چهارشنبه: 1/7/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*****
بازداشت شبانه و بدون حکم محمدرضا لطفی یزدی، از فعالان دانشجويی شهر مشهد
به گزارش رسیده به نقل از فعالان دانشجویی شهر مشهد، ساعت 10 سه شنبه شب 3 مامور لباس شخصی وارد منزل رضا لطفی شدند و وی را همراه با كامپیوتر شخصی و تعدادی از كتاب هایش با خود بردند. این گزارش حاكی است كه ماموران لباس شخصی طی فرآیندی كاملا غیر قانونی بدون ارئه هیچگونه حكمی مبنی بر بازداشت لطفی و حتی عنوان مركز صدور دستور بازداشت وی این فعال دانشجویی را با خود بردهاند.
بنا بر این گزارش بازداشت شبانه و بدون حکم رضا لطفی در حالی كه هیچ یك از دوستان و اعضای خانواده از علت آن خبر ندارند، باعث نگرانی فعالین دانشجویی شهر مشهد و خانواده وی شده است. گفتنی است تا لحظه تنظیم این خبر لطفی هیچگونه تماسی با خانوادهاش نداشته و خانواده این فعال دانشجویی همچنان از مكان و علت بازداشت فرزندشان در بی خبری كامل به سر میبرند.
به گزارش رسیده به نقل از فعالان دانشجویی شهر مشهد، ساعت 10 سه شنبه شب 3 مامور لباس شخصی وارد منزل رضا لطفی شدند و وی را همراه با كامپیوتر شخصی و تعدادی از كتاب هایش با خود بردند. این گزارش حاكی است كه ماموران لباس شخصی طی فرآیندی كاملا غیر قانونی بدون ارئه هیچگونه حكمی مبنی بر بازداشت لطفی و حتی عنوان مركز صدور دستور بازداشت وی این فعال دانشجویی را با خود بردهاند.
بنا بر این گزارش بازداشت شبانه و بدون حکم رضا لطفی در حالی كه هیچ یك از دوستان و اعضای خانواده از علت آن خبر ندارند، باعث نگرانی فعالین دانشجویی شهر مشهد و خانواده وی شده است. گفتنی است تا لحظه تنظیم این خبر لطفی هیچگونه تماسی با خانوادهاش نداشته و خانواده این فعال دانشجویی همچنان از مكان و علت بازداشت فرزندشان در بی خبری كامل به سر میبرند.
*****
حضور بیهوده احمدی نژاد در نیویورگ، از نگاه "فاکس نیوز"
*****
از میان ایمیل های رسیده:
خطاب به مسافر نیویورک
مهدی سحرخیز:
مهدی سحرخیز:
جناب کودتا گر،
به جامعه کارتن خوابهای نیویورک خوش آمدی. بدان در جاییکه ماموران تو چماق به دست جلوی مردم را نگرفته باشند و ایرانیان حقی برای بیان احساس واقعی خود داشته باشند، برخورد خوبی را نباید انتظار داشته باشی. چندان بد کرده ای که ایرانیان در قلب خود احساسی جز نفرت و کینه نسبت به تو ندارند. چشم بگشا و ببین که مردم از تو متنفرند و تو حتی جایی برای برگزاری یک سخنرانی ساده پیدا نمی کنی. اگر سال گذشته به لطف "نماینده مردم ایران" بودن جایی برای خودنمایی پیدا کردی، امسال چنین نخواهد بود.در این چند مدت حرفت از "آزادی مطلق" بود. چه طنز تلخی! گرچه ما به دروغ گفتنهای تو عادت کرده ایم، ولی لطفا اندازه نگه دار. وقتی که جوانان کشور در جواب سوال "رای من کجاست" دستگیر و شکنجه و کشته می شوند، اینگونه بی شرمانه دم از آزادی نزن. گفتم دعوتت کنم تا در کنار هم و مطبوعات جهان در مورد همین آزادی مناظره کنیم. تو که هر کس را دعوت به مناظره میکنیو وقت داری که بیست دقیقه با بچه ۹ ساله مشورت کنی. و تمام میلیونها نامه را که برایت می فرستند و در "ُسفرهای استانی" دریافت می کنی میخوانیو در هر شبانه روز شصت ساعت کار می کنی و در دولتت دهها برابر دولتهای دیگر کار انجام شده حتما وقت مناظره با من را نیز داری. مخصوصا این دفعه که قرار است در مجمع سبز سازمان ملل سخنرانی کنی. و حتما طاقت دیدن تجمع بزرگ سبزها را نداری و در ماشین با شیشه دودی از اینجا به آنجا می روی تا چیزی نبینی و هزار در می زنی تا شاید جاییبرای خودنماییها و گزافه گوییهایت پیدا کنی.بدان که این دفعه با دفعه های قبل فرق دارد. از آن میهمانیهای هر دفعه خبری نیست که همیشه چند هزار نفر را با پول بیت المال دعوت می کردی. این بار از ترس ایرانیان مجبور شده ای که در دعوت نامه خواهش کنی افراد مورد اعتماد را جمع کنند، همانها که با پول این ملت در خارج به خوشگذرانی مشغولند و اینبار بیش از هزار نفر بیشتر پیدا نکرده ای. پس حتما وقت داری که با هم صحبت کنیم، اتفاقا میتوانیم ویدئوهای روز ایران را با هم نگاه کنیم، در همانها که شکوه و شجاعت مردم جلوه گر می شود، همانها که صدایش را در نماز جمعه شنیدی، ولی از ترس دیدنش خود را در پوشش برزنتی پنهان کردی و صورتت از ترس رنگ رنگ شده بود. همانها که میلیونها نفر به تظاهرات سبزها آمده بودند. همان ویدئوها که با اینترنت کند ایران ۲۰۰،۰۰۰ نفر در ۲۴ ساعت بیاینترنتی دانلود کردند. همانها که گرگان سرتاپا مسلحت را به جان مردم انداختی.
به جامعه کارتن خوابهای نیویورک خوش آمدی. بدان در جاییکه ماموران تو چماق به دست جلوی مردم را نگرفته باشند و ایرانیان حقی برای بیان احساس واقعی خود داشته باشند، برخورد خوبی را نباید انتظار داشته باشی. چندان بد کرده ای که ایرانیان در قلب خود احساسی جز نفرت و کینه نسبت به تو ندارند. چشم بگشا و ببین که مردم از تو متنفرند و تو حتی جایی برای برگزاری یک سخنرانی ساده پیدا نمی کنی. اگر سال گذشته به لطف "نماینده مردم ایران" بودن جایی برای خودنمایی پیدا کردی، امسال چنین نخواهد بود.در این چند مدت حرفت از "آزادی مطلق" بود. چه طنز تلخی! گرچه ما به دروغ گفتنهای تو عادت کرده ایم، ولی لطفا اندازه نگه دار. وقتی که جوانان کشور در جواب سوال "رای من کجاست" دستگیر و شکنجه و کشته می شوند، اینگونه بی شرمانه دم از آزادی نزن. گفتم دعوتت کنم تا در کنار هم و مطبوعات جهان در مورد همین آزادی مناظره کنیم. تو که هر کس را دعوت به مناظره میکنیو وقت داری که بیست دقیقه با بچه ۹ ساله مشورت کنی. و تمام میلیونها نامه را که برایت می فرستند و در "ُسفرهای استانی" دریافت می کنی میخوانیو در هر شبانه روز شصت ساعت کار می کنی و در دولتت دهها برابر دولتهای دیگر کار انجام شده حتما وقت مناظره با من را نیز داری. مخصوصا این دفعه که قرار است در مجمع سبز سازمان ملل سخنرانی کنی. و حتما طاقت دیدن تجمع بزرگ سبزها را نداری و در ماشین با شیشه دودی از اینجا به آنجا می روی تا چیزی نبینی و هزار در می زنی تا شاید جاییبرای خودنماییها و گزافه گوییهایت پیدا کنی.بدان که این دفعه با دفعه های قبل فرق دارد. از آن میهمانیهای هر دفعه خبری نیست که همیشه چند هزار نفر را با پول بیت المال دعوت می کردی. این بار از ترس ایرانیان مجبور شده ای که در دعوت نامه خواهش کنی افراد مورد اعتماد را جمع کنند، همانها که با پول این ملت در خارج به خوشگذرانی مشغولند و اینبار بیش از هزار نفر بیشتر پیدا نکرده ای. پس حتما وقت داری که با هم صحبت کنیم، اتفاقا میتوانیم ویدئوهای روز ایران را با هم نگاه کنیم، در همانها که شکوه و شجاعت مردم جلوه گر می شود، همانها که صدایش را در نماز جمعه شنیدی، ولی از ترس دیدنش خود را در پوشش برزنتی پنهان کردی و صورتت از ترس رنگ رنگ شده بود. همانها که میلیونها نفر به تظاهرات سبزها آمده بودند. همان ویدئوها که با اینترنت کند ایران ۲۰۰،۰۰۰ نفر در ۲۴ ساعت بیاینترنتی دانلود کردند. همانها که گرگان سرتاپا مسلحت را به جان مردم انداختی.
جناب کودتا گر،
اینجا در کنفرانس مطبوعاتی شاید بتوانیتوضیح دهی که صدها برادر و خواهرم را چگونه به شهادت رساندی و از جان شیرین محروم کردی؟ بگویی که تنها جرمشان این بود الله اکبر می گفتند و در مغزشان سودای آزادی بود و در قلبشان عشق به آزادی موج می زد و تو چنین مغزهایی را با گلوله متلاشی کردی و چنین قلبهای پاکی را با خون گلگون کردی. بدان که از خون آنان جوانه ای خواهد رست که زندگیت را ویران خواهد کرد. بیا و توضیح بده که پدر من که حتی در میان طرفداران تو به راستگویی و مردانگی معروف است را به چه جرمی شصت روز در انفرادی نگاه داشتی در حالیکه هشت نفر از مزدورانت در هنگام ربودن وی دنده اش را شکستند. واضحتر بگو که تنها جرمش این بود که نمی خواست حق خودش و هموطنانش به دست حقیری چون تو پایمال شود. اگر بخواهم از همه اینها بگویم باید روزها بنویسم و سینه سفید کاغذ را چنان فراخی نیست که بدیها و جرم تو را بگنجاند. ولیچرا وقت خود را با کسیتلف کنم که آنقدر وقیح است که ادعا می کند تجاوز در زندانهای تحت کنترل او هم توسط دشمن انجام شده است. باید افسوس خورد به حال تو. اگر تا دیروز در همه مجامع بین المللی، خاتمی رییس جمهور ایران بر سر همه جا داشت، خود را ببین که هیچ کس نه تنها تو را شایسته کوچکترین احترامی نمی داند، بلکه به تحقیر تو می کوشد. اگر از مردی چیزی میدانی و اگر یک هزارم آنچه که ادعا می کنی، شجاعت داری، بیا و با هر ایرانی که می خواهی مناظره کن، اما نه در زیر چماق و تفنگ، بلکه با منطق. اگر از حضور رودررو میترسیکنفرانس بگذار، اگر می ترسی به سوالات من پاسخ بدهی، از آنجا که جوابی برای آنها نداری، فقط یک پرسش را پاسخ ده: که شب از ترس مردم که همه با هم بر علیه توهستند آیا اصلا می خوابی؟
*****
محمد باقر قالیباف حضور گسترده مردم در روز قدس را "ضد انقلاب" نامید
محمدباقر قالیباف شهردار تهران گفت:" در حین اینکه روز قدس روز عظیم و بزرگی بود و مردم ما به همه دنیا نشان دادند که یکپارچه هستیم نباید برخی حرکتها که در حاشیه این روز اتفاق افتاد را نادیده گرفت زیرا این حرکات قطعاً ضد انقلاب است."
محمد باقر قالیباف که در مراسم افتتاح یکی از پروژه های شهرداری در بزرگراه شهدی کاظمی سخن می گفت همچنین مدعی شد:" هر کس که دغدغه انقلاب و نظام را دارد و دلسوز مردم و ملت است این گونه حرکتها را محکوم می کند."
فرمانده سابق نیروی هوایی سپاه پاسداران گفت:" حتما این حرکت در مقابل سیل عظیم مردم قابل توجه نبود ولی هر تعداد و هر چند محدود هم غیر قابل قبول و غیر قابل تحمل است. ما روزهای بزرگی داریم که روز تبلور وحدت ملی ماست. روز قدس یکی از این روزهاست که نباید در آن شعاری غیر آرمان قدس مطرح شود. "
فرمانده پیشین نیروی انتظامی کشور با گفتن این که "شرایط امروز کشور به مراتب بسیار حساستر از سه سال نخست انقلاب است" همچنین اظهار کرد:"امروز دشمنان انقلاب با تشخیص درست، گرانیگاه انقلاب را مورد حمله قرار داده اند تا جامعه را خدشه دار کرده و وحدت را در جامعه ما بشکنند."
محمدباقر قالیباف شهردار تهران گفت:" در حین اینکه روز قدس روز عظیم و بزرگی بود و مردم ما به همه دنیا نشان دادند که یکپارچه هستیم نباید برخی حرکتها که در حاشیه این روز اتفاق افتاد را نادیده گرفت زیرا این حرکات قطعاً ضد انقلاب است."
محمد باقر قالیباف که در مراسم افتتاح یکی از پروژه های شهرداری در بزرگراه شهدی کاظمی سخن می گفت همچنین مدعی شد:" هر کس که دغدغه انقلاب و نظام را دارد و دلسوز مردم و ملت است این گونه حرکتها را محکوم می کند."
فرمانده سابق نیروی هوایی سپاه پاسداران گفت:" حتما این حرکت در مقابل سیل عظیم مردم قابل توجه نبود ولی هر تعداد و هر چند محدود هم غیر قابل قبول و غیر قابل تحمل است. ما روزهای بزرگی داریم که روز تبلور وحدت ملی ماست. روز قدس یکی از این روزهاست که نباید در آن شعاری غیر آرمان قدس مطرح شود. "
فرمانده پیشین نیروی انتظامی کشور با گفتن این که "شرایط امروز کشور به مراتب بسیار حساستر از سه سال نخست انقلاب است" همچنین اظهار کرد:"امروز دشمنان انقلاب با تشخیص درست، گرانیگاه انقلاب را مورد حمله قرار داده اند تا جامعه را خدشه دار کرده و وحدت را در جامعه ما بشکنند."
*****
اعتراف مهم سردار جعفری:
ورود سپاه به سیاست در اجرای فرمان مافوق است
همزمان با بيست و نهمين سالگرد حمله ارتش عراق به كشور و آغاز هفته دفاع مقدس، سردار عزيز جعفري فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي گفتگويي مفصل با روزنامه جام جم به صراحت اعلام داشت كه "سپاه خودسرانه وارد امور نمیشود." او تاكيد كرد: " سپاه هرگز خودسرانه وارد هيچ عرصهاي كه مربوط به ماموريتهاي انقلابياش نباشد، نشد و هرگز براي خودش به عنوان يك نهاد يا تشكيلات، موضوعيت قائل نبود و خودش تصميم نميگرفته كه وارد چه اموري، بيربط يا با ربط بشود."
سپاه دكاني باز نكرده
همزمان با بيست و نهمين سالگرد حمله ارتش عراق به كشور و آغاز هفته دفاع مقدس، سردار عزيز جعفري فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي گفتگويي مفصل با روزنامه جام جم به صراحت اعلام داشت كه "سپاه خودسرانه وارد امور نمیشود." او تاكيد كرد: " سپاه هرگز خودسرانه وارد هيچ عرصهاي كه مربوط به ماموريتهاي انقلابياش نباشد، نشد و هرگز براي خودش به عنوان يك نهاد يا تشكيلات، موضوعيت قائل نبود و خودش تصميم نميگرفته كه وارد چه اموري، بيربط يا با ربط بشود."
سپاه دكاني باز نكرده
جعفري همچنين در گفتگو با ارگان رسمي سازمان صدا و سيما به فعاليت هاي اقتصادي سپاه پاسداران اشاره كرده و با رد سخنان منتقدين مبني بر اينكه در سالهاي پس از جنگ سپاه به يك مافياي بزرگ اقتصادي در كشور تبديل شده است اظهار داشت:"سپاه براي خودش هيچ دكاني باز نكرده و هيچ اصالتي به خود نميدهد. تجربه مافياهاي نظامي كه در بسياري از كشورهاي دنيا از جمله برخي همسايگانمان پيش چشم هستند، مطلقا با تجربه سپاه همخواني ندارد. ماهيت سپاه با ماهيت نظاميان ديگر كشورها متفاوت است. سپاه پس از جنگ به درخواست دولت وقت وارد عرصه سازندگي شد و امروز البته در عرصههاي ديگري كه انقلاب نياز دارد، فعال است. همچنين هيچ نوع زيادهخواهي يا انحصارطلبي يا منفعتطلبي تشكيلاتي براي سپاه متصور و قابل قبول نيست، چون عرصهاي كه بچههاي ما فعالند، عرصهاي است كه مزاحم يا رقيب زيادي ندارد، چه رسد به اين كه نياز به انحصارطلبي يا زيادهطلبي باشد. اين صحنه، صحنه فداكاري و تلاش همراه با گمنامي تا مرز شهادتطلبي است."
فرمانده سپاه به رويدادهايي كه از فرداي انتخابات دهم رياست جمهوري در كشور روي داد نيز اشاره كرد و بحث تقلب در انتخابات را توطئهاي عليه جمهوريت نظام عنوان كرد:"اين توطئه در درجه نخست، جمهوريت نظام را هدف گرفته بود و ميخواست نهاد انتخابات را در جمهوري اسلامي براي هميشه مشكوك كند و در هم بكوبد و اعتماد ملي به انتخابات را براي هميشه زير سوال ببرد."
ضربه بزرگي به حيثيت نظام وارد شد
فرمانده سپاه به رويدادهايي كه از فرداي انتخابات دهم رياست جمهوري در كشور روي داد نيز اشاره كرد و بحث تقلب در انتخابات را توطئهاي عليه جمهوريت نظام عنوان كرد:"اين توطئه در درجه نخست، جمهوريت نظام را هدف گرفته بود و ميخواست نهاد انتخابات را در جمهوري اسلامي براي هميشه مشكوك كند و در هم بكوبد و اعتماد ملي به انتخابات را براي هميشه زير سوال ببرد."
ضربه بزرگي به حيثيت نظام وارد شد
اين فرمانده نظامي راهپيمايي ها و اعتراض هاي صورت گرفته در سه ماه اخير را نوعي "كپيبرداري ابلهانه"، "كاريكاتوري از انقلاب اسلامي" و پشت گرم به بيگانان دانسته و منشا اين حوادث را "خودي هاي منحرف و خودباخته" معرفي كرده است: "منشأ اصلي آن، مخالفان داخلي انقلاب و مخالفان جمهوريت در جامعه اسلامي ايران بودند! چرا كه سران مخالفان و طراحان پشت پرده فتنه اخير بخوبي آگاهي داشتند در جامعه كاملا ديني ايران اسلامي، تا زماني كه جمهوريت به معني واقعي كلمه برپا باشد، حتما آنها ديگر نخواهند توانست با راي مردم در حاكميت نفوذ كنند و اين مطلب را در انتخابات سال 84 بخوبي درك كرده بودند، فلذا با همه توان جبهه بهاصطلاح اصلاحات، در 4 سال اخير برنامهريزي مفصل و جامعي را انجام داد تا راي مردم محروم و مستضعف را با وارد كردن شبهه تقلب در انتخابات زير سوال ببرد و با گستاخي و بيشرمي تمام اين كار را انجام دادند و ضربه بزرگي به حيثيت و اعتبار نظام جمهوري اسلامي وارد كردند."به عقیده ناظران اعلام فرمانده سپاه مبنی بر این که درهيچ کاری خودسرانه وارد نشده، اثبات کننده مسوولیت مستقیم رهبری در فعالیت های اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی این نیروی نظامی است. این ناظران یادآوری می کنند تنها مقامی که حق تعیین تکلیف برای سپاه پاسداران را دارد رهبر جمهوری اسلامی است و به این ترتیب، مطابق سخنان فرمانده سپاه فعالیت های سیاسی این نیرو نیز مستقیما به دستور آیت الله خامنه ای انجا م شده اند. در تمام اين سالها اصلاح طلبان بر اين عقيده بود ه اند كه بنيانگذار انقلاب در وصيت نامه خود ورود نظاميان به عرصه سياست را منع كرده و به كرات عليه اقدامات اين نهاد نظامي در تضعيف دولت اصلاح طلب خاتمي و چينش مديران و نمايندگان و.. اعتراض كرده اند.دو سال پيش و در آستانه انتخابات مجلس هشتم سيد حسن خميني در گفتگويي با هفته نامه شهروند امروز كه واكنش هاي تند و منفي حاميان دولت را در پي داشت، تاكيد كرد: "ملاك سنجش وفاداري يا عدم وفاداري به انديشههاي امام، حضور يا عدم حضور نظاميان در سياست است. امام، دخالت نظاميان در سياست را به شدت ممنوع اعلام كرده بود."
پيش بيني شيخ:دخالت سپاه خطرناك ترين بحران آينده نظام
پيش بيني شيخ:دخالت سپاه خطرناك ترين بحران آينده نظام
مهدي كروبي نيز چهار سال پيش در نامهاي سرگشاده به آيت الله خامنه اي و در اعتراض به راه يافتن محمود احمدي نژاد به جاي خود در دور دوم انتخابات، از رهبري خواست تا "جلوي انحرافي كه توسط باند مشخصي از سپاه و برخي مراكز قدرت طراحي و با حمايت شوراي نگهبان انجام شده را بگيرد." او در قسمتي از اين نامه گويي پيش بيني اين روزها را نيز ميكرد، آنجا كه نوشت: "اينجانب از شما تقاضا ميكنم بخشي از سپاه و بسيج را كه در كارهاي سياسي وارد شدهاند، از اين اقدام - كه خطر آن به مراتب بيش از اقدامات اقتصادي است - بر حذر داريد معتقدم بحران ناشي از دخالتهاي نابجا در انتخابات خطرناكترين بحراني است كه امروز و آينده كشور را تهديد ميكند."
انتخاب بيش از هفت تن از وزراي دولت جديد محمود احمدي نژاد از ميان فرماندهان سپاهي توجه تحلیلگران داخلی و داخلی را به خود جلب کرده است. رئيس دولت دهم ، زماني كه در مجلس مورد انتقاد قرار گرفت كه چرا در استفاده از نيروهاي نظامي اينهمه اصرار دارد، به علی لاریجانی رئیس مجلس اشاره کرد و گفت خود آقای لاریجانی هم زمانی سپاهی بوده و بعد به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ریاست صدا و سیما و ریاست مجلس رسیده است.
انتخاب بيش از هفت تن از وزراي دولت جديد محمود احمدي نژاد از ميان فرماندهان سپاهي توجه تحلیلگران داخلی و داخلی را به خود جلب کرده است. رئيس دولت دهم ، زماني كه در مجلس مورد انتقاد قرار گرفت كه چرا در استفاده از نيروهاي نظامي اينهمه اصرار دارد، به علی لاریجانی رئیس مجلس اشاره کرد و گفت خود آقای لاریجانی هم زمانی سپاهی بوده و بعد به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ریاست صدا و سیما و ریاست مجلس رسیده است.
*****
مصطفی تاجزاده: مشکلی برای مصاحبه ندارم، اما فقط حرفهای خودم را میزنم
به گفته عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، تاجزاده همچنان در انفرادی نگهداری میشود و بازپرس پرونده گفته است که مراحل پرونده او هنوز به اتمام نرسیده است. وی تاکید کرد: "تاجزاده نسبت به اتفاقات و جریانات پس از انتخابات در کشور کاملا بیاطلاع بود و گفت که از سه روز پیش روزنامه کیهان در اختیار او قرار دادهاند."
به گزارش پایگاه خبری پارلماننیوز، فخرالسادات محتشمیپور با همسر خود مصطفی تاجزاده عضو ارشد سازمان مجاهدین اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی، پیش از ظهر امروز در زندان اوین به مدت یک ساعت ملاقات حضوری داشته است. وی درخصوص جزئیات این ملاقات گفت: "صبح امروز به همراه دخترم پس از صد و چند روز امکان ملاقات حضوری با همسرم را یافتیم. در مدت 103 روز بازداشت تاجزاده، تنها دوبار به ایشان اجازه تلفن به خانواده داده شده بود، با تغییر دادستان، درخواست رسمی برای ملاقات با همسرم را دادم که مورد موافقت قرار گرفت و امروز موفق به دیدار ایشان شدیم."
محتشمیپور افزود: "ما این موافقت را یک گام مثبت تلقی میکنیم، هرچند که گویا قرار است حقوق حقه ما را اینگونه به صورت قطرهچکانی بدهند. مصطفی خیلی خوب بود، من نگران وضعیت سلامتی او بودم که امروز آقایان اطمینان خاطر دادند رفتارشان برادرانه است و من هم از این رفتار برادرانه تشکر کردم."
به گفته عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، تاجزاده همچنان در انفرادی نگهداری میشود و بازپرس پرونده گفته است که مراحل پرونده او هنوز به اتمام نرسیده است. وی تاکید کرد: "تاجزاده نسبت به اتفاقات و جریانات پس از انتخابات در کشور کاملا بیاطلاع بود و گفت که از سه روز پیش روزنامه کیهان در اختیار او قرار دادهاند."
محتشمیپور درپاسخ به این سئوال که آیا هنوز از تاجزاده بازجویی میشود، گفت: "خیر، بازجوییها مدتهاست که تمام شده و طبق قانون پرونده باید به دادگاه برود اما بازپرس عنوان میکند مراحل تحقیق تمام نشده است. تاکنون هرچه مدارک یا اسناد علیه ایشان میخواستند باید جمع کرده باشند، مصطفی گفته که مرتضوی از او خواسته بوده مصاحبه کند و حرفهایی را بزند اما او گفته من مشکلی برای مصاحبه ندارم، اما فقط حرفهای خودم را میزنم."
وی با آرزوی آزادی همه بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات گفت: "نگران بازداشتهای اخیر بخصوص بازداشت خانمها و جوانان هستیم و نمیدانیم این مسایل چقدر بهم ارتباط دارند. امیدواریم با تدبیر و درایت دلسوزان نظام هرچه زودتر این مسایل جمع شود و آرامش به جامعه برگردد."
به گفته عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، تاجزاده همچنان در انفرادی نگهداری میشود و بازپرس پرونده گفته است که مراحل پرونده او هنوز به اتمام نرسیده است. وی تاکید کرد: "تاجزاده نسبت به اتفاقات و جریانات پس از انتخابات در کشور کاملا بیاطلاع بود و گفت که از سه روز پیش روزنامه کیهان در اختیار او قرار دادهاند."
به گزارش پایگاه خبری پارلماننیوز، فخرالسادات محتشمیپور با همسر خود مصطفی تاجزاده عضو ارشد سازمان مجاهدین اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی، پیش از ظهر امروز در زندان اوین به مدت یک ساعت ملاقات حضوری داشته است. وی درخصوص جزئیات این ملاقات گفت: "صبح امروز به همراه دخترم پس از صد و چند روز امکان ملاقات حضوری با همسرم را یافتیم. در مدت 103 روز بازداشت تاجزاده، تنها دوبار به ایشان اجازه تلفن به خانواده داده شده بود، با تغییر دادستان، درخواست رسمی برای ملاقات با همسرم را دادم که مورد موافقت قرار گرفت و امروز موفق به دیدار ایشان شدیم."
محتشمیپور افزود: "ما این موافقت را یک گام مثبت تلقی میکنیم، هرچند که گویا قرار است حقوق حقه ما را اینگونه به صورت قطرهچکانی بدهند. مصطفی خیلی خوب بود، من نگران وضعیت سلامتی او بودم که امروز آقایان اطمینان خاطر دادند رفتارشان برادرانه است و من هم از این رفتار برادرانه تشکر کردم."
به گفته عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، تاجزاده همچنان در انفرادی نگهداری میشود و بازپرس پرونده گفته است که مراحل پرونده او هنوز به اتمام نرسیده است. وی تاکید کرد: "تاجزاده نسبت به اتفاقات و جریانات پس از انتخابات در کشور کاملا بیاطلاع بود و گفت که از سه روز پیش روزنامه کیهان در اختیار او قرار دادهاند."
محتشمیپور درپاسخ به این سئوال که آیا هنوز از تاجزاده بازجویی میشود، گفت: "خیر، بازجوییها مدتهاست که تمام شده و طبق قانون پرونده باید به دادگاه برود اما بازپرس عنوان میکند مراحل تحقیق تمام نشده است. تاکنون هرچه مدارک یا اسناد علیه ایشان میخواستند باید جمع کرده باشند، مصطفی گفته که مرتضوی از او خواسته بوده مصاحبه کند و حرفهایی را بزند اما او گفته من مشکلی برای مصاحبه ندارم، اما فقط حرفهای خودم را میزنم."
وی با آرزوی آزادی همه بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات گفت: "نگران بازداشتهای اخیر بخصوص بازداشت خانمها و جوانان هستیم و نمیدانیم این مسایل چقدر بهم ارتباط دارند. امیدواریم با تدبیر و درایت دلسوزان نظام هرچه زودتر این مسایل جمع شود و آرامش به جامعه برگردد."
*****
پاسخ علیرضا بهشتی شیرازی به احمد توکلی
«متولیان امور» از قرار زورشان به همه چیز و همه کس می رسد جز واقعیت. تنها واقعیت است که پشت آنان را به خاک میمالد.
در پی نگارش نامهای از سوی دکتر احمد توکلی خطاب به مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، سیدعلیرضا بهشتی شیرازی، سردبیر روزنامه کلمه سبز در نامهای به موارد مطرح شده در این نامه پاسخ داد.
به گزارش پایگاه خبری پارلماننیوز، این نامه بدین شرح است:
«متولیان امور» از قرار زورشان به همه چیز و همه کس می رسد جز واقعیت. تنها واقعیت است که پشت آنان را به خاک میمالد.
در پی نگارش نامهای از سوی دکتر احمد توکلی خطاب به مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، سیدعلیرضا بهشتی شیرازی، سردبیر روزنامه کلمه سبز در نامهای به موارد مطرح شده در این نامه پاسخ داد.
به گزارش پایگاه خبری پارلماننیوز، این نامه بدین شرح است:
**
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای دكتر احمد توكلی در نامهای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرتطلبی و تخطی از خط امام متهم كرده است. او در این نامه ادعا می كند امام در زمان جنگ با سیاستهای دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل میكردند. از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است كه پیش درآمد خبری سایت الف را شکل میدهد: « گویا میخواهید حاكمیت را به برخورد با خود بكشانید. تردیدی نیست كه معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان كسی كه دوبار این نامه را خواندم هیچیك از عبارات فوق را جان كلام نیافتم. در نامه ایشان جان كلام این است كه آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمیگیرند.
آقای توكلی! امروز كسانی هستند كه شما بتوانید آنان را به این خاطر مورد مواخذه قرار دهید. تصور كنید كه این افراد به خواستههای دوستان شما تن می دادند، تسلیم میشدند و به حق ملت خیانت میكردند. در آن صورت اینک از چه كسانی انتظار داشتید مردم را به خویشتنداری دعوت كنند؟ كشور قطعا در شرایطی خوبی به سر نمیبرد. شعارهایی كه در نامه خود به آنها اشاره كردهاید یقینا مورد علاقه و توصیه كسانی كه برایشان نامه نوشتهاید نیست. آیا به صرف اعلام برائت آنان نگرانی شما رفع میشود؟ آنان حتما این كار را خواهند كرد، و مطمئنا این اقدام آنان صورت مسئله را از میان نخواهد برد، اگر نتواند اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حاکمانشان را باز پس بیاورد.
آیا فکر نمیکنید برای تامین چنین هدف مهمی متولیان امور هم وظایفی دارند؟ وظایفی که خود باید بار سنگین آن را بردارند؟ و لا تزر وازرة وزر اخری و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شی و لو کان ذا قربی. و هیچ باربردارندهای بار دیگری را بر نمیدارد و اگر دیگری را به برداشتن بار سنگین خود فراخواند، چیزی از آن برنخواهد داشت، اگرچه خویشاوند باشد.
آقای توکلی! موسوی و خاتمی جایی نرفتهاند كه لازم باشد برگردند. آنها به خط امام پشت نكردهاند. آنها به جمهوری اسلامی، حتی پس از رویدادهای تلخ این چند ماه، پایبندند، زیرا آن را قابل اصلاح و غیر آن را موجد هزینههای سنگین و غیرقابل تحمل برای كشور میدانند. ضایعات این چندماهه، حتی حرکات عصبی گروهی از راهپیمایان در روز قدس، نتیجه خطاهای پی در پی متولیان امور است .
متولیان امور!؟ مشکل امروز ما این است که کسی آنان را نمی شناسد. این روزها وقتی از دوستانی که در رسانه ملی مشغول به کارند به خاطر رفتارهای صدا و سیما گله میکنیم میگویند مگر ما تصمیمگیر هستیم؟ سپس رهبری هم در نماز عید از شبههافکنیهایی که در این رسانه انجام گرفته است انتقاد میکنند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ مشابه همین وضعیت را در قوه قضائیه ببینید. وقتی برای قاضی استدلالهای محکمهپسند ارائه میکنی در جواب میگوید مگر دست من است؟ سپس معلوم میشود رئیس قوه قضائیه هم تیغ برایی ندارد. مقام معظم رهبری هم که مخالفت خود را با برخی از مهمترین خطاهای انجام گرفته در دادگاههای اخیر اعلام کردهاند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام میدهد؟
وقتی با دوستان سپاهی صحبت می کنی می گویند دل ما بیشتر از شما خون است. «آیا خیال می کنید پاسدارها بیرون از همین جامعه و جدا از همین مردم زندگی می کنند؟ نمی دانیم جواب بچه هایمان را چه باید بدهیم.» پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ پس از سه ماه هنوز معلوم نیست چه کسانی به کوی دانشگاه حمله کردهاند. رهبری این عمل را محکوم کردهاند. نیروی انتظامی از آن تبری میجوید. مجلس در به در دنبال عوامل این ماجرا میگردد. هیچکس آنها را نمیشناسد. هیچکس نمیداند از فرماندهان و سازماندهندگان حوادث تلخی که بر کشور گذشت باید با چه عنوانی نام ببرد. ما اجمالا نامشان را گذاشتهایم «متولیان امور»؛ متولیان اشتباهات این چند ماهه .
اشتباهات این چند ماهه محصول رفتار کسانی است که تصور میكنند اگر یك امر موهوم را ده بار با صدای بلند و اعتماد به نفس كافی فریاد بزنند آن امر موهوم به واقعیت تغییر ماهیت میدهد و چون این تغییر ماهیت صورت نمی پذیرد همواره به دنبال مقصر هستند. از نظر آنها تقصیر همیشه در یک جایی بیرونی قرار دارد؛ بیرون از مرزها، بیرون از نظام، بیرون از حلقه خودیها، بیرون از جلسه تصمیمگیریها، بیرون از هر جایی که آنها هستند؛ از نظر آنها همه متهم به خیانت و ارتباط با اجنبی و جیرهخواری و هر اتهام دمدستی و نخنمای دیگر هستند، همه به جز خودشان و در الصاق این اتهامات استثنایی جز خودشان وجود ندارد. اگر باور نمیکنید، تا فردا صبر کنید.
آنها کسانی هستند که از حرمت شکنی تغذیه میکنند. در این خطیئه برایشان هیجانی هست که جانشان را تازه میکند. آنها به این کار اعتیاد پیدا کردهاند؛ با دلیل و بیدلیل سراغش میروند و زیادهروی در این اعتیاد را هر روز بیشتر میکنند. لا یرقبون فی مومن الا و لا ذمة در مورد هیچ مومنی نه معیارهای خویشاوندی و نه اصول عهد و پیمان را رعایت نمیکنند. آیا کسانی که حرمت خاندان امام را میشکنند حرمت دیگری را رعایت خواهند کرد. آنها برای اینگونه حرمتشکنیها حتی به دنبال بهانه مناسب هم نیستند؛ بیبهانه و بیمقدمه و بدون رعایت حداقل ظواهر این کار را انجام میدهند. مقاله مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی را در سایت رسمی این موسسه مطالعه کنید و ببینید آیا امام حسین (ع) را با منطق همین مقاله نکشتند؟
«معیار امام راحل مبنی بر " حال فعلی افراد " برای ارزیابی میزان پایبندی خوشسابقهها به اصول و آرمانهای انقلاب و نظام اسلامی ، قطعا" شامل حال اعضای خانواده و بستگان خود ایشان نیز میشود، زیرا اگر به فرموده امام "حفظ نظام از اوجب واجبات است " ، بنابر این در صورت غفلت یا کژتابی افراد مورد احترام نسبت به آرمانهای اصیل انقلاب و نظام ، نمیتوان حرمت آنها را بر حیثیت و اعتبار نظام - که خونبهای هزاران شهید و مرهون ایثارگری جوانان فداکار و گمنام این سرزمین است - مقدم و مرجح دانست». ان الحسین خرج عن دین جده فدمه هدر. حسین از دین جدش خارج شده است پس خونش را باید ریخت. «متولیان امور» از قرار زورشان به همه چیز و همه کس می رسد جز واقعیت. تنها واقعیت است که پشت آنان را به خاک میمالد.
اینک صد روز است که جامعه ما صحنه اجرای تدابیر پرهزینه آنان است. آیا امروز بحران عمیقتر است یا سه ماه پیش؟ آیا در جمعه سبز که نه تهدیدی در کار بود و نه تلاقی چند تعطیلی متوالی مردم را به سفر آخر تابستان تشویق میکرد معترضین به نتایج انتخابات پرشمارتر به خیابان آمدند یا در روز قدس؟ کاملا پیداست که هیچکدام از راه حلهای «متولیان امور» فایدهای به همراه نداشته است. آیا وقت آن نرسیده است که دیگر به تحلیلهای مالیخوالیایی آنان اعتماد نشود و فرماندهی همه چیز کشور از دست آنان خارج گردد؟
واقعیت آن است که اینان هیچ تحلیل درستی از شرایط جامعه ندارند .آنها واقعا خیال میکنند اگر مهندس موسوی در روز 23 خرداد به وقایع غمبار صورت گرفته در انتخابات اعترض نمیكرد آب از آب تكان نمیخورد و هیچ از هیچ تغییر نمیكرد.
ما قانع نیستیم كه چرا باید حق اعتراض،.......... از مردم سلب شود یا کسی حق داشته باشد این اعتراض آنان را تشویش اذهان عمومی بنامند. 1400 سال پیش در محكمهای كه قاضی آن خود خلیفه بود حكمی بر علیه فاطمه زهرا (س) صادر شد كه ایشان به آن اعتراض كرد و 14 قرن است كه هنوز ما داریم به این حكم اعتراض میكنیم. نه در آن زمان و نه در ادوار پس از آن كسی این اعتراض را تشویش اذهان عمومی ننامید؛ مگر آن كه از این پس جمهوری اسلامی به قاعده وحدت رویه قضایی این كار را بكند.
با این حال مسئله ما فعلا این نیست. حتی اگر مهندس موسوی هم اعتراض نمیكرد، مردم به آنچه در انتخابات روی داد اعتراض میكردند. واقعیت این است كه تظاهرات عظیم روز 25 خرداد با منابع اعطایی بنیاد سوروس و به دست كسانی كه از چند روز قبل در زندان به سر میبردند سازماندهی نشد، بلکه این مردم بودند که به صورت خودجوش این رویداد تاریخی را رقم زدند. در روز 25 خرداد از چندین طریق به دفتر مهندس موسوی پیغام رسید که نیروهای ضدشورش با حاضران در تظاهرات .............برخورد خواهند كرد و مسئولیت خون این عده به گردن اوست، از این رو دكتر بهزادیان رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی رسما در سایت قلم اعلام كرد چون مجوز لازم صادر نشده است راهپیمایی برگزار نخواهد شد.
