سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۱/۱۲

دوشنبه: 12 / 11 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمان نگران، در انتظار باز شدن درهای زندان اوین
در کنار زندان اوین خانواده های زندانیان تجمع کرده اند، منتظر 13 نفری هستند که مامور زندان اسم شان را خوانده است . قرار است امشب آزاد شوند. دیشب هم حدود 70 نفر آزاد شده اند.
آزادی ساعت ندارد، از ساعت 6 تا 12 شب طول می کشد و خانواده ها در سرما ، چشم به دری دارند که گاه باز می شود و جوانی خسته و البته گاه سرحال و شاد از آن بیرون می آید و جمعیت بلند برایش صلوات می فرستنند. این شب ها زندانیان زیادی را آزاد کرده اند و خانواده ها با بیم و امید در منتظر فرزندانشان هستند، بیم از اینکه مبادا بچه هایشان را به محاربه متهم کنند و امید به اینکه شاید بچه هایشان در میان کسانی باشد که این شب ها آزاد می شوند.
زندانیان از هر سنی هستند جوان، میانسال، مسن، زن، مرد اما به نظر می رسد در میان دستگیر شده های روز عاشورا تعداد جوانان بیشتر است، دختر و یا پسر فرقی نمی کند، آنهایی که آزاد می شنود همگی جوان هستند، گویا جوانان شکارهای بهتری هستند. بعضی خانواده ها چند تا زندانی دارند، دو یا حتی سه تا که بعضی را با هم دستگیر کرده اند و برخی را یکی را در خیابان و دیگری و دیگران را از خانه.
خانواده ها با هم حرف می زنند و می گویند آنها که آزاد شده اند، از بازجویی های 7 - 8 ساعته و نصفه شب حرف می زنند و شکنجه های جسمی مثل صندلی گذاشتن روی پا و فشار دادن آن روی پا.
می گویند وقتی زندانی را برای بازجویی می برند، هکر می آورند و اگر پس ورد اشتباهی بدهید فایده ای ندارد، پسورد را هکر پیدا می کند و ایمیل ها را چک می کنند. همچنین اس ام اس هایی که در ششماه گذشته فرستادید و یا دریافت کردید را هم لیستش را می آورند.
بازجوها هم متفاوت هستند، برخی بیسواد و برخی دیگر بسیار متبحر و باسواد. بیشتر زندانی ها روزهای زیادی را در انفرادی می گذرانند، و بعد کم کم به بند منتقل می شوند.
شب گذشته که 70 نفر آزاد شدند، تعداد زیادی از خانواده های منتظر خوشحال شدند اما امشب فقط 13 نفر آزاد شدند که دو تن از آنان دختر بودند. همه آزاد شده ها از زندانیان سیاسی نیستند، برخی از آنها زندانیان عادی هستند، چک داشته اند و یا.. بنا براین سهم آزاد شده های عاشورا از 13 نفر هم کمتر است. از تعداد خانواده هایی که هر شب در زندان جمع می شود، نشان می دهد که دستگیر شده ها بیش از تعدادی است که فرمانده نیروی انتظامی گفت. مقامات نیروی انتظامی ابتدا اعلام کردند 300 نفر را در روز عاشورا دستگیر کرده اند، سپس از 500 دستگیر شده خبر دادند و به نظر می رسد، دستگیر شده ها حدود 1000 نفر بودند.
*****
هادی غفاری بازداشت شد
لجن نامه کیهان در شماره امروز خود از بازداشت هادی غفاری خبر داده است.
روز گذشته برخی گزارش ها درباره کشف مجموعه‌ای از انواع سلاح و مهمات در انبار مسجد الهادی تهران منتشر شد که هادی غفاری، امام جماعت این مسجد اعلام کرد: انبار مذکور تحت مسئولیت متولی مسجد قرار دارد که برای کسب درآمد بابت هزینه‌های مسجد به فردی خاص اجاره داده شده و طبعا ازنحوه استفاده وی آگاهی نداشته‌ایم.
اما ساعاتی نگذشته بود که خبر بازداشت او در روزنامه کیهان منتشر شد.
*****
بلاتکلیفی سلمان سیما و عدم ابلاغ حکم به وکیل

سلمان سیما، عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان دانش اموختگان با گذشت 24 روز از اعلام حکم 6 سال حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشویق و شرکت در تجمعات و تشویش اذهان عمومی, همچنان حکم به وکیل وی آقای اولیایی فر اعلام نشده است و سلمان سیما در بلاتکلیفی به سر می برد.
با وجود مراجعه مکرر آقای اولیایی فر و بر خلاف قرار قبلی, در روز سه شنبه گذشته, حکم به ایشان ابلاغ نشد. این در حالی است که بر اساس قانون, حکم باید به وکیل ابلاغ شود. سلمان سیما همچنان در بلاتکلیفی بدون ابلاغ حکم و صدور کفالت یا وثیقه در زندان اوین به سر می برد.
سلمان سیما، عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان دانش اموختگان ایران، در روز 23 آبانماه در منزلش بازداشت شد. وی بیش از 50 روز است که در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برد که 28 روز از آن در سلول های انفرادی بند 240 بوده است.
*****
تبرئه اعظم و رقیه. الف از اتهامات اخلال در نظم و تمرد

شعبه 58 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست آقای مهدی لی، اعظم و رقیه الف را از اتهامات اخلال در نظم و تمرد تبرئه کرد.
شعبه 1171 دادگاه عمومی (جزایی) تهران به ریاست قاضی امینی در تاریخ اول مهرماه سال جاری دو زندانی زن به نام های اعظم و رقیه.الف را نسبت به اتهام اخلال در نظم عمومی به تحمل یکصد روز حبس وسی ضربه شلاق و از بابت اتهام تمرد نسبت به مامورین دولت به نود ویک روز حبس تعزیری محکوم کرد.
در پی اعتراض محمد مصطفایی و حسین رضا شویکلو، وکلای این دو زندانی، شعبه 58 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست آقای مهدی لی و مستشار آقای اثنی عشری حکم به برائت اعظم و رقیه صادر می نماید.
محمد مصطفایی درباره ی شیوه بازداشت این دو خواهر چنین می گوید: رقیه الف جهت تهیه و خرید نان به نانوایی نزدیک محل اقامت خود مراجعه، ودر صف نانوایی منتظر نوبت خود می شود. با مشاهده عده ای که در حال شکل دادن به تجمعی بودند از ترس قصد ترک محل را می نماید که یکی از مامورین نیروی انتظامی مستقر در محل وی را بدون مجوز قانونی بازداشت و به معاونت اطلاعات کلانتری منتقل و این دختر بی پناه مورد بازجویی قرار می گیرد.
متعاقبا چند نفر از مامورین به منزل خواهر رقیه رفته و مشارالیه نیز در محل سکونت واقع در تهرانپارس – نه در محل تجمع –بازداشت می کنند.
لازم به ذکر است که اگر دادگاه تجدید نظر حکم اولیه را تایید می کرد دو زن جوان بایستی مدت زیادی را به ناحق در زندان می گذراندند.
*****
زندانیان سیاسی را آزاد کنید
بیست و یکمین بیانیه خانواده زندانیان سیاسی در آستانه دهه فجر
در بیست و یکمین بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی در آستانه دهه فجر بر آزادي همه زندانيان سياسي به عنوان پيش شرط بازگشت جامعه به آرامش تاکید شده است.
در این بیانیه با اشاره به اینکه سي و يكمين فجر پيروزي انقلاب اسلامي تلخترین روزهای این ملت است می افزاید: همسران و فرزندان ما را با هجوم ددمنشانه از خانه كه محل امن و آسايش و راحت است و يا از خيابان و محل كار و در مقابل چشم همسايگان و همكاران و مردم حيرت زده و وحشت زده كوي و خيابان، با احكامي كه امضاكنندگانش براساس شكايت ما و عزيزانمان بايد تحت تعقيب باشند، اما با برخورداري از مصونيت هاي ويژه براي خوش خدمتي منتظر ارتقاء مقامند، ربوده شدند و ماهها در سلول هاي انفرادي و در شرايطي غيرانساني سخت ترين فشارها براي پذيرش اتهامات واهي و مضحك قرار گرفتند تا سناريوهاي از پيش پرداخته شده توسط دسيسه سازان خناس كه زاييده اذهان بيمار و تخيلات ماليخوليايي آن بود، در عالم واقع معنا يابد.
این بیانیه به بی نبتجه بودن اقدامات برای آزادی زندانیان می پردازد و تصریح می دارد که خانواده هاي زندانيان سياسي كه برخي از آنان بند و حبس و شكنجه عزيزانشان و بعضا خودشان را در دوره طاغوت نيز تجربه كرده بودند، اين بار فرياد وااسلامايشان گوش فلك را كر كرد، اما با كمال تأسف نتوانست مسئولين و مقامات قضايي را از خواب غفلت بيدار كند و پژواك فرياد يا زينبشان هر شب و روز نه فقط در كوه هاي محله اوين بلكه تا قله دماوند و همه كوه هاي استوار ايران زمين و حتي فرامرزها، به گوش هموطنان آگاهشان و آزادگان عالم رسيد و خواب راحت را از آنان گرفت تا هر شب طنين الله اكبرشان در كوچه ها و محله ها، بزرگي و عظمت قادر قيوم را به مخلوقات فراموشكار و طاغي او يادآور شود. همان ياغيان عصيانگري كه حلاوت قدرت آنان را به هرگونه تلاشي براي حفظ آن وامي دارد تا آن جا كه دروغ ورد زبانشان مي شود و هدفشان را هر وسيله پليدي توجيه مي كند و به هر فعل حرامي و انجام هر منكري حتي ريختن خون مظلوم و اعدام جوانان نورسته امان داده شده به شرط اعتراف به اتهامات كذب دست مي زنند.
*****
نگرانی زنان زندانی از وضعیت هم بند شان : شمیم زین العابدین

زنان زندانی در ملاقات و تماس تلفنی با خانواده هایشان از وضعیت یکی از هم بندانشان ابراز نگرانی کرده اند.
یکی از خانواده های زندانیان در گفتگو با تغییر برای برابری اعلام کرد:«شمیم زین العابدین فرزند رمضان که در روز عاشورا بازداشت شده ، هم اکنون در بند عمومی زندان اوین به سر می برد.اتهامات وی" اخلال در نظم عمومی و شرکت در تظاهرات غیرقانونی روز عاشورا"است .پرونده او در دادیاری شعبه هشت ناحیه بیست قرار دارد. این زندانی 21 ساله وکیل ندارد و از وضعیت پرونده خود بی خبر است.گفته می شود شمیم زین العابدین سابقه کار سیاسی هم ندارد.»
*****
صعود سه پله يي دانشگاه تهران
از هزار، 987 شديم
رتبه بندي وبومتريک دانشگاه هاي جهان بار ديگر منتشر شد و مطابق معمول دانشگاه هاي امريکا رتبه هاي اول را به خود اختصاص دادند و طبق روال هميشگي دانشگاه هاي ايراني در ميان هزار دانشگاه برتر جهان جايي جز 10 ، 12 رتبه آخر پيدا نکردند.
ديروز خبرگزاري مهر مطابق معمول خبر اعلام رده بندي جديد دانشگاه هاي برتر جهان را منتشر کرد که در آن آمده بود دانشگاه تهران امسال با سه رتبه صعود توانسته جايگاه 987 را کسب کند و سه پله بالاتر از جايي بايستد که سال پيش جا خوش کرده بود. صعود سه پله يي دانشگاه تهران اگرچه خبري خوش است، اما بايد توجه داشت دانشگا ه تهران- به عنوان معتبرترين دانشگاه ايران- هنوز فاصله زيادي با آنچه طي سال هاي گذشته مسوولان آموزش عالي از آن با عنوان رتبه اول در منطقه و کسب مرجعيت علمي جهان در سال هاي آينده وعده داده بودند، دارد.
البته قرار گرفتن دانشگاه تهران در ميان هزارتاي اول چندان بي فايده هم نبود، چراکه به دليل وجود همين يک دانشگاه ايران توانسته خود را در جايگاه 56 و قبل از کشورهاي جامائيکا، فيليپين و پورتوريکو و بعد از اروگوئه و بلغارستان قرار دهد؛ کشورهايي که آنها هم هر کدام يک دانشگاه با رتبه زير هزار در فهرست جديد وبومتريک داشته اند.
بر اساس آخرين رتبه بندي دانشگاه ها دانشگاه هاي توکيو، تايوان، کيوتو، هنگ کنگ، تسوکوبا، چنگ کونگ، پکن، سان يات سن، دانشگاه چيني هنگ کنگ و دانشگاه چاو تانگ که رتبه هاي 24 تا 146 را در سطح جهاني کسب کرده اند در بخش قاره آسياي اين رتبه بندي در جايگاه هاي يک تا 10 قرار دارند. در آسياي جنوبي نيز کشور هند تمامي 10 رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
در بخش جهان عرب هم شش دانشگاه از عربستان، دو دانشگاه از مصر، يک دانشگاه از امارات و يک دانشگاه از لبنان در رتبه هاي يک تا 10 منطقه يي قرار گرفته اند و امتياز آنها در سطح جهاني 197 تا هزار، 716 تعيين شده است.
10 دانشگاه ايران که از بهترين امتياز در اين رتبه بندي بهره برده اند به ترتيب دانشگاه هاي تهران با رتبه 987، دانشگاه علوم پزشکي اصفهان با رتبه 1035، دانشگاه علوم پزشکي تهران با رتبه 1135، دانشگاه صنعتي اصفهان با رتبه 1924، دانشگاه فردوسي مشهد با رتبه 1932، دانشگاه صنعتي شريف با امتياز 1977، دانشگاه علوم پزشکي شيراز با رتبه 2035، دانشگاه شيراز با رتبه 2160، دانشگاه علوم پزشکي مشهد با رتبه 2350 و دانشگاه صنعتي اميرکبير با رتبه 2364 اعلام شده اند.
نکته قابل تامل در اين رده بندي جاي خالي دانشگاه آزاد حداقل در ميان 2400 دانشگاه برتر است؛ نکته يي که با توجه به اظهارات اخير عبدالله جاسبي رئيس اين دانشگاه کمي عجيب به نظر مي رسد. جاسبي چندي پيش گفته بود ماموريت جديد دانشگاه آزاد رقابت با دانشگاه هاي هاروارد و ام آي تي و آکسفورد است؛ دانشگاه هايي که به گواهي رتبه بندي سال 2010 جزء 20 دانشگاه برتر دنيا هستند و دانشگاه آزاد حداقل جزء 2400 دانشگاه برتر نيست.
گفته مي شود يکي از اهداف اصلي رده بندي وب سنجي يا وبومتريک دانشگاه هاي دنيا ترويج نشريات اينترنتي، حمايت از دسترسي آزاد به اينترنت، دسترسي به نشريات علمي الکترونيک و ساير دروس دانشگاهي است.

