سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۱/۱۱

یکشنبه: 11 / 11 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-
*****
با انتشار یک گزارش افشا شد؛
استقرار سامانه موشکی آمریکا در سه کشور همسایه ایران

سایت تابناک: گزارشی که اخیرا از سوی یک نهاد نظامی آمریکایی منتشر شده، نشان می دهد که ایالات متحده امریکا در برخی از کشورهای همسایه ایران سامانه های موشکی مستقر کرده است.
به گزارش "تابناک" واشینگتن پست در گزارشی نوشت: این سامانه ها برای جلوگیری از حملات احتمالی ایران تدارک دیده شده اند و تاکنون استقرار این سیستم ها در قطر، امارات و بحرین تائید شده است. "واشینگتن پست" که این خبر را امروز منتشر کرده می افزاید: آمریکا بر این باور است که ایران علاوه بر برنامه عادی هسته ای دارای پروژه های مخفی بسیاری است که زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره می شود.این گزارش ادامه می دهد: استقرار این سامانه ها، آغاز عملیات جدید آمریکا در منطقه برای جلوگیری از خطر فزاینده ایران است.
در همین باره، ژنرال "پترائوس" فرمانده ستاد مرکزی ارتش امریکا نیز دو روز پیش گفته بود: آمریکا برنامه های جدیدی را برای مقابله با حملات احتمالی ایران در دست اجرا دارد و ایرانی ها که اکنون قوی ترین ارتش را در منطقه از آن خود کرده اند خطر بالقوه ای برای خاورمیانه به شمار می روند! "سی ان ان" نیز درباره این خبر نوشت: به نظر می رسد اوباما اسرائیل را برای فرماندهی جنگ روانی علیه ایران شایسته نمی داند و خود وارد این میدان شده است. این شبکه خبری بین المللی همچنین بر این باور است که این اقدام آمریکا در پاسخ به سخنان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است که در هفته گذشته گفته بود: اهداف غربی در خلیج فارس در دسترس ترین اهداف نظامی هستند. در ادامه این خبر آمده است: لاریجانی نیز هفته گذشته به کشورهای عربی هشدار داده بود که اجازه ندهند آمریکا از پایگاه های آنها علیه ایران استفاده کند.
*****
هواپیمای توقیف شده حامل سلاح به ایران بود
بر اساس گزارش سری كه دولت تایلند به شورای امنیت سازمان ملل ارائه كرده است، محموله‌ سلاحی كه ماه پیش در این كشور توقیف شد، از كره‌شمالی به مقصد ایران بارگیری شده بود.
به گزارش رادیو فردا مقام‌های تایلندی می‌گویند ۳۵ تُن انواع سلاح را در یك هواپیمای باری كره‌شمالی، كه مجبور به فرود اضطراری در خاك این كشور شده بود، كشف كردند.
گزارش خبرگزاری رویترز كه به نسخه‌ای از گزارش محرمانه‌ی دولت تایلند دست یافته، حاكی است هواپیمای باری كه از پیونگ‌یانگ به مقصد فرودگاه مهرآباد تهران در حركت بود حاوی راكت، پرتابگر راكت و چاشنی‌های انفجاری بوده است.
روزنامه وال استریت جورنال بر اساس مدارکی که کارشناسان قاچاق اسلحه جمع‌آوری کرده‌اند می‌نویسد که مقصد محموله یک هواپیمای باربری که در بانکوک، پایتخت تایلند، توقیف شده ایران بوده است. این هواپیما از نوع روسی ایلیوشین ۷۶ و حامل ۳۵ تن تسلیحات بوده است.
به نوشته روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال، طبق مدارکی که دو مرکز کنترل قاچاق تسلیحات به دست آورده‌اند بارنامه و سایر مدارک مربوط به این محموله به دقت تهیه شده تا نشان دهد که بار هواپیما تجهیزات حفاری است و نقشه پرواز آن نیز بسیار زیرکانه تهیه شده است تا شک‌برانگیز نباشد.
*****
تذکر "آیین نامه"ای در مجلس برای احضار فائزه هاشمی.!
ايلنا: نماينده تهران تاكيد كرد؛ چرا با افراد عادي كه در پل كالج بوده برخورد شده اما با خانم فائزه هاشمي كه تعطيلات خود را به منظور شركت در اغتشاشات رها كرده برخورد نمي‌شود.
در جلسه علني روز يكشنبه حميد رسايي در تذكري آيين‌نامه‌اي گفت:دادگاه اغتشاشگران برگزار شد و اخيرا هم دادگاه اغتشاشگران عاشورا برگزار شد كه باعث شفافيت اوضاع مي‌شود.
وي تصريح كرد: افكار عمومي هم اكنون با سوال مواجه‌اند كه چرا چهره‌ها شناخته شده‌اي كه از اغتشاشات بوده‌اند وفيلمشان هم پخش شده احضار نشده اند؟ چرا با مرد عادي كه در پل كالج بوده برخورد شده اما با خانم فائزه هاشمي كه تعطيلات خود را درسفر تفريحي رها كرده و براي حضور در اغتشاشات خود رابه تهران رسانده، برخوردي نشد ولي هنوز احضار نشده است.
رسايي تاكيد كرد: اخيرا يكي از نمايندگان مجلس به خاطرانتقاد از هاشمي احضار شده اما كساني كه ليست تلفن اوباش را جمع كرده‌اند و اصول نظام را مورد تهاجم قرار داده‌اند هنوز احضار نشده‌اند.
*****
احمدی‌نژاد: بین بنده و آقا محال است فاصله بیفتد
بر اساس مطالب مندرج در بولتن یك تشكل اصولگرا، احمدی‌نژاد در پاسخ به ادعاهایی مبنی بر این كه بین وی و رهبر انقلاب فاصله افتاده،گفته است: بین بنده و حضرت آقا محال است فاصله بیفتد.
به گزارش خبرنگار "آینده" این بولتن نوشته است:
چندی پیش تعدادی از اساتید دانشگاه امام صادق دیداری 5 ساعته با احمدی‌نژاد داشته‌اند.
قبل از برگزاری این جلسه اساتید دانشگاهی با یكدیگر جلسه هماهنگی را ترتیب داده‌اند كه قرار شد راجع به مشایی و رحیمی حرفی به میان نیاید و در رابطه با مسائل فرهنگی، آموزش و پرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی و این گونه مسایل صحبت كنند.
آنها در این جلسه طرح‌ها و برنامه‌هایی را به احمدی‌نژاد پیشنهاد داده و گفته‌اند كه این‌ها همگی ظرف مدت یك سال عملی می‌شود. اگر این‌ها به اجرا رسید ما مجدد خدمت شما طر‌ح‌هایی را ارائه می‌دهیم.
در این جلسه انتقادها و ادعاهایی به احمدی‌نژاد شده مبنی بر این كه بین وی و مقام معظم رهبری فاصله افتاده است و همچنین شخص احمدی‌نژاد از عدالت دور شده است.
احمدی‌نژاد در پاسخ گفته: بین بنده و حضرت آقا محال است فاصله بیفتد در مورد عدالت نیز اگر ما از عدالت بیفتیم جامعه از عدالت برنخواهد گشت.
این بولتن در خبر دیگری نوشته است:
«شنیده شده احمدی‌نژاد در جایی گفته است: ما از... گله‌مند هستیم كه در این قضایا كه دولت دارد له می‌شود حمایتی علنی از دولت نكرده‌اند. احمدی‌نژاد خواسته است كه... از دولت حمایت علنی انجام بدهد تا نیروهای دولت انگیزه بگیرند و روحیه بگیرند.»
*****
کشف انبار سلاح و مهمات در مسجد هادی غفاری

بنگاه خبرپراکنی سپاه مزدوران و اوباشان (فارس) گزارش داده که یک انبار سلاح و مهمات در مسجد الهادی تهران وابسته به هادی غفاری کشف شد.
فارس می نویسد: در روز پنج شنبه 8 بهمن ماه با اعلام خبری مبنی بر احتکار برخی اقلام قماش از جمله برنج و ... در مسجد الهادی (خیابان دماوند) در تحقیق و تفحص تیم بازرسی وزارت بازرگانی مشخص گردید برنج کشف شده مربوط به آقای هادی غفاری می باشد که امام جماعت مسجد مذکور می باشد.
مأمورین در حین بازرسی از مسجد مذکور، به یک باب انبار مشکوک شدند که پس از اصرار و پیگیریهای بعمل آمده و باز نمودن قفل ورودی، تعداد 57 قبضه سلاح کمری، 98 قبضه کلاشینکف و مقدار زیادی فشنگ در آنجا کشف شد.
در ادامه و با مجوز محاکم قضائی در مورخ 9/11/88 از منزل خادم مسجد مذکور نیز بازرسی بعمل آمده و اقلام تسلیحاتی ذیل کشف گردید:
یک قبضه سلاح یوزی، دو قبضه سلاح کمری، یک قبضه کلاشینکف ، یک قبضه ژ3 و یک قبضه قناسه و 7 عدد خشاب.
*****
شیرین علم هولی: شکنجه ام کردند

شیرین علم هولی، زندانی سیاسی ُکرد، در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شده است. در دادخواست وی آمده که یکی از دلایل صدور حکم محاربه، اقرار وی به ارتباط با پژاک بوده است.
شیرین در نامه ای به شرح زیر فشارها و شکنجه های وارد شده بر خود را برای گرفتن اقرار تشریح کرده است:
**
شرح فشارهای وارد شده بر من در مدت بازداشت
من در اردیبهشت ۱٣٨۷ در تهران توسط ماموران تعدادی از ماموران نظامی و لباس شخصی دستگیر شدم و مستقیما به مقر سپاه منتقل شدم. به محض ورود و پیش از هر گونه سوال و جوابی، شروع به کتک زدن من کردند. من در مجموع ۲۵ روز در سپاه ماندم. ۲۲ روز آن را در اعتصاب غذا به سر بردم و تمام آن مدت متحمل انواع شکنجه های جسمی و روحی شدم. بازجوها مرد بودند و من با دستبند به تخت بسته شده بودم. آنها با باتوم برقی، کابل، مشت و لگد به سر و صورت و اعضای بدنم و کف پاهایم می کوبیدند. من حتا در آن زمان به راحتی نمی توانستم فارسی را بفهمم و صحبت کنم. زمانی که سوال های شان بی جواب می ماند، باز مرا به باد کتک می گرفتند تا از هوش می رفتم. صدای اذان که می آمد برای نماز می رفتند و به من تا زمان بازگشت شان فرصت می دادند تا به قول خودشان فکرهایم را بکنم و زمانی که باز می گشتند، دوباره کتک، بی هوشی، آب یخ و ...
زمانی که دیدند من برای ادامه اعتصاب غذا مصرم، به واسطه سرم و شلنگ هایی که از بینی به درون معده ام می فرستادند، به زور قصد شکستن اعتصابم را داشتند. من مقاومت می کردم و شلنگ ها را بیرون می کشیدم که منجر به خونریزی و درد زیادی می شد و اثر آن حالا بعد از دو سال هم چنان باقی مانده و آزارم می دهد.
یک روز در هنگام بازجویی، چنان لگد محکمی به شکمم زدند که بلافاصله دچار خونریزی شدیدی شدم. یک روز یکی از بازجویان به سراغم آمد، تنها بازجویی بود که او را دیدم. در سایر مواقع چشم بند داشتم. او سوال های بی ربطی از من پرسید. وقتی جوابی نشنید، سیلی ای به صورتم زد و اسلحه ای از روی کمر خود باز کرد و بر سرم گذاشت و گفت: «به سوال هایی که از تو می کنم جواب بده. من که می دانم تو عضو پژاک هستی، تروریستی، ببین دختر تو حرف بزنی یا نه فرقی نمی کند ما خوشحالیم که یک عضو پژاک در دستانمان اسیر است.»
در یکی از دفعاتی که دکتر برای درمان زخم هایم و رسیدگی به وضعیتم مراجعه کرده بود، من در اثر کتک ها در عالم خواب و بیداری بودم. دکتر از بازجو خواست که مرا به بیمارستان منتقل کنند. بازجو پرسید: «چرا باید به بیمارستان معالجه شود، مگر در اینجا معالجه نمی شود؟» دکتر گفت: «برایمعالجه نمی گویم، من در بیمارستان برای تان کاری می کنم که دختره مثل بلبل شروع به حرف زدن بکند» فردای آن روز مرا با چشم بند و دستبند به بیمارستان بردند. دکتر مرا روی تخت خواباند و آمپولی به من تزریق کردند. من گویی از خود بی خود شده بودم و به هر آنچه را که می پرسیدند، پاسخ می دادم و جواب هایی که آنها می خواستند را همانگونه که می خواستند به آنها می دادم و آنها هم از این جریان فیلم می گرفتند. وقتی به خودم آمدم از آنها پرسیدم که من کجا هستم و فهمیدم که هنوز روی تخت بیمارستانم و بعد از آن دوباره مرا به سلولم منتقل کردند.
ولی انگار برای بازجوها کافی نبود و می خواستند من بیشتر رنج بکشم. با پای زخمی سرپا نگه می داشتند تا پاهایم کاملا ورم می کرد و بعد برایم یخ می آوردند. شب ها تا صبح صدای جیغ و داد و ناله و گریه می آمد و من از شنیدن این صداها عصبی می شدم که بعدها فهمیدم این صدا ضبط است و به خاطر آن است که من رنج های زیادی بکشم. یا ساعت ها در اتاق بازجویی فقط قطره قطره آب سرد روی سرم می چکید و شب مرا به سلول باز می گرداندند.
یک روز با چشمان بسته روی صندلی نشسته بودم و بازجویی می شدم. بازجو سیگارش را روی دستم خاموش کرد و یا یک روز آنقدر پاهایم را با کفش های اش فشار داد که ناخن هایم سیاه شد و افتاد یا اینکه تمام روز مرا در اتاق بازجویی سرپا نگه می داشت و بدون هیچ سوالی، فقط بازجویان می نشستند و جدول حل می کردند. خلاصه آنکه هر آنچه که از دستشان برمی آمد را انجام دادند.
بعد از آن که از بیمارستان بازگشتم تصمیم گرفتند که مرا به ۲۰۹ منتقل کنند. ولی به دلیل وضعیت جسمی ام و اینکه حتا نمی توانستم راه بروم، بند ۲۰۹ حاضر به پذیرش من نشد و یک روز تمام با همان وضعیت، مرا دم در ۲۰۹ نگاه داشتند تا سرانجام مرا به بهداری منتقل کردند.
دیگر، تفاوت شب و روز را درک نمی کردم. نمی دانم چند روز در بهداری عمومی اوین ماندم تا زخمهایم کمی بهتر شد و بعد به ۲۰۹ منتقل شدم و بازجویی ها در آنجا آغاز شد. بازجوهای ۲۰۹ نیز تکنیک ها و روش های خاص خود را داشتند و به قول خودشان با سیاست سرد و گرم پیش می رفتند. ابتدا بازجویی خشن می آمد و مرا تحت فشار و شکنجه و تهدید قرار می داد و می گفت که هیچ قانونی برای اش مهم نیست و هر کاری بخواهد با من می کنند و ... بعد بازجوی مهربان وارد می شد و از او خواهش می کرد که دست از این کارها بردارد. به من سیگاری تعارف می کرد و بعد سوالات را تکرار می کرد و دوباره این دور باطل شروع می شد.
درمدتی که در ۲۰۹ بودم، به خصوص اوایل که بازجویی داشتم، وقتی که حالم خوب نبود یا بینی ام خونریزی می کرد، فقط در داخل سلول مسکنی به من تزریق می کردند. کل روز خواب بودم. مرا از سلول خارج نمی کردند یا به بهداری منتقل نمی کردند.
*****
خنثی شدن طرح ترور چند استاد دانشگاه

عصرایران : یک نماینده مجلس به نقل از مقامات امنیتی اعلام کرد که چند فقره نقشه ترور اساتید دانشگاه در چند روز گذشته با هوشیاری ماموران امنیتی خنثی شده است.
وی در گفتگو با خبرنگار عصرایران تاکید کرد: به گفته مقامات امنیتی طراحی ترور اساتید دانشگاه با هدف ایجاد جو التهاب و نگرانی در دانشگاه های کشور دنبال شده که بعد از ترور علی محمدی چند فقره اقدام خرابکارانه دیگر دشمنان ناکام مانده است.
این نماینده مجلس تاکید کرد: نمایندگان در دیدار اخیر با مقامات امنیتی تشدید حفاظت از شخصیت ها و چهره های علمی را خواستار شده اند.
*****
نامه‌ سر گشاده‌ پدر سورنا هاشمی پس از سی روز بی‌خبری مطلق از فرزندش

علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی ۳۰ روز پیش در حالی که به شهر تبریز سفر کرده بودند، ناپدید شدند و تا کنون هیچ خبری از آن‌ها در دست نیست. این در حالی است که تمام شواهد حاکی از بازداشت آن‌ها است اما نام آن‌ها در هیچ نهاد امنیتی وجود ندارد و این مساله باعث نگرانی خانواده‌های آن‌ها شده است.
متن نامه‌ی پدر سورنا هاشمی به شرح زیر است:
به نام خالق پاکی ها
سورنا ، پسرم ، روزگاری بود که عکس کوچکت در پس زمینه ی خاک خاکریز دم به دم زمزمه ی التماس آلود چشمانم بود ، خاک ِ تن به تیغ می تکاندیم و در راه حفظ وطن می رفتیم.
وطن ترینم تو بودی و جان سپر جانت کردم ، تنها نبودم ، هزاران بودیم ،تنها نبودم…
روزی به تلخی این روزها باران گلوله و خمپاره زمین را گهواره ی صدها شیر مرد کرد…به خواب می رفتند آرام و لبخند از خاطره ی خنده ی مادر ، همسر ، فرزند می زدند و خرسند از باروت و گلوله ای که دیگر نمی توانست تنی را خونین کند…
من نیز سهم ام را گرفتم ،چکمه ای به خون آغشته از زخم صورتم ، کابل برق با تکه های تنم…اسارت را به جان خریدم خرسند از این که تو آزادی ، تو می خندی ، تنها نبودم…نشانمان بی نشانی ،مفقود الأثر بودیم و ماه و سال یکی از بیماری ، یکی زیر شکنجه ، یکی به رگبار گلوله چشم می بست…هیچ نشانی از اسارت ما نبود.
دل گره زدم به ضریح میله های زندان که تو را آزاد ببینم ، لباسم دخیل زخم های دوستان و هم رزمانم شد تا تو گزندی نبینی…
امروز اما تلخ تر از آن روزهاست…تو در بندی ، تو اسیری ، تو نمی خندی…بیش از یک ماه می گذرد و نشانی جز اسارت تو ندارم…
وای بر من ! نکند اسارت را از من به ارث بردی ؟!
چرا تنها ماندم ؟ هم رزمانم کجایند ؟ نکند سیلی به گوش تو می زنند ؟! نکند نمی دانند ؟! نمی دانند که تو از دو سالگی با عراقی ها می جنگیدی ؟! که ترکش از تنم در می آوردی ؟!تنهایم…
سورنا جان ! پسرم ، ماجرای دانشگاه زنجان را فراموش نکرده ام :

