سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۲۸

سه شنبه: 28/ 7 /1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:05 بامداد چهارشنبه بیست و نهم مهرماه 1388
برابر با : ساعت:13:35 پس از نیمروز سه شنبه 20 اکتبر
***
توضیحی بسیار ضروری
یاران، هم میهنان و همرزمان گرامی با درود صمیمانه و قلبی به اطلاعتان میرسانیم که طی دو هفته اخیر گروهی از افراد سواستفاده گر و بی انصاف با برگزیدن اخبار اختصاصی ما و ارسال آنها برای برخی از سیاسی نویسان خارج از میهن (بخصوص در آمریکا) مانند: "آقای مایکل لدین" و امثال ایشان، این خبرها را که یاران ما به قیمت جان عزیز خویش تهییه و در اختیارمان می گذارند تا به سمع و نظر شما برسانیم؛ بنام اخبار موثق از سوی خودشان وانمود می نمایند و آقایان گزارش نویسان خارجی نیز در نهایت گستاخی با افزودن شاخ و برگهایی و با جابجا کردن تاریخ و زمان و ساعات اصلی و واقعی خبرها، آن را بگونه ای که دلشان می خواهد آرایش و ویرایش کرده و در سایت های اینترنتی و یا روزنامه های خویش انتشار میدهند.
از جمله این دستبردها، آخرین گزارشی است که آقای مایکل لدین درباره وضعیت "سیدعلی گدا" انتشار داده که این گزارش مجموعه ایست از نخستین گزارش ما درباره وخیم شدن خامنه ای تا انتقال او به بیمارستان یا درمانگاه اختصاصی و سپس خبر اختصاصی دیگر ما درباره مراجعه شیخ کوسه رفسنجان (هاشمی رفسنجانی) به کاخ دارالخلافه سیدعلی گدا و پذیرفته نشدن او از سوی "مجتبی" پسر خامنه ای و مراجعه مجدد شیخ کوسه رفسنجان و الا آخر....
این گزارش را در زیر ملاحظه نمایید:
http://pajamasmedia.com/michaelledeen/2009/10/18/latest-on-khamenei-watch/2/
October 18th, 2009 3:12 pm Perhaps it will help put things in context by looking at the supreme leader’s recent movements. On October 5th he went from Tehran to Now Shar, where he visited a naval base and academy. Later that day he went to the city of Chaloos, preached a sermon, delivered a speech and returned to Now Shar. On the 6th he traveled by automobile to Ramsar, a very beautiful resort city, and which is graced by a palace of the late shah. Khamenei was supposed to spend three days there, but he wasn’t feeling well, and complained of difficulty in breathing. He was therefore flown from Ramsar airport to Tehran.He was treated at home by various specialists for several days. He received oxygen to help him breathe. The collapse came on Monday the 12th, and he was taken to a special clinic–originally built for Imam Khomeini–in Tehran. Foreign specialists began to arrive on Wednesday the 14th, when he was examined by foreign doctors. They included two famous Russian professors who had been in Iran previously, by three men described as “orientals” (could be Chinese or North Koreans; I don’t know), and two other doctors who identified themselves as Swiss. Throughout, the Iranian doctors kept saying “give him more oxygen.” Medicine was delivered from abroad, coming straight from the airport to the clinic.
I am told he was still in a coma late Friday afternoon, Tehran time. And he is still very sick.He has had only one important visitor outside his immediate family and advisers: Hassan Nasrallah, the head of Lebanese Hezbollah. Nasrallah flew in, I believe on Thursday night, went to the clinic, saw Khamenei for two-three minutes, and came out of the room “in tears.”
Ayatollah Ahmad Jannati, the head of the Guardian Council (and the effective leader with Khamenei incapacitated), inadvertently confirmed Nasrallah’s presence in his Friday sermon when he referred to a conversation between the two. The Nasrallah trip had not been announced in any of the Iranian media.
On Saturday morning or late Friday night, Khamenei was transferred from the special clinic to his own residence [palace] and many pieces of medical equipment were also transferred.At noon, Saturday, Rafsanjani attempted to visit Khamenei but entry was refused and he was told to report back at 1600. When Rafsanjani reported back at 1600 he was told by Khamenei’s son that he could not see Khamenei, so Rafsanjani left again.
As for the alleged photos of the alleged meeting between Khamenei, Ahmadinejad, and Senegalese President Wade, I am confident that there was no such meeting. Wade only met with Ahmadinejad. The purpose of the short meeting was for Wade to deliver a formal complaint on behalf of various poor African countries. Iran, which this year chairs the Islamic Conference, had promised considerable aid to them, but as yet has failed to pay. So Wade asked Ahmadinejad to keep his promise.
I earlier speculated that the photos were falsified, but, as it turns out, the pics (and film broadcast on Iranian TV) were from the files. Wade had been four times to Tehran. The photo of Wade in a Western suit was taken at the meeting of the Islamic Conference in Tehran four months ago. The regime was in such a hurry to put paid to the stories about Khamenei’s illness that the news agencies failed to coordinate the pictures.
Finally, the most impressive evidence of the real condition of the Supreme Leader is that he did not appear in public after the terrible bombing today (Sunday). It would have been normal for him to go on television and address the Iranian people.
موضوع شرم آور درین مقاله این است که :
1- آقای لدین تاریخ روزها و ساعات و زمان را به میل خویش تغییر داده تا سرقت خبر از وبلاگ ما را مخدوش و مخفی نماید.
2- ایشان قسمتی از چرند گویی های شخص معلوم الحالی چون دکتر علیرضا نوریزاده را که دو روز قبل درباره رفتن سیدعلی گدا به کاخ سابق شاه در رامسر و مراجعه باقر مهدوی کنی به او برای اعلام گزارش نشست "وین" و غیره....را در یکی از تلویزیونهای ساتلایتی لس آنجلس پخش شد، به مطالب ما چسبانده و خلاصه این گزارش اخیر آقای مایکل لدین چنان آش شله قلمکاری از کار در آمده که بوی تعفن این نوشته، انسان را مشمئز و از هرچه خبر است بیزار می نماید.
برای جلوگیری از این سرقت های ناجوانمردانه و این تحریف اخبار و بنام خویش انتشار دادن، و برای نومید کردن کسانی که اخبار ما را برای امثال آقای مایکل لدین ارسال می نمایند تا ایشان با مخدوش کردن نوشته ما و ساختن قصه های دروغین برای خود نام و اعتبار بیشتری کسب نمایند، مصمم شدیم که "پست" های بعدی خویش را فقط اختصاص دهیم به یاران و همرزمان خویش در "جنبش همبستگی دانشجویان ایران". بدین معنا که در قسمت مخصوصی که در ساختار اصلی "وبلاگ" برای ما منظور گردیده، نام و ایمیل آدرس کسانی را که حق دارند ازین پس "پست" های جدید ما را بازدید نمایند وارد می کنیم که این گروه از یاران اگر مایل باشند اخبار از امروز ببعد ما را مشاهده نمایند، ناگزیرند که نام و ایمیل آدرس خویش را در قسمت مربوطه وارد نمایند تا به پست های جدید ما دسترسی داشته باشند.
ما خوب می دانیم که این کار صدها هزار نفر از هم میهنان ما در داخل یا خارج از میهن را از دیدن و خواندن خبرهای دست اول و اختصاصی ما محروم می سازد، اما از آنجایی که از این سرقت های پیاپی خبری بسیار مایوس و دل شکسته و عصبانی و خسته شده ایم و فریادمان درباره این سرقت ها بجایی نمی رسد زیرا در سرزمینی بی قانون زندگی می کنیم که در دنیای خارج همه می دانند که اعتراضات ما بجایی نخواهد رسید، چاره ای بجز این نداریم. اما به تلافی محدود کردن بازدید سایت یا وبلاگ، گزیده ای از خبرهایی را که دسترسی به آنها در سایر سایت ها یا روزنامه ها و خبرگزاریها نیز مشکل نیست؛ بصورت بولتن های خبری تهییه کرده و با ایمیل برای هم میهنان داخل ایران که نشانی پست الکترونیکی آنها را داشته باشیم ارسال می نماییم.بنابراین تمامی هم میهنانی که مایل هستند بولتن های خبری ما را دریافت نمایند، با ارسال ایمیلی برایمان تمایل خویش را ابراز نمایند.
این عمل، به معنای صد برابر شدن زحمت و تلاش برای ما و گروه یارانمان در قسمت خبر و انتشارات است اما به حکم ضرورت و حفظ حقوق خویش، ما این زحمت صدباره را به خود تحمیل می نماییم برای آن که سارقین اینترنتی نتوانند بیش از این خبرهای اختصاصی و ویژه ما را سرقت کرده و با مخدوش کردن و جابجا نمودن تاریخ ها و زمانهای یاد شده در خبر اصلی، آنها را بنام خویش انتشار دهند.
خوب می دانیم که این حساسیت ما در مورد انتشارات و خبرهایمان مایه دلسردی گروه بیشماری خواهد شد زیرا معتقدند: "منظور اصلی رساندن اخبار به سمع و نظر دیگران است" که ما بعنوان پاسخ به این افراد ناگزیریم بنویسیم: بله شما درست می گوئید. منظور اصلی باید رساندن پیام و خبر به دیگران باشد اما همان رسانه ها و خبرنویسان و خبرسازان خارجی نیز، اگر کسی نوشته و یا خبری دست اول از آنان را سرقت کرده و بنام خویش انتشار دهد از این کار عصبی شده و با استفاده از امکانات شکایت و یا بقول معروف "کپی رایت" که در دنیای خارج و بخصوص در آمریکا بسیار رواج دارد، از این گونه سرقت های اینترنتی جلوگیری می نمایند. بنابراین ما که دسترسی به این گونه قوانین "حق تالیف" و یا بعبارت بهتر "کپی رایت" نداریم ناگزیریم از شیوه محدود کردن بازدیدکنندگان سایت استفاده کرده و از حق خویش در مورد اخبار اختصاصی دفاع و مواظبت بعمل آوریم.
امیدواریم با پیدا کردن راهی برای جلوگیری از سرقت خبرهایمان و انتشار آن بدون نام منبع اصلی خبر یعنی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران"، بتوانیم در آینده دوباره مطابق معمول بازدید از سایت خویش را برای همگان امکان پذیر سازیم اما تا آن زمان پوزش ما را برای این موضوع پذیرا باشید.
"جنبش همبستگی دانشجویان ایران"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*****
زمان: 00:01 بامداد سه شنبه
______________
خبر اختصاصی: افشاگری
گزارش یاران "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" از شهر زاهدان
ماجرای پشت پرده انفجار در شهر "سرباز" استان سیستان و بلوچستان


1- شناسایی گروه جندالله
گروه "جندالله" به معنای سربازان "الله"، گروهی قاچاقچی و تروریست هستند که پایگاه اصلی آنان در شهر لاهور پاکستان و قرارگاه آموزش چریک هایشان در کوهستانهای مرزی پاکستان و افغانستان قرار دارد و از پانزده سال به اینسو، یکی از بازوهای اجرایی گروه القاعده و "اسامه بن لادن" می باشند.
اهم فعالیت این گروه قاچاق اسلحه، قاچاق مواد مخدر (هرویین – حشیش – تریاک) و نیز نقل و انتقالات افراد فراری از هرکشوری (بخصوص ایرانیان) به پاکستان هستند که در بسیاری موارد پس از گریزاندن افراد از میهن اصلی خویش در همان کوهستان آنچه را که فراریان توانسته اند با خود حمل کنند (پول نقد – طلا و غیره) از آنها مصادره می نمایند و سپس شخص یا اشخاص فراری را در یکی از شهرهای پاکستان به امان خدا رها می نمایند.

سابقه همکاری تنگاتنگ گروه با عوامل سپاه
2- در لیستی که طی دو روز گذشته از سوی مسوولین رژیم مبنی بر نام و نشان به درک واصل شدگان عملیات تروریستی – انتحاری در شهر "سرباز" استان سیستان و بلوچستان انتشار یافته، به نام هایی برخورد می کنیم که جملگی از یاران و همراهان همین گروه "جندالله" بوده اند از جمله چهار برادر با نام های:
خدابخش ببر
محمد اصلم ببر
پنجشنبه ببر
شاهین ببر
این چهار برادر در عین حال که از اعضای سپاه مزدوران (سپاه پاسداران) استان سیستان و بلوچستان بودند، از سالها با گروه قاچاقچیان جندالله، در انتقال فراریان به پاکستان، وارد کردن هرویین و تریاک از طریق پاکستان و افغانستان به ایران، توزیع و پخش مواد مخدر در سراسر ایران و بسیاری از کارهای غیر انسانی و خلاف وجدان و شرافت همکاری تنگاتنگ داشته اند.
به گزارش خبرگزاری فارس (بنگاه خبرپراکنی سپاه پاسداران) در انفجار انتحاری شهر "سرباز" پنج نفر از فرماندهان رده بالای سپاه بشرح زیر هلاک گردیده اند:

جانشین فرمانده نیروی زمینی سپا ه و فرمانده قرارگاه قدس
فرمانده سپاه پاسداران استان سیستان و بلوچستان
فرمانده سپاه پاسداران شهر "ایرانشهر"
فرمانده سپاه پاسداران شهر "سرباز"
فرمانده تیپ امیر المومنین سپاه پاسداران

در میان این پنج نفر ، دو نفر اول یعنی سردار نورعلی شوشتری که جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرمانده قرارگاه قدس بود و همچنین سردار ذوالفقار محمدزاده فرمانده سپاه پاسداران استان سیستان و بلوچستان، از دوستان و همکاران و همراهان بسیار نزدیک "عبدالمالک ریگی" سردسته گروه "جندالله" بودند.

علت تفرقه و جدایی
تفرقه و نفاق بین سران و فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران با گروه "جندالله" از سه سال پیش آغاز شد.
در سال 1385 محموله ای شامل 38 هزار کیلوگرم تریاک و 2850 کیلوگرم "هرویین" ، با چراغ سبز سردار محمد زاده (فرمانده سپاه در استان سیستان و بلوچستان) و موافقت سردار نورعلی شوشتری (جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه) از طریق کوهستان از مرز عبور داده شد و به ایران وارد گشت که بر خلاف قول و قرارهای قبلی، این محموله سنگین که بالغ بر صدها میلیون دلار ارزش داشت توسط نیروهای مرزی سپاه پاسداران مصادره و یا درواقع دزدیده شد و گروه پانزده نفری از اعضای جندالله که این محموله سنگین و ارزشمند را با اجازه مقامات سپاه به خاک ایران حمل می کردند در بیابانهای اطراف شهر سراوان کشته شدند و محموله به یکی از مخفیگاه های سپاه انتقال یافت که در فرصت مناسب در ایران توزیع گردیده و سود حاصله بین سران اصلی و دست اندرکاران این دزدی تقسیم شد.
مصادره یا کشف این محموله سنگین و گران قیمت نه تنها به اطلاع مقامات و مسوولین رده بالای رژیم رسانده نشد که حتا پس از افشاگری "عبدالمالک ریگی" فرمانده و رییس گروه جندالله درین مورد، توسط سردار محمد زاد فرمانده سپاه پاسداران استان سیستان و بلوچستان انکار گردید و در توجیه قتل پانزده تن از افراد جندالله نیز اعلام کردند که این عده قصد ورود غیر مجاز به خاک ایران را داشتند که در یک درگیری خونین با افراد مرزی سپاه پاسداران کشته شده اند.

از آن تاریخ بود که آقای "عبدالمالک ریگی" رسمن و عملن به سپاه پاسداران و درواقع به رژیم اعلام جنگ داد و در پی آن شاهد کشتارهای وقیحانه و بیرحمانه ای در مرزها، در دهات و شهرها، در میان طبقات مختلف مردم و همچنین حمله به مساجد شیعی ها و کشته شدن افراد بیگناه بوده ایم. لازم است توضیح دهیم که رژیم نیز از این واقعه یعنی آغاز پیکار جندالله با سپاه، نهایت سود را برد. باین معنا که از سه سال پیش به اینسو ده ها تن از مبارزین واقعی و هم میهنان "آخوند ستیز" از آحاد مختلف ملت ما ، بخصوص قشر دانشجویان دانشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان را بنام افراد گروه جندالله و یا به بهانه همکاری با این گروه تروریستی محکوم به اعدام نموده و بدار کشید که ماه چندین ماه پیش گزارش مفصلی درین مورد، در سایت قبلی مان که "هک" گردید و از صفحه اینترنت محو شده انتشار داده بودیم.

برادران ریگی و تلاش برای کسب وجهه ملی
تا آنجا که ما کسب اطلاع کرده ایم، ریگی ها خانواده ای پر شاخ و برگ هستند که چهار برادر بنام های زیر در راس این تشکیلاتِ وابسته به "القاعده" رهبری گروه جندلله را بعهده دارند:
1- عبدالمالک ریگی
2- عبدالقادر ریگی
3- عبدالفتاح ریگی
4- عبدالقدیر ریگی
سردسته و فرمانده اصلی این اشرار یعنی عبدلمالک ریگی، سه سال پیش بعد از آغاز تفرقه و نفاق بین گروهش و رژیم ملایان، باین بهانه که گروه او جهادی مقدس برای رهایی ایران از دست اشغالگران اسلامی را آغاز کرده که هدف این جهاد تثبیت و گسترش حقوق بشر و بخصوص حقوق شهروندان بلوچ و برچیدن نفاق بین "شیعه و سنی" می باشد؛ مصاحبه هایی با رسانه های بین المللی انجام داد که چه از طریق رادیوها و تلویزیونها و چه از طریق مطبوعات کشورهای غربی و نیز، بسیاری از تلویزیونهای ماهواره ای ایرانیان در اروپا و آمریکا پخش گردید که این کار در کمال تاسف، باعث گردید که این گروه تروریست و قاچاقچی به نام ناجیان ایران دردمند و گرفتار ملایان، شهرتی بهم بزنند که این مایه شرم و خجلت است که هم میهنان ما در آنسوی مرزها نیز "جندلله" را ناجی و راه نجاتی برای ایرانزمین دانسته و از آنان چه بصورت علنی وئ چه غیرعلین تعریف و تمجید کرده اند در حالی که واقعیت این است که یکی از اهداف بسیار خطرناک "جندلله" و برادران ریگی تلاش در جهت تجزیه میهن عزیز و جداسازی منطقه سیستان و بلوچستان از خاک ایران است.

ما ضمن هشدار به آنانی که دانسته یا نادانسته، آگاهانه یا ناآگاهانه از "ریگی"ها و گروه تروریستی آنان حمایت و تعریف و تمجید می نمایند هشدار میدهیم که هیچ ایرانی با شرافتی که حتا به اندازه دانه خردلی غیرت و مروت و مهر به میهن داشته باشد نمی تواند اینها را تایید و حمایت نماید.
ما در آینده به تدریج توضیحات مفصل تری از گروه "جندالله" و برادران ریگی انتشار خواهیم داد.


