سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۶/۲۲

یکشنبه: 22/6/1388 (زمان: 00:01 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاران و هم میهنان بامدادتان گرامی باد. شنبه را با خبرهای گوناگون و بسیاری بسر بردیم و دقیقه ایست که بامداد یکشنبه را آغاز کرده ایم و امید داریم طی بیست و چهارساعتی که (تا دوشنبه) در پیش داریم بتوانیم جوابگوی پیامها، سوآلات، درخواستها و همچنین نیازهایتان برای دسترسی به اخباری بدون سانسور و بدون جهت گیری و تمایل به هر دسته و گروه سیاسی و اجتماعی و ادبی و غیره باشیم.
با توجه به اینکه 24 ساعت بیشتر از انتشار دومین مجموعه سروده های یار و حامی گرامی ما آقای دکتر بحری "سروده های در غربت - دفتر دوم" نمی گذرد، استقبال شما عزیزان و یاران آنچنان بیش از حد تصور و انتظار ما بوده که از شادی اشگ در دیدگانمان حلقه بسته است. ما آغاز ارسال یا تحویل این مجموعه نفیس را آغاز کرده ایم و همرزمانی که از طریق رابطین گروهی این دیوان سروده ها را سفارش داده اند نیز می توانند با مراجعه به اشخاص مربوطه کتاب را دریافت دارند.
بی مناسبت نمی بینیم که یکی دیگر از اشعار ناب درج شده درین کتاب را در زیر برای یاران و تمامی هم میهنان انتشار دهیم:
**
نازنینم
خالیِ شانه هایم را به سرمای دیوار تکیه می دهم
بالای سرم
ساعتی که درک حضورش محال است تِک تِک می کند.
نیمه شب است اما
سرم را که روی شانه ام خم می کنم
غیبتِ حضورِ لَختی موهایت
لُختی چاردیوار بی رنگم را به رخ می کشد.
آری نازنینم
حدیث همان است:نیمه شب است و من تنهایم.
تا من کِزمی کنم تنهایی تنم را
ربع دایره می چرخند
نرگسی های پشت پنجره تا خاک انحنای مردن را
و من رهایشان می کنم
که لا به لای گل های سرخ هم شرنگ کاشته باشند!

نازنینم دلم گرفته است
و باز بی خودی تب دارم
تنم می سوزد و باز این تب است
که یک تنه می زند بر تنم که:
" هی! تنهایِ مغمومِ شب هایِ کسالت بار!
برایم از نو بخوان
آواز قریبِ غربتِ سرزمینِ بی نوایت را ..!"
و من سفره خالی ات
حسرت کودکانت
زخمی تنت
خون پیراهنت
سنگ بارانِ خواهرانت
بغضِ مادرانت
و گورِ بی سنگ برادرانت را آوازی می کنم
دشتی با زخمه های کمانچه و ناله های نی.
نازنینم
گرفتار شبی عجیبم که این چنین دلم گرفته است.
نازنیم؛ ای نازنین ترینم
ای میهن ام ...
*****
از میان ایمیل های دریافتی دیشب (ساعت 23:35 شنبه شب)
پایان یک "آقا"
مسيح علي نژاد
**
آقای خامنه ای!
جای روزنامه، دیوارهای شهر را بخوانید آقا!
اینجا دفتر روزنامه است. زمان : فرقی نمی کند چه انتهای شب باشد و چه لحظه های پایانی بستن صفحات روزنامه، آنگاه که خبر و نظری از بیت شما برسد ما پله ها را دوتا یکی می دویم، با سر می پریم و چون باد و برق خودمان را به بچه های فنی روزنامه می رسانیم و آنها نیز چشم اگر شده با چوب های باریک کبریت باز و بیدار نگاه دارند، کلمه به کلمه از بیانات گهربار آقا را به صفحه کلید ها التماس می کنند تا مبادا یک نیمچه گام از همکارانمان در نشریه بغلی عقب اقتیم و خبر و عکس شما خدای نکرده از قلم بیفتند. این همه می پنداری برآمده از هوا و فتوای قلب مان بود ؟ یکبار هم که شده می خواهم با شما روراست باشم و صادقانه بنویسم: قلب کجا بود ما از ترس قلم نشدن پایمان و نشکستن قلم هایمان تا نوک قله هم در همان نیمه شب های آشنا و مکرر می دویدم، پله های حقیر ساختمان فقیر روزنامه که سهل است، حاضر بودیم هفت طبقه تا خود آسمان بدویم تا هرچه شما فرمودید، فردا به نام تیتر نخست روزنامه، یا گوشواره روزنامه، جایی آن بالای بالا که قادر به درخشش در تمام رونامه فروشی های شهر باشد، منتشر کنیم. از صبح سگ دو می زدیم، سوز و ساز و سور و ساط آفتاب و برف و باران، سفرهای دراز در مناطق زلزله زده و آوار شده، قطاهر های از ریل منحرف شده، صحنه های دأ آزار هواپیماهای سقوط کرده، همه یک طرف، مصاحبه های به سختی شکل گرفته و گزارش های جان از ما گرفته تا مهیا شده، همه و همه را به آنی مچاله می کردیم و از صدر به ذیل می بریدم آنگاه که افاضه فیض آقا از راه می رسید حتی اگر تنها دو خط بود روی سر ما و رسانه ما جا داشت. اینها را از هیچ مکتب و مدرسه روزنامه نگاری نیاموخته بودیم. به یاد ندارم در هیچ یک از کلاس های درسم فریدون صدیقی، یونس شکرخواه، حسین قندی یا علی اکبر قاضی زاده ما را به چنین تیزی و فرزی دیده باشند که خبری را روی هوا چنان رندانه بقاپیم و برایش یک گزارش خبری و تحلیلی پر ملاط بنویسیم. فرقی نمی کرد چه فرموده باشید ما در هر صورت ایفای وظیفه می کردیم. مثلا بعد از اظهار نظر شما راجع به فلان پیشرفت تکنولوزی گرفته تا تاسف تان از فلان فعالیت سیاسی و فرهنگی، این ما بودیم که دوره می افتادیم میان نماینده های مجلس و محفل سیاسی با یک سوال روشن: ارزیابی شما از بیانات اخیر آقا چیست؟ و بعد خبر اعظم مان، بازتاب گسترده فرمایشات مقام معظم رهبری در محافل سیاسی بود. کسی از کار اگر در می رفت فردا کل کار را از ما می گرفتند پس چه عشقی بالاتر از عشق ما مجنونان به نویسندگی و روزنامه نگاری سراغ دارید که برای ماندن و نفس کشیدن و توقیف نشدن مجبور بودیم برای هر نفس شما صد قصه بسازیم برای هر شک شما هزار شعر بسراییم تا بدتان نیاید از این پایگاه های دشمن و ما را با خاک یکسان نکنید.
حضرت آقا!
یادم هست آن روز که ما را با واژه بی نظیرتان به لجن پراکنی متهم کردید ما حتی آن روز هم در ساختمان های کوچک روزنامه هایمان بال بال می زدیم تا لجن مورد نظری که از دهان مبارک شما تقدیم ما شد به جا و به موقع بنشیند روی پیشانی ما جا بگیرد در بالاترین نقطه روزنامه تا حسابی در خورمان باشد و خاطر و خیال شما نیز آسوده باشد که ما لجن پراکنان در خبرپراکنی آن شب دست از پا خطا نکرده ایم و فردا صحبت های گهربار شما در تمام کوچه پس کوچه های کشور خوب پراکنده شده باشد. دیدید چه رعیتان سر به راهی هستیم که درد آورترین و دشوار ترین کلمات تان را هم بی منت به سینه می چسبانیم و در صفحه آرایی هم هرگز شیطنت نمی کنیم تا مبادا تنها کمی از غلظت آنچه بر ما تاخته بودید کم شود؟ اصلا در تمام سالهای آقایی تان، حتی یک بار دیده اید که در تمام کشور کسی یک خط ناچیز در حاشیه روزنامه ای نوشته باشد و یک اما و اگر کوچک از ما در هیچ یک از روزنامه های داخلی خوانده اید که شکی بر شرح آنچه شما فرموده اید روا بدارد؟ بی شک نه. می پندارید اینها هم بر آمده از هوا و فتوای قلب ما بود؟ بگذار باز هم صادقانه عرض کنم ؛نه، که ما به بودن به از نبود شدن می اندشیدیم، خاصه در بهار و باورمان این بود که سالها آقایی را بی نقد و نقب منتشر ساختن، خود بهترین شیوه نقد تمام آقایان جهان است. مردم و ملت هیچ کجای جهان هنوز آنقدر کور و کر نشده اند که چشم و چنته شان تنها با نوشته و گفته جماعتی پر شود که زیر شمشیر داموکلس نفس می کشند. حتما یادتان هست ما بی آنکه خودمان چیزی گفته باشیم نامه ۱۲۱ نماینده مجلس مورد تایید شورای نگهبان تحت نظارت آقا را منتظر کردیم، فردا روی میز های تحریریه، شکم های خالی مان را ضرب گرفته بودیم و ساز بیکاری های مکررمان را کوک می کردیم و دنبال این نشریه و آن نشریه برای پی کار و باری می گشتیم. در جوانی خامی کردیم و روی دیوار های شهر یک بی احترامی مختصر سه کلمه ای به آقا کردیم، علاوه بر یک سال زندان تعلیقی به اتهام توهین به رهبری، تمام آینده و پیری مان را هم در آن کشور باختیم و چهار سال که در مجلس خبرنگار بودیم هر روز به عنوان مهمان با یک کاغدی که به امضای روزانه می رسید عبور و مرور در راهروهای پارلمان میسر می شد و عاقبت هم هیچ جواب مثبتی از وزارت اطلاعات حامی امنیت ملی، استعلام نشد به خاطر همان سه کلمه شعار در نوزده سالگی، تا خود سی سالگی از درس و مدرسه و مجلس رانده شدیم. از جنس نسل من کم نیستند آنانی که در روزنامه ها شان پا به پای کلمات از راه رسیده از بیت آقا دویدند تا با انتشار برجسته شما در بهترین جای روزنامه، بهترین شیوه روزنامه نگاری در جهان سوم را مشق کنند. ما آنقدر به دنباله نامتان اعظم و معظم و حضرت افزودیم تا آنکه عاقبت خودتان ملت خودشان دست به کار شدند. از همان روز که به نام دفاع از دولت، دل ملتی خون شد، همه آن الفاظ و صفات کشدار پشت نام آقا را خودشان به کمک بیانات این جمعه و آن جمعه تان، حذف کرده اند و بر دیوارهای شهر جور دیگری نوشته اند.
من که از روزنامه شیخ مهدی کروبی رانده و مانده ام اما باقی همکارانم این روزها هرچقدر هم مجبور باشند ادب و قانون نیم بند میهن هزارپاره شان را پایبندی کنند و در گوشواره و بالای روزنامه، آقایی تان را به گزارش مردم برسانند با دیوارهای شهر که به روزنامه های واقعی ایران بدل شده اند چه می کنید؟ گیریم ما هنوز به ماندن و از دست ندادن می اندیشیم و آقا خطابتان می کنیم با مردمی که چیزی برای ازدست دادن ندارند و بر دیوارهای شهر نامتان را طور دیگری می نویسند و دیکتاتور ها را امر به معروف و نهی از منکر می کنند، چه خواهید کرد؟ برای جامعه ای که مردمش رونامه نویس شده اند و همه دیوارهای شهرش به صفحات روزنامه تبدیل شده است نمی توان یک مدعی المعموم خیالی گمارد. مرتضوی برای اهل رسانه جواب می داد اما برای اهل خانه صد مرتضوی هم دیگر جواب نمی دهد. اگر در تمام این سالها ما روزنامه نگاران به حکم دادستان معروف و محبوب حضرت آقا متهم به تشویش اذهان عمومی بوده ایم امروز عموم مردم خودشان مشغول تشویش ادهان آقای شهرشان هستند و آنکه دلش مشوش شده عموم نیستند خواص اندکی هستند که هنوز باورشان نمی شود که دیگر آقای معظم ایران نیستند که شاید آقای ویران یک سرزمین معظم اند. آقایی که خود به ویرانی خویش برخاسته است ورنه در همین نشریه اینترنتی روز، بی سایه سانسور و دادستان هم تا همین دیروز کسی حرمت آقا به این اندازه که خود این روزها به نام دفاع از احمدی نژاد دارد می شکند، نمی شکست.
آقای خامنه ای!
از همین راه دور لکنت زبانم ببین! با اینکه فرسنگ ها از خانه دور مانده ام و مسافر موقت دیار غربتم اما ترس، چنان در من نهادینه شده که اگر همین چند کلام را هم قرار بود کمی نزدیکتر به شما بر زبان جاری سازم، لکنت ام رسوایم می کرد. حالا مانده ام در برابر شجاعت ملتی که در حوالی شما، چگونه بی لکنت، کمر همت به خلق روزنامه های دیواری بسته اند و به همان اندازه که شما ترسیده اید آنها نترس شده اند و بر دیوارهای شهر مشق می کنند پایان یک «آقا» را.
*****
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح خبر داد
شکايت آسيب ديدگان و بازداشت متهمان کهريزک
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح از مراجعه 104 نفر از آسيب ديدگان بازداشتگاه کهريزک به دادسرا خبر داد و در عين حال گفت هفت نفر از متهمان بازداشتگاه کهريزک نيز بازداشت شده اند. محمدکاظم بهرامي روز گذشته اين مطالب را در حاشيه مراسم توديع و معارفه دادستان نظامي تهران در جمع خبرنگاراني که از وي خواستار پاسخگويي در خصوص بازداشتگاه کهريزک شده بودند، مطرح کرد.وي با اشاره به پرونده بازداشتگاه کهريزک گفت؛ اين پرونده با جديت دنبال مي شود و از کساني که در اين قضيه آسيب ديده اند دعوت کرديم مسائل خود را عنوان کنند و اگر شکايتي دارند شکايت خود را مطرح کنند.
به گزارش مهر وي در عين حال گفت تا سه روز پيش 104 نفر از کساني که در اين ارتباط آسيب ديده بودند در دادسرا حاضر شدند که حدود 15 نفر به عنوان گواه مسائل شان را مطرح کردند و 90 نفر نيز اعلام شکايت کردند.وي پس از آن در خصوص متهمان پرونده بازداشتگاه کهريزک نيز اظهار داشت؛ متهمان پرونده احضار شدند و تحقيقات از آنها ادامه دارد و تا روز چهارشنبه گذشته هفت نفر از متهمان بازداشت شدند.دادستان نظامي تهران ابراز اميدواري کرد؛ تحقيقات اين پرونده به پايان برسد و ما بتوانيم پرونده ها را براي دادگاه آماده کنيم.در اين ميان خبرنگاري از بهرامي سوال کرد آيا اين هفت نفر بازداشتي از نيروي انتظامي هستند يا نه که وي پاسخ داد؛ اينان کساني هستند که در رابطه با کهريزک نقش داشتند.وي همچنين در مورد رسيدگي به اتهامات قضات متخلف در اين پرونده گفت؛ اتهام قضات در مرحله اول در دادسراي انتظامي قضات بايد رسيدگي شود.
اما سوالات خبرنگاران فقط به اين موضوع ختم نشد، همچنان که پس از آن خبرنگاران از بهرامي در خصوص پرونده کوي دانشگاه پرسيدند که وي اظهار داشت؛ تحقيقات مفصلي در مراجع ذي ربط در اين مورد انجام شده و نتايج آن را به قوه قضائيه ارسال کرده اند. فکر مي کنم امروز (ديروز) نتايج اين تحقيقات به سازمان قضايي نيروهاي مسلح واصل شود.وي افزود؛ ما کارمان را بعد از اينکه نتيجه تحقيقات به سازمان آمد ادامه مي دهيم.
بهرامي در پاسخ به سوال خبرنگاري مبني بر اينکه آيا آزادي مسوول بازداشتگاه کهريزک تاييد مي شود يا خير، گفت؛ وي که از مقامات انتظامي است هنوز در بازداشت به سر مي برد.وي در ادامه در پاسخ به اين سوال که آيا مشخص است تحقيقات در چه زماني به پايان مي رسد، گفت؛ در رابطه با انجام تحقيقات و اتمام آن نمي توان روزي را مشخص کرد اما بنا داريم کار را با سرعت انجام دهيم.رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح همچنين در خصوص علني بودن دادگاه متهمان کهريزک آن را منوط به نظر قاضي دانست.بهرامي همچنين در مراسم توديع و معارفه دادستان نظامي قضات که روز گذشته با حضور مسوولان قضايي و مقامات نظامي و انتظامي برگزار شد با تاکيد بر لزوم حفظ جان، مال، آبرو و حيثيت مردم در پناه قانون، به اصول مربوط به حقوق ملت در قانون اساسي اشاره کرد و افزود؛ اگر در دستگيري ها و تعقيب ها اين اصول رعايت مي شد امروز با اين مشکلات مواجه نبوديم.
به گزارش ايسنا وي بر لزوم بازخواني و مطالعه مجدد فصل حقوق ملت در قانون اساسي تاکيد کرد و گفت؛ ما در دستگاه قضايي که کار آن رسيدگي به تخلفات مطابق قوانين است بايد يک دور فصل حقوق ملت در قانون اساسي را مجدداً مطالعه کنيم تا ببينيم مردم چه حقوقي دارند. بهرامي اظهار کرد؛ دستگاه هاي دولتي، نيروهاي مسلح و دستگاه قضايي بايد عزم شان را بر عمل به قانون جزم کنند و بايد سعي مان بر اين باشد که کوچک ترين تخلفي از قانون نداشته باشيم. بر همين اساس اگر به دنبال سعادت و آرامش جامعه و اعتماد مردم به دستگاه هاي دولتي، نظامي، انتظامي و قضايي هستيم بايد محور کارهايمان قانون باشد.
رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح با اشاره به قوانين آيين دادرسي کيفري، مجازات اسلامي و آيين نامه سازمان زندان ها بيان کرد؛ ما از نظر قانون چيزي کم نداريم بلکه مشکل اين است که برخي از افراد از قانون تخلف مي کنند، لذا بايد خودمان را در چارچوب قانون قرار داده و به اين اصل قانون اساسي توجه کنيم که همه افراد ملت بايد در حمايت يکسان قانون باشند. وي خاطرنشان کرد؛ عمدتاً دستگاه هاي دولتي، نظامي، انتظامي و قضايي طبق قانون حرکت مي کنند، منتها موارد اندکي از تخلفات وجود دارد که صدمات و مشکلاتي را به وجود مي آورد لذا اين موارد اندک نيز نبايد وجود داشته باشد.
بهرامي با ابراز اميدواري نسبت به برداشتن گام هاي مثبت در جهت عمل به قانون از سازمان هاي حفاظت اطلاعات، نيروهاي مسلح و مسوولان بازرسي ها که کار آنها را داراي نقشي ارزنده در رسيدگي هاي قضايي به جرائم نيروهاي مسلح برشمرد، خواستار التزام به قانون شد.
