سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۱۱

*****
از میان ایمیل های دریافتی:
موشک‏هایی که جای مردم را نگرفتند
در این چند ساله اخیر راهپیمایی های رسمی و حتی غیر رسمی برگزار شده در سطح ملی و یا در شهرهای بزرگ همواره یک شعار مشترک داشتند: «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» یا شعارهایی با این مضمون، اگرچه شاید همه مردم در این مورد نظر یکسانی نداشتند ولی بهرحال بخش قابل توجهی از جامعه از این خواست حمایت میکرد. امسال نیز دولت کودتا با توجه به مذاکراتی که در پیش داشت خیلی روی حضور مردم در روز قدس و حمایت از انرژی هسته ای حساب کرده بود که با خلق حماسه سبزها بخصوص در شهرهای بزرگ و تغییر سمت و سوی شعارها به ضدیت با کودتا و حوادث بعد از آن، عملاً پشتوانه مردمی حمایت از انرژی هسته ای در مقابل خواست اصلی مردم یعنی حمایت از جنبش سبز به حاشیه رفت و حتی سیمای ضد ملی هم نتوانست همچون سالهای گذشته پلاکاردها و شعارهای حمایت مردم از حق هسته ای را برجسته سازد. امسال حتی شعارهای حامیان دولت نیز در حمایت از انرژی هسته ای بسیار کمرنگ شده بود.
با این شرایط بود که دولت غیر قانونی آماده ورود به مذاکرات ژنو شد اما برای اینکه به نوعی بحران مشروعیت را جبران کند رو به موشکهای زبان بسته آورد تا با دست خالی به اروپا نرود؛ اما فریاد مرگ بر دیکتاتور مردم از موشکهای شهاب برد بیشتری داشت و تمام دنیا را در تیررس خود قرار داد. بعد از حضور سبز و چشمگیر مردم در روز قدس و نیز آبروریزی رئیس دولت کودتا در نیویورک که با ترک جلسه سخنرانی اش از سوی بسیاری از مقامات کشورها و نیز اعتراضات گسترده نسبت به حضورش در آمریکا همراه بود پایه های سست و لرزان قدرت پوشالینش فرو ریخت و موشکهای شهاب سه و سجیل نیز در مقابل صدای الله اکبر مردم تسلیم شدند؛ به این شکل بود که مقامات ایرانی پس از رجزخوانی فراوان که به نظر میرسد بیشتر برای قدرت نمایی به معترضان بی شمار داخلی بوده به اروپا رفتند.
اما درخواستهای مکرر رئیس دولت خودساخته برای مذاکره مستقیم با آمریکایی ها و نیز سفر وزیر خارجه اش به واشنگتن (در پوشش دیدار با دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت پاکستان) و نیز دیدارهای جلیلی با آمریکایی ها (که از سوی رسانه ضد ملی تقریباً بازتابی نداشت) از یک سو و پذیرش ورود یک طرف ثالث به چرخه غنی سازی ایران برای اولین بار و نیز اجازه ورود بازرسان برای بازبینی تاسیسات قم در چند هفته آتی از سوی دیگر همگی حکایت از باج دهی بی سر و صدای دولتی دارد که نه به پشتوانه ایمان و اراده مردمش بلکه به پشتوانه چند تکه آهن وارد مذاکرات جهانی میشود.
راست میگفت رمضان‏زاده عزیز پیش از دستگیری اش که میخواهند در سکوت مملکت را به خارجی ها بفروشند. این تازه اول ماجراست و این دولت بی پشتوانه برای سفت کردن جای پای خود قطعاً امتیازات دیگری نیز به دشمنان قسم خورده ملت خواهد داد. فراموش نکنیم امروز آنهایی تسخیرکنندگان لانه جاسوسی را دربند کرده اند که سی سال پیش با این کار دانشجویان پیرو خط امام به شدت مخالف بودند، گویی همان ها که ما را مزدور خارجی میخوانند خودشان سر و سری با اجنبی ها دارند که این چنین آشفته در تکاپوی برقراری رابطه با آمریکا هستند و حتی برای موجه نشان دادن این اشتیاقشان نظر سنجی نیز انجام میدهند.
در این شرایط است که جنبش سبز ما وظیفه ای خطیر را در راستای دیده بانی جامعه و حفظ منافع ملی بر عهد دارد زیرا همانطور که مهندس موسوی گفته امروز حساسیت مردم نسبت به منافع کشورشان بیش از مسئولین است.
*****
اعضای بازداشت شده دفتر تحکیم وحدت، آزاد شدند
صبح جمعه در پارک جمشیدیه نزدیک به 20 تن از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم و اعضای شورای تهران این اتحادیه در پارک جمشیدیه تهران، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند. مهدی عربشاهی، میلاد اسدی ، فرید هاشمی و نسیم سرابندی از جمله اعضای بازداشت شده شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بودند.
هم چنین مرتضی سیمیاری از دیگر اعضای شورای مرکزی این تشکل در مصاحبه با دویچه وله ضمن تائید این خبر، این احضارها و بازداشت‌های کوتاه مدت یا طولانی را نشانه‌ای از سردرگمی دولت کنونی در برخورد با اعتراضات مردمی دانست. به گفته ی دانشجویان آزاد شده از زمان بازداشت تا زمان آزادی، دانشجویان تحت بازجوئی قرار داشته اند و بازجوئی ها نیز پیرامون اعتراضات دانشجوئی طی هفته گذشته و نقش دفتر تحکیم در این اعتراضات بوده است. علیرغم بازداشت اکثریت دانشجویان طی روز گذشته، دو دانشجوی دانشگاه تهران یعنی عزت تربتی و امین احمدیان آزاد نشده اند و به گفته دانشجویان آزاد شده احتمال انتقال این دو دانشجو به زندان اوین وجود دارد. گفتنی است پیش از این نیز، عزت تربتی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه تهران در جریان جمله نیروهای انصار به کوی دانشگاه در 24 خرداد ماه بازداشت و پس از دو ماه ازاد شده بود.
*****
آزادی محسن بنام، فعال دانشجوئی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
محسن بنام دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز آزاد شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، وی که از فعالین دانشجویی و عضو ستاد میرحسین موسوی بود پس از احضار توسط اداره اطلاعات، شنبه گذشته بازداشت و پس از گذشت حدود یک هفته، ظهر روز پنج شنبه آزاد شد.
طی یکی دو سال گذشته موارد متعددی از بازداشت اعضای انجمن اسلامی و فعالین دانشجویی دانشگاههای شیراز و علوم پزشکی رخ داده است.
گفتنی است، بنظر می رسد با توجه به آغاز سال تحصیلی جدید و از سر گرفته شدن اعتراضات دانشجوئی طی هفته ی گذشته و نیز بازداشت یک روزه اعضای دفتر تحکیم وحدت و دیگر اعضای شورای تهران این تشکل، دور تازه ای برخورد و سرکوب دانشجویان از سوی نهادهای امنیتی با هدف متوقف ساختن اعتراضات دانشجوئی آغاز شده است.
*****
سياست‌های وزارت علوم به طور قابل ملاحظه‌ای تغيير کرده است
عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: سياست‌های وزارت علوم به طور قابل ملاحظه‌ای تغيير کرده و اگر آنطور که وزير علوم در کميسيون آموزش و تحقيقات صحبت کرد، در عمل هم بتوانن اين ايده‌ها را پياده کند، جو خوبی بردانشگاه‌ها حاکم خواهد ‌شد.
سعدالله‌ نصيری‌قيداری نماينده زنجان، در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با بيان اينکه از وضعيت دانشجويان بازداشتی در حوادث پس از انتخابات در ديگر شهرها اطلاعی ندارد، افزود: کليه دانشجويان بازداشت‌شده در استان زنجان آزاد شدند و تنها يک دانشجوی زندانی بود که طی ملاقات با مسوولين مربوطه قرار شد طی دو سه روز پس از ملاقاتآزاد شود. اگر به قولشان عمل کرده باشند او نيز آزاد شده است. وی با اشاره به اينکه در مراسم افتتاح سال تحصيلی در دانشگاه تهران حضور داشته است، ادامه داد: اطلاعی از اينکه دانشجويی در شلوغی‌ها بازداشت شده باشد، ندارم. اما می‌دانم که در زنجان دانشجويی بازداشت نشده است. نماينده مردم زنجان در مجلس شورای اسلامی اذعان داشت: در مورد وضعيت دانشجويانی که فعاليت سياسی دارند و دانشجويان ستاره‌دار با وزير علوم و رئيس سازمان سنجش دکتر پورعباسی صحبت‌هايی داشتيم. مدارکی را نيز برخی از دانشجويان به ما ارائه داده‌اند که کميسيون آن‌ها را پيگيری می‌کند. نصيری ادامه داد: کميسيون آموزش و تحقيقات با وزير علوم و معاونين و برخی از روسای دانشگاه‌ها مثل دکتر لاريجانی رئيس دانشگاه علوم پزشکی تهران، روسای دانشگاه‌های تهران و علامه طباطبايی ديدارهايی داشته است. البته با رئيس دانشگاه تهران (فرهاد رهبر) ملاقات رسمی صورت نگرفت و تنها در مراسم افتتاح سال تحصيلی صحبتی با او داشتيم. وی افزود:تلاش‌هايی برای ملاقات تعدادی از اساتيد دانشگاه زنجان به همراه هيات‌رئيسه در هفته آينده با وزير علوم در تهران صورت گرفته است.عضو کميسيون آموزش و تحقيقات در ادامه گفت: سياست‌های وزير علوم در دولت دهم به طور قابل ملاحظه‌ای تغيير کرده است. اگر آنطور که وزير علوم در کميسيون آموزش و تحقيقات صحبت کرد، بتواند ايده‌های خود را عملی کند؛ می‌تواند جو خوبی را در دانشگاه‌ها حاکم کند. نصيری با اعتقاد بر اينکه اجرايی‌شدن ايده‌ها نيازمند همکاری تشکل‌های دانشجويی، هيات‌رئيسه دانشگاه‌ها، مسوولين امور دانشجويی دانشگاه‌ها و اساتيد دانشگاه‌ها است، خاطرنشان کرد: اگر اين همکاری صورت بگيرد و ايده‌ها پياده شود، دانشجويان می‌توانند در يک فضای امن و قابل اعتماد خواسته‌هايشان را چه صنفی و چه سياسی مطرح کنند و يک جو با نشاطی برای آموزش و پرورش در دانشگاه‌ها ايجاد می‌شود.
اين نماينده مجلس يادآور شد: ايجاد چنين فضايی نيازمند همکاری متقابل وزارت علوم و دانشگاه‌ها است.
*****
فساد اداری محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت کودتا
موج سبز:
محمدرضا خاتمی به درستی اشاره کرده است که «دولت بعد از نهم برای ما موضوعیت ندارد». با این حال مرور کارنامه روابط احمدی‌نژاد با مردی که در دولت کودتا به معاونت اول منصوب شد بهترین یادآوری است برای ما که بدانیم چرا مبارزه می‌کنیم و چرا ماندن احمدی‌نژاد در راس دولت به باد دادن سرمایه‌ها، آبرو، زندگی، ایمان و تاریخ ماست. محمدرضا رحیمی که چندی پیش به معاونت اول احمدی‌نژاد منصوب شد، از بارزترین مصادیق فساد در نظام اداری ایران است، مردی از زمره آن‌ها که مدارج ترقی را یک به یک صرفا با پشت هم اندازی، چاپلوسی و دستمال به دستی طی می‌کنند. می‌توان گفت که در تمامی سال‌های پس از جنگ هر جا سخنی از فساد بوده، نام محمدرضا رحیمی است که می‌درخشد: چه در دولت هاشمی، چه در دانشگاه جاسبی، چه در مجلس حداد، و چه در دولت کودتایی احمدی‌نژاد. موج سبز آزادی پیش از این در گزارشاتی مفصل پرده از تقلب‌ها و سرقت‌های علمی دو تن از وزرای دولت کودتا پرده برداشت.حال نوبت به محمدرضا رحیمی رسیده است که اینک معاون اول رئیس دولت کودتاست. بد نیست مردم بدانند علاوه بر تقلب، مهره‌های این دولت برآمده از کودتا در فساد اداری هم سابقه درخشانی دارند. برای اینکه این حرف در حد ادعایی صرف باقی نماند با هم نگاهی می‌اندازیم به سوابق نه چندان درخشان محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت کودتا:
۱) در دولت دوم هاشمی رفسنجانی: رحیمی که زمانی در شهرداری سنندج و دانشگاه آزاد این شهر پرونده‌هایی مرتبط با زمین‌خواری این دانشگاه داشت، از سال ۷۲ به استانداری کردستان می‌رسد و در حلقه‌ای قرار می‌گیرد که غلوگویی‌های غریبی را درباره هاشمی رفسنجانی شروع کردند. آن طور که حامد طالبی، وبلاگ‌نویس حامی کودتا و از همکاران دستگاه‌های امنیتی، بیش از یک سال پیش افشا کرد، در جریان سفر«سردار سازندگی» به کردستان رحيمي كشاورزان را واداشت تراكتورهای خود را طوری پارك كنند كه از بالا جمله «درود بر هاشمي» را شكل بدهند! در همين سفر رحيمي خم شد و دستان هاشمی را بوسید. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ رحیمی از حامیان سرسخت ناطق نوری بود و پس از انتخابات پرونده‌ای از تخلفات او در جریان رای گیری در وزارت کشور گردآوری شد.
۲) در مجلس هفتم: رحیمی که در انتخابات نهم ریاست جمهوری از هاشمی رفسنجانی حمایت کرده بود، در مجلس هفتم به ریاست دیوان محاسبات رسید. دیوان محاسبات عملا بازوی نظارتی مجلس شورای اسلامی است اما گرینه حدادعادل برای ریاست این بازوی نظارتی اعتقاد چندانی به «نظارت» نداشت، اگر می‌دید که می‌شود با «رفاقت» کلاهی از نمدی دوخت. این جا بود که نام رحیمی بر سر زبان‌ها افتاد. او در همایش سراسری مدیران دیوان محاسبات در خرداد ۸۵ از احمدی‌نژاد دعوت کرد برای سخنرانی حاضر شود و در حضور احمدی‌نژاد سخنانی بر زبان راند که گوی سبقت از تمامی متملقین هاشمی رفسنجانی ربود. او از این‌جا شروع کرد که «ما حاضریم در امر نظارت همکاری همه‌جانبه‌ای با دولت داشته‌ باشیم»! با وجودی که پیام این جمله روشن بود، رحیمی احساس کرد که ممکن است احمدی‌نژاد متوجه «نکته» نشده باشد. این است که اضافه کرد: «من در همايش ديوان در سال گذشته گزارش و آماري از تخلفات دولت قبل ارائه دادم ولي در اين همايش آماري ارائه نمي‌دهم و مطمئن هستم در دولت جديد كه مملو از مديران و وزراي كارآمد است، تخلف به شدت كاهش پيدا مي‌كند.»! ولی او حتی به این‌جا هم ختم نکرد!
به گزارش ایسنا، رحيمي افزود: «ديوان محاسبات كل كشور خود را موظف مي‌داند كه با دولت برآمده از آراي مردم با تمام وجود همكاري كند و ما در حال حاضر سعي مي‌كنيم علاوه بر بحث نظارت اگر گره‌اي در كار اجرايي باشد آن گره را بگشاييم» (!!). عجله نکنید! هنوز ادامه دارد: «رييس ديوان محاسبات كل كشور، گفت: اعتقاد قلبي بنده اين است كه بايد با دولت جنابعالي بيشتر از دولت‌هاي قبل همكاري كنيم. البته ما با دولت‌هاي قبل نيز همكاري مي‌كرديم ولي اكنون بايد همكاري با اين دولت به صورت ويژه باشد، چرا که اكنون تمام مديران ديوان محاسبات مطمئن هستند كه اين دولت، دولت خدمت‌گزار است و براي خدمت‌گزاري تلاش مي‌كنند.» به این ترتیب رحیمی به یکباره نهاد نظارتی مجلس را دو دستی تقدیم احمدی‌نژاد کرد تا آینده‌ سیاسی خود را در کنار او تضمین کرده باشد. با این حال تمام ماجرای آن جلسه به این سخنان ختم نشد. به گمان ناظران آن‌چه باعث شد رحیمی دل احمدی‌نژاد را «مطلقا» به دست آورد، سخن دیگری بود که او بر زبان آورد:
«وجود مبارك جناب‌عالي را محترم مي‌شمرم. ما خود را پاره‌اي از دولت جناب‌عالي مي‌دانيم و در سراسر كشور در عرصه‌هاي اجرايي با جناب‌عالي همراهي و سعي خواهيم كرد تا اگر گره‌اي در كار اجرايي وجود داشته باشد، آن را بگشاييم. در دو سفر اخير كه به تركيه و سوريه داشتم، دو نكته توجه من را جلب كرد. در يكي از سفرها شاهد بوديم كه آن‌جا مردم به وجود شما افتخار مي‌كردند و حتي در يك جا و محله به بركت وجود شما به ما هديه دادند و گفتند رييس‌جمهور شما كسي است كه يك تنه، در برابر استكبار و آمريكا ايستاده است. در حلب ما افتخار مي‌كرديم؛ چرا كه در اين شهر وقتي راه مي‌رفتيم همه به ما احترام مي‌گذاشتند و به بركت وجود شما، ما را مورد نوازش و احترام قرار مي‌دادند و حتي در جاهايي ما را به چاي و بستني دعوت مي‌كردند و مي‌گفتند دكتر احمدي‌نژاد رييس‌جمهور ماست. در اين كشورها حال و هواي ديگري حاكم بود. در اين شهرها ما را مورد نوازش قرار مي‌دادند و شما را به خاطر اقداماتتان مورد ستايش. البته من اينها را اين‌جا نبايد عرض مي‌كردم، ولي عمدا گفتم و تاكيد دارم كه ديوان با دولت شما بيشترين همكاري را خواهد داشت. به شما مي‌گويم كه ديوان در خدمت شما خواهد بود. ديوان جايي است كه به هيچ دستگاهي نيازمند نيست، اما ما در كنار شما خواهيم بود. در گذشته ما در كنار دولت‌ها بوديم و در آينده نيز خواهيم بود. ما با عزم و جزم زياد در كنار شما خواهيم بود. در سوريه در شهر تاريخي بصرا كه اسم آن را بعضا ممكن است نشنيده باشيد، يكي از مسلمانان به من گفت كه من معتقدم اگر بنا بود بعد از پيامبر، پيامبري بيايد، آن احمدي‌نژاد بود و اين ابراز احساسات براي ما افتخار بزرگي است.»