*****
ممنوع‌الورود شدن 14 دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز
نزدیک به 14 دانشجوی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز به این دانشگاه ممنوع‌الورود شدند.
صبح دیروز (دوشنبه) انتظامات واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد از ورود تعدادی از دانشجویان این واحد ممانعت کرد. ماموران پرشمار انتظامات با استقرار در مقابل درب دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز و تطبیق کارتهای دانشجویی دانشجویان با لیستی که در اختیارشان گذاشته شده بود، حکم ممنوع‌الورودی چهارده نفر از دانشجویان را به آنان اعلام کرده‌اند.
این درحالی‌است که همزمان، حضور نیروهای لباس‌شخصی در اطراف این دانشگاه، کاملا مشهود می‌باشد. بنابرهمین گزارش، دانشجویان این دانشگاه مشغول جمع‌اوری امضا، در اعتراض به این عمل مسوولان دانشگاه هستند. پیش از این نیز تعدادی از فعالان دانشجویی این واحد دانشگاهی از سوی ریاست دانشگاه تهدید به اخراج و چهار نفر از دانشجویان نیز به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در چهارراه ولیعصر احضار گردیده بودند.
گفتنی‌است دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، از آغاز سال تحصیلی جدید، شاهد سه اعتراض بزرگ دانشجویی به نتایج انتخابات دهم و حوادث خشونت‌بار پس از آن بوده است و فعالان دانشجویی این دانشگاه اعلام کرده‌اند که در روزهای سه‌شنبه هر هفته به این اعتراض‌ها ادامه خواهند داد
*****
گرگها یکدیگر را می َدرَند