همچنين در اين مراسم احمد شفيعي دادستان انتظامي قضات از بررسي تقاضاي تعقيب قاضي بازداشتگاه کهريزک خبر داد و گفت؛ پرونده تقاضاي تعقيب انتظامي اين قاضي در جريان است و فعلاً به نظر نهايي نرسيده ايم. دادستان انتظامي قضات ادامه داد؛ در کل براي سه نفر از قضات به خاطر مسائل اخير تقاضاي تعقيب انتظامي شده که پرونده هاي اين سه نفر مختلف است و اگر قابل تعقيب باشد درخواست تعليق داده مي شود. وي تاکيد کرد اين اشخاص در حال حاضر در حال خدمت هستند و پرونده هاي آنان در حال رسيدگي است، پس از اينکه به اظهارنظر نهايي برسيم تصميم گيري خواهد شد.
از سوي ديگر به گزارش آينده، پدر يکي از قربانيان بازداشتگاه کهريزک با صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه ملاقات کرده است. به گزارش آينده در اين ملاقات که هفته گذشته انجام شده پدر مقتول گزارشي از روند رسيدگي به پرونده قوه قضائيه ارائه کرده و لاريجاني نيز با اظهار اينکه در جريان پرونده قرار دارد بر اراده جدي قوه قضائيه در رسيدگي به اين پرونده تاکيد کرده است.
*****
(آقای اوباما شرمت باد...!!)
توافق ايران و امريکا براي مذاکره
سرمقاله روزنامه اعتماد که تا چند ساعت دیگر انتشار می یابد
امريکا از پذيرش پيشنهاد ايران توسط گروه 1+5 براي انجام مذاکره خبر داد و اعلام کرد؛ به رغم آنکه ايران حاضر نيست درباره مناقشه هسته يي اش مذاکره کند اما اعضاي گروه 1+5 پيشنهاد تازه تهران براي گفت وگو را پذيرفته اند.
در همين حال خاويرسولانا نماينده 1+5 متشکل از امريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و چين پس از دريافت دومين بسته پيشنهادي ايران از تلاشش براي ديدار با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي خبر داد.
کريستينا گالاچ سخنگوي سولانا نيز گفت اروپا و امريکا خواهان گفت وگو با تهران در سطح مقامات بلندپايه هستند. چهارشنبه گذشته وزير خارجه ايران پيشنهاد جديد تهران را به سفيران گروه 1+5 تحويل داد و از آنان خواست هرچه سريع تر نظر پايتخت هاي خود را درباره اين بسته به تهران منتقل کنند. ارائه اين بسته واکنش هاي متفاوتي را در پي داشت.
در همين حال در حالي که امريکا اعلام کرده اين بسته کوچک ترين اشاره يي به موضوع هسته يي ايران ندارد، روسيه بر اين باور است که مي توان بر مبناي پيشنهادهاي تازه ايران، گفت وگوهايي را آغاز کرد.
با وجود اين علي اصغر سلطانيه نماينده ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي روز پنجشنبه تاکيد کرد تهران درباره فعاليت هاي هسته يي خود با کشورهاي عضو گروه 1+5 مذاکره نمي کند. وي در گفت وگو با تلويزيون العالم خاطرنشان کرد؛ «تهران آماده است مذاکراتي عادلانه و واقع گرايانه درباره مسائل مختلف از جمله تضمين دستيابي همه کشورها به انرژي هسته يي و جلوگيري از گسترش سلاح اتمي انجام دهد ولي اين گفت وگوها شامل برنامه هسته يي ايران و فعاليت هاي قانوني در اين زمينه نمي شود.»
در چنين شرايطي پي جي کرولي سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا روز جمعه گفت؛ با اينکه بسته پيشنهادي ايران براي گفت وگوي بين المللي درباره برنامه هسته يي اين کشور نااميدکننده بود، اما اين پيشنهاد فرصتي را براي گفت وگوي مستقيم فراهم مي آورد.پي جي کرولي با اشاره به پيشنهاد ايران «براي ورود به مذاکره » گفت؛ ما اکنون درصدد هستيم ملاقاتي را براساس پيشنهاد ايران برگزار کنيم و ببينيم اين کشور چه چيزي را براي ارائه دارد.
به گزارش بي بي سي، کرولي افزود؛ همان طور که باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا پيشتر گفته بود، پس از آن خواهيم ديد ايران در اين ديدار چگونه به درخواست ها پاسخ خواهد داد.پي جي کرولي همچنين گفت؛ ما آماده بررسي هر مساله ديگري که ايران مايل به مطرح شدن آن است، هستيم، ولي صراحتاً اگر ايران از مذاکره جدي سر باز بزند، آنگاه ما يعني امريکا، جامعه بين المللي و شوراي امنيت، به نتيجه رسيده که در آينده بر اساس آن قضاوت خواهيم کرد.
در همين زمينه خاوير سولانا مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا روز جمعه پس از مذاکره با نمايندگان گروه 1+5 درخصوص بسته پيشنهادي ايران خواستار مذاکره فوري با سعيد جليلي مذاکره کننده ارشد هسته يي ايران شد.خاوير سولانا در بيانيه يي اعلام کرد؛«ما با دفتر دکتر سعيد جليلي براي برگزاري ديداري در سريع ترين فرصت ممکن تماس گرفته ايم.»به گزارش مهر سولانا دربيانيه خود تاکيد کرده است؛ «ما خواهان گفت وگو هاي هدفمند با ايران براي رفع نگراني هاي جامعه بين المللي درباره برنامه هسته يي اين کشور هستيم.»سولانا همچنين تصريح کرد؛ من پيشنهاد ايران را دريافت کرده ام و در حال مطالعه آن هستم.در همين حال سخنگوي خاوير سولانا از آمادگي اروپا و امريکا براي گفت وگو در سطح مقامات بلندپايه با ايران خبر داد.
به گزارش مهر به نقل از خبرگزاري فرانسه «کريستينا گالاچ» سخنگوي مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در اين باره اظهار داشت؛ در گفت وگوي تلفني که ميان سران 1+5 صورت گرفت، همگي بر آغاز مذاکرات قريب الوقوع با ايران در سطح بلندپايه تاکيد کردند.وي با اشاره به بسته پيشنهادي ايران اظهار داشت؛ ما اين بسته را بررسي خواهيم کرد تا به هدف خود که مذاکرات حقيقي و کارساز با ايران است، دست يابيم.اما نماينده ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي بسته پيشنهادي ايران به کشورهاي 1+5 را بسته يي جامع خواند که راهکار حل تمام مشکلات منطقه يي و جهاني را در خود جاي داده است.به گزارش فارس، «علي اصغر سلطانيه» در گفت وگو با خبرگزاري ايتاليايي «آکي» با اشاره به بسته پيشنهادي ايران به کشورهاي 1+5 تاکيد کرد اين پيشنهاد بسته کاملي است که راهکارهاي حل و فصل جامع تمام مشکلات و بحران هاي منطقه يي و جهاني به ويژه در زمينه انرژي، رشد، محيط زيست و ساير مسائل مربوط به خلع سلاح هسته يي را شامل مي شود.
وي تاکيد کرد در صورت توافق بر آغاز گفت وگوهاي همه جانبه همه کشورها حق دارند در اين گفت وگوها حضور داشته باشند و نظرات و پيشنهادات خود را در مورد هر کدام از مشکلات مطرح شده در جهان ارائه دهند. نماينده ايران در آژانس در اين گفت وگو با اشاره به اينکه ايران آمادگي دارد هر برنامه هسته يي که موجب نگراني جهاني را فراهم آورده است، بررسي کند، تاکيد کرد اين موضوع نبايد منحصر به برنامه هسته يي ايران باشد. سلطانيه درباره برنامه هسته يي ايران نيز تاکيد کرد تهران آمادگي کامل دارد تا هر نوع ابهام در برنامه هسته يي خود را شفاف سازي کند، اما اين موضوع بايد در آژانس انرژي اتمي به عنوان مرجع متخصص و مستقل در اين مورد صورت پذيرد.
اما همزمان با اين تحولات معاون رئيس جمهوري امريکا در ديدار با رئيس مجلس چين بر ضرورت پرداختن به مساله هسته يي ايران تاکيد کرد.به گزارش ايسنا خبرگزاري فرانسه به نقل از کاخ سفيد گزارش داد؛ جوزف بايدن معاون رئيس جمهور امريکا در ديداري با وو بانگوئو رئيس پارلمان چين بر ضرورت پرداختن به مساله هسته يي ايران تاکيد کرد. «وو» و بايدن گفت وگوهاي مفصلي داشتند و وو در بازديد از کاخ سفيد که روز پنجشنبه انجام شد مکالمه کوتاهي با باراک اوباما رئيس جمهور امريکا داشت.
کاخ سفيد نيز در بيانيه يي اعلام کرد؛ معاون رئيس جمهور امريکا بر ضرورت پرداختن به برنامه هسته يي ايران تاکيد کرد. اين نشست در زمان افزايش تنش ها بر سر مساله هسته يي ايران رخ داد در حالي که مقامات ارشد ايران هشدار دادند حق شان براي داشتن انرژي هسته يي را رها نخواهند کرد.
از سوي ديگر ولاديمير پوتين نخست وزير روسيه نيز درباره هرگونه حمله احتمالي يا اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران براي کنار گذاشتن فعاليت هاي هسته يي اش هشدار داد.به گزارش مهر به نقل از بي بي سي، «ولاديمير پوتين» در مسکو گفت؛ هرگونه حمله احتمالي عليه ايران بسيار خطرناک و غيرقابل قبول خواهد بود.وي در ادامه افزود؛ من مطمئنم دولت هاي غربي با چنين اقدامي نمي توانند به اهداف خود برسند.در همين حال سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه نيز گفت؛ روسيه بر همکاري سازنده با دولت ايران اميدوار است. به گزارش خبرگزاري ريانووستي، آندره نسترنکو سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه با بيان اين مطلب افزود؛ روسيه قصد دارد همکاري هاي سازنده با دولت جديد ايران را توسعه دهد. سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه همچنين خاطرنشان کرد؛ اميدواريم در راستاي تامين منافع درازمدت دو ملت امکان فعال سازي همکاري هاي مفيد دوجانبه فراهم شود.
*****
تلاش مذبوحانه کودتاگران برای مهار تورّم
موافقت بانک مرکزي با حذف سه صفر از "ریال"
رئيس کل بانک مرکزي از به نتيجه رسيدن اين نهاد در مورد حذف سه صفر از "ریال" ایران خبر داد.
محمود بهمني در گفت وگو با ايسنا اظهار کرد؛ در ستاد ويژه يي که با هدف بررسي حذف سه صفر از واحد پول ملي تشکيل شده بود در مورد اين کار به نتيجه قطعي رسيده ايم و اين کار را مفيد مي دانيم اما در شرايط فعلي اجراي آن را به تاخير انداخته ايم.وي افزود؛ اين مساله به نظر ما مفيد است اما بايد در مورد زمان اجراي آن بيشتر فکر کرد.
بانک مرکزي در قالب طرح تحول در نظام بانکي تقويت ارزش"ریال"را يکي از برنامه هاي اساسي خود قرار داده بود که يکي از محورهاي آن بررسي کاهش چند صفر از واحد پول بود.در اين زمينه سال گذشته کميسيوني تشکيل شد تا موضوع کاهش صفرها را به شکل کارشناسي مورد تحليل و بررسي قرار دهد.
بانک مرکزي براي اصلاح ساختار نظام پولي چهار روش را مد نظر داشت که ظاهراً حذف صفر از پول ملي را انتخاب کرد. چهار گزينه بانک مرکزي عبارتند از؛ گزينه اول وضع موجود با چاپ اسکناس درشت، گزينه دوم رعايت قانون کنوني پولي بانکي که در ماده يک آن هر يک ريال را معادل يکصدم گرم يا دقيقاً 00581/0 گرم طلا مي داند که ارزش واقعي آن در محدوده حدود 240 تومان قرار دارد، گزينه سوم حذف سه صفر و گزينه چهارم حذف چهار صفر از "ریال"است. اين پيشنهاد را غلامرضا مصباحي مقدم در مجمع عمومي بانک مرکزي به احمدي نژاد ارائه کرد و او نيز اين کار را به بانک مرکزي واگذار کرد.
مديران بانک مرکزي اعتقاد دارند حذف سه صفر در پذيرش وضع موجود و ساده شدن امور نقش تاثيرگذارتري دارد.
*****
هنوز خطيب نماز روز قدس مشخص نيست
سيداحمد خاتمي خبر امامت خود در نماز جمعه روز قدس تهران را تکذيب کرد و گفت هنوز معلوم نيست چه کسي نماز جمعه اين هفته را اقامه کند. امام جمعه موقت تهران به مهر گفت؛ «اينکه برخي از سايت ها از بنده به عنوان خطيب جمعه اين هفته نماز جمعه تهران نام برده اند، درست نيست چرا که اين امر توسط دفتر رهبر معظم انقلاب مشخص مي شود.» گفتني است در سال هاي اخير همواره امام جمعه نماز جمعه آخر ماه رمضان که مصادف است با روز جهاني قدس هاشمي رفسنجاني بوده است. با اين حال سايت رجانيوز - حامي دولت - از قطعي شدن عدم حضور وي در نماز جمعه اين روز و انتخاب سيداحمد خاتمي به عنوان امام جمعه اين هفته تهران خبر داده که خاتمي اين خبرها را تکذيب کرد.
*****
گفت وگوي نتانياهو و مبارک درباره ايران
نخست وزير اسرائيل امروز در سفر به قاهره با رئيس جمهوري مصر درباره برنامه هسته يي ايران و همچنين روند صلح خاورميانه و نگراني هاي دو طرف در اين زمينه گفت وگو خواهد کرد. به گزارش ايلنا به نقل از جروزالم پست، روزنامه کويتي «الجريده» گزارش داد گفت وگو درباره ايران يکي از مهم ترين محورهاي ديدار «بنيامين نتانياهو» نخست وزير رژيم صهيونيستي و «حسني مبارک» رئيس جمهوري مصر است. بنا بر اين گزارش، پيشنهاد اين ديدار توسط مقام هاي مصري مطرح شده است و در راستاي تلاش اين کشور در پيشبرد روند مذاکرات ميان دو طرف فلسطيني و اسرائيلي است.
*****
حذف بررسي موضوع خزر از نشست کشورهاي ساحلي
سرانجام رژیم ايران به طور رسمي به نشست چهارجانبه روسيه، قزاقستان، آذربايجان و ترکمنستان بدون حضور نماينده يي از ايران اعتراض کرد.
نشست يک روزه قزاقستان قرار است امروز در شهر آکتائو با حضور سران چهار کشور ساحلي خزر و بدون حضور ايران برگزار شود. از همين رو از چند روز گذشته ايران در حال بررسي برنامه کاري اين نشست بود. هرچند پس از بررسي برنامه نشست فوق نماينده ويژه ايران در امور درياي خزر اعلام کرده بود «در پيگيري هاي رسمي وزارت امور خارجه مشخص شد انگيزه اصلي اين گردهمايي افتتاح چندين پروژه عمراني، اقتصادي و همچنين مراسم تشريفاتي و جشن است»، اما اعتراض رسمي ايران به سران برگزارکننده نشست قزاقستان بيانگر اين موضوع است که ظاهراً در نشست فوق علاوه بر بررسي «مراسم جشن و مسابقات ورزشي» مسائل حقوقي خزر نيز بررسي خواهد شد.به همين دليل بود که روز گذشته ايران سفيران اين چهار کشور را در تهران به وزارت خارجه احضار کرد و در پي آن با ارسال نامه يي به وزيران چهار کشور مذکور نيز به طور رسمي به اقدام آنها جهت شرکت در نشست قزاقستان اعتراض کرد.
در نامه متکي خطاب به وزيران چهار کشور آمده است؛ برگزاري نشست هاي چهارجانبه تحت عناوين رسمي، غيررسمي، مشورتي و... و استثنا نمودن کشور يا کشورهاي ديگر نه تنها موجبات غيرخشنودي طرف يا طرف هاي ديگر را به وجود مي آورد بلکه سوءتفاهمات جبران ناپذيري را بروز مي دهد و راه را براي اقدامات يک جانبه فراهم مي نمايد.
در همين حال به گزارش مهر، منوچهر متکي در گفت وگوي تلفني با وزيران خارجه روسيه، قزاقستان و آذربايجان گفت؛ عزم کشورهاي ساحلي براي نهايي ساختن رژيم حقوقي و همکاري هاي بيشتر بارها در نشست هاي مقامات پنج کشور بازتاب داشته که بارزترين آن اجلاس سران تهران بوده است.وي ادامه داد؛ اجرايي کردن تمام مصوبات به ويژه مصوبات سومين اجلاس آتي در باکو تلاش مضاعف از سوي کليه کشورها به ويژه کشور ميزبان (آذربايجان) را مي طلبد.
از سوي ديگر به دنبال اعتراض ايران، سران چهار کشور حاشيه خزر اعلام کردند موضوع درياي خزر در اين اجلاس بررسي نخواهد شد.
به گزارش فارس در آلماتي، روساي جمهوري روسيه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربايجان در حالي اجلاس چهارجانبه خود در شهر بندري آکتائو قزاقستان را آغاز کردند که اعلام کرده اند قصد بررسي مساله درياي خزر را در اين اجلاس ندارند. «نورسلطان نظربايف» رئيس جمهور قزاقستان با تاکيد بر اين نکته که موضوع خزر در دستور کار مذاکرات آکتائو قرار ندارد، گفت؛ آخرين بار ما اين مساله را در تهران بررسي کرديم و تصميم بر اين شد که بار ديگر در باکو ديدار کنيم، اميدواريم با شرکت طرف ايراني همه به زودي جمع شويم و اين مسائل را که براي همه ما اهميت ويژه يي دارد، بررسي کنيم.
«ديميتري مدودوف» رئيس جمهور روسيه نيز در اين خصوص گفت؛ بررسي موضوعات مربوط به درياي خزر نياز به حضور کليه کشورهاي حاشيه اين دريا دارد تا موقعيت براي جامه عمل پوشاندن به توافقات اجلاس تهران و برگزاري اجلاس جديدي که در باکو بايد برگزار شود، ايجاد شود. وي با استقبال از پيشنهاد برگزاري اجلاس کشورهاي حاشيه خزر در باکو خاطرنشان کرد پنج کشور ساحلي بايد در خصوص مشخصات پايه آن به توافق برسند. «قربانقلي بردي محمداف» رئيس جمهور ترکمنستان نيز با حمايت از مواضع همتايان روس و قزاق خود اعلام کرد؛ مسائل درياي خزر بهتر است در ترکيب پنج گانه يعني با حضور ايران بررسي شود اما ما مسائل ديگري نيز داريم که ماهيت منطقه يي دارند و ما قصد داريم امروز آنها را بررسي کنيم.
