چهارشنبه: 20/8/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان: 00:03 بامداد چهارشنبه
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان: 00:03 بامداد چهارشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعتراض شب گذشته (حدود 2 ساعت پیش) دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
*****
سازش با رژیم و خیانت به ایرانیان، از سوی دولت آمریکا ادامه دارد
مهلت برای پاسخ نهایی به پیشنهاد هستهای
سفیرآمریکا در سازمان انرژی هستهای گفت:" مذاکرات و ارتباطات علنی وغیرعلنی زیادی در حال انجام است. ما در شرایط حساسی از مذاکرات هستیم که در تعیین نتایج نفش تعیین‌کننده‌ای دارد. این تنها راهی است که ممکن‌است ثمر‌بخش باشد."
یک دیپلمات آمریکایی عنوان کرد که کشورش می‌خواهد به ایران زمانی بدهد تا بتواند در مورد پذیرش تفاهمی که زیر نظر سازمان ملل به آن دست‌یافته بودند، اقدام کند.
سفیرآمریکا در سازمان انرژی هستهای گفت:" مذاکرات و ارتباطات علنی وغیرعلنی زیادی در حال انجام است. ما در شرایط حساسی از مذاکرات هستیم که در تعیین نتایج نفش تعیین‌کننده‌ای دارد. این تنها راهی است که ممکن‌است ثمر‌بخش باشد."
یک دیپلمات آمریکایی عنوان کرد که کشورش می‌خواهد به ایران زمانی بدهد تا بتواند در مورد پذیرش تفاهمی که زیر نظر سازمان ملل به آن دست‌یافته بودند، اقدام کند.
به گزارش خبرگزاری "رویترز"، پیشنهاد ارائه شده به ایران مبنی بر این بود که ذخایر هستهای خود را که زمینه تبدیل شدن به مواد منفجره را دارد، با مواد هستهای با مصارف دارویی تعویض شود که این طرح با تعلل ایران و درخواست برای بررسی و مذاکرات بیشتر مواجه شد. واشنگتن با آن مخالفت کرده‌است.ایران نیز پیرامون فرستادن اورانیوم با غنای پایین به کشورهای خارجی پیش از اینکه سوخت هستهای رآکتورهای خود را تحویل بگیرد ابراز نگرانی کرده‌است. رئیس آژانس بین‌المللی اتمی نیز به ایران پیشنهاد کرد تا معامله از طریق کشور سومی مانند ترکیه صورت بگیرد، و از این طریق سوخت را دریافت کند.مقامات ایران و ترکیه در حاشیه کنفرانس کشورهای اسلامی در استانبول در این مورد گفتگو کردند. درباره نتایج این مذاکرات که با حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران صورت گرفت، جزئیاتی اعلام نشده‌است.ترکیه که همسایه ایران است و روابط خوبی با این کشور دارد، در مورد میانجیگری بین تهران و سران غربی در مورد کشمکش هستهای، ابراز امیدواری کرد.این در حالی است که یک مقام ارشد ایرانی پیشنهاد میانجیگری کشور سومی را برای نگهداری اورانیوم با غنای پایین رد کرد.اما تهران هنوز به پاسخ کامل و رسمی مقامات در مورد پیش‌نویسی که توسط محمدالبرادعی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی هستهای، که سه هفته پس از رایزنی با ایران، فرانسه، روسیه و آمریکا ارائه شد، نرسیده‌است.
گلین دیویس، سفیرآمریکا در سازمان انرژی هستهای گفت:" مذاکرات و ارتباطات علنی وغیرعلنی زیادی در حال انجام است. ما در شرایط حساسی از مذاکرات هستیم که در تعیین نتایج نفش تعیین‌کننده‌ای دارد. این تنها راهی است که ممکن‌است ثمر‌بخش باشد."وی همچنین می افزاید:" می خواهیم به ایران فرصت دهیم تا در این زمینه به نتیجه برسد. قطعاً برای آنها مساله دشواری است. و ما امیدوار هستیم پاسخی سریع و مثبت از ایرانی‌ها بشنویم." هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا گفت که خوش‌بینی‌های اولیه نسبت به پذیرش این طرح توسط ایران در حال حاضر با نشانه اختلافات میان سران ایران در این زمینه کاهش بافته‌است.وی در مصاحبه تلویزیونی خود گفت:" ما شاهد سردرگمی و مناقشه میان سران ایرانی هستیم، آنها در زمینه برنامه سوخت هستهای با افزایش مباحثات داخلی روبرو شدهاند که از زمان اعتراضات برای انتخابات روبه افزایش است. ما همچنین معتقدیم که آنها ما را دست به سر کرده‌اند در حالی که در داخل با احمدی‌نژاد مخالفت می‌شود. وی ادامه داد که مجامع بین‌المللی هنوز منتظر یک پاسخ مناسب از سوی ایران هستند." سال آینده، ذخیره سوخت این کشور برای مصرف رآکتورهای تحقیقاتی که ایزتوپ‌های رادیو اکتیو را برای درمان سرطان که در سال 1993 وارد کرده بود به پایان خواهد رساند. قدرتهای دنیا وقتی که تصور میکنند ارائه سوخت به ایران منوط به توقف ذخیره‌سازی اورانیوم توسط این کشور است این معامله را به صورت بردـ برد می‌بینند.
بر اساس گفته‌های مقامات غربی در مذاکرات میان شش قدرت در اول اکتبر در ژنو، ایران با اصل فرستادن تمام اورانیوم به روسیه و فرانسه برای بازفرآوری و برگشت آن برای سوخت رآکتورهایش موافقت کرده بود.اما گفتند که به نظر می‌رسید که ایران از توافق ژنو عقب‌نشینی کرده‌است. غربی‌ها با استناد به آنچه آنها "مخفی سازی برنامه‌های هستهای" می‌نامند، ابراز نگرانی از ذخیره اورانیوم‌های غنی‌شده ایران کرده‌اند.طرح البرادعی این بود که ایران 75 درصد از اورانیوم 3٪ غنی‌شده خود را تا پایان امسال بفرستند و سوخت مورد نیاز رآکتورهای تحقیقاتی خود را تحویل بگیرد. مقامات ایرانی گفتند که تهران حاضر به دست‌کشیدن از غنی‌سازی نیست. زیرا این یک استراتژی حیاتی دربرابر دشمنانی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی است. ایران پیشنهاد کرده‌است که اورانیوم را به صورت بسته‌های کوچک، تناوبی و بدون مشخص کردن ضرب‌العجل بفرستد در مقابل نیز سوخت رآکتورها را تحویل بگیرد. کلینتون همچنین گفت:" ما معتقدیم این پیشنهاد فرصت مهمی برای ایران فراهم می‌آورد تا ضمن استفاده در رآکتورهای تحقیقاتی به منظور مصارف دارویی و رفع احتیاجات مردم، به اعتمادسازی در مجامع بین‌المللی در برنامه هستهای اقدام کند."وی نتیجه رد پیشنهاد از سوی ایران را تحریم های شدیدتر بین المللی عنوان کرد. همتای آلمانی هیلاری کلینتون نیز عنوان کرد که صبر شش قدرت نا محدود نیست. دیپلمات‌ها می‌گویند اگرگشایشی از سوی ایران صورت نگیرد قدرتهای غربی گزینه تحریم را علیه ایران برمی‌گزینند.انجام این معامله می‌تواند یک سکوی پرش برای گفتگوهای بیشتر به منظور کمک‌های تجاری بیشتر و کمک به ایران در تحریم‌ها باشد به شرطی که این کشور برنامه غنی سازی اورانیوم را به صورت کامل متوقف کند.
*****
آخرین تلاشهای فعالان حقوق بشر برای جلوگیری از اعدام احسان فتاحیان
در حالی كه كمتر از چند ساعت به زمان اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان، زندانی سياسی در زندان سنندج باقی مانده، هنوز هيچ اقدام مؤثری از سوی مقامات قضايی كشوری و استانی برای متوقف نمودن اجرای اين حكم صورت نگرفته است.
با نزديك شدن به موعد مقرر نگرانی خانواده احسان فتاحيان و ديگر فعالان سياسی محكوم به اعدام در کردستان، همچنين فعالان و مدافعان حقوق بشر در كردستان و ايران از قوت گرفتن اجرای قريب الوقوع اين حكم افزايش يافته است.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان پيش از اين با ارسال نامهای به رييس قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران از ايشان خواسته بود تا ضمن دستور به توقف اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان نسبت به بازبينی مجدد در پرونده اين فعال سياسی و لغو قطعی حكم اعدام وی اقدام لازم را انجام دهند.
خانواده احسان فتاحيان نيز روز گذشته با نوشتن نامهای به آيت الله سيد صادق آملی لاريجانی و مراجعه‌ی حضوری به دفتر ايشان در تهران همين درخواست را مطرح كرده بودند. خانواده احسان فتاحيان اگر چه موفق به ملاقات حضوری با رييس قوه قضاييه نشدند اما نامهای سربسته از دفتر ايشان خطاب به رييس دادگستری استان كردستان دريافت كردند كه اين نامه را صبح امروز از طريق وكيل پرونده به دفتر علی اكبر گروسی رييس دادگستری استان كردستان تحويل داده، اما تا زمان انتشار اين اطلاعيه هيچ پاسخی به آنان داده نشده است.
اين در حالی است كه از صبح دیروز(سه شنبه 19 آبان) نمايندگان سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان و تعداد ديگری از فعالان حقوق بشر در داخل و خارج كشور با ارسال فكس و تماس تلفنی با تعدادی از نمايندگان كُرد در مجلس شورای اسلامی از آنان جهت تلاش برای جلوگيری از اجرای حكم احسان فتاحيان درخواست كمك كرده‌اند.
همچنين تعدادی از شهروندان نيز در تماس تلفنی با دفتر رييس كل دادگستری استان كردستان ضمن اعتراض به حكم صادره برای احسان فتاحيان درخواست خود را مبنی بر توقف اجرای حكم اعلام داشته‌اند.
علاوه بر اين در سطح جهانی نيز سازمانهای عفو بين الملل و دفاع بين الملل طی بيانيه‌هايی جداگانه از مقامات جمهوری اسلامی ايران خواسته‌اند تا حكم اعدام احسان فتاحيان را متوقف كنند.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان با ابراز نگرانی شديد نسبت به تقويت احتمال اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان در صبح امروز چهارشنبه 20 آبان 1388 بار ديگر ضمن اعتراض به صدور احكام اعدام برای ديگر فعالان سياسی كُرد از مقامات ارشد قضايی در سطح كشوری و استانی می‌خواهد تا نسبت به توقف اجرای اين حكم اقدامی سريع و قاطع را انجام دهند.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان همچنين نسبت به اجرای قريب الوقوع اين حكم كه می‌تواند آغازی بر اجرای احكام ديگر فعالان سياسی محكوم به اعدام در كردستان و ايران باشد هشدار میدهد و توجه تمامی فعالان حقوق بشر در داخل كشور و نهادهای حقوق بشری در سطح بين المللی را نسبت به اين خطر جدی جلب میكند و خواهان موضع گيری صريح و اقدام سريع آنان است.
در حالی كه كمتر از چند ساعت به زمان اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان، زندانی سياسی در زندان سنندج باقی مانده، هنوز هيچ اقدام مؤثری از سوی مقامات قضايی كشوری و استانی برای متوقف نمودن اجرای اين حكم صورت نگرفته است.
با نزديك شدن به موعد مقرر نگرانی خانواده احسان فتاحيان و ديگر فعالان سياسی محكوم به اعدام در کردستان، همچنين فعالان و مدافعان حقوق بشر در كردستان و ايران از قوت گرفتن اجرای قريب الوقوع اين حكم افزايش يافته است.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان پيش از اين با ارسال نامهای به رييس قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران از ايشان خواسته بود تا ضمن دستور به توقف اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان نسبت به بازبينی مجدد در پرونده اين فعال سياسی و لغو قطعی حكم اعدام وی اقدام لازم را انجام دهند.
خانواده احسان فتاحيان نيز روز گذشته با نوشتن نامهای به آيت الله سيد صادق آملی لاريجانی و مراجعه‌ی حضوری به دفتر ايشان در تهران همين درخواست را مطرح كرده بودند. خانواده احسان فتاحيان اگر چه موفق به ملاقات حضوری با رييس قوه قضاييه نشدند اما نامهای سربسته از دفتر ايشان خطاب به رييس دادگستری استان كردستان دريافت كردند كه اين نامه را صبح امروز از طريق وكيل پرونده به دفتر علی اكبر گروسی رييس دادگستری استان كردستان تحويل داده، اما تا زمان انتشار اين اطلاعيه هيچ پاسخی به آنان داده نشده است.
اين در حالی است كه از صبح دیروز(سه شنبه 19 آبان) نمايندگان سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان و تعداد ديگری از فعالان حقوق بشر در داخل و خارج كشور با ارسال فكس و تماس تلفنی با تعدادی از نمايندگان كُرد در مجلس شورای اسلامی از آنان جهت تلاش برای جلوگيری از اجرای حكم احسان فتاحيان درخواست كمك كرده‌اند.
همچنين تعدادی از شهروندان نيز در تماس تلفنی با دفتر رييس كل دادگستری استان كردستان ضمن اعتراض به حكم صادره برای احسان فتاحيان درخواست خود را مبنی بر توقف اجرای حكم اعلام داشته‌اند.
علاوه بر اين در سطح جهانی نيز سازمانهای عفو بين الملل و دفاع بين الملل طی بيانيه‌هايی جداگانه از مقامات جمهوری اسلامی ايران خواسته‌اند تا حكم اعدام احسان فتاحيان را متوقف كنند.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان با ابراز نگرانی شديد نسبت به تقويت احتمال اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان در صبح امروز چهارشنبه 20 آبان 1388 بار ديگر ضمن اعتراض به صدور احكام اعدام برای ديگر فعالان سياسی كُرد از مقامات ارشد قضايی در سطح كشوری و استانی می‌خواهد تا نسبت به توقف اجرای اين حكم اقدامی سريع و قاطع را انجام دهند.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان همچنين نسبت به اجرای قريب الوقوع اين حكم كه می‌تواند آغازی بر اجرای احكام ديگر فعالان سياسی محكوم به اعدام در كردستان و ايران باشد هشدار میدهد و توجه تمامی فعالان حقوق بشر در داخل كشور و نهادهای حقوق بشری در سطح بين المللی را نسبت به اين خطر جدی جلب میكند و خواهان موضع گيری صريح و اقدام سريع آنان است.
بنا به گزارش کردانه، دیروز سه شنبه تعدادی از خانواده های زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد در مقابل دادکستری سنندج تجمع نمودند و با مراجعه به مسئولین قضائی خواستار توقف اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان که در بهار سال گذشته در كامياران دستگير و از آن زمان در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج است شدند. این تجمع تا بعد از ظهر امروز ادامه داشت. در ضمن سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان با تماس با نمایندگان مردم کرد در مجلس از آنها خواست که تا دیر نشده است در رابطه با توقف اعدام فتاحیان اقدام نمایند.بعضی از نمایندگان مردم کرد با نامه نگاری و تماس با مسئولین قوه قضائیه و دادکستری استان کردستان در این رابطه اقداماتی انجام دادهند و همه امیدوار هستند که حکم اعدام متوقف شود.تا این لحظه هنوز از محتوی نامه ای که دفتر لاریجانی به خانواده فتاحیان داده است و دیروز تحویل دادکستری داده شده هیچ خبری منتشر نشده است.
*****
فیلمی درباره افشاگری یکی از مزدوران پلید رژیم
*****
گزارش سراسر دروغ فارس از درگیری در دانشگاه خواجه نصیر تهران
بنگاه خبرپراکنی فارس یعنی سایت خبری سپاه دزدان و مزدوران بی آبروی رژیم، در خبری با عنوان " حاميان موج سبزهمكلاسي‌هاي خود را كتك زدند" ، چنین نوشته است : جمعي از حاميان موسوي در دانشگاه خواجه نصير پس از برگزاري تجمع صنفي با شعارهاي سياسي، جمعي از دانشجويان اين دانشگاه كه به شعارهاي سياسي آنها اعتراض داشتند را كتك زدند.
بنگاه خبرپراکنی فارس یعنی سایت خبری سپاه دزدان و مزدوران بی آبروی رژیم، در خبری با عنوان " حاميان موج سبزهمكلاسي‌هاي خود را كتك زدند" ، چنین نوشته است : جمعي از حاميان موسوي در دانشگاه خواجه نصير پس از برگزاري تجمع صنفي با شعارهاي سياسي، جمعي از دانشجويان اين دانشگاه كه به شعارهاي سياسي آنها اعتراض داشتند را كتك زدند.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، ظهر امروز(منظور پلیدشان سه شنبه 19 آبان) و از ساعت 12 تعداد 40 نفر از حاميان ميرحسين موسوي به بهانه عدم كيفيت غذاي دانشكده عمران دانشگاه خواجه‌نصيرطوسي در مقابل سلف‌سرويس اين دانشكده تجمع كردند. اين عده كه از دانشكده‌هاي برق، مكانيك و علوم در اين دانشگاه حضور پيدا كرده بودند، در ابتداي تجمع خود در مقابل سلف‌سرويس اعلام كردند كه اين تجمع صنفي است، اما هنگامي كه به نشانه اعتراض ظرف‌هاي غذاي خود را به زمين مي‌ريختند، عده‌اي از آنها شعارهاي منتسب به جريان حامي موسوي و عكس‌هايي از بازداشت‌شدگان اغتشاشات اخير را بر روي غذاهاي ريخته شده مي‌گذاشتند. اين عده در ادامه تجمع خود از مقابل سلف‌سرويس دانشكده عمران به سمت درب اصلي دانشكده حركت كردند كه در اين بين عده‌اي از دانشجويان كه از اهداف سياسي اين تجمع آگاهي پيدا كرده و در اعتراض به اين اقدام حاميان ميرحسين موسوي در مقابل آنها ايستاده بودند از آنها خواستند تا تجمع خود پايان دهند و بيش از اين جو دانشكده را ملتهب نكنند، اما حاميان موسوي با اين دانشجويان به درگيري فيزيكي پرداختند. درگيري فيزيكي ميان حاميان ميرحسين و ساير دانشجويان 15 دقيقه ادامه داشت و حاميان موسوي با سر دادن شعارهايي، دانشجويان اين دانشكده را به ادامه درگيري فيزيكي و ضرب وشتم آنها تهديد مي‌كردند. در اين بين عده‌اي از دانشجويان كه به گمان تجمع صنفي اين عده از حاميان جريان سبز با آنان همراهي مي‌كردند با نظاره‌گر شدن درگيري فيزيكي آنها با دانشجويان به آنها اعتراض كرده و از جمع حاميان موسوي خارج شدند. در ساعت13، تجمع‌كنندگان حامي موسوي كه به 10 نفر كاهش پيدا كرده بود به تجمع خود پايان دادند اما چند تن از آنها با بيرون رفتن از دانشگاه و با در دست داشتن چوبدستي دانشجويان داخل دانشكده را تحريك مي‌كردند.
*****
آخرین جلسه دادگاه بهزاد نبوی برگزار شد
صالح نیکبخت وکیل بهزاد نبوی از برگزاری آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات موکل خود خبرداد و گفت که صبح سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب پرونده بهزاد نبوی رسیدگی و ختم رسیدگی اعلام شد.
به گفته صالح نیکبخت"سومین جلسه رسیدگی به اتهامات بهزاد نبوی از ساعت ۹ صبح در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی آغاز و تا ساعت ۱۲:۳۰ طول کشید."
وی با بیان اینکه در ابتدای جلسه نبوی به دفاع از خود پرداخت،به خبرگزاری ایلنا گفت"بعد از نبوی در جایگاه قرار گرفته و دفاعیات خود از موکلم را ارائه کردم. در انتها نیز قاضی پرونده با اخذ آخرین دفاع از موکلم ختم رسیدگی را اعلام کرد."
وکیل بهزاد نبوی افزود"قرار شد بخشی از مطالب و دفاعیات را که موکلم ننوشته بود را تا روز شنبه به دادگاه ارائه دهد."
صالح نیکبخت همچنین گفت که" به دلیل غیرعلنی بودن جلسه دادگاه"از ارائه هرگونه جزئیات بیشتر خودداری می کند.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به ختم رسیدگی، آیا قاضی پرونده تصمیمی برای تبدیل قرار بهزاد نبوی ندارد، گفت: در جلسه امروز صحبتی در این باره نشد، اما امیدوارم با توجه به وضعیت جسمانی موکلم، قاضی پرونده هرچه سریع‌تر با تبدیل قرار نبوی به وثیقه یا کفالت موافقت کند.
نیکبخت همچنین گفت: بهزاد نبوی از بیمارستان به دادگاه رفته و پس از اتمام جلسه مجددا به بیمارستان بازگشت.
صالح نیکبخت وکیل بهزاد نبوی از برگزاری آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات موکل خود خبرداد و گفت که صبح سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب پرونده بهزاد نبوی رسیدگی و ختم رسیدگی اعلام شد.
به گفته صالح نیکبخت"سومین جلسه رسیدگی به اتهامات بهزاد نبوی از ساعت ۹ صبح در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی آغاز و تا ساعت ۱۲:۳۰ طول کشید."
وی با بیان اینکه در ابتدای جلسه نبوی به دفاع از خود پرداخت،به خبرگزاری ایلنا گفت"بعد از نبوی در جایگاه قرار گرفته و دفاعیات خود از موکلم را ارائه کردم. در انتها نیز قاضی پرونده با اخذ آخرین دفاع از موکلم ختم رسیدگی را اعلام کرد."
وکیل بهزاد نبوی افزود"قرار شد بخشی از مطالب و دفاعیات را که موکلم ننوشته بود را تا روز شنبه به دادگاه ارائه دهد."
صالح نیکبخت همچنین گفت که" به دلیل غیرعلنی بودن جلسه دادگاه"از ارائه هرگونه جزئیات بیشتر خودداری می کند.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به ختم رسیدگی، آیا قاضی پرونده تصمیمی برای تبدیل قرار بهزاد نبوی ندارد، گفت: در جلسه امروز صحبتی در این باره نشد، اما امیدوارم با توجه به وضعیت جسمانی موکلم، قاضی پرونده هرچه سریع‌تر با تبدیل قرار نبوی به وثیقه یا کفالت موافقت کند.
نیکبخت همچنین گفت: بهزاد نبوی از بیمارستان به دادگاه رفته و پس از اتمام جلسه مجددا به بیمارستان بازگشت.
*****
اتهام زیدآبادی: تلاش برای کاندیداتوری عبدالله نوری در انتخابات
خانواده احمد زیدآبادی دو روز پیش و بعد از موافقت قاضی پرونده شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب وثیقه او را تودیع کردند و انتظار می رفت طبق قوانین آزاد شود، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
به گزارش کانون زنان ایران، مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی می گوید: پس از تودیع وثیقه، قاضی پیرعباسی به رییس دفتر خود گفت که فعلا درخصوص آزادی زیدآبادی دست نگه دارید. این برخورد قاضی پیرعباسی بسیار عجیب است. چه معنایی دارد که ایشان پس از تودیع وثیقه چنین حرفی بزند؟ احمد تمام این پنج ماه به صورت غیرقانونی در زندان بوده است چرا که هرگز برایش قرار بازداشت صادر نشده و یک روز پس از بازداشت قرار وثیقه اش را امضا کرده است. حتی قاضی پرونده یک هفته پیش به وکیل زید آبادی گفته است که ما می دانیم که براساس قرار وثیقه ای که در پرونده او هست باید تاکنون آزاد می شد، اما لطفا با ما همکاری کنید تا پس از محاکمه آزادش کنیم. این حرفهای غیرحقوقی چه معنا و مبنایی دارد ؟
همسر احمد زیدآبادی سپس در باره دادگاه همسرش که دو روز پیش برگزار شد، گفت: تبلیغ علیه نظام و تبانی در ایجاد اغتشاش اتهامات مطرح شده علیه وی بود. استناد آنها برای اتهام تبانی در اغتشاش، تلاش زیدآبادی برای قانع کردن آقای عبدالله نوری به کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری بود
*****
اولین تماس تلفنی حسن اسدی زیدآبادی از زندان اوین
حسن اسدی زیدآبادی، عضو بازداشت‌شده‌ی شورای مرکزی سازمان ادوار پس از شش روز بی‌خبری، در تماسی تلفنی، از نگهداری خود در زندان اوین خبر داد.
همسر این فعال حقوق‌بشر، که سه‌شنبه‌شب 12 آبان، با حکم نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد، با اعلام این خبر افزود که حسن اسدی در این تماس کوتاه تلفنی، وضعیت روحی خود را خوب توصیف کرده است.
خانم خلفي، همچنین با اشاره به دیدار روز گذشته‌ی خود و وکیل همسرش با بازپرس پرونده، اضافه کرد که بازپرس از اعتراض این عضو دربند سازمان دانش اموختگان به قرار بازداشت موقت صادره خبر داده است.
گفتنی است، حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته‌ی حقوق بشر سازمان دانش‌اموختگان ایران و سخنگوی کمیته‌ی پیگیری بازداشت‌های خودسرانه است که پس از بازداشت دبیرکل و سخنگوی سازمان ادوار، بارها مورد احضار و ارعاب نیروهای امنیتی قرار گرفت و سرانجام ساعاتی مانده به 13 آبان ماه، بازداشت شد.
اتهام زیدآبادی: تلاش برای کاندیداتوری عبدالله نوری در انتخابات
خانواده احمد زیدآبادی دو روز پیش و بعد از موافقت قاضی پرونده شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب وثیقه او را تودیع کردند و انتظار می رفت طبق قوانین آزاد شود، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
به گزارش کانون زنان ایران، مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی می گوید: پس از تودیع وثیقه، قاضی پیرعباسی به رییس دفتر خود گفت که فعلا درخصوص آزادی زیدآبادی دست نگه دارید. این برخورد قاضی پیرعباسی بسیار عجیب است. چه معنایی دارد که ایشان پس از تودیع وثیقه چنین حرفی بزند؟ احمد تمام این پنج ماه به صورت غیرقانونی در زندان بوده است چرا که هرگز برایش قرار بازداشت صادر نشده و یک روز پس از بازداشت قرار وثیقه اش را امضا کرده است. حتی قاضی پرونده یک هفته پیش به وکیل زید آبادی گفته است که ما می دانیم که براساس قرار وثیقه ای که در پرونده او هست باید تاکنون آزاد می شد، اما لطفا با ما همکاری کنید تا پس از محاکمه آزادش کنیم. این حرفهای غیرحقوقی چه معنا و مبنایی دارد ؟
همسر احمد زیدآبادی سپس در باره دادگاه همسرش که دو روز پیش برگزار شد، گفت: تبلیغ علیه نظام و تبانی در ایجاد اغتشاش اتهامات مطرح شده علیه وی بود. استناد آنها برای اتهام تبانی در اغتشاش، تلاش زیدآبادی برای قانع کردن آقای عبدالله نوری به کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری بود
*****
اولین تماس تلفنی حسن اسدی زیدآبادی از زندان اوین
حسن اسدی زیدآبادی، عضو بازداشت‌شده‌ی شورای مرکزی سازمان ادوار پس از شش روز بی‌خبری، در تماسی تلفنی، از نگهداری خود در زندان اوین خبر داد.
همسر این فعال حقوق‌بشر، که سه‌شنبه‌شب 12 آبان، با حکم نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد، با اعلام این خبر افزود که حسن اسدی در این تماس کوتاه تلفنی، وضعیت روحی خود را خوب توصیف کرده است.
خانم خلفي، همچنین با اشاره به دیدار روز گذشته‌ی خود و وکیل همسرش با بازپرس پرونده، اضافه کرد که بازپرس از اعتراض این عضو دربند سازمان دانش اموختگان به قرار بازداشت موقت صادره خبر داده است.
گفتنی است، حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته‌ی حقوق بشر سازمان دانش‌اموختگان ایران و سخنگوی کمیته‌ی پیگیری بازداشت‌های خودسرانه است که پس از بازداشت دبیرکل و سخنگوی سازمان ادوار، بارها مورد احضار و ارعاب نیروهای امنیتی قرار گرفت و سرانجام ساعاتی مانده به 13 آبان ماه، بازداشت شد.
*****
چك‌سفید مجلس هم دولت کودتاگر را راضی‌نكرد!
ماده 16 لایحه به دلیل اینكه ارتباط بین منابع لایحه با بودجه حفظ شده، نتوانسته مشكلات مربوط به ماده 13 را رفع نماید. راه‌حل های پیشنهادی دولت برای رفع ابهام نمایندگان مجلس می‌تواند موجب رفع اختلاف موجود شود.
ماده 16 لایحه به دلیل اینكه ارتباط بین منابع لایحه با بودجه حفظ شده، نتوانسته مشكلات مربوط به ماده 13 را رفع نماید. راه‌حل های پیشنهادی دولت برای رفع ابهام نمایندگان مجلس می‌تواند موجب رفع اختلاف موجود شود.
محمدرضا فرزین معاون وزیر اقتصاد و سخنگوی كارگروه طرح تحول اقتصادی در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی دولت، اظهارداشت: لایحه مصوب هدفمند كردن یارانه‌ها كه تاكنون در 17 ماده در صحن علنی مجلس شورای اسلامی جمع‌بندی شده است، از تشابهات و اشتراكات فراوانی با لایحه پیشنهادی دولت برخوردار است كه جای تقدیر و تشكر از هیأت رئیسه، اعضاء كمیسیون ویژه تحولات اقتصادی مجلس بویژه آقای دكتر مصباحی مقدم ریاست كمیسیون و كلیه نمایندگان مجلس دارد. وی، اشتراكات حاصله را نتیجه یك كار مشترك بین دولت و مجلس و اختصاص بیش از 50 جلسه مشترك بین نمایندگان دولت و مجلس و بررسی‌های دقیق كارشناسی در كارگروه تحولات اقتصادی دولت و همچنین كلیه كمیسیون‌های مجلس بالاخص كمیسیون ویژه تحولات اقتصادی عنوان كرد.فرزین تاكید كرد: این لایحه نشان میدهد كه دولت و مجلس برای حل یكی از بزرگترین معضلات اقتصادی كشور كه از موانع اساسی رسیدن به افق چشم‌انداز 1404 می‌باشد ، به راهكار مشتركی رسیده‌اند.
سخنگوی كارگروه تحول اقتصادی دولت، در تشریح اشتراكات و تفاوتهای این دو دیدگاه كه در لایحه تبلور یافته ، گفت: مواد 1 تا 7 لایحه كه به نظام اصلاح قیمت حامل‌های انرژی، آب و كالاها و خدمات اساسی در كشور می‌پردازد اگر چه دچار تغییراتی در صحن علنی مجلس و كارگروه ویژه گردید اما همچنان كلیت آن از لحاظ شمولیت حامل‌های انرژی و كالاها و خدمات و نظام قیمت‌گذاری مورد نظر از جمله اشتراكات بین دولت و مجلس است.به گفته فرزین، ماده 8 لایحه مصوب مجلس كه اختصاص به نظام حمایت از خانوار در قالب روش های نقدی، غیرنقدی و تأمین اجتماعی دارد از اختلاف اندكی با دیدگاه دولت برخوردار است و اگرچه در لایحه در اولیة دولت 60 درصد خالص وجوه حاصل از اجرای این قانون به خانوارها اختصاص یافته بود و در مصوبه مجلس به 50 درصد تغییر پیدا كرد اما همچنان مورد تأیید دولت است.
معاون وزیر اقتصاد همچنین گفت: مواد 9 تا 12 لایحه مصوب مجلس نیز از اختلافات اندكی با لایحه پیشنهادی دولت برخوردار است.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، فرزین در ادامه اظهار داشت: ماده 13 مصوب نهایی مجلس كه به موضوع نظام مدیریت منابع حاصل از هدفمند كردن یارانه‌ها در موارد 8 و 9 و 12 می‌پردازد (این موضوع در ماده 9 لایحه پیشنهادی دولت آمده بود، به دلیل گره‌زدن این منابع با قوانین بودجه سنواتی از تفاوتهایی با پیشنهاد اولیه دولت و حتی پیشنهادهای اصلاحی دولت در فرایند بررسی در صحن علنی مجلس برخوردار است كه باعث غیرقابل اجرا شدن لایحه می‌شود. دولت همچنان معتقد است كه راه‌حل های پیشنهادی دولت برای رفع ابهام نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص مغایرت مواد 53 و 54 قانون اساسی می‌تواند موجب رفع اختلاف موجود، شود.
سخنگوی كارگروه تحول اقتصادی دولت، در خصوص مواد 14، 15، 16 و 17 مصوب نیز گفت كه اختلاف نظر اساسی بین دیدگاه دولت و مجلس وجود ندارد.به گفته وی، تلاشهای نمایندگان نمایندگان مجلس در خصوص ماده 16 جهت رفع مشكلات اجرایی بوده آمده در ماده 13 قابل تقدیر است اما همچنان بدلیل اینكه در این ماده نیز ارتباط بین منابع لایحه با بودجه حفظ شده ، نتوانسته مشكلات مربوط به ماده 13 را رفع نماید.معاون وزیر اقتصاد، ارائه یك چشم انداز بلند مدت از سیاست های اقتصادی و حمایتی مندرج در این لایحه، انعطاف در زمان بندی اجرای لایحه در ماههای مختلف سال و شرایط لازم برای اجرای مواد 2 و 4 آن را با گره زدن منابع و مصارف لایحه با بودجه سنواتی دولت مغایرت دانست و آن را یكی ازموانع عمده شرایط موفقیت آمیز اجرای لایحه عنوان كرد و گفت: از آنجا كه اراده دولت بر اجرای موفقیت آمیز لایحه است، لذا تجدید نظر در ماده 13 لایحه می‌تواند این شرایط را مهیا سازد.وی خاطر نشان كرد: تصمیم مجلس در خصوص ارجاع لایحه به كمیسیون ویژه تحول اقتصادی مجلس و ادامه تعاملات كارشناسی بین نمایندگان دولت و مجلس می‌تواند فرصت مناسبی برای رفع این مشكلات باشد.
*****
دانماركی بازداشتی 13آبان آزاد شد
"گیلز كاداسگار " تبعه دانماركی كه روز 13 آبان در حاشیه تجمع‌های غیرقانونی در تهران بازداشت شده بود آزاد شد.
روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام كرد: با توجه به تكمیل تحقیقات، دستور آزادی متهم یاد شده توسط بازپرس پرونده صادر و با تایید عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران عصر سه شنیه به زندان اوین ابلاغ شد.
*****
پاسخ احمدی نژاد به سوال بی بی سی فارسی در ترکیه:
می دانید 18 میلیارد دلار چند تریلی پول و طلا می شود؟!
محمود احمدی نژاد روز گذشته در حاشیه نشست اقتصادی سران سازمان کنفرانس اسلامی در استانبول ترکیه ، در یک نشست خبری به سوالات مطبوعات و رسانه های ترکیه ای و جهانی پاسخ داد .به گزارش عصر ایران ، در این نشست خبری خبرنگار بی بی سی فارسی به عنوان رسانه ای که حساسیت های خاصی برای آن در درون ایران وجود دارد نیز سوالی از احمدی نژاد مطرح کرد .
سخنگوی كارگروه تحول اقتصادی دولت، در تشریح اشتراكات و تفاوتهای این دو دیدگاه كه در لایحه تبلور یافته ، گفت: مواد 1 تا 7 لایحه كه به نظام اصلاح قیمت حامل‌های انرژی، آب و كالاها و خدمات اساسی در كشور می‌پردازد اگر چه دچار تغییراتی در صحن علنی مجلس و كارگروه ویژه گردید اما همچنان كلیت آن از لحاظ شمولیت حامل‌های انرژی و كالاها و خدمات و نظام قیمت‌گذاری مورد نظر از جمله اشتراكات بین دولت و مجلس است.به گفته فرزین، ماده 8 لایحه مصوب مجلس كه اختصاص به نظام حمایت از خانوار در قالب روش های نقدی، غیرنقدی و تأمین اجتماعی دارد از اختلاف اندكی با دیدگاه دولت برخوردار است و اگرچه در لایحه در اولیة دولت 60 درصد خالص وجوه حاصل از اجرای این قانون به خانوارها اختصاص یافته بود و در مصوبه مجلس به 50 درصد تغییر پیدا كرد اما همچنان مورد تأیید دولت است.
معاون وزیر اقتصاد همچنین گفت: مواد 9 تا 12 لایحه مصوب مجلس نیز از اختلافات اندكی با لایحه پیشنهادی دولت برخوردار است.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، فرزین در ادامه اظهار داشت: ماده 13 مصوب نهایی مجلس كه به موضوع نظام مدیریت منابع حاصل از هدفمند كردن یارانه‌ها در موارد 8 و 9 و 12 می‌پردازد (این موضوع در ماده 9 لایحه پیشنهادی دولت آمده بود، به دلیل گره‌زدن این منابع با قوانین بودجه سنواتی از تفاوتهایی با پیشنهاد اولیه دولت و حتی پیشنهادهای اصلاحی دولت در فرایند بررسی در صحن علنی مجلس برخوردار است كه باعث غیرقابل اجرا شدن لایحه می‌شود. دولت همچنان معتقد است كه راه‌حل های پیشنهادی دولت برای رفع ابهام نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص مغایرت مواد 53 و 54 قانون اساسی می‌تواند موجب رفع اختلاف موجود، شود.