طرح وحدت ملي فتنه جديد است
ایسنا: «روح الله حسينيان» ديروز در راهروهاي مجلس به شدت بر هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي تاخت و طرح وحدت ملي را جز يک «فتنه جديد براي گريز از تخلفاتي که طراحان آن انجام داده اند» ندانست.اين عضو فراکسيون انقلاب اسلامي و حامي سرسخت احمدي نژاد روز گذشته به جمع خبرنگاران پارلماني رفت تا تحليلش را از طرح اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام براي برون رفت از شرايط موجود کشور، حکميت مهدوي کني، پيشنهاد محسن رضايي درباره کميسيون ملي ارائه کند. اما او بيش از آنکه تحليل ارائه دهد، هاشمي رفسنجاني را از عوامل فتنه و محسن رضايي را فردي ساده لوح و بازيچه دست ديگران معرفي کرد.
اظهارات وي در واکنش به اقداماتي است که از سوي جمعي از هم جناحي هاي وي در اردوگاه اصولگرايان ارائه شده است. پس از اتفاقاتي که در جريان انتخابات رياست جمهوري دهم گريبانگير کشور شد بزرگان کشور، دلسوزان و مراجع همگي بر ضرورت بازسازي اعتماد ملي و استحکام وحدت ملي تاکيد کردند. متعاقب اين توصيه ها گروه هاي مختلف سياسي از روحانيون قم، موتلفه و اصولگرايان تحول خواه گرفته تا هاشمي رفسنجاني و راستگرايان مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس رايزني هاي پشت پرده و رفت و آمدهاي سياسي را آغاز کردند که حاصل آن ارائه طرح هاي مختلفي همچون ميانجيگري مهدوي کني بوده است.
کميته مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز طرح خود را هفته گذشته به مقام معظم رهبري ارائه داد تا پس از تاييد ايشان آن را اجرايي کنند. در اين ميان اما طيف حاميان دولت تمام قد با تمام اين پيشنهادها و راهکارهاي وحدت بخش مخالفت کرده و تاکيد دارند کشور فاقد هرگونه معضل خاصي پس از انتخابات رياست جمهوري است و همه چيز در آرامش کامل قرار دارد. سخنان روز گذشته حسينيان رئيس مرکز اسناد انقلاب اسلامي از همين جنس بود.رئيس فراکسيون انقلاب اسلامي طرح وحدت ملي را طرحي انحرافي خواند و گفت؛ کساني که در مقابل قانون اساسي ايستادگي کردند، حکميت مهدوي کني را هم نخواهند پذيرفت.
به گزارش ايلنا، وي در پاسخ به سوالي که به حکميت آيت الله مهدوي کني اشاره داشت، تصريح کرد؛ «نبايد ساده انديشي کنيم. طرح مباحثي مبني بر اينکه اين افراد به حکميت مهدوي کني پايبند هستند، ساده انديشي است.»حسينيان با بيان اينکه کساني که در مقابل قانون اساسي ايستادگي کردند به حکميت مهدوي کني هم پايبند نخواهند بود، در پاسخ به سوالي که به اظهارات مهدوي کني درباره صلح امام حسن اشاره داشت، گفت؛ صلح امام حسن هم به نفع امام حسن تمام نشد. اگر هم آيت الله مهدوي کني چنين طرحي را مطرح کردند، من به ايشان اعتراض دارم. وي با بيان اينکه ملاک ها براي وحدت و تفاهم بايد مشخص باشد، ادامه داد؛ ما با چه کساني مي خواهيم وحدت ملي داشته باشيم؟ با کساني که کشور را به آشوب کشيدند؟ چطور مي توان با کساني که در مقابل نظام ايستادگي کردند، وحدت کرد؟ رئيس فراکسيون انقلاب اسلامي در پاسخ به اينکه ملاک هاي اعمال وحدت از نظر شما چه مي تواند باشد، گفت؛ ملاک هاي وحدت همان هايي بود که آنها در مقابلش ايستادند. از حسينيان پرسيده شد آيا منظورتان از عاملي که معترضان در مقابل آن ايستادگي کردند ولايت فقيه است؟ حسينيان بي آنکه پاسخ مشخصي به اين سوال بدهد، ادامه داد؛ مگر رهبري بارها تاکيد نکردند به قانون تن دهيد؟ اما آنها جز قانون گريزي چه کاري کردند؟ اين نماينده حامي دولت در پاسخ به سوالي که به طرح هاشمي رفسنجاني براي اعمال وحدت اشاره داشت، گفت؛ من اين طرح را طرح انحرافي مي دانم. مجرماني که روزي بايد به جرم شان رسيدگي شود، اين طرح ها را مطرح مي کنند. خبرنگاري به وي يادآور شد آيت الله مهدوي کني و آيت الله مکارم شيرازي نيز درباره لزوم وحدت ملي تاکيداتي داشته اند. او در پاسخ گفت؛ هيچ کس با وحدت ملي مخالف نيست.
مهم اين است که کسي مثل آقاي رضايي که يک روز طرح دولت ائتلافي را در مقابل حکومت مطرح مي کند، امروز از کجا خط مي گيرد که باز دنبال وحدت ملي است. اين خبرنگار پرسيد؛ منظورتان اين است که آقاي رضايي از آقاي هاشمي رفسنجاني خط مي گيرد و او پاسخ داد؛ قطعاً همين طور است. وي افزود؛ زماني خوارج شعار مي دادند يا حکم الي الله، حرف آنها درست بود، اما چه کساني آن را مطرح مي کردند؟ امام علي (ع) همان زمان گفتند حرف آنها کلمه حقي است که باطل آن را غضب کرده است. امروز هم کساني وحدت ملي را مطرح مي کنند که وحدت کشور را به هم زدند. آنها نه تنها وحدت کشور را از نظري، که از نظر عملي به هم زدند و باعث آتش سوزي و خونريزي شدند. آنها بايد جواب دهند که چرا اين گونه عمل کرده اند. نماينده تهران با بيان اينکه اين افراد مجرم هستند و بايد با آنها برخورد قانوني شود، محسن رضايي را بازيچه دست ديگران خواند و گفت؛ محسن رضايي هم ابتدا تخلف کرد و نتيجه انتخابات را نپذيرفت و بعد بار ديگر آن را نپذيرفت. او نبايد با طرح اين مسائل خود را ضايع کند و نظام جمهوري اسلامي را زير سوال ببرد. نماينده تهران در پاسخ به سوالي که به موضوع جذب حداکثري و دفع حداقلي از منظر مقام معظم رهبري اشاره داشت، گفت؛ آن هيچ ربطي به اين مساله ندارد. رهبري از اصول قانون اساسي و ميثاق ملي ما است. لذا هر کس اين قانون را بپذيرد و تابع آن باشد هيچ کس مانعش نمي شود. بنابراين ما مساله يي نداريم که جلوي کسي گرفته شود و بخواهيم وحدت ملي شکل گيرد.
*****
از شعار مرگ تا قبول ننگ: ملت مواظب باج‌دهی‌های پشت پرده دولت کودتا به آمریکا باشد!
سایت جنبش سبز:
محمود احمدی‌نژاد، فرد شماره یک همه‌ی جنجال‌های اخیر است. بعد از انتخابات جنجالی ریاست‌جهوری که در واقع کودتایی تمام عیار بر علیه ملت بود، سرکوب گسترده و معرفی ناقص کابینه‌ای متقلب، جنجال‌های نمایشی بر سر مسائل هسته‌ای و آن حضور فضاحت بار در مجمع عمومی سازمان ملل، همه و همه موضوعاتی بودند که اسم رئیس دولت کودتا را همه روزه بر سر زبان‌ها می‌انداخت.
در روزهای اخیر علتی که بار دیگر اسم احمدی‌نژاد در افواه عمومی و محافل خصوصی مطرح شد، موضوع برقراری رابطه با امریکا بود. موضوعی که اگر در زمان ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی مطرح می‌شد، وی شایسته‌ی خلع لباس شدن و استیضاح دانسته می‌شد و هنگامی که از زبان سید عطاالله مهاجرانی در ستون ثابتش در روزنامه‌ی اطلاعات شنیده می‌شد، وی را فردی مرتد و خائن می‌خواندند. سکوت معنادار جامعه‌ی اصول‌گرایان در قبال مطرح شدن رابطه با امریکا، امری غیر قابل انتظار و بحث برانگیز است. طرفداران اصول‌گرایی که همین چند هفته پیش در تظاهرات روز قدس اولین واکنش‌شان تکرار شعار مرگ بر امریکا از اعماق وجود و آتش زدن پرچم این کشور و شیطان بزرگ خواندش بود و همین دسته، سبزها را عده‌ای اغتشاش‌گر وابسته به امریکا قلمداد می‌کردند، امروز حاضرند به هر قیمتی هر چند گزاف از متاع ملت بگذرند تا بتوانند با آمریکایی‌ها مذاکره کنند.
می توان با تحلیل شرایطی که محمود احمدی نژاد در آن قدرت را در دست دارد، این تغییر صدوهشتاد درجه‌ای مخالفان کفن‌پوش رابطه با امریکا را به یکی از موافق‌ترین‌ها و کسانی که نزدیک است از هول ایجاد ارتباط در دیگ از دست دادن منافع ملی بیافتند، به درستی تبیین کرد.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ساختار قدرت به دلیل اتفاقات حادث شده، شفافیت پیدا کرد. گویی بعد از سی سال که از شروع جمهوری اسلامی می‌گذشت قدرت لایه لایه شده بود و سران، هر کدام به دسته ای مقابل هم خزیده بودند و از پس این انتخابات بود که صف آرایی‌ها مشخص شد. قدرت رسمی و درجه‌ی اول هنوز در محافل رسمی و افواه عمومی رهبری و حلقه‌ی مشخص اطراف وی به شمار می‌روند که متاسفانه در وقایع اخیر به گونه ای جانبدارانه و با بدترین وضعیت ممکن عمل کردند.این حلقه همان حلقه قدرتی است که چراغ سبز رابطه با امریکا عرفا باید در دستان وی باشد و در چند روز اخیر آنطور که بر می‌آید حرکت مثبتی مبنی بر اجازه‌ی رابطه از ایشان دریافت نشده است.
دومین لایه که سابقه‌ی اندکی در به دست گرفتن قدرت در ایران دارد محمود احمدی نژاد و حلقه نظامی حامی وی است. وی اکنون یکی از قوی‌ترین دسته‌های قدرت، با داشتن قدرت سیاسی و قدرت نظامی محسوب می‌شود و متقابلا به دلیل بحران‌هایی که گرفتارش است یکی از ضربه پذیرترین افراد در قدرت مطرح می‌شود.
محمود احمدی‌نژاد، این روزها به داشتن رابطه با آمریکا محتاج است. او آنچنان دچار بحران مشروعیت شده است و انچنان این فقر را احساس می‌کند که از هیچ حربه‌ای برای کسب مشروعیت از دست‌رفته‌اش نمی‌تواند استفاده کند، مگر شکستن یک تابوی سی ساله. او البته حاضر است برای ماندن در قدرت و کسب مشروعیت مجدد، هر باجی هم از کیسه ملت به قدرت‌های خارجی بدهد تا این تابو به هر قیمتی به نام او شکسته شود.
عملکرد احمدی‌نژاد در طول پنج سال گذشته نظام جمهوری اسلامی را به چالش‌های جدی در زمینه‌ی اقتصادی و سیاسی کشانده است و کشور را تا مرز فروپاشی اقتصادی پیش برده است. در کودتای اخیر هم نه فقط فروپاشی اقتصادی، که کشور را تا مرز فروپاشی سیاسی پیش برده است و معلوم نیست اگر به قیمت در قدرت ماندن این شخص جمهوری اسلامی قربانی شود چه کسی پاسخگوی هزینه‌ای است که مردم ۳۰ سال برای دفاع از آرمان‌های انقلابی که خود پرداخته‌اند و با ریختن خون جوانان بی‌گناه بر کف خیابان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به باد فنا رفت، خواهد بود؟
هم اکنون نیز رئیس نامشروع جمهور حاضر است برای برون رفت از بحران اقتصادی و برای تامین کسری بودجه اش طرح سنگین هدفمند کردن یارانه ها راپیاده کند و متعاقب آن شوک سنگینی آن هم در این برهه به مردم و نظامی که در آن قدرت دارد برساند. حال چه بر سر کارخانجات و سرمایه داران می آید را کسی پاسخ گو نیست. وی در صحنه‌ی داخلی، با همه‌ی مهره‌هایی که می‌توانستند به گونه‌ای او را از بحران‌های اقتصادی و سیاسی در بیاورند بازی کرده و این بار که تمامی راه‌ها در محیط داخلی به روی او بسته است سراسیمه دست یاری به هر طناب پوسیده‌ای در محیط بین‌المللی دراز می‌کند.او خود واقف است دوران نمایش حمایت از ملت‌های ستمدیده‌ی جهان به سرآمده است و رفت و آمدهای مکرر چاوز و اسد و روسای دولت سنگال و بورکینافاسو دردی از مشکلات او درمان نمی کند.
او می‌داند مذاکره با امریکا یعنی پایان تحریم‌ها و برای این کار حاضر است باج‌های پشت پرده هم بدهد تا همه چیز را به نام خود تمام کند. او می‌داند رابطه با آمریکا یعنی گشوده شدن درهای بین‌المللی به روی ایران و فکر می‌کند بعد از این همه کشتار و شکنجه و به یغما بردن رای ملت و برپا کردن فتنه‌ای که خود او یکی از عوامل اصلی آن است و به قول علی مطهری باید محاکمه شود، کسب مشروعیت از این راه‌ها امکان پذیر است .احمدی‌نژاد می‌داند ارتباط با آمریکا یعنی رساندن قطعات و مواد اولیه به کارخانجات ورشکسته‌ی ایران، یعنی بلوکه نشدن حساب‌های سرمایه‌داران در بانک‌های خارجی، اما نمی‌داند قدرت اقتصادی مملکت را با سیاست‌های غلط اقتصادی‌اش چنان فشل کرده که تمامی کارشناسان اقتصادی از دور و برش کنار رفته‌اند و به منتقدانش بدل شده‌اند و در چنین وضعیتی نمی‌توان کارخانه‌ها را احیا کرد و اقتصاددانان را خوشبین.
از طرف دیگر، وجود باراک اوباما، رئیس جمهور دموکرات امریکا که پیشاپیش برای برقراری روابط صلح‌آمیز در دنیا نوبل صلح برده، به گونه‌ای باد موافق برای احمدی‌نژاد محسوب می‌شود. گویی وی در راس قدرت همه ‌ جریان‌های موافق را در پی دارد. رسانه‌ی دولتی جمهوری اسلامی، کماکان بر شیطان بزرگ بودن امریکا پافشاری می‌کند. نوبل صلح اوباما را سیاسی می‌داند. دیدارهای هیئت سیاسی ایران با هیئت امریکایی را کم رنگ جلوه می‌دهد و اجازه می‌دهد چانه‌زنی‌ها از بالا ادامه داشته باشد.
اما ملت باید هوشیار باشد و بداند که این‌ها مواضع نمایشی اصحاب دولت کودتاست. مردم آگاه‌تر از آنند که از زد و بندهای پشت پرده آن‌ها با امریکا بی‌خبر باشند و تکرار شعارهای ضد آمریکا را تنها یک پز ایدئولوژیک توخالی ندانند. مردم ایران فهیم‌تر از آنند که نفهمند تعدیل مواضع، کم کم از تریبون‌های نماز جمعه آغاز می‌شود. همان جایی که جنتی، جوانان کشور خود را به برخورد در روز سیزده آبان تهدید می‌کند، روزی هم می‌رسد که باج‌دهی‌های کودتاچیان به آمریکایی‌ها را توجیه می‌کند و کیست که نداند رابطه وثیق و عمیقی میان آن سرکوب‌ها و این باج دادن‌ها برقرار است.
کیست که نداند آن‌ها که نشست جلیلی در اجلاس ژنو را باعث سربلندی ایران می‌دانند در صددند که کم کم نوک حملات را از آمریکا به طرف دیگری متمایل کنند تا باز هم «دشمن»‌ی وجود داشته باشد که همه چیز حتی کشته شدن ندا آقاسلطان به دست یک بسیجی‌نما را هم به گردن آن بیندازند و بر خطای خود سرپوش بگذارند. به ناگاه راس پیکان به سمت و سوی دیگری نشانه رفت و البته این چرخش آنقدر آشکار و علنی بود که حتی خود اصولگرایان را هم به شک انداخت تا جایی که نشست ژنو و زد و بندهای هسته‌ای آنقدر ناسنجیده بود که صدای امام جمعه اردکان نیز بلند شد و وی خواستار شفاف‌سازی در باب این نشست گردید.. در سخنرانی‌های رهبری، انگلیس عامل اغتشاش و استعمارگر پیر معرفی می‌شود و در تریبون‌های نماز جمعه، انگلستان محکوم به دخالت در امور داخلی ایران و نخ دادن به اغتشاشاگران می‌شود.
فضای دانشگاه تهران را بعد از تکبیر شعار مرگ بر انگلیس پر می‌کند و جمهوری اسلامی که با توهم توطئه و دشمن‌سازی مسائل داخلی‌اش را رتق و فتق می‌کند، دشمن جدیدی به وجود می‌آورد. آیا بر سر زبان افتادن نام انگلیس و پیش افتادن آن از آمریکا امری اتفاقی است؟ چرا دشمن جدید بورکینافاسو یا تریپولی نیست؟ کدام کشور دم دست‌تر و با سابقه‌ی استعماری بیشتری غیر از انگلستان؟ گرچه ذره‌ای در دندان تیز کردن‌ انگلیسی‌ها برای منابع طبیعی ایران نمی‌توان شک کرد و اصولا پیشینه استعماری این کشور هم قابل چشم‌پوشی نیست، اما چنین برگرداندن نوک نیزه از سمت آمریکا به سوی انگلستان هم هر عاقلی را به تامل وا می‌دارد.
مساله اینجاست که مهم نیست این دشمن آمریکا باشد یا انگلیس و در آینده‌ای نزدیک هم احیانا همه جهان. آنچه مهم است این است که دشمنی وجود داشته باشد که مردم در تجمعاتشان شعار مرگش را سر بدهند و گرانی آب و برق و حتی گوجه‌فرنگی‌شان را به گردن سیاست‌های استعماری آن بیندازند.
سید محمد خاتمی که نه بحران اقتصادی شدیدی داشت، نه دست به گریبان بحران مشروعیت بود و هم می خواست با عزت ملی گام در راه رابطه بردارد، با فریاد وا اسفاه، وا اسلاما و تعطیلی کلاس های حوزه و ناسزا از تریبون نماز جمعه و سیل شب نامه و تخریب و تهدید و ترور مواجه شد و حال سران کشور بارها باید با خفتی هر چه تمام‌تر به پای آمریکا بیفتند و از آن‌ها بخواهند تا با کشور ایران به هر قیمتی که شده ارتباط برقرار کنند. کیست که فرق آن رابطه برقرار کردن همراه با حفظ غرور و عزت و این باج‌دهی همراه با ذلت و خفت را نفهمد؟آن چه مشخص است ایجاد رابطه با امریکا، رابطه‌ای از سر قدرت نیست و آن چه مبرهن است، آن کسی همیشه باید کوتاه بیاید که در جامعه‌ی بین‌المللی و محیط داخلی تحت فشار است و فعلا خواهی نخواهی اگر چشمانمان را کمی باز کنیم خواهیم دید که ایران دست پایین‌تر را در قدرت بین‌المللی دارد.
رابطه‌ی با امریکا، رابطه‌ای از سر قدرت و گردن افراشته و مملو از عزت ملی نیست، گویی محمود احمدی‌نژاد به هر قیمتی حتی از دست رفتن متاع امنیت و منافع ملی قصد کرده است سر میز مذاکره بنشیند. رابطه‌ای که می‌توانست با وجهه‌ی برجسته بین‌المللی سیدمحمد خاتمی بر اساس عزت ملی و بدون پرداخت هزینه‌ای گزاف برقرار شود، این روزها دستخوش برقراری مناقع مالی و شخصی و بلندپروازی عده‌ای شده است و صدا از اصول‌گرایان در نمی‌آید که هیچ، ردی از کفن‌پوشان هم دیده نمی‌شود.
اینک پیش و بیش از هر چیزی زمان هوشیاری ملت است.مردم باید بدانند که در این بازی کثیف باج‌دهی، آنچه به تاراج خواهد رفت آبرو، عزت و اعتبار بین‌المللی کشور است و آن کسی که قدرت بیشتری خواهد گرفت بنیادگراهای کودتاچی‌اند که به تز سرکوب از درون و باج دهی از بیرون پایبندند. تزی که سال‌هاست عربستان سعودی آن را در برخورد با مردمانش پیاده می‌کند و با باج‌دهی‌های مکررش به آمریکا حتی یک بار هم بحث نقض حقوق بشر در این کشور سرکوبگر در هیچ‌کجای دنیا از دهان مدعیان حقوق بشر شنیده نمی‌شود.آیا مردم خواهند نشست تا کودتاگران، پاکستان و عربستان سعودی دیگری در خاورمیانه علم کنند؟ رسالت جنبش سبز مقابله با همین باج‌دهی‌ها و محکوم‌کردن همین روابطی‌ است که در آن جز تحمیل هزینه به مردم و سرکوب آنان خیر دیگری نیست.
*****
خبرگزاری فارس (بنگاه خبرپراکنی سپاه پاسداران)
مقام معظم رهبري الگوي ساختار و سازماني سپاه را تصويب کردند