«الهام علي اف»رئيس جمهور آذربايجان نيز با ابراز اطمينان از اينکه تصميمات اجلاس تهران و اجراي آنها منجر به حل موضوع درياي خزر در قالب دوستي و حسن همجواري شود، ابراز اميدواري کرد اجلاس آتي سران در باکو مانند اجلاس تهران گامي به جلو باشد.در خبري ديگر در اين راستا روساي جمهوري روسيه، قزاقستان، آذربايجان و ترکمنستان اعلام کردند موضوع خزر به زودي در نشست سران خزر در باکو بررسي خواهد شد.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري «نووستي»، بعد از واکنش مقامات ايران به برگزاري نشست چهارجانبه بين «ديميتري مدودوف»، «نورسلطان نظربايف»، «قربانقلي بردي محمداف» و «الهام علي اف» که روز جمعه در شهر «آکتائو» قزاقستان آغاز شد، روساي جمهوري روسيه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربايجان اعلام کردند قصد بررسي مسائل مربوط به درياي خزر را بدون حضور ايران ندارند و ابراز اميدواري کردند که نشست سران کشورهاي حاشيه درياي خزر به زودي برگزار شود.همچنين روساي جمهور کشورهاي ساحلي در جريان اجلاس تهران در مهرماه 1386 براي برگزاري دور بعدي اجلاس سران به ميزباني جمهوري آذربايجان توافق کردند که البته قرار بود اين اجلاس در مهرماه 1387 برگزار شود که تاکنون اين امر روي نداده است.
*****
از امضای حذف نام خلیج‏فارس توسط یک ایرانی تا حذف نقشه ایران!
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۶۳۷۲۷
هرچند بنا بر اعلام پیشین سازمان ورزش کشورمان، بازی‌های همبستگی کشورهای اسلامی به دلیل شیوع آنفلونزای خوکی لغو شده است، اخبار دریافتی توسط خبرنگار ورزشی ما، از علل دیگری ـ و البته ناخوشایند ـ برای تعویق این رویداد حکایت می‌کند.
به گزارش خبرنگار ورزشی «تابناک»؛ هفتم اردیبهشت سال جاری، همزمان با حضور هیأت ناظر فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی برای نظارت بر نحوه آماده‏سازی و تدارکات ایران برای میزبانی دومین دوره بازی‌های کشورهای اسلامی که قرار بود به میزبانی تهران، مشهد و اصفهان برگزار شود، شایبه‌ای بزرگ پدید آمد و آن برگزار نشدن دومین دوره بازی‌های کشورهای اسلامی در ایران در پی درخواست مسئولان فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی برای حذف واژه (Persian gulf ) خليج فارس از نقش مندرج روی مدال‌ها، بروشور و پوستر این دوره از مسابقات بود.
بر پایه این گزارش، چندی پیش، كميته نظارتي فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي كه غير از چهار عضو ايراني‌اش (حسن ميرزاآقابيگ، علي كفاشيان، دكتر عليمرادي و دكتر شريف)، پانزده عضو خارجي (بیشتر از كشورهاي عربي) نیز دارد، با سیزده نفر که در رأس اين كاروان، بشير طرابلسي رئیس ليبيایی (ISSF) آن قرار داشت، به كشورمان آمد تا در جريان آخرين اقدامات براي ميزباني اين بازي‌ها قرار بگيرد. طرابلسي در همان جلسه اولش با مسئولان ستاد اجرايي بازي‌ها، نسبت به كلمه خليج فارس واكنش نشان داد و به اين تربيت، دعواي طرفين که تا پیش از این اینچنین جدی نبود، علني شد.
موضوع زمانی جدی‏تر شد که روزنامه عرب زبان «الشرق‏الاوسط» گزارش داد: عربستان سعودي كه در سال 2005 ميزبان بازي‌هاي كشورهاي اسلامي بود، به خاطر احترام به كشورهاي منطقه به ويژه ايران بر مدال‌ها تنها از واژه خليج استفاده كرد و اگر ايران اصرار به استفاده از واژه خليج فارس دارد، احتمال تحريم اين بازي‌ها از سوي كشورهاي عربي زياد است و عملا ايران اين امتياز مهم را از دست خواهد داد.
در پی انتشار چنین اخباری در سطوح داخلی و بین‏المللی، مسئولان ایرانی‏ برگزاری بازی‌ها ضمن رد خبر «تابناک» مبنی بر لغو بازی‌ها، مدعی شدند که مسئولان عرب این فدراسیون، پذیرفته‏اند که نام خلیج‏فارس بر یک سوی مدال‏های این دوره از رقابت‏ها که منقوش به نقشه ایران بود، درج شود. در ادامه نیز با رونمایی از نشان‏ها در حضور رسانه‏های گروهی چنین القا شد که هیچ مشکلی از این حیث وجود ندارد، اما هنگامی که با گذشت مدت قابل توجهی، خبر رونمایی از نشان‏های این دوره از رقابت‏ها در بخش عربی سایت بازی‌ها درج نشد، شایبه‏ها پیرامون این موضوع افزایش یافت.
این گزارش می‌افزاید: مکاتبه رسمی ستاد برگزاری بازی‌ها در ایران با فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی مبنی بر حذف نکردن نام خلیج‏فارس از روی نشان‏ها اما پاسخی به همراه داشت که نشان داد نگرانی‏ها بی‏دلیل نبوده و با یک نمایش تبلیغاتی، نمی‏توان همه چیز را طبیعی جلوه داد و واقعیت‏ها را از دید عموم پنهان نگه داشت. مسئولان فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی در پاسخ به نامه خودداری ایران از حذف نام خلیج‏فارس، به صفحه یازده صورتجلسه اجلاس جده اشاره کردند که در یکی از بندهای آن ایران متعهد شده، در یک سوی نشان‏ها، پوسترها، کتابچه‏ها و دیگرموارد مربوطه، نقشه ایران بدون آب‏های مرزی نقش ببندد!
اما همزمان با افشای این موضوع، پرسشی که مطرح شد این بود که این صورتجلسه به امضاء چه کسی از ایران رسیده بوده و در واقع وی به نمایندگی از کشورمان پذیرفته بود، نقشه ایران بدون نام خلیج‏فارس روی نشان‏های بازی‌ها درج شود؟ پاسخ اما هرچند کوتاه و در حد یک نام بود، اما ماه‏ها طول کشید تا کمیته ملی المپیک بپذیرد که آن را علنی کند؛ حسن میرزاآقابیگ دبیر ستاد بازی‌های کشورهای اسلامی امضا کننده این صورتجلسه مسأله برانگیز بود.
در ادامه این گزارش آمده است، مسئولان نخست مدعی شدند، میرزاآقابیگ تنها یکی از صفحات صورتجلسه مذکور را امضا کرده و دیگر صفحات به امضای وی نرسیده است، اما واقعیت آن بود که صفحات این صورتجلسه در همه نسخه‏ها شماره شده بوده و برای مثال، 11 از 15 بوده است.
به همین دلیل، نمی‏توان ادعای مسئولان را مبنی بر افزوده شدن این صفحه پس از امضای میرزاآقابیگ پذیرفت، چرا که او در حالی صفحه آخر متون و ماقبل ضمایم صورتجلسه را امضا کرده که با توجه به شماره‌دار بودن صفحات، مشخص است صفحاتی قبل و بعد صفحه مذکور قرار دارد و امضا کننده به نمایندگی از ایران، به همه موارد یادشده که حفظ نام خلیج‏فارس با نام حذف آب‏های مرزی یکی از آنها بود متعهد شده است. با این حال محمد علی‏آبادی که بهرام افشارزاده را دیرهنگام به عنوان قائم‏مقام بازی‌ها منصوب کرد، به گفته‏های میرزاآقابیگ اعتماد کرد و پذیرفت که چنین تعهدی از سوی دبیر بازی‌ها به اعراب داده نشده است.
در بازدیدهای بعدی ستاد نظارتی فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی از ایران، این بار دوباره ضمن امضا و تأیید کلیات دفترچه‏هایی که منقوش به نام خلیج‏فارس بود، با جدیت بیشتر بر حذف نام خلیج‏فارس از نقشه ایران که در بروشورها، مدال، نقشه، کتابچه و دیگر اقلام مربوط به این بازی‌ها درج شده بود، از سوی هیأت ناظر تأکید شد و ستاد برگزاری بازی‌های کشورهای اسلامی در ایران نیز موضعی قاطعانه از خود به نمایش نگذاشت اما به دلیل حساسیت‏هایی که مردم ایران به نام خلیج‏فارس داشته و دارند، این عنوان حذف نشد.
شاید عدم وقوع این مسأله باعث شد که محمد صالح قذدر دبیرکل فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی طی گفت‏وگویی که با «تابناک» در آخرین حضورش در تهران داشت از عدم مشاهده طرح نهایی مدال‏های این بازی‌ها خبر دهد، حال آنکه از این نشان‏ها ماه‏ها پیش رونمایی شده بود! در این شرایط حتی اجازه این پرسش از "قذدر" که تکلیف نام خلیج‏فارس چه می‏شود به خبرنگار «تابناک» داده نشد، تا مشخص شود حساسیت در این زمینه به اوج خود رسیده است.
در این مقطع پیشنهاد تعویق بازی‌ها به بهانه آنفولانزای خوکی برای حفظ آبروی ایران از سوی برخی نمایندگان مجلس که بعداً در گفت‌وگویی به تأیید آن پرداختند، ارایه شد و اینچنین بود که مقرر شد با طرح ضمنی این پیشنهاد در هنگام خروج «قذدر» از ایران، اصل چنین پیشنهادی نیز در اجلاس هیأت رئیسه و مجمع عمومی فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی مصوبه لازم را دریافت کند.
بر این اساس، در شرایطی که پس از استعلام سازمان تربیت‏ بدنی از وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، لنکرانی وزیر بهداشت در هیچ بخشی از پاسخش که طی نامه شماره 216524، کوچک‏ترین اشاره‏ای به لزوم تعویق بازی‌ها نکرده است و صرفاً خواستار انجام هماهنگی همه دستگاه‏ها برای حفظ سلامت شده که این رویه چندان پیچیده نبود، در جلسه مورخ 11 مرداد ماه 1388 هیأت وزیران که در واقع یک روز پیش از مراسم تحلیف احمدی‏نژاد برای تحویل گرفتن دولت دهم بود، مصوب شد با توجه به شیوع آنفولانزای خوکی و آثار آن، زمان برگزاری بازی‌های همبستگی کشورهای اسلامی به مدت شش ماه به تعویق بیفتد!
این موضوع که امکان دارد همزمان با این بازی‌ها شاهد شیوع آنفولانزای خوکی در ایران و ابتلای گسترده مردم و ورزشکاران به این بیماری مهلک بود آنچنان هراس در دل مجمع عمومی فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی انداخت که سریعاً رای به تعویق این بازی‌ها بدهند؛ حال آنکه در همین هنگام، مسابقات متعدد بین‏المللی، قاره‏ای و جهانی در مناطق مختلف جهان برگزاری می‏شود ولی هیچ کدام از فدراسیون‏های بین‏المللی و قاره‏ای هراسی از آنفولانزای خوکی نداشته‏اند و دست به تعویق مسابقات مربوط به خود نزده‏اند!
اما ماجرا همین جا پایان نیافت و این بار در نشست هیأت رئیسه فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی در ریاض، در قالب پیشنهاد، خواسته بدتری به ایران تکلیف شد که آقابیگ این موضوع را در بند یازده گزارش این اجلاس که برای علی سعیدلو فرستاده، چنین آورده است: «د- در مورد مدال‏ها می‏بایست یک طرف آرم ISSF و طرف دیگر آرم مسابقات باشد». این به منزله آن است که نه تنها مسئولان اعزامی ایران به این اجلاس نتوانستند اعضای حاضر از دیگر دولت‏های اسلامی را قانع کنند که آب‏های مرزی روی نقشه ایران باقی بماند، بلکه آنچنان ضعیف عمل کرده‏اند که «قذدر» دبیرکل عرب این فدراسیون ، پیشنهاد حذف کل نقشه ایران را از پشت مدال‏های این دوره از بازیها بدهد! این در حالی است که در دوره نخست نقشه عربستان بر یک سوی نشان‏ها بوده و در دوره سوم که به میزبانی جاکارتای اندونزی برگزار می‏شود نیز چنین خواهد بود.
واکنش به طرح چنین پیشنهادی چه بوده است؟ ترک اجلاس به نشانه اعتراض به چنین رفتار توهین آمیزی با ایران؟ نه! چرا باید اجلاسی را ترک کرد که پس از آن می‏توان به هزینه میزبان راهی سفر حج شد و پس از آن نیز با رفتن به امارات متحده عربی به تهران بازگشت؟! دبیر ستاد بازی‌های کشورهای اسلامی که صورتجلسه نخست را به امضاءرسانده بود، چه اشخاصی را همراه خود برده بود که بتوانند با او در دفاع از حق طبیعی ایران همراهی کنند؟ امثال ‌هاشمی طبا و امیرحسینی؟! نه، او دو تن از کارمندانش را که در حوزه دبیرخانه و انفورماتیک بودند، راهی این رویداد کرده بود و البته افشارزاده، دبیرکل کمیته ملی المپیک نیز در این اجلاس واکنشی انجام نداد و یا اگر انجام داد خبری از آن منتشر نشد.
پس از پایان این جلسه دو ساعت و نیمه در ریاض، مسئولان ایران بدون هیچ واکنشی در مجمع عمومی فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی شرکت کردند و به ارایه گزارش فعالیت‏های خود پرداختند و این آیا جز پذیرش حذف کل نقشه ایران از محتوای نشان این بازی‌ها در عوض وادار کردن کشورها به پذیرش حفظ نام خلیج‏فارس روی مدال‏هال بود؟! آیا نباید همان زمان که این مسأله مطرح شد، ایران به نشانه اعتراض در اجلاس مجمع عمومی شرکت نمی‏کرد و یا در مجمع عمومی آشکارا حتی با حذف نام خلیج‏فارس مخالفت می‏کرد و در صورت پافشاری عرب‏ها بر حذف نام خلیج‏فارس یا نقشه ایران، اجلاس را به نشانه اعتراض ترک کرده و راهی ایران می‌شد؟
در این شرایط بود که اقامت یک هفته‏ای میرزاآقابیگ و کارمندانش در غیاب افشارزاده که سریعاً به تهران بازگشت، با واکنش «تابناک» همراه و این پرسش طرح شد که مسئولان انفورماتیک و دبیرخانه ستاد بازی‌های کشورهای اسلامی چرا با هزینه ستاد راهی این اجلاس شده‏اند و در عوض این دو، دو چهره دارای ارتباطات و سوابق بین‌المللی ورزشی برای رایزنی و حل این معضل به این بازیها اعزام نشده‏اند؟ حقیقتاً چه اتفاقی افتاد که اینچنین موضع‏گیری ضعیفی از سوی نمایندگان ایران در پیش گرفته و اجازه داده شد، عرب‏ها به ایران دیکته کنند که باید نقشه ایران از یک سوی مدال حذف شود؟!
میرزاآقابیگ همزمان با بازگشت به تهران، زمانی که متوجه شد محمد علی‏آبادی که در این اتفاقات نقشی نداشته، متوجه دامنه اتفاقات شده و از او به شکلی مبسوط نه تنها در خصوص هزینه‏ها و عملکرد ستاد بازی‌ها، بلکه در خصوص این اعزام و حاصل آن، پاسخی معقول می‏خواهد، استعفای خود را سریعاً منتشر کرد، اما فضا به سمت وی بازنگشت و هرچه در برخی رسانه‏ها تلاش شد، این استعفا به عنوان یک اتفاق مهم جلوه داده شود، چنین مقصودی حاصل نشد.
اکنون پرسش کلیدی این است که، آیا در این شرایط راهی جز این باقی مانده که برگزاری بازی‌ها را در ایران ـ برای دفاع از حیثیت ملی و حراست از نام خلیج‏فارس و تمامیت ارضی ایران ـ لغو کرده و ضمن انصراف رسمی از این بازی‌ها، با متخلفان که در همان آغاز امر این صورتجلسه را امضا کرده‏اند، برخورد قانونی صورت پذیرفت؛ اشخاصی که باعث شده‏اند چند ده میلیارد تومان برای میزبانی ایران در این رویداد هزینه شود و دست آخر ایران مجبور باشد برای حفظ شأن و حیثیت کشورمان و پاسداشت نام خلیج همیشه فارس تن به لغو این رویداد دهد؟
محمد علی‏آبادی برای آنکه نشان دهد، از آنچه به وقوع پیوسته کاملاً آگاه نبوده و گزارش‏های رسیده به وی ناقص بوده، باید برخوردی قاطع با این موضوع داشته باشد و این رویداد را لغو کرده و متخلفان را به نهادهای نظارتی معرفی کند.
در پی گروکشی غیراخلاقی عرب‏ها بر سر نام خلیج فارس که اوج رفتار غیراخلاقی کشورهای عربی برای وادار کردن ایران به حذف این نام حیثیتی بوده، قطعاً حتی برگزاری این رویداد با نام خلیج‏فارس و در حضور اندک کشورهای اسلامی در این رویداد که به زعم اعراب در صورت حفظ نام خلیج‏فارس بر روی نشان‏ها با تحریم بازی‌ها توسط کشورهای عربی که اکثریت کشورهای اسلامی را تشکیل می‏دهند، برابر با هتک حرمت به کشورمان خواهد بود و از این منظر نیز چاره‏ای جز لغو این بازی‌ها باقی نمی‏ماند؛ رخدادی که شاید اگر روز اول صورتجلسه مورد امضای میرزاآقابیگ به عنوان نماینده ایران قرار نمی‏گرفت، نمی‏افتاد.
مطمئناً واکنش قاطع ایران درباره مبحث ملی خلیج فارس و انصراف از میزبانی بازی‌های کشورهای اسلامی به واسطه این طرز برخورد توهین‏آمیز کشورهای عربی با میزبان که به تحریک برخی کشورهای حاشیه خلیج‏فارس صورت پذیرفته، می‏تواند جدیت کشورمان را در حفظ نام خلیج‏فارس برای تمامی اعراب مدعی مشخص سازد و از این حیث انتظار می‏رود با انصراف از میزبانی بازی‌ها، از کیان ایران صیانت شود.
*****
اعلام پوتين از احتمال حضور مجدد در انتخابات 2012
نخست وزير روسيه در جديد ترين اشاره خود در مورد حضور مجددش در سمت رياست جمهوري روسيه گفت ممکن است مجدداً کانديداي انتخابات رياست جمهوري در سال 2012 شود. از همان زمان که دوران رياست جمهوري پوتين به پايان رسيد و وي راه را براي ديميتري مدودوف کانديداي منتخب خود هموار کرد، اين گمانه زني وجود داشت که اين حرکت فقط براي يک دوره موقت است.
به گزارش رويترز پوتين که اکنون نخست وزير روسيه است، همچنان و به رغم رکود اقتصادي و سلطه طلبي وي در عرصه سياسي، در بين راي دهندگان روسي بسيار محبوب است. نخست وزير روسيه طي سخناني براي کارشناسان روسي گروه مذاکره والداي گفت؛ در سال 2012 همفکري خواهيم کرد، واقعيت هاي آن زمان، برنامه هاي شخصي و افق سياسي را مورد بررسي قرار خواهيم داد و تصميم خواهيم گرفت.