همرزم من نبودند آنان که به مرز تن فرزندان این خاک تجاوز کردند !
همرزم من نبودند آنان که در اندیشه ی حاشا بودند !
همرزم من نبودند آنان که تو را به بند کشیدند ، از تحصیل محروم کردند…
همرزمانم را خوب می شناسم !
بگذارید فکر کنم که اینها از ما نیستند ، بیگانه اند که چنین جفا می کنند

بگذارید فکر کنم همه آن روز شهید شدند و من زنده ماندم تا زجر بکشم…تا آن روز که اگر شهیدی زنده مانده ندایم را پاسخ گوید !
روزگاری از همه چیز گذشتم تا تو آزاد باشی حال که آزاد نیستی همه چیزم را می دهم برای سلامتی ات !
و برای دوباره دیدنت…

اصغر هاشمی
بهمن یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
جنتی و لذت جوان کشی
مسیح علی نژاد

جناب جنتی!
حیف که عمر شما کفاف دادگاه های فردای این نسل صلح طلب را نمی دهد.
نامه نوشتن به بعضی ها سخت است اما نامه نوشتن به شما عذاب است، عذاب از آن رو که میان نسل من و نسل تو فرسنگ ها فاصله است و این از بخت بد ماست که اینک عنان و افسار جامعه جوان ما به دست شماست و شما ما را به سیاق خود می چرخانی و می گردانی و عاقبت چون یک شکارچی مسرور بالای سر گنجشک های مرده، مزه پرانی هم می کنی. عذاب از آن رو که در قاموس ما،پیر یعنی او که چشم بر چه چه و به به جمعی بی خرد می بندد و ذوق شکار و کشتار را حداقل در سالهای آخر عمرش به کنار می گذارد اما شما ظاهرا تا پایان عمر زمینی تان، زمین و زمان را به هم می دوزید تا جمع بیشتری از ما کشته شوند. در قاموس ما پیر یعنی مرجعی که میان مقام و میله های حصر، دومی را بر می گزیند و پایان عمرش می شود آغاز عمر انسانیت. در قاموس ما پیر یعنی کسی که اگر پیش تر ها در برابر قتل و اعدام و تجاوز به جمعی دگر اندیش سکوت کرده بود، حداقل در پایان عمرش چشم بر تجاوزها و رذالت های یک حاکمیت نمی بندد. در باور سنتی ما چنین گفته بودند که پیران همه مهربانی ناکرده در عصر جوانی را یکجا با خود دارند و دلشان به مرگ مورچه ای هم رضا نمی دهد تا چه رسد به مرگ یک انسان. باور کردنی نیست که کسی در سن و سال شما دلش رضا دهد به جوان کشی و از تریبون رسمی نمازجمعه به نمایندگی از خدا خطاب به رئیس قوه قصاییه خطبه را چنین خطا خواند: "با زبان قرآن به شما می گویم بیاید برای رضای خدا همین طور که این دو نفر را خیلی سریع اعدام کردید، مردانه بایستید...اگر منافقین، افراد بیمار دل و شایعه ساز دست از کارهایشان برندارند من به تو دستور می دهم به اینها حمله کن و اینها را سخت بکش".

دبیر شورای نگهبان !
بی شور و شر دبیر شورایی که فتوای مرگ آرام اش می کند، تا فرصت هست کمی با خودت خلوت کن تا دریابی بیماردلان کدام اند؟ آنان که آرش رحمانی و محمدرضا علی زمانی را ماهها پیش از انتخابات دستگیر کرده و سپس شتاب زده آنان را به دادگاه متهمان انتخابات آورده اند تا در آستانه بیست و دوم بهمن و برای گرفتن زهره چشم از معترضان، طناب دار یک حاکمیت را به رخ معترضان بکشند یا جوانانی که اگر شما را با این همه اشتیاق تان به اعدام هم دستشان بدهند،بعید می دانم عطشی برای انتقام و اعدام و حلقه آویز کردن تان داشته باشند؟
شایعه سازان کدام اند؟ آنان که در مقابل چشم های هم سلولی های آرش او را برای تمرین مداوم اعترافات از پیش نوشته شده می برند و سپس با اتکا به همان اعترافات به او انگ براندازی و محاربه می زنند یا جوانانی که اگر فردا همین بازجویان را با خروار خروار خاطره تلخ بازجویی و تحقیر در خیابان های آزاد ایران هم ببینند محال است آب دهان شان را هم حرام خشونت طلبان کنند؟
بگو قصه ی همان اندک جوانان خشمگین و دلشکسته ای که در عاشورای شهر بر همپالکی های تا دندان مسلح شما آجر و سنگ پرتاب کرده اند را یکی برایت بازگو کند. برای لالایی آخر هم که شده بگو یکی برایت بگوید که چه موجی در گرفت در میان جوانانی که در ایام عاشورا وقتی جنازه برادر و خواهر له شده خود را از زیر چرخ های ماشین نیروی انتظامی بیرون کشیدند کمی هم خشونت به خرج دادند. بگو تا برایت بگویند وقتی جوانی سنگ بر صورت جوان مسلح می زد تا چه اندازه جوانان دیگر جنبش گلو دریدند تا خوی دریدگی و وحشی گری را نفی کنند و تا مدت ها همه انگار یادشان رفته بود که دارند کشته می شوند و مدام به یکدیگر توصیه می کردند که مبادا خشونت خوی معترضان سبز شود.

حامی یک رئیس مسئله دار!
مسئله این است که جوانان و حتی نوجوانان یک کشور وقتی می بینند که جوانی خامی می کند و احیانا سیلی و سنگ بر صورت ماموران مسلح می زند تا مدت ها او را نصیحت می کنند که مبادا خشم در برابر برادر، به آئین و مسلک معترضان بدل شود. آنگاه شما وقتی می بینی و می دانی که جمعی را به دروغ و با اتکا به اعترافات ساختگی به دار می کشند، توصیه به برافراشتن دارهای ببشتر می کنی. مسئله پیچیده ای هم نیست. شما و همپالکی ها و همان هایی که به همت خیانت شما از صندق های رای بیرون آمدند شعار مهرورزی می دهید و در مقابل، تخم کینه می پاشید و آنگاه جوانان و همه همان محاربان خیالی شما کماکان یکدیگر را به صلح و سکوت و توصیه می کنند. می بینی فاصله میان نسل بی کینه من و تو فاصله میان ماه من است تا ماه گردون؟ تردید نکن در قاموس ما اگر اعتراضی هست به اینکه باید تخت قدرت رها کنی و تخت استراحت، بر گزینی این به معنی توهین به کهن سالی و سالخوردگی و سن و سال نیست. در عصر حاضر کمتر پیری دلش رضا می دهد که جوانان کشوری را برای بقای "بیماردلان" و "شایعه سازان" بدون اطلاع پدر و مادرشان در زندان به قتل برسانند و سپس به نام دین در نماز جمعه بزم مسلمانی برپا کنند.
اگر هنوز وسوسه دلچسب قدرت رهایت نمی کند تا همانند آن دسته از پیران خوشنام شهر در کنار نسلی که بخشندگی و صلح را مشق می کنند قرار گیرید و اصرار دارید نمایندگی این نسل را از تریبون های رسمی ایران عهده دار باشید و در کنارش نمایندگی خدا را هم کماکان قبول زحمت می کنید، لطفا یک فراخوان بدهید تا میلیون ها نفری که با خدای تعریف شده شما در جنگ هستند خودشان را به شما معرفی کنند تا حداقل بدانید که با اعدام یازده نفر به نام محارب، حربه شما و همپالکی هاتان پاسخ نخواهد داد. به نماز جمعه آمده اید و بعد از آنکه جماعتی را زخمی و داغدیده در عزای دو جوان نشانده اید به زعم خود حریف به میدان طلبیده اید. واضح است که بعد از این اعدام و در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی و هراس از رسوایی در راه باید جنبش صلح طلب سبز را به خشونت فرا می خواندید و هیچ چیزی بهتر از اعدام دو جوان نمی توانست ملتی را به خشم و خشونت فرا خواند تا راه برای سرکوب بیشتر خشونت گران در خیابان های شهر باز باشد. بنشین و خوب نظاره کن نسلی را که پای طناب دار عزیزانش هم نقشه مرگ شما را نمی کشد و سقف آرمان و آرزوی اش، برپایی یک دادگاه عادلانه است برای نا عادلان امروز و خیالی هم نیست که عمر شما کفاف دادگاه های فردای این نسل را نمی دهد.
*****
سهیل محمدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد
سهیل محمدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر سهیل محمدی در روز ۱۲ آبان ماه در منزلش توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و از آن پس در این زندان نگهداری می شود.
حکم ۴ سال حبس تعزیری صادر شده برای سهیل محمدی در دادگاه اولیه صادر شده است و هم‌اکنون خانواده وی در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر هستند. اتهامات وی "اقدام علیه امنیت ملی"، "شرکت در تجمعات" و "توهین به مقام ریاست جمهوری" ذکر شده بوده است.
در جلسه دادگاه سهیل محمدی، افرادی بدون هیچ گونه مسئولیتی در دادگاه از طرف وزارت اطلاعات حضور پیدا کرده و از قاضی خواستند که این دانشجو محکوم شود که این مساله باعث درگیری لفظی خانم نسرین ستوده وکیل وی با این افراد شده بود.
سهیل محمدی و علی پرویز پس از اعتراض دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به حضور و سخنرانی صفار هرندی در این دانشگاه بازداشت شدند.
علی پرویز نیز به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.
طی ماه های اخیر بسیاری از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر بازداشت و برخی از آنان آزاد شده و برخی همچنان در زندان به سر می برند. هم‌اکنون حداقل ۱۲ تن از دانشجویان این دانشگاه زندانی هستند. حکم صادر شده برای سهیل محمدی و علی پرویز همراه با احکام سنگین حبس صادر شده برای دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها از فشاری بی سابقه بر دانشگاهیان حکایت دارد.
طی یک ماه اخیر مجید توکلی، سلمان سیما، مجید دری، ضیا نبوی، علی پرویز، سهیل محمدی و ناصح فریدی در مجموع به ۵۳/۵ سال زندان محکوم شده اند. همگی این دانشجویان هم‌اکنون در زندان اوین در حبس به سر می برند.
*****
هيات حقوق شهروندي، اجازه بازدید از بندهای امنیتی را ندارند
"سعيد مرتضوي" متهم اصلي جنايت در كهريزك در زمان مسووليت اش در دادستاني عمومي و انقلاب تهران به دليل اختيارات و پشتگرمي اش از ناحيه دفتر رهبري داشت به هيات حقوق شهروندي وابسته به دادگستري تهران اجازه بازديد از بندهاي 2 الف و 209 زندان اوين نمي داد.
يك منبع موثق با بيان اين خبر افزود كه مرتضوي به هيچ وجه با ديدار قايم مقام آقاي فدايي رييس كل دادگستري تهران و رييس هيات حقوق شهروندي كه يك نهاد قانوني است از بندهاي مذكور، كه زندانيان سياسي و عقيدتي در آن بسر مي برند، موافقت نمي كند.
اين منبع گفت كه بند 201 الف در اختيار دفتر اطلاعات سپاه پاسداران و بند 209 در انحصار وزارت اطلاعات است و اين دو نهاد، دو بند مذكور را از سازمان زندان ها جدا كرده اند و زندانيان سياسي و عقيدتي را در بدترين شرايط به اسارت گرفته اند.
*****
سمفونی جنجالی "صلح و امید" در اروپا
جنجال و درگیری در سمفونی اعزامی دولت به اروپا
بی بی سی: برگزاری تور رایگان برای اجرای سمفونی "صلح و امید" در برخی از شهرهای اروپا توسط دولت ایران با اعتراضات مخالفان دولت و جنبش سبز مواجه شد. "سمفونی انقلاب" ساخته مجید انتظامی که به "صلح و امید" تغییر نام داد، سال گذشته به سفارش معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد ایران و با حمایت انجمن موسیقی این کشور به اجرا در آمد.
بنابر گزارش های خبرگزاری های ایران، مجید انتظامی به دلیل آرتروز شدید از رهبری ارکستر انصراف داد و در نهایت رهبری گروه به منوچهر صهبایی محول شد. این ارکستر تا کنون در شهرهای بروکسل در بلژیک، استراسبورگ در فرانسه، رم در ایتالیا برگزار شده و همچنین قرار است در روتردام هلند و شهر ژنو در سوئیس هم برگزار شود.
اجرای کنسرت "صلح و امید" در برخی از شهرهای اروپا، توسط ارکستر سمفونیک تهران و با حمایت رایزنی های فرهنگی ایران عکس العمل های زیادی را برانگیخت. مخالفان دولت و هواداران جنبش سبز در خارج از ایران با تاکید بر مشکلات اهالی موسیقی در ایران به فشارهایی که از جانب دولت در سالهای اخیر به آنها وارد شده اشاره می کنند. آنها از سوی دیگر با اشاره به کشته شدن تعدادی از مخالفان در اعتراضات بعد از انتخابات اجرای کنسرتی با عنوان "صلح و امید" را مورد انتقاد قرار می دهند. ارکستر سمفونی تهران همچنین در سی ام ژانویه کنسرتی در هلند و شهر روتردام اجرا خواهد کرد .
پژمان اکبر زاده روزنامه نگار از واکنش های منفی گروه های حقوق بشر و دانشجویی در هلند به بخش فارسی رادیو بی بی سی گفت: "نامه ای سرگشاده به شورای شهر روتردام ارسال شده و پرتیراژترین روزنامه چاپ هلند تلگراف بخش هایی از این نامه را چاپ کرده و حتی دو نماینده پارلمان هلند هم واکنش منفی نسبت به این برنامه نشان داده اند." آقای اکبرزاده افزود: "موضوعی که در حال حاضر گروه های حقوق بشر به آن اشاره می کنند این است که شورای شهر روتردام مشاور ارشدش را به نام پروفسور طارق رمضان که یک اسلام شناس سوئیسی مصری تبار را صرفا به خاطر حضور در پرس تی وی (تلویزون انگلیسی زبان دولت ایران) اخراج کرد."
او گفت: "آنها معتقدند اگر قرار است به مسائل مربوط به دولت ایران چنین رفتاری صورت گیرد باید این کنسرت هم لغو شود و اعلام کرده اند که اگر این کنسرت اجرا شود جلوی تالار و محل اجرای برنامه تظاهرات برگزار می کنند." جدا از نامه گروه های حقوق بشر دو نماینده از پارلمان هلند هم نسبت به کنسرت ارکستر سمفونیک تهران واکنش نشان داده اند. پژمان اکبرزاده در این باره گفت: " مارتین هافرکومپ (Maarten Haverkomp) از حزب دموکرات مسیحی بوده که گفته برگزاری چنین کنسرتی مضحک است چرا که ارکستر سمفونی تهران سمفونی صلح اجرا می کند ولی از داخل ایران صدای جنگ می آید و لحن مقامات ایرانی هم جنگ طلبانه است."
او افزود: "نماینده دیگر یوئل فوردویند (Joel Voordewind) از حزب اتحادیه مسیحی که گفته ." این در حالی است که برخی از منتقدان جنبش سبز معتقدند برنامه هایی چون کنسرت "صلح و امید" را باید به دور از اتفاقات سیاسی دنبال کرد و صرفا به عنوان یک برنامه هنری دید. در روزهای گذشته نیز گروهی از دانشجویان و مخالفان دولت در شب اجرای ارکستر سمفونیک تهران در یکی از سالن های آدیتوریم شهر رم با در دست داشتن نشانه های سبز رنگ حضور پیدا کردند.
رضا گنجی روزنامه نگار مقیم ایتالیا در این باره گفت: "بلیط این کنسرت که به طور رایگان در اختیار علاقمندان قرار می گرفت از ظهر روز اجرای کنسرت دیگر توزیع نشد. درحالیکه وقتی وارد سالن می شدید نصف سالن خالی بود و عده زیادی از مردم بیرون از سالن مانده بودند و نمی توانستند داخل شوند." او افزود: "با این وجود آن تعداد از دانشجویانی که توانستند وارد شوند. اما پلیس امنیت خصوصی سالن مدارک شناسایی کسانی را که لباس سبز به تن داشتند را خواسته و مشخصات آنها را ثبت کرده و به این شکل اجازه ورود به آنها داده بود." البته خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا در گزارشی نوشت برای برگزاری سمفونی صلح و اميد در سالن موسيقی " آديتوريوم "رم، بيش از 600 بليت در اختيار حضار قرار گرفت و به علت ظرفيت محدود سالن ، شمار زيادی از علاقمندان در فضای بيرونی اجرای برنامه را دنبال کردند.
در هشت ماه گذشته و به دنبال اعلام نتایج انتخابات این اولین بار نیست که مخالفان دولت در خارج از ایران اعتراض شان به دولت کنونی را نشان می دهند. پیش از این نیز بارها معترضان با تجمع مقابل سفارت های ایران در اروپا و کشورهای دیگر و یا با حضور در مراسم و یا سخنرانی های حامیان دولت در خارج از کشور، اعتراض خود به اتفاقات بعد از انتخابات را نشان داده اند.
*****
سایت رادیو زمانه توسط ارتش سایبری سپاه هک شد
سایت رادیو زمانه به وسیله هکرهای ایرانی از کار افتاد. گروهی موسوم به "ارتش سایبری ایران" روز شنبه با حمله به سایت رادیو زمانه که در هلند مستقر است، دسترسی کاربران به این سایت را مختل کرد. کاربران رادیو زمانه با مراجعه به این سایت، با این پیام مواجه شدند: "ارتش سایبری ایران به تمام مزدوران وطن فروش هشدار می دهد که در دامان اربابان خود نیز آنها را راحت نمی گذارد."
ارتش سایبری ایران پیش از این نیز به جستجوگر چینی بایدو و شبکه اجتماعی تویتر هجوم برده بود.
ماهیت گروه موسوم به "ارتش سایبری ایران" مشخص نیست ولی بعضی کارشناسان فناوری اطلاعات از ارتباط آن با حکومت ایران خبر می دهند. در باره ارتش سایبری ایران اطلاعات رسمی در دست نیست اما اوایل سال گذشته، خبرگزاری فارس به نقل از یک موسسه تحقیقاتی آمریکایی نوشت که ایران یکی از پنج کشور دارای ارتش سایبری است و این تیم زیر نظر مجموعه سپاه پاسداران فعالیت می کند. اگرچه سپاه پاسداران بخشی را با نام مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری برای جلوگیری از انتشار اطلاعات اینترنتی غیرقابل قبول برای حکومت ایران راه اندازی کرده، اما معلوم نیست که آیا ارتش سایبری ایران با این نهاد دولتی ارتباط دارد یا نه.
*****
امیدی که دیروزمحاکمه شد
شاعری که اغتشاشگر نام گرفت

