دوشنبه: 23/9/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان: 5:22 بامداد دوشنبه
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان: 5:22 بامداد دوشنبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران، همرزمان، همراهان و هم میهنان درود برشما و بامدادتان گرامی باد
ما بازگشتیم.... دوباره بازگشتیم... اگر هزاربار دیگر ما را فیلتر و "هک" کنند، دوباره باز می گردیم و دوباره وظیفه مقدس خویش را ادامه میدهیم.
ظرف دو هفته گذشته تارنمای ما سه بار قفل شد تا جایی که ساعاتی کوتاه یا دراز مدت نمی توانستیم وارد سایت خویش شویم اما هربار با همت یاران متخصص خویش آن اشکالات را برطرف می کردیم تا این که سومین بار، از حدود نیمه شب یکشنبه 14 آذرماه تا ساعاتی پس از نیمروز سه شنبه 17 آذر که تارنمای ما دوباره قفل شده بود و یاران ما مانند همیشه در تلاش بودند که از سدهای ایجاد شده عبور کرده و سایت را به حالت عادی درآورند، ناگهان همه چیز عوض شد... این بار مزدوران ددمنش و بی شرف رژیم، مستقر در لجن نامه کیهان (ملک پدر "ناداشته" حسین باجوی پفیوز و لئیم) توانستند در نهایت از دیواره های حفاظتی اینترنتی که ما در تارنمای خویش از آنها یاری می گرفتیم تا سایت خویش را بپا نگاهداریم عبور کنند و سایت ما را مانند 6 بار قبلی در طی شش سال و اندی گذشته بکلی معدوم نموده و از صفحه و صحنه اینترنت محو نمایند.
همزمان با این اقدامات مذبوحانه عوامل رژیم برای "هک و فیلتر و معدوم" ساختن تارنما، بامداد سه شنبه هفدهم آذر از طریق یکی از یاران خویش آگاه شدیم که مسوول و سازمان دهنده تشکیلات "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" آقای دکتر همایون .... به قتل رسیده است.
ماجرا از این قرار بود که دکتر همایون در تاریخ شنبه دوازدهم آذرماه پس از یک عمل جراحی بسیار حساس و مهم که بروی یکی از بیماران تحت مداوای ایشان انجام داد، پس از اتمام عمل حدود نیم ساعتی در رستوران بیمارستان به نوشیدن چای و صحبت با یکی از همکارانش نشست و سپس بیمارستان را (ظاهرا) به مقصد منزلش ترک کرد. طبق گزارش یکی از یاران ما، همان پزشک همکار دکتر همایون به خانواده ایشان گفته که حتا همراه با ایشان تا محوطه پارکینگ بیمارستان نیز قدم زنان رفته چون گفتگویشان که درباره یکی دیگر از بیماران همان بیمارستان بوده، تا رسیدن دکتر همایون به اتومبیلش ادامه یافت اما در نهایت حدود ساعت یک پس از نیمروز دکتر همایون با دوست و همکار خویش خداحافظی کرده و درون اتومبیل نشست و محوطه پارکیگ بیمارستان را ترک نمود و از آن لحظه ببعد هیچ کس هیچ خبر و نشانی از وی نیافت.
به گزارشات رسیده بدست ما، همسر ایشان همان شنبه شب پس از آن که مشاهده نمود که حدود ساعت 11 شب است و هنوز آقای دکتر همایون به خانه نیامده، احساس نگرانی و دلشوره نمود و ابتدا تلاش کرد با تلفن موبایل ایشان تماس بگیرد که نتیجه ای حاصل نگشت. سپس به بیمارستان مربوطه مراجعه کرد که مسوولین بخشی که صبح همان روز آقای دکتر همایون آخرین عمل جراحی را بر مهره های کمر بیمارش انجام داده بود، پس از بررسی های لازم به خانم مرضیه (همسر دکتر همایون) اعلام داشتند که آقای دکتر ساعتی پس از نیمروز بیمارستان را ترک کرده بودند.
همسر دکتر همایون پس از این کارها، به کلانتری محل اقامت (نزدیک به منزل) مراجعه نمودند و ماجرا را برای افسر نگهبان مربوطه شرح داده و اضافه کردند که تا کنون سابقه نداشته دکتر همایون بدون اطلاع قبلی، شبها دیرتر از ساعت 10 به منزل بازگردند. افسر نگهبان مربوطه ضمن تشکیل پرونده ای از خانم مرضیه خواست که ضمن حفظ شکیبایی به خانه باز گردند و قول داد که پیگیر موضوع خواهند شد.
این حالت بیخبری کامل و دلواپسی همسر و فرزندان دکتر همایون و همچنین پیگیری و جستجوهای مامورین کلانتری (بنا به گفته افسر نگهبانی که پرونده را تشکیل داده بود) تا ساعتی پیش از نیمروز سه شنبه هفدهم آذر ماه ادامه داشت تا آن که حدود ساعت 11:30 پیش از نیمروز سه شنبه با مراجعه ماموری به منزل دکتر همایون از همسر ایشان می خواهد که همراه وی، برای شناسایی جسد مقتولی نیمه سوخته به اداره پزشکی قانونی بروند شاید این جسد متعلق به همسر ایشان (دکتر همایون) باشد.
ما از شرح ماجرای حال و وضعیت خانم مرضیه از لحظه شنیدن چنین خبری تا زمانی که در معیت مامور به اداره پزشکی قانونی رفته و توانستند پیکری را که بیش از 75% آن سوخته بود شناسایی و تایید نمایند که این پیکر سوخته و ذغال شده آقای دکتر همایون است و بقیه ماجراها عاجز هستیم و فقط از طریق یاران گزارشگر خویش آگاه شدیم که در پرونده تشکیل شده درین مورد، چنین نوشته شده که حدود ساعت هفت شب دوشنبه 16 آذر یکی از اتومبیل های گشت پلیس راه در جاده هراز، در فاصله 40 کیلومتری آبعلی با مشاهده دودی غلیظ که از اتومبیلی که به دره ای سقوط کرده بود، بلافاصله با بیسیم درخواست نیروهای امدادی می نماید که ساعتی پس از این درخواست، مامورین امداد با جرثقیل و آمبولانس و غیره به محل رسیده و اتومبیل را از ته دره به بالا می کشند و مشاهده می نمایند که بیش از 60% اتومبیل در نتیجه سقوط به دره آسییب دیده و سوخته و همچنین راننده آن نیز بر اثر سوختگی شدید با مرگ رویاروی گشته است.
درین گزارش قید شده که چون پلاک عقب اتومبیل سالم مانده بود با پی جویی شماره پلاک از اداره پلیس و اداره صدور پلاک اتومبیل، نشانی مالک اتومبیل را یافته اند و چون نمی توانستند جسد سوخته شده را بصورت قطعی شناسایی نمایند به نشانی مالک اتومبیل رفته و خانم مرضیه ... را به اداره پزشکی قانونی راهنمایی نمودند که شوربختانه ایشان تشخیص داده و تایید کرده اند که این جسد متعلق به همسر ایشان است که از حدود پنج روز پیش مفقود شدن وی را به کلانتری محل سکونت خود گزارش داده بودند....
این تمام ماجرای این موضوع بسیار مشکوک و بودار است. همسر آقای دکتر همایون با همان پریشان حالی و آشفتگی روحی و جسمی بلافاصله به یکی از وکلای بسیار مبرز مراجعه نموده و ضمن تشریح ماجرا درخواست کمک نمودند زیرا به اعتقاد ایشان، این می بایستی یک تصادف عمدی و قتل باشد و نه یک تصادف اتفاقی....!
خانم مرضیه برای وکیل خویش تشریح کرده اند که شوهر ایشان هیچ کاری در جاده هراز نداشته به اضافه این که از 5 روز پیش از این صحنه سازی بسیار مضحک، همسرش مفقود ( و یا ربوده) شده بود... خانم مرضیه به وکیل خویش ابراز کرده اند که بجز از کارهای عادی و روزمره همسرش بعنوان یک پزشک جراح که در همکاری با سه بیمارستان بوده و برای نجات جان انسانها به وظیفه خویش عمل می نموده، از دیگر فعالیت های اجتماعی یا اهتمالن سیاسی ایشان بیخبر است بنابراین بسختی به این صحنه سازی مسخره که منجر به کشته شدن یک انسان والا مقام و مفید برای جامعه گردیده مشکوک است.
به گزارش یاران نفوذی و گزارشگر ما در نهادهای مربوطه، پس از اعلام شکایت و اعلام فرضیه وکیل مربوطه مبنی بر این که چون چندین روز پیش از حادثه، آقای دکتر همایون و اتومبیل ناپدید شده بود که این می تواند نشانه ای بسیار بارز از ابتدا ربودن و سپس به قتل رساندن ایشان باشد، (ظاهرا) پرونده به اداره آگاهی ارسال گردیده تا مامورین جنایی آن اداره پیگیر قضیه گردند.
این در حالی است که پزشک قانونی این فرضیه را که جسد یافته شده درون اتومبیل نیمه سوخته ، پیش از سقوط به ته دره ابتدا با پاشیدن مواد آتش زا مشتعل و سوزانده شده، رد نکرده است ضمن این که اعلام داشته بدلیل این که بیش از 75% جسد بر اثر مشتعل گشتن و سوختن بسختی آسیب دیده است، انجام کالبد شکافی برای دریافتن این مطلب که آیا این جسد حتا زمان مشتعل گشتن آیا زنده بوده یا نه غیر ممکن می باشد...! این بدان معناست که ربایندگان دکتر همایون زنده یاد که بطور قطع و یقین عوامل ننگین و جانی رژیم هستند، پیش از به آتش کشیدن پیکر (و اتومبیل) و سپس پرتاب اتومبیل به ته دره، اهتمالن قبلن این انسان شرافتمند را کشه بودند و سپس دست به این عمل وحشیانه زده اند تا آثار یکی دیگر از جنایات روزمره خویش را باین وسیله مخدوش و معدوم نمایند..!؟
**
ما پس از آگاهی از این اخبار تاسف بار و تکاندهنده بلافاصله آن را از طریق ایمیل و پیام های گوناگون به تمامی یاران و همرزمان خویش در "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" درون و بیرون از مرزها، و همچنین گروهی از هم میهنان خویش چه در داخل ایران و چه خارج از میهن اطلاع دادیم که در همین رابطه سیل پیام های همدردی و ایمیل های تسلیت بسوی ما سرازیر گشت که دلمان می خواست تمامی این پیام ها را به سمع و نظر خانم مرضیه، همسر دکتر همایون زنده یاد و دو فرزندش (فرهاد 11 ساله و فهیمه 9 ساله) برسانیم اما از آنجایی که خانم مرضیه از همکاری همسر خویش با ما اطلاعی نداشتند ترجیح دادیم که با انتقال این پیام ها به ایشان مایه ایجاد مشکلاتی برایشان نشویم. حتا مصمم بودیم که بخشی از این تسلیت ها و پیام ها را برای وکیل مرضیه خانم بفرستیم که باز هم به همان دلایل مشروحه فوق برای آن که مشکلاتی برای این آقای وکیل بوجود نیاید از این کار خودداری نمودیم اما قدر مسلم، هم میهنانی که با این خانواده داغدیده و دردمند و وکیل ایشان آشنایی دارند و یا خانم مرضیه را از نزدیک می شناسند گوشه هایی از پیامهای همدردی و تسلیت خود و دیگران را به ایشان انتقال داده اند و پس از این نیز خواهند داد.
در پی این ماجراها، ما طی چند روز گذشته ضمن تلاش و برپایی تارنمایی جدید، نشستی همگانی از مسوولین و سرپرستان داخلی تشکیلات در محل مخفی خویش برپا داشتیم تا درباره آینده این تشکیلات و موضوع هماهنگ کننده و مدیریت جدید تصمیم گیری نماییم که در نهایت ساعاتی پیش از نیمه شب یکشنبه 22 آذرماه، پس از چندین جلسه طولانی در طی چهار روز گذشته عاقبت تصمیماتی بشرح زیر گرفته شد:
یاران، همرزمان، همراهان و هم میهنان درود برشما و بامدادتان گرامی باد
ما بازگشتیم.... دوباره بازگشتیم... اگر هزاربار دیگر ما را فیلتر و "هک" کنند، دوباره باز می گردیم و دوباره وظیفه مقدس خویش را ادامه میدهیم.
ظرف دو هفته گذشته تارنمای ما سه بار قفل شد تا جایی که ساعاتی کوتاه یا دراز مدت نمی توانستیم وارد سایت خویش شویم اما هربار با همت یاران متخصص خویش آن اشکالات را برطرف می کردیم تا این که سومین بار، از حدود نیمه شب یکشنبه 14 آذرماه تا ساعاتی پس از نیمروز سه شنبه 17 آذر که تارنمای ما دوباره قفل شده بود و یاران ما مانند همیشه در تلاش بودند که از سدهای ایجاد شده عبور کرده و سایت را به حالت عادی درآورند، ناگهان همه چیز عوض شد... این بار مزدوران ددمنش و بی شرف رژیم، مستقر در لجن نامه کیهان (ملک پدر "ناداشته" حسین باجوی پفیوز و لئیم) توانستند در نهایت از دیواره های حفاظتی اینترنتی که ما در تارنمای خویش از آنها یاری می گرفتیم تا سایت خویش را بپا نگاهداریم عبور کنند و سایت ما را مانند 6 بار قبلی در طی شش سال و اندی گذشته بکلی معدوم نموده و از صفحه و صحنه اینترنت محو نمایند.
همزمان با این اقدامات مذبوحانه عوامل رژیم برای "هک و فیلتر و معدوم" ساختن تارنما، بامداد سه شنبه هفدهم آذر از طریق یکی از یاران خویش آگاه شدیم که مسوول و سازمان دهنده تشکیلات "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" آقای دکتر همایون .... به قتل رسیده است.
ماجرا از این قرار بود که دکتر همایون در تاریخ شنبه دوازدهم آذرماه پس از یک عمل جراحی بسیار حساس و مهم که بروی یکی از بیماران تحت مداوای ایشان انجام داد، پس از اتمام عمل حدود نیم ساعتی در رستوران بیمارستان به نوشیدن چای و صحبت با یکی از همکارانش نشست و سپس بیمارستان را (ظاهرا) به مقصد منزلش ترک کرد. طبق گزارش یکی از یاران ما، همان پزشک همکار دکتر همایون به خانواده ایشان گفته که حتا همراه با ایشان تا محوطه پارکینگ بیمارستان نیز قدم زنان رفته چون گفتگویشان که درباره یکی دیگر از بیماران همان بیمارستان بوده، تا رسیدن دکتر همایون به اتومبیلش ادامه یافت اما در نهایت حدود ساعت یک پس از نیمروز دکتر همایون با دوست و همکار خویش خداحافظی کرده و درون اتومبیل نشست و محوطه پارکیگ بیمارستان را ترک نمود و از آن لحظه ببعد هیچ کس هیچ خبر و نشانی از وی نیافت.
به گزارشات رسیده بدست ما، همسر ایشان همان شنبه شب پس از آن که مشاهده نمود که حدود ساعت 11 شب است و هنوز آقای دکتر همایون به خانه نیامده، احساس نگرانی و دلشوره نمود و ابتدا تلاش کرد با تلفن موبایل ایشان تماس بگیرد که نتیجه ای حاصل نگشت. سپس به بیمارستان مربوطه مراجعه کرد که مسوولین بخشی که صبح همان روز آقای دکتر همایون آخرین عمل جراحی را بر مهره های کمر بیمارش انجام داده بود، پس از بررسی های لازم به خانم مرضیه (همسر دکتر همایون) اعلام داشتند که آقای دکتر ساعتی پس از نیمروز بیمارستان را ترک کرده بودند.
همسر دکتر همایون پس از این کارها، به کلانتری محل اقامت (نزدیک به منزل) مراجعه نمودند و ماجرا را برای افسر نگهبان مربوطه شرح داده و اضافه کردند که تا کنون سابقه نداشته دکتر همایون بدون اطلاع قبلی، شبها دیرتر از ساعت 10 به منزل بازگردند. افسر نگهبان مربوطه ضمن تشکیل پرونده ای از خانم مرضیه خواست که ضمن حفظ شکیبایی به خانه باز گردند و قول داد که پیگیر موضوع خواهند شد.
این حالت بیخبری کامل و دلواپسی همسر و فرزندان دکتر همایون و همچنین پیگیری و جستجوهای مامورین کلانتری (بنا به گفته افسر نگهبانی که پرونده را تشکیل داده بود) تا ساعتی پیش از نیمروز سه شنبه هفدهم آذر ماه ادامه داشت تا آن که حدود ساعت 11:30 پیش از نیمروز سه شنبه با مراجعه ماموری به منزل دکتر همایون از همسر ایشان می خواهد که همراه وی، برای شناسایی جسد مقتولی نیمه سوخته به اداره پزشکی قانونی بروند شاید این جسد متعلق به همسر ایشان (دکتر همایون) باشد.
ما از شرح ماجرای حال و وضعیت خانم مرضیه از لحظه شنیدن چنین خبری تا زمانی که در معیت مامور به اداره پزشکی قانونی رفته و توانستند پیکری را که بیش از 75% آن سوخته بود شناسایی و تایید نمایند که این پیکر سوخته و ذغال شده آقای دکتر همایون است و بقیه ماجراها عاجز هستیم و فقط از طریق یاران گزارشگر خویش آگاه شدیم که در پرونده تشکیل شده درین مورد، چنین نوشته شده که حدود ساعت هفت شب دوشنبه 16 آذر یکی از اتومبیل های گشت پلیس راه در جاده هراز، در فاصله 40 کیلومتری آبعلی با مشاهده دودی غلیظ که از اتومبیلی که به دره ای سقوط کرده بود، بلافاصله با بیسیم درخواست نیروهای امدادی می نماید که ساعتی پس از این درخواست، مامورین امداد با جرثقیل و آمبولانس و غیره به محل رسیده و اتومبیل را از ته دره به بالا می کشند و مشاهده می نمایند که بیش از 60% اتومبیل در نتیجه سقوط به دره آسییب دیده و سوخته و همچنین راننده آن نیز بر اثر سوختگی شدید با مرگ رویاروی گشته است.
درین گزارش قید شده که چون پلاک عقب اتومبیل سالم مانده بود با پی جویی شماره پلاک از اداره پلیس و اداره صدور پلاک اتومبیل، نشانی مالک اتومبیل را یافته اند و چون نمی توانستند جسد سوخته شده را بصورت قطعی شناسایی نمایند به نشانی مالک اتومبیل رفته و خانم مرضیه ... را به اداره پزشکی قانونی راهنمایی نمودند که شوربختانه ایشان تشخیص داده و تایید کرده اند که این جسد متعلق به همسر ایشان است که از حدود پنج روز پیش مفقود شدن وی را به کلانتری محل سکونت خود گزارش داده بودند....
این تمام ماجرای این موضوع بسیار مشکوک و بودار است. همسر آقای دکتر همایون با همان پریشان حالی و آشفتگی روحی و جسمی بلافاصله به یکی از وکلای بسیار مبرز مراجعه نموده و ضمن تشریح ماجرا درخواست کمک نمودند زیرا به اعتقاد ایشان، این می بایستی یک تصادف عمدی و قتل باشد و نه یک تصادف اتفاقی....!
خانم مرضیه برای وکیل خویش تشریح کرده اند که شوهر ایشان هیچ کاری در جاده هراز نداشته به اضافه این که از 5 روز پیش از این صحنه سازی بسیار مضحک، همسرش مفقود ( و یا ربوده) شده بود... خانم مرضیه به وکیل خویش ابراز کرده اند که بجز از کارهای عادی و روزمره همسرش بعنوان یک پزشک جراح که در همکاری با سه بیمارستان بوده و برای نجات جان انسانها به وظیفه خویش عمل می نموده، از دیگر فعالیت های اجتماعی یا اهتمالن سیاسی ایشان بیخبر است بنابراین بسختی به این صحنه سازی مسخره که منجر به کشته شدن یک انسان والا مقام و مفید برای جامعه گردیده مشکوک است.
به گزارش یاران نفوذی و گزارشگر ما در نهادهای مربوطه، پس از اعلام شکایت و اعلام فرضیه وکیل مربوطه مبنی بر این که چون چندین روز پیش از حادثه، آقای دکتر همایون و اتومبیل ناپدید شده بود که این می تواند نشانه ای بسیار بارز از ابتدا ربودن و سپس به قتل رساندن ایشان باشد، (ظاهرا) پرونده به اداره آگاهی ارسال گردیده تا مامورین جنایی آن اداره پیگیر قضیه گردند.
این در حالی است که پزشک قانونی این فرضیه را که جسد یافته شده درون اتومبیل نیمه سوخته ، پیش از سقوط به ته دره ابتدا با پاشیدن مواد آتش زا مشتعل و سوزانده شده، رد نکرده است ضمن این که اعلام داشته بدلیل این که بیش از 75% جسد بر اثر مشتعل گشتن و سوختن بسختی آسیب دیده است، انجام کالبد شکافی برای دریافتن این مطلب که آیا این جسد حتا زمان مشتعل گشتن آیا زنده بوده یا نه غیر ممکن می باشد...! این بدان معناست که ربایندگان دکتر همایون زنده یاد که بطور قطع و یقین عوامل ننگین و جانی رژیم هستند، پیش از به آتش کشیدن پیکر (و اتومبیل) و سپس پرتاب اتومبیل به ته دره، اهتمالن قبلن این انسان شرافتمند را کشه بودند و سپس دست به این عمل وحشیانه زده اند تا آثار یکی دیگر از جنایات روزمره خویش را باین وسیله مخدوش و معدوم نمایند..!؟
**
ما پس از آگاهی از این اخبار تاسف بار و تکاندهنده بلافاصله آن را از طریق ایمیل و پیام های گوناگون به تمامی یاران و همرزمان خویش در "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" درون و بیرون از مرزها، و همچنین گروهی از هم میهنان خویش چه در داخل ایران و چه خارج از میهن اطلاع دادیم که در همین رابطه سیل پیام های همدردی و ایمیل های تسلیت بسوی ما سرازیر گشت که دلمان می خواست تمامی این پیام ها را به سمع و نظر خانم مرضیه، همسر دکتر همایون زنده یاد و دو فرزندش (فرهاد 11 ساله و فهیمه 9 ساله) برسانیم اما از آنجایی که خانم مرضیه از همکاری همسر خویش با ما اطلاعی نداشتند ترجیح دادیم که با انتقال این پیام ها به ایشان مایه ایجاد مشکلاتی برایشان نشویم. حتا مصمم بودیم که بخشی از این تسلیت ها و پیام ها را برای وکیل مرضیه خانم بفرستیم که باز هم به همان دلایل مشروحه فوق برای آن که مشکلاتی برای این آقای وکیل بوجود نیاید از این کار خودداری نمودیم اما قدر مسلم، هم میهنانی که با این خانواده داغدیده و دردمند و وکیل ایشان آشنایی دارند و یا خانم مرضیه را از نزدیک می شناسند گوشه هایی از پیامهای همدردی و تسلیت خود و دیگران را به ایشان انتقال داده اند و پس از این نیز خواهند داد.
در پی این ماجراها، ما طی چند روز گذشته ضمن تلاش و برپایی تارنمایی جدید، نشستی همگانی از مسوولین و سرپرستان داخلی تشکیلات در محل مخفی خویش برپا داشتیم تا درباره آینده این تشکیلات و موضوع هماهنگ کننده و مدیریت جدید تصمیم گیری نماییم که در نهایت ساعاتی پیش از نیمه شب یکشنبه 22 آذرماه، پس از چندین جلسه طولانی در طی چهار روز گذشته عاقبت تصمیماتی بشرح زیر گرفته شد:
1- بنیانگزار و رهبر "جنبش همبستگی دانشجویان ایران:
آقای دکتر رضابحری
2- سخنگو و مسوول امور بین المللی جنبش همبستگی دانشجویان ایران:
2- سخنگو و مسوول امور بین المللی جنبش همبستگی دانشجویان ایران:
آقای دکتر آرش ایراندوست
3- سرپرست و مسوول و هماهنگ کننده جنبش همبستگی دانشجویان در ایران:
3- سرپرست و مسوول و هماهنگ کننده جنبش همبستگی دانشجویان در ایران:
مهندس فرزاد ....
4- جانشین هماهنگ کننده و سرپرست امور فرهنگی و انتشارات:
4- جانشین هماهنگ کننده و سرپرست امور فرهنگی و انتشارات:
مهناز ...
5- دبیران هیئت اجرایی تشکیلات و گروههای درون مرزی:
5- دبیران هیئت اجرایی تشکیلات و گروههای درون مرزی:
داود ... و، فرشته ...
در خاتمه این گزارش؛ ما ضمن سپاس از تمامی یاران و همرزمان و همراهان و هم میهنانی که چه حضوری و چه با ارسال پیام و مطلب و نوشته و مقاله از طریق ایمیل، ما را در این روزهای سخت و دردناک دلداری و همیاری دادند، پیامی را که از سوی سخنگو و مسوول امور بین المللی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" جناب آقای دکتر آرش ایراندوست در سطح جهانی انتشار یافته است انتخاب کرده و در زیر برایتان درج می نماییم:
**
آدینه: 20 آذر 1388 - 11 دسامبر 2009
در خاتمه این گزارش؛ ما ضمن سپاس از تمامی یاران و همرزمان و همراهان و هم میهنانی که چه حضوری و چه با ارسال پیام و مطلب و نوشته و مقاله از طریق ایمیل، ما را در این روزهای سخت و دردناک دلداری و همیاری دادند، پیامی را که از سوی سخنگو و مسوول امور بین المللی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" جناب آقای دکتر آرش ایراندوست در سطح جهانی انتشار یافته است انتخاب کرده و در زیر برایتان درج می نماییم:
**
آدینه: 20 آذر 1388 - 11 دسامبر 2009
پیامی به رهبران جمهوری اسلامی
در بیاد داشت دکتر همایون
نبرد ما برای استقلال، آزادی، و دموکراسی برای میهن عزیزمان ادامه خواهد داشت. ما ملت شریف ایران شاهد بی عدالتی شما بوده ایم، دروغهای شما را شنیده ایم، بی عرضگی شما را دیده ایم، از جهالت شما شرمنده شده ایم، مورد تحقیر جهانیان به خاطر حمایت شما از تروریسم شده ایم، شما باعث غم، بدبختی، و درد ما هستید. ما شما را خار و نادان میشماریم، از نوع حکومت شما بیزاریم، و شما را به خاطر تنفری که از آزادی، عشق، و شادی دارید شدیدا محکوم میکنیم.
مطمئن باشید که ما ترس شما را احساس کرده ایم.
ما: آذری، کرد، لر، فارس، و بلوچی هستیم، ما ایرانی هستیم، ما ایران هستیم!
ما به هیچ وقت تسلیم نخواهیم شد، ما در خیابانها و از پشت بامها جنگ خواهیم کرد، ما از درون خانه هایمان، محل کارمان، در مدارسمان، در دانشگاههایمان با شما مبارزه خواهیم کرد. ما شبانه روز مبارزه خواهیم کرد، ما با استفاده از تکنولوژی، ادبیات، فرهنگ، دین، میراث، تاریخ، شعر با شما در مبارزه خواهیم بود. ما با قلمهایمان مبارزه خواهیم کرد، ما با سرودن شعر، ترانه و موسیقی با شما مبارزه خواهیم کرد، ما با ایمان حقیقی و میراثی خود با شما مبارزه خواهیم کرد، ما با از یاد نبردن فرزندان جوان و شجاع مان، مثل ندا و سهراب با شما مبارزه خواهیم کرد. ما با شما از طریقه طومار نویسی، تظاهرات، تلفنهای همراه، یوتیوب، فیس بوک، تویتر، پست الکترونیکی، عکس ها، ویدیو ها، مبارزه خواهیم کرد. ما با تغییر افکار عمومی با شما مبارزه خواهیم کرد. ما با اعتماد به نفس بزرگ با شما مبارزه خواهیم کرد زیرا که ترس و وحشت و فرار شما را دیده ایم.
ما با هر طریق ممکن، و با پرداختن هر گونه هزینه نبرد را تا به آزادی رسیدن ادامه خواهیم داد زیرا که نام ما ایرانی و مملکت ما ایران میباشد. بدانید که که ما بیشماریم. ما نه تنها تسلیم شما نخواهیم شد بلکه حتما شما را به زانو در خواهیم آورد. اگر چه ممکن است به خاطر شکنجه شما بدن ما کوتاه مدتی آزرده شود، ولی بدانید که روحیه ما قوی میباشد. ما با خاطر جهالت شما، کشت و کشتار شما، تجاوز شما به خواهران و برادران مان، جنایتهای شما، و تننفری که شما از ایران و ایرانی دارید در جنگ هستیم. به امید آن روزی که ایران و ایرانی آزاد بوده و جای شایسته و درخشان خود را در جامعه متمدن جهانی کسب کند.
مرگ بر جهوری اسلامی
زنده با د دمکرسی
زنده با د سکولاریسم
زنده با د آزادی
پایند با د ایران
آرش ایراندوست
_____________
در بیاد داشت دکتر همایون
نبرد ما برای استقلال، آزادی، و دموکراسی برای میهن عزیزمان ادامه خواهد داشت. ما ملت شریف ایران شاهد بی عدالتی شما بوده ایم، دروغهای شما را شنیده ایم، بی عرضگی شما را دیده ایم، از جهالت شما شرمنده شده ایم، مورد تحقیر جهانیان به خاطر حمایت شما از تروریسم شده ایم، شما باعث غم، بدبختی، و درد ما هستید. ما شما را خار و نادان میشماریم، از نوع حکومت شما بیزاریم، و شما را به خاطر تنفری که از آزادی، عشق، و شادی دارید شدیدا محکوم میکنیم.
مطمئن باشید که ما ترس شما را احساس کرده ایم.
ما: آذری، کرد، لر، فارس، و بلوچی هستیم، ما ایرانی هستیم، ما ایران هستیم!
ما به هیچ وقت تسلیم نخواهیم شد، ما در خیابانها و از پشت بامها جنگ خواهیم کرد، ما از درون خانه هایمان، محل کارمان، در مدارسمان، در دانشگاههایمان با شما مبارزه خواهیم کرد. ما شبانه روز مبارزه خواهیم کرد، ما با استفاده از تکنولوژی، ادبیات، فرهنگ، دین، میراث، تاریخ، شعر با شما در مبارزه خواهیم بود. ما با قلمهایمان مبارزه خواهیم کرد، ما با سرودن شعر، ترانه و موسیقی با شما مبارزه خواهیم کرد، ما با ایمان حقیقی و میراثی خود با شما مبارزه خواهیم کرد، ما با از یاد نبردن فرزندان جوان و شجاع مان، مثل ندا و سهراب با شما مبارزه خواهیم کرد. ما با شما از طریقه طومار نویسی، تظاهرات، تلفنهای همراه، یوتیوب، فیس بوک، تویتر، پست الکترونیکی، عکس ها، ویدیو ها، مبارزه خواهیم کرد. ما با تغییر افکار عمومی با شما مبارزه خواهیم کرد. ما با اعتماد به نفس بزرگ با شما مبارزه خواهیم کرد زیرا که ترس و وحشت و فرار شما را دیده ایم.
ما با هر طریق ممکن، و با پرداختن هر گونه هزینه نبرد را تا به آزادی رسیدن ادامه خواهیم داد زیرا که نام ما ایرانی و مملکت ما ایران میباشد. بدانید که که ما بیشماریم. ما نه تنها تسلیم شما نخواهیم شد بلکه حتما شما را به زانو در خواهیم آورد. اگر چه ممکن است به خاطر شکنجه شما بدن ما کوتاه مدتی آزرده شود، ولی بدانید که روحیه ما قوی میباشد. ما با خاطر جهالت شما، کشت و کشتار شما، تجاوز شما به خواهران و برادران مان، جنایتهای شما، و تننفری که شما از ایران و ایرانی دارید در جنگ هستیم. به امید آن روزی که ایران و ایرانی آزاد بوده و جای شایسته و درخشان خود را در جامعه متمدن جهانی کسب کند.
مرگ بر جهوری اسلامی
زنده با د دمکرسی
زنده با د سکولاریسم
زنده با د آزادی
پایند با د ایران
آرش ایراندوست
_____________
Friday: December 11, 2009
A message to Islamic republic officials
In loving memory of Dr. Homayoun
http://hakemiat-e-mardom.blogspot.com/
Our struggle for independence, freedom and democracy for our beloved homeland will continue. We have witnessed your injustice, heard your lies, seen your incompetence, been ashamed of your arrogance, humiliated by your support for terrorism, and suffered from your cruelty. You have caused us great grief, misery and pain. You have destroyed our homeland. We despise you, detest your form of government, and condemn your hatred for life, liberty and happiness.
But we have witnessed your fright!
We are Azaris, Kurds, Fars, and Baluchis, we are Persians! We are Iran!
We shall never give up; we shall fight on the streets and from the rooftops. We shall fight from our homes, workplaces, schools and universities. We shall fight day and night, we shall fight with our knowledge of technology, literature, culture, religion, heritage, history and poetry, we shall fight with our pens, we shall fight with our poetry, music, and beauty. We shall fight with our words, we shall fight with our beliefs, we shall fight you with our brave daughters and sons.
We shall fight you with petitions, rallies, cell phones, YouTube, Face book and Twitter, emails, pictures, and videos. We shall turn public opinion against you. We shall fight with great confidence as we have seen your fright and flight.
We will defend Iran; whatever the cost maybe, because: We are Persians and we are Many!
We shall never give up, and if, we suffer minor setbacks in our struggle against your barbarism, crimes, killings, rape, and hatred towards our nation, our culture, and our people, we shall carry on our struggle until the day that Iranians are free and Iran finds it rightful place in the community of civilized nations.
Arash Irandoost
Down with Islamic republic
Long live democracy
Long live secularism
Long live Freedom
Long live Iran
*****
پیام بهاره هدایت از سوی گروه هماهنگی جنبش های دانشجویی ایران به نشست دانشجویان ایرانی و هلندی در دانشگاه "DELFT " در کشور هلند:
*****
سه ویدیو جدید یار گرامی ما جناب دکتر بحری که ظرف چند اخیر انتشار یافته است:
*****
گردهمایی بزرگ اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران امروز دوشنبه برگزار می شود
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امروز23 آذر ماه، گردهمایی بزرگ اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران را به مناسبت روز دانشجو با عنوان " به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم که بوی سبزترین فصل سال می آید" در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد کرد.
به گزارش نوروز، این همایش که مجوزهای قانونی لازم را کسب کرده است، در اعتراض به حمله و هتک حرمت دانشگاه در 18 تیر 1378، 25 خرداد، 16 و 17 آذر 1388، ورود نیروهای غیردانشجو به دانشگاه تهران و ضرب و شتم دانشجویان، پافشاری چندباره بر استعفای فرهاد رهبر به عنوان خواست دانشجویان، اعتراض به فضای بسته و اختناق موجود در فضای کشور پس از انتخابات، مستمسک قرار دادن عکس امام برای عبور از منش و اخلاق سیاسی امام راحل و محکوم کردن برخوردهای امنیتی، قضایی و انضباطی با فرهیختگان و فرزندان ملت برگزار خواهد شد.
حضور بسیاری از اساتید مستقل دانشگاه چون دکتر محمدرضا بهشتی، دکتر علی شکوری راد، دکتر الهه کولایی، دکتر حمیدرضا جلایی پور، دکتر محسن رهامی، دکتر نجفقلی حبیبی، دکتر محمدرضا ظفرقندی، دکتر غلامرضا ظریفیان و ... در این برنامه قطعی است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امروز23 آذر ماه، گردهمایی بزرگ اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران را به مناسبت روز دانشجو با عنوان " به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم که بوی سبزترین فصل سال می آید" در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد کرد.
به گزارش نوروز، این همایش که مجوزهای قانونی لازم را کسب کرده است، در اعتراض به حمله و هتک حرمت دانشگاه در 18 تیر 1378، 25 خرداد، 16 و 17 آذر 1388، ورود نیروهای غیردانشجو به دانشگاه تهران و ضرب و شتم دانشجویان، پافشاری چندباره بر استعفای فرهاد رهبر به عنوان خواست دانشجویان، اعتراض به فضای بسته و اختناق موجود در فضای کشور پس از انتخابات، مستمسک قرار دادن عکس امام برای عبور از منش و اخلاق سیاسی امام راحل و محکوم کردن برخوردهای امنیتی، قضایی و انضباطی با فرهیختگان و فرزندان ملت برگزار خواهد شد.
حضور بسیاری از اساتید مستقل دانشگاه چون دکتر محمدرضا بهشتی، دکتر علی شکوری راد، دکتر الهه کولایی، دکتر حمیدرضا جلایی پور، دکتر محسن رهامی، دکتر نجفقلی حبیبی، دکتر محمدرضا ظفرقندی، دکتر غلامرضا ظریفیان و ... در این برنامه قطعی است.
*****
واکنش هوشمندانه صدها مرد ایرانی با روسری و مقنعه: ما همه مجید توکلی هستیم
سامان رسول پور، روز آنلاین: بعد از انتشار عکس های مجید توکلی، دانشجوی بازداشت شده ایرانی با مقنعه و روسری از سوی خبرگزاری فارس، صدها مرد ایرانی در حمایت از این فعال دانشجویی با به سر کردن مقنعه و روسری، عکس های با حجاب زنانه خود را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند. نیروهای امنیتی، مجید توکلی را که به گفته بسیاری از دانشجویان "نماد مقاومت جنبش دانشجویی" است، پس از سخنرانی در روز 16 آذر، بازداشت کردند و خبرگزاری های وابسته به حکومت و در راس آنها ایرنا و فارس، با انتشار عکس هایی از او با حجاب زنانه مدعی شدند که "این دانشجو با پوشیدن لباس زنانه قصد فرار داشته است". از همان آغاز، گروهی بر این باور بودند که این تصاویر جعلی است و در عین حال گروهی دیگر معتقد بودند که نیروهای امنیتی پس از بازداشت مجید توکلی، وی را با اجبار وادار به پوشیدن لباس زنانه کرده اند. در این میان، برخی از چهره ها، با انتشار فراخوانی در شبکه های اجتماعی، از مردهای ایرانی درخواست کردند تا در اعتراض به این اقدام نیروهای امنیتی و رسانه های حامی دولت، و نیز در اعتراض به نوع نگاه محافظه کاران حاکم به پوشش زنانه، عکس های خود را با روسری و مقنعه منتشر کنند. در این فراخوان تاکید شده که انتشار چنین تصاویری از مجید توکلی، با هدف " فشار بر جنبش دانشجویی و حرکت سبز مردم ایران" و نیز عملی در راستای" تحقیر زنان ایرانی" بوده است. آرش عاشوری نیا، عکاس جوان ایرانی یکی از کسانی بود که نخستین بار این ایده را در صفحه فیس بوک و نیز گوگل ریدر خود مطرح کرد. آرش عاشوری نیا در گفتگو با روز درباره این ایده که در عرض چند روز به یک کمپین بزرگ مبدل شد چنین می گوید" اتفاقی که افتاد این بود که توی گوگل ریدر و توی فیس بوک نوشتم که کدام یک از آقایان حاضر است عکسی با روسری بگیرد و برایم بفرستد؟ همین شد که سیل عکسها آغاز شد! دوستان بسیاری هم کمک کردند. هم مسیح علی نژاد که ایده روسری سر کردن مردان در دفاع از آزادی حجاب رو نوشته بود و هم دوستانی که گروهی رو در فیس بوک تشکیل دادند و به تبلیغ و جمع آوری این عکسها کمک کردند". این عکاس ایرانی در آخر می گوید "افراد مختلف با تفکر مختلف با این حرکت همراه شدند. فکر میکنم ایده خیلی مهم نبوده بلکه استقبالی که از این ایده شد خیلی جذاب بود و خودم شگفت زده شدم. نشان میده که مردم ما قصد کوتاه اومدن از حق و حقوق خودشون رو ندارند و امیدوارانه به حرکت خودشون ادامه میدهند". تا کنون بیش از 450 مرد ایرانی که در بیان آنها شماری از وبلاگ نویسان، روزنامه نگاران و فعالان مدنی هم دیده می شوند، با روسری و مقنعه عکس گرفته اند و برای صفحه حمایت از مجید توکلی در فیس بوک فرستاده اند. در همین حال، مسیح علی نژاد روزنامه نگار ایرانی که پس از انتشار تصاویر مجید توکلی هم در وبلاگش و هم در فیس بوک یادداشتی نوشته بود که در شبکه های اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت، درگفتگو با روز در مورد اهمیت این کمپین چنین می گوید: "اولین باری که خبرگزاریهای حامی دولت عکس های مجید توکلی را منتشر کردند، طبیعی است که روحیه جنبش دانشجویی و بالطبع جنبش سبز هم به خاطر این کار غیر اخلاقی بشود.برای همین من بیشتر از زاویه یک خبرنگار این موضوع را مطرح کردم و نه از زاویه یک فعال سیاسی و فکر می کردم حالا که ما رسانه نداریم، بهتر است که من از طریق فیس بوک، یک دعوت کوچکی از مردان بکنم که بیایند و همراهی بکنند تا این کار خبرگزاری رسمی دولتی را مورد انتقاد قرار دهند". مسیح علی نژاد در ادامه، همانطور که در یادداشتش هم نوشته، تاکید می کند: "این یک موضوع جدیدی نیست که یک نفر با اجبار با روسری و چادر ظاهر می شود. 30 سال است که در ایران، زنانی که باور به پوشش اجباری ندارند، با همین شکل و شمایل ظاهر می شوند. بنابر این چقدر خوب خواهد بود که این اتفاق یک نمادی بشود و در آن مردهای ایرانی به پوشش اجباری اعتراض بکنند". مسیح که امیدوار است این حرکت، پیامی نمادین برای سیاستمداران داشته باشد، جمله ای را تکرار می کند که در چند روز اخیر، بسیاری آن را مطرح می کنند "مجید با این لباس نه تنها تحقیر نشد، بلکه تکثیر شد".
سامان رسول پور، روز آنلاین: بعد از انتشار عکس های مجید توکلی، دانشجوی بازداشت شده ایرانی با مقنعه و روسری از سوی خبرگزاری فارس، صدها مرد ایرانی در حمایت از این فعال دانشجویی با به سر کردن مقنعه و روسری، عکس های با حجاب زنانه خود را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند. نیروهای امنیتی، مجید توکلی را که به گفته بسیاری از دانشجویان "نماد مقاومت جنبش دانشجویی" است، پس از سخنرانی در روز 16 آذر، بازداشت کردند و خبرگزاری های وابسته به حکومت و در راس آنها ایرنا و فارس، با انتشار عکس هایی از او با حجاب زنانه مدعی شدند که "این دانشجو با پوشیدن لباس زنانه قصد فرار داشته است". از همان آغاز، گروهی بر این باور بودند که این تصاویر جعلی است و در عین حال گروهی دیگر معتقد بودند که نیروهای امنیتی پس از بازداشت مجید توکلی، وی را با اجبار وادار به پوشیدن لباس زنانه کرده اند. در این میان، برخی از چهره ها، با انتشار فراخوانی در شبکه های اجتماعی، از مردهای ایرانی درخواست کردند تا در اعتراض به این اقدام نیروهای امنیتی و رسانه های حامی دولت، و نیز در اعتراض به نوع نگاه محافظه کاران حاکم به پوشش زنانه، عکس های خود را با روسری و مقنعه منتشر کنند. در این فراخوان تاکید شده که انتشار چنین تصاویری از مجید توکلی، با هدف " فشار بر جنبش دانشجویی و حرکت سبز مردم ایران" و نیز عملی در راستای" تحقیر زنان ایرانی" بوده است. آرش عاشوری نیا، عکاس جوان ایرانی یکی از کسانی بود که نخستین بار این ایده را در صفحه فیس بوک و نیز گوگل ریدر خود مطرح کرد. آرش عاشوری نیا در گفتگو با روز درباره این ایده که در عرض چند روز به یک کمپین بزرگ مبدل شد چنین می گوید" اتفاقی که افتاد این بود که توی گوگل ریدر و توی فیس بوک نوشتم که کدام یک از آقایان حاضر است عکسی با روسری بگیرد و برایم بفرستد؟ همین شد که سیل عکسها آغاز شد! دوستان بسیاری هم کمک کردند. هم مسیح علی نژاد که ایده روسری سر کردن مردان در دفاع از آزادی حجاب رو نوشته بود و هم دوستانی که گروهی رو در فیس بوک تشکیل دادند و به تبلیغ و جمع آوری این عکسها کمک کردند". این عکاس ایرانی در آخر می گوید "افراد مختلف با تفکر مختلف با این حرکت همراه شدند. فکر میکنم ایده خیلی مهم نبوده بلکه استقبالی که از این ایده شد خیلی جذاب بود و خودم شگفت زده شدم. نشان میده که مردم ما قصد کوتاه اومدن از حق و حقوق خودشون رو ندارند و امیدوارانه به حرکت خودشون ادامه میدهند". تا کنون بیش از 450 مرد ایرانی که در بیان آنها شماری از وبلاگ نویسان، روزنامه نگاران و فعالان مدنی هم دیده می شوند، با روسری و مقنعه عکس گرفته اند و برای صفحه حمایت از مجید توکلی در فیس بوک فرستاده اند. در همین حال، مسیح علی نژاد روزنامه نگار ایرانی که پس از انتشار تصاویر مجید توکلی هم در وبلاگش و هم در فیس بوک یادداشتی نوشته بود که در شبکه های اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت، درگفتگو با روز در مورد اهمیت این کمپین چنین می گوید: "اولین باری که خبرگزاریهای حامی دولت عکس های مجید توکلی را منتشر کردند، طبیعی است که روحیه جنبش دانشجویی و بالطبع جنبش سبز هم به خاطر این کار غیر اخلاقی بشود.برای همین من بیشتر از زاویه یک خبرنگار این موضوع را مطرح کردم و نه از زاویه یک فعال سیاسی و فکر می کردم حالا که ما رسانه نداریم، بهتر است که من از طریق فیس بوک، یک دعوت کوچکی از مردان بکنم که بیایند و همراهی بکنند تا این کار خبرگزاری رسمی دولتی را مورد انتقاد قرار دهند". مسیح علی نژاد در ادامه، همانطور که در یادداشتش هم نوشته، تاکید می کند: "این یک موضوع جدیدی نیست که یک نفر با اجبار با روسری و چادر ظاهر می شود. 30 سال است که در ایران، زنانی که باور به پوشش اجباری ندارند، با همین شکل و شمایل ظاهر می شوند. بنابر این چقدر خوب خواهد بود که این اتفاق یک نمادی بشود و در آن مردهای ایرانی به پوشش اجباری اعتراض بکنند". مسیح که امیدوار است این حرکت، پیامی نمادین برای سیاستمداران داشته باشد، جمله ای را تکرار می کند که در چند روز اخیر، بسیاری آن را مطرح می کنند "مجید با این لباس نه تنها تحقیر نشد، بلکه تکثیر شد".
استقبال از کمپین «مردان با حجاب»
دویچه وله: کمپین «مردان با حجاب» با استقبال شماری از هواداران جنبش سبز و وبلاگنویسان روبرو شده است. هدف از این کارزار تآکید بر همبستگی با مجید توکلی، از فعالان جنبش دانشجویی دستگیرشده و نیز اعتراض به حجاب اجباری در ایران است.
شماری از هواداران جنبش سبز و وبلاگ نویسان ایرانی عکسهایی از خود با روسرى و چادر انتشار دادهاند تا به دستگیری مجید توکلی اعتراض کنند و آزادی او را خواستار شوند. این اقدام همچنین نمودی از مخالفت با حجاب اجباری در ایران معرفی شده است. مجید توکلی که از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی به شمار میآید روز ۱۶ آذر در دانشگاه امیرکبیر حضور یافت و در تظاهرات اعتراضی دانشجویان سخنرانی کرد. وی به هنگام خروج از دانشگاه دستگیر شد. بعدتر خبرگزاریها و رسانههای نزدیک به دولت ایران تصاویری از وی با مقنعه و چادر را انتشار دادند و ادعا کردند که وی به هنگام خروج از دانشگاه این پوششها را بر سر داشته تا شناخته نشود. این رویدادها سبب شد که هواداران جنبش سبز و مخالفان دولت در اینترنت کارزاری تحت عنوان « کمپین مردان با حجاب » به راه بیندازند و با انتشار عکس خود در مقعنه یا چادر، نسبت به دستگیری مجید توکلی و انتشار عکسهای یادشده از او در رسانههاى جمهوری اسلامی اعتراض کنند. در صفحه نخست این کمپین که در سایت فیسبوک تشکیل شده، هدف از آن این گونه شرح داده شده است: « بازداشت این دانشجوی شجاع و انتشار چنین عکسهایی فقط و فقط برای فشار بر جنبش دانشجویی و حرکت سبز ملت ایران انجام شده و در همین زمان تلاشی است برای تحقیر کردن کلیه زنان این سرزمین. این کمپین است برای اینکه ثابت کنیم با مجید توکلی هستیم. برای اینکه بگوییم لباس زنانه (منظور حجاب) بد نیست و این حجاب اجباریست که بد است. چه بر تن زنان این سرزمین و چه بر چهره مجید توکلی.» برخی از استادان مرد دانشگاه در خارج از کشور نیز به جمع حامیان کمپین «مردان باحجاب» پیوستهاند تا در تلاش برای آزادی مجید توکلی و اعتراض به حجاب اجباری در ایران سهیم شوند.