دانشگاهيان حاضر در مراسم ضيافت ناهار سه ساعته در خانه تابستاني پوتين در حومه مسکو گفتند، پوتين در حال زمينه سازي براي يک بازگشت احتمالي است و مشخص است وي صاحب اختيار است. پس از تغيير قانون اساسي روسيه که اندکي پس از روي کار آمدن مدودوف صورت گرفت، رئيس جمهور آتي روسيه شش سال تصدي خواهد کرد. پوتين مي تواند دو دوره متوالي کانديداي رياست جمهوري شود و اين به آن معني است که وي احتمالاً تا سال 2024 کنار نخواهد رفت. جيمز شر رئيس برنامه روسيه و اوراسيا در انديشکده انگليسي چتم هاوس گفت؛ به عقيده من پوتين با گفتن اينکه هيچ رقابتي وجود ندارد و آنها يک نظر دارند، در حال روشن کردن تصميم است؛ تصميمي که خواهد گرفت.
*****
باز هم "فضله"پراکنی حسین بازجوی مفلس در شماره روزنامه یکشنبه که تا چند ساعت آینده انتشار خواهد یافت:
(خبر ويژه)ژنرال هاي ناتوي فرهنگي، ترويج برخي عناصر ضدانقلاب را به خاطر بازيگري و نقش آفريني آنها در پروژه اغتشاش و آشوب با جديت بيشتر در دستور كار قرار داده اند.در اين زمينه، شيرين نشاط و حنا مخملباف به خاطر خوش خدمتي هاي اخير، برخي جوايز حاشيه اي جشنواره سينمايي ونيز را دريافت كردند. پيش از اين كساني چون محسن مخملباف، مرجان ساتراپي، قبادي و... به خاطر هماهنگي با ناتوي فرهنگي غرب توانسته بودند به جوايز مشابهي دست پيدا كنند.
در جشنواره ونيز، شيرين نشاط جايزه شيربچه طلايي را به خاطر فيلم زنان بدون مردان دريافت كرد و حنا مخملباف هم به خاطر فيلم روزهاي سبز، تنديس شجاعت دريافت كرد.گفتني است شيرين نشاط دختر فراري تيمسار سرلشكر علي نشاط فرمانده گارد جاويدان شاه است كه پس از انقلاب دستگير و اعدام شد. اين عنصر سلطنت طلب كه كينه ديرينه اي از انقلاب اسلامي دارد، هم اكنون ادعا مي كند كه جمهوري خواه شده است. وي از جمله دعوت كنندگان به تجمع چند هفته در نيويورك به بهانه حمايت از جنبش سبز بود.
شيرين نشاط و حنا مخملباف در ازاي دريافت جايزه شال و مچ بند سبز به خود بسته و نطق هاي سياسي در دفاع از براندازي در ايران ارائه كردند.تشكيلات ناتوي فرهنگي كه شبكه اي هنري و سينمايي در ايران راه اندازي كرده، در جريان جنگ نرم از عناصر ضدانقلاب در پوشش هاي فرهنگي و هنري بهره مي جويد تا وابستگي حركت براندازي، به دشمنان ملت ايران كمتر آشكار شود.حنا مخملباف طي مصاحبه اي به بهانه دريافت جايزه ادعا كرده «70ميليون ايراني به زور تفنگ متوقف شده اند.» اين گزافه گويي در حالي است كه 40 ميليون ايراني رشيد با اعتماد به نظام خود، پاي صندوق هاي راي حاضر شده و 40 ميليون راي را در صندوق اعتبار جمهوري اسلامي ريختند.
پاسخ ما به حسین بازجوی مفلوک:
ای مردک پست و لجن؛ تیمسار "علی نشاط" مایه فخر و مباهات تاریخ میهن ماست.
آن رادمرد پاکنهاد که در کمال شهامت و دلیری، حتا در آخرین لحظه ای که مزدوران "خمینی ملعون" می خواستند قلب تپنده اش برای ایران و ایرانی را هدف گلوله سازند فریاد زد: "جاوید شاه - پاینده ایران"، همیشه در قلوب و خاطره های هفتاد میلیون ایرانی جاودانه گشته است بنابراین فرزند چنین شیرژیانی، حتا اگر هوادار جمهوریت باشد باز هم برای همان هفتاد میلیون ایرانی واقعی (و نه تو و مزدوران رژیم) عزیز و گرامی است.
تف بر دین و آیین شما بی غیرتان بی شرافت.
*****
آزار و اذیت کیوان صمیمی در بند 209
یک منبع آگاه از آزار و اذیت مهندس کیوان صمیمی در بند 209 زندان اوین خبر داد.
با وجود آنکه کیوان صمیمی از روز 23 خرداد در بازداشت به سر می‌برد و 91 روز از حضور او در زندان اوین می‌گذرد، بازجویی‌های وی به شکلی بهانه‌گیرانه هنوز ادامه دارد و بازجویان برای اینکه بازجویی‌های وی را کش دهند، به سراغ ارتباط او با سایت‌های "روز" و "ایران امروز" رفته‌اند و حتی در خصوص ارتباط آقای صمیمی با مرحوم فروهر هم از وی بازجویی کرده‌اند! اما وی ارتباطات خود با همه‌ی سایت‌های خبری را قانونی دانسته است.
بر اساس این گزارش، بازجویان که پیش از این آقای صمیمی را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند، در روزهای اخیر برای تحقیر او اقدام به اصلاح اجباری سر و صورت وی کرده و نیز برای مدتی او را در دستشویی حبس کرده‌اند.
اینها همه در حالی است که مسئولان قضایی از یک ماه پیش وعده داده بودند که کیوان صمیمی آزاد می‌شود، اما اکنون ادعا می‌کنند که دادستان جدید تهران از آزادی وی جلوگیری می‌کند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
سردرگمی و اغتشاش در کلام آقا...!
یگانه محمودی
می خواستم بر اساس نظریه های سیاسی و کتابها و مقالاتی که تاکنون خوانده ام چیزی در مورد خطبه های نماز جمعه پریروز(جمعه 20 شهریور) بنویسم دیدیم با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آید. آنقدر ضدو نقیض گویی در صدر و ذیل دو خطبه مشاهده می شود که معلوم می شود آقا حسابی آمپر پرانده اند و دیگر نمی دادند چه می خواهند بفرمایند. ظریفی می گفت نتیجه داروهایی که ایشان مصرف می کنند. گفتم پناه برخدا، چطور شده این داروها برای آقا برعکس عمل کرده, اینجوری هوار هوار می کنند و در جمع دانشگاهی و نظامی و مردم کوچه و بازار فقط از بگیر و ببند و خون و خونریزیی و زبانم لال " داغ کردن" می گویند. بیچاره جوابی نداشت. گفت می دانی که ساید افکت داور بسته به آدمش متفاوت است دیگر. ولی خدایش بنظرم آقا کم آورند پریروز, خفن! شاید هم برای همین داستان آسمان و ریسمان شد.
بگذریم پریروز وقتی اصرار صدا و سیما را می شنیدم که می خواهد به حلقوممان کند که سیل جمعیت بسوی دانشگاه تهران روان است و حتی بچه ها و نوجوانان دست در دست پدرو مادر خود راهی دانشگاه هستند تا به خیل جمعیت چند میلیونی !! ( این همان دانشگاهی است که چند هفته پیش در نماز جمعه هاشمی چند هزار نفر بیشتر گنجایش نداشت) مردم موحد, ولی شناس و خداجوی روزه دار بپیوندند, حسابی دوزاریم افتاد که خبری نیست و مشتاقان آقا ترجیح داده اند که در این گرمای تابستان , خنکای کولر را بر گرمای وجود آقایشان ترجیح بدهند و همچون منی از رادیو گوش جان بسپارند به کلام دلنشین ایشان.
خطبه ها را می شنیدم از همان ابتدا گفتم غلط نکنم یک خوابی برای این شیخ اصلاحات دیده اند که اینجور آسمان و ریسمان بهم می بافند و یکی به نعل می زنند و یکی به میخ. از مدارای علی می گویند و از آنش غضب علوی. از خوارج و معاویه . آخرش هم ما نفهیمدیم که بر اساس سلوک سیاسی امیرالمومنین باید خوارج را به حال خود گذاشت یا "چشم فتنه" آنها را کور کرد. بالاخره این امیر امیر گویی آقا که یادم رفت بشمارم چند تا شد, نتیجه اش چه بود, اول شمشیر بکشیم یا بعدا شمشیر بکشیم. مدارا بهتر است یا جنگ. جواب نامه مخالفان را بدهیم یا ندهیم. برای مردم حق قایل شویم یا نشویم. به مخالفان حق اعتراض بدهیم یا ندهیم. نفاق بکنیم یا نه. تملق آقا بگوییم یا نگوییم. دروغ چی, خوب است یا بد, روزی چند تا کفایت می کند. تجاوز و سرکوب و قتل و تهدید و افترا و دستگیری چطور؟ بالاخره هم آقا تکلیف ما را روشن نکردند که تا چند درصد قانون اساسی را زیر پا بگذاریم می شویم "علاقمند نظام" و تا چند درصد را قبول داشته باشیم می شویم:" برانداز".
راستی این مردمی که بفرموده آقا همین الان هم اگر نظام لب تر کند بسر می آیند و در انتخابات شرکت می کنند و حمایت می کنند, کجا تشریف داشتند پریروز که صدا وسیمای مقدس نمی توانستند کمی دوربینشان را پس و پیش کنند. عکسهایی هم که در خبرگزاریهای آقا پرست درج شده بود که دیگر حسابی افت داشت برای نظام. غلط نکنم این نفوذی ها آنجا هم نفوذ کرده اند همچون دیگر ارکان نظام. حالا نکند این حامیان نظام هفته دیگر بیایند و دوباره برای برادران صدا و سیما و ایرنا و فارس دردسر درست کنند و باز ظرفیت دانشگاه و خیابانهای اطراف یکهو بشود دویست سیصد هزارتا شاید هم کمتر. بعدش هم معلوم نشد مردم بیدار هستند یا باید بیدارشان کرد که نکند از سیرت و صورت جمهوری اسلامی چیزی کم و کسر شود.
البته گفته باشم من همیشه به آقا ارادت خاص داشته ام واز روزی که ایشان به این مسند نشستند, هر اتقاقی که می افتاد خدا خدا می کردم که ایشان زبان به دهان بگیرند و اظهارنظر نفرمایند, چون هروقت حضرت ایشان افاضه فضل می کردند, همه چیز از آنچه بود خرابتر می شد. مثلا تو همین چند ماهه اخیر فقط فکرش را بکنید اگر آقا پیام فدایت شوم تبریک برای فرزند ناخلفش نمی فرستاد. اگر آقا در خطبه های نماز جمعه فرمان جنگ صادر نمی کرد. اگر آقا حرف از گرجستان و مخمل و رنگ و جنگ نرم و این چیزها نمی گفت. فکرش را بکن چقدر زندگی شیرین می شد و چقدر کار برادران نیروی انتظامی و سپاهی کم می شد.
تو این ماه رمضانی این بیچاره ها هم زن و زندگی دارند می خواهند بروند یک صله رحمی بجا بیاورند. حالا هی باید شب تا صبح بازجویی کنند و التماس کنند که برای رضای خدا هم که شده بیایید این کتابهای آقا را بخوانید به سخنرانی های " اخلاق ایشان " گوش کنید و خدایی بیایید اعتراف کنید که شما خودتان بودید که از سیا پول گرفتید و خواستید, علیه نظام باستید. حالا از اونا اصرار که کدام ایستادن کی حال جنگ داره این روزها, ما می گوییم " اجرای قانون اساسی" بازگشت به اصول انقلاب" از اونا انکارکه نه دیگه جون آقا قبول کنید که می خواستید " براندازی" کنید و شمشیر کشیده بودید. هر چی اینا می گن بابا آقا هم خودش دیگه شمشیر نمی کشه, می گویید نه بروید همین خطبه های دیروز نماز را ببینید که ایشان به تفنگ تکیه زدند , شمشیر کجا بود که ما بدست بگیریم و بایستیم روبه روی نظام. می گویند: جان عزیزتان قبول کنید , منظور آقا از شمشیر همان " قلم" است. می گویند بابا جان اون که قلم دانشمند افضل از دما الشهداست. می گویند : آقا قاط زدند , شما به بزرگی خودتان ببخشید. خون خون است. قلم هم قلم دیگه اینقدر گیر ندید تو این لیالی قدر. از خر شیطان پایین بیایید و ارادت قلبی خود به بیگانگان را بیان کیند و قبول کنید که بر اساس فرمایشات آقا در باغ سبز نشان داده بودید به دشمنان و می خواستید براندازی کنید. ما هم قول می دهیم مثل همه براندازهای دیگر که تا بحال اعتراف کردند و سیم ثانیه آزاد شدند, شما هم آزاد شوید. اصلا قول می دهیم که نماز عید فطر را پشت سر آقا بخوانید تو دانشگاه بعد هم بروید خانه هایتان.
خلاصه من که نفهمیدم تکلیف چیست و الان درکجا ایستاده ایم, براندازیم یا علاقه مند. پیرو خط امام یا ضد امام. به دشمنان لبخند می زنیم یا بد اخلاقیم. قرار است داغ شویم ( یخوانید لیزر) یا مرهم کفایت می کند. چشمم را کور می کنند یا نه به حال خود رها می شویم تا آدم شویم. غافل و بیخبریم یا مغرض و بیگانه پرست. خدا بخیر بگذراند برای برادران سپاه و بسیجی که از حالا به بعد باید چکار کنند. بیچاره ها تا حالا که داشتند می گرفتند و می زدند و غارت می کردند مدارا بوده و جریان مرهم گذاری , حالا که قرار است حمله کنند و درفش بکشند و داغ کنند باید چه کنند؟؟ خدا رحم کند به ما مردم ولی دوست استکبار ستیز.

*****
تلاش کودتاگران برای به تعطیلی کشاندن سایت نوروز
سایت پایگاه اطلاع رسانی نوروز در طی چند روز گذشته شاهد حملات گسترده اینترنتی به هاست و سرور های این سایت خبری بوده و به نظر می رسد جریان کودتا که در پاسخگویی به افشاگری های سایت نوروز در حوادث اخیر ناتوان بوده است ، پس از بیان اتهامات بی اساس به این سایت خبری در برنامه های صدا و سیمای " میلی " در تلاش برای به تعطیلی کشاندن این سایت خبری می باشد .
به گزارش تیم فنی سایت نوروز ، میزان حملات انجام شده به هاست سرور های این سایت خبری و پراکندگی و گستردگی این حملات به حدی است که علی رغم تلاش بی وقفه تیم های فنی این سایت برای بالا نگهداشتن سایت ، متاسفانه در صورت ادامه این حملات امکان ایجاد اختلال در ادامه فعالیت سایت وجود دارد .
به نظر می رسد فیلترینگ چهار باره دامنه های این سایت ، اتهامات بی اساس و بی پایه به افشاگری های گسترده سایت نوروز و همچنین تهدیدهای بی سابقه و تعقیب و گریزهای خلاف قانون و خارج از چارچوب برای مسئولین و دست اندرکاران این سایت برای کودتاگران کافی نبوده و این جریان در تلاش است به هر طریق ممکن این سایت را به تعطیلی بکشاند .
پایگاه اطلاع رسانی نوروز ضمن محکوم کردن شدید این اقدامات که نشان دهنده ظعف و ناتوانی جریان اقتدارگرا در پاسخگویی به افشاگری های اخیر این سایت خبری می باشد ، به مخاطبان خود اعلام می دارد که تمامی تلاش خود را در راستای برقراری ارتباط خبری سایت نوروز که در این شرایط دشوار از معدود فرصت های اطلاع رسانی شفاف به مردم آزاده ایران می باشد به کار خواهد گرفت .
*****
در پی اعتراض دانشجویان محروم از تحصیل
دو نماینده مجلس پیگیر وضعیت دانشجویان ستاره دار شدن
د

روز گذشته عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از وعده پیگیری رئیس سازمان سنجش کشور در مورد وضعیت دانشجویان ستاره دار خبر داد.سعدالله نصیری با اشاره به اینکه پیش از آغاز تعطیلات تابستانی مجلس، جمعی از دانشجویان ستاره دار به کمیسیون آموزش و تحقیقات آمده و با اعضا گفت وگو کردند، افزود: «بنده و آقای دکتر عباسپور رئیس کمیسیون، مدارک این دانشجویان را گرفتیم و با آنان صحبت کردیم و به بررسی این مدارک پرداختیم.» نماینده زنجان و طارم در مجلس با اشاره به رتبه های دانشجویان مراجعه کننده به کمیسیون آموزش و تحقیقات، گفت: «این دانشجویان دارای رتبه های خوبی بودند که بی شک می توانستند در رشته هایی که انتخاب کرده بودند در مقطع کارشناسی ارشد، پذیرفته شوند.»
نصیری عضو فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه قرار بر این شد که موضوع دانشجویان ستاره دار از طریق سازمان سنجش پیگیری شود، خاطرنشان کرد: «در دیداری که شخصاً با آقای پورعباس رئیس سازمان سنجش، هنگام تودیع و معارفه وزیر علوم در کمیسیون آموزش و تحقیقات داشتم، ایشان وعده دادند تا این موضوع را پیگیری کنند.»با انتشار اسامی قبول شدگان کنکور 88 و پس از آنکه مشخص شد تعداد قابل توجهی از افراد با رتبه های تک و دو رقمی، در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشده اند، شائبه برخوردهای سیاسی با فعالان دانشجویی و دانش آموزی افزایش یافت به حدی که سازمان ادوار تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای خواهان «بازگشت کلیه دانشجویان ستاره دار به دانشگاه ها و رفع کلیه محرومیت های دانشجویان از تحصیل شده است.»
این در حالی است که محمود احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی خود وجود دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره دار را تکذیب کرده و گفته بود: « مسوولان آموزشی در مقابل قبولی های کارشناسی ارشد یا یک ستاره می زدند یا دو ستاره. یک ستاره، یعنی شما در آموزش مشکل دارید، پرونده ات کم است یا نقص و اشکال دارد، برو برطرف کن. دو ستاره یعنی شما مشکلی در کمیته انضباطی داشته اید، تخلفی کردید و محکوم شده اید، باید مراعات کنید.»
چندی پیش یکی از دانشجویان ستاره دار نیز با انتشار مشخصات قبولی خود در کنکور 88 در سایت های اینترنتی نوشت: اینجانب سروش ثابت به شماره شناسنامه 1723 متولد 1364، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف به شماره دانشجویی 82116907، در کنکور کارشناسی ارشد امسال(1388) با شماره داوطلبی 1716528 و شماره پرونده 661883 شرکت نمودم و در کمال ناباوری باوجود کسب رتبه 1 در دو گرایش (و نیز رتبه 2 در دو گرایش دیگر و رتبه 4 در دو گرایش دیگر) در اعلام نهایی نتایج جزء مردودین اعلام شدم.