جوانی که روز شنبه محاکمه شد و از وی به عنوان الف - م نام برده شد (امید منتظری) شاعری است که اینک عنوان اغتشاش گر روز عاشورا گرفته و تصاویر دفاعیات‌او از سیمای جمهوری اسلامی در حالی پخش می شود که وی در روز عاشورا در خانه بوده است.
امید که شاعری تواناست،کتابی نیز در مورد شعر منتشر کرده که حاوی دیدگاه های او پیرامون شعر امروزاست.
امید منتظری می‌نویسد:شعر نه آن جملات پر طمطراق را می باید، نه آن همه استعاره و تشبیه و مجاز. اینطور فکر می کنم که شعر در نگاه شاعر است. هنگام که به همین رویدادهای روزمره خیره می ماند.هنگام که دست کودک را می گیرد و می نویسد: آبسهلی که محال می شود، نه حتی ممتنع. گمان می کنم اثبات شعر نه به کلمات ثقیل و پیچیده است که اینچنین ارتباط با مخاطب کمرنگ و باور ناپذیر می گردد. همچنین به قالب ریزی واژگان بی اثر نیز نمی باشد. قالب ناشی از سیما و شکل بیان محتوای خاصی است که آنارشی ذهنی و زبانی معاصر آنرا بر نمی تابد و پذیرا نیست.
ادبیات زبان فاصله و مجزا بودن نیست؛ زبان ارتباط است، تنیده به درک و وجود آدمی. شعر را اینگونه باور دارم نه آن خیال بعید و نه آن پرندۀ دور. می نویسیم: دلتنگ دلتنگی هامان، شکستۀ دلشکستگی هامان، با الفبای امید و حسرت که هی خط می خورد و دوباره...اینگونه بر می گزینم، کلمات باور پذیر و تصاویر آشنا؛ اما نگاهی فراتر از تصویر بودن، در کشاکش نیستی و هستی و به معنایی شاید متافیزیک زندگی روزمره.اما نه شاعر فیلسوف است و نه شعر چراگاه فلسفه.
نمی دانم فلسفه چیست با این حال می دانم که شعر آن نیست ...شعر من درازنای پر پیچ و خم هیچ خطابه ای نخواهد بود. استدلالی برای گویشش ندارم، اما ضرورتی است. زمین لرزه ای به مانند آوار آوار تشویش انسان معاصر.تفکیک شعر در نگاه از زاویه ای دیگر است. شاید خیال و شاید فراتر از آن؛ در عمل هم بیان این دید و حس، به گفتاری مؤثرتر، گویاتر و ماندگار تر است.آفرینش هنرمی باید از درون هنرمند باشد. مخلوق بی هویت بیگانه است. انگار که نیست. ولی مقصود تنها اصالت اثر نیست که اصالت اثر ناشی از اصالت آفرینندۀ آن می باشد، بدان شکل که به ضرورت خلق آن رسیده باشد. اثری خالص و مستقل!هنری از خویشتن که بر تنها نشیند.
در زیر نمونه‌ای از شعر امید منتظری که پدر وی نیز جزو اعدام شدگان سال 67 است و در حال حاضر مادراو نیز در زندان به سر می برد،می آید.
امروز
صبحانه نخوردم
شعری نگفتم
و چای که همین‌جور دم می‌کشد روی اجاق
بوی مرداب می‌گیرد
بندگی روزهای سرد می‌کنم
پنجره آزارم می‌دهد
و باز منتظرت می‌ایستم...؛

گفتنی ست که امید منتظری از وابستگان سهراب اعرابی نیز هست که جزو اولین جان باختگان حوادث پس از انتخابات است.
*****
دایه دایه وقت جنگه ...
از میان ایمیل های دریافتی:
ویدیوکلیپی زیبا بنام "دایه دایه وقت جنگه" .....

*****
قاضی صلواتی: دستور انتقال مسعود باستانی به زندان رجائی شهر را نداده ام
مسعود باستانی از روز 6 دی ماه به اتهامات واهی با عنوان تلاش به آموزش روزنامه نگاری در سلول های چند نفره بند 209 اوین و صدور بیانیه از داخل زندان, به زندان رجائی شهر منتقل شده است. با وجود واهی بودن اتهامات, این جرم در آئین نامه زندان وجود نداشته و این مجازات برای آن تعریف نشده است.
بر اساس گزارش های رسیده اوضاع جسمانی مسعود باستانی وخیم می باشد و در پی گیری وکلای وی از دادگاه انقلاب و بر اساس گفته های قاضی صلواتی,وی دستور انتقال مسعود باستانی را به زندان رجائی شهر را نداده است. این برخلاف گفته های مسئولین زندان است که حکمی به دستور قاضی صلواتی برای انتقال مسعود باستانی نشانش داده بودند.
مسعود باستانی روزنامه نگار و فعال سیاسی صبح روز 14 تیرماه، زمانی که برای پیگیری امور همسرش مهسا امرآبادی كه قریب 20 روز بود در بازداشت بسر می برد به دادگاه انقلاب تهران مراجعه كرد، با حكم قضایی بازداشت شد.
او در دادگاه بدوی بدون حضور وکیلش، به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد. یکسال از این حکم به اتهام تبلیغ علیه نظام و 5 سال به اتهام اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش صادر شده است.
*****
پریسا کاکایی، دختری که تفریح اش را درمیان کودکان کار، خانه سالمندان، و شیرخوارگاه آمنه می گذراند، در زندان اوین چه می کند؟

طي ماه گذشته زنان زيادي از فعالان جنبش هاي اجتماعي روانه بند 209 زندان اوين شده اند . اكثر اين زنان را گاه به اسم و گاه به چهره مي شناختيم و از حال و هواي زنانه آنان خبر داشتيم . اما آشنايي با خانواده ها خود حكايت هايي جديد را براين آشنايي افزوده است . مصاحبه زير با خانم پوری علي پور، مادر پريسا كاكايی، از فعالان جنبش زنان است كه با بيان خاطرات خويش ، ما را به دوران كودكي و نوجواني پريسا كاكايي مي برد. پریسا کاکایی در وبلاگ شخصی اش و در همه مکتوباتش همواره از حقوق انسانی زنان و حق برابري آنان نوشته است و دغدغه همیشگی اش دفاع ازحقوق زنان به مثابه حقوق بشر است.

مدرسه فمینیستی: خانم علی پور عزیز لطفا برای ما و خوانندگان، کمی از کودکی پریسا بگویید.

پوری علی پور: پريسا از بچگی خیلی عاطفی و مهربان بود. مخصوصا با بچه های کوچکتر از خودش مهربان تر بود. 5 ساله که بود در مقطع آمادگی می رفت و در آنجا هم به بچه های دیگر کمک می کرد. برای بچه های کوچکتر از خودش شیر درست می کرد، به آنها شیر میداد، و از آنها مراقبت می کرد. خیلی معتقد بود. نماز می خواند. خیلی به انسانیت معتقد بود. در مدرسه غذای خودش را نمی خورد و به بچه های دیگری که غذا نداشتند هدیه می کرد. خب شاید برای همین رفتار عاطفی و فداکارانه اش بود که در مدرسه همه خیلی دوستش داشتند.
بزرگتر كه شد و به نوجواني و جواني رسيد خيلي خوش برخورد بود. خیلی معاشرتی و مردم دار بود. بي رودربايستي و خودمانی با پدر ومادرهاي فاميل و دوستان بحث مي كرد به آنها می گفت که با بچه ها چطور رفتار کنند. به محض اينكه توانست در آمدي از خودش داشته باشد سعی می کرد به كساني که وضعیت مالی خوبی ندارند رسیدگی کند. و خب این کمکی که انجام می داد سعی می کرد کسی نفهمد چون اصلا اهل خودنمایی نبود. مدام با پدر مادرها صحبت می کرد که با بچه های شان مهربان باشند و با عطوفت و احترام با آنان رفتار کنند، به آنها تاکید می کرد که جلوی بچه ها به هیچ وجه دعوا نکنند. چون که معتقد بود روح بچه ها خیلی حساس است و از دعوا و مرافه والدین، آسیب می بیند.

- خانم علي پور با این حساب، پريسا خيلي زود كودكي را پشت سر گذاشته و حالا پس از آن دوران، در همین سالهای اخیر دغدغه ها و علایق پریسا جان بيشتر در كدام حوزه ها بود؟
به حقوق بشر واقعا معتقد بود. دوست نداشت حق کسی ضایع شود. فقط همه هدفش در کار خیر بود. به استقلال زن اعتقاد داشت. می گفت زن باید شجاع باشد، نترسد. سعی می کرد پول جمع کند و به بچه هایی که وضعشان خوب نبود کمک کند. کادو می خرید و به بهانه جایزه به آنها کمک می کرد. به بچه های بی سرپرست کمک می کرد. با مادرها حرف می زد. خیلی اهل مطالعه بود. نمی دانم چرا نتیجه این همه گذشت و مهربانی اش، این بود.
باور مي كنید كه رشته اش علوم طبيعي بود ولی رشته علوم انسانی را انتخاب کرد، به خاطر علاقه اش به انسانیت. نمي دانم چرا نتیجه این همه انسانیت و از خود گذشتگی، زندان بود؟ تفریح اش این بود که به خانه سالمندان برود. می رفت به افراد مسن کمک می کرد. وقتش را با« کودکان کار» می گذراند. کتاب خیلی دوست داشت، کتاب زیاد می خواند درباره کودکان، مسایل اجتماعی، و زنان. مدتی در یونیسف کار می کرد و برای کودکان سیستان و بلوچستان کار می کرد.
در شیرخوارگاه آمنه کار می کرد. در موسسه عصای سفید کار می کرد. برای نابینایان کتاب می خواند. آنها را به گردش می برد. مدتي با جايزه كتاب زنان كتابخانه زنان همكاري مي كرد و خيلي علاقمند بود .

- چطور دستگیر شد؟ نحوه دستگيري پريسا چگونه بود؟

پریسا به ما گفت از اطلاعات به او تلفن کردند و گفتند که خودش را معرفی کند. با پدرش به دفتر پیگیری رفت و بعد از چند ساعت او را به اوین بردند. روز بعدش تلفنی با ما تماس گرفت و گفت که در زندان اوین است.

- آيا تا به حال با شما تماسی گرفته و يا توانسته اید با او در زندان ملاقات کنید؟

تا حالا پنح یا شش بار تلفن کرده است و دو بار هم به ملاقاتش رفته ایم. دفعه دوم همین پنج شنبه گذشته بود که من و پدر و برادرش به دیدنش رفتیم و بیست دقیقه ملاقات کابینی داشتیم. می خواهیم درخواست ملاقات حضوری بدهیم. و اميدواريم كه با درخواست ما موافقت كنند و يا اينكه انشائ الله آزاد شود و بيايدخانه .

- خانم علي پور هنوز نمي دانيد كه وضعيت پرونده چطور است و به كجا رسيده و آيا قراري براي آزادي گذاشته اند يا خير؟

راستش مرتب داريم پي گيري مي كنيم و با وکلایش، افروز مغزی و مینا جعفری هم در تماس هستيم تا ببينيم در مورد قرار آزادی دخترم چه بايد بكنيم. راستش هم خود وكلا مي دانند و هم پريسا در بازجويي گفته ما در يك خانه استيجاري زندگي مي كنيم و اصلا سند نداريم كه بتوانيم وثيقه بگذاريم و پريسا خودش اين را مطرح كرده و اصلا اين قرار وثيقه خيلي ناعادلانه است چون بدون توجه به شرايط خانواده ها و حتي بدون توجه به فعاليت هاي خير خواهانه اين جوانها تعيين مي شود.

- وضعيت روحي و جسماني پريسا چطور بود؟

روحیه اش خيلي خوب بود. رفتار بدی با او نشده بود. هفته ای سه بار حمام می رود. برای او پول بردیم که بتواند شامپو بخرد، بلوز بخرد...روزهای اول سرما خورده بود از بهداری به او قرص داده بودند و خوب شده بود. قرص قلبش را مرتب می خورد. البته پريسا وقتي فشار عصبي اش زياد مي شود درد قلب اش زيادتر مي شود و بيشتر بايد قرص بخورد اميدوارم كه هرچه زودتر به اين مشكلات رسيدگي بشود . مي دانيد اكثر اين جوانهاي امروز دوران جنيني و شيرخوارگي و كودكي رادر دوران جنگ و موشك باران و سختي و مشكلات گذراندند و اين چيزها حتما روي سلامتي جسمي اشان تاثير گذاشته و طفلك ها دوران جواني اشان را هم كه اينطوري بايد بگذارنند. پریسا قرار است به زودی ازدواج کند، داشت برای ازدواجش آماده می شد که بازداشت شد. امیدوارم زودتر برگردد تا بتوانیم برنامه ریزی های ازدواجش را از سر بگیریم.

- حال و اوضاع خودتان و پدر پریسا چطور است؟

راستش اصلاً خوب نیستم. قلبم خيلي ناراحت شده. همه اش گریه می کنم. شب و روز دعا می کنم. غذا که درست می کنم به یاد پریسا هستم . شب از خواب بیدار می شوم به یاد پریسا هستم. سعی می کنم آرام باشم . در ملاقات خيلي خودم را كنترل كردم كه با روحيه باشم و وقتي خودش را ديدم بااينكه خيلي لاغر شده بود اما سعي كردم كه غمگين نشوم و گريه نكنم. حال پدر پریسا هم خوب نیست. می گوید کاش تلفن کند صدایش را بشنوم. می گوید اگر هفته آینده ملاقات ندهند چیکار کنیم؟

- خانم علي پور آیا خود شما شاغل هستيد؟

من معلم باز نشسته هستم. معلم نمونه در مدرسه و منطقه بوده ام. و اصولا نه من و نه پدرش ازسياست و موضوع هاي سياسي خوشمان نمي آيد و پريسا هم اتفاقا با سياست و فعاليت سياسي ميانه اي نداشت و بيشتر در حوزه زنان و كودكان وحقوق بشر كار مي كرد.پدرش 32 سال در نیروی هوایی کار می کرد. سرهنگ بازنشسته ارتش است.
مدرسه فمینیستی: خانم علي پور از شما متشکریم و امیدواریم که دختر نازنین تان هرچه زودتر آزاد شود و به آغوش گرم و صمیمی خانواده مهربان اش برگردد.
*****
بازجویی های دوباره سلول های سرد

