سه شنبه: 15/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان:5:20 بامداد سه شنبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان درود بر شما. ما باز هم حدود 24 ساعت قفل شده بودیم و سگان و کاسه لیسان و مزدوران دستگاه خلافت ولایت وقیح، تارنمای ما را از کار انداخته بودند تا آنجا که خودمان نیز نمی توانستیم وارد سایت شویم اما مانند بسیاری از دفعات گذشته در طی شش سال و اندی، نتوانستند آن را "هک" نمایند و ما با برطرف کردن اشکالات فنی که توضیح آن بسیار وقت گیر و خسته کننده برای شما خواننده و مراجعه کننده به سایت خواهد بود، توانستیم دوباره کار خویش را از سر بگیریم و از این لحظه که حدود 5:30 بامداد سه شبنه است کار خویش را که همانا خبررسانی و مبارزه قلمی با دجالان است پی می گیریم همانگونه که دهها هزار تن دیگر یاران ما، در صحنه های رویاروی در مبارزه با این روسیاهترین و بی شرف ترین و پست ترین موجودات عالم؛ نه با اسلحه قلم بلکه با ثبات قدم و سینه های ستبر و مشت های گره کرده به پیکار مشغولند و این مبارزه و پیکار تا براندازی کامل این رژیم بدوی و بیدادگر و ایران برباد ده ادامه خواهد یافت. با ما باشید.
*****
طرح اعدام محارب ظرف پنج‌روز تقدیم مجلس شد
نماینده حامی دولت با ارائه طرح دوفوریتی، خواستار تقلیل زمان اجرای حکم محارب از بیست روز به پنج روز شدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، این نمایندگان طرح دو فوریتی الحاق یک تبصره به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری را در نامه‌ای به شرح زیر به رئیس مجلس شورای اسلامی تقدیم کردند:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
احتراما طرح ذیل که به امضاء 36نفر از نمایندگان رسیده است جهت طی مراحل قانونی تقدیم می‌گردد.
مقدمه(دلایل توجیهی):
با توجه به حوادث اخیر(بعد از انتخابات دهم) و ضرورت رسیدگی فوری به اتهامات آشوبگران و مجازات مجرمین و بازدارندگی آن از اهمیت خاصی برخوردار است، طرح دو فوریتی ذیل تقدیم می‌گردد:
طرح الحاق یک تبصره به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری
ماده واحده-تبصره ذیل به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری الحاق می‌گردد.
تبصره-در جرائم مربوط به اخلال در نظم عمومی چنانچه متهم محارب شناخته شود، مهلت مذکور بیست روز به پنج روز تقلیل یابد.
امضا کنندگان: احمد بیغش-غضنفرآبادی-روح‌الله حسینیان-اخوان بیطرف-ثروتی-ونایی-بشیری-آلیا-بهمن محمدی-افشاری-سلیمی-رضارحمانی-لطفی-علیزاده-حسین فدایی-حیاتی- حمید رسایی- کوهکن-کوثری-محمد محمدی-ابطحی- هدایت‌خواه- کامران- طاهری- نادران- زارعی- نوروزی- حسنی نائینی- گروسی- سودانی-آقازاده-حسینی دولت‌آبادی-قاضی زاده-بزرگواری-امیری کهنوج-فرهنگی
به گزارش پارلمان‌نیوز، طراح اصلی این طرح روح‌الله حسینیان است.
نماینده حامی دولت با ارائه طرح دوفوریتی، خواستار تقلیل زمان اجرای حکم محارب از بیست روز به پنج روز شدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، این نمایندگان طرح دو فوریتی الحاق یک تبصره به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری را در نامه‌ای به شرح زیر به رئیس مجلس شورای اسلامی تقدیم کردند:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
احتراما طرح ذیل که به امضاء 36نفر از نمایندگان رسیده است جهت طی مراحل قانونی تقدیم می‌گردد.
مقدمه(دلایل توجیهی):
با توجه به حوادث اخیر(بعد از انتخابات دهم) و ضرورت رسیدگی فوری به اتهامات آشوبگران و مجازات مجرمین و بازدارندگی آن از اهمیت خاصی برخوردار است، طرح دو فوریتی ذیل تقدیم می‌گردد:
طرح الحاق یک تبصره به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری
ماده واحده-تبصره ذیل به ماده 236 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری الحاق می‌گردد.
تبصره-در جرائم مربوط به اخلال در نظم عمومی چنانچه متهم محارب شناخته شود، مهلت مذکور بیست روز به پنج روز تقلیل یابد.
امضا کنندگان: احمد بیغش-غضنفرآبادی-روح‌الله حسینیان-اخوان بیطرف-ثروتی-ونایی-بشیری-آلیا-بهمن محمدی-افشاری-سلیمی-رضارحمانی-لطفی-علیزاده-حسین فدایی-حیاتی- حمید رسایی- کوهکن-کوثری-محمد محمدی-ابطحی- هدایت‌خواه- کامران- طاهری- نادران- زارعی- نوروزی- حسنی نائینی- گروسی- سودانی-آقازاده-حسینی دولت‌آبادی-قاضی زاده-بزرگواری-امیری کهنوج-فرهنگی
به گزارش پارلمان‌نیوز، طراح اصلی این طرح روح‌الله حسینیان است.
*****
از سوي معاون خارجي وزارت اطلاعات اعلام شد؛ اسامي 60 بنياد و موسسه مرتبط با جنگ نرم
يك مقام مسئول در وزارت اطلاعات اسامي 60 بنياد و موسسه مرتبط با جنگ نرم را اعلام كرد. به گزارش ايلنا،معاون خارجي وزارت اطلاعات در گفتگوي خبري با رسانه‌ها با اشاره به توطئه‌هاي بيگانگان و سرويس‌هاي جاسوسي به‌ويژه آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي كه در مقابله با انقلاب اسلامي، استراتژي تهاجم و براندازي نرم عليه جمهوري اسلامي ايران را پي‌ريزي نموده‌اند اظهار داشت: سربازان گمنام امام زمان طي ساليان گذشته تاكنون با پيگيري‌هاي اطلاعاتي توانسته‌اند با شناسائي اهداف و برنامه هاي دشمنان انقلاب اسلامي و سرشاخه‌هاي آنان در داخل و خارج كشور كه در راستاي اهداف براندازانه عمل مي‌كنند، ضربات قابل توجهي به روند حركتي آنان وارد ساخته، استكبار را در دستيابي به مقاصد شومشان ناكام گذارند. وي با معرفي اسامي برخي از بنيادها و موسسات فعال بين‌المللي در حوزه جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران، خاطر نشان ساخت: شبكه‌هاي رسانه اي، ماهواره‌اي و اينترنتي معاند و مخالف با سياست‌هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي مانند VOA، BBC، راديو فردا، راديو زمانه، راديو رژيم صهيونيستي، شبکه‌هاي ماهواره‌اي ضدانقلاب مانند منافقين، گروه‌هاي سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، کانال يک و سايت‌هاي اينترنتي ضدانقلاب و همسو با جريان فتنه مانند جرس و... ممنوع است و همکاري با سازمان‌هاي برانداز بيگانه محسوب مي‌شوند. اين مقام امنيتي ادامه داد: هرگونه ارتباط. عقد قرارداد و اخذ امکانات از سوي اشخاص حقيقي و حقوقي با اين موسسات و بنيادهاي جنگ نرم غير قانوني و ممنوع است.همچنين دريافت هرگونه کمک‌هاي نقدي و غيرنقدي از خارج از کشور براي جريانات، احزاب و گروه‌هاي سياسي غير قانوني است. وي ضمن يافته‌هاي اطلاعاتي درخصوص علل و عوامل جريان فتنه اخير، ارتباطات بي‌ضابطه بسياري از عناصر و عوامل فتنه با بيگانگان را زمينه‌ساز ايجاد بخش عمده‌اي از اقدامات ضدامنيتي پس از انتخابات رياست‌جمهوري برشمرد و بر اين اساس، اقشار مختلف را از برقراري هرگونه ارتباط غيرمتعارف با سفارتخانه‌ها، اتباع بيگانه، مراکز و عوامل وابسته به آنها بر حذر داشت و تاكيد کرد: هموطنان نسبت به اهداف شوم و دام‌هايي که دشمنان براي آنان گسترده‌اند، با بصيرت عمل نمايند و با حساسيت و هوشياري، همکاري لازم را با وزارت اطلاعات در جهت صيانت از کشور و خنثي‌سازي برنامه‌هاي بيگانگان و جريانات فتنه‌انگيز به عمل آورند. عاون خارجي وزارت اطلاعات اسامي 60 بنياد و موسسه مرتبط با جنگ نرم را بدين شرح اعلام كرد: نياد سورس يا بنياد جامعه باز، مرکز وودرو ويلسون، خانه آزادي،صندوق اعانه ملي براي دموکراسي N.E.D ،موسسه دموکراتيک ملي N.D.I ،موسسه جمهوري‌خواه ملي N.R.I، موسسه براي دموکراسي در اروپاي شرقي (مقر ورشو) I.D.E.E ،مرکز دموکراتيک اروپاي شرقي (مقر ورشو) E.E.D.C ، بنياد فورد ، بنياد برادران راکفلر ،موسسه هوور دانشگاه استانفورد، موسسه هلند هيووس، مناز انگليس، انجمن سازمان ملل ايالت متحده آمريکا،بنياد کارنگي ،ويلتون پارک انگليس ،سازمان جست‌وجو براي زمينه‌هاي مشترک،شوراي جمعيت، انستيتو واشنگتن براي مسائل خاورميانه نزديک، انستيتو اسپن،موسسه آمريکن اينترپرايز ، بنياد نو آمريکا ، بنياد اسميت ريچاردسون،صندوق ژرمن مارشال آمريکا (داراي دفاتر در آلمان، بلژيک و...)،مرکز بين‌المللي براي حل مسالمت‌آميز، بنياد عبدالرحمن برومنددانشگاه ييل، مرکز مردين، بنياد دموکراسي در ايران، انستيتو بين‌المللي جمهوريخواهان،انستيتو ملي دموکراتيک،انستيتو ابتکار آمريکايي،انستيتو دموکراسي در اروپاي شرقي، مرکز کمک‌رساني آمريکا ، مرکز بين‌المللي تجارت خصوصي ،مرکز آمريکايي براي همبستگي بين‌المللي کارگران ، مرکز بين‌المللي براي انتقال دموکراسي، انجمن تشکل دموکراسي، انستيتو البرت انشتين، جنبش جهاني براي دموکراسي،شبکه فعالان جوان دموکراسي، گروه اطلاعات دموکراسي و تکنولوژي ارتباطات، جنبش بين‌المللي پارلماني براي دموکراسي، انستيتو شبکه جست‌وجو دموکراسي،موسسه ريگا، موسسه برکمن،شوراي روابط خارجي آمريکا، انجمن سياست خارجي آلمان،موسسه اسرائيلي ممري،مرکز مطالعات دموکراسي انگليس، انستيتو مريدين، دانشگاه يل و کليه مراکز و موسسات تابعه، دانشگاه دفاع ملي آمريکا،مرکز مستندسازي اسناد حقوق بشر ايران،مرکز امريکايي فلتا فعال در آسياي مرکزي و قفقاز، کميته خطر حاضر،،انستيتو بروکينگز، مرکز سابان وابسته به بروکينگز، ديده‌بان حقوق بشر وبنياد امريکاي جديد.
يك مقام مسئول در وزارت اطلاعات اسامي 60 بنياد و موسسه مرتبط با جنگ نرم را اعلام كرد. به گزارش ايلنا،معاون خارجي وزارت اطلاعات در گفتگوي خبري با رسانه‌ها با اشاره به توطئه‌هاي بيگانگان و سرويس‌هاي جاسوسي به‌ويژه آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي كه در مقابله با انقلاب اسلامي، استراتژي تهاجم و براندازي نرم عليه جمهوري اسلامي ايران را پي‌ريزي نموده‌اند اظهار داشت: سربازان گمنام امام زمان طي ساليان گذشته تاكنون با پيگيري‌هاي اطلاعاتي توانسته‌اند با شناسائي اهداف و برنامه هاي دشمنان انقلاب اسلامي و سرشاخه‌هاي آنان در داخل و خارج كشور كه در راستاي اهداف براندازانه عمل مي‌كنند، ضربات قابل توجهي به روند حركتي آنان وارد ساخته، استكبار را در دستيابي به مقاصد شومشان ناكام گذارند. وي با معرفي اسامي برخي از بنيادها و موسسات فعال بين‌المللي در حوزه جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران، خاطر نشان ساخت: شبكه‌هاي رسانه اي، ماهواره‌اي و اينترنتي معاند و مخالف با سياست‌هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي مانند VOA، BBC، راديو فردا، راديو زمانه، راديو رژيم صهيونيستي، شبکه‌هاي ماهواره‌اي ضدانقلاب مانند منافقين، گروه‌هاي سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، کانال يک و سايت‌هاي اينترنتي ضدانقلاب و همسو با جريان فتنه مانند جرس و... ممنوع است و همکاري با سازمان‌هاي برانداز بيگانه محسوب مي‌شوند. اين مقام امنيتي ادامه داد: هرگونه ارتباط. عقد قرارداد و اخذ امکانات از سوي اشخاص حقيقي و حقوقي با اين موسسات و بنيادهاي جنگ نرم غير قانوني و ممنوع است.همچنين دريافت هرگونه کمک‌هاي نقدي و غيرنقدي از خارج از کشور براي جريانات، احزاب و گروه‌هاي سياسي غير قانوني است. وي ضمن يافته‌هاي اطلاعاتي درخصوص علل و عوامل جريان فتنه اخير، ارتباطات بي‌ضابطه بسياري از عناصر و عوامل فتنه با بيگانگان را زمينه‌ساز ايجاد بخش عمده‌اي از اقدامات ضدامنيتي پس از انتخابات رياست‌جمهوري برشمرد و بر اين اساس، اقشار مختلف را از برقراري هرگونه ارتباط غيرمتعارف با سفارتخانه‌ها، اتباع بيگانه، مراکز و عوامل وابسته به آنها بر حذر داشت و تاكيد کرد: هموطنان نسبت به اهداف شوم و دام‌هايي که دشمنان براي آنان گسترده‌اند، با بصيرت عمل نمايند و با حساسيت و هوشياري، همکاري لازم را با وزارت اطلاعات در جهت صيانت از کشور و خنثي‌سازي برنامه‌هاي بيگانگان و جريانات فتنه‌انگيز به عمل آورند. عاون خارجي وزارت اطلاعات اسامي 60 بنياد و موسسه مرتبط با جنگ نرم را بدين شرح اعلام كرد: نياد سورس يا بنياد جامعه باز، مرکز وودرو ويلسون، خانه آزادي،صندوق اعانه ملي براي دموکراسي N.E.D ،موسسه دموکراتيک ملي N.D.I ،موسسه جمهوري‌خواه ملي N.R.I، موسسه براي دموکراسي در اروپاي شرقي (مقر ورشو) I.D.E.E ،مرکز دموکراتيک اروپاي شرقي (مقر ورشو) E.E.D.C ، بنياد فورد ، بنياد برادران راکفلر ،موسسه هوور دانشگاه استانفورد، موسسه هلند هيووس، مناز انگليس، انجمن سازمان ملل ايالت متحده آمريکا،بنياد کارنگي ،ويلتون پارک انگليس ،سازمان جست‌وجو براي زمينه‌هاي مشترک،شوراي جمعيت، انستيتو واشنگتن براي مسائل خاورميانه نزديک، انستيتو اسپن،موسسه آمريکن اينترپرايز ، بنياد نو آمريکا ، بنياد اسميت ريچاردسون،صندوق ژرمن مارشال آمريکا (داراي دفاتر در آلمان، بلژيک و...)،مرکز بين‌المللي براي حل مسالمت‌آميز، بنياد عبدالرحمن برومنددانشگاه ييل، مرکز مردين، بنياد دموکراسي در ايران، انستيتو بين‌المللي جمهوريخواهان،انستيتو ملي دموکراتيک،انستيتو ابتکار آمريکايي،انستيتو دموکراسي در اروپاي شرقي، مرکز کمک‌رساني آمريکا ، مرکز بين‌المللي تجارت خصوصي ،مرکز آمريکايي براي همبستگي بين‌المللي کارگران ، مرکز بين‌المللي براي انتقال دموکراسي، انجمن تشکل دموکراسي، انستيتو البرت انشتين، جنبش جهاني براي دموکراسي،شبکه فعالان جوان دموکراسي، گروه اطلاعات دموکراسي و تکنولوژي ارتباطات، جنبش بين‌المللي پارلماني براي دموکراسي، انستيتو شبکه جست‌وجو دموکراسي،موسسه ريگا، موسسه برکمن،شوراي روابط خارجي آمريکا، انجمن سياست خارجي آلمان،موسسه اسرائيلي ممري،مرکز مطالعات دموکراسي انگليس، انستيتو مريدين، دانشگاه يل و کليه مراکز و موسسات تابعه، دانشگاه دفاع ملي آمريکا،مرکز مستندسازي اسناد حقوق بشر ايران،مرکز امريکايي فلتا فعال در آسياي مرکزي و قفقاز، کميته خطر حاضر،،انستيتو بروکينگز، مرکز سابان وابسته به بروکينگز، ديده‌بان حقوق بشر وبنياد امريکاي جديد.
*****
بهمن احمدی امويی، روزنامه نگار به هفت سال و چهار ماه حبس تعزيری و ۳۴ ضربه شلاق محکوم شد
بهمن احمدی امويی ، روزنامه نگار و تحليل گر اقتصادی به هفت سال و چهار ماه حبس تعزيری و ۳۴ ضربه شلاق محکوم شد. صبح امروز حکم بدوی اين روزنامه نگار دربند در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اين او ابلاغ شد. دادگاه بهمن احمدی امويی روز شنبه ۲۱ آذر ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به رياست قاضی پير عباس با حضور اين روزنامه نگار و وکيلش فريده غيرت برگزار شد. بهمن احمدی امويی،روزنامه نگار در نيمه شب ۳۰ خرداد ماه در منزل خود به همراه همسرش ژيلا بنی يعقوب دستگير شد و بعد از گذشت شش ماه از بازداشت اولين دادگاه رسيدگی به پرونده اش ۲۱ آذر ماه برگزار و امروز حکمش ابلاغ شد . او همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوين به سر می برد. غيرت وکيل بهمن احمدی ،پيش از اين درباره روند پرونده موکلش تاکيد کرده بود که ۲۰ روز بعد از دستگيری موکلش وثيقه ای برای آزادی موکلش صادر شده بود اما متاسفانه اين قرار وثيقه به مرحله اجرا درنيامد. وقتی غيرت از برقراری اين وثيقه مطلع شد؛ بارها به دادگاه انقلاب مراجعه کرد اما مسئولان در جواب اظهار داشتند که پرونده موکلش، بهمن احمدی امويی مفقود شده است. به گفته غيرت با مراجعات متعدد به دادگاه انقلاب همواره با همان جواب يعنی مفقود شدن پرونده مواجه می شدم تا آنکه در اواخر آبان ماه به طور غير منتظره ای اعلام شد پرونده با صدور قرار مجرميت به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ارجاع شده است. فريده غيرت ،وکيل اين روزنامه نگار دربند به زودی برای رويت حکم صادر شده و تقاضای تجديد نظر در حکم به دادگاه انقلاب مراجعه خواهد کرد. بهمن احمدی امويی،روزنامه نگار اقتصادی سابقه همکاری با تعداد زيادی از روزنامه های اصلاح طلب را داشته است که از آن جمله می توان به دبيری سرويس اقتصادی روزنامه سرمايه اشاره کرد. او مطالب انتقادی زيادی درباره برنامه های اقتصادی دولت نهم در کارنامه کاری خود دارد.
بهمن احمدی امويی ، روزنامه نگار و تحليل گر اقتصادی به هفت سال و چهار ماه حبس تعزيری و ۳۴ ضربه شلاق محکوم شد. صبح امروز حکم بدوی اين روزنامه نگار دربند در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اين او ابلاغ شد. دادگاه بهمن احمدی امويی روز شنبه ۲۱ آذر ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به رياست قاضی پير عباس با حضور اين روزنامه نگار و وکيلش فريده غيرت برگزار شد. بهمن احمدی امويی،روزنامه نگار در نيمه شب ۳۰ خرداد ماه در منزل خود به همراه همسرش ژيلا بنی يعقوب دستگير شد و بعد از گذشت شش ماه از بازداشت اولين دادگاه رسيدگی به پرونده اش ۲۱ آذر ماه برگزار و امروز حکمش ابلاغ شد . او همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوين به سر می برد. غيرت وکيل بهمن احمدی ،پيش از اين درباره روند پرونده موکلش تاکيد کرده بود که ۲۰ روز بعد از دستگيری موکلش وثيقه ای برای آزادی موکلش صادر شده بود اما متاسفانه اين قرار وثيقه به مرحله اجرا درنيامد. وقتی غيرت از برقراری اين وثيقه مطلع شد؛ بارها به دادگاه انقلاب مراجعه کرد اما مسئولان در جواب اظهار داشتند که پرونده موکلش، بهمن احمدی امويی مفقود شده است. به گفته غيرت با مراجعات متعدد به دادگاه انقلاب همواره با همان جواب يعنی مفقود شدن پرونده مواجه می شدم تا آنکه در اواخر آبان ماه به طور غير منتظره ای اعلام شد پرونده با صدور قرار مجرميت به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ارجاع شده است. فريده غيرت ،وکيل اين روزنامه نگار دربند به زودی برای رويت حکم صادر شده و تقاضای تجديد نظر در حکم به دادگاه انقلاب مراجعه خواهد کرد. بهمن احمدی امويی،روزنامه نگار اقتصادی سابقه همکاری با تعداد زيادی از روزنامه های اصلاح طلب را داشته است که از آن جمله می توان به دبيری سرويس اقتصادی روزنامه سرمايه اشاره کرد. او مطالب انتقادی زيادی درباره برنامه های اقتصادی دولت نهم در کارنامه کاری خود دارد.
*****
۳ روز تحریم امتحانات: لغو بیش از ۴۰ امتحان پایان ترم در دانشگاه پلی تکنیک
حرکت اعتراضی دانشجویان پلی تکنیک در تحریم امتحانات پایان ترم برای حمایت از ۱۲ همکلاسی دربندشان، روز دوشنبه نیز ادامه یافت.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان دانشگاه امیرکبیر از روز شنبه ۱۲ دی ماه برای اعلام حمایت از ۱۲ دانشجوی دربند این دانشگاه اعلام کردند در امتحانات پایان ترم شرکت نمی کنند.
تا پایان روز دوشنبه بیش از ۴۰ امتحان پایان ترم توسط دانشجویان لغو شده است. در دانشکده عمران ۸ امتحان، دانشکده فیزیک ۶ امتحان، دانشکده شیمی ۵ امتحان، دانشکده مهندسی پزشکی ۳ امتحان، دانشکده مکانیک ۴ امتحان، دانشکده معدن و متالورژی ۴ امتحان، دانشکده کامپیوتر ۳ امتحان، دانشکده نساجی ۲ امتحان، دانشکده برق ۱ امتحان و دانشکده کشتی سازی ۱ امتحان تاکنون لغو شده است.
در این مدت مسئولین دانشگاه از هر ابزاری برای فشار بر دانشجویان معترض استفاده کرده اند. ۱۵ دانشجو در روز اول امتحانات به کمیته انضباطی احضار شدند. پس از آن در روز یکشنبه هنگامی که تحریم امتحانات ادامه پیدا کرد، حراست دانشگاه وارد عمل شد و با تماس تلفنی تعدادی از دانشجویان را به دفتر حراست احضار کرد. این در حالی است که اصولا حراست دانشگاه از نظر قانونی حق احضار کردن دانشجویان را ندارد. باقری معاون حراست، به دانشجویان احضار شده گفته است که باید خود را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات معرفی کنند.
هنگامی که تهدیدها و احضارهای حراست و ارجاع دانشجویان به دفتر پیگیری نیز با بی اعتنایی و عدم مراجعه دانشجویان مواجه شد، علیرضا رهایی رییس انتصابی و بی کفایت دانشگاه به اداره کل آموزش دستور داد تا در پرتال آموزشی دانشجویانی که در امتحانات شرکت نکرده اند فورا نمره صفر درج شود. در ضمن به دستور شخص رهایی، پرتال آموزشی دانشجویان به روی اساتید دانشگاه بسته شده و نمرات صفر نیز بدون اطلاع اساتید و مستقیما توسط اداره آموزش کل دانشگاه در پرتال آموزشی دانشجویان ثبت شده است. این اقدام غیرقانونی و توهین آمیز رهایی موجب خشم و اعتراض اساتید و گسترش حمایت آن ها از دانشجویان شده است.
نکته جالب در مورد تحریم امتحانات، استقبال و حضور تعداد زیادی از دانشجویان ورودی جدید دانشگاه در این حرکت است.
گفتنی است با وجود گسترش فشارها و تهدیدها، تحریم امتحانات روز دوشنبه نیز ادامه داشت و قرار است در روزهای سه شنبه و چهارشنبه نیز ادامه یابد.
حرکت اعتراضی دانشجویان پلی تکنیک در تحریم امتحانات پایان ترم برای حمایت از ۱۲ همکلاسی دربندشان، روز دوشنبه نیز ادامه یافت.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان دانشگاه امیرکبیر از روز شنبه ۱۲ دی ماه برای اعلام حمایت از ۱۲ دانشجوی دربند این دانشگاه اعلام کردند در امتحانات پایان ترم شرکت نمی کنند.
تا پایان روز دوشنبه بیش از ۴۰ امتحان پایان ترم توسط دانشجویان لغو شده است. در دانشکده عمران ۸ امتحان، دانشکده فیزیک ۶ امتحان، دانشکده شیمی ۵ امتحان، دانشکده مهندسی پزشکی ۳ امتحان، دانشکده مکانیک ۴ امتحان، دانشکده معدن و متالورژی ۴ امتحان، دانشکده کامپیوتر ۳ امتحان، دانشکده نساجی ۲ امتحان، دانشکده برق ۱ امتحان و دانشکده کشتی سازی ۱ امتحان تاکنون لغو شده است.
در این مدت مسئولین دانشگاه از هر ابزاری برای فشار بر دانشجویان معترض استفاده کرده اند. ۱۵ دانشجو در روز اول امتحانات به کمیته انضباطی احضار شدند. پس از آن در روز یکشنبه هنگامی که تحریم امتحانات ادامه پیدا کرد، حراست دانشگاه وارد عمل شد و با تماس تلفنی تعدادی از دانشجویان را به دفتر حراست احضار کرد. این در حالی است که اصولا حراست دانشگاه از نظر قانونی حق احضار کردن دانشجویان را ندارد. باقری معاون حراست، به دانشجویان احضار شده گفته است که باید خود را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات معرفی کنند.
هنگامی که تهدیدها و احضارهای حراست و ارجاع دانشجویان به دفتر پیگیری نیز با بی اعتنایی و عدم مراجعه دانشجویان مواجه شد، علیرضا رهایی رییس انتصابی و بی کفایت دانشگاه به اداره کل آموزش دستور داد تا در پرتال آموزشی دانشجویانی که در امتحانات شرکت نکرده اند فورا نمره صفر درج شود. در ضمن به دستور شخص رهایی، پرتال آموزشی دانشجویان به روی اساتید دانشگاه بسته شده و نمرات صفر نیز بدون اطلاع اساتید و مستقیما توسط اداره آموزش کل دانشگاه در پرتال آموزشی دانشجویان ثبت شده است. این اقدام غیرقانونی و توهین آمیز رهایی موجب خشم و اعتراض اساتید و گسترش حمایت آن ها از دانشجویان شده است.
نکته جالب در مورد تحریم امتحانات، استقبال و حضور تعداد زیادی از دانشجویان ورودی جدید دانشگاه در این حرکت است.
گفتنی است با وجود گسترش فشارها و تهدیدها، تحریم امتحانات روز دوشنبه نیز ادامه داشت و قرار است در روزهای سه شنبه و چهارشنبه نیز ادامه یابد.
*****
تعويق سفر هيات پارلماني اروپا و رد درخواست جان کري براي سفر به ايران
يک روز پس از آنکه سخنگوي وزارت خارجه از سفر قطعي هياتي از پارلمان اروپا به ايران براي تقويت روابط دوجانبه خبر داد، وي اين بار تعويق سفر اين هيات را اعلام کرد. رامين مهمانپرست ديروز ضمن اعلام تعويق سفر هيات مذکور به ايران گفت؛ «قرار شده سفر هيات پارلماني اروپايي به تهران به فرصت ديگري موکول شود و طرفين از طريق کانال هاي مربوطه هماهنگ خواهند کرد.» سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه افزود؛ «اين اقدام جهت بهره برداري حداکثري از همکاري هاي پارلماني متقابل، سازنده و ضرورت برنامه ريزي هاي لازم انجام مي شود.» وي همچنين متذکر شد اين موضوع به طرف اروپايي نيز اعلام شده است. هيات پارلماني اروپا قرار بود به منظور ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و فعالان حقوق بشر به ايران سفر کنند اما به دنبال اعلام سفر هيات پارلماني اروپا به ايران تعدادي از نمايندگان پارلمان امريکا از رئيس پارلمان اروپا درخواست کردند اين سفر را لغو کند چراکه سفر پيامي نامناسب را به ايران در شرايط کنوني منتقل خواهد کرد.
تعويق سفر هيات پارلماني اروپا و رد درخواست جان کري براي سفر به ايران
يک روز پس از آنکه سخنگوي وزارت خارجه از سفر قطعي هياتي از پارلمان اروپا به ايران براي تقويت روابط دوجانبه خبر داد، وي اين بار تعويق سفر اين هيات را اعلام کرد. رامين مهمانپرست ديروز ضمن اعلام تعويق سفر هيات مذکور به ايران گفت؛ «قرار شده سفر هيات پارلماني اروپايي به تهران به فرصت ديگري موکول شود و طرفين از طريق کانال هاي مربوطه هماهنگ خواهند کرد.» سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه افزود؛ «اين اقدام جهت بهره برداري حداکثري از همکاري هاي پارلماني متقابل، سازنده و ضرورت برنامه ريزي هاي لازم انجام مي شود.» وي همچنين متذکر شد اين موضوع به طرف اروپايي نيز اعلام شده است. هيات پارلماني اروپا قرار بود به منظور ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و فعالان حقوق بشر به ايران سفر کنند اما به دنبال اعلام سفر هيات پارلماني اروپا به ايران تعدادي از نمايندگان پارلمان امريکا از رئيس پارلمان اروپا درخواست کردند اين سفر را لغو کند چراکه سفر پيامي نامناسب را به ايران در شرايط کنوني منتقل خواهد کرد.
