سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۰/۲۹

سه شنبه: 29/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-
تفسیر جدیدی از دکتر کورش عرفانی
بهای اعدام اهتمالی معترضین چقدر است ..؟

*****
بازداشت 4 نفر به اتهام ترور دادستان خوی
فرماندار شهرستان خوی در شمال غرب ایران، امروز سه شنبه، از بازداشت چهار نفر به اتهام شرکت در ترور دادستان خوی خبرداد.
محمدلو در یک گفتگوی مطبوعاتی گفته است: " با توجه به تحرکات گروهک‍های معاند و ضد انقلاب به نظر می رسد وی توسط گروهک های معاند ضد انقلاب ترور شده باشد.
"به گزارش العربیه، ولى‌الله حاج قلى‌زاده دادستان شهرستان خوى شامگاه دوشنبه درمقابل منزلش به ضرب گلوله سرنشینان یك دستگاه پژو كشته شد.ابراهیم مزرعه ‌لى معاون فرماندار شهرستان خوى گفته است:" دادستان شهرستان خوى هنگام بازگشت از دفتر كار خود، مقابل منزل و در داخل اتومبیل با شلیك گلوله اى از نزدیك، به شدت زخمى مى ‌شود كه بعد از انتقال به بیمارستان فوت مى كند."
فخرعلی نیکبخت معاون سیاسی وامنیتی استاندار آذربیجان غربی نیز " حزب پژاک " را عامل ترور دادستان خوی معرفی کرد و دریک گفتگوی مطبوعاتی گفت :" افراد وابسته به این گروه تروریستی مسئولیت این عمل ننگین را برعهده گرفته است."بر اساس اظهارات محمد موسوى رئیس دادگستری آذربایجان غربی حاج قلى زاده " طى چند روز گذشته به ترور تهدید شده بود."
خبرگزارى فارس وی را " از نیروهاى انقلابى " معرفی کرده و گفته است او " در زمینه رسیدگى به پرونده‌هاى ضدانقلاب، زمین ‌خوارى و مفاسد اخلاقى عملكرد درخشانى داشت."گروه " پژاک " یا " حیات آزاد کردستان " که به دست داشتن درترور دادستان خوی متهم شده است علیه جمهوری اسلامی به شکل مسلحانه مبارزه می کند و ودستگاه قضایی ایران طی ماههای گذشته چند تن از بازداشت شدگان کُرد را به جرم عضویت در " پژاک " به اعدام محکوم کرده است.
شهرستان خوی از جمله شهرهایی است که از دو قومیت ترک وکُرد تشكیل شده است.به غیر از استان کردستان ، کُردهای ایران که جمعیت آنها به هفت ملیون می رسد جزئی از ترکیب جمعیتی چند استان دیگر چون آذربایجان غربی ، کرمانشاه وایلام به شمارمی آیند.
در ایران که از شش قومیت عمده فارس ، ترک ، کرد ، عرب ، بلوچ وترکمن تشکیل شده است قومیت های غیرفارس حاکمیت را به نقض حقوق قومی خود از جمله حق تحصیل به زبان مادری ، مشارکت سیاسی و فرهنگی متهم می کنند وبرخی از تشکل های وابسته به این قومیت ها برای رسیدن به استقلال علیه حکومت مرکزی فعالیت می کنند.
*****
وزارت آموزش و پرورش آمار 30 هزار دانش‌آموز مبتلا به اعتياد را تکذیب کرد
وزارت آموزش و پرورش حاضر به انتشار آمار دانش‌آموزان مبتلا به اعتياد، نیست و در این زمینه صرفاً به تکذیب آمار ارایه شده از سوی دیگر نهادها اکتفا می‌کند.
به گفته‌ی مهدی خاکی فیروز دسترسی به آماری از تعداد دانش آموزان معتاد، که مورد توافق دستگاه های مختلف اداری باشد، کار دشواری است. امیدوار کننده ترین آمار در این زمینه، از سوی علی عباسپور رییس کمیسیون آموزش بیان شده است.به گزارش ایلنا او بر این نکته پافشاری می کند که از میان یک میلیون و دویست‎ ایرانی، صرفاً 2400 نفر از آن‌ها از میان دانش‌آموزان هستند.اما آمار اعلامی از سوی اعضای کمیسیون آموزش و پرورش، اختلاف فاحشی با آمار کمیسیون بهداشت مجلس دارد. علی اصغر حسنی این آمار را 30هزار نفر اعلام کرده و از وظیفه خانواده‌ها در نظارت بیشتر بر فرزندان سخن می گوید.
حمیدرضا حاجی‌بابایی وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این سئوال که «آیا آماری که به تازگی از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد وجود بیش از 30 هزار دانش‌آموز معتاد در مدارس ارائه شده‌ است، صحیح است یا خیر؟» با انتفاد از آمارهای ارائه شده در مورد اعتیاد در مدارس، این آمار را دروغ و به ضرر تعلیم و تربیت کشور خواند. وی گفت آموزش و پرورش یک باغ گل است اما این روزها خبرهایی همچون باد آتشین می‌آید مبنی بر این که در آموزش و پرورش 30 هزار دانش‌آموز معتاد وجود دارد و هر کسی این را گفته دروغ است. او در حالی آمار رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری را با قاطعیت تکذیب کرد که خود را نسبت به تعداد واقعی دانش آموزان معتاد ناآگاه معرفی کرد.
وزیر آموزش و پرورش که به نظر می رسد از اطلاعات بسیار کمی در مورد شیوه های آمارگیری برخوردار است، همچنین افزود: اینکه کسی اعلام کرده است، چند نفر سیگاری و معتاد در مدارس داریم، مستلزم آن است که آن شخص یکی یکی مدارس را بررسی کرده باشد و بگوید در آموزش و پرورش 30 هزار دانش‌آموز معتاد وجود دارد، اما این موضوع با منطق جور در نمی‌آید. وی در پاسخ به این که «آموزش و پرورش به عنوان مرجع برنامه‌ریزی و پیشگیری از اعتیاد در مدارس، آیا آماری در این‌باره دارد که آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر را دروغ می‌خوانید» اظهار کرد: اصلا اگر آموزش و پرورش بررسی کرد که مثلا در یک مدرسه یک معتاد نیز هست آیا درست است که به خانواده‌ها بگوییم که در کشور این قدر معتاد دانش‌آموز وجود دارد. در آموزش و پرورش با این جایگاه رفیع اگر به طور استثنا چند نفر دچار مشکل هستند از نظر روانی، ‌اخلاقی و جامعه‌شناسی این درست است بیان شود، قطعا همان طور که در جامعه معتاد هست در آموزش و پرورش هم هست.
البته برخی کارشناسان می گویند حتی تعداد 30 هزار دانش آموز معتاد نیز نمی تواند عمق فاجعه را به خوبی نشان دهد زیرا آموزش و پرورش با اخراج دانش آموزان معتاد، هر سال از تعداد دانش آموزان معتاد می کاهد بی آن که تعداد نوجوانان معتاد کاهش یابد.
آمار نگران کننده
مدیرکل دفتر فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر، این هفته آمار نگران کننده ای را درباره مصرف سیگار و مواد مخدر در بین دانش آموزان ارائه کرده است.هومن نارنجیها، با اشاره به پژوهشهای صورت گرفته در ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره میزان گرایش دانش آموزان به مواد مخدر طی سالهای گذشته گفت: طی تحقیقی درباره ارزیابی سریع اعتیاد در کشور دریافتیم که هفت دهم درصد جمعیت معتادان را دانش آموزان تشکیل می دهند. او درباره تناقض آمار ارائه گفت: اصل آمار دست ما است و مسئولان باید برهمین آمار استناد کنند.
نارنجیها با اشاره به پژوهش دکتر صدیق سروستانی که طی سال 82 در سطح ملی انجام داده است اظهار کرد: طی این تحقیق مشخص شد که 13.3 درصد دانش آموزان در مقطع راهنمایی و متوسطه در معرض خطر مصرف مواد مخدر قرار دارند.نارنجیها همچنین با بیان اینکه مدارس شهر تهران از لحاظ اعتیاد در وضعیت بدتری نسبت به سایر مدارس کشور قرار دارد گفت: طی تحقیق دکترمحمد خانی در سال 1386 از دانش آموزان تهرانی معتاد 1.3 درصد تریاک، چهار دهم درصد هروئین، 2.3 درصد حشیش و 1.9 درصد قرص اکس مصرف می کنند.
حسن ضیاء الدینی مدیرکل دفتر سلامت وزارت آموزش و پرورش اما از ارائه آمار دانش آموزان معتاد سرباز زد و در این رابطه به مهر گفت: «در این زمینه هیچ مسئولیتی ندارد و از خود ارائه کنندگان آمار سئوال کنید و من نباید در این زمینه پاسخگو باشم.»پاک کردن صورت مساله، فایده ای ندارد .
یک عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر حوزه اعتیاد اظهار کرد: متاسفانه در مورد مواد مخدر و اعتیادآورهای صنعتی جدیدی که هر از چند گاهی با نام‌های متفاوت وارد بازار ایران می‌شود، مسوولان صرفا به تکذیب ورود این مواد به بازار عرضه و تقاضای مواد مخدر کشور بسنده کرده‌اند که متاسفانه پاک کردن صورت مساله در حوزه اعتیاد هرگز کارگشا نخواهد بود. دکتر نیما آبتین با هشدار نسبت به هجوم مواد اعتیادآور جدید به بازار ایران، تصریح کرد: ورود و حتی تولید سرسام‌آور اعتیادآورهای صنعتی جدید و افزایش حجم تهدیدی که در این زمینه متوجه جوانان این کشور است، در حالی صورت می‌گیرد که مسایل و معضلات مربوط به این آسیب و در مجموع چالش‌های مرتبط با حوزه اعتیاد به طور شفاف با مردم در میان گذاشته نمی‌شود و متاسفانه برخی از مدیران هنوز بر این باورند که با تکذیب مصرف فلان ماده جدید در کشور، حجم تهدید را نیز می‌توان کاهش داد.
وی با بیان این که ضرورت شفاف‌سازی اطلاعات در حوزه مواد مخدر و اعتیاد بارها در قالب بیانیه‌ها و مصاحبه‌های گوناگون به مسوولان اجرایی تذکر داده شده است، خاطر نشان کرد: خوشبختانه امروز از برخی نهادهای مسوول از جمله ستاد مبارزه با مواد مخدر نوای شفاف‌سازی اطلاعات برای مردم در حوزه اعتیاد به گوش می‌رسد، اما نکته اینجاست که این امر به عنوان یک وظیفه عمومی باید در بین سایر دستگاه‌های اجرایی و مسوول نیز تسری داده شود.
*****
بی‌خبری از وضعیت پروانه راد از حامیان فعال مادران عزادار
پروانه راد از حامیان فعال مادران عزادار، که در روز تاسوعا دستگیر شده است همچنان در سلول انفرادی بند 209 زندان اوین، بسر می‌برد و از وضعیت و شرایط دقیق او خبری در دست نیست.
پروانه راد 53 ساله متاهل و دارای 2 فرزند و یکی از حامیان فعال مادران عزادار است که بصورت هفتگی در اعتراضات مادران عزادار در پارک لاله شرکت می‌کرد. وی روز تاسوعا 5 دی ماه، هنگامی که ماشینش در حوالی پل چوبی دچار مشکل فنی می‌شود و در انتظار آمدن همسرش برای حل مشکل فنی خودرویش بسر می‌برد، شاهد صحنه های وحشیانه و دردناک ضرب وشتم دختران و زنان توسط لباس شخصیها می شود. خانم راد نسبت به این عمل وحشیانه و غیر انسانی آنها اعتراض می کند که مورد هجوم لباس شخصیها قرار می گیرد و با برخوردی غیر انسانی دستگیر می شود.خانم پروانه راد تا به حال 3 بار بصورت بسیار کوتاه و کنترل شده و در حضور بازجو با خانواده اش تماس گرفته است ولی هر بار وقتی که خانواده حال او را جویا می شدند به آنها می گفت که اجازه توضیح بیشتر ندارم. او در حال حاضر در سلولهای انفرادی بند مخوف 209 زندان اوین بسر می برد و خانواده اش تا به حال موفق به ملاقات با او نشده اند.خانواده راد تقریبا بصورت روزانه به دادگاه انقلاب، دادستانی و زندان اوین برای اطلاع یافتن از وضعیت و شرایط و همچنین آزادی او مراجعه می کنند اما تا به حال به آنها جواب مشخصی داده نشده است. پاسدارهای سالن ملاقات بند 209 زندان اوین به این خانواده می گویند که نام او در لیست بازداشت شده ها هنوز ثبت نشده است و ما اطلاعی از محل بازداشت او نداریم این در حالی است که در طی 3 بار تماس کوتاه و کنترل شده به خانواده گفته است که در بند 209 بسر می برد. خانواده خانم راد همچنین هنگامی که به دادگاه انقلاب مراجعه می کنند و خواستار آزادی او می شوند به آنها گفته می شود که پرونده او هنوز به دادگاه انقلاب ارسال نشده است در صورتیکه حکم دستگیریها توسط دادگاه انقلاب صادر می شود. وی هنوز از داشتن وکیل محروم می باشد.مادران عزادار از بازداشت یکی از حامیان خود سخت خشمگین هستند و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط او هستند.لازم به یادآوری است خانم پروانه راد از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و او از سال 1362 تا سال 1363 زندانی بوده است.
*****
موج جدید بازداشت فعالین سیاسی
موج جدید بازداشت شهروندان و فعالین سیاسی، از روز شنبه و با بازداشت چهار تن از اعضای نهضت آزادی آغاز شده است.
در این مرحله حدود 50 نفر از فعالین اجتماعی و حدود 800 نفر از شهروندانی که در تجمع روز عاشورا شرکت داشته اند بازداشت می شوند تمرکز اصلی بازجویهای دستگیر شدگان پس از عاشورا فشار برای معرفی دیگر افراد حاضر در تجمعات آن روز بوده است و بسیاری از جوانان و دانشجویان تحت فشار ناچار شده اند تا نام دیگر دوستانشان را که در تجمع فوق حضور داشته اند اعلام نمایند.
به گزارش میزان، رجب زاده فرمانده نیروی انتظامی تهران نیز روزهای گذشته اعلام نموده بود که "تمامی" افرادی که در تجمع عاشورا شرکت داشته اند بازداشت خواهند شد. بازداشت این افراد نیز مطابق با اخبار رسیده با یک حکم کلی به امضای صادق لاریجانی ریاست قوه قضائیه صورت گرفته که به ضابطین قضایی اجازه می دهد "هرکس" را که در تجمعات مربوط به بعد از تشییع آیت الله منتظری (بجز درشهرهای قم و نجف آباد) و همچنین در تجمعات روز عاشورا "حضور" داشته، بازداشت و کلیه اماکن مورد نیاز را بازرسی نمایند.
حکم بی سابقه ریاست قوه قضائیه به صورت عام برای کلیه حاضرین در تجمع بوده و حتی افرادی که هیچ عمل خاصی نیز انجام نداده و یا شعاری نیز نداده اند را شامل می شود. درهمین راستا هفته نامه «ایمن» وابسته به نیروی انتظامی با انتشار یک ویژه نامه از تصاویر حاضرین در تجمع روز عاشورا درخواست کرده تا در صورت شناسایی این افراد معرفی شوند و همچنین این نشریه به تیراژ وسیع در اختیار بسیج محلات مختلف قرار گرفته است تا نیروهای بسیج اقدام به شناسایی و همکاری در دستگیری اهالی محلات که در تجمعات حضور یافته اند نمایند.بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی در مورد برخورد با تظاهرکنندگان روز عاشورا کلیه این افراد تا اطلاع ثانوی "بدون ملاقات" در بازداشت خواهند بود و بر اساس مشاهدات شاهدان عینی در روزهای اخیر قرار بازداشت بسیاری از فعالین سیاسی که با این روش دستگیر شده اند تا یکماه آینده تمدید شده است.
*****
ریال ایران سومین پول کم ارزش دنیا شد
خبر آنلاین: تازه ترین ارزیابی ها از ارزش برابری واحد پول کشورهای مختلف جهان در برابر دلار آمریکا حاکیست، ریال ایران تنها از واحد پول سائوتام و ویتنام با ارزش تر است.
این در حالی است که 5 سال قبل خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرده بود، ریال ایران دهمین پول کم ارزش دنیاست. بر اساس آن گزارش در سال 2005 میلادی( 1383 خورشیدی) هر دلار آمریکا برابر 8 هزار و 764 ریال بود، کم ارزش ترین پول خارجی در برابر دلارآمریکا لیر ترکیه بود که هر دلار آمریکا بیش از یک میلیون و 500 هزار لیر ترکیه ارزش داشت.
این گزارش اعلام کرده بود، ارزش برابری پول کشورهای اکوادور، غنا، اندونزی، ماداگاسکار، موزامبیک، رومانی، سائوتام و ویتنام هم از ایران کمتر است. ارزش برابری پول این کشورها را در برابر یک دلار آمریکا برابر 25 هزار سوکر اکوادور، 9 هزار و 45 کدی غنا، 9 هزار و 92 روپیه اندونزی، 10 هزار و 200 فرانک ماداگاسکار، 20 هزار و 865 شیکل موزامبیک، 33 هزار و 424 لئو رومانی، 8 هزار و 898 دوبرا سائوتام و 15 هزار و 757 دونگ ویتنام اعلام شده بود.
به گزارش خبرآنلاین، حال 5 سال بعد و همزمان با پایان کار دولت نهم و آغاز به کار دولت دهم، 1.4 لیر ترکیه در برابر 1 دلار مبادله می شود. 2040 فرانک ماداگاسکار هم به ازای یک دلار آمریکا داد و ستد می شود. همچنین 31.19 شیکل موزامبیک هم 1 دلار آمریکا ارزش دارد. 10 هزار کدی غنا هم در برابر یک دلار آمریکا داد و ستد می شود. 9223 روپیه اندونزی نیز معادل یک دلار آمریکاست. همچنین هر دلار آمریکا در برابر 2.89 لئوی رومانی مبادله می شود. واحد پول اکوادور هم به دلار آمریکا تغییر یافته است.
بر این اساس در حالی که هم اکنون هر دلار آمریکا با 10 هزار 20 ریال در بازار تهران مبادله می شود، 15560 دوبرای سائوتام یک دلار ارزش دارد و 18420 دونگ ویتنام با یک دلار آمریکا هم ارزش است.
بدین ترتیب ریال ایران در فاصله 5 سال به سومین پول کم ارزش جهان در برابر دلار آمریکا تبدیل شده است. این در شرایطی است که دلار زیمباوه که بحران تورمی و پولی شدیدی را طی سال های اخیر داشته هم اکنون از ریال ایران با ارزش تر است و 368.49 دلار زیمباوه یک دلار آمریکا ارزش دارد.
گفتنی است حفظ ارزش پول ملی مهمترین وظیفه بانک مرکزی است.
*****
تایید حکم سنگین و غیرانسانی نادر احسنی فعال دانشجویی
حکم سنگین و غیرانسانی 1 سال حبس نادر احسنی از فعالین دانشجویی و از بازداشت‌شدگان 16 آذر سال 86، توسط دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفت.
نادر احسنی فعال دانشجوئی و از دستگیرشدگان روز 16 آذر 1386 در شعبه 26 دادگاه انقلاب به حکم سنگین و غیرانسانی 1 سال حبس تعزیری محکوم شد. به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی، نادر احسنی و ابوطالبی وکیل وی به این حکم سنگین اعتراض کردند و پرونده به شعبه 36 تجدید نظر ارسال گردید، روز شنبه26 دی ماه به آقای ابوطالبی وکیل احسنی اطلاع داده شد که حکم 1 سال زندان موکلش در دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفته است.این درحالی است که اکثر دستگیر شدگان روز 16 آذر 1386 که با آقای احسنی همزمان دستگیر شده بودند و دارای محکومیتهای تعزیری سنگین تر تا 5 سال بوده‌اند احکام آنها تقلیل یافت و به حبس تعلیقی تبدیل شده است و تقریبا اولین موردی است که حکم تعزیری مورد تایید قرار می‌گیرد.نادر احسنی در تاریخ 11 آذر ماه 1386 از جلوی منزل شخصی پدری خود توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شد و به سلول انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد. وی به مدت 68 روز در بند 209 زندان اوین زندانی بود، که 58 روز آن را در سلولهای انفرادی بسر برد. او در طی این مدت تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.احسنی پس از 68 روز در بند بودن با تلاشهای گسترده بین المللی، و با قرار وثیقه بسیار سنگین 100 میلیون تومانی آزاد شد.
*****
تداوم نگهداری سمیه رشیدی در سلول انفرادی
پس از گذشت بیش از یک ماه از بازداشت سمیه رشیدی، فعال حقوق زنان و دانشجوی ستاره‌دار، وی همچنان در سلول انفرادی به سر می‌برد.
گفتنی است علیرغم تلاش وکلای وی، افروز مغزی و زهره ارزنی آنان هنوز موفق به ملاقات با بازپرس پرونده نشده‌اند چرا که در 10 روز گذشته بازپرس شعبه 12، آقای محبی در محل مربوط حضور نداشته است.به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، سميه رشيدي شنبه 29 آذر ماه سال جاري و پس از احضاريه‌اي كه طي تفتيش منزل به او ابلاغ شده بود به دادگاه انقلاب مراجعه كرد و بعد از حضور در دادگاه انقلاب بازداشت و روانه زندان اوین شد.وي از فعالان کمپین یک میلیون امضاست رشيدي همچنین در سال تحصیلی جاری به دلیل ستاره دار شدن از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته مطالعات زنان محروم شد. تلاش او با وجود پیگیری وضعیتش برای ورود به دانشگاه بی ثمر ماند و از حق انسانی تحصیل محروم شد.
*****
بازداشت احسان هوشمند، پژوهشگر و روزنامه‌نگار کرد
احسان هوشمند، پژوهشگر و روزنامه‌نگار کرد، صبح امروز در منزل خود توسط پليس امنيت تهران دستگير شد.
پليس اسناد مطالعات و پژوهش‌هاي وي را به همراه برده است.علت بازداشت این پژوهشگر کرد مشخص نیست و ماموران پلیس امنیت نیز در هنگام بازداشت وی دلیل آن را ذکر نکردند.هوشمند 40 ساله يكي از پژوهشگران توانمند و صاحب‌نظر در حوزة مطالعات قوم‌شناسي است كه مقالات بسياري از وي در نشريه‌هاي كشور به چاپ رسيده است.
*****
رئيس کميته مخابرات مجلس: کنترل تمام مکالمات تلفنی، پيامک و ايميل از نظر فنی امکان پذير نيست
رئيس کميته مخابرات مجلس شورای اسلامی گفت: بدون حکم قضايی امکان شنود مکالمات تلفنی و مشاهده محتوی ساير ارتباطات مردم وجود ندارد.