سخنگوی كارگروه تحول اقتصادی دولت، در خصوص مواد 14، 15، 16 و 17 مصوب نیز گفت كه اختلاف نظر اساسی بین دیدگاه دولت و مجلس وجود ندارد.به گفته وی، تلاشهای نمایندگان نمایندگان مجلس در خصوص ماده 16 جهت رفع مشكلات اجرایی بوده آمده در ماده 13 قابل تقدیر است اما همچنان بدلیل اینكه در این ماده نیز ارتباط بین منابع لایحه با بودجه حفظ شده ، نتوانسته مشكلات مربوط به ماده 13 را رفع نماید.معاون وزیر اقتصاد، ارائه یك چشم انداز بلند مدت از سیاست های اقتصادی و حمایتی مندرج در این لایحه، انعطاف در زمان بندی اجرای لایحه در ماههای مختلف سال و شرایط لازم برای اجرای مواد 2 و 4 آن را با گره زدن منابع و مصارف لایحه با بودجه سنواتی دولت مغایرت دانست و آن را یكی ازموانع عمده شرایط موفقیت آمیز اجرای لایحه عنوان كرد و گفت: از آنجا كه اراده دولت بر اجرای موفقیت آمیز لایحه است، لذا تجدید نظر در ماده 13 لایحه می‌تواند این شرایط را مهیا سازد.وی خاطر نشان كرد: تصمیم مجلس در خصوص ارجاع لایحه به كمیسیون ویژه تحول اقتصادی مجلس و ادامه تعاملات كارشناسی بین نمایندگان دولت و مجلس می‌تواند فرصت مناسبی برای رفع این مشكلات باشد.
*****
دانماركی بازداشتی 13آبان آزاد شد
"گیلز كاداسگار " تبعه دانماركی كه روز 13 آبان در حاشیه تجمع‌های غیرقانونی در تهران بازداشت شده بود آزاد شد.
روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام كرد: با توجه به تكمیل تحقیقات، دستور آزادی متهم یاد شده توسط بازپرس پرونده صادر و با تایید عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران عصر سه شنیه به زندان اوین ابلاغ شد.
*****
پاسخ احمدی نژاد به سوال بی بی سی فارسی در ترکیه:
می دانید 18 میلیارد دلار چند تریلی پول و طلا می شود؟!
محمود احمدی نژاد روز گذشته در حاشیه نشست اقتصادی سران سازمان کنفرانس اسلامی در استانبول ترکیه ، در یک نشست خبری به سوالات مطبوعات و رسانه های ترکیه ای و جهانی پاسخ داد .به گزارش عصر ایران ، در این نشست خبری خبرنگار بی بی سی فارسی به عنوان رسانه ای که حساسیت های خاصی برای آن در درون ایران وجود دارد نیز سوالی از احمدی نژاد مطرح کرد .
" نفیسه کوهنورد " خبرنگار بی بی سی فارسی در ترکیه ، درگزارش خود از این نشست به این شبکه خبری گفت : " مسئولان ایرانی شرط کرده بودند که سوالی درباره وقایع داخلی ایران از احمدی نژاد پرسیده نشود ، من هم با توجه به این شرط سوالی درباره خبر پیدا شدن چند کامیون دلار و طلا به ارزش هجده و نیم میلیارد دلار که در سال گذشته از ایران خارج و در ترکیه توقیف شده بود ، از رییس جمهور ایران پرسیدم ".
این خبرنگار شبکه بی بی سی فارسی از احمدی نژاد پرسید : " خبری از سال گذشته در رسانه های ترکیه درباره توقیف چند کامیون طلا و دلار از مبدا ایران به ارزش 18.5 میلیارد دلار در ترکیه منتشر شد ، که درباره این خبر نه مقامات ایرانی توضیح درستی می دهند و نه مقامات ترکیه اظهار نظر رسمی کرده اند. با توجه به اینکه یک فرد ایرانی ادعای مالکیت این محموله های توقیف شده را کرده است ، نظر شما در این باره چیست ؟"
احمدی نژاد در پاسخ به این سوال با خنده ای در ابتدا اظهار داشت : " من از برخی رسانه ها می خواهم قبل از اینکه خبری را منتشر کنند چند دقیقه درباره آن خبر فکر کنند .... من هم این خبر را شنیدم و خواندم .... می گویند 8.5 میلیارد دلار طلا بوده است . من از شما سوالی دارم . می دانید این مقدار طلا چند تریلی می شود ؟... و یا می گویند 10 میلیارد دلار پول بوده.
وی افزود: می دانید این رقم پول چند تریلی می شود ؟ مگر می شود یک نفر به این رقم دسترسی داشته باشد و مگر می شود چند تریلی طلا و دلار وارد ترکیه بشود و کسی از آن خبر نداشته باشد ؟"
احمدی نژاد در ادامه با رد این خبر افزود : " این خبر ها بیشتر نوعی خبر سازی است و صرفا جنبه تبلیغاتی دارد."
رسانه های ترکیه چندین ماه پیش خبری را منتشر کردند که بر مبنای آن چند کامیون دلار و طلا از ایران به ترکیه وارد شده و در ترکیه از سوی پلیس کشف و توقیف می شود . در پی انتشار این خبر رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیز در اظهار نظری که مشخص نبود درباره چه بوده است گفته بود : در این شرایط بحران اقتصادی برای ما از آسمان پول فرستاده شده است ".
این خبر ماه ها در ترکیه و در رسانه های مختلف این کشور منتشر شد و حتی ادعا شد یک فرد ایرانی که بارنامه محموله به نام او بوده است متواری شده است و در جای دیگر ادعا شده بود که این فرد یک وکیل گرفته و ادعا کرده است که این محموله پول و طلا برای او بوده است .حتی برخی رسانه های مخالف حکومت ایران با انتشار اخباری در این زمینه مدعی شده بودند که این محموله پول و طلا از ایران به مقصد لبنان در حرکت بوده است و قرار بوده در لبنان به دست حزب الله لبنان برسد .
*****
فشار فارس به احمدی نژاد برای عزل رحیم مشایی
خبرگزاری فارس نیز همگام با روزنامه کیهان ، عملیات روانی تازه ای برای وادار کردن احمدی نژاد به منظور عزل اسفندیار رحیم مشایی آغاز کرده است. در این مرحله ، خبرگزاري فارس دیروز سه شنبه ، نامه ای که به بسيج دانشجويي دانشگاه كردستان منسوب است را علیه رحیم مشائی خطاب به احمدی نژاد منتشر کرده است.
*****
فشار فارس به احمدی نژاد برای عزل رحیم مشایی
خبرگزاری فارس نیز همگام با روزنامه کیهان ، عملیات روانی تازه ای برای وادار کردن احمدی نژاد به منظور عزل اسفندیار رحیم مشایی آغاز کرده است. در این مرحله ، خبرگزاري فارس دیروز سه شنبه ، نامه ای که به بسيج دانشجويي دانشگاه كردستان منسوب است را علیه رحیم مشائی خطاب به احمدی نژاد منتشر کرده است.
فارس نوشت: بسيج دانشجويي دانشگاه كردستان طي نامه‌اي سرگشاده به رئيس‌جمهوري نسبت به حضور مشايي در صدر تصميم گيري‌هاي دولت واكنش نشان داد. در اين نامه سرگشاده آمده است: اي كاش ما نيز همچون بعضي‌ها در خواب غفلت مانده بوديم و اين روزهاي تلخ را نمي‌ديديم، روزهايي كه آن همه شور و هيجان دانشجوئي كه براي پيروزي رئيس جمهور ولايت مدار، متدين، مردمي، نقدپذير و... (....!!!!!!!) در دانشگاه موج مي‌زد.
در ادامه اين نامه آمده است: امروز با وجود سپري شدن مدتي كوتاه از دولت شما و با پشت سرگذاشتن تلخي‌هاي بعد از انتخابات انتظار اين بود شما در اين دوره حركتي واقعي‌تر از دوره قبل به سمت اصولگرايي و ولايت‌مداري حركت مي‌كرديد. دانشجويان بسيجي در اين نامه خاطرنشان كرده‌اند: با وجود حمايت‌هاي مردمي (....!!!؟؟) و همچنين توجه ويژه مقام معظم رهبري به دولت شما جاي آن بود كه در راستاي پاسداشت اين نوع حمايت‌هاي بي نظير تاريخي، شما نيز گامي ولو اندك بر مي‌داشتيد. در اين راستا نكاتي چند از عملكرد جنابعالي از بدو دولت دهم كه قابل تامل است را بر مي‌شماريم:
1. برخي از انتصابات نابجاي جنابعالي در آغاز كار دولت كه با مخالفت صريح آحاد ملت ايران و كليه مطبوعات و رسانه‌هاي كشور مواجه گرديد، در صورتي كه شما هيچگونه توجهي به اين انتقادها معطوف نداشتيد تا آنجا كه نامه مقام عظماي ولايت با يك هفته تاخير آن هم با لحني خاص پاسخ داده شد.
1. برخي از انتصابات نابجاي جنابعالي در آغاز كار دولت كه با مخالفت صريح آحاد ملت ايران و كليه مطبوعات و رسانه‌هاي كشور مواجه گرديد، در صورتي كه شما هيچگونه توجهي به اين انتقادها معطوف نداشتيد تا آنجا كه نامه مقام عظماي ولايت با يك هفته تاخير آن هم با لحني خاص پاسخ داده شد.
2. ادامه حضور آقاي اسفنديار رحيم مشائي در صدر تصميم گيري‌هاي كلان دولت هزينه‌هاي مادي و معنوي و حيثيتي در سطح داخلي و بين‌المللي را براي ملت داشته و خواهد داشت، هزينه‌هايي همچون گفتارهاي بسيار نسنجيده ايشان كه نشان از سردرگمي ايدئولوژي ايشان دارد. صحبت هايي نظير به رسميت شناختن مردم اسرائيل و سخنان ايشان در كنفرانس انجمن سالانه دانشگاههاي باز "كاوش‌هاي باستاني نشان مي دهد كه انسان به خدا اعتماد داشته است اما چرا خدا محور وحدت نشده است؟... كه در پايان نتيجه گيري ايشان بسيار قابل تامل است؛ خدا محور وحدت انسان‌ها نيست؟! "
3. توجه ويژه شما در دولت قبل به مديران وابسته به برخي از احزاب و گروه‌هايي كه در مقابل ايدئولوژي انقلاب قرار دارند«حزب مشاركت» اين انتظار را در ما به وجود آورد كه در چيدمان مديران دولت دهم از مرزهاي خطر فاصله گرفته و با استفاده از نيروهاي فعال انقلابي و پايبند به اصول امام و رهبري خواسته‌هاي مردم را برآورده نماييد، خواسته‌هايي كه در دولت قبل به خاطر كارشكني همين افراد بر زمين ماند.
4. جنابعالي در فعاليت هاي انتخاباتي در هر دو دوره انتخابات اخير كشور شعار مبارزه با مفاسد اقتصادي را محور صحبت‌هاي خود قرار داده بوديد؛ از جمله برخورد قاطعانه با دانه درشت ها، كل برخورد دوره قبل شما در چند كلام مناظره‌اي و آن هم در لفافه خلاصه شد و در دولت فعلي نيز هنوز خبري از اجرائي شدن آن وعده‌ها نيست.
بسيج دانشجوئي دانشگاه كردستان در پايان نامه خود آورده‌اند: جناب آقاي محمود احمدي نژاد با توجه به فرصت‌هاي از دست رفته شما در دوره قبل اميد است با پتانسيل شما براي قرار گرفتن دوباره در خط مشي گفتمان امام، انقلاب و رهبري اين فرصت‌هاي اندك كه با شتاب هرچه بيشتر سپري خواهد شد را غنيمت شمرده و در برخي از تصميمات خود تجديد نظر فرماييد.
*****
شکایت یکی از وکلای پایه یک دادگستری علیه سعید مرتضوی و قضات همکار وی
شکایت پیمان حاج محمودعطار، وکیل پایه یک دادگستری علیه سعید مرتضوی و قضات همکار وی، ازسوی علی‌رضا آوایی، ریاست کل دادگستری استان تهران به دادسرای انتظامی قضات ارجاع شد.
پیمان حاج‌محمودعطار در مصاحبه با سایت وکلادات نت دراینباره گفت:
بنده بدون هیچ ارتباطی با آقای پالیزداردر تابستان 87 مدت 22 روز دربازداشت غیرقانونی درسلول انفرادی اوین بودم. اخیراکه از عزل آقای مرتضوی آگاهی یافتم، حضورا خدمت جناب آقای دکتر آوایی ریاست محترم دادگستری کل استان تهران رسیدم و ازجزییات ستمها و ظلمهایی که توسط آقای سعید مرتضوی دادستان معزول تهران و قضات همکاروی دردادسرای یادشده برسرم آمدباایشان مطرح کردم. آقای آوایی فرمودندشکایتی به من به عنوان رییس هیات نظارت برحقوق شهروندی استان تهران بنویس و جریان موضوع را بامستنداتش بیان کن. بنده نیز به همین نحو عمل کردم و به حمدالله بادستور ایشان پرونده تخلفات و اتهامات عدیده آقای مرتضوی و سایرین به مرجع صالحه ارجاع خواهدشدتا باایشان برخوردقانونی صورت گیرد.
*****
نود روز بی‌خبری مطلق از محمد داوری، سردبير سايت سحام نيوز
نگرانی‌ها نسبت به وضعیت محمد داوری عضو كانون صنفی معلمان و سردبیر سایت سحام نیوز ارگان اینترنتی حزب اعتماد ملی افزایش یافته است.
مادر داوری در دیداری که با مهدی کروبی داشت، خبر داد که هیچ خبری از فرزند خود ندارد و این در حالی است که از بازداشت پسر او نزدیک به ۹۰ روز می گذرد. در این مدت او فقط یک بار با منزل خود تماس ۲ دقیقه ای گرفته و تنها تاکید کرده است که حالش خوب است. مادر وی در این مدت تلاش کرده از طریق مجاری قانونی پاسخی درخصوص اتهامات فرزند خود بگیرد اما هیچ کس پاسخ او را نمی دهد.
وی می گوید: "پدر فرزندانم در سالهای بچگی آنها به رحمت خدا رفت و من فرزندان خود را با سختی های بسیار بزرگ کردم. در دین اسلام درباره کرامت مادر و منزلت او بسیار سخن گفته اند اما در این ایام که فرزند من بازداشت شده است من نگران جان فرزندم هستم اما هیچ کس در دستگاه قضایی که باید مرجع تظلم خواهی باشد جواب من را نمی دهد. دادستان محترم تهران نشان داده است که برخلاف دادستان قبلی رویه سالمی را برگزیده است و تلاش خود را برای حل مشکلات زندانیان بکار بسته است. عاجزانه از او می خواهم نسبت به پرونده فرزند من نیز نگاه مثبت خود را بر نگیرد و تلاش کند او نیز مانند دیگر زندانیانی که اخیرا آزاد شده اند، آزاد شود."
گفتنی است محمد داوری در پی حمله نیروهای امنیتی به دفتر شخصی مهدی كروبی و دفتر حزب اعتماد ملی در اوایل شهریور گذشته بازداشت شده است. پس از بازداشت این فعال صنفی معلمان، محسنی اژه ای از عوامل كودتا 22 خرداد در صدا و سیمای ضدملی اتهاماتی به وی نسبت داد.
*****
*****
شکایت یکی از وکلای پایه یک دادگستری علیه سعید مرتضوی و قضات همکار وی
شکایت پیمان حاج محمودعطار، وکیل پایه یک دادگستری علیه سعید مرتضوی و قضات همکار وی، ازسوی علی‌رضا آوایی، ریاست کل دادگستری استان تهران به دادسرای انتظامی قضات ارجاع شد.
پیمان حاج‌محمودعطار در مصاحبه با سایت وکلادات نت دراینباره گفت:
بنده بدون هیچ ارتباطی با آقای پالیزداردر تابستان 87 مدت 22 روز دربازداشت غیرقانونی درسلول انفرادی اوین بودم. اخیراکه از عزل آقای مرتضوی آگاهی یافتم، حضورا خدمت جناب آقای دکتر آوایی ریاست محترم دادگستری کل استان تهران رسیدم و ازجزییات ستمها و ظلمهایی که توسط آقای سعید مرتضوی دادستان معزول تهران و قضات همکاروی دردادسرای یادشده برسرم آمدباایشان مطرح کردم. آقای آوایی فرمودندشکایتی به من به عنوان رییس هیات نظارت برحقوق شهروندی استان تهران بنویس و جریان موضوع را بامستنداتش بیان کن. بنده نیز به همین نحو عمل کردم و به حمدالله بادستور ایشان پرونده تخلفات و اتهامات عدیده آقای مرتضوی و سایرین به مرجع صالحه ارجاع خواهدشدتا باایشان برخوردقانونی صورت گیرد.
*****
نود روز بی‌خبری مطلق از محمد داوری، سردبير سايت سحام نيوز
نگرانی‌ها نسبت به وضعیت محمد داوری عضو كانون صنفی معلمان و سردبیر سایت سحام نیوز ارگان اینترنتی حزب اعتماد ملی افزایش یافته است.
مادر داوری در دیداری که با مهدی کروبی داشت، خبر داد که هیچ خبری از فرزند خود ندارد و این در حالی است که از بازداشت پسر او نزدیک به ۹۰ روز می گذرد. در این مدت او فقط یک بار با منزل خود تماس ۲ دقیقه ای گرفته و تنها تاکید کرده است که حالش خوب است. مادر وی در این مدت تلاش کرده از طریق مجاری قانونی پاسخی درخصوص اتهامات فرزند خود بگیرد اما هیچ کس پاسخ او را نمی دهد.
وی می گوید: "پدر فرزندانم در سالهای بچگی آنها به رحمت خدا رفت و من فرزندان خود را با سختی های بسیار بزرگ کردم. در دین اسلام درباره کرامت مادر و منزلت او بسیار سخن گفته اند اما در این ایام که فرزند من بازداشت شده است من نگران جان فرزندم هستم اما هیچ کس در دستگاه قضایی که باید مرجع تظلم خواهی باشد جواب من را نمی دهد. دادستان محترم تهران نشان داده است که برخلاف دادستان قبلی رویه سالمی را برگزیده است و تلاش خود را برای حل مشکلات زندانیان بکار بسته است. عاجزانه از او می خواهم نسبت به پرونده فرزند من نیز نگاه مثبت خود را بر نگیرد و تلاش کند او نیز مانند دیگر زندانیانی که اخیرا آزاد شده اند، آزاد شود."
گفتنی است محمد داوری در پی حمله نیروهای امنیتی به دفتر شخصی مهدی كروبی و دفتر حزب اعتماد ملی در اوایل شهریور گذشته بازداشت شده است. پس از بازداشت این فعال صنفی معلمان، محسنی اژه ای از عوامل كودتا 22 خرداد در صدا و سیمای ضدملی اتهاماتی به وی نسبت داد.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
تاملی بر اعدام احسان فتاحيان و دلایل غیر قانونی بودن حکم اعدام وی
محمد مصطفایی
"زمانی‌که شنیدم این جوان به جرم محاربه در زندان سنندج به انتظار اعدام نشسته و همه زمینه‌ها برای اعدامش فراهم شده‌است، با برادرش تماس گرفتم تا از ماجرا به صورت کاملا دقیق مطلع شوم. به ایشان گفتم که دادنامه‌های صادره از دادگاه‌ها را برایم به طریق فاکس ارسال کند ولی این کار انجام نشد. بارها با وکیلش تماس گرفتم ولی تماسم را پاسخ نداد."
از اخبار شنیدم که دادگاه بدوی وی را به اتهام محاربه و با استناد به حکم مقام رهبری به تحمل ده سال حبس بدل از نفی بلد که همان تبعید است محکوم نموده ولی دادگاه تجدیدنظر این رای را نقض و حکم به اعدام این جوان صادر کرده است.
اگر چنین باشد صرف‌نظر از اینکه در پرونده این محکوم به اعدام چه اسناد و مدارکی وجود دارد به نظر اینجانب دادگاه تجدیدنظر به هیچ عنوان نمی تواند حکم بدوی را نقض و حکمی اشد از ده سال حبس صادر کند. چرا که اولا اختیار انتخاب مجازات‌های چهارگانه مربوط به محاربه، صرفا در اختیار قاضی دادگاه بدوی بوده و دادگاه تجدیدنظر نمی‌تواند برخلاف نظر دادگاه بدوی نظری به زیان محکوم علیه صادر کند. ثانیا صدور این حکم با چنین وضعیتی برخلاف نظر رهبری بوده و زمانی که رهبری به عنوان یک حکم حکومتی موضوع نفی بلد را مجاز به تغییر به عنوان حبس اعلام می کنند. صرف‌نظر از قانونی یا غیر قانونی بودن آن به عنوان یک نظر فقهی میتوان مورد استناد قرار داد مضافا به اینکه اگر دادگاههای تجدیدنظر چنین نظری را نمی‌پذیرند نمی‌توانند نفی بلد یا تبعید را به اعدام تبدیل کنند.
دادنامه صادره علیه این جوان برخلاف موازین قانونی بوده و حکم اعدام وی فاقد وجاهت است. بنابراین بر رئیس قوه قضاییه است که به عنوان عالی‌ترین مقام دستگاه قضا، حکم اعدام این جوان را متوقف و جلوی ریختن خون کسی که مستحق مرگ نیست را بگیرد.
*****
راحله عسگرزاده، عضو کمپین یک میلیون امضا در بند متادون
بر اساس گزارشها چهار نفر از نیروهای امنیتی، رها عسگر زاده را در پارک هنرمندان و به شکل خشونت آمیزی بازداشت کردند وبا چشم بند و دست بند به بازداشتگاه وزرا انتقال دادند. مسئولین قضایی که در آغاز برای این فعال حقوق زنان قرار کفالت صادر کرده بودند،در پی پیگیریهای خانواده رها عسگرزاده هم به آنها اعلام کردند که او را تا روز شنبه آزاد خواهند کرد.اما برخلاف گفته های مسئولین، برای این فعال حقوق زنان قرار بازداشت موقت صادر شده و وی به قرنطینه بند متادون زندان اوین منتقل شده است.
رها عسگرزاده در تماس کوتاهی از زندان اوین گفته است: "من قرار کفالت را در بازداشتگاه وزرا امضا کردم ولی با اینکه تا دیشب امید آزاد شدن را داشتم امروز به خانواده ام گفته اند که پرونده من با صدور قرار بازداشت موقت به شعبه 4 دادگاه انقلاب ارجاع شده است".
در اعتراض به بازداشت رها عسگرزاده، صفحه ای به نام وی در فیس بوک ایجاد شده است و صدها تن از کاربران فیس بوک و فعالان اجتماعی به عضویت آن درآمده اند و آزادی این فعال زندانی را خواستار شده اند. در هفته های جاری شماری از فعالان حقوق زنان به دادگاه فراخوانده شده اند که از جمله می توان به آیدا سعادت، جلوه جواهری، کاوه مظفری، خدیجه مقدم، پریسا کاکایی، مریم مالک و الناز انصاری اشاره کرد.
*****
شوراي امنيت ملي مرجع سياست هاي امنيتي
روح الله حسينيان چهره شاخص حامي احمدي نژاد در مجلس در حاشيه جلسه علني ديروز بهارستان خبر داد موارد امنيتي چون نصب دکل هاي ارسال پارازيت، ورود نهادها و دستگاه هاي متعدد امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي به حوادث پس از انتخابات يا واگذاري نظارت بر اينترنت به نيروي انتظامي براي تامين امنيت بيشتر کشور تدابيري است که از سوي شوراي عالي امنيت ملي براي مقابله با جنگ نرم دشمنان نظام اتخاذ شده است.
تاملی بر اعدام احسان فتاحيان و دلایل غیر قانونی بودن حکم اعدام وی
محمد مصطفایی
"زمانی‌که شنیدم این جوان به جرم محاربه در زندان سنندج به انتظار اعدام نشسته و همه زمینه‌ها برای اعدامش فراهم شده‌است، با برادرش تماس گرفتم تا از ماجرا به صورت کاملا دقیق مطلع شوم. به ایشان گفتم که دادنامه‌های صادره از دادگاه‌ها را برایم به طریق فاکس ارسال کند ولی این کار انجام نشد. بارها با وکیلش تماس گرفتم ولی تماسم را پاسخ نداد."
از اخبار شنیدم که دادگاه بدوی وی را به اتهام محاربه و با استناد به حکم مقام رهبری به تحمل ده سال حبس بدل از نفی بلد که همان تبعید است محکوم نموده ولی دادگاه تجدیدنظر این رای را نقض و حکم به اعدام این جوان صادر کرده است.
اگر چنین باشد صرف‌نظر از اینکه در پرونده این محکوم به اعدام چه اسناد و مدارکی وجود دارد به نظر اینجانب دادگاه تجدیدنظر به هیچ عنوان نمی تواند حکم بدوی را نقض و حکمی اشد از ده سال حبس صادر کند. چرا که اولا اختیار انتخاب مجازات‌های چهارگانه مربوط به محاربه، صرفا در اختیار قاضی دادگاه بدوی بوده و دادگاه تجدیدنظر نمی‌تواند برخلاف نظر دادگاه بدوی نظری به زیان محکوم علیه صادر کند. ثانیا صدور این حکم با چنین وضعیتی برخلاف نظر رهبری بوده و زمانی که رهبری به عنوان یک حکم حکومتی موضوع نفی بلد را مجاز به تغییر به عنوان حبس اعلام می کنند. صرف‌نظر از قانونی یا غیر قانونی بودن آن به عنوان یک نظر فقهی میتوان مورد استناد قرار داد مضافا به اینکه اگر دادگاههای تجدیدنظر چنین نظری را نمی‌پذیرند نمی‌توانند نفی بلد یا تبعید را به اعدام تبدیل کنند.
دادنامه صادره علیه این جوان برخلاف موازین قانونی بوده و حکم اعدام وی فاقد وجاهت است. بنابراین بر رئیس قوه قضاییه است که به عنوان عالی‌ترین مقام دستگاه قضا، حکم اعدام این جوان را متوقف و جلوی ریختن خون کسی که مستحق مرگ نیست را بگیرد.
*****
راحله عسگرزاده، عضو کمپین یک میلیون امضا در بند متادون
بر اساس گزارشها چهار نفر از نیروهای امنیتی، رها عسگر زاده را در پارک هنرمندان و به شکل خشونت آمیزی بازداشت کردند وبا چشم بند و دست بند به بازداشتگاه وزرا انتقال دادند. مسئولین قضایی که در آغاز برای این فعال حقوق زنان قرار کفالت صادر کرده بودند،در پی پیگیریهای خانواده رها عسگرزاده هم به آنها اعلام کردند که او را تا روز شنبه آزاد خواهند کرد.اما برخلاف گفته های مسئولین، برای این فعال حقوق زنان قرار بازداشت موقت صادر شده و وی به قرنطینه بند متادون زندان اوین منتقل شده است.
رها عسگرزاده در تماس کوتاهی از زندان اوین گفته است: "من قرار کفالت را در بازداشتگاه وزرا امضا کردم ولی با اینکه تا دیشب امید آزاد شدن را داشتم امروز به خانواده ام گفته اند که پرونده من با صدور قرار بازداشت موقت به شعبه 4 دادگاه انقلاب ارجاع شده است".
در اعتراض به بازداشت رها عسگرزاده، صفحه ای به نام وی در فیس بوک ایجاد شده است و صدها تن از کاربران فیس بوک و فعالان اجتماعی به عضویت آن درآمده اند و آزادی این فعال زندانی را خواستار شده اند. در هفته های جاری شماری از فعالان حقوق زنان به دادگاه فراخوانده شده اند که از جمله می توان به آیدا سعادت، جلوه جواهری، کاوه مظفری، خدیجه مقدم، پریسا کاکایی، مریم مالک و الناز انصاری اشاره کرد.
*****
شوراي امنيت ملي مرجع سياست هاي امنيتي
روح الله حسينيان چهره شاخص حامي احمدي نژاد در مجلس در حاشيه جلسه علني ديروز بهارستان خبر داد موارد امنيتي چون نصب دکل هاي ارسال پارازيت، ورود نهادها و دستگاه هاي متعدد امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي به حوادث پس از انتخابات يا واگذاري نظارت بر اينترنت به نيروي انتظامي براي تامين امنيت بيشتر کشور تدابيري است که از سوي شوراي عالي امنيت ملي براي مقابله با جنگ نرم دشمنان نظام اتخاذ شده است.
حسينيان در توجيه تصميمات مذکور شوراي عالي امنيت ملي گفت؛ واگذاري نظارت بر اينترنت به نيروي انتظامي به اين دليل صورت گرفته که اينترنت يک فضاي رسانه يي وسيع است و ابعاد مختلفي چون امنيتي، فرهنگي و سياسي دارد و نظارت بر آن به ورود نيروهاي متعدد نياز دارد. چنانچه پيش از اين بحث فيلترينگ و مسدود کردن برخي از سايت ها و وبلاگ ها از سوي وزارت ارشاد صورت مي گرفت و پس از مدتي به وزارت اطلاعات سپرده شد و هم اکنون به اقتضاي شرايط کشور بخشي از اين نظارت به نيروي انتظامي واگذار شده است. نماينده تهران گفت؛ وظيفه سپاه پاسداران، نيروي انتظامي، وزارت ارشاد و مخابرات در مورد رسانه هاي مجازي به صورت جزء به جزء روشن شده است تا جايي که مي توان اشاره کرد در اين تدبير وزارت ارشاد و مخابرات به نحوي مجري محسوب مي شوند و سپاه و نيروي انتظامي ناظر و مسوول تامين امنيت.
رئيس مرکز اسناد انقلاب اسلامي با تاکيد بر اينکه تعدد دستگاه هاي امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي در کشور ضرورت وجود شوراي عالي امنيت ملي است، افزود؛ در شرايطي که کشور از سوي دشمنان داخلي و خارجي تهديد مي شود طبيعي است که شوراي عالي امنيت ملي در جهت هماهنگي سازمان ها و وزارتخانه هاي اطلاعاتي- امنيتي به ايفاي نقش بپردازد تا تداخل کاري ايجاد نشود، چنانچه اين شورا چندي پيش با هدف برقراري امنيت بيشتر در کشور سپاه را مجري نصب سري جديد دکل هاي ارسال پارازيت کرد. حسينيان در پاسخ به اينکه شوراي عالي امنيت ملي بر مبناي چه اصولي اين تقسيم وظايف را انجام مي دهد و چرا در مورد آن به مجلس اطلاع رساني نمي کند، گفت؛ تقسيم بندي اين امور و تدابير بر عهده شوراست و بهتر است به جزييات آن بيشتر از اين وارد نشويم چراکه يک شوراست و امنيت کشور.
حسينيان در حالي با معرفي شوراي عالي امنيت ملي به عنوان مرکز تصميمات امنيتي که اخيراً اتخاذ مي شود و جمعي ديگر سخنان اخير فرمانده نيروي انتظامي مبني بر نظارت بيشتر اين ارگان بر اينترنت را اقدامي غيرقانوني و خارج از حيطه وظايف نيروي انتظامي قلمداد مي کنند. چنانچه حميدرضا کاتوزيان نماينده تهران با اعتقاد به اينکه سازمان مخابرات به عنوان تامين کننده و تدارک دهنده اينترنت، خود وظيفه نظارت بر امنيت آن را بر عهده دارد، گفت؛ اين اقدام نيروي انتظامي غيرقانوني و تداخل در کار نهاد و سازمان ديگري است.وي افزود؛ اگر هم بنا باشد دستگاهي امنيت فضاي مجازي را تامين کند اين امر متوجه وزارت اطلاعات يا وزارت فرهنگ و ارشاد است نه دستگاه انتظامي.کاتوزيان تاکيد کرد؛ نظارت بر اين اقدام بر عهده کميسيون فرهنگي است و اعضاي اين کميسيون بايد هرچه زودتر از اين اقدام رفع ابهام کنند.
*****
توصيه محمد هاشمي به برگزاري مناظره ها
محمد هاشمي برگزاري مناظره هاي منطقي و آزاد را نقطه قوت نظام عنوان کرد. به گزارش ايسنا، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينکه برگزاري جلسات مناظره يي مستقيم و زنده مي تواند نقطه قوت نظام جمهوري اسلامي ايران تلقي شود، گفت؛ «مناظراتي که بتواند با منطق و نه با زور به پرسش هاي مردم پاسخ دهد مي تواند در افکار عمومي اثرات مثبت و خوبي را بر جاي بگذارد و آنها را قانع کند؛ چرا که با حرف زور تنها مي توان جامعه يي را ساکت کرد، نه قانع ،و هدف جمهوري اسلامي نيز همواره اقناع مردم و جوانان از صميم قلب بوده است.»وي در ادامه افزود؛ مناظره ها به تبيين اهداف نظام جمهوري اسلامي، حفظ دستاوردها و پاسخ به نسل هاي جديد و جلوگيري از تخريب ها کمک مي کند و گروهي که در چارچوب قانون اساسي و نظام، خودي تلقي مي شود بايد حق بيان مطالب و ديدگاه هاي خود را داشته باشد و طرفين در فضاي سالم مباحث خود را مطرح کنند و شنونده نيز قضاوت خود را داشته باشد.
توصيه محمد هاشمي به برگزاري مناظره ها
محمد هاشمي برگزاري مناظره هاي منطقي و آزاد را نقطه قوت نظام عنوان کرد. به گزارش ايسنا، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينکه برگزاري جلسات مناظره يي مستقيم و زنده مي تواند نقطه قوت نظام جمهوري اسلامي ايران تلقي شود، گفت؛ «مناظراتي که بتواند با منطق و نه با زور به پرسش هاي مردم پاسخ دهد مي تواند در افکار عمومي اثرات مثبت و خوبي را بر جاي بگذارد و آنها را قانع کند؛ چرا که با حرف زور تنها مي توان جامعه يي را ساکت کرد، نه قانع ،و هدف جمهوري اسلامي نيز همواره اقناع مردم و جوانان از صميم قلب بوده است.»وي در ادامه افزود؛ مناظره ها به تبيين اهداف نظام جمهوري اسلامي، حفظ دستاوردها و پاسخ به نسل هاي جديد و جلوگيري از تخريب ها کمک مي کند و گروهي که در چارچوب قانون اساسي و نظام، خودي تلقي مي شود بايد حق بيان مطالب و ديدگاه هاي خود را داشته باشد و طرفين در فضاي سالم مباحث خود را مطرح کنند و شنونده نيز قضاوت خود را داشته باشد.
*****
اطلاعات غلط عامل شکست يارانه ها
خبرگزاري سپاه دزدان و جانیان (فارس) در بازخواني تجربيات حذف يارانه در جهان با استناد به گزارش هاي بانک جهاني اطلاعات غلط خانوارها را يکي از عوامل شکست اجراي اين سياست عنوان کرد. هرچه به اجرايي شدن لايحه هدفمند کردن يارانه ها نزديک مي شويم حاميان دولت به واسطه تبعات اجراي اين لايحه نسبت به گذشته نگران تر شده اند. ظاهراً 30 درصد اطلاعات خانوارها در طرح جمع آوري اطلاعات اقتصادي غلط است.
اطلاعات غلط عامل شکست يارانه ها
خبرگزاري سپاه دزدان و جانیان (فارس) در بازخواني تجربيات حذف يارانه در جهان با استناد به گزارش هاي بانک جهاني اطلاعات غلط خانوارها را يکي از عوامل شکست اجراي اين سياست عنوان کرد. هرچه به اجرايي شدن لايحه هدفمند کردن يارانه ها نزديک مي شويم حاميان دولت به واسطه تبعات اجراي اين لايحه نسبت به گذشته نگران تر شده اند. ظاهراً 30 درصد اطلاعات خانوارها در طرح جمع آوري اطلاعات اقتصادي غلط است.
*****
مرگ تلخ در راه تامين هزينه جراحي همسر
پيش از اين نيز مردي براي تامين هزينه زايمان همسرش مرتکب قتل شده بود
داستان تلخ زندگي پدري که پس از تولد دوقلوهايش براي تامين هزينه بيمارستان و ترخيص آنها مرتکب قتل شده بود، اين بار به شکل ديگري تکرار شد. خان محمد مردي 37 ساله کارگر روزمزد و ساکن روستايي در حوالي ورامين بود. او دو دختر داشت که همسرش دوباره باردار شد. اين بار فرزندان او دوقلو بودند و خان محمد از عهده هزينه 300 هزار توماني زايمان همسرش برنمي آمد.براي همين از يکي از همسايه هايش کمک خواست و هنگام قرض گرفتن پول در جريان يک کشمکش مرد همسايه را ناخواسته کشت. او از منزل مقتول 300 هزار تومان سرقت کرد، پول را به بيمارستان تحويل داد و بعد با پاي خودش به کلانتري رفت. اين مرد بعد از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران به قصاص محکوم شد و اگر اولياي دم مقتول رضايت ندهند وي هرگز نمي تواند دوقلوهايش را در آغوش بگيرد.