صبح ديروز سرلشگر جعفري از تصويب نهايي الگوي جديد سپاه در بخش هاي ساختاري و سازماني توسط فرمانده کل قوا خبر داد. وي همچنين يادآور شده است ماموريت بسيج تنها برخوردهاي فيزيکي نيست و اين سازمان با ساختار جديدي که از اين پس از آن بهره مند خواهد بود بايد وارد عرصه جنگ نرم هم بشود که به زعم جعفري اين عرصه ايستادگي و استقامت بيشتري را مي طلبد. هرچند در اين سخنان به تغييرات الگوي ساختاري و سازماني به طور کامل و محتوايي پرداخته نشده است، اما جعفري به ماموريت هاي دو نيروي زميني و نيروهاي استاني اشاره کرده است. به گفته وي ماموريت اصلي نيروي زميني سپاه مقابله با تهديدات سخت است و ماموريت سپاه استان ها و سازمان بسيج مقابله با تهديدات نرم و تشکيل ارتش 20 ميليوني خواهد بود. پيش از اين و در هفته هاي گذشته پيرامون عنوان جديد «سازمان بسيج مستضعفين» و استفاده از عبارت «سازمان» در محافل خبري بحث برانگيز بود، خاصه اينکه اطلاع رساني قبلي هم در اين خصوص نشده بود. در مرحله بعدي برخي از اظهارنظرها بود. در اين اظهارنظرها که از سوي مقامات بلندپايه سپاه پاسداران عنوان شده بود، آمده بود از اين پس بسيج به صورت زيرمجموعه يي از نيروي زميني سپاه پاسداران خواهد بود. در نهايت روز گذشته سرلشگر جعفري به ساختار جديد سپاه و ماموريت هاي محوله اشاره کرد و گفت؛ همه ماموريت هاي سپاه برخورد فيزيکي نيست، البته بخش قابل توجه سپاه ماموريت مقابله با تهديدات سخت و نيمه سخت است که نهايت آن جانبازي، شهادت و پيروزي در صحنه نبرد خواهد بود. وي حضور در اين صحنه ها را در مقايسه با ديگر عرصه هاي دفاع از انقلاب آسان تر دانست و افزود؛ در جنگ سخت و نيمه سخت دشمن آشکار است و اقدامات او موجب بالا رفتن انگيزه مجاهدان مي شود اما در صحنه جنگ نرم اين گونه نيست و ايستادگي و مقاومت بيشتري مي طلبد که داشتن بصيرت و تشخيص حق و باطل يکي از اين عوامل قابل توجه در جنگ نرم است. به گزارش ارگان خبري سپاه پاسداران، وي همچنين ماموريت قطعي و ابلاغي سازمان بسيج مستضعفين را توجه به اين ماموريت دانست و گفت؛ اين موضوع همواره مد نظر مقام معظم رهبري نيز قرار دارد. فرمانده کل سپاه همچنين در ادامه سخنان خود از تصويب نهايي الگوي ساختار و سازماني سپاه پاسداران از سوي مقام معظم رهبري و فرماندهي کل قوا خبر داد و افزود؛ اين الگو با هماهنگي کل سپاه و ستاد کل نيروي هاي مسلح تدوين شده است و مبناي اين ساختار و مساله اصلي و محوري در تصميم گيري ها بسيج بوده است. سرلشگر جعفري با اشاره به شکل گيري سپاه هاي استاني در ماه هاي گذشته خاطرنشان کرد؛ اين تصميم باعث شد توان سپاه در استان ها تحت يک فرماندهي واحد باشد که هم افزايي بسيج و يگان هاي زميني ستاد از اهداف اين طرح بود. وي با بيان اينکه نيروي بسيج بايد در مقاطع مختلف متناسب با نيازهاي کشور به کار گرفته شود، اظهار داشت؛ لازمه اين امر انعطاف سازماني و تعريف ماهيت هاي ماموريت ها در هر مقطع است و اولويت تهديدات است که بايد اثر خود را در ساختار سازماني بسيج بگذارد. فرمانده کل سپاه با بيان اينکه بسيج بايد در مقابله با تهديدات نرم دشمن آماده باشد، اظهار داشت؛ بايد تغييراتي در اين زمينه در ساختارها صورت مي گرفت که در ماه هاي گذشته و بر اساس تدابير معظم رهبري صورت گرفت. سرلشگر جعفري با اشاره به تدبير مقام معظم رهبري در آذرماه سال 87 گفت؛ طبق اين تدبير بايد بسيج نظامي با نيروي زميني سپاه و قسمت ديگر بسيج که موضوعات فرهنگي و مقابله با تهديدات نرم را شامل مي شود از بسيج نظامي به گونه يي مستقل عمل کند. فرمانده کل سپاه خاطرنشان کرد؛ امروز اولين روزي است که به صورت قطعي اين سازمان به تصويب رسيد و سپاه هاي استاني مسووليت نيروهاي بسيج در سطح استان را بر عهده خواهند داشت و نيروهاي نظامي بسيج نيز که در قالب گردان هاي امام حسين هستند با نيروي زميني سپاه همکاري خواهند کرد. جعفري ادامه داد؛ ماموريت اصلي سپاه هاي استاني مقابله با جنگ نرم و ماموريت اصلي نيروي زميني نيز مقابله با تهديدات سخت خواهد بود که در صورت لزوم سپاه هاي استاني به کمک نيروي زميني خواهند آمد. اما ماموريت اصلي آنها و نيز سازمان بسيج مستضعفين مبارزه با تهديدات نرم، عمق بخشي داخلي و تشکيل ارتش 20 ميليوني است. فرمانده کل سپاه سازمان بسيج مستضعفين را داراي دو ماهيت دانست که يکي از آنها همان سازمان بسيج مستضعفين است که در ارتباط با اقشار و حوزه هاي مختلف جامعه است و ماهيت دوم آن را نيز ستاد تخصصي فرماندهي کل سپاه در بسيج عنوان کرد. جعفري افزود؛ مقام معظم رهبري بسيج را نيمي از ماموريت سپاه مي دانند و اين امر نبايد تنها در حرف باشد بلکه بايد براي عملي کردن آن تلاش هاي زيادي صورت دهيم. وي همچنين افزود؛ انقلاب اسلامي به دليل محتواي خود حتي بدون جنگ خارجي همواره در معرض خطرات قرار دارد که براي مقابله با آن بايد بصيرت، هوشمندي و برنامه ريزي دقيق داشته باشيم. همچنين در اظهاراتي ديگر نقدي ضمن بسيجي دانستن آحاد ملت گفته است؛ مسووليت سازماندهي توده هاي عظيم ملت در بسيج امري خطير است که با همکاري تمامي افراد امکان پذير خواهد بود. سردار محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين خاطرنشان کرد؛ ملت ما همه بسيجي اند، چه کساني که در سر عشق ولايت داشته و نسبت به نظام و انقلاب دغدغه دارند و چه کساني که در اين مسير قدمي برمي دارند، هر دو گروه به صورت بالقوه و بالفعل عضو بسيج ده ها ميليوني هستند. رئيس سازمان بسيج مستضعفين با اشاره به اينکه بسيج در همه اقشار با هر سليقه عضو مي پذيرد، ادامه داد؛ باب حضور روي هيچ کسي در بسيج بسته نيست و جذب حداکثري سرلوحه کار ماست.
*****
فضله پراکنی شیخ مفلس "احمد جنتی"
جنتی معتقد است نظام بايد اقتدارش را نشان دهد
سایت مجلس: به فاصله چند روز پس از هشدار دبير شوراي نگهبان نسبت به تظاهرات 13 آبان او اين بار در اظهاراتي جديد هشدار داد؛ «22 بهمن با سيزده بدر تفاوت دارد.» وي همچنين گفت اگر يک زلزله سياسي به وجود آمد نبايد به برخورد سپاه و بسيج و چند طلبه بسنده کرد بلکه به گفته او بايد يک بسيج عمومي شود.اين اعلام هشدارها را جنتي روز گذشته در جمع مسوولان استاني شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي مطرح کرد.جنتي در خطبه هاي نماز جمعه هفته گذشته تهران ضمن هشدار در مورد راهپيمايي مخالفان دولت دهم در روز 13 آبان از دستگاه هاي امنيتي و قضايي خواسته بود در اين زمينه اقدام کنند.به هر حال او ديروز گفت؛ ازدواج و طلاق، جشن تولد و عزاي مسلمان بايد با غيرمسلمان فرق کند، بنابراين مسائلي مانند روز 22 بهمن نيز با سيزده بدر تفاوت دارد. وي گفت؛ مردم بايد در اين راهپيمايي که شرکت مي کنند، بهره ببرند نه اينکه مثل سيزده بدر باشد که مي روند بيرون تفريح مي کنند و خسته مي شوند. بايد 22 بهمن و نظام مرتب تقويت شود و اقتدارش را به جهان و دشمن نشان دهد و دل دشمن را خالي کند. به گزارش ايسنا بر همين اساس وي افزود؛ وقتي رنگ و بوي اسلامي ضعيف شد، آسيب پذيري افزايش مي يابد که در برخي دوران گذشته همين طور بود، فعاليت هاي سياسي شديد شد و جنبه معنوي هم نداشت. جنتي گفت؛ اگر به مساله حجاب توجه کافي داده نمي شود، بي اعتنايي مي شود، مال همان برخوردهاي زشتي است که در آن دوران اتفاق افتاد. الان افرادي که به کشور وارد مي شوند، وقتي نگاه مي کنند بايد بدانند که اين زن مسلمان است و مظاهر اسلام را در کشور ببينند.به گزارش مهر دبير شوراي نگهبان با تاکيد بر اينکه همان گونه که افراد احکام نماز و روزه و حج را ياد مي گيرند بايد احکام سياسي خود را نيز ياد بگيرند، اظهار داشت؛ در هر اتفاقي که مي افتد يک وظيفه آدم دارد، اگر يک زلزله سياسي به وجود آمد ما چه وظيفه يي داريم؟ بگوييم نيروهاي انقلابي، سپاه و بسيج و چهار طلبه هستند و آنها بروند کار خود را انجام دهند، اينکه نمي شود. بايد يک بسيج عمومي شود. تا الان هم خدا اين نظام را نگه داشته است.وي با بيان اينکه همان طور که در چند نقطه دنيا انقلاب مخملي کشورها را زير و رو کرد در اينجا هم همين کار را مي خواستند انجام دهند، تصريح کرد؛ آن چيزي که از اين اتفاق مانع شد مساله ولايت فقيه و نيروهاي مخلص بود.
به گفته وي امروز افرادي با 30 سال سابقه انقلابي و تدين مشکل فرهنگي، اقتصادي و سياسي پيدا کرده اند و از راه شان کج و منحرف شده اند. دبير شوراي نگهبان تاکيد کرد؛ امروز وظيفه ما خيلي سنگين است، ما واقعاً در حال جنگ هستيم. بعضي انقلاب و ولايت فقيه را قبول دارند، ولي متوجه نيستند که دارند در زيربناها بمبگذاري مي کنند تا يکدفعه منفجر کنند، بنابراين احساس مسووليت نمي کنند. جنتي افزود؛ مساله انتخابات مساله شخص خاصي نيست. ما به اشخاص کار نداريم. هر چه بود، تمام شد و رفت. الان ما به نظام و ولايت و شبهات پيرامون آن کار داريم. وي افزود؛ در جريانات اخير از برخي توقع نمي رفت متزلزل شوند يا سکوت کنند. ولي رنگ عوض کردند چون نمي فهمند چه اتفاقي افتاده يا قرار است بيفتد. از بحران عبور کرديم ولي کساني که در 18 تير و وقايع اخير شکست خوردند بيکار ننشسته اند. ما هم بايد حواس مان را جمع کنيم. وي با اشاره به اينکه قدرت نظامي امريکا در حال متلاشي شدن است، تصريح کرد؛ امروز در ارتش امريکا تعداد معتادان زياد شده، داوطلبان ارتش هم کم شده اند و از همجنس بازان خواستند به ارتش بيايند. اما اينها تنها موضوعاتي نبود که جنتي درباره آن اظهارنظر کرد بلکه وي به «طرح کميسيون ملي انتخابات» که از سوي رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت چندي پيش مطرح شده به شدت واکنش نشان داد، به گونه يي که آن را بي اساس و غيرقانوني دانست.وي خطاب به کساني که چنين ايده هايي را مطرح مي کنند، گفت؛ اينها حرف هايي را مي زنند، بيخود خودشان و افکار مردم را مشغول مي کنند، خاصيتي ندارد و کسي به حرف آنها گوش نمي دهد. حتماً، حتماً غيرقابل اجرا و غيرقانوني است.
*****
در اعتراضات انتخاباتي، بسيجي ها مقتول بودند دنبال قاتل بگرديد
اعتماد:
وزير ارشاد دولت نهم علاقه زيادي به موضع گيري عليه اصلاح طلبان و رهبران اين جناح پيدا کرده و هر روز حملات جديدتري را عليه ميرحسين، کروبي و دولت خاتمي در دستور کار قرار مي دهد.
صفارهرندي روز گذشته هم در ميان شعارهاي دانشجويان دانشگاه تهران که در حمايت از ميرحسين و کروبي و در اعتراض به حضور وي سر داده مي شد به تالار مشهور شهيد چمران دانشکده فني گام نهاد تا در نشستي که نام «سوءتفاهم بزرگ» بر آن نهاده شده بود، حاضر شود.
سردبير کيهان در دوران خاتمی که سهم ويژه يي در جهت گيري هاي «روزنامه عصر» آن روزگار داشت بي توجه به اينکه شعار وحدت ملي و سيل طرح هاي ريز و درشت در اين زمينه از سوي اصولگرايان و برخي مراجع تقليد در حال مطرح شدن است، خطاب به تعداد پرشمار حاميان مهندس موسوي که با نمادهاي خاص و با شعار «يا حسين ميرحسين» به سالن چمران آمده بودند، اين گونه موضع گيري کرد؛ «موسوي اکنون به دنبال راهي مي گردد که از اين بن بست خارج شود و هواداران وي بايد کمک کنند تا او فضاحت هاي اخير خود را جبران کند.» وي از واژه ريش سفيدان هم به طور کنايي استفاده کرد؛ «برخي از ريش سفيدان نيز که براي حل مشکل به ميدان آمده اند، به دنبال نجات موسوي هستند.»
او البته نتوانست جايگاه موسوي در تاريخ انقلاب و حمايت هاي صريح بنيانگذار جمهوري اسلامي از نخست وزير محبوب امام و ملت را انکار کند و در مقابل دانشجويان حامي موسوي و در پاسخ به شعارهاي آنها به آن اذعان کرد؛ «بنده هم يک دوره يي مانند شما همين احساسات را نسبت به آقاي موسوي داشتم و حتي آن را بيان مي کردم و در اين انتخابات نيز برخي به دليل سوابق انقلابي و علاقه به امام سراغ موسوي رفتند چون مردم با مفهوم خط امام مشکلي ندارند.» صفارهرندي افزود؛ کساني که خط نوراني پيروي از امام خميني را در کشور بنا کردند، استحقاق تمجيد و تشويق را دارند اما اکنون سوال من اين است که چرا همان افرادي که اين راه را بنا نهاده اند از خود دفاع نمي کنند و جالب اين است که اولين تجديد نظرها در مورد ماجراي تسخير لانه جاسوسي امريکا، از سوي امثال عباس عبدي اتفاق افتاد. چرا در مقابل مهاجراني که همين چند روز پيش عليه امام موضع گيري کرده بود، اعتراضي نمي کنيد.
اين گونه که فارس - خبرگزاري نزديک به احمدي نژاد - گزارش داده وي در پاسخ به شعار دانشجويان که دولت فعلي را دولت کودتا مي ناميدند، با طرح اين سوال که تبعيت از راي 24 ميليون کودتا است يا 13 ميليون، گفت؛ سوال اصلي اين است که چرا موسوي به رغم تمام دعوت هاي مکرر در دوره هاي قبلي در انتخابات شرکت نمي کرد اما در اين دوره حاضر شد به عرصه وارد شود. وي البته خودش پاسخ اين سوال را با ديدگاه خودش داد و ادعايي جالب را مطرح کرد؛ «اين بار موسوي احساس کرد شرايط براي تجديد يک دولت انقلابي مساعد شده که احمدي نژاد اين شرايط را فراهم کرده بود.» وي با بيان اينکه در ابتدا موسوي بدون مشارکت و مجاهدين انقلاب وارد رقابت هاي انتخاباتي شده بود، يادآور شد؛ بعد از چند سفر انتخاباتي و زماني که ديد کسي با موسوي همراه نشده، اعضاي مشارکت به وي گفتند احمدي نژاد نسخه اصلي انقلابي گري در شرايط کنوني است و شما نسخه بدلي هستيد که مردم به آن اعتنا نمي کنند.
در اين لحظه دانشجويان شعار «راي ما را دزدیدن دارن باهاش پز مي دن» سر دادند که صفار تصريح کرد؛ «من پيشنهاد مي کنم دوستان بسيج با هزينه شخصي بنده زمينه مسافرت اين دوستان به مناطقي در جنوب کرمان را فراهم کنند تا اينها نيز تفاوت دولت نهم را با دولت هاي قبلي درک کنند. شهرستان هايي در جنوب کرمان وجود داشت که قبلاً خيابان آسفالت هم نداشت اما در دولت نهم آسفالت شد و در همان جاها 90 درصد از مردم به احمدي نژاد راي دادند.» صفارهرندي در ادامه سخنان خود درباره تعداد کشته شدگان حوادث پس از انتخابات خاطرنشان کرد؛ از ميان نزديک به 40 نفر کشته شدگان حوادث اخير 10 نفر بسيجي بودند اما 20 نفر ديگر مردم مظلومي بودند که گرفتار حادثه سازي فتنه انگيزان شدند و 10 نفر باقيمانده نيز افرادي هستند که معلوم نشده به دست چه کساني کشته شده اند. اما من اينجا مي گويم در اين حوادث بسيجي ها مقتول صحنه بودند و شما بايد به دنبال قاتل باشيد.
وي به انتخابات سال 76 و رئيس جمهور شدن خاتمي اشاره کرد و افزود؛ بايد بررسي کنيد که شرايط اجتماعي آن زمان چگونه بود که منجر به انتخاب خاتمي شد زيرا مردم در آن شرايط گمان مي کردند قرار است دوره هاشمي بعد از سال 76 نيز ادامه يابد. صفارهرندي در ادامه با بيان اينکه مردم گمان کرده بودند خاتمي نماينده تغيير است، يادآور شد؛ برخلاف انتظار مردم، اصلاح طلبان از فرصت در اختيار گرفتن قدرت به خوبي استفاده نکردند و شرايطي را فراهم کردند که همه به اين نتيجه رسيدند که بايد از شر اصلاحات راحت شوند. وي با بيان اينکه من بين نسل جوان دانشجو و تحريک کنندگان آنها تفاوت قائل مي شوم، ادامه داد؛ نسل جوان شرف دارد به کساني که ذهن جوان را از آلودگي پر مي کنند و خودشان آلوده هستند. ما با شما دانشجويان سرانجام روزي توافق خواهيم کرد اما هرگز با تحريک کنندگان شما کنار نمي آييم.
او در پاسخ به شعار «نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران» هم موضع گيري کرد و خطاب به دانشجويان پرشمار حامي موسوي تاکيد کرد؛ شما دانشجويان بايد مواظب باشيد زير بار ذلت کساني که شعار روز قدس را عوض کردند و اکنون نيز تلاش مي کنند شعار 13 آبان را تغيير دهند، نرويد.
دانشجويان خواستار پاسخ به اين سوال صفارهرندي بودند و اجازه صحبت کردن مي خواستند اما وي که بي توجه به اين خواست دانشجويان به سخنان خود ادامه مي داد با شعار «مرگ بر ديکتاتور» مواجه شد؛ «سوال ما اين است که طرفداران امريکا در دنيا چه کساني را ديکتاتور مي دانند؟ با شعار شما موافق نيستم. ديکتاتورهاي عالم را پيدا کنيد؛ آنهايي که بدون راي مردم سر کار آمدند. دوستان خود را قانع کنيد که انقلاب به پايان نرسيده است.»
معاون پيشين مدير مسوول کيهان در ميان شعارهاي حاميان موسوي در سالن گفت؛ شما بايد پاسخگوي دوستان خودتان باشيد که شما را متهم به بي ديني مي کنند. خوب است بدانيد عزت الله سحابي و بهاءالدين خرمشاهي هر دو اظهارات و مطالب سروش را شرک آميز خوانده اند، اما عبدالکريم سروش مرجع فکري تيم حامي کروبي در انتخابات اخير بود.
دانشجويان شعار «بسيجي واقعي همت بود و باکري» را سر دادند و صفار در مقابل اين شعار اين گونه واکنش نشان داد؛ «اين شهدا اسطوره هاي مقاومت و جهاد در کشور بودند اما آيا سردار شوشتري که ديروز در راه اسلام شهيد شد، همرزم باکري و همت نبود؟ بايد مراقب باشيد که با برخي شعارها همرزمان کنوني باکري و همت را به دشمنان لو ندهيد.» در خاتمه دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به شرايط اقتصادي کشور در چهار سال گذشته، شعار «پول نفت گم شده خرج تورم شده» را سر داده و از وزير ارشاد معزول دولت نهم خواستند پاسخ وضعيت فعلي کشور را بدهد که صفار بي آنکه به اين سوال پاسخ روشني بدهد، اظهار داشت ؛ آدرس پول نفت را نيز بايد در دهه هاي 80-70 و در دولت هاي گذشته و سوابق پتروپارس دنبال کنيد اما اي کاش اين پرونده باز نمي شد تا آبروي کشور در مقابل بيگانگان ريخته نشود.
*****
آزادي احمد احمديان
احمديان که در تاريخ 10 مهرماه به همراه برخي ديگر از دانشجويان در پارک جمشيديه دستگير شده بود، شب گذشته و پس از تکميل تحقيقات مقدماتي با معرفي کفيل از زندان آزاد شد. وکيل «احمد احمديان» از اعضاي شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت از آزاد شدن موکل خود در يکشنبه شب خبر داد. «هوشنگ پوربابايي» به ايلنا گفت؛ صبح روز يکشنبه که به دادسراي امنيت مراجعه کرده بودم قاضي پرونده از تکميل تحقيقات مقدماتي از موکلم خبر داد. وي اتهام موکل خود را امنيتي عنوان کرد و ادامه داد؛ احمديان از اعضاي شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت بود که در تاريخ دهم مهرماه همراه برخي ديگر از دانشجويان در پارک جمشيديه دستگير و روز يکشنبه با معرفي کفيل از زندان اوين آزاد شد.
*****
آيت الله صافي؛ نبايد دانشگاه ها مختلط باشند..!!!!
آيت الله صافي گلپايگاني با اشاره به آسيب هاي ناشي از اختلاط دختر و پسر در محيط هاي دانشگاهي گفت؛ «بايد دانشگاه هايي مستقل براي دختران و پسران در سراسر کشور تاسيس شود.» به گزارش فارس اين مرجع تقليد ديروز در ديدار مسوولان دانشگاه حضرت معصومه ادامه داد؛ مساله اختلاط دختر و پسر بارها مورد انتقاد قرار گرفته است و اين مساله اولياي دانشجويان را نيز نگران کرده است. استاد حوزه علميه قم در ادامه گفت؛ دانشگاه هاي کشور بايد رشته هايي را آموزش دهند که علم خانه داري و تربيت فرزند را به دختران دانشجو ارائه دهد.
*****