توکلی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر است که از ابتداى سال تحصیلى جارى به درخواست وزارت اطلاعات و وزارت علوم براى ادامه تحصیل به بندرعباس تبعید شده بود. او پیشتر نیز به اتهام «جعل نشریات دانشجویى» پانزده ماه در زندان بود. در جریان این "جعل" که اردیبهشت ۱۳۸۶ روی داد، 8 تن از دانشجویان پلی تکنیک بازداشت شده و از آن بین مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری بیش از یک سال ونیم در حبس ماندند. اما در نهایت دادگاه عمومی تهران حکم به جعلی بودن نشریات و تبرئهی افراد یادشده داد.
دویچه وله: کمپین «مردان با حجاب» با استقبال شماری از هواداران جنبش سبز و وبلاگنویسان روبرو شده است. هدف از این کارزار تآکید بر همبستگی با مجید توکلی، از فعالان جنبش دانشجویی دستگیرشده و نیز اعتراض به حجاب اجباری در ایران است.
شماری از هواداران جنبش سبز و وبلاگ نویسان ایرانی عکسهایی از خود با روسرى و چادر انتشار دادهاند تا به دستگیری مجید توکلی اعتراض کنند و آزادی او را خواستار شوند. این اقدام همچنین نمودی از مخالفت با حجاب اجباری در ایران معرفی شده است. مجید توکلی که از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی به شمار میآید روز ۱۶ آذر در دانشگاه امیرکبیر حضور یافت و در تظاهرات اعتراضی دانشجویان سخنرانی کرد. وی به هنگام خروج از دانشگاه دستگیر شد. بعدتر خبرگزاریها و رسانههای نزدیک به دولت ایران تصاویری از وی با مقنعه و چادر را انتشار دادند و ادعا کردند که وی به هنگام خروج از دانشگاه این پوششها را بر سر داشته تا شناخته نشود. این رویدادها سبب شد که هواداران جنبش سبز و مخالفان دولت در اینترنت کارزاری تحت عنوان « کمپین مردان با حجاب » به راه بیندازند و با انتشار عکس خود در مقعنه یا چادر، نسبت به دستگیری مجید توکلی و انتشار عکسهای یادشده از او در رسانههاى جمهوری اسلامی اعتراض کنند. در صفحه نخست این کمپین که در سایت فیسبوک تشکیل شده، هدف از آن این گونه شرح داده شده است: « بازداشت این دانشجوی شجاع و انتشار چنین عکسهایی فقط و فقط برای فشار بر جنبش دانشجویی و حرکت سبز ملت ایران انجام شده و در همین زمان تلاشی است برای تحقیر کردن کلیه زنان این سرزمین. این کمپین است برای اینکه ثابت کنیم با مجید توکلی هستیم. برای اینکه بگوییم لباس زنانه (منظور حجاب) بد نیست و این حجاب اجباریست که بد است. چه بر تن زنان این سرزمین و چه بر چهره مجید توکلی.» برخی از استادان مرد دانشگاه در خارج از کشور نیز به جمع حامیان کمپین «مردان باحجاب» پیوستهاند تا در تلاش برای آزادی مجید توکلی و اعتراض به حجاب اجباری در ایران سهیم شوند.
توکلی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر است که از ابتداى سال تحصیلى جارى به درخواست وزارت اطلاعات و وزارت علوم براى ادامه تحصیل به بندرعباس تبعید شده بود. او پیشتر نیز به اتهام «جعل نشریات دانشجویى» پانزده ماه در زندان بود. در جریان این "جعل" که اردیبهشت ۱۳۸۶ روی داد، 8 تن از دانشجویان پلی تکنیک بازداشت شده و از آن بین مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری بیش از یک سال ونیم در حبس ماندند. اما در نهایت دادگاه عمومی تهران حکم به جعلی بودن نشریات و تبرئهی افراد یادشده داد.
مجید توکلی تحقیر نشد؛ تکثیر شد
مجید توکلی از فعالان دانشجویی و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر ۱۶ آذر، روز دانشجو، بازداشت شد. سایت «هرانا» در مورد نحوهی بازداشت او مینویسد: «مجید توکلی روز گذشته در دانشگاه امیرکبیر هنگامی که همراه دیگر دانشجویان قصد خروج از دانشگاه را از در حافظ داشت، توسط مامورانی که در یک خودروی ون سفید بدون پلاک و یک پژوه ۴۰۵ پلاک دولتی منتظرش بودند بازداشت شد. ماموران امنیتی در هنگام بازداشت آقای توکلی در محدوده چهارراه کالج او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. ضرب و شتم این فعال دانشجویی به حدی بوده که عابران و رهگذاران را شوکه کرده است. شاهدان عینی به این مجموعه گفتهاند که بعد از سخنرانی توکلی در دانشگاه امیرکبیر، تعدادی از دانشجویان قصد همراهی او را از دانشگاه داشتند که با کمک دانشجویان و مردم توکلی کاپشن تیرهی خودش را با یک کاپشن کرم رنگ عوض کرد و همراه چند فعال دانشجویی دیگر از دانشگاه خارج شد و به سمت چهارراه کالج حرکت کرد.»
در خصوص بازداشت مجید توکلی از فعالان جنبش دانشجویی وبلاگ نویسان زیادی در وبلاگهایشان نوشتهاند. مثلا «علیرضا فیروزی» در مورد مجید توکلی مطلبی دارد که در آن مطلب ابتدا خاطرهای را در مورد آخرین دیدارش با مجید، یعنی ۳۰ اردیبهشت در سلولش در بند ۲۴۰ تعریف میکند و بعد هم از آزادی او میگوید که «پس از آزادیش مستقیم به پلی تکنیک رفت و در جمع دانشجویان همراه با مهدی کروبی حاضر شد.» علیرضا فیروزی میگوید:«او به پلی تکنیک رفت که بگوید خانهاش دانشگاه است و باید در دانشگاه باشد و دیروز هم، یعنی ۱۶ آذر، در خانهاش بازداشت شد. تنها به این جرم که حتی اجازه ندارد روز خودش، یعنی روز دانشجو را در خانه و مأمناش باشد. او ادامه میدهد، میدانم که بازهم بیرون میآید و بازهم به خانهاش میرود. نه او، که هیچ دانشجویی خانهی خودش را رها نمیکند.» اما سایت خبرگزاری فارس در مورد چگونگی دستگیری مجید توکلی داستان دیگری را نوشته است. در این سایت آمده است که «لیدر اصلی اغتشاشات دانشگاه صنعتی امیرکبیر که قصد داشت با لباس زنانه از دانشگاه بگریزد، توسط نیروهای انتظامی دستگیر شد» و چندین عکس با حجاب و پوشش زنانه هم از او منتشر کرد. این نوع خبری که از دستگیری مجید توکلی در سایت خبرگزاری فارس و همین طور کیهان منتشر شده، واکنش بسیاری از وبلاگ نویسان را برانگیخته و مطالب زیادی را در وبلاگستان میتوانید در این مورد بخوانید. بعضی از وبلاگ نویسان معتقدند به عکسهایی که از مجید توکلی در سایت فارس منتشر شده است، نمیشود اعتماد کرد. مثلاً «آرش سیگارچی» یکی از وبلاگ نویسانی است که به این عکسها اعتمادی ندارد و عکس دیگری را از مجید توکلی در وبلاگش گذاشته و نوشته است: «دوست ندارم بیش از این عکسی که گذاشتم، عکسی از مجید بگذارم. نه این که مجید سرشکسته شود و آبرویش برود، برای این که او بیشتر از اینها عزت دارد که بواسطهی دروغگوییهای فارس آبرویش برود.» آرش سیگارچی در ادامه مطلبش در «پنجره التهاب» از نگاه دیگری در مورد این مسأله مینویسد. او میگوید: «بله مجید توکلی با لباس زنانه داشت فرار می کرد ، و شما گرفیدش. چرا فرار؟ از چه؟ مگر او جنایتکار است؟ مگر خلافکار است؟ مگر چه کرده؟ پس کجاست آن انتقاد پذیری تان... مجید جز آنچه واقعیت است نگفت وقتی فریاد زد: "امروز اینجاییم تا اعتراضمان را بر سر همه مستبدان و مستکبران جامعه و در راس آنها آقای خامنهای فریاد بزنیم." آقایان کودتاگر ، لطفا برای من روشن کنید، چرا مجید باید فرار نکند؟ آیا مگر کم بلا سرش آوردید در آن یکسال و اندی که دست تان بود.» آرش سیگارچی در پایان مینویسد:«مجید ما سربلند است، حتی اگر عکس او را با روسری بسازید و در لباس زنانه. اول اینکه زنان جنبش سبز ما کم از مردان ندارند که لباسشان را تحقیر بدانیم. ثانیا، اگر مجید با لباس زنانه گریخته، برای عزتی بوده که در دانشگاه فریاد زده و از دیو ولی فقیهتان انتقاد کرده و میخواسته این حنجره باز آزاد باشد و فریاد بزند.»
همین طور مرتضی اصلاحچی در وبلاگش «کورسو» مطلبی در مورد مراسم روز دانشجو منتشر کرده و در پینوشت این مطلب در خصوص مجید توکلی و بازداشت او نوشته است: «اگر خبر بازداشت مجید توکلی، در حالی که قصد داشته با لباس زنانه فرار کند، درست باشد و مجید واقعا چنین کاری کرده باشد، کاملاً حق دارد. چون دوستان لباس شخصی جدیدا دانشجو شده آنقدر ترسناکاند که من برای رهایی از دست آنها حاضرم به مار غاشیه پناه ببرم. لباس زنانه که جای خود دارد.»
«مسیح علینژاد» هم مانند وبلاگ نویسهای قبل معتقد است که «اگر فرض را براین بگذاریم که خبرها درست باشند و ترس دانشجو را ناگزیر به فرار کرده، کجای این ترس بالیدن دارد که دولتی هراس ملتش را به نمایش عمومی میگذارد؟!» اما نکتهی دیگری که مسیح علینژاد به آن اشاره میکند، داستانی است در مورد یک مرد ژاپنی که در اوایل انقلاب روزی با همسرش به یک رستوران میرود و آنجا از همسرش میخواهند که روسری سرش کند و یک روسری هم در اختیار او میگذارند. مرد ژاپنی هم از آنها تقاضای یک روسری اضافه میکند و میگوید، اگر همسر من مجبور است کاری را برخلاف میل خودش انجام دهد، من هم وظیفهی خودم میدانم که با او همراهی کنم. مسیح پس از اشاره به این داستان و جدا از صحت و سقم این داستان و نیز داستان مجید توکلی مینویسد: «تردید ندارم طرفداران جنبش اعتراضی ایران و منادین آزادی خوب میدانند، آنچه موجب حقارت مجید توکلی شده لباس زنانه نیست، بلکه اجبار او و انتشار عکسهای او نوعی کوبیدن بر طبل تحقیر است که این چیز جدیدی نیست.» مسیح علینژاد مینویسد:«بخشهای چشمگیری از زنان ایران هیچ اعتقادی به حجاب و پوشش اجباری ندارند و سالهاست که با اجبار روسری و حتی گاهی چادر سر میکنند. براین اساس به گمانم قصهی مجید توکلی و عکسهایش قصهی حقارت بخشهایی از زنان سرزمین من است.» اما پس از انتشار این خبر در سایتهای فارس و کیهان و انتشار عکسهایی از مجید توکلی در سایت فارس با پوشش زنانه، پوستری در حمایت از مجید توکلی در اینترنت منتشر شد که در آن عکسی از مردی دیده میشود که حجابی بر سرش است، که همین پوستر موجب شده است پسران و مردان زیادی از خودشان عکسی با حجاب بگیرند و در اینترنت منتشر کنند و همبستگی خودشان را با مجید توکلی و همینطور زنان ایرانی نشان دهند.
وبلاگ «زنانهها» در مورد عکسهای منتشر شده در فیس بوک مینویسد: «شاید باید این مسأله پیش میآمد. شاید آنچه بر مجید توکلی روا داشتهاند لازم بود تا مردان مبارز ما را به مسألهی زنان و تحقیری که رژیم و جامعه به آنها روا میدارد متوجه کند. امروز این عکسها را در فیس بوک دیدم. عمدتاً نه به دلیل اعتراض به تحقیر زنان، بلکه به دلیل اعتراض به تحقیر مجید توکلی دست به این حرکت اعتراضی زدند. ولی من این برخورد را بازهم قدم بزرگی به جلو میدانم.» انتشار این خبر و عکس ها در مورد مجید توکلی از سوی خبرگزاری فارس بحث دیگری را در میان وبلاگ نویسان باز کرده است. مسیح علینژاد درمطلب دیگری که در وبلاگش در خصوص مجید توکلی نوشته است، به مسألهی حجاب اجباری اشاره میکند و مینویسد: «اجبار همیشه تحقیرآمیز است. چه اجبار به اعتراف گرفتن از زندانیان و چه اجبار به پوشاندن لباس زنانه یا مردانه به تن زندانیان.
اما آنچه دشواری این سرشکستگی را برای زندانیها آسان میکند، همراهی مجازی و حقیقی کسانی است که بیرون از زندان به اختیار و ارادهی خودشان با در بندان همراه میشوند تا نمایش دلآزار نهادهای بیمار امنیتی را خنثی کنند.» او در ادامه مینویسد: «باورم نبود این همه مردانی که به موفقیتهای چشمگیرشان در حوزههای مختلف تخصصیشان دست یافتهاند، در همراهی با مجید لباس زنانه به تن کنند، تا همپا و همصدای جنبش دانشجویی ایران فریاد بزنند: تمامی دانشجویان در بند استبداد افتخار جنبش دانشجویی هستند. چه با لباس زنانه، چه با لباس مردانه. دیدن عکس مردان سرزمینام در این جنبش نمادین اعتراض به اجبار غرروآفرین است.» مسیح علینژاد یادآوری میکند که «در تمامی این عکسها به نظر نمیرسد کسی حجاب اختیاری را به طعنه گرفته باشد، چه در این سالهای سخت شاید نخستینبار است که در خیابانهای تهران و هرجای دنیا دردهای مشترک ایرانیان را گردهم آورده است. این بار همگی در کنار هم میایستند و آزادی را فریاد میزنند. براین اساس در کنار دفاع از مجید توکلی این شعار ساده هم به چشم میآید: اجبار تحقیر است و نه پوشش و حجاب!»
اما آنچه دشواری این سرشکستگی را برای زندانیها آسان میکند، همراهی مجازی و حقیقی کسانی است که بیرون از زندان به اختیار و ارادهی خودشان با در بندان همراه میشوند تا نمایش دلآزار نهادهای بیمار امنیتی را خنثی کنند.» او در ادامه مینویسد: «باورم نبود این همه مردانی که به موفقیتهای چشمگیرشان در حوزههای مختلف تخصصیشان دست یافتهاند، در همراهی با مجید لباس زنانه به تن کنند، تا همپا و همصدای جنبش دانشجویی ایران فریاد بزنند: تمامی دانشجویان در بند استبداد افتخار جنبش دانشجویی هستند. چه با لباس زنانه، چه با لباس مردانه. دیدن عکس مردان سرزمینام در این جنبش نمادین اعتراض به اجبار غرروآفرین است.» مسیح علینژاد یادآوری میکند که «در تمامی این عکسها به نظر نمیرسد کسی حجاب اختیاری را به طعنه گرفته باشد، چه در این سالهای سخت شاید نخستینبار است که در خیابانهای تهران و هرجای دنیا دردهای مشترک ایرانیان را گردهم آورده است. این بار همگی در کنار هم میایستند و آزادی را فریاد میزنند. براین اساس در کنار دفاع از مجید توکلی این شعار ساده هم به چشم میآید: اجبار تحقیر است و نه پوشش و حجاب!»
اما بسیاری وبلاگ «علیرضا رضایی» را با مطالب طنزش میشناسند. علیرضا رضایی هم در مورد مجید توکلی و بازداشت او نوشته است؛ اما اینبار نه به طنز. او مینویسد: «من طنزنویسم. اما واقعاً کدامیک از رفقا میخواهند که به ماجرای تو بخندند. هیچکدامشان!» علیرضا رضایی خطاب به مجید توکلی مینویسد: «چرا باید تو این همه هزینه بدهی؟ اخراج از دانشگاه و درست بس نبود که یکسال و سه ماه زندان رفتی؟! این بس نبود که باز حدود چهارماه دیگر زندانت کردند. حالا که میبینند هرجا را ببندند تو از جای دیگری سردرمیآوری، برداشتند چادر سرت کردند. این هزینهها را برای کی میدهی؟ به تو میگویم اگر برای ماست، نکن!» این وبلاگنویس در ادامه مینویسد: «وقتی حس میکنم که این بار تو را به این راحتیها رها نمیکنند، تنم میلرزد. اگر میخواستند رها بشوی، هرگز با تو این چنین نمیکردند. حتی تصور این که الان چه بر تو میرود، مو به تنم راست میکند.» در کنار وبلاگهایی که ذکر آن رفت، وبلاگهای پرشمار دیگری هم هستند که به این موضوع پرداختند. مثل مجتبی سمیعنژاد که در «قمار عاشقانه» پس از اشاره به بازداشتهای طولانی چندینبارهی مجید توکلی در وبلاگش از ترس مجید هنگام فرار مینویسد که در خبرگزاریهای فارس و کیهان به آن اشاره شده است. اما مجتبی سمیعینژاد معتقد است «آن کسی میترسد که امروز پردهای به اندازهی تمام دانشگاه تهران روی سر تمام نیروهایش کشیده بود. آن کسی میترسد که پشت پرده کارهایش را انجام میدهد.» و یا علی معظمی در وبلاگش «این جا و اکنون» هم، در مورد نوع خبر منتشر شده در سایت فارس مینویسد: «این آدمها با نشاندادن عکس مجید در لباس زنانه میخواهند او را پیش چه کسی تحقیر کنند؟ مگر نشنیدهاند که دانشجویان برابری زن و مرد را فریاد میکنند؟نفهمیدهاند که زنان فخر این جنبشاند؟ عکسهای ترانهی موسوی را در ۱۶ آذر در دست دانشجویان ندیدهاند؟ گیرم که همه اینها را نمیفهمند. گیرم که نمیفهمند در این چند ماه، بسیاری از ما که زن نبودیم، به همقدم شدن با زنان - با چادر و بیچادری - افتخار کردیم... (اما آیا) نمیدانند که تحقیر لباس زنانه و مشخصتر، گفتن این که چادر زنانه پوشیدن نشانهی ترس است، تحقیر همان زنانی است که با آنها به دانشگاه هم میآیند؟...
یا این که میدانند و باکشان نیست. میدانند و از بابت این که به زنان همراهشان بگویند که به آنها چطور نگاه میکنند هم پروایی ندارند.»
یا این که میدانند و باکشان نیست. میدانند و از بابت این که به زنان همراهشان بگویند که به آنها چطور نگاه میکنند هم پروایی ندارند.»
*****
گزارشی از تجمع دانشجویان دانشگاه الزهرا
دیروز یکشنبه ۲۲ آذرماه دانشجویان دانشگاه الزهرا تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
در پی اعلام تجمع از سوی بسیج دانشگاه الزهرا به منظور سیاه نمایی چهره جنبش سبز ، دانشجویان معترض این دانشگاه با در دست داشتن عکس هایی از رهبر فقید انقلاب و میرحسین موسوی دست به تجمع زدند.
بنابر گزارش های ارسالی پس از گذشت تنها چند دقیقه از تجمع بسیجیان، تعداد دانشجویان معترض به سیاه نمایی بسیجیان به بیش از هزار نفر رسید.
جمعیت معترض با سر دادن سرود یار دبستانی و شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور"، "دیکتاتور بیچاره جنبش ادامه داره"،"20:30 حیا کن اصلاحاتو رها کن"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "ایران شده بازداشتگاه اوین شده دانشگاه"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "محمود قاتل آواره گردی ..." اعتراض خود را به دست آویزقراردادن پاره شدن عکس امام به منظور سیاه نمایی علیه رهبران جنبش سبز نشان دادند.
گفتنی است حین برگزاری مراسم تعدادی از عوامل بسیج به میان جمعیت معترض آمدند و سعی در مصادره تجمع به نفع خویش را داشتند که با اعتراض دانشجویان مواجه شدند. دانشجویان در مقابل این بسیجی ها، شعارهای "دانشجوی سهمیه همینه همینه"، "حسین حسین شعارشون تجاوز افتخارشون"، "بسیجی حیا کن دانشگاه و رها کن" سر می دادند.
بسیجی ها که با جمعیت خشمگین دانشجویان معترض مواجه شده بودند تجمع خود را پایان بخشیدند.
دیروز یکشنبه ۲۲ آذرماه دانشجویان دانشگاه الزهرا تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
در پی اعلام تجمع از سوی بسیج دانشگاه الزهرا به منظور سیاه نمایی چهره جنبش سبز ، دانشجویان معترض این دانشگاه با در دست داشتن عکس هایی از رهبر فقید انقلاب و میرحسین موسوی دست به تجمع زدند.
بنابر گزارش های ارسالی پس از گذشت تنها چند دقیقه از تجمع بسیجیان، تعداد دانشجویان معترض به سیاه نمایی بسیجیان به بیش از هزار نفر رسید.
جمعیت معترض با سر دادن سرود یار دبستانی و شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور"، "دیکتاتور بیچاره جنبش ادامه داره"،"20:30 حیا کن اصلاحاتو رها کن"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "ایران شده بازداشتگاه اوین شده دانشگاه"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "محمود قاتل آواره گردی ..." اعتراض خود را به دست آویزقراردادن پاره شدن عکس امام به منظور سیاه نمایی علیه رهبران جنبش سبز نشان دادند.
گفتنی است حین برگزاری مراسم تعدادی از عوامل بسیج به میان جمعیت معترض آمدند و سعی در مصادره تجمع به نفع خویش را داشتند که با اعتراض دانشجویان مواجه شدند. دانشجویان در مقابل این بسیجی ها، شعارهای "دانشجوی سهمیه همینه همینه"، "حسین حسین شعارشون تجاوز افتخارشون"، "بسیجی حیا کن دانشگاه و رها کن" سر می دادند.
بسیجی ها که با جمعیت خشمگین دانشجویان معترض مواجه شده بودند تجمع خود را پایان بخشیدند.
*****
درگیری دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با بسیجیان
روز گذشته تعدادی بسیجی که به وسیله دو دستگاه اتوبوس به دانشگاه شهید بهشتی منتقل شده بودند، در اعتراض به تصاویر پخش شده از صداوسیما در مقابل دانشکده دندانپزشکی این دانشگاه تجمع کردند.
این بسیجیان که به بهانه سوگواری اهانت به آیت الله خمینی وارد دانشگاه شهید بهشتی شده بودند، شعارهایی بر علیه جنبش سبز و دانشجویان سر دادند.
همزمان بیش از 500 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با در دست داشتن پرچم های سبز و عکس هایی از آیت الله خمینی در مقابل این بسیجیان تظاهرات کردند. دانشجویان شعارهایی همچون "برنامه ی بیست وسی، حیله ی عمروعاصی"، "بسیجیه دروغگو کارت دانشجوییت کو"، "بسیجی درس بخونی تو هم دانشجو می شی"، "مرگ بر دیکتاتور" و "پول نفت چی شده خرج بسیجی شده" سر دادند.
در مقابل اعتراض دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، بسیجیان با شعارهایی همچون "حیدر، حیدر"، "حزب الله، ماشا الله"، "الله اکبر، جانم فدای رهبر" به دانشجویان حمله ور شدند که با دخالت انتظامات دانشگاه درگیریهای پایان یافت. به گفته یکی از دانشجویان این دانشگاه، شرکت مسولین حراست دانشگاه شهید بهشتی در ضرب و شتم دانشجویان باعث خشم دانشجویان شده است.
در ادامه اعتراضات امروز در دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان به سمت دانشکده فنی راهپیمایی کرده و سرانجام در مقابل دانشکده علوم انسانی تجمع کردند.