مطهری” نماينده شبستر افزود: برخورداری از حريم خصوصی از مهم‌ترين موضوعات نظام حقوقی و قانون‌گذاری کشور است که با وضع قوانين مناسب در حوزه امنيت ارتباطات تامين می شود.به گزارش ایرنا، وی با بيان اينکه امنيت در حوزه ارتباطات از طريق شنود، ضبط و افشای ارتباطات، مزاحمت و اختلال، قطع و تخريب و مواردی از اين قبيل ممکن است، مورد تعرض قرار گيرد، افزود: قوانين خوبی در کشور داريم که نقض امنيت ارتباطات را ممنوع کرده است که آخرين آن قانون جرايم رايانه ای بود.مطهری با اشاره به اصل بيست و پنجم قانون اساسی، اظهار داشت: براساس اين اصل “بازرسی‏ و نرساندن‏ نامه‏‌‌ها، ضبط و فاش‏ کردن‏ مکالمه‌های تلفنی‏، افشای‏ مخابرات‏ تلگرافی‏ و تلکس‏، سانسور، عدم‏ مخابره‏ و نرساندن‏ آنها، استراق‏ سمع و هرگونه‏ تجسس” ممنوع‏ است،‏ مگر به‏ حکم‏ قانون‏.گفتنی است براساس ماده ۴۸ قانون جرايم رايانه ای مصوب خرداد ماه سال جاری تفاوتی ميان امور تلفنی و رايانه‌ای وجود ندارد، بطور خاص دسترسی غيرمجاز به محتوای پيامک و پست الکترونيک را نيز در حکم شنود تلقی می‌کند.رئيس کميته مخابرات مجلس شورای اسلامی، گفت: با وجود منع شنود مکالمات و دسترسی به پيامک و ايميل در قوانين موضوعه کشور، ساز و کار قانونی برای کنترل محتوی اين پيام های ارتباطی نيز پيش بينی شده و در صورت ضرورت و برای برقراری امنيت اجتماعی ، دستگاههای مربوطه می توانند نسبت به کنترل ارتباطات اقدام کنند.مطهری گفت: هيات مرکزی نظارت بر شنود در قوه قضاييه شکل گرفته که بر حسب نياز دستگاههای امنيتی کشور، در زمينه صدور مجوز برای کنترل ارتباطات می تواند اقدام کند.وی تصريح کرد: هرگونه شنود مکالمات و يا دسترسی به پيامک و ايميل افراد حقيقی و يا حقوقی فقط با حکم قاضی و براساس ضرورت بايد صورت گيرد.رئيس کميته مخابرات مجلس شورای اسلامی، کنترل همزمان تمام مکالمات تلفنی، پيامک و ايميل از نظر فنی امکان پذير نيست.
*****
تجمع ساكنان 15 روستاي اهواز در اعتراض به تامين نشدن آب
عده‌اي از ساكنان دهستان‌هاي الباجي، بروايه و عچرش شهرستان اهواز در اعتراض به عدم تامين آب مورد نياز كشاورزي مقابل استانداري خوزستان تجمع كردند.
معترضان كه عده‌اي از ساكنان 15 روستا در دهستان‌هاي مذكور هستند، براي دومين روز متوالي است كه اعتراض خود را نسبت به تامين نشدن آب با تجمع در مقابل استانداري به نمايش مي‌گذارند.به گفته تجمع‌كنندگان در اين اعتراض، آب مورد نياز اراضي كشاورزي اين دهستان‌ها كه پيش از اين از كانال كوثر از طريق رودخانه كرخه تامين مي‌شد، امسال اختصاص نيافته، اين در حالي است كه قرارداد تامين آب با آنها منعقد شده است.به گفته آنان، اراضي اين منطقه زير كشت گندم و جو است و از طريق آبي تامين مي‌شود و بارندگي‌هاي اخير نيز تاثيري بر تامين آب آنها نداشته است.به گزارش فارس، برخي از آنان تاكيد كردند: در هفته گذشته به مناسبت سفر هيئت دولت به خوزستان چهار روز كانال كوثر براي آبياري اراضي اين منطقه گشوده شد، اما دوباره از اول هفته جاري اين كانال مسدود شده و اراضي آنان تشنه مانده است.به گفته معترضان، خشكسالي چند سال اخير خسارت‌هاي بسياري به كشاورزان دهستان‌هاي اهواز وارد آورده است.
*****
مركزآمار: 47 میلیون ایرانی زیر خط فقر
در حالی که کارشناسان خط فقر شهری را بیش از 780 هزار تومان برآورد کرده‌اند، مرکز آمار 47 میلیون نفر را در قالب خانوار 6نفره دارای درآمد کمتر از 780 هزار تومان اعلام کرد.
مطابق تازه‌ترین اعلام مرکز آمار ایران، 47 میلیون ایرانی به طور سرانه روزانه کمتر از 4 هزار و 300 تومان درآمد دارند. این رقم نتیجه تازه ترین اظهارات رییس مرکز آمار ایران است که گفته است:" درآمد خانواده شش نفری در خوشه یک، کمتر از 473 هزار تومان است. خانوار شش نفره ای که درآمدش بین 473 هزار تومان تا 788 هزار تومان است در خوشه دو قرار می گیرد. در خوشه نخست حدود 30 میلیون نفر قرار دارند. در خوشه دوم هم 17 میلیون و ششصد هزار نفر قرار دارند."
بدین ترتیب درآمد روزانه حدود 30 میلیون نفر کمتر از 2 هزارو 600 تومان است و درآمد روزانه 17 میلیون نفر دیگر روزانه کمتر از 4 هزارو 300 تومان است. می توان این گونه نتیجه گرفت که 47 میلیون و 600 هزار ایرانی روزانه کمتر از 4 هزارو 300 تومان درآمد دارند . در این میان 17 میلیون نفر حداکثر حق هزینه کرد 2هزار و 600 تومان را دارند.
اعلام این آمار در شرایطی است که بانک مرکزی ایران در سال 85 و در آخرین آمار اعلامی در خصوص خط فقر، خط فقر مطلق یک خانوار 4 نفره شهری را در ماه حدود 300 هزار تومان اعلام کرد. اگر تازه ترین خط فقر برآورد شده از سوی کارشناسان مستقل مبنی بر 780 هزار تومان برای خانورهای 5 نفره در سال 87 را کنار بگذاریم(که از سوی بانک مرکزی تایید ضمنی شده است) باز هم اعلام مرکز آمار اعتراف تکان دهنده ای است به رشد جمعیت فقرا در جامعه ایران.
چرا که خانوار 6نفره با درآمد ماهیانه 788 هزار تومان به معنای درآمد ماهیانه 130 هزار تومان برای هر فرد است. این درآمد برای خانوار 4 نفره معادل 520 هزار تومان در ماه خواهد شد.
حال اگر نرخ تورم 18.4درصدی سال 86 و نرخ تورم 25.4درصدی سال 87 را در محاسبات افزایش هزینه خانوارهای فقیر وارد کنیم، بدون تردید خط فقر مطلق خانوار 4 نفره که بانک مرکزی در سال 85 حدود 300 هزار تومان اعلام کرده بود در سال 88 به حدود 500 هزار تومان رسیده است و در حالت ارتباط یک به یک نرخ تورم و خط فقر مطلق به بیش از 511 هزار تومان رسیده است.
بدین ترتیب با یک شوک تورمی نه چندان شتابان و در حدود 10 درصد در اثر اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، تمام شهری های عضو خوشه یک و دو به جمع فقرا خواهند پیوست و دامنه خط فقر مطلق حتی بخشی از حاضران در خوشه سوم را هم بی نصیب نخواهد گذاشت.
این بدان معناست که در بدبینانه ترین ترین حالت(برآوردهای کارشناسان مستقل) حتی در حال حاضر نیز بخشی از خانوارهای شهری موجود در خوشه سومی که مرکز آمار ایران برآورد کرده نیز زیر خط فقر(حدود 780 هزار تومان برای خانوار 5 نفره در سال 87) زندگی می کنند.
مطابق ادعای رییس مرکز آمار ایران، دو سوم شرکت کنندگان(61 میلیون 107 هزار نفر) در طرح جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار را شهری ها تشکیل می دهند. با این حال اگر فرض کنیم که تمام روستاییان شرکت کننده(19 میلیون و 700 هزار نفر) در این طرح بیش از 130 هزار تومان در روز درآمد ندارند، آن گاه حدود 27 میلیون شهری در خوشه و اول و دوم قرار می گیرند.
بدین ترتیب اگر فرض کنیم 12 میلیون نفر شرکت نکرده در طرح جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها در خوشه های بالای درآمدی قرار گیرند، همچنین با فرض این که روستاییان کم جمعیت تر همه در خوشه اول باشند تا شهر نشینان پرتعداد تر همه خوشه درآمدی بالاتر را پر کرده باشند تا جمعیت فقرا کمتر شود، به طور قطع بیش از 10 میلیون ایرانی شهرنشین حاضر در خوشه اول(درآمد ماهیانه کمتر از 473 هزارتومان برای خانوار 6 نفره) زیر خط فقر مطلق قرار دارند. همچنین شهری های حاضر در خوشه دوم نیز که در بعد 6 نفره کمتر از 750 هزارتومان( بر مبنای خط فقر مطلق 500 هزار تومان برای خانوار 4 نفره) درآمد دارند زیر خط فقر مطلق هستند.
پس چندان بیراه نیست که جمعیت فقرای کشور را با فرض فقیر نبودن روستاییان، تنها در قالب شهری ها، در حال نزدیک شدن به 27 میلیون نفر است و در واقع بینانه ترین حالت کمتر از 20 میلیون نفر نیست.
البته آخرین گزارش رسمی دولت نشان می دهد که خط فقرمطلق خانوار 5 نفره روستایی در سال 84 ماهیانه 113 هزار تومان بوده که در حال حاضر با تعدیل این رقم با رنخ تورم سال های اخیر خط فقر مطلق روستایی نباید از 200 هزار تومان فراتر رفته باشد. بر این اساس مجموع فقرای روستایی در خوشه اول درآمدی قرار می گیرند.
اما آن چه که واضح است، جمعیت فقرا در ایران از 14 میلیون نفری که بانک مرکزی برای سال 86 اعلام کرده بود، فراتر رفته است و این سوال جدی از مرکزآمار ایران و بانک مرکزی وجود دارد که چگونه در شرایط حاضر مدعی کاهش مستمر ضریب جینی در چهار سال گذشته هستند؟
*****
پست جدید در انتظار قاضی مرتضوی ؟
قرار است گمرک کل کشور به قاضی مرتضوی سابق و ریاست فعلی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز واگذار شود.
به گزارش جهان مرتضوی یکی از گزینه های احتمالی برای گمرک ایران است و ممکن است تا چند وقت آینده حکم انتصاب وی از سوی دولت و وزارت اقتصاد صادر شود.
این خبر هنوز به طور رسمی تائید نشده است اما گفته می شود یکی از دلیل این تصمیم، اثرگذاری بیشتر سیاست های ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در مبارزه با تخلفات گمرکی و کاهش قاچاق در مرزها است.
*****
یورونیوز هم به زبان فارسی برنامه پخش خواهد کرد
کانال تلویزیونی 'یورونیوز' روز دوشنبه اعلام کرد که قصد دارد پخش برنامه های خبری به زبان فارسی و ترکی را در سال جاری آغاز کند.
به گزارش بی بی سی به نقل ازخبرگزاری فرانسه شبکه ماهواره ای "یورونیوز" که در شهر لیون در شرق فرانسه مستقر است گفت که آغاز پخش برنامه ها به زبان فارسی برای اواخر سال 2010 برنامه ریزی شده است. پخش برنامه به زبان ترکی قرار است روز 30 ژانویه آغاز شود.
این دو برنامه قرار است از لیون و از طریق ماهواره، تلویزیون کابلی و همچنین به صورت اینترنتی پخش شود. یورونیوز هم اکنون به هشت زبان برنامه پخش می کند.
دولت ایران نه تنها در حوادث پس از انتخابات فعالیت رسانه های خارجی در کشور را به شدت محدود کرده بلکه متهم شده است به روی برنامه های بعضی از کانال ها مانند بی بی سی پارازیت می اندازد.
اخیرا مقام های فرانسوی از مجمع جهانی ارتباطات، موسوم به آی تی یو وابسته به سازمان ملل متحد، خواستند که دولت ایران را نسبت به توقف پخش پارازیت بر روی شبکه های تلویزیونی ماهواره ای قانع کند.
فرانسوا رنسی، رئیس آژانس فراکانس فرانسه گفت این درخواست از مجمع جهانی ارتباطات، پس از آن مطرح شد که ایران تقاضاهای مکرر در این زمینه را نادیده گرفت.
*****
پس از گذشت 7 ماه، وکیل عبدالله مومنی موفق به مطالعه پرونده وی شد
در چند روز گذشته، دکتر محمد شریف وکیل عبدالله مومنی، موفق شد پس از گذشت حدود 7 ماه، پرونده موکلش را مطالعه نماید. بنابر گزارش های دریافتی پرونده این فعال سیاسی جهت رسیدگی به شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر ارسال شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این در حالی است که تا به امروز بنابر اظهارات دکتر محمد شریف، وی موفق به ملاقات و حتی مطالعه پرونده عبدالله مومنی نشده بود و از دفاع از موکلش در دادگاه بدوی نیز محروم گشته بود.
عبدالله مومنی، شامگاه 31 خردادماه در دفتر ستاد شهروند آزاد (مطالبه محوران حامی برنامه های مهدی کروبی) واقع در میدان ونک بازداشت شد. گزارش‌ها حاکی از ضرب و شتم وی به هنگام بازداشت است.
پس از برگزاری دادگاه‌های موسوم به رسیدگی به عوامل دخیل در حوادث پس از انتخابات، این فعال سیاسی با حکم سنگین هشت سال حبس تعزیری مواجه شد.
*****
گزارش محرمانه از بی اعتباری سیمای جمهوری اسلامی
پشت پرده پخش مناظره های تلویزیونی
روز آنلاین: یک گزارش محرمانه که توسط اداره آموزش معاونت سیاسی صدا و سیما تهیه شده ضمن اشاره به کاهش شدید اعتماد مردم به رسانه های حاکمیت، به مدیران این رسانه توصیه کرده با تهیه برنامه های مختلف و از جمله راه اندازی مجددمناظره هائی که در زمان انتخابات موجب افزایش توجه مردم به این رسانه و شرکتشان در انتخابات شد، از بی اعتباری این رسانه جلوگیری کنند.
بر اساس گزارش که در مردادماه تهیه شده، مناظره های انتخاباتی موجب اصلی بالارفتن میزان شرکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود اما بعد از حوادث انتخابات، مردم به این باور رسیدند که از آنان به عنوان "هیزم تنور" استفاده شده است. تهیه کنندگان این گزارش همچنین تاکید کرده اند "اعتماد بسيار گرانبهايي كه در روند و چارچوبهاي سياسي موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاري انتخابات با لطمات جدي مواجه شد كه جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."
این گزارش که برای اولین بار در روز منتشر می شود، نشان می دهد علت رویکرد ناگهانی صدا و سیما به پخش مناظره های سیاسی چیست.
اعتبار از دست رفته
تهیه کنندگان این گزارش تاکید کرده اند که سیمای جمهوری اسلامی پیش از انتخابات با بهره گيري از سياستهاي تبييني، تبليغي و تهييجی( پخش مناظره ها) و انبوه پخش برنامه هایی در قالب "خبر، گزارش، میز گرد و تریبون آزاد علاوه بر تشویق مردم به حضور گسترده در انتخابات تعداد مخاطبان خود را تا حد چشمگیری افزایش داد". گزارش برگزاری و پخش مناظره های انتخاباتی را نقطه اوج عملکرد صدا وسیما دانسته و تاکید کرده است که این مناظره ها، تعداد مخاطبان این رسانه را به 40 میلیون نفر رسانده بود.
بنا بر این گزارش اما "يكي از عملكردهاي رسانه ملي پيش از انتخابات كه باعث خدشه دار شدن اعتماد مردم به اين رسانه شد حذف وعدم انعكاس برخي خبرها به صورت كلي يا جزئي بود. اين مسأله در ارائه اخبار مربوط به سخنراني ها و همايش هاي نامزدهاي انتخابات نمود روشني داشت. به گونه اي كه رسانه در پخش خبرهاي تجمعات انتخاباتي و سخنان نامزدها دراين تجمعات، به صورت گزينشي عمل كرده و تنها بخشهايي از اين سخنان را در فرصتي كوتاه پخش ميكردند كه اين مسأله در همان زمان مورد اعتراض برخي نامزدهاي رياست جمهوري قرار گرفت."
در ادامه این بخش از گزارش، می خوانیم: "مسأله ديگري كه پيش از انتخابات موجب كاهش اعتماد مردم به رسانه ملي شد، پرداختن به فعاليت ها و عملكرد دولت نهم از چند ماه پيش از برگزاري انتخابات در حجم وسيع بود. پخش مكرر تيزرهاي تبليغاتي، پوشش سفرهاي استاني دولت نهم - كه اتفاقاً تعداد آن در ماههاي منتهي به انتخابات دهم رياست جمهوري زياد شده بود - باعث شد تااين ذهنيت در افكار عمومي و خصوصأ جناح مقابل شكل بگيرد كه صداوسيما بي كم وكاست در اختيار رئيس جمهوروقت است و ايشان نيز بدون ملاحظه از اين فرصت مناسب، جهت تبليغ خدمات دولت خود و هموار ساختن راه پيروزي در دوره بعد، به بهترين نحو ممكن بهره برداري ميكند."
در این گزارش همچنین تصریح شده است که "در كنار اين مسأله، نپرداختن به فضاي انتخاباتی كه اتفاقاً در اين دوره، از ماهها قبل با قدم نهادن نامزدهايي مانند كروبي و خاتمي به ميدان انتخابات و مسائل و حواشي پيرامون آن ايجاد شده بود، باعث شد كه اين ذهنيت در افكارعمومي تقويت شود كه رسانه ملي تنها در اختيار جناح حاكم بوده و تلاشي براي بازنمايي فعاليت ساير كانديداهاي احتمالي رياست جمهوري ندارد."
اعتراف به اشتباه
موضوع دیگری که نویسندگان این گزارش به مقامات ارشد صدا و سیما یادآوری کرده اند مربوط به پوشش اعلام نتایج انتخابات و اعلام زود هنگام پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات است که آن را "یکی از دلایل به وجود آمدن وقایع پس از 22 خرداد" برشمرده و آن را "امری بی سابقه" خوانده اند: "انتشار زودهنگام نتايج انتخابات پيش از آماده سازي ذهن مردم يكي از خطاهاي رسانه ملي در اطلاع رساني پس ازانتخابات بود."
نویسندگان این گزارش همچنین به پخش اعلام نتیجه در ساعت های یک ربع بامداد و همچنین 2:47 دقیقه بامداد روز 23 خرداد(با توجه به گذشت ساعتی از پایان رای گیری) توسط کامران دانشجو که گویای پیروزی احمدی نژاد بود اشاره کرده ونوشته اند:" چگونگي شمارش آراء و دستيابي به نتايج اوليه و انعكس آن با اين سرعت، براي بسياري از مردم ابهام آفرين بود وهمين مسأله ترديدهايي را براي مردم ايجاد كرد و بهانه اي به دست مخالفان و فرصت طلبان داد تا زمزمه هايي مبني بر از پيش تعيين شده بودن نتايج انتخابات سر دهند... شايسته بود رسانه ملي در اين خصوص قبلاً زمينه سازي نموده و افكار عمومي را با نحوه شمارش آراء صندوق هاي مختلف و تجميع آراء مأخوذه آشنا سازد؛ چرا كه اعلام نتايج انتخابات با اين سرعت، تقريباً بي سابقه بود."
این کارشناسان همچنین "اطلاع رساني با تأخير، ناقص و غيرشفاف و عدم پوشش مناسب اخبار معترضان و تجمعات صورت گرفته و نيزبيانيه هايي را كه از سوي نامزدهاي معترض صادر مي شد" از دیگر نقایص صدا و سیما برشمرده و افزوده اند این نقایص "با توجه به اينكه ساير رسانه ها به شيوه هاي مختلف اين اخبار را پوشش ميدادند و طبيعتاً مردم به نوعي به اين اخبار دست مي يافتند، اعتماد مردم را نسبت به صداوسيما خدشه دار كرد و مخاطبان به صراحت دريافتند كه نميتوانند خبرها را به طور دقيق، كامل و صحيح از رسانه ملي كسب نمايند. بنابراين شاهد روگرداني مردم از رسانه ملي و اقبال آنان به شبكه هاي خارجي و ماهواره اي بوديم."
آنها در این ارتباط به مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرده و نوشته اند: "در اين خصوص ميتوان به مسأله مرگ ندا آقاسلطان اشاره كرد كه بعد از حدود يك هفته و تنها در برخي ازبخشهاي خبري به صورت جزئي به آن پرداخته شد. "
این گزارش در ادامه مخاطبان صدا و سیما را به سه گروه تقسیم کرده است: مخاطبان همراه، مخاطبان منتقد و مخاطبان معاند. جالب اینکه بر اساس گزارش تحقیقی این کارشناسان سیاست سیمای جمهوری اسلامی در این دوران باعث شده که "مخاطبان همراه نیز دچار تردید در برنامه های صدا و سیما شدند."
برگزاری مناظره
بر اساس این تحلیل است که تهیه کنندگان این گزارش از برگزاري مناظره هاي زنده تلويزيوني به عنوان یک "تدبیر نوین" یاد کرده اند هر چند این نکته را نیز از قلم نینداخته اند که:" با نهايت تأسف بايد اذعان داشت اعتماد بسيار گرانبهايي كه در روند و چارچوبهاي سياسي موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاري انتخابات با لطمات جدي مواجه شد كه جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."
به اعتقاد نویسندگان این گزارش "بهتر بود صداوسيما به عنوان رسانه ي محوري جامعه ايراني، روند مثبت و اعتماد آفرين قبل از انتخابات را در روزهاي پس از انتخابات هم ادامه مي داد و با دعوت از نامزدها يا نمايندگان آنها و برگزاري ميزگردهاي تخصصي بين مدعيان تقلب در انتخابات و دست اندركاران برگزاري انتخابات (وزارت كشور، شوراي نگهبان و.. ) همچنان ميليون ها ايراني را پاي تلويزيون ميخكوب ميكرد... اگر نامزدهاي معترض، اين فرصت را مي يافتند كه مطالبات خود را در رسانه ملي به عنوان محرمترين جايگاه مطرح نمايند طبيعتا از شدت خشم و عصبانيت آنها كاسته مي شد و حجم اعتراضات خياباني و در پي آن اغتشاشات و درگيريها تقليل مي يافت."
این گزارش با اشاره به اینکه هم اکنون مردم احساس می کنند که "صرفا هیزم تنور انتخابات بوده اند" به مسئولان صدا و سیما پیشنهاد کرده با "فزایش توان تصميم گيري و اقدام سريع در تعيين استراتژي نحوه اطلاع رساني در خصوص رخدادهاي غيرمترقبه و قدرت جهت دهي به جريان هاي خبري، پيش از تثبيت شدن موضوع در ذهن مخاطبان با دريافت اطلاعات از منابع متفرقه داخلي و خارجی" اقدامات مناسب را انجام دهند.
پیش بینی ها
دو روز پیش عباس عبدی جامعه شناس و منقد سیاسی در مقاله ای در روزنامه اعتماد تاکید کرد که علت اصلی رو کردن صدا و سیما به این مناظره ها افت شدید بینندگان صدا و سیما و شکست این رسانه دولتی از رقیبان فارسی زبان خارجی است.
عبدی نوشته بود سیستمی که تحمل پخش یک برنامه ورزشی مانند نود را ندارد چگونه محتمل است که مناظره های سیاسی که مخصوص جوامع دموکراتیک است را تحمل کند.