اگر به نتيجه نرسيم غني سازي 20 درصدي را آغاز مي کنيم
فارس نیوز: ديروز تحرکات ديپلماتيک زيادي درخصوص برنامه هسته يي ايران وجود داشت. از يک سو نشستي ميان نمايندگان ايران و سه کشور امريکا، روسيه و فرانسه براي معامله اورانيوم غني شده در وين برپا بود و از سوي ديگر سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه راهي بروکسل شد تا ديداري با سران اتحاديه اروپا داشته باشد و درباره موضوعات مختلفي از جمله موضوع هسته يي ايران گفت وگو کند. به گزارش ايرنا از مسکو و به نقل از وزارت خارجه روسيه، در نشست شوراي دائمي مشارکت روسيه-اتحاديه اروپا، وزير امور خارجه روسيه، «کارل بيلدت» وزير خارجه سوئد و رئيس دوره يي اتحاديه اروپا، «خاوير سولانا» نماينده عالي امور سياسي و امنيتي اين اتحاديه و «بنيتا فررو والدنر» مسوول روابط خارجي اتحاديه اروپا شرکت داشتند.
در همين باره «آندري نسترينکو» سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه در گفت وگو با خبرنگاران اعلام کرد توجه اصلي شرکت کنندگان در اين نشست به تدارک نشست سران روسيه - اتحاديه اروپا که قرار است در تاريخ 18 نوامبر سال جاري در استکهلم برگزار شود و نيز روند تهيه و تنظيم توافقنامه جديد اصولي بين دو طرف معطوف خواهد بود. اما وين نيز روز گذشته شاهد برپايي جلسه مهمي بود که برخي رسانه هاي غربي آن را مذاکره يي براي معامله غيرعادي خواندند چرا که نمايندگاني از تهران، مسکو، واشنگتن و پاريس گردهم آمدند تا درباره معامله يي صحبت کنند که در صورت توافق بر سر آن اورانيوم کم غني شده ايران به سوخت رآکتور پزشکي تهران بدل خواهد شد.
رآکتور تهران به گفته مقامات کشورمان به سوخت (اورانيوم 20 درصد غني شده) نياز دارد از اين رو دولت امريکا پيشنهاد کرده تا بيش از 80 درصد از اورانيوم کم غني شده (5/3 درصد) ايران به روسيه و فرانسه براي فرآوري بيشتر ارسال شود. در همين زمينه يک شبکه روسي در گزارشي از نشست وين، مذاکرات تهران و 1+5 را چشم انداز جديدي براي همکاري هاي بين المللي و ايران دانست.
به گزارش فارس، شبکه «روسيا اليوم» با اشاره به ديدار کارشناسان ايراني با کارشناسان آژانس و مقاماتي از کشورهاي فرانسه، روسيه و امريکا، اين ديدار را نشستي براي دستيابي به توافقي فراگير بين ايران و غرب درباره برنامه هسته يي تهران عنوان کرد و با اشاره به ابتکار ديپلماتيک ايران در ژنو افزود؛ مذاکرات کارشناسان و ديپلمات هاي ايراني درباره مسائل فني و جزئيات دقيق ميزان اورانيوم غني شده در خارج از ايران متمرکز است. با وجود اين سخنگوي سازمان انرژي اتمي ايران تاکيد کرد چنانچه گفت وگوهاي وين نتيجه ندهد، ايران غني سازي 20 درصدي را آغاز مي کند.
به گزارش ايرنا، علي شيرزاديان افزود؛ در صورتي که اين گفت وگوها نتيجه دلخواه ايران را به دنبال نداشته باشد، نامه يي به آژانس نوشته و اعلام مي شود خود ايران براي تهيه اين سوخت وارد فعاليت خواهد شد. وي تصريح کرد؛ ايران خود توانايي غني سازي اورانيوم با غناي 20 درصد را دارد و در صورت نياز براي توليد آن به منظور تامين سوخت رآکتور تحقيقاتي تهران وارد عمل خواهد شد. وي در توضيح علت ديگر تمايل ايران براي توليد سوخت با غناي 20 درصد از يک کشور خارجي گفت؛ اين موضوع در ضمن يک راستي آزمايي براي دنياي غرب خواهد بود تا مشخص شود آنها چقدر در گفتار خود صداقت دارند.
شيرزاديان درخصوص اينکه کدام کشورها گزينه هاي اصلي تامين سوخت 20 درصد مورد نياز ايران هستند، گفت؛ امريکا، روسيه و فرانسه به همراه چند کشور ديگر براي اين کار اعلام تمايل کرده اند و ايران هم مخالفتي با آن ندارد. سخنگوي سازمان انرژي اتمي در پاسخ به ادعاي برخي عوامل داخلي و خارجي مبني بر اينکه پيشنهاد ايران براي تهيه اورانيوم 20 درصد غني شده از يک کشور ديگر به عبارتي به معناي پذيرفتن انتقال تمام فعاليت هاي غني سازي به خارج از کشور است، اين ادعاها را کذب محض دانست و گفت؛ ايران بدون پذيرفتن هيچ پيش شرطي، در مذاکرات فردا براي گفت وگو درباره تامين سوخت با غناي 20 درصد مورد نياز خود حضور خواهد يافت. شيرزاديان تاکيد کرد؛ اين پيشنهاد هرگز به منزله ضعف نيست بلکه ما به فناوري غني سازي دست پيدا کرده ايم و آژانس و کشورهايي که براي تامين سوخت رآکتور تهران ابراز تمايل کرده اند به خوبي به اين واقعيت واقف هستند. در همين حال رئيس سازمان انرژي اتمي ايران نيز گفت در ساخت تاسيسات هسته يي فردو تمامي اقدامات پيشگيرانه براي مقابله با تمامي گزينه هاي احتمالي در نظر گرفته شده است. به گزارش فارس، «علي اکبر صالحي» در گفت وگويي کوتاه با روزنامه الحيات افزود؛ براي مقابله با تهديدات احتمالي تصميم گرفتيم اين مکان را براي ساخت تاسيسات انتخاب کنيم.
*****
آغاز مذاکره امريکا و روسيه براي کاهش تسليحات هسته يي
نمايندگان روسيه و امريکا در حاشيه مذاکرات وين که ميان ايران، آژانس بين المللي انرژي اتمي و نمايندگان کشورهاي روسيه، امريکا و فرانسه برگزار مي شود، گفت وگوهاي خود را در مورد کاهش تسليحات هسته يي آغاز کردند. نمايندگان اين دو کشور در گفت وگو با خبرگزاري فرانسه اعلام کردند؛ امريکا و روسيه گفت وگوها درخصوص دستيابي به توافقات مهم در رابطه با محدود کردن زرادخانه هاي هسته يي خود را ديروز (دوشنبه) از سر گرفتند. سخنگوي هيات اعزامي امريکا به مذاکرات وين اعلام کرد؛ مذاکرات «درخصوص کاهش تسليحات هسته يي ميان امريکا و روسيه» در حال از سرگيري است. وي افزود؛ اين گفت وگوها درخصوص تجديد پيمان کاهش تسليحات راهبردي (START) که در تاريخ 5 دسامبر (14 آذرماه) منقضي مي شود، توسط امريکا و روسيه برگزار مي شود. يک ديپلمات روسي که نامش فاش نشد، اعلام کرد؛ اولين روز از جديدترين دور مذاکرات در هيات نمايندگي امريکا برگزار مي شود و اين گفت وگوها بايد در کل کمتر از دو هفته به طول انجامد.
در همين راستا وزير امور خارجه امريکا اظهار داشت؛ از زماني که رئيس جمهور اين کشور برنامه مربوط به سپر دفاع ضدموشکي اين کشور از اروپا را تغيير داده، امريکا در مسير درستي قرار گرفته است. هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا در مصاحبه يي که در پايگاه اينترنتي نشريه آلماني «ولت» به چاپ رسيد، با اشاره به ديدار اخيرش با سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه اظهار داشت؛ ما خواهان همکاري با روس ها هستيم و به روسيه نشان داديم اين کشور تا چه اندازه براي ما مهم و جدي است. واشنگتن و مسکو اوايل سال جاري توافق کرده بودند به معاهده هسته يي جديدي دست يابند که پيمان کاهش تسليحات راهبردي را به نتيجه رسانده و اولين گام محسوس در بهبود روابط ميان روسيه و امريکا در دوره دولت «باراک اوباما» رئيس جمهور امريکا به حساب آيد. پيمان کاهش تسليحات راهبردي در سال 1991 که درست قبل از فروپاشي شوروي سابق به امضا رسيد، طرفين را ملزم مي کرد تا در تعداد زرادخانه هاي هسته يي خود کاهش چشمگيري را اعمال کنند.
*****
نرخ هاي جديد نان سنتي براي افزايش کيفيت و وزن تعيين شد
رئيس انجمن صنفي نانوايي هاي تهران نرخ هاي جديد نان سنتي را با توجه به افزايش وزن نان و در جهت ارتقاي کيفيت آن اعلام کرد.يوسف احمدي در گفت وگو با فارس در پاسخ به اين سوال که دليل نابساماني قيمت نان در شهر تهران چيست، اظهار داشت؛ «در حال حاضر قيمت هاي اعلام شده براي نرخ نان سنتي براي نانوا مقرون به صرفه نيست به همين دليل ما شاهد قيمت هاي متنوعي در نان هستيم.»
رئيس انجمن صنفي نانوايان تهران گفت؛ «کاهش وزن چانه نان يکي از مواردي است که منجر به کاهش کيفيت نان شده است به همين دليل نرخ نامه جديدي همراه با وزن چانه اعلام شده است که اين نرخ نامه به نفع نانوا نيست، بلکه در راستاي ارتقاي کيفيت نان و منافع مصرف کننده صادر شده است.»او اضافه کرد؛ «تصميماتي که درخصوص قيمت نان گرفته مي شود بايد به نحوي باشد که نانوا هم متضرر نشود چرا که در حال حاضر حقوق و دستمزد کارگر نانوايي پايين تر از يک کارگر ساده و معمولي است.»احمدي درخصوص قيمت هاي جديد اين نرخ نامه گفت؛ «بايد توجه داشته باشيم که آرد دولتي با دو نرخ متفاوت 75 ريال و 450 ريال بين نانوايي ها توزيع مي شود.»
رئيس انجمن صنفي نانوايي هاي تهران ادامه داد؛ «نان لواش با وزن چانه 190 گرمي و آرد 75 ريالي به قيمت 30 تومان و با وزن چانه 210 گرمي و آرد 450 ريالي به قيمت 35 تومان، نان بربري با وزن 650 گرم با آرد 75 ريالي 120 تومان و با آرد 450 ريالي 150 تومان، نان سنگگ با وزن چانه 750 گرمي و با آرد 75 ريالي 150 تومان و آرد 450 ريالي 175 تومان اعلام شده است.»رئيس انجمن صنفي نانوايان تهران گفت؛ «عده يي به اسم نان صنعتي با استفاده از همين روش پخت، نان سنتي را به قيمت کيلويي 750 تومان مي فروشند در حالي که قيمت واقعي آن کيلويي 200 تومان است و اين در حالي است که اين واحدها هزار کيلوگرم سهميه دريافت مي کنند ولي نانوايي ها 400 کيلوگرم سهميه مي گيرند.»
در همين حال رئيس اتحاديه صنف نان سفيدپز و فانتزي پز اهواز با اشاره به اثرات ناشي از حذف يارانه آرد نان فانتزي ها گفت؛ «تقاضاي خانواده ها براي خريد نان فانتزي نزديک به 60 درصد و تقاضاي غذاخوري ها و ساندويچي ها به ميزان 30 درصد کاهش يافته است.»
*****
انديشه آزادي، نگاهي از منظر اقتصاد سياسي به تجربه ايران معاصر
دکتر موسي غني نژاد و دکتر سيدمحمد طبيبيان به صورت مشترک کتابي منتشر کردند. اين کتاب با رويکردي انتقادي به مناسبات فکري رايج به علل نافرجامي آزاديخواهي ايرانيان در سده گذشته پرداخته اند. اين کتاب از منظر مکتب آزاديخواهي که در فرهنگ ما به ليبراليسم شهرت يافته، به توضيح دلايل شکست غالب پروژه هاي آزاديخواهانه مدرن جامعه ايراني مي پردازد.
اين کتاب درصدد پاسخ دادن به پرسش هايي در خصوص رويارويي ايرانيان با دنياي مدرن است؛ پرسش هايي از اين دست که چرا خردورزي دنياي مدرن نتوانسته در جامعه ما ريشه بدواند؟ چرا تلاش براي استقرار حکومت قانون و ايجاد جامعه مدني در يکصد سال گذشته با شکست مواجه شده است؟ پاسخ به اين پرسش هاي اساسي بر اين فرضيه استوار شده که غفلت از مفهوم بنيادي آزادي فردي و نهادهاي پشتيبان آن علت اصلي معضلات ما در جهت پيشرفت بوده است. نتيجه اين غفلت گرفتار آمدن در دور باطل چالش هاي بي حاصل سياسي، اجتماعي و اقتصادي بوده که نيروي لازم براي تحول مثبت را به بيراهه برده است. درباره علت اين غفلت فرضيه ديگري مطرح شده که عبارت است از تداوم تفکر و ارزش هاي جمع گرايانه سنتي (قبيله يي) در قالب شعارهاي مدرني مانند ملي گرايي، سوسياليسم، عدالت اجتماعي، مصلحت عمومي و نظاير آن که منتهي به ترکيب تيره و ناهمگوني شده است. گره کور و ناگشوده پيشرفت در جامعه ما در واقع ريشه در اين در هم آميختگي نامربوط و آشفتگي فکري و ارزشي ناشي از آن دارد.
*****
ما به آينده خوشبين هستيم
«جان اليس» فيزيکدان نظريه پرداز انگليسي که در حال حاضر عضو کميته بررسي احتمالات فيزيکي براي شتابگرهاي آينده پروتوني در پروژه LHC و يکي از اعضاي کميته رهبري برخورددهنده خطي CLIC است، درباره وضعيت جديد برخورددهنده هادرون توضيحاتي ارائه کرده است. وي در گفت وگو با مهر همچنان بر بي خطر بودن آزمايش بزرگي که برخورددهنده بزرگ هادرون پيش رو دارد، تاکيد کرد.
----
زمان دقيق فعال سازي مجدد برخورددهنده بزرگ هادرون در هيچ يک از گزارش ها و اخبار منتشر نشده و سرن تنها به اعلام زماني در اواسط ماه نوامبر اکتفا کرده است.
-): آيا مي توانيد زمان دقيقي براي فعال سازي اين آزمايشگاه عظيم اعلام کنيد يا آغاز به کار آن همچنان در گرو اتمام فرآيند تعميرات است؟
تعميرات به پايان رسيده و اکنون تنها بايد شتاب دهنده را تا درجه حرارت مورد نياز سرد کرده تا چند آزمايش نهايي صورت بگيرد. اميدواريم تا انتهاي ماه اکتبر بتوانيم ذرات را وارد شتاب دهنده کنيم و شايد زماني در ماه نوامبر بتوان شاهد برخورد ذره ها با يکديگر بود. اما اعلام زمان دقيق آن ممکن نيست و تنها پس از اتمام فرآيندهاي شرح داده شده اعلام خواهد شد.
-): با توجه به توضيحاتي که در مصاحبه قبل درباره ايمني برخورددهنده بزرگ هادرون داديد، با نزديک تر شدن زمان آغاز به کار LHC نگراني هاي عمومي درباره خطرساز بودن آزمايش برخورد ذرات همچنان رو به افزايش است. آيا سرن تلاشي براي رفع اين نگراني ها کرده است، فعاليت هايي مانند تبليغات وسيع يا اطلاعيه هايي که بتوانند از نگراني مردم بکاهند؟
همان طور که در گذشته اشاره کردم دليلي براي نگراني از نتيجه اين آزمايش وجود ندارد. اعضاي روابط عمومي سرن طي گفت وگويي که با من داشتند، ترس از سياهچاله هايي را که گفته شده است پس از برخورد ذرات با يکديگر به وجود خواهند آمد، خنده دار خوانده و به هيچ وجه آن را حائز اهميت ندانستند. ما به تمامي نگراني هاي موجود جواب هاي کامل داده ايم و در عين حال آماده ايم تا پاسخگوي هر نوع مشکل يا نگراني که از سوي مردم مطرح مي شود، باشيم.
-): با توجه به خبري که درباره دستگاهي به نام «زپلين 3» در نشريه تايمزآنلاين منتشر شده بود، دانشمندان انگليسي در تلاشند با تکميل اين دستگاه به رديابي ماده تاريک بپردازند تا به گونه يي در يافتن يکي از مهم ترين عناصر سازنده جهان، برخورددهنده بزرگ هادرون را به چالش بکشانند. نظر شما درباره فعاليت اين دانشمندان چيست؟ آيا معتقديد چنين سيستمي قادر است با LHC به رقابت بپردازد؟
اين سيستم درواقع يک برخورددهنده نيست بلکه ردياب ثابتي است که به گونه يي طراحي شده تا بتواند مسير عبور ذرات ماده تاريک را به ثبت برساند. از اين نظر دستگاه «زپلين» با برخورددهنده هادرون همگام است اما در عين حال توانايي رديابي بسياري از اهداف LHC از جمله موجوديت بوزون هيگز و حتي سياهچاله ها را ندارد.
-): شما چه اندازه درباره نتيجه حاصل از برخورد ذرات در کشف رازهاي پيچيده و بي پاسخ جهان هستي از قبيل ماده تاريک، انرژي تاريک و بعدهاي نهفته ماده خوشبين هستيد؟
من به اين واقعيت که برخورددهنده بزرگ هادرون مي تواند حقايقي را درباره ماده تاريک يا حتي بخش هايي از انرژي تاريک آشکار کند، کاملاً خوشبين هستم. حتي معتقدم اين آزمايش مي تواند ذرات جديدي را نمايان سازد که با نظريه «ابعاد اضافي» در ارتباط است.
-): آيا انتظار وقوع حادثه يي مشابه آنچه در سپتامبر گذشته رخ داده و باعث از کار افتادن برخورددهنده شد را داريد؟
من گمان نمي کنم چنين حادثه يي دوباره اتفاق بيفتد اما هيچ کس به صورت قطع قادر نيست از عدم ايجاد مجدد نقص فني در چنين دستگاه بزرگ و پيچيده يي اطمينان داشته باشد.
-): در صورتي که دوباره اين اتفاق تکرار شود با توجه به بالا بودن هزينه تعميرات فکر مي کنيد سرن مجدداً اين هزينه را براي رفع نقص پرداخت خواهد کرد؟
سرن قطعاً اين کار را خواهد کرد زيرا هزينه تعميرات اين سيستم نسبت به هزينه ساخت آن کاملاً ناچيز به شمار مي رود.
*****
مي خواهم در کشور خودم فيلم بسازم
«عباس کيارستمي» بار ديگر اعلام کرد با وجود محدوديت ها و موانع موجود، قصد خروج از ايران براي فيلمسازي در کشورهاي ديگر را ندارد. «عباس کيارستمي» کارگردان ايراني برنده نخل طلاي کن امسال رياست هيات داوران جشنواره فيلم خاورميانه را بر عهده داشت که شنبه شب در ابوظبي پايان يافت. او در گفت وگويي که با روزنامه «نشنال» در کاخ امارات داشت، درباره نظر هيات داوران براي انتخاب فيلم روسي «Hipsters» به عنوان بهترين فيلم جشنواره گفت؛ «آنچه سرنوشت يک فيلم خوب را رقم مي زند نه نقد هاي سينمايي است و نه جايزه، بلکه فقط زمان است. ما قضاوت هاي سطحي مان را در هر جشنواره انجام مي دهيم، اما مي دانيم حرف آخر را ما نمي زنيم.» خالق «طعم گيلاس» با اشاره به مصاحبه هاي قبلي خود درباره فيلم «شيرين» تاکيد کرد؛ «قبلاً هم گفته ام ممکن است فيلم هاي بيشتري بسازم، اما مي خواهم فيلم «شيرين» آخرين ساخته سينمايي ام باشد.» «کيارستمي» درباره فيلم «رونوشت برابر اصل» که اولين فيلم ساخته شده توسط او در خارج از ايران است، اظهار کرد؛ «ساخت اين فيلم تمام شده و اين تجربه جديدي براي من بود؛ کار کردن با يک بازيگر زن و عوامل حرفه يي. البته فيلم بايد ابتدا به نمايش درآيد تا ببينيم چه از آب درآمده است.» او در ادامه گفت؛ «ساخت اين فيلم براي من ساده تر از همه فيلم هاي قبلي ام بود، حتي آسان تر از فيلم هاي کوتاهي که ساخته ام چون با تيم حرفه يي هم در پشت دوربين و هم مقابل دوربين کار مي کردم.» کيارستمي درباره ديگر فوايد ساخت اين فيلم در ايتاليا گفت؛ «در ساخت اين فيلم ديگر با موضوعات پيچيده يي که در ساخت فيلم در ايران داشتم، مواجه نشدم و براي آنچه مي خواستم بگويم، احساس آزادي کامل داشتم.» به گزارش ايسنا، «کيارستمي» با بيان اينکه هنوز هيچ چيز او را براي ترک ايران متقاعد نکرده است، گفت؛ «مي خواهم هم چنان در کشور خودم و به زبان مادري ام فيلم بسازم اما به نظر اين کار هر روز سخت تر مي شود. انرژي من در حال پايان است و در سوي ديگر مشکلات در حال بزرگ شدن هستند.» کارگردان «زير درختان زيتون» با تاکيد دوباره بر اينکه ايران را ترک نخواهد کرد، گفت؛ «آنچه از ايراني هايي که کشور را ترک کرده اند مشاهده کرده ام، پيامد چندان مثبتي نبوده است. من هيچ انتقادي از آنهايي که ايران را ترک مي کنند، ندارم. اگر بهمن قبادي فکر مي کند در خارج از ايران شرايط بهتري براي ساخت فيلم دارد، به او تبريک مي گويم.» او در ادامه اظهار کرد؛ «اما در مورد خود من، شخصاً اعتقادي به ترک ايران ندارم. جايي که شب ها مي توانم آرام بخوابم، خانه ام است. ما فيلم مي سازيم تا زنده بمانيم. صرف نظر از اينکه چه شرايطي وجود دارد، خانه من، در انتهاي يک کوچه بن بست، جايي است که در آن زندگي مي کنم و هيچ چيز مرا براي ترک آن متقاعد نکرده است.» «عباس کيارستمي» اوايل ماه دسامبر (آذر ماه) به عنوان رئيس هيات داوران جشنواره فيلم مراکش، به اين کشور آفريقايي سفر خواهد کرد.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:

لشگر بيکاران
چطور ملتي فقير، جنگ زده و بدهکار مي تواند در مدت يک دهه نيروي عظيمي فراهم کرده و قاره يي را زيرورو کند؟ اين سوالي بود که هنوز هم در مورد آغاز جنگ جهاني دوم از طرف آلمان پرسيده مي شود. در سال هاي بعد از جنگ جهاني اول مشکلات اقتصادي، رکود و بيکاري اروپا را فرا گرفته بود. در آلمان بدهکاري به خاطر غرامت هاي جنگ جهاني اول، تحقيرهاي معاهده ورساي و تبليغات کمونيست ها وضعيت اجتماعي بدتر بود. در واقع اين انبوه جوانان بيکار و گرسنه آلماني بودند که لشگر نازي ها را تشکيل دادند و به کشورهاي ديگر سرازير شدند.در قرن هاي گذشته رعيت هاي محنت زده به اميد نزول باران يا رحم خراج گيران پادشاه مي ماندند تا شايد سال بعد با برداشت محصول و زاد و ولد احشام به نان و نوايي برسند. ولي از 100 سال پيش با افزايش دانش عمومي و ارتباطات و همين طور توليد نظريه هاي سياسي جديد واکنش مردم به فقر تغيير کرده است.
بنا بر اطلاعات ارائه شده از سوي مرکز آمار ايران نرخ بيکاري که در آغاز دولت نهم 9/10 درصد بود بايد تا پايان امسال به 4/8 درصد مي رسيد ولي اين نرخ الان 3/11 درصد است. فراکسيون کارگري مجلس بيکاري را بيشتر از اينها و در حدود 16 درصد ارزيابي مي کند.
نشريه اکونوميست هم پيش بيني کرده است بحران بيکاري تا پايان امسال به 1/12 درصد برسد. شايد به نظر برسد که 10 درصد و 15 درصد بيکاري زياد هم نيست و تا وقتي 90 درصد ديگر سر کار هستند، اتفاقي نمي افتد ولي وجود 10 درصد بيکاري در جامعه يي به معناي اين نيست که تمامي افراد باقيمانده داراي مشاغلي معتبر، مستمر و معقول هستند يا اينکه از درآمد و اميد به ادامه حرفه خود رضايت دارند. بنا بر اعلام مرکز پژوهش هاي مجلس، ايران رتبه اول بيکاري منطقه و 17 جهان را در دست دارد.
عليرضا محجوب نماينده قديمي طبقه کارگر در مجلس نيز اظهار داشته است که در تابستان جاري ميزان بيکاري جوانان 15 تا 26 سال به 7/22 درصد رسيده است. اين جوانان اصلي ترين بخش نيروي انساني هستند که بايد بازار کار را افتتاح کنند.
بحران اقتصادي به صورت موجي بزرگ از بانک هاي امريکايي شروع شد و تا اروپا و آسيا گسترش يافت. بنا به روالي که در سال هاي قبل هم تکرار شده است اين عوارض پس از مدتي به کشورهاي جهان جنوب هم خواهد رسيد.
اگرچه در فضاي امروز مباحثي چون نارضايتي يک هنرمند، نامه يي منسوب به يکي از بزرگان يا جمله يي از يک سخنراني بازتاب زيادي پيدا مي کند و مسائل اقتصادي را تحت الشعاع قرار مي دهد ولي معمولاً در فصل زمستان درصد بيکاري در ايران افزايش پيدا مي کند. زمستان در پيش است.
*****
مردی در لباس روحانیت، دزدی میلیونی می کرد
ایسنا: با اعلام شکایت علیه یک متهم پرونده زورگیری از مسافر فرودگاه امام (ره) مبنی بر سرقت میلیونی از شاکی، تحقیقات دادیار جنایی تهران در مورد این متهم وارد مرحله‌ای تازه شد.
شامگاه 23 مردادماه سال جاری پیرمردی 60 ساله، سراسیمه به مرجع انتظامی مراجعه کرد و در حالی که صورت و بدنش مجروح شده بود به ماموران گفت: حدود ساعت 20 با یک پرواز خارجی وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدم و منتظر اتومبیل کرایه بودم که یک پراید با دو سرنشین پیش پایم نگه داشت و سوار بر خودرو به سمت مقصدی که گفته بودم حرکت کردیم. من در صندلی جلوی اتومبیل نشسته بودم و دو سرنشین در صندلی عقب سوار بودند. پس از طی مسیری، ناگهان یکی از سرنشینان عقب خودرو، جسمی رشته‌ای مانند را به دور گردنم انداخت و با شدت فشار داد تا جایی که کاملا بی‌حال شدم. بعد از چند ساعت که به هوش آمدم خودم را در حالی که مجروح شده بودم در میدان نماز شهرری یافتم. بعد متوجه شدم که سرنشینان پراید، کیف، چمدان و 600 دلار وجه نقدی را که به همراه داشتم به سرقت برده‌اند.
با تشکیل پرونده از سوی مرجع انتظامی و کسب دستورات قضایی لازم از قاضی سلیمانی‌فرد دادیار شعبه‌ی ششم دادیاری دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات پلیسی جهت شناسایی و بازداشت سه متهم آغاز شد تا این‌که روز 4 شهریورماه زمانی که راننده‌ی یک دستگاه خودروی پراید اقدام به کیف‌قاپی از یک زن جوان کرده بود، در یک کوچه بن‌بست در منطقه‌ی باغ فیض تهران گیر افتاد و ماموران موفق به بازداشت وی شدند.
با اعزام این متهم به آگاهی، مشخص شد که او همان کسی است که به همراه دو نفر از دوستانش از پیرمرد 60 ساله سرقت کرده بودند.
در پی بازجویی‌های پلیسی از متهم بازداشت شده به نام ایوب 24 ساله، دو همدست دیگرش به نام‌های محمود و بهزاد نیز شناسایی شدند که محمود نیز بازداشت شد اما تلاش ماموران برای بازداشت بهزاد هم‌چنان بی‌نتیجه مانده است.
متهمان بازداشت شده به 7 فقره کیف‌قاپی به وسیله‌ی اتومبیل اعتراف کردند و برای آنها به اتهام شرکت در شروع به قتل عمدی، شرکت در آدم‌ربایی و شرکت در سرقت مقرون به آزار قرار قانونی صادر شد.
تحقیقات در مورد این دو متهم ادامه داشت تا اینکه با انتشار تصویر آنها در جراید، فردی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران مدعی شد یکی از متهمان از وی سرقت کرده است.
وی گفت: من صاحب یک پمپ بنزین در اسلامشهر هستم. مدتی قبل، ایوب در حالی که لباس روحانیت به تن داشت به پمپ بنزین آمد و از من خواست که به او کار بدهم. من هم پذیرفتم و از او خواستم که به پمپ بنزین بیاید و در آنجا مشغول به کار شود. ایوب هر روز سر وقت در پمپ بنزین حاضر می‌شد و بعد از تعویض لباس‌هایش شروع به کار می‌کرد. رفتار او خیلی خوب بود و من هم با دیدن اینکه او علیرغم روحانی بودن به عنوان یک کارگر در پمپ بنزین زحمت می‌کشد و کار می‌کند، اعتمادم جلب شد. یک روز بعد از اتمام کار، مبلغ 22 میلیون و 500 هزار تومان به او دادم تا روز بعد، آن را به حسابم بریزد. بعد از آن شب، دیگر او را ندیدم تا اینکه عکسش را به عنوان متهم در جراید مشاهده کردم.
قاضی سلیمانی فرد با اشاره به شکایت جدیدی که علیه این متهم اعلام شده است، اظهار کرد: متاسفانه این متهم به دروغ اقدام به پوشیدن لباس روحانیت کرده و با سوء استفاده از آن دست به سرقت زده است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
جان زنی را نجات دهیم
6000 نفر با پرداختن 10000 تومان ( پول2-3 کيلو ميوه) می توانند جان يک آدم را نجات بدهند . خواهشمندم اين ايميل برای هر کسی که می شناسيد بفرستيد.
شماره حساب سيبا - شعبه مبارزان - به نام مينا جعفری وکيل اکرم مهدوی
0302917750001 در حواله نام اکرم مهدوی را یادآوری کنيد.
http://saveakram.blogspot.com/ لطفا کمک کنید تا جان زنی را نجات دهیم، زنی در آستانه ی اعدام است نه به دلیل اینکه جرمی انجام داده باشد، که داده .. بلکه به این دلیل که پول ندارد تا جان خود را بخرد. وکیل اکرم مهدوی برای جمع آوری پول دیه یعنی 60 میلیون تومان ، شماره حسابی باز کرده است حدود سه میلیون تومان جمع شده است و 56 میلیون تومان برای بازگشت زنی 30 ساله به زندگی باقی است. به من نگویید که این مسئله غیر عقلانی است میدانم . میدانم که خریدن جان یک انسان غیر عقلانی ترین و ظالمانه ترین اتفاقی است که میتواند بیافتد. ولی چاره ی ِ دیگری داریم ؟ چه کنیم ؟ فکر میکنم کار را از تبلیغ وبلاگی فراتر ببریم. به دوستان و آشنایان میل بزنیم و درخواست کمک کنیم. خیلی رک و راست ، پول جمع کنیم. هر قدر که باشد .. و به حساب اکرم بریزیم. من نه قصاص را قبول دارم ، نه دیه را قبول دارم و نه قوانین قرون وسطایی جمهوری اسلامی را . من زندگی را قبول دارم و فکر میکنم این زن 30 ساله که از بدو تولد در فقر و رنج دست و پا زده است ، مستحق شانسی دوباره است. من از امروز شروع میکنم برای جمع آوری پول ، با چند تا از دوستان صحبت خواهم کرد تا با هم پولها را جمع آوری کنیم و به دست خانم جعفری ، وکیل اکرم مهدوی برسانیم. فکر میکنم به جای نوشتن و پر کردن صفحه های وبلاگهایمان و آپ کردن، به جای آه کشیدن و نمیدانم چه کنم گفتن، همت کنیم. شروع کنیم به پول جمع کردن.
هرکدام چیزی کنار بگذاریم. داریم سعی میکنیم زندگی انسانی را نجات دهیم. کمی سخاوتمند باشیم بچه های داخل کشور تلاششان را دارند میکنند. شب و روز پشت در زندانها هستند و برای پس گرفتن جان این و آن زندانی به این سو و آن سو میدوند و رو می اندازند. معمولا بیشترین کمک های مالی هم از سوی همانهاست. ما که مجبور به انجام این کارها نیستیم ، لا اقل میتوانیم آنها را با مبلغی در کارشان یاری کنیم. کار آنها نجات جان تک تک انسانهاست. ماجرای ستاره های دریایی و حرف دخترک را به خاطر داشته باشیم. شاید بتوانیم این یکی را نجات دهیم ، و این یکی را ، و این یکی را....ما که مجبور نیستیم نگاه های تنفر آمیز خانواده های مقتول را تحمل کنیم ، ما که مجبور نیستیم بر سر بالا رفتن یا پایین آمدن قیمت دیه چانه بزنیم . این زحمت ها را بچه های ایران میکشند. ما فقط لازم است به آنها کمی کمک مالی کنیم تا بتوانند زندگی ای را نجات دهند. اگر توانستیم پولی جمع آوری کنیم ، همین جا برای شما از چگونگی آن خواهم نوشت. و گزارش کامل خواهم داد. من چنین میکنم. شما هم اگر کاری از دستتان بر می آید دریغ نکنید. سرگذشت اکرم مهدوی و چگونگی موقعیت او را در وبلاگ آسیه امینی مفصل بخوانید.
پی نوشت : با دوستم شعله ی ایرانی ، سردبیر مجله ی آوای زن صحبت کردم ، و درکار جمع آوری کمک مالی ، او نیز همراه است، به گفته ی او میتوانیم موقتا از شماره حساب نشریه نیز برای کمک هایی که از راه دور ـ احیانا ـ میشوند استفاده کنیم ( در شرایط کنونی ، باز کردن یک شماره حساب مجزا در خارج از کشور برای این کار وقت زیادی میبرد و کارها باید به سرعت انجام شود ، از این رو از شماره حسابی که فعلا هست ، اگر دوستان مایل باشند ، استفاده میکنیم ) که اگر لازم بود شماره حساب را و چگونگی استفاده از آن را با میل به اطلاع شما خواهم رساند. شماره حساب بانکی مجله ی آوای زن ، برای ارسال پول از خارج از سوئد :
Bank Account : 99 604200 5685 68 IBAN: SE19 9500 0099 6042 0056 8568 BIC-kod ( Swift adress :NDEASESS
یا میتوانید از این لینک استفاده کنید لطفا در صورت استفاده از شماره حساب با حروف لاتین قید کنید : اکرم مهدوی ،
Mahdavi Akram
لطفا پس از فرستادن پول با میل آدرس زیر تماس گرفته و خبر فرستادن پول و مقدار آن را اعلام کنید تا از رسید آن شما را مطلع کنیم. mahshid.r@gmail.com خبردار شده ام که از طریق پی پال امکان ریختن کمک های مالی به این حساب ـ چون در خارج از کشور است ـ بدون پرداخت هزینه ی انتقال بانکی وجود دارد اگر ممکن است دوستانی که به این مسئله وارد هستند چک کنند و اطلاع دهند. دوست عزیزم فریبا داوودی ، از واشنگتن دی سی ، اعلام آمادگی کرد تا به عنوان ناظر در جمع آوری کمک مالی همراه باشد. دوست عزیزم ، منیره کاظمی ( آلمان ) ، یکی از همکاران سایت شبکه همبستگی با مبارزات زنان ایران ، اعلام آمادگی کرد تا به عنوان ناظر در جمع آوری کمک های مالی همراه باشد. پریسا هم نوشته است : قضاوتم نکنید ، کمکم کنید وبلاگی که برای نجات اکرم مهدوی به وجود آمده است اطلاعات بیشتری در اختیار شما خواهد گذاشت.
*****
استانداری و جنگ با قران
فريبا داوودي مهاجر‏
آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار با جمعی از فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی اظهار داشت ،مگر می خواهید با قران وپیامبر جنگ کنید که اعلام می کنید برای بعضی از استان ها استاندار زن منصوب می کنیم .
وی این قبیل انتصابات را خلاف شرع و مخالفت با احکام اسلام و مسلمات دین اعلام کرد .
صافی گلپایگانی در ادامه افزود: خدمت به زن این نیست که کار هایی که ارتباط با مردها دارد را به آنها بدهیم. زیرا فرهنگ اسلامی با غرب و شرق تفاوت های زیادی دارد.
البته در این سخنان آیت الله صافی به این موضوع اشاره نکردند که آیا مشاغلی که امروز زن ها دارای آن هستند مشاغلی چون وکالت مجلس و وزارت و دهها شغل دیگر نیز مخالف اسلام و دین و خلاف شرع هست یا خیر و اصولا نظر ایشان مبتنی بر چه اصول فقهی و شرعی است؟ و چرا اگر یک زن استاندار شود خلاف شرع است ولی اگر همان زن نماینده مجلس باشد خلاف شرع نیست .
همچنین حضرت آیت الله که انتصاب زنان به مشاغل را مساوی جنگ با قران و پیامبر تلقی می کنند توضیح نمی دهند که پس چرا در عصر پیامبر زنان به شکلی گسترده در شغل های رایج آن زمان حضور داشتند و پیامبر نیز با این مشاغل مخالفتی نداشتند که خدیجه همسر پیامبر به عنوان سر شناس ترین تاجر زمان خود از جمله این زنان بودند .
فی الواقع اگر الگوی حرکتی آیت الله صافی پیامبر هستند چرا ایشان از پیامبر اسلام با آموزه های همان 1400 سال پیش تبعیت نمی کنند. نیازی هم به استنباط و به روز کردن احکام به وسیله ایشان نیست. از همان پیامبری که در تمام غزواتشان زنان حضور داشتند . از جمله کعبیه دختر سعد اسلمیه که در جنگ خیبر در کنار پیامبر حضور داشت و زنان دیگری که در بیعت و هجرت و اجتماع و علم فعالیت می کردند. زنانی چون اسما بنت عمیس ،اسما دختر یزید بن سکن، ام ایمن، ام سلیم، ام دردا نسیبه انصاری، لیلا غفاری و حتی صفیه عمه پیامبر.
از قضا ایشان فراموش کردند که اولین کسی که اسلام را قبول کرد زن بود و اولین شهید زن بود و تنها فردی که در کعبه دفن شد زن بود و تنها وارث پیامبر نیز زن بود.
فراموش کردند مطابق آیه و اوحینا الی ام موسی یعنی به مادر موسی وحی کردیم زن می تواند مورد وحی قرار بگیرد. .ایشان فراموش کرده اند که اسلام مدعی است که برای تنظیم روابط بین انسانها امده است و عقلایی و کارآمدی این احکام از ویژگی های آن است، چنانچه نتواند پاسخ گوی نیاز های مردم در هر عصری باشد جایگاه خود را به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی از دست خواهد داد .
و اگر ایشان با در نظر گرفتن این مباحث هنوز مدعی هستند که حضور زنان در اجتماع مخالف اسلام است و برای عدم حضور زنان تلاش می کنند برای ما فعالان زن نیز راهی به جز استمرار راه بدون گفتمان دینی باقی نمی ماند.
واقعیت این است که دوستان ما در داخل کشور و بخصوص زنانی که به نو اندیشی دینی اعتقاد دارند سال هاست تلاش می کنند که با به روز کردن احکام اسلامی بخصوص آن دسته از احکامی که مربوط به زنان است پاسخ مناسبی برای سوال ها و نیاز های این عصر پیدا کنند. اگر علما به این تلاش ها توجه لازم را نمی کنند و همواره زنان را افرادی تحت ولایت و سر پرستی می دانند باید گفت که راه ما با آنها جداست. راه ما با افرادی که با تمسک به دین و خرج کردن از اسلام بر طبل منافع قشری از جامعه می کوبند جداست. ما معتقدیم که زنان با مردان در همه عر صه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی برابر هستند و باید به شغل هایی چون قضاوت و یا استان داری که هیچ، به ریاست جمهوری کشورمان ایران دست یابند.
آن زمان دیر نیست.
*****
پرتاب لنگه کفش به سمت وزیر سابق ارشاد از سوی دانشجویان معترض
دیروز، خاطره پرتاب لنگه کفش از سوی خبرنگار عراقی به سمت جرج بوش یک بار دیگر با پرتاب لنگه کفش یکی از دانشجویان به صفار هرندی در دانشگاه تهران زنده شد.
صفار هرندی، از حامیان و دست‌اندرکاران دولت کودتا دیروز در دانشکده فنی دانشگاه تهران حضور یافت و با واکنش اعتراضی شدید دانشجویان مواجه شد. میزان اعتراضات دانشجویان آنقدر شدید بود که کنترل برنامه از دست مجری خارج شد و صفار هرندی با هو کردن دانشجویان و شعار یاحسین میرحسین مواجه شد و نتوانست سخنان خود را برای دقایقی آغاز کند. دانشجویان سبزپوش با توزیع مچ‌بندهای سبز در این برنامه حضورشان چشمگیر بود. سخنان ثابتی، رئیس بسیج دانشگاه تهران و صفار هرندی بارها با هوکشیدن دانشجویان مواجه شد و در میان برنامه این اعتراضات تا آنجا بالا گرفت که یکی از معترضین به سبک الزیدی خبرنگار عراقی لنگه کفشش را به سمت صفار هرندی پرتاب کرد.
صفار هرندی بدون ارائه منبع مشخصی تعداد بسیجیان کشته شده در حوادث پس از انتخابات را ده نفر معرفی کرد که با اعتراض دانشجویان مواجه شد. وزير سابق ارشاد که چندی پیش به دست احمدی نژاد برکنار شده بود، طی سخنانی تملق‌آمیز گفت: امروز که موسوي سکوت چند ساله خود را شکست بايد ممنون احمدي نژاد باشد که چنين شرايطي را براي او فراهم کرده است. او در نهایت مجبور شد به علت اعتراضات شدید و برای جلوگیری از فضاحت به بار امده‌ای نظیر آنچه برای حداد عادل و دانشجو رخ داده بود، دانشگاه را ترک کند.
دولتی که تا دیروز پرتاب لنگه کفش به سمت جرج بوش را افتخاری بزرگ برای آن خبرنگار عراقی می‌دانست و حاضر شده بود به او پناه دهد به روزی افتاده که اعضای سابق و حامیان امروز کابینه خودش با لنگه کفش‌های معترضینشان روبرو می‌شود و در نهایت خفت و خواری کسانی که روزی سکان فرهنگ این مملکت را به دست گرفته بودند، از سوی دانشجویان هم تحمل نمی‌شود و مجبور به ترک دانشگاه می‌گردند.
*****
علی پیرحسینلو با همسرش در اوین ملاقات کرد
علی پیرحسینلو پس از یک ماه بازداشت، دیروز در زندان اوین با همسرش ملاقات تلفنی داشته است. همسر علی پیرحسینلو، این خبر را در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است. فاطمه ستوده دیروز بیست دقیقه با همسرش ملاقات داشته است و حال عمومی وی را خوب و پرانرژی و با روحیه توصیف کرده است. متنی که ستوده بعد از این ملاقات در وبلاگ شخصی خود نگاشته به شرح زیر است:
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد…
دیدی علی؟! دیدی دیروز خیال کردمت و امروز خیالم رنگ واقعیت گرفت؟! دیدمت امروز. همانی بودی که خیالت کرده بودم. همان تجسم رویای من. همان پیراهن و شلوار آبی‌رنگ. همان ریش انبوه. از پشت همان شیشه‌ی سمج و مزاحم دیدمت. دستم را چسباندم به شیشه، خواستم ذره‌ذره نفس بکشم تو را، با شیارهای کف دستم سلول‌سلول ببوسمت، اصلا جرعه‌جرعه بنوشمت. خندیدی. شاد، پرانرژی، پر از ایمان و آرمانی که همیشه می‌ستایمش.
بیست‌دقیقه دیدنت چنان سرخوشم کرده است که فقط خدا می‌داند. هنوز گوشی توی دستمان بود که گفتند وقت تمام است. پرده آرام‌آرام می‌افتاد. کداممان زودتر گفتیم «دوستت دارم»؟! امروز وصف حال دلم این بیت از سعدی است:«شوق است در جدایی و جور است در نظرهم جور بِه، که طاقت شوقت نیاوریم…»
پ.ن: این روزها دلم می‌خواهد این‌جا فقط از تو و خوبی‌هایت بنویسم، و یادم برود زهر بعضی کنایه‌ها را این روزها، که می‌آیند و می‌نشینند بر دل، هنوز. بیا من و تو بخندیم. فارغ از فرسودنی‌ها و فرسودنی‌ها.
*****
بهزاد نبوی فعلا در بیمارستان بستری باشد!
بنا به دستور دادستان عمومي و انقلاب تهران يكي از معاونان اين دادسرا با بهزاد نبوي، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پس از انجام عمل جراحی در بیمارستان خاتم الانبیا بستری است، ديدار كرد.
به گزارش ايلنا به نقل از روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران در اين ملاقات كه روز يكشنبه صورت گرفته است، فريدون اميرآبادي، معاون دادستان تهران به همراه بازپرس پرونده در جريان آخرين اقدامات پزشكي دربهزاد نبوی قرار گرفتند.
با توجه به نظريه پزشكي قانوني درخصوص وضعيت جسمي بهزاد نبوي، مقرر شد که او تا زمان مورد نياز همچنان در مركز پزشكي محل درمان بستري باشد.
به گزارش نوروز، وکیل بهزاد نبوی و خانواده او امیدوار هستند تا با توجه به وضعیت جسمی او، قرار بازداشت وی به قرار وثیقه تبدیل شود. بهزاد نبوی که یکروز پس از انتخابات بازداشت شده، چندی پیش به علت عود بیماری فتق در بیمارستان خاتم الانبیا تحت عمل جراحی قرار گرفت. نبوی که 68 سال سن دارد، به دلیل جراحی های متعدد که بای پس قلب یکی از آنهاست، از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیست. پزشکان پس از آخرین عمل جراحی نبوی اعلام کردند که او باید در محیط آرام و بدون استرس دوران نقاهت خود را طی کند و شرایط زندان و سلول انفرادی برای سلامتی او اصلا مناسب نیست.
*****
مسعود باستانی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد
مسعود باستانی روزنامه نگار و فعال سیاسی که بیش از 3 ماه است که در بازداشت به سر می برد، در دادگاه بدوی به 6 سال حبس قطعی محکوم شد.
در حکم باستانی یکسال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام و 5 سال به اتهام اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش در نظر گرفته شده است. تاکنون حکم دو نفر دیگر از متهمان حوادث پس از انتخابات صادر شده است. شهاب طباطبایی، عضو شورای مركزی جبهه مشارکت اسلامی ایران و هدایت الله آقایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هر کدام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
*****
خشم کیهان از "جرس" در قالب اهانت به مرجعیت
جرس: کاوه میرکاظم

