سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۲۳

پنجشنبه: 23/ 7 /1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:20 بامداد پنجشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان گرامی بامدادتان گرامی باد. امروز با پشت سر نهادن نیمه شب چهارشنبه، بر خلاف معمول با کمی تاخیر یعنی درین لحظه که بیست دقیقه پس از نیمه شب و یا آغاز بامداد پنجشنبه است "پست" جدید را آغاز می نماییم که علت آن را در نخستین مطلب ما در زیر ملاحظه می نمایید:
**

خبر ویژه و اختصاصی
دو روز پیش(سه شنبه 21 مهرماه) در نخستین دقایق آغاز بامداد خبری ویژه و اختصاصی انتشار دادیم مبنی بر این که یکی از یاران نفوذی ما در کاخ فرعون، حضرت دوزخ مکان "سیدعلی گدا" به ما گزارش داد که حدود ساعت هشت شب (دوشنبه بیستم مهرماه – برابر با دوازدهم اکتبر 2009) به دنبال وخیم شدن وضعیت جسمانی خلیفه مسلمین بدلیل بیماری سرطانش، سه تن از پزشکان مخصوص و متخصص او به بالینش آمدند ، همه کسان و افراد خانواده اش را از اطاق بیرون راندند، حدود یک ساعتی در اطاق دربسته مشغول بررسی وضعیت این ابلیس بودند و در نهایت پس از خروج از اطاق به خانواده او اعلام کردند که غیر از همسر و فرزندانش، هیچ کس اجازه وارد شدن به اطاق سید علی گدا را ندارد که این دستور شامل مقامات رده بالای رژیم برای تسلیم اخبار ضروری نیز می گردد.
ساعاتی پس از انتشار این خبر در سایت ما، یار ارزشمند و از جان گذشته ما ناپدید شده و دیگر اطلاعی از او نداریم و خانواده او(پدر و مادر و برادرانش) در سبزوار نیز تحت حفاظت شدید امنیتی هستند و حق خروج از منزل را ندارند.
دیروز چهارشنبه بیست و دوم مهرماه برابر با چهاردهم اکتبر 2009 نیز در خبری ویژه و اختصاصی به نقل از یکی دیگر از افراد نفوذی خویش در نهاد ریاست جمهوری گزارش دادیم که بین ساعت 9 تا 11 سه شنبه شب (بیست و یکم مهرماه برابر با 13 اکتبر 2009)، نشستی در سالن گردهمایی های هیئت دولت تشکیل شد که در آن نشست که با حضور احمدی نژاد و فرمانده سپاه پاسداران و فرمانده گارد ویژه ضربت بسیج و هشت نفر از اعضای "مجلس خبرگان رهبری" از جمله هاشمی رفسنجانی رییس این نهاد تشکیل شده بود، ابتدا گزارش هیئت پزشکی متخصصان خامنه ای مبنی بر بهتر شدن وضعیت این ابلیس پلید و در کنترل بودن وضعیت جسمانی او قرائت شد و سپس از دیگران (پاسداران و محافظین و غیره که یار نفوذی ما نیز از جمله آنان بود) خواستند که سالن را ترک کنند و سپس پشت درب بسته حدود دو ساعتی گفتگو بود که ما نوشتیم اهتمالن این نشست برای تصمیم گیری برای جانشین "ولی وقیح" تشکیل شده است.
چند ساعت پیش در منطقه نیاوران مردم شاهد فعل و انفعالاتی غیر عادی در اطراف کلینیکی که به کلینیک اختصاصی مقام معظم رهبری شهرت یافته، بودند. باین معنا که از ساعت 7:30 چهارشنبه شب بیست و دوم مهرماه برابر با چهاردهم اکتبر 2009 به وقت تهران، ابتدا چندین "ون" شامل نیروهای ویژه ضربت سپاه و بسیج تمام منطقه را زیر پوشش و نگهبانی گرفتند و گروهی نیز بداخل کلینیک رفتند و حدود پانزده دقیقه پس از آن آمبولانسی در مقابل مدخل ورودی کلینیک متوقف گردید و سپس شخصی را که به اهتمال زیاد خامنه ای بود دراز کشیده بروی "برانکاری" بداخل کلینیک انتقال دادند.
یکی از افراد نفوذی ما در گروه افراد نیروی ویژه ضربت سپاه پاسداران که در میان گروه محافظین کلینیک؛ حاضر در محل است، حدود ساعت 9 شب گذشته (حدود سه ساعت پیش) به وقت تهران در یک فرصت کوتاه با استفاده از تلفن دستی اش طی گزارش کوتاهی که شاید از 2 دقیقه تجاوز نمی کرد، به دفتر مرکزی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" اطلاع داد که از همان ساعت 7:30 شب ورود و خروج تمامی کارکنان و پزشکان و پرستاران کلینیک تحت کنترل شدید و در واقع غیر ممکن گردید و همچنین تلفن های کلینیک تحت نظارت و کنترل سپاه و وزارت ارتباطات و فناوری و مخابرات در آمده و نیز، تلفن های دستی تمامی کارکنان کلینیک را از آنان گرفته اند که تمامی اینها می تواند نشانه ای از مرگ اهتمالی "دژخیم" یا بحرانی تر شدن وضعیت جسمانی او باشد.
این یار فداکار و از جان گذشته ما در بین افراد گارد ویژه سپاه که هنوز هم در کنار دیگر افراد گارد ویژه در همان محل (اطراف کلینیک در نیاوران) است در تماس کوتاه خود تاکید کرد که خبری قطعی و تایید شده در زمینه زنده بودن یا مرگ خامنه ای نمی تواند در اختیار ما بگذارد و منتظر فرصتی است که اطلاعات دقیقی درین زمینه بدست آورد.
تا این ساعت یعنی دقایقی پس از پایان نیمه شب چهارشنبه و آغاز بامداد پنجشنبه بیست و سوم مهرماه برابر با پانزدهم اکتبر 2009 هنوز همرزم نفوذی ما در بین پاسداران منطقه هیچ تماسی با ما یا با دفتر مرکزی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" برقرار نکرده که گزارش جدیدتری در اختیارمان بگذارد که این می تواند به دلایل زیر باشد:
1- برای پرهیز از لو رفتن و شناسایی شدن و در نتیجه گرفتار گردیدن بدست مزدوران سپاه، منتظر فرصتی است که بتواند با ما تماس برقرار نماید.
2- این اهتمال نیز هست که با توجه به در کنترل بودن تمامی خطوط تلفن های منازل و تلفن های دستی در منطقه نیاوران و حومه، همان تماس کوتاه ساعاتی پیش ردیابی شده و یار ما لو رفته و گرفتار گردیده.
3- هنوز اطلاعی از درون کلینیک و چگونگی وضعیت "سیدعلی گدا" به بیرون از ساختمان کلینیک درز نکرده تا یار و همرزم ما بتواند اطلاع و گزارش تکمیلی به ما انتقال دهد.
با توجه به نکات و مطالب یاد شده فوق، به محض دریافت خبری آن را انتشار خواهیم داد به اضافه این که از گروه ویژه یاران نفوذی خویش در نهادها و سازمانهای وابسته به سپاه خواسته ایم که در صورت امکان به هر طریق ممکن فرد، یا افرادی بیشتر به منطقه اعزام نمایند تا از چگونگی قضایا اطلاعات دقیق تری برایمان ارسال دارند
.
*****
گفت وگوي اختصاصي با مادر نرگس کلهر
شب چهارشنبه، تلويزيون هاي ماهواره يي و برخي سايت ها خبري را منتشر کردند؛ «نرگس کلهر فرزند مشاور رسانه يي محمود احمدي نژاد به آلمان پناهنده شد.» فعالان رسانه در حال ارزيابي صحت قضيه بودند که مهدي کلهر مشاور محمود احمدي نژاد که پيشترها در جريان مناظره با حسين مرعشي در انتخابات سال 84 از مشاوران طرف مقابل (هاشمي رفسنجاني) خواسته بود در خانه بنشينند و به فرزندان خودشان مشاوره بدهند، طي مصاحبه هايي با دو خبرگزاري مطرح اين پناهندگي را تاييد کرده بود و يادآور شده بود نرگس (فرزندم) مدت هاست با مادرش زندگي مي کند و حتي مادر نرگس به دليل اختلاف نظري که با من به دليل همکاري با محمود احمدي نژاد داشته است همان ابتداي همکاري من با محمود احمدي نژاد از من جدا شده بود، اين اظهارات دست به دست در سايت هاي خبري مي چرخيد تا اينکه در گفت وگوي «اعتماد» با مادر نرگس کلهر يعني خانم معصومه طاهري موسوي مشخص شد اصولاً طلاقي در کار نبوده است.
همچنين معصومه طاهري موسوي جوابيه يي را نيز در تکذيب ادعاهاي مشاور محمود احمدي نژاد در سايت هاي خبري منتشرکننده اظهارات مهدي کلهر ارائه داده است که اظهارات وي را به طور کلي زير سوال مي برد. بر اساس گزارش و فيلم هايي که خبرگزاري آلمان آنها را منتشر کرده است، نرگس کلهر دختر 25ساله (متولد 19 شهريور ماه سال 1363) مهدي کلهر مشاور رسانه يي احمدي نژاد که براي شرکت در جشنواره حقوق بشر فيلم به شهر نورنبرگ آلمان آمده بود، تصميم گرفت از آلمان تقاضاي پناهندگي کند.نرگس کلهر هم اکنون در يکي از قرارگاه هاي پناهندگان در نزديکي شهر نورنبرگ به سر مي برد.
تنها در کمتر از 24 ساعت پس از انتشار خبر بيش از 40 عنوان خبر و تحليل در سايت هاي معتبر به اين موضوع اختصاص يافت. در غالب اين سايت ها اين موضوع از آنجا که فرزند يکي از سياسيون بلندپايه و مرتبط با دولت اقدام به پناهندگي کرده است مورد توجه قرار گرفته است. نکته اينجاست که پيشتر ها و در جريان رقابت هاي انتخاباتي ميان يکي ديگر از کانديداها و برخي منسوبان به هواداري از محمود احمدي نژاد ماجراي فرار فرزند يکي ديگر از کانديداها به شدت پررنگ جلوه داده مي شد. حال دختر يکي از نزديک ترين اشخاص به محمود احمدي نژاد به کشور ديگري پناهنده شده و با نماد سبز به انتقاد از شرايط فعلي و دولت حاکم پرداخته است.
مهدي کلهر در خصوص پناهندگي دخترش به آلمان به مهر و ايرنا گفته است؛ «اين موضوعي است که نرگس بايد پاسخ دهد نه من. چون هيچ اطلاعي از تصميم او نداشته ام و البته هرگز نيز درصدد تحميل ديدگاه خود به فرزندانم نبوده ام. فقط مي دانم چند بار قرار شد فيلمي که ساخته پخش شود که اين امر محقق نشد، بعد هم دلش خواست و رفت. من طبق اعتقادي که داشته و دارم، براي هيچ يک از فرزندان از رانت استفاده نکرده ام. پس اينکه نرگس پارچه سبز به دستش بسته و با رسانه هاي غربي مصاحبه کرده به خود او مربوط است.»
مهدي کلهر همچنين گفت؛ «نرگس 25 سال دارد و مادر او به دليل اينکه من با آقاي احمدي نژاد در همان سال ها (84) همکاري مي کردم، درخواست طلاق کرد و اين امر نيز محقق شد. امروز نيز وي يکي از مخالفان آقاي احمدي نژاد است و در حال حاضر در دانشکده صدا و سيما تدريس مي کند.» مشاور احمدي نژاد افزود؛ «من در هر صورت نرگس را فرزند خود مي دانم. گمان مي کنم او توسط دشمنان مملکت اغفال شده و نقش ابزار تبليغاتي آنها را ايفا کرده است.»
اين اظهارات کلهر در حالي منتشر شد که همسر وي معصومه طاهري موسوي در گفت وگو با «اعتماد» اساساً هرگونه جدايي با وي را تکذيب کرده و مدعي شده است؛ «هنوز نام مهدي کلهر در شناسنامه من است.» وي در خصوص انگيزه جدايي کلهر از خود (و نه طاهري از کلهر) مي گويد؛ «کلهر خانه را ترک کرده است و هنوز طلاقي در دفاتر رسمي ثبت نشده است.» همچنين کلهر در حالي از اغفال دخترش مي گويد که به گفته مادر نرگس، نرگس بارها براي تماس با پدرش ابراز تمايل کرده و کلهر تمايلي به تماس نداشته است. در همين خصوص همسر کلهر مي گويد؛ «ايشان (مهدي کلهر) هميشه دغدغه داشتند فرزندان مان حرفه کارگرداني را براي خودشان انتخاب کنند و از اين جهت کار نرگس مورد تاييد پدرش نيز واقع شده بود.»
معصومه طاهري موسوي همسر مهدي کلهر (مشاور محمود احمدي نژاد) و مادر نرگس کلهر است. وي داراي دکتراي جغرافياي سياسي و کارشناس ارشد آموزشي در صدا و سيما با 22 سال سابقه خدمت است و در اين سازمان به تدريس در دانشکده و شاغلين بخش خبر صدا و سيما مشغول است. وي پيش از اين به ارائه مقالاتي در روزنامه هاي اعتماد، همشهري، شرق، جمهوري، اطلاعات و حتي کيهان اقدام کرده است. خانم طاهري موسوي و آقاي کلهر داراي سه فرزند دختر به نام هاي «شفق»، «سحر» و «نرگس» هستند.
نرگس کلهر کوچک ترين عضو خانواده است که چند روز اخير خبر پناهنده شدن وي به آلمان در رسانه ها مطرح شده است. در اين گفت وگو، خانم طاهري به شرح شرايط خاص نرگس کلهر مي پردازد. ضمن آنکه وي هرگونه جدايي از مهدي کلهر را تکذيب مي کند و يادآور مي شود ترک خانه توسط آقاي کلهر در سال گذشته، به دلايل سياسي بوده است. خانم طاهري يادآور مي شود که جدايي نرگس از پدر نه به خواست نرگس کلهر، بلکه به دليل عدم تمايل آقاي کلهر به ارتباط با خانواده بوده است.
**
*) با توجه به روزنامه هايي که شما در آنها فعاليت مي کرديد، به نظر مي رسد شما اصلاح طلب باشيد.
من گرايش خاصي ندارم. تحصيلات دانشگاهي دارم و مقالاتم هم علمي بوده است و بر اساس تحصيلاتم.
*) به نظر شما چرا خانم نرگس کلهر به آلمان پناهنده شده اند؟
نرگس از سوم دبيرستان به دانشگاه علمي کاربردي رفت. در آن زمان تنها جايي بود که مي شد ادامه بدهد. بعدش وارد کارداني به کارشناسي شد. بالاجبار در رشته گرافيک تصويري قبول مي شود. از دوم دبيرستان رياضي خوانده بود. سال آخر را هنرستان مي خواند و همان سال هم علمي کاربردي قبول شد.ابتدا به هنرپيشگي علاقه داشت. اما پدرش به او گفت اگر مي خواهي هنرپيشه شوي بايد مثل يک خمير در دست کارگردان باشي و نرگس هم به توصيه پدرش گوش داد و يک کار ساخت؛ توهمات يک گربه ايراني بود. جشنواره دانشجويي جزء 10 فيلم برتر شد. کارهاي ديگر کوتاهي هم داشت. سه دقيقه بيشتر نبود. فيلم هاي ديگري هم ساخته بود، مثل زلزله بم و... هفت، هشت فيلم کوتاه ساخته بود. فيلم اخير را هم ديده بوديم که حدود دو سال پيش ساخته بود.
*) يعني پدرشان خودشان علاقه مند بودند ايشان کارگردان شوند و در زمينه فيلمسازي فعاليت کنند؟ آيا آقاي کلهر مشوق ايشان بودند؟
حقيقتاً پدرشان تا چهار پنج سال پيش دغدغه داشت که چرا دو دختر ديگرش رشته هنري نخوانده اند. البته دختر بزرگم استاد پيانو است اما دغدغه داشتند (مهدي کلهر) که چرا آنها حرفه کارگرداني را انتخاب نکردند. زماني که نرگس اعلام کرد مي خواهد کارگردان شود، پدرش سعي مي کرد مسائلي را به او تعليم و آموزش بدهد. او هم اتفاقاً بچه صبوري بود و هميشه گوش مي کرد. اگر جاهايي هم با پدرش اختلاف عقيده داشت سکوت مي کرد.
*) شما کي از هم جدا شديد؟
ما جدا نشديم،
*) آقاي کلهر که گفته اند شما جدا شديد.
من اين را طي يک جوابيه مستند و مفصل براي خبرگزاري هاي مهر و ايرنا که منشاء انتشار اخبار ديروز بودند ارسال کرده ام. چند وقت پيش آقاي کلهر خانه را ترک کردند و از پيش ما رفتند. شايد اسمش را بتوان متارکه گذاشت، اما از لحاظ قانوني من همسر ايشان هستم. من هر چقدر فکر مي کنم، نام ايشان هنوز در شناسنامه من است. نمي دانم بر چه اساس ايشان از من جدا شدند.
*) ايشان گفتند شما درخواست طلاق داديد و از ايشان جدا شديد.
من سال 1385 به دليل مشکلاتي که براي همه خانواده ها پيش مي آيد مثل فشارهاي عصبي، متقاضي جدايي از ايشان شدم. اما حقيقتش چون در قوانين ما زماني که زن تقاضاي طلاق مي کند بايد از همه چيز بگذرد، بعد منصرف شدم. وقتي که منطقي تر فکر کردم و با بچه ها در ميان گذاشتم، قرار شد صرف نظر کنيم. برگه عدم سازشي که من سال 85 امضا کردم بعد از سه ماه که من و آقاي کلهر ديگر پيگير ماجرا نشديم قانوناً از درجه اعتبار ساقط شد. من هم پشيمان شدم.
*) ايشان يعني الان با شما زندگي مي کنند؟
ما تا سال 87 با هم زندگي مي کرديم، يعني آن ماجراي سال 85 مسکوت ماند و تا همين سال گذشته ما با هم زندگي مي کرديم. مصالحه کرديم. در اين مدت دو دختر من ازدواج کردند. ايشان بيماري قلبي داشت، حدود سه ماه ايشان در منزل بستري بودند و خود من از ايشان پرستاري مي کردم. ايشان در اين فاصله حتي در اواخر سال 86 براي من پاسپورت گرفتند و... .
*) ايشان عنوان کردند به خاطر همکاري شان با آقاي احمدي نژاد از ايشان جدا شديد؟
مشکل ما در سال 85 (و نه 84 و انتخابات) به خاطر مشکلات ديگري بود. به هيچ وجه مشکل ما سياسي نبود، فکر کنم اين يک بهانه است. من حتي دور اول خودم به آقاي احمدي نژاد در سال 84 راي دادم و هيچ مشکلي با ايشان نداشتم، چون اصولاً من نگاه کلي به آدم ها ندارم و خاکستري نگاه مي کنم. اصولاً ما در منزل در مورد مسائل سياسي زياد صحبت نمي کرديم. با مشي سياسي ايشان هم کار خاصي نداشتيم. اما بعد از عمل قلب ايشان و پس از آن سه ماهي که در منزل بستري بودند، از خانه رفتند و حدود يک ماه از ايشان بي خبر بوديم.
*) بر اين اساس صرف نظر از سياسي و غير سياسي بودن موضوع، يعني شما اصولاً از آقاي کلهر جدا نشديد؟
خير، بنده از ايشان طلاق نگرفتم و هيچ درخواستي هم نداده ام. آن هم با شرايطي که ايشان مي گويند که بدون هيچ ادعايي بروم.
*) ايشان گفتند شما از ايشان جدا شديد و ايشان نفقه دختر شما را هم مي دادند.
در قوانين ما نفقه دختر بايد پرداخت شود اما به من نفقه يي ندادند. ايشان به نسبت حقوقي که دارند، اگر من بگويم ماهي چقدر به نرگس مي دادند، شما خنده تان مي گيرد. ايشان ماهي 100 هزار تومان به نرگس مي دادند. که من 300 هزار تومان خودم به نرگس مي دادم که با توجه به روحياتش نرگس کمبودي نداشته باشد. آقاي کلهر نفقه خود من را با توجه به اينکه من همسر قانوني ايشان هستم، يک سال تمام است که قطع کرده اند. که من بابت همين ندادن نفقه از ايشان شکايت کردم که الان هم اين شکايت در مرحله اجرا است. ماهانه دادگاه براي من حدود 400 هزار تومان نفقه تشخيص داده است. و حکم صادر کرده اند.
*) شما با اين اتفاق موافق بوديد، يعني پناهندگي دخترتان؟
به هر حال پدر و مادر مالک بچه نيستند. نرگس بسيار اکتيو بود. من هم مثل شما خبر پناهنده شدنش را از تلويزيون شنيدم. نرگس دو سال قبل چون در گوته فعاليت مي کرد براي مدت کوتاهي به آلمان رفت براي دوره زبان. يک ماه رفت و برگشت. من خيلي متاسف شدم از اين مساله. نرگس هميشه معتقد بود آلمان از نظر تکنولوژي سينمايي بسيار پيشرفته است. بعد از اينکه پدرش به او کمک نکرد تا در سازمان (صدا و سيما) فعاليت کند، نرگس رفت و در کلاس آلماني ثبت نام کرد و حالا هم که متاسفانه پناهنده شده است... .
*) ايشان گفتند نرگس همراه شما زندگي مي کرده و...
آقاي کلهر خيلي غير منصفانه اين مصاحبه ها را انجام داده اند. تمام مدارکي که من دارم، زوجيت من را ثابت مي کند و اميدوارم خبرگزاري هاي مهر و ايرنا اين مدارک من را چاپ کنند. من فکر مي کنم خواستند يک مقداري کوتاهي هايي که شده در مورد نرگس را توجيه کنند.
*) اين قطع رابطه از طرف آقاي کلهر بود يا شما و دخترتان؟
خير، از طرف خود آقاي کلهر بود. حتي زماني که نرگس زنگ مي زد به آقاي کلهر، جواب نمي دادند. حتي وقتي مي خواست اين بار آخر به آلمان برود براي شرکت در اين جشنواره، سه روز قبلش من خودم زنگ زدم به آقاي کلهر که ايشان با نرگس صحبت کنند. که حتي ايشان جواب تلفن ما را ندادند.
*****
رد پيگرد قضايي کروبي در دادستاني
تلاش خبرنگاران برخي رسانه هاي خاص براي نسبت دادن اتهام به مهدي کروبي و «کشيدن حرف» از زبان دادستان تهران بي نتيجه ماند؛ جايي که جعفري دولت آبادي در پاسخ به اين سوال که «رسيدگي به اظهارات آقاي کروبي به کجا رسيده است؟»، تنها از احضار «افرادي» که به گزارش کميته سه نفره رئيس قوه قضائيه مرتبط هستند خبر داد. وي رسيدگي به سخنان کانديداي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري دهم را در صلاحيت دادگاه ويژه روحانيت دانست و يادآوري کرد در اين مورد «به محض افزايش اطلاعات» به مردم اطلاع رساني خواهد شد. موضوع سوال خبرنگار اين خبرگزاري حامي دولت به ماجراي نامه دبيرکل حزب اعتماد ملي به رئيس مجلس خبرگان بازمي گشت. پس از آن کميته يي سه نفره از سوي صادق لاريجاني مامور بررسي موضوعات مطرح شده از سوي کروبي شد و سپس در گزارشي اين مساله را رد کرد. کروبي اما همچنان بر اين امر اصرار دارد.
دادستان تهران همچنين خبر از آزادي قريب الوقوع يکي از فعالان سياسي اصلاح طلب داده و در عين حال در خصوص تبديل قرار بازداشت به قرار وثيقه براي بازداشت شدگان به يک جمله کلي بسنده کرد؛ «در مورد متهماني که در زندان هستند سياست کلي ما اين است که اولاً به رسيدگي پرونده هاي آنها سرعت بخشيده شود و در جايي که دادستان تشخيص داد تبديل قرار ضرورت دارد به آن توجه کنيم.»
عباس جعفري دولت آبادي زماني که در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست ناحيه يک دادسراي شميرانات به جمع خبرنگاران قدم گذاشت طبق معمول تنها با سوالاتي درباره فعالان سياسي بازداشت شده پس از انتخابات مواجه شد. در حالي که در هفته هاي اخير اخبار ضد و نقيضي در خصوص آزادي برخي فعالان سياسي اصلاح طلب شنيده شده و مدام با تاييد و تکذيب مواجه مي شود، روز سه شنبه نيز جعفري به سوالاتي در اين باره پاسخ هاي کلي داد و از بيان جزييات خودداري کرد. اين مساله خانواده هاي اصلاح طلبان بازداشت شده را در شرايط نامناسبي قرار داده چه اينکه آنها معتقدند با پايان مراحل بازجويي، نگهداري آنها در بازداشت انفرادي و اساساً هر نوع بازداشتي محلي از اعراب نداشته و مي توان با قرار وثيقه، مديران گذشته نظام را آزاد کرد.سخنان دادستان تهران حاوي يک نکته قابل تامل ديگر درباره کميته ويژه مجلس بود.
وي معتقد است ديدار با زنداني در حوزه قضايي است و قانون اساسي تفکيک قوا را پذيرفته و ديدار با زندانيان در چارچوب امر قضا بوده و حتماً بايد تفکيک قوا رعايت شود. او در عين حال تاکيد کرد کميته ويژه درخواستي براي بازديد از زندانيان نداشته است.وي در خصوص ديدار اخير خود با متهمان بازداشت شده حوادث اخير و اينکه آيا اين متهمان از وضعيت خود در زندان راضي بودند، گفت؛ طي ديداري که با آنها داشته ام آنها از وضعيت و شرايط فراهم شده راضي بودند. شخصاً نيز از همه متهمان اين موضوع را سوال کردم که آنها اعلام کردند در اين بخش مشکلي ندارند.دادستان تهران از نام بردن متهمان خودداري کرد و گفت؛ سياست بازديد از زندانيان همچنان ادامه خواهد داشت و وظيفه دادستاني اين است که از وضعيت متهمان آگاه باشند و بدانند که حقوق متهمان رعايت مي شود. وي تاکيد کرد؛ ما با تمام اشخاصي که در زندان هستند ديدار خواهيم کرد و از نزديک وضعيت آنها را مورد بررسي قرار خواهيم داد. خبرنگاري با بيان اينکه شنيده شده کيفرخواست احمد زيدآبادي صادر شده،پرسيد دادگاه ششم متهمان حوادث اخير چه زماني برگزار خواهد شد، که دادستان در پاسخ وي گفت؛ دادگاه به موجب قانون بايد تشکيل شود و علني يا غيرعلني برگزار کردن آن به تشخيص قاضي است. وي ادامه داد؛ اخيراً پرونده برخي از متهمان به دفتر ما ارسال شده و ما به زودي در خصوص آنها اظهارنظر خواهيم کرد و در صورت علني بودن دادگاه آن را به اطلاع مردم خواهيم رساند.
دادستان تهران در پاسخ به اين پرسش که چه تعداد پرونده به دفتر شما ارسال شده است، گفت؛ از تعداد 135 پرونده يي که در ديدار با کميته مجلس اعلام کرده بوديم، 10 پرونده در حال حاضر براي ما جهت اظهارنظر ارسال شده و ما بعد از تصميم گيري آن پرونده ها را به دادگاه ارسال خواهيم کرد. وي در پاسخ به پرسش ديگر ايلنا مبني بر اينکه برخي از خانواده هاي متهمان اخير مدعي هستند تحقيقات از بستگان شان در مرداد ماه به پايان رسيده اما در قرار آنها تاکنون تغييري ايجاد نشده است، آيا تا آخر ماه قرار آنها تبديل به قرار وثيقه يا کفالت خواهد شد، گفت؛ معيار ما قانون است، نه اظهارات خانواده متهمان. هر جا که احساس کنيم تحقيقات تکميل شده و ادامه بازداشت متهمان ضرورت ندارد در اين خصوص تصميم گيري مي کنيم. وي ادامه داد؛ از اينکه خانواده ها مي گويند و آنچه ما در پرونده ها مي بينيم ممکن است تفاوت باشد. خانواده ها از نظر اينکه همسر يا برادر يا فرزندان شان در زندان هستند ناراحت هستند و ما به آنها حق مي دهيم چرا که هيچ کس دوست ندارد بستگانش در زندان باشد.
دولت آبادي در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني بر اينکه رسيدگي به ادعاي کروبي به کجا رسيده است، گفت؛ در جلسه قبل نيز اعلام کردم آقاي کروبي روحاني است و بايد اظهاراتش در دادسراي ويژه روحانيت مورد رسيدگي قرار گيرد. منتها گزارش کميته پيگيري به ما ارجاع شده و تحت رسيدگي است و افرادي نيز در خصوص اين پرونده احضار شده اند و به محض افزايش اطلاعات در اين خصوص آن را به اطلاع مردم خواهيم رساند. وي اين گفته که حکم اعدام سرآغازي براي اعدام هاي ديگر است را حرف رسانه هاي غربي دانست و گفت؛ دادگاه ما بر اساس پرونده ها اقدام مي کند و معتقديم قضات نيز در چارچوب قانون اظهارنظر مي کنند. اينکه صدور حکم براي برخي از متهمان حوادث اخير سرآغاز اعدام اشخاص ديگر است را قبول ندارم. همان طور که برخي از اشخاص تبرئه و برخي تعليق شده اند، عده يي نيز ممکن است به مجازات شديد تري محکوم شوند.
دادستان تهران همچنين با اشاره به اينکه حکم بهنود سه بار در گذشته متوقف شده بود، اظهار داشت؛ زماني که اولياي دم گزارش نمي کنند دستگاه قضايي بايد در چارچوب قانون و شرع عمل کند. قصاص حق اولياي دم است و وقتي که ولي دم حاضر نمي شود نمي توان به زور از او رضايت گرفت و چون رضايت اولياي دم اخذ نشد، ما ميان اجراي قانون و عدم اجراي قانون، اجراي قانون را انتخاب کرديم. گرچه ممکن است براي عده يي تلخ باشد.
در تحولي ديگر معاون اول قوه قضائيه و عضو هيات نظارت بر رسيدگي به حوادث و اغتشاشات اخير، جلسه کميته مجلس با هيات سه نفره قوه قضائيه را مفيد ارزيابي کرد و گفت؛ در اين جلسه گزارشي مطرح نشد و بيشتر تبادل نظر صورت گرفت. رئيسي در پاسخ به اين سوال که آيا مجلس با هماهنگي هيات سه نفره مي خواهد گزارش ارائه دهد، گفت؛ خير، در اين جلسه نقطه نظرات دو طرف گفته شد و در واقع نوعي تبادل نظر بود. در اين جلسه گزارشي مطرح نشد و بيشتر تبادل نظر صورت گرفت. عضو هيات نظارت بر رسيدگي به حوادث و اغتشاشات اخير مجدداٌ مواردي که در دستور کار هيات سه نفره است را مطرح و تصريح کرد؛ پيگيري وضعيت و تعيين تکليف بازداشت شدگان، رسيدگي به پرونده اغتشاش گران، پيگيري موضوع حواشي حوادث اخير که عبارتند از کهريزک و کوي دانشگاه که هم سريع تر و هم دقيق تر رسيدگي صورت گيرد، از مواردي است که در اين هيات در حال بررسي است. دادستان کل کشور نيز با کيهان گفت وگو کرده و قول داده به موقع ميرحسين موسوي و مهدي کروبي را دادگاهي کند.
وي همچنين در ادامه افزود؛ دستگاه قضايي در مورد فتنه پس از انتخابات برابر قانون عمل خواهد کرد و به موقع با کساني که در اين آشوب ها نقش داشتند برخورد خواهد شد.محسني اژه يي همچنين در پاسخ به اين سوال کيهان که «امام حفظ نظام را از اوجب واجبات مي دانستند و رهبري نيز مکرر بر حق دفاع از اصل نظام تاکيد فرمودند، چرا دستگاه قضايي در برخورد با تهمت هاي آقاي کروبي مماشات مي کند؟ آيا فشارها از جمله فشارهاي بين المللي و خارجي سبب شده دستگاه قضايي در خصوص برخورد با آقايان موسوي و کروبي کوتاه بيايد»، گفت؛ نه اين طور نيست و خود شما مي دانيد که دستگاه قضايي تحت تاثير فشارهاي بيروني قرار نمي گيرد و به موقع کار خود را انجام مي دهد.
*****
جدايي دولت و مراجع به دليل رفتارهاي غلط
«با برخي رفتار هاي غلط دولت چطور مي شود رابطه مراجع و دولت را حفظ کرد؟» اين جمله پاسخ مشترک مراجع به دغدغه مجمع روحانيون مجلس براي ترميم جايگاه مراجع در دولت است. هرچند در فصل انتخابات محمود احمدي نژاد در برنامه هاي تبليغاتي اش مکرراً بر حفظ جايگاه مراجع در دولت تحت رياست اش تاکيد مي کرد اما گلايه مندي مراجع از اقدامات احمدي نژاد سبب شده است آنها فراتر از توصيه هاي هميشگي شان به دولت ها، اين بار به صراحت بر جدايي مراجع و علماي ديني با دولت تاکيد کنند.
«بي توجهي به نظرات مراجع در تصميمات دولت» و «حضور وزير زن در کابينه دهم» از جمله مواردي است که در سه ماه نخست دولت دهم اسباب نارضايتي مراجع از کابينه احمدي نژاد را فراهم آورده است.گلايه مندي مراجع از عملکرد دولت دهم تا جايي است که آيت الله ناصر مکارم شيرازي صراحتاً بر جدايي روحانيت و دولت به واسطه کارهاي غلط دولت تاکيد مي کند و ترميم اين رابطه را درصورت استمرار برخي اقدامات دولت محل ترديد قرار مي دهد. چنانچه بنا به گفته محمد تقي رهبر، آيت الله مکارم شيرازي در ديدار دوشنبه اش با هيات رئيسه فراکسيون روحانيون مکرراً از برخي رفتارهايي که سبب جدايي مراجع و دولت شده است انتقاد کرد.
رئيس فراکسيون روحانيون در تشريح ديدار فراکسيون متبوعش با مراجع گفت؛ آيت الله مکارم شيرازي در بخشي از سخنان خود که به رابطه دولت و علما مربوط بود، در واکنش به سخنان ما که خواستار تقويت اين رابطه بوديم، گفتند «ما نمي دانيم با برخي موارد به وجود آمده در دولت چطور بايد همچنان اين ارتباط را حفظ کنيم. مواردي همچون حمل قرآن با سرود و آواز، حضور زنان در ورزشگاه ها و اصرار به برخي مسائل همچون ورود زنان به کابينه، سبب جدا کردن روحانيت از دولت مي شود. در اين موارد دولت بايد روش خود را اصلاح کند.»
به گزارش مهر، رهبر با ابراز اميدواري نسبت به رفع اين سوء تفاهم ها ميان دولت و علما ابراز اميدواري کرد اين موارد در آينده مرتفع شود. اين در حالي است که به گفته وي احمدي نژاد هيچ پاسخي به نامه آيت الله صافي گلپايگاني در مورد منع ورود زنان به کابينه نداده است.به گفته وي در ديدار با آيت الله مکارم شيرازي مسائل پس از انتخابات نيز مطرح شد و اين مرجع تقليد اعلام کرد نظرات ايشان در مورد ايجاد وحدت در جامعه نبايد وارونه جلوه داده شود.وي به نقل از آيت الله مکارم شيرازي ادامه داد؛ 25 ميليون نفر از مردم کشور ما به رئيس جمهور راي دادند و 13 ميليون نفر ديگر به يک نامزد ديگر. حساب اين مردم که در انتخابات شرکت کرده اند از اغتشاشگران مسائل پس از انتخابات جداست. بايد ميان توده هاي مردم که وارد مسائل سياسي نمي شوند با اغتشاشگران تفاوت قائل شد.
دغدغه آيت الله گلپايگاني نسبت به وزارت زنان
رئيس فراکسيون روحانيون مجلس در تشريح ديدار اعضاي اين فراکسيون با آيت الله صافي گلپايگاني نيز اظهار داشت؛ وي نيز بر حفظ جايگاه مرجعيت و علما تاکيد کرده و حين قدرداني از مجلس اعلام کردند برخي مسائل در جامعه رخ مي دهد که اگرچه ممکن است الان بد نباشد اما عواقب آن در آينده خوب نيست. مثلاً موضوع وزارت زنان اگرچه ممکن است در حال حاضر به حضور يک زن محجبه در دولت بينجامد اما ممکن است در آينده خانمي با روسري بيايد و ديگر چادر نداشته باشد.وي به نقل از صافي گلپايگاني ادامه داد؛ اين يک سنت شکني در تاريخ 14 قرن اسلام است که مي تواند آغاز اتفاقات بزرگي باشد. چه ضرورتي دارد يک زن از صبح تا شب با مردم در تماس باشد.بنا به گفته محمد بنايي مخبر فراکسيون روحانيون مجلس هيات رئيسه اين فراکسيون در سفر دوشنبه شان به قم با آيات عظام، مکارم شيرازي، صافي گلپايگاني، نوري همداني و موسوي اردبيلي ديدار کردند و قرار است به زودي با محمد رضا مهدوي کني نيز ديدار کنند. قابل ذکر است اين فراکسيون پيشتر نيز با هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد ديدار کرده بود.
اعتراض لاريجاني به ديدار با مراجع
در همين حال محمدجواد لاريجاني رفت و آمد مسوولان سابق و چهره هاي سياسي به قم را استفاده سياسي از مرجعيت دانست و گفت؛ کساني که وجود اسلام را براي زمان حاضر در سياست نفي مي کردند از مرجعيت براي بازي سياسي خود استفاده کردند.به گزارش مهر لاريجاني روز سه شنبه در اولين همايش حکمت استان سمنان افزود؛ رفتن به قم و رسيدن مکرر به محضر مراجع و استفاده از جايگاه مراجع و مرجعيت براي رسيدن به نياز و خواسته سياسي به نفع اوضاع مملکت نيست.وي با اشاره به اينکه مرجعيت فتوا دارد، گفت؛ ولايت علاوه بر اينکه به عنوان مرجع فتوا دارد به عنوان ولي امر حکم آن تنها حکم نافذ است.
*****
تلاش واشنگتن براي جلب حمايت پکن
کمتر از يک هفته به برگزاري ادامه مذاکرات مهم گروه 1+5 با ايران درباره برنامه هسته يي ايران باقي مانده است و در اين فاصله در حالي که هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا در سفري که به روسيه کرده درصدد ايجاد هماهنگي بيشتر ميان مسکو و واشنگتن است، به طور همزمان ساير مقامات امريکا نيز اعلام کردند به حمايت چين در خصوص موضوع ايران نياز دارند. در همين رابطه کرت کمپبل دستيار وزير خارجه ايالات متحده گفت؛ اگر قرار باشد در محدود کردن برنامه هسته يي ايران پيشرفتي حاصل شود، به حمايت چين نياز است. وي که ديروز راهي پکن شد، افزود؛ اگر بخواهيم درباره ايران موثر اقدام کنيم بايد شاهد همکاري و هماهنگي بيشتري ميان امريکا و چين باشيم.
سفر کمپبل به چين در شرايطي صورت مي گيرد که يک روز قبلش هيلاري کلينتون وزير خارجه امريکا با همتاي روسي خود ديدار و گفت وگو کرده بود. چين از متحدان و يکي از شرکاي تجاري نزديک ايران است که به دليل مبادلات اقتصادي با تهران، در مقاطع مختلفي از تشديد تحريم ها عليه ايران حمايت نکرده است. با وجود اين تلاش کمپبل که بر حمايت چين تاکيد دارد در شرايطي صورت مي گيرد که در پي ديدار وزير خارجه امريکا با سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه وي درباره تحريم بيشتر ايران چندان با روي خوش روس ها مواجه نشد. به گفته يک مقام ارشد وزارت خارجه امريکا کلينتون قرار بود با رئيس جمهوري و وزير خارجه روسيه درباره نوع و شکل رفتاري که مسکو حاضر است به همراه واشنگتن و متحدانش در برابر تهران داشته باشد گفت وگو کند و تحريم بيشتر نيز يکي از اين موارد مورد بحث آنها بود.
هيلاري کلينتون پس از پايان جلسه يي که با لاوروف داشت در يک نشست خبري با همتاي روسي خود حاضر شد و از موافقت ايالات متحده درباره اين نکته خبر داد که ادامه دادن به روند ديپلماسي در قبال ايران حائز اهميت است. وي گفت؛ ما در عين حال همواره گزينه تحريم را در صورت عدم موفقيت در مسيري که در پيش گرفته ايم در نظر داريم. وزير خارجه امريکا در عين حال خاطرنشان کرد؛ در حال حاضر فشار بيشتر عليه ايران به خاطر فعاليت هاي هسته يي اش نتيجه منفي خواهد داشت. هيلاري کلينتون افزود تدابير تحريمي بيشتر مشروط به آن است که ايران برنامه غني سازي خود را متوقف نکند. به گفته کلينتون امريکا در عين حال همواره گزينه تحريم را در صورت عدم موفقيت در ترغيب ايران به پذيرش قطعنامه هاي شوراي امنيت در نظر دارد.
کلينتون در عين حال تاکيد کرد در ديدار با مقامات روسي از آنها نخواسته اقدامي را درخصوص برنامه هسته يي ايران انجام دهند يا مثلاً از مسکو بخواهد به ايران فشار بياورد تا از برنامه هايش دست بردارد. وزير خارجه روسيه همچنين در نخستين ديدار خود از روسيه از نقش مثبت اين کشور در پيشبرد مذاکرات گروه 1+5 درباره ايران قدرداني کرد و در ادامه افزود؛ امريکا انتظار دارد ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي همکاري هاي بيشتري داشته باشد. همچنين وزير خارجه روسيه نيز به دنبال گفت وگو با همتاي امريکايي خود در مسکو اعلام کرد در حال حاضر تهديد تحريم عليه ايران نتيجه منفي خواهد داشت. به گفته سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه موضع کشور متبوع او اين است که در حال حاضر حتي تهديد اعمال تحريم بيشتر عليه ايران نتيجه يي معکوس خواهد داشت. اما در پي اظهارات کلينتون، منوچهر متکي وزير خارجه کشورمان واکنش نشان داد و خطاب به کاخ سفيد گفت؛ از تکرار شعارهاي بي نتيجه دوره بوش اجتناب کنيد.
متکي مواضع اخير هيلاري کلينتون در قبال ايران را با واقعيت هاي حاکم بر روندها و نتايج به دست آمده ناشي از مذاکرات ژنو مغاير دانست و افزود؛ مواضع خانم کلينتون با واقعيت هاي حاکم بر روندها و نتايج به دست آمده ناشي از مذاکرات ژنو مغايرت داشته و رويه هايي همچون مسير دوگانه، مدل هاي رنگ باخته يي بوده که فاقد کارآمدي است. ما توصيه مي کنيم خانم کلينتون واقع بيني را پيشه و از تکرار شعارهاي بي نتيجه دوره بوش اجتناب کند. به گزارش ايسنا متکي با اشاره به بسته پيشنهادي ايران اظهار کرد؛ بسته پيشنهادي جمهوري اسلامي ايران و آنچه از خلال مذاکرات ژنو به دست آمده است مي تواند طرف ها را به سمت زمينه هاي جديدي در پرتو عدالت و گفت وگوهاي سازنده و جوهري رهنمون کند.
پابرجايي اختلاف امريکا و روسيه
پس از پايان مذاکرات وزراي خارجه امريکا و روسيه يک روزنامه روسي در گزارشي اعلام کرد اختلاف مسکو و واشنگتن درباره ايران همچنان باقي است. به گزارش فارس به نقل از روزنامه «نووي يه ايزوستيا» در جريان مذاکرات وزير خارجه امريکا با مقامات بلند پايه روسي، مسائل مربوط به امنيت جهاني و نه اختلاف نظرات سياسي در جايگاه نخست قرار داشت. ولي با اين وجود در مسائلي همچون دفاع ضد موشکي، برنامه هسته يي ايران و وضعيت حقوقي آبخازي و اوستياي جنوبي که امريکايي ها همچنان از قبول استقلال آنها سر باز مي زنند، اختلاف نظرات دو کشور کاملاً بارز است.
کلينتون در کنفرانس مطبوعاتي خود در پايان مذاکراتش در مسکو در اظهاراتي اعلام کرد روسيه مي تواند در طرح جديد امريکا در زمينه ايجاد سيستم دفاع ضد موشکي مشارکت داشته باشد. در واکنش به اين سخنان، سرگئي لاوروف يادآور شد روسيه بايد در ابتدا روي پيشنهادهاي ارائه شده از سوي امريکا کار کند، سپس پاسخ خود را براي همکاري در اين زمينه خواهد داد. «نيکلاي زلوبين» مدير برنامه روسيه و آسياي موسسه امنيت جهاني واشنگتن در اين رابطه مي گويد؛ «سيستم دفاع ضد موشکي حتي يک طرح مشترک امريکايي - اروپايي نيست. اين يک طرح صرفاً امريکايي است. به همين دليل نمي تواند مساله همکاري نزديک روسيه در آن مطرح باشد.»
رايزني اوباما با نخست وزير اسپانيا
اما در رويدادي ديگر باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا نيز همزمان با وزير خارجه خود پيگير موضوع برنامه هسته يي ايران شد. وي در ديدار با نخست وزير اسپانيا به مذاکره درباره اين موضوع پرداخت. ملاقات باراک اوباما با خوزه لوبيز در کاخ سفيد صورت گرفت.
به گزارش ايسنا به نقل از يونايتدپرس، اوباما گفت اسپانيا و امريکا به همراه يکديگر درباره دو مساله مهم از جمله افغانستان و صلح در خاورميانه همکاري مي کنند.از سوي ديگر وزير جنگ اسرائيل با هدف تشکيل جبهه ضد ايراني به جمهوري چک سفر کرد و ديدارهايي را با مقامات اين کشور و ساير مقامات اروپايي انجام داد.
به گزارش مهر به نقل از روزنامه جروزالم پست، «ايهود باراک» با «بوگدان کليچ» وزير دفاع جمهوري چک ديدار کرد و در اين ديدار خواستار اعمال تحريم هاي سنگين عليه ايران شد. وي سپس با «جان فيشر» نخست وزير جمهوري چک ديدار کرد. هر چند موضوع سفر باراک به جمهوري چک شرکت در «مجمع 2000» که از سه شنبه در پراگ آغاز شده، اعلام شده اما در حقيقت او در اين سفر به دنبال تشکيل جبهه ضد ايراني براي مقابله با فعاليت هسته يي اين کشور است. مجمع 2000 عنوان نشستي است که از سال 1997 هرساله در پراگ برگزار مي شود و در آن چهره هاي مختلفي از شخصيت هاي سياسي سراسر جهان شرکت مي کنند. هدف از برگزاري اين نشست گفت وگو ميان ديدگاه ها و نظرهاي مختلف در جهان است. وزير جنگ اسرائيل در اين مجمع ادعا کرد؛ جامعه جهاني نيازمند آن است تا در برابر ايران متحد شود. ايران نه فقط براي اسرائيل بلکه يک تهديد براي تمام جهان به شمار مي رود. ما بايد در اين راه روسيه، چين و هند را نيز با خود همراه کنيم. از نگاه اسرائيل هر کاري که لازم است بايد براي جلوگيري از هسته يي شدن ايران انجام داد.
*****
اعتراضات جديد دانشجويي
با گذشت سه هفته از آغاز سال تحصيلي جديد، دانشگاه ها در سايه اعتراضات دانشجويي همچنان روزهاي ناآرامي را سپري مي کنند. اگرچه دامنه اين اعتراضات در هفته اول به دانشگاه هاي تهران، شريف، علم و صنعت و در کل مراکز دانشگاه هاي دولتي در تهران و برخي شهرستان ها ختم مي شد اما رفته رفته دانشگاه آزاد نيز به جمع اين مراکز پيوست به طوري که دانشجويان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز که از چند روز پيش اعتراضات گسترده يي را نسبت به حوادث اخير آغاز کرده بودند، در سومين روز از اين تجمعات، تظاهرات مسالمت آميزي را برگزار کردند که البته با حمله شديد برخي نيروها مواجه شد. به اين ترتيب در حالي که دو هزار نفر از دانشجويان دانشکده فني دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، تجمع اعتراض آميز مسالمت آميزي را در حياط دانشگاه برگزار کرده بودند تعدادي از نيروهاي لباس شخصي با استفاده از اسپري فلفل و گاز اشک آور به دانشجويان حمله کردند. گفته مي شود در اين درگيري ها برخي از دانشجويان مجروح و برخي نيز بازداشت شده اند که هنوز آمار دقيقي از تعداد آنها در دست نيست.
در همين رابطه دانشجويان دانشگاه الزهرا نيز در اعتراض به حضور رحيم پورازغدي از اعضاي شوراي انقلاب فرهنگي و از حاميان دولت دهم که براي سخنراني به اين دانشگاه آمده بود، سالن سخنراني را ترک کردند و به اعتراض پرداختند. در ادامه دانشجويان دانشگاه علم و صنعت نيز با جمع آوري طوماري خواستار بازگشت دانشجويان ممنوع الورود به دانشگاه و ادامه تحصيل آنها شدند. ديگر اينکه سعيد سهراب پور رئيس دانشگاه شريف در مصاحبه يي درباره اعتراضات دانشجويان اين دانشگاه به سخنان محمد جواد لاريجاني و نيز تجمع اعتراضي دانشجويان به حضور کامران دانشجو در اين دانشگاه توضيحاتي داد. به گزارش خبرنامه امير کبير، وي گفت؛ در اين نشست تنها عده يي در مخالفت و جمعي هم در دفاع از وي شعار دادند که البته چنين چيزي هرچند جريمه يي انضباطي دربر ندارد، دور از شأن دانشگاه صنعتي شريف است .
*****
پيمان«اعلام پرتاب موشک هاي بالستيک» بين روسيه و چين
در ادامه سفر ولاديمير پوتين نخست وزير روسيه به چين رسانه هاي اين کشور ديروز (چهارشنبه) گزارش دادند چين و روسيه در جريان سفر نخست وزيران دو کشور در اين هفته، پيماني را براي اطلاع رساني به يکديگر در مورد طرح هاي پرتاب موشک هاي بالستيک خود امضا کردند. اين پيمان اگرچه تحت الشعاع پيمان هاي تجاري و نفت و گاز به ارزش 5/3 ميليارد دلار قرار گرفت، اما يک گام کوچک در جهت ايجاد اعتماد بيشتر بين اين دو متحد سابق کمونيستي است که از زمان بروز اختلاف در اواخر دهه 1950 با هم محتاط بوده اند.
پوتين در همين خصوص گفت؛ مواضع مشترک روسيه و چين در برخي از مسائل تا اندازه يي حکم بازدارنده براي همکاري نزديک و گرم ما داشته يا برعکس به پيشبرد مسائل کمک کرده و مي کند. لي داگوانگ يک کارشناس نظامي در دانشگاه دفاع ملي چين به روزنامه تايمز گفت؛ اين نشان دهنده رابطه ويژه بين دو کشور است زيرا پرتاب موشک هاي بالستيک اسرار دولتي هستند که به ندرت براي ديگر کشورها افشا مي شوند. اين در حالي است که امريکا و روسيه در سال 1971 و در دوران جنگ سرد توافق کردند که يکديگر را از پرتاب موشک هاي بالستيک در خارج از مرزهاي خود مطلع کنند و در سال 2000 آن را توسعه دادند.
رسانه هاي چين روز سه شنبه گفتند پيمان چين و روسيه از توافقنامه يي که بين امريکا و روسيه امضا شد، متفاوت است ولي به جزئيات بيشتر اشاره نکردند. علاوه بر اين نخست وزير روسيه ديروز (چهارشنبه) در اجلاس نخست وزيران سازمان همکاري هاي شانگهاي در پکن اظهار داشت؛ حضور کشورهاي عضو اصلي و ناظر سازمان همکاري هاي شانگهاي در فعاليت هاي اين سازمان بسيار بااهميت است. وي گفت؛ اين حضور مي تواند موجب افزايش فرصت هاي اين سازمان شود. علاوه بر اين حضور اعضاي ناظر سازمان همکاري هاي شانگهاي در فعاليت هاي اين سازمان مي تواند فرصت هاي بيشتري را براي همکاري در چارچوب اين سازمان فراهم سازد.چين، قزاقستان، روسيه، تاجيکستان، ازبکستان و قرقيزستان شش کشور عضو اصلي سازمان همکاري هاي شانگهاي و ايران، هندوستان، پاکستان و مغولستان اعضاي ناظر آن هستند.
همچنين در سفر نخست وزير روسيه به چين دو کشور با امضاي 12 سند همکاري بر تعميق و گسترش مناسبات دوجانبه تاکيد کردند. اين اسناد در حضور نخست وزيران دو کشور و به امضاي مقامات چين و روسيه رسيد. روزنامه چايناديلي چين در گزارشي ارزش قراردادهايي را که در سفر پوتين به چين امضا شده است پنج ميليارد و 500 ميليون دلار اعلام کرد. دو کشور در سال 1991ميلادي سندي را امضا کردند که بر اساس آن روسيه با برقراري روابط رسمي با چين اعلام آمادگي کرد و روابط راهبردي دو طرف در سال 1996رسماً شکل مشارکتي به خود گرفت و در سال 2001 ميلادي دو کشور پيمان مهم حسن همجواري و دوستي را امضا کردند که نقطه عطفي در روابط چين و روسيه است. همچنين طرفين در سال 2008 ميلادي موافقت کردند اختلافات مرزي خود را حل کنند و در زمينه مرزبندي در مناطق شمال شرقي به توافقات مهمي دست يافتند. برخلاف مناسبات پرتنشي که چين با برخي کشورهاي غربي دارد و فراز و نشيب هايي که در روابط پکن با امريکا و اروپا ديده مي شود، مناسبات با روسيه شکل و مسيري باثبات دارد. از ديگر توافقات امضاشده در اين سفر، امضاي توافقنامه صادرات گاز از روسيه به چين بود.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، «ولاديمير پوتين» در ديدار با مقامات چيني توافقنامه صادرات گاز روسيه به چين از منابع غرب سيبري و آب هاي ساحلي «ساخالين» را امضا کرد. بر اساس اين گزارش، توافقنامه ديگري نيز ميان مقامات دو کشور به امضا خواهد رسيد که گزينه هاي صادرات گاز از منابع غربي و شرقي روسيه را در نظر دارد. در همين راستا کارشناسان همکاري هاي فزاينده روسيه و چين را چالشي جدي براي امريکا و حضور بازيگراني جديد در عرصه بين المللي مي دانند.
داريوز کووالچيک کارشناس استراليايي در مصاحبه با شبکه الجزيره انگليس گفت؛ «چين و روسيه در بلندمدت به همکاري هاي گسترده نياز دارند. چين براي ادامه حيات بازار اقتصادي نوظهور خود به منابع گاز و نفت روسيه نيازمند است. توافق هاي اخير مسکو و پکن در زمينه تامين انرژي پيامدهاي بسيار جدي براي منطقه و فعالان عرصه انرژي در جهان دارد. با اين اوصاف، طبيعي است که مناسبات روسيه و چين در اين حوزه و ديگر حوزه هاي اقتصادي رشد پيدا کند. چين و روسيه نيز تلاش مي کنند در برابر قدرت امريکا براي خودشان قدرت کسب کنند. همکاري هاي سياسي و اقتصادي پکن و مسکو در همين راستا قرار دارد. اين رويه براي کسب قدرت چين و روسيه در عرصه بين المللي است. بي ترديد ادامه اين روند قدرت امريکا را به چالش مي کشد.»
*****
گزارشی از برخوردها و فشار بر دانشجویان دانشگاه قزوین
در جریان حوادث پس از انتخابات، اعتراضات گسترده ای در دانشگاه قزوین به وقوع پیوست که از جمله مهم ترین آن ها تجمع دوهزار نفری دانشجویان در روز دوشنبه 25 خرداد 88 یعنی 3 روز پس از برگزاری انتخابات در این دانشگاه بود.
پس از این بود که موج دستگیری های دانشجویان این دانشگاه آغاز و پای پلیس امنیت و مامورین اطلاعاتی با همکاری حراست و مسئولین به این دانشگاه باز شد و دانشگاه تحت شدیدترین جو امنیتی در زمان امتحانات پایان ترم قرار گرفت. در همان روزها بود که 7 نفر از فعالین دانشجویی و 4 نفر از اساتید عضو انجمن اسلامی مدرسین این دانشگاه توسط پلیس امنیت استان قزوین دستگیر و پس از چندین مرتبه بازجویی به قرار کفالت و وثیقه آزاد شدند.
اما در روزهای بعد و پس از این جریانات، دانشجویان این دانشگاه با وجود شرایط امنیتی شدید و حضور پرشمار مامورین اطلاعات و لباس شخصی، بازهم به تجمع های خود ادامه دادند و این اعتراضات و تحصن های خودجوش تا یک هفته و هر روز به دلایلی همچون دستگیری دانشجویان و اساتید این دانشگاه و کشتن و سرکوب معترضین به نتایج انتخابات و در راستای حمایت از آنان در صحن این دانشگاه برگزار شد.
اما این پرونده همچنان تا شهریور ماه امسال و در راستای پروژه تهدید و ایجاد رعب و وحشت برای بازگشایی دانشگاه ها بازماند و نتیجه این شد که 8 نفر از فعالین دانشجویی این دانشگاه در شهریور ماه با احضار تلفنی به ستاد خبری اطلاعات استان قزوین مورد بازجویی قرار گرفتند. و در طی این چند هفته ی اخیر و پس از بازگشایی دانشگاه ها نیز بیش از 30 تن از دانشجویان این دانشگاه با اتهام شرکت در اغتشاشات به کمیته انضباطی احضار شده اند و این جدای از انبوه دانشجویانی است که در طی چند هفته اخیر همه روزه به حراست این دانشگاه فراخوانده و تهدید به محرومیت از تحصیل و امکانات رفاهی می شوند.
لازم به ذکر است که بیش از 50 دانشجوی این دانشگاه نیز در جریان همین اتفاقات از امکانات رفاهی و خوابگاهی نیز محروم شده اند. بنابر اخبار رسیده حراست دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین در اقدامی کاملاً غیرقانونی و بدون تشکیل جلسه ی کمیته انضباطی لیستی از دانشجویان را به اداره رفاه دانشجویی این دانشگاه داده و آنها را از خوابگاه محروم کرده بود که در نهایت با گرفتن تعهد و تهدید این دانشجویان به تعدادی از آنان خوابگاه هایی داده شده که فاقد استانداردهای بهداشتی و معیشتی است و در همین زمینه هنگامی که یکی از دانشجویان دختر راجع به این اقدام غیر قانونی اعتراض کرده، یکی از مسئولین بی شرمانه پاسخ داده است: «شما ها به خوابگاه دختران مورد دار تبعید خواهید شد.»
همچنین از جمله اقدامات قابل توجه دانشگاه برای جلوگیری از هرگونه گردهمایی های دانشجویی بستن بوفه های این دانشگاه است. این درحالی است که هیچ نهاد صنفی ( نظیر شورای صنفی) برای پیگیری مطالبات عمومی دانشجویان وجود ندارد و این به سبب فشارهای مسئولین دانشگاه به اعضای سابق شورای صنفی و ممانعت از برگزاری انتخابات این نهاد دانشجویی است.
شایان ذکر است تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب، تنها تشکل فعال و منتقد این دانشگاه نیز با آغاز سال تحصیلی جدید مورد بیشترین هجمه و فشار از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی و برون دانشگاهی است که آخرین آن اقدام عجیب و غیرمنتظره حراست دانشگاه و هیئت نظارت دانشگاه مبنی بر انکار برگزاری انتخابات شورای مرکزی این تشکل دانشجویی است و این درحالی است که پای برگه گزارش شمارش آرای صندوق رای گیری امضای مسئولین دانشگاه قرار دارد.
با این همه همچنان اعتراضات دانشجویان در این دانشگاه پابرجاست که مورد اخیر آن سبز شدن آمفی تئاتر مرکزی این دانشگاه در زمان برگزاری جشن معارفه دانشجویان جدیدالورود در هفته ی گذشته بود. اتفاقات و اعتراضات دانشجویان دانشگاه های مختلف در همین اندک زمان بازگشایی دانشگاه ها نشان از آن دارد که سرکوب ها و تهدیدهای چند ماهه اخیر از سوی نهادهای فراقانونی هیچ گونه تأثیری در روحیه آزادی خواهی دانشجویان سراسر کشور از جمله دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین نداشته است و دانشجