيسي در ادامه عنوان کرد؛ صدا و سيما از يک طرف مرا در ليست مغضوبين مي گذارد؛ ليستي که اسامي تعدادي از هنرمندان و اهالي قلم را در آن به عنوان ممنوع التصوير و ممنوع الکار در صدا و سيما اعلام مي کنند و از طرفي نمي دانم چطور به خود اجازه مي دهد متني را که مدت ها شب و روز براي آن زحمت کشيده ام، به نفع خود مصادره کند؟ چطور مي توانند اين سرقت ادبي را توجيه کنند؟
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
--
هم میهنان گرامی:مهندس كیوان صمیمی، روزنامه‌نگار و مدیرمسئول نشریه توقیف شده نامه و فعال حقوق بشر فردای انتخابات دهم ریاست جمهوری و قبل از اعلام نهایی نتیجه انتخابات، نیمه شب، دستگیر شده است و اینك حدود چهارونیم ماه است كه بدون برگزاری دادگاه و در زیر فشار شدید در زندان بسر می‌برد.او كه صرفا به دلیل فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و بشردوستانه، تحت فشار برای اقرار به گناه ناكرده و یا تعهد بر عدم پیگیری فعالیتهای اجتماعی، قانونی و مسالمت‌جویانه خویش است، همواره با پافشاری بر حقوق شهروندی خود از تمكین به خواسته‌های غیر قانونی سرباز زده است. او با تحمل انواع فشارها ی روحی و جسمی بر ضرورت رعایت قانون توسط صاحبان زور و قدرت اصرار ورزیده و دلیرانه نشان داده است که حاضر به انصراف از حقوق شهروندی خود و معامله بر سر آرمانها و اعتقاداتش نیست.
صمیمی در تمام دوران عمرش با نهایت صداقت و صمیمیت تمامی دار و ندار و هستی‌اش را فدای آرمانها و باورهایش كه همانا آزادی و بهروزی مردم این سرزمین می‌باشد نموده است.او كه در جوانی علیه ستم شورید، در شكنجه‌گاه‌های ساواك مردانه بر آرمان‌هایش ایستاد تا اینكه سرانجام در آستانه انقلاب و به دست مردم از زندان آزاد شد. پس از انقلاب طی یك دهه در عرصه صنعت كشور برای اعتلای وطن كوشید. صمیمی آنگاه كه میان قدرت برآمده از انقلاب و خواست‌های مردم احساس زاویه نمود، مردم را ترجیح داد و با عضویت در كانون صلح، كمیته مقابله با بازداشتهای خود سرانه، كمیته دفاع از آزادی مطبوعات و نهاد دفاع از حق تحصیل دانشجویان كه تنها به علت دگراندیشی و دگرباشی از حقوق قانونی خود برای تحصیل محروم شده بودند، به مقابله با بی‌قانونیها و بی‌اعتنایی به حقوق شهروندی مصرح در قانون اساسی پرداخت.
صمیمی باور دارد كه قانون اساسی، علیرغم ضرورت انجام اصلاحات دموکراتیک در پاره‌ای از اصول و مواد آن طی فرایندی قانون‌مدارانه و دموکراتیک، همچنان به عنوان پایه‌ای‌ترین میثاق متقابل حاكمیت و ملت محسوب می‌‌شود و از مبنایی‌ترین جایگاه در تنظیم نحوی رفتار هیئت حاکمه با مردم بر خوردار است. او به مصلحت اندیشی دردفاع از حقوق انسانی باور نداشته وندارد. آری، كیوان هرگز در برابر قانون شكنی سكوت نكرد و با جسارت و شجاعتی منحصر به‌ خویش، در مقابل قدرتمدارانی كه پستوهای بازداشتگاه‌ها را عرصه اعمال قدرت بی‌كنترل و فرا قانونی تلقی می‌كنند، سرفرازانه بر حقوق قانونی خود پای می‌فشارد و با یادآوری مكرر آن حاضر به هیچ‌گونه مصلحت‌اندیشی و سازشی نیست.
ما همكاران كیوان صمیمی در هیئت تحریریه نشریه نامه با یادآوری اینكه وی در زمستانی‌ترین فصل تاریخ معاصر این مملكت روسپید و سربلند امتحان خود را در دفاع از آزادی پس داده است، از متولیان امر خواهان رفتار با وی براساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی بوده و آزادی فوری و بی‌قید و شرط وی را خواستاریم.بی‌اعتنایی به هر یك از مواد و بخش‌های قانون اساسی تنها به كاهش اعتبار آن در كشور و رشد قانون‌شكنی خواهد انجامید و بازگشت ثبات و امنیت ملی با ارج نهادن و رعایت تمامی اصول آن بدون هیچ تبعیض و اغماض و پذیرش خواسته‌های حق طلبانه مردم و تسلیم به‌ اراده آنان در مسیر جنبش سبزی که در پیش گرفته‌اند، امكان پذیر خواهد بود.
*****
به بهانه رویارویی با هفته کودک:
قصه ی پُر غصه ی کودکان ایرانی...
فهيمه خضرحيدري
گوشه يي از شهر با شادماني هاي جشنواره تئاتر کودک رنگارنگ شده، يک گوشه ديگر هفته کودکان است و کانون. روزنامه ها خبر از بچه هاي شهر مي دهند که با دست هاي بي گناه شان زنجيره صلح ساخته اند. جشنواره بادبادک ها تهران را موقتاً زيبا کرده. سال تحصيلي تازه آغاز شده و دبير کميته ملي تغذيه از پيچيدن صداي «زنگ شير» در مدرسه ها مي گويد و ما همه خوبيم. ما همه خوشحاليم که سال گذشته سه هزار کتاب کودک منتشر شده است و خدا را شکر که مجهز به يک جشنواره کودک خلاق هم هستيم. ما بار رسالت مان را به تمامي بر دوش کشيده ايم. حال همه ما خوب است و جهان جايي است در حوالي فراموشي ما.
اما نه خيلي دور، نه خيلي نزديک، جايي همين اطراف، اينجا، درست جلو چشم شهروندان محترم، درست وسط يکي از قلب هاي تجاري پايتخت، اينجاست که هر روز کودکاني در معبر بادهاي بي ترحم، بسمل شدن را به جان مي پذيرند. اينجا، هيچ روزي با هيچ روزي فرق ندارد. از هياهوي شادمانه روز جهاني کودک هم حتي سهم اين بچه ها همچنان له شدن زير قدم هاي سنگين زندگي بود و بس. اينجا روزها چيزي نيستند مگر همان شرمساري جبران ناپذير.
---
راه دوري نيامده ايم. حتي از پايتخت با همه شب هاي روشن و بزرگراه هاي پيچ در پيچش هم خارج نشده ايم. ما فقط از واگن هاي شلوغ مترو پرتاب شده ايم به يکي از ايستگاه هاي جنوب تهران و زندگي ناگهان چهره ديگري به خود گرفته است. راستي از جشن هاي شهر بزرگ تا طعم گس زندگي بچه هاي اين محله چند ايستگاه راه است؟ آيا کسي هست که بپرسد چرا کودکان يکي از محله هاي جنوب ماه هاست يکي پس از ديگري ناپديد مي شوند و به جست و جو نمي آيند و آخرش هم يا هرگز پيدا نمي شوند يا اگر پيدا شوند ديگر کودک نيستند که يک شبه استخوان ترکانده اند زير بار تجربه هاي شوم زودهنگام؟ آيا کسي سراغي از اين کودکان گرفته؟ آيا کسي از خودش مي پرسد بچه هاي دزديده شده، ربوده شده، گم شده يا هر صفت ديگري که شما دوست داريد- هر صفتي که پنهانکارانه تر و در نتيجه محترمانه تر به نظر مي آيد- چرا وقتي که بر حسب اتفاق پيدا مي شوند، ديگر کودک نيستند، تنها تفاله هايي از يک کودک اند؟ آيا يکي، تنها يکي از نهادهاي مسوولي که نام پرطمطراق توليت امور کودکان را بر دوش مي کشند تا به حال درباره سير صعودي افزايش کودک ربايي در اين محله ها چاره يي، برنامه يي انديشيده؟ با همه اين آياها و چراها است که راهي اين محله ها شده ايم و دنبال محل جديد «خانه کودک...» مي گرديم. سر راهمان، کودکاني در کوچه پرسه مي زنند که آموخته اند عمرشان را با قرصي نان معاوضه کنند.
اينجا هر ماه دست کم دو کودک ناپديد مي شوند
«هر ماه دست کم دو مورد ناپديد شدن يا ربوده شدن کودکان به خانه کودک... گزارش مي شود و در اغلب موارد هم پيگيري هاي ما و خانواده بچه ها به نتيجه يي نمي رسد.» اين جمله خبري تکان دهنده را مجيد بي خيله عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق کودکان مي گويد و در ادامه اش يادآوري مي کند؛ «تا به حال اقدام مشخصي براي پايان دادن به اين وضعيت در منطقه انجام نشده است.» انگار آنها که مسوول و صاحب بودجه امور کودکان اند، بيشتر ترجيح مي دهند مساله يي تا اين حد بحراني را به دست زمان بسپارند يا به کلي فراموشش کنند. اين روزها ديگر فايده ندارد که حکيمانه سري تکان دهيم و تکرار کنيم؛ «تو کز محنت ديگران بي غمي.» زندگي مدرن در کلانشهرهاي بي در و پيکري مثل تهران، ديگر فرصت اين افاضات را به شهرنشينان خسته و گرفتار نمي دهد. با وجود اين اما حتي درصورت بي توجهي محض به محنت ديگران، باز هم مي توان بخش ديگري از همين شعر پندگونه را تکرار کرد که؛ «بني آدم اعضاي يکديگرند.» و منفعت طلبانه به اين فکر کرد که اگر بخشي از جامعه آسيب جدي ببيند، بخش هاي ديگر را هم درگير خواهد کرد.
اما انگار حتي همين بخش هم براي ما چندان جدي نيست. نه براي ما که براي نهادهاي مسوول و درگير هم. با اين حال ميان اين بن بست هاي کج و معوج و کوچه هاي باريک، 10سالي هست که چراغي هم روشن است و مردان و زناني که بنيانگذاران «خانه کودک ...» بوده اند با مداخله مستقيم در بحران هاي زندگي کودکان منطقه، مي کوشند جريان بادها را تغيير دهند. مجيد بي خيله يکي از اعضاي قديمي اين خانه است؛ يکي از همان داوطلب هاي پرشوري که پابه پاي کودکان محروم يکي از مناطق جنوبي، 10 سال است که مي دود. او خيلي ها را مي شناسد. قصه هاي زيادي براي گفتن دارد. از بچه هايي مي گويد که دزديده شدند و تحت پوشش خانه کودک بودند و هرگز ديگر پيدايشان نشد و بچه هايي که پيدا شدند اما ديگر همان بچه هاي قديم نبودند.
پابرهنه با سرنگ و خون
بچه ها دل شان مي خواهد از خانه بيرون بروند و بيرون يعني آغاز جهان پرخطر يعني همه سرنگ هاي خون آلودي که معتادهاي محل پس از تزريق مواد مخدر انداخته اند کف کوچه و خيابان. شما راه مي رويد و زير پايتان پر است از سرنگ هاي خطرناک آلوده. بچه هاي کوچک، اغلب پابرهنه و حتي بدون يک جفت دمپايي لابه لاي سرنگ هاي خون آلود با سوزن هاي تيز، لي لي و شمع، گل، پروانه بازي مي کنند و هيچ کس پرواي سرنگ ها را ندارد، نه پدر و مادرهاي خمار و بيکار و خسته و عصبي و نه شهرداري منطقه که به هر حال مسوول جمع آوري زباله هاي شهر است و تازه مکانيزه و هموژنيزه و... هم هست. مجيد بي خيله عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق کودکان مي گويد؛ «اين سرنگ ها هم يکي از ويژگي هاي طبيعي اين منطقه شده اند، فکري برايشان نشده و متاسفانه خانواده ها هم بي توجه اند تا جايي که ما حتي مي ترسيم از اينکه يک تست هپاتيت توي اين منطقه بگيريم. ترديد نکنيد که اين بيماري در ميان بچه هاي اين محله ها خيلي شايع است.»
در فاصله خانه منور و خانه سيتا اکبري، پسر و دختربچه يي که هر دو چندي پيش ربوده شده بودند، بعدها شهرداري لابد با اين اميد و هدف که کانون فتنه و فساد را برچيند،اين قسمت محله را خراب و بخش وسيعي از آن را به پارک و فضاي سبز تبديل کرده است. اما ساکنان خلافکار هنوز سر جاي خودشان هستند. آنها هنوز در منطقه پراکنده اند و کار خودشان را مي کنند. همان طور که اهالي خاک سفيد هم هنوز کار خودشان را مي کنند و تازه بخشي از آنها به اين منطقه مهاجرت کرده اند تا آشکارا نشانه يي باشند از اينکه آسيب هاي اجتماعي را با «بولدوزر» نمي توان حل و فصل کرد. توي پارکي که امروز جاي اين قسمت محله را گرفته، معتادهاي محل بدون هيچ پنهان کاري تزريق مي کنند. موادفروش ها سرشان به کار خودشان گرم است .جاي خوبي است براي رديف جوان هاي بيکار و بي انگيزه. براي زن هاي وانهاده و مردان رهاشده. براي فراموش کردن خوشبختي و خورشيد.
آسيب ديده، آسيب مي زند
«بخش هايي از شهر هستند مثل اينجا يا مثل بعضي حاشيه هاي رهاشده که دولت هم کاري به آنها ندارد. اين مناطق را جمعيتي پر کرده که يکسره آسيب ديده و آزرده اند و شما خوب مي دانيد که کسي که آسيب ديده، مي خواهد آسيب برساند. اين مردم چيز ديگري نديده اند و راه ديگري براي زندگي نمي شناسند.»مجيد بي خيله با اين توضيحات، از اين مناطق جنوب مي گويد؛ از کودکاني که در طول 10 سال گذشته دردهايشان را از نزديک، خيلي نزديک، لمس کرده. بي خيله و همکارانش سال 1379 کارشان را توي همين پارکي آغاز کردند که امروز محل مبادله مواد مخدر است. آن موقع گروهي از فعالان حقوق کودک جمعي 20نفره از کودکان کار سطح شهر را که بيشترشان در اين منطقه ساکن هستند، به پارک دعوت کردند و يک روز جمعه بود که سوادآموزي به اين کودکان شروع شد. بي خيله به ياد مي آورد؛ «کم کم تعداد بچه ها بيشتر شد و ما هم در جريان کار احساس کرديم سوادآموزي و ورزش تنها نياز اين بچه ها نيست بلکه نيازهاي روحي و رواني و مشاوره و تغذيه و خيلي مسائل ديگر هم هست.
اين شد که به فکر اجاره مکاني در همين منطقه افتاديم و با همکاري شهرداري محل سابق خانه کودک را برپا کرديم. امسال 10 سالگي خانه کودک ... است و ما جاي قبلي مان را به دلايلي از دست داده ايم اما باز هم با همکاري شهرداري جاي تازه يي گرفته ايم و به زودي مي خواهيم 10 سال حضور مستمر در کنار بچه ها را جشن بگيريم.»بي خيله «ترک تحصيل» را يکي از پديده هاي اجتماعي رايج در اين منطقه مي داند و مي گويد؛ «تمام مدرسه ها يک شيفته هستند و کلاس ها خيلي خلوت است در حالي که اينجا تعداد بچه ها در سنين مدرسه به مراتب بيش از ديگر مناطق شهر است.» او از فسادي که در رگ هاي اين محله خانه کرده، مي گويد و دلش مي سوزد براي کودکاني که روزگاري کودکان خانه کودک ...بودند اما حالا چهره هاي معروف پارک اند.کولي ها، افغان ها،خيلي فراموش شده و خيلي خشن باندهاي فساد و مواد مخدر محل را اداره مي کنند و کودکان همچنان که بزرگ و بزرگ تر مي شوند، بيشتر و بيشتر در منجلاب آنها شريک مي شوند. در کوچه ها که راه مي روي، به جز سرنگ هاي آلوده، صحنه هاي دردناک ديگري هم هست از جمله جسد بي جان و خون آلود حيوانات شهري؛ سگ يا گربه. نزديک ساختمان شوراياري محله، گربه يي در خون خودش غرق شده، پيداست که رگ گردنش را با چاقو بريده اند.
چرخه مخوف اقتصاد جنايي
خانه کودک ...در تمام طول اين سال ها رد پاي کودکان ناپديد شده را دنبال کرده اما آنچه در اين زمينه خاص به عنوان موفقيت به دست آورده، بسيار کم بوده است. مبارزه با کودک ربايي در حجمي تا اين وسيع کاري نيست که داوطلبان و فعالان مدني اين مرکز به تنهايي از عهده آن بربيايند. شايد لازم است نه تنها مسوولان بلکه مردم هم توجه بيشتري به وضعيت دردناک اين کودکان بکنند. «بي خيله» تاکيد مي کند که رها شدن و پس زدگي اين کودکان از سوي جامعه آ نها را در شرايط خطرناک تري قرار مي دهد. او مي گويد؛ «جامعه بايد به وضعيت اين کودکان واکنش نشان بدهد. اين مساله همه ماست. اين طور نيست که با خودمان بگوييم خب اينها تعدادي خانواده بي فرهنگ هستند که پشت سر هم بچه آورده اند و ريخته اند توي خيابان و تربيت شان هم نکرده اند. پس اين مشکل ما نيست. به نظر من اين طور نيست. اين طور فکر و نگاه بايد تغيير کند. بچه يي که پشت چراغ قرمز ايستاده و دارد فال مي فروشد، الزاماً گدا و انگل به دنيا نيامده. اينها بيش از هر چيز معلول فقر هستند، چه خودشان و چه خانواده هايشان.»به گفته عضو هيات مديره انجمن دفاع از حقوق کودکان، محله ...محله به شدت آسيب خيزي است و شرايط به شدت بحراني دارد. از معضل اعتياد که در برخي کوچه پس کوچه ها و خانه هاي اين محله ريشه دوانده تا فقر شديد و فساد، همه نوع آسيب اجتماعي را در اين منطقه مي توان سراغ گرفت و در نتيجه بروز پديده يي مثل کودک ربايي هم در اين شرايط چندان نامحتمل نخواهد بود. بي خيله بازمي گردد به تجربه 10 ساله اش در اين منطقه؛ «مواردي که طي 10 سال گذشته به ما گزارش شده، خيلي خيلي زياد بوده و اين اواخر سير صعودي نگران کننده تري هم داشته است. همين حالا هم که شما چرخي توي برخي کوچه پس کوچه هاي اين محله بزنيد، با تعداد قابل توجهي آگهي هاي دست نويس مردم محلي روبه رو مي شويد که روي ديوارها چسبانده شده اند و خبر از گم شدن يا دزديده شدن بچه ها مي دهند و کاري که ما مي توانستيم با امکانات و اختيارات محدود خودمان در همه اين سال ها انجام بدهيم مثلاً اين بوده که رد بچه ها را پيگيري کنيم. به مراکز بهزيستي و کلانتري هاي نزديک مراجعه کنيم و فقدان بچه ها را گزارش کنيم. اما واقعيت اين است که متاسفانه نهاد مسوول، پيگير و رسيدگي کننده يي درباره اين فاجعه در منطقه وجود ندارد و خيلي راحت اين مساله ناديده گرفته مي شود. براي همين هم خيلي از پدرها و مادرها که از کار ما آگاهي دارند و چيزهايي درباره اين خانه کودک شنيده اند، حتي اگر بچه هايشان تحت پوشش خانه کودک نباشند، وقتي بچه شان دزديده شده به اينجا مراجعه کرده اند و ما هم دنبال کارشان را گرفتيم و موارد بسيار زيادي هم بوده که سرانجام بچه هم پيدا نشده و اصلاً معلوم نشده چه بلايي بر سرش آمده است.»
فرهاد مرادي فعال حقوق کودک و يکي ديگر از فعالان داوطلب خانه کودک ...اما تحليلي اقتصادي تر از معضل کودک ربايي در منطقه دارد. به عقيده او آن بخش از چرخه اقتصادي اين منطقه که به اقتصاد جنايي معروف است، وسيع تر از آن است که به اين سادگي ها و بدون اقدام جدي نهادهاي دولتي مسوول بتوان مانعش شد. مرادي مي گويد؛ « بخش عمده و اغلب پنهان اقتصاد اين منطقه را اقتصاد جنايي در دست دارد مثل باندهاي توزيع مواد مخدر يا باندهاي فساد و حتي باندهاي فروش اندام. اين باندها اغلب براي جابه جايي مواد مخدر از بچه ها استفاده مي کنند. منطقه، يک پخش کننده عمده دارد و تعدادي زيرمجموعه که آخرين زيرمجموعه آن کودکاني هستند که دزديده مي شوند، تعداد زيادي از بچه هايي که دزديده مي شوند براي کار توزيع موادمخدر در منطقه و حتي در سطح شهر به کار گرفته مي شوند. اما متاسفانه حتي نهادهاي متولي در اين منطقه نسبت به موضوعي با اين سطح از اهميت حساسيت زيادي نشان نمي دهند و به همين خاطر هنوز زواياي زيادي از اين ماجراها پنهان مانده است. نهادهاي غيردولتي هم که در اينجا دارند فعاليت مي کنند، به خاطر فقر بودجه و البته محدوديت هاي موجود نمي توانند در اين زمينه کار پژوهشي و شناسايي اساسي انجام دهند. بنابراين نمي توان در حال حاضر بر اساس يافته هاي مستند پژوهشي حرف زد اما آنچه از 10 سال کار مستمر ما برمي آيد و در چارچوب مشاهدات و تجربيات عيني و تلخ ما مي گنجد، نشان دهنده آن است که وضعيت بچه ها در اين منطقه به شدت خطرناک و توام با انواع بهره کشي ها و آسيب هاست که دزديده شدن تنها يکي از آنها است.»او مي گويد؛ «تا به حال و تا آنجايي که ما در طول اين سال ها پيگير بچه هاي اين محله بوده ايم، نديده ايم که مراجع قانوني چاره انديشي براي اين مشکلات داشته باشند يا کودک ربايي در اين منطقه را پيگيري کنند يا به هر حال به شکلي به مشکلات کودکان اين محله ها ورود کنند. ما هم اينجا علاوه بر مشاهده مستقيم اين حجم گسترده از بحران، در تلاش هستيم با همکاري داوطلبان مان مشکلات بي شمار 300 خانواده يي را که تحت پوشش داريم، به نوعي حل و فصل کنيم.»
عدالتي که شعارش را مي دهيد براي کيست
حرفي نيست. شعار محوري و مرکزي شما عدالت باشد. عدالت اجتماعي مهم تر از هر چيز ديگري است. شما حق داريد اما آيا انصاف اين نيست که دست کم به شعارهاي خودمان پايبند باشيم؟ آيا براي تحقق عدالت، هيات محترم دولت حتماً بايد با هواپيما به جنوب و شمال و شرق و غرب کشور سفر کنند؟ آيا همين جا کنار گوش خودمان را به همين سادگي فراموش کرده ايم چون سر و صداي رفتن به مناطق دوردست بيشتر است؟ اين سوال ها شايد سوال تک تک کودکاني باشد که دزديده مي شوند و معتاد به خانه بازمي گردند تا در همکاري شان براي توزيع مواد مخدر جاي ترديدي باقي نماند. اين سوال ها شايد همان سوال هايي باشد که کف اين کوچه ها،کنار سرنگ هاي آلوده به خون ريخته اند و بي جواب مانده اند.
در پاسخ به اين پرسش که سازمان بهزيستي يا شهرداري- که به هر حال به عنوان متوليان آسيب هاي اجتماعي و کودکان کار شناخته مي شوند- چه فکري براي بحران زندگي اين کودکان کرده اند. بي خيله آب پاکي را روي دستمان مي ريزد؛ «سقف نيازهاي اين بچه ها در سطح بهزيستي نيست. بهزيستي يک سازمان مياني است. اين سطح از بحران ها و مشکلات را بايد وزارتخانه هاي مربوط و مسوول دنبال کنند. اگر مهم ترين عامل اين حجم از فساد و اعتياد و کودک آزاري و کودک ربايي در اين منطقه، فقر است و بيکاري و فقدان آموزش، خب ما در کشورمان براي هر کدام از اين معضلات اجتماعي وزارتخانه هاي عريض و طويل داريم که بودجه اين امور را در اختيار دارند و بايد کار را در مسير درست خودش بيندازند. تا وقتي شما نتوانيد به يک پدر کودک آزار شغل بدهيد، چطور مي خواهيد کودک را نجات دهيد؟ اينکه بهزيستي به عنوان تنها متولي اين امور بيايد و بچه ها را به قول خودشان «جمع» کند و ببرد و يک هفته بعد هم دوباره رهايشان کند، مشکلي از اين بچه ها حل نمي کند. ضمن اينکه در همين مراکز نگهداري بهزيستي هم مواردي از کودک آزاري گزارش شده و اساساً يکي از بحث هاي ما با بهزيستي همين است که بالاخره چه زماني قرار است در هاي اين مراکز باز شود تا مورد بازرسي و ديده باني نهادي مدني قرار بگيرند؟»
بچه ها هم اغلب در خانه فضاهاي بسيار خشني را تجربه مي کنند تا جايي که کودک آزاري هاي خيلي شديد عادي ترين اتفاقي است که در خانه هاي اين منطقه مي افتد. براي همين هم اغلب بچه ها فراري مي شوند اما در خيابان هم چيز تازه يي در انتظارشان نيست بلکه با خشونت وسيع تر و بي رحم تري روبه رو مي شوند. بنابراين روشن است که اگر نهادهاي مسوول وظايف خود را به درستي انجام دهند و بودجه ها در جاي خود و بر مبناي کار کارشناسي صرف شوند، اصلاً اين همه مشکلات به وجود نمي آيد که چندين و چند سازمان و نهاد بخواهند درگير برطرف کردن شان باشند و کاري هم از پيش نبرند.»
*****
بی‌خبری مطلق از حسن اسدی زیدآبادی
حسن اسدی مسئول کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران و سخنگوی کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه که غروب 12 مهرماه در منزلش بازداشت شده بود، تاکنون هیچ تماسی را با منزل برقرار نکرده و خانواده وی از محل نگهداری او بی اطلاع هستند.
حسن اسدی زیدآبادی، فعال حقوق بشر یک روز پیش از برگزاری تظاهرات 13 آبان بازداشت شد. در این روز محمد صادقی و سید کوهزاد اسماعیلی دو عضو دیگر سازمان ادوار تحکیم نیز در منازلشان بازداشت شدند. محمد صادقی یک روز پس از بازداشت خود در تماسی با منزل از نگهداریش در سلول انفرادی بند 209 خبر داد.عدم تماس تلفنی حسن اسدی پس از گذشت 5 روز از بازداشتش در حالی صورت میگیرد که پیش از این دادستان تهران اعلام کرده بود، " کلیه بازداشتشدگان میبایست بلافاصله پس از بازداشت از حق تماس تلفنی برخوردار باشند و خانواده خود را در جریان محل نگهداری خود قرار دهند."
بنابر اطلاعیه سازمان دانش آموختگان ایران، هم اکنون 8 عضو این سازمان در بازداشت نهادهای امنیتی به سر میبرند.احمد زيد آبادی، عبدالله مومنی، حسن اسدی زيدآبادی ، محمد صادقی ، حجت شريفی ، نفيسه زارعکهن ، کوهزاد اسماعيلی و موسی ساکت اعضای تحت بازداشت این سازمان هستند.
*****
سعید نورمحمدی و اسماعیل انفرادی همچنان در انفرادی
شنیده‌ها حاکیست که بازجوی سعید نورمحمدی و اسماعیل صحابه مشترک است و هر دو را ممنوع الملاقات و ممنوع التماس کرده است. صبح امروز پدر اسماعیل صحابه که مجوز ملاقات را در یافت کرده بود پس از مراجعه به زندان اوین با ممانعت بازجو برای ملاقات مواجه شد.
طبق آخرین اطلاعات رسیده سعید نورمحمدی و اسماعیل صحابه اعضای جوان جبهه مشارکت ایران اسلامی که پس از بازداشت در مراسم دعای کمیل به زندان اوین منتقل شده بودند، همچنان در انفرادی بسر می برند و جز روز اول اجازه هیچ گونه تماسی با خانواده خود نداشته اند.
وبلاگ "یاران کمیل" با انتشار این خبر نوشت: صبح امروز پدر اسماعیل صحابه که مجوز ملاقات را در یافت کرده بود پس از مراجعه به زندان اوین با ممانعت بازجو برای ملاقات مواجه شد. شنیده ها حاکیست که بازجوی سعید نورمحمدی و اسماعیل صحابه مشترک است و هر دو را ممنوع الملاقات و ممنوع التماس کرده است.سعید نورمحمدی پس از انتخابات ۶۲ روز در اوین بازداشت بود و این بار برای بار دوم بازداشت شده است.
*****
آغاز سومین روز اعتصاب غذای دانشجویان خواجه نصیر با فیلمی جدید
ساعاتی قبل در همین "پست" ویدیویی کوتاه درباره دومین روز اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به نمایش نهاده ایم. اینک یکی از یاران دانشجوی ما، گزارش مشروحی در مورد شروع سومین روز اعتصاب غذا و دلایل این اعتصاب و پافشاری دانشجویان در ادامه آن تا برآورده شدن خواسته هایشان همراه با ویدیویی کامل و طولانی بدست ما رسانده که در زیر می خوانید و مشاهده می نمایید:
--
در پي بازداشت غيرقانوني دو تن از دانشجويان دانشگاه خواجه نصير، دانشجويان اين دانشگاه در حمايت از همكلاسي هاي خود دست به تجمع اعتراضي و اعتصاب غذا زدند.
در پي بازداشت غير قانوني علي پرويز و سهيل محمدي، دو تن از دانشجويان دانشگاه خواجه نصير، دانشکده برق اين دانشگاه روز شنبه 16 آبان شاهد اعتصاب غذاي بي سابقه دانشجويان بود. به گفته دانشجويان چنين اعتصاب غذايي در طي سالهاي اخير در اين دانشگاه بي سابقه بوده است.به طوريکه ظرف هاي غذا تا دفتر رياست دانشکده کشيده شده است.
اين اعتراضات به شنبه محدود نشده و يکشنبه 17 آبان به ساير دانشکده هاي دانشگاه خواجه نصير نيز کشيده شده است. روز يکشنبه تمامي دانشجويان در دانشکده هاي مختلف دانشگاه خواجه نصير اعتصاب غذا کرده اند. در دانشکده علوم اعتصاب غذا با اعتراضات دانشجويان نيز همراه شده است. هم چنين در دانشکده برق دانشجويان با کوبيدن قاشقها بر روي ميز و شعار الله اکبر حمايت خود را از همکلاسي هايشان اعلام کرده اند. ديروز يكشنبه بسياري از دانشجويان از دانشکده هاي مختلف به دانشکده برق رفتند و در آنجا تجمع اعتراض آميزي نسبت به بازداشت علي پرويز و سهيل محمدي برگزار کرده اند. هم چنين دانشجويان از رفتن به کلاسهاي درس خود امتناع کرده و اعلام کرده اند که تا زمان حضور دوستان در بندشان در دانشگاه به تجمعات اعتراض آميز خود ادامه خواهند داد. دانشجويان ضمن درخواست آزادي فوري و بي قيد و شرط همکلاسي هاي خود خواستار پاسخگويي مسئولين دانشگاه نسبت به بازداشت دانشجويان و پيگيري وضعيت آنان توسط مسئولين نيز شده اند. اين همه در حاليست که تحرک چشمگير نيروهاي امنيتي در اطراف و درون دانشگاه در روز يکشنبه کاملا مشهود بوده است.
لازم به يادآوري است که علي پرويز و سهيل محمدي در شب 12 آبان با يورش نيروهاي امنيتي به منازلشان دستگير شده اند. به نظر مي رسد دليل اصلي بازداشت اين دو دانشجو اعتراضات هفته گذشته دانشجويان خواجه نصير به حضور صفار هرندي در اين دانشگاه باشد. گفته مي شود عباسي معاون حراست دانشگاه خواجه نصير در بازداشت اين دانشجويان با نيروهاي امنيتي همكاري داشته است. وي به عنوان عامل نيروهاي امنيتي در دانشگاه عمل مي كند و در بسياري از موارد اقدام به برخوردهاي غيرقانوني و شخصي با دانشجويان (به ويژه فعالين دانشجويي) نموده است.
دو دانشجوي بازداشت شده از زمان بازداشت تا کنون هيچ تماسي با خانواده هاي خود نداشته اند و عليرغم پيگيري هاي خانواده ها تا اين لحظه هيچ گونه اطلاعي از محل نگهداري آنان به دست نيامده است.
*****
راحله عسگری زاده از فعالان کمپین از 13 آبان در بازداشت است
تغییر برای برابری: راحله عسگری زاده از فعالان کمپین در جنبش زنان از روز 13 آبان 1388در بازداشت به سر می برد. وی ظهر امروز 18 آبان ماه از بخش قرنطينه ی بند متادوني های زندان اوین با خانواده اش تماس گرفت. او13 آبان ماه در پارک هنرمندان واقع در خیابان ایرانشهر تهران در برخورد خشونت آمیز نیروهای امنیتی شامل سه نفر نیروی سپاه و یک نفر از ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده و در حالی که به وي چشم بند و دستبند زده بودند به پایگاهی نزدیک خیابان طالقانی و سپس بازداشتگاه وزرا منتقل شده است.
روز گذشته پس از پیگیری های خانواده ی راحله به آنها اعلام شد که وی به قید کفالت آزاد خواهد شد اما مسئولان قضایی از آزادي وي خودداري کرده و با ذکر اين که پرونده در مرحله ي تحقیقات است برای وی قرار بازداشت موقت صادر کرده اند.
راحله عسگری زاده در این باره میگوید: "من قرار کفالت را در بازداشتگاه وزرا امضا کردم ولی با اینکه تا دیشب امید آزاد شدن را داشتم امروز به خانواده ام گفته اند که پرونده من با صدور قرار بازداشت موقت به شعبه 4 دادگاه انقلاب ارجاع شده است".
این فعال حقوق زنان از بازداشت چهل زن دیگر خبر می دهد که همگی به زندان اوین منتقل شده اند. از این تعداد هفده نفر شب اول و دو نفر شب گذشته آزاد شده اند.
همزمان با بازداشت راحله ، وحیده مولوی از فعالان جنبش زنان در کمپین و ساناز غفوری يک فعال اجتماعی دیگر نیز بازداشت شده بودند که برای انها نیز قرار موقت بازداشت صادر شده است.
*****
مجلس در برابر احمدی نژاد کوتاه آمد؛هدف تضعیف طبقه متوسط است
لایحه ۱۷ ماده ای هدفمند کردن یارانه ها به جنجالی جدید میان مجلس و دولت احمدی نژاد تبدیل شده است. براساس ماده ۱۳ این لایحه که هفته گذشته توسط نمایندگان به تصویب رسید، دولت موظف شده بود که پول یارانه ها را در چهار ردیف درآمدی و هزینه‌ای در لوایح بودجه سالیانه بگنجاند تا امکان نظارت مجلس و دیوان محاسبات بر میران درآمدها و نحوه هزینه کردن آن ها وجود داشته باشد. اما نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز یکشنبه، ماده ۱۶ این لایحه را به نحوی تصویب کردند که به دولت اجازه می دهد تا معادل صد در صد پول یارانه ها را هزینه کند. بدین ترتیب دولت براي خرج کردن هزاران میلیاردها تومان پول یارانه ها نياز به اجازه گرفتن از مجلس نخواهد داشت. نکته جالب این است که در مصوبه مجلس، اختیارات دولت تنها به سال جاری محدود نشده و برای سال های آینده نیز دولت اختیار مطلق در نحوه هزینه کردن این پول دارد. نمایندگان مجلس البته همچنان در برابر خواسته احمدی نژاد مبنی بر عدم واریز پول یارانه ها به خزانه (بیت المال) و ذکر نشدن آن در بودجه سالیانه پافشاری می کنند و دولت را مکلف کردند که وجوه حاصل از هدفمند كردن يارانه‌ها را به يك رديف درآمدي در لايحه بودجه واريز كند. بدین ترتیب دولت احمدی نژاد نیمی از خواسته خود را هنوز به دست نیاورده است. این دولت می تواند هزاران میلیارد تومان درآمد ناشی از پول یارانه ها را بدون نظارت مجلس هزینه کند اما به هر حال باید رقم این درآمد را اعلام کند و در بودجه سالیانه خود بگنجاند. هنوز مشخص نیست که واکنش محمود احمدی نژاد به تصمیم مجلس چه خواهد بود و آیا او حاضر خواهد بود از بخشی از اختیارات مطلق خود چشم پوشی کند. احمدی‌نژاد هفته گذشته با حضور سرزده در مجلس نمایندگان را تهدید کرد که در صورتی که برای اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها"اختیارات مطلق" نداشته باشد، این لایحه را پس خواهد گرفت.کارشناسان سیاسی و اقتصادی نگران آن هستند که آزادی عمل دولت احمدی نژاد در نحوه هزینه کردن ارقام میلیاردی پول یارانه ها منجر به تغییرات نامطلوب در ساخت سیاسی و بافت اجتماعی ایران شود. اختیارات مطلق احمدی نژاد در این باره به او این اجازه را خواهد داد که بدون حسابرسی و نظارت، این درآمد را هر کجا که بخواهد خرج کند. بدین ترتیب دولت احمدی نژاد به مدلی تبدیل خواهد شد که در علوم سیاسی از آن با عنوان دولت حامی پرور نام می برند. دولتی که با بذل پول و حمایت مادی از گروه ها و اقشار اجتماعی خاص، طرفداری آنان را در موقعیت های خاص سیاسی به دست می آورد. دولت احمدی نژاد پیش از این نیز با انجام تخلفات قانونی گسترده تلاش خود برای حامی پروری را نشان داده بود. افزایش حقوق بگیران و بازنشستگان دولتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و سپس کاهش مجدد آن پس از انتخابات از آخرین نمونه های این مساله است. مطابق موادی از لایحه هدفمندسازی یارانه ها که به تصویب مجلس رسیده، دولت احمدی نژاد یارانه ها را به طور نقدی و یا غیرنقدی به هر کسی که صلاح بداند پرداخت خواهد کرد. این در حالی بود که کارشناسان اقتصادی پیش از این اصرار داشتند که این پول بر مبنای دهک های درآمدی جامعه به تناسب پرداخت شود.در عین حال برخی جامعه شناسان ابراز نگرانی می کنند که آزادسازی یارانه ها همزمان با دادن اختیارات مطلق به دولت احمدی نژاد می تواند تغییرات چشمگیری در طبقات اجتماعی ایران ایجاد کند. به عقیده آنان طبقه متوسط ایران که مخالف جدی سیاست های رژیم کنونی جمهوری اسلامی است، در اثر اجرای لایحه هدفمندسازی یارانه ها دچار آسیب جدی خواهد شد. تضعیف طبقه متوسط البته نگرانی های دولت احمدی نژاد را از رویارویی با نارضایتی های عمومی در آینده کمتر خواهد کرد.
*****
«مردم بایدخرج بریزوبپاش دولت را بدهند»
فرارو - کد مطلب : 34663
با سخنان و بیانه اخیر احمدی نژاد درباره نحوه تخصیص منابع لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها (با مصوبه اخیر مجلس بهتر است آنرا لایحه نقدی كردن یارانه ها بنامیم)، احتمال درخواست رسمی عودت این لایحه توسط دولت بالا گرفته است. لازم به یادآوری است نظر نمایندگان مجلس درباره مكلف كردن دولت به درج و مصرف اعتبارات ناشی این لایحه در بودجه‌های سنواتی، چند ماه پیش در كمیسیون ویژه رسیدگی به این لایحه تصویب شد و جای سوال است كه «چرا اكنون» دولت به یاد این موضوع افتاده است و بحث عودت لایحه را مطرح می‌كند؟! آیا طرح موضوع باز پس گیری لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها به دلیل انتقادهای جدی و موجه درباره عواقب احتمالا وحشتناك اجرای این لایحه نبوده است؟ یا اینكه خدای ناخواسته دولت می‌خواهد با این كار، شكست در اجرا و تحقق اهدف این لایحه را از هم اكنون به گردن مجلس بیندازد؟
از این سوال‌ها بگذریم چرا كه پرداختن به آنها، سیاسی كاری تلقی می‌شود و شاید حتی طرح آن هم به دلیل پیش داوری و نیت خوانی ، منصفانه نباشد... در میان غوغای ایجاد شده درباره نحوه تخصیص منابع حاصل از هدفمند كردن یارانه‌ها، نكته‌ای كه نباید فراموش شود یا مورد غفلت قرار گیرد، این است كه بخش قابل توجهی از جامعه كارشناسی كشور با اصل این لایحه مخالف است و دولتمردان از پاسخگویی به سوالات اساسی و جدی درباره این لایحه طفره می‌روند. امروز و با وجود تعدیل‌های لایحه اولیه دولت در مجلس، اگر دولتمردان و مدافعان لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها حاضر به مناظره شوند، كافی است فقط به دو سوال پاسخ دهند:
1 – در شرایطی كه میزان تورم ناشی از این لایحه نامعلوم است، چه تضمینی وجود دارد كه مبلغ نقدی توزیع شده به تدریج ارزش خود را از دست ندهد؟ با توجه به افزایش هزینه‌های دولت ناشی از تورم و عادت جبران كسربودجه با افزایش نقدینگی، آیا «ارزش واقعی» پول توزیع شده ظرف چند سال به صفر متمایل نخواهد شد؟ در این صورت آیا به منتقدان این لایحه حق نمی‌دهید كه لایحه «هدفمند كردن یارانه‌ها» را «لایحه حذف یارانه‌ها» بدانند؟
2 – این لایحه مبنای قیمت فروش كالاها و خدمات دولتی را «قیمت تمام شده» این كالاها و خدمات می‌داند و مصرف كننده ایرانی را مجبور می‌كند «قیمت تمام شده» برق و آب و سوخت و... را بپردازد . كالاهاو خدماتی كه توسط بنگاه‌های دولتی و در شرایط انحصاری تولید و عرضه می‌شود.
با توجه به اینكه بنگاه‌های انحصارگر دولتی با كارایی بسیار پایینی فعالیت می‌كنند، چرا دولت و مجلس، مردم ایران را مجبور می‌كنند هزینه ولخرجی‌های شركت‌های دولتی را بپردازند؟ اگر شركت برق می‌خواهد میلیاردها تومان برای باشگاه فوتبال خود خرج كند، شهروند ایرانی چرا باید این هزینه را روی قبض برق خود بپردازد ؟ اگر شركت ملی پالایش و بخش می‌خواهد برای دفاتر جدیدش برج های لوكس بخرد، چرا فشار این اسراف‌كاری‌های را مصرف كننده ایرانی باید بدهد؟... مهمترین دفاع دولتمردان و برخی نمایندگان مجلس از لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها این است كه روند موجود قابل ادامه نیست و با این حجم یارانه ها دیگر نمی‌توان بودجه را تنظیم كرد. پس به لحاظ محدودیت‌های بودجه، چاره‌‌ای جز هدفمند كردن -به بیان صادقانه تر، حذف- یارانه ها نداریم! منتقدان باید برای بستن بودجه راه‌حل ارایه دهند... پاسخ این سوال مهم این است كه:
اولا): «هدفمند نبودن یارانه‌ها» مشكل اصلی اقتصاد ایران نیست چرا كه این مشكل بزرگ، ‌خود معلول مشكلاتی بزرگتر است. دولت محترم كه تصور می‌كند با هدفمند كردن یارانه‌ها، مشكلات اقتصاد ایران را از بیخ و بن حل می‌كند، دچار خطای تشخیص مشكل شده است و به قول پزشكان، بجای «علت درمانی» به «علامت درمانی» روی آورده است. اقتصاد ایران در حال حاضر، حداقل از دو مشكل اساسی‌تر از هدفمند نبودن یارانه‌ها رنج می‌برد. مشكلاتی كه بدون حل آنها، هدفمند كردن یارانه‌ها ، بی‌نتیجه خواهد بود: 1 – دیوانسالاری حجیم، ناكارامد، ولخرج و بی‌انضباط دولت
2 – قوانین، مقررات و رویه‌های ضد تولید و سرمایه‌گذاری تا وقتی دولت بزرگ از نظر مالی اینقدر ولخرج و بی‌انضباط باشد، چند سال دیگر باز هم از نظر بودجه‌ای به بن بست خواهد رسید و آن وقت برای سیر كردن اژدهای سركش هزینه های دولت، به بهانه دیگری دست در جیب شهروندان خواهد كرد. تا وقتی «محیط كسب و كار» در ایران تا این حد ضد تولید باشد، حتی با هدفمند كردن یارانه‌ها هم بیكاری و فقر و نیاز به یارانه‌ها در مقیاس وسیع وجود خواهد داشت...
ثانیا): درست است كه وضع فعلی توزیع یارانه‌ها، بسیار ناعادلانه وناكارآمد است اما برای اصلاح این وضع، راه‌های بهتر و كم هزینه‌تر و كم خطرتری هم وجود دارد. در واقع برای حل این مساله پیچیده نباید به دنبال «یك نسخه واحد» بود بلكه برای هریك از یارانه‌های موجود به اقتضای نوع بازار، كششهای تقاضا و عرضه، قیمتهای بین المللی، فناوری موجود، و... نسخه‌های جداگانه ارایه كرد. به عنوان مثال، اجرای صحیح قانون مدیریت مصرف سوخت (تبصره13 سابق)، یعنی كاهش تدریجی و حذف سهمیه‌های بنزین برای خودروهای شخصی تا سال 1390؛ راه حل كم هزینه و قطعی یارانه بنزین بود. راه حلی كه متاسفانه دولت آنرا به درستی اجرا نمی‌كند مجلس هم ظاهرا نمی‌تواند دولت را برای اجرای ناكارامد آن مواخذه كند. برای یارانه دارو، می‌توان برای همه مردم ایران «كارت هوشمند سلامت» طراحی كرد كه هم جانشین دفترچه‌های بیمه شود و هم سوابق سلامتی، آزمایشها، رادیوگرافی ها و درمان افراد را در خود جای دهد. برای یارانه نان، اصلاح فناوری تولید و تغییر ذائقه عموم بسوی نانهای صنعتی پیشنهاد شده است و... خلاصه آنكه به مقوله پیچیده هدفمند كردن یارانه‌ها باید به شكل «اقتضایی » نگاه كرد تا با حداقل زیان، این كار بزرگ به سرانجام برسد. در واقع دولت و مجلس بهتر است بجای پرداختن به لایحه نقدی كردن یارانه‌ها، همت خود را بر اجرای صحیح قانون «سیاستهای كلی اصل 44» و قانون «مدیریت خدمات كشوری» متمركز كنند و استراتژی اقتصادی كشور را «بهبود محیط كسب و كار» با هدف اقتصادی و جذاب كردن تولید و سرمایه‌گذاری در كشور قرار دهند. هدفمند كردن یارانه‌ها را به اولویت دوم سیاستگذاری كشور تبدیل كرده و با روش‌های اقتضایی، یارانه‌های هنگفت و ناكارامد موجود را هدفمند كنند.
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران
امروز دوشنبه 18 آبان ماه جمعي از خانواده هاي بازداشت شده هاي اعتراضات 13 آبان كه تعداد آنها به 80 نفر مي رسيد از ساعت 09:00 صبح در سالن ملاقات زندان اوين تجمع كردند و خواستار ملاقات با عزيزان خود و آزادی آنها بودند.اسامي تعدادي از بازداشت شده ها به تاييد دادگاه انقلاب رسيده و تعدادي ديگر از خانواده ها هنوز از وضعيت عزيزان خود اطلاعي ندارند و با مراجعه به دادگاه انقلاب و زندان اوين سعي دارند که خبري از عزيزان خود دریافت کنند . مسئولین زندان اوين به خانواده ها می گویند پرونده بازداشت شده ها در دست بررسي و تكميل است و تا پرونده تكميل نشود قاضي و بازپرس پرونده اجازه ملاقات صادر نمي كند .خانواده ها خواهان ملاقات و دادن جواب صحيح و قانع كننده از طرف مسئولان بودند و ساعتها در سالن ملاقات به انتظار می نشستندتعدادی از خانواده ها به دادگاه انقلاب مراجعه کردند تا از آنجا پيگير وضعيت عزیزان خود باشند .تمامي خانواده ها با خشم از نحوه بازداشت عزيزان خود صحبت مي كردند و اينكه بي گناه بازداشت شده اند .عده اي در خيابان و عده اي در پمپ بنزين با يورش وحشيانه نيروهاي گارد و لباس شخصي تنها به جرم بودن در خيابان بازداشت شده اند.حدود 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب دست به تجمع اعتراضی زدند . تعدادی از آنها برای گذاشتن کفالت و ضمانت وعده اي براي روشن شدن وضعيت عزيزانشان در آنجا تجمع کرده اند. به خانواده هايي كه براي عزيزانشان قرار كفالت صادر شده گفته شد به بازپرسي 2 امنيت مراجعه كنند. خانواده هاي كه عزیزان آنها در بلاتکلیفی بسر می برند و قصد تماس با شعبه های بازپرسی امنیت دادگاه انقلاب را دارند به آنها اجازه تماس و صحبت با بازپرس پرونده داده نمی شود . به خانواده ها گفته می شود شعبه هايي كه پرونده ها ارسال شده فرق مي كند شما بايبد منتظر بمانيد تا شعبه اي كه پرونده در دست بررسي است به شما اطلاع داده شود. هنگامي كه خانواده ها اعتراض می کنند كه تا كي بايد منتظر بمانیم به آنها گفته می شود ما چه مي دانيم همه چيز بستگي به همكاري بازداشتي و تكميل پرونده دارد كه باعث اعتراض خانواده ها می شد و آنها می گفتند : مگر عزیزانمان چه گناهي مرتكب شده اند كه بايد بازجويي پس بدهند.