رامين مهمانپرست روز يکشنبه با اعلام خبر سفر تعداد قابل توجهي از نمايندگان و روساي برخي کميسيون هاي پارلمان اروپاي گفته بود در جريان اين سفر مسائل و موضوع هاي مختلف مربوط به ايران و اتحاديه اروپا مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت. مهمانپرست در خصوص اعلام مخالفت کنگره امريکا با سفر هيات پارلماني اروپا به تهران نيز گفته بود؛ تصميم ها براي انجام اين سفر نهايي شده و طرف ايراني موافقت خود را با درخواست طرف اروپايي براي انجام سفر به تهران اعلام کرده است و اين گونه مخالفت هاي مداخله جويانه تاثيري بر اراده و تصميم دو طرف ندارد هرچند وي تاريخ مشخصي را براي سفر هيات پارلماني به ايران اعلام نکرده بود. هيات پارلماني 11 نفره اروپا متشکل از اعضاي کميته ويژه پارلماني بود که به عنوان هيات روابط با ايران مشهور است و يکي از چندين هياتي است که روابط با کشورها يا مناطق مختلف را بررسي مي کند. هرچند اين سفر از ابتداي طرح و بررسي مورد مخالفت محافل مختلف اروپايي قرار گرفت و برنامه ريزان آن متهم به ناديده گرفتن تلاش جامعه جهاني براي تحت فشار گذاشتن ايران در مناسبات بين المللي و در انزوا قرار دادن اين کشور شدند اما به نظر مي رسيد هدف از برنامه ريزي اين سفر انتقال صريح و مستقيم برخي نگراني هاي طرف هاي اروپايي در ارتباط با ايران بود.
در همين حال به گزارش ديپلماسي ايران به نظر مي رسد علت اصلي را بايد در نوع روابط موجود ميان ايران و اروپا جست وجو کرد؛ اکنون سطح روابط ايران و کشورهاي اروپايي تحت تاثير فشارهاي بين المللي بر ايران در بحث هسته يي همچنين به تعبير اروپاييان نوع برخورد ايران با مساله حقوق بشر دچار تنش هايي شده است که تغيير در برنامه برخي سفرها ميان طرفين را طبيعي مي نمايد. در صورت انجام سفر هيات پارلماني اروپا به ايران، اين سفر اولين سفر يک هيات پارلماني غربي به تهران در بيش از يک سال گذشته محسوب مي شد. از زمان طرح انجام چنين سفري بود که محافل امريکايي و اروپايي بار ديگر از خود پرسيدند آيا بايد به ديپلماسي در برابر تهران همچنان طبق روال موجود ادامه داد؟ اما اين تنها سفر هيات پارلماني اروپا به ايران نبود که ديروز به تعويق افتاد. رئيس کميته روابط خارجي کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس نيز روز گذشته در گفت وگو با فارس از رد درخواست جان کري رئيس کميته روابط خارجي سناي امريکا براي سفر به ايران خبر داد.
به گزارش فارس حسين ابراهيمي با اشاره به درخواست «جان کري» رئيس کميته روابط خارجي سناي امريکا براي سفر به تهران گفت اعضاي کميته روابط خارجي کميسيون امنيت ملي مجلس پس از بررسي هاي خود با اين درخواست مخالفت کردند. رامين مهمانپرست سخنگوي وزارت خارجه کشورمان اخيراً در پاسخ به پرسش فارس در خصوص سفر جان کري رئيس کميته روابط خارجي سناي امريکا به جمهوري اسلامي ايران، با تاييد درخواست جان کري براي انجام اين سفر گفت؛ اين درخواست به مجلس شوراي اسلامي منعکس شده و توسط مقامات مجلس در دست بررسي است و آنها پاسخ خواهند داد.
*****
با توقیف روزنامه‌ها سعی در تلطیف فضای آشفته مطبوعات را داریم
هیئت نظارت بر مطبوعات در جلسه امروز خود به شش روزنامه «جمهوری اسلامی»، «فرهنگ آشتی»، «آرمان روابط عمومی»، «کارون»، «آفتاب یزد» و «اعتماد» و همچنین هفته‌نامه «پنجره» تذکر داد.
به گزارش ایلنا ، در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات، موضوع درج خبر و متن بیانیه اخیر میرحسین موسوی، در روزنامه‌های «جمهوری اسلامی» و «فرهنگ آشتی» مطرح و مقرر شد به استناد تبصره ۸ ماده ۹ قانون مطبوعات که تصریح می‌کند «کسانی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت و یا تبلیغ می‌کنند، حق هیچگونه فعالیت مطبوعاتی را ندارند» به این دو روزنامه تذکر کتبی داده شود.
ضمنا موضوع درج مطالب و تحلیلهایی درخصوص اعلامنظر اخیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پیرامون عدم صلاحیت شیخ یوسف صانعی برای مرجعیت در روزنامه «اعتماد» در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات مطرح و مقرر شد به استناد بندهای ۴، ۵ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات به این روزنامه تذکر کتبی داده شود.
در جلسه هیئت نظارت همچنین موضوع تیتری که در صفحه اول شماره ۱۹۳۸ روزنامه کارون با عنوان «تجمع علیه حوادث عاشورا در ایران» درج شده است، بررسی و باتوجه به تظاهرات دهها میلیون نفر از امت مسلمان ایران در دفاع از اسلام و حریم ولایت فقیه که در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود، آن روزنامه به استناد تبصره ماده ۲، بند ۵ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات تذکر دریافت کرد.
علاوه بر این، موضوع مطالب، اخبار و تیترهای صفحة اول روزنامه آفتاب یزد در بخشهای سرمقاله و ستون «روی خط آفتاب» مندرج در تاریخ هفتم و دواردهم دی ماه آن روزنامه در جلسه امروز هیئت نظارت بر مطبوعات مورد رسیدگی قرار گرفت.
هیئت مذکور مصوب کرد که به سبب تخلفات مکرر آن روزنامه از جمله تشویق مردم به انجام راهپیمایی غیرقانونی (پیام ۱۴۹۱)، اتهام انتساب موضوع اهانت به تصویر خمینی به اصولگرایان و طرفداران دولت (مندرج در صفحة ۶ مورخ ۷/۱۰/۸۸)، انعکاس خفیف و نامناسب مراسم عزاداری حسینی در سراسر کشور و تقلیل آن در سطح «درگیریهای تعدادی از تربیونداران، وعاظ و مداحان سرشناس و حتی خطبای نمازجمعه علیه اصلاحطلبان و سران جبهه» (مندرج در صفحه اول مورخ ۷/۱۰/۸۸) ، القای این ذهنیت که ایجاد بلوا و تنش توسط طرفداران دولت صورت می‌گیرد و نیز حمایت از افرادی که محرک اغتشاشگران بودهاند (مندرج در ص ۲ شمارة ۱۱۰۶)، مستند به بند ۴، ۵، ۸ و ۱۱ مادة ۶ قانون مطبوعات به این روزنامه تذکر داده شود.
همچنین هیئت نظارت بر مطبوعات مصوب کرد، در مورد تصویر صفحه اول روزنامه «آرمان روابط عمومی» از تخریب‌های به‌جای مانده از سوی آشوبگران در روز عاشورا و تیتر «گزارشی از حضور پرشور مردم در مراسم عزاداری حسینی و حواشی» که به نوعی تداعیکننده تأیید عمل آشوبگران و پرشور خواندن آن است، به روزنامه آرمان روابط عمومی تذکر داده شود که این نوع عملکرد مغایر با رسالت مطبوعات – مصرح در ماده ۲ قانون مطبوعات است.
همچنین در این جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات، موضوع درج تصویر فردی به نام «اوشو» مندرج در شماره ۱۷ نشریه پنجره مورد رسیدگی قرار گرفت و مصوب شد، به سبب طرح افراد مبلغ آیینهای انحرافی عرفانی و دارای سوابق اخلاقی سوء، به جهت عدم رعایت بند د مادة ۲ قانون مطبوعات به این نشریه تذکر داده شود.
هیئت نظارت بر مطبوعات در جلسه امروز خود به شش روزنامه «جمهوری اسلامی»، «فرهنگ آشتی»، «آرمان روابط عمومی»، «کارون»، «آفتاب یزد» و «اعتماد» و همچنین هفته‌نامه «پنجره» تذکر داد.
به گزارش ایلنا ، در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات، موضوع درج خبر و متن بیانیه اخیر میرحسین موسوی، در روزنامه‌های «جمهوری اسلامی» و «فرهنگ آشتی» مطرح و مقرر شد به استناد تبصره ۸ ماده ۹ قانون مطبوعات که تصریح می‌کند «کسانی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت و یا تبلیغ می‌کنند، حق هیچگونه فعالیت مطبوعاتی را ندارند» به این دو روزنامه تذکر کتبی داده شود.
ضمنا موضوع درج مطالب و تحلیلهایی درخصوص اعلامنظر اخیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پیرامون عدم صلاحیت شیخ یوسف صانعی برای مرجعیت در روزنامه «اعتماد» در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات مطرح و مقرر شد به استناد بندهای ۴، ۵ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات به این روزنامه تذکر کتبی داده شود.
در جلسه هیئت نظارت همچنین موضوع تیتری که در صفحه اول شماره ۱۹۳۸ روزنامه کارون با عنوان «تجمع علیه حوادث عاشورا در ایران» درج شده است، بررسی و باتوجه به تظاهرات دهها میلیون نفر از امت مسلمان ایران در دفاع از اسلام و حریم ولایت فقیه که در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود، آن روزنامه به استناد تبصره ماده ۲، بند ۵ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات تذکر دریافت کرد.
علاوه بر این، موضوع مطالب، اخبار و تیترهای صفحة اول روزنامه آفتاب یزد در بخشهای سرمقاله و ستون «روی خط آفتاب» مندرج در تاریخ هفتم و دواردهم دی ماه آن روزنامه در جلسه امروز هیئت نظارت بر مطبوعات مورد رسیدگی قرار گرفت.
هیئت مذکور مصوب کرد که به سبب تخلفات مکرر آن روزنامه از جمله تشویق مردم به انجام راهپیمایی غیرقانونی (پیام ۱۴۹۱)، اتهام انتساب موضوع اهانت به تصویر خمینی به اصولگرایان و طرفداران دولت (مندرج در صفحة ۶ مورخ ۷/۱۰/۸۸)، انعکاس خفیف و نامناسب مراسم عزاداری حسینی در سراسر کشور و تقلیل آن در سطح «درگیریهای تعدادی از تربیونداران، وعاظ و مداحان سرشناس و حتی خطبای نمازجمعه علیه اصلاحطلبان و سران جبهه» (مندرج در صفحه اول مورخ ۷/۱۰/۸۸) ، القای این ذهنیت که ایجاد بلوا و تنش توسط طرفداران دولت صورت می‌گیرد و نیز حمایت از افرادی که محرک اغتشاشگران بودهاند (مندرج در ص ۲ شمارة ۱۱۰۶)، مستند به بند ۴، ۵، ۸ و ۱۱ مادة ۶ قانون مطبوعات به این روزنامه تذکر داده شود.
همچنین هیئت نظارت بر مطبوعات مصوب کرد، در مورد تصویر صفحه اول روزنامه «آرمان روابط عمومی» از تخریب‌های به‌جای مانده از سوی آشوبگران در روز عاشورا و تیتر «گزارشی از حضور پرشور مردم در مراسم عزاداری حسینی و حواشی» که به نوعی تداعیکننده تأیید عمل آشوبگران و پرشور خواندن آن است، به روزنامه آرمان روابط عمومی تذکر داده شود که این نوع عملکرد مغایر با رسالت مطبوعات – مصرح در ماده ۲ قانون مطبوعات است.
همچنین در این جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات، موضوع درج تصویر فردی به نام «اوشو» مندرج در شماره ۱۷ نشریه پنجره مورد رسیدگی قرار گرفت و مصوب شد، به سبب طرح افراد مبلغ آیینهای انحرافی عرفانی و دارای سوابق اخلاقی سوء، به جهت عدم رعایت بند د مادة ۲ قانون مطبوعات به این نشریه تذکر داده شود.
رامین: با توقیف روزنامه‌ها سعی در تلطیف فضای آشفته مطبوعات را داریم
روزنامه‌هایی که تذکر می‌گیرند یا توقیف میشوند مثل عنصر فاسد و آلوده‌ای هستند که همه فضای مطبوعات را آشفته می‌کنند/ در صنف بزرگی مثل رسانه تعدادی عناصر ناآرام نفوذ می‌کنند که باعث آلودگی فضای جمعی رسانه‌ها میشوند.
محمد علی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد گفت که هیئت نظارت که مجوز انتشار نشریات را صادر می‌کند، وظیفه دارد عملکرد آنها را نیز مورد بررسی قرار دهد.
به گزارش ایلنا، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در نشست خبری با خبرنگاران روزنامه‌ها و خبرگزاریها افزود که وظیفه هیئت نظارت بر مطبوعات، تجویز صدور انتشار نشریات و نظارت بر عملکرد مطبوعات و خبرگزاریها است که البته نظارت بر خبرگزاریها اخیرا مصوب شده ولی هنوز ابلاغ رسمی نشده است.
رامین با ابراز ناراحتی از لغو مجوزهای صادر شده گفت: بسیار تلخ است که مجوزی که صادر شده و اعتمادی که اعلام شده به‌دلیل عملکرد منفی صاحب امتیاز رسانه مجوز سلب شود.
وی به موضوع مطرح شده در آخرین جلسه هیئت نظارت اشاره کرد و گفت: متاسفانه امروز در هیئت نظارت با تذکراتی مواجه بودیم که به تازگی به رسانه‌ها ابلاغ شده و اعضای هیئت نظارت بر این باور بودند که شاید اهالی مطبوعات با قانون مطبوعات آشنا نباشند یا بعضا در خلال کار بعضی موارد قانونی را فراموش کرده باشند در چنین شرایطی اگر بازآموزی و یادآوری موارد قانون مطبوعات جزو ماموریت‌های رسمی ما نباشد جزو وظایف اخلاقی ما هست. بنابراین علاوه بر تعهداتی که صاحب امتیاز هر نشریه در ابتدا پذیرفته و با وجود آشنایی با قانون مطبوعات مجددا با برخی مواردی مواجه می‌شویم که قوانین را رعایت نمی‌کنند و ما مجبور به یادآوری هستیم.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در ادامه بندهایی از قانون مطبوعات را بازخوانی کرد و پس از اشاره به جزئیات موارد ذکر شده قانون مطبوعات ادامه داد: آنچه بیان شد قانون مطبوعاتی است که ما و شما باید بشناسیم و در اجرای آن متعهد باشیم. امروز در جلسه هیئت نظارت از اینکه تعدادی از نشریات مرتبا با تخلفات مکرر وقت هیئت نظارت را می‌گیرند اظهار گله‌مندی شد و من به عنوان دبیر هیئت نظارت برای یادآوری این قانون به دوستان رسانه‌ای مامور شدم.
وی افزود: در صنف بزرگی مثل رسانه شامل مطبوعات و خبرگزاریها تعدادی عناصر ناآرام نفوذ می‌کنند که باعث آلودگی فضای جمعی رسانه‌ها میشوند اینگونه تذکرات صرفا برای اصلاح وضعیت و شرایط کنونی مطبوعات است.
رامین ابراز امیدواری کرد که در آینده با اصلاح فضای موجود در مطبوعات با هیچ تخلفی روبه‌رو نباشیم و فرصتی پیدا کنیم که به جبران کمبودها و نیازها و ضرورت‌های عرصه رسانه بیشتر توجه کرده و برنامه‌های خود را برای ارتقای جایگاه رسانه‌ها پیگیری کنیم.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه ابتکار در رابطه با عدم ابلاغ تذکر کتبی به این روزنامه، گفت: سابقا رسم بر این بود که به صورت محرمانه این تذکرات برای مدیران مسئول ارسال می‌شد ولی من احساس کردم این برخورد محرمانه ضرورت ندارد ما آنقدر با دوستان روزنامه‌نگار شفاف هستیم که تخلفات آنها را آشکارا بیان می‌کنیم و فکر می‌کنم وقتی بسیاری از تخلفات آشکارا صورت می‌گیرد ما چرا تذکر را به صورت مخفیانه به مدیران مسئول ابلاغ کنیم؟
وی در ادامه به تذکر وارده به روزنامه اعتماد اشاره کرد، گفت: به روزنامه اعتماد قبلا تذکر داده شده بود که در مورد شخصی که صلاحیت جایگاه مقدس مرجعیت را نداشته اخباری منعکس نشود اما آنها بر تخلفات خود اصرار کردند.
وی در پاسخ به سئوال یکی دیگر از خبرنگاران درباره بهبود شرایط کاری خبرنگاران و احتمال اعزام آنها به کشورهای خارجی اعلام کرد که ما در فضای رسانه‌ای ابتدا باید اعتماد مسئولین را جلب کنیم و در واقع فضای اعتمادسازی را ایجاد کنیم و سپس برنامه‌هایی را که برای اهل رسانه در نظر گرفته‌ایم، انجام خواهیم داد از جمله سفرهای گروهی، داخلی و خارجی، آموزش ضمن خدمت و …..
رامین به اولین همایش اهل رسانه در آغاز بهمن‌ماه اشاره کرد و گفت: برای مثال همایش بررسی استراتژی رسانه‌های داخلی در برابر جنگ نرم رسانه‌های بیگانه، از اولین برنامه‌های در دست انجام است.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد به نامه ارسال شده به صاحبان امتیاز و مدیران مسئول مطبوعات و خبرگزاری‌های کشور اشاره کرد و گفت: ما درصدد صدور کارت‌های جدید خبرنگاری هستیم که طی آن به منظور تدوین پیش‌نویس قانون جامع رسانه‌ها ۱۲ سئوال را برای مسئولین ارسال کردیم و به نوعی در تدوین این قانون از آنها تقاضای همکاری کردیم که هنوز بسیاری از آنها به این نامه پاسخی نداده‌اند.
رامین در پاسخ به سئوال خبرنگار ایلنا در رابطه با افزایش موج تذکرها، اخطارها و توقیف‌ها در دوره کاری خود، گفت: تا پیش از این هم اعتماد مسئولین نسبت به مطبوعات قابل قبول و به نوعی فعالیت‌های آنان در حد انتظار مسئولین نبود. ما می‌خواهیم با حمایت هر چه بیشتر فعالیت آنها را گسترش دهیم و تمام کمبودها و نیازهای جامعه رسانه‌ای را برطرف کنیم که برای این امر باید در فضای عمومی رسانه‌ها اعتمادسازی شود به طوری‌که مسئولین رسانه‌ها بتوانند به عنوان پشتوانه عمومی افکار اسلامی عمل کنند.
وی همچنین خاطر نشان کرد: روزنامه‌هایی که تذکر می‌گیرند یا توقیف میشوند مثل عنصر فاسد و آلوده‌ای هستند که همه فضای مطبوعات را آشفته می‌کنند و ما با توقیف آنها سعی در تلطیف این فضای آشفته را داریم.
این در حالی است که تا کنون کمتر روزنامه غیر حامی دولت است که از دست بابرکت جناب رامین و همکارانش تذکر دریافت نکرده باشد.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در رابطه با قول‌های داده شده به خبرنگاران و افزایش تیراژ روزنامه‌ها، گفت: باید محتوا نیروی انسانی کارآزموده و مسائل مالی حل شود تا ما بتوانیم روزنامه‌هایی با تیراژ بسیار بالا داشته باشیم.
وی ابراز امیدواری کرد که می‌توان از میان نخبگان همه نشریات افراد هم‌طیف را جمع‌آوری کرد و توسط آنها روزنامه‌ای با تیراژ بسیار بالا در سطح کشور و جهان منتشر کرد.
روزنامه‌هایی که تذکر می‌گیرند یا توقیف میشوند مثل عنصر فاسد و آلوده‌ای هستند که همه فضای مطبوعات را آشفته می‌کنند/ در صنف بزرگی مثل رسانه تعدادی عناصر ناآرام نفوذ می‌کنند که باعث آلودگی فضای جمعی رسانه‌ها میشوند.
محمد علی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد گفت که هیئت نظارت که مجوز انتشار نشریات را صادر می‌کند، وظیفه دارد عملکرد آنها را نیز مورد بررسی قرار دهد.
به گزارش ایلنا، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در نشست خبری با خبرنگاران روزنامه‌ها و خبرگزاریها افزود که وظیفه هیئت نظارت بر مطبوعات، تجویز صدور انتشار نشریات و نظارت بر عملکرد مطبوعات و خبرگزاریها است که البته نظارت بر خبرگزاریها اخیرا مصوب شده ولی هنوز ابلاغ رسمی نشده است.
رامین با ابراز ناراحتی از لغو مجوزهای صادر شده گفت: بسیار تلخ است که مجوزی که صادر شده و اعتمادی که اعلام شده به‌دلیل عملکرد منفی صاحب امتیاز رسانه مجوز سلب شود.
وی به موضوع مطرح شده در آخرین جلسه هیئت نظارت اشاره کرد و گفت: متاسفانه امروز در هیئت نظارت با تذکراتی مواجه بودیم که به تازگی به رسانه‌ها ابلاغ شده و اعضای هیئت نظارت بر این باور بودند که شاید اهالی مطبوعات با قانون مطبوعات آشنا نباشند یا بعضا در خلال کار بعضی موارد قانونی را فراموش کرده باشند در چنین شرایطی اگر بازآموزی و یادآوری موارد قانون مطبوعات جزو ماموریت‌های رسمی ما نباشد جزو وظایف اخلاقی ما هست. بنابراین علاوه بر تعهداتی که صاحب امتیاز هر نشریه در ابتدا پذیرفته و با وجود آشنایی با قانون مطبوعات مجددا با برخی مواردی مواجه می‌شویم که قوانین را رعایت نمی‌کنند و ما مجبور به یادآوری هستیم.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در ادامه بندهایی از قانون مطبوعات را بازخوانی کرد و پس از اشاره به جزئیات موارد ذکر شده قانون مطبوعات ادامه داد: آنچه بیان شد قانون مطبوعاتی است که ما و شما باید بشناسیم و در اجرای آن متعهد باشیم. امروز در جلسه هیئت نظارت از اینکه تعدادی از نشریات مرتبا با تخلفات مکرر وقت هیئت نظارت را می‌گیرند اظهار گله‌مندی شد و من به عنوان دبیر هیئت نظارت برای یادآوری این قانون به دوستان رسانه‌ای مامور شدم.
وی افزود: در صنف بزرگی مثل رسانه شامل مطبوعات و خبرگزاریها تعدادی عناصر ناآرام نفوذ می‌کنند که باعث آلودگی فضای جمعی رسانه‌ها میشوند اینگونه تذکرات صرفا برای اصلاح وضعیت و شرایط کنونی مطبوعات است.
رامین ابراز امیدواری کرد که در آینده با اصلاح فضای موجود در مطبوعات با هیچ تخلفی روبه‌رو نباشیم و فرصتی پیدا کنیم که به جبران کمبودها و نیازها و ضرورت‌های عرصه رسانه بیشتر توجه کرده و برنامه‌های خود را برای ارتقای جایگاه رسانه‌ها پیگیری کنیم.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه ابتکار در رابطه با عدم ابلاغ تذکر کتبی به این روزنامه، گفت: سابقا رسم بر این بود که به صورت محرمانه این تذکرات برای مدیران مسئول ارسال می‌شد ولی من احساس کردم این برخورد محرمانه ضرورت ندارد ما آنقدر با دوستان روزنامه‌نگار شفاف هستیم که تخلفات آنها را آشکارا بیان می‌کنیم و فکر می‌کنم وقتی بسیاری از تخلفات آشکارا صورت می‌گیرد ما چرا تذکر را به صورت مخفیانه به مدیران مسئول ابلاغ کنیم؟
وی در ادامه به تذکر وارده به روزنامه اعتماد اشاره کرد، گفت: به روزنامه اعتماد قبلا تذکر داده شده بود که در مورد شخصی که صلاحیت جایگاه مقدس مرجعیت را نداشته اخباری منعکس نشود اما آنها بر تخلفات خود اصرار کردند.
وی در پاسخ به سئوال یکی دیگر از خبرنگاران درباره بهبود شرایط کاری خبرنگاران و احتمال اعزام آنها به کشورهای خارجی اعلام کرد که ما در فضای رسانه‌ای ابتدا باید اعتماد مسئولین را جلب کنیم و در واقع فضای اعتمادسازی را ایجاد کنیم و سپس برنامه‌هایی را که برای اهل رسانه در نظر گرفته‌ایم، انجام خواهیم داد از جمله سفرهای گروهی، داخلی و خارجی، آموزش ضمن خدمت و …..
رامین به اولین همایش اهل رسانه در آغاز بهمن‌ماه اشاره کرد و گفت: برای مثال همایش بررسی استراتژی رسانه‌های داخلی در برابر جنگ نرم رسانه‌های بیگانه، از اولین برنامه‌های در دست انجام است.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد به نامه ارسال شده به صاحبان امتیاز و مدیران مسئول مطبوعات و خبرگزاری‌های کشور اشاره کرد و گفت: ما درصدد صدور کارت‌های جدید خبرنگاری هستیم که طی آن به منظور تدوین پیش‌نویس قانون جامع رسانه‌ها ۱۲ سئوال را برای مسئولین ارسال کردیم و به نوعی در تدوین این قانون از آنها تقاضای همکاری کردیم که هنوز بسیاری از آنها به این نامه پاسخی نداده‌اند.
رامین در پاسخ به سئوال خبرنگار ایلنا در رابطه با افزایش موج تذکرها، اخطارها و توقیف‌ها در دوره کاری خود، گفت: تا پیش از این هم اعتماد مسئولین نسبت به مطبوعات قابل قبول و به نوعی فعالیت‌های آنان در حد انتظار مسئولین نبود. ما می‌خواهیم با حمایت هر چه بیشتر فعالیت آنها را گسترش دهیم و تمام کمبودها و نیازهای جامعه رسانه‌ای را برطرف کنیم که برای این امر باید در فضای عمومی رسانه‌ها اعتمادسازی شود به طوری‌که مسئولین رسانه‌ها بتوانند به عنوان پشتوانه عمومی افکار اسلامی عمل کنند.
وی همچنین خاطر نشان کرد: روزنامه‌هایی که تذکر می‌گیرند یا توقیف میشوند مثل عنصر فاسد و آلوده‌ای هستند که همه فضای مطبوعات را آشفته می‌کنند و ما با توقیف آنها سعی در تلطیف این فضای آشفته را داریم.
این در حالی است که تا کنون کمتر روزنامه غیر حامی دولت است که از دست بابرکت جناب رامین و همکارانش تذکر دریافت نکرده باشد.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در رابطه با قول‌های داده شده به خبرنگاران و افزایش تیراژ روزنامه‌ها، گفت: باید محتوا نیروی انسانی کارآزموده و مسائل مالی حل شود تا ما بتوانیم روزنامه‌هایی با تیراژ بسیار بالا داشته باشیم.
وی ابراز امیدواری کرد که می‌توان از میان نخبگان همه نشریات افراد هم‌طیف را جمع‌آوری کرد و توسط آنها روزنامه‌ای با تیراژ بسیار بالا در سطح کشور و جهان منتشر کرد.
*****
آشفتگی سیستم خبر رسانی
با ادامه و شدت گیری اعتراضات درایران، دامنۀ کار خبرگزاریها و رسانه هائی که علیرغم سانسور توانسته اند همچنان به کار خود ادامه دهند، تنگ تر شده است.
روز 13دی 1388 روزنامه "اعتماد" بواسطه درج مطلبی که سلب مرجعیت آیت الله صانعی را بزیر سؤال می برد، اخطار گرفت. چند روزنامۀ دیگر نیز درهمین روز از سوی اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی تذکر کتبی گرفتند. پیش از آن هم به "ایلنا" تذکر داده شده بود و دفتر خبرگزاری "ایسنا" نیز چند ساعتی توسط گروهی ناشناس اشغال شده بود.
درحال حاضرعملاً منابع خبری ایران به دودستۀ مشخص، منابع خبری هوادار دولت و یا منابع خبری غیر حکومتی تقسیم می شود.
بعلاوه، با کاهش تعداد رسانه های مستقل وافزایش سانسور مطبوعات، دسترسی مردم به منابع خبری محدود تر شده است ودر کنار شبکه های رسمی، شبکه های موازی خبر رسانی و سایت های بدون مجوز دولتی، به انتقال اخبار وقایع و رویدادها می پردازند.
محمد تاج دولتی روزنامه نگار مقیم کانادا، به سابقۀ مشکلات مطبوعاتی ایران درسی سال گذشته اشاره می کند و با تأکید بر دورۀ شکوفائی بی سابقۀ مطبوعات دردوران پس از دوم خرداد، از محدودیت های رو به افزایش درسالهای اخیر نام می برد ودورۀ اخیر را بحرانی ترین دوران خبری ایران ارزیابی می کند، دورانی که با بستن و لغو امتیاز روزنامه ها و زندانی شدن شمار کثیری از روزنامه نگاران ایرانی مشخص می شود و طبعاً نتایج مشخصی نیز در سیستم خبر رسانی به بار می آورد.
با استناد به همین نتایج است که محمد تاج دولتی، سیستم خبری ایران را دچار آشفتگی می بیند. وی با یادآوری این موضوع که تنها نشریات رسمی معدودی درایران به کار مشغولند، به شبکه های خبری غیر رسمی اشاره می کند که با استفاده از تکنولوژی پیشرفتۀ جهانی دسترسی به اخبار را برای مردم ممکن می سازند.
به نظر این روزنامه نگار، ممنوعیت کار و یا زندانی بودن خبرنگاران حرفه ای، همراه با فعالیت های خبری شبکه های اینترنتی که قابل کنترل نیستند، باعث می شود که اخبار غلط و غیر دقیق توسط افراد غیر حرفه ای یا کم تجربه، انتشار یابد، که خود عاملی منفی است. با این حال به نظر محمد تاج دولتی در شرایط حساس کنونی نکته مثبت این سیستم خبر رسانی، آزادی اطلاعات رسانی است که هر شهروندی را به یک روزنامه نگار تبدیل می کند.
محمد تاج دولتی به نقش شبکه های خبری خارجی نیز اشاره دارد وآنها را جزوسیستم خبری ایران به حساب می آورد. وی این شبکه را به دودسته تقسیم می کند، شبکه های خبری که منبع اصلی آنان، کشورها یا نهاد های خارجی هستند و تحت ضوابط جهانی حرفه ای کار می کنند و بنابراین معتبر و قابل مراجعه هستند، و شبکه های غیر حرفه ای مثل فیس بوک که به منبع خبری گسترده ای تبدیل شده است اما غیر قابل کنترل می باشد.