*****
بازداشت رضا خندان (مهابادی)

--
اطلاعیه كانون نویسندگان ایران در مورد بازداشت رضا خندان (مهابادی)
رضا خندان (مهابادی)، نویسنده و عضو هیئت دبیران كانون نویسندگان ایران، روز چهارشنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۸۸، پس از خروج از منزل خواهرش در شهرك ژاندارمری تهران، در خیابان بازداشت و به مكان نامعلومی برده شد. شب همان روز، مأموران به منزل مادر رضا خندان در شهر ری رفتند و برخی از كتاب‌ها و وسایل او را با خود بردند. ما بازداشت رضا خندان را محكوم می‌كنیم و خواهان آزادی بی‌قید و شرط او هستیم.
در ضمن در مورد اطلاعیه‌یی كه روز گذشته در برخی سایت‌های اینترنتی منتشر شده به اطلاع می‌رسانیم كه صادركننده‌ی آن، صرف‌نظر از ارائه‌ی اطلاعات نادرست درباره دستگیری رضا خندان، مرتكب جعل امضای كانون نویسندگان ایران شده است. ما صدور آن اطلاعیه را تكذیب و جعل امضای كانون را به‌شدت محكوم می‌كنیم.
لازم است گردانندگان محترم سایت‌های اینترنتی را به این نكته‌ی مهم توجه ‌دهیم كه اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های كانون نویسندگان ایران فقط و فقط با نشانی الكترونیكی كانون نویسندگان ایران ارسال می‌شود.
*****
شرط آزادی برخی از زندانیان سیاسی:
از موسوی اعلام برائت کنید
با گذشت 8 ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، فضای حاکم بر ایران همچنان امنیتی است و در حالی که بازداشت فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی همچنان ادامه دارد، دور تازه ای از فشارها بر فعالان دربند آغاز شده است. خانواده زندانیان سیاسی و مطبوعاتی در گفتگو با "روز" از آخرین وضعیت عزیزان در بند خود گفته اند.
انتقال فعالان سیاسی و مطبوعاتی به بندهای امنیتی و زندان رجایی شهر در حالی صورت میگیرد که اکثر آنها محاکمه شده و حکم دادگاه بدوی آنها صادر شده است. در برخی موارد حتی، حکم دادگاه تجدید نظر نیز اعلام شده است اما گمانه زنی ها از فشارهای جدید به دلیل در پیش بودن 22 بهمن حکایت دارد.
از سوی دیگر، فعالان سیاسی زندانی به شدت تحت فشار هستند که تعهد دهند بعد از آزادی برای همیشه فعالیت سیاسی را کنار خواهند گذاشت و مشاوران میرحسین موسوی نیز که بعد از عاشورا به صورت فله ای بازداشت شده اند، به شدت تحت فشار قرار دارند که از مواضع نخست وزیر زمان جنگ اعلام برائت کنند. امری که تاکنون حاصلی نداشته و مشاوران موسوی تن بدان نداده اند. همه اینها در حالی اتفاق می افتد که روز گذشته از ورود خانواده های زندانیان سیاسی به مجلس شورای اسلامی نیز ممانعت به عمل آمده است.
همه مشاوران موسوی
مشاوران میرحسین موسوی که اخبار منتشره از افزایش فشارها بر آنان حکایت دارد، به شدت تحت فشار هستند که از مواضع میرحسین موسوی اعلام برائت و علیه نخست وزیر زمان جنگ اعتراف کنند. یک یک منبع آگاه به "روز" گفت: علیرضا بهشتی، بهزادیان نژاد، عرب مازار، بهشتی شیرازی و سایر نزدیکان میرحسین موسوی به شدت تحت فشار هستند و تنها شرط آزادی آنها، اعلام برائت از موسوی عنوان شده است.به گفته این منبع آگاه، چنین امری تاکنون بی حاصل بوده و علیرغم همه فشارها، مشاوران و نزدیکان میرحسین موسوی گفته اند که به نخست وزیر زمان جنگ و مواضع او کاملا اعتقاد دارند ودرباره مسائل و وقایع انتخابات و بعد از آن با او هم عقیده اند.
نقل و انتقال های مشکوک
روز گذشته احمد زیدآبادی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی از بند عمومی 350 به مکانی نامعلوم منتقل شد. مهدیه محمدی، همسر این روزنامه نگار با تایید این خبر به "روز" گفت: احمد دیروزساعت یازده و نیم زنگ زد و خیلی کوتاه گفت که دارند او را به مکان دیگری منتقل می کنند اما هیچ اطلاعی از جایی که میخواستند منتقلش کنند نداشت و همین مساله موجب نگرانی ما شده است.
پیش از این، حمزه كرمي، جهانبخش خانجاني، هدايت الله آقايي، رضا رجبي، عبدالله مومني، شهاب طباطبايي و محمدرضا نوربخش از بند عمومی به بند 240 و مسعود باستانی به زندان رجایی شهر منتقل شده اند و با این نقل و انتقالات، امکان تماس تلفنی با خانواده های خود را که در بند عمومی داشتند از دست داده اند.
فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی که خبر انتقال او به بند 240 پیش از این منتشر شده بود در گفتگو با "روز" این بار از انتقال این فعال سرشناس دانشجویی به بند 209 زندان اوین خبر میدهد.
وی می گوید: اول بهمن ماه ساعت 4 به عبدالله گفته بودند که وسایلت را جمع کن باید جابجا شوی که به ما زنگ زد و گفت نمیدانم کجا منتقلم میکنند بعد فهمیدیم که او را به بند 240 برده اند. روز پنج شنبه که با او ملاقات کردیم خیلی ناراحت بود و می گفت که حتی لباس های گرم او را نیز به او نداده اند و هوای بند به شدت سرد است. بعد هم که متوجه شدیم او را به بند 209 برده اند و با آقای شهاب الدین طباطبایی در یک سلول است.
خانم آدینه وند می افزاید: اکنون نه کتاب در اختیار آنها هست و نه روزنامه و همه امکاناتی را که در بند عمومی داشتند از آنها گرفته اند و نمیدانیم آیا دور جدیدی از بازجویی ها شروع شده یا نه؛ اما سئوال ما این است که 4 ماه در سلول انفرادی از عبدالله بازجویی کردند بعد دادگاه بردند و حکم صادر کردند اکنون چرا دوباره اینگونه رفتار و او را اذیت می کنند.
وی با اشاره به بیماری پوستی آقای مومنی توضیح میدهد: سلولی که ایشان 4 ماه به صورت انفرادی بودند به شدت کثیف بوده و ایشان دچار بیماری پوستی شده و حتی دکتر زندان اوین گفته که باید خارج از زندان مداوا شوند اما گوش شنوایی نیست و این در حالیست که به شدت وضعیت بیماری پوستی ایشان حاد تر می شود.
دو بازداشت
روزنامه کیهان، در شماره امروز خود خبر از بازداشت هادی غفاری، امام جمعه مسجد الهادی داده است. بازداشت این روحانی در حالی صورت می گیرد که روز گذشته برخی ادعاها درباره کشف سلاح در مسجد الهادی تهران منتشر شده بود؛در حالیکه هادی غفاری اعلام کرده بود انبار مسجد، در اجاره بوده است.
همزمان برخی اخبار از بازداشت رضا خندان (مهابادی)، نویسنده و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران حکایت دارد. براساس اعلام کانون نویسندگان ایران، روز چهارشنبه ۷ بهمن‌ماه ۱٣٨٨، او پس از خروج از منزل خواهرش در شهرک ژاندارمری تهران، در خیابان بازداشت و به مکان نامعلومی برده شد. شب همان روز، مأموران به منزل مادر رضا خندان در شهر ری رفتند و برخی از کتاب‌ها و وسایل او را با خود بردند.
تبعید مسعود باستانی
مسعود باستانی، روزنامه نگاری که به زندان رجایی شهر منتقل شده است نیز وضعیت مناسبی ندارد. مهسا امرآبادی، همسر این روزنامه نگار که موفق به ملاقات با او به صورت کابینی شده است به "روز" می گوید: من از پشت شیشه های کابین ملاقات که زندانی ها را دیدم ترسیدم و به شدت نگران همسرم هستم.
وی می افزاید: مسعود هیچ کار غیرقانونی در زندان اوین انجام نداده و انتقال او به زندان رجایی شهر کاملا غیر قانونی است. خانم امرآبادی با اشاره به عدم پاسخگویی مسولان می گوید: دادستان تهران، قاضی صلواتی و قاضی شعبه تجدید نظر می گویند این موضوع ربطی به آنها ندارد. این درحالیست که مسعود یک روزنامه نگار است و انتقال او به زندانی که پر از قاتل و افراد معتاد است بسیار نگران کننده است.
وی تصریح می کند: اگر هر اتفاقی برای مسعود بیفتد من مسوول آن را دادستان و مسئولان امنیتی می دانم.همسر مسعود باستانی در عین حال از رفتار متعهدانه مسولان زندان رجایی شهر تشکر می کند و می گوید: مسعود آدمی است که با هرکسی می تواند ارتباط برقرار کند اما شرایط مناسبی ندارد. به شدت سردش است و از سوی دیگر سخت است با افرادی زندگی کنی که نه تو حرف آنها را بفهمی و نه آنها حرف تو را. مخصوصا کسانی که به هر حال آدم کشته اند.خانم امرآبادی با اشاره به اصل تفکیک جرایم و زندانی ها می گوید: در حکم مسعود، تبعید نبود اما با این انتقال رسما نوعی تبعید محسوب می شود.
سحرخیز در دادسرای کارکنان دولت
عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی روز گذشته به دادسرای کارکنان دولت منتقل شد. همسر این روزنامه نگار در همین زمینه به "روز" توضیح میدهد: چند ماه پیش از دادسرای کارکنان دولت به ما زنگ زدند و گفتند که آقای سحرخیز به 7 ماه زندان محکوم شده و باید خود را معرفی کند و من گفتم که آقای سحرخیز در زندان به سر می برد. بعد گفتند به خاطر مطلبی از ایشان که در گویا نیوز منتشر شده ایشان محکوم شده اند. وکلای ایشان اعتراض کردند که چگونه ممکن است بدون حضور فردی دادگاه تشکیل شود و حکم هم صادر کند و بعد متوجه شدیم که ایشان مصاحبه ای با دویچه وله داشته اند و گویانوز هم همان مصاحبه را نقل کرده و مبنای اتهام شده است.
به گفته خانم سحرخیز، این دادگاه تجدید شده و قرار بود روز گذشته برگزار شود که با اعتراض وکلای آقای سحرخیز و ایراد اشکال به اتهام وارده، پرونده جهت مشخص شدن وضعیت به دادستانی فرستاده شده است.
وی با اشااره به دنده شکسته آقای سحرخیز می گوید: متاسفانه دنده ایشان بدجوش خورده و خیلی اذیت می کند از طرف دیگر ایشان در حالی در بازداشت به سر می برند که از 6 ماه پیش تاکنون قرار بازداشت ایشان تمدید نشده است.خانم سحرخیز نیز، از انتقال همسرش به سلولی کوچک تر خبر می دهد و می گوید: روز گذشته تولد همسرم بود اما اجازه ندادند هیچ چیزی برای ایشان ببریم پیش از این کتاب می بردیم اما از زمان انتقال ایشان به سلول جدید این امکان را نیز از او گرفته اند.
ارتباط سعید لیلاز و ساسان آقایی!
سعید لیلاز، روزنامه نگار سرشناس و تحلیل گر اقتصادی همچنان در بند 209 زندان اوین است. همسر این روزنامه نگار به "روز" می گوید: روز پنج شنبه قرار بود با آقای لیلاز ملاقات کنیم اما گفتند که به دلیل برقراری ارتباط با یک زندانی دیگر ممنوع الملاقات است؛ بعد متوجه شدیم که منظور از زندانی دیگر ساسان آقایی بوده است.
وی با بیان اینکه منتظر تماس تلفنی آقای لیلاز هستیم، می افزاید: آقای لیلاز همچنان در سلولی 4 نفره هستند که با یکی از اعضای سازمان منافقین، یکی از اعضای القاعده و یک متهم مالی، هم سلول هستند.
سپهرناز پناهی که روز گذشته به اتفاق سایر خانواده های زندانیان به مجلس شورای اسلامی رفته بود می گوید: ما را راه ندادند؛ گفتیم اینجا خانه ملت است و ما نیز جزوی از ملت هستیم اما گفتند نمی شود بدون حساب و کتاب هر کسی وارد شود و گفتیم که از قبل هماهنگ شده است اما این بار گفتند با هر نماینده ای قرار دارید بگویید بیاید توی کوچه و با او صحبت کنید که ما نپذیرفتیم.
پدر ساسان آقایی نیز درباره ممنوع الملاقت بودن، این روزنامه نگار می گوید: روز پنج شنبه وقتی او را برای ملاقات می اوردند در بین راه با آقای لیلاز صحبت کرده و به همین دلیل هر دو را به سلول هایشان بازگردانده و از ملاقات آنها با خانواده هایشان جلوگیری کرده اند.
وی حال عمومی و روحی فرزندش را خوب توصیف می کند و می افزاید: ساسان دیروز تماس گرفت و حالش خوب بود و ما امیدوار هستیم که این هفته موفق به ملاقات با او شویم.
بی خبری از اعضای دربند نهضت آزادی
سارا توسلی، دختر مهندس توسلی، روز یکشنبه با خانواده خود تماس گرفته و دقایقی با فرزند خردسال خود صحبت کرده است. او گفته از خواهرش، لیلا توسلی و همسرش، فرید طاهری نیز خبر دارد و حال آنها نیز خوب است.
غیر از این هیچ خبر دیگری از اعضای بازداشت شده نهضت آزادی در دست نیست و هیچ تماس تلفنی و ملاقاتی صورت نگرفته است؛ آخرین تماس ابراهیم یزدی، دبیرکل زندانی این تشکل نیزدو هفته پیش بود که داروهای خود را خواست و بعد از آن هیچ خبری از او نیست. اما یک منبع آگاه خبر از فشار شدید بر اعضای این تشکل سیاسی برای اخذ تعهدنامه داده است. به گزارش خبرنگار "روز" اعضای نهضت آزادی که تا پیش از این تحت فشار بودند تا انحلال این تشکل سیاسی را اعلام کنند اکنون به شدت تحت فشار هستند تا تعهد دهند بعد از آزادی، برای همیشه کار سیاسی را کنار خواهند گذاشت.بر اساس این گزارش، شرط آزادی اعضای نهضت آزادی همین تعهد ذکر شده است.
نگرانی خانواده بهاره هدایت
بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت همچنان در بی خبری مطلق قرار دارد. امین احمدیان، همسر بهاره هدایت در گفتگو با "روز" از نگرانی شدید خانواده این فعال دانشجویی سخن می گوید و می افزاید: نه تماس تلفنی وجود دارد و نه ملاقات و ما به شدت نگران وضعیت بهاره هستیم به خصوص با این مباحثی که این روزها مطرح می شود.
مخالفت با مرخصی بهمن احمدی امویی
بهمن احمدی امویی، همچنان در بند 350 اوین به سر می برد و با آزادی و یا حتی مرخصی اش در برابر وثیقه مخالفت میشود.
حکم هفت سال و چهار ماه زندان تعزیری و سی چهار ضربه شلاق برای بهمن احمدی امویی روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی، یکی از سنگین ترین احکامی است که برای روزنامه نگاران صادر شده و بسیاری را شوکه کرده است. بر خلاف برخی از سیاستمداران که این روزها با ابلاغ حکم شان با قرار وثیقه آزاد می شوند، هشت ماه است که بهمن احمدی امویی نیز همچون بسیاری دیگر از روزنامه نگاران در زندان اوین به سر می برد و هرگز با آزادی اش با قرار وثیقه موافقت نشده است.فریده غیرت، وکیل مدافع بهمن احمدی امویی اواخر هفته گذشته با ارائه لایحه تجدید نظر به شعبه بیست و شش دادگاه انقلاب به حکم صادره برای موکلش اعتراض کرد.
پرونده احمدی امویی در حال حاضر در دادگاه تجدید نظر استان تهران برای تعیین شعبه تجدید نظر است.
ژیلا بنی یعقوب، همسر بهمن احمدی امویی پس از صدور حکم سنگین هفت سال و چهارماه حکم تعزیری در نامه ای خطاب به قاضی پرونده وی نوشت: اتهام اصلی همسرم انتقاد به دولتمردان است. من می دانم مشکل ریشه ای تر از نحوه نگاه شخص شما به روزنامه نگاران و حرفه روزنامه نگاری است. شما تقصیر زیادی ندارید که ویژگی های شغل روزنامه نگاری را نمی شناسید! سالهاست روزنامه نگاران فریاد می زنند که دادگاه روزنامه نگاران باید با حضور هیئت منصفه مطبوعاتی برگزار شود. با حضور کسانی که جنس کار روزنامه نگاری را می شناسند.انها می دانند که وظیفه حرفه ای یک روزنامه نگار نگاه نقادانه به مسائل است.آنها می دانند در دانشکده های روزنامه نگاری به دانشجویان این رشته آموخته می شود که نگاهی انتقادی به دولتمردان داشته باشند و نه متملقانه.
تماس تلفنی لیلی فرهادپور
لی لی فرهادپور نویسنده، روزنامه نگار و فعال زنان که اول بهمن ماه ازسوی ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، عصر روز یکشنبه۱۲ بهمن با خانواده اش تماس گرفت.
به گزارش سایت کانون زنان ایرانی، این اولین تماس فرهادپور پس از بازداشت بود، فرهادپور در این تماس کوتاه تلفنی به خانواده اش خبر داده است که وضعیت جسمانی مناسبی دارد، با این حال در چند روز گذشته به دلیل عارضه قلبی که از پیش داشت به بهداری زندان اوین منتقل شده است.همچنین فرهادپور به نقل از مسئولان زندان خبر داده است که پرونده اش روز شنبه ۱۱ بهمن به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارسال شده است.
با این حال پیگیری های وکیل او "زهرا ارزنی" در چند روز گذشته نتیجه ای نداشته است و مسئولان دادگاه انقلاب اعلام کرده اند که هیچ پرونده ای ازاو به این دادگاه نیامده است.لیلی فرهادپور، مادر بهرنگ تنکابنی، سردبیرنشریه "فرهنگ و آهنگ" است که روز ۱۵ دی در محل دفتر این نشریه بازداشت شده و هنوز در بازداشت به سر می برد.فرهادپور به خانواده اش گفته است که درزندان یک بار موفق به ملاقات با پسرش شده، اما از دلیل فراهم شدن این دیدار توضیحی نداده است.
پیشتر لیلی فرهادپور که برای پیگیری بازداشت پسرش به دادگاه انقلاب رفته بود دچار مشکل قلبی شده و به همین دلیل به بیمارستان انتقال یافته بود، او روزهای ۲۹ و ۳۰ دی ماه در اورژانس مرکز قلب تهران بستری بود و درست فردای روزی که از بیمارستان به خانه آمد، از سوی ماموران وزارت اطلاعات درمنزلش بازداشت شد.
او در دو هفته ای که از زمان بازداشت پسرش بهرنگ تنکابنی می گذشت بارهابه مراجع قضایی مراجعه کرده اما نتوانسته بود خبری از محل نگهداری اوبه دست بیاورد.با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت بهرنگ تنکابنی اوتنها یک بار و درست چند ساعت پیش از بازداشت مادرش با خانواده اش تماس گرفته است و همچنان هیچ پرونده ای از وی به مراجع قضایی ارسال نشده است.بهرنگ تنکابنی روز ۱۵ دی ماه در دفتر مجله فرهنگ و آهنگ به همراه کیوان فرزین منتقد و روزنامه نگار بازداشت شده است و هر دو همچنان درشرایط نامعلومی به سر می برند.
مشاور موسوی همچنان در انفرادی
با گذاشت بیش از یک ماه از بازداشت سید علیرضا بهشتی شیرازی، وی همچنان در انفرادی به سر می برد و از داشتن وکیل محروم است. بهشتی شیرازی که یکی از مشاوران و از حلقه یاران میر حسین موسوی است یک ماه پیش و در روزی که اکثر یاران موسوی را دستگیر کردند؛ بازداشت شد.
در این مدت وی با خانواده خود تماس تلفنی داشته است. به گفته خانواده بهشتی وی از روحیه بالایی برخوردار است.خانواده بهشتی همچنین تاکید کردند: "چه به او اجازه تماس با خانواده خود را بدهند چه او را از این حق محروم کنند و یا حتی او را تحت فشار بگذارند، وی مطمئنا از روحیه بالایی در زندان برخوردار خواهد بود چرا که در راه حق قدم برداشته است."این خانواده همچنین اضافه کردند که تا کنون هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده او ندارند.
تماس دو دقیقه ای عرب مازار
خانواده دکترعلی عرب مازار از تماس تلفنی مشاور میرحسین موسوی خبر دادند. خانواده دکتر عرب مازار در گفت و گو با کلمه با بیان اینکه این تماس تلفنی کوتاه و حدود دو دقیقه بود گفتند: در این صحبت که مدت ۲دقیقه بیشتر طول نکشید ایشان از سلامت وضعیت جسمی خود خبر دادند.
خانواده عرب مازار با اشاره به بیماری کمر درد و ناراحتی قلبی دکتر عرب مازار نسبت به سلامت او ابراز نگرانی کرده اند. همچنین شنیده شد کلاس های درس دکتر عرب مازار این ترم به دلیل بازداشت ایشان لغو شده و اساتید دیگری دروس ایشان را ارائه می دهند.
چندی پیش جمعی از استادان اقتصاد دانشگاه های سراسر کشور در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی وی شده بودند.پس از آن رییس دانشگاه علامه طباطبایی این اساتید را مورد فشار قرار داد و برخی اساتید بازنشسته اعلام شدند.تاکنون مراجعه های متعدد علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع عرب مازار نیز برای دسترسی به پرونده و اطلاع از اتهامات موکلش به نتیجه ای نرسیده است.
داشتن چند خط موبایل جرم است!
همسر فرزند شهید آیت‌الله دکتر بهشتی با بیان اینکه یکی از اتهامات وارد شده به همسرش این است که چرا چند گوشی تلفن همراه داشته است، گفت:همسرم هیچ یک از اتهامات وارد شده به ایشان را نپذیرفته‌اند. همسر دکتر علیرضا بهشتی در گفتگو با پارلمان‌نیوز، خبر داد که همسرش شب گذشته با منزل تماس گرفته و گفته: دکتر بهشتی در تماس تلفنی خود گفته‌اند که هیچ اتهامی به ایشان تفهیم نشده بلکه او را در زندان نگه داشته‌اند تا بلکه اتهامی برایش درست کنند.
وی تصریح کرد: حدود ۱۲ روز پیش آقای بهشتی تماسی گرفتند که معلوم شد در زندان دچار حمله قلبی شده‌اند و دکتر بهداری زندان با حضور در بالای سر ایشان این حمله را تایید کردو بعد از آن ما دیگر هیچ اطلاعی از ایشان نداشتیم به همین خاطر از دادستان تقاضا کردیم ایشان را تحت‌الحفظ به یک بیمارستان ببرند و مورد و مداوا قرار گیرند.
وی با بیان اینکه تنها پزشک عمومی بهداری زندان اوین ایشان را معاینه کرده است، گفت: هنوز پزشک متخصص بعد از حمله قلبی همسرم را معاینه نکرده و ما نگران اوضاع جسمانی ایشان هستیم و از دادستان هم خواستیم اجازه ملاقات حضوری به ما را با همسرم بدهند که تاکنون به این دو تقاضای ما پاسخی داده نشده است.وی در ادامه تاکید کرد: وکیل علیرضا بهشتی نیز علی‌رغم مراجعه‌های مکرر تاکنون موفق به ملاقات با او یا مطالعه پرونده‌اش نشده است و در مراجعات وکیل ایشان اعلام شده پرونده در دادستانی نیست و گویا برای اینکه کسی دسترسی نداشته باشد پرونده را به اوین برده‌اند.
همسر علیرضا بهشتی با اشاره به تماس شب گذشته همسرش گفت: حال ایشان اصلا مساعد نبود و گفتند که مدام افت فشار دارند و به ایشان سرم وصل می‌کنند.وی نسبت به سلامت علیرضا بهشتی به شدت ابراز نگرانی کرد.در ادامه این گفتگو، همسر علیرضا بهشتی در خصوص اتهامات مطرح شده علیه او گفت: در تماس دیشب به ایشان گفتم که برخی روزنامه‌ها خبری منتشر کرده‌اند که اتهام شما همکاری با محمدرضا تاجیک است که جزوه‌ای را می‌نوشته، اما دکتر بهشتی تاکید کردند این اتهام هیچ ربطی به من نداشته به هیچ‌وجه این اتهام را نمی‌پذیرم و هر کس هر چه نوشته، خودش مسئول آن است.
همسر بهشتی به نقل از مشاور میرحسین موسوی گفت: علیرضا بهشتی هیچ ارتباطی با جزوه‌ای که برخی مدعی شده‌اند در حال نگارش بوده نداشته است.وی همچنین خاطر نشان کرد: از همسرم در خصوص اخباری که این روزها برخی رسانه‌ها عنوان می کنند مبنی بر اینکه مشاوران میر حسین موسوی اعتراف کرده‌اند، پرسیدم که ایشان گفتنداین اخبار صحت ندارد و من هیچ اتهامی را گردن نمی‌گیرم به دلیل آنکه صحت ندارد.
وی ادامه داد: در این مدت سی‌و چند روزی که از بازداشت همسرم می‌گذرد هر روز یک اتهامی را مطرح کرده‌اند که ایشان رد کرده است به نظر می‌رسد ایشان را نگه داشته‌اند که ببینند می‌توانند اتهامی برایش پیدا کنند.
همسر علیرضا بهشتی تاکید کرد: از همسرم درمورد اتهاماتش پرسیدم که چه اتهامی به شما گفته‌اند اما خود دکتر بهشتی هم اطلاعی نداشت و برایش نامشخص بود.وی تصریح کرد: در این مدت از طریق تلفن‌هایی که به وزارت اطلاعات بستگان یا دوستان همسرم داشتیم، شنیده‌ایم که یکی از اتهامات ایشان این است که چرا چند گوشی موبایل داشته‌اند.
وی خاطر نشان کرد:مطمئنا داشتن چند خط تلفن همراه جرم نیست و نمی‌توان کسی را به این جرم به زندان انداخت.
ملاقات با مهدی محمودیان
مهدی محمودیان، عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت روز پنجشنبه با مادر خود ملاقات کرد. محمودیان در این دیدار گفت که اولین جلسه دادگاه وی قرار است روز 12 اسفند برگزار شود. این درحالی است که این فعال حقوق بشر از شهریور ماه گذشته در بند کودتاگران اسیر است.مهدی محمودیان که به دلیل افشاگری هایش در خصوص زندان مخوف کهریزک و فجایع رخ داده در آن در حوادث پس از انتخابات و همچنین مصاحبه با برخی رسانه ها درباره قبرهای بی نام و نشان بهشت زهرا، بازداشت شد، تاکنون و پس از گذشت بیش از 5ماه از بازداشت تنها یکبار موفق به دیدار با وکیل خود شده است.
محمودیان در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، تاجایی که مادر وی پس از یکی از ملاقات هایی که با فرزندش داشت اعلام کرد که آثار ضرب و شتم بر صورت و بدن این فعال حقوق بشر نمایان بوده است.به گفته خانواده محمودیان هیچیک از نهادهای مسئول تاکنون پاسخی به شکایت آنها در مورد ضرب و شتم فرزندشان در زندان نداده اند.مهدی محمودیان که به بیماری کلیوی دچار شده، به دلیل درخواست برای استفاده از سرویس بهداشتی، خارج از نوبت های مقرر شده زندان، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است.
*****
كمدین محبوب احمدی‌نژاد داور جشنواره فجرشد