مرگ تلخ در راه تامين هزينه جراحي همسر
پيش از اين نيز مردي براي تامين هزينه زايمان همسرش مرتکب قتل شده بود
داستان تلخ زندگي پدري که پس از تولد دوقلوهايش براي تامين هزينه بيمارستان و ترخيص آنها مرتکب قتل شده بود، اين بار به شکل ديگري تکرار شد. خان محمد مردي 37 ساله کارگر روزمزد و ساکن روستايي در حوالي ورامين بود. او دو دختر داشت که همسرش دوباره باردار شد. اين بار فرزندان او دوقلو بودند و خان محمد از عهده هزينه 300 هزار توماني زايمان همسرش برنمي آمد.براي همين از يکي از همسايه هايش کمک خواست و هنگام قرض گرفتن پول در جريان يک کشمکش مرد همسايه را ناخواسته کشت. او از منزل مقتول 300 هزار تومان سرقت کرد، پول را به بيمارستان تحويل داد و بعد با پاي خودش به کلانتري رفت. اين مرد بعد از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران به قصاص محکوم شد و اگر اولياي دم مقتول رضايت ندهند وي هرگز نمي تواند دوقلوهايش را در آغوش بگيرد.
اما پايان رسيدگي قضايي به اين پرونده به منزله مختومه شدن پرونده چنين حوادث و وقايعي نبود و اين بار مردي 36 ساله در راه تامين هزينه جراحي همسرش جان خود را از دست داد. سحرگاه پنجم مهرماه امسال راننده يک پژو 405 مردي مصدوم را به بيمارستان فياض بخش رساند و به محض اينکه او را به مسوولان اورژانس تحويل داد، متواري شد. بيمار اصغر نام داشت و در کما فرو رفته بود. هر چند پزشکان تلاش زيادي انجام دادند، بازگرداندن وي به زندگي مقدور نبود و مرد 36 ساله پس از هفت روز کما سرانجام تسليم مرگ شد. پس از آن بود که پرونده يي روي ميز حسين اصغرزاده بازپرس ويژه قتل تهران گشوده شد و او درصدد برآمد علت فوت اصغر را فاش کند.
ابتدا همسر متوفي شناسايي شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او درباره آخرين ملاقات با شوهرش گفت؛ شب قبل از حادثه من عمل جراحي داشتم، حالم خوب نبود و اصغر در بيمارستان ماند اما ساعت 12 شب يکي از دوستانش به نام يوسف با موبايل او تماس گرفت. بعد از آن بود که شوهرم مرا ترک کرد. ساعت شش صبح روز بعد با صداي زنگ تلفن اتاقم بيدار شدم. مردي که پشت خط بود به من گفت اصغر تصادف کرده و در بيمارستان بستري شده است. در حالي که گفته هاي زن جوان نتوانست رازگشا باشد، پزشکي قانوني طي نظريه يي علت فوت اصغر را اعلام و خاطرنشان کرد اين مرد دچار برق گرفتگي شده است.
همه چيز در هاله يي از ابهام قرار داشت تا اينکه يوسف دوست متوفي شناسايي شد. بازجويي از او راز مرگ اصغر را فاش کرد.
اين مرد گفت؛ همسر اصغر در بيمارستان بستري بود و او مي گفت براي عملي جراحي زنش به پول نياز دارد. اصغر هيچ راهي براي تامين هزينه بيمارستان نداشت، براي همين از من خواست جايي را براي سرقت کابل برق پيدا کنم و به او خبر بدهم. اصغر از همان اول هم شرط کرد اگر من يا هر فرد ديگري در دزدي به او کمک کنيم پولي به ما نمي دهد چون همه مبلغ حاصل از فروش کابل هاي مسروقه را براي ارائه به بيمارستان نياز داشت. من و دو نفر ديگر هم قبول کرديم اصغر را همراهي کنيم چون مي دانستيم او واقعاً محتاج است. شب حادثه اصغر را به منطقه يي در شهرزيبا برديم. حدود ساعت يک بامداد بود که به آنجا رسيديم و اصغر از يک تير بالا رفت اما حين بريدن کابل دچار برق گرفتگي شد و سقوط کرد. بلافاصله يک پژو 405 به صورت دربستي کرايه کرديم و با پرداخت 100 هزار تومان به راننده پژو از او خواستيم دوست مان را به بيمارستان برساند.
با اظهارات يوسف راز مرگ مرد 36ساله فاش شد اما پرونده هنوز مختومه نشده و تحقيقات در اين باره ادامه دارد.
*****
حضور شهرام و حافظ ناظري در آمريکا
خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي به برگزاري کنسرت از سوي «حافظ» و «شهرام ناظري» در امريکا پرداخت. شهرام ناظري به همراه پسر آهنگسازش - حافظ - هم اکنون براي اجراي چند کنسرت در امريکا به سر مي برند. حافظ ناظري درباره اهداف برگزاري چنين کنسرت هايي به خبرگزاري آسوشيتدپرس گفت؛ «با درآميختن سازهاي ظريف شرقي با ويولاهاي پرسروصداي غربي قصد داريم يک سازگاري ميان ايران و امريکا برقرار کنيم.» گروه کنسرت «ناظري» که متشکل از نوازندگان شرقي و غربي است، ماه گذشته در لس آنجلس پروژه سمفوني رومي را اجرا کردند و روز شنبه در سالن «کارنگي» نيويورک اين برنامه را اجرا خواهند کرد. به گزارش ايسنا حافظ ناظري در گفت وگويي با اشاره به برخي مسائل روز خطاب به مخاطبانش بيان کرد؛ «به ما نگاه کنيد، آدم هايي که از فرهنگ هاي مختلف و پيشينه هاي موسيقي متفاوت گردهم آمده ايم تا براي شما و جهانيان عشق بيافرينيم.» «شهرام ناظري» قرار است «چرخه اول؛ صداهاي صلح ايران» را به همراه پسرش و موسيقيدانان کلاسيک از اتاق موسيقي انجمن لينکلن به اجرا درآورند.
حضور شهرام و حافظ ناظري در آمريکا
خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي به برگزاري کنسرت از سوي «حافظ» و «شهرام ناظري» در امريکا پرداخت. شهرام ناظري به همراه پسر آهنگسازش - حافظ - هم اکنون براي اجراي چند کنسرت در امريکا به سر مي برند. حافظ ناظري درباره اهداف برگزاري چنين کنسرت هايي به خبرگزاري آسوشيتدپرس گفت؛ «با درآميختن سازهاي ظريف شرقي با ويولاهاي پرسروصداي غربي قصد داريم يک سازگاري ميان ايران و امريکا برقرار کنيم.» گروه کنسرت «ناظري» که متشکل از نوازندگان شرقي و غربي است، ماه گذشته در لس آنجلس پروژه سمفوني رومي را اجرا کردند و روز شنبه در سالن «کارنگي» نيويورک اين برنامه را اجرا خواهند کرد. به گزارش ايسنا حافظ ناظري در گفت وگويي با اشاره به برخي مسائل روز خطاب به مخاطبانش بيان کرد؛ «به ما نگاه کنيد، آدم هايي که از فرهنگ هاي مختلف و پيشينه هاي موسيقي متفاوت گردهم آمده ايم تا براي شما و جهانيان عشق بيافرينيم.» «شهرام ناظري» قرار است «چرخه اول؛ صداهاي صلح ايران» را به همراه پسرش و موسيقيدانان کلاسيک از اتاق موسيقي انجمن لينکلن به اجرا درآورند.
رئيس انجمن صادرکنندگان و واردکنندگان ميوه پاکستان هشدار داد اگر صادرکنندگان پاکستاني استانداردهاي مورد نظر ايران را رعايت نکنند صادرات نارنگي و پرتقال به اين کشور با مشکلات جدي مواجه خواهد شد. بر اساس گزارش روزنامه پاکستاني دي نيوز، واحد احمد گفت؛ مقامات ايران خواهان دريافت محموله هاي نارنگي و پرتقال در کانتينرهاي يخچال دار هستند اما صادرکنندگان پاکستاني همچنان محموله هاي خود را از طريق کاميون هاي رو باز به ايران ارسال مي کنند. وي در عين حال ابراز اميدواري کرد صادرات اين محصولات به ايران طي سال جاري افزايش يابد و به 200 هزار تن برسد. در سال گذشته 150 هزار تن از اين دو محصول به ايران صادر شده بود.
*****
فضله پراکنی های فرمانده نيروي انتظامي:
از اين پس اغتشاشگران با ماسک هم امنيت ندارند
فرمانده نيروي انتظامي از تجهيز پليس به دانش جديد و مدرن خبر داد و به مردم اعلام کرد پس از اين کساني که در اغتشاشات ماسک زده باشند حاشيه امني ندارند. سردار اسماعيل احمدي مقدم در مراسم رونمايي از دستگاه تطبيق چهره گفت؛ با راه اندازي سيستم تطبيق چهره کساني که ماسک مي زنند و اغتشاش مي کنند ديگر ماسک شان امنيت ندارد.
از اين پس اغتشاشگران با ماسک هم امنيت ندارند
فرمانده نيروي انتظامي از تجهيز پليس به دانش جديد و مدرن خبر داد و به مردم اعلام کرد پس از اين کساني که در اغتشاشات ماسک زده باشند حاشيه امني ندارند. سردار اسماعيل احمدي مقدم در مراسم رونمايي از دستگاه تطبيق چهره گفت؛ با راه اندازي سيستم تطبيق چهره کساني که ماسک مي زنند و اغتشاش مي کنند ديگر ماسک شان امنيت ندارد.
احمدي مقدم به خبرنگار ايلنا گفت؛ بعضي حوادث در نيروي انتظامي شيريني پيشرفت ها را تلخ و کم مزه مي کند و پيشرفت ها را به چالش مي کشد. البته يک وقتي بايد مي گشتيم و در نيروي انتظامي نقطه قوت پيدا مي کرديم، اما هم اکنون همين که کساني که چه از سر دلسوزي و چه مغرضانه به دنبال نقطه ضعف مي گردند به زحمت مي توانند نقطه ضعف پيدا کنند يعني خيلي پيشرفت کرده ايم. فرمانده ناجا ادامه داد؛ بدون توسعه بستر تحقيقات در نيروي انتظامي امکان نداشت به شرايط فعلي برسيم و نيروي انتظامي مسير سختي را پيموده به طوري که هر فرمانده چند پله را بالا رفته است.
احمدي مقدم تصريح کرد؛ نيروي انتظامي از استثنايي ترين سازمان ها در کشور است که در همه بخش هايش داراي راهبرد است. او با بيان اينکه پليس بايد فضايي را ايجاد کند که محققان در کشور به اين مجموعه رو بياورند و روي حمايت هايش حساب کنند، گفت؛ سهم تحقيقات در نيروي انتظامي از ابتدا تا پايان برنامه چهارم 22 برابر شده است. وي گفت اينکه گفته مي شود چرا در نيروي انتظامي از روش هاي مدرن براي کشف مواد استفاده نمي شود، ضعف اطلاع رساني ما يا به دليل تحفظات امنيتي است، زيرا هم اکنون دوسوم کشفيات مواد مخدر از طريق روش هاي اطلاعاتي و فني صورت مي گيرد.
احمدي مقدم خاطرنشان کرد؛ بادي اسکنرها و برخي تجهيزات پيشرفته علمي ابزار تسلط کشورهاي ديگر بر جهان سوم هستند. فرمانده نيروي انتظامي در ادامه گفت؛ پليس جزء قوي ترين دستگاه هاي ديپلماسي در کشور است و ارتباط وسيعي با پليس هاي دنيا دارد. او ادامه داد؛ در رابطه با سيستم هاي دوربين مداربسته برخي شرکت هاي خارجي مي گفتند شرکت هاي ايراني از ما کپي زده اند اما همين که ما قدرت داشته باشيم و کپي زده باشيم هم کم چيزي نيست. البته شرکت هاي ما گفتند اين طور نيست و شرکت هاي ايراني دستگاه هاي آنها را آورده اند، بررسي کرده اند و يک گام از آنها جلوتر رفته اند و واقعاً هم همين طور بود.
احمدي مقدم گفت؛ اگر بخواهيم در مقابل جرائم جديد که ديگر با چاقو جيب بري نمي کنند از مردم مراقبت کنيم بايد به دانش جديد مجهز شويم و اين ديگر به زور بازو و ابزار باتوم بستگي ندارد، البته اين هم سر جاي خودش. دفاع از نواميس مردم ديگر راحت نيست چرا که فرد در خانه مي نشيند و آبروي کسي که حتي کاري نکرده از طريق سايت هاي اينترنتي مي رود. فرمانده نيروي انتظامي با بيان اينکه اين مسير يک مسير اجباري براي ايفاي وظيفه است، گفت؛ امنيت بسيار نرم افزارانه شده است و الان تهديدات نرم مطرح شده يعني ناپيدا است اما آثارش يک دفعه ظاهر مي شود.
وي به سيستم تطبيق چهره اشاره کرد و گفت؛ اين سيستم بسيار خوبي است که با توسعه سيستم هاي مراقبتي پليس و دوربين هاي مداربسته کنترل ترافيک و ديگر دوربين هاي بانک ها يا ادارات، جمع آوري اطلاعات مجرمان صورت مي گيرد. احمدي مقدم با بيان اينکه اين افراد بايد از قانون تمکين کنند، گفت؛ ديگر از روش هاي کشف جرم فيزيکي کلاً کنده مي شويم و اميدواريم تندي هايي که بعضاً در آگاهي ديده مي شود کلاً از بين برود و ديگر اصلاً نيازي نداشته باشيم.
به گفته فرمانده ناجا پليس به دنبال نصب سيستم علائم عصبي است که حتي مجرم پس از دستگيري بدون حرف زدن هم بسياري از اعترافات را عنوان کرده باشد و مجرم به محض اينکه دست آگاهي افتاد بداند کار تمام است. احمدي مقدم به برخي برخوردهاي ماموران نيز اشاره کرد و گفت؛ در دوره جمع آوري اراذل و اوباش تصاويري از آنها و اقداماتي که انجام داده بودند را به مجلس برديم و نمايندگان به شدت متاثر شدند و گفتند بايد 10 بار اينها را اعدام کنيد. برخي که انتقاد مي کنند که چرا پليس تندي مي کند شايد اگر بدانند فردي چه اقداماتي انجام داده او را نابود کنند. به طوري که اگر شش نفري را که در پاکدشت به يک زن تعرض کردند در يکي از خيابان هاي پاکدشت قرار دهيم مردم با چوب و چاقو به آنها حمله مي کنند اما مامور ما بايد به اعصابش مسلط باشد و پس از دستگيري متهم او را تحويل محاکم قضايي دهد و حکم بايد اجرا شود.
فرمانده نيروي انتظامي در پايان تصريح کرد؛ پليس آگاهي در نيروي انتظامي واحدي پيشرو در تحقيقات علمي است که مي توانيم سرعت مان را بيشتر هم بکنيم.
*****
کارگران هفت تپه محکوم و زندانی می شوند
سامناک آقایی
چهار تن از اعضای رهبری سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه سه روز پیش در میان سکوت خبری رسانه های دولتی از سوی یکی از نهادهای امنیتی احضار و برای طی کردن دوران حبس خود به زندان دزفول انتقال داده شدند. روز گذشته کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن تائید این خبر، از احتمال اجرای حکم حبس علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه نیز خبر داد. در همین حال علی نجاتی روز گذشته با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به جامعه کارگری ایران نسبت به احتمال اجرای حکم خود و همچنین وضعیت معیشتی خانواده های همکاران بازداشت شده اش ابراز نگرانی کرد و استمداد طلبید.
دستگیری کارگران
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران روز دو شنبه اعلام کردچهار تن از اعضای هیات رئیسه مجتمع نیشکر هفت تپه به نام های فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربان علیپور و محمد حیدری مهر توسط نیروهای امنیتی احضار و برای گذراندن دوران حبس بازداشت و به زندان دزفول منتقل شدند. علی نجاتی؛ رئیس هئیت مدیره سندیکا، نیز منتظر است که هر لحظه حکم زندان او را به اجرا درآید. این چهار تن صرفا به دلیل عضویت در سندیکا و انجام تلاش های مسالمت جویانه برای دریافت حقوق معوقه خود محاکمه و محکوم به حبس شده اند.
در گزارش خبری که در وب سایت کمپین بین المللی حقوق بشر ایران منتشر شده، به نقل از هادی قائمی، سخنگوی این کمپین آمده است:این احکام و بازداشت ها حکایت از این دارد که جمهوری اسلامی ایران الزامات این کشور را بعنوان عضو سازمان جهانی کار نقض می کند و کارگران را از حقوق خود محروم می سازد.محرومیت کارگران از حقوق خود، سیاست سرکوب دولت ایران است. سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در سال ۱۳۸۷ در خوزستان و با حضور ۵۰۰۰ نفر از کارگران این مجتمع تشکیل شد. این اتحادیه کارگری توسط فدراسیون جهانی کارگران صنایع غذایی و کشاورزی به رسمیت شناخته شده است.
در همین گزارش سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، در خصوص فعالیت های سندیکایی کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و اقدامات آنان در قبال اخراج، احضار و بازداشت اعضای خود از سوی نیروهای دولتی، گفته است:در روز دوم آبان ماه سال جاری، این سندیکا طی نامه ای از سازمان جهانی کار در مورد محاکمه اعضای سندیکا و نقض پیمان های ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار، درخواست کمک کرد. در این نامه جزئیات فعالیت های مسالمت آمیز این سندیکا در اعتراض به دستمزهای معوقه تشریح شده است که هیچ پاسخ مثبتی از طرف مسئولین دریافت نکرد و بنا براین منجر به تشکیل سندیکا در سال ۱۳۸۷ شد که بر اساس الزامات ایران بعنوان عضو سازمان جهانی کار، این سندیکا باید یک واحد قانونی تلقی شود. در این نامه به اخراج اعضای سندیکا و محاکمه رهبری این اتحادیه اعتراض شده است و از سازمان جهانی کار خواسته شده است که در دفاع از اعضای این سندیکا اقدامی اساسی کند.
هادی قائمی در بخش دیگری از اظهارنظر خود با اشاره به اینکه حق سازماندهی اتحادیه های مستقل کارگری از حقوق اساسی کارگران است، می گوید: محاکمه اعضای اتحادیه های کارگری به صرف تشکیل اتحادیه، فقط می تواند منجر به افزایش نارضایتی ها و ناآرامی های اجتماعی در ایران و منزوی شدن جمهوری اسلامی ایران در جامعه بین المللی شود.
استمداد از جامعه کارگری
اما روز گذشته علاوه بر واکنش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای هفته تپه هم در واکنش به دستگیری همکارانش و احتمال اجرای حکم خود با انتشار نامه ای جامعه کارگری را خطاب قرار داد و خواستار کمک ها و حمایت های مالی و معنوی کارگران ایرانی از همکاران و خانواده های ایشان شد.
علی نجاتی در نامه سرگشاده خود می نویسد: تا به امروز چهار نفر از اعضای هیات مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به نامهای فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربان علیپور و محمد حیدری مهر روانه‌ی زندان شدهاند و هم اکنون در زندان دزفول محبوس می‌باشند. دستگاه قضایی در چند روز آینده، دوره‌ی حبس مرا نیز به من تحمیل خواهد کرد. ما برای به دست آوردن حقوق خود و دفاع از مطالبات بر حق کارگران هفت تپه و به دست آوردن کمترین امکانات معیشت و حقوق انسانی تلاش کرده‌ایم.اما ما محکوم و زندانی می‌شویم. ما در چند روز پیش نیز نامهای سرگشاده به سازمان جهانی کار نوشتیم و رونوشت آن را به تمام نهادهای کارگری و حقوق بشری و رسانه‌ها ارسال کردیم.
ما میدانیم که آنها از بی‌حقوقی که بر کارگران ایران تحمیل می‌شود با خبر هستند. میدانیم که قرار نیست کسی جز خود کارگران به داد ِ خودشان برسد. اما ما اتمام حجت کردیم و از آنان پرسیدیم که آیا بی‌خبرید؟ آیا اقدامی خواهید کرد؟ میدانیم که نتیجه، اقدام موثری از سوی آنان نخواهد بود. ما میدانیم که ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری حق مسلم کارگران است. در حالی که کارفرماها آزادانه تشکل دارند، کارگرانی که تشکل‌های مستقل کارگری خود را بنا میکنند محکوم و زندانی می‌شوند. ما اعتقاد داریم به جز تلاشهای خود کارگران و اتحاد و همبستگی میان آنان، ما کارگران موفق نخواهیم شد به خواسته‌ها و مطالبات خود دست یابیم. من و دیگر همکارانم در سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، برای مدت شش ماه در زندان محبوس خواهیم بود.
رئیس سندیکای کارگران هفت تپه نامه خود را چنین ادامه داده: در مدت هشت ماهی که من را از کار اخراج کرده بودند کم نبودند کارگرانی که علاوه بر حمایت‌های روحی خود، در حد توانشان کمک‌های مادی کردند. این کمک‌ها اگر چه بسیار کمتر از حقوق دریافتی سابق من بود اما برای من از هزاران هزار کمک دیگر با ارزش‌تر بود زیرا نشان از آن داشت که کارگران به درستی می‌دانند که من و دیگر همکاران‌شان برای دفاع از حقوق آنان تلاش می‌کرده ایم. به همین خاطر من بنا بر اعتقادم تنها کمکی که دریافت کردم کمک از کارگران بود. مبلغ آن اگرچه کمتر از حدی بود که حتی سطح زندگی سابق مرا حفظ کند اما، بسیار با ارزش بود. این کمک‌ها به جای هر نهاد و مکان و کسان دیگری مرا مدیون به همکاران کارگر من می‌کرد. امیدواریم که این امر به شکل یک سنت کارگری در میان دیگر کارگران رواج پیدا کند.
علی نجاتی نامه سرگشاده خود را این گونه به پایان می برد:تا روزی که فقط من اخراج شده بودم، به همان کمک‌های دوستان ِکارگر آشنا با خود بسنده کردم. اما امروز علاوه بر من چهار کارگر دیگر نیز از دریافت حقوق خود محروم می‌شوند. دوستان زیادی پرسیده‌اند که کارگرانی که امکان تماس چهره به چهره با خانواده‌های این پنج کارگر زندانی را ندارند چگونه می‌توانند برای همبستگی کارگری، کمک‌های مالی خود را برای رساندن به خانواده‌هایشان به آنان برسانند. در ساعت 11:45 امروز پیش از انکه دو نفر دیگر از دوستانم به دادگاه و زندان فرستاده شوند، با آخرین تماس و توافقی که با آنان و دیگر همکارانم انجام شد، قرار بر این شد که شماره حسابی به نام اینجانب اعلام شود تا کمک‌های مالی ارسالی از سوی کارگران به آن واریز شود و از آن طریق، مبالغ کمک شده به خانواده‌های این پنج کارگر پرداخت شود. (که این شماره حساب متعاقباً اعلام می‌شود.
تلاش 5000 نفر در دو سال
بیش از دو سال است که حدود 5000 هزار تن از کارگران متجمع نیشکر هفت تپه در استان خوزستان، برای احقاق حقوق اساسی خود از طریق فعالیت های مسالمت جویانه و در قالب یک تشکل مستقل کارگری فعالیت می کنند. اما تاکنون دستکم 18 بار تجمعات مسالمت جویانه و آرام آنان با حمله و خشونت نیروهای دولتی روبرو و سرکوب شده است؛تاکنون ده ها تن تنها به اتهام شرکت در تجمعات قانونی از کار اخراج، احضار و بازداشت شده اند و صدها تن دیگر نیز حداقل حقوق هشت ماه خود را دریافت نکرده اند.
با این حال تلاش های مسالمت جویانه آنان در حالی که مورد تائید و حمایت نهادها وسازمان های کارگری بین الملی و داخلی است و از سوی گروه ها و تشکل های حقوق بشری نیز حمایت می شود، همچنان از سوی دولت مورد سرکوب قرار گرفته است. جمهوری اسلامی تاکنون به هیچ از درخواست های نهادهای بین المللی در خصوص برخورد با فعالان کارگری، به ویژه اعضای هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه توجه نکرده است.
سامناک آقایی
چهار تن از اعضای رهبری سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه سه روز پیش در میان سکوت خبری رسانه های دولتی از سوی یکی از نهادهای امنیتی احضار و برای طی کردن دوران حبس خود به زندان دزفول انتقال داده شدند. روز گذشته کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن تائید این خبر، از احتمال اجرای حکم حبس علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه نیز خبر داد. در همین حال علی نجاتی روز گذشته با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به جامعه کارگری ایران نسبت به احتمال اجرای حکم خود و همچنین وضعیت معیشتی خانواده های همکاران بازداشت شده اش ابراز نگرانی کرد و استمداد طلبید.
دستگیری کارگران
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران روز دو شنبه اعلام کردچهار تن از اعضای هیات رئیسه مجتمع نیشکر هفت تپه به نام های فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربان علیپور و محمد حیدری مهر توسط نیروهای امنیتی احضار و برای گذراندن دوران حبس بازداشت و به زندان دزفول منتقل شدند. علی نجاتی؛ رئیس هئیت مدیره سندیکا، نیز منتظر است که هر لحظه حکم زندان او را به اجرا درآید. این چهار تن صرفا به دلیل عضویت در سندیکا و انجام تلاش های مسالمت جویانه برای دریافت حقوق معوقه خود محاکمه و محکوم به حبس شده اند.
در گزارش خبری که در وب سایت کمپین بین المللی حقوق بشر ایران منتشر شده، به نقل از هادی قائمی، سخنگوی این کمپین آمده است:این احکام و بازداشت ها حکایت از این دارد که جمهوری اسلامی ایران الزامات این کشور را بعنوان عضو سازمان جهانی کار نقض می کند و کارگران را از حقوق خود محروم می سازد.محرومیت کارگران از حقوق خود، سیاست سرکوب دولت ایران است. سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در سال ۱۳۸۷ در خوزستان و با حضور ۵۰۰۰ نفر از کارگران این مجتمع تشکیل شد. این اتحادیه کارگری توسط فدراسیون جهانی کارگران صنایع غذایی و کشاورزی به رسمیت شناخته شده است.
در همین گزارش سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، در خصوص فعالیت های سندیکایی کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و اقدامات آنان در قبال اخراج، احضار و بازداشت اعضای خود از سوی نیروهای دولتی، گفته است:در روز دوم آبان ماه سال جاری، این سندیکا طی نامه ای از سازمان جهانی کار در مورد محاکمه اعضای سندیکا و نقض پیمان های ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار، درخواست کمک کرد. در این نامه جزئیات فعالیت های مسالمت آمیز این سندیکا در اعتراض به دستمزهای معوقه تشریح شده است که هیچ پاسخ مثبتی از طرف مسئولین دریافت نکرد و بنا براین منجر به تشکیل سندیکا در سال ۱۳۸۷ شد که بر اساس الزامات ایران بعنوان عضو سازمان جهانی کار، این سندیکا باید یک واحد قانونی تلقی شود. در این نامه به اخراج اعضای سندیکا و محاکمه رهبری این اتحادیه اعتراض شده است و از سازمان جهانی کار خواسته شده است که در دفاع از اعضای این سندیکا اقدامی اساسی کند.
هادی قائمی در بخش دیگری از اظهارنظر خود با اشاره به اینکه حق سازماندهی اتحادیه های مستقل کارگری از حقوق اساسی کارگران است، می گوید: محاکمه اعضای اتحادیه های کارگری به صرف تشکیل اتحادیه، فقط می تواند منجر به افزایش نارضایتی ها و ناآرامی های اجتماعی در ایران و منزوی شدن جمهوری اسلامی ایران در جامعه بین المللی شود.
استمداد از جامعه کارگری
اما روز گذشته علاوه بر واکنش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای هفته تپه هم در واکنش به دستگیری همکارانش و احتمال اجرای حکم خود با انتشار نامه ای جامعه کارگری را خطاب قرار داد و خواستار کمک ها و حمایت های مالی و معنوی کارگران ایرانی از همکاران و خانواده های ایشان شد.
علی نجاتی در نامه سرگشاده خود می نویسد: تا به امروز چهار نفر از اعضای هیات مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به نامهای فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربان علیپور و محمد حیدری مهر روانه‌ی زندان شدهاند و هم اکنون در زندان دزفول محبوس می‌باشند. دستگاه قضایی در چند روز آینده، دوره‌ی حبس مرا نیز به من تحمیل خواهد کرد. ما برای به دست آوردن حقوق خود و دفاع از مطالبات بر حق کارگران هفت تپه و به دست آوردن کمترین امکانات معیشت و حقوق انسانی تلاش کرده‌ایم.اما ما محکوم و زندانی می‌شویم. ما در چند روز پیش نیز نامهای سرگشاده به سازمان جهانی کار نوشتیم و رونوشت آن را به تمام نهادهای کارگری و حقوق بشری و رسانه‌ها ارسال کردیم.
ما میدانیم که آنها از بی‌حقوقی که بر کارگران ایران تحمیل می‌شود با خبر هستند. میدانیم که قرار نیست کسی جز خود کارگران به داد ِ خودشان برسد. اما ما اتمام حجت کردیم و از آنان پرسیدیم که آیا بی‌خبرید؟ آیا اقدامی خواهید کرد؟ میدانیم که نتیجه، اقدام موثری از سوی آنان نخواهد بود. ما میدانیم که ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری حق مسلم کارگران است. در حالی که کارفرماها آزادانه تشکل دارند، کارگرانی که تشکل‌های مستقل کارگری خود را بنا میکنند محکوم و زندانی می‌شوند. ما اعتقاد داریم به جز تلاشهای خود کارگران و اتحاد و همبستگی میان آنان، ما کارگران موفق نخواهیم شد به خواسته‌ها و مطالبات خود دست یابیم. من و دیگر همکارانم در سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، برای مدت شش ماه در زندان محبوس خواهیم بود.
رئیس سندیکای کارگران هفت تپه نامه خود را چنین ادامه داده: در مدت هشت ماهی که من را از کار اخراج کرده بودند کم نبودند کارگرانی که علاوه بر حمایت‌های روحی خود، در حد توانشان کمک‌های مادی کردند. این کمک‌ها اگر چه بسیار کمتر از حقوق دریافتی سابق من بود اما برای من از هزاران هزار کمک دیگر با ارزش‌تر بود زیرا نشان از آن داشت که کارگران به درستی می‌دانند که من و دیگر همکاران‌شان برای دفاع از حقوق آنان تلاش می‌کرده ایم. به همین خاطر من بنا بر اعتقادم تنها کمکی که دریافت کردم کمک از کارگران بود. مبلغ آن اگرچه کمتر از حدی بود که حتی سطح زندگی سابق مرا حفظ کند اما، بسیار با ارزش بود. این کمک‌ها به جای هر نهاد و مکان و کسان دیگری مرا مدیون به همکاران کارگر من می‌کرد. امیدواریم که این امر به شکل یک سنت کارگری در میان دیگر کارگران رواج پیدا کند.
علی نجاتی نامه سرگشاده خود را این گونه به پایان می برد:تا روزی که فقط من اخراج شده بودم، به همان کمک‌های دوستان ِکارگر آشنا با خود بسنده کردم. اما امروز علاوه بر من چهار کارگر دیگر نیز از دریافت حقوق خود محروم می‌شوند. دوستان زیادی پرسیده‌اند که کارگرانی که امکان تماس چهره به چهره با خانواده‌های این پنج کارگر زندانی را ندارند چگونه می‌توانند برای همبستگی کارگری، کمک‌های مالی خود را برای رساندن به خانواده‌هایشان به آنان برسانند. در ساعت 11:45 امروز پیش از انکه دو نفر دیگر از دوستانم به دادگاه و زندان فرستاده شوند، با آخرین تماس و توافقی که با آنان و دیگر همکارانم انجام شد، قرار بر این شد که شماره حسابی به نام اینجانب اعلام شود تا کمک‌های مالی ارسالی از سوی کارگران به آن واریز شود و از آن طریق، مبالغ کمک شده به خانواده‌های این پنج کارگر پرداخت شود. (که این شماره حساب متعاقباً اعلام می‌شود.
تلاش 5000 نفر در دو سال
بیش از دو سال است که حدود 5000 هزار تن از کارگران متجمع نیشکر هفت تپه در استان خوزستان، برای احقاق حقوق اساسی خود از طریق فعالیت های مسالمت جویانه و در قالب یک تشکل مستقل کارگری فعالیت می کنند. اما تاکنون دستکم 18 بار تجمعات مسالمت جویانه و آرام آنان با حمله و خشونت نیروهای دولتی روبرو و سرکوب شده است؛تاکنون ده ها تن تنها به اتهام شرکت در تجمعات قانونی از کار اخراج، احضار و بازداشت شده اند و صدها تن دیگر نیز حداقل حقوق هشت ماه خود را دریافت نکرده اند.
با این حال تلاش های مسالمت جویانه آنان در حالی که مورد تائید و حمایت نهادها وسازمان های کارگری بین الملی و داخلی است و از سوی گروه ها و تشکل های حقوق بشری نیز حمایت می شود، همچنان از سوی دولت مورد سرکوب قرار گرفته است. جمهوری اسلامی تاکنون به هیچ از درخواست های نهادهای بین المللی در خصوص برخورد با فعالان کارگری، به ویژه اعضای هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه توجه نکرده است.
*****
انتقاد نايب رئيس کميسيون آموزش از درخواست وزير علوم
دولت حذف کنکور را جدي نگرفته است
پس از آنکه هفته گذشته وزير و مديران ارشد وزارت علوم اعلام کردند حذف کنکور امکان پذير نيست و دولت براي تاخير در اجراي قانون، براي دو سه سال از مجلس مهلت خواهد گرفت، ديروز يکي از اعضاي کميسيون آموزش مجلس اعلام کرد موافقت با اين درخواست منوط به طرح موضوع در صحن علني و راي اکثريت نمايندگان است.
دولت حذف کنکور را جدي نگرفته است
پس از آنکه هفته گذشته وزير و مديران ارشد وزارت علوم اعلام کردند حذف کنکور امکان پذير نيست و دولت براي تاخير در اجراي قانون، براي دو سه سال از مجلس مهلت خواهد گرفت، ديروز يکي از اعضاي کميسيون آموزش مجلس اعلام کرد موافقت با اين درخواست منوط به طرح موضوع در صحن علني و راي اکثريت نمايندگان است.
اسدالله عباسي در گفت وگو با ايسنا با انتقاد از تعلل دولت در اجراي مصوبه سال 86 مجلس گفت؛ حذف کنکور در سال 90، قانوني است که تصويب شد اما متاسفانه سازوکار لازم را براي اجراي آن در موعد مقرر فراهم نکردند. نماينده مردم رودسر ادامه داد؛ براي به تعويق انداختن اين قانون نياز است وزارت علوم و آموزش و پرورش درخواست تاخير در اجراي قانون حذف کنکور را به مجلس ارائه دهند تا اصلاحيه يي به قانون حذف کنکور الحاق شود. او با تاکيد بر اينکه به نظر مي رسد با اين تفاسير کار سخت تر شود، گفت؛ تعويق زمان اجراي قانون بايد يک بار ديگر در مجلس به راي گيري گذاشته شود تا با راي مثبت نمايندگان اين قانون با تاخير به اجرا درآيد. نايب رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ادامه داد؛ کارگروه تشکيل شده براي فراهم سازي زمينه هاي لازم جهت حذف تدريجي کنکور در سال 90 طي سال هاي گذشته کار را جدي نگرفت و از آنجا که وزارت علوم موافق با اين قانون نبوده لذا اراده يي براي اجراي اين کار وجود نداشت. بنابراين سعي نکردند امکانات و مقدمات لازم را به موقع فراهم کنند و باعث تاخير در اجراي اين قانون خواهند شد. عباسي با اظهار تاسف از عدم حضور وزير آموزش و پرورش گفت؛ حال بايد منتظر باشيم وزير آموزش و پرورش تعيين شود تا به اتفاق وزير علوم بتوانند هرچه سريع تر تصميمات لازم را اتخاذ کنند تا اين قانون حداقل با يکي دو سال تاخير حتماً به اجرا درآيد. به گفته او قانون حذف تدريجي کنکور بايد به تدريج بر اساس رشته هاي کارداني به کارشناسي و رشته هايي که متقاضي کمتري دارد، آغاز شود. نماينده مردم رودسر در مجلس تاکيد کرد؛ در صورت اجراي قانون حذف کنکور ديوار بلند کنکور که جز سودجويي بسياري از آموزشگاه ها چيز ديگري عايد جامعه نمي کند، درهم خواهد شکست.
به گفته عباسي اگرچه در گذشته از حدود دو ميليون داوطلب تنها 100 هزار نفر پذيرش مي شدند، اما در حال حاضر ميزان داوطلبان 50 درصد کاهش يافته و ميزان ظرفيت پذيرش نيز پنج برابر شده است. به تعبير بهتر هم اکنون تقريباً 50 درصد داوطلبان جذب دانشگاه مي شوند. بنابراين لزومي ندارد به قانون حذف کنکور بي توجه باشيم. عباسي در ارزيابي خود از برگزاري کنکور به صورت فصلي تصريح کرد؛ طرح اجراي کنکور به صورت فصلي بايد بررسي و کار کارشناسي روي آن انجام شود. نظر وزير علوم اين است که به جاي حذف کنکور آن را در چهار فصل اجرا کنيم که در هر فصل يک کنکور برگزار شود تا معدل کل آن ملاک ورود دانش آموز به دانشگاه باشد. ضمن آنکه اجراي کنکور به صورت فصلي به معناي نقض قانون حذف کنکور نيست و مي تواند راهکاري در جهت اجراي صحيح قانون حذف کنکور باشد.
*****
جزييات کنکور مدرک معادل کارشناسي ارشد
معاون سازمان سنجش آموزش کشور با تشريح جزييات برگزاري آزمون مدرک معادل کارشناسي ارشد سال 1388 گفت؛ کارت ورود به جلسه آزمون از روز سه شنبه 26 آبان ماه در اختيار داوطلبان قرار مي گيرد.