روز دوشنبه نیز فرزانه روستائی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به مناظره های تلویزیونی نوشت: از مجموع فضاي سياسي کشور که اين روزها شاهد تهديد، تعطيل و توقيف يکي بعد از ديگري روزنامه ها و مجلات است برنمي آيد که اراده يي براي باز نگه داشتن فضاي سياسي- اجتماعي شکل گرفته باشد، زيرا نمي توان از يک سو در برنامه رو به فردا چند ده ميليون مخاطب را جذب ناگفته هاي هفت ماه گذشته کرد و از طرف ديگر آن شمشير غدار را در دست آن معاونت مطبوعاتي معروف بر فراز سر مطبوعات چرخاند.
این نویسنده و منقد تاکید کرده: فقط در يک صورت است که مي توان سوءظن و اعتماد از دست رفته و سلب شده به رسانه ملي و طراحان مناظره ها را بازيافت و آن اينکه صدا و سيما، ساعاتي پربيننده نيز به منتقدان و کساني اختصاص دهد که ناگفته هاي غيردولتي بسياري دارند و در صورت فراهم شدن شرايط مي توانند برنامه هايي را پيرامون فرداي انتخابات تدارک ببينند که حتي از مناظره هاي شب انتخابات نيز طرفدار و بيننده بيشتري را به خود جلب کند.
مقاله اعتماد چنین پایان می یابد: سري جديد مناظره هاي داغ ممکن است به گشايش برخي از کژي ها و معضلات پس از انتخابات منجر شود که بنا بر اتفاق عمومي همه امور را تا اطلاع ثانوي قفل کرده است. در غير اين صورت، به سادگي مي توان انتظار داشت که افکار عمومي جامعه ايران در معرض يک مهندسي ناميمون جديد قرار گرفته است. فرداي آن مناظره هاي قبلي را که ديديم؛ عاقبت مناظره هاي جديد را خدا به خير کند.
چهار دوره مناظره هائی که چهار ماه بعد از تهیه این گزارش از شبکه دو صدا و سیما پخش شد، به شدت مورد اعتراض جناح راست و هواداران دولت که خود را بازنده آن احساس می کنند، قرار گرفته است. در حالی که اصلاح طلبان در کلمات پوشیده مطرح کرده اند که صدا و سیما نه فقط از چهره های مشهور اصلاح طلب دعوت به شرکت در این مناظره ها نکرده بلکه مناظره ها عمدتا بین اصولگرایان معتدل و تندرو برگزار شده است.
با این همه واکنش عمومی و توجه همگانی به مصاحبه کواکبیان و حسین شریعتمداری، الیاس نادران و جواد اطاعت و همچنین علی مطهری نشان داد با همه محدودیت هائی که بر اصولگرایان معتدل تحمیل شده است اما همین قدر که با صراحت فاش کردند در انتخابات به کاندیدای جناح راست [محمود احمدی نژاد] رای نداده اند، سخنانشان با استقبال عمومی روبرو شده است. از همین روست که جناح شکست خورده مناظره ها فشارهای زیادی رابرای قطع مناظره ها آغاز کرده که بخشی از آن در مقالات روزنامه هایشان منعکس شده است. روزنامه رسالت در چند مقاله یادآور شده جناحی که با دستگیری سران شان و اعترافات آن ها منهدم شده بود بار دیگر در این مناظره ها زنده شده است.
کیهان هم علاوه بر اینکه هر روز خبرهائی علیه میانه رو ها، بخصوص کواکبیان و دکتر اطاعت چاپ می کند در ستون ساختگی خوانندگان خود از قول خوانندگان روزنامه انتقادهای تندی علیه صدا و سیما، به دلیل مجال دادن به هواداران اصلاحات چاپ می کند.
*****
همزمان با التهاب بیشتر فضای سیاسی کشور: شرایط دانشجویان بازداشتی سخت تر شده
در حالیکه فضای سیاسی ایران از دیروز تحت تاثیر محاکمه 5 تن از متهمان بازداشت شده در روز عاشورابه اتهام "محاربه" ملتهب تر شده، اخبار رسیده در مورد شدت برخورد با دانشجویان بازداشتی، بر نگرانی خانواده ها افزوده و آنان را به واکنش واداشته است.
میلاد ویسی، دانشجوی ممتاز رشته عمران دانشگاه انزلی که در شهر رشت بازداشت شده، از جمله کسانی است که تاکنون از اتهامات وارده بر او و دلایل بازداشتش خبری منتشر نشده است.ویسی که اکنون در بازداشت گاه اطلاعات استان به سر می برد، از جمله فعالان کمیته دانشجویی ستاد اصلاح طلبان حامی موسوی در استان گیلان بود. وی که از افراد نزدیک به نیروهای اصلاح طلب مذهبی شناخته می شود، پیش از این نیز چندن بار به اداره کل اطلاعات استان گیلان احضار، و برای قطع ارتباط با نیروهای سیاسی استان، تحت فشار قرار گرفته بود.
بی خبری از وضعیت مجید توکلی
مجید توکلی، دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک که در روز 16 آذر بعد از سخنرانی در دانشگاه بازداشت شد، همچنان در وضعیت نامعلومی به سر می برد. توکلی که در دادگاه نیز حاضر شده است، در دیدار با خانواده خویش اعلام کرده که حکم دادگاه بدوی "از پیش مشخص است و حکم سنگین براش خواهند برید." اما پس از آن، اطلاعی از وضعیت توکلی در دست نیست.‫
بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل
به دنبال صدور احکام سنگین برای اعضای شورای دفاع از حق تحصیل، این شورا بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: "در پیشگاه مردم ظلم ستیز کشورمان که حکم دهندگان نهایی ایشانند، اعلام می کنیم: جمع شده بودیم تا ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌مان را مطالبه کنیم. حق مسلمی که در سدۀ 21 ناباورانه، از ما دریغ شده است و به گواه تاریخ تنها در کمتر جایی سابقه دارد؛ آن هم توسط دولتی با ادعای 100 درصد آزادی! جمع ما جز «حق تحصیل»، هیچ نگفت و نخواست. اما دریغ که سخن برحق‌مان را نه تنها گوش شنوایی نبود که منکر وجودمان شدند."
این شورا با اشاره به ستاره دار شدن دانشجویان، در آزمون سال جاری کارشناسی ارشد، اضافه کرده است: "امسال نیز با ادامه‌ی روند محروم کردن استعدادهای درخشان از تحصیل و ستاره‌دار کردن دانشجویان نخبه، بر عناد با دانشگاه و دانشجو افزودند. دهها ستاره دار امسال سندی است بر ادامه ی روند حذف هر صدای منتقدی. در این سالها ما را چاره‌ای نبود جز آنکه همه‌ی هم‌ّمان این باشد که با حضور فیزیکی خود فریاد برآوریم: «ما ستاره‌دارانیم»: در راهروهای مجلس، وزارتخانۀ علوم، صحن دانشگاهها که خانه همیشگی مان بوده است و گاه در خیابان های شهرکه چند روزی مانده به انتخابات سال جاری، تکه هایی از آن محل حق خواهی شد."
این شورا درباره صدور حکم برای دو عضو خود چنین آورده است: "حال پس از 200 روز بازداشت غیرقانونی ضیاء نبوی و مجید دری از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل را به حبس و تبعید در ایذه محکوم کرده اند. ما در پیشگاه مردم ایران شهادت می دهیم که دوستانمان جز حق خواهی هیچ نکرده اند و تمام اتهامات وارد به ایشان بی اساس بوده و انتقامی است که دشمنان آزادی از دانشجویان ستاره دار می گیرند."
گفتنی است در روزهای گذشته، برای ضیا نبوی و مجید دری، دو عضو این شورا، 15 و 11 سال حکم زندان صادر شده است. استناد دادگاه برای صدور چنین حکمی، رابطه این دوتن با سازمان مجاهدین خلق بوده که این مساله توسط خانواده و نزدیکان این دو تن، قویا تکذیب شده است. گفتنی است پیش از این برای عاطفه نبوی، دختر عموی ضیا نبوی نیز به اتهام مشابهی حکم 4 سال زندان صادر شده بود. انجمن اسلام دانشگاه علوم و فنون مازندران هم با صدور بیانیه ای حکم صادره برای ضیا نبوی را محکوم کرده است.
دانشگاه کاشان: رها کردن یک دانشجو در خیابان
فرزند عضو سابق شورای شهر کاشان و معاون ستاد میرحسین موسوی در این شهر پس از بازداشت توسط یک نهاد امنیتی، بعد از 3 روز بیخبری مطلق و ضرب و جرح شدید تا جایی که منجر به شکسته شدن دست و پای این دانشجو شد و همراه با آثار سوختگی با سیگار بر بدن، به حالت بیهوش در کنار یکی از خیابانهای حاشیه شهر رها شد. وی پس از رها شدن در حاشیه شهر، بدون اینکه امکان دیدار با خانواده خود را داشته باشد، مدت 36 ساعت در اختیار اداره اطلاعات بود و در مورد فعالیت های پدرش که استاد دانشگاه کاشان است و فعالیت های سیاسی خود و انجمن اسلامی دانشگاه مورد بازجویی قرار گرفت. این دانشجو پس از پایان بازجویی نیز با چشم بسته مجبور به امضای تعدادی برگه شد. این اقدام در ادامه روند بی سابقه احضار و بازجویی از حدود 20 نفر از اعضای فعال ستاد مهندس موسوی در کاشان، انجام شده است. احضار برخی از این فعالان سیاسی و دانشجویی با بازداشت چند روزه همراه بوده است. آنها پس از انتقال به دادگاه انقلاب و تشکیل پرونده با صدور قرار وثیقه آزاد شده اند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان نیز در محکومیت این اقدامات بی سابقه اطلاعیه ای صادر کرده است. در این بیانیه می خوانیم:
"بیش از هفت ماه از آغاز برخورد سرکوبگرانۀ افراطیون با جنبش عظیم مردم ایران می گذرد. جنبشی که به گواه دوستداران و دلسوزان ایران اسلامی، از بطن مردم برخاست و تمامی اقشار و طبقه های اجتماعی را با خویش همراه کرد. پیش از این ها هشدار داده بودیم که هرگاه حلقه های بسته قدرت شکل بگیرد، زمینه حرکت آن حلقه به سمت فساد و تباهی مهیا می شود. پیش از این ها فریاد کشیدیم که هرگاه رسیدن به مقصود وسیله را توجیه کند، این مردم هستند که قربانی زیاده خواهی قدرت طلبان می شوند. پیش از این ها گفتیم که هر گاه آزادی های مصرح در قانون اساسی به راحتی نادیده گرفته شود، التهابات سیاسی، آسیب های جبران ناپذیری به بدنه اجتماع وارد می سازد." این انجمن در بیانیه خود می افزاید: "اکنون کارنامه چندین سال نادیده انگاشتن حقوق اساسی مردم و قانون گریزی در پیش چشمانمان آماده قضاوت شدن است. پرده ها از جنایات بازداشتگاه کهریزک کنار رفته است. حرمت عاشورای حسینی با حمله و هجوم به مردم و کشتن ایشان دریده گشته و سرکوب وحشیانه نیروهای به اصطلاح خودسر تا آنجا پیش رفته است که برای رسیدن به مقاصد شوم خویش متوسل به آدم ربایی و ضرب و جرح یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه کاشان شده اند و با استفاده از امکانات و مصونیت های خاص با اقدامی وحشیانه بیش از پیش ماهیت سیاه و چرکینشان را به نمایش گذاشته اند."
انجمن اسلامی دانشگاه کاشان با محکوم کردن این برخوردها، درباره همراهی خود با جنبش سبز چنین نوشته است: "به خود می بالیم که همراه و همقدم با مردمی به پا خاسته ایم که یکصدا استقلال و آزادی ایران زمین را فریاد می زنند و مصرانه بازگشت به اصول مغفول قانون اساسی را خواستارند. به خود می بالیم که در مسیر این جنبش آن قدر استوار بوده ایم که هجمه عظیم تبلیغات توپ خانه های رسانه ای و شیوه های ددمنشانه سرکوب که روی نظام های استبدادی را سفید کرده اند، خللی در عزم راسخمان پدید نیاورده است. به خود می بالیم که دانشگاههایمان زنده اند و ندای حقیقت هر گاه و از هر حنجره ای که به گوش برسد یاری کننده ای هست که او را یاری کند. دانشجویان آگاه ایرانی در راه دفاع از حقوق اساسی ملت ایران، متحمل سختی های فراوانی شده اند.از احکام سنگین و غیر قابل قبولی که برای دانشجویان، از سوی مراجع انضباطی صادر گشته و بازداشت های طولانی مدت مراجع قضایی تا انواع و اقسام شیوه های تهدید و ارعاب. دانشجویان آزاده ای که نخواستند ذلت را پذیرا باشند ودر مقابل هجوم بی عدالتی ها ایثار گرانه ایستادگی کردند. آن ها مایه مباهات ما و افتخار ملت هستند. تاریخ خود گواهی می کند که یاد چه کسانی ماندگار است و کدامین گروه سرنوشتی اسف بار در انتظارشان است. مسلما کسانی که تمایلی به درس گرفتن از تاریخ ندارند، محکوم به پرداختن تاوان های سنگینی خواهند بود."
اعتصاب غذای مجدد یوسف رشیدی
محمد یوسف رشیدی، فعال دانشجویی دربند پلی تکنیک از یک هفته پیش مجدداً در اعتصاب غذا به سر می برد.این فعال دانشجویی در اعتراض به تمدید قرار بازداشت موقت خود و بلاتکلیفی در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. وی این مطلب را در آخرین ملاقات به اطلاع خانواده خود رسانده و اعلام کرده است تا مشخص شدن وضعیتش به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد. با اینکه بیش از ۵۰ روز از بازداشت این فعال دانشجویی و حدود ۲۰ روز از آخرین جلسه بازجویی وی می گذرد اما او همچنان بلاتکلیف در یکی از سلول های 4 نفره بند ۲۰۹ زندانی است. وضعیت وخیم جسمی و ضعف بدنی شدید یوسف رشیدی در پی اعتصاب غذای اول نگرانیها بابت سلامتی وی را افزایش داده است.محمد یوسف رشیدی در پرونده فعالیتهای دانشجویی خود انتشار نشریه دانشجویی فریاد، عضویت در شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک و حضور فعال در بسیاری از تجمعات صنفی و سیاسی دانشگاه های تهران را دارد.
این فعال دانشجویی در منزل پدری خود در نوشهر توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از یک روز بازداشت در زندان اطلاعات نوشهر به تهران منتقل شد.این فعال دانشجویی از اولین لحظه بازداشت دست به اعتصاب غذا زد و در اولین ملاقات حضوری خود به گفته ی مادرش کاهش شدید وزن داشته به طوری که مادر وی در لحظات اول قادر به شناختن وی نبوده است.
یوسف رشیدی پس از۲۲ روز اعتصاب غذا به بهداری زندان منتقل شد و به مدت یک هفته در بهداری زندان اوین بستری بود. وی پس از انتقال از سلول انفرادی به سلول های۴ نفره ی ۲۰۹ اعتصاب غذای خود را شکست و در بازدید دادستان تهران از بند ۲۰۹، دادستان صراحتا به وی اعلام کرد که وثیقه ی تعیین شده برای او ۵۰۰ میلیون ریال است که به زودی به خانواده ی او ابلاغ و پس از تودیع وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه آزاد خواهد شد. اما با گذشت یک ماه از قول دادستان و مراجعات متعدد خانواده تغییری در وضعیت این فعال دانشجویی ایجاد نشده است.
همچنین اخبار منتشره، به نقل از خبرگزاری هرانا حاکی از آن است که خانواده سعید حائری فعال سیاسی و دانشجوئی ۲۸ روز پس از بازداشت فرزندشان موفق به کسب مجوز ملاقات با وی نشده اند. سید محمد حائری پدر سعید حائری که وکالت فرزندش را نیز بر عهده دارد در پی مراجعات مکرر به دادگاه انقلاب و دادستانی تهران و ارائه درخواست کتبی ملاقات با فرزند دربندش با پاسخ منفی مسؤلین قضائی مواجه شده است. رد درخواست ملاقات خانواده این زندانی سیاسی در حالی صورت می گیرد که مسئؤلین دادستانی تهران و دادگاه انقلاب دربرابر درخواستهای پدر و وکیل او عملاْ از خود سلب مسؤلیت کرده و هرگونه موافقت یا عدم موافقت با ملاقات زندانیان بندهای ۲۰۹٬ ۲۴۰ و... اوین را منوط به موافقت مقامات امنیتی وزارت اطلاعات دانسته اند. و به نظر می رسد بنا بر توضیحات مقامات قضائی به خانواده سعید حائری، این زندانی سیاسی - عقیدتی تا زمان نامعلومی توسط بازجویان پرونده اش ممنوع الملاقات شده است.
سعید حائری عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر ۲۹ آذر ماه در حین عزیمت به شهر قم برای حضور در مراسم تشیع پیکر آیت الله منتظری٬ به همراه شیوا نظر آهاری و کوهیار گودرزی، دو عضو دیگر این کمیته توسط عوامل وزارت اطلاعات بازداشت شد.
در تحولی دیگر، پریسا رهنما بر طبق احضاریه ای كه از سوی حراست دانشكده خبر صادر شده، باید به كمیته انضباطی دانشگاه مراجعه کند. در این احضاریه که ساعت 11 روز دوشنبه به دست این فعال دانشجویی رسیده عنوان شده باید ساعت 8 صبح دوشنبه ـ همان روز ـ در كمیته انضباطی دانشگاه جامع حاضر باشد. هنوز از علت احضار این دانشجو، اطلاعی در دست نیست.
بی خبری از وضعیت دو دانشجوی ُکرد
با گذشت بیش از 40 روز از بازداشت عليرضا و سجاد مرادی، دو برادر دانشجوی دانشگاه تهران، هیچ خبری از وضعیت اين دو دانشجوی نخبه منتشر نشده و نگرانیها نسبت به شرایط روحی و جسمی آنها رو به فزونی گذاشته است. عليرضا و سجاد مرادی دو دانشجوی نخبه کرد دانشگاه تهران که هر دو با فاصله يک سال با رتبه ۳ در کنکور کارشناسی ارشد وارد دانشگاه شده بودند، در جريان اعتراضات شانزدهم آذر ماه در مقابل خوابگاه دانشگاه تهران بازداشت شدند و تاکنون خبری از وضعيت آنها منتشر نشده است. همچنین آن گونه که خبرنامه امیرکبیر اعلام کرده است، فرشاد عزیزی عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد مشهد از دانشگاه اخراج شد.فرشاد عزیزی که در جریان حمله نیروهای بسیج و نظامی به دانشگاه آزاد مشهد در روز ۹ دی بازداشت شده بود، پس از آزادی با حکم سنگین اخراج از دانشگاه روبرو شده است. فرشاد عزیزی از اعضای مرکزی ستاد ۸۸ استان خراسان و در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز نزدیک به 10 روز در بازداشت بود.
*****
دستگيري سرشاخه ی شرکت هرمی "گيريفين "
سرشاخه هاي شركت هرمي گيريفين در همدان وتهران در حالی دستگیر شدند که اين شرکت در استانهاي تهران، اصفهان، فارس و همدان به صورت عمده، و در ساير استانهاي کشور به صورت جزيي و در کشورهاي امارات، اکراين و حاشيه خليج فارس فعاليت داشت.
به گزارش واحد مرکزی خبر، بازپرس شعبه 7 دادسراي عمومي وانقلاب همدان گفت: براساس شکايتهاي متعدد مبني بر کلاهبرداري يك شرکت هرمي ماموران ويژه اطلاعات با بررسي سر نخ هاي موجود مسئولين وسرشبکه هاي اين شرکت را در تهران دستگيركردند.
علي ترکاشوندافزودمسئولان اصلي اين شرکت هرمي بادادن وعده هاي باور نکردني پرداخت سودهاي 20 درصدي توانسته بودند 19 هزار عضو با بيش از 49 ميليارد تومان سرمايه در گردش جذب کنند. به گفته اين قاضي دادگاه مسئولان شرکت هرمي گيريفين با سو استفاده از نام برخي بانکها و استفتاهاي دروغين از علما اعتبار کسب کرده بودند. وي افزود اگر اخلال اقتصادي کلان باشد اما قصد مقابله با نظام داشته باشد 5 تا 20 سال حبس و در غير آن 6 ماه تا 3 سال حبس تعزيري در نظر گرفته مي شود و اگر متهمان از کارکنان دولت باشند انفصال ابدي از مشاغل دولتي و ضبط اموالي که از طريق خلاف به دست آمده پيش بيني شده است. اين پرونده به همراه متهمان به دادسراي عمومي و انقلاب تهران ارسال مي شود .
*****
مریم زندی: ارشاد از من خواسته عکس های انقلاب را سانسور کنم
مریم: "این عكس‌ها روایت تاریخ بدون كم و كاست است"
زندی عکاس شهیر ایرانی می‌گوید در چاپ كتاب عكس‌های انقلاب خود با مشكل روبرو شده و ادارهكتاب وزارت ارشاد مانع از چاپ این كتاب شده است.
مریم زندی (هنرمند عكاس و عضو هیات ” من نمی‌دانم عكس‌های انقلاب را چگونه می‌خواهند بررسی علمی كنند مگر چه چیز این عكس‌ها عجیب است “موسس انجمن عكاسان ایران) با اظهار این مطلب گفت:
نزدیك به هفت ماه است كه اداره كتاب وزارت ارشاد برای كتاب عكس‌های انقلاب من مشكل ایجاد كرده و مانع چاپ آن شده است.
وی افزود: این اداره از من خواسته كه عكس‌های انقلاب را سانسور كند. این اداره خواستار حذف برخی از عكس‌ها شده است كه من با این جریان كاملاً مخالفم.
وی ادامه داد: این عكس‌ها سند هستند و كم و زیاد نشده‌اند. این عكس‌ها روایت تاریخ بدونكم و كاست است پس كسی نمی‌تواند درباره ناردستی آنها صحبت كند .
زندی كه تاكنون چندین كتاب را به چاپ رسانده است، بیان كرد: به من گفته‌اند كه این عكس‌ها درحال بررسی علمی هستند. من نمی‌دانم عكس‌های انقلاب را چگونه می‌خواهند بررسی علمی كنند مگر چه چیز این عكس‌ها عجیب است.
وی اشاره كرد: برای چاپ این عكس‌ها خارج از ایران هیچ مشكلی ندارم و حتی چند ناشر هم به من پیشنهاد كار داده‌اند ولی معتقدم این كتاب باید در داخل ایران چاپ شود.
زندی درباره كتاب عكس موسیقی نیز توضیح داد: شش سال است كه در حال كار روی این جریان هستم و امیدوارم اگر ارشاد بهانه‌‌تراشی خاصی نكند، سال آینده این كتاب چاپ شود.
*****
اختلاف آماری چند میلیارد دلاری در وزارت نفت
در حالی کمتر از 3 ماه از آغاز برنامه پنجم در صنعت نفت زمان باقی مانده است مسئولان وزارت نفت هنوز درباره میزان دقیق حجم منابع مالی و سرمایه‌گذاری در این صنعت به یک جمع‌بندی واحد دست نیافته‌اند و آمارهای متفاوتی نیز در این باره ارائه می‌شود.