با توجه به اینکه رشته های مذکور فاقد آزمون عملی یا مصاحبه یا... می باشند و انتخاب دانشجو در آنها صرفاً بر اساس رتبه اعلام شده است، اقدام فوق جز ستاره کردن دانشجو چه نام و معنای دیگری می یابد؟»در پی انتشار اخباری از این دست، سایت خبری- تحلیلی «ادوارنیوز» نیز نوشت: « تعدادی از دانشجویان امسال نیز همانند سال قبل در کنکور کارشناسی ارشد ستاره دار و محروم از تحصیل شده اند.»میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز گفت: «در جریان رقابت های انتخاباتی احمدی نژاد وجود دانشجویان ستاره دار رابه کلی انکار کرد این در حالی است که بعد از انتخابات اکثر این دانشجویان از جمله شیوا نظرآهاری بازداشت شده و زیر فشار برای اعتراف انکار از محرومیت از تحصیل خود بوده اند.»
*****
آش ُشله قلمکاری به نام: "نمایش نماز جمعه":
رفسنجانی: از اقامه نماز جمعه روز قدس منصرف نشده ام
حدود دو ماه پس از برگزاری نماز جمعه تاریخی تهران به امامت هاشمی رفسنجانی (26 تیرماه سال جاری) بار دیگر خبرسازی های رسانه های حامی دولت درباره غیبت قطعی وی در نمازجمعه روز قدس تشدید شد، رفسنجانی تاکید کرد از اقامه نماز جمعه روز قدس انصراف نداده است.
براساس تازه ترین اخبار در شرایطی که خبرگزاری فارس دیروز به نقل از رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تهران حضور هاشمی در نماز جمعه روز قدس را منتفی اعلام و سایت رجانیوز (سایت نزدیک به دولت) احتمال اقامه نماز جمعه این هفته توسط سیداحمد خاتمی را مطرح کرده و این خطیب موقت نماز جمعه تهران در گفت وگویی با خبرگزاری مهر، خبر امامت خود در نماز جمعه روز قدس تهران را تکذیب و تصریح کرد: «اینکه برخی از سایت ها از بنده به عنوان خطیب جمعه این هفته نماز جمعه تهران نام برده اند درست نیست. چرا که این امر توسط دفتر رهبری مشخص می شود و هنوز هم معلوم نیست که چه کسی نماز جمعه این هفته را اقامه می کند.»وی در این باره تاکید کرد: «تا به امروز بنده قرار نیست نماز جمعه این هفته را اقامه کنم.»
البته ساعاتی بعد «ایرنا» به نقل از احمد خاتمی نوشت:«هنوز نام امام جمعه روز قدس تهران اعلام نشده اما برخلاف آنچه برخی رسانه ها نوشته اند خبر اقامه نمازجمعه توسط خود را نیز تکذیب نکردم.»این در حالی است که خبرگزاری فارس ساعاتی پیش از آن به نقل از سیدرضا تقوی (رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور) مخابره کرده بود: «برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده های سیاسی و غیرقابل قبول از جایگاه نماز جمعه، حضور آقای هاشمی منتفی است.»وی با بیان اینکه «نماز جمعه به عنوان یک امر سیاسی و عبادی همیشه از منزلت خاصی در افکار عمومی و عامه متدینان برخوردار بوده و هست لذا حفظ این منزلت بر همه ما لازم و واجب است»، افزود: «طبعاً همه موظفیم با تدبیر و هوشمندی زمینه ها و بسترهایی که این جایگاه رفیع و معتمد در نظام اسلامی را مورد تعرض قرار می دهد از بین برده و اجازه شکل گیری آنها را ندهیم، خصوصاً اینکه نماز جمعه میعاد حضور همه علاقه مندان به نظام اسلامی با همه سلیقه ها و گرایش های مختلف است.»
همزمان با انتشار این خبر از سوی فارس، سایت رجانیوز در گزارشی تحت عنوان «هاشمی رفسنجانی امام جمعه روز قدس نیست»، نوشت: «در حالی که تجربه نماز جمعه 26 تیر هاشمی رفسنجانی و تبدیل شدن حاضران در نماز به دو طیف و اظهار شعارهای تند علیه یکدیگر موجود است، تصمیم قطعی برای عدم دعوت از وی گرفته شده و احتمالاً نماز جمعه این هفته را حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی اقامه خواهد کرد.»
در بستری اینچنینی از اخبار رسانه های حامی دولت اما، دفتر «هاشمی رفسنجانی» ضمن تکذیب خبر انصراف وی از اقامه نماز جمعه روز قدس تهران اعلام کرد: «تا این لحظه درباره امامت جمعه این هفته تهران برنامه ای به دفتر هاشمی اعلام نشده است.»این در حالی است که سایت رجانیوز در گزارش یاد شده تصریح کرده است: در حالی که برخی رسانه ها از حدود سه هفته قبل خبر داده بودند نماز جمعه روز قدس مانند سال های گذشته توسط حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی اقامه می شود، خبرنگار ما کسب اطلاع کرد به دلیل حواشی نماز جمعه روز 26 تیر تهران و احتمال تکرار آن در نماز جمعه قدس، از هاشمی برای اقامه نماز جمعه دعوت نخواهد شد.»
در این میان آنچه که قابل تامل است، خبری از روزنامه کیهان است (دوم شهریورماه) که در واکنش به آنچه شایعات ناظر به حضور صدیقی به جای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه عنوان شد، منتشر شده است.
روزنامه کیهان در تاریخ مزبور از حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه روز قدس تهران خبر داده و در مطلبی در این باره تصریح کرده بود: «بنابر کسب اطلاع خبرنگار کیهان، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، روز قدس برای اقامه نماز جمعه تهران به دانشگاه تهران خواهد آمد.»این در شرایطی است که در سال های اخیر همواره امام نماز جمعه آخر ماه رمضان که مصادف است با «روز قدس»، هاشمی رفسنجانی بوده است و اساساً به طور طبیعی نیازی به تاکید بر تداوم این سنت احساس نمی شد.
و اما نظریه ما: آقایان به این مسخره بازی و نمایش روحوضی خاتمه دهید. ملت دیگر برای این ترهات و نمایشات شما "تره" هم خرد نمی کند بنابراین فرقی ندارد که کدام عمامه دار و عبابدوشی بخواهد این نمایش مسخره را اجرا نماید...!!
*****
همزمان با آزادی جلایی پور با وثیقه دویست میلیون تومانی
ابراهیم امینی و شمس الدین عیسایی بازداشت شدند
ابراهیم امینی عضو هیات رییسه مجلس ششم، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و عضو کمیته عضو دفتر پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث اخیر شب گذشته در شیراز دستگیر و بازداشت شد.
وی که اهل ممسنی استان فارس است همراه با مرتضی الویری از فعالان کمیته بود. الویری دیگر نماینده کروبی در این کمیته هفته گذشته پس از آنکه دفتر مهدی کروبی توسط مقامات امنیتی پلمپ و مدارک موجود درآن توقیف شد دستگیر شده بودند. دکتربهشتی فرزند اولین رییس قوه قضاییه ایران نیز از دیگر دستگیر شدگان این کمیته است.
همزمان با دستگیری ابراهیم امینی، شمس الدین عیسایی از اعضای ستاد میرحسین موسوی نیز بازداشت و روانه زندان شد. او در بیستم تیرماه نیز دستگیر و پس از ده روز آزاد شده بود و اکنون مشخص نیست با چه اتهامی و توسط چه ارگانی مجددا بازداشت شده است.
عیسایی مدیر کل حقوقی وزارت کشور در دولت خاتمی بود و این در حالی است که جهانبخش خانجانی سخنگو و سید مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور در دولت خاتمی نیز همچنان در بازداشت به سر می برند.
علاوه بر آنها، همچنین "ادریس آریاشکوه" و "ضیاءالدین صبوری"، دو کارشناس ارشد وزارت کشور نیز در هفته های گذشته بازداشت شده اند. آریاشکوه کارشناس مسوول واحد اطلاعات و اخبار وزارت کشور و صبوری از کارشناسان حوزه امنیتی بوده است.
شنیده می شود انتقال اسناد تقلب در انتخابات به نامزدهای معترض مهمترین اتهام مدیران و کارشناسان بازداشت شده وزارت کشور بوده است.
آزادی سخنگوی پویش موج سوم:
محمد رضا جلایی پور، مدیر و سخنگوی پویش موج سوم روز گذشته در حالی از بند 209 زندان اوین آزاد شد که قاضی حداد، معاونت امنیت دادگاه عمومی و انقلاب تهران 40 روز پیش حکم آزادی او را امضا کرده بود و وثیقه آزادی این فعال سیاسی نیز تودیع شده بود.
بر اساس گزارش ها برخلاف دستور قاضی حداد مبنی بر آزادی محمدرضا جلایی پور و تودیع وثیقه توسط خانواده جلایی پور، وزارت اطلاعات تاکنون از آزادی او ممانعت به عمل آورده بود.
حمیدرضا جلایی پور، روزنامه نگار و پدر محمدرضا جلایی پور که 88 روز چشم انتظار پسرش بود، روز گذشته در رابطه با آزادی پسرش گفت: باعث تاسف است که دستاورد انقلاب بعد از ۳۰ سال، حبس یک جوان نخبه ۲۷ ساله است که رتبه یک کنکور، دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران، طلای المپیاد و دانشجوی ممتاز دانشگاه آکسفورد و مولف و مترجم چند کتاب جامعه شناسی دین و دبیر چندین سمینار علمی بود.
اودر حالی‌که برای تحویل گرفتن فرزندش راهی زندان اوین بود، به سایت نوروز گفت: در این سه ماه، سه جمعه صبح زود، سر خاک برادران شهیدم حاضر شدم، به طور خاص سر قبر برادر کوچکترم حسین، که شهید آخر خانواده بود رفتم و نشستم و از او خواستم که برخیزد و ببیند که برادرش چطور دارد تاوان زحمات و هزینه هایی که آن‌ها در راه این انقلاب داده بودند را با حبس فرزند مومن و جوانش پس می‌دهد.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت افزود:: سر خاک برادرم حسین با او درددل کردم و گفتم: حسین جان! یادت هست یک روز بعد از شهادت تو، آقای خامنه‌ای به خانه پدر ومادرمان برای عرض تسلیت آمده بودند؟ آن وقت محمدرضا تنها ۴ سالش بود، او کودکانه دوید و روی پای ایشان نشست و ایشان هم به رسم معمول، دستی به سر محمدرضا کشید و او را نوازش کرد. حالا نیستی که ببینی بعد از نزدیک به 30 سال چگونه او را ۳ ماه در زندان اوین و همسر و پدر و مادر و خانواده‌اش را هم در بیرون زندان نوازش کردند.
به گفته جلایی پور، پسرش با اینکه به بازداشت انفرادی معترض است و هیچ اتهامی را هم نپذیرفته است، به لحاظ روانی و فیزیکی در وضعیت مطلوبی است و از رفتار کارشناسان پرونده ابراز رضایت می کند.
*****
زمانی برای مستی زنگی ها
مير حميد سالک

بعد از اعلام نتایج انتخابات 88 و نمایش مسخره پیروزی احمدی نژاد، اعتراض وسیع و مدنی مردم معترض به نتایج، صحنه گردانان این خیمه شب بازی را چنان دچار سر گیجه کرد که تا یک هفته امکان هر گونه ابتکار عملی را از دست دادند. طراحان این کمدی سیاه به دلایلی چند، که شرح آن در این جا نمی گنجد، محاسبه درستی از میزان و قدرت حضور مردم نداشتند. اخباری که از اینجا و آنجا و از میان جلسات خصوصی این آقایان به بیرون درز کرده است، نشان می دهد آقایان حداکثر مقابله مردم را چیزی در حد وقایع 18 تیر ارزیابی کرده بودند. آن چنان که از روح الله حسینیان نقل می شد، ایشان ادعا کرده بود که حداکثر مقابله مردم در حد ماجراهای سال 78 خواهد بود که با عکس العمل به موقع، همراه با چاشنی خشونت به مقدار لازم، می توان سفره اعتراضات را برچید.
اما سیر وقایع نشان داد که مثل همیشه دشمنان مردم ارزیابی درستی از توانایی های جبهۀ مقابل خود ندارند. از این رو برای فرونشاندن آتش خشم مردم به هر حربه ای متوسل شدند تا شاید روزگاری چند بر اریکۀ قدرت بیشتر تکیه بزنند. به همین دلیل هر روز بر دامنه و شدت خشونت ها افزودند تا به مدد تئوری "پیروزی در پناه وحشت" به آرزوهای خود جامۀ عمل بپوشانند. اخباری که از دل سیاه ترین سیاه چال های رژیم منتشر شد، چنان تصویر زشت و دهشتناکی از حکومت تصویر کرد که جای هیچ گونه دفاعی را برای کسی باقی نگذاشت. به همین خاطر هنوز چند روزی از چنگ و دندان نشان دادن رژیم نگذشته بود که از درون سنگر وفاداران به آقای خامنه ای نواهای مخالف به گوش رسید. این آواهای مخالف آهسته آهسته به فریاد هایی تبدیل شد، که امروز به شکل مخالفت آشکار و علنی، حتی در زمان بررسی کار کابینه در مجلس، به گوش می رسد.
بلند شدن این آواها موجب شد تا صداهای مخالف از درون هواداران رژیم به گوش رهبری نظام هم برسد. آقای خامنه ای که در نماز جمعۀ 29 خرداد به طور علنی به تهدید مخالفین پرداخت و خون آنها را به گردن رهبران جنبش انداخت و به عبارت درست تر فرمان حمله را صادر کرده بود، امروز به دلجویی از قربانیان خشونتی پرداخته است که بانی و باعث آن خودش بوده است. تلاشی که ایشان در همان روز برای جدا کردن آقای هاشمی از صفوف مخالفین به خرج داد و نتیجه ای از آن نگرفت، امروز به کوششی منجر شده است که بتواند راهی به دل موسوی، کروبی و خاتمی بیابد. او با اشاره به اینکه وابسته بودن این رهبران را به خارج از کشور نمی تواند بپذیرد، قصد دارد صف خود را از تندروان افراطی پیرامون احمدی نژاد جدا کند. آمدن لاریجانی بر سر مسند قوه قضاییه و شایعاتی پیرامون علل تأخیر در مراسم معارفه وی و برکناری بلافاصلۀ مرتضوی از طرف ایشان، نشانۀ دیگری از کوتاه آمدن رهبری در مقابل فشارهای فزاینده بر وی است.
در مقابل شاهد آن هستیم که هواداران افراطی حفظ وضعیت پیش آمده بعد از انتخابات، علیرغم مواضع تازه رهبری، به هیچ عنوان حاضر نیستند به درک تازه ای از شرایط جدید برسند. صحبت هایی که از احمدی نژاد، فرمانده سپاه پاسداران و رئیس نیروی انتظامی در طی هفته اخیر در رابطه با حوادث اخیر شنیده شد و هم چنین شعارهای مطرح در آخرین نماز جمعه، وجود درگیری های جدی در میان اصولگرایان را نشان می دهد. بهترین نشانه از این کشمکش را در بازگشت مجدد مرتضوی به قوه قضاییه، در موقعیتی بالاتر، باید جستجو کرد. این عقب نشینی ها و این درگیری ها مؤید چه نکاتی است؟
عدم خاموشی جنبش ابتدایی ترین و مهم ترین نکته ای است که باید به آن اشاره کرد. هر چند که ممکن است به اندازۀ ابتدای شروع جنبش از شور و حرارت برخوردار نباشد، اما نه در میان رهبران جنبش و نه در میان مردم نشانه ای از تن دادن به شرایط جدید دیده نمی شود. به نحوی که در هر شرایطی که مردم بتوانند حرف خود را بزنند، از این موقعیت استفاده می کنند. از سوی دیگر رهبران اصلی جنبش چون استخوانی در گلوی حاکمیت گیر کرده است. این شعله ای که به ظاهر فروغش کاهش یافته، هنوز چنان گرمایی دارد که بتواند دیوارهای منجمد نظام قلدر حاکم بر کشور را به نرمش وادار کند.
نکتۀ دیگری که از پس این ابرها مشاهده می شود، کاهش قدرت رهبر به طور روزانه است. اگر بعد از انتخابات و موضع گیری هایی که از سوی ایشان به عمل آمد، موجبات قطع کامل روابط مابین اصلاح طلبان و رهبری فراهم شد، ادامۀ حوادث بعدی سبب شد تا راست های افراطی از دستگاه رهبری فاصله بگیرند. شاید اولین نشانه های این افتراق در زمان انتخاب مشایی بروز کرد. در پی آن اخراج محسنی اژه ای از کابینه و تغییراتی که در معاونت های وزارت اطلاعات پیش آمد، نمایشگر عصیان احمدی نژاد و اطرافیان او در مقابل رهبری است. امروز هم در مقابل نرمش هایی که از سوی رهبری شاهد هستیم، زیاده خواهی های راست های افراطی را بیش از پیش نظاره می کنیم. همین عدم تمکین نسبت به رهبر از سوی کسی که چندی پیش رهبر او را بسیار نزدیک به خود ارزیابی کرده بود، شأن و اعتبار آقای خامنه ای را در معرض تخریب روز افزون تری قرار داده است. شاید از همین رو است که رهبر تلاش می کند با نزدیکی بیشتر به دیگران، حداقل به راست های میانه، خود را از انزوا برهاند.
اما قصۀ آخر، شکاف عمیقی است که در میان جناح راست بوجود آمده است. این نبرد ازقبل از انتخابات، با گله گذاری هایی که دو طرف از یک دیگر می کردند، چهره خود را نشان داده بود. اما به خاطر نظر رهبر، مبنی بر ادامۀ کار احمدی نژاد، این تنازعات کمتر جدی شد. با تغییر شرایط و جنایت هایی که از سوی افراطی ها به نمایش درآمد، چاره ای برای عقلای راست باقی نگذاشت که فارغ از نظر رهبری در مورد رئیس دولت دهم، سنگ های خود را با احمدی نژاد و دوستان جدیدش سوا کنند. امروز تندترین انتقادات از سوی کسانی چون توکلی و مطهری در مورد چگونگی تشکیل دولت دهم صورت می گیرد. ستون نویس روزنامه کیهان به ناچار به روزنامۀ رقیب پناه برد تا بتواند جواب تهمت های صادره از سوی روزنامۀ محبوب قدیمی خود را بدهد. ترکیب کابینه هم نشان می دهد که تقریبا هیچ آدم شناخته شده ای در جناح راست باقی نمانده است که بتواند سر بر زانوی رئیس جمهور بگذارد.
این نشانه ها هنوز از نتایج اولیه اعمال کسانی است که با بی خردی کامل در مقابل خواست های منطقی و معقول مردم سر تعظیم فرو نیآوردند. چون زنگیان مست به کوچه ها درآمدند، عربده کشان خون مردم را بر زمین ریختند. بر دوست و دشمن تاختند، تا نشان دهند تا چه حد قدر قدرت هستند. اما آن هنگام که در فکر آن بودند که "سر مخالفان را به سقف بچسبانند" حتما فراموش کرده بودند که چون زمان مستی به سر رسد، تازه درد سر خمار آغاز می شود. طی یکی دو روز گذشته دیدیم مرتضوی را برای مدتی کوتاه دراز کردند. شاید زیاد طول نکشد که نوبت به کسان دیگری برسد که سودای رهبری جهان را در سر دارند.