اسامي تعدادي دیگری از دستگیر شدگان اعتراضات 13 آبان جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. تا به حال اسامی 45 نفر از دستگیرشدگان مشخص و انتشار یافته است.
1-سارا خدادوست 27 ساله در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده2- صديقه كاشي چي 36 ساله در زند بازداشت و به اوين منتقل شده3- صبا هاشم خاني 28 ساله در زند بازداشت و به اوين منتقل شده4- مريم شريعتي 25 ساله در طالقاني بازداشت 5- عشرت شهسواري 46 ساله در مطهري بازداشت و به اوين منتقل شده6- مجتبي نورايي 29 ساله در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده7- علي بسطامي 20 ساله در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده8- مازيار نوري نژاد 31 ساله در مطهري بازداشت 9- شاهين فرهادي 24 ساله در زند بازداشت و به اوين منتقل شده10- عرفان پرگاري 35 ساله در طالقاني بازداشت و به اوين منتقل شده11- محسن عليزاده 27 ساله در هفت تير بازداشت12- درسا آق بابايي 28 ساله در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده13- فرهاد محرابي مقدس 28 ساله در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده14- كاظم مير كريمي 45 ساله در زند بازداشت و به اوين منتقل شده15- داوود عليمرداني 30 ساله در طالقاني بازداشت 16- امير حسين كريمي 25 ساله به اوين منتقل شده17- كامران باقرپناه 33 ساله در بلوار كشاورز بازداشت شده18- مهدي نصيري فرد 26 ساله در هفت تير بازداشت شده19- رضا گنجي 20 ساله در ولي عصر بازداشت 20- احسان اشرفي 30 ساله در مطهري بازداشت شده21- بابك محمدي 24 ساله در هفت تير بازداشت شد و به اوين منتقل شده22- احمد ضيايي فيض آبادي 36 ساله در زند بازداشت شد و به اوين منتقل شده23- كريم نصرتي 27 ساله در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
دستگیر شدگان روز 13 آبان در معرض خطر جدی شکنجه و سایر اعمال قرون وسطائی در شکنجه گاههای ولی فقیه علی خامنه ای قرار دارند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیریهای گسترده،شکنجه های قرون وسطائی،عدم اطلاع خانواده ها از عزیزانشان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه شکنجه و دستگیریهای خودسرانه می خواهد برای نجات جان دستگیر شدگان اقدام فوری نمایند.
*****
دانشجويان؛ رهبران واقعى قيام
يونايتدپرس بين المللى در گزارشی در باره گسترش اعتراضات ضد حکومتی در ایران بر اساس تحقيق موسسه واشنگتن براى سياست خاورنزديک نوشت، انقلاب در خيابانهاى تهران، يک جنبش جوان است نه يک جنبش اصلاح طلب. رهبران واقعى اين جنبش، دانشجويان هستند كه تمايلى به كاركردن با رژيم دينى ملایان ندارند.
يونايتدپرس در گزارش خود تحت عنوان "دانشجويان؛ رهبران واقعى" نوشت، تحليلگران می گویند آنچه به نام جنبش سبز در ایران ناميده مى شود، مظهر يک انقلاب دانشجويى است، نه محصول كار مقامات اصلاح طلبى كه رژيم را مورد چالش قرار مى دهند. سلسله تظاهرات روز چهارشنبه، كار وبلاگ نويس ها و فعالان حقوق بشر بود، نه رهبران اصلاح طلب.
يونايتدپرس در ادامه همين تحليل نوشت، بيش از 70 درصد جمعيت ايران زير 30 سال سن دارند كه معنايش اين است كه انقلاب در خيابانهاى تهران، يک جنبش جوان است نه يک جنبش اصلاح طلب. رهبران واقعى اين جنبش، دانشجويان، زنان، فعالين حقوق بشر، و فعالين سياسى هستند كه تمايلى به كاركردن و تعامل با رژيم دينى حاکم كه خود را نماينده خدا مى داند يا يک دولتى كه تابع قانون اساسى موجود باشد، ندارند.
*****
تاكيد فرمانده نيروي انتظامي بر تشديد حضور پليس در فضاي اينترنت
فرمانده نيروي انتظامي در رابطه با نظارت پليس به فضاي مجازي گفت:‌ پليس بايد در فضاي مجازي نظارت بيشتري داشته باشد اما هر بار كه در اين زمينه ورود كرديم رسانه‌ها و افرادي كه پز روشن‌فكري دارند به ما حمله کردند و ما هم عقب‌نشيني کردیم..
به گزارش ايلنا، اسماعيل احمدي‌مقدم در جمع خبرنگاران بر نياز به كنترل فضاي مجازي تاكيد كرد و گفت:‌ در ايران قوانين تا حدودي درست شده است.
وی در رابطه با دستگيرشدگان 13 آبان نيز گفت:‌ وظيفه پليس برخورد با مجرم است و ما دستگيرشده‌ها را همان‌روز تحويل دستگاه قضايي داده‌ايم.
او همچنین به اظهارات رئيس پليس آگاهي مبني بر آمادگي پليس براي اجراي حدود و قطع دست اشاره كرد و گفت:‌ پليس آگاهي مسئول اجراي حكم نيست و وظيفه آگاهي كشف جرم است. من نمي‌دانم شما چطور تفسير مي‌كنيد اما نبايد اينطور برداشت شود كه حرف غيرمجازي زده شده است. حرف رئيس پليس آگاهي اين است كه وقتي حدود اجرا نمي‌شود و مجازات‌ها بازدارندگي ندارند،‌جرايم افزايش پيدا مي‌كنند.
فرمانده نيروي انتظامي با تاكيد بر اينكه وظيفه نيروي انتظامي برخورد با مجرم است و ما متهم را دستگير مي‌كنيم و تحويل دستگاه قضايي مي‌دهيم‌، گفت:‌ تيترهايي كه در سايت‌ها زدند درست نيست.
وي در پاسخ به اين پرسش ايلنا كه آيا تيتر سايت‌ها درست نبوده و يا اظهارات سردار جعفري كه براي اجراي حدود از سوي پليس اعلام آمادگي كرده‌اند؟ گفت:‌ همانطور كه گفتم پليس آگاهي مسئول اجراي حكم نيست و اجراي حكم از سوي اجراي احكام دادسراها و يا سازمان زندان‌ها صورت مي‌گيرد و ارتباطي به پليس ندارد.
*****
وزارت بهداشت و کسری یکهزار میلیارد تومانی
ابرار: مديركل بودجه و منابع وزارت بهداشت، ميزان كسرى هزينه هاى جارى اين وزارتخانه را هزار و ۹۰۰ ميليارد تومان عنوان كرد و گفت: به علت توسعه ماموريت هاى وزارت بهداشت، چرخه محدوديت اين وزارتخانه در بخش منابع مالى هر سال بزرگ تر مى شود؛ بنابراين لازم است كه ميان منابع و مصارف رابطه منطقى برقرار شود چرا كه تا زمانى كه اين رابطه منطقى نشود، برآيند آن نارضايتى است. مسعود ابوالحلاج در گفتگو با ايسنا با ابراز نارضايتى از اين كه بودجه وزارت بهداشت از سال ۱۳۸۱ به بعد همواره با يك كسرى منابع مواجه بوده است، اظهار داشت: علت هاى متعددى در اين زمينه مطرح است كه راه اندازى هاى جديد از علت هاى اصلى اين امر بوده است. اوج اين راه اندازى ها مربوط به دولت نهم است. وى ادامه داد: اجراى پروژه هاى نيمه تمام يا جديد باعث شد كه در حجم ماموريت هاى وزارت بهداشت توسعه فيزيكى زيادى اتفاق افتد. اين در حالى است كه لزوما بودجه متناسب با آن رشد نكرد. ابوالحلاج گفت: در مجموع، توسعه هاى فيزيكى در بخش بهداشت و درمان، رشد شبكه هاى بهداشتى و خانه هاى بهداشت شهرى و روستايى و راه اندازى دانشكده هاى متعدد از جمله توسعه هاى فيزيكى مربوط به وزارت بهداشت بوده كه هزينه هايى را به دنبال داشته است.وى ادامه داد: از طرف ديگر پرسنل بهداشتى درمانى براى ارائه خدمت بهتر بايد انگيزه داشته باشند كه در اين زمينه بحث حقوق، مزايا و امكانات تخصصى مطرح است همچنين كادرهاى تخصصى علاقه اى به كار در مراكز درمانى كم مراجعه ندارند؛ چرا كه معتقدند يادگيرى هايشان متوقف مى شود.اين مقام مسئول با بيان اين كه همواره با رشد تكنولوژى، سطح تقاضاى مردم در بخش بهداشت و درمان افزايش مى يابد، افزود: اساسا همواره بهداشت و درمان براى دولت هاى دنيا يكى از مراكز پرهزينه است. بر اين اساس در تمام دنيا بيمه ها را به عنوان تامين كننده مالى قوى در اين بخش فعال كرده اند.ابوالحلاج با اشاره به محدوديت منابع سازمان هاى بيمه گر گفت: سازمان هاى بيمه گر بايد از منابع كافى برخوردار باشند تا بتوانند خدمت را از وزارت بهداشت خريدارى كرده و پولش را بپردازند؛ اين در حالى است كه خود اين سازمان ها نيز با محدوديت منابع روبه رو هستند.مديركل بودجه و منابع وزارت بهداشت به رشد تعرفه هاى درمانى در سال جارى اشاره كرد و گفت: براى سال جارى مواردى از قبيل بيمارستان هاى هيات امنايى و جهش تعرفه هاى درمانى (از جمله هتلينگ با رشد ۵۰ درصدى و ساير تعرفه ها با رشد ۲۵ درصدى) صورت گرفت اما مشابه اين رشد در اعتبارات سازمان بيمه خدمات درمانى اتفاق نيفتاد؛ بنابراين پيش بينى مى شود در حصول اين درآمدها در نيمه دوم سال با سازمان بيمه خدمات درمانى مشكل داشته باشيم. بيمه درمان تامين اجتماعى هم مشكلات خاص خود را دارد.
*****
صدور قرار بازداشت موقت برای وحیده مولوی
خانواده وحیده مولوی، اعلام کردند که برای این فعال امور زنان قرار بازداشت موقت صادر شده و وی فعلا در بازداشت به سر می برد.
به گزارش میدان زنان، در تماسی با خانواده وحیده مولوی، خواهر وی اظهار داشت که وحیده با خانواده خود در تماس تلفنی است و حال کلی وی خوب است.
از سویی بنابر اظهارات سمیه رشیدی، یکی از هم سلولی های وحیده که دو شب پیش آزاد شده است، وحیده مولوی به همراه شش نفر دیگر در بند قرنطینه زندان اوین به سر می برد.
این فعال جنبش زنان به همراه تعدای دیگر از زنانی که در تظاهرات اعتراضی 13 آبان شرکت کرده بودند در جریان نا آرامی های روز 13 آبان دستگیر شده است.