در این بین نماینده "ولی وقیح" در دانشگاه که با مدیریت امور دانشجویی و مسئولین حراست، بسیجیان را همراه می کردد، به بسیجیان توصیه به مقابله با دانشجویان کرد.یوسف زاده، نماینده "سیدعلی گدا" در دانشگاه شهید بهشتی، با تحریک بسیجیان برای حمله فیزیکی به دانشجویان، مسئولین حراست را به برخورد با دانشجویان دعوت می کرد.
همچنین برخی از مسئولین حراست دانشگاه و مسئول امور فرهنگی دانشگاه بدون هیچ گونه برخوردی با بسیجیانی که از خارج از دانشگاه منتقل شده بودند به تهدید دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پرداخته و خواستار عدم اعتراض دانشجویان به حضور بسیجیان شدند.
در پایان درگیریهای دیروز دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان این دانشگاه ضمن تأکید بر حمایت از جنبش سبز بیانیه ای را در محکومیت توطئه جدید کودتاچیان مبنی بر پاره کردن عکس آیت الله خمینی و توسل به این حربه، اعتراض کردند. این دانشجویان همچنین به افرادی که قصد سرکوب جنبش مردمی را دارند هشدار داده و خطاب به آنان اعلام کردند که در مسیر خطرناکی گام گذاشتهاند و به آنها توصیه کردند که به سوی ملت بازگردند.
روز گذشته تعدادی بسیجی که به وسیله دو دستگاه اتوبوس به دانشگاه شهید بهشتی منتقل شده بودند، در اعتراض به تصاویر پخش شده از صداوسیما در مقابل دانشکده دندانپزشکی این دانشگاه تجمع کردند.
این بسیجیان که به بهانه سوگواری اهانت به آیت الله خمینی وارد دانشگاه شهید بهشتی شده بودند، شعارهایی بر علیه جنبش سبز و دانشجویان سر دادند.
همزمان بیش از 500 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با در دست داشتن پرچم های سبز و عکس هایی از آیت الله خمینی در مقابل این بسیجیان تظاهرات کردند. دانشجویان شعارهایی همچون "برنامه ی بیست وسی، حیله ی عمروعاصی"، "بسیجیه دروغگو کارت دانشجوییت کو"، "بسیجی درس بخونی تو هم دانشجو می شی"، "مرگ بر دیکتاتور" و "پول نفت چی شده خرج بسیجی شده" سر دادند.
در مقابل اعتراض دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، بسیجیان با شعارهایی همچون "حیدر، حیدر"، "حزب الله، ماشا الله"، "الله اکبر، جانم فدای رهبر" به دانشجویان حمله ور شدند که با دخالت انتظامات دانشگاه درگیریهای پایان یافت. به گفته یکی از دانشجویان این دانشگاه، شرکت مسولین حراست دانشگاه شهید بهشتی در ضرب و شتم دانشجویان باعث خشم دانشجویان شده است.
در ادامه اعتراضات امروز در دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان به سمت دانشکده فنی راهپیمایی کرده و سرانجام در مقابل دانشکده علوم انسانی تجمع کردند.
در این بین نماینده "ولی وقیح" در دانشگاه که با مدیریت امور دانشجویی و مسئولین حراست، بسیجیان را همراه می کردد، به بسیجیان توصیه به مقابله با دانشجویان کرد.یوسف زاده، نماینده "سیدعلی گدا" در دانشگاه شهید بهشتی، با تحریک بسیجیان برای حمله فیزیکی به دانشجویان، مسئولین حراست را به برخورد با دانشجویان دعوت می کرد.
همچنین برخی از مسئولین حراست دانشگاه و مسئول امور فرهنگی دانشگاه بدون هیچ گونه برخوردی با بسیجیانی که از خارج از دانشگاه منتقل شده بودند به تهدید دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پرداخته و خواستار عدم اعتراض دانشجویان به حضور بسیجیان شدند.
در پایان درگیریهای دیروز دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان این دانشگاه ضمن تأکید بر حمایت از جنبش سبز بیانیه ای را در محکومیت توطئه جدید کودتاچیان مبنی بر پاره کردن عکس آیت الله خمینی و توسل به این حربه، اعتراض کردند. این دانشجویان همچنین به افرادی که قصد سرکوب جنبش مردمی را دارند هشدار داده و خطاب به آنان اعلام کردند که در مسیر خطرناکی گام گذاشتهاند و به آنها توصیه کردند که به سوی ملت بازگردند.
فیلم تجمع دیروز دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
*****
تجمع دانشجویان دانشگاه سهند تبریز در مقابل فریبکاری بسیجیان
دانشجویان دانشگاه سهند تبریز بر علیه توطئه جدید و فریبکاری صدا و سیما و حامیان کودتاچیان در صحن این دانشگاه تجمع کردند.
تجمع دانشجویان دانشگاه سهند پس از آن شکل گرفت که نزدیک به 50 نفر از بسیجی این دانشگاه امروز به به بهانه سوگواری اهانت به آیت الله خمینی قصد تهدید دانشجویان را داشتند.
دانشجویان دانشگاه سهند تبریز با دستبندهای سبز و با شعارهایی همچون «یا حسین میر حسین» و «الله اکبر» در صحن دانشگاه تجمع کردند.
دانشجویان دانشگاه سهند تبریز بر علیه توطئه جدید و فریبکاری صدا و سیما و حامیان کودتاچیان در صحن این دانشگاه تجمع کردند.
تجمع دانشجویان دانشگاه سهند پس از آن شکل گرفت که نزدیک به 50 نفر از بسیجی این دانشگاه امروز به به بهانه سوگواری اهانت به آیت الله خمینی قصد تهدید دانشجویان را داشتند.
دانشجویان دانشگاه سهند تبریز با دستبندهای سبز و با شعارهایی همچون «یا حسین میر حسین» و «الله اکبر» در صحن دانشگاه تجمع کردند.
*****
فضاسازی و توطئه "سیدعلی گدای ملعون" و صدا و سیمای ضد ملی
رسانههای حامی کودتا به ویژه صداوسیما و روزنامه کیهان، چند روزی است که توطئه جدیدی را کلید زدهاند و با فضاسازی رسانهای در پوشش حمایت از "خمینی ملعون"پروژه جدیدی را شروع کردهاند. البته ملت پروژههایی مانند کارناوال عصر عاشورا را فراموش نکرده و بیدار، هوشیار و آماده در صحنه ایستاده است تا جنبش نوین خود را به سر منزل مقصود برساند. گزارش صوتی و ویدیویی زیر نمایانگر بخشی از فضاسازی رسانهای صدا و سیمای ضد ملت در این مورد است:
رسانههای حامی کودتا به ویژه صداوسیما و روزنامه کیهان، چند روزی است که توطئه جدیدی را کلید زدهاند و با فضاسازی رسانهای در پوشش حمایت از "خمینی ملعون"پروژه جدیدی را شروع کردهاند. البته ملت پروژههایی مانند کارناوال عصر عاشورا را فراموش نکرده و بیدار، هوشیار و آماده در صحنه ایستاده است تا جنبش نوین خود را به سر منزل مقصود برساند. گزارش صوتی و ویدیویی زیر نمایانگر بخشی از فضاسازی رسانهای صدا و سیمای ضد ملت در این مورد است:
2- فیلم یاوه گویی های شیخ پلید و کثیف احمدخاتمی:
*****
اعتصاب غذا و تجمع بزرگ دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حمایت از محرومین از تحصیل این دانشگاه
دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حمایت از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه اعتصاب غذا و تجمع اعتراضی برگزار كردند. این دانشجویان كه از ابتدای سال تحصیلی برای اینكه حسن نیت خود را به مسئولین دانشگاه و دادگاه انقلاب نشان دهند، هیچگونه تجمع اعتراضی برگزار نكرده بودند پس از بدقولی های مكرر مدیران دانشگاه و دادگاه انقلاب مبنی بر لغو احكام كمیته انضباطی و دادگاه انقلاب بابل روز گذشته یكشنبه 22 آذر اعتصاب غذا و تجمع كردند.
در ابتدا دانشجویان با نصب پارچه نوشته و پخش تراكت حمایت خود را از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه اعلام كردند. سپس سینی های غذا را از سلف دانشگاه تا كتابخانه و بعد از آن تا ساختمان برق چیدند و تجمع اعتراضی خود را با سرود "یار دبستانی" آغاز كردند.
دانشجویان با شعارهای "سید ضیاء سید ضیاء حمایتت می كنیم"، "محسن و ایمان بدونین ما همه پشتتونیم" و "سید و نیما بدونین ما همه پشتتونیم" از سید ضیاء نبوی دانش آموخته ی ستاره دار و در بند این دانشگاه و ایمان صدیقی، محسن برزگر و نیما نحوی سه دانشجوی محكوم به حبس تعزیری این دانشگاه حمایت كردند. دانشجویان پلاكاردهایی با تصاویر این 4 دانشجو و با عناوین "ضیاء نبوی خار چشم استبداد"، "ستارگان نوشیروانی را زندانی نكنید" و "زندانیان سیاسی را آزاد كنید" را حمل می كردند.
دانشجویان همچنین شعارهای دیگری نظیر "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"، "كمیته انضباطی منحل باید گردد"، "كمیته ی بی انضباط نمی خوایم نمی خوایم" و "دانشگاه پادگان نیست" سر دادند.
در ادامه این تجمع، یكی از دانشجویان به نمایندگی از سایرین مدت كوتاهی سخنرانی كرد و ضمن هشدار به دادگاه انقلاب حمایت قاطع دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه را اعلام كرد.
دانشجویان برای اینكه همچنان حسن نیت خود را به مسئولین دانشگاه نشان داده باشند پس از فقط یك ساعت از شروع اعتصاب غذا و با تقاضای رئیس انتظامات دانشگاه با سرود "یار دبستانی" و "ای ایران" به تجمع هزار نفری خود پایان دادند.
همچنین نیروهای حراست و دانشجویان بسیجی كه از تجمع ناگهانی و اعلام نشده دانشجویان شوكه شده بودند تلاش کردند با فیلم برداری و تحریك دانشجویان ایجاد درگیری كنند كه با هوشیاری دانشجویان ناكام ماندند.
فیلمی از مامورین حراست دانشگاه که از بالای ساختمان و با تجهیزات مخصوص مشغول فیلمبرداری از دانشجویان هستند را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حمایت از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه اعتصاب غذا و تجمع اعتراضی برگزار كردند. این دانشجویان كه از ابتدای سال تحصیلی برای اینكه حسن نیت خود را به مسئولین دانشگاه و دادگاه انقلاب نشان دهند، هیچگونه تجمع اعتراضی برگزار نكرده بودند پس از بدقولی های مكرر مدیران دانشگاه و دادگاه انقلاب مبنی بر لغو احكام كمیته انضباطی و دادگاه انقلاب بابل روز گذشته یكشنبه 22 آذر اعتصاب غذا و تجمع كردند.
در ابتدا دانشجویان با نصب پارچه نوشته و پخش تراكت حمایت خود را از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه اعلام كردند. سپس سینی های غذا را از سلف دانشگاه تا كتابخانه و بعد از آن تا ساختمان برق چیدند و تجمع اعتراضی خود را با سرود "یار دبستانی" آغاز كردند.
دانشجویان با شعارهای "سید ضیاء سید ضیاء حمایتت می كنیم"، "محسن و ایمان بدونین ما همه پشتتونیم" و "سید و نیما بدونین ما همه پشتتونیم" از سید ضیاء نبوی دانش آموخته ی ستاره دار و در بند این دانشگاه و ایمان صدیقی، محسن برزگر و نیما نحوی سه دانشجوی محكوم به حبس تعزیری این دانشگاه حمایت كردند. دانشجویان پلاكاردهایی با تصاویر این 4 دانشجو و با عناوین "ضیاء نبوی خار چشم استبداد"، "ستارگان نوشیروانی را زندانی نكنید" و "زندانیان سیاسی را آزاد كنید" را حمل می كردند.
دانشجویان همچنین شعارهای دیگری نظیر "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"، "كمیته انضباطی منحل باید گردد"، "كمیته ی بی انضباط نمی خوایم نمی خوایم" و "دانشگاه پادگان نیست" سر دادند.
در ادامه این تجمع، یكی از دانشجویان به نمایندگی از سایرین مدت كوتاهی سخنرانی كرد و ضمن هشدار به دادگاه انقلاب حمایت قاطع دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه را اعلام كرد.
دانشجویان برای اینكه همچنان حسن نیت خود را به مسئولین دانشگاه نشان داده باشند پس از فقط یك ساعت از شروع اعتصاب غذا و با تقاضای رئیس انتظامات دانشگاه با سرود "یار دبستانی" و "ای ایران" به تجمع هزار نفری خود پایان دادند.
همچنین نیروهای حراست و دانشجویان بسیجی كه از تجمع ناگهانی و اعلام نشده دانشجویان شوكه شده بودند تلاش کردند با فیلم برداری و تحریك دانشجویان ایجاد درگیری كنند كه با هوشیاری دانشجویان ناكام ماندند.
فیلمی از مامورین حراست دانشگاه که از بالای ساختمان و با تجهیزات مخصوص مشغول فیلمبرداری از دانشجویان هستند را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
*****
"بچههارا خوب تربیت نكردیم، آشوبطلب شدند"
قائممقام و جانشین مركز امور زنان و خانواده "عنتری نژاد" معتقد است حوادث پس از انتخابات ناشی از غفلت و كمتوجهی به توصیههای مكرر رهبر انقلاب در مورد هجمههای رنگارنگ دشمنان اسلام در مورد تربیت فرزندان است.
به نوشته خبر زهرا سجادی در همایش «خانواده آسمانی، الگوی تعالی در زمین» با تاكید بر اهمیت ذاتی خانواده در ساختار فكری و عملی جامعه اسلامی گفت: اتفاقات كنونی جامعه، ما را به سمت و سوی بحث و بررسی بیشتر حول محور مهندسی فرهنگی خانواده و سوق دادن آن به افق خانواده متعالی كه در قرآن كریم در سوره انسان به خوبی توصیف و تبیین كرده است، میكشاند.
قائممقام و جانشین مركز امور زنان و خانواده تصریح كرد: اتفاقات ناگواری كه در ماههای اخیر پیش آمد و جراحتهایی كه بر پیكر پر صلابت نظام اسلامی وارد شد ناشی از غفلت و كمتوجهی به توصیههای مكرر رهبر انقلاب در مورد هجمههای رنگارنگ دشمنان اسلام در مورد تربیت فرزندان بود.
او ادامه داد: ما امروز بر اساس فرامین و دستورات قرآن و الگوی عملی خانواده عترت و طهارت باید باز مهندسی خانواده را با بصیرت و دقت پیگیری و نقشه راه را ترسیم كنیم و پس از آن به سازندگی بپردازیم.
سجادی گفت: در بدو انقلاب متدینین به عنوان كارگزار توانستند طرح مهندسی خمینی را كه برگرفته از گوهر ناب اسلام بود به مردم تبیین و حركت در مسیر الهی را هموار كند.
زهرا سجادی در حالی این سخنان را برزبان می آورد كه پس از حوادثی كه بعد از انتخابات ریاست جمهوری رخ داد، مسئولان دولتی هریك به نوع خود برای این حوادث دلیل های مختلفی می آورند و از طرف دیگر دلایل بسیاری از مشكلات اجتماعی را هم این حوادث می دانند؛ به طوریكه چندی پیش رئیس سازمان ملی جوانان استان تهران اعلام كرد كه طلاق در شش ماه اول امسال 21 درصد افزایش داشته است و خانوده ها بزرگترین متضرران این وقایع بوده اند. از طرف دیگر انجمن حمایت از كودكان در هفته گذشته گزارشی را منتشر كرد كه حاكی از افزایش بی سابقه كودك آزاری در ماه های پس از انتخابات بود.
قائممقام و جانشین مركز امور زنان و خانواده "عنتری نژاد" معتقد است حوادث پس از انتخابات ناشی از غفلت و كمتوجهی به توصیههای مكرر رهبر انقلاب در مورد هجمههای رنگارنگ دشمنان اسلام در مورد تربیت فرزندان است.
به نوشته خبر زهرا سجادی در همایش «خانواده آسمانی، الگوی تعالی در زمین» با تاكید بر اهمیت ذاتی خانواده در ساختار فكری و عملی جامعه اسلامی گفت: اتفاقات كنونی جامعه، ما را به سمت و سوی بحث و بررسی بیشتر حول محور مهندسی فرهنگی خانواده و سوق دادن آن به افق خانواده متعالی كه در قرآن كریم در سوره انسان به خوبی توصیف و تبیین كرده است، میكشاند.
قائممقام و جانشین مركز امور زنان و خانواده تصریح كرد: اتفاقات ناگواری كه در ماههای اخیر پیش آمد و جراحتهایی كه بر پیكر پر صلابت نظام اسلامی وارد شد ناشی از غفلت و كمتوجهی به توصیههای مكرر رهبر انقلاب در مورد هجمههای رنگارنگ دشمنان اسلام در مورد تربیت فرزندان بود.
او ادامه داد: ما امروز بر اساس فرامین و دستورات قرآن و الگوی عملی خانواده عترت و طهارت باید باز مهندسی خانواده را با بصیرت و دقت پیگیری و نقشه راه را ترسیم كنیم و پس از آن به سازندگی بپردازیم.
سجادی گفت: در بدو انقلاب متدینین به عنوان كارگزار توانستند طرح مهندسی خمینی را كه برگرفته از گوهر ناب اسلام بود به مردم تبیین و حركت در مسیر الهی را هموار كند.
زهرا سجادی در حالی این سخنان را برزبان می آورد كه پس از حوادثی كه بعد از انتخابات ریاست جمهوری رخ داد، مسئولان دولتی هریك به نوع خود برای این حوادث دلیل های مختلفی می آورند و از طرف دیگر دلایل بسیاری از مشكلات اجتماعی را هم این حوادث می دانند؛ به طوریكه چندی پیش رئیس سازمان ملی جوانان استان تهران اعلام كرد كه طلاق در شش ماه اول امسال 21 درصد افزایش داشته است و خانوده ها بزرگترین متضرران این وقایع بوده اند. از طرف دیگر انجمن حمایت از كودكان در هفته گذشته گزارشی را منتشر كرد كه حاكی از افزایش بی سابقه كودك آزاری در ماه های پس از انتخابات بود.
*****
دیدار حجت شریفی و همسرش در زندان
نفیسه زارع کهن و همسرش حجت شریفی اعضای سابق شورای مرکزی و سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت توانستند با یکدیگر دیدار کنند.
نفیسه زارع کهن خبرنگار روزنامه دنیای اقتصاد و همسرش حجت شریفی عضو سابق شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت در تماس تلفنی با خانواده های خود از اتمام بازجوییها خبر دادند.
فرشاد شریفی برادر حجت شریفی اظهار داشت:«نفیسه چهارشنبه شب با خواهر بزرگش تماسی داشته و خبر از اتمام بازجوییهایش داده است.»
وی ادامه داد:«خواهر نفیسه گفته است که روحیه نفیسه بسیار خوب بوده و از خانواده را از سلامتی خود مطمئن کرده است.»
شریفی یادآور شد:«حجت نیز روز پنجشنبه با پدرم تماس تلفنی داشته و از سلامت خود خبر داده است،بازجوییهای حجت هم به گفته خودش به پایان رسیده است.»
برادر حجت شریفی همچنین گفت که نفیسه و حجت بایکدیگر در زندان اوین ملاقات داشتهاند. شریفی اظهار امیدواری کرد با توجه به اتمام بازجوییها، هرچه سریعتر زمینه آزادی این زوج فراهم شود.
نفیسه زارع کهن به همراه همسرش حجت شریفی روز ۱۳ آبان مقابل منزل یکی از اعضای دفتر تحکیم وحدت بازداشت شدند.
نفیسه زارع کهن و همسرش حجت شریفی اعضای سابق شورای مرکزی و سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت توانستند با یکدیگر دیدار کنند.
نفیسه زارع کهن خبرنگار روزنامه دنیای اقتصاد و همسرش حجت شریفی عضو سابق شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت در تماس تلفنی با خانواده های خود از اتمام بازجوییها خبر دادند.
فرشاد شریفی برادر حجت شریفی اظهار داشت:«نفیسه چهارشنبه شب با خواهر بزرگش تماسی داشته و خبر از اتمام بازجوییهایش داده است.»
وی ادامه داد:«خواهر نفیسه گفته است که روحیه نفیسه بسیار خوب بوده و از خانواده را از سلامتی خود مطمئن کرده است.»
شریفی یادآور شد:«حجت نیز روز پنجشنبه با پدرم تماس تلفنی داشته و از سلامت خود خبر داده است،بازجوییهای حجت هم به گفته خودش به پایان رسیده است.»
برادر حجت شریفی همچنین گفت که نفیسه و حجت بایکدیگر در زندان اوین ملاقات داشتهاند. شریفی اظهار امیدواری کرد با توجه به اتمام بازجوییها، هرچه سریعتر زمینه آزادی این زوج فراهم شود.
نفیسه زارع کهن به همراه همسرش حجت شریفی روز ۱۳ آبان مقابل منزل یکی از اعضای دفتر تحکیم وحدت بازداشت شدند.
*****
دستور کامران دانشجو به روسای دانشگاه ها: حجت بر همگان تمام شده است
اعتماد: کامران دانشجو به روساي دانشگاه ها هشدار داد، اگر خود با اهانت کنندگان برخورد قاطع نکنند، آنگاه مردم انقلاب خود وارد ماجرا شده و اقدام خواهند کرد. با گذشت چند روز پس از روز پرحاشيه دانشجو، وزير علوم در محکم ترين موضع گيري خود، علاوه بر صدور دستور برخورد براي روساي دانشگاه ها، به دانشجويان هم هشدار داد؛ «هر کس رسم فرهيختگي را در دانشگاه ها به جا نياورد ديگر در دانشگاه هاي ايران اسلامي جايي ندارد.»
دانشجو در مراسم افتتاح نمايشگاه دستاوردهاي پژوهش و فناوري ترجيح داد درباره وقايع اين روز صحبت کند و بگويد؛ «وقايع 16 آذر تاسف بار بود، بايد عرض کنم اگر دشمنان ايران اسلامي و دنباله هاي آن در داخل به خيال خام خود تصور کرده اند که دانشگاه ها مي تواند عرصه جولان دادن آنها شود و با سر دادن شعارهايي همچون استقلال، آزادي، جمهوري ايراني يا نه شرقي، نه غربي، جمهوري ايراني، اسلاميت نظام را هدف قرار داده و با اهانت به بزرگمرد تاريخ ايران و اسلام، دل ملت شريف ايران اسلامي را به درد آورند، بدانند که دانشگاهيان همچون تمامي مردم ولايتمدار جزء عاشقان امام راحلند و مکر آنها به خودشان برمي گردد.» به گزارش مهر، او ادامه صحبت خود را چنين پي گرفت؛ «آن عده معدودي که اسم فرهيختگي را يدک مي کشند و در پشت آن مخفي مي شوند بدانند که فرهيختگي تنها يک اسم نيست بلکه رسم دارد و هر کسي که رسم فرهيختگي را در دانشگاه ها به جا نياورد ديگر در دانشگاه هاي ايران اسلامي جايي ندارد.» دانشجو سپس لحن صحبت خود را از قاطعيت به تضرع و زاري برگرداند و ادامه داد؛ «اينجانب به نوبه خود از محضر وليعصر(عج) و نايب برحقش مقام عظماي ولايت، مراجع عظام، روحانيت و همه اقشار و مردم بزرگوار ايران اسلامي عذرخواهي مي کنم و اميدوارم ملت غيور و فداکار کشورمان حساب معدود افراد بازي خورده شيطان بزرگ را از حساب قاطبه دانشگاهيان ولايتمدار و معتقد به مباني نظام مقدس جمهوري اسلامي جدا کنند.» وزير علوم از روساي دانشگاه ها و ديگر مسوولان دانشگاهي و وزارت علوم خواست «حال که حجت بر همگان تمام شده است به نداي امت اسلامي ايران پاسخ مثبت داده و با شناسايي و معرفي اهانت کنندگان به ساحت قدسي امام راحل، قاطعانه و بدون هيچ گونه ملاحظه يي با آنان برخورد قانوني صورت گيرد تا شايد مردم، تسامحي که تا به حال صورت گرفته را بر ما ببخشند.» او افزود؛ «اکنون ديگر بحث نقد اين گروه و آن سليقه نيست. ماهيت و عمق توطئه مشخص و حجت بر همگان تمام شده است. صف طاغوت و اسلام ناب و حق از باطل جدا شده و باطل، همه مقدسات اين ملت و عمود خيمه اسلام را نشانه گرفته است و ديگر جاي مسامحه و مجال دادن به دشمنان دين و مقدسات اين ملت شريف نيست.»