در حال حاضر کمتر از سه ماه تا به پایان رسیدن مهلت قانونی اجرای برنامه چهارم باقی مانده که تاکنون گزارشی در مورد نتایج و دستاوردهای اجرای این برنامه چهارم از سوی دستگاههای دولتی همچون وزارت نفت ارائه نشده است.
از سوی دیگر، با توجه به تحریم نظام بانکی و مالی کشور از سوی کشورهای غربی، هم اکنون جذب منابع مالی و سرمایه ای برای اجرای طرحهای مختلف صنعت نفت با محدودیتهایی مواجه شده است.
تولید روزانه 7 میلیون بشکه نفت، افزایش تولید روزانه گاز به 1.1 میلیارد متر مکعب، ایجاد 50 میلیون تن ظرفیت جدید تولید محصولات پتروشیمی و افزایش ظرفیت پالایش نفت به 2.5 میلیون بشکه بخشی از برنامه های وزارت نفت برای اجرای برنامه پنجم توسعه است اما به نظر می رسد که مسئولان وزارت نفت تاکنون درباره میزان دقیق جذب منابع مالی و سرمایه ای برای اجرای این برنامه به یک جمع بندی واحد دست نیافته اند.
در این میان، در 10 روز گذشته گزارشهای متعددی درباره میزان جذب منابع مالی و سرمایه ای در برنامه پنجم توسعه توسط شرکت ملی نفت ایران، پایگاه خبری وزارت نفت و مدیران عامل شرکتهای تابع وزارت نفت اعلام شده است که میزان رقم نهایی جذب منابع مالی در هر یک از این گزارشها با یکدیگر اختلافات چندین میلیارد دلاری دارند.
فاصله 26 میلیارد دلاری جذب منابع مالی در صنعت نفت
در این باره سید مسعود میرکاظمی وزیر نفت شهریور ماه امسال به عنوان وزیر پیشنهادی نفت دولت دهم گزارشی در مورد جذب منابع مالی ارائه کرد که با گزارشهای موجود اختلافات زیادی دارد.
به گزارش مهر، مسعود میرکاظمی در گزارش خود به عنوان وزیر پیشنهادی نفت ( 3 شهریور 88) از ضرورت جذب نزدیک به 196 میلیارد دلار سرمایه برای اجرای برنامه پنجم توسعه دربخشهای بالادستی و پایین دستی صنعت نفت خبر داده بود، اما شرکت ملی نفت ایران (26 دی 88) با انتشار گزارشی اعلام کرده است که برای اجرای این برنامه در صنعت نفت به 170 میلیارد دلار جذب سرمایه نیاز دارد.
در همین حال پایگاه اطلاع رسانی وزارت نفت (22 دی ماه 88) اعلام کرده است: " بر اساس برنامه تنظیم شده صنعت نفت در5 سال آینده (1389 تا 1393)، این صنعت نیازمند 155 میلیارد دلار سرمایه گذاری است که از این مبلغ، 90 میلیارد دلار آن به صورت بیع متقابل، فاینانس و 65 میلیارد دلار دیگر از محل منابع داخلی تأمین می‌شود."
شکاف بیش از 40 میلیارد دلار حجم سرمایه گذاری بین وزارت و شرکت نفت
بر اساس اعلام کارشناسان با توجه به افت سالانه 300 هزار بشکه ای نفت ایران و توسعه میادین جدید نفت و گاز سرمایه گذاری در بخش بالادستی صنایع نفت و گاز نسبت به سایر بخشها از اولویت برخوردار است.
مسعود میرکاظمی وزیر نفت پیشتر از ضرورت جذب حدود 140 میلیارد دلار سرمایه ( 87.3 میلیارد برای توسعه میادین گازی - 52.7 میلیارد دلار توسعه میادین نفتی) برای توسعه میادین، نگهداشت توان تولید نفت و گاز در برنامه پنجم خبر داده بود اما شرکت ملی نفت در گزارش اخیر خود با اشاره به ضرورت جبران افت سالانه 7 درصدی تولید نفت، اعلام کرده است: برای تحقق برنامه های بخش بالادست نفت و گاز در مجموع به 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز است.
اما سیف الله جشن ساز مدیرعامل شرکت ملی نفت در این باره از نیاز به 155 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری به تنهایی بخش بالادستی صنعت نفت در برنامه پنج ساله پنجم خبر داده است.
اختلاف از حجم سرمایه گذاریها برای خودکفایی از واردات بنزین
در بخش پالایش و پخش فرآورده های نفتی خودکفایی کشور از واردات فرآورده های نفتی و به ویژه بنزین و گازوئیل محوری ترین هدف وزارت نفت است.
در این باره مسعود میرکاظمی در حالی از جذب 12.6 میلیارد دلار سرمایه برای ساخت پالایشگاههای جدید، توسعه و بهینه سازی پالایشگاههای موجود نفت و طرحهای بنزین سازی خبر داده که سایت شرکت ملی نفت ایران از نیاز به حدود 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری برای اجرای برنامه ها در این بخش سخن به میان آورده است.
در بخش گاز هر چند وزیر نفت برنامه جذب 23.3 میلیارد دلار سرمایه برای توسعه بخش پایین دستی صنعت گاز را در سالهای 89 تا 93 در قالب ساخت پالایشگاههای جدید گازی، توسعه پالایشگاههای موجود، افزایش ظرفیت خطوط انتقال گاز و توسعه شبکه گاز در شهرها و روستاها ارائه کرده است که شرکت نفت از نیاز به سرمایه گذاری 20 میلیارد دلاری در این بخش خبر داده است.
در این باره اخیرا جواد اوجی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در نشستی با حضور خبرنگاران از نیاز به جذب 35 میلیارد دلار سرمایه در بخش پایین دستی صنعت گاز در برنامه پنجم توسعه خبر داده است.
نامشخص بودن سرمایه گذاریها در صنعت پتروشیمی
به گزارش مهر، عبدالحسین بیات مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی اخیرا (22 دی 88) با اشاره به افزایش 50 میلیون تنی ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی در برنامه پنجم توسعه، گفته است: برای تحقق این برنامه با ساخت 46 مجتمع جدید به 25 میلیارد دلار منابع سرمایه ای نیاز داریم.
سید مسعود میرکاظمی هم در برنامه پیشنهادی خود شهریور ماه امسال از ضرورت جذب 20 میلیارد دلار سرمایه در بخش صنایع پتروشیمی در برنامه پنجم خبر داده است.
در همین حال شرکت ملی نفت جذب با انتشار گزارشی از ضرورت جذب حدود 30 میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید در صنایع پتروشیمی تا سال 1394 خبر داده است.
بدین ترتیب، ارائه آمارهای متفاوت از میزان منابع مالی و سرمایه گذاری مورد نیاز برای صنعت نفت نشان می دهد این مشکل همیشگی اقتصاد ایران ( نبود اطلاعات دقیق آماری ) همچنان پابرجاست و ظاهرا برای حل آن نیز عزمی وجود ندارد.
*****
ایرانی‌ها 10سال زودتر از بقیه مردم جهان می‌میرند!
محراب مرزبان، سرپرست کمیته پژوهشی انجمن جراحان قلب ایران اعلام کرده است که سن ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی در ایران، ۷ تا ۱۰ سال کمتر از کشورهای دیگر دنیا است.
حسین صرافی: به گفته سرپرست کمیته پژوهشی انجمن جراحان قلب ایران، در کشورهای پیشرفته، افراد در دهه ششم زندگی با بیماری های قلبی و عروقی درگیر می شوند، ولی این موضوع در ایران، در دهه پنجم زندگی افراد اتفاق می افتد.
آقای مرزبان اعلام کرده سالانه ۳۵ تا ۵۰ هزار مورد عمل جراحی قلب در ایران انجام می شود، در حالی که در کشور چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت هم همین تعداد عمل جراحی قلب انجام می شود.
کارشناسان و متخصصان بیماری های قلب و عروق با ابراز نگرانی از کاهش سن مرگ و میر بیماران قلبی در ایران، علت را در تغییر نوع زندگی، تغذیه نامناسب، مصرف دخانیات و کم تحرکی می دانند.
مرگ و میر بیماری قلبی در جهان
با وجود آمار هشدار دهنده در باره ابتلا به بیماری های قلبی در ایران، در بعضی کشورها، خبرهایی از کاهش ریسک ابتلا به این بیماری ها منتشر می شود. به تازگی، مطالعات پژوهشگران دانشگاه آکسفورد نشان می دهد مرگ ناشی از بیماری قلبی در بریتانیا، از اوائل دهه ۱۹۷۰ میلادی تاکنون کمتر شده است. این پژوهشگران، تغییر شیوه زندگی را علت چنین روندی اعلام کرده اند.
بیژن محمودی، فوق تخصص قلب و عروق می گوید:" در سال های گذشته، تبلیغ زیادی شده است تا مردم غذاهای سالم، سالاد و میوه بخورند. وضعیت محیط زیست هم تغییر کرده و آلودگی شهری به مراتب کمتر از سال های قبل است."
تغییر شیوه زندگی
دکتر ایرج خسرونیا ، رئیس هیات مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، تغییر شیوه زندگی را علت اصلی زیاد بودن تعداد مبتلایان به بیماری های قلبی در ایران، در مقایسه با میانگین جهانی می داند.
اومی افزاید:" به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، شهروندان مجبورند بیش از توان روحی و جسمی خود تلاش کنند که سبب ساز افزایش فشار خون، استرس، بیماری قلبی و مرگ می شود."
مصرف دخانیات
کامران باقری‌ لنکرانی، وزیر سابق بهداشت اعلام کرده بود 14 درصد از جمعیت بالای 15 سال دخانیات مصرف می‌کنند.
او معتقد بود 20 درصد پسران و پنج درصد دختران مصرف‌کننده مواد دخانی هستند.
از سوی دیگر، آمارهای رسمی نشان می‌دهد که روزانه بین 150 تا 180 نفر در کشور، به خاطر مصرف دخانیات جان خود را از دست می‌‌دهند.
همچنین 25 درصد مرگ و میر افراد 20 تا 65 ساله با عوارض مصرف دخانیات ارتباط دارد.
دکتر بیژن محمودی، فوق تخصص قلب و عروق، معتقد است:" استعمال دخانیات در سنین پایین در ایران در حال مرسوم شدن است و می توان پیش بینی کرد کسی که از ۱۳ سالگی به استعمال دخانیات روی می آورد، در ۳۰ سالگی به بیماری قلبی و عروقی مبتلا شود."
مصرف غذاهای آماده
مصرف فست فودها حتی هفته‌ای یکبار و مصرف نمک زیاد در رژیم غذایی، وجود سکته قلبی را در سنین پایین افزایش می‌دهد.
دکتر سید هاشم سزاوار، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، با بیان این مطلب می گوید:" شایع‌ترین بیماری در جوامع در حال توسعه از جمله کشور ایران، بیماریهای قلبی عروقی است."
مدیر گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی ایران با اعلام این که فست فودها حتی اگر هفته‌ ای یکبار هم در رژیم غذایی به کار رود و مصرف نمک زیاد در رژیم غذایی، وجود سکته قلبی را در سنین پایین افزایش می‌دهد، افزود:" شیوه تغذیه‌ای مناسب از جمله غذاهای حاوی فیبر، مثل سبزیجات و میوه‌های فراوان و لبنیات کم چرب، سکته قلبی را کاهش می‌دهد."
دکتر سزاوار با تاکید بر ارتباط بروز سکته‌های قلبی و روش‌های تغذیه‌ای، توصیه کرد:" برای جلوگیری از سکته قلبی، افراد را باید از سنین پایین با روشهای صحیح تغذیه آشنا کرد که این امر با فرهنگ سازی توسط خانواده‌ها و رسانه‌ها امکان پذیر خواهد بود."
مدیر گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی ایران در پایان تاکید کرد:" باید فرهنگ ورزش کردن را در کودکان نهادینه کنیم. همچنین فرهنگ مضرات دخانیات را به کودکان آموزش داده و از مصرف روغن‌های سرخ کردنی برای دفعات مکرر خودداری کرده و نیز از استفاده از سوسیس و کالباس و غذاهای آماده و نوشابه‌های گازدار حتی المقدور اجتناب شود."
ایرج خسرونیا هم معتقد است:" عادت به استفاده از غذاهای آماده و فوری به تازگی در ایران پدید آمده است، در حالی که بیشتر این غذاها پر چربی، کالری زا و چاق کننده هستند. چنین عادتی هم باعث می شود آمار مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی در کشور افزایش یابد."
بیماران قلبی رعایت کنند
خوردن غذاهای فوری، تعداد مبتلایان به بیماری قلبی در ایران را افزایش داده است
به گفته دکتر خسرونیا، برخی بیماری های عروقی به طور ناگهانی نشان داده می شوند و اجتناب ناپذیر هستند، ولی در صورتی که فردی مستعد بیماری قلبی است، باید مواردی را رعایت کند. او اضافه می کند: "افراد چاق یا کسانی که فشار خون و دیابت دارند یا رژیم غذایی مناسبی را رعایت نمی کنند، همچنین افرادی که دخانیات مصرف می کنند، باید هر ۶ ماه یکبار تحت معاینه دوره ای قرار بگیرند تا در صورت وجود نشانه ای از بیماری قلبی یا تنگی عروق، بتوانند به موقع درمان شوند."
به گفته کارشناسان، اگر هر فرد روزانه نیم ساعت تند راه برود، احتمال ابتلای او به بیماری قلبی، ۲۰ درصد کم می‌شود. سیگار نکشیدن، مصرف نکردن غذاهای چرب و کنترل چربی و فشار خون هم احتمال ابتلا به بیماری قلبی را تا ۵۰ درصد کاهش می دهد.
*****
ایجاد کميته انضباطي در دانشگاه‌هاي غيردولتي

معاون دانشجويي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام ايجاد كميته انضباطي در دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي و غيردولتي، بيشترين تخلفات صورت گرفته از سوي دانشجويان را مربوط به «تخلفات آموزشي» عنوان كرد.
دكتر محمود ملاباشي، در گفت‌وگو با ایسنا، با ارائه جزييات فعاليت چهار ساله كميته انضباطي وزارت علوم از كاهش 23 درصدي احكام كميته انضباطي دانشجويي در مقايسه با افزايش چشمگير جمعيت دانشجويي خبر داد و گفت: البته دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي و غيردولتي كميته انضباطي ندارند و اين آمار مختص دانشگاه‌هاي دولتي است.
وي از ايجاد كميته انضباطي در دانشگاه‌هاي غيردولتي خبر داد و گفت: متاسفانه هنوز كميته رسمي در اين دانشگاهها وجود ندارد و در تلاش هستيم كه در اين دانشگاه‌ها نيز كميته انضباطي ايجاد كنيم تا دانشجويان از امنيت بيشتري برخوردار باشند.
معاون دانشجويي وزارت علوم در ادامه با بيان اينكه بررسي تخلفات دانشگاهي تنها مربوط به حوزه دانشجويي نيست، اظهار كرد: بر اين اساس سه نوع كميته انضباطي كارمندان،‌ اعضاي هيات علمي و دانشجويي در دانشگاه‌ها فعال مي‌باشد.
به گفته وي، بايد در نظر داشت كه وجود كميته انضباطي در دانشگاه‌ها يك امنيت و ارزش است، چرا كه هر چه اين كميته‌ها فعاليت خود را قانونمندتر اجرا كند باعث امنيت بيشتر مي‌شود.
وي با تاكيد بر اينكه كميته انضباطي مركزي وزارت علوم از نحوه و جزييات كامل فعاليت‌هاي كميته انضباطي دانشگاه‌ها در پايان سال خبردار مي‌شود، تصريح كرد: در اين مسير تنها ساليانه گزارشي از روند فعاليت كميته انضباطي دانشگاه‌ها ‌به وزارت علوم اعلام و كار كارشناسي بر روي آنها انجام مي‌شود.
ملاباشي خاطرنشان كرد: معمولا تخلفات دانشجويي در دانشگاه‌ها پيگيري مي‌شود و اگر بنابرنظر دانشگاه‌ها احكامي نيازمند جريمه بالاتر باشد، اين موضوع جهت بررسي به شوراي مركزي وزارت علوم واگذار مي‌شود.
وي ادامه داد: چنانچه دانشجويي پس از تجديدنظر كامل دانشگاه، از نحوه حكم صادر شده براي خود شكايت داشته باشد، مي‌تواند به كميته انضباطي مركز مراجعه كند كه در اين ميان كميته انضباطي مركز نيز مجددا موضوع را پيگيري و نتيجه آن را به دانشگاه منعكس مي‌كند تا در حد امكان در حكم صادر شده تغييرات لازم داده شود.
وي تخلف‌هاي آموزشي، مشاجره‌هاي دانشجويي در دانشگاه‌ها يا خوابگاه‌ها، تخلفات سياسي و فرهنگي و همچنين تخلف در زمينه نشريات دانشجويي را ازجمله موارد تخلف‌هاي مورد بررسي در كميته انضباطي دانشگاه‌ها عنوان كرد.
معاون دانشجويي وزارت علوم در خاتمه بيشترين تخلفات صورت گرفته از سوي دانشجويان را مربوط به تخلفات آموزشي عنوان كرد و گفت: در اين زمينه دفتر مشاوره وزارت علوم در حال پيگيري اين موضوع است تا نسبت به بهبود اين روند حركت كند.
گفتنی است در ماه های گذشته فشارها بر دانشجویان به طرق مختلف اضافه شده است و به نظر می رسد این اقدام وزارت علوم نیز در راستای هرچه بیش تر تحت فشار قرار دادن قشر دانشجو باشد.
*****
شیوا نظر آهاری همچنان در سلول انفرادی است/بی خبری از وضعیت مرتضی کاظمیان

شیوا نظر آهاری و سایر زنان بازداشت شده در روزهای پس از عاشورا تنها زنانی اند که در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شوند.
به گزارش سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی،شیوا نظرآهاری، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر شب ۲۹ آذر با اتوبوس حامل جمعی از فعالان اجتماعی و خانواده های زندانیان سیاسی، که برای شرکت در مراسم خاکسپاری مرحوم آیت الله منتظری عازم قم بود، بازداشت شد.
او که پس ازحوادث انتخابات اخیر نیز یک بار دستگیر و نزدیک به چهار ماه زندانی بود، ۳۰ روز آن را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین گذراند.
خانواده شیوا این هفته موفق به دیدار با او شدند و به گفته خانواده اش روحیه بسیار مناسبی داشت.
این در حالی است که از دیگر زنانی که در سلول انفرادی این بند به سر می برند اطلاعاتی در دست نیست .
بی خبری از وضعیت مرتضی کاظمیان
همسر مرتضی کاظمیان ،روزنامه نگار و فعال ملی- مذهبی از بی خبری خود نسبت به وضعیت وی خبر داد.
به گزارش سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی ،فهیمه ملتی این باره می گوید: بعد از آخرین تماس تلفنی آقای کاظمیان که حدود ده روز پیش بود، دیگر هیچ اطلاع دیگری از او نداریم.
وی افزود:حتی با مراجعه به دادگاه انقلاب و دادسرای اوین که هم توسط خود من و هم وکیل ایشان خانم نسرین ستوده صورت گرفته، هیچ پاسخی دریافت نکردیم ولی از خلال مکالمات تلفنی متوجه شدیم که وی در سلول انفرادی به سر می برد و تنها به کتاب قرآن دسترسی دارد.
خانم ملتی در ادامه اظهار داشت: آقای کاظمیان از زمان دستگیری تا کنون دوبار تماس داشتند که از روحیه بسیار بالایی برخوردار بود. گفتنی است مرتضی کاظمیان در تاریخ هشتم دیماه، توسط مامورین وزارت اطلاعات و در ساعت یک بامداد دستگیر شد.
تا آزادی روزنامه نگاران زندانی

*****
پدر زلزله شناسی ایران : میزان خسارت و تلفات زلزله تهران 10 برابر هائیتی خواهد بود
پدر زلزله شناسی ایران گفت: اگر زلزله ای به وسعت و شدت زلزله هائیتی در تهران رخ دهد میزان خسارات و تلفات انسانی آن 10 برابر بیشتر خواهد بود.
به گزارش مهر،بهرام عکاشه به بررسی و مقایسه وضعیت زلزله خیزی شهر تهران و پایتخت کشور هائیتی پرداخت و افزود: اگر زلزله ای که در هائیتی رخ داد در تهران به وقوع بپیوندد ابعاد آن به مراتب سنگینتر و بزرگتر خواهد بود و معتقدم بزرگترین فاجعه تاریخ در تهران رقم خواهد خورد.
رئیس دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد تهران شمال با عنوان این مطلب که هرچند بافت شهری هائیتی با تهران فرق می کند گفت: فراموش نکنیم که پایتخت ایران هم مخروط افکنه آبهایی است که از کوههای البرز جاری می شود و متاسفانه یک رسوب نرم با ضخامت نسبتا زیاد به جا می گذارد.
وی معتقد است که شهر تهران روی این رسوب نرم بنا شده و همین مسائل در مورد هائیتی نیز وجود دارد.
این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که زلزله به احتمال زیاد در تهران رخ خواهد داد ولی علم بشر نمی تواند زمان دقیق و حتی و سال و دهه وقوع آن را بیان کند
عکاشه پدر زلزله شناسی ایران افزود: هائیتی یک سرزمین کوهستانی است که بر روی گسلهای زلزله خیز بنا شده و تهران نیز چنین شرایطی دارد.
به گفته عکاشه، زلزله خیز بودن هائیتی به صورت میان صفحه ای است ولی تهران که بر روی البرز قرار دارد درون صفحه ای است که البته در صورت بروز فاجعه زلزله در اصل مسئله فرقی نخواهد کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گسلهای هائیتی پتانسیل 9 درجه ریشتر زلزله را دارند و گسلهای تهران تا 8 درجه ریشتر پتانسیل دارند. ضمن اینکه باید بدانیم که تهران عمر 220 ساله دارد و به اشتباه به عنوان پایتخت تعیین شده است زیرا همه می دانیم که شهر تهران از تجمع چندین روستا شکل گرفته که دلیل اصلی این انتخاب به خاطر خوش و آب و هوا بودن این منطقه بوده است.
عکاشه با بحرانی خواندن وضعیت شهر تهران در هنگام وقوع زلزله مشابه هائیتی در پایتخت ایران افزود: مسئله فوق العاده جدی است و این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که این واقعه به احتمال زیاد در تهران هم رخ خواهد داد ولی علم بشر نمی تواند زمان دقیق و حتی سال و دهه وقوع آن را بیان کند.
*****
تهديد خبرنگار ايرانی نيويورک تايمز به مرگ در تهران

خبرنگار ايرانی نيويورک تايمز می گويد روزی يکی از افراطيون حکومتی تلفنی مرا تهديد کرد اگر بازهم در خيابانهای تهران ديده شوم با شليک گلوله کشته خواهم شد.