روز دوشنبه 25 خرداد 1388 ساعت 2 بعدازظهر تعداد قابلتوجهی از دوستان مهندس موسوی در دفتر او جمع شده بودند و به او اصرار میكردند به خیابان نرود، زیرا با توجه به اطلاعیهای که از سوی آقای بهزادیان منتشر شده است تنها تعداد کمی از کسانی که از لغو تظاهرات بیاطلاعند خواهند آمد و قاعدتا برای زهر چشم گرفتن از دیگران، این عده بهشدت سركوب میشوند و جان هرکسی که به میانشان برود هم در معرض خطر قرار میگیرد. اتفاقا آن روز تنها استدلال مهندس موسوی برای حضوردر خیابان این بود كه در چنین شرایطی نمیتواند مردم را تنها بگذارد، شاید حضورش هزینه سركوب را بالا ببرد و از شدت آن كم كند. علیرغم تمامی این پیشبینیها آن جمعیت عظیم در صحنه حاضر شد. واقعیت اینهاست.
واقعیت این است که اگر موسوی نبود اتفاقی که اینک پس از سه ماه در ابعادی محدود رخ داده و آقای دکتر احمد توکلی این همه از آن نگران است، همان روز اول روی میداد. این موسوی بود که اجازه نداد مردم در دام تبلیغات کسانی بیفتند که میخواستند اسلام را به خطاهای «متولیان امور» متهم کنند. این او بود که جوانان را با منطق انقلاب آشنا کرد و به آنان نشان داد همچنان میتوانند با تکیه بر میراث پدران شهیدشان حقوق مسلم خود را با کمترین هزینه استیفا کنند.
در روز قدس شعارهایی داده شده و اینک مهندس میرحسین موسوی و حجتالاسلام و المسلمین خاتمی از سوی آقای توکلی به این خاطر مورد مواخذه قرار دارند. آیا این مواخذه به حق است؟
اولا گزارشهایی که ما از افراد حاضر در صحنه به دست آوردهایم نشان میدهد شعارهایی که آقای توکلی در نامه خود آورده و صدا و سیما با آب و تاب رویش کار کرده شعارهای اصلی راهپیمایان نبوده است. ثانیا همان عده قلیل هم از روی عصبانیت و نه به عنوان یک سیاست راهبردی این شعارها را سر میدادند.
أیا صدا و سیما انبوه سبزها را ندید؟ به راستی اگر ادعای صدا و سیما درست باشد و این تعداد از مردم ما هوادار اسرائیل باشند دیگر چه چیز از نظام باقی میماند؟!
اگر جوانی عصبانی شود و بر روی دیواری شعار ..... بنویسد وظیفه شهرداری چیست؟ آیا باید آن را پاک کند یا از آن عکس بگیرد و در صفحه اول روزنامه به چاپ برساند؟ هیچ معلوم هست که صدا و سیما چه کار دارد میکند؟ دیگر لازم نیست تا فردا صبرکنید؛ «متولیان امور» حرمت شکنی از استثنائات را از دیروز شروع کردهاند.
حتی برای نظامهایی که در بحران به سر نمیبرند عاقلانه است همواره به روزی که اعتماد مردم را از دست بدهند بیندیشند. اگر واقعا آن جمعیت عظیم چنین شعارهایی را با اعصاب آرام و به عنوان یک تصمیم سر داده بود تکلیف چه بود؟ از موسوی که او را با این
الفاظ مورد خطاب و مواخذه قرار میدهید انتظار دارید در کدام فضا و با کدام رسانه از بروز چنین شرایطی پیشگیری کند. آیا این او بود که مردم را به سوی شبکههای ماهوارهای بیگانه گسیل کرد یا دوستان شما بودند؟ آقای توکلی! انصاف بدهید. وجدانتان را قاضی کنید و در خلوتی صادقانه و مسئولانه با خود این پرسش را پاسخ بدهید که به راستی چه کسی باید از راه خطایی که رفته است باز گردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای دكتر احمد توكلی در نامهای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرتطلبی و تخطی از خط امام متهم كرده است. او در این نامه ادعا می كند امام در زمان جنگ با سیاستهای دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل میكردند. از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است كه پیش درآمد خبری سایت الف را شکل میدهد: « گویا میخواهید حاكمیت را به برخورد با خود بكشانید. تردیدی نیست كه معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان كسی كه دوبار این نامه را خواندم هیچیك از عبارات فوق را جان كلام نیافتم. در نامه ایشان جان كلام این است كه آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمیگیرند.
آقای توكلی! امروز كسانی هستند كه شما بتوانید آنان را به این خاطر مورد مواخذه قرار دهید. تصور كنید كه این افراد به خواستههای دوستان شما تن می دادند، تسلیم میشدند و به حق ملت خیانت میكردند. در آن صورت اینک از چه كسانی انتظار داشتید مردم را به خویشتنداری دعوت كنند؟ كشور قطعا در شرایطی خوبی به سر نمیبرد. شعارهایی كه در نامه خود به آنها اشاره كردهاید یقینا مورد علاقه و توصیه كسانی كه برایشان نامه نوشتهاید نیست. آیا به صرف اعلام برائت آنان نگرانی شما رفع میشود؟ آنان حتما این كار را خواهند كرد، و مطمئنا این اقدام آنان صورت مسئله را از میان نخواهد برد، اگر نتواند اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حاکمانشان را باز پس بیاورد.
آیا فکر نمیکنید برای تامین چنین هدف مهمی متولیان امور هم وظایفی دارند؟ وظایفی که خود باید بار سنگین آن را بردارند؟ و لا تزر وازرة وزر اخری و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شی و لو کان ذا قربی. و هیچ باربردارندهای بار دیگری را بر نمیدارد و اگر دیگری را به برداشتن بار سنگین خود فراخواند، چیزی از آن برنخواهد داشت، اگرچه خویشاوند باشد.
آقای توکلی! موسوی و خاتمی جایی نرفتهاند كه لازم باشد برگردند. آنها به خط امام پشت نكردهاند. آنها به جمهوری اسلامی، حتی پس از رویدادهای تلخ این چند ماه، پایبندند، زیرا آن را قابل اصلاح و غیر آن را موجد هزینههای سنگین و غیرقابل تحمل برای كشور میدانند. ضایعات این چندماهه، حتی حرکات عصبی گروهی از راهپیمایان در روز قدس، نتیجه خطاهای پی در پی متولیان امور است .
متولیان امور!؟ مشکل امروز ما این است که کسی آنان را نمی شناسد. این روزها وقتی از دوستانی که در رسانه ملی مشغول به کارند به خاطر رفتارهای صدا و سیما گله میکنیم میگویند مگر ما تصمیمگیر هستیم؟ سپس رهبری هم در نماز عید از شبههافکنیهایی که در این رسانه انجام گرفته است انتقاد میکنند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ مشابه همین وضعیت را در قوه قضائیه ببینید. وقتی برای قاضی استدلالهای محکمهپسند ارائه میکنی در جواب میگوید مگر دست من است؟ سپس معلوم میشود رئیس قوه قضائیه هم تیغ برایی ندارد. مقام معظم رهبری هم که مخالفت خود را با برخی از مهمترین خطاهای انجام گرفته در دادگاههای اخیر اعلام کردهاند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام میدهد؟
وقتی با دوستان سپاهی صحبت می کنی می گویند دل ما بیشتر از شما خون است. «آیا خیال می کنید پاسدارها بیرون از همین جامعه و جدا از همین مردم زندگی می کنند؟ نمی دانیم جواب بچه هایمان را چه باید بدهیم.» پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ پس از سه ماه هنوز معلوم نیست چه کسانی به کوی دانشگاه حمله کردهاند. رهبری این عمل را محکوم کردهاند. نیروی انتظامی از آن تبری میجوید. مجلس در به در دنبال عوامل این ماجرا میگردد. هیچکس آنها را نمیشناسد. هیچکس نمیداند از فرماندهان و سازماندهندگان حوادث تلخی که بر کشور گذشت باید با چه عنوانی نام ببرد. ما اجمالا نامشان را گذاشتهایم «متولیان امور»؛ متولیان اشتباهات این چند ماهه .
اشتباهات این چند ماهه محصول رفتار کسانی است که تصور میكنند اگر یك امر موهوم را ده بار با صدای بلند و اعتماد به نفس كافی فریاد بزنند آن امر موهوم به واقعیت تغییر ماهیت میدهد و چون این تغییر ماهیت صورت نمی پذیرد همواره به دنبال مقصر هستند. از نظر آنها تقصیر همیشه در یک جایی بیرونی قرار دارد؛ بیرون از مرزها، بیرون از نظام، بیرون از حلقه خودیها، بیرون از جلسه تصمیمگیریها، بیرون از هر جایی که آنها هستند؛ از نظر آنها همه متهم به خیانت و ارتباط با اجنبی و جیرهخواری و هر اتهام دمدستی و نخنمای دیگر هستند، همه به جز خودشان و در الصاق این اتهامات استثنایی جز خودشان وجود ندارد. اگر باور نمیکنید، تا فردا صبر کنید.
آنها کسانی هستند که از حرمت شکنی تغذیه میکنند. در این خطیئه برایشان هیجانی هست که جانشان را تازه میکند. آنها به این کار اعتیاد پیدا کردهاند؛ با دلیل و بیدلیل سراغش میروند و زیادهروی در این اعتیاد را هر روز بیشتر میکنند. لا یرقبون فی مومن الا و لا ذمة در مورد هیچ مومنی نه معیارهای خویشاوندی و نه اصول عهد و پیمان را رعایت نمیکنند. آیا کسانی که حرمت خاندان امام را میشکنند حرمت دیگری را رعایت خواهند کرد. آنها برای اینگونه حرمتشکنیها حتی به دنبال بهانه مناسب هم نیستند؛ بیبهانه و بیمقدمه و بدون رعایت حداقل ظواهر این کار را انجام میدهند. مقاله مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی را در سایت رسمی این موسسه مطالعه کنید و ببینید آیا امام حسین (ع) را با منطق همین مقاله نکشتند؟
«معیار امام راحل مبنی بر " حال فعلی افراد " برای ارزیابی میزان پایبندی خوشسابقهها به اصول و آرمانهای انقلاب و نظام اسلامی ، قطعا" شامل حال اعضای خانواده و بستگان خود ایشان نیز میشود، زیرا اگر به فرموده امام "حفظ نظام از اوجب واجبات است " ، بنابر این در صورت غفلت یا کژتابی افراد مورد احترام نسبت به آرمانهای اصیل انقلاب و نظام ، نمیتوان حرمت آنها را بر حیثیت و اعتبار نظام - که خونبهای هزاران شهید و مرهون ایثارگری جوانان فداکار و گمنام این سرزمین است - مقدم و مرجح دانست». ان الحسین خرج عن دین جده فدمه هدر. حسین از دین جدش خارج شده است پس خونش را باید ریخت. «متولیان امور» از قرار زورشان به همه چیز و همه کس می رسد جز واقعیت. تنها واقعیت است که پشت آنان را به خاک میمالد.
اینک صد روز است که جامعه ما صحنه اجرای تدابیر پرهزینه آنان است. آیا امروز بحران عمیقتر است یا سه ماه پیش؟ آیا در جمعه سبز که نه تهدیدی در کار بود و نه تلاقی چند تعطیلی متوالی مردم را به سفر آخر تابستان تشویق میکرد معترضین به نتایج انتخابات پرشمارتر به خیابان آمدند یا در روز قدس؟ کاملا پیداست که هیچکدام از راه حلهای «متولیان امور» فایدهای به همراه نداشته است. آیا وقت آن نرسیده است که دیگر به تحلیلهای مالیخوالیایی آنان اعتماد نشود و فرماندهی همه چیز کشور از دست آنان خارج گردد؟
واقعیت آن است که اینان هیچ تحلیل درستی از شرایط جامعه ندارند .آنها واقعا خیال میکنند اگر مهندس موسوی در روز 23 خرداد به وقایع غمبار صورت گرفته در انتخابات اعترض نمیكرد آب از آب تكان نمیخورد و هیچ از هیچ تغییر نمیكرد.
ما قانع نیستیم كه چرا باید حق اعتراض،.......... از مردم سلب شود یا کسی حق داشته باشد این اعتراض آنان را تشویش اذهان عمومی بنامند. 1400 سال پیش در محكمهای كه قاضی آن خود خلیفه بود حكمی بر علیه فاطمه زهرا (س) صادر شد كه ایشان به آن اعتراض كرد و 14 قرن است كه هنوز ما داریم به این حكم اعتراض میكنیم. نه در آن زمان و نه در ادوار پس از آن كسی این اعتراض را تشویش اذهان عمومی ننامید؛ مگر آن كه از این پس جمهوری اسلامی به قاعده وحدت رویه قضایی این كار را بكند.
با این حال مسئله ما فعلا این نیست. حتی اگر مهندس موسوی هم اعتراض نمیكرد، مردم به آنچه در انتخابات روی داد اعتراض میكردند. واقعیت این است كه تظاهرات عظیم روز 25 خرداد با منابع اعطایی بنیاد سوروس و به دست كسانی كه از چند روز قبل در زندان به سر میبردند سازماندهی نشد، بلکه این مردم بودند که به صورت خودجوش این رویداد تاریخی را رقم زدند. در روز 25 خرداد از چندین طریق به دفتر مهندس موسوی پیغام رسید که نیروهای ضدشورش با حاضران در تظاهرات .............برخورد خواهند كرد و مسئولیت خون این عده به گردن اوست، از این رو دكتر بهزادیان رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی رسما در سایت قلم اعلام كرد چون مجوز لازم صادر نشده است راهپیمایی برگزار نخواهد شد.
روز دوشنبه 25 خرداد 1388 ساعت 2 بعدازظهر تعداد قابلتوجهی از دوستان مهندس موسوی در دفتر او جمع شده بودند و به او اصرار میكردند به خیابان نرود، زیرا با توجه به اطلاعیهای که از سوی آقای بهزادیان منتشر شده است تنها تعداد کمی از کسانی که از لغو تظاهرات بیاطلاعند خواهند آمد و قاعدتا برای زهر چشم گرفتن از دیگران، این عده بهشدت سركوب میشوند و جان هرکسی که به میانشان برود هم در معرض خطر قرار میگیرد. اتفاقا آن روز تنها استدلال مهندس موسوی برای حضوردر خیابان این بود كه در چنین شرایطی نمیتواند مردم را تنها بگذارد، شاید حضورش هزینه سركوب را بالا ببرد و از شدت آن كم كند. علیرغم تمامی این پیشبینیها آن جمعیت عظیم در صحنه حاضر شد. واقعیت اینهاست.
واقعیت این است که اگر موسوی نبود اتفاقی که اینک پس از سه ماه در ابعادی محدود رخ داده و آقای دکتر احمد توکلی این همه از آن نگران است، همان روز اول روی میداد. این موسوی بود که اجازه نداد مردم در دام تبلیغات کسانی بیفتند که میخواستند اسلام را به خطاهای «متولیان امور» متهم کنند. این او بود که جوانان را با منطق انقلاب آشنا کرد و به آنان نشان داد همچنان میتوانند با تکیه بر میراث پدران شهیدشان حقوق مسلم خود را با کمترین هزینه استیفا کنند.
در روز قدس شعارهایی داده شده و اینک مهندس میرحسین موسوی و حجتالاسلام و المسلمین خاتمی از سوی آقای توکلی به این خاطر مورد مواخذه قرار دارند. آیا این مواخذه به حق است؟
اولا گزارشهایی که ما از افراد حاضر در صحنه به دست آوردهایم نشان میدهد شعارهایی که آقای توکلی در نامه خود آورده و صدا و سیما با آب و تاب رویش کار کرده شعارهای اصلی راهپیمایان نبوده است. ثانیا همان عده قلیل هم از روی عصبانیت و نه به عنوان یک سیاست راهبردی این شعارها را سر میدادند.
أیا صدا و سیما انبوه سبزها را ندید؟ به راستی اگر ادعای صدا و سیما درست باشد و این تعداد از مردم ما هوادار اسرائیل باشند دیگر چه چیز از نظام باقی میماند؟!
اگر جوانی عصبانی شود و بر روی دیواری شعار ..... بنویسد وظیفه شهرداری چیست؟ آیا باید آن را پاک کند یا از آن عکس بگیرد و در صفحه اول روزنامه به چاپ برساند؟ هیچ معلوم هست که صدا و سیما چه کار دارد میکند؟ دیگر لازم نیست تا فردا صبرکنید؛ «متولیان امور» حرمت شکنی از استثنائات را از دیروز شروع کردهاند.
حتی برای نظامهایی که در بحران به سر نمیبرند عاقلانه است همواره به روزی که اعتماد مردم را از دست بدهند بیندیشند. اگر واقعا آن جمعیت عظیم چنین شعارهایی را با اعصاب آرام و به عنوان یک تصمیم سر داده بود تکلیف چه بود؟ از موسوی که او را با این
الفاظ مورد خطاب و مواخذه قرار میدهید انتظار دارید در کدام فضا و با کدام رسانه از بروز چنین شرایطی پیشگیری کند. آیا این او بود که مردم را به سوی شبکههای ماهوارهای بیگانه گسیل کرد یا دوستان شما بودند؟ آقای توکلی! انصاف بدهید. وجدانتان را قاضی کنید و در خلوتی صادقانه و مسئولانه با خود این پرسش را پاسخ بدهید که به راستی چه کسی باید از راه خطایی که رفته است باز گردد؟
*****
ارسال نامه اخطار و تهدید به خانواده 50 دانشجوی دانشگاه اصفهان
رییس دانشگاه صنعتی اصفهان از ارسال نامه اخطار برای خانواده های 50 نفر از دانشجویان این دانشگاه خبر داد.
علیرضا قربانی گفت که در این "نامه های ویژه" به خانواده دانشجویانی که وی از آن ها به عنوان"دانشجویان خاطی در حوادث پس از انتخابات" نامبرد تذکر و اخطار داده شده و به خانواده دانشجویان یادآوری شد که این 50 دانشجو "مورد مهرورزی و رافت اسلامی واقع شده اند که می توانند همچنان به تحصیل خود ادامه دهند."
وی همچنین گفت که در این نامه ها به خانواده های دانشجویان درباره"روند و چگونگی ایجاد اغتشاش توسط فرزندشان" اطلاع رسانی شده است.
رییس دانشگاه صنعتی اصفهان در عین حال به خبرگزاری مهر گفت در نامه ای که به آدرس خانواده های دانشجویان ارسال شده"به شکل جدی تاکید شده در صورتی که تنها یک بار دیگر خطایی از این دانشجویان سر بزند دیگر مورد تحمل واقع نشده و با آن ها برخورد قاطع خواهد شد."
رییس دانشگاه صنعتی اصفهان از ارسال نامه اخطار برای خانواده های 50 نفر از دانشجویان این دانشگاه خبر داد.
علیرضا قربانی گفت که در این "نامه های ویژه" به خانواده دانشجویانی که وی از آن ها به عنوان"دانشجویان خاطی در حوادث پس از انتخابات" نامبرد تذکر و اخطار داده شده و به خانواده دانشجویان یادآوری شد که این 50 دانشجو "مورد مهرورزی و رافت اسلامی واقع شده اند که می توانند همچنان به تحصیل خود ادامه دهند."
وی همچنین گفت که در این نامه ها به خانواده های دانشجویان درباره"روند و چگونگی ایجاد اغتشاش توسط فرزندشان" اطلاع رسانی شده است.
رییس دانشگاه صنعتی اصفهان در عین حال به خبرگزاری مهر گفت در نامه ای که به آدرس خانواده های دانشجویان ارسال شده"به شکل جدی تاکید شده در صورتی که تنها یک بار دیگر خطایی از این دانشجویان سر بزند دیگر مورد تحمل واقع نشده و با آن ها برخورد قاطع خواهد شد."
*****
احمد زيد آبادی را در زندان به شدت کتک می زنند
احمد زيد آبادی دبيرکل سازمان دانش آموختگان ايران و روزنامه نگار سرشناس در زندان اوين توسط تيم بازجويی به شدت کتک زده می شود و مهم ترين اتهام او نگارش نامه سرگشاده به مقام رهبری آيت الله علی خامنه ای است. مهديه محمدی همسر احمد زيد آبادی در گفتگو با روز انلاين دست به افشاگری در خصوص وضعيت همسرش زده است. به گزارش روز انلاين احمد زيدآبادی، روزنامه نگار سرشناس ايرانی و دبير کل سازمان ادوار تحکيم در بند ۲۴۰ زندان اوين زير شديدترين فشارهاست تا قرائت متن نوشته شده توسط بازجويش را به جای دفاعيات خود در دادگاه بپذيرد. مهديه محمدی، همسر احمد زيدآبادی که روز دوشنبه برای ملاقات با همسرش به زندان اوين مراجعه کرده و موفق به ملاقات نشده بود ضمن دادن خبر ضرب و شتم اين روزنامه نگار در زندان، به روز گفت: روز دوشنبه گفتند که احمد ممنوع الملاقات است؛ هفته گذشته هم که برای ملاقات رفتيم به دليل نامه ای که از قاضی پرونده داشتيم اجازه ملاقات دادند. وی افزود: بازجويی آقای زيدآبادی که ۳۵ روز در بند ۲ الف و در جايی شبيه قبر زندانی بوده پس از انتقال به بند ۲۴۰ شروع شده و بازجويی بسيار خشن به طرز وحشتناکی از او بازجويی کرده است. به گفته خانم محمدی، بازجو به آقای زيدآبادی گفته است که "دستور داريم تو را له کنيم و اگر همکاری نکنی هر کاری دلمان خواست با تو می کنيم و اگر اين کاغذهای بازجويی را ننويسی همين کاغذها را به خوردت خواهيم داد." او که اين سخنان را به نقل از زيدآبادی بيان ميکرد افزود: "همين بازجو، احمد را به شدت کتک زده و خود احمد می گفت که خشونت وحشتناکی عليه او به کار برده اند." همسر آقای زيدآبادی گفت: اين اواخر بازجوی او عوض شده و بازجوی جديد رفتاری انسانی تر با او داشته، اما چون او حاضر به قرائت متن نوشته شده توسط بازجو در دادگاه نشده است مجددا همان بازجوی خشن اولی برگشته و اکنون هم اوست که دوباره از آقای زيدآبادی بازجويی می کند. خانم محمدی سپس به اتهامات آقای زيدآبادی اشاره کرد و گفت: اوايل بازجويی اتهامات وحشتناکی از جمله اتهامات اخلاقی به احمد نسبت داده اند اما او حاضر به پذيرفتن اين اتهامات دروغ نشده؛ اکنون هم يکی از اتهاماتش نامه ای است که به رهبری نوشته و در سايت ها منتشر شده بود. او را تحت فشار قرار داده اند که چرا نوشتی مقام رهبری و کلمه معظم را به کار نبرده ای!" وی با بيان اينکه ارتباط با روزآنلاين و بی بی سی و ديدار با ابراهيم يزدی از ديگر موارد در بازجويی هاست، افزود: حالا دوباره با تغيير بازجو و آمدن بازجوی قبلی باز احمد تحت فشار شديدی قرار گرفته تا به جای دفاع از خود، متن نوشته بازجو را در دادگاه بخواند و طلب بخشش کند. ضمن اينکه بازجو که عوض شده بود هفته ای يکبار احمد به منزل زنگ ميزد و به ما ملاقات ميدادند اما با آمدن بازجوی سابقش نه تماس مگيرد و نه ملاقات می دهند؛ گويا ميخواهند کاری راکه با آقای عبدالله مومنی کردند با او نيز بکنند که اورا ۴۰روز در بيخبری مطلق نگه داشتند و بعد مستقيم به دادگاه بردند. همسر آقای زيدآبادی گفت: آقايان اعلام کردند که زيدآبادی گفته وکيل نميخواهم؛ من در آخرين ملاقاتی که داشتيم از احمد پرسيدم چرا گفته ای وکيل نمی خواهی که جا خورد و گفت من چنين چيزی نگفته ام؛ دروغ گفته اند. و از همان روز وکلای ايشان باز شروع به پيگيری کردند اما اکنون دقيقا دو هفته است که پرونده احمد روی ميز آقای سبحانی، بازپرس شعبه دو است و از آقای سبحانی که می پرسيم چرا پرونده به صورت بلاتکليف همچنان روی ميز شما مانده، می گويد من قرار نهايی را صادر کرده ام، برويد از آقای حداد بپرسيد. خانم محمدی با بيان اينکه همسرش از او خواسته است مصاحبه نکند گفت: احمد می گويد هر بار که من مصاحبه می کنم او را بيشتر تحت فشار قرار ميدهند. من هم ميدانم که با اين مصاحبه فشار روی احمد بيشتر می شود اما چاره ديگری ندارم؛ احمد الان صد روز است که در انفرادی به سر می برد؛ او را به شدت کتک زده اند، به مرز جنون و خودکشی رسانده اند و اکنون نيز فشار می اورند که اعتراف بگيرند و ديکته کنند و او بنويسد و بعد در دادگاه بخواند!خانم محمدی می افزايد:بازجويان به آقای زيدآبادی گفته اند که بايد از رهبری بابت اينکه مقابل اسمش کلمه معظم را ننوشته است عذرخواهی کند؛ من ميخواهم بدانم رهبری که ميگويد انتقاد کردن آزاد است چرا احمد بايد بابت اين قضيه از او عذرخواهی کند و اين چه نوع آزادی انتقاد است که به خاطر ننوشتن کلمه معظم برای ايشان، يک روزنامه نگار را تحت وحشيانه ترين فشارها قرار می دهند؟ گفتنی است متن نامه سرگشاده احمد زيدآبادی خطاب به آيت الله خامنه ای که در فروردين ماه ۸۶ در رسانه های اينترنتی منتشر شد در پی می آيد:
طرح دو پرسش از آيتالله خامنهای
من از حساسيتهای نظام سياسی ايران در باره هرگونه انتقاد و يا پرسش از رهبری نظام جمهوری اسلامی به خوبی آگاهم و میدانم که ورود به اين حيطه، عبور از خط قرمزی است که عملا در کشور ما اعمال میشود.
به همين علت، با آنکه از سالها پيش قصد نوشتن نامهای به ايشان داشتم و بويژه میخواستم از قانون شکنیها و اجحافهايی که در طول دوره بازداشتم در سال ۱۳۷۹ بر من و دوستانم روا شد، نزد وی شکايت ببرم، اما هر بار از تصميم خود منصرف شدم، زيرا حساسيت موضوع میتوانست حمل بر خودنمايی و يا ابراز بیباکی و تهور شود.اين بار اما بخصوص پس از سخنان رهبری در شهر مشهد، تصميم گرفتم تا قصد ديرينه خود را عملی کنم و اميدوارم که اين تصميم به مسائلی مانند خودنمايی و ابراز بیباکی نسبت داده نشود. هر چند که من نيز مانند هر موجود انسانی ديگر، از وسوسه خودنمايی در امان نيستم و از بی باکی هم به سهم خود بهرهای دارم، اما برای گريز از مواضع تهمت، تاکيد میکنم که قصدم از نوشتن اين مطلب، ابراز وجود سياسی از طريق به چالش کشيدن مقام عالی نظام نيست و از همين رو، در سرتاسر اين نوشته، تلاش میکنم تا در کاربرد واژهها و عبارات، موقعيت خاص ايشان را در نظر داشته باشم و قلم را به ورطه بیاحترامی و جسارت نکشانم.در عين حال، هر چند که شايد از شجاعت هم خداوند برای من نصيبی قرار داده باشد، اما بر کسی پنهان نيست که من اهل ماجراجويی و گزافهگويی حتی در جايی که کمترين هزينه و خرجی هم نداشته باشد، نيستم و اينک نيز نمیخواهم با خطاب قرار دادن رهبری، دست به ماجراجويی بزنم. با اين همه، ممکن است اين پرسش پيش آيد که چرا طبق سنت مالوف در ايران، پرسشها و يا انتقادهايم را از رهبری در قالب نامهای سربسته به دفتر ايشان ارسال نمیکنم و بر انتشار علنی آن اصرار دارم.پاسخ پرسش فوق اين است که آنچه میخواهم در اين نوشته مطرح کنم، در شمار مسائل شخصی نيست که نيازمند ارسال نامه خصوصی باشد. در اين نوشته در واقع قصد دارم برخی از بزرگترين مشکلات روياروی جامعه ايرانی را طرح کنم و نظر رهبری را هم در اين باره جويا شوم، به اين اميد که طرح اين موضوع برای ساير ايرانيانی هم که مانند من میانديشند، مفيد افتد.
به همين علت، با آنکه از سالها پيش قصد نوشتن نامهای به ايشان داشتم و بويژه میخواستم از قانون شکنیها و اجحافهايی که در طول دوره بازداشتم در سال ۱۳۷۹ بر من و دوستانم روا شد، نزد وی شکايت ببرم، اما هر بار از تصميم خود منصرف شدم، زيرا حساسيت موضوع میتوانست حمل بر خودنمايی و يا ابراز بیباکی و تهور شود.اين بار اما بخصوص پس از سخنان رهبری در شهر مشهد، تصميم گرفتم تا قصد ديرينه خود را عملی کنم و اميدوارم که اين تصميم به مسائلی مانند خودنمايی و ابراز بیباکی نسبت داده نشود. هر چند که من نيز مانند هر موجود انسانی ديگر، از وسوسه خودنمايی در امان نيستم و از بی باکی هم به سهم خود بهرهای دارم، اما برای گريز از مواضع تهمت، تاکيد میکنم که قصدم از نوشتن اين مطلب، ابراز وجود سياسی از طريق به چالش کشيدن مقام عالی نظام نيست و از همين رو، در سرتاسر اين نوشته، تلاش میکنم تا در کاربرد واژهها و عبارات، موقعيت خاص ايشان را در نظر داشته باشم و قلم را به ورطه بیاحترامی و جسارت نکشانم.در عين حال، هر چند که شايد از شجاعت هم خداوند برای من نصيبی قرار داده باشد، اما بر کسی پنهان نيست که من اهل ماجراجويی و گزافهگويی حتی در جايی که کمترين هزينه و خرجی هم نداشته باشد، نيستم و اينک نيز نمیخواهم با خطاب قرار دادن رهبری، دست به ماجراجويی بزنم. با اين همه، ممکن است اين پرسش پيش آيد که چرا طبق سنت مالوف در ايران، پرسشها و يا انتقادهايم را از رهبری در قالب نامهای سربسته به دفتر ايشان ارسال نمیکنم و بر انتشار علنی آن اصرار دارم.پاسخ پرسش فوق اين است که آنچه میخواهم در اين نوشته مطرح کنم، در شمار مسائل شخصی نيست که نيازمند ارسال نامه خصوصی باشد. در اين نوشته در واقع قصد دارم برخی از بزرگترين مشکلات روياروی جامعه ايرانی را طرح کنم و نظر رهبری را هم در اين باره جويا شوم، به اين اميد که طرح اين موضوع برای ساير ايرانيانی هم که مانند من میانديشند، مفيد افتد.
پرسش نخست
پرسش نخست من از رهبری به همان حساسيتهای موجود در مورد طرح پرسش و يا نقد اظهار نظرهای ايشان بر میگردد. سوال اين است که به چه علت شرعی، عقلی، قانونی و يا عرفی و بر اساس کدام مصلحت عمومی، پرسش علنی از رهبری و يا نقد گفتهها و عملکرد وی، عملا در جامعه ايران ممنوع است؟ از نقطه نظر شرعی میدانيم که حتی انبيا و اوليای خداوند که در نزد ما از منزلت معنوی بیمانندی برخوردارند، هيچگاه افراد جامعه و از جمله پيروان خود را از به چالش کشيدن رفتار و گفتار خود بر حذر نداشتهاند و سيره پيامبر اسلام و خلفای راشدين بخصوص اميرالمومنين علی نيز نشان میدهد که آن بزرگان، هيچگاه در مقابل تندترين برخوردهايی که افراد عادی جامعه با آنها داشتهاند، شدت عمل نشان ندادهاند و اگر هم از تعرض لفظی بیادبانه و بیموردی به خشم آمدهاند، کلام را با کلام پاسخ دادهاند و نه با تشکيل پرونده و ارجاع به قاضی و وضع مجازات.در اينجا نمیخواهم با فهرست کردن شيوه برخورد پيامبر و اصحاب آن بزرگوار در برابر انتقادهای لفظی ديگران، فضل فروشی کنم، اما تاکيد میکنم که مصونيت رهبری از طرح پرسش و انتقاد در جامعه ما، نه فقط سابقهای در شرع ندارد، بلکه بدعتی بیسابقه در تفکر اسلامی به شمار میرود.
نقد گفتار و رفتار رهبری منع نشده است
از نقطه نظر عقلی نيز همه دلايلی که در حوزه نقد و پرسش به ذهن بشر میرسد، دلالت بر ضرورت انتقاد از رهبران جامعه در هر سطحی دارد و حتی يک دليل عقلی نيز نمیتوان برای حرمت نقد و پرسش از رهبران سياسی و مذهبی جوامع ارائه کرد. از لحاظ قانونی هم تا آنجا که من اطلاع دارم، توهين به رهبری در قوانين جمهوری اسلامی جرم شناخته شده، اما نقد گفتار و رفتار وی در هيچ قانونی منع نشده است. از منظر عرفی نيز، امروزه در همه کشورهايی که رهبران آنها با رای مردم انتخاب میشوند، انتقاد و پرسش که جای خود، بلکه شهروندان از حق هر نوع تخطئه و تعرض لفظی به آنها نيز برخوردارند. نمونهای از اين تعرضها و تخطئهها را صدا و سيمای جمهوری اسلامی به نقل از مطبوعات آمريکا و انگليس عليه رهبران اين کشورها روزانه پخش میکند. حتی سيمای جمهوری اسلامی صحنههايی از راهپيمايی معترضان به سياست آمريکا در شهرهای مختلف آن کشور نشان میدهد که تصوير جرج بوش را به صورتی حيوانی خون آشام بر روی پلاکاردها حمل میکنند و پليس هم متعرض آنان نمیشود. به هر حال، وقتی که هيچ مبنای شرعی، عقلی، قانونی و عرفی برای منع نقد رهبری و پرسش از وی وجود ندارد، چرا کارگزاران امنيتی و قضايی نظام، در مورد کوچکترين اشاره غير مستقيمی در گفتهها و نوشتههای افراد به مواضع رهبری تا اين اندازه سخت میگيرند و آن را ذنب لايغفر میپندارند؟ آيا رفتار آنان در اين باره، مورد تاييد رهبری است؟ اگر هست، بر اساس کدام حجت شرعی و يا عقلی؟ و اگر نيست چرا اين موضوع علنی و صريح اعلام نمیشود تا هم راه نقد اصولی و منطقی گشوده شود و منتقدان احساس امنيت کنند و هم کارگزاران نظام امکان سوء استفاده از اين مساله را پيدا نکنند؟ تا آنجا که من به ياد دارم، در دوران حيات بنيانگذار جمهوری اسلامی، به رغم فضای سنگينی که برخی از هواداران آتشين مزاج ايشان در جهت منع هر گونه نقد آن مرحوم ايجاد کرده بودند، آيت الله خامنهای خود يکی از معدود منتقدان به نسبت صريح نحوه اداره کشور و پارهای از اظهار نظرهای مرحوم آيتالله خمينی بود.با توجه به اين سابقه، انتظار میرفت که در دوره رهبری خود ايشان، فضای نقد و پرسش از مقامهای عالی نظام بسط و گسترش يابد، اما متاسفانه نه فقط چنين نشد، بلکه صداهای ضعيفی هم که در دوران حيات آقای خمينی در نقد ايشان بلند بود، در دوره بعدی يا خاموش شد و يا هزينه سياسی و امنيتی در پی داشت. من هنوز توجيهی منطقی برای اين مساله پيدا نکردهام و اميدوارم شخص رهبری يا يکی از نزديکان ايشان، در اين باره توضيحی ارائه کنند.
پرسش دوم
پرسش دومم اما مربوط به مسالهای است که برای جامعه ايرانی سرنوشتساز شده و چنانچه در مورد آن، تصميم درست گرفته نشود، چه بسا کشور ما را در شرايط فوقالعاده خطرناکی قرار دهد. همانطور که همه میدانيم، بحث دستيابی ايران به چرخه سوخت هستهای، مدتها است که ايران را اسير بحرانی بينالمللی کرده و سبب صدور قطعنامههای الزام آوری از طرف شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران شده است. در اينجا من نمیخواهم از اهميت يا عدم اهميت برخورداری از چرخه سوخت هستهای و يا از ميزان تاثير دستيابی به اين چرخه در توسعه و پيشرفت کشور سخن بگويم. اصلا فرض را بر اين میگيرم که آنچه مقامهای کشور در باره اهميت استراتژيک سوخت هستهای و تاثير آن در پيشرفت کشور میگويند، تماما درست و دقيق باشد، اما به گمان من مساله اصلی اين است که از خود بپرسيم به چه هزينهای؟ در زندگی اجتماعی و فردی بشر بسياری چيزهای مفيد و خوب وجود دارد که به دليل هزينههای مترتب بر آنها کنار نهاده میشوند، زيرا دنيا، دنيای تزاحم امور و نظام ترجيحات است. در نظام ترجيحات يک ملت، حفظ موجوديت کشور بیگمان در راس اولويتهاست و پس از آن حفظ امنيت داخلی و سرمايههای انسانی و ملی قرار دارد.
نگاه به دستاورد علمی از دريچه حق و باطل
اگر قرار باشد دستيابی به يک دستاورد اقتصادی يا علمی، موجوديت يا امنيت يا سرمايههای ملی آن را به خطر اندازد، چه توجيه منطقی برای اصرار بر آن دستاورد وجود دارد؟ میدانيم که جمهوری اسلامی بر اين نکته پافشاری میکند که منظورش از دستيابی به چرخه سوخت هستهای، توليد سلاح اتمی نيست. با توجه به اين نکته، چرخه سوخت هستهای برای ايران تنها جنبه اقتصادی و علمی پيدا میکند. اما کدام دستاورد اقتصادی يا علمی در جهان وجود دارد که بتوان به آن از دريچه حق و باطل نگريست؟ هر امر اقتصادی به ناچار بايد با مکانيسم تحليل اقتصادی يعنی هزينه و فايده آن، مورد ارزيابی قرار گيرد و از همين روست که منتقدان برنامه هستهای کشور با توجه به اصل هزينه – فايده، خيری در ادامه اين برنامه در شرايط حاضر نمیبينند چرا که تبعات منفی تحريم فزاينده کشور و يا احتمال حمله نظامی به مراتب پر هزينهتر از فايدههای دستيابی به چرخه سوخت هستهای است. در اينجا اما من از مقام رهبری نمیخواهم که نظر خود را رها کند و نظر منتقدان را بپذيرد چرا که هر کس بر اساس ديدگاه و اطلاعات خود، ارزيابی خاص خويش را از شرايط دارد. يک نفر ممکن است بر مبنای يک سری دادهها، شرايط را خطرناک تصور کند و فردی ديگر، بر اساس دادههای متفاوت، اوضاع را عادی و معمولی فرض کند.