*****
کروبی در صورت ادامه انکارها افشاگری می کند
یک منبع نزدیک به مهدی کروبی تاکید کرد که اعضای کمیته سه نفره قوه قضاییه که در بیانیه دیروز خود مستندات این کایندیدای انتخابات ریاست جمهوری در مورد تجاوز در زندان ها را ساختگی دانسته اند، در جلسه خود با نامبرده شکی در مورد بروز تخلفات نشان نداده بودند.
وی با تاکید بر اینکه خطبه های نماز جمعه اخیر آیت الله خامنه ای عملا جهت گیری حوادث را مشخص کرد افزود: "اگرچیزی نیست چرا تک تک اعضای کمیته را دستگیر می کنید‌؟ اگر هراسی از اتفاقاتی که افتاده ندارید چرا در پی از بین بردن مدارک هستید؟ درجلسه آقای کروبی با کمیته سه نفره قوه قضاییه آنها از مدارک موجود متعجب شدند وفضای جلسه آنچنان مثبت بود که حاج آقا گفتند که حتما ترتیب اثر داده خواهد شد. اما بعد دیدیم که نه تنها بساط کمیته را جمع کردند بلکه تک تک افرادی را که درجریان پیگیری های آزارواذیت های رخ داده بودند را دستگیر کردند. "
به گفته این منبع: "برای کمیته سه نفره قوه قضاییه درجلسه هیچ شکی نبوده که تخلفاتی صورت گرفته است چرا که مدارک آقای کروبی اساسا قابل انکار نبوده است. اما ظاهرا جهت گیری بررسی ها نه ازجانب قوه قضاییه بلکه از سوی مقامات عالی رتبه صورت می گیرد وعملا کمیته کاره ای نیست. درواقع اعتقاد ما این است که اینها برای برنامه آینده شان کار دارند. این موضوع از بالا هدایت می شود. این سه نفر جلسه خوبی داشتند."
وی خاطرنشان کرد: " آقای کروبی مدارک را درصورتی که این پروایی ها ادامه پیدا کند منتشر خواهند کرد. ازجمله اینکه به بیمارستان ها و پزشکان اعلام کرده اند که حق ندارند که گواهی درخصوص ضرب وجرح ها بدهند. درچنین فضایی مردم چطور جرات بکنند بگویند که به آنها جفا شده و یا مورد آزار واذیت قرار گرفته اند؟"
این منبع با اشاره به دستگیری ابراهیم امینی عضو کمیته پی گیری وضعیت آسیب دیدگان پس از انتخابات اظهار داشت: " دستگیری اعضای کمیته پیام مستقیم به مهدی کروبی است" و افزود: "دستگیری ابراهیم امینی نشان می دهد که نه تنها عزمی برای پیگیری تخلفات گسترده در جریان دستگیری ها وآزار واذیت افراد متخلف وجود ندارد بلکه اراده ای وجود دارد تا تخلفات یاد شده لاپوشانی شود. "
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
این شعارها را دوست ندارم
حنا حکیمی
«فلسطین را رها کن، فکری یه حال ما کن» و « نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» شعارهایی بودند که در ایام پس از انتخابات شنیده شدند.
من این شعار را دوست ندارم نه باین دلیل که با این فریاد برخاسته از سینه ها، قلوب و حلقوم ملت دلیر مخالفم؛ نه...، بلکه باین دلیل که چنین شعارهایی توجه‏ها را به جایی می‏برد که نباید ببرد و خشم‏ها را نثار کسانی می‏کند که کمترین اختیار عمل را در مورد سرنوشت خود دارند.
نمی توانم انکار کنم که هیچ چیزی مثل پروپاگاندای جمهوری اسلامی نمی توانست اینقدر ضد فلسطینی و ضد لبنانی بیافریند. من اینرا به عنوان کسی که بعد از انقلاب به دنیا آمده و از رسانه‏های رسمی و کتاب‏های درسی و غیره در معرض تبلیغات ضد اسراییلی بوده اینرا می گویم.
کافی است از ایران بیرون بزنید و برای مدتی در کشوری اروپایی و یا حتی در یک جامعه طرفدار اسراییل چون آمریکا زندگی کنید تا متوجه شوید که عمق فاجعه فلسطین تا چه اندازه است و چقدر یهودیها و فلسطینیها هر دو قربانی این تراژدی تاریخی بوده و هستند.
در واقع فلطسین آنقدر برای سال‏ها از جانب برخی از دولت‏مردان جمهوری اسلامی و به خصوص احمدی‏نژاد مورد استفاده ابزاری قرار گرفته که در داخل واکنش برعکس ایجاد کرده و در خارج بنابر تحلیل‏های بسیاری از کارشناسان در مجموع به ضرر فلسطینی‏ها تمام شده است.
سال گذشته و در هنگام حمله خونین اسراییل به غزه در مهمانی‏های شمال شهر تهران و در جمع‏های دانشجویی کم نبودند آدمهایی که به من گفتند: دلشان می‏خواهد اسراییل کار فلسطینی‏ها را برای همیشه یکسره کند تا ما از دست این تبلیغات سرسام آور راحت شویم.
البته این را هم بگویم که بعد از ایام انتخابات کم نبودند فلسطینی‏هایی که همراه با بسیاری از تحلیل‏گران به جنبش سبز انتقاد کردند و آنرا دستپخت آمریکا و بریتانیا و اسراییل نامیدند.
ولی استبداد و خشونت اسراییل نسبت به فلسطینی‏ها چنان فضای رعب آلود و غیرمتعادلی آفریده و یک نسل کج و کوله و عجیب غریبی از فلسطینی‏ها به دنیا آمده و پروش پیدا کرده‏اند و در نتیجه همه چیز خود را همواره در تعارض با طرف مقابل می بینند و همه مسائل دنیا در نسبت رابطه بین ظالم و مظلوم و استکبار و مستضعف تحلیل می‏کنند.
روشن است که احمدی‏نژاد برای آنها که استکبار نیست پس برایشان انتخابی نمی‏ماند جز اینکه او را در دسته‏بندی مستضعفین قرار دهند.
همیشه در یک دعوای تاریخی به خاطر اینکه آدمها همیشه زیر تهدید و خشونت زندگی کرده‏اند قدرت دیدن لایه‏های خاکستری را از دست می‏دهند و تحلیل‏هایشان سیاه و سفید می‏شود. جمله معروف آنها اینست «یا با ما یا علیه ما.»
این داستان مردم فلسطین و احمدی‏نژاد است که غمبار هم هست ولی من دلیلی نمی بینم (هرچند که سخت است) ما خودمان را در برابر این ملتی که بسیاری در دنیا یا نابود و محو شدنش مشکلی ندارند قرار دهیم.
به گفته بسیاری بهترین کمکی که ایران می‏تواند به فلسطین بکند همین است که دولتی دمکراتیک در خاور میانه تشکیل دهد که الگوی حکومت‏های فاسد و استبدادی این منطقه شود و ما مدام در کتاب‏های درسی و رسانه‏های غربی نشنویم «اسراییل تنها دمکراسی خاورمیانه است.»
قطعا تشکیل چنین دولت دمکراتیکی در ایران و حمایتش از فلسطینی‏ها به احقاق حقوقشان در جهان بیشتر از حمایت‏های احمدی‏نژاد کمک خواهد کرد. همانطور که اگر فرانسه و سوئد و سوئیس از فلسطین حمایت کنند یا در این کشورها تظاهرات برای فلسطین برگزار شود معنای دیگری دارد و فلسطینی‏ها خودشان هم اینرا می‏فهمند.
بحران فعلی رژیم ایران نتیجه‏ای جز خجالت و آبروریزی برای روشنفکران فلسطینی و لبنانی نداشته بطوری که گفته‏اند: «انحراف تمام عیار حکومت ولایی از آرمانهای نخستین اش به سیاست خارجی نیز سرایت کرده و حمایت از مقاومت در فلسطین و لبنان نیز از انگیزه های معنوی اش تهی شده است.»
جنبش سبز ملت ایران با هوشمندی چیزهایی که همیشه مورد سوء استفاده برخی از دولتمردان ایران قرار می‏گرفته ازجمله نماز جمعه، الله اکبر راه‏پیمایی روز قدس و یا دیگر برنامه‏های مذهبی را به مرور از چنگ حکومت خارج می‏کند.
این حرکت‏ها در عرصه مبارزات مدنی اتفاق فرخنده‏ و منحصر به فردی است که توجه جهانیان را هم به خود مشغول کرده تا ببینند که آیا کارگر می‏افتد یا نه؟ و به نظرم بخشی از آن هم کارگر افتاده است.
در این میان توجه به حرکت‏های مدنی و ضد خشونت و دمکراتیک دیگر ملت‏ها از جمله فلسطینیان هم مهم است چرا که برخی از فلسطینیان به پیشرفت‏های قابل توجهی هم دست پیدا کرده‏اند که می‏تواند در مقابله با استبداد و ظلم مورد استفاده ما قرار گیرد.
در چنین فضایی شعار «فلسطین را رها کن، فکری یه حال ما کن» ما را از تلاش‏ها و مظلومیت‏ها و البته دستاوردهای ملتی که حدود 60 سال با ظلم و بی عدالتی مبارزه کرده دور می‏کند و بیهوده ملت ما را در مقابل ملت فلسطین قرار می‏دهد.
*****
احمدی نژاد: اگر مشایی رییس‌جمهور شود، افتخار می‌كنم معاون اول ایشان باشم
به گزارش خبرنگار «آینده»، طبق این روایت احمدی‌نژاد اخیراً در جلسه‌ای با ابراز ناراحتی‌ از انتقادهای صورت‌گرفته نسبت به رحیم مشایی، گفته‌است:بنده قصد داشتم آقای مشایی را به عنوان رییس‌جمهور دولت یازدهم مطرح كنم اما متاسفانه چهره او در را جامعه مخدوش كردند. به گزارش این خبرگزاری، رئیس‌جمهوری در این جلسه با اظهار امیدواری از ادامه روند اصولگرایی در كشور یادآور شده‌است: بنده به ادامه این روند خیلی خوشبین هستم و شما یقین بدانید بحث اصولگرایی و روی كار آمدن دولت‌های مكتبی در كشور ادامه خواهد داشت. احمدی‌نژاد در ادامه این جلسه از تصمیم خود برای تطهیر چهره مشایی سخن به میان آورده و تاكید كرده كه در صورت عدم تحقق این امر ما باید روی گزینه‌هایی نظیر ثمره‌هاشمی، شیخ‌الاسلامی و سعیدلو متمركز شویم تا اصولگرایی به‌ معنای ماهوی و حقیقی آن در كشور ادامه پیدا كند. رییس دولت دهم در پایان، اشخاصی نظیر علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، علی‌اكبر ولایتی، محسن رضایی و ... را خارج از دایره اصولگرایی مكتبی دانسته‌است. چندی پیش نیز در جلسه‌ای احمدی‌نژاد یكی از حاضرین در سوالی از صحت و سقم كاندیداتوری مشایی در انتخابات ریاست جمهوری آینده سوال كرده بود كه رییس‌جمهور خطاب به وی گفته‌بود: هنوز تا انتخابات دور آینده وقت زیاد است، ولی اگر آقای مشایی رییس‌جمهور شود، بنده افتخار می‌كنم معاون اول ایشان باشم. گفتنی است،اخیراً سایت شخصی اسفندیار رحیم مشایی با انعكاس مطلبی تحت عنوان « چرا مشایی نه»، مشایی را ژنرال ارشد احمدی نژاد خوانده و یكی از دلایل مخالفت‌ها با وی را شانس بالای او برای پیروزی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری دانسته بود.
*****
درج اخبار در مورد کروبی، موسوی و انتخابات ممنوع شد
ابلاغیه جدید شورای عالی امنیت ملی

شورای سردبیری دو روزنامه سراسری کشور خبر "ابلاغ ممنوعیت درج هرگونه خبر در مورد میرحسین موسوی، مهدی کروبی و انتخابات دهم ریاست جمهوری در روزنامه‌ها و خبرگزاری ها" را تایید کردند.
این ابلاغ شورای عالی امنیت ملی تنها یک روز پس از آن صورت گرفت که آیت الله خامنه ای در خطبه نماز جمعه تهران منتقدان انتخابات و مخالفان رفتار حکومت ایران را به "شمشیر کشیدن علیه نظام" متهم و آنها را به "واکنش تند" تهدید کرد.
اقدام اخیر شورای عالی امنیت ملی در حالی صورت گرفته که در ماده ۴ قانون مطبوعات به صراحت آمده است: هيچ مقام دولتی و غيردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب يا مقاله‌‏ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات برآيد يا به سانسور و کنترل نشريات مبادرت کند.
در تبصره ذيل اين ماده مجازات چنين اقدامی در مرحله اول "شش ماه تا دو سال انفصال از خدمات دولتی" و در صورت تکرار "انفصال دائم از خدمات دولتی" تعيين شده است.
چنين تاکیداتی در قانون، هم سو با مصوبه های بين المللی از جمله اعلاميه جهانی حقوق بشر هستند که مقام ها و نهادهای جمهوری اسلامی ايران متعهد و ملزم به رعايت آنها شده اند. ماده ۱۹ اعلاميه جهانی حقوق بشر تاکيد دارد: "هر فردی حق آزادی عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقايد خود بيم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسائل ممکن بيان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد".
افزایش فشار بر رسانه ها پس از انتخابات
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، مأموران دادستانی در اقدامی بی سابقه با استقرار در چاپخانه روزنامه ها حاضر شدند و آنها را به حذف یا اضافه پاره ای مطالب مجبور کردند.
دادستانی تهران حتی این روند را هم قانع کننده ندید و روزنامه پرمخاطب اعتماد ملی (ارگان حزب مهدی کروبی) را توقیف کرد؛ اقدامی که غیرقانونی بودن آن، اعتراض محافظه کارانی چون احمد توکلی را نیز برانگیخت.
پیش از توقیف این روزنامه، "کلمه سبز" ارگان ستاد میر حسین موسوی نیز توقیف شده بود. ماموران امنیتی تنها ده روز پس از انتخابات ریاست جمهوری، با محاصره ساختمان "کلمه سبز" به این نشریه هجوم برده و خبرنگاران و کارمندان آن را بازداشت کردند. این روزنامه پس از 22 شماره به دستور دادستان تهران سعید مرتضوی از انتشار باز ماند و تا کنون در توقیف است.
در اقداماتی مشابه، سایت کلمه و سایت قلم نیوز که اخبار و دیدگاههای میرحسین موسوی را منتشر می کردند پس از انتخابات از دسترس خارج شدند. سایت کلمه که از هفته پیش به عنوان تریبون موسوی در آدرسی دیگر شروع به کار کرده بود، روز گذشته برای چندمین بار فیلتر شد.
تحلیلگران سیاسی معتقدند شورای عالی امنیت ملی با ابلاغیه جدید خود می کوشد راه را بر پاسخگویی به بیانیه های یکطرفه نهادهای محافظه کار حاکم ببندد.
به عقیده این تحلیلگران، این ابلاغیه گامی دیگر در جهت عملیاتی کردن سخنان رهبری در بازداشت رهبران جنبش سبز است تا در غیاب اطلاع رسانی آزاد، از اعتراضات عمومی کاسته شود.
*****
محروم شدن اشکان مصیبان، فعال دانشجویی، از تحصیل
یک فعال دانشجویی کرد از سوی کمیته انضباطی به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شد.
در ادامه احضار دهها دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی در طی هفته های اخیر، "اشکان مصیبان" از فعالین داشنجویی کرد این دانشگاه و از مسولین تشریه دانشجویی "تاقه وسان" به اتهام اخلال درنظم دانشگاه و برگزاری تجمعات غیر قانونی به کمیته انضباطی احضار و در نهایت به دو ترم محرومیت از تحصل با احتساب سنوات محکوم شد.
شایان ذکر است در آستانه سال جدید تحصیلی دهها فعال دانشجویی در سراسر کشور به کمیته های انضباطی احضار و با احکام محکومیت یا محرومیت روبه رو شده اند.
*****
اعتراض داوطلبان کنکور به عدم قبولی در دانشگاه با وجود رتبه خوب
يكي از داوطلبان گروه آزمايشي زبان با ادعاي اينكه رتبه 98 منطقه 2 را كسب كرده است، گفت: با اين رتبه در هيچ يك از انتخاب‌ رشته‌هايم حتي دوره شبانه پذيرفته نشده‌ام. وي افزود: زمان انتخاب رشته از مشاوره نرم افزار سازمان سنجش استفاده كردم و نرم افزار احتمال قبول شدنم در دانشگاه‌هاي بالا به ويژه علامه طباطبايي را عنوان كرده بود، در حالي كه در حال حاضر در هيچ يك از انتخاب‌ها چه تهران و چه شهرستانها پذيرفته نشده‌ام. اين داوطلب با اشاره به رتبه دو رقمي خود در مرحله اول كنكور، گفت: عكس مرا به خاطر كسب رتبه دو رقمي در شهرستان محل سكونتم نصب و از من به خاطر كسب چنين رتبه‌اي تقدير كردند ولي اين جاي تعجب دارد كه با اين رتبه در هيچ دانشگاهي قبول نشده‌ام. اين داوطلب همچنين نسبت به انتخاب رشته‌ اينترنتي اعتراض داشت و در عين حال ابراز اميدواري كرد كه فرمهاي اعتراضات بدون رسيدگي بايگاني نشود. يكي ديگر از داوطلبان كه رتبه هزار و 200 منطقه يك را در رشته تجربي كسب كرده بود نسبت به نتيجه كنكور اعتراض داشت و افزود: با اين رتبه در هيچ انتخابي چه روزانه و چه شبانه پذيرفته نشده‌ام و تا اعتراضي هم بكنم مي‌گويند چرا در پيام نور شركت نكرديد كه پذيرفته شويد، اگر قرار باشد من با اين رتبه در دانشگاه پيام نور درس بخوانم آنوقت چه تفاوتي ميان من و رتبه 20 هزار وجود دارد! داوطلب معترض ديگر، مدعي شد: در اعتراض به ما فرمي مي‌دهند تا اعتراضات خود را اعلام كنيم و ما مطمئن نيستم كه چه زماني به اين اعتراضات رسيدگي مي‌شود و به ما پاسخ مي‌دهند. مادر داوطلبي نيز با اشاره به رتبه زير 2 هزار فرزندش در گروه آزمايشي علوم تجربي و داشتن سهميه، گفت: فرزند من با وجود سهميه، پيام نور دماوند قبول شده در حالي كه اين حق يكسال درس خواندن مداوم آن نبوده است، به هر حال اميدوارم به اين اعتراضات رسيدگي شود.