دادگاه نمایشی محاکمه معترضان به کودتای انتخاباتی در حالی از روز گذشته مجددا آغاز شده است که گزارش ها از تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی و مطبوعاتی حکایت دارد. فشارهایی که در راستای کشاندن بازداشت شدگان به تلویزیون و انجام اعترافات تلویزیونی صورت میگیرد.
از سوی دیگر بازداشت فعالان نیز همچنان ادامه دارد و در تازه ترین بازداشت ها، علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ "تورجان" در مقابل بیت آیت الله منتظری بازداشت شده است.
علیرضا بهشتی: بر مواضع خود هستم
دکتر علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی روز گذشته در تماس کوتاهی با خانواده اش، از وضعیت نامساعد جسمی خود خبر داده و به همسرش گفته است که افت فشار خون پیدا کرده و دائما به او سرم وصل می کنند.
فرزند دکتر بهشتی در پاسخ به همسرش درخصوص ادعای رسانه های حامی کودتا مبنی بر اینکه برخی از مشاوران ارشد موسوی اعترافات تکاندهنده داشته اند، گفته که کوچکترین اتهامی را نپذیرفته و تاکید کرده که بر مواضع خود باقی است.
دکتر علیرضا بهشتی از روز هفتم دیماه و در موج دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران بازداشت شد. او که طی مدت بازداشت دچار حمله قلبی شده بود، همچنان در سلول انفرادی محبوس است.
افزایش فشارها بر بهزادیان نژاد
فشارها بر قربانعلی بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی افزایش یافته است. این فعال سیاسی در پی بازداشت های فله ای بعد از روز عاشورا بازداشت شده است.
چند روز پیش ماموران وزارت اطلاعات بهزادیان نژاد را برای تفتیش منزلش از زندان همراه خود برده اند. حال جسمی او در این دیدار نامساعد توصیف شده و بسیار رنگ پریده و لاغر به نظر می رسیده است.
سایت کلمه گزارش داده است که او حتی قبل از بازداشت و درهمه چند ماه گذشته تحت فشارهای شدید قرار داشته تا جایی که حتی محل کارش از پرداخت حقوق وی خودداری می کرده است.
نگرانی از وضعیت عمادالدین باقی
عمادالدین باقی همچنان در سلول انفرادی بند ۲۴۰ به سر می برد وممنوع الملاقات است. وی حتی از دسترسی به قرآن کریم هم محروم است.
باقی یک روز پس از عاشورا و با حکم کلی «پیشگیری از سوء استفاده از فوت آیت الله منتظری» در منزل دستگیر شد و اتهام وی مصاحبه با آیت الله منتظری اعلام شده است که از شبکه بی بی سی پخش شد.
باقی تاکنون به صورت متناوب ۴ سال در زندان بوده که ۳ سال آن در دولت سابق و ۱ سال آن در دوره رئیس دولت فعلی بوده است. در دوره اول زندان، اتهام او مطبوعاتی بود و در دوره دوم، به علت فعالیت های مدنی در انجمن دفاع از حقوق زندانیان، که خود پایه گذار آن بود، زندانی شده است.
در دوره اخیر در سال ۸۶، باقی به علت نگهداری در شرایط نامناسب در زندان دچار عارضه ای شد که در نهایت در بیمارستان بستری گردید و باقی مانده دوره محکومیت خود را در بند عمومی گذراند. پزشکان مورد اعتماد وزارت اطلاعات نیز توصیه کرده بودند که بودن وی در محیط بسته و استرس زا خطرناک است.این در حالی است که اکنون باقی در سلول انفرادی و بدون هیچ امکاناتی نگهداری می شود. او همچنین از دیسک کمر مزمن نیز رنج می برد. خانواده باقی گفته اند دادستان تهران هفته گذشته با باقی در زندان اوین دیدار کرده اما با وجود پیگیری برای کسب اطلاع از وضعیت وی از طریق دادستان، این مقام تاکنون پاسخی به خانواده نداده و صرفا به ممنوع الملاقات بودن او تا اطلاع ثانوی اشاره کرده است.آن ها معتقدند حتی اگر باقی برای انجام آن مصاحبه متهم باشد بیش از سی و پنج روز بازجویی در سلول انفرادی با شرایط جسمانی او غیر ضروری است. باقی که بارها در سال های گذشته در دادگاه و دادسرا احضار شده و حضور به موقع داشته است می توانسته در آزادی و یا در شرایط قانونی تری به پرسش های مربوطه پاسخ دهد.
خانواده باقی نگران سلامت جسمانی وی بوده و خواهان رعایت حداقل حقوق قانونی او مانند تماس تلفنی منظم، ملاقات وی، خروج او از سلول انفرادی و دسترسی اش به کتاب هستند. آن ها می گویند این خواسته های قانونی خود را به اطلاع دادستان تهران هم رسانده اند اما پاسخی دریافت نکرده اند.
تشدید فشارها بر عبدالله مومنی و شهاب الدین طباطبایی
به دنبال انتقال مسعود باستانی روزنامه نگار جوان به زندان رجایی شهر و محصور ساختن وی در سلولی با حضور ۵ قاتل سابقه دار اقدامات ایذایی دیگری نیز علیه سایر جوانان آزادیخواه در زندان اوین صورت گرفته است.به گزارش میزان، عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین سابق دانشجویی که در جریان بازداشتهای بعد از انتخابات بازداشت شده بود و پس از مدتها زندان انفرادی و فشارهای روانی سرانجام به شش سال حبس محکوم شده بود در روزهای اخیر مجدداً به بند ۲۰۹ اوین انتقال یافته است.
همچنین سید شهاب الدین طباطبایی رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت و ستاد۸۸ جوانان در انتخابات نیز که ماه هاست در زندان به سر می برد در روزهای اخیر به کرات از بند ۲۰۹ به ۲۴۰ و بالعکس انتقال یافته است.در جریان این نقل و انتقالات کلیه لوازم شخصی و البسه ایشان توسط مسوولان زندان توقیف شده و این دو زندانی در حال حاضر در سلول های سرد اوین محبوس هستند.
توقیف لوازم شخصی زندانیان که با هزینه شخصی آنها و پس از پایان بازجویی ها و انتقال آنها به بند عمومی توسط خانواده تهیه و پس از گذر از سیستم بوروکراسی و کارشکنی های مسوولان سرانجام در اختیار زندانیان قرار گرفته بود نمایانگر دور جدیدی از اقدامات ایذایی برای محروم نمودن آنان از ابتدایی ترین حقوق در سیستم قضایی است.
این اقدامات در حالی صورت می گیرد که روز پنجشنبه مسوولان زندان اوین حتی با حکم رسمی دادستانی از ملاقات حضوری زندانیان ممانعت و صراحتا اعلام نمودند که تنها نهاد تصمیم گیرنده در مورد ملاقات زندانیان، بازجویان هستند.
فشار برای اعتراف تلویزیونی
مهرداد رحیمی، قائم مقام کمیته دفاع از حقوق شهروندی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در بیست و هفتمین روز بازداشت خود با خانواده اش ملاقات کرد.به گزارش سحام نیوز، مهرداد در این دیدار که به صورت کابینی انجام شد اظهار داشت در هفته گذشته تحت فشار شدید بازجویانش برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار گرفته است و تأکید نمود که به هیچ وجهی زیر بار این خواسته غیر قانونی بازجویان نرفته و نمی رود.
خانواده مهرداد رحیمی که به شدت از برخوردهای غیر قانونی بازجویان پرونده با فرزندشان متأثر و متأسف بودند اظهار داشتند که تمام مساعی لازمه را در جهت احقاق حق مهرداد و جلوگیری از برخوردهای غیر قانونی بازجویان با او را به کار خواهند بست و دراین باره به نامه ای اشاره نمودند که اوائل هفته آینده از سوی پدر و مادر مهرداد خطاب به دادستان تهران، جعفری دولت آبادی در اعتراض به شیوه های غیر قانونی بازجویان مهرداد، بخصوص مورد اخیر فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی٬ نگاشته خواهد شد.
وضعیت نگران کننده مریم ضیا
مریم ضیاء از فعالان حقوق کودک در وضعیت نا مناسبی بسر می برد.بنابر گزارشات دریافتی، یکی از زندانیان تازه آزاد شده با بیان این مطلب اظهار داشته است که شرایط مریم ضیاء نسبت به هفته اول بازداشت بسیار تغییر کرده و فشارها بر وی شدت یافته است.
به گزارش وبلاگ تا آزادی زندانیان سبز، اتهام تفهیم شده به ضیاء در مراحل اولیه بازجویی، همکاری با منافقین اعلام شده است.گفتنی است که این فعال زندانی تنها در هفته اول بازداشت امکان تماس با خانوده خود را یافته و در طول مدتی که از بازداشت وی می گذرد، خانواده اش به هیچ وجه امکان ملاقات با وی را نداشته اند.
مریم ضیاء فعال حقوق کودک و مدیر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودک است که در روز دهم دی ماه در منزل خود بازداشت و به اوین منتقل شد.
نامه روزنامه نگاران
جمعی از روزنامه نگاران کشور با ارسال نامه ای سرگشاده به مسئولان نظام و کسانی که آنها را "عقلای قوم و دلسوزان نظام" می دانند، خواستار آزادی همکاران دربندشان و بازگشایی دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شدند.
متن این نامه، به شرح زیراست :
این روزها سخن از اعتدال و میانه روی زیاد گفته می شود و بارها از تریبون های رسمی عنوان شده است که حاکمیت انتقاد و اعتراض قانونی را به رسمیت می شناسد.اگر بنا باشد انتقاد و اعتراض قانونی به رسمیت شناخته شود، بدون شک یکی از بهترین و قانونمندترین شکل آن مطبوعات هستند که می توانند با طرح مطالبات قانونی و انتقادات بحق جامعه، فضای عمومی را به سمت اعتدال، آرامش، امید و اعتماد سوق دهند. بدیهی است اگر این مجاری قانونی بسته شود و یا روزنامه نگاران با محدودیت های گزاف روبرو گردند، رفتارهای ناهنجار مورد توجه قرارگرفته و جامعه از مسیر طبیعی و قانونی خود فاصله می گیرد.مسئولانی که میانه روی و اعتدال را چاره گشای بحران فعلی می دانند، توجه دارند در شرایطی که تنها نهاد صنفی قانونی حامی خانواده مطبوعات مدتهاست بدون ارائه هرگونه حکم و توجیه قضایی پلمب شده است، و تعدادی از اعضای هیأت مدیره و روزنامه نگاران عضو انجمن بازهم بدون ارائه حکم و مستند قانونی در بازداشت به سر می برند، جامعه مطبوعاتی چگونه می تواند طرح مباحثی چون لزوم اعتدال و قانونگرایی را جدی بگیرد؟وقتی آنها که زیر ذره بین هزاران چشم اهل قلم، به دفاع از حقوق صنفی و قانونی این قشر مشغول بودند بازداشت می شوند، چگونه می توان به مردم قبولاند که اعتدال تنها راه رهایی از بحران فعلی است؟ما جمعی ازاعضای خانواده مطبوعاتی که همواره ملاحظاتی فراتر از چارچوب های قانونی را در نظر داریم، از مقامات قضایی خواستار فک پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و آزادی اعضای زندانی هیأت مدیره زحمتکش آن و دیگر روزنامه نگاران بازداشت شده هستیم.
نامه مادران
مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی، روزنامه نگار و وکیل دادگستری با گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانشان در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواستار آزادی آنها شدند.
در نامه این دو مادر خطاب به رییس قوه قضاییه آمده است:هنوز زمان چندانی از فرمایشات حضرتعالی در مراسم معارفه تان به عنوان "رئیس قوه قضائیه" در ضرورت حفظ و رعایت حقوق شهروندی نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحی که از تلاش مجدانه در تحقق راستین حقوق الناس در کسوت قضا دم زدید نگذشته است و هنوز گرد نسیان و فراموشی بر حافظه ای که از شما کوتاه کردن دست متجاوزین به امنیت و آسایش مردم را به یاد دارد ننشسته است. این یاد و خاطره از شما از یک سو و بی لطفی دیگر دست اندرکاران امر قضا از سوی دیگر باعث شد تا مستقیماً مزاحم شما شویم، شاید راه نجات دو مادر رنجوری که چشمشان به امید بازگشت و دیدار عزیزانشان بر در زندان اوین سوسو میزند در دستان شما باشد.
این نامه می افزاید: غروب شنبه ۱۲ دیماه بود، آن زمان که خود را برای نماز مغرب و عشاء آماده میکردیم که زنگ تلفن خانه‌مان به صدا در آمد. آن سو صدای لرزان فروغ مان بود که ما را از بازداشت ناگهانی خود و "روزبه" مان خبر میداد. تماس اگرچه کوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازه تمامی روزهای بازداشت فرزندانمان، ما را مبهوت و رنجور کرده است. سراسیمه خود را از شهرستان به تهران رساندیم تا منزلی را ببینیم که تا دیروز مأمن فرزندانمان بود و از آن روز محنت کده ای که به دست ماموران و به دستور یکی از قضات زیر مجموعه دستگاه شما در جستجوی آلات و ادوات جرم به هم زدن "امنیت و آسایش" بدل به ویرانه ای شده بود. از آشپزخانه تا کمد لباسهای شخصی، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار کرده بودند.
در این نامه آمده است: از فردای همان روز در جستجوی خبری از فرزندانمان به تمام تهران سر زدیم. از دادگاه انقلابی که ما را به زندان اوین حواله میداد و از زندان اوینی که ما را به پلیس امنیت گسیل میداشت و پلیسی که پاسخ این همه جستجو را در دادگاه انقلاب میدانست! رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ای که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیموده اند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت میکردند و پس از ۳۰ روز خبری از آن ها نمیشنیدید، چه میکردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟مگر میشود از رعایت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان یکی از ارکان قوه تحت امر شما پس از گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانمان مدعی باشد که هنوز پرونده ای برای آنها تشکیل نشده است؟ مگر میشود متهم را بدون پرونده اتهامی در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون که قوه قضائیه برای اجرای آن تشکیل شده تاکید نکرده است که باید ظرف ۲۴ ساعت دلیل اتهام به متهم تفهیم شود؟ مگر میشود از رعایت حقوق شهروندی دم زد، آن زمان که ماموران شب هنگام و با تمسک به راه و روشهایی که به کار دستگیری مجرمان حرفه ای میخورد به درب منزلی مراجعه تا زن و شوهری را بازداشت کنند که یکیشان روزنامه نگار و دیگری وکیل دادگستری است؟ مگر میشود داد رعایت حقوق الناس داشت و به مدت یک ماه اجازه ملاقات مادرانی خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر میشود از رعایت امنیت و آسایش مردم سخن راند آن زمان که با بازداشت ناگهانی و بدون دلیل فرزندانشان همه آسایش و آرامششان گرفته میشود؟
مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی در پایان نامه خود آورده اند: اینک پس از تمامی پیگیریها و مراجعات مکرر به نهادهای گوناگون به خوبی یافته ایم که مس‍‍وولی را نمیتوان برای پاسخگویی حتی به این سوال کوتاه که "حال فرزندانمان چه طور است" پیدا کرد. چگونه و بر اساس کدام رویه شرعی، قانونی و اخلاقی رنج ۳۰ روز بی خبری مطلق مادرانی از دختر و پسرشان را بر ما روا میدارید؟ لابد دیده اید که دل مادر چگونه در هوای شنیدن خبری از فرزند گم گمشته اش پرپر میزند. برای نظامی که با انقلابی مردمی بنا شده است نازیبنده آن است که مادرانی خسته و دل شکسته رنج و آه دل خویش را به خدای خویش حوالت دهند. اکنون نیز به شما متوسل شدیم تا مگر آزادی فرزندانی که سرمایه تمامی عمرمان هستند را از شما طلب کنیم. این آخرین راه حل دنیوی ماست، دل مادرانی که چشم انتظار دیدار دوباره عزیزانشان هستند، رنجورتر نکنید.
*****
بیش از 2000 نفر در مقابل زندان اوین

بیش از 2000 نفر در مقابل زندان اوین در حال برگزاری تجمع اعتراضی هستندبنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بیش از 2 هزار نفر از خانواده های زندانیان سیاسی ،مادران عزادار و مردم در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و خواستار پایان داد به اعدام و آزادی زندانیان سیاسی هستند.
روز شنبه 10 بهمن ماه از حوالی ساعت 19:00 خانواده های زندانیان سیاسی مادران عزادار و تعداد زیادی از مردم و حتی زندانیان که در روزهای اخیر آزاد شده بودند در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند.این تجمع علیه اعدام 2 زندانی سیاسی و تهدید به اعدام بیشتر دستگیر شدگان و همچنین آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی صورت گرفته است. جمعیت به حدی زیاد است که از قسمت پایین تا درب اصلی زندان اوین مملو از مردم است. تا ساعت 21:15 بیش 2000 نفر در مقابل زندان اوین تجمع کردند و همچنان بر تعداد آنها افزوده می شود . این تجمع تا نیمه های شب ادامه خواهد یافت.
از طرفی دیگر مادران عزادار که بطور معمول مراسم اعتراضات هفتگی خود را در پارک لاله برگزار می کردند دیشب اعتراضات خود را در مقابل زندان اوین برگزار کردند.بعضی از مادران دست نوشته هایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مداح راد آزاد باید گردد"در تجمع امشب حتی دستگیر شدگانی که درطی روزهای اخیر آزاد شده بودند همراه با خانواده های خود در بین مردم بودند مقاومتها و خاطرات خود را برای دیگران تشریح می کردند و همچنین برخوردهای غیر انسانی واز نقل و انتقالهای مستمر آنها از بندی به بند دیگر می گفتند.
یکی از آنها در گفتگوی کوتاهی اعلام کرد تا رسیدن به آزادی هر ریسکی را به جان خواهیم خرید و آرام نخواهیم نشست.بر اثر اعتراضات گسترده جاری در مقابل زندان اوین به خانواده ها ی دستگیر شدگان گفته شده است که قرار است 23 نفر از دستگیر شدگان امشب آزاد شوند و تا این لحظه تعدادی از آنها آزاد شدند که از جمله آنها یک دختر جوان 23 ساله و یک خانم دیگر بوده است. این دختر جوان ضمن قدر دانی از مردم در یک حرکت نمادین بر زمین خم شد و بر خاک ایران زمین بوسه زد. زندانیان سیاسی که آزاد می شدند با روحیه های بالا و با لبخند بر لب از درب مخوف اوین خارج می شدند. با آزادی هر زندانی مردم برای او دست می زنند و ابراز شادمانی می کردند. سرکوبگران و شکنجه گران زندان اوین هراسناک ازتجمع مردم آنها را تهدید می کردند که اگر دست بزنید و ابراز شادمانی کنید بقیه را آزاد نخواهیم کرد.
*****
اعتراف در دادگاه های نمایشی
تجاوزی در کار نبود؛ از بازجومتشکریم