جزييات کنکور مدرک معادل کارشناسي ارشد
معاون سازمان سنجش آموزش کشور با تشريح جزييات برگزاري آزمون مدرک معادل کارشناسي ارشد سال 1388 گفت؛ کارت ورود به جلسه آزمون از روز سه شنبه 26 آبان ماه در اختيار داوطلبان قرار مي گيرد.
حسين توکلي در گفت وگو با مهر افزود؛ داوطلبان شرکت کننده ضرورت دارد بر اساس برنامه زماني از روز سه شنبه 26 آبان ماه تا روز پنجشنبه 28 آبان ماه به سايت سازمان سنجش آموزش کشور به نشاني www.sanjesh.org مراجعه و پس از مشاهده کارت ورود به جلسه نسبت به پرينت از آن اقدام کنند. معاون سازمان سنجش آموزش کشور گفت؛ در ذيل کارت ورود به جلسه هر داوطلب آدرس حوزه امتحاني درج شده است و برگه راهنماي شرکت در آزمون نيز همزمان روي سايت سازمان سنجش قرار داده مي شود که به کليه داوطلبان توصيه مي شود نسبت به مطالعه آن و در صورت ضرورت پرينت از آن اقدام کنند. وي اظهار داشت؛ اين آزمون در 128 کد رشته امتحاني و در پنج گروه آموزشي شامل گروه هاي فني و مهندسي، علوم پايه، علوم انساني، کشاورزي و منابع طبيعي و هنر بر اساس برنامه زماني پيش بيني شده در روز جمعه 29 آبان ماه منحصراً در شهرستان تهران برگزار مي شود.
*****
چند خبر کوتاه:
توقف فعاليت پارلمان نيوز
پايگاه خبري فراکسيون خط امام مجلس، از سه روز پيش تاکنون به روز نشده است. اين سايت فعال و پربيننده اصلاح طلبان که دوبار تاکنون فيلتر شده، توسط جمعي از خبرنگاران حرفه يي اصلاح طلب و با مديريت چند تن از نمايندگان عضو فراکسيون به فعاليت مشغول بوده و طي اين مدت بخشي از خلاء رسانه يي اصلاح طلبان را برطرف کرده بود. گفته مي شود مشکلات مالي و پرداخت نشدن دستمزد کارکنان به مدت چند ماه، دليل به روز نشدن پارلمان نيوز است.
آزادي چند فعال دانشجويي:
«اشکان ذهابيان» از فعالان دانشجويي دانشگاه بابلسر آزاد شد. وي پس از آزادي تحت درمان از ناحيه کمر، سر و سيستم گوارشي قرار گرفت. همچنين مهدي شيرزاد و محمدحسين نعيمي پور از اعضاي جوان مشارکت نيز روز دوشنبه آزاد شدند. اين دو عضو جبهه مشارکت و از فعالان ستاد ميرحسين موسوي 27 شهريور بازداشت شده بودند.
بازداشت يک فعال دانشجويي:
«مرتضي اسدي» يکي ديگر از فعالان دانشجويي عضو سابق انجمن اسلامي دانشکده علوم اجتماعي و دانشجوي مطالعات فرهنگي دانشگاه علامه طباطبايي صبح روز دوشنبه 18 آبان هنگام خروج از منزلش در تهران بازداشت شده است. تاکنون از محل نگهداري و علت بازداشت وي خبري در دست نيست.
قرار بازداشت براي وحيده مولوي:
در خبرها آمده است خانواده «وحيده مولوي» از فعالان حوزه زنان خبر دادند براي وي قرار بازداشت موقت صادر شده است. مولوي به همراه تعداد ديگري از زنان روز 13 آبان دستگير شد.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
از میان ایمیل های رسیده:
پلیس و راه عوضی
فريبا داوودي مهاجر
یاران با درود و خسته نباشید، روز قبل در خبرهایتان آمده بود یک زن جوان متاهل چند روز پیش برای خرید از خانه خارج می شود.مردی با چاقو او را تهدید و با زور سوار ماشینش میکند و پس از ضرب و شتم در بیابان های اطراف تهران به اتفاق 6 مرد دیگر به زن تجاوز می کند. گشت نیروی انتظامی به اتومبیل مشکوک می شود و مردان متجاوز را دستگیر میکند.
این واقعه ای است که به اشکال مختلف در گوشه و کنار این شهر اتفاق می افتد و ما هر از چندی در صفحات حوادث روزنامه ها و جراید مختف شاهد آن هستیم. این خبر تکان دهنده در حالی منتشر شد که معاونت مبارزه با جرایم پلیس آگاهی از تشکیل 280 پرونده تجاوز تنها در 4 ماه نخست سال 88 خبر می دهد
سایت تابناک در این رابطه به 27 پرونده مرد جوانی اشاره میکند که به 9 کودک 9 تا 13 سال تجاوز کرده است. این مرد کودکان بی گناه را به بهانه پیدا کردن سنجاب می ربوده، به باغی حوالی محل سکونتش می برده و پس از تعرض شدیدا آنها را ترسانده و انها را رها می کرده است.
2 مرد افغانی نیز که شغلشان جمع کردن ضایعات بوده در عملی مشابه پس از ربودن 14 کودک، آنهم به بهانه خرید خوراکی آنها را به بیابان های اطراف ورامین برده و به آنها تجاوز می کرده اند. همچنین این سایت در گزارش خود به مرد جوانی اشاره کرده است که 30 دختر جوان راکه در انتظار تاکسی بودند سوار کرده، آنها را با شوک الکترونیکی بیهوش نموده و در ماشین به آنها تجاوز و پس از ربودن زیور آلات و پول های نقدشان آنان را در بیابان ها رها می کرده است.
مواردی که سایت تابناک از آن اسم برده، مواردی است که این افراد پس از جرایم مکرر در زمان های طولانی به دست پلیس افتاده اند. چه بسیار مواردی که هنوز پلیس کشف نکرده و یا آن را به جراید گزارش نکرده است. زنان و کودکی که اگر شانس بیاورند و کشته نشوند سال های سال از این واقعه رنج خواهند برد و چه بسا به شکل بیماران روانی یا آسیب دیدگان اجتماعی و حتی متجاوزینی از این دست به چرخه جرم و جنایت باز گردند.
محمد بیجه که 23 کودک را به قتل رسانده و انها را سوزانده بود خود قربانی تجاوز در کودکی بوده است و یا دندانپزشکی که 79 زن را بیهوش و پس از تجاوز و فیلمبرداری از آنها اخاذی می کرد پرونده ای از این دست است که حیرت افکار عمومی را برانگیخت.
اما انچه در این میان سوال بر انگیز است نا کارآمدی پلیس در کشف مواردی است که سلامت روانی جامعه را به صورت جدی به خطر انداخته و گاه قربانیان را با مرگ مواجه کرده است. پلیس تاکنون نتوانسته سریع و به موقع از چنین جرایمی جلوگیری کند. معمولا پس از دهها قتل و آدم ربایی و پس از گذشتن ماهها مجرمین دستگیر می شوند.زمانی که انسان های زیادی قربانی شده اند.
به نظر می رسد پلیس بیش از حد درگیر مسایل سیاسی شده است و به جای رسیدگی به وظایف اصلی ساعت ها در کمین عده ای جوان می نشیند که در حال خواندن دعای کمیل هستند. انها را باز داشت می کند و به پرونده سازی برایشان می پردازد. پلیس به جای برخورد با ادم ربایان، نیروی خود را برای مقابله با مادران عزادار می گذارد و ساعت ها در کمین و مراقبت از افرادی می نشیند که برای جامعه مدنی ایران و حتی مقابله با آسیب های اجتماعی تلاش میکنند. به عبارت دیگر پلیس هدف را گم کرده و آدرس را عوضی میرود و مرتب از خود سوال میکند چرا جرم و جنایت این چنین افزایش یافته است. این روزها باتوم پلیس بر سر زنانی زده می شود که حقوق برابر می خواهند و یا مردمی که ارام و مسالمت امیز از بهبود وضعیت اجتماعی صحبت میکنند.واقعیت آن است که کنترل شهر از دست پلیس خارج شده است.بر سر هر کوی و برزنی مواد مخدر به وفور پیدا می شود و پلیس قادر به برنامه ریزی درست برای مقابله با جنایت نیست. اگر بود هرگز 2 جوان بی تجربه قادر نبودند 4 ماه تمام دست به دزدی دختران جوان بزنند و 11 زن را در یک محله بدزدند.به آنها تجاوز کنند و راست راست در این شهر راه بروند. شهری که تلفن همه فعالین اجتماعی اش کنترل است. همه تحت تعقیب و مراقبت هستند. آب بخورند احضار و تهدید و در صورت بازداشت به زندانهای طولانی محکوم می گردند.
اگر این تعداد پلیس که برای کنترل مردم در 13 آبان فرستاده شد برای مقابله با توزیع مواد مخدر فرستاده می شد قطعا تاثیرات زیادی در کنترل و پخش این مواد به جا می گذاشت.
نیروی انتظامی حتی پس از وقوع چنین حوادثی در یک محله یا منطقه توانایی اطلاع رسانی سریع و درست به اهالی محل راندارد و نمی تواند آنها را از خطر آگاه سازد و متاسفانه جامعه تاوان این نا کار آمدی را، آنهم به سخت ترین روش پس می دهد. قانون نیز دچار مشکلات فراوان است. معمولا متجاوزین پس از انصراف شاکی از شکایت که معمولا به دلیل ترس از آبرو ریزی و تزلزل موقعیت اجتماعی رخ می دهد آزاد می شوند و از مجا زات فرار می کنند.حتی صدا و سیما نیز به جای فرهنگ سازی، تهیه برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی در باره خطراتی که در جامعه خانواده ها را تهدید میکند مرتب بر روی پرو نده سازی برای فعالین سیاسی، اجتماعی، انواع و اقسام اعترافات و تهییج مردم علیه دولت های خارجی کار می کند. در حالی که دشمن درجه 1 در کمین کودکان و زنان در همین کوچه ها و خیابان ها نشسته است.
به نظر میرسد وقت آن رسیده که نهاد های ذی ربط در ارتباط با جرایم و اسیب های اجتماعی اندکی تعقل کنند و در باره وظایف اصلی خود در برابر جامعه و مسولیتی که به عهده گرفته اند بیاندیشند و به جای تعقیب و مراقبت از یک روزنامه نگار یا دانشجو، محلات پرخطر و جرم خیز را کنترل کنند تا بتوانند امنیت واقعی را به شهر باز گردانند. خدا نکند طعمه بعدی ادم ربایان، دختران و همسران و کودکان خود انها باشند.
فريبا داوودي مهاجر
یاران با درود و خسته نباشید، روز قبل در خبرهایتان آمده بود یک زن جوان متاهل چند روز پیش برای خرید از خانه خارج می شود.مردی با چاقو او را تهدید و با زور سوار ماشینش میکند و پس از ضرب و شتم در بیابان های اطراف تهران به اتفاق 6 مرد دیگر به زن تجاوز می کند. گشت نیروی انتظامی به اتومبیل مشکوک می شود و مردان متجاوز را دستگیر میکند.
این واقعه ای است که به اشکال مختلف در گوشه و کنار این شهر اتفاق می افتد و ما هر از چندی در صفحات حوادث روزنامه ها و جراید مختف شاهد آن هستیم. این خبر تکان دهنده در حالی منتشر شد که معاونت مبارزه با جرایم پلیس آگاهی از تشکیل 280 پرونده تجاوز تنها در 4 ماه نخست سال 88 خبر می دهد
سایت تابناک در این رابطه به 27 پرونده مرد جوانی اشاره میکند که به 9 کودک 9 تا 13 سال تجاوز کرده است. این مرد کودکان بی گناه را به بهانه پیدا کردن سنجاب می ربوده، به باغی حوالی محل سکونتش می برده و پس از تعرض شدیدا آنها را ترسانده و انها را رها می کرده است.
2 مرد افغانی نیز که شغلشان جمع کردن ضایعات بوده در عملی مشابه پس از ربودن 14 کودک، آنهم به بهانه خرید خوراکی آنها را به بیابان های اطراف ورامین برده و به آنها تجاوز می کرده اند. همچنین این سایت در گزارش خود به مرد جوانی اشاره کرده است که 30 دختر جوان راکه در انتظار تاکسی بودند سوار کرده، آنها را با شوک الکترونیکی بیهوش نموده و در ماشین به آنها تجاوز و پس از ربودن زیور آلات و پول های نقدشان آنان را در بیابان ها رها می کرده است.
مواردی که سایت تابناک از آن اسم برده، مواردی است که این افراد پس از جرایم مکرر در زمان های طولانی به دست پلیس افتاده اند. چه بسیار مواردی که هنوز پلیس کشف نکرده و یا آن را به جراید گزارش نکرده است. زنان و کودکی که اگر شانس بیاورند و کشته نشوند سال های سال از این واقعه رنج خواهند برد و چه بسا به شکل بیماران روانی یا آسیب دیدگان اجتماعی و حتی متجاوزینی از این دست به چرخه جرم و جنایت باز گردند.
محمد بیجه که 23 کودک را به قتل رسانده و انها را سوزانده بود خود قربانی تجاوز در کودکی بوده است و یا دندانپزشکی که 79 زن را بیهوش و پس از تجاوز و فیلمبرداری از آنها اخاذی می کرد پرونده ای از این دست است که حیرت افکار عمومی را برانگیخت.
اما انچه در این میان سوال بر انگیز است نا کارآمدی پلیس در کشف مواردی است که سلامت روانی جامعه را به صورت جدی به خطر انداخته و گاه قربانیان را با مرگ مواجه کرده است. پلیس تاکنون نتوانسته سریع و به موقع از چنین جرایمی جلوگیری کند. معمولا پس از دهها قتل و آدم ربایی و پس از گذشتن ماهها مجرمین دستگیر می شوند.زمانی که انسان های زیادی قربانی شده اند.
به نظر می رسد پلیس بیش از حد درگیر مسایل سیاسی شده است و به جای رسیدگی به وظایف اصلی ساعت ها در کمین عده ای جوان می نشیند که در حال خواندن دعای کمیل هستند. انها را باز داشت می کند و به پرونده سازی برایشان می پردازد. پلیس به جای برخورد با ادم ربایان، نیروی خود را برای مقابله با مادران عزادار می گذارد و ساعت ها در کمین و مراقبت از افرادی می نشیند که برای جامعه مدنی ایران و حتی مقابله با آسیب های اجتماعی تلاش میکنند. به عبارت دیگر پلیس هدف را گم کرده و آدرس را عوضی میرود و مرتب از خود سوال میکند چرا جرم و جنایت این چنین افزایش یافته است. این روزها باتوم پلیس بر سر زنانی زده می شود که حقوق برابر می خواهند و یا مردمی که ارام و مسالمت امیز از بهبود وضعیت اجتماعی صحبت میکنند.واقعیت آن است که کنترل شهر از دست پلیس خارج شده است.بر سر هر کوی و برزنی مواد مخدر به وفور پیدا می شود و پلیس قادر به برنامه ریزی درست برای مقابله با جنایت نیست. اگر بود هرگز 2 جوان بی تجربه قادر نبودند 4 ماه تمام دست به دزدی دختران جوان بزنند و 11 زن را در یک محله بدزدند.به آنها تجاوز کنند و راست راست در این شهر راه بروند. شهری که تلفن همه فعالین اجتماعی اش کنترل است. همه تحت تعقیب و مراقبت هستند. آب بخورند احضار و تهدید و در صورت بازداشت به زندانهای طولانی محکوم می گردند.
اگر این تعداد پلیس که برای کنترل مردم در 13 آبان فرستاده شد برای مقابله با توزیع مواد مخدر فرستاده می شد قطعا تاثیرات زیادی در کنترل و پخش این مواد به جا می گذاشت.
نیروی انتظامی حتی پس از وقوع چنین حوادثی در یک محله یا منطقه توانایی اطلاع رسانی سریع و درست به اهالی محل راندارد و نمی تواند آنها را از خطر آگاه سازد و متاسفانه جامعه تاوان این نا کار آمدی را، آنهم به سخت ترین روش پس می دهد. قانون نیز دچار مشکلات فراوان است. معمولا متجاوزین پس از انصراف شاکی از شکایت که معمولا به دلیل ترس از آبرو ریزی و تزلزل موقعیت اجتماعی رخ می دهد آزاد می شوند و از مجا زات فرار می کنند.حتی صدا و سیما نیز به جای فرهنگ سازی، تهیه برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی در باره خطراتی که در جامعه خانواده ها را تهدید میکند مرتب بر روی پرو نده سازی برای فعالین سیاسی، اجتماعی، انواع و اقسام اعترافات و تهییج مردم علیه دولت های خارجی کار می کند. در حالی که دشمن درجه 1 در کمین کودکان و زنان در همین کوچه ها و خیابان ها نشسته است.
به نظر میرسد وقت آن رسیده که نهاد های ذی ربط در ارتباط با جرایم و اسیب های اجتماعی اندکی تعقل کنند و در باره وظایف اصلی خود در برابر جامعه و مسولیتی که به عهده گرفته اند بیاندیشند و به جای تعقیب و مراقبت از یک روزنامه نگار یا دانشجو، محلات پرخطر و جرم خیز را کنترل کنند تا بتوانند امنیت واقعی را به شهر باز گردانند. خدا نکند طعمه بعدی ادم ربایان، دختران و همسران و کودکان خود انها باشند.
*****
از سوی سازمان جهانی دیده بان حقوق بشر اعلام شد:
جایزه هلمن همت برای 4 روزنامه نگار ایرانی
جایزه سال 2009 بنیاد هلمن- همت به چهار روزنامه‌نگار ایرانی اهدا شد.این 4 روزنامه نگار از ميان 37 نويسنده از 18 كشور جهان برگزیده شده اند. جایزه هلمن ـ همت زیر نظر سازمان بین‌المللی دیده‌بان حقوق بشر، به کسانی اهدا می‌شود که به واسطه بیان دیدگاه‌های انتقادی خود، از سوی حکومت‌های کشورشان مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. این جایزه امسال به "آسیه امینی"، "محمد صدیق کبودوند"، "یوسف عزیزی بنی‌طرف" و "آرش سیگارچی" به خاطر فعالیتهای آنها در زمینه حقوق بشر در ایران داده شد.
جایزه هلمن- همت که به همت دو نویسنده آمريكايي، "ليليان هلمن"، نمایشنامه‌نویس و "دشیل همت"، رمان‌نویس راه‌اندازی شده برای قدردانی از روزنامه‌نگاراني است كه براي بيان ديدگاه‌هاي انتقادی خود علیه حکومت‌ها، مجازات می‌شوند و زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان به انحای مختلف در تنگنا قرار می‌گیرد.
این جایزه از سال ۱۹۹۰ تاکنون، به بیش از ۶۰۰ نویسنده از ۹۱ کشور جهان اهدا شده است. جایزه هلمن ـ همت را پیش از این چند نویسنده ایرانی دیگر نیز دریافت کرده‌اند از جمله "تقی رحمانی"، "علی اشرف درویشیان"، "شهرام رفیع‌زاده" و "هوشنگ گلشیری".
یکی از چهار روزنامه‌نگاری که امسال این جایزه را دریافت کرده‌اند، "محمد صدیق کبودوند" است که در زندان به‌سر می برد. این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در سال 2005 سازمان حقوق بشر کردستان را راه‌اندازی کرد. وی با بهره‌گیری از 200 گزارشگر در سراسر کردستان ایران، به بحران‌های این منطقه می‌پرداخت و آنها را در روزنامه "پیام مردم" منتشر می‌کردکه مدیر مسئول و دبیر آن بود.علاوه بر فعالیت روزنامه‌نگاری، در شرح فعالیتهای کبودوند نام سه کتاب نیز به چشم می‌خورد: "نیمه دیگر"، "برزخ دمکراسی" و "جنبش اجتماعی".
این نویسنده و روزنامه‌نگار، روز اول ماه ژوئیه سال 2007 دستگیر شد و شعبه 15 دادگاه انقلاب در ماه مه سال 2008 او را به ده‌سال زندان به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق تاسیس سازمان حقوق بشر کردستان، تبلیغ علیه نظام از طریق اشاعه اخبار، مخالفت با قوانین جزایی اسلام از طریق علنی کردن احکامی همچون سنگسار و اعدام و نیز حمایت از زندانیان سیاسی" محکوم کرد.
نسرین ستوده، وکیل مدافع محمدصدیق کبودوند، روز گذشته در گفت و گویی با رادیو "دویچه‌وله" درباره وضعیت جسمانی موکل خود گفت: "آقای کبودوند برای دومین‌بار در زندان دچار سکته‌ی قلبی شدهاند. علیرغم تمام پیگیری‌هایی که خود ایشان و خانواده‌شان و وکلای پرونده در این موضوع داشته‌اند، تا امروز وضعیت جسمی‌شان با بی‌اعتنایی کامل مواجه شده و حتی تا روزها پس از حمله‌ی قلبی دوم، از ویزیت ساده‌ی پزشک هم محروم بودند. من در اینجا اعلام می‌کنم که وضعیت جسمانی آقای کبودوند هم به دلیل حمله‌های متعدد قلبی و هم عفونت کلیه، ریه، کبد و همین طور ناراحتی‌های گوارشی در مخاطره است."
وی همچنین گفته است: "به موجب قوانین و آیین‌نامه‌های داخلی زندانها، همه‌ی زندانیان و حتی قاچاقچیان مواد مخدر می‌توانند از مرخصی زندان استفاده کنند. این چیزی‌ست که آقای کبودوند در طول یکسال و نیم گذشته به‌کلی از آن محروم بوده و همین‌طور حتا پس از وضعیت مخاطره‌آمیز جسمی هم با مرخصی ایشان به طور کلی مخالفت شده است."
"آسیه امینی"، شاعر، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان، دیگر برنده جایزه هلمن ـ همت و از همکاران "روز"طی چندسال اخیر در زمینه مبارزه علیه مجازات اعدام، به‌ویژه سنگسار و اعدام نوجوانان فعالیت کرده است. وی در اسفندماه سال ۱۳۸۵ در تجمع مسالمت‌آمیزی در مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شد و به اتهام اخلال در نظم عمومي و اقدام عليه امنيت ملي مدتی را در بازداشت به‌سر برد.
این نویسنده 36 ساله، در مورد تاثیر جایزه‌هایی چون جایزه هلمن- همت در آگاهی‌بخشی به افکار عمومی، به روز گفت: "این جوایز از یک طرف نشان‌دهنده توجه بین‌المللی به اعدام است که پدیده‌ای اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فرهنگی در کشور ماست. چون من اعدام و سنگسار را معلولی از همه این موارد می‌دانم. ولی از طرفی امیدوارم جایزه واقعی را وقتی بگیریم که واژه‌های شومی مثل اعدام و قتل و سنگسار از ادبیات حقوقی و اجتماعی ما حذف شود. در حالی که در همین لحظه که من با شما صحبت می‌کنم قرار است تا چند ساعت دیگر احسان فتاحیان در سنندج اعدام شود، چه خوشحالی‌ای می‌تواند برای من نوعی وجود داشته باشد؟ امروز درگیری‌ام با خودم این بود که آیا دریافت چنین جایزه‌ای می تواند جای خوشحالی هم داشته باشد، در حالی که دلارا و عاطفه و بهنود و راحله و محبوبه و جعفر و بسیاری دیگر قربانی نظام پرخشونت حقوقی ما شدهاند؟ اما باز به خودم می‌گویم که ما چاره‌ای نداریم. این راه به گمانم باید از همین مسیر طی شود. با همه تلخی‌های بی پایان و شادی‌های گاه‌به‌گاهش. البته در این میان آزاد شدگانی مثل لیلا، کبرا، حاجیه، حسین، مکرمه، مریم و... نیز هستند که امید های این راهند."
وی ادامه میدهد: "من به این نتیجه رسیده‌ام که ریشه هر تغییر مثبتی در جامعه در اراده عمومی و خواست مردم نهفته. در واقع این خواسته تغییر باید از پایین به بالا (از مردم به تصمیم‌گیران) صورت بگیرد. از سویی هم باور دارم که اگر قانون اعدام و سنگسار هم حذف شود اما در ذهن مردم این حس انتقام پر خشونت باقی باشد، باز هم کار تمام نشده. از این روست که شاید بیشترین تمرکز بسیاری از فعالیت‌هایی از این دست، بر اطلاع‌رسانی، افزایش آگاهی عمومی، آموزش عمومی از طریق به بحث کشیدن و چالش با ساختارهای قانونی، سیاسی و اجتماعی تاکید داشته است."
از آسیه امینی مجموعه شعری به نام "هی تو که رفته‌ای" منتشر شده است.
آرش سیگارچی، روزنامه‌نگار دیگری که در حال حاضر در آمریکا زندگی میکند، در سال ۱۳۸۳ به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به سه سال زندان محکوم شد، اما پس از یکسال به علت ابتلا به سرطان، آزاد شد.این روزنامه‌نگار 31 ساله که برای دومین‌بار است که جایزه هلمن ـ همت را دریافت میکند، روز گذشته (10 نوامبر) در گفت و گویی با "صدای آمریکا" با اشاره به اینکه نخستین‌بار از دریافت این جایزه بسیار خوشحال شده بود چون هنوز گرفتار زندان و سرطان بود، توضیح داد: "امروز با گرفتن هر پیامی، احساس شرمندگی کرده‌ام. واقعاً می‌گویم. چون در جایی کار می‌کنم که اینترنت سانسور نیست و آزادی وجود دارد. در یک سال اخیر، حدود 500 مطلب در وبلاگم نوشته‌ام اما در 5 سال وبلاگ‌نویسی در ایران، فقط حدود 100 مطلب نوشتم که فکر می‌کنم تراز مناسبی باشد برای اینکه بفهمیم آنجا آزادی هست یا نه."
وی در ادامه سخنان خود از روزنامه‌نگاران محلی که در مناطق مختلف ایران فعالیت میکنند و صدای‌شان در تهران شنیده نمی‌شود یاد کرد و گفت: "در ایران تعدادی از همکاران من امروز شرایط سه سال پیش مرا دارند و تحت سانسور و فشار هستند. از جمله عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی، بهمن احمدی امویی، محمد قوچانی، مسعود باستانی، فیاض زاهد، محسن آزموده، علی پیرحسین‌لو، سعید لیلاز، مهدی محمودیان، حسین نورانی‌نژاد، رضا نوربخش، مسعود لواسانی، هنگامه شهیدی، احمد زیدآبادی، فریبا پژوه که این جایزه متعلق به آنهاست و نه من."
یوسف عزیزی بنی‌طرف، پژوهشگر و روزنامه‌نگار 58 ساله اهل سوسنگرد نیز که در حوزه مسائل قومی در خوزستان، فعالیت میکند، تاکنون حدود 20 کتاب درباره موضوعاتی چون عشایر و افسانه‌های مردم خوزستان نوشته و عضو افتخاری اتحادیه نویسندگان عرب در دمشق و عضو رسمی کانون نویسندگان ایران است.
وی به علت انتقاد از سرکوب خونین تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم عرب شهر اهواز در اردیبهشت سال 1384 به زندان افتاد و پس از گذراندن 65 روز در سلول انفرادی یکی از زندانهای اهواز، با وثیقه مالی آزاد شد. این نویسنده، یکسال بعد دوباره به دلیل انجام یک سخنرانی دستگیر و در پی آن با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی شد.
بنی‌طرف در زمستان سال 1386 به پنج سال زندان محکوم اما موفق شد در سال 1387 پیش از قطعی شدن حکم زندان از ایران خارج شود.
بنی‌طرف که به زبان عربی تسلط دارد، در برخی از نشریه‌های عربی مثل الزمان (چاپ لندن)، الشرق (قطر) و السفیر (لبنان) مقاله می‌نویسد.
این نویسنده پرکار، در معرفی ادب فارسی به جهان عرب و ادب و فرهنگ معاصر عربی به ایرانیان تلاش بسیار کرده است. وی در رسانه‌های عرب‌زبان درباره سعدی، حافظ، مولوی، ناصرخسرو، نيما، جمال‌زاده و شاملو نوشته و تلاش کرده گنجينه ادبی فارسی را به عرب‌زبانان معرفی کند. از جمله آثار او می‌توانیم به "قبايل و عشاير عرب خوزستان"، "نسيم کارون"، "حته، شط و مرداب" و "چشمان شربت" اشاره کنیم.
جایزه سال 2009 بنیاد هلمن- همت به چهار روزنامه‌نگار ایرانی اهدا شد.این 4 روزنامه نگار از ميان 37 نويسنده از 18 كشور جهان برگزیده شده اند. جایزه هلمن ـ همت زیر نظر سازمان بین‌المللی دیده‌بان حقوق بشر، به کسانی اهدا می‌شود که به واسطه بیان دیدگاه‌های انتقادی خود، از سوی حکومت‌های کشورشان مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. این جایزه امسال به "آسیه امینی"، "محمد صدیق کبودوند"، "یوسف عزیزی بنی‌طرف" و "آرش سیگارچی" به خاطر فعالیتهای آنها در زمینه حقوق بشر در ایران داده شد.
جایزه هلمن- همت که به همت دو نویسنده آمريكايي، "ليليان هلمن"، نمایشنامه‌نویس و "دشیل همت"، رمان‌نویس راه‌اندازی شده برای قدردانی از روزنامه‌نگاراني است كه براي بيان ديدگاه‌هاي انتقادی خود علیه حکومت‌ها، مجازات می‌شوند و زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان به انحای مختلف در تنگنا قرار می‌گیرد.
این جایزه از سال ۱۹۹۰ تاکنون، به بیش از ۶۰۰ نویسنده از ۹۱ کشور جهان اهدا شده است. جایزه هلمن ـ همت را پیش از این چند نویسنده ایرانی دیگر نیز دریافت کرده‌اند از جمله "تقی رحمانی"، "علی اشرف درویشیان"، "شهرام رفیع‌زاده" و "هوشنگ گلشیری".
یکی از چهار روزنامه‌نگاری که امسال این جایزه را دریافت کرده‌اند، "محمد صدیق کبودوند" است که در زندان به‌سر می برد. این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در سال 2005 سازمان حقوق بشر کردستان را راه‌اندازی کرد. وی با بهره‌گیری از 200 گزارشگر در سراسر کردستان ایران، به بحران‌های این منطقه می‌پرداخت و آنها را در روزنامه "پیام مردم" منتشر می‌کردکه مدیر مسئول و دبیر آن بود.علاوه بر فعالیت روزنامه‌نگاری، در شرح فعالیتهای کبودوند نام سه کتاب نیز به چشم می‌خورد: "نیمه دیگر"، "برزخ دمکراسی" و "جنبش اجتماعی".
این نویسنده و روزنامه‌نگار، روز اول ماه ژوئیه سال 2007 دستگیر شد و شعبه 15 دادگاه انقلاب در ماه مه سال 2008 او را به ده‌سال زندان به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق تاسیس سازمان حقوق بشر کردستان، تبلیغ علیه نظام از طریق اشاعه اخبار، مخالفت با قوانین جزایی اسلام از طریق علنی کردن احکامی همچون سنگسار و اعدام و نیز حمایت از زندانیان سیاسی" محکوم کرد.
نسرین ستوده، وکیل مدافع محمدصدیق کبودوند، روز گذشته در گفت و گویی با رادیو "دویچه‌وله" درباره وضعیت جسمانی موکل خود گفت: "آقای کبودوند برای دومین‌بار در زندان دچار سکته‌ی قلبی شدهاند. علیرغم تمام پیگیری‌هایی که خود ایشان و خانواده‌شان و وکلای پرونده در این موضوع داشته‌اند، تا امروز وضعیت جسمی‌شان با بی‌اعتنایی کامل مواجه شده و حتی تا روزها پس از حمله‌ی قلبی دوم، از ویزیت ساده‌ی پزشک هم محروم بودند. من در اینجا اعلام می‌کنم که وضعیت جسمانی آقای کبودوند هم به دلیل حمله‌های متعدد قلبی و هم عفونت کلیه، ریه، کبد و همین طور ناراحتی‌های گوارشی در مخاطره است."
وی همچنین گفته است: "به موجب قوانین و آیین‌نامه‌های داخلی زندانها، همه‌ی زندانیان و حتی قاچاقچیان مواد مخدر می‌توانند از مرخصی زندان استفاده کنند. این چیزی‌ست که آقای کبودوند در طول یکسال و نیم گذشته به‌کلی از آن محروم بوده و همین‌طور حتا پس از وضعیت مخاطره‌آمیز جسمی هم با مرخصی ایشان به طور کلی مخالفت شده است."
"آسیه امینی"، شاعر، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان، دیگر برنده جایزه هلمن ـ همت و از همکاران "روز"طی چندسال اخیر در زمینه مبارزه علیه مجازات اعدام، به‌ویژه سنگسار و اعدام نوجوانان فعالیت کرده است. وی در اسفندماه سال ۱۳۸۵ در تجمع مسالمت‌آمیزی در مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شد و به اتهام اخلال در نظم عمومي و اقدام عليه امنيت ملي مدتی را در بازداشت به‌سر برد.
این نویسنده 36 ساله، در مورد تاثیر جایزه‌هایی چون جایزه هلمن- همت در آگاهی‌بخشی به افکار عمومی، به روز گفت: "این جوایز از یک طرف نشان‌دهنده توجه بین‌المللی به اعدام است که پدیده‌ای اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فرهنگی در کشور ماست. چون من اعدام و سنگسار را معلولی از همه این موارد می‌دانم. ولی از طرفی امیدوارم جایزه واقعی را وقتی بگیریم که واژه‌های شومی مثل اعدام و قتل و سنگسار از ادبیات حقوقی و اجتماعی ما حذف شود. در حالی که در همین لحظه که من با شما صحبت می‌کنم قرار است تا چند ساعت دیگر احسان فتاحیان در سنندج اعدام شود، چه خوشحالی‌ای می‌تواند برای من نوعی وجود داشته باشد؟ امروز درگیری‌ام با خودم این بود که آیا دریافت چنین جایزه‌ای می تواند جای خوشحالی هم داشته باشد، در حالی که دلارا و عاطفه و بهنود و راحله و محبوبه و جعفر و بسیاری دیگر قربانی نظام پرخشونت حقوقی ما شدهاند؟ اما باز به خودم می‌گویم که ما چاره‌ای نداریم. این راه به گمانم باید از همین مسیر طی شود. با همه تلخی‌های بی پایان و شادی‌های گاه‌به‌گاهش. البته در این میان آزاد شدگانی مثل لیلا، کبرا، حاجیه، حسین، مکرمه، مریم و... نیز هستند که امید های این راهند."
وی ادامه میدهد: "من به این نتیجه رسیده‌ام که ریشه هر تغییر مثبتی در جامعه در اراده عمومی و خواست مردم نهفته. در واقع این خواسته تغییر باید از پایین به بالا (از مردم به تصمیم‌گیران) صورت بگیرد. از سویی هم باور دارم که اگر قانون اعدام و سنگسار هم حذف شود اما در ذهن مردم این حس انتقام پر خشونت باقی باشد، باز هم کار تمام نشده. از این روست که شاید بیشترین تمرکز بسیاری از فعالیت‌هایی از این دست، بر اطلاع‌رسانی، افزایش آگاهی عمومی، آموزش عمومی از طریق به بحث کشیدن و چالش با ساختارهای قانونی، سیاسی و اجتماعی تاکید داشته است."
از آسیه امینی مجموعه شعری به نام "هی تو که رفته‌ای" منتشر شده است.
آرش سیگارچی، روزنامه‌نگار دیگری که در حال حاضر در آمریکا زندگی میکند، در سال ۱۳۸۳ به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به سه سال زندان محکوم شد، اما پس از یکسال به علت ابتلا به سرطان، آزاد شد.این روزنامه‌نگار 31 ساله که برای دومین‌بار است که جایزه هلمن ـ همت را دریافت میکند، روز گذشته (10 نوامبر) در گفت و گویی با "صدای آمریکا" با اشاره به اینکه نخستین‌بار از دریافت این جایزه بسیار خوشحال شده بود چون هنوز گرفتار زندان و سرطان بود، توضیح داد: "امروز با گرفتن هر پیامی، احساس شرمندگی کرده‌ام. واقعاً می‌گویم. چون در جایی کار می‌کنم که اینترنت سانسور نیست و آزادی وجود دارد. در یک سال اخیر، حدود 500 مطلب در وبلاگم نوشته‌ام اما در 5 سال وبلاگ‌نویسی در ایران، فقط حدود 100 مطلب نوشتم که فکر می‌کنم تراز مناسبی باشد برای اینکه بفهمیم آنجا آزادی هست یا نه."
وی در ادامه سخنان خود از روزنامه‌نگاران محلی که در مناطق مختلف ایران فعالیت میکنند و صدای‌شان در تهران شنیده نمی‌شود یاد کرد و گفت: "در ایران تعدادی از همکاران من امروز شرایط سه سال پیش مرا دارند و تحت سانسور و فشار هستند. از جمله عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی، بهمن احمدی امویی، محمد قوچانی، مسعود باستانی، فیاض زاهد، محسن آزموده، علی پیرحسین‌لو، سعید لیلاز، مهدی محمودیان، حسین نورانی‌نژاد، رضا نوربخش، مسعود لواسانی، هنگامه شهیدی، احمد زیدآبادی، فریبا پژوه که این جایزه متعلق به آنهاست و نه من."