روزنامه نيويورک تايمز چاپ آمريکا با عنوان «چشم ايرانيان تبعيدی،» ديدگاه نازيلا فتحی روزنامه نگار ايرانی را بازتاب می دهد که نوشته است: بعنوان يک روزنامه نگار ايرانی همچون صدها و شايد هزاران همکارم پس از رويدادهای انتخابات رياست جمهوری به تبعيد آمده ام. من که در جريان انتخابات برای نيويورک تايمز کار می کردم، فکر می کردم حکومت ايران آموخته با خبرنگاران خارجی مدارا کند. اما با شدت گيری تظاهرات خيابانی، حکومت، فشار برای کنترل اخبار رويدادها را شدت بخشيد چنانکه عکسبرداری از تظاهرات جرم محسوب شد و گزارشگران خارجی ناچار به ترک ايران شدند. سرانجام روزی يکی از افراطيون حکومتی تلفنی مرا تهديد کرد اگر باز هم در خيابانهای تهران ديده شوم با شليک گلوله کشته خواهم شد. لس آنجلس تايمز نيز در گزارشی تحت عنوان «توفانهای سياسی ايران، دگرگونی قدرت» می نويسد: جنبش مخالفان در حال اوجگيری نشانگر پديداری فروپاشی حاکميت است. نويسنده اين گزارش می افزايد: در جريان اعتراضات خيابانیِ پس از انتخابات ايران، هنگام سوارشدن به هواپيما به مقصد اروپا، از سوی نيروهای امنيتی دستگير و روانه زندان اوين شدم. دولت يونان همه تلاش خود را بکار گرفت تا مرا آزاد کند. با اين همه دولت ايران دستگير شدگان جنبش سبز را متهم به همکاری با اسراييل، بريتانيا و آمريکا می کرد. يک استاد مردم شناسی در اين باره گفت: حاکميت ايران پيوندش را با مردم از دست داده که به سرنگونی اش منجر خواهد شد. شما حتا می توانيد احساس گناه را در چشمان نيروهای انتظامی مسئول سرکوب تظاهرات به روشنی بنگريد.
*****
تحریم مخابرات در کشور
چهارشنبه؛ روز سکوت سبز
درادامه ابتکارات متنوع حامیان جنبش سبز، معترضان به دولت احمدی نژاد، روز 4 شنبه با "سکوت سبز" ارتباطات مخابراتی را تحریم می کنند.این تحریم شامل عدم استفاده از تلفن های ثابت، همراه وارسال اس ام اس می شود.
"سکوت سبز"عنوان پیامکی است که این روزها درصندوق دریافتی تلفن های همراه شهروندان ایرانی به وفوریافت می شود. پیامی که محتوای آن دعوت از معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری به تحریم شرکت مخابرات است: "از 7 صبح روز چهارشنبه 30 دی ماه تا 8 عصر همان روز از هیچ یک از خدمات مخابرات استفاده نمی کنیم(اس ام اس، تلفن، موبایل)".
این سکوت همچنین بیانگر اعتراض مردمی است که گفت وشنودهای آنها از طریق مراکز مخابراتی تحت نظر سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی دریافت و کنترل می شود.
با توجه به ممنوعیت حضور معترضان درخیابان ها وبازداشت های گسترده اخیر توسط نیروهای لباس شخصی وامنیتی، حامیان جنبش سبز راه های تازه و در عین حال مسالمت آمیزی را برای مقابله با دولت کودتا تجربه می کنند. آخرین این ابتکارات ارسال پیامک به برنامه ورزشی "نور" بود که به بیش از یک میلیون مورد رسید و آشکارا دستپاچگی گردانندگان سیمای جمهوری اسلامی و مقامات امنیتی را در پی داشت. طرح "سکوت سبز" در حالی در فهرست برنامه های معترضین قرار دارد که اخبار مختلف حکایت ازدر راه بودن اشکال دیگری از "اعتراضات سبز" دارد.
نکته قابل توجه این است که مسئولین امنیتی و نظامی هر روز تعدادی از فعالین سیاسی و مدنی را به خیال اینکه اعتراضات خاموش خواهد شد، دستگیر می کنند، اما این سرکوب ها نتوانسته است مانع بروز اشکال مختلف اعتراضات مردمی شود.
*****
عملیات ساختمانی در نزدیکی معبد باستانی آناهیتا در ایران/قطع درختان کهنسال در خرم‌آباد
مردمی که در روزهای اخیر برای بازدید از معبد باستانی آناهیتا رفته بودند در جای جای این معبد به ویژه در راس و تاج آن، شاهد ساخت پایه های بتنی عمیق جهت احداث بنایی نامشخص بودند که هنوز بتن آن خشک نشده است.
به گزارش خبرنگار مهر در کرمانشاه، در کنار این پایه های بتنی مصالح ساختمانی فراوانی شامل ستونهای آهنی، مصالح برای سقف بنا و تیر آهنهای مختلف وجود داشت که این نشان از ساخت و سازی گسترده بر پیکره معبد باستانی آناهیتا دارد.
ساخت و سازی که پیکر نیمه جان و زخم خورده معبد آناهیتا را که سالیان سال دستخوش نامهربانیهای بسیاری شده است را به یکباره نابود خواهد ساخت.
پایه های سیمانی که هنوز خشک نشده اند
این در حالی است که بر اساس قانون هر گونه ساخت و ساز در حریم آثار تاریخی ثبت شده ممنوع است با این حال این سئوال پیش می آید چه کسی و با چه مجوزی اقدام به ساخت و ساز در این محوطه را صادر کرده است.
علاوه بر این موضوع هم اکنون وضعیت کلی این معبد نیز بسیار تاسفبار است، چرا که معبد آناهیا در سال‌های اخیر با انوع و اقسام مشکلات مواجه بوده که هر یک به نوبه خود خراشی بر پیکره این اثر باستانی و گرانبهای کشورمان وارد ساخته است.
تا چند سال پیش محوطه این معبد درمحاصره کانتینرهای میوه و تره بار بود بعد از رفع این مشکل توسط شهرداری کنگاور و با خلوت شدن اطراف آن و عدم کنترل توسط نگهبانان محوطه، این معبد مکانی امنی شد برای معتادان به گونه ای که هنوز آثار مواد تزریقی مثل انواع و اقسام سرنگ در نقاط مختلف آن دیده می شد.
از طرفی به دلیل عدم نظارت و محافظت دقیق ستون ها و تخته سنگهای حجاری شده این اثر باستانی که هر یک نشانی از تاریخ هزاران ساله این سرزمین دارد مکانی شد برای درج تبلیغات مختلف از تبلیغات انتخاباتی گرفته تا ... حال نگاهی به این لیست مشکلات ابتدایی نشان دهنده بی‌توجهی مسئولان به حفظ این بنای تاریخی است.
گرچه در یکی دو سال اخیر اوضاع اندکی بهتر شده اما هنوز تا تبدیل شدن معبد آناهیتا به یک محل مناسب گردشگری راه زیادی مانده است، پاکسازی محوطه کامل نشده و مسیر مناسب برای گردشگران ایجاد نشده همچنین امکانات رفاهی برای گردشگران به هیچ عنوان در این محوطه در نظر گرفته نشده است.
معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است
معبد آناهیتا که دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است در شهر کنگاور از شهرستان‌های استان کرمانشاه و بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۳۲ متر و در ابعاد ۲۰۹ متر در ۲۲۴ مترساخته شده است.
ارتفاع ستونهای این بنا نسبت به قطر آنها سه به یک است و این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی نظیر و منحصر به فرد باشد.
هرچند در مورد ماهیت این بنا اختلاف نظر وجود دارد،اما بر اساس نظر اغلب کاوشگران این بنا معبدی برای پرستش الهه آناهیتا در دوره اشکانی بوده است.
این معبد از دوران اشکانی قابل احترام بوده و تیریدات‌ها (تیردادها - تعدادی از پادشاهان اشکانی) در معبد آناهیتا تاج گذاری کرده‌اند،معبد آناهیتا در دوره ساسانیان هم مورد استفاده بوده و بازسازی شده است،همچنین کاوش‌ها نشان داده این معبد در دوران سلجوقی، ایلخانی، صفویه و قاجار به منظورهای دیگر مورد استفاده قرار می‌گرفته و از هر کدام از این دوران‌های تاریخی اثری در معبد به‌جا مانده است.
در قرن یکم بعد از میلاد مسیح ایسیدور شاراکس جغرافیدان یونانی اولین کسی که در کتاب خود به معبد آناهیتا اشاره کرده و آن را معبد" آرتمیس" نامیده است، از قرن نهم تا چهاردهم مورخان اسلامی از این منطقه دیدن نموده و مشاهدات خود را در گزارش‌هایشان ثبت کرده‌اند.
ابن فقیه در کتاب مشهور "البلدان" نوشته است:"هیچ ستونی شگفت انگیزتر از ستونهای معبد آناهیتا کنگاور نیست".
معبد آناهیتا به تدریج در طول سالیان دراز مورد بی توجهی قرار گرفته و به همین دلیل روند تخریبی آن آغاز شد، در سال 1336 زلزله ای که در این منطقه به وقوع پیوست و بخش وسیعی از این آثار را به تلی از خاک تبدیل کرد پس از آن به دلیل عدم نظارت و حراست مناسب از این اثر، مردم به خود اجازه دادند تا در ویرانه های این محوطه اقدام به ساخت و ساز کرده و حتی از مصالحح آن استفاده کنند که همین مسئله به مرور زمان تقریباً معبد آناهیتا را به یک خرابه تبدیل کرد.
بدون شک با توجه به آنچه ذکر آن رفت، معبد آناهیتا به لحاظ ارزش تاریخی از جمله برجسته‌ترین آثار و میراث‌ فرهنگی سرزمین ایران است بدان حد که می توان آن را در فهرست جهانی یونسکو قرار داد، در این رابطه سال‌ها است بحث هایی وجود دارد اما گویا هنوز اراده لازم برای آماده شدن بنا به منظور ثبت جهانی وجود ندارد.
به گفته یکی کارشناس یکی از موانع ثبت این اثر در فهرست جهانی یونسکو کامل نشدن پژوهش در مورد سابقه بنا و قطعی نشدن نظریه‌های مربوط به سابقه تاریخی آن است، البته نه تنها سالهاست فعالیت‌ پژوهشی در این منطقه متوقف شده، بلکه اقدامات لازم برای حفظ و نگهداری آثار بدست آمده و آماده‌سازی محوطه تاریخی معبد برای این مهم نیز انجام نمی‌شود.
با توجه به ارزش تاریخی و نوع معماری معبد آناهیتا، بی شک این اثر یکی ازجذاب ترین آثارباستانی جهان به شمار می رود، همین موضوع می تواند با اندکی توجه و دلسوزی معبدآناهیتا را به مکان و مرکزی بزرگ جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی تبدیل نماید.
خبرنگار مهر در کرمانشاه در تماس تلفنی با مسئول میراث فرهنگی شهرستان کنگاور خواهان ارائه توضیحات در این زمینه شد که زین الدینی در پاسخ به مهر گفت: "بنا به دستور مسئولان بالاتر امکان هر گونه مصاحبه در این زمینه وجود ندارد و توضیحات بیشتر را می توانید از مسئولان و روابط عمومی سازمان دریافت نمایید".
خبرگزاری مهر آماده دریافت و انعکاس نظرات مسئولان ذیربط در این خصوص است.
*****
صدور احكام سنگین و بی سابقه انضباطی برای دانشجویان دانشگاه بین المللی قزوین

دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین كه در سال جاری یكی از كانون های اعتراضات دانشجویی و حمایت از جنبش سبز بوده است، به دلیل صدور احكام انضباطی سنگین مدتی است که در التهاب و ناآرامی به سر می برد.
در جريان تجمع ها و اعتراض های دانشجويان دانشگاه قزوین نسبت به انتخابات رياست جمهوری، پس از بازداشت و بازجويی و احضار تعداد زيادی از دانشجويان اين دانشگاه توسط اداره اطلاعات قزوين، كميته انضباطي دانشگاه در اقدامی بي سابقه اقدام به صدور احكام انضباطی سنگين و احضار بيش از ۷۰ دانشجوی اين دانشگاه به كميته انضباطی کرده است.
از میان دانشجویان احضار شده تاكنون حكم ۱۰ نفر از آنان ابلاغ شده است كه اين احكام به شرح زير مي باشد:
۱ - فرزام معینی، دانشجوی كارشناسی فقه و حقوق اسلامی- اخراج از دانشگاه و محرومیت از شركت در آزمون های ورودی دانشگاه ها به مدت ۵ سال.
۲ - حامد هنرخواه، دانشجوی كارشناسی روانشناسی عمومی – اخراج از دانشگاه.
۳ - سید روح الله ترابی، دانشجوی كارشناسی ارشد معدن – اخراج از دانشگاه
۴ - فرشید آذرنیوش، دانشجوی كارشناسی فقه و حقوق اسلامی – اخراج از دانشگاه.
۵ - سعید سكاكیان، دانشجوی كارشناسی حسابداری – ۴ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
۶ - فرهاد كیاشمشكی، دانشجوی كارشناسی حقوق – ۴ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
۷ - سید دانیال كرانیان، دانشجوی كارشناسیی حقوق – ۳ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
۸ - محمدرضا آقایاری، دانشجوی كارشناسی ادبیات فارسی – ۳ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
۹ - كاظمی دانشجوی كارشناسی ارشد معدن – ۲ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
۱۰ - پیام حیدرقزوینی، دانشجوی كارشناسی فقه و حقوق اسلامی – ۲ ترم تعلیق با احتساب در سنوات.
لازم به ذكر است علیرغم انتشار بیانیه ۴۴ تن از اعضای هیئت علمی و اساتید این دانشگاه در اعتراض به روند امنیتی شدن فضای دانشگاه و حضور نیروهای شبه نظامی و لباس شخصی در محیط دانشگاه و از بین رفتن استقلال دانشگاه، مدیریت دانشگاه بین‌المللی قزوین و حراست این دانشگاه توجه ای به درخواست های این استادان توجهی نکرده اند.
بنابر گزارش دانشجویان این دانشگاه، احكام مورد نظر با نظر مستقیم نماینده ولی فقیه در دانشگاه حجت الاسلام عبدالكریم عابدینی صادر شده است.
عابدینی در تجمعی كه در اعتراض به هتك حرمت به امام خمینی در این دانشگاه برگزار شده بود اعلام كرد كه :دانشگاه بین المللی امام خمینی جای استاد و دانشجوی منافق نیست.»
عبدالعلی آل بویه سرپرست دانشگاه نیز اعلام داشته است كه «كنترل كمیته انضباطی از دست وی خارج است.»
بنابر اخبار رسیده كمیته انضباطی برای بیش از ۷۰ تن از دانشجویان این دانشگاه احكام سنگینی صادر كرده است، ولی به منظور جلوگیری از التهاب فضای دانشگاه و عدم شكل گیری اعتراضات دانشجویی از اعلام یكباره آن ها خودداری كرده است.
*****
با توقیف سه رسانه دیگر مطرح شد:
رامین ادامه دهد، وزیر استیضاح می شود

در ادامه لغو امتیاز مطبوعات مستقل و منتقد، روز گذشته هیات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد، رای به عدم انتشار روزنامه "فرهنگ آشتی" و دو هفته نامه "همت" و "موج اندیشه" داد. محمد علی رامین، معاون وزیر ارشاد و دبیر هیات نظارت بر مطبوعات، پیش از این لغو امتیاز مطبوعات را "گامی در جهت تلطیف فضای حاکم بر رسانه های" کشور معرفی کرده بود. نظری که برخی از نمایندگان مجلس با آن موافق نیستند و اعلام کرده اند که "افراطی گری های رامین، پای وزیر ارشاد را به استیضاح خواهد کشاند".
به گزارش خبرگزاری ایلنا، روابط عمومی معاونت و اطلاع رسانی وزارت ارشاد روز گذشته اعلام کرد هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه روز گذشته خود روزنامه "فرهنگ آهشتی" و دو هفته نامه "موج اندیشه" و "همت" را لغو امتیاز کرده است. طبق این گزارش، هيأت نظارت برمطبوعات؛ روزنامه "فرهنگ آشتي" را باتوجه به تخلفات مستمر از مفاد قانون مطبوعات به استناد تبصره ماده 11 اين قانون، لغو امتياز کرده است.
هفته‌نامه‌هاي "همت" و "موج انديشه" هم به علت تخلف از مفاد مختلف قانون از جمله توهين به برخي از شخصيت‌هاي نظام ـ عليرغم اصلاحات اساسي در آخرين ويژه‌نامه مربوطه با نام "به ياد شهيد همت ـ موج انديشه" ـ براساس ماده 27 و تبصره ماده 11 اين قانون لغو امتياز شدند.
محمد علی رامین که در دوران کوتاه مسئولیت خود در هیات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد حتی به خبرگزاری ها و مطبوعات میانه رو و متمایل به اصولگران هم رحم نکرده، در توضیح علت تذکرات داده شده به روزنامه آفتاب یزد گفته است: مقرر شد برای روزنامه آفتاب یزدبه علت روند محتوایی پر تخلف از جمله مطالبی که موجب تبلیغ و تشویق به شرکت در اجتماعات غیرقانونی منجر به اغتشاشات می گردد، یک بار دیگر تذکر جدی هیات نظارت ارسال شود.
محمد علی رامین پیش از این نیز با ایراد اتهاماتی مشابه، به این روزنامه تذکر کتبی داده بود؛ به همین دلیل هفته گذشته سردبیر این روزنامه از سمت خود استعفا داد.
دبیر هیات نظارت بر مطبوعات علت ارسال تذکر کتبی برای روزنامه اعتمادرا هم درج مطلبی با عنوان "دولت بی صدا" در صفحه 4 ضمیمه مورخه 26\10\88 آن روزنامه و بکار گیری، به گفته وی "تعابیر اهانت آمیز و منشاءفتنه دانستن دولت" عنوان کرده است.
این در حالیست که در جلسه هیات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد، روزنامه "امین جامعه" مورد تشویق قرارگرفت. رامین علت تشویق این نشریه راعملکرد مثبت در زمینه انعکاس، به تعبیر وی "اغتشاشات روز عاشورا که بخش قابل توجهی از اعمال تخریبی و قانون شکنی های اغتشاشگران و بی حرمتی آنان نسبت به عزاداران امام حسین را به تصویر کشاند و موجب شناسایی و رسوایی حرمت شکنان شد" دانسته است.
اعتراض مجلسیان
تداوم برخوردهای هیات نظارت بر مطبوعات و محمدعلی رامین با رسانه ها و مطبوعات، روز گذشته برای چندمین بار با واکنش برخی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس روبرو شد و زنگ خطر استیضاح برای وزیر ارشاد را به صدا در آورد. سیروس سازدار، نماینده جناح اقلیت مجلس دراین خصوص به پارلمان نیوز گفت: اقدامات رامین سناریویی در جهت افراطی گرایی است و در صورت ادامه این روند وزیر ارشاد استیضاح می شود.
نماینده اصلاح طلب مرند و جلفا همچنین اضافه کرد: محمد علی رامین برخورد دوگانه ای با رسانه ها دارد و به نظر می رسد که وزیر ارشاد توانایی کنترل و نظارت بر عملکرد معاون مطبوعاتی خود را ندارد و در این صورت جز استیضاح وزیر ارشاد چاره ای برای مجلس باقی نمی ماند.
سازدار در خصوص توقیف هفته نامه همت و تذکرات پی در پی به رسانه های اصلاح طلب نیز بیان داشت: جالب است در فضایی که رامین هر روز به بهانه های مختلف با نشریات و سایت های اصلاح طلب و مستقل برخورد می کند، هفته نامه همت علی رغم توقیف، مجددا چاپ و به حملات خود علیه مسئولان ادامه می دهد. این گونه اقدامات افراطی رامین با وجود حسینی در مقام وزیر ارشاد تشدید شده است.
عضو فراکسیون اقلیت مجلس در ادامه افزود: گویا آقایان می خواهند همه رسانه ها و مطبوعات مستقل با گرایش اصلاح طلبانه را ببندند و خود را راحت کنند. اگر بعد از تعطیلات مجلس این روند ادامه پیدا کند طرح استیضاح وزیر ارشاد را تهیه خواهیم کرد. پیش از این بارها در مورد افراطی گری های رامین و هیات نظارت بر مطبوعات، نمایندگان به وزیر ارشاد تذکر داده و با طرح سئوالاتی به وزیر ارشاد هشدار داده بودند اما گویا تاثیری نداشته است.
محمد علی رامین در طول مدتی که این مسئولیت را عهده دار شده، به شکلی مداوم با بسیاری از رسانه ها و مطبوعات مستقل، منتقد و اصلاح طلب برخورد کرده و تعداد زیادی ازآنها را لغو امتیاز کرده است. وی مدتی قبل هم با حضور در دفتر یکی از روزنامه های اصلاح طلب، روزنامه نگاران را "مشتی دلقک" خوانده بود.
این چهره تندروی دولت، چندی پیش در یک کنفرانس خبری، در دفاع از اقدامات خود و هیات نظارت بر مطبوعات گفته بود: اقدامات ما در دو ماه گذشته در جهت بهبود و تلطیف فضای رسانه ای است و از سویی دیگر نیز مسئولان و حاکمیت از عملکرد فعلی مطبوعات راضی نیستند و ما درصددیم این فضا را اصلاح کنیم.
*****
بهترين رويکرد، تحريم های سنگين تر

هفته گذشته عليه سه مرد ساکن شهر گلندل در کاليفرنيای آمريکا، به اتهام فروش قاچاق پمپ های مکشی و ساير تجهيزات به ايران از طريق امارات متحده عربی، اعلام جرم شد. اين جديدترين رويدادی است که نشان می دهد قانون تحريم های تجاری ايالات متحده عليه تهران، تا چه اندازه سهل و آسان زير پا گذاشته می شوند.
اخبار اين اتهامات در حالی منتشر شد که پنج عضو دائم شورای امنيت سازمان ملل به همراه آلمان، در صدد تشکيل جلسه ای در نيويورک بودند تا درباره وضع تحريم های سنگين تر عليه ايران و توقف برنامه غنی سازی اورانيوم آن کشور بحث و گفتگو کنند.
قدرت های جهان برای دستيابی به اهداف سياست خارجی خود، از ديرباز تحريم های اقتصادی را که اغلب «راه حل موازی خويشتندارانه» خوانده می شود، به استفاده از راه حل نظامی ترجيح داده اند. دولت اوباما نيز به تحريم های اقتصادی به چشم يک واکنش منطقی در برابر بی اعتنائی ايران به پيشنهاد ارسال ذخيره اورانيوم خود به فرانسه و روسيه جهت تبديل به سوخت هسته ای نگاه کرده است. ضمناً از نظر دولت اوباما، تحريم ها شانس موفقيت بيشتری نسبت به بمباران تأسيسات گسترده و مخفی هسته ای ايران دارند. حمله به تأسيسات هسته ای ايران، گزينه ای است که به دفعات از سوی افراد مختلف مطرح شده است.
ما درحاليکه از دولت می خواهيم به رويکرد تماس ديپلماتيک خود ادامه دهد، اعتقاد داريم تحريم های هدفدار می توانند ابزارهای فشار مناسبی عليه سپاه پاسداران انقلاب و رهبران تندروی کشور باشند. در عين حال، جای هيچ شکی نيست که کارآئی تحريم ها در سراسر جهان، تاريخچه ای گنگ يا ضعيف داشته است. يک دهه طول کشيد تا استفاده از حربه تحريم بتواند دولت نژادپرست آفريقای جنوبی را به زانو درآورد و يا ليبی را به کنار گذاشتن بلندپروازی های هسته ای مجبور کند. فشار تحريم های اقتصادی بر صدام حسين مانع از تجديد ساختار نظامی آن کشور در پی جنگ خليج فارس شد، اما از سوی ديگر، فشار سنگينی نيز بر مردم اين کشور وارد کرد و نتواست آنچنان که بسياری افراد اميدوار بودند، دولت وی را سرنگون کند. تحريم ها سبب تضعيف کره شمالی شده اند، اما ظاهراً نتوانسته اند جلوی جاه طلبی های هسته ای آن کشور را بگيرند.
