سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۱۷

آدینه: 17 / 7 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 2:15 بامداد آدینه هفدهم مهرماه
---------------
ما بازگشتیم...!!!
پیام ما به رژیم منفور و رو به زوال – سیدعلی گدای مفلس و بیچاره – عنتری نژاد دیوانه و روانی – سپاه مزدور اوباشان و ولگردان(سپاه پاسداران) و دیگر بازوهای قدرت رژیم مانند "بسیج" و لباس شخصی ها:

آماده نبردیم – بگرد تا بگردیم...

ظرف شش روز، در فاصله پنجشنبه نهم مهرماه تا چهارشنبه پانزدهم مهرماه، رژیم مفلوک و عوامل آن مانند وزارت اطلاعات، اداره مخابرات ، سپاه مزدوران و اوباشان و یا هر نهاد کوفت و زهرماری دیگری، سایت و وبلاگ ما را "هک" کردند که بار اول طی حدود 30 ساعت آن را راه اندازی کدریم و این بار نیز پس از حدود 24 ساعت، دوباره سایت را بکار انداخته ایم. اما دلایل این شتاب و پشتکار رژیم برای هک کردن یا فیلتر نمودن سایت ما چیست؟

ترس از افشاگری ها
ما در وبلاگ خویش آنچه را که رژیم و عوامل زور و ارعاب وابسته به آن از انتشارش در رسانه های خبری و تصویری جلوگیری می نماید بدون پرده پوشی و تحریف و سانسور انتشار میدهیم که این اطلاع رسانی شفاف و روشن چنان مایه ترس و دلهره حاکمین اشغالگر شده که مصمم گشته اند از ادامه انتشار کارهای زیرزمینی و مخفی ما بهر طریق ممکن جلوگیری نمایند.
از سویی ما نیز، برای آن که رسالت ملی و میهنی خویش را به انجام رسانیم و نیز، به دجالان اشغالگر میهن نشان دهیم که "هک" کردن و فیلترینگ و سایر راهها و روش ها و ابزار سانسور برایمان هیچگونه " سدّ" و مانعی برای ادامه راه ایجاد نمی نماید، هربار پس از مسدود شدن سایت خویش، مجدد آن را با همان نام و نشان ملموس و آشنا و مورد اعتماد میلیونها هم میهن بازدید کننده راه اندازی می نماییم، که اگر غیر از این کنیم و بنا به پیشنهادی یاری بسیار عزیز که گفته ها و خواسته هایش برای ما حایز کمال اهمیت است، اگر کار خویش را با تغییر نام و نشان و ایجاد نامی جدید ادامه دهیم هم ملت گرامی و هم میهنان عزیز خویش را دچار تردید و دودلی خواهیم نمود که مبادا این نام و نشان جدید ساخته و پرداخته دستگاههای امنیتی و سانسور رژیم باشد که می خواهند با استفاده از نام و محبوبیت "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" بدین طریق با ارسال ویروس رایانه های مردم را دچار اخلال نماید؛ و از سویی تغییر نام سایت و وبلاگ ما حداقل هدف سانسورچیان است. زیرا آنان خوب می دانند که ما دست از کار نخواهیم کشید بنابراین امیدوارند که ما لااقل با تغییر نام، میلیونها هم میهن را دچار تردید و در نتیجه گریزان از سایت و وبلاگ خویش نماییم که البته و صد البته، ما تسلیم این خواسته و ایده ی گرگهای اشغالگر میهن نخواهیم شد و با جدیت و همان نام آشنای هم میهنان، به کار خویش ادامه میدهیم.

چگونگی و علت مسدود شدن دوباره سایت
اطلاعات ما نشان میدهد که هفته گذشته و نیز دو روز پیش، هر دوبار "هک" شدن و فیلترینگ سایت و وبلاگ ما با ردیابی ایمیل های دریافتی از طریق ایمیل آدرس ما در "یاهو" می باشد. به این معنا که با خیانتی که یاهو به مردم ایران نموده و نام و نشانی پست الکترونیکی صدها هزار نفر از فعالین سیاسی کشور را در اختیار وزارت اطلاعات قرار داده، باعث گردیده که توجه نهادهای سانسور و هک و فیلترینگ به این نشانی های پست الکترونیکی بیشتر گردد و با ردیابی پیام هایی که به این ایمیل آدرس ها ارسال می گردد (با ردیابی ترافیک ایننترنتی) به محل و موقعیت جغرافیایی سازمانهایی مخفی چون تشکیلات ما، محل را کشف کرده و با دستگیری کسانی که در آن محل مشغول به انجام وظیفه مقدس خویش هستند، با شکنجه و آزارهای حیوانی رمز ورود به سایت را از آنان اقرار بگیرند و سایت را بطور کلی منهدم نمایند.

نقش "یاهو" در این میانه
یاهو، بعنوان یکی از قدیمی ترین سرویس دهندگان اینترنتی و ایمیل در ایران، دارای حدود 20 میلیون کاربر ایرانی است که از ایمیل آدرس یاهو استفاده می کنند.
در راهپیمایی اعتراضی روز ایران (روز قدس) در تاریخ 27 شهریور ماه (چند هفته پیش) رژیم علاوه بر اخلال در سیستم اینترنتی و قطع ارتباط الکترونیکی در بسیای از نقاط ایران، دو سرویس دهنده "یاهو" و "گوگل – جی میل" را نیز مسدود یا فیلتر کرد.
"گوگل" به این قضیه واکنشی نشان نداد و پس از حدود 48 ساعت، از آن کمپانی رفع توقیف یا فیلترینگ گردید اما "یاهو" بلافاصله پس از فیلتر شدن نماینده اش را به اداره مخابرات فرستاد که علت را جویا گردیده و رفع مشکل نماید.
به گزارش یکی از یاران نفوذی ما در اداره مخابرات و سیستم اینترنتی رژیم، در همان روز 27 شهریور پس از حضور نماینده "یاهو" در اداره مرکزی شرکت مخابرات، نشستی با او و نماینده سپاه مزدوران و وزارت اطلاعات تشکیل گردید که در این نشست، از نماینده "یاهو" خواسته شد که چنانچه لیست کامل کاربران از ایمیل آدرس یاهو در داخل ایران را در اختیار رژیم بگذارد، بلافاصله از "یاهو" رفع فیلتر خواهد شد.
به گزارش یار نفوذی ما، نماینده یاهو ابراز داشت که بیش از 20 میلیون کاربر داخل ایران دارد که ایمیل آدرس آنان "yahoo.com" می باشد. تهییه و تدوین چنین لیستی زمانی طولانی لازم دارد. در مقابل این استدلال، نماینده سپاه مزدوران در جلسه مربوطه درخواست رژیم را محدود به کسانی کرد که کمپانی یاهو می داند با استفاده از نشانی پست الکترونیکی یاهو، در کار انتشار وبلاگ یا وبسایت هستند.
این درخواست جدید کار را برای یاهو آسانتر کرد و قول داد که ظرف چند ساعت این لیست را در اختیار اداره مخابرات – وزارت اطلاعات – و سپاه مزدوران قرار دهد که چند ساعت پس از آن نشست، نمایندگی یاهو در ایران لیستی شاید حدود 200 هزار نفر مشتری یاهو با نشانی پست الکترونیکی"yahoo.com" را که در کار انتشار وبلاگ یا وبسایت هستند (چه آنانی که فعال هستند و چه آنانی که از پنج سال به اینسو دیگر فعالیتی در این زمینه ها ندارند) در اختیار رژیم قرار داد که در نتیجه عصر همان روز جمعه 27 شهریور از یاهو رفع فیلترینگ شد و دوباره سیستم یاهو در ایران بکار افتاد.
در اینجا این توضیح لازم است که کمپانی یاهو در ایران، تحت نظارت و سرپرستی و یا درواقع یکی از شعبات وابسته به شعبه آسیایی Yahoo Corporation می باشد که مرکز این شعبه آسیایی در کشور "مالزی" و شهر "کوآلا لامپور" میباشد.

ایمیلی که باعث کشف محل مخفی جدید ما شد
ما همیشه دقایقی پس از نیمه شب و آغاز بامداد روز جدید، "پست" تازه خود را آغاز می نماییم که این دو علت دارد:
1- بدلیل تعطیل ادارات دولتی و سازمانها و شرکت ها و حتا افراد عادی که کاربران اینترنت هستند و در فاصله نیمه شب تا صبح در خواب و استراحت می باشند، سرعت لاک پشتی و در حد "صفر" اینترنت در ایران کمی سریع می گردد و استفاده از این اینترنت در فاصله نیمه شب تا ساعت هشت بامداد (بدلیل عدم فشار و بار الکترونیکی بر سیستم اینترنت) کمی آسان تر است و به همین دلیل ما همیشه مهمترین و بیشترین خبرهای پست جدید را درین فاصله هشت ساعته "آپلود" کرده و انتشار میدهیم و پس از آن، در فاصله ساعت هشت بامداد تا حدود شش پس از نیمروز که فشار و بار و حجم مبادلات اینترنتی زیاد است، ما مطالبِ به مراتب کمتری انتشار میدهیم زیرا هربار برای وارد شدن به سایت و یا حتا "هوم پیج" خود در اینترنت باید هربار بین 30 تا 60 دقیقه انتشار بکشیم و از آنجایی که ماندن در هوم پیج در اینترنت برای مدت زمانی طولانی خطر آفرین است (زیرا ردیابی سازمانهای سانسور را راحت تر می سازد) بلافاصله پس از انتشار چند خبر از اینترنت خارج شده و ساعتی بعد دوباره تلاش می کنیم وارد اینترنت شویم و در نهایت از ساعت 6 پس از نیمروز تا نیمه شب دوباره فشار و تراکم خبرهای انتشار یافته ما کمی بیشتر می گردد.
2- در فاصله نیمه شب تا ساعات اولیه بامداد (بین ساعت 5 تا 6 بامداد) با در اختیار داشتن امکانات بالقوه و یاران نفوذی در اکثر رسانه های خبری نوشتاری، مطالبی که قرار است پس از طلوع سپیده با انتشار یافتن نشریه یا روزی نامه ای در اختیار همگان قرار گیرد؛ ما در همان فاصله چند ساعته به آنها دسترسی پیدا کرده و سریع و پیش از منبع اصلی، انتشار میدهیم.
در نخستین دقایق یا ساعت بامداد روز دوشنبه سیزدهم مهرماه، در میان مطالب روزنامه سرمایه، که تلاش دارد خود را جریده ای تقریبن مستقل جلوه گر سازد و کارش انتشار اخباری درباره آمار و ارقام و خبرهای اقتصادی است (اما در واقع مستقل نیست و تحت نظارت شدید وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد است) به مطلبی برخورد کردیم که مقاله ای بود راجع به کاهش 48.68 % تولید "فولاد" در ایران که این مقاله یا مطلب حاوی نمودارها و ارقام و آماری بس طولانی بود که ما از کنار آن با بی تفاوتی گذشتیم و آن را کپی برداری و انتشار ندادیم.
در نخستین ساعات بامداد روز دوشنبه (حدود ساعت 9 بامداد) از این که چنین مقاله ای را انتشار نداده ایم پشیمان گشتیم و با خرید یک نسخه از روزنامه سرمایه در لابلای صفحاتش بدنبال آن مقال گشتیم که در کمال تاسف
و نیز تحیر و شگفتی متوجه شدیم مطلبی که نیمه شب با آن روبرو شده بودیم، از خط انتشار روزنامه خارج گردیده و در روزنامه ای که در اختیار مردم قرار گرفته چنین مطلبی درج نشده که این موضوع گویای آن است که پیش از انتشار روزنامه در ساعات اولیه بامداد (بین ساعت 5 تا 6 بامداد) سانسورچیان وزارت اطلاعات یا وزارت ارشاد با انتشار این مطلب مخالفت ورزیده اند و سرمایه ناگزیر شده این مطلب را از محتوا و مطالب روز دوشنبه 13 مهر حذف نماید.