با ادامه و شدت گیری اعتراضات درایران، دامنۀ کار خبرگزاریها و رسانه هائی که علیرغم سانسور توانسته اند همچنان به کار خود ادامه دهند، تنگ تر شده است.
روز 13دی 1388 روزنامه "اعتماد" بواسطه درج مطلبی که سلب مرجعیت آیت الله صانعی را بزیر سؤال می برد، اخطار گرفت. چند روزنامۀ دیگر نیز درهمین روز از سوی اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی تذکر کتبی گرفتند. پیش از آن هم به "ایلنا" تذکر داده شده بود و دفتر خبرگزاری "ایسنا" نیز چند ساعتی توسط گروهی ناشناس اشغال شده بود.
درحال حاضرعملاً منابع خبری ایران به دودستۀ مشخص، منابع خبری هوادار دولت و یا منابع خبری غیر حکومتی تقسیم می شود.
بعلاوه، با کاهش تعداد رسانه های مستقل وافزایش سانسور مطبوعات، دسترسی مردم به منابع خبری محدود تر شده است ودر کنار شبکه های رسمی، شبکه های موازی خبر رسانی و سایت های بدون مجوز دولتی، به انتقال اخبار وقایع و رویدادها می پردازند.
محمد تاج دولتی روزنامه نگار مقیم کانادا، به سابقۀ مشکلات مطبوعاتی ایران درسی سال گذشته اشاره می کند و با تأکید بر دورۀ شکوفائی بی سابقۀ مطبوعات دردوران پس از دوم خرداد، از محدودیت های رو به افزایش درسالهای اخیر نام می برد ودورۀ اخیر را بحرانی ترین دوران خبری ایران ارزیابی می کند، دورانی که با بستن و لغو امتیاز روزنامه ها و زندانی شدن شمار کثیری از روزنامه نگاران ایرانی مشخص می شود و طبعاً نتایج مشخصی نیز در سیستم خبر رسانی به بار می آورد.
با استناد به همین نتایج است که محمد تاج دولتی، سیستم خبری ایران را دچار آشفتگی می بیند. وی با یادآوری این موضوع که تنها نشریات رسمی معدودی درایران به کار مشغولند، به شبکه های خبری غیر رسمی اشاره می کند که با استفاده از تکنولوژی پیشرفتۀ جهانی دسترسی به اخبار را برای مردم ممکن می سازند.
به نظر این روزنامه نگار، ممنوعیت کار و یا زندانی بودن خبرنگاران حرفه ای، همراه با فعالیت های خبری شبکه های اینترنتی که قابل کنترل نیستند، باعث می شود که اخبار غلط و غیر دقیق توسط افراد غیر حرفه ای یا کم تجربه، انتشار یابد، که خود عاملی منفی است. با این حال به نظر محمد تاج دولتی در شرایط حساس کنونی نکته مثبت این سیستم خبر رسانی، آزادی اطلاعات رسانی است که هر شهروندی را به یک روزنامه نگار تبدیل می کند.
محمد تاج دولتی به نقش شبکه های خبری خارجی نیز اشاره دارد وآنها را جزوسیستم خبری ایران به حساب می آورد. وی این شبکه را به دودسته تقسیم می کند، شبکه های خبری که منبع اصلی آنان، کشورها یا نهاد های خارجی هستند و تحت ضوابط جهانی حرفه ای کار می کنند و بنابراین معتبر و قابل مراجعه هستند، و شبکه های غیر حرفه ای مثل فیس بوک که به منبع خبری گسترده ای تبدیل شده است اما غیر قابل کنترل می باشد.
*****
ممانعت از مرخصی پیمان عارف علیرغم درگذشت مادربزرگ وی
علیرغم درگذشت مادربزرگ پیمان عارف، دانشجوی ستاره دار دادستان تهران از موافقت با مرخصی وی ممانعت کرد.
روز جمعه 11 دی ماه مادربزرگ این فعال دانشجویی درگذشت و بر اساس ماده 213 آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، اعطای مرخصی حق قانونی وی می باشد. در ماده 213 آمده است: « در موارد ازدواج، فوت بستگان نسبي و سببی درجه نخست از طبقه نخست يا ابتلاء آنان به بيماري حاد كه به سبب آن براي مدت طولاني قادر به حركت نباشند، يا بروز هرگونه حادثه غيرمترقبه و يا معضلي كه اعزام محكوم به مرخصي را ايجاب نمايد محكوم با اخذ تامين متناسب به شرح تبصره۲ ماده ۱۲۵ به مدت يك هفته به مرخصي اعزام مي‌شود.»
پیمان عارف دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل، در 28 خردادماه توسط دادسرای نظامی استان گیلان به نیابت از دادسرای نظامی تهران و در حین گذراندن خدمت سربازی در نیروی انتظامی رشت، بازداشت گردید.
وی پس از سه ماه بازداشت موقت، در شهریورماه گذشته در حالی که قرار وثیقه صد میلیون تومانی وی توسط خانواده تودیع شده بود، آزاد نشد و حکم 18 ماه حبس وی که مربوط به گذشته بود به اجرا گذاشته شد. در حال حاضر این فعال دانشجویی در بند 350 زندان اوین نگهداری می شود و از شرایط جسمی و روحی مناسبی برخوردار نیست.
سمیرا جمشیدی همسر این روزنامه نگار و فعال سیاسی با انتقاد نسبت به عملکرد دادستانی تهران گفت: « اگر همسرم کماکان در اختیار نهاد های امنیتی است و در شرایط ویژه به سر می برد ، آقایان چرا وی و سایر زندانیان بند ۳۵۰ را از ۲۰۹ خارج کرده و در بندی که به اصطلاح در اختیار سازمان زندان ها است نگهداری می کنند و اگر هم در اختیار سازمان زندان ها قرار دارد پس چرا از حقوق اولیه یک زندانی بی بهره است؟»
علیرغم درگذشت مادربزرگ پیمان عارف، دانشجوی ستاره دار دادستان تهران از موافقت با مرخصی وی ممانعت کرد.
روز جمعه 11 دی ماه مادربزرگ این فعال دانشجویی درگذشت و بر اساس ماده 213 آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، اعطای مرخصی حق قانونی وی می باشد. در ماده 213 آمده است: « در موارد ازدواج، فوت بستگان نسبي و سببی درجه نخست از طبقه نخست يا ابتلاء آنان به بيماري حاد كه به سبب آن براي مدت طولاني قادر به حركت نباشند، يا بروز هرگونه حادثه غيرمترقبه و يا معضلي كه اعزام محكوم به مرخصي را ايجاب نمايد محكوم با اخذ تامين متناسب به شرح تبصره۲ ماده ۱۲۵ به مدت يك هفته به مرخصي اعزام مي‌شود.»
پیمان عارف دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل، در 28 خردادماه توسط دادسرای نظامی استان گیلان به نیابت از دادسرای نظامی تهران و در حین گذراندن خدمت سربازی در نیروی انتظامی رشت، بازداشت گردید.
وی پس از سه ماه بازداشت موقت، در شهریورماه گذشته در حالی که قرار وثیقه صد میلیون تومانی وی توسط خانواده تودیع شده بود، آزاد نشد و حکم 18 ماه حبس وی که مربوط به گذشته بود به اجرا گذاشته شد. در حال حاضر این فعال دانشجویی در بند 350 زندان اوین نگهداری می شود و از شرایط جسمی و روحی مناسبی برخوردار نیست.
سمیرا جمشیدی همسر این روزنامه نگار و فعال سیاسی با انتقاد نسبت به عملکرد دادستانی تهران گفت: « اگر همسرم کماکان در اختیار نهاد های امنیتی است و در شرایط ویژه به سر می برد ، آقایان چرا وی و سایر زندانیان بند ۳۵۰ را از ۲۰۹ خارج کرده و در بندی که به اصطلاح در اختیار سازمان زندان ها است نگهداری می کنند و اگر هم در اختیار سازمان زندان ها قرار دارد پس چرا از حقوق اولیه یک زندانی بی بهره است؟»
*****
تداوم بازداشت عیسی خان حاتمی و ساسان بهمن آبادی/ بی خبری مطلق از یاشار اکبری
عیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و دبیر اجرایی همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر از تاریخ 7 دی ماه در بازداشت نیروهای امنیتی و در بند 209 زندان اوین به سر می برد و تا این لحظه خبر جدیدی از وی در دسترس نیست. خانواده یاشار اکبری، فعال سیاسی نسبت به وضعیت وی اظهار نگرانی نموده اند. این فعال سیاسی پس از آنکه از روز دوشنبه 8 دی ماه از منزل خارج شد، تاکنون به منزل مراجعه ننموده است و پیگیری خانواده اش برای اطلاع از وضعیت وی بی نتیجه مانده است. با توجه به موج جدید بازداشت فعالان سیاسی و مدنی در روزهای اخیر، احتمال بازداشت وی بسیار زیاد است. همچنین مهندس ساسان بهمن آبادی، فعال سیاسی پس از آنکه از روز یکشنبه خبری از وی در دسترس نبود، طی تماس تلفنی با خانواده اش اعلام نمود که بازداشت شده و در بند 209 زندان اوین به سر می برد.
عیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و دبیر اجرایی همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر از تاریخ 7 دی ماه در بازداشت نیروهای امنیتی و در بند 209 زندان اوین به سر می برد و تا این لحظه خبر جدیدی از وی در دسترس نیست. خانواده یاشار اکبری، فعال سیاسی نسبت به وضعیت وی اظهار نگرانی نموده اند. این فعال سیاسی پس از آنکه از روز دوشنبه 8 دی ماه از منزل خارج شد، تاکنون به منزل مراجعه ننموده است و پیگیری خانواده اش برای اطلاع از وضعیت وی بی نتیجه مانده است. با توجه به موج جدید بازداشت فعالان سیاسی و مدنی در روزهای اخیر، احتمال بازداشت وی بسیار زیاد است. همچنین مهندس ساسان بهمن آبادی، فعال سیاسی پس از آنکه از روز یکشنبه خبری از وی در دسترس نبود، طی تماس تلفنی با خانواده اش اعلام نمود که بازداشت شده و در بند 209 زندان اوین به سر می برد.
*****
رضا رخشان، فعال کارگری بازداشت شد
دیروز (دوشنبه) صبح حوالی ساعت 10 رضا رخشان مسوول روابط عمومی سندیکا ی کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به حراست کارخانه احضار شد و از آنجا توسط مامورین امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. به گزارش واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به گفته خانواده ی این فعال کارگری پس از بازداشت ایشان ماموران اداره اطلاعات به منزل وی رفته و بدون ارائه حکم اجازه خواستند تا برای تفتیش منزل وارد شوند که ساکنین منزل با این درخواست مامورین امنیتی مخالفت کردند وبه همین دلیل مامورین با توسل به تهدید و زور وارد منزل ایشان شدند و اقدام به توقیف وسایل شخصی وی از جمله کامپیوتر ، ماهواره ، کتاب ها وتعدادی سی دی کردند. رضا رخشان طی چند ماه گذشته به دلیل فعالیت های کارگری بارها احضار و بازداشت شد و پرونده ای نیز با موضوع اتهامی اقدام علیه امنیت کشورو تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب دزفول در حال رسیدگی دارد.
دیروز (دوشنبه) صبح حوالی ساعت 10 رضا رخشان مسوول روابط عمومی سندیکا ی کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به حراست کارخانه احضار شد و از آنجا توسط مامورین امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. به گزارش واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به گفته خانواده ی این فعال کارگری پس از بازداشت ایشان ماموران اداره اطلاعات به منزل وی رفته و بدون ارائه حکم اجازه خواستند تا برای تفتیش منزل وارد شوند که ساکنین منزل با این درخواست مامورین امنیتی مخالفت کردند وبه همین دلیل مامورین با توسل به تهدید و زور وارد منزل ایشان شدند و اقدام به توقیف وسایل شخصی وی از جمله کامپیوتر ، ماهواره ، کتاب ها وتعدادی سی دی کردند. رضا رخشان طی چند ماه گذشته به دلیل فعالیت های کارگری بارها احضار و بازداشت شد و پرونده ای نیز با موضوع اتهامی اقدام علیه امنیت کشورو تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب دزفول در حال رسیدگی دارد.
*****
صفایی فراهانی از مرخصی زندان استفاده نکرد
مهندس محسن صفایی فراهانی، عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود از مرخصی ده روز زندان استفاده نکرد. به گزارش کلمه، صفایی فراهانی اعلام کرده تا زمانی که حکم برائت یا تبدیل قرار وثیقه او صادر نشود از مرخصی زندان استفاده نخواهد کرد. صفایی فراهانی بیش ۶ ماه است که در زندان به سرمی برد و هنوز حکم دادگاه او اعلام نشده است. تداوم حضور او در زندان در شرایطی صورت می گیرد که جلسات رسیدگی به اتهامات این مدیر اقتصادی باسابقه در دادگاه به پایان رسیده است، ولی هنوز حکم نهایی در مورد وضعیت او صادر نشده است. پیش از این ۲۲ فعال اقتصادی سرشناس کشور خواهان تعیین تکلیف صفایی فراهانی شده بودند. همچنین جامعه ورزش نیز با امضای طوماری رسیدگی سریع و فوری به پرونده مهندس محسن صفایی فراهانی را خواستار شدند. محسن صفایی فراهانی یکروز پس از کودتای انتخاباتی 22 خردادماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او بیش از 4ماه از حبس خود را در سلول انفرادی سپری کرده است.
مهندس محسن صفایی فراهانی، عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود از مرخصی ده روز زندان استفاده نکرد. به گزارش کلمه، صفایی فراهانی اعلام کرده تا زمانی که حکم برائت یا تبدیل قرار وثیقه او صادر نشود از مرخصی زندان استفاده نخواهد کرد. صفایی فراهانی بیش ۶ ماه است که در زندان به سرمی برد و هنوز حکم دادگاه او اعلام نشده است. تداوم حضور او در زندان در شرایطی صورت می گیرد که جلسات رسیدگی به اتهامات این مدیر اقتصادی باسابقه در دادگاه به پایان رسیده است، ولی هنوز حکم نهایی در مورد وضعیت او صادر نشده است. پیش از این ۲۲ فعال اقتصادی سرشناس کشور خواهان تعیین تکلیف صفایی فراهانی شده بودند. همچنین جامعه ورزش نیز با امضای طوماری رسیدگی سریع و فوری به پرونده مهندس محسن صفایی فراهانی را خواستار شدند. محسن صفایی فراهانی یکروز پس از کودتای انتخاباتی 22 خردادماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او بیش از 4ماه از حبس خود را در سلول انفرادی سپری کرده است.
*****
دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان با خانواده‌های میلاد اسدی، مهرداد بزرگ و شیوا نظرآهاری
جمعی از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران با حضور در منازل میلاد اسدی، شیوا نظر آهاری و مهرداد بزرگ با خانواده این فعالان زندانی دیدار کردند.
به گزارش ادوارنیوز، اعضای شورای مرکزی سازمان ادوارتحکیم ضمن حضور در منزل میلاد اسدی، عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در دیدار با خانواده وی در جریان آخرین وضعیت وی که بیش از 35 روز را در بازداشت گذرانده است قرارگرفتند.
همچنین در دیدار با خانواده مهرداد بزرگ، عضو سازمان دانش آموختگان ایران خانواده وی نسبت به بلاتکلیفی فرزندانشان پس از گذشت بیش از 45 روز از بازداشت وی و اتمام بازجویی ها ابراز نگرانی کردند.
بعلاوه در دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان با خانواده شیوا نظرآهاری فعال حقوق بشر و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، مادر خانم نظرآهاری نسبت به بازداشت دوباره فرزندش پس از یکصد روز زندان در تابستان سال جاری انتقاد کرد و هدف بازداشت مجدد وی را تعطیلی کلیه فعالیت های کمیته گزارشگران حقوق بشر دانست.
جمعی از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران با حضور در منازل میلاد اسدی، شیوا نظر آهاری و مهرداد بزرگ با خانواده این فعالان زندانی دیدار کردند.
به گزارش ادوارنیوز، اعضای شورای مرکزی سازمان ادوارتحکیم ضمن حضور در منزل میلاد اسدی، عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در دیدار با خانواده وی در جریان آخرین وضعیت وی که بیش از 35 روز را در بازداشت گذرانده است قرارگرفتند.
همچنین در دیدار با خانواده مهرداد بزرگ، عضو سازمان دانش آموختگان ایران خانواده وی نسبت به بلاتکلیفی فرزندانشان پس از گذشت بیش از 45 روز از بازداشت وی و اتمام بازجویی ها ابراز نگرانی کردند.
بعلاوه در دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان با خانواده شیوا نظرآهاری فعال حقوق بشر و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، مادر خانم نظرآهاری نسبت به بازداشت دوباره فرزندش پس از یکصد روز زندان در تابستان سال جاری انتقاد کرد و هدف بازداشت مجدد وی را تعطیلی کلیه فعالیت های کمیته گزارشگران حقوق بشر دانست.
*****
اظهارات خلاف واقع دادستان مشهد از تعداد دانشجویان زندانی
دادستان شهر مشهد در مصاحبه با روزنامه اصولگرای خراسان، با تهدید ضمنی دانشجویان معترض دانشگاه های مشهد گفت: خانواده ها مراقب باشند تا فرزندانشان با ورود ناخواسته در جریاناتی که توسط رسانه های بیگانه ساماندهی می شود آینده خود را تحت تاثیر قرار ندهند. ذوقی مدعی شد که تنها 61 نفر در اعتراضات دانشگاه آزاد بازداشت شده اند، این در حالی است که تنها در حمله خونین به دانشگاه آزاد مشهد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه نهم و دهم دیماه ، بیش از 210 دانشجو بازداشت شدند و هم اکنون با گذشت شش روز بیش از 30 تن از آنان در مکانی نامعلوم در بازداشت به سر میبرند و10 دانشجو دانشگاه سجاد نیز در اعتراضات دانشجویی، در داخل صحن دانشگاه بازداشت شدند.
دادستان شهر مشهد در مصاحبه با روزنامه اصولگرای خراسان، با تهدید ضمنی دانشجویان معترض دانشگاه های مشهد گفت: خانواده ها مراقب باشند تا فرزندانشان با ورود ناخواسته در جریاناتی که توسط رسانه های بیگانه ساماندهی می شود آینده خود را تحت تاثیر قرار ندهند. ذوقی مدعی شد که تنها 61 نفر در اعتراضات دانشگاه آزاد بازداشت شده اند، این در حالی است که تنها در حمله خونین به دانشگاه آزاد مشهد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه نهم و دهم دیماه ، بیش از 210 دانشجو بازداشت شدند و هم اکنون با گذشت شش روز بیش از 30 تن از آنان در مکانی نامعلوم در بازداشت به سر میبرند و10 دانشجو دانشگاه سجاد نیز در اعتراضات دانشجویی، در داخل صحن دانشگاه بازداشت شدند.
ذوقی در حالی از برخورد با عوامل مهاجم به دانشجویان معترض دانشگاه آزاد مشهد خبر داده است که لباس شخصی های شناخته شده مشهد زیر نظر حمید استاد ، که تعدادشان از 40 نفر متجاوز نیست ، با حمایت کامل نیروهای انتظامی ، امنیتی و حراست دانشگاه فردوسی ، چهارشنبه دوم دی ماه به مراسم بزرگداشت آیت الله العظمی منتظری در دانشگاه فردوسی حمله کردند و با ایجاد رعب و وحشت در صحن دانشگاه، تعدادی از دانشجویان را مضروب و تعدادی دیگر را بازداشت کردند. لباس شخصی های مشهد که مجهز به انواع سلاح های سرد از قبیل باتوم ، چوب دستی ، اسپری فلفل و چاقو بودند به خودرو های تعدادی از دانشجویان و اساتید مشهد نیز حمله کردند و خساراتی به آنها وارد کردند.
گزارش های رسیده حاکی ست که برخی از گروهک های مسلح مذکور زیر نظر احمد علم الهدی امام جمعه مشهد، فهالیت می کنند. آنها در روزهای تاسوعا ، عاشورا و یازدهم محرم نیز با کلنگ و چوب دستی به دفتر آیت الله صانعی در مشهد حمله کردند و ضمن بازداشت تعدادی از دانشجویان و مردم عزادار حاضر در آنجا ، شیشه ها و در ورودی دفتر آیت الله صانعی در مشهد را شکستند و به این مرجع تقلید توهین کردند. اخبار رسیده از مشهد، از اطلاع پیشاپیش دستگاه های امنیتی و قضایی از حملات انصار مشهد به مراکز دانشگاهی و دینی حکایت دارد.
*****
متن نامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سالگرد انحلال این تشکل به فراکسیون دانشگاهیان مجلس
در 15 آذرماه سال گذشته و یک روز قبل از روز دانشجو فراكسيون دانشگاهيان مجلس، طی اطلاعیهای، ضمن بزرگداشت روز دانشجو، اعلام نمود که «هيچكس حق ندارد مانع فعاليت‌هاي قانونی تشكل‌هاي دانشجويي گردد».
این فراکسیون در ادامه اطلاعیه خود ادعا کرده بود که «كميته دانشجويي فراكسيون دانشگاهيان خانه ملت آمادگي دارد تا هرگونه تخلف از ضوابط قانوني مربوط به فعاليت‌هاي آزاد دانشجويي را پيگيري نموده و بر اساس نظارت قانوني نمايندگان با آن برخورد نمايد. لذا تمامي دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي در سراسر كشور مي‌توانند موارد مذكور را جهت پيگيري قانونمند به اين كميته گزارش نمايند.»
در 15 دیماه سال گذشته، مدیریت دانشگاه علوم پزشکی شیراز با نقض موارد متعدد آئیننامه تشکلهای اسلامی دانشگاهیان راساً اقدام به برگزاری انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی با همکاری نیروهای حراست دانشگاه نموده و دفتر آن را نیز شبانه مورد دستبرد قرار داد و چند روز بعد طی روزهای تاسوعا و عاشورا دفاتر انجمن اسلامی سایر دانشکدهها را نیز مورد دستبرد قرار داده و پلمپ نمود.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی نامه‌ای به فراکسیون دانشگاهيان مجلس با تشریح روند غیرقانونی انجام گرفته در این دانشگاه در قبال این تشکل و موارد متعدد نقض قانون توسط مدیریت دانشگاه، ضمن تأکید بر قانونی بودن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز اعلام کرده که انجمن ساخته دست مدیران دانشگاه جعلی و غیرقانونی می باشد.
این تشکل همچنین اعلام نموده که در صورتی که ارادهای برای احقاق حقوق تشکلهای دانشجویی و رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل در آن فراکسیون وجود داشته باشد، حاضر است در جلسهای نیز مدارک و مستندات خود را ارائه دهد.
متن کامل این نامه به این شرح است:
در 15 آذرماه سال گذشته و یک روز قبل از روز دانشجو فراكسيون دانشگاهيان مجلس، طی اطلاعیهای، ضمن بزرگداشت روز دانشجو، اعلام نمود که «هيچكس حق ندارد مانع فعاليت‌هاي قانونی تشكل‌هاي دانشجويي گردد».
این فراکسیون در ادامه اطلاعیه خود ادعا کرده بود که «كميته دانشجويي فراكسيون دانشگاهيان خانه ملت آمادگي دارد تا هرگونه تخلف از ضوابط قانوني مربوط به فعاليت‌هاي آزاد دانشجويي را پيگيري نموده و بر اساس نظارت قانوني نمايندگان با آن برخورد نمايد. لذا تمامي دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي در سراسر كشور مي‌توانند موارد مذكور را جهت پيگيري قانونمند به اين كميته گزارش نمايند.»
در 15 دیماه سال گذشته، مدیریت دانشگاه علوم پزشکی شیراز با نقض موارد متعدد آئیننامه تشکلهای اسلامی دانشگاهیان راساً اقدام به برگزاری انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی با همکاری نیروهای حراست دانشگاه نموده و دفتر آن را نیز شبانه مورد دستبرد قرار داد و چند روز بعد طی روزهای تاسوعا و عاشورا دفاتر انجمن اسلامی سایر دانشکدهها را نیز مورد دستبرد قرار داده و پلمپ نمود.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی نامه‌ای به فراکسیون دانشگاهيان مجلس با تشریح روند غیرقانونی انجام گرفته در این دانشگاه در قبال این تشکل و موارد متعدد نقض قانون توسط مدیریت دانشگاه، ضمن تأکید بر قانونی بودن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز اعلام کرده که انجمن ساخته دست مدیران دانشگاه جعلی و غیرقانونی می باشد.
این تشکل همچنین اعلام نموده که در صورتی که ارادهای برای احقاق حقوق تشکلهای دانشجویی و رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل در آن فراکسیون وجود داشته باشد، حاضر است در جلسهای نیز مدارک و مستندات خود را ارائه دهد.
متن کامل این نامه به این شرح است:
فراكسيون محترم دانشگاهيان مجلس شورای اسلامی
با سلام
در تاریخ 15 آذرماه 1387 به مناسبت روز دانشجو آن فراکسیون محترم اطلاعیهای را منتشر کرد. در آن اطلاعیه بر این نکته تأکید کرده بودید که «هيچكس حق ندارد مانع فعاليت‌هاي قانونی تشكل‌هاي دانشجويي گردد» و نیز اينكه، «كميته دانشجويي فراكسيون دانشگاهيان خانه ملت آمادگي دارد تا هرگونه تخلف از ضوابط قانوني مربوط به فعاليت‌هاي آزاد دانشجويي را پيگيري نموده و بر اساس نظارت قانوني نمايندگان با آن برخورد نمايد. لذا تمامي دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي در سراسر كشور مي‌توانند موارد مذكور را جهت پيگيري قانونمند به اين كميته گزارش نمايند». در این راستا بر آن شدیم تا با ارسال این نامه، به موارد متعدد نقض آئیننامه تشکلهای اسلامی، مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی، توسط مدیریت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به دنبال آن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز منحل شد و جای آنرا یک تشکل فرمایشی و ساخته دست مدیریت دانشگاه گرفت، اشاره کنیم. و اگر حقیقتاً ارادهای جهت رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل وجود داشته باشد، حاضریم در جلسهای نیز مدارک و مستندات خود را ارائه دهیم.
در تاریخ 10 دیماه 1387، هیئت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شیراز اطلاعیهای را در دانشکده پزشکی مبنی بر برگزاری انتخابات مجدد انجمن اسلامی دانشجویان این دانشکده در تاریخ 15دیماه، منتشر کرد.
در انتشار این اطلاعیه، موارد متعددی از نقض صریح مواد آئیننامه تشکلهای اسلامی صورت گرفته بود. شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز و انجمن های اسلامی دانشکدههای زیرمجموعه این تشکل، طی نامه‌ای در تاریخ 10 دیماه87 به هیئت نظارت این موارد را به صورت مستدل و مستند اعلام نموده و ضمن غیرقانونی خواندن این اقدامات خواستار پایان دادن به این روند غیرقانونی گردید. مواردی که در این نامه به آن پرداخته شد به شرح ذیل می باشد:
1- انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی در خردادماه سال 87 و با حضور نماینده هیئت نظارت دانشگاه برگزار شد. در دستورالعمل اجرایی آئیننامه تشکلهای اسلامی، برگزاری مجدد انتخابات تنها در صورتی پیشبینی شده است که رأی به ابطال انتخابات داده شود. از دیگرسو، طبق بند 3 ماده 21 دستورالعمل اجرایی، شکایت درباره نحوه برگزاری انتخابات حداکثر تا 15روز پس از اعلام نتایج انتخابات توسط تشکل، قابل طرح و رسیدگی است. علاوه بر این، حتی اگر شکایتی در موعد قانونی انجام شده بود، رسیدگی به تخلفات انتخاباتی طبق بند 4 ماده 21 دستورالعمل اجرایی، رئیس هیئت نظارت موظف است پس از دریافت شکایت، تشکل موردنظر را با ابلاغ کتبی مطلع نموده و زمان تشکیل جلسه رسیدگی را حداقل یک هفته قبل از رسیدگی شکایت، به تشکل کتباً اعلام نماید. طبق ماده 14 دستورالعمل اجرایی، پس از تشکیل جلسه رسیدگی در حضور هیئت منصفه، شکایت قرائت و دفاعیات نماینده تشکل استماع می‌شود، که هیچکدام از مراحل ذکرشده در این بند طی نشده است. پیشتر از همه این مسائل اینکه، شش ماه پس از برگزاری انتخابات، طرح شکایت وجاهت قانونی ندارد.
2- اطلاعیه نصب شده توسط هیئت نظارت در دانشکده پزشکی، حاکی از آن بود که هیئت نظارت خود برگزار کننده انتخابات است. این درحالی است که طبق بند 2-د ماده 4 آئیننامه، و نیز بند 1 ماده 7 دستورالعمل اجرایی، هیئت نظارت دانشگاه، وظیفه نظارت بر حسن اجرای انتخابات را بر عهده دارد و برگزاری انتخابات در صلاحیت آن هیئت نیست. لذا برگزارکننده انتخابات (اعم از ثبتنام، رأیگیری و ...) همواره خود تشکل است.
3- هیئت نظارت دانشگاه در تاریخ 4 خردادماه 1387، طی نامه‌ای به این مجموعه که تا آن تاریخ با نام «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای شیراز و علوم پزشکی» فعالیت می‌کرد اعلام کرد که این نام غیرقانونی است و انجمن اسلامی دانشکدهها میتوانند در قالب «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز» فعالیت نمایند. انجمن اسلامی دانشکده توانبخشی شیراز (که خود را انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی می داند!) شکایتی را نسبت به این حکم در تاریخ 22 خردادماه (طبق اعلام هیئت نظارت) تحویل هیئت نظارت داد. اگر اعتراضی نسبت به این رأی وجود داشت، طبق ماده 19 آئیننامه اجرایی، ظرف مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ حکم فرصت بوده است. پرواضح است صرفنظر از صحت ادعای انجمن اسلامی توانبخشی، شکایت در فرصت قانونی صورت نگرفته است. بنابراین حکم صادره در تاریخ 4 خردادماه 1387، قطعی و لازمالاجرا است. شایان ذکر است، دبیر انجمن دانشکده توانبخشی، خود عضو هیئت منصفه دانشگاه بوده و بنابراین پس از صدور رأی و قبل از ابلاغ حکم به تشکل ما، در جریان رأی صادره بوده است.