یوسف عزیزی بنی‌طرف، پژوهشگر و روزنامه‌نگار 58 ساله اهل سوسنگرد نیز که در حوزه مسائل قومی در خوزستان، فعالیت میکند، تاکنون حدود 20 کتاب درباره موضوعاتی چون عشایر و افسانه‌های مردم خوزستان نوشته و عضو افتخاری اتحادیه نویسندگان عرب در دمشق و عضو رسمی کانون نویسندگان ایران است.
وی به علت انتقاد از سرکوب خونین تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم عرب شهر اهواز در اردیبهشت سال 1384 به زندان افتاد و پس از گذراندن 65 روز در سلول انفرادی یکی از زندانهای اهواز، با وثیقه مالی آزاد شد. این نویسنده، یکسال بعد دوباره به دلیل انجام یک سخنرانی دستگیر و در پی آن با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی شد.
بنی‌طرف در زمستان سال 1386 به پنج سال زندان محکوم اما موفق شد در سال 1387 پیش از قطعی شدن حکم زندان از ایران خارج شود.
بنی‌طرف که به زبان عربی تسلط دارد، در برخی از نشریه‌های عربی مثل الزمان (چاپ لندن)، الشرق (قطر) و السفیر (لبنان) مقاله می‌نویسد.
این نویسنده پرکار، در معرفی ادب فارسی به جهان عرب و ادب و فرهنگ معاصر عربی به ایرانیان تلاش بسیار کرده است. وی در رسانه‌های عرب‌زبان درباره سعدی، حافظ، مولوی، ناصرخسرو، نيما، جمال‌زاده و شاملو نوشته و تلاش کرده گنجينه ادبی فارسی را به عرب‌زبانان معرفی کند. از جمله آثار او می‌توانیم به "قبايل و عشاير عرب خوزستان"، "نسيم کارون"، "حته، شط و مرداب" و "چشمان شربت" اشاره کنیم.
*****
مهدی محمودیان تهدید به تبعید شد
مهدی محودیان، فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در آخرین ملاقات خود به خانوادهاش گفته است که بازجویان از او خواسته‌اند تعهد بدهد برای چهار سال از تهران خارج شود و روزنامه‌نگاری را برای همیشه کنار بگذارد تا از زندان رهایی یابد.
محمودیان ۲۵ شهریورماه توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در سلول انفرادی به سر می‌برد. خانوادهاش وضع عمومی او را مناسب ارزیابی کردند اما به دلیل ناراحتی معده همچنان روزی هشت قرص مصرف میکند و از وضعیت غذایی زندان نیز به شدت ابراز نارضایتی کرده است. خانواده محمودیان امروز- چهارشنبه بیستم آبان‌ماه- با دادستان تهران دیدار میکنند. این دیدار پس از تجمع خانواده‌های زندانیان سیاسی جلوی دادستانی تهران ترتیب داده شده است.به خانواده او وعده داده شده است در روزهای آینده تغییراتی در وضعیت او ایجاد می‌شود. محمودیان در تمام دوران زندان و سلول انفرادی تنها یک یا دو بار بازجویی شد و از یک هفته پیش بازجویی او بار دیگر آغاز شده است. بازجویان به او گفته‌اند که یکی از اتهام‌های او توهین به رهبری در یک جمع خصوصی است اما او این اتهام را موکدا رد کرده است.
مهدی محودیان، فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در آخرین ملاقات خود به خانوادهاش گفته است که بازجویان از او خواسته‌اند تعهد بدهد برای چهار سال از تهران خارج شود و روزنامه‌نگاری را برای همیشه کنار بگذارد تا از زندان رهایی یابد.
محمودیان ۲۵ شهریورماه توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در سلول انفرادی به سر می‌برد. خانوادهاش وضع عمومی او را مناسب ارزیابی کردند اما به دلیل ناراحتی معده همچنان روزی هشت قرص مصرف میکند و از وضعیت غذایی زندان نیز به شدت ابراز نارضایتی کرده است. خانواده محمودیان امروز- چهارشنبه بیستم آبان‌ماه- با دادستان تهران دیدار میکنند. این دیدار پس از تجمع خانواده‌های زندانیان سیاسی جلوی دادستانی تهران ترتیب داده شده است.به خانواده او وعده داده شده است در روزهای آینده تغییراتی در وضعیت او ایجاد می‌شود. محمودیان در تمام دوران زندان و سلول انفرادی تنها یک یا دو بار بازجویی شد و از یک هفته پیش بازجویی او بار دیگر آغاز شده است. بازجویان به او گفته‌اند که یکی از اتهام‌های او توهین به رهبری در یک جمع خصوصی است اما او این اتهام را موکدا رد کرده است.
*****
دو شرط "خلیفه مسلمین" برای ابقای ضرغامی در صداوسیما:
حضور زنان و پخش موسیقی را کمتر کنید!
به گزارش منابع سیاسی آگاه، "سید علی گدا" در پیامی محرمانه و خصوصی به عزت‌الله ضرغامی دو شرط مهم برای نحوه اداره صداوسیما در پنج سال آینده را خاطرنشان ساخت.
این دو شرط جدید یکی حذف تعداد مجریان و به طور کلی تصاویر زنان از برنامه‌های تولیدی صداوسیما و همچنین استفاده کمتر از موسیقی به عنوان یکی از ابزار لهو و لعب(!) بوده است. این منبع آگاه خاطرنشان کرد که عزت‌الله ضرغامی با پذیرفتن این دو شرط در مقام قبلی خود ابقا شده است. به نظر میرسد رهبری در این دوره جدید از فعالیتهای صداوسیما، بیش از گذشته دایره اختیارات ریاست این نهاد را محدود خواهد کرد.
به گزارش منابع سیاسی آگاه، "سید علی گدا" در پیامی محرمانه و خصوصی به عزت‌الله ضرغامی دو شرط مهم برای نحوه اداره صداوسیما در پنج سال آینده را خاطرنشان ساخت.
این دو شرط جدید یکی حذف تعداد مجریان و به طور کلی تصاویر زنان از برنامه‌های تولیدی صداوسیما و همچنین استفاده کمتر از موسیقی به عنوان یکی از ابزار لهو و لعب(!) بوده است. این منبع آگاه خاطرنشان کرد که عزت‌الله ضرغامی با پذیرفتن این دو شرط در مقام قبلی خود ابقا شده است. به نظر میرسد رهبری در این دوره جدید از فعالیتهای صداوسیما، بیش از گذشته دایره اختیارات ریاست این نهاد را محدود خواهد کرد.
*****
آخرین خبر در مورد "احسان فتاحیان"
کردستان چون بشکه ای باروت در انتظار جرقه ای
در حالی که شاید کمتر از ساعتی به اجرای حکم اعدام باقی مانده، سنندج ملتهب است و ماموران امنیتی از شب گذشته تا این لحظه (حدود ساعت 5 بامداد) با معترضینی که سراسر شب را در اطراف اماکنی چون دادستانی، صدا و سیما، خانه نماینده ولی وقیح در سنندج و زندان سنندج اجتماع کرده اند برخوردی شدید داشته اند.
در حالی که شاید کمتر از ساعتی به اجرای حکم اعدام باقی مانده، سنندج ملتهب است و ماموران امنیتی از شب گذشته تا این لحظه (حدود ساعت 5 بامداد) با معترضینی که سراسر شب را در اطراف اماکنی چون دادستانی، صدا و سیما، خانه نماینده ولی وقیح در سنندج و زندان سنندج اجتماع کرده اند برخوردی شدید داشته اند.
همچنین، بر اساس گزارش های رسیده از منابع خبری کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ماموران امنیتی و انتظامی از عصر دیروز با استقرار در مبادی ورودی شهرستان سنندج از ورود فعالان مدنی و مردمی که به قصد حمایت از احسان فتاحیان و همچنین شرکت در تجمع شامگاه چهارشنبه در حرکت بودند ممانعت کردند. در همین ارتباط اخبار رسیده از استقرار یک تیم ویژه در گردنه "صلوات آباد" در پانزده کیلومتری سنندج برای جلوگیری از ورود حامیان احسان فتاحیان حکایت دارد. همین گزارش می افزاید از مناطقی هم چون کرمانشاه، دهگلان، قروه، مهاباد، سقز، دیوان دره ، کامیاران و مریوان و سایر مردم انسان دوست کردستان در حال ورود به شهر سنندج بوده اند که ماموران امنیتی از ورود آنها جلوگیری کرده اند.
*****
احسان فتاحی اعدام شد
آژانس خبری موکریان سرویس حقوق بشر
سحرگاه امروز (اندکی پس از ساعت شش بامداد) چهارشنبه 20 آبان88 ، احسان فتاحیان زندانی کرد در سنندج اعدام شد.
برادر این زندانی در گفتگویی با خسرو کردپور از آژانس خبری موکریان ضمن تأیید این خبر اظهار داشت : صبح امروز حکم اعدام احسان اجرا و زندان نیز خبر اجرای حکم را به خانواده وی اعلام نموده است.
یادآور می گردد احسان فتاحیان فرزند عزت ا... ، سال گذشته در شهر کامیاران دستگیر و به اتهام محاربه از طریق اقدام علیه امنیت ملی کشور از سوی بابایی رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به تحمل 10 سال حبس در تبعید در شهرستان رامهرمز محکوم شد ؛ دادستان عمومی و انقلاب کامیاران از جهت قِلُّت مجازات و آقای نصرا... نصری به وکالت از احسان فتاحیان ، تجدیدنظرخواهی نمودند که با توجه به تقاضای تشدید مجازات از طرف دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کامیاران که مجازات تعیین شده را متناسب با شدت عمل ارتکابی ندانسته ، دادگاه تجدید نظر مستنداً به تبصره 3 ماده 22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و مواد 186 ، 190 و 191 قانون مجازات اسلامی ، با تشدید مجازات حبس در تبعید به مجازات اعدام ، تقاضای تجدیدنظرخواهی وکیل وی را مردود اعلام نمود.
سحرگاه امروز (اندکی پس از ساعت شش بامداد) چهارشنبه 20 آبان88 ، احسان فتاحیان زندانی کرد در سنندج اعدام شد.
برادر این زندانی در گفتگویی با خسرو کردپور از آژانس خبری موکریان ضمن تأیید این خبر اظهار داشت : صبح امروز حکم اعدام احسان اجرا و زندان نیز خبر اجرای حکم را به خانواده وی اعلام نموده است.
یادآور می گردد احسان فتاحیان فرزند عزت ا... ، سال گذشته در شهر کامیاران دستگیر و به اتهام محاربه از طریق اقدام علیه امنیت ملی کشور از سوی بابایی رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به تحمل 10 سال حبس در تبعید در شهرستان رامهرمز محکوم شد ؛ دادستان عمومی و انقلاب کامیاران از جهت قِلُّت مجازات و آقای نصرا... نصری به وکالت از احسان فتاحیان ، تجدیدنظرخواهی نمودند که با توجه به تقاضای تشدید مجازات از طرف دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کامیاران که مجازات تعیین شده را متناسب با شدت عمل ارتکابی ندانسته ، دادگاه تجدید نظر مستنداً به تبصره 3 ماده 22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و مواد 186 ، 190 و 191 قانون مجازات اسلامی ، با تشدید مجازات حبس در تبعید به مجازات اعدام ، تقاضای تجدیدنظرخواهی وکیل وی را مردود اعلام نمود.
*****
"كدام وعده دولت عملی شده،كه این بشود؟"
در طی دوره نهم ریاست جمهوری، طرح ها و لوایح پرسرو صدای مختلفی به صورت ضربتی و یا غیر ضربتی برای حل مشكلات موجود در بخش های مختلف جامعه، از طرف دولتمردان ارائه شده است. از جملة این این طرح ها می توان به این موارد اشاره كرد: طرح بنگاه های زود بازده، پرداخت وام های خود اشتغالی، طرح مسكن مهر، مصوبات مختلف و متعدد، صندوق مهر امام رضا ...اما كدام عملی شده؟
موسی تقی پور بازرگانی در الف نوشت:لایحه هدفمند كردن یارانه ها، كه رئیس جمهور محترم در صورت اجرا، آن را مهمترین طرح اقتصادی نظام جمهوری اسلامی در طی 30 سال گذشته می دانند، از جمله طرح های مبهم و پیچیده ای است كه بازتاب های فراوانی در سطوح مختلف جامعه به همراه داشته است. برآیند عمدة این بازتاب ها، البته از جنس انتقادها و مخالفت هایی است كه بر آن وارد شده است. اگر چه دولت محترم می تواند بخشی از این انتقاد ها را به سیاسی كاری جناح های رقیب - كه از آفت های بزرگ احزاب سیاسی در هر جامعه ای است - گره بزند، اما نمی تواند نگرانی های مردم عادی جامعه را از عواقب اجرای این طرح، نادیده انگارد؛ حتی اگر خود، صد در صد به نتایج اجرای آن اطمینان داشته باشند.در طی دوره نهم ریاست جمهوری، طرح ها و لوایح پرسرو صدای مختلفی به صورت ضربتی و یا غیر ضربتی برای حل مشكلات موجود در بخش های مختلف جامعه، از طرف دولتمردان ارائه شده است. از جملة این این طرح ها می توان به این موارد اشاره كرد: طرح بنگاه های زود بازده، پرداخت وام های خود اشتغالی، طرح مسكن مهر، مصوبات مختلف و متعدد، صندوق مهر امام رضا ...سوال اساسی كه مطرح می شود این است كه آیا تاكنون ارزیابی دقیق و منصفانه ای از طرف دولت و یا نهاد های مستقل، از نتایج اجرای این طرح ها و مقایسه آن با هزینه های انجام شده، صورت گرفته است؟از نظر تئوری، هدفی كه برای هر یك از طرح ها در نظر گرفته شده است، هدفی درست و از سر دلسوزی بوده است. اما به نظر می رسد، در مقام اجرا، هیچ یك از آنها با توجه به هزینه های صرف شده به نتایج مطلوبی نرسیده اند. دلیل واضح این نتیجه گیری آن است كه مشكلات قبلی، كماكان وجود داشته و قابل لمس هستند. نمی توان گفت اگر این طرح ها اجرا نمی شدند، مشكلات موجود، بیشتر می شد و دولت با اجرای این طرح ها آنها را در سطح ثابتی متوقف كرده است، زیرا هدفی كه دولت از طراحی و اجرای این این طرح ها در نظر داشته است، برطرف كردن درد و نه تسكین آن بوده است. از این رو با توجه به هدف گذاری های مورد نظر، می توان از این طرح ها به عنوان طرح های ناموفق و ابتر نام برد.دلیل این عدم موفقیت هرچه می خواهد باشد. از كارشكنی گروه های رقیب تا ركود اقتصادی در جهان- كه البته به زعم برخی دولتمردان، این امر تاثیر چندانی بر اقتصاد ایران ندشته است-اما مهمترین دلیل آن، ضعفِ پشتوانه های علمی و فكری و نسنجیدن تمام جوانب امر در عقبة طرح ها و ضعف در مدیریت طرح ها و نحوة اجرا در پیشاپیش آن است.حتی اگر ده ها كارشناس با صرف هزاران ساعت كاِرِ كارشناسی و هزاران مدیر و مجری در این امر دخیل بوده باشند، مردم می بینند و می‌دانند كه: اگر چه كارهایی انجام شده است، انا نه به آن اندازه‌ای كه در ابتدا گفته می‌شد از زود بازدهی بنگاه‌ها خبری هست، نه مسكنی به مهر به آنان واگذار شده است، نه برای خود، اشتغالی ایجاد كرده اند، نه از بر طرف شدن ترافیك آن چنان كه انتظار می رفت خبری است و نه...از این رو، حق با مردم است كه نگران و مضطرب باشند از مهمترین اتفاقی كه قرار است در اقتصادِ شان رخ دهد و فرهنگ و جامعه ای دیگرگون برای آنان به ارمغان آورد.
"كدام وعده دولت عملی شده،كه این بشود؟"
در طی دوره نهم ریاست جمهوری، طرح ها و لوایح پرسرو صدای مختلفی به صورت ضربتی و یا غیر ضربتی برای حل مشكلات موجود در بخش های مختلف جامعه، از طرف دولتمردان ارائه شده است. از جملة این این طرح ها می توان به این موارد اشاره كرد: طرح بنگاه های زود بازده، پرداخت وام های خود اشتغالی، طرح مسكن مهر، مصوبات مختلف و متعدد، صندوق مهر امام رضا ...اما كدام عملی شده؟
موسی تقی پور بازرگانی در الف نوشت:لایحه هدفمند كردن یارانه ها، كه رئیس جمهور محترم در صورت اجرا، آن را مهمترین طرح اقتصادی نظام جمهوری اسلامی در طی 30 سال گذشته می دانند، از جمله طرح های مبهم و پیچیده ای است كه بازتاب های فراوانی در سطوح مختلف جامعه به همراه داشته است. برآیند عمدة این بازتاب ها، البته از جنس انتقادها و مخالفت هایی است كه بر آن وارد شده است. اگر چه دولت محترم می تواند بخشی از این انتقاد ها را به سیاسی كاری جناح های رقیب - كه از آفت های بزرگ احزاب سیاسی در هر جامعه ای است - گره بزند، اما نمی تواند نگرانی های مردم عادی جامعه را از عواقب اجرای این طرح، نادیده انگارد؛ حتی اگر خود، صد در صد به نتایج اجرای آن اطمینان داشته باشند.در طی دوره نهم ریاست جمهوری، طرح ها و لوایح پرسرو صدای مختلفی به صورت ضربتی و یا غیر ضربتی برای حل مشكلات موجود در بخش های مختلف جامعه، از طرف دولتمردان ارائه شده است. از جملة این این طرح ها می توان به این موارد اشاره كرد: طرح بنگاه های زود بازده، پرداخت وام های خود اشتغالی، طرح مسكن مهر، مصوبات مختلف و متعدد، صندوق مهر امام رضا ...سوال اساسی كه مطرح می شود این است كه آیا تاكنون ارزیابی دقیق و منصفانه ای از طرف دولت و یا نهاد های مستقل، از نتایج اجرای این طرح ها و مقایسه آن با هزینه های انجام شده، صورت گرفته است؟از نظر تئوری، هدفی كه برای هر یك از طرح ها در نظر گرفته شده است، هدفی درست و از سر دلسوزی بوده است. اما به نظر می رسد، در مقام اجرا، هیچ یك از آنها با توجه به هزینه های صرف شده به نتایج مطلوبی نرسیده اند. دلیل واضح این نتیجه گیری آن است كه مشكلات قبلی، كماكان وجود داشته و قابل لمس هستند. نمی توان گفت اگر این طرح ها اجرا نمی شدند، مشكلات موجود، بیشتر می شد و دولت با اجرای این طرح ها آنها را در سطح ثابتی متوقف كرده است، زیرا هدفی كه دولت از طراحی و اجرای این این طرح ها در نظر داشته است، برطرف كردن درد و نه تسكین آن بوده است. از این رو با توجه به هدف گذاری های مورد نظر، می توان از این طرح ها به عنوان طرح های ناموفق و ابتر نام برد.دلیل این عدم موفقیت هرچه می خواهد باشد. از كارشكنی گروه های رقیب تا ركود اقتصادی در جهان- كه البته به زعم برخی دولتمردان، این امر تاثیر چندانی بر اقتصاد ایران ندشته است-اما مهمترین دلیل آن، ضعفِ پشتوانه های علمی و فكری و نسنجیدن تمام جوانب امر در عقبة طرح ها و ضعف در مدیریت طرح ها و نحوة اجرا در پیشاپیش آن است.حتی اگر ده ها كارشناس با صرف هزاران ساعت كاِرِ كارشناسی و هزاران مدیر و مجری در این امر دخیل بوده باشند، مردم می بینند و می‌دانند كه: اگر چه كارهایی انجام شده است، انا نه به آن اندازه‌ای كه در ابتدا گفته می‌شد از زود بازدهی بنگاه‌ها خبری هست، نه مسكنی به مهر به آنان واگذار شده است، نه برای خود، اشتغالی ایجاد كرده اند، نه از بر طرف شدن ترافیك آن چنان كه انتظار می رفت خبری است و نه...از این رو، حق با مردم است كه نگران و مضطرب باشند از مهمترین اتفاقی كه قرار است در اقتصادِ شان رخ دهد و فرهنگ و جامعه ای دیگرگون برای آنان به ارمغان آورد.
*****
ایتالیا:«مصباح» را ما به فضا نمی‌فرستیم
وزارت خارجه ایتالیا خبر مشاركت این كشور در آماده سازی پرتاب ماهواره ایرانی «مصباح» را رد كرد.
به گزارش ایلنا به نقل از نووستی، نماینده وزارت خارجه ایتالیا گفت: «صحبتی درباره نقش ایتالیا در ارائه كمك به ایران برای پرتاب این ماهواره به فضا نبوده است.» بر مبنای اطلاعات موجود، طول عمر ماهواره مصباح سه سال بوده و با ماموریت ذخیره و ارسال اطلاعات طراحی و ساخته شده و قرار است در مدار ارتفاع پایین (LEO) قرار بگیرد. وزن ماهواره 63.5 كیلوگرم و ناحیه سرویس دهی آن ایران است و دارای قابلیت رویت و سرویس دهی در اروپا و آمریكا نیز هست.
وزارت خارجه ایتالیا خبر مشاركت این كشور در آماده سازی پرتاب ماهواره ایرانی «مصباح» را رد كرد.
به گزارش ایلنا به نقل از نووستی، نماینده وزارت خارجه ایتالیا گفت: «صحبتی درباره نقش ایتالیا در ارائه كمك به ایران برای پرتاب این ماهواره به فضا نبوده است.» بر مبنای اطلاعات موجود، طول عمر ماهواره مصباح سه سال بوده و با ماموریت ذخیره و ارسال اطلاعات طراحی و ساخته شده و قرار است در مدار ارتفاع پایین (LEO) قرار بگیرد. وزن ماهواره 63.5 كیلوگرم و ناحیه سرویس دهی آن ایران است و دارای قابلیت رویت و سرویس دهی در اروپا و آمریكا نیز هست.
*****
فیلمی از پشتیبانی و حمایت بسکتبالیست های آمریکایی از خیزش و نهضت آزادیخواهانه ایران، در یک مسابقه بسکتبال:
*****
به خط قرمز "مشایی" نزدیك نشوید!
ایرنا با حمله شدید به رسانه‌های حامی دولت، مخالفان مشایی را افراطی خواند و به این رسانه‌ها گوشزد كرد كه احمدی‌نژاد وامدار آنها و رسانه‌هایشان نیست و هدف این رسانه‌ها از تخریب مشایی مصادره دولت توسط محفلی خاص است كه با "قرائت مشایی از احمدی‌نژاد كه مبتنی بر خواست رهبری و ملت است"! مخالف است
در پی انتقادات رسانههایی چون فارس، رجانیوز، جهان‌نیوز و الف از مشایی و یادداشت روزنامه كیهان كه مجدداً خواستار عزل اسفندیار رحیم‌مشایی شده بود، ایرنا، خبرگزاری دولت با حمله شدید به رسانه‌های حامی دولت، مخالفان مشایی را افراطی خواند و به این رسانه‌ها گوشزد كرد كه احمدی‌نژاد وامدار آنها و رسانه‌هایشان نیست. ایرانا هدف این رسانه‌ها از تخریب مشایی را مصادره دولت طبق اراده محافل ویژه خواند كه با «قرائت مشایی از احمدی‌نژاد كه مبتنی بر خواست رهبری و ملت است»! مخالفند.
ایرنا با حمله شدید به رسانه‌های حامی دولت، مخالفان مشایی را افراطی خواند و به این رسانه‌ها گوشزد كرد كه احمدی‌نژاد وامدار آنها و رسانه‌هایشان نیست و هدف این رسانه‌ها از تخریب مشایی مصادره دولت توسط محفلی خاص است كه با "قرائت مشایی از احمدی‌نژاد كه مبتنی بر خواست رهبری و ملت است"! مخالف است
در پی انتقادات رسانههایی چون فارس، رجانیوز، جهان‌نیوز و الف از مشایی و یادداشت روزنامه كیهان كه مجدداً خواستار عزل اسفندیار رحیم‌مشایی شده بود، ایرنا، خبرگزاری دولت با حمله شدید به رسانه‌های حامی دولت، مخالفان مشایی را افراطی خواند و به این رسانه‌ها گوشزد كرد كه احمدی‌نژاد وامدار آنها و رسانه‌هایشان نیست. ایرانا هدف این رسانه‌ها از تخریب مشایی را مصادره دولت طبق اراده محافل ویژه خواند كه با «قرائت مشایی از احمدی‌نژاد كه مبتنی بر خواست رهبری و ملت است»! مخالفند.
مشخص نیست به رغم مواضع صریح رهبر انقلاب دباره اسفندیار رحیم‌مشایی، چگونه قرائت مشایی از احمدی‌نژاد، مبتنی بر خواست رهبری و ملت است!
در بیانیه ایرانا كه تحت نام ناشناس «امیرطاهر حسین‌خان» منتشر شده و البته به ادبیات مشایی بسیار نزدیك است، از رسانه‌های افراطی خواسته شده "در شیوه‌های غیراخلاقی خود تجدید نظر كنند تا معانی و مبانی حقیقی رأی ملت در 22 خرداد مجال بروز یابد" این در حالی است كه پیشتر مشایی به تحلیل 24 میلیون رأی احمدی‌نژاد پرداخته و بخش زیادی از آن را متعلق به منتقدان نظام خوانده بود.در این مطلب به سبك مشایی، ابتدا گریزی به انواع كارگردانان سینما زده شده و سپس انتقادی متفاوت از خاتمی شده و او را دارای موفقیت كمی در كارهایش توصیف كرده است و در عین حال مشایی به دلیل توانمندی و نگاه ژرف به مسائل سیاسی كشور، «مردی برای تمام فصول» خوانده شده است.انتشار این خبر در حالی است كه گفته می شود دفتر رئیس‌جمهور از عملكرد برخی رسانه‌های حامی دولت به شدت ناراضی است و عملكرد آنان را صرفاً باعث ایجاد هزینه برای دولت ارزیابی كرده است.
در بیانیه ایرنا آمده است: تخریب مشایی برای مصادره دولت دفتر پژوهش و بررسی های خبری-امیرطاهر حسین خان:توانمندی و نگاه ژرف رحیم مشایی به مسائل سیاسی كشور از او مردی برای تمام فصول ساخته است.
مدیریت و فعالیت سیاسی در ابعاد كلان مانند مراتب كارگردانی در سینماست .كارگردان ها مراتب گوناگونی دارند: گروهی بسیار سطحی و عوامانه فیلم میسازند . گروهی فقط بر اساس دلبستگی های شخصی فعالیت میكنند .
گروهی فقط روی ارزشهای تكنیكی و فنی تمركز میكنند
گروهی بسیار پیچیده و در لایه های مختلف تحلیلی و پر رمز فیلم میسازند
اینگونه كارگردانان سینما نگاه‌های كیلومتری و میلیمتری بر كارها و فعالیتهایشان دارند
بر همین مبنا سیاستمداران نیز مراتب گوناگون دارند: سیاستمداران یك بعدی كه خیلی زود میتوان عملكردهای آینده شان را پیش بینی نمود . اینگونه سیاستمداران به مقدار سطح و عمقی كه در تفكر و مدیریتشان وجود دارد از منابع و سرمایه ها بهره برداری میكنند و یقیننا فراز و فرود و موفقیت كمی در كارهایشان وجود دارد . و تلاطم كمتری چه مثبت و منفی خواهند داشت كه اینگونه مدیران سیاسی متناسب با ملت آرمانخواه ایران نیستند آنچه در شخصیت و عملكرد "محمد خاتمی" دیدیم . اما سیاستمدارانی كه یك بعدی نیستند فراز و فرود و افت و خیز بسیاری خواهند داشت و رفتار پیچیده ای برای امروز و آینده دارند .
اینگونه سیاستمداران دو گروه خوب و بد هستند . خوبانشان پر از خیر و بركت هستند و بدانشان پر از نكبت و بدبختی . هر چند منفعت های بسیاری خواهند داشت . اما برآیند كارهایشان خوبیهایشان را تباه میكند . موضع گیری های سیاستمدارانه و مدبرانه رحیم مشایی و ارائه مانیفست های برتر و تاثیر گذار در خط مشی سیاسی دولت نهم از رحیم مشایی مردی برای تمام فصول ساخت و او را در زمره سیاستمدارانی چند بعدی قرار داد كه حضور و فعالیتشان برای ملت و كشور خیر و بركت به همراه دارد. تاثیر گذاری رحیم مشایی در دولت نهم و دهم منجر شده است كه منتقدان دكتر احمدی نژاد نوك پیكان انتقادات غیر منصفانه و تخریبهای خود را به سوی "مهندس اسفندیار رحیم مشایی" نشانه ر فته و بدون ادله و برهان و بر اساس روشهای سوخته عملیات روانی ،نقدوراه های توهین آمیزی را متوجه مشاور رییس جمهور كنند. در نگاه به سخنان و نظریه پردازی اسفندیار رحیم مشایی باید گفت؛ معمولا بلاغت، صفتی است برای سخنوری و اقتدار در گفتار گفته می شود. در عرصه سیاست، آوردگاه پُر گفتن است و سخن تنها متاع سیاستمداران است؛ از سیاستمدار انتظار میرود تا پیوسته سخن بگوید و در گفتمان سیاسی پیشرو باشد، بی‌درنگ نظر بدهد و مواضعش را با جدیت بیان كند. مردان سیاست ناگزیر از حضور مستمر در گفتمان سیاسی هستند.
هدف از سخنرانی سیاسی نه اطلاع رسانی است، نه موعظه و آموزش؛ بلكه جوهر سخن سیاسی بویژه در روزگار ما پاسخ گویی به انتظارات افكار عمومی است. در جهان معاصر سیاستمداران از زبان افكار عمومی و به نمایندگی از مردم سخن می‌گویند. سخنرانی سیاسی در درون یك گفتمان پر تنش اجتماعی یا بین المللی و برای غلبه بر یك وضعیت بحرانی صورت می‌گیرد؛ از این روست كه سخنی كه در عرصه سیاست تنش نیفكند و واكنش بر نیانگیزد كلامی است مرده و بی تأثیر و قدرت تأثیر بر گفتمان سیاسی را ندارد. سخن سیاسی می باید كه زنده، پیشرو، و واكنش برانگیز باشد؛ زیرا عرصة سیاست، جنجالی‌ترین عرصه های حیات اجتماعی است. سیاستمداری كه سخن مرده بر زبان براند به زودی نامش از صفحة سیاست و عنوانهای درشت خبری پاك می‌شود.
رحیم مشایی طی چند سال گذشته همیشه با بیان نظرات خود به طور صریح و آْشكار نشان داده است كه یك سیاست مدار واقعی است. ورود به موقع رحیم مشایی در مسائل روز سیاسی جهان و اتخاذ موضع گیری منطقی و مبتنی بر منافع ملی ، از او چهره ای خبرساز ساخته و جایگاه وی در بین سیاستمداران جایگاهی روشن و تاثیرگذار تبیین شده است. كوتاه سخن؛در بین جریانهای سیاسی لایه هایی افراطی هستند كه حضور رحیم مشایی را نمی توانند تحمل كنند؛ چراكه با نقش آفرینی وی ، قرائتی جدید از "احمدی نژاد" و "دولت دهم" مبتنی بر خواست رهبری و ملت و بر خلاف اراده محافل ویژه ارائه شده و با این ترتیب امكان مصادره دولت از كف محافل خاص خارج خواهد شد. عوامل تخریب مشایی بدانند كه دكتر احمدی نژاد وامدار آنان و رسانه هایشان نیست و بر این مبنا لازم است در شیوه های غیر اخلاقی خود تجدید نظر كرده و اجازه دهند تا معانی و مبانی حقیقی رای بی نظیر ملت در 22 خرداد 88 مجال بروز خود را در تمامی عرصه ها به دست آورد.
*****
بیانیه کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
یک باردیگر جمهوری ترس و ستم ولایت فقیه جوانی را به دار آویخت تا شاید چند روزی بیش تر بر بقای خود بیافزاید.
احسان فتاحیان در سحرگاه چهارشنبه بعد از انتشار اخبار ضد و نقیض فراوان از سوی حاکمیت و نیز ایجاد فضای امنیتی بسیار شدید مبتنی بر رعب و وحشت در سنندج به جرمی ناکرده به دار آویخته شد، به گونه ای که خانواده احسان نیز تا آخرین دقایق و حتی بعد از اجرای حکم هنوز در انتظار گشایشی در کار ناکرده ی فرزندشان بودند.
از سوی دیگر رفتار ریاکارانه ی مسوولان دستگاه قضایی و سازمان زندانها نیز خود دلیل دیگری است بر ترس و وحشت این رژیم پوسیده ی اسلامی! امیدهایی در دل همه ی انسان دوستان و مخالفان اعدام ایجاد شد، غافل از اینکه این حکومت یک بار دیگر با توسل به سیاست نخ نما و پوسیده ی فریب افکار عمومی می خواهد به آنچه که در سر دارد برسد و آن نیز چیز نبود مگر بستن دهان و گرفتن جان جوانی که جویای آزادی است.
گفته اند آزادی را به بها می دهند و نه به بهانه، واحسان فتاحیان چه سنگین بهایی برای آزادی فردای این سرزمین پرداخت کرد تا در فرداهای روشنی که پیش روی این ملت است سهیم باشد، آنهم به بهای شیرین ترین و عزیز ترین داشته هایش.
بدون شک احسان ها ی دیگری در انتظار بوسه ی حلقه ی دار بر گلوگاه خود هستند، و دیو خون خوار ولایت نیز چون ضحاک تشنه به خون این جوانان از جان گذشته برای بقای بیشتر و بیشتر خود است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در همین راستا از کلیه انسانهای آزاد اندیش و آزادی خواه سراسر گیتی تقاضا دارد تا با تنویر افکار عمومی جهان نسبت به آنچه که در داخل ایران در حال وقوع است ما را در رهایی عزیزانی که به جرم دانایی و پرسیدن زندانی شده و مرگ را در انتظار نشسته اند.
هم چنین کمپین قدردانی می کند از تمامی رسانه ها و افرادی که در طی چند روز گذشته برای رهایی احسان تلاش کرده و به انعکاس اخبار مربوط به این موضوع پرداختند.
یک باردیگر جمهوری ترس و ستم ولایت فقیه جوانی را به دار آویخت تا شاید چند روزی بیش تر بر بقای خود بیافزاید.
احسان فتاحیان در سحرگاه چهارشنبه بعد از انتشار اخبار ضد و نقیض فراوان از سوی حاکمیت و نیز ایجاد فضای امنیتی بسیار شدید مبتنی بر رعب و وحشت در سنندج به جرمی ناکرده به دار آویخته شد، به گونه ای که خانواده احسان نیز تا آخرین دقایق و حتی بعد از اجرای حکم هنوز در انتظار گشایشی در کار ناکرده ی فرزندشان بودند.
از سوی دیگر رفتار ریاکارانه ی مسوولان دستگاه قضایی و سازمان زندانها نیز خود دلیل دیگری است بر ترس و وحشت این رژیم پوسیده ی اسلامی! امیدهایی در دل همه ی انسان دوستان و مخالفان اعدام ایجاد شد، غافل از اینکه این حکومت یک بار دیگر با توسل به سیاست نخ نما و پوسیده ی فریب افکار عمومی می خواهد به آنچه که در سر دارد برسد و آن نیز چیز نبود مگر بستن دهان و گرفتن جان جوانی که جویای آزادی است.
گفته اند آزادی را به بها می دهند و نه به بهانه، واحسان فتاحیان چه سنگین بهایی برای آزادی فردای این سرزمین پرداخت کرد تا در فرداهای روشنی که پیش روی این ملت است سهیم باشد، آنهم به بهای شیرین ترین و عزیز ترین داشته هایش.
بدون شک احسان ها ی دیگری در انتظار بوسه ی حلقه ی دار بر گلوگاه خود هستند، و دیو خون خوار ولایت نیز چون ضحاک تشنه به خون این جوانان از جان گذشته برای بقای بیشتر و بیشتر خود است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در همین راستا از کلیه انسانهای آزاد اندیش و آزادی خواه سراسر گیتی تقاضا دارد تا با تنویر افکار عمومی جهان نسبت به آنچه که در داخل ایران در حال وقوع است ما را در رهایی عزیزانی که به جرم دانایی و پرسیدن زندانی شده و مرگ را در انتظار نشسته اند.
هم چنین کمپین قدردانی می کند از تمامی رسانه ها و افرادی که در طی چند روز گذشته برای رهایی احسان تلاش کرده و به انعکاس اخبار مربوط به این موضوع پرداختند.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
*****
شواهد قوی داریم ایران به دنبال کلاهک اتمی بوده !
گزارش آتی آژانس شامل اشاره به عدم همکاری ایران با بازرسان آژانس در زمینه راستی آزمایی از عدم فعالیت اتمی – نظامی ایران و نیز ارایه شواهد و مدارکی از تلاش های ایران برای دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک های هسته ای بر روی موشک های بالستیک خواهد بود
" رابرت اینهورن " مشاور امور منع گسترش سلاح های هسته ای در وزارت امور خارجه آمریکا روز گذشته در اظهاراتی ادعا کرد که شواهد و مدارک کافی برای اثبات این امر که ایران در سال 2003 و یا شاید در سال های پس از آن به دنبال دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک هسته ای بر روی موشک های بالستیک بوده است ، وجود دارد .
