سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۵/۲۱

چهارشنبه: 21/5/1388 (زمان - 00:03 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاران، همرزمان و هم میهنان بامدادتان گرامی باد. دقایقی پس از نیمه شب سه شنبه، و آغاز بامداد چهارشنبه است و ما مانند همیشه، بیدار و هشیار نشسته ایم تا "پست" روزانه خویش را آغاز کنیم. بدلیل این که بین ساعت هشت بامداد تا هشت شامگاه سیستم اینترنت میهن اسیر"ملایان بی شر افت" از آنچه هم که همیشه هست، کندتر و غیرممکن تر می گردد بنابراین ما ناگزیریم در فاصله دقایقی پس از نیمه شب تا ساعت هشت بامداد، بیشترین فشار را برخویش هموار نماییم تا خبرهایی را، چه آنهایی که مربوط به دیروقت شب گذشته است و چه آنهایی که در همین دقایق آغازین بامدادی بر روی سایت های خبررسانی داخلی و خارجی منعکس می گردد، انتشار دهیم، زیرا که این فاصله هفت - هشت ساعته؛ تنها زمانی است که با معطلی کمتر و آرامش اعصاب بهتر و بیشتری می توانیم به کار بی وقفه و 24 ساعته خویش ادامه دهیم.
برخی یاران از ما ایراد می گیرند که چرا اغلب اوقات "پست" جدید را با تصویر صفحه نخست "روزی نامه کیهان" و مطب و نوشتاری ازین لجن نامه شروع می کنیم؟
ما چندین بار این توضیح را داده ایم که دلیل این کار این است که به حسین بازجوی مفلس و بدبخت بفهمانیم یاران ما حتا درون دستگاه خلافت او رسوخ کرده اند و پرت و پلاهایی را که او 5 تا 6 ساعت پس از ما، قرار است انتشار دهد ما پیشاپیش از آنها آگاه هستیم . البته همیشه این اهتمال و خطر در کار است که در نهایت، این بدبختِ نوکر درگاهِ "سیدعلی گدا" این چندتن یاران ما را شناسایی کند زیرا بعنوان یک بازجو و شکنجه گرحرفه ای "اوین" اینجور کارها تخصص اوست اما چون خودِ یاران ما درون آن خانه فساد اصرار دارند که از این موضوع نگران نباشیم و به کار خویش درین زمینه بخصوص ادامه دهیم، ما این کار را اکثر روزها انجام میدهیم.
در زیر ضمن مشاهده صفحه نخست لجن نامه کیهان، به سرمقاله آن که ما به آن عنوان "به سنگ پای قزوین گفته آی زکی..!!"شروع می کنیم:
آنجا که "حسین بازجو" به سنگ پای قزوین می گوید: آی...!

مقابله با تهدید نرم اولویت کنونی سپاه

فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با اشاره به حوادث اخير در كشور اعلام كرد كه اولويت سپاه مقابله با تهديدات نرم از سوي دشمن است.به گزارش روابط عمومي نيروي مقاومت بسيج سردار سرلشكر«محمدعلي جعفري» ديروز در همايش سراسري فرماندهان نواحي نيروي مقاومت بسيج گفت: امروزه در نظام جمهوري اسلامي ايران مقابله با تهديد نرم در اولويت بوده و عزم همگاني فرماندهان و مسئولان سپاه را در تحقق اين موضوع مهم مي طلبد.وي ضمن بيان تهديد نرم به عنوان يكي از مهمترين تهديدات عصر كنوني نظام افزود: از سال گذشته برنامه هاي اصلي بسيج اعم از تهديد نرم، عمق بخشي داخلي و تحقق ارتش 20 ميليوني مورد بحث و بررسي قرار مي گرفت و تصور مي شد كه تهديد نظامي و سخت در اولويت است ولي با بررسي هاي دقيق اين نتيجه حاصل شد كه نياز كنوني نظام مقابله با تهديد نرم شامل مسائل فرهنگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي است.سردار جعفري افزود: ما هم اكنون نمي توانيم ادعا كنيم كه همه اين مأموريت را به صورت كامل انجام داده ايم بلكه به صورت يك مأموريت مبنايي و شاخص در كل سپاه قابل اجراست و اقدامات ساختاري و برنامه هاي ديگر آن در حال اجراست.فرمانده كل سپاه همچنين ضمن تأكيد بر اين نكته كه مأموريتي كه سپاه براي نواحي و اقشار بسيج قائل است مقابله با تهديدات نرم و عمق بخشي داخلي انقلاب است افزود: استراتژي سپاه در تهديد نرم به صورت پيشگيرانه، اشراف اطلاعاتي كامل روي نوع تهديد، زمان وقوع و برنامه براي پيشگيري وقوع و به وجود آمدن تهديد است.وي خاطرنشان كرد: سپاه براساس اصل 150 قانون اساسي حافظ دستاوردهاي نظام بوده و مهمترين و بزرگترين دستاورد نظام جمهوري اسلامي است و سپاه و ساير فرماندهان نواحي به فراخور هرگونه تهديد نرم بايد تشخيص بدهند چه نوع عامل پيشگيرانه اي مؤثر و مفيد است و بدان عمل كنند.افشاي ماهيت افراد ناصالحدبير شوراي نگهبان نيز طي سخناني در اين همايش گفت: به لطف خدا در جريانات بعد از انتخابات ماهيت بسياري از افراد ناصالح افشا شده كه بايد ما همواره خداوند متعال را نسبت به اين لطف شاكر باشيم.آيت الله «احمد جنتي» اظهار داشت: اگر بگوئيم شما پاسداران و بسيجيان از اميدهاي امام زمان (عج) هستيد زياده گويي نكرديم و شما نيروهاي بسيج و سپاه از اميدهاي نظام و رهبري هستيد.وي با خطاب قراردادن حاضرين در اين همايش با اشاره به اين كه اصلي ترين مشكل نظام امروز كادرسازي و تربيت انسان هاي صالح و كارآمد است، افزود: براي اصلاح در يك جامعه بايد مردم و كارگزاران آن را اصلاح كرد تا مناصب در اختيار افراد صالح باشد.امام جمعه موقت تهران در ادامه با اشاره به تحولات مربوط به انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در كشور افزود: به لطف خدا در اين جريانات ماهيت بسياري از افراد ناصالح افشا شده كه بايد ما همواره خداوند متعال را نسبت به اين لطف شاكر باشيم.آيت الله جنتي در سخنان خود با اشاره به كارآيي سپاهيان و بسيجيان در مناسبات مختلف و به حداقل رساندن معضلات از فرماندهان و مسئولان خواست تا با اتخاذ تدابيري، كاري كنند كه سپاه و بسيج هر روز از نظر كمي و كيفي رشد داشته باشند. چالش آينده سپاهنماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز در اين همايش مهم ترين چالش آينده پاسداران انقلاب را مقابله با افكار التقاطي دانست.حجت الاسلام «علي سعيدي» با بيان اين مطلب افزود: پيامبراكرم(ص) هم نسبت به جريان هاي التقاطي و برانداز همواره به مردم هشدار مي دادند.وي با اشاره به اين كه فراز و نشيب هاي كنوني در تاريخ اسلام و عصر غيبت كبري هم وجود داشته بر ضرورت شناخت ريشه هاي اين فراز و نشيب ها تأكيد كرد.سعيدي با يادآوري بخشي از بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع خبرگان رهبري كه در خصوص تلاش دشمن براي از بين رفتن محتوا و ماندن پوسته و ظاهر حكومت اسلامي، گفت: اصولي همچون اصل مشروعيت رهبري، اصل مشروعيت قوانين فرازماني هستند و خاص دوران حكومت رسول گرامي اسلام نيست و در تمام زمان ها جاري و ساري است.نماينده ولي فقيه در سپاه از حاضرين خواست كه جنبه هاي اختلافات فكري جبهه امام و رهبري و جريان هاي التقاطي را بشناسند و ماهيت مبنايي و راهبردي اين اختلافات را شناسايي كنند.سعيدي با اشاره به مراحل 5 گانه پالايش در عمر 30 ساله انقلاب اسلامي كه جريان هايي چون التقاط و بني صدر، جريان مهدي هاشمي و منتظري، جريان سكولارهاي ليبرال، جريان ليبرال هاي ملي گرا و جريان نفاق جديد پالايش شدند، افزود: به لطف خدا اين پالايش ها انقلاب را در مقابل خطرات واكسينه كرد.حمايت از كانديداي خاصبا هدف براندازي فرمانده نيروي مقاومت بسيج يكي ديگر از سخنرانان اين همايش بود كه از نخبگان بسيجي خواست توطئه ها و فتنه هاي دشمنان را براي مردم بازگو كنند. حجت الاسلام «حسين طائب» با اشاره به تاريخچه تهديدات دشمن عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران گفت: دشمن كه از تهديدات سخت و مستقيم در دهه اول انقلاب نتوانسته بود به هدف خود برسد در دهه دوم انقلاب روي به تهديد نرم آورد و با استفاده از عوامل داخلي خود فروخته و وسايل ارتباط جمعي تهاجم فرهنگي خود را براي از بين بردن انقلاب اسلامي آغاز كرد. وي در ادامه گفت: دشمن در دهه سوم انقلاب به استراتژي مهار و جلوگيري از گسترش انقلاب اسلامي در سراسر جهان روي آورد تا ايران اسلامي را در جهان به انزوا بكشاند. دشمن از تهديد نظامي عليه ايران منصرف و روي به تهديدات راهبرد نرم و فرهنگي آورد تا مقابل رشد و گسترش اسلام را بگيرد. فرمانده نيروي مقاومت بسيج ادامه داد: دشمن با استفاده از ابزارهاي مختلف مثل شبيخون فرهنگي و تحريم اقتصادي به جنگ ايران اسلامي آمد ولي ملت ايران با اتكال به خداوند و مقاومت در مقابل اين تهديد دشمن نيز پيروز شد. طائب با اشاره به طرح جديد دشمن گفت: دشمن با طرح مهار انقلاب وارد صحنه انتخابات رياست جمهوري اسلامي شد تا به اهداف خود با استفاده از عناصر داخلي برسد و با استفاده گسترده از رسانه هاي خبري اقدام به توطئه عليه نظام جمهوري اسلامي ايران كرد تا بتواند تغيير در حكومت ايران ايجاد كند و در اين راستا يكي از كانديداهاي رياست جمهوري را مورد توجه قرار داده و از آن حمايت كرد تا بوسيله آن بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. دشمن با ايجاد شبهه در بين مردم مي خواست تا صحت و سلامتي انتخابات را زير سؤال برده و مسئله تقلب را در بين مردم اشاعه دهد. وي افزود: دشمن براي پيروزي خود، وارد مراحل بعدي توطئه شد و بعد از مطرح كردن شبهه تقلب در انتخابات، اغتشاشات داخلي در مراكز حساس شهر تهران را طراحي كرد و لذا طرح كوي دانشگاه و تجمعات غيرقانوني را در سرلوحه توطئه هاي خود قرار داد ولي با عنايت خداوندي و هوشياري مقام معظم رهبري (مد ظله العالي) و ملت اين دسيسه ها نيز خنثي شد. معاون فرمانده كل سپاه در ادامه سخنان خود اظهار داشت: دشمنان انقلاب تمام تلاش خود را به كار بسته تا ايجاد بدبيني را بين مردم گسترش داده و يكپار چگي ملت ايران را از بين ببرد. براي همين بسيجيان بايد با بصيرت سياسي و با منطق و حكمت در مقابل اين حركت مذبوحانه دشمنان ايستادگي نمايند و نخبگان بسيجي بايد توطئه هاي دشمنان و فتنه هاي آنان را به مردم بازگو كنند و با بيان شفاف توطئه دشمن به آگاه سازي مردم بپردازند و نگذارند تا معاندين اين انقلاب به اهداف خود برسند.

*****
دوستان خوب و وفادار رژیم ایران
نوشته: حسن داعی
http://www.iranianlobby.com/
**
لیلا زند یکی از کسانی است که زیر نام صلح طلبی و مبارزه با آمریکا، چهار سال بی وقفه برای رژیم ایران لابی کرده است. ایشان در مقاله ایکه دو روز پیش نوشته، به روشن ترین شکل به لابی برای رژیم آخوندی و فعالیت به نفع احمدی نژاد اعتراف کرده است. لیلا زند مسئول بخش ایران در سازمان آمریکائی موسوم به "رهپویان صلح" است. ایشان بهمراه سازمان کاسمی (لابی ضد جنگ و تحریم ملایان) به جذب گروههای صلح طلب آمریکائی و وصل آنها به رژیم ایران مشغول بوده است. در این چهار سال، صدها نفر از صلح طلبان آمریکائی دست چین شده و پس از عبور از فیلتر وزارت اطلاعات، به ایران می رفتند. در بازگشت از این تورهای سازماندهی شده، بسیاری از این مسافران، به سفیران و تبلیغات چیان حکومت ایران تبدیل شدند. برای آشنائی با فعالیت های لابی باصطلاح ضد جنگ و تحریم رژیم به گزارشات من در اینمورد نگاه کنید.1

لیلا زند سمت چپ، رستم پورزال رهبر کاسمی در آمریکا نفر دوم از راست. سفر چند ماه پیش رهبران گروه صلح طلب "کد صورتی" که به دعوت شخص احمدی نژاد به تهران رفتند.

دیدار صلح طلبان آمریکائی با احمدی نژاد هنگام سفر سال گذشته وی به نیویورک. لیلا زند و دوستان وی، به رئیس جمهور محبوبشان هدیه میدهند
لیلا زند با نوشتن مقاله اخیر سعی کرده است که بی آبروگی لابی رژیم و بخصوص دفاع آنان از احمدی نژاد را برای دوستان صلح طلب خود توجیه کند. بسیاری از گروههای ضد جنگ در آمریکا تازه فهمیده اند که چهار سال بی وقفه از رئیس حکومتی دفاع کرده اند که جلوی دوربین های جهان می کشد و تکه تکه میکند. فهمیده اند که رئیس جمهور ضد امپریالیست شان و کسی که ظاهرا قربانی سیاست های خصم آلود آمریکاست، در حقیقت یکی از رهبران وحشت و ترور در ایران است که همه مرزهای جنایت و تجاوز به حقوق انسانی را پشت سر گذاشته است. این صلح طلبان فهمیده اند که ایران همان کشوری نیست که مأموران وزارت اطلاعات به آنان نشان داده اند. اما لیلا زند و دوستان بظاهر چپ وی تلاش میکنند تا این خیانت به آرمانهای انسانی و به واژه صلح و دوستی را توجیه کرده و برای ادامه این خیانت نیز راهی پیدا کنند. بخشی از نوشته آخر لیلا زند را با هم بخوانیم. در این مقاله، ایشان به بسیاری از مطالبی که نوشته بودم و مورد اعتراض برخی از باصطلاح صلح طلبان وطنی قرار گرفته بود اعتراف میکند:2

"در چند سال گذشته، ما اینجا در آمریکا، از آقای احمدی نژاد و سیاست های وی از هر طریق ممکن که فکر میکردیم به مردم ایران کمک کند حمایت کردیم. ازآنجا که ما انتخاب مردم ایران (انتخاب احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور) را محترم می شمردیم، طی چهار سال گذشته به مقابله با هر حرکت غیر منصفانه و توهین کننده ای که علیه ایشان بعنوان ریئس جمهور منتخب ایران بود برخاستیم.
ما برای حمایت از ایشان تظاهرات براه انداختیم. با سناتورها و نمایندگان کنگره ملاقات کردیم تا از ایران و رئیس جمهورش و سخنرانی های وی دفاع کنیم. ما مقالات زیادی در دفاع از وی نوشتیم بخصوص هنگامیکه وی در سال 2007 در دانشگاه کلمبیا رفت و مورد حمله بی ادبانه رئیس دانشگاه کلمبیا قرار گرفت. هنگامیکه وی سال بعد به آمریکا آمد و با لاری کینگ در تلویزیون سی ان ان مصاحبه کرد برایش دست زدیم. ما برای وی یک جلسه دیدار بسیار محترمانه با بسیاری از گروههای صلح طلب برگزار کردیم تا دیالوگ را ترویج دهیم.
ما دلمان میخواست که همه بدانند که ما از سیاست های تهدید آمیز آمریکا علیه ایران حمایت نمی کنیم. ما با احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور ایران به گفتگو نشستیم. ما همه این اقدامات را فقط به این خاطر که به آقای احمدی نژاد مربوط میشد انجام دادیم بلکه ما در کنار کسی نشتستیم که رئیس جمهور یک کشوری است که مردمش مورد تهدید قرار گرفته اند. ما این کار را برای هر ایرانی که در داخل کشور است انجام دادیم زیرا ما هوش و انتخاب ایرانیان (انتخاب احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور) را محترم می شماریم.”
اعترافات اخیر لیلا زند و تلاش برای توجیه کردن فعالیت بنفع احمدی نژاد بدون دلیل نیست. ابعاد باور نکردنی کشتار و سرکوب در ایران و عریان شدن چهره واقعی حکومت باعث شده که بخش مهمی از چپ آمریکا که تا کنون از حکومت آخوندی دفاع میکرد دچار شوک و ضربه اساسی شود. البته هنوز بخش دیگر چپ آمریکا به احمدی نژاد بعنوان یک مبارز ضد امپریالیست می نگرد و جنبش مردم ایران را ساخته و پرداخته بنگاه های جاسوسی آمریکا میداند. همان مطالبی که حسین شریعتمداری در کیهان می نویسد، این بظاهر وابستگان به چپ، با تغییر دادن واژه ها بصورتی دیگر در نشریات "مترقی" منتشر میکنند. کافی است به سایت کاسمی بروید و در ستون دست راست، مجموعه ای از اینگونه مقالات را مشاهده فرمایئد.3
در چنین فضائی که لابی رژیم در حال از دست دادن بخش مهمی از چپ آمریکاست، مسئولان اصلی کاسمی وارد عمل شده و اعلامیه مفصلی به زبان انگلیسی منتشر کرده اند. این مقاله راکسانی نوشته اند که در چهار سال گذشته برای حکومت آخوندی لابی کرده اند. از میان اسامی میتوان به این افراد اشاره کرد: پرفسور عباس عدالت (رهبر کاسمی)، دکتر فریده فرهی (هیئت مشاوران نایاک)، پرفسور پیروز مجتهد زاده، دانیل پورخصالی (کاسمی و نایاک)، رستم پورزال (رهبر کاسمی در آمریکا)، سعید سلطانپور (تلویزیون در کانادا)، دکتر الهه رستمی (دانشگاه لندن، مادر خوانده لابی ضد جنگ رژیم)، لیلا زند (مسئول ایران در سازمان رهپویان صلح). افراد یاد شده، در آغاز اعلامیه به فعالیت چهار سال گذشته خود در دفاع از برنامه هسته ای رژیم ایران اشاره میکنند:
"طی چند سال گذشته، ما فعالیت خود را روی دفاع از حقوق ملی ایران بخصوص استفاده از انرژی هسته ای متمرکز کرده ایم و با فریبکاری و دروغی که توسط رسانه های وابسته غرب و اسرائیل براه افتاده بود مبارزه میکردیم. ما همواره با سیاست های آمریکا و متحدان آن بخصوص اقدام آنان برای ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت مخالفت نموده ایم. ما با تحریم علیه ایران، برنامه های محرمانه برای بی ثبات کردن کشور و همچنین به مقابله با تهدید های مکرر اسرائیل و آمریکا برای حمله نظامی و بمباران مراکز هسته ای ای ایران برخاسته ایم."
اما قسمت اصلی اعلامیه آنجاست که صلح طلبان دروغین، به بررسی ریشه های جنبش مردم و یا بقول خودشان بحران کنونی در ایران می پردازند. از نظر این افراد، مقصر اصلی بازهم آمریکا و شخص جرج بوش است:
"زمینه های اصلی وضعیت کنونی در ایران (قیام مردم ایران – مترجم) را باید در سیاست های خصمانه آمریکا و متحدان وی علیه ایران جستجو کرد که از طرف نئوکان ها و لابی اسرائیل تشویق میشد و در هشت سال حکومت جرج بوش به اوج خود رسید.
طی چهار سال گذشته، مجموعه کاملی از سیاست های آمریکا هدف خود را به جلوگیری از حق ایران برای تولید انرژی صلح آمیز هسته ای متمرکز کرده است. این سیاست ها شامل اقداماتی بوده است مانند تحریم های غیر قانونی، تهدید های مکرر برای حمله به ایران، عملیات آشکار و مخفی برای بی ثبات کردن ایران و کمک به گروههای تروریستی که قصد سرنگونی دولت ایران را دارند. مجموعه این سیاست ها باعث شده که دولتمردان ایران از یک انقلاب مخملی که از خارج هدایت میشود دچار ترس گردند."
جالب تر از همه، تحلیل لابیست های رژیم از ماهیت جنبش است که از نظر آنان، یک اختلاف برادرانه بین دو بخش از جامعه است که باید با دیالوگ بین احمدی نژاد و موسوی پایان پذیرد تا مبادا دشمنان ملت (آمریکا و اسرائیل) سوء استفاده کنند:
"ناآرامی های اخبر باعث یک شکاف بین طرفداران احمدی نژاد از یکطرف و طرفداران کروبی و موسوی از طرف دیگر شده است. طرفداران احمدی نژاد معتقدند که حق حاکمیت ملت ایران در اولویت قرار دارد و طرفداران کروبی و موسوی روی آزادیهای اجتماعی و سیاسی بعنوان اولویت خود تأکید میکنند.
هر کدام از این دو کمپ شامل میلیونها ایرانی است که نقش بسزائی در ترقی کشور دارند. جوش خوردن شکاف بین این دو بخش از جامعه بایستی در یک محیط آرام و بدون تشنج و لجن پراکنی انجام گیرد تا بتوان آینده کشور را تضمین کرد. این التیام باید از طریق دیالوگ و آشتی انجام شود بطوریکه اتحاد ملت بمنظور حفظ حقوق کشورمان ظهور پیدا نماید."
لابیست های حرفه ای رژیم، در پایان اعلامیه به بخش دلخواه خود یعنی مبارزه با آمریکا و اپوزیسیون ضد جمهوری اسلامی میرسند و به موسوی و کروبی نیز خط میدهند که ضمن آشتی با احمدی نژاد، لبه تیغ حمله خود را متوجه آمریکا و اپوزیسیون کنند:
"ما از دولت های غربی میخواهیم که دخالت در امور ایران را متوقف کرده و فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را از روی ایران بردارند. این دولت ها باید دست از حمایت از اپوزیسیون ضد جمهوری اسلامی برداشته و تحریم ها را متوقف کنند.
ما از رهبران اصلاح طلب در جنبش سبز میخواهیم که بمنظور جلوگیری از سوء استفاده غرب و همچنین گروههای فرصت طلب، به روشن ترین شکل مخالفت خود را با تحریم های غرب یا عملیاتی که برای تغییر رژیم انجام میشود و یا هرگونه حمایت از گروههای ضد جمهوری اسلامی اعلام کنند."
بنظر میرسد که همین دو نوشته لیلا زند و وابستگان کاسمی کافی است تا یک شناخت کامل از لابی چهار سال گذشته رژیم که با سوء استفاده از واژه صلح انجام گرفته بدست آوریم.

یادداشت ها:
1
- سه گزارش در مورد لابی ضد جنگ و تحریم رژیم و چگونی رابطه با صلح طلبان آمریکا
بخش اول:
http://www.iranianlobby.com/pfiles/war_peace.pdf
بخش دوم:
http://www.iranianlobby.com/page1.php?id=53
بخش سوم:
http://www.iranianlobby.com/pfiles/War-Peace_3.pdf
2. مقاله لیلا زند به انگلیسی
http://forpeace.net/blog/leila-zand/irans-crisis-does-it-feel-velvet
3. سایت کاسمی
http://www.campaigniran.org/casmii/
4. اعلامیه رهبران کاسمی و برخی دیگر از بظاهر صلح طلبان ایرانی
http://forpeace.net/blog/leila-zand/truth-and-reconciliation-iran

****

توجه: بدلیل این که تصاویر این مقاله را آقای حسن داعی بصورت مجزا برایمان ارسال نکرده اند، ناگزیر گردیدیم آنها را از درون متن ارسالی ایشان که بصورت "فایل word " می باشد "اسکن" کنیم که در نتیجه کیفیت آن خوب نیست. ازین بابت پوزش می خواهیم.

*****

شیرزنان و دلاور مردان میهن، عرصه را روز بروز بر دجالان و رژیم فاسد تنگتر می نمایند:

*****

گزارشی از فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از مناطق مختلف تهران،جوانان اعتراضات شبانه را به خیابانها می کشانند و مردم را تشویق به همراهی با خود می کنند آنها در طی حرکت خود اقدام به دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و بانگ الله اکبر می کنند.

امشب نیر (دیشب سه شنبه شب) مردم تهران در مناطق مختلف بصورت همزمان از ساعت 22:00 بر بام منازل و در کوچه های خود آمدند و بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. در بعضی از مناطق جوانان شیوۀ جدیدی از اعتراضات را شروع کرده اند، جوانان هر محل در یک خیابان محل خود جمع می شوند و با سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور مردم را تشویق به همراهی می کنند. این شیوه در چندین محل بکار گرفته شده. آنها از ساعت 22:00 تا ساعت 22:30 به این شیوه اعتراضات شبانه خود ادامه میدهند.
مناطقی که امشب (دیشب) مردم تهران دست به اعتراضات شبانه زده بودند عبارتند از ؛ آزادي ، تهران پارس ،‌شمس آباد ،‌اكباتان ،‌ونك ،‌تخت طاووس ،‌فاطمي ، سيدخندان ،‌ميرداماد ، شريعتي ،‌تجريش ،‌اقدسيه ،‌پونك ، توحيد ، ستارخان ،‌گيشا ،‌جمهوري و حتا مناطق چنوب شهر مانند خزانه، جوادیه، نازی آباد، شهباز و خیابان ری.
امشب شدت اعتراضات در توحيد و تجريش ، شمس آباد بيشتر از ديگر مناطق تهران بود.