4- طبق ماده 20 دستورالعمل اجرایی، مرجع تجدیدنظر در آرای هیئت نظارت دانشگاه، هیئت نظارت مرکزی می‌باشد و اگر شکایتی نسبت به رأی صادره توسط هیئت نظارت دانشگاه وجود داشته است، هیئت نظارت دانشگاه باید طبق ماده 19، پرونده را برای هیئت نظارت مرکزی ارسال می نموده است و هیئت نظارت دانشگاه خود جایگاهی برای بررسی این قضیه ندارد. در ضمن متذکر می‌شویم که دو نامه‌ای که هیئت نظارت دانشگاه مدعی می‌شود تحویل انجمن اسلامی شده است و انجمن را در جریان شکایت گذاشتهاند، هیچگاه بدست این تشکل نرسیده است (نامههای به شماره 638/هـ/220 مورخ 1387/5/6 و 647/هـ/220 مورخ 1387/6/6). تنها نامه‌ای به شماره 9/01/1006/پ/87 به تاریخ 1387/7/23 تحویل شخص آقای امیریان، دبیر سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی، داده شد که از طرف هیئت نظارت دانشگاه نبوده و قائم مقام ریاست دانشگاه، آقای دکتر فتاحی، آنرا امضا زده بودند. بنابراین، این نامه فاقد وجاهت قانونی بوده است و از آقای امیریان خواسته شد که این مسئله را به اطلاع ریاست دانشگاه برساند.
5- حتی بر فرض تحویل نامه 638/هـ/220 مورخ 1387/5/6، این نامه هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. زیرا همانگونه که ذکر شد، اول اینکه اعتراض انجمن اسلامی توانبخشی در فرصت قانونی صورت نگرفته است، دوم اینکه حتی اگر شکایتی در فرصت قانونی صورت می گرفت باید برای بررسی به هیئت نظارت مرکزی فرستاده می شد. سوم اینکه حتی اگر بر فرض محال هیئت نظارت دانشگاه، خود جایگاه بررسی داشت، باید اقدام به تشکیل هیئت منصفه مینمود و شکایت به تشکل ارسال می‌شد و فرصت قانونی 7 روزه برای دفاع و حضور در جلسه بررسی شکایت فراهم میگردید نه اینکه به صرف شکایت انجمن اسلامی دانشکده توانبخشی، بدون گذراندن هیچ مرحله قانونی، چنین نامه‌ای ارسال می‌شد. چهارم، در این نامه ذکر شده بود که هیئت نظارت دانشگاه، نامه دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز) را ملاک صدور نامه خود قرار داده است که این نیز هیچ وجاهت قانونی ندارد زیرا دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز یا هر طیف دیگری) دارای صلاحیت قانونی تعریف شده برای قانونی یا غیرقانونی دانستن فعالیت گروه دیگری نیست. جای تعجب است که هیئت نظارت دانشگاه چگونه این نامه را ملاک رأی قرار داده است. در مورد نامه 647/هـ/220 مورخ 1387/6/6 نیز به فرض تحویل نامه، علاوه بر صادق بودن موارد مطروحه در همین بند در مورد آن، باید افزود که طبق تبصره بند14 ماده 5، جهت انطباق اساسنامه، 3 ماه به تشکل فرصت داده می شود. در صورتی که در این نامه تنها 13 روز به انجمن اسلامی فرصت داده شده است که اساسنامه خود را منطبق کند. ضمناً اطلاق نام شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز به انجمن اسلامی یک دانشکده (دانشکده توانبخشی) توسط هیئت نظارت دانشگاه، اقدامی تعجب برانگیز است و اصل بیطرفی هیئت نظارت را با تردیدی جدی مواجه می‌کند، چراکه مفهوم واقعی شورای مرکزی انجمن، متشکل بودن از انجمن دانشکدههاست و نه انجمن یک دانشکده.
با وجود اعلام همه این موارد نقض آیین نامه طی نامه ذکر شده و اطلاعیهها، نامهها و بیانیههای بعدی انجمن اسلامی، نه تنها هیچ پاسخی از جانب هیئت نظارت به انجمن داده نشد، بلکه این هیئت در تاریخ 15 دیماه راساً اقدام به برگزاری انتخابات با همکاری نیروهای حراست دانشگاه نمود. شایان ذکر است که همین انتخابات غیرقانونی نیز با انصراف 5 نفر از 11 کاندیدا از رسمیت افتاد (بر روی هر تعرفه نام 7 کاندیدا نوشته می‌شد و 2 نفر نیز علیالبدل بودند؛ بنابراین برای اینکه انتخابات رسمی باشد حداقل 10 کاندیدا لازم بود). در این روز دانشجویان معترض به انتخابات فرمایشی از سوی نیروهای حراست مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند. در این روز حداکثر 30 نفر از دانشجویان در انتخابات شرکت کردند. با این وجود و با کمال تعجب فردای آن روز هیئت نظارت لیستی را تحت عنوان اعضای انجمن اعلام نمود! شب همان روز دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی مورد هجوم نیروهای حراست قرار گرفته و اموال آن به مکان نامعلومی برده شد. چند روز بعد حراست با استفاده از تعطیلات تاسوعا و عاشورا و عدم حضور دانشجویان، در اقدام غیرقانونی دیگری دفاتر انجمن اسلامی سایر دانشکدهها را نیز مورد دستبرد قرار داده و آنها را نیز پلمپ نمود. پس از آن شش تن از اعضای انجمن اسلامی به دانشگاه ممنوعالورود و به کمیته انضباطی احضار شدند. در همین ایام دبیر هیئت نظارت دانشگاه طی مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا شاخه فارس، اظهارات متعدد خلاف واقعی در توجیه برگزاری انتخابات توسط هیئت نظارت عنوان نمود. روابط عمومی شورای مرکزی انجمن اسلامی، طی جوابیهای به این اظهارات پاسخ داده و مدارک کتبی خود را نیز دال بر غیر واقع بودن این اظهارات به همراه جوابیه به خبرگزاری ارائه نمود. اما ریاست دانشگاه تاب این جوابیه روشنگرانه را هم نیاورد و در عرض چند ساعت خبرگزاری را مجبور به حذف جوابیه از روی خروجی خود نمود. متأسفانه ریاست دانشگاه برای حذف این تشکل منتقد قانون را کاملاً زیر پا گذاشته و اندک نیازی نیز به حفظ ظاهر قانونی احساس ننمود.
در پایان ضمن تأکید بر قانونی بودن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، اعلام میداریم که انجمن ساخته دست مدیران دانشگاه جعلی و غیرقانونی می باشد و از آن فراکسیون محترم تقاضا داریم که به این موضوع رسیدگی نموده و مجدداً اعلام می داریم که در صورتی که ارادهای برای احقاق حقوق تشکلهای دانشجویی و رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل در آن فراکسیون وجود داشته باشد، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز حاضر است در جلسه ای به صورت حضوری مدارک و مستندات خود را ارائه نماید.
با سلام
در تاریخ 15 آذرماه 1387 به مناسبت روز دانشجو آن فراکسیون محترم اطلاعیهای را منتشر کرد. در آن اطلاعیه بر این نکته تأکید کرده بودید که «هيچكس حق ندارد مانع فعاليت‌هاي قانونی تشكل‌هاي دانشجويي گردد» و نیز اينكه، «كميته دانشجويي فراكسيون دانشگاهيان خانه ملت آمادگي دارد تا هرگونه تخلف از ضوابط قانوني مربوط به فعاليت‌هاي آزاد دانشجويي را پيگيري نموده و بر اساس نظارت قانوني نمايندگان با آن برخورد نمايد. لذا تمامي دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي در سراسر كشور مي‌توانند موارد مذكور را جهت پيگيري قانونمند به اين كميته گزارش نمايند». در این راستا بر آن شدیم تا با ارسال این نامه، به موارد متعدد نقض آئیننامه تشکلهای اسلامی، مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی، توسط مدیریت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به دنبال آن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز منحل شد و جای آنرا یک تشکل فرمایشی و ساخته دست مدیریت دانشگاه گرفت، اشاره کنیم. و اگر حقیقتاً ارادهای جهت رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل وجود داشته باشد، حاضریم در جلسهای نیز مدارک و مستندات خود را ارائه دهیم.
در تاریخ 10 دیماه 1387، هیئت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شیراز اطلاعیهای را در دانشکده پزشکی مبنی بر برگزاری انتخابات مجدد انجمن اسلامی دانشجویان این دانشکده در تاریخ 15دیماه، منتشر کرد.
در انتشار این اطلاعیه، موارد متعددی از نقض صریح مواد آئیننامه تشکلهای اسلامی صورت گرفته بود. شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز و انجمن های اسلامی دانشکدههای زیرمجموعه این تشکل، طی نامه‌ای در تاریخ 10 دیماه87 به هیئت نظارت این موارد را به صورت مستدل و مستند اعلام نموده و ضمن غیرقانونی خواندن این اقدامات خواستار پایان دادن به این روند غیرقانونی گردید. مواردی که در این نامه به آن پرداخته شد به شرح ذیل می باشد:
1- انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی در خردادماه سال 87 و با حضور نماینده هیئت نظارت دانشگاه برگزار شد. در دستورالعمل اجرایی آئیننامه تشکلهای اسلامی، برگزاری مجدد انتخابات تنها در صورتی پیشبینی شده است که رأی به ابطال انتخابات داده شود. از دیگرسو، طبق بند 3 ماده 21 دستورالعمل اجرایی، شکایت درباره نحوه برگزاری انتخابات حداکثر تا 15روز پس از اعلام نتایج انتخابات توسط تشکل، قابل طرح و رسیدگی است. علاوه بر این، حتی اگر شکایتی در موعد قانونی انجام شده بود، رسیدگی به تخلفات انتخاباتی طبق بند 4 ماده 21 دستورالعمل اجرایی، رئیس هیئت نظارت موظف است پس از دریافت شکایت، تشکل موردنظر را با ابلاغ کتبی مطلع نموده و زمان تشکیل جلسه رسیدگی را حداقل یک هفته قبل از رسیدگی شکایت، به تشکل کتباً اعلام نماید. طبق ماده 14 دستورالعمل اجرایی، پس از تشکیل جلسه رسیدگی در حضور هیئت منصفه، شکایت قرائت و دفاعیات نماینده تشکل استماع می‌شود، که هیچکدام از مراحل ذکرشده در این بند طی نشده است. پیشتر از همه این مسائل اینکه، شش ماه پس از برگزاری انتخابات، طرح شکایت وجاهت قانونی ندارد.
2- اطلاعیه نصب شده توسط هیئت نظارت در دانشکده پزشکی، حاکی از آن بود که هیئت نظارت خود برگزار کننده انتخابات است. این درحالی است که طبق بند 2-د ماده 4 آئیننامه، و نیز بند 1 ماده 7 دستورالعمل اجرایی، هیئت نظارت دانشگاه، وظیفه نظارت بر حسن اجرای انتخابات را بر عهده دارد و برگزاری انتخابات در صلاحیت آن هیئت نیست. لذا برگزارکننده انتخابات (اعم از ثبتنام، رأیگیری و ...) همواره خود تشکل است.
3- هیئت نظارت دانشگاه در تاریخ 4 خردادماه 1387، طی نامه‌ای به این مجموعه که تا آن تاریخ با نام «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای شیراز و علوم پزشکی» فعالیت می‌کرد اعلام کرد که این نام غیرقانونی است و انجمن اسلامی دانشکدهها میتوانند در قالب «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز» فعالیت نمایند. انجمن اسلامی دانشکده توانبخشی شیراز (که خود را انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی می داند!) شکایتی را نسبت به این حکم در تاریخ 22 خردادماه (طبق اعلام هیئت نظارت) تحویل هیئت نظارت داد. اگر اعتراضی نسبت به این رأی وجود داشت، طبق ماده 19 آئیننامه اجرایی، ظرف مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ حکم فرصت بوده است. پرواضح است صرفنظر از صحت ادعای انجمن اسلامی توانبخشی، شکایت در فرصت قانونی صورت نگرفته است. بنابراین حکم صادره در تاریخ 4 خردادماه 1387، قطعی و لازمالاجرا است. شایان ذکر است، دبیر انجمن دانشکده توانبخشی، خود عضو هیئت منصفه دانشگاه بوده و بنابراین پس از صدور رأی و قبل از ابلاغ حکم به تشکل ما، در جریان رأی صادره بوده است.
4- طبق ماده 20 دستورالعمل اجرایی، مرجع تجدیدنظر در آرای هیئت نظارت دانشگاه، هیئت نظارت مرکزی می‌باشد و اگر شکایتی نسبت به رأی صادره توسط هیئت نظارت دانشگاه وجود داشته است، هیئت نظارت دانشگاه باید طبق ماده 19، پرونده را برای هیئت نظارت مرکزی ارسال می نموده است و هیئت نظارت دانشگاه خود جایگاهی برای بررسی این قضیه ندارد. در ضمن متذکر می‌شویم که دو نامه‌ای که هیئت نظارت دانشگاه مدعی می‌شود تحویل انجمن اسلامی شده است و انجمن را در جریان شکایت گذاشتهاند، هیچگاه بدست این تشکل نرسیده است (نامههای به شماره 638/هـ/220 مورخ 1387/5/6 و 647/هـ/220 مورخ 1387/6/6). تنها نامه‌ای به شماره 9/01/1006/پ/87 به تاریخ 1387/7/23 تحویل شخص آقای امیریان، دبیر سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی، داده شد که از طرف هیئت نظارت دانشگاه نبوده و قائم مقام ریاست دانشگاه، آقای دکتر فتاحی، آنرا امضا زده بودند. بنابراین، این نامه فاقد وجاهت قانونی بوده است و از آقای امیریان خواسته شد که این مسئله را به اطلاع ریاست دانشگاه برساند.
5- حتی بر فرض تحویل نامه 638/هـ/220 مورخ 1387/5/6، این نامه هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. زیرا همانگونه که ذکر شد، اول اینکه اعتراض انجمن اسلامی توانبخشی در فرصت قانونی صورت نگرفته است، دوم اینکه حتی اگر شکایتی در فرصت قانونی صورت می گرفت باید برای بررسی به هیئت نظارت مرکزی فرستاده می شد. سوم اینکه حتی اگر بر فرض محال هیئت نظارت دانشگاه، خود جایگاه بررسی داشت، باید اقدام به تشکیل هیئت منصفه مینمود و شکایت به تشکل ارسال می‌شد و فرصت قانونی 7 روزه برای دفاع و حضور در جلسه بررسی شکایت فراهم میگردید نه اینکه به صرف شکایت انجمن اسلامی دانشکده توانبخشی، بدون گذراندن هیچ مرحله قانونی، چنین نامه‌ای ارسال می‌شد. چهارم، در این نامه ذکر شده بود که هیئت نظارت دانشگاه، نامه دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز) را ملاک صدور نامه خود قرار داده است که این نیز هیچ وجاهت قانونی ندارد زیرا دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز یا هر طیف دیگری) دارای صلاحیت قانونی تعریف شده برای قانونی یا غیرقانونی دانستن فعالیت گروه دیگری نیست. جای تعجب است که هیئت نظارت دانشگاه چگونه این نامه را ملاک رأی قرار داده است. در مورد نامه 647/هـ/220 مورخ 1387/6/6 نیز به فرض تحویل نامه، علاوه بر صادق بودن موارد مطروحه در همین بند در مورد آن، باید افزود که طبق تبصره بند14 ماده 5، جهت انطباق اساسنامه، 3 ماه به تشکل فرصت داده می شود. در صورتی که در این نامه تنها 13 روز به انجمن اسلامی فرصت داده شده است که اساسنامه خود را منطبق کند. ضمناً اطلاق نام شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز به انجمن اسلامی یک دانشکده (دانشکده توانبخشی) توسط هیئت نظارت دانشگاه، اقدامی تعجب برانگیز است و اصل بیطرفی هیئت نظارت را با تردیدی جدی مواجه می‌کند، چراکه مفهوم واقعی شورای مرکزی انجمن، متشکل بودن از انجمن دانشکدههاست و نه انجمن یک دانشکده.
با وجود اعلام همه این موارد نقض آیین نامه طی نامه ذکر شده و اطلاعیهها، نامهها و بیانیههای بعدی انجمن اسلامی، نه تنها هیچ پاسخی از جانب هیئت نظارت به انجمن داده نشد، بلکه این هیئت در تاریخ 15 دیماه راساً اقدام به برگزاری انتخابات با همکاری نیروهای حراست دانشگاه نمود. شایان ذکر است که همین انتخابات غیرقانونی نیز با انصراف 5 نفر از 11 کاندیدا از رسمیت افتاد (بر روی هر تعرفه نام 7 کاندیدا نوشته می‌شد و 2 نفر نیز علیالبدل بودند؛ بنابراین برای اینکه انتخابات رسمی باشد حداقل 10 کاندیدا لازم بود). در این روز دانشجویان معترض به انتخابات فرمایشی از سوی نیروهای حراست مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند. در این روز حداکثر 30 نفر از دانشجویان در انتخابات شرکت کردند. با این وجود و با کمال تعجب فردای آن روز هیئت نظارت لیستی را تحت عنوان اعضای انجمن اعلام نمود! شب همان روز دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی مورد هجوم نیروهای حراست قرار گرفته و اموال آن به مکان نامعلومی برده شد. چند روز بعد حراست با استفاده از تعطیلات تاسوعا و عاشورا و عدم حضور دانشجویان، در اقدام غیرقانونی دیگری دفاتر انجمن اسلامی سایر دانشکدهها را نیز مورد دستبرد قرار داده و آنها را نیز پلمپ نمود. پس از آن شش تن از اعضای انجمن اسلامی به دانشگاه ممنوعالورود و به کمیته انضباطی احضار شدند. در همین ایام دبیر هیئت نظارت دانشگاه طی مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا شاخه فارس، اظهارات متعدد خلاف واقعی در توجیه برگزاری انتخابات توسط هیئت نظارت عنوان نمود. روابط عمومی شورای مرکزی انجمن اسلامی، طی جوابیهای به این اظهارات پاسخ داده و مدارک کتبی خود را نیز دال بر غیر واقع بودن این اظهارات به همراه جوابیه به خبرگزاری ارائه نمود. اما ریاست دانشگاه تاب این جوابیه روشنگرانه را هم نیاورد و در عرض چند ساعت خبرگزاری را مجبور به حذف جوابیه از روی خروجی خود نمود. متأسفانه ریاست دانشگاه برای حذف این تشکل منتقد قانون را کاملاً زیر پا گذاشته و اندک نیازی نیز به حفظ ظاهر قانونی احساس ننمود.
در پایان ضمن تأکید بر قانونی بودن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، اعلام میداریم که انجمن ساخته دست مدیران دانشگاه جعلی و غیرقانونی می باشد و از آن فراکسیون محترم تقاضا داریم که به این موضوع رسیدگی نموده و مجدداً اعلام می داریم که در صورتی که ارادهای برای احقاق حقوق تشکلهای دانشجویی و رسیدگی بیطرفانه به دادخواهی اعضای این تشکل در آن فراکسیون وجود داشته باشد، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز حاضر است در جلسه ای به صورت حضوری مدارک و مستندات خود را ارائه نماید.
*****
ایران در رسانه های جهان؛ حاکمان با سرکوب گسترده مخالفین، خود را در بن بست قرار می دهند
ادامه ی سرکوب و بازداشتِ فعالانِ سیاسی، دانشجویی، مدنی و روزنامه نگاران، نامه سرگشاده و هشدار آمیز اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران به رهبر جمهوری اسلامی، اعلام بازداشت چند تبعه خارجی در جریان حوادث عاشورا، هشدارهای مقامات سیاسی، امنیتی و قضاییِ حامی کودتا مبنی بر برخورد خشن و "بدون اغماض" با هرگونه اعتراض مجدد و در نهایت پرونده اتمی تهران، موضوعات مورد بحث پیرامون ایران در رسانه های خبری جهان طی ۲۴ ساعت گذشته بود.
ادامه سرکوب، اعلام بازداشت اتباع خارجی و سرنوشت ابهام آمیز دستگاه خشونت
بعد از بیانیه شماره بیانیه شماره ۱۷مهندس میرحسین موسوی که هشداری به حاکمیت پیرامون "محکومیت و توقف سرکوب خونین معترضین" و تاکیدی مجدد بر "پیگیری مطالبات به حقِ مردم" بود، موج بازداشت ها، اتهام زنی های حاکمیت به مردم و همچنین دروغ پردازی رسانه های کودتا همچنان ادامه یافت. طی دو روز گذشته تعدادی از فعالان در تهران، زنجان و شمال کشور بازداشت شده و همزمان وزارت اطلاعات و کشور، دادستان کل کشور و برخی نمایندگان حامی دولت کودتا، از بازداشت تعدادی از اتباع خارجی در جریان حوادث عاشورا خبر دادند.
در واکنش به این موارد، الجزیره،AFP، CBS NEWS، BUSINESS WEEK،EARTH TIMES ، بی بی سی، CNN ، دویچه وله و رویترز، با اشاره به ادامه سرکوب ها در ایران، خبر بازداشت چند تبعه خارجی از جمله یک بریتانیایی در جریان حوادث عاشورای خونین ایران را مورد انعکاس قرار داده و در این میان واشنگتن پست خاطرنشان کرده است "خشونتی که ظرف روزهای گذشته ايران را دربرگرفت، بقای حکومت را زير سؤال برده و يادآور انقلابی است که يک حکومت ديکتاتوری را در سال ۵۷ به زیر آورد." واشنگتن تایمز نیز نتیجه این روند سرکوب را "رشد جنبش های زیر زمینی" ارزیابی و پیش بینی کرد و در این میان نیوزویک نیز معتقد است یکی از نشانه های شکست این مدل حاکمیت آنست که "مقامات به جای اینکه مسئولیت بپذیرند، دیگران را مقصر بر می شمارند."
پرونده ی اتمی؛ پوکر یا بازی زمان
با اینکه ضرب الاجل اتمی داده شده به تهران در آخرین روز سال میلادی گذشته به پایان رسیده بود، اما انتشار خبری مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی نیز دو ماه به جامعه جهانی برای قبول پیشنهاد خودش "وقت می دهد و سپس خودش دست به تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد می کند"، با واکنش رسانه ای و سیاسی روبرو شد. در اولین واکنش ها، خبرگزاری فرانسه، بی بی سی، CHRISTIAN SCIENCE MONITOR، THE AGE، FINANCIAL TIMES، FOX NEWS و آسوشیتدپرس، ضمن انعکاس مطلب فوق، از احتمال "اتخاذ قریب الوقوع تحریم های جدید تر" علیه جمهوری اسلامی خبر دادند و در این میان خبرگزاری AFP (فرانسه)، از رد اولتیماتوم ایران توسط کشور فرانسه گزارش داد و واشنگتن پست این عملکرد ایران را نوعی "بازی با جامعه جهانی" عنوان کرده و خاطرنشان ساخت "اگر این یک بازی پوکر باشد، ایران برنده خواهد بود."
جنبش های اجتماعی ایران، با مردمانی که خودشان رهبرند
در این میان، نامه سرگشاده ۸۸ تن از استادان عالی رتبه دانشکده فنی دانشگاه تهران به رهبری جمهوری اسلامی و اعتراض آنها نسبت به "حمله ماموران و لباس شخصی ها به ساحت دانشگاه" نیز، مورد انعکاس خبری در رسانه های بین المللی قرار گرفت. صدای آمریکا، آسوشیتدپرس، خبرگزاری کانادا و همچنین الجزیره، ضمن انتشار خبر فوق، حاکمیت فعلی ایران را "ناامید" از ادامه وضع موجود بیان کردند. پیرامون وضعیت کنونی جنبش سبز و اعتراضات آزادیخواهانه مردم ایران، روزنامه ی فرانسوی فیگارو، معتقد است حامیان جنبش سبز، "همچنان در حال مبارزه هستند و همچنان صدای خود را به گوش حاکمان می رسانند" و در این مسیر، مطابق با شرایط روز، خود را تطبیق و مستحکم می سازند. این روزنامه سازماندهی جنبش مدنی – اعتراضی ایران را "خودجوش و بدون ساختار سلسله مراتبی" ذکر می کند. روزنامه الاهرام چاپ مصر نیز بر این باور است که به نظر نمی رسد بحران سياسی داخلی ايران در آينده نزديک حل و فصل شود." اما در این میان روزنامه دیگر بزرگ فرانسه «لوموند»، در تحلیلی پیرامون وضعیت جنبش مدنی داخل ایران، ضمن تاکید بر این نکته که در حال حاضر مبارزه ای دیگر نیز میان حکومت و مردم در جریان است و آن "نبرد در حوزه مجازی و اینترنت می باشد،" خاطرنشان می کند "حاکمیت فعلی ایران دست به دستگیری افراد می زند، در حالیکه جنبشی که در مقابل آن حکومت قرار گرفته، یک جنبش اجتماعی است که رهبر ندارد؛ پیکار امروز این حکومت، نبرد با تغییر و تحول باورها و ذهنیت هاست."
*****
ادامه ی سرکوب و بازداشتِ فعالانِ سیاسی، دانشجویی، مدنی و روزنامه نگاران، نامه سرگشاده و هشدار آمیز اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران به رهبر جمهوری اسلامی، اعلام بازداشت چند تبعه خارجی در جریان حوادث عاشورا، هشدارهای مقامات سیاسی، امنیتی و قضاییِ حامی کودتا مبنی بر برخورد خشن و "بدون اغماض" با هرگونه اعتراض مجدد و در نهایت پرونده اتمی تهران، موضوعات مورد بحث پیرامون ایران در رسانه های خبری جهان طی ۲۴ ساعت گذشته بود.
ادامه سرکوب، اعلام بازداشت اتباع خارجی و سرنوشت ابهام آمیز دستگاه خشونت
بعد از بیانیه شماره بیانیه شماره ۱۷مهندس میرحسین موسوی که هشداری به حاکمیت پیرامون "محکومیت و توقف سرکوب خونین معترضین" و تاکیدی مجدد بر "پیگیری مطالبات به حقِ مردم" بود، موج بازداشت ها، اتهام زنی های حاکمیت به مردم و همچنین دروغ پردازی رسانه های کودتا همچنان ادامه یافت. طی دو روز گذشته تعدادی از فعالان در تهران، زنجان و شمال کشور بازداشت شده و همزمان وزارت اطلاعات و کشور، دادستان کل کشور و برخی نمایندگان حامی دولت کودتا، از بازداشت تعدادی از اتباع خارجی در جریان حوادث عاشورا خبر دادند.
در واکنش به این موارد، الجزیره،AFP، CBS NEWS، BUSINESS WEEK،EARTH TIMES ، بی بی سی، CNN ، دویچه وله و رویترز، با اشاره به ادامه سرکوب ها در ایران، خبر بازداشت چند تبعه خارجی از جمله یک بریتانیایی در جریان حوادث عاشورای خونین ایران را مورد انعکاس قرار داده و در این میان واشنگتن پست خاطرنشان کرده است "خشونتی که ظرف روزهای گذشته ايران را دربرگرفت، بقای حکومت را زير سؤال برده و يادآور انقلابی است که يک حکومت ديکتاتوری را در سال ۵۷ به زیر آورد." واشنگتن تایمز نیز نتیجه این روند سرکوب را "رشد جنبش های زیر زمینی" ارزیابی و پیش بینی کرد و در این میان نیوزویک نیز معتقد است یکی از نشانه های شکست این مدل حاکمیت آنست که "مقامات به جای اینکه مسئولیت بپذیرند، دیگران را مقصر بر می شمارند."
پرونده ی اتمی؛ پوکر یا بازی زمان
با اینکه ضرب الاجل اتمی داده شده به تهران در آخرین روز سال میلادی گذشته به پایان رسیده بود، اما انتشار خبری مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی نیز دو ماه به جامعه جهانی برای قبول پیشنهاد خودش "وقت می دهد و سپس خودش دست به تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد می کند"، با واکنش رسانه ای و سیاسی روبرو شد. در اولین واکنش ها، خبرگزاری فرانسه، بی بی سی، CHRISTIAN SCIENCE MONITOR، THE AGE، FINANCIAL TIMES، FOX NEWS و آسوشیتدپرس، ضمن انعکاس مطلب فوق، از احتمال "اتخاذ قریب الوقوع تحریم های جدید تر" علیه جمهوری اسلامی خبر دادند و در این میان خبرگزاری AFP (فرانسه)، از رد اولتیماتوم ایران توسط کشور فرانسه گزارش داد و واشنگتن پست این عملکرد ایران را نوعی "بازی با جامعه جهانی" عنوان کرده و خاطرنشان ساخت "اگر این یک بازی پوکر باشد، ایران برنده خواهد بود."
جنبش های اجتماعی ایران، با مردمانی که خودشان رهبرند
در این میان، نامه سرگشاده ۸۸ تن از استادان عالی رتبه دانشکده فنی دانشگاه تهران به رهبری جمهوری اسلامی و اعتراض آنها نسبت به "حمله ماموران و لباس شخصی ها به ساحت دانشگاه" نیز، مورد انعکاس خبری در رسانه های بین المللی قرار گرفت. صدای آمریکا، آسوشیتدپرس، خبرگزاری کانادا و همچنین الجزیره، ضمن انتشار خبر فوق، حاکمیت فعلی ایران را "ناامید" از ادامه وضع موجود بیان کردند. پیرامون وضعیت کنونی جنبش سبز و اعتراضات آزادیخواهانه مردم ایران، روزنامه ی فرانسوی فیگارو، معتقد است حامیان جنبش سبز، "همچنان در حال مبارزه هستند و همچنان صدای خود را به گوش حاکمان می رسانند" و در این مسیر، مطابق با شرایط روز، خود را تطبیق و مستحکم می سازند. این روزنامه سازماندهی جنبش مدنی – اعتراضی ایران را "خودجوش و بدون ساختار سلسله مراتبی" ذکر می کند. روزنامه الاهرام چاپ مصر نیز بر این باور است که به نظر نمی رسد بحران سياسی داخلی ايران در آينده نزديک حل و فصل شود." اما در این میان روزنامه دیگر بزرگ فرانسه «لوموند»، در تحلیلی پیرامون وضعیت جنبش مدنی داخل ایران، ضمن تاکید بر این نکته که در حال حاضر مبارزه ای دیگر نیز میان حکومت و مردم در جریان است و آن "نبرد در حوزه مجازی و اینترنت می باشد،" خاطرنشان می کند "حاکمیت فعلی ایران دست به دستگیری افراد می زند، در حالیکه جنبشی که در مقابل آن حکومت قرار گرفته، یک جنبش اجتماعی است که رهبر ندارد؛ پیکار امروز این حکومت، نبرد با تغییر و تحول باورها و ذهنیت هاست."