آگاهی به این مطلب هم ما را دچار افسوس و پشیمانی بیشتر کرد که چرا در نیمه شب که بدان مطلب با اهمیت برخورد کردیم از کنار آن با بی تفاوتی گذشتیم، و دیگر آن که برایمان مسلم شد که زیر این کاسه نیم کاسه ای هست.
دو روز پس از آن، حدود ساعت 11 شب چهارشنبه پانزدهم مهرماه یکی از یاران ما از اصفهان که پیوسته
مطالب و موضوعات مهم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را از اصفهان برایمان ارسال می نماید، مطلبی برایمان ایمیل کرد که حاوی این نکته بود که از یک ماه پیش؛ یعنی از اوایل شهریور ماه سال جاری نوعی کم کاری و یا بقول معروف نیمه اعتصابی در کارخانه فولاد مبارکه اصفهان آغاز گشته بود که دامنه این اعتصابات ظرف 48 ساعت گذشته (فاصله دوشنبه 13 مهرماه تا چهارشنبه 15 مهرماه) گسترش یافته محصولات این کارخانه تقریبن از خط تولید خارج گشته است.
با دریافت این پیام از سوی یار و همرزم خویش از اصفهان، تازه متوجه شدیم که علت نوشته شدن مطلبی تحت عنوان کاهش تولید فولاد ایران (در حد 48.68% ) چه بوده و علت سانسور شدن این مطلب چه بوده و چرا مقامات و مسئولین اجرایی از انتشار چنین خبری ممانعت بعمل آوردند. رژیم نمی خواست که مردم به موضوع کم کاری ظرف شهریور ماه تا مهر ماه و سپس اعتصاب جدی از 48 ساعب قبل تا آن لحظه در کارخانه فولاد مبارکه، آگاه شوند.
اما از سویی دریافت همین ایمیل (که مطلبی طولانی با عکس ها و نمودارهای بسیار بود و بصورت ضمیمه یا بقولی attachment ، آن هم از طریق ایمیل آدرس ما در "یاهو" برایمان ارسال گردیده بود دلیلی بود که سرکوبگران و سانسورچیان با جدیتی بسیار با ردیابی منطقه ای که رایانه ای این ایمیل را دریافت کرده، به خانه یا محل مخفی ما آگاهی یابند و کمی پیش از نیمه شب چهارشنبه پانزدهم مهرماه به این خانه حمله کرده و ضمن دستگیری 15 تن از یاران مبارز ما که در این محل بصورت 24 ساعته به تهیه و تدوین و انتشار اخبار وبلاگ ما مشغولند، بار دیگر سایت و وبلاگ ما را مسدود و "هک یا فیلتر" نمایند.
اگرچه که اینک ظرف مدتی کمتر از 24 ساعت، با استفاده از "Backup " مطالب انتشار یافته در سایت مسدود شده خویش و به کمک "نام دامنه" جدیدی که به ثبت رسانده ایم و با کمک و همیاری "سرور" یا میزبان جدید سایت ما یعنی "Blog Spot" دوباره تارنما یا وبلاگ خویش را انتشار میدهیم اما این مطلب که "یاهو" با عملی که در روز آدینه 27 شهریور(روز ایران یا بقول ملایان روز قدس) انجام داد و نام و نشانی اینترنتی تمامی کاربرانی را که از ایمیل آدرس یاهو در وبسایت یا وبلاگ استفاده می کنند، ما و گروه کثیری از هم میهنان ما را در خطر شناسایی و گرفتاری و دستگیری قرار داد، ما را رنج میدهد به اضافه این که پانزده تن از یاران مبارز و فداکارمان گرفتار شده اند که هنوز نمی دانیم به کجا منتقل گشته اند و در چه وضعیتی هستند.

با توضیحات فوق، یکبار دیگر به رژیم منفور و اشغالگر، به آسیدعلی گدای مفلس، به عنتری نژاد ملعون، به سپاه مزدوران و گردنه بندان، و به تمامی سانسورچیان و گروههای وابسته به رژیم اعلام میداریم که در شرایط موجود هیچ راهی دیگر برایمان باقی نمانده که برای دفاع از خویش و یارانمان تا حد امکان مسلح شده و در صورت رویارویی با خطراتی اینچنینی، پاسخ ضرب و شتم را با خشونت بدهیم. ما تروریسم و اخلالگر و آنارشیست نیستیم اما وظیفه مقدس ما؛ یعنی نابودی و سرنگونی رژیم "ولایت وقیح" به ما حکم می کند که برای دفاع از خویش از هر وسیله ای حتا اسلحه و گلوله استفاده نماییم. بنابراین:
ای بدبختان مفلس و در حال زوال،
ما:
آماده نبردیم – بگرد تا بگردیم

*****
حکم اعدام يکی از معترضين به نتيجه انتخابات صادر شد
محمدرضا علی زمانی، عضو انجمن پادشاهی ايران که در جلسه دوم محاکمه عوامل دخيل در اعتراضات مردمی پس از انتخابات رياست جمهوری، اعترافات مفصلی از وی اخذ گرديد و سخنان وی در دادگاه انقلاب با پخش تلويزيونی نيز مواجه شده بود، روز دوشنبه ۱۳ مهرماه از بند ۲۰۹ زندان اوين به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی منتقل شده و حکم اعدام به وی ابلاغ شد. به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر، هيچ يک از متهمانی که در جلسات دوم و سوم دادگاه های علنی، مورد محاکمه قرار گرفتند، امکان دسترسی به وکلای انتخابی را نداشتند و با وکلای تسخيری مورد تأييد دادگاه انقلاب، در اين محاکمات حضور يافته بودند.
*****
تبدیل بزرگترين كارخانه دولتی چای به آغل گوسفندان
خبرگزاری فارس: رئيس هئيت مديره اتحاديه چايكاران شمال گفت: بزرگترين كارخانه دولتي چاي در منطقه كشت و صنعت سپيد‌رود در رشت تبديل به آغل گوسفندان در زمستان شده است.
ايرج هوسمي افزود: همان گونه كه تجربه دولت در امور اجرايي كشاورزي ناموفق بوده، متاسفانه با تصميم غلط در سال‌هاي گذشته يك كارخانه بزرگ چاي توسط دولت در كشت و صنعت سپيدرود در منطقه رشت احداث شد كه از دو برابر بزرگترين كارخانه چاي‌سازي موجود كشور نيز بزرگتر است و ميلياردها تومان از بيت‌المال در آن هزينه شد.
رئيس هئيت مديره اتحاديه چايكاران كشور افزود: ‌متاسفانه مديريت نادرست باعث شده اين كارخانه بزرگ چاي در منطقه سپيدرود رشت كه توان دريافت 50 تن برگ سبز در روز را دارد به جاي توليد چاي تبديل به آغل گوسفندان در فصل زمستان شده و چوپان‌ها در زمستان براي نجات از برف و باران گوسفندان خود را در اين كارخانه رها مي‌‌كنند.
رئيس اتحاديه چايكاران كشور ‌در مورد خريد كارخانه فرآوري چاي لاهيجان كه متعلق به سازمان تبليغات اسلامي بود، گفت: شنيده‌ايم اين كارخانه را قرار است به يك تانزانيايي بفروشند، در حالي كه هيچ نيازي به فرد خارجي براي اداره يك كارخانه نيست، بلكه در داخل كشور افراد توانمند و با تجربه براي اداره كارخانه چاي فراوان وجود دارد.
رئيس هئيت مديره اتحاديه چايكاران شمال در مورد واردات 14 هزار قلمه نهال چاي توسط نواب مولا تبعه تانزانيا كه متقاضي خريد كارخانه فرآوري چاي لاهيجان است،گفت: متاسفانه افرادي در سال‌هاي گذشته نيز قلمه‌هايي از چاي بدون رعايت شرايط قرنطينه وارد كردند كه اين اقدام باعث ورود آفت زخم ريشه در باغ‌هاي چاي شد و در منطقه املش باغ‌هاي چاي را خشكاند.
*****
برای سومین بار: تعیین وقت دادگاه برای شبنم مددزاده
سرانجام پس از کارشکنی های مداوم دادگاه انقلاب تهران و نهادهای امنیتی و برای سومین بار، شعبه ی 28 دادگاه انقلاب تهران جهت دادرسی پرونده ی نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت تعیین وقت کرد.
صبح دیروز پس از مراجعات مکرر وکیل شبنم مددزاده و خانواده اش، دادگاه انقلاب روز شنبه 18 ام مهر ماه را روز برگزاری جلسه دادگاه این فعال دانشجویی اعلام کرد تا سر انجام پس از 235 روز بازداشت موقت جلسه ی محاکمه ی مددزاده برگزار شود. با وجود اینکه بازجویی های شبنم مددزاده از اواسط اردیبهشت ماه پایان یافته بود اما قاضی حداد پس از پایان مرحله تحقیقات با آزادی وی با قرار کفالت به شدت مخالفت کرد. با وجود اتمام مراحل بازجویی، فشار های غیر انسانی و غیر قانونی (مانند ممانعت از استفاده از سرویس بهداشتی و نگهداری دو هفته ای در بند ویزه ی معتادین پر خطر) بر این فعال دانشجویی تا به امروز ادامه داشته است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر پیش از این قرار بود دادگاه این فعال دانشجویی در 23 تیر ماه برگزار شود که دادگاه انقلاب در توجیهی عجیب دلیل برگزار نشدن این جلسه را غفلت مدیر دفتر شعبه ی 28 عنوان کرد. سپس دادگاه مددزاده به 22 شهریور ماه موکول شد که به دلیل آن چه "کمبود مدعی العموم" عنوان شد، از برگزاری آن جلوگیری شد و این بار پس از حدود 8 ماه قرار است دادگاه این فعال دانشجویی روز شنبه، 18 ام مهرماه برگزار شود. شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت است که در روز یکم اسفند ماه 87 در حالی که عازم جلسه ی شورای تهران دفتر تحکیم بود، به شکل نامعلومی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. برادر وی که در همان روز جهت پیگیری وضعیت خواهرش به نهادهای امنیتی و قضایی مراجعه کرده بود نیز بازداشت شد و وضعیت وی کماکان در هاله ای از ابهام است.
*****
اسکناس صد هزار تومانی در ATM های بانکها
مدیر اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی از پرداخت چک پولهای 100 هزار تومانی از طریق خودپردازهای نظام بانکی خبرداد و به بانکها توصیه کرد که از خودپردازهای تولید داخل استفاده کنند.
مهران شریفی در گفتگو با مهر بیان کرد: بانک مرکزی به بانکهای کشور اعلام کرده است که در دستگاههای ATM از چک پولهای 50 و 100 هزار تومانی استفاده کنند که بانکها بیشتر چک پولهای 50 هزار تومانی را در دستگاههای خودپرداز قرار داده اند.
*****
در شهادت به روی نيروی انتظامی بسته نيست
ایسنا: فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ با بيان اين که در شهادت به روي نيروي انتظامي بسته نيست ، گفت: هر چند روز يک بار اين نيرو شاهد شهادت يکي از عزيزان خود است.
سردار "عزيزالله رجب زاده" عصر پنجشنبه در مراسم عطر افشاني مزار شهداي هشت سال دفاع مقدس و 72 تن در جمع خانواده هاي شهدا و ايثارگران افزود: در هر زمان و مکاني که نظام مقدس جمهوري اسلامي نيازمند حضور نيروي انتظامي بوده، اين نيرو با شجاعت در همه عرصه ها حاضر شده است.
وي تصريح کرد: در زمان جنگ تحميلي نيروهاي انتظامي به صورت سازمان يافته و بدون هيچ ادعايي در هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند.
او اظهار داشت: حقي را که خانواده شهدا و ايثارگران بر گردن ما دارند نمي توان با زبان بيان نمود.
رجب زاده ادامه داد: خانواده شهدا و ايثارگران از بهترين خانواده ها در سطح جامعه بوده و وفادارترين افراد نسبت به نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند.