*****

از میان ایمیل های دریافتی تا این لحظه:

پیکر ترانه در روستایی در منطقه وازیوار آرام گرفته است
ترانه موسوی شهید شده است. در یکی از روزهای بین هفتم تا بیست و چهارم تیر. درباره نوع دستگیری و نوع مرگش بسیاری از وبلاگ ها خبرهایی داده اند و مطالبی نوشته اند که هر کدام تاحدودی به واقعیت تلخ شهادت ترانه پرداخته اند اما این وبلاگ نویسان مانند ما که دوستان ترانه هستیم نتوانستند به حقایق بیشتری درباره نوع و زمان مرگ ترانه و نیز محل دفن او دست پیدا کنند. ما دوستان ترانه هم مانند همه کسانی که شجاعت به خرج داده و خبر شهادت ترانه را منعکس کردند محل دفن ترانه عزیزمان را نمی دانیم اما این را می دانیم که ترانه را به شمال و منطقه وازیوار منتقل کرده و شبانه و بدون هیچ گونه مراسمی در گورستان روستایی در آن منطقه دفن کرده اند. پدر ترانه نیز که تحمل دوری ترانه اش را نداشت چندی بعد از شهادت تنها فرزندش، دار فانی را وداع گفت و به ترانه پیوست.ما دوستان ترانه، اکنون هیچ خبری از یگانه بازمانده خانواده ترانه نداریم و در کمال تعجب، شب پیش یعنی نوزدهم مرداد در اخبار ساعت هشت و نیم شب شبکه دو افرادی با وقاحت تمام ادعا کردند که خانواده ترانه هستند در حالیکه همه کسانیکه خانواده ترانه را می شناسند می دانند که مادر او بعد از سال ها و با مسافرت به شهر نجف اشرف و دست به دامن امام علی شدن، ترانه را باردار شد و بعد از ترانه نیز فرزند دیگری به دنیا نیاورد. ضمن این که ترانه متولد سال 1360 است در حالیکه در آن گفتگوی کذب، هنرپیشه نقش مادر ترانه سال تولد فرزندش را 1363 ذکر کرد.ترانه لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز داشت و به عنوان کارمند بازرگانی یک شرکت معتبر لوازم آرایشی و بهداشتی و اعطای نمایندگی به سالن های آرایش، فعالیت می کرد.ترانه موسوی که رنگ چشم هایش سبز بود، لباس های سبز زیاد داشت اما عاشق رنگ آبی بود. ترانه دختر آرام و کم حرفی بود و در صورت لزوم حرف می زد. او به مطالعه کتاب هایی در حوزه های ادیان و عرفان علاقه بسیاری داشت و معمولا با خودش یک کتاب با این موضوعات را حمل می کرد.ما دوستان ترانه موسوی، با یادآوری مرگ ترانه در راه آزادی یکدیگر را دلداری می دهیم اما نمی دانیم اکنون آیا کسی هست که تسلای مادر ترانه باشد یا نه.ما دوستان ترانه هیچ خبری از مادرش ندارم و برای او نگرانیم

*****

حمله شدید روزنامه کیهان به مهدی کروبی
حسین شریعتمداری در سرمقاله "لجن نامه کیهان" امروز چهارشنبه، ۲۱ مردادماه، به بهانه نامه‌ای که کروبی به هاشمی نوشته بود، به شدت به وی حمله کرد. شرح کامل این هجوم بی‌پرده به یکی از بلندترین مقامات کنونی کشور توسط نماینده ولی‌فقیه در کیهان که البته مهر تاییدیست بر جنایات و تجاوزهای وحشیانه صورت گرفته اخیر را در زیر می‌خوانید:
1- مي‌گويند پادشاهي با تعجب آميخته به تقدير، وزير خود را گفت؛ فلان صاحب منصب از اردوگاه دشمن، در ميان اهل ديار خود قدر و منزلت بالايي داشت و جز به مقام بلند در كشور خويش تن نمي‌داد، چه ارزان او را خريدي و به آستان بوسي ما آوردي؟ آنهم در جمع چاكران و غلامان، نه بزرگان و اميران؟! و زير زمين ادب بوسيد و گفت: او را هنگامي خريدم كه قدر و قيمت پيشين بر باد داده و به غايت ارزان شده بود! هنر من آن نيست كه متاع گران را ارزان خريده باشم، بلكه كالاي ارزان را به قيمت خريده‌ام!
2- شامگاه روز يكشنبه 18 مردادماه 88 سايت اينترنتي حزب اعتماد ملي نامه‌اي از مهدي كروبي خطاب به آقاي هاشمي رفسنجاني را منتشر كرد كه بلافاصله با استقبال گسترده خبرگزاري‌هاي خارجي و سايت‌هاي خبري گروه‌هاي ضد انقلاب روبرو شد. در اين نامه مهدي كروبي از رئيس مجلس خبرگان خواسته است «درباره شايعه تجاوز به دختران و پسران در بازداشتگاه‌ها تحقيق كند»! اين نامه تاريخ 7 مرداد، يعني 14 روز پيش را دارد و پسر كروبي در توضيح آن مي گويد پدرش اين نامه را ده روز بعد از ارسال خصوصي براي آقاي هاشمي رفسنجاني و در حالي كه جوابي از او نگرفته است براي عموم منتشر مي‌كند! در نامه كروبي آمده است «عده ‌ي از افراد بازداشت شده مطرح نموده‌اند كه برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند(!) كه منجر به ايجاد جراحات و... گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند، به طوري كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده ‌ند»! كروبي در اين نامه از منابع خبري خود نام نمي‌برد و تنها مي‌نويسد: «افرادي اين مطالب را به من گفته‌اند كه داراي پست‌هاي حساس در اين كشور بوده‌اند»!
3- «منبع سياه» يكي از ترفندهاي شناخته شده و معروف در عمليات رواني است كه بيشترين كاربرد آن در «شايعه پراكني» است. در اين ترفند، «شايعه» مورد نظر دشمن به نقل از يك منبع ناشناخته و نامعلوم، ساخته و منتشر مي‌شود كه اصطلاحاً به «منبع سياه-Black Source» معروف است. انتخاب منبع سياه با اين منظور صورت مي‌پذيرد كه مخاطبان شايعه فقط شنونده باشند و مراجعه به منبع و كشف واقعيت براي آنان امكان پذير نباشد، چرا كه اگر منبع ارائه شده از نوع «سفيد» -روشن و قابل دسترسي- و يا «خاكستري»- نيمه روشن و نهايتاً قابل كشف- باشد، علاوه بر رسوايي شايعه‌پردازان، كارآيي شايعه نيز از بين مي‌رود. كارشناسان و صاحب نظران برجسته عمليات رواني، تاكيد مي‌كنند كه شايعات برخاسته از منبع سياه، دوام چنداني ندارد و در فاصله كوتاهي پس از انتشار، بي‌اثر مي‌شود. از اين روي معتقدند كه از ترفند منبع سياه فقط بايد در فضاي غبارآلود و با اهداف كوتاه مدت استفاده كرد. «منبع سياه» با واژه‌هايي نظير «گفته مي‌شود»! «شنيده شده است»! «افرادي كه نمي‌خواهند نامشان فاش شود گفته‌اند»! و... ارائه مي‌شود و در برخي از موارد نيز براي اين كه «شايعه» برخاسته از منبع سياه، واقعي جلوه داده شود، سازندگان شايعه، ضمن ارائه «منبع سياه» از مخاطبان مي خواهند كه خود درباره صحت و سقم آن دست به تحقيق و بررسي بزنند!
در نامه كروبي به آقاي هاشمي رفسنجاني، تمامي ويژگي هاي «شايعه سازي با استناد به منبع سياه» ديده مي شود. در اين نامه به جاي ارائه منابع قابل بررسي، از واژه هايي نظير «عده اي از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند»!، «از افرادي كه در كشور پست هاي حساس داشته اند، شنيده ام»! و... استفاده شده كه شامل افراد فراوان و بي شماري مي شود و هيچكدام از آنان نيز بدون اشاره به نام و نشان آنها قابل دسترسي نيستند. نكته درخور توجه اين كه در ادامه نامه مهدي كروبي به آقاي هاشمي رفسنجاني از دومين شگرد در «سازه شايعه با منبع سياه» نيز استفاده شده و خطاب به آقاي هاشمي از وي خواسته شده است «مسئوليت تحقيق و بررسي جهت تعيين صحت و سقم اين اخبار را برعهده بگيرد»!
همانگونه كه ديده مي شود در نامه مهدي كروبي از يكسو شايعه‌اي خطرناك و مشمئزكننده ساخته مي‌شود و از سوي ديگر هيچ منبع قابل دسترسي براي تحقيق درباره آن ارائه نمي‌شود. يعني دقيقاً شايعه‌اي برخاسته از منبع سياه ساخته و منتشر شده است و با شناختي كه از مهدي كروبي در دست است و مخصوصاً طي چند ماه اخير آشكارتر شده است به جرأت مي‌توان گفت وي در حد و اندازه‌اي نيست كه خود اين شايعه را با رعايت تمامي ترفندها و ريزه كاري هاي فني تهيه كرده باشد. اما چه كساني آن را ساخته اند؟ كافي است به اطرافيان مهدي كروبي و سوابق شناخته شده آنها نظري افكنده شود!
4- در آموزه‌هاي عمليات رواني، شايعه برخاسته از منبع سياه در حد يك شبنامه ارزيابي مي‌شود كه فاقد اثرگذاري مورد نظر شايعه سازان است، كارشناسان عمليات رواني براي جبران اين نقيصه توصيه مي‌كنند كه ارائه «منبع سياه» را يك «شخص حقيقي» و شناخته شده برعهده بگيرد تا نگاه مخاطب قبل از «منبع» به شخص ارائه كننده «منبع سياه» جلب شود كه اين وظيفه را مهدي كروبي برعهده گرفته است. اما، همين كارشناسان، از اين حالت با عنوان «ترفند كثيف DIRTY TRICK» ياد مي‌كنند و معتقدند شخصي كه مأموريت ارائه منبع سياه را برعهده مي‌گيرد بايد از شخصيت خود عبور كرده باشد و يا به اندازه اي كم شعور باشد كه قدرت درك پايان ماجرا را نداشته باشد، چرا كه شايعه برخاسته از منبع سياه، بسيار كم دوام است و بي اساس بودن آن خيلي زود بر ملا شده و براي شخص مفروض رسوايي برانگيز خواهد بود. بايد توجه داشت كه ميزان اين رسوايي با نوع شايعه ارتباط مستقيم دارد و هر چه شايعه مشمئز كننده تر، رسوايي حاصل از آن بيشتر... و اما دشمن در مهدي كروبي كدام ويژگي مورد لزوم براي «ترفند كثيف» را كشف كرده كه او را برگزيده است؟! آنچه به جرأت مي توان گفت اين كه؛ كروبي طي چندماه اخير به يكي از سهل الوصول ترين شخصيت‌هاي مورد نياز براي دشمنان ايران اسلامي و مردم شريف آن تبديل شده و به قول وزير آن پادشاه، ارزان شده است كه ارزان خريده مي‌شود
5- چرا كروبي نامه مورد اشاره را خطاب به آقاي هاشمي نوشته است؟ اين نامه، مطابق معمول و به روش جاري و معقول بايد خطاب به آيت الله هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه نوشته مي‌شد. ولي تهيه كنندگان نامه كذايي مي‌دانسته‌اند كه نامه‌نگاري به قوه قضائيه و درخواست بررسي از اين قوه الزاماً بايستي با ارائه سند، دليل و يا شواهد و قرائني همراه باشد و دست كروبي- بخوانيد تهيه‌كنندگان اصلي نامه- از اين اسناد و شواهد خالي است. و اساساً هدف از ارسال نامه ياد شده، شايعه پردازي و فضاسازي براي سوءاستفاده دشمنان بيروني بوده است و چنانچه كروبي اين نامه را براي آيت الله شاهرودي مي‌فرستاد، ايشان بلافاصله از وي درخواست سند و شاهد كرده و بررسي براي صحت و سقم اين شايعات را در دستور كار قرار مي‌داد. در اين حالت -مفروض- اولا؛ دست كروبي - بخوانيد دست‌هاي پنهان در پشت ماجرا- خيلي زود برملا مي‌شد. و ثانياً كروبي نمي‌توانست ادعا كند كه نامه را ابتدا به طور خصوصي براي آقاي رفسنجاني فرستاده و بعد از آن كه پاسخي نگرفته اقدام به انتشار عمومي آن كرده است! و حال آن كه مقصود اصلي نامه، سياه نمايي عليه اسلام و انقلاب و مقصد اصلي آن، رسانه ها و محافل بيگانه بوده است و اگر نامه خطاب به آيت الله شاهرودي نوشته مي شد، اين مقصود و مقصد به دست نمي آمد، چرا كه ارزشي بيشتر از يك ترفند نداشت. دقيقاً مانند اين كه، شخصي با ارسال نامه به يكي از مسئولان غيرقضايي و غيرامنيتي ادعا كند «برخي از افراد و كساني كه قبلاً در كشور مسئوليت داشته اند، خبر داده اند كه مهدي كروبي تعدادي از جوانان را به بهانه اشتغال به يك خانه تيمي متعلق به حزب اعتمادملي كشانده و سپس به طرز فجيعي آنها را به قتل رسانده است»! و از آن مسئول بخواهد كه «صحت و سقم اين اخبار را بررسي كند»! و سپس اين نامه را براي راديوهاي بي بي سي، آمريكا، اسرائيل و سايت خبري بهايي‌ها و... بفرستد. اين حالت با آنچه مهدي كروبي نوشته است چه تفاوتي دارد؟! هيچ! و از نظر قضايي و حقوقي چه ارزشي دارد؟ باز هم؛ هيچ!!... پس «اي هيچ براي هيچ بيهوده مپيچ»!
6- اگرچه مهدي كروبي براي بسياري از اطرافيان خود نيز قدر و منزلتي ندارد تا آنجا كه مسئول ستاد انتخاباتي وي، پاي صندوق راي، برگه راي خود را به همه نشان مي‌دهد تا بدانند او آنقدر كم هوش و كودن نيست كه به كروبي راي بدهد! ولي مردم براي قدر و منزلت انقلاب و نظام اسلامي خود ارزش فراواني قائلند و اجازه نمي ‌‌دهند افرادي مثل مهدي كروبي براي خوشامد عوامل سيا و موساد، با حيثيت آنها بازي كند! بنابراين وظيفه قطعي و غيرقابل ترديد دستگاه قضايي آن است كه مهدي كروبي را احضار كرده و از او براي اتهامي كه وارد كرده است دليل و سند بخواهد و اگر دليل و سندي ارائه داد كه ماجرا با جديت و بدون اغماض پي گيري شود. و اگر دليل و سندي ارائه نكرد- كه ندارد و نمي كند- او را بدون كمترين ملاحظه‌اي مجازات كنند. بديهي است كه در اين زمينه بايد به قول حضرت امام(ره) نگاه حكومتي داشت و جرم انجام شده را عادي تلقي نكرد.
حسين شريعتمداري

*****

قلاده رهاشدگان

یادداشتی از: عبدالعلی بازرگان
در کشورهائی که قانون حاکم است، کسانی که قلاده سگ خود را، با آنکه اغلب تربیت شده و اهلی هم هستند، عمداً یا سهواً رها کنند، به گونه‌ای که موجب ترس و وحشت عابرین و زخم و ضرری به آنها شود، شدیداً تحت تعقیب قرار می‌گیرند و جریمه سنگین و زندان سختی را باید تحمل کنند.
نیروهای سرکوب ِ سیستم‌های سلطه‌گر نیزاگر تربیت نشده وافسار گسیخته باشند، دَدمنشی و درنده خوئی بیشتری نشان می‌دهند. بنابراین مسئولیت کنترل و مهار آنها بر کسانی که قلاده تقلیدشان را در دست دارند، به مراتب سنگین‌تراست و جرم و جنایت اربابانشان، که عالماً عامداً یا سهل انگارانه آنها را به جان مردم می‌اندازند، نزد خدا و خلق او عاقبت سوزتراست.این روزها که طبل رسوائی شکنجه گران در کشتارگاه‌های کهریزک و اوین و... به صدا درآمده و دندان سگ‌های هار، وابستگان هواداران حاکمیت را هم گاز گرفته و سوزش درد به خودی‌ها هم رسیده است، "ندا" های نوشدارو پس از مرگ "سهراب" و فرافکنی‌های همچون همیشه آغاز شده است؛ رئیس سابق ستاد مشترک سپاه شکنجه شدن شهید روح الامین را علنی میکند، دادستان کل کشورچنین جنایت‌هائی را "غیر قابل دفاع" می‌شمارد و دبیر شورای امنیت ملی دستور رهبری را برای تعطیلی زندان غیر استاندارد ابلاغ میکند و سربسته اعلام می شود چند مامورمتخلف توبیخ شده‌اند!؟ بدون آن که اسم و رسم و مقام و موقعیت آنهائی که چنین جنایاتی را مرتکب شده‌اند روشن گردد و قصاص خون‌های ریخته شده و نقص عضوهای وارد شده برجگرگوشگان ملت انجام گردد. نه دادگاهی برپا می‌شود و نه دادی ستانده می‌شود.حداقل همچون ماجرای ده سال قبل حمله به کوی دانشگاه که محاکمه‌ای مردم فریب انجام شد و فرمانده عملیات به ظاهر محکوم و چند ماه بعد نشان لیاقت گرفت!! هم انجام ندادند تا عواطف جریحه دارشده را مرهمی مصنوعی و موقت بگذارند.آیا در"نظام ولایتی فقاهتی" آقایان، عالماً عامداً قلاده و افسار درندگان را به جان و مال و ناموس مردم رها کردن، جرم و جنایتی محسوب نمی‌شود و آمر مبرای از جنایت عامل است؟آیا درنظام فقاهتی که صدها نفر را به جرم زنا و لواط تاکنون اعدام کرده، حتی تهدید به چنین اعمال شنیعی، توسط برادران "حزب الشیطانی"! در زندان‌های غیر استاندارد با مخالفان "عبادت و ثواب" محسوب می‌شود!؟ خدا کند گزارشاتی که توسط برخی آزادشدگان در سایت‌های کامپیوتری منتشر شده و در نامه آقای کروبی به آقای هاشمی هم انعکاس یافته است دروغ باشد وگرنه وای بر عاملان آن که به تعبیر قرآن: "احدی از مردم عالم در این کار از شما پیشی نگرفته است" ( ما سبقکم بها من احد من العالمین). کاش می‌شد باور خود را به بند کشید، افسوس که ترمز بریدگان مرزی باقی نگذاشته‌اند. به یاد حسین(ع) می‌افتم که درآستانه شهادت فرمود: "پس از کشتن من هیچ حرمتی را رعایت نخواهید کرد".البته در زندان ابوغریب هم برای تحقیر زندانیان عراقی آنها را برهنه می‌کردند، ولی چنین پستی و پلشتی‌هائی را اجازه نداشتند مرتکب شوند، اگر این شایعه متواتر درست باشد، در این عرصه نیز دولت خدمت گذار!! گوی سبقت را از سایر کشورها ربوده است.اگر امروز راز سوزاندن جسد "ترانه موسوی" وجنایت هولناکی که تصّور آن موی براندام راست می‌کند، سر به مهر مانده است، فردای آزادی ملت یا فردای قیامت سلول‌های سادیسم‌های ستمکار را خواهد سوزاند.آیا در نظام ولائی نواختن باتوم مرگ بر فرق فرزند ۱۲ ساله یک پدرکه درمراسم چهلم شهداء شرکت کرده قصاصی ندارد و عامل و آمرآن نزد خدا مسئول نیستند؟آنها که مدعی استمرار ولایت علوی هستند آیا نشنیده اند که آن اسوة عدالت به فرمانروای مصر فرمود: "مواظب دست و شلاق و شمشیرت باش که در مشت زدن چه رسد بالاتر از آن امکان قتل وجود دارد و قتل نیز قصاص بدنی دارد و پرداخت خون بهاء"؟ (نه پول گلوله و دستمزد قاتلان و صورتحساب سردخانه وانعام تحویل جنازه و اجازه کفن و دفن، البته با تعهد عدم برگذاری مجلس ختم وعزاداری!!).آیا نشنیده‌اند که فرمود: "از خدا پروا داشته باشید در حق بندگانش و شهرهایش! شما حتی درباره زمین‌ها و ستورانش نیز پاسخگو هستید" (اتقواالله فی عباده و بلاده فانکم مسئولون حتی عن البقاع و البهائم).آیا فرمانده کل قوا، ولی امرمطلقه مسلط بر جان و مال و ناموس مردم ، خود را پاسخگوی خدا و خلقش در برابر هزاران خون و خرابی و خسارتی که از ناحیه مأموران تحت فرمانش به این ملت مظلوم وارد شده می‌داند!؟