*****
سند دیگری از جنایات مزدوران رژیم
فیلم دیگری از زیر گرفته شدن یکی از هم میهنان توسط یکی از عوامل مزدور رژیم در روز عاشورای خونین تهران:
*****
افت سرعت اس ام اس های دریافتی؛ چه کسی ترمز نود را کشید؟
انتقادهای صریح دادکان
دیشب اگر از حرف های محمد دادکان، رییس سابق فدراسیون فوتبال ایران بگذریم، اتفاق جالب توجه دیگری نیز در برنامه 90 افتاد. اگر سری به سایت شبکه 3 سیما بزنید و برنامه های این شبکه در روز دوشنبه 14 دی 1388 را ببینید متوجه می شوید که قرار بود برنامه نود ساعت 23 آغاز شود و 180 دقیقه معادل 3 ساعت طول بکشد.
به گزارش روزنامه "جهان ورزش" این برنامه البته با چند دقیقه تاخیر آغاز شد و عادل فردوسی پور، تهیه کننده و مجری 90 دلیل آن را طول کشیدن سریال شبکه 3 اعلام کرد. نود اما در ساعت 1:25 دقیقه بامداد امروز به پایان رسید. در حالی که قرار بود 3 ساعت طول بکشد و بعد از ساعت 2 بامداد تمام شود.
افت سرعت اس ام اس های دریافتی؛ چه کسی ترمز نود را کشید؟
انتقادهای صریح دادکان
دیشب اگر از حرف های محمد دادکان، رییس سابق فدراسیون فوتبال ایران بگذریم، اتفاق جالب توجه دیگری نیز در برنامه 90 افتاد. اگر سری به سایت شبکه 3 سیما بزنید و برنامه های این شبکه در روز دوشنبه 14 دی 1388 را ببینید متوجه می شوید که قرار بود برنامه نود ساعت 23 آغاز شود و 180 دقیقه معادل 3 ساعت طول بکشد.
به گزارش روزنامه "جهان ورزش" این برنامه البته با چند دقیقه تاخیر آغاز شد و عادل فردوسی پور، تهیه کننده و مجری 90 دلیل آن را طول کشیدن سریال شبکه 3 اعلام کرد. نود اما در ساعت 1:25 دقیقه بامداد امروز به پایان رسید. در حالی که قرار بود 3 ساعت طول بکشد و بعد از ساعت 2 بامداد تمام شود.
فردوسی پور حتی حدود ساعت 00:30 دقیقه بامداد اعلام کرد «1 ساعت و نیم دیگر در خدمت دکتر دادکان خواهیم بود» و در خلال صحبت هایش بارها گفت «امیدواریم فرصت کافی داشته باشیم و دوستان در تلاشند که زمان برنامه را اضافه کنند.»دست آخر هم بخشی از صحبت های علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال، مسابقات لیگ یک و یکی، دو برنامه دیگر را پخش نکرد و ضمن عذرخواهی گفت:«به دلیل فشرده شدن برنامه فرصت نشد سایر بخش ها را پخش کنیم.» او به فشرده شدن برنامه اشاره کرد نه طولانی شدن صحبت های دادکان.
از طرفی دومین باری که نود آمار اس ام اس های ارسالی را پخش کرد نشان می داد 1042881 نفر به گزینه 3 رای دادند. این آمار حدود ساعت 23:40 دقیقه شب پخش شد که با توجه به گذشت تنها 30 دقیقه از آغاز برنامه آماری فوق العاده می نمود. نه فقط تا آن موقع که تا دقایقی بعد 77 درصد اس ام اس های ارسالی مربوط می شد به گزینه 3. اما آخرین باری نود آمار اس ام اس ها را نشان داد 1130154 نفر به گزینه 3 رای داده بودند. یعنی با گذشت حدود یک ساعت و 45 دقیقه از برنامه کمتر از 90 هزار نفر به این گزینه رای دادند. نسبت اس ام اس های ارسالی به گزینه 3 حتی 2 درصد کاسته شده بود و آخرین آمار 75 درصد برای گزینه 3 را نشان می داد تا این شک به وجود آید که اس ام اس هایی که با مضمون 3 به شماره 200090 ارسال می شدند اصلا شمرده نمی شدند. این ها فقط آمار و احتمالاتی است که در مورد برنامه دیشب وجود دارد و سند درستی در دسترس نیست. شاید هم انتقادهای دادکان از محمد علی آبادی و کفاشیان باعث شد عده زیادی تصمیم بگیرند ضعف مدیران را دلیل اصلی افت فوتبال ایران بدانند و به گزینه یک رای بدهند. اما آیا کسی ترمز برنامه 90 را کشید؟
از طرفی دومین باری که نود آمار اس ام اس های ارسالی را پخش کرد نشان می داد 1042881 نفر به گزینه 3 رای دادند. این آمار حدود ساعت 23:40 دقیقه شب پخش شد که با توجه به گذشت تنها 30 دقیقه از آغاز برنامه آماری فوق العاده می نمود. نه فقط تا آن موقع که تا دقایقی بعد 77 درصد اس ام اس های ارسالی مربوط می شد به گزینه 3. اما آخرین باری نود آمار اس ام اس ها را نشان داد 1130154 نفر به گزینه 3 رای داده بودند. یعنی با گذشت حدود یک ساعت و 45 دقیقه از برنامه کمتر از 90 هزار نفر به این گزینه رای دادند. نسبت اس ام اس های ارسالی به گزینه 3 حتی 2 درصد کاسته شده بود و آخرین آمار 75 درصد برای گزینه 3 را نشان می داد تا این شک به وجود آید که اس ام اس هایی که با مضمون 3 به شماره 200090 ارسال می شدند اصلا شمرده نمی شدند. این ها فقط آمار و احتمالاتی است که در مورد برنامه دیشب وجود دارد و سند درستی در دسترس نیست. شاید هم انتقادهای دادکان از محمد علی آبادی و کفاشیان باعث شد عده زیادی تصمیم بگیرند ضعف مدیران را دلیل اصلی افت فوتبال ایران بدانند و به گزینه یک رای بدهند. اما آیا کسی ترمز برنامه 90 را کشید؟
سخنان صریح و بی پرده دادکان
همچنین سایت تابناک روایت کاملی از سخنان انتقادی شب گذشته دادکان را منتشر کرد. این وبسایت نوشت: برنامه نود این هفته همانگونه که پیشبینی می‌شد مجدداً با اقبال شدید مردم به واسطه موضوع جنجالی و فضایی که آن را احاطه کرده بود همراه شد و بسیاری از واقعیاتی که اکثر چهرهها و مسئولان ورزش از بیانشان، به واسطه عواقبش هراس دارند، توسط میهمان ویژه این برنامه که محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال بود، بیان شد تا برخلاف بسیاری از ارزیابیها، او که در چند قدمی کرسی ریاست فوتبال بود برخلاف بسیاری که برای این کرسیها دست و پا میزنند، با طرح برخی مسائل، حضورش را عملاً در این جایگاه منتفی سازد.
نود این هفته یکی از جذابترین برنامه‌های دوران پخشش را به نمایش گذاشت که با محافظهکاری کمتری نیز همراه بود تا بسیاری از واقعیات فوتبال ایران به تصویر کشیده شده و تعداد کثیری از اشخاصی که مستقیم یا غیرمستقیم در طول زمان این برنامه نامشان به میان کشیده شد، در روزهای پیش رو صراحتاً یا به صورت شفاف در قبال آنچه برای مردم به نمایش درآمد و واقعیتهای تاسف بار فوتبال ایران را تنها تا حدودی روایت کرد، مورد اشاره قرار گیرد.
این برنامه با وجود فضای بازی که به همراه داشت تا دادکان زبان حال فوتبال باشد، با مسائلی نیز همراه شد که اصلیترین آنها حضور فردوسیپور در مقام وکیل مدافع مدیران فعلی فدراسیون فوتبال بود، حال آنکه خود این مدیران حاضر نشده بودند به صورت زنده در برنامه حاضر شوند و پاسخگوی افشاگریهای دادکان باشند و این در جای خود قابل تامل است. البته فردوسیپور به خوبی دادکان را به چالش کشید و با بیان ابهاماتی که راجع به دوره مدیریت رئیس پیشین فدراسیون مطرح بود، نقش یک تماشاچی را در روز یکه تازی دادکان که پس از حضور بیژن ذوالفقارنسب در برنامه، تا انتها روی صندلی میهمان نشسته بود، ایفا نکرد.
از سویی دیگر روند چینش گزینههای مسابقه پیامک که احتمال میرفت با توجه به برخی فضاسازیهای سیاسی اصلاً برگزار نشود نیز قابل تامل بود، چرا که برخلاف انتظار، گزینهها طبق حروف الف از یک تا سه قرار نگرفته بودند و گزینه سوم خداحافظی نسل طلایی بازیکنان بود؛ حال آنکه باید بر طبق حروف الفبا این گزینه در صدر قرار میگرفت، ضعف مدیریت فوتبال به عنوان گزینه دوم انتخاب می‌شد و ضعف فنی مربیان گزینه سوم می‌شد! حال باید پرسید چرا عملاً گزینهها به طور کامل جابجا شده است.
در این برنامه که با کنایه دادکان به فردوسیپور با بیان این مطلب که «بعد از سه سال و نیم یاد ما کردید که ما هم در خدمت شما باشیم، صمیمانه سپاسگزارم» آغاز شد، ابتداً گزارشی با این رویکرد نگاهی به آنچه از جام جهانی آلمان تاکنون بر سر فوتبال ایران آمده به مدت حدوداً 8 دقیقه پخش شد. در این گزارش ابتداً تصاویر دیدارهای ایران در جام جهانی آلمان با گزارش فردوسی پور پخش شد و در ادامه چنین آمد: «افت فوتبال ایران از سال 2006 و پس از حذف از مرحله گروهی جام جهانی شروع شد. تیم ملی قبل از حضور در جام جهانی روزهای شیرینی داشت، در بوسان به شکل خاطره انگیزی قهرمان شد، در سال 2004 و در جام ملتها، بهترین بازیها را ارائه کرد و سوم شد و در ادامه بدون اینکه کسی را عذاب دهد و به حماسه نیاز داشته باشد، راهی جام جهانی شد.
این موفقیتها و حضور دائم ایران زیر رتبه 20 فیفا و بازی کردن چند لژیونر ایرانی در سطح اول فوتبال جهان، این توقع را برای خیلیها پیش آورد که ایران در جام جهانی به راحتی از گروهش صعود می‌کند اما آنچه در آلمان به نمایش گذاشت با رویاها تفاوت زیادی داشت. با رفتن برانکو ایوانکوویچ و محمد دادکان از راس تیم ملی و فدراسیون فوتبال، فصل جدیدی در فوتبال ایران گشوده شد؛ فصلی که اکثر روزهایش ابری بود. فدراسیون فوتبال ایران تعلیق شد، بیبرنامگی به اوج رسید و کمیته انتقالی زمام امور را به طور موقت در دست گرفت. در این میان مسئولان سازمان تربیت بدنی که اعتقاد داشتند نیمکت تیم ملی با یک مربی وطنی زیباتر می‌شود برای انجام پروژه زیباسازی خودشان، از فرمول ابتکاری و منحصر به فرد خرد جمعی استفاده کردند. همانطور که پیش بینی می‌شد، ثمره خرد جمعی کسی نبود جز امیر قلعه نویی. پایان فاز ایرانی کردن نیمکت تیم ملی حذف در مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا در سال 2007 بود.
با توجه به قدرت نصفه و نیمه مدعیان سنتی قاره، این بهترین فرصت برای ایران بود که پس از سی و یک سال قهرمان آسیا شود اما این عراق بود که از این فرصت استفاده کرد و ایران که با یک لشگر کامل به مالزی رفته بود، یک ناکامی دیگر را تجربه کرد. بعد از این اوضاع بدتر هم شد و تیم ملی ماهها بدون سرمربی ماند چرا که اعضاء کمیته انتقالی برای مذاکره با مربیان خارجی و به توافق نرسیدن با آنها با یکدیگر مسابقه میدادند!
در آن روزها هدایت تیم ملی به دست منصور ابراهیم زاده سپرده شد و او هم مدام صفر - صفر می‌کرد تا اینکه علی کفاشیان وارد میدان شد. دونده سابق و مدیر پرشور فعلی در ابتدا برای آنکه به اهالی فوتبال ثابت کند کاملاً به نظر کارشناسان احترام میگذارد، با آنها جلسه گذاشت و وقتی پیشکسوتان به اتفاق رای به مربی وطنی دادند، او باب مذاکره با خاویر کلمنته را باز کرد. مدیران جدید فدراسیون آوردن کلمنته را به ایران یک پیروزی بزرگ میدانستند و آنقدر ذوق زده شده بود که استقبال از این مربی اسپانیایی نزدیک بود تلفات هم بر جای بگذارد!
آمدن و نیامدن کلمنته هم چند روزی فوتبال ایران را سرکار گذاشت و کار به نوه او هم کشیده شد و در ادامه محمد علی آبادی با بیان این جمله که مربی پروازی نمیخواهیم، کلمنته را پراند. باز هم روز از نو، روز نو! کفاشیان و دوستان یک فهرست پنج نفره شامل افشین قطبی، بیژن ذوالفقارنسب، مجید جلالی، محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی را پیش رو خودشان قرار دادند. در این میان عدهای معتقد بودن مسائل حاشیهای نقش اصلی را در انتخاب بازی می‌کند؛"دایی: در انتخاب مربی تیم ملی لابی هرکی پرزورتر و قوی تر باشد، اون مربی تیم ملی می‌شود".
بعد از چند روز علی دایی را از بین آنها انتخاب کردند که این انتخاب خود سرمربی را هم شوکه کرد؛"دایی: اینکه من بخواهم سرمربی تیم ملی بشم، خودمم مثل شما شوکه شدم به علی دایی گفتند که بیا صحبت بکن و کارات رو بکن" این در حالی است که شواهد نشان میداد فرد انتخابی افشین قطبی است و به همین دلیل مربی پرسپولیس با همه خداحافظی هم کرده بود اما دایی که با کسی لابی نکرده بود، به یک باره هدایت تیم ملی را به دست گرفت. دایی ماموریت داشت ایران را به جام جهانی برساند. در مرحله اول ایران با سوریه، امارات و کویت هم گروه بود و یک شروع ضعیف، پایانی مقتدرانه را تجربه کرد و ایران به مرحله بعد راه پیدا کرد. با توجه به گروه ایران و نحو صعود آسیاییها به جام جهانی، خیلیها انتظار داشتند، این بار هم ایران صعودی بیدردسر را تجربه کند.
ایران در سه بازی اول 5 امتیاز به دست آورد، با این حال دور و بر تیم ملی حواشی بسیاری وجود داشت. منتقدان از کیفیت بازی تیم ملی چندان راضی نبودند و میگفتند آن پنج امتیاز به لطف درخشش رحمتی و خوش شانسی به دست آمده است. رابطه نه چندان مطلوب دایی با برخی ستارههای تیم ملی و رسانه‌ها هم، یکی دیگر از مشکلات همیشگی تیم ملی بود. به هر ترتیب تیم ملی با این شرایط با تیم کره جنوبی مساوی کرد و پای به مرحله مقابل عربستان گذاشت.
ایران در حضور یکصدهزار نفر، بازی یک - هیچ برده را دو بر یک باخت تا دایی شدیدترین انتقادات را بشنود و یک روز بعد هم از اخراجش مطلع شود. کفاشیان قبلاً گفته بود از دایی تا آخر قراردادش حمایت می‌کند اما او تقصری نداشت، چون حتی لیوان هم دستش نبود، چه برسد به اختیار سرمربی تیم ملی؛ "فردوسی پور: اعضاء هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بدون اجازه آقای دایی این لیوان را این ور نمیگذاشتید؛ یعنی یک جوری بود که علی دایی بر همه چیز فوتبال ما کاملاً تسلط داشت. / کفاشیان: اصلاً لیوانی دست ما نبود که کنار بگذاریم!" بعد نوبت مایلی کهن بود که 15 روز سرمربی تیم ملی شود. او به طرز عجیبی سرمربی تیم ملی شد و به شکل عجیب تری با نوشتن چند بیانیه تاریخی کنار رفت تا بالاخره تیم ملی نصیب قطبی شود. در این میان این رسش پیش میآید که اگر قطبی مربی ایدهآل ایران بود، چرا در آن دو مرتبه قبلی انتخاب نشد.
به هر حال قطبی مثل یک قهرمان وارد ایران شد و قول داد ایران را به جام جهانی میرساند، چون دو کره را مثل کف دستش میشناسد اما کف دست قطبی آنقدر ناواضح بود که حتی با آوردن جادوگر هم نتوانست بفهمد آن وسط چه خبر است! بدین ترتیب فوتبال ایران به شکل ناباورانهای، جام جهانی 2010 را از دست داد تا یک ناکامی بزرگ دیگر در کارنامهاش ثبت شود. باختهای تیم ملی همچنان ادامه دارد و خیلیها حسرت سال 2006 را میخورند.
آنها میگویند، ای کاش به جام جهانی میرفتیم و این بار هر سه بازی را میباختیم. به غیر از تیم ملی حال و روز لیگ برتر ایران هم خیلی بهتر نیست. باشگاههای ایران در گل خوردن در لیگ قهرمانان آسیا با هم رقابت داشتند. تیم ملی امید ایران از سال 1976 به بعد دیگر رنگ المپیک را ندیده است، درست مثل تیم ملی که از آن سال تا به حال دیگر قهرمان آسیا نشده است و ان وقت باز هم مدعی هستیم تیم برتر قاره آسیا هستیم. در این میان این سوال پیش میآید که عامل اصلی این ناکامیها، چه کسی است؟»دادکان پس از پخش این آیتم جالب، عنان کلام را به دست گرفت و با اشاره به وعدههای داده شد در چند سال اخیر عنوان کرد: «گفتند در بازیهای آسیایی سوم می‌شویم و بعد گفتند چهارم می‌شویم. میترسم تا زمان این بازیها به دهم و یازدهم برسند. گفتند باید چهارم جام جهانی شویم. اگر شدند بیایند بگویند چگونه شدند و اگر هم چنین نشد، بیایند برای مردم شفاف سازی کنند و بگویند چرا این وعدهشان محقق نشد و شفاف سازی کنند که چه اتفاق در این مدت افتاده است؟»
وی ادامه داد: «بعد از این جریان رسیدم به جایی که میدانستم نمیتوانم با مسئولان ورزش کار کنم و مسئولان وقت سازمان تربیت بدنی هم خیلی مشکلات را برای من و همکارانم ایجاد میکردند. من جمله مثلاً داوری را محروم کرده بودیم، اینها میگفتند ببخش و ما نمیبخشیدیم و خیلی مسائل دیگر. مثلاً قابی را از قبل به فیفا داده بودیم که بر روی هتل و اتوبوسهای ما (در جام جهانی آلمان) نصب شود و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تایید شده بود و در فاصله 10 روز مانده بود به مسابقات، نامه‌ای از سازمان ارسال کردند که این تابلو را تغییر دهید؛ مگر چنین چیزی ممکن است؟ یا در حالی که شما میبینید در کشور ژاپن و کشور کره قبل از جام جهانی، جشن صعود میگرفتند، در کشور خودمان باید حاشیههای سازمان تربیت بدنی را نسبت به فوتبال کشور دفع میکردیم. این مشکلات ادامه پیدا کرد تا شبی که تیم ملی میخواست به آلمان اعزام شود و جشن پرواز بود که در این جشن پرواز، جایگاه را قرق کردند و همکاران بنده (مسئولان وقت فدراسیون فوتبال) را نیز راه ندادند و اختلافات از اینجا شدت گرفت.»
دادکان در ادامه به این گفته فردوسی پور که در آن مدت میان سازمان ورزش و فدراسیون فوتبال تعاملی وجود نداشت، صحه گذاشت اما تاکید کرد: «ابتدای این شرایط از جانب من نبود اما ون برای مجموعه فعال در فدراسیون فوتبال یک ارزش و شانی قائل بودم، نمیگذاشتم هر چیزی بشود. مثل اینکه (علی آبادی) میگفتند دادکان میرود و یک نیروی جوانی میآید و این کار را میچرخاند. بعد ما فهمیدیم نیروی جوان تر خودش بوده و آقای کفاشیان که میخواستند این سمت را احراز کنند. یکیشان را که فیفا نگذاشت و نفر دوم هم که آقای کفاشیان بود، در اصل همان نفر اول بود، با این تفاوت که فامیلیهایشان تفاوت می‌کرد(!) واگرنه نقشی را برای فوتبال نمیخواستند بازی کنند. میخواستند این جایگاه را بگیرند و به امروز برسانند که صحنههایش را نمایش دادید. هدف فقط تخریب بود.»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در این بینابین که بحث گرم گرفته بود، گریزی به سوابقش زد: «صحبتهایم تند نیست. از همه نیز بیشتر مملکتم، مردمم و نظامم را دوست دارم و بعد از انقلاب هم این شکلی نشدم. آنهایی که من و خانوادهام را میشناسند، من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و از سال 1352 مو و ریشم همین شکلی بوده است. اگر حرفی میزنم، دلم برای کشورم و مردمم میسوزد.» و در همین اثناء مجری برنامه، حرفهای دادکان را ناتمام گذاشت و برای آنکه نزد مخاطب چنین القاء نشود برنامهای برای له کردن رئیس سابق ورزش در حال اجرا است، تاکید کرد: «یک توضیحی باید بدهم و با توجه به اینکه ما احتمال میدادیم فضای بحث به این سمت بیاید، این فضا را داریم که مهندس علی آبادی یا آقای کیومرث هاشمی هر وقت دوست داشتند، توضحیاتشان را بدهند.» تا این بار نوبت دادکان باشد که کلام فردوسی پور را قطع کند و تاکید نماید که هر آنچه بیان کرد، نود پخش کرده و اگر قرار باشد روزی آنها دعوت شوند، دادکان نیز محق است که حضور داشته باشد.
دادکان در ادامه سندی که قبلاً در ایسنا منتشر شده بود و در واقع نامه دادکان به سازمان تربیت بدنی را با موضوعیت لزوم تغییر اساسنامه فدراسیون برای جلوگیری از تعلیق فوتبال ایران منتشر کرد که پای مهدی قدمی معاون اسبق ورزش قهرمانی و حرفهای سازمان ورزش را نیز وسط کشید. فردوسی پور متن پاسخ علیآبادی و دستور پاراف شده از سوی قدمی بر روی نامه دادکان را چنین خواند: «مهندس علی آبادی نظر مساعدی در خصوص نحوه انتخاب رئیس و اعضاء مجمع عمومی (تغییر اساسنامه) ندارد... فدراسیونهای خارجی نباید سفارتخانههای کشورهای خارجی باشند... آقای دادکان همکاران جنابعالی کلاً عقل و تدبیر را تعطیل کردهاند! پرداختن به مسائل پرتنش در این مقطع چه معنایی دارد... نیاز نیست اساسنامه تغییر کند!» دادکان با مورد اشاره قرار دادن این مکاتبه گفت: «وقتی من این را نوشتم، حال شما میگویید بیایند پاسخگو باشند؟!»
دادکان با کشیده شدن بحث به ماجرای اخراجش پس از بازی به آنگولا، یادآور شد: «صحبت اخراج بنده از قبل از بازیها بود که من اگر نشان جام جهانی را نیز با تیم ملی ایران به دست بیاورم، دیگر نمیگذارند در فوتبال کشور باشم.» که در این لحظه فردوسیپور حرفهای وی را قطع کرد و گفت: «هرچه سعی می‌کنم نمیتوانم در خصوص آن اتفاقات واژه لج و لجبازی را نگویم، نمیشود و چنین اتفاقاتی بود که حرفهایی در ادامه راجع به آن دارم.» و مجدداً دادکان ادامه داد: «پذیرفتیم علی رغم اینکه تیم ملی بازیهای خوبی انجام داد و در هر سه بازی تا دقیقه 67 نتیجه بازی مساوی بود. از دقیقه 67 به بعد نتیجه عوض شد و نه به کادر فنی تیم ملی اجازه داده شد در یک برنامه از موجودیت تیم ملی دفاع کند و یک کارشناس هم نیامد، بنشیند و واقعیت را برای شما بگوید. وقتی تایم ول بازی ایران و پرتغال تمام شد و داشتم با کارتی که میتوانستم به وسیله آن به رختکن بروم، از جلوی رختکن پرتغال رد شدم و دیدم وقتی آقای اسکولاری برای بازیکنان صحبت می‌کرد، تمامی بازیکنان ایستا بوند ولی به رختکن خودمان رسیدم، تمام بازیکنان خوابیده بودند و پاهایشان روی صندلی بود. تیم ملی پرتال تیم را دواند، بازیکنان ما دویدند. آقای کارشناس که میآیی و این جا میشینی و میگویی ایران باید پرتغال را ببرد، مگر ایران میتواند پرتغال را ببرد؟! حالا که تیم ملی به بحرین میبازد چرا نمیآید بگوید شرافت ملی زیر سوال رفت و آن موقع که به پرتغال باختیم، عنوان کردند، برانکو و دکتر دادکان حیثیت ملی را زیر سوال بردند؟!»
فردوسیپور در پاسخ به گفتههای دادکان از افزایش توقعات و انتظارات با وعدههای داده شده توسط دادکان و دیگر مسئولان سخن به میان آورد: «پرتغال را مساوی می‌کنیم و مکزیک و آنگولا را نیز میبریم. خود شما هم یک سری مصاحبه کرده بودید که انتظارات را بالا برده بودید. مثلاً یک مصاحبه با رادیو صدای آلمان داشتید که گفته بودید ایران از شانس صعود به مرحله دوم برخوردار است و در یک مصاحبه دیگر هم در تاریخ 84/10/8 گفته بودید، ایران بیتردید در جام جهانی شگفتیساز خواهد شد.» و دادکان در پاسخ به این گفتمان که دیگر شکل مجادله به خود گرفته بود، عنوان کرد: «شگفتیساز یعنی به مرحله دوم رفتن و شرایط مساوی داریم، یعنی به مرحله بعد رفتن؟ البته بنده رئیس فدراسیون فوتبال هستم» که فردوسی پور در جوابش گفت: «خب علی آبادی هم میگوید من رئیس سازمان ورزش هستم و دوست دارم تیمم به مرحله دوم صعود کند.»
دادکان که تازه گرم شده بود، تلاشی برای بیپاسخ گذاشتن نکرد و عنوان نمود: «اگر یک روز بخواهم سیاستهای سازمان ورزش را بگویم، نقش رئیس سازمان تربیت بدنی اظهارنظر راجع به بازیهای تیم ملی نیست و نقشش، یک نقش کلان، نظارتی و هدایتی است. ایشان در اذهان عمومی نمیتواند بگوی، تیم ببرد یا ببازد.»
فردوسیپور با یادآوری شرایط و مشکلاتی که در آن مقطع برای تیم ملی به وجود آمد، نتایج حاصله را تا حدودی منبعث از این موارد که از میان آنها به مصدومیت برخی بازیکنان کلیدی و عدم برگزاری بازیهای تدارکاتی مناسب اشاره کرد دانست که دادکان در پاسخ نقش عدم حمایت مجموعه ورزش از فدراسیون فوتبال و تیم ملی در آن مقطع و تنها شدن فدراسیون را بسیار پررنگ خواند که مجدداً قطبی مقصر بخشی از این عدم حمایتها را خود دادکان خواند و ماجرای حضور بکن بائر و عدم اجازه دادکان برای ملاقات علی آبادی با بکن بائر ذکر کرد که دادکان نیز گفت: «چرا نمیگویید قبل از این جایگاه ویژه را می‌گیرند و مسئولان فدراسیون فوتبال را به جایگاه راه نمیدهند» که مجری اعتقاد داشت، می‌شد آنجا به خاطر فوتبال کوتاه آمد که دادکان حرفهایش را قطع کرد و گفت: «دعوا بر سر ریاست داشتیم. من که گفته بودم میروم و ایشان هم میخواست رئیس شود. بعد هم دیدید کاندیدا شد که رئیس شود. اگر ایشان طمعی به ریاست فدراسیون فوتبال نداشت ثبت نام نمیکرد. آقای فردوسی پور، شما وقتی رئیس سازمان هستی و مثلاً 90 هستی، سراغ 89 میروی؟ دنبال این میروی که رئیس فدراسیون هم شوی؟ دنبال دبیرکلی کمیته ملی المپیک هم میروی؟ دنبال ورزش باستانی میروی؟»
وی در ارتباط با این پرسش فردوسیپور که گفته می‌شود در دورهاش تنها بر تیم ملی بزرگسالان تمرکز شده و در ردههای پایه فعالیت صورت نپذیرفته، تاکید کرد: «کیومرث هاشمی که سرپرست فدراسیون فوتبال شد، نامه تبریکی برایش نشوتم که در آن قید کردم اول استقلال فدراسیون فوتبال از بین نرود و دوم تیمهای پایه که برایش زحمت کشیده شده است، حفظ شود. ما برای تیمهای پایهای نزدیک به سه سال زحمت شبانهروزی کشیدم و از 8 سال بالا آوردیم و این دوستان ما هم زحمت کشیدند ولی می‌خواهیم این سوال را بپرسم که مگر تیم پایه ایران که در آسای اول شد، در این یک سالی که آقای کفاشیان و همکارانشان آمدند، درست شد؟» و فردوسیپور متر را نتایج هر دوره اعلام کرد که دادکان یادآور شد، آن موقع تیم ملی اصلاً محروم بوده و نمیتوانسته در مسابقات شرکت کند.
فردوسیپور در ادامه با به چالش کشیدن نوع درآمدزایی فدراسیون، عنوان کرد: «اگرچه جذب منابع مالی از بازاریان یک حرکت خوب و کار راه انداز است اما به نظر میرسد در فدراسیون در دوره شما که گفته می‌شود یک فدراسیون شسته رفته با سه میلیارد موجودی (جایزه صعود به جام جهانی) حساب تحوی گرفتهاید، سیستم مالی دقیق و نظاممندی نبوده است.» که دادکان نیز چنین پاسخ داد: «یک بخشیاش این کمکها بوده اما یک بخش عظیمی نیز خود فدراسیون بوده است. چرا نمیگویید وقتی ما رفتیم در حساب فدراسیون یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان پول به انضمام 4 میلیارد و دویست میلیون تومان جایزه فیفا برای صعود به جام جهانی بود و در واقع فدراسیون را با شش میلیارد تومان بودجه تحویل دادیم. ما از جوراب تیم ملی تا روی کلاه پول درآوردیم و اگر میگویید چون به جام جهانی صعود کردیم، اسپانسر شدهاند، باید متذکر شوم که ایرانول اسپانسر تیمهای ملی بود. پس برای بخش اقتصادی برنامه داشتیم. این سیستمی که الان هست خوب است که ده میلیارد بدهکاریم.» که فردوسیپور عنوان کرد: «الان که اصلاً سیستم نداریم!»