كمدین فرانسوی كه چندی پیش پس از ملاقات با دكتراحمدی نژاد ادعا كرده بود بودجه ساخت دوفیلم هالیوودی علیه هولوكاست را از احمدی نژاد دریافت كرده است وبعنوان داور جشنواره فیلم فجر انتخاب شده است گفت كه درسینمای غرب نمی توان علیه هولوكاست انتقاد كرد.
به گزارش فارس از مشهد به نقل از دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، اُمبلا اُمبلا دیودونه، در نشستی با هنرمندان مشهد كه در حاشیه دومین جشنواره ادبی ـ هنری حوزه علمیه خراسان برای هرگونه فعالیت هنری در هر زمینه‌ای كه بخواهید به نتیجه برسد باید پشتیبان صهیونیست‌ها باشید، در سینمای اجتماعی فرانسه تنها در موضوعاتی خاص می‌توان انتقاد كرد و قلم زد.
كمدین فرانسوی با بیان اینكه در فرانسه هولوكاست جایگزین عیسی مسیح شده است، افزود: امروز با جنگی علیه اسلام مواجه هستیم اسلام هراسی وسیعی را در آنجا مدیریت می‌كنند، ایرانیان را به ‌عنوان آدم‌های فونتیك معرفی می‌كنند.
وی ابراز داشت: در سینمای هالیوود چهره ایران را با تصویر مناسب واقع نمی‌توانید ببینید اما با این وجود من پیامی از فرانسه برای شما دارم؛ اینكه بدانید با وجود چنین گستره تبلیغاتی و بودجه‌های سنگینی تبلیغات علیه شما، نظر نسل جوان فرانسه در مورد ایرانیان اینطور نیست و به ایرانی‌ها به‌ عنوان نماد مبارزه‌طلبی نگاه می‌كنند.
وی عنوان داشت: در بخش‌های مهمی از اروپا، آفریقا و آمریكای لاتین كه می‌روم از ایران به عنوان یك سمبل مبارزه‌طلبی با احترام یاد می‌شود.
داور جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در پاسخ به این پرسش كه چگونه می‌توان از طریق هنر آزادی بیان را ترویج كرد، اظهار داشت: سعی می‌كنم با حرفه‌ام از تسلط ایدئولوژی صهیونیزم جلوگیری كنم.
وی ادامه داد: ابزاری كه استفاده می‌كنم اول نویسندگی و سپس بازی در تئاتر است كه كمك كرده مستقل باشم زیرا به علت گرایشاتی كه من دارم به هیچ جایی اجازه قرارداد با من نمی‌دهند بنابراین در یك اتوبوس نمایش‌هایم را ارائه می‌كنم.
دیودونه در پاسخ به این سئوال كه آیا آزادی بیان واقعا در فرانسه جایگاه خود را پیدا كرده، تصریح كرد: ابدا چنین چیزی نیست و تمام مباحث توسط تشكیلات صهیونیسم كنترل شده و كانالیزه است، با نخستین انتقاد كوچكی كه انجام دادم به سرعت از صحنه حذف و از تلویزیون بایكوت شدم بنابراین آن آزادی كه شما تصور می‌كنید ابدا در فرانسه وجود ندارد.
وی با اشاره به اینكه خود و خانواده‌اش تاكنون بارها از سوی گروه‌های صهیونیستی در فرانسه مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند، خاطرنشان كرد: لابی صهیونیسم كه پشت دولت فرانسه است شما را از منابع مالی ساقط می‌كند و با هزینه‌های بالای زندگی در غرب، عملا امكان حیات را از شما می‌گیرند در حالی كه به ظاهر اعمال فشارشان دیده نمی‌شود، در جامعه زندگی می‌كنید اما عملا نیستید.
*****
انتصابهای امنیتی در کانون پرورش فکری
رئیس حراست؛ معاون فرهنگی شد
سید صادق رضایی، مدیر جدید کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان که پس از ریاست نوزده ساله محسن چینی فروشان، بتازگی این مسوولیت را به عهده گرفته در نخستین انتصاب، رئیس حراست کانون را معاون فرهنگی این سازمان کرد.
یک منبع مطلع درباره انتصابهای جدید رئیس جدید کانون به خبرنگار روز در تهران گفت: از نخستین انتصابهای جدید رئیس جدید کانون پرورش فکری، سپردن معاونت فرهنگی کانون به ریاست قبلی حراست این سازمان است.
وی ادامه داد: "مهم، صرفا انتصاب این فرد نیست. بلکه مهم این است که سالهاست درباره حراست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و همکاری این ارگان با وزارت اطلاعات حرف و حدیثهای فراوانی بوده است. روزنامه نگاران و افراد بسیاری بعد از آزادی از زندان یا در شرایط مختلف گواهی داده اند که در حراست کانون پرورش فکری مورد بازجویی کارشناسان وزارت اطلاعات قرار گرفته اند و حالا سپردن معاونت فرهنگی سازمانی با نزدیک به 800 زیر مجموعه که نبض فرهنگی کودکان ایرانی را به دست می گیرد نشانگر چه چیزی است؟ آیا تاوان خوش خدمتی حراست کانون را باید کودکان و نوجوانان ایرانی پس بدهند؟"
یکی ازکسانی که درحراست کانون پرورشفکری کودکان ونوجوانان موردبازجویی قرارگرفته فرشته قاضی،روزنامه نگاراست. اودراینباره میگوید: چند بار درحراست کانون درخیابان حجاب موردبازجویی قرارگرفتم. یکبارهم دردفتر وزرای این سازمان بازجویی شدم و بازهم دربخش حراست.
وی ادامه میدهد: ابتداکه احضارشدم تصورمی کردم کسی قصدشوخی بامن رادارداماوقتی رفتم بابازجوی سابقم دروزارت اطلاعات مواجه شدم. در واقع یکنفرمرابه اتاق رئیس حراست کانون میبردوبعدبازجومیآمدوبازجویی میکردوبعددوباره آن فرداول مراخارج میکرد.
وی درباره علت اینکه درحراست کانون بازجویی میشده چیزی نمیداندومیگویدواقعانمیدانم که چه ارتباطی بین این دوارگان وجوددارد. دفعات بعدی کسی که ازمن بازجویی کردهمان بازجویم درزندان معروف به آقای کشاورزبودکه گفته میشدسرقضیه قتلهای زنجیرهای ازوزارت اطلاعات تسویه شده است اما گویا بعد از روی کارآمدن احمدی نژادبازهم به وزارت اطلاعات بازگشته است. با این حساب هر دو بازجوی من در وزارت اطلاعات و زندان به آنجا رفت و آمد داشتند.
فرد دیگری که در حراست کانون پرورش فکری مورد بازجویی قرار گرفته آزاده پوزند، دختر سیامک پورزند است. لی لی پورزند خواهر بزرگتر آزاده درباره سفر خواهرش در نوزده سالگی به ایران که برای دیدار و ملاقات با پدر بیمارش صورت گرفته بود پیش از این در گفت و گویی به روز گفته بود : به ما گفته بودند که فقط با این شرط اجازه ورود آزاده را میدهند که ظرف ده روز ایران را ترک کند و آزاده نیز به ایران رفت اما متاسفانه او را که 19 سال بیشتر نداشت تحت بازجویی و آزار قرار داده بودند؛ جالب این است که ما در خارج از کشور، خیلی با مفهوم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا نبودیم اما آزاده را در حراست این کانون ساعت ها تحت بازجویی های خصوصی قرار داده بودند و آزاده می گفت امیدی به بازگشت نداشته است.
یکی از کارمندان ارشد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در مورد انتصاب پست های مدیریتی در کانون، به روز می گوید: محسن چینی فروشان نزدیک بیست سال مدیر کانون بود. در زمان او اگر چه کتابخانه ها و زیرمجموعه های فرهنگی کانون از نظر کمی افزایش یافت اما او مدیر لایقی نبود. نگاه چینی فروشان به فرهنگ، نگاهی حکومتی و ارزشی بود نه ادبیانه یا هنری. او از جمله مدیرانی بود که در همه دوره ها بر سر پستش ماند. نه به خاطر لیاقت، بلکه به خاطر داشتن روابط نزدیک و خویشاوندی با بیت رهبری. زیرا او باجناق پسر آیت اله خامنه ای رهبر ایران است و در دوره های مختلف سیاسی ایران، با اینکه بارها سخن از تعویض و تغییر او به میان آمد اما در نهایت در این پست ماندگار شد تا اینکه بالاخره با اسم بازنشستگی جایش را به یکی از مدیرانی داد که او هم به رادیکالیزه کردن مفاهیم اسلامی در مسائل فرهنگی شهره است.
سید صادق رضایی که به گفته ای، از بستگان نزدیک وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد است،پیش از این مدیر دو استان مازندران و خراسان در کانون پرورشی بوده است. انتصاب جدید معاونت فرهنگی او در این سازمان به گفته این کارمند کانون، یک انتصاب سیاسی است و کارکنان این نهاد فرهنگی- دولتی را شوک زده کرده است زیرا نشان از رابطه نزدیک وی با نهادهای امنیتی دارد.
کانون پرورشی دارای چهار معاونت فرهنگی، اداری- مالی، تولید و پژوهشی است. معاونت فرهنگی مسوولیت کلیه امور فرهنگی و هنری کانون را به عهده دارد.
*****
بودجه سال ۱۳۸۹: افزایش ۱۴۲ درصدی بودجه خواص

تهران امروز: پس از آنكه افزايش ۳۱.۶ درصدي لايحه بودجه سال ۸۹، حجم ۳۶۸ هزار ميليارد توماني بودجه سال آينده را به نمايش گذاشت، اين‌بار نوبت به افزايش كمك به اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي در بودجه سال آتي است تا با رشد ۱۴۲.۵ درصدي خود صفت انبساطي را بيش از پيش برازنده لايحه بودجه سال آتي كند و در عين حال اظهارات رحيم ممبيني، معاون بودجه معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي را مبني‌بر اينكه بودجه در بخش عمراني ماهيت انبساطي داشته را به چالش بكشاند. چرا كه علاوه بر بودجه عمراني كه رشد ۷۱ درصدي را تجربه مي‌كند، بودجه تخصيص داده شده براي كمك به اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي نيز رشد ۱۴۲.۵ درصدي را در خود مي‌بيند و در عين حال رديف اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي كه در جدول شماره ۱۸ بودجه مشخص شده‌اند نيز افزايش يافته و ۳۸ شخص حقيقي و حقوقي غيردولتي به ۵۸ شخص افزايش يافته‌اند. بر همين اساس كمك هزينه‌اي به اشخاص حقيقي و حقوقي در اين جدول از ۴۳ ميليارد و ۵۱۷ ميليون تومان به ۹۳ ميليارد و ۷۱۷ ميليون تومان رسيده است.

اين در حالي است كه تملك دارايي‌هاي سرمايه‌اي در اين جدول و براي كمك به اين اشخاص از ۲۱ ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان به ۶۳ ميليارد و ۹۰۰ ميليون تومان افزايش يافته است كه مجموع اين دو رقم رشد ۱۴۲.۵ درصدي را به تصوير مي‌كشد.
درست چند روز پس از آنكه رحيم ممبيني يك مقام اقتصادي دولت در تشريح لايحه بودجه سال ۸۹ كشور بر افزايش بودجه عمراني تاكيد كرد اما انتشار جزئيات لايحه بودجه نشان مي‌دهد كه كمك به اشخاص حقيقي و حقوقي رشد قابل‌ملاحظه ۱۴۲ در صدي را تجربه مي‌كند و در عين حال بودجه مستقيم و غيرمستقيم نهاد رياست‌جمهوري و مجموعه اشخاص حقيقي و حقوقي زير نظر آن نيز در مقايسه با ساير نهادها چون مجلس و مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام گوي سبقت را از همگان ربوده است. دقيقا نمي‌توان علت اين اتفاق را تحليل كرد اما نتيجه آن اين است كه اشخاص حقيقي و حقوقي كه زير نظر دولت هستند يا به نوعي حامي دولت به شمار مي‌روند افزايش بودجه قابل‌توجهي دارند، ضمن اينكه شمار چنين اشخاصي در رديف‌هاي بودجه هم افزايش يافته است.