*****
10سال زندان و 10 سال تبعید: حکم دادگاه ویژه روحانیت برای ماموستا ایوب گنجی
ماموستا ایوب گنجی از نویسندگان و فعالان ملی-مذهبی کردستان پس از 17 ماه بازداشت موقت، توسط شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت به 10 سال زندان و 10 سال تبعید محکوم شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر ماموستا پس از سخنرانی انتقادآمیز از دولت در بهمن ماه 1386 توسط نیروهای اداره اطلاعات کردستان و با حکم دادسرای ویژه روحانیت همدان دستگیر و بازداشت شد.
وی 4 ماه در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات بوده و سپس به زندان مرکزی همدان منتقل شد که هم‌اکنون نیز در زندان مرکزی همدان در بازداشت به سر می برد.
گنجی از بیماری گوارشی معده و روده نیز رنج می برد.
دادگاه وی در مردادماه برگزار شده و حکم وی نیز در شهریور ماه صادر شده است. برخی از بندهای حکم صادر شده توسط شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت عبارتند از:
1- در خصوص اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق تشکیل شورای رهبری و تحریک و تفرقه افکنی و ایجاد آشوب و ناامنی و ذهنیت منفی در بین اهل سنت و چاپ و انتشار کتب در جهت اجرای اهداف دشمنان نظام مستندا به ماده 498 قانون مجازات اسلامی به تحمل 8 سال حبس تعزیری محکوم می گردد.
2- در خصوص نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی ... و سخنرانی و تشبیه نظام جمهوری اسلامی به رژیم صهیونیستی اشغالگر قدس مستندا به ماده 698 قانون مذکور و با عنایت به تبصره ماده 39 آیین نامه اصلاحی دادسراها و دادگاههای ویژه روحانیت به تحمل 2 سال حبس تعزیری محکوم میگردد.
3- همچنین با استناد به ماده 43 آیین نامه اصلاحی دادسراها و دادگاههای ویژه روحانیت به محرومیت دائم از عنوان روحانیت اهل تسنن (ماموستایی) و برگزاری و امامت جمعه و جماعت و سخنرانی و تالیف و نویسندگی و استفاده از مزایای طلبگی محکوم می گردد.
4- براساس مفاد 19 قانون مذکور مقرر می دارد به عنوان تعمیم احکام تعزیری فوق الذکر، پس از اتمام حبس و ازادی از زندان به مدت 10 سال ملزم به اقامت در شهرستان همدان بوده و ماهیانه یک بار خود را به دادسرای ویژه روحانیت همدان معرفی و گزارش وضعیت خویش را ارائه نماید.
*****
ابراز نگرانی درباره وضعيت محمدحسن فلاحيه‌زاده
سازمان گزارشگران بدون مرز در تازه‌ترين بيانيه‌ای که منتشر کرده از وضعيت محمدحسن فلاحيه‌زاده، یک روزنامه‌نگار ايرانی که به اتهام جاسوسی به سه سال زندان محکوم شده، ابراز نگرانی کرده است.
مدت زندان محمدحسن فلاحيه‌زاده تمام شده ولی وی به دليل آنکه توان پرداخت جريمه مالی سنگين‌اش را ندارد بايد در زندان بماند. وی در اعتراض به اين حکم، دست به اعتصاب غذا زده است.
رادیو فردا در گفت‌وگويی با رضا معینی، مسئول بخش ايران گزارشگران بدون مرز، از او دربارهٔ جزييات اتهامی اين روزنامه‌نگار زندانی پرسيده است.
معينی : اتهامی که در دادگاه به ايشان وارد شده است اتهام جاسوسی است. اگر چه نتوانسته‌اند آن را اثبات کنند. به دليل اينکه آقای فلاحيه‌زاده با چندين رسانه خارجی کار می‌کرده است اين اتهام بر اين مبنا بر او وارد شده است که گويا ايشان از راديوها و رسانه‌هايی که با آنها کار می‌کرده‌اند ، دستمزد دريافت کرده‌اند.
مگر دريافت دستمزد از رسانه‌های ديگری، وقتی برای اين رسانه‌ها کار می‌کنی، جرم محسوب می‌شود؟‌
اين يک بحث کلی است که هميشه با جمهوری اسلامی وجود داشته است. کار کردن با رسانه‌های خارجی و دريافت دستمزد در هيچ کجای دنيا به عنوان جاسوسی تلقی نمی‌شود. اين تصور در مورد روزنامه‌نگاران و فعالان ديگر، به محض ارتباط با رسانه‌های خارجی پيش می‌آيد . به ويژه بعد از انتخابات بارها شاهد اين بوده‌ايم که روزنامه نگارانی که با رسانه‌های خارجی کار می‌کرده‌اند به عنوان جاسوس – حداقل – مورد اتهام قرار گرفته‌اند.
اما در مورد آقای فلاحيه‌زاده به هيچ عنوان اين گونه نبوده است . يعنی مصاحبه‌های ايشان و صحبت هايشان در دادگاه هم اثبات نشده که مصداق جاسوسی است. به هر حال ايشان را به سه سال و نيم زندان محکوم کردند و به جريمهٔ سنگينی که به نوعی بازپرداخت حقوق ايشان است. يعنی اينکه آقای فلاحيه‌زاده بايستی دو برابر حقوقی را که دريافت می‌کرده است به جمهوری اسلامی مسترد کند. تا آن جايی که ما جريان پرونده را دنبال کرديم بنا به گفتهٔ بسياری از شاهدان عينی در ايران، قاضی حداد يعنی همان آقای حسن زارعی نبی، بی جهت بر دادن جريمه مالی تاکيد می‌کند.
آقای فلاحيه‌زاده امروز در زندان گرفتار شده و حکم زندانشان تقريباً تمام شده است. و بايستی به زودی آزاد بشوند اما به خاطر بازپرداخت اين جريمه سنگين در زندانند. و اين بی‌عدالتی‌ست که فقظ آقای فلاحيه‌زاده با به خطر انداختن جانشان ممکن است به اين بی‌عدالتی بتوانند اعتراض کنند.
آقای معينی، شما به جريمه سنگينی که آقای فلاحيه‌زاده بايد بپردازد اشاره کرديد. ممکن است بفرماييد اين جريمه چقدر است؟
حدوداً نزديک به ۳۰ ميليون تومان. اين مبلغ را نه تنها آقای فلاحيه‌زاده که تصور می‌کنم هيچ روزنامه‌نگاری ندارد که پرداخت کند. اين يک نوع بی‌عدالتی است که قاضی عمداً روی آن تاکيد می‌کند. اين قاضی بايد مشخص کند که اين پول را زندانی بايد از کجا تهيه کند؟ به چه مرجعی بايد پرداخت کند؟ و چرا اصلا بايستی پرداخت کند. پولی که آقای فلاحی زاده دريافت می کرده حقوقش بوده است. اين پول خرج شده و امروز هيچ دليلی ندارد که بازپرداخت شود.
اعتصاب غذای آقای فلاحيه زاده از کی آغاز شده است ؟
ما هم در اطلاعيه هايی که صادر کرده‌ايم خواهان توضيحات جمهوری اسلامی در اين‌باره بوديم . بنابر آنچه که شما هم می‌دانيد اصولاً کسی از درون زندان اوين خبر ندارد. اين که در آن درمانگاه چه می‌گذرد؟ خبر نداريم .
اين که برسر زندانيان چه می‌آيد؟ نمی‌دانيم. اما در اين مورد يک يا چند تجربهٔ تلخ داريم . هنوز يکسال نگذشته است که آقای ميرصيافی در همان درمانگاه – به گمان ما – با سهل‌انگاری يا با دخالت دست‌های پنهانی به قتل رسيده است و امروز شديداً نگران آقای فلاحيه زاده هستيم . به همين خاطر هم خواهان توضيح شده‌ايم که اول اينکه اعتصاب غذای ايشان به چه دليل بوده و دوم اينکه جمهوری اسلامی و مسئولين زندان اوين توضيح دهند و مسئوليت خودشان را راجع به آقای فلاحيه‌زاده بپذيرند.
*****
بازجویی از صمیمی به خاطر ارتباط با داریوش فروهر!
یکی از نزدیکان کیوان صمیمی مدیر مسوول نشره توقیف شده "نامه" که جزو دستگیر شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر است، در گفت و گویی با "جرس" به بیان اطلاعاتی از وضعیت وی در زندان پرداخت.
وی با تاکید بر این که "با وجود گذشت 3 ماه از تاریخ بازداشت ایشان (23 خرداد) و وعده یک ماه پیش مسئولین مبنی آزادی وی اکنون مقامات قضایی میگویند که دادستان جدید تهران از آزادی او جلوگیری می کند" افزود: "در ادامه رفتارهای غیرقانونی و در پی ضرب و شتم قبلی ایشان، مسئولین اقدام به اصلاح اجباری سر و صورت وی کرده و ساعتی نیز در دستشویی محبوسش می کنند."
این منبع آگاه تاکید کرد: "بعد از 3 ماه هنوز بازجویی های ایشان هنوز ادامه دارد. بازجویان به تازگی از رابطه وی با سایت هایی مانند «روز» و "«ایران امروز» پرسیده بودند که صمیمی نیز تمام ارتباطاتش را طبیعی و قانونی عنوان کرده است.او اخیرا حتی از نحوه ارتباط با مرحوم فروهر هم بازجویی شده است! به نظر میرسد تعمدی در طولانی کردن بازجوییهای ایشان وجود دارد."
او در عین حال خاطرنشان کرد: "روحیه ایشان همچنان بسیار بالا بوده و حتی با زندانبان ها هم با زبان روزه شوخی و مزاح می کنند."
*****
دلیل مشکل برخی داوطلبان کنکور ارشد88
رئیس کمیسیون آموزش مجلس با رد دیدار با داوطلبان کنکور ارشد که مدعی ستاره دار بودن هستند گفت: هیچگاه ستاره دار نداشته ایم و در کنکور ارشد امسال ممکن است تنها 10 نفر وجود داشته باشند که مشکلاتی در حوادث اخیر ایجاد کرده باشند اما ستاره دار نیستند.
تکذیب دیدار با دانشجویان مدعی ستاره دار بودن
علی عباسپور تهرانی فرد در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جلسه برخی اعضای کمیسیون آموزش با دانشجویانی که در کنکور کارشناسی ارشد امسال عنوان می کردند ستاره دار محسوب شده اند، افزود:" کمیسیون آموزش جلسه ای با این افراد نداشته و تنها یک مورد که معرتض بوده اعتراض خود را با اعضای کمیسیون مطرح کرده است."
اصطلاح ستاره دار حاصل اشتباه وزارت علوم در سال 85 بود
وی افزود: "ما معتقدیم که دانشجوی ستاره دار وجود ندارد و این اصطلاحی است که به دلیل اشتباه وزارت علوم در سال 85 بر سر زبانها افتاد. طبق قانون در تمام دانشگاهها باید گزینش انجام شود و طبیعی است که در سال 85 گزینش با تأخیر انجام شد و به دلیل اینکه سال تحصیلی باید آغاز می شد، اسامی را اعلام کردند. وزارت علوم نیز عنوان کرد تعدادی که گزینش آنها نیامده ستاره دار هستند و گزینش آنها بعدا اعلام می شود." رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اظهار داشت: "به دلیل اینکه پاسخ گزینش آنها نیامده بود اعلام شده بود که ستاره دار هستند و باید ثبت نام کنند ولی ادامه تحصیل آنها منوط به نتیجه گزینش قطعی است." وی گفت: " از این رو ثبت نام این دانشجویان موقتی بود و این اصطلاح باب شد." عباسپور افزود: "ما در همان سالها در حدود 40 هزار دانشجو را وارد دوره کارشناسی ارشد کردیم و تنها کمتر از 40 نفر دچار این معضل شدند که این نیز امری طبیعی است.
دانشگاهها باید بر اساس مقررات خاصی عمل کنند و هر فعالیتی طبق مقررات باشد."
وی با تأکید بر اینکه هر دانشگاهی نمی تواند به هر نحوی که می خواهد عمل کند به مهر گفت: " شورای عالی انقلاب فرهنگی ضوابطی گذاشته که اگر این ضوابط اجرا نشود تخلف است و در کمیته انضباطی باید مطرح شود. چنین قوانینی در تمام کشورها وجود دارد."
دانشگاه نباید به محیط غیر علمی تبدیل شود
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اظهار داشت: "دانشگاه نباید به جای محیطی علمی و آزاد اندیشانه تبدیل به محیطی غیر علمی شود." وی اضافه کرد: "لذا بر این اساس در هر دانشگاهی بحث فعالیتهای دانشجویی یا کمیته های انضباطی مطرح است اما چیزی تحت عنوان دانشجوی ستاره دار در کنکور 88 و در سالهای گذشته وجود نداشته است."
دانشجویان معترض به نتیجه کنکور از راه قانونی اقدام کنند
عباسپور گفت: "در هر حال اگر دانشجویی در کنکور کارشناسی ارشد نسبت به گزینش علمی و اخلاقی مسئله و اعتراضی دارد براساس ضوابط قانونی می تواند به وزارت علوم مراجعه کند. البته برای پیگری به کمیسیون آموزش مجلس نیز می تواند مراجعه کند."
دانشجوی مخرب جایی در دانشگاه ندارد
وی با اشاره به فعالیتهای غیرقانونی در حوادث اخیر در دانشگاهها تأکید کرد: "اگر دانشجویی قرار باشد آمفی تئاتر دو میلیاردی دانشگاهی را به آتش بکشاند نمی تواند جایگاهی در دانشگاه داشته باشد." رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به مهر گفت: "در کنکور ارشد امسال نیز ممکن است تنها 10 نفر این چنین مشکلاتی را داشته باشند اما ستاره دار نیستند."
*****
رئیس “خودسرها” کیست؟
مجتبی حسینی:
روزی که "آسید علی آقا" بعداز یک دوره فشرده تبلیغ مستقیم برای رقیب خاتمی، در جلوی دوربین ها ی متعدد رأی خود را به نام ناطق نوری نوشت، گمان میکرد گردش انگشتان او دربرابر دوربین ها همه را متوجه خواهد کرد که باید به چه کسی باید رأی بدهند. این اتفاق نیفتاد.
پس از آن ظاهرا آقا به رآی مردم تمکین کرد اما به صورت کاملا اتفاقی! پس از این "خودرأیی مردم" پدیده ای جدید در کشور خودنمایی کرد.این پدیده، ظهور نیروهای خودسر بود که اتفاقا تمام تحرکات آنها دربرابر کسانی بود که آقا باآنها مسئله داشت یا آنها با آقا مشکلی داشتند.ازسال ۷۶ تاامروز ردپای نیروهای خودسر دربسیاری از حوادث کشور قابل مشاهده بوده است که اگر چه تنوع زیادی در خودسری ها وجودداشت اما در این مسئله با هم مشترک بودند که "هیچکس حق نداشت برای شناسایی برادران خودسر گامی بردارد."
درسال ۷۷ که فروهرها را مظلومانه کشتند وداغ مختاری وپوینده را بردل خانواده های آنها گذاشتند "آقا" درتریبون نماز جمعه، این جنایت را محکوم کرد تا مشخص شود این آدم کشی ها توسط نیروهای "خودسر" صورت گرفته وقلب آقا هم دراین جنایت به درد آمده است. یکسال بعد از "لو رفتن" این خودسری، فاجعه کوی دانشگاه به وجود آمد که داغ آن هنوز دردل ها باقی است.آن روز هم آقا در تریبونی دیگر هرچه فریادداشت بر سر نیروهای خودسر کشید واشک ریخت که "چرا بابانگ یا حسین مرتکب جنایت شده اند؟" اما نهایتا چه شد؟
ناصرزرافشان که وکالت خانواده مقتولان قتل های زنجیره ای را به عهده گرفت نتوانست به "قاتلان خودسر" دسترسی پیدا ودر عوض خودش، پنج سال به زندان افتاد! در قضیه کوی دانشگاه، همین سرنوشت در انتظار محسن رهامی وشیرین عبادی بود تا کسی گمان نکند محکومیت زرافشان پس از سرک کشیدن به پرونده قتل های زنجیره ای،یک اتفاق بوده است. محسن رهامی وشیرین عبادی به زندان رفتند تاهمگان بدانند هرکس به دنبال شناسایی نیروهای خودسر باشد با نظام طرف است؛ همان نظامی که ظاهرا جز با خشونت نیروهای خودسر به جا ماندنی نیست.
دردوره ده ساله پس از حادثه کوی دانشگاه تا کودتای ۲۲ خرداد۸۸ اتفاقات دیگری افتاد که اگر به دقت مورد توجه قرار می گرفت نقش بی بدیل نیروهای خودسربرای تداوم حاکمیت آقا و ادای دین آقا به آنهاآشکار می شد. به صورت ویژه میتوان به برخی واکنش های حکومتی به حوادث پس از انتخابات اشاره نمود که باردیگر ثابت کرد "کسی نباید حتی به فکر شناسایی ومعرفی خودسرها باشد".
البته این بار نظام مقدس اسلامی بیش از پیش به نقش حیاتی نیروهای خودسر پی برده وبیش از همیشه قدر آنها را میشناسد. در قضیه قتل های زنجیره ای.وکیل بی کس وکاری چون ناصر زرافشان به زندان افتاد و تلاش برای شناسایی نیروهای خودسر در ماجرای کوی دانشگاه، پای شیرین عبادی راکه در مجموعه حاکمیت کسی از او حمایت نمی کرد به زندان باز کرد. اما این این بارفرزند شهید بهشتی به زندان افتاد تا همگان بدانند آنان که خودسر نامیده میشوند حق حیات بر گردن آقا دارند وهرکس ـ حتی علیرضا بهشتی ـ اگر بخواهد پارا از گلیم فراتر نهد وبه حریم مقدس آنها وارد شود سرنوشتی جزسرنوشت ناصر زرافشان،شیرین عبادی وسایر "خودسر ناشناسان" نخواهد داشت.
آیا این نمونه ها کافی نیست تا هرگونه تردید در شناسایی "مرکز خودسر پروری و رئیس واقعی خودسرها" ازبین برود؟
*****
بازداشت ابراهیم امینی سومین عضو کمیته منتخب موسوی-کروبی
دکتر ابراهیم امینی دومین نماینده مهدی کروبی در کمیته منتخب موسوی-کروبی برای پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از کودتای انتخاباتی عصر شنبه در شیراز بازداشت شد.
امینی که از اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی و از نزدیکان مهدی کروبی است، در مجلس ششم نمایندگی مردم نور آباد در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت.
نیروهای امنیتی عصر شنبه 21 شهریور با هجوم به منزل ابراهیم امینی در شیراز و پس از بازرسی از منزلش، او را بازداشت کردند.ابراهیم امینی پس از مرتضی الویری و علیرضا بهشتی فرزند آیت الله بهشتی سومین عضو کمیته منتخب موسوی-کروبی برای پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از کودتای انتخاباتی است که در 4 روز اخیر بازداشت می شود.
*****
دکتر علیرضا بهشتی آزاد شد
دکتر سید علیرضا بهشتی فرزند آیت الله بهشتی و مشاورارشد میرحسین موسوی نیمه شب گذشته پس از 5 روز بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد.