در ادامه بخش اول صحبتهای کفاشیان پخش شد که در مهمترین بخشهای آن عنوان شد: «پتانسیل فوتبال ایران بالا است ولی سرمایهگذاری اندازه پتانسیل نبوده است. مدیریت هم در حد متوسط بوده ولی با همه اینها تغییرات مربیان در عملکرد تاثیرگذار بوده است.» وی به رنکنیگ فیفا اشاره کرد و با اشاره به جایگاه کره و ژاپن، این رنکینگ را معیار خوبی ندانست و برای آنکه حرفش را بیشتر ثابت کند، عنوان کرد: «حتی استرالیا در جایگاه 60 است»، حال آنکه مشاهده رنکنیگ فیفا نشان میدهد، استرالیا در جایگاه بیست و یکم فوتبال جهان است!
وی اعتراف کرد در زمان دادکان، فدراسیون فوتبال یکی از بهترین ترازهای مالی را داشته است و در مقابل گفت: «در آن زمان 200 هزار دلار با پوما قرارداد بسته شده بود اما الان 800 هزار دلار است.» که البته همین نشان میدهد وضعیت مالی فدراسیون فوتبال ایران در این زمان چقدر خوب است و کاملاً روی پای خود ایستاده و استقلال مالی دارد!
او در ادامه عنوان کرد: «چون قراردادها اجرا نشده بود، اعتماد اسپانسرها از بین رفته بود و نمیآمدند جلو و ما یک سال تلاش کردیم که بیایند اما ما از لحاظ جذب اسپانسر از آن موقع ضعیفتر بودیم. سایپا اسپانسر شد که تعهداتش را به شکل کامل اجرا نکرد و مکاتبه کردیم تا بتوانیم حق فدراسیون را بگیریم!» و کفاشیان در انتهای بخش اول صحبتهایش کارهای علمی صورت پذیرفته در دوره مدیریتش را نیز بسیار بسیار بیشتر از دوره قبل خواند و البته نگفت بازخورد این فعالیت4های علمی چه بوده است.
پس از این مجدداً این برنامه در استودیو پیگیری شد و دادکان از آمارهای قهرمانی تیم ملی در دوره مدیریتش سخن به میان آورد که در بوسان قهرمان شد، در سال 2004 و با ناداوری در جام ملتها سوم شد و به راحتی به جام جهانی صعود کرد و سپس به روند فعالیت‌های عمرانی فدراسیون و کمکهای صورت پذیرفته به باشگاهها و حتی برخی دیگر از فدراسیونها - به واسطه تمکن مالی فدراسیون فوتبال در آن زمان- اشاره کرد و گفت: «ما دو باشگاه بزرگ کشور که فاقد مکان ثابتی بودند، صاحب ساختمان کردیم یا همین ساختمان فدراسیون فوتبال که یازده میلیارد امروز پولش است، زمان ما خریده شد و دهها هزار متر زمین در آب سر دماوند خریدم که اردوگاه شود و استادیوم بم و آکادمی فوتبال را درست کردم. اینها که مال من نیست، یادگار فوتبال کشور است»
پیشکسوت فوتبال ادامه داد: «آیا کسی آمد به من و همکارانم یک خسته نباشید، بگوید؟ آقای فردوسیپور! خود را بگذار جای من. اگر چهار سال زحمت بکشی، موهایت سفید شود، پانزده کیلو وزنت کم شود، خانوادهات زیر فشار باشند و در آلمان حکمت به عنوان نماینده ایران لغو شود، میتوانی تا ابد ببخشی؟ پانزده کیلو وزنم کم شد ولی بعضی میآید دور شکمشان را گنده می‌کنند. ما آمدیم براین مملکت کار کنیم و امروز هم اگر بگویند مسئولیت بپذیر، هیچ کاری نمیکنم و اگر دوست دارید مرا بگذارید مسئول پیشکسوتان که به اینها برسم! جایگاهی که در کشور تعریف نشده پیشکسوتان است. الان کسی دوست دارد به صحنه ورزش برگردم که هر روز اعلام می‌کنند پرسپولیس یا فدراسیون میآید؟ من هیچ جا نمیروم و اگر بخواهم سمتی قبول نکنم، برای پیشکسوتان خدمت می‌کنم. با توجه به اینکه ممکن است این یک ساعت و نیمه، نیم ساعت شود و خداحافظی کنیم که از این اتفاقات افتاده(!) لازم می‌دانم از نوآموز، پهلوان، دانشور، مرتضوی، کاظمی، زمان آبادی، وزیری، درودگر، خداداد، غفاری و در نهایت مجد قوانلو و یاسر رفیق دوست و هیات رئیسه من که اسامیشان برای همه مشخص اشت که صادقانه و موثر برای فوتبال کشور کار کردند، تشکر کنم.»
فردوسیپور پس از این مسیر بحث را مجدداً به سمت مسائل فنی سوق داد و چنین طرح پرسش کرد: «زمانی که استاد دانشگاه بودید، همیشه میگفتید فقط مربی خارجی و بعد در مقطعی که برانکو رفت در یک مقطعی سرمربی گذاشتید» و بعد برای اینکه ثابت کند حمایت دادکان از مربیان صفر و صد بوده، فیلمی از برنامه آن دوران نشان داده شد که دادکان تاکید می‌کند برانکو حتی اگر به تیم ملی بازگردد، سرمربی نمیشود و نهایتاً مدیر فنی می‌شود و شاهرخی سرمربی قطعی است و همزمان میتواند هدایت تیم پاس را داشته باشد.
در بازگشت دوربین به استودیو فردوسیپور به دادکان تاکید داشت که او قویا در پی سرمربیگری شاهرخی بوده اما فشاری که مطبوعات و رئیس سازمان تربیت بدنی وقت که مهرعلیزاده بوده، باعث شد، برانکو مجدداً سرمربی شود و حتی تاکید کرد که قرارداد برانکو در دفتر مهرعلیزاده امضاء شده و البته این موضوع را به صورت سوال ادعا کرد تا دادکان اینچنین پاسخ دهد: «چرا این حرف را میزنید، پس شما هم جزو حاشیهسازها هستید؟ اگر صدای من را آقای مهرعلیزاده میشوند، زنگ بزند تا مشخص شود، این مسئله صحت ندارد. من در زندگیام نیازی ندارم که حرفی را دو بار بگویم یا در آن مغلطه کنم و دروغ بگویم. آقای برانکو شب که آمد به هتل رفت و حتی سازمان ورزش خبر نداشت آن سب قرار است، بیاید. صبح روز بعد،دانشور در هتل قرارداد را برد و برانکو امضاء کرد و بعد از آن برای معرفی به دفتر آقای مهرعلیزاده رفتیم. همان زمان که این مصاحبه را با شما انجام دادم، قرارهایمان را از طریق آقای غمخوار در اتریش با آقای برانکو گذاشته بودیم ولی قرارداد را امضاء نکرده بودیم. من اینجا هم آمدم گفتم برانکو سرمربی است، چون هماهنگونه که خودتان میدانید، اگر میگفتم سرمربی است تا با هواپیما به تهران میرسید، دویست هزار دلار روی قراردادش میگذاشت.»
همچنین سایت تابناک روایت کاملی از سخنان انتقادی شب گذشته دادکان را منتشر کرد. این وبسایت نوشت: برنامه نود این هفته همانگونه که پیشبینی می‌شد مجدداً با اقبال شدید مردم به واسطه موضوع جنجالی و فضایی که آن را احاطه کرده بود همراه شد و بسیاری از واقعیاتی که اکثر چهرهها و مسئولان ورزش از بیانشان، به واسطه عواقبش هراس دارند، توسط میهمان ویژه این برنامه که محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال بود، بیان شد تا برخلاف بسیاری از ارزیابیها، او که در چند قدمی کرسی ریاست فوتبال بود برخلاف بسیاری که برای این کرسیها دست و پا میزنند، با طرح برخی مسائل، حضورش را عملاً در این جایگاه منتفی سازد.
نود این هفته یکی از جذابترین برنامه‌های دوران پخشش را به نمایش گذاشت که با محافظهکاری کمتری نیز همراه بود تا بسیاری از واقعیات فوتبال ایران به تصویر کشیده شده و تعداد کثیری از اشخاصی که مستقیم یا غیرمستقیم در طول زمان این برنامه نامشان به میان کشیده شد، در روزهای پیش رو صراحتاً یا به صورت شفاف در قبال آنچه برای مردم به نمایش درآمد و واقعیتهای تاسف بار فوتبال ایران را تنها تا حدودی روایت کرد، مورد اشاره قرار گیرد.
این برنامه با وجود فضای بازی که به همراه داشت تا دادکان زبان حال فوتبال باشد، با مسائلی نیز همراه شد که اصلیترین آنها حضور فردوسیپور در مقام وکیل مدافع مدیران فعلی فدراسیون فوتبال بود، حال آنکه خود این مدیران حاضر نشده بودند به صورت زنده در برنامه حاضر شوند و پاسخگوی افشاگریهای دادکان باشند و این در جای خود قابل تامل است. البته فردوسیپور به خوبی دادکان را به چالش کشید و با بیان ابهاماتی که راجع به دوره مدیریت رئیس پیشین فدراسیون مطرح بود، نقش یک تماشاچی را در روز یکه تازی دادکان که پس از حضور بیژن ذوالفقارنسب در برنامه، تا انتها روی صندلی میهمان نشسته بود، ایفا نکرد.
از سویی دیگر روند چینش گزینههای مسابقه پیامک که احتمال میرفت با توجه به برخی فضاسازیهای سیاسی اصلاً برگزار نشود نیز قابل تامل بود، چرا که برخلاف انتظار، گزینهها طبق حروف الف از یک تا سه قرار نگرفته بودند و گزینه سوم خداحافظی نسل طلایی بازیکنان بود؛ حال آنکه باید بر طبق حروف الفبا این گزینه در صدر قرار میگرفت، ضعف مدیریت فوتبال به عنوان گزینه دوم انتخاب می‌شد و ضعف فنی مربیان گزینه سوم می‌شد! حال باید پرسید چرا عملاً گزینهها به طور کامل جابجا شده است.
در این برنامه که با کنایه دادکان به فردوسیپور با بیان این مطلب که «بعد از سه سال و نیم یاد ما کردید که ما هم در خدمت شما باشیم، صمیمانه سپاسگزارم» آغاز شد، ابتداً گزارشی با این رویکرد نگاهی به آنچه از جام جهانی آلمان تاکنون بر سر فوتبال ایران آمده به مدت حدوداً 8 دقیقه پخش شد. در این گزارش ابتداً تصاویر دیدارهای ایران در جام جهانی آلمان با گزارش فردوسی پور پخش شد و در ادامه چنین آمد: «افت فوتبال ایران از سال 2006 و پس از حذف از مرحله گروهی جام جهانی شروع شد. تیم ملی قبل از حضور در جام جهانی روزهای شیرینی داشت، در بوسان به شکل خاطره انگیزی قهرمان شد، در سال 2004 و در جام ملتها، بهترین بازیها را ارائه کرد و سوم شد و در ادامه بدون اینکه کسی را عذاب دهد و به حماسه نیاز داشته باشد، راهی جام جهانی شد.
این موفقیتها و حضور دائم ایران زیر رتبه 20 فیفا و بازی کردن چند لژیونر ایرانی در سطح اول فوتبال جهان، این توقع را برای خیلیها پیش آورد که ایران در جام جهانی به راحتی از گروهش صعود می‌کند اما آنچه در آلمان به نمایش گذاشت با رویاها تفاوت زیادی داشت. با رفتن برانکو ایوانکوویچ و محمد دادکان از راس تیم ملی و فدراسیون فوتبال، فصل جدیدی در فوتبال ایران گشوده شد؛ فصلی که اکثر روزهایش ابری بود. فدراسیون فوتبال ایران تعلیق شد، بیبرنامگی به اوج رسید و کمیته انتقالی زمام امور را به طور موقت در دست گرفت. در این میان مسئولان سازمان تربیت بدنی که اعتقاد داشتند نیمکت تیم ملی با یک مربی وطنی زیباتر می‌شود برای انجام پروژه زیباسازی خودشان، از فرمول ابتکاری و منحصر به فرد خرد جمعی استفاده کردند. همانطور که پیش بینی می‌شد، ثمره خرد جمعی کسی نبود جز امیر قلعه نویی. پایان فاز ایرانی کردن نیمکت تیم ملی حذف در مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا در سال 2007 بود.
با توجه به قدرت نصفه و نیمه مدعیان سنتی قاره، این بهترین فرصت برای ایران بود که پس از سی و یک سال قهرمان آسیا شود اما این عراق بود که از این فرصت استفاده کرد و ایران که با یک لشگر کامل به مالزی رفته بود، یک ناکامی دیگر را تجربه کرد. بعد از این اوضاع بدتر هم شد و تیم ملی ماهها بدون سرمربی ماند چرا که اعضاء کمیته انتقالی برای مذاکره با مربیان خارجی و به توافق نرسیدن با آنها با یکدیگر مسابقه میدادند!
در آن روزها هدایت تیم ملی به دست منصور ابراهیم زاده سپرده شد و او هم مدام صفر - صفر می‌کرد تا اینکه علی کفاشیان وارد میدان شد. دونده سابق و مدیر پرشور فعلی در ابتدا برای آنکه به اهالی فوتبال ثابت کند کاملاً به نظر کارشناسان احترام میگذارد، با آنها جلسه گذاشت و وقتی پیشکسوتان به اتفاق رای به مربی وطنی دادند، او باب مذاکره با خاویر کلمنته را باز کرد. مدیران جدید فدراسیون آوردن کلمنته را به ایران یک پیروزی بزرگ میدانستند و آنقدر ذوق زده شده بود که استقبال از این مربی اسپانیایی نزدیک بود تلفات هم بر جای بگذارد!
آمدن و نیامدن کلمنته هم چند روزی فوتبال ایران را سرکار گذاشت و کار به نوه او هم کشیده شد و در ادامه محمد علی آبادی با بیان این جمله که مربی پروازی نمیخواهیم، کلمنته را پراند. باز هم روز از نو، روز نو! کفاشیان و دوستان یک فهرست پنج نفره شامل افشین قطبی، بیژن ذوالفقارنسب، مجید جلالی، محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی را پیش رو خودشان قرار دادند. در این میان عدهای معتقد بودن مسائل حاشیهای نقش اصلی را در انتخاب بازی می‌کند؛"دایی: در انتخاب مربی تیم ملی لابی هرکی پرزورتر و قوی تر باشد، اون مربی تیم ملی می‌شود".
بعد از چند روز علی دایی را از بین آنها انتخاب کردند که این انتخاب خود سرمربی را هم شوکه کرد؛"دایی: اینکه من بخواهم سرمربی تیم ملی بشم، خودمم مثل شما شوکه شدم به علی دایی گفتند که بیا صحبت بکن و کارات رو بکن" این در حالی است که شواهد نشان میداد فرد انتخابی افشین قطبی است و به همین دلیل مربی پرسپولیس با همه خداحافظی هم کرده بود اما دایی که با کسی لابی نکرده بود، به یک باره هدایت تیم ملی را به دست گرفت. دایی ماموریت داشت ایران را به جام جهانی برساند. در مرحله اول ایران با سوریه، امارات و کویت هم گروه بود و یک شروع ضعیف، پایانی مقتدرانه را تجربه کرد و ایران به مرحله بعد راه پیدا کرد. با توجه به گروه ایران و نحو صعود آسیاییها به جام جهانی، خیلیها انتظار داشتند، این بار هم ایران صعودی بیدردسر را تجربه کند.
ایران در سه بازی اول 5 امتیاز به دست آورد، با این حال دور و بر تیم ملی حواشی بسیاری وجود داشت. منتقدان از کیفیت بازی تیم ملی چندان راضی نبودند و میگفتند آن پنج امتیاز به لطف درخشش رحمتی و خوش شانسی به دست آمده است. رابطه نه چندان مطلوب دایی با برخی ستارههای تیم ملی و رسانه‌ها هم، یکی دیگر از مشکلات همیشگی تیم ملی بود. به هر ترتیب تیم ملی با این شرایط با تیم کره جنوبی مساوی کرد و پای به مرحله مقابل عربستان گذاشت.
ایران در حضور یکصدهزار نفر، بازی یک - هیچ برده را دو بر یک باخت تا دایی شدیدترین انتقادات را بشنود و یک روز بعد هم از اخراجش مطلع شود. کفاشیان قبلاً گفته بود از دایی تا آخر قراردادش حمایت می‌کند اما او تقصری نداشت، چون حتی لیوان هم دستش نبود، چه برسد به اختیار سرمربی تیم ملی؛ "فردوسی پور: اعضاء هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بدون اجازه آقای دایی این لیوان را این ور نمیگذاشتید؛ یعنی یک جوری بود که علی دایی بر همه چیز فوتبال ما کاملاً تسلط داشت. / کفاشیان: اصلاً لیوانی دست ما نبود که کنار بگذاریم!" بعد نوبت مایلی کهن بود که 15 روز سرمربی تیم ملی شود. او به طرز عجیبی سرمربی تیم ملی شد و به شکل عجیب تری با نوشتن چند بیانیه تاریخی کنار رفت تا بالاخره تیم ملی نصیب قطبی شود. در این میان این رسش پیش میآید که اگر قطبی مربی ایدهآل ایران بود، چرا در آن دو مرتبه قبلی انتخاب نشد.
به هر حال قطبی مثل یک قهرمان وارد ایران شد و قول داد ایران را به جام جهانی میرساند، چون دو کره را مثل کف دستش میشناسد اما کف دست قطبی آنقدر ناواضح بود که حتی با آوردن جادوگر هم نتوانست بفهمد آن وسط چه خبر است! بدین ترتیب فوتبال ایران به شکل ناباورانهای، جام جهانی 2010 را از دست داد تا یک ناکامی بزرگ دیگر در کارنامهاش ثبت شود. باختهای تیم ملی همچنان ادامه دارد و خیلیها حسرت سال 2006 را میخورند.
آنها میگویند، ای کاش به جام جهانی میرفتیم و این بار هر سه بازی را میباختیم. به غیر از تیم ملی حال و روز لیگ برتر ایران هم خیلی بهتر نیست. باشگاههای ایران در گل خوردن در لیگ قهرمانان آسیا با هم رقابت داشتند. تیم ملی امید ایران از سال 1976 به بعد دیگر رنگ المپیک را ندیده است، درست مثل تیم ملی که از آن سال تا به حال دیگر قهرمان آسیا نشده است و ان وقت باز هم مدعی هستیم تیم برتر قاره آسیا هستیم. در این میان این سوال پیش میآید که عامل اصلی این ناکامیها، چه کسی است؟»دادکان پس از پخش این آیتم جالب، عنان کلام را به دست گرفت و با اشاره به وعدههای داده شد در چند سال اخیر عنوان کرد: «گفتند در بازیهای آسیایی سوم می‌شویم و بعد گفتند چهارم می‌شویم. میترسم تا زمان این بازیها به دهم و یازدهم برسند. گفتند باید چهارم جام جهانی شویم. اگر شدند بیایند بگویند چگونه شدند و اگر هم چنین نشد، بیایند برای مردم شفاف سازی کنند و بگویند چرا این وعدهشان محقق نشد و شفاف سازی کنند که چه اتفاق در این مدت افتاده است؟»
وی ادامه داد: «بعد از این جریان رسیدم به جایی که میدانستم نمیتوانم با مسئولان ورزش کار کنم و مسئولان وقت سازمان تربیت بدنی هم خیلی مشکلات را برای من و همکارانم ایجاد میکردند. من جمله مثلاً داوری را محروم کرده بودیم، اینها میگفتند ببخش و ما نمیبخشیدیم و خیلی مسائل دیگر. مثلاً قابی را از قبل به فیفا داده بودیم که بر روی هتل و اتوبوسهای ما (در جام جهانی آلمان) نصب شود و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تایید شده بود و در فاصله 10 روز مانده بود به مسابقات، نامه‌ای از سازمان ارسال کردند که این تابلو را تغییر دهید؛ مگر چنین چیزی ممکن است؟ یا در حالی که شما میبینید در کشور ژاپن و کشور کره قبل از جام جهانی، جشن صعود میگرفتند، در کشور خودمان باید حاشیههای سازمان تربیت بدنی را نسبت به فوتبال کشور دفع میکردیم. این مشکلات ادامه پیدا کرد تا شبی که تیم ملی میخواست به آلمان اعزام شود و جشن پرواز بود که در این جشن پرواز، جایگاه را قرق کردند و همکاران بنده (مسئولان وقت فدراسیون فوتبال) را نیز راه ندادند و اختلافات از اینجا شدت گرفت.»
دادکان در ادامه به این گفته فردوسی پور که در آن مدت میان سازمان ورزش و فدراسیون فوتبال تعاملی وجود نداشت، صحه گذاشت اما تاکید کرد: «ابتدای این شرایط از جانب من نبود اما ون برای مجموعه فعال در فدراسیون فوتبال یک ارزش و شانی قائل بودم، نمیگذاشتم هر چیزی بشود. مثل اینکه (علی آبادی) میگفتند دادکان میرود و یک نیروی جوانی میآید و این کار را میچرخاند. بعد ما فهمیدیم نیروی جوان تر خودش بوده و آقای کفاشیان که میخواستند این سمت را احراز کنند. یکیشان را که فیفا نگذاشت و نفر دوم هم که آقای کفاشیان بود، در اصل همان نفر اول بود، با این تفاوت که فامیلیهایشان تفاوت می‌کرد(!) واگرنه نقشی را برای فوتبال نمیخواستند بازی کنند. میخواستند این جایگاه را بگیرند و به امروز برسانند که صحنههایش را نمایش دادید. هدف فقط تخریب بود.»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در این بینابین که بحث گرم گرفته بود، گریزی به سوابقش زد: «صحبتهایم تند نیست. از همه نیز بیشتر مملکتم، مردمم و نظامم را دوست دارم و بعد از انقلاب هم این شکلی نشدم. آنهایی که من و خانوادهام را میشناسند، من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و از سال 1352 مو و ریشم همین شکلی بوده است. اگر حرفی میزنم، دلم برای کشورم و مردمم میسوزد.» و در همین اثناء مجری برنامه، حرفهای دادکان را ناتمام گذاشت و برای آنکه نزد مخاطب چنین القاء نشود برنامهای برای له کردن رئیس سابق ورزش در حال اجرا است، تاکید کرد: «یک توضیحی باید بدهم و با توجه به اینکه ما احتمال میدادیم فضای بحث به این سمت بیاید، این فضا را داریم که مهندس علی آبادی یا آقای کیومرث هاشمی هر وقت دوست داشتند، توضحیاتشان را بدهند.» تا این بار نوبت دادکان باشد که کلام فردوسی پور را قطع کند و تاکید نماید که هر آنچه بیان کرد، نود پخش کرده و اگر قرار باشد روزی آنها دعوت شوند، دادکان نیز محق است که حضور داشته باشد.
دادکان در ادامه سندی که قبلاً در ایسنا منتشر شده بود و در واقع نامه دادکان به سازمان تربیت بدنی را با موضوعیت لزوم تغییر اساسنامه فدراسیون برای جلوگیری از تعلیق فوتبال ایران منتشر کرد که پای مهدی قدمی معاون اسبق ورزش قهرمانی و حرفهای سازمان ورزش را نیز وسط کشید. فردوسی پور متن پاسخ علیآبادی و دستور پاراف شده از سوی قدمی بر روی نامه دادکان را چنین خواند: «مهندس علی آبادی نظر مساعدی در خصوص نحوه انتخاب رئیس و اعضاء مجمع عمومی (تغییر اساسنامه) ندارد... فدراسیونهای خارجی نباید سفارتخانههای کشورهای خارجی باشند... آقای دادکان همکاران جنابعالی کلاً عقل و تدبیر را تعطیل کردهاند! پرداختن به مسائل پرتنش در این مقطع چه معنایی دارد... نیاز نیست اساسنامه تغییر کند!» دادکان با مورد اشاره قرار دادن این مکاتبه گفت: «وقتی من این را نوشتم، حال شما میگویید بیایند پاسخگو باشند؟!»
دادکان با کشیده شدن بحث به ماجرای اخراجش پس از بازی به آنگولا، یادآور شد: «صحبت اخراج بنده از قبل از بازیها بود که من اگر نشان جام جهانی را نیز با تیم ملی ایران به دست بیاورم، دیگر نمیگذارند در فوتبال کشور باشم.» که در این لحظه فردوسیپور حرفهای وی را قطع کرد و گفت: «هرچه سعی می‌کنم نمیتوانم در خصوص آن اتفاقات واژه لج و لجبازی را نگویم، نمیشود و چنین اتفاقاتی بود که حرفهایی در ادامه راجع به آن دارم.» و مجدداً دادکان ادامه داد: «پذیرفتیم علی رغم اینکه تیم ملی بازیهای خوبی انجام داد و در هر سه بازی تا دقیقه 67 نتیجه بازی مساوی بود. از دقیقه 67 به بعد نتیجه عوض شد و نه به کادر فنی تیم ملی اجازه داده شد در یک برنامه از موجودیت تیم ملی دفاع کند و یک کارشناس هم نیامد، بنشیند و واقعیت را برای شما بگوید. وقتی تایم ول بازی ایران و پرتغال تمام شد و داشتم با کارتی که میتوانستم به وسیله آن به رختکن بروم، از جلوی رختکن پرتغال رد شدم و دیدم وقتی آقای اسکولاری برای بازیکنان صحبت می‌کرد، تمامی بازیکنان ایستا بوند ولی به رختکن خودمان رسیدم، تمام بازیکنان خوابیده بودند و پاهایشان روی صندلی بود. تیم ملی پرتال تیم را دواند، بازیکنان ما دویدند. آقای کارشناس که میآیی و این جا میشینی و میگویی ایران باید پرتغال را ببرد، مگر ایران میتواند پرتغال را ببرد؟! حالا که تیم ملی به بحرین میبازد چرا نمیآید بگوید شرافت ملی زیر سوال رفت و آن موقع که به پرتغال باختیم، عنوان کردند، برانکو و دکتر دادکان حیثیت ملی را زیر سوال بردند؟!»
فردوسیپور در پاسخ به گفتههای دادکان از افزایش توقعات و انتظارات با وعدههای داده شده توسط دادکان و دیگر مسئولان سخن به میان آورد: «پرتغال را مساوی می‌کنیم و مکزیک و آنگولا را نیز میبریم. خود شما هم یک سری مصاحبه کرده بودید که انتظارات را بالا برده بودید. مثلاً یک مصاحبه با رادیو صدای آلمان داشتید که گفته بودید ایران از شانس صعود به مرحله دوم برخوردار است و در یک مصاحبه دیگر هم در تاریخ 84/10/8 گفته بودید، ایران بیتردید در جام جهانی شگفتیساز خواهد شد.» و دادکان در پاسخ به این گفتمان که دیگر شکل مجادله به خود گرفته بود، عنوان کرد: «شگفتیساز یعنی به مرحله دوم رفتن و شرایط مساوی داریم، یعنی به مرحله بعد رفتن؟ البته بنده رئیس فدراسیون فوتبال هستم» که فردوسی پور در جوابش گفت: «خب علی آبادی هم میگوید من رئیس سازمان ورزش هستم و دوست دارم تیمم به مرحله دوم صعود کند.»
دادکان که تازه گرم شده بود، تلاشی برای بیپاسخ گذاشتن نکرد و عنوان نمود: «اگر یک روز بخواهم سیاستهای سازمان ورزش را بگویم، نقش رئیس سازمان تربیت بدنی اظهارنظر راجع به بازیهای تیم ملی نیست و نقشش، یک نقش کلان، نظارتی و هدایتی است. ایشان در اذهان عمومی نمیتواند بگوی، تیم ببرد یا ببازد.»
فردوسیپور با یادآوری شرایط و مشکلاتی که در آن مقطع برای تیم ملی به وجود آمد، نتایج حاصله را تا حدودی منبعث از این موارد که از میان آنها به مصدومیت برخی بازیکنان کلیدی و عدم برگزاری بازیهای تدارکاتی مناسب اشاره کرد دانست که دادکان در پاسخ نقش عدم حمایت مجموعه ورزش از فدراسیون فوتبال و تیم ملی در آن مقطع و تنها شدن فدراسیون را بسیار پررنگ خواند که مجدداً قطبی مقصر بخشی از این عدم حمایتها را خود دادکان خواند و ماجرای حضور بکن بائر و عدم اجازه دادکان برای ملاقات علی آبادی با بکن بائر ذکر کرد که دادکان نیز گفت: «چرا نمیگویید قبل از این جایگاه ویژه را می‌گیرند و مسئولان فدراسیون فوتبال را به جایگاه راه نمیدهند» که مجری اعتقاد داشت، می‌شد آنجا به خاطر فوتبال کوتاه آمد که دادکان حرفهایش را قطع کرد و گفت: «دعوا بر سر ریاست داشتیم. من که گفته بودم میروم و ایشان هم میخواست رئیس شود. بعد هم دیدید کاندیدا شد که رئیس شود. اگر ایشان طمعی به ریاست فدراسیون فوتبال نداشت ثبت نام نمیکرد. آقای فردوسی پور، شما وقتی رئیس سازمان هستی و مثلاً 90 هستی، سراغ 89 میروی؟ دنبال این میروی که رئیس فدراسیون هم شوی؟ دنبال دبیرکلی کمیته ملی المپیک هم میروی؟ دنبال ورزش باستانی میروی؟»
وی در ارتباط با این پرسش فردوسیپور که گفته می‌شود در دورهاش تنها بر تیم ملی بزرگسالان تمرکز شده و در ردههای پایه فعالیت صورت نپذیرفته، تاکید کرد: «کیومرث هاشمی که سرپرست فدراسیون فوتبال شد، نامه تبریکی برایش نشوتم که در آن قید کردم اول استقلال فدراسیون فوتبال از بین نرود و دوم تیمهای پایه که برایش زحمت کشیده شده است، حفظ شود. ما برای تیمهای پایهای نزدیک به سه سال زحمت شبانهروزی کشیدم و از 8 سال بالا آوردیم و این دوستان ما هم زحمت کشیدند ولی می‌خواهیم این سوال را بپرسم که مگر تیم پایه ایران که در آسای اول شد، در این یک سالی که آقای کفاشیان و همکارانشان آمدند، درست شد؟» و فردوسیپور متر را نتایج هر دوره اعلام کرد که دادکان یادآور شد، آن موقع تیم ملی اصلاً محروم بوده و نمیتوانسته در مسابقات شرکت کند.