اعتماد: کامران دانشجو به روساي دانشگاه ها هشدار داد، اگر خود با اهانت کنندگان برخورد قاطع نکنند، آنگاه مردم انقلاب خود وارد ماجرا شده و اقدام خواهند کرد. با گذشت چند روز پس از روز پرحاشيه دانشجو، وزير علوم در محکم ترين موضع گيري خود، علاوه بر صدور دستور برخورد براي روساي دانشگاه ها، به دانشجويان هم هشدار داد؛ «هر کس رسم فرهيختگي را در دانشگاه ها به جا نياورد ديگر در دانشگاه هاي ايران اسلامي جايي ندارد.»
دانشجو در مراسم افتتاح نمايشگاه دستاوردهاي پژوهش و فناوري ترجيح داد درباره وقايع اين روز صحبت کند و بگويد؛ «وقايع 16 آذر تاسف بار بود، بايد عرض کنم اگر دشمنان ايران اسلامي و دنباله هاي آن در داخل به خيال خام خود تصور کرده اند که دانشگاه ها مي تواند عرصه جولان دادن آنها شود و با سر دادن شعارهايي همچون استقلال، آزادي، جمهوري ايراني يا نه شرقي، نه غربي، جمهوري ايراني، اسلاميت نظام را هدف قرار داده و با اهانت به بزرگمرد تاريخ ايران و اسلام، دل ملت شريف ايران اسلامي را به درد آورند، بدانند که دانشگاهيان همچون تمامي مردم ولايتمدار جزء عاشقان امام راحلند و مکر آنها به خودشان برمي گردد.» به گزارش مهر، او ادامه صحبت خود را چنين پي گرفت؛ «آن عده معدودي که اسم فرهيختگي را يدک مي کشند و در پشت آن مخفي مي شوند بدانند که فرهيختگي تنها يک اسم نيست بلکه رسم دارد و هر کسي که رسم فرهيختگي را در دانشگاه ها به جا نياورد ديگر در دانشگاه هاي ايران اسلامي جايي ندارد.» دانشجو سپس لحن صحبت خود را از قاطعيت به تضرع و زاري برگرداند و ادامه داد؛ «اينجانب به نوبه خود از محضر وليعصر(عج) و نايب برحقش مقام عظماي ولايت، مراجع عظام، روحانيت و همه اقشار و مردم بزرگوار ايران اسلامي عذرخواهي مي کنم و اميدوارم ملت غيور و فداکار کشورمان حساب معدود افراد بازي خورده شيطان بزرگ را از حساب قاطبه دانشگاهيان ولايتمدار و معتقد به مباني نظام مقدس جمهوري اسلامي جدا کنند.» وزير علوم از روساي دانشگاه ها و ديگر مسوولان دانشگاهي و وزارت علوم خواست «حال که حجت بر همگان تمام شده است به نداي امت اسلامي ايران پاسخ مثبت داده و با شناسايي و معرفي اهانت کنندگان به ساحت قدسي امام راحل، قاطعانه و بدون هيچ گونه ملاحظه يي با آنان برخورد قانوني صورت گيرد تا شايد مردم، تسامحي که تا به حال صورت گرفته را بر ما ببخشند.» او افزود؛ «اکنون ديگر بحث نقد اين گروه و آن سليقه نيست. ماهيت و عمق توطئه مشخص و حجت بر همگان تمام شده است. صف طاغوت و اسلام ناب و حق از باطل جدا شده و باطل، همه مقدسات اين ملت و عمود خيمه اسلام را نشانه گرفته است و ديگر جاي مسامحه و مجال دادن به دشمنان دين و مقدسات اين ملت شريف نيست.»
وزير علوم ادامه داد؛ «بايد با درايت اما مقتدرانه، شجاعانه و قاطعانه چشم فتنه را کور کرد و به فضل الهي دانشگاهيان ما همان خواهند کرد که مردم شريف ايران اسلامي از آنها انتظار دارند، همانا طرد اين عناصر ضدانقلاب و ضدنظام مقدس جمهوري اسلامي.» کامران دانشجو گفت؛ «به خاطر داشته باشيم که اين ملت در طول سه دهه انقلاب نشان داده اند اهل «لاف و گزاف» نيستند، صبورند اما زماني که مي خروشند عمل مي کنند و زماني که مي بارند سيل جاري مي کنند پس بهتر است که مسوولان دانشگاه ها خودشان با اين معدود افراد بازي خورده برخورد قانوني کنند چرا که اگر اين ملت صبور خروشيدند و سيل جاري شد ديگر از اين خوش خيالان منتظر حمايت امريکا و انگليس نه نامي باقي خواهد ماند و نه نشاني.»
*****
پرونده 18 دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان در دادگاه تجديدنظر
رئيس کل دادگستري اصفهان از ارسال پرونده 18 نفر از دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان که در تجمعات پس از انتخابات بازداشت شده بودند به دادگاه تجديدنظر خبر داد. غلامرضا انصاری در گفت وگو با ايسنا با بيان اينکه اين افراد به اتهام تخريب و اخلال در نظم و امنيت عمومي به جزاي نقدي و حبس محکوم شده اند، گفت؛ 18 متهمي که راي آنها از سوي دادگاه بدوي صادر شده نسبت به آراي صادره اعتراض کردند که پرونده آنها در دادگاه تجديدنظر در حال بررسي است. رئيس کل دادگستري استان اصفهان با بيان اينکه در زمان تخريب اين دانشگاه براي 40 نفر پرونده قضايي تشکيل شده بود، گفت؛ نسبت به بقيه اين افراد هنوز حکمي از سوي دادگاه بدوي صادر نشده است.
انصاري با بيان اينکه اين 40 نفر دانشجو بوده اند، درباره وضعيت تحصيلي آنها گفت؛ مشکل تحصيلي براي اين افراد به وجود نيامده است و اين افراد در روزهاي اول بازداشت با قيد وثيقه آزاد شدند.
رئيس کل دادگستري اصفهان از ارسال پرونده 18 نفر از دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان که در تجمعات پس از انتخابات بازداشت شده بودند به دادگاه تجديدنظر خبر داد. غلامرضا انصاری در گفت وگو با ايسنا با بيان اينکه اين افراد به اتهام تخريب و اخلال در نظم و امنيت عمومي به جزاي نقدي و حبس محکوم شده اند، گفت؛ 18 متهمي که راي آنها از سوي دادگاه بدوي صادر شده نسبت به آراي صادره اعتراض کردند که پرونده آنها در دادگاه تجديدنظر در حال بررسي است. رئيس کل دادگستري استان اصفهان با بيان اينکه در زمان تخريب اين دانشگاه براي 40 نفر پرونده قضايي تشکيل شده بود، گفت؛ نسبت به بقيه اين افراد هنوز حکمي از سوي دادگاه بدوي صادر نشده است.
انصاري با بيان اينکه اين 40 نفر دانشجو بوده اند، درباره وضعيت تحصيلي آنها گفت؛ مشکل تحصيلي براي اين افراد به وجود نيامده است و اين افراد در روزهاي اول بازداشت با قيد وثيقه آزاد شدند.
*****
«هوا بوی خون گرفته؛ بیدارش کنید خدا را»؛ ویدئو کلیپی برای مجید توکلی
در ویدئو کلیپی که در حمایت از مجید توکلی، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر و از زندانیان سیاسی ایرانی تهیه شده است، ترانهای بر اساس ترانهی معروف Haste Siempre، ساختهی آهنگساز کوبایی، Carlo Pueblo اجرا شده است.
این ویدئو کلیپ را پشتیبانان کلیپ «ما مجید هستیم» ساختهاند. کمپینی که پس از بازداشت مجید توکلی راهاندازی شد. در ویکیپدیا در مورد این کمپین آورده شده است: «یک روز پس از دستگیری مجید توکلی، خبرگزاری فارس به انتشار عکسی از وی با چادر و مقنعه پرداخت و مدعی شد که او با لباس مبدل قصد فرار داشته است. بسیاری از فعالان سیاسی با اشاره به نحوهی ساخت این عکس، آن را اقدامی مضحک از سوی این خبرگزاری، برای تحقیر توکلی دانستند. اما این اقدام برخلاف تصور اولیهی دستگاههای امنیتی، منجر به راه افتادن موجی از انتقاد به حجاب اجباری زنان و همچنین حمایت همزمان از مجید توکلی شد.» به نظر میرسد که ساختن این کلیپ، به کمپین «ما همه مجید هستیم» گسترش بیشتری میدهد. کمپینی که خواستار آزدای مجید توکلی و دیگر دانشجویان زندانی است. آهنگی گیرا و انتخاب متنی گیرا شنونده را به عمق اتفاقات اخیر ایران میبرد. هرچند این ویدئو در حمایت از مجید توکلی ساخته شده است و عکسهای مردان روسریبهسر ایرانی را در حمایت از مجید نمایش میدهد، اما متن این ترانه فراتر میرود و به جنبش دانشجویی روحیهای انقلابی میدهد. شعر اصلی آهنگ Haste Siempre به زبان اسپانیایی و در پاسخ به نامهی خداحافظی چهگوارا، کماندوی محبوب مردم آمریکای لاتین سروده شده است. نامهای که چهگوارا خطاب به مردم کوبا نوشت و پس از آن راهی کنگو و بعد هم بولیوی شد. این ترانه از محبوبترین ترانههایی شناخته میشود که برای چهگوارا در طول مبارزههای انقلابیاش و همینطور پس از مرگش، سروده شده است. متن اسپانیایی ترانه، خطاب به چهگوارا میگوید: «ما تا ابد دنبال عقیدههای انقلابی تو خواهیم رفتچون میدانیم که ما را به کشور آزادی خواهد رساند» اما متن فارسی کلیپ کمپین «ما مجید هستیم»، این گونه سروده شده است:
در ویدئو کلیپی که در حمایت از مجید توکلی، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر و از زندانیان سیاسی ایرانی تهیه شده است، ترانهای بر اساس ترانهی معروف Haste Siempre، ساختهی آهنگساز کوبایی، Carlo Pueblo اجرا شده است.
این ویدئو کلیپ را پشتیبانان کلیپ «ما مجید هستیم» ساختهاند. کمپینی که پس از بازداشت مجید توکلی راهاندازی شد. در ویکیپدیا در مورد این کمپین آورده شده است: «یک روز پس از دستگیری مجید توکلی، خبرگزاری فارس به انتشار عکسی از وی با چادر و مقنعه پرداخت و مدعی شد که او با لباس مبدل قصد فرار داشته است. بسیاری از فعالان سیاسی با اشاره به نحوهی ساخت این عکس، آن را اقدامی مضحک از سوی این خبرگزاری، برای تحقیر توکلی دانستند. اما این اقدام برخلاف تصور اولیهی دستگاههای امنیتی، منجر به راه افتادن موجی از انتقاد به حجاب اجباری زنان و همچنین حمایت همزمان از مجید توکلی شد.» به نظر میرسد که ساختن این کلیپ، به کمپین «ما همه مجید هستیم» گسترش بیشتری میدهد. کمپینی که خواستار آزدای مجید توکلی و دیگر دانشجویان زندانی است. آهنگی گیرا و انتخاب متنی گیرا شنونده را به عمق اتفاقات اخیر ایران میبرد. هرچند این ویدئو در حمایت از مجید توکلی ساخته شده است و عکسهای مردان روسریبهسر ایرانی را در حمایت از مجید نمایش میدهد، اما متن این ترانه فراتر میرود و به جنبش دانشجویی روحیهای انقلابی میدهد. شعر اصلی آهنگ Haste Siempre به زبان اسپانیایی و در پاسخ به نامهی خداحافظی چهگوارا، کماندوی محبوب مردم آمریکای لاتین سروده شده است. نامهای که چهگوارا خطاب به مردم کوبا نوشت و پس از آن راهی کنگو و بعد هم بولیوی شد. این ترانه از محبوبترین ترانههایی شناخته میشود که برای چهگوارا در طول مبارزههای انقلابیاش و همینطور پس از مرگش، سروده شده است. متن اسپانیایی ترانه، خطاب به چهگوارا میگوید: «ما تا ابد دنبال عقیدههای انقلابی تو خواهیم رفتچون میدانیم که ما را به کشور آزادی خواهد رساند» اما متن فارسی کلیپ کمپین «ما مجید هستیم»، این گونه سروده شده است:
پیدایش کنید خدا را
خطابش کنید مُدارا
هوا بوی خون گرفته
بیدارش کنید خدا را
سرخ و سفید و سبزیم
فارغ از رنگ و ننگیم
دستمان را بههم دادیم
آمادهی نبردیم
ما، ما مالک ملک کیهانیم،
ما حافظ خاک ایرانیم
آتش افشان خاموشیم
که روان شیم به میدانها
لینک پازل عکس های مردان با حجاب به شکل مجید توکلی
این ویدئو کلیپ در یوتیوب و فیسبوک در میان فارسی زبانان دست به دست میگردد و بیننده را به یاد ویدئو کلیپ خوانندهی اسپانیایی، ناتالی کوردون (Nathalie Cordon) میاندازد. در ویدئو کلیپ ناتالی کوردون مردم به دنبال زنی انقلابی راه میافتند که کودکی در آغوش و حتی تفنگی در دست دارد. این زن از خیابانهای شهر میگذرد و مردمی که لحظه به لحظه بر شما آنها افزوده میشود، دنبال او راه میافتند.
لینک این ویدئو کلیپ در یوتیوب:
*****
ادامه بازداشت البرز زاهدی، عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران در انفرادی 240
البرز زاهدی، دانشجوی ستارهدار دانشگاه تهران و عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، همچنان در سلول انفرادی نگهداری میشود.
به گزارش بامدادخبر، صبح امروز، پنج عضو دربند دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، با خانوادههای ملاقات و با اشاره به اتمام بازجوییها، نسبت به ادامهی بازداشت خود ابراز نگرانی کردند. در این ملاقاتها که به صورت حضوری و در زندان اوین انجام گرفت، مهرداد بزرگ، سینا شکوهی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه و البرز زاهدی از روحیه مناسبی برخوردار بودند هرچند که به گفتهی خانوادهی این دانشجویان، دچار کاهش وزن مشهود شده بودند.
از سوی دیگر، با وجود نگهداری چهار نفر از آنها، در سلولهای چند نفرهی بند 209، البرز زاهدی، دانشجوی ستارهدار دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد، همچنان در سلول انفرادی بند 240 زندان اوین نگهداری میشود که نسبت به بند 209 از شرایط نامناسبتری برخوردار است. این درحالی است که بیگی، بازپرس شعبهی سوم دادگاه انقلاب در روزهای گذشته در پاسخ به خانوادهی زاهدی بارها نسبت به رفع اتهام از او در این پرونده تاکید کرده بود.
گفتنی است، هفت عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، روز 28 آبانماه در حال خروج از یک جلسهی کتابخوانی بازداشت شدند که از این بین، سورنا هاشمی و علیرضا موسوی، سهشنبهی هفتهی گذشته با رفع اتهام و صدور منع تعقیب آزاد و پنج عضو دیگر همچنان در بندهای امنیتی زندان اوین به سر میبرند.
البرز زاهدی، دانشجوی ستارهدار دانشگاه تهران و عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، همچنان در سلول انفرادی نگهداری میشود.
به گزارش بامدادخبر، صبح امروز، پنج عضو دربند دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، با خانوادههای ملاقات و با اشاره به اتمام بازجوییها، نسبت به ادامهی بازداشت خود ابراز نگرانی کردند. در این ملاقاتها که به صورت حضوری و در زندان اوین انجام گرفت، مهرداد بزرگ، سینا شکوهی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه و البرز زاهدی از روحیه مناسبی برخوردار بودند هرچند که به گفتهی خانوادهی این دانشجویان، دچار کاهش وزن مشهود شده بودند.
از سوی دیگر، با وجود نگهداری چهار نفر از آنها، در سلولهای چند نفرهی بند 209، البرز زاهدی، دانشجوی ستارهدار دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد، همچنان در سلول انفرادی بند 240 زندان اوین نگهداری میشود که نسبت به بند 209 از شرایط نامناسبتری برخوردار است. این درحالی است که بیگی، بازپرس شعبهی سوم دادگاه انقلاب در روزهای گذشته در پاسخ به خانوادهی زاهدی بارها نسبت به رفع اتهام از او در این پرونده تاکید کرده بود.
گفتنی است، هفت عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، روز 28 آبانماه در حال خروج از یک جلسهی کتابخوانی بازداشت شدند که از این بین، سورنا هاشمی و علیرضا موسوی، سهشنبهی هفتهی گذشته با رفع اتهام و صدور منع تعقیب آزاد و پنج عضو دیگر همچنان در بندهای امنیتی زندان اوین به سر میبرند.
*****
۲ فیلم از تجمع روز دانشجو در دانشگاه بوعلی سینا همدان
به تازگی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان 2 فیلم از تجمع روز دانشجو در این دانشگاه تهییه کرده و در یوتیوب به نمایش نهاده اند که این فیلم ها را می توانید در لینک های زیر مشاهده کنید:
به تازگی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان 2 فیلم از تجمع روز دانشجو در این دانشگاه تهییه کرده و در یوتیوب به نمایش نهاده اند که این فیلم ها را می توانید در لینک های زیر مشاهده کنید:
*****
برادر مجید توکلی: قبلا به او پیغام داده بودند که با تو تسویه حسابی خواهیم کرد
دویچه وله: دانشگاههای ایران در التهاب و تنش
سرکوب دانشجویان در روز ۱۶ آذر با کمک بسیجیان و لباس شخصیها، اعتراضهای تازهای را دامن زدهاند. کلاسهای درس در دانشگاههای تهران، شریف، علم و صنعت یا خواجه نصیر تعطیل شده و دانشجویان، آزادی دوستان خود را میطلبند.
دانشگاه تهران از ۱۶ آذر به بعد، صحنه تحصن و اعتراض همه روزه دانشجویان بوده است. روز یکشنبه ۲۲ آذر ، کلیه کلاسهای دانشکده فنی تعطیل بود و تحصن سکوت با شرکت حدود ۱۰۰۰ نفر از ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ در مقابل این دانشکده برگزار شد. دانشجویان پیش از سکوت، شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند و خواستار استعفای دکتر کمرهای، رییس دانشکده فنی شدند. یک دانشجوی معترض به دویچهوله گفت: « دلیل این خواست این است که ایشان گذاشت که عدهای اوباش و دانشجونما در روز دانشجو به محوطه بریزند و دانشجویان واقعی را کتک بزنند.» ماموران حراست از هفته پیش تاکنون، کلیه ورودیهای دانشگاه تهران را بهسختی کنترل میکنند. کنترلها در روز ۲۲ آذر به خیابانهای اطراف دانشگاه نیز کشیده شد و پلیس ناظر بر هر رفت و آمدی در منطقه انقلاب بود. یک شاهد عینی به دویچهوله گفت: «خیابانهای روبروی دانشگاه پر از کتابفروشی است و بسیاری برای خرید و کارهای دیگر باید به این خیابانها بیایند. اما فعلا از هرکس که از حوالی دانشگاه و مثلا از خیابان ادوارد براون عبور میکند، کارت دانشجویی میخواهند.» در دانشگاه صنعتی شریف نیز همه روزه تجمعهای اعتراضی برگزار میشود. دانشجویان شریف، طی بیانیهای اعلام کرده بودند که تا آزادی دوستان دربند خود و بیرون آمدن دانشگاهها از حالت نظامی، کلاسها را تحریم میکنند. آنها هر روز در ساعت ۱۲ٰ:۳۰ مقابل سلف سرویس دانشگاه تجمع میکنند. اعتراض به فضای امنیتی و سرکوب دانشجویان در روز یکشنبه در دانشگاه مکانیک خواجهنصیر، علم و صنعت تهران و دانشگاههای زنجان، کرمان، کاشان و شیراز هم جریان داشت.
دویچه وله: دانشگاههای ایران در التهاب و تنش
سرکوب دانشجویان در روز ۱۶ آذر با کمک بسیجیان و لباس شخصیها، اعتراضهای تازهای را دامن زدهاند. کلاسهای درس در دانشگاههای تهران، شریف، علم و صنعت یا خواجه نصیر تعطیل شده و دانشجویان، آزادی دوستان خود را میطلبند.
دانشگاه تهران از ۱۶ آذر به بعد، صحنه تحصن و اعتراض همه روزه دانشجویان بوده است. روز یکشنبه ۲۲ آذر ، کلیه کلاسهای دانشکده فنی تعطیل بود و تحصن سکوت با شرکت حدود ۱۰۰۰ نفر از ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ در مقابل این دانشکده برگزار شد. دانشجویان پیش از سکوت، شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند و خواستار استعفای دکتر کمرهای، رییس دانشکده فنی شدند. یک دانشجوی معترض به دویچهوله گفت: « دلیل این خواست این است که ایشان گذاشت که عدهای اوباش و دانشجونما در روز دانشجو به محوطه بریزند و دانشجویان واقعی را کتک بزنند.» ماموران حراست از هفته پیش تاکنون، کلیه ورودیهای دانشگاه تهران را بهسختی کنترل میکنند. کنترلها در روز ۲۲ آذر به خیابانهای اطراف دانشگاه نیز کشیده شد و پلیس ناظر بر هر رفت و آمدی در منطقه انقلاب بود. یک شاهد عینی به دویچهوله گفت: «خیابانهای روبروی دانشگاه پر از کتابفروشی است و بسیاری برای خرید و کارهای دیگر باید به این خیابانها بیایند. اما فعلا از هرکس که از حوالی دانشگاه و مثلا از خیابان ادوارد براون عبور میکند، کارت دانشجویی میخواهند.» در دانشگاه صنعتی شریف نیز همه روزه تجمعهای اعتراضی برگزار میشود. دانشجویان شریف، طی بیانیهای اعلام کرده بودند که تا آزادی دوستان دربند خود و بیرون آمدن دانشگاهها از حالت نظامی، کلاسها را تحریم میکنند. آنها هر روز در ساعت ۱۲ٰ:۳۰ مقابل سلف سرویس دانشگاه تجمع میکنند. اعتراض به فضای امنیتی و سرکوب دانشجویان در روز یکشنبه در دانشگاه مکانیک خواجهنصیر، علم و صنعت تهران و دانشگاههای زنجان، کرمان، کاشان و شیراز هم جریان داشت.
تحصن هواداران دولت در مسجد دانشگاه تهران
خبرگزاریهای داخلی از آغاز تحصنی سه روزه از روز یکشنبه در مسجد دانشگاه تهران گزارش دادهاند. دلیل این تحصن، اعتراض به اهانت به عکس آیتالله خمینی عنوان شده و قرار است گروهی از نمایندگان مجلس و چهرههای شاخص اصولگرا در آن سخنرانی کنند. مهدی کوچکزاده، علیرضا زاکانی (نمایندگان مجلس)، مسعود دهنمکی(عضو پیشین انصار حزبالله) و یحیی رحیمصفوی (فرمانده قبلی سپاه پاسداران) از جمله سخنرانان خواهند بود. این گروه از مخالفان سرسخت جنبش اعتراضی در ایران به شمار میروند. این تحصن در حالی برگزار میشود که دانشجویان منتقد دولت، فیلم پخش شده از پاره کردن تصویر آیتالله خمینی در تظاهرات روز دانشجو را ساختگی و سناریوی صدا و سیما میدانند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، گروهی بسیجی نیز ظهر یکشنبه ۲۲ آذرماه با حضور در دانشگاه شهید بهشتی، به فیلم پخش شده از صدا و سیما اعتراض کردهاند. بنا بر این گزارش، تهاجم بسیجیان به دانشجویان مخالف دولت، همراه با درگیری بوده است.