وي اضافه کرد: اين خانواده ها بعد از شهادت عزيزانشان رسالت خود را براي نظام به نحو احسن انجام داده اند.
رجب زاده بيان کرد: از ابتداي انقلاب اسلامي تاکنون نيروي انتظامي در تهران بزرگ هزار و 451 شهيد و هزار و 368 ايثارگر، جانباز و آزاده تقديم ايران عزيز اسلامي کرده است.
*****
باند احمدی نژاد خانه احزاب را نامشروع اعلام کرد
خبرگزاری حکومتی فارس: دبير كل جامعه انجمن هاي اسلامي اصناف و بازار گفت: خانه احزاب با حزب هاي داراي تعداد عضو كمتر از انگشتان دو دست، مشروعيت قانوني خود را از دست داده است.احمد كريمي با اشاره به نشست پنج شنبه گذشته خانه احزاب افزود: اظهار داشت: 70 درصد احزاب عضو كمتر از انگشتان دو دست عضو دارند و حتي فاقد دفتر مي‌باشند. وي گفت: اينها در خانه احزاب يك راي دارند، احزاب با سابقه بيش از 40 سال كه در سراسر كشور دفتر و عضو فعال دارند هم يك راي دارند. طبيعي است انتخابات شوراي مركزي خانه احزاب نمي‌تواند مشروعيت قانوني داشته باشد. وي با اشاره به برخي از احزاب ياد شده گفت: در جريان انتخابات اخير برخي از همين احزاب با اخذ فرمان از واشنگتن و لندن و رژيم صهيونيستي رو در روي مردم و نظام ايستادند و راي اكثريت را ناديده گرفتند. وي افزود: متاسفانه برخي از همين‌ها دست در دست منافقين و سلطنت طلب‌ها با ساماندهي جنبش به اصطلاح سبز به نوكري اجانب افتخار كردند و در روز قدس رو در روي آرمان امام و نظام قرار گرفتند. طبيعي است كه اينها مشروعيت خود را از دست داده‌اند. وي گفت: در چند انتخابات اخير برخي از همين احزاب شانس خود را در مورد مقبوليت آزمايش كردند حتي يك درصد هم در ميان مردم اعتبار ندارند. آن وقت چگونه مي‌توانند 70 درصد آرا را در خانه احزاب به خود اختصاص دهند. وي با اشاره به منشور وفاق احزاب و گروه‌هاي سياسي مصوب 25 تيرماه 83 در مجمع عمومي فوق‌العاده خانه احزاب گفت: بر اساس تصويب منشور وفاق، احزاب متعهد شده بودند كه التزام به نظام و قانون اساسي و ولايت فقيه داشته باشند و اجازه ندهند اجانب در سرنوشت كشور دخالت كنند و روي نتايج انتخابات اثر گذار باشند. اما متاسفانه ديديم برخي احزاب در انتخابات دهم رياست جمهوري به سلطه خارجي و نوكري اجانب تن داتدند و عملا آنها را دعوت به دخالت در امور داخلي ايران كردند. بنابراين آنها مشروعيت خود را از نظر مردم و نظام از دست داده‌آند و نمي‌توانند در مجموعه‌اي به نام خانه احزاب لانه كنند و به سياست‌هاي ضد مردمي خود ادامه دهند.
*****
کارگر واگن پارس دست به اعتصاب غذا زدند
در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و سنوات معوقه و به دنبال نهمین تجمع در طول سال جاری کارگران شرکت واگن پارس اراک دست به اعتصاب غذا زدند. به گزارش خبرنگار ایلنا از اراك، کارگران این شرکت در محوطه ورودی واگن پارس و به رغم ممانعت مسوولین شرکت از تجمع آنان به دلیل حضور گروهی از قزاقستان در شرکت، اجتماع کرده و با شعارهای «.....حیا کن- کارخانه را رها کن»، «یا الله یا الله به فریاد ما برس» فریاد اعتراض خود را بر آن چندین‌بار به گوش مسوولان رساندند.
محمدرضا مداحی نایب‌رئیس شورای اسلامی کار این شرکت درگفت‌وگو با خبرگزاری ها ضمن انتقاد از بی‌توجهی مسوولین استان به مشکلات صنفی کارگران‌گفت: عدم پرداخت 75 روزی حقوق معوقه‌های ماه‌های قبل، بی‌توجهی به پرداخت سنوات بازنشستگان و عدم پرداخت مبلغ بازنشستگی به تامین اجتماعی موجب شد تا کارگران این شرکت برای نهمین‌باردر طول 6 ماهه سال جاری فریاد اعتراض خود را بلندکنند. مداحی گفت: با توجه به ورود گروهی از کشور قزاقستان برای بازدید شرکت مدیران و مسوولین شرکت سعی در متفرق ساختن كارگران را داشتند که به همین دلیل کارگران با تجمع در مقابل سالن غذاخوری دست به اعتصاب غذا زدند.وی تصریح کرد: تا زمانی که مسوولین و نمایندگان استان و مدیران شرکت به وعده‌ها و تعهدات خود عمل نکنند دست از اعتصاب غذا نخواهیم کشید. مداحی با اشاره به تذکر قبلی کارگران در رابطه با بستن جاده ورودی به اراک گفت: این‌باردر انجام این امر مصمم هستیم و با تجمع در مقابل شرکت، جاده را مسدود خواهیم کرد.مداحی گفت: اموال شرکت به دلیل عدم پایبندی مدیران به تعهداتشان با حکم دادگستری و توسط کارگران بازنشسته مصادره شده و اکنون این شرکت فاقد جرثقیل، تریلر و برخی تجهیزات مهم می‌باشد. وی همچنین از مصادره اموال اداری به حکم قضایی صبح امروز توسط کارگران بازنشسته که مدت‌هاست حقوق و مستمری خود را دریافت نکرده‌اند خبر داد.نایب‌رئیس شورای اسلامی کار واگن پارس با اشاره به اینکه کارگران بازنشسته برای تامین مستمری خود ناچار به فروش وسایل زندگی، خودرو و تهیه پول از طریق وام و قرض گرفتن شده‌اند،افزود: تنها با پرداخت شخصی وجه به تامین اجتماعی کارگران بازنشسته امکان برخوردار شدن از حقوق بازنشستگی را دارند و مدیران هم از این مهم بی‌اعتنا می‌گذرند.
*****
باراک اوباما برنده جایزه صلح نوبل 2009 شد...!!!
به گزارش خبرگزاري فرانسه از اسلو، کميته نروژي اهداي جايزه صلح نوبل امروز اعلام کرد جايزه صلح نوبل سال 2009 به باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا اهدا مي شود .
به گفته این کمیته، اوباما به خاطر تلاشهاي خارق العاده اش در جهت تحکيم ديپلماسي بين المللي و گسترش همکاري ميان ملل جهان براي کسب جايزه نوبل صلح امسال برنده شناخته شده است .
مراسم اعطای جوایز روز 10 دسامبر، سالروز درگذشت "آلفرد نوبل" پایه گذار این جایزه در اسلو برگزار خواهد شد.
*****
درگیری فیزیکی با زندانیان سیاسی در زندان اوین
تعدادی از زندانیان خطرناک محبوس در زندان اوین اقدام به حمله فیزیکی به زندانیان عقیدتی این بند زندان کردند.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز مورخ 16 مهرماه، جمعی از مجرمان خطرناک سالن 10 اندرزگاه 8 زندان اوین نخست با فحاشی به کاندیداهای اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری اخیر به اهانت به زندانیان سیاسی قدیمی و جدید الورود (دستگیر شدگانی که در جلسات دوم و سوم محاکمات در برابر دوربین های تلویزیون مورد محاکمه قرار گرفتند) پرداخته و آنگاه به دکتر حسین کرمی مسئول کمیته پزشکان ستاد میر حسین موسوی که از اواسط تیرماه در بازداشت نیروهای امنیتی بوده و از حدود یکماه پیش نیز به بند عمومی منتقل شده است حمله فیزیکی کردند.
زندانیان سیاسی شاهد موضوع این مهم را به تحریک مسئولان زندان عنوان داشتند، در این میان با توجه به انحلال بند سیاسی زندان اوین یکی از مکانیزمهای فشار بر زندانیان عقیدتی، استفاده از اهرم فحاشی حتی حمله فیزیکی مجرمان معتاد و خطرناک به زندانیان سیاسی است.
*****
دانشگاههای ایران در رده بندی دانشگاههای برتر جهان جايی ندارند
براساس رده بندي موسسه بين المللي QS دانشگاه هاي ایران و دانشگاههای کشورهای عربی در ليست دويست دانشگاه برتر جهان جايي ندارند. اين درحاليست که برخي از دانشگاههاي آسيايي در اين ليست بهترين مکان را دارند. دو دانشگاه جديد آسيا در ليست صد دانشگاه برتر جهان قرار دارد.
بنابراین گزارش، تعداد آندسته از دانشگاههاي آمريکاي شمالي که در ليست صد دانشگاه برتر جهان قرار دارد به شدت کاهش يافته به گونه اي که تعداد اين دانشگاه ها در سال 2008 ميلادي چهل و دو دانشگاه بود اما در سال 2009 اين تعداد به سي و شش دانشگاه کاهش يافت. اما شمار موسسات آسيايي و اروپايي در سطح جهان رو به افزايش است.
دانشگاه هاروارد همچنان برترين دانشگاه جهان است و در رتبه اول قرار دارد در حاليکه دانشگاه کمبريج در رتبه دوم و دانشگاه ييل در رتبه سوم قرار دارد. کالج دانشگاهي لندن در رتبه چهارم و دانشگاه آکسفورد در رتبه پنجم قرار دارد. دانشگاه برينستون نيز در ليست ده دانشگاه برتر جهان قرار دارد.
*****
با گذشت ۱۰۲ روز از دستگیری برادر، برادرزاده زهرا رهنورد نیز بازداشت شد
بیش از صد و دو روز از بازداشت مهندس شاپور کاظمی، برادر زهرا رهنورد می گذرد و اکنون برخی خبرها از بازداشت پسر ارشد مهندس کاظمی حکایت دارد.
به گزارش خبرنگار جرس، مهندس کاظمی که 62 سال دارد، متخصص برجسته مخابراتی کشور،عضو هیات مدیره تولیدکنندگان يو پي اس، عضو اتاق بازرگانی مخابرات و از شخصیت های برجسته علمی در عرصه مخابرات و الکترونیک است خانواده آقای کاظمی در حالی بدون رسانه ای کردن قضیه بازداشت وی ، هر روزبرای پی گیری وضعیت عزیز دربند خود به دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه می کنند که رسانه های حامی دولت کودتا با دروغپردازی و هتاکی به این شخصیت علمی کشور، تلاش کردند او را سردمدار آشوب و اغتشاشات و یکی از بدهکاران سیستم بانکی کشور معرفی کنند. اتهاماتی که زهرا رهنورد با تکذیب آنها اعلام کرده که علیه "پرونده سازان" اقدام قانونی خواهد کرد.
قضیه بازداشت شاپور کاظمی، یک ماه بعد از بازداشت او فاش شد و زهرا رهنورد در پاسخ به دروغپردازی رسانه های حامی دولت کودتا اعلام کرد که "سکوت من در این مدت بر این مبنا بوده که تصور می کردم برادرم به عنوان فردی که علاقه مند به سرنوشت کشور است، به زودی آزاد خواهد شد و دلیلی ندیدم برای او امتیاز خاصی قائل شوم. اما اکنون شاهد کلید خوردن یک پروژه غیراخلاقی و غیرقانونی هستم که طبعا از مجاری قانونی و مراجع ذیربط پیگیری خواهم کرد".
براساس گزارش ها "آقای کاظمی، در یک پروسه فرسایشی گروگان گیری و به دلیل نسبت خویشی سببی که با مهندس موسوی دارد»، اکنون در کنج عزلت در زندان بسر می برد.