گزارش آتی آژانس شامل اشاره به عدم همکاری ایران با بازرسان آژانس در زمینه راستی آزمایی از عدم فعالیت اتمی – نظامی ایران و نیز ارایه شواهد و مدارکی از تلاش های ایران برای دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک های هسته ای بر روی موشک های بالستیک خواهد بود
" رابرت اینهورن " مشاور امور منع گسترش سلاح های هسته ای در وزارت امور خارجه آمریکا روز گذشته در اظهاراتی ادعا کرد که شواهد و مدارک کافی برای اثبات این امر که ایران در سال 2003 و یا شاید در سال های پس از آن به دنبال دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک هسته ای بر روی موشک های بالستیک بوده است ، وجود دارد .
بر اساس گزارش وب سایت خبری " بلومبرگ " این مقام وزارت امور خارجه آمریکا با ادعای این مساله افزوده است : " آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار است در هفته آتی گزارشی را در این باره منتشر کند ".این مقام آمریکایی افزوده است : " گزارش آتی آژانس شامل اشاره به عدم همکاری ایران با بازرسان آژانس در زمینه راستی آزمایی از عدم فعالیت اتمی – نظامی ایران و نیز ارایه شواهد و مدارکی از تلاش های ایران برای دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک های هسته ای بر روی موشک های بالستیک خواهد بود ".
این مقام آمریکایی که در جلسه موسسه خاورمیانه واشنگتن سخن می گفت افزود که واشنگتن منتظر پاسخ ایران به پیشنهادات اخیر آژانس و گروه 1+5 درباره انتقال اورانیوم این کشور به کشوری ثالث است .اینهورن با اشاره به فعالیت های هسته ای ایران و در سخنانی که آشکارا با گزارش 2 سال گذشته 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا درباره توقف فعالیت های هسته ای – نظامی ایران ، در تضاد بود ، ادعا کرد که : به طور قاطع نمی توان گفت که ایران از سال 2003 کلیه فعالیت های اتمی – نظامی خود را متوقف ساخته است و شواهد و مدارک مربوط به تلاش های ایران برای دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک هسته ای بر روی موشک های بالستیک ممکن است خلاف چنین استنباطی را به اثبات برساند .
این مقام آمریکایی با اشاره به اینکه ممکن است ایران به تلاش های خود برای دست یابی به تکنولوژی سوار کردن کلاهک بر روی موشک های بالستیک در طی این سال ها ادامه داده باشد افزود : برخی از کشورها از جمله ایالات متحده اطلاعات ذی قیمتی را در این باره در اختیار مقامات آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار داده اند که یک نمونه از آنها " لپ تاب " اتمی یک کارشناس اتمی ایران بود که در آن اطلاعات باارزشی درباره سوار کردن کلاهک های هسته ای بر روی موشک های بالستیک وجود داشت ".
اشاره مقام آمریکایی به لپ تابی است که ایران وجود آن را تکذیب کرده و گفته است که این اقدام تلاشی از سوی سازمان های جاسوسی غرب و اسراییل برای مشوش کردن اذهان جهانیان درباره فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران است . جمهوری اسلامی ایران با رد ادعاهای آمریکا و اسراییل درباره اهداف نظامی برنامه های هسته ای ایران ، اهداف خود از فعالیت های هسته ای را کاملا صلح آمیز و در چارچوب قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی می داند .
*****
کسر بنزین به بهانه دیر یا زود برداشتن "کارت سوخت" غیرقانونی است / احتمال سؤال از وزیر نفت
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس گفت: از دیدن و شنیدن تبلیغات کسر سهمیه سوخت به دلیل زود گذاشتن نازل یا برداشتن کارت سوخت تعجب کردم. مردم حق دارند در صورت کسر از سهمیه شان شکایت کنند... این 3لیتر ، 3لیتر هایی که از سهمیه مردم برداشت می شود به کجا می رود و مابه تفاوت قیمت یارانه ای و آزاد بنزین چه می شود؟
اخیرا در برنامه های صداوسیما تبلیغاتی به خورد ملت داده می شود که طی آن به مردم هشدار می دهند که اگر در پمپ بنزین ها درست سوخت گیری نکنند و به عنوان مثال اگر کارت سوخت یا نازل را زود بردارند 3 لیتر از سهمیه بنزین آنان کسر می شود!حال سوال این است که به چه حقی و با کدام مجوز قانونی سهمیه یا به عبارت بهتر حق مردم را به این بهانه واهی که تازه مد شده است ، تضییع می کنند؟ و اساسا این چه سیستم هوشمندی است که به لطایف الحیل از سهمیه ملت به نفع دولت کسر می کند؟و سوال مهمتر این است که این 3لیتر ، 3لیتر هایی که از سهمیه مردم برداشت می شود به کجا می رود و مابه تفاوت قیمت یارانه ای و آزاد بنزین چه می شود؟
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس گفت: از دیدن و شنیدن تبلیغات کسر سهمیه سوخت به دلیل زود گذاشتن نازل یا برداشتن کارت سوخت تعجب کردم. مردم حق دارند در صورت کسر از سهمیه شان شکایت کنند... این 3لیتر ، 3لیتر هایی که از سهمیه مردم برداشت می شود به کجا می رود و مابه تفاوت قیمت یارانه ای و آزاد بنزین چه می شود؟
اخیرا در برنامه های صداوسیما تبلیغاتی به خورد ملت داده می شود که طی آن به مردم هشدار می دهند که اگر در پمپ بنزین ها درست سوخت گیری نکنند و به عنوان مثال اگر کارت سوخت یا نازل را زود بردارند 3 لیتر از سهمیه بنزین آنان کسر می شود!حال سوال این است که به چه حقی و با کدام مجوز قانونی سهمیه یا به عبارت بهتر حق مردم را به این بهانه واهی که تازه مد شده است ، تضییع می کنند؟ و اساسا این چه سیستم هوشمندی است که به لطایف الحیل از سهمیه ملت به نفع دولت کسر می کند؟و سوال مهمتر این است که این 3لیتر ، 3لیتر هایی که از سهمیه مردم برداشت می شود به کجا می رود و مابه تفاوت قیمت یارانه ای و آزاد بنزین چه می شود؟
وانگهی اگر این سیستم ، یعنی کسر 3 لیتر ، از همان ابتدا در سیستم پیش بینی شده بود چرا تا کنون درباره اش اطلاع رسانی نکرده بودند و اگر به تازگی تصمیم به این کار گرفته اند ، با کدام مجوز؟ و اگر قبلاً کسر نمی شده است ، معنایش این است که مشکل از سیستم نیست که بهانه بیاورند نمی توان با این سیستم کسر نکرد.البته این سوالات مشتی است از خروارها سوال دیگر که نه تنها مردم و رسانه ها بلکه نمایندگان مردم در مجلس نیز دارند و امیدواریم مسوولان پاسخی برای این اجحاف آشکار و رفتار زشت با مردم داشته باشند.
در پیگیری این موضوع خبرنگار عصرایران به سراغ سید عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس رفت تا ببیند آیا مجلس قانونگذار ، این کار را قانونی میداند یا خیر؟
وی با اظهار تعجب از مطالب مطرح شده در صداوسیما در کسر سهمیه بنزین مردم به دلایلی که در تبلیغات صداو سیما ذکر می شود بیان داشت: تا کنون من از افراد مختلفی این موضوع را سوال کرده ام اما کسی متوجه کسر بنزین از کارتش نشده و شاید هم توجهی به این موضوع نداشته است. حسینی با اشاره به اینکه این موضوع فنی است و باید درباره آن بحث کارشناسی صورت بگیرد تصریح کرد: وقتی 100 لیتر بنزین طبق قانون باید به هر کارت سوخت تعلق گیرد انتظار این است که کل این 100 لیتر به کارت ها واریز شود و هرگونه کسر این سهمیه غیرقانونی است.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به عنوان کارت هوشمند سوخت اضافه کرد: وقتی سیستم هوشمند است باید در صورت هرگونه کسر سهمیه مردم به هر علتی، کل سهمیه کسر شده را به آن کارت برگرداند و خاصیت سیستم هوشمند این است که سیستم باید مشخص کند که به هر کارت چه قدر سهمیه داده و چه قدر از آن کسر شده است. وی کسر سهمیه مردم را غیرقابل توجیه دانست و گفت: از دیدن و شنیدن تبلیغات کسر سهمیه سوخت به دلیل زود گذاشتن نازل یا برداشتن کارت سوخت تعجب کردم و اگر این موضوع صحت داشته باشد نوعی اهمال به حساب می آید.
حسینی با بیان اینکه "مشکل فنی سیستم کارت سوخت ، مشکل مردم نیست" خاطرنشان کرد: مردم حق دارند در صورت کسر از سهمیه شان شکایت کنند و باید بررسی شود چرا به راحتی 3 یا 4 لیتر بنزین که سهمیه یک روز مردم است به این دلایل کم می شود.سخنگوی کمیسیون انرژی در عین با اشاره به اینکه این کمیسیون تاکنون موضوع کسر از کارت سوخت افراد را بررسی نکرده اظهار داشت: اگر موضوع جدی باشد در کمیسیون انرژِی آن را بررسی می کنیم و از وزیر مربوطه نیز طرح سوال خواهیم کرد.وی از کارشناسان و مسوولان وزارت نفت خواست این ماجرا را توضیح دهند که چرا از سهمیه مردم کسر می شود و نیز چرا سهمیه کسر شده به حساب مردم بر نمی گردد؟!
*****
ثبت‌نام كنكورهاي آزاد و دولتي از اواسط آذر آغاز مي‌شود
ثبت‌نام كنكورهاي آزاد و دولتي از اواسط آذر آغاز مي‌شود
درگفت‌و‌گوبا ايسنا اعلام شد: افزايش ظرفيت و تعداد رشته‌ها
تاثير15درصدي سوابق تحصيلي در كنكور
با اعلام آغاز ثبت‌نام كنكور دانشگاههاي آزاد و دولتي از اواسط آذر ماه، جزييات ثبت‌نام و برگزاري آزمونها اعلام شد.
دكتر ابراهيم خدايي معاون سازمان سنجش آموزش كشور در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با تشريح آخرين تغييرات كنكور سراسري سال 89 دانشگاهها و موسسات آموزش عالي كشور، گفت: بر اين اساس ثبت‌نام آزمون سراسري از 16 آذر ماه همزمان با روز دانشجو آغاز مي‌شود و تا 24 آذرماه ادامه خواهد داشت.
وي با بيان اينكه كنكور89 از10 تا 12 تيرماه برگزار خواهد شد، اظهار كرد: مهمترين تغيير كنكور89، نحوه تاثير سوابق تحصيلي داوطلبان در نمره كل كنكور بوده است كه طي آن از امسال براي اولين بار نمرات10 درس سال سوم متوسطه داوطلبان در گروه‌هاي آزمايشي مختلف تا 15 درصد در نمره كل كنكور اعمال خواهد شد، اين در حاليست كه پيش از اين معدل داوطلبان به عنوان سوابق تحصيلي لحاظ مي‌شد.
معاون سازمان سنجش با اشاره به مهمترين اقدامات امنيتي صورت گرفته براي كنكور سال 89، اظهار كرد: از امسال شخصي سازي دفترچه‌هاي سوال كنكور براي كليه گروه‌هاي آزمايشي اجرا خواهد شد. بر اين اساس با انتشار اسم و عكس داوطلب بر روي دفترچه سوال و همچنين تنوع سوالات و نوع دسته بندي آنها و همچنين چگونگي ارسال سوالات به حوزه‌هاي مختلف آزموني در قالب شخصي سازي دفترچه سوالات در جهت جلوگيري از وقوع هرگونه تقلب و تخلف در آزمون سراسري اقدام شده است.
دكتر خدايي افزايش هزينه ثبت نام در كنكور را تغيير ديگر اين آزمون عنوان كرد و گفت: بر اين اساس هزينه ثبت‌نام كنكور سراسري از 4 هزار و 800 تومان در سال گذشته به 5 هزار و 500 تومان در سال جاري افزايش يافته است.
افزيش ظرفيت كنكور كارشناسي دانشگاه آزاد
تاثير سوابق تحصيلي در كنكور آزاد براي اولين بار
دكتر عبدالله سجادي جاغرق رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد نيز در گفت‌وگو با ايسنا با اشاره به زمان ثبت‌نام و برگزاري كنكور دانشگاه آزاد، گفت: ثبت‌نام آزمون كارشناسي آذر ماه آغاز و آزمون آن اواسط تيرماه 89 برگزار مي‌شود.
وي همچنين در خصوص نحوه تاثير سوابق تحصيلي داوطلبان كنكور در نحوه پذيرش، گفت: با تصويب كارگروه كنكور براي اولين بار سوابق تحصيلي داوطلبان تا 15 درصد در كنكور89 دانشگاه آزاد نيز اعمال خواهد شد.
سجادي با بيان اينكه در سال گذشته معدل و سوابق تحصيلي در آزمونهاي دانشگاه آزاد تاثير نداشت، تصريح كرد: چرا كه ممكن بود معدلهاي خوداظهاري حق داوطلبان را تضييع كند.
رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد در خاتمه با اشاره به افزايش ظرفيت آزمون سراسري دانشگاه آزاد، خاطر نشان كرد: متناسب با ايجاد رشته‌هاي جديد افزايش ظرفيت نيز خواهيم داشت.
با اعلام آغاز ثبت‌نام كنكور دانشگاههاي آزاد و دولتي از اواسط آذر ماه، جزييات ثبت‌نام و برگزاري آزمونها اعلام شد.
دكتر ابراهيم خدايي معاون سازمان سنجش آموزش كشور در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با تشريح آخرين تغييرات كنكور سراسري سال 89 دانشگاهها و موسسات آموزش عالي كشور، گفت: بر اين اساس ثبت‌نام آزمون سراسري از 16 آذر ماه همزمان با روز دانشجو آغاز مي‌شود و تا 24 آذرماه ادامه خواهد داشت.
وي با بيان اينكه كنكور89 از10 تا 12 تيرماه برگزار خواهد شد، اظهار كرد: مهمترين تغيير كنكور89، نحوه تاثير سوابق تحصيلي داوطلبان در نمره كل كنكور بوده است كه طي آن از امسال براي اولين بار نمرات10 درس سال سوم متوسطه داوطلبان در گروه‌هاي آزمايشي مختلف تا 15 درصد در نمره كل كنكور اعمال خواهد شد، اين در حاليست كه پيش از اين معدل داوطلبان به عنوان سوابق تحصيلي لحاظ مي‌شد.
معاون سازمان سنجش با اشاره به مهمترين اقدامات امنيتي صورت گرفته براي كنكور سال 89، اظهار كرد: از امسال شخصي سازي دفترچه‌هاي سوال كنكور براي كليه گروه‌هاي آزمايشي اجرا خواهد شد. بر اين اساس با انتشار اسم و عكس داوطلب بر روي دفترچه سوال و همچنين تنوع سوالات و نوع دسته بندي آنها و همچنين چگونگي ارسال سوالات به حوزه‌هاي مختلف آزموني در قالب شخصي سازي دفترچه سوالات در جهت جلوگيري از وقوع هرگونه تقلب و تخلف در آزمون سراسري اقدام شده است.
دكتر خدايي افزايش هزينه ثبت نام در كنكور را تغيير ديگر اين آزمون عنوان كرد و گفت: بر اين اساس هزينه ثبت‌نام كنكور سراسري از 4 هزار و 800 تومان در سال گذشته به 5 هزار و 500 تومان در سال جاري افزايش يافته است.
افزيش ظرفيت كنكور كارشناسي دانشگاه آزاد
تاثير سوابق تحصيلي در كنكور آزاد براي اولين بار
دكتر عبدالله سجادي جاغرق رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد نيز در گفت‌وگو با ايسنا با اشاره به زمان ثبت‌نام و برگزاري كنكور دانشگاه آزاد، گفت: ثبت‌نام آزمون كارشناسي آذر ماه آغاز و آزمون آن اواسط تيرماه 89 برگزار مي‌شود.
وي همچنين در خصوص نحوه تاثير سوابق تحصيلي داوطلبان كنكور در نحوه پذيرش، گفت: با تصويب كارگروه كنكور براي اولين بار سوابق تحصيلي داوطلبان تا 15 درصد در كنكور89 دانشگاه آزاد نيز اعمال خواهد شد.
سجادي با بيان اينكه در سال گذشته معدل و سوابق تحصيلي در آزمونهاي دانشگاه آزاد تاثير نداشت، تصريح كرد: چرا كه ممكن بود معدلهاي خوداظهاري حق داوطلبان را تضييع كند.
رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد در خاتمه با اشاره به افزايش ظرفيت آزمون سراسري دانشگاه آزاد، خاطر نشان كرد: متناسب با ايجاد رشته‌هاي جديد افزايش ظرفيت نيز خواهيم داشت.
*****
درجلسه مشترك دولت و مجلس عنوان شد
افشاگری جدید احمدی‌نژاد...!!!
محمود احمدی نژاد با حضور در جمع نمایندگان مجلس از تشکیل ستادی برای زمین زدن دولت خبر داد و گفت که حتی رئیس ان را هم می‌شناسد.
به گزارش خبرآنلاین او که به همراه جمعی از وزرا و معاونانش به مجلس آمده بود، جزئیات بیشتر این ستاد را افشا نکرد و نامی هم از رئیس شناخته شده آن نبرد. به گفته سیدجلال یحیی زاده نماینده تفت و میبد احمدی نژاد تنها به بیان این نکات اکتفا کرد که «پیش از این برخی به دنبال جوسازی علیه دولت با حرف و حدیث‌هایی بودند اما درحال حاضر ستادی تشکیل داده‌اند تا دولت را در زمینه اقتصادی زمین بزنند». البته احمدی‌نژاد این کد را هم به نمایندگان داد که این ستاد همان جریانی است که سال گذشته بحران برنج را ایجاد کرده بودند.
افشاگری جدید احمدی‌نژاد...!!!
محمود احمدی نژاد با حضور در جمع نمایندگان مجلس از تشکیل ستادی برای زمین زدن دولت خبر داد و گفت که حتی رئیس ان را هم می‌شناسد.
به گزارش خبرآنلاین او که به همراه جمعی از وزرا و معاونانش به مجلس آمده بود، جزئیات بیشتر این ستاد را افشا نکرد و نامی هم از رئیس شناخته شده آن نبرد. به گفته سیدجلال یحیی زاده نماینده تفت و میبد احمدی نژاد تنها به بیان این نکات اکتفا کرد که «پیش از این برخی به دنبال جوسازی علیه دولت با حرف و حدیث‌هایی بودند اما درحال حاضر ستادی تشکیل داده‌اند تا دولت را در زمینه اقتصادی زمین بزنند». البته احمدی‌نژاد این کد را هم به نمایندگان داد که این ستاد همان جریانی است که سال گذشته بحران برنج را ایجاد کرده بودند.
او که لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را مهمترین برنامه اقتصادی 50 سال گذشته می‌خواند از اظهارات برخی نمایندگان که گفته بودند دولت به دنبال آسیب زدن به مردم با اجرای این لایحه هست نیز گلایه کرد. اما برخلاف محمدرضا فرزین سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی که دیروز بار دیگر اعلام کرده بود «دولت خواستار اصلاح ماده 13 در مجلس است و در غیراینصورت نمی تواند آن را اجرا کند»، حرفی در اینباره نزد.
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده ،خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند. آنها خواستار اطلاع یافتن از وضعیت و شرایط ، محل بازداشت و آزادی فوری وبی قید وشرط عزیزانشان هستند.خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان، امروز چهارشنبه 20 آبان ماه برای پیگیری وضعیت و شرایط و محل بازداشت عزیزانشان به دادگاه انقلاب مراجعه کردند و نسبت به ادامه بازداشت آنها دست به تجمع اعتراضی زدند.در حال حاضر از وضعیت و شرایط بیش از 60 نفر از بازداشتیهای 13 آبان هیچ خبری در دست نیست. تعدادی زیادی از خانواده ها هنوز از محل بازداشت عزیزان خود اطلاعی ندارند.
بنابه گزارشات رسیده ،خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند. آنها خواستار اطلاع یافتن از وضعیت و شرایط ، محل بازداشت و آزادی فوری وبی قید وشرط عزیزانشان هستند.خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان، امروز چهارشنبه 20 آبان ماه برای پیگیری وضعیت و شرایط و محل بازداشت عزیزانشان به دادگاه انقلاب مراجعه کردند و نسبت به ادامه بازداشت آنها دست به تجمع اعتراضی زدند.در حال حاضر از وضعیت و شرایط بیش از 60 نفر از بازداشتیهای 13 آبان هیچ خبری در دست نیست. تعدادی زیادی از خانواده ها هنوز از محل بازداشت عزیزان خود اطلاعی ندارند.
خانواده ها برای اطلاع یافتن از محل بازداشت عزیزانشان و وضعیت و شرایط آنها هر روز از صبح تا پایان وقت اداری در مقابل دادگاه انقلاب تجمع می کنند. آنها در نگرانی شدیدی بسر می برند. علاوه بر خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان ماه های اخیر در مقابل دادگاه انقلاب دست به تجمع اعتراض زدند. مسئولین دادگاه انقلاب وقتی که با خشم خانواده های مواجه شدند برای آرام کردن آنها برای 16 نفر از دستگیر شدگان 13 آبان قرار کفالت صادر کردند به خانواده ها گفته شده که پرونده عزیزانشان در شعبۀ 2 بازرپرسی امنیت است .
وقتی که آنها با این شعبه تماس می گیرند و محل بازداشت و شرایط و وضعیت عزیزان خود را جویا می شوند به آنها جواب مشخصی داده نمی شود و فقط وعده های دروغین به آنها داده می شود.خانواده ها اعلام کرده اند که تا آزادی بی قید وشرط تمامی عزیزانشان هر روز در مقابل دادگاه انقلاب به تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد. آنها همچنین نسبت به گرفتن اعترافات زیر شکنجه و پرونده سازی و تشکیل دادگاههای فرمایشی علیه عزیزانشان هشدارمیدهند .تعداد خانواده های که در درون و بیرون از دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند بیش از 70 نفر تخمین زده می شد.از طرفی تعدادی از دستگیر شدگان هنگام دستگیری مجروح بودند و گفته می شود که تعدادی از آنها به زندان خورین – ورامین منتقل شده اند.زندان خورن –ورامین شرایطی مشابهی با اردوگاه مرگ کهریزک را دارا است . کسانی که از این زندان نجات یافته اند و در زندانهای مختلف بودند شرایط آنجا را وحشتناک توصیف می کنند.
اسامي تعدادي از بازداشت شده ها ی 13 آبان که تا به حال اسامی 63 نفر آنها را به سازمانهای حقوق بشری ارسال نمودیم جهت اطلاع عموم انتشار میدهیم.
اسامي تعدادي از بازداشت شده ها ی 13 آبان که تا به حال اسامی 63 نفر آنها را به سازمانهای حقوق بشری ارسال نمودیم جهت اطلاع عموم انتشار میدهیم.
1-نرگس قناعت 28 ساله در مطهري بازداشت شده2- ناهيد كريمي 31 ساله در هفت تير بازداشت شده3- مهديه غفاري 25 ساله در زند بازداشت شده4- مهناز ذوالفقاري 28 ساله و متاهل در ولي عصر بازداشت شده5- عرفان نصيري 34 ساله در هفت تير بازداشت شده6- پويا رحيمي 21 ساله در مطهري بازداشت شده7- محمد اسماعيلي 26 ساله و متاهل در هفت تير بازداشت شده8- نويد جهاني 26 ساله در زند بازداشت شده9- علي اسماعيل زاده توسط لباس شخصي ها در هفت تير بازداشت شده10- امين يوسف پور 30 ساله در طالقاني بازداشت شده11- حسين عسگري مقدم 20 ساله در ولي عصر بازداشت شده12- مهرداد علي داري 30 ساله در هفت تير بازداشت شده13- محمدرضا شيباني 22ساله در مطهري بازداشت شده14- مهدي نعمتي 29 ساله در هفت تير بازداشت شده15- آرش جعفري 27 ساله در ولي عصر بازداشت شده16- فرزين امير احمدي 33 ساله و متاهل در زند بازداشت شده17- شايان رجبي 20 ساله در هفت تير بازداشت شده18- امير رضا طباطبايي 24 ساله در هفت تير بازداشت شده
دستگیر شدگان 13 آبان در معرض خطر جدی شکنجه بازجویان سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات قرار دارند.بازجویان برای توجیه بازداشت دستگیر شدگان، آنها را در زیر شکنجه های غیر انسانی و قرون وسطائی قرار میدهند تا وادار به اعتراف کنند. اعترافات آنها را برای پرونده سازی بکار می برند. تا در دادگاههای فرمایشی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه به احکام سنگین و غیر انسانی محکوم نمایند.سیاست سرکوب و شکنجه و پرونده سازی و محکومیتهای سنگین را علی خامنه ای ولی فقیه تعیین می کند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی شکنجه و پرونده سازی و صدور احکام سنگین علیه دستگیر شدگان 13 آبان هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه شکنجه و دستگیریهای خودسرانه می خواهد برای نجات جان دستگیر شدگان اقدام فوری نمایند.
دستگیر شدگان 13 آبان در معرض خطر جدی شکنجه بازجویان سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات قرار دارند.بازجویان برای توجیه بازداشت دستگیر شدگان، آنها را در زیر شکنجه های غیر انسانی و قرون وسطائی قرار میدهند تا وادار به اعتراف کنند. اعترافات آنها را برای پرونده سازی بکار می برند. تا در دادگاههای فرمایشی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه به احکام سنگین و غیر انسانی محکوم نمایند.سیاست سرکوب و شکنجه و پرونده سازی و محکومیتهای سنگین را علی خامنه ای ولی فقیه تعیین می کند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی شکنجه و پرونده سازی و صدور احکام سنگین علیه دستگیر شدگان 13 آبان هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه شکنجه و دستگیریهای خودسرانه می خواهد برای نجات جان دستگیر شدگان اقدام فوری نمایند.
*****
اطلاعیه کومه له درباره اعدام احسان فتاحیان
باکمال تآسف صبح امروز چهارشنبه رفیق احسان فتاحیان توسط بیدادگران جمهوری اسلامی اعدام شد. گرچه فقدان احسان، هم برای خانوادهاش و هم برای کومهله زحمتکشان کردستان و همسنگرانش، دردناک و غم انگیز است، اما احسان مرگی را انتخاب کرد که روی به نیستی ندارد، بلکه حیاتبخش، غرورانگیز و رواج دهنده هستی و شور و آزادی است. او در نبردش با حامیان تاریکی و استبداد، با دشمنان آزادی و انسانیت، جسورانه جنگید. او شمعی بود که نتوانستند شعلهاش را در سلولهای زندان و تاریکخانه دخمه های شکنجه، خاموش سازند. بسیار زود شعلههای آن از دیوارهای زندان زبانه کشید و مشعل آزادی در کردستان و ایران را پرنورتر نمود.
احسان 27 ساله، فرزند رنج و کار، آنچنانکه در نامهاش از سلول مرگ نیز پیداست، اگر چند سال پیش به بیدادگریهای جامعه معترض بود و راه آزادیخواهی و مسیر پیشمرگان و عضویت در کومهله را انتخاب کرد. او در ماهها و سال آخر عمرش نیز، در برابر شکنجه گران و مزدوران ارتجاع، کوهی از مقاومت و ایستادگی و دریایی از باور به راه آزادی انسان و عدالت، آفرید. تنهایی در سلول انفرادی هیچگاه باعث نشد که تاریخ این مبارزه جمعی و صفوف میلیونی معترضین به بیداد، از نگاه چشم پر امیدش دور بماند و لحظهای خود را تنها احساس کند. به تعهدش در برابر مردم رنجدیده و آزادیخواه وفادار ماند. این تعهد، گرچه سرش را بر بالای دار و گردنش را در حلقه طناب توحش قرار داد، اما باعث شد تا دل خلقی را به دست آورد و برای همیشه زندگی جاودانه در قلب مردم را از آن خود سازد. جنبش ما و کومهله از این اراده و این تک نبرد نیرو گرفت، اما دشمنان آزادی و حاکمان جمهوری اسلامی، نفرت و بیزاری این مردم و انزوای بیشتر را نصیب خود ساختند. احسان دیگر تنها عضوی از صفوف کومهله زحمتکشان کردستان نیست، او به همه مردم ستمدیده کردستان و به جنبش آزادیخواهی در ایران متعلق است.
علیرغم دروغپردازیهای بیدادگاه رژیم، احسان در هنگام دستگیری بی اسلحه بود و در حال انجام هیچ عملیلات نظامیای نبود و همه اتهامات وارده، جز کومهله بودن را که همیشه به آن افتخار ورزیده، رد کرده است.
ما از همه مجامع و نهادهای دفاع از حقوق بشر بین المللی، ایرانی و کرد، از سازمانهای سیاسی، افراد و شخصیتهای مدافع حقوق انسان و آزادی، به ویژه کمپین دفاع از زندانیان مدنی و سیاسی که، در این مدت صمیمانه برای لغو حکم اعدام رفیق احسان فتاحیان، تلاش ورزیدند، تشکر میکنیم و خود را متعهد میدانیم که برای نجات جان انسانهای دیگر، همراه و همکارشان باشیم. همچنین از زحمات و تلاش همه سایتها و وبلاگهای انترنتی، از رسانههایی چون بی.بی.سی، و تلویزیون فارسی صدای آمریکا، رادیو فردا و دیگر رسانه و تلویزیونهای کرد زبان، به خاطر پوشش خبری و اطلاع رسانی در مورد احسان، قدردانی مینماییم.
مردم مبارز و آزادیخواه، خواهران و برادران!
اعدام ظالمانه رفیق احسان فتاحیان، سرآغاز اجرای حکم دیگر مبارزین محکوم به اعدام است. هم اکنون زندانیان سیاسی کردستان و دیگر نقاط ایران در اعتراض به حکم صادره برای احسان، در اعتصاب غذا به سر میبرند. ضروری است که این زورگویی جمهوری اسلامی از سوی شما بی جواب نماند. به اعدام احسان فتاحیان اعتراض و از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی دربند دفاع نمایید. ما از همه احزاب و جریانات سیاسی درخواست میکنیم که برای یک اقدام مشترک و هماهنگ برای اعتراض به جمهوری اسلامی و برای دفاع از جان جگرگوشگانمان، سریعاً دست به کار شویم.
زنده باد یاد و راه عدالت و آزادیخواهانه رفیق احسان فتاحی
مرگ بر دژخیمان و سیستم ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران
کمیته مرکزی کومهله زحمتکشان کردستان
باکمال تآسف صبح امروز چهارشنبه رفیق احسان فتاحیان توسط بیدادگران جمهوری اسلامی اعدام شد. گرچه فقدان احسان، هم برای خانوادهاش و هم برای کومهله زحمتکشان کردستان و همسنگرانش، دردناک و غم انگیز است، اما احسان مرگی را انتخاب کرد که روی به نیستی ندارد، بلکه حیاتبخش، غرورانگیز و رواج دهنده هستی و شور و آزادی است. او در نبردش با حامیان تاریکی و استبداد، با دشمنان آزادی و انسانیت، جسورانه جنگید. او شمعی بود که نتوانستند شعلهاش را در سلولهای زندان و تاریکخانه دخمه های شکنجه، خاموش سازند. بسیار زود شعلههای آن از دیوارهای زندان زبانه کشید و مشعل آزادی در کردستان و ایران را پرنورتر نمود.
احسان 27 ساله، فرزند رنج و کار، آنچنانکه در نامهاش از سلول مرگ نیز پیداست، اگر چند سال پیش به بیدادگریهای جامعه معترض بود و راه آزادیخواهی و مسیر پیشمرگان و عضویت در کومهله را انتخاب کرد. او در ماهها و سال آخر عمرش نیز، در برابر شکنجه گران و مزدوران ارتجاع، کوهی از مقاومت و ایستادگی و دریایی از باور به راه آزادی انسان و عدالت، آفرید. تنهایی در سلول انفرادی هیچگاه باعث نشد که تاریخ این مبارزه جمعی و صفوف میلیونی معترضین به بیداد، از نگاه چشم پر امیدش دور بماند و لحظهای خود را تنها احساس کند. به تعهدش در برابر مردم رنجدیده و آزادیخواه وفادار ماند. این تعهد، گرچه سرش را بر بالای دار و گردنش را در حلقه طناب توحش قرار داد، اما باعث شد تا دل خلقی را به دست آورد و برای همیشه زندگی جاودانه در قلب مردم را از آن خود سازد. جنبش ما و کومهله از این اراده و این تک نبرد نیرو گرفت، اما دشمنان آزادی و حاکمان جمهوری اسلامی، نفرت و بیزاری این مردم و انزوای بیشتر را نصیب خود ساختند. احسان دیگر تنها عضوی از صفوف کومهله زحمتکشان کردستان نیست، او به همه مردم ستمدیده کردستان و به جنبش آزادیخواهی در ایران متعلق است.
علیرغم دروغپردازیهای بیدادگاه رژیم، احسان در هنگام دستگیری بی اسلحه بود و در حال انجام هیچ عملیلات نظامیای نبود و همه اتهامات وارده، جز کومهله بودن را که همیشه به آن افتخار ورزیده، رد کرده است.
ما از همه مجامع و نهادهای دفاع از حقوق بشر بین المللی، ایرانی و کرد، از سازمانهای سیاسی، افراد و شخصیتهای مدافع حقوق انسان و آزادی، به ویژه کمپین دفاع از زندانیان مدنی و سیاسی که، در این مدت صمیمانه برای لغو حکم اعدام رفیق احسان فتاحیان، تلاش ورزیدند، تشکر میکنیم و خود را متعهد میدانیم که برای نجات جان انسانهای دیگر، همراه و همکارشان باشیم. همچنین از زحمات و تلاش همه سایتها و وبلاگهای انترنتی، از رسانههایی چون بی.بی.سی، و تلویزیون فارسی صدای آمریکا، رادیو فردا و دیگر رسانه و تلویزیونهای کرد زبان، به خاطر پوشش خبری و اطلاع رسانی در مورد احسان، قدردانی مینماییم.
مردم مبارز و آزادیخواه، خواهران و برادران!
اعدام ظالمانه رفیق احسان فتاحیان، سرآغاز اجرای حکم دیگر مبارزین محکوم به اعدام است. هم اکنون زندانیان سیاسی کردستان و دیگر نقاط ایران در اعتراض به حکم صادره برای احسان، در اعتصاب غذا به سر میبرند. ضروری است که این زورگویی جمهوری اسلامی از سوی شما بی جواب نماند. به اعدام احسان فتاحیان اعتراض و از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی دربند دفاع نمایید. ما از همه احزاب و جریانات سیاسی درخواست میکنیم که برای یک اقدام مشترک و هماهنگ برای اعتراض به جمهوری اسلامی و برای دفاع از جان جگرگوشگانمان، سریعاً دست به کار شویم.
زنده باد یاد و راه عدالت و آزادیخواهانه رفیق احسان فتاحی
مرگ بر دژخیمان و سیستم ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران
کمیته مرکزی کومهله زحمتکشان کردستان
*****
احتمال لغو توافقات گازی ایران و ترکیه
خبرگزاری مهر: رئیس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به آنچه امضای قرارداد گازی بین ایران و ترکیه خواند، تاکید کرد که ممکن است این قرارداد به دلیل عدم تصویب در مجلس شورای اسلامی لغو شود.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره امضای قرارداد گازی بین ایران و ترکیه اظهار داشت: تمامی قراردادهای بین المللی که بین جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها امضا می شود بر اساس قانون اساسی باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد.
وی افزود: نمایندگان مجلس نسبت به این قرارداد که به دلیل تصویب نشدن در مجلس یک نوع تخلف محسوب می شود اعتراض دارند.
کاتوزیان تصریح کرد: گاهی اوقات عنوان می شود که طرف قرارداد یک شرکت خصوصی است اما به دلیل دولتی بودن اقتصاد ایران عملا یک طرف قرارداد جمهوری اسلامی ایران است که منابع خود را از طریق دولت می فروشد بنابراین تمامی قراردادهای بین المللی باید مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا ممکن است این قرارداد لغو شود گفت: بله ممکن است این قرارداد لغو شود.
کاتوزیان در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه بزرگ یا کوچک بودن قراردادهای بین المللی تفاوتی از حیث ماهیت دارد یا خیر، تصریح کرد: بزرگ یا کوچک بودن پروژه فرقی نمی کند و باید هر قرارداد بین المللی به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و گرنه با مشکل مواجه می شود.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس خاطر نشان کرد: توصیه ما به کشورهای خارجی این است که قبل از بستن هر گونه قرارداد بین المللی از تصویب آن در مجلس شورای اسلامی مطلع شوند.
گفتنی است وزارت نفت پیش از این اعلام کرده آنچه به عنوان قرارداد گازی بین ایران و ترکیه از آن یاد می شود هنوز در حد تفاهم نامه است و پس از تبدیل آن به قرارداد برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارجاع می شود.
خبرگزاری مهر: رئیس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به آنچه امضای قرارداد گازی بین ایران و ترکیه خواند، تاکید کرد که ممکن است این قرارداد به دلیل عدم تصویب در مجلس شورای اسلامی لغو شود.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره امضای قرارداد گازی بین ایران و ترکیه اظهار داشت: تمامی قراردادهای بین المللی که بین جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها امضا می شود بر اساس قانون اساسی باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد.
وی افزود: نمایندگان مجلس نسبت به این قرارداد که به دلیل تصویب نشدن در مجلس یک نوع تخلف محسوب می شود اعتراض دارند.