ارزيابی متفاوت و حق بيان آن
سوال من از رهبری اما اين است که چرا ايشان اصرار دارند که همه ايرانيان ارزيابی ايشان را از شرايط داشته باشند و اگر جز اين باشد به تعبير وی حرف دشمن را تکرار میکنند و يا به گفته برخی از مقامهای امنيتی، از عوامل دشمن هستند. در دنيای امروز، روزانه ميليونها خبر و گزارش در باره يک موضوع انتشار میيابد که مسلما يک نفر نمیتواند همه آنها را مطالعه کند. هر کس به فراخور ديدگاه کلی خود نسبت به نظام جهانی، بخشی از اخبار را گزينش و آنها را مطالعه میکند. از همين رو، ارزيابی افراد مختلف از شرايط خاص، به فراخور ديدگاه کلان خود و خبرهايی که خواندهاند، متفاوت است و اين امری کاملا طبيعی است. آيا از نظر رهبری، يک ايرانی بر مبنای مطالعات خود، نمیتواند ارزيابی متفاوتی نسبت به ايشان از شرايط کشور داسته باشد؟ و اگر ارزيابی متفاوتی داشت، نبايد از حق بيان آن برخوردار باشد؟ اگر يک ايرانی بر اساس تجربه و نگاه خود، کشور را در معرض خطر ببيند، آيا میتوان او را به دليل نگرانیاش از آينده، مجرم و شريک دشمن دانست و به ترس و رعب متهم کرد؟ تاکيد پی در پی رهبری و نزديکان ايشان بر مرعوب بودن طرفداران انعطاف در برنامه هستهای بخصوص باعث تعجب و تاسف است. مسلما ترس و رعب در زندگی فردی و جمعی صفات پسنديدهای نيستند، اما به نوبه خود مکانيسمهايی برای ادامه بقای بشرند. اگر قرار باشد در وجود هيچکدام از افراد بشر ذرهای ترس از کسی يا چيزی وجود نداشته باشد، آيا جهان انسانی يک لحظه برقرار میماند؟ آيا اگر فردی به اتکای نترسی و بیباکی شخصی خود، جمعيت کثيری را به ورطه بدبختی و هلاکت اندازد، مستوجب تحسين و پاداش است؟ خدا رحمت کند کسی را که بر جان و مال و سرنوشت ديگران بيم و ترس داشته باشد. به هر حال، واقعيت اين است که بسياری از ايرانيان، ارزيابی متفاوتی نسبت به ارزيابی مقام رهبری از مجموعه شرايط کشور و بحران هستهای جاری دارند و دقيقا از آينده اين کشور میترسند! آيا بايد ترس خود را کتمان کنند؟ و اگر نکردند، آيا بايد مورد تهديد وزير محترم اطلاعات قرار گيرند؟
تصميم نهايی با همه ايرانيان
بار ديگر تکرار میکنم که من از مقام رهبری نمیخواهم که نظر خود را فرو گذارد و نظر ديگران را بپذيرد، اما از ايشان میخواهم در باره مسالهای که به سرنوشت تک تک ما و فرزندانمان مربوط میشود، اجازه دهد که نظرات و ارزيابیهای متفاوت، در فضايی امن و آزاد مطرح شود. به گمان من، در مسالهای در اندازه بحران هستهای، تصميم نهايی با همه ايرانيان است. ايرانيان برای تصميم در اين باره لازم است که نظر همه صاحبان انديشه و نظر را بشنوند و در فضايی آرام و معقول از هر تصميمی که صلاح میدانند، پشتيبانی کنند. آيا مقام رهبری با اين مساله موافقند؟ به باور من، سرنوشت آينده ايران تا حدود بسيار زيادی به تصميم رهبری کشور در باره موضوع فوق گره خورده است و اگر ايشان در اين باره تصميم صحيحی بگيرند، بدون شک گفتنیهای بسياری برای طرح نزد ايشان وجود خواهد داشت.
خداوند همه ما را در شناخت حقيقت، که به تعبير اميرالمومنين علی از موری سياه بر سنگی سياه در دل شبی سياه، پنهانتر است، ياری رساند.
خداوند همه ما را در شناخت حقيقت، که به تعبير اميرالمومنين علی از موری سياه بر سنگی سياه در دل شبی سياه، پنهانتر است، ياری رساند.
*****
محروميت مسعود باستانی از وکيل مدافع و ملاقات
همسر مسعود باستانی نسبت به فراهم نشدن امکان ملاقات اين روزنامه نگار زندانی با وکيل مدافع و خانواده اش اعتراض کرد. مهسا امرآبادی به خبرنگار هم ميهن گفت: بازجويی از همسرم مدتی است که پايان يافته و او را در دادگاه نيز حاضر کرده اند اما به وکيل رسمی ايشان که آقای دکتر شريف هستند هنوز حتا امکان و اجازه اعلام وکالت بر پرونده را نداده اند. امر آبادی که خود نيز پس از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت و بيش از ۷۰ را روز را در زندان اوين سپری کرده است افزود: شنيده می شود که پرونده مسعود در مرحله صدور حکم قرار دارد. کليه مراحل دادرسی ايشان، از بازجويی گرفته تا دادگاهی که بنا به ادعای آقايان علنی برگزار شده است بدون حضور وکيل مدافع سپری شده است. اين در حالی است که بر اساس قانون مطالعه پرونده توسط وکيل مدافع وحضور در دادگاه، جز حقوق بديهی کليه متهمان به شمار می رود. امرآبادی يادآور شد: در متن کيفر خواست، اتهاماتی مانند جاسوسی، اقدام عليه امنيت ملی، تبليغ عليه نظام و ... به همسرم نسبت داده شده است. اين در حالی است که مسعود باستانی به عنوان يک روزنامه نگار ساده، اصولا به هيچ اطلاعات محرمانه ای دسترسی نداشته است که مرتکب جرم جاسوسی شده و آن را به بيگانگان منتقل کند. ضمنا رسانه ای (هفته نامه شهرگان) که او برايش مطلب تهيه می کرده است اصولا معاند تلقی نمی شده چرا که هيچ گونه تذکری در رابطه با ممنوعيت همکاری با آن از سوی وزارت اطلاعات يا ساير نهاهای مسوول داده نشده بود به طوريکه حتا سايت اين رسانه تا پيش از انتخابات فيلتر هم نشده بود. اين روزنامه نگار در بخش ديگری از گفتوگيش در مورد آخرين وضعيت مسعود باستانی گفت: روز دوشنبه به همراه پدر و مادر مسعود برای ملاقات به زندان اوين مراجعه کرديم اما متاسفانه به ما اجازه ملاقات ندادند. اين در حالی است که برخورداری از ملاقات حق هر متهم است. گفتنی است مسعود باستانی، سردبير سايت جمهوريت از چهاردهم تير ماه تاکنون در بازداشت به سر می برد.
همسر مسعود باستانی نسبت به فراهم نشدن امکان ملاقات اين روزنامه نگار زندانی با وکيل مدافع و خانواده اش اعتراض کرد. مهسا امرآبادی به خبرنگار هم ميهن گفت: بازجويی از همسرم مدتی است که پايان يافته و او را در دادگاه نيز حاضر کرده اند اما به وکيل رسمی ايشان که آقای دکتر شريف هستند هنوز حتا امکان و اجازه اعلام وکالت بر پرونده را نداده اند. امر آبادی که خود نيز پس از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت و بيش از ۷۰ را روز را در زندان اوين سپری کرده است افزود: شنيده می شود که پرونده مسعود در مرحله صدور حکم قرار دارد. کليه مراحل دادرسی ايشان، از بازجويی گرفته تا دادگاهی که بنا به ادعای آقايان علنی برگزار شده است بدون حضور وکيل مدافع سپری شده است. اين در حالی است که بر اساس قانون مطالعه پرونده توسط وکيل مدافع وحضور در دادگاه، جز حقوق بديهی کليه متهمان به شمار می رود. امرآبادی يادآور شد: در متن کيفر خواست، اتهاماتی مانند جاسوسی، اقدام عليه امنيت ملی، تبليغ عليه نظام و ... به همسرم نسبت داده شده است. اين در حالی است که مسعود باستانی به عنوان يک روزنامه نگار ساده، اصولا به هيچ اطلاعات محرمانه ای دسترسی نداشته است که مرتکب جرم جاسوسی شده و آن را به بيگانگان منتقل کند. ضمنا رسانه ای (هفته نامه شهرگان) که او برايش مطلب تهيه می کرده است اصولا معاند تلقی نمی شده چرا که هيچ گونه تذکری در رابطه با ممنوعيت همکاری با آن از سوی وزارت اطلاعات يا ساير نهاهای مسوول داده نشده بود به طوريکه حتا سايت اين رسانه تا پيش از انتخابات فيلتر هم نشده بود. اين روزنامه نگار در بخش ديگری از گفتوگيش در مورد آخرين وضعيت مسعود باستانی گفت: روز دوشنبه به همراه پدر و مادر مسعود برای ملاقات به زندان اوين مراجعه کرديم اما متاسفانه به ما اجازه ملاقات ندادند. اين در حالی است که برخورداری از ملاقات حق هر متهم است. گفتنی است مسعود باستانی، سردبير سايت جمهوريت از چهاردهم تير ماه تاکنون در بازداشت به سر می برد.
*****
آمريكا به تيم خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا) ویزا نداد
ایرنا: درپي درخواست خبرگزاري جمهوري اسلامي جهت پوشش خبري نشست مجمع عمومي سازمان ملل، آمريكا از صدور ويزا براي خبرنگار و عكاس ايرنا خودداري كرد. محمود احمدي نژاد رييس جمهوري عصر سه شنبه به وقت محلي، با پيام صلح و دوستي براي همه ملت ها، ظلم ستيزي و ارتباط و تعامل همه ملتها در سايه عدالت و احترام متقابل، براي شركت در نشست مجمع عمومي سازمان ملل وارد نيويورك شد ولي در اين سفر هيچ خبرنگار و عكاسي از خبرگزاري رسمي كشور ايشان را از ايران همراهي نميكند.
ایرنا: درپي درخواست خبرگزاري جمهوري اسلامي جهت پوشش خبري نشست مجمع عمومي سازمان ملل، آمريكا از صدور ويزا براي خبرنگار و عكاس ايرنا خودداري كرد. محمود احمدي نژاد رييس جمهوري عصر سه شنبه به وقت محلي، با پيام صلح و دوستي براي همه ملت ها، ظلم ستيزي و ارتباط و تعامل همه ملتها در سايه عدالت و احترام متقابل، براي شركت در نشست مجمع عمومي سازمان ملل وارد نيويورك شد ولي در اين سفر هيچ خبرنگار و عكاسي از خبرگزاري رسمي كشور ايشان را از ايران همراهي نميكند.
*****
سفرهای پرحاشیهی احمدینژاد به نیویورک
محمود احمدینژاد تنها رئیس جمهور ایرانی است که اشتیاق عجیبی به حضور همهساله در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل دارد. اما بحران بیسابقهی سیاسی در ایران سبب شده که سفر جاری وی در فضایی کاملاَ متفاومت انجام شود. محمود احمدینژاد تنها رئیس جمهور ایرانی است که اشتیاق عجیبی به حضور همهساله در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل دارد. پیش از او روسای جمهوری اسلامی تنها دوبار در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت داشتند؛ آیتالله علی خامنهای در سال ۱۳۶۶ و سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۷۷. در دیگر سالها، وزیران خارجه ریاست هیئت جمهوری اسلامی در مجمع عمومی را بر عهده داشتند. هاشمی رفسنجانی که ۸ سال رئیس جمهور بود، هیچگاه در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت نکرد. حضور امسال احمدینژاد در نیویورک، پنجمین سفر به این شهر برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل است. این سفرها اغلب با حاشیههایی همراه بودهاند که در بسیار مواقع بیشتر از متن سفر خبرساز و مورد توجه بودهاند.
محمود احمدینژاد تنها رئیس جمهور ایرانی است که اشتیاق عجیبی به حضور همهساله در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل دارد. اما بحران بیسابقهی سیاسی در ایران سبب شده که سفر جاری وی در فضایی کاملاَ متفاومت انجام شود. محمود احمدینژاد تنها رئیس جمهور ایرانی است که اشتیاق عجیبی به حضور همهساله در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل دارد. پیش از او روسای جمهوری اسلامی تنها دوبار در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت داشتند؛ آیتالله علی خامنهای در سال ۱۳۶۶ و سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۷۷. در دیگر سالها، وزیران خارجه ریاست هیئت جمهوری اسلامی در مجمع عمومی را بر عهده داشتند. هاشمی رفسنجانی که ۸ سال رئیس جمهور بود، هیچگاه در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت نکرد. حضور امسال احمدینژاد در نیویورک، پنجمین سفر به این شهر برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل است. این سفرها اغلب با حاشیههایی همراه بودهاند که در بسیار مواقع بیشتر از متن سفر خبرساز و مورد توجه بودهاند.
پند و اندرز به جامعهی جهانی
نخستین سفر احمدینژاد به نیویورک تنها سه ماه پس از تصدی پست ریاست جمهوری انجام شد. سخنرانی کوتاه او در مجمع عمومی دو محور عمده داشت: نخست حمله به سیاستهای آمریکا و سپس نصیحت جامعه جهانی به «عدالت و معنویت و مهرورزی» نسبت به بندگان خدا. در نخستین سخنرانی احمدینژاد در سازمان ملل هیئت نمایندگی آمریکا به نشانهی اعتراض از جلسهی مجمع عمومی غایب بود، در حالی در سال ۱۹۹۸ به هنگام حضور سیدمحمد خاتمی در مجمع عمومی، نه تنها هیئت امریکایی اجلاس را ترک نکرد، بلکه بیل کلینتون تا پایان سخنرانی خاتمی در اجلاس باقی ماند. اما این نخستین حضور احمدینژاد در مجمع عمومی حاشیهای مهم بههمراه داشت، حاشیهای که در تمام سالهای حضور احمدینژاد در صحنه سیاست ایران، با او همراهی کرد و تاثیرات مهمی برسرنوشت سیاسی وی برجای گذاشت: داستان هاله نور.
هاله نور
مهرماه سال ۱۳۸۴ (ستامبر ۲۰۰۵) در حالی که هنوز چند روزی از بازگشت احمدینژاد از نیویورک نگذشته بود، فیلمی از ملاقات خصوصی او با آیتالله جوادی آملی، یکی از مراجع قم منتشر شد که در آن احمدینژاد میگوید به هنگام سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در «هالهای از نور» قرار گرفته بود. البته احمدینژاد خودش هالهی نور را ندیده بود، بلکه آن را از قول یکی از همراهانش که در جلسهی مجمع عمومی حاضر بود، تعریف میکرد. انتشار خبر «هالهی نور» بازتاب گستردهای در سطح رسانههای و جامعهی سیاسی و فرهنگی ایران داشت. بسیاری از رسانهها «معجزه« هاله نور را به سخره گرفتند، اما چوباش را روزنامهی اصلاحطلب «شرق» خورد. شرق همانزمان در یکی از شمارههایش (۲۰ شهریور ۱۳۸۵) کاریکاتوری را چاپ کرد که در صفحهی شطرنجی اسب و اولاغی روبروی هم قرار گرفته بودند و دور سر اولاغ «هاله نور» دیده میشد. خشم هواداران احمدینژاد گریبان شرق را گرفت و بلافاصله به توقیف موقت گرفتار آمد. دو روز بعد با عذرخواهی آقای مهدی رحمانیان، مدیرمسئول، از توقیف خارج شد، لیکن چندان نپایید و مدتی بعد برای همیشه خاموش شد. «شرق» از حافظهی عمومی خارج شد اما ماجرای «هاله نور» همچنان زنده ماند و به عنوان یک موضوع جذاب، وارد تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شد. در مناظرههای تلویزیونی، احمدینژاد گفتههای خود درباره هاله نور را تکذیب کرد، اما کروبی گفت، شخصا موضوع را از دفتر آیتالله جوادی آملی پیگیری کرده است و صحت دارد. احمدینژاد در حالی در مناظره با کروبی سخنانش درباره هاله نور را انکار کرد که چندی پیش از آن در یادداشتی در وبسایت شحصیاش نوشته بود: «مشاهده نور خدا در عالم سیاست و در فتوحاتی که پیاپی در لبنان و فلسطین تا عراق و ایران و حتی در نیویورک به نفع ارزشهای انقلابی و اسلامی واقع میشود برای آنان که در دامان فرهنگ توحیدی امام خمینی پرورش یافتهاند و برای نسل انقلاب چیز عجیبی نیست، بلکه ندیدن این هالههای نور عجیب است.» تاثیرات تبلیغاتی مخالفان احمدینژاد دربارهی «هاله نور» چنان بود که آیتالله خامنهای در نماز جمعه مشهور ۲۹ خرداد از اینکه رئیس دولت نهم یک «رمال» تصویر میشود، به خشم آمد.
دو حاشیهی مهم سفر سوم
تنها نکته پربازتاب در سفر دوم محمود احمدینژاد به نیویورک، اظهارات او درباره هولوکاوست بود. او که پیشتر در ایران کشتار یهودیان در دوران نازیها را «افسانه» خوانده بود، این نظرش را در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل نیز مطرح کرد. اما سفر سوم او در سال ۲۰۰۷ پرحاشیه و بسیار خبرساز بود. علت آن بود که رئیس جمهوری اسلامی در این سفر خواستار دیدار از محل حملات ۱۱ سپتامبر شده بود و نیز یک سخنرانی پرحاشیه در دانشگاه کلمبیا داشت. اعلام خبر درخواست محمود احمدینژاد برای حضور در محل حملات ۱۱ سپتامبر موجی از اعتراضها را در جامعه آمریکا برانگیخت. بسیاری از اعضا و نمایندگان کنگره و سنا و همچنین سناتور باراک اوباما و سناتور هیلاری کلینتون که هر دو برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا نامزد شده بودند به مخالفت با دیدار احمدینژاد از محل حملات ۱۱ سپتامبر برخاستند. دولت بوش تصمیم در این باره را در حیطهی اختیار مقامهای شهر نیویورک دانست، اما در عین حال اعلام کرد، «چنین درخواستی از سوی رئیس جمهور کشوری که دولت آن حامی اصلی تروریسم است خیلی خیلی عجیب است.» رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک نیز از جملهی مخالفان این دیدار بود. جولیانی با انتشار بیانیهای نوشت: «این (احمدینژاد) مردی است که آمریکا و اسرائیل را تهدید کرده، به پسر بن لادن و سایر رهبران القاعده پناه داده، برای شورشیان عراقی سلاح میفرستد و در پی دستیابی به سلاح اتمی است. کمک به احمدینژاد برای دیدار از محل حملات ۱۱ سپتامبر - محلی مقدس برای همه آمریکاییها - مایه انزجار است.»به این ترتیب درخواست محمود احمدینژاد برای بازدید از محل حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از سوی مقامهای نیویورک رد شد.
سخنرانی در دانشگاه کلمبیا
حادثهی جنجالی دیگر رئیس دولت نهم در سومین سفرش به نیویورک، سخنرانی او در دانشگاه کلمبیا بود. حضور احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا، به دعوت رسمی این دانشگاه بود. دانشگاه کلمبیا یکی از دانشگاههای معتبر آمریکاست و بسیاری از مقامهای سیاسی و نظامی این کشور، فارغالتحصیل آن هستند. پروفسور ریچارد بولیت، یکی از دعوتکنندگان میگوید «دعوت از احمدینژاد دو علت داشت، اول اینکه پرسش و پاسخ و روبرو شدن با رهبران دنیا، خود آموزش مناسبی به شمار میرود، و دوم این که لغزش به سوی جنگ [با ایران] که در رسانهها شدت یافتهاست، کاهش یابد.» اما دعوت دانشگاه معتبر کلمبیا از احمدینژاد با اعتراض رسانهها و محافل سیاسی آمریکا مواجه شد. کریستین کوئین، رئیس شورای شهر نیویورک از دانشگاه کلمبیا خواست تا با لغو دعوتنامه احمدینژاد مانع «نفرت پراکنی» وی شود. کریستین کوئین گفت: «ایده حضور احمدینژاد به عنوان مهمانی افتخاری، در هر کجای این شهر برای همه نیویورکیها توهینآمیز است». مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک پا فراتر از رئیس شورای شهر گذاشت و در اظهارنظری به شدت تند، گفت: «احمدینژاد به حد کافی حرفهای پست و منزجر کننده زدهاست». با اینحال با توجه به استقلال دانشگاهها در آمریکا، لی بولینجر، رئیس دانشگاه کلمبیا بر تصمیم خود پافشاری کرد و سخنرانی احمدینژاد برگزار شد. لی بولینجر، رئیس دانشگاه کلمبیا خود شخصا معرفی محمود احمدینژاد را برعهده گرفت. اما معرفینامه او چیزی جز انتقادهای شدید از دولت جمهوری اسلامی و سیاستهای آن در زمینه حقوق بشر نبود. رئیس دانشگاه کلمبیا سپس مسقیما خود احمدینژاد را هدف حملات خود قرار داد و او را «دیکتاتور حقیر و سنگدل» نامید. او خطاب به احمدینژاد گفت: «شما یا آشکارا قصد تحریک دارید یا اینکه به طرز شگفتآوری بیسواد هستید». احمدینژاد وقتی پشت میکروفون قرار گرفت، گفت، انتقادات رئیس دانشگاه کلمبیا اتهامهایی بیاساس هستند که به گفته او احتمالاً تحت تأثیر تبلیغات رسانهها بیان شده است. او افزود، قصد ندارد به این اتهامات پاسخ دهد و تنها سخنانی را که از پیش قصد بیانشان را داشته، بیان خواهد کرد. احمدینژاد، در سخنان خود، بار دیگر هولوکاست را زیر سوال برد و زندانی شدن برخی از انکارکنندگان اروپایی نسلکُشی یهودیان را مغایر با آزادی بیان دانست. وی همچنین حملات تروریستی یازده سپتامبر در آمریکا را زیر سوال برد. در طول سخنرانی محمود احمدینژاد، دانشجویان دانشگاه کلمبیا در مواردی با کف زدن و در مواردی نیز با هو کردن به تشویق و یا تمسخر پرداختند. سخنان رئیس دانشگاه کلمبیا در رسانهها و محافل سیاسی جهان، و بیش از آن در میان ایرانیان داخل و خارج کشور بازتاب وسیعی داشت. در حالی که مخالفان احمدینژاد و حکومت ایران از اظهارات لی بولینجر خوشنود بودند، حامیان احمدینژاد آن را توهینآمیز توصیف کردند. احمدینژاد پس از بازگشت از نیویورک در اطلاعیه رسمی، سومین حضور خود در سازمان ملل را «موفقیت بزرگ» خواند و از مردم ایران خواست تا «با حضور در مساجد، حسینهها و شركت در نمازهای جمعه و جماعات به شكرانه این موفقیت بزرگ سجده شكر به درگاه ایزد منان بسایند.»
«پایان امپراتوری آمریکا»
احمدینژاد در چهارمین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل روی دو موضوع اظهار نظر کرد: پایان امپراتوری آمریکا و پیشنهاد رفراندوم آزاد در سرزمینهای فلسطین. او پیش از سفر به نیویورک گفته بود: «خبرهای بسیار زیاد و خوشی از سفر امسال به نیویورک خواهید شنید و برنامههای بسیار زیادی در این سفر داریم.» تز «پایان امپراتوری آمریکا» پیشتر در روزنامهی کیهان و توسط حسین شریعتمداری مطرح شده بود. به نظر میرسید که این نظر مدیر کیهان نتیجهگیریهای او از دشواریهای ارتش آمریکا در عراق بود. کیهان بشارت میداد که زمان فروپاشی ابرقدرت ایالات متحدهی آمریکا فرارسیده است. این تز حسین شریعتمداری را احمدینژاد نیز در مجمع عمومی سازمان تکرار کرد. به نظر تحلیلگران پیشنهاد «رفراندوم آزاد در سرزمینهای فلسطین» نوعی جایگزین تز نابودی اسرائیل بود که احمدینژاد در سه سال نخست ریاست جمهوری خود بر آن پای میفشرد، اما «نفی هولوکاست» و «محو اسرائیل از نقشه زمین» بیش از آنکه در میان کشورهای عربی و مسلمان برای احمدینژاد و حکومت ایران، حامی دست و پا کند، موجب افزایش تنش در مناسبات با جهان خارج شد. در واقع رفراندوم یا انتخابات آزاد در مناطق فلسطینی، عقبنشینی احمدینژاد و تعدیل سیاست و گفتمان اسرائیلستیزی دولت نهم بود. اما پیش از آنکه گفتمان آشتیجویانهی احمدینژاد از سوی مخاطبان تجزیه و تحلیل شود، شورای امنیت با رای ۱۵ عضو خود قطعنامهی دیگری را علیه ایران تصویب کرد. علی لاریجانی که در آن زمان رئیس شورای عالی امنیت ملی و طرف مذاکره اتمی با خارج بود، این قطعنامه را غیرمنتظره خواند و انتقادش را متوجه احمدینژاد کرد و گفت: «با سخنرانی و گفتوگوهای تریبونی نمیشود مسائل را حل کرد.»
اعتراضهای همهساله مخالفان
در هر چهار باری که رئیس دولت نهم در به نیویورک سفر کرد با تظاهرات مخالفانش مواجه بود. در دو بار نخست حضور وی در سازمان ملل، شرکتکنندگان در تظاهرات علیه احمدینژاد را مخالفان ایرانی دولت او و حاکمیت جمهوری اسلامی تشکیل میدادند، اما با غلیظتر شدن اظهارات ضداسرائیلی احمدینژاد در سالهای دوم و سوم دولتاش، حضور شهروندان آمریکایی در تظاهرات علیه وی در نیویورک به شدت افزایش یافت. بنابر گزارش رسانههای آمریکا در سال ۲۰۰۷ شمار شرکتکنندگان در تظاهرات ضداحمدینژاد چند ده هزار نفر بودند که گروههای طرفدار موجودیت اسرائیل، یهودیان، گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، گروههای طرفدار حقوق بشر و نیز گروههای ضد جنگ و طرفدار صلح در بین آنها حضور داشتند. بنابرگزارشهای انتشار یافته، در سال سال ۲۰۰۷ تزیپی لیونی، وزیر خارجهی وقت اسرائیل نیز بهرغم قوانین رایج دیپلماتیک، برای اولین بار در تاریخ اسرائیل در تظاهرات علیه رئیس دولت یک کشور دیگر شرکت کرد. لیونی در سخنرانی خود در برابر شرکتکنندگان در حالی که احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا در حال سخنرانی بود، گفت: «احمدینژاد باید به دانشگاه برود، اما نه برای سخنرانی، بلکه برای آموختن کمی سواد و دانش، بهخصوص در زمینه تاریخ، یادگیری دموکراسی و همزیستی با دیگر ملتها.» همین فشارها موجب شد که احمدینژاد در چهارمین سال حضور در مجمع سازمان ملل، به جای تکرار اظهارات قبلی خود در نفی هولوکاوست و محو اسرائیل از نقشه جهان، از رفراندوم آزاد در مناطق فلسطینی سخن گوید. پنجمین سفر احمدینژاد به نیویورک اما فضای کاملا متفاوتی با سفرهای پیشین او دارد. نظامی که او رئیس جمهور و نمایندهی آن است با بحران بیسابقه تاریخ خود روبروست. در افکار عمومی ایران و جهان، احمدینژاد و حامیان او متهم به تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات ۲۲ خرداد هستند. در سه ماه گذشته هر تلاش آنان برای خارج شدن از این اتهام و غلبه بر بحران سیاسی، نتیجه عکس داده است. آنان بر روی اعتراضهای مردمی مسالمتآمیز اسلحه کشیده و دهها نفر را کشتهاند. احمدینژاد و حامیانش در نظام سیاسی ایران دستکم متهم به شکنجه بیرحمانهی جوانان معترض و تجاوز به آنان هستند. تحلیلگران میگویند احمدینژاد این بار در نیویورک دیگر نه درباره موجودیت اسرائیل و هولوکاوست، بلکه درباره آنچه در ایران میگذرد مورد پرسش قرار خواهد گرفت. در هفتههای اخیر بزرگترین آکسیون اعتراضی ایرانیان ساکن آمریکا برای اعتراض به رئیس دولت دهم در حال تدارک و برنامهریزی است. ایرانیان سرشناس دانشگاهی، مطبوعاتی و سیاسی از مدتها پیش هموطنان خود در آمریکا را برای شرکت در این آکسیون اعتراضی دعوت کردهاند.
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده، خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور و سایر دستگیر شدگان درمقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع اعتراضی برپا کردند.آنها با خشم و فریادهای اعتراض آمیز خود خواستار آزادی فوری عزیزان خود هستند و به قاضیهای ولی فقیه در دادگاه انقلاب هشدار میدادند در صورت اعمال هرگونه شکنجه علیه عزیزانشان باعث اعتراضات گسترده آنها خواهد شد.روز چهارشنبه 1 مهرماه حدود 130 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواستار آزادي فوري عزيزان خود بودند و اعلام مي كردند به هيچ عنوان به حكومت اجازه نخواهند داد كه با بازداشتي هاي روز جمعه 27 شهريور مانند ديگر بازداشتي ها برخورد كند و با وارد كردن اتهامات بي اساس و پرونده سازي آنها را به ميز محاكمه بكشاند و با شدت اعلام مي كردند هر روز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين تجمع مي كنند تا هر چه زودتر عزيزانشان آزاد شوند.و واي به حال حكومت اگر سخني از شكنجه و تجاوز و بدرفتاري با عزيزانشان بشنوند كه به هيچ عنوان سكوت نخواهند كرد و به اعتراضات خود شدت خواهند داد .ماموران جلوي درب دادگاه انقلاب با لحني تند و غیر انسانی خانواده ها را از ايستادن در مقابل درب ورودي منع مي كردند .پس از شدت یافتن اعتراضات خانواده ها تعدادی از خودروهای نیروی انتظامی در مقابل دادگاه انقلاب مستقر شدند و اعتراضات خانواده ها را زیر نظر داشتند.وقتی که اعتراضات خانواده ها بالا گرفت، اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز جمعه توسط دادگاه انقلاب و زندان اوين تاييد شد اما همچنان اسامي تعداد زیادی از بازداشتي ها و مكان نگهداري آنها تاييد و مشخص نشده است و خانواده ها هر روز مسير دادگاه انقلاب و زندان اوين را با نگراني از وضعيت عزيزانشان طي مي كنند..همچنین همزمان در حدود 60 نفر از خانواده بازداشتي ها نيز در مقابل درب دژباني زندان اوين تجمع كردند و خواهان آزادي فوري عزيزان خود بودند ولی ماموران زندان اوين به سمت آنها یورش بردند و با اعمال فشار،تهدید و حتي فحاشي خانواده ها را مجبور كردند در قسمت پايين زندان اوين بايستند تا در معرض دید عابرین قرار نگیرند و با گذاشتن تعدادی مامور سرکوبگر نزديك خانواده ها آنها را تحت كنترل خود داشتند و مانع هر گونه حركتي اعتراضی از طرف خانواده ها مي شدند.
لیست جدیدی از اسامی بازداشت شدگان 27 شهریور جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.1- مريم فتحي 26 ساله ليسانس زبان در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده2- فاطمه مهرزاد 35 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده3- فرزانه محمدي 25 ساله فوق ديپلم كامپيوتر در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده4- سارا نوري 26 ساله ليسانس حسابداري در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده5- آنا آجوداني 24 ساله دانشجوي شيمي در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده6- معصومه آقايي 23 ساله دانشجو در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده 7- پويا فرهودي 30 ساله ليسانس زيست مولكولي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده8- اشكان مير علوي 28 ساله دانشجوي فوق ليسانس برق قدرت در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص9- فرشيد بابايي 23 ساله دانشجوي ارتباطات در بلوار كشاورز بازداشت و مكلان نگهداري وي نامشخص10- عبدالله بهروزي 20 ساله دانشجو در طالقاني بازداشت و به اوين منتقل شده11-نويد اميري نژاد 29 ساله ليسانس مديريت در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص12- پارسا تهراني اصل 32 ساله كارمند در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص13- محمد علي شيخان 18 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده14- ناصر اعتماديه 31 ساله در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص15- سهيل نيك پور 27 ساله دانشجوي معماري در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده16- مصطفي محمدي 29 ساله در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص17- مهدي خطيب داداشي 22 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده18- معين محسني 25 ساله شغل آزاد در فاطمي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص19- امين جوادي لنگردي 21 ساله دانشجوي كامپيوتر مكان نگهداري وي نامشخص20- پيمان زاهدي 28 ساله در جمالزاده بازداشت وبه اوين منتقل شده.
آمار دستگیریهای روز جمعه 27 شهریور بالا تخمین زده می شود و آماری که نیروی انتظامی ولی فقیه انتشار داده است کذب محض می باشد و معلوم نیست با چه هدفی آمار دستگیر شدگان را بسیار پایین اعلام می کنند. حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد و همدستان او مانند علی اکبر حیدری فر،سبحانی ،راسخ و سایرین که مسئول صدور حکم قضائی برای دستگیری و انتقال آنها به شکنجه گاههای مخفی هستند در مقابل پیگیریهای خانواده ها از طریق منشیهای خود اظهار بی اطلاعی می کنند . ولی فقیه علی خامنه ای برخلاف وعده ای که داده بود که با کسانی که مرتکب جنایت شده اند برخورد می کند سعید مرتضوی از دستور دهندگان انتقال زندانیان سیاسی به اردوگاه مرگ کهریزک که منجر به جان باختن تعدادی از آنها گردید را نه تنها از سمت برکنار نکرد بلکه او را ترفیع نود و به سمت معاون دادستان کشور در سطح بالاتری برای ادامۀ جنایاتش منصوب نمود.سعید مرتضوی و حسن زارع دهنوی و همدستان او از منفورترین افراد جامعه ایران و سازمانهای حقوق بشری هستند.مادران و پدران دردمند دستگیر شدگان 27 شهریور از مردم استمداد طلبیدن و خواهان حضور گسترده روزانۀ آنها در مقابل دادگاه انقلاب شدند تا از این طریق باعث آزادی عزیزان در بند و زیر شکنجۀ آنها شوند.لازم است به خواست مادران و پدران با حضور گسترده خود در مقابل دادگاه انقلاب آری گفته شود و باعث تسریع در آزادی قهرمانان در زنجیر شویم.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری گسترده جوانان و بخصوص دانشجویان قهرمان و انتقال آنها به نقاط نامعلوم جهت شکنجه های وحشیانه و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و نسبت به جان آنها عمیقا ابراز نگرانی می کند. از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار مداخلۀ قوری برای نجان جان آنها و آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی در ایران است.
بنابه گزارشات رسیده، خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور و سایر دستگیر شدگان درمقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع اعتراضی برپا کردند.آنها با خشم و فریادهای اعتراض آمیز خود خواستار آزادی فوری عزیزان خود هستند و به قاضیهای ولی فقیه در دادگاه انقلاب هشدار میدادند در صورت اعمال هرگونه شکنجه علیه عزیزانشان باعث اعتراضات گسترده آنها خواهد شد.روز چهارشنبه 1 مهرماه حدود 130 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواستار آزادي فوري عزيزان خود بودند و اعلام مي كردند به هيچ عنوان به حكومت اجازه نخواهند داد كه با بازداشتي هاي روز جمعه 27 شهريور مانند ديگر بازداشتي ها برخورد كند و با وارد كردن اتهامات بي اساس و پرونده سازي آنها را به ميز محاكمه بكشاند و با شدت اعلام مي كردند هر روز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين تجمع مي كنند تا هر چه زودتر عزيزانشان آزاد شوند.و واي به حال حكومت اگر سخني از شكنجه و تجاوز و بدرفتاري با عزيزانشان بشنوند كه به هيچ عنوان سكوت نخواهند كرد و به اعتراضات خود شدت خواهند داد .ماموران جلوي درب دادگاه انقلاب با لحني تند و غیر انسانی خانواده ها را از ايستادن در مقابل درب ورودي منع مي كردند .پس از شدت یافتن اعتراضات خانواده ها تعدادی از خودروهای نیروی انتظامی در مقابل دادگاه انقلاب مستقر شدند و اعتراضات خانواده ها را زیر نظر داشتند.وقتی که اعتراضات خانواده ها بالا گرفت، اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز جمعه توسط دادگاه انقلاب و زندان اوين تاييد شد اما همچنان اسامي تعداد زیادی از بازداشتي ها و مكان نگهداري آنها تاييد و مشخص نشده است و خانواده ها هر روز مسير دادگاه انقلاب و زندان اوين را با نگراني از وضعيت عزيزانشان طي مي كنند..همچنین همزمان در حدود 60 نفر از خانواده بازداشتي ها نيز در مقابل درب دژباني زندان اوين تجمع كردند و خواهان آزادي فوري عزيزان خود بودند ولی ماموران زندان اوين به سمت آنها یورش بردند و با اعمال فشار،تهدید و حتي فحاشي خانواده ها را مجبور كردند در قسمت پايين زندان اوين بايستند تا در معرض دید عابرین قرار نگیرند و با گذاشتن تعدادی مامور سرکوبگر نزديك خانواده ها آنها را تحت كنترل خود داشتند و مانع هر گونه حركتي اعتراضی از طرف خانواده ها مي شدند.
لیست جدیدی از اسامی بازداشت شدگان 27 شهریور جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.1- مريم فتحي 26 ساله ليسانس زبان در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده2- فاطمه مهرزاد 35 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده3- فرزانه محمدي 25 ساله فوق ديپلم كامپيوتر در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده4- سارا نوري 26 ساله ليسانس حسابداري در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده5- آنا آجوداني 24 ساله دانشجوي شيمي در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده6- معصومه آقايي 23 ساله دانشجو در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده 7- پويا فرهودي 30 ساله ليسانس زيست مولكولي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده8- اشكان مير علوي 28 ساله دانشجوي فوق ليسانس برق قدرت در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص9- فرشيد بابايي 23 ساله دانشجوي ارتباطات در بلوار كشاورز بازداشت و مكلان نگهداري وي نامشخص10- عبدالله بهروزي 20 ساله دانشجو در طالقاني بازداشت و به اوين منتقل شده11-نويد اميري نژاد 29 ساله ليسانس مديريت در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص12- پارسا تهراني اصل 32 ساله كارمند در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص13- محمد علي شيخان 18 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده14- ناصر اعتماديه 31 ساله در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص15- سهيل نيك پور 27 ساله دانشجوي معماري در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده16- مصطفي محمدي 29 ساله در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص17- مهدي خطيب داداشي 22 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده18- معين محسني 25 ساله شغل آزاد در فاطمي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص19- امين جوادي لنگردي 21 ساله دانشجوي كامپيوتر مكان نگهداري وي نامشخص20- پيمان زاهدي 28 ساله در جمالزاده بازداشت وبه اوين منتقل شده.
آمار دستگیریهای روز جمعه 27 شهریور بالا تخمین زده می شود و آماری که نیروی انتظامی ولی فقیه انتشار داده است کذب محض می باشد و معلوم نیست با چه هدفی آمار دستگیر شدگان را بسیار پایین اعلام می کنند. حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد و همدستان او مانند علی اکبر حیدری فر،سبحانی ،راسخ و سایرین که مسئول صدور حکم قضائی برای دستگیری و انتقال آنها به شکنجه گاههای مخفی هستند در مقابل پیگیریهای خانواده ها از طریق منشیهای خود اظهار بی اطلاعی می کنند . ولی فقیه علی خامنه ای برخلاف وعده ای که داده بود که با کسانی که مرتکب جنایت شده اند برخورد می کند سعید مرتضوی از دستور دهندگان انتقال زندانیان سیاسی به اردوگاه مرگ کهریزک که منجر به جان باختن تعدادی از آنها گردید را نه تنها از سمت برکنار نکرد بلکه او را ترفیع نود و به سمت معاون دادستان کشور در سطح بالاتری برای ادامۀ جنایاتش منصوب نمود.سعید مرتضوی و حسن زارع دهنوی و همدستان او از منفورترین افراد جامعه ایران و سازمانهای حقوق بشری هستند.مادران و پدران دردمند دستگیر شدگان 27 شهریور از مردم استمداد طلبیدن و خواهان حضور گسترده روزانۀ آنها در مقابل دادگاه انقلاب شدند تا از این طریق باعث آزادی عزیزان در بند و زیر شکنجۀ آنها شوند.لازم است به خواست مادران و پدران با حضور گسترده خود در مقابل دادگاه انقلاب آری گفته شود و باعث تسریع در آزادی قهرمانان در زنجیر شویم.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری گسترده جوانان و بخصوص دانشجویان قهرمان و انتقال آنها به نقاط نامعلوم جهت شکنجه های وحشیانه و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و نسبت به جان آنها عمیقا ابراز نگرانی می کند. از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار مداخلۀ قوری برای نجان جان آنها و آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
آغاز اعتراضها به حضور احمدینژاد در نیویورک
درست در ساعاتی که محمود احمدینژاد برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل که از روز چهارشنبه رسما آغاز میشود وارد نیویورک شد، اولین گردهمایی ایرانیان مقیم این شهر علیه وی نیز برگزار شد. در ساعات آغازین سهشنبه شب به وقت محلی، جمعی از ایرانیان به دعوت گروه «صداها برای ایران» در پارکی نزدیک سازمان ملل گردهم آمده بودند تا «کلیپی» از صداهای مردم ایران را برای عموم به نمایش بگذارند. اما ابتکار جالب این «اکران» صفحه انسانی پروژکتور پخش فیلم بود. جمعی از ایرانیان داوطلب با لباسهای سفید در کنار هم دیوار انسانی را ساخته بودند تا نقش صفحه سفید پروژکتورهای پخش فیلم را بازی کنند. فیلم کوتاه نمایش داده شده مروری بر اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران بود که با صدای شهروندان داخل ایران که اعلام میکردند «احمدینژاد رئیس جمهور من نیست» همراه بود. در فیلم جدا از مروری بر اعتراضهای پس از انتخابات، گزیدهای از بازتابهای بینالمللی حوادث انتخابات در رسانههای خارجی نیز دیده میشد. پیش از تاریک شدن هوا و آغاز نمایش فیلم، تیم رکابزنان ایرانی که از تورنتوی کانادا تا نیویورک را با شعار «حقوق بشر» رکاب زده بودند به تجمعکنندگان پیوستند و مورد استقبال حاضران قرار گرفتند. در کنار مکانی که قرار بود این مراسم برگزار شود، تجمع بزرگی نیز از سوی برخی گروههای یهودی ضد اسرائیل برگزار میشد که پلاکاردهایی علیه اسرائیل به همراه داشتند. در جمع ایرانیان حاضر گروههای زیادی بودند که تازه از ایالتهای دیگر به نیویورک رسیده بودند. برخی گروهها نیز از اروپا به نیویورک رسیده بودند. دو کامیون که بیلبوردهایی در زمینه نقض حقوق بشر در ایران بر دو طرف آنها نصب است در روزهای اخیر به طور مرتب در خیابانهای اطراف سازمان ملل در چرخش هستند. کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران مبدع این ابتکار است تا توجه مردم شهر را به موضوع حقوق بشر در ایران جلب کند. در طول برگزاری این مراسم نیز عبور این کامیونها توجه همه را به خود جلب میکرد. افراد مختلفی در این مراسم شرکت داشتند که رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی آمریکایی که چند وقت پیش در ایران زندانی بود، نیز از حاضران در مراسم بود. پیشبینی میشود که امروز چهارشنبه همزمان با آغاز نشست مجمع عمومی سازمان ملل تجمع ایرانیان معترض به حکومت شدت بیشتری به خود بگیرد. همچنین ظهر چهارشنبه از مقابل دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل راهپیمایی ایرانیان آغاز خواهد شد.