در سنوات گذشته هم دولت بنابر برخي سياست‌هاي اقتصادي به افزايش بودجه اشخاص حقيقي و حقوقي زير‌نظر خود اقدام كرده بود و در عين حال به كاهش بودجه دستگاه‌هايي مبادرت كرده بود كه اكثر آنها با سياست‌هاي دولت موافق نبودند.بر همين اساس كمك هزينه‌اي به اشخاص حقيقي و حقوقي در اين جدول از ۴۳ ميليارد و ۵۱۷ ميليون تومان به ۹۳ ميليارد و ۷۱۷ ميليون تومان رسيده است. اين در حالي است كه تملك دارايي‌هاي سرمايه‌اي در اين جدول و براي كمك به اين اشخاص از ۲۱ ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان به ۶۳ ميليارد و ۹۰۰ ميليون تومان افزايش يافته است كه مجموع اين دو رقم رشد ۱۴۲.۵ درصدي را به تصوير مي‌كشد. از اين رقم و افزايش، سهم موسسه آينده روشن (موسسه مهدويت) كه رحيم‌مشايي رئيس دفتر رئيس دولت خود را موسس‌ آن معرفي كرده، يك ميليارد و 200 ميليون تومان است.

همچنين سهم بنياد فرهنگي مولانا ۳۳۷ ميليون تومان خواهد بود كه اين موسسه وابسته به حميد مولانا، مشاور احمدي‌نژاد است. اين در حالي است كه مجتمع علمي، فرهنگي و تاريخي ربع رشيدي كه در تاريخ هشتم مرداد ماه ۱۳۸۱ توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي و با هدف احياي هويت ربع‌رشيدي تاسيس شد و با توجه به اعضاي هيات امناي خود مجتمعي دولتي محسوب مي‌شود نيز رقمي معادل ۲۰۰ ميليون تومان را به خود اختصاص داده است و اين در شرايطي است كه مرضيه وحيد دستجردي، وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی رئیس هیات امنا در اين مجتمع بوده و سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نيز اعضاي اين هيات امنا هستند.
در عين حال در اين جدول نام مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ریاست حسینیان با سهم ۵۰۰ میلیون تومان، بنیاد بوعلی‌سینا با سهم ۳۰۰ میلیون تومان، موسسه آموزشی امام خمینی قم با ۱۰ میلیارد تومان، موسسه پرتو ثقلین با ۲۰۰ میلیون تومان، موسسات مصباح‌الهدی و سفینه‌النجات هر یک با سهم یک میلیارد تومان و کانون نویسندگان قم با سهم۲۰۰ میلیون تومان به‌چشم می‌خورد.
*****
سرمقاله نيويورک تايمز دربارۀ دورنمای منطقه
ايران پس از پايان ضرب الاجل
ايران ثابت کرده در وقت کشی چيره دست است. شش ماه پس از تغيير رويکرد واشنگتن و شرکايش، تهران هنوز هيچ تمايلی به حل و فصل مناقشه بر سر برنامه هسته ای خود نشان نداده است. اکنون زمان آن فرا رسيده است که اوباما و ساير رهبران جهان، به کمک تحريم های سنگين تر، بر فشارها اضافه کنند.
آقای اوباما با پيشنهاد برقراری روابط جديد به ايران، به دولت اين کشور تا پايان سال 2009 فرصت داد تا پای ميز گفتگو حاضر شود. وی در سخنرانی سالانه خود در این هفته، به رهبران ايران هشدار داد درصورت ادامه بی اعتنائی به تعهدات خود با "عواقب بيشتری" روبرو خواهند شد.
چهار سال پس از آنکه شورای امنيت سازمان ملل، برای اولين بار خواستار توقف غنی سازی اورانیوم توسط ايران شد، هنوز هزاران سانتريفوژ فعال در اين کشور وجود دارد. از غنی سازی می توان در توليد سوخت هسته ای و نيز توليد بمب هسته ای استفاده کرد. واشنگتن قصد دارد دور جديدی از تحريم ها عليه تهران را، که چهارمين دسته از تحريم ها ظرف چهار سال گذشته محسوب می شود، به جريان بياندازد.
انگلستان، فرانسه و آلمان نگرانی های مشابهی نظير آقای اوباما دارند. روسيه و چين که صاحب حق وتو در شورای امنيت هستند، در گذشته بر کاهش تمهيدات تنبيهی اصرار داشتند. چنين رويکردی سبب تضعيف موقعيت شورای امنيت و آسانتر شدن ادامه مسير برای تهران شد. باعث خرسندی بود که روز جمعه هيلاری کلينتون وزير خارجه آمريکا، آشکارا به چين هشدار داد درصورت عدم پشتيبانی از تحريم های جديد، با انزوای ديپلماتيک روبرو خواهد شد.
پس از آنکه در پائيز گذشته مشت ايران در مخفی نگهداشتن تأسيسات غنی سازی قم باز شد، قدرت های بزرگ پيشنهاد معقولی به اين کشور ارائه دادند: بازگشائی کلیه تأسيسات هسته ای به روی بازرسان بين المللی و ارسال قسمت اعظم ذخيرۀ اورانيوم با درجه خلوص پائين خود به خارج برای تبديل شدن به سوخت هسته ای لازم برای استفاده در رآکتور تحقيقاتی. اين پيشنهاد نمی توانست معضل را حل کند اما می توانست فرصت بيشتری برای ادامه مذاکرات فراهم کند. به نظر می رسيد ديپلمات های سطوح میانی ايران با اين پيشنهاد موافقت کرده اند، اما چندی بعد، مقامات ارشد ايران به اين پيشنهاد پاسخ منفی دادند. از آن زمان تا کنون، هيچ تغيير ديگری رخ نداده است.
اکنون زمان حساسی برای ايران است. انتخابات تقلبی رياست جمهوری در خرداد ماه گذشته، آتش اعتراضات سياسی و سرکوب خشونت بار دولتی، از جمله اجرای اعدام های سياسی را شعله ور کرد. تحريم های جديد بايد منحصراً آسيب رسانی به بخش سرکوبگر حکومت، به ويژه سپاه پاسداران انقلاب را نشانه بگيرند که البته، برنامه هسته ای کشور را نيز مديريت می کند. اين تحريم ها نبايد رنج و مشقت بيشتری به مردم ايران تحميل کنند. حلقه هدف بايد متناسب باشد و در عين حال، بايد درها را برای گفتگو باز نگاه داشت.
اگر شورای امنيت به اقدام فوری دست نزند، ايالات متحده و اروپا بايد به تنهائی بر دامنه اين فشارها بيفزايند. سنای آمريکا روز پنجشنبه لايحۀ تنبيه شرکت هائی که به ايران بنزين صادر می کنند و يا به افزايش توان پالايشگاهی آن کشور کمک می کنند، را تصويب کرد. مجلس نمايندگان نيز قانون مشابهی را به تصويب رسانده است. ممکن است اقداماتی از اين دست در آينده لازم باشد، اما در حال حاضر، ما نگران هستيم اين اقدام سبب وارد آمدن صدمه به بسياری از مردم شود.
بعضی از کارشناسان می گويند دولت ايران به حدی ضعيف شده که ايالات متحده بايد دست از پيشنهاد بهبود روابط با آن برداشته و تنها بر رويکرد تغيير رژيم متمرکز شود. هيچکس طرح جامعی برای دست يافتن به چنين هدفی ارائه نداده است و اقدام نظامی نيز می تواند يک فاجعه باشد. همانطور که در عراق ديديم، تغيير رژيم می تواند يک بازی خطرناک و غيرقابل پيش بينی باشد.
همانطور که انتظار می رفت، ايران گناه مخالفت های روز افزون داخلی را به گردن غرب انداخته است. البته اين رفتاری غيرمنطقی است. اوباما بايد قوی تر و به نمايندگی از ايرانی ها سخن بگويد که به طور صلح جويانه در پی ايجاد تغيير هستند. درعين حال، ايالات متحده و شرکايش بايد بسيار مراقب حس غرور و استقلال طلبی ايرانی ها باشند. تنگ کردن حلقه بسيار دشوار است اما بايد انجام شود. در همين حال، بايد به خاطر داشت که سانتريفوژها همچنان به چرخش خود ادامه می دهند.
*****
تماس تلفنی لی لی فرهادپور روزنامه نگار دربند با خانواده اش

لی لی فرهادپور نویسنده،روزنامه نگار و فعال زنان که اول بهمن ماه از سوی ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده یود،عصر روز یکشنبه 12 بهمن با خانواده اش تماس گرفت.
این اولین تماس فرهادپور پس از بازداشت بود،فرهادپور در این تماس کوتاه تلفنی به خانواده اش خبر داده است که وضعیت جسمانی مناسبی دارد،با این حال در چند روز گذشته به دلیل عارضه قلبی که از پیش داست به بهداری زندان اوین منتقل شده است.همچنین فرهادپور به نقل از مسئولان زندان خبر داده است که پرونده اش روز شنبه 11 بهمن به شعبه 28 دادگاه انقلاب ارسال شده است،.
با این حال پیگیری های وکیل او«زهرا ارزنی»در چند روز گذشته نتیجه ای نداشته است و مسئولان دادگاه انقلاب اعلام کرده اند که هیچ پرونده ای از او به این دادگاه نیامده است.ليلی فرهادپور، مادر بهرنگ تنکابنی، سردبير نشريه "فرهنگ و آهنگ" است که روز ۱۵ دی در محل دفتر اين نشريه بازداشت شده و هنوز در بازداشت به سر می برد.فرهادپور به خانواده اش گفته است که در زندان یک بار موفق به ملاقات با پسرش شده است،اما از دلیل فراهم شدن این دیدار توضیحی نداده است.
پيشتر ليلی فرهادپور که برای پيگيری بازداشت پسرش به دادگاه انقلاب رفته بود دچار مشکل قلبی شد و به همين دليل به بيمارستان منتقل شد ه بود ،او روزهای 29 و 30 دی ماه در اورژانس مرکز قلب تهران بستری بود و درست فردای روزی که از بیمارستان به خانه آمد،از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت شد.
او در دو هفته ای که از زمان بازداشت پسرش بهرنگ تنکابنی می گذشت بارها به مراجعه قضایی مراجعه کرده بود و نتوانسته بود خبری از محل نگهداری او به دست بیاورد.با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت بهرنگ تنکابنی او تنها یک بار و درست چند ساعت پیش از بازداشت مادرش با خانواده اش تماس گرفته است و همچنان هیچ پرونده ای از وی به مراجع قضایی ارسال نشده است.بهرنگ تنکابنی روز 15 دی ماه در دفتر مجله فرهنگ و آهنگ به همراه کیوان فرزین منتقد و روزنامه نگار بازداشت شده است و هر دو همچنان در شرایط نامعلومی به سر می برند.
*****
امتحانات دوباره برگزار نخواهد شد
رئيس دانشگاه خواجه نصير از عدم تجديد امتحانات خبر داد.به گزارش مهر محمدتقي بطحايي با اعلام اين خبر در خصوص وضعيت دانشجوياني که در امتحانات اين دانشگاه شرکت نکرده اند و در حال حاضر خواستار برگزاري آزمون مجدد هستند، گفت؛ اساس ما بر مهرورزي است اما اين مهرورزي بايد در چارچوب قانون باشد.
وي افزود؛ سوال اساسي اين است که آنها به چه دليلي امتحان نداده اند. آيا براي امتحان آماده نبوده اند يا به دلايل ديگري در امتحان شرکت نکرده اند. رئيس دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي ادامه داد؛ ما طبق مقررات پيش رفته و اين موضوع را به صورت کلي بررسي خواهيم کرد.
وي تصريح کرد؛ احتمال برگزاري مجدد امتحانات وجود ندارد و به هيچ عنوان امتحانات را تجديد نخواهيم کرد. بطحايي اضافه کرد؛ به طور عمومي براي دانشجوياني که در امتحان شرکت نکرده اند غيبت غيرموجه درج خواهد شد، مگر آنکه دلايل مشخص و قابل قبولي براي غيبت خود ارائه کنند.
وي درباره تعداد دانشجوياني که در امتحانات شرکت نکرده اند به مهر گفت؛ تعداد اين دانشجويان به جز در دانشکده هاي عمران و هوا - فضا چندان زياد نبوده و در تمام دانشکده ها امتحانات به طور کامل برگزار شده است. رئيس دانشگاه خواجه نصير ادامه داد؛ به عنوان مثال در دانشکده برق تنها هشت نفر با مشکل عدم شرکت در امتحانات روبه رو هستند.

*****
ابوالفضل اسلامی، دیپلمات پیشین؛ صدایی دیگر از پشت پرده

رادیو فردا: درپی استعفای محمد رضا حیدری کنسول سفارت جمهوری اسلامی‌ایران در اسلو -نروژ- سایت‌های خبری هوادار جنبش سبز نوشتند که «ابوالفضل اسلامی‌ رایزن پیشین سفارت ایران در توکیو استعفا کرده است». این سایت‌ها با انتشار نامه ای از آقای اسلامی‌دلیل استعفای او را "خشونت‌های دولتی علیه مردم" عنوان کردند. این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی‌ایران در ابتدای نامه خود نوشته بود: «ظرف دوسالی که در اداره آمریکا و میز کانادا در جریان پرونده قتل خانم زهرا کاظمی بودمبا پرسنل ارگان‌های امنیتی ملاقات‌هایی داشتیم. در این ملاقات‌ها در گفت‌وگوهای خصوصی و به اصطلاح رفاقتی با آنها، صراحتا می‌گفتند که حضرات آیات عظام درقم معتقدند هرکس در مقابل اسلام بایستد مستحق مرگ است. اگر هم کثرت اعدام‌ها به صلاح نظام نباشد، کسانی که آزاد می‌شوند باید عذابی را بچشند که فقط جنازه متحرکی از زندان خارج شود تا درس عبرت برای همه آشنایانش باشد.»
ابولفضل اسلامی‌، دیپلماتی که بیست و پنج سال از سال‌های عمرش را در سمت‌های حساس در وزارت خارجه جمهوری اسلامی‌ ایران سپری کرده است و اکنون در توکیو پایتخت ژاپن به سر می‌برد در گفت‌و‌گویی اختصاصی با رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی و رادیوفردا می‌گوید که کناره گیری او از مسئولیت‌هایش در این وزارتخانه به چهار سال پیش باز می‌گردد...
**
ابوالفضل اسلامی: من بسيار متعجب شدم که يکی از نامه‌هايی که من به دوستانم در وزارت امور خارجه نوشته بودم در اينترنت منتشر شده است. در اينترنت يک خبر بدون مقدمه و مؤخره و ناقص منتشر شده که نوشته بود آقای اسلامی، رايزن سفارت ايران در ژاپن است، در صورتی که خبر کاملاً اشتباه بود.
من از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۰۴ در ژاپن بودم و بعد که پايان ماموريت گرفتم و به تهران برگشتم، از معاونت آسيا به معاونت آمريکا منتقل شدم و با توجه به اين که يکی از ديپلمات‌های با سابقه و از دانشجويان دوره اول دانشکده روابط بين الملل و رايزن سياسی بودم، مرا مامور کردند روی پرونده خانم زهرا کاظمی‌کار کنم بلکه با دولت کانادا به توافقی دست پيدا کنيم و مسئله حل شود.
چطور اين نامه از واقعيت‌هايی که در مورد آن صحبت کرديد دور شد؟
وقتی به تهران برگشتم و به اداره آمريکا منتقل شدم، روی پرونده خانم زهرا کاظمی‌مشغول کار شدم. سال ۲۰۰۴ دوره آقای خاتمی‌بود و خفقان آن چنانی در وزارت امور خارجه نبود و می‌توانستيم حرف‌هايمان را بزنيم و نظراتمان را بيان کنيم و من هم به عنوان يک کارشناس نظراتم را می‌گفتم.
اما وقتی دوران رياست جمهوری آقای خاتمی‌تمام شد و دولت آقای احمدی نژاد روی کار آمد و آقای متکی وزير شد، بلافاصله از طرف دوستان در بخش‌های امنيتی به من خبر رسيد که اينها روی من حساسيت پيدا کرده‌اند و ممکن است برايم دردسر ايجاد شود. همين دوستان به من کمک کردند که ظرف يک هفته از تهران خارج شوم.
چرا روی شما حسايت پيدا کرده بودند؟
چون من به عنوان کارشناسی که روی پرونده زهرا کاظمی‌کار می‌کردم، از حق او دفاع کرده و اقدام آقايان را و لطمه ای که به روابط دو کشور خورده بود و ملت ايران ضرر آن را ديدند، محکوم می‌کردم.
داستان آمدن من به توکيو هم بسيار عجيب بود و من ظرف يک هفته بدون اطلاع کسی در وزارت امور خارجه توانستم از ايران خارج شوم. وقتی به توکيو آمدم سفير ايران متوجه شد و عوامل سفارت را دنبال من فرستاد، می‌خواستند مرا تطميع کنند که به ايران برگردم ولی من گفتم که برنمی‌گردم. آنها تهديد کردند که اگر بخواهی اينجا صدايی راه بيندازی ممکن است در تهران برای خانواده و اقوامت مشکل ساز شود و دوستانی که در وزارت خارجه به تو کمک کردند را شناسايی کرده و اذيت می‌کنيم و حتی به من خبر رسيد که بعضی از دوستانم را بازجويی و اذيت کرده‌اند.
بنابراين تصميم گرفتم که راه ديگری را در پيش بگيرم و چون سابقه طولانی در وزارت امور خارجه داشتم، سعی می‌کردم به دوستان کمک کنم تا در داخل وزارت امور خارجه تمرد کنند.
تاريخ اين نامه‌ها به چه زمانی بازمی‌گردد؟
وقتی به توکيو آمدم و آقای سفير مرا فراخواند، گفت تو در وزارت خارجه بمب منفجر کرده‌ای؟ همه متعجب شده‌اند که چطور بدون اطلاع وزارت خارجه از کشور خارج شده‌ای.
وقتی من در توکيو مستقر شدم، از تمام دوستان و همکارانم ايميل‌های مختلف رسيد که از من حمايت کردند و گفتند شجاعت و مردانگی به خرج دادی که رفتی و ما هم دوست داريم از شر اينها نجات پيدا کنيم ولی می‌ترسيم، چون جمهوری اسلامی‌ماموران اطلاعاتی خود را با پاسپورت سياسی به همه جای دنيا می‌فرستد و اينها می‌توانند به راحتی ما را حذف فيزيکی کنند.
ما می‌دانيم که در وزارت امور خارجه سه گروه وجود دارند و بخش کارشناسايی که اکثريت را تشکيل می‌دهند با مردم هستند.
آقای اسلامی! به قول شما دو گروه ديگر هم وجود دارند که هوادار حاکميت هستند. اينها چه کسانی هستند؟
گروه اول توسط آقای علاء الدين بروجردی که به مدت بيش از ۱۵ سال معاون آقای ولايتی، وزير امور خارجه ايران بود هدايت می‌شوند. او با روی کار آمدن آقای خرازی از وزارتخانه به مجلس رفت و اکنون عضو شورای عالی امنيت ملی است. آقای علاء الدين بروجردی و برادر او که در ژاپن معاون سفير بود و يک گروه ديگر، هموطنان آقای شاهرودی و از معاودين عراقی هستند. اين گروه جمهوری اسلامی‌را به عنوان يک گاو شيرده می‌شناسند نه به عنوان وطن خود، بنابراين با ملت ايران همراه نيستند. به عنوان مثال آقای آصفی و امثال او از معاودين عراقی هستند.
گروه دوم فرصت طلبانی هستند که وقتی بوی دلار می‌شنوند از جاهای ديگری به وزارت امور خارجه می‌آيند. عده ای هم از نيروهای امنيتی هستند که در مقامات بالای وزارت خارجه پست دارند.
ولی بدنه کارشناسی وزارت خارجه بيشتر از دانشجويان دانشکده روابط بين‌الملل هستند و با مردم همراهند.
اگر اين گروه با نظام جمهوری اسلامی‌ مخالف هستند، چطور اين همه سال برای نظام کار می‌کنند؟ در وزارت خارجه به آسانی پستی به کسی نمی‌دهند، پس خود شما چگونه در وزات خارجه دارای سمت بوديد؟
اگر روزی برسد که به عنوان مثال آقای محسن امين زاده که معاون من بود از زندان آزاد شود و با شما صحبت کند، می‌تواند بگويد که من چند بار گفته‌ام از اين جنايت‌ها و خيانت‌ها خسته شده‌ام و می‌خواهم استعفا دهم. او در جواب من گفت مرد آن است که بماند و خودش آلوده نشود. اگر ما برويم خود آنها می‌آيند و جايگزين می‌شوند، پس نبايد عقب نشينی کنيم بلکه بايد بمانيم.
قبل از اين هم در ماموريت اولم در بانکوک، به سفير گفتم از اين خيانت‌ها در وزارت خانه خسته شده‌ام. آقای محمدمهدی سازگارا، برادر آقای محسن سازگارا که سفير ايران در بانکوک بود گفت آقای اسلامی‌ اگر ما برويم بيرون چه کسانی جای ما می‌آيند، پس بايد بمانيم و به اصلاح سيستم کمک کنيم.
آقای اسلامی! شما از اين سيستم بيرون آمديد اما استعفا نداديد؟
هيئتی که از تهران به ژاپن آمد تا مرا بازگرداند به من پيام دادند که تو را از وزارت خارجه اخراج می‌کنيم و من گفتم ۲۵ سال در وزارتخانه خدمت کرده و حق بازنشستگی پرداخت کرده‌ام، پس استعفا نمی‌دهم و منتظر می‌مانم تا شما سقوط کنيد و من به کار خودم برگردم.
پس هنوز عضو وزات خارجه هستيد و در سفارتخانه کار می‌کنيد؟
خير، سفارت و هيئتی که برای بازگرداندن من آمدند، مرا تهديد کردند که بايد سکوت کنم يا برگردم تهران. آنها گفتند تو را می‌بخشيم، تو نيروی مومن و متعهد ما بودی، ولی من به اين حرف‌ها توجه نکردم. آنها گفتند اگر صدايت دربيايد می‌دانی که چه بلايی سرت می‌آوريم.
چطور تصميم گرفتيد در گفت‌وگو با راديو فردا سکوت خود را بشکنيد؟
وقتی نامه من در اينترنت منتشر شد و با توجه به اوضاع فعلی کشور، ديدم اقتضا می‌کند که سکوتم را بشکنم. من در آستانه ۲۲ بهمن صحبت‌های زيادی برای مردم دارم و می‌خواهم برای مردم توضيح دهم که اين سيستم چقدر از داخل فلج شده که حتی نيروهای امنيتی‌اش با آن همراه نيستند. مردم بايد بدانند اگر سرکوبی انجام می‌شود توسط اقليتی است که با مقاومت بيشتر مردم شکست می‌خورند.
آقای اسلامی! وضعيت شما در توکيو چگونه است و آيا پناهنده هستيد؟
با توجه به اين که سه سال در توکيو کارشناس فعال بودم و وزارت خارجه ژاپن دايم با من در تماس بود و ملاقات‌های زيادی با مقامات ژاپنی داشتم، وقتی به توکيو آمدم متعجب شدند که ديگر به ايران بر نمی‌گردم. من توضيح دادم که چرا نمی‌توانم بازگردم البته گويا دولت ژاپن از طرف ايران تحت فشار بود که مرا بازگرداند و من تا شش ماه تحت فشار هر دو طرف بودم چون دولت ژاپن به خاطر نياز به انرژی علاقه نداشت من اينجا بمانم.
من به آنها گفتم که به ايران بازنمی‌گردم مگر اين که مرا دستگير کنيد و با دستبند مرا تحويل دولت ايران بدهيد. آنها گفتند اين کار را نمی‌توانيم انجام دهيم و ويزاهای موقت برای من صادرمی‌کردند، تا اين که ويزايی صادر کردند که حضور من در اينجا غيرقانونی نباشد و با من کجدار و مريز رفتار می‌کنند.
شما گفتيد که بخش کارشناسی وزارت خارجه با مردم و مخالف سياست‌های نظام هستند. چند هفته پيش يکی از ديپلمات‌های ايرانی به خاطر برخورد با مردم در روز عاشورا در اسلو از کار خود استعفا داد. با توجه به شناختی که از بدنه وزارت خارجه داريد، فکر می‌کنيد شاهد استعفاهای بيشتری از اين دست باشيم؟
باور کنيد در اين چهار سالی که در ژاپن بودم ايميل‌های فراوانی از دوستان دريافت کردم که می‌پرسيدند چگونه بايد خودمان را نجات دهيم چون می‌ترسيم بلايی سر خانواده‌هايمان بياورند.
به عنوان مثال من خودم در اداره خلع سلاح وزارت خارجه کار کرده‌ام و تمام همکارانم در اين قسمت از مسايل هسته ای و مسايل بين ايران و روسيه دلگير و عصبی بودند، ولی کاری نمی‌توانستند انجام دهند. فشاری که توسط نيروهای امنيتی وجود دارد همه را مجبور می‌کند که به نوعی با شرايط خود را تطبيق دهند.
منظور شما چه فشارهايی است؟
کارمندان وزارت خارجه می‌دانند که سيستم روی آنها حساس است و ممکن است همکار آنها آدم خود فروخته‌ای باشد که از نيات او به سيستم خبر دهد.
اما آقای اسلامی‌اين مسئله را شايد در بخش‌های ديگر جامعه هم بتوان ديد و مختص وزارت خارجه نيست. شما وضعيت کارمندان وزارت خارجه را که مهم‌‌ترين وزات خانه هر کشور است از سايرين جدا کنيد.
من حساسيت اين مسئله را درک می‌کنم، اما شايد ۲۰ سال است که ديگر شاهد ترور سياسی خارج از مرزهای ايران نبوديم که منتسب به عوامل نظام جمهوری اسلامی‌ شود.
چون هزينه رسوايی که اين ترورها به بار می‌آورد ديگر برای نظام جمهوری اسلامی‌مقرون به صرفه نبود. پس همکاران شما نمی‌توانند از اين بابت نگران باشند.
مثلاً من اگر در يک حادثه تصادف کشته می‌شدم يا به نحوی حذف فيزيکی می‌شدم چه کسانی مرا می‌شناختند، اما وقتی آقای بختيار در پاريس کشته می‌شود همه دنيا روی آن حساب می‌کنند.
دوستان وزات خارجه‌ای هم ريسک نمی‌کنند و هر کسی جان خود را دوست دارد. بسياری از دوستان هم فکر می‌کنند شايد اين نظام باقی می‌ماند و مردم نمی‌توانند آن راسرنگون کنند.
يعنی يک عده از ديپلمات‌های ايرانی منتظرند ببينند آيا به نفعشان است استعفا بدهند يا نه؟
بله ۱۰۰ درصد همين طور است. شما می‌دانيد سفيرهای ما دلارهايی که به عنوان حقوق از ايران دريافت می‌کنند، هرگز به ايران باز نمی‌گردانند، بلکه در حساب‌های خارج از کشور خود پس انداز می‌کنند؟ البته منظورم سفرايی هستند که جزو دو رديف اول هستند يعنی گروهی که يا تحت فرمان آقای علاء الدين بروجردی اند و گروه فرصت طلبانی که فقط دنبال مقام و دلار هستند.
آقايانی که خودشان در دو گروه اول هستند به اين سيستم اعتماد ندارند و فکر می‌کنند بلاخره سرنگون خواهد شد.
اگر اتفاقات پس از انتخابات رياست جمهوری اخير در ايران رخ نمی‌داد، شما همچنان به سکوت خود ادامه می‌داديد؟
اين مسئله به طور اتفاقی رخ داد. من فکر می‌کردم در سايه ماندن من و تشويق دوستان به تمرد از سيستم بهتر از اين است که در مطبوعات خودم را سر زبان‌ها بيندازم. اما وقتی اين نامه منتشر شد و با توجه به حوادثی که رخ داده بود، ترجيح دادم سکوتم را بشکنم.

اشاره کرديد که شرايط امنيتی برای شما چندان مناسب نيست. با توجه به علنی کردن اين مسايل اکنون پليس ژاپن حمايت از شما را به عهده می‌گيرد؟
به من گفته اند اگر مشکل و مزاحمتی پيش آمد به آنها اطلاع دهم. اين نظام آن قدر خونريز شده که برای ترساندن مردم دو جوان را
می‌کشد. مگر يک جوان ۲۰ ساله چقدر متوجه مسايل سياسی است که بخواهند او را اعدام کنند.
اکنون برای من ديگر فرقی نمی‌کند، من هم يکی از مردم ايران هستم نهايتش اين است که بلايی سرم می‌آورند، ولی بيشتر برای خودشان مايه آبروريزی است. هر خونی که بريزند و هر جنايتی انجام دهند زودتر به سوی سرنگونی پيش می‌روند. اگر تا قبل از اين خونريزی‌ها ممکن بود مردم از سر تقصيراتشان بگذردند، با اين کارها مردم اينها را مانند صدام در سوراخ‌ها پيدا می‌کنند و همان بلايی که خود اينها سر مسئولان نظام سابق آوردند سرشان می‌آورند. برای من اکنون علی السويه است و فکر می‌کنم خون من از خون کسانی که در کهريزک شکنجه يا کشته شدند بالاتر نيست که به خاطر ترس سکوت کنم.
*****
زیبا کلام در مناظره يکشنبه : انقلاب اسلامی برای اسلام نبود برای آزادی بود
آقای زیبا کلام اسلام را در انقلاب اسلامی در چه جایگاهی می بینید؟
انقلاب اسلامی برای اسلام نبود،انقلاب اسلامی بدنبال تحقق اهداف آزادی خواهانه بود و رابطه ی آن در سال 57 با اسلام و شریعت این بود که مردم تصور میکردند اسلام میتونه این خواسته ها را پاسخگو باشد.

*****
اتحادیه اروپا پرونده اتمی رژیم را به شورای امنیت می‌برد

دویچه وله: کاترین اشتون، رئیس جدید امور خارجه اتحادیه اروپارئیس امور خارجه اتحاد اروپا روز یکشنبه (۳۱ ژانویه) تأسف خود را از شکست مذاکرات با مقام‌های ایرانی در زمینه برنامه اتمی این کشور ابراز داشت. کاترین اشتون گفت که گام بعدی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، کاترین اشتون در گفت‌وگویی که روز یکشنبه (۳۱ ژانویه / ۱۱ بهمن) با شبکه "اسکای نیوز" داشت گفت: «ما نسبت به آنچه در ایران می‌گذرد نگران هستیم. برای من تأسف‌بار است که ایران امکان گفت‌‌وگو را نپذیرفته است و حال باید ببینیم چه اقداماتی در این زمینه باید صورت پذیرد».
رئیس امور خارجه اتحادیه اروپا گفت که هفته‌ی گذشته با هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا دیدار داشته و درباره ایران رایزنی کرده است. به گفته‌ی وی، هر دو به این نتیجه رسیده‌اند، که مسئله‌ی ایران از جمله مسائلی است که در مورد آن باید وارد عمل شد. خانم اشتون افزود: «گام بعدی برای ما بردن این مسئله به شورای امنیت است».
هفته‌ی گذشته در سفری که هیلاری کلینتون به لندن داشت گفته بود که جامعه بین‌الملل در مورد تحریم‌های جدیدتر علیه ایران به خاطر اهداف هسته‌ای این کشور به توافق‌هایی نزدیک شده است.
دولت آمریکا و متحدان اروپایی آن قصد تحریم‌های جدیدتر علیه ایران را دارند. دو کشور عضو دائمی شورای امنیت، چین و روسیه که از شرکای تجاری ایران هستند، نسبت به تشدید تحریم‌ها علیه ایران با خودداری برخورد می‌کنند. با این حال هفته‌ی گذشته سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز ابراز تأسف کرده بود که ایران پیشنهاد مشترک روسیه و غرب برای غنی‌سازی اورانیوم ایران در خارج از کشور را نپذیرفته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوشنبه: 12 / 11 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یک ترم محرومیت از تحصیل برای دبیر زنان انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل

راضیه دیلم صالحی دبیر زنان انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل برای یک ترم از تحصیل محروم شد.
پس از اعتصاب غذا و تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حمایت از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه در روز 22 آذر، کمیته انضباطی این دانشگاه چند تن از دانشجویان را احضار کرد.
در پی این احضارها، کمیته انضباطی دانشگاه حکم "یک ترم محرومیت موقت از تحصیل با احتساب سنوات تحصیلی" برای راضیه دیلم صالحی دبیر زنان انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل صادر کرد.
همچنین مجید کیایی دیگر دانشجوی احضار شده به "توبیخ کتبی با درج در پرونده" محکوم شده است.
گفتنی است نماینده دانشجویان در کمیته ی انضباطی دو دانشجوی بسیجی بوده اند.
*****
انتقال احمد زیدآبادی از بند عمومی زندان اوین به مکانی نامعلوم
دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران، روز گذشته به طور غیر مترقبه ای از بند عمومی زندان اوین فراخوانده شده و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، صبح دیروز یکشنبه دکتر احمد زیدآبادی که حکم ناعادلانه شش سال حبس و 5سال تبعید وی پیش از این در دادگاه تجدیدنظر نیز تایید شده است و از اوایل آبان ماه پس از تحمل 143 روز انفرادی به بند عمومی 350 اوین منتقل شده بود روز یکشنبه به طور غیر مترقبه ای از بند عمومی فراخوانده شده و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
احتمال می رود وی نیز مانند عبدالله مومنی و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی مجددا به بندهای تحت نظر وزارت اطلاعات (240 و 209) منتقل شده باشد.
به این ترتیب محدودیت های جدیدی برای دبیرکل دربند سازمان ادوارتحکیم به وجود آمده است که تحدید تماس تلفنی با خانواده و ملاقات از جمله آنهاست.
*****
دادگاه ارژنگ داوودی چهارشنبه برگزار خواهد شد
دادگاه رسیدگی به پرونده زندانی سیاسی ارژنگ داوودی، پس از چهار بار به تعویق افتادن بدون دلیل، قرار است روز چهارشنبه 14 بهمن ماه، در شعبه 15 دادگاه انقلاب، تشکیل گردد.
ارژنگ داودی پس از 6 سال زندان و تبعید در زندانها و بندهای مختلف، هنوز حکم قطعی‌اش را نگرفته است و پرونده وی همچنان در جریان است.
وی تا به حال چهار بار به شعبه 15 دادگاه انقلاب فراخوانده شده که در آخرین لحظات و گاها بدون اطلاع وی، وکیل و خانواده‌اش، دادگاه به تعویق افتاده است.
پس از چهار بار به تعویق افتادن دادگاه، مجددا از مدتی پیش به وی اطلاع داده شده که دادگاه وی، روز چهارشنبه 14 بهمن ماه، ساعت10 در شعبه 15 دادگاه انقلاب، برگزار خواهد شد.
لازم به يادآوري است که ارژنگ داودي در آبان ماه 1382 دستگير و 16 ماه بعد توسط حسن زارع‌دهنوي مورد محاکمه قرار گرفت و به حکم سنگين و غيرانساني 15 سال زندان و 70 ضربه شلاق محکوم شد. قاضی پرونده هيچگاه حکم محکومیت او رابصورت کتبی در اختیار وی و وکیلش قرار نداد. عليرغم گذشت سالها از بازداشت وی، هنوز حکم قطعي صادر نشده و در انتظار تشکيل دادگاه بسر مي‌برد.
آقای داودی در طی مدت بازداشت به زندانهای مختلفی تبعید شد از زندان اوین به زندان بندر عباس و سپس به زندان گوهردشت کرج تبعید گردید. او در حال حاضر در بند 4 زندان گوهردشت کرج در کنار مجرمین عادی و خطرناک زندانی است.

*****
دفاع رئیس قوه قضائیه ایران از اعدام دو متهم به محاربه
رادیو فردا: آیت‌الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، با دفاع از اجرای برخی احکام صادره در مورد کسانی که آنها را از اعضای گروهک‌های محارب خواند، گفته است که این افراد «سلاح به دست گرفته و وابسته به گروهک‌های محارب و تروریست بوده و یا با مواد منفجره دستگیر شده بودند». سخنان آقای لاریجانی به فاصله چند روز پس از اجرای حکم اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی، در نشست مسئولان قضایی بیان شده است.
آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی دو متهمی هستند که به رغم آنکه به گفته وکلایشان پیش از برگزاری انتخابات دستگیر شده بودند، در جریان محاکمه‌های انتخاباتی به اعدام محکوم شدند و حکم اعدام آنها پنجشنبه گذشته توسط دستگاه قضایی ایران به اجرا در آمد.
اعدام این دو متهم با انتقادهای شدیدی در داخل و خارج ایران روبه‌رو شد و از جمله جبهه مشارکت، حزب عمده اصلاح‌طلب حامی میرحسین موسوی، در نامه‌ای سرگشاده به صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضایی ایران، خواستار پاسخگو بودن وی در این زمینه شد و افزود که اجرای حکم اعدام اين دو نفر با توجه به «فضای سياسی ملتهب کشور»، شائبه اثرپذيری قوه قضائيه ايران «را از تندروانی که ثابت کرده‌اند به هيج وجه خواهان آرامش فضای سياسی کشور نيستند، تقويت کرد». علاوه بر این میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران اصلاح‌طلب معترض نیز در یک موضع‌گیری مشترک با عجولانه خواندن اجرای این احکام اعلام کردند که «به نظر می‌رسد کسانی که اقدام به اعدام آنها شد، ماه‌ها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته‌اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته‌اند و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است».
با این حال رئیس قوه قضائیه ایران با تأکید دوباره بر عزم دستگاه قضایی در برخورد با گروه‌های محارب گفته است که «در تمام مراحل رسیدگی [به پرونده این افراد] قانون آئین دادرسی کیفری در مورد آنان دقیقاً اجرا و رعایت شد».
پیش از این نسرین ستوده وکیل آرش رحمانی‌پور، در مصاحبه‌های مختلف تصریح کرده بود که برخلاف ادعای دادستانی، موکلش در فروردین ماه امسال، دو ماه پیش از انتخابات، بازداشت شده بود؛ همچنین محمد سیف‌زاده وکیل دادگستری نیز پیش از این گفته بودکه محمد رضا علی‌زمانی نیز در اردیبهشت بازداشت شده بود و نه در رویداد‌های پس از انتخابات.

«توقع تسریع در رسیدگی، خلاف شرع است»
آیت‌الله لاریجانی در نشست روز یکشنبه مسئولان قضایی همچنبن با اشاره به اینکه «کسانی که با ایجاد توهم مسامحه در برخورد با متهمین توقع تسریع در رسیدگی برخلاف قوانین را از دستگاه قضایی دارند» گفته است «ملاک دستگاه قضایی در رسیدگی به پرونده‌های قضایی فقط قوانین موضوعه و شرع مقدس است».
رئیس دستگاه قضایی ایران بدون اشاره مستقیم به این افراد گفته است که توقع بیش از اجرای قانون از دستگاه قضایی، توقعی سیاسی و خلاف شرع و قانون است.
این موضع صادق لاریجانی در حالی است که احمد جنتی عضو شورای نگهبان و از روحانیان حامی دولت ضمن تقدیر از مقامات قضایی به خاطر اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی زمانی، خواستار برخورد شدیدتر قوه قضائیه شده بود و دستگاه قضایی را متهم کرده بود که در وقایع ۱۸ تیر ضعف نشان داده است.
آقای جنتی همچنین خطاب به صادق لاریجانى، رییس قوه قضاییه گفته بود که «بیایید براى رضاى خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، دست شما درد نکند، مردانه بایستید» و تصریح کرده بود که «اگر ضعف نشان دهید آینده بدترى در انتظار شماست».
اجرای حکم اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی علاوه بر بازتاب‌های داخلی، مورد اعتراض شدید سازمان‌های حقوق بشری و همچنین اتحادیه اروپا و بریتانیا قرار گرفت و کاخ سفيد نیز در این زمینه گفت که «اين عمل نشانه تازه‌ای از سرکوب بيرحمانه مخالفان دولت ايران است».
نهادهای حامی حقوق بشر از جمله کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران و سازمان عفو بين‌الملل نیز با محکوم کردن این اقدام، نسبت به «خطر اعدام‌های سیاسی» هشدار دادند.
در جریان محاکمه‌های بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات، مسئولان قضایی اعلام کردند که علاوه بر آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی، سه متهم دیگر نیز به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده‌اند.
علاوه بر این روز شنبه نیز در دادگاه ۱۶ نفر از کسانی که به گفته مقامات قضایی در روز عاشورا بازداشت شده‌اند، نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست پنج نفر را به محاربه متهم کرد که بر اساس کیفرخواست دو نفر از آنها از وابستگان سازمان مجاهدین خلق هستند.
*****
اجرای حكم محمد دادفر و محمد سلامتي به تعويق افتاد
وكيل مدافع محمد دادفر و محمد سلامتي از به تعويق افتادن مجدد اجراي حكم موكلانش خبر داد.
صالح نيكبخت، در گفت‌وگو باايسنا، با بيان اين مطلب تصريح كرد: به دنبال محكوميت موكلانم در دادگاه مطبوعات و قطعي شدن حكم صادره در سال 1380، محمد سلامتي به 18 ماه حبس و محمد دادفر به 7 ماه و يك روز حبس به اتهام تبليغ عليه نظام و توهين محكوم شدند.
وي ادامه داد: در دوره‌ رياست آيت‌الله شاهرودي بر قوه قضائيه به دستور او، اجراي احكام صادره معلق شده بود كه حدود يك ماه پيش طي اخطاري از سوي اجراي احكام به موكلانم و همچنين به كفيل آنان، درخواست شده بود كه به اجراي احكام دادسراي كاركنان دولت مراجعه كنند.
وي افزود: امروز همراه با موكلانم به دادسرا مراجعه و آمادگي آنان را جهت اجراي حكم اعلام كرديم. داديار اجراي احكام نيز دستور اعزام آنان را به زندان اوين صادر كرد اما به ما اعلام شد كه به دستور دادستان تهران، پرونده نزد وي ارسال شده است.
نيكبخت ادامه داد: موكلانم با نوشتن نامه‌اي به دادستان تهران درخواست كردند با توجه به مرور زمان پرونده مختومه يا براي جلوگيري از تكرار احضار آنان، حكم اجرا شود.
وي يادآور شد: محمد سلامتي مدير مسئول روزنامه عصر ما بود و محمد دادفر ضمن مدير مسئولي روزنامه آئينه جنوب به دليل سخنراني در دوره انتخابات مجلس ششم و مقاله‌اي كه در روزنامه همبستگي نوشته بود به اين مجازات محكوم شده‌اند.
*****
رشید اسماعیلی با دستبند سبز در سلول قاچاقچیان شرور

رشید اسماعیلی عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که بیش از چهل روز است در بازدشت به سر می‌برد، در سلولی همراه با چند قاچاقچی مواد مخدر و شرور نگهداری می‌شود.
بر اساس گزارش دریافتی از زندان اصفهان بازجویی از اسماعیلی با گذشت چهل روز از بازداشت هم‌چنان ادامه دارد و در این شرایط زندان، تحمل بازداشت برای او بسیار مشکل شده است. بنابر همین گزارش اسماعیلی که در ابتدای بازداشت دستبند سبز را به نشانه حمایت از جنبش سبز در دست داشته، هم‌چنان آن را نگاه داشته و در دست خود دارد.
با توجه به اصل مهم برائت و بر اساس قوانین بین المللی متهمانی که پیش از محاکمه در بازداشت به سر می‌برند، بی‌گناه به شمار می‌آیند، در نتیجه حبس آن‌ها نباید در حکم مجازات محسوب شود و با آنان رفتاری هم‌چون دیگر زندانیان صورت گیرد، ضمن این که بر اساس اصل تفکیک زندانیان که از قوانین سازمان زندان‌ها است نگه‌داری متهمین و مجرمین باید بر اساس «سن، جنس، تحصیلات، نوع اتهام و بزه و…» صورت گیرد.
نگهداری رشید اسماعیلی با قاچاقچیان و اشرار امری غیرقانونی است که در زندان اصفهان به خاطر تحت فشار گذاشتن وی صورت می‌گیرد. رشید اسماعیلی در تاریخ سوم دی ماه بازداشت و از آن زمان تا کنون در زندان مرکزی اصفهان به سر می‌برد.
در طی روزهای گذشته در موردی دیگر از همین رفتار خلاف قانون مسعود باستانی، روزنامه‌نگار به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شده که محل نگهداری قاتلان و مجرمان خطرناک است. باستانی در سلولی با سه قاتل نگه‌داری می‌شود.
*****
استاد ممنوع التدریس دانشگاه علامه طباطبایی: اعتراض های ما سیاسی نبود

سایت کلمه: هنوز چند ماهی از ماجراهای تلخ دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف نگذشته بود که باز هم خبر غم‌انگیز دیگری از برخورد با اساتید دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه منتشر شد. خبر کوتاه بود، اما بدون شک جریان‌های دورودرازی در پس آن وجود داشت. هر چه بود، آنی رخ داد و ناگهان موجی منفی در محافل دانشگاهی و اقتصادی ایجاد کرد.
بازنشسته کردن اساتید دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه از آنجا جای تعجب داشت که عده‌ای از آنها سال گذشته چند بار توسط دفتر رئیس‌جمهور به نشست بررسی طرح تحول اقتصادی دعوت شدند و در حضور آقای احمدی‌نژاد به نقد و بررسی سیاست‌های اقتصادی دولت پرداختند.خبر بازنشسته شدن دسته‌جمعی اساتید اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه با وجود آنکه سعی شد سیاسی جلوه نکند، سیاسی جلوه کرد.
چه آنکه اقتصاددانان نهادگرای این دانشکده پیش از این سه بار در نقد سیاست‌های اقتصادی دولت آقای احمدی‌نژاد نامه‌نگاری کرده بودند. اکنون سه هفته از انتشار خبر بازنشستگی اساتید می‌گذرد و گردوغبار تا حدودی فرونشسته و زمان آن رسیده است تا موضوع را با یکی از اقتصاددانان بازنشسته تجزیه و تحلیل کنیم.بدیهی است که گفت‌وگوی «روزنامه پول»، به میدانی برای دفاع دکتر محمد ستاری‌فر از گذشته علمی و اجرایی خود تبدیل شده؛ چه آنکه او را به بهانه«سکون علمی» خانه‌نشین کرده‌اند. با این حال اگر مدیران دانشگاه یا رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه نیز به مصاحبه‌گران ما مجال دهند، آماده انتشار نقطه نظرات آنها نیز هستیم.
**
گفت‌وگو با شما دشواری‌های خودش را دارد. از یک سو قصد ندارم بی‌محابا شما را درگیر حاشیه‌هایی کنم که این روزها گریبان شما را گرفته و از سوی دیگر نمی‌توانم از این حاشیه‌ها، از بازنشستگی اجباری و از کشمکش‌های سیاسی که با آن درگیر هستید، بگذرم. پس اجازه می‌خواهم شما را به گذشته برگردانم. آنجا که شما در ایالات متحده اقامت داشتید.پرسش من این است که چطور شد از آنجا به ایران بازگشتید؟
من در دانشگاه «ایلی‌نیوز» آمریکا در رشته اقتصادسنجی و توسعه تحصیل می‌کردم. زمانی‌که مشغول گذراندن تز دکتری بودم بحث‌های سیاسی در ایران بالا گرفت و این روزها مصادف شد با پیروزی انقلاب. در آن زمان به دلیل آنکه احساس می‌کردیم باید به کشور برگردیم و به انقلاب کمک کنیم تعداد زیادی از دانشجویان به ایران برگشتند من هم به ایران آمدم و مشغول به کار شدم.
از آمریکا که برگشتید چه مسئولیتی در انقلاب بر عهده گرفتید؟
مسئولیت مدرسه عالی بازرگانی را برعهده گرفتم. در آن روزها چهار سال و نیم تلاش شبانه‌روزی کردیم تا ۱۳ مدرسه علوم بازرگانی، بانکر و بیمه را ادغام کردیم و مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی را تاسیس کردیم.
کار این مجتمع به کجا رسید؟
در زمان وزارت آقای نجفی در آموزش عالی، ایشان به دلیل تمرکززدایی قصد داشتند این مجتمع را منحل کنند و واحدهایی در شهرستان‌ها ایجاد شود. برای ایشان استدلال شد که با توجه به تقاضا و ظرفیت‌هایی که وجود دارد اجازه دهد طرح دیگری اجرا شود.
طرح چه بود؟
طرحی که من تهیه کردم براین محور بود که مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی و مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی با هم ادغام شود و دانشگاهی جدید به‌وجود آید. آقای نجفی بزرگواری کردند طرح را پذیرفتند و این کار اجرا شد که از دل چنین ادغامی دانشگاه علامه طباطبایی بیرون آمد.
پس شما به نوعی پایه‌گذار دانشگاه علامه بوده‌اید؟
به نوعی می‌توان گفت یکی از پیشنهاددهندگان دانشگاه علامه من بودم.
کار درس شما به کجا رسید؟
در زمانی که در سازمان برنامه بودم واحدهای آمریکا را تطبیق دادم تا پایان‌نامه را تکمیل کنم. دو گزینه برای ادامه تحصیل پیش‌روی من بود؛ وزارت علوم و دانشگاه تهران. من ترجیح دادم که محیط دانشگاهی را انتخاب کنم، به همین‌دلیل پایان‌نامه را در این دانشگاه دفاع کردم و مدرک دکتری را اخذ کردم. به نوعی می‌توان گفت مدرک دکتری من مشترک آمریکا و ایران است.
در چه گرایشی مدرک دکتری را اخذ کردید؟
در رشته اقتصادسنجی و توسعه در آمریکا تحصیل کردم و در ایران گرایش اقتصاد عمومی را انتخاب کردم.
استاد راهنما و مشاور پایان‌نامه شما چه کسانی بودند؟
آقایان متوسلی، خلیلی‌عراقی و عبادی به من کمک کردند.
زمانی که در سازمان برنامه بودید چه کسی رئیس بود؟
در آن زمان سازمان برنامه به وزارت تبدیل شده بود و رئیس سازمان، وزیر مشاور بود. در آن دوران آقای مسعود روغنی زنجانی وزیر مشاور بود و بنده هم قائم‌مقام سازمان و معاون اجتماعی بودم.
چند سال سابقه تدریس و کار اجرایی دارید؟
من حدود ۳۰ سال است که در دانشگاه تدریس می‌کنم و ۲۲ سال نیز سابقه اجرایی دارم. در این مدت ۲۲ سال کار اجرایی فقط از حقوق دانشگاه استفاده کرده‌ام و هیچ‌گاه برای مناصب اجرایی حقوق نگرفته‌ام.
فقط با حقوق دانشگاه گذران زندگی کرده‌اید؟
فقط با حقوق دانشگاه. البته بهتر است این نکته را ننویسید.
ولی با اجازه شما این مطلب را انعکاس می‌دهم، فکر می‌کنم لازم است. اگر کمی به جلوتر بیاییم عملکرد دانشگاه اقتصاد علامه به‌خصوص برخی چهره‌های آن را در انتقاداتی که داشته‌اند چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این مسئله باید کمی شکافته شود. در دانشگاه اقتصاد علامه گروهی به‌وجود آمد به نام گروه توسعه. هدف از راه‌اندازی این گروه تمرکز بر اقتصاد ایران بود. کسانی که در این گروه تدریس می‌کردند دغدغه پیشرفت ایران را داشتند، به همین دلیل از کادر توسعه به تمام مسائل اقتصاد ایران توجه می‌کردند. اعضای هیات علمی این گروه در حوزه برنامه‌ریزی و توسعه کارهای زیادی انجام داده بود. شاید اغراق نباشد اگر بگویم عمر خود را صرف این مسائل کرده بودند. بنابراین طبیعی است وقتی اتفاقی می‌افتد این گروه زودتر از دیگران صدایش بلند می‌شود چون احساس تعلق عمیق نسبت به این دغدغه‌ها دارد. این انتقادها ریشه در کار کارشناسی دارد و از همین منظر بیان شده. اگر گروه توسعه بیشترین مشارکت را در امضای نامه‌های انتقادی در مورد اقتصاد داشته است ناشی از همین نگاه بوده؛ نه بحث سیاسی در کار بوده و نه انگیزه‌ای وجود داشته است. زمان هم قضاوت کرده که هشدارها به دلیل دغدغه‌های علمی بوده، چون پیامدهای آنچه بیان شد در اکثر مواقع به وقوع پیوسته است.
در هر صورت شما را به داشتن نگاه سیاسی متهم کرده‌اند؟
اعضای هیات علمی گروه توسعه در کلیات هم‌نظر بودند اما در امور خرد اتفاق‌نظری وجود نداشت و هرکس نقطه نظرات خود را داشت. این مسائل اتهامی بیش نیست که متاسفانه از سوی برخی افراد بیان می‌شود. نظر شخصی من این است که وقتی صحبت از انسان می‌شود نمی‌توان اندیشه را در او نادیده گرفت. طبیعی است که حوزه سیاست هم در این نگاه می‌گنجد، انسانی که دارای اندیشه سیاسی نیست نمی‌تواند در محیط علمی مثل دانشگاه حضور داشته باشد اما این مسائل نباید با هم خلط شود. من هیچ‌گاه سر کلاس‌های خود بحث سیاسی نکرده‌ام بلکه تمام مباحث در حوزه آموزشی و متاثر از مسائل علمی بوده است.
اگر قرار بوده بحثی صورت گیرد بعضا در راهروهای دانشگاه و اتاق خودم بوده است. بنابراین چنین ادعاهایی به هیچ‌وجه صحت ندارد. شاهد دوم اینکه در دانشگاه‌ها مسائل به‌راحتی روشن می‌شود. کافی است صورتجلسه‌های گروه آموزشی توسعه منتشر شود، آن موقعی مشخص می‌شود چه کسی درست می‌گوید، چه کسی نادرست. این گروه هیچ‌گاه یک مصوبه سیاسی نداشته بلکه در چارچوب فعالیت‌های آموزشی، علمی و حقوقی عمل کرده است.
فکر می‌کنید این اتهامات از چه مسائلی ناشی می‌شود؟
در دوره مدیریت جدید دانشگاه علامه رویه‌های فردی جایگزین استانداردهای اداری- آموزشی شد. در دانشگاه‌ها تصمیم‌سازی در سطح گروه‌های آموزشی و شوراهای دانشکده و دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد. وظیفه رئیس دانشگاه هماهنگی و راهبری است اما در دوره پنج ساله مدیریت کنونی دانشگاه علامه طباطبایی، رویه‌های فردی و تحکمی غالب بود. قبلا اشاره کردم من معتقدم اگر کسی نمی‌خواهد دارای فکر سیاسی باشد جایش در دانشگاه نیست اما در دانشگاه نمی‌توان با متر و رویکردهای سیاسی دانشگاه را اداره کرد. دانشگاه شرح وظایف خاص خود را دارد و براساس معیارهای مشخصی اداره می‌شود. در تمام دنیا نیز همین‌طور است. تصمیم‌سازی در گروه‌های تخصصی انجام می‌شود، اما این رویه‌ها در پنج سال گذشته مورد تعرض و خدشه قرار گرفته است. در صورتی که ریاست کنونی بر سر کار است دو بار با ایشان ملاقات کردم و نحوه اداره دانشگاه را از منظر تجربه‌های موفق تشریح کردم.
تاکید داشتم که اداره دانشگاه باید براساس مشورت باشد و نمی‌توان با رویه‌های فردی کار را به پیش برد. تا قبل از ایشان هم وضع در دانشگاه علامه همین‌طور بود اما ایشان کار خود را کردند. در نتیجه برخی دانشکده‌ها،‌ گروه‌های آموزشی و اعضای هیات علمی با ریاست دانشکده مشکل پیدا کردند، از جمله دانشکده اقتصاد و به‌طور خاص گروه آموزشی توسعه و اعضای هیات علمی آن. موضوعی که من می‌خواهم مطرح کنم این است که برخی می‌خواهند در دانشکده سلسله‌مراتب حاکم باشد، یک نفر در بالا تصمیم بگیرد و دیگران بله قربان‌گو باشند. دانشگاه این‌گونه نیست. دانشگاه اصول و معیار خود را دارد. با توهم و تجسس در امور فردی که نمی‌توان دانشگاه را اداره کرد. چنین تفکری در قرن ۲۱ مرده است. دانشگاه اولین محل استقرار و آموزش پایه‌های دمکراسی است. اگر نگاه تحکمی برقرار باشد هر کس بر سر راه رویه‌های فردی قرار بگیرد باید قلع و قمع و از سر راه برداشته شود.
پس شما فکر می‌کنید بازنشسته کردن اعضای هیات علمی دانشکده اقتصاد و برخی زمزمه‌ها درباره انحلال‌ گروه توسعه و گروه کشاورزی به خاطر از سر راه برداشتن منتقدان است؟
در این زمینه نکته‌ای را باید توضیح دهم و آن به بحث بازنشستگی اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها بر می‌گردد. در تمام دنیا چنین بحثی با شکل مطرح شده در ایران وجود ندارد. بسیاری از اعضای هیات علمی از اتاق‌های کار خود تشییع می‌شوند. آنچه تحت عنوان بازنشستگی مطرح است بحث موظفی است. وقتی یک عضو هیات علمی بازنشسته می‌شود به این معنا است که او دیگر نیازی ندارد حتما ساعت و روزهای مشخصی را پر کند بلکه اختیار همین ساعت و روزهای تدریس برعهده خود او است. یک شکل دیگر بازنشستگی مرحله‌ای است که یک عضو هیات علمی به مرحله سکون رسیده است. یعنی به‌روز نیست و نمی‌تواند کلاس خود را مطابق با مباحث روز پیش ببرد، کار تحقیقاتی انجام نداده و… در این مرحله نیز که تشخیص آن برعهده گروه آموزشی است برای حفظ شأن و منزلت استاد تصمیم گرفته می‌شود روزهای موظفی حذف شود. بازنشستگی اعضای هیات علمی در شکل اداری است و به معنای آن نیست که ارتباط اعضا با دانشگاه قطع می‌شود.
در ایران هم همین‌گونه است؟
بله! قبلا قانون به‌گونه‌ای طراحی شده بود که با ۶۰ سال سن در دوره کارشناسی و ۳۰ سال سابقه تدریس بازنشسته می‌شدند. در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هم به شرط آنکه ارتقای لازم و نمرات را کسب کرده باشند تا ۶۵ سال می‌توانند تدریس کنند. بازنشستگی هم باید به تقاضای استاد باشد.
شما در حال حاضر چند سال دارید؟
عمر من از ۵۶ سال گذشته با ۳۰ سال سابقه تدریس.
بازنشستگی شما چطور معنا پیدا می‌کند؟
من را به دلیل داشتن سکون علمی بازنشست کرده‌اند.
گروه چنین تشخیصی داده؟
خیر. آقای شریعتی رئیس دانشگاه این تشخیص را داده‌اند.
اشاره کردید باید براساس قانون اعضای هیات علمی عمل شود.
بله. یا من باید خود تقاضای بازنشستگی کنم یا گروه تشخیص دهد که من به سکون علمی رسیده‌ام، بعد در شورای دانشکده تصویب شود و شورای دانشگاه. در حالی‌که چنین روندی طی نشده، نکته نقض چنین تصمیمی به بحث سکون برمی‌گردد. در دانشگاه، معیارهایی برای ارتقای افقی و عمودی داریم. ارتقای افقی را سال به سال می‌دهند. در حال حاضر پایه من ۲۹ است. در ارتقای عمودی هم به دلیل سابقه اجرایی هم‌ تر‌از استاد هستم. در پنج سال گذشته آقایان هر سال رتبه من را داده‌اند. چطور کسی که هر سال رتبه دریافت کرده دارای سکون علمی است؟
چرا چنین تصمیمی گرفته شده؟
باید کسانی که چنین تصمیمی را گرفته‌اند جواب دهند. این را حتما از ریاست محترم دانشگاه بپرسید.
از منظر تحلیلی می‌پرسم. یک روز پس از بازنشسته کردن شما گفت‌وگو کرده و بحث را به اخلال در امتحانات کشیده‌اند؟
خلاف مسلم است. کسانی قصد اخلال در امتحانات را داشتند که در یک روز ۳۰ پاکت‌نامه برای جلوگیری از امتحانات دانشجویان ارسال کردند. جلوگیری از امتحان دادن دانشجویان و احضار آنها به کمیته‌های انضباطی موجب تنش یا اخلال می‌شود یا درخواست برای تعلیق برخوردها به بعد از امتحانات؟ در کدام فضا آرامش حاکم می‌شود؟ ما درخواست تعلیق داشتیم و بیش‌ترین تلاش را که تمام دانشجویان امتحان خود را بدهند و فصل امتحانات به خوبی و خوشی برگزار شود.
ولی این تلاش به انگیزه سیاسی ربط داده شد؟
کسانی که خود در محافل سیاسی شرکت می‌کنند نباید به دیگران خرده بگیرند. پیگیری مطالبات دانشجویان و دفاع از حق حضور آنان در امتحانات سیاسی است؟ ما که مانعی بر سر راه نگذاشتیم. نامه نوشته‌ایم که اجازه دهید شرایط امتحانات در یک محیط طبیعی طی شود.
بعد از این نامه بود که موج جدید برخوردها آغاز شد؟
نتیجه‌اش این بود که برخی از اعضای هیات علمی که نامه را امضا کردند بازنشست و ممنوع‌التدریس شدند.
شما جزءکدام دسته هستید؟
هم بازنشسته‌ها و هم ممنوع‌التدریس‌ها.
جریان دکتر زنوز و ختایی چه بود؟
این دو از چهره‌های برجسته دانشگاه هستند. دکتر ختایی چند سال قبل به‌دنبال بازنشستگی بود. او به‌دلیل فضای امنیتی که بر دانشگاه حاکم بود تمایلی به ادامه تدریس نداشت. ما از او خواهش کردیم که اگر می‌خواهد بازنشست شود کماکان به تدریس ادامه دهد، ایشان قبول کردند اما در موضوعات اخیر رئیس دانشگاه او را ممنوع‌التدریس کرد. آقای دکتر زنوز هم به‌همین گونه بود ایشان پایه‌گذار دوره اقتصاد شهری در دوره دکتری بود که به‌دلیل اعتراضات اخیر به رویه‌های تحکمی از ادامه تدریس وی جلوگیری شد.
جریان آقای شرکاء چه بود؟
آقای شرکاء فرصت مطالعاتی گرفته بودند اما با وجود آنکه تمامی مراحل طی شده بود و ایشان بلیت سفر را هم تهیه کرده بودند اطلاع دادند نمی‌تواند از فرصت مطالعاتی استفاده کند. ایشان در نامه‌ای درخواست کرد اگر این فرصت داده نمی‌شود من را بازنشست کنید. دوستان این تعارف آقای شرکاء را عملی کردند و بدون نظر گروه و دانشکده او را بازنشست کردند، در حالی‌که در پنج سال گذشته یک نفر به هیات علمی اضافه نشده بیش از ۱۰ نفر بازنشست شده‌اند. نتیجه چنین روندی بحرانی شدن وضعیت گروه‌های مختلف آموزشی است. گروه توسعه و کشاورزی با کمبود اعضای هیات علمی روبه‌رو هستند و ما در دو سال گذشته با مشکلات جدی روبه‌رو بودیم.
آقای دکتر طایی چرا عزل شد؟
با دستور رئیس دانشگاه به دلیل اخلال در امتحانات و تحریک دانشجویان برای شرکت نکردن در امتحانات. ایشان به کمیته انتظامی اساتید هم معرفی شد. در حالی‌که دکتر طایی بیشترین زحمات را برای جلوگیری از اخلال و برهم خوردن آرامش گروه کشید. او تلاش کرد امتحانات به نحو مطلوبی برگزار شود. دانشجویان را تر و خشک می‌کرد تا بتوانند بدون مشکل در امتحان حضور یابند اما با چنین اتهاماتی روبه‌رو شده که بی‌پایه و از روی بغض است.
چنین روندی چه تاثیری بر دانشگاه دارد؟
دانشگاه از نیروهای باتجربه خالی می‌شود در اوج بلوغ استاد را از دانشگاه بیرون می‌کنند در حالی‌که اکثر ما بدهکار هستیم. سال‌ها از هزینه مردم تجربه کسب کرده‌ایم حال که می‌توانیم آن را به نسل امروز منتقل کنیم جلوگیری می‌کنند. ما را در حالی کنار می‌گذارند که کسی را جایگزین نکرده‌اند. نتیجه آن بدتر شدن سطح کیفی دانشگاه‌ها است. تاثیر از این بدتر.
اگر از منظر توسعه‌خواهی نگاه کنیم چطور؟
اگر با نگاه فرد بررسی شود گروهی مثل توسعه اقتصاد علامه را منحل کردند. دود آن به چشم چه کسی می‌رود. هر سال در فصل بودجه بررسی‌ها و نقد اعضای هیات علمی در خصوص بودجه منتشر می‌شد، تصمیم‌سازان می‌توانستند از ‌آن استفاده کنند و به تصحیح روندها بپردازند. در مورد برنامه‌های توسعه نیز همین‌طور. نگاه بیرونی می‌توانست کمک تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران باشد. وقتی شما یک گروه را متلاشی می‌کنید خود را از این نقدها محروم کرده‌اید. امکان نقد و بررسی در فضایی که همراه با حذف باشد از بین خواهد رفت.
در چنین فضایی توسعه حاصل می‌شود؟
پاسخ منفی است. در چنین فضایی آنچه به دست می‌آید در جا زدن و عقب رفتن است. در مسیر توسعه‌خواهی باید فضای منطق در گفت‌وگو و آزادی در اندیشه و عمل حاکم باشد تا از درون همه بحث‌ها بتوان راهی به سوی پیشرفت طی کرد. باید بحث شود تا استنباط واحد و همه جانبه‌گری به‌وجود آید، نه ‌آنکه با تسویه‌حساب‌های سیاسی دست به حذف یکدیگر بزنیم. اول این نکته را بگویم که دلم برای دانشگاه تنگ شده و بعد اینکه من نگران خودم نیستم، نگران نهاد دانشگاه هستم. اگر نهاد دانشگاه گرفتار مسائل سیاسی و اداره خودمدارانه شود دیگر علم در آن تولید نمی‌شود، این مسئله مرا نگران کرده است. امیدوارم نهادهای نظارتی هر چه زودتر به این مسائل رسیدگی کنند و اجازه ندهند مدیریت‌های فردمحورانه و سیاسی این نهاد را تحت تاثیر قرار دهد.
*****
تماس دو دقیقه ای دکتر عرب مازار با خانواده

خانواده دکترعلی عرب مازار از تماس تلفنی روز گذشته مشاور میرحسین موسوی خبر دادند. خانواده دکتر عرب مازار در گفت و گو با کلمه با بیان اینکه این تماس تلفنی کوتاه و حدود دو دقیقه بود گفتند: در این صحبت که مدت ۲دقیقه بیشتر طول نکشید ایشان از سلامت وضعیت جسمی خود خبر دادند. به گفته خانواده ایشان در تماس های قلبی دکتر عرب مازار وضعیت جسمی خوبی نداشته است. خانواده ایشان با اشاره به بیماری کمر درد و ناراحتی قلبی دکتر عرب مازار نسبت به سلامت او همچنان نگران هستند. همچنین شنیده شد کلاس های درس دکتر عرب مازار این ترم به دلیل بازداشت ایشان لغو شده و اساتید دیگری دروس ایشان رو ارائه می دهند. چندی پیش جمعی از استادان اقتصاد دانشگاه های سراسر کشور در نامه ای خطاب با قوه قضاییه خواستار آزادی وی شدند .پس از آن رییس دانشگاه علامه طباطبایی این اساتید را مورد فشار قرار داده و برخی اساتید بازنشسته اعلام شدند. تاکنون مراجعه های متعدد علیزاده طباطبایی ،وکیل مدافع عرب مازار نیز برای دسترسی به پرونده و اطلاع از اتهامات موکلش به نتیجه ای نرسیده است.
*****
سایه احکام غیرقانونی اعدام برسرمخالفان سیاسی ایران - استفاده از مجازات اعدام برای ارعاب وسرکوب مخالفان

هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد دادگاه امروز گفت: " پس از کشتارهای وسیع زندانیان سیاسی سال ۱۹۸۸ باری دیگر مقامات جمهوری اسلامی، پس از برگزاری دادگاه نمایشی که پایه ای ترین اصول دادگاه های عادلانه را نادیده میگیرد، به محارب خواندن مخالفان حکومت اقدام می کند و مخالفان سیاسی را برای چوبه دار آماده می کند".
5 نفر از 16 نفری که امروز دادگاهی شدند به محاربه متهم شده اند. طبق اطلاعات منتشره توسط خبرگزاری ایسنا، نفر اول به دلایل عضویت در فیس بوک و ارتباطات ایمیلی، امضاء نامه خطاب به دادگاه لاهه و شرکت در تظاهرات اعتراضی متهم به براندازی نرم، نفر دوم متهم به اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق عضویت در دفتر تحکیم وحدت، نفر سوم با داشتن گرایش های چپ کمونیستی از نوع چپ نو اندیش متهم به اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام با حضور در اعتراضات روز عاشورا و مصاحبه با رسانه های خارجی، نفر چهارم از اعضای جامعه بهائیان متهم به اجتماع و تبانی از طریق اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام، نفرات پنجم و هفتم متهم به محاربه از طریق ارتباط و هواداری و همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، نفر ششم متهم به محاربه و مفسد فی الرض، نفرات هشتم و نهم نیز متهم به محاربه، نفرات دهم تا شانزدهم متهم به اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام شدند.
تنها یک روز پس از اعدام دو جوان آرش رحمانی پور ومحمدعلی زمانی در روزپنج شنبه، آیت الله علی جنتی عضو فقیه شورای نگهبان و امام جمعه تهران با دفاع از اعدام این دو خواستار اعدام دیگر معترضان شد. اقدامی که با توجه به جایگاه مذهبی جنتی در میان تندروهای حکومتی، به عنوان چراغ سبزی برای اعدام های بیشتر معترضان به شمار می رود. او صریحا گفته که با اعدام بیشتر مخالفان اعترضات بعد از انتخابات 22 خرداد ادامه پیدا نمی کرد. جنتی خطاب به رییس قوه قضاییه ایران گفته است: "بیایید برای رضای خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، دست شما درد نکند، مردانه بایستید."
اسامی متهمین و وکلای آنها در گزارش های رسمی اعلام نشده است. اما شکوفه منتظری؛ خواهر امید منتظری؛ روزنامه نگار و فرزند مهین فهیمی از فعالان مادران صلح به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که امروز امید بدون اطلاع و حضور وکیل در دادگاه محاکمه شد. شکوفه منتظری در مورد اظهارات امید منتظری که در اخبار رسمی بعنوان متهم سوم و تحت نام الف – میم از آن یاد شده است به کمپین گفت که این ادبیات ، ادبیات امید نیست و این نگرانی وجود دارد که او تحت فشارهای جسمی و روحی باشد. امید منتظری؛ خبرنگار و شاعری است که در روز 7 دیماه به همراه مادرش بازداشت شد. پدر امید در کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 1367 اعدام شد. به گفته شکوفه منتظری، امید در این مدت بیش از یک ماه بازداشت، هیچ ملاقاتی نداشته و فقط دو تماس بسیار کوتاه تلفنی گرفته است. شکوفه منتظری با تاکید بر اینکه اتهامات امید کاملا واهی هستند به کمپین گفت که پس از اعدام پدرش در سال 1367، خانواده او با هیچ سازمان و گروه سیاسی ارتباط نداشته اند.
گزارش تفصیلی از سه متهم اول گویای آن است که هیچ سندی مبنی بر ارتکاب جرم بجزاعتراف آنها به شرکت در تجمع های مسالمت آمیز اعتراضی ،عضویت در تشکل رسمی دانشجویی تحکیم وحدت و ارتباطات اینترنتی از طرف مدعی العموم ارائه نشده است و حتی متهمین از پذیرش هر گونه مشارکت در تخریب اموال عمومی هم سرباز زدند .حتی متهم ردیف دوم طی اعترافات خود تاکید کرد که "آقای دادستان به من گفته است طوری حرف بزن تا بر آنهایی که بیرون هستند تاثیر بگذارد."
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام کرد که هدف از برگزاری این دادگاه نمایشی در آستانه 22 بهمن؛ سالروز انقلابی که مردم برای حضورو بیان آزادانه اعتراضات در آن، خود را آماده می کنند، کاملا روشن است. چیدمان افراد برای محاکمه و نوع اتهامات آنها به گونه ای است که همه گروه های فکری جامعه را در خود جای می دهد.
این محاکمه در حالی در جریان است که حداقل 4 نفر از اعضای شورای مرکزی تحکیم وحدت، 7 نفر از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر وبسیاری از بازداشتی ها در دانشگاه ها و خیابان ها، با اتهام محاربه و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق روبرو هستند. همه این افراد از دسترسی به وکیل محرومند و تحت فشارهای شدید برای اعتراف برای پذیرش اتهامات وارده هستند.
هادی قائمی در باره این دادگاه های نمایشی و نتایج آن گفت:"جامعه بین المللی هرگزتصور نمی کرد که جمهوری اسلامی برای مرعوب کردن ومتوقف کردن مخالفان خودش به اعدام بدون دلیل آنها آن هم پس یک روند دادرسی سوال برانگیز اقدام کند. اعدام دو نفر از متهمینی که حتی قبل از انتخابات بازداشت شده بودند و به آنها گفته شده بود که اگر در دادگاه اعتراف کنند، آزاد خواهند شد، باید همه اعضای جامعه بین المللی را هوشیار کند که مقامات جمهوری اسلامی مصرهستند تا با اعدام جوانان بیگناه صدای معترضان قانونی را خاموش کنند.اگر این اتهامات وارده که فاقد هر گونه بنیان و اساس قضایی است از سوی جامعه بین المللی با سکوت مواجه شود، می تواند به کشتار بسیاری ازجوانان زندانی منجر شود."
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بار دیگر با تاکید بر حقوق اولیه مردم ایران در برگزاری تجمع، تشکل و بیان آزاد عقاید و اندیشه ها خواستار توقف این دادگاه های نمایشی و آزادی همه زندانیانی شده است که جرم آنها استفاده از حقوق تضمین شده خود در قانون اساسی و قوانین بین المللی است.
*****
اعلام همبستگی نماینده پارلمان هلند با معترضان