*****

گزارش روزانه‌ فعالان حقوق‌بشر در ایران

کد خبر : 3510 - تاریخ : 21/5/1388 - 0:51
آمار کشته‌شده‌گان و بازداشتی‌ها هم‌چنان در ابهام
بیستم مرداد ماه 1388 با اقدام قابل پیش‌بینی دستگاه قضایی همراه بود. به سان موارد قبلی در مورد بازداشت شهروندان دوگانه نازک افشار آزاد شد. بحث تعرض و تجاوز به زندانیان هنوز واکنش‌هایی در پی دارد و باعث ایجاد بحث‌هایی در میان دولت‌مردان و نماینده‌گان مجلس اعم از تکذیب و پی‌گیری شده است، در سویی دیگر چندین تن از زندانیان سیاسی سابق و زندنیان تازه آزاد شده با نگارش خاطرات خود در این زمینه بخشی از این واقعیت پنهان مانده‌ی نقض حقوق‌بشر در ایران را بازگو کرده‌اند.
آزادی نازک افشار و چندین زندانی دیگر
عصر امروز خبرگزاري فرانسه اعلام كرد كه نازك افشار، كارمند بخش فرهنگي سفارت فرانسه كه در دومين دادگاه رسيده‌گي به بازداشتیان پس از انتخابات محاكمه شده بود، آزاد شده است. رئیس‌جمهوری فرانسه ساعتی پس از آزادی از طریق تماس تلفنی با وی گفت‌وگو کرده بود. با این حال کلوتید رایس دیگر شهروند فرانسوی هم‌چنان در بازداشت است. دفترسارکوزی اعلام کرده است: «رئيس‌جمهوري، پرونده‌ی معلم فرانسوي دستگير شده در ايران را با دقت دنبال مي‌كند؛ وي تماس‌هاي خود را با افرادي كه مي‌توانند در تسريع روند حاصل شدن نتيجه و بازگشت امن وي موثر باشند، افزايش داده است.»
امروز در زمینه‌ی آزادی زندانیان روز بهتری نسبت به روزهای قبل بود؛ "ساوالان سسی" امروز خبر داد محمود اجاقلو، از فعالان حقوق مدنی آذربايجان، روز یک‌شنبه پس از تحمل بيش از دو ماه حبس با سپردن وثيقه ۵۰ ميليون تومانی تا زمان تشکيل دادگاه خود آزاد شده است. هم‌چنین خبرنامه‌ی امیرکبیر گزارش داد: «عزت تربتی دانشجوی دانشگاه تهران و امیرحسین استیری، دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک روز گذشته آزاد شده‌اند.» هر دو این دانش‌جویان از اواخر خرداد ماه بازداشت شده بودند. و به گزارش سایت یولداش «امیرحسین شمشادی، عضومرکزی ستاد 88 ـ هواداران موسوی پس از 55 روز بازداشت در زندان اوین با وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد.» هم‌چنین مجید سعیدی عکاس مطبوعاتی نیز امروز آزاد شد.
کانون وکلای کره، انجمن روزنامه نگاران آسیا و شیرین عبادی در مورد وضعیت ایران قطع‌نامه‌ی مشترکی صادر کرده‌اند. آن‌ها در این قطع‌نامه "قویا" از دوبت ایران خواسته‌اند: «1- سانسور و سرکوب مطبوعات را بلافاصله متوقف کرده و آزادی بیان را تضمین کند 2 ـ تمامی روزنامه نگاران و وکلای بازداشت شده را بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد کند 3ـ به خبرنگاران خارجی اجازه حضور و پوشش اخباردر ایران دهد.» دیگر این‌که "کمیته دفاع از حقوق بازداشت شدگان اخیر" در خصوص برگزاری دادگاه‌های اخیر بیانیه‌یی صادر کرده است. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «جلسات دادگاه‌های اخیر به نام محاکمه اغتشاشگران و رسیدگی به اتهامات گروهی نزدیک به 100 نفر در یک کیفرخواست و یک دادگاه و محاکمه افرادی که عموما" بدون احضار قبلی جلب شده‌اند و دسترسی به آنان مشکل نبوده و هنوز از حق داشتن وکیل منتخب خویش محرومند و باید از زمان ارجاع پرونده به دادگاه تا آخرین جلسه با حضور وکیل و رسیدگی بر مبنای قانون آئین دادرسی باشد ، توهین به ملت ایران و نقض قانون اساسی کشور وقوانین مصوب در همین نظام است. نتیجه آن هم ، به حکم قانون ارزش و اعتباری ندارد.»
آمار کشته‌شده‌گان هم‌چنان مشخص نیست
خبرگزاری ایلنا امروز گزارش داد: «فهرستی شامل نام 69 نفر از کسانی که در خشونت های پس از انتخابات کشته شده‌اند از سوی بهشتی نماینده‌ی موسوی به مجلس ارائه شده است.» آماری که بیش از دو برابر آمار اعلام شده از سوی دولت، و نزدیک به آمار ارائه شده از طرف گروه‌های مدافع حقوق‌بشر و سازمان‌های دیگر است. اما از سویی دیگر جانشين فرمانده‌ی نيروي انتظامي اخبار منعكس شده در برخي رسانه‌ها مبني بر كشته شدن 69 تن از دستگير شده‌گان ناآرامي‌هاي اخير در بازداشتگاه كهريزك را تكذيب كرد و گفت:«چنين چيزي را من نشنيده‌ام.» سردار رادان که یکی از متهمان مربوط به بازداشتگاه کهریزک از طرف برخی گروه‌ها و طیف‌های مختلف مردمی است؛ آمارهای اعلام شده در "سایت‌های خبری" را مربوط به کسانی دانست که "وظیفه‌ی آمارسازی" داشته‌اند. رادان که به خاطر اجرای "طرح امنیت اجتماعی" خاطره‌ی تیره‌یی از او در اذهان عمومی باقی‌مانده است، تاکید کرده: «ما به عنوان پليس كه معمولا بايد در جريان اين اطلاعات و آمارها باشيم اين موضوع را پيگيري كرده و نتيجه‌اي نگرفتيم.» این درحالی است که پلیس یا نیروی انتظامی در دو ماه گذشته بنابر شهادت هزاران نفر و با استناد به فیلم‌ها و عکس‌های منتشر شده با مردم معترض به شدیدترین وجه ممکن برخورد کرده و آنان را مورد ضرب‌وشتم قرار داده است. هم‌چنین تصاویری از تیراندازی افراد نیروی انتظامی به مردم نیز وجود دارد.
اما در سوی دیگر یکی از اعضای کمیته‌ی ویژه‌ی بررسی وضعیت بازداشت شدگان اخیر از بازدید طی هفته‌ی جاری از بازداشت‌گاه شاپور خبر داد. به گفته وی، «این بازداشتگاه مربوط به قاچاقچیان مواد مخدر بوده که در حوادث اخیر بازداشت شده‌گان نیز در آن‌جا نگه‌داری می‌شده‌اند.»
نگرانی برای زندانیان سیاسی
وضعیت بسیاری از زندانیان سیاسی بازداشت شده بعد از انتخابات هم‌چنان مشخص نیست و آنان از کم‌ترین حقوق‌شان مبنی بر ملاقات با خانواده و وکیل محروم هستند. در همین رابطه همسر محسن امين‌زاده به اعتماد ملی گفته است که «وی حدود يك ماه پيش آخرين تماس خود را با منزل داشته و تا کنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده خود نداشته است.» هم‌چنین چند تن از خانواده‌های زندانیان سیاسی با اعضای مجلس دیدار داشتند. در این خصوص همسر مصطفي تاج‌زاده گفت: «از اعضاي كميته ويژه مجلس خواسته شد تا با توجه به جاي‌گاه نماينده‌گي مردم و انتصابي نبودن موقعيت‌شان، بدون ترس و واهمه، گزارش دقيق از وضعيت بازداشتگاه‌ها و زندانيان سياسي را به مردم و به‌خصوص خانواده‌هاي نگران بدهند.» در همین حال مصطفی کواکبیان، نماينده مجلس هشتم با استناد به اصل 113 قانون اساسی و با اشاره به این‌که رئیس‌جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی هم شناخت شده است، گفت: « مباحث و شایعاتی در رابطه با بازداشت‌گاه‌ها شنیده شده که از احتمال نقض بسیاری از مواد قانون اساسی خبر مي‌دهد.» او خوستار پاسخ‌گویی احمدی‌نژاد در این زمینه شد. در طرفی دیگر احمد توکلی نماینده‌ی محافظه‌کار مجلس شورای اسلامی نیز، خواستار رسیده‌گی به «جنایت‌هایی» شد که در حوادث پس از انتخابات رخ داده است.
در سویی دیگر سخن‌گوی قوه‌ی قضاییه از بازداشت 4000 هزار نفر در طی دو ماه گذشته خبر داده که بالاترین رقم اعلام شده تاکنون است. جمشیدی اضافه کرده «از اين تعداد، 3700 نفر در هفته نخست آزاد شده‌اند.» با توجه به آمارهای اعلام شده و پر بودن زندان‌ها این رقم آزادی نمی‌تواند صحیح باشد.
اخباری دیگر از نقض حقوق‌بشر در ایران
دیگر این‌که دویچه وله خبر داده «شش خبرنگار برتر اصفهان که در مراسم پایانی چهارمین جشنواره‌ی مطبوعات استان اصفهان از نماد سبز استفاده کردند، با خطر دست‌کم ممنوع‌القلم شدن روبه‌رو هستند. هدف این شش خبرنگار اعلام همبستگی با روزنامه‌نگاران زندانی بود.» هرانا نیز خبر داده: «روشنعلی مرادی از فعالین سیاسی شهرستان سر پل ذهاب از توابع کرمانشاه و دبیر ستاد 88 این شهرستان، روز جمعه مورخ 9 مرداد ماه توسط نیروهای وزارت اطلاعات این شهرستان در خیابان بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شده است.» هم‌چنین اتحاديه آزاد کارگران ايران اعلام کرد که «سه نفر از کارگران بازداشت شده در مراسم اول ماه مه سال جاری در شهر سنندج، از سوی دادگاهی در اين شهر، هر کدام، به شش ماه حبس تعزيری و ۴۰ ضربه شلاق تعزيری محکوم شده اند.» و این‌که «روز یکشنبه مورخ 18 مردادماه سال جاری، جلسه بازپرسی دو دختر نو مسیحی در دادگاه انقلاب شهر تهران برگزار شد.» هرانا خبر داده که اتهام مریم رستم‌پور و مرضیه امیری‌زاده "ارتداد" اعلام شده است. در مورد دیگر از روزآنلاین می‌شنویم که «بهمن سیدی 20 ساله، هوشیار احمدی 19 ساله، سیوان رحیمی 20 ساله و سیروان محمدی 26 ساله هر کدام به اتهام تبلیغ علیه نظام و همکاری با یکی از احزاب کرد، به تحمل شش سال حبس محکوم شده اند.» آژانس خبری موکریان نیز می‌گوید:«کیوان ( مصطفی ) داودی زندانی کرد زندان ارومیه ، به علت وجود پلاتین دریکی از پاهایش ، نیاز به مداوا در خارج از زندان دارد.» و به گزارش ایلنا «از سوي دادستان عمومي و انقلاب تهران براي مدير عامل شركت انبوه‌سازان شفق و نگين غرب به اتهام اخلال در نظام اقتصادي كشور در بخش مسكن كيفرخواست اعدام صادر شد.»

مجتبی سمیع نژاد

*****

حادثه در پرواز تهران-اصفهان

سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۵۹۲۴۹

هواپیمایی آسمان درهای اضطراری این هواپیما به روی مسافران باز نشده تا از احتمال آتش گرفتن باک و بروز فاجعه انسانی جلوگیری به عمل آید.(..!!!؟؟؟؟)

پرواز شماره 729 هواپیمایی آسمان در فرودگاه اصفهان دچار سانحه شد.به گزارش خبرنگار تابناک، این هواپیما که قرار بود ساعت 20/30 امشب به سمت اصفهان پرواز کند با تاخیری یک ساعت و نیمه ساعت 22 به سوی این شهر پرواز کرد که در حادثه ای شبیه فرودگاه مشهد در هنگام نشستن دچار حادثه شد.بنا بر این گزارش، فرود نامناسب عوامل پروازی این هواپیما موجب شده که یکی از چرخ های این هواپیمای متعلق به شرکت آسمان ترکیده و آتش بگیرد. به همین خاطر درهای این هواپیما بسته بوده و در حالی که مسافران داخل بودند ماموران فرودگاه به اطفای حریق مشغول شده بودند. گفتنی است که درهای اضطراری این هواپیما به روی مسافران باز نشده بود تا از احتمال آتش گرفتن باک و بروز فاجعه انسانی جلوگیری حتمی به عمل آید. شایان ذکر است که بالاخره پس از گذشت مدتی از توقف هواپیما مسافران این پرواز به سلامت از این هواپیما خارج شدند اما حالت روحی برخی از این افراد نامساعد گزارش شده و نارضایتی مسافران از برخورد برخی عوامل و کادر پرواز بر تنش های بعد از این حادثه افزوده است.
*****

تعهد دادم الله اکبر نگویم
فرشته قاضي

یک روز پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، شعار الله اکبر به یکی از شعارهای اصلی مردم معترض به کودتا تبدیل و روز به روز بر تعداد کسانی که بالای پشت بام ها، در اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات و برخوردهای صورت گرفته با مردم شعار الله اکبر سر میدادند افزوده شد. چنین بود که گفتن الله اکبر به اقدام علیه امنیت ملی تبدیل شد.یکی از کسانی که به علت گفتن الله اکبر بازداشت شده بود،در روز از این جرم جدید گفته است. به او در زندان اوین و در بازجویی ها اتهام اقدام علیه امنیت ملی را تفهیم کرده اند.
امیر که دانشجوی یکی از دانشگاههای تهران است، در تشریح فضای شب بازداشت خود می گوید: شب 28 خرداد مطابق شب های قبل، من و مادرم، همچون دیگر همسایه ها به بالای پشت بام رفتیم. تازه شروع به الله اکبر گفتن کرده بودیم که به یکباره موتورسواران زیادی وارد کوچه شدند. آنها در حین ویراژ دادن با باتوم به در خانه ها می کوبیدند، اما ما جدی نگرفتیم و فکر کردیم میخواهند تهدید کنند. به هیچ عنوان تصور نمیکردیم وارد منازل بشوند.
به گفته امیر، موتورسواران سپس از دیوار های خانه ها بالا رفتند، درها را باز و دسته جمعی به ساکنین حمله کردهند و همه را مورد ضرب و شتم قرار دادند.بعد از آن هم امیر و 12 نفر دیگر همان شب بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
او می گوید: موقع بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم. دو تا از انگشتان من شکست. آنها میزدند و فریاد می کشیدند که کاری می کنیم مثل سگ به گه خوردن بیفتید. نشان تان می دهیم الله تان چقدر اکبر است و... همسایه های دیگر به کمک آمدند اما اکثرا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بعد ما را در مینی بوسی که بیرون کوچه پارک کرده بودند سوار کردند و به اوین بردند؛ بدون اینکه به زخم ها یا درد های ما توجهی بکنند.یکی از دوستانم از ناحیه سر ضربه خورده و پیشانی اش شکافته بود. همه جای او خونی بود. همه ما را در یک اتاق مانند کوچکی انداختند و رفتند. تا دو روز هیچ خبری نشد نه سراغمان آمدند و نه غذا و آبی به ما دادند. به گفته امیر دو روز بعد بازجویی از او و دوستانش آغاز شده است: ابتدا ترس چندانی نداشتیم چون کاری نکرده و فقط الله اکبر گفته بودیم. حتی آن شب شعار مرگ بر دیکتاتور نیز ندادیم؛ یعنی تازه شروع شده بود که ریختند و گرفتند. اما بازجویی ها جور دیگری بود. می گفتند از کجا خط می گیرید و چقدر پول گرفته اید و... من واقعا گیج شده بودم. باور نمیکردم به خاطر الله اکبر گفتن اینگونه برخورد کنند.هر چه می گفتم از کسی خطی نگرفته و خطایی نکرده ام فایده ای نداشت. مدام می گفتند در ستاد موسوی با چه کسی در ارتباطید؟ چه کسی به شما خط میدهد؟ یک هفته تمام کتک خوردیم. فحش های خیلی ناجور هم میدادند. آخر سر گفتند اتهام شما اقدام علیه امنیت ملی است و به خاطر این اتهام ممکن است اعدام شوید و بهتر است همه چیز را بگویید ؛اما من واقعا چیزی برای گفتن نداشتم. بعد از یک هفته بالاخره با قرار کفالت آزاد شدم.
از امیر می پرسم آیا اتهامت را پذیرفتی؟ می گوید چاره ای نداشتم؛ پذیرفتم. از من تعهد گرفتند در هیچ تجمعی شرکت نکنم. در تعهد نامه ای که امضا کردم نوشته بود که تعهد میدهم الله اکبر نگویم و در هیچ گونه شعاری مشارکت نداشته باشم.من هم امضا کردم و بعد از این تعهد نامه و گذاشتن قرار کفالت آزاد شدم.او یادآور می شود که در زندان اوین دست خطی نیز از او گرفته اند مبنی بر اینکه فریب خورده و پشیمان است و طلب عفو می نماید و میرحسین موسوی را مسول تمام مشکلات و مسائل پیش آمده میداند. به گفته امیر، دوستان دیگرش نیز به همین منوال آزاد شده اند جز یکی از دوستانش که حاضر به نوشتن این دست خط و دادن تعهد نامه نشده است و اسم او که پیش از این در لیست زندان اوین بوده به یکباره از این لیست خارج شده و پی گیریهای خانواده اش تاکنون نتیجه ای نداشته و آنها نمیدانند فرزندشان به چه سرنوشتی دچار شده و کجا نگهداری می شود.امیر اما بعد از آزاد شدن نیز راحت نبوده است. او دو بار طی این مدت باز تحت عنوان تکمیل تحقیقات احضار شده و به او گفته اند حق خروج از تهران را ندارد. خود توضیح میدهد : برخی مواقع زنگ میزنند و می پرسند کجا هستی و چه می کنی. حتی برخی شب ها، زمانی که مردم الله اکبر می گویند زنگ میزنند و می گویند تو که عاقل شدی؛ بالای پشت بام که نیستی؟
شهید الله اکبر

امیر، تنها یک نمونه از کسانی است که به جرم گفتن الله اکبر چنین روزهایی را گذرانده است؛پس از انتخابات 22 خرداد، خانه های زیادی مورد حمله نیروهای گارد ضد شورش و لباس شخصی قرار گرفته و به منازل و اموال بسیاری از مردم خسارت وارد شده است. مردمی که جرم آنها تنها گفتن الله اکبر بوده است. حتی در مواردی گزارش شده که در تاریکی شب هنگام الله اکبر گفتن مردم تیراندازی هوایی یا هدفدار صورت گرفته است. به طوریکه برخی از کشته شدگان حوادث اخیر بر بالای پشت بام های خود به شهادت رسیده اند. مصطفی غنیان، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته معماری یکی از آنهاست. این دانشجوی 26 ساله در شب 27 خرداد اولین چهارشنبه پس از انتخابات در حال گفتن تكبیر بر روی بام ساختمانی 8 طبقه در محله سعادت آباد تهران به ضرب گلوله تك تیر انداز های مستقر در ساختمان های اطراف به شهادت رسید. پیش از این به دلیل همزمانی شهادت این دانشجو با وقایع كوی دانشگاه تهران، نام مصطفی غنیان در اسامی شهدای كوی دانشگاه تهران منتشر شده بود، درحالی كه وی بر پشت بام خانه دانشجویی خودش در منطقه سعادت آباد مورد هدف تك تیراندارها قرار گرفت و در آغوش پدرش به شهادت رسید.از پدر شهید غنیان نقل شده كه: "مصطفی برای گفتن الله اکبر به پشت بام رفت پس از مدت كوتاهی متوجه سرو صدای زیاد در ساختمان شدم و ناگهان در منزل به شدت كوبیده شد. در را كه باز كردم یكی از همسایه گفت مصطفی روی پشت بام با شما كار دارد، بیایید بالا" بر اساس گزارش خبرنامه امیرکبیر، پدر شهید غنیان هنگامی كه به پشت بام ساختمان هشت طبقه میرسد به وی می گویند كه به علت تیراندازی باید سینه خیز روی بام برود. در این هنگام پدر شهید غنیان پیكر نیمه جان فرزندش را در حالی كه یك گلوله شقیقه اش را سوراخ كرده در آغوش میگیرد، مصطفی پس از دقایقی در آغوش پدر به شهادت میرسد.
گفتن الله اکبر، مغایر با قانون جمهوری اسلامی!

از سوی دیگر گزارش ها حاکیست در تهران، مجتمع های مسکونی که ساکنان آنها شب ها الله اکبر می گویند به شدت تهدید می شوند. در شهرک اکباتان هر شب بانگ الله اکبر در حالی شنیده می شود که نیروی انتظامی در نامه ای کتبی به مدیران هر یک از بلوک های این شهرک، آنها را کتبا تهدید کرده که اگر "اغتشاش تحت عنوان الله اکبر" صورت بگیرد مدیر عامل بلوک را بازداشت خواهند کرد.تصویری در هر یک از بلوک های شهرک اکباتان نصب شده که در آن نوشته شده ساکنین بلوک های شهرک اکباتان از سر ناآگاهی و پیروی از شبکه های ماهواره ای در ساعات مشخص اقدام به شعار دادن می کنند که این امر مغایر با قانون نظام جمهوری اسلامی است و پیگرد قانونی دارد و... با این وجود مردم اکباتان هر شب چراغ ها را خاموش و پنجره ها را باز می کنند و الله اکبر می گویند ؛ تنها تفاوتی که کرده این است که بالای پشت بام نمی روند و از داخل منازل خود الله اکبر می گویند.
حملات گسترده به منازل مردم

سازمان دیده بان حقوق بشر نیز در گزارشی بر این برخوردها صحه گذاشته و به نقل از یک شاهد عینی در نزدیک میدان ونک نوشته است: "در 22 ژوئن ما مشغول الله اکبر گفتن از پشت بام ها بودیم که بسیجی ها به محله ریختند و شروع کردند به شلیک هوایی. آنها به سمت ساختمانهایی که فکر می کردند از آنها صدای الله اکبر می آید تیراندازی کردند. من ندیدم تیری به ساختمانها خورده باشد. مدت کوتاهی بعد پسر عمویم به آپارتمان ما آمد. او بسیار وحشت زده بود. بسیجی ها به خانه آنها در یوسف آباد ریخته بودند و درها و ماشین هایشان را در خیابان تخریب کرده بودند."یک خانم در محله ولنجک تهران نیز به این سازمان گفته است: "بسیجی ها برای ارعاب کسانیکه از پشت بامهایشان الله اکبر می گفتند به محله ما ریختند. آنها شروع کردند به لگد زدن به درها و اگر موفق به باز کردن در نمی شدند از دیوار حیاط بالا رفته و از داخل در را باز می کردند. آنها به داخل منازل آمده و ساکنان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند. همسایه ها با دیدن این صحنه به کمک شتافتند و به بسیجی ها سنگ پرانی کردند تا مانع از کتک خوردن ساکنین خانه ها شوند. اما بعد بسیجی ها به منازل این همسایه ها حمله و تلاش کردند وارد خانه هایشان شوند."شاهد عینی سوم به دیده بان حقوق بشر گفته است که چگونه ناظر حمله بسیجی ها به خانه شخصی بوده که به گمان آنها به معترضین پناه داده بوده است: "در محله ما در جنوب تهران بعضی از معترضینی که مورد حمله بسیج قرار گرفتند در حین فرار به منازل مردم پناه بردند. بسیجی ها اول به شدت به درب این منازل کوبیدند. ساکنین این منازل از باز کردن درب خانه هراس داشتند. بعد بسیجی ها روی در این خانه ها رنگ پاشیدند و علامت زدند. آنها دقایقی بعد برگشتند و با حمله به منازل علامت خورده، در را شکسته و وارد شدند. آنها صاحب خانه ها را کتک زده و پنجره منازل و شیشه ماشین هایشان را شکستند."دیده بان حقوق بشر گزارشات مشابهی از خشونتهای شبانه بسیج و سایر نیروهای امنیتی به محله های مختلف تهران از جمله نیاوران، فرمانیه، سعادت آباد، شهرک غرب و میدان ونک هم جمع آوری کرده است.
تعهد از دانشجویان

از سوی دیگردر روزهای گذشته، پنجاه نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه‌های دانشگاه صنعتی شریف به جرم سردادن الله اکبر از سوی حراست این دانشگاه احضار شده و مورد مواخذه و تهدید قرار گرفته اند.بر اساس گزارش سایت موج سبز آزادی، دانشجویان احضار شده در دفتر حراست مورد بازخواست قرار گرفته‌اند و با تهدید نسبت به احضار به کمیته انضباطی دانشگاه، از آنان تعهد کتبی مبنی بر عدم سر دادن شعار اخذ شده است.دانشجویان احضار شده گفته‌اند که مسئولان دانشگاه با شناسایی اتاق‌هایی که در ساعت مشخصی از شب از آن‌ها صدای الله اکبر به گوش می‌رسد، با تماس تلفنی ساکنان این اتاق‌ها را به دفتر حراست دانشگاه احضار کرده‌اند.
پیشتر احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری و از حامیان نزدیک محمود احمدی نژاد سر دادن شعار الله اکبر را یادآور ماجرای مسجد ضرار دانسته و گفته بود: "عده‌ای با توطئه‌هایشان در انتخابات اخیر ماجرای مسجد ضرار را تداعی کردند که نمونه آن شعار الله اکبر برخی بر روی پشت بام‌ها بود."

*****

از میان ایمیل های دریافتی تا این لحظه (ساعت3:10 بامداد چهارشنبه)

تظاهرات امروز چهارشنبه در بازار؛ یادتون نره...
میزان موفقیت مردم بستگی به امیدوار بودن و حضور فعال در تجمع های اینچنینی دارد. اگر مردم بیان، یعنی همه بیان، و با جدیت بیان، امکان سرکوب و ضد و خورد، اون هم توی بازار، از چماق بدستای مزدور سلب می شه. نباید این تصور پیش بیاد که همیشه عده ایی آدم شجاع و جدی برای خبر سازکردن ایران وجود داره واین کافیه! اگه مردم اینجوری فکر کنن، امکان سرکوب شدید اون عده بوجود می یاد و پس از مدتی جنبش سبز دچار رکود می شه.این یک هشدار جدی به تمام کسانی است که فکر می کنن چون احتمالا جنبش در کوتاه مدت به نتیجه قابل توجهی نمی رسه، باید بیشتر به کار و زندگیشون برسن و فقط اخبار رو دنبال کنن!! تک تک ما باید باورمون بشه که اخبار رو ما ها می سازیم. ما باید خبر ساز باشیم نه فقط شنونده خبر و نقد کننده اون. یادمون که نرفته وقتی دوشنبه بزرگ 25 خرداد همه بیرون اومدن، شدیم یک رودخانه میلیونی که امکان سرکوبش برای هیچ قدرتی وجو د نداشت. اون روز هیچکس به امید بقیه، توی خونه ننشست تا اخبارو از تلوزیون یا اینترنت پیگیری کنه!مطمئن باشید هرچیزی توی این دنیا تا حد مشخصی میتونه در برابر شکستن مقاومت کنه. همیشه تلا ش های ابتدایی برای غلبه بر یک مشکل دشوار ترو پر هزینه تره. ولی اگر بعد از اون به دشمن فرصت ترمیم و بازسازی بدیم، مجبوریم در حرکت دوباره هزینه بیشتری پرداخت کنیم! مثل اینه که آدم درساشو با زحمت در طول ترم بخونه ولی روزهای قبل از روز امتحان بیخیال بشه و اونارو مرور نکنه!خطاب دیگه من به دوستان خواب آلود شهرستانیه که بعضی هاشون توجیه می کنن که مهم حرکت مردم توی تهرونه ! رک وپوست کنده بهتون بگم، تا وقتی همه ایران حرکت نکنه، به نتیجه خاصی نمی رسیم. شمایی که برای خط برداشتن ماشینت اتوبانو بند میاری، شما که برای گرون شدن سیب زمینی پیاز داد و بیداد میکنی و… هنر نکردی که برای آینده بهتر برای خودت و بچه هات یک رای انداختی تو صندوق! حالا زمان مهمیه که بدون انتظار از بقیه، خودت حضور داشته باشی. البته قرار نیست که قبل از رفتن به محل تجمع یا مسیر راهپیمایی زبونم لال وصیت نامه بنویسی یا آمادگی بازداشت شدن رو داشته باشی!! همینکه بدون شعار یا هر علامتی بری کافیه. هرموقع هم دیدی هوا پسه برگرد! اگه من بروم، تو بروی، او برود اونوقت می شیم یک جمعیت بزرگ. باور کنید به همین راحتی!.شلوغ ترین ورودی بازار، ورودی سبزه میدان-خ 15 خرداد است. منتظرتان هستیم.

*****

از میان ایمیل های رسیده (تا ساعت 3:30 بامداد)

بروبچه های ترگل و ورگل میهنم سلام.
به به. يک سروده‌ي تازه و عميق!با عنوان: "پس حقوق بشر کجاست؟" دادم به سایت گویا. يک اثر ادبي با کلي بي‌ادبي!