کاتوزیان تصریح کرد: گاهی اوقات عنوان می شود که طرف قرارداد یک شرکت خصوصی است اما به دلیل دولتی بودن اقتصاد ایران عملا یک طرف قرارداد جمهوری اسلامی ایران است که منابع خود را از طریق دولت می فروشد بنابراین تمامی قراردادهای بین المللی باید مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا ممکن است این قرارداد لغو شود گفت: بله ممکن است این قرارداد لغو شود.
کاتوزیان در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه بزرگ یا کوچک بودن قراردادهای بین المللی تفاوتی از حیث ماهیت دارد یا خیر، تصریح کرد: بزرگ یا کوچک بودن پروژه فرقی نمی کند و باید هر قرارداد بین المللی به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و گرنه با مشکل مواجه می شود.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس خاطر نشان کرد: توصیه ما به کشورهای خارجی این است که قبل از بستن هر گونه قرارداد بین المللی از تصویب آن در مجلس شورای اسلامی مطلع شوند.
گفتنی است وزارت نفت پیش از این اعلام کرده آنچه به عنوان قرارداد گازی بین ایران و ترکیه از آن یاد می شود هنوز در حد تفاهم نامه است و پس از تبدیل آن به قرارداد برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارجاع می شود.
*****
برگزاری دادگاه 48 نفر از بازداشت شدگان تظاهرات 13 آبان در شیراز
دادگاه 48 نفر از بازداشت شدگان تظاهرات اعتراضی 13 آبان شهر شیراز امروز چهارشنبه برگزار شد. از این 48 نفر، 12 نفر دانشجو و بقیه مردم عادی هستند. در بین این بازداشت شدگان، 8 نفر سنی کمتر از 18 سال دارند. لازم به توضیح است همه این افراد پیش از برگزاری دادگاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شده اند.
دادگاه 48 نفر از بازداشت شدگان تظاهرات اعتراضی 13 آبان شهر شیراز امروز چهارشنبه برگزار شد. از این 48 نفر، 12 نفر دانشجو و بقیه مردم عادی هستند. در بین این بازداشت شدگان، 8 نفر سنی کمتر از 18 سال دارند. لازم به توضیح است همه این افراد پیش از برگزاری دادگاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شده اند.
بنا بر اخبار موجود در روز 13 آبان در شیراز حدود 300 نفر توسط لباس شخصی ها و نیروهای امنیتی بازداشت شده اند. روز 5شنبه هفته گذشته بعد از تظاهرات 13 آبان، 75 نفر با قرار وثیقه و کفالت تنها از یک شعبه دادگاه انقلاب شیراز (شعبه 14) آزاد شده اند. لازم به ذکر است دانشجوی دختری با نام خانم باقری که دانشجوی دانشگاه شیراز می باشد از روز 13 آبان تا کنون مفقود شده است و هیچ خبری از وی در دست نیست. همچنین دانشجویی با نام علی صالح پور در روز شنبه پس از مراجعه به حراست دانشگاه شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است وهنوز اطلاعی در مورد وضعیت و محل نگهداری وی در دست نیست.
گفتنی است دانشگاه شیراز کانون اصلی تظاهرات 13 آبان در شهر شیراز بود. در روز 13 آبان حدود 3000 نفر از دانشجویان در داخل دانشگاه تجمع اعتراضی برگزار کردند که این تجمع اعتراضی با هجوم وحشیانه نیروهای لباس شخصی و انصار رو به رو شد. در جریان این هجوم به حریم دانشگاه شیراز، بسیاری از دانشجویان مورد ضرب و شتم وحشیانه نیروهای لباس شخصی قرار گرفتند و حداقل 20 دانشجو نیز توسط این نیروها ربوده شدند.هنوز از نتیجه دادگاه امروز خبر موثقی در دست نیست.
*****
هشداری جدی در مورد گسترش خشونت در جامعه
« کانون مدافعان حقوق بشر» در پی حوادث روز 13 آبان 1388، با انتشار بیانیه‌ای با این اعتقاد که حق راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز یکی از حقوق اساسی ملت است، از نیروهای حکومتی خواسته تا عامل ایجاد خشونت، ارعاب و تضییع حقوق ملت نشوند.
« کانون مدافعان حقوق بشر» در پی حوادث روز 13 آبان 1388، با انتشار بیانیه‌ای با این اعتقاد که حق راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز یکی از حقوق اساسی ملت است، از نیروهای حکومتی خواسته تا عامل ایجاد خشونت، ارعاب و تضییع حقوق ملت نشوند.
متن بیانیه این سازمان به شرح زیر است:
به نام خداهم‌میهنان گرامی
یکی از حقوق اساسی ملت ایران، حق راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز است که در اصل 27 قانون اساسی بدان تصریح شده و در میثاق بین المللی حقوق مدنی- سیاسی نیز بر آن تأکید شده است.
راهپیمایی های مسالمت آمیز ملت ایران در تهران و شهرهای بزرگ در 13 آبان ماه 1388 متأسفانه با برخوردهای خشونت آمیز برخی از نیروهای انتظامی و امنیتی مواجه شد و حاصل آن زخمی شدن و دستگیری تعداد زیادی از شهروندان بی گناه شد که آمار واقعی مجروحان و بازداشت شدگان بیش از آمار رسمی است. این در حالی است که در سال های گذشته، مراسم 13 آبان با آرامش و بدون درگیری و بطور آزادانه برگزار می شد.
از همین رو کانون مدافعان حقوق بشر با محکوم کردن خشونت های صورت گرفته علیه مردم که روند رو به رشدی در ماه های اخیر داشته است، هشدار جدی خود را تکرار می کند، نیروهای حکومتی که وظیفه حفظ آرامش و امنیت و صیانت از حقوق اساسی ملت را بر عهده دارند، خود نباید عامل ایجاد خشونت، ارعاب و تضییع حقوق ملت شوند.
از طرفی تأکید می کنیم که دولت محمود احمدی نژاد، فضای سیاسی- اجتماعی ماه های اخیر را آنچنان بسته است که امکان فعالیت مؤثر برای مدافعان حقوق بشر و سایر فعالان اجتماعی عملاً وجود ندارد و ادامه این وضعیت می تواند زمینه برخوردهای خشونت آمیز را در جامعه فراهم کند که برای طرفین نزاع نه تنها سودی ندارد بلکه مخاطره آمیز است.
بر این اساس کانون مدافعان حقوق بشر از مسئولان کشور به ویژه آنانی که اعمال سیاست را جز از راه خردورزی امکان پذیر نمی دانند، مصرانه می خواهد:
1- از برخوردهای خشونت آمیز با اجتماعات مسالمت آمیز مردم جداً جلوگیری بعمل آورند.
به نام خداهم‌میهنان گرامی
یکی از حقوق اساسی ملت ایران، حق راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز است که در اصل 27 قانون اساسی بدان تصریح شده و در میثاق بین المللی حقوق مدنی- سیاسی نیز بر آن تأکید شده است.
راهپیمایی های مسالمت آمیز ملت ایران در تهران و شهرهای بزرگ در 13 آبان ماه 1388 متأسفانه با برخوردهای خشونت آمیز برخی از نیروهای انتظامی و امنیتی مواجه شد و حاصل آن زخمی شدن و دستگیری تعداد زیادی از شهروندان بی گناه شد که آمار واقعی مجروحان و بازداشت شدگان بیش از آمار رسمی است. این در حالی است که در سال های گذشته، مراسم 13 آبان با آرامش و بدون درگیری و بطور آزادانه برگزار می شد.
از همین رو کانون مدافعان حقوق بشر با محکوم کردن خشونت های صورت گرفته علیه مردم که روند رو به رشدی در ماه های اخیر داشته است، هشدار جدی خود را تکرار می کند، نیروهای حکومتی که وظیفه حفظ آرامش و امنیت و صیانت از حقوق اساسی ملت را بر عهده دارند، خود نباید عامل ایجاد خشونت، ارعاب و تضییع حقوق ملت شوند.
از طرفی تأکید می کنیم که دولت محمود احمدی نژاد، فضای سیاسی- اجتماعی ماه های اخیر را آنچنان بسته است که امکان فعالیت مؤثر برای مدافعان حقوق بشر و سایر فعالان اجتماعی عملاً وجود ندارد و ادامه این وضعیت می تواند زمینه برخوردهای خشونت آمیز را در جامعه فراهم کند که برای طرفین نزاع نه تنها سودی ندارد بلکه مخاطره آمیز است.
بر این اساس کانون مدافعان حقوق بشر از مسئولان کشور به ویژه آنانی که اعمال سیاست را جز از راه خردورزی امکان پذیر نمی دانند، مصرانه می خواهد:
1- از برخوردهای خشونت آمیز با اجتماعات مسالمت آمیز مردم جداً جلوگیری بعمل آورند.
2- نسبت به آزادی کلیه بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات اقدام عاجل بعمل آورند.
3- صیانت ازحقوق اساسی ملت ایران را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند.
امید است با التزام مسئولان دولتی به قانون، زمینه ایجاد آرامش و امنیت درجامعه و فضایی سالم برای کلیه آحاد ملت ایران فراهم شود.
امید است با التزام مسئولان دولتی به قانون، زمینه ایجاد آرامش و امنیت درجامعه و فضایی سالم برای کلیه آحاد ملت ایران فراهم شود.
*****
در حکومت ایران شکاف‌ها عمیق‌تر و جدی‌تر شده است
راديو فردا : روزنامه وال استریت ژورنال با اشاره به گذشت بیش از یک ماه از مذاکرات ژنو بر سر برنامه‌های هستهای ایران می‌نویسد که از آن زمان نشانه‌هایی از شکاف در هر دو سوی میز مذاکرات دیده می‌شود.
به نوشته وال استریت ژورنال اردوی آمریکا و متحدانش که سعی میکنند در مقابل ایران متحدانه عمل کنند بر سر مهلتی که قبل از شروع تحریم‌های بیشتر بايد به دولت ایران داد دچار اختلاف هستند. ولی در اردوی ایران این شکاف‌ها بسیار عمیق تر و جدی‌تر است.
واکنش‌های محافل و شخصیتهای مختلف در هرم رهبری ایران نسبت به توافقی که خود سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد دولت ایران در مذاکرات ژنو پیشنهاد کرد نشان میدهد که رهبری ایران در این مورد دچار شکاف‌های جدی است.
وال استریت ژورنال خاطر نشان میکند که اگر شکاف و عدم تصمیم‌گیری در حکومت ایران ادامه یابد دولت آمریکا و متحدان آن در هفتههای آینده با یک سئوال بنیادی روبه‌رو خواهند شد و آن اینکه « آیا این شکاف‌های ایجاد شده در حکومت ایران با ادامه دیپلماسی تشدید خواهند شد و یا با اعمال فشار از طریق تحریم‌های بیشتر؟»
از خلال گفت‌وگو با مقام‌های غربی مطلع از مذاکرات و برنامه‌های هستهای ایران میتوان دریافت که هیچ یک از آنها از نحوه پیچیده تصمیم‌گیری در نهادهای حکومتی ایران تصور و اطلاع دقیقی ندارند. و این سیستم پیچیده و غیرمتعارف تصمیم گیری در هیئت حاکمه ایران تحت تاثیر دسته بندی و شکاف‌های ناشی از بحران سیاسی پس از انتخابات حتی پیچیده‌تر شده است.
وال استریت ژورنال می‌نویسد نکته مورد اختلاف در میان رهبری ایران آن بخشی از توافقات ژنو است که براساس آن ایران باید بخش اعظم اورانیوم غنی شده خود را به روسیه و فرانسه بفرستد تا به سوخت هستهای غنی شده‌تری برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران تبدیل شده و به ایران بازگردانده شود.
به نوشته وال استریت ژورنال نکته مثبت این توافق برای آمریکا و متحدانش در این است که بخش اعظم اورانیوم غنی شده با عیار پایین که تاکنون در ایران تولید شده است، در کنترل جامعه بین‌المللی قرار خواهد گرفت و بنابراین نمی‌تواند به صورت پنهانی برای تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرد.
وال استریت ژورنال می‌افزاید با وجودی‌که مذاکره‌کنندگان ایرانی این توافق را پذیرفته‌اند به نظر میرسد که سایر مراکز قدرت و تصمیم‌گیر در ایران سعی دارند آن را به اشکال گوناگون تغییر داده بدون آنکه صراحتا و قطعا آن را رد کنند. به اعتقاد برخی از مقام‌های غربی هر یک از این گونه اظهارنظرها بیشتر به این معنا تلقی می‌شود که موضع تهران بیشتر فسخ این توافق است و نه پذیرش آن.
وال استریت ژورنال با توجه به سوابق دولت ایران در طولانی کردن و بی‌نتیجه گذاشتن مذاکرات می‌نویسد که تمام این ضد و نقیض گویی‌ها این بار نیز ممکن است با هدف اتلاف وقت باشد. درحالیکه ایران به صورت پنهانی می‌کوشد برنامه و آزمایش‌های هستهای خود را تکمیل کند.در بخش دیگری از این مطلب وال استریت ژورنال می‌کوشد تا جایی که به مذاکرات هستهای مربوط می‌شود، شمایی از دیدگاه‌های ِ محافل و جریانهای مختلف در هیئت حاکمه ایران بدهد؛
اصلاح طلبان واقعی که خواهان برکناری محمود احمدی نژاد هستند در مجموع نسبت به توافق ژنو برخورد مثبتی دارند، ولی در عین حال نگران مسئله تغییر رژیم از داخل هستند و مسئله اصلی آنها هم اکنون مقابله و جان به در بردن از سرکوب شدید حاکم بر ایران است.
محمود احمدی نژاد برخلاف تمامی‌شعارهای ضد غربی خود به نظر میرسد که خواهان اجرای توافق ژنو است اما او از سوی محافل دیگر تحت فشار است. به نظر میرسد که برای وی تنها راه تحکیم موقعیت خود در افکار عمومی این است که نشان دهد می‌تواند با غرب معامله کند.
جریانات محافظه کار و سنتی تر طرفدار فسخ این توافق هستند . آنها از احمدی نژاد که شخصیتی پوپولیست و از نظر آنه به لحاظ فرهنگ و دانش فرومایه تر است بیزارند و نمی‌خواهند که وی به یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ دست یابد.
و بالاخره آیت الله خامنه ای که تصمیم‌گیر و فرد اصلی در هر گونه مذاکره و توافق با غرب است؛ به نظر میرسد که او شخصا به غرب و آمریکا اعتماد ندارد و مهمترین عنصر تردید و مخالفت با هر گونه توافقی است.
وال استریت ژورنال یادآوری میکند که ایجاد چنین شکاف عمیقی در هیئت حاکمه ایران یک پیروزی بزرگ برای باراک اوباما در پیش‌برد سیاست گفت‌وگو با ایران است. همین موضوع با وجود اینکه می‌تواند دستاوردی مثبت تلقی شده و بیانگر وجود اختلافات و ناتوانی حکومت ایران باشد، ولی تا جایی که به اصل ِ مهار برنامه‌های هستهای ایران برمی‌گردد کافی نیست.
وال استریت ژورنال در پایان یادآوری میکند، که اگر حکومت ایران از دادن یک پاسخ صریح طفره رود و یا توان آن را نداشته باشد، در آن صورت در ماه آینده توپ به زمین غرب بازخواهد گشت و آنها باید تصمیم بگیرند که با ایران چه کنند. آمریکا، بریتانیا و فرانسه و تاحدی هم آلمان طرفدار اعمال تحریم‌های وسیع و جدی‌تر هستند، در صورتی‌که چین و روسیه از آن طفره خواهند رفت. در آن حالت شکاف‌های موجود در جامعه بین‌المللی مهمتر از شکاف‌های موجود در ایران خواهد شد.
راديو فردا : روزنامه وال استریت ژورنال با اشاره به گذشت بیش از یک ماه از مذاکرات ژنو بر سر برنامه‌های هستهای ایران می‌نویسد که از آن زمان نشانه‌هایی از شکاف در هر دو سوی میز مذاکرات دیده می‌شود.
به نوشته وال استریت ژورنال اردوی آمریکا و متحدانش که سعی میکنند در مقابل ایران متحدانه عمل کنند بر سر مهلتی که قبل از شروع تحریم‌های بیشتر بايد به دولت ایران داد دچار اختلاف هستند. ولی در اردوی ایران این شکاف‌ها بسیار عمیق تر و جدی‌تر است.
واکنش‌های محافل و شخصیتهای مختلف در هرم رهبری ایران نسبت به توافقی که خود سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد دولت ایران در مذاکرات ژنو پیشنهاد کرد نشان میدهد که رهبری ایران در این مورد دچار شکاف‌های جدی است.
وال استریت ژورنال خاطر نشان میکند که اگر شکاف و عدم تصمیم‌گیری در حکومت ایران ادامه یابد دولت آمریکا و متحدان آن در هفتههای آینده با یک سئوال بنیادی روبه‌رو خواهند شد و آن اینکه « آیا این شکاف‌های ایجاد شده در حکومت ایران با ادامه دیپلماسی تشدید خواهند شد و یا با اعمال فشار از طریق تحریم‌های بیشتر؟»
از خلال گفت‌وگو با مقام‌های غربی مطلع از مذاکرات و برنامه‌های هستهای ایران میتوان دریافت که هیچ یک از آنها از نحوه پیچیده تصمیم‌گیری در نهادهای حکومتی ایران تصور و اطلاع دقیقی ندارند. و این سیستم پیچیده و غیرمتعارف تصمیم گیری در هیئت حاکمه ایران تحت تاثیر دسته بندی و شکاف‌های ناشی از بحران سیاسی پس از انتخابات حتی پیچیده‌تر شده است.
وال استریت ژورنال می‌نویسد نکته مورد اختلاف در میان رهبری ایران آن بخشی از توافقات ژنو است که براساس آن ایران باید بخش اعظم اورانیوم غنی شده خود را به روسیه و فرانسه بفرستد تا به سوخت هستهای غنی شده‌تری برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران تبدیل شده و به ایران بازگردانده شود.
به نوشته وال استریت ژورنال نکته مثبت این توافق برای آمریکا و متحدانش در این است که بخش اعظم اورانیوم غنی شده با عیار پایین که تاکنون در ایران تولید شده است، در کنترل جامعه بین‌المللی قرار خواهد گرفت و بنابراین نمی‌تواند به صورت پنهانی برای تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرد.
وال استریت ژورنال می‌افزاید با وجودی‌که مذاکره‌کنندگان ایرانی این توافق را پذیرفته‌اند به نظر میرسد که سایر مراکز قدرت و تصمیم‌گیر در ایران سعی دارند آن را به اشکال گوناگون تغییر داده بدون آنکه صراحتا و قطعا آن را رد کنند. به اعتقاد برخی از مقام‌های غربی هر یک از این گونه اظهارنظرها بیشتر به این معنا تلقی می‌شود که موضع تهران بیشتر فسخ این توافق است و نه پذیرش آن.
وال استریت ژورنال با توجه به سوابق دولت ایران در طولانی کردن و بی‌نتیجه گذاشتن مذاکرات می‌نویسد که تمام این ضد و نقیض گویی‌ها این بار نیز ممکن است با هدف اتلاف وقت باشد. درحالیکه ایران به صورت پنهانی می‌کوشد برنامه و آزمایش‌های هستهای خود را تکمیل کند.در بخش دیگری از این مطلب وال استریت ژورنال می‌کوشد تا جایی که به مذاکرات هستهای مربوط می‌شود، شمایی از دیدگاه‌های ِ محافل و جریانهای مختلف در هیئت حاکمه ایران بدهد؛
اصلاح طلبان واقعی که خواهان برکناری محمود احمدی نژاد هستند در مجموع نسبت به توافق ژنو برخورد مثبتی دارند، ولی در عین حال نگران مسئله تغییر رژیم از داخل هستند و مسئله اصلی آنها هم اکنون مقابله و جان به در بردن از سرکوب شدید حاکم بر ایران است.
محمود احمدی نژاد برخلاف تمامی‌شعارهای ضد غربی خود به نظر میرسد که خواهان اجرای توافق ژنو است اما او از سوی محافل دیگر تحت فشار است. به نظر میرسد که برای وی تنها راه تحکیم موقعیت خود در افکار عمومی این است که نشان دهد می‌تواند با غرب معامله کند.
جریانات محافظه کار و سنتی تر طرفدار فسخ این توافق هستند . آنها از احمدی نژاد که شخصیتی پوپولیست و از نظر آنه به لحاظ فرهنگ و دانش فرومایه تر است بیزارند و نمی‌خواهند که وی به یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ دست یابد.
و بالاخره آیت الله خامنه ای که تصمیم‌گیر و فرد اصلی در هر گونه مذاکره و توافق با غرب است؛ به نظر میرسد که او شخصا به غرب و آمریکا اعتماد ندارد و مهمترین عنصر تردید و مخالفت با هر گونه توافقی است.
وال استریت ژورنال یادآوری میکند که ایجاد چنین شکاف عمیقی در هیئت حاکمه ایران یک پیروزی بزرگ برای باراک اوباما در پیش‌برد سیاست گفت‌وگو با ایران است. همین موضوع با وجود اینکه می‌تواند دستاوردی مثبت تلقی شده و بیانگر وجود اختلافات و ناتوانی حکومت ایران باشد، ولی تا جایی که به اصل ِ مهار برنامه‌های هستهای ایران برمی‌گردد کافی نیست.
وال استریت ژورنال در پایان یادآوری میکند، که اگر حکومت ایران از دادن یک پاسخ صریح طفره رود و یا توان آن را نداشته باشد، در آن صورت در ماه آینده توپ به زمین غرب بازخواهد گشت و آنها باید تصمیم بگیرند که با ایران چه کنند. آمریکا، بریتانیا و فرانسه و تاحدی هم آلمان طرفدار اعمال تحریم‌های وسیع و جدی‌تر هستند، در صورتی‌که چین و روسیه از آن طفره خواهند رفت. در آن حالت شکاف‌های موجود در جامعه بین‌المللی مهمتر از شکاف‌های موجود در ایران خواهد شد.
*****
منشور كوروش 26 دی به ايران می آيد
جام جم آنلاين: طبق توافقات جديد رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نماينده تام‌الاختيار موزه بريتانيا منشور كوروش 26 دي (16 ژانويه) براي نمايش به ايران مي‌آيد. به گزارش فارس، با حضور جان كرتيس، سرپرست بخش خاورميانه موزه بريتانيا و نماينده تام‌الاختيار اين موزه در ايران و برگزاري جلسه‌اي با حميد بقايي معاون رئيس‌جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توافقاتي براي انتقال منشور كوروش به ايران انجام شد.اين جلسه كه روز گذشته در محل سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برگزار شد، زمان توافقي براي انتقال اين منشور به ايران به صورت امانت 16 ژانويه برابر با 26 دي سال 1388 تعيين شد.در اين جلسه مدير بخش امانات موزه بريتانيا و مدير موزه ملي ايران نيز حضور داشتند.در جلسه روز گذشته اين هيئت همه‌ي توافقات براي نحوه ورود و انجام مراحل بيمه منشور كوروش انجام شد.زمان نمايش منشور كوروش در ايران احتمالاً 4 ماه خواهد بود.
جام جم آنلاين: طبق توافقات جديد رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نماينده تام‌الاختيار موزه بريتانيا منشور كوروش 26 دي (16 ژانويه) براي نمايش به ايران مي‌آيد. به گزارش فارس، با حضور جان كرتيس، سرپرست بخش خاورميانه موزه بريتانيا و نماينده تام‌الاختيار اين موزه در ايران و برگزاري جلسه‌اي با حميد بقايي معاون رئيس‌جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توافقاتي براي انتقال منشور كوروش به ايران انجام شد.اين جلسه كه روز گذشته در محل سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برگزار شد، زمان توافقي براي انتقال اين منشور به ايران به صورت امانت 16 ژانويه برابر با 26 دي سال 1388 تعيين شد.در اين جلسه مدير بخش امانات موزه بريتانيا و مدير موزه ملي ايران نيز حضور داشتند.در جلسه روز گذشته اين هيئت همه‌ي توافقات براي نحوه ورود و انجام مراحل بيمه منشور كوروش انجام شد.زمان نمايش منشور كوروش در ايران احتمالاً 4 ماه خواهد بود.
*****
محكوميت نوید یکتا به 7 سال زندان و 74 ضربه شلاق
"سهیل نویدی یكتا" از متهمان حوادث پس از انتخابات ، از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به 7 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محكوم گردیده است.
بر اساس كیفرخواست صادره از سوی دادستان عمومی و انقلاب تهران ، وی به اقدام علیه امنیت ملی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی متهم شده است.محكومیت متهم در تمامی موارد اتهامی به اشد مجازات بدون داشتن سوء پیشینه كیفری ، با توجه به دیگر احكام صادره از سوی دادگاه انقلاب تهران در موارد مشابه ، بسیار سنگین محسوب می شود.گفتنی است سهیل فرزند مرتضی نویدی یكتا از شهدای جنگ تحمیلی است.
"سهیل نویدی یكتا" از متهمان حوادث پس از انتخابات ، از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به 7 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محكوم گردیده است.
بر اساس كیفرخواست صادره از سوی دادستان عمومی و انقلاب تهران ، وی به اقدام علیه امنیت ملی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی متهم شده است.محكومیت متهم در تمامی موارد اتهامی به اشد مجازات بدون داشتن سوء پیشینه كیفری ، با توجه به دیگر احكام صادره از سوی دادگاه انقلاب تهران در موارد مشابه ، بسیار سنگین محسوب می شود.گفتنی است سهیل فرزند مرتضی نویدی یكتا از شهدای جنگ تحمیلی است.
*****
آنچه از بامداد امروز در زندان سنندج گذشت
آقای محمد مصطفایی وکیل دادگستری در بلاگ خود نوشته: امروز صبح احسان فتاحیان اعدام شد. من از محتویات پرونده و اینکه واقعا احسان مرتکب چه گناهی شده بود اطلاعی ندارم ولی به خوبی می دانم که با اعدام نوجوانان و جوانانی که متعلق به این آب و خاک هستند راه به جایی نخواهیم برد.
احسان فتاحیان زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام بامداد امروز با وجود نقائص زیاد در پرونده و اعتراض‌های گسترده در زندان مرکزی سنندج اعدام شد.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران احسان فتاحیان جوان 27 ساله‌ی کرد که به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بود، بامداد امروز در زندان مرکزی سنندج باوجود اعتراض‌های گسترده و مخالفت گروه‌های مدافع حقوق‌بشر ایرانی و نهادهای بین‌المللی اعدام شد.
احسان فتاحیان در حالی بامداد امروز اعدام شد که حتا اجازه‌ی ملاقات و تماس با خانواده‌ی خود را برای آخرین بار پیدا نکرد. بر اساس اخبار رسیده از زندان مرکزی سنندج فتاحیان در زمان اعدام اجازه‌ی کشیدن چارپایه از زیر پاهای‌اش را به ماموران نداده و خودش را رها کرده است. گزارشگر مجموعه در این مورد می‌گوید: «این آخرین تصویر شاهدان بود از مردی که دیگر برنگشت»
همچنین بنابر گزارش‌های رسیده از زندان مرکزی سنندج امروز صبح بعد از اجرای حکم احسان فتاحیان، زندانیان سیاسی این زندان مراسمی در سوگ و گرامی‌داشت فتاحیان برگزار کردند که در پایان مراسم یکی از زندانیان به نام «ولی رستمی» که همزمان با احسان فتاحیان بازداشت شده و به سه سال حبس محکوم شده و ارتباط نزدیکی با زنده یاد فتاحیان داشته، از شدت ناراحتی به سیستم حاکم بر زندان و نحوه‌ی برخوردها و اعدام فتاحیان اعتراض کرده است.
بلافاصله رستمی توسط شورای انضباطی زندان به یک هفته انفرادی به منظور تنبیه محکوم شده و از همان لحظه به سلول انفرادی منتقل شده است.
احسان فتاحیان 27 ساله از مرداد ماه سال گذشته در شهر کامیاران بازداشت و سه ماه اول بازداشت را در سلول انفرادی تحت شکنجه‌های جسمی و روحی شدید قرار گرفته بود. وی در دادگاه بدوی به 10 سال زندان محکوم شد که با اعتراض وی و دادستان شهر کامیاران پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دادگاه تجدیدنظر بر خلاف عرف قضایی و قانونی با یک جهش حکم دادگاه بدوی را به اشد مجازات تبدیل کرده و حکم اعدام وی را صادر کرده بود.
آقای محمد مصطفایی وکیل دادگستری در بلاگ خود نوشته: امروز صبح احسان فتاحیان اعدام شد. من از محتویات پرونده و اینکه واقعا احسان مرتکب چه گناهی شده بود اطلاعی ندارم ولی به خوبی می دانم که با اعدام نوجوانان و جوانانی که متعلق به این آب و خاک هستند راه به جایی نخواهیم برد.
احسان فتاحیان زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام بامداد امروز با وجود نقائص زیاد در پرونده و اعتراض‌های گسترده در زندان مرکزی سنندج اعدام شد.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران احسان فتاحیان جوان 27 ساله‌ی کرد که به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بود، بامداد امروز در زندان مرکزی سنندج باوجود اعتراض‌های گسترده و مخالفت گروه‌های مدافع حقوق‌بشر ایرانی و نهادهای بین‌المللی اعدام شد.
احسان فتاحیان در حالی بامداد امروز اعدام شد که حتا اجازه‌ی ملاقات و تماس با خانواده‌ی خود را برای آخرین بار پیدا نکرد. بر اساس اخبار رسیده از زندان مرکزی سنندج فتاحیان در زمان اعدام اجازه‌ی کشیدن چارپایه از زیر پاهای‌اش را به ماموران نداده و خودش را رها کرده است. گزارشگر مجموعه در این مورد می‌گوید: «این آخرین تصویر شاهدان بود از مردی که دیگر برنگشت»
همچنین بنابر گزارش‌های رسیده از زندان مرکزی سنندج امروز صبح بعد از اجرای حکم احسان فتاحیان، زندانیان سیاسی این زندان مراسمی در سوگ و گرامی‌داشت فتاحیان برگزار کردند که در پایان مراسم یکی از زندانیان به نام «ولی رستمی» که همزمان با احسان فتاحیان بازداشت شده و به سه سال حبس محکوم شده و ارتباط نزدیکی با زنده یاد فتاحیان داشته، از شدت ناراحتی به سیستم حاکم بر زندان و نحوه‌ی برخوردها و اعدام فتاحیان اعتراض کرده است.
بلافاصله رستمی توسط شورای انضباطی زندان به یک هفته انفرادی به منظور تنبیه محکوم شده و از همان لحظه به سلول انفرادی منتقل شده است.
احسان فتاحیان 27 ساله از مرداد ماه سال گذشته در شهر کامیاران بازداشت و سه ماه اول بازداشت را در سلول انفرادی تحت شکنجه‌های جسمی و روحی شدید قرار گرفته بود. وی در دادگاه بدوی به 10 سال زندان محکوم شد که با اعتراض وی و دادستان شهر کامیاران پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دادگاه تجدیدنظر بر خلاف عرف قضایی و قانونی با یک جهش حکم دادگاه بدوی را به اشد مجازات تبدیل کرده و حکم اعدام وی را صادر کرده بود.
*****
شمار قربانیان آنفلوانزای A درایران به 58 نفر رسید
نتایج بررسی‌های وزارن بهداشت نشان میدهد که تاکنون 58 نفر بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A در کشور فوت شدهاند.
نتایج بررسی‌های وزارن بهداشت نشان میدهد که تاکنون 58 نفر بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A در کشور فوت شدهاند.
به گزارش مهر، رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با عنوان این مطلب که طی چند روز گذشته موج اول ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A به خصوص در نیمه شمالی کشور رو به کاهش است در خصوص دلایل کاهش روند ابتلا به این بیماری اظهار داشت: هماهنگیهای صورت گرفته وزارتخانه های آموزش و پرورش و بهداشت و درمان به خصوص تعطیلی موردی مدارس تاثیر زیادی در کاهش روند ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A در کشور داشته است.دکتر محمدمهدی گویا ضمن تشکر از مسئولان آموزش و پرورش به ویژه مدیران مدارس اظهار امیداواری کرد که با تعاملات و هماهنگیهای صورت گرفته روند ابتلا به این بیماری بیش از پیش کاهش یابد.این مقام ارشد در وزارت بهداشت به آخرین آمار مبتلایان به بیماری آنفلوانزای نوع A در کشور اشاره کرد و گفت: طی هفته گذشته 509 مورد جدید ابتلا به این بیماری داشته‌ایم که در مجموع تا کنون 2662 نفر به بیماری آنفلوانزای نوع A مبتلا شدهاند.گویا همچنین در خصوص موارد مرگ بر اثر این بیماری اظهار داشت: طی هفته گذشته 20 مورد فوت بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A گزارش شده است و علاوه بر آن 5 مورد فوت نیز مربوط به هفتههای گذشته بوده است که پس از بررسی و تائید علت دقیق فوت بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A به مجموع فوت شدگان افزوده شده است.
*****
هر چند بند و زندان و سیاهچال حکایت دیرینه بشر بوده است، اما هیچ زندانی جاودانه نبوده است
"در زندان باز شد و سپیداران رشید من از بند رستند. امین و مهدی طی دو شب متوالی آزاد شدند و خانواده‌ی رنج کشیده‌ی من یک بار دیگر یکدیگر را در آغوش کشیدند. با هیچ کلامی نمی‌شود زیبایی لحظات دیدار را توصیف کرد. باران اشک بود که فرو نمی‌گذاشت و بازوانی که سخت عزیزان را به سینه می‌فشرد و رها نمی‌کرد. رویایی که هر روز دهها بار مقابل چشمانم به نمایش در می‌آمد، اینک واقعیت یافته بود."
پایان یافت اما سخت بود. تحمل کردیم اما پر رنج بود. بی تابی نکردیم اما شکنجه شدیم. قامت مان خم نشد اما بار سنگین بود. لابه نکردیم اما بسیار اشک ریختیم. حقمان را مطالبه کردیم اما گردن کج نکردیم. گذشت اما هر شب و روزش سالی می نمود. بعض مان را فرو خوردیم اما تلخی آن را هرگز فراموش نمی کنیم. تازیانه های قهر را پذیرا شدیم اما درد جانکاه آن را تا اعماق جان چشیدیم. و ....
این تنها حکایت ما نبود. هنوز صدها چشم به درهای زندان دوخته شده است. صدها زن و مرد مظلوم ایرانی زندگی معمول خود را رها کرده اند و روزانه از این سوی شهر به آن سو در آمد و شد هستند تا کمترین خبری از عزیز دربند خود بگیرند. کسانی از بند رها می شوند و کسان دیگری به جایشان به بند می روند و حکایت همچنان باقی است. گاه خانواده های بی پناه زندانیان باید هفته ها انتظار کشند و روزها دوندگی کنند تا فقط اجازه یابند دقایقی از پشت شیشه های ضخیم، چهره تکیده ی عزیزشان را ببینند و از خلال سیم ها صدای لرزان او را بشنوند، تا شاید به او روحیه و امید دهند تا بتواند روزگار سخت زندان را لختی بیشتر تحمل کند.
و در آن سو روزهای سخت زندان و شبهای سنگین آن، دیوارهای بلندی که بر سینه ها فشار می آورند و دلتنگی هایی که پایان نمی یابند، سلول های تنگی که از هر سو با دو سه قدم سرت به دیوار آن می خورد، و سکوت و سکوت و سکوت در تنهایی سهمگین انفرادی، و فشارهای کمرشکن بازجویی های تکراری همراه با تحقیرها و توهین ها و تحلیل های توهم آلود کسانی که می خواهند با چشمان بسته زندانیان را از پشت سر به راه راست هدایت کنند، و بلاتکلیفی و ابهام در سرنوشت که از هر شکنجه ای آزار دهنده تر است، و افکار و دل نگرانی های پایان ناپذیر زندانی درباره ی همسری که آن سوی دیوار سرگشته بال و پر می زند و کودکانی که هر شب و روز او را می جویند و پدر و مادری که معلوم نیست بار غصه ها را چگونه می خواهند به دوش کشند. چه بگویم، از کدام شکنجه بگویم که زندانی بی گناه محکوم به تحمل آن است و عاجزانه از خدا خلاصی می طلبد.
هر چند بند و زندان و سیاهچال حکایت دیرینه بشر بوده است، اما هیچ زندانی جاودانه نبوده است. دیوارها دیر یا زود ترک بر می دارند. ستون های ستم بر پایه های سست و لرزانی بنا شده اند که گریزی از فرو ریختن آن ها نیست. مردم به جان می آیند و صدای فریادشان در هم می پیچد و در و دیوار حصارهای قدرت را به لرزه در می آورد. مستی قداره کشان دیرپا نیست و صبحگاهان در رخوتی ملال انگیز اراده ای برای به کرسی نشاندن رجزهای یاوه شبانه خویش نخواهند داشت. تاریخ انسان دلی دردمند دارد از شکنجه های سهمگین و وحشی گری هایی که هیچ حیوانی نسبت به هم نوع خود نکرده است. اما هیچ شکنجه گاهی تا ابد پایدار نمانده است.