وضعیت نامعلوم مجید توکلی
خانواده و دوستان مجید توکلی با گذشت شش روز از دستگیری وی، کوچکترین خبری از محل نگاهداری و شرایط این فعال دانشجویی ندارند. مهدی عربشاهی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با تاکید بر لزوم آزادی کلیه دانشجویان دستگیرشده، از اهمیت توجه به وضع توکلی گفت و افزود: «این دستگیری یک مورد کاملا ویژه و شخصی است. باید تا میتوان پوشش خبری این موضوع را وسیع کرد تا توجه عموم در داخل و خارج جلب شده و امکان آزار مجید توکلی کمتر شود.» علی توکلی، برادر مجید توکلی نیز با اعلام اینکه تاکنون هیچ مرجعی پاسخگوی بازداشت و پرونده مجید نبوده، به دویچهوله گفت:«قبلا به او پیغام داده بودند که خدمتات میرسیم و تسویه حسابی جدی با تو خواهیم کرد. اما من عقیده دارم که مجید با این ماجرا، خوشنامتر و بزرگتر شد. تازه خیلیها فهمیدند که مجید دارد برای آزادی و حقوق مدنی چه میکند.» مجید توکلی، دانشجوی رشته کشتیسازی دانشکده امیرکبیر پس از سخنرانی ضد دولتی از تریبون آزاد این دانشگاه در روز ۱۶ آذر، به همراه سه تن از دوستان خود در چهارراه کالج تهران دستگیر شد. این دستگیری به نقل از شاهدان عینی، توسط سرنشینان یک ون و یک پژو ۴۰۵ بدون شماره با خشونتی بسیار صورت گرفته است. رسانههای نزدیک به دولت روز بعد با انتشار عکس توکلی با چادر و مقنعه، مدعی شدند که وی هنگام فرار از دست ماموران با لباس زنانه دستگیر شدهاست.
*****
آزادی ۴ دانشجوی دانشگاه شیراز پس از ۱ ماه بازداشت
۴ دانشجوی دانشگاه شیراز پس ۱ ماه بازداشت، از بازداشتگاه آزاد شدند. ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، سید محمد حسینی و یحیی طاووسی دانشجویان دانشگاه شیراز عصر روز گذشته پس از گذشت بیش از ۱ ماه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شدند.
ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی یک ماه پیش در راه برگشت از کمیته انضباطی دانشگاه شیراز توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شدند.
يحیی طاووسی دیگر دانشجوی آزاد شده می باشد که به هنگام مراجعه برای پیگيری وضعیت کاظم رضایی دانشجوی بازداشتی دانشگاه شیراز به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، توسط معاون دادستان بازداشت شد.
لازم به ذکر است با احکام کمیته انضباطی دانشگاه شیراز، سیدمحمد حسينی و خدیجه قهرمانی به اخراج از خوابگاه و ندا اسکندری به ۲ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اند.
۴ دانشجوی دانشگاه شیراز پس ۱ ماه بازداشت، از بازداشتگاه آزاد شدند. ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، سید محمد حسینی و یحیی طاووسی دانشجویان دانشگاه شیراز عصر روز گذشته پس از گذشت بیش از ۱ ماه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شدند.
ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی یک ماه پیش در راه برگشت از کمیته انضباطی دانشگاه شیراز توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شدند.
يحیی طاووسی دیگر دانشجوی آزاد شده می باشد که به هنگام مراجعه برای پیگيری وضعیت کاظم رضایی دانشجوی بازداشتی دانشگاه شیراز به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، توسط معاون دادستان بازداشت شد.
لازم به ذکر است با احکام کمیته انضباطی دانشگاه شیراز، سیدمحمد حسينی و خدیجه قهرمانی به اخراج از خوابگاه و ندا اسکندری به ۲ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اند.
*****
اسامی برخی از بازداشت شدگان 16 آذر
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های دستگیر شدگان 16 آذر صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب در اعتراض به دستگیری عزیزانشان دست به تجمع اعتراضی زدند و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنها شدند.روز دوشنبه 23 آذر ماه از ساعت 09:00 بيش از 150 نفر از خانواده بازداشت شده ها كه اكثرا خانواده دانشجويان بازداشت شده مراسم 16 آذر بودند به منظور روشن شدن وضعيت عزيزانشان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع اعتراضی بر پا كردند.وزارت اطلاعات همچون سال های گذشته برای پرونده سازی علیه دانشجویان ، بخصوص علیه دانشجویانی که قبل از 16 آذر با یورش مامورین وزارت اطلاعات در خوابگاهها و منازل خود دستگیر شده بودند ،در تمامی استعلام ها تاریخ بازداشت آنها را 17 آذر عنوان کرده است .خانواده بازداشت شده ها به اين اقدام دادگاه انقلاب اعتراض كردند اما كاركنان دادگاه انقلاب تنها جوابي كه به خانواده ها دادند اين بود كه به ما ربطي ندارد اگر اعتراضي داريد به شعبه بازپرسي كه پرونده ارجاع داده شده تماس بگيريد كه مطابق معمول كسي جوابگوي آنها نبود. در برگه هاي استعلام اتهام اول تمامي بازداشت شده ها اقدام عليه امنيت ملی عنوان شده است .تمامي خانواده به ادامه بازداشت و بي خبري از عزيزانشان اعتراض داشتند و خامنه اي و احمدي نژاد را نفرين مي كردند.تعدادی از دانشجویان برای حمایت از دوستان دستگیرشده و خانواده های آنها در مقابل داداه انقلاب در تجمع اعتراضی خانواده ها شرکت داشتند و اعلام کردند تا آزادی تمامی بازداشت شدگان به اعتراضات خود همراه با خانواده ها ادامه خواهند داد.لیست اسامی تعداد دیگری از بازداشت شدگان روز 16 آذر ماه برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. تا به حال اسامی 79 نفر از بازداشت شدگان 16 آذر منتشر شده است.
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خانواده های دستگیر شدگان 16 آذر صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب در اعتراض به دستگیری عزیزانشان دست به تجمع اعتراضی زدند و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنها شدند.روز دوشنبه 23 آذر ماه از ساعت 09:00 بيش از 150 نفر از خانواده بازداشت شده ها كه اكثرا خانواده دانشجويان بازداشت شده مراسم 16 آذر بودند به منظور روشن شدن وضعيت عزيزانشان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع اعتراضی بر پا كردند.وزارت اطلاعات همچون سال های گذشته برای پرونده سازی علیه دانشجویان ، بخصوص علیه دانشجویانی که قبل از 16 آذر با یورش مامورین وزارت اطلاعات در خوابگاهها و منازل خود دستگیر شده بودند ،در تمامی استعلام ها تاریخ بازداشت آنها را 17 آذر عنوان کرده است .خانواده بازداشت شده ها به اين اقدام دادگاه انقلاب اعتراض كردند اما كاركنان دادگاه انقلاب تنها جوابي كه به خانواده ها دادند اين بود كه به ما ربطي ندارد اگر اعتراضي داريد به شعبه بازپرسي كه پرونده ارجاع داده شده تماس بگيريد كه مطابق معمول كسي جوابگوي آنها نبود. در برگه هاي استعلام اتهام اول تمامي بازداشت شده ها اقدام عليه امنيت ملی عنوان شده است .تمامي خانواده به ادامه بازداشت و بي خبري از عزيزانشان اعتراض داشتند و خامنه اي و احمدي نژاد را نفرين مي كردند.تعدادی از دانشجویان برای حمایت از دوستان دستگیرشده و خانواده های آنها در مقابل داداه انقلاب در تجمع اعتراضی خانواده ها شرکت داشتند و اعلام کردند تا آزادی تمامی بازداشت شدگان به اعتراضات خود همراه با خانواده ها ادامه خواهند داد.لیست اسامی تعداد دیگری از بازداشت شدگان روز 16 آذر ماه برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. تا به حال اسامی 79 نفر از بازداشت شدگان 16 آذر منتشر شده است.
1- اكرم گيلاني نژاد در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
2- حشمت جلالي 27 ساله در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري نامشخص
3- شهروز كريمي 21 ساله مكان بازداشت و نگهداري نامعلوم
4- جواد جهانگيري 28 ساله ليسانس كامپيوتر در مقابل دانشگاه هنر بازداشت و به اوين منتقل شده
5- اميد رضا سلطان پور 23 ساله در ولي عصر توسط لباس شخصي ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
6- محسن بهرامي 30 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده
7- علي ماه چمني 26 ساله دانشجو در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
8- بهاء الدين جعفري 22 ساله مكان بازداشت نامعلوم و به اوين منتقل شده
9- سهيل نعمتي 19 ساله و محصل در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
10- مهدي مختاري 32 ساله در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامعلوم
11- ياسين حيدر نژاد 25 ساله مكان بازداشت نامعلوم و به اوين منتقل شده
12- حجت نصيرپور 29 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده
13- شهاب احتشامي 20 ساله در ابوريحان بازداشت و به اوين منتقل شده
14- علي تهراني 24 ساله دانشجو در خيابان حافظ بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
15- پيام ذوالنوري 31 ساله در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
16- ميثم محمدي 29 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده
17- عليرضا سبحاني 23 ساله در مقابل صنعتي شريف بازداشت و به اوين منتقل شده
18 احسان اميني 25 ساله در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
19- سامان شهبازي 30 ساله در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامه بازداشتها ،نگهداری در سلولهای انفرادی و تحت شکنجه و اذیت وآزار قرار دادن دستگیر شدگان و بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر رژیم ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا است.
*****
آخرین وضعیت احسان بداغی عضو بازداشتی سازمان دانش آموختگان در کرمان
احسان بداغی، از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران که روز شنبه در شهرستان سیرجان بازداشت شده به بازداشتگاهی در کرمان منتقل شده است.
به گزارش ادوارنیوز، احسان بداغی روز گذشته در تماس تلفنی با خانواده این موضوع را بیان کرده و شرایط خود را خوب توصیف کرده است
درحالی که مراجع قضایی در استان کرمان تاکنون اطلاعاتی در مورد وضعیت حقوقی بازداشت این روزنامه نگار و فعال اجتماعی در اختیار خانواده بداغی قرار نداده اند به نظر می رسد بداغی توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده است و هم اکنون در اختیار این نهاد امنیتی است.
گفتنی است، احسان بداغی، روزنامه نگار محلی در استان کرمان و فعال سیاسی و اجتماعی است که طی روزهای گذشته از اولین امضا کنندگان طوماری جهت درخواست آزادی دکتر احمد زیدآبادی و حسن اسدی زیدآبادی در سیرجان بوده است.
احسان بداغی، از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران که روز شنبه در شهرستان سیرجان بازداشت شده به بازداشتگاهی در کرمان منتقل شده است.
به گزارش ادوارنیوز، احسان بداغی روز گذشته در تماس تلفنی با خانواده این موضوع را بیان کرده و شرایط خود را خوب توصیف کرده است
درحالی که مراجع قضایی در استان کرمان تاکنون اطلاعاتی در مورد وضعیت حقوقی بازداشت این روزنامه نگار و فعال اجتماعی در اختیار خانواده بداغی قرار نداده اند به نظر می رسد بداغی توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده است و هم اکنون در اختیار این نهاد امنیتی است.
گفتنی است، احسان بداغی، روزنامه نگار محلی در استان کرمان و فعال سیاسی و اجتماعی است که طی روزهای گذشته از اولین امضا کنندگان طوماری جهت درخواست آزادی دکتر احمد زیدآبادی و حسن اسدی زیدآبادی در سیرجان بوده است.
*****
اولین تماس تلفنی فواد شمس با خانوادهاش
فواد شمس دانشجوی دانشجوی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران که روز 11 آذرماه در حین خروج از دانشگاه توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند، امروز در تماسی با منزل از نگهداری خود در بند 209 زندان اوین خبر داده است. این فعال دانشجویی که پس از 11 روز با منزل تماس میگرفت اشاره کرده است که از ناحیه دهان و دندان دچار مشکل شده و نیاز به رسیدگی پزشکی دارد. همچنین به گفته برخی از دوستان فواد شمس، در روزهای گذشته از تلفن همراه وی با برخی از دوستانش تماس گرفته شده و او با فشار بازجویان به دوستانش گفته است که بازداشت نشده و خبر دستگیریاش کذب بوده است. نزدیکان این فعال دانشجویی میگویند، پس از این تماسها زمانی که ما مجددا با تلفن او تماس گرفتیم، امکان برقراری ارتباط مقدور نشد. فواد شمس، وبلاگ نویس و روزنامهنگار پیش از بازداشت به کمیته انضباطی احضار شده بود و قرار بود در روز 11 آذرماه به آنجا مراجعه کند، اما با هماهنگی حراست دانشگاه ، وی به بازداشت وزارت اطلاعات در آمد.
فواد شمس دانشجوی دانشجوی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران که روز 11 آذرماه در حین خروج از دانشگاه توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند، امروز در تماسی با منزل از نگهداری خود در بند 209 زندان اوین خبر داده است. این فعال دانشجویی که پس از 11 روز با منزل تماس میگرفت اشاره کرده است که از ناحیه دهان و دندان دچار مشکل شده و نیاز به رسیدگی پزشکی دارد. همچنین به گفته برخی از دوستان فواد شمس، در روزهای گذشته از تلفن همراه وی با برخی از دوستانش تماس گرفته شده و او با فشار بازجویان به دوستانش گفته است که بازداشت نشده و خبر دستگیریاش کذب بوده است. نزدیکان این فعال دانشجویی میگویند، پس از این تماسها زمانی که ما مجددا با تلفن او تماس گرفتیم، امکان برقراری ارتباط مقدور نشد. فواد شمس، وبلاگ نویس و روزنامهنگار پیش از بازداشت به کمیته انضباطی احضار شده بود و قرار بود در روز 11 آذرماه به آنجا مراجعه کند، اما با هماهنگی حراست دانشگاه ، وی به بازداشت وزارت اطلاعات در آمد.
*****
تفتیش منزل سمیه رشیدی و احضار وی به دادگاه
صبح امروز تعدادی از ماموران با در دست داشتن حکم تفنیش و احضاریه ی کتبی به منزل سمیه رشیدی مراجعه و بخشی از لوازم شخصی، کتاب ها و کامپیوتر او را با خود بردند. لازم به ذکر است که رشیدی با دو نفر از دوستان خود زندگی می کند که ماموران علی رغم تذکر وی وسایل دیگر دوستان او را نیز ضبط کردند. احضاریه رشیدی مربوط به شعبه 12 بازپرسی دادگاه انقلاب است و وی باید ظرف 3 روز آینده خود را به این شعبه معرفی کند. در احضاریه او دلیل حضورش «ادای پاره ای توضیحات» قید شده است. او در این باره به تغییر برای برابری می گوید : از ماموران کارت شناسایی خواستیم ولی حاضر نشدند به ما کارتی نشان بدهند و گفتند در آینده می فهمید که از کجا آمده ایم، درباره ضبط وسایل دیگر دوستان هم تذکر دادیم که غیر قانونی است ولی اهمیتی ندادند. رشیدی از نخستین روزهای آغاز به کار کمپین یک میلیون امضا به آن پیوسته و دراین حرکت مدنی فعالیت داشته است. وی همچنین از دانشجویان ستاره دار سال تحصیلی 89-88 است که علی رغم قبولی در مقطع کارشناسی ارشد گرایش مطالعات زنان موفق به ورود به دانشگاه نشد. سمیه رشیدی در تاریخ 13 آبان 88 به همراه راحله عسگری زاده دستگیر و مدت 2 روز بازداشت بود.
صبح امروز تعدادی از ماموران با در دست داشتن حکم تفنیش و احضاریه ی کتبی به منزل سمیه رشیدی مراجعه و بخشی از لوازم شخصی، کتاب ها و کامپیوتر او را با خود بردند. لازم به ذکر است که رشیدی با دو نفر از دوستان خود زندگی می کند که ماموران علی رغم تذکر وی وسایل دیگر دوستان او را نیز ضبط کردند. احضاریه رشیدی مربوط به شعبه 12 بازپرسی دادگاه انقلاب است و وی باید ظرف 3 روز آینده خود را به این شعبه معرفی کند. در احضاریه او دلیل حضورش «ادای پاره ای توضیحات» قید شده است. او در این باره به تغییر برای برابری می گوید : از ماموران کارت شناسایی خواستیم ولی حاضر نشدند به ما کارتی نشان بدهند و گفتند در آینده می فهمید که از کجا آمده ایم، درباره ضبط وسایل دیگر دوستان هم تذکر دادیم که غیر قانونی است ولی اهمیتی ندادند. رشیدی از نخستین روزهای آغاز به کار کمپین یک میلیون امضا به آن پیوسته و دراین حرکت مدنی فعالیت داشته است. وی همچنین از دانشجویان ستاره دار سال تحصیلی 89-88 است که علی رغم قبولی در مقطع کارشناسی ارشد گرایش مطالعات زنان موفق به ورود به دانشگاه نشد. سمیه رشیدی در تاریخ 13 آبان 88 به همراه راحله عسگری زاده دستگیر و مدت 2 روز بازداشت بود.
*****
اخذ آخرین دفاعیات از عیسی سحرخیز در شعبه 3 بازپرسی ویژه امنیت
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار زندانی، پس از 6 ماه بازداشت، امروز جهت اخذ آخرین دفاعیات به شعبه سوم بازپرسی ویژه امنیت در دادگاه انقلاب تهران منتقل شد. این روزنامهنگار زندانی، آخرین دفاعیات خود را در خصوص اتهامات" توهين به رهبري"، "تبليغ عليه نظام "ونيز" تباني و تجمع به قصد برهم زدن امنيت كشور" در شعبه بازپرسی مکتوب کرد. عیسی سحرخیز، در جریان بازداشتهای گسترده فعالان سیاسی و روزنامهنگاران پس از انتخابات، در روز 12 تیرماه بازداشت شد. پیش از آن در ۳۰ خرداد، از دفتر سعید مرتضوی، دادستانی تهران با او تماس گرفته و از او خواسته بودند که هر چه سریعتر خود را به دادگاه معرفی نماید با اینحال، سحرخیز به دلیل عدم حضور در شهر تهران در دادگاه حاضر نشد و ماموران او را در شمال کشور دستگیر کردند. سحرخیز پس از بازداشت به بند 209 زندان اوین انتقال یافت. و تاکنون در این بند نگهداری میشود عیسی سحرخیزاز برجستهترین چهرههای روزنامهنگاری انتقادی ایران و از بنیانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران است.
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار زندانی، پس از 6 ماه بازداشت، امروز جهت اخذ آخرین دفاعیات به شعبه سوم بازپرسی ویژه امنیت در دادگاه انقلاب تهران منتقل شد. این روزنامهنگار زندانی، آخرین دفاعیات خود را در خصوص اتهامات" توهين به رهبري"، "تبليغ عليه نظام "ونيز" تباني و تجمع به قصد برهم زدن امنيت كشور" در شعبه بازپرسی مکتوب کرد. عیسی سحرخیز، در جریان بازداشتهای گسترده فعالان سیاسی و روزنامهنگاران پس از انتخابات، در روز 12 تیرماه بازداشت شد. پیش از آن در ۳۰ خرداد، از دفتر سعید مرتضوی، دادستانی تهران با او تماس گرفته و از او خواسته بودند که هر چه سریعتر خود را به دادگاه معرفی نماید با اینحال، سحرخیز به دلیل عدم حضور در شهر تهران در دادگاه حاضر نشد و ماموران او را در شمال کشور دستگیر کردند. سحرخیز پس از بازداشت به بند 209 زندان اوین انتقال یافت. و تاکنون در این بند نگهداری میشود عیسی سحرخیزاز برجستهترین چهرههای روزنامهنگاری انتقادی ایران و از بنیانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران است.
*****
اولین اظهار نظر اعضای آزاد شده سازمان دانش آموختگان ایران
ادوارنیوز: محمد صادقی و حسن اسدی زیدآبادی اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که شنبه شب پس از چهل روز بازداشت آزاد شدهاند، روز گذشته در دیدار با جمعی از اعضای سازمان ادوارتحکیم، ضمن تشکر از مواضع و حمایتهای اعضای سازمان متبوع خود نسبت به ادامه حبس دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگو و سایر اعضای این سازمان ابراز تاسف کرده و خواستار ادامه تلاشها برای آزادی اعضای زندانی ادوار تحکیم و همچنین سایر زندانیان سیاسی شدند.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، جمعی از اعضای شورای مرکزی و شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران با حضور در منازل محمد صادقی و حسن اسدی زیدآبادی با آنها دیدار و در جریان وضعیت بازداشت آنها قرار گرفتند.
در این دیدارها که به صورت جداگانه انجام شد "محمد صادقی"، مسئول کمیته شعب سازمان ادوار تحکیم وحدت،
ضمن تشکر از حمایت همه فعالان سیاسی، گروهها و به ویژه جامعه دانشگاهی کشور که در مدت بازداشت پیگیر وضعیت وی و سایر اعضای سازمان بودهاند، گفت: "آزادی بزرگترین نعمت برای هر انسان است، اما طعم آزادی برای بنده خیلی زود تلخ شد و بسیار غمگین شدم وقتی فهمیدم هنوز دوستانم در آنسوی دیوارها اوین دربند هستند و نا امیدانه در انتظار آزادیاند".
وی افزود: "اطلاع ازاحکام سنگین و بی سابقه برای عبدالله مومنی و احمد زیدآبادی واقعا تاسف آور است و امیدوارم مسئولین قضایی در خصوص احکام صادر شده تجدید نظر کنند تا این عزیزان پس از تحمل ماهها زندان به دامان خانوادههای رنج کشیده خود برگردند".
همچنین "حسن اسدی زیدآبادی" در دیدار جمعی از اعضای سازمان متبوعاش گفت: "رویکرد انتخاباتی ما و مواضع سازمان ادوار تحکیم به ويژه در رابطه با وقایع پس از انتخابات و همچنین مسایلی که در رابطه با وضعیت زندانیان سیاسی پیش از بازداشت عنوان کرده بودم، عمده ترین موارد مطرح در پرونده اینجانب است".
وی افزود: "از دیگر موضوعات و اتهامات مطرح شده انتشار گزارشی پیرامون طرح امنیت اجتماعی و وضعیت زندان کهریزک از سوی کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم در مردادماه 87 بود که البته اگر در همان زمان به هشدارهای مکرری که در آن گزارش مفصل و تحلیلی ارائه شده بود توجه میشد، حوادث تلخی که یکسال بعد اتفاق افتاد و باعث از دست رفتن جان تعدادی از هموطنانمان شد به وجود نمیآمد و حاکمیت نیز چنین هزینه سنگینی متحمل نمیشد و همین نمونه به خوبی نشانگر آن است که گوش فرا دادن به هشدارهای مدافعان حقوق بشر که بدون هرگونه چشمداشتی فعالیت میکنند نسبت به برخورد با آنها چه امتیازاتی حتی برای حاکمیت میتواند داشته باشد".
این عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت همچنین احکام صادره برای احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی را ناعادلانه خواند و با اشاره به محکومیت دکتر احمد زیدآبادی به محرومیت دائم از فعالیت سیاسی و اجتماعی گفت: "دادگاه تجدید نظر بایستی برای حفظ اعتبار دستگاه قضا این حکم را نقض کند چرا که هیچ انسانی را نمیتوان برای ابد از آزادی بیان که موهبتی الهی است محروم کرد و چنین مجازاتی بی سابقه است" .
ادوارنیوز: محمد صادقی و حسن اسدی زیدآبادی اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که شنبه شب پس از چهل روز بازداشت آزاد شدهاند، روز گذشته در دیدار با جمعی از اعضای سازمان ادوارتحکیم، ضمن تشکر از مواضع و حمایتهای اعضای سازمان متبوع خود نسبت به ادامه حبس دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگو و سایر اعضای این سازمان ابراز تاسف کرده و خواستار ادامه تلاشها برای آزادی اعضای زندانی ادوار تحکیم و همچنین سایر زندانیان سیاسی شدند.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، جمعی از اعضای شورای مرکزی و شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران با حضور در منازل محمد صادقی و حسن اسدی زیدآبادی با آنها دیدار و در جریان وضعیت بازداشت آنها قرار گرفتند.
در این دیدارها که به صورت جداگانه انجام شد "محمد صادقی"، مسئول کمیته شعب سازمان ادوار تحکیم وحدت،
ضمن تشکر از حمایت همه فعالان سیاسی، گروهها و به ویژه جامعه دانشگاهی کشور که در مدت بازداشت پیگیر وضعیت وی و سایر اعضای سازمان بودهاند، گفت: "آزادی بزرگترین نعمت برای هر انسان است، اما طعم آزادی برای بنده خیلی زود تلخ شد و بسیار غمگین شدم وقتی فهمیدم هنوز دوستانم در آنسوی دیوارها اوین دربند هستند و نا امیدانه در انتظار آزادیاند".
وی افزود: "اطلاع ازاحکام سنگین و بی سابقه برای عبدالله مومنی و احمد زیدآبادی واقعا تاسف آور است و امیدوارم مسئولین قضایی در خصوص احکام صادر شده تجدید نظر کنند تا این عزیزان پس از تحمل ماهها زندان به دامان خانوادههای رنج کشیده خود برگردند".