*****
رشد سرسام آور قیمت ها، حتا پیش از قطع یارانه های دولتی
روزنامه ابتکار: در شرايطي که دولت و مجلس سخت در حال بررسي مواد لايحه و يا بهتر بگوييم طرح هدفمند کردن يارانه ها هستند، مردم به عنوان يکي از عناصر اصلي اجراي اين طرح هنوز ابهامات بسياري در اين خصوص دارند که بايد پيش از وارد شدن به مرحله اجرا، اين نگراني ها به طور کامل برطرف شود.اين در حالي است که روز گذشته مجلس ودولت در زمينه هدفمند کردن يارانه ها به توافقات لازم دست يافتند.طرح هدفمند کردن يارانه ها که قرار است در قالب طرح تحول اقتصادي توسط دولت اجرا شود، اين روزها به موضوع اول اخبار اقتصادي رسانه هاي کشور تبديل شده است. در اين باره تا کنون کارشناسان اقتصادي نظرات، ايرادات و پيشنهادات بسياري را مطرح کرده اند و مسئولان دولتي نيز اظهارات زيادي در اين خصوص داشته اند، تمام اين اقدامات در جهت بررسي دقيق تر و کارشناسي تر اين طرح انجام مي شود و به تعبيري مي توان اتفافات فعلي را يک نوع همدلي مسئولان و کارشناسان در جهت اجراي بهينه طرح هدفمند کردن يارانه ها عنوان کرد. در اين ميان مردم نيز به عنوان يکي از عناصر اصلي اجراي طرح مذکور هستند که در صورت عدم آشنايي آنها با اين طرح و يا عدم همکاري آنها در زمان اجراي طرح هدفمند کردن يارانه ها، قطعا نتايج مثبتي که براي آن پيش بيني شده است، قابل دستيابي نخواهد بود. يک مدير دولتي که اطلاع رساني در زمينه هدفمند کردن يارانه ها را ضعيف مي داند مي گويد: از طرح هدفمند کردن يارانه اطلاع کمي دارم و در مورد آن ترديد دارم، زيرا ميزان رقم پرداخت ها به مردم مشخص نيست و مسئولان بصورت شفاف بازگو نمي کنند و ارقامي که اعلام مي شود با هم تناقص دارد. وي ادامه داد: اين طرح فقط گران شدن و آزاد سازي قيمت ها را در پيش دارد، شرايط از وضع کنوني سخت تر و قدرت خريد خانواده ها کم مي شود. وي کاهش تورم و جلوگيري از گراني هاي بي مورد را از انتظارات مردم بيان کرد و اظهار داشت: هدفمند کردن يارانه ها افزايش رشد اقتصادي را به دنبال خواهد داشت. وي در پايان بيان داشت: اميدواريم اين طرح مانند تجربه هاي شکست خورده قبلي نباشد تا همانند گذشته قشر ضعيف و آسيب پذير جامعه فقيرتر شوند. يکي ديگر از کساني که طرح هدفمند کردن يارانه ها را يکي از ارکان اصلاح اقتصادي دانست گفت: باتوجه به شعار دولت که عدالت محوري را سرلوحه کار خود قرار داد نياز به هدفمند کردن يارانه وجود دارد، در حالي که هم اکنون 70 درصد يارانه ها توسط 30 درصد مردم که از اقشار مرفه جامعه هستند استفاده مي شود. به گزارش فارس وي تصور مردم را بعد اجراي طرح هدفمند کردن اشتغال بيشتر و توليد ثروت ملي عنوان مي کند و ادامه مي دهد: در صورتيکه يارانه بصورت عادلانه تقسيم و توزيع شود تورم ناشي از اجراي اين طرح در کوتاه مدت از بين مي رود که اين بستگي به سياست هاي اقتصادي عاقلانه مديران اقتصادي دارد. وي گفت: عادلانه توزيع شدن يارانه ها به جاي حذف يارانه ها منجر به از بين رفتن فاصله طبقاتي بين اقشار کم درآمد و قشر مرفه جامعه، افزايش قدرت خريد مردم، بهبود وضعيت اقتصادي مردم و تک رقمي شدن تورم است و اين طرح بايد در راستاي کمک به مردم باشد. اين کارمند بخش خصوصي ادامه داد: در صورت اطمينان از بهبود وضعيت اقتصادي کشور در کوتاه مدت و تداوم اين مهم و کاهش نرخ تورم و تک رقمي شدن آن حاضر به تحمل فشارهاي اقتصادي در کوتاه مدت خواهم بود. يک معلم داراي مدرک کارشناسي ارشد نيز اين طرح را يکي از مهمترين طرحهاي اقتصادي دولت در طي 30 سال گذشته دانست و عنوان کرد: هدفمند کردن يارانه ها تاثير بسيار خوبي در روند زندگي مردم مي تواند داشته باشد و با واقعي شدن قيمت ها و استفاده صحيح از يارانه هاي دولت نحوه برخورد مردم با مصرف و مصرف زدگي واقعي خواهد شد. وي ادامه داد: با اجراي اين طرح هر فرد جايگاه خود را در محيط زندگي و آنچه که مصرف مي کند خواهد يافت. اقتصاد در مسير صحيح خود قرار خواهد گرفت و اين به شرط اجراي صحيح و دقيق آن است. اين معلم اظهار داشت: کشور داراي يک جهش قيمت بالا خواهد شد البته اين جهش قيمت در راستاي آزادسازي قيمت ها مدتي کشور را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد اما با مديريت خانواده ها و مساعدت دولت و اجراي صحيح و کارشناسي شده برنامه طرح تحول اقتصادي که هدفمند کردن يارانه ها نيز بخشي از آن است مي تواند به يک ثبات و تعادل منجر شود. در واقع حمايت از اقشار آسيب پذير و اجراي عدالت اجتماعي از اهداف اين طرح است. بسياري بر اين باورند که اجراي اين طرح قطعا در کوتاه مدت باعث تورم و گراني خواهد شد و اگر دولت راهکارهاي مقابله با اثرات منفي طرح را پيش بيني و اجرا نکند مسلما مشکلاتي را براي اقشار جامعه بخصوص 5 دهک اول ايجاد خواهد کرد. انها يکي از راهکارها را کم کردن شيب اجراي طرح مي دانند و مي گويند اصلاح حقوق کارکنان دولت اعم از دولتي و خصوصي و توجه ويژه به مستمري بگيران کميته امداد و بازنشستگان، از ديگر راهکارهاي اجرايي شدن اين طرح خواهد بوداين در حالي است که هنوز طرح اجرا نشده گوشت کيلويي 9 هزار تومان به 15 هزار تومان رسيده است و نان هم گران شده است. وي اميدوار است که به تناسب آزاد سازي قيمت ها بحث اصلاح حقوق و مشخص بودن يارانه پرداختي به خانواده ها مشخص شود. دولت بعنوان مدير کلان جامعه بايد از خودش شروع کند و اقدامي که در خصوص لامپ هاي کم مصرف وزارت نيرو انجام داد اقدامي انقلابي و موثر بود که بايد اين روند ادامه پيداکند. يک دانشجو ي پيگير در زمينه هاي اقتصادي و مطلع از اين طرح اظهار داشت: از جزييات به طور کامل مطلع هستم و پيگيري دقيقي از رسانه ها و مصوبات مجلس دارم. وي ادامه داد: يارانه ها چيزي حدود 100 هزار ميليارد تومان است که قرار است به صورت غير نقدي و به صورت نقدي بين جامعه هدف (قشر متوسط و پايين) که حدود 70 درصد است توزيع شود در حاليکه اين يارانه ها در حال حاضر به 30 درصد از مردم کشور تعلق مي گيرد. ماکنالي گفت: براي اجراي طرح هدفمند يارانه ها قرار است که 50 درصد به اقشار متوسط و پايين، 30 درصدبه توليد براي اصلاح سيستم توليد خود يعني جايگزيني ماشين آلات جديد به جاي ماشين آلات قديمي در صنعت و استفاده بهينه از آب و انرژي در بخش کشاورزي و حدود 20 درصد براي بودجه دولت به دليل افزايش هزينه هاي دولت و افزايش بودجه عمراني کشور براي بهبود زير ساخت هاي کشور تعلق بگيرد. حال بايد مسولين چه تدابيري بينديشند تا مردم از اين دلنگراني ها بيرون ايند؟
*****
نامه خانواده زندانی سیاسی محکوم به اعدام به رییس قوه قضایی
خبرهای مندرج در سایت های اینترنتی و شبکه های ماهواره ای به نقل از وکیل فرزند ما احسان فتاحیان، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، حکایت از آن دارد که مقرر شده است حکم اعدام وی روز چهار شنبه 20 آبان ماه اجرا شود.با نگاهی گذرا به روند رسیدگی به پرونده ی احسان، بر شما آشکار خواهد شد که در حق فرزند ما جفا شده و حکم صادره بیشتر توجیه سیاسی دارد تا حقوقی. جهت اطلاع، احسان فتاحیان تیر ماه سال 87 در شهر کامیاران دستگیر و به اداره ی اطلاعات سنندج منتقل و پس از طی دوران بازجویی به زندان مرکزی این شهر انتقال داده شد. پس از طی مراحل دادگاهی، دادگاه بدوی وی را به اتهام محاربه از طریق اقدام مسلحانه علیه امنیت کشور جمهوری اسلامی ایران به 10 سال حبس همراه با تبعید در شهرستان رامهرمز محکوم کرد. پس از چند روز دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کامیاران در اعتراض به قلت مجازات و آقای نصرالله نصری در اعتراض به شدت مجازات، خواهان تجدید نظر در رای صادره شدند.در فاصله ی اعتراض به حکم صادره تا تشکیل دادگاه تجدید نظر، ماموران اداره ی اطلاعات مجددا احسان را به این اداره منتقل و از وی می خواهند متن دیکته شده ی آن ها را در یک مصاحبه ی تلویزیونی قرائت کند. اما پس از آن که ماموران با رد درخواست خود از سوی احسان مواجه می شوند وی را به حکم اعدام در دادگاه تجدید نظر تهدید می نمایند. سرانجام دادگاه تجدید نظر استان، بدون توجه به استقلال قوه ی قضاییه، حکم 10 سال حبس احسان را به دستور اداره ی اطلاعات به اعدام تبدیل می کند. متاسفانه تمام تلاش های ما و وکیل احسان برای دادرسی مجدد پرونده ی وی ناکام ماند و ندای دادخواهی ما گوش شنوایی نیافت. لذا با این اوصاف از شما تقاضا داریم اجرای حکم احسان را متوقف و شخصا پرونده ی وی را مورد دادرسی قرار دهید. بدون شک نگاه حتی اجمالی شما به پرونده ی احسان، سرنوشت وی را تغییر خواهد داد. با موافقت این درخواست، حق حیات را به احسان و شیرینی زندگی را به کانون خانوادگی ما بازگردانید.
*****
قیمت بالاي نفت، دوباره اعتماد به نفس آورد
تایمز: برانون مدوکس
در حالی که قیمت نفت دارد به بالاترین حد خود در سال 2009 می رسد، اصلا جاي تعجب نیست اگر ایران با اطمیناني که بدست اورده است، مفاد تواقفنامه مبني بر فرستادن مواد اولیه حساس اتمي اش به روسیه و فرانسه را زیر پا بگذارد. مسلما بازخواست از حکومت چند سر ایران کار اشتباهي است. اما در مشاجرات هفت ساله درباره برنامه هاي اتمي، یک ارتباط فوق العاده بین خصومت حکومت و میزان بالا رفتن قیمت نفت وجود دارد.
امروز آیت الله خامنه آي، رهبر ایران و رئیس جمهور احمدي نژاد مردم را به شرکت در راهپیمایي سي امین سالگرد حمله به سفارت آمریکا، تشویق مي کنند. رهبران ایران نباید از توانایي مخالفان که در اعتراض به انتخابات تقلبي تابستان به خیابان مي آیند، احساس غرور بکنند. اما پول نفت اعتماد به نفس شان را درباره مقابله با تحریم خارجي بالا برده است و با سوبسید این پول در کشور آرامش ایجاد مي کنند.
آنها هشدار داده اند که تظاهرات ضد حکومتي را تحمل نخواهند کرد و رئیس پلیس امنیت تهران، سردار علیرضا علیپور، گفت که پلیس از همه توان خود براي برخورد هر تظاهراتي استفاده خواهد کرد. اما این تهدید ها با وعده پول همراه بود. روز گذشته احمدي نژاد، طرح یارانه سوخت و غذا را پس گرفت. او گفت: "ما طرح را پس مي گیریم". این موجب خوشحالي برخي از نمایندگان محافظه کار مجلس شد که معتقدند دولت نیاز به پول دارد.