اینجا کلیک کنین تا بخونین: سايت گويا

قربون همگی شما: هادی خرسندی

*****

مدیر و شاگرد عزیزش
مهدی سحرخیز
برای درک بهتر آنچه در جامعه می‌گذرد گاهی بهتر است آنرا در جامعه ای کوچکتر بررسی‌ کرد. احمدی نژاد گفته است رابطه من و رهبری مثل پدر و پسر است.
حال اگر احمدی نژاد را بچه مدرسه ای بدانیم و رهبری را مدیر آن مدرسه، آنچه می گذرد را می توان به صورت زیر بیان کرد:
روزی پسری به مدرسه میرود در روز امتحان تقلب می‌‌کند، معلم آن کلاس او را می‌بیند و به معلم‌های دیگر هم نشان میدهد. همه بچه‌های مدرسه هم می‌دانند که او اهل درس نیست. قبل از اینکه معلم مدرسه برگه وی را تصحیح کند خبر می‌رسد که نمره اش۲۰ شده است. این باعث می‌شود که همکلاسی هایش سر صف شلوغ کنند و مدیر مدرسه که از شلوغی در مدرسه هراس دارد سر صف می‌آید و شروع به صحبت با دانش آموزان می‌کند که درست است من این دانش آموز را بیشتر از دانش آموزان دیگر دوست دارم حتی آنها که برای این مدرسه سالهاست زحمت کشیده اند ولی‌ کسی‌ که نمره ۲۰ می‌گیرد تقلب نمیکند.نمره وی بیست و او از بهترین شاگردان کلاس هم هست، اگر کسی‌ هم مشکلی‌ دارد ما وی را از مدرسه بیرون می‌کنیم و یا در یک اتاق حبس می‌کنیم تا کسی‌ صدایش را نشنود.
شاگردان دیگر می‌بینند که در حق آنها ظلم شده و نمی توانند ساکت بمانند. پس آنها هر روز سر کلاس قرآن می‌‌خوانندو دور هم جمع می شوند تا راه چاره ای با هم پیدا کنند. در همان حال بچه ی متقلب با دوستانش به کلاسی که در آرامش به اعتراض مشغولند آمده و با چوب و صندلی‌ به سر بچه‌های دیگر میزند و به آنها می‌گوید به جای اینکه اینجا بنشینید و حرف بزنید بروید فوتبال بازی کنید. تمام شاگردان از این ناراحت میشوند و به دفتر مدیر مدرسه می‌روند. غافل از اینکه آنجا را پر کرده اند از دوستان متقلب که بعضی‌ از آنها حتی مال آن مدرسه هم نیستند و اینان با خود چماق و چاقو هم به مدرسه آورده اند و حمله می کنند به دانش آموزان بی دفاع. پس از اینکه چند نفر کشته و زخمی می شوند، چند معلمی که از ترس از دست رفتن شغلشان حامی مدیر هستند، به اولیای دانش آموزان توضیح می دهند که مقصرین اصلی دانش آموزانی هستند که به نمره دادن مدرسه شک کردند و به آن اعتراض کردند و آنها که آسیب رساندند از مدرسه های اطراف آمده بودند و هدفشان بدنام کردن این مدرسه است که به قول مدیر مدرسه در منطقه تا ندارد. شاگردان که می‌دانند این دروغ است باز هم در دفتر مدرسه جمع می‌شوند. اما آنها باز هم به جان شاگردان می افتند. بعضی‌ را هم به زیرزمین مدرسه می‌برند و در آنجا مثل سگ با آنها رفتار می‌کنند. ولی‌ دانش آموزان ایستاده اند و حق خود را میخواهند و هرروز مصمم تر از روز قبل به دنبال حقی‌ هستند که از آنها دزدیده شده. اما شاگرد پررو و متقلب هم هر جا سکویی می‌بیند به بالای آن میرود تا شاید کسی‌ او را ببیند و به او توجه کند، به دیگر دانش آموزان زبان درازی می‌کند و می‌گوید: "شما هیچ کاری نمی توانید بکنید من با مدیر مدرسه دوستم. مثل بابام میمونه و هر کاری می‌خوام می‌کنم". در روز اهدای جوایز هم که دانش آموز متقلب می خواهد دست مدیر را ببوسد نمایش خنده داری اتفاق می افتد. کسی نمی فهمد که آیا مدیر از متقلب خسته شده و نمی گذارد که دستش را ببوسد و به شانه بسنده می کند یا اینکه دانش آموز اینقدر خود را قوی حس می کند که به این کار هم تن نمی دهد.
حال چند تن از شاگردان ممتاز مدرسه را به سر صف می‌‌آورند. به آنها از قبل گفته اند که اگر آن حرف را که ما به شما می‌گوئیم نگویید شما را هرسال رفوزه می کنیم تازه دوستانت را هم پیشت می‌آوریم. ولی‌ همه دانش آموزان می‌دانند که اینها از بهترین شاگردان هستند و حرفهایی که سر صف میزنند همان حرفیست که مدیر متقلب بزور به آنها داده و نوشته و گفته که از رو بخوانید.
همه می‌دانند که حرفهای زده شده دروغ است و چون در زیر زمین به آنها فشار آورده و حتی باعث شده که وزن هم کم کنند و مجبور به گفتن این حرفها شده اند. حرفهای اصلی‌ این دانش آموزان همان حرفهاست که قبل از به زیر زمین رفتن گفته اند. جالب است که یکی‌ از این دانش آموزان ۲ سال پیش گفته اگر از من تو زیرزمین حرف کشیدند شما باور نکنید.
ولی‌ شاگردان کوتاه نمیایند چون باید جلوی حرف زور ایستاد؛ باید با آن برخورد کرد؛ باید به معلمان طرفدار فهماند که به زودی این مدرسه که پر از دروغ است تعطیل میشود و آنها هم دیگر کاری ندارند چه بهتر که از همین حالا به دانش آموزان بپیوندد. حتی بعضی‌ از این چوب به دستان دوستان متقلب هم فهمیده اند و چوب خود را زمین گذشته اند و به دانش آموزان تسلیت گفته و به آنها پیوسته اند؛ هرروز از چوب بدستان کم میشود و لرزه به تن مدیر و متقلب و همدستانشان افتاده. آنها در کنجی به گرد هم آمده و می‌بینند که هیچ راهی‌ ندارند. دوره مدیریت آنها و تقلب به سر رسیده. دانش آموزان ایستاده اند تا مدیری را در مدرسه به کار بیاورند که خود انتخاب کرده اند. هرروز هم خطاب به مدیر و طرفدارانش شعار می دهند که: بترسید بتریسید ما همه با هم هستیم.

*****

تلاش حامیان دولت کودتا برای ممانعت از قرائت گزارش کمیته حقیقت‌یاب در مجلس
تلاش‌های حامیان دولت کودتا برای ممانعت از قرائت گزارش كميته حقيقت‌ياب در مجلس همچنان ادامه دارد.
به گزارش «اعتمادملی»، اگرچه اين كميته 7 نفره كه به دستور علي لاريجاني براي روشن شدن حقيقت بروز ناآرامي‌هاي پس از انتخابات و شناسايي مسببان آن تشكيل و اقدام به فعاليت كرده است اما حاميان احمدي‌نژاد در مجلس به دلايل نا‌گفته‌اي خواستار عدم ارائه دستاوردهاي تحقيق و تفحص‌هاي اين هيات به مجلس شده‌اند.قريب به دو هفته است كه كميته حقيقت‌ياب مجلس دومين گزارش خود را از ناآرامي‌هاي پس از انتخابات به ويژه حوادث كوي دانشگاه، مجتمع سبحان و وضعيت بازداشت شدگان اخير مهيا كرده و در صدد قرائت آن در صحن علني است باتوجه به وقفه‌اي كه در ارائه گزارش كميته به نظر مي‌رسد دست‌هايي در كار است كه به هر طريق هم كه شده مانع از انتشار رسمي و حتي غير رسمي پشت‌پرده‌هاي حوادث اخير شوند.تعويق در دستور كار قرار گرفتن قرائت گزارش كميته حقيقت ياب اعتراض جمعي از اعضاي اين كميته را در پي داشته است اگرچه اعضاي اين كميته رسما درباره لابي‌هاي حاميان احمدي‌نژاد در مجلس اظهار نظر نمي‌كنند و در گفت‌وگوهاي غير رسمي شان از تهديدهاي برخي صاحبان قدرت مجلس نام مي‌برند كه با تهديدهاي اعضاي كميته مانع از انتشار دستاوردهاي تحقيق و تفحص‌هاي چهار هفته‌اي كميته مذكور از حوادث اخير مي‌شوند.هرچند كه اعضاي كميته مستقيما از افرادي كه براي جلوگيري از قرائت گزارش مذكور رايزني مي‌كنند نامي به ميان نمي‌آورند اما با يادآوري حواشي پس از قرائت اولين گزارش اين كميته در صحن علني مي‌توان به راحتي مخالفان اين امر راشناسايي كرد.اوايل تيرماه سال جاري و دوهفته پس از برگزاري انتخابات و اعتراضات به نتيجه آن بود كه محمد حسن ابوترابي فرد با دستور لاريجاني در جايگاه ناطقان مجلس ايستاد و گزارش اين كميته را درباره حوادث كوي دانشگاه،ماهيت معترضان و حوادث مجتمع سبحان قرائت كرد اما پس از اينكه گزارش مذكور براي آرام بودن و متانت معترضان به نتيجه انتخابات صحه گذاشت، جمعي از حاميان شاخص احمدي‌نژاد همچون حميد رسايي، روح‌الله حسينيان و مهدي كوچك زاده بر آشفتند و با فرياد (دو دو)‌سردادن مانع از قرائت ادامه اين گزارش شدند، هرچند كه ساعاتي پس از آن در يك جلسه غير علني اين گزارش به سمع مجلس رسيد.به نظر مي‌رسد هم اكنون نيز حاميان احمدي‌نژاد مجددا براي ممانعت از قرائت دومين گزارش كميته حقيقت‌ياب فعال شده‌اند و سرسختانه در تلاشند تا مانع قرائت اين گزارش حتي در جلسه غير علني مجلس شوند.همين امر سبب شده است تا حاميان احمدي‌نژاد در مقابل اعضاي فعال اين كميته صف‌آرايي كنند و به تخريب اقدامات و فعاليت‌هاي آنان بپردازند.مصداق اين امر موضع گيري حميد رسايي چهره شاخص حامي احمدي‌نژاد عليه حميد‌رضا كاتوزيان از جمله اعضاي كميته حقيقت‌ياب مجلس است.

حمله رسايي به كاتوزيان

اين نماينده حامي احمدي‌نژاد در جلسه علني ديروز مجلس براي مقابله با تلاش جمعي از اعضاي اين كميته براي شفاف‌سازي در حوادث اخير گفت: به تعداد انگشتان يك دست در مجلس نشسته‌اند و عده‌اي تذكراتي مي‌دهند تا فقط از اين تريبون پخش شده و در رسانه‌ها منتشر شود.حميد رسايي در تذكر خود با طرح اين پرسش از رئيس جلسه كه چه تعداد از نمايندگان در صحن و هنگام تذكرات حضور دارند، گفت: از 290 نفر نماينده مجلس به اندازه انگشتان يك دست هم در صحن حضور ندارند و شما تريبون را در اختيار مي‌گذاريد كه يكسري از دوستان ما مواضع شخصي خود را ابراز كنند و هيچ ربطي هم به آيين‌نامه ندارد.اشاره رسايي به تذكر اخيركاتوزيان در اعتراض به گزارش خبري اخير برنامه 20 و 30 بود كه كاتوزيان را غير مستقيم به ارائه شايعات درباره مرگ ترانه موسوي متهم كرده بود.رسايي در ادامه با بيان اينكه اين افراد خارج از نوبت تذكر مي‌دهند، گفت: بسياري از مسائل تذكرات مربوط نيست، جناب آقاي كاتوزيان كه از پشت اين تريبون در جلسات مختلف نظام را زير سوال مي‌برند، تبديل شدند به تريبون جرياناتي كه مردم را به كف خيابان‌ها كشاندند و خونريزي راه انداختند و بعد مصاحبه‌هايي مي‌كنند پشيمان مي‌شوند و حالا بدون نوبت تذكر مي‌دهند.وي از هيات رئيسه خواست كه توضيح دهد چرا كاتوزيان بدون نوبت تذكر داده است و چرا خود وي حق نداشته صحبت كند.رسايي افزود: ملت ايران بداند كه تريبون مجلس در پايان هر جلسه در اختيار يك عده از دوستان قرار مي‌گيرد يك سري مشتري‌هاي ثابت هم دارد.وي بابيان اينكه اين مواضع را مي‌توان در نطق‌ها مطرح كرد، لزوم مستند بودن تذكر به آيين‌نامه و مربوط به اداره جلسه بودن تذكر را يادآور شد و خواهان ايجاد ممانعت از ادامه اين روند در جلسات مجلس شد.

برخي مي‌خواهند اعتباركميته‌حقيقت‌ياب را زيرسوال ببرند

در كنار انتقادات رسايي به نحوه موضع‌گيري كاتوزيان اين عضو كميته حقيقت‌ياب در حاشيه جلسه علني ديروز مجلس با اشاره به مخالفت‌هاي جمعي با فعاليت‌هاي اين كميته گفت: اينان مي‌خواهند ما را افرادي تند و بي‌منطق كه تحت‌تاثير رسانه‌هاي بيگانه هستيم، نشان دهند.كاتوزيان با تاكيد بر اينكه هر موردي را كه به ما از طريق مردم اعلام شود پيگيري مي‌كنيم، در عين حال گفت: فردي از يكي از ارگان‌هايي كه نام آن را نمي‌برم، چند روز پيش با من تماس گرفت و عنوان كرد شما اين قضايا را تكذيب نكنيد و صبر كنيد تا اطلاعات كامل شود. اين در حالي بود كه ما از يك هفته پيش مي‌دانستيم، برخي مطالبي كه عنوان مي‌شود، خلاف است.وي همچنين در خصوص تحت فشار بودن كميته حقيقت‌ياب گفت: حقيقتا من هيچ‌وقت مشاهده نكردم كه فشاري روي ما باشد، اما ما قصد داريم كه با دقت موضوع را پيگيري كرده و گزارش دقيقي را تنظيم كنيم كه اين كار هم در حال انجام است. يك نفر از اعضاي مسوول تنظيم اين گزارش شده است و اين گزارش در حال آماده شدن است كه پس از اين مرحله تصميم مي‌گيريم چه بخش‌هايي از آن به اطلاع مردم برسد و چه بخش‌هايي از صحن مجلس قرائت شود. تلاش مي‌كنيم كه هر چه زودتر اين گزارش آماده شود.اين عضو كميته حقيقت‌ياب همچنين در پاسخ به سوال خبرنگاري كه پرسيد آيا احتمال دارد بخش‌هايي از اين گزارش حتي از جلسه غيرعلني قرائت نشود؟ گفت: آقاي لاريجاني رئيس مجلس اين كميته را تشكيل داده‌اند و خودشان هم تصميم مي‌گيرند كه چه بخش‌هايي از آن قرائت شود و اگر چنين نشود حداكثر كاري كه مي‌كنيم راي‌گيري است و قرائت اين گزارش هم بستگي به عمق مسائل دارد.پيگيري نامه كروبي در دستوركار استكاتوزيان در خصوص نامه‌اي كه اخيرا مهدي كروبي خطاب به‌ هاشمي‌رفسنجاني نوشته است نيز گفت: مندرجات اين نامه را ديده‌ام و پيگيري آن در دستور كار است و مواردي كه در اين نامه ذكر شده نياز به بررسي دارد.اين عضو كميته‌ حقيقت‌ياب مجلس در عين حال افزود: جالب است كه برخي مواقع به ما مي‌گويند چرا مي‌گوييد مي‌خواهيم بررسي كنيم؛ چرا‌كه اين گفته به معني تاييد موضوع است، اما اينطور نيست.

در گزارش برآورد خسارات كرديم

اين عضو كميته پيگيري حوادث اخير همچنين خبر داد: آخرين اخبار و اطلاعات را در قالب يك گزارش تنظيم مي‌كنيم تا پس از آن ببينيم چه بخشي از آن قابل طرح است و چه بخشي را بايد به دستگاه‌هاي ذي‌ربط ارجاع دهيم كه آن را پيگيري كنند.كاتوزيان در خصوص بخش‌هاي مختلف اين گزارش افزود: اين گزارش شامل مسائل مرتبط با كوي دانشگاه، مجتمع سبحان كه مورد حمله قرار گرفت و مجتمعي كه نمايندگان مجلس در آن زندگي مي‌كنند و به آن حمله شده بود و همينطور بعضي ديگر از نقاط تهران كه مورد هجوم برخي افراد قرار گرفته بودند، مي‌شود.نماينده تهران ادامه داد: اين گزارش در مورد افراد حمله‌كننده و خسارت‌هايي كه وارد كردند، است كه البته بخش زيادي از آن مبتني بر اطلاعاتي است كه از افراد محلي در نقاط مطرح شده، اخذ شده است.كاتوزيان با بيان اينكه گزارش تهيه شده گزارش خوبي است، در مورد قرائت آن در صحن مجلس با يادآوري اين نكته كه دفعه قبل نيز قرائت گزارش با مخالفت روبه‌رو شد، ولي در نهايت با راي موافق 197 نماينده،‌گزارش قرائت شد،‌تصريح كرد: به هر حال بايد ديد شرايط چگونه خواهد شد.وي گفت: برآورد خسارت توسط دانشگاه انجام شده و كميته پيگيري كاري در اين زمينه انجام نداده است.كاتوزيان در مورد خسارت وارده به مجتمع سبحان نيز اظهار كرد: خسارت وارد شده به اين مجتمع حدود 5/1 ميليارد تومان است كه قرار شده بخشي از آن را ناجا و بخش ديگري هم از طريق سازمان حوادث غيرمترقبه پرداخت شود.

*****

تاملات یک وکیل درباره دادگاه‌های فرمایشی

نعمت احمدی - (منبع: اعتماد ملی)
دومين جلسه دادگاه معروف به معترضان انتخابات يا هر اسم ديگري كه براي آن بگذاريد سپري شد. طرفه اينكه راديو‌ پيام اعلام كرد، كيفرخواست متهمان را وكلاي آنان خوانده‌اند و جالب اينكه دادگاهي كه قرار بود روز پنج‌شنبه برگزار شود بنا به ادعاي دادگاه، به درخواست 10 نفر از وكلاي پرونده، به تعويق افتاد؛ حال اينكه روز شنبه خبري از 10 وكيل درخواست‌كننده تعويق جلسه دادگاه نبود. اين دادگاه از نظر شكل‌بندي يا چينش حاضران هم متفاوت و در نوع خود بي‌نظير بود، براي اولين‌بار در طول تاريخ قضايي جايگاهي براي وكلا در نظر گرفته شده بود.حضور وكيل در يك جايگاه اختصاصي مي‌تواند نشانگر عمل دادگاه به اصل 35 قانون اساسي و نيز قانون جايگاه وكيل مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام و ماده 3 قانون حقوق شهروندي باشد اما حضور وكيل در دادگاه بايد كنار موكلش باشد. ظاهرا دادگاه به اين باور رسيده است كه وكلا از عالم غيب اطلاع دارند و كيفرخواست نخوانده و با موكل مشورت نكرده قادر به دفاع هستند. نمي‌دانم اين علم سمائي را چگونه آن وكيل كسب كرده است كه در دادگاه از موكلي دفاع تواند كرد كه 30 ساعت قبل دستگير و تحقيق مقدماتي از وي تكميل و كيفرخواست عليه او صادر و اين كيفرخواست كه بايد در پي قرار مجرميت صادر شده باشد به تاييد دادستان رسيده است، باور دارم هر آنچه در دانشكده خوانديم‌ در اين پرونده جايگاهي ندارد زير احضار متهم برابر آيين دادرسي كيفري با احضاريه به‌عمل مي‌آيد و حدفاصل احضاريه و حضور در دادگاه 5 روز است، مگر در شرايط خاصي كه نمي‌دانم بعد از نزديك‌به دوماه چه شرايط خاصي حاكم بوده است كه يكي از متهمين را غروب پنجشنبه (پنجشنبه‌ها دادگستري تهران تعطيل است) با دستور چه كسي دستگير (بدون احضاريه) و تحقيق مقدماتي صورت گرفته و قرار مجرميت صادر و اين قرار به تاييد رسيده و متعاقب آن كيفرخواست صادر و كسي به قرار و كيفرخواست بازداشت موقت اعتراض نكرده است و صبح شنبه متهم در دادگاه و در جايگاه متهم حاضر شده است. نمي‌دانم حاضران در جلسه دادگاه كه عنوان تماشاچي را داشتند چه ساعت و از كجا وارد جلسه دادگاه شدند زيرا نگارنده كه وكالت حداقل سه‌نفر از حاضران در جلسه دوم را كه در عكس‌هاي مخابره شده توسط خبرگزاري فارس رويت كردم داشتم و خود را به سرعت به دادگاه رساندم نتوانستم وارد دادگاه شوم وكالت شأني دارد، مساوي با قضاوت مي‌گويند وكيل و قاضي دو بال فرشته عدالت مي‌باشند اما ظاهرا سال‌هاست‌ بال دوم فرشته يعني بال وكالت به سنگ بي‌اعتمادي شكسته است. هرچند همه راه‌ها به رم ختم مي‌شود و همه اين قضات‌ مجبورند بعد از بازنشستگي (چه زود هنگام مانند بعضي از مسوولان سابق قوه قضائيه و چه هنگام پيري) وارد عرصه وكالت شوند و آن روز نمي‌دانم با چه وضعي كيف به دست بيرون از دايره قدرت حداقل نگاهي به همكاران وكالتي خود خواهند داشت، بگذريم كه ظاهرا نصيحت ناصحان فعلا اثرگذار نيست.از آن كيفرخواست معروف جلسه اول تا كيفرخواست جلسه دوم، رعايت حداقل‌هاي حقوقي شده بود. اما حضور دهها متهم در دادگاه كه نيازي به حضور آنان نبود و بعضا در جلسه گذشته حتي پشت ميكروفن به گناه خود اعتراف كرده بودند چه لزومي مي‌داشت؟كساني كه در اين جلسه با توجه به وقت دادگاه كه به يقين نماينده مدعي‌العموم و شخصي رئيس دادگاه كه نگارنده هميشه خاطره خوبي از برگزاري دادگاهي با ايشان با تكيه بر حوصله و روحيه نرم‌خويي ايشان داشته‌ام مي‌دانستند كه حداكثر به اتهام 5 نفر بيشتر نمي‌توانند رسيدگي كنند. آيا چند ده‌ نفر را با لباس فرم و دمپايي‌هاي آنچناني به دادگاه آوردند و ساعت‌ها خيره به دوربين و دادگاه نشستند و دريغ از يك سوال، آيا درست است كه دكتر تاجرنيا، جواد امام، احمد زيد‌آبادي و چند اسم ديگر را با آن همه سابقه وارد دادگاه بكنيم و بدانيم كه نوبت محاكمه آنان نيست، آيا اين عمل صحيح است؟البته كساني كه طعم انفرادي را چشيده‌اند مي‌دانستند كه چند ساعتي در انفرادي نبودن و به گفته‌اي هوا خوري ـ نعمتي خدادادي است. اما از طرفي با تكيه بر حذف لباس زندان و اينكه پوشاندن لباس زنداني خود نوعي مجازات است و نشان دادن متهماني كه صاحب‌نام و آوازه مي‌باشند. جلوي دوربين ريختن آبروي مسلمان است و گناه و ظلم به خانواده آنان ‌اين دادگاه در تاريخ خواهد ماند. لحظه‌به‌لحظه آن تصوير‌به‌تصوير آن را مطمئن باشيد كه به كرات تكرار خواهد شد. اصول اوليه دادرسي در اين دادگاه كه از قواعد و قوانين آمره است رعايت نشده است. به چه دليل بايد هر جلسه دادگاه از متهميني پر شود كه هيچ رابطه‌اي بين اتهام آنان وجود ندارد. كسي كه ماه‌ها قبل در بمبگذاري شيراز شركت داشته است ‌يا فلان فردي كه عضو گروه منافقين است چرا بايد در كنار نيروهايي كه تا ديروز تا رده‌هاي بالاي حكومتي از نمايندگي مجلس تا وزارت و معاونت آن به نظام خدمت كرده‌اند، بدون وحدت اتهام كنار هم باشند. من به ماده 125 قانون آيين‌دادرسي مدني كار ندارم كه هرچه مي‌كشيم از تبصره آن مي‌كشيم كه به قاضي در مرحله تحقيق اجازه داده است در مواردي تحقيق مقدماتي را بدون حضور وكيل برگزار كند. اما به ماده 188 قانون آيين دادرسي كيفري كار دارم كه تا قطعيت حكم نمي‌توان و نبايد رسيدگي دادگاه را علني كرد و قانونگذار مجازات سختي براي خاطي در نظر گرفته است. كسي كه دستور پخش اين دادگاه را قبل از قطعيت حكم صادره كرده و راديو و تلويزيون و رسانه‌هايي كه خبر آن را پخش كرده‌اند به واقع عملي غيرقانوني انجام داده‌اند. در كجاي قانون آمده است كه عده‌اي متهم را بدون اينكه وقت محاكمه آنان رسيده باشد با اين وضع به دادگاه بياورند و دوربين تلويزيون چهره تكيده آنان را به كرات نشان دهد. آيا حرمت قانون آيين دادرسي كيفري كه عدول از قواعد آن جرم است به همين سادگي بايد زير پا گذاشته شود. دادگاه محاكمه معترضان به نتيجه انتخابات، بزنگاه حق و حقيقت است و كيفرخواست آن در تاريخ ماندني، نحوه نشستن متهمان، جايگاه وكلا در حالي كه نمي‌توانند با موكل خود صحبت كنند و حتي وكلايي مانند من نتوانسته‌اند وكالتنامه امضا شده موكل خود را رويت كنند در نوع خود واقعه‌اي فراموش‌ناشدني است و بر وكلا فرض است تا با موكل خود صحبت نكرده‌اند و تا از مفاد كيفرخواست مطلع نشده‌اند و كل پرونده را نخوانده‌اند در دادگاه شركت نكنند، زيرا همين ايرادي كه بر نحوه تشكيل دادگاه وارد است، بر وكلايي كه پرونده را نخوانده ‌در جايگاهي قرار مي‌گيرند كه از موكل خود فاصله دارند بر آنان نيز وارد است. نگارنده نه از سياست درسي خوانده‌ام و نه از سياست‌بازي اطلاعي دارم اما بر اين باورم وكيل هم‌شأن قاضي است. اين را قانون مي‌گويد و زماني بايد در محكمه‌اي شركت كرد كه بعد از مرحله تحقيق مقدماتي و صدور كيفرخواست هيچ مانعي و رادعي براي وكيل وجود نداشته باشد و وكيل با مطالعه كل پرونده، فرصت دفاع را داشته باشد. او بايد نه در جايگاه وكيل كه تاكنون در هيچ محكمه‌اي وجود نداشته است با فاصله از موكل خود بنشيند، بلكه بايد در كنار موكل خود به همراه آنچه كه از پرونده نسخه‌برداري كرده است بنشيند و با يكديگر تدارك دفاع را ببينند نه اينكه عالم غيب‌گويي باشند كه از ماوراي اخبار و اطلاعات، ظاهرا از اتهامات موكل خود با‌اطلاع باشد. سخن آخر اينكه اين دادگاه است نه نشان دادن گروهي از فرزندان اين مرز و بوم كه روزها از جهان و پيرامون خود بي‌اطلاع باشد و با موي و روي آشفته، خود را ميان افرادي ببينند كه نمي‌دانند آنان به چه گناهي همانند خودشان به مجلس آورده شده‌اند كه ساعت‌ها تلويزيون ايران را مشغول و روزها خبرگزاري‌هاي خارجي و سايت‌هاي بيروني از جريان محاكمه‌اي بگويند كه نه با قانون ايران و نه با روند دادرسي تا امروز و نه با شيوه دادرسي اسلامي همسان باشد. اين روزها پايان دوره 10 ساله رياست آيت‌الله شاهرودي بر قوه‌قضائيه است كه پس از آن به دوره فترت ياد مي‌كنم.

*****

تجاوز به زندانیان ...