آقای هاری فان بومل نماینده پارلمان هلند از حزب اس پی بدنبال برگزاری کنسرتی از سوی رژیم در آن کشور، بر پایی چنین کنسرت هایی را در حالی که ملت ایران از سوی رژیم بسختی سرکوب می شوند و خواسته های قانونی آنان با زندان و شکنجه و گلوله پاسخ داده می شود؛ بیشرمانه و بدور از راستای حقوق بشریت خواند. وی با اشاره به اعدامهای اخیر در ایران ، این اعدامها را سرآغاز موج جدید اعدامها برای سرکوب معترضان خواند و از کسانی که تصمیم داشتند در این کنسرت شرکت کنند خواست که از این تصمیم خود صرف نظر کرده و خود را در جنایات رژیم اسلامی حاکم بر ایران شریک نکنند. وی همچنین اعلام کرد که مسئله اعدامهای اخیر در ایران در صحن عمومی پارلمان هلند در هفته آینده مطرح خواهد کرد. وی در این تظاهرات حمایت خود و حزب متبوعش را از متعرضان ایرانی اعلام کرد. به فیلمی درین زمینه توجه کنید:
*****
زندانیان سالن 12 جوانان به تجاوز جنسی توسط معاون زندان گوهردشت کرج
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تعدادی از زندانیان سالن 12 جوانان مورد شکنجه وحشیانه و تهدید به تجاوز جنسی و انتقال آنها به بند 1 معروف به بند آخر خطیها شدند.
روز پنجشنبه 8 بهمن ماه 2 زندانی سالن جوانان که خود در اثر یورش وحشیانه گارد زندان از ناحیه های مختلف دچار صدماتی شده بودند به نماینگی از سایر زندانیان جهت شکایت کردن علیه یورش وحشیانه گارد زندان به محمود مغنیان رئیس بند 4 زندان گوهردشت مراجعه کردند و ماجرای یورش و ضرب وشتم زندانیان جوان که در اثر آن در حدود 25 نفر از آنها دچار زخمها و صدماتی شدیدی شده و تعدادی هم بر اثر جراحات وارده به بهداری زندان منتقل شده بودند. این 2 جوان زندانی پس از تشریح ماجرا به او گفتند که می خواهند علیه آنها شکایت کنند.
محمود مغنیان از مجریان حملات خونین علیه زندانیان سیاسی، زندانیان مجتبی اسدی و میراحمد حسینی که برای شکایت به او مراجعه کرده بودند آنها را به زیر 8 برد وبه دستانشان دستبند زد وسپس آنها را آویزان کرد.مغنیان برای مدت طولانی این دو زندانی جوان را مورد شکنجه غیر انسانی قرار داد و همچنین به خانواده های آنها توهین می کرد. روز شنبه 11 بهمن ماه محمود مغنیان زندانیان مجتبی اسدی و میر احمد حسینی را به دفتر علی محمدی معاون زندان برد . او این دو جوان زندانی را مورد تهدید و توهین قرار داد و به آنها گفت:شماها را به بند 1 منتقل می کنم تا مورد تجاوز جنسی قرار دهند و هزار بلای دیگر بر سر شما بیاورند.
علی محمدی معاون زندان گوهردشت کرج از شکنجه گران شناخته شده زندان گوهردشت کرج است که سالها است در این زندان مشغول قتل،شکنجه،تجاوز، قاچاق دختران به دبی ،فروش اندام زندانیان،ورود مواد مخدر ،تشکیل باندهای مافیایی در بندهای مختلف برای فروش و سرکوب سایر زندانیان و از دستور دهندگان حملات گارد زندان به بندهای مختلف این زندان می باشد که همچنان ادامه دارد.
لازم به یاد آوری است در سالن 12 جوانان، تعداد زیادی از زندانیان جوان که در دوران کودکی مرتکب جرم و محکوم به مرگ شده اندو در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند نگهداری می شوند. روز سه شنبه 6 بهمن ماه گارد زندان به سالن 12 جوانان یورش برد و آنها را برای مدتی طولانی مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار داد که در اثر این یورش وحشیانه در حدود 25 نفر زخمی و مصدوم شدند که تعدادی از آنها بدلیل زخمهای شدید و شکستگی و خونریزی به بهداری زندان منتقل شدند.امیر آقایی یکی از فرمانده گارد زندان گوهردشت است که یورش وحشیانه را علیه جوانان زندانی را فرماندهی می کرد.
در طی 2 هفته گذشته گارد زندان 9 بار به سلولهای جوانان زندانی یورش برده است و این یورشها معمولا بین ساعت 24:00 تا ساعت 01:00 بعد از نیمه های شب صورت می گیرد. گارد زندان زندانیان را در سرمای شدید و گاها در زیر باران به محوطه زندان می برد و به آنها دستور میدهند که لباس ها ی خود را از تنشان بیرون آورند و سپس با باتونهای خود جوانان زندانی را برای مدت طولانی مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار می دهند.
یورشهای وحشیانه گارد از بعد از اعتراضات گسترده مردم در روز عاشورا آغاز شده است و هر روز بر شدت آن افزوده می شود. این یورشها پیش از این در بند1،2 ،5 و 6 صورت گرفته بود . یورشها به فرماندهی افرادی مانند امیر آقایی، امیری ، سمیعی نژاد و خاکی صورت می گیرد و در هر یورش نزدیک به 50 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت دارند. این یورشها تحت نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان و محمد مغنیان صورت می گیرد و به دستور بازجویان وزارت اطلاعات و علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج صورت گرفته است.
*****
احمدی مقدم: با انتشار تصاویر، ۷۰ درصد "اغتشاشگران" را دستگیر کردیم
بی بی سی: سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی گفته است که در پی انتشار تصاویری از حوادث روز عاشورا ، ۷۰ درصد از "اغتشاشگران" با معرفی مردم و کارهای اطلاعاتی دستگیر شدند. در جریان وقایع بعد از انتخابات ابتدا عکسهای معترضان از سوی وبسایت های نزدیک به سپاه پاسداران منتشر شد و بعد از وقایع روز عاشورا نیز نیروی انتظامی تصاویری را روی وبسایت خود منتشر کرد. مدتی بعد از آن نیز نیروی انتظامی تصاویر دهها نفر را در هفته نامه خود "امین جامعه" منتشر کرد و از مردم خواست که در شناسایی آنها به پلیس کمک کنند. در روز ششم دی ماه مصادف با روز عاشورا ، بین عزاداران مخالف دولت و ماموران نیروی انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی درگیری روی داد که براساس گزارش های خبری و تصویری انتشار یافته، با خشونت شدید ماموران امنیتی همراه بود. در پی این تظاهرات، که در جریان آن برخی از تظاهرکنندگان در برابر حملات نیروهای دولتی مقاومت کردند، شماری از مقامات و رسانه های حکومتی معترضان را به اهانت به مقدسات دینی متهم ساختند و از تصمیم به شدت عمل در تظاهرات بعدی سخن گفتند. تعدادی از معترضان مخالف دولت در جریان وقایع روز عاشورا دستگیر شده اند اما گزارش دقیقی از تعداد دستگیر شدگان منتشر نشده است. آقای احمدی مقدم گفته که در میان دستگیر شدگان برخی تا ۵۰ نفر را هدایت می کردند و با "دستگاه ها و سرویس های بیگانه" ارتباط مستقیم داشتند و "اگر دستگاه قضایی صلاح بداند آنها را معرفی می کنیم تا موجب بلوغ مردم شود." فرمانده نیروی انتظامی همچنین گفته که در روز عاشورا ۳۰ نفر به اشتباه بازداشت شده بودند که به سرعت آزاد شدند. با آنکه مدت زیادی از روز عاشورا می گذرد اما فرمانده نیروی انتظامی گفته که "بازجویی" از دستگیر شدگان ادامه دارد و "ابعاد جدیدی از فتنه روشن می شود که به مرور در رسانه پخش خواهیم کرد." تا به حال چند جلسه دادگاه بازداشت شدگان روز عاشورا برگزار شده است و روز پنجشنبه ۲۸ ژانویه (۸ بهمن) دادسرای عمومی و انقلاب تهران گزارش داد که برای یازده تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، از جمله معترضان روز عاشورا، حکم اعدام صادر شده و دو تن از آنان به اسامی آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اعدام شده اند.
نگرانی از حضور معترضان در مراسم رسمی
در روزهای اخیر و با نزدیک شدن روز ۲۲ بهمن و برگزاری راهپیمائی سراسری، نگرانی در بین مقامات حکومتی در حال افزایش است و به مخالفان دولت هشدار داده شده است که با آنها برخورد خواهد شد. از زمان آغاز اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد، معترضان از روزهایی که مراسم رسمی در آنها برگزار می شود (از جمله نماز جمعه، راهپیمایی روز قدس و راهپیمایی روز ۱۳ آبان) برای ترتیب دادن تجمع های گسترده اعتراضی استفاده کرده اند و پیش بینی می شود در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم اتفاق مشابهی بیفتد. میر حسین موسوی و مهدی کروبی از رهبران معترضان مخالف دولت روز شنبه (دهم بهمن) بایکدیگر دیدار کرده و با اعلام محکومیت اعدام های اخیر از مردم خواستند تا در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند. فرمانده نیروی انتظامی همچنین بدون نام بردن از کسی خطاب به سران معترضان مخالف دولت گفته است که "بهتر است که آنها برگردند و به خطای خود اعتراف کنند و اظهار پشیمانی کنند و خطای خود را جبران کنند." به گفته آقای احمدی مقدم، اگر این افراد "تمسک به ولایت پیدا کنند با امتیازات ولی فقیه ممکن است از برخی خطای آنها چشم پوشی شود." راهپیمایی روز ۲۲ بهمن همه ساله در ایران و همزمان با روزی که در آن انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، در تهران و شهرستان ها برگزار می شود و طی ۱۰ روز منتهی به این روز یعنی از ۱۲ بهمن روز ورود آیت الله خمینی به ایران تا روز ۲۲ بهمن جشن هایی موسوم به "بزرگداشت دهه فجر" در این کشور برگزار می شود.
*****
شرکتهای سوئیسی رابطه خود را با رژیم تهران قطع کردند
خبرگزاری رویتر در گزارشی از زوریخ نوشت، شرکت مهندسی ABB سوئیس از دریافت سفارشهای تازه از سوی جمهوری اسلامی خودداری میکند. این کار با هدف پایان دادن به عملیات کنونی این شرکت در ایران است.
آقای Wolfram Eberhard با تائید این خبر که در روزنامه ها چاپ شده بود گفت که این شرکت از یکسال پیش هیچ قرارداری با ایران نبسته و قراردادهای قدیمی هم در حال پایان گرفتن هستند.
او گفت این شرکت در حال حاضر تنها 30 پرسنل در ایران دارد، این رقم در گذشته صد نفر بوده است.
به گفته سخنگوی ABB بیشتر پروژه های این شرکت در ایران در زمینه های زیربنایی بوده اند که با دشواری های مالی روبرو شده و بنابراین تاریخ دقیقی برای پایان این پروژه ها نمیتوان مشخص کرد.
دولت آمریکا شرکتهایی را که به رژیم تهران کمک کنند، جریمه میکند. در سال گذشته بانک کردیت سوئیس و بیمه لوید صدها میلیون دلار بخاطر همکاری با رژیم تهران از سوی آمریکا جریمه شده اند.
این گزارش می افزاید شرکت Rieter نیز که در زمینه نساجی و ماشین آلات کار میکند به خبرنگاران گفته که دیگر با رژیم تهران کار نمیکند و هم اکنون تنها برخی از قطعات ماشین آلاتی را که در گذشته در ایران نصب کرده است به آن کشور میفرستد.
به گزارش روزنامه سوئیسی Sonntag شرکت مهندسی Sulzer نیز از سال 2009 همکاری با رژیم تهران را کاهش داده است.
سخنگوی این شرکت گفت که امروزه آنها تنها اندکی در زمینه سرمایه گذاری مالی در ایران شرکت دارند.
*****
مرتضی سمیاری در بیدادگاه نمایشی خطاب به قاضی صلواتی: فكر و اندیشه را در دادگاه محاكمه نکنید

در بیدادگاه نمایشی روز گذشته مرتضی سمیاری عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که از هفته های گذشته تحت فشار شدید برای حاضر شدن و اعتراف نمودن در این دادگاه ها قرار گرفته بود، بدون اطلاع و حضور خانواده و وکیل انتخابی اش و بدون آنکه امکان خواندن پرونده و آمادگی دفاع از خود را داشته باشد، حاضر شد و علیرغم فشار ماموران امنیتی برای بازگو کردن مطالب بازجویان، به دفاع از خویش پرداخت.
مرتضی سمیاری در این دادگاه نمایشی که فقط نمایندگان رسانه های دولتی در آن حاضر بودند و به صورت گزینشی از تلویزون دولتی ایران پخش شد، خطاب به قاضی صلواتی گفت: «فكر و اندیشه را در دادگاه محاكمه نکنید.»
طبق گزارشی که خبرگزاری دولتی ایسنا از این دادگاه منتشر کرده است این عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، اتهام تبانی و اقدام علیه امنیت کشور را رد کرده است و در این مورد تاکید کرده است که: «ما به دنبال اصلاحات هستیم. » مطلبی که آقای سمیاری پیش از بازداشت نیز مکررا به آن اشاره میکرد و جنبش سبز را حرکتی اصلاحی قلمداد می نمود.
مرتضی سمیاری در بخشی دیگر از دفاعیاتش در دادگاه از «عدم امکان نقد مستمر و عدم وجود کرسی نقد آزادانه در دانشگاه‌های ایران» انتقاد کرده است.
وی همچنین به شکل هوشمندانه ای به فشار های مسئولان امنیتی و قضایی برای بازگو کردن اعترافات آنها اشاره کرد و در این دادگاه گفته است: «آقای دادستان به من گفته است طوری حرف بزن تا بر آنهایی كه بیرون هستند تاثیر بگذارد.»
به گزارش ایسنا که از مرتضی سمیاری با عنوان متهم پرونده دوم یاد کرده است، عضو در بند شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با اشاره با انسداد رسانه ای در داخل کشور گفته است: «من به بازجویم گفتم كه راه‌های رسانه‌های داخلی به روی ما بسته است و ما مجبوریم با رسانه‌های خارجی مصاحبه كنیم. بازپرس هم گفت چرا این اتفاق افتاد به او گفتم ما فرزندان پدری هستیم كه ما را از خانه بیرون كرده است.»
قاضی صلواتی همچنین از دعوت هیئت پارلمانی اروپا که قصد سفر به ایران را داشت، از مرتضی سمیاری برای گفتگو در مورد موارد نقض حقوق بشر پرسید، که وی با اشاره به اینکه این سفر و ملاقات های احتمالی با هماهنگی وزارت خارجه ایران قرار بوده برگزار شود، پاسخ داد: «به دعوت این هیئت پارلمانی برای ملاقات که البته به صورت رسمی و علنی بود، پاسخی ندادم و گفتم دعوتنامه‌ ای از سوی وزارت امور خارجه برای من بفرستید.»
گفتنی است سفر هیئت پارلمانی اروپا به ایران تنها یک روز پیش از این سفر در حالی که همه هماهنگی ها انجام و حتی بلیط سفر نمایندگان پارلمان اروپا به ایران تهیه شده بود، به صورت یکجانبه از طرف دولت ایران لغو شد.
مرتضی سمیاری در بخشی دیگر از صحبت هایش به وابستگی اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: «آنها می‌خواهند كشور ما از نظر اقتصادی مصرف‌محور باشد و به خاطر فضای سیاسی كه در كشور ایجاد شده فكر می‌كنم در این زمینه موفق بودند»
وی همچنین در بخشی دیگر از دفاعیاتش به از بین رفتن سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به حکومت اشاره کرد.
عضو در بند شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با گفتن جمله «شنیده‌ام برای ۲۲ بهمن برنامه دارند اما ۲۲ بهمن فصل‌ الخطاب است» به صورتی هوشمندانه و غیرمستقیم به دلیل برگزاری بیدادگاه های نمایشی که هیچ یک از اصول قضایی در آنها رعایت نشده است اشار کرد که این نمایش ها برای جلوگیری از حضور میلیونی مردم در روز ۲۲ بهمن است.
دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت در بخشی دیگر از سخنانش در محکومیت ظلم یزیدیان دعایی کرد و گفت: « در پایان یك دعایی را دارم كه شیعیانی نباشید كه عاقبت یزیدی داشته باشید.»
مرتضی سمیاری در دادگاه بر قانونی بودن دفتر تحکیم وحدت تاکید کرد و گفت برای بررسی بیانیه های این مجموعه دانشجویی باید دادگاه صلاحیت دار و به صورت مجزا تشكیل شود.
گفتنی است هم اکنون مهدی عربشاهی، مرتضی سمیاری، بهاره هدایت و میلاد اسدی ۴ عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و بیش از ۲۰۰ تن از فعالین دانشجویی دیگر در زندان های دولتی ایران دربند میباشند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دستگاه های امنیتی با نگهداری اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در سلول های انفردای در اقدامی خلاف اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی بر این دانشجویان فشار می آورند که استعفای خویش از عضویت در دفتر تحکیم وحدت و تعهد مبنی بر عدم همکاری با این مجموعه را اعلام نمایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