جرج اورول روزگاری گفته بود: "در هنگام حکومت فریب، گفتن حقیقت یک عمل انقلابی است". جمله اورول مصداق خودش را در این چندماهه اخیر به خوبی در ایران پیدا کرده است. حکومت فریب مرزهایی را درنوردیده که تصورش برای خود اورول هم سخت بود و اگر با چنین تجربه ای روبرو می شد، قطعا در رمان های شاهکار خود تصاویر زیباتر و بدیع تری خلق می کرد. در حکومتی که بنیاد انتخاباتش را بر تقلب می گذارد و ریس جمهورش جلوی چشم میلیون ها بیننده تلویزیونی لبخند می زند و دروغ می گوید، در حکومتی که تاکنون و به تناوب، تنها هفت تن از اعضای کابینه به تقلب و یا دزدی علمی متهم هستند، بی شک گفتن حقیقت یک عمل انقلابی است. حکومت فریب اما از این عرصه ها نیز پا را فراتر گذاشته است. جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه به دروغ همسر شهیدی معروف را به عقد کس دیگری در می آورد و مشاور رییس جمهورش به دروغ همسر قانونی خودش را مطلقه اعلام می کند. جل الخالق!

لجن نامه کیهان،"روزی نامه" مشهور حکومت فریب، در همین روز دوشنبه ای که گذشت وبسایت جرس و دست اندرکاران آن را مورد عنایت خود قرار داد و با همین بهانه بار دیگر حرمت یک مرجع تقلید عالیقدر را نیز شکست. جرس فقط برای آن که به وظیفه انقلابی گفتن حقیقت عمل کرده باشد، فریب ها و دروغ های کیهان را بر ملا می کند:
نخست، روزنامه کیهان گردانندگان جرس را متهم کرده که "درصددند با كمك هاي مالي غرب، ماهواره اي عليه جمهوري اسلامي راه اندازي كنند." جرس البته قصد راه اندازی ماهواره را دارد، اما کیهان اگر نگاهی به منشور جرس که در وبسایت آن منتشر شده، می کرد؛ می دید که آن جا به صراحت نوشته شده که "این شبکه به لحاظ مالی متکی بر هدایای هموطنان ایرانی است و مطلقا در هیچ مرحله ای از کمکهای مالی دول خارجی استفاده نخواهد کرد." جرس موسسه ای غیر انتفاعی و ثبت شده است که در اساسنامه خود نیز به صراحت از دریافت کمک دولت های خارجی استنکاف کرده است و دست کمک به سوی ایرانی ها دراز کرده و درمان دردهای ایران را از آنان می طلبد. همکاران جرس و آشنایان خوب می دانند که تا کنون این سایت با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و اگر دروغ کیهان درباره دریافت کمک های مالی از غرب راست بود، حال نزار کنونی را نداشت. آش نخورده و دهان سوخته!
البته گردانندگان جرس مطمئن هستند که کیهان این ادعای خود را بی توجه به واقعیت، باز تکرار خواهد کرد.
از نظر دست اندرکاران روزنامه کیهان اقامه هر دروغ و تهمتی علیه کسی که آنان نمی پسندند، رواست.
دوم، در واکنش به استفتای محسن کدیور از آیت الله منتظری درباره جنگ افزارهای هسته ای، روزنامه کیهان مدعی شده که كديور"با اغواي منتظري چنين القا كرد كه جمهوري اسلامي درصدد ساخت بمب هسته اي است." متن کامل نامه محسن کدیور به این مرجع تقلید شیعه و پاسخ او در وبسایت جرس موجود است. در هیچ جای این نامه نمی توان چنین برداشتی کرد که کدیور قصد القای آن را داشته که رژیم ایران در صدد ساخت بمب هسته ای است.
مشکل اصلی آن جاست که جامعه بین الملل نمی تواند ادعاهای حکومت فریب را باور کند. همچنان که محسن کدیور در نامه به صراحت ذکر کرده "نظامى كه به اين راحتى به شهروندان خود دروغ‏ ‏مى‎گويد به چه دليل در مناسبات بين المللى قابل اعتماد است؟" جز این است که در چنین شرایطی فتوای یک مرجع عالیقدر شیعه که نه تنها اعتماد هموطنان بلکه احترام بین المللی را نیز با خود همراه دارد می تواند نشان دهد که مردم ایران به دنبال سلاح هسته ای نیستند؟
جالب آن است که روزنامه کیهان بخشی از فتوای آیت الله منتظری در این باره را در همان خبر ویژه اش منتشر کرده است. در این فتوا هیچ نکته ای وجود ندارد که از آن بتوان تلاش برای القای آن که جمهوری اسلامی در صدد ساخت بمب هسته ای است را مستفاد کرد.
سوم، روزنامه کیهان به دروغ درباره آیت الله منتظری نوشته است که "او در قبال انبوه جنايات و نسل كشي هاي آمريكا و غرب ساكت است." کافی است تنها نگاهی به سایت رسمی این مرجع تقلید انداخت تا انبوه واکنش های او به اقدامات آمریکا و جنایت های اسراییل را مشاهده کرد.
آیت الله منتظری از سالهای پیش از انقلاب اسلامی نظرات خود را در دفاع از مردم فلسطین و محکوم کردن رفتارهای غرب به صراحت بیان کرده است. بیانات ایشان در ابتدای درس اخلاق در دیماه سال گذشته و در واکنش به حمله اسراییل به غزه و جنایات صورت گرفته در سایت های خبری مختلف موجود است. ایشان حتی می گویند: "وظيفه همه كشورهاي اسلامي است كه اين ها به هر قيمت هست ولو نفت و گازشان را بر آمريكا و اروپا ببندند، اسرائيل را سرجايش بنشانند." روزنامه کیهان همین اتهام را به محسن کدیور نیز نسبت داده و نوشته که "آقاي كديور در سال هاي خوش نشيني خود در آمريكا و برخورداري از مهمان نوازي هاي ويژه اين كشور، موضع انتقادي صريحي درباره سياست هاي استكباري و استعماري آمريكا و غرب نگرفته است."
بسیاری از انتقادات کدیور درباره آمریکا و غرب نیز با یک جستجوی ساده در اینترنت و همچنین خبرگزاری ایسنا قابل دسترسی است. روزنامه کیهان فراموش کرده است که چند سال پیش خود با شعف بخش هایی از سخنان کدیور در یک سخنرانی درباره "اسلام هراسی در غرب" را منتشر کرده بود و از آن با عنوان حرف های خوب کدیور یاد کرده بود! به نفع دست اندرکاران کیهان نیست که بپذیرند کسی مخالف استبداد دینی ولایت فقیه باشد و در عین حال مواضع انتقادی نسبت به سیاست های آمریکا و غرب نیز داشته باشد. در آن صورت دیگر چگونه می توان مخالفان را به دست نشاندگی غرب متهم کرد؟ کیهان علاقه ای ندارد این حربه فریب را از دست بدهد.
چهارم، کیهان متن خبر ويژه خود را با بهانه حمله علیه مرجعیت تقلید آغاز کرده است. این روزنامه نامه مهدی کروبی به آیت الله نوری همدانی را "حمله خشم آلود کروبی به مراجع عظام تقلید" معرفی می کند. متن نامه مهدی کروبی در بسیاری از سایت ها موجود است و هر کس می تواند با خواندن آن دریابد که کجای این تذکار و انتقاد، مصداق حمله توام با عصبانیت بوده است. این در حالی است که کیهان در همین متن خود به یک مرجع تقلید حمله و توهین کرده و انواع نسبت های نادرست را علیه او به کار برده است. کیهان شعور مخاطبان خود را در چه حدی فرض کرده است؟ این روزنامه می توانست لااقل این کار را یک روز دیگر، در یک جای دیگر و یا حداقل در همین صفحه اما در مطلبی دیگر انجام دهد تا بلکه تناقض آشکار و رفتار دوگانه آن در برابر مرجعیت با فاصله چند سطر آشکار نشود. روزنامه کیهان از آیت الله منتظری با عنوان "شیخ حامی تروریست ها" نام برده است و او را متهم کرده که "در پروژه های ضد انقلابی غرب ایفای نقش می کند." در روز ۲۵ شهریور ماه گذشته همین روزنامه در مطلبی درباره مرجع تقلید او را "ساده لوح"، "مطرود" و دارای "ماهیت منافقانه" خوانده بود و آخرسر انگار که از این همه توهین راضی نشده باشد از او با عنوان "گربه نره" یاد کرده بود!
در ۲۷ مرداد امسال روزنامه کیهان در سرمقاله خود آیت الله صانعی دیگر مرجع تقلید شیعه را "مغالطه گو" و دارای "ارتباطات ناسالم" خوانده بود. احتمالا از نظر روزنامه کیهان که زیرنظر رهبر جمهوری اسلامی اداره می شود و مدیرمسءول آن نماینده ولی فقیه به شمار می رود، این گونه رفتارها مصداق حمله علیه مراجع تقلید نیست اما نامه محترمانه مهدی کروبی و انتقادات جرس از مراجعی که در وقایع و جنایات اخیر پس از انتخابات ساکت نشسته اند، حمله تلقی می شود. تفاوت از زمین تا آسمان است. جرس مخالف و منتقد مراجع دولتی و مدافع مراجع مردمی است. کیهان مدافع مراجع دولتی و مخالف سرسخت مراجع مردمی است. رفتارهای جمهوری اسلامی نشان داده که هیچ شانی برای مراجع مردمی که نظری مخالف حکومت دارد قایل نیست. حجت الاسلام علم الهدی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد حتی به مراجعی که نظرشان درباره روز عید فطر با رهبر جمهوری اسلامی متفاوت بود حمله می کند و خواستار تبعیت آنان از ولی فقیه در رویت ماه می شود.
فراموش نکرده ایم که در طول چند دهه اخیر چه رفتارهایی با آیات عظامی چون شریعتمداری، آذری قمی، منتظری و دیگران شد و هم اکنون نیز چه حملاتی علیه معدود روحانیت مستقل نظیر آیت الله دستغیب و صانعی صورت می گیرد. فراموش نکرده ایم که آیت الله جنتی، مرجع تقلید عالیقدر شیعیان یعنی آیت الله سیستانی را "دست نشانده و عامل انگلیس" خواند. حکومت فریب به خود اجازه می دهد که به هر که با او نباشد توهین و تحقیر کند و هر اتهامی را به او روا بدارد. اما گردانندگان جرس چنین شیوه ای ندارند. همچنان که در منشور جرس منتشر شده "این شبکه رعایت ضوابط اخلاقی را در تمامی فعالیتهای خود ضروری می داند، و رسیدن به آرمانهای خود را تنها از طریق اخلاقی مجاز می شمارد. در جرس هدف وسیله را مباح نمی کند."
*****
اعلام غیر رسمی احکام سنگین زندان: 28 سال زندان برای مسعودباستانی،احمد زید آبادی و کیان تاجبخش
در حالی که قوه قضاییه تلاش می کند تا از اعلام رسمی و علنی احکام سنگین صادره از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب برای اسرای جنبش سبز شانه خالی کند، گزارش های غیر رسمی حاکی است که کیان تاجبخش،احمد زید آبادی و مسعود باستانی در مجموع به 28 سال زندان محکوم شده اند.
روزنامه اعتماد در شماره سه شنبه خبر داد که کيان تاجبخش استاد دانشگاه به 15 سال، احمد زيدآبادي دبيرکل ادوار تحکيم وحدت و روزنامه نگار به 7 سال زندان، و مسعود باستاني روزنامه نگار به 6 سال زندان محکوم شده اند.
سایت نوروز نیز خبر داده که در حکم مسعود باستانی یکسال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام و 5 سال به اتهام اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش تعیین شده است.
پیش از این صلواتی رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران و مسئول برگزاری دادگاههای نمایشی بازداشت شدگانی که در جریان کودتای انتخاباتی جناح حاکم از 22 خرداد تاکنون بازداشت شده اند،شهاب طباطبایی عضو شورای مركزی جبهه مشارکت اسلامی ایران و رییس ستاد حامیان جوان خاتمی و موسوی(ستاد 88) را به 5 سال و هدایت الله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی را هم به 5 سال زندان تعزیری محکوم کرده بود.
همچنین یکی دیگر از بازداشت شدگان به نام موسی شاه کرمی نیز از سوی همین شعبه دادگاه نقلاب به 27 ماه زندان محکوم شده است.
*****
دو فیلم کوتاه از محل تصادف (دیروز) اتوبوسی که منجر به کشته شدن پنج نفر و مجروح شدن 41 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز گردید:
**