پیشتر خانم رهنورد اعلام کرده بود که "اگر از مهندس کاظمی به زور اقرار بگیرند، یا صدها برگ بر ضد او چاپ کنند و ارائه دهند، نه من و نه ملت اینها را باور نخواهند کرد".
خانواده آقای کاظمی همچنان با پرهیز از سیاسی کردن موضوع بازداشت فردی که اساساً شخصیتی غیرسیاسی و بلکه صرفا اقتصادی و علمی وتخصصی دارد، برای آزادی وی تلاش می کنند؛ اما اکنون بر اساس گزارش ها از 22 روز پیش ، پسر ارشد وی نیز بازداشت شده است.
خانم رهنورد همچنین با انتشار نامه ای سرگشاده خواستار آزادی برادر خود شده و اعلام کرده بود که "پس از يك ماه فرزند‌مهندس كاظمي و مادر 86 ساله‌اش خانم احترام‌السادات نواب‌صفوي، در مقابل دوربين فيلمبرداري در زندان‌اوين با او ملاقات كرده‌اند و اين در حالي است ‌كه به لحاظ قانوني هيچ‌گونه پروسه دادرسي تاكنون صورت نگرفته است". سازمان عفو بین الملل و کمپین بین المللی حقوق بشرنیز با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی مهندس کاظمی شده بود. در همین زمینه 16 شركت و موسساتي كه در زمينه مخابرات و آي‌تي فعالت مي‌كنند، در نامه‌اي به رئيس قوه قضائيه با اشارهبه "عدم برخورداري مهندس کاظمی از وكيل و دادرسي منصفانه" از رئیس دستگاه قضا خواسته‌ بودند "به عنوان سكاندار دستگاه قضايي با درايت و اعمال قانون دستور دهد، حقوق قانوني نامبرده مورد توجه قرار گرفته و با رعايت حقوق شهروندي كه او مدافع آن بوده است، شاپور كاظمي بتواند مجددا به عنوان يكي از خدمتگزاران جامعه صنعتي كشور به خدمات خود ادامه دهد".
همچنين انجمن صنفي سازندگان "یو پی اس" ايران و نيز سنديكاي صنعت مخابرات ايران، در نامه‌هاي جداگا‌نه‌اي به رئيس قوه‌قضائيه از او خواسته‌ بودند كه "در جهت حفظ حقوق و شأن جايگاه علمي شا‌پور كاظمي و جلوگيري از تضييع حقوق شهروندي، دستورات لازم در جهت آزادي او صادر شود".
تاکنون هیچ یک از این درخواست ها و پی گیریهای خانواده آقای کاظمی ، نتیجه ای نداشته و نه تنها او همچنان در زندان به سر می برد، بلکه فرزند ارشد او نیز بازداشت شده است.نام اصلی خانم رهنورد، "زهره کاظمی" است. او پیش از انقلاب با نام مستعار "زهرا رهنورد" به مبارزه سیاسی می پرداخته و پس از انقلاب هم این نام را حفظ کرده و به نام زهرا رهنورد شناخته شده است.
*****
دانشجوی دانشگاه شیراز در انتظار حکم کمیته انضباطی وزارت علوم
با آغاز سال تحصیلی جدید فشار بر فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز که در طول صدارت دولت نهم، نسبت به عملکرد این دولت و ریاست دانشگاه اعتراضات زیادی داشتند، افزایش یافته است. بیش از 12 دانشجوی دانشگاه شیراز به نامهای آلما رنجبر، جلیل رضایی، عنایت تقوی، نوید غفاری، کاظم رضایی، سعید خلعتبری، اسماعیل معدنچی، اسماعیل جلیلوند، آرش روستایی، حمدالله نامجو، یونس میرحسینی و هادی الم لی و چند دانشجوی دیگر در انتظار صدور احکام کمیته انضباطی وزارت علوم به سر می برند. پس از حوادث آذرماه سال 87 در این دانشگاه که به احضار بیش از 50 دانشجوی این دانشگاه و صدور بیش از 40 ترم محرومیت از تحصیل منجر شد، این 12 دانشجو نیز به محرومیت از تحصیل به مدت یک ترم و دو ترم محکوم شده بودند و از طرفی دیگر در حکم آنها ارجاع به کمیته مرکزی نیز قید شده بود.
این در حالی است که چندی پیش کارپرور فرد، معاون دانشجوئی و رئیس کمیته انضباطی دانشگاه شیراز در جمع خبرنگاران رسانه های جمعی با بیان اینکه هیچ کس نمی تواند دانشجو را از ادامه تحصیل منع و یا محروم کند، گفته است: «در جریان اتفاقات آذرماه سال گذشته و حوادث پس از انتخابات هیچ دانشجوئی به کمیته انضباطی معرفی نشده است.»
نکته ی جالب توجه در مورد این دانشجویان این است که دانشگاه شیراز پس از گذشت نزدیک به 8 ماه ازصدور این احکام، در شهریورماه 88 و در آستانه ی سال تحصیلی جدید اقدام به ارجاع پرونده ی این 12 دانشجو به کمیته انضباطی وزارت علوم کرده است. این در حالی است که این 12 دانشجو پس از سپری کردن مدت محرومیت از تحصیل خود، می بایست سال تحصیلی جدید را در دانشگاه حاضر می شدند. اما از آغاز مسئولین حراست و کمیته انضباطی دانشگاه شیراز به طور غیرقانونی از ورود این دانشجویان به داخل دانشگاه جلوگیری می کنند و این در حالی است که هیچ حکمی مبنی بر ممنوع الورود بودن به این دانشجویان ابلاغ نشده است. از سوی دیگر پیگیری این دانشجویان در وزارت علوم نیز تاکنون نتیجه ای نداشته و مسئولین این کمیته نیز از ناقص بودن گزارشات دانشگاه خبر می دهند.
سایر دانشجویان دانشگاه شیراز که در سال گذشته محروم از تحصیل شده بودند نیز در آغاز سال تحصیلی جدید با مشکلات زیادی روبرو شده اند. این دانشجویان که بعد از سپری کردن مدت محرومیت از تحصیل خود، قصد بازگشت به دانشگاه را داشتند با برخوردهای بسیار بد حراست و کمیته انضباطی دانشگاه روبرو شدند. محمدی رئیس حراست دانشگاه شیراز و کارپرورفرد رئیس کمیته انضباطی این دانشگاه شرط ورود این دانشجویان به دانشگاه را امضای تعهدنامه از سوی دانشجویان و والدین آنها دانسته و بسیاری از فعالین دانشجویی را از خوابگاه مفتح که واقع در مرکز شهر است به خوابگاهی در 15 کیلومتری شیراز منتقل کرده اند.
گفتنی است چندی پیش نیز رئیس دانشگاه شیراز نسبت به فریاد های الله اکبر اعتراضی دانشجویان ساکن خوابگاه ها اعتراض کرده و گفته بود: "عده ای با گفتن الله اکبر اخلال ایجاد می کنند". وی هم چنین در مصاحبه با خبرگزاری مهر خواستار برخورد با ده تا پانزده دانشجویی شده است که به گفته وی این دانشجویان "باعث ایجاد اخلال و بی نظمی هایی در خوابگاههای دانشگاه (شیراز) شده اند." وی هم چنین اظهار داشته بود که 20 تا 30 نفر از دانشجویان در کمیته انضباطی به خاطر اتفاقات پس از انتخابات در حال بررسی است.
لازم به ذکر است که دانشگاه شیراز یکی از اصلی ترین صحنه های اعتراضات دانشجوئی پس از اعلام نتایج انتخابات بوده است. و تعداد زیادی از دانشجویان این دانشگاه نیز بدلیل اعتراضات دانشجوئی هم اکنون در معرض احکام سنگین کمیته در انضباطی قرار گرفته و تعداد دیگری نیز که به نهادهای امنیتی احضار شده بودند توسط این نیروهای دستگیر و برای مدتی در بازداشت بسر بردند.
*****
فاطمه معتمدآريا و مجتبی ميرتهماسب ممنوع الخروج شدند!
صبح امروز مامورين حراست فرودگاه از خروج فاطمه معتمدآريا بازيگر نامدار ايرانی و مجتبی ميرتهماسب ديگر هنرمند ايرانی جلوگيری کردند.
اين اتفاق هنگامی روی داد که گروهی از سينماگران ايرانی در پی دعوت آکادمی اسکار قصد داشتند، تا تهران را جهت شرکت در برنامه بررسی سينمای ايران در آمريکا ترک کنند.
فاطمه معتمد آريا، ابراهيم حاتمی کيا، سيدرضا ميرکريمی، مجتبی راعی، عليرضا رئيسيان، محمدمهدی عسگرپور، امين تارخ، فرهادی توحيدی و مجتبی ميرتهماسب از جمله سينماگرانی بودند که شش ماه پيش از سوی خانه سينما جهت اعزام به اين سفر انتخاب شده بودند.
صبح امروز ۵ شنبه اين گروه به همراه رضا کيانيان که در آخرين لحظه به آنان اضافه شد به فرودگاه ميروند. حراست فرودگاه براساس حکمی که در روز چهارشنبه به آنها ابلاغ شده بود، از خروج فاطمه معتمد آريا و مجتبی ميرتهماسب دو تن از سينماگرانی که در جنبش سبز فعاليت گسترده ای داشتند ممانعت به عمل مياورند و مانع خروج آنها از ايران می‌شوند.
متاسفانه بقيه گروه بدون توجه به مشکل همکارانشان و عدم حمايت صنفی از آنها، راهی سفر ميشوند. اين در حالی است که مامورين پاسپورتهای فاطمه معتمد آريا و مجتبی ميرتهماسب را گرفته و به آنها حکم ميکنند تا روز شنبه خود را به ساختمان سنگی وزارت اطلاعات در خيابان جردن معرفی نمايند.
طی دو سال گذشته اين چندمين باری است که فاطمه معتمدآريا در ساختمان سنگی وزارت اطلاعات مورد بازجويی قرار می گيرد.
*****
نگرانی امام جمعه از شعار استقلال، آزادی، جمهوری ايرانی
امام جمعه موقت تهران امروز در نماز جمعه گفت: نسل اولي ها به ياد دارند که امام در مورد جمهوري اسلامي در زمان رفراندوم گفتند جمهوري اسلامي نه يک کلمه بيشتر و نه يک کلمه کمتر. حال اگر عده ای بگويند استقلال، آزادي و جمهوري ايراني، اينها براي ما قابل قبول نيست.
آخوند احمد خاتمي گفت، هر کس از جمهوري اسلامي، اسلامي اش را نخواهد دشمن ماست و به صراحت هم مي گويم هر کس شعار استقلال آزادي و جمهوري ايراني سر مي دهد، دشمن جمهوری اسلامی است.
امام جمعه موقت تهران همچنین گفت، در راهپيمايي روز قدس در تهران و شهرستانها تعدادی شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" سر دادند، دیدید که رسانه هاي دشمن بر سر اين چه کردند.
آخوند احمد خاتمي گفت، به خوبي مي شود خط درست و غلط را تشخيص داد. راه نجات از فتنه ها فقط ولايت مداري است، سفينه النجات ما حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفدا ) است و در غيبت آن حضرت، امضاي امام زمان پاي حکم نايبش يعني ولايت فقيه است.
*****
برخورد با اعضای شورای شهر تهران در صورت ادامه دیدار با خانواده آسیب دیدگان حوادث اخیر
استانداری تهران طی نامه‌ای خطاب به رییس شورای شورای شهر تهران اعلام کرد که اعضای این شورا حق دیدار با خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر را ندارند. در نامه ای که به امضای معاون سیاسی اجتماعی استانداری تهران رسیده است، تاکید شده که " تدوام سرکشی ها در آینده به منزله یک اقدام تحریک آمیز تلقی خواهد شد که پیگیری آن ضرورت خواهد یافت". به گزارش نوروز، در نامه شدید اللحن استانداری، دلجویی و دیدار اعضای شورای شهر تهران از خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر اقدامی در راستای افزایش دامنه تنش ها خوانده شده است. برخی اعضای شورای شهر همچون معصومه ابتکار، که ریاست سازمان محیط زیست در دوره اصلاحات را عهده دار بود، همچنین احمد مسجد جامعی، وزیر ارشاد دولت خاتمی به همراه برخی دیگر از اعضای شورای شهر با حضور در منزل شهدای جنبش سبز از خانواده های آنها دلجویی کرده بودند. برخی مادران داغدار و همسران زندانیان سیاسی نیز پیش از این با اعضای شورای شهر تهران دیدار و آنها را در جریان روند غیرقانونی و ناقض حقوق شهروندی در برخورد با عزیزانشان قرار داده بودند. روز گذشته "پارلمان نیوز" به نقل از مهدی چمران درخصوص این نامه نوشته بود: رییس شورای شهر در حاشیه جلسی علنی مجلس به خبرنگاران گفت که " در این نامه ذکر شده رسیدگی به وضعیت خانواده‌ها از طریق هلال احمر قابل پیگیری است." درحالی که در تصویر این نامه اثری از دلجویی، حمایت یا پیگیری وضعیت این خانواده ها به چشم نمی خورد. در عین حال یکی از نمایندگان مجلس روز گذشته در خصوص این نامه و اقدام معاون سیاسی استانداری تهران گفته بود: "آقایان معتقد هستند این ملاقات‌ها و رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان در جامعه ایجاد تشویش می‌کند به همین دلیل مخالف این ملاقات‌ها هستند.
*****
گزارش فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بند 6 زندان گوهردشت کرج ، حکم انتقال بهنود شجاعی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم اعدام شب گذشته به وی اعلام گردید. پنجشنبه شب 16 مهرماه افسر نگهبان بند 6 زندان گوهردشت کرج به بهنود شجاعی اعلام نمود که حکم انتقال وی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم اعدام صادر شده است و قرار است که روز شنبه 18 مهرماه جهت اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل گردد.بهنود شجاعی تا به حال 6 بار اجرای حکم اعدام به وی ابلاغ شده است و 3 بار پای چوبۀ دار برده شده ولی در آخرین لحظات بر اثر فشار ها و اعتراضات گسترده بین المللی حکم اعدام وی به تعویق افتاده است. در حال حاضر اقدامات گسترده ای در حال انجام است از جمله ملاقاتهایی با خانواده مقتول و پیام صوتی بهنود شجاعی به خانواده مقتول و همچنین لایحه های وکیل وی به رئیس قوه قضائیه و دیوان عالی کشور می باشد. همجنین چند تن از ان.جی.او های کودکان به مناسبت روز جهانی کودک قرار است مراسمی برگزار کنند که محور اصلی آنها دفاع از بهنود شجاعی و لغو حکم اعدام کودکان در ایران است.فعالین حقوق کودکان،فعالین زنان،دانشجوئی و مردم در صورت اینکه تمامی تلاشها به شکست بیانجامد و صادق لاریجانی مسر بر اجرای حکم اعدام باشد از اوایل ساعت بامداد یکشنبه شب در مقابل زندان اوین تجمع خواهند کرد و خواهان متوقف شدن حکم اعدام می شوند.لذا از تمامی مردم خواسته شده که در این ساعات در مقابل زندان اوین حضور به هم رسانند و مانع اجرای حکم ضد بشری اعدام شوند.در آنجا خانواده بهنود شجاعی و وکیل وی حضور دارند .در حالی رئیس قوۀ قضائی صادق لاریجانی منصوب شده ولی فقیه علی خامنه ای دستور به اجرا در آمدن حکم را صادر می کند که خانواده مقتول رضایت خود را در حضور هنرمندان شناخته شده و شهود اعلام کرده اند و حتی از صحنه اعلام رضایت خانواده مقتول فیلم برداری شده است . همچنین چندین روحانی شناخته شده ایران فتوای لغو حکم اعدام بهنود شجاعی را بصورت کتبی اعلام کرده اند. روحانیونی که فتوای لغو حکم اعدام بهنود شجاعی را صادر کردند عبارتند از : اقای صانعی،بهجت و ناصر مکارم شیرازی هستند. ما این اسناد را که در حال حاضر در اختیار داریم و به مراجع بین المللی تحویل داده ایم.علیرغم رضایت خانواده و فتواهای مذهبی مبنی بر عدم مشروعیت مذهبی چنین حکمی ولی رئیس منصوب قوۀ قضائیه اصرار بر اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی را دارد.حکم اعدام بهنود شجاعی حساسیت جهانی دارد و تا به حال کمیسر عالی حقوق بشر ،اتحادیه اروپا ، دولتهای مختلف و سازمانهای حقوق بشری با انتشار بیان های متعددی خواستار لغو حکم اعدام وی و سایر نوجوانانی که در انتظار مرگ بسر می برند، هستند.از طرفی دیگر ایران از امضاء کنندگان کنوانسیون حقوق کودک می باشد وملزم به اجرای مفاد آن است. بهنود شجاعی در تاریخ 28 مرداد 1384 در یک نزاع جمعی در پارک ونک و در سن کمتر از 17 سالگی و بصورت تصادفی منجر به مرگ یک نوجوان گردید. او دستگیر و در دادگاه 74 کیفری محکوم به مرگ می شود و دردیوان عالی کشور حکم اعدام وی مورد تایید قرار گرفت.اعدام زندانیان سیاسی،سنکسار، اعدام کودکان، اعدامهای دست جمعی به تایید و دستور رئیس قوه قضائیه صورت می گیرد که توسط ولی فقیه علی خامنه ای منصوب می شود و مجری دستورات و سیاستهای وی می باشد. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اعدام کسانی که در سن کمتر 18 سالگی مرتکب جرم شده اند را بعنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر و یونیسف خواستار دخالت برای متوقف کردن اعدام ها و بخصوص اعدام نوجوانان در ایران است.
*****
گفتگوهای آمريکا با 10 کشور برای تحريمهای جدید علیه رژیم
ایرنا: خبرگزاري ريانووستي روسيه امروز جمعه از ديدار مخفيانه نمايندگان آمريکا و ده کشور ديگر براي بررسي تحريمهای جدید علیه جمهوری اسلامی خبر داد. خبرگزاري روسي به نقل از روزنامه "وال استريت ژورنال" نوشت: مقامهاي آمريکايي و ده کشور ديگر هفته گذشته در ديداري مخفيانه در واشنگتن، گزينه هاي تحريم هاي جديد عليه رژیم تهران را بررسي کردند. اين روزنامه آمريکايي افزود: نمايندگان روسيه و چين در اين ديدار حضور نداشتند. در گزارش اين نشريه آمده است: ديدار آمريکا و متحدانش عليه رژیم تهران روز چهارشنبه در محل وزارت دارايي اين کشور برگزار شد و در آن نمايندگان هفت کشور صنعتي شامل آمريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، ايتاليا، کانادا و ژاپن و نيز کشورهاي استراليا، کره جنوبي، عربستان و امارات شرکت داشتند. ريانووستي به نقل از اين روزنامه آمريکايي نوشت: اين ديدار با سخنان "استوارت لوي" معاون وزير دارايي آمريکا که مسوول امور تجسس مالي و مبارزه با تروريسم و نيز مسوول امور ايران در اين وزارتخانه و "دانيل گليزر" دستيار وزير دارايي، آغاز شد. "وال استريت ژورنال" افزود: هدف از برگزاري اين ديدار اجماع در مساله تحريم هاي اقتصادي جديد عليه جمهوری اسلامی بود.
*****
پاسخ مهدی کروبی به اظهارات دروغین احمدی نژاد در مصاحبه با PBS امریکا
مهدی کروبی به ادعاهای کذب احمدی نژاد پیرو مصاحبه با شبکهPBS امریکا در نامه ای که فرزندش به ضرغامی نوشته آورده است:
باسمه تعالی
خشت اول گر نهد معمار کج / تا ثریا میرود دیوار کج
برادر گرامی آقای مهندس ضرغامی ریاست محترم سازمان صدا و سیما
با سلام همانطور که میدانید سه شنبه شب مصاحبه آقای احمدی نژاد با چارلی رز مجری شبکه پی بی اس آمریکا از شبکه یک سیما پخش شد. مجری این شبکه تلویزیونی آمریکایی در ارتباط با حوادث پس از انتخابات به موضوع تجاوز در زندانها اشاره کرد که آقای احمدی‌نژاد در پاسخ مدعی شدند آقای کروبی این حرف‌ها را زده است و وقتی هیات سه نفره قوه قضائیه از او اسناد خواستند گفت عصبانی شدم ، این حرف‌ها را زدم و هیچ سندی ندارم. جای بسی تاسف است که قلب واقعیت، فرهنگ لا یتغیر رئیس قوه مجریه شده است.
نمی دانم نیویورک چه خصوصیتی دارد که ایشان هر گاه به آنجا می روند این خصوصیت فردی شان دو چندان می گردد. از بد حادثه، سیمای جمهوری اسلامی نیز به ابزاری برای ترویج این فرهنگ مذموم قرار گرفته که نتیجه مستقیم آن ، سلب اعتماد مردم از حاکمیت و رسانه ملی است . آقای کروبی ضمن تکذیب ادعای مطرح شده آاقای احمدی نژاد جهت اطلاع مردم بزرگ ایران فرمودند: “مردم عزیز بدانند اخبار بسیارتکان دهنده ای از بازداشتگاه های قانونی و غیر قانونی علیه فرزندان این کشور که تنها حق قانونی خود را مطالبه کرده بودند، بدست من رسید. وظیفه شرعی، قانونی، ملی و انسانی خود دیدم مراتب را اعلام و اجازه ندهم تعرض به جان، مال، ناموس و کرامت مردم به امری عادی در جمهوری اسلامی تبدیل گردد. بعد از تعین هیات از سوی ریاست محترم قوه قضائیه، نشست های خوبی برگزار شد و من مستندات مربوط را با این اطمینان که هیت ۳ نفره کمر به پیگیری جنایات و مجازات مرتکبین اعم از مباشرین و آمران بسته، تحویل هیات دادم. به ناگاه و بجای پیگیری حوادث تکان دهنده، حملات یکجانبه از سوی دین فروشان به من آغاز و دفتر حزب اعتماد ملی و دفتر شخصی ام پلمب گردید و کپی دیگری از مستندات در اختیار مقامات قرار گرفت. ادعای مطرح شده در آن مصاحبه کذب محض و من کماکان بر پیگیری جنایت انجام گرفته که وجدان هر انسان آزاده ای را بدرد می آورد، تاکید دارم.
از سیمای به اصطلاح ملی می خواهم یک سوم وقتی که در اختیار دادستان محترم قرارداده به من یا نماینده ای از سوی من اختصاص دهد تا ابعاد این جنایت ها را برای مردم بگویم و ملت ، صاحبان اصلی این کشور به عنوان هیات منصفه عمومی به قضاوت میان ما و شما بپردازند. امام می فرمودند جان من فدای تک تک مردم، حال چگونه است که این مردم اینقدر نامحرم شده اند و نباید از آنچه بر سر فرزندانشان رفته از طریق سیستم خود مطلع شوند.” آقای ضرغامی ازآنجا که شما را فردی صادق و باهوش می دانم، به عنوان یک دوست توصیه می کنم که دیوار بی اعتمادی موجود میان مردم و رسانه ملی که این روزها به نظر آنان به رسانه میلی تبدیل شده را از میان بردارید. صلاح کشور و مردم در آگاهی آنان است والا کیست که نداند جریان آزاد اطلاعات در پرتو تکنولوژی موجود، علیرغم همه تدبیر ها ، مرز ها را در هم ریخته و مردم را در جریان حوادث قرار می دهد.
توفیق و سلامت شما را از ایزد یکتا مسئلت دارم.
با تشکرمحمد تقی کروبی
*****
سفر قریب‏الوقوع رئیس دولت کودتا به شیراز
بنابر اخبار رسیده از منابع آگاه، رییس دولت کودتا قرار است 20 مهر و به مناسبت روز حافظ به شهر شیراز سفر کند.
در این سفر احمدی نژاد به مقبره حافظ خواهد رفت اما به دلیل شرایط به وجود آمده در شهر شیراز در ورزشگاه حافظیه سخنرانی نخواهد داشت. از طرف دیگر در حالی که تبلیغات برای این سفر ابتدا به کمیته‏ی فرهنگی شهرداری شیراز سپرده شده بوده است اما دیروز هماهنگی و تبلیغات این سفر به "حدائق" معاون سیاسی و امنیتی استانداری فارس محول شده است.
دیگر اخبار رسیده حاکی از آن است که طلاب دانشجوی آیت‏الله علی‏محمد دستغیب در حال امضا طوماری در حمایت از مواضع اخیر این عضو مجلس خبرگان هستند و از مردم شیراز را برای امضای این طومار دعوت کرده‏اند که طول این طومار تا به حال به بیش از 2 متر امضا رسیده است.
جو شهر شیراز در روزهای اخیر بسیار پلیسی و امنیتی شده و بسیاری از خیابان‏های این شهر از جمله عفیف‏آباد که از مراکز تجاری معروف شیراز است مملو از مامورین ضد شورش شده است.
*****
تداوم فشار بر فعالین دانشجویی؛ بازجویی از تعدادی از فعالین دانشجویی در سازمان سنجش و مرکز آزمون دانشگاه آزاد
جمعی از دانشجویانی که ثبت نام آنها مشروط به اخذ تعهد بوده است در ساختمان های سازمان سنجش و یکی از مراکز آزمون دانشگاه آزاد مورد بازجوئی قرار گرفتند.
این دانشجویان که پذیرفته شده در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد و ستاره دار بوده اند با اعلام این خبر به بازجوئی های طولانی مدت در این ساختمان ها اشاره کردند. یکی از این دانشجویان ستاره دار نیز گفت که برای مدت بیش از 4 ساعت تحت بازجوئی قرار داشته و تمامی سوالات در بازجوئی نیز به فعالیت های وی در دوران دانشجوئی مرتبط بوده است.
هم چنین بازجویان در طی پرسش و پاسخ خود با دانشجویان، فاش کردند که آنان ادامه تحصیل دانشجویان را منوط به همکاری دانشجویان با نهادهای امنیتی دانسته اند.
گفتنی است که در سال 85 تعدادی از دانشجویان که در فرم ثبت نام دانشگاه انها یک یا دو ستاره درج شده بود با اخذ تعهد در نهاد های امنیتی موفق به ادامه تحصیل شدند و دانشجویانی که سه ستاره دریافت کرده بودند هرگز نتوانستند در دانشگاههای پذیرفته شده ثبت نام کنند. از سال 85 تا کنون نیز همین روند اما بدون درج ستاره ها ادامه دارد و هرساله جمع زیادی از فعالین دانشجویی از حق اولیه تحصیل محروم میشوند.
همچنین به گفته فعالین دانشجویی، از همه پذیرفته شدگان کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه تهران تعهد کتبی مبنی بر عدم شرکت در هرگونه تجمعی گرفته شده است.
*****
بازجویی از تعدادی از فعالین دانشجویی در سازمان سنجش و مرکز آزمون دانشگاه آزاد
تعدادی از دانشجویان ستاره‏دار مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه‏های آزاد و سراسری سال 88 که ثبت نام آن‏ها مشروط به اخذ تعهد و تایید نهاد‏های امنیتی شده است، در ساختمان سازمان سنجش و مرکز آزمون و یکی دیگر از ساختمان‏های دانشگاه آزاد بازجویی شدند.
به گزارش موج سبز آزادی، یکی از این دانشجویان که نخواست نامش فاش شود، با اشاره به بازجویی توسط ماموران امنیتی در این مکان های علمی گفت: بازجویی من بیش از 4 ساعت طول کشید و در مورد همه فعالیت های دوران دانشجویی‏ام از من سوال شد. برخی دیگر از دانشجویان بازجویی شده در ساختمان سازمان سنجش و مرکز آزمون دانشگاه آزاد فاش ساختند که ماموران امنیتی ادامه تحصیل انان را مشروط به همکاری با این نهادها کرده‏اند.
دانشجویان از همکاری کامل مسئولان و کارکنان این دو نهاد در ظاهر علمی با بازجویان امنیتی خبر می‏دهند. یکی دیگر از دانشجویان بازجویی شده در این ساختمان‏ها گفت که از او خواسته اند که رو به دیوار بنشیند تا بازجو به اتاق بیاید و او را بازجویی کند. گفتنی ست علاوه بر 40 دانشجوی محروم از حق تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه های ازاد و سراسری امسال ، ادامه تحصیل جمع بیشتری از فعالین دانشجویی مشروط به اخذ تعهد کتبی و بازجویی های طولانی مدت در ساختمان سازمان سنجش یا مرکز آزمون دانشگاه آزاد شده است.
در سال 85 تعدادی از دانشجویان که در فرم ثبت نام دانشگاه انها یک یا دو ستاره درج شده بود با اخذ تعهد در نهاد های امنیتی موفق به ادامه تحصیل شدند و دانشجویانی که سه ستاره دریافت کرده بودند هرگز نتوانستند در دانشگاههای پذیرفته شده ثبت نام کنند. با اینترنتی شدن فرآیند ثبت نام در کنکور از سال 86 تا کنون نیز همین روند اما بدون درج ستاره ها ادامه دارد و هرساله جمع زیادی از فعالین دانشجویی از حق اولیه تحصیل محروم می‏شوند.
همچنین به گفته فعالین دانشجویی ، از همه پذیرفته شدگان کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه تهران تعهد کتبی مبنی بر عدم شرکت در هرگونه تجمعی گرفته شده است.
*****
آیا زمان محاکمه سعید مرتضوی فرا نرسیده است؟
چند روزی است که به بهانه انکار جنایات صورت گرفته در شکنجه‌گاه و کشتارگاه کهریزک توسط سعید مرتضوی، دوباره نام وی بر سر زبان‌ها افتاده است. شاید در طول ماه‌های اخیر یکی از نفرت‌انگیزترین شخصیت‌ها نزد خانواده‌های زندانیان سیاسی سعید مرتضوی بود. نقش او در سرکوب و سانسور مطبوعات، دستگیری و محکوم کردن سیاسیون به قدری محرز و معلوم است که «موج سبز آزادی» پیش از این ضرورتی در تکرار مکررات و بازخوانی نقش این فرد در سرکوب‌های صورت گرفته نمی‌دید. اما آنچه اخیرا توسط مرتضوی مورد انکار واقع شد، یعنی ماجرای شکنجه‌ها و کشتارهایی که در کهریزک صورت گرفت، چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. بر همین اساس تصمیم گرفتیم به بهانه این تکذیب مروری داشته باشیم بر جرائم و تخلفات مرتضوی تا بلکه این بار مسوولان امر به جای ارتقای ایشان ، برای تطهیر خودشان هم که شده به محاکمه این فرد، بیاندیشند. گرچه اصولا چنین واکنشی از سوی صاحبان قدرت بسیار بعید به نظر می‌رسد.
سعید مرتضوی کیست؟
سعید مرتضوی در سال ۱۳۴۶ در شهرستان میبد یزد به دنیا آمد و دوران طفولیت و نوجوانی و جوانی خود را نیز در زادگاهش سپری کرد. وی در سنین نوجوانی که همزمان با سال‌های آغازین جنگ بود به نیروی بسیج مستضعفین پیوست و همکاری خود را با بسیج استان یزد آغاز کرد. در همان سال‌ها بود که مرتضوی از سهمیه بسیج استفاده کرد و در سال ۱۳۶۵ وارد دانشگاه آزاد تفت شد. او همزمان با تحصیل در دانشگاه به همکاری خود با بسیج ادامه داد و به واسطه رفاقت‌هایی که داشت توانست همزمان در قوه قضائیه نیز ابتدا به عنوان سرباز و سپس به عنوان ضابط قضايي طرح كوثر در دادگستري استان يزد مشغول به کار شود و به دستگیری و شناسایی متهمان بپردازد. وی تنها طی چند سال توانست به طرز معجزه‌آسایی از سربازی به دادیاری و سپس به ریاست دادگاه و ریاست دادگستری و بعد هم به دادستانی برسد. در همان دوران تحصیل بود که مرتضوی به جای حضور در دانشگاه راهی شهر بابک شد و تنها نوزده سال داشت که به عنوان دادیار یکی از شعب دادگاه انقلاب شهربابک انتخاب شد. بعد از گذشت نزدیک به یک سال یعنی در آغاز بیست سالگی بود که او از دادیاری به ریاست دادگاه ارتقا یافت. هیچ گاه معلوم نشد سعید مرتضوی ۱۷ ساله که با سهمیه بسیج وارد دانشگاه شده بود چگونه به تحصیلات خود پایان داد و اینچنین سریع در سیستم قضایی کشور ارتقا پیدا کرد؟
از مرتضوی سرباز تا مرتضوی دادستان:
در همان دوران خدمت سربازی، مرتضوی که قاعدتا باید در حد یک سرباز به ایفای نقش می‌پرداخت در مقام قاضی اجرای احکام مشغول به کار شد. وی در مقام قاضی اجرای احکام به دلیل درخواست نامشروع از همسر یکی از متهمان پرونده‌ای که در اختیار داشت و در حین ورود به محل ارتکاب جرم بازداشت و از سوی مقامات قضایی استان به اتهام تجاوز به عنف توبیخ شد[ پ.ن.۱]. گفتنی است که اصلاح‌طلبانی چون شیخ مهدی کروبی و شیخ مرتضی انصاری که از اعترافات همسر آن زندانی که مورد تعرض مرتضوی قرار گرفته بود نیز اطلاع کافی و دقیق دارند اما تا به حال در این باره سکوت کرده‌اند. توبیخ مرتضوی کوتاه‌تر و صوری‌تر از آنی بود که تصور می‌شد. وی با راهنمایی دوستانش سفری به قم کرد و بنابر شواهد موجود برای رفع مشکلش به یکی از آیت‏الله های عضو شورای نگهبان معرفی شد. این آیت‏الله پس از دیدار با مرتضوی توصیه نامه‏ای برای وی به قوه قضائیه تحت مدیریت شیخ محمد یزدی فرستاد که این پرونده تهمت و افترا به یکی از افراد مومن و مورد اعتماد نظام است. پس از این سفارش، فشارهای بسیاری به فرد شکایت کننده وارد شد که وی در هراس از جان خود و یا حتی از بیم بر عکس شدن جای متهم و شاکی مجبور شد از شکایت خود صرف نظر کند و سعید مرتضوی به جای اینکه عمری را در زندان سپری کند در سال ۱۳۷۳ راهی دادگستری تهران شد و بعد از چندی به عنوان قاضی دادگاه نهم عمومی تهران و پس از آن نیز به ریاست شعبه ۳۶ و شعبه ۱۴۱۰ دادگاه امنیتی منصوب شد و در واقع با داشتن چنین پرونده‏ای مدیون محافل قدرت باشد و صلاحیت برعهده گرفتن مسوولیت سرکوب و سانسور مطبوعات را پیدا کند. از نظر دور نماند که تمام این اتفاقات در قوه قضائیه تحت مدیریت درخشان(!) شیخ محمد یزدی رخ داد. ارتباطات بسیار وثیق و عمیق سعید مرتضوی با بسیج و سپاه است محرز و معلوم است و این امر در این ارتقاها بی تاثیر نبوده است. او از سهمیه بسیجی بودن و شرکت در جنگ خود برای وارد شدن به سیستم قضایی که در سال‌های میانی جنگ بسیار مرسوم بود، استفاده کرد و پس از آن نیز علی‌رغم همه تخلفاتی که مرتکب شد به پشتوانه به یدک کشیدن نام بسیجی فعال و پیشینه کیفری خود مدام ارتقا یافت.
مرتضوی: رکورددار سلاخی مطبوعات در ایران و چه بسا جهان
درست سه سال بعد از ورود این -به اصطلاح- قاضی جوان به سیستم قضایی پایتخت بود که یکی از شوک‌آورترین روزهای تاریخ ایران برای محافظه‌کاران و سرکوبگرانی چون او رقم خورد. دوم خرداد ۱۳۷۶ از راه رسید و سیدمحمد خاتمی با بیست میلیون رای رئیس جمهور ایران شد و جنبش اصلاحی ایران که سال‌ها پیش از این به محاق رفته بود دوباره جانی تازه گرفت. مهم‌ترین تریبون این جنبش، مطبوعات بودند که درخشان‌ترین سال‌های عمرشان را در آن روزها سپری می‌کردند. اما با انتصاب سعید مرتضوی به ریاست شعبه ۱۴۱۰ گردبادی عظیم از راه رسید و طومار روزنامه‌های اصلاح طلب را در هم پیچید. سعید مرتضوی به مهم‌ترین چهره قضایی سرکوبگر مطبوعات معروف شد و تمامی روزنامه‌های اصلاح‏طلب را یکی پس از دیگری توقیف و مدیر مسوولان آنان و خیل کثیری از روزنامه‌نگاران را روانه زندان اوین کرد. در دورانی که عطاءالله مهاجرانی وزارت ارشاد دولت خاتمی را عهده‌دار بود، از هیچ کس از جمله خود او کاری برای جلوگیری از توقیف فله‌ای مطبوعات بر نیامد. گویا هیچ چیز براتر از حکم‌های پی در‌پی قضایی امضاشده توسط مرتضوی در آن روزها وجود نداشت. روزنامه جامعه که با انتشارش انقلابی در تاریخ مطبوعات ایران ایجاد کرده بود به دست مرتضوی توقیف شد. از پی روزنامه جامعه(کلیک کنید) روزنامه توس و سپس روزنامه‌های نشاط، صبح امروز، عصر آزادگان، یاس نو و صدها روزنامه و مجله اصلاح طلب دیگر توقیف شند. شمس الواعظین، جوادی حصار، ابراهیم نبوی، حمیدرضا جلایی پور ومحسن سازگارا که همگی از دست‌اندرکاران روزنامه‌های اصلاح طلب بودند راهی زندان شدند. در طول هشت سال ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، سعید مرتضوی نزدیک به ۱۲۰ نشریه و روزنامه را توقیف کرد. مرتضوی در سال ۱۳۷۹ در طول دو روز ۱۸ نشریه را توقیف کرد و بدین سان رکورد سلاخی مطبوعات در ایران و چه بسا در جهان را از آن خود کرد. مرتضوی طی اقدامی مشابه در سال ۱۳۸۳ به سرکوب شدید و گسترده جمعی از وبلاگ‌نویسان نیز مبادرت ورزید. بسیاری از بازداشت‌شدگان پرونده وبلاگ‌نویسان در سال ۱۳۸۳ اذعان داشته‌اند که شخص سعید مرتضوی در مقام بازجو و برگزارکننده دادگاه در آن پرونده مخوف حضور داشت. به خاطر ضرب‌و شتم‌ها و برخوردهای بسیار شنیع و زننده‌ای که با برخی بازداشت‌شدگان پرونده سایت‌ها و وبلاگ‌ها صورت گرفته بود و به وساطت محمدعلی ابطحی دیداری با هاشمی شاهرودی فراهم شد که در آن برخی بازداشت‌شدگان تجربه دردناک خود از زندان و بازجویی ها را بازگویی کردند. بعد از آن بود که هاشمی شاهرودی شخصا وارد گود شد و با دستور صریح و مستقیم خود مرتضوی را برای اولین بار سر جای خود نشاند[ پ.ن.۲]
مرتضوی: بعد از اتهام تجاوز به عنف، این بار متهم به قتل
یکی از پرسروصداترین پرونده‌های قتل سال‌های اخیر، پرونده قتل خبرنگار ایرانی‌الاصل کانادایی،
زهرا کاظمی(کلیک کنید) است که پس از بازداشت پرونده‌اش به دست مرتضوی سپرده شد و بعد از چندی جنازه‌اش از زندان اوین به خانواده اش تحویل داده شد. زهرا کاظمی در سال ۱۳۸۲ و در حالی‌که مشغول عکاسی از خانواده‌های بازداشت‌شدگان بود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. سعید مرتضوی این بار به جای قاضی در مقام بازجو حاضر شد و زهرا کاظمی را مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار داد. در حین این ضرب و شتم به گواهی پزشکی قانونی زهرا کاظمی به دلیل اصابت جسمی سنگین به سرش دچار ضربه مغزی شد و درگذشت. وکلای زهرا کاظمی، سعید مرتضوی را عامل اصلی قتل زهرا کاظمی معرفی کرده‌اند و مدعی شده اند که زهرا کاظمی در حین بازجویی توسط این شخص و به خاطر وارد آمدن ضربه به سرش کشته شده است. محسن آرمین، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نماینده اصلاح طلب مجلس ششم نیز بر نقش اصلی سعید مرتضوی در این پرونده صحه گذارده و گفته است: «زهرا کاظمی، خبرنگار تبعه کانادا، روز دوم تير در مقابل زندان اوين و هنگامی كه مشغول گرفتن عكس از تجمع خانواده‌ های بازداشت شدگان بود با ضرب و شتم دستگير می‌شود. قاضی مرتضوی به جای رعايت حريم خبرنگاری، توجه به آبرو و حيثيت كشور و بهانه ندادن به مخالفان نظام و برخورد با ماموران متخلف كه اين خبرنگار را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند حكم بازداشت وی را صادر می‌كند. پس از دو روز بازجويی به دليل نامعلومی وی را به نيروی انتظامی تحويل می‌دهند. زهرا كاظمی به بازجويان نيروی انتظامی می‌گويد كه به هنگام بازجويی در دادستانی به‌ويژه از ناحيه‌ سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بعد از ظهر همان روز وی به دستور مرتضوی به دادستانی اوين ارجاع می‌شود و پس از چند ساعت قاضی مرتضوی از وزارت اطلاعات می‌خواهد او را تحويل بگيرد. به گفته مقامات وزارت اطلاعات، اين وزارت اعلام می‌كند بازداشت وی ضرورتی ندارد، اما قاضی مرتضوی نمی‌پذيرد و وزارت را ملزم به تحويل گرفتن وی می‌كند. زهرا كاظمی به هنگام بازجويی ابراز ناراحتی می‌كند. پنجم تيرماه ساعت 12 شب وی را به بيمارستان منتقل می‌كنند و ساعت 6 صبح روز ششم، حالش وخيم شده، به علت خونريزی مغزی به كما می‌رود و دچار مرگ مغزی می‌شود. علت خونريزی ضربه مغزی و شكستگی جمجمه تشخيص داده می‌شود. وقتی خانواده متهم به زندان مراجعه می‌كنند ديگر از ادعای جاسوسی وی خبری نيست. تنها چيزی كه می‌شنوند اين است كه برويد وی را از بيمارستان ببريد». محسن آرمین در این زمینه همچنین گفته است «زهرا كاظمی تا روز 19 تيرماه 1382 عليرغم مرگ مغزی زير دستگاه تنفس مصنوعی نگهداری مي‌شود و پس از اين تاريخ مرگ وی اعلام می شود. قاضی مرتضوی پس از درگذشت وی، خارج از حيطه‌ مسووليت و بدون اطلاع به وزير فرهنگ و ارشاد‌ اسلامی، مديركل رسانه‌های خارجی اين وزارت را احضار می‌كند و از وی می‌خواهد طی مصاحبه‌ای فوت وی را به علت سكته مغزی اعلام كند. وی پس از مصاحبه‌ مديركل مذكور چند بار با خبرگزاری تماس می‌گيرد تا خبر مصاحبه را سريعا مخابره كنند. به گفته خانواده‌ زهرا كاظمی، دادستانی اصرار بر دفن سريع وی داشته است.». ( متن نطق پیش از دستور آرمین در مجلس ششم در همین ارتباط را می‌توانید در اینجا بخوانید و بشنوید). سخنان آرمین با واکنش تند و شدیداللحن مرتضوی و نگارش نامه‌ای به کروبی(کلیک کنید) و سپس دستگیری برخی فعالان مطبوعاتی دنبال شد و به این تریتیب یک بار دیگر جای شاکی و متهم تغییر کرد و آقای مرتضوی در جایگاه خود باقی ماند.
روی کار آمدن احمدی‌نژاد و افزایش دایره اختیارات مرتضوی
مرتضوی که در دوران خاتمی با قتل زهرا کاظمی و سلاخی مطبوعات پرونده خود را بیش از پیش سیاه کرده بود در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد با توجه به عملکرد ننگین وی از آنجایی که اصولا روزنامه‌ای برای توقیف باقی نمانده بود به سرکوب در زمینه‌های دیگر مشغول شد. از آن جمله می‌توان به صدور احکام فله‌ای برای اعدام عده‌ای از زندانیان تحت عنوان اراذل و اوباش، بازداشت و بازجویی از برخی فعالان سیاسی و تلاش در جهت تکمیل اعتراف گیری‌ها از بازداشت شدگان‌ اشاره نمود. سال‌های پرکار سعید مرتضوی در دوران اصلاحات بعد از ۴ سال با انتخابات خرداد ۸۸ دوباره از سر گرفته شد و وی مجددا مسوولیت سرکوب و بازداشت فعالان سیاسی را عهده دار شد. عصر روز بیست و دوم خرداد ۸۸ ، گروهی نیروی لباس شخصی مسلح بدون ارائه هیچ حکمی با شلیک گاز اشکاور و ضرب و شتم افراد به ساختمان یکی از ستادهای میرحسین موسوی واقع در قیطریه حمله کردند و مدعی شدند که از سوی مرتضوی دارای حکم تیر هستند و به سمت هر کس که لازم باشد شلیک خواهند کرد. در حالی که با واکنش مردم این حمله ناکام مانده بود و برخی از مهاجمین به نیروی انتظامی تحویل شده بودند بعد از گذشت نزدیک به چهارساعت، ماموران امنیتی با در دست داشتن حکمی که به امضای مرتضوی رسیده بود مجددا به ستاد قیطریه بازگشتند و طبقه چهارم و پنجم ستاد قیطریه را پلمپ کردند. از فردای روز انتخابات هم ماموران به خانه‌های اصلاح‌طلبان ریختند و با در دست داشتن حکمی که در آن به تاریخ 20 خرداد، 2 روز پیش از انتخابات، دستور داده شده بود تا هرکسی که قصد اخلال در روند انتخابات را داشته باشد بازداشت کنند و پای آن امضا و مهر سعید مرتضوی به چشم می‌خورد، جمع زیادی را بازداشت کردند. در طول دوران پس از کودتا نیز هر خانواده زندانی که گذارش به دفتر مرتضوی افتاده باشد، دو کلمه از زبانش نمی‌افتد: دروغ و اهانت. مرتضوی بزرگترین دروغ‌ها را به خانواده‌های زندانیان سیاسی در مورد تعیین شدن تکلیف عزیزانشان تا به حال گفته است و بیشترین اهانت‌های لفظی را به آنان نموده است.