فردوسیپور در ادامه با به چالش کشیدن نوع درآمدزایی فدراسیون، عنوان کرد: «اگرچه جذب منابع مالی از بازاریان یک حرکت خوب و کار راه انداز است اما به نظر میرسد در فدراسیون در دوره شما که گفته می‌شود یک فدراسیون شسته رفته با سه میلیارد موجودی (جایزه صعود به جام جهانی) حساب تحوی گرفتهاید، سیستم مالی دقیق و نظاممندی نبوده است.» که دادکان نیز چنین پاسخ داد: «یک بخشیاش این کمکها بوده اما یک بخش عظیمی نیز خود فدراسیون بوده است. چرا نمیگویید وقتی ما رفتیم در حساب فدراسیون یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان پول به انضمام 4 میلیارد و دویست میلیون تومان جایزه فیفا برای صعود به جام جهانی بود و در واقع فدراسیون را با شش میلیارد تومان بودجه تحویل دادیم. ما از جوراب تیم ملی تا روی کلاه پول درآوردیم و اگر میگویید چون به جام جهانی صعود کردیم، اسپانسر شدهاند، باید متذکر شوم که ایرانول اسپانسر تیمهای ملی بود. پس برای بخش اقتصادی برنامه داشتیم. این سیستمی که الان هست خوب است که ده میلیارد بدهکاریم.» که فردوسیپور عنوان کرد: «الان که اصلاً سیستم نداریم!»
در ادامه بخش اول صحبتهای کفاشیان پخش شد که در مهمترین بخشهای آن عنوان شد: «پتانسیل فوتبال ایران بالا است ولی سرمایهگذاری اندازه پتانسیل نبوده است. مدیریت هم در حد متوسط بوده ولی با همه اینها تغییرات مربیان در عملکرد تاثیرگذار بوده است.» وی به رنکنیگ فیفا اشاره کرد و با اشاره به جایگاه کره و ژاپن، این رنکینگ را معیار خوبی ندانست و برای آنکه حرفش را بیشتر ثابت کند، عنوان کرد: «حتی استرالیا در جایگاه 60 است»، حال آنکه مشاهده رنکنیگ فیفا نشان میدهد، استرالیا در جایگاه بیست و یکم فوتبال جهان است!
وی اعتراف کرد در زمان دادکان، فدراسیون فوتبال یکی از بهترین ترازهای مالی را داشته است و در مقابل گفت: «در آن زمان 200 هزار دلار با پوما قرارداد بسته شده بود اما الان 800 هزار دلار است.» که البته همین نشان میدهد وضعیت مالی فدراسیون فوتبال ایران در این زمان چقدر خوب است و کاملاً روی پای خود ایستاده و استقلال مالی دارد!
او در ادامه عنوان کرد: «چون قراردادها اجرا نشده بود، اعتماد اسپانسرها از بین رفته بود و نمیآمدند جلو و ما یک سال تلاش کردیم که بیایند اما ما از لحاظ جذب اسپانسر از آن موقع ضعیفتر بودیم. سایپا اسپانسر شد که تعهداتش را به شکل کامل اجرا نکرد و مکاتبه کردیم تا بتوانیم حق فدراسیون را بگیریم!» و کفاشیان در انتهای بخش اول صحبتهایش کارهای علمی صورت پذیرفته در دوره مدیریتش را نیز بسیار بسیار بیشتر از دوره قبل خواند و البته نگفت بازخورد این فعالیت4های علمی چه بوده است.
پس از این مجدداً این برنامه در استودیو پیگیری شد و دادکان از آمارهای قهرمانی تیم ملی در دوره مدیریتش سخن به میان آورد که در بوسان قهرمان شد، در سال 2004 و با ناداوری در جام ملتها سوم شد و به راحتی به جام جهانی صعود کرد و سپس به روند فعالیت‌های عمرانی فدراسیون و کمکهای صورت پذیرفته به باشگاهها و حتی برخی دیگر از فدراسیونها - به واسطه تمکن مالی فدراسیون فوتبال در آن زمان- اشاره کرد و گفت: «ما دو باشگاه بزرگ کشور که فاقد مکان ثابتی بودند، صاحب ساختمان کردیم یا همین ساختمان فدراسیون فوتبال که یازده میلیارد امروز پولش است، زمان ما خریده شد و دهها هزار متر زمین در آب سر دماوند خریدم که اردوگاه شود و استادیوم بم و آکادمی فوتبال را درست کردم. اینها که مال من نیست، یادگار فوتبال کشور است»
پیشکسوت فوتبال ادامه داد: «آیا کسی آمد به من و همکارانم یک خسته نباشید، بگوید؟ آقای فردوسیپور! خود را بگذار جای من. اگر چهار سال زحمت بکشی، موهایت سفید شود، پانزده کیلو وزنت کم شود، خانوادهات زیر فشار باشند و در آلمان حکمت به عنوان نماینده ایران لغو شود، میتوانی تا ابد ببخشی؟ پانزده کیلو وزنم کم شد ولی بعضی میآید دور شکمشان را گنده می‌کنند. ما آمدیم براین مملکت کار کنیم و امروز هم اگر بگویند مسئولیت بپذیر، هیچ کاری نمیکنم و اگر دوست دارید مرا بگذارید مسئول پیشکسوتان که به اینها برسم! جایگاهی که در کشور تعریف نشده پیشکسوتان است. الان کسی دوست دارد به صحنه ورزش برگردم که هر روز اعلام می‌کنند پرسپولیس یا فدراسیون میآید؟ من هیچ جا نمیروم و اگر بخواهم سمتی قبول نکنم، برای پیشکسوتان خدمت می‌کنم. با توجه به اینکه ممکن است این یک ساعت و نیمه، نیم ساعت شود و خداحافظی کنیم که از این اتفاقات افتاده(!) لازم می‌دانم از نوآموز، پهلوان، دانشور، مرتضوی، کاظمی، زمان آبادی، وزیری، درودگر، خداداد، غفاری و در نهایت مجد قوانلو و یاسر رفیق دوست و هیات رئیسه من که اسامیشان برای همه مشخص اشت که صادقانه و موثر برای فوتبال کشور کار کردند، تشکر کنم.»
فردوسیپور پس از این مسیر بحث را مجدداً به سمت مسائل فنی سوق داد و چنین طرح پرسش کرد: «زمانی که استاد دانشگاه بودید، همیشه میگفتید فقط مربی خارجی و بعد در مقطعی که برانکو رفت در یک مقطعی سرمربی گذاشتید» و بعد برای اینکه ثابت کند حمایت دادکان از مربیان صفر و صد بوده، فیلمی از برنامه آن دوران نشان داده شد که دادکان تاکید می‌کند برانکو حتی اگر به تیم ملی بازگردد، سرمربی نمیشود و نهایتاً مدیر فنی می‌شود و شاهرخی سرمربی قطعی است و همزمان میتواند هدایت تیم پاس را داشته باشد.
در بازگشت دوربین به استودیو فردوسیپور به دادکان تاکید داشت که او قویا در پی سرمربیگری شاهرخی بوده اما فشاری که مطبوعات و رئیس سازمان تربیت بدنی وقت که مهرعلیزاده بوده، باعث شد، برانکو مجدداً سرمربی شود و حتی تاکید کرد که قرارداد برانکو در دفتر مهرعلیزاده امضاء شده و البته این موضوع را به صورت سوال ادعا کرد تا دادکان اینچنین پاسخ دهد: «چرا این حرف را میزنید، پس شما هم جزو حاشیهسازها هستید؟ اگر صدای من را آقای مهرعلیزاده میشوند، زنگ بزند تا مشخص شود، این مسئله صحت ندارد. من در زندگیام نیازی ندارم که حرفی را دو بار بگویم یا در آن مغلطه کنم و دروغ بگویم. آقای برانکو شب که آمد به هتل رفت و حتی سازمان ورزش خبر نداشت آن سب قرار است، بیاید. صبح روز بعد،دانشور در هتل قرارداد را برد و برانکو امضاء کرد و بعد از آن برای معرفی به دفتر آقای مهرعلیزاده رفتیم. همان زمان که این مصاحبه را با شما انجام دادم، قرارهایمان را از طریق آقای غمخوار در اتریش با آقای برانکو گذاشته بودیم ولی قرارداد را امضاء نکرده بودیم. من اینجا هم آمدم گفتم برانکو سرمربی است، چون هماهنگونه که خودتان میدانید، اگر میگفتم سرمربی است تا با هواپیما به تهران میرسید، دویست هزار دلار روی قراردادش میگذاشت.»
*****
17 دیماه، روز شیرزنان ایرانی
ویدیوی جدید یار گرامی ما آقای دکتر بحری در آستانه فرا رسیدن هفدهم دیماه روز شیرزنان سلحشور ایرانزمین
*****
مطهری: حسینیان کلا علاقه خاصی به اعدام دارد
با طرح اعدام محاربان ظرف پنج روز مخالفم
عضو شاخص فراکسیون اصولگرایان در واکنش به طرح حامیان دولت در مجلس برای اجرای حکم محارب ظرف 5 روز گفت: این طرح ناشی از روحیات افراطی و تند برخی از طراحان مخصوصا آقای حسینیان است.
علی مطهری در گفتگو با پارلمان‌نیوز، در خصوص تهیه طرحی با 36 امضا از سوی حامیان دولت برای اجرای حکم محارب ظرف 5 روز و اشاره آنها به حوادث پس از انتخابات در مقدمه طرح، اظهار داشت: آقای حسینیان کلا علاقه خاصی به اعدام دارد.
وی در واکنش به خبرنگاری که پرسید این صحبت شوخی است؟ اظهار داشت: جدی می‌گویم؛ زمانیکه ایشان قاضی بود حکم‌های اعدام بسیاری صادر می‌کرد و این به روحیات ایشان بر می‌گردد.
مطهری در پاسخ به این سئوال که آیا هدف از این طرح‌ها و اقدامات افراطی، تند کردن فضا نیست؟ تصریح کرد: این حرکات افراطی هیچ نتیجه‌ای ندارد، باید علل را از بین برد.
وی گفت: باید دید علت این حوادث چیست؟ افرادی که امسال روز عاشورا به خیابان آمدند و اعتراض کردند شاید سال گذشته در دسته‌های عزاداری بودند، چه شده که امسال چنین کاری انجام داده اند؟
مطهری تاکید کرد: البته کسانیکه دست به تخریب زدند و آسیب رساندن به اموال عمومی را انجام دادند باید مجازات شوند، ولی باید توجه داشته باشیم که سوزاندن ریشه‌های این علل مهمتر از هر چیز دیگر است.
نماینده تهران خاطر نشان کرد:بنده با این طرح مخالف هستم و این طرح را ناشی از روحیات طراحان مخصوصا آقای حسینیان می‌دانم.
با طرح اعدام محاربان ظرف پنج روز مخالفم
عضو شاخص فراکسیون اصولگرایان در واکنش به طرح حامیان دولت در مجلس برای اجرای حکم محارب ظرف 5 روز گفت: این طرح ناشی از روحیات افراطی و تند برخی از طراحان مخصوصا آقای حسینیان است.
علی مطهری در گفتگو با پارلمان‌نیوز، در خصوص تهیه طرحی با 36 امضا از سوی حامیان دولت برای اجرای حکم محارب ظرف 5 روز و اشاره آنها به حوادث پس از انتخابات در مقدمه طرح، اظهار داشت: آقای حسینیان کلا علاقه خاصی به اعدام دارد.
وی در واکنش به خبرنگاری که پرسید این صحبت شوخی است؟ اظهار داشت: جدی می‌گویم؛ زمانیکه ایشان قاضی بود حکم‌های اعدام بسیاری صادر می‌کرد و این به روحیات ایشان بر می‌گردد.
مطهری در پاسخ به این سئوال که آیا هدف از این طرح‌ها و اقدامات افراطی، تند کردن فضا نیست؟ تصریح کرد: این حرکات افراطی هیچ نتیجه‌ای ندارد، باید علل را از بین برد.
وی گفت: باید دید علت این حوادث چیست؟ افرادی که امسال روز عاشورا به خیابان آمدند و اعتراض کردند شاید سال گذشته در دسته‌های عزاداری بودند، چه شده که امسال چنین کاری انجام داده اند؟
مطهری تاکید کرد: البته کسانیکه دست به تخریب زدند و آسیب رساندن به اموال عمومی را انجام دادند باید مجازات شوند، ولی باید توجه داشته باشیم که سوزاندن ریشه‌های این علل مهمتر از هر چیز دیگر است.
نماینده تهران خاطر نشان کرد:بنده با این طرح مخالف هستم و این طرح را ناشی از روحیات طراحان مخصوصا آقای حسینیان می‌دانم.
*****
تغییرات در زندان اوین و اعمال محدودیتهای بیشتر
در اقدامی بی سابقه باشگاه زندان اوین نیز به بازداشتگاه تبدیل شده است
خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: در راستای امنیتی شدن زندان اوین باشگاه این زندان به محل نگهداری و بازجویی بازداشت شدگان اعتراضات اخیر تبدیل شد.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در پی افزایش تعداد زندانیان سیاسی در زندان اوین و امنیتی تر شدن این زندان، باشگاه ورزشی اندرزگاه 7 این زندان با تیغه کشی تبدیل به محل دیگری برای نگهداری و بازجویی از شهروندان بازداشت شده در اعتراضات اخیر شده است. در این محل بسیاری از شهروندان به صورت دسته جمعی بازجویی میشوند.همچنین در ادامه این گزارش اشاره شده است، حفاظت اطلاعات زندان اوین نیز با دستور عدم دریافت وسایل از خانواده زندانیان سیاسی، پول، عدم اجازه خرید به زندانیان، عدم ارائه پتو و لوازم اولیه، خاصه در خصوص زندانیان مستقر در قرنطینه اندرزگاه 7 فشار مضاعفی را بر آنان تحمیل می کند.در حال حاضر بندهای 240، 241، 209، 2 الف، سالن 8 اندرزگاه 8، قرنطینه 1 اندرزگاه 7، باشگاه اندرزگاه 7 به محلهای تعیین شده برای نگهداری از بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات در ایران تبدیل شده است. با احتساب اماکن ذکر شده باید عنوان داشت اکثریت فضای زندان اوین به زندانیان سیاسی و شهروندان معترض اختصاص یافته است.
*****
شکست پروژه بازداشت مدافعان آزادی مطبوعات؛ صدای مخالفان رساتر شده است
حکایت حاکمان کنونی جمهوری اسلامی در برابر افکار عمومی حکایت آن پادشاهی است که برهنه به میان جمعیت آمده بود و تصور می کرد جامه ای فاخر به تن دارد تا این که سرانجام کودکی از میان جمعیت فریاد برآورد " پادشاه لخت است،پادشاه لخت است
صدها و هزاران دوربین موبایل و ده ها شبکه اجتماعی جنبش سبز که واقعیت حکومت جمهوری اسلامی را به شکلی برهنه در برابر افکار عمومی جهان به تصویر می کشند کار همان کودک را در برابر پادشاه انجام می دهند.حکومت به شکلی عریان در برابر افکار عمومی قرار گرفته ولی همچنان به استفاده از روش های سنتی سرکوب رسانه ای تکیه دارد. نهادهای امنیتی با استفاده از شیوه های کلیشه ای مانند منع فعالیت نهادهای صنفی رسانه ای،توقيف روزنامه هاي منتقد،فيلترينگ پايگاه هاي اينترنتي مخالف دولت،اختلال در امواج ماهواره اي و مهم تر از همه بازداشت روزنامه نگاران مستقل می کوشند فضای رسانه ای را به تسلط خود درآورند اما صدها شهروند هوادار جنبش سبز براي پر كردن خلاء روزنامه نگاران منتقد و رسانه هاي مستقل دست به کار شده اند و شعارشان این است:"رسانه ماييم"
مدافعان آزادی،قربانیان سرکوب
توانایی هزاران شهروند ایرانی در استفاده از شیوه های نوین اطلاع رسانی هنوز از سوی حکومت جدی گرفته نشده و نهادهای امنیتی برای پیشبرد پروژه سرکوب رسانه ای بیش از هر چیز بر از بین بردن امکان هرگونه تشکل صنفی مطبوعاتی متمرکز بوده اند.
تنها دو ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری، انجمن صنفی مطبوعات از سوی دادستان وقت تهران پلمپ شد و "بدرالسادات مفیدی" دبیر این انجمن نیز هفته گذشته به همراه تنی چند از اعضای آن بازداشت شدند.برخی از شاخص ترین چهره های انجمن دفاع از آزادی مطبوعات هم طی روزهای اخیر روانه اوین شده اند.آنان در سالهای گذشته همواره دیده بان حقوق مطبوعات بودند و هرساله نیز به تجلیل از چهره هایی می پرداختند که در راه آزادی مطبوعات متقبل بیشترین هزینه شده بودند.این تشکل پس از انتخابات ریاست جمهوری در دفاع از حقوق روزنامه نگاران بیانیه هایی صادر کرده و اعضای آن به گفتگو با رسانه هایی می پرداختند که از نگاه جمهوری اسلامی برانداز به شمار می روند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در آخرین بیانیه خود که آذر ماه گذشته منتشر شد از تحدید روز افزون آزادی مطبوعات ابراز نگرانی کرده و وضع آزادی بیان و عقیده در ایران را اسف بار خوانده بود. بسیاری از اعضای شورای مرکزی این انجمن از جمله "ماشالله شمس الواعظین"،"احمد زیدآبادی"،"کیوان صمیمی"،"عیسی سحر خیز"،"علی حکمت"و" محمدرضا زهدی" اکنون در زندان به سرمی برند و بازداشت این افراد تاییدی بر میزان وخامت آزادی رسانه ها در ایران است.
در این حال،بیانیه ها و اظهارات تهدید آمیز نهادها و مقام های امنیتی درباره برخورد با روزنامه نگاران منتقد نشان می دهد که آستانه تحمل حاکمان کنونی جمهوری اسلامی تا چه حد پایین آمده است.روزنامه نگاران بازداشت شده متهم به براندازی و اقدام علیه امنیت ملی شده اند و به تازگی نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی لیستی از 62 سازمان و موسسه را تحت عنوان رسانه های برانداز اعلام کرده و همکاری با این سازمان ها و موسسات را برای همه افراد حقیقی و حقوقی ممنوع دانسته است.در میان این موسسات نام برخی از شبکه های خبری فارسی زبان مانند "صدای آمریکا" و "بی بی سی" و نام برخی از پایگاه های اینترنتی مانند "جرس" دیده می شود.نهادهای امنیتی بر این باورند که اگر امکان همکاری روزنامه نگاران مستقل با رسانه های غیرحکومتی را سلب کنند صدای مخالفان پژواک چندانی در میان افکارعمومی جهان پیدا نخواهد کرد با این حال گسترش روز افزون شبكه اجتماعي جنبش سبز با هزاران هزار كاربرفعال نشانه اي آشكار از ناكارامدي حكومت در خاموش كردن صداي مخالفان است.
شهروندانی که خبرنگار می شوند
شبكه هاي اجتماعي شناخته شده ای مانند مانند فيس بوك،توييتر ، يوتيوب كه از محبوبیت روزافزونی در ایران برخوردارند به مدد پشتكار كاربران خود اخبار و تحولات مربوط به جنبش سبز را در سريع ترين زمان ممكن انتشار می دهند..كاربران اين شبكه ها در مواجهه با محدوديت هاي رسانه اي به حدی آبديده شده اند كه به راحتی مي توانند از سد فيلترينگ عبور كنند و هزينه هاي ميلياردي صرف شده از طرف حكومت براي برخورد با اين شبكه ها را بی اثر سازند.
دادستاني تهران در كيفرخواست تدوین شده برای متهمان حوادث انتخابات، شبكه هايي مانند فيس بوك و يوتيوب را عامل براندازی مخملی جمهوری اسلامی دانسته بود اما این شبکه ها چنان مورد استقبال عمومی قرار گرفته اند که تجمع مخالفان حکومت عمدتا از طریق آنها سازماندهی می شود.کاربران این شبکه ها عمدتا با هویت های جعلی پیام خود را منتقل کنند و از برخوردها و پیگیریهای قضایی مصون هستند.آنها با تلاش های خود خلاء رسانه های منتقد و روزنامه نگاران مستقل را پر کرده اند ولی وجود رسانه های آزاد در داخل کشور همچنان به عنوان یک مطالبه اساسی از سوی رهبران و هواداران جنبش سبز مورد تاکید قرار می گیرد .میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود خواهان اجازه نشر آزادانه روزنامه ها شده بود و به حکومت توصیه کرده بود که از رسانه های منتقد نترسد و اجازه رشد و شکوفایی به آنها بدهد.او پیشتر نیز با اشاره به ناکارآمدی سرکوب های رسانه ای توسط حکومت گفته بود که با بستن یک دست صدها دست دیگر باز می شود.حکومت تاکنون این توصیه ها را جدی نگرفته و بر استفاده از شیوه های کلاسیک سرکوب رسانه ای اصرار دارد.شهروندان هوادار تغییر اما نقش تازه خود به عنوان خبرنگار را جدی گرفته اند و شعار "هر شهروند-یک رسانه" را سرلوحه فعالیت خود قرار داده اند
حکایت حاکمان کنونی جمهوری اسلامی در برابر افکار عمومی حکایت آن پادشاهی است که برهنه به میان جمعیت آمده بود و تصور می کرد جامه ای فاخر به تن دارد تا این که سرانجام کودکی از میان جمعیت فریاد برآورد " پادشاه لخت است،پادشاه لخت است
صدها و هزاران دوربین موبایل و ده ها شبکه اجتماعی جنبش سبز که واقعیت حکومت جمهوری اسلامی را به شکلی برهنه در برابر افکار عمومی جهان به تصویر می کشند کار همان کودک را در برابر پادشاه انجام می دهند.حکومت به شکلی عریان در برابر افکار عمومی قرار گرفته ولی همچنان به استفاده از روش های سنتی سرکوب رسانه ای تکیه دارد. نهادهای امنیتی با استفاده از شیوه های کلیشه ای مانند منع فعالیت نهادهای صنفی رسانه ای،توقيف روزنامه هاي منتقد،فيلترينگ پايگاه هاي اينترنتي مخالف دولت،اختلال در امواج ماهواره اي و مهم تر از همه بازداشت روزنامه نگاران مستقل می کوشند فضای رسانه ای را به تسلط خود درآورند اما صدها شهروند هوادار جنبش سبز براي پر كردن خلاء روزنامه نگاران منتقد و رسانه هاي مستقل دست به کار شده اند و شعارشان این است:"رسانه ماييم"
مدافعان آزادی،قربانیان سرکوب
توانایی هزاران شهروند ایرانی در استفاده از شیوه های نوین اطلاع رسانی هنوز از سوی حکومت جدی گرفته نشده و نهادهای امنیتی برای پیشبرد پروژه سرکوب رسانه ای بیش از هر چیز بر از بین بردن امکان هرگونه تشکل صنفی مطبوعاتی متمرکز بوده اند.
تنها دو ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری، انجمن صنفی مطبوعات از سوی دادستان وقت تهران پلمپ شد و "بدرالسادات مفیدی" دبیر این انجمن نیز هفته گذشته به همراه تنی چند از اعضای آن بازداشت شدند.برخی از شاخص ترین چهره های انجمن دفاع از آزادی مطبوعات هم طی روزهای اخیر روانه اوین شده اند.آنان در سالهای گذشته همواره دیده بان حقوق مطبوعات بودند و هرساله نیز به تجلیل از چهره هایی می پرداختند که در راه آزادی مطبوعات متقبل بیشترین هزینه شده بودند.این تشکل پس از انتخابات ریاست جمهوری در دفاع از حقوق روزنامه نگاران بیانیه هایی صادر کرده و اعضای آن به گفتگو با رسانه هایی می پرداختند که از نگاه جمهوری اسلامی برانداز به شمار می روند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در آخرین بیانیه خود که آذر ماه گذشته منتشر شد از تحدید روز افزون آزادی مطبوعات ابراز نگرانی کرده و وضع آزادی بیان و عقیده در ایران را اسف بار خوانده بود. بسیاری از اعضای شورای مرکزی این انجمن از جمله "ماشالله شمس الواعظین"،"احمد زیدآبادی"،"کیوان صمیمی"،"عیسی سحر خیز"،"علی حکمت"و" محمدرضا زهدی" اکنون در زندان به سرمی برند و بازداشت این افراد تاییدی بر میزان وخامت آزادی رسانه ها در ایران است.
در این حال،بیانیه ها و اظهارات تهدید آمیز نهادها و مقام های امنیتی درباره برخورد با روزنامه نگاران منتقد نشان می دهد که آستانه تحمل حاکمان کنونی جمهوری اسلامی تا چه حد پایین آمده است.روزنامه نگاران بازداشت شده متهم به براندازی و اقدام علیه امنیت ملی شده اند و به تازگی نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی لیستی از 62 سازمان و موسسه را تحت عنوان رسانه های برانداز اعلام کرده و همکاری با این سازمان ها و موسسات را برای همه افراد حقیقی و حقوقی ممنوع دانسته است.در میان این موسسات نام برخی از شبکه های خبری فارسی زبان مانند "صدای آمریکا" و "بی بی سی" و نام برخی از پایگاه های اینترنتی مانند "جرس" دیده می شود.نهادهای امنیتی بر این باورند که اگر امکان همکاری روزنامه نگاران مستقل با رسانه های غیرحکومتی را سلب کنند صدای مخالفان پژواک چندانی در میان افکارعمومی جهان پیدا نخواهد کرد با این حال گسترش روز افزون شبكه اجتماعي جنبش سبز با هزاران هزار كاربرفعال نشانه اي آشكار از ناكارامدي حكومت در خاموش كردن صداي مخالفان است.
شهروندانی که خبرنگار می شوند
شبكه هاي اجتماعي شناخته شده ای مانند مانند فيس بوك،توييتر ، يوتيوب كه از محبوبیت روزافزونی در ایران برخوردارند به مدد پشتكار كاربران خود اخبار و تحولات مربوط به جنبش سبز را در سريع ترين زمان ممكن انتشار می دهند..كاربران اين شبكه ها در مواجهه با محدوديت هاي رسانه اي به حدی آبديده شده اند كه به راحتی مي توانند از سد فيلترينگ عبور كنند و هزينه هاي ميلياردي صرف شده از طرف حكومت براي برخورد با اين شبكه ها را بی اثر سازند.
دادستاني تهران در كيفرخواست تدوین شده برای متهمان حوادث انتخابات، شبكه هايي مانند فيس بوك و يوتيوب را عامل براندازی مخملی جمهوری اسلامی دانسته بود اما این شبکه ها چنان مورد استقبال عمومی قرار گرفته اند که تجمع مخالفان حکومت عمدتا از طریق آنها سازماندهی می شود.کاربران این شبکه ها عمدتا با هویت های جعلی پیام خود را منتقل کنند و از برخوردها و پیگیریهای قضایی مصون هستند.آنها با تلاش های خود خلاء رسانه های منتقد و روزنامه نگاران مستقل را پر کرده اند ولی وجود رسانه های آزاد در داخل کشور همچنان به عنوان یک مطالبه اساسی از سوی رهبران و هواداران جنبش سبز مورد تاکید قرار می گیرد .میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود خواهان اجازه نشر آزادانه روزنامه ها شده بود و به حکومت توصیه کرده بود که از رسانه های منتقد نترسد و اجازه رشد و شکوفایی به آنها بدهد.او پیشتر نیز با اشاره به ناکارآمدی سرکوب های رسانه ای توسط حکومت گفته بود که با بستن یک دست صدها دست دیگر باز می شود.حکومت تاکنون این توصیه ها را جدی نگرفته و بر استفاده از شیوه های کلاسیک سرکوب رسانه ای اصرار دارد.شهروندان هوادار تغییر اما نقش تازه خود به عنوان خبرنگار را جدی گرفته اند و شعار "هر شهروند-یک رسانه" را سرلوحه فعالیت خود قرار داده اند
*****
نامه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران به موسوی
تا رسیدن به اهداف ملی و الهی جنبش سبزهمراه شما هستیم
انجمن اسلامی جامعه پزشکی با ارسال نامه ای سرگشاده خطاب به مهندس موسوی، ضمن حمایت قاطع از وی اعلام کردند:"خون شهید بی ثمر نخواهد بود"
متن این نامه بدین شرح است:
برادر ارجمند و نستوه مهندس میر حسین موسوی
تا رسیدن به اهداف ملی و الهی جنبش سبزهمراه شما هستیم
انجمن اسلامی جامعه پزشکی با ارسال نامه ای سرگشاده خطاب به مهندس موسوی، ضمن حمایت قاطع از وی اعلام کردند:"خون شهید بی ثمر نخواهد بود"
متن این نامه بدین شرح است:
برادر ارجمند و نستوه مهندس میر حسین موسوی
فلسفۀ قیام عاشورا مبارزه با ظلم و جور، احقاق حق و احیای دین بوده است و همان، امروز فلسفۀ حرکتی است که با نام جنبش سبز برای استیفای رأی و حقوق ملت و مبارزه با "دروغ" که ریشۀ کناهان بزرگ و سر منشاء فساد است و متاسفانه نظام مقدس جمهوری اسلامی را چون موریانه از درون خورده و پوسانده است شکل گرفته و در صدد احیای ارزشهای والا و جاودانه ایست که ملت بزرگ ایران بر اساس آنها انقلابی اصیل را در رکاب رهبر بزرگ خویش، امام خمینی، که امروز فقدان وجودش بیش از هر زمان برای یاران و پیروانش حس می شود، پدید آورد و نظامی را بنیان نهاد تا ضامن رفاه و آسایش دنیای مردم و سعادت اخروی آنان باشد. این جنبش، در امتداد انقلاب اسلامی و در جهت احیای ارزشهای اصیل آن و تحقق شعار مردمی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" است.
عاشورای خونین امسال که با تقدیم شهدا و مجروحین بسیاربه پای آرمان دیر پای اسلام و آزادی از سوی ملت بزرگ و مقاوم گذشت و خواهر زادۀ گرامی شما نیز در زمرۀ آنان بود گواه حقانیت این جنبش و راهی ست که برگزیده شده است.
خداوند خود پاسدار این خونهای بناحق ریخته شده است و خون شهید بی ثمر نخواهد ماند.
این مصیبت را به شما و بازماندگان همۀ این شهدا تسلیت عرض نموده و بر همراهی با شما تا رسیدن به اهداف ملی و الهی جنبش سبز تأکید می کنیم.
انجمن اسلامی جامعۀ پزشکی ایران
عاشورای خونین امسال که با تقدیم شهدا و مجروحین بسیاربه پای آرمان دیر پای اسلام و آزادی از سوی ملت بزرگ و مقاوم گذشت و خواهر زادۀ گرامی شما نیز در زمرۀ آنان بود گواه حقانیت این جنبش و راهی ست که برگزیده شده است.
خداوند خود پاسدار این خونهای بناحق ریخته شده است و خون شهید بی ثمر نخواهد ماند.
این مصیبت را به شما و بازماندگان همۀ این شهدا تسلیت عرض نموده و بر همراهی با شما تا رسیدن به اهداف ملی و الهی جنبش سبز تأکید می کنیم.
انجمن اسلامی جامعۀ پزشکی ایران
*****
نگرانی از وضعیت آتیه یوسفی
پس از گذشت 9 روز از بازداشت آتیه یوسفی از فعالان کمپین یک میلیون امضا، قاضی این پرونده به دلایل نامعلومی حاضر به گفت و گو با خانواده ی وی نشده است. این در حالی است که خانواده او به علت سابقه ی دو بار سکته مادرش تاکنون این خبر را از وی پنهان کرده اند.
آتیه یوسفی در روز عاشورا در حالیکه قصد داشت به جوانی که از سوی لباس شخصی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود کمک کند بازداشت شد.
او که حضور پررنگی در رسانه ها نداشته است یکی از فعال‌ترین اعضای کمپین در رشت است که بیشترین آمار جمع امضا را از این شهر در کارنامه ی خود دارد.
یکی از فعالان کمپین در گفت و گو با خبرنگار جرس تاکید کرد: "گرچه عموما دوری از مرکز، دوری رسانه ای را نیز در پی داشته است، ولی ما در تجربه ی پر افتخار کمپین، مواردی مثل روناک صفارزاده و هانا عبدی را داشتیم که حمایت یکپارچه از آنها، این دو نفر را از خطرات بزرگی رها کرد"
پس از گذشت 9 روز از بازداشت آتیه یوسفی از فعالان کمپین یک میلیون امضا، قاضی این پرونده به دلایل نامعلومی حاضر به گفت و گو با خانواده ی وی نشده است. این در حالی است که خانواده او به علت سابقه ی دو بار سکته مادرش تاکنون این خبر را از وی پنهان کرده اند.
آتیه یوسفی در روز عاشورا در حالیکه قصد داشت به جوانی که از سوی لباس شخصی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود کمک کند بازداشت شد.
او که حضور پررنگی در رسانه ها نداشته است یکی از فعال‌ترین اعضای کمپین در رشت است که بیشترین آمار جمع امضا را از این شهر در کارنامه ی خود دارد.
یکی از فعالان کمپین در گفت و گو با خبرنگار جرس تاکید کرد: "گرچه عموما دوری از مرکز، دوری رسانه ای را نیز در پی داشته است، ولی ما در تجربه ی پر افتخار کمپین، مواردی مثل روناک صفارزاده و هانا عبدی را داشتیم که حمایت یکپارچه از آنها، این دو نفر را از خطرات بزرگی رها کرد"
*****
بازداشت بیش از 35 دانشجو دانشگاه غیر انتفاعی خیام مشهد
در پی برگزاری تجمع بیش از 500 تن از دانشجویان سبز دانشگاه غیر انتفاعی خیام مشهد در اعتراض به وقایع روزهای اخیر در دانشگاه های مشهد، بیش از 35 دانشجو این دانشگاه روز گذشته بازداشت شدند.
دانشجویان دانشگاه خیام در اعتراض به حمله خونین نیروهای انصار و لباس شخصی های حامی دولت کودتا به دانشگاه آزاد مشهد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و بازداشت 210 دانشجو دانشگاه آزاد و زخمی کردن دهها دانشجو این دانشگاه و همچنین حمله روز پنجشنبه نیروهای امنیتی به دانشگاه ها سجاد مشهد ، از ساعت 12 روز گذشته در صحن دانشگاه خیام تجمع با شکوهی برگزار کردند.
این تجمع از ساعت 12 با سرود یار دبستانی آغاز شد و تا ساعت 14:30 دقیقه ادامه داشت. دانشجویان باشعار " دانشجو زندانی آزاد باید گرد" خواهان آزادی دانشجویان زندانی دانشگاه های آزاد ، فردوسی و سجاد مشهد شدند. دانشجویان شعار هایی مانند " یا حسین میرحسین " و " مرگ بر دیکتاتور " نیز سر دادند.
گفتنی است هنگام برگزاری این تجمع ، نیروهای امنیتی و لباس شخصی در صحن دانشگاه حاضر شدند و از تجمع دانشجویان فیلم برداری کردند. پس از اتمام آرام تجمع و هنگام خروج دانشجویان از دانشگاه خیام ، نیروهای انتظامی و امنیتی که دانشگاه را محاصره کرده بودند ، بیش از 35 تن از دانشجویان دانشگاه سجاد را بازداشت و با سه دستگاه ون نیروی انتظامی به بازداشتگاه پلیس امنیت منتقل کردند. در بین بازداشت شدگان امروز دانشگاه خیام دست کم هفت دانشجو دختر وجود دارند.
دانشجویان دانشگاه خیام اعلام کرده اند در اعتراض به این بازداشت ها امروز نیز تجمع خواهند کرد.
ادامه تجمعات دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در روز دوشنبه
سبز های دانشگاه فردوسی نیز مانند روزهای گذشته به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند.
علی رغم آنکه به علت فرجه های قبل از امتحانات ، دانشگاه در حالت نیمه تعطیل قرار دارد ، برای چندمین روز متوالی دانشجویان دانشگاه فردوسی با تجمع مقابل دانشکده فنی و سر دادن شعارهایی به حمله وحشیانه نیروهای انصار و لباس شخصی های حامی دولت کودتا به دانشگاه ازاد و بازداشت دانشجویان دانشگاه سجاد ، اعتراض کردند.
این گزارش حاکیست امروز نیز فضای همه دانشگاه های شهر مشهد به شدت امنیتی بوده است و نیروهای انتظامی و لباس شخصی با حضور در خیابان های منتهی به دانشگاه ای فردوسی ، آزاد ، سجاد و خیام مشهد ، این دانشگاه ها را محاصره کردند. به علت حضور بسیار گسترده ماشین های انتظامی و یگان ویژه در بسیاری از میادین و خیابان های مشهد ، حکومت نظامی غیر رسمی در این خیبان ها برقرار شده است.
گفتنی است هم اکنون 30 دانشجو دانشگاه آزاد ، 35 دانشجو دانشگاه خیام ، 10 دانشجو دانشگاه سجاد و 2 دانشجو دانشگاه فردوسی مشهد در بازداشتگاه های اطلاعات و پلیس امنیت مشهد زندانی میباشند ، همچنین از وضعیت دانشجویان مصدوم دانشگاه آزاد مشهد که از صحن این دانشگاه ربوده شدند هیچ اطلاعی در دست نیست.
دانشجویان دانشگاه های مشهد اعلام کرده اند تا آزادی همه دانشجویان زندانی و محاکمه مهاجمان به دانشگاه های آزاد و سجاد به تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
اطلاعات تکمیلی متعاقبا منتشر خواهد شد.
در پی برگزاری تجمع بیش از 500 تن از دانشجویان سبز دانشگاه غیر انتفاعی خیام مشهد در اعتراض به وقایع روزهای اخیر در دانشگاه های مشهد، بیش از 35 دانشجو این دانشگاه روز گذشته بازداشت شدند.
دانشجویان دانشگاه خیام در اعتراض به حمله خونین نیروهای انصار و لباس شخصی های حامی دولت کودتا به دانشگاه آزاد مشهد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و بازداشت 210 دانشجو دانشگاه آزاد و زخمی کردن دهها دانشجو این دانشگاه و همچنین حمله روز پنجشنبه نیروهای امنیتی به دانشگاه ها سجاد مشهد ، از ساعت 12 روز گذشته در صحن دانشگاه خیام تجمع با شکوهی برگزار کردند.
این تجمع از ساعت 12 با سرود یار دبستانی آغاز شد و تا ساعت 14:30 دقیقه ادامه داشت. دانشجویان باشعار " دانشجو زندانی آزاد باید گرد" خواهان آزادی دانشجویان زندانی دانشگاه های آزاد ، فردوسی و سجاد مشهد شدند. دانشجویان شعار هایی مانند " یا حسین میرحسین " و " مرگ بر دیکتاتور " نیز سر دادند.
گفتنی است هنگام برگزاری این تجمع ، نیروهای امنیتی و لباس شخصی در صحن دانشگاه حاضر شدند و از تجمع دانشجویان فیلم برداری کردند. پس از اتمام آرام تجمع و هنگام خروج دانشجویان از دانشگاه خیام ، نیروهای انتظامی و امنیتی که دانشگاه را محاصره کرده بودند ، بیش از 35 تن از دانشجویان دانشگاه سجاد را بازداشت و با سه دستگاه ون نیروی انتظامی به بازداشتگاه پلیس امنیت منتقل کردند. در بین بازداشت شدگان امروز دانشگاه خیام دست کم هفت دانشجو دختر وجود دارند.
دانشجویان دانشگاه خیام اعلام کرده اند در اعتراض به این بازداشت ها امروز نیز تجمع خواهند کرد.
ادامه تجمعات دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در روز دوشنبه
سبز های دانشگاه فردوسی نیز مانند روزهای گذشته به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند.
علی رغم آنکه به علت فرجه های قبل از امتحانات ، دانشگاه در حالت نیمه تعطیل قرار دارد ، برای چندمین روز متوالی دانشجویان دانشگاه فردوسی با تجمع مقابل دانشکده فنی و سر دادن شعارهایی به حمله وحشیانه نیروهای انصار و لباس شخصی های حامی دولت کودتا به دانشگاه ازاد و بازداشت دانشجویان دانشگاه سجاد ، اعتراض کردند.
این گزارش حاکیست امروز نیز فضای همه دانشگاه های شهر مشهد به شدت امنیتی بوده است و نیروهای انتظامی و لباس شخصی با حضور در خیابان های منتهی به دانشگاه ای فردوسی ، آزاد ، سجاد و خیام مشهد ، این دانشگاه ها را محاصره کردند. به علت حضور بسیار گسترده ماشین های انتظامی و یگان ویژه در بسیاری از میادین و خیابان های مشهد ، حکومت نظامی غیر رسمی در این خیبان ها برقرار شده است.
گفتنی است هم اکنون 30 دانشجو دانشگاه آزاد ، 35 دانشجو دانشگاه خیام ، 10 دانشجو دانشگاه سجاد و 2 دانشجو دانشگاه فردوسی مشهد در بازداشتگاه های اطلاعات و پلیس امنیت مشهد زندانی میباشند ، همچنین از وضعیت دانشجویان مصدوم دانشگاه آزاد مشهد که از صحن این دانشگاه ربوده شدند هیچ اطلاعی در دست نیست.
دانشجویان دانشگاه های مشهد اعلام کرده اند تا آزادی همه دانشجویان زندانی و محاکمه مهاجمان به دانشگاه های آزاد و سجاد به تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
اطلاعات تکمیلی متعاقبا منتشر خواهد شد.
*****
یورش گارد زندان به زندانیان بی دفاع زندان گوهردشت کرج
شب گذشته گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت یورش بردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد.
خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: دوشنبه 14 دی ما حوالی ساعت 23:00 گارد زندان به زندانیان سالن 11 بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. آنها زندانیان بی دفاع را به محوطه زندان بردن و در سرمای شدید زمستان وادار به در آوردن لباسهایشان کردند . سپس با باتون برای مدتی طولانی زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند.این یورش وحشیانه و شکنجۀ زندانیان که با نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان گوهردشت کرج صورت گرفت . در این یورش بیش از 30 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت داشتند وفرماندهی آن توسط فردی بنام اصغر سمیعی نژاد بود.در حال حاضر تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی هستند که از جمله آنها آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد ، علی صارمی زندانی محکوم به اعدام، سعید ماسوری، آقای شیرمحمد رضائی ، ،محمد علی منصوری ،ارژنگ داودی ،افشین بایمانی،صالح کهندل،علی معزی،هود یازرلو، میثاق یزدان نژاد،منصور رادپور،مصطفی و مرتضی غصلانی و سایر زندانیان سیاسی می باشند.این حملات غیر انسانی به زندانیان بی دفاع برای ایجاد رعب و حشت در بین زندانیان است. زندانیان که دیگر تن به زورگوئی مسئولین زندان و پاسداربندها نمی دهند.این یورشها به دستور علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج صورت گرفت.
شب گذشته گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت یورش بردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد.
خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: دوشنبه 14 دی ما حوالی ساعت 23:00 گارد زندان به زندانیان سالن 11 بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. آنها زندانیان بی دفاع را به محوطه زندان بردن و در سرمای شدید زمستان وادار به در آوردن لباسهایشان کردند . سپس با باتون برای مدتی طولانی زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند.این یورش وحشیانه و شکنجۀ زندانیان که با نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان گوهردشت کرج صورت گرفت . در این یورش بیش از 30 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت داشتند وفرماندهی آن توسط فردی بنام اصغر سمیعی نژاد بود.در حال حاضر تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی هستند که از جمله آنها آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد ، علی صارمی زندانی محکوم به اعدام، سعید ماسوری، آقای شیرمحمد رضائی ، ،محمد علی منصوری ،ارژنگ داودی ،افشین بایمانی،صالح کهندل،علی معزی،هود یازرلو، میثاق یزدان نژاد،منصور رادپور،مصطفی و مرتضی غصلانی و سایر زندانیان سیاسی می باشند.این حملات غیر انسانی به زندانیان بی دفاع برای ایجاد رعب و حشت در بین زندانیان است. زندانیان که دیگر تن به زورگوئی مسئولین زندان و پاسداربندها نمی دهند.این یورشها به دستور علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج صورت گرفت.
*****
آمريكا از آغاز مذاكرات براى تشديد تحريم ها عليه سپاه پاسداران خبر داد
هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، روز دوشنبه اعلام كرد كه مذاكرات واشينگتن با متحدانش براى تشديد فشارها بر ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به منظور تعليق فعاليت هاى هسته اى تهران آغاز شده است.
به گزارش رادیو فردا، كلينتون كه همراه با شيخ حمد بن جاسم آل ثانى، نخست وزير قطر، در يك كنفرانس خبرى شركت كرده بود، گفت: «ما هم اكنون گفت و گوهاى خود را با شركا و همچنين كشورهاى همفكر براى تشديد فشارها و تحريم ها آغاز كرده ايم.»
وى افزود: «هدف ما اعمال فشار بر حكومت ايران بويژه عوامل سپاه پاسداران است بدون اينكه مردم عادى در سختى قرار گيرند، كه شايسته وضعيت بهترى از آنچه كه هم اكنون در آن به سر مى برند، هستند.»
وزير امور خارجه آمريكا اظهار داشت كه كشورش «راهكار دوگانه» مذاكره و تحريم را براى وادار كردن جمهورى اسلامى ايران به منظور تغيير سياست خود در قبال برنامه هسته ايش دنبال مى كند.
باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، در تابستان سال جارى به ايران مهلت داده بود كه تا پايان سال ۲۰۰۹ به پاى ميز مذاكره با گروه پنج به علاوه يك باز گردد و پيشنهادهاى غرب براى راستى آزمايى فعاليت هاى هسته ايش را بپذيرد.
مقام هاى جمهورى اسلامى نيز هفته جارى اعلام كردند كه غرب يك ماه فرصت دارد تا در باره مبادله سوخت اتمى براى راكتور تحقيقاتى تهران تصميم گيرى كند.
منوچهر متكى، وزير امور خارجه ايران، از اين فرصت يك ماهه به عنوان «ضرب الاجل» ياد كرده بود.
اين در حالى است كه برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، با رد مهلت يك ماهه ايران گفته است: «اين غير قابل قبول است كه ايران براى كسانى كه مى خواهند به اين كشور براى دسترسى به اورانيوم كمك كنند، ضرب الاجل تعيين نمايد.»
تهران مى گويد كه براى راكتور تحقيقاتى خود به سوخت با غناى ۲۰ درصد نياز دارد ولى با پيشنهاد ماه اكتبر آژانس بين المللى انرژى اتمى در زمينه ارسال سوخت كم غنى شده خود به روسيه براى غنى سازى بيشتر مخالفت كرده است.
مقام هاى جمهورى اسلامى مى گويند كه تنها حاضر هستند سوخت اتمى خود را به صورت مرحله اى آن هم در خاك ايران مبادله كنند ولى كشورهاى غربى اين شرط تهران را رد كرده اند.
هيلارى كلينتون در بخش ديگرى از سخنان روز دوشنبه خود گفت كه واشينگتن از «نشانه هاى رو به افزايش سركوب بيرحمانه» مقام هاى ايرانى عليه معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهورى نگران شده است.
در جريان اعتراض هاى شش ماه گذشته در ايران بيش از پنج هزار نفر از سوى نيروهاى امنيتى و انتظامى جمهورى اسلامى بازداشت شده و دهها تن نيز كشته شده اند.
مقام هاى جمهورى اسلامى در روزهاى اخير بر شدت تهديدهاى خود عليه معترضان افزوده اند و تهديد كرده اند که بدون هيچگونه مماشاتى با آنها به عنوان «محارب» كه حكم آن اعدام است برخورد خواهند كرد.
هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، روز دوشنبه اعلام كرد كه مذاكرات واشينگتن با متحدانش براى تشديد فشارها بر ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به منظور تعليق فعاليت هاى هسته اى تهران آغاز شده است.
به گزارش رادیو فردا، كلينتون كه همراه با شيخ حمد بن جاسم آل ثانى، نخست وزير قطر، در يك كنفرانس خبرى شركت كرده بود، گفت: «ما هم اكنون گفت و گوهاى خود را با شركا و همچنين كشورهاى همفكر براى تشديد فشارها و تحريم ها آغاز كرده ايم.»
وى افزود: «هدف ما اعمال فشار بر حكومت ايران بويژه عوامل سپاه پاسداران است بدون اينكه مردم عادى در سختى قرار گيرند، كه شايسته وضعيت بهترى از آنچه كه هم اكنون در آن به سر مى برند، هستند.»
وزير امور خارجه آمريكا اظهار داشت كه كشورش «راهكار دوگانه» مذاكره و تحريم را براى وادار كردن جمهورى اسلامى ايران به منظور تغيير سياست خود در قبال برنامه هسته ايش دنبال مى كند.
باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، در تابستان سال جارى به ايران مهلت داده بود كه تا پايان سال ۲۰۰۹ به پاى ميز مذاكره با گروه پنج به علاوه يك باز گردد و پيشنهادهاى غرب براى راستى آزمايى فعاليت هاى هسته ايش را بپذيرد.
مقام هاى جمهورى اسلامى نيز هفته جارى اعلام كردند كه غرب يك ماه فرصت دارد تا در باره مبادله سوخت اتمى براى راكتور تحقيقاتى تهران تصميم گيرى كند.
منوچهر متكى، وزير امور خارجه ايران، از اين فرصت يك ماهه به عنوان «ضرب الاجل» ياد كرده بود.
اين در حالى است كه برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، با رد مهلت يك ماهه ايران گفته است: «اين غير قابل قبول است كه ايران براى كسانى كه مى خواهند به اين كشور براى دسترسى به اورانيوم كمك كنند، ضرب الاجل تعيين نمايد.»
تهران مى گويد كه براى راكتور تحقيقاتى خود به سوخت با غناى ۲۰ درصد نياز دارد ولى با پيشنهاد ماه اكتبر آژانس بين المللى انرژى اتمى در زمينه ارسال سوخت كم غنى شده خود به روسيه براى غنى سازى بيشتر مخالفت كرده است.
مقام هاى جمهورى اسلامى مى گويند كه تنها حاضر هستند سوخت اتمى خود را به صورت مرحله اى آن هم در خاك ايران مبادله كنند ولى كشورهاى غربى اين شرط تهران را رد كرده اند.
هيلارى كلينتون در بخش ديگرى از سخنان روز دوشنبه خود گفت كه واشينگتن از «نشانه هاى رو به افزايش سركوب بيرحمانه» مقام هاى ايرانى عليه معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهورى نگران شده است.
در جريان اعتراض هاى شش ماه گذشته در ايران بيش از پنج هزار نفر از سوى نيروهاى امنيتى و انتظامى جمهورى اسلامى بازداشت شده و دهها تن نيز كشته شده اند.
مقام هاى جمهورى اسلامى در روزهاى اخير بر شدت تهديدهاى خود عليه معترضان افزوده اند و تهديد كرده اند که بدون هيچگونه مماشاتى با آنها به عنوان «محارب» كه حكم آن اعدام است برخورد خواهند كرد.
*****
موج دستگیریها در تهران وشهرستانها ادامه دارد
موج دستگیریها در تهران و شهرستانها همچنان ادامه دارد این دستگیریها که فعالین دانشجوئی ،زنان ، جوانان ،کارگران،فعالین کودکان،مادران و زندایان سیاسی سابق را در بر می گیردو هر روز بر آمار آنها افزوده می شود.
در روزهای اخیر آقای علیرضا نبوی همسر زندانی سیاسی عاطفه نبوی با یورش مامورین وزارت اطلاعات سمنان دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.در حال حاضر 2 نفر از اعضای این خانواده سید ضیاء نبوی دبیر شورای دفاع از حق تحصیل و عاطفه نبوی در زندان بسر می برنبه گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، همچنين روز پنجشنبه 10 دی ماه آقای پرویز ورزمرزیان 54 ساله از زندانیان سیاسی سابق با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید. آقای ورز مرزیان از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد که بیش از 7 سال در زندان تحت شکنجه های وحشیانه بسر برد.3 فرزند آقای ورز مرزیان در قرارگاه اشرف در عراق می باشند.همچنین آقای مجید رضائی با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.پس از کشتار مردم در روز عاشورا قوۀ قضائیه،نیروهای امنیتی ،نظامی هر روز بر اعدام دستگیر شدگان روز عاشورا و زندانیان سیاسی تاکید می کنند و مجموعه اظهارنظرهای علنی آنها حاکی از نیت شوم آنها مبنی بر اعدام زندانیان سیاسی در ایران است.
موج دستگیریها در تهران و شهرستانها همچنان ادامه دارد این دستگیریها که فعالین دانشجوئی ،زنان ، جوانان ،کارگران،فعالین کودکان،مادران و زندایان سیاسی سابق را در بر می گیردو هر روز بر آمار آنها افزوده می شود.
در روزهای اخیر آقای علیرضا نبوی همسر زندانی سیاسی عاطفه نبوی با یورش مامورین وزارت اطلاعات سمنان دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.در حال حاضر 2 نفر از اعضای این خانواده سید ضیاء نبوی دبیر شورای دفاع از حق تحصیل و عاطفه نبوی در زندان بسر می برنبه گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، همچنين روز پنجشنبه 10 دی ماه آقای پرویز ورزمرزیان 54 ساله از زندانیان سیاسی سابق با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید. آقای ورز مرزیان از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد که بیش از 7 سال در زندان تحت شکنجه های وحشیانه بسر برد.3 فرزند آقای ورز مرزیان در قرارگاه اشرف در عراق می باشند.همچنین آقای مجید رضائی با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.پس از کشتار مردم در روز عاشورا قوۀ قضائیه،نیروهای امنیتی ،نظامی هر روز بر اعدام دستگیر شدگان روز عاشورا و زندانیان سیاسی تاکید می کنند و مجموعه اظهارنظرهای علنی آنها حاکی از نیت شوم آنها مبنی بر اعدام زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
ارتباط احمدی نژاد ومتکی با بنیادهای برانداز
معاون خارجی وزارت اطلاعات روز دوشنبه فهرست 62 رسانه و بنیادی را اعلام کرد که به گفته او دست اندکار «جنگ نرم» هستند. به گفته این مقام عالی رتبه اطلاعاتی هرگونه همکاری و ارتباط با این نهادها ممنوع و در حکم «همکاری با سازمان‌های برانداز بیگانه محسوب می‌شود.»
به گزارش هم میهن نیوز، این مقام امنیتی دولت دهم تاکید کرد: هرگونه ارتباط، عقد قرارداد و اخذ امکانات از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی که به نوعی رابطه استخدامی با دولت دارند یا از بودجه عمومی دولت استفاده می‌نمایند، با این بنیادها و سازمان‌های خارجی ممنوع می‌باشد.
در این فهرست طولانی، علاوه بر رسانه هایی مانند رادیو فردا، بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو زمانه و ... نام «شواری روابط خارجی آمریکا» نیز به چشم می خورد.
شورای روابط خارجی آمریکا، سازمانی غیر دولتی است که در سال 1921 تاسیس شده و دفتر اصلی آن در نیویورک قرار دارد. این شورا را عده ای از بانک داران، حقوقدانان و بازرگانان ایجاد کرده اند تا به گفته خود «ارتباط آمریکا را با جهان حفظ کنند.» این شورا اکنون وظیفه خود را که «ایجاد درک بهتر جهانی نسبت به سیاست خارجی پیش روی آمریکا و سایر دولت ها» اعلام کرده است.
صرفنظر از درستی یا نادرستی ادعای مطرح شده، نکته تامل برانگیز این است که مقام ارشد امنیتی دولت دهم نام بنیادی را در فهرست ممنوعه و درگیر در «جنگ نرم» گنجانده و هرگونه ارتباط با آن را از صادیق «براندازی» اعلام کرده است که دست کم دو تن از اعضای همین دولت، از جمله محمود احمدی نژاد آشکارا در جلسات آن حاضر شده و با اعضای آن به گفتگو نشسته اند.
محمود احمدی نژاد در مهر ماه سال 85 در کنفرانس مطبوعاتی در نیویورک اعلام کرد «در جلسهای که با شورای روابط خارجی آمریکا داشتیم در محل اقامتمان، من دیدم، آنها هم خیلی دلسوزی می‌کنند برای ملت ایران....»
همچنین سه سال پس از آن در مهر 88 سایت اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا متن مصاحبه ای را منتشر کرد که توسط یکی از کارکنان این شورا با منوچهر متکی انجام شده بود. انجام مصاحبه یاد شده هیچ گاه از سوی وزیر امور خارجه دولت نهم و دهم تکذیب نشد.
این در حالی است معاون وزیر اطلاعات می گوید: «هرگونه ارتباط توسط افراد حقیقی و حقوقی با این موسسات و بنیادها ممنوع است.»
در این میان نباید از یاد برد که بنابر نص اصل 107 قانون اساسی حتی «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.»بنابر این اصل قانون اساسی، هنگامی که رهبری نظام در برابر قانون با دیگر ایرانیان برابر است، به طریق اولی، رییس دولت و وزیران او نیز به هیچ وجه فراتر از قانون و مصون از بازخواست نیستند.
شایسته است در صورتی که مقامات امنیتی همچنان مصر هستند که اعلام رسانه ها و بنیادهای مشمول جنگ نرم و براندازی، از مجراهای قانونی و به دور از ملاحظات سیاسی صورت گرفته است، نخست قانون را در مورد اعضای ارشد دولت جاری و ساری ساخته و آن ها را به جرم ارتباط با «موسسات برانداز» به دادگاه معرفی کنند.
معاون خارجی وزارت اطلاعات روز دوشنبه فهرست 62 رسانه و بنیادی را اعلام کرد که به گفته او دست اندکار «جنگ نرم» هستند. به گفته این مقام عالی رتبه اطلاعاتی هرگونه همکاری و ارتباط با این نهادها ممنوع و در حکم «همکاری با سازمان‌های برانداز بیگانه محسوب می‌شود.»
به گزارش هم میهن نیوز، این مقام امنیتی دولت دهم تاکید کرد: هرگونه ارتباط، عقد قرارداد و اخذ امکانات از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی که به نوعی رابطه استخدامی با دولت دارند یا از بودجه عمومی دولت استفاده می‌نمایند، با این بنیادها و سازمان‌های خارجی ممنوع می‌باشد.
در این فهرست طولانی، علاوه بر رسانه هایی مانند رادیو فردا، بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو زمانه و ... نام «شواری روابط خارجی آمریکا» نیز به چشم می خورد.
شورای روابط خارجی آمریکا، سازمانی غیر دولتی است که در سال 1921 تاسیس شده و دفتر اصلی آن در نیویورک قرار دارد. این شورا را عده ای از بانک داران، حقوقدانان و بازرگانان ایجاد کرده اند تا به گفته خود «ارتباط آمریکا را با جهان حفظ کنند.» این شورا اکنون وظیفه خود را که «ایجاد درک بهتر جهانی نسبت به سیاست خارجی پیش روی آمریکا و سایر دولت ها» اعلام کرده است.
صرفنظر از درستی یا نادرستی ادعای مطرح شده، نکته تامل برانگیز این است که مقام ارشد امنیتی دولت دهم نام بنیادی را در فهرست ممنوعه و درگیر در «جنگ نرم» گنجانده و هرگونه ارتباط با آن را از صادیق «براندازی» اعلام کرده است که دست کم دو تن از اعضای همین دولت، از جمله محمود احمدی نژاد آشکارا در جلسات آن حاضر شده و با اعضای آن به گفتگو نشسته اند.
محمود احمدی نژاد در مهر ماه سال 85 در کنفرانس مطبوعاتی در نیویورک اعلام کرد «در جلسهای که با شورای روابط خارجی آمریکا داشتیم در محل اقامتمان، من دیدم، آنها هم خیلی دلسوزی می‌کنند برای ملت ایران....»
همچنین سه سال پس از آن در مهر 88 سایت اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا متن مصاحبه ای را منتشر کرد که توسط یکی از کارکنان این شورا با منوچهر متکی انجام شده بود. انجام مصاحبه یاد شده هیچ گاه از سوی وزیر امور خارجه دولت نهم و دهم تکذیب نشد.
این در حالی است معاون وزیر اطلاعات می گوید: «هرگونه ارتباط توسط افراد حقیقی و حقوقی با این موسسات و بنیادها ممنوع است.»
در این میان نباید از یاد برد که بنابر نص اصل 107 قانون اساسی حتی «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.»بنابر این اصل قانون اساسی، هنگامی که رهبری نظام در برابر قانون با دیگر ایرانیان برابر است، به طریق اولی، رییس دولت و وزیران او نیز به هیچ وجه فراتر از قانون و مصون از بازخواست نیستند.
شایسته است در صورتی که مقامات امنیتی همچنان مصر هستند که اعلام رسانه ها و بنیادهای مشمول جنگ نرم و براندازی، از مجراهای قانونی و به دور از ملاحظات سیاسی صورت گرفته است، نخست قانون را در مورد اعضای ارشد دولت جاری و ساری ساخته و آن ها را به جرم ارتباط با «موسسات برانداز» به دادگاه معرفی کنند.
*****
-
پست‌ها
