سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۱/۱۴

چهارشنبه: 14/11/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-
با عرض پوزش از یاران، دوستان و هم میهنان گرامی (در داخل و خارج از میهن) برای تاخیر در انتشار "پست " امروز، همانگونه که می دانید و آگاه هستید از حدود 20 ساعت پیش تا حدود ساعت پنج بامداد امروز چهارشنبه 14 بهمن خطوط اینترنت در بخش وسیعی از تهران و اکثر شهرستانها قطع بوده و بنابراین ما کاری نمی توانستیم انجام دهیم جز آن که مطالب را تاحد امکان بصورت پیش نویس آماده بسازیم تا پس از ارتباط دوباره اینترنت آنها را انتشار دهیم.
از قرار معلوم و بنا به اظهار نظر بسیاری از آگاهان این وضعیت تا روز 22 بهمن ادامه خواهد یافت و چه بسا در روزهای آینده ، بطور کلی خطوط اینترنت از کار بیفتد .
به گزارشی در همین زمینه به نقل از سایت جرس نیز توجه نمایید.

*****
قطع اینترنت در چند شهر کشور در آستانه ۲۲ بهمن
جنبش راه سبز (جرس): در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اینترنت در چند شهر کشور قطع و در شهرهای دیگر با اختلال شدید روبرو شد.
از روز گذشته خطوط اینترنت در شهر تهران به شدت مختل شده و کاربران امکان وارد شدن به جی میل و یاهو را نیز نداشتنه اند. براساس این گزارش، در برخی مناطق تهران اینترنت به طور کامل قطع شده بود و در برخی مناطق نیز سرعت به شدت پایین بوده و ورود به هیچ سایتی ممکن نبود.
سایت کلمه نیز از مشهد گزارش داده است در حالی که دسترسی به اینترنت از یکشنبه شب به سختی و با قطعی و وصلی مکرر در این شهر صورت می‌گرفت، از صبح دوشنبه، دسترسی به اینترنت به‌طور کامل در مشهد و تمامی شهرهای خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی امکانپذیر نبود و تمامی سرویس‌های ارئه اینترنت از ای‌دی‌اس ال تا دیال‌آپ قطع شد.
دسترسی به اینترنت در کافی‌نت ها نیز در این استان ها امکانپذیر نبود و مسئولان کافی‌نت‌ها در پاسخ به مراجعه کنندگان اعلام کرده‌اند که مخابرات اینترنت را قطع کرده اما علت قطع شدن را اعلام نکرده است.
همچنین از عصر روز دوشنبه به ناگهان اینترنت استان کرمانشاه به طور کامل قطع شد و کاربران اینترنت نیز پاسخی برای این مشکل از جانب هیچ فردی دریافت نکردند.
در پی قطع بیش از ۲۰ ساعته اینترنت در کرمانشاه امروز شمار قابل توجهی از مردم و کاربران از دریافت بسیاری از خدمات مختلف در استان کرمانشاه محروم ماندند.
در این حال رسول آمویی، مدیر عامل شرکت مخابرات استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: این قطعی به استان ارتباطی ندارد.
این در حالی است که استان کرمانشاه مدتی است با مشکلات متعدد در بخش اینترنت مواجه است و قطعی های مکرر و پایین بودن سرعت اینترنت در این استان به حدی است که چندی پیش دو نماینده استان در مجلس (حشمت الله فلاحت پیشه و فرهاد تجری) در تذکری به وزیر ارتباطات خواهان پیگیری موضوع و رفع مشکل شدند.
ظهر دیروز اینترنت در استان کرمانشاه مجدداً وصل شد اما سرعت و کیفیت بسیار پایینی دارد.
همچنین خبر می رسد در برخی از شهرهای شمالی نیز اینترنت با قطعی مکرر روبرو شده است.
*****
تلاش دادگاه انقلاب مشهد برای برخورد با معترضان: ادعای شکنجه دانشجویان توسط بازپرس قوه قضائیه توسط منابع متعدد

درحالیکه در هفته های گذشته شهرمشهد شاهد حمله نیروهای انصار ولباس شخصی های حامی دولت به دانشگاه های مشهد و بیت آلله صانعی در این شهر، عدم برخورد با مهاجمین شناسنامه دار، بازداشت بیش از سیصد دانشجوی دانشگاه مشهد در طول یک ترم تحصیلی، طولانی شدن زمان بازداشت ها، ده ها پرونده باز دانشجویان در دادگاه انقلاب، صدور وثیقه های بسیار سنگین و … بوده‏، یکی از دانشجویان دانشگاه های مشهد که نخواست نامش فاش شود، در رابطه با عملکرد دادگاه انقلاب با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت وگو کرد.
به گفته این دانشجوفعال سیاسی تا قبل از ورود بازپرس [...] [کمپین بین المللی حقوق بشرتاپیش از گفت وگوی مستقیم با افراد قربانی از نام بردن افرادیاد شده معذور است] و بازپرس [...] به دادگاه انقلاب مشهد نیز برخوردهای امنیتی با فعالین دانشجویی شدید و فراقانونی بود، بازداشت های غیر قانونی، انفرادی های طولانی مدت و تهدید خانواده ها همیشه وجود داشته اما با ورود بازپرس [...] نوع برخوردها به تدریج وارد فاز جدیدی شد. به گفته وی برخی از بازپرسان به صورت مستقیم به آزارجسمی متهمان می پردازند. در یکی از این موارد بازجو با دستگاه شوک الکتریکی دانشجویان را مورد شکنجه قرار داده اند. به گفته این دانشجو یکی از افراد اصلی دادگاه انقلاب مشهد (که کمپین از بردن نام وی تا انجام تحقیقات کامل معذور است) خود با دستگاه شوک دو تن از دانشجویان بازداشتی را در کوی پلیس شکنجه کرد و حتی بعد از آزادی اثر سوختگی روی بدن یکی از این دانشجویان وجود داشت. دانشجوی یاد شده افزود:« ضمن این که شکنجه سفید را نیز نباید فراموش کرد، تهدید به خوراندن مدفوع به یکی از دانشجویان به وسیله آقای [...]، انتقال دانشجویان بازداشت شده بعد از حمله به دانشگاه آزاد به بند متهمین به لواط در کوی پلیس و تهدید به تجاو در حداقل یک مورد که بنده از آن خبر دارم در بازداشتگاه های کوی پلیس و اطلاعات مشهد.
او همچنین افزوده است که (….) دختران دانشجو را پی در پی احضار کرده و حرکات دور از شان و خلاف عرف وشرع از جمله قفل کردن در، بلند خواندن پیام های خصوصی و قهقه زدن، تهدید به افشای مسائل خصوصی و البته گاهی استفاده از طرز بیانی بسیارعجیب و صمیمانه.
دادگاه انقلاب و دادستانی مشهد طی ماه های گذشته به اخذ وثیقه های سنگین از بازداشت شدگان پرداخته است. بازداشت گسترده بیش از ۲۰۰ از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهدطی دو روز و قریب یک صد دانشجوی دانشگاه فردوسی، خیام و سجاد مشهد هم بخشی از این اقدامات است.
*****
ميلياردها تومان کمک دولت به اشخاص خاص

مسوولان دولتی در پاسخ به انتقاد کارشناسان که انبساطی بودن لايحه بودجه سال آينده و افزايش رقم آن را عاملی برای افزايش تورم در سال آينده می دانند، اين افزايش حجم بودجه و انبساطی بودن دخل و خرج دولت را به افزايش بودجه های عمرانی و اجرای برنامه هدفمند کردن يارانه ها نسبت می دهند، اما بررسی جداول، پيوست ها و جزييات لايحه بودجه نشان می دهد که علاوه بر افزايش اعتبارات عمرانی در لايحه بودجه سال آينده و ديگر دلايلی که دولتی ها در توجيه انبساطی بودن بودجه سال آينده عنوان می کنند، ديگر بخش‌های بودجه نيز با افزايش اعداد و ارقام همراه بوده است.
بررسی جدول شماره ۱۸ در پيوست های لايحه بودجه سال آينده که به کمک های دولت به اشخاص حقيقی و حقوقی اختصاص دارد(ما در پست 2 روز قبل تصاویر این جدول ها را منعکس نمودیم)، نشان می دهد که مجموع اين کمک‌ها با رشدی ۱۴۳ درصدی نسبت به رقم مشابه اين کمک‌ها در لايحه بودجه امسال، به حدود ۹۴ ميليارد تومان رسيده است. ضمن آنکه رقم کمک به اشخاص حقيقی و حقوقی برای تملک دارايی های سرمايه ای نيز به ۶۴ ميليارد تومان افزايش يافته است.
تعداد اشخاص حقيقی و حقوقی که دولت بنا دارد در سال آينده در قالب بودجه به آنها کمک کند نيز به ۵۸ شخص افزايش يافته است، حال آنکه اين اشخاص در لايحه بودجه امسال ۳۸ شخص حقيقی و حقوقی را دربرمی گرفت.
بر اين اساس دولت قصد دارد در سال آينده به ۵۸ شخص حقيق و حقوقی در مجموع رقمی در حدود ۱۵۸ ميليارد تومان کمک کند. اما اين اشخاص حقيق و حقوقی که مشمول اين کمک ها خواهندشد چه اشخاصی هستند؟
در ميان اشخاص مشمول کمک دولت در لايحه بودجه سال آينده موسسه آينده روشن که به نام موسسه مهدويت شناخته شده و اسفنديار رحيم‌مشايی رئيس دفتر رئيس دولت خود را موسس‌ آن معرفی کرده، يک ميليارد و ۲۰۰ ميليون تومان سهم گرفته است.
سهم بنياد فرهنگی مولانا که موسسه ای وابسته به حميد مولانا، مشاور محمود احمدی نژاد است نيز۳۴۰ ميليون تومان خواهد بود.
در عين حال در جدول شماره ۱۸ پيوست لايحه بودجه سال آينده نام مرکز اسناد انقلاب اسلامی به رياست روح الله حسينيان از نمايندگان محافظه کار مجلس و از حاميان دولت با سهم ۵۰۰ ميليون تومان، بنياد بوعلی‌سينا با سهم ۳۰۰ ميليون تومان، موسسه آموزشی امام خمينی قم با ۱۰ ميليارد تومان، موسسه پرتو ثقلين با ۲۰۰ ميليون تومان، موسسات مصباح‌الهدی و سفينه‌النجات هر يک با سهم يک ميليارد تومان و کانون نويسندگان قم با سهم۲۰۰ ميليون تومان به‌ چشم می‌خورد.
همچنين به منظور کمک به موسسه آموزشی وپژوهشی امام‌خمينی(ره) که متعلق به آيت‌الله مصباح‌يزدی است نيز برای تملک دارايی‌های سرمايه‌ای ۱۰ ميليارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است، اين در حالی است که برای کمک به پژوهشکده رويان دو ميليارد تومان، جامعه الزهرا ۱۰ ميليارد تومان، شهرک مهديه قم ۵/۲ ميليارد تومان و رواق حکمت ۲۰۰ ميليون تومان اعتبار در نظر گرفته شده است.
دولت همچنين بيش از ۱۵ ميليارد تومان اعتبار برای کمک به نهادها و مراکز فرهنگی و دينی درنظر گرفته است که قراراست با هماهنگی شورای عالی حوزه علميه قم در بودجه سال آينده کشور درنظر گرفته است.
در اين جدول، بيشترين رشد اعتبار متعلق به ستاد مردمی رسيدگی به امور ديه بوده‌، به طوريکه بودجه اين ستاد در لايحه بودجه سال آِنده در مقايسه با رقم درنظرگرفته شده در بودجه امسال، با رشدی ۴ هزار درصدی به بيش از ۱۰ ميليارد تومان رسيده است.
*****
تجمّع سکوت دانشجویان علم و صنعت در هفتمین روز درگذشت دانشجوی فقید

بعد از گذشت هفت روز از حادثۀ دلخراش درگذشت سرکار خانم "میترا رضایی" دانشجوی ورودی 88 کارشناسی ارشد دانشکدۀ کامپیوتر که هفتۀ گذشته در صحن دانشگاه در تصادف با یک دستگاه کامیون زیر گرفته شده بودند و فوت نمودند، جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با تجمّع در محلّ حادثه و نثار گل در این مکان یاد و خاطرۀ این دانشجوی فقید را گرامی داشتند.
بعد از مراسمی که توسّط دانشگاه برای هفتم ایشان برگزار شده بود، تعدادی از دانشجویان با پخش گل در میان حضّار به طرف محلّ حادثه حرکت کرده و با تجمّع در محلّ حادثه و نثار گل یاد و خاطرۀ این عزیز از دست رفته را گرامی داشتند.
دانشجویان در حالی که روبان های مشکی به دست های خود بسته بودند، با نثار گل در کنار عکس خانم میترا رضایی، یاد و خاطرۀ ایشان را گرامی داشتند و اعلام کردند تا زمانی که شخصی از مسئولان دانشگاه جواب آن ها را ندهد به تجمّع خود ادامه خواهند داد. در این هنگام دانشجویان با ابراز نارضایتی بابت عدم مسئولیّت پذیری مدیران دانشگاه و شخص "جبل عاملی" رییس دانشگاه با اعلام نارضایتی بابت مصاحبۀ اخیر ایشان با خبرگزاری "مهر"، خواستار پاسخگویی مسئولان دانشگاه نسبت به این حادثۀ دلخراش و عدم تکرار چنین حوادثی در دانشگاه شدند.
بعد ار ایراد سخنانی از سوی دانشجویان و قرائت متنی توسّط یکی از دانشجویان دانشکدۀ کامپیوتر آقای دکتر مزیّنی رئیس دانشکدۀ کامپیوتر به ایراد سخنانی در جواب دانشجویان پرداخت که با واکنش دانشجویان و پاسخ آنان همراه شد. ایشان با بیان اینکه نباید مسائل را از سمت و سوی اصلی آن ها منحرف کرد، بیان داشتند مسئولان دانشگاه هم به جد پیگیر مسائل این دانشجوی مرحوم می باشند. دانشجویان با بیان این مطلب که بهتر است مسئولین دانشگاه به جای فرافکنی و فرار از مسئولیّت قدری هم به فکر امنیّت دانشجویان باشند و به جای مصاحبه های جنجالی -که فقط نمک به روی زخم داغداران و دانشجویان می پاشد- یک معذرت خواهی خشک و خالی از دانشجویان می کردند، اعتراض خود را نسبت به بیانات رئس دانشکدۀ کامپیوتر بیان داشتند.
دانشجویان که از این سخنان ناراضی بوده و آن ها را قانع کننده نمی دانستند، اعلام داشتند تا زمانی که جوابی در خور از سوی مسئولین دانشگاه دریافت نکنند، تا چهلم آن مرحوم هر دوشنبه ساعت 14:30 (زمان فوت خانم میرضایی) در مکان حادثه تجمّع خواهند داشت.
لازم به ذکر است خانوادۀ مرحوم سرکار خانم "میترا رضایی" نیز با شرکت در این مراسم و سوگواری برای عزیز از دست رفته شان، از دانشجویان دانشگاه و سایر حاضرین که در این مراسم شرکت کرده بودند تشکّر نمودند. دانشجویان نیز با تسلیت از دست دادن دخترشان در این حادثۀ دلخراش ابراز همدردی خود را با ایشان اعلام نمودند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
رمز گشایی از ترور
علی افشا ری
انتشار اطلاعات جدیدی از سوی خانواده مرحوم دکتر علی محمدی، ابعادی از جعبه سیاه ترور این فیزیکدان برجسته کشور را رمز گشایی کرد. این اطلاعات آشکار می سازند که وی چند بار توسط وزارت اطلاعات احضار شده و نیروهای امنیتی قبل از روز ترور به منزل وی آمده وبرخی ازوسایل و مدارکش را جمع آوری کرده بودند. همچنین معلوم شد که چند هفته قبل از ترورش، وی از کار در یکی از مراکز حساس هسته ای کشور استعفا داده بوده است. این اطلاعات سرنخ های جدید و ارزشمندی را برای شناسایی عاملین این اقدام جنایت کارانه فراهم می کند. از همان ابتدا، این ترور معمایی غامض به نظر می رسید که شناسایی دلایل و علل آن و همچنین هویت ضاربان نیازمند گذشت زمان و دستیابی به اطلاعات کامل تری بود.
دو فرضیه اولیه مطرح شده در فضای سیاسی کشور، ناتوان از تبیین قانع کننده چرایی کار بودند. فرضیه نخست با معرفی وی به عنوان یک دانشمند هسته ای، صهیونیست ها را عامل ترور می دانست که با همسویی سازمان های امنیتی آمریکایی و وابستگان داخلی در راستای اختلال در پیشرفت توانایی هسته ای کشور، وی را کشته اند. این فرضیه از سوی نهاد های حکومتی و بخصوص حامیان دولت کودتا طرح شد و در این راستا با عبور از تمامی مرزهای انسانی و اخلاقی، مراسم تشییع جنازه وی را نیز به نفع خودشان و گفتمان دلخواه شان مصادره کردند. البته پس از اینکه دوستان، هم دانشگاهیان و متخصصین فیزیک کشور اعلام کردند که وی هیچ کارتحقیقاتی و فعالیت تخصصی در زمینه فیزیک هسته ای انجام نداده است، از نام بردن وی به عنوان دانشمند هسته ای عقب نشینی کردند.
فرضیه دوم با توجه به حمایت فعال دکتر علی محمدی از جنبش سبز و تلاش های وی در تبلیغ برای مهندس موسوی، انگشت اتهام را به سمت نیروهای افراطی حکومت نشانه رفت. بر اساس این فرضیه، حضور مقتول در صحنه های اعتراضی پس از انتخابات و امضای نامه های انتقادی باعث خشم حامیان دولت کودتا شده و در نتیجه وی را به عنوان قربانی دیگر خط ترور انتخاب کردند تا با پهن کردن سفره خشونت، فضا را برای امنیتی کردن بیشتر و سرکوب کامل اعتراضات مهیا سازند.
گمانه نخست که از سوی وزارت اطلاعات و نهاد های رسمی حکومت پشتیبانی می شود، هنوز نتوانسته است مدرک قابل قبول و محکمه پسندی ارائه کند. وزیر اطلاعات در آخرین موضعگیری در این خصوص بیان داشته است: "در ترور آقای علی‌محمدی تركیبی از ضدانقلاب با صهیونیست‌ها و استكبار مشتركا طراحی این برنامه را انجام داده بودند و بحمدالله به سرنخ‌هایی نیز رسیده‌ایم".
اما با گذشت یک ماه از این رویداد، بالاترین مقام امنیتی کشور توضیحی در مورد سرنخ ها نمی دهد و اعلام می کند که کسی نیز در این مورد بازداشت نشده است.البته احتمال اینکه برخی از سرویس های اطلاعاتی خارجی دست اندرکار و یا خط دهنده این ترور باشند، بالقوه وجود دارد اما اثبات این مدعا نیازمند ارائه مدارک متقنی است و گرنه سرنوشت آن نیز مانند حجم انبوه اتهام های بی اساسی می شود که در گذشته ارائه شده است و امروز فقط رویه ای مندرس و نخ نما را بازتاب می دهد که افکار عمومی اعتمادی بدان ندارد.
فرضیه دوم نیز نارسایی های عمده ای دارد؛ چون موقعیت دکترعلی محمدی در جنبش سبز بدانگونه نبود که آنالیز هزینه فایده در سیاست ارعاب و وحشت پراکنی حکم به قتل وی بدهد. علی القاعده با توجه به هزینه بالای این نوع کار ها، قربانی باید از بین کسانی انتخاب می شد که موقعیت موثرتری در جنبش سبز داشتند که حذف فیزیکی آنها پیام جدی تری را منتقل می کرد. مانند ترور خواهر زاده مهندس موسوی.
اما اگر اطلاعات تازه را در کنار قرائن قبلی قرار دهیم با توجه به پیشینه وزارت اطلاعات در قتل های سیاسی، آنگاه می توان پازل مناسب تری را ترسیم کرد که بهتر بتواند حقیقت ماجرا توضیح دهد. روشن سازی حقیقت پیرامون این رفتار ناجوانمردانه و شناسایی آمران و مجریان آن ضرورت مهم در جبران این ضایعه و همچنین گامی مهم در کور کردن خط ترور است.
مشاهده و بررسی عکس های منتشر شده نشان می دهد محلی که مقتول پیش از انفجار بمب هوشمند از آنجا خارج شده است، منزل مسکونی نیست. پشت شیشه های شکسته شده پنجره ها، دیوار آجری و یا تور های فلزی است. معمولا از این پنجره های کاذب در مراکز امنیتی و یا حساس استفاده می شود. همچنین ساختمان خالی است و اسبابی در آن وجود ندارد.
سوابق دکتر علی محمدی نشان می دهد که وی یک عنصر معتقد به نظام، دانشمند متعهد به نظام بوده است که در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد گرایش های اصلاح طلبانه پیدا کرده بگونه ای که در اواخر، عکس خاتمی را بر روی میز کارش می گذاشته و همچنین در انتخابات به موسوی رای داده است.
مروری بر ترور های سیاسی در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی این واقعیت را روشن می سازد که ترور های اخیر مشابهت های بسیاری با قتل های سیاسی آن دوران دارند.
بار ها و بار ها مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی بیگانگان، سازمان مجاهدین خلق، سرویس های جاسوسی خارجی، ضدانقلاب و وهابیون را به عنوان عاملان ترور ها معرفی کرده اند، اما بعد ها روشن شده است که بخش هایی از خود حکومت مجری این قتل ها بوده اند. به عبارت دیگر کشتن افراد بی گناه و انداختن تقصیر آن به دیگران امری است که در سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی ریشه دار است.
در ماجرای بمب گذاری در حرم امام رضا و یا قتل کشیشان در اصفهان هم افرادی به تلویزیون آورده شدند و اعتراف کردند که از سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشته اند تا این فجایع را انجام بدهند، اما بعد ها پس از دستگیری سعید امامی و اعترافات وی معلوم شد که این اعمال جنایت بار دستپخت نیروهای امنیتی خودی بوده است.
این چنین فجایعی در قالب حفظ نظام توجیه می شود که به باور حاکمان جزو بزرگترین مقدسات است. در اصل وقتی حفظ نظام اسلامی و اصل ولایت مطلقه فقیه آنچنان بزرگ می شود که مافوق احکام ثانویه و در عداد احکام اولیه اسلامی قرار می گیرد، آنگاه زمینه برای این انحراف مساعد می گردد که می توان هر منکر و حرامی را برای حفظ این باور مقدس انجام داد.
هنگامی که جان آدمی بی ارزش انگاشته شود و قتل و مرگ انسان ها حرمت نداشته باشد، فجایعی چون اعدام های گسترده مخالفان سیاسی و قربانی کردن هستی افراد برای سناریو های امنیتی رخ می دهد. حتی آمار بالا و غیر متعارف تصادفات مرگ بار نیز توجهی بر نمی انگیزد. فساد سیاسی و سقوط اخلاقی در بخش مسلط جمهوری اسلامی به مرور چنان رسوخ کرده است که براحتی جان افراد بی گناه را می گیرند و سپس با دروغ پراکنی، راه انداختن تبلیغات با استفاده از انحصار رسانه ای و ایجاد فضای ارعاب و ترس، واقعیت را تحریف می کنند و به گردن دیگران می اندازند. نمونه آشکار دیگری که در نوع خود در تاریخ جهان بی نظیر است ماجرای قتل دلخراش ندا آقا سلطان است که امروز به نماد مبارزات آزادی خواهانه و دموکراسی طلبانه مردم ایران تبدیل شده است. مقامات مسئول انتظامی و قضایی با دریدن پرده حیا و شرم، شیپور را از سر گشادش دمیده و با وارونه کردن ماجرا شاهد این جنایت هولناک را به عنوان قاتل معرفی می کنند و نمایش های مضحک و شرم آور در برابر سفارت انگلیس راه می اندازند. در حالی که دست های ناپاک نیروهای افراطی، آلوده به خون این شهید راه جنبش سبز است و با هیچ تمهید نمی توان بر این واقعیت سرپوش نهاد. شاهد شجاع این ماجرا که هزینه دلیری اش را با ترک اجباری وطن و مختل شدن زندگی حرفه ای اش پرداخته است، اینک به شکل مضاعفی مجازات داده می شود تا دیگران حساب کار دستشان بیاید که مبادا جنایات برخی از ولایت مداران را افشا کنند.
چنین رویکردی که از ویژگی های بنیاد گرایی اسلامی است و در بینش سنت گرایی اسلامی اصلا وجود ندارد، روشنگر استفاده ابزاری از باور های اسلامی است که قائلان و کارگزاران آن اعتقادی به معاد و پاسخگویی در برابر محضر الهی ندارند.
اکنون دوباره خط ترور و خشونت شبه دولتی فعال شده است و بیم آن می رود تا جنایت های دوره قتل درمانی به شکلی دیگر تکرار شود تا حاکمیت از بن بست گرفتار شده خلاصی یابد. پرداختن به پرونده ترور دکترعلی محمدی و همچنین ترور سید علی موسوی نقش موثری در تاباندن نور و افشاگری بر علیه این شیوه ضد انسانی دارد. روشن شدن حقایق این پرونده ها و افشا گری پیرامون آمران و عاملان می تواند این دستگاه اهریمنی را زمینگیر کند و فضا را برای پایان دادن به قتل و حذف فیزیکی فعالان سیاسی مخالف، روشنفکران منتقد و دانشمندان ناراضی مساعد گرداند. بنابراین باید مطالبه برای رسیدگی به این پرونده ها، اجرای عدالت و جلوگیری ازانحراف آنان و یا مشمول مرور زمان شدن را به شکل مستمر مطرح کرد.
*****
17
بهمن؛ روز حمایت از گزارشگران حقوق بشر

جمعی از کنشگران کمیته گزارشگران حقوق بشر به همراه عده ای از فعالان مدنی، در پی زندانی شدن برخی از اعضای این کمیته و همچنین افزایش فشار برآنها در زندان برای گرفتن اعترافهای تلویزیونی و وارد کردن اتهامهایی نظیر محاربه، با انتشار بیانیه ای از مردم دعوت کردند که روز 17 بهمن را روز همبستگی با کمیته گزارشکران حقوق بشر بنامند.
نیلوفر گلکار یکی از کنشگران این کمیته در گفت و گو با روز از فعالیتهای کمیته گزارشگران حقوق بشر و شرایط فعلی اعضای آن سخن گفته است.

خانم گلکار اگر چه نام کمیته، این روزها نام آشنایی است و در مورد کنشگران این گروه در زندان و برخورد با آنها خبرهای زیادی منتشر می شود اما هنوز بسیاری از مردم خود کمیته را نمی شناسند. لطفا از این گروه و فعالیتهایتان بگویید.
کمیته گزارشگران حقوق بشر از حدود 5 سال پیش با همکاری تعدادی از دانشجویان تشکیل شد. آن موقع نامش کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر بود که بعد از مدتی با فارغ التحصیل شدن و یا ستاره دار شدن و محروم از تحصیل شدن اعضا، نام دانشجویی از اسم کمیته حذف شد. ابتدا کار کمیته بیشتر روی موضوع حقوق زندانیان و اخبار زندانیان سیاسی بود که به مرور در حوزه های دیگر گسترش یافت. حوزه هایی مثل اعدام کودکان، کودکان کار و خیابان، حقوق اقلیت های مذهبی، زنان، دانشجویان و غیره.

از اعضای زندانی این کمیته بگویید.
در حال حاضر 7 عضو کمیته یعنی شیوا نظر آهاری، پریسا کاکائی، کوهیار گودرزی، مهرداد رحیمی، سعید کلانکی، سعید حائری و سعید جلالی فر بازداشت هستند. شیوا نظر آهاری در تابستان 88، صد روز در بازداشت بود. درواقع برخورد جدی و سیستماتیک با کمیته از 10 آذر و با بازداشت سعید جلالی فر و سعید کلانکی و همچنین بازداشت شیوا شروع شد و با بازداشت کوهیار گودرزی و سعید حائری در 29 آذر و سپس پریسا کاکائی و مهرداد رحیمی ادامه پیدا کرد.

فکر می کنید علت این برخورد ها چیست؟
برخورد با این شدت با بچه های کمیته به علت فشار برای محدود کردن اطلاع رسانی در حوزه حقوق بشر و بستن سایت است. الان در یک دوره ای هستیم که نقض حقوق بشر به شدت افزایش یافته و فشار بر سایت هم که سایتی حقوق بشری و فعالیتش در راستای اطلاع رسانی از موارد نقض حقوق بشر است در همین دوره افزایش یافته است. وقتی دیدند با بازداشت اعضا، سایت متوقف نشد، حالا سعی دارند با طرح اتهامات واهی و ربط کمیته که نهادی کاملا مستقل است با مجاهدین خلق آن را زیر ضرب ببرند تا از طرفی فعالیت سایت را متوقف کنند و از طرف دیگر اعضای بازداشت شده، تحت فشار زیادی برای اعتراف و مصاحبه قرار بگیرند که منجر به دادن حکم سنگین خواهد شد. یعنی به گونه ای می خواهند فعالیت حقوق بشر در کشور تعطیل شود. از طرف دیگر فشار بر اعضای باقیمانده کمیته نیز افزایش یافته و تعدادی از آنها پس از تهدید های فراوان اجبارا مخفی شده اند.

از آخرین وضعیت آنها خبری دارید؟
آخرین وضعیت بازداشت شده ها به این شکل است که شیوا نظر آهاری نزدیک به 50 روز است در انفرادی به سر می بر؛ این فشار شدید برای گرفتن اعتراف دروغین است. کوهیار گودرزی و مهرداد رحیمی نیز تحت فشار زیادند. مهرداد تحت فشار برای مصاحبه اجباری نیز هست. سعید حائری و پریسا کاکائی هم در سلول های سه یا چهار نفره بند 209 هستند و سعید جلالی فر و سعید کلانکی بعد گذشت دو ماه همچنان بلاتکلیف در بند عمومی زندان اوین هستند. اما الان تلاش های جدیدی برای حمایت از اعضای در بند کمیته شکل گرفته. یک کمپینی دارد شکل می گیرد که روز 17 بهمن را روز همبستگی با کمیته گزارشگران نامگذاری کنیم و بیانیه آن نوشته شده.

برنامه های این کمپین چیست؟
برنامه ها برای این روز به این شکل است که از همه مردم می خواهیم به هر شیوه که خود می دانند از فعالان حقوق بشر دربند کمیته حمایت کنند. روزنامه نگاران و وب نگاران مطالب، خبرها و گزارشهای آنان را پوشش بدهند و بلاگرها اگر می توانند نام وبلاگ خود را در حمایت از کمیته تغییر دهند. به طور کلی هر نوع ابتکار عملی که خودشان به ذهنشان می رسد قطعا کمک کننده است.
کمیته گزارشگران حقوق بشر پیش از این به دلیل اتهاماتی که به اعضای این کمیته در زندان وارد شد و خبرهایی که از افزایش فشار دستگاه امنیتی- قضایی برآنها حکایت می کرد، ضمن بیانیه ای از اتهامات وارد شده تبری جست.
در این بیانیه که انتشار عمومی یافت آمده بود: طرح ياوه اي چون ارتباط کميته با سازمان مجاهدين خلق از سوي کارشناسان اطلاعات چيزي جز زمينه سازي براي حذف فيزيکي مجموعه اي خوشنام که از بدو تاسيس صرفا در عرصه حقوق بشر فعاليت کرده است، ارزيابي نمي شود. براي ما و همگي فعالان حقوق بشر دفاع از حقوق انساني تک تک افراد، فارغ از گرايشات سياسي، مذهبي، قومي و... اصل بوده است و به صراحت نيز اعلام ميداريم در کنار فعاليت در کليه عرصه هاي حقوق بشر اعم از حقوق زنان، کودکان، کارگران، اقليتهاي قومي، مذهبي جنسي و... از حقوق همه زندانيان سياسي و عقيدتي بدون در نظر گرفتن گرايش آنان و حتي بدون در نظر گرفتن مجرم بودن يا نبودن آنان دفاع نموده و ذره اي از اين آرمان انساني عقب نشيني نخواهيم نمود.
این کمیته همچنین برخورد جدید با فعالان حقوق بشر را شیوه ای خطرناک دانسته و اعلام کرده بود: طرح اين ادعاي گزاف از سوي وزارت اطلاعات زنگ خطر ديگري است براي کليه فعالان حقوق بشر در ايران که به سادگي از کنار اين بازي سخيف نگذرند. برخورد امروز اطلاعات با کميته گزارشگران حقوق بشر اولين مورد نيست و آخرين مورد هم نخواهد بود اما اين بدعت نا مبارک انتساب فعاليت مستقل حقوق بشري به اين يا آن گروه سياسي و تفهيم اتهام محاربه به فعالين حقوق بشر بدون کوچکترين سند و حتي نشانه اي بايد در همين قدم نخست عقيم گردد. از همين روست که ضمن تاکيد مجدد بر استقلال خويش از همه نهادهاي حقوق بشري ملي و بين المللي انتظار حمايت، همراهي و اعتراض به اين برخورد ظالمانه داشته و حق خويش را در شکايت به مجامع بين المللي در قبال برخورد وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي محفوظ مي دانيم.
*****
معماي درگیری با حکومتی یاغی

روزنامه انگلیسی گاردین - جیمز دنزلو
آیا تحریم آمریکا درمورد صنایع هوایي ایران باعث تنبیه دولت مي شود یا جان انسان هاي بیگناه را مي گیرد؟
آخر هفته، با انتشار خبر مربوط به مستقر شدن سیستم دفاع موشکي آمریکا در خلیج فارس، تنش ها افزایش پیدا کرد. رابرت تیت خیزنگار گاردین درمورد این استقرار موشکي هشدار داد که ممکن است باعث تند شدن افراد رادیکال در سپاه پاسداران ایران بشود. به همین دلیل هم پرزیدنت اوباما باید توجه داشته باشد که توازن بین یک چماق بزرگ را با یک هویچ بزرگ برقرار کند که این شامل کاهش تحریم هواپیماهاي مسافربري شد.
ماه گذشته بیش از 40 مسافر در حادثه توپولوف 154 در مشهد زخمي شدند. یک توپولوف روسي که به ارمنستان مي رفت، سال گذشته سقوط کرد و 168 مسافر آن کشته شدند. سابقه امنیت پروازي هواپیمایي ایران بد است و از بعد تحریم آمریکا، دولت ایران اجازه خرید هواپیماهاي ساخت اروپا و آمریکا را ندارد.سووالي که مطرح مي شود این است که آیا تحریم هواپیماهاي مسافربري ایران هم بخشي از تحریم هوشمند است که قرار است بر روي حکومت ایران فشار بیاورد و تاثیرات جانبي زیادي نداشته باشد و قرار است جان مسافران بیگناه از هر ملیتي را به خطر بیاندازد.
در پایان سال 2009 رضا نخجواني، رئیس سازمان هواپیمایي کشوري آمریکایي ها را مورد انتقاد قرار داد که تحریم آمریکا به همان اندازه منع صادرات دارو به کشور غیر انساني است. طبق گفته موسسه کارنگي قرار بود تحریم هائی با هدف کاهش تهدید ایران، در بخش انرژي صورت بگیرد. این تحریم با اتکا ایران به روسیه و چین که کار آمریکا را در مقابل شوراي امنیت سازمان ملل مشکل مي کنند، عملا بی اثر می شود.
تحریم سال 1995، شامل لوازم نظامي یا لوازمي شد که در بخش نظامي کاربرد دارند. مشکل آن است که با لوازمي که استفاده دوجانبه دارند، چه باید کرد. قطعاتي که هم در صنایع عادی و هم نظامی کاربرد دارد چه می شود. دیوید کورترایت و جورج لوپز در مقاله اي که درباره دهه نود نوشتند و آن را "دهه تحریم" ها نامیدند، تاکید دارند که تحریم هاي غیر انساني باید به حد اقل برسد. اساس تحریم باید با استفاده مداخله سازنده بتواند کشور را به محدوده بین المللي باز گرداند.
در گزارشي که در سال 2005 به سازمان بین المللي هواپیمایي نوشته شد این هشدار آمده بود که تحریم آمریکا علیه ایران و ندادن لوازم یدکي هواپیماها و تعمیرات، جان انسان ها را به خطر مي اندازد. در این گزارش آمده دولت آمریکا و شرکت هاي بزرگ با بي اعتنایي به تعهدات و مقررات بین المللي جان مسافراني را که باخطوط هوایي ایراني پرواز مي کنند به خطر مي اندازند و این شامل شهروندان کشورهاي دیگر هم مي شود. سال گذشته، محمد البرادعي، رئیس آژانس بین المللي انرژي هسته اي هم تحریم ایران را بي فایده خوانده بود.
این تنها خطوط هوایي ایراني نیستند که دچار مشکل شده اند. سال گذشته سوریه که تلاش مي کرد از انزواي غرب بیرون بیاید، با مخالفت آمریکا مواجه شد که به فرانسه اجازه نداد که به خطوط هواپیمایي ملي سوریه ارباس بفروشد. سوریه پرواز هاي بوئینگش را از سال 2006 به لندن قطع کرده است زیرا شامل تحریم قطعات یدکي از سوي آمریکا است. به یاددارم که در یکي از آخرین پرواز هاي سوریه ایر 747 از لندن به دمشق مي رفتم: صندلي ها لق مي خورد و فرود از ساعت ها قبل از رسیدن به دمشق شروع شد تا فشار کمتري به بدنه فرسوده هواپیما وارد شود.
با بالا گرفتن بحث تشدید تحریم علیه ایران خوب است یادي بکنیم از اتفاق وحشتناکي که در همین منطقه افتاد. تحریم علیه عراق باعث کشته شدن هزاران نفر انسان بیگناه شد که به گفته ریچارد گارفیلد از دانشگاه کلمبیا،تعداد کشته شدگان بین سال هاي 1990 تا سال 1998 در حدود 227 هزار نفر بود که اکثرشان کودکان زیر پنج سال بودند. و این تحریم به صدام حسین این اجازه راداده بود که همان اندک جنسي را که وارد کشور مي شد، کنترل کند. اگرچه این تحریم ها در تضعیف توانایي ارتش عراق موثر بود، اما کشوررا هم چنان تضعیف کرد که تغییر حکومت در سال 2003 باعث تجزیه کشور شد.
با در نظر گرفتن خطراتي که بعد از رویدادهای افغانستان پیش آمد و حالا ما با کشوري بدون دولت مواجه هستیم، بعید به نظر مي رسد که همین برنامه در مورد ایران اجرا شود. وزارت خارجه انگلستان تمایل به ایجاد ارتباط بین مردم ایران و انگلستان از طریق تحصیلات، برنامه هاي علمي و ورزشي و فرهنگي دارد. اوباما تلاش کرد و تا اینجا به نتیجه اي نرسیده که با مردم ایران ارتباط برقرار کند و این گفته را که "مشترکات انسانی ما را به هم پیوند مي دهد" را تحقق بخشد.
جایگزین کردن دشمني با فروش تعدادي هواپیماي امن ممکن است نشاندهنده این باشد که اوباما در گفتارش مبني بر ایجاد ارتباط با مردم ایران، جدي است. سعید کمالي دهقان، اخیرا در گاردین نوشته است:« من دولت ایران نیستم، من یک ایراني عادي هستم و تحریم فقط به من فشار آورده است».
*****
احمدى نژاد: مذاكراتى براى مبادله سه آمريكايى با ايرانى هاى زندانى در جريان است

رادیو فردا: حمود احمدى نژاد، رييس جمهور اسلامى ايران سه شنبه شب از مذاكره براى آزادى سه كوهنورد آمريكايى خبر داد و گفت كه احتمالا آنها با زندانيان ايرانى در زندان هاى آمريكا مبادله خواهند شد.
آقاى احمدى نژاد كه در شبكه يك تلويزيون دولتى ايران صحبت مى كرد، گفت: «گفت و گوهايى مى شود كه اگر شد مبادله هايى بكنيم بالاخره ما دوست نداريم كسى در زندان باشد.»
وى به جزئيات مذاكرات با مقام هاى آمريكايى اشاره اى نكرد.
اين مقام ايرانى با اشاره به سه كوهنورد آمريكايى گفت: «اينها تجاوز كرده اند و غير قانونى به مرز ما آمده اند و سپس در گزارش ها مشخص شد كه با اطلاع به مرزهاى ما وارد شده اند و مى فهميدند چه كار مى كنند.»
سه كوهنورد آمريكايى اواخر ماه ژوئيه، شش ماه پيش، در حالى كه در شمال عراق و در مرز ايران در حال تردد بودند از سوى مرزبانان ايرانى بازداشت شدند.
ايران به رغم درخواست هاى مكرر آمريكا براى آزادى آنها از اين كار خوددارى كرده است.
مقام هاى جمهورى اسلامى ايران مى گويند كه اين سه كوهنورد قرار است در دادگاه محاكمه شوند ولى زمانى براى محاكمه آنها اعلام نكرده اند.
شين بوئر ۲۷ ساله، سارا شورد ۳۱ ساله و جاش فاتال ۲۴ ساله از سوى جمهورى اسلامى ايران به جاسوسى متهم شده اند. بر اساس قانون مجازات اسلامى، در صورت محكوميت اين افراد حكم آنها مى تواند اعدام باشد.
اين در حالى است كه واشينگتن گفته است: اتهام هاى مطرح شده عليه شهروندان آمريكايى كاملا بى اساس است و آنها بايد آزاد شوند.
خانواده اين سه آمريكايى نيز در نامه اى به محمود احمدى نژاد گفته اند كه آنها تنها در حال كوهنوردى بوده و به طور اتفاقى در مرز ايران به سر مى بردند و خواستار آزادى آنها شده اند.
«بازداشت بدون دليل ايرانى ها»
محمود احمدى نژاد از بازداشت تعدادى از ايرانى ها توسط آمريكا كه متهم به صدور كالاهاى ممنوعه به ايران هستند شديدا انتقاد كرد و گفت:«آمريكايى ها بدون دليل ايرانى ها را گرفتند و به آنها گفتند تو مى خواستى يك كالايى را به ايران صادر كنى اما مدرك و دليلى براى كارشان ندارند؛ مگر صادر كردن كالا جرم است.»
وى افزود:«من مى گويم اين كار به شما (آمريكايى ها) چه ربطى دارد...؛ حالا يك پيغام هايى دادند و ما پاسخ داديم كه بالاخره يك كار انسانى كنيم ببينيم و اميدوارم همه زندانى ها آزاد شوند.»
در ماه هاى اخير و به دنبال تشديد تحريم هاى يكجانبه آمريكا عليه ايران برخى از صاحبان شركت ها و بنيادهاى نزديك به جمهورى اسلامى ايران به انتقال پول و كالاهاى داراى كاربرد در صنايع نظامى و هسته اى ايران متهم شده اند.
دادگاه هاى آمريكا با محاكمه افراد بازداشت شده براى آنها حبس هاى درازمدت صادر كرده اند.
مقام هاى ايران همچنين مى گويند كه آمريكا در ربودن دانشمندان هسته اى و افراد درگير در برنامه اتمى جمهورى اسلامى دست داشته اند.
محمود احمدى نژاد در گفت و گوى تلويزيونى سه شنبه شب خود به اين موضوع اشاره كرد و گفت: «تعداد زيادى از ايرانيان هم در زندان هاى آمريكا هستند آنها برخى از شهروندان ما را از كشورهاى ديگر دزديدند و بردند و با فشار آوردن به دولت هاى ديگر تعداد زيادى از شهروندان ما را دستگير كردند و در آمريكا محكوم كردند.»
آذرماه گذشته، رامين مهمانپرست، سخنگوى وزارت امور خارجه ايران از ليست يازده نفره ‌از ايرانيان زندانى در آمريكا خبر داده بود كه به گفته وى، چهار نفر از اين افراد تبرئه و‌ آزاد شده ‌اند، اما «بعضى ديگر در اروپا يا كشورهاى ديگر توسط آمريكايى ‌ها دستگير شده ‌اند.»
مقام هاى آمريكايى به اتهام هاى ايران پاسخى نداده اند.
*****
دستگیری ها ادامه دارد

هم زمان با آغاز دهه فجر، و نزدیک شدن مراسم راهپیمایی 22 بهمن، فشارها بر دانشجویان معترض، دانشجویان زندانی و فعالان دانشجویی افزایش یافته است.پیش از این آیت الله سیدعلی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی طی سخنانی در دیدار با اساتید دانشگاه گفته بود: "اِعمال قدرت مسئولان دانشگاهی برای جلوگیری از سوءاستفاده جریانهای سیاسی از دانشگاهها ضروری است. غفلت از این مهم ممکن است فضای سیاسیِ مراکز علمی ـ دانشگاهی را به عرصه ای برای سوءاستفاده دشمنان تبدیل کند."

دور تازه بازداشت فعالان دانشجویی
با نزدیک شدن به روز 22 بهمن، دور جدیدی از بازداشت فعالان دانشجویی آغاز شده است.روز دوشنبه ماموران امنیتی با یورش به منازل وحید عابدینی، نوید عابدینی و اسماعیل ایزدی خواه، سه تن از فعالین سابق دانشجویی، آن ها را بازداشت کردند. ماموران امنیتی برخی از وسایل آنان را نیز ضبط کرده اند اما هنوز علت این بازداشت ها مشخص نشده است.
وحید عابدینی عضو اسبق انجمن دموکراسی خواهان دانشگاه تهران و نوید عابدینی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
همچنین روز گذشته، یک دانشجو و مدافع حقوق بشر را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. نازنین فرزانجو، دانشجوی مترجمی زبان فرانسه و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در منزل شخصی خود در مهرشهر کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. از علل بازداشت و سرنوشت نامبرده پس از دستگیری کماکان اطلاعی در دست نیست.
در کاشان نیز، محمد مختاری از فعالين سياسی دانشگاه کاشان (دبير اسبق انجمن اسلامی) و از اعضای دفتر تحکيم وحدت که چندی پيش از دانشگاه اخراج شده بود؛ در خانه يکی از دوستان خود در کاشان توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد.
گفتنی است دو نفر از اعضای آن خانه نيز توسط نيروهای امنيتی بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال يافتند و بعد از بازجويی آزاد شدند.
برخی اخبار تاییدنشده حاکی از آن است که روز دوشنبه نیز 12 تن از فعالان دانشجویی و سیاسی در کاشان بازداشت شده اند اما این خبر توسط منابع مستقل خبری تایید نشده است. برخی از دانشجویان دانشگاه کاشان خبر از نقش پررنگ یکی از اعضای حراست این دانشگاه به نام "خادم" در این دستگیری ها می دهند.
در تحولی دیگر، نادر احسنی از فعالین دانشجوئی و دستگیر شدگان آذر 1386 طی احضاریه ای که از طرف اجرای احکام دادگاه انقلاب برای اجرای حکم 1 سال زندان دریافت کرده است باید خود را تا پایان هفته به اجرای احکام دادگاه انقلاب معرفی کند.
نادر احسنی در تاریخ 11 آذر ماه 1386 جلوی منزل پدر خود بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. احسنی 68 روز در بند 209 زندان اوین زندانی بود، که 58 روز آن را در سلول های انفرادی بسر برد. وی که با قید وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود، توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب به 1 سال زندان محکوم شد که این حکم توسط شعبه 36 تجدیدنظر دادگاه انقلاب مورد تایید قرار گرفت.

دانشگاه اصفهان: بی خبری از دانشجوی آذری
هادی مرتضی سیلاب، مدیر مسئول نشریه دانشجویی دان اولدوزو در دانشگاه صنعتی اصفهان پس از گذشت یک ماه از تاریخ دستگیری همچنان در بازداشت به سر می برد. وی روز ٨ دی ماه و پس از شرکت در مراسم تشییع جنازه چنگیز بخت آور در قبرستان مارالان تبریز توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
اتهام مرتضی سیلاب، تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروههای غیرقانونی و اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم بر علیه امنیت ملی از طریق شرکت در مراسم تشییع جنازه عنوان شده است.
مسئولین قضائی درخواست وکیل و خانواده وی برای تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه را رد و از پاسخ گویی به خانواده او امتناع کرده اند.
در جریان مراسم خاکسپاری جنگیز بخت آور ۲۲ تن از فعالین آذربایجانی از جمله ابراهیم فرج زاده، هادی مرتضی سیلاب، علی تهمتن، رضا ابری، فرزین اصغری، علی ایمانی، یعقوب وجودی، محمد رضا یوسفی، ابراهیم آسمانی و سه برادر به نامهای مهدی، مجید و نصیب جوادپور بازداشت شدند. از این میان بازداشت شدگان ابراهیم آسمانی، ابراهیم فرج زاده، محمد رضا یوسفی مهدی، مجید و نصیب جوادپور هرکدام به قید وثیقه ۳۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده اند اما از سرنوشت یعقوب وجودی، فرزین اصغری وعلی ایمانی دیگر فعالین آذربایجانی که در این مراسم بازداشت شده بودند اطلاعی در دست نیست.

دانشگاه علم و صنعت: نامه نگاری برای احقاق حق
به دنبال درگذشت یک دختر دانشجو در دانشگاه علم و صنعت بر اثر برخورد با ماشین سنگینی که در محوطه دانشگاه مشغول کار بود، دانشجویان این دانشگاه، مراسم یادبودی برای وی برگزار کردند. دانشجویان که خواستار پاسخ گویی رییس دانشگاه درباره اتفاق رخ داده بودند، هنگامی که با بی توجهی وی رو به رو شدند، بیانیه ای صادر کردند. در این بیانیه ـ که امضای شورا صنفی دانشکده کامپیوتر زیر آن است ـ آمده: "مرگ دردناک همکلاسيمان چنان بهت آور و حيرت انگيز بود که هيچ انسان باشرافتي نمي تواند از کنار آن به راحتي رد شود. زير گرفتن يک دانشجوي دختر توسط يک کاميونت ـ که راننده آن فاقد گواهينامه و بي اطلاع از کوچکترين نکات ايمني بود- در دانشگاهش، در محلي که هر روز صدها نفر از آن عبور مي کنند تنها گوشه اي از فاجعه اي بود که رخ داد. اما آنچه بيش از پيش بر درد و حزنمان افزود پاسخ مسئولان بر اين بي تدبيري و سهل انگاري بود. ابتدا روابط عمومي دانشگاهي که کارفرماي هر طرح عمراني داخل دانشگاه است به جاي پاسخ گويي شفاف در قبال کشته شدن يک دانشجو، اين حادثه وحشتناک را سانحه رانندگي خطاب مي کند و در کمال تعجب محل وقوع حادثه را محوطه کارگاه ساختماني مي داند و چنان از هندزفري مرحومه ياد ميکند که گويي هندزفري عامل حادثه بوده است. حال آنکه شاهدان عيني نه آنان که دست پرورده تخيل ايشانند- به خوبي از چند و چون حادثه خبر داده اند. آنگاه نوبت به رسانه ها مي رسد و بيشرمي و گستاخي تا آنجا ادامه مييابد که هندزفري عامل کشته شدن يک دختر دانشجو ميگردد."
این بیانیه با اشاره به سخنان رییس این دانشگاه درباره حادثه فوق چنین ادامه می دهد: "شخص رئيس دانشگاه به عنوان مسئول هر حادثه بزرگ و کوچک در محيط دانشگاه، به جاي پاسخگويي در برابر دانشجويان، در موشکافي واقعه با ذکر جمله تاريخي «وسيله نقليه اي که دانشجوي متوفي با آن برخورد کرده است کاميون نبوده بلکه کاميونت بوده است» اين چنين متواضعانه مسئوليت پذيري خود را در قبال جان دانشجويان به منصه ي ظهور مي گذارد."
این دانشجویان با انتقاد از مواضع رییس دانشگاه، خطاب به او چنین نوشته اند: "آقاي رئيس! بد نيست بدانيد که کاميونت با دانشجو برخورد کرده و بعيد مي دانيم دانشجو چندان تمايلي به برخورد با کاميونت داشته باشد و از طرفي بحث بر سر کاميون يا کاميونت، از بار مسئوليت شما چيزي کم نمي کند. جاي تأسف است که شخصي که در مسند رياست دانشگاه تکيه زده به جاي عذر خواهي از جامعه دانشگاهيان و همدردي با خانواده آن مرحومه اين چنين سخن مي راند. و چه وحشت آور است حال خانواده ي آن مرحومه که دختر عزيزشان در دانشگاهش با کاميونت به فجيع ترين شکل ممکن کشته شده و حال اينگونه شاهد ابراز همدردي مسئولين هستند."
این بیانیه در پایان می افزاید: "اينک شوراي صنفي به عنوان نماينده دانشجويان، رئيس دانشگاه را موظف به پاسخگويي مسئولانه و شفاف در قبال کشته شدن اين دانشجو مي داند و بي شک دانشجويان دانشکده کامپيوتر، تا روشن شدن دلايل حادثه و مشخص شدن تمامي افرادي که با اهمال و بي توجهي آنها چنين حادثه شومي به وقوع پيوسته است، ساکت نخواهند نشست. براستي چه تضميني وجود دارد که حوادثي از اين دست، بار ديگر جان دانشجويان را تهديد نکند؟"

سورنا هاشمی و علی رضا فیروزی در اوین
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی که از روز ۱۲ دی ماه در پی سفر به شهر تبریز ناپدید شده بودند و شواهد حاکی از بازداشت آنها بود، در چند روز گذشته در اندرزگاه یک زندان اوین دیده شده اند. طبق گفته چند تن از افرادی که اخیرا از زندان اوین آزاد شده اند، سورنا هاشمی ۱۰ روز قبل به مدت دو روز در اندرزگاه یک زندان اوین بوده ولی پس از آن او را به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.این در حالی است که طی یک ماه گذشته با وجود مراجعه مکرر خانواده های علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی به زندان اوین و دادگاه انقلاب، مسئولان هیچ اطلاعاتی در اختیار خانواده ها قرار نداده و به آنها گفته بودند که فرزندانشان در زندان اوین نیستند.
خانواده علیرضا فیروزی روز گذشته به همراه عکس این دو به زندان اوین مراجعه کردند و از زندانیان آزاد شده خواستار شناسایی آنان شدند، که هشت زندانی آزاد شده از اندرزگاه یک زندان اوین با اطمینان از حضور سورنا هاشمی در زندان اوین خبر دادند. با این حال هنوز از علیرضا فیروزی نشانی به دست نیامده است، اما با توجه به اینکه این دو نفر با هم بازداشت شده بودند، به احتمال بسیار زیاد آن دو با هم به زندان اوین منتقل شده اند.
هم اکنون مشخص نیست که این دو فعال دانشجویی در کدام یک از بندهای زندان اوین یا بازداشتگاهی دیگر هستند. پیشتر در پی مراجعه خانواده علیرضا فیروزی به آگاهی تهران، آنان با ردیابی موبایل علیرضا فیروزی، خبر داده بودند که تلفن همراه وی در تهران ردیابی شده است.
طی یک ماه گذشته به علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی اجازه حتی یک تماس کوتاه با خانواده ها هم داده نشده است. مشخص نیست که چرا مسئولان دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی در طول یک ماه گذشته خانواده این دو زندانی را بی خبر نگاه داشته بودند!
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان هستند که پس از افشای موارد اخلاقی یکی از مسئولان دانشگاه، بازداشت و دوره ای را در زندان سپری کردند. سورنا هاشمی از اعضای دانشجویان لیبرال و علیرضا فیروزی فعال حقوق بشر و روزنامه نگار و وبلاگ نویس مستقل است.
*****
9 نفر دیگر از دستگیر شدگان عاشورا بزودی اعدام می شوند
گزارشی از سی ان ان درباره گفته های معاون قوه قضاییه رژیم منحوس مبنی بر این که 9 نفر دیگر از کسانی که دو روز پیش در بیدادگاه رژیم محاکمه شدند، بزودی اعدام خواهند شد:


*****
تجمع خانواده ی زندانیان سیاسی و مردم برای چهارمین شب متوالی در مقابل زندان اوین

خانواده های زندانیان سیاسی و تعداد زیادی از مردم در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی و پایان دادن به صدور و اجرای احکام اعدام شدند.
غروب سه شنبه13 بهمن ماه بیش از 900 نفر از خانواده های زندانیان سیاسی و تعداد زیادی از مردم تهران از ساعت 19 در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و بر آزادی عزیزان خود پافشاری می کردند.زمانی که تجمع خانواده های زندانیان سیاسی و مردم گسترش یافت و پافشاری آنها مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی شدت گرفت خانواده و مردم مردم علاوه بر پایین پله ها بر روی پله ها و تا نزدیگی درب ورودی زندان اوین تجمع کردند.
تا ساعت 23 سه شنبه شب حدود بیست زندانی سیاسی آزاد شدند که 2 نفر از ایشان زن بودند. افراد آزاد شده با استقبال بیش از حد حاضرین روبه رو می شدند و هم چنین در مورد حال زندانیان کماکان دربند از ایشان سوالاتی می شد.
گفته می شود شب گذشته نزدیک به 60 نفر بر اثر پافشاری خانواده ها ی زندانیان سیاسی و مردم از بند رهایی یافتند.
*****
اعتراض وکیل زیدآبادی و باستانی به انتقال آنها به رجایی شهر

وکیل احمد زید‌آبادی و مسعود باستانی، روزنامه نگاران دربند نسبت به انتقال موکلان خود از زندان اوین به زندان رجایی شهر اعتراض کرد.
محمد شریف در گفت‌وگو با ایلنا با بیان اینکه اتهام موکلانم بگونه‌ای نیست که‌آنها به حبس در تبعید محکوم شوند، گفت: حبس در تبعید چه براساس قانون باشد و چه براساس فتوا، تنها درباره اتهام محاربه صادق است.
وکیل زیدآبادی و باستانی تصریح کرد: هنوز از اینکه توسط چه مرجعی موکلانم به زندان رجایی شهر منتقل شده‌اند خبری ندارم، اما طبق اصول حقوقی محکوم باید در زندانی تحمل کیفر کند که جرم در آن حوزه قضایی رخ داده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا حکم مسعود باستانی در مرحله تجدیدنظر قطعی شده است؟ گفت: همچنان این پرونده در مرحله تجدیدنظر است و در مورد پرونده وی هنوز تصمیمی گرفته نشده است.
گفتنی است حکم ناعادلانه شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از هر گونه فعاليت سياسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحليل حوادث، به صورت کتبی يا شفاهی احمد زیدآبادی، پیش از این در دادگاه تجدیدنظر تایید شده بود و وی از اوایل آبان ماه پس از تحمل 143 روز انفرادی به بند عمومی 350 اوین منتقل شده بود.
*****
علی محمد اسلامپور بازداشت شد
خبرگزاری هرانا - حقوق شهروندی، اندیشه و بیان: خبرهای رسیده از کرمانشاه حاکیست که علی محمد اسلامپور، روزنامه نگار و سردبیر نشریه ی « نوای وقت » روز سه شنبه بازداشت شده است. بنا بر این گزارش ها رسیده به رادیو فردا، آقای اسلامپور به دادگاه انقلاب احضار و به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و فحاشی از طریق وبلاگنویسی بازداشت شده است. نوای وقت کرمانشاه از نشریات هوادار میرحسین موسوی در دوران انتخابات ریاست جمهوری بود.
*****
درگيرى معترضان در لار با پليس در اعتراض به طرح جديد تقسيمات كشورى

گزارش هاى دريافتى از شهرستان لار حاكى است كه به دنبال مصوبه هيئت دولت ايران براى تبديل شدن بخش «گراش» به شهرستان، مردم لار در مقابل فرماندارى دست به تجمع اعتراضى زدند كه اين تجمع با دخالت پليس به درگيرى كشيده شد.
يك شاهد عينى در گفت و گو با راديو فردا مى گويد: اين تجمع مسالمت آميز بود اما پس از چندى با درگيرى نيروهاى پليس به شليك گاز اشك آور منجر شد.
گفته مى شود كه معترضان عليه دولت محمود احمدى نژاد، و نيز در پشتيبانى از ميرحسين موسوى، از رهبران مخالفان، شعار سر داده اند.
بر پايه همين گزارش، سيستم مخابره پيامك و ارتباط با اينترنت در لار با دشوارى هايى روبرو شده است و ماموران انتظامى از تصوير بردارى از تظاهرات جلوگيرى مى كردند.
روز يكشنبه، يازدهم بهمن ماه، محمد رضا رحيمى، معاون اول رييس جمهورى ايران از موافقت دولت با ايجاد شهرستان «گراش» در استان فارس خبر داد و گفت: «گراش از بخش به شهرستان ارتقا مى ‌يابد و يكى از آرزوهاى ديرينه مردم اين منطقه تحقق پيدا مى‌كند.»
بنا بر اعلام شاهدان عينى، ساكنان شهرستان لار در جريان تجمع روز دوشنبه خود مقابل فرماندارى اين شهرستان و حسينيه اعظم، اعتراض خود را نسبت به عدم تبديل شدن همزمان شهرستان لار به شهرستان ويژه اعلام كردند.
منصور محتاجى، فرماندار لار، در اين زمينه به روزنامه محلى «صحبت نو» گفته است: « با توجه به اين كه اين مسئله مصوبه هيئت دولت است و ما تمكين مى كنيم اما نارضايتى مردم از اين جهت است كه قرار بود شهرستان شدن گراش همراه با اعلام شهرستان ويژه براى لارستان باشد.»
وى با تاييد آتش زدن لاستيك از سوى معترضان گفته است كه برخى از مردم نيز مغازه هاى خود را تعطيل كرده اند.
برخى از معترضان با اشاره به خواسته قديمى خود خواستار ايجاد استان لارستان و جدا شدن آن از استان فارس هستند.
برخى گزارش ها حاكى است كه در جريان سفر محمود احمدى نژاد به لار در سال ۱۳۸۶ مردك اين شهر شعار «انرژى هسته اى حق مسلم ماست، لار به استان شدن خواسته مردم ماست» سر دادند كه رييس جمهور ايران در پاسخ به آنها گفته است: «دولت در سفرهاى استانى در باره تقسيمات كشورى تصميم گيرى نمى كند.»
تقسيمات كشورى در ايران همواره با اعتراض هاى ساكنان محلى روبرو بوده است و معمولا به دنبال تجمع هاى صورت گرفته، درگيرى هاى شديدى ميان مردم و نيروهاى امنيتى و انتظامى به وقوع پيوسته است كه تلفاتى نيز بر جاى گذاشته است.
شهرستان لارستان یکی از شهرستان‌های جنوبی استان فارس است و جمعیت آن طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، حدود ۲۲۳ هزار نفر است.
*****
بازداشت چهارتن از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران
4 تن از اعضای برجسته انجمن اسلامی دانشگاه تهران روز گذشته بازداشت شدند.
حمید یحیوی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران توسط نیروهای ناشناس بازداشت شده است و تاکنون خبری از وی در دست نیست.
همچنین وحید عابدینی فارغ التحصیل علوم سیاسی این دانشکده و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران به همراه برادرش در منزلش بازداشت شده است.
عابدینی عضو هیات موسس ستاد جوانان حامی خاتمی(ستاد88) بوده است.
پیش از این نیز محمد علی رفیعی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی پس از خروج از دانشگاه تهران توسط ماموران لباس شخصی بازداشت شده بود.
بنا بر اخبار رسیده رضا زینالی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران روز گذشته توسط نیروهای لباس شخصی در منزل خویش بازداشت شده است. این ماموران همچنین اقدام به تفتیش منزل وی و ضبط برخی از اموال از جمله کامپیوتر شخصی ای دانشجو کرده اند.
*****
حضور 17 شرکت خارجی در بزرگترین مناقصه نفتی

مدیرعامل شرکت حفاری شمال از برگزاری بزرگترین مناقصه خدمات حفاری صنایع نفت و گاز با حضور بیش از 17 شرکت اروپایی و آسیایی خبر داد و گفت: این مناقصه نفتی اسفند ماه امسال در 5 گروه اصلی در تهران برگزار می‌شود.
هدایت الله خادمی در گفتگو با مهر با اشاره به حضور 17 شرکت آسیایی و اروپایی از کشورهای آلمان، فرانسه، نروژ، چین، هند، امارات متحده عربی، سنگاپور و مالزی برای دریافت اسناد مناقصه حفاری صنایع نفت و گاز، گفت: اواسط اسفند ماه امسال این مناقصه حفاری در تهران برگزار می شود و پیش بینی می کنیم تا اوایل سال آینده برندگان این مناقصه مشخص شوند.
وی با بیان اینکه هدف از برگزاری این مناقصه نفتی تشکیل جوینت مشترک با شرکتهای خارجی برای ارائه خدمات مختلف حفاری در چاههای نفت و گاز است، تصریح کرد: هم اکنون در صنعت حفاری نفت و گاز 15 سرویس و خدمات جانبی تخصصی وجود دارد که با تشکیل این جوینت مشترک امکان ارائه این خدمات در پروژه های نفتی ایران و کشورهای ثالث فراهم می شود.
این مقام مسئول با یادآوری اینکه این مناقصه در 5 گروه اصلی برگزار خواهد شد، بیان کرد: پس از مشخص شدن برندگان خارجی در هر یک از این گروه ها، یک جوینت مشترک با سهم 50 درصدی هر دو طرف تشکیل خواهد شد.
خادمی با تاکید بر اینکه در هر یک از این مشارکتها 50 درصد سهام به شرکت حفاری شمال تعلق خواهد داشت، اظهار داشت: در این جوینت مشترک طرف خارجی قرار است ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز خدمات جانبی حفاری را تامین کند و شرکت حفاری شمال هم با بازاریابی داخلی و خارجی، مدیریت و راهبری اجرای پروژه های حفاری و ارائه خدمات جانبی نفت و گاز را برعهده می گیرد.
مدیرعامل حفاری شمال با بیان اینکه تاکنون این مجموعه با حفر 24 حلقه چاه دریایی در ترکمنستان از تجربه بالایی برای اجرای پروژه های حفاری نفت و گاز در سطح منطقه برخوردار شده است، یادآور شد: از سوی دیگر با توجه به اینکه بازار کار مناسبی برای حفاری چاههای نفت و گاز در داخل و کشورهای همسایه وجود دارد، شرکتهای خارجی هم برای اجرای طرحهای مشترک حفاری اعلام آمادگی کرده اند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر خدماتی همچون نمودارگیری، حفاری افقی، جهت دار و انحرافی، لوله مغزی سیار و سیمان کاری از مهمترین سرویسهای حفاری چاههای نفت و گاز هستند، گفت: در حال حاضر مدیریت و راهبری ارائه این خدمات در صنعت نفت ایران وجود دارد.
این مقام مسئول در پایان با بیان اینکه هم اکنون حفاری شمال مدیریت و راهبری 9 دکل خشکی، یک دستگاه جک آپ دریایی و سکوی نیمه شناور ایران البرز را بر عهده دارد، تبیین کرد: به طور تقریبی ارزش این مناقصه بین المللی 200 میلیون دلار برآورد می شود.
*****
اعلامیه هفتم جمعی از خانواده های جان باختگان دهه ۶۰
بازماندگان تعدادی از فربانیان اعدام سیاسی دهه ی شصت در جمهوری اسلامی با انتشار اعلامیه ی شماره ی هفتم خود، اعدام محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور را محکوم کرده و خواسته های یازدگانه ی خود را بار دیگر مورد تاکید قرار داده اند:
--
"جنایت علیه بشریت" این درد مشترک را فریاد کن!
به مردم آزادی خواه و عدالت طلب سراسر ایران و جهان
به خانواده های جان باختگان جنبش اخیر و دهه ۶۰
باز هم دو جوان بی گناه دیگر به نام های محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور را به جرمی واهی در ارتباط با "انجمن پادشاهی ایران" (اساساً وجود چنین انجمنی قطعی نیست) و در ارتباط با وقایع پس از انتخابات به اتهام "محاربه" به اعدام محکوم کردند و در سحرگاه روز پنج شنبه هشتم بهمن ماه، به دار آویختند. در حالیکه بر اساس شواهد این دو جوان را سه ماه قبل از انتخابات دستگیر کرده بودند.
همچنین مطلع شدیم که رژیم جمهوری اسلامی نه تن دیگر از جوانانی که در اعتراضات خیابانی علیه رژیم دستگیر شده اند، به مرگ محکوم کرده است. علاوه بر این ده ها تن دیگر از معترضین و مخالفین این نظام در زندان های سراسر ایران و بویژه در کردستان در زیر شکنجه و در خطر مرگ قرار دارند.
به هوش باشیم و صدای اعتراضمان را بلند و بلندتر کنیم و نگذاریم که این جنایات دوباره تکرار شود.
امروز جنبش مردم ایران به مرحله ای سرنوشت ساز از مبارزات خود نزدیک شده است. سی و یک سال پیش حکومت اسلامی انقلاب مردم را با دروغ و ریا مصادره کرد و قدرت را به دست گرفت. پس از چند سال اول انقلاب که مبارزات هنوز شکل علنی داشت، جنگی خانمان سوز به راه انداخت تا بتوانند صدای اعتراض مردم را به بهانه دفاع از حریم کشور به شدت سرکوب کند. در دهه ۶۰ بسیاری از نیروهایی را که در پیرروزی انقلاب شرکت داشتند به زندان ها انداخت و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار داد و برخی را نیز به جرم "محاربه" و یا "مرتد" به اعدام محکوم و سربه نیست کرد.
ولی امروز شرایط مبارزه مردم با آن روزها تفاوت اساسی دارد. جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند جوانان و مردم بیگناه را بی سر و صدا به زندان ها بیاندازد، تحت شدیدترین شکنجه ها قرار دهد، سر به نیست کند و موضوع را لاپوشانی کند.
در آن زمان حکومت توانست میان مردم و نیروهای سیاسی فاصله بیاندازد و هر نوع صدای اعتراضی را سرکوب کند و سبعانه ترین جنایات را در سکوت مطلق مرتکب شود و بهترین جوانان این مرز و بوم را در تابستان سال ۶۷ در دادگاه های چند دقیقه ای به مرگ محکوم و تیرباران کند و یا به دار بیاویزد. آن زمان تنها خانواده ها بودند که به تنهایی ولی در کنار هم پیگیر مسایل و مشکلات خود بودند. امروز هر یک نفر که کشته می شود هزاران نفر مدعی دارد. فقط خانواده های آنها نیستند که نسبت به موضوع اعتراض دارند بلکه تمامی مردم ایران و بسیاری از مردم سراسر جهان نسبت به این جنایات اعتراض می کنند.
امروز جمهوری اسلامی دیگر به راحتی نمی تواند اتهام و جرم برای زندانی بتراشد و بدون سر و صدا به جنایات خود ادامه دهد. امروز حاکمان اسلامی دیگر نمی توانند با تهمت هایی که می زنند مردم را ساکت کنند و مردم به تنگ آمده از استبداد و ستمگری را خاموش کنند. امروزه مبارزات مردم مرتباً به روز می شود و اشکال نوین تری به خود می گیرد. اگر در زمان انتخابات فقط صدای اعتراض مردم برای " رأی من کو؟" شروع شد ولی امروز سطح مبارزات مردم ارتقا یافته و خواهان نابودی دیکتاتوری هستند. امروز مردم در گروه ها و دستجات متفاوت (کارگران، دانشجویان، زنان، معلمان و...) از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی صدای اعتراض، آزادی خواهی و عدالت طلبی خود را به گوش مردم سراسر ایران و جهان می رسانند.
تفاوت کشتار دیروز و امروز حاکمان اسلامی
رژیم در دهه ۶۰ برای تثبیت خود دست به کشتارهای وحشیانه هزاران زندانی سیاسی زد و هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه کرد ولی امروز از سر ترس و برای جلوگیری از سقوط خود شوهای تلویزیونی راه می اندازد، اعتراف گیری می کند و دست به کشتار می زند و به خوبی می داند که شمارش معکوس شروع شده و دیگر زمان زیادی برای ماندنش نمانده است. اشتباهی که رژیم امروز مرتکب می شود این است که در آن روز با جدا کردن نیروهای سیاسی و خفه کردن صدای مردم و نرسیدن خبر اعدام ها به مردم، توانست سال ها حکومت کند ولی امروز دیگر نمی تواند.
هم اکنون شاهدیم که برای اعدام این دو جوان ده ها اعلامیه و اطلاعیه همدردی و صدای اعتراض بلند شده است. تمام مردم دنیا از آن مطلع شده اند و با خانواده این جان باختگان ابراز همدردی می کنند. رژیم جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند با خیال راحت انسان های بیگناه را به چوبه های دار بسپارد و آسوده سر بر بالین بگذارد. امروز تمامی حرکات رژیم زیر ذره بین است و بلافاصله هر حرکتی به تمامی دنیا مخابره می شود. نیازی به خبرنگار و روزنامه نگار رسمی و خبره نیست. مردم خود رسانه هستند و بلافاصله تمامی اخبار و فجایع را به گوش تمامی مردم ایران و جهان می رسانند.
تفاوت حرکات دیروز و امروز مردم
امروز مبارزات مردم همه گیر شده است و فقط نیروهای سیاسی نیستند که جلوی رژیم ایستاده اند و به همین دلیل حکومت دیگر نمی تواند در سکوت به جنایات خود ادامه دهد. دیگر خانواده های زندانیان سیاسی تنها نیستند؛ دیگر خانواده های کشته شدگان تنها نیستند؛ دیگر مادران داغدار و عزادار تنها نیستند؛ امروز خانواده های محمدرضا، آرش، فصیح، احسان، کیانوش، ندا، اشکان، سهراب و ... تنها نیستند و تمامی مردم با آنها همدردی و همراهی می کنند؛ امروز مردم دیگر به دنبال رفتن یک دیکتاتور نیستند و بر علیه دیکتاتوری مبارزه می کنند؛ امروز مردم در کنار یکدیگر می ایستند و بر علیه استبداد مبارزه می کنند، امروز مردم به چشم خود می بینند که رژیم در خیابان و زندان ها چه جنایاتی مرتکب می شود و با دروغ و ریا برای حفظ خود دم از اسلام می زند؛ امروز دیگر همه مردم در کوچه و خیابان می دانند که در سال های سیاه دهه ۶۰ و بخصوص در اعدام های جمعی سال ۶۷ در سیاه چال های رژیم چه بر سر جوانان آوردند و بر خانواده های جان باختگان چه رفته است؛ امروز مردم مصمم تر از همیشه می خواهند به خواسته های خود دست یابند و به عینه شاهدیم که هیچ چیزی نمی تواند آنها را از تصمیم خود منصرف کند. امروز مردم حاضرند هر فشاری را تحمل کنند تا به خواسته های خود دست یابند. ما جمعی از خانواده های جان باختگان دهه ۶۰، ضمن محکوم کردن جنایات اخیر جمهوری اسلامی، بر این ایده پای می فشاریم که تمامی این جنایات سی و یک ساله "جنایت علیه بشریت" بوده است و بایستی در یک دادگاه مردمی محاکمه شود. همچنین از تمامی مردم ایران و سراسر جهان، بخصوص خانواده هایی که در جریانات اخیر مورد ظلم و تعدی جمهوری اسلامی قرار گرفته اند می خواهیم که این درد مشترک را با هم فریاد زنیم و برای رسیدن به خواسته ها و مطالبات زیر تا رسیدن به نتیجه از پای ننشینیم.
۱. پی گرد و محاکمهی مسببین کشتارهای دههی شصت،(به ویژه اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷) و همچنین مسببین سرکوب، کشتار، شکنجه، تجاوز و اعدام های حوادث اخیر
۲. اعلام اسامی دفن شدگان دههی شصت در گورستان خاوران و اعلام اسامی کشتهشدگان و زندانیان وقایع اخیر
٣. آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی
۴. الغای اعدام برای هر جرمی و شکنجه تحت هر عنوانی
۵. دریافت کیفرخواست محکومین سیاسی و اعدام شدگان در طی این سی و یک سال و افشای علت اعدام آنان
۶. دریافت وصیتنامه اعدام شدگان
۷. به رسمیت شناختن محل دفن اعدام شدگان سی و یک سال حاکمیت اسلامی در تهران و شهرستانها و تحویل بدون قید و شرط کشته شدگان حوادث اخیر به خانوادهها و اجازهی برگزاری مراسم در منازل و یا سر خاک این کشته شدگان
٨. اجازه ی گذاشتن سنگ برقبر کشته شدگان
۹. پیگرد و محاکمهی آمرین و عاملینی که اقدام به تخریب خاوران و گورستانهای مشابه در تهران و سایر نقاط ایران کرده و به آزار خانوادهها درطی این سالها پرداخته و می پردازند،
۱۰. بازگرداندن حقوق شهروندی خانوادهها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان... و
۱۱. پذیرش و حفظ گورستان خاوران و گورستانها و یا قبرهای مشابه در تهران و سایر نقاط کشور به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بین المللی.

*****
خبرهایی از اوین؛ آزاد شدگان از زندانیان سخن می گویند

این روزها اوین حال و هوای دیگری دارد. اشک و لبخند با هم آمیخته است. مادران منتظری که با بی صبری چشم به اوین دوخته اند تا این در بی روح باز شود و عزیزشان از قفس آزاد شود. شب گذشته بیش از 50 تن دیگر آزاد شدند.
خلجی آزاد شد
چشمها به اوین دوخته بود که ناگاه در زندان باز شد و روحانی که صورت سفیدش در نور کم سوی جلوی زندان اوین هم دیده می شد، از دربیرون آمد. مردم که برای زندانیان صلوات می فرستادند با دیدن او که نامش را نمی دانستند اما حدس می زدند که زندانی نامداری است، سوت و کف و فریاد را همراه صلواتشان کردند و او برای مردم دستی از سر خوشحالی تکان داد. این روحانی حجه الاسلام خلجی بود.
محمد تقی خلجی، بیست و دوم دی‌ماه، در خانه‌ی خود بازداشت شد. پس از شش روز دادستانی دادگاه ويژه روحانيت به خانواده محمد تقی خلجی اطلاع داد که او به سلول انفرادی در زندان اوين، تهران، منتقل شده و تحت بازجويی است.
محمد تقی خلجی از روحانیون نزدیک به آيت الله منتظری و آيت الله صانعی به شمار می‌رود، در آخرين سخنرانی خود در شب تاسوعا در منزل آيت الله صانعی، از آيت الله منتظری تجليل کرد.
خاطره از کیوان صمیمی
برخی از زندانیان از اتاق 4 بند 7 بودند. بسیاری از آنها مهندس کیوان صمیمی را دیده بودند و از بزرگواری و مهربانی اش با خودشان خاطره داشتند.یکی از جوانان آزاد شده می گفت که موقع آزاد شدن، دستش را به نشانه احترام بوسیده است.
صمیمی مدیرمسئول ماهنامه ادبی توقیف شده نامه و از فعالان سیاسی است. وی پس از اعتراضات به نتایج انتخابات تحت بازجویی و بازداشت بوده است.
زید آیادی تنها زندانی که ورزش می کند!
برخی از زندانیان، احمد زید آبادی را دیده بودند و می گفتند روحیه اش خیلی خوب بوده و تنها زندانی بوده که ورزش می کرده است. می گوید که شنیده است که او را امروز به زندان رجایی شهر یا قزل حصار برده اند.
بازداشت برای ارسال پیامک 22 بهمن
آزاد شده ها می گویند که 50 نفر را از بند 209 که زندانیان معروف سیاسی در آنجا هستند را به بند 7 منتقل کرده اند. همچنین می گویند که 200 نفر را ظرف دیروز و امروز به خاطر اس ام اس 22 بهمن دستگیر کرده اند، فقط به دلیل ارسال پیامک در باره 22 بهمن.
اتهام: زیر گرفته شدن توسط ماشین پلیس!
همچنین یکی از زندانیان می گفت 16 نفری که محاکمه شده اند و برخی از آنها اتهامشان محاربه است، فقط چند تن شان دستگیر شده های عاشورا هستند.زن و شوهری که در میان این عده هستند، دو نفری هستند که در روز عاشورا توسط ماشین نیروی انتظامی زیر گرفته شده اند و دست و پایشان شکسته است،وقتی برای درمان به بیمارستان می روند، دستگیر می شوند . آنها تحت فشار هستند که نگویند با ماشین نیروی انتظامی تصادف کرده اند.
اتهام محاربه برای آنها به دلیل زیر گرفته شدن شان توسط نیروی انتظامی است!
*****
رژیم تهران در تلاش برای تهیه بنزین

به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، مدیر اطلاعات ملی آمریکا روز سه شنبه اعلام کرد که رژیم تهران به اقداماتی برای مقابله با تحریمهای احتمالی جدید از جمله خرید بنزین از چین و ونزوئلا دست زده است.
دنیس بلر که در برابر کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا سخن می گفت، اظهار داشت، علیرغم اینکه تحریمهای کنونی باعث تضعیف منابع مالی رژیم تهران شده است، اما آنها گزینه تولید سلاح هسته ای را باز نگهداشته اند.
مدیر اطلاعات ملی آمریکا افزود، اگرچه هزینه های احتمالی این اقدام می تواند در تصمیم گیری آنها موثر باشد، اما شواهد نشان می دهد که دارند خود را برای مقابله با تحریمهای جدید بین المللی آماده می سازند. از جمله با چین و ونزوئلا برای تهیه بنزین در حال گفتگو هستند.
خبرگزاری فرانسه نوشت، کنگره آمریکا در حال بررسی تحریمهای جدید از جمله صادرات بنزین به رژیم تهران است. از سوی دیگر هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا نیز تلاش می کند دولت چین را به پیوستن به تحریمهای جدید سازمان ملل علیه رژیم تهران متقاعد سازد.
یک دیپلمات آمریکايی که نخواست نامش فاش شود، به این خبرگزاری گفته است که نمایندگان گروه پنج بعلاوه یک (شش قدرت بزرگ درگیر در مناقشه هسته ای رژیم تهران) در روزهای آینده با هم دیدار خواهند کرد.
*****
دولت هاییتی گرفتار قاچاق كودكان زلزله زده!

دولت هائیتی قصد دارد با قاچاقچیان احتمالی كودك سرسختانه مقابله كند. به تازگی ده آمریكایی كه به ربودن چند كودك از كشور هائیتی متهم شده‌اند، دستگیر شدند. در این میان برخی از مدارس دوباره گشوده می‌شوند.
به گزارش دویچه وله، پلیس هائیتی چند روز پیش ده آمریكایی را كه قصد داشتند ۳۳ كودك را از این كشور خارج كنند، دستگیر كرد. گمان می‌رود كه این افراد قصد داشتند كودكان را به‌طورغیرقانونی به داوطلبان پذیرش فرزندخوانده بسپارند. بازداشت‌شدگان این اتهامات را رد كردند و گفتند كه می‌خواستند این كودكان را به یتیم‌خانه‌ای در جمهوری دومینیكن منتقل كنند. این آمریكایی‌ها عضو موسسه‌ی „New Life Children’s Refuge“ هستند.
دولت هائیتی در حال بررسی این موضوع است كه آیا می‌توان دستگیرشدگان را در ایالات متحده در برابر دادگاه قرار داد. بنا بر اطلاعات وزارت ارتباطات هائیتی، دادگاهی دراین كشورباید تصمیم بگیرد كه آیا تعقیب كیفری این افراد در هائیتی یا در ایالات متحده صورت خواهد گرفت.
مكس بلریو، نخست وزیر هائیتی، روز دوشنبه گفت كه دولت وی در این باره انعطاف پذیر است، زیرا بسیاری از ساختمان‌ها، از جمله دادگاه‌ها در جریان زلزله ‌در كشور صدمه دیده‌اند. به گفته‌ی وی، اثبات شده است كه این آمریكایی‌ها قصد داشتند كودكان را بدون مدارك لازم از كشور خارج كنند. حتی برخی از این كودكان والدین خود را از دست نداده‌اند. بلریو افزود: «این امر مشخص است كه آنان می‌دانستند كارشان خلاف قانون است».
در این میان، ایالات متحده كشتی‌های خود را از آ‌ب‌های هائیتی خارج می‌كند. به گفته‌ی داگلس فریزر، فرمانده‌ی كل ارتش آمریكا در حوزه‌ی آمریكای جنوبی، یك ناو هواپیمابر و دو كشتی كه در حال حاضر در هاییتی از آنها استفاده می‌شود، كافی هستند. اما ده هلیكوپتر "كارل وینسون“ در منطقه‌ می‌مانند تا بتوانند كمك‌های ارسالی را پخش كنند.
حتی سه هفته پس از فاجعه زلزله در هائیتی، سازمان ملل دررابطه با رسیدگی به قربانیان زلزله با مشكل مواجه است. فرستاده ویژه‌ی سازمان ملل، ادموند مولت، می‌گوید: «هر روز مشكلات جدید بوجود می‌آیند، از همه بیشتر تقسیم مواد غذایی با مشكل همراه است».
سازمان جهانی غذا در پورتو پرنس، مركز هائیتی، ۱۶ منطقه برای تقسیم مواد غذایی ایجاد كرد. قرار است كه در دو هفته آینده دو میلیون نفر به این طریق با مواد غذایی تامین شوند. برخی از این عملیات تقسیم مواد غذایی پیش‌تر به دلیل خشونت افراد متوقف ‌شدند. در مواردی دیگر، كامیون‌های برنج مورد حمله قرار گرفتند.
اما با این حال مقامات اداری و رسمی برای بازگشت به اوضاع عادی تلاش می‌كنند. كودكان روز دوشنبه، در مناطقی از كشور كه از زلزله زیاد صدمه ندیده بود، به مدرسه رفتند. اما در پورتو پرنس تا چند هفته دیگر كلاس‌ها آغاز نمی‌شوند. بر اساس اطلاعات یونیسف حدود سه چهارم مدارس پورتو پرنس آسیب دیده‌اند. طبق تخمین‌ها و داده‌های جدید، در جریان زلزله‌ی دوازدهم ژانویه، حدود ۱۸۰ هزار نفر كشته و ۲۰۰ هزار نفر زخمی شدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