وقتی صحبت از ايران می شود، تحريم های سنگين تر، جنبۀ پيچيده ای پيدا می کنند. برخی از تحريم های بانکی و محدوديت های مالی که هم اکنون برقرارند، دولت را تحت فشار قرار داده اند. با اين حال، ايران توانسته شرکائی را در ايالات متحده، چين و ساير کشورها پيدا کند که حاضر به زير پا گذاشتن محدوديت های تجاری هستند. دولت آمريکا به اندازه کافی هوشيار هست که از وضع آن دسته از تحريم ها که بر مردم عادی فشار وارد می کنند، دوری کند. از جمله اين نوع تحريم ها، وضع تحريم فروش بنزين به ايران است که در دستور کار کنگره آمريکا قرار دارد. با اين حال، با درنظر گرفتن اينکه دولت ايران بخش عمدۀ اقتصاد کشور را تحت کنترل خود دارد، تحريم های هدفداری که رهبری و سپاه پاسداران را هدف گرفته اند نيز می توانند بر روی جمعيت عادی کشور اثرگذار باشند. تحريم های يکجانبه آمريکا عليه ايران، ناکارآمد هستند. از سوی ديگر، کسب رضايت اعضای ديگر شورای امنيت سازمان ملل نيز يک چالش هميشگی بوده است.
ممکن است هيچ راه ديگری جز آزمودن اين تحريم ها برای دولت آمريکا وجود نداشته باشد. حتی در صورت اجرای اين تحريم ها، کسی نبايد انتظار داشته باشد به اين زودی ها، تغييری شگرف در سياست هسته ای در قبال ايران به وجود بيايد.
*****
درگیری زندانیان با ماموران در زندان گوهردشت کرج
شب گذشته حوالی ساعت 20:00، دو زندانی بنام‌های حسین کریمی و مهرداد سرائی که در سلولهای انفرادی سالن 2 بند 1 زندان گوهردشت زندانی بودند توسط 2 پاسداربند با باتوم مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند که 2 زندانی برای دفاع از خود اقدام به خلع سلاح این ماموران می‌کنند.به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی، تعدادی از پاسداربندها به سوی زندانیان این سالن یورش می‌برند و زندانیان را آماج باتومهای برقی خود قرار می‌‎دهند زندانیان برای ممانعت از ضرب و شتم و شکنجه بیشتر افسر کشیک را خلع سلاح می‎کنند و به درون یکی از سلولهای انفرادی منتقل می‎کنند و سالن بند 2 را به کنترل خود در می‌آورند.پس از این درگیری گارد زندان به سالن 2 یورش می‌برد و به درون آن گاز اشک اور پرتاب می‌کند زندانیان برای خنثی کردن اثر گاز اشک آور اقدام به سوزاندن پتو وموکتهای سالن می‎کنند. این درگیری تا ساعت 23:00 شب ادامه داشت.دو زندانی فوق توسط گارد زندان وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و دوباره به سلولهای انفرادی منتقل شدند.این سومین بار است که زندانیان در اعتراض به شکنجه‌های وحشیانه و غیر انسانی و محدودیتها زندان گوهردشت کرج را به کنترل خود در می‌آورند.
_________________________________________

سه شنبه: 29/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آمریکا و روز مارتین لوتر کینگ
مارتین لوترکینگ: عطش ما به آزادى نباید با نوشیدن جام بیزارى و نفرت سیراب شود با هم برای آزادی قَد علم کنیم با یقین به روزی که آزاد خواهیم شد..."
این عبارت از دکتر مارتین لوترکینگ رهبر جنبش مدنی ایالات متحده و یکی از رهبران پرنفوذ جنبش حقوق مدنی جهان بود که آنرا حدود ۴۷ سال پیش در سخنرانی معروف «رویائی دارم» ایراد کرد و بدلیل پیگیری مبارزات منفی و غیرخشونت آمیز، نامش در تاریخ مبارزات مدنی جاودانه شد .
با اینکه روز ۱۵ ژانویه سالروز تولد این رهبر مقاومت مدنی می باشد، اما سومین دوشنبه از ژانویه هر سال در ایالات متحده «روز مارتین لوترکینگ» نامیده می‌شود و تعطیل رسمی است.
مارتین لوترکینگ جونیور متولد ۱۹۲۹، کشیش باپتیست مبارزی بود که بارها در راه مقاومت مدنی و گرفتن حقوق رنگین پوستان به زندان افتاد. او بدلیل آنکه در تمام طول مبارزات خویش، راهکار غیرخشونت آمیز را مانند مهاتما گاندی –رهبر انقلاب هند- پیشه خود ساخته و دیگران را به پایداری در مبارزه تشویق می کرد، اکنون بعنوان یکی از رهبران جنبش جهانی در راه آزادی و عدالت شناخته می شود. راهی که نلسون ماندلا آن را "راه دشوار آزادی" نام نهاده است.
درس های جنبش مبارزه مدنی از یکشنبه های خونین
در سال ۱۹۵۴ مارتین لوترکینگ به عنوان واعظ كلیسایى کوچک در شهر مونتگمرى آمریکا مشغول به كار شد و همزمان به صف فعالان مبارزه برای حقوق مدنى سیاهپوستان پیوست. درجامعه ای که یک سیاهپوست حتی اجازه نشستن بر روی صندلی اتوبوس را نداشت. آغاز مبارزات کینگ جوان، با بازداشت رزا پارکس -زن سیاهپوستی که با بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست دستگیر و زندانی شد- جرقه خورد. این اتفاق در اوایل دسامبر ۱۹۵۵ اتفاق افتاد و كینگ رهبرى اولین و بزرگترین اعتصاب غیرخشونت آمیز را كه تحریم اتوبوسرانى بود برعهده گرفت كه ۳۸۲ روز به طول انجامید. این مبارزه نهایتا به صدور بیانیه اى از سوى دادگاه عالى کشور در پذیرش اولین خواسته جنبش منجر شد. طى اعتصابات بعدی، كینگ و یارانش هم دستگیر شدند و هم مورد تهدید قرار گرفتند. در خلال ۱۱ سال حضور كینگ در جبهه مقاومت مدنی، او میلیونها کیلومتر سفر كرد و بیش از ۲۵۰۰ سخنرانى ایراد نمود و اعتصاباتى بزرگ مانند «اعتصاب در بیرمنگام آمریکا» را راه اندازی كرد.
او بیش از ۲۰ بار نیز دستگیر و زندانى شد. در جریان یکی از راهپیمایی های هواداران جنبش (مارس ۱۹۶۵)، خشونت نیروهای انتظامی علیه تظاهر‌کنندگان سبب توقف حرکت آنان شد و آن روز یکشنبه خونین نام گرفت که نقطه عطفی برای جلب حمایت عمومی مردم از جنبش حقوق شهروندی شد. جنبشی که براساس راهبرد (استراتژی) مبارزات بدون خشونت شکل گرفته بود. پخش تصاویر خشونت پلیس در یکشنبه خونین، همدردی عمومی با جنبش را شدیدا برانگیخت؛ اما جنبش راه خود را بر اساس استراتژی گاندی و مسیر غیرخشونت آمیز ادامه داد. کینگ حتی به راهپیمایان خیابانیِ جنبش تذکراتی در جهت رعایت عدم خشونت داده و توصیه کرده بود؛ "هم مواظب جاده و پیاده رو و مرز بین آنها باشند و از کنار حرکت کنند و هم آهسته، در سکوت و صلح جویانه حرکت نمایند، با امید به پیش." کینگ مانند دیگر رهبران جنبش های مدنی، سخنان خود را روی نیاز شدید جامعه به ایجاد تغییرات بنیادین در زندگی سیاسی و اقتصادی متمرکز کرده بود.
مقاومت منفی؛ نظم و مقررات نباید اهمیتی بیشتر از عدالت داشته باشند
در مسیر مبارزه و زمانی که فشار بر جنبش شدت گرفته بود و نیروهای امنیتی حتی کودکان پیوسته به این جنبش مدنی را دستگیر می کردند، فشارهای حکومت سبب شد تا جمعی از رهبران میانه رو تسلیم شده و طی نامه ای سرگشاده به فعالان جنبش از آنها بخواهند مقاومت را کنار بگذارند؛ چرا که "کارزار اعتراضیِ آنها زودهنگام است." در این مرحله مارتین لوترکینگ به شهر بیرمنگام رفت تا جنبش را رهبری کند. او دستگیر شد و آنگاه از زندان نامه‌ مهمی خطاب به همان رهبران جنبش نوشت و تأکید کرد "تشدید مبارزه‌ غیرخشونت آمیز به هیچ وجه زودهنگام نیست و اگر در این کارزار برخی قوانین غیرعادلانه شکسته می‌شوند، جز این راه دیگری پیش پای جنبش نمانده است." مارتین لوترکینگ می‌نویسد "نظم و مقررات نباید اهمیتی بیشتر از عدالت داشته باشند." او ایجاد تنش، خلاء و به وجود آوردن بحران را از پیش‌شرط ‌های مبارزه‌ غیرخشونت آمیز معرفی کرد تا حاکمان مجبور به مذاکره با جنبش و تن دادن به مصالحه و امتیاز دهی شوند.
دکتر کینگ در راستای مقاومت منفی علیه حکومت معتقد بود "ما دو نوع قانون داریم: عادلانه و ناعادلانه. من با سنت آگوستین هم عقیده ام که قانون ناعادلانه، اصلا قانون نیست. قانون عادلانه قاعده‏ای انسان ساخته است که با قوانین اخلاقی و قانون الهی مطابقت دارد. قانون ناعادلانه قاعده‏ای است که با قوانین اخلاقی هماهنگی ندارد. به گفته سنت توماس آکیناس، قانون ناعادلانه، قانونی انسانی است که در قانون جاودانه و قانون طبیعی ریشه ندارد. هر قانونی که شخصیت انسان را تعالی بخشد، عادلانه است، و هر قانونی که شخصیت انسان را تنزل دهد، ناعادلانه است. کلیه قوانین تبعیض آمیز ناعادلانه است؛ زیرا روح را آلوده و شخصیت را تخریب می کند." از نظر لوترکینگ قانون در برخی موارد در ظاهر عادلانه و در عمل ناعادلانه است. او به عنوان مثال می‏گوید: "من به دلیل راهپیمایی بدون مجوز دستگیر شده ام. وجود قانونی برای اجباری بودن مجوز راهپیمایی، هیچ اشکالی ندارد. اما چنین قانونی وقتی ناعادلانه می شود که برای ایجاد و حفظ تبعیض و نفی حقوق اولیه شهروندی، مانند اجتماع و اعتراض مسالمت آمیز بکار رود." مارتین لوترکینگ خصوصیات یک فرد نافرمان مدنی را اینگونه برمی‏شمارد:
"کسی که قانون ناعادلانه را می شکند، باید علنی و صمیمانه آنرا انجام دهد و با رضایت کامل جریمه و مجازات را بپذیرد. من معتقدم فردی که قانونی را که وجدان به او می گوید ناعادلانه است، می شکند و به این دلیل به زندان می رود تا وجدان جامعه را نسبت به ناعادلانه بودن آن آگاه گرداند، در واقع بیشترین احترام را برای قانون قائل است."
ما نمى توانیم به عقب بازگردیم
دکتر لوترکینگ که در مسیر سخت مبارزات مدنی از پشتیبانی آزادیخواهان جهان برخوردار شده بود، بدلیل اینکه در مبارزات خود از تعالیم مسیح و مهاتما گاندی (مبازات بی خشونت) پیروی می‌کرد، در سال ۱۹۶۳ به عنوان مرد سال از سوی مجله تایم برگزیده شد و یکسال بعد به عنوان جوانترین فرد، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. اوج فعالیت‌های مبارزاتی مارتین لوتر کینگ در دهه ۱۹۶۰ و برای تصویب قانون حقوق مدنی بود. او در سال ۱۹۶۳ در گردهمایی بزرگ هواداران جنبش که دربرابر بنای یادبود آبراهام لینکلن در واشنگتن برگزار شد، معروفترین سخنرانی خود را به‏نام "رویایی دارم" انجام داد که از مهمترین سخنرانی‌ها در تاریخ آمریکا به‌شمار می‌آید. کینگ در آن سخنرانی مانیفستی از مبارزات غیرخشونت آمیز را برای همه جهانیان ارائه و خاطرنشان کرد "عطش ما به آزادى نباید با نوشیدن جام بیزارى و نفرت سیراب شود. شیوه و عزم بلند ما در مبارزه مى بایست تا ابد، مبتنى بر کرامت و اصول باشد. ما نباید اجازه دهیم تا اعتراض سازنده ما به خشونت فیزیکى انحطاط پیدا کند.
خشونت حیرت انگیزى که اخیراً جنبش را به کام خود کشیده، نباید ما را نسبت به همه مخالفان جنبش بدگمان کند. ما نمى توانیم راه را به تنهایى طى کنیم. با قدم گذاشتن در راه باید میثاق ببندیم که همواره به جلو گام برداریم. ما نمى توانیم به عقب بازگردیم. روزی این ملت برخواهد خاست و به معنای حقیقی زندگی خواهد کرد."
پرهیز از خشونت در راه رسیدن به دموکراسی؛ هم تاکتیک هم استراتژی
لوترکینگ همانند گاندی معتقد بود که در راه مبارزه، ابزار مورد استفاده مبارزان باید به اندازه اهداف، خالص باشد. وی بر این باور بود در مسیر مبارزه "خشونت امری غیراخلاقی است و حرکت در مسیر عدم خشونت عین اخلاق" است؛ از دیدگاه او برای تحول درخود، دیگران و جامعه، باید مسیری سخت و منطقی را تحمل کرد. بعقیده او "هر گاه در یک جنبش محبت نقصان یابد، اسلحه مطرح می‏شود." وی راه حل ریشه ای مشکلات ملی و جهانی را ایجاد یک فرایند صحیح آموزشی می دید و معتقـد بود که "اگر فرایند آموزش قدرت انتقاد و تفکر را از افراد بگیرد و فقط در محیطی بسته ارایه شود، جامعه دچار مصیبتی بزرگ خواهد شد." کینگ همچنین درسی دموکراتیک را به جنبش های مبارز برای دموکراسی خاطرنشان کرد که "هیچ چیز خطرناک‌تر از این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس می‌کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می‌کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، نا خود‌آگاه می‌خواهند که آن جامعه ‌را نابود کنند." لوترکینگ معتقد بود در جامعه کسی نمی‌تواند سوار شما شود مگراینکه شما خم شده باشید و به او اجازه سواری دهید."
بر این اساس، ویژگی‏های مهم درباره نافرمانی مدنی در اندیشه و روش مبارزاتی دکتر لوترکینگ قابل یادآوری است:
- قانون ناعادلانه، قاعده‏ای انسان ساخته است که با قوانین اخلاقی و قانون الهی مطابقت ندارد.
- در مسیر مقاومت مدنی و مبارزه بدور از خشونت، باید به تمام مراحل فکری و مبارزاتی پایبند ماند.
- مذاکره، هدف اصلی عمل مستقیم بی خشونت است.
- عدالت (صلح و آرامش مثبت) مهمتر از نظم (صلح و آرامش منفی) است.
- نقض قانون ناعادلانه به شکل علنی و صمیمانه.
- پذیرش جریمه و مجازات با رضایت کامل.
- آگاه کردن وجدان جامعه نسبت به ناعادلانه بودن قوانین موجود.
- اجتناب ناپذیر بودن خشونت در صورت ادامه نابرابری و سرکوب مبارزان.
- الزام پاک بودن ابزار مبارزه همانند هدف مبارزه.
این رهبر بزرگ جنبش مبارزه مدنی و پیرو مکتب بدون ‌خشونت گاندی، بعدازظهر ۴ آوریل ۱۹۶۸ و در سن ۳۹ سالگی، در حالیکه داشت خود را برای یک سخنرانی آماده می‌ کرد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. به همین مناسبت، یکی از روزهای تعطیل فدرال (سراسر) در آمریکا مصادف است با دوشنبه ۱۸ ژانویه برابر با ۲۸ دیماه که بیشتر ادارات دولتی و مدارس تعطیل هستند.
*****
وقت پریدن
وقت پریدن نام ویدیوی زیبایی از هنرمندی با آوایی ملکوتی، یعنی خانم شکیلا است که یار و یاور همیشگی ما آقای دکتر بحری در یوتیوب به نمایش نهاده اند. در توضیح این ویدیو آمده است:
حاصل 31 سال اشغال میهن بدست خفاشان شبکور و تازی صفت، بجز از کشتار و زندان و ویرانی و بدبختی برای میهن سرفراز ما نبوده است. یکی از بدترین فجایع این پلیدان، گسترش اعتیاد در نسل جوان و آینده سازان میهن ماست. هنرمند ارزنده خانم شکیلا با این ویدیو جوانان میهن را به رها شدن از زندان اعتیاد و تلاش برای سرفرازی و آبادانی میهن فراخوانده است. فراموش نکنیم که: من اگر برخیزم ، تو اگر برخیزی، همه بر می خیزند.

*****
سرمقاله روزنامه اعتماد که تا چند ساعت دیگر منتشر شده و توزیع خواهد گردید:
نگاهي به عملکرد دولت در قبال احزاب
اينکه چه اتفاقي در دولت رخ داده که وزير کشور در جلسه کميسيون ماده 10 احزاب خواستار بازنگري در قانون احزاب و لزوم تشکيل احزاب قوي در کشور شد چندان معلوم نيست اما نفس اين خبر از آن رو تامل برانگيز است که «چطور دولتي که در چهار سال اول استقرار، احزاب سياسي را برخلاف مواد مندرج در قانون اساسي تحت فشار شديد قرار داد، اکنون بر آن شده تا در چهار سال دوم به احزاب سياسي پر و بال بدهد؟»
مصطفي محمد نجار وزير اسبق دفاع و وزير کشور کنوني با حضور در نشست کميسيون ماده 10 احزاب گفت؛ «کشوري که رو به جلو است همواره بايد نگاهي اصلاحي به همه امور داشته باشد لذا قانون احزاب نيز بايد براساس اين نگاه اصلاحي مورد بازنگري قرار گيرد. او با بيان اينکه قانون احزاب در سال 61 يعني 27 سال پيش تصويب شده و تاکنون نيز تغييري در آن اعمال نشده است، اظهار کرد؛ اين قانون هم اکنون با توجه به مقتضيات روز يکسري نقاط ضعف دارد که بازنگري در اين قانون را ضروري مي کند. کميسيون ماده 10 احزاب بايد با کار کارشناسي دقيق و استفاده از نظرات و پيشنهادات متخصصان براي بازنگري در قانون احزاب اقدام کند و سپس اين قانون براي تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارائه شود.» او گفت؛ امروز احزاب و تشکل ها ابزار کارهاي سياسي در هر جامعه يي از جمله ايران هستند. وي همچنين خطاب به اعضاي کميسيون ماده 10 احزاب تاکيد کرد بايد زمينه تشکيل و فعاليت احزاب قوي را در جامعه فراهم کنند.
محمد نجار اما وزير کشور دولتي است که در ميان دولت هاي جمهوري اسلامي ايران منحصر به فرد ترين نوع برخورد را با احزاب سياسي داشته است. او وزير کشور دولتي است که در دور نخست راه يارانه را بر احزاب سياسي بست، به آنها تاخت، به رانت ها و باندها شبيه شان دانست و موجوديت شان را چندان تاب نياورد. خيلي نمي توان شک کرد که اگر به لحاظ قانوني ميسر بود دولت نهم چندان هم بدش نمي آمد که احزاب اصلاً وجود خارجي نداشتند، اگرچه اکنون به کمک آمار و ارقام - همچنان که در بسياري از موارد ديگر آمار و ارقام به کمک دولت مي آيد - مقامات وزارت کشور معتقدند دولت آقاي احمدي نژاد بيشترين حمايت ها را از احزاب داشته است.
سيدصولت مرتضوي معاون سياسي وزير کشور که روزگاري مصطفي تاج زاده سمت کنوني او را داشت يکي از همين مقامات است که به تازگي گفته از سال 61 تا سال 84 حدود 200 تشکل سياسي از کميسيون ماده 10 مجوز فعاليت گرفته اند در حالي که در چهار سال گذشته يعني در دولت نهم 50 تشکل سياسي مجوز فعاليت گرفته اند که به زعم او اين نشان دهنده فعال بودن کميسيون ماده 10 احزاب در وزارت کشور دولت اصولگراي محمود احمدي نژاد است. معاون سياسي وزير کشور اما کسي است که چندي پيش در گفت وگو با يک خبرگزاري رسمي طي اظهارنظري خاص گفته بود؛ «اصولاً روحيات عامه مردم با حزب گرايي سازگار نيست و علت آن هم اين است که غالب حزب هاي ما اتوبوسي، ميني بوسي و فولکسي هستند و نتوانسته اند در گستره کشور فعاليت کنند و عضوگيري داشته باشند و برخي از احزاب تعداد اعضايشان از انگشتان دو دست نيز تجاوز نمي کند. خوشبختانه در دولت هاي نهم و دهم شرايط به گونه يي شد که اين دولت ها فارغ از ساختار حزبي و گروهي توانستند مديريت کشور را سامان دهند و لذا دولتي به وجود آمد که از متن مردم بود.»
اين اظهارنظر البته درست چند روز پس از لغو نشست مجمع عمومي خانه احزاب به بهانه پايان مهلت قانوني پروانه فعاليت صورت گرفت که در نوع خود جالب بود. گرچه مرتضوي در اثبات ادعاي خود مبني بر عدم حزب گرايي مردم دليلي متقن ارائه نکرد. با تمام اين اوصاف دولتمردان برخلاف واقعيات عيني براي احزاب همچنان معتقدند دولت اصولگرا ميدان باز و گسترده يي براي فعاليت احزاب سياسي ايجاد کرده است. گرچه ناظران سياسي و مردم هرگز به درستي درک نکرده اند که اين احزاب کدامند، کجا هستند و چه مي کنند؟ احزابي که تنها و تنها به گاه هر انتخابات پا در ميدان سياست نهاده اند و شايد خود نيز درک درستي از کارکرد حزبي ندارند. اکنون سال هاست که متکلمان و متفکران سياسي در ايران داد سخن سر مي دهند که احزاب در ايران بخش اعظمي از راه را به خطا رفته اند چرا که همواره تنها احزاب در قدرت، رنگ زنده بودن به خود داشته اند.اما فارغ از آمارها و ارقام که همچون ساير بخش ها دردي از احزاب و کارکرد آنها دوا نکرده است مروري بر مواضع مردان دولت هاي نهم و دهم تناقضات را در زمينه مواجهه با احزاب بيشتر آشکار مي سازد آن هم در زمانه يي که احزاب اصلاح طلبي نظير جبهه مشارکت ايران اسلامي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و حزب اعتماد ملي در سخت ترين روزهاي حيات خود به سر مي برند و شائبه ها پيرامون انحلال آنها به دليل شرايط پيش آمده پس از انتخابات همچنان ورد زبان هاست.