فیلمی مستند: شرح ماجرای تجاوزات بیشرمانه مزدوران رژیم در زندان از زبان یک شیرزن کُرد:

*****
برداشت20میلیون دلار از حساب ذخیره ارزی برای افشای نقض حقوق بشر توسط آمریکا
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۵۹۲۱۸
يك عضو هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي از بررسي يك فوريت طرح تخصيص مبلغ 20 ميليون دلار از حساب ذخيره ارزي براي مقابله با محدود سازي ناعادلانه آمريكا و ديگر قدرت‌هاي غربي در عرصه‌ فناوري اطلاعات به منظور افشاي موارد متعدد و روزافزون نقض حقوق بشر توسط آنها فردا در صحن علني مجلس خبر داد.حميدرضا حاجي‌بابايي با اعلام اين خبر ايسنا، گفت: ايالات متحده آمريكا علي‌رغم همه ادعاهاي خود در زمينه دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروريسم با دخالت در امور داخلي كشورها و تصويب قوانين مداخله‌جويانه و انجام عمليات نظامي عملا زمينه‌ گسترش، نفوذ، تثبيت و تقويت تروريست را فراهم نموده و امنيت منطقه‌اي و جهاني را دچار مشكلات جدي نموده است.وي در ادامه خاطرنشان كرد: با توجه به شكنجه‌هاي وحشيانه‌ در زندان‌هاي گوانتانامو،‌ زندان‌هاي مخفي در برخي از كشورهاي اروپايي و تصويب تحريم‌هاي ظالمانه عليه برخي از كشورهاي مستقل و كمك گسترده به رژيم صهيونيستي به عنوان سنبل نسل‌كشي و جنايات جنگي، همچنين نمونه‌هاي بارز نقض حقوق بشر توسط آمريكا در جهان و براي تنوير افكار عمومي، طرحي تحت عنوان افشاي نقض حقوق بشر توسط آمريكا در جهان امروز به مجلس ارائه مي‌شود.عضو هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: در صورت نهايي شدن اين ماده واحده براي مقابله با محدودسازي ناعادلانه آمريكا و ديگر قدرت‌هاي غربي در عرصه‌ فناوري اطلاعات و به منظور افشاي موارد متعدد و روزافزون نقض حقوق بشر توسط آمريكا و دفاع از جريانات مترقي كه در برابر ستم‌هاي اين كشور در جهان ايستاده‌اند، مبلغ 20 ميليون دلار از حساب ذخيره ارزي تخصيص مي‌يابد.حاجي‌بابايي از تشكيل كميته‌اي با مسووليت وزارت امور خارجه و عضويت وزارت اطلاعات، ارتباطات و فناوري اطلاعات و سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامي در اين ارتباط خبر داد و گفت: چگونگي هزينه نمودن اين اعتبارات در اختيار كميته‌اي با مسووليت وزارت خارجه خواهد بود.نماينده مردم همدان در مجلس شوراي اسلامي يادآور شد: همچنين كميته مذكور موظف است گزارش عملكرد خود را هر سه ماه يك بار به كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ارائه كند.حاجي‌بابايي در پايان تاكيد كرد: اين طرح با قيد يك فوريت فردا چهارشنبه در مجلس مطرح مي‌شود.

*****

امروز نمایندگان از بازداشتگاه‌های شاپور و پاسارگاد بازدید می‌کنند
وعده دادند که امروز درب بازداشتگاه‌هاي شاپور و پاسارگاد به روي نمايندگان باز شود تا مشخص شود اخبار نگران‌کننده‌ای که برخي بازداشتي‌هاي آزاد شده از اين دو مرکز مي‌آورند صحت دارد يا نه. اعضاي کميته ويژه قول گرفتند پس از چند روز انتظار، امروز بتوانند راهي اين دو بازداشتگاه شده و خبر بياورند آيا در اين دو مکان هم مانند کهريزک، حقوق شهروندان ناديده گرفته شده است.
به گزارش «اعتماد» کميسيون امنيت ملي مجلس و کميته ويژه بررسي وضعيت بازداشت‌شدگان روز دوشنبه جلسه‌هاي فوق‌العاده داشته و از خانواده زندانيان و همچنين مسوولان ارشد نيروي انتظامي دعوت کرده بود تا اتفاقات اخير را بررسي کنند اما حين بررسي اظهارات بسيار نگران کننده‌يي شنيدند که به گفته کرمي راد يکي از اعضاي اين کميسيون، بر همان اساس اعضا تصويب مي‌کنند به سرعت به سمت پاسارگاد و شاپور رفته تا بررسي کنند بازداشت شدگان اين مراکز چه وضعيتي دارند.به گفته کرمي راد عضو کميسيون امنيت ملي بازداشتگاه شاپور، بازداشتگاهي است که توسط آگاهي تهران اداره مي‌شود. بازداشتگاه پاسارگاد هم در جنوب غربي تهران است که توسط سپاه مديريت مي‌شود. تا کنون در مورد پاسارگاد چندين بار از سوي نماينده‌ها روايت هايي شنيده شده بود، اما موضوع بازداشتگاه شاپور اولين باري است که توسط نماينده‌ها رسانه‌اي شد.هر چند کاظم جلالي که قرار بود سخنگوي کميته ويژه باشد، ديگر به راهروهاي مجلس نمي‌آيد و تحت برخي فشارها حاضر نمي‌شود با رسانه‌ها گفت وگو کند. ساير اعضاي کميسيون هم با نگراني اين اخبار را به رسانه‌ها مي‌گويند.البته رئيس کميسيون امنيت ملي روز يکشنبه گفته بود به يک بازداشتگاه جديد هم خواهند رفت اما صلاح ديده بود نام آن را علني نکند. به دلايلي نامعلوم مردان لاريجاني يکشنبه به اين مقر بازداشت نمي‌روند و سرانجام وقتي گزارش‌هاي زندانيان آزاد شده را در روز دوشنبه استماع مي‌کنند، گويا عزم شان جزم تر مي شود تا به سرعت تلاش کنند درهاي بازداشتگاه شاپور و پاسارگاد هم به روي آنها باز شود.

*****

سهم یک انقلابی، صندلی‌های دادگاه انقلاب
رابين رايت: واشنگتن پست
هفته گذشته دولت ايران و طرفداران راديکال، برگزاري سلسله دادگاه‌هايي را آغاز کرد که به نظر قرار است يک داستان دنباله‌دار باشد اما در اين داستان دنباله‌دار بيشتر شاهد کنار گذاشته شدن و معرفي چهره‌هايي به عنوان متهم و برانداز هستيم که جداي از حمايت از ميرحسين موسوي در انتخابات رياست‌جمهوري خود از چهره‌هاي انقلابي هستند.
هر چند که حالا چهره مغموم و رنج کشيده آنها در دادگاه شباهتي به عکس‌هاي 30 سال پيش آنها که با شور و نشاط انقلاب را پيش مي‌بردند، نيست. مي‌گويند انقلاب هميشه فرزندان خود را مي‌خورد اما اسدالله بادامچيان از چهره‌هاي راست و قديمي مي‌گويد: «اين جمله درست نيست انقلاب فرزندان خود را پالايش مي‌کند.» و احتمالا منظور از پالايش برگزاري چنين دادگاهي است و حالا سهم اين چهره‌ها از انقلاب بايد به اين ترتيب داده مي‌شد.
دکتر محسن ميردامادي مرد پرشور و نشاطي که 30 سال پيش از ديوار سفارت آمريکا بالا رفت و روزگاري براي پيشبرد انقلاب در صف اول ايستاده بود، حالا در دادگاهي به عنوان متهم رديف اول نشسته است. پنج سال پيش او در گفت و گويي به من گفت که از سکون و عقبگرد براي ايران نگران است و پيش‌بيني كرد که شرايط دشوار شود اما تنها نکته‌اي که او و چهره‌هاي اصلاح‌طلب ديگر پيش‌بيني نکرده بودند، چنين روزي بود، اينکه او متهم به براندازي انقلابي شود که از جواني براي ريشه‌دار شدنش زحمت کشيده است. ميردامادي به نظر حتي تصور هم نمي‌کرد که در رديف اول دادگاه انقلاب، روزي او را با پيژامه و دمپايي بنشانند، حالا او همان فرزندي به نظر مي‌آيد که عسگراولادي از پالايش‌شان سخن مي‌گويد، در واقع يک قرباني.
محسن ميردامادي را سالهاست که مي‌شناسم و او را در صحنه سياسي ايران دنبال مي‌کنم، يعني از سال 1979 وقتي که او و عده ديگري از جوانان همفکرش سفارت آمريکا را فتح کردند. من همچنان پيگير بودم و در 1981 پاي هواپيمايي که 53 ديپلمات آمريکايي در الجزيره پياده شدند، ايستاده بودم و با خودم فکر مي‌کردم افرادي که 444 روز اين ديپلمات‌ها را به گروگان گرفته بودند چگونه هستند، بعدها فهميدم که يکي از سه نفر اصلي محسن ميردامادي بود. جان ليمبرت ديپلمات ارشد در آن گروگانگيري بعدها در گفت و گوهايي که با او داشتم هرگز حرفي از اينکه ميردامادي را انقلابي خشني جلوه بدهد، به زبان نياورد. چند سال بعد من ميردامادي را از نزديک ديدم. مانند بسياري از انقلابيون ديگر به زودي ميردامادي هم به اصلاح‌طلبي رسيد، دو دهه بعد او ديگر آن دانشجوي راديکال و ژوليده نبود،
حالا سياستمداري بي مو و کت‌وشلوار پوش شده بود و در سال 2000 به پارلمان مي‌رفت تا با تکيه بر قانون عمل کند. «هدف ما اين بود که قدرت‌هاي غربي را تحت تاثير يک کشور با قدرت اسلامي قرار بدهيم.» او اين بحث را در دفتر ساده و بي‌آلايش جبهه مشارکت، جايي که تنها دو خيابان از سفارت اشغال شده و تعطيل آمريکا فاصله دارد، گفت و افزود:«اما امروز بيشتر از هر چيزي محقق شدن آزادي‌هاي اجتماعي هدف ماست. . . زماني ما به دنبال انقلاب بوديم، و حالا اصلاحات و تکامل برايمان در اولويت قرار دارد.»
ميردامادي اصلاح ساختار و خط انقلاب را روي صندلي کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي ششمين دوره مجلس دنبال مي‌کرد، اصلاح سياست‌هاي خارجي و ايجاد فضايي براي گسترش آزادي بيان از مهم ترين برنامه‌هايي بود که او در مجلس پيگيري مي‌کرد. ميردامادي گام‌هاي خود در جهت اصلاحات را به اينها ختم نکرد. او روزنامه نوروز را به راه انداخت و طعم آزادي‌هاي مدني و جامعه مدني را به هموطنانش چشاند، اما اين روزنامه چالش‌هاي زيادي داشت و در نهايت هم از سوي راديکال‌ها توقيف شد.کرين برينتون در کتاب مشهور خود «آناتومي انقلاب»پيش‌بيني‌هايي کرده است که حالا مي‌بينيم درباره بسياري از انقلابيون به ويژه محسن ميردامادي اتفاق مي‌افتد، انقلابيون به زودي در مسير اصلاح اهداف جامعه خود دست به عمل مي‌زنند اما انقلابيون اصلاح‌طلب از سوي راديکال‌ها و نوآمده‌ها به حاشيه رانده مي‌شوند. ميردامادي تا آخرين لحظه‌هايي که انقلاب شان عملي شود حضور داشت و از گروه دانشجويان نزديک به امام خميني بود، اما در سال 2004 شوراي نگهبان به اين نتيجه رسيد که ميردامادي به عنوان فردي که سهم زيادي در شکل‌گيري اين نظام داشته حتي صلاحيت نمايندگي مجلس را هم ندارد.
درسال 2006 او با همفکرانش در جبهه مشارکت در انتخابات حاضر شدند اما نتيجه‌اي حاصل نشد. اين بار او و اصلاح‌طلبان به حمايت از مير حسين موسوي و مهدي کروبي در انتخابات رياست‌جمهوري پرداختند. انتخابات رياست‌جمهوري ايران با افت و خيزهاي فراوان يک انقلابي ديگر يعني ميرحسين موسوي را هم کنار زد و به جاي او سياستمدار نوآمده‌اي روي صندلي رياست‌جمهوري نشست. حالا محسن ميردامادي در کنار بيش از 100 سياستمدار ديگر که همگي پست‌هاي مهمي همچون عضويت در کابينه، مشاور و سخنگويي دولت داشته‌اند يا از قديمي‌ترين سياستمردان ايران بوده‌اند، روي صندلي‌هاي دادگاه انقلاب به عنوان متهم نشسته است. روزگاري يعني درست همزمان با وقتي که او در مجلس بود، سازمان عفو بين‌الملل نامه‌هايش را براي آزادي زندانيان سياسي خطاب به او مي‌نوشت و ميردامادي هم به شدت پيگير بود. اما حالا کسي در مجلس نيست که جاي او را پر کند. او و بسياري ديگر روي صندلي‌هاي دادگاه به جرم دست داشتن در انقلاب مخملين محاکمه مي‌شوند، اما محسن ميردامادي همچنان همان انقلابي‌اي است که حالا درست مانند چهره‌اش آرام و متين و اصلاح شده حرکت مي‌کند، او هنوز به انقلابي که در ايران رخ داده و او هم در آن سهمي داشته وفادار است، هر چند سهم خواهي در کار نيست و او و همفکرانش تنها گفته‌اند: «مردم ايران تغيير مي‌خواهند و بس.»
منبع: اعتمادملی

*****

آقای "بان کی مون" شرمت باد...!

به گزارش خبرگزاری "رویترز" دبیر کل سازمان ملل امروز طی نامه ای به "عنتری نژاد" انتخاب (...!!!؟؟؟) مجدد او به رییس جمهوری را تبریک گفته است.

بیهوده نیست که گفته اند: "تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف" - وقتی که جای بزرگمردی چون "کوفی عنان" به کوچک مرد "چشم تنگی" چون بان کی مون داده شود، طبیعی است که او به بوزینه ای از تبار خودش تبریک بگوید...!!

اگرچه که ما نه دست تمنا و کمکی بسوی هیچ مرجع و مقام و یا هیچ دولتی دراز کردیم و هیچ درخواست همراهی و همیاری از بیگانگان نداریم و بزودی با مشتهای خالی اما گره کرده خویش، ریشه تازیان گرگ صفت را در سرزمین خویش از بیخ و بن خواهیم کند اما، پیامی برای آقای دبیرکل سازمان ملل و دیگر مقامات و شخصیت های بین المللی داریم:

"آقایان، فردای روشنی که ما ملایان را به زباله دان تاریخ سپردیم چگونه می خواهید پاسخ عمل امروز خود، اعم از سکوت در برابر اینهمه دزدی و قتل و غارت و کشتار و بیدادگری؛ و یا تبریک گفتن به یک بوزینه گرگ صفت را به ملت ایران توجیه نمایید؟"

به متن خبر "رویترز در زیر توجه نمائید:

UN's Ban congratulates Iran President Ahmadinejad
By Louis Charbonneau
UNITED NATIONS, Aug 11 (Reuters) - The United Nations said on Tuesday that Secretary-General Ban Ki-moon has congratulated Iranian President Mahmoud Ahmadinejad, whose contested re-election sparked violent protests across the country.
"The letter went out yesterday," said U.N. spokeswoman Marie Okabe.
Iran's June 12 election, which secured hardline President Ahmadinejad's re-election, plunged Iran into its biggest internal crisis since the 1979 Islamic revolution, exposed deepening divisions in its ruling elite and set off a wave of protests that left 26 people dead. [ID:nHAF039117]
Western leaders, already upset by Ahmadinejad's anti-Israel rhetoric, Holocaust denial and uncompromising nuclear line, refused to congratulate the president on his inauguration last week, although their counterparts in Japan and Turkey did so.
Among those leaders who withheld their congratulations to Ahmadinejad were U.S. President Barack Obama, British Prime Minister Gordon Brown, French President Nicolas Sarkozy and German Chancellor Angela Merkel.
The U.N. spokeswoman said Ban's letter was a "customary letter on occasion of inauguration" but added that the text would not be made public. The secretary-general routinely congratulates leaders after elections and the U.N. has released the content of some of those messages in the past.
Okabe added that the letter was not an endorsement of Ahmadinejad, but "takes advantage of the occasion of the inauguration to express the hope that Iran and the United Nations will continue to cooperate closely in addressing regional and global issues."

*****

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بازار تهران، تعداد زیادی از مردم و بخصوص جوانان در بازار و خیابانهای اطراف آن حضور دارند و خود را برای تجمعات اعتراضی آماده می کنند.همزمان از صبح امروز تعداد زیادی از نیروهای سرکوبگر را در نقاط حساس بازار و خیابانهای اطراف مستقر شدند.نیروهای سرکوبگر گارد ویژه و نیروی انتظامی ،بسیج و لباس شخصی را از صبح امروز در بازار تهران مستقر شدند. نیروهای سرکوبگر در میدان 15 خرداد و مقابل دادستانی بصورت گسترده مستقر شدند. واین 2 نقطه را بصورت گسترده در اشغال آنها است. علاوه بر نیروهای فوق نیروهای کلانتریهای مختلف تهران را به این نقطه گسیل کرده اند.از لحظاتی پیش نیروهای موتور سوار گارد ویژه و لباس شخصی برای ایجاد رعب و وحشت بصورت گله های چند ده موتوره فواصال بین میدان 15 خرداد تا ناصر خسرو و میدان بهارستان به گشت زنی و مانور وحشت مشغول هستند.مردم بصورت گسترده در نقاط مختلف بازار و خیابان های اطراف آن حضور دارند و خود را برای اعتراضات آماده می کنند.نیروهای سرکوبگر در پی افزایش یافتن تعداد جمعیت اقدام به مانور دادن با نیروهای موتور سوار خود هستند.

*****

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
آغاز تظاهرات مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور در جلوی بازار سرپوشیده
بنابه گزارشات رسیده از بازار تهران لحظاتی پیش تعداد زیادی از مردم جلوی بازار سر پوشیده در خیابان 15 خرداد اعتراضات خود را با شعار مرگ بر دیکتاتور آغاز کردند. در حال حاضر مردم در پیاده روها رو در روی نیروهای سرکوبگر ایستاده اند. آنها ابتدا با چندین بار هو کشیده نیروهای سرکوبگر را به سخره گرفتند.صدای هو کردن نیروهای سرکوبگر از چندین نقطه به گوش می رسید. بعد از هو کردن نیروهای سرکوبگر جمعیت در جلوی بازار اقدام به شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند.نیروهای سرکوبگر موتور سوار بصورت وحشیانه بسوی تظاهر کنندگان یورش بردند و با باتون آنها را مورد ضرب وجرح قرار دادند.نیروهای سرکوبگر گارد ویژه و نیروی انتظامی ،بسیج و لباس شخصی ها در بازار تهران ،میدان 15 خرداد ،و مقابل دادستانی مستقر هستند. عمده نیروهای سرکوبگر در میدان 15 خرداد و دادستانی می باشند. علاوه بر نیروهای فوق نیروهای کلانتریها و همچنین تعدادی از نیروهای لباس مشکی سوار بر موتور و باتون بدست در میدان 15 خرداد مستقر شدند. نیروهای موتور سوار همچنان به مانور وحشت خود که بصورت گله ای و در حد فواصل 15 خرداد ،ناصر خسرو و میدان بهارستان ادامه میدهند.تعداد زیادی از مردم در آنجا حضور دارند و پیاده روها مملو از جمعیت است و مردم از نیروهای سرکوبگر هراسی ندارند.

*****

محکوميت بازداشت امير اصلانی به اتهام «ارسال ايميل»
سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه‌ای بازداشت امير اصلانی مدير يک شرکت نرم‌افزاری را برای «ارسال ايميل» را محکوم ‌کرد.
سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه‌ای بازداشت امير اصلانی مدير يک شرکت نرم‌افزاری را برای «ارسال ايميل» را محکوم ‌کرد.اين سازمان در بيانيه‌ای که روز چهارشنبه صادر شد آورده است که از جامعه جهانی و همه مدافعان حقوق بشر می‌خواهد اين دستگيری و تهاجم به کاربران اينترنت و وب‌نگاران ايرانی را محکوم کنند.در اين بيانيه همچنين آزادی آقای اصلانی خواسته شده و هدف از بازداشت وی ايجاد رعب و وحشت در ميان مخالفان و منتقدان حکومت ايران عنوان شده است.امير اصلانی، فارغ التحصيل دوره کارشناسی ارشد رشته برق دانشگاه علم و صنعت و مدير يک شرکت نرم‌افزاری، روز شنبه ١٧ مرداد ماه در برابر محل کارش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. چند ساعت بعد از دستگيری آقای اصلانی، ماموران لباس شخصی او را به بازرسی منزل و محل کارش بردند. در پی اين بازرسی، کامپيوتر و وسايل شخصی وی از منزل و پانزده کامپيوتر متعلق به شرکت، در محل کار وی ضبط شد.در بيانيه سازمان گزارشگران بدون مرز همچنين آمده است که کارکنان شرکت آقای اصلانی مجبور شدند که نام کاربری و کلمه عبور پست الکترونيکی خود را به ماموران بدهند. خانواده و کارکنان شرکت از سوی ماموران امنيتی تهديد شدند تا در اين باره اطلاع رسانی نکنند. همين مأموران اظهار داشتند که آقای اصلانی تا يک يا دو روز بعد آزادی خواهد شد اما با خانواده و وکيل وی هيچ تماسی گرفته نشده است.به گزارش پايگاه خبری دانشجويان دانشگاه اميرکبير حکم بازداشت امير اصلانی از سوی شعبه اول دادسرای جرايم اينترنتی صادر شده بود. سعيد مرتضوی دادستان انقلاب تهران، اين دادسرای ويژه را سال گذشته تشکيل داد و شخص وی رياست آن را برعهده دارد.سازمان گزارشگران بدون مرز در پايان بيانيه خود يادآور می‌شود که ايران از جمله کشورهای سرکوبگر در عرصه اينترنت بوده و امروز ٤٢ روزنامه نگار و وب‌نگار در زندان به سر می‌برند.

*****

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
اعتصاب، تظاهرات و درگیری در بازار تهران
بنابه گزارشات رسیده از بازار تظاهرات و درگیری در چند نقطه از بازار صورت گرفت و مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور و با برافراشتن دستان خود با علامت پیروزی وارد بازار می شدند.حوالی ساعت 13:25 در میدان 15 خرداد مقابل مترو 2 مورد درگیری بین تظاهرکنندگان و نیروهای سرکوبگر روی داد.مردم شعار مرگ بر دیکتاتور را سر می دادند و در حالی که دست خود را به نشانی پیروزی بالا گرفته بودند به سمت بازار حرکت می کردند.پیاده روها مملو از جمعیت بود .نیروهای سرکوبگر به سوی مردم یورش بردند و آنها را آماج باتون های خود قرار دادند. در اثر یورشهای وحشیانه تعدادی از مردم زخمی شدند. نیروهای سرکوبگر ضربات باتون را بر سر و صورت مردم می کوبیدند.شاهدان عینی در یک نقطه شاهد 4 نفر که بشدت زخمی و دچار خونریزی بودند.از طرفی دیگر بخش عمده ای از بازار در اعتصاب بسر می برد و با این حرکت همبستگی خود را با قیام مردم اعلام کردند.همچنین تعدادی از بازاریان در اعتراضات امروز شرکت داشتند و به تظاهر کنندگان می گفتند اعتصاب امروز ما همبستگی با مردم است.نیروهای سرکوبگر که از گارد ویژه،سپاه پاسداران،بسیج،لباس شخصی ها و تعداد زیادی از نیروهای کلانتریها از نقاط مختلف تهران به بازار و خیابانهای اطراف گسیل شده بودند تشکیل می شدند.همچنین گله های موتور سوار دائم به مردم تهاجم می کردند و یا در حال منور وحشت بودند.گروهی از موتورسواران که افراد آنها سیاه پوش بودند دیده می شد.

*****

فرماندار کاشان: کارگران شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان 22 ماه حقوق طلب دارند
حسينعلی حاجی گفت: ما غصه دار کارگران مظلوم شرکت ریسندگی وبافندگی کاشان هستیم که چگونه این کارگران با دریافت هفته ای 55 هزارتومان زندگی خود وخانواده های‌شان را می‌توانندتامین کنند
به گزارش خبرنگار ایلنا در کاشان، معاون استاندار و فرماندار کاشان در گفت‌وگو با خبرنگاران در فرمانداری ویژه این شهرستان با اشاره به اين‌كه كارگران اين واحد صنعتي 22 ماه حقوق از شركت طلبكار هستند، گفت: چگونه كارگری كه بيش از 17 سال سابقه دارد و دارای فرزندان دانشگاهی و عروس و داماد است، می‌تواند با هفته‌ای 55 هزارتومان دريافتی زندگی كند.
وی خاطرنشان کرد: کسانی كه ادعای سهامداری این شركت را دارند و افرادی كه به‌عنوان هيات مديره از طرف سهامداران تعيين شدند و مديرعاملی كه منصوب شده، بايد پاسخگوی خواسته‌های كارگران خود باشند.
وی با اشاره به اين كه فرمانداری به‌عنوان نماينده دولت، ملزم به پاسخگويي به كارگران است، از عدم دسترسی به اعضای هيات مديره و مديرعامل این شركت برای پاسخگوئی به كارگران گله كرد.
وي افزود: امروزه دسترسی به رئيس‌جمهور،‌ وزير، نماينده و استاندار‌ آسان‌تر از دسترسی به هيات مديره و مديرعامل شركت است.
حاجي گفت: حدودسه‌هزار بازنشسته با طلب‌هايی از 20 ميليون تا 50 ميليون ريال و حدود 2 هزار و 500 نفر كارگر شركت برای رفع مشكلات و خواسته‌هاي خود از طريق تلفن، حضوری يا كتبی مرتباً به فرمانداری مراجعه می‌كنند و فرمانداری نيز به‌عنوان نماينده دولت بايد پاسخگو باشد.
وی افزود: هرچند فرمانداری به‌عنوان نماينده دولت بايد پاسخگوی كارگران باشد اما به دليل خصوصی بودن شركت، هيات مديره و مديرعامل شركت بايد پاسخگوی خواسته‌ها و مشكلات كارگران خود باشند.
معاون استاندار و فرماندار كاشان همچنين با اشاره به پرداخت 120 ميليارد ريال تسهيلات تضمينی دولت نهم از بانك‌های عامل به شركت ريسندگی و بافندگی كاشان گفت: از هيات مديره و مديرعامل شركت سوال شد كه چه ميزان از اين مبلغ مستقيماً به كارگران و بازنشستگان و ‌چه میزان برای خريد مواد اوليه و خدمات هزينه شده است كه اين سوال موجب ناراحتی آقايان شد.
حاجی گفت: اخيراً نيز400 ميليون ريال پاداش توزيع شده است كه از اين مبلغ تنها ميزان 100 ميليون ريال به كارگران و مابقی به اعضای اداری كه كارگر نيستند، پرداخت شده است كه اين اقدام نيز خلاف عدالت است.
معاون استاندار اصفهان همچنین از بدهي 160 ميليارد ريالی شركت ريسندگی و بافنگی كاشان به كارگران اين واحد صنعتی خبرداد وگفت: بيش از 40 ميليارد ريال از این مبلغ طلب بازنشستگان است و مابقی طلب كارگران شاغل است.
معاون استاندار و فرماندار کاشان در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا درباره گرانی‌های گوشت و مواد پروتئینی و غیره گفت: خوشبختانه با تمهیداتی که وزارت بازرگانی اندیشیده است، نسبت به وارد کردن گوشت قرمز و سفید منجمد به‌منظور کاهش قیمت در بازار براي ایام ماه رمضان اقدام لازم به‌عمل آمده است و شهروندان نبايد نگران نباشند.