درست در ساعاتی که محمود احمدینژاد برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل که از روز چهارشنبه رسما آغاز میشود وارد نیویورک شد، اولین گردهمایی ایرانیان مقیم این شهر علیه وی نیز برگزار شد. در ساعات آغازین سهشنبه شب به وقت محلی، جمعی از ایرانیان به دعوت گروه «صداها برای ایران» در پارکی نزدیک سازمان ملل گردهم آمده بودند تا «کلیپی» از صداهای مردم ایران را برای عموم به نمایش بگذارند. اما ابتکار جالب این «اکران» صفحه انسانی پروژکتور پخش فیلم بود. جمعی از ایرانیان داوطلب با لباسهای سفید در کنار هم دیوار انسانی را ساخته بودند تا نقش صفحه سفید پروژکتورهای پخش فیلم را بازی کنند. فیلم کوتاه نمایش داده شده مروری بر اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران بود که با صدای شهروندان داخل ایران که اعلام میکردند «احمدینژاد رئیس جمهور من نیست» همراه بود. در فیلم جدا از مروری بر اعتراضهای پس از انتخابات، گزیدهای از بازتابهای بینالمللی حوادث انتخابات در رسانههای خارجی نیز دیده میشد. پیش از تاریک شدن هوا و آغاز نمایش فیلم، تیم رکابزنان ایرانی که از تورنتوی کانادا تا نیویورک را با شعار «حقوق بشر» رکاب زده بودند به تجمعکنندگان پیوستند و مورد استقبال حاضران قرار گرفتند. در کنار مکانی که قرار بود این مراسم برگزار شود، تجمع بزرگی نیز از سوی برخی گروههای یهودی ضد اسرائیل برگزار میشد که پلاکاردهایی علیه اسرائیل به همراه داشتند. در جمع ایرانیان حاضر گروههای زیادی بودند که تازه از ایالتهای دیگر به نیویورک رسیده بودند. برخی گروهها نیز از اروپا به نیویورک رسیده بودند. دو کامیون که بیلبوردهایی در زمینه نقض حقوق بشر در ایران بر دو طرف آنها نصب است در روزهای اخیر به طور مرتب در خیابانهای اطراف سازمان ملل در چرخش هستند. کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران مبدع این ابتکار است تا توجه مردم شهر را به موضوع حقوق بشر در ایران جلب کند. در طول برگزاری این مراسم نیز عبور این کامیونها توجه همه را به خود جلب میکرد. افراد مختلفی در این مراسم شرکت داشتند که رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی آمریکایی که چند وقت پیش در ایران زندانی بود، نیز از حاضران در مراسم بود. پیشبینی میشود که امروز چهارشنبه همزمان با آغاز نشست مجمع عمومی سازمان ملل تجمع ایرانیان معترض به حکومت شدت بیشتری به خود بگیرد. همچنین ظهر چهارشنبه از مقابل دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل راهپیمایی ایرانیان آغاز خواهد شد.
*****
کشته شدگان حوادث اخیر طرفداران دولت بودند
ایلنا: رئیسجمهور در بدو ورود به نیویورک در کنفرانس خبری با سردبیران ارشد و خبرنگاران خبرگزاری آسوشیتدپرس و شبکه تلویزیونی ایپیتیان شرکت کرد.
رئیسجمهور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی درباره نتایج نشست اعضای گروه پنج بعلاوه یک با نماینده ایران پرسید، گفت : موضوع هستهای در دستور کار ما نیست.
وی با تاکید بر ضرورت تغییر در نگاه و رفتار دولت مردان غرب، گفت : در نشست پنج بعلاوه یک سه موضوع قابل بحث است که خلع سلاح کامل هستهای در جهان، زمینه سازی برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای و تامین اورانیوم با غنای بیست درصد برای خرید از آن جمله است.
احمدینژاد با اشاره به اینکه ایران اورانیوم سهونیم درصد را غنی سازی میکند، افزود : راکتور تهران که رادیو دارو تولید ميكند ، نیازمند اورانیوم با غنای حدود بیست درصد است که میتوانیم برای خرید آن با آنها مذاکره کنیم.
وی تاكيد كرد : دولتهایی که مدعی مخالفت با تولید سلاح هستهای هستند اول باید سلاح های خود را از بین ببرند ، کسانی باید پروتکل الحاقی را امضا کنند که هزار کلاهک هستهای در اختیار دارند نه ما که در ابتدای استفاده از فناوری هسته ای هستیم، جمهوری اسلامی در یک مرحله این پروتکل را امضا کرد، اما دیدیم که این موضوع بهانهای شد برای محروم شدن از حقمان آن هم از جانب کسانی که هزاران بمب هسته ای دارند.
رئیس جمهور در ادامه در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی درباره کشته شدن عده ای در حوادث پس از انتخابات پرسید گفت : متاسفانه حدود سی نفر در این حوادث کشته شدند ، که البته در امریکا روزانه بیش از این تعداد بدست پلیس کشته میشوند که ما برای همه متاسفیم و آرزو می کنیم روزی اسلحهها به قلم تبدیل شوند.
وي در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دولت وی در کشته شدن این افراد نقش داشته است، گفت: در شرایط آشوب اینگونه موارد بروز میکند که دولت ایران در بروز آن نقشی نداشته است ،برخی دولتهای غربی در این حوادث نقش بارزی داشتند که البته در آن عدهای از طرفداران دولت و رهگذران نیز کشته شدند و ما تلاش میکنیم راههای دخالت بیگانگان را ببندیم تا چنین حوادثی تکرار نشود.
وی درباره دولت اوباما هم افزود : دنیا نیازمند تغییر است و امیدواریم اوباما در مسیر تغییر حرکت کند و سیاستهای غلط گذشته را در مسیر اصلاح قرار دهد ، دولت امریکا زمان زیادی برای این کار در اختیار ندارد و باید تلاش کند تا تغییرات واقعی و حقیقی روی دهد.
ایلنا: رئیسجمهور در بدو ورود به نیویورک در کنفرانس خبری با سردبیران ارشد و خبرنگاران خبرگزاری آسوشیتدپرس و شبکه تلویزیونی ایپیتیان شرکت کرد.
رئیسجمهور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی درباره نتایج نشست اعضای گروه پنج بعلاوه یک با نماینده ایران پرسید، گفت : موضوع هستهای در دستور کار ما نیست.
وی با تاکید بر ضرورت تغییر در نگاه و رفتار دولت مردان غرب، گفت : در نشست پنج بعلاوه یک سه موضوع قابل بحث است که خلع سلاح کامل هستهای در جهان، زمینه سازی برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای و تامین اورانیوم با غنای بیست درصد برای خرید از آن جمله است.
احمدینژاد با اشاره به اینکه ایران اورانیوم سهونیم درصد را غنی سازی میکند، افزود : راکتور تهران که رادیو دارو تولید ميكند ، نیازمند اورانیوم با غنای حدود بیست درصد است که میتوانیم برای خرید آن با آنها مذاکره کنیم.
وی تاكيد كرد : دولتهایی که مدعی مخالفت با تولید سلاح هستهای هستند اول باید سلاح های خود را از بین ببرند ، کسانی باید پروتکل الحاقی را امضا کنند که هزار کلاهک هستهای در اختیار دارند نه ما که در ابتدای استفاده از فناوری هسته ای هستیم، جمهوری اسلامی در یک مرحله این پروتکل را امضا کرد، اما دیدیم که این موضوع بهانهای شد برای محروم شدن از حقمان آن هم از جانب کسانی که هزاران بمب هسته ای دارند.
رئیس جمهور در ادامه در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی درباره کشته شدن عده ای در حوادث پس از انتخابات پرسید گفت : متاسفانه حدود سی نفر در این حوادث کشته شدند ، که البته در امریکا روزانه بیش از این تعداد بدست پلیس کشته میشوند که ما برای همه متاسفیم و آرزو می کنیم روزی اسلحهها به قلم تبدیل شوند.
وي در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دولت وی در کشته شدن این افراد نقش داشته است، گفت: در شرایط آشوب اینگونه موارد بروز میکند که دولت ایران در بروز آن نقشی نداشته است ،برخی دولتهای غربی در این حوادث نقش بارزی داشتند که البته در آن عدهای از طرفداران دولت و رهگذران نیز کشته شدند و ما تلاش میکنیم راههای دخالت بیگانگان را ببندیم تا چنین حوادثی تکرار نشود.
وی درباره دولت اوباما هم افزود : دنیا نیازمند تغییر است و امیدواریم اوباما در مسیر تغییر حرکت کند و سیاستهای غلط گذشته را در مسیر اصلاح قرار دهد ، دولت امریکا زمان زیادی برای این کار در اختیار ندارد و باید تلاش کند تا تغییرات واقعی و حقیقی روی دهد.
*****
نهادهای نظامی جای بخش خصوصی را در بورس گرفتهاند
ایلنا: بهمن آرمان با انتقاد از ساز و کار بورس اوراق بهادار ایران گفت: عليرغم گذشت 42 سال از آغاز به کار بورس اوراق بهادار در ایران متاسفانه، ایران هنوز داراي بازار سرمایه نیست و آنچه که از آن به عنوان بورس اوراق بهادار یاد میشود نمایانگر وجود بازار سرمایه در کشور نیست.كارشناس بازار سرمايه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در ادامه با اشاره به تك محصولي بودن بورس ايران افزود: بورس تهران عملا تنها بورسی در جهان است که در آن فقط یک نوع اوراق بهادار مورد داد و ستد قرار میگیرد. در حالی که در سایر بورسهای جهان این گونه نیست و دهها اوراق بهادار در آنجا مورد داد وستد قرار میگیرد. علاوه بر آن هرچند وقت یک باراوراق بهادار جدیدی وارد آن بازارها میشود.مدیر اسبق اداره بررسیهای اقتصادي سازمان بورس اوراق بهادار اظهار داشت: بورس اوراق بهادار یا به تعبیري بازار سرمایه، محل تشکیل منابع بلند مدت برای بنگاههای اقتصادی هستند ولی در ایران بورس اوراق بهادار چنین نقشی ندارد یعنی اگر سرمایه گذاری خواهان سرمایهگذاری در آن باشد این بورس قادر به تامين خواست مورد نیاز سرمایه گذاران نخواهد بود و به هر حال آنچه که ما از بورس انتظار داریم متاسفانه تاکنون در کشور ما برآورده نشده است.وی در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ورود بازیگردانهای جدید وابسته به ارگانهاي نظامي و نهادهای دولتی در بازار سرمایه و اثرگذاری آنها بر بازار سهام، اظهار داشت: متاسفانه اقتصاد ایران شدیدا دولتی است و نمونه آن را میتوان در کشورهایی مانند کوبا، کره شمالی و برخی از کشورهای آمریکای لاتین مشاهد كرد.وي افزود: دولتي بودن اقتصاد يك كشور مانعي بر سر راه بازار سرمایه قوی و بورس کارآمد است علاوه بر آن تک محصولی بودن بورس تهران این امر را تشدید و آسیب پذیرتر کرده است. نهایتا در اين شرايط هرگونه تغییر در داخل شرکتها به کاهش شاخص بورس میانجامد.رئيس اسبق فولاد مباركه خوزستان با تاكيد بر غيرواقعي بودن بورس ايران گفت: پیش از انقلاب نیمی از داد و ستد بورس را اوراق قرضه تشکیل میداد در حال حاضر اوراق مشارکت منتشر شده توسط دولت و شرکتها که بسیار اندک است در بورس مورد داد و ستد قرار نمیگیرد به عبارتی میتوان گفت آنچه که در ایران وجود دارد، بورس به معنای واقعی نیست.وی در پاسخ به سوالي مبني بر تاثير اقتصاد دولتي در بازارسرمايه گفت: در سایر کشورها نیروهای ارتش یا نیروهای نظامی برای کسب درآمد اقدام به سرمایهگذاری میکنند ولی اين رقم در برابر آنچه که بخشخصوصی انجام میدهد ناچيز است.آرمان ادامه داد: شركت نیروهای نظامی در فعالیتهای اقتصادی بورس اوراق بهادار سدي در برابر بسياري از فعاليتها خواهد بود. اصولاً نیروهای نظامی در این گستره نباید وارد فعالیت اقتصادی شوند چرا كه از وظیفه اصلی خود که دفاع از تمامیت ارضی کشور است باز خواهند ماند.وی در ادامه اظهار داشت: به هر حال در اين شرايط نيروهاي نظامي در بازار گرداني جايگاه بخش خصوصي در بازار سرمايه را اشغال خواهند كرد که این امر بازتابهای متفاوتی در بازار سهام به جاي خواهد داشت.به اعتقاد آرمان نیروهای نظامی بايد با ایجاد شرکتهای سهامی عام و واگذاری بخش عمده سهام به مردم وارد عرصه فعاليت پايه اقتصادي شوند و در نهايت بتوانند كمكي در اين رابطه بكنند.وي با اشاره به سازو كار ورود بخش دولتي در نظام اقتصادي برخي از كشورها گفت: تجربه نشان داده در برخي از كشورها جهت فعاليتهاي عمراني در زماني كوتاه از نيروهاي نظامي استفاده شده است به طور مثال در پايان جنگ جهاني دوم دولت آمريكا به اين مسئله پي برد كه بخش خصوصي ارتش آمريكا داراي مزاياي فني بسيار است بنابر اين براي مدتي محدود از اين توان در راستاي احداث زير بناهايي مانند سد، آزاد راه و ... استفاده كرد. اما شاهد هستيم كه در كشورمان با بيش از 20 سال از اتمام جنگ تحميلي ايران با عراق، همچنان نيروهاي نظامي در عرصه فعاليتهاي اقتصادي حضور دارند لذا بايد شكل اين حضور تغيير يابد و به صورتي تغيير شكل دهد كه اين برداشت پيش نيايدكه اقتصاد كشور از انحصار دولت به انحصار نهادهاي نظامي در آمده است. چرا كه اين امر براي بخش خصوصي بازتاب منفي خواهد داشت ومنجر به كاهش ميزان سرمايهگذاري بخش خصوصي، تشديد روند خروج سرمايه از كشورشده و منابع مالي كه بايد براي ايجاد اشتغال و رشد اقتصادي در كشور به كار گرفته شوند، روانه جاهاي ديگر خواهند شد.آرمان در ادامه به زيان ده شدن بسياري از شركتهاي كارگزاري اشاره كرد و گفت: در صورت ادامه روند زيانده شدن بسياري از شركتهاي كارگزاري، در آينده اكثر اين شركتها نه تنها زيانده ميشوند بلكه اين شرايط منجر به تعطيلي آنها خواهدشد.وي با تاكيد بر تغيير ساختار بورس تهران گفت: بورس تهران نيازمند تغيير در ساختار است بنابر اين بايد متناسب با مدلي باشد كه در ساير نقاط جهان وجود دارد.وي ادامه داد: قوانين و مقررات بورس كشورهاي اسلامي مانند اندونزي، مالزي و تركيه به واسطه ارتباط با بورسهاي جهاني مطابق با قوانين جهاني است. اين امر منجر به تناسب ميان عملكرد آنها با عملكرد جهاني ميشود. بنابراين آييننامههاي منتشر شده در بورس زاييده انديشه افرادي است كه درمواردي سازوكار بورس و بازار سرمايه را نميدانند.
ایلنا: بهمن آرمان با انتقاد از ساز و کار بورس اوراق بهادار ایران گفت: عليرغم گذشت 42 سال از آغاز به کار بورس اوراق بهادار در ایران متاسفانه، ایران هنوز داراي بازار سرمایه نیست و آنچه که از آن به عنوان بورس اوراق بهادار یاد میشود نمایانگر وجود بازار سرمایه در کشور نیست.كارشناس بازار سرمايه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در ادامه با اشاره به تك محصولي بودن بورس ايران افزود: بورس تهران عملا تنها بورسی در جهان است که در آن فقط یک نوع اوراق بهادار مورد داد و ستد قرار میگیرد. در حالی که در سایر بورسهای جهان این گونه نیست و دهها اوراق بهادار در آنجا مورد داد وستد قرار میگیرد. علاوه بر آن هرچند وقت یک باراوراق بهادار جدیدی وارد آن بازارها میشود.مدیر اسبق اداره بررسیهای اقتصادي سازمان بورس اوراق بهادار اظهار داشت: بورس اوراق بهادار یا به تعبیري بازار سرمایه، محل تشکیل منابع بلند مدت برای بنگاههای اقتصادی هستند ولی در ایران بورس اوراق بهادار چنین نقشی ندارد یعنی اگر سرمایه گذاری خواهان سرمایهگذاری در آن باشد این بورس قادر به تامين خواست مورد نیاز سرمایه گذاران نخواهد بود و به هر حال آنچه که ما از بورس انتظار داریم متاسفانه تاکنون در کشور ما برآورده نشده است.وی در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ورود بازیگردانهای جدید وابسته به ارگانهاي نظامي و نهادهای دولتی در بازار سرمایه و اثرگذاری آنها بر بازار سهام، اظهار داشت: متاسفانه اقتصاد ایران شدیدا دولتی است و نمونه آن را میتوان در کشورهایی مانند کوبا، کره شمالی و برخی از کشورهای آمریکای لاتین مشاهد كرد.وي افزود: دولتي بودن اقتصاد يك كشور مانعي بر سر راه بازار سرمایه قوی و بورس کارآمد است علاوه بر آن تک محصولی بودن بورس تهران این امر را تشدید و آسیب پذیرتر کرده است. نهایتا در اين شرايط هرگونه تغییر در داخل شرکتها به کاهش شاخص بورس میانجامد.رئيس اسبق فولاد مباركه خوزستان با تاكيد بر غيرواقعي بودن بورس ايران گفت: پیش از انقلاب نیمی از داد و ستد بورس را اوراق قرضه تشکیل میداد در حال حاضر اوراق مشارکت منتشر شده توسط دولت و شرکتها که بسیار اندک است در بورس مورد داد و ستد قرار نمیگیرد به عبارتی میتوان گفت آنچه که در ایران وجود دارد، بورس به معنای واقعی نیست.وی در پاسخ به سوالي مبني بر تاثير اقتصاد دولتي در بازارسرمايه گفت: در سایر کشورها نیروهای ارتش یا نیروهای نظامی برای کسب درآمد اقدام به سرمایهگذاری میکنند ولی اين رقم در برابر آنچه که بخشخصوصی انجام میدهد ناچيز است.آرمان ادامه داد: شركت نیروهای نظامی در فعالیتهای اقتصادی بورس اوراق بهادار سدي در برابر بسياري از فعاليتها خواهد بود. اصولاً نیروهای نظامی در این گستره نباید وارد فعالیت اقتصادی شوند چرا كه از وظیفه اصلی خود که دفاع از تمامیت ارضی کشور است باز خواهند ماند.وی در ادامه اظهار داشت: به هر حال در اين شرايط نيروهاي نظامي در بازار گرداني جايگاه بخش خصوصي در بازار سرمايه را اشغال خواهند كرد که این امر بازتابهای متفاوتی در بازار سهام به جاي خواهد داشت.به اعتقاد آرمان نیروهای نظامی بايد با ایجاد شرکتهای سهامی عام و واگذاری بخش عمده سهام به مردم وارد عرصه فعاليت پايه اقتصادي شوند و در نهايت بتوانند كمكي در اين رابطه بكنند.وي با اشاره به سازو كار ورود بخش دولتي در نظام اقتصادي برخي از كشورها گفت: تجربه نشان داده در برخي از كشورها جهت فعاليتهاي عمراني در زماني كوتاه از نيروهاي نظامي استفاده شده است به طور مثال در پايان جنگ جهاني دوم دولت آمريكا به اين مسئله پي برد كه بخش خصوصي ارتش آمريكا داراي مزاياي فني بسيار است بنابر اين براي مدتي محدود از اين توان در راستاي احداث زير بناهايي مانند سد، آزاد راه و ... استفاده كرد. اما شاهد هستيم كه در كشورمان با بيش از 20 سال از اتمام جنگ تحميلي ايران با عراق، همچنان نيروهاي نظامي در عرصه فعاليتهاي اقتصادي حضور دارند لذا بايد شكل اين حضور تغيير يابد و به صورتي تغيير شكل دهد كه اين برداشت پيش نيايدكه اقتصاد كشور از انحصار دولت به انحصار نهادهاي نظامي در آمده است. چرا كه اين امر براي بخش خصوصي بازتاب منفي خواهد داشت ومنجر به كاهش ميزان سرمايهگذاري بخش خصوصي، تشديد روند خروج سرمايه از كشورشده و منابع مالي كه بايد براي ايجاد اشتغال و رشد اقتصادي در كشور به كار گرفته شوند، روانه جاهاي ديگر خواهند شد.آرمان در ادامه به زيان ده شدن بسياري از شركتهاي كارگزاري اشاره كرد و گفت: در صورت ادامه روند زيانده شدن بسياري از شركتهاي كارگزاري، در آينده اكثر اين شركتها نه تنها زيانده ميشوند بلكه اين شرايط منجر به تعطيلي آنها خواهدشد.وي با تاكيد بر تغيير ساختار بورس تهران گفت: بورس تهران نيازمند تغيير در ساختار است بنابر اين بايد متناسب با مدلي باشد كه در ساير نقاط جهان وجود دارد.وي ادامه داد: قوانين و مقررات بورس كشورهاي اسلامي مانند اندونزي، مالزي و تركيه به واسطه ارتباط با بورسهاي جهاني مطابق با قوانين جهاني است. اين امر منجر به تناسب ميان عملكرد آنها با عملكرد جهاني ميشود. بنابراين آييننامههاي منتشر شده در بورس زاييده انديشه افرادي است كه درمواردي سازوكار بورس و بازار سرمايه را نميدانند.
*****
طاقت بیار رفیق...!
نصور نقی پور
سلام دور و دیر و دردناک مرا از پس یک تنهایی تاریخی بشنو
از پس قرنها سکوت و سر در مغاک فرو بردن و در خویش هم دم نزدن با تو که صدای بغضهای هزارساله ی منی، حرف می زنم.
لحظه ای زخمه های به ارث برده از دخمه های زندانت را فراموش کن و به حرفهای من که نماینده ی نسل خاموش به خاکستر نشسته ای هستم که میلاد خویش را در پس سالهای دور گم کرده است، گوش کن.
از اینهمه درد و شکنجه و زندان و اعدام در هر برگ این تاریخ سرزمین من بسیار بوده است. هزار باره پیشینیان ما را به میخ کوبیده اند، شمع آجین کرده اند، در سیاهچال ها پوسانده اند و در صدها میدان شهر گردن زده اند و به دار آویخته اند اما هربار صدای برخاسته از نورشان، آماج یک نفرین ازلی سیاه شده است و باز مزدوران شب عافیت خورشید را به یغما برده اند و هرگز این خاک فقط در نام پرگهر، آفتاب روشنی و پرنده ی آزادی بر آسمان خویش ندیده است.
هنوزم از یاد نرفته است که نداها و سهراب ها و کیانوشهای ما در خون خویش تصنیفی غمگین از آزادی را زمزمه کردند و ما شنیدیم و گریه کردیم و فریاد کشیدیم و از ما، تو به دخمه های زندان رسیدی و ما از پس شما مرثیه نوشتیم و دردنامه و بغضگریه ساز کردیم و در خیابانهای شهر فریاد کشیدیم اما... همه ی ترس من از آنست که خون ندایی عزیزان ما پاک شود و تو در زندان بپوسی و من هم نتوانم صدایم رابه جایی برسانم و در یک دوره باطل هزار ساله یوغ زر و زور و تزویر برگردنمان بیفتد.
تو اما طاقت بیار رفیق اگر چه من می ترسم...
من اینجا دلم برای چشمهای تو که هرگز از نزدیک ندیده ام تنگ شده است. چشمهایی که از پس دیدن آن غول زیبای آزادی، ترس را از یاد برده است. شاید اینبار ورق برگردد چرا که هرگز قرار نبود که دنیا به نام یکی باشد آنهم اهریمن...
خسته اما بیداریم. هم من هم برادران و خواهران تو.
طعنه می زنند و خاموشند پدران و مادران همه ی ما اما... در چشمهای خیره ی ما رویاهای جوانیشان را می بینند که به روز نزدیکتر می شود. می مانند و دلسوزانه دعایمان می کنند.
تو اما طاقت بیار رفیق اگرچه کارد به استخوان تو رسیده است ولی خنکای این آزادگی همه ی تن تو را در خویش نوازش می دهد و نام تو را بر پیشانی این خاک اسیر متبرک می کند.
از طاقت تو ترس من به یکباره ریخته است و یقینی سخت مرا به خورشید رویاهایی که تو بخاطر آن در زندانی، مومنم می سازد.
طاقت بیار رفیق که خورشید من از چشمهای تو طلوع می کند.
سلام دور و دیر و دردناک مرا از پس یک تنهایی تاریخی بشنو
از پس قرنها سکوت و سر در مغاک فرو بردن و در خویش هم دم نزدن با تو که صدای بغضهای هزارساله ی منی، حرف می زنم.
لحظه ای زخمه های به ارث برده از دخمه های زندانت را فراموش کن و به حرفهای من که نماینده ی نسل خاموش به خاکستر نشسته ای هستم که میلاد خویش را در پس سالهای دور گم کرده است، گوش کن.
از اینهمه درد و شکنجه و زندان و اعدام در هر برگ این تاریخ سرزمین من بسیار بوده است. هزار باره پیشینیان ما را به میخ کوبیده اند، شمع آجین کرده اند، در سیاهچال ها پوسانده اند و در صدها میدان شهر گردن زده اند و به دار آویخته اند اما هربار صدای برخاسته از نورشان، آماج یک نفرین ازلی سیاه شده است و باز مزدوران شب عافیت خورشید را به یغما برده اند و هرگز این خاک فقط در نام پرگهر، آفتاب روشنی و پرنده ی آزادی بر آسمان خویش ندیده است.
هنوزم از یاد نرفته است که نداها و سهراب ها و کیانوشهای ما در خون خویش تصنیفی غمگین از آزادی را زمزمه کردند و ما شنیدیم و گریه کردیم و فریاد کشیدیم و از ما، تو به دخمه های زندان رسیدی و ما از پس شما مرثیه نوشتیم و دردنامه و بغضگریه ساز کردیم و در خیابانهای شهر فریاد کشیدیم اما... همه ی ترس من از آنست که خون ندایی عزیزان ما پاک شود و تو در زندان بپوسی و من هم نتوانم صدایم رابه جایی برسانم و در یک دوره باطل هزار ساله یوغ زر و زور و تزویر برگردنمان بیفتد.
تو اما طاقت بیار رفیق اگر چه من می ترسم...
من اینجا دلم برای چشمهای تو که هرگز از نزدیک ندیده ام تنگ شده است. چشمهایی که از پس دیدن آن غول زیبای آزادی، ترس را از یاد برده است. شاید اینبار ورق برگردد چرا که هرگز قرار نبود که دنیا به نام یکی باشد آنهم اهریمن...
خسته اما بیداریم. هم من هم برادران و خواهران تو.
طعنه می زنند و خاموشند پدران و مادران همه ی ما اما... در چشمهای خیره ی ما رویاهای جوانیشان را می بینند که به روز نزدیکتر می شود. می مانند و دلسوزانه دعایمان می کنند.
تو اما طاقت بیار رفیق اگرچه کارد به استخوان تو رسیده است ولی خنکای این آزادگی همه ی تن تو را در خویش نوازش می دهد و نام تو را بر پیشانی این خاک اسیر متبرک می کند.
از طاقت تو ترس من به یکباره ریخته است و یقینی سخت مرا به خورشید رویاهایی که تو بخاطر آن در زندانی، مومنم می سازد.
طاقت بیار رفیق که خورشید من از چشمهای تو طلوع می کند.
*****
تغییرات گسترده در دانشگاه تهران برای جلوگیری از اعتراضات دانشجویی
از دو هفته گذشته و همزمان با بازگشای کوی دانشگاه تهران و نیز برگزاری امتحانات دانشجویان که به دلیل یورش نیروهای انصار به کوی و زخمی و بازداشت عده ی زیادی به تعویق افتاده بود، اقداماتی در راستای مقابله هر چه بیشتر با اعتراضات دانشجوئی توسط مدیریت دانشگاه در حال انجام است.
شعار نویسی در کوی دانشگاه
به گزارش خبرنامه امیرکبیر با گذشت دو هفته از بازگشایی دوباره کوی دانشگاه فضای امنیتی شدیدی بر کوی دانشگاه حاکم شده است. نیروهای لباس شخصی از زمان بازگشائی در 14 شهریورماه درفضای کوی دانشگاه به صورت مشهود به همراه نیروهای حراست دانشگاه به پرسه زدن مشغول بودند. اما با وجود این اقدامات تهدید آمیز، موراد بسیاری از دیوارنویسی دانشجویان کوی دانشگاه دیده شده است.
در ادامه تلاش جهت ایجاد فضای رعب و وحشت در کوی دانشگاه حضور نیروهای بسیج دانشجویی که برخی از آنان ساکن کوی دانشگاه نیز نیستند در محیط کوی دانشگاه محسوس است.
اما با این همه، از زمان بازگشائی کوی، دانشجویان ساکن کوی دختران و پسران دانشگاه تهران همگام با دیگر ساکنین محله امیراباد تهران، در ساعات پایانی شب، فریاد بانگ الله اکبر می دهند که این امر موجب شده که مسئولین خوابگاه دختران و پسران به شناسائی دانشجویان اقدام کنند اما بدلیل کثرت تعداد دانشجویان این امر هنوز محقق نشده است.
نصب انتن در ایام تعطیلات تابستانی در مقابل کوی دانشگاه
در ایامی که کوی دانشگاه در تعطیلی به سر می برد بر روی ساختمانی مقابل ساختمان مسجد موقت کوی دانشگاه در منطقه امیراباد انتنی جدید نصب شده است که بنا بر نظر دانشجویان به احتمال زیاد به سپاه پاسداران یا بسیج تعلق دارد و مورد استفاده ی آن هنوز مشخص نمی باشد. ممکن است این مساله جهت اقدامات امنیتی در کنترل فضای کوی در سال تحصیلی جدید باشد. گفته می شود در ساختمان مورد اشاره، اتاقی در طبقه انتهایی توسط نیروهای امنیتی مورد استفاده قرار می گیرد که بی ارتباط با نصب آنتن نخواهد بود.
دیوارکشی در میان کوی دانشگاه
هم چنین در این زمینه شایعاتی در مورد این اقدام مدیریت کوی دانشگاه مبنی بر واگذاری ساختمان های 20، 21 و 23 به متاهلین وجود دارد. در این راستا مدیریت دانشگاه تهران همزمان با پایان امتحانات ترم تحصیلی دانشجویان، چند روز را تعطیل اعلام کرده و حتی ثبت نام دانشجویان را نیز به تاخیر انداخته است که این امر موجب آغاز دیرهنگام سال تحصیلی خواهد شد. بنا به گفته دانشجویان، مسئولین قصد دارند تغییر و تحولات در کوی دانشگاه را در این فاصله زمانی انجام دهند. هم چنین به گمان برخی دیگر از دانشجویان این امر بدلیل نصب شنود در اتاق های دانشجویان صورت می گیرد.
کاهش بیش از 1500 نفر از دانشجویان خوابگاهی
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، در استانه بازگشایی دوباره دانشگاه تهران و هراس مدیریت دانشگاه و نیز در راستای اتخاذ تدابیر از سوی آنان برای مواجهه با موج اعتراضات دانشجوئی، طی اقدامی ناگهانی سه ساختمان کوی دانشگاه بالاجبار تخلیه شده است. ساختمان های 20 و 21 که دانشویان کارشناسی در آن ساکن می باشند و همچنین ساختمان 23 که متعلق به دانشجویان کارشناسی ارشد می باشد و در ضلع جنوبی کوی دانشگاه تهران واقع شده اند و همچنین مشرف به خیابان های امیر اباد شمالی می باشند، از جمله ساختمان هائی است که ساکنین آن تخلیه شده اند.
از سوی دیگر مدیریت دانشگاه و شخص فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران، در صدد کاهش شمار دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه می باشند. به طوریکه در سال تحصیلی جدید به دانشجویان جدیدالورود در تمام مقاطع تحصیلی خوابگاه ارائه نخواهد شد و در خوابگاه های سطح شهر اسکان داده خواهند شد.
همچنین دانشگاه تهران ضمن درج اطلاعیه ای اعلام نموده که به دانشجویان ترم 10 کارشناسی و همچنین ترم 6 کارشناسی ارشد خوابگاه ارائه نخواهد شد.
از دو هفته گذشته و همزمان با بازگشای کوی دانشگاه تهران و نیز برگزاری امتحانات دانشجویان که به دلیل یورش نیروهای انصار به کوی و زخمی و بازداشت عده ی زیادی به تعویق افتاده بود، اقداماتی در راستای مقابله هر چه بیشتر با اعتراضات دانشجوئی توسط مدیریت دانشگاه در حال انجام است.
شعار نویسی در کوی دانشگاه
به گزارش خبرنامه امیرکبیر با گذشت دو هفته از بازگشایی دوباره کوی دانشگاه فضای امنیتی شدیدی بر کوی دانشگاه حاکم شده است. نیروهای لباس شخصی از زمان بازگشائی در 14 شهریورماه درفضای کوی دانشگاه به صورت مشهود به همراه نیروهای حراست دانشگاه به پرسه زدن مشغول بودند. اما با وجود این اقدامات تهدید آمیز، موراد بسیاری از دیوارنویسی دانشجویان کوی دانشگاه دیده شده است.
در ادامه تلاش جهت ایجاد فضای رعب و وحشت در کوی دانشگاه حضور نیروهای بسیج دانشجویی که برخی از آنان ساکن کوی دانشگاه نیز نیستند در محیط کوی دانشگاه محسوس است.
اما با این همه، از زمان بازگشائی کوی، دانشجویان ساکن کوی دختران و پسران دانشگاه تهران همگام با دیگر ساکنین محله امیراباد تهران، در ساعات پایانی شب، فریاد بانگ الله اکبر می دهند که این امر موجب شده که مسئولین خوابگاه دختران و پسران به شناسائی دانشجویان اقدام کنند اما بدلیل کثرت تعداد دانشجویان این امر هنوز محقق نشده است.
نصب انتن در ایام تعطیلات تابستانی در مقابل کوی دانشگاه
در ایامی که کوی دانشگاه در تعطیلی به سر می برد بر روی ساختمانی مقابل ساختمان مسجد موقت کوی دانشگاه در منطقه امیراباد انتنی جدید نصب شده است که بنا بر نظر دانشجویان به احتمال زیاد به سپاه پاسداران یا بسیج تعلق دارد و مورد استفاده ی آن هنوز مشخص نمی باشد. ممکن است این مساله جهت اقدامات امنیتی در کنترل فضای کوی در سال تحصیلی جدید باشد. گفته می شود در ساختمان مورد اشاره، اتاقی در طبقه انتهایی توسط نیروهای امنیتی مورد استفاده قرار می گیرد که بی ارتباط با نصب آنتن نخواهد بود.
دیوارکشی در میان کوی دانشگاه
هم چنین در این زمینه شایعاتی در مورد این اقدام مدیریت کوی دانشگاه مبنی بر واگذاری ساختمان های 20، 21 و 23 به متاهلین وجود دارد. در این راستا مدیریت دانشگاه تهران همزمان با پایان امتحانات ترم تحصیلی دانشجویان، چند روز را تعطیل اعلام کرده و حتی ثبت نام دانشجویان را نیز به تاخیر انداخته است که این امر موجب آغاز دیرهنگام سال تحصیلی خواهد شد. بنا به گفته دانشجویان، مسئولین قصد دارند تغییر و تحولات در کوی دانشگاه را در این فاصله زمانی انجام دهند. هم چنین به گمان برخی دیگر از دانشجویان این امر بدلیل نصب شنود در اتاق های دانشجویان صورت می گیرد.
کاهش بیش از 1500 نفر از دانشجویان خوابگاهی
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، در استانه بازگشایی دوباره دانشگاه تهران و هراس مدیریت دانشگاه و نیز در راستای اتخاذ تدابیر از سوی آنان برای مواجهه با موج اعتراضات دانشجوئی، طی اقدامی ناگهانی سه ساختمان کوی دانشگاه بالاجبار تخلیه شده است. ساختمان های 20 و 21 که دانشویان کارشناسی در آن ساکن می باشند و همچنین ساختمان 23 که متعلق به دانشجویان کارشناسی ارشد می باشد و در ضلع جنوبی کوی دانشگاه تهران واقع شده اند و همچنین مشرف به خیابان های امیر اباد شمالی می باشند، از جمله ساختمان هائی است که ساکنین آن تخلیه شده اند.
از سوی دیگر مدیریت دانشگاه و شخص فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران، در صدد کاهش شمار دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه می باشند. به طوریکه در سال تحصیلی جدید به دانشجویان جدیدالورود در تمام مقاطع تحصیلی خوابگاه ارائه نخواهد شد و در خوابگاه های سطح شهر اسکان داده خواهند شد.
همچنین دانشگاه تهران ضمن درج اطلاعیه ای اعلام نموده که به دانشجویان ترم 10 کارشناسی و همچنین ترم 6 کارشناسی ارشد خوابگاه ارائه نخواهد شد.