سکوت معنادار محمود احمدي نژاد
در ايام تبليغات نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با شعار معيشت و عدالت پا به عرصه نهاد. شهردار وقت تهران در آن زمان و پيش از آنکه کليد پاستور را به دست آورد چندان از اينکه برآمده از حزبي خاص باشد سخن نمي گفت شايد سکوت معنادار آن روزهاي او به آن سبب بود که مي دانست بعدها وقتي با «سهم خواهي» اصولگرايان از کابينه مواجه شود، بنا دارد تاکيد کند که حزبي نبوده است. حزبي بودن در عالم سياست بيش از آنکه داغي باشد بر پيشاني، درفشي است در بلندا، اما آن زمان کسي درنمي يافت که چرا رئيس دولت نهم پس از پيروزي در انتخابات مدام تاکيد مي کرد که برآمده از هيچ حزبي نيست، گرچه بعدها همگان اين نکته را دريافتند؛ آن هنگام که رئيس دولت حلقه يي از نزديکان خود را در مهم ترين پست هاي دولتي گمارد و به مشاورت هاي اصولگرايان کهنه کار وقعي ننهاد.
چندي پيش علي مطهري يکي از چهره هاي سرشناس و ميانه رو اصولگرا در گفت وگو با روزنامه توقيف شده «حيات نو» گفت همه اختلافات به سال 84 برمي گردد يعني زماني که آقاي احمدي نژاد کانديداي رياست جمهوري و سپس رئيس جمهور شد و افراد و گروه هاي اصولگرا را به بازي نگرفت و تنها از يک گروه خاص استفاده کرد. مطهري تاکيد کرده بود آقاي احمدي نژاد اساساً ارزشي براي احزاب و گروه ها و شخصيت هاي سياسي اعم از اصولگرا و اصلاح طلب قائل نيست.
پيش از اين نيز بارها و بارها در ميان اختلافات دامنه دار اصولگرايان با دولت که نقطه عطف آن در مجلس هفتم و در آستانه انتخابات مجلس هشتم شکل گرفته بود، چهره هاي اصولگراي بسياري بودند که ريشه اختلافات را عدم حزب گرايي محمود احمدي نژاد مي دانستند. آن زمان اختلافات دولت و اصولگرايان تا آنجا پيش رفت که منجر به تشکيل فراکسيوني مستقل از اصولگرايان در مجلس شد. حزب شخصي رئيس دولت
اگر منتقدان بي توجهي هاي دولت نهم به احزاب را دسته بندي کنيم، دسته يي نيز در ميان آنها هستند که بر اين باورند رئيس دولت براي خود يک حزب شخصي دارد؛ حزبي متشکل از همکاران آقاي احمدي نژاد در زمان استانداري، شهرداري و... حزبي تشکيل يافته از کساني که اکنون به حلقه اروميه معروف شده اند.
عباس سليمي نمين رئيس موسسه مطالعات تاريخ ايران از جمله کساني است که قائل به وجود حزب شخصي محمود احمدي نژاد است گرچه کسي همچون محمدنبي حبيبي دبير کل حزب باسابقه موتلفه اسلامي معتقد به اين است که رئيس دولت وام دار هيچ حزبي نيست و از اين رو پايبندي به احزاب اصولگرا ندارد. در اين ميان البته کسان بسياري نيز هستند که احمدي نژاد را مديون جريان اصولگرا مي دانند که شخص نبي حبيبي نيز در زمره آنان است.
فارغ از اينها نگاهي به انتصاب هاي کليدي دولت نيز به خوبي اين نکته را روشن مي کند که رئيس دولت نزديکان و همفکران بي چون و چراي خود را به ديگران بيشتر ترجيح مي دهد. ماجراهاي دامنه دار اسفنديار رحيم مشايي و انتقادات مکرر اصولگرايان از عملکرد او و حتي ورود مقام رهبري به موضوع عزل وي از معاون اولي رئيس جمهور نشانه يي از همين خواست رئيس دولت براي به خدمت داشتن نزديکانش است.
عباس سليمي نمين و ساير همفکرانش رحيم مشايي را ايدئولوگ حزب شخصي احمدي نژاد مي دانند؛«احمدي نژاد به هيچ حزبي پايبند نيست و به حزبي تعهد ندارد که از جهاتي مثبت و از جهاتي منفي است. البته گويا آقاي مشايي ايدئولوگ حزب شخصي احمدي نژاد است و جامعه اين امر را پسنديده نمي داند زيرا آقاي مشايي را داراي شخصيتي نمي دانند که به احمدي نژاد خط فکري دهد.»
حجتي که تمام شد
هنوز زمان زيادي از رياست محمود احمدي نژاد بر دولت نهم نگذشته بود که وي در سخناني با هشدار به احزاب سياسي گفت؛ «به احزاب باج نمي دهم.» اين سخنان احمدي نژاد اعتراضات بسياري را در ميان احزاب و جريان هاي اصولگرا برانگيخت تا آنجا که غلامعلي حدادعادل يکي از مطرح ترين چهره هاي اصولگرا و رئيس مجلس هفتم نيز به نوع ادبيات آن اعتراض کرد. اين اظهارات زماني جدي تر به نظر رسيد که هم سخن با برخي چهره هاي شاخص حامي دولت، وزراي سياسي کابينه نيز در اظهارنظرهاي علني خود، آنجا که بحث از تشکل ها و نهادهاي غيردولتي و لزوم مشارکت آنها در ساز و کارهاي سياسي کشور به ميان مي آمد، ضمن توجه بسيار کمرنگ به مقوله تحزب و احزاب سياسي، از لزوم تقويت برخي نهادها به عنوان جايگزيني براي احزاب ياد مي کردند. بنابراين از دولتي که خود را مديون هيچ يک از احزاب سياسي نمي دانست، به لحاظ نظري هيچ گونه اعتقادي به تحزب نداشت و نه تنها سعي در کتمان اين موضوع نمي کرد بلکه با افتخار از آن سخن مي گفت، انتظار چنداني در زمينه ترويج فرهنگ تحزب نمي رفت. اين شايد همان چيزي بود که محمود احمدي نژاد مي خواست باشد و به نظر مي رسيد او در ميانه راه رياست بر دولت موفق شده بود دست احزاب سياسي اصولگرا را نيز از دامان دولت برکند. در اين ميان اصلاح طلبان هم به خودي خود هيچ جايگاهي نداشتند چرا که رئيس دولت تقريباً هيچ وقت سخني ايجابي از عملکرد دولت خود نگفت و همواره وضع کشور را به گونه «دوران پيش از احمدي نژاد و دوران پس از احمدي نژاد» تقسيم کرد.
در آن زمان کارشناسان و صاحب نظران معتقد بودند از کابينه يي که اساس حرکت تعاملي خود با جامعه را بر استفاده از روش ها و شيوه هاي مواجهه رودررو و مستقيم با افواج سازماندهي نشده جامعه قرار داده بود، علي القاعده وجود توقع برنامه ريزي و اجراي اقدامات اثربخش حمايتي در حوزه تحزب، معقول به نظر نمي رسيد. از ديگر سو همگام با شکل گيري دولت نهم تشکلي سياسي با نام رايحه خوش خدمت به وجود آمد که مصداق کامل يک حزب دولت ساخته بود و اگرچه در ايران احزابي مانند کارگزاران و مشارکت تجربه عيني حزب دولت ساخته بودند اما اين ديگري - رايحه خوش - تنها و تنها در آستانه انتخابات پرکار و فعال مي شد و به عرصه جامعه مي آمد اما در ساير اوقات سخني از آن نبود؛ تشکلي که اگرچه در آستانه انتخابات شوراي سوم با تصوير محمود احمدي نژاد به تبليغ پرداخت و دولتي ها هم هيچ اعتراضي نکردند اما پس از شکست سنگين اين ائتلاف در اين انتخابات غلامحسين الهام سخنگوي وقت هرگونه نسبتي را با اين تشکل تکذيب کرد.
قانوني براي احزاب
تنگناهاي کار حزبي در دولت نهم همواره با انتقادات بسياري مواجه شد چرا که دولت اصولگراي نهم از تعدد احزاب سياسي نيز رنج مي برد. نگاهي به اصل 26 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، قانون احزاب مصوب سال 1360 مجلس شوراي اسلامي و ساير قوانين و مقررات مربوطه، مبين اين واقعيت است که در ايران بعد از پيروزي انقلاب، هرچند قوانين و مقررات موضوع، به صراحت در اين زمينه سخن نگفته اند، اما به خوبي مشخص است که صرف نظر از چگونگي ارزشگذاري هاي مورد نظر، نظام حزبي قانوني در کشور ما، نه نظام تک حزبي است و نه نظام دوحزبي، بلکه قوانين موجود، نظامي چندحزبي را آن هم بدون محدوديت کمي و کيفي به رسميت شناخته است. بر اين اساس هيچ گونه محدوديت قانوني به لحاظ تعداد احزاب تشکيل شده در کشور وجود نداشته و حتي به جهت کيفي نيز شرطي براي تداوم فعاليت آنها وجود ندارد.
بر اساس قانون اساسي، گروه ها آزادند، مشروط به اينکه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نکنند. ( اصل 26) دفاع از کارکرد حزبي در حد حرف فشار و محدوديت براي احزاب سياسي در ايران در حالي به وجود آمده بود که با آغاز به کار دولت نهم، مصطفي پورمحمدي وزير کشور وقت در اولين مصاحبه خود در خصوص احزاب، ضمن غير مهم قلمداد کردن عدد و اسم، کارکرد حزبي را مهم دانست و برنامه خود را قانونمند کردن ساز و کاري معرفي کرد که امکان تشکيل احزاب چند نفره را سلب کند و در عوض احزاب بزرگي را که در يک شبکه گسترده سراسري شکل گرفته و داراي ارکان باشند، تقويت کند. اما نه تنها هيچ گاه اقدام موثري در مسير توانمندسازي و ارتقاي کيفي احزاب سياسي از ناحيه دولت اصولگرا به عمل نيامد، بلکه مي توان ادعا کرد تقريباً تمامي اقدامات و دستاوردهاي دولت اصلاحات نيز در اين زمينه متوقف و به دست فراموشي سپرده شد. دولت نهم که در سال اول عمر خود با توجه به اينکه در بودجه سال 84، براساس پيشنهاد دولت قبل، اعتبار يارانه احزاب پيش بيني شده بود، در آن سال يارانه مذکور را پرداخت کرد اما براي سال بعد، حتي پيشنهاد اين موضوع در لايحه بودجه نيز گنجانده نشد و پس از چهار سال پرداخت کمک مالي به احزاب، سال 85 اين اقدام صورت نگرفت و در بودجه سال 86 نيز اعتباري در اين زمينه وجود نداشت. به اين ترتيب بود که احزاب يارانه هاي خود را حذف شده ديدند.
معماي تازه
بنا بر آنچه گفته آمد به عقيده کارشناسان کارنامه دولت نهم و وزارت کشور آن در خصوص احزاب سياسي، کارنامه يي است مبتني بر ايجاد محدوديت هايي در جهت گسترش کمي و همچنين قطع حمايت هاي مادي و معنوي از احزاب تشکيل شده. اين درحالي بود که سخنان گاه و بيگاه مسوولان دولتي در مذمت حزب و افراد حزبي نيز خود منشاء جرياني بود که تحزب را در ايران به چالش مي انداخت.
با تمام اين اوصاف اما وزير کشور دولت دهم مصطفي محمد نجار سخناني در راستاي تقويت احزاب و بازنگري در قانون احزاب بيان کرده است که تحليل اين سخنان از دو حال خارج نيست؛ يا اين سخنان همچون سخنان چهار سال پيش مصطفي پورمحمدي است و نه تنها جامه عمل نمي پوشد بلکه منجر به انزواي احزاب مي شود - آنچنان که اکنون نيز چنين است - يا نشان از آن دارد که دولت دهم درصدد است احزاب دولت ساخته جديدي را وارد ميدان سياست کند. هر چه هست اما به نظر نمي رسد اين سخنان اقدام مفيدي در راستاي توسعه جامعه مدني باشد چرا که مرور کارنامه دولت محمود احمدي نژاد در مواجهه با احزاب نشان از تناقضات بسيار با توسعه تحزب در ايران دارد. بنابراين بايد منتظر ماند و اقدام دولت را در اين زمينه به تماشا نشست. اين در حالي است که نهادهاي جامعه مدني در ايران وضع چندان بساماني را تجربه نمي کنند.آيا در شرايط انفعال احزاب تاثيرگذار دولت بنا دارد احزابي تازه تشکيل دهد؟
*****
دادگاه کیهان باز هم برگزار نشد؛ دست های نامرئی شریعتمداری را حفظ می کنند

انبوهی از شکایت های سالیان دور و نزدیک علیه روزنامه کیهان روی میز قاضی "حسینیان" قرار دارد ولی هر بار نوبت پاسخگویی "حسین شریعتمداری" مدیر مسوول این روزنامه به اتهام هایش فرا می رسد دلیلی برای تعویق دادگاه پیدا می شود. در مهرماه گذشته که پس از مدتها انتظار نخستین جلسه رسیدگی به شکایت ها علیه کیهان برگزار شد تنها چند نفر از شاکیان فرصت بیان دعوای خود را پیدا کردند و نوبت به پاسخگویی شریعتمداری نرسید .دادگاه روز 27 دیماه را به عنوان تاریخ بعدی برگزاری جلسه مشخص کرد اما در این روز خبرگزاریها خبر از تجدید وقت دوباره این دادگاه دادند و هیچ دلیلی را هم برای تعویق دادگاه ذکر نکردند.
ناظران مصونیت آهنین کیهان در برابر قانون را بیش از هر چیز زاییده جایگاهی می دانند که مدیر مسوول این روزنامه نزد مقام های عالی رتبه جمهوری اسلامی پیدا کرده است.او نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان است و رادیکال ترین موضع گیری ها در توجیه سرکوب مخالفان از رسانه تحت مدیریت او انتشار می یابد.شریعتمداری در طول 20 سال تسلط بر روزنامه کیهان بسیاری از چهره های موثر نظام جمهوری اسلامی را متهم به خیانت،جاسوسی،براندازی و فساد اخلاقی و اقتصادی کرده است و به پشتوانه حمایت های پیدا و پنهان مقام های عالی رتبه از هرگونه تعقیب و پیگرد قضایی مصون بوده است.
تندخویی با شاکیان
شاکیان روزنامه کیهان طیف متنوعی از چهره های سیاسی،روشنفکری،هنری و فرهنگی را تشکیل می دهند،از "میرحسین موسوی" و "محمد خاتمی" و "علیرضا بهشتی" و "محسن کدیور" وگرفته تا "شیرین عبادی" و "محمد رضا شجریان". ده ها شکایت دیگر نیز روی میز است که برخی از آنها افراد حقوقی و حقیقی کمتر شناخته شده هستند. از میان کسانی که در جلسه مهر ماه فرصت بیان شکایت خود علیه روزنامه کیهان را پیدا کردند تنها نام آشنا،نام محسن کدیور روشنفکر دینی بود.شکایت او از طریق وکیلش "صالح نیکبخت" طرح شد.موضوع شکایت مربوط به ادعاهای یازده سال پیش کیهان بود.این دادگاه به دلیل طولانی شدن جلسه رسیدگی، عدم حضور برخی از شکات و مهلت برای جلب رضایت از سایر شکات به 27 دی ماه موکول شد.اینک با به تعویق افتادن دوباره دادگاه،پرونده شکایت ها از این روزنامه به بایگانی رفته است. کیهان نیز بی هراس از توقیف و پیگرد قضایی اتهام های همیشگی اش به شخصیت های دگراندیش و اصلاح طلب را همچنان تکرار می کند.
مسولان این روزنامه با اطمینان از امنیت آهنین، شاکیانشان را به چالش می طلبند و برای نمونه زمانی پیام فضلی نژاد عضو دفتر پژوهش موسسه کيهان در پاسخ به شکایت شیرین عبادی گفته است که "عبادي و وکلاي مدافعش مطمئن باشند مشتاق برگزاري دادگاه کيهان هستيم چون آن روز، روز عزاي شيرين عبادي است."پاسخگویی کیهان در برابر سایر شاکیان نیز حاوی ادبیاتی مشابه بوده است.
شکایت نمادین
تقریبا تمام کسانی که طی سالهای اخیر از کیهان شکایت کرده اند از این پیش آگاهی برخوردار بوده اند که شکایتشان جنبه سمبولیک دارد و راه به جایی نخواهد برد.آنها صرفا به این دلیل شکایت کرده اند تا بی عملی دستگاه قضایی در برخورد با روزنامه تحت حمایت نهاد اصلی قدرت را اثبات کنند.در کارنامه قوه قضاییه تعطیلی بیش از صد نشریه اصلاح طلب دیده می شود و روزنامه نگاران بسیاری نیز با اتهام هایی نظیر اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی مواجه با محکومیت های سنگین شده اند. در همین هفت ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز قوه قضاییه بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی ایران را روانه دادگاه کرده ولی وقتی نوبت محاکمه کیهان می رسد همیشه دلایلی برای تعویق دادگاه پیدا می شود. شاکیان کیهان معتقدند که اراده های خارج از قوه قضاییه جلوی محاکمه حسین شریعتمداری را گرفته است.تعویق پی در پی دادگاه کیهان سندی محکم در دست کسانی است که می خواهند وابستگی و عدم استقلال قوه قضاییه در برخورد برابر با شهروندان را ثابت کنند.
این بازو قطع نمی شود
چنانچه دادگاه کیهان در شرایط کنونی برگزار شود بسیاری از کسانی که صدایشان اکنون محملی برای شنیده شدن ندارد می توانند صدای خود را از طریق این دادگاه به گوش افکار عمومی برسانند.دادگاه کیهان قدرتی به مخالفان می دهد که از دریچه آن حرفهای ناگفته را مطرح کنند.حتی نفس نشستن حسین شریعتمداری در جایگاه متهم می تواند برای میلیونها اصلاح طلب ایرانی جالب توجه باشد.تصور حضور وکیل میرحسین موسوی و محمد خاتمی در دادگاه و طرح شکایت از شریعتمداری نیز تصور وسوسه انگیزی برای بسیاری از ناظران سیاسی ایران است.مقام های قضایی ایران و نهادهای قدرت حامی کیهان نیز احتمالا با آگاهی از پیامدهای سیاسی و اجتماعی این دادگاه جلوی برگزاری آن را گرفته اند.آنها مصلحت نمی بینند که کیهان به عنوان جدی ترین بازوی رسانه ای حکومت در موضع ضعف قرار گیرد حتی اگر این مصلحت سنجی به قیمت بی اعتباری دستگاه قضایی تمام شود.
شریعتمداری با آن که مرد محبوبی در میان بدنه حامیان حکومت هم محسوب نمی شود اما اعتماد آیت الله خامنه ای به او منجر به تثبیت جایگاهش شده است.مدیر مسوول کیهان به تعبیر عامه برای آیت الله خامنه ای سنگ تمام گذاشته است.او خود را فدایی ولایت می خواند ولی در عین حال بسیاری از محافظه کاران شیوه کار او را بر نمی تابند. چهره های شناخته شده ای از میان جریان اصولگرا مانند "عماد افروغ"،"علی مطهری"،"محسن رضایی" و "احمد توکلی" به شکلی آشکار شیوه شریعتمداری را زیر سوال برده اند و تحولات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نیز شکاف میان تفکر کیهانی با بدنه محافظه کاران را بیش از پیش تشدید کرده است.بسیاری از محافظه کاران که خود را درون کمپ خودی های نظام جمهوری اسلامی دسته بندی می کنند به زعم کیهان اکنون در دایره غیرخودی ها قرار گرفته اند.تحلیل گران می گویند که کیهان علیرغم جانبداری تمام عیارش از تفکر محافظه کاری یکی از عوامل اصلی تشدید بحران در جریان تحولات پس از انتخابات بوده است.محتوای جنگ طلبانه این روزنامه گروهی کثیر از محافظه کاران میانه رو و طرفدار مصالحه را فراری داده و کمپ کوچکی را با خود همراه کرده است.
*****
آخرين وضعيت فعالان سياسي بازداشت شده
وکيل دبيرکل حزب مشارکت از عدم برگزاري جلسه رسيدگي به اتهامات موکل خود خبر داد.
هوشنگ پوربابايي در گفت وگو با ايلنا با اعلام اين مطلب افزود؛ طبق اعلام دادگاه قرار بود جلسه رسيدگي به اتهامات محسن ميردامادي روز گذشته در شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار شود که به جهت تداخل با وقت رسيدگي به اتهامات تعدادي از دستگيرشدگان روز عاشورا در امروز، رسيدگي به اتهامات موکلم به وقت ديگري موکول شد. وي در پاسخ به اين پرسش که با اين وجود جلسه رسيدگي به اتهامات موکل شما چه زماني برگزار خواهد شد، اظهار داشت؛ بايد منتظر ابلاغ و تصميم دادگاه ماند.
تعويق دادگاه عرب سرخي
از سوي ديگر دادگاه فيض الله عرب سرخي عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به تعويق افتاد.
ساجده عرب سرخي دختر فيض الله عرب سرخي در اين باره گفت؛ با وجود حضور يافتن پدرم، وکيل وي و قاضي پرونده، اين محاکمه به دليل مشغله کاري نماينده دادستان به تعويق افتاد.عرب سرخي اتهامات پدرش را شرکت در راهپيمايي هاي اعتراض به نتايج انتخابات و بيانيه هاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در ماه هاي پس از انتخابات عنوان کرد. به گفته وي با وجود عدم برگزاري دادگاه مسوولان اجازه دادند خانواده عرب سرخي در حاشيه دادگاه با وي ديدار کنند. ساجده عرب سرخي روحيه فيض الله عرب سرخي را خوب توصيف کرد و گفت؛ پدرم اکنون به همراه آقايان بهزاد نبوي و کيان تاجبخش در يک سلول به سر مي برند.
باستاني در انتظار موافقت با درخواست مرخصي
از سوي ديگر مسعود باستاني يکي از روزنامه نگاران بازداشت شده بعد از انتخابات، دو هفته است که در انتظار موافقت با درخواست مرخصي اش به سر مي برد. مادر مسعود باستاني در گفت وگو با «پارلمان نيوز» گفت؛ «مسعود دو هفته است که درخواست مرخصي اش را ارائه داده اما متاسفانه تا اين لحظه پاسخي به درخواست او نداده اند.» وي از مسوولان خواست با مرخصي فرزند دربندش که در زندان اوين به سر مي برد موافقت کنند.
بلاتکليفي احمديان در زندان
بنا بر گزارش هاي دريافتي با تبديل قرار بازداشت سيدحسن احمديان به قرار وثيقه موافقت نشده است. سيدحسن احمديان 53ساله و رئيس کميته مردمي ستاد مهندس ميرحسين موسوي در استان تهران، بيش از چهار ماه است که در بازداشت به سر مي برد. وي همچنين بازنشسته وزارت دفاع و داراي بيماري نخاعي است که يادگار دوران زندان قبل از انقلاب است. وي که به سختي توان راه رفتن دارد، نيازمند رسيدگي و مراقبت و مصرف منظم داروهايش است. در همين ارتباط خانواده احمديان در نامه يي به رئيس قوه قضائيه خواستار تعيين تکليف وضعيت وي شده اند.