*****

تردید در اصالت مدرک دکترای احمدی­ نژاد و لاریجانی

تنها وزیر دولت نهم که در مجلس استیضاح شد علی کردان بود که مدرک دکترایش تقلبی از آب درآمد. در روزهای اخیر در مورد اصالت مدرک دکترای محمود احمدی­نژاد و علی لاریجانی نیز تردیدهایی در رسانه­ها ابراز می­شود.
در خبرها و گزارش‌هایی که پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری منتشر می‌کند، از رئیس دولت نهم اغلب با عنوان «دکتر احمدی‌نژاد» یاد می‌شود. نزدیکان و حامیان احمدی‌نژاد نیز او را «آقای دکتر» و بعضا «دکتر» می‌خوانند. حذف نام کوچک و نام خانوادگی رئیس جمهور ظاهرا زیاد مهم نیست، اما دوستدارانش ترجیح می‌دهند حتا اگر «آقا» را حذف کنند، «دکتر» را نگه دارند. گرچه محمود احمدی‌نژاد در مورد اهمیت این عنوان مواضع کاملا متناقضی داشته است.

اظهارات پرتناقض در مورد مدرک تحصیلی
رئیس دولت نهم در جلسه‌ی استیضاح وزیر سابق کشور، علی کردان، مدارک تحصیلی را «کاغذپاره» خواند و گفت، آنها برای خدمت به مردم اهمیتی ندارند. به رغم این، محمود احمدی‌نژاد در مناظره تلویزیونی با میرحسین موسوی، همسر او زهرا رهنورد را متهم کرد که مدرک تحصیلی‌اش از راه‌های غیرقانونی کسب شده و بی‌اعتبار است. این ادعا واکنش‌های منفی فراوانی در پی داشت. بسیاری از ناظران معتقدند، با توجه به سوابق زهرا رهنورد، چنین اتهامی در جریان مبارزات انتخاباتی به ضرر محمود احمدی‌نژاد تمام شد، به ویژه آنکه به جز کردان که به جعلی بودن مدرک دکترایش اعتراف کرد، تردیدها و شایعاتی نیز در مورد اصالت مدرک تحصیلی برخی دیگر از اعضای کابینه، از جمله محمد رضا رحیمی، معاون احمدی‌نژاد وجود دارد.
تردید در اصالت مدرک احمدی‌نژاد

از زمان استیضاح علی کردان، بحث در مورد چگونگی اخذ مدرک تحصیلی مدیران ارشد جمهوری اسلامی به یکی از موضوع‌های روز تبدیل شد. این بحث‌ها اکنون به مدرک دکترای احمدی‌نژاد و علی لاریجانی کشیده است. بنابر گزارش‌هایی که در برخی از سایت‌های اینترنتی از جمله «آینده» منتشر شده، احمدی‌نژاد در جلسه‌ی دفاع از پایان‌نامه‌ی دکترایش اصلا حضور نداشته است. درستی یا نادرستی این ادعا مشخص نیست، اما شواهد نشان می‌دهد که او تقریبا تمام سال‌های تحصیل در مقطع دکترا را در تهران نبوده است.
تحصیل در تهران، استانداری در اردبیل

مطابق اطلاعاتی که در سایت رسمی دانشگاه علم و صنعت موجود است، احمدی‌نژاد تحصیل در رشته مهندسی عمران را در سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و دوره‌ی کارشناسی را ۱۳۶۵ به پایان رساند. او سه سال بعد با مدرک کارشناسی ارشد عضو هیات علمی دانشکده عمران این دانشگاه شد و همزمان مشعول تحصیل در دوره‌ی دکترا شد. رئیس دولت نهم، ۸ سال بعد، در سال ۱۳۷۶ مدرک دکترای خود را رسما دریافت کرده است. او چهار سال آخر دوران تحصیل را استاندار اردبیل بود و چند سال پیش از آن هم در فرمانداری شهرهای ماکو و خوی و در استانداری کردستان مشغول خدمت بوده است.
از دانشگاه تا کابینه دولت نهم
آیین‌نامه‌ی اجرایی دوره‌ی دکترای دانشگاه علم و صنعت، تحصیل در این مقطع را کاری «تمام وقت» خوانده است. این آیین‌نامه که سال ۸۴ با تغییراتی دوباره به تصویب وزارت علوم رسید، تسلط به یک زبان خارجی را شرط تحصیل در این دوره عنوان می‌کند. پایگاه اطلاع‌رسانی دولت در معرفی محمود احمدی‌نژاد نوشته است که او با زبان انگلیسی «آشنایی» دارد. به نوشته‌ی این پایگاه، احمدی‌نژاد همچنین تا پایان جنگ ایران و عراق «در قسمت‌های متعدد جبهه به ويژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخته است.» این سال‌هایی است که او دوران کارشناسی ارشد را نیز طی می‌کرد. استاد راهنمای احمدی‌نژاد در دوره دکترا حمید رضا بهبهانی بود که یک سال پیش به عنوان وزیر راه وارد کابینه‌ی دولت نهم شد.
لاریجانی و اتهام سوءاستفاده از عنوان دکترا
همزمان با انتشار مطالبی در مورد وضعیت تحصیل و مدرک محمود احمدی‌نژاد، سایت خبری رجانیوز رئیس مجلس هشتم، علی لاریجانی را به سوءاستفاده از عنوان دکترا متهم کرده است. رجانیوز که به حامیان احمدی‌نژاد تعلق دارد، نوزدهم مرداد ماه از قول یکی از نمایندگان مجلس نوشت، لاریجانی «سال‌ها پيش از اخذ کامل مدرک دکترا، خود را دکتر معرفی می‌کرد و با اين عنوان، در برخی موقعيت‌های شغلی فعاليت داشت.» پس از ماجرای کردان حساسیت نسبت به درستی و نادرستی مدرک تحصیلی مسئولان افزایش یافته است. ظاهرا این نماینده در جریان گزارش‌هایی قرار گرفته که در این زمینه تهیه شده است. به نوشته‌ی رجانیوز، لاریجانی زمانی که نامزد نمایندگی در مجلس چهارم بود و در دورانی که ریاست صدا و سیما را بر عهده داشت، خود را دکتر معرفی می‌کرد، در حالی که تحصیلاتش هنوز به پایان نرسیده بود.
«افشاگری‌ها» و اختلاف‌های دولت و مجلس
برخی از ناظران مطرح شدن مسئله مدرک تحصیلی لاریجانی در شرایط حاضر را بی‌ارتباط با اختلاف‌های موجود میان مجلس و احمدی‌نژاد نمی‌دانند. لاریجانی مشورت نکردن دولت با مجلس برای انتخاب وزیران کابینه را «بیسابقه» خوانده است. نمایندگان حامی دولت در هفته‌های اخیر تلاش ناموفقی را آغاز کردند تا به ریاست لاریجانی بر فراکسیون اصولگرایان پایان دهند. همزمان با این تحولات گزارش‌هایی نیز در مورد مدرک دکترای احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس، منتشر شده است. سایت خبری بولتن نیوز روز یکشنبه، ۱۸ مرداد، نوشت، توکلی بدون داشتن مدرک کارشناسی ارشد به عنوان دانشجوی دوره‌ی دکترا به انگلستان اعزام شد. احمد توکلی از منتقدان دولت نهم به شمار می‌رود و اسناد مربوط به جعلی بودن مدرک دکترای کردان نخستین بار در سایت "الف" که به او تعلق دارد، منتشر شد. صرف نظر از درستی یا نادرستی اتهام‌هایی که هر دو طرف به یکدیگر می‌زنند، این بحثها معمولا در شرایطی مطرح می‌شود که رقابت و کشمکشی بر سر قدرت در جریان باشد.
تبریک رئیس مجلس به موسوی
رجا نیوز در مطلب یادشده همچنین مدعی است، رئیس مجلس عصر جمعه ۲۲ خرداد، هنگامی که هنوز شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری به پایان نرسیده بود، تلفنی پیروزی موسوی را به او تبریک گفته است. رجا نیوز نوشت، تبریک لاریجانی به موسوی «به عنوان کسی که قاعدتاً به اطلاعات و اخبار دست اول و محرمانه دسترسی دارد [...] در واقع او را دچار توهم و تشويق کرد تا مواضع فتنه‌انگيز و تحريک‌کننده بعدی را هم داشته باشد.» سایت حامیان احمدی‌نژاد این مطلب را نیز از قول یکی دیگر از نمایندگان مجلس، که نام او هم فاش نشده، نقل می‌کند.

*****

گزارشی از فعالان حقوق بشر در ایران

آن زمان که قیمت نفت در بالا ترین حد خود بود و برخی سیاستمداران داخلی سرخوش از بحران اقتصاد جهانی بودند و آنرا نوید بخش پایان لیبرالسیم می دانستند و ایران را مصون از بحران تلقی می کردند، شاید کمتر کسی گمان می کرد که بحران همچون طوفانی به سرعت قاره ها را به پیماید و راه خود را به ایران باز کند.
فارغ از اینکه بخواهیم نام "بحران" بر وضعیت کنونی کشور بگذاریم یا خیر اما واقعیت این است که اکنون اقتصاد ایران وضعیت ناگواری دارد و این مسئله گریبان همه را گرفته است.
مشکلی برای همه

دولت از کاهش قیمت نفت و کسری بودجه در عذاب است، کارفرمایان از عدم وجود بازار برای فروش محصولات و عرضه کالاهای ارزان وارداتی نگران اند و کارمندان از تورم و بالابودن قیمت مسکن شکایت دارند.
در این بین اما وضعیت کارگران از همه وخیم تر است چراکه آنها علاوه بر تورم و بالا بودن قیمت مسکن مشکلات بنیادی تری نیز دارند. اگر کارمندان از وضعیت بد اقتصادی شکوه می کنند اما اطمینان دارند که آخر ماه "آب باریکه" ای وجود دارد که با آن به نحوی دخل و خرج خود را جور کنند و نگرانی ای بابت از دست دادن شغل نیز ندارند اما در هر بحران اقتصادی دیوار کارگران از همه کوتاه تر است و آنها اولین قربانیان هستند.

تعدیل نیرو، کابوس کارگران

دیگر امری عادی شده است که در پی کوچک ترین تغییر منفی در بازار، کارفرمایان اقدام به تعدیل نیرو می کنند و بدون در نظر گرفتن وضعیت کارگران، نیروهای مازاد را اخراج می کنند تا از این طریق قسمتی از ضرر خویش را جبران کنند. قرار دادهای موقت نیز به آنها یاری می رسانند چراکه در بسیاری مواقع این امر در پوشش عدم تمدید قرار داد انجام می پذیرد تا دست کارگران از وزارت کار نیز کوتاه بماند.
این یک بخش مسئله است و از طرف دیگر آن کارگرانی نیز که از این شانس برخوردار بوده اند که مشمول تعدیل نیرو نشوند در بسیاری مواقع با عدم دریافت حقوق مواجه اند و معمولا انبوهی از معوقات را از کارفرمای خود طلب کارند و اکثرا نیز به خاطر از دست ندادن شغل خود دم نمی زنند و سیاست صبر و انتظار را پیشه می کنند تا گشایشی حاصل شود و حقوق ماهیان گذشته خویش را دریافت نمایند.

ماه ها در انتظار حقوق

شاید به نظر آید که اینها وضع بهتری از بیکاران دارند اما مسئله این است که اگر بیکاران روزها را به خوابیدن و حرص خوردن می گذرانند و یا با روی آوردن به شغل های کاذب و یا مسافر کشی تلاش می کنند امورات خود را بگذرانند اما این قشر صبح تا بعد از ظهر کار می کنند و دستمزد نمی گیرند.
شاید شوخی به نظر آید اما واقعیت این است که در حال حاضر کارگران بسیاری از واحدهای تولیدی-صنعتی کار می کنند اما حقوق نمی گیرند و کارفرمایان به بهانه عدم فروش کالاها و نداشتن اعتبار از پرداخت حقوق سر باز می زنند و این کارگران باید جنس نسیه از مغازه ها بردارند و از دوست آَشنا پول قرض کنند به امید اینکه روزی معوقات خویش را دریافت نمایند.
این وضعیت اما برای مدت کوتاه دوام دارد و زمانی که میزان نسیه از حدی تجاوز کند و دیگر دوستی باقی نمانده باشد که از او قرض گرفته نشده باشد، مشکلات دو صد چندان می شود.
«کارگران ریسندگی-بافندگی کاشان22 ماه حقوق نگرفتند» این جمله مزاح نیست، بلکه تیتر خبری از یک واقعیت تلخ است که دیروز در خروجی خبرگزاری ایلنا قرار گرفت. واقعا غیر قابل تصور است که کارگران چگونه می توانند نزدیک به دوسال کار کنند بدون اینکه حقوق بگیرند و این سوال است که آنها در این مدت چگونه زندگی خود را گذرانده اند.
-1200 کارگر لاستیک البرز، 8 ماه بدون حقوق!( آذر 87)
-کارگران فرنخ و مه نخ قزوین به خاطر چندین ماه عدم دریافت حقوق جاده بین المللی قزوین را بستند.(بهمن 87)
-کارگران ایران ترمه و تهران پتو یکسال بدون حقوق کار کردند (بهمن 87)
-تعدادی از کارگران شرکت همکار ماشین در اعتراض به عدم دریافت حقوق خود مقابل استانداری تهران تجمع کردند.(فروردین88)
-کارگران کارخانه نساجی سیمین اصفهان به خاطر شش ماه عدم دریافت حقوق روبروی استانداری اصفهان تجمع کردند. (مرداد 88)
اخباری از این دست بسیارند و فقط کافی است چرخی در سایت های خبری بزنیم تا پی ببریم که استثنای عدم پرداخت حقوق کارگران اکنون تبدیل به قاعده گشته است.
خط فقر-حداقل دستمزد اخراج کارگران و عدم دریافت حقوق حد اعلای مشکلات کارگران است اما آنها با مشکل مزمنی به نام حداقل دستمزد مواجه اند، مشکلی که سبب می شود با توجه به میزان خط فقر همواره کارگران زیر آن خط قرار داشته باشند.
اگرچه مقامات دولت نهم از ارائه نرخ "خط فقر" سرباز می زنند اما نظر کارشناسان بر این است که در تهران و شهرهای بزرگ خط فقر در حدود 800 هزار تومان است و عده ای دیگر نیز 500 هزار تومان را به عنوان میانگین خط فقر در کشور مطرح می کنند.
هر کدام از این ارقام را که مد نظر داشته باشیم زمانی که دریابیم حداقل حقوق کارگران در سال 88، 270 هزار تومان است متوجه می شویم که تحت هر شرایطی کارگران زیر این خط قرار دارند و این تازه در شرایطی است که آنها بیکار نشده باشند و با مشکل عدم دریافت حقوق مواجه نباشند.
به نظر می رسد وضعیت اقتصادی ایران اکنون دچار چرخه باطلی شده است که روزنه امیدی در آن مشاهده نمی شود. اقتصاد کشور دچار رکود است و به این خاطر کارخانه جات تولیدی- صنعتی سطح تولید خود را پائین آورده اند، از دیگرسو دولت به خاطر تامین نیاز داخلی بسیاری از کالا ها را از خارج وارد می کند که این امر نیز به تعطیلی تعداد دیگری از کارگاه های داخلی می انجامد، تورم بالا است ومردم قدرت خرید ندارند و...
اکنون اقتصاد ایران ملغمه ای از تمام بیماری ها است و لازم است با نگاهی کلان و موشکافانه راه حل های منطقی و عملی برای آن پیدا کرد چون با تداوم این روند بدون شک کارگران در چرخه اقتصاد خهرد خواهند شد و کسی نمی داند در آن شرایط چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

*****

تعطیلی بازار تهران و تجمع اعتراضی بازاریان
خبرگزاري حکومتی فارس: تعدادي از كسبه بازار تهران امروز صبح با تعطيل كردن مغازه‌هاي خود در بازار تجمع كردند. اين در حالي است كه از صبح امروز عده‌اي فرصت‌طلب (معترضان) با حضور در بازار مانع بازگشايي برخي از مغازه‌هاي بازاريان تهران شدند و جو بازار تهران را ملتهب كرده‌اند. بخشي از بازار تهران شامل بازار فرش تهران، بازار طلافروشان، بازار پارچه فروشان به همراه بخش‌هايي از بازار چارسوق كوچك و بزرگ از صبح امروز تعطيل شده است. برخي بازاريان اين مناطق با سر دادن شعار از ديگر كسبه بازار ‌شامل بازار طوس، حضرتي، چهار‌راه بين‌الحرمين، بازار آهنگرها، نيز خواستند تا با آنان ‌همراه شوند اما كسبه اين بازارها همچنان باز هستند. بخش‌هاي ديگري از بازار تهران نيز مانند بازار كويتي‌ها و بخش‌هايي از بازار بين‌الحرمين البته با خاموش كردن چراغ‌هاي خود در اين حركت اعتراض‌آميز شركت كردند اما هنوز باز هستند. بسته شدن بخش‌هايي از تيمچه حاجب‌الدوله كه بورس اصلي فروش لوازم برقي و كريستال در بازار تهران است به عنوان قطب‌هاي مهم بازار نيز از صبح امروز گر‌چه تعطيل نكرده‌اند اما بسته شدن درهاي ورودي اين بازارها و نبود مشتري عملاً اين بازارها را نيز تعطيل كرده است و امكان خريد و فروش نيست. تعدادي از اعضاي هيئت امناي اصناف مختلف نيز از صبح امروز تلاش مي‌كنند تا بازاريان را آرام كنند اما بازار همچنان تعطيل است. مأموران كلانتري 113 بازار و سركلانتري هفتم تهران با حضور در بازارهاي بسته شده از كسبه خواستند تا مغازه‌ها را باز كنند كه با برخورد اعتراض‌آميز بازاريان مواجه شدند. در همين حال تعدادي از بانك‌هاي دولتي و خصوصي در منطقه بازار به علت نداشتن مشتري تقريباً به حالت تعطيل درآمده‌اند اما درهاي آن‌ها باز است. بازاريان معترض البته محل بازار را ترك نكرده‌اند و در اطراف بازار پرسه مي‌زنند و منتظر تغيير شرايط هستند تا شايد مغازه‌هايشان را باز كنند. تعدادي از بازاريان ‌با اظهار بي‌اطلاعي از مدت زمان تعطيل ماندن بازار از زيان‌هاي احتمالي ناشي از آن نگرانند.

*****

اعتراض بین المللی گزارشگران بدون مرز

گزارشگران بدون مرز بازداشت امیر اصلانی دانشجو ومدیر عامل یک شرکت نرم‌افزاری را برای " ارسال ای میل" محکوم می‌کند.
گزارشگران بدون مرز در اين باره اعلام مي‌کند " ما جامعه جهانی و همه‌ی مدافعان حقوق بشر را به محکوم کردن این دستگیری و تهاجم بی رحمانه مقامات ایران علیه کاربران و وب‌نگاران فرا می‌خوانیم. ما خواهان آزادی امیر اصلانی و بازگردادن همه وسائل مصادر شده وی هستیم. این بازداشت از سوی دولت جمهوری اسلامی با هدف ایجاد رعب و حشت در میان مخالفان و منتقدان است."
در تاریخ ١٧ مرداد ماه اعلام شد که امیر اصلانی دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت و مدیر یک شرکت نرم‌افزاری در برابر محل کارش بازداشت و به محل نامعلومی انتقال یافت. چند ساعت بعد ماموران لباس شخصی وی را برای بازرسی منزل و محل کارش همراهی کردند،در پی بازرسی کامپیوتر و وسائل شخصی اش در منزل و پانزده کامپیوتر متعلق به شرکت وی در محل کارش از سوی ماموران ضبط شد، کارکنان شرکت مجبور شدند که نام کاربری و کلمه عبور میل بکس های خود را به ماموران بدهند. خانواده و کارکنان شرکت از سوی ماموران امنیتی تهدید شده اند تا در این باره اطلاع رسانی نکنند. این دستگیر با حکم "شعبه اول دادسرای جرایم اینترنتی" انجام گرفته است. این " دادسرا ویژه" سال گذشته از سوی دادستان تهران سعید مرتضوی تشکیل شد و تحت ریاست وی عمل می کند.
از روز شنبه ١٠ مرداد ماه محاکمات استالینی معترضان به تقلب و تخلف در انتخابات مجدد محمود احمدی نژاد در تهران آغاز شده است. دومین جلسه در روز شنبه ١٧ مرداد برگزار شد. بسیاری از متهمان این دادگاه از جمله کلوتید رایس استادیار جوان فرانسوی و نازک افشاری کارمند فرانسوی ایرانی‌تبار بخش فرهنگی سفارت فرانسه در تهران، به ارسال ای میل و عکس از تظاهرات های گسترده مردم متهم شده اند.
گزارشگران بدون مرز یادآور می‌شود ایران از جمله کشورهای سرکوبگر در عرصه اینترنت است. امروز ٤٢ روزنامه نگار و وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. در سال جاری صدها سایت اطلاع رسانی در ایران مسدود شده‌اند. مقامات مسئول قضایی در سال گذشته اعلام کرده بودند که پنج میلیون سایت در ایران مسدود شده است. با این حال این کشور دارای فعال‌ترین وب‌نگاران منطقه است.

*****

مجموعه گزارش‌ها درباره وضعیت امروز بازار تهران
امروز، چهارشنبه 21 مرداد، بر اساس فراخوانی که در برخی سایت‌های اینترنتی منتشر شده بود، قرار بود گروهی از معترضان به تقلب در انتخابات و حاکم بودن شرایط سرکوب در کشور، در بازار تهران حضور یابند. گزارش‌های زیر تاکنون در این باره از سوی منابع مختلف خبری منتشر شده است.
وضعیت امنیتی در بازار تهران

رادیو فردا: بازار تهران و خيابان های اطراف آن امروز شاهد تدابير شديد امنيتی است. گزارش های رسيده حاکی است که ماموران انتظامی بطور گسترده ای در خيابان های ناصر خسرو ، بوذرجمهری و چند خيابان ديگر مستقر شده اند. برپايه همين گزارش ها، بازار طلا فروشان نيز بدلائل ايمنی و حساس بودن آن تعطيل است. خبرگزاری ايلنا از حضور گسترده موتورسواران نيروی انتظامی از چهارراه گلوبندک تا چهارراه سيروس خبر می دهد. به گفته اين خبرگزاری، نيروهای انتظامی از ايستادن خريداران در پياده روها و خيابان های اطراف بازار جلوگيری می کنند. تدابير امنيتی در پی فراخوان هواداران مير حسين موسوی برای حضور معترضين به انتخابات در بازار تهران و اعلام امروز بعنوان روز «خريد سبز»، برقرار شده است.
التهاب در بازار

ایلنا:امروز بازار تهران شاهد حضور نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار تهران است. به گزارش خبرنگار اعزامي ايلنا به بازار بزرگ تهران،‌ امروز در بازار تهران و در خيابان‌هاي منتهي به بازار، نيروهاي انتظامي و امنيتي حضور پيدا كرده‌اند. از چهارراه گلوبندك تا چهارراه سيروس موتورسواران نيروي انتظامي حضور دارند و از ايستادن خريداران در پياده‌روها و خيابان‌ها جلوگيري مي‌شود. به گفته دبير كل جامعه انجمن‌هاي اسلامي اصناف و بازار، اين اقدام در برابر پخش اطلاعيه‌اي مجهول انجام شده است. به گزارش ايلنا برخی مردم و خريداران حاضر در بازار تهران كه در حتي در جريان اين اطلاعيه قرار نداشتند از حضور نيروهاي انتظامي در بازار ابراز تعجب مي‌كنند. مهرداد .پ يكي از كساني كه امروز در بازار تهران حضور داشت به خبرنگار ايلنا گفت: در بازار هيچ تجمعي نيست اما حضور اين ميزان نيروي انتظامي در بازار، فضا را امنيتي كرده و موجب شده است مردم دائم از يكديگر علت را مي‌پرسند. حاج احمد.م يكي از دكان داران بازار كفاشان گفت: برخي از همكاران كه تعدادشان زياد نيست امروز مغازه‌هايشان را تعطيل كرده‌اند،‌ اما تجمعي شكل نگرفته است. فقط حضور انبوه نيروهاي انتظامي و امنيتي در بازار موجب شده است تا فضاي بازار دگرگون شود. خريداراني كه امروز مراجعه مي‌كنند دائم از ما علت اين فضا را مي‌پرسند كه ما هم چندان درست نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم. به گزارش خبرنگار اعزامي ايلنا به بازار تهران در اين شرايط كه بازار تهران امروز روز شلوغي را سپري مي‌كند، گروهي از صدا و سيما براي تهيه گزارش در بازار مستقر شده‌اند و در حال تهيه گزارش از وجود رونق در بازار هستند.
شرايط بازار آرام است، گفت‌وگوی یک چهره اصولگرا با ایلنا

دبيركل جامعه انجمن‌هاي اسلامي اصناف و بازار نيز در اين زمينه گفت: امروز بازار تهران با تعطيلي مواجه نشد و شرايط آرام پيش مي‌رود. احمد كريمي اصفهاني در گفت‌وگو با ايلنا ادامه داد: اطلاعيه‌اي مجهول و نامفهوم طي روزهاي گذشته از طريق اي‌ميل براي اهالي بازار و مردم ارسال شده بود كه از تجمع در بازار و تعطيلي دكان‌ها حكايت داشت. وي افزود: به همين دليل نيروي انتظامي امروز در باز تهران حاضر شد تا با تجمع احتمالي برخورد كند. البته مشكلي پيش نيامد و تجمع و تعطيلي شكل نگرفت. وي خاطرنشان كرد: نبايد اين مسائل به بازار كشيده شود اگر هم اين چنين شود با آن برخورد مي‌شود. بازار بايد آرامش داشته باشد. فضاي اقتصادي براي شكل‌گيري نياز به آرامش دارد. بازار با هر نوع تجمع و برهم ريختگي فضاي بازار مخالف است.