*****
نگاه روزنامه سرمایه به فهرست رویدادهای دانشجویی در سال تحصیلی 88 - 87
- تعرض به یک دختر دانشجو در دانشگاه زنجان از سوی معاون دانشگاه، ضبط و انتشار این فیلم توسط دانشجویان، اعتراض گسترده دانشجویان که خواستار اخراج رئیس این دانشگاه و استعفای وزیر علوم شدند. دختر دانشجو اخراج شد. (خرداد 87)
- تعرض به یک دختر دانشجو در دانشگاه زنجان از سوی معاون دانشگاه، ضبط و انتشار این فیلم توسط دانشجویان، اعتراض گسترده دانشجویان که خواستار اخراج رئیس این دانشگاه و استعفای وزیر علوم شدند. دختر دانشجو اخراج شد. (خرداد 87)
- داوطلبان بومی گزینی می شوند. (شهریور 87)
- اعتراض گسترده داوطلبان معترض به نتایج کنکور 87 در پی بومی گزینی و سهمیه بندی جنسیتی. این تظاهرات منجر به بسته شدن خیابان کریم خان زند شد. (شهریور 87)
- نصب دوربین های مداربسته در دانشگاه ها، کنترل حریم دانشجویان (مهر 87)
-الکترونیکی کردن درهای دانشگاه های بزرگ مثل دانشگاه تهران (مهر 87)
-الکترونیکی کردن درهای دانشگاه های بزرگ مثل دانشگاه تهران (مهر 87)
- مستعفی کردن بیش از 100 تن از استادان برجسته و بانفوذ دانشگاه ها (از مهر 87)
- عشا مومنی دانشجوی ایرانی- آمریکایی بازداشت شد. وکیل او بازداشت عشا مومنی را غیرقانونی خواند. (مهر 87)
- استعفای دسته جمعی اعضای شورای صنفی دانشکده مهندسی دانشگاه سیستان و بلوچستان در اعتراض به نبود فضا و بودجه برای فعالیت این شورا، طرح موضوع سیاسی بودن خط و مشی شورای صنفی دانشکده مهندسی و... (مهر 87)
- اعتراض 170 استاد دانشگاه صنعتی شریف به نظام پذیرش دانشجو (مهر 87)
- بیش از 1000 دانشجوی دانشگاه زنجان در نامه ای به احمدی نژاد خواستار پاسخگویی وی و باز پس دادن انجمن اسلامی به دانشجویان شدند. (آبان 87)
- «آیین نامه پوشش دانشجویان» تدوین شد. (آذر 87) - اعتراض دانشجویان دانشگاه مازندران به مرگ دو دانشجوی دختر این دانشگاه (دی 87) - خبرنامه امیرکبیر هک شد. (اسفند 87)
- جمع آوری 40 امضا برای استیضاح زاهدی وزیر علوم با محورهای ضعف مدیریتی، نارضایتی در دانشگاه ها و بازنشستگی زودهنگام برخی از اساتید، سهمیه بندی جنسیتی و... (اسفند 87)
- پرداخت تراول چک های 50 و 100 هزار تومانی احمدی نژاد در بازدید سرزده از خوابگاه دختران کوی دانشگاه تهران در آستانه انتخابات (اسفند 87)
- انتشار چند بیانیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها در حمایت از میرحسین موسوی یا محمود احمدی نژاد (اردیبهشت و خرداد 88) - وزیر علوم با انتشار دستورالعملی، مانع از برگزاری نشست های انتخاباتی اصلاح طلبان در دانشگاه ها به صورت جداگانه شد. (اردیبهشت و خرداد 88)
- ادعای خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه: سایت دانشجویی «خبرنامه امیرکبیر» توسط گروهک تروریستی منافقین اداره می شود. (خرداد 88)
- نخستین همگرایی 75 جامعه شناس و عضو هیات علمی در حمایت از میرحسین موسوی (خرداد 88)
- حمله به کوی دانشگاه تهران پس از 10 سال تکرار شد. (خرداد 88)
- رهبر، رئیس دانشگاه تهران، هر نوع رابطه خود را با حمله کنندگان کوی دانشگاه تکذیب کرد. (خرداد 88)
- ندا آقاسلطان دانشجوی فلسفه در تظاهرات تهران به وسیله افراد لباس شخصی دستگیر و در بازداشتگاه کهریزک کشته شد. (خرداد 88) - محسن روح الامینی دانشجوی دانشگاه تهران در تظاهرات تهران دستگیر و کشته شد. (تیر 88)
- امیر جوادی فر دانشجوی دانشگاه آزاد در تظاهرات تهران در بازداشتگاه کهریزک کشته شد. (تیر 88)
- سهراب اعرابی داوطلب کنکور 88 در تظاهرات تهران دستگیر و در بازداشتگاه کهریزک کشته شد. (تیر 88)
- انتشار لیست 59 دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل در دولت نهم به وسیله کمیته دفاع از حق تحصیل (تیر 88)
- دستگیری ده ها دانشجو طی تظاهرات بعد از انتخابات (خرداد تا شهریور 88)
- لاریجانی رئیس مجلس دستور پیگیری حمله به کوی دانشگاه را داد اما تا امروز هیچ یک از عوامل و آمران دستگیر، دادگاهی و به مردم معرفی نشده اند. (تیر 88)
- ابطال ادعای وزیر علوم مبنی بر عضویت در انجمن ریاضی ژاپن و عضویت در آکادمی بین المللی علوم نیویورک. او ادعا کرده بود از سوی کمبریج به عنوان «نابغه ریاضی قرن» یاد کرده است. (تیر 88)
- خبرنامه دانشجویی امیرکبیر برای دهمین بار فیلتر شد. (مرداد 88. )
- چالش دانشگاه آزاد، وقف عام یا تصرف دولتی؟ (مرداد 88)
- ستاره دارشدن دانشجویان در پی فعالیت های صنفی- سیاسی (شهریور 88)
- زاهدی وزیر دولت نهم جای خود را به کامران دانشجو داد. (شهریور 88)
- کامران دانشجو وزیر جدید علوم گفت: «اصلاً نمی دانم ستاره دارشدن یعنی چه؟» (شهریور 88) -
کامران دانشجو گفت: «چون مسائل دینی برای من در اولویت است برای دانشجویان هم باید همین طور باشد.» (شهریور 88)
*****
اطلاعیه ای خطاب به میلیون ها دانشجو و دانش آموز
در پی همبستگی صلح آمیز برای رسیدن به جامعه مدنی
اتحاد جمهوری خواهان ایران در اطلاعیه ای به مناسبت اول مهر و آغاز سال تحصیلی، دانش آموزان و دانشجویان را در صف اول جنبش سبز توصیف کرده و از آن خواسته خانواده هایشان را هم با خود در نهضتی که همه ایران را در بر گرفته همراه کنند و به این ترتیب در اندیشه اجماعی از همه مردم ایران برای رسیدن به زندگی بهتر باشند.
در ابتدای این اطلاعیه تاکید شده خیزش مدنی و پرشکوه ایرانیان در ۲۲ خرداد ماه به دستور فرماندهان کودتا به خون کشیده شده و ده ها شهروند کشور ما، به گناه رای دادن به نامزدی جز احمدی نژاد جان خود را از دست داده اند. هزاران نفر خود سرانه بازداشت شده اند و عده ای از آنان غریبانه زیر شکنجه های هولناک – حتی بعد از تجاوز جنسی – به قتل رسانده شدند. گروهی پر شمار از فعالان سیاسی به شیوه ای کاملا غیر انسانی و موهن، در دادگاه های نمایشی از نوع استالینی، وادار شدند تا به گناهان ناکرده معترف شوند.
در دنباله اطلاعیه اتحاد جمهوری خواهان آمده تظاهرات ۲۷ شهریور ما، «روز قدس»، بار دیگر نشان داد جنبش سبز به مرور قدرت مند تر و گسترده تر می شود و کودتاگران قادر نیستند صدای اعتراض میلیونی مردم را نا دیده بگیرند. و در صف مقدم اعتراض علیه تقلب و آدم کشی و دروغ زنی، شما دانش آموزان و دانشجویان آگاه و دلیر قرار دارید. بیهوده نیست که سران حکومت از هر گوشه به شدت نگران فرا رسیدن اول مهر ماه هستند.
دفتر سیاسی اتحاد جمهوری خواهان که تشکلی مدنی و سیاسی است که بعد از دوم خرداد سال 1376 و از اجتماع فرهیختگان و فعال سیاسی معتقد به فعالیت های مسالمت جویانه تشکیل شده است در اطلاعیه اول مهر خود اعلام داشته همه نیروهای آزادی خواه و مدافع دمکراسی در زیر سقف این جنبش قرار دارند. اکثریت بزرگ شما دانش آموزان دبیرستان ها و اکثریت بسیار بزرگ شما دانشجویان دانشگاه ها جزئی از این جنبش سبز هستید. بخش اعظم اساتید محترم دانشگاه و دبیران دبیرستان ها مدافع آماج های جنبش سبز هستند. دانشگاه ها و مدارس مکان امن شماست. در این محیط ها طرفداران استبداد به شدت منزوی و بی پایگاه اند.
جمهوری خواهان خطاب به دانشجویان و دانش آموزان تاکید کرده اند که این جنبش فقط بر حمایت مردم ایران متکی است و از آن خواسته اند ارتباط فعال شما با خویشان و یارانی که در خارج کشور دارید صدای شما را در رسانه ها رساتر خواهد کرد. "این ارتباط هرچه بیشتر شود، آسیب پذیری آن کمتر می شود. پیوستن به شبکه های اجتماعی مجازی، مثل تویتر و فیس بوک را تشویق کنید. این شبکه ها سهل ترین و امن ترین راه اظلاع رسانی، تبادل نظر و تصمیم گیری جمعی است". در بخشی از این اطلاعیه که در آخرین روز پائیز امسال منتشر شده با عنوان به خشونت میدان ندهیم آمده>همان گونه که در جریان راه پیمایی ها دیدیم، دستگاه استبداد منتظر فرصت است تا با برانگیختن شما به واکنش خشونت آمیز دست به سلاح ببرد و به بهانه حفظ امنیت شهر، دست به سرکوب بزند. از هر حرکتی که بهانه به دست عمال استبداد برای خشونت دهد، در درون دانشگاه ها و بخصو ص در خارج از دانشگاه ها، اکیدا پرهیز کنیم. ارتباط نزدیک تر فعالان دانشجویی که تجربه بیشتری دارند، با فعالان دانش آموزی و انتقال تجربه ها در این زمینه بسیار کمک کننده است. از یک دیگر یاد بگیریم چگونه خشونت را با عدم خشونت خنثی کنیم. اطلاعیه اتحاد جمهوری خواهان ایران با این امیدواری به پایان می رسد>آغاز سال تحصیلی جدید را آغازی تازه برای تحقق آرزوهای بزرگ تک تک شما و نوید دهنده روزهای بهتر برای همه ایرانیان می بیند. امید است که کوشش شما برای موفقیت در امر تحصیل، و ساختن آینده ای بهتر برای زندگی خود، با تلاش و همبستگی سایر اقشار ملت برای ساختن آینده ای بهتر برای همه ایرانیان همزمان شود. قطعا دور نخواهد بود روزی که دست کودتاگران از حکومت کوتاه گردد و به رای واقعی شما - و از مسیر برگزاری انتخاباتی آزاد - منتخبین و خادمین واقعی ملت به حکومت گمارده شوند. "
در پی همبستگی صلح آمیز برای رسیدن به جامعه مدنی
اتحاد جمهوری خواهان ایران در اطلاعیه ای به مناسبت اول مهر و آغاز سال تحصیلی، دانش آموزان و دانشجویان را در صف اول جنبش سبز توصیف کرده و از آن خواسته خانواده هایشان را هم با خود در نهضتی که همه ایران را در بر گرفته همراه کنند و به این ترتیب در اندیشه اجماعی از همه مردم ایران برای رسیدن به زندگی بهتر باشند.
در ابتدای این اطلاعیه تاکید شده خیزش مدنی و پرشکوه ایرانیان در ۲۲ خرداد ماه به دستور فرماندهان کودتا به خون کشیده شده و ده ها شهروند کشور ما، به گناه رای دادن به نامزدی جز احمدی نژاد جان خود را از دست داده اند. هزاران نفر خود سرانه بازداشت شده اند و عده ای از آنان غریبانه زیر شکنجه های هولناک – حتی بعد از تجاوز جنسی – به قتل رسانده شدند. گروهی پر شمار از فعالان سیاسی به شیوه ای کاملا غیر انسانی و موهن، در دادگاه های نمایشی از نوع استالینی، وادار شدند تا به گناهان ناکرده معترف شوند.
در دنباله اطلاعیه اتحاد جمهوری خواهان آمده تظاهرات ۲۷ شهریور ما، «روز قدس»، بار دیگر نشان داد جنبش سبز به مرور قدرت مند تر و گسترده تر می شود و کودتاگران قادر نیستند صدای اعتراض میلیونی مردم را نا دیده بگیرند. و در صف مقدم اعتراض علیه تقلب و آدم کشی و دروغ زنی، شما دانش آموزان و دانشجویان آگاه و دلیر قرار دارید. بیهوده نیست که سران حکومت از هر گوشه به شدت نگران فرا رسیدن اول مهر ماه هستند.
دفتر سیاسی اتحاد جمهوری خواهان که تشکلی مدنی و سیاسی است که بعد از دوم خرداد سال 1376 و از اجتماع فرهیختگان و فعال سیاسی معتقد به فعالیت های مسالمت جویانه تشکیل شده است در اطلاعیه اول مهر خود اعلام داشته همه نیروهای آزادی خواه و مدافع دمکراسی در زیر سقف این جنبش قرار دارند. اکثریت بزرگ شما دانش آموزان دبیرستان ها و اکثریت بسیار بزرگ شما دانشجویان دانشگاه ها جزئی از این جنبش سبز هستید. بخش اعظم اساتید محترم دانشگاه و دبیران دبیرستان ها مدافع آماج های جنبش سبز هستند. دانشگاه ها و مدارس مکان امن شماست. در این محیط ها طرفداران استبداد به شدت منزوی و بی پایگاه اند.
جمهوری خواهان خطاب به دانشجویان و دانش آموزان تاکید کرده اند که این جنبش فقط بر حمایت مردم ایران متکی است و از آن خواسته اند ارتباط فعال شما با خویشان و یارانی که در خارج کشور دارید صدای شما را در رسانه ها رساتر خواهد کرد. "این ارتباط هرچه بیشتر شود، آسیب پذیری آن کمتر می شود. پیوستن به شبکه های اجتماعی مجازی، مثل تویتر و فیس بوک را تشویق کنید. این شبکه ها سهل ترین و امن ترین راه اظلاع رسانی، تبادل نظر و تصمیم گیری جمعی است". در بخشی از این اطلاعیه که در آخرین روز پائیز امسال منتشر شده با عنوان به خشونت میدان ندهیم آمده>همان گونه که در جریان راه پیمایی ها دیدیم، دستگاه استبداد منتظر فرصت است تا با برانگیختن شما به واکنش خشونت آمیز دست به سلاح ببرد و به بهانه حفظ امنیت شهر، دست به سرکوب بزند. از هر حرکتی که بهانه به دست عمال استبداد برای خشونت دهد، در درون دانشگاه ها و بخصو ص در خارج از دانشگاه ها، اکیدا پرهیز کنیم. ارتباط نزدیک تر فعالان دانشجویی که تجربه بیشتری دارند، با فعالان دانش آموزی و انتقال تجربه ها در این زمینه بسیار کمک کننده است. از یک دیگر یاد بگیریم چگونه خشونت را با عدم خشونت خنثی کنیم. اطلاعیه اتحاد جمهوری خواهان ایران با این امیدواری به پایان می رسد>آغاز سال تحصیلی جدید را آغازی تازه برای تحقق آرزوهای بزرگ تک تک شما و نوید دهنده روزهای بهتر برای همه ایرانیان می بیند. امید است که کوشش شما برای موفقیت در امر تحصیل، و ساختن آینده ای بهتر برای زندگی خود، با تلاش و همبستگی سایر اقشار ملت برای ساختن آینده ای بهتر برای همه ایرانیان همزمان شود. قطعا دور نخواهد بود روزی که دست کودتاگران از حکومت کوتاه گردد و به رای واقعی شما - و از مسیر برگزاری انتخاباتی آزاد - منتخبین و خادمین واقعی ملت به حکومت گمارده شوند. "
*****
تمرکز نگاه ها بر بازگشایی دانشگاه ها
دانشجویان ایران -چه فعالیت آنان را در قالب جنبش دانشجویی ببینیم و چه به عنوان وارثان آرمان آزادی خواهی سه دانشجویی که با کشته شدنشان در روز 16 آذر 1332، شعار «دانشجو می میرد/ ذلت نمی پذیرد» را ابدی کردند- روز به روز با سیاسی تر شدن فضای کشور، نقش و جایگاه تاثیرگذار و جدی تری به خود می گیرند. سال تحصیلی گذشته برای فعالان دانشجویی سالی دشوار بود، اما این باعث نشد از تعداد فعالان دانشجویی کاسته شود بلکه حتی در نتیجه برخی سیاست های تحریک کننده وزارتخانه، بر تعداد آنها افزوده شد. این فضا با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به اوج خود رسید. با اینکه هیچ مرجع رسمی تعداد دانشجویان دستگیر شده در این حوادث را اعلام نکرد اما از سوی «ناجا» تعداد دستگیرشدگان حدود 4500 نفر اعلام شد که با توجه به نقش و حضور قابل توجه دانشجویان در اعتراض های مدنی، می توان پیش بینی کرد درصد قابل توجهی از بازداشتی ها دانشجویان هستند.
در چنین فضایی نگرانی جناحی از بازگشایی دانشگاه ها در مهرماه به شایعات وسیعی در سطح جامعه دامن زند؛ شایعاتی از قبیل اینکه دولت قصد دارد به بهانه شیوع آنفلوآنزای خوکی، دانشگاه ها را یک تا دو ترم تعطیل کند. اگرچه امروز که مصادف با اول مهر و سرآغاز بازگشایی دانشگاه هاست، مشخص شده این بحث شایعه ای بیش نیست.هم اکنون به ویژه دلیل انتصاب کامران دانشجو سخنگوی وزارت کشور در زمان انتخابات به عنوان وزیر جدید علوم این شائبه که قرار است از این مهرماه به بعد، فضای دانشگاه ها محدودتر باشد، تقویت شده است.هرچند وزیر علوم چنین شایعاتی را تکذیب می کند.کامران دانشجو از جمله افرادی است که در کنار صادق محصولی، محمود احمدی نژاد و چند تن دیگر توسط سوی بخشی از رای دهندگان و از جمله دانشجویان در معرض انتقاد انتخاباتی هستند.
یکی از این منتقدان، طاهرخانی نماینده زنجان در مجلس شورای اسلامی بود که با اشاره به ریاست کامران دانشجو بر ستاد انتخابات کشور به اعتراض های پس از انتخابات اشاره و تایید کرد:«ممکن است انتصاب او به عنوان وزیر وزارتخانه ای که با دانشجویان احتمالاً معترض سروکار دارد، خود مایه حساسیت و اعتراض دانشجویان شود. »
طاهرخانی یکی دیگر از چالش های دانشجو در جلسه رای اعتماد را «شائبه امنیتی شدن شیوه مدیریتی» او می داند. این نماینده مجلس گفت: «وزارت علوم، یک وزارتخانه علمی و پژوهشی و کلید ارتباط دولت با دانشگاه هاست. سیاسی شدن مدیریت این مجموعه،ضربه جدی به فعالیتش می زند.»
سعدالله نصیری که خود عضو هیات علمی دانشگاه زنجان است، می گوید: «برخورد با محیط علمی و استادان و دانشجویان، ظرافت مدیریتی خاصی را می طلبد که به نظرم در کامران دانشجو کمتر می توان سراغ گرفت.» نصیری در عین حال این نگرانی برخی از نمایندگان مجلس را مطرح می کند که با انتصاب کامران دانشجو به عنوان وزیر علوم، تصمیم های این وزارتخانه نه توسط خود او که از سوی کسانی بیرون از این وزارتخانه گرفته شود.
احمد توکلی هم درباره کامران دانشجو گفت: «وزیر پیشنهادی علوم رئیس ستاد انتخاباتی بود که آن ماجراهای تلخ را در پی داشت. وی از نظر معترضان که گرچه اقلیت اند اما جمع کثیری از مردم را تشکیل می دهند، متهم اصلی است. البته بنده این اتهام را ناوارد می دانم ولی احساس آنها امری واقعی است. به نظر می رسد اکثریت دانشگاهیان جزء این دسته اند. وزارت چنین فردی به واگرایی دانشگاه و دولت کمک می کند یا به همگرایی؟ آیا از نظر سیاسی و کارایی دولت به مصلحت است؟» البته نمایندگان حامی دولت در مجلس، پیشاپیش چنین تحلیل هایی را غیرواقع بینانه ارزیابی کردند.
به هرحال کامران دانشجو در حالی که می رفت تا به وسیله تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس رای اعتماد نیاورد با فعل و انفعالات نمایندگان از پل رای اعتماد به سلامت عبور کرد. اما هیچ معلوم نیست او که توانست از اکثریت مجلس رای اعتماد بیاورد از دانشجویانی که قرار است در سال های آینده درباره سیاست های او قضاوت کنند، رای اعتماد بیاورد یا نه؟
دانشجویان در انتظار قضاوت بر اساس عملکرد وزیر
با وجود اظهارنظرهای روسای مختلف دانشگاه ها از جمله فرهاد رهبر سی و یکمین رئیس دانشگاه تهران، علیرضا رهایی رئیس دانشگاه امیرکبیر و... مبنی بر اینکه «برای ماموریت ویژه به دانشگاه ها نیامده اند» اخبار منتشرشده در سایت های خبری دانشجویی چون امیرکبیر و آمار دانشجویان دستگیرشده، زندانی، ستاره دار و... در دیگر نشریات داخلی چندان خوشایند نیست.
براساس اخبار منتشرشده در خبرنامه امیرکبیر و دیگر نشریات، دست کم 561 دانشجو در سال گذشته از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 به کمیته های انضباطی و دادگاه ها احضار شده یا با تعلیق از تحصیل، محرومیت، اخراج، بازداشت و در نهایت زندان مواجه شده اند. همچنین براساس مجموعه اخبار منتشرشده در این خبرنامه دانشجویی، دانشجویان آزادشده دانشگاه های ایران برای آزادی خود هشت میلیارد و 440میلیون تومان وثیقه سپرده اند.
بر این اساس هر روز نفر از دانشجویان و در هر دو روز سه دانشجو طی 365روز تحت هجوم قرار گرفته اند. از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 ، ²¹² نفر از دانشجویان سراسر کشور به کمیته های انضباطی و دادگاه های انقلاب و... احضار شده اند. علاوه بر این 15دانشجو جزء دانشجویان ستاره دار قرار گرفته اند و تعداد دانشجویان تعلیقی و محروم از انواع امکانات دانشجویی، از سوی حراست دانشگاه ها 107است.
تعداد اخراجی ها از دانشگاه های کشور 20نفر است. ±±±نفر از دانشجویان بازداشت شده اند، 82نفر با وثیقه هشت میلیارد و 440میلیون تومان آزاد و 16 نفر نیز زندانی شده اند. بررسی این اخبار نشان می دهد در همین مدت تعداد نشریه های دانشجویی توقیف شده 18عدد و اغلب به دلیل اقدام علیه امنیت ملی بوده است. تجمع های دانشجویی از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 ، 89فقره بوده است که اگر تعداد سه ماه تابستان را از تعداد یک سال تحصیلی کسر کنیم، باید گفت دانشجویان تقریباً هر سه روز یک بار دست به تجمع صنفی و سیاسی زده اند.
در چهار سال گذشته، وزارت علوم بارها اعلام کرد دیدگاه سیاسی و محدودکننده نسبت به جهت گیری های فکری و عقیدتی دانشجویان ندارد. گزارش کوتاه بالا دستاورد تنها یک سال - آذر 1386 تا آذر 1387 - این وزارتخانه است. دستاوردهای وزارت کامران دانشجو چه خواهد بود؟ دانشجویان منتظر مشاهده عملکرد او برای قضاوت هستند.
دانشجویان ایران -چه فعالیت آنان را در قالب جنبش دانشجویی ببینیم و چه به عنوان وارثان آرمان آزادی خواهی سه دانشجویی که با کشته شدنشان در روز 16 آذر 1332، شعار «دانشجو می میرد/ ذلت نمی پذیرد» را ابدی کردند- روز به روز با سیاسی تر شدن فضای کشور، نقش و جایگاه تاثیرگذار و جدی تری به خود می گیرند. سال تحصیلی گذشته برای فعالان دانشجویی سالی دشوار بود، اما این باعث نشد از تعداد فعالان دانشجویی کاسته شود بلکه حتی در نتیجه برخی سیاست های تحریک کننده وزارتخانه، بر تعداد آنها افزوده شد. این فضا با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به اوج خود رسید. با اینکه هیچ مرجع رسمی تعداد دانشجویان دستگیر شده در این حوادث را اعلام نکرد اما از سوی «ناجا» تعداد دستگیرشدگان حدود 4500 نفر اعلام شد که با توجه به نقش و حضور قابل توجه دانشجویان در اعتراض های مدنی، می توان پیش بینی کرد درصد قابل توجهی از بازداشتی ها دانشجویان هستند.
در چنین فضایی نگرانی جناحی از بازگشایی دانشگاه ها در مهرماه به شایعات وسیعی در سطح جامعه دامن زند؛ شایعاتی از قبیل اینکه دولت قصد دارد به بهانه شیوع آنفلوآنزای خوکی، دانشگاه ها را یک تا دو ترم تعطیل کند. اگرچه امروز که مصادف با اول مهر و سرآغاز بازگشایی دانشگاه هاست، مشخص شده این بحث شایعه ای بیش نیست.هم اکنون به ویژه دلیل انتصاب کامران دانشجو سخنگوی وزارت کشور در زمان انتخابات به عنوان وزیر جدید علوم این شائبه که قرار است از این مهرماه به بعد، فضای دانشگاه ها محدودتر باشد، تقویت شده است.هرچند وزیر علوم چنین شایعاتی را تکذیب می کند.کامران دانشجو از جمله افرادی است که در کنار صادق محصولی، محمود احمدی نژاد و چند تن دیگر توسط سوی بخشی از رای دهندگان و از جمله دانشجویان در معرض انتقاد انتخاباتی هستند.
یکی از این منتقدان، طاهرخانی نماینده زنجان در مجلس شورای اسلامی بود که با اشاره به ریاست کامران دانشجو بر ستاد انتخابات کشور به اعتراض های پس از انتخابات اشاره و تایید کرد:«ممکن است انتصاب او به عنوان وزیر وزارتخانه ای که با دانشجویان احتمالاً معترض سروکار دارد، خود مایه حساسیت و اعتراض دانشجویان شود. »
طاهرخانی یکی دیگر از چالش های دانشجو در جلسه رای اعتماد را «شائبه امنیتی شدن شیوه مدیریتی» او می داند. این نماینده مجلس گفت: «وزارت علوم، یک وزارتخانه علمی و پژوهشی و کلید ارتباط دولت با دانشگاه هاست. سیاسی شدن مدیریت این مجموعه،ضربه جدی به فعالیتش می زند.»
سعدالله نصیری که خود عضو هیات علمی دانشگاه زنجان است، می گوید: «برخورد با محیط علمی و استادان و دانشجویان، ظرافت مدیریتی خاصی را می طلبد که به نظرم در کامران دانشجو کمتر می توان سراغ گرفت.» نصیری در عین حال این نگرانی برخی از نمایندگان مجلس را مطرح می کند که با انتصاب کامران دانشجو به عنوان وزیر علوم، تصمیم های این وزارتخانه نه توسط خود او که از سوی کسانی بیرون از این وزارتخانه گرفته شود.
احمد توکلی هم درباره کامران دانشجو گفت: «وزیر پیشنهادی علوم رئیس ستاد انتخاباتی بود که آن ماجراهای تلخ را در پی داشت. وی از نظر معترضان که گرچه اقلیت اند اما جمع کثیری از مردم را تشکیل می دهند، متهم اصلی است. البته بنده این اتهام را ناوارد می دانم ولی احساس آنها امری واقعی است. به نظر می رسد اکثریت دانشگاهیان جزء این دسته اند. وزارت چنین فردی به واگرایی دانشگاه و دولت کمک می کند یا به همگرایی؟ آیا از نظر سیاسی و کارایی دولت به مصلحت است؟» البته نمایندگان حامی دولت در مجلس، پیشاپیش چنین تحلیل هایی را غیرواقع بینانه ارزیابی کردند.
به هرحال کامران دانشجو در حالی که می رفت تا به وسیله تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس رای اعتماد نیاورد با فعل و انفعالات نمایندگان از پل رای اعتماد به سلامت عبور کرد. اما هیچ معلوم نیست او که توانست از اکثریت مجلس رای اعتماد بیاورد از دانشجویانی که قرار است در سال های آینده درباره سیاست های او قضاوت کنند، رای اعتماد بیاورد یا نه؟
دانشجویان در انتظار قضاوت بر اساس عملکرد وزیر
با وجود اظهارنظرهای روسای مختلف دانشگاه ها از جمله فرهاد رهبر سی و یکمین رئیس دانشگاه تهران، علیرضا رهایی رئیس دانشگاه امیرکبیر و... مبنی بر اینکه «برای ماموریت ویژه به دانشگاه ها نیامده اند» اخبار منتشرشده در سایت های خبری دانشجویی چون امیرکبیر و آمار دانشجویان دستگیرشده، زندانی، ستاره دار و... در دیگر نشریات داخلی چندان خوشایند نیست.
براساس اخبار منتشرشده در خبرنامه امیرکبیر و دیگر نشریات، دست کم 561 دانشجو در سال گذشته از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 به کمیته های انضباطی و دادگاه ها احضار شده یا با تعلیق از تحصیل، محرومیت، اخراج، بازداشت و در نهایت زندان مواجه شده اند. همچنین براساس مجموعه اخبار منتشرشده در این خبرنامه دانشجویی، دانشجویان آزادشده دانشگاه های ایران برای آزادی خود هشت میلیارد و 440میلیون تومان وثیقه سپرده اند.
بر این اساس هر روز نفر از دانشجویان و در هر دو روز سه دانشجو طی 365روز تحت هجوم قرار گرفته اند. از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 ، ²¹² نفر از دانشجویان سراسر کشور به کمیته های انضباطی و دادگاه های انقلاب و... احضار شده اند. علاوه بر این 15دانشجو جزء دانشجویان ستاره دار قرار گرفته اند و تعداد دانشجویان تعلیقی و محروم از انواع امکانات دانشجویی، از سوی حراست دانشگاه ها 107است.
تعداد اخراجی ها از دانشگاه های کشور 20نفر است. ±±±نفر از دانشجویان بازداشت شده اند، 82نفر با وثیقه هشت میلیارد و 440میلیون تومان آزاد و 16 نفر نیز زندانی شده اند. بررسی این اخبار نشان می دهد در همین مدت تعداد نشریه های دانشجویی توقیف شده 18عدد و اغلب به دلیل اقدام علیه امنیت ملی بوده است. تجمع های دانشجویی از 16آذر 1386تا 16آذر 1387 ، 89فقره بوده است که اگر تعداد سه ماه تابستان را از تعداد یک سال تحصیلی کسر کنیم، باید گفت دانشجویان تقریباً هر سه روز یک بار دست به تجمع صنفی و سیاسی زده اند.
در چهار سال گذشته، وزارت علوم بارها اعلام کرد دیدگاه سیاسی و محدودکننده نسبت به جهت گیری های فکری و عقیدتی دانشجویان ندارد. گزارش کوتاه بالا دستاورد تنها یک سال - آذر 1386 تا آذر 1387 - این وزارتخانه است. دستاوردهای وزارت کامران دانشجو چه خواهد بود؟ دانشجویان منتظر مشاهده عملکرد او برای قضاوت هستند.
*****
ایرانیان معترض در نیویورک
یک احمدی نژاد؛ هزاران ندا
لیلا طیری
محمود احمدی نژاد روز گذشته در حالی عازم نیویورک شد تا در اجلاس سازمان ملل شرکت کند که هزاران تن از ایرانیان مقیم امریکا و کانادا از ایالت ها و شهرهای مختلف هم وارد نیویورک شده اند تا ضمن بیان اعتراض خود نسبت به حضور احمدی نژاد، اعلام کنند او رئیس جمهور مشروع و نماینده مردم ایران نیست.
احمدی نژاد که هفته گذشته در روز قدس و درمیان حصارهای دانشگاه تهران و تدابیر شدید امنیتی، شعارها و اعتراضات صدها هزار ایرانی را نشنیده گرفت، اکنون بدون حصار و به طور مستقیم با معترضانی مواجه خواهد شد که آمده اند مستقیما به او اعلام کنند نماینده ایران نیست.
مشکلات احمدی نژاد در نیویورک
یک احمدی نژاد؛ هزاران ندا
لیلا طیری
محمود احمدی نژاد روز گذشته در حالی عازم نیویورک شد تا در اجلاس سازمان ملل شرکت کند که هزاران تن از ایرانیان مقیم امریکا و کانادا از ایالت ها و شهرهای مختلف هم وارد نیویورک شده اند تا ضمن بیان اعتراض خود نسبت به حضور احمدی نژاد، اعلام کنند او رئیس جمهور مشروع و نماینده مردم ایران نیست.
احمدی نژاد که هفته گذشته در روز قدس و درمیان حصارهای دانشگاه تهران و تدابیر شدید امنیتی، شعارها و اعتراضات صدها هزار ایرانی را نشنیده گرفت، اکنون بدون حصار و به طور مستقیم با معترضانی مواجه خواهد شد که آمده اند مستقیما به او اعلام کنند نماینده ایران نیست.
مشکلات احمدی نژاد در نیویورک
اعتراضات مردمی تنها مشکل احمدی نژاد در نیویورک نیست. یک منبع نزدیک به دفتر نمایندگی ایران با اشاره به مشکلات جدی هیات ایرانی برای گرفتن هتل در نیویورک به روز گفت: پیش از این تصمیم بر این بود که کنفرانس خبری آقای احمدی نژاد به جای سازمان ملل در محل هتل اقامت او برگزار شود اما به دلیل برخی مشکلات قرار است این کنفرانس در یکی از سالن های کنفرانس سازمان ملل انجام شود.وی در عین حال از احتمال تغییر این تصمیم خبر داد و افزود: دفتر نمایندگی ایران با هماهنگی مقامات سازمان ملل تدابیری را برای حضور خبرنگاران دست چین شده اندیشیده است.از سوی دیگر برگزاری مهمانی هر ساله احمدی نژاد هم که همزمان با سفر او به نیویورک انجام می شد با مشکلاتی مواجه شده است؛بسیاری از مهمانان حاضر به قبول شرکت در این مهمانی نشده و با توجه به اینکه برخی هتل ها حاضر به قبول میزبانی نشده اند زمان و مکان این مهمانی هنوز اعلام نشده است. به گفته این منبع مطلع، "احمدی نژاد در دفعات قبل دو برنامه عمده داشت که یکی مربوط به دعوت از دانشمندان و صاحبنظران امریکایی بود و دیگری برنامه شام با ایرانیان مقیم امریکا، اما اکنون برگزاری هر دو این برنامه ها مبهم است و انتظار میرود استقبال از این مهمانی ها بسیار اندک باشد. بخصوص اینکه علیرغم تلاش های دفتر حافظ منافع ایران در امریکا، خیلی از مدعوین پاسخ مثبت نداده اند."تعدادی از کسانی هم که سالهای گذشته به این مهمانی ها دعوت می شدند به روز گفته اند که امسال دعوت نامه ای دریافت نکرده اند. تاکنون فقط دیدار احمدی نژاد با کارکنان ایران در سازمان ملل قطعی شده است که روز چهارشنبه صورت خواهد گرفت.طبق برنامه اعلام شده قرار است احمدی نژاد امروز برای پنجمین بار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کند. حضور احمدی نژاد در سازمان ملل همواره اعتراضاتی را از سوی ایرانیان مقیم امریکا در پی داشته است اما این بار با توجه به کودتای انتخاباتی 22 خرداد و کشتار و سرکوب مردم معترض به این کودتا و بازداشت گسترده معترضین مردمی، ایرانیان امریکا به طور هماهنگ از اقصی نقاط این کشور عازم نیویورک شده اند.
معترضان از کانادا و سراسر امریکا می آیند
معترضان از کانادا و سراسر امریکا می آیند
وال استریت ژورنال هفته گذشته در مقاله ای گزارش داد که یک گروه از کانادایی های ایرانی تبار قصد دارند از تورنتو خود را با دوچرخه به نیویورک برسانند تا در اعتراضات شرکت کنند. همچنین بسیاری از ایرانیان از سراسر آمریکا با کرایه کردن اتوبوس و سازماندهی مسافرت های دستجمعی، در صدد رساندن خود به نیویورک هستند. به عنوان مثال دانشجویان ایرانی دانشگاه های مریلند، جورج میسون، و پنسیلوانیا اتوبوس هایی را به این منظور کرایه کرده و دست به تبلیغ وسیعی زده اند تا تعداد هرچه بیشتری را با خود همراه کنند.این روزنامه تعداد ایرانیانی را که در این حرکت اعتراضی در نیویورک شرکت می کنند هزاران تن برآورد کرده و از تدارک اعتراضات همزمان در سایر شهرهای آمریکا و اروپا از قبیل لس آنجلس، سانفرانسیسکو، شیکاگو، پاریس، آمستردام، برلین، هامبورگ، مونیخ، و لندن خبر داده است. بر اساس این گزارش یکی از گروه هایی که به مناسبت سفر محمود احمدی نژاد، از مردم برای شرکت در اعتراض در برابر مقر سازمان ملل در نیویورک دعوت کرده "صداهایی برای ایران" نام دارد. این گروه در اعلامیه ای که با عنوان "هفته عمل - نه به احمدی نژاد، آری به حقوق بشر" منتشر کرده، خواسته است احمدی نژاد به عنوان مسوول "جنایاتی" شناخته شود که بر مردم ایران رفته است.
از سوی دیگر گزارش ها از برنامه ریزی برای برگزاری یک نشست اعتراضی در 4 مهر حکایت دارد. این نشست روز شنبه از ساعت ۹ صبح تا چهار بعدازظهر در کلیسای "ریورساید" نیویورک و با سخنرانی عبدالکریم سروش، حمید دهباشی و اکبر گنجی برگزار خواهد شد.
هزاران ندا در نیویورک
از سوی دیگر گزارش ها از برنامه ریزی برای برگزاری یک نشست اعتراضی در 4 مهر حکایت دارد. این نشست روز شنبه از ساعت ۹ صبح تا چهار بعدازظهر در کلیسای "ریورساید" نیویورک و با سخنرانی عبدالکریم سروش، حمید دهباشی و اکبر گنجی برگزار خواهد شد.
هزاران ندا در نیویورک
گروه "رای من کجاست؟ نیویورک" نیزیکی دیگراز سازماندهندگان تجمعات اعتراضی در نیویورک است که معترضان را به حضور در تجمعی اعتراضی نسبت به "جنایات اخیر و نقض حقوق بشر و شهروندی در ایران" دعوت کرده است.این گروه در وب سایت خود از "درخواست از جامعه جهانی برای حمایت از حقوق بشر در ایران و رد سیاستهای نظامیگرایانه در قبال ایران و اعلام انزجار از شکنجه، کشتار و تجاوز معترضان به نتایج انتخابات اخیر" به عنوان پیام و اهداف حرکت اعتراضی خود یاد کرده است.تجمع در مقابل مقر سازمان ملل و برافراشتن طومار سبزی که پیش از این در محوطه برج ایفل پاریس به نمایش گذاشته بود در امتداد پل تاریخی بروکلین از دیگر برنامه های اعتراضی ایرانیان، نسبت به حضور احمدی نژاد در سازمان ملل است.رضا دقتی، عکاس سرشناس ایرانی نیز از اجرای یک کار تصویری گروهی در برابر دفتر سازمان ملل متحدخبر داده و اعلام کرده است که در برنامه نیویورک، هزار نفر همزمان یک تصویر از ندا را به دست خواهند گرفت که نمادی همبستگی با اعتراضات در ایران است.این اقدامات در حالی صورت می گیرد که طی روزهای گذشته فراخوان های متعددی برای حضور و اعتراض به سفر رئیس جمهور برآمده از کودتای انتخاباتی در وب سایت ها، وبلاگ ها و پایگاههای اجتماعی منتشر شده است.
رویارویی اوباما و احمدی نژاد
رویارویی اوباما و احمدی نژاد
از سوی دیگر روزنامه نیویورک تایمز خبر داده است. به هنگام حضور محمود احمدی نژاد در اجلاس امسال مجمع عمومی، مقامات آمریکایی تلاش دارند به هرقیمتی از رویارو شدن و نزدیکی چهره به چهره اوباما و احمدی نژاد جمهور جلوگیری کنند.اوباما در زمان تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود حاضر است با مقامات ایرانی به طور مستقیم گفتگو کند، اما اکنون مقامات کاخ سفید می گویند با دیدن رفتار حکومت ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و طرز مقابله و سرکوب معترضان به نتیجه آن انتخابات، عاقلانه نیست که باراک اوباما به احمدی نژاد نزدیک شود و حتی یک دست دادن رسـمی یا یک لبخند نیز می تواند آقای اوباما را زیر فشار سیاسی قرار دهد.
*****
از میان ایمیل های رسیده تا این لحظه (2:15 بامداد)
تاثیر اتفاقات ایران بر شیعیان منطقه: نقش بر آب شدن رویای"جمهوری اسلامی"
محمد تهوری:
تاثیر حوادث پس از انتخابات ایران، اگرچه بیشتر از زاویه داخلی به بحث و نظر گذاشته شده، اما این به معنای کم اهمیت بودن تاثیرات منطقه ای این رویداد نیست. نظام جمهوری اسلامی که همواره کوشیده سیاست خارجی خود را بر پایه هژمونی اش در منطقه خاورمیانه و گسترش نفوذ ایدئولوژیک خود در آفریقا، اروپا و آمریکای جنوبی تنظیم کند، به یکباره خود را در وضعیتی عریان در برابر ناظران منطقه ای و جهانی می بیند.
تاثیر حوادث پس از انتخابات ایران، اگرچه بیشتر از زاویه داخلی به بحث و نظر گذاشته شده، اما این به معنای کم اهمیت بودن تاثیرات منطقه ای این رویداد نیست. نظام جمهوری اسلامی که همواره کوشیده سیاست خارجی خود را بر پایه هژمونی اش در منطقه خاورمیانه و گسترش نفوذ ایدئولوژیک خود در آفریقا، اروپا و آمریکای جنوبی تنظیم کند، به یکباره خود را در وضعیتی عریان در برابر ناظران منطقه ای و جهانی می بیند.
اینگونه است که آیت الله خامنه ای در روز 4 شهریور در دیدار با دانشجویان بسیجی اعتراف می کند که حوادث اخیر آبروی نظام را برده است. آیت الله خامنه ای به درستی دریافته بود که ممکن است بتواند با قدرت اسلحه مخالفان را آرام و با استفاده از دستگاه تبلیغات دولتی جنایت های نظام را پنهان کند، ولی نمی تواند آبروی رفته اش در خارج مرزها را برگرداند. اینگونه بود که وی درواقع اعتراف کرد مساله اصلی هتک آبروی نظام است نه حوادث کهریزک و کوی دانشگاه، که ظاهرا این نوع حوادث را با جابجایی چند مجری می توان جبران کرد.اما ظاهرا نگرانی آیت الله خامنه ای به خاطر هتک آبروی نظام در پیشگاه مردم خود یا در نزد دنیای غرب نیست، بلکه او نگران چهره خدشه دار شده اش در میان مسلمانان منطقه خلاورمیانه و آفریقاست که در تمام سالهای پس از اننقلاب، در رویای داشتن حکومتی از نوع "حکومت علوی" ایران بوده اند.کارشناسان عرب معتقدند جمهوری اسلامی اینک با تصویری که از حکومت شیعه به دنیای اسلام ارائه کرده، نه تنها تلاش های قبلی برای تکمیل هلال شیعی در خاورمیانه و تقویت احزاب و گروههای شیعه در کشورهای منطقه را برباد رفته می بیند، که گروههای شیعه کشورهای همسایه را در وضعیت متزلزل قرار داده است."
پس از انتخابات هژمونی جمهوری اسلامی فرو ریخت
کویت از جمله کشورهای همسایه است که جمعیت شیعه قابل توجهی دارد. حدود یک چهارم جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل می دهند. در تمام سالهای بعد از انقلاب اکثریت شیعیان کویت، متاثر از رژیم جمهوری اسلامی و بهرمند از کمک های آیت الله خامنه ای بودند . اما امروز فضا به گونه ای دیگر رقم خورده است.
حمد البلوشی دانشجوی دکترای رشته روابط بین الملل مدرسه فلتچر دانشگاه تافتس در گفتگویی با "جرس" فضای جامعه شیعیان کویت را اینگونه تشریح می کند: "تا پیش از انتخابات ایران، شیعیان کویت که اکثریتی متعلق به حزب الله کویت را تشکیل می دهند، به شدت مرید آیت الله خامنه ای و مجذوب حکومت جمهوری اسلامی بودند. لذا همواره در قیاس دولت کویت با رژیم جمهوری اسلامی، می کوشیدند برتری رژیم ایران را به رخ بکشند. تمام انتقادات و مخالفت های آنان با دولت کویت، ریشه در علاقه آنها به دولت ایران داشت. در جمع شیعیان کسی جرات نمی کرد انتقادی از ایران بر زبان جاری کند. آنها آیت الله خامنه ای را پاک و منزه و مظهر عدالت می شناختند."
او که خود از شیعیان کویت به شمار می رود، می افزاید: "اتفاقات اخیر ایران و انتشار اخبار مربوط به قتل جوانان، تجاوز به پسران و دختران بازداشت شده، ضرب و جرح مردم در خیابانها و... به یکباره هژمونی جمهوری اسلامی را فرو ریخت." او معتقد است هنوز هستند شیعیانی که آیت الله خامنه ای را در این حوادث برحق می دانند ولی فضای شیعیان به کلی به هم ریخته و اکثریت آنها را به انزوا کشانده، هرچند در این زمینه تشدید نزاع های شیعه و سنی در داخل کشور نیز دخیل بوده است.
حمد می گوید: شیعیان منتقد دولت کویت و حامی دولت ایران، دیگر به خود اجازه نمی دهند از دولت کویت انتقاد کنند. حس همکاری با دولت کویت در میان شیعیان افزایش یافته است. چراکه آنها دریافته اند که دیگر حرف و ادعایشان در جامعه کویت پذیرفتنی نیست و نمی توانند از ولایت فقیه دیگر حمایت کنند."
او می افزاید:" بسیاری از منتقدان و مخالفان حکومت، که نسبت به همکاری با دولت انتقاد داشتند، امروز پذیرفته اند که رویای داشتن حکومتی همچون آنچه در ایران بر سر قدرت است سرابی بیش نیست."به گفته حمد در اعتراض های مردمی علیه دولت ایران در برابر سفارت ایران در این کشور که بعد از حوادث اخیر رخ داد، جمع محدودی از ایرانیان مقیم کویت و با نشان سبز حضور داشتند، ولی اهمیت آن از این رو بود که پیش از این به علت حمایت سرسختانه شیعیان از رژیم ایران، کسی جرات انتقاد از دولت ایران و شخص آیت الله خامنه ای را نداشت. هرچند اقلیتی از شیعیان کویت نیز همیشه منتقد رژیم ایران بوده اند.
حمد می گوید هنوز معلوم نیست آیا خمس و زکات اقلیتی از شیعیان کویت که به حساب آیت الله خامنه ای واریز می شد، کماکان واریز خواهد شد یا نه؟ ولی آنچه روشن است اینکه، آیت الله خامنه ای باید برای پس گرفتن جایگاه خود در میان شیعیان، چهره اش را ترمیم کند."
هتک آبروی نظام" که آیت الله خامنه ای به آن معترف است، محدود به کویت و لبنان و... نیست. آنچه رژیم جمهوری اسلامی در هنگام صدور دستور آتش گشودن به روی مردم به آن بی توجهی کرد، قدرت غیر قابل کنترل رسانه ها و تکنولوژی های نوین اطلاع رسانی است که در اندک زمانی پس از وقوع حادثه آن را در مقابل دیدگان جهانیان قرار خواهد داد.
اینگونه است که علامه امین، روحانی برجسته لبنانی، در گفتگوی چند روز پیش خود با "جرس" فصل جدید حیات سیاسی در ایران را اینگونه تعریف می کند: "حوادث اخیر ولایت فقیه را از آسمان به زمین کشاند و مردم ایران هم به دنیا نشان دادند که رهبری را غیر قابل انتقاد نمی دانند و با بلند کردن صدای اعتراض شان گفتند که این نوع حکومت ربطی به شیعه ندارد".
*****
آذر منصوری قائم مقام دبیر کل حزب مشارکت ایران اسلامی بازداشت شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب مشارکت ایران اسلامی ، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت و قائم مقام او ساعاتی پیش (حدود ساعت 11 شب گذشته) در منزل خواهرش بازداشت شد.
بنا بر این گزارش خانم منصوری شب گذشته به هنگام بازگشت از منزل خواهرش در خیابان متوقف و بازداشت شده است. بازداشت کنندگان از ادارۀ اطلاعات ورامین بوده اند و وی را پس از بازرسی منزل به ادارۀ اطلاعات برده و صبح امروز به تهران منتقل کرده اند. دختر خواهر خانم منصوری نیز که به همراه وی بازداشت شده بود قرار است امشب آزاد شود.
بازداشت آذر منصوری در حالی است که از اولین ساعات شب برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن تعداد زیادی از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی و همچنین دبیر کل این حزب دستگیر و تا کنون که نزدیک به صد روز از آن می گذرد همچنان در بازداشت به سر می برند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب مشارکت ایران اسلامی ، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت و قائم مقام او ساعاتی پیش (حدود ساعت 11 شب گذشته) در منزل خواهرش بازداشت شد.
بنا بر این گزارش خانم منصوری شب گذشته به هنگام بازگشت از منزل خواهرش در خیابان متوقف و بازداشت شده است. بازداشت کنندگان از ادارۀ اطلاعات ورامین بوده اند و وی را پس از بازرسی منزل به ادارۀ اطلاعات برده و صبح امروز به تهران منتقل کرده اند. دختر خواهر خانم منصوری نیز که به همراه وی بازداشت شده بود قرار است امشب آزاد شود.
بازداشت آذر منصوری در حالی است که از اولین ساعات شب برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن تعداد زیادی از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی و همچنین دبیر کل این حزب دستگیر و تا کنون که نزدیک به صد روز از آن می گذرد همچنان در بازداشت به سر می برند.
*****
رئيس سازمان انرژي اتمي خبر داد
برگزاري مانورهاي ادواري براي حفاظت از تاسيسات هسته يي
رئيس سازمان انرژي اتمي ضمن ابراز اطمينان در خصوص راه اندازي نيروگاه بوشهر از برگزاري مانورها ادواري براي حفاظت از تاسيسات هسته يي خبر داد. علي اکبر صالحي ديروز در اولين نشست خبري اش پس از انتصاب به اين سمت همچنين درباره برخي تهديدات نظامي نسبت به تاسيسات هسته يي کشور گفت؛ تهديدي نسبت به تاسيسات هسته يي وجود ندارد و درباره آنچه از سوي اسرائيل مطرح مي شود بايد گفت اين رژيم در موقعيتي نيست که دست به چنين کاري بزند. وي افزود؛ ما در آژانس هم اعلام کرديم ايران اقدامات پيشگيرانه يي را درباره هرگونه تهديد به تاسيساتش انجام داده است که از حيث پدافند غيرعامل و هوايي از منابع انساني و تجهيزات ما حفاظت کامل مي کند. به گزارش ايسنا صالحي سپس اظهار داشت؛ در حال حاضر مانورهاي ادواري نيز در حفاظت از تاسيسات نيز صورت مي گيرد. شايد در آينده شرح بيشتري را از اقداماتي که در اين باره انجام مي شود، بتوانيم به مردم ارائه کنيم، اما اطمينان مي دهم که ايران با وجود آنکه هر تهديدي را جدي مي گيرد اما هيچ اتفاقي در اين باره نسبت به تاسيسات هسته يي مان نخواهد افتاد. وي همچنين در مورد در شرف انجام بودن تست 250 اتمسفر نيروگاه بوشهر خبر داد و گفت؛ نگاه ما به روسيه بر اساس انصاف است و اين طور نيست که نگاه خاصي به روسيه داشته باشيم. صالحي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه نگاه شما به روسيه خوشبينانه است در حالي که نيروگاه بوشهر پس از سال ها هنوز به نتيجه نرسيده است و سه سال است که به طور پي در پي زمان راه اندازي به تعويق مي افتد با بيان اينکه نيروگاه بوشهر يکي از ويژه ترين نيروگاه هاي جهان است، اظهار کرد؛ تلفيق دو تکنولوژي شرقي و غربي در ساخت نيروگاه بوشهر اين نيروگاه را با مشکلاتي در ساخت مواجه کرد و آن را به امري پيچيده تبديل کرد. شايد اگر نيروگاه جديدي مي ساختيم، زودتر به نتيجه مي رسيديم. وي تاکيد کرد؛ اما از اينکه اين راه (ساخت و تکميل نيروگاه بوشهر توسط روس ها) را پيموده ايم، خوشحاليم. ما در اين مسير اطلاعات و توانايي هاي فراواني به دست آورده ايم و وقوف بيشتري به جزييات اين فناوري پيدا کرده ايم. ممکن است تاخير زماني صورت گرفته اما در مقابل، دستاوردهاي قابل توجهي از حيث فناوري داشته ايم. صالحي گفت؛ بين زود راه اندازي کردن و از طرفي راه اندازي ايمن نيروگاه و اطمينان بخش بودن آن ما دومي را انتخاب مي کنيم. صالحي بدون اشاره به اينکه نيروگاه بوشهر از زمان راه اندازي اش طبق قرارداد و حتي بيشتر، چندين سال است که به تاخير افتاده، در ادامه گفت؛ البته اين به معناي آن نيست که از سرعت عمل مان در راه اندازي بکاهيم، اما نيروگاه ايمن و مطمئن براي ما امتياز اول است. خوشبختانه ديگر کار عمده يي در پيش نيست و فقط در حال تست هاي مختلف هستيم که البته اين تست ها مهم هستند.
رئيس سازمان انرژي اتمي خبر داد
برگزاري مانورهاي ادواري براي حفاظت از تاسيسات هسته يي
رئيس سازمان انرژي اتمي ضمن ابراز اطمينان در خصوص راه اندازي نيروگاه بوشهر از برگزاري مانورها ادواري براي حفاظت از تاسيسات هسته يي خبر داد. علي اکبر صالحي ديروز در اولين نشست خبري اش پس از انتصاب به اين سمت همچنين درباره برخي تهديدات نظامي نسبت به تاسيسات هسته يي کشور گفت؛ تهديدي نسبت به تاسيسات هسته يي وجود ندارد و درباره آنچه از سوي اسرائيل مطرح مي شود بايد گفت اين رژيم در موقعيتي نيست که دست به چنين کاري بزند. وي افزود؛ ما در آژانس هم اعلام کرديم ايران اقدامات پيشگيرانه يي را درباره هرگونه تهديد به تاسيساتش انجام داده است که از حيث پدافند غيرعامل و هوايي از منابع انساني و تجهيزات ما حفاظت کامل مي کند. به گزارش ايسنا صالحي سپس اظهار داشت؛ در حال حاضر مانورهاي ادواري نيز در حفاظت از تاسيسات نيز صورت مي گيرد. شايد در آينده شرح بيشتري را از اقداماتي که در اين باره انجام مي شود، بتوانيم به مردم ارائه کنيم، اما اطمينان مي دهم که ايران با وجود آنکه هر تهديدي را جدي مي گيرد اما هيچ اتفاقي در اين باره نسبت به تاسيسات هسته يي مان نخواهد افتاد. وي همچنين در مورد در شرف انجام بودن تست 250 اتمسفر نيروگاه بوشهر خبر داد و گفت؛ نگاه ما به روسيه بر اساس انصاف است و اين طور نيست که نگاه خاصي به روسيه داشته باشيم. صالحي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه نگاه شما به روسيه خوشبينانه است در حالي که نيروگاه بوشهر پس از سال ها هنوز به نتيجه نرسيده است و سه سال است که به طور پي در پي زمان راه اندازي به تعويق مي افتد با بيان اينکه نيروگاه بوشهر يکي از ويژه ترين نيروگاه هاي جهان است، اظهار کرد؛ تلفيق دو تکنولوژي شرقي و غربي در ساخت نيروگاه بوشهر اين نيروگاه را با مشکلاتي در ساخت مواجه کرد و آن را به امري پيچيده تبديل کرد. شايد اگر نيروگاه جديدي مي ساختيم، زودتر به نتيجه مي رسيديم. وي تاکيد کرد؛ اما از اينکه اين راه (ساخت و تکميل نيروگاه بوشهر توسط روس ها) را پيموده ايم، خوشحاليم. ما در اين مسير اطلاعات و توانايي هاي فراواني به دست آورده ايم و وقوف بيشتري به جزييات اين فناوري پيدا کرده ايم. ممکن است تاخير زماني صورت گرفته اما در مقابل، دستاوردهاي قابل توجهي از حيث فناوري داشته ايم. صالحي گفت؛ بين زود راه اندازي کردن و از طرفي راه اندازي ايمن نيروگاه و اطمينان بخش بودن آن ما دومي را انتخاب مي کنيم. صالحي بدون اشاره به اينکه نيروگاه بوشهر از زمان راه اندازي اش طبق قرارداد و حتي بيشتر، چندين سال است که به تاخير افتاده، در ادامه گفت؛ البته اين به معناي آن نيست که از سرعت عمل مان در راه اندازي بکاهيم، اما نيروگاه ايمن و مطمئن براي ما امتياز اول است. خوشبختانه ديگر کار عمده يي در پيش نيست و فقط در حال تست هاي مختلف هستيم که البته اين تست ها مهم هستند.
ساخت نسل جديد سانتريفوژ
صالحي ادامه داد؛ ما از اين به بعد روي تحقيق و توسعه تمرکز مي کنيم تا توليدات. ما در حال حاضر نسل هاي جديد سانتريفوژ را ساخته ايم و الان در زنجيره هاي 10تايي و بيشتر اين سانتريفوژها در حال تست شدن هستند و اخبار مسرت بخشي در آينده خواهيم شنيد. اين سانتريفوژهاي پيشرفته قدرت جداکنندگي شان بالاي پنج است و اميدواريم به طرف عدد 10 برويم و اين قابل دسترسي است بنابراين تمرکزمان را روي تحقيق و توسعه بيشتر مي کنيم. او همچنين از تهيه و تدوين قانون فراگير انرژي اتمي از سوي سازمان انرژي اتمي خبر داد و گفت؛ اين قانون براي ارائه به مجلس و دولت آماده شده است.
*****
فردا از مقابل تالار وحدت
پيکر پرويز مشکاتيان تشييع مي شود
پيکر زنده ياد پرويز مشکاتيان نوازنده برجسته سنتور و آهنگساز، روز پنجشنبه دوم مهرماه از مقابل تالار وحدت تشييع مي شود. پيکر مشکاتيان پس از تشييع در زادگاهش نيشابور خاکسپاري خواهد شد.
فردا از مقابل تالار وحدت
پيکر پرويز مشکاتيان تشييع مي شود
پيکر زنده ياد پرويز مشکاتيان نوازنده برجسته سنتور و آهنگساز، روز پنجشنبه دوم مهرماه از مقابل تالار وحدت تشييع مي شود. پيکر مشکاتيان پس از تشييع در زادگاهش نيشابور خاکسپاري خواهد شد.
حميدرضا نوربخش دوست و همکار پرويز مشکاتيان با اعلام اين خبر گفت؛ «بر اساس تصميم خانواده مشکاتيان به احتمال بسيار زياد پيکر پرويز در شهر نيشابور به خاک سپرده مي شود ولي اين احتمال هست که تا روز پنجشنبه نظر خانواده او براي انتقال به قطعه هنرمندان بهشت زهرا تغيير کند.» پس از درگذشت پرويز مشکاتيان، محمدرضا شجريان و گروه شهناز که در خارج از کشور تور کنسرت هاي اروپايي خود را برگزار مي کنند، شب درگذشت مشکاتيان و در اجراي پاريس، به ياد پرويز مشکاتيان يک دقيقه سکوت اعلام کردند. به گزارش ايسنا کنسرت شب دوشنبه محمدرضا شجريان و گروه شهناز در پاريس تنها چند ساعت بعد از درگذشت زنده ياد پرويز مشکاتيان برگزار شد و به ياد اين هنرمند، اعضاي گروه يک دقيقه سکوت کردند.
مشکاتيان از سال 58 تا سال 67 با محمدرضا شجريان همکاري داشت که نتيجه اين همکاري، آثار ماندگاري همچون «بيداد»، «آستان جانان»، «سًرٌ عشق»، «نوا» و «دستان» بود. حميد متبسم که سابقه همکاري با مشکاتيان را در گروه عارف دارد، در يادداشتي کوتاه که در سايت خبري «فرهنگ و آهنگ» منتشر شده نوشته است؛ «براي من او هرگز نمي ميرد... براي او که سپيدي زودرس مويش نشان درد موسيقي ما بود، اشک ناچيز است که بريزم، همين بس که چشم ببندم و در آغوش چکادش با او باشم هر آن کجا که بود و به هر کجا که رفت.
او که در بهار عمرش با شيدايي و شورانگيز به چمنزار آمد، زندگي اش خزان ندارد.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
همزمان با اغاز سال تحصیلی
اسلامی کردن دانشگاهها به کمک افسران جوان
بهرام رفیعی
پس از انتقادات آیت الله خامنه ای در مورد اسلامی نبودن دانشگاه ها و افزایش دانشجویان رشته های علوم انسانی در کشور، اظهارات و اقدامات دنباله دار برخی نمایندگان مجلس و وزیر جدید علوم حکایت از اجرایی شدن طرح "اسلامی کردن" دانشگاه ها در آغاز سال تحصیلی جدید دارد.
در همین ارتباط روز گذشته کامران دانشجو وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد با تاکید بر اینکه "گسترش فضای اسلامی، معنوی و اخلاقی در دانشگاه ها یک ضرورت است"، گفت: "تلاش براي ايجاد دانشگاه ارزشمدار هيچگونه منافاتي با تلاش همه جانبه براي کسب دستاوردهاي علمي و پژوهشي و فناوري نوين ندارد بلکه صرفاً جهت گيريهاي علمي و آموزشي را هدفمند مي سازد."
کامران دانشجو همچنین به اظهار نظری درباره اساتید دانشگاه ها پرداخته و افزود: "اگر اساتيد دانشگاه علاوه بر وظيفه تدريس به تعامل بيشتر با دانشجويان بر اساس اخلاق و رفتار ديني بپردازند مي توانند فضاي فرهنگي دانشگاه را متحول نمايند."
این در حالیست که نایب رییس کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز روز دوشنبه در اظهاراتی مشابه اعلام کرده بود "مسئله اسلامی کردن دانشگاه ها با شعار دادن حل نمی شود بلکه اعضای هیات علمی در دانشگاهها و محتوای کتب درسی باید مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود آیا بر اساس متون اسلامی و همزمان با طرح اسلامی شدن پیش می رویم یا خیر."
طیبه صفایی همچنین با تاکید بر لزوم تغییر کتب درسی دانشگاه ها گفته بود: "در حال حاضر باید دغدغه جامعه دانشگاهی باورپذیری طرح اسلامی کردن دانشگاهها باشد. در این راستا امیدوارم با برنامه ریزی شورای عالی انقلاب، بازسازی و تحولات اساسی در سرفصل های کتب درسی صورت گیرد."
وی همچنین با انتقاد از انتخاب اساتید دانشگاه ها و کتب درسی، شرایط موجود در دانشگاه ها را نامناسب خوانده و خطاب به کامران دانشجو گفته بود: "در حال حاضر هر استادی با توجه به سلیقه خود، محتوا و سرفصل دروس را تغییر می دهد و هیچگونه نظارتی هم بر روی این مسئله انجام نمی شود. امیدوارم وزیر جدید علوم به شعارها و وعده های خود در این زمینه عمل کند."
نایب رییس کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس همچنین با اشاره به پیگیری طرح اسلامی کردن دانشگاه ها از سوی مجلس گفته بود: "کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در دولت نهم و دهم به شدت پیگیر این طرح بوده و یکی از سئوالهای اصلی از وزرای پیشنهادی وزارت علوم برنامه های آنها برای اجرای این طرح بوده است."
اما این همه اظهارات و گفته ها درباره طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در چند روز اخیر و در آستانه بازگشایی دانشگاه نیست، چرا که همزمان فرمانده سابق سپاه پاسداران هم از اولین قدم هادر راستای اسلامی کردن دانشگاه ها و کتب دانشگاهی خبرداد.
يحيي رحیم صفوي، دستيار و مشاور عالي آیت الله خامنه ای در همین باره گفت: "با همت شوراي اسلامي شدن دانشگاه ها و وزارت علوم، درسي تحت عنوان «آشنايي با دفاع مقدس» در وزارت علوم تصويب شد."
وی در ادامه اظهاراتش خطاب به تهیه کنندگان این کتاب که از امسال به عنوان یکی از دروس عمومی در دانشگاه ها تدریس خواهد شد گفت: "اميدوارم دفتر ادبيات و هنر مقاومت به غير از کارهاي بزرگي که در رابطه با دفاع مقدس انجام مي دهد، متناسب با مسائل جديدي که در کشور رخ مي دهد و بطور خاص موضوع تهديد و جنگ نرم، نسبت به انجام امور پژوهشي و انتشار آن اقدام نمايد."
وزیر علوم؛ انتظار و توانایی اسلامی کردن
این اظهارات درباره اسلامی کردن دانشگاه ها در حالی مطرح می شود که برخی ازنمایندگان مجلس نیز درباره توانایی های کامران دانشجو برای اسلامی کردن دانشگاه ها سخن گفته اند.
در همین ارتباط غلامعلی حداد عادل در ابتدای روی کار آمدن وزیر جدید علوم گفت: "اسلامي کردن دانشگاه ها يک انتظار مهم از وزير علوم جديد است که امیدوارم با کمک حوزه هاي علميه و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اين وزارتخانه بزودی محقق شود."
رییس کمسیون فرهنگی مجلس در مراسم معارفه کامران دانشجو همچنین تاکید کرد که: "علاوه بر اسلامي کردن دانشگاه ها، وضعيت دانشگاه آزاد در کنار وزارت علوم نیز مسئله اي است که بايد حل شود."
حل مسئله کنکور، مشخص کردن جايگاه سياست در دانشگاه ها، تغییر وضعيت علوم انساني در دانشگاه ها، پرداختن به مسائل فرهنگي و بخصوص اخلاقي و تربيتي در دانشگاه ها و حل مسئله بومي گزيني از ديگر توصيه هاي حداد عادل به کامران دانشجو بود.
در کنار این اظهارات حدادعادل اما علی مطهری دیگرنماینده اصولگرای مجلس نیز درباره شخص وزیر جدید علوم و توانایی های وی گفت: "کامران دانشجو نگاه درستی به اسلامی کردن دانشگاه ها، هدف دانشگاه و نفی نگاه غربی به دانشگاه و اینکه هدف دانشگاه انسان سازی است، دارد."
این نماینده مجلس همچنین تاکید کرد که: "توجه به فضاي فرهنگي دانشگاهها موضوع ديگري است كه اگر فضاي فرهنگي دانشگاهها مساعد نباشد همه تلاشها بيفايده خواهد بود يعني با كتابهاي درسي درست و بهترين اساتيد اگر فضاي فرهنگي مناسبي در دانشگاهها حاكم نباشد به هدفمان كه انسانسازي است نخواهيم رسيد كه آقاي دانشجو نسبت به اين موضوع هم توجه خوبي دارد."
اسلامی کردن با نگاه پادگانی
هرچند بحث و طرح "اسلامی شدن" دانشگاه ها همواره در جمهوری اسلامی مطرح بوده اما موضوع "اسلامی کردن" دانشگاه های کشور مساله ای است که از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد شکل جدی به خود گرفته و پس از انتقادات آیت الله خامنه ای رهبر نظام اسلامی ایران شتاب بیشتری یافته است.
در همین باره پس از اظهارات آیت الله خامنه ای که گفته بود "بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادی گری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد" بحث اسلامی کردن دانشگاه ها در آستانه بازگشایی دانشگاه ها در دستور ستادی وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخی دیگر از سازمانها و نهادهای مربوطه قرار گرفت.
به همین دلیل در پی سخنان آیت الله خامنه ای، شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پژوهشگاه علوم انسانی ماموریت داد تا خواسته های رهبر ایران راپیگیری کند.
حمید رضا آیت اللهی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی نیز پس از دریافت این ماموریت با تاکید بر تغییر کتب و سرفصل های دروس دانشگاهی گفت: "بسیاری از سرفصل های موجود و منابع مورد استفاده در این سرفصل ها بیش از بیست سال است بدون هیچگونه بازنگری و تغییر، دست استادان را برای تحول و رشد درس ها و متون درسی بسته است."
اما این همه ماجرای "اسلامی کردن" دانشگاهها نیست چرا که آیت الله خامنه ای در دیدار خود با تعدادی از دانشگاهیان، استادان دانشگاه را "فرماندهان جبهه جنگ نرم" و دانشجويان را "افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم" لقب داد و با این اصطلاحات، نگاه پادگانی به دانشگاه را نیز به ماجرای اسلامی کردن دانشگاه ها افزود.
پس از همین اظهارات بود که روز گذشته وزیر جدید علوم نیز در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی دانشگاهیان را با همین عنوان مورد خطاب قرارداد و گفت: "اساتيد و دانشجويان به عنوان فرماندهان و افسران جوان در مقطع كنوني و در اين جنگ نرم وارد صحنه شوند و با روشنبيني و روشنگري خود، پيشتاز دفاع از كيان و منافع ملي كشور خويش باشند."
وی در همین پیام خود با بکاربردن یک آیه قرآن تاکید کرد که "واضح است که علم و معرفت في حد ذاته مطلوب و ارزشمند است، اما همين اکسير دانايي در قلوب شيطاني، آتش برميافروزد و فتنه برميانگيزد."
اسلامی کردن دانشگاهها به کمک افسران جوان
بهرام رفیعی
پس از انتقادات آیت الله خامنه ای در مورد اسلامی نبودن دانشگاه ها و افزایش دانشجویان رشته های علوم انسانی در کشور، اظهارات و اقدامات دنباله دار برخی نمایندگان مجلس و وزیر جدید علوم حکایت از اجرایی شدن طرح "اسلامی کردن" دانشگاه ها در آغاز سال تحصیلی جدید دارد.
در همین ارتباط روز گذشته کامران دانشجو وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد با تاکید بر اینکه "گسترش فضای اسلامی، معنوی و اخلاقی در دانشگاه ها یک ضرورت است"، گفت: "تلاش براي ايجاد دانشگاه ارزشمدار هيچگونه منافاتي با تلاش همه جانبه براي کسب دستاوردهاي علمي و پژوهشي و فناوري نوين ندارد بلکه صرفاً جهت گيريهاي علمي و آموزشي را هدفمند مي سازد."
کامران دانشجو همچنین به اظهار نظری درباره اساتید دانشگاه ها پرداخته و افزود: "اگر اساتيد دانشگاه علاوه بر وظيفه تدريس به تعامل بيشتر با دانشجويان بر اساس اخلاق و رفتار ديني بپردازند مي توانند فضاي فرهنگي دانشگاه را متحول نمايند."
این در حالیست که نایب رییس کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز روز دوشنبه در اظهاراتی مشابه اعلام کرده بود "مسئله اسلامی کردن دانشگاه ها با شعار دادن حل نمی شود بلکه اعضای هیات علمی در دانشگاهها و محتوای کتب درسی باید مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود آیا بر اساس متون اسلامی و همزمان با طرح اسلامی شدن پیش می رویم یا خیر."
طیبه صفایی همچنین با تاکید بر لزوم تغییر کتب درسی دانشگاه ها گفته بود: "در حال حاضر باید دغدغه جامعه دانشگاهی باورپذیری طرح اسلامی کردن دانشگاهها باشد. در این راستا امیدوارم با برنامه ریزی شورای عالی انقلاب، بازسازی و تحولات اساسی در سرفصل های کتب درسی صورت گیرد."
وی همچنین با انتقاد از انتخاب اساتید دانشگاه ها و کتب درسی، شرایط موجود در دانشگاه ها را نامناسب خوانده و خطاب به کامران دانشجو گفته بود: "در حال حاضر هر استادی با توجه به سلیقه خود، محتوا و سرفصل دروس را تغییر می دهد و هیچگونه نظارتی هم بر روی این مسئله انجام نمی شود. امیدوارم وزیر جدید علوم به شعارها و وعده های خود در این زمینه عمل کند."
نایب رییس کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس همچنین با اشاره به پیگیری طرح اسلامی کردن دانشگاه ها از سوی مجلس گفته بود: "کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در دولت نهم و دهم به شدت پیگیر این طرح بوده و یکی از سئوالهای اصلی از وزرای پیشنهادی وزارت علوم برنامه های آنها برای اجرای این طرح بوده است."
اما این همه اظهارات و گفته ها درباره طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در چند روز اخیر و در آستانه بازگشایی دانشگاه نیست، چرا که همزمان فرمانده سابق سپاه پاسداران هم از اولین قدم هادر راستای اسلامی کردن دانشگاه ها و کتب دانشگاهی خبرداد.
يحيي رحیم صفوي، دستيار و مشاور عالي آیت الله خامنه ای در همین باره گفت: "با همت شوراي اسلامي شدن دانشگاه ها و وزارت علوم، درسي تحت عنوان «آشنايي با دفاع مقدس» در وزارت علوم تصويب شد."
وی در ادامه اظهاراتش خطاب به تهیه کنندگان این کتاب که از امسال به عنوان یکی از دروس عمومی در دانشگاه ها تدریس خواهد شد گفت: "اميدوارم دفتر ادبيات و هنر مقاومت به غير از کارهاي بزرگي که در رابطه با دفاع مقدس انجام مي دهد، متناسب با مسائل جديدي که در کشور رخ مي دهد و بطور خاص موضوع تهديد و جنگ نرم، نسبت به انجام امور پژوهشي و انتشار آن اقدام نمايد."
وزیر علوم؛ انتظار و توانایی اسلامی کردن
این اظهارات درباره اسلامی کردن دانشگاه ها در حالی مطرح می شود که برخی ازنمایندگان مجلس نیز درباره توانایی های کامران دانشجو برای اسلامی کردن دانشگاه ها سخن گفته اند.
در همین ارتباط غلامعلی حداد عادل در ابتدای روی کار آمدن وزیر جدید علوم گفت: "اسلامي کردن دانشگاه ها يک انتظار مهم از وزير علوم جديد است که امیدوارم با کمک حوزه هاي علميه و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اين وزارتخانه بزودی محقق شود."
رییس کمسیون فرهنگی مجلس در مراسم معارفه کامران دانشجو همچنین تاکید کرد که: "علاوه بر اسلامي کردن دانشگاه ها، وضعيت دانشگاه آزاد در کنار وزارت علوم نیز مسئله اي است که بايد حل شود."
حل مسئله کنکور، مشخص کردن جايگاه سياست در دانشگاه ها، تغییر وضعيت علوم انساني در دانشگاه ها، پرداختن به مسائل فرهنگي و بخصوص اخلاقي و تربيتي در دانشگاه ها و حل مسئله بومي گزيني از ديگر توصيه هاي حداد عادل به کامران دانشجو بود.
در کنار این اظهارات حدادعادل اما علی مطهری دیگرنماینده اصولگرای مجلس نیز درباره شخص وزیر جدید علوم و توانایی های وی گفت: "کامران دانشجو نگاه درستی به اسلامی کردن دانشگاه ها، هدف دانشگاه و نفی نگاه غربی به دانشگاه و اینکه هدف دانشگاه انسان سازی است، دارد."
این نماینده مجلس همچنین تاکید کرد که: "توجه به فضاي فرهنگي دانشگاهها موضوع ديگري است كه اگر فضاي فرهنگي دانشگاهها مساعد نباشد همه تلاشها بيفايده خواهد بود يعني با كتابهاي درسي درست و بهترين اساتيد اگر فضاي فرهنگي مناسبي در دانشگاهها حاكم نباشد به هدفمان كه انسانسازي است نخواهيم رسيد كه آقاي دانشجو نسبت به اين موضوع هم توجه خوبي دارد."
اسلامی کردن با نگاه پادگانی
هرچند بحث و طرح "اسلامی شدن" دانشگاه ها همواره در جمهوری اسلامی مطرح بوده اما موضوع "اسلامی کردن" دانشگاه های کشور مساله ای است که از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد شکل جدی به خود گرفته و پس از انتقادات آیت الله خامنه ای رهبر نظام اسلامی ایران شتاب بیشتری یافته است.
در همین باره پس از اظهارات آیت الله خامنه ای که گفته بود "بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادی گری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد" بحث اسلامی کردن دانشگاه ها در آستانه بازگشایی دانشگاه ها در دستور ستادی وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخی دیگر از سازمانها و نهادهای مربوطه قرار گرفت.
به همین دلیل در پی سخنان آیت الله خامنه ای، شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پژوهشگاه علوم انسانی ماموریت داد تا خواسته های رهبر ایران راپیگیری کند.
حمید رضا آیت اللهی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی نیز پس از دریافت این ماموریت با تاکید بر تغییر کتب و سرفصل های دروس دانشگاهی گفت: "بسیاری از سرفصل های موجود و منابع مورد استفاده در این سرفصل ها بیش از بیست سال است بدون هیچگونه بازنگری و تغییر، دست استادان را برای تحول و رشد درس ها و متون درسی بسته است."
اما این همه ماجرای "اسلامی کردن" دانشگاهها نیست چرا که آیت الله خامنه ای در دیدار خود با تعدادی از دانشگاهیان، استادان دانشگاه را "فرماندهان جبهه جنگ نرم" و دانشجويان را "افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم" لقب داد و با این اصطلاحات، نگاه پادگانی به دانشگاه را نیز به ماجرای اسلامی کردن دانشگاه ها افزود.
پس از همین اظهارات بود که روز گذشته وزیر جدید علوم نیز در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی دانشگاهیان را با همین عنوان مورد خطاب قرارداد و گفت: "اساتيد و دانشجويان به عنوان فرماندهان و افسران جوان در مقطع كنوني و در اين جنگ نرم وارد صحنه شوند و با روشنبيني و روشنگري خود، پيشتاز دفاع از كيان و منافع ملي كشور خويش باشند."
وی در همین پیام خود با بکاربردن یک آیه قرآن تاکید کرد که "واضح است که علم و معرفت في حد ذاته مطلوب و ارزشمند است، اما همين اکسير دانايي در قلوب شيطاني، آتش برميافروزد و فتنه برميانگيزد."
*****
بازنگري در تاريخ ايران باستان
تاريخ سازان منتظر امعان نظر آموزش و پرورش نمي مانند
طبق خبري که ديروز خبرگزاري مهر روي خروجي خود قرار داد، رئيس گروه مطالعات تاريخ وزارت آموزش و پرورش اعلام داشته تاريخ نگاري هاي نظامي و پادشاهان از کتب تاريخ مقاطع راهنمايي و متوسطه حذف مي شوند و اين کتاب ها رويکرد فرهنگي و تمدن پرور به خود مي گيرند.وي نمونه تغييرات را حذف پادشاهان و جنگجوياني نظير چنگيزخان يا سلطان محمد خوارزمشاه و جايگزين کردن آنها با چهره هايي چون خواجه نصيرالدين طوسي، زکرياي رازي و ابوعلي سينا دانسته است.
بازنگري در تاريخ ايران باستان
تاريخ سازان منتظر امعان نظر آموزش و پرورش نمي مانند
طبق خبري که ديروز خبرگزاري مهر روي خروجي خود قرار داد، رئيس گروه مطالعات تاريخ وزارت آموزش و پرورش اعلام داشته تاريخ نگاري هاي نظامي و پادشاهان از کتب تاريخ مقاطع راهنمايي و متوسطه حذف مي شوند و اين کتاب ها رويکرد فرهنگي و تمدن پرور به خود مي گيرند.وي نمونه تغييرات را حذف پادشاهان و جنگجوياني نظير چنگيزخان يا سلطان محمد خوارزمشاه و جايگزين کردن آنها با چهره هايي چون خواجه نصيرالدين طوسي، زکرياي رازي و ابوعلي سينا دانسته است.
دور از نظر نيست که اگر کسي به اين گفته ايراد بگيرد، بي درنگ به طرفداري از شاهان بيدادگر و مخالفت با چهره هاي تمدن ساز متهم شود. البته آنچه مورد اعتراض است، حذف نام شاهان از کتاب هاي درسي نيست، زيرا چهره هاي تاريخي - خوب يا بد - براي ماندگاري در تاريخ محتاج امعان نظر وزارت آموزش و پرورش نيستند و تاکنون نيز ثبت نام شان در تاريخ، ناشي از درج در کتب درسي نبوده است بلکه آنچه اسباب نگراني مي شود، غلبه رويکردهاي غيرعلمي در آموزش و پرورش است.