به گزارش وبسایت کلمه «در پی آزادی دکتر بهشتی جمعی از اعضای بیت آیت الله خمینی سحرگاه امروز به دیدار اورفتند که در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی ،همسر آیت الله خمینی و سید علی خمینی نیز حضور داشتند. »دکتر علیرضا بهشتی استاد دانشگاه تربيت مدرس و از مشاوران عالی میرحسین موسوی سه شنبه شب هفته پیش در منزل خود بازداشت شده بود.علیرضا بهشتی نماینده میرحسین موسوی در کمیته بررسی وضعیت آسیب دیدگان حوادث اخیر است که همزمان با بازداشت او مهدی الویری نماینده مهدی کروبی نیز در این کمیته نیز دستگیر و همچنان در بازداشت است.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
ماست سیاه است، از ازل هم سیاه بوده!
کاوه میرکاظم

زمانی بود که ذوب شدگان در ولایت این مثال معروف را می زدند که اگر آقا بفرمایند ماست سیاه است، پس هست. خوب! الان چندماهی است که "آقا" مکررا میفرمایند ماست سیاه است.
این طور که معلوم است از اول خلقت ماست سیاه بوده و به خصوص به تازگی سیاه تر هم شده است. اوضاع مملکت هم سیاه است. البته در این زمینه "آقا" معتقدند که اوضاع خیلی هم سفید و نهایتا کمی شیری رنگ است. دیروز احوال دوستی را در تهران پرسیدم. گفت یا ابلهی یا غرضی در کارت هست که احوال پرسی می کنی؛ و گرنه چه حالی، چه احوالی؟ باورتان نمی شود چند بار نامه گرفته ام که اول و آخرش این شعر مشهور سیدعلی صالحی بوده که "حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن." یادش بخیر خسرو شکیبایی که چه با احساس این جمله را دکلمه می کرد و نماند که ببیند الان ورد زبان همه شده است. بگذریم! در این زمانه سیاه تر از سیاه که هر آن منتظریم خبر دستگیری کسی را بشنویم، چه کار کنیم؟ شمارش معکوس برای بازداشت کروبی و موسوی و لابد بعد هم خاتمی و کمی هم بعدترش حصر موسوی خویینیها و هاشمی رفسنجانی آغاز شده است. راستی کسی از عبدالله نوری و غلامحسین کرباسچی خبری دارد؟ به هر حال شکی نیست که پس از این دستگیری ها مردمی هم در اعتراض به خیابان خواهند ریخت. آن طرف هم سربازان ولایت تا دندان مسلح بناست آماده باشند. این ها را نمی گویم که بترسانم. گرچه خود ترسیده ام. ترس شرط عقل است.
در یادداشت قبلی نوشتم که منطق ما با آن ها فرق می کند. یادش بخیر نویسنده ای هفت هشت سال پیش در روزنامه حیات نو نوشته بود "ما پوست کلفت نیستیم." بله نیستیم! ما نه می خواهیم بکشیم و نه می خواهیم که کشته شویم. پنبه باید از آتش دور بماند. راهش هم این است که پنبه را در آب خواباند تا دست آتش به آن نرسد. این همان راه و چاره ای است که میرحسین موسوی هم در بیانیه یازدهم خودش به آن اشاره کرده بود. رک و پوست کنده مساله این است: چطور می شود که بدون کشته شدن اعتراض کرد؟ به عبارت دیگر چه طور می شود با پنبه سر برید؟ راه های مختلفی وجود دارد. مثلا یک راهش را همین جنبش باهوش سبز چندی پیش پیدا کرده بود: قطع کردن برق با استفاده از لوازم برقی پرمصرف. چرا این راه کم خطر اما پر اثر زود فراموش شد؟ چرا فقط محدود به چند روز شد و بعد انگار که نه انگار چنین راهی اصلا وجود داشته است. آن جمعیت میلیونی که دوشنبه ۲۵ خرداد و روز نماز جمعه هاشمی به خیابان آمد، اگر هماهنگ هر روز این کار را بکند چه می شود؟ این کار حداقل یکی از برنامه های رژیم سرکوب را به هم می ریزد.
قصد و برنامه دولت کودتا این است که نشان بدهد همه چیز عادی است. زندگی نرمال و روتین ادامه دارد. یعنی دقیقا می خواهد القا کند که اوضاع سیاه نیست. وقتی که نتواند از پس زندگی روزمره عادی بربیاید آنوقت دیگر داغ و درفش و فشنگ کارساز نیست. ما بیش از همیشه در این اوضاع و احوال به فکر کردن نیاز داریم. به فکر کردن به راه هایی که می شود با پنبه سر برید. بیانیه یازدهم میرحسین موسوی برای همین پیشنهاد می کند که سیاست را از خیابان ها به خانه ها بکشانیم. شما بگویید؛ دیگر چه کار می شود کرد؟ کاری که نشان دهد ماست همچنان سفید است و روسیاهی البته ماندگار.
*****
پخش بیشتر اعترافات متهمان از رسانه ها ضروری است
معاون فرهنگي ستاد كل نيروهاي مسلح روند دادگاه حوادث پس از انتخابات را خوب توصيف كرد و خواستار پخش هر چه بیشتر اعترافات اجباری بازداشت شدگان از رسانه ها شد.
سرتیپ پاسدار مسعود جزایری در مراسم معرفی جانشین خود مدعی شد« انعكاس جلسات دادگاه اغتشاش‌گران و تعدادي از سران آشوب‌ها و كودتاي رنگي، از طريق سيماي جمهوري اسلامي ايران و ساير رسانه‌ها فرصت مغتنمي است تا افكار عمومي بيشتر با ماهيت فتنه بزرگي كه توسط بيگانه با كمك عوامل داخلي عليه انقلاب و نظام طراحي شده آشنا شوند.»
وی با این ادعا که« اين روند كمك قابل توجهي به آن دسته معدود از شهرونداني كه ممكن است همچنان تحت تاثير القائات دشمن قرار داشته باشند، خواهد كرد» گفت« بر اين اساس به منظور تنوير افكار عمومي از يك سوي و خنثي سازي تبليغات گسترده‌ دشمنان نظام و به ويژه دستگاه‌هاي عمليات رواني بيگانگان از سوي ديگر، پخش هر چه بيشتر اعترافات متهمان كودتاي رنگي به همراه تجزيه و تحليل‌هاي لازم، امري بديهي است.»
مسعود جزایری درحالی که هفته گذشته خبر برگزاری غیر علنی دادگاه فعالان سیاسی و روزنامه نگاران از سوی کمیته ویژه مجلس منتشر شده است همچنین گفت« متاسفانه اصرار عده‌اي مبني بر پخش‌نشدن دادگاه‌ها از صدا و سيما و شبهه‌افكني‌هايي كه در اين باره صورت مي‌پذيرد، هرچند ممكن است با خاستگاههاي فكري و سياسي متفاوت باشد، ليكن اصلي‌ترين ضرر آن متوجه آحاد مختلف جامعه است كه حقيقتا مي‌خواهند بدانند چه اتفاقي رخ داده است و مايلند با ابعاد چندگانه كودتاي رنگي در ايران آشنايي بيشتري پيدا كنند.»
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح در بخش دیگری از اظهاراتش درخواست برخی از چهره های سیاسی برای برگزاری علنی دادگاه ماموران و قضاتی که در برخورد با معترضان پس از انتخابات متخلف شناخته شده اند را «مقايسه نابه‌جا» دانسته و فعالان سیاسی بازداشت شده را «عده‌اي اغتشاش‌گر و كودتاچي و مرتبط با سرويس‌هاي بيگانه دشمن» و درمقابل ماموران متخلف نیروی انتظامی و برخی قضات را «چند نفر كاركنانی كه دانسته و يا ندانسته در ارتباط با افراد دستگيرشده اغتشاشات، مرتكب خلاف‌هايي شده‌اند» خواند.
وی همچنین در ادامه اظهاراتش تاکید کرد «هرچقدر نظام و دستگاه‌هاي ذي‌ربط، اقدامات افشاگرانه بيشتري نسبت به ابعاد فتنه بزرگ انجام دهند، حربه‌هاي زهرآگين دشمنان و به خصوص سرويس‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي و دستگاه‌هاي عمليات رواني و رسانه‌هاي آن‌ها كندتر خواهد شد.»
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 5135
احتمال بروز برخی ناآرامی‌ها در تهران

سردار علی فضلی فرمانده سپاه سیدالشهداء استان تهران از احتمال بروز برخی ناآرامی‌ها در تهران همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی خبر داد
خبرگزاری هرانا : سردار علی فضلی فرمانده سپاه سیدالشهداء استان تهران از احتمال بروز برخی ناآرامی‌ها در تهران همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی خبر داد.
این فرمانده سپاه گفت که اطلاعاتی در اختیار دارد که نشان می‌دهد گروهی برای به تعطیلی کشاندن دانشگاه‌ها برنامه‌ای شش ماهه طراحی کرده‌اند.
سردار فضلی نامی از این گروه نبرد، اما افزود که این گروه قصد دارد برنامه‌های خود را تا ۱۶ آذر در دانشگاه‌ها ادامه دهد.
به گزارش رادیو زمانه ، خبرگزاری ایسنا امروز یکشنبه گزارش کرد که آقای فضلی در نشست بسیج دانشجویی با روسای دانشگاه‌های استان تهران اظهار داشت که برخی دوست دارند در ایران، «انقلاب فرهنگی دوم» رخ دهد که «ما باید در این خصوص مراقبت کنیم.»
فرمانده سپاه سیدالشهداء افزوده که سپاه و مجموعه نیرو‌های امنیتی، نگاه «امنیتی» در خصوص بازگشایی مراکز آموزشی ندارند.
پیش‌تر ابراهیم کلانتری، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تهران گفته بود که «مطمئناً در آغاز سال تحصیلی، جو روانی و برنامه‌ریزی برای به‌هم ریختن جو آرام دانشگاه‌ها وجود دارد.»
این هشدارها در حالی ابراز می‌شود که شمار زیادی از دانشجویان بازداشت‌‌شده همچنان در زندان هستند و ده‌ها دانشجو در روزهای اخیر به نهادهای امنیتی و کمیته‌های انضباطی احضار شده‌اند.
پیش از این، اخباری مبنی بر احتمال تعطیلی دانشگاه‌ها در ترم پائیز منتشر شده بود، اما کامران دانشجو، وزیر جدید علوم، هفته گذشته با رد این احتمال گفت که «مانند هر سال، بازگشایی دانشگاه‌ها انجام خواهد شد و هیچ مشکل و نگرانی خاصی وجود ندارد.»
سردار علی فضلی در بخش دیگری از سخنان خود به حوادث پس از انتخابات اشاره کرد و ادامه داد که اتفاقات رخ داده در این حوادث، طی ۳۰ سال گذشته سابقه نداشته است.
او اظهار داشت که هدف از ناآرامی‌های پس از انتخابات، «حذف رهبری» بود که می‌خواستند با «حربه براندازی» به هدف خود برسند.
این فرمانده ارشد سپاه در عین حال افزود که در ناآرامی‌های اخیر، برخی «اراذل و اوباش» پول گرفته بودند تا به اموال عمومی آسیب بزنند و «قریب به ۲۵ نفر از کشته‌شدگان حوادث اخیر معلوم نیست که با اسلحه‌ چه کسی کشته شده‌اند.»
سردار فضلی همچنین گفت که نیرو‌های امنیتی برای کنترل «اغتشاش‌ها» در برخی مواقع «ایمیل‌ها و ماهواره‌ها» را قطع و دچار اختلال کرده‌اند.
فرمانده سپاه سیدالشهداء با انتقاد از فضای کنونی جامعه ادامه داد که «خیلی‌ها امروز می‌ترسند که به مرکز شهر بیایند و باید پرسید که چه شده است که در ام‌القری جهان اسلام، این‌قدر احساس ناامنی را بالا می‌برند.»
او همچنین اظهار داشت که نیرو‌های بسیج، در حمله به کوی دانشگاه تهران دخالتی نداشته‌اند و عقبه حمله به این خوابگاه، سال‌ها پیش از سوی بنیاد سورس آماده شده بود.
در ناآرامی‌های تهران که در اعتراض به نتیجه انتخابات روی داد، گروهی از نیرو‌های پلیس و لباس شخصی‌ها که هویت آنها تاکنون مشخص نشده، با ورود به کوی دانشگاه تهران، دانشجویان ساکن آن را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
به گفته سردار فضلی، نیروهای نظامی به درخواست رئیس دانشگاه تهران، وارد کوی دانشگاه شده بودند.
در این هجوم شبانه که با تخریب گسترده‌‌ تاسیسات و اموال دانشگاه و دانشجویان همراه بود، برخی از دانشجویان به شدت زخمی شدند.
گزارش‌هایی نیز در خصوص مرگ چند دانشجو بر اثر شلیک گلوله در شب حادثه منتشر شده که مراجع رسمی این گزارش‌ها را تکذیب کرده‌اند.
*****
پنجمنین جلسه دادگاه نمایشی فردا برگزار می شود
دادستان عمومی و انقلاب تهران از برگزاری پنجمین جلسه دادگاه متهمان حوادث اخیر در روز دوشنبه خبر داد.
عباس جعفری دولت‌آبادی با اعلام این خبر به ایلنا گفت«دادگاه پنجم متهمان حوادث پس از انتخابات فردا با حضور خبرنگاران رسانه‌های گروهی در مجتمع قضایی امام خمینی تهران برگزار می‌شود.»
گفتنی است؛ پیش از این گزارش‌هایی مبنی بر انتقاد مقامات عالی قضائی جدید از روند برگزاری دادگاه‌های فعالان سیاسی منتشر شده بود و بر همین اساس برخی چهره های سیاسی مانند محمدرضا باهنر خبر از غیر علنی بودن ادامه دادگاه‌ها داده بودند.
از سوی دیگر، علی رغم اینكه فرمانده سپاه چندی پیش از برگزاری دادگاه متهمان مرتبط با فجایع كهریزك در ماه جاری خبر داده بود و بسیاری از نمایندگان مجلس و چهره‌های سیاسی خواستار برگزاری همزمان و علنی این دادگاه شده بودند، تاكنون خبری از احتمال برگزاری این دادگاه منتشر نشده است.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 5136
شدت یافتن فشارهای وزارت اطلاعات برای انحلال کمیته پی‌گیری بازداشت‌‌های خودسرانه

سخنگوی کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه با اشاره به گذشت سه ماه از بازداشت موقت تعدادی از فعالان سیاسی – اجتماعی خواستار توقف تمدید این قرارها و آزادی فوری این افراد شد.
خبرگزاری هرانا : سخنگوی کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه با اشاره به گذشت سه ماه از بازداشت موقت تعدادی از فعالان سیاسی – اجتماعی خواستار توقف تمدید این قرارها و آزادی فوری این افراد شد. به گزارش ادوار ، حسن اسدی زیدآبادی افزود: "در پرونده بازداشت‌های اخیر قرار تامین بازداشت موقت فلسفه خود را از دست داده است و همچنانکه از ابتدا دستگیری‌ها بدون رعایت تشریفات قانونی و با توسل به احکام جلب دسته جمعی و با عناوین کلی و حتی بعضا احکامی که اصل نبوده و کپی شده در اختیار ضابطان قضایی بود، صورت گرفت تداوم این بازداشت‌ها نیز نقض آشکار موازین دادرسی عادلانه و تخلف است". عضو کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه همچنین از اعمال فشار و تهدید به اعضای این کمیته خبر داد و گفت:‌ "ازابتدای این موج بازداشت‌ها سه نفر از اعضای کمیته در همان ابتدا بازداشت شدند و در ادامه که این کمیته همچنان به فعالیت خود ادامه داد نهادهای امنیتی بر خلاف قانون با توسل به احضارهای تلفنی و تهدید اعضا به بازداشت سعی کردند به هر نحو ممکن از ادامه فعالیت این کمیته ممانعت به عمل آورند". اسدی زیدآبادی با اشاره به اینکه تاکنون شش نفر از اعضای این کمیته که به نمایندگی از تشکل‌های خود در این نهاد حقوق بشر عضویت دارند از سوی مراجع امنیتی احضار شده‌اند افزود: "خواسته‌های غیرقانونی و نامشروعی که از سوی این مراجع مطرح شده است، شامل اعلام انحلال این کمیته و عدم انتشار اطلاعیه و دیدار با خانواده زندانیان بوده است که مکررا از سوی اعضا رد شده است".
دستگاه قضایی و امنیتی کشور به دوره دادگستری بدوی و قبیله‌ای بازگشته است
عضو کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه ضمن انتقاد شدید از توسل نهادهای امنیتی به برخی اقدامات غیراخلاقی در این رابطه گفت: "متاسفانه حدود این تهدیدات نسبت به آنچه پیش از این تجربه کرده بودیم فراتر رفته و حتی در مواردی به احضار و بازجویی خانواده و نزدیکان اعضای این کمیته نیز کشیده شده و یا اخیرا از برگزاری جلسات در منازل شخصی اعضا نیز با توسل به نیروی انتظامی ممانعت به عمل می‌آورند". اسدی زیدآبادی در ادامه افزود: " دستگاه قضایی و امنیتی کشور به دوره دادگستری بدوی و قبیله‌ای بازگشته است که به دلیل جرم یک نفر سایر اعضای یک قبیله را مجازات می‌کردند، در حالی که این گونه رفتارها در قرآن نیز رد شده و خداوند فرموده است" لاتزر وازره وزر اخري" و این مساله در اصول حقوقی نیز با اصل شخصی بودن جرم و مجازت شناخته شده است". سخنگوی کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه فعالیت این کمیته را مطابق قانون اساسی قانونی دانست و گفت: "مطابق قانون اساسی تشکیل نهادهای مدنی آزاد است و بعلاوه مطابق همین قانون امر به معروف و نهی از منکر حاکمیت حق و تکلیف شهروندان است و به باور ما هشدار در مورد نقض حقوق انسان‌ها آشکارترین وجه این حق و تکلیف است".
آزار کیوان صمیمی شرم آور است
اسدی زیدآبادی در بخش دیگری از این گفتگو نسبت به تداوم بازداشت "کیوان صمیمی" از اعضای کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه اعتراض کرد و گفت: "فعالیت آقای صمیمی در این کمیته و سایر حوزه‌ها همواره در چارچوب اقدامات قانونی،‌ مدنی و مسالمت آمیز بوده است و جامعه مدنی ایران به دلیل وسعت فعالیت‌های کیوان صمیمی به وی مدیون است". عضو کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه با اشاره به وضعیت بلاتکلیف پرونده کیوان صمیمی و انتشار اخباری در زمینه آزار و اذیت وی افزود:‌ "آزار رساندن به فردی که از ابتدای جوانی و در مبارزات قبل از انقلاب در راه اهداف و آرمانهای ملت ایران کوشش کرده و بارها آسیب دیده است و اکنون شش دهه از عمر خود را گذرانده است، تاسف آور است و متصدیان اینگونه برخوردها بایستی در این مورد احساس شرم کنند".
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