*****

تابش: افردی که مورد تعرض واقع شده‌اند به مجلس مراجعه کنند

صدا و سیما به تریبون اقلیتی متحجر و متعصب مبدل شده است
پارلمان نیوز: دبیرکل فراکسیون خط امام(ره) مجلس از کسانی‌که در بازداشتگاه‌ها مورد تعرض و هتک حرمت قرار گرفته و یا با برخورد غیرقانونی مواجه شده‌اند خواست تا به مجلس مراجعه کنند.
محمدرضا تابش در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، گفت: «در نشست با رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارحی مجلس شورای اسلامی برخی گزارش‌ها و موارد مطرح شده در خصوص برخوردهای صورت گرفته با بازداشت‌شدگان مورد بررسی قرار گرفت و ایشان تضمین دادند تا برای افراد مورد ظلم واقع شده در صورت مراجعه به مجلس مشکلی ایجاد نشود.»
وی در خصوص وضعیت زندانیان سیاسی، نحوه نگهداری و محاکمه آنان تصریح کرد:«با آقایان لاریجانی، ابوترابی‌فرد-رئیس کمیته ویژه تعیین شده از سوی رئیس مجلس برای بررسی حوادث بعد از انتخابات-، حدادعادل و بروجردی در این خصوص گفتگو و دغدغه‌های خانواده‌های زندانیان پس از انتخابات را تشریح کردیم.»
نماینده مردم اردکان در مجلس اظهار داشت:«آقایان بر ضرورت تسریع در رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان و خروج خانواده‌ها از نگرانی تاکید داشتند.»
تابش ادامه داد:« خانواده‌های زندانیان سیاسی اصلاح‌طلب هفته آینده با رئیس مجلس ملاقات خواهند داشت تا از نزدیک دغدغه‌های خود را مطرح نمایند.»
وی یادآور شد:«در تماسهای روزانه خانواده‌های زندانیان با اعضای فراکسیون از نامعلوم بودن محل نگهداری و یا عدم ملاقات و حتی جلوگیری از تماس تلفنی با خانواده‌ها،‌ شدیدا گلایه‌‌مند بودند و آنرا بر خلاف قانون، شرع و اخلاق می‌دانسته‌اند.»
دبیرکل فراکسیون خط امام(ره)مجلس همچنین با انتقاد از موضع‌گیری‌ها و نوع انعکاس اخبار حوادث بعد از انتخابات و جلسات محاکمه بازداشت‌شدگان در صدا و سیما گفت:« صدا و سیما تلاش دارد تا تمامی اخبار مرتبط با اصلاح‌طلبان را وارونه نشان داده و بر آتش کدورت‌های پس از انتخابات بیافزاید.»
تابش تصریح کرد:«رسانه ملی وظیفه داشت تا فضای ملتهب پس از انتخابات را بصورت معقولانه و بی‌طرفانه مدیریت کند، نه آنکه بر حجم تخریب‌ها و تحقیرها بیافزاید و مردم و معترضان را تحریک کند.»
دبیر کل فراکسیون خط امام(ره) مجلس با اشاره به تلاش تمام دلسوزان و بزرگان نظام و اصلاح‌طلبان برای پیگیری مطالبات مردم و ارائه راه‌حل‌های مناسب، تاکید کرد:«این رسانه بر خلاف این رویکرد به تریبون اقلیتی متحجر، متعصب و تند که مورد توجه اکثریت اصولگرا نیز نیست مبدل شده است.»
وی افزود:« فروش وسایل دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای افزایش یافته و این نشانه عملکرد بد صدا و سیما در تهیه و انعکاس اخبار است.»
نماینده مردم اردکان یادآور شد:«بخشی از مخاطبان این رسانه ریزش کرده و به جمع مخاطبان رسانه‌های خارجی افزوده شده که این با رسالت صدا و سیما فاصله بسیاری دارد.»
تابش تصریح کرد:«بنای صدا و سیما بر این است که اصلاح‌طلبان و هواداران آنها را به که زعم آنان 13میلیون نفر هستند و همچنین آسیب‌دیدگان حوادث اخیر و خانواده‌های آنان را به عنوان مخالفان نظام معرفی کند و آیا این با منافع ملی کشور سازگار است؟ آیا صدا و سیما که یکطرفه به گروه معترضان می‌تازد فرصتی نیز به بزرگان اصلاحات برای بیان دیدگاه‌ها، دغدغه‌ها و نقطه نظرات آنان داده است.»
وی خاطر نشان کرد:«چرا این فرصت و امکان برای اصلاح‌طلبان فراهم نمی‌شود تا دغدغه‌های خود را نسبت به تحریف‌های صورت گرفته در خصوص انقلاب و دیدگاه‌های امام راحل و رهبر معظم انقلاب را اعلام کنند؟»

*****

تهدید زویا صمدی عروس خانواده اسانلو توسط لباس شخصی ها
زویا صمدی همسر سهش اسانلو پسر منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره شرکت اتوبوسرانی واحد که مدت سه سال است به جرم دفاع از کارگران شرکت واحد در بند است، توسط نیروهای لباس شخصی با اسلحه در خیابان هنگامی که از کلاس زبان به خانه بر می گشته تهدید شده است.
به گزارش "مادران عزادار" نیروهای لباس شخصی قصد ربودن این زن جوان را داشته اند که با اعتراض و کمک گرفتن از مردم ربایندگان موفق به پیاده کردن نقشه خود نشده اند، ولی پس از آن تلفنی وی را به دادگاه انقلاب احضار کرده اند.
زویا صمدی طی نامه ای در تاریخ 18 /5/88 به دادسرای امنیت دادگاه انقلاب که با شرح احضار تلفنی از مسئولین سوال کرد که جرم او چیست و این تهدیدها از جانب چه کسانی صورت می گیرد.
مقامات امنیتی دادگاه انقلاب در پاسخ اعلام کرده اند از این اعمال بی اطلاع اند و زویا صمدی به دادگاه انقلاب احضار نشده است.

*****

درخواست عفو بین‌الملل برای حضور ناظران بین‌المللی در محاکمه معترضان در ایران
رادیو فر دا: سازمان عفو بين‌الملل با «نمايشی» خواندن دادگاه شماری از بازداشت‌شدگان در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری ايران، از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست تا به ناظران بين‌المللی اجازه دهند که بر روند اين محاکمه‌ها نظارت کنند.
ايرنه خان، رييس سازمان عفو بين‌الملل، روز سه شنبه با اشاره به محاکمه شماری از فعالان سياسی و افراد بازداشت شده در جريان اعتراض‌ها به نتايج انتخابات رياست جمهوری ايران، هدف از اين «محاکمه گروهی» را متقاعد کردن جهانيان نسبت به «عادلانه بودن انتخابات» در ايران دانست.
وی با تاکيد بر «ترديد فراوان جهان نسبت به نتايج انتخابات» افزود: «نظارت بين‌المللی بر روند اين محاکمه‌ها در ايران و حمايت از حقوق متهمان بسيار ضروری است و من از مقام‌های ايران می‌خواهم اجازه چنين کاری را بدهند.»
اين اظهارات در حالی بیان می شود که جمهوری اسلامی ایران با رد انتقاد کشورهای غربی نسبت به اين محاکمه‌ها اعلام کرده است، در مقابل «دخالت خارجی» در امور داخلی خود ايستادگی می‌کند.
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی در دو هفته اخير دو دادگاه برای محاکمه متهمان به آنچه «ايجاد اغتشاش پس از انتخابات دهم رياست جمهوری» خوانده، برگزار کرده است.
نخستين جلسه محاکمه گروهی از بازداشت‌شدگان روز دهم مرداد با حضور حدود ۱۰۰ تن از متهمان از جمله محمدعلی ابطحی، معاون رئيس جمهوری سابق ايران و مشاور يکی از نامزدهای اصلاح‌طلب انتخابات رياست جمهوری و محمد عطريانفر، يکی از اعضای رده بالای حزب کارگزاران سازندگی برگزار شد.
در جلسه محاکمه دومين گروه از بازداشت‌شدگان پس از انتخابات رياست جمهوری در ايران، معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران برخی از کشورهای خارجی، به ويژه ايالات متحد آمريکا، بريتانيا، فرانسه، آلمان، اسرائيل و همچنين سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی ايران را متهم به ايفای نقش در حوادث پس از ۲۲ خرداد کرد.
معترضان به نتايج انتخابات در ايران با محکوم کردن برگزاری اين دادگاه‌ها آن را «نمايش اسف‌بار» و «نماد تغيير ماهيت نظام» خوانده‌اند.
رييس سازمان عفو بين الملل می‌گويد: « محاکمه جاری در تهران چيزی نيست جز تلاش رهبر جمهوری اسلامی و اطرافيان وی برای سلب مشروعيت از اعتراض‌های گسترده و آرام مردمی در ايران.»
سازمان عفو بين الملل همچنين با اشاره به پخش صحنه‌هايی از دادگاه و نيز «اعتراف‌های» عده‌ای از بازداشت‌شدگان از تلويزيون جمهوری اسلامی اعلام کرده است، اين مسئله به نگرانی‌ها در باره شکنجه بازداشت‌شدگان و بدرفتاری با آنها دامن می‌زند.
به گفته رييس عفو بين‌الملل، تصاوير منتشر شده از بازداشت‌شدگان همچنين نشان می‌دهد که عده‌ای از آنها در طول بازداشت به طور محسوسی وزن کم کرده و امکان دسترسی به وکيل يا تماس با اعضای خانواده خود را هم نداشته‌اند.

*****

بازداشت سه فعال آذربایجانی در یک مراسم فرهنگی در قلعه بابک
مصطفی قاسمی، میر موسی ضیا زرگر و رسول ایرانی از فعالین فرهنگی آذربایجانی روز پنجشنبه ۱۵ مرداد ۸۸ به هنگام شرکت در مراسم فرهنگی در قلعه بابک بازداشت و به زندان اهر منتقل شدند.
همزمان با نیمه شعبان در روز پنجشنبه ۱۵ مرداد ۸۸ مراسم شعرخوانی و آواز و موسیقی و رقص آذربایجانی در قلعه بابک برگزار شد که ماموران انتظامی و امنیتی با حمله به مردم آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و چندین نفر از جمله مصطفی قاسمی، میر موسی ضیا زرگر و رسول ایرانی را بازداشت کردند.
قلعه بابک در نزدیکی شهر کلیبر در شمال غرب ایران قرار دارد و مقر بابک سردار بزرگ آذربایجان بوده است.
گفتنی است آذربایجانیها هرساله در سالروز تولد بابک خرمدین (قهرمان ملی آذربایجان) در ۱۱ و ۱۲ تیر نیز در قلعه بذ (قلعه بابک) گرد هم می آیند و با اجرای مراسمات فرهنگی یاد و خاطره قهرمان خود را پاس می دارند، اما نیروی انتظامی از چند سال پیش مانع از برگزاری این مراسمات فرهنگی می شود و یک هفته پیش از برگزاری این مراسم تمامی راههای دسترسی به این مکان تاریخی را مسدود می کند در اطراف این قلعه تاریخی اقدام به برگزاری مانورهای نظامی می کند.
در سالهای اخیر برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی با ممانعت شدید مسئولین امنیتی و انتظامی روبرو شده است و آذربایجانیها از حق بزرگداشت قهرمانان ملی و برگزاری مراسمات فرهنگی محرومند.
*****

دروغ دوباره رجانیوز، آیت یک ماه پس از رای اعتماد به میرحسین ترور شد
روزنامه جمهوری اسلامی در پاسخ به اکاذیب پایگاه اینترنتی حامی دولت کودتا، رجانیوز نوشت: «جدال‌های سیاسی بعد از انتخابات این روزها به تحریف تاریخ منجر شده و متاسفانه بعضی رسانه‏ها اقدام به انتشار مطالب نادرست برای ضربه زدن به رقیب كرده‌اند. یكی از این خبرها اینست كه روزی كه دكتر آیت به قصد سخنرانی علیه وزیرخارجه شدن میرحسین موسوی از خانه خارج می‏شد مورد سوقصد قرار گرفت و به شهادت رسید و نتوانست به مجلس برسد و مانع وزیر خارجه شدن موسوی شود. مراجعه به آرشیو مطبوعات دروغ بودن این خبر را كاملا روشن می‏كند زیرا تاریخ رای اعتماد آقای موسوی از مجلس برای وزارت خارجه 14 تیرماه 1360 بوده و تاریخ ترور دكتر حسن آیت 14 مرداد ماه همان سال، یعنی یك ماه بعد از رای گیری است. جالب اینکه در جلسه‏ای كه وزیر خارجه شدن میرحسین موسوی بررسی می‌شد دكتر آیت حضور داشت و در مخالفت با آقای موسوی نیز سخنرانی كرد. توصیه ما به همكاران جوان مطبوعاتی مان اینست كه برای كوبیدن رقیب به تحریف تاریخ متوسل نشوند.»

*****

احضار علیرضا کیانی به دادستانی بابل
علیرضا کیانی فعال دانشجویی دانشگاه مازندران مجددا به دادستانی بابل احضار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر علیرضا کیانی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه مازندران، بار دیگر توسط دادستانی بابل احضار و مواردی که از طرف دادستانی "امنیتی" خوانده می شد به وی تفهیم اتهام شد.
در متن این کیفرخواست همچنین آمده که متهم بعد از آزادی از زندان "مواظب اظهارات خود باشد". همچنین در این احضار، موارد اتهامی، مجدد مطرح شده و متهم نیز مکلف شد مجدد از خود دفاع کند.
لازم به ذکر است علیرضا کیانی در تاریخ 24/3/88 بازداشت و بعد ازتحمل یک ماه زندان در تاریخ 24/4/88 آزاد شد.

*****

نقدی بر لایحه نظام جامع انتخابات
قانونی برای یکجانبه‌سازی انتخابات و تثبیت کودتا
بر هیچ کس پوشیده نیست که با شعبده بازی صورت گرفته در انتخابات ریاست جمهوری دهم ، برگزاری انتخابات سالم دیگر بیشتر به یک رویا شبیه می باشد . زیرا با وجود چنین تقلب وسیعی ، جای تردیدی در عزم راسخ سران کودتا برای جلوگیری از چرخش قدرت باقی نمی ماند . در عین حال به نظر می رسد کودتاچیان در پی سازوکاری برای پیشگیری از بروز اتفاقاتی می باشند که به هر شکل ممکن توانایی تغییر قدرت را از طریق قانونی داشته باشد . بر همین اساس به تازگی وزارت کشور لایحه نظام جامع انتخاباتی را برای ارائه به مجلس تنظیم نموده است که به طور کلی تلاشی مذبوحانه برای سرپوش گذاشتن بر تمامی تخلفاتی است که تاکنون به طور مخفی انجام گرفته ، اما از این پس تحت لوای فعالیت قانونی صورت خواهد گرفت.
مهمترین نکته ای که در این لایحه به چشم می خورد ، اعطای اختیاراتی مطلق به وزیر کشور و شورای نگهبان می باشد که محدوده برگزاری و نظارت بر انتخابات را به این دو نهاد محدود می سازد و از آنجایی که پیش بینی می شود این دو نهاد طی سالیان آینده هم سو با یکدیگر باشند ، در نتیجه انتخابات به هر سمتی که ایشان گرایش داشته باشند کشیده خواهد شد و فرجامش آن خواهد بود که اینان تمایل داشته باشند . در حالی که انتخابات اخیر به خوبی نشان داد محدود نمودن حیطه اجرا و نظارت به این دو نهاد چه صدماتی را به انتخابات آزاد و سالم وارد می سازد .
از طرف دیگر اعطای نقش رسمی برای دخالت نیروهای سپاه و بسیج در امر انتخابات ، لکه ننگی بر دامن تهیه کنندگان این لایحه می باشد . سران کودتا از پیاده نظام خود غافل نشده و قانونی برای رسمیت بخشیدن به فعالیت های غیر قانونی آنان را نگاشته اند که مخالف با اصول قانون اساسی می باشد .
به هر تقدیر لازم است که نسبت به این لایحه و ایرادات آن به طور مفصل بحث و بررسی صورت بگیرد تا ماهیت اعمال کودتاچیان برای افکار عمومی روشن تر گردد . در ذیل به برخی از مواد این لایحه پرداخته می شود :

ماده 26 - استفاده از نيروي نظامي و انتظامي براي عضويت در هيئتهاي اجرايي ونظارت وبازرسي و شعب اخذ رأي ممنوع مي باشد .
تبصره - اعضاي نيروهاي مقاومت بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه كادر رسمي نيروي مذكور نيستند ، از شمول اين ماده مستثني مي باشند .
اساسا به همان علتی که کادر رسمی نیروی بسیج از عضویت در هیئت های اجرایی و نظارت و بازرسی منع شده است ، اعضای این نیرو نیز باید از حضور در هیئت های مذکور منع گردند . اساسا چه تفاوتی میان ماهیت اعضاء وکادر رسمی وجود دارد که یکی منع شده و دیگری از این قاعده مستثنی گشته است ؟ آیا بسیجیانی که طی این مدت به سرکوب مردم می پرداخته اند از کادر رسمی بسیج بوده اند یا از اعضای آن ؟
به نظر می رسد این تبصره بیشتر برای سرپوش گذاشتن بر دخالت مستقیم نیروهای سپاه و بسیج در تمام مراحل انتخابات می باشد و هدف دیگری را دنبال نمی نماید .
ماده 28 - بمنظور كنترل صحت جريان انتخابات و اجراي دقيق قوانين و مقررات ، وزير كشور موظف است هيئت مركزي بازرسي انتخابات را تشكيل و بازرساني را بصورت ثابت و يا سيار به استانها، شهرستانها ، بخشها و شعب اخذرأي اعزام نمايد .
تبصره - هيچ سازمان يا دستگاهي جز وزارت كشور و شوراي نگهبان ، مجاز نيست در امر اجرا ، نظارت و بازرسي انتخابات دخالت كند .
این ماده صریحا به موضوع گفته شده در ابتدا اشاره دارد که اجرا ، نظارت و بازرسی انتخابات را محدود به گرایش و گروه خاصی می نماید که نه بیطرفی را رعایت می نمایند و نه به رای مردم اعتقاد دارند . اینان از تبار جناب آقای یزدی می باشند که رای مردم را به عنوان مقبولیت و نه مشروعیت می پذیرند و در صورتی که مسوولی مقبولیت نداشته باشد ایرادی در اعطای پست انتخابی به او نمی بینند .
ماده 32 - انتخابات مجلس شوراي اسلامي با كسب اكثريت حداقل يك چهارم كل آراي مأخوذه خواهد بود .
ماده فوق نشان می دهد که سران کودتا از عدم شرکت مردم در انتخابات آتی کشور اطمینان دارند و به همین دلیل درصدد راهی بر آمده اند تا اصول دست و پاگیر قانون قبلی را حذف نموده و کار را برای خود آسان نمایند . لازم به ذکر است ابتدا در قانون انتخابات کسب اکثریت کل حائزین شرایط رای ملاک انتخاب بود که به تدریج این قانون تغییر نمود تا اینکه امروز به این شکل درآمده که دیگر سنخیتی با مردمسالاری ندارد . به عنوان مثال اگر در تهران 15% افراد (همانند انتخابات مجلس هفتم) در انتخابات شرکت نمایند ، فردی که 4% آرای حائزین شرایط رای را بدست آورده باشد می تواند به مجلس راه یابد . حال این پرسش باقی می ماند که چنین فردی چگونه می تواند خود را نماینده مردم یک شهر در مجلس بنامد . جا دارد این آرا را با درصد آرای نمایندگان ملت در مجلس ششم مقایسه نماییم تا تفاوت بهتر درک شود . به طور قطع فردی که 96% مخالف در یک شهر داشته باشد هیچ گاه از حقوق مردم دفاع نمی نماید .
ماده 37 - اخذ رأي در يك روز و به مدت 10 ساعت در داخل و خارج از كشور انجام مي شود . اين مدت غير قابل تمديد مي باشد .
این ماده را شاید بتوان شاهکار تهیه کنندگان لایحه نامید زیرا نشان از عمق نگرانی آنها از حضور مردم در پای صندوق های رای دارد . معلوم نیست اگر در انتخابات ریاست جمهوری دهم این قانون اجرا می شد درصد مشارکت چقدر پایین می آمد . از روح این ماده باز هم می توان استنباط نمود که اساسا رای مردم تنها برای تبلیغات علیه دشمن خیالی به کار میرود و اعتقادی به آن وجود ندارد . این ماده صریحا ماهیت کودتاگرانه افراد حاضر در تدوین لایحه را بیش از پیش روشن می نماید .
ماده 45 - قبل از شروع رأي گيري بايد صندوق خالي با حضور نماينده يا نمايندگان هيئت نظارت بسته و به مهر شعبه ممهور يا پلمب گردد و در صورت جلسه شعبه اخذرأي كه توسط اعضاي شعبه در محل اخذرأي تنظيم مي گردد ، نماينده يا نمايندگان هيئت نظارت ، تعداد صندوقها و خالي بودن آنها را گواهي نمايند و درصورت نياز به صندوق اضافي در جريان رأي گيري بايد به ترتيب فوق عمل نموده و صورت جلسه تكميل شود .
در این ماده هیچ توجهی به نمایندگان کاندیدا ها نشده است که باید پبش از پلمپ صندوق خالی بودن آن را مشاهده و تایید نمایند . البته در جای دیگر به نقش نمایندگان کاندیداها اشاره شده است اما هیچ ضمانت اجرایی برای حضور آنان در نظر گرفته نشده و هیئت اجرایی به راحتی می تواند همانند انتخابات ریاست جمهوری دهم از حضور نمایندگان نامزدها جلوگیری نماید .
فصل سوم - شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان
ماده 48 - انتخاب كنندگان بايد داراي شرايط زير باشند :
1- تابعيت كشور ايران
2- داشتن حداقل 18 سال تمام در روز اخذرأي
3- عاقل بودن
سوالی که در رابطه با ماده فوق مطرح می گردد این است که اساسا مرجع تشخیص عاقل بودن یک فرد کیست ؟ احتمالا از انتخابات آینده گفته می شود که تنها کادر رسمی بسیج یا سپاه عاقل می باشند و به جز ایشان بقیه جاهل ، فریب خورده و نادان هستند که صلاحیت رای دادن را ندارند .
ماده 50 - درانتخابات رياست جمهوري انتخاب شوندگان علاوه بردارابودن شرايط عمومي مذكور در ماده49 بايد مدارك زير باشند :
1 - ايراني الاصل بودن
2- داشتن حداقل تحصيلات كارشناسي ارشد يا معادل آن
3- آشنايي با مسايل سياسي داخلي وبين المللي .
4 - آشنايي با سياستهاي دفاعي وامنيتي كشور .
5 - پاي بندي به ترويج دين و اخلاق .
6 - پاي بندي به حق وگسترش عدالت .
7 - داشتن روحيه آزاد منشي وحفظ حرمت و حقوقي كه قانون اساسي براي ملت شناخته است .
8 - معتقد به استقلال سياسي ، اقتصادي و فرهنگي كشور .
9 - داشتن زمينه امانت ، پارسايي و فداكاري براي امانتي كه ملت به عنوان مسئول اجراي قانون اساسي و رياست قوه مجريه به وي خواهد سپرد .
10 - توانايي اداره امور اجرايي كشور وايجاد هماهنگي بين دستگاههاي اجرايي و ساير قوا .
11 - داشتن برنامه در زمينه هاي كلان سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي كشور .
کل ماده مزبور مخالف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد . در بند 2 داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به عنوان یکی از شرایط ذکر شده است . احتمالا در قانون بعدی داشتن دکتری از دانشگاه امام صادق (ع) یا امام حسین (ع) نیز به این بند اضافه خواهد شد . واضح است که چنین بندی مغایرت صریح با قانون اساسی دارد . از طرف دیگر موارد 4 تا 10 به عنوان مدارک لازم جهت ثبت نام نامزدها ذکر شده اند که احتمالا در قانون بعدی عضویت در کادر رسمی نیروی بسیج نیز به آنان اضافه خواهد شد . کاملا بدیهی است که اضافه نمودن چنین بندهایی جهت توجیه رد صلاحیت های احتمالی نامزدها در دوره های بعدی انتخابات است.
نمونه های مطرح شده تنها بخشهایی از ایرادات این لایحه است