همان گونه که فلسفه و علم و هنر جزيي از تاريخ تمدن هستند، ساختارهاي سياسي و اداري و نظامي نيز جزيي از تمدن هر ملتي به شمار مي آيند. فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سياست مقوله هاي منفک از هم نيستند که بخواهيم بخشي را به سليقه خود کنار بگذاريم و بخش ديگر را به شکل مجرد بررسي کنيم.آن هم در سرزميني مانند ايران که به سبب موقعيت جغرافيايي خود در طول تاريخ محل آمد و شد اقوام و اديان و فرهنگ ها بوده و بسياري از اين آمد و شدها جز در پرتو منازعات سياسي و کشاکش هاي نظامي ميسر نشده است؛ کشاکش هايي که کليت فرهنگ و تمدن ايران را تحت تاثير خويش گرفته است.
به فرض که آمديم و چنگيزخان را به جرم خونخواري از کتب تاريخ حذف کرديم و فقط از چهره هاي علمي و فرهنگي سخن گفتيم، آيا دانش آموز نمي پرسد چرا يکباره فرهنگ ايران در سده هفتم هجري رو به رکود و سستي گذاشت؟ و آيا ناگزير نيستيم در پاسخ او از يورش خانمان سوز مغول سخن بگوييم و پاي چنگيزخان را به ميان بکشيم؟ آيا مي توان از تمدن ايران باستان سخن گفت و يادي از کوروش نکرد؟ آيا اين سلسله ساساني نبود که با تاسيس دانشگاه جندي شاپور چراغ علم در جهان باستان را روشن نگه داشت؟ آيا اين خاندان حکومت گر ساماني نبودند که رستاخيز زبان و ادب فارسي در دوران پس از اسلام را رقم زدند؟ آيا سلجوقيان موسس مدارس نظاميه نبودند که امثال سعدي شيرازي در آن پرورش يافتند؟ آيا بايسنقر ميرزا سومين شاه سلسله تيموري بزرگ ترين خوشنويس زمانه خويش نبود؟ آيا اين صفويه نبودند که از پس قرن ها پيگرد و آزار شيعيان، به تشيع اثني عشري رسميت بخشيدند و به حمايت از بزرگاني چون محقق کرکي، شيخ بهايي و علامه مجلسي برخاستند؟ آيا کمال الدين بهزاد و ميرعماد و عليرضا عباسي در دربار صفويه به خود نباليدند؟ آيا نادرشاه با همه سبعيتي که داشت، دست بيگانگان را از ايران کوتاه نکرد و روس و عثماني را از شمال و غرب ايران نراند؟
اينها چيزي نيست که با عدم درج در کتب درسي از ياد برود. تاريخ سياه و سفيد مردمان را با هم مي بيند و توامان در سينه خويش نگاه مي دارد. چه بيدادگري شاهان باشد، چه فرهنگ پروري ايشان. شايد تنها فايده حذف نام شاهان از کتاب هاي درسي اين است که آيندگان بدانند در مقطعي از تاريخ ايران چه کساني، با چه تفکراتي و با چه سطحي از دانش و خرد، آموزش و پرورش کشور را اداره مي کرده اند.
*****
امروز جلسه 1+5 درباره ايران برگزار مي شود
واکنش ايران به نشست نيويورک
منوچهر متکي وزير خارجه ايران در واکنش به اعلام نشست گروه 1«5 در نيويورک گفت؛ کشورهاي عضو اين گروه و ايران بايد به يک اعتماد جامع الاطراف براي پرداختن به مهم ترين مسائل برسند و مذاکرات را شروع کنند. متکي همچنين در گفت وگو با شبکه العالم در نيويورک تصريح کرد اين موضوع را هم دو روز قبل از سفرش به امريکا، در نشستي با سفيران اروپايي به آنان اعلام کرده است. قرار است امروز نشستي در سطح وزيران ميان پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان درباره موضوع هسته يي ايران برگزار شود.
*****
امروز جلسه 1+5 درباره ايران برگزار مي شود
واکنش ايران به نشست نيويورک
منوچهر متکي وزير خارجه ايران در واکنش به اعلام نشست گروه 1«5 در نيويورک گفت؛ کشورهاي عضو اين گروه و ايران بايد به يک اعتماد جامع الاطراف براي پرداختن به مهم ترين مسائل برسند و مذاکرات را شروع کنند. متکي همچنين در گفت وگو با شبکه العالم در نيويورک تصريح کرد اين موضوع را هم دو روز قبل از سفرش به امريکا، در نشستي با سفيران اروپايي به آنان اعلام کرده است. قرار است امروز نشستي در سطح وزيران ميان پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان درباره موضوع هسته يي ايران برگزار شود.
بنابر اعلام دولت انگليس، ديويد ميليبند وزير خارجه اين کشور رياست نشست امروز را بر عهده دارد. اين نشست قبل از جلسه يي است که بنا است نهم آبان با حضور نمايندگان امريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و چين و همچنين سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي و مذاکره کننده هسته يي ايران برگزار شود. از اين رو برخي مقامات غربي خواستار ارسال پيام جدي از نشست نيويورک به ايران هستند.
ديويد ميليبند نيز در آستانه جلسه نيويورک از تهران خواست با برداشتن گام هاي ملموس نشان دهد اهداف هسته يي کاملاً صلح آميز است. وزير خارجه انگليس با اشاره به اينکه وي قرار است رياست نشست 1«5 در نيويورک را بر عهده داشته باشد، افزود؛ اکنون زمان بسيار مهمي است و وزراي خارجه گروه 1«5 در اين جلسه، به دنبال آماده شدن براي نشست بسيار مهم مديران سياسي گروه هستند.
سخنان ميليبند مشابه سخنان هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا بود که تاکيد داشت ايران بايد از مذاکرات اول اکتبر استفاده کند تا نگراني ها درباره برنامه هسته يي اش را رفع کند، در غير اين صورت با انزواي بيشتر و فشار اقتصادي روبه رو مي شود.
در چنين شرايطي منوچهر متکي که از دوشنبه راهي نيويورک شده است در پاسخ به اين پرسش که شما چه انتظار و پيامي براي نشست روز چهارشنبه شش کشور داريد، به بسته پيشنهادي ايران به اين گروه اشاره کرد و گفت؛ ما بايد به يک اعتماد جامع الاطراف براي پرداختن به مهم ترين مسائل برسيم و مذاکرات را شروع کنيم.
به گزارش ايرنا وي اظهار کرد؛ «تحت اين گفت وگوها بايد به يک دستور کار مشترک برسيم. ما در سلسله مباحثي که در اين بسته پيشنهادي تهيه کرديم اعم از مسائل سياسي، امنيتي، اقتصادي و اجتماعي، بحث هاي بين المللي را آنجا گنجانديم و در سرفصل هاي مباحث بين المللي موضوعات مربوط به هسته يي، عدم اشاعه، نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي بر فعاليت هاي هسته يي در جهان قرار داديم.» وزير خارجه ايران در ادامه گفت؛ «گمان مي کنم اگر تدبير و هوشمندي مناسبي وجود داشته باشد ما مي توانيم اين چارچوب ها را به عنوان بستر بحث قرار دهيم و در واقع در ازاي همکاري هاي سازنده که از گذشته داشته ايم، اعتماد متقابل را از طرف مقابل دريافت کنيم.» در همين حال هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا، گفت وگوي نهم مهر 1«5 با ايران را نقطه عطفي خواند و در عين حال تاکيد کرد اين گروه فقط درباره برنامه هسته يي با ايران مذاکره خواهد کرد.
ايران در بسته پيشنهادي خود به گروه 1«5 به موضوع فعاليت هاي اتمي اش هيچ اشاره يي نکرده و مي گويد در اين خصوص با قدرت هاي بين المللي مذاکره نخواهد کرد. با وجود اين کلينتون گفت ايران مي تواند درباره هر موضوعي که مي خواهد با گروه 1«5 گفت وگو کند اما اين گروه مي خواهد فقط درباره موضوع برنامه اتمي ايران با اين کشور مذاکره کند.
به گزارش بي بي سي هيلاري کلينتون بار ديگر تاکيد کرد ايران با دو گزينه انزواي بيشتر يا بازگشت به جامعه بين المللي روبه روست. کلينتون اين سخنان را در مصاحبه يي با شبکه خبري «پي بي اس» امريکا بيان کرد. سوزان رايس نماينده دائم امريکا در سازمان ملل نيز در آستانه گفت وگوهاي گروه 1«5 با ايران گفت انتخاب هاي پيش روي ايران مشخص هستند.
به گزارش فارس، رايس در مصاحبه يي با روزنامه واشنگتن پست افزود؛ ما در شوراي امنيت و همچنين گروه 1«5 تلاش مي کنيم اطمينان حاصل کنيم ايران انتخاب مشخصي دارد. وي افزود؛ دو مسير وجود دارد؛ يکي اطمينان حاصل کردن درباره نبود ابهام در زمينه ماهيت برنامه هسته يي ايران، رعايت الزامات بين المللي و بازگشت به جمع کشورهاي مسوول. مسير ديگر فشار بيشتر است. هر يک از اعضاي 1«5 اهداف مشترک يکساني دارند. ما راه هاي متفاوتي براي رسيدن به آنها داريم، اما فکر مي کنم همه ما اين پيام را به ايران منتقل مي کنيم.
در کنار اظهارات مقامات امريکايي ابوالفضل ظهره وند مشاور دبير شوراي عالي امنيت ملي گفت؛ بسته پيشنهادشده از سوي جمهوري اسلامي ايران براي مذاکره با گروه 1«5 است و بحث مذاکره با امريکا به تنهايي مطرح نيست. وي در گفت وگو با ايرنا با بيان اين مطلب افزود؛ در بحث ارائه بسته پيشنهادي تهران نبايد خلط مبحث شود، ما اين بسته را به 1«5 ارائه کرديم نه امريکايي ها و حضور و عدم حضور آنها به خودشان مربوط است. سفير سابق ايران در ايتاليا تاکيد کرد؛ ما با ارائه بسته پيشنهادي به گروه 1«5 قصد داريم بر روي چارچوب مذاکرات به توافق برسيم تا در نهايت دو طرف مذاکرات خود را آغاز کنند. اين ديپلمات در پاسخ به سوالي در مورد اينکه امريکايي ها اعلام کرده اند بسته پيشنهادي ايران نگراني هاي آنها را پاسخ نداده است ولي با اين حال با ايران مذاکره مي کنند نيز تصريح کرد؛ مواضع واشنگتن يا لندن به مفهوم موضع 1«5 نيست. بعضي از کشورها ممکن است اعتراضاتي داشته باشند، پيش شرط داشته باشند اما اين موضوع مربوط به خود آنهاست و موضع 1«5 نيست. ابوالفضل ظهره وند گفت؛ آنچه مطرح است اين است که بسته پيشنهادي ايران موضوع مذاکرات خواهد بود و در چارچوب اين بسته پيشنهادي گفت وگوها صورت خواهد گرفت اما ممکن است گروه 1«5 نيز بسته پيشنهادي خود را داشته باشد.
مخالفت کوشنر با تحريم بنزين
از سوي ديگر وزير خارجه فرانسه با اشاره به تهديد برخي کشورهاي غربي مبني بر تحريم بنزين ايران براي افزايش فشار عليه تهران گفت پيامدهاي اين طرح طبقه کم درآمد مردم ايران را هدف قرار مي دهد. به گزارش ايلنا به نقل از نيويورک تايمز، «برنار کوشنر» که براي شرکت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به نيويورک سفر کرده است درباره طرح برخي کشورها براي تحريم بنزين ايران گفت؛ «اين پيشنهاد يکي از گزينه هاي موجود است ولي به هيچ عنوان طرحي نيست که من از آن حمايت کنم.»کوشنر افزود؛ «چنين طرحي مي تواند خطرناک باشد و بايد مطالعات بيشتري درباره آن انجام شود.» وي با اشاره به موضع گيري اخير «ديميتري مدودوف» رئيس جمهوري روسيه که اعمال تحريم عليه ايران را رد نکرده بود، گفت مي توان تحريم هاي ديگري از جمله اعمال محدوديت هاي اقتصادي عليه ايران را روي ميز قرار داد. کوشنر همچنين گفت نمايندگان 1«5 طي چند روز آينده براي فراهم کردن مقدمات مذاکرات اول اکتبر (نهم مهر) با ايران ديدار مي کنند. وي تاکيد کرد؛ «از گفت وگوي مستقيم با ايران استقبال مي کنيم.»
بنا بر اين گزارش، مقام هاي فرانسه پيش از اين اعلام کرده بودند موضع دولت اين کشور در قبال طرح تحريم بنزين ايران هنوز مشخص نيست. اما به رغم اظهارات کوشنر، سفير امريکا در روسيه گفت؛ اگر ايران به تعهدات خود در رابطه با برنامه هسته يي عمل نکند، سازمان ملل مي تواند امکان تحريم بيشتر تهران را بررسي کند.
به گزارش ايسنا، جان بيرلي سفير امريکا در روسيه روز دوشنبه در اجلاس کميته امور بين الملل شوراي فدراسيون (سناي روسيه) افزود؛ اگر در آينده نيز ايران از اتخاذ گامي به سوي جلو امتناع کند و به تعهدات در برابر شوراي امنيت سازمان ملل متحد در رابطه با منع اشاعه تسليحات هسته يي عمل نکند، ضرورت خواهد داشت که امکان تصويب قطعنامه يي حاوي تحريمات مکمل از سوي سازمان ملل متحد بررسي شود. سفير امريکا در فدراسيون روسيه افزود؛ ما همانند سابق نگران برنامه هسته يي ايران هستيم. سفير امريکا در روسيه در حالي از محتمل بودن تشديد تحريم ها عليه تهران خبر داد که قرار است امروز روساي جمهور امريکا و روسيه با يکديگر در نيويورک ديدار و درباره برنامه هسته يي ايران گفت وگو کنند. به گزارش ايلنا به نقل از بي بي سي، گفت وگو درباره برنامه هسته يي ايران، مهم ترين محور گفت وگوهاي «ديميتري مدودوف» رئيس جمهوري روسيه و «باراک اوباما» همتاي امريکايي وي در نيويورک خواهد بود. در اين ديدار تلاش هاي مشترک دو کشور براي کاهش تسليحات هسته يي راهبردي نيز در دستور جلسه گفت وگوها قرار دارد.
رئيس جمهوري امريکا اخيراً طرح سپر دفاع موشکي اين کشور در اروپاي شرقي را لغو و اعلام کرد طرح ديگري را جايگزين آن خواهد کرد. امريکا تصميم دارد سامانه دفاع موشکي پيشرفته متحرک ديگري را طراحي کند که قابليت نصب روي کشتي را دارد. روسيه مخالف طرح موشکي کاخ سفيد بود و توضيحات واشنگتن مبني بر آنکه سپر دفاعي موشکي را براي مواجهه با خطر ايران پيگيري مي کند، نپذيرفت.
*****
اختلاف فاحش آمار فروش نفت بين بانک مرکزي و وزارت نفت
پيدا کنيد 25 ميليارد دلار را
با انتشار آمارهاي بانک مرکزي درباره وضعيت صادرات و واردات ايران در سال هاي گذشته شکاف آمار رسمي در درون دولت بازتر شد. اين شکاف در کسب درآمدهاي نفتي به اوج مي رسد به طوري که تفاوت آماري اعلام شده از سوي بانک مرکزي و وزارت نفت در چهار ساله فعاليت دولت نهم به بيش از 27 ميليارد دلار مي رسد؛ تفاوت رقمي بالا و عجيب و غريب در انتشار آمار از سوي دو منبع رسمي.بنا بر گزارش بانک مرکزي که مرجع اصلي آمار درخصوص حوزه هاي کلان اقتصاد به حساب مي آيد ايران در سال هاي 84 تا 87 حدود 279 ميليارد دلار درآمد از محل فروش نفت و گاز به دست آورده است در حالي که اين رقم از سوي وزارت نفت نزديک به 256 ميليارد دلار اعلام شده است. البته در محاسبات وزارت نفت آمار فروش گاز محاسبه نشده اما کيست که نداند فروش گاز در چهارساله گذشته در بهترين شرايط به دو ميليارد دلار مي رسد زيرا حداکثر توانايي ايران در شرايط کنوني صادرات گاز به ارزش 500 ميليون دلار در سال است. با اين حساب اگر دو ميليارد دلار درآمد حاصله از فروش گاز از رقم کلي کاسته شود تفاوت آمار در فروش نفت ايران از سوي بانک مرکزي و وزارت نفت به 25 ميليارد دلار مي رسد. مسوولان پاسخ مي دهند چرا دو مرجع اصلي که يکي متولي فروش نفت ايران و ديگري که مسوول خزانه است در اعلام اصلي ترين منبع درآمدي کشور چنين اختلاف فاحشي با هم دارند. برابر قانون وزارت نفت بايد درآمدهاي حاصل از فروش نفت را به خزانه بانک مرکزي واريز کند، بنابراين به طور طبيعي نبايد چنين تفاوت آماري وجود داشته باشد اما مقايسه آمارهاي اعلام شده از سوي دو مرجع نشان مي دهد درآمدهاي اعلام شده از طرف وزارت نفت 25 ميليارد دلار کمتر از بانک مرکزي است.
پيدا کنيد 25 ميليارد دلار را
با انتشار آمارهاي بانک مرکزي درباره وضعيت صادرات و واردات ايران در سال هاي گذشته شکاف آمار رسمي در درون دولت بازتر شد. اين شکاف در کسب درآمدهاي نفتي به اوج مي رسد به طوري که تفاوت آماري اعلام شده از سوي بانک مرکزي و وزارت نفت در چهار ساله فعاليت دولت نهم به بيش از 27 ميليارد دلار مي رسد؛ تفاوت رقمي بالا و عجيب و غريب در انتشار آمار از سوي دو منبع رسمي.بنا بر گزارش بانک مرکزي که مرجع اصلي آمار درخصوص حوزه هاي کلان اقتصاد به حساب مي آيد ايران در سال هاي 84 تا 87 حدود 279 ميليارد دلار درآمد از محل فروش نفت و گاز به دست آورده است در حالي که اين رقم از سوي وزارت نفت نزديک به 256 ميليارد دلار اعلام شده است. البته در محاسبات وزارت نفت آمار فروش گاز محاسبه نشده اما کيست که نداند فروش گاز در چهارساله گذشته در بهترين شرايط به دو ميليارد دلار مي رسد زيرا حداکثر توانايي ايران در شرايط کنوني صادرات گاز به ارزش 500 ميليون دلار در سال است. با اين حساب اگر دو ميليارد دلار درآمد حاصله از فروش گاز از رقم کلي کاسته شود تفاوت آمار در فروش نفت ايران از سوي بانک مرکزي و وزارت نفت به 25 ميليارد دلار مي رسد. مسوولان پاسخ مي دهند چرا دو مرجع اصلي که يکي متولي فروش نفت ايران و ديگري که مسوول خزانه است در اعلام اصلي ترين منبع درآمدي کشور چنين اختلاف فاحشي با هم دارند. برابر قانون وزارت نفت بايد درآمدهاي حاصل از فروش نفت را به خزانه بانک مرکزي واريز کند، بنابراين به طور طبيعي نبايد چنين تفاوت آماري وجود داشته باشد اما مقايسه آمارهاي اعلام شده از سوي دو مرجع نشان مي دهد درآمدهاي اعلام شده از طرف وزارت نفت 25 ميليارد دلار کمتر از بانک مرکزي است.
آمارهاي منتشرشده از سوي اين دو مرجع در جزييات سالانه به خوبي اين تفاوت آماري را آشکار مي کند. در آمار اعلام شده از سوي بانک مرکزي درآمدهاي نفتي در سال 84 برابر 53 ميليارد و 820 ميليون دلار بوده اما وزارت نفت براي همين سال رقم 51 ميليارد دلار را براي فروش نفت اعلام کرده است. در واقع آمار اعلام شده از سوي بانک مرکزي بيشتر از وزارت نفت است. در سال 85 اين رابطه معکوس شده و بانک مرکزي درآمد نفتي ايران را 62 ميليارد دلار گزارش کرده اما وزارت نفت اين رقم را 65 ميليارد و 600 ميليون دلار اعلام کرده است. بنابراين در سال دوم رقم وزارت نفت از بانک مرکزي بيشتر است. از سال 86 به بعد شکاف رقمي اعلام شده از سوي دو مرجع عمق بيشتري مي يابد، به طوري که بانک مرکزي در گزارش خود از درآمد 81 ميليارد و 567 ميليون دلاري نفت سخن مي گويد اما وزارت نفت درآمد نفت را 66 ميليارد دلار عنوان مي کند. در سال 86 تفاوت رقمي يکباره به عددي نزديک به 15 ميليارد دلار مي رسد که تفاوت قابل ملاحظه يي است. سال 87 هم بر همين قاعده ادامه يافته است. وزارت نفت از طريق مجراي رسمي خود درآمد نفت را 73 ميليارد دلار اعلام کرده اما بانک مرکزي از رقمي نزديک به 82 ميليارد دلار خبر مي دهد. به اين ترتيب در سال 87 هم شکاف رقمي معادل هشت ميليارد دلار را شاهد هستيم؛ شکافي که فعلاً کسي نمي داند ريشه آن در چيست؟
*****
هياتي پنج نفره به رياست بروجردي تشکيل شد
يک عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي از تشکيل هياتي پنج نفره به رياست بروجردي براي بررسي حوادث اخير تروريستي کردستان خبر داد.
هياتي پنج نفره به رياست بروجردي تشکيل شد
يک عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي از تشکيل هياتي پنج نفره به رياست بروجردي براي بررسي حوادث اخير تروريستي کردستان خبر داد.
حسن سبحاني نيا نماينده مجلس و عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفت وگو با فارس اظهار داشت؛ مقرر شد کميسيون امنيت ملي علل و عوامل حادثه تروريستي کردستان را که به شهادت سه نفر از جمله ماموستا محمد شيخ الاسلام نماينده مردم کردستان در خبرگان رهبري و زخمي شدن يک نفر انجاميد، پيگيري کند.در همين راستا دادستان کل کشور با صدور پيامي در واکنش به شهادت ماموستا محمد شيخ الاسلام نماينده مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبري، ضمن محکوم کردن اين حادثه تروريستي از مسوولان امر خواست قاطعانه با عوامل فتنه برخورد کنند.به گزارش ايلنا وي گفت؛ از وزارت اطلاعات و ديگر نهادهاي مسوول اعم از قضايي و انتظامي مي خواهم در اسرع وقت عاملان و مباشران اين رخداد تروريستي را شناسايي کرده و قاطعانه با عوامل فتنه برخورد کنند.
*****
زاهدي؛ تصفيه استادان علوم انساني شايعه است
«محمدمهدي زاهدي» شايعات مبني بر تعطيلي دانشگاه ها براي تصفيه استادان علوم انساني را تکذيب و آن را طرحي براي قراردادن اعضاي هيات علمي در مقابل دولت ارزيابي کرد. وزير علوم دولت نهم درباره مشکلات علوم انساني به مهر گفت؛ «آموزش عالي براي تربيت کساني که بتوانند به عنوان استاد در رشته هاي مختلف علوم انساني فعاليت کنند مشکلاتي دارد. در بسياري از شاخه هاي علوم انساني اعضاي هيات علمي فارغ التحصيل ساير کشورها به خصوص کشورهاي اروپايي هستند و به رغم اينکه اکثر آنها انسان هاي متعهد و مومني هستند اما بينش علمي آنها آن گونه که بايد با بينش اسلامي آميخته نشده و هماهنگي ندارد.» وي تصريح کرد؛ «بهتر است صراحتاً بگويم افرادي هستند که در حوزه اقتصاد کار کرده اند و کاملاً مدافع اقتصاد اسلامي هم هستند و اتفاقاً انسان هايي معتقد به نظام و انقلاب اسلامي هستند. وقتي بحث رويکردهاي علمي آنها مطرح مي شود و مباحث آنها را بررسي و مطالعه مي کنيم يا مي شنويم متوجه مي شويم پشتوانه افکار اقتصادي آنها مبتني بر غرب و شرق است. مشابه اين مورد را در جامعه شناسي نيز داريم. در حقوق هم ديده مي شود.»
زاهدي؛ تصفيه استادان علوم انساني شايعه است
«محمدمهدي زاهدي» شايعات مبني بر تعطيلي دانشگاه ها براي تصفيه استادان علوم انساني را تکذيب و آن را طرحي براي قراردادن اعضاي هيات علمي در مقابل دولت ارزيابي کرد. وزير علوم دولت نهم درباره مشکلات علوم انساني به مهر گفت؛ «آموزش عالي براي تربيت کساني که بتوانند به عنوان استاد در رشته هاي مختلف علوم انساني فعاليت کنند مشکلاتي دارد. در بسياري از شاخه هاي علوم انساني اعضاي هيات علمي فارغ التحصيل ساير کشورها به خصوص کشورهاي اروپايي هستند و به رغم اينکه اکثر آنها انسان هاي متعهد و مومني هستند اما بينش علمي آنها آن گونه که بايد با بينش اسلامي آميخته نشده و هماهنگي ندارد.» وي تصريح کرد؛ «بهتر است صراحتاً بگويم افرادي هستند که در حوزه اقتصاد کار کرده اند و کاملاً مدافع اقتصاد اسلامي هم هستند و اتفاقاً انسان هايي معتقد به نظام و انقلاب اسلامي هستند. وقتي بحث رويکردهاي علمي آنها مطرح مي شود و مباحث آنها را بررسي و مطالعه مي کنيم يا مي شنويم متوجه مي شويم پشتوانه افکار اقتصادي آنها مبتني بر غرب و شرق است. مشابه اين مورد را در جامعه شناسي نيز داريم. در حقوق هم ديده مي شود.»
*****
معاون اول قوه قضائيه در جمع خبرنگاران:
مردم در جريان دادگاه متخلفان کهريزک قرار گيرند
ابراهيم رئيسي اعلام کرد اگر مردم در جريان دادگاه متخلفان بازداشتگاه کهريزک قرار گيرند به نفع خواهد بود. وي همچنين از اعلام اسامي متخلفان بازداشتگاه کهريزک در گزارش شوراي عالي امنيت ملي خبر داد.
معاون اول قوه قضائيه در جمع خبرنگاران:
مردم در جريان دادگاه متخلفان کهريزک قرار گيرند
ابراهيم رئيسي اعلام کرد اگر مردم در جريان دادگاه متخلفان بازداشتگاه کهريزک قرار گيرند به نفع خواهد بود. وي همچنين از اعلام اسامي متخلفان بازداشتگاه کهريزک در گزارش شوراي عالي امنيت ملي خبر داد.
به گزارش ايلنا سيدابراهيم رئيسي اين اظهارات را در حاشيه مراسم توديع و معارفه معاون قضايي رئيس قوه قضائيه در پاسخ به سوال خبرنگاران درخصوص علني يا غيرعلني بودن دادگاه متخلفان کهريزک مطرح کرد.
وي گفت؛ قرار است سازمان قضايي نيروهاي مسلح براي رسيدگي به پرونده کهريزک آماده شود و فکر مي کنم اگر مثل پرونده هايي که مردم در جريان قرار مي گيرند، در مورد اين پرونده نيز مردم در جريان دادگاه باشند به نفع خواهد بود زيرا مردم اين دغدغه را دارند که اگر کساني تخلف کردند در جريان روند دادرسي آنها باشند. وي در عين حال ادامه داد؛ در هر صورت کساني که مرتکب تخلف شده اند، بايد مردم در جريان روند دادرسي و صدور حکم آنها قرار گيرند.
رئيسي در ادامه درخصوص اينکه آيا کميته سه نفره قضايي ويژه بررسي حوادث اخير پرونده بازداشتگاه کهريزک را بررسي کرده است، اظهار داشت تمامي مسائلي که نسبت به قضاياي اخير از جمله موضوع کهريزک مطرح شد، در دستور کار اين هيات قرار گرفت و به صورت روزانه جلساتي تشکيل مي شود. معاون اول قوه قضائيه با بيان اينکه پرونده متخلفان بازداشتگاه کهريزک در سازمان قضايي نيروهاي مسلح مطرح است، ادامه داد؛ به رئيس سازمان، دادستان نظامي تهران و بازپرس پرونده تاکيد شده هرچه سريع تر مراحل قانوني پرونده طي شود و به نحوي مردم در جريان آن قرار گيرند. معاون اول قوه قضائيه در پاسخ به اين پرسش که آيا در اين پرونده از مقامات قضايي کسي مقصر شناخته شده است، اظهار داشت؛ در گزارشي که مربوط به شوراي عالي امنيت ملي است، اسامي متخلفان آمده است. رئيسي در پاسخ به اين پرسش که با توجه به سخنان اخير مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه آيا در شيوه دادگاه حوادث اخير تغييري به وجود خواهد آمد، گفت؛ شيوه دادگاه نسبت به رسيدگي پرونده ها دقيقاً بايد منطبق با قانون باشد و تاکيد رهبري و مسوولان قوه قضائيه به ويژه رئيس دستگاه قضا اين است که اين موضوع مورد رسيدگي و مبتني بر قانون باشد يعني محور قانون قرار گيرد و دادرسي عادلانه باشد. وي تاکيد کرد؛ اين دادگاه براي رسيدگي به موضوعاتي که بعد از انتخابات رخ داد، تشکيل شده و قطعاً ادامه خواهد يافت و تاکيد بر اين است که آيين دادرسي در اين رسيدگي ها مورد توجه دادگاه، دادسرا و ساير دست اندرکاران چه در بخش تحقيق و کشف جرم و چه در بخش رسيدگي و صدور حکم و چه در بخش اجراي حکم قرار گيرد. رئيسي همچنين در پاسخ به سوالي ديگر در خصوص اينکه با توجه به فرمايشات اخير رهبري مبني بر حجت شرعي نداشتن اعترافات افراد در دادگاه ها درباره اشخاص غايب، تصريح کرد؛ ما به رهبري و مردم اطمينان مي دهيم که دادگاه ها براساس قانون آيين دادرسي کيفري برگزار شود. وي در پاسخ به اينکه اگر تا پيش از اين چنين روندي طي نشده است چگونه آن را جبران خواهيد کرد، سکوت کرد. به گزارش ايسنا معاون اول قوه قضائيه همچنين در مورد نظارت نسبت به پرونده ها اظهار کرد؛ طبق قانون اساسي، ديوان عالي کشور به عنوان ناظر بر حسن اجراي قوانين در محاکم است. در معيت ديوان عالي کشور، دادسراي ديوان عالي کشور به رياست دادستان کل کشور است.
در سنوات اخير قانوني تصويب شد که اول ماده 2 بود و اکنون ماده 18 است که مواردي که از سوي رياست قوه قضائيه خلاف شرع بين تشخيص داده شود، ايشان درخواست اعاده دادرسي کنند و پرونده جهت رسيدگي به ديوان عالي کشور برود.
رئيسي ادامه داد؛ دفتر نظارت قضايي ويژه زير نظر رئيس قوه تشکيل شده و در سراسر کشور نيز دفاتري وجود دارد. اين بحث اکنون مطرح است که باز نگاهي به اين ماده قانوني شود که آيا روش نظارت بر پرونده ها همين روشي است که اکنون در حال اجراست؟ برخي معتقدند ساز و کاري که امروز براي تشخيص خلاف شرع بين است، مناسب نيست و به عنوان مثال پيشنهاد دارند که ورودي پرونده از طريق دادسراي ديوان عالي کشور باشد. بعضي ها نيز معتقدند اگر تشخيص خلاف شرع بين با رئيس قوه قضائيه است، همين شکل درست است يا قابل بررسي است. معاون اول قوه قضائيه با بيان اينکه اين بحث ها ميان قضات مطرح است و نظرات جمع بندي شده در دستور کار جلسه مسوولان عالي قضايي مطرح شده است، گفت؛ موضوع ماده 18 در دستور کار جلسه مسوولان عالي قضايي قرار گرفته که کاملاً کارشناسي شود و اميدواريم جمع بندي بحث هاي کارشناسي حقوقي در ارتباط با ادامه کار دفتر نظارت ويژه يا ماده 18 را به اطلاع مردم برسانيم.
*****
براي حضور در مجمع عمومي سازمان ملل
احمدي نژاد عازم نيويورک شد
محمود احمدي نژاد براي شرکت در شصت و چهارمين دوره مجمع عمومي سازمان ملل متحد روز گذشته تهران را به مقصد نيويورک ترک کرد. بر اساس برنامه اعلام شده قرار است احمدي نژاد امروز حدود ساعت 30/17 بعدازظهر به وقت نيويورک در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني کند.
براي حضور در مجمع عمومي سازمان ملل
احمدي نژاد عازم نيويورک شد
محمود احمدي نژاد براي شرکت در شصت و چهارمين دوره مجمع عمومي سازمان ملل متحد روز گذشته تهران را به مقصد نيويورک ترک کرد. بر اساس برنامه اعلام شده قرار است احمدي نژاد امروز حدود ساعت 30/17 بعدازظهر به وقت نيويورک در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني کند.
به گزارش ايسنا جلسات بحث عمومي روساي کشورها در شصت و چهارمين دوره مجمع عمومي سازمان ملل متحد از صبح امروز (اول مهرماه) آغاز مي شود و طبق عرف معمول اولين رئيس جمهوري که در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي کند رئيس جمهور برزيل است و هر سخنران طي 15 دقيقه مي تواند مهم ترين مسائلي را که از نظر مردم کشورش اهميت دارد بيان کند.
به گفته سخنگوي جديد مجمع عمومي سازمان ملل، 86 نفر از رهبران کشورها، سه معاون رئيس جمهور، 36 نفر از سران دولت ها، هشت معاون نخست وزير، 55 وزير خارجه و 23 معاون وزير در نشست امسال شرکت مي کنند.
در نشست امسال مجمع عمومي سازمان ملل موضوعاتي مانند راه هاي برقراري صلح و امنيت بين المللي، تقويت رشد و توسعه، حقوق بشر، کمک هاي انسان دوستانه، راه هاي تقويت عدالت و قوانين بين المللي، خلع سلاح، کنترل مواد مخدر، پيشگيري از جنايت، مقابله با تروريسم بين المللي در اشکال متفاوتش مورد بحث قرار مي گيرد. بنا بر اين گزارش، سه تن از روساي جمهور مهمي که در روز اول نشست مجمع عمومي سازمان ملل يعني اول مهر ماه سخنراني مي کنند، باراک اوباما رئيس جمهور امريکا، محمود احمدي نژاد و معمر قذافي رهبر ليبي هستند.
احمدي نژاد در حاشيه اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد ديدارهاي مختلفي با سران و مقامات کشورها خواهد داشت. در اين سفر غلامحسين الهام، پرويز داودي، اسفنديار رحيم مشايي، سيدمجتبي ثمره هاشمي، ميرتاج الديني نماينده مجلس و دو تن از نمايندگان اقليت هاي مذهبي مجلس احمدي نژاد را همراهي مي کنند.احمدي نژاد پيش از سفر به نيويورک در جمع خبرنگاران در پاويون جمهوري واقع در فرودگاه مهر آباد به تشريح اهداف سفر خود پرداخت.
به گزارش ايسنا وي در ابتدا با اشاره به اهميت نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد گفت؛ اين نشست از مهم ترين رويدادهايي است که با اجتماع مسوولان کشورها در طول سال رخ مي دهد و مسوولان دولت ها در مورد مهم ترين مسائل جاري جهان بحث و گفت وگو و نظرات خود را مطرح مي کنند.احمدي نژاد ادامه داد؛ روشن است که ملت ايران براي برون رفت از وضعيت فعلي جهان داراي ديدگاه هاي انساني و راه حل هاي مناسبي است و اين مجمع فرصت مناسبي است تا در آن ديدگاه ها و راه حل هاي جمهوري اسلامي ايران مطرح شود و علل حاکم شدن وضعيت موجود در جهان که همه از آن ناراضي هستند ارائه شود و راه حل ها براي برون رفت از آن نيز ارائه شود. وي ادامه داد؛ در اين اجلاس طبق معمول يک سخنراني در مجمع عمومي خواهيم داشت که در آن مهم ترين مسائل مطرح مي شود.
وي ادامه داد؛ ما خواهان صلح و امنيت در جهان هستيم و معتقديم صلح و امنيت فقط و فقط از طريق يگانه پرستي و تعهد عمومي به اجراي عدالت تحقق پيدا مي کند. همچنين محمود احمدي نژاد در مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس که در جوار مرقد مطهر امام(ره) برگزار شده بود، اظهار داشت؛ به بدخواهان توصيه مي کنيم روش و انديشه و جهت گيري هاي خود را به نفع انسانيت متحول کنند. امروز قابل قبول نيست که کساني از هزاران کيلومتر دورتر به منطقه ما لشگرکشي کنند و کشتار و ناامني ايجاد کنند و بخواهند در بين ملت هاي منطقه اختلاف بيندازند و سالانه چندين برابر بودجه ملت ايران در منطقه ما سلاح بفروشند و شعار برپايي امنيت بدهند و ديگران را متهم به ايجاد ناامني کنند.به گزارش ايسنا وي ادامه داد؛ ما به آنها توصيه مي کنيم رفتار خود را عوض کنند چرا که ملت هاي منطقه قادرند امنيت خود را برپا کنند.
*****
هيچ استادي در تربيت مدرس محکوم نشده است
رئيس دانشگاه تربيت مدرس با تاکيد بر اينکه تاکنون هيچ گونه جرم يا محکوميتي براي استادان اين دانشگاه ابلاغ نشده است، گفت؛ طبق قوانين انضباطي هيات علمي دانشگاه هاي کشور آن دسته از استاداني که به زندان طولاني مدت محکوم شوند اخراج خواهند شد.فرهاد دانشجو در گفت وگو با مهر گفت؛ تاکنون هيچ کدام از استادان دانشگاه تربيت مدرس به جرم مشخصي محکوم نشده و تنها احضار شده و مورد بازجويي قرار گرفته اند.رئيس دانشگاه تربيت مدرس گفت؛ چنانچه حکمي مبني بر محکوميت قطعي استاد دانشگاه صادر و ابلاغ شود متناسب با جرم اعلام شده موضوع در دانشگاه مورد بررسي قرار مي گيرد.وي افزود؛ ما از چگونگي و چرايي احضار و بازجويي استادان دانشگاه به دليل حوادث اخير خبري نداريم و خود استادان دانشگاه تربيت مدرس نيز ترجيح مي دهند در اين باره صحبت نکنند.در خبري ديگر در اين راستا معاون آموزشي دانشگاه تهران گفت؛ تا زماني که براي آن دسته از استاداني که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده اند حکم قضايي صادر نشده منعي براي ادامه فعاليتشان وجود نخواهد داشت.
هيچ استادي در تربيت مدرس محکوم نشده است
رئيس دانشگاه تربيت مدرس با تاکيد بر اينکه تاکنون هيچ گونه جرم يا محکوميتي براي استادان اين دانشگاه ابلاغ نشده است، گفت؛ طبق قوانين انضباطي هيات علمي دانشگاه هاي کشور آن دسته از استاداني که به زندان طولاني مدت محکوم شوند اخراج خواهند شد.فرهاد دانشجو در گفت وگو با مهر گفت؛ تاکنون هيچ کدام از استادان دانشگاه تربيت مدرس به جرم مشخصي محکوم نشده و تنها احضار شده و مورد بازجويي قرار گرفته اند.رئيس دانشگاه تربيت مدرس گفت؛ چنانچه حکمي مبني بر محکوميت قطعي استاد دانشگاه صادر و ابلاغ شود متناسب با جرم اعلام شده موضوع در دانشگاه مورد بررسي قرار مي گيرد.وي افزود؛ ما از چگونگي و چرايي احضار و بازجويي استادان دانشگاه به دليل حوادث اخير خبري نداريم و خود استادان دانشگاه تربيت مدرس نيز ترجيح مي دهند در اين باره صحبت نکنند.در خبري ديگر در اين راستا معاون آموزشي دانشگاه تهران گفت؛ تا زماني که براي آن دسته از استاداني که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده اند حکم قضايي صادر نشده منعي براي ادامه فعاليتشان وجود نخواهد داشت.