حدادعادل چنین فردی را در راس نهاد نظارتی مجلس قرار داد و او نیز به درستی رگ خواب احمد‌ی‌نژاد را پیدا کرد. از آن جلسه تا امروز که رحیمی به معاونت اول دولت کودتا رسید کارنامه او مشحون است از سه سال پادویی در خدمت دروغ‌های پیاپی احمدی‌نژاد.
3) در دولت نهم: در مجلس هشتم رحیمی از دیوان محاسبات کنار گذاشته شد. احمدی‌نژاد او را به معاونت مجلس ریاست جمهوری منصوب کرد و در مراسم معارفه‌اش گفت: «در ابتدا تصميم داشتم آقاي رحيمي را به وزارت كشور ببرم اما به دلايلي اين تصميم تغيير كرد كه يكي از آن‌ها را در اينجا مي‌گويم. وقتي ديدم قلم‌ها و زبان‌هايي حاضر شده‌اند او را در اين سمت قطعه قطعه كنند و فرصت خدمت را از او بگيرند از تصميم خود صرف نظر كردم، با اين حال امروز يك نفر ديگر به جمع ما در قوه مجريه اضافه شد. آقاي رحيمي در دوران تصدي مسووليتش در ديوان محاسبات هيچ‌گاه عليه دولت مانع‌تراشي نكرد، در حالي كه برخي بدون اين كه يك سوال از دولت بكنند نامه مي‌نويسند و حكم مي‌دهند و بعد اعلام و مردم را نگران و ناراحت مي‌كنند.» در این دوران نام رحیمی با ماجرای استیضاح علی کردان، وزیر کشور سه ماهه دولت نهم، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد. هنگامی که نمایندگان اقدام به افشای تقلبی بودن مدرک کردان کردند او به آب و آتش زدن را شروع کرد تا اعتراضات را خاموش کند. او ابتدا با ایرنا مصاحبه کرد و گفت نماینده‌ای را به انگستان فرستاده تا سایت دانشگاه آکسفورد را بررسی کنند (!) و در نتیجه‌ بررسی این نماینده مشخص شده است که «مطالب مربوط به مدارک وزير کشور از روي سايت اينترنتي کاملا حذف شده و اطلاعاتي دراين خصوص وجود ندارد، در نتیجه نماینده ما اقدام به استخدام وکيل کرد. وکيل انگليسي از طريق مقامات قانوني به سايت اصلي دانشگاه آکسفورد مراجعه و همه اطلاعات مربوط به دکتراي کردان را که در جلسه اخذ راي اعتماد توزيع شده بود، از آن سايت استخراج کرد. وکيل انگليسي بعد از مراجعه به مقامات قضايي مراتب صحت مدرک را تاييد کرد و از طريق سفارت ايران براي آقاي کردان فرستاد که اين مدرک شنبه گذشته به دست وي رسيد و من شخصا مدرک را ملاحظه کردم(!)»
مدرک مورد اشاره رحیمی منتشر شد و چیزی نبود مگر کاغذی جعلی سرشار از غلط‌های تایپی و گرامری و صوری! پس از آن رحیمی اقدام به تطمیع نمایندگان و پرداخت وجوه پنج میلیونی به نام کمک‌هزینه تعمیر مساجد کرد ولی از آن‌ها رسیدی گرفت که در آن اعلام می‌کردند امضای خود را از نامه استیضاح کردان پس گرفته‌اند! عوض حیدرپور، نماینده شهرضا، و علی‌اصغر زارعی، نماینده تهران، این موضوع را افشا کردند و به دنبال آن عباسی، مدیرکل پارلمانی دولت، از مجلس اخراج شد. با این حال اعتراض نمایندگان مبنی بر دخالت رحیمی در این موضوع راه به جایی نبرد و احمدی‌نژاد ضمن حمایت از او از در تهدید نماینگان درآمد و دستور داد از این پس هیچ کمک مستقیمی از طرف دولت به نمایندگان مجلس صورت نگیرد
در همین زمان بود که نوع حمایت رحیمی از کردان نمایندگان را مشکوک کرد و مشخص شد مدرک دکترای رحیمی (که با آن در دانشگاه آزاد تدریس هم کرده) دوقلوی مدرک کردان است.
با انتصاب رحیمی به معاونت اول بار دیگر بحث مدرک دکتری او بالا گرفت، اما این بار همه می‌دانند که با احمدی‌نژاد سخن گفتن از معایب دروغگویی و تقلب بی‌معناست و شبیه شکایت بردن از دزد به راهزن است. از همین روست که رییس کمیسیون آموزش مجلس به گفتن این جمله اکتفا می‌کند که «در قانون برای معاون اولی مدرک تحصیلی خاصی درج نشده است»، الیاس نادران می‌گوید «دلایل عدم صلاحیت معاون اول رئیس‌جمهور را فعلا رسانه‌ای نمی‌کنم» و احمد توکلی قضیه را شخصی می‌کند تا بلکه رحیمی خودش خجالت بکشد(!): «رحیمی به جعلی بودن مدرکش واقف است». الیاس نادران که پیش از این سندی منتشر کرده بود که برمبنای آن رحیمی به یک موسسه بی‌اعتبار سفارش داده بود تا برایش با عنوان «دکتر رحیمی» تقدیرنامه‌ای دانشگاهی صادر کنند - این بار می‌گوید «دلایل عدم صلاحیت معاون اول رئیس‌جمهور را فعلا رسانه‌ای نمی‌کنم». مشابه همین خبر را سایت فرارو، روزنامه جمهوری اسلامی، و سایت تابناک نیز منتشر کردند و همگی با شکایت رحیمی مواجه شدند بدون این که رحیمی متن خبرشان را تکذیب کند!
در همین گیرودار پارلمان نیوز در خبری ویژه خبر تحت تعقیب قرار گرفتن رحیمی را در تاریخ بیست و پنجم مردادماه امسال منتشر کرد و نوشت: در پی بی اعتنایی معاون پارلمانی محمود احمدی نژاد به احضار کتبی جهت حضور در دادگاه عمومی جزایی تهران، بازداشت وی در دستور کار دادگاه قرار گرفته است. محمد رضا رحیمی به دو اتهام "تحصیل مال نامشروع" و "تصرف غیرمجاز در اموال دولتی" از سوی شعبه 1057 دادگاه عمومی جزایی تهران تحت تعقیب قرار گرفته است و نیز اعلام کرد در صورتی که رحیمی مجددا در مهلت مقرر از حضور در دادگاه خودداری نماید، دستور جلب وی صادر خواهد شد. اما این شخص ناباورانه همچون متقلبان دیگر این کابینه بی هیچ دغدغه‌ای به فعالیت خود در کابینه کودتا ادامه می‌دهد.
حضور افرادی چون کامران دانشجو، حمید بهبهانی، عوضعلی کردان، اسفندیار رحیم‌مشایی و محمدرضا رحیمی در حلقه‌ نزدیک‌ترین افراد به احمدی‌نژاد و ترک کابینه توسط نیروهایی که حداقلی از کارآمدی داشتند (فتاح و باقری لنکرانی و امثالهم) جای کوچکترین شبهه‌ای برای بی‌کفایتی مطلق این دولت باقی نگذاشته‌ است. از همه دیدنی‌تر در این میان عملکرد مجلس شورای اسلامی، یا همان خانه ملت سابق است که به جای به سوال کشیدن این کابینه پرخطا و تقلب راه سکوت در پیش گرفته است. رای ملت را که به هیچ گرفتند، لااقل کاش برای آبروی این مردم پشیزی ارزش قائل باشند!‌
*****
ابراز نگرانی دانشگاهیان مقیم آمریکا:
نرمش واشنگتن در مذاکرات ژنو، سرپوش نهادن به خشونت های دولت کودتاست
جمعی از پژوهشگران و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری خارج از کشور با امضای بیانیه‌ای به نقد عملکرد آمریکا در مذاکرات اخیرش با ایران پرداختند و آن را نوعی سرپوش گذاردن بر سرکوب‌های اخیر مردم بی گناه کشورمان توسط حکومتگران و چراغ سبزی به دولت نامشروع کودتا در ایران دانستند.در این بیانیه به اعمال خشونت آمیز دولت در مقابل مردم اشاره شده و آورده است: " سرکوب‌خشونت‌بار تظاهرات مسالمت‌آمیز معترضان به نتایج انتخابات اخیر در ایران، همه‌ی پرده‌ها را از چهره‌ی خشن تمامیت‌خواهان ایرانی به‌کنار زد. شلیک مستقیم گلوله به‌سوی مردم و به خاک و خون کشیدن فرزندان کشور که افکار عمومی جهانی را تحت تاثیر قرار داد، تنها گوشه‌ای از این جنایات بود. افزایش مداوم فشار بر معترضان، استفاده از روش‌های استالینی علیه زندانیان، و تهدید دانشگاهیان تنها مثال‌هایی از ادامه روند سرکوب در هفته ای اخیر است." این بیانیه که به امضای 108 تن از دانشجویان کارشناسی ارشد، دکترا و اساتید ایرانی مقیم امریکا رسیده است، نسبت به روابط ایران و آمریکا ، به انجام هر اشتباهی به اوباما هشدار می دهد و می افزاید: " روابط ایران و آمریکا فراز و فرودهای بسیاری را در یک قرن اخیر تجربه کرده است و ماه‌های پیش رو می‌تواند به یکی از سرنوشت سازترین دوره‌های تاریخ روابط دو کشور تبدیل شود. با این‌حال بیم آن می‌رود که بار دیگر بدفهمی و تحلیل‌های نادرست از شرایط ایران باعث تصمیمات اشتباهی شود که هزینه‌های بسیار سنگینی را به منافع هر دو کشور تحمیل کند. " دولت ایران با بحران مشروعیت روبروستدر بخشی از این بیانیه به ضرورت حل اختلاف دو کشور تاکید شده و با اشاره به روند مذاکرات فعلی ایران و امریکا در ژنو تصریح دارد: " د ر حالی‌که باز نگه داشتن مجاری مذاکره برای حل اختلافات ضروری است، ولی این هدف نباید توجیهی برای چشم‌پوشی از سرکوب‌های جنایت‌کارانه‌ی اخیر حکومت ایران بشود. قطعا چنین اغماضی از سوی هر کشوری در رابطه با حکومت ایران، تاثیر عمیقی در افکار عمومی ایرانیان به‌خصوص در شرایط خطیر فعلی خواهد داشت. امضاکنندگان این نامه به عنوان کسانیکه ارتباط عمیقی با سرزمین مادری‌شان، ایران، دارند و از سوی دیگر مدت‌ها به تحصیل و فعالیت در دانشگاه‌های جهان مشغول بوده‌اند، نگران فراموشی نقض حقوق بشر در ایران از سوی کشورهای جهان‌اند. روشن است که قصد دولت ایران که با بحران مشروعیت در داخل روبه‌روست، از مذاکرات آتی، نه حل بحران‌های خارجی، بلکه نمایش دروغین موفقیت سیاست‌های ماجراجویانه با هدف سرکوب هرچه بیش‌تر معترضان داخلی است." این دانش پژوهان ضمن مخالفت با هرگونه تهدید نظامی , از سیاست دوگانه آمریکا در برابر حقوق بشر انتقاد کرده و آورده اند:" استفاده از استانداردهای دوگانه‌ نسبت به مساله نقض حقوق بشر، که از ماجرای کودتای ۱۳۳۲ علیه مصدق شروع شد، سوءظنی عمیق در باور ایرانیان نسبت به مقاصد آمریکا ایجاد کرده است. به باور ما چشم‌پوشی از جنایات اخیر در گفتگوهای آینده با ایران، با افزودن بر این بدبینی، اثر نامطلوب بلندمدتی بر روابط دو کشور خواهد داشت. ما معتقدیم که در هر مذاکره‌ای، موضوع نقض حقوق بشر و جنایات حکومت ایران علیه شهروندان خود نباید فدای منافع کوتاه‌مدت شود. از یاد نبریم که افکار عمومی ایرانیان به‌دقت موضع‌گیری دول خارجی در مقابل متجاوزانِ به جان و مالشان را زیر نظر خواهد داشت."کارشناسان معتقدند در پی افشای تاسیسات هسته ای ایران در اطراف قم و ناخشنودی کشورهای دنیا از پنهان کاری ایران، دولت احمدی نژاد که در داخل کشور دارای پایگاه مردمی نیست، تلاش دارد با جلب نظر دولت های اروپایی و آمریکا موقعیت خود را تثبیت کند. عقب نشینی ایران از حق هسته ای خود و قبول غنی سازی اورانیوم در روسیه بخشی از این عقب نشینی است که نشان از ضعف طرف ایرانی در میز مذاکرات است.
پیش از این میرحسین موسوی نسبت به احتمال دادن امتیاز از سوی دولت به کشورهای خارجی هشدار داده بود. در همین حال حضور وزیر خارجه ایران در واشنگتن که در تاریخ سی ساله انقلاب بی سابقه بوده ، مذاکرات مستقیم نمایندگان ایران و امریکا در ژنو و اعلام آمادگی احمدی نژاد برای گفت و گوهای سران، نشان از آن دارد که توافقاتی بین دولت های ایران و امریکا در جریان است. این توافقات نگرانی هایی را در افکار عمومی مردم ایران ایجاد کرده است. نامه بیش از صد پژوهشگر و استاد ایرانی که در آمریکا اقامت دارند، حاکی است که مذاکرات ایران و آمریکا وارد مرحله تازه ای شده و بیم آن می رود که بار دیگر دولت آمریکا حقوق مردم ایران را همانند دوران مصدق قربانی مناقع خود در منطقه کند.
*****
احتمال برخورد با دانشجویان معترض
سایت آینده نیوز : پس از اقدامات برخی دانشجویان در برخورد با دكتر غلامعلی حداد عادل، رئیس سابق مجلس و استاد فلسفه دانشگاه تهران، در دانشگاه تهران شایعاتی درباره برخورد شدید با برخی از این دانشجویان پخش شده است.
این شایعات از یك لیست 5 تا 10 نفری حكایت دارد كه احتمالاً برخی از آنان در آستانه اخراج قرار خواهند گرفت.
این در حالی است كه گفته می‌شود در میان دانشجویان مذكور، دانشجویان المپیادی و دكتری نیز دیده می شوند. در عین حال برخی منابع معتقدند چنین شایعاتی صحت ندارد و بیشتر با هدف پیشگیری از تكرار اعتراضات دانشجویی منتشر می شود.
هفته گذشته تجمعات در اعتراض به حضور كامران دانشجو، وزیر علوم در دانشگاه های تهران و صنعتی شریف برگزار شد و روز گذشته نیز رسانه ها از دستگیری 15 عضو دفتر تحكیم وحدت (طیف علامه) خبر دادند كه احتمالاً با هدف توقف اعتراضات در دانشگاه هاست.
واكنش یك نماینده به برخورد باحداد دردانشگاه
یك نماینده حامی دولت نسبت به برخورد ناشایست دانشجونماها با دكتر غلامعلی حداد عادل اعتراض كرد.
خبرگزاری ایرنا نوشت:
محمد كرمی راد با اعتراض به برخوردهای ناشایست دانشجونماها در كلاس درس غلامعلی حداد عادل در دانشگاه تهران، از دانشجویان خواست كه در مقابل این حركات هوشیار باشند.
نماینده كرمانشاه به دانشجویان توصیه كرد كه با عنایت به رهنمودهای رهبر انقلاب ، به برخی اجازه ندهند فضای علمی، آموزشی و تحقیقاتی كشور را آلوده كنند.
این عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان این كه حداد عادل یك شخصیت علمی و پژوهشی است، یادآور شد: برخی به دنبال تحركاتی برای وقوع اغتشاش مجدد در كشور هستند و دانشجویان باید مراقب تحریكات در این زمینه باشند.
این در حالی است كه طبق ادعای منابع اینترنتی روز دوشنبه آقای حداد عادل برای تشكیل كلاس خود از جلوی دانشكده‌ ادبیات و علوم انسانی رد می‌شود. تعداد 50 تن از دانشجویان این دانشكده كه آقای حداد عادل را می‌بینند، شروع به هو كشیدن می‌كنند و كم و بیش شعارهایی هم می‌دهند. ایشان هم خیلی عصبانی می‌شود و .. سریع هم با آقای رهبر، رییس دانشگاه تماس گرفته می‌شود كه سپس حراست دانشگاه به دانشكده‌ ادبیات فرستاده می‌شوند. اما دانشجویان پیش از رسیدن حراست متفرق شده بودند.با این تحركات كلاس دكتر حداد عادل برگزار نشد.
*****
مذاكرات ژنو، از عربده تا كُرنش
ساعتي پيش از آن كه سران سه كشور آمريكا، بريتانيا و فرانسه در پيتزبورگ بيانيه‌هاشان را درباره تاسيسات هسته‌اي قم بخوانند، محمود احمدي‌نژاد در نيويورك در برابر خبرنگاران نشريه تايمز نشسته بود. خبرنگار تايمز به احمدي‌نژاد اطلاع داد كه طبق گزارش‌هاي منتشر شده، قرار است اين سه تن بيانيه‌اي را درباره تاسيساتي كه ايران مخفي كرده است بخوانند. رييس دولت كودتا كه آشكارا دستپاچه شده بود، ابتدا با همان لحن بازجويانه خبرنگار تايمز را سوال‌پيچ كرد، و بعد كه بالاخره نوبت جواب دادن خودش رسيد، با عبارتي غريب كه كاربرد آن از سوي رييس هر دولت مستقلي درباره رييس دولت ديگر غير قابل تصور بود گفت "من اگر مشاور آقاي اوباما بودم" قطعاً به ايشان مي‌گفتم كه اين حرف‌ها را نزنند، چون اين اطلاعات درست نيست. رييس دولت كودتا، باز هم يك‌بار ديگر در كمتر از سه دقيقه گفت كه اگر "مشاور اوباما" بود به او توصيه مي‌كرد كه از اظهار نظر درباره تاسيسات هسته‌اي قم خودداري كند.
رييس دولت كودتا گويي مي‌دانست كه هيچ كس روي مشروعيت او به عنوان رييس جمهور منتخب ايرانيان حساب نمي‌كند و از او انتظار نگاه داشتن چنين شأني را ندارد، و شايد به همين دليل براي به دست آوردن دل اوباما و هم براي موجه جلوه دادن حرفش خود را در موضع نصيحت كننده و مشاور فرضي اوباما قرار داد. با اين همه اوباما و ديگران نيز توصيه‌هاي ايشان را جدي نگرفتند: شايد چون اين بار هم دروغش از پيش آشكار بود.