*****

از میان ایمیل های دریافتی امروز

کاش مرتکب حماقت شوند و کروبی را محاکمه کنند!
یک وبلاگ‌نویس: با مقایسه مقاله روزنامه اطلاعات در توهین به خمینی و نوشته امروز یکی از روزنامه‌های وابسته به دولت کودتا (کیهان) علیه مهدی کروبی، پیش‌بینی کرد که در صورت محاکمه قضایی کروبی، اتفاقی همچون سال 56 در ایران رخ خواهد داد. اوج‌گیری انقلاب 57 نه در سال 42 که در هفدهم دی 56 صورت گرفت، زمانی که فردی با نام مستعار «احمد رشیدی مطلق» مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات نوشته و به آیت‌الله خمینی به عنوان رهبر حرکت مردمی توهین کرد.
این مقاله که هیچگاه دست‌های پشت پرده و هویت نویسنده آن فاش نشد، تا اندازه‌ای مردم را به خشم آورد که از آن پس دیگر مهار جنبش مردمی برای حاکمیت تبدیل به امری ناممکن شد.
در آن روزها ژنرال رابرت هایزر معاون فرماندهی ناتو از طرف رییس‌جمهور آمریکا برای بررسی شرایط ایران در تهران بسر می‌برد. یکی از طرح‌هایی که در جلسات هایزر با رهبران سیاسی و نظامی وقت ایران مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت رد شد، طرح ترور آیت‌الله خمینی بود.
جلال‌الدین فارسی در کتاب «زوایای تاریک» می‌نویسد: «آنچه که هم آمریکا و هم بختیار را از اجرای نقشه هولناک ربودن و قتل رهبر انقلاب بازداشت، خطر بروز یک جنگ داخلی تمام عیار بود ...».
انتشار مقاله احمد رشیدی مطلق در آن روزها را شاید بتوان تلاشی برای بررسی واکنش مردمی در قبال احتمال ربودن، ترور یا حتی زندانی کردن آیت‌الله خمینی ارزیابی کرد.
این روزها شاهد زمزمه‌های کودتاچیان و اقتدارگرایان در مورد لزوم محاکمه و «اشد مجازات» سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی هستیم. حاکمیت که تمامی سبعیت و ددمنشی قابل تصور را در قبال مردم معترض به نتایج انتخابات به کار بسته، اکنون گمان می‌کند که با محاکمه یا مثلا اعدام یکی از رهبران برجسته اصلاحات می‌تواند زهرچشمی گرفته و جنبش مردمی را خاموش کند.
بیهوده است اگر گمان کنیم حاکمان ابله و وحشی ایران، جرأت محاکمه یا اعدام رهبران اصلاحات را ندارند؛ اما اینکه این خطای تکراری تاریخ معاصر ایران را در مورد کدام یک از سه قطب مثلث «خاتمی ـ موسوی ـ کروبی» مرتکب شوند،‌ جای سوال است.
بازداشت و محاکمه سید محمد خاتمی به دلیل دو دوره ریاست جمهوری و وجهه بین‌المللی او، تقریبا محال می‌نماید. میرحسین موسوی نیز در این شرایط عملا تبدیل به نماد و رهبر جنبش شده و ثابت کرده که مواضعی سازش‌ناپذیر نیز دارد. حاکمیت به خوبی می‌داند که تعرض به موسوی، بهایی سنگین دارد.
اما مهدی کروبی در این بین نه جایگاه بین‌المللی خاتمی و نه محبوبیت گسترده موسوی را با خود دارد و از دید کودتاچیان طعمه خوبی برای مشغول کردن ذهن مردم به دادگاه نمایشی (و احتمالا جذاب) او و گمانه‌زنی در مورد حکم صادره است.
اگر روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری را به مانند ادبیات خودشان، اتاق فرمان کودتا بدانیم، سرمقاله شریعتمداری را می‌توانیم به یادداشت احمد رشیدی مطلق تشبیه کنیم؛ با این تفاوت که کروبی، خمینی نیست و اقتدارگرایان نمی‌توانند از طریق توهین به کروبی و متهم کردن او، جامعه مردمی و واکنش احتمالی آن را بسنجند.
اگر در سال 56 افراد عقل‌مداری چون هایزر، بختیار، سپهبد بدره‌ای و قره‌باغی وجود داشتند که پس از مقاله رشیدی مطلق از فکر تعرض به آیت‌الله خمینی منصرف شدند، اکنون هیچ نشانی از عقلانیت در حاکمیت کنونی به چشم نمی‌خورد.
حاکمیت کنونی به احتمال زیاد مرتکب این حماقت شده و واکنش مردم به آزمون‌هایی از قبیل محاکمه نمایشی ابطحی و عطریان‌فر یا یادداشت شریعتمداری با واکنش به محاکمه مهدی کروبی قطعا تفاوت‌هایی بنیادین یا به عبارت صحیح‌تر خانمان‌برانداز خواهد داشت.

*****

سازمان مجاهدین انقلاب: مسئول جنایات اخیر، احمدی نژاد و محصولی‌اند
افشاي گوشه هايي از فجايع رخ داده در زندان غير قانوني كهريزك و همزمان با آن تلاش اقتدارگرايان براي منحرف ساختن روند رسيدگي به جنايات انجام شده در حد تخلف و سهل انگاري چند مأمور ساده، موضوعي است كه در بيانيه صادر شده سازمان به آن پرداخته شده است. اين بيانيه شخص احمدی نژاد به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی و محصولی به عنوان وزیر کشور و رئیس شورای امنیت کشور را مسئول اجرايي اصلي اين حوادث معرفي مي كند.
متن كامل بيانيه به نقل از پايگاه اطلاع رساني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران به شرح زير است:
**

بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران
به رغم دستور تعطیل زندان غیر قانونی کهریزک هر روز شاهد اخبار جدیدی در باره این زندان هولناک هستیم. علاوه بر این براساس اخبار متواتری که ظاهراً قابل انکار نیستند، رفتارهای حیوانی و وحشیانه با زندانیان کهریزک آن گونه که در نامه آقای کروبی به آقای هاشمی رفسنجانی آمده است، به مراتب دلخراش تر و دردناک تر از مرگ و شهادت براثر ضرب و شتم در این زندان است. امروز که پس از گذشت دو ماه هر روز ابعاد تازه تر و جزئیات بیشتری از این زندان هولناک علنی می شود، شاهد تلاش گسترده محافل خبری و رسانه ای وابسته به جریان اقتدار گرا برای منحرف ساختن افکار عمومی از این جنایات و به حاشیه بردن موضوع زندان کهریزک هستیم. جنجال آفرینی های تبلیغاتی سخیف و فرار به جلو عوامل دست دوم وسوم جریان اقتدارگرا نظیر درخواست دستگیری و محاکمه مهندس موسوی و خاتمی و هاشمی و کروبی و یا اظهارات هتاکانه عوامل مذکور علیه خاتمی و هاشمی همگی تلاش هایی برای انحراف اذهان عمومی از موضوع زندان ابو غریب کهریزک است.
همزمان شاهد تحرکاتی برای تقلیل این ماجرای اسفبار به آن چه که «کوتاهی یکی دو افسر جزء در انجام وظیفه» خوانده می شود، هستیم. خبر دستگیری این یکی دو افسر جزء درحالی منتشر می شود که جنایات رخ داده، در حد تخلفاتی نظیرعدم استاندارد بودن شرایط زندان کهریزک، نگهداری تعداد بیش ازحد ظرفیت در این زندان و یکی دو مورد تنبیه بدنی که معلوم نیست علت فوت باشند، اعلام می شود. این اقدامات انسان را به یاد صحنه سازی های پس از فاجعه جنایت بار حمله لباس شخصی ها به کوی دانشگاه می اندازد که نهایتاً به محکومیت یک مأمور جزء به اتهام دزدیدن ریش تراش ختم شد. اما ابعاد جنایات ابوغریب کهریزک، شواهد و مدارک برجای مانده و شاهدان و بازماندگان آن و نیز حساسیت عمومی نسبت به این فاجعه بسیار بیشتر از آن است که به اقتدارگرایان حاکم اجازه دهد آن را به سرنوشت ماجرای کوی دانشگاه تهران تبدیل کنند.
زندان کهریزک یک زندان غیر قانونی و خارج از نظارت و کنترل سازمان زندان ها بوده است. مسئول نهایی و پاسخگوی اصلی حوادث این زندان که زیر نظر نیروی انتظامی اداره می شده است، شخص آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی و آقای محصولی به عنوان وزیر کشور و رئیس شورای امنیت کشور است. این دو تن مسئول تمام تخلفات و رفتارهای غیر قانونی و اسفناک دو ماهه اخیر از جمله در زندان کهریزک علیه شهروندان هستند. فرمانده نیروی انتظامی زیر نظر وزیر کشور فعالیت می کند و شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که رئیس دولت و وزیر کشور وی در طول دو ماهه اخیر نه تنها کمترین حساسیت و تلاشی برای نظارت بر عملکرد این نیرو و ممانعت از اقدامات غیر قانونی آن از جمله وجود و فعالیت زندان کهریزک نداشته اند، بلکه برعکس شواهد آشکاری از حمایت رئیس دولت از اقدامات مذکور حکایت دارد. رئیس دولت نهم در حالی اقدام به حرکات تبلیغاتی نظیر نوشتن نامه به رئیس قوه قضائیه و درخواست رأفت اسلامی با بازداشت شدگان حوادث اخیر می کند که درحمایت از رفتارهای سرکوب گرانه و غیر قانونی علیه مردم، وزیر اطلاعات را به دلیل «کم کاری و عدم برخورد فعال وزارت اطلاعات با حوادث دو ماهه اخیر» عزل می کند و ضمن برعهده گرفتن مسئولیت مستقیم این وزارتخانه و ابراز رضایت از ارگان ها و نهادهای نظامی و انتظامی در حوادث مذکور، پرسنل این وزارت را مورد انتقاد قرار می دهد و بلافاصله چند تن از معاونان این وزارت را تنها به خاطر این که توهماتی نظیر انقلاب مخملی و برخوردهای سرکوب گرانه اخیر با معترضان را تأیید نکرده اند، از کار برکنار می کند.
با توجه به آنچه که ذکر شد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران اعلام می کند هرگونه اقدامی برای رسیدگی به تخلفات و قانون شکنی های دوماهه اخیر در نقض حقوق شهروندان و در رأس تمام آن ها جنایات ابوغریب کهریزک بدون توجه به مسئولیت وزیر کشور و رئیس دولت نهم به عنوان مسئولان اجرایی اصلی این تخلفات، اقدامی ناتمام و غیر بنیادین است و نمی تواند نگرانی ها را نسبت به امکان تکرار چنین جنایاتی در آینده منتفی سازد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران

*****
رجا: احمدی‌مقدم به بسیج برمی‌گردد
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۵۹۳۷۴ - زمان ۱8:۴۹
سایت رجانیوز از تغییرات در ناجا خبر داد.به گزارش رجانیوز، شنیده ها حاکی از آن است که ارتقاء درجه 4 نفر از فرماندهان ارشد ، سبب ایجاد تحولاتی در ساختار نظامی و انتظامی کشور خواهد شد.برهمین اساس، علاوه بر ارتقاء درجه این 4 فرمانده، سردار احمدی مقدم فرماندهی نیروی انتظامی با ارتقاء درجه به حوزه فعالیت سابق خود در نیروی مقاومت بسیج باز خواهد گشت تا در تحولات جدیدی که قرار است این نیرو شاهد آن باشد، نقش آفرینی کند.اما تحولات تنها به فرماندهی ناجا ختم نخواهد شد، چنانکه پس از بازنشستگی سردار رویانیان از فرماندهی راهور ناجا، به نظر می رسد، این‌بار نوبت سردار رجب‌زاده فرماندهی انتظامی تهران بزرگ باشد که با این نیرو خداحافظی کند. براساس این گزارش، یکی از گزینه های جانشینی رجب زاده ،سردار علی فضلی فرمانده سپاه استان تهران است که این پست فعلا به سردار فضلی پیشنهاد شده است.در تحولات جدید ساختاری در نیروی انتظامی نیز فعالیت های معاونت اجتماعی ناجا گسترش خواهد یافت که از آن جمله می توان به تغییرات عمده در سایت پلیس و همچنین تبدیل هفته نامه امین به روزنامه ای با همین نام اشاره کرد.بر اساس این گزارش، سردار بتولی معاون اجتماعی فعلی ناجا در روزهای آینده به عنوان رئیس آگاهی و یا جانشین هماهنگ کننده ناجا معرفی خواهد شد و از سردار کارگر رئیس سابق اداره وظیفه عمومی نیز به عنوان گزینه جایگزین سردار بتولی به عنوان معاون اجتماعی ناجانام برده می شود.در تحولات مدیریتی ناجا، پیش از این سردار بهرام نوروزی فرمانده پیشین قرارگاه رسول اکرم ناجا در حکمی به عنوان رئیس پلیس جدید پیشگیری این نیرو منصوب شد و در حکم دیگری سردار محمد رویانیان رییس پلیس راهنمایی ورانندگی کشور جای خود را به سردار اسکندر مؤمنی داد.

*****

پیشنهاد محاکمه رژیم ملایان بدلیل نسل کشی و جنایات مکرر بر علیه ملت ایران

*****

درخواست «کناره گيری» احمدی مقدم از فرماندهی نيروی انتظامی
رادیو فردا: دبير کميته سياسی فراکسيون خط امام مجلس شورای اسلامی خواهان « برکناری » يا « کناره گيری » هر چه زودتر اسماعيل احمدی مقدم از فرماندهی نيروی انتظامی شد.جمشيد انصاری افزود « در اولين اقدام با توجه به مسئوليت مستقيم سرتيپ احمدی‌مقدم در حوادث اخير بايد نسبت به برکناری وی اقدام شود. »آقای انصاری در سرمقاله روز چهارشنبه سايت پارلمان نيوز رسانه رسمی فراکسيون خط امام مجلس شورای اسلامی تاکيد کرده که « مناسب‌تر اين بود که اسماعيل احمدی مقدم شجاعانه مسئوليت تمام حوادث اتفاق افتاده را می‌پذيرفت و همانند آقای دری نجف‌آبادی در جريان قتل‌های زنجيره‌ای از مسئوليت خويش کناره‌گيری می‌کرد. »آقای انصاری که نمايندگی زنجان در مجلس را بر عهده دارد « دلجويی از قربانيان اين فجايع و خانواده‌های آنان » را به عنوان بخش ديگری از اقداماتی بر شمرد که می بايست از سوی مجلس و مقام های کشور به عنوان اقدامات التيام بخش به منظور بازگشت اعتماد عمومی در دستور کار خود قرار دهند.دبير کميته سياسی فراکسيون خط امام مجلس شورای اسلامی افزود « اقدامات و اعمال خلاف قانون که توسط ماموران نيروی انتظامی در حوادث پس از اعلام نتايج انتخابات رخ داد ، احمدی‌مقدم فرمانده اين نيرو را در مخمصه بزرگی گرفتار کرد و او برای رهايی از اين مخمصه نزد افکار عمومی ناچار به اظهارنظر و موضع‌گيری‌هايی شده است که نگاهی اجمالی به اين اقدامات خلاف قانون و نوع برخورد فرمانده نيروی انتظامی با آن ها می‌تواند عمق گرفتاری در حوزه مديريت امور انتظامی را نشان دهد.»وی همچنين از عدم مسئوليت پذيری فرمانده نيروی انتظامی در قبال مجموعه تحت مسئوليتش انتقاد و تاکيد کرد که « امروز جامعه ايران ، بهت‌زده از فجايع و جناياتی که در مجموعه تحت مسئوليت سرتيپ احمدی‌مقدم رخ داده است به هيچ ‌وجه از اين گونه توضيحات و شانه خالی‌کردن از مسئوليت‌ها قانع نمی‌شود. »« ضرب و شتم مردم بيگناه و ايراد خسارت عمدی به اموال و خودروهای مردم توسط تعدادی از ماموران انتظامی » در حوادث پس از انتخابات ، « صدور دستور رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر تعطيلی بازداشتگاه کهريزک » ، « اطلاع گسترده مردم از جنايات و فجايعی که در اين بازداشتگاه » صورت گرفته ، و « برخورد غيرقانونی و غيرانسانی با تعدادی از بازداشت‌شدگان » برخی از مواردی است که دبير کميته سياسی فراکسيون خط امام مجلس از آن ها به عنوان دلايلی برای برکناری اسماعيل احمدی مقدم از فرماندهی نيروی انتظامی نامبرده است.روز سه شنبه ۲۰ مرداد نيز احمد توکلی نماينده تهران و رئيس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در نطق پيش از دستور خود گفت که « در حادثه‌های اخير که به حقوق مردم ظلم شد ، برخی از غلامان درخت را از بيخ درآوردند. حقوق دسته‌ای از مردم در حوادث پس از انتخابات ضايع شد ، چه به دست اغتشاش‌گران و چه به دست ماموران. »

*****
مسئولان قضايی به وکلای تعیینی زندانیان سیاسی گفته اند نيازی به آنها نیست

عبدالصمد خرمشاهی، نسرين ستوده، محمد مصطفايی و مينا جعفری، چهارتن از وکلای زندانيان سياسی اخير در نامه سرگشاده ای خطاب به آيت الله شاهرودی، رئيس قوه قضائيه با اشاره به جريان دادگاه های تلويزونی اخير، خواستار رفع نواقص قانونی حاکم بر روند اين دادگاهها شده اند. اين چهار وکيل مدافع به محدويت های فراوان از جمله، عدم پاسخگويی مسئولان ذيربط، نداشتن امکان ملاقات با موکلانشان جهت مشورت يا امضاء وکالتنامه، دسترسی نداشتن وکلاء به پرونده‌ موکلان‌شان و ابلاغ نکردن اوقات دادگاه به وکلاء اشاره کرده، افزوده اند که علاوه براينها، رئيس دادگاه و دادستان تهران، مانع از حضور وکلاء تعيينی درجلسات دادگاه شده و يکی از مسئولان قضايی نيز به وکلا گفته است که در اين پرونده دخالت نکنند و دليل آن را نيز انتصاب تعدادی از وکلاء به عنوان وکيل تسخيری ذکر کرده است. چهار وکيل مدافع زندانيان سياسی اخير افزوده اند که تعيين وکيل تسخيری در موارد جرائمی مانند اعدام، قصاص، سنگسار و حبس ابد، آنهم در مواردی است که متهم، وکيل معرفی نکند، اما متهمان پرونده‌ی معترضين به انتخابات، توانايی معرفی وکيل و انتخاب آن را داشته‌اند و نيازی به انتصاب وکيل تسخيری نبوده است.

*****

اطلاعیه پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بیات زنجانی

آیت الله بیات زنجانی: ولی فقیه باید از قانون اساسی تبعیت كند وگرنه از جایگاه خود محروم می شود
ولی فقیه غیر از اینكه باید عادل باشد باید از قانون اساسی و خبرگان رهبری هم تبعیت كند ضمن آنكه باید قانون عادی را هم رعایت نماید و جالب است كه هرگاه این شرایط را از دست بدهد خود به خود از جایگاه خود محروم می شود.

***
اعضای شورای سیاستگذاری سایت خبری- تحلیلی سلام با آیت الله العظمی بیات زنجانی(مدظله) دیدار و گفتگو کردند.
در این دیدار اعضای شورای سیاستگذاری سایت سلام، ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت سایت، نسبت به دور شدن از خط امام اظهار نگرانی كرده و خواستار مداخله بزرگان قوم از جمله مراجع معظم برای جلوگیری از انحراف از خط امام شدند.
مرجع عالیقدر نیز با تاكید بر مستقل بودن رسانه ها و بیان واقعیت از جانب آنها، نسبت به تحولات بعد از انتخابات سخنان مهمی مطرح كردند.
حضرت آیت‌الله العظمی بیات زنجانی در ابتدای این دیدار فرمودند: ولی فقیه غیر از اینكه باید عادل باشد باید از قانون اساسی و خبرگان رهبری هم تبعیت كند وهرگاه این شرایط را از دست بدهد خود به خود از جایگاه خود محروم می شود.
مرجع عالیقدر در خصوص ولایت فقیه و نقش آن در جامعه و چگونگی نظارت بر آن گفتند: كلمه مطلقه معنای فوق قانون بودن نیست بلكه به معنای ولایت عام است، ولایت عامه در مقابل ولایت امور حسبیه است. امثال مرحوم آیت الله خویی معتقد بودند كه ولایت فقط در امور حسبیه است ولی ما می گوییم منحصر به امور حسبیه نیست بلكه می تواند حاكم سیاسی باشد نه اینكه به معنای فوق قانون باشد در واقع این نظر در برابر برخی فقها بود كه می گفتند ولایت مجتهد در عصر غیبت فقط در امور حسبیه است.
ایشان خاطر نشان كردند: ولایت مطلقه از دو چیز نشات می گیرد علم مطلق و قدرت مطلق كه فقط در خداست. خداوند عالم ولایت مطلق را دارد و ولایت رسول اكرم(ص) و امیرالمومنین(ع) محدود است؛ ولی فقیه غیر از اینكه باید عادل باشد باید از قانون اساسی و خبرگان رهبری هم تبعیت كند ضمن آنكه باید قانون عادی را هم رعایت نماید و جالب است كه هرگاه این شرایط را از دست بدهد خود به خود از جایگاه خود محروم می شود و این نص صریح قانون اساسی است نه حرف من.
معظم له در واكنش به اظهار نگرانی اعضای شورای سیاستگذاری سایت سلام و ناامیدی بخش عظیمی از مردم نسبت به آینده گفتند: الان بیشتر باید امیدوار بود این جریان یك نعمت الهی بود تا مردم به مبانی فكری شان برگردند.
مرجع عالیقدر تصریح كردند: بنده معتقدم خبرگان باید به آیین نامه دوران امام برگردد و به معنای واقعی از میان علما انتخاب شوند نه اینكه شورای نگهبان اینها را تایید كند.
ایشان در پایان تاكید كردند: وقتی خبرگان مستقل شد می تواند به اعمال رهبری نظارت كند چراکه رابطه خبرگان با رهبری عیناً مثل رابطه مجلس و دولت است.

*****

خشت اول

روح الله فرج زاده
١- «گاهی» اتفاق می افتد که آدم وقتی خبری را می خواند یا شاهد وقوع اتفاقی می شود مو به تنش سیخ می شود.
برای انسانهایی که مثل من و شما دستشان به جایی نمی رسد و نمی توانند کاری بکنند نوعی یاس و ناامیدی همراه با تاثر و عصبانیت در درونشان به وجود می آید. یادم می آید چند سال پیش که یکی از دوستانم دستگیر شد و من از اینجا خبر دستگیری اش را خواندم، از آنجا که نمی توانستم کاری برایش انجام دهم شاید برای اولین بار در زندگی ام احساس بیهودگی و بی مصرف بودن می کردم. این احساس این روزها دوباره برگشته است...
٢- بارها و بارها در خاطرات کمونیستها و چپی های زندان کشیده خوانده ایم که در زندانها به افراد تجاوز می شده است. داستان ازدواج اجباری دختران باکره محکوم به اعدام (شما بخوانید تجاوز) را همه خوانده ایم. داستان عاشق شدن بازجویان اطلاعاتی را شنیده ایم و خوانده ایم (داستان ازدواج مشایی را دوباره بخوانید). شاید اگر این داستانها را باور می کردیم و همه چیز را توجیه و انکار نمی کردیم به اینجا نمی رسیدیم که کروبی این «شاه درد» را در نامه اش به رفسنجانی فریاد کند. اصلا شاید اگر خود کروبی چند سال پیش در مجلس ششم با اتکا به حکم حکومتی طرح قانون مطبوعات را وتو نمی کرد به اینجا نمی رسیدیم. وضعیتی که بدان دچار هستیم مانند پازلی چند هزار قطعه است که قطعه های آن در برهه های مختلف و بر اثر خامی، اشتباه، تندروی و عدم صداقت سیاستمداران و حتی مردم چیده شده است. پازل را همواره می توان به هم ریخت و دوباره قطعه های آن را چید ولی مشکل پازل چیده شده جامعه ایرانی اینجاست که قطعه های آن را یک به یک با چسب به صفحه پازل چسبانده اند.
٣- سیاستمدار صادق نه در ایران بلکه در کل دنیا پیدا نمی شود. از این حیث شاید زیدآبادی و عبدالله مومنی جزو استثناها باشند چرا که وارد وادی قدرت نشده بودند و برای همین چشمان ناظر و دیده بانان آگاه جامعه بودند و بدون هیچ عینکی انحرافها را می دیدند و آنها را به نقد کشیده و با صداقت به مردم منتقل می کردند. در دادگاه فرمایشی دوم بیش از چهره رنجور و تکیده زیدآبادی نوع نگاه کردنش قابل توجه بود. چشمان زیدآبادی همان جدیت و عصبانیتی را داشت که در بند اول به آن اشاره شد.
۴- برای ساختن پایه های جدید جامعه ایرانی بایستی خشت اول را درست نهاد. می توان بر قوانینی تکیه کرد که قابلیت تفسیر چندگانه نداشته باشند. مفاهیمی مثل دین ضمن آنکه می تواند عامل مهمی برای معنویت جامعه باشد نمی توانند تکیه گاه جنبش سیاسی باشند. چرا که دین به دلیل داشتن تفسیرهای متعدد وقتی در گرداب سیاست می افتد رفته رفته رنگ خشونت و سوء استفاده به خود می گیرد. در چنین وضعیتی می توان از علمای دین فتوای قتل (مثلا اعدامهای سال ۶٧ و قتلهای زنجیره ای) و یا مجوز تجاوز (ماجراهای اخیر را در نظر بگیرید. غیرقابل باور است که حوادث زندانها خودسر و بدون مجوز دینی صورت گرفته باشند) و یا مجوز اعمال خشونت گرفت. خشت اول را بایستی درست نهاد...
۵- این گاهی داخل گیومه بند اول این روزها تبدیل به هر دقیقه و هر لحظه شده است. سطر سطر خبرهای منتشره بوی خشونت می دهند، بعضی وقتها دعا می کنم که ای کاش همه اینها در خواب گذشته باشد مثل یک کابوس دسته جمعی... گاهی اوقات چهره عبدالله مومنی را می بینم که دیگر آن شوخ طبعی همیشگی اش را ندارد... آش و لاشش کرده اند ولی یک چیز به من امید می دهد و آن چشمان مصمم و جدی است که نمونه آن را از زیدآبادی در دادگاه دیدیم... ما پیروزیم

*****

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