همچنین "حسن اسدی زیدآبادی" در دیدار جمعی از اعضای سازمان متبوعاش گفت: "رویکرد انتخاباتی ما و مواضع سازمان ادوار تحکیم به ويژه در رابطه با وقایع پس از انتخابات و همچنین مسایلی که در رابطه با وضعیت زندانیان سیاسی پیش از بازداشت عنوان کرده بودم، عمده ترین موارد مطرح در پرونده اینجانب است".
وی افزود: "از دیگر موضوعات و اتهامات مطرح شده انتشار گزارشی پیرامون طرح امنیت اجتماعی و وضعیت زندان کهریزک از سوی کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم در مردادماه 87 بود که البته اگر در همان زمان به هشدارهای مکرری که در آن گزارش مفصل و تحلیلی ارائه شده بود توجه میشد، حوادث تلخی که یکسال بعد اتفاق افتاد و باعث از دست رفتن جان تعدادی از هموطنانمان شد به وجود نمیآمد و حاکمیت نیز چنین هزینه سنگینی متحمل نمیشد و همین نمونه به خوبی نشانگر آن است که گوش فرا دادن به هشدارهای مدافعان حقوق بشر که بدون هرگونه چشمداشتی فعالیت میکنند نسبت به برخورد با آنها چه امتیازاتی حتی برای حاکمیت میتواند داشته باشد".
این عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت همچنین احکام صادره برای احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی را ناعادلانه خواند و با اشاره به محکومیت دکتر احمد زیدآبادی به محرومیت دائم از فعالیت سیاسی و اجتماعی گفت: "دادگاه تجدید نظر بایستی برای حفظ اعتبار دستگاه قضا این حکم را نقض کند چرا که هیچ انسانی را نمیتوان برای ابد از آزادی بیان که موهبتی الهی است محروم کرد و چنین مجازاتی بی سابقه است" .
*****
فحاشی مدافع سعید امامی به موسوی، خاتمی و هاشمی
روح الله حسینیان در سخنانی در جمع نیروهای شبه نظامی وابسته به بسیج گفت: "موسوی و خاتمی، حقیرتر، کوچک تر و پست تر از آنند که نظام بخواهد با آنها مقابله کند و حتی هاشمی هم کوچک تر از آن است که بخواهیم با وی مبارزه کنیم."
به گزارش خبرنگار رویداد این نماینده تندرو مجلس که از حامیان محمود احمدی نژاد در مجلس محسوب می گردد در ادامه سخنانی که در حرم امام خمینی بیان نمود مدعی شد: "دعوای ما با یک فرد به نام موسوی نیست، موسوی کوچکتر از آن است که امت حزبالله و نظام بخواهد با آن مقابله کند.".
وی اضافه کرد: "خاتمی هم ضعیف تر، پستتر، کوچکتر و حقیرتر از آن است که این امت حزبالله و دانشجویان بیدار بخواهند با یک چنین شخص حقیری که چشمش به دست غرب است، مقابله کنند. حتی هاشمی هم کوچکتر از آن است که ما بخواهیم با وی مبارزه کنیم." حسینیان در ادامه سخنانش رئیس مجلس خبرگان را مورد خطاب قرار داد و مدعی شد: "هاشمی تو بارها در فتنه اخیر به مقام معظم رهبری خیانت کردی و رهبری از تو حمایت کرد اما تو کینه خود را در مشهد نشان دادی و گفتی که اگر مردم رهبری را نخواهند باید برود اما در واقع مردم تو را نمیخواهند و این را بارها با شعارهای خود نشان دادهاند. " نماینده اقتدارگرای مجلس با نام بردن از بیت امام و سید حسن خمینی افزود: "سید حسن خمینی ، جنابعالی متولی حرم مطهر امام بزرگوار هستید و این افرادی که به حرم آمدهاند مهمانهای این حرم هستند؛ به همین دلیل جا داشت که شما در این جلسه شرکت کرده و به مهمانان امام (ره) خوشآمد میگفتید و باز هم به دامن انقلاب میآمدید. "
روح الله حسینیان، روحانی تندرو ، قاضی و از مقامات اطلاعاتی و سیاسی اقتدارگرای حکومت ایران است. وی در دستگاه اطلاعاتی با نام مستعار "خسرو خوبان" شناخته می شد. وی در اخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی با 437 هزار رای از تهران به مجلس هشتم راه یافت. حسینیان در دوران وزارت ریشهری قائم مقام دادستان انقلاب اسلامی در وزارت اطلاعات بود. وی در ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ پیش از ورود به مجلس هشتم به عنوان مشاور سیاسی و امنیتی احمدی نژاد انتخاب شد . وی همیشه از مدافعان سعید امامی معاون امنیتی و مشاور وزیر اطلاعات و متهم اصلی در جریان قتلهای زنجیرهای بود. پس از انتشار خبر درگذشت سعید امامی بر اثر خوردن داروی نظافت و مرگ وی در بیمارستان، حسینیان مدعی قتل او در بیمارستان شد. او در تابستان داغ ۷۸، جنجالیترین سخنرانی عمر خود را جمع طلاب این مدرسه انجام میدهد ودر آن سعید امامی را شهیدی میخواند که به خاطر نظام قربانی شد.
روح الله حسینیان در سخنانی در جمع نیروهای شبه نظامی وابسته به بسیج گفت: "موسوی و خاتمی، حقیرتر، کوچک تر و پست تر از آنند که نظام بخواهد با آنها مقابله کند و حتی هاشمی هم کوچک تر از آن است که بخواهیم با وی مبارزه کنیم."
به گزارش خبرنگار رویداد این نماینده تندرو مجلس که از حامیان محمود احمدی نژاد در مجلس محسوب می گردد در ادامه سخنانی که در حرم امام خمینی بیان نمود مدعی شد: "دعوای ما با یک فرد به نام موسوی نیست، موسوی کوچکتر از آن است که امت حزبالله و نظام بخواهد با آن مقابله کند.".
وی اضافه کرد: "خاتمی هم ضعیف تر، پستتر، کوچکتر و حقیرتر از آن است که این امت حزبالله و دانشجویان بیدار بخواهند با یک چنین شخص حقیری که چشمش به دست غرب است، مقابله کنند. حتی هاشمی هم کوچکتر از آن است که ما بخواهیم با وی مبارزه کنیم." حسینیان در ادامه سخنانش رئیس مجلس خبرگان را مورد خطاب قرار داد و مدعی شد: "هاشمی تو بارها در فتنه اخیر به مقام معظم رهبری خیانت کردی و رهبری از تو حمایت کرد اما تو کینه خود را در مشهد نشان دادی و گفتی که اگر مردم رهبری را نخواهند باید برود اما در واقع مردم تو را نمیخواهند و این را بارها با شعارهای خود نشان دادهاند. " نماینده اقتدارگرای مجلس با نام بردن از بیت امام و سید حسن خمینی افزود: "سید حسن خمینی ، جنابعالی متولی حرم مطهر امام بزرگوار هستید و این افرادی که به حرم آمدهاند مهمانهای این حرم هستند؛ به همین دلیل جا داشت که شما در این جلسه شرکت کرده و به مهمانان امام (ره) خوشآمد میگفتید و باز هم به دامن انقلاب میآمدید. "
روح الله حسینیان، روحانی تندرو ، قاضی و از مقامات اطلاعاتی و سیاسی اقتدارگرای حکومت ایران است. وی در دستگاه اطلاعاتی با نام مستعار "خسرو خوبان" شناخته می شد. وی در اخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی با 437 هزار رای از تهران به مجلس هشتم راه یافت. حسینیان در دوران وزارت ریشهری قائم مقام دادستان انقلاب اسلامی در وزارت اطلاعات بود. وی در ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ پیش از ورود به مجلس هشتم به عنوان مشاور سیاسی و امنیتی احمدی نژاد انتخاب شد . وی همیشه از مدافعان سعید امامی معاون امنیتی و مشاور وزیر اطلاعات و متهم اصلی در جریان قتلهای زنجیرهای بود. پس از انتشار خبر درگذشت سعید امامی بر اثر خوردن داروی نظافت و مرگ وی در بیمارستان، حسینیان مدعی قتل او در بیمارستان شد. او در تابستان داغ ۷۸، جنجالیترین سخنرانی عمر خود را جمع طلاب این مدرسه انجام میدهد ودر آن سعید امامی را شهیدی میخواند که به خاطر نظام قربانی شد.
*****
گزارشی از فعالان حقوق بشر در ایران
مهدیه گلرو ممنوعالملاقت شد
خبرگزاری هرانا - مهدیه گلرو، فعال دانشجویی که در تاریخ 12 آذرماه به همراه همسر خود در منزلاش بازداشت شد، ممنوعالملاقات شده است.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، پس از مراجعهی خانوادهی مهدیه گلرو به دادگاه انقلاب، نام وی و همسرش در هیچیک از شعب بازپرسی و دادیاری دادگاه انقلاب ثبت نشده بود.این در حالی است که دو روز پیش مهدیه گلرو در تماس کوتاهی که با خانوادهی خود داشته است اظهار داشته که در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین نگهداری میشود. اما خانوادهی وی روز گذشته پس از حضور در زندان اوین با ممنوعالملاقات بودن فرزندشان روبهرو شدهاند و مسئولان اجازهی ملاقات را با وی ندادهاند.همچنین با وجود نگهداری وی در زندان اوین مرجع صدور حکم همچنان نامشخص است.مهدیه گلرو از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است که از روز 12 آذرماه در طی بازداشتهای گستردهی فعالین دانشجویی همراه همسرش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیشتر به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.
فواد شمس همچنان در سلول انفرادی بند 209 نگهداری می شود
خانوادهی فواد شمس، دانشجو و وبلاگنویس بازداشتی اعلام کردند فرزندشان همچنان در سلول انفرادی بند 209 به صورت بلاتکلیف نگهداری می شود.
فواد شمس، فعال دانشجویی و وبلاگنویس بازداشت شده، عصر روز دوشنبه با خانواده ی خود تماس گرفت. در این تماس، وی حال روحی و جسمی خود را خوب توصیف کرده و اظهار داشته که همچنان در سلول انفرادی بند 209 زندان اوین به سر میبرد.
وی تنها، به دلیل بیماری تنفسی که به واسطه ی مشکلاش در زمینه ی درمان دندانهایش وجود دارد، اظهار ناخرسندی کرده و گفته است در زمان خوردن غذا با مشکل مواجه است.
پدر فواد شمس در رابطه با فعالیت های فرزندش یادآور شد که نامبرده به هیچ جریان سیاسی و دانشجویی وابستگی تشکیلاتی نداشته او انتساب برخی عناوین توسط وب سایت های سیاسی را تکذیب نمود.
فواد شمس، دانشجوی دانشگاه تهران، در 12 آذر ماه سال جاری زمانی که برای پیگیری احضار خود به کمیته انضباطی دانشگاه میرفت، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
مهدیه گلرو ممنوعالملاقت شد
خبرگزاری هرانا - مهدیه گلرو، فعال دانشجویی که در تاریخ 12 آذرماه به همراه همسر خود در منزلاش بازداشت شد، ممنوعالملاقات شده است.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، پس از مراجعهی خانوادهی مهدیه گلرو به دادگاه انقلاب، نام وی و همسرش در هیچیک از شعب بازپرسی و دادیاری دادگاه انقلاب ثبت نشده بود.این در حالی است که دو روز پیش مهدیه گلرو در تماس کوتاهی که با خانوادهی خود داشته است اظهار داشته که در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین نگهداری میشود. اما خانوادهی وی روز گذشته پس از حضور در زندان اوین با ممنوعالملاقات بودن فرزندشان روبهرو شدهاند و مسئولان اجازهی ملاقات را با وی ندادهاند.همچنین با وجود نگهداری وی در زندان اوین مرجع صدور حکم همچنان نامشخص است.مهدیه گلرو از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است که از روز 12 آذرماه در طی بازداشتهای گستردهی فعالین دانشجویی همراه همسرش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیشتر به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.
فواد شمس همچنان در سلول انفرادی بند 209 نگهداری می شود
خانوادهی فواد شمس، دانشجو و وبلاگنویس بازداشتی اعلام کردند فرزندشان همچنان در سلول انفرادی بند 209 به صورت بلاتکلیف نگهداری می شود.
فواد شمس، فعال دانشجویی و وبلاگنویس بازداشت شده، عصر روز دوشنبه با خانواده ی خود تماس گرفت. در این تماس، وی حال روحی و جسمی خود را خوب توصیف کرده و اظهار داشته که همچنان در سلول انفرادی بند 209 زندان اوین به سر میبرد.
وی تنها، به دلیل بیماری تنفسی که به واسطه ی مشکلاش در زمینه ی درمان دندانهایش وجود دارد، اظهار ناخرسندی کرده و گفته است در زمان خوردن غذا با مشکل مواجه است.
پدر فواد شمس در رابطه با فعالیت های فرزندش یادآور شد که نامبرده به هیچ جریان سیاسی و دانشجویی وابستگی تشکیلاتی نداشته او انتساب برخی عناوین توسط وب سایت های سیاسی را تکذیب نمود.
فواد شمس، دانشجوی دانشگاه تهران، در 12 آذر ماه سال جاری زمانی که برای پیگیری احضار خود به کمیته انضباطی دانشگاه میرفت، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
*****
استان قم رکورددار بالاترین آمار صیغه
آمارها نشان میدهد ازدواج موقت در سالهای اخیر از محبوبیت بیشتری نسبت به ازدواج دایمی برخوردار شده است.
آمار ازدواج موقت در تهران و دیگر شهرهای کشور به شدت افزایش یافته است با این حال مسئولان دولتی ترجیح میدهند از ارایه آمارهای جزیی در این خصوص پرهیز کنند.
یک مقام آگاه در سازمان ثبت احوال که خواهان عدم درج نام خود است، در این خصوص به خبر میگوید: در ۱۲ ماه گذشته، ازدواج موقت در استان تهران حدود ۲۸ درصد بیشتر از دوره مشابه قبل به ثبت رسیده است اما با توجه به آن که بخش مهمی از این نوع ازدواج، در دفاتر رسمی ثبت نمیشود، دسترسی به تغییرات واقعی ازدواج موقت، کار دشواری است. این در حالی است که ازدواج موقت ثبت نشده، ممکن است پیامدهای حقوقی نامطلوبی در پی داشته باشد. این پیامدها بهویژه در صورت تولد فرزند، شدیدتر میشود.
این مقام آگاه همچنین از استانهای قم و یزد به عنوان دارنده بالاترین و پایینترین آمار ازدواج موقت در کشور یاد کرد.
یک استاد دانشگاه و مدرس علوم فقهی و حقوقی نیز در این خصوص میگوید: ازدواج های موقت به شدت در کشور در حال افزایش است، این در حالی است که راهکاری برای جلوگیری از افزایش این پدیده در جامعه ارائه نمیشود و این امر میتواند افزایش آسیبهای اجتماعی را در جامعه به دنبال داشته باشد.
امیدی خواه تاکید میکند: با توجه به اینکه ازدواج موقت با عرف جامعه ما همخوانی ندارد و ثبت آن در شناسنامه می تواند برای مردان مشکل ساز شود، بنابراین در اغلب موارد چنین ازدواج هایی به ثبت رسمی نمی رسند. در حال حاضر بسیاری از دفاتر به صورت غیر رسمی با هزینه ای اندک ازدواج موقت را در برگه هایی خاص درج می کنند و مدارک خاصی نیز برای این امر نیاز نیست و این عوامل باعث شده تا مردان دیگر تمایلی برای ثبت رسمی این ازدواج ها نداشته باشند.
این استاد دانشگاه به وضعیت فرزندانی که از نتیجه این قبیل ازدواج ها متولد می شوند اشاره کرده و می افزاید: وضعیت این قبیل کودکان غالباً در هاله ای از ابهام قرار دارد و اکثر آنان از همان سالهای ابتدایی زندگی با مشکلات فراوانی روبرو می شوند.
وی آمارهای اعلام شده در خصوص ازدواج موقت را غیر واقعی دانسته و می گوید: آنچه که از سوی مراجع رسمی در ارتباط با ازدواج موقت اعلام می شود به هیچ عنوان صحت ندارد چرا که درصد بالایی از این ازدواج ها به ثبت نمی رسند و فقط در برگه ای درج می شوند.
آمارها نشان میدهد ازدواج موقت در سالهای اخیر از محبوبیت بیشتری نسبت به ازدواج دایمی برخوردار شده است.
آمار ازدواج موقت در تهران و دیگر شهرهای کشور به شدت افزایش یافته است با این حال مسئولان دولتی ترجیح میدهند از ارایه آمارهای جزیی در این خصوص پرهیز کنند.
یک مقام آگاه در سازمان ثبت احوال که خواهان عدم درج نام خود است، در این خصوص به خبر میگوید: در ۱۲ ماه گذشته، ازدواج موقت در استان تهران حدود ۲۸ درصد بیشتر از دوره مشابه قبل به ثبت رسیده است اما با توجه به آن که بخش مهمی از این نوع ازدواج، در دفاتر رسمی ثبت نمیشود، دسترسی به تغییرات واقعی ازدواج موقت، کار دشواری است. این در حالی است که ازدواج موقت ثبت نشده، ممکن است پیامدهای حقوقی نامطلوبی در پی داشته باشد. این پیامدها بهویژه در صورت تولد فرزند، شدیدتر میشود.
این مقام آگاه همچنین از استانهای قم و یزد به عنوان دارنده بالاترین و پایینترین آمار ازدواج موقت در کشور یاد کرد.
یک استاد دانشگاه و مدرس علوم فقهی و حقوقی نیز در این خصوص میگوید: ازدواج های موقت به شدت در کشور در حال افزایش است، این در حالی است که راهکاری برای جلوگیری از افزایش این پدیده در جامعه ارائه نمیشود و این امر میتواند افزایش آسیبهای اجتماعی را در جامعه به دنبال داشته باشد.
امیدی خواه تاکید میکند: با توجه به اینکه ازدواج موقت با عرف جامعه ما همخوانی ندارد و ثبت آن در شناسنامه می تواند برای مردان مشکل ساز شود، بنابراین در اغلب موارد چنین ازدواج هایی به ثبت رسمی نمی رسند. در حال حاضر بسیاری از دفاتر به صورت غیر رسمی با هزینه ای اندک ازدواج موقت را در برگه هایی خاص درج می کنند و مدارک خاصی نیز برای این امر نیاز نیست و این عوامل باعث شده تا مردان دیگر تمایلی برای ثبت رسمی این ازدواج ها نداشته باشند.
این استاد دانشگاه به وضعیت فرزندانی که از نتیجه این قبیل ازدواج ها متولد می شوند اشاره کرده و می افزاید: وضعیت این قبیل کودکان غالباً در هاله ای از ابهام قرار دارد و اکثر آنان از همان سالهای ابتدایی زندگی با مشکلات فراوانی روبرو می شوند.
وی آمارهای اعلام شده در خصوص ازدواج موقت را غیر واقعی دانسته و می گوید: آنچه که از سوی مراجع رسمی در ارتباط با ازدواج موقت اعلام می شود به هیچ عنوان صحت ندارد چرا که درصد بالایی از این ازدواج ها به ثبت نمی رسند و فقط در برگه ای درج می شوند.
تاثیر مشکلات اقتصادی
معاون مجتمع قضائی خانواده، مشکلات اقتصادی و نبود سرپرست خانواده را از علل افزایش ازدواجهای موقت می داند.
مهیندخت داوودی به علل افزایش ازدواج موقت در جامعه اشاره کرده و می گوید: بررسیها نشان می دهد مشکلات اقتصادی و نیاز به داشتن سرپرست مرد و همچنین مسائل عاطفی و جنسی از اصلی ترین علل ازدواج موقت در ایران به شمار میآید.
چندی پیش دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی از افزایش 25 درصدی آمار ازدواج موقت در کشور خبر داده و هشدار داده بود که اینگونه ازدواجها آسیبهای اجتماعی بسیاری به همراه دارد.
معاون مجتمع قضائی خانواده به عدم ثبت ازدواج موقت در دفاتر رسمی اشاره کرده و می گوید: گواهی صیغه موقت از سوی عاقد صادر میشود و شرط و و شروط تعیین و اعلام میشود اما اغلب این ازدواج موقت در دفترخانه ثبت نمیشود.
داوودی همچنین طفره رفتن از پرداخت نفقه و شروط عقد دائم را از دیگر دلایل افزایش ازدواج موقت ذکر کرده و میافزاید: علل افزایش ازدواج موقت باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد؛ چرا که بسیاری از کارشناسان معتقدند اینگونه ازدواجها آسیبهای اجتماعی به دنبال دارد.
معاون مجتمع قضائی خانواده، مشکلات اقتصادی و نبود سرپرست خانواده را از علل افزایش ازدواجهای موقت می داند.
مهیندخت داوودی به علل افزایش ازدواج موقت در جامعه اشاره کرده و می گوید: بررسیها نشان می دهد مشکلات اقتصادی و نیاز به داشتن سرپرست مرد و همچنین مسائل عاطفی و جنسی از اصلی ترین علل ازدواج موقت در ایران به شمار میآید.
چندی پیش دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی از افزایش 25 درصدی آمار ازدواج موقت در کشور خبر داده و هشدار داده بود که اینگونه ازدواجها آسیبهای اجتماعی بسیاری به همراه دارد.
معاون مجتمع قضائی خانواده به عدم ثبت ازدواج موقت در دفاتر رسمی اشاره کرده و می گوید: گواهی صیغه موقت از سوی عاقد صادر میشود و شرط و و شروط تعیین و اعلام میشود اما اغلب این ازدواج موقت در دفترخانه ثبت نمیشود.
داوودی همچنین طفره رفتن از پرداخت نفقه و شروط عقد دائم را از دیگر دلایل افزایش ازدواج موقت ذکر کرده و میافزاید: علل افزایش ازدواج موقت باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد؛ چرا که بسیاری از کارشناسان معتقدند اینگونه ازدواجها آسیبهای اجتماعی به دنبال دارد.
*****
اعتصاب غذا و تجمع در دانشگاه خواجه نصیر در اعتراض به روند ادامه بازداشت دانشجویان
ظهر روز گذشته، یکشنبه، دانشجویان دانشکده مکانیک خواجه نصیر در اعتراض به ادامه بازداشتها و بالاخص بازداشت جاوید حاج همتی دانشجوی دانشکده مکانیک این دانشگاه اعتصاب غذا کرده و تجمع اعتراضی برپا کردند.
دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر مراسم خود را ابتدا با اعتصاب غذا آغاز کرده و پس از پایان اعتصاب غذا دست به تظاهرات و راهپیمایی در صحن دانشگاه زدند.
دانشجویان شعارهایی همچون "ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه"، "مرگ بر دیکتاتور" و ... سر دادند.
در این تجمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر با بالا بردن عکس های امام با روبان سبز به فریبکاری و جوسازی های اخیر رسانه های کودتا همچون صدا و سیما و روزنامه کیهان پاسخ دادند.
دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر همچنین نسبت به سواستفاده حامیان دولت و ایجاد سناریو جدید برای سرکوب مردم اعتراض کرده و اعلام کردند جای بسی تعجب است که کسانی که پس از انتخابات ده ها ایرانی را به خاک و خون کشیده و در زندان ها تجاوزها کردند اکنون پاره شدن عکس امام را بهانه ای برای سرکوب مجدد مردم قرار داده اند.
ظهر روز گذشته، یکشنبه، دانشجویان دانشکده مکانیک خواجه نصیر در اعتراض به ادامه بازداشتها و بالاخص بازداشت جاوید حاج همتی دانشجوی دانشکده مکانیک این دانشگاه اعتصاب غذا کرده و تجمع اعتراضی برپا کردند.
دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر مراسم خود را ابتدا با اعتصاب غذا آغاز کرده و پس از پایان اعتصاب غذا دست به تظاهرات و راهپیمایی در صحن دانشگاه زدند.
دانشجویان شعارهایی همچون "ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه"، "مرگ بر دیکتاتور" و ... سر دادند.
در این تجمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر با بالا بردن عکس های امام با روبان سبز به فریبکاری و جوسازی های اخیر رسانه های کودتا همچون صدا و سیما و روزنامه کیهان پاسخ دادند.
دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر همچنین نسبت به سواستفاده حامیان دولت و ایجاد سناریو جدید برای سرکوب مردم اعتراض کرده و اعلام کردند جای بسی تعجب است که کسانی که پس از انتخابات ده ها ایرانی را به خاک و خون کشیده و در زندان ها تجاوزها کردند اکنون پاره شدن عکس امام را بهانه ای برای سرکوب مجدد مردم قرار داده اند.