*****
ترس کودتاگران از حضورمخالفین در نمایشگاه و به تعویق افتادن ساعات بازدید عموم از نمایشگاه
کودتاگران که زمزمه حضور سبزها در نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها را همزمان با افتتاح این نمایشگاه شنیده بودند، ساعات بازدید عموم از نمایشگاه را به تعویق انداختند.
خبرگزاری دولت کودتا، ایرنا در خبری آورده است: زمان بازديد عموم شانزدهمين نمايشگاه بين المللي مطبوعات و خبرگزاري ها به ساعت 16 روز سه شنبه 28مهر پس از اتمام افتتاحيه رسمي موکول شد.اين تصميم توسط ستاد برگزاري نمايشگاه، عصر امروز دوشنبه و بنا به درخواست هاي مکرر تعداد زيادي از غرفه داران اتخاذ شده است.پيش از اين قرار بود که نمايشگاه براي بازديد عموم مردم از ساعت 9 صبح روزسه شنبه آغاز به کار کند.
*****
بی بی سی فارسی سخنگوی تروریست ها
سایت «جوان آنلاین» وابسته به سپاه پاسداران: شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی شب گذشته-دوشنبه- به بهانه عملیات تروریستی منطقه سرباز سیستان که منجر به شهادت 41 تن از ایرانیان هموطن شد با عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله مصاحبه کرد.
بنگاه خبری بی بی سی که پیش از این نیز بارها تریبون خبری خود را در اختیار ریگی و افرادش قرار داده است این بار نیز که خود گروهک تروریستی ریگی مسئولیت مستقیم این اقدام غیرانسانی را بر عهده گرفته است این فرصت را در اختیار عبدالمالک ریگی قرار داد تا از این عملیات تروریستی دفاع کند!ریگی در این گفتگوی جهت دار با اهانت به جان باختگان و مجروحان حادثه تروریستی سرباز سیستان؛ اعلام کرد که از موفقیت آمیز بودن این عملیات خرسند است. گفتنی است شبکه تلویزیونی و خبری بی بی سی-وابسته به انگلیس- در روزهای اغتشاش پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز با تمام توان در راستای تحریک احساسات و افکار عمومی فعالیت کرده و آشوبگران را به ادامه و تشدید ناآرامی ها دعوت می کرد.
*****
مصباح یزدی: آزادی از القائات شیطان است
مصباح یزدی گفت: «یکی از راه های کسب بصیرت، فهم صحیح معارف و شناخت نقشه های شیاطین است.» مصباح یزدی در جمع گروهی از فرماندهان نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه «القای شبهات توسط شیاطین، موجب محروم شدن انسان از بینش معنوی و بصیرت می شود»، گفت: «استفاده از راهنمایی قرآن و انبیا و عمل به آنها مانع از مبتلا شدن انسان به کورباطنی می شود.» وی استفاده از مفاهیمی که تعریف مشخصی نداشته و مصادیق آنها معین نیستند را یکی از راه های القای شبهات دانست و گفت: «آزادی یکی از این مفاهیم است که شنونده با شنیدن آن مفهومی زیبا را در ذهن خود تصور می کند و در طول تاریخ سوءاستفاده های زیادی از آن شده است.» وی با بیان نمونه هایی از برنامه ریزی آمریکا برای نفوذ در کشورها گفت: «آمریکا در اولین قدم سعی کرد بی غیرتی را به نام «تولرانس» و تساهل و تسامح در افکار جهانیان ترویج کند که متاسفانه اثرات آن در ایران اسلامی نیز ظاهر شد.» وی ادامه داد: «از آنجا که نمی توان در یک کشور اسلامی که مردم آن در مکتب امام حسین(ع) درس خوانده اند، این فرهنگ را ترویج داد، به گونه دیگری وارد شدند و این فرهنگ را در مقابل خشونت طلبی و تروریسم قرار دادند و با عنوان تسامح و تساهل به ترویج آن در کشورهای اسلامی پرداختند و با تبلیغات بسیار زیاد به بهانه نقد خشونت طلبی به ترویج فرهنگ تسامح و تساهل، آزادی، اختلاط بین دختر و پسر و فرهنگ غیراسلامی، بلکه ضداسلامی پرداختند.» مصباح یزدی خاطرنشان کرد: «برای ترویج این نوع فرهنگ حتی به دین اسلام استناد کرده و اسلام را دین مدارا و تسامح و تساهل معرفی کردند. از طرف دیگر به مذمت خشونت طلبی پرداخته و حرکت خود را هم سو با دین جلوه دادند و در نتیجه با استفاده از ابزار و الفاظ زیبا شبهات شیطانی خود را القا کردند.» رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی خاطرنشان کرد: « اگر کسی عمداً و با آگاهی، قصد ضربه زدن به دین و مسلمانان را دارد، باید با او با صلابت و قاطعیت برخورد کرد و کسی حق ندارد بگوید در این مورد نیز باید مدارا شود.»
*****
2 زندانی برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شدند
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از بند 6 زندان گوهردشت کرج ، 2 زندانی صبح امروز ازبند 6 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شدند.زندانیانی که صبح امروز از بند 6 زندان گوهردشت برای اجرای حکم اعدام به سلولهای افرادی زندان اوین منتقل شدند به نام های زیر می باشند:زندانی محمد حسن بری 25 ساله ، و بیش از 3 سال در سالن 17 بند 6 زندان گوهردشت بسر می برد او به اتهام قتل محکوم به مرگ شده است.زندانی علی علمی 35 ساله ،متاهل و دارای 3 فرزند می باشد،بیش از 2 سال در سالن 17 بند 6 در زندان بسر می برد. او به اتهام قتل به مرگ محکوم شده بود.گفته می شود بدلیل دفاع از همسرش و ممانعت از تعرض به او ،مهاجم به قتل رسید. اجرای احکام اعدام های دست جمعی در شرایطی که نارضایتهای عمومی نسبت به سرکوب خونین و دستگیریهای گسترده و شکنجه های وحشیانه جسمی ،جنسی و روحی که در موارد متعددی منجر به جان باختن زندانیان سیاسی شده است ، رو به افزایش است . و از طرفی در آستانۀ تدارک اعتراض گسترده 13 آبان مردم ایران ،ولی فقیه علی خامنه ای را سخت به هراس انداخته است. لذا برای ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم اقدام به اعدام کودکان ،زنان و اعدام های گروهی می زنند .اعدام زندانیان سیاسی،کودکان،سنکسار و اعدام های گروهی به تایید و بدستور رئیس قوۀ قضائیه صادق لاریجانی که توسط ولی فقیه علی خامنه ای منصوب شده است به اجرا در می آید.این اعدام ها بر خلاف قوانین و معاهدات بین المللی و حقوق اولیۀ بشری است که ولی فقیه ملزم به اجرای آن است. این اعمال جنایت علیه بشریت محسوب می شود که آمرین و عاملین آن می بایست مورد پیگرد و به مجازات برسند.
*****
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد کرج
آزادنا: دانشجویان دانشگاه آزاد کرج درحرکتی خود جوش اقدام به برگزاری تجمع نمودند . در این تجمع نزدیک به دو هزار نفر از دانشجویان در آن حاضر بودند . اعتراض به نتیجه انتخابات و احکام دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز اصلی ترین دغدغه آنان بود . دانشجویان معترض در حالی به سمت درب اصلی دانشگاه حرکت کردند که شعار های « یا حسین ، میر حسین » مرگ بر دیکتاتور » « استقلال آزادی جمهوری ایرانی » « ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم » « دانشجوی زندانی آزاد باید گردد » « زندانی سیاسی آزاد باید گردد » بار ها در صحن دانشگاه طنین انداز شد . سرودهای « یار دبستانی من » و « ای ایران ای مرز پر گهر » نیز بارهادر این تجمع شنیده شد. دانشجویان سپس به سمت دانشکده حقوق و علوم سیاسی حرکت کردند.طبق گزارش خبرنگار سایت آزادنا که در این مراسم حضور داشت؛ این تجمع در حالی برگزار گردید که بسیج دانشجویی در اقدامی مشکوک و تشنج زا در همان روز و ساعت اعلام شده برای تجمع اقدام به برگزاری مراسم قرائت زیارت عاشورا در صحن دانشگاه نموده بود. پیش از ساعت 10:30 صبح که از قبل به عنوان ساعت شروع تجمع اعلام شده بود محوطه دانشکده فنی شاهد حضور بسیار پر رنگ و محسوس نیروهای حراست و لباس شخصی های غیر دانشجو بود . فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه به حدی بود که نیروهای حراست اجازه تجمع بیش از سه نفر را به دانشجویان نمی دادند . این جو با حضور رییس دانشگاه و رییس حراست ورییس دانشکده فنی شکل جدی تری به خود گرفت . دانشجویان برای کاستن از فشار حراست و ایجاد هسته اولیه تجمع به سمت دانشکده دامپزشکی حرکت کردند و تجمع خود را از این دانشکده آغاز نمودند .این تجمع در ساعت 12:30 و پس از دوساعت پایان یافت .
**
*****
شکایت چند طلبه از موسوی و فائزه هاشمی!
تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم علیه میرحسین موسوی و فائزه هاشمی شکوائیه ای مبنی بر نفرت عمومی ملت از آنچه "متخلفین" و "جریان نفاق جدید" عنوان شده منتشر کردند.
در این شکوائیه از میر حسین موسوی و فائزه هاشمی به عنوان دو تن از صحنه گردانان وقایع اخیر نام برده شده است.
در بخشی از شکوائیه مذکور در اشاره به فعالیت دو فرد یاد شده آمده است: القای شبهه تقلب در انتخابات به انحاء مختلف از سوی آقای میر حسین موسوی و خانم فائزه هاشمی قبل از انتخابات، بیانیه های پی در پی آقای موسوی پس از انتخابات و تشویق هواداران به راهپیمایی های غیر قانونی که منجر به تخریب اموال عمومی و کشته و زخمی شدن ده‌ها تن از مردم شد.
این متن به حضور فائزه هاشمی در تجمعات غیر قانونی و تشویق هوادارن به ادامه تجمعات خیابانی اشاره کرده است.
معترضان در تشریح خواسته خود گفته اند: ما جمعی از طلاب حوزه علمیه قم با توجه به اعترافات دستگیرشدگان اخیر و روشن شدن نقش نامبردگان در اغتشاشات اخیر خواستار رسیدگی به جرم های آقای موسوی و خانم هاشمی (اقدام علیه امنیت ملی، معاونت در اخلال در نظم عمومی و تخریب اموال عمومی، تشویق اذهان عمومی و توهین به نهادهای نظارتی، امنیتی و قضایی) هستیم.
*****
ایران پشت دروازه سه کشور جهنمی برای آزادی مطبوعات
گزارشگران بدون مرز: در سال ٢٠٠٩ وضعیت آزادی مطبوعات در ایران به شکل جدی روز به وخامت گذاشت. مرگ وبلاگ نویس جوان امیدرضا میر صیافی در زندان اوین و ادامه بازداشت روزنامه نگاران و از جمله خبرنگار امریکایی ایرانی تبار رکسانا صابری و سپس بازداشت جمعی روزنامه نگاران در پی سرکوب اعتراضات گسترده به تقلب و تخلف در انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در تاریخ ٢٢ خرداد از جمله علل این وخامت است. روزنامه نگاران بازداشت شده مجبور به اعترافات اجباری و در دادگاه های استالینی که حقوق ابتدایی شان رعایت نشد، محاکمه شدند. امسال روزنامه نگاران ایران بیشتر از هر وقت دیگری از ایران احمدی نژاد آزار دیدند. انتخاب مجدد و مورد اعتراض محمود احمدی نژاد کشور را در بحرانی عمیق فرو برد و بدبینی مفرط مقامات حکومتی علیه روزنامه نگاران و وب نگاران شدت یافت. با استقرار نیروهای امنیتی در چاپخانه‌ها و تحریره‌های روزنامه‌ها، سانسور پیش از انتشار مطالب اعمال شد. و بازداشت و زندانی کردن، بدرفتاری غیر قانونی و گسترده با روزنامه نگاران بسیاری از انها را مجبور به ترک کشور کرد. این تصویر کلی از وضعیت آزادی مطبوعات در جمهوری اسلامی در سال جاری است. ایران پیش از این نیز در رده های انتهایی جدول رده بندی قرار داشت (سال گذشته در رده ١٦٦ در میان ١٧٣ کشور) ، امسال ایران به دروازه سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات ترکمنستان ( رده ١٧٣)، کره شمالی ( رده ١٧٤) و اریتره (رده ١٧٤) که سال هاست آخرین رده جدول را به خود اختصاص داده اند، رسیده است.
*****
توصيه به برگزاري دادگاه علني متهمان کهريزک
وزير دادگستري گفت؛ اميدواريم تشخيص قاضي در مورد دادگاه کهريزک اين باشد که علني برگزار شود.
به گزارش ايسنا، مرتضي بختياري در حاشيه جلسه شوراي هماهنگي و سياستگذاري مالکيت معنوي در جمع خبرنگاران در خصوص اين سوال که آيا شما از برگزاري علني يا غيرعلني دادگاه متهمان کهريزک اطلاعي داريد، گفت؛ طبق قانون علني يا غيرعلني برگزار شدن دادگاه با قاضي است. اگر تشخيص داد دادگاه علني برگزار شود علني برگزار مي شود اما اگر تشخيص داد نيازي به برگزاري علني دادگاه نيست، نظر قاضي است. خبرنگار ديگري با بيان اينکه پنج جلسه از دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات به صورت علني برگزار شد ولي اکنون اين روند متوقف شده، از وزير دادگستري سوال کرد آيا دادگاه ها به صورت غيرعلني در حال برگزاري است که وي پاسخ داد؛ اگر قرار باشد دادگاه تشکيل شود و علني يا غيرعلني باشد قطعاً اطلاع رساني به مردم صورت خواهد گرفت.
*****
توقف مذاکرات هسته ای در وین پس از سخنان متکی
به گزارش خبرگزاری فرانسه از وین، مذاکرات هسته ای میان رژیم تهران و سه کشور آمریکا، فرانسه و روسیه که از روز گذشته در مقر آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین آغاز شده بود، صبح امروز پس از سخنان وزیر خارجه جمهوری اسلامی در تهران متوقف شد.
منوچهر متکی امروز با شرکت در کنفرانسي خبري در تهران اعلام کرد، جمهوری اسلامی شرکت فرانسه را در مذاکرات وين در مورد تامين سوخت هسته اي براي رژیم تهران لازم نمي داند .
متکی گفت جمهوری اسلامی به اطلاع آژانس بين المللي انرژي اتمي رسانده است که براي ادامه فعاليت راکتور تحقيقاتي تهران به سوخت نياز دارد. آژانس نيز با برخي کشورها در اين زمينه تماس گرفت و آمريکا و روسيه قبول کردند در مذاکرات براي تامين سوخت هسته اي مورد نياز راکتور تهران مشارکت کنند.
وزیر خارجه جمهوری اسلامی افزود ما به مقدار زيادي سوخت نياز نداريم و نيازي به حضور کشورهاي بسيار در اين گفتگوها نيست و نيازي نيست تا فرانسه در اين گفتگوها در وين حاضر باشد. مذاکرات با شرکت نمايندگان اين دو کشور و با حضور نماينده آژانس برگزار خواهد شد .
پیش تر یک مقام نزدیک به تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در وین گفته بود فرانسه سوابق قابل قبولي در زمينه تامین سوخت هسته ای ندارد و از آنجايي که پاريس مذاکرات ميان رژیم تهران و آژانس بين المللي انرژي اتمي را مخدوش کرده است، جمهوری اسلامی با فرانسه مذاکرات مستقيمي برگزار نخواهد کرد .
خبرگزاری فرانسه نوشت، بدنبال اظهارات وزیر خارجه جمهوری اسلامی، دومین نشست میان رژیم تهران و سه کشور فرانسه، آمریکا و روسیه که قرار بود صبح امروز در وین برگزار شود، به تعویق افتاد.خبرگزاری رویتر روز گذشته در گزارشی به نقل از دیپلماتها در وین اعلام کرده بود، به نظر می رسد رژیم تهران بار دیگر قصد دارد استراتژی ابهام را به کار گیرد تا مذاکرات را به درازا بکشاند، همزمان کانال های گفتگو را باز نگه داشته تا برای چین و روسیه پوشش سیاسی لازم برای تداوم مانع تراشی در اعمال تحریمهای سخت تر سازمان ملل را فراهم سازد. مهم تر آنکه رژیم تهران برای رسیدن به خواسته های خود در زمینه غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی و غلبه بر موانع فنی وقت می خرد.
روزنامه لس آنجلس تايمز نیز در گزارشی با اشاره به گفتگوهای وین نوشت، اگر این مذاكرات به شکست بینجامد، تلاشهاى بين المللى تا حد تصويب تحريمهاى فلج كننده و يا حتى استفاده از گزینه نظامى ممكن است افزايش يابد.
*****
وکيل تاجبخش: موکلم به بيش از 12 سال حبس تعزيری محکوم شد
ایرنا: وکيل تسخيري "يحيي کيان تاجبخش" (تبعه ایرانی آمریکايی) اعلام کرد: موکلش بر اساس راي بدوي به بيش از 12 سال حبس تعزيري محکوم شده و وي در حال تدوين اعتراضيه به راي صادر شده است .
"هوشنگ اظهري" روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا گفت: روز گذشته حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران درباره موکلم به من ابلاغ شد.
وي در پاسخ به اين سوولي درباره ميزان محکوميت موکلش و صحت اخبار منتشر شده مبني بر 12 و 15 سال حبس تعزيري گفت: بر اساس قانون نمي توانم ميزان محکوميت را اعلام کنم اما بيش از 12 سال است.
"يحيي کيان تاجبخش" 18 تيرماه 88 دستگير شد و در چهارمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات که سوم شهريور ماه سال جاري برگزار گرديد، محاکمه شد.
بر اساس کيفرخواست انفرادي صادر شده از سوي دادستان قبلي تهران، تاجبخش متهم به: اقدام ضد امنيت کشور از طريق عضويت در شبکه اينترنتي مربوط به گري سيگ عضو سازمان سيا و عناصر بيگانه درجهت تحريک مردم به آشوب و اغتشاش در انتخابات رياست جمهوري، جاسوسي و ارتباط با عناصر بيگانه عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، قبول سمت مشاوره بنياد برانداز سوروس در ايران در جهت طراحي براندازي نرم عليه نظام جمهوري اسلامي ايران، فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شرکت در تجمعات غيرقانوني و ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاکميت و مراجع رسمي کشور، اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب و حرکات غيرمتعارف و ايجاد ترس و وحشت در جامعه است.
پيش از اين نيز، تاجبخش در سال 1386 به اتهام اقدام عليه امنيت کشور و تلاش براي براندازي نرم دستگير شده بود که پس از چهار ماه حبس، با سپردن وثيقه 100 ميليون توماني آزاد شد.
*****
یک میلیون و 800 هزار کودک لازم التعلیم از تحصیل محروم مانده‌اند!
یک مقام مسئول در سازمان نهضت سواد آموزی در حالیکه مسئولان آموزشی وزرات آموزش و پرورش از پوشش 99.5 درصدی کودکان لازم التعلیم در کشور خبر می دهند از محرومیت یک میلیون و 800 هزار کودک لازم التعلیم در کشور طی 10 سال گذشته خبر می دهد.
معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام این خبر گفـت: براساس سرشماری سال 1385، 348 هزار کودک 6 تا 9 ساله لازم التعلیم و 263 هزار نوجوان 10 تا 16 ساله به مدرسه نرفته و از تحصیل بازمانده اند. اگرچه در طول سالهای گذشته آمار بسیار و بعضا متناقضی درباره کودکان بازمانده از تحصیل ارائه شده اما اعداد و ارقام مرکز آمار ایران و به دنبال آن نهضت سوادآموزی که متولی پوشش تحصیلی بی سوادان در کشور است نسبت به سایر آمارها می تواند دقیقتر و صحیح تر باشد. علی ابراهمیمی ادامه داد: طی 10 سال اخیر یک میلیون و 600 هزار کودک و نوجوان در همین بازه سنی به مدرسه نرفته اما با حضور در کلاسهای مقدماتی نهضت سواد آموزی گواهینامه تحصیلی دریافت کرده اند که بدین ترتیب طی 10 سال گذشته یک میلیون و 800 هزار کودک و نوجوان نتوانسته اند به مدرسه راه یابند. اما جاوید سبحانی "عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان" درباره آمار کودکان بازمانده از تحصیل اظهارکرد: آمار مربوط به سرشماری سال 1385 قدیمی است و قطعاً تعداد کودکان بازمانده از تحصیل طی این سالها افزایش یافته است. سبحانی با بیان اینکه آمار کودکان بازمانده از تحصیل در کشور هیچگاه دقیق نبوده است، افزود: وزارت آموزش و پرورش تاکنون در این باره برنامه ریزی مناسبی ارائه نکرده و تکلیف این کودکان در سیاستگذاریهای کلان کشور مشخص نیست.
*****
پرونده سازی برای دبیر اسبق تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین و احضار وی به دادسرای عمومی و انقلاب
به دنبال فشارهاي چند هفته ي اخير بر دانشجويان دانشگاه بين المللي قزوين و بازجويي هاي متعدد نهادهاي امنيتي از دانشجويان فعال اين دانشگاه به اسم اغتشاشگر و اقدام عليه امنيت ملي، پيام حيدر قزويني دبير سابق تشكل اسلامي دانشجويان اصلاح طلب اين دانشگاه از سوي دادگستري و دادگاه انقلاب شعبه 4 استان قزوين جهت بازپرسي در خصوص اتهام «ضرب و شتم» فراخوانده شده است . شاكي پرونده ي تشكيل شده نه مدعي العموم بلکه شاکی خصوصي است و شاكيان اين پرونده ي مجعول دو برادراند كه هر دو عضو نيروهاي نزديك به سپاه پاسداران و نهادهاي امنيتي هستند. با پيگيري هاي وكيل متهم (كه البته موفق به ديدن پرونده نشده است( ظاهرا موضوع «ضرب و شتم» مشخصا اشاره به 5 دندان شكسته ي يكي از شاكيان دارد كه در يكي از روزهاي پس از انتخابات به دنبال ناآرامي هاي رخ داده در داخل شهر قزوین اتفاق افتاده است.اين درحالي است كه به شهادت دوستان و نزديكان پيام حيدر قزويني، وي نه تنها در درگيري هاي پس از انتخابات دست به خشونت نزده بلکه در طول 4 سال دانشجويي چه در درون و چه در بيرون دانشگاه مرتكب هيچ نوع درگيري فيزيكي نشده است. به گفته دانشجویان این دانشگاه، سوابق فعاليت سياسي-اجتماعي متهم گوياي آن است كه در پرونده ي تشكيل شده اتهامات مطروحه ير سياسي بوده و آنان از این طريق در صدد فشار بر دانشجویان هستند. گفتني است روند بازخواست از دانشجويان فعال اين دانشگاه از زمان بازگشايي دانشگاه ها در مهر ماه تا به امروز روندي صعودي را پيموده است به نحوي كه پس از تهديدهاي بي اساس حراست دانشگاه مبني بر پلمپ دفتر تشكل اسلامي دانشجويان اصلاح طلب هر روز يكي از دانشجويان به بهانه اي به كميته ي انظباطي احضار شده است كه اين رقم تا به هنگام تنظيم اين خبر نزديك به 30 نفر می باشد. از سوی دیگره به گفته دانشجویان این دانشگاه فشارهای تازه، يك سناريوي امنيتي است كه با حمایت چند تن از مسئولین این دانشگاه علیه دانشجویان در جریان است. شایان ذکر است که پيام حيدر قزويني دانشجوي سال آخر رشته ي فقه و الهيات است. وی از سال 1384 در دانشگاه بين المللي امام خميني به عنوان يكي از اعضاي شوراي مركزي تشكل اسلامي دانشجويان اصلاح طلب فعاليت دانشجويي خود را آغاز كرده است. سال گذشته ي تحصيلي و در دوره فعالیت های انتخاباتی وي دبير اين تشكل سياسي بود و از جمله برنامه هاي برگزار شده توسط اين نهاد دانشجويي مي توان به دعوت از مهدي كروبي نامزد دهمين دوره ي انتخابات ریاست جمهوری و نيز غلامحسين كرباسچي مشاور ارشد وي اشاره كرد. تشكل اسلامي دانشجويان اصلاح طلب در جريان انتخابات با بيانيه اي حمايت خود را از مهدي كروبي اعلام كرده بود.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 7475
انتقال حمزه ریگی به نقطه نا معلوم
بر اساس گزارش دریافتی حمزه ریگی زندانی امنیتی در تاریخ 26/7/88 از زندان رجایی شهر به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
بر اساس گزارش دریافتی حمزه ریگی زندانی امنیتی در تاریخ 26/7/88 از بند8 زندان رجایی شهر به نقطه نامعلومی منتقل شده است.به گزارش هرانا به نقل از واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، زندانی امنیتی حمزه ریگی که در تاریخ 9/2/88 توسط ماموران امنیتی در تهران بازداشت شده بود هم اکنون بیش از 7 ماه است که در زندان های جمهوری اسلامی نگهداری می شود .نامبرده ساعاتی پس از حادثه ترور فرماندهان سپاه در شهر سرباز توسط ارگان های اطلاعاتی به نقطه نامعلومی منتقل شده است ، احتمال تنظیم سناریو جهت معرفی وی به عنوان یکی از عوامل عملیات تروریستی اخیر در بلوچستان وجود دارد.لازم به ذکر است در تاریخ 26/7/86 در طی یک عملیات تروریستی در شهر مرزی سرباز دست کم 41 تن جانباخته اند که 5 تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز در بین کشته شدگان بودند، صبح امروز خبرگزاری ها از دستگیری 3 تن در رابطه با این عملیات خبر دادند.
*****
دومین جلسه بحث آزاد دانشگاه بوعلی در هفته اخیر و در سال جاری برگزار شد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان، دومین جلسه ی بحث آزاد خود را در سال تحصیلی جدید برگزار کرد. در خلال این بحث آزاد که با موضوع تخلفات و تقلبات صورت گرفته در انتخابات بود؛ بیانیه ی مشترک کمیته ی صیانت از آرای آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی قرائت شده و پیرامون آن نیز بحث و مناظره صورت گرفت. این جلسه که در هفته اخیر برای دومین بار در دانشگاه بوعلی سینا برگزار می شود، با استقبال چشمگیر دانشجویان این دانشگاه روبه رو شد.از طرفی در اواخر جلسه مذکور،دانشجویان با ممانعت مسئولین حراست دانشگاه، از ادامه این بحث آزاد دانشجویی مواجه شدند. گفتنی است این جلسه در دانشکده علوم پایه دانشگاه بوعلی سینا برگزار شد.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