مرتضوی از چه کسی دستور می‌گیرد؟
یکی از سوالاتی که به کرات در مورد مرتضوی در دوران دادستانی‌اش شنیده می‌شد این بود که چگونه دایره اختیارات دادستان تهران چنین وسیع است و هیچ کس حتی رئیس قوه قضائیه امکان برخورد با وی را ندارد؟ قبل از هرچیز نباید فراموش کرد که سعید مرتضوی یکی از معتمدین دفتر رهبری و به خصوص مجتبی خامنه‌ای محسوب می شود. او در بزنگاه‌های مختلف ثابت کرده است که مطیع و گوش به فرمان اوامر بالادست‌های خود است و هر زمان که لازم باشد برای برخورد با هر کسی که امر شود اقدام خواهد کرد. بنابر گفته‏های برخی مدیران قوه قضائیه رهبری زمانی که آیت الله هاشمی شاهرودی تصمیم بر برکناری مرتضوی گرفته بود، از او درخواست کرد تا از این کار خودداری کند و او نیز اطاعت امر نمود. رهبر در آن زمان از مرتضوی با صفت «قاضی خوب و متعهد» یاد کرد.پیش از آن در دوران ریاست شیخ محمد یزدی بر قوه قضاییه و همزمان با دوران اصلاحات و بحبوحه توقیف فله ای مطبوعات بود که رهبری در سخنانی تلویحا فعالان سیاسی اصلاح‏طلب را مورد خطاب قرار داد و گفت که اگر به سرانگشتی اشاره کند مردم آن‏ها را سر جایشان خواهند نشاند. درست یک روز بعد از آن بود که وظیفه مردم را مرتضوی بر عهده گفت و بسیاری از چهره‌های فعال سیاسی و مطبوعاتی با حکم وی دستگیر شدند. در بسیاری از بازداشت‌های صورت گرفته وقتی خانواده زندانیان سیاسی از مرتضوی علت بازداشت عزیزشان را جویا می‌شدند، در پاسخ می‌گفته است که دستور از بالاست و من کاره‌ای نیستم. همه این شواهد و قرائن نشان از همکاری و هماهنگی تنگاتنگ مرتضوی با سران عالی‌رتبه نظام دارد. همین که فردی به تجاوز به عنف و قتل متهم باشد و تاکنون حتی یک بار هم در دادگاهی رسمی و منصفانه محاکمه نشده باشد جای بسی تعجب و شگفتی دارد و خبر از ارتباطات وثیق این فرد با صاحبان قدرت می‌دهد.
ماموریت جدید مرتضوی: لاپوشانی جنایت کهریزک
پس از همه این اتهامات و سرکوب‌ها با حضور صادق لاریجانی در راس قوه قضائیه باز هم مرتضوی به جای محاکمه به نوعی ارتقا پیدا کرد و به مقام معاون دادستان کل کشور منصوب شد. او که نقشی مستقیم در صادر کردن فرمان انتقال بازداشت شدگان اعتراضات اخیر به کهریزک داشته و این نکته را حتی در مصاحبه اخیر خود نیز به صورت آشکاری بیان کرده است، در پی این است که جنایت‌های کهریزک را به کلی انکار کند. او در مصاحبه‌ای سرشار از تناقض در جایی از مصاحبه می‌گوید: "در این تماس تلفنی بدون ذکر هیچ علتی به اینجانب ابلاغ شد که بازداشت شدگان حوادث 18 تیر به زندان اوین منتقل شوند که این جانب هم در کوتاه ترین زمان ممکن اجابت کردم . یعنی این ابلاغ را فی المجلس به آقای حداد معاونت امنیت محترم دادسرا ابلاغ کردم و همان لحظه با پلیس امنیت تهران در حضور همکاران قضایی تماس گرفتم و مراتب انتقال فوری بازداشت شدگان از کهریزک را ابلاغ و تاکید کردم چنانچه نیاز به تدارک وسیله نقلیه است اعلام نمایند تا فردا در اول وقت این جابجایی انجام شود". و در جایی دیگر می‌گوید: "من به دادیار مربوطه دستور داده بودم که دانشجویان به این بازداشتگاه برده نشوند. این بازداشتگاه از حدود 10 سال پیش در هنگام پاک سازی منطقه خاک سفید ایجاد و قبل از احیای دادستانی چندین نوبت نیز مجوز برای آن صادر شده بود." هر دوی این عبارات بدین معناست که سعید مرتضوی قدرت فرماندهی قضایی به مسولان ذیربط خود در مورد انتقال یا عدم انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را داشته است. حتی مرتضوی در پاسخ به این سوال که اما در میان بازداشتی های کهریزک چند دانشجو نیز وجود داشتند؟ وقتی می‌گوید "دلیل این بود که این افراد در لیست معرفی خود به هنگام تحویل به بازداشتگاه خود را دیپلم و یا شغل آزاد معرفی کرده بودند و ما اطلاعی از دانشجو بودن آنها نداشتیم"، آشکارا به آگاهی دقیق خود از چند و چون وضعیت بازداشتی‌ها و اطلاعات در مورد آن‌ها اعتراف می‌کند. اما درست چند لحظه بعد وقتی مصاحبه‌گر در مورد نقش او در کهریزک سوال می‌کند، مرتضوی همه چیز را انکار می‌کند و می‌گوید: "اصلا کهریزک از لحاظ صلاحیت قضایی در حوزه قضایی شهر ری است و من دادستان شهر تهران هستم." او به همین میزان فرافکنی کفایت نمی‌کند و بی شرمی را تا بدانجا می‌رساند که می‌گوید: "بسیاری از مسائل پیش آمده در کهریزک به دلیل ازدحام بازداشتی ها در آن بود و هیچ کس ادعا نکرده که تجاوز و یا تعرضی در این زندان به او شده است." مرتضوی برای پوشاندن جنایات هم‌پالکی‌های خود در کهریزک که به دستور شخص او به انتقال زندانیان به این کشتارگاه اقدام کرده بودند به جای لفظ شکنجه از «ورزش اجباری»(!) استفاده می‌کند و در سخنانی جسورانه حتی قتل چهار شهید کهریزک از جمله محسن روح الامینی را هم به راحتی انکار می کند و می‌گوید: "حتی این سه تنی که در کهریزک جان باخته اند نیز در درگیری ها و اغتشاشات مجروح شده و به کهریزک برده شدند که دو تن از آنها به بیمارستان منتقل و یک تن نیز در راه جان باخت." علیرضا زاکانی از نمایندگان مجلس که در حال حاضر در بستر بیماری نیز بستری است و پیش از این نیز مدعی شده بود که باید به تخلفات مرتضوی رسیدگی شود، در پی این مصاحبه مجددا سکوت خود را شکست و در پاسخ مدعیات مرتضوی در مورد کهریزک
اعلام کرد: "به درخواست اينجانب هياتی از سوی آيت الله شاهرودی رئيس وقت قوه قضائيه با حضور آقايان رئيسی، خلفی، جمشيدی، نکونام و رحيمی که ۵ نفر از قضات عالی کشور هستند تشکيل شده و بنده منتظرم با ارايه اسناد و مدارکی که مدتهاست آماده شده و به خاطر شرايط کشور از انتشار آن خودداری کرده ام پس از ۹ماه سکوت در روزهای آينده اين مستندات را به هيات مذکور تقديم و نتايج آن را به سمع و نظر مسئولان کشور بويژه حضرت آيت الله آملی لاريجانی رياست محترم قوه قضائيه برسانم." زاکانی همچنین در پاسخ به این ادعای سعید مرتضوی که گفته بود زاکانی با من خصومت شخصی دارد و اطلاعات منتشر شده توسط وی کذب است گفته "بنده نيازی به پاسخگويی به نامه ايشان نمی بينم و انشاء الله به زودی نتايج هيات رسيدگی کننده به وقايع پس از انتخابات منتشر خواهد شد تا سيه رو شود هرکه در او غش باشد."
آیا وقت محاکمه مرتضوی فرا نرسیده است؟
بر اساس نتایج کمیته تحقیق و تفحص مجلس و اظهارات علیرضا زاکانی، شرح تخلفات سعید مرتضوی اینک محرض و مستند شده و به دست لاریجانی رئیس قوه قضائیه رسیده است. اکنون سوال اصلی این است که آیا مرتضوی محاکمه خواهد شد؟ اصولا در سیستمی که این شخص از معتمدین و افراد مورد قبول بیت رهبری محسوب می شود و از دست جناب لاریجانی، رئیس جدید قوه قضائیه حکم ارتقای خود را به جای اخراج و محاکمه دریافت می‌کند نمی‌توان انتظار داشت که به اظهارات و مستندات کمیته تحقیق و تفحص مجلس نیز وقعی گذارده شود. اما شاید وقت آن باشد که آقایان حداقل برای تطهیر کوتاه مدت خود هم که شده این لکه ننگ را از دامن خود پاک کنند و به محاکمه سعید مرتضوی تن دهند. وقت آن رسیده است که قبول کنند کسی که به همسر متهم پرونده خود نظر سوء دارد و به حریم او تعرض می‌کند، کسی که در طول دو روز ۱۸ نشریه را توقیف می‌کند، کسی که بدترین نگاه‌ها و زشت‌ترین حرف‌ها را نثار یک زن خبرنگارمی‌کند و از سرکوب و شکنجه وبلاگ‌نویسان لذت می‌برد، کسی که دستش به خون انسانی بی‌گناه آلوده شده و کسی که در صدور فرمان انتقال بازداشتی‌های کودتای اخیر به کهریزک عامل مستقیم شهادت و شکنجه و تجاوزهای صورت گرفته در کهریزک بوده است، اصولا آدم قابل دفاعی نیست. صاحبان امر بهتر است هر چه زودتر دست خود را از دست چنین شخصیتی با این همه جرم حقیقی و حقوقی بیرون بکشند و اعلام برائت کنند و الا معلوم نیست این فرد در آینده چند نفر را با طناب پوسیده خود به داخل چاه بکشد.
پانوشت ها:
پ.ن. ۱: امیرفرشاد ابراهیمی در اعترافات خود در تشریح ماجرای اتهام تجاوز به عنف سعید مرتضوی چنین می‌نویسد(کلیک کنید): فردي به اتهام پانصد هزار تومان چك بلا محل به زندان مي افتد ، همسرش ماهها براي پيگيري پرونده نزد شعبه بازداشت كننده ايشان مي رود كه در يكي از اين رفت و آمدها سعيد مرتضوي به ايشان مي گويد كه در حال مطالعه پرونده هستم و آخر وقت اداري بيايند ، آخر وقت اداري وقتي آن خانم مراجعه مي كنند سعيد مرتضوي به ايشان مي گويد كه تمام پرونده و سرنوشت همسرت در دست من است و مي توانم اصلا ايشان را به اتهامات ديگر نيز در زندان نگه دارم و تنها راه چاره اين هست كه من شبي با شما باشم ! ، همسر درمانده به منزل مي رود و فردايش از سر ناچاري ماجرا را با زن صاحبخانه اش كه در طبقه پائين محل سكونتش بوده در ميان مي گذارند همسر صاحب خانه (الف . ت ) از فرماندهان تيپ الغدير سپاه يزد بوده اند كه هنگامي كه زن صاحب خانه موضوع را به اطلاع همسر مي رساند ايشان تصميم مي گيرند با موضوع برخورد نمايند و به زن زنداني مي گويند قرار را با سعيد مرتضوي بگذار و القصه برادر مرتضوي را در خانه زنداني براي ارتكاب خواسته شان بازداشت مي كنند و موضوع را همان شب به اطلاع امام جمعه يزد و سپاه يزد و دادگستري مي رسانند ، برادر مرتضوي چند روز بعد آزاد مي شود و به داستاني انتظامي قضات در تهران اعزام مي شوند منتها آقاي مرتضوي كه قرار بوده براي محاكمه به تهران برود از يزد توقف كوتاهي در قم مي كنند و خدمت آيه الله مشكيني و امامي كاشاني مي روند (آيه الله مشكيني از بستگان مادري ايشان مي باشند ) و نامه و سفارشي مي گيرند تا اين تهمت !! را از ايشان پاك كنند"
پ.ن.۲: لازم به توضیح است که بعد از برکناری شیخ محمد یزدی و جایگزینی وی با محمود هاشمی شاهرودی، دستور عزل مرتضوی از سوی وی داده شد که به دلیل وساطت شخص رهبر و بیان اینکه « ما همین یک قاضی خوب را داریم، آن را هم می‌خواهید برکنار کنید؟»‌ مرتضوی همچنان در سمت خود باقی ماند. تا علاوه بر اتهام تجاوز به عنف و سلاخی مطبوعات، اتهامات سنگین‌تری را هم برای خود ردیف کند.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