*****
این روزها، سختترین و سیاهترین روزها برای آزادی مطبوعات در ایران است
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در مورد فشار و تهدید روزافزون علیه مطبوعات مستقل بیانیهای به شرح زیر صادر کرده است:
بهنام خدا
آزادی مطبوعات در ایران یکی از سختترین و سیاهترین روزهای عمر خود را تجربه و سپری میکند. اعمال فشارها و تهدیدهای گوناگون و هر روزه علیه روزنامهنگاران منتقد و مطبوعات مستقل و غیرخودی در ایران، از انتخابات 22خرداد 1388 به اینسو، عمق و شدتی روزافزون یافته است. این وضع بهشدت ناگوار و تأسفبار که با حضور جمعی از روزنامهنگاران ایران در زندانها بهوضوح خودنمایی میکند، در عرصهی توقیف مطبوعات نیز هر روز قربانی جدیدی میگیرد.
هنوز از توقیف روزنامهی «سرمایه» چند هفتهای سپری نشده، روزنامهی «حیاتنو» بهشکلی غیرقانونی از ادامهی فعالیت مستقل و انتقادی خویش بازمیماند. «هیأت نظارت بر مطبوعات» بیتوجه به تصریحات و تاکیدات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (بهویژه اصول سوم، نهم، بیست و چهارم، و یکصد و شصت و هشتم) و نیز تبصره ذیل ماده 20 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب (که رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی را انحصارا" در محاکم کیفری استان با حضور هیأت منصفه و بهصورت علنی ممکن دانسته)، «آزادی مطبوعات» را مورد تحدید روزافزون قرار داده است.
درحالیکه به تاکید قانون و به تصریح صاحبنظران علم حقوق، توقیف روزنامهها، نوعی مجازات و نیز امری کیفری محسوب میشود و نیازمند حکم دادگاه است، هیأت نظارت بر مطبوعات بهگونهای غیرقانونی به توقیف نشریات «غیرخودی» همت گماشته، هر روز نشریهای را به تیغ توقیف، بیجان میسازد و وضع ناگوار آزادی بیان و عقیده را در ایران، اسفبارتر میکند.
افزون بر توقیف نشریات منتقد و مستقل، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اسلامی بهمثابهی بازوی اجرایی برای تهدید آزادی مطبوعات، به اقداماتی غیرقانونی دست مییازد؛ چنانکه در هفتهی پیش، به چهار روزنامه «تذکر» میدهد که چرا اظهارات برخی از عالیترین مقامهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی را تیتر و برجسته کردهاند، و یا فعالیت خبرگزاریهای خارجی را برخلاف استانداردهای جهانی، برای چند روز (در نیمهی آذرماه) محدود میسازد.
تداوم فشارها و تهدیدها علیه فعالیت آزاد و امن مطبوعات و صاحبان عقیده در ایران، به موارد پیش گفته، محدود و منحصر نمیشود؛ علاوه بر فیلترینگ گسترده علیه سایتهای «غیرخودی» و منتقد، دستگاههای امنیتی نظام بی هیچ پروایی مسئولان پایگاههای اطلاعرسانی را در داخل ایران به تعطیلی فعالیتهای خبری خویش، ملزم و مجبور میکنند؛ بهعنوان نمونه «میزان» پایگاه اطلاعرسانی وابسته به نهضت آزادی ایران فعالیت خود را اینگونه، متوقف ساخته است.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با اعتراض شدید نسبت به تداوم روندهای غیرقانونی، دائر بر اعمال فشار روزافزون علیه آزادی بیان و عقیده و مطبوعات در ایران، و نیز تداوم بازداشتها و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم روزنامهنگاران، بار دیگر صاحبان قدرت را در جمهوری اسلامی به رعایت معیارهای جهانشمول در مورد آزادی مطبوعات و نیز احترام به تصریحات قانون اساسی فرامیخواند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در مورد فشار و تهدید روزافزون علیه مطبوعات مستقل بیانیهای به شرح زیر صادر کرده است:
بهنام خدا
آزادی مطبوعات در ایران یکی از سختترین و سیاهترین روزهای عمر خود را تجربه و سپری میکند. اعمال فشارها و تهدیدهای گوناگون و هر روزه علیه روزنامهنگاران منتقد و مطبوعات مستقل و غیرخودی در ایران، از انتخابات 22خرداد 1388 به اینسو، عمق و شدتی روزافزون یافته است. این وضع بهشدت ناگوار و تأسفبار که با حضور جمعی از روزنامهنگاران ایران در زندانها بهوضوح خودنمایی میکند، در عرصهی توقیف مطبوعات نیز هر روز قربانی جدیدی میگیرد.
هنوز از توقیف روزنامهی «سرمایه» چند هفتهای سپری نشده، روزنامهی «حیاتنو» بهشکلی غیرقانونی از ادامهی فعالیت مستقل و انتقادی خویش بازمیماند. «هیأت نظارت بر مطبوعات» بیتوجه به تصریحات و تاکیدات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (بهویژه اصول سوم، نهم، بیست و چهارم، و یکصد و شصت و هشتم) و نیز تبصره ذیل ماده 20 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب (که رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی را انحصارا" در محاکم کیفری استان با حضور هیأت منصفه و بهصورت علنی ممکن دانسته)، «آزادی مطبوعات» را مورد تحدید روزافزون قرار داده است.
درحالیکه به تاکید قانون و به تصریح صاحبنظران علم حقوق، توقیف روزنامهها، نوعی مجازات و نیز امری کیفری محسوب میشود و نیازمند حکم دادگاه است، هیأت نظارت بر مطبوعات بهگونهای غیرقانونی به توقیف نشریات «غیرخودی» همت گماشته، هر روز نشریهای را به تیغ توقیف، بیجان میسازد و وضع ناگوار آزادی بیان و عقیده را در ایران، اسفبارتر میکند.
افزون بر توقیف نشریات منتقد و مستقل، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اسلامی بهمثابهی بازوی اجرایی برای تهدید آزادی مطبوعات، به اقداماتی غیرقانونی دست مییازد؛ چنانکه در هفتهی پیش، به چهار روزنامه «تذکر» میدهد که چرا اظهارات برخی از عالیترین مقامهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی را تیتر و برجسته کردهاند، و یا فعالیت خبرگزاریهای خارجی را برخلاف استانداردهای جهانی، برای چند روز (در نیمهی آذرماه) محدود میسازد.
تداوم فشارها و تهدیدها علیه فعالیت آزاد و امن مطبوعات و صاحبان عقیده در ایران، به موارد پیش گفته، محدود و منحصر نمیشود؛ علاوه بر فیلترینگ گسترده علیه سایتهای «غیرخودی» و منتقد، دستگاههای امنیتی نظام بی هیچ پروایی مسئولان پایگاههای اطلاعرسانی را در داخل ایران به تعطیلی فعالیتهای خبری خویش، ملزم و مجبور میکنند؛ بهعنوان نمونه «میزان» پایگاه اطلاعرسانی وابسته به نهضت آزادی ایران فعالیت خود را اینگونه، متوقف ساخته است.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با اعتراض شدید نسبت به تداوم روندهای غیرقانونی، دائر بر اعمال فشار روزافزون علیه آزادی بیان و عقیده و مطبوعات در ایران، و نیز تداوم بازداشتها و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم روزنامهنگاران، بار دیگر صاحبان قدرت را در جمهوری اسلامی به رعایت معیارهای جهانشمول در مورد آزادی مطبوعات و نیز احترام به تصریحات قانون اساسی فرامیخواند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات
*****
کاسه واجبی جدید...!؟
رادان در وضعيت کما در بيمارستان مسيح دانشوری
بنا به گزارش دريافتی، سردار احمد رضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی از دو هفته پيش در بخش ويژه بيمارستان مسيح دانشوری بستری شده است. وی در وضعيت کما بسر ميبرد . شايان ذکر است که رادان به همراه سعيد مرتضوی يکی از متهمان اصلی جنايات صورت گرفته در کهريزک ميباشد.
بنا به گزارش دريافتی، سردار احمد رضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی از دو هفته پيش در بخش ويژه بيمارستان مسيح دانشوری بستری شده است. وی در وضعيت کما بسر ميبرد . شايان ذکر است که رادان به همراه سعيد مرتضوی يکی از متهمان اصلی جنايات صورت گرفته در کهريزک ميباشد.
*****
ادامه اعتصاب غذا در دانشگاه سیستان و بلوچستان
شب گذشته دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان مجدداً اعتصاب غذا کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان یکشنبه شب در حالی مجدداً برگزار شد که این اعتصاب از پنج شنبه شب گذشته آغاز شده است. این اعتصاب غذا ابتدا در دانشکده ادبیات آغاز شده و دانشجویان ظرف های غذای خود را تا بیرون درب ورودی دانشکده چیدند. بنابرگزارش ها درگیریهای نیز بین دانشجویان و انتظامات دانشگاه رخ داده است.
شب گذشته دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان مجدداً اعتصاب غذا کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان یکشنبه شب در حالی مجدداً برگزار شد که این اعتصاب از پنج شنبه شب گذشته آغاز شده است. این اعتصاب غذا ابتدا در دانشکده ادبیات آغاز شده و دانشجویان ظرف های غذای خود را تا بیرون درب ورودی دانشکده چیدند. بنابرگزارش ها درگیریهای نیز بین دانشجویان و انتظامات دانشگاه رخ داده است.
*****
از کرامات شیخ ما این بود....
برخی از مغالطات در سخنرانی دیروز آسیدعلی گدا:
اول؛ حملهی شخصی یا ad-hominem "وقتى مىبينند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اينها حمايت ميكند، تودهاى از اينها حمايت ميكند، رقاص و مطرب فرارى از كشور از اينها حمايت ميكند، بايد متنبه بشوند" [+]
در مغلطه حمله شخصی، بجای حمله به استدلال یک شخص، به شخصیت او اعتراض میشود و با پر رنگ کردن یک نقطه قابل اعتراض، تلاش میشود که استدلال آن شخص و ادعایش به حاشیه رانده شود. این پرمصرفترین مغلطهی رهبری در تمام سخنرانی هایشان است. ایشان نمی گوید آن مطرب یا رقاص چه گفته ، فقط می گوید چون " او " گفته غلط است. ایشان هیچ وقت نمی گوید نظرش در مورد آزادی یا حقوق بشر که اوباما می گوید چیست، فقط می گوید چون " اوباما " می گوید یا " انگلیس " می گوید یا " اروپا " می گوید غلط است.
به همین دلیل که ایشان هیچ نیازی نمی بینند کتابی تالیف کنند یا مقاله ای بنویسند و نظر خود را بگویند. وقتی چیزی به این راحتی رد می شود وقت ایشان گرانبهاتر از آن است که صرف استدلال شود.
دوم، مصادره به مطلوب یا Begging the question "دشمنان امنيتِ مردم [ کسانی هستند که ] دوست دارند كه مردم در ناامنى زندگى كنند" [+]
این درست مثل این می ماند که بگوییم :"آدم مرده، آدمی است که مرده است" شخص نمیتواند با تکرار ادعای خود آنرا اثبات کند، بلکه فرایند اثبات کردن باید تنها شامل ارائه شواهد شود نه تکرار ادعا. رهبری به جای استدلال و تعریف نا امنی، دشمن و دشمنان نا امنی - چون ممکن است تمام این ذهنیات ایشان مورد خدشه ی اهل فن قرار گیرد - به یک تعریف دوری روی می آورد.
سوم، مغلطهی تعاقب یا Post hoc این هم از پر مصرفترین مغلطه های رهبری است. این مغلطه زمانی رخ می دهد که به علت همزمانی دو واقعه آنها را علت و معلول هم فرض کنیم مثلا چون عربستان به یمن حمله کرده و این همزمان با 16 آذر بوده، بگوییم این تقصیر موسوی است. یا مثلا اوبامابیانیه ای علیه ایران بدهد و چند روز بعد جایزه صلح نوبل بگیرد، رهبری بدون هیچ دلیل و سندی این را جایزه صهیونیستها به خاطر آن بیانیه می داند. "تشويقشان به اغتشاش و كشاندن مردم به عرصهى اغتشاشگرى - اين هم نتائجش. اين خطاها اتفاق مىافتد، عمل خلاف انجام ميگيرد، كار غلط انجام ميگيرد" [+]
یعنی اگر کار غلطی انجام شود به خاطر دعوت به اعتراض بوده است. در حالیکه خود رهبری در مورد صدا و سیما و حتی کارهای رئیس جمهور با اینکه به طور سازمانی و قانونی زیر نظر ایشان هستند می گویند کارهای بدشان به من مربوط نیست و من فقط کارههای درست را گفته ام. حالا در مورد جمع نامنظم و متکثر معترضین چطور در ریزترین اعمال سران اصلاحات مسئولند.
این هم از کرامات ایشان است.
برخی از مغالطات در سخنرانی دیروز آسیدعلی گدا:
اول؛ حملهی شخصی یا ad-hominem "وقتى مىبينند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اينها حمايت ميكند، تودهاى از اينها حمايت ميكند، رقاص و مطرب فرارى از كشور از اينها حمايت ميكند، بايد متنبه بشوند" [+]
در مغلطه حمله شخصی، بجای حمله به استدلال یک شخص، به شخصیت او اعتراض میشود و با پر رنگ کردن یک نقطه قابل اعتراض، تلاش میشود که استدلال آن شخص و ادعایش به حاشیه رانده شود. این پرمصرفترین مغلطهی رهبری در تمام سخنرانی هایشان است. ایشان نمی گوید آن مطرب یا رقاص چه گفته ، فقط می گوید چون " او " گفته غلط است. ایشان هیچ وقت نمی گوید نظرش در مورد آزادی یا حقوق بشر که اوباما می گوید چیست، فقط می گوید چون " اوباما " می گوید یا " انگلیس " می گوید یا " اروپا " می گوید غلط است.
به همین دلیل که ایشان هیچ نیازی نمی بینند کتابی تالیف کنند یا مقاله ای بنویسند و نظر خود را بگویند. وقتی چیزی به این راحتی رد می شود وقت ایشان گرانبهاتر از آن است که صرف استدلال شود.
دوم، مصادره به مطلوب یا Begging the question "دشمنان امنيتِ مردم [ کسانی هستند که ] دوست دارند كه مردم در ناامنى زندگى كنند" [+]
این درست مثل این می ماند که بگوییم :"آدم مرده، آدمی است که مرده است" شخص نمیتواند با تکرار ادعای خود آنرا اثبات کند، بلکه فرایند اثبات کردن باید تنها شامل ارائه شواهد شود نه تکرار ادعا. رهبری به جای استدلال و تعریف نا امنی، دشمن و دشمنان نا امنی - چون ممکن است تمام این ذهنیات ایشان مورد خدشه ی اهل فن قرار گیرد - به یک تعریف دوری روی می آورد.
سوم، مغلطهی تعاقب یا Post hoc این هم از پر مصرفترین مغلطه های رهبری است. این مغلطه زمانی رخ می دهد که به علت همزمانی دو واقعه آنها را علت و معلول هم فرض کنیم مثلا چون عربستان به یمن حمله کرده و این همزمان با 16 آذر بوده، بگوییم این تقصیر موسوی است. یا مثلا اوبامابیانیه ای علیه ایران بدهد و چند روز بعد جایزه صلح نوبل بگیرد، رهبری بدون هیچ دلیل و سندی این را جایزه صهیونیستها به خاطر آن بیانیه می داند. "تشويقشان به اغتشاش و كشاندن مردم به عرصهى اغتشاشگرى - اين هم نتائجش. اين خطاها اتفاق مىافتد، عمل خلاف انجام ميگيرد، كار غلط انجام ميگيرد" [+]
یعنی اگر کار غلطی انجام شود به خاطر دعوت به اعتراض بوده است. در حالیکه خود رهبری در مورد صدا و سیما و حتی کارهای رئیس جمهور با اینکه به طور سازمانی و قانونی زیر نظر ایشان هستند می گویند کارهای بدشان به من مربوط نیست و من فقط کارههای درست را گفته ام. حالا در مورد جمع نامنظم و متکثر معترضین چطور در ریزترین اعمال سران اصلاحات مسئولند.
این هم از کرامات ایشان است.
*****
ایران سه شهروند آمریکایی را محاکمه میکند
بی بی سی : منوچهر متکی وزیر خارجه ایران اعلام کرده است که سه شهروند آمریکایی که در تاریخ 31 ژوئیه گذشته با عبور از مرز مریوان وارد خاک ایران شده بودند، محاکمه می شوند.
آقای متکی که در یک کنفرانس مطبوعاتی صحبت می کرد گفت محاکمه سه شهروند آمریکایی که با "اهداف مشکوکی" به صورت غیر قانونی وارد خاک ایران شده بودند توسط سیستم قضایی ایران صورت می گیرد و حکم آنان در ادامه صادر می گردد. مقامات ایرانی گفته بودند این سه نفر که دانشجو هستند، به طور غیرقانونی وارد ایران شده و جاسوسی می کرده اند. خانواده های این سه نفر موسوم به های شین، سارا شورد، و جاش فضال این اتهامات را رد کرده اند. دولت آمریکا گفته بود دلیلی که این اتهامات را اثبات کند وجود ندارد و خواستار آزادی شهروندان خود شده بود.
خبر دستگیری سه گردشگر آمریکایی ابتدا از سوی مقام های کردستان عراق اعلام شد و بعد از آن شبکه تلویزیونی عرب زبان العالم، متعلق دولت ایران خبر دستگیری آنان را تایید کرد.
پس از تایید خبر این دستگیری توسط دولت ایران، وزارت خارجه آمریکا از دولت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در تهران است خواست با مقامات ایرانی تماس گرفته و اطلاعات لازم را در این زمینه کسب کند.
در ماه سپتامبر گذشته برای اولین بار به دیپلمات های سفارت سوئیس در تهران که حافط منافع آمریکا در ایران است اجازه داده شد با این سه نفر که در بازداشت هستند ملاقات کنند.
در همین حال مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا علاوه بر درخواست آزادی این سه نفر خواهان آزادی سایر شهروندان آمریکایی که در ایران زندانی هستند شد.
دولت باراک اوباما همچنین خواهان این شده بود که ایران در مورد تعیین سرنوشت رابرت لوینسون، مامور سابق پلیس فدرال آمریکا که گفته می شود در جزیره کیش مفقود شده است، به طور صادقانه همکاری کند. مقام های ایرانی از علت سفر و سرنوشت آقای لوینسون ابراز بی اطلاعی می کنند.
بی بی سی : منوچهر متکی وزیر خارجه ایران اعلام کرده است که سه شهروند آمریکایی که در تاریخ 31 ژوئیه گذشته با عبور از مرز مریوان وارد خاک ایران شده بودند، محاکمه می شوند.
آقای متکی که در یک کنفرانس مطبوعاتی صحبت می کرد گفت محاکمه سه شهروند آمریکایی که با "اهداف مشکوکی" به صورت غیر قانونی وارد خاک ایران شده بودند توسط سیستم قضایی ایران صورت می گیرد و حکم آنان در ادامه صادر می گردد. مقامات ایرانی گفته بودند این سه نفر که دانشجو هستند، به طور غیرقانونی وارد ایران شده و جاسوسی می کرده اند. خانواده های این سه نفر موسوم به های شین، سارا شورد، و جاش فضال این اتهامات را رد کرده اند. دولت آمریکا گفته بود دلیلی که این اتهامات را اثبات کند وجود ندارد و خواستار آزادی شهروندان خود شده بود.
خبر دستگیری سه گردشگر آمریکایی ابتدا از سوی مقام های کردستان عراق اعلام شد و بعد از آن شبکه تلویزیونی عرب زبان العالم، متعلق دولت ایران خبر دستگیری آنان را تایید کرد.
پس از تایید خبر این دستگیری توسط دولت ایران، وزارت خارجه آمریکا از دولت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در تهران است خواست با مقامات ایرانی تماس گرفته و اطلاعات لازم را در این زمینه کسب کند.
در ماه سپتامبر گذشته برای اولین بار به دیپلمات های سفارت سوئیس در تهران که حافط منافع آمریکا در ایران است اجازه داده شد با این سه نفر که در بازداشت هستند ملاقات کنند.
در همین حال مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا علاوه بر درخواست آزادی این سه نفر خواهان آزادی سایر شهروندان آمریکایی که در ایران زندانی هستند شد.
دولت باراک اوباما همچنین خواهان این شده بود که ایران در مورد تعیین سرنوشت رابرت لوینسون، مامور سابق پلیس فدرال آمریکا که گفته می شود در جزیره کیش مفقود شده است، به طور صادقانه همکاری کند. مقام های ایرانی از علت سفر و سرنوشت آقای لوینسون ابراز بی اطلاعی می کنند.
*****
محاصره نظامی و تجمع گسترده دانشجویان در دادنشگاه تهران
هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه تهران امروز 23 آذر در اعتراض به حضورهای نیروهای امنیتی در دانشگاه وتعرض و هتک حرمت دانشجویان و دانشگاه دست به اعتراضات گسترده ای زدند.
دانشجویانی از دانشگده های مختلف دانشگاه تهران در مقابل دانشکده فنی تهران تجمع کرده اند. گفته می شود تعداد دانشجویان به هزاران نفر می رسد. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه تهران به حمایت از دانشجویان و در اعتراض به هتک حرمت دانشگاه و دانشجویان و حضور نیروهای امنیتی - انتظامی در دانشگاه به صفوف اعتراضات دانشجویان پیوستند.
هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه تهران امروز 23 آذر در اعتراض به حضورهای نیروهای امنیتی در دانشگاه وتعرض و هتک حرمت دانشجویان و دانشگاه دست به اعتراضات گسترده ای زدند.
دانشجویانی از دانشگده های مختلف دانشگاه تهران در مقابل دانشکده فنی تهران تجمع کرده اند. گفته می شود تعداد دانشجویان به هزاران نفر می رسد. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه تهران به حمایت از دانشجویان و در اعتراض به هتک حرمت دانشگاه و دانشجویان و حضور نیروهای امنیتی - انتظامی در دانشگاه به صفوف اعتراضات دانشجویان پیوستند.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی تعدادی از مردم و جوانان در خیابانهای اطراف دانشگاه حضور دارند که هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شودانبوهی از نیروهای گارد ویژه،نیروی انتظامی و لباس شخصیها در تمامی خیابانهای اطراف دانشگاه تهران مستقر شده اند و دانشگاه را در محاصره کامل خود دارند.حضور آنها تا به میدان انقلاب کشیده شده است.از ساعاتی پیش پرواز هلی کوپترهای نیروهای امنیتی - انتظامی بر فراز نقاط مرکزی تهران آغاز شده است. این هلی کوپترها از پادگان جی به سوی خیابانهای مرکزی در حال پروز هستند و بر فراز خیابانهای مرکزی تهران در حال گشت زدن هستند بعد از اعتراضات میلیونی مردم ایران در خرداد ماه این اولین بار است که هلی کوپترها برای سرکوب اعتراضات به پرواز در می آیند.
*****
*****
بی خبری مطلق از وضعیت پیام جهانگیری دانشجوی بازداشتی
با گذشت بیش از یک هفته از بازداشت "پیام جهانگیری" دانشجوی ملی گرا و فعال فرهنگی تاکنون هیچ گونه تماسی با منزل نداشته است.
پیام جهانگیری دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شیراز که در 14 آذر ماه و در آستانه روز دانشجو از سوی مامورین وزارت اطلاعات شیراز بازداشت شده است تا کنون هیچ گونه تماسی با خانواده خود برقرار نکرده است.
ماموران وزارت اطلاعات پس از بازداشت ایشان لوازم شخصی وی از جمله کتابها و برخی نوشته هایش را نیز ضبط نمودند، بنا بر برخی از گزارش ها وی در بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به "پلاک 100" نگهداری می شود.
با گذشت بیش از یک هفته از بازداشت "پیام جهانگیری" دانشجوی ملی گرا و فعال فرهنگی تاکنون هیچ گونه تماسی با منزل نداشته است.
پیام جهانگیری دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شیراز که در 14 آذر ماه و در آستانه روز دانشجو از سوی مامورین وزارت اطلاعات شیراز بازداشت شده است تا کنون هیچ گونه تماسی با خانواده خود برقرار نکرده است.
ماموران وزارت اطلاعات پس از بازداشت ایشان لوازم شخصی وی از جمله کتابها و برخی نوشته هایش را نیز ضبط نمودند، بنا بر برخی از گزارش ها وی در بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به "پلاک 100" نگهداری می شود.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