برگزاري دادگاه نوراني نژاد
همچنين اولين جلسه رسيدگي به اتهامات رئيس کميته اطلاع رساني حزب مشارکت در شعبه 28 دادگاه انقلاب برگزار و ادامه رسيدگي به دهم بهمن ماه موکول شد. فريده غيرت در گفت وگو با ايلنا با اعلام اين مطلب اظهار داشت؛ روز گذشته دادگاه موکلم برگزار شد اما به دليل کثرت مشغله اين شعبه، رسيدگي به اتهامات موکلم ديروقت آغاز شد و تا ساعت 30/15 به طول انجاميد. وي ادامه داد؛ در اين جلسه از سوي نماينده دادستان کيفرخواست صادره قرائت شد و از سوي قاضي رسيدگي کننده به پرونده اتهاماتي چون ارتکاب جرائم عليه امنيت کشور و شرکت در فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي به وي تفهيم شد. غيرت اظهار داشت؛ در ادامه جلسه نوراني نژاد به دفاع از خود پرداخت و رئيس شعبه 28 دادگاه انقلاب به دليل طولاني شدن جلسه، با اعلام تنفس ادامه رسيدگي را به دهم بهمن ماه موکول کرد.
*****
سیاست یک بام و دو هوای جاسوسی و خبرچینی حکومت
در حالیکه وزارت اطلاعات طی بیانیه ای از مردم خواستار لو دادن معترضان و خبرچینی در مورد معترضین و حامیان جنبش سبز شده و آنرا وظیفه ای مقدس بیان نموده و یکی از مقامات آن وزارتخانه نیز، ارتباط با رسانه های مخالف جهت اطلاع رسانی پیرامون وقایع کشور را "همکاری باسازمان های برانداز بیگانه" عنوان کرده، اکنون پاسدار مسعود جزایری این ارتباط ها را "از مصادیق بارز جاسوسی نوین" خوانده و خواستار وضع قوانین مربوط به برخورد با جاسوسی های نوین در مجلس شورای اسلامی شد.
پیش از این نیز آیت الله ناصر مکارم طی فتواهایی خاطرنشان کرده بود "رسانه های بیگانه دروغگو، جاعل و سبب انحراف بوده، ارتباط و تماس با آنها کمک به ظلم است و شرعا جایز نیست."
اینکه دستگاههای اطلاعاتی- امنیتی ، از طرفی مردم کشور را به جاسوسی از یکدیگر، همسایه ها و آشنایانِ خود تشویق نموده و از طرف دیگر انتشار و ارسال اخبارِ سرکوب، نقض حقوق بشر و وقایع کشور–با توجه به خفقان و سانسور داخل- به گوش جهانیان جاسوسی اعلام شده، جای تعجبی نخواهد داشت؛ چرا که کودتای رسانه ای، بخشی از همان کودتای خزنده ای است که هفت ماه پیش کلید آن توسط تمامیت خواهان زده شده و صدها روزنامه، نشریه، سایت و سامانه خبری مشمول توقیف و فیلتر شده اند و همزمان صدها روزنامه نگار و فعال مدنی- رسانه ای راهی بازداشتگاه شده اند.
وزارت اطلاعات: مردم برای ما خبرچینی کنند
بلافاصله بعد از سرکوب خونین مردم سوگوار در عاشورای خونین کشور، وزارت اطلاعات دولت کودتا و دستگاه‌های امنیتی، ضمن اینکه معترضین و شرکت کنندگان در تظاهرات را طبق معمول "آشوبگر" نامیدند، در اطلاعیه ای از مردم خواستار همکاری با وزارت اطلاعات در شناسایی معترضین و خبررسانی پیرامون آنها و رسما خبرچینی برای حاکمیت شدند. وزارت اطلاعات همچنین با عوام فریبی و اعلام "ستاد اطلاعاتی ۷۰ میلیونی"، جامعه را تشویق نمود تا هر یک "مانند یک مامور اطلاعاتی" به شناسایی معترضان کمک کنند و البته بیانیه این وزارتخانه این عمل را مصداق جاسوسی ندانسته، بلکه آنرا از وظایف خطیر افراد جامعه ذکر نموده است.
این در حالیست که نیروی انتظامی نیز با انتشار ویژه نامه “امین جامعه” تصاویر تعدادی زیادی از مردم که در راهپیمایی روز عاشورا شرکت کرده را در ۸صفحه منتشر کرده . این ویژه نامه مشتمل بر تصاویر ۶۵ نفر از مردم است. پلیس اطلاعات وامنیت عمومی نیروی انتظامی که در بیانیه خود این افراد را عوامل ناامنی و آسیب رساندن به اموال بیت المال، اخلال در نظم عمومی و اهانت کنندگان به مقدسات و شعائر اسلامی در روز عاشورای حسینی نامیده است از شهروندان خواسته تا این شهروندان را شناسایی کنند.
سایت گرداب؛ ستادی همانند پلیس مخفی استالین
همزمان سایتی بنام گرداب (متعلق به سپاه) که بزعم خود نقش زیادی در شناسائی و دستگیری معترضان در طی هفت ماه اخیر داشته، این بار با انتشار تصاویر اعتراضات روز عاشورا و تعدادی از معترضان، از مردم خواستار لو دادن و شناسایی آنها شده و خاطرنشان کرده است "از تمامی خانواده های ایرانی انتظار می رود در صورت در اختیار داشتن هرگونه اخبار و اطلاعات اعم از عكس، فیلم، مقاله، خبر، ایمیل و آدرس اینترنتی در خصوص جریانات اغتشاش طلب، از طریق سایت گرداب آنها را به اطلاع مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه برسانند." نمونه این دعوت های همگانی برای جاسوسی عمومی را، در زمان حکومت استالین در شوروی سابق شاهد بوده ایم.
"همکاری با برخی رسانه ها، همکاری باسازمان های برانداز بیگانه است"
چند روز پیش نیز معاونت خارجی وزارت اطلاعات طی یک کنفرانس خبری "هرگونه همکاری با شبکه های رسانه ای، ماهواره ای و سایت های اینترنتی ضدانقلاب و همسو با جریان فتنه و ... را ممنوع" اعلام کرد و آنرا از مصادیق همکاری باسازمان های برانداز بیگانه و قابل پیگرد و تعقیب دانست.
خارج از این مطلب که معاون خارجی وزارت اطلاعات، خبررسانی و انتشار جهانی حقایق و فجایع صورت گرفته در داخل کشور را "مخل امنیت"، "براندازی" و "جرم" اعلام کرده، جای این پرسش باقی می ماند که چگونه یک عنصر دولتی (مقام قوه مجریه) در مقام قانونگذاری برآمده، حتی بدون توجه به ماده دوم قانون مجازات اسلامیِ که مقرر داشته "هر فعل یا ترک فعلی که درقانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب می شود"، مبادرت به تدوین قانون و جرم سازی نموده است. یعنی حتی با قبول فرض محالِ مورد ادعای ایشان، به غیر از مجلس شورای اسلامی هیچ مرجع یا سازمانی دیگر مجاز به قانونگذاری نمی باشد.
نکته قابل توجه اینکه مقام اطلاعاتی فوق الذکر، ۶۰ بنیاد و موسسه مرتبط با جنگ نرم را که ارتباط با آنها جرم محسوب می شود را نیز معرفی کرد؛ مطلبی که منوچهر متکی وزیر خارجه دولت کودتا سریعا آنرا چنین مورد ارزیابی قرار داد "این ارتباطات برای ما مرز ممنوعه نیست، چرا که ارتباط با افکار عمومی، رسانه‌ها یا موسسه‌های مطالعاتی خارجی و تشکل‌های غیردولتی آنها، در راستای دیپلماسی فعال و با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی آنها می‌دانیم."
"کیست که نداند ارتباط با این رسانه ها مصداق بارز جاسوسی است"
و در نهایت پاسدار سیدمسعود جزایری، معاونت فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح، شنبه هفته اخیر پا را فراتر نهاد و با ذکر این مطلب که "بدون شک برقراری ارتباط و تماس با شبکه‌های ضدنظام و ضدانقلاب که یک نمونه آن در جریان کودتای رنگین و فتنه اخیر عیان گردیده از مصادیق بارز جاسوسی و فسادافکنی است"، خواستار وضع قوانینی در مجلس شورای اسلامی پیرامون برخورد با این "جاسوسی های نوین" شد.
پاسدار جزایری بدون اشاره به پارازیت های ماهواره ای ارسالی توسط سپاه و مراکز امنیتی، همچنین انسداد فضای اینترنتی داخل کشور و کنترل شدید وسایل ارتباطی شهروندان، از اینکه "تا کنون ساز و کار مقابله لازم با این شبکه ها و سایت ها و ارتباط با آنها پیش بینی یا اجرا نشده"، ابراز تاسف عمیقی کرد.
این مقام ارشد ستاد کل نیروهای مسلح ، فضای رسانه ای کشور را نیز "آزاد و امن" اعلام کرد و پیرامون اطلاع رسانی به سایتها و شبکه های غیرخودی خاطرنشان ساخت "هم اکنون بخش های عمده ای از اطلاعاتی که به صورت دروغ، فریبنده و مصداق بارز نشر اکاذیب و در یک فرآیند تعریف شدۀ جنگ روانی و در قالب طرح های کلان براندازی در اختیار رسانه های صهیونیستی قرار می گیرد، توسط افرادی است که بیشترین بهره بردار فضای آزاد و امن کشور هستند و نباید اجازه سوء استفاده به این عوامل بیگانه و ستون پنجم داده شود."
جزایری نیز همانند معاونت وزارت اطلاعات به جرم شناسی مبادرت ورزیده و خاطرنشان نمود "کیست که نداند ارتباط با شبکه های رادیویی و تلویزیونی و سایر شبکه های آمریکایی، صهیونیستی و انگلیسی، مصداق بارز جاسوسی است؟ بدون تردید برقراری ارتباط و تماس با شبکه‌های ضدنظام و ضدانقلاب که بطورعلنی و با بودجه و اعتبارات رژیم‌های سلطه و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و پلیسی و جاسوسی کشورهای بیگانه امثال آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلستان و دیگران مشغول کار هستند، از مصادیق بارز جاسوسی و فسادافکنی است."
جزایری در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب خونین معترضین به تقلب در انتخابات، آنها را "کودتاگر مخملی" خوانده و پیرامون انتشاردهندگان اخبار و تصاویر مربوط به کشتار و وقایع کشور خاطرنشان کرده بود "جاسوسی در قالب رسانه ها همچنان در دستور کار کودتاگران است."
این در حالیست که بسیاری از شبکه ها و سایتهای اینترنتی از جمله جنبش راه سبز (جرس)، به هیچ سازمان، دولت، سفارتخانه و موسسه ایرانی و خارجی وابسته نبوده و صرفا در راه آزادی بیان و انتشار اخبار و وقایع مربوط به ایران و جنبش آزادیخواهانه مردم کشور – با توجه به جو خفقان و سانسور داخلی- فعالیت می کنند. بر اساس اساسنامه جرس، "جنبش راه سبز شبکه ای خبری تحلیلی است که با هدف ترویج، تقویت و ارتقای جنبش سبز مردم ایران منتشر می شود. این شبکه به دلیل تنگناهای موجود در ایران، تا اطلاع ثانوی خارج از کشور اداره می شود، اما رویکرد آن کاملا منطبق بر آرمانها و اهداف جنبش سبز در جهت حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت خویش است.
*****
پرستو سرمدی خطاب به همسر دربندش: به راه حق رفته ای، خدا به همراهت
همسر حسین نورانی نژاد، رییس دربند کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت که صبح دیروز اولین جلسه دادگاهش برگزار شد، خطاب به همسرش نوشته است: به قاضی بگو می خواهیم به زندگیمان باز گردیم، ما و همه هم نسلانمان اما هرگز از ما نخواهید که از راه حق که چون بهار سبز است بازگردیم و نخواهید فراموش کنیم لاله هایی را که پرپر شدند و در این بهار در کنار ما نخواهند بود.
به گزارش نوروز، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
با دست بندی بر دست آمده ای و لبخندی بر لب، در جامه آبی زندان؛ در این هیات چه سبز می نمایی و چه استوار.
پدر به گریه می افتد، هر گز گمان نمی برد پسری که این گونه به پاکی شهره است چنین به بند کشیده شود و مادر نفرینی بر آمده از ظلمی سترگ را فرو می خورد، ظلمی که بر جگر گوشه اش روا می رود، فرزندی که با نان حلال بزرگ کرده و اندیشه های پاک تا در چنین روزهایی یاریگر دیگران باشد. خواهرت، خواهرم و دوستانت خشمگینند از دستبندی که شرمسالارنه بر دستانت زنجیر شده است.
اما من در این هیبت جز زیبایی نمی بینم، این هیات آزادگی است و ایستادگی بر آرمانهای سبزمان.
آرام و مطمئن گام بر می داری، به مسیحا مانند شده ای با تاج خاری به نام کیفر خواست که قرار است در محکمه بر سرت گذاشته شود، محکمه ای که قرار است دست مزد خدماتت را تعین کند و سرنوشت مرا.
پیش از محکمه چند دقیقه ای رخصت دیدار یافته ام. درست بعد از 122 روز اولین باری است که چنین چشم در چشم و بی واسطه با هم سخن می گوییم و اولین بار است که به خودت مانند شده ای، پیش از این هر وقت در زندان می دیدمت لاغرتر و بی رنگ تر شده بودی و به سختی می توانستم باز شناسمت.
سخن می گویی از آرزوهایی که برای آشیانه کوچکمان داشته ای و برای خوشبخت کردن من، اما حالا دست بسته ای. عذر گناه ناکرده می خواهی و می گویی به راه حق رفته ای راهی که جز آن نمی شناسی و براساس باورهایت گریزی جز رفتن به آن راه نداری، می گویی حتی بازجوها هم از عشقمان با خبر بودند، عشقی که پیروز شد بر تفاوت هایی که در باورها وعقایدمان داشته ایم. می خواهی تاری از گیسوانم را برایت بگذارم و به دنبال زندگیم بروم.
می گویم می دانم به راه حق رفته ای، جز این هم انتظاری از تو نداشته ام، قرار این نبود که زندگی هایمان از هم بپاشد، اما قرار هم نبود که اگر روزی رفتن به راه حق پرهزینه شد از آن بازگردیم. می گویم افتخار می کنم به همسری تو حتی اگر تنها حاصلش نامی در شناسنامه ام باشد و بی پایانی این روزهای تنهایی. می گویم برای ادامه راه به باورهای تو اقتدا می کنم که چنین استوارت نگاه داشته است و می دانم که حسین نام سبز همه آزادگان جهان است.
فرصت گفتگو تمام می شود و محکمه آغاز، قرار است حکمی داده شود برای ادامه زندگی مان، مدت هاست که منتظر این حکمم و آماده پذیرش آن، از همان تابستان که تو رفتی و من هم آشیانه ای را که بی تو نمی توانستم تحمل کنم ترک کردم از همان زمان تاکنون خانه ام را در کیف دستی کوچکی جای داده ام و سرگردانم در کوچه پس کوچه های سرزمینم.
منتظر حکم قاضی نشسته ام پشت در بسته مکانی که دادگاهش می خوانند. به قاضی بگو دل بسته آشیانه کوچکمان هستم که حتی نتوانستیم دومین سال ساختنش را باهم جشن بگیریم. همان آشیانه ای که به سختی و بی یاری اداره کنندگان این دیار ساختیم و بعد به این راحتی از ما گرفتند. اداره کنندگانی که حالا شبیه آن مرد معتادی شده اند که همسرش را می زد و می گفت خرجی که نمی دهم محبتی هم که برایش ندارم اگر کتکش هم نزنم یادش می رود شوهری دارد.
پشت در دادگاه نشسته ام و به ادامه زندگی مان فکر می کنم آیا باید آب و جارو کنم آشیانه ام را برای بازگشت مرد زندگیم یا وسایلم را جمع کنم و بروم به آشیانه کوچکتری که برای یک نفر کافی باشد؟ آیا باید لباسهای زمستانیت را هم مانند تابستانیها و پاییزی ها جمع کنم؟ حالا که دیگر سال رو به اتمام است و بهار نزدیک. تو آیا با بهاری که می رسد از راه باز می گردی یا نوروز راهم پشت دیوارهای سنگی جشن خواهی گرفت؟ آیا روزگار سرود دیگری سر خواهد داد؟
به قاضی بگو می خواهیم به زندگیمان باز گردیم، ما و همه هم نسلانمان اما هرگز از ما نخواهید که از راه حق که چون بهار سبز است بازگردیم و نخواهید فراموش کنیم لاله هایی را که پرپر شدند و در این بهار در کنار ما نخواهند بود.
.....دادگاه تمام شده است و تو رفته ای و من فراموش کردم تار مویم را برایت بگذارم...رفته ای به راه حق خدانگه دارت.....
*****
تاثر کارکنان دادگاه انقلاب از چگونگی حضور علیرضا بهشتی در شعبه امنیت
کلمه: دکترسید علیرضا حسینی بهشتی ،فرزند شهید بهشتی ، نخستین رئیس دستگاه قضایی پس از انقلاب ، امروز برای انجام بازپرسی از زندان اوین به شعبه امنیت دادگاه انقلاب تهران منتقل شد.
یکی از خانواده های زندانیان سیاسی که در راهروهای دادگاه انقلاب شاهد حضور علیرضا بهشتی ،مشاور ارشد مهندس موسوی در شعبه امنیت دادگاه انقلاب بوده ،به کلمه گفته است :
دکتر علیرضا بهشتی در حالی که پیژامه زندان و دمپایی پلاستیکی برپا داشت و محاسن اش بلند و اشفته بود ، دقایقی طولانی در انتظاربازپرسی به سر برد.
این در حالی بود که بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی حاضر در دادگاه انقلاب ،تعدادی از مراجعان و حتی کارمندان ارشد و برخی از بازپرس ها و قضات دادگاه انقلاب از چگونگی برخورد ونحوه انتقال فرزند بنیانگذار سیستم قضایی جمهوری اسلامی به دادگاه انقلاب متاثر شده بودند.
این شاهد عینی افزود :” آنچه به تاثر مراجعان و کارکنان دادگاه انقلاب در باره نحوه برخورد با علیرضا بهشتی می افزود ،تصاویر پدر شهیدش ، آیت الله بهشتی بر در و دیوار این دادگاه بود که به یاد هر بیننده ای می آورد که اکنون این فرزند بنیانگذار سیستم قضایی جمهوری اسلامی است که بدون رعایت کمترین حقوق شهروندی به شعبه امنیت آورده شده است.”
فرزند آیت الله بهشتی ، در موج بازداشت های پس از عاشورا ، در دانشگاه تربیت مدرس بازداشت شد ه است .بازداشت او در حالی اتفاق افتاد که شهریور ماه امسال ،پس از پنج روز بازداشت با تودیع وثیقه دوست میلیون تومانی از زندان ازاد شده بود.
در آن زمان ،دادگاه انقلاب برخلاف رویه معمول حاضر به پذیرش سند دویست میلیون تومانی از وی نشد و به همین دلیل تعدادی از دوستان و بستگان او با روی هم گذاشتن مبالغ خرد نسبت به تامین دویست میلیون تومان پول نقد به عنوان وثیقه ازادی او مبادرت کردند.
علیرضا بهشتی در تمام سه هفته گذشته ، موفق به ملاقات با وکیل و خانواده خود نشده است .گفته می شود قاضی پرونده ای که با تعیین وثیقه دویست میلیون تومانی حکم ازادی او را صادر کرد ه بود اکنون هیچ اشرافی برپرونده اش ندارد و پاسخ قانع کننده ای نیز در برابر این پرسش وجود ندارد که چرا با وجود وثیقه دویست میلیون تومانی آن هم به صورت پول نقد ، ماموران امنیتی اقدام به بازداشت ناگهانی وی در دانشگاه کرده اند.
یکی از اعضای بیت شهید بهشتی نیز به خبرنگار کلمه گفت :”اتهام دکتر علیرضا بهشتی پس از سه هفته بازداشت همچنان برای ما نامشخص است و هیچ کدام از اعضای خانواده و وکلای مدافع او به پرونده و دلایل بازداشتش دسترسی ندارند و هرگونه تلاش شان در این باره با درهای بسته مواجه شده است.”
*****
تمدید قراربازداشت تعدادی از اسیران عاشورائی جنبش سبز

بیست نفر از شهروندان بیگناه تهرانی که فردای عاشورای خونین تهران بازداشت شدند، روز گذشته در دادسرا دیده شده اند.در میان این عده که با ون نیروی انتظامی با لباس زندانی و دم پائی به دادسرا منتقل شدند، توانست این افراد را شناسائی کند: سارا توسلی (دختر نخستین شهردار تهران بزرگ)، قدیانی (عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، محقق(داماد مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت انقلاب)، محمد جواد مظفر (مدیر انتشارات کویر). بر اساس تحقیقات خبرنگار جرس ظاهرا قرار بازداشت این زندانیان ده روزه بوده که در پی اعتراض آنها پس از بیست روز اقدام به تمدید قرار بازداشت کرده اند. اینکه قرار دوم تا چه مدتی تمدید شده است مشخص نیست. اخبار تکمیلی متعاقبا ارسال خواهد شد.
*****
سایت نیمه دولتی تابناک:
دادستان خوي ترور شد
كدخبر: ۸۱۹۶۳
تاريخ: ۲۸ دي ۱۳۸۸ - ۲۱:۵۵
رييس كل دادگستري آذربايجان غربي خبر شهادت دادستان خوي را تاييد كرد.حجت‌الاسلام و المسلمين موسوي در گفت‌وگو با ايسنا، با تاييد ترور ولي‌الله حاج‌قلي‌زاده ـ دادستان خوي ـ اظهار كرد: دادستان خوي بر اساس اين ترور به شهادت رسيده است.وي گفت: تحقيقات در زمينه‌ي بررسي علت و انگيزه‌ ترور و دستگيري عامل يا عاملان اين ترور ادامه دارد.
*****
احتمال تبرئه كلوتید ریس

خبرگزاری فرانسه به نقل از مهدوی ثابت وکیل مدافع کلوتید ریس تبعه فرانسوی متهم به جاسوسی در حوادث پس از انتخابات از احتمال تبرئه وی خبر داد.به گزارش البرز وی در عین حال مدعی شد ایران درقبال ازادی این فرانسوی خواستار آزادی دو ایرانی شده که به اتهام قتل شاپور بختیار در زندان فرانسه بسر میبرند.کلوتید ریس شنبه گذشته با حضور مجدد در دادگاه به طور غیر علنی و درحضو وکیل مدافع خود به اتهامات وارد پاسخ داد.وکیل مدافع کلوتید ریس در پایان این جلسه با بیان اینکه این آخرین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این تبعه فرانسوی میباشد از احتمال تبرئه وی خبر داد .
وی در این گفتگو با خبرگزاری فرانسه اظهار کرد که کلیۀ اتهامات وارده به موکل خود را رد کرده وتوانسته ادعایش را ثابت کند.ریس پس از گذراندن مدتی در زندان اوین با پیگیریهای سفارت فرانسه درتهران و به قید وثیقه آزاد و تاکنون درمحل این سفارت اقامت دارد.
_____________________________________________