چنين بود كه احمدي‌نژاد كه با اعلام آمادگي براي گفت و گو با اوباما درباره "مديريت جهان" به نيويورك رفته بود، نه تنها با رييس جمهور آمريكا ديدار نكرد، بلكه به دليل حضور گسترده تظاهر كنندگان ايراني در خيابان‌هاي شهر، نتوانست از هيچ بچه‌اي هم اسم خود را بشنود. احمدي‌نژاد پس از انتشار علني اخبار تاسيسات قم، مجبور شد آخرين ساعت‌هاي حضور خود در نيويورك را به گفتن حرف‌هاي سرگرم كننده براي رسانه‌ها بگذراند. او گفت كه كارخانه غني‌سازي قم در مرحله بنايي و لوله كشي است و در اعلام وجود آن به آژانس هيچ پنهان‌كاري‌اي انجام نشده "ما 18 ماه زودتر موضوع را به اطلاع آژانس رسانديم كه به نظرم اين كار به جاي جنجال مستحق تشويق است. غافل از اين‌كه مقامات ديگر مانند گلپايگاني نماينده رهبر بدون اين كه لازم بدانند با او هماهنگ كنند درباره همان كارخانه مي‌گفتند كه "اين كارخانه جديد انشاءالله و به اميد خدا به زودي عمليات شده و چشم دشمنان را كور مي‌كند.
در حالي كه مقامات غربي در چند روز مانده به مذاكرات مكرر هشدار مي‌دادندكه اگر مذاكرات اول اكتبر به نتيجه نرسد بر شدت فشار خواهند افزود، مقامات حاكميت كودتا تاكيد مي‌كردند كه تنها براي بحث درباره بسته پيشنهادي و "مذاكره درباره مسايل جهاني" در ژنو مذاكره خواهند كرد. در هفته منتهي به روز پنج‌شنبه كه قرار بود مذاكرات هسته‌اي انجام شود، سيماي كودتا برنامه "مستندي" پخش كرد كه در آن به نوعي تمامي فعاليت ديپلماتيك و مذاكرات هسته‌اي در زمان دولت خاتمي، خيانت قلمداد ‌شد و همان‌طور كه چندین بار رهبری نیز در سخنانش اشاره كرده است، خاتمي و دستگاه ديپلماتيك وقت "مرعوب" غرب نشان ‌داده شدند.
با اين مقدمات جليلي به ژنو رفت و زماني كه نزديك هفت ساعت مذاكره او با نمايندگان اروپا و آمريكا به پايان رسيد، هم آمريكا حاصل مذاكرات را "سازنده" دانست و هم خاوير سولانا نماينده اتحاديه اروپا از مذاكرات ابراز رضايت كرد. سعيد جليلي كه ابتدا با خبرنگاران خودي در سفارت ايران مصاحبه كرده بود، در مصاحبه مطبوعاتي مشتركش با سولانا گفت كه درباره مسايل جهاني و چيزهايي كه به آرامش و امنيت همه شهروندان جهان مربوط مي‌شود صحبت كرده‌اند؛ هيچ اشاره‌اي به مذاكره درباره مسايل هسته‌اي كه طرف ديگر با تاكيد گفته بود محور مذاكرات خواهد بود، نشد. اما روايت سولانا و باقي ديپلمات‌ها حاكي از حصول توافقي مشخص درباره مسايل هسته‌اي داشت، و ذكري از "مديريت جهان" نبود.
بر طبق اطلاعاتي كه تاكنون منتشر شده، ايران توافق كرده است كه نمايندگان آژانس ظرف دو هفته از تاسيسات قم باز ديد كنند، تا آخر اكتبر (18 اكتبر) يك دور جديد مذاكره آغاز شود و از همه مهم‌تر بخش اعظم از اورانيومي كه تاكنون در ايران غني شده و آژانس از آن مطلع است براي غني‌سازي بيش‌تر به روسيه منتقل شود. ميزان اورانيوم غني شده ايران كه علني است حدود 1.5 تن وزن دارد كه ميزان غني‌سازي آن 3.5 درصد است. طبق توافق ژنو اين اورانيوم قرار است 1.2 تن از اين مقدار به روسيه فرستاده شود و در آنجا تا ميزان نزديك به 20 درصد غني شود تا براي "مصارف پزشكي" در اختيار راكتور تهران قرار گيرد. پيش بيني اين است كه در صورت اجراي اين توافق اين انتقال ظرف مدت حدود يك سال انجام شود. اين در حالي است كه گزارش‌هاي موجود نشان از اتمام سوخت هسته‌اي براي غني‌سازي در داخل ايران دارد و در صورت انتقال اين ذخيره اورانيوم، مي‌توان مطمئن بود كه خطر ساخت بمب از راه غني‌سازي اورانيوم موجود در ایران ديگر وجود نخواهد داشت.
نكته شگفت آور اين است كه مقامات دولت كودتا با وجود انتشار جهاني اخبار مربوط به توافقات هنوز هرگونه بحث درباره مسايل هسته‌اي در ژنو را انكار مي‌كنند و سعي دارند موضوع انتقال اورانيوم به روسيه و بازخريد اورانيوم غني‌تر شده را هم به اجراي "تعهدات آژانس در قبال ايران" نسبت دهند و وانمود كنند كه نه تنها در مذاكرات درباره مسايل هسته‌اي هيچ صحبتي نكرده‌اند، بلكه پيش از آن به واسطه آژانس از همين كشورهاي مذاكره كننده امتياز هسته‌اي گرفته‌اند!
به اين ترتيب مذاكره كننده مجهول الهويه‌اي با يكي از خبرگزاري‌هاي داخلي مصاحبه كرده و گفته است كه " در اجلاس ژنو هيچ توافقي بر سر اين موضوع صورت نگرفت و صرفا تصميم ايران براي شركت در نشست 18 اكتبر با آژانس به اطلاع 1+5 رسيد." همين فرد در توجيه اخبار منتشر شده درباره بازخريد اورانيوم ارسالي به روسيه مي‌گويد "پيشنهاد خريد اورانيوم با غناي حدود 20 درصد در هفته هاي اخير از سوي ايران رسما به آژانس اعلام شد و اين نهاد بين‌المللي طبق وظيفه ذاتي خود اين پيشنهاد را با كشورهاي دارنده تكنولوژي غني‌سازي مطرح كرد در ادامه و پيش از برگزاري نشست ژنو ميان ايران و آژانس توافق شد كه نشستي ميان كارشناسان فني آژانس كارشناسان ايران و كارشناسان كشورهاي فروشنده اورانيوم غني شده 18 اكتبر در وين برگزار شود و راهكارهاي اين معامله مورد بررسي قرار گيرد. گويي آقايان هنوز باور نكرده‌اند كه ديگر اكثر شهروندان ايراني مي‌توانند ظرف چند ساعت اخبار را از منابع ديگر هم به دست بياورند.
اگر رجزخواني‌ها و موشك‌پراني‌هاي پيش از مذاكره و داستان سرايي درباره خيانت مقامات پيشين و رشادت هسته‌اي مقامات فعلي را در كنار توافق حاصل شده بگذاريم بار ديگر نكته مهمي رخ مي‌نمايد: اين كه هيچ هدفي جز بقا و تحكيم انحصاري قدرت در دستور كار حاكميت فعلي نيست. مسئله هسته‌اي و غني‌سازي در تمام اين سال‌ها به عنوان خط قرمز نظام و مرز غير قابل گذشت مطرح مي‌شد. حتي طرح اقدام تاكتيكي تعليق موقت براي از سر گيري مذاكرات نوعي خيانت وانمود مي‌شد - ديگر تكليف كساني كه مي‌گفتند ايران چه از لحاظ برنامه‌ريزي براي منابع انرژي و چه به لحاظ وضعيت منطقه‌اي نبايد اين‌گونه پيگير مسئله هسته‌اي باشد يا كساني كه از اساس رفتن به سمت هر نوع تكنولوژي هسته‌اي را غير دموكراتيك مي‌دانستند و با آن مخالف بودند روشن بود.
در عمل اما مفاد منتشر شده از توافق ژنو به مراتب عقب نشيني بزرگ‌تري نسبت به تعليق موقت را نشان مي‌دهد. انتقال اورانيومِ تاكنون غني شده به خارج از كشور يعني در اختيار قرار دادن ثمره همه فعاليت هسته‌اي در اين سال‌ها كه برايش بهاي سه تحريم و قطعنامه در شوراي امنيت پرداخته شد. اهميت اين موضوع وقتي بيشتر روشن مي‌شود كه گزارش‌هاي مربوط به عدم توانايي ادامه غني‌سازي با اتكا به منابع اورانيوم داخلي را جدي بگيريم.
اما حاصل وضعيت فعلي براي ما چيست؟ بايد گفت جنبش سبز در كليت خود و با تكثر ديدگاه‌هاي كه ممكن است درباره انرژي هسته‌اي داشته باشد، در موقعيت مهمي در اين مقطع قرار گرفته است. اتفاق ژنو نه تنها نشان داد كه دروغ‌گويي تا چه حد در تمامي اركان حاكميت رسوخ كرده است، بلكه بار ديگر حياتي بودن و اهميت شعارهاي دموكراتيك جنبش سبز را يادآور شد. جنبش سبز اكنون بايد روشنگري درباره اين بعد از سياست حاكمان را هم به دستور كار خود بيفزايد و نه تنها نشان دهد كه چه دروغ بزرگي درباره وقايع اخير گفته مي‌شود بلكه يادآور شود كه توسعه تكنولوژي هسته‌اي در ايران نه تنها از آغاز دور از چشم نهادهاي بين‌المللي صورت گرفت بلكه از آن مهم‌تر، اين كه دور از چشم مردم ايران انجام شد.
جنبش سبز با تكيه بر همين شعار دموكراسي‌خواهي و ضديت با ديكتاتوري خود اكنون مي‌تواند به توافق صورت گرفته رجوع كند تا نشان دهد كه حاكمان كودتايي چگونه منابع مملكت را صرف آرزوهاي ماليخوليايي خود مي‌كنند و سپس چون هيچ تعهدي به هيچ كس ندارند، به راحتي حاصل همان ماجراجويي كه از جيب ملت در رنج ايران صورت گرفته را براي بقاي خود به باد مي‌دهند. بايد گفت توافق فعلي دست كم از آن رو كه احتمال دخالت خارجي و اعمال تحريم و فشار اقتصادي بر مردم را بعيدتر كرده به نفع جنبش است، چرا كه اكنون مي‌توان اميد داشت كه فرصت‌هاي مدني براي بالندگي جنبش با پيش آمدن وضعيت جنگي در خطر نمي‌افتند.
از همين زاويه، نكته ديگري را هم بايد در نظر داشت. به نظر مي‌آيد كه حاكمان كودتايي بعد از اين همه تبليغات دروغ، باز هم واهمه‌اي از ريزش نيروهاي "ايدئولوژيك" خود در صورت افشاي اين توافقات نداشتند. سران كودتا گويي نه از اين كه در مقابل دوربين‌هاي دنيا خود را در آرزوي مشاوره اوباما به تصوير بكشند ترسي داشتند و نه از اين كه حاميان‌شان با افشاي مفاد توافق ژنو به ترديد بيافتند؛ راستي چرا؟ آيا به اين دليل كه مي‌دانند ديگر بدنه حاميان باقيمانده خالي از هر نيروي ايدئولوژيكي است كه راست و دروغ برايش مهم باشد؟ آيا تنها تكيه‌شان بر همان نيروهاي خشن خياباني است كه براي تامين منافع پست خود خون خلق مي‌ريزند؟
آيا اين رجز‌خوانان كه همه انتظار جنگ افروزي‌شان را داشتند از آن رو تن به توافق ژنو دادند كه فكر مي‌كردند در صورت رفتن به وضعيت جنگي و تحريم سخت‌تر در ميان انبوه مخالفان تنها خواهند بود و توان سركوب بيش از اين كه تاكنون نشان داده‌اند نخواهند داشت؟ پاسخ هر چه باشد، ضعف حاكميت كودتايي به دليل بي‌پشتوانگي داخلي‌ در تحولات بين‌المللي اخير كاملاً نمايان است.
*****
پرونده کوی به دادسرای نظامی تهران رفت
روزنامه سرمایه: اعضای کمیته مجلس همانطور که وعده داده بودند به دیدار بهرامی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و جعفری دادستان تهران رفتند تا به گفته خودشان گزارش این کمیته را که گویا قرار است این هفته به صحن مجلس ارائه شود با جزئیات کامل تر به مجلس ارائه دهند. از همین رو فرهاد تجری یکی از اعضای کمیته ویژه مجلس با اشاره به این دیدار در بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر، تعداد کل بازداشت شدگان که تاکنون در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته اند را 135 نفر اعلام کرد و گفت: «کل تعداد بازداشت شدگان شامل بازداشت شدگان اغتشاشات پس از انتخابات و مناسبت های اخیر است که هم اکنون بخشی از آنها در اختیار قوه قضائیه برای کسب اطلاع و بازجویی هستند.»
نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس همچنین با اشاره به دیدار اخیر اعضای این کمیته با بهرامی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و جعفری دادستان تهران اظهار داشت: «با توجه به اینکه در شرف گزارش تکمیلی کمیته مجلس و ارائه به صحن مجلس بودیم ضرورت داشت آخرین وضعیت بازداشت شدگان، تعداد و شرایط آنها را رصد کنیم که در این راستا روز چهارشنبه دیدارهایی با رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و دادستان عمومی و انقلاب تهران برگزار شد.»وی ادامه داد: «در هر دو دیدار وضعیت بازداشت شدگان و شرایط آنها را بررسی کردیم و نظرات کمیته را به مسوولان ذی ربط اطلاع دادیم تا این نظرات به مقامات قضایی ابلاغ شود و آنها نیز در جریان قرار بگیرند.»
تجری تعداد بازداشت شدگان مربوط به پرونده کهریزک را نیز هشت نفر اعلام کرد و گفت: «تحقیقات از آنها ادامه دارد و در صورتی که افرادی در مسیر تحقیقات، در مظان اتهام قرار گیرند نیز بازداشت می شوند.»
تجری در پاسخ به این پرسش که آیا این هشت نفر مشمول متهمان کوی دانشگاه تهران نیز هستند یا خیر گفت: «موضوع کوی در اختیار دادستان عمومی و انقلاب تهران بوده و اخیراً در اختیار دادسرای نظامی تهران قرار گرفته و در شعبه دیگری مورد رسیدگی بوده است.»
این دیدار در حالی است که پرویز سروری رئیس این کمیته نیز در گفت وگو با «ایسنا»، با مثبت ارزیابی کردن دیدار انجام شده با بهرامی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: «کمیته در روند کارهای انجام شده در ارتباط با موضوع کهریزک قرار گرفت و اصرار کمیته و نیز روند حاکم بر سازمان حکایت از آن دارد که پرونده ها با سرعت و دقت مورد بررسی قرار گیرد و به محض اینکه مراحل مقدماتی قضایی که بسیار سنگین و حجیم است تکمیل شد، سریعاً نیز به نتیجه برسد.»
وی تعداد پرونده های تشکیل شده در خصوص حوادث کهریزک و نیز کوی دانشگاه تهران را 104 پرونده اعلام کرد و زمان تشکیل دادگاه متهمان را نامعلوم دانست.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 6123
نيمی از واحدهای توليدی ايران در معرض تعطيلی
خبرگزاری هرانا: بهروز صادقی، رئيس کميسيون صنعت اتاق بازرگانی و صنايع و معادن ايران اعلام کرده که نيمی از واحدهای صنعتی کشور راکد بوده و تنها ۳۰ درصد واحدها در حال توليد واقعی هستند.به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از بی بی سی، آقای صادقی گفته است که اتاق بازرگانی، وضعيت واحدهای صنعتی در ۲۷ استان کشور را بررسی کرده و در اين بررسی مشخص شده که "در هر استان فقط ۳۰ درصد واحدها در حال توليد واقعی هستند."رئيس کميسيون صنعت اتاق بازرگانی ايران از نبود برنامه برای برون رفت از رکود فعلی انتقاد کرده و گفته است:"در اين خصوص ۱۳۵ کشور برنامه ريزی برای خروج از بحران جهانی داشتند در حالی که در کشور ما از اين برنامه ريزی ها خبری نيست."
اتاق بازرگانی مهمترين تشکل بخش خصوصی ايران هفته گذشته در نشستی نگرانی خود را نسبت به وضعيت توليد اعلام کرده بود. در اين نشست "مشکلات ناشی از رکود، کمبود نقدينگی و رشد بخش های شبه دولتی" بررسی شد.
محمد نهاونديان رئيس اتاق بازرگانی در اين نشست تاکيد کرد که "رکود در اقتصاد ايران جدی است و بايد تلاش کنيم که در اقتصاد رونق ايجاد شود."
آقای نهاونديان گفت که بنابر تحقيق اتاق بازرگانی ۵۰ درصد واحدهای توليدی در حال تعطيلی هستند.
مشکلات واحدهای توليدی
مشکل اصلی واحدهای توليدی ناتوانی در فروش، بالا بودن قيمت تمام شده و کمبود نقدينگی است.
در حالی که قيمت های جهانی به دليل بحران مالی و رکود حاکم بر جهان، کاهش يافته است اما به دليل بالا بودن نرخ تورم در ايران، قيمت کالاهای توليدی ايران بالاست و قدرت رقابت با محصولات مشابه خارجی را ندارد.
کارشناسان اقتصادی می گويند که دولت برای کمک به بخش توليد بايد برنامه های خود را برای کاهش تورم عملی کند و مانع از فشار بر توليد کنندگان شود.
به گفته آقای نهاونديان، بايد به "تحريک تقاضا" در بازار پرداخت و دولت بايد با تهميداتی بخش تقاضا را تقويت کند.
اما مقامات دولتی عقيده دارند که مصرف در ايران بسيار بالاست و برای همين سعی دارند تا با "اصلاح الگوی مصرف"، مانع از افزايش مصرف شوند.
در مقابل اين ديدگاه رئيس اتاق بازرگانی ايران معتقد است که "معنای اصلاح الگوی مصرف، مصرف نکردن نيست بلکه احيای بهره وری است."
سهم بهره وری در توليد در ايران بسيار پائين است و بنابر گزارشهای رسمی، سهم بخش دولتی در مقابل بخش خصوصی، در بهره وری بسيار کمتر است.
سهم دولت در اقتصاد ايران بيشتر از ۷۰ درصد است و با وجود برنامه هايی که برای کاهش سهم دولت در اقتصاد ايران اجرا شده اما هنوز سهم دولت و نهادهای وابسته به دولت همچنان بالاست.
در ماههای اخير عمده سهام شرکت هايی که در بورس تهران عرضه شده در اختيار نهادهای شبه دولتی قرار گرفته است. آخرين معامله بازار بورس تهران که بزرگترين معامله تاريخ اين بازار بود، سپاه پاسداران، صاحب نيمی از سهام شرکت مخابرات ايران شد.
نيمی از سهام هشت ميليارد دلاری مخابرات در غياب رقيب خصوصی به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران واگذار شد.
کمبود نقدينگی
بزرگترين مشکل واحدهای توليدی در حال حاضر کمبود نقدينگی است. گزارشها نشان می دهد که بسياری از واحدهای توليدی قادر به تامين سرمايه در گردش خود نيستند و نمی توانند اقساط وامهايی که از بانک ها گرفته اند پس بدهند.
به تازگی دولت تصميم گرفته تا بازپرداخت اقساط وام بيشتر از شش هزار شرکت توليدی را برای مدت يک سال به عقب بيندازد بلکه در اين مدت اقتصاد ايران از رکود خارج شده و شرکت های توليدی بتوانند بدهی های خود را به بانک ها بپردازند.
بنابر گزارش بانک مرکزی ايران، بانک ها ۴۰ هزار ميليارد تومان (۴۰ ميليارد دلار) وام پرداخت کرده اند اما اکنون نمی توانند وامهای پرداختی را پس بگيرند.
يکی از دلايل بروز مشکلات مالی در واحدهای توليدی، دخالت های زياد دولت در بخش پولی و بانکی بوده است. تعيين دستوری نرخ سود و تسهيلات تکليفی به خصوص پرداخت وام به بنگاههای زود بازده باعث شده تا بانک ها نتوانند به عنوان يک بنگاه اقتصادی فعاليت کنند.
دولت در چهار سال اخير بارها بانک ها را وادار کرد تا برای پيشبرد برنامه های اقتصادی خود، وام هايی را در اختيار بخش های مختلف بگذارند و اين بخش ها اکنون قادر به پس دادن اقساط وام ها نيستند.
اما مشکل واحدهای توليدی تنها در بازپرداخت اقساط وامها خلاصه نمی شود، بسياری از شرکت ها برای ادامه فعاليت شان متقاضی دريافت وام هستند و بانکها به دليل محدود شدن منابع خود با مشکل مواجهند.
کارشناسان می گويند که در چنين شرايطی دولت ايران بايد تلاش کند از دخالت در مسائل پولی خودداری کرده و با اجرای يک برنامه دقيق، انضباط مالی در پيش بگيرد تا هر چه سريعتر از رکود اقتصادی خارج شود و گرنه ادامه اين وضعيت به معنی کاهش بيشتر توليد، تعطيلی شمار بيشتری از شرکت های توليدی و رشد بيکاری است.
*****
یک ایرانی مظنون پيچيده ترين سرقت جهان
روزنامه اعتماد: يک مرد ايراني به جرم دست داشتن در يکي از پيچيده ترين سرقت هاي جهان توسط پليس سوئد بازداشت شد و تحقيقات از او در حال انجام است. اين سرقت با استفاده از يک فروند هلي کوپتر در شهر استکهلم انجام شده و پليس علاوه بر اين ايراني 31 ساله، پنج نفر ديگر را نيز بازداشت کرده است.
ساعت 5/5 بامداد چهارشنبه 23 سپتامبر - اول مهرماه- يک فروند هلي کوپتر سفيد رنگ روي پشت بام ساختمان يک شرکت ارائه دهنده خدمات امنيتي و نگهباني فرود آمد. اين شرکت موسوم به «جي 4 اس» يکي از شرکت هاي معتبر و شناخته شده است که در انبار آن مبلغ زيادي پول نقد نگهداري مي شد.پس از فرود هلي کوپتر در منطقه وست بريا واقع در جنوب استکهلم مردان ناشناسي از آن پياده شدند و بخشي از سقف شيشه ساختمان را تخريب کردند. پس از آن صداي چند انفجار پياپي شنيده شد و 21 کارمندي را که آن زمان در شرکت جي 4 اس حضور داشتند به وحشت انداخت. آنها سراسيمه با پليس تماس گرفتند و از حمله مردان هلي کوپتر سوار خبر دادند. از آنجا که با خودرو نمي شد اين افراد را تعقيب کرد بلافاصله خلبانان پليس استکهلم دستور پرواز گرفتند ولي تمام هلي کوپترهاي آنها به شکل مرموزي از کار افتاده بود. دقايقي بعد خبر رسيد مردان ناشناس در حالي که کيسه هايي را داخل هلي کوپتر خود برده اند، با ارتفاع کمي از آنجا گريخته اند.
آغاز تحقيقات
ماموران پليس زماني به منطقه وست بريا رسيدند که افراد ناشناس گريخته بودند. آنها با پرس وجو و تحقيق از کارمندان شرکت خدمات امنيتي متوجه شدند مردان نقاب پوش سارقان حرفه يي بودند که با ورود به انبار اسکناس هاي شرکت مبلغ کلاني را غارت کردند. در حالي که رقم به سرقت رفته در رسانه ها يک ميليارد کرون سوئد (معادل 150 ميليون دلار امريکا) اعلام شد پليس و شرکت جي 4 اس هرگز اين رقم را تاييد نکردند و از اعلام مبلغ غارت شده خودداري کردند.
کارآگاهان استکهلمي که از اين سرقت بي سابقه شگفت زده شده بودند سعي کردند سرنخ هايي از دزدان به دست آورند اما تحقيقات اوليه آنان هيچ حاصلي در پي نداشت و آنها فقط به اين يقين رسيدند که سارقان قطعاً داخل شرکت يک نفوذي داشتند چرا که چنين دزدي حرفه يي نمي توانست بدون همکاري کارمندان خود شرکت انجام شده باشد.
در همان حال که گروهي از کارآگاهان سرگرم بازجويي از کارمندان و شاهدان دزدي بي نظير بودند تيم ديگري به تحقيق درباره خرابي هلي کوپترهاي پليس پرداختند و متوجه شدند فرد يا افرادي عمداً اين هلي کوپترها را از کار انداخته اند.اثبات اين موضوع از توان و نفوذ سارقان حکايت داشت.
رديابي هلي کوپتر
از آنجا که به دست آوردن هلي کوپتر کار آساني نيست کارآگاهان سعي کردند بفهمند دزدان هلي کوپتر خود را از کجا تهيه کرده اند. آنها ساعاتي بعد از وقوع دستبرد 150 ميليون دلاري هلي کوپتر را بدون سرنشين در منطقه آرنينگر واقع در شمال استکهلم پيدا کردند و متوجه شدند اين هلي کوپتر از يک شرکت کرايه هلي کوپتر در نورتليه اجاره شده بود.
در حالي که موقعيت سارقان و ناتواني پليس در تعقيب آنان به بحث روز رسانه هاي سوئد و بسياري از کشورهاي اروپايي تبديل شده بود مقامات دادستاني اين کشور نيز به خشم آمدند، به گونه يي که وقتي بئاتريس آسک وزير دادگستري سوئد شنيد گروهي از ماموران پليس از وضع خود ناراضي هستند در جملاتي غيرمتعارف خطاب به آنان گفت؛ آنها بهتر است خفه شوند و کار خود را انجام بدهند.
دستگيري مظنونان
فشار رواني سنگيني بر مقامات پليس و دادستاني سوئد وارد مي شد و آنها در نگاه مردم بي اعتبار شده بودند، براي همين از تمام توان شان بهره گرفتند تا به اين غائله خاتمه بدهند. نتيجه تحقيقات صورت گرفته به دستگيري شش مظنون منجر شد که البته هيچ يک از آنان تاکنون اتهامي را قبول نکرده اند.علاوه بر اين پليس استکهلم سرنخي از سردسته باند سارقان به دست آورد و گروهي را روانه صربستان کرد چرا که مدارک و اخبار گواهي مي داد مغز متفکر اين باند فوق حرفه يي مردي 40 ساله است که قبلاً در سوئد زندگي مي کرده اما شش سال قبل راهي بلگراد شده و در آنجا زندگي و يک کلوپ شبانه را اداره مي کند.
مظنون ايراني
در بين شش مردي که پليس سوئد به عنوان مظنونان اصلي يکي از پيچيده ترين سرقت هاي جهان دستگير کرده است يک مرد ايراني 31 ساله وجود دارد. او بوکسور و صاحب يک کلوپ شبانه است و پليس او را به عنوان مردي خطرناک مي شناسد. اين ايراني که به سگ ديوانه مشهور است يک سايت اينترنتي شخصي دارد که در صفحه اول آن به زبان انگليسي نوشته شده است؛ «حتي اگر خواب شاخ به شاخ شدن با من را مي بيني بهتر است از خواب بيدار شوي و عذرخواهي کني.»اين مرد تاکنون بارها به خاطر ارتکاب جرائم مختلف توسط پليس دستگير شده است و نام او در فهرست موسوم به «نو وا 2» پليس قرار دارد. در اين فهرست نام 15 نفر از خطرناک ترين بزهکاران استکهلم ثبت شده است. اين مرد 31 ساله آ خرين بار چند روز قبل از دستبرد به شرکت امنيتي به خاطر جرمي که در سال 2006 انجام داده بود، محکوم شد. او متهم است در آن سال بر سر جاي پارک خودرو با مردي درگير شده و با سر ضربه يي به او وارد کرده که باعث مصدوميت شديد طرف مقابل شده است.اين مرد ايراني در حالي بازداشت شده که مربي او نيز بهار امسال به جرم سرقت مسلحانه ديگري که در شهر امئو انجام شده بود به زندان افتاد. اکنون پليس استکهلم احتمال مي دهد اين ايراني و پنج مرد ديگر از مجرم حرفه يي ساکن بلگراد دستور گرفته و اين سرقت عجيب را انجام داده اند.
*****
شادى صدر: در 30 سال گذشته تجاوز جنسى شكنجه سيستماتيك بوده است
جايزه لخ والسا در سال ۲۰۰۹ به سه زن ايرانى به خاطر تلاشهای آنان در زمينه حقوق زنان و حقوق بشر در ايران تعلق گرفت.
شادی صدر، لادن برومند و رويا برومند اين جايزه را دريافت كردند. اين جايزه در روز ۲۹-9-2009 در شهر دانسيگ لهستان با حضور لخ والسا و بيش از ۱۵۰ نفر از شخصيتهای سياسی، علمی و مطبوعاتی اين کشور به برندگان داده شد.
شادى صدر طى سخنانى در اين مراسم گفت: "سی سال است در ايران نقض سيستماتيک حقوق بشر ادامه دارد و تاکيد مى کنم که سی سال است در ايران مقاومت عليه نقض سيستماتيک حقوق بشر نيز ادامه دارد." وى افزود: "فعالان جنبش های اجتماعی در تمام اين سالها، به قيمت تهديد، ناامنی، ممنوع الخروج شدن، ممنوع الکار شدن، حبس و ...، شعله های مقاومت را زنده نگه داشتند و نگذاشتند جامعه يکسره زير فشار سرکوب، منفعل و خاموش شود. اما پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری در ژوئن امسال، ميليونها ايرانی نشان دادند که همواره و در تمام اين سی سال، اگر چه به حساب نيامدند، اگر چه تحقير شدند، اگر چه سرکوب شدند، اگر چه زندانی شدند، کشته شدند يا مورد تجاوز قرار گرفتند اما هرگز نمرده اند."
وى با اشاره به تجاوزات جنسى به زندانيان در ايران گفت: "بسياری از شواهد و مستندات حاکی از آن است که نه فقط در وقايع پس از انتخابات امسال، که در تمامی سی سال گذشته، تجاوز و ساير شکنجه های جنسی، نه به عنوان اموری اتفاقی، که به عنوان يک نوع شکنجه سيستماتيک برای ارعاب، تحقير و درهم شکستن زندانيان سياسی زن و يا گروه يا عقيده ای که از آن دفاع می کردند و نيز اعتراف گيری از آنان اعمال می شده است. "
به گفته او " اين نوع از شکنجه که تا سالها نسبت به آن پرده پوشی و سکوت شده بود، هم اکنون با سخن گفتن قربانيان آن و نيز افشاگری شخصيتهای سياسی درون نظام حکومت ايران، به موضوع گفت و گوی اجتماعی تبديل شده است. اما اين تازه آغاز راهی است که هيچگاه بدون يک همبستگی جهانی به سرانجام نخواهد رسيد."
وى با ذكر وقايع پس از انتخابات اخير و مقايسه آن با وقايع دهه 60 گفت:"اين وقايع يادآور دهه ۶۰ است، دهه ای که در آن هزاران نفر از مخالفان سياسی در زندانهای ايران، به شکلی بی رحمانه سرکوب شدند. تنها تفاوت وقايع دهه ۶۰ با وقايع پس از انتخابات ۲۰۰۹، اين است که در آن دهه، فعالان وابسته به تشکيلات سياسی بودند که ربوده می شدند، به زندان می افتادند، شکنجه می شدند، مورد تجاوز قرار می گرفتند و اعدام می شدند و هم اکنون، همه اين اتفاقات برای زنان و مردانی می افتد که انسانهايی عادی هستند، نه عضو تشکيلاتی سياسی."
او در ادامه گفت : " تفاوت ديگر اين است که به مدد اينترنت و رسانه های مردمی، تصاوير و اخبار مربوط به نقض روزانه حقوق بشر در ايران، در سه ماه گذشته، آنچنان به سرعت در سراسر جهان پخش شد که برخلاف دهه ۶۰، آگاهی و حساسيت جهانی درباره آنچه در ايران می گذرد به حداکثر ميزان ممکن رسيد. اما آگاهی جهانی به خودی خود کافی نيست، ما نياز به اقدام جهانی داريم."
*****
بازداشت 25 نفر در ورزشگاه آزادی
نماينده دادستان تهران در استاديوم آزادي از بازداشت 25 نفر در جريان دربي پايتخت خبر داد.
حبيب هاشمي در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي ايسنا اظهار كرد: در جريان دربي پايتخت 25 نفر بازداشت شدند كه 10 نفر به اتهام مظنون به سرقت بودن، 4 نفر حمل مواد مخدر و مابقي به اتهام بليت فروشي در بازار سياه و اخلال در نظم عمومي توسط يگان ويژه دستگير شدند.
وي با بيان اينكه بازداشت‌شدگان به مقر ويژه براي رسيدگي‌ اوليه منتقل شدند، افزود: بعد از بررسي‌هاي لازم و صدور دستورات قضايي 10 نفر بازداشت شدند و مابقي بعد از انجام تحقيقات دستور آزادي‌شانصادر شد.
بازپرس ويژه رسيدگي به جرايم ورزشي با تاكيد بر اينكه در ميان بازداشت‌شدگان افراد زير 18 سال وجود نداشت، گفت: در جريان اين بازي به اموال عمومي آسيبي وارد نشد و گزارشي مبني بر تخريب اموال عمومي به ما نرسيده است.
وي از تماشاگران تشكر كرد و گفت: با تدابير خوب يگان ويژه و آگاهي و فرهنگ بالاي تماشاگران بازي خوبي برگزار شد.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 6121
واقعیتی تلخ درباره سن فروش کلیه
خبرگزاری هرانا: در حالی که نتایج بررسیها نشان می دهد 70 درصد مشکلات مربوط به بیماریهای کلیوی در کشور در سنین 20 تا 44 ساله مشاهده می شوند، مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران گفته است : بیشترین اهدا کنندگان کلیه در کشور جوانان 25 ساله هستند.
هاشم قاسمی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی «فردا» تصریح کرد: حداکثر سن برای اهدای کلیه 35 سالگی است ضمن آنکه بیش از 50 درصد اهدا کنندگان کلیه در رده سنی 25 تا 26 سال قرار دارند.مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی ایران در خصوص مبلغی که اهداکننده کلیه دریافت می کنند، گفت: در حال حاضر آنچه به عنوان هزینه بستری و مراقبتهای بعد از عمل پیوند به اهدا کننده کلیه پرداخت می شود حداکثر 5 میلیون تومان است.
قاسمی در پاسخ به این سئوال که چرا حداکثر سن اهدا کنندگان کلیه 35 سال است، اظهارداشت: شرایط جسمانی فرد این امکان را نمی دهد که بتواند کلیه خود را اهدا کند مگر در موارد و شرایط خاصی این پیوند صورت می گیرد.مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران افزود: اصولا بیماران نیازمند کلیه بین یک تا چهار ماه در انتظار دهنده کلیه هستند و این در حالی است که بیش از 95 درصد کلیه های اهدایی به صورت خرید و فروش آزاد تهیه می شود.
ایران با 25 هزار پیوند کلیه از پیوند زننده ، در جایگاه برتر جهانی ایستاده و این در حالی است که 75 درصد از بودجه بهداشت و درمان دنیا صرف درمان بیماریهایی می شود که مرتبط با کلیه است.تحقیقات علمی نشان می دهد سالانه حدود یک میلیون سال از عمر سالم ایرانیها به دلیل ابتلا به انواع بیماریهای کلیوی کم می شود.
*****
پارتیشن بندی سالن ورزشی با چادر برای اسکان دانشجویان خوابگاهی!
رئیس دانشگاه هرمزگان با اشاره به مشکلات اسکان دانشجویان در این دانشگاه گفت: مشکل اسکان به علت تعریف نادرست از بومی گزینی وجود دارد اما مسئولین این دانشگاه هرگز از نمازخانه به عنوان خوابگاه استفاده نکرده اند و هیچ دانشجویی در نمازخانه نمی خوابد.
احمد نوحه گر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: شایعاتی که در مورد اسکان دانشجویان جدید الورود در نمازخانه مطرح شده تنها برای به چالش کشیدن دانشگاه و برهم زدن نظم و فضای به دور از سیاست آن است. وی افزود: اگر منظور از نمازخانه، مسجد دانشگاه بوده که هر شب درب این مسجد 1500 متری بسته می شود بنابراین دانشجویی نمی تواند در آن بخوابد و اگر منظورشان نمازخانه های خوابگاهها است که در این نمازخانه ها دانشجویان نماز خوانده و امکان اسکان دانشجویان و استفاده به عنوان خوابگاه وجود ندارد.
رئیس دانشگاه هرمزگان گفت: امسال 98 درصد از دانشجویان قبول شده در همین ترم ثبت نام کرده اند و با توجه به ضعفی که در تعریف دانشجوی بومی وجود دارد به جز دانشجویان ساکن بندرعباس تمامی دانشجویان نیازمند خوابگاه هستند. وی افزود: وقتی دانشجوی بومی را در سطح استان تعریف می کنند لازم است که به ظرفیت و ویژگیهای آن استان نیز توجه کنند. نوحه گر گفت: به عنوان مثال جاسک از توابع استان هرمزگان است در حالی که 650 کیلومتر با دانشگاه ما فاصله داشته و از شهر فسا واقع در استان فارس نیز دورتر است. وی با بیان اینکه چگونه می توان یک دانشجوی دختر 18 یا 19 ساله تنها به این دلیل که دانشجوی شبانه بوده را در شهری غریب مثل بندرعباس به حال خود رها کنیم؟ به مهر گفت: طبق سیاستی که ما در دانشگاه هرمزگان در پیش گرفتیم به هیچ عنوان دانشجویان دختر اعم از روزانه و شبانه را نمی توان تا هنگام ساماندهی وضعیت خوابگاه رها کرد. رئیس دانشگاه هرمزگان افزود: اکنون هم به علت مشکلاتی که در تامین فضای خوابگاهی داریم تا زمانی که ظرفیت مورد نیاز خوابگاهها فراهم شود دانشجویان دختر را حتی شده 12 نفر در یک اتاق اسکان می دهیم. نوحه گر گفت: هم اکنون فضاهای استیجاری مورد نیاز به عنوان خوابگاه انتخاب شده و هماهنگی با صندوق رفاه جهت اخذ وام نیز صورت گرفته است بنابراین دانشجویان را به زودی در محلهای جدیدشان اسکان خواهیم داد. وی افزود: در حال حاضر سالن ورزشی دانشگاه را که به کلیه امکانات گرمایی و سرمایی مجهز بوده با چادر پارتیشن بندی کردیم و امکانات را هم در اختیار دانشجویان قرار داده ایم تا ظرف چند هفته آینده آنها را در خوابگاههای جدید اسکان دهیم.
*****
اعتماد: ادامه ابهام ها و بلا تکليفي ها
صحبت شوراي عالي علوم صحبت تازه يي نيست، چه اينکه پس از انحلال شوراهاي عالي توسط محمود احمدي نژاد و کنار گذاشته شدن عالي ترين نهاد دولتي سياستگذاري علمي، همواره بحث «عتف» (عنوان اختصاري شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري) مطرح بوده است.
تجربه سه، چهار سال گذشته نيز به گواه کارشناسان نشان داد مجموعه جديدالتاسيس «معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري» نمي تواند از پس مسووليت هاي شوراي عالي بربيايد و در بهترين حالت ممکن تنها عهده دار بخشي از کارهاي اجرايي به موازات معاونت پژوهشي وزارت علوم (کارهايي مثل تقسيم بودجه هاي پژوهشي و...) است. گفته هايي که اين روزها درباره تشکيل دوباره شوراي عالي به رياست رئيس دولت دهم شنيده مي شود، بار ديگر موضوع شوراي عالي و تداخل هاي اجرايي وزارت علوم و معاونت علمي رئيس جمهور را پيش انداخته است.
انتصاب نسرين سلطان خواه معاون علمي جديد رئيس دولت که از سال ها قبل شايعه حضور او در يک پست دولتي شنيده مي شد هم به موازات تحولات وزارت علوم پس از روي کار آمدن کامران دانشجو، اين موضوع را بيشتر نشان مي دهد، چنان که خبرنگاران در روزهاي پرحاشيه دانشگاه ها از پرسيدن سوالي در اين باره از وزير علوم غافل نمي شوند.
گفت وگوي کوتاه خبرگزاري مهر با کامران دانشجو و تاکيد او بر تشکيل قريب الوقوع جلسه شوراي عالي علوم پس از بيش از سه سال مويد اين مطلب است؛ «شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري کار خود را آغاز کرده و به زودي با حضور رياست جمهوري تشکيل جلسه خواهد داد.» طبيعتاً همه موضوع خبر برگزاري جلسه نيست که اگر هم بود به خودي خود اهميت چنداني نداشت. بعد از سه سال هيچ مقام مسوولي نمي تواند از شوراي عالي علوم صحبت کند و اشاره يي به تداخل اين شورا و معاونت رياست جمهوري نکند.
شرايط حال حاضر پژوهشي کشور ايجاب مي کند دانشجو بگويد «برنامه ما در دولت دهم اين است که اين تداخل را جدا کنيم و شرح وظايف اين دو نهاد از يکديگر تفکيک شود تا بتوانيم بر اساس برنامه ها و شرح وظايف مشخصي که بر عهده شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري گذاشته شده است، حرکت کنيم». اما آيا ذکر کليات، بدون اشاره يي به چگونگي تفکيک دو نهاد ماهيتاً موازي، مفيد خواهد بود؟ سوال هاي بسياري مي توان از سکانداران امروز نظام آموزش عالي درباره بلاتکليفي نهادها و بودجه ها پرسيد. ولي همين يکي کفايت مي کند که کامران دانشجو دغدغه هاي بي شمار اين روزهايش را رها کند و سرگرم چاره انديشي براي پاسخ دادن به آن باشد.
در جريان تفکيک که هيچ اشاره يي به جزييات آن نيست مشخص مي شود معاونت علمي رياست جمهوري کجاي نظام پژوهشي و آموزش عالي قرار مي گيرد؟ سازماني که يک طرفش درگير دعوا با معاونت پژوهشي وزارت علوم بر سر تقسيم بودجه هاي پژوهشي است و يک طرف ديگر آن مدعي سياستگذاري و برنامه ريزي در حوزه علم و پژوهش است و شانه به شانه عالي ترين نهادهاي تصميم گير دولتي و حتي نهادهاي غيردولتي سياستگذار چون شوراي عالي انقلاب فرهنگي مي سايد.
اينکه وزير علوم مي گويد: "وظيفه اصلي شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري سياستگذاري در امر پژوهش کشور است و حرکت در اين راستا جزيي از برنامه هاي ما به شمار مي رود که معاونت پژوهشي وزارت علوم نيز آن را پيگيري خواهد کرد"، نه تنها چيزي را روشن نمي کند، بلکه نشان مي دهد فرهاد دانشجو هم در ابهام و بلاتکليفي چيزي کم از همتاي قبلي او در دولت قبل ندارد.
*****
برگی دیگر از جنایات لباس شخصی ها رقم خورد
قتل یک پسر جوان در اثر ضرب و شتم مامور نماها
نوروز : پسر جوانی به نام "امیرمهدی حمزه لوئی" بر اثر ضرب و شتم نیروهای لباس شخصی کشته شد. به گزارش نوروز، نیروهای مزبور که دارای یک اتومبیل ون و یک پژو 206 بودند، این پسر جوان را به همراه دو نفر دیگر از دوستانش در کنار پارک قیطریه بازداشت کرده و به داخل ون هدایت می کنند.در این فاصله یکی از این جوانها اجازه می یابد تا با تلفن همراه، پدرش را از موضوع بازداشت مطلع کند.
این سه جوان خواستار ارائه کارت شناسایی از بازداشت کنندگان که خود را پلیس معرفی کرده بودند می شوند، اما این درخواست آنها واکنش شدید بازداشت کنندگان را درپی داشت.بازداشت کنندگان با بیان اینکه "این بچه ها چقدر پررو شده اند که از ما کارت شناسایی می خواهند" آنها را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده تا جایی که ناگهان امیرمهدی بر اثر ضربات آنها که مجهز به بیسیم و تجهیزات پلیس بودند، بیهوش می شود.ماموران با دست پاچگی این 3 نفر را از اتومبیل بیرون انداخته و صحنه را ترک می کنند.
دستپاچگی آنها به حدی بود که در هنگام ترک محل، با ماشین از روی پای امیرمهدی که بیهوش بر زمین افتاده بود، عبور می کنند. امیرمهدی حمزه لوئی در راه انتقال به بیمارستان شهدا از دنیا می رود.از علت بازداشت اولیه این سه جوان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما عدم انتشار خبر این حادثه در رسانه ها، تخلف پلیس در این ماجرا را محرز می کند.
*****
برزيل ميزبان المپيک 2016 شد
مسئولان کميته بين المللي المپيک روز جمعه دوم اكتبر در شهر كپنهاگ، پايتخت دانمارك شهر ريودوژانيرو برزيل را به عنوان ميزبان المپيک 2016 ميلادي برگزيدند.
در مراسمي که در شهر کپنهاک دانمارک جهت انتخاب ميزبان المپيک 2016 برگزار شد، مقامات شهرهاي شيکاگو، توکيو، مادريد و ريودوژانيرو براي آخرين بار و در حضور سرشناس ترين شخصيت هاي کشور خود، قابليت هاي شهر خود جهت برگزاري المپيک را شرح دادند و خواستار راي مسئولان برگزاري المپيک شدند.
در دور اول راي گيري، شهر شيکاگو که باراک اوباما و همسرش ميشل اوباما را نيز در هيئت نمايندگي خود به همراه داشت حذف شد، و پس از آن توکيو نتوانست راي کافي براي باقي ماندن در عرصه رقابت را به دست آورد.
در نهايت و در رقابت ميان مادريد و ريودوژانيرو، اکثريت 95 راي کميته بين المللي المپيک به ريودوژانيرو رسيد که خبر نتيجه راي گيري توسط ژاک روك، رئيس اين نهاد اعلام شد.
هرچند مادريد نزديک به 85 درصد تاسيسات لازم براي برگزاري المپيک 2016 را در اختيار اشت يا در ساخت آن پيش رفته بود، اما کارشناسان معتقدند کميته بين المللي المپيک مايل نبود که دو المپيک متوالي در قاره اروپا برگزار شود.در اين مراسم باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا و همسرش، خوان كارلوس ، پادشاه اسپانيا و خوسه لوئيس زاپاترو نخست وزير اين كشور، يوكيو هاتوياما ، نخست وزير ژاپن و لوييز ايناسيو لولا داسيلوا ، رئيس جمهور برزيل حضور داشتند. شهر لندن ميزباني المپيک 2012 را بر عهده دارد.
اين اولين باري بود که شهر ريودوژانيرو براي به عهده گرفتن ميزباني المپيک درخواست رسمي ارائه مي داد.
در سال 1968 مکزيکو سيتي، پايتخت مکزيک که در آمريکاي مرکزي واقع است ميزبان المپيک بود اما تا کنون و در 29 دور گذشته هيچگاه المپيک در آمريکاي جنوبي برگزار نشده بود.
*****
ثبت‌نام كنكور از 16 آذر
ثبت‌نام كنكور 89 همزمان با روز دانشجو از 16 آذر ماه آغاز مي‌شود و تا 24 آذر ماه ادامه خواهد یافت . آزمون سراسري سال 89 نیز طي روزهاي 10 الي 12 تيرماه برگزار خواهد شد.
ابراهيم خدايي، در گفت‌وگو با ايسنا، همچنین با اشاره به مطالب مطرح شده در رابطه با اعمال تغييراتي در كنكور89، اظهار كرد: تا كنون تصميمي در رابطه با افزايش ميزان تاثير سوابق تحصيلي داوطلبان در نمره كل كنكور سال 89 اتخاذ نشده است.وي با بيان اينكه كميته ماده 4 مرتبط با كنكور بزودي تشكيل جلسه خواهد داد، اظهار كرد:‌ پس از جمع بندي و ارائه گزارشات، سازمان سنجش تا پايان مهر ماه اطلاعيه‌اي را در رابطه با تغييرات كنكور 89 منتشر خواهد كرد.
معاون سازمان سنجش با بيان اينكه سازمان سنجش تنها مرجع اعلام تغييرات در رابطه با آزمون‌هاي سراسري است، اظهار كرد: اعلام تغييرات كنكور از سوي ساير مراجع غير از سازمان سنجش رسميت ندارد.وي همچنين با بيان اينكه تا كنون تنها تغيير كنكور 89 در زمينه اجراي آن است، گفت: بر اين اساس دفترچه‌هاي سوال كنكور 89 براي كليه گروه‌هاي آزمايشي به صورت شخصي سازي تهيه و توزيع مي‌شود.
*****
همسر میرحسین موسوی ممنوع التدریس شد
دانشگاه آزاد: رهنورد تدریس ندارد
دانشگاه آزاد اسلامي در بيانيه‌اي اعلام كرد: دکتر زهرا رهنورد در اين دانشگاه تدریس ندارند هر چند با عنایت به سوابق و مدارک علمی، تدریس ایشان در دانشگاه اشکالی ندارد. دانشگاه آزاد اسلامی در پی درج مطالبی کذب، منتسب به این دانشگاه در یکی از روزنامه‌ها و سایت‌های اینترنتی، توضیحاتی به شرح ذیل ارائه کرد:
1ـ با عنایت به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تاکیدات مسوولان دانشگاه، دانشگاه آزاد اسلامی سال تحصیلی جدید را در فضایی با نشاط و پویا با برگزاری کلاس‌های درس آغاز کرده و ادعای توزیع مچ‌بندهای سبز، کذب محض می‌باشد.پ
2ـ دکتر زهرا رهنورد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و هیچ‌یک از دیگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به تدریس نمی‌باشند. (البته با عنایت به سوابق و مدارک علمی، تدریس ایشان در دانشگاه اشکالی ندارد)
3ـ طی 27 سال گذشته هیچگاه تحرکات سیاسی ـ جناحی برخلاف مصالح نظام در دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان مجموعه آموزشی کشور رخ نداده است و عدم تسری برخی غائله‌ها و همچنین آشوب تیرماه سال 78 دانشگاه‌های دولتی به واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، شاهدی بر این مدعاست.
4ـ با لطف الهی و مدیریت هوشمندانه مسوولان دانشگاه آزاد اسلامی، نا آرامی‌های اخیر که طی روزهای گذشته در تعدادی از دانشگاه‌های دولتی ایجاد شده، به هیچ‌یک از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی راه نیافته است.
*****
"گه خوردم" نامه شیخ کوسه رفسنجان
بهتر از آيت الله خامنه اي براي اداره كشور نداريم
خبرگزاری فارس: کد مطلب : 32583
آيت الله هاشمي رفسنجاني در ملاقات جمعي از اعضاي مجلس خبرگان در محل مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت است: برخي فكر مي كنند من گفته ام مشروعيت نظام به راي مردم است. در حالي كه من مشروعيت نظام جمهوري اسلامي را به ولايت فقيه مي دانم.
وي اظهار داشت: مصداق اتم واكمل ولي فقيه در حال حاضر حضرت آيت الله خامنه اي است و ما كسي را بهتر و توانمندتر از ايشان در اداره كشور نداريم. وي يادآور شد: هر وقت من مي خواهم بيشتر به رهبري نزديك شوم، جريان مرموزي نمي گذارد.
وي در پاسخ به انتقاداتي درباره انفعالش در حوادث و آشوب ها و اختيار كردن سكوت افزود: شما از اقدامات من براي تنش زدايي خبر نداريد كه چقدر در اين زمينه وقت گذاشتم و با افراد مختلف جلساتي برگزار كردم.
وي در پاسخ به انتقاد ديگر اعضاي مجلس خبرگان درباره حمايت از فرزندانش كه اتهام هاي زيادي متوجه آنها شده است، گفت: كي خواسته اند كه با اتهامات اعضاي خانواده من برخورد كنند كه من مانع بوده ام. من حتي نمي توانم از انجام برخي كارها از سوي آنها ممانعت كنم. برخي كارهايي كه اعضاي خانوده ام انجام مي دهند به من ربطي ندارد.
وي درباره حمايت از مير حسين موسوي در انتخابات گفت: من احمدي نژاد را قبول نداشتم ولي از موسوي و خاتمي و كروبي هم حمايت نكردم. من و ناطق نوري به دنبال اين بوديم كه روي كانديدايي غير از احمدي نژاد توافق شود.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت يادآور شد: در زمان رياست جمهوري هم مي‌گفتند كه من و رهبري با هم اختلاف داريم،در حالي كه من با آقا رفاقت 50 ساله دارم، در آن زمان من پيش آقا بودم كه يك نفر از اعضاي جامعه مدرسين زنگ زد، آن موقع مطرح شده بود كه بين من و آقا اختلاف پيش آمده است، اين فرد زنگ زده بود و آقا گوشي را برداشتند و آن فرد آقا را نشناخت و آقا گوشي را به من داد و آن فرد هم مي‌گفت ما از اختلاف شما و آقا ناراحتيم و مي‌خواهيم هيئتي از قم بفرستيم و بين شما صلح و سازش برقرار كنيم، آقا هم اين صحبت‌ها را مي‌شنيد و بعد از اينكه من گوشي را گذاشتم، دونفري خنديديم، يعني اينكه ما چقدر به هم نزديك هستيم و اين افراد چه برداشتي از ما دارند و چه طور براي ما حرف درمي‌آورند.
هاشمي افزود: قضاياي امروز نيز مثل همان موقع است و روابط من و رهبري بسيار گرم و نزديك است و جلسات منظم داريم. هاشمي اظهار داشت: برخي از دوستان كه مي‌خواهند آقا را ببينند، هر چقدر هم كه مسئوليت بالايي داشته باشند مدت‌ها بايد در نوبت باشند تا آقا را ببينند. رابطه من و آقا آنقدر نزديك است كه من هر وقت كار فوري داشته باشم و بخواهم با آقا ديدار كنم يا تلفني صحبت كنم. بلافاصله با آقا ديدار يا تلفني صبحت مي كنم.
وي تاكيد كرد: كساني كه تصور مي‌كنند بين من و آقا اختلافي وجود دارد، جايگاه ولايت را نمي شناسند، در صورتي كه من واقعاً به ولايت فقيه معتقد هستم و در بسياري از موارد در برخي مسائل مفصل بحث كرديم و به نتيجه هم نرسيديم اما من گفتم اين جور مواقع مسئوليت ولايت و رهبري به عهده شما است، چون من فهم و مسئوليت شما را از خودم بيشتر مي‌دانم وهمچنين شما را حجت مي‌دانم و بايد به حرف شما گوش بدهم.
هاشمي گفت: در جامعه بشري امروز هيچ بديلي براي ولايت فقيه نداريم. اگر ولايت فقيه در ايران نباشد كشور يا تجزيه مي‌شود يا متلاشي، تنها راه اداره كشور ولايت فقيه است و هيچ كس بهتر از ايشان توانايي اداره كشور را ندارد. ولايت فقيه تنها راه اصلي اداره كشور است. تئوري ولايت فقيه راه نجات كشور است والا شكست قطعي است. حضرت آيت الله خامنه اي در رهبري بديلي ندارد و بهترين فرد براي ولايت فقيه ايشان هستند. هاشمي اظهار داشت: من، نظام بدون ولايت فقيه را مشروع نمي‌دانم. مشروعيت نظام از ولايت فقيه است نه از راي مردم. زير سقف انقلاب كسي با صلاحيت‌تر از آيت‌الله خامنه‌اي براي رهبري نيست.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت گفت: در دنياي امروز و در ايران كدام فرد را مثل ايشان پيدا مي كنيد. آقا تدبير دارد، مدير است، به اوضاع كشور و اوضاع بين‌المللي مسلط است، خوش‌فهم، خوش‌بيان و زاهد هم هست. هاشمي تاكيد كرد: ما هيچ اختلافي با هم نداريم. برخي دوست دارند بگويند بين ما اختلاف است و نمي‌خواهند وحدت حاكم باشد. برخي دوست ندارند ببينند كه بين ما وحدت است و مي‌گويند اختلاف است.
هاشمي در اين جلسه گزارشي از انتخابات ارائه داد كه احمدي‌نژاد چه كار كرده، موسوي چه كار كرده و نامه‌اي را كه به رهبري نوشته بود، توضيح مي‌دهد و مي‌گويد من در اين ماجراها سكوت كردم، هيچ نگفتم و عليرغم اينكه خانواده‌ام و بچه‌هايم به من فشار مي‌آوردند، من به خاطر انقلاب سكوت كردم. حضار در اين جلسه سئوالاتي از اين قبيل و به اين مضمون مطرح كردند كه چرا اين مطالب را هاشمي پشت درهاي بسته و غير علني مطرح مي‌كند و يا اينكه چرا نامه‌اي با مضمون فراگرفتن دود و آتش در خيابان هاي تهران را چند روز قبل انتخابات منتشر كرديد و يا چرا خانواده شما رفتارهاي ناپسندي در انتخابات دارند و شما از اين رفتارها ابراز برائت نكرده‌ايد؟ پاسخ‌هايي ارايه كرد ولي از عكس‌العمل و اظهارات اعضا مشخص بود كه اين پاسخ‌ها براي اعضاي مجلس خبرگان قانع كننده نبود. در آغاز اين ديدار آيات و حجج اسلام موحدي كرماني، شفيعي، طباطبايي، بوشهري، ايماني، دري نجف آبادي، فلاحيان و ‌ميرمحمدي به بيان ديدگاههاي خويش درباره مسائل مختلف پرداختند . يكي از اين افراد خطاب به آقاي هاشمي گفت: انتظار ما از شما اين است كه براي وحدت كمك كنيد و صريح و شفاف مواضع خود را اعلام كنيد تا سوء تعبيرهايي كه هم اكنون درباره شما وجود دارد، از بين برود. اين عضو مجلس خبرگان كه اظهارات هاشمي را نقل كرده اظهار داشت: براي من مورد تعجب است كه چرا روابط عمومي مجمع تشخيص، فقط بخش هايي بسيار كوتاه از سخنان آقاي هاشمي را منتشر كرد و از انعكاس نكات مهم آن خودداري نموده است؟ بنده هر چه منتظر شدم، روابط عمومي مجمع از انعكاس اين سخنان خودداري كرده بود. براي همين شخصا تصميم به انعكاس اين مطالب گرفتم.
*****
9 برابر شدن بدهی بخش غیردولتی به بانک ها و موسسات خصوصی
سرمایه: بدهی بخش غیردولتی به بانک ها و موسسات اعتباری خصوصی در سال های 1383 تا 1387 از رقم 3678 میلیارد تومان در سال 83 به رقم 33 هزار و 97 میلیارد تومان در اسفند 1387 رسید و با 800 درصد رشد 9 برابر شد. براساس نماگرهای بانک مرکزی، سهم بانک ها و موسسات اعتباری خصوصی نیز از کل بدهی بخش غیردولتی به بانک ها و موسسات اعتباری کشور نیز از 9/6 به 9/19 درصد رسیده و طی این چهار سال 13 درصد افزایش یافته است.
برابر نماگرهای بانک مرکزی بدهی بخش غیردولتی به بانک ها و موسسات اعتباری بدون در نظر گرفتن سود آتی از 53 هزار و 615 میلیارد تومان در پایان اسفندماه 1383 به 166 هزار و519 میلیارد تومان در پایان اسفندماه 1387 رسیده و دارای افزایش 112 هزار و 904 میلیارد تومانی و رشد 210 درصدی بوده است.طی دوره چهارساله فوق سهم بانک های تجاری، بانک های تخصصی و بانک های غیردولتی و موسسات اعتباری از سال 1383 تا پایان اسفندماه 87 و به ترتیب نام از 8/71 ، 4/21 و 9/6 درصد از کل بدهی بخش غیردولتی به بانک ها و موسسات اعتباری به1/61 ، 19 و 9/19 تغییر یافته و نشان از کاهش 7/10 و 4/2 درصدی در سهم بانک های تجاری و تخصصی و افزایش 13 درصدی در سهم بانک های خصوصی و موسسات اعتباری غیربانکی دارد.
کاهش 7/10 درصدی در سهم بانک های تجاری دولتی
طی دوره چهارساله منتهی به اسفندماه 1387 بدهی بخش غیردولتی به بانک های تجاری دولتی از 38 هزار و 507 میلیارد تومان بر 101 هزار و761 میلیارد تومان بالغ شده و دارای افزایش 63 هزار و 191 میلیارد تومانی و رشد 164 درصدی بوده است. سهم بانک های تجاری از مجموعه کل بدهی بخش غیردولتی طی سال های 1383 تا پایان 1387 به ترتیب از 8/71 درصد به 3/67 ، 8/65 ، 2/65 و1/61 درصد تغییر کرده و 7/10 درصد کاهش یافته است.
برابر این گزارش طی دوره چهار ساله منتهی به اسفندماه 1387 بدهی بخش خصوصی به بانک های خصوصی و موسسات اعتباری غیربانکی از سه هزار و 678 میلیارد تومان به 33 هزار و97 میلیارد تومان بالغ شد و دارای افزایش 29 هزار و 419 میلیارد تومانی و رشد 800 درصدی بوده و 9 برابر شده است.سهم بانک ها و موسسات اعتباری غیربانکی از مجموع کل بدهی بخش خصوصی در سال های 1383 تا پایان 1387 به ترتیب از 9/6 درصد در سال 1383 به 8/10 ، 4/13 ، 1/16 و 9/19 درصد در سال های بعد تغییر داشته و 13 درصد افزایش یافته است.کاهش 4/2درصدی در سهم بانک های تخصصی دولتی برابر نماگرهای بانک مرکزی طی دوره چهارساله منتهی به اسفندماه 1387 بدهی بخش خصوصی به بانک های تخصصی دولتی از 11 هزار و430 میلیارد تومان به 31 هزار و661 میلیارد تومان بالغ شده و دارای افزایش 20 هزار و 231 میلیارد تومانی و رشد 177 درصدی بوده است.سهم بانک های تجاری از مجموع کل بدهی بخش غیردولتی طی سال های 1383 تا پایان 1387 به ترتیب از4/21 درصد به 9/21 ، 8/20،6/18 و 19 درصد تغییر داشته و4/2 درصد کاهش یافته است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
مردم ما مسئولیت‏پذیر شده‏اند
در نیویورک، امیدواری‏های من به جنبش سبز بیش از پیش شد و نیروی تازه‏ای گرفتم. واقعیت این است که همیشه اعتقاد داشته‏ام که ریشه‏ی بخش عظیمی از مشکلات کشورمان خود ما هستیم. در این یادداشت می‏خواهم انگشت روی یکی از معضلاتی بگذارم که باعث بلاهای بسیاری برای ما شده است.
ما در همیشهء تاریخ مردمی مسئولیت ناپذیر بوده ایم. در مدت ده سالی که در ایران و در صنعت مخابرات مشغول به کار بودم هیچگاه نتوانستم مدیر بالا دست خود را راضی کنم که برای جلساتمان یک صورتجلسه تهیه کنیم که نتایج آن نشست را منعکس کند. چرا؟ چون آن صورتجلسه مسئولیت آور است. به نوع امضایی که در ایران مرسوم است اندکی توجه کنید. بسیار کم پیش می آید که کسی نام خود را در امضای فارسی خود آشکار سازد. اکثرا یک خط کج و معوجی را به عنوان امضا خود استفاده می کنیم که محال است از روی آن هویت امضا کننده آشکار شود.
نگاه کنید به اینکه همواره ما اصرار داشته ایم که در همه جا و برای همهء حرکتهای اجتماعی خود، یک قهرمان داشته باشیم. این قهرمان را می سازیم و از آن پس پشت او پنهان می شویم، هیچ کمکی به او نمی کنیم و انتظار داریم او چون فرشتهء نجات همهء مشکلاتمان را حل کند بدون اینکه ما حاضر باشیم مسئولیت ذره ای از کارها را بپذیریم. وقتی هم که قهرمان ما زیر فشار خرد می شود با بیرحمی تمام از او عبور کرده و دنبال ساختن بت دیگری میرویم بی آنکه حتی به فرض بد بودن رهبر و قهرمان قبلی، مسئولیت انتخاب آن را بپذیریم. همهء اینها به نظر من به این نکته باز می گردد که ما مردم بی مسئولیتی بوده ایم.
خوشبختم که بگوییم آخرین حضور من در نیویورک این ذهنیت را تغییر داد و مرا بسیار امیدوار کرد که توده مردم فهمیده اید که چقدر تک تک آنها در مقابل وطن و دیگر هموطنانشان مسئولند.
اولا از همه جای دنیا ایرانیها به نیویورک آمده بودند و وقتی از آنها پرسیده می شد که چرا این همه راه آمده اید؟ پاسخ کم و بیش مشترک این بود که رای ما دزدیده شده و همه مسئولیم که برای باز پس گیری آن تلاش کنیم. در ثانی، هر جا که نامه ای، طوماری با درخواستی برای امضا گذاشته شده بود عموم مردم به آن اقبال نشان می دادند، آن را مطالعه می کردند و در صورتی که آن را مفید تشخیص می دادند (و نه چشم بسته) با روی باز امضاء می کردند. حتی به امضاها نیز که دقت می کردم تفاوت آشکاری با سابق داشت. همه نام خود را می نوشتند اعم از اینکه به لاتین یا فارسی امضا کنند.
بعنوان سومین تجربه شخصی، در میان تظاهر کنندکان ایستاده بودم که شخصی از راه رسید و روزنامه ای را به من داد. نگاهی به آن انداخته و دیدم تصویری روی صفحه‏ی اول آن حک شده که متشکل است از دو نیم رخ در کنار یکدیگر یکی مریوط به آقای موسوی و دیگری نیمرخ آقای احمدی نژاد. مشخصا این روزنامه می خواست چنین القا کند که موسوی و احمدی نژاد هر دو به یک جا وصلند. جالب اینجا بود که بلافاصله چند نفر از مردم به کنار من آمده و شروع کردند به توضیح دادن اینکه هدف ما از گردهمایی نیویورک چیست و ماهیت گروههایی که چنین افکار رادیکالی را پخش می کنند کدام است. برای من بسیار لذت بخش بود که مردم در مورد این حرکت هم احساس مسئولیت کرده و اطلاع رسانی می‏کردند.
این تجربه ها و شواهد دیگری از این دست که تعداد آنها کم هم نبود مرا به جنبش سبز بیش از پیش امیدوار کرد چرا که احساس می کنم مردم ما کم کم در حال رهایی از برخی از بیماریهای مزمنی هستند که قرنها باعث پسرفت آنان شده است و این دست آورد فوق العاده ارزشمندی است.
*****
عبدالفتاح سلطانی ممنوع‌الخروج شد
عبدالفتاح سلطانی حقوقدان و فعال حقوق بشر که به تازگی از زندان آزاد شده است، از سوی دفتر حقوق بشر نورنبرگ آلمان، برنده جایزه حقوق بشر این موسسه شد و هنگامی که برای دریافت جایزه خود عازم آلمان بود در فرودگاه به او اعلام شد که ممنوع‌الخروج است.
دکترعبدالفتاح سلطانی، در گفتگو با رادیوزمانه با اعلام توقیف پاسپورتش از سوی ماموران، گفت که در فرودگاه تنها به او یک شماره نامه از معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران داده‌اند و گفته‌اند که برای پیگیری می‌تواند به این معاونت مراجعه کند.این در حالی است که به گفته سلطانی، وی بعد از پنج سال ممنوع‌الخروج بودن، ۱۰ روز پیش از سوی همین معاونت (معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران) اجازه دریافت پاسپورت گرفته بود!قاضی این دادسرا، حسن زارع دهنوی، معروف به قاضی حداد است.
*****
جوسازی رسانه‌های ضدملی برعلیه مشکاتیان و شجریان
چندی پیش خبری در خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی) با عنوان "شجریان و ماجرای بایکوت ِ مشکاتیان و بسطامی منتشر شد که در ابتدای خبر چنین آمده بود:شايد بسياري از هموطنان ايراني پس از شنيدن و يا ديدن پيام تسليت و ابراز همدردي محمدرضا شجريان به مناسبت درگذشت ِ پرويز مشکاتيان، (هنرمند و نوازنده برجسته) علاقمند باشند که از روابط آن ها اطلاعاتي به دست آورند ..!
در ادامه به دو اثر مشترک ِ شجریان و مشکاتیان اشاره ای دارد و می افزاید : آلبوم "بيداد همايون" به اعتقاد کارشناسان هنري، يکي از بهترين کارهاي شجريان است و عموم متخصصانِ اين فن، مهمترين دليل برجستگي اين اثر را سنتورنوازي مشکاتيان مي دانند ...
سپس به اختلافات ِ میان مشکاتیان و شجریان در سال 1365 اشاره ای دارد ...
نگارنده از این مسائل هم فراتر رفته و جدایی مشکاتیان از افسانه شجریان را نیز مطرح می کند! نکته ی جالب اینجاست که این خبرگزاری، جدایی افسانه شجریان از مشکاتیان را تحت فشار (احتمالا تحت فشار بودن از جانبِ پدر) می داند !و در نهایت می افزاید : بعد از اين ماجراها حق و حقوق اجراها و همکاري هاي مشکاتيان نيز پرداخت نمي شود و از اين تاريخ به بعد است که مشکاتيان در اوج شهرت و توانمندي و در نهايت استعداد براي رسيدن به مدارج عالي کاري ، به يکباره منزوي و بايکوت مي شود !!!
نگارنده پس از مشکاتیان، گریزی بر سرگذشت ایرج بسطامی می زند و می افزاید : بسطامي هم مدتي را به شاگردي نزد شجريان سر کرد و درست هنگامي که نامش بر سر زبان ها افتاد، به شيوه اي مرموز از صحنه موسيقي کنار گذاشته و بايکوت شد! به گونه اي که حتي بيشتر کارها و آلبوم‌هاي او نيز پس از مرگش منتشر گرديد.
و در آخر نیز سئوالی را مطرح می کند !شايد خالي از فايده نباشد که روشن شود چرا اين دو هنرمند- مشکاتيان و بسطامي- پس از مدتي نزديکي با شجريان به يکباره بايکوت مي شوند؟
در اینجا مجال، قصد پرداختن و بررسی صحت و سقم مسائل و ادعاهای مطرح شده توسط این خبرگزاری را نداریم، فقط چند سئوال است که ذهن ما را به خود مشغول کرده ... امید است،این سئوال ها بی جواب نماند ..!
۱. خبرگزاری جمهوری اسلامی که رسانه ها و خبرگزاری های غیر خودی! را به شایعه پراکنی و دروغگویی و هزار و یک تهمت دیگر متهم می کند، چرا به چنین مسائلی که صحت و درستی آن مشخص نیست دامن می زند ؟!
۲. آیا رژیم ِ جمهوری اسلامی در زمان حیات این بزرگان سعی کرد تا بستر مناسبی را برای موسیقی و هنرمندان فراهم کنند تا بتوانند با فراغ بال و آرامش خاطر به خلق آثار خود بپردازند ؟! ( که حالا رسانه هایش کاسه ی داغ تر از آش شده اند !!! )
۳. چرا بعد از مرگ ِ بسطامی اینگونه مسائل مطرح نشد ؟!
۴. این خبرگزاری از مطرح کردن چنین سئوالی چه اهدافی را دنبال می کند ؟!!!
۵. آیا مطرح کردن اینگونه مسائل و جو سازی ها ، ربطی به اظهارات محمدرضا شجریان بعد از انتخابات اخیر که به شکایت وی از رسانه ی ملی! انجامید ، دارد یا خیر ؟
*****
دور جدیدی از بازداشت ها آغاز شد؛ این بار دانشجویان هدف هستند
در حالی که موج جدیدی از اعتراضات دانشجویی همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه های سراسر کشور آغاز شده است، گزارش های رسیده از دستگیری حداقل ۱۷تن از فعالان دانشجویی عضو دفتر تحکیم وحدت حکایت دارد.
این در حالی است که منابع متعددی به خبرنگار جرس گزارش داده اند که بسیاری از فعالان دانشجویی نیز توسط حراست های دانشگاه و نیز وزارت اطلاعات احضار شده اند و به آنان هشدار داده شده که در صورت عدم توقف فعالیت های خود با عواقب وخیمی روبرو خواهند شد.
مطابق اطلاعیه ای که روابط عمومی اتحادیه دانشجویی انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های سراسر کشور(دفتر تحکیم وحدت) منتشر کرده دستکم هفده تن از اعضای این تشکل دانشجویی از جمله سه نفر از اعضای شورای مرکزی به همراه دبیر کمیسیون زنان توسط نیروهای ملبس به یونیفورم نیروی انتظامی بازداشت شده اند. این بازداشت ها در صبح روز جمعه دهم تیرماه و در حالی صورت گرفته است که دانشجویان در یک "جمع دوستانه" و "غیررسمی" در پارک جمشیدیه تهران گرد هم آمده بودند.
گفته می شود که چندین ساعت پیش از این بازداشت ها، جلسه شورای تهران دفتر تحکیم وحدت برگزار شده بوده است. پنج تن از بازداشت شدگان زن هستند که در میان آن ها نام نسیم سرابندی، دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت که دانشجوی دانشگاه تهران است نیز دیده می شود. سه تن از بازداشت شدگان دانشجوی دانشگاه صنعت آب و برق (شهید عباسپور) در تهران بوده اند. دانشگاهی که اگرچه زیرمجموعه وزارت علوم است اما در عمل وزارت نیرو اداره و نظارت بر آن را برعهده دارد.
همچنین یکی از دستگیرشدگان دانشجوی دانشگاه آزاد بوده است. دفتر تحکیم حدت در اطلاعیه ای که متعاقب این دستگیری ها منتشر کرده هشدار داده که "عدم آزادسازی فوری تمامی این فعالان دانشجویی توام با پذیرش کلیه عواقب غیرقابل پیش‌بینی آن خواهد بود و قطعا اقدامات کور و شتابزده‌ای از این دست نه تنها کمکی به آرامش فضای دانشگاه‌ها نخواهد کرد بلکه به مثابه انداختن جرقه‌ای در انبارهای باروت خواهد بود."مهدی عربشاهی، میلاد اسدی و فرید هاشمی سه عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت هستند که نام آن ها در میان بازداشت شدگان دیده می شود.
هر سه این دانشجویان پیش از این نیز سابقه احضار و بازداشت توسط نیروهای امنیتی را در کارنامه خود داشتند. فرید هاشمی یک روز پیش از دستگیری از ادامه یافتن اعتراضات در دانشگاه ها خبر داده بود و گفته بود: "موج سبز در دانشگاه با دو تغییر همراه خواهد شد: به دلیل متمرکز بودن تعداد زیادی انسان معترض در یک محیط دانشگاه آن هم بصورت دائمی، اعتراض کردن بصورت یک روند دائمی در خواهد آمد و موج سبز از حالت سلبی در دو مرحله اول خود ( اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات و اعتراضات حقوق بشری ) بصورت ایجابی در خواهد آمد."
بازداشت اعضای دفتر تحکیم وحدت در حالی صورت می گیرد که عبدالله مومنی عضو سابق این تشکل دانشجویی بیش از صد روز است که در زندان انفرادی به سر می برد. مومنی چندی پیش در جریان یکی از دادگاه هایی که برای وقایع پس از انتخابات برگزار شده محاکمه شد و ضمن اعتراف اتهاماتی را علیه تحکیم وحدت مطرح کرد. چند روز پیش اعترافات تلویزیونی مومنی نیز از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
به عقیده تحلیگران همزمانی پخش این اعترافات با آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاه ها می توانست نشان دهنده هشداری از سوی رژیم جمهوری اسلامی به دانشجویان معترض باشد. با این حال دفتر تحکیم وحدت در بیانیه ای که سه روز پیش منتشر کرد اعترافات عبدالله مومنی را ناشی از "شکنجه" و "ساختگی" دانست. شبنم مددزاده دیگر عضو تحکیم وحدت و نایب دبیر شورای تهران این تشکل دانشجویی نیز هم اکنون بیش از ۷ ماه است که در بازداشت موقت به سر می برد و با اتهامات سنگین و عجیبی همچون محاربه و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق روبروست.
دستگیری فعالان دانشجویی در حالی صورت می گیرد که مقام های سپاه پاسداران پیش از این نسبت به سرکوب اعتراضات دانشجویی هشدار داده بودند. علی فضلی فرمانده سپاه سید الشهداء استان تهران اعتراضات دانشجویی را به "آتش زیر خاكستر" تشبیه کرده و گفته بود "ما باید با وحدت رویه‌ای كه مولایمان (مقام رهبری) از ما توقع دارند در این زمینه هوشیار باشیم و برخورد مناسبی در این خصوص بنماییم."
*****
واکنش دفتر تحکیم وحدت، به بازداشت اعضای این تشکل: این اقدامات، انداختن جرقه در انبار باروت است
درپی بازداشت تعدادی از اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت، روابط عمومی این اتحادیه دانشجویی اطلاعیه‌ای صادر کرد.متن کامل این اطلاعیه بدین شرح است:صبح دیروز جمعه دهم مهرماه 1388 درحالی که دانشگاه‌های سراسر کشور به مرور بازگشایی می شوند و اندک اندک صدای اعتراض ملت ستم‌کشیده علیه دولت کودتا از نهاد دانشگاه بلند می‌شود، نیروهای انتظامی با حمله به یک جمع دوستانه و غیر رسمی متشکل از جمعی از فعالان دانشجویی و اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) دستکم هفده تن از آنان از جمله سه نفر از اعضای شورای مرکزی این اتحادیه را بازداشت کرده‌اند.اسامی فعالان دانشجویی بازداشت شده که تاکنون محرز شده به این شرح است: مهدی عربشاهی (دبیر تشکیلات و عضو شورای مرکزی)، میلاد اسدی (دبیر صنفی و عضو شورای مرکزی)، فرید هاشمی (دبیر واحد آموزش و تحقیقات و عضو شورای مرکزی)، نسیم سرابندی (دبیر کمیسیون زنان و دانشجوی دانشگاه تهران)، عزت تربتی (دانشجوی دانشگاه تهران)، مونا غفاری (دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر)، مجید عباسی (دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر)، زهرا نیک سرشت (دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر)، سیاوش حاتم (دانشجوی دانشگاه همدان)، حمزه موذن (دانشجوی دانشگاه شهید عباسپور)، احمد احمدیان (دانشجوی دانشگاه تهران)، امیر حسین معظمی (دانشجوی دانشگاه شهید عباسپور)، محمد رضایی (دانشجوی دانشگاه شهید عباسپور)، حسین معصومی (دانشجوی دانشگاه آزاد)، حامد عزیزی (دانشجوی دانشگاه آزاد)، سجاد الله آبادی (دانشجوی دانشگاه شهید عباسپور)، سارا اسمی زاده (دانشجوی دانشگاه تهران).دفتر تحکیم وحدت ابراز امیدواری می‌کند که چنین اقدام عجولانه‌ای، خودسرانه و بدون طراحی امنیتی صورت گرفته باشد چرا که پذیرش مسئولیت این برخورد غیرقانونی از سوی مقامات عالی و عدم آزادی این دانشجویان به روشنی نشانه نابخردی و فقدان تسلط عقلانیت نسبی بر عملکرد دستگاه‌های امنیتی و انتظامی است.اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های سراسر کشور(دفتر تحکیم وحدت) همچنین ضمن جلب توجه مسئولان ذی‌ربط به شرایط ملتهب محیط‌های دانشجویی تاکید می‌کند که عدم آزادسازی فوری تمامی این فعالان دانشجویی توام با پذیرش کلیه عواقب غیرقابل پیش‌بینی آن خواهد بود و قطعا اقدامات کور و شتابزده‌ای از این دست نه تنها کمکی به آرامش فضای دانشگاه‌ها نخواهد کرد بلکه به مثابه انداختن جرقه‌ای در انبارهای باروت خواهد بود.روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
دهم مهرماه یکهزار و سیصد و هشتاد
*****

آمریکا مانند همیشه به ملت ایران خیانت کرد
مذاکره مستقيم ايران و امريکا
ويلايي باستاني متعلق به قرن 18 ميلادي در روستاي گنتاد و 18ماه بعد از آخرين ديدار نمايندگان 1+5 با ايران، مختصات مکان و زمان نشست ژنو را تشکيل مي داد و فرصتي بود تا ديپلمات هاي ايراني و غربي ديدار دوباره يي با يکديگر داشته باشند؛ ديداري که خبرگزاري هاي خارجي گزارش دادند نشانه هاي نرمش در آن ديده شد و مقامات ارشد برخي کشورهاي حاضر در آن از جمله ايران و امريکا، آن را سازنده خواندند.از سوي ديگر از جهاتي مي توان به نشست ژنو عنوان «اولين ها» را هم نسبت داد چرا که براي نخستين بار نمايندگان ايران و امريکا در حاشيه آن به طور محرمانه با يکديگر ديدار و گفت وگو کردند و در عين حال طرفين به رغم فضاسازي هايي که قبل از شروع جلسه وجود داشت از محتواي مذاکرات انجام شده رضايت داشتند و آن طور که ديپلمات هاي غربي اعلام کردند و مقامات ايراني نيز تکذيب نکردند، ايران و 1+5 بر سر يک پيشنهاد به موافقت اصولي دست يافتند و آن طرح انتقال بخش عمده يي از اورانيوم غني شده ايران به روسيه بود. پنجشنبه گذشته ژنو سوئيس ميزبان ديپلمات هايي از ايران، امريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و چين به همراه خاوير سولانا رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا بود تا بار ديگر شاهد برگزاري نشستي ميان ايران و +5 بر سر برنامه هسته يي کشورمان باشد.
اين ديدار تحت تاثير اعلام خبر ساخت سايت غني سازي جديدي در نزديکي تهران، بحث برانگيز و نتيجه آن غيرقابل پيش بيني شده بود چرا که غرب تهران را متهم به پنهانکاري در خصوص فعاليت هاي هسته يي اش کرد و مقامات ايران نيز اعلام کرده بودند فقط و فقط حاضر به گفت وگو درباره بسته پيشنهادي جديد ايران هستند که چندي قبل به سفيران 1+5 در تهران ارائه داده بودند. با وجود اين مقامات ارشد کشورهاي عضو 1+5 تصريح مي کردند حتي اگر ايران نخواهد، موضوع هسته يي اش را در نشست ژنو پيش خواهند کشيد. در چنين فضايي سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي راهي ژنو شد تا هم سخن بگويد و هم سخنان اعضاي اين گروه را بشنود. گفته مي شد آمانو مديرکل جديد آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز قرار بود در اين نشست حضور يابد اما بعد از برگزاري دو دور نشست در روز پنجشنبه خبري مبني بر حضور وي منتشر نشد. پس از پايان جلسات جليلي و 1+5 بود که خاوير سولانا نماينده 1+5 اعلام کرد طرفين توافق کردند تا آخر ماه اکتبر (تا اوايل آبان) نشست ديگري برگزار کنند و قبل از آن معاونان شان رايزني هايي را جهت فراهم کردن مقدمات کار انجام دهند.
سولانا که در کنفرانسي خبري به پرسش خبرنگاران پاسخ مي داد، با مثبت ارزيابي کردن نتايج اين نشست گفت؛ اين تنها آغاز راه است و غرب در انتظار برداشته شدن گام هاي عملي در مورد توافقاتي است که روز پنجشنبه بين ايران و 1+5 صورت گرفت. به گزارش مهر سولانا در ادامه سخنان خود افزود؛ ايران در نشست امروز نيز بر ماهيت صلح آميز برنامه هسته يي خود تاکيد کرده و براي ديدار بازرسان آژانس بين المللي انرژي هسته يي از تاسيسات جديد هسته يي خود ابراز آمادگي کرده است. اين مقام اتحاديه اروپا از توافق طرف هاي شرکت کننده در اين نشست براي ادامه مذاکرات امروز در روز 18 اکتبر (26 مهر) در شهر وين خبر داد. به گفته وي ايران همچنين با بازديد بازرسان آژانس از تاسيسات هسته يي قم طي دو هفته آينده موافقت کرده است.در همين حال دويچه وله گزارش داد سولانا به خبرنگاران گفت؛ «طرف هاي مذاکره توافق اصولي کرده اند اورانيومي که در ايران با ضريب پايين غني سازي شده است براي غني سازي بيشتر به کشورهاي ديگر حمل شود.»اما خبرگزاري هاي غربي در حالي از موافقت تهران با انتقال اورانيوم غني شده به کشور ثالث که احتمالاً روسيه خواهد بود، خبر دادند که خبرگزاري هاي ايران به نقل از سعيد جليلي نوشتند؛ «ايران به هيچ وجه حاضر نيست از حق مسلم خود صرف نظر کند.» محمود احمدي نژاد چندي قبل در مصاحبه يي با ايسنا اعلام کرده بود ايران حاضر است اورانيومي را که با ضريب پايين غني کرده به يک کشور ثالث بفروشد و در برابر، اورانيوم حدود 20 درصد غني شده را براي راه اندازي رآکتور تحقيقاتي خود دريافت کند. وي مشابه چنين پيشنهادي را در سفر نيويورک نيز با خبرنگاران درميان نهاده بود.اما سعيد جليلي در پاسخ به سوالي درباره اين مذاکرات گفت؛ اين مذاکرات در راستاي تعيين چارچوب ادامه مذاکرات بود و تصميم بر اين گرفته شد که گفت وگوها ادامه پيدا کند. به گزارش ايسنا دبير شوراي عالي امنيت ملي ادامه داد؛ اين گفت وگوها حول نقاط مشترک ما و آنها خواهد بود. اين مذاکرات در اين چارچوب آغاز خواهد شد و در سطح پايين تر تعيين مداليته و چگونگي پيشبرد گفت وگوها، به شکل مثبت و رويکرد اجرايي ادامه پيدا مي کند. خبرنگاري پرسيد؛ گروه 1+5 در اين مذاکرات به شما چه گفتند و شما به آنها چه گفتيد، که جليلي پاسخ داد؛ البته اين مساله را سولانا حتماً توضيح داده اند. اخيراً دو موضوع در صحنه موضوعات هسته يي مطرح بود که ما در اين باره توضيح داديم. وي با بيان اينکه «ما بارها بيان کرده ايم که تمام فعاليت هاي ايران در چارچوب ان پي تي و مقررات آژانس است و به موازات آن ايران بايد داراي حقوق مربوطه باشد»، ادامه داد؛ ايران از حقوق خود دفاع مي کند و آن را مبتني بر قانون و ان پي تي مي خواهد.وي در مورد تفاوت بسته پيشنهادي اخير و سال قبل ايران نيز گفت؛ در سال گذشته ما بسته يي ارائه کرديم و آمادگي داشتيم در مسير پيشنهادات خود گفت وگوها را ادامه دهيم که اين گفت وگوها دچار وقفه شد ولي فکر مي کنيم گفت وگوهاي روز پنجشنبه دچار وقفه نمي شود و ادامه پيدا مي کند. وي ادامه داد؛ شش کشور شرکت کننده در مذاکرات براي ادامه گفت وگو ها و همکاري ها همچنين درباره رويکرد جمهوري اسلامي ايران نظر مشترکي داشتند. جليلي در پايان اين کنفرانس خبري گفت؛ مذاکرات را يک ماه آينده از سر مي گيريم و فکر مي کنم اين يک گام خوبي است براي شروع مذاکرات حول محورهاي مشترک مورد نظر طرف هاي مذاکره کننده.
واکنش امريکا به نشست ژنو
پس از پايان نشست ژنو که در دو مرحله و طي حدود پنج ساعت برگزار شد، باراک اوباما با تاکيد بر اينکه اين نشست آغازي سازنده است، اقدام فوري و سازنده ايران را در پي اين گفت وگوها خواستار شد و گفت؛ شکيبايي ما براي گفت وگو با ايران محدود است.به گزارش ايسنا خبرگزاري فرانسه با اعلام اين خبر افزود؛ باراک اوباما رئيس جمهور امريکا پذيرفت که نشست قدرت هاي جهاني و تهران در ژنو، که شامل گفت وگوهاي مستقيم عالي رتبه ميان امريکا و ايران پس از گذشت سه دهه نيز بود، آغازي «سازنده» براي جلوگيري از بن بست هسته يي است. اين گزارش مي افزايد وي در عين حال هشدار داد واشنگتن آماده است فشار زيادي را بر تهران اعمال کند. وي افزود؛ ما به تعاملي جدي و معنادار متعهديم اما تمايلي به گفت وگو کردن به خاطر گفت وگو کردن نداريم.اوباما در ادامه افزود؛ ما به روشني گفته ايم سهم خود را در تعامل با دولت ايران در مبناي سلايق دوجانبه و احترام دوجانبه ادا خواهيم کرد اما شکيبايي ما نامحدود نيست. مساله انگشت گذاشتن روي ايران نيست؛ مساله ايجاد استانداردهاي دوگانه است. اوباما با تاکيد بر اينکه ما از حق ايران براي داشتن انرژي هسته يي صلح آميز حمايت مي کنيم، افزود؛ برداشتن گام انتقال اورانيوم با غناي پايين اين کشور به کشوري سوم گامي در جهت اعتمادسازي خواهد بود، مبني بر اينکه برنامه ايران در واقع صلح آميز است. در همين زمينه يک مقام امريکايي که در ژنو با خبرنگاران صحبت مي کرد گفت روسيه توافق کرده است فرآوري بيشتر اورانيوم با غناي پايين ايران را انجام دهد و سپس فرانسه آن را به مجتمع هاي سوخت براي استفاده در رآکتور تحقيقاتي تهران که تحت بازرسي بين المللي است، تبديل خواهد کرد. اين مقام که به دليل حساسيت مسائل مطرح شده در گفت وگوهاي روز پنجشنبه خواست نامش فاش نشود، گفت وضعيت احتمالي اين ترتيبات چنين خواهد بود که ذخاير اورانيوم با غناي پايين ايران را به حد چشمگيري کاهش مي دهد.
در همين حال هيلاري کلينتون گفت وگوهاي چندجانبه با ايران در ژنو را «مثمرثمر» خواند. به گزارش ايسنا خبرگزاري فرانسه با اعلام اين خبر افزود؛ هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا گفت گفت وگوهاي چندجانبه با ايران در ژنو که روز پنجشنبه انجام شد، مثمرثمر بوده است اما وي مي خواهد ايران اقداماتي ملموس را انجام دهد چرا که دليل آن هنوز محقق نشده است. بنا بر گزارش آسوشيتدپرس، او افزود؛ بنا بر اين ما منتظر خواهيم ماند و به اعمال فشار درباره نظرمان ادامه خواهيم داد و خواهيم ديد که ايران تصميم به انجام چه کاري خواهد گرفت. بنا بر گزارش خبرگزاري فرانسه کلينتون که به همراه فام گياخيم وزير امور خارجه ويتنام در فرصت کوتاهي در برابر رسانه ها قرار گرفت، افزود با ويليام برنز نماينده اش در ژنو درباره جزييات اين نشست مذاکره کرده است اما نتايج آن را در اختيار خبرنگاران قرار نمي دهد.
رايزني ايران و امريکا پس از 30 سال
اما نشست ايران و 1«5 يک حاشيه جالب توجه داشت و آن ديدار هيات هاي ايران و امريکا با يکديگر بود. ويليام برنز که نماينده امريکا در اين مذاکرات بود، ديداري محرمانه با سعيد جليلي در حاشيه گفت وگوهاي ژنو انجام داد. مقامات غربي مي گويند اين مذاکره بر موضوع هسته يي و حقوق بشر متمرکز بوده است. آنان افزودند اين گفت وگوها صريح و بي پرده بودند. اين اولين رايزني ديپلمات هاي ايران و امريکا با يکديگر در 30 سال اخير است. ديدار جليلي و برنز در زمان استراحت بين جلسات صبح و عصر روز پنجشنبه انجام شد.در همين حال سخنگوي وزارت خارجه امريکا اعلام کرد در مذاکرات رو در رو با ايران در ژنو حل فوري مساله اتباع امريکايي بازداشت شده در ايران را خواستار شده است.به گزارش ايسنا يان کلي افزود؛ ما تاکيد کرديم که بازداشت اين شهروندان امريکايي موضوعي ضروري است و بايد در اسرع وقت حل شود.از سوي ديگر خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از يک مقام امريکايي که با خبرنگاران در ژنو صحبت مي کرد گزارش داد مذاکرات ژنو صريح بود.
درخواست افزايش سطح نشست از سوي ايران
پس از برگزاري نشست ژنو منوچهر متکي وزير خارجه ايران ابراز تمايل کرد مذاکرات هسته يي با گروه 1«5 به سطح سران ارتقا پيدا کند و موضوعات بيشتري را در بر گيرد.احمدي نژاد رئيس دولت دهم نيز روز چهارشنبه پيشنهاد کرده بود مذاکرات اين کشور با پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان به سطح سران ارتقا پيدا کند.متکي نيز با تکرار اين پيشنهاد افزود؛ ايران با يک «دستور کار روشن و برنامه عمل» وارد مذاکرات ژنو شده و آماده است شکل و سطح اين گفت وگوها تقويت شود.وي پيشنهاد کرد کميته هاي مختلف براي پوشش موضوعات مختلف امنيتي، اقتصادي و سياسي تشکيل شوند.وزير خارجه ايران مشخصاً اشاره يي به مساله غني سازي اتمي که موضوع مذاکرات ژنو بود، نکرد.او در اين کنفرانس خبري تاکيد کرد ايران گزارش کليه تاسيسات اتمي خود را به آژانس بين المللي انرژي اتمي ارائه کرده است.اما لاريجاني رئيس مجلس گفت؛ بايد منتظر ماند تا نتايج جلسه کشورهاي 1«5 مشخص شود، اما آنچه در اخبار ظاهري شان آشکار است، رفتار دوگانه يي را نشان مي دهند. به گزارش ايسنا علي لاريجاني در حاشيه نشست خود با رئيس مجلس ملي عراق در جمع خبرنگاران در مورد گفت وگوهاي ايران در ژنو با 1«5 اظهار کرد؛ آنچه در اين فضا آشکار است وضعيت دوگانه يي است که در رسانه ها منعکس مي شود به طوري که در صورت ظاهر مي گويند مي خواهيم رويکرد مثبتي داشته باشيم و گاهي هم چند قدم عقب تر دندان هاي تيزي را نشان مي دهند بنابراين وضعيت اخبار داخلي شان يک رفتار دوگانه يي را نشان مي دهد. وي در مورد وضعيت ايران در مذاکرات ژنو گفت؛ رويکرد ايران يک رويکرد مثبت و روشني است، ضمن اينکه روي پايه هاي اصلي کار فناوري هسته يي دقت نظر داريم، اما رويکرد مثبتي نسبت به مذاکرات داريم و اين رويکرد مثبت کمک مي کند به نتايج معقولي برسيم. وي در مورد پيش بيني اش نسبت به جلسه کشورهاي 1«5 گفت؛ بايد کمي صبر کنيم تا ببينيم نتايجش چه مي شود.
*****
بسيج و نيروي زميني سپاه ادغام مي شوند
اعتماد: محمدعلي جعفري وعده اش براي تغييرات گسترده در سپاه را عملي و دور جديد تحول در اين نيرو را آغاز کرده است. به دستور فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرار است نيروي مقاومت بسيج در نيروي زميني سپاه ادغام شود و از ترکيب آنها «نيروي مقاومت زميني سپاه پاسداران» تشکيل شود. محمدعلي جعفري همان روزي که از مرکز راهبردي سپاه به فرماندهي منتقل مي شد، اعلام کرد تحولات گسترده يي را که حاصل تجربه او در مرکز راهبردي بود با استفاده از نيروهاي فرهيخته و جوان در دستور کار قرار مي دهد. خيلي زودتر از آنچه تصور مي شد وعده جعفري محقق شد. تحولات ساختاري با تشکيل 31 سپاه استاني وارد فاز عملي شد. در اين ميان ارتباط قوي تر بسيج و سپاه و تمرکززدايي نيز به تبع تغييرات اجرايي پيگيري مي شد که نتيجه آن ادغام برخي بخش هاي اين دو ارگان با يکديگر بود. علاوه بر اين وظايف با وقوع حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري مقابله با تهديد نرم هم به وظايف آنها افزوده شده است. اين مسووليت اخير بيشتر بر عهده بسيج بود و حجت الاسلام «حسين طائب» فرمانده 45ساله اين نهاد در سخنراني هاي متعددش بارها بر اين موضوع تاکيد کرده است. هم اکنون اما به واسطه اخباري که مهر و سايت پرچم وابسته به ثمره هاشمي منتشر کرده اند، دستگاه گسترده بسيج که اعضاي مردمي زيادي دارد در نيروي زميني سپاه ادغام خواهند شد و در اين صورت بسيجيان در هماهنگي کامل با سپاه تعريف جديدي پيدا خواهند کرد. در اين ميان اين تحولات گريبان طائب را هم گرفته است و بنابر گزارش هاي منتشرشده او قرار است از فرماندهي بسيج به معاونت اطلاعات سپاه نقل مکان کند. همچنين پرچم نوشته است از گزينه هاي فرماندهي نيروي تازه تاسيس مقاومت زميني سپاه سردار محمدرضا نقدي است. البته نام افراد ديگري چون نجات و پاکپور فرمانده فعلي نيروي زميني سپاه هم شنيده مي شود.در حالي که هنوز فرماندهي اين بخش تازه تاسيس مشخص نشده اما ظاهراً ارتقاي درجه طائب نهايي شده است. حجت الاسلام طائب هرچند در دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني مدتي در وزارت اطلاعات فعاليت مي کرد، اما نام او به واسطه اعتراض هاي تند و تيزش به اصلاح طلبان بر سر زبان ها افتاد. به علاوه در انتخابات رياست جمهوري دهم او به صراحت پشت احمدي نژاد قرار گرفت و به واسطه جايگاه بسيج در حوادث پس از انتخابات، نقش او نيز در کانون توجهات قرار گرفت. طائب آن گونه که پرچم گزارش کرده است در سال 61 به عضويت سپاه درآمد و فعاليت خود را از سپاه منطقه 10 تهران آغاز کرد. او در ادامه مسووليت هاي متعددي در سپاه استان هاي قم و خراسان رضوي داشت. طائب که داماد حجت الاسلام حسيني (مدرس اخلاق در خانواده) است مدتي معاون هماهنگ کننده دفتر رهبر انقلاب بود. معاونت فرهنگي سپاه، فرماندهي دانشکده فرهنگي دانشگاه امام حسين(ع) و رياست اداره اطلاعات سپاه از ديگر مسووليت هاي اوست. هم اکنون اما او باز هم قرار است در پست ديگري در سپاه به فعاليت بپردازد. بايد ديد طائب در اين سمت چه نقشي خواهد داشت.
*****
جعفري خطاب به اعلام کنندگان طرح وحدت ملي عنوان کرد
سکوت کنيد و از وحدت دم نزنيد
محمدعلي جعفري فرمانده کل سپاه اوباشان مزدور، بانيان طرح وحدت ملي را نشانه گرفت و خطاب به افرادي که اغلب از افراد موثر نظام محسوب مي شوند، اظهار داشت اين افراد بايد از ملت عذرخواهي کنند چون هرگز نمي توان با قانون شکنان و مخالفان آراي ملت طرح وحدت ريخت. به گزارش فارس فرمانده کل سپاه پاسداران هدف مطرح کنندگان طرح وحدت ملي را توقف روشنگري دانست و گفت؛ هرگز نمي توان با فردي که به آراي مردم تمکين نمي کند و به خاطر اشتباهاتش حاضر به عذرخواهي نيست به دنبال وحدت بود چون اين افراد بايد پاسخگوي همه خسارت هاي وارد شده به کشور باشند و اين نکته يي است که برخي از آقايان خودي به آن توجه نمي کنند. اين افراد اول بايد از ملت عذرخواهي کنند و تقصيرات خود را بپذيرند و بعد به آراي مردم تمکين کنند، تا عطوفت نظام جمهوري اسلامي شامل حال آنها شود چون آنها قانون شکني کرده اند.سردار جعفري اظهار داشت؛ کسي که در جايگاه خواص نتوانسته به خوبي تحليل کند و در حوادث بعد از انتخابات سکوت کرده بود، اکنون نيز بايد سکوت کند و دم از وحدت نزند، چون مطرح کردن اين مباحث با هدف متوقف کردن روشنگري ها صورت مي گيرد. درحالي که بايد مسير درست را تشخيص داده و بدانيم چه رسالتي برعهده ما است. فرمانده سپاه پاسداران به وظايف دانشجويان در اين مقطع اشاره و تصريح کرد؛شما دانشجويان در اين ميان مسووليت سنگيني داريد و نمي توانيد ادعا کنيد با اجراي برنامه هاي معمول بسيج دانشجويي در سال هاي گذشته، به وظيفه خود عمل کرده ايد، چون ممکن است نوع عملکرد بسيج دانشجويي در سال هاي گذشته براي مقابله با جريان کنوني جوابگو نباشد. جعفري با اشاره به تفاوت هاي موجود در فضاهاي دانشگاهي کشور يادآور شد؛ اينکه بسيج دانشجويي در ميدان جنگ نرم استقلال عمل دارد براي همين شرايط متفاوت مکاني و زماني است و بر همين اساس هدايت و فرماندهي اين ميدان مبارزه نيز متمرکز نيست. جعفري در ادامه از شعار الله اکبر نيز انتقاد کرد و گفت؛ جرياني به دنبال تظاهرات آرام بود در اين راه از شعارهايي مانند «الله اکبر تا ابطال انتخابات» نيز استفاده کردند که توسط برخي از روحانيون مخالف وضعيت امروز حاکميت جمهوري اسلامي طرح شد، درحالي که همين افراد مدعي خط امام نيز هستند.
*****
متکي در سفر پرحاشيه خود به واشنگتن اعلام کرد اگر لازم باشد با اعضاي کنگره امريکا گفت وگو مي کنيم
سفر چندساعته منوچهر متکي وزير امور خارجه از نيويورک به واشنگتن حاشيه ساز شد. به رغم تکذيب هاي مکرر از سوي مقامات رسمي ايران، روز پنجشنبه خبرگزاري دولتي ايرنا از ديدار دو سناتور امريکايي با متکي خبر داد.
روزنامه واشنگتن پست نيز به گونه يي اين ديدار را تاييد کرد. هرچند تاکنون سناي امريکا تمايلي به تاييد يا تکذيب اين خبر از خود نشان نداده است اما متکي گفت اگر لازم باشد با اعضاي کنگره امريکا ديدار خواهد کرد.
اين رويداد يعني سفر متکي از نيويورک به واشنگتن پس از 10 سال صورت گرفت. سال 1378 ايالات متحده امريکا جواز سفر به واشنگتن را براي حضور به دفتر حافظ منافع ايران که همان سفارت پاکستان است به کمال خرازي وزير خارجه دولت اصلاحات صادر کرده بود که البته اين ديدار نيز براي نخستين بار پس از پيروزي انقلاب به وقوع پيوسته بود.
ظاهراً ديدار متکي از دفتر حافظ منافع ايران در پايتخت امريکا و صدور مجوز سريع از سوي مقامات اين کشور بر حاشيه هاي سفر هيات ايراني به ايالات متحده افزوده است به همين منظور منوچهر متکي براي اينکه به تمامي گمانه هاي ايجاد شده پايان بخشد گفت وگويي را با خبرنگار محرم دولت (ايرنا) ترتيب داد تا ضمن برشمردن اهداف خود از اين سفر در پاسخ به رسانه هاي امريکايي که نوشته بودند صدور سريع مجوز، پيام حسن نيت واشنگتن به تهران است، اعلام کند ايران در عالم سياست سعي مي کند خيلي گران نخرد و خيلي ارزان نفروشد.
متکي براي روشن شدن مفهوم اين جمله افزود؛ ايران و امريکا حدود 30 سال است روابط سياسي ندارند و ديپلمات ها و حتي خبرنگاران ايراني که براي فعاليت در سازمان ملل راهي نيويورک مي شوند، فقط حق تردد در محدوده 25 مايلي سازمان ملل را دارند. خروج از اين منطقه 25 مايلي نيازمند کسب مجوزي از مقام هاي مسوول امريکايي است. وزير امور خارجه در ادامه توضيح داد؛ صرف نظر از فضايي که سعي شد به وجود بيايد، قاعدتاً ايران و امريکا خارج از بحث روابط سياسي و ديپلماتيک، حوزه هاي مختلفي از مسائل يا زمينه ها را دارند از جمله در حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي و در بخش موسسات مطالعاتي که طي 30 سال گذشته اين گونه ارتباطات بين دو کشور وجود داشته است وافرادي خارج از مقامات رسمي، معمولاً در سمينارهاي مشترک يکديگر شرکت مي کردند. متکي تصريح کرد؛ ما در دستگاه ديپلماسي منعي براي اين گونه ارتباطات و تبادل نظرها نمي بينيم بنابراين حوزه همکاري هاي مطالعاتي و فرهنگي و اجتماعي و حتي حوزه مطالعات بين المللي امنيتي، مباحثي است که مي تواند در آن قالب هاي شناخته شده يي که در دنيا وجود دارد، صورت گيرد. وي افزود؛ «البته اينها اکنون ارتباطي به اين سفر من ندارد. ما بيشترين ايرانيان خارج از کشور را در ايالات متحده امريکا داريم و بيشترين کار کنسولي در ارتباط با ايرانيان را در امريکا داريم و به همين دليل دفتر حافظ منافع ما در واشنگتن به لحاظ تعداد کارکنان بزرگ ترين نمايندگي ما در خارج از کشور است و اين به جهت مسووليتي است که اين دفتر برعهده دارد.»
با اين همه او بر اين نکته تاکيد کرد که اگر روزي لازم باشد با شماري از اعضاي کنگره امريکا گفت وگو خواهد کرد و اين ديدار انجام خواهد شد ولي در اين سفر چنين ديداري انجام نشده است. به رغم تکذيب هاي متکي اما محافل نزديک به دولت اوباما از اين سفر به عنوان امکاني براي شکستن يخ روابط بين تهران و واشنگتن ياد کرده اند.
در اين راستا روز پنجشنبه دولت امريکا اعلام کرد منوچهر متکي وزير خارجه ايران بعد از ترک مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک براي سفري کوتاه عازم واشنگتن شد.
به گزارش ايلنا به نقل از بي بي سي متکي و همسرش در جريان سفر به واشنگتن اجازه داشتند از دفتر حافظ منافع ايران که در سفارت پاکستان قرار دارد، بازديد کنند.به گفته فيليپ کرولي سخنگوي وزارت خارجه امريکا اين يک رويداد نامعمول است و اينکه نتيجه آن مثبت است يا نه در آينده مشخص خواهد شد. به گفته وي انتظار نمي رود اين اقدام مقام هاي ايراني تغيير جدي در روابط دو کشور به حساب آيد با اين حال مي توان از آن به عنوان نشانه يي براي تغييرات آتي ياد کرد.
ديگر اينکه همزماني اين سفر و نشست گروه 1+5 با هيات ايراني به سرپرستي سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي در ژنو يکي ديگر از موضوعاتي بود که سخنگوي وزارت خارجه امريکا به آن پرداخت.
«فيليپ کرولي» سخنگوي وزارت خارجه امريکا در اين باره گفت؛ «تلاقي زماني سفر متکي و نشست ژنو کاملاً تصادفي است ولي چنانچه در مسيري سازنده هدايت شود، از آن استقبال مي کنيم.»
در همين حال حسن قشقاوي تاکيد کرد؛ سفر متکي براي ديدار با اعضاي دفتر حافظ منافع ايران و همکاران پرسنلي ما در پاکستان بوده است و در واشنگتن و نيويورک هيچ ملاقاتي با هيچ مقام امريکايي نداشته است. سخنگوي وزارت امور خارجه در گفت وگو با ايسنا گفت؛ در سفر متکي به واشنگتن با دو تن از اعضاي شوراي روابط خارجي گفت وگو و ملاقاتي صورت گرفت، اما بايد در نظر داشت اعضاي شوراي روابط خارجي، عضو کنگره نيستند و مقام رسمي نيز محسوب نمي شوند و معمولاً از افراد صاحب سرمايه، روزنامه نگار يا شخصيت ها و مسوولان سابق در اين شورا عضو هستند.
قشقاوي تاکيد کرد؛ شوراي روابط خارجي حالت NGO دارد و غيررسمي و غيردولتي است و افراد از شخصيت هاي مختلف در آن عضو هستند و هيچ کدام از مقامات و شخصيت هاي فعلي چه در دولت و چه در کنگره امريکا عضو آن نيستند. رئيس جمهور نيز چنين ديداري سال گذشته داشته است.
شوراي روابط خارجي ارتباطي با کنگره امريکا ندارد. سخنگوي وزارت امور خارجه هدف از سفر وزير امور خارجه به واشنگتن را بررسي و منظم کردن برخي مسائل کنسولي مرتبط با دفتر حافظ منافع ايران اعلام کرد.
*****
انتقال دو تن از دانشجویان به قرنطینه بند ۷
مجید دری و ضیا نبوی، دانشجویان ستاره‌دار و اعضای شورای دفاع از حق تحصیل طی روزهای گذشته به قرنطینه بند 7 زندان اوین منتقل شده‌اند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، وضعیت بهداشتی قرنطینه بند 7 به شدت نامناسب توصیف شده است. وجود حشرات ناقل بیماری همچون کک و شپش و بیماری پوستی گال از جمله مواردی است که شرایط را برای زندانیان حاضر در این قرنطینه دشوار نموده است. بیماری گال بعلت آلودگی انگلی با نوع ماده‌ی حشره‌های میکروسکوپی به نام مایت و دارای قابلیت سرایت به افراد دیگر و اپیدمی است.ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه بابلبسر مازنداران در تاریخ 25 خردادماه به همراه تعدادی از دوستان خود بازداشت و به بند امنیتی 209 زندان اوین منتقل شد، وی در اولین ملاقات خود با خانواده در 17 شهریور 1388 درحالی در کابین تلفنی سالن ملاقات حاضر شد که موهای وی تراشیده شده بود و وضعیت جسمی مناسبی نداشت. گفته می شود بازجویی از این دانشجوی محروم از تحصیل کماکان ادامه داشته و بیشترین فشار و تمرکز بر روی "شورای دفاع از حق تحصیل " و اعضای آن است.مجید دری از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل است که در جریان وقایع پس از انتخابات در تاریخ اول تیرماه برای اولین بار بازداشت شد. وی پس از آزادی در تاریخ ۱۸ تیرماه برای دومین بار بازداشت شده و در کیفرخواست قرائت شده از سوی نماینده دادستانی در جریان دومین دادگاه موسوم به رسیدگی به متهمان اغتشاشات اخیر با اتهام نفاق مواجه شده است.