روز گذشته سیل ناسزاها به دلیل ابله خواندن کساني که امیدوراند در کشور تغییر ایجاد بشود، نثار خامنه اي شد، و این نشان می دهد تداوم سرکوب مخالفان براي رهبران ایران محدود است. اما اعتماد آنان نسبت به فشار هاي دیگر کشور ها درمورد برنامه هاي اتمي شان که بستگي کامل به برخورد با مخالفشان در داخل کشور دارد و به دلیل شکست در نشست سالانه سازمان ملل خدشه دار شده بود، ترمیم شده است. در آن زمان با فاش شدن سایت اتمي قم توسط آمریکایي ها، حمایت روسیه از از آمریکا و موضوع سانسور شدید درمورد اخبار انتخابات، دچار دست پاچگي شده بودند. آنها تاکتیک مشخصي براي پاسخ دادن به پیشنهاد گفتگوي مستقیم از سوي اوباما نداشتند و چیزي بغیر از ناسازاهاي هر روزه که همچنان ادامه دارد، برایشان باقي نمانده بود.
طي شش هفته ایران در کنار بازرسان سازمان ملل تلاش کرد تا سایت قم را با قوانین تطبیق بدهد وتلاش کرد تا روسیه را تشویق کند تا دست از حمایت از موضع گیري شدید آمریکا بردارد. اما حالا خواستار این شده است که توافقنامه اي که بر اساس آن باید مواد خام اتمي اش را به روسیه و فرانسه بفرستند، از نو نوشته شود. این توافقنامه مي توانست مرهمي باشد به روي نگراني سایر کشور ها که نگران توانایي ایران در تبدیل موادخام به سلاح ااتمي بودند و به گفته کارشناسان آمریکایي ممکن است این موضوع سال ها به طول بیانجامد.
هیلاري کلینتون، وزیرامور خارجه آمریکا که از مراکش سخن مي گفت، اظهار داشت که اساس توافقنامه مورد قبول طرفین واقع شده است و آمریکا مفاد آن را تغییر نخواهد داد. اما همه زورمداري آمریکا بستگي به روسیه دارد و لحن سر اخیر روسیه در جریان دیدار ها چندان نویدبخش نیست.
*****
برداشت نیوزویک از خیزش مردمی در ایران
انتظار جنبش سبز از دنيا
باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا، با اين استدلال که نمی خواهد خواست و نيت معترضان با اتهام نزديکی به ايالات متحده آلوده شود، عکس العمل سردی در برابر وقايع پس از انتخابات ايران در تابستان گذشته نشان داد. به همين دليل، وی با انتقاد حاميان دموکراسی روبرو شده است، کسانی که می گويند حمايت های اوباما خيلی کمتر از آن بوده که بتواند دل معترضان ايرانی را به دست آورد. اکنون متوجه شده ايم که ممکن است حرف آنها درست باشد.
ايران در روز چهارشنبه، سی امين سالگرد تسخير سفارت آمريکا در تهران را جشن گرفت. مراسم معمول، به نمايش سالانه دولتی در محکوميت شيطان بزرگ اختصاص دارد؛ اما مراسم امسال متفاوت بود. هرچند دولت به معترضان اصلاح طلب، که پس از انتخابات به هربهانه ای در عرصه حاضر می شوند، هشدار داده بود در خانه بمانند، اما ده ها هزار نفر از آنها دوباره پا به خيابان ها گذاشتند تا عليه دولت تظاهرات کنند. آنها مطابق معمول، در اعتراض به انتخاب تقلبی محمود احمدی نژاد در خرداد ماه، شعار "مرگ بر ديکتاتور" سر می دادند. البته برای اولين بار، شعار ديگری نيز سر می دادند: "اوباما، اوباما! يا با آنها يا با ما" در اين شعار منظور از آنها، احمدی نژاد و به طور کلی رژيم است.
وب سايت های اصلاح طلب گزارش می دهند که پليس ضد شورش، نيروهای امنيتی لباس شخصی و اعضای شبه نظامی بسيج به کمک گاز اشک آور و باتوم به تظاهرکنندگان حمله کردند و صدها نفر از آنها را مجروح کردند. راهپيمائی روز چهارشنبه که تبليغات برای شرکت در آن از هفته ها پيش در وب سايت های مختلف فارسی زبان آغاز شده بود، دومين تلاش فعالان مخالف در ماه جاری برای استفاده از مناسبت های دولتی بوده است. در همين حال، گروه کوچکی از طرفداران دولت نيز با اجتماع در مقابل سفارت سابق آمریکا در تهران، شعار "مرگ بر آمريکا" سر دادند. گروه های طرفدار دولت معمولاً با اتوبوس به محل آورده می شوند.
اين يک تغيير بزرگ در ايران است. در تظاهرات و اجتماعات برگزار شده پس از انتخابات 22 خرداد ماه تا کنون، در مواردی هم شعارهائی عليه يا به نفع آمريکا داده شده است. در واقع از زمان انقلاب 1357 در ايران، هيچوقت به نفع آمريکا شعاری داده نشده بود. پيدا کردن دليل آن هم سخت نيست: اولين واکنش دولت به تظاهرات، بازداشت صدها نفر از مردم و انداختن گناه ناآرامی ها به دوش آمريکا، انگلستان و فرانسه بوده است. دادگاه های نمايشی و اعترافات اجباری درباره "انقلاب مخملی" نيز بلافاصله پس از آن برگزار شد. نه مخالفان و نه دولت های خارجی، اعتباری برای این هتک حرمت ها قائل نشدند.
سؤال اين است که چرا مخالفان اکنون شعار "يا با آن ها يا با ما" را سر می دهند؟ زيرا آنها از عدم شفافيت دولت اوباما در چند ماه گذشته به ستوه آمده اند و از توافق هسته ای که بر سر ميز مذاکره قرار گرفته، نگران شده اند. همزمان با ادامه مذاکرات غرب با ايران بر سر برنامه هسته ای، معترضان بيم آن دارند که مسائل حقوق بشر در کشور به ابزار چانه زنی تبديل شود و مورد معامله قرار گیرد. به زبان ديگر، نگران هستند که به عنوان بخشی از توافق موجود برای مهار بلندپروازی های هسته ای رژيم، قربانی شوند. اگر غرب و مخصوصاً آمريکا در سازش بر سر برنامه هسته ای، ديگر به مسائل حقوق بشر توجهی نکنند، دست رژيم تهران در برخورد با معترضان باز گذاشته می شود و آنها سفره اعتراض را با قدرت برمی چينند. بايد گفت در شعارهای روز چهارشنبه، اين فقط نام آمريکا نبود که در شعارها شنيده می شد. تظاهرکنندگان ضددولتی در عين حال شعار می دادند: "سفارت روسيه، لانه جاسوسيه" که به روابط نزديک روسيه با رژيم ايران طعنه می زد.
کاخ سفيد به سهم خود، دست به انتشار بيانيه ای درباره مذاکرات زد که متن و جمله بندی آن با دقت بسيار تهيه شده بود. در اين بيانيه تأکيد شده "ايران بايد انتخاب کند. ما به مدت 30 سال شنيده ايم که دولت ايران مخالف چه چيزهائی است. اکنون سؤال اين است که به دنبال چگونه آينده ای است." معترضان ايرانی نيز سؤال خود را به کاخ سفيد حواله کردند و از اوباما خواستند انتخاب خود را انجام دهد.
*****
راه اندازی مجدد بند زندانیان سیاسی در زندان اوین
اکثر زندانیان سیاسی زندان اوین طی روز جاری به بند 350 این زندان منتقل شدند.
روز جاری به دستور حفاظت اطلاعات زندان اوین، پس از گذشت سه سال از انحلال بند سیاسی در این زندان بار دیگر با انتقال دسته جمعی زندانیان سیاسی از سالنهای مختلف اندرزگاههای 7 و 8 این زندان به بند 350، بند سیاسی - امنیتی در این زندان دایر شد.
این بند که با شرایط محدود کننده ای تا ابتدای سال 86 محل نگهداری زندانیان عقیدتی بود با روی کار آمدن "صداقت" به ریاست این زندان منحل و زندانیان در بندهای مختلف زندان پراکنده شدند، اکنون و پس از سه سال با افزایش تعداد زندانیان سیاسی در این زندان مجدداً بند مذکور از امروز بند عمومی و اصلی نگهداری زندانیان عقیدتی تلقی می شود.
لازم به ذکر است به غیر از تعداد معدودی از زندانیان عقیدتی و همچنین بازداشت شدگان 13 آبان ماه، قاطبه زندانیان عقیدتی در بند 350 زندان اوین در شرایط امنیتی و محدود کننده ای نگهداری میشوند.
پیشتر مجموعه فعالان حقوق بشر گزارشاتی را در خصوص امنیتی شدن زندان اوین و فعال تر شدن حفاظت اطلاعات این زندان در امور مدیریتی منتشر کرده بود.
*****
رنجنامه احسان فتاحیان، زندانی سیاسی در آستانه اعدام
احسان فتاحیان زندانی سیاسی محکوم به اعدام در روز چهارشنبه اعدام خواهد شد نامبرده طی رنجنامه ای که به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ارسال نموده است وضعیت خود را چنین شرح میدهد :
واپسین شعاع آفتاب شبانگاهی
نشان دهنده ی راهی ست که خواهان در نوشتن آنم
خش خش برگ ها زیر قدم هایم
میگوید : بگذار تا فرو افتی
آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت.
هرگز از مرگ نهراسیده ام , حتی اکنون که آن را در قریب ترین فضا و صمیمانه ترین زمان , در کنار خویش حس میکنم. آن را میبویم و بازش میشناسم , چراکه آشنایی ست دیرینه به این ملت و سرزمین. نه با مرگ که با دلایل مرگ سر صحبت دارم , اکنون که تاوان دگردیسی یافته و به طلب حق و آزادی ترجمه اش نموده اند , آیا میتوان باکی از عاقبت و سرانجام داشت؟ "ما" ای که از سوی "آنان " به مرگ محکوم شده ایم در طلب یافتن روزنه ای به سوی یک جهان بهتر و عاری از حق کشی در تلاش بوده ایم , آیا آنان نیز به کرده ی خود واقف اند؟
در شهر کرمانشاه زندگی را آغازیدم , آنجا که بزرگیش ورد زبان هم میهنانم است , آنجایی که مهد تمدن میهنم بوده است. قطور ذهن ام بدان سویم کشید که تبعیضی را و وضعیتی ناروا را بفهمم و از اعماق وجود درکش نمایم که گویای ستم بود , ستمی در حق من چنان فردی انسانی و در حق من چنان مجموعه ای انسانی , پیگیری چرایی ستم و رفع آن به هزاران فکرم راهبر شد , اما وااسفا که آنان چنان فضا را مسدود و حق طلبی را محجور و سرکوب کرده بودند که در داخل راهی نیافتم و ورای محدوده های تصنعی به مکانی دیگر و مامنی دیگر کوچیدم : " من پیشمرگه ی کومله شدم", سودای یافتن خویش و هویتی که از آن محروم شده ام من را بدان سو کشاند. دور شدن از خواستگاه کودکی هرچند آزاردهنده و سخت بود اما هیچ گاه باعث انقطاع من از زادگاهم نشد. هراز گاهی به قصد تجدید دیدار و بازیابی خاطرات روانه ی خانه ی نخستین میگشتم , اما یک بار آنان دیدار را به کامم تلخ کردند , دستگیرم کردند و به قفسم انداختند. از همان آغاز و با پذیرایی انسان دوستانه ی دستگیر کنندگانم !! فهمیدم که همان سرنوشت تراژدیک و غمناک همراهان و رهروان این راه پررهرو به انتظار نشسته است : شکنجه , پرونده سازی , دادگاه سرسپرده و شدیدا تحت نفوذ , حکمی کاملا ناعادلانه و سیاسی , و در نهایت مرگ......