دادگاه نمایشی رسیدگی به اتهامات 16 تن از بازداشت شدگان روز عاشورا، در حالی در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار شد که متهمان به جای دفاع از خود، ضمن پذیرش تمام ادعاهای ذکر شده در کیفرخواست، به بیان اتهاماتی علیه خود نیز پرداختند.
در جلسه دیروز دادگاه که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، 5 تن از بازداشت شدگان روز عاشورا به "محاربه و افساد فی الارض" متهم شدند و اتهامات سایر متهمان "اجتماع و تبانی علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام و قصد بر هم زدن کشور از طریق تحریک افراد به شورش و آشوب" اعلام شد.
این 16 نفر همچنین به "جاسوسی و براندازی نرم" متهم شده اند.
در گزارش های منتشره از این جلسه دادگاه که به صورت علنی برگزار شد، اسامی متهمان به صورت اختصاری ذکر شده است.
متهم کردن معترضان مردمی به ارتباط با کشورهای خارجی، مراکز بهائیت در جهان، سازمان مجاهدین خلق و سایر سازمان های خارج از کشور، صحنه گردانی توسط عوامل اطلاعاتی دشمن و شبکه های معاند خارجی از جمله موارد مطروحه در کیفر خواست قرائت شده است.
در این کیفرخواست آمده است: "دشمنان با استفاده از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و فضای غبار آلود ناشی از انحرافات فاحش برخی احزاب و سیاسیون و همچنین زمینه تردید به وجود آمده از سکوت برخی خواص و افراد عافیت طلب تلاش کردند با به کارگیری تمامی امکانات خود از جمله بسیج رسانه ها و شبکه های ماهواره ای، ضمن ایجاد تردید و ناامیدی به آینده کشور، تئوری جنگ نرم را کلید بزنند".
نماینده دادستان پیش از قرائت کیفرخواست های جداگانه، متهمان حاضر را منافقین دستگیر شده در روز عاشورا نامید و گفت آنها اعتراف کرده‌اند که به کرات در مقر این گروهک ملحد و محارب در عراق و سایر کشورهای اروپایی آموزش ترور و آشوب دیده‌اند.
اتهام: عضویت در فیس بوک و دعوت به بالاترین!
براساس ادعای کیفرخواست قرائت شده در دادگاه، "س – گ" به اجتماع و تبانی برای ارتكاب جرایم علیه امنیت كشور، توهین به رهبری از طریق ارسال ایمیل به دادگاه كیفری لاهه، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق فعالیت گسترده در جهت طرح براندازی و جنگ نرم، عضویت در فیس بوک و ارسال پیام های متعدد و دعوت به سایت بالاترین، همکاری با خبرگزاری‌های معاند نظام، شركت فیزیكی فعال در تجمع 25، 26، 28، 30 خرداد، روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، تاسوعا و عاشورا و تنظیم شکوائیه علیه رهبر جمهوری اسلامی و ارسال آن به دادگاه کیفری لاهه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی متهم شده است.
"س- گ" با پذیرفتن تمام اتهامات منتسب، به بوق زدن با ماشین و سردادن فریاد الله اکبر نیز اعتراف کرد و گفت که پیرامون شرکت در اغتشاشات 13 آبان، 16 آذر و ظهر عاشورا و فوت آیت الله منتظری، به حدود 100 نفر، اس ام اس ارسال کردم.
براساس گزارش خبرگزاری ایسنا، وی همچنین به عضویت اش در خبرنامه محسن سازگارا اشاره کرد و گفت: فكر می‌كردم چون او قبلا خودش در نظام بوده و بعد جدا شده حتما نظام مشكلی داشته است.
وی با بیان اینکه از طریق فیس بوک از اخبار مطلع می شده، افزود: از طریق سرویس ریدر گوگل، اخبار بالاترین، ایران پرس‌نیوز، جرس، خبرگزاری نهضت آزادی ایران و همچنین برخی خبرگزاری‌های داخلی مانند قلم، كلمه و... از زمان اغتشاشات بعدی مطلع می‌شدم و در آن شركت می‌كردم.
این متهم، برخوردهای نیروهای امنیتی با خود را مودبانه و محترمانه ذکر و هر گونه «تجاوز، شكنجه، اعترافات زوری و قرص خوراندن» بعد از بازداشت را رد کرده است.
وی در ادامه گفت: آقایانی كه خوب بیانیه می‌دهند بیایند و از منافقین، سلطنت‌طلبان، وابستگان به فرقه های ضاله، رقاصان خارج از کشور و مطربان اعلام برائت کنند و با هماهنگی وزارت کشور تجمعی را برگزار کنند. اگر کسی آمد؟ این شعارها، حمایت‌ها و... به پایان می رسد. دشمن در حوادث بعد از انتخابات از ما دولت وابسته نظامی می‌خواست تا آخرین نظریه ساموئل هانتینگتون محقق شود كه دست خدا بالاتر از دست آنها قرار گرفت چون نظام ما معنوی است.
فرزند رانده شده از خانه
متهم دوم اما از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بود که اسم او اعلام نشده است. او در دادگاه گفت: ما قبول داریم مرتكب جرم شده‌ایم اما زندان و فضای بازداشتگاه جایی نیست كه ما بتوانیم رفتارمان را تغییر دهیم.
وی افزود: ما در تجمعات بودیم اما سازماندهی شده نبودیم و تحكیم وحدت هیچ تجمعی را سازماندهی نکرده است.
قاضی از او سئوال كرد شما در دو مرحله جداگانه با صدور بیانیه و در یك مصاحبه با صدای آمریكا انتخابات را تحریم كرده بودیدچه توضیحی دارید؟ او پاسخ داد: تحریم انتخابات اشتباه بود و از روی عناد نبود بلکه ناشی از درگیریها در مجموعه انتخابات بود.
او درباره مصاحبه ها با رسانه های خارجی گفت: انگیزه ما عناد نبود ما به دنبال اصلاحات هستیم. من به بازجویم گفتم كه راه‌های رسانه های داخلی به روی ما بسته است و ما مجبوریم با رسانه های خارجی مصاحبه کنیم و ما فرزندان پدری هستیم که ما را از خانه بیرون کرده است.
وی با این حال افزود: در برآورده كردن خواست نظام خوب عمل نكردیم و فرزندان و شاگردان خوبی برای نظام نبودیم. دفتر تحكیم وحدت چه قانونی و چه غیرقانونی دارای یك ساختار حقوقی است دادگاه درباره بیانیه های صادره به صورت مجزا باید تشکیل شود و مجموعه باید از نظر حقوقی پاسخگو باشد.
متهم سوم، الف – م بود که مادرش عضو کمیته مادران صلح است و پدرش در سال 67 اعدام شده است.
او به ارائه تحلیلی درباره گروههای اپوزیسیون خارج از کشور پرداخت و گفت: این گروه ها دچار بحران هویت هستند، مانند چیزی كه در اردوگاه اشرف است، هویت‌طلب و معارضند. پس از فروپاشی كمونیسم ایرانی، این گروه شروع به مهاجرت به كشورهای اروپایی كردند. به دل امپریالیسم رفتند و آن‌جا دوباره دچار بحران هویت شدند و امكان بازگشت هم نبود و كار به آن‌جایی رسید كه اپوزیسیون خارج‌نشین پوسیده، نسخه‌های غیرواقعی برای ایران بپیچید..
وی گفت: بخشی از این محاکمه درواقعه محاکمه من نیست محاکمه رهبرانی است که حاضر نشدند به احزاب رسمی تن دهند. چرا کسانی که با ادعای تقلب اعلام تجمع کردند مسئولیت کارشان را نمی پذیرند؟
متهم چهارم، "پ-ف" اعلام شد که بهایی است. فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع گروه‌های معاند از طریق شركت در اغتشاشات عاشورا، اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت كشور و استفاده از تشكیلات دریافت ماهواره از جمله اتهامات وی است.
او نیز به طرح مباحثی علیه جامعه بهائیان پرداخت و ضمن ارائه اعترافاتی علیه خود، از بازجویانش در وزارت اطلاعات تشکر کرد.
محاربه اتهام پرونده پنجم
قاضی صلواتی اتهام ارتباط، هواداری و هواخواهی موثر با گروهك منافقین با مجازات محاربه را به متهم پرونده پنجم تفهیم کرد. این متهم نیز در حالی که گریه میکرد به آنچه که در کیفرخواست، ادعا شده بود اعتراف و طلب عفو کرد. قاضی صلواتی در پایان این جلسه دادگاه متذکر شده است که زمان جلسه بعدی به زودی اعلام خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکشنبه: 11 / 11 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فیلم: گوشه هایی از بیدادگاه نمایشی دیروز:
رژیم پلید از بیم قیام مردم سلحشور تصمیم دارد تا پیش از روز منحوس 22 بهمن با اعدام جمعی دیگر از فرزندان ایرانزمین باعث ترس و وحشت جامعه گردد.
آنچه از پی می آید گوشه ای از بیدادگاه نمایشی دستگیر شدگان روز عاشورا (6 دیماه)، در روز شنبه دهم بهمن ماه (سی ام ژانویه 2010) است که اسیران را وادار به اقرارهای دروغین کرده اند.

*****
تا چند ساعت دیگر انتشار خواهد یافت:
اخبار ویژه روزنامه آفتاب یزد (روز یکشنبه 11 بهمن)
اسرائيل به دنبال پرتاب ماهواره‌ جاسوسي جديد است ‌ ‌
فارس نوشت: روزنامه عبري زبان از پرتاب يك ماهواره جاسوسي رژيم‌صهيونيستي براي رصد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران خبر داد. ارتش اسرائيل براي رصد برنامه هسته‌اي ايران، به دنبال پرتاب يك ماهواره جاسوسي جديد است. بنا بر اين گزارش، رژيم‌صهيونيستي به دنبال افزايش سطح توانايي براي رصد منطقه به خصوص ايران، در صدد پرتاب جديدترين ماهواره خود به نام <افك 8> در ماه‌هاي آينده ميلادي است. يك افسر وزارت جنگ رژيم‌صهيونيستي اعلام كرد كه ساخت اين ماهواره در مراحل پاياني خود قرار دارد و با پرتاب اين ماهواره جاسوسي، توان اطلاعاتي اسرائيل دو چندان خواهد شد.
‌ ‌
نسبت ژنتيكي اوباما با برادپيت !‌
مهر نوشت: بررسي هاي دقيق بر روي تستهاي ژنتيكي افراد مشهور جهان نتايج جالبي را از روابط فاميلي ميان آنها افشا كرده است كه از ميان اين نتايج مي توان به نسبت ‌فاميلي اوباما و سناتور جديد جمهوري خواه اشاره كرد.‌آزمايشهاي <دي ان اي> كه از اواخر دهه 1970 تا كنون مورد استفاده قرار مي گيرند، نشان مي دهد كه با وجود فاصله هاي طولاني همه انسانها به گونه اي با يكديگر فاميل ‌به شمار مي روند زيرا انسانها از يك نسل هستند.‌براساس گزارش <سي نت> هنرپيشه محبوب هاليوود برد پيت از ديگر افرادي است كه از اقوام ژنتيكي باراك اوباما به شمار مي رود. از جالب توجه ترين افرادي كه به ‌واسطه تستهاي ژنتيكي رابطه فاميلي آنها به اثبات رسيده است مي توان به پرنسس دايانا و سارا پيلين، تام هنكس و آبراهام لينكلن، جيمز دين و ريچارد نيكسون اشاره ‌كرد.

اختلاف تاچر و كارتر بر سر بحران گروگانگيري در ايران
به گزارش عصر ايران، انتشار اسناد شخصي مارگارت تاچر نـخـسـت وزير اسبق بريتانيا، نشان داد كه اين نخستين بانوينخست وزير انگليس بر سر بحران گروگانگيري كاركنان سفارت آمريكا در تهران، با دولت جيمي كارتر در ‌آمريكا اختلافات زيادي داشته است.‌‌‌به گزارش روزنامه واشنگتن پست، تاچر محافظه كار در برابر اصرارهاي كارتر دموكرات مبني بر نشان دادن واكنش شديد از سوي آمريكا و بريتانيا در قبال ايران، مقاومت كرده و به ‌رئيس‌جمهور آمريكا گفته است كه واكنش شديد در قبال ايران، تنها موضوع را پيچيده تر كرده و آسيب هاي آن ‌بيشتر از منافعش خواهد بود. ‌‌‌اسناد 8‌ماهه نخست نخست وزيري تاچر ( كه بحران گروگانگيري در همين مدت اتفاق افتاد) نشان مي دهد ‌كه 3‌موضوع رسيدگي به وضعيت اقتصادي داخلي در بريتانيا، اشغال افغانستان از سوي نيروهاي اتحاد ‌جماهير شوروي سابق و نيز بحران گروگانگيري در ايران از مهم‌ترين چالش‌هاي سياست داخلي و خارجي تاچر ‌بوده است.

گوگل تقلبي چيني وارد دنياي اينترنت شد‌
فردا خبر داد: بنا بر برخي گزارش‌ها، نسخه تقلبي موتور جستجوي گوگل در چين راه‌اندازي شده است. ‌نكته قابل توجه آن است كه چيني‌ها، نامي شبيه گوگل نيز براي وب سايت خود انتخاب كرده‌اند. ‌خبرگزاري رويترز به نقل از يك روزنامه چاپ چين مي‌گويد: اين موتور جستجوي جديد كه ‌‌Goojje.com‌‌ ‌نام دارد، در روز چهاردهم ژانويه و دو روز پس از آن كه گوگل اعلام كرد ممكن است به فعاليت‌هاي خود در ‌چين خاتمه دهد، راه‌اندازي شد. ‌اين در حالي است كه اين موتور جستجوي چيني، قابليت‌هاي ديگري نظير خدمات شبكه‌هاي ‌اجتماعي را نيز ارائه مي‌دهد. صفحه اول ‌‌Goojje‌‌ نيز تا حد بسيار زيادي شبيه به گوگل طراحي شده است.

*****
واکنش سازمان سنجش به گفته هاي وزير بهداشت
افزايش احتمالي نسبت دختران دانشجو به پسران موجب نگراني مديران نظام آموزش عالي است. بر اساس آخرين آمارهاي اعلام شده از سوي مقام هاي مسوول، نسبت قبولي دانشجويان هم اکنون در حدود 60 دختر به 40 پسر است که با توجه به هشدار اخير وزير بهداشت، در صورتي که سازمان سنجش اين روند را کنترل نکند، نرخ قبولي دختران در کنکور به 70 درصد هم مي رسد. اين در حالي است که به گفته مسوولان سازمان سنجش در آخرين کنکور برگزارشده، نسبت ورود دختران به آموزش عالي از طريق آزمون سراسري که طي سال هاي قبل رو به افزايش گذاشته بود، کاهش يافته است.
مسوولان دولتي مي گويند دليل نگراني آنها نه ملاحظات جنسيتي بلکه مشکلاتي است که در زمينه تربيت نيروهاي متخصص مرد در دانشگاه ها وجود دارد. به طور خاص مسوولان دولتي مي گويند با توجه به رشد زياد نسبت قبولي دختران در رشته هاي علوم پزشکي، احتمالاً در آينده ايران از نبود پزشکان و پرستاران مرد رنج خواهد برد و در اين زمينه دچار کمبود جدي خواهد شد. اين آمار از اين جهت مهم به نظر مي رسد که به استناد آنها طي سال هاي گذشته طرح هاي جنجالي مانند سهميه بندي جنسيتي در کنکورهاي سراسري اعمال مي شد که البته واکنش هاي منفي زيادي را هم به دنبال داشت.
اظهارات پنجشنبه گذشته وزير بهداشت با توجه به اينکه او سازمان سنجش را خطاب قرار داده بود، نشان مي دهد اين سازمان نهادي است که مسووليت کنترل نسبت دختران و پسران بر عهده او است؛ کنترلي که به گفته مرضيه وحيددستجردي در حال حاضر 10 درصد دختران قبول شده در کنکور را از ورود به دانشگاه بازمي دارد. اين موضوع بهانه يي شد تا ديروز خبرگزاري مهر سراغ يکي از مسوولان سازمان سنجش برود و آخرين آمارهاي سازمان سنجش را گزارش کند. بر اين اساس معاون اجرايي سازمان سنجش آموزش در واکنش به گفته هاي وزير بهداشت و «هشدار جدي» او آمار ورودي هاي کنکور، جزييات ورود دختران و پسران در آموزش عالي و نسبت آنها را تشريح کرد.
ابراهيم خدايي در اين باره گفت؛ «براي محاسبه درصد ورود دختران و پسران به دانشگاه ها يکي از اشتباهاتي که رخ مي دهد اين است که تنها آزمون سراسري در نظر گرفته مي شود.» او نسبت دختران و پسران در ورودي به دانشگاه از طريق آزمون سراسري را 60 به 40 عنوان کرد و گفت؛ «برخلاف آزمون سراسري در تعداد ديپلمه هاي کار و دانش که وارد مقطع آموزش عالي مي شوند نسبت پسران به دختران 60 به 40 است.» معاون سازمان سنجش آموزش کشور ادامه داد؛ «بر اساس آمار ورودي هاي سال 87 دانشگاه آزاد، فني و حرفه يي، فراگير پيام نور و آزمون سراسري نسبت دختران و پسران تقريباً 50 به 50 بود لذا نسبت ورودي هاي کلي دختران و پسران به آموزش عالي 50 به 50 است.» او گفت؛ «در آزمون سراسري نيز نسبت ورود دختران و پسران به همان نسبت شرکت کننده ها است. البته طي دو سال گذشته نسبت ورود دختران به آموزش عالي از طريق آزمون سراسري رو به کاهش رفته است.» خدايي با اشاره به نسبت ورود دختران و پسران به دوره کارشناسي ارشد از طريق کنکور هم گفت؛ «بر اساس آمار آخرين کنکور کارشناسي ارشد که برگزار شد نسبت ورود پسران به دختران 51 به 49 درصد است.»
*****
معامله هسته‌ای، این بار با برزیل به جای روسیه