*****
همزمان با بازگشايي مدارس و براي برخورد با مزاحمت هاي خياباني
چتر امنيتي پليس بر پايتخت گسترده مي شود
در آستانه بازگشايي مدارس و فرا رسيدن نخستين روز مهرماه جانشين فرمانده انتظامي و رئيس پليس پيشگيري تهران در نشستي جداگانه از کنترل امنيتي پايتخت خبر دادند و تاکيد کردند گستردن اين چتر ايمني صرفاً براي برخورد با مزاحمت هاي خياباني و عاملان خريد و فروش مواد مخدر صورت مي گيرد.سرهنگ بيگي در نخستين نشست ديروز از استقرار پاس پياده پليس در 400 نقطه پايتخت همزمان با بازگشايي مدارس خبر داد و بر برخورد انتظامي و قضايي با خودروها و موتورسيکلت هايي که براي دانش آموزان ايجاد مزاحمت کنند، تاکيد کرد.او با اشاره به اينکه پليس طرح ويژه بازگشايي مدارس را اجرا مي کند و اين اقدامات در همين زمينه صورت مي گيرد، گفت؛ پليس پيشگيري با به کارگيري کليه کلانتري هاي تابع شهر تهران و پاسگاه هاي انتظامي 328 واحد گشت خودرويي و 200 واحد گشت موتوري را به همراه پاس هاي پياده در 400 نقطه شناسايي شده پايتخت مستقر خواهد کرد.وي ادامه داد؛ نيروهاي پليس در تقاطع ها و خيابان هاي محل عبور و مرور دانش آموزان پوشش انتظامي را فراهم کرده و با کساني که مزاحمت هاي احتمالي براي دانش آموزان ايجاد کنند، برخورد خواهند کرد. به گفته وي «پليس با به کارگيري عوامل تجسس و کارکنان اطلاعات کلانتري ها پوشش نامحسوسي را در سطح حوزه استحفاظي کلانتري ها ايجاد خواهد کرد که بر اين اساس عوامل تجسس و تيم هاي تخصصي در پوشش نامحسوس با افرادي که اقدام به عرضه اقلام ممنوعه و مواد مخدر به دانش آموزان کنند، برخورد خواهد کرد.»بيگي حضور روسا و معاونان کلانتري ها در مدارس را از ديگر اقدامات طرح ويژه بازگشايي مدارس عنوان کرد و افزود؛ با اجراي اين طرح ارتباط نزديکي با مدارس برقرار خواهد شد و اولياي مدرسه و همچنين والدين دانش آموزان مشکلات فرزندان شان را با پليس مطرح خواهند کرد. اين در حالي است که برگزاري سخنراني و جلسات آموزشي در رابطه با آسيب هاي پيش روي دانش آموزان از ديگر اقدامات پليس در اجراي اين طرح است.به گفته رئيس پليس پيشگيري تهران بزرگ، مکان هايي که به عنوان پاتوق افراد مزاحم و ولگرد از سوي پليس شناسايي شده اند همچون سنوات گذشته با اجراي طرح هاي ويژه يي پاکسازي مي شود. سرهنگ بيگي با اشاره به اينکه پليس با خودروها و موتورسيکلت هايي که ايجاد مزاحمت براي دانش آموزان کنند برخورد خواهد کرد، افزود؛ ضمن توقيف خودروها و موتورسيکلت هاي مزاحم، برخورد قضايي نيز با مالکان آنها انجام خواهد شد.
وي با بيان اينکه طي هماهنگي انجام شده با مسوولان آموزش و پرورش در ساعات تعطيلي مدارس دخترانه، پوشش انتظامي پليس در محدوده اين مدارس برقرار مي شود، افزود؛ در جهت پوشش مطلوب تر انتظامي در سطح تهران، شش هزار نگهبان محله که در حوزه کلانتري ها فعال هستند در مسيرهاي تردد دانش آموزان مسووليت مستقيم پوشش انتظامي را برعهده دارند که در اين رابطه جلسات هماهنگي و توجيهي با اين افراد تشکيل شد.وي ادامه داد؛ حدود 12 هزار پليس افتخاري در پايتخت ساماندهي شده که در زمان بازگشايي مدارس و همچنين در طول سال تحصيلي، اين افراد براي برقراري امنيت با پليس مشارکت خواهند کرد. همچنين حدود 15 هزار تن از پليس ياران جوان که از دانش آموزان مقاطع متوسطه هستند نيز در طول سال تحصيلي با پليس همکاري خواهند داشت. سرهنگ بيگي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا پليس مسووليت حفاظت مراکز آموزش عالي را نيز برعهده دارد، گفت؛ مسووليت حفاظت دروني و بيروني مراکز آموزش عالي بر عهده خود دانشگاه ها است که انتظامات ورودي و خروجي اين مراکز عهده دار اين وظيفه هستند، اما گشت هاي پليس در سطح شهر حضور دارند که به دانشجويان نيز همچون ساير افراد جامعه خدمت رساني خواهند کرد.رئيس پليس پيشگيري تهران بزرگ در ادامه به والدين دانش آموزان توصيه کرد به فرزندان شان بياموزند مشخصات خود، والدين و همچنين شماره تلفن و آدرس سکونت شان را به همراه داشته باشند. از سوي ديگر سردار رادان، جانشين فرمانده نيروي انتظامي کشور نيز در گفت وگو با خبرگزاري مهر از کنترل ويژه اطراف مدارس براي برخورد با فروشندگان مواد مخدر و مزاحمان خياباني خبر داد. رادان در گفت وگو با خبرنگار مهر گفت؛ با توجه به بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي جديد پليس در سراسر کشور به صورت محسوس و نامحسوس اقدام به کنترل اطراف مدارس مي کند تا با افرادي که قصد فروش مواد مخدر يا ايجاد مزاحمت دارند برخورد کند.وي ادامه داد؛ نيروي انتظامي در مهرماه آمادگي کامل براي ايجاد نظم و امنيت و روان سازي ترافيک دارد و در اين رابطه برنامه ريزي کرده است.جانشين فرمانده نيروي انتظامي کشور از افزايش تعداد گشت هاي پليس و پليس راهنمايي و رانندگي همزمان با بازگشايي مدارس خبر داد و از مردم خواست در روزهاي اول مهر براي جلوگيري از ترافيک سنگين با ناوگان حمل و نقل عمومي سفرهاي شهري خود را انجام دهند.رادان با اشاره به اولويت پليس در مهرماه گفت؛ مرکز فوريت هاي پليسي در مهرماه با اولويت ايجاد امنيت مدارس فعاليت کرده و مردم در صورت مشاهده هرگونه مورد مشکوک در اطراف مدارس مي توانند با 110 تماس بگيرند.وي از کنترل افراد شرور توسط پليس امنيت خبر داد و گفت؛ افراد شروري که مدت محکوميت خود را طي کرده اند پس از آزادي توسط پليس اطلاعات و امنيت عمومي کنترل مي شوند که اين کنترل در مهرماه تشديد مي شود.
چتر امنيتي پليس بر پايتخت گسترده مي شود
در آستانه بازگشايي مدارس و فرا رسيدن نخستين روز مهرماه جانشين فرمانده انتظامي و رئيس پليس پيشگيري تهران در نشستي جداگانه از کنترل امنيتي پايتخت خبر دادند و تاکيد کردند گستردن اين چتر ايمني صرفاً براي برخورد با مزاحمت هاي خياباني و عاملان خريد و فروش مواد مخدر صورت مي گيرد.سرهنگ بيگي در نخستين نشست ديروز از استقرار پاس پياده پليس در 400 نقطه پايتخت همزمان با بازگشايي مدارس خبر داد و بر برخورد انتظامي و قضايي با خودروها و موتورسيکلت هايي که براي دانش آموزان ايجاد مزاحمت کنند، تاکيد کرد.او با اشاره به اينکه پليس طرح ويژه بازگشايي مدارس را اجرا مي کند و اين اقدامات در همين زمينه صورت مي گيرد، گفت؛ پليس پيشگيري با به کارگيري کليه کلانتري هاي تابع شهر تهران و پاسگاه هاي انتظامي 328 واحد گشت خودرويي و 200 واحد گشت موتوري را به همراه پاس هاي پياده در 400 نقطه شناسايي شده پايتخت مستقر خواهد کرد.وي ادامه داد؛ نيروهاي پليس در تقاطع ها و خيابان هاي محل عبور و مرور دانش آموزان پوشش انتظامي را فراهم کرده و با کساني که مزاحمت هاي احتمالي براي دانش آموزان ايجاد کنند، برخورد خواهند کرد. به گفته وي «پليس با به کارگيري عوامل تجسس و کارکنان اطلاعات کلانتري ها پوشش نامحسوسي را در سطح حوزه استحفاظي کلانتري ها ايجاد خواهد کرد که بر اين اساس عوامل تجسس و تيم هاي تخصصي در پوشش نامحسوس با افرادي که اقدام به عرضه اقلام ممنوعه و مواد مخدر به دانش آموزان کنند، برخورد خواهد کرد.»بيگي حضور روسا و معاونان کلانتري ها در مدارس را از ديگر اقدامات طرح ويژه بازگشايي مدارس عنوان کرد و افزود؛ با اجراي اين طرح ارتباط نزديکي با مدارس برقرار خواهد شد و اولياي مدرسه و همچنين والدين دانش آموزان مشکلات فرزندان شان را با پليس مطرح خواهند کرد. اين در حالي است که برگزاري سخنراني و جلسات آموزشي در رابطه با آسيب هاي پيش روي دانش آموزان از ديگر اقدامات پليس در اجراي اين طرح است.به گفته رئيس پليس پيشگيري تهران بزرگ، مکان هايي که به عنوان پاتوق افراد مزاحم و ولگرد از سوي پليس شناسايي شده اند همچون سنوات گذشته با اجراي طرح هاي ويژه يي پاکسازي مي شود. سرهنگ بيگي با اشاره به اينکه پليس با خودروها و موتورسيکلت هايي که ايجاد مزاحمت براي دانش آموزان کنند برخورد خواهد کرد، افزود؛ ضمن توقيف خودروها و موتورسيکلت هاي مزاحم، برخورد قضايي نيز با مالکان آنها انجام خواهد شد.
وي با بيان اينکه طي هماهنگي انجام شده با مسوولان آموزش و پرورش در ساعات تعطيلي مدارس دخترانه، پوشش انتظامي پليس در محدوده اين مدارس برقرار مي شود، افزود؛ در جهت پوشش مطلوب تر انتظامي در سطح تهران، شش هزار نگهبان محله که در حوزه کلانتري ها فعال هستند در مسيرهاي تردد دانش آموزان مسووليت مستقيم پوشش انتظامي را برعهده دارند که در اين رابطه جلسات هماهنگي و توجيهي با اين افراد تشکيل شد.وي ادامه داد؛ حدود 12 هزار پليس افتخاري در پايتخت ساماندهي شده که در زمان بازگشايي مدارس و همچنين در طول سال تحصيلي، اين افراد براي برقراري امنيت با پليس مشارکت خواهند کرد. همچنين حدود 15 هزار تن از پليس ياران جوان که از دانش آموزان مقاطع متوسطه هستند نيز در طول سال تحصيلي با پليس همکاري خواهند داشت. سرهنگ بيگي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا پليس مسووليت حفاظت مراکز آموزش عالي را نيز برعهده دارد، گفت؛ مسووليت حفاظت دروني و بيروني مراکز آموزش عالي بر عهده خود دانشگاه ها است که انتظامات ورودي و خروجي اين مراکز عهده دار اين وظيفه هستند، اما گشت هاي پليس در سطح شهر حضور دارند که به دانشجويان نيز همچون ساير افراد جامعه خدمت رساني خواهند کرد.رئيس پليس پيشگيري تهران بزرگ در ادامه به والدين دانش آموزان توصيه کرد به فرزندان شان بياموزند مشخصات خود، والدين و همچنين شماره تلفن و آدرس سکونت شان را به همراه داشته باشند. از سوي ديگر سردار رادان، جانشين فرمانده نيروي انتظامي کشور نيز در گفت وگو با خبرگزاري مهر از کنترل ويژه اطراف مدارس براي برخورد با فروشندگان مواد مخدر و مزاحمان خياباني خبر داد. رادان در گفت وگو با خبرنگار مهر گفت؛ با توجه به بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي جديد پليس در سراسر کشور به صورت محسوس و نامحسوس اقدام به کنترل اطراف مدارس مي کند تا با افرادي که قصد فروش مواد مخدر يا ايجاد مزاحمت دارند برخورد کند.وي ادامه داد؛ نيروي انتظامي در مهرماه آمادگي کامل براي ايجاد نظم و امنيت و روان سازي ترافيک دارد و در اين رابطه برنامه ريزي کرده است.جانشين فرمانده نيروي انتظامي کشور از افزايش تعداد گشت هاي پليس و پليس راهنمايي و رانندگي همزمان با بازگشايي مدارس خبر داد و از مردم خواست در روزهاي اول مهر براي جلوگيري از ترافيک سنگين با ناوگان حمل و نقل عمومي سفرهاي شهري خود را انجام دهند.رادان با اشاره به اولويت پليس در مهرماه گفت؛ مرکز فوريت هاي پليسي در مهرماه با اولويت ايجاد امنيت مدارس فعاليت کرده و مردم در صورت مشاهده هرگونه مورد مشکوک در اطراف مدارس مي توانند با 110 تماس بگيرند.وي از کنترل افراد شرور توسط پليس امنيت خبر داد و گفت؛ افراد شروري که مدت محکوميت خود را طي کرده اند پس از آزادي توسط پليس اطلاعات و امنيت عمومي کنترل مي شوند که اين کنترل در مهرماه تشديد مي شود.
*****
انجمن اسلامی دانشجويان پلی تکنيک خواستار آزادی بازداشت شدگان و عذرخواهی مسئولين از مردم شد
متن این بیانیه به این شرح است:
مهری ديگر از راه رسيد. مهری که پس از ۴ سال مهرورزی دولت احمدی و حمايت رهبری نويد رسيدنش اين بار ديگر هيچ اثری از شکوفايی و شادمانی ندارد. دانشگاه ها تحت شديدترين فشارها و دانشجويان محکوم به سخت ترين مجازات هستند. در چند هفته اخير موج احضارها به کميته های انضباطی و نهادهای امنيتی و اخبار تعليق و اخراج و ستاره دار شدن دانشجويان بهار سال دانشگاه را خزان زده کرده است. احضارهای دسته جمعی دانشجويان در دانشگاه های مختلف به اداره اطلاعات و دادگاه انقلاب، امسال در کنار احضارهای گسترده دانشجويان به کميته های انضباطی و حراست دانشگاه ها و وزارت علوم قرار گرفته است.
وزارت علومی که نشان داده در جريان سازی ها و پرونده سازی های رسوا و بی اعتبار عليه دفتر تحکيم وحدت و ساير فعالان دانشجويی می خواهد از نهادهای امنيتی جا نماند و کميته های انضباطی و حراستش را به حياط خلوت دستگاه های سرکوب تبديل کرده است. البته اين اتفاقات از وزارت علوم دولت احمدی نژاد دور از انتظار نيست. دولتی که وزارت کشورش که مسئول تامين امنيت است، در حمله شبانه نيروهای لباس شخصی و سربازان کودتاچيان به کوی دانشگاه تبديل به شکنجه گاه می شود.
۱۸ تير ۷۸ تلخی هايش هنوز از خاطر دانشجويان بيرون نرفته بود که در حوادث تلخ پس از انتخابات خرداد ۸۸ در ساعت ۳ نيمه شب عده ای چماق به دست با حمايت نيروهای نظامی و انتظامی به خوابگاه دانشجويان حمله بردند و پس از ضرب و جرح و قتل چند تن از دانشجويان، عده ای را به طبقه منهای ۴ وزارت کشور منتقل کردند و در آنجا ساعت ها دانشجويان را در فضايی نامناسب شکنجه کردند. بازداشت بسياری از دانشجويان و به ويژه دانشجويان محروم از تحصيل در پرونده سازی های انتقام گيرانه کودتاچيان خاطر دانشجو و دانشگاه را آزرده بود که صدور حکم ناعادلانه ماه ها حبس تعزيری و تعليقی دانشجويان دانشگاه های زنجان و بابل که نشان از وقاحت ديکتاتورهای ايران داشت، شوکی برای دانشگاه شد.
برگزاری دادگاه فرمايشی دانشجويان بابل بر اساس اتهامات واهی پس از جريان سازی های رسانه های وابسته ای چون فارس و کيهان و رجا در نهايت بدون توجه به اظهارات دانشجويان و مدارک موجود به صدور احکامی سنگين منجر شد. احکامی که نه ارتباطی به جريان سازی های رسانه های وابسته داشت و نه اتهامات طرح شده در بيدادگاه انقلاب.
برای چهارمين سال پياپی با اعلام نتايج کنکور کارشناسی ارشد قصه دانشجويان ستاره دار تکرار شد تا دانشجويان منتقد با وجود کسب رتبه های ممتاز به دانشگاه راه نيابند و بيش از ۲۰۰۰ نفر نيز با تعهدهای غيرمتعارف اجازه ورود به دانشگاه را بيابند. پس از ۴ سال شتاب گرفتن دسيسه خودی کردن و اسلامی کردن دانشگاه ها، حاکمان خردستيز با احضارها و تعليق ها و ممنوع الورود کردن ها توانسته اند هزاران نفر از نخبگان را از حق تحصيل محروم کرده يا اخراج نمايند تا دانشگاه در فقدان ياران دبستانی اش سردی و تلخی فراوانی را احساس کند و اگر ايام زمستانی سرزمينمان و دردها و رنج های خونين چند ماه اخير نبود، اين جفای رفته بر دانشگاه دانشجويانش را چه بی تاب می کرد.
ليک همچنان دانشگاه زنده است و دانشجويش کابوس حاکمان خيره سر و اگر احضار و تهديدی است، ترس از وجود دانشجو و دانشگاه است که چند روز ديگر فصل آن ها فرا می رسد. فصل پرسش و گفتن، فصل جنبش و ايستادن، فصل آزادی و ايمان، فصل دموکراسی و آرمان.
پلی تکنيک تهران در طول ۴ سال گذشته سربلند و خوشنام تلخی ها و سختی های فراوان را گذرانده است. اميد دوستان و خاری در چشم و استخوانی در گلو برای اقتدارگرايان و انحصارطلبان بوده است. تلاش کرده به شجاعت و صداقت سخن بگويد و در راه آگاهی بخشی به افشاگری و روشنگری و پرسشگری بپردازد و هزينه های سنگينی را هم برای آن پرداخته است. بازداشت بيش از ۱۲۰ دانشجوی اين دانشگاه در طول ۴ سال گذشته چنان بوده است که بايد از بيش از صدها احضار به کميته انضباطی و ده ها احضار به نهادهای امنيتی گذشت.
بايد از بيش از ۲۰۰ ترم محروميت از تحصيل گذشت. فقط نگاهی به دو پرونده نشريات دانشجويی در ارديبهشت ۸۶ و خبرنامه اميرکبير در غائله دفن شهدا در اسفند ۸۷ گويای بسياری از مصايب رفته بر انجمن پلی تکنيک است. بيش از ۱۲۰۰ روز سلول انفرادی و شکنجه های قرون وسطايی که جان آدمی را به درد می آورد و در رذالت و پستی شکنجه گران و عاملان و آمران پشت پرده اين سناريوها ترديد را باقی نمی گذارد، گوشه ای از جنايات دشمنان دانشگاه است.
کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد فصل جديدی از تاريخ سياسی ايران را رقم زد. فصلی که پس از سرکوب اميد آغاز شد. دروغ های مکرر در صندوق های رای اثر گذاشتند و توطئه تقلب محصولی از همکاری دولت و سپاه و بيت رهبری شد. تقلبی که پس از ۴ سال که صدای پای فاشيست به گوش رسيده بود، حضور باتوم به دست آن را ديد.
تقلب که بی توجهی به خواست مردم و توهين به آگاهی ملت بود، در فضايی سرشار از "اميد به تغيير" در برابر مردم ايستاد و فجايع بسياری را به بار آورد. مردمی که فقط رايشان را می خواستند "برای تغيير وضع موجود" با دستانی خالی و به صلح طلبی و آرامش خواهی به خيابان آمدند و حاکمان را مورد بازخواست قرار دادند که ديکتاتوری به جمع ملت هجومی بی سابقه آورد و مردم را روانه سلول های انفرادی و شکنجه گاه های مخوف ساخت و عده ای را هم به قتل رساند. نيروهای رسمی و غيررسمی با باتوم و گاز اشک آور و اسلحه های سرد و گرم به جان ملت افتادند و در برابر خواست سبز مردم جامعه امان را سرخ و خونين کردند.
در روزهايی تلخ از تاريخ سرزمين ما دروغ و تقلب و خيانت و جنايت و رذالت و تجاوز و قتل به هم پيوستند. ديکتاتورهای قرائت فاشيستی از اسلام برای سرپوش بر جنايات خويش عده ای از فعالان سياسی و مدنی و روزنامه نگار و دانشجو و زن و مرد و پير و جوان و حتی کودک را تحت فشار و شکنجه و سرکوب قرار دادند. در سلول های مخوفشان به اعترافات کذب واداشتند و در بيدادگاه های نمايشی از رسانه ی کودتاچيان به تصوير در آوردند و سودای فريب افکار عمومی را داشتند.
زهی خيال باطل که دروغ ايشان دير زمانی است هويدا شده است و کودتاچيان بی آبروتر و رسواتر از آنند که قيافه حق به جانب بگيرند و آسمان و ريسمان ببافند و دشمن بتراشند و همه مشکلات را بر دشمنان خود ساخته اشان بار کنند. ديگر نخواهند توانست دروغ و تقلب خويش را به جنايت و رذالت بپوشانند. بسيج و سپاه و پيروان ولايت و جيره خواران دولتِ مردم فريب و عده ای آدمی خوار و انسانيت ستيز و چماق به دست را به جان مردم بياندازند. مردم آگاه تر از آن شده اند که استبداد دينی دروغ را به دورغ و خون را به خون بشويد و تطهير کند.
اگرچه امروز پيراهن عثمان بالا برده اند و قرآن بر سر نيزه کرده اند و خدعه به جمعه می برند و جفا بر جماعت می کنند و اشک تمساح می ريزند و فتوای جنايت می دهند و مجوز قتل و کشتار صادر می کنند، قضاوت را عرصه بيداد کرده اند و سخن را به استبداد پاسخ گفته اند و بر بازداشت شدگان نيز رحم نکرده و شکنجه های غير انسانی و تجاوز و هزار زخم ديگر را بر عزيزان هم وطنمان تحميل کرده اند.
ولی حقيقت ايشان بر همگان روشن شده است و طشت رسوايی ايشان از بام افتاده است و مردم چراغ به دست بر بالای سر ايشان حاضر شده اند و گفته اند که شب را نمی خواهند و با "نه" به شب انديشی به استقبال صبح و روشنايی خواهند رفت. در ايرانی بزرگ و آزاد با حکومتی مردمی و فرادينی که در آن حق آدميان به رسميت شناخته می شود و در کنار هم زيبا زيستن را برای دنيا فرياد خواهند کرد.
اربابان کودتا امروز هراسان تر از هميشه لحظه ای آرام و قرار ندارند که ندای آزادی خواهی دانشگاه و ترانه پيروزی استبدادستيزان در ايران طنين انداز شده است. خواست تغيير همه گير شده است و دانشجويان برای پاسداری از آگاهی ها و ارزش های جديد ملت ايران عزمشان را جزم کرده اند. عزمی که اين بار انرژی اش را از خون های جاری شده دشنه دين فروشان و گلوله خشونت طلبان گرفته است و تا به سرانجام نرسيدن اين خواست نيز از پای نخواهند نشست. جنبش دانشجويی نيز مسير خود را يافته است و حرکت پيوسته خود را با توجه به گذشته اش و رو به سوی فردايی بهتر می پويد. آگاهی بخشی، ديده بانی جامعه مدنی، روشنگری و پرسشگری را فراموش نخواهد کرد و بر دقت و همت خود خواهد افزود.
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير (پلی تکنيک تهران) که در سال های گذشته يکی از هدف های دستگاه های سرکوب بوده است، در آستانه سال تحصيلی برخوردها و سرکوب گسترده در دانشگاه ها را بی اثر می داند و با محکوم کردن تمامی رفتارهای نهادهای دولتی، امنيتی، نظامی و قضايی هشدار می دهد که چراغی که از ارزش های اصيل برافروخته شده است، خاموش شدنی نيست و فقط ريش آن هايی که در پی خاموشی آن هستند را می سوزاند.
امروز نيز آزادی تمامی بازداشت شدگان ماه های اخير و توجه به خواست مردم و پوزش و معذرت خواهی از رفتارهای غيرانسانی را شروعی مناسب برای بازگشت از گذشته سياه عمال و خادمان استبداد می داند. تغيير و تغييرخواهی اتفاق بزرگی بود که در روند انتخابات خوب شناخته شد و استمرار آن می تواند افق روشنی را برای آينده قرار دهد. حال اين پذيرش و خواست تغيير؛ وسيع و بسيط بوده و می تواند بسياری از هم داستانان سال های سال استبداد را شامل شود. بنابراين "تغيير" ملاک اصلی شناخت و قضاوت در آينده خواهد بود. تغييرخواهی و تغييرپذيری و استقبال از تغييرات ديگران در کنار احترام به تفاوت ها و گوناگونی ها درس هايی برای توسعه و پيشرفت و زندگی مسالمت آميز خواهد بود.
انجمن اسلامی پلی تکنيک جامه سبز را لباسی در خور برای استبدادستيزی و آزادی خواهی ۱۰۰ ساله ايرانيان می داند و با وجود انتقادات و انتظاراتی که برای آينده اين جنبش دارد، حمايت و همراهی خود را از حرکت حق مدارانه و مردمی ملت ايران دريغ نخواهد کرد و با محکوميت رفتارهای غير انسانی و غيرعقلانی چند ماه اخير در کشور و روزهای اخير در دانشگاه ها، شروع سال تحصيلی و آغاز فعاليت دانشگاه را به فال نيک گرفته و تمام تلاشش را برای تحقق کابوس حاکمان در دانشگاه ها قرار می دهد.
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير
متن این بیانیه به این شرح است:
مهری ديگر از راه رسيد. مهری که پس از ۴ سال مهرورزی دولت احمدی و حمايت رهبری نويد رسيدنش اين بار ديگر هيچ اثری از شکوفايی و شادمانی ندارد. دانشگاه ها تحت شديدترين فشارها و دانشجويان محکوم به سخت ترين مجازات هستند. در چند هفته اخير موج احضارها به کميته های انضباطی و نهادهای امنيتی و اخبار تعليق و اخراج و ستاره دار شدن دانشجويان بهار سال دانشگاه را خزان زده کرده است. احضارهای دسته جمعی دانشجويان در دانشگاه های مختلف به اداره اطلاعات و دادگاه انقلاب، امسال در کنار احضارهای گسترده دانشجويان به کميته های انضباطی و حراست دانشگاه ها و وزارت علوم قرار گرفته است.
وزارت علومی که نشان داده در جريان سازی ها و پرونده سازی های رسوا و بی اعتبار عليه دفتر تحکيم وحدت و ساير فعالان دانشجويی می خواهد از نهادهای امنيتی جا نماند و کميته های انضباطی و حراستش را به حياط خلوت دستگاه های سرکوب تبديل کرده است. البته اين اتفاقات از وزارت علوم دولت احمدی نژاد دور از انتظار نيست. دولتی که وزارت کشورش که مسئول تامين امنيت است، در حمله شبانه نيروهای لباس شخصی و سربازان کودتاچيان به کوی دانشگاه تبديل به شکنجه گاه می شود.
۱۸ تير ۷۸ تلخی هايش هنوز از خاطر دانشجويان بيرون نرفته بود که در حوادث تلخ پس از انتخابات خرداد ۸۸ در ساعت ۳ نيمه شب عده ای چماق به دست با حمايت نيروهای نظامی و انتظامی به خوابگاه دانشجويان حمله بردند و پس از ضرب و جرح و قتل چند تن از دانشجويان، عده ای را به طبقه منهای ۴ وزارت کشور منتقل کردند و در آنجا ساعت ها دانشجويان را در فضايی نامناسب شکنجه کردند. بازداشت بسياری از دانشجويان و به ويژه دانشجويان محروم از تحصيل در پرونده سازی های انتقام گيرانه کودتاچيان خاطر دانشجو و دانشگاه را آزرده بود که صدور حکم ناعادلانه ماه ها حبس تعزيری و تعليقی دانشجويان دانشگاه های زنجان و بابل که نشان از وقاحت ديکتاتورهای ايران داشت، شوکی برای دانشگاه شد.
برگزاری دادگاه فرمايشی دانشجويان بابل بر اساس اتهامات واهی پس از جريان سازی های رسانه های وابسته ای چون فارس و کيهان و رجا در نهايت بدون توجه به اظهارات دانشجويان و مدارک موجود به صدور احکامی سنگين منجر شد. احکامی که نه ارتباطی به جريان سازی های رسانه های وابسته داشت و نه اتهامات طرح شده در بيدادگاه انقلاب.
برای چهارمين سال پياپی با اعلام نتايج کنکور کارشناسی ارشد قصه دانشجويان ستاره دار تکرار شد تا دانشجويان منتقد با وجود کسب رتبه های ممتاز به دانشگاه راه نيابند و بيش از ۲۰۰۰ نفر نيز با تعهدهای غيرمتعارف اجازه ورود به دانشگاه را بيابند. پس از ۴ سال شتاب گرفتن دسيسه خودی کردن و اسلامی کردن دانشگاه ها، حاکمان خردستيز با احضارها و تعليق ها و ممنوع الورود کردن ها توانسته اند هزاران نفر از نخبگان را از حق تحصيل محروم کرده يا اخراج نمايند تا دانشگاه در فقدان ياران دبستانی اش سردی و تلخی فراوانی را احساس کند و اگر ايام زمستانی سرزمينمان و دردها و رنج های خونين چند ماه اخير نبود، اين جفای رفته بر دانشگاه دانشجويانش را چه بی تاب می کرد.
ليک همچنان دانشگاه زنده است و دانشجويش کابوس حاکمان خيره سر و اگر احضار و تهديدی است، ترس از وجود دانشجو و دانشگاه است که چند روز ديگر فصل آن ها فرا می رسد. فصل پرسش و گفتن، فصل جنبش و ايستادن، فصل آزادی و ايمان، فصل دموکراسی و آرمان.
پلی تکنيک تهران در طول ۴ سال گذشته سربلند و خوشنام تلخی ها و سختی های فراوان را گذرانده است. اميد دوستان و خاری در چشم و استخوانی در گلو برای اقتدارگرايان و انحصارطلبان بوده است. تلاش کرده به شجاعت و صداقت سخن بگويد و در راه آگاهی بخشی به افشاگری و روشنگری و پرسشگری بپردازد و هزينه های سنگينی را هم برای آن پرداخته است. بازداشت بيش از ۱۲۰ دانشجوی اين دانشگاه در طول ۴ سال گذشته چنان بوده است که بايد از بيش از صدها احضار به کميته انضباطی و ده ها احضار به نهادهای امنيتی گذشت.
بايد از بيش از ۲۰۰ ترم محروميت از تحصيل گذشت. فقط نگاهی به دو پرونده نشريات دانشجويی در ارديبهشت ۸۶ و خبرنامه اميرکبير در غائله دفن شهدا در اسفند ۸۷ گويای بسياری از مصايب رفته بر انجمن پلی تکنيک است. بيش از ۱۲۰۰ روز سلول انفرادی و شکنجه های قرون وسطايی که جان آدمی را به درد می آورد و در رذالت و پستی شکنجه گران و عاملان و آمران پشت پرده اين سناريوها ترديد را باقی نمی گذارد، گوشه ای از جنايات دشمنان دانشگاه است.
کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد فصل جديدی از تاريخ سياسی ايران را رقم زد. فصلی که پس از سرکوب اميد آغاز شد. دروغ های مکرر در صندوق های رای اثر گذاشتند و توطئه تقلب محصولی از همکاری دولت و سپاه و بيت رهبری شد. تقلبی که پس از ۴ سال که صدای پای فاشيست به گوش رسيده بود، حضور باتوم به دست آن را ديد.
تقلب که بی توجهی به خواست مردم و توهين به آگاهی ملت بود، در فضايی سرشار از "اميد به تغيير" در برابر مردم ايستاد و فجايع بسياری را به بار آورد. مردمی که فقط رايشان را می خواستند "برای تغيير وضع موجود" با دستانی خالی و به صلح طلبی و آرامش خواهی به خيابان آمدند و حاکمان را مورد بازخواست قرار دادند که ديکتاتوری به جمع ملت هجومی بی سابقه آورد و مردم را روانه سلول های انفرادی و شکنجه گاه های مخوف ساخت و عده ای را هم به قتل رساند. نيروهای رسمی و غيررسمی با باتوم و گاز اشک آور و اسلحه های سرد و گرم به جان ملت افتادند و در برابر خواست سبز مردم جامعه امان را سرخ و خونين کردند.
در روزهايی تلخ از تاريخ سرزمين ما دروغ و تقلب و خيانت و جنايت و رذالت و تجاوز و قتل به هم پيوستند. ديکتاتورهای قرائت فاشيستی از اسلام برای سرپوش بر جنايات خويش عده ای از فعالان سياسی و مدنی و روزنامه نگار و دانشجو و زن و مرد و پير و جوان و حتی کودک را تحت فشار و شکنجه و سرکوب قرار دادند. در سلول های مخوفشان به اعترافات کذب واداشتند و در بيدادگاه های نمايشی از رسانه ی کودتاچيان به تصوير در آوردند و سودای فريب افکار عمومی را داشتند.
زهی خيال باطل که دروغ ايشان دير زمانی است هويدا شده است و کودتاچيان بی آبروتر و رسواتر از آنند که قيافه حق به جانب بگيرند و آسمان و ريسمان ببافند و دشمن بتراشند و همه مشکلات را بر دشمنان خود ساخته اشان بار کنند. ديگر نخواهند توانست دروغ و تقلب خويش را به جنايت و رذالت بپوشانند. بسيج و سپاه و پيروان ولايت و جيره خواران دولتِ مردم فريب و عده ای آدمی خوار و انسانيت ستيز و چماق به دست را به جان مردم بياندازند. مردم آگاه تر از آن شده اند که استبداد دينی دروغ را به دورغ و خون را به خون بشويد و تطهير کند.
اگرچه امروز پيراهن عثمان بالا برده اند و قرآن بر سر نيزه کرده اند و خدعه به جمعه می برند و جفا بر جماعت می کنند و اشک تمساح می ريزند و فتوای جنايت می دهند و مجوز قتل و کشتار صادر می کنند، قضاوت را عرصه بيداد کرده اند و سخن را به استبداد پاسخ گفته اند و بر بازداشت شدگان نيز رحم نکرده و شکنجه های غير انسانی و تجاوز و هزار زخم ديگر را بر عزيزان هم وطنمان تحميل کرده اند.
ولی حقيقت ايشان بر همگان روشن شده است و طشت رسوايی ايشان از بام افتاده است و مردم چراغ به دست بر بالای سر ايشان حاضر شده اند و گفته اند که شب را نمی خواهند و با "نه" به شب انديشی به استقبال صبح و روشنايی خواهند رفت. در ايرانی بزرگ و آزاد با حکومتی مردمی و فرادينی که در آن حق آدميان به رسميت شناخته می شود و در کنار هم زيبا زيستن را برای دنيا فرياد خواهند کرد.
اربابان کودتا امروز هراسان تر از هميشه لحظه ای آرام و قرار ندارند که ندای آزادی خواهی دانشگاه و ترانه پيروزی استبدادستيزان در ايران طنين انداز شده است. خواست تغيير همه گير شده است و دانشجويان برای پاسداری از آگاهی ها و ارزش های جديد ملت ايران عزمشان را جزم کرده اند. عزمی که اين بار انرژی اش را از خون های جاری شده دشنه دين فروشان و گلوله خشونت طلبان گرفته است و تا به سرانجام نرسيدن اين خواست نيز از پای نخواهند نشست. جنبش دانشجويی نيز مسير خود را يافته است و حرکت پيوسته خود را با توجه به گذشته اش و رو به سوی فردايی بهتر می پويد. آگاهی بخشی، ديده بانی جامعه مدنی، روشنگری و پرسشگری را فراموش نخواهد کرد و بر دقت و همت خود خواهد افزود.
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير (پلی تکنيک تهران) که در سال های گذشته يکی از هدف های دستگاه های سرکوب بوده است، در آستانه سال تحصيلی برخوردها و سرکوب گسترده در دانشگاه ها را بی اثر می داند و با محکوم کردن تمامی رفتارهای نهادهای دولتی، امنيتی، نظامی و قضايی هشدار می دهد که چراغی که از ارزش های اصيل برافروخته شده است، خاموش شدنی نيست و فقط ريش آن هايی که در پی خاموشی آن هستند را می سوزاند.
امروز نيز آزادی تمامی بازداشت شدگان ماه های اخير و توجه به خواست مردم و پوزش و معذرت خواهی از رفتارهای غيرانسانی را شروعی مناسب برای بازگشت از گذشته سياه عمال و خادمان استبداد می داند. تغيير و تغييرخواهی اتفاق بزرگی بود که در روند انتخابات خوب شناخته شد و استمرار آن می تواند افق روشنی را برای آينده قرار دهد. حال اين پذيرش و خواست تغيير؛ وسيع و بسيط بوده و می تواند بسياری از هم داستانان سال های سال استبداد را شامل شود. بنابراين "تغيير" ملاک اصلی شناخت و قضاوت در آينده خواهد بود. تغييرخواهی و تغييرپذيری و استقبال از تغييرات ديگران در کنار احترام به تفاوت ها و گوناگونی ها درس هايی برای توسعه و پيشرفت و زندگی مسالمت آميز خواهد بود.
انجمن اسلامی پلی تکنيک جامه سبز را لباسی در خور برای استبدادستيزی و آزادی خواهی ۱۰۰ ساله ايرانيان می داند و با وجود انتقادات و انتظاراتی که برای آينده اين جنبش دارد، حمايت و همراهی خود را از حرکت حق مدارانه و مردمی ملت ايران دريغ نخواهد کرد و با محکوميت رفتارهای غير انسانی و غيرعقلانی چند ماه اخير در کشور و روزهای اخير در دانشگاه ها، شروع سال تحصيلی و آغاز فعاليت دانشگاه را به فال نيک گرفته و تمام تلاشش را برای تحقق کابوس حاکمان در دانشگاه ها قرار می دهد.
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير
(پلی تکنيک تهران)
*****
مراسم جشن تولد محمد قوچانی و فیض الله عرب سرخی روبروی زندان اوین
شامگاه 31 شهریور، خانواده، دوستان و آشنایان محمد قوچانی و فیض الله عرب سرخی روبروی زندان اوین به یاد عزیزان خود جشن تولد برگزار کردند.
شامگاه 31 شهریور، خانواده، دوستان و آشنایان محمد قوچانی و فیض الله عرب سرخی روبروی زندان اوین به یاد عزیزان خود جشن تولد برگزار کردند.
*****
زمان: 00:09 بامداد چهارشنبه اول مهرماه
یاران و هم میهنان بامدادتان گرامی و خجسته باد. نیمه شب آخرین روز شهریور ماه را پشت سر نهاده و دقایقی است که بامداد نخستین روز مهر ماه را آغاز کرده ایم.
در آخرین ثانیه شب گذشته، وقت و زمان رسمی کشور یک ساعت به عقب کشیده شد که ممکن است همین تغییر زمان، برای یاران و دوستانی که خارج از میهن به سایت ما مراجعه می نمایند کمی باعث دو دلی و توهم شده باشد که چرا امروز تاخیر داشته ایم. بهر روی امیدواریم هم میهنان خارج از میهن که این تغییر ساعت و زمان را نمی دانستند و یا بخاطر نداشتند با این توضیحات متوجه بشوند که ما تاخیر نداشته ایم بلکه تلاش کردیم که خود را با زمان تطبیق دهیم.
از این لحظه مطابق معمول تا 24 ساعت بعد که "پست" روز پنجشنبه دوم مهر را آغاز کنیم، کار خود را با نخستین "پست" روز چهارشنبه اول مهر ماه شروع می کنیم. با ما باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