بگذارید خودمانی تر بگویم : پس از دستگیری در شهر کامیاران به تاریخ 29/4/87 و پس از چند ساعت مهمان بودن در اداره ی اطلاعات آن شهر , در حالی که دستبند و چشمبندی قطور حرکت و دیدن را برایم ممنوع نموده بود , فردی که خود را معاون دادستان معرفی میکرد شروع به طرح یک سری پرسش بی ربط و مملو از اتهامات واهی نمود (لازم به ذکر است که هرگونه بازپرسی قضایی در محیطی غیر از محیط دادسرا و دادگاه طبق قانون مطلقا ممنوع است). بدین ترتیب اولین دور بازجویی های عدیده ام کلید خورد. همان شب به اداره ی اطلاعات استان کوردستان در شهر سنندج منتقل شدم و سور واقعی را آنجا تجربه نمودند : سلولی کثیف با دستشویی نامطبوع و پتوهایی که احتمالا ده ها سال از ملاقاتشان با آب و پاکیزگی میگذشت! . از آن به بعد شب و روز دالان پایینی و اتاق های بازجویی با چاشنی کتک و شکنجه ی طاقت فرسا , به تسلسلی پایان ناپذیر و سه ماهه تبدیل شد. بازجویان محترم در جهت ارتقای منزلت شغلی خویش و در سودای چند پشیزی ناچیز و بی ارزش , در این سه ماه به طرح اتهاماتی عجیب و غریب میپرداختند که خود بهتر از هرکس به کذب بودن آنها ایمان داشتند. علی رغم آزمودن تمامی روش ها و در عملیاتی مسلحانه شرکت نموده بودم , اتهاماتی که در بسیار در اثبات آن کوشیدند. تنها موارد اثباتی عضویت در کومله و تبلیغ علیه نظام بود که بهترین گواه در یگانه بودن اتهامات رای دادگاه بدوی است , شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج حکم به 10 سال حبس توام با تبعید به زندان رامهرمز داد. ساختار اداری و سیاسی ایران همیشه دچار آفت تمرکز گرایی بوده است اما در این یکی نمونه که به ظاهر قصد تمرکز زدایی از امر قضا را داشتند. به تازگی اختیار و صلاحیت تجدید نظر در احکام متهمین سیاسی را در بالاترین سطح – حتی اعدام – از دیوان عالی گرفته و به محاکم تجدید نظر استان سپرده اند , با اعتراض دادستان کامیاران به حکم بدوی و در نهایت تعجب و برخلاف قوانین موضوعه و داخلی خود ایران , شعبه ی چهارم دادگاه تجدید نظر استان کوردستان حکم 10 سال زندان را به اعدام تبدیل نمود. بر پایه ی ماده 258 قانون آیین دادرسی کیفری محاکم تجدید نظر تنها در صورتی مجاز به تشدید حکم بدوی میباشند که حکم صادره از حداقل مجازات مقرر در قانون کمتر باشد. بر طبق کیفر خواست دادستان ئ اتهام وارده _ یعنی محاربه(دشمنی با خدا) – حداقل حکم در این مورد یک سال است حال خود فاصله ی 10 سال توام با تبعید را با این حداقل مقایسه کنیدتا پی به غیر قانونی, غیر حقوقی و سیاسی بودن حکم اعدام ببرید.
البته ناگفته نماند که مدتی کوتاه پیش از تبدیل حکم, مجددا" از زندان مرکزی سنندج به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و در آنجا از من خواسته شد طی یک مصاحبه ویدیوئی به اعمالی ناکرده اقرار و کلمات و جملاتی در رد افکار خویش برزبان آورم . علی رغم فشارها ی شدید, من حاضر به قبول خواسته نامشروع آنان نشدم و آنها نیز صراحتا" گفتند حکمم را به اعدام تبدیل خواهند نمود, که خیلی زود به عهد خویش وفا کردن و سرسپردگی دادگاه را به مراجع امنیتی و غیر قضایی اثبات نمودن. پس آیا انسان می تواند بر آنان خرده ای بگیرد؟!
قاضی سوگند خورده که همه جا, در هر زمان و در قبال هر فرد و موضوعی بی طرف مانده و صرفا" از دریچه ی حقوق و قانون به جهان بنگرد, که امین قاضی این سرزمین به قهقرا رفته می تواند ادعا نماید که سوگند را نشکسته و بی طرف و عادل باقی مانده است؟ به زعم بنده چنین قضاتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. هنگامی که کل سیستم های قضایی ایران به اشاره یک بازجوی بی دانش و عاری از هرگونه سواد حقوقی , دستور بازداشت, محاکمه, محبوس نمودن و مرگ افراد را اجرا می نماید, آیا می توان بر یک یا چند قاضی خرده پای یک استان همیشه تحت ستم و تبعیض خرده گرفت؟ آری, خانه از پای بست ویران است......
حال علی رغم این که در آخرین ملاقاتم در داخل زندان با دادستان صادر کننده کیفر خواست, وی به غیر قانونیبودن اجرای حکم در هنگامه ی اکنون اذعان داشت, اما برای دومین بار قصد اجرای حکم را دارند. نا گفته پیداست که اینچنین پافشاری کردن بر اجرای حکم به هر نحو ممکن , نتیجه ی فشارهای محافل امنیتی و سیاسی خارج از قوه ی قضائیه است . افراد عضو این محافل تنها از زاویه ی فیش حقوقی و اغراض و نیات سیاسی خویش به موضوع مرگ و زندگییک زندانی سیاسی می نگرند, برای آنان ورای اهداف غیر مشروع خویش هیچگونه "مسئله ای قابل طرح و تصور نیست, حتی اگر اولین حق همزاد بشر یعنی حق حیات باشد. اسناد جهانی و بین المللی پیشکش, آنان حتی قوانین و الزامات داخلی خود را نیز هیچ و بیهوده می انگارند.
اما سخن آخر: اگر به گمان زورورزان و حاکمان, مرگ من موجب حذف مسئله ای به نام مسئله کردستان خواهد شد باید گفت زهی خیال باطل . نه مردن من و نه هزاران چون من مرهمی بر این درد بی درمان نخواهد بود و چه بسا آتش آنرا شعله ورتر خواهد نمود. بی گمان "هر مرگ اشارتی است به حیاتی دیگر".
احسان فتاحیان
زندان مرکزی سنندج
*****
لشگر مخلص خدا؟
بسیج لشگر مخلص خداست. در و دیوارهای شهر و کتابهای مدرسه و صفحه های تلویزیون مدام می کوشیدند این جمله را در سر کودکان فرو کنند. اما بسیجی که ما در زندگی روزمره دیدیم هر چه بود مخلص نبود، لشگر خدا بود یا نبود را باید از خود خدا پرسید. برای نسل ما در مدرسه، بسیجی خبرچین بود، تازه ما چندان خلافی هم نداشتیم برای خبرچینان. هر چه بزرگتر شدیم بسیج هم هیولایی وحشی تر شد، خیابانهای شهر پر بود از گزمه های بسیجی، بسیجی شناسی خود درسی شده بود برای نسل ما برای دور ماندن از خطر.
بسیجی برای نسل من کسی بود که با موتورش جلوی تو را می گرفت و تهدیدت می کرد یا تو و دوست دخترت را به پایگاه بسیج می‌برد یا تو باید باجی به او بدهی. اینها تازه بسیجی‌های دله دزد بودند، بسیجی‌های زبر و زرنگ‌تر یک باری به زور اسلحه ماشین یکی از آشنایان را برده بودند و اوراق شده تحویل داده بودند. اینها همه اما بسیجی‌های خوب بودند بسیجی‌های بد، مردم را که با دوست دخترشان می گرفتند به پایگاه بسیج می‌بردند و عقده‌های جنسی‌شان را خالی می کردند. بسیجی خوب رشوه می‌گرفت و بسیجی بد متجاوز به عنف بود، یک نمونه‌اش در کرمان از پرده برون افتاد که روحانیت طالبانی نگذاشت چینی بر ابروی نگهبانان وفادارش بیفتد و مجرمین با سلام و صلوات آزاد شدند و لابد این روزها در کهریزک مشغول خدمت به اسلام و مسلمین بوده‌اند. روزی که پرده‌ها برافتد و اسناد بیرون بیاید مشخص خواهد شد که چه تعداد از قتل‌ها بدست همین‌ها انجام شده است، آمار تجاوزها شاید هرگز مشخص نشود چرا که هنوز بسیاری حاضر نیستند بگویند مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. چه بسیار خانواده‌هایی که توسط بسیجیان عزادار شده‌اند. چه بسیار زندگی‌ها که توسط اینان نابود شده‌اند.
بسیجی از کودکی تعلیم می‌بیند که این مملکت ملک طلق اوست، تا وقتی دستور فرمانده را اجرا کند و سرسپرده رهبر باشد هر کاری بکند ایرادی ندارد. یادم هست در دوران راهنمایی و دبیرستان، دوستی داشتم، بسیجی بود و سر خیابان می‌ایستاد، تعریف می‌کرد که شبی با پسر حاج آقای مسجدشان به ماشینی ایست می‌دهند و ماشین نمی‌ایستد و پسر حاج آقای مسجدشان به سمت ماشین تیراندازی می‌کند. با خنده می‌گفت و هیجان و اینکه چقدر جالب بوده و سرنشین ماشین وقتی ایستاده بود چقدر ترسیده بود و به قول او از ترس، شلوارش را خیس کرده بود و باقی ماجرا. کودکی 12–13 ساله را فرض کنید که از کودکی یاد می‌گیرد اگر به کسی گفت بایست و او نایستاد باید به او شلیک کرد. چنین کسانی وقتی بزرگ شوند به چه تبدیل می‌شوند؟ پاداش امثال آن نوجوانان اگر حتی فقط همین باشد نیز آنان را بس است. قدرتی غیرپاسخگو تا حد شلیک به این و آن. باز اما پاداش بسیجی همین قدر هم نبوده است، برای همین قدرت بی‌حساب پول می‌گرفته هم در دوی پنج هزار متر کنکور، بسیجیان بی‌استعداد، سه هزار متر جلوتر از بقیه مسابقه را شروع می‌کردند؛ هم بدون داشتن لیاقت شغل‌های آب و نان دار را به دست می‌آورند و...
بسیجی اینک اما دیگر تمامی حد و مرزها را پشت سر نهاده، اینک بسیجیان شکارچیان انسانند. بسیج اینک علاوه بر پاداشی که برای کتک زدن و شکنجه کردن و تجاوز به نوامیس مردم و آدم کشتن می گیرد- چند صدهزارتومان- برای شکار انسان جایزه می‌گیرد- نفری چند صد هزارتومان- تظاهرات سیزده آبان با بازداشت گسترده زنان و دختران همراه بود چرا که دستگیری زنان و دختران کم دردسرتر است و وقتی قرار است به ازای هر بازداشتی فلان مبلغ پول گرفت بهتر است که تلاش کمتر کرد تا سود بیشتر برد. منطق سود اینک به بهترین وجهی خود را نشان می‌دهد، آشکار است که بسیجی می‌فهمد و اتفاقا خوب هم می‌فهمد. این بسیجی دیگر آن فریب خورده‌ای نیست که بعضی بسیجیان سابق تعریف می‌کنند. که فردای پیروزی باید بخشیدش، اگر چه فراموش نکرد. بسیجی امروز آن است که نقشه می‌کشد، آنالیز می‌کند، حساب و کتاب می‌کند و سود و زیان هر عملش را می‌سنجد. چنین افرادی را نه می‌توان بخشید و نه فراموش کرد.
بسیج اینک لشگر شکارچیان انسان، لشگر مزدور شیطان و میراث شوم حکومت اسلامی است هم ارز جوانان نازی و اس اس، فداییان صدام، پیرهن سیاههای موسولینی و... آن کسی که اینک بسیجی است، آن کسی است که حقوق اساسی دیگران را پیشاپیش، به کرات و سیستماتیک نقض کرده است و از آنجا که حق، محمولی دوموضعی است خود را در موقعیتی فاقد حقوق قرار داده است. دستگاه آدم‌کشی و شکار انسان حکومت اسلامی، حساب و کتاب دارد، شکار می‌خرد و رسید می‌دهد، اما شکارچیان انسان، باید بدانند این رسیدها می‌مانند؛ روز پیروزی که برسد روسا آنقدر آشفته‌اند که نتوانند دفتر و دستک‌ها را نابود کنند، فردای پیروزی شمایید و ملتی خشمگین که هر قدر هم زعمای قوم نصیحتشان کنند که خشونت بد است و فلان وبهمان، به گوششان نخواهد رفت.
فردای پیروزی که دیر نیست، ملتی شما را شکار خواهد کرد، روسایتان با چمدان‌های پر از پول، به هر حال گوشه‌ای از دنیا مخفی‌گاهی برای خود خواهند یافت. برای شما اما هیچ پناه‌گاهی پیدا نخواهد شد، تا دیر نشده توبه کنید، به صفوف ملت بپیوندید؛ و بشنوید که مردم از بسیجی خوب که یاد می‌کنند می گویند باکری و همت؛ و خطاب به شما فریاد می‌زنند: ما اهل کوفه نیستیم، پول بگیریم بایستیم.
*****
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