بعد از حرف و حدیثهای مختلف درباره نقش روسیه در غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد برای رآكتور تحقیقاتی تهران و مواضع تند اخیر روسیه در خصوص پاسخ ایران، اكنون برخی منابع غربی از گفتگوهایی مبنی بر جایگزینی برزیل به جای روسیه و غنی‌سازی اورانیوم ایران توسط این كشور و تحویل میله سوخت به ایران از سوی فرانسه خبر می‌دهند.
به گزارش خبرنگار "آینده" براساس اخبار تاییدنشده انتشار یافته از جلسات خصوصی منوچهر متكی، وزیر امور خارجه كشورمان با مقامات ارشد و رسمی وزارت خارجه برزیل و فرانسه، در این مذاكرات موضوع ارسال محموله سوخت ایران به كشور برزیل و همكاری این كشور برای ارسال سوخت به ایران مورد توجه قرار گرفته است.
سیاست دو گانه "مذاكره- تحریم" اوباما كه از سوی كاخ سفید پیگیری می شود، نشان داده است آمریكایی‌ها همچنان كه حلقه تحریمها در سازمان ملل متحد و گروه 5+1 برعلیه ایران را تنگ می كنند، از یك سو خواهان فشار به ایرانند و ازسوی دیگر باز هم با استفاده از امكانات و ظرفیتهای دیپلماتیك در پی خروج میزان قابل توچهی از اورانیوم غنی شده ایران هستند.
اخبار رسیده حكایت از این موضوع دارد كه كشور برزیل كه دارای سانتریفوژهای نسل چهارم است، دارای امكانات و تاسیسات زیادی در زمینه غنی سازی است كه این امكانات به همراه همكاریهای جهانی این كشور، پتانسیل مناسبی برای مبادله سوخت هسته ای با ایران است.
گفته می‌شود اصرار بر مبادله سوخت هسته ای با ایران، شرایطی را ایجاد كرده است كه فرانسه به عنوان كشور ثالث واردشده به قرارداد، قصد دارد این بار به جای روسیه از اهرم كشور برزیل برای انجام این معامله استفاده كند تا این اقدام باعث جلوگیری از صدور قطعنامه چهارم در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران شود.
بان‌ كی مون، دبیركل سازمان ملل متحد نیز اعلام كرده است مذاكرات در مورد تبادل سوخت با ایران روی میز و در دستور كار سازمان ملل متحد قرار دارد. ولی این مذاكرات تا رسیدن به اهداف نهایی بایستی محرمانه باقی بماند.
در این حال سلزو آمریم، وزیر خارجه برزیل روز جمعه گفت گفتگوهایی با متكی درباره پیشنهادی مبنی بر آغاز گفتگو درباره برنامه اتمی داشته است.
او می‌گوید: در ملاقات روز پنجشنبه با متكی در حاشیه اجلاس اقتصادی داووس،توافق كردیم كه برزیل، نقش میانجی را بازی نكند؛ اما موفق شدیم با ایرانی‌ها و كشورهای دیگر گفت‌وگوهای سازنده‌ای داشته باشیم و این گفت‌وگوها با محوریت احترام به حق ایران در برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته‌ای است.
گفتنی است همچنین در ملاقات متكی با همتای سوییسی وی، خانم میشلین كالمی ری این امر به اطلاع سوییس كه حافظ منافع آمریكا در ایران است نیز رسید.
جالب آن كه در همین حال خبرگزاری «رویترز» مدعی شد، در این پیمان سه‌جانبه كه در مرحله توافق اولیه است، ایران 70 درصد سوخت خام مورد نیار خود را به روسیه و روسیه نیز پس از پردازش، آن را به فرانسه می‌فرستد تا به كپسول‌های سوخت اتمی تبدیل شده و به ایران تحویل داده شود. در این توافق‌نامه همچنین تأكید شده كه سوخت اتمی رآكتورها، تنها باید در مصارف پزشكی مورد استاده قرار گیرد. «رویترز» مدعی است كه یك توافق نهانی نیز با ایران صورت گرفته كه چنانچه ایران سوخت هسته ای را تنها در كاربردهای پزشكی مورد استفاده قرار دهد، اروپایی‌ها اجازه غنی‌سازی محدود در خاك ایران را در آینده صادر خواهند كرد.
مشخص نیست در حالی كه ایران بر سر 2 مساله میزان اورانیوم غنی خارج شده و نیز زمان و مكان مبادله اورانیوم اختلاف داشت، اكنون با حضور برزیل چه تغییری در این زمینه رخ داده است!
*****
تعطيلي العالم خلاف آزادي بيان است ..!!!
مصطفي محمدنجار از حذف شبکه العالم از ماهواره هاي عرب انتقاد کرد. به گزارش ايلنا محمدنجار ضمن انتقاد از اقدام شبکه هاي عرب اظهار داشت؛ جاي تعجب است که در عصري که آزادي بيان است عده يي با رسانه يي که مي خواهد واقعيت را منتقل کند مخالفت مي کنند. وي در پاسخ به سوالي در مورد صدور مجوز جهت راهپيمايي معترضان براي 22 بهمن گفت؛ دهه فجر ايام الله است و 22 بهمن روز ملي و متعلق به همه ملت است که همه با هم با شهدا، مقام رهبري و اصول اساسي انقلاب تجديد ميثاق مي کنند. همچنين به گزارش ايلنا وزير کشور با بيان اينکه کشور ما از لحاظ امنيتي در وضعيت بسيار خوبي قرار دارد، تاکيد کرد؛ جاي نگراني در خصوص راهپيمايي 22 بهمن وجود ندارد.
*****
در پي تصويب در کميته حقوقي و قضايي صورت مي گيرد
تحقيق و تفحص از بازداشتگاه ها در انتظار راي مجلس
نمايندگان اين هفته در مورد تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشتگاه هاي کشور تصميم گيري مي کنند.در پي تصويب پيشنهاد مصطفي کواکبيان عضو فراکسيون خط امام براي تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشتگاه ها در کميسيون حقوق و قضايي طي هفته پيش رو نمايندگان در مورد اجرايي شدن اين تقاضا تصميم گيري خواهند کرد.
پيشنهاد تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشتگاه هاي کشور با فاش شدن فجاياي کهريزک و انتشار اسامي برخي از بازداشتگاه هاي غيررسمي همچون شاپور، پاسارگاد و عشرت آباد توسط کواکبيان مطرح و در قالب طرحي به هيات رئيسه مجلس ارائه شد. با ارائه اين پيشنهاد و بررسي آن توسط هيات رئيسه، تقاضانامه مذکور براي رسيدگي هاي بيشتر به کميسيون قضايي و حقوقي به عنوان کميسيون تخصصي ارجاع شد.
سرانجام پس از گذشت قريب به هفت ماه از مطرح شدن آن در کميسيون مذکور و تصويب تقاضاي تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشتگاه ها هيات رئيسه بررسي اين تقاضا را در دستور کار هفته جاري بهارستان قرار داد.هر چند هنوز مشخص نيست تقاضاي تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشتگاه هاي کشور چه روزي در دستور کار صحن علني مجلس قرار خواهد گرفت اما با توجه به تصويب اين پيشنهاد از سوي کميسيون قضايي به نظر مي رسد مجلس به تشکيل کميته هايي براي اجرايي شدن پيشنهاد مذکور راي موافق دهد.
آنچه سبب مي شود راي مجلس به تصويب هياتي براي تحقيق و تفحص از وضعيت بازداشت شدگان قابل پيش بيني باشد، از يک سو رسيدگي به اخبار مطرح شده درباره چندين بازداشتگاه غيررسمي در ناآرامي هاي و از سوي ديگر نارضايتي قريب به اتفاق نمايندگان از عملکرد کميته ويژه رسيدگي به وضعيت بازداشت شدگان بازداشتگاه کهريزک است، چرا که به رغم وجود ابهامات و اتفاقات متعدد در کهريزک کميته مذکور حول محوري مشخص که پيشتر در قالب گزارش از طرف سازمان قضايي نيروهاي مسلح منتشر شده بود به بيان ديدگاه ها و نظراتش پرداخته بود، بدون اينکه به ابهامات متعددي که طي ماه هاي اخير در مورد کهريزک ايجاد شده است، اشاره يي کرده باشد.
باقي ماندن ابهامات در اذهان عمومي و مجلس در مورد تعداد دقيق کشته شدگان کهريزک، مرگ مشکوک رامين پوراندرزجاني پزشک وظيفه اين بازداشتگاه، تعداد مصدومان کهريزک، معرفي مسوولان حوادث کهريزک و... از جمله مواردي است که باعث عدم امتناع مجلس از فعاليت هاي هفت ماهه کميته ويژه کميسيون امنيت ملي شده است. از همين رو به نظر مي رسد مجلس براي رفع اين ابهامات به تشکيل هيات تحقيق و تفحص از بازداشتگاه ها راي مثبت دهد تا هم ابهامات مجلس درباره کهريزک رفع شود و هم اينکه مجلس به موضوع ورود به بازداشتگاه ها و وضعيت بازداشتگاه هاي غيررسمي چون شاپور، پاسارگاد و... رسيدگي کند.
*****
ادامه مذاکره تهران و 1+5 درباره مبادله اورانيوم
اعتماد: مقامات ايران و غرب از تداوم مذاکرات درباره نحوه تامين پيشنهاد سوخت هسته يي رآکتور تهران خبر دادند. اين در حالي است که مسوولان امريکايي در عين حال به کار بر روي متن پيش نويسي مشغولند که درباره آن با چين به توافق نرسيده اند، چرا که کاخ سفيد هنوز نتوانسته پکن را با خود در مسير تشديد تحريم ها عليه ايران همراه سازد.
به گفته سخنگوي وزارت خارجه امريکا، اين کشور هنوز نتوانسته پيش نويس قطعنامه عليه ايران را آماده کند. اين اتفاق در شرايطي به وقوع پيوسته که هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا در سفر خود به لندن، مذاکرات گسترده يي را با همتاي چيني خود انجام داد. بنا به گزارش خبرگزاري ها کلينتون و ساير همتايان اروپايي وي به چين به خاطر موضعي که در قبال ايران دارد، هشدار داده اند. در همين حال خبرگزاري ها از آماده شدن پيش نويس قطعنامه يي جديد درباره فعاليت هاي هسته يي ايران خبر دادند.
به گزارش فارس به نقل از شينهوا امريکا اين گزارش را رد کرد. «فيليپ کراولي» سخنگوي وزارت خارجه امريکا در پاسخ به سوال هاي مطرح شده در رابطه با گزارش هاي خبري که امريکا پيش نويس تحريم ها عليه ايران را تهيه کرده و آماده است تا آن را در سازمان ملل ارائه دهد، گفت؛ من تصور نمي کنم چنين گزارش هايي صحت داشته باشد و هنوز هيچ پيش نويسي براي تحريم ايران تهيه نشده است. وي افزود؛ در هفته گذشته ما در اروپا با کشورهاي گوناگوني که همگي نگراني ما را درخصوص موضوع ايران دارند، گفت وگوهاي بسيار سازنده يي را انجام داديم. سخنگوي وزارت خارجه امريکا ادامه داد؛ ما تلاش مي کنيم ايده هايمان را در رابطه با چگونگي پيشروي در مسير فشار توسعه دهيم، اما اين روندي است که من تصور مي کنم نيازمند زمان است. سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا همچنين گفت پيشنهاد مبادله اورانيوم که به ايران ارائه شده همچنان روي ميز است.
به گزارش ايسنا خبرگزاري شينهوا گزارش داد؛ فيليپ پي جي کراولي سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا روز جمعه تاييد کرد از نظر امريکا توافق درباره مبادله اورانيوم غني شده ايران همچنان پابرجاست و آن را «اقدامي اعتمادساز» براي ايران جهت «پاسخگويي به برخي نگراني هاي ما درخصوص برخي عناصر برنامه هسته يي ايران» توصيف کرد. وي گفت اين پيشنهاد همچنان براي دريافت پاسخ مثبت ايران مطرح است. وي بر پذيرش پيشنهاد به همان شکل ارائه شده اش از جانب ايران تاکيد کرد. براساس اين پيشنهاد که آژانس بين المللي انرژي اتمي ارائه کرده قرار است عمده اورانيوم با غناي پايين ايران به روسيه و سپس به فرانسه منتقل شود تا به ميله هاي سوخت با خلوص 20 درصد تبديل و سپس به ايران منتقل شود. ايران اين پيشنهاد را رد کرده و خواهان تبادل همزمان اورانيوم با غناي پايين و اورانيوم با غناي بالاتر در داخل اين کشور يا يک تبادل چندمرحله يي است. از سوي ديگر سخنگوي وزارت خارجه روسيه نيز گفت؛ در حال بررسي پيشنهادهاي تکميلي تهران به آژانس هستيم.
سخنگوي وزارت خارجه روسيه در کنفرانسي مطبوعاتي گفت؛ «ما حق ايران را به عنوان عضو «ان پي تي» بر توسعه توان ملي برنامه هسته يي صلح آميز محترم مي شماريم اما جامعه جهاني نگراني هاي جدي درباره هدف اين برنامه دارند که بايد توسط تهران رفع شود.» به گزارش ايلنا به نقل از نووستي «آندره نسترنکو» تاکيد کرد؛ «موضع گيري ايران درباره غني سازي تکميلي را بررسي کرده ايم و مي توانم بگويم اين مساله که ايران اورانيوم کم غناي خود را به طور مستقل تا 20درصد ارتقا خواهد داد، بارها از جانب تهران شنيده شده است اما تصميم ايران براي غني سازي مستقل اورانيوم، مي تواند مانع حل مساله هسته يي اين کشور شود.» وي افزود؛ در اين شرايط تصميم آغاز ارتقاي غني سازي اورانيوم کم غنا در حاشيه خواسته هاي مربوط به قطعنامه هاي شوراي امنيت و تصميم هاي شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي فقط باعث تشديد نگراني هاي کنوني و مانع حل سريع مساله هسته يي ايران خواهد شد.
نسترنکو تاکيد کرد؛ در اين مرحله تمرکز بر يافتن راه حل هاي قابل قبول بر اساس پيشنهاد آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره تحويل سوخت رآکتور تحقيقاتي تهران مهم است. اين ديپلمات روس افزود؛ اوايل ماه ژانويه تهران به آژانس پيشنهادهاي تکميلي خود را در اين زمينه ارائه داده و در حال حاضر طرف روسي اين پيشنهادها را همراه با ديگر شرکت کنندگان طرح بررسي مي کند. سخنگوي وزارت خارجه روسيه همچنين گفت؛ «اميدواريم به زودي پاسخ پيشنهادهاي ايران در آژانس را آماده کنيم.» در همين حال رئيس سازمان انرژي اتمي ايران از ادامه داشتن روند گفت وگوهاي ايران با 1+5 درباره جزييات پيشنهاد تامين سوخت هسته يي خبر داد. علي اکبر صالحي با بيان اين مطلب که روند گفت وگوهاي هسته يي ايران با اعضاي گروه 1 + 5 همچنان ادامه دارد، اظهار داشت؛ اين گفت وگوها در سطوح مختلف در حال انجام است.
صالحي در گفت وگو با ايلنا با اشاره به نشست هايي که ايران با اعضاي گروه 1 + 5 براي تامين سوخت رآکتور تهران برگزار کرده است، افزود؛ «ايران در اين نشست ها اصل مهم و اساسي تبادل سوخت را پذيرفته است اما همچنان منتظر ضمانت هاي قوي و مطمئن براي اين تبادل است.» وي افزود؛ «ايران اصولي را در اين مذاکرات مطرح کرده است که بايد رعايت شود. ما يکي از اعضاي NPT هستيم و خواهان اجراي تمامي قوانين آژانس بين المللي انرژي اتمي براي برخورداري از سوخت مورد نظرمان هستيم.» رئيس سازمان انرژي اتمي تصريح کرد؛ «مذاکرات ايران با اعضاي گروه 1 + 5 جزيياتي دارد که در روند گفت وگوها به آن مي پردازيم.»
همچنين منوچهر متکي وزير خارجه نيز تاکيد کرد؛ ايده مبادله اورانيوم با ميله هاي سوختي «همچنان روي ميز» است اما دولت ايران مي خواهد اين اقدام به صورت همزمان انجام گيرد. به گزارش ايسنا متکي اواخر روز جمعه به آسوشيتدپرس گفت؛ «مشکلي که آنها مطرح کرده اند اين است که به دليل مشکل فني اين کار زمان مي برد؛ دو ماه، سه ماه، پنج ماه. ما گفتيم بسيار خوب. شما مي توانيد اورانيوم 20 درصد غني شده را آماده کنيد. وقتي که حاضر شد آن وقت مبادله همزمان مي تواند انجام شود.» وي افزود؛ «من شخصاً خوشبين هستم که براي تحقق اين ايده همچنان فضا وجود دارد.» متکي تاييد کرد در حال حاضر به طور غيرمستقيم پيام هايي مبادله مي شود و افزود؛ «ما تا حدودي رويکردي واقع گرايانه را در قبال اين مساله شاهديم و اميدواريم نهايي شدن آن خيلي دير انجام نگيرد.»
*****
نائینی: بسیج سال آینده فضای مجازی را به تسخیر نیروهای حزب اللهی در می‌آورد

معاون فرهنگی اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین خبر داد: بسیج به عنوان متولی مقابله با جنگ نرم راه کارهایی را در دست انجام دارد که در سال آینده فضای مجازی را به تسخیر نیرو های حزب اللهی در آورد.
محمد علی نائینی درباره برنامه های این سازمان در فضای مجازی و اینترنت نیز گفت: دشمن برای تصاحب فضای مجازی و بهره برداری از آن در جنگ نرم علیه ایران سرمایه گذاری بسیاری کرده است و بسیج نیز به عنوان متولی مقابله با جنگ نرم راه کارهایی را در دست انجام دارد که در سال آینده فضای مجازی را به تسخیر نیرو های حزب اللهی در آورد.
وی از برقراری ارتباط با سرشاخه های وبلاگ نویسان طرفدار انقلاب در سراسر کشور خبر داد و به خبرگزاری مهر گفت: روند تولید سوژه و محتوی در بسیج در حال پیگیری است و تلاش برای مهیا کردن زمینه حضور جدی حامیان انقلاب در محیط مجازی از سوی سازمان بسیج آغاز شده است.
*****
توضيح مدير شبکه 3 درباره برنامه رو به فردا؛
شش نفر نه گفتند، پنج نفر شرط گذاشتند
مدير شبکه سه با اشاره به کساني که شرکت در برنامه مناظره «رو به فردا» را رد کردند، گفت؛ آقايان تابش، مسجدجامعي، مجيد انصاري، کريمي (نماينده کرمان)، محمود دعايي، مسيح مهاجري و... دعوت ما را براي شرکت در برنامه «رو به فردا» رد کردند. همچنين آقايان عليخاني، حضرتي، مرعشي، علي عسگري (عضو مجمع تشخيص مصلحت) و... آمدن به برنامه را به آينده موکول کردند يا براي فرد مقابل شان در مناظره شرط گذاشتند. علي اصغر پورمحمدي مدير شبکه سه درباره شکل گيري برنامه مناظره «رو به فردا» و اهداف آن به مهر گفت؛ در شوراي طرح و برنامه شبکه سه تصميم گرفتيم ادامه برنامه «رو به فردا» در قالب مناظره از شبکه سه تهيه و پخش شود، به همين دليل پيشنهاد برنامه مناظره «رو به فردا» را به آقاي ميرباقري معاون سيما داديم که بعد از موافقت ايشان و تاييد آقاي مهندس ضرغامي برنامه روي آنتن رفت.
البته تاکيد آقاي ضرغامي هم در توليد اين برنامه بي تاثير نبود، چرا که ايشان به شبکه ها دستور توليد برنامه هاي مناظره را داده بود. وي درباره اينکه برنامه مناظره «رو به فردا» تا چه حد بر اساس الزامات شرايط روز تهيه مي شود، گفت؛ قرار نيست صرفاً برنامه مناظره محور باشد و گاهي به فراخور موضوعات روز و دغدغه هاي عمومي به موضوعات مختلف مي پردازيم. حتي تصميم گرفته ايم در برنامه هاي مناظره فراتر از موضوعات سياسي و در ميزگرد تخصصي با حضور صاحب نظران به موضوع هاي داغ اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي هم بپردازيم.
مدير شبکه سه خاطرنشان کرد؛ پيش بيني مي کنيم در اين زمينه مهمانان مختلف در برنامه هاي مناظره حضور داشته باشند و موضوعات داغ را مطرح کنيم. در واقع علاقه يي نداريم فقط روي موضوع سياسي تمرکز داشته باشيم. پورمحمدي درباره طريقه دعوت افراد در برنامه مناظره «رو به فردا» گفت؛ براي هر موضوعي فهرستي از اشخاص متناسب با موضوع تهيه مي کنيم. البته هماهنگي با افراد براي شرکت در يک مناظره با جناح هاي مختلف کار دشواري است و بارها آمدن مهمانان دستخوش تغييرات قرار مي گيرد. وي ادامه داد؛ همان طور که آقاي مهندس ضرغامي تاکيد کردند قرار است در برنامه هاي مناظره از همه جريانات سياسي دعوت کنيم، چرا که فلسفه وجودي برنامه مناظره ايجاب مي کند از همه سلايق و جناح هاي مختلف حضور داشته باشند، اما متاسفانه يک جريان سياسي تمايلي به شرکت در برنامه را ندارند، شرط و شروط مي گذارند، بدقولي مي کنند و در آخرين لحظات از حضور در برنامه انصراف مي دهند. مدير شبکه سه درباره اينکه آيا صدا و سيما در برنامه هاي مناظره براي صحبت مهمانان خطوط قرمز مي گذارد، گفت؛ نه، ما هرگز خط قرمز براي مهمانان نگذاشتيم و اعتقادي هم به اين کار نداريم.
*****
فقرای بانك مركزی، ثروتمندان(خوشه3) مركز آمار..!!!