پیش از آن که قلعه های نفوذ ناپذیر سنگی با قهر انسان ها تسخیر شوند و آتش خشم برافروخته ناشی از ستم انسان ها، خودکامگان را فرا گیرد، این امواج تزلزل و در هم ریختگی است که از درون، خیمه گاه اصحاب جور و استبداد را به تلاطم وا می دارد؛ وجدان هایی است که گهگاه بیدار می شوند و از خود می پرسند که ما به کجا می رویم و چه به دست می آوریم از فرو کوفتن آدمیان به تازیانه های ستم؛ و عقل هایی است که به حساب منافع و مصالح خویش می پردازند و ترجیح می دهند که جایی برای خود در آینده ای که بنا به سنت تاریخ قدرت دست به دست می شود نگه دارند؛ و اراده های لرزانی است که با شکست های پیاپی تضعیف می شوند و با توجیهات بی ربط و نیرنگ بازی های بوق های فریب دیگر تجهیز نمی شوند؛ و اتحاد شکسته شده ای است که دیگر با قداست سازی ها و شعار سرایی های معمول و تکراری ترمیم نمی یابند.
آری این است حکایت بندهایی که سرنوشتی جز گسستن ندارند و حصارهایی که جز فرو ریختن عاقبتی بر آن ها متصور نیست.
مهدی و امین آمدند سربلند و سرفراز و حسین نیز و دوستان و یارانشان با سینه های ستبر و گردن های افراشته، هر چند زخم خورده و آسیب دیده. نصیب ما عزت و افتخار شد و قدردانی های بی شائبه ای که بیش از لیاقت ماست و نصیب بندآفرینان خجلت و سرافنکندگی. صورت حساب بلندی در دست ماست از خسارت های عمیق مادی و معنوی که بر هر یک از زندانیان و خانواده های مظلوم شان وارد آمده است، و ما از حق خویش نمی گذریم.
ادعا نامه های مسخره ای که از آن سو اقامه شد به سرعت رنگ باخت و آن چنان سست بود که برای پرهیز از رسوایی بیشتر بخش اعظم آنها به کناری نهاده شد. و اکنون نیز از شدت بی پایه گی و بی مایه گی در پشت درهای دادگاه های غیر علنی مطرح می شوند تا ته مانده آبروی ظاهری اتهام زنندگان نزد اندک حامیان آن ها بر باد نرود. اما از این سو هر قطره ی اشکی که ریخته شده و هر آهی که از سینه ای بر آسمان رفته و هر دلی که ناامیدانه شکسته شده و هر کاستی کوچک و بزرگی که در زندگی آرام خانواده ها ایجاد شده حسابی دارد و کتابی که فردا در پیشگاه دادار عادل و امروز در پیشگاه مردمی به پا خواسته و فهیم باید پس داده شود. و چه تهی است دستانشان در جواب.
نه، داستان تمام نشد. اینک این شمایید که باید پاسخ دهید. چه نصیب تان شد از این بیدادگری و از این همه هتاکی و اتهام افکنی؟ چه یافتید بعد از روزها، هفته ها و ماه ها به بند کشیدن انسان های شریف و صدیق؟ هر چه خواستید کردید؛ اکنون در برابر اذهان پرسش گر جامعه چه چیز را می توانید اثبات کنید؟ اکنون بعد از آن شعبده های کودکانه و نمایش های رسوای تلویزیونی که هیچ عقل سلیمی را قانع نکرد آن گاه که گاه سخن گویی شیران دلیر در بند کشیده و دفاع استوار آن هاست در دادگاه ها بسته می شود تا صدای مظلومیت آنان را کسی نشنود. چه کسی است که نفهمد حقیقت چیست؟
نیازی نیست. بگذار چنین باشد. صدای حقیقت در این روزگار از پشت صدها دیوار نفوذ ناپذیر به گوش می رسد و به اندک زمانی عالم را فرا می گیرد. پیام روشن آنچه می گذرد به خوبی شنیده می شود . اتهام افکنان در طرح خویش شکست خورده اند و مایوس و سرخورده در کار خویش فرو مانده اند. دیر یا زود باقی مانده قهرمانان در بند جنبش سبز مردم ایران از بند رها خواهند شد و روسیاهی به روسیاهان خواهد ماند. و آنگاه است که آنان باید بابت تک تک اقلام صورت حساب کرده های خویش پاسخ دهند. دیر نیست آن روز.
پایان یافت اما سخت بود. تحمل کردیم اما پر رنج بود. بی تابی نکردیم اما شکنجه شدیم. قامت مان خم نشد اما بار سنگین بود. لابه نکردیم اما بسیار اشک ریختیم. حقمان را مطالبه کردیم اما گردن کج نکردیم. گذشت اما هر شب و روزش سالی می نمود. بعض مان را فرو خوردیم اما تلخی آن را هرگز فراموش نمی کنیم. تازیانه های قهر را پذیرا شدیم اما درد جانکاه آن را تا اعماق جان چشیدیم. و ....
این تنها حکایت ما نبود. هنوز صدها چشم به درهای زندان دوخته شده است. صدها زن و مرد مظلوم ایرانی زندگی معمول خود را رها کرده اند و روزانه از این سوی شهر به آن سو در آمد و شد هستند تا کمترین خبری از عزیز دربند خود بگیرند. کسانی از بند رها می شوند و کسان دیگری به جایشان به بند می روند و حکایت همچنان باقی است. گاه خانواده های بی پناه زندانیان باید هفته ها انتظار کشند و روزها دوندگی کنند تا فقط اجازه یابند دقایقی از پشت شیشه های ضخیم، چهره تکیده ی عزیزشان را ببینند و از خلال سیم ها صدای لرزان او را بشنوند، تا شاید به او روحیه و امید دهند تا بتواند روزگار سخت زندان را لختی بیشتر تحمل کند.
و در آن سو روزهای سخت زندان و شبهای سنگین آن، دیوارهای بلندی که بر سینه ها فشار می آورند و دلتنگی هایی که پایان نمی یابند، سلول های تنگی که از هر سو با دو سه قدم سرت به دیوار آن می خورد، و سکوت و سکوت و سکوت در تنهایی سهمگین انفرادی، و فشارهای کمرشکن بازجویی های تکراری همراه با تحقیرها و توهین ها و تحلیل های توهم آلود کسانی که می خواهند با چشمان بسته زندانیان را از پشت سر به راه راست هدایت کنند، و بلاتکلیفی و ابهام در سرنوشت که از هر شکنجه ای آزار دهنده تر است، و افکار و دل نگرانی های پایان ناپذیر زندانی درباره ی همسری که آن سوی دیوار سرگشته بال و پر می زند و کودکانی که هر شب و روز او را می جویند و پدر و مادری که معلوم نیست بار غصه ها را چگونه می خواهند به دوش کشند. چه بگویم، از کدام شکنجه بگویم که زندانی بی گناه محکوم به تحمل آن است و عاجزانه از خدا خلاصی می طلبد.
هر چند بند و زندان و سیاهچال حکایت دیرینه بشر بوده است، اما هیچ زندانی جاودانه نبوده است. دیوارها دیر یا زود ترک بر می دارند. ستون های ستم بر پایه های سست و لرزانی بنا شده اند که گریزی از فرو ریختن آن ها نیست. مردم به جان می آیند و صدای فریادشان در هم می پیچد و در و دیوار حصارهای قدرت را به لرزه در می آورد. مستی قداره کشان دیرپا نیست و صبحگاهان در رخوتی ملال انگیز اراده ای برای به کرسی نشاندن رجزهای یاوه شبانه خویش نخواهند داشت. تاریخ انسان دلی دردمند دارد از شکنجه های سهمگین و وحشی گری هایی که هیچ حیوانی نسبت به هم نوع خود نکرده است. اما هیچ شکنجه گاهی تا ابد پایدار نمانده است.
پیش از آن که قلعه های نفوذ ناپذیر سنگی با قهر انسان ها تسخیر شوند و آتش خشم برافروخته ناشی از ستم انسان ها، خودکامگان را فرا گیرد، این امواج تزلزل و در هم ریختگی است که از درون، خیمه گاه اصحاب جور و استبداد را به تلاطم وا می دارد؛ وجدان هایی است که گهگاه بیدار می شوند و از خود می پرسند که ما به کجا می رویم و چه به دست می آوریم از فرو کوفتن آدمیان به تازیانه های ستم؛ و عقل هایی است که به حساب منافع و مصالح خویش می پردازند و ترجیح می دهند که جایی برای خود در آینده ای که بنا به سنت تاریخ قدرت دست به دست می شود نگه دارند؛ و اراده های لرزانی است که با شکست های پیاپی تضعیف می شوند و با توجیهات بی ربط و نیرنگ بازی های بوق های فریب دیگر تجهیز نمی شوند؛ و اتحاد شکسته شده ای است که دیگر با قداست سازی ها و شعار سرایی های معمول و تکراری ترمیم نمی یابند.
آری این است حکایت بندهایی که سرنوشتی جز گسستن ندارند و حصارهایی که جز فرو ریختن عاقبتی بر آن ها متصور نیست.
مهدی و امین آمدند سربلند و سرفراز و حسین نیز و دوستان و یارانشان با سینه های ستبر و گردن های افراشته، هر چند زخم خورده و آسیب دیده. نصیب ما عزت و افتخار شد و قدردانی های بی شائبه ای که بیش از لیاقت ماست و نصیب بندآفرینان خجلت و سرافنکندگی. صورت حساب بلندی در دست ماست از خسارت های عمیق مادی و معنوی که بر هر یک از زندانیان و خانواده های مظلوم شان وارد آمده است، و ما از حق خویش نمی گذریم.
ادعا نامه های مسخره ای که از آن سو اقامه شد به سرعت رنگ باخت و آن چنان سست بود که برای پرهیز از رسوایی بیشتر بخش اعظم آنها به کناری نهاده شد. و اکنون نیز از شدت بی پایه گی و بی مایه گی در پشت درهای دادگاه های غیر علنی مطرح می شوند تا ته مانده آبروی ظاهری اتهام زنندگان نزد اندک حامیان آن ها بر باد نرود. اما از این سو هر قطره ی اشکی که ریخته شده و هر آهی که از سینه ای بر آسمان رفته و هر دلی که ناامیدانه شکسته شده و هر کاستی کوچک و بزرگی که در زندگی آرام خانواده ها ایجاد شده حسابی دارد و کتابی که فردا در پیشگاه دادار عادل و امروز در پیشگاه مردمی به پا خواسته و فهیم باید پس داده شود. و چه تهی است دستانشان در جواب.
نه، داستان تمام نشد. اینک این شمایید که باید پاسخ دهید. چه نصیب تان شد از این بیدادگری و از این همه هتاکی و اتهام افکنی؟ چه یافتید بعد از روزها، هفته ها و ماه ها به بند کشیدن انسان های شریف و صدیق؟ هر چه خواستید کردید؛ اکنون در برابر اذهان پرسش گر جامعه چه چیز را می توانید اثبات کنید؟ اکنون بعد از آن شعبده های کودکانه و نمایش های رسوای تلویزیونی که هیچ عقل سلیمی را قانع نکرد آن گاه که گاه سخن گویی شیران دلیر در بند کشیده و دفاع استوار آن هاست در دادگاه ها بسته می شود تا صدای مظلومیت آنان را کسی نشنود. چه کسی است که نفهمد حقیقت چیست؟
نیازی نیست. بگذار چنین باشد. صدای حقیقت در این روزگار از پشت صدها دیوار نفوذ ناپذیر به گوش می رسد و به اندک زمانی عالم را فرا می گیرد. پیام روشن آنچه می گذرد به خوبی شنیده می شود . اتهام افکنان در طرح خویش شکست خورده اند و مایوس و سرخورده در کار خویش فرو مانده اند. دیر یا زود باقی مانده قهرمانان در بند جنبش سبز مردم ایران از بند رها خواهند شد و روسیاهی به روسیاهان خواهد ماند. و آنگاه است که آنان باید بابت تک تک اقلام صورت حساب کرده های خویش پاسخ دهند. دیر نیست آن روز.
*****
روز سرنوشت ساز دیگری در راه است
دانشگاهها به پیشواز شانزدهم آدر، روز دانشجو میروند. دانشگاه تهران امروز شاهد ناآرامی و اعتراضات جمع کثیری از دانشجویان بود. به فیلمی درین زمینه توجه نمایید:
*****
ازمیان ایمیل های رسیده:
برای مجید که زیر بار حرف زور نمی‌رفت...
مجید کسی رو نداشت؛ فقط یک مادر پیر که از پسر چهار سالش نگهداری می کرد؛ ده روز زودتر از ما بازداشت شده بود؛ می گفت تمام این ده روز کتکش زدن اما چیزی رو گردن نگرفته؛ کاری هم نکرده بود که گردن بگیره؛ کنار یک موتور در حال سوختن عکس گرفته بود؛ ما که رسیدیم هنوز تو انفرادی بود؛ یک سیاه چال تمام عیار تو زیر زمین پلیس امنیت؛ بالاخره طاقتش که طاق شد به افسر نگهبان گفت که اعتصاب غذا می کنه؛ چند ساعت بعد انداختنش تو سلول ما؛ 12 متر سلول برای 13 نفر. می گفت مادرش حتما تا حالا دق کرده؛ در تمام این مدت بهش اجازه نداده بودن با بیرون از زندان تماس بگیره که حداقل خبر زنده بودن و دستگیر شدنش رو بده؛ راستش کسی رو هم نداشت؛ یک مادر پیر که از پسر چهارسالش نگه داری می کرد.
مجید تو اون سیاه چال غنیمتی بود؛ یک دقیقه هم ساکت نمی شد؛ می گفت حالا که شما اومدین فکر می کنم تو بهشتم؛ انفرادی بدجوری اذیتش کرده بود ولی روحیه عجیبی داشت؛ اصلا نفهمیدم روی پایبندی به چه چیزی اینقدر مقاوم بود؛ نه مذهبی بود و نه غیر مذهبی؛ مثل خیلی دیگه از ما؛ آدم ایدئولوژیکی نبود؛ راستش اگه بفهمم اصلا معنی «ایدئولوژی» رو هم نمی دونه تعجب نمی کنم؛ اصلا سیاسی نبود؛ ولی انگار درستش کرده بودن واسه مقاومت؛ به قول خودش زیر بار حرف زور نمی رفت. مدام تکرار می کرد که «کارشون غیرقانونیه؛ حق ندارن این همه مدت من رو بی خبر اینجا نگه دارن»؛ بعد انگار که با خودش قراری می گذاشت تکرار می کرد «اگه من از اینجا خلاص بشم کوتاه نمیام؛ شکایت می کنم، پدرشون رو در میارم».
فقط سه روز تو اون سیاه چال با هم بودیم؛ تو همین مدت شاید 300بار داستانش رو تعریف کرد؛ همون روایتی رو که بعدها شنیدم توی دادگاه هم عینا تکرار کرده بود. وقتی به اوین منتقل شدم از هم جدا شدیم و دیگه ندیدمش تا روزی که قرار بود آزاد بشم. درست در لحظه خروج از سلول به هم برخورد کردیم و فقط فرصت کرد با سرعت شماره تلفن خونه رو تکرار کنه. فهمیدم باید زنگ بزنم اما متاسفانه شماره قطع شده بود؛ هرقدر هم دنبال آدرس گشتم به جایی نرسیدم؛ با شماره تلفن خالی به شما آدرس نمی دن؛ گویا تلفن هم به اسم خودشون نبود؛ شاید هم به اسم همون مادر پیری بود که از پسر چهار ساله اش نگهداری می کرد.
دیگه ازش خبری نداشتم تا اینکه توی خبرها خوندم وقتی تعدادی از نماینده های مجلس برای بازرسی از وضعیت زندان ها به اوین رفته بودند هیچ کس جرات نکرده از شرایط گلایه کنه. -گویا بازجوها همه رو تهدید کرده بودند- اما یک نفر بازی رو به هم زده بود؛ خودش بود؛ اصلا تعجب نکردم؛ روحیش هنوز هم مقاوم بود؛ هنوز هم زیر بار حرف زور نمی رفت؛ جلوی تمام بازجوها بلند شد بود و از شکنجه هایی که تحمل کرده بود حرف زده بود تا جایی که گویا قدرت الله علیخانی حالش بد شده بود و زندان رو ترک کرده بود. بعد از اون هم خبر دادند که خود (قاضی) مرتضوی اومده دنبالش و به مکان نامعلومی منتقلش کرده.
مجید کسی رو نداشت؛ فقط یک مادر پیر که از پسر چهار سالش نگهداری می کرد؛ وقتی خبر ادامه شکنجه هاش رو خوندم از خودم خجالت کشیدم؛ چرا این همه مدت در موردش ننوشته بودم؛ این بیرون خیلی ها هستند که می تونن جای خانواده مجید رو پر کنند؛ یا دست کم به مادر پیرش دلداری بدن؛ فقط باید صدای مجید رو از اعماق سیاه چال های اوین به گوششون رسوند. اگر از مادر «مجید مقیمی» اطلاعی دارید تنهاش نذارید، پسر چهار سالش حتما بی تاب دیدار پدره.
مجید کسی رو نداشت؛ فقط یک مادر پیر که از پسر چهار سالش نگهداری می کرد؛ ده روز زودتر از ما بازداشت شده بود؛ می گفت تمام این ده روز کتکش زدن اما چیزی رو گردن نگرفته؛ کاری هم نکرده بود که گردن بگیره؛ کنار یک موتور در حال سوختن عکس گرفته بود؛ ما که رسیدیم هنوز تو انفرادی بود؛ یک سیاه چال تمام عیار تو زیر زمین پلیس امنیت؛ بالاخره طاقتش که طاق شد به افسر نگهبان گفت که اعتصاب غذا می کنه؛ چند ساعت بعد انداختنش تو سلول ما؛ 12 متر سلول برای 13 نفر. می گفت مادرش حتما تا حالا دق کرده؛ در تمام این مدت بهش اجازه نداده بودن با بیرون از زندان تماس بگیره که حداقل خبر زنده بودن و دستگیر شدنش رو بده؛ راستش کسی رو هم نداشت؛ یک مادر پیر که از پسر چهارسالش نگه داری می کرد.
مجید تو اون سیاه چال غنیمتی بود؛ یک دقیقه هم ساکت نمی شد؛ می گفت حالا که شما اومدین فکر می کنم تو بهشتم؛ انفرادی بدجوری اذیتش کرده بود ولی روحیه عجیبی داشت؛ اصلا نفهمیدم روی پایبندی به چه چیزی اینقدر مقاوم بود؛ نه مذهبی بود و نه غیر مذهبی؛ مثل خیلی دیگه از ما؛ آدم ایدئولوژیکی نبود؛ راستش اگه بفهمم اصلا معنی «ایدئولوژی» رو هم نمی دونه تعجب نمی کنم؛ اصلا سیاسی نبود؛ ولی انگار درستش کرده بودن واسه مقاومت؛ به قول خودش زیر بار حرف زور نمی رفت. مدام تکرار می کرد که «کارشون غیرقانونیه؛ حق ندارن این همه مدت من رو بی خبر اینجا نگه دارن»؛ بعد انگار که با خودش قراری می گذاشت تکرار می کرد «اگه من از اینجا خلاص بشم کوتاه نمیام؛ شکایت می کنم، پدرشون رو در میارم».
فقط سه روز تو اون سیاه چال با هم بودیم؛ تو همین مدت شاید 300بار داستانش رو تعریف کرد؛ همون روایتی رو که بعدها شنیدم توی دادگاه هم عینا تکرار کرده بود. وقتی به اوین منتقل شدم از هم جدا شدیم و دیگه ندیدمش تا روزی که قرار بود آزاد بشم. درست در لحظه خروج از سلول به هم برخورد کردیم و فقط فرصت کرد با سرعت شماره تلفن خونه رو تکرار کنه. فهمیدم باید زنگ بزنم اما متاسفانه شماره قطع شده بود؛ هرقدر هم دنبال آدرس گشتم به جایی نرسیدم؛ با شماره تلفن خالی به شما آدرس نمی دن؛ گویا تلفن هم به اسم خودشون نبود؛ شاید هم به اسم همون مادر پیری بود که از پسر چهار ساله اش نگهداری می کرد.
دیگه ازش خبری نداشتم تا اینکه توی خبرها خوندم وقتی تعدادی از نماینده های مجلس برای بازرسی از وضعیت زندان ها به اوین رفته بودند هیچ کس جرات نکرده از شرایط گلایه کنه. -گویا بازجوها همه رو تهدید کرده بودند- اما یک نفر بازی رو به هم زده بود؛ خودش بود؛ اصلا تعجب نکردم؛ روحیش هنوز هم مقاوم بود؛ هنوز هم زیر بار حرف زور نمی رفت؛ جلوی تمام بازجوها بلند شد بود و از شکنجه هایی که تحمل کرده بود حرف زده بود تا جایی که گویا قدرت الله علیخانی حالش بد شده بود و زندان رو ترک کرده بود. بعد از اون هم خبر دادند که خود (قاضی) مرتضوی اومده دنبالش و به مکان نامعلومی منتقلش کرده.
مجید کسی رو نداشت؛ فقط یک مادر پیر که از پسر چهار سالش نگهداری می کرد؛ وقتی خبر ادامه شکنجه هاش رو خوندم از خودم خجالت کشیدم؛ چرا این همه مدت در موردش ننوشته بودم؛ این بیرون خیلی ها هستند که می تونن جای خانواده مجید رو پر کنند؛ یا دست کم به مادر پیرش دلداری بدن؛ فقط باید صدای مجید رو از اعماق سیاه چال های اوین به گوششون رسوند. اگر از مادر «مجید مقیمی» اطلاعی دارید تنهاش نذارید، پسر چهار سالش حتما بی تاب دیدار پدره.
*****
كهريزك با 8 مامور بازداشتي و 104 شاكي
فرهاد تجري نماينده قصر شيرين در مجلس در حاشيه جلسه علني امروز چهارشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اينكه برگزاري علني جلسات دادگاه متهمان انتخابات غيرقانوني بود، گفت: كساني كه پيش از اين دادگاه‌هايشان علني برگزار شده مي‌توانند شكايت كنند.
فرهاد تجري نماينده قصر شيرين در مجلس در حاشيه جلسه علني امروز چهارشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اينكه برگزاري علني جلسات دادگاه متهمان انتخابات غيرقانوني بود، گفت: كساني كه پيش از اين دادگاه‌هايشان علني برگزار شده مي‌توانند شكايت كنند. البته آنهايي كه دادگاه را علني برگزار كردند، توضيحاتي دارند، اما به نظرم استنباط آنها اشتباه بوده و نبايد اين دادگاه‌ها علني برگزار مي‌شد.
به گزارش جام جم ، خبرنگاري از وي در خصوص اهمال در رسيدگي به پرونده متخلفان كهريزك و برگزاري علني دادگاه متخلفان آن سوال كرد كه تجري در جواب گفت: برگزاري اين دادگاه‌ها به صورت علني قانوني نيست و ما حق نداريم قبل از آن‌كه اتهامي ثابت شده باشد، دادگاه آنها را علني برگزار كنيم، چون پاي آبروي افراد در ميان است.
عضو كميته ويژه مجلس جهت پيگيري مسائل بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات در پاسخ به اين سوال كه با توجه به مطرح شدن اتهامات بهزاد نبوي در رسانه‌ها، وي خواستار برگزاري علني دادگاه‌‌اش شده است، گفت: يك اقدام غيرقانوني را نمي‌شود با يك حركت غيرقانوني پاسخ داد.
تجري در خصوص سرنوشت گزارش كميته ويژه مجلس تصريح كرد: ما وارد جزييات نشده‌ايم، البته مصاديق را طي گزارشي محرمانه به رييس مجلس و سازمان‌هاي ذيربط ارايه كرده‌ايم. اگر قرار باشد كه وارد جزييات شويم هم وقت گير است و هم ضرورتي ندارد.
فرهاد تجري نماينده قصر شيرين در مجلس در حاشيه جلسه علني امروز چهارشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اينكه برگزاري علني جلسات دادگاه متهمان انتخابات غيرقانوني بود، گفت: كساني كه پيش از اين دادگاه‌هايشان علني برگزار شده مي‌توانند شكايت كنند.
فرهاد تجري نماينده قصر شيرين در مجلس در حاشيه جلسه علني امروز چهارشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اينكه برگزاري علني جلسات دادگاه متهمان انتخابات غيرقانوني بود، گفت: كساني كه پيش از اين دادگاه‌هايشان علني برگزار شده مي‌توانند شكايت كنند. البته آنهايي كه دادگاه را علني برگزار كردند، توضيحاتي دارند، اما به نظرم استنباط آنها اشتباه بوده و نبايد اين دادگاه‌ها علني برگزار مي‌شد.
به گزارش جام جم ، خبرنگاري از وي در خصوص اهمال در رسيدگي به پرونده متخلفان كهريزك و برگزاري علني دادگاه متخلفان آن سوال كرد كه تجري در جواب گفت: برگزاري اين دادگاه‌ها به صورت علني قانوني نيست و ما حق نداريم قبل از آن‌كه اتهامي ثابت شده باشد، دادگاه آنها را علني برگزار كنيم، چون پاي آبروي افراد در ميان است.
عضو كميته ويژه مجلس جهت پيگيري مسائل بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات در پاسخ به اين سوال كه با توجه به مطرح شدن اتهامات بهزاد نبوي در رسانه‌ها، وي خواستار برگزاري علني دادگاه‌‌اش شده است، گفت: يك اقدام غيرقانوني را نمي‌شود با يك حركت غيرقانوني پاسخ داد.
تجري در خصوص سرنوشت گزارش كميته ويژه مجلس تصريح كرد: ما وارد جزييات نشده‌ايم، البته مصاديق را طي گزارشي محرمانه به رييس مجلس و سازمان‌هاي ذيربط ارايه كرده‌ايم. اگر قرار باشد كه وارد جزييات شويم هم وقت گير است و هم ضرورتي ندارد.
*****
سردرگمی؛ هم در ایران، هم در امریکا
بهار یکتا
رویداداهای پس از انتخابات 22 خرداد سرانجام تاثیر خود را بر مذاکرات هسته ای نیز نشان داد و باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که بی‌ثباتی سیاسی در ایران کار رسیدن به توافق بر سر مبادله سوخت اتمی میان جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی را بغرنج‌تر میکند.
رئیس جمهور ایالات متحده در این رابطه افزود: " چالش پیش روی ما این است که نه کره شمالی و نه ایران ظاهرا آن قدر ثبات سیاسی ندارند که بتوانند درباره این مسائل سریع تصمیم‌گیری کنند."باراک اوباما در مصاحبه با رویترز همچنین گفت: "گرچه تا به حال پاسخ مثبتی را که از ایران انتظار داریم ندیده‌ایم، برای متحد ساختن جامعه بین‌الملل در جهت برنامه خود در جایگاه خوبی قرار داریم."
بهار یکتا
رویداداهای پس از انتخابات 22 خرداد سرانجام تاثیر خود را بر مذاکرات هسته ای نیز نشان داد و باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که بی‌ثباتی سیاسی در ایران کار رسیدن به توافق بر سر مبادله سوخت اتمی میان جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی را بغرنج‌تر میکند.
رئیس جمهور ایالات متحده در این رابطه افزود: " چالش پیش روی ما این است که نه کره شمالی و نه ایران ظاهرا آن قدر ثبات سیاسی ندارند که بتوانند درباره این مسائل سریع تصمیم‌گیری کنند."باراک اوباما در مصاحبه با رویترز همچنین گفت: "گرچه تا به حال پاسخ مثبتی را که از ایران انتظار داریم ندیده‌ایم، برای متحد ساختن جامعه بین‌الملل در جهت برنامه خود در جایگاه خوبی قرار داریم."
تاکید بر گفتگوی جدی
این در حالیست که ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه ایالات متحده می‌گوید که آمریکا و دیگر قدرتهای جهان، حاضر به گفتگوهای «جدی» با ایران در خصوص برنامه هستهای این کشور هستند.آقای برنز که در موسسه خاورمیانه در واشینگتن سخنرانی می‌کرد، هدف این گفتگوها را روشن شدن «ماهیت» فعالیتهای هستهای ایران دانست، و نه گفتگوی صرف.وی با اشاره به افزایش تردیدها در این خصوص پس از افشای تاسیات فردو در قم، گفت که تعامل یا دشمنی با جامعه بین‌الملل به خواست ایران بستگی دارد. معاون وزارت خارجه آمریکا در عین حال بر تلاش جامعه جهانی برای همکاری با ایران و نه دشمنی با این کشور تاکید کرد و افزود که گفتگوهای اخیر با ایران، چندان «دلگرم کننده» نبوده است.
تهدید و نرمش همزمان از سوی امریکا
در همین رابطه به رغم موضع گیری های گذشته هیلاری کلینتون که بارها هشدار داده بود که امریکا نمی تواند تا ابد صبر کند، یک دیپلمات امریکایی روز گذشته اعلام کرد که آمریکا حاضر است به ایران برای تصمیم‌گیری در مورد پیش‌نویس توافق‌نامه وین وقت بیشتری بدهد. گلین دیویس، نماینده آمریکا در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، با اشاره به گفت‌وگوهای بین دو کشور ایران و‌آمریکا در این زمینه با میانجیگری آژانس گفت: "ما تمایل داریم که به ایران برای رسیدن به نتیجه زمان بیشتری بدهیم. آشکار است که این برای آنها مسئله دشواری است و ما امیدواریم که هر چه زودتر پاسخ مثبت از آنها بگیریم." از سوی دیگر سخنگوى كاخ سفيد آمريكا، روز دوشنبه از جمهورى اسلامى ايران خواست هر چه سريعتر به پيشنهاد مبادله اورانيوم پاسخ رسمى دهد و تهديد كرد كه در غير اين صورت، تهران با تحريم هاى تازه اى روبرو خواهد شد. رابرت گيبس به خبرنگاران در واشينگتن گفت: "وقايع چند روز آينده و همچنين روزهاى گذشته براى ايران اهميت زيادى دارد تا همزمان با تصميم گيرى براى اقدام هاى پيش روى خود در باره اين مسائل فكر كنند. به گفته وى، "ايرانى ها اساسا بايد توافق پيشين در باره راكتور تحقيقاتى خود را محترم بشمارند و به نظر من، جهان در حال نظاره آنها و در انتظار است تا تصميم نهايى شان در اين زمينه را ببيند."
سلاح هسته ای به نفع ایران نیست
از سوی دیگر، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه‌آمریکا، در مصاحبه با شبکه‌ی تلویزیونی پی‌بی‌اس، اظهار نظر داشته است که تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای به نفع ایران نیست. وی در این مصاحبه اشاره کرد که هدف واشینگتن بازداشتن ایران از دست‌یافتن به سلاح هستهای است و در این راه همه‌گزینه‌ها قابل استفاده است.وزیر خارجه‌آمریکا دلیل تأخیر ایران، در پاسخ به پیشنهاد مبادله‌ی اورانیوم را سیاست داخلی آن کشور دانست و گفت ما هم در این مورد صبوری کرده‌ایم تا به آنها بفهمانیم که در پیشنهاد خود جدی هستیم.
پیشنهاد عادلانه ؟ !
در حالی که باراک اوباما اعتقاد دارد که ایالات متحده در کنار روسیه، فرانسه، چین، بریتانیا و آلمان به جمهوری اسلامی پیشنهاد "عادلانه‌ای" کرده است تا تهران هم بتواند برنامه هستهای "غیرنظامی و مشروع" خود را داشته باشد و هم به شک و تردیدها در مورد این که در پی ساخت تسلیحات اتمی است پایان دهد، مقامات ایران بر این باورند که این طرح در راستای منافع ملی این کشور نیست و به منزله نادیده گرفتن تمامی تلاشهایی است که تاکنون برای این صنعت در کشور به انجام رسیده است.
روسیه قابل اعتماد یا بدقول
این درحالیست که سعيد جليلى، مذاكره كننده ارشد هسته اى ايران، در ديدار با معاون وزير امور خارجه روسيه خواستار دستيابى هرچه سريعتر به توافق در زمينه تامين سوخت راكتور تحقيقاتى تهران شد. وی اعلام كرد كه تهران همچنان از ادامه گفت و گوها با محوريت بسته پيشنهادى خود استقبال مى كند. جلیلی اظهار اميدوارى كرد كه اين گفت و گوها هر چه سريعتر به نتيجه برسد.در این دیدار سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، استمرار مذاکرات هسته ای ایران با گروه پنج به علاوه یک را برای همه مفید دانسته و در باره تامین سوخت راکتور تهران ابراز امیدواری کرد که " این گفت و گوها هر چه زودتر به نتیجه برسد."همزمان با این دیدار علاء الدين بروجردى رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تحويل سامانه موشکى اس- ۳۰۰ از سوى روسيه به ايران به عنوان "فصل تازه‌اى از بدقولى روس‌ها" ياد کرده و با اشاره به همکارى‌هاى گسترده ميان دو کشور به ويژه در زمينه انرژی هسته‌اى آن را نشانه‌اى منفى در روابط دو کشور قلمداد کرده است.رييس کميسيون امنيت ملى و سياست خارجى مجلس شوراى اسلامى اعتقاد دارد که " اگر نتوانيم اورانيوم غنى سازى شده ۲۰ درصدى براى رآکتور تهران را خريدارى کنيم، مى توانيم مبادله به صورت محدود انجام دهيم، مشروط به اينکه اورانيوم غنى سازى شده ۲۰ درصد را قبلاً دريافت کرده باشيم."
اهداف صلح آمیز
به رغم ابهامات موجود در فعالیت های ای هسته ای ایران ، تهران بارها تاکید کرده است که برنامه هستهای خود را فقط با اهداف صلح‌آمیز و برای تامین سوخت نیروگاه‌های برق دنبال میکند. اما کشورهای غربی در تلاش هستند تا با خروج اورانیوم از ایران از احتمال تولید سلاح هسته ای در این کشور جلوگیری کنند. توافق وین آخرین پیشنهاد کشورهای غربی برای تحدید فعالیتهای هسته ای ایران است. بر اساس توافق وین جمهورى اسلامى موافقت مى كند نزديك به ۷۵ درصد از ذخاير اورانيوم غنى شده خود به ميزان ۳.۵ درصد را به روسيه ارسال كند. اين اورانيوم در خاك روسيه تا ميزان ۱۹.۷۵ درصد غنى شده و پس از ارسال به فرانسه براى تبديل به ميله هاى سوخت اتمى در پايان سال ۲۰۱۰ به ايران باز گردانده خواهد شد. غرب اميدوار است كه با خروج حدود ۱۲۰۰ كيلوگرم از ذخاير ۱۵۰۰ كيلويى اورانيوم ايران خطر دستيابى اين كشور به بمب اتمى كاهش یابد. اما ایران تکنون این توافق را نپذیرفته و به رغم مذاکرات و گفت و گوهای مستمر هیات ایرانی با آژانس هنوز تکلیف اورانیوم مشخص نیست. جمهوری اسلامی در مذاکرات ۹ مهرماه خود با کشورهای گروه پنج به علاوه یک در ژنو سوئیس با ارسال اورانیوم خود به روسیه و فرانسه موافقت اصولی کرد، اما پس از مذاکرات وین از ارائه پاسخ رسمی به این پیشنهاد سر باز زد. این درحالی است که در تهران تشت آرا در این رابطه مشاهده می شود .به دنبال انتشار گزارش‌هايى در باره بى‌اعتمادى ايران نسبت به تحويل اورانيوم غنى‌شده خود به روسيه، محمد البرادعى، مديرکل آژانس بين‌المللى انرژى اتمى با ارايه پيشنهاد تازه‌اى خواستار آن شده است که اورانيوم غنى‌شده ايران به جاى روسيه به ترکيه منتقل شود و تا زمان تحويل سوخت رآکتور تهران در اين کشور که رابطه نزديکى با ايران دارد نگهدارى شود. ایران هنوز به این پیشنهاد واکنش نشان نداده است ولی مقامات امریکایی اعلام کرده اند که آنان چند هفته پیش ترکیه را پیشنهاد کرده است ولی ایرانیان با آن موافقت نکرده اند. احمدی نژاد که برای شرکت در کنفرانس اسلامی به ترکیه سفر کرده بود در مصاحبه خود اشاره ای به ترانزیت اورانیوم به این کشور نداشت. ولی برخلاف سخنان بروجردی وی درخصوص همکاري‌هاي ايران و روسيه ، اين همکاري‌ها را در زمينه‌هاي گوناگون از جمله فناوري هسته‌اي خوب و رو به گسترش توصيف کرد و گفت: "همکاري‌هاي فني در زمينه فناوري هسته‌اي سياسي نيست."در هر حال این سردرگمی در موضع گیری هسته ای ایران تنها مختص سران جمهوری اسلامی نیست و به نظر می رسد که اراده جهانی نیز برای حل این مساله وجود ندارد. خصوصا اظهارنظر مقامات امریکایی در این رابطه نشان از آن دارد که در درون حاکمیت این کشور نیز تصمیم واحدی برای برخورد با ایران وجود ندارد. در حالی که اوباما و نماینده این کشور در آژانس در باغ سبز نشان می دهد، از سوی دیگر طرح تحریم بیشتر ایران در سنای این کشور در حال بررسی است. حال باید دید تحولات داخلی کشور روند مذاکرات هسته ای را به کجا می برد. آیا اعتراضات و تحولات داخلی قادر خواهد بود تا بیش از این بر توافقات وین تاثیر گذار باشد ویا سرانجام شوراى عالى امنيت ملى ايران در خصوص نحوه تامين سوخت رآکتور تهران تصميم نهايى را خواهد گرفت و دنیا را از سردرگمی بیرون خواهد آورد. به نظر می رسد با توجه به بحران های داخلی پیش روی دولت ، ایران در بن بست این مذاکرات راه برون رفتی ندارد و ناگزیر از نرمش بیشتر در برابر کشورهاییست که به گفته وزیر خارجه آلمان " صبرشان بی پایان نیست."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پست‌ها