خوشه‌بندی اعلامی از سوی مركز آمار ایران برای اعطای نقدی یارانه‌ها بحث‌ها و نگرانی‌های فراوانی در جامعه ایجاد كرده است. از یك سو بسیاری از كسانی كه در خوشه سوم و بعضاَ خوشه دوم قرار دارند، به این تقسیم‌بندی معترضند و از سوی دیگر، حضور حدود 60 تا 75 درصد مردم در خوشه اول و دوم كه مطابق آمار، خوشه‌های فقراست، این سوال را به اذهان كارشناسان متبادر كرده است كه آیا صداقت لازم از سوی مردم و دقت از سوی مسوولان برای این تقسیم‌بندی كافی نبوده است یا اینكه دولت آثار سیاست‌های سال‌های اخیر خود در افزایش فاصله طبقاتی را پذیرفته است؟
به گزارش ایلنا، در روزهای پایانی دی ماه مدد، رئیس مركز آمار ایران از تقسیم جامعه به 3 خوشه خبر داد و اعلام كرد كه خوشه‌های اول و دوم 7 دهك پایینی جامعه را شامل می‌شوند و خوشه سوم، 3 دهك بالایی جامعه را شامل می‌شود. رئیس مركز آمار ایران با اشاره به اینكه دولت در سال نخست اجرای لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها تصمیم گرفت جمعیت كشور را به 3 خوشه تقسیم‌بندی كند، گفت: در خوشه نخست كه دهك اول تا چهارم را شامل می‌شود، حدود 30 میلیون نفر، در خوشه دوم، دهك‌های پنجم تا هفتم جامعه با 17 میلیون و 600 هزار نفر و در خوشه سوم، دهك‌های هشتم تا دهم با 14 میلیون نفر قرار گرفته‌اند.
رئیس مركز آمار ایران با اشاره به اینكه درآمد خانواده شش نفری در خوشه یك، كمتر از 473 هزار تومان است، گفت: خانوار شش نفره‌ای كه درآمدش بین 473 هزار تومان تا 788 هزار تومان است، در خوشه 2 قرار می‌گیرد و خانوار شش نفره‌ای كه بیش از 788 هزار تومان درآمد داشته باشد در خوشه 3 قرار می‌گیرد. مدد تصریح كرد: در خوشه یك، درآمد سرانه هر نفر 788 هزار و 381 ریال و در خوشه 2 درآمد سرانه هر نفر یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال است.
بزرگترین ابهام در سخنان رئیس مركز آمار ایران كه به نمایندگی از سوی دولتی كه قرار است یارانه‌ها را نقدی پرداخت كند، سخن می‌گفت اعلام درآمدهای سرانه خوشه‌های یك و دو جامعه است كه یا فقط آنها یارانه می‌گیرند، یا سهم بیشتری از یارانه‌ها خواهند برد. مطابق آمار ارائه شده هفتگی از سوی بانك مركزی از نرخ خرده‌فروشی برخی از مواد خوراكی (ماست، پنیر، كره، شیر، تخم‌مرغ، برنج، انواع حبوبات (7 قلم)، انواع میوه (8 قلم) و سبزی (8 قلم)، گوشت قرمز و سفید، قند و شكر، چای و روغن نباتی) در هفته نخست بهمن ماه، هر فرد برای تهیه ماهانه یك كیلوگرم از اقلام فوق نیاز به هزینه‌ای حدود 936 هزار و 206 ریال دارد. این هزینه تنها هزینه مواد خوراكی به استثنای نان است و هیچ هزینه دیگری همچون هزینه مسكن، ایاب و ذهاب، پوشاك، پرداخت بهای آب، برق، گاز و تلفن، هزینه‌های آموزشی، هزینه‌های تفریحی و ... در آن لحاظ نشده است.

30 میلیون نفر، زیر خط گرسنگی
مقدار كالری موجود در اقلام فوق برابر 84 هزار و 510 واحد است. باید بدانیم كه مطابق تعاریف بین‌المللی و پذیرفته شده توسط تمامی كشورهای جهان، حداقل كالری مورد نیاز روزانه برای هر فرد 2 هزار و 179 واحد است و كسانی كه كمتر از این مقدار تهیه می‌كنند، جزو افراد گرسنه یا پایین‌تر از خط فقر مطلق هستند. به عبارتی با یك تناسب ساده می‌توان نتیجه گرفت كه هر ایرانی برای رفع گرسنگی ماهانه (تامین 67 هزار و 370 كالری) باید 746 هزار و 328 ریال هزینه كند. مقایسه این رقم با رقم اعلامی برای خوشه نخست (درآمد سرانه 788 هزار و 381 ریال) نشان می‌دهد كه افراد حاضر در این خوشه برای رفع سایر ملزومات زندگی از قبیل پوشاك، بهداشت و درمان، آموزش، مسكن، ایاب و ذهاب و... ماهانه فقط 42 هزار و 53 ریال خواهند داشت.
به عبارتی با توجه به هزینه‌های فوق، تمامی افراد حاضر در خوشه نخست جزو افرادی هستند كه در تعاریف جهانی جزو گروه زیر خط گرسنگی (خط فقر شدید) قرار دارند. این به این معناست كه اگر آمار آقای مدد مبنی بر وجود 30 میلیون از جمعیت 61.6 میلیونی ایران با درآمد ماهانه كمتر از 788 هزار و 381 ریال صحیح باشد، 30 میلیون نفر از جمعیت كشور زیر خط فقر مطلق (خط گرسنگی) به سر می‌برند؛ چرا كه حتی قادر به تهیه خوراك خود نیز نیستند.

آمار زیر خط فقری‌ها در ابهام
براساس نتایج بررسی‌های بانك مركزی برای سال 1387، از كل هزینه‌های ناخالص خانوار، 23.8 درصد به خوراكی‌ها و آشامیدنی‌ها، 0.4 درصد به دخانیات، 4.6 درصد به پوشاك و كفش، 33.1 درصد به مسكن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها، 5 درصد به اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه، 4.5 درصد به هزینه بهداشت و درمان، 11.6 درصد به هزینه حمل و نقل، 2.6 درصد به ارتباطات، 2.4 درصد به هزینه تفریح و امور فرهنگی، 2.3 درصد به هزینه تحصیل، 2.2 درصد به هزینه رستوران و هتل و 7.5 درصد به هزینه كالاها و خدمات متفرقه اختصاص داشته است.
با احتساب هزینه ماهانه 746 هزار و 328 ریالی برای رفع گرسنگی و تطابق آن با جداول بانك مركزی (نسبت 23.8 درصدی خوراكی‌ها و آشامیدنی‌ها به كل هزینه‌های ناخالص خانوار) به این نتیجه می‌رسیم كه هر فرد برای داشتن یك زندگی حداقلی و چسبیده به خط فقر ماهانه به 3 میلیون و 135 هزار و 831 ریال نیاز دارد و لذا افراد خوشه دوم و حتی بسیاری از حاضران در خوشه سوم در آمار دولتی با درآمد ماهانه بیشتر از یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال نیز زیر خط فقر قرار دارند.

اختلاف ارقام بانك مركزی با مركز آمار
مطابق آمار رسمی اعلام شده از سوی بانك مركزی متوسط تعداد افراد خانوار در سال 1387 برابر 3.86 نفر بود كه نسبت به سال 1386 كاهش داشته است. بر اساس نتایج این بررسی متوسط هزینه ناخالص سالانه یك خانوار در سال 1387 حدود ماهانه 9 میلیون و 620 هزار ریال بوده است. با تقسیم این رقم به متوسط تعداد افراد خانوار در سال 1387، این نتیجه مستفاد می‌شود كه متوسط هزینه ناخالص هر فرد در سال 1387، برابر 2 میلیون و 492 هزار و 228 ریال بوده است كه با ارقام اعلام شده از سوی مركز آمار ایران برای خوشه‌های اول و دوم تفاوت فاحشی دارد.

فقرای بانك مركزی ثروتمندان مركز آمارند
بانك مركزی رقم 780 هزار تومان را برای خط فقر شهرهای بزرگ كشور در سال 87 اعلام می‌كند. با در نظر گرفتن اینكه یك خانوار متوسط ایرانی برابر 3.86 نفر جمعیت دارد (البته این رقم قطعاً در شهرهای بزرگ زیر 3.5 نفر خواهد بود)، رقم سرانه خط فقر برای ساكنان شهرهای بزرگ معادل 2 میلیون و 20 هزار و 725 ریال خواهد بود. با این حال در خوشه‌بندی مركز آمار، بدون در نظر گرفتن چنین شاخص‌هایی رقم یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال بدون هیچ مبنای مشخص و معیار علمی برای خوشه دوم در نظر گرفته شده است.

حضور برخی از فقرا در خوشه ثروتمندان
از سوی دیگر مطابق آمار اعلام شده بانك مركزی برای سال 1387، یك خانوار متوسط ایرانی در سال 1387 برابر ماهانه 9 میلیون و 432 هزار ریال درآمد داشته است. به این ترتیب، هر فرد ایرانی به طور میانگین ماهانه 2 میلیون و 443 هزار و 523 ریال درآمد داشته است. در جامعه مورد اشاره مركز آمار ایران برای خوشه‌بندی مردم (جامعه 61.6 میلیون نفری)، رقم درآمدها به حدود 150 تریلیون و 521 میلیارد و 16 میلیون ریال خواهد رسید.
كل درآمدهای خوشه اول با 30 میلیون نفر جمعیت (با حداكثر درآمد 788 هزار و 381 ریال)، مطابق آمار رئیس مركز آمار ایران رقمی كمتر از 23 تریلیون و 651 میلیارد و 430 میلیون ریال خواهد بود. درآمدهای جامعه آماری خوشه دوم با 17 میلیون و 600 هزار نفر (با حداكثر درآمد یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال) كمتر از 22 تریلیون و 932 میلیارد و 852 میلیون ریال طبق اظهارات آقای مدد خواهد بود. لذا درآمد حاضران خوشه سوم قاعدتاً باید بیشتر از 103 تریلیون و 936 میلیارد و 734 میلیون ریال باشد. این به این معناست كه به طور میانگین افراد حاضر در خوشه سوم باید درآمدی برابر 7 میلیون و 424 هزار و 52 ریال داشته باشند.
با این حال مشاهده شده است كه كارگری با حداقل دستمزد دریافتی معادل 263 هزار تومان در شهر تهران كه همسرش نیز خانه‌دار بوده است (درآمد میانگین هر كدام برابر 131 هزار و 500 تومان است)، در خوشه‌بندی‌ها در خوشه سوم قرار گرفته است، به عبارتی حتی حداقل بگیران جامعه كارگری كه جزو محروم‌ترین‌های جامعه نیز به حساب می‌آیند، به جرم نداشتن فرزند جزو خوشه سوم و طبقات مرفه با میانگین درآمد 7 میلیون و 424 هزار و 52 ریال قرار گرفته است. این به این معناست كه در خوشه‌بندی مدنظر مركز آمار ایران، یك كارگر با افرادی كه به طور متوسط بین 5 تا 6 برابر وی درآمد دارند، در یك جایگاه قرار گرفته است.

خط فقر حداقل 1 میلیون و 674 هزار و 912 تومان است
همچنین در یكی از آخرین شماره‌های نشریه برنامه، ارگان معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری خط فقر ماهانه در سال 1386 هر فرد در خانوار شهری برای تهیه 2 هزار كالری برابر 980118 ریال اعلام شده است. با توجه به تورم 18.5 درصدی سال 1386، 25.4 درصدی سال 1387 و حدوداَ 15 درصدی سال 1388 این نتیجه به دست می‌آید كه خط فقر هر فرد در سال 1389 كه قرار است نخستین سال اجرای قانون هدفمند كردن یارانه‌ها باشد برابر 10674912 ریال یا 1 میلیون و 674 هزار و 912 تومان خواهد بود كه به این معناست كه تمامی حاضران در خوشه‌های اول و دوم و برخی از افراد حاضر در خوشه سوم نیز در زمره فقرا قرار دارند.
این‌ها همه مشتی نمونه خروار است. فردی در تهران كه خود بیكار و مستمری بگیر بیمه بیكاری است با داشتن همسری خانه‌دار، بدون داشتن مسكن و وسیله نقلیه، فقط به این دلیل كه حدود هزار تومان بیشتر از رقم اعلام شده برای خوشه دوم مستمری می‌گیرد، در خوشه سوم طبقه‌بندی شده است. گرسنگان در خوشه اول و فقرا در خوشه دوم و بعضاً سوم تقسیم‌بندی شده‌اند. این ترجمانی است از آنچه كه رئیس مركز آمار ایران برای خوشه‌بندی مردم ایران اعلام كرده است.
تمام آمارهای فوق موید این نكته است كه خوشه‌بندی مردم در ایران و ارقام اعلامی رئیس مركز آمار ایران نشان می‌دهد كه حداقل 77.3 درصد از 61.6 میلیون ایرانی مورد استناد مركز آمار زیر خط فقر قرار دارند. اگر حتی بنا را بر رقم 71.6 میلیون نفری جمعیت ایران گذاشته و تمامی 10 میلیون نفری را كه در طرح دولت شركت نكرده‌اند، جزو اقشار مرفه بدانیم، باز هم حداقل 66.48 درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند. سوال اساسی این است كه آیا دولت به نوعی تاثیرات مخرب سیاست‌های سال‌های گذشته خود بر افزایش شكاف طبقاتی و گسترش فقر را پذیرفته است، یا اینكه مردم ایران در پر كردن برگه‌های خود صداقت و مسوولان در بررسی‌های خود دقت كافی نداشته‌اند؟
باید گفت كه در سال 80 افراد زیر خط فقر در كشور 4 درصد اعلام شده بود. حال مسئولان دولتی و به خصوص دست‌اندركاران طرح پرداخت نقدی یارانه‌ها باید توضیح دهند كه آیا واقعاً بیش از 60 تا 70 درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار گرفته‌اند، یا اینكه طرح پرداخت نقدی یارانه‌ها از همان ابتدای راه می‌لنگد و ناگزیر مجبور است كه پس از مدت زمانی از اجرا، به سرنوشت دیگر طرح‌های دولت نهم و دهم دچار خواهد شد؟
*****
بازداشت بیش از 40 نفر در مراسم چهلم آیت الله منتظری
8 نفر همچنان در بازداشت به سر می برند
روز گذشته بیش از 40 نفر از عزاداران در مراسم چهلمین روز درگذشت آیت الله منتظری دستگیر شدند.
به گفته مامورین امنیتی پس از 24 ساعت از این دستگیری ها به جز 8 نفر بقیه آزاد شده اند.
تاکنون فقط هویت سه نفر از کسانی که همچنان در بازداشت به سر می برند مشخص شده است که عبارت است از: علی‌ اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ تورجان- محمدمهدی ربانی ، نوه مرحوم آیت الله ربانی املشی و مجتبی بیگی ، برادر عروس محمد منتظری. یکی دیگر از دستگیر شدگان فاطمه دردکشان بود که امروز حدود ساعت 16 آزاد شد.
*****
دکتر کاتوزیان از شرکت در سمینار سفارت ایران خودداری کرد
دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، آکادمیسین ایرانی و استاد دانشگاه آکسفورد انگلستان از شرکت در همایشی که در آن نماینده فرهنگی ایران در لندن سخنرانی داشت خودداری کرد.
موج سبز انگلستان در خبری نوشت: دکتر همایون کاتوزیان، استاد برجسته دانشگاه آکسفورد پس از آنکه مطلع شد سمینار سیاست و مذهب در ایران با همکاری رایزن فرهنگی سفارت ایران در بریتانیا در دانشگاه دورهام انگلستان برگزار می شود از حضور در این سمینار خووداری نموده است. سمینار مذهب و سیاست در ایران پس از انقلاب با همکاری مشترک رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در بریتانیا و مرکز مطالعات ایران وابسته به دانشگاه دورهام روز پنجشنبه بیست و هشتم ژانویه در این دانشگاه برگزار شد. دکتر رضا مولوی از مرکز مطاللعات ایران دانشگاه دورهام و محمد علی حلمی، رایزن فرهنگی ایران سخنرانان افتتاحیه این سمینار بوده‌اند.
*****
اتهام محاربه برای پنج نفر از «بازداشت‌شدگان روز عاشورا»
رادیو فردا: محاکمه ۱۶ نفر از کسانی که به گفته مقامات قضایی در روز عاشورا بازداشت شده‌اند، صبح شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد و نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست پنج نفر از آنان را به محاربه متهم کرد. آن طور که خبرگزاری‌ها از جلسه دادگاه گزارش کرده‌اند، علاوه بر پنج موردی که در کیفرخواست متهمان، اتهام‌های محاربه و افساد فی‌الارض قید شده، در سایر موارد اجتماع و تبانی علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام و قصد بر هم زدن امنیت کشور از طریق تحریک افراد به شورش و آشوب، از جمله اتهام‌های مطرح شده است.
پیشتر دادستانی تهران در اطلاعیه‌ای با اعلام اینکه «پرونده اتهامی ۳۷ نفر از متهمان روز عاشورا که تحقیقات آنان به پایان رسیده با صدور کیفر خواست‌های جداگانه به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شده است» از برگزاری دادگاه ۱۶ تن از این متهمان در روز شنبه خبر داده بود.
در این اطلاعیه اتهام متهمان این پرونده‌ها در پنج مورد محاربه و افساد فی‌الارض و در سایر موارد اجتماع و تبانی علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام و قصد برهم زدن امنیت کشور از طریق تحریک افراد به شورش و آشوب ذکر شده و آمده بود که کیفرخواست متهمان «با استناد به گزارش مأمورین، اقاریر صریح متهمان و تحقیقات تکمیلی در مورد متهمان یاد شده و سوابق آنان صادر شده است».
در گزارشی که خبرگزاری‌ها از جلسه دادگاه مخابره کردند، اشاره‌ای به نام متهمان نشده است اما نماینده دادستان دو تن از پنج نفری را که به محاربه متهم شده‌اند مرتبط با «گروهگ منافقین»، عنوانی که در ادبیات رسمی جمهوری اسلانی برای سازمان مجاهدین خلق به کار می‌رود، معرفی کرده است.
گزارش خبرگزاری نیمه رسمی فارس حاکی است که نماینده دادستان همچنین در مقدمه کیفرخواست گفته است که «منافقین دستگیر شده در روز عاشورا اعتراف کرده‌اند که برای ایجاد ناامنی، آشوب و اغتشاش، تجمعات و تظاهرات غیرقانونی به بهانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن به کرات در مقر این گروهک ملحد و محارب در عراق و سایر کشورهای اروپایی آموزش ترور و آشوب دیده‌اند».
با توجه به آنکه محاربه اتهامی است که در قوانین جمهوری اسلامی مجازات اعدام برای آن در نظر گرفته شده، اطلاق «محارب» به متهمان، تا کنون با واکنش منفی گروه‌ها و سازمان‌های حقوق بشری مواجه شده است، اما مقامات قضایی ایران بدون توجه به این واکنش‌ها تا کنون دست‌کم پنج متهم را به عنوان محارب به اعدام محکوم کردند که حکم دو نفر آنها، آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی زمانی، روز پنجشنبه اجرا شد.
اجرای این حکم واکنش‌های مختلفی در داخل و خارج از ایران داشت و اتحادیه اروپا و بريتانيا، آن را محکوم کردند و کاخ سفيد گفت که «اين عمل نشانه تازه‌ای از سرکوب بيرحمانه مخالفان دولت ايران است».
نهادهای حامی حقوق بشر از جمله کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران و سازمان عفو بين‌الملل نیز با محکوم کردن این اقدام، نسبت به «خطر اعدام‌های سیاسی» هشدار دادند.
در همین زمینه جبهه مشارکت، حزب عمده اصلاح‌طلب حامی میرحسین موسوی، نیز در نامه‌ای سرگشاده به صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضایی ایران، خواستار پاسخگو بودن وی در این زمینه شد و افزود که اجرای حکم اعدام اين دو نفر با توجه به «فضای سياسی ملتهب کشور»، شائبه اثرپذيری قوه قضائيه ايران «را از تندروانی که ثابت کرده‌اند به هيج وجه خواهان آرامش فضای سياسی کشور نيستند، تقويت کرد».
با این حال این اقدام با استقبال شماری از روحانیان حامی دولت روبه‌رو شده و از جمله احمد جنتی از قوه قضائیه به خاطر این اقدام تقدیر کرده است.
دادگاه ‌‌١٦ متهم حوادث روز عاشورا، کيفرخواست انفرادی ‌‌١٦ متهم پرونده قرائت شد، اتهام ۵ نفر محاربه است ایسنا: نماينده دادستان تهران در ابتدای جلسه دادگاه ‌۱۶ متهم حوادث روز عاشورا، کيفرخواست انفرادی متهمان را قرائت کرد. به گزارش خبرنگار حقوقی ايسنا، فراهانی در تشريح اتهام متهم پرونده اول گفت: متهم رديف اول متهم به
۱-اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرايمی عليه امنيت کشور،
2- توهين به مقامات ارشد نظام،
۳- فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق فعاليت گسترده و قابل توجه در اغتشاشات از طريق جنگ نرم با نظام است.
نماينده دادستان اتهام متهم پرونده دوم را اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرايمی عليه امنيت کشور و فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق عضويت در دفتر تحکيم وحدت طيف ضد انقلاب علامه عنوان کرد. فراهانی در تشريح اتهام متهم پرونده سوم گفت: اين متهم برخوردار از گرايش چپ کمونيسم از نوع جديد چپ نوانديش است که متهم به
۱- اجتماع و تبانی با هدف اقدام عليه امنيت کشور ،
2- فعاليت تبليغی عليه نظام با حضور در اغتشاشات روز عاشورا و مصاحبه با راديو و رسانه‌های بيگانه است.
نماينده دادستان تهران اتهام متهم پرونده چهارم را فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق عضويت در گروهک وابسته به بهائيت و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم عليه امنيت کشور با شرکت در اغتشاشات به دستور رهبران بهائيت خواند. فراهانی اتهام متهم پرونده پنجم را محاربه و ارتباط و همکاری موثر با گروهک تروريستی منافقين خواند و گفت: متهم رديف ششم متهم به محاربه و افساد فی الارض ، اجتماع و تبانی از طريق اقدام عليه امنيت کشور و فعاليت تبليغی عليه نظام است. نماينده دادستان تهران با اشاره به اين‌که متهمه پرونده هفتم متهم به محاربه از طريق ارتباط ، هواداری و همکاری برای پيشبرد اهداف گروهک تروريستی منافقين و فعاليت تبليغی عليه نظام است، گفت: متهمه پرونده هشتم و متهم پرونده نهم متهم به محاربه و افساد فی الارض هستند. فراهانی اتهام متهم پرونده دهم را اجتماع و تبانی برای ارتکاب به جرايم عليه امنيت کشور ، فعاليت تبليغی عليه نظام، توهين به مقامات ارشد و تمرد نسبت به ماموران دولتی عنوان کرد و افزود: متهم پرونده يازدهم متهم به اجتماع و تبانی برای ارتکاب به جرايم عليه امنيت کشور، تحريق عمدی اموال و فعاليت تبليغی عليه نظام است.
نماينده دادستان تهران اتهام متهم پرونده دوازدهم را اجتماع و تبانی برای ارتکاب به جرايم عليه امنيت کشور و فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق شرکت در اغتشاشات روز عاشورا خواند و گفت: متهم پرونده سيزدهم متهم به اجتماع و تبانی برای ارتکاب به جرايم عليه امنيت کشور و فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق شرکت در اغتشاشات روز عاشورا است. وی اتهام متهم پرونده چهاردهم را اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب به جرايم عليه امنيت کشور و فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق شرکت در اغتشاشات روز عاشورا دانست و گفت: متهم پرونده پانزدهم متهم به اجتماع و تبانی برای ارتکاب به فعاليت تبليغی عليه نظام از طريق شرکت آگاهانه در اغتشاشات روز عاشورا و تحريک مردم است و متهم پرونده شانزدهم متهم به اجتماع و تبانی عليه امنيت داخلی کشور، مشارکت در تخريب اموال عمومی، تمرد نسبت به ماموران و توهين به مقامات ارشد نظام است. پس از پايان قرائت کيفرخواست انفرادی ۱۶ متهم، فيلم بخشی از حوادث روز عاشورا در دادگاه پخش شد.
*****
پنج اتهام محاربه در دادگاه انقلاب
دی
روز شنبه در ادامه دادگاه افرادی که قوه قضائیه می گوید روز عاشورا بازداشت شده اند، نماینده دادستان پنج نفر دیگر را به محاربه متهم کرد.
در حالی که پس از اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی، پرسش های زیادی در مورد اتهام «محاربه»، مصداق آن، نحوه احراز و نهایتا مجازات آنمطرح شده، به نظر می رسد دستگاه قضا عزمی برای تغییر رویه در پیش گرفته، ندارد.
به گزارش منابع خبری رسمی، در دادگاه روز شنبه(با ریاست قاضی صلواتی) به اتهام شانزده نفر دیگر رسیدگی شده و برای هر متهم به طور جداگانه کیفرخواست صادر شده است.
به جز پنج مورد اتهام «محاربه و افساد فی الارض»، اتهام هایی که به یازده نفر دیگر زده شده به طور کلی عبارتند از: اجتماع و تبانی علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام و قصد برهم زدن امنیت کشور از طریق تحریک افراد به شورش و آشوب.
نماینده دادستان پیش از قرائت کیفرخواست های جداگانه، متهمان حاضر را «منافقین دستگیر شده در روز عاشورا» نامیده و گفت آنها «اعتراف کرده‌اند که به کرات در مقر این گروهک ملحد و محارب در عراق و سایر کشورهای اروپایی آموزش ترور و آشوب دیده‌اند.»
اینگونه کیفرخواست ها، به ویژه منتسب کردن متهمان به مجاهدین خلق، موجب نگرانی عمومی مردم و اعتراض گروه های حقوق بشری شده که رویه دادرسی، احکام صادره و نحوه اجرای آنها را ناعادلانه و تنها با انگیزه های سیاسی در آستانه راهپیمایی بزرگ بیست و دوم بهمن می دانند.
بسیاری دو اعدام اخیر و رواج اتهام محاربه را نشانه هراس اقتدارگرایان از راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی و تلاش حکومت برای ترساندن معترضان می دانند. معترضانی که قریب به هشت ماه است به رغم همه سناریوها و «صحنه آرایی ها» از مطالبات خود عقب ننشسته اند.
از سوی دیگر، میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز ضمن اعتراض به اعدام علی زمانی و رحمانی پور از همه مردم دعوت کردند که در راهپیمایی بیست و دوم بهمن شرکت کنند.

*****
استاندار تهران:جوانان را به کف خیابان کشاندند؛خدا از آنها نگذرد

مرتضی تمدن در همایش ”جوانان و آرمان تحقق جامعه نمونه“ با اشاره به موضوع این همایش اظهار داشت: اراده محکمی وجود دارد که این برنامه‌ها برگزار نشود و سند من برای این سخن همین فضای فتنه‌ای است که پس از انتخابات در کشور به وجود آمده است که با کشیدن مسائل اختلاف‌آمیز به درون جامعه و نظام سعی می‌کنند این بحث‌ها شکل نگیرد و نیروهای توانمند درباره جامعه نمونه‌، سند چشم‌انداز و الگوهای مدیریتی بحث نکنند.
به گزارش ایلنا وی افزود: نباید به این گروه مجال داد، زیرا وقتی با وجود تمام کنترل‌ها در ۳۰ سال گذشته این‌گونه بوده‌اند، اگر آزاد گذاشته شوند در دنیا سلطه پیدا می‌کنند.
استاندار تهران تصریح کرد: این هفت- هشت ماه که همه را به شیوه‌های مختلف به کف خیابانها کشاندند و دعوایی را بر اساس نسخه خارجی ایجاد کردند مربوط به همین است و بحث تقلب، انتقاد، دموکراسی و …. مطرح نیست و نباید گذاشت ملت آرام باشند؛ خدا از اینها نگذرد که چقدر وقت اندیشیدن جوانان ما را تلف کردند. البته اینها با همه قدرت و اربابانشان آمدند اما ما پذیرفته‌ایم که از این فراز و فرودها عبور کنیم.
*****
بازداشت یک فعال آذربایجانی و هواداران تیم تراکتورسازی در تبریز

عبدالله صدوقی فعال مدنی آذربایجانی و از هواداران تیم تراکتورسازی توسط مامورین اداره اطلاعات تبریز بازداشت شد.
مامورین اداره اطلاعات روز دوشنبه ۲۸ دی ۸۸ هنگامی که عبدالله صدوقی به همراه برادرش حسین صدوقی در منطقه نصف راه تبریز بودند به آنها حمله کرده و پس از ضرب و شتم اقدام به بازداشت این افراد نموده اند. از این بین حسین صدوقی پس از چند ساعت بازداشت آزاد شده است اما عبدالله صدوقی پس از گذشت ۱۱روز همچنان در بازداشت به سر می برد.
اتهام این فعال آذربایجانی تبلیغ علیه نظام از طریق چاپ و تکثیر پوستر تبلیغاتی تیم تراکتورسازی تبریز عنوان شده است و پرونده در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به ریاست قاضی هاشم زاده در جریان است.
پیش از این نیز چاپخانه و لیتوگرافی نگار و عافیت و صوتی تصویری آذربایجان در رابطه با این پرونده از سوی ادارات اطلاعات و اماکن تبریز پلمپ و محمد علیمرادی، داود شیری و چندین تن دیگر در این ارتباط بازداشت شده بودند.بازداشت فعالین فرهنگی آذربایجانی و پلمپ مراکز چاپ و انتشار پوسترهای تیم تراکتورسازی تبریز و آزار و اذیت صاحبان آنها در حالی صورت می پذیرد که این پوسترها پس از کسب مجوز نشر از باشگاه تراکتورسازی و با موافقت اصولی اداره ارشاد تبریز انتشار یافته بود.
مسابقات تیم تراکتورسازی تبریزدر ماههای اخیر به صحنه طرح مطالبات ملی و زبانی آذربایجانیها تبدیل گشته است و ماموران امنیتی ایران سعی در محدود کردن بروز احساسات ملی آذربایجانیها پس از مسابقات این تیم را دارند.
*****
تلاش‌های بی‌ثمر احمدی نژاد برای ارتباط با مراجع تقلید

محمود احمدی‌نژاد با اشاره به سوء تفاهمات ایجاد شده بین برخی مراجع عظام با تعدادی از دولتمردان تصریح می دارد كه دولت دهم هیچ مشكلی با مراجع تقلید ندارد.
سایت پارلمان نیوز به نقل از جهان گزارش داده که در پی رد ملاقات تعدادی از دولتمردان توسط مراجع عظام تقلید، احمدی نژاد اخیراً در جلسه ای عنوان می‌دارد كه من مخلص مراجع هستم و هیچ مشكلی با ایشان ندارم!
بنابراین گزارش شنیده شده، تلاشهایی برای بهبود روابط و رفع سوء تفاهمات توسط شیخ محمد یزدی و تعدادی از روحانیون آغاز شده است.
به گزارش این سایت اصولگرا، همچنین انتخاب استاندار روحانی در قم (حجت‌الاسلام موسی پور) برای جلب رضایت مراجع عظام صورت گرفته كه وی تا كنون توفیق ملاقات با مراجع را پیدا نكرده است.
*****
انقلاب رنگی توهم بود؛ حرکت مردم یک جنبش اجتماعی است

بیش از هفت ماه از وقایع غم بار انتخابات می گذرد بیش از هر زمان دیگری حتی در نوشتار ودیدگاهای دولتی نه تنها حقانیت مردمی که فقط یک سوال داشتند که” رای من کجاست؟” اشکار گردید بلکه تقریبا به کلیه ادعا های قبلی در خصوص انقلابات و کودتا های مخملی مهر باطل زد.اخیرا به سفارش … کتابی تحت عنوان “جنگ نرم وضعیت کنونی ما” انتشار یافته است. این کتاب گرچه سعی کرده است دیدگاهای ” متصدیان امور” را که از ابتدا برای رهایی از واقعیت های انتخابات متوجه جهانی شدن،دنیای مجازی و اینترنت،و کشور های بیگانه نموده است تئوریزه نمایداما در نتیجه گیری خود نتوانسته است بعضی از واقعییت های امروز را پنهان کند.
کلمه: بدنبال اشکار شدن تقلب گسترده در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اعلام احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور، مردم فهیم ایران اسلامی در یک حضور مدنی ودر چارچوب حقوق قانونی مردم در اصول مختلف قانون اساسی اعتراض مسالمت امیز خودرا به نمایش گذاشتند.
به گزارش کلمه متاسفانه دست اندر کاران برگزاری این انتخابات بجای تن دادن به خواست ملت ایران و احترام و امانت داری آرای آنها و یاحداقل شنیدن صدای اعتراضشان مشی سرکوب و خشونت را در سر لوحه برنامه های خود قرار دادند و اعتراض جنبش مدنی میلیون ها نفر از طبقات مختلف جامعه را به تحریک بیگانگان دانستند وخواست قانونی مردم را که چیزی جز صیانت از ارائشان از سوی نظام نبوده به عناوین مختلف چون کودتای مخملی،انقلاب ناکام،انقلاب رنگی،نمودی از جنگ نرم و… برای فرار از پاسخگویی در مقابل مردم حقیقت جو به سخره گرفتند که دراین میان خون دهها نفر از مردم بی گناه نیز به زمین ریخته شد.
واکنون که بیش از هفت ماه از وقایع غم بار انتخابات می گذرد بیش از هر زمان دیگری حتی در نوشتار ودیدگاهای دولتی نه تنها حقانیت مردمی که فقط یک سوال داشتند که” رای من کجاست؟” اشکار گردید بلکه تقریبا به کلیه ادعا های قبلی در خصوص انقلابات و کودتا های مخملی مهر باطل زد.
در این باره اخیر به سفارش … کتابی تحت عنوان “جنگ نرم وضعیت کنونی ما” انتشار یافته است. این کتاب گرچه سعی کرده است دیدگاهای ” متصدیان امور” را که از ابتدا برای رهایی از واقعیت های انتخابات متوجه جهانی شدن،دنیای مجازی و اینترنت،و کشور های بیگانه نموده است تئوریزه نمایداما در نتیجه گیری خود نتوانسته است بعضی از واقعییت های امروز را پنهان کند.
این کتاب که در پنج فصل و سیصدوبیست صفحه منتشر گردیده فصل چهار این کتاب به جمع بندی و نتیجه گیری تحت عنوان”جنگ نرم و جمهوری اسلامی” پرداخته در این نتیجه گیری به بسترهاو زمینه های موفقیت دشمن در جنگ نرم چنیین بر شمرده شده است.
۱- رشد وگسترش سبک زندگی غربی
۲- تقویت جریان سکولار
۳- تضعیف نظام فقاهتی
۴- ایجاد شایبه ناکارامدی نظام اسلامی
۵- رشد جمعیت جوان
۶- فقر درشناخت لازم وکامل از ابزار و فن اوری های مدرن
۷- تفاوت درسبک زندگی به تبع تفاوت نسلی
۸- عقب ماندگی در فن آوری ها
۹- تعمییق وتراکم شکاف های اجتماعی موجود

نکته کلیدی در موارد فوق این است که نگارندگان این کتاب بسیاری از این موارد و نا کارامدی هارا متوجه دولت های قبل از احمدی نژاد دانسته اند این در حالی است که صدا وسیما در سال های اخیر کاملا با دولت هماهنگ بوده وسریال ها وبرنامه ها وفیلم های این رسانه در تبلیغ الگوی زندگی غربی ومصرفی نقش بی بدیلی را داشته است.همچنین دراین کتاب به تضعیف نظام فقاهتی و جایگاه مراجع تقلید اشاره گردیده است که نحوه برخورد با مراجع و بی احترامی های فراوان به جایگاه مراجع در دوره اخیر بر هیچ چشم تزیبینی پوشیده نیست وعدم پذیرش مسئولین دولتی از سوی اکثر مراجع تقلید خود گواه بر ناراضی بودن مراجع از مشی وبرخورد های دولتمردان با حوزه های علمیه می باشد.این کتاب رشد خرافات منسوب دینی و فربهی وتغلب دین داری عوامانه و… را از افت های بزرگ در این خصوص دانسته است.
فصل پنجم که به تحلیلی از وقایع ونا ارامی های پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری پرداخته شده است به مجموعه ی تحلیل هایی که درون مجموعه ی حامیان وضع موجود شکل گرفته پرداخته وزیرکانه تقریبا تمام ادعا های سناریو سازان و برنامه ریزان واقعی انتخابات همچون :
۱- شورش بی سر
۲- انقلاب ناکام
۳- کودتای مخملی
۴- انقلاب رنگی
۵- نمودی از جنگ نرم
جنگ نرم را رد نموده وحرکت مردم را تحت عنوان یک “جنبش اجتماعی” به واقعیت نزدیک تردانسته است.
در بخش جمع بندی نهایی این کتاب نویسندگان به ناچار اعتراف نموده اند در انتخابات اخیر ریاست جمهموری و اعتراضات پس ازآن علاوه بر عمده ی گروها،احزاب،جریان ها وشخصیت های منتسب به جناح اصلاح طلب اقشار مختلف دیگری همچون کثیری از نخبگان فرهنگی هنری،دانشگاهیان،دانشجویان،روشنفکران و…نیز لایه هایی از جریلن اصول گرا از مهندس موسوی حمایت کرده بودند .این کتاب همچنین اعتراف می کند رای مهندس موسوی را نباید به حساب اصلاح طلبان و دگر اندیشان و منتقدان نظام گذاشت. بلکه بسیاری که به شیوه اداره کشور از احمدی نژاد نا راضی بودند با ایشان رای دادند. همچنین نویسندگان این کتاب رفتار های احمدی نژاد را در مواردی موجب برانگیخته شدن انتقادات فراوانی بین جامعه ی متدینین ونیز روحانیت و مراجع تقلید می داند که اعتراف می نمایند به اشفتگی فضا دامن زده است.
به نظر می رسد علیرغم ایرادات متدولوژیک و علمی فر اوان این کتاب متولیان امور اگر صداقت داشته باشند می توانند با انتشار عمومی آن گامی برای روشن شدن برخی حقایق بردارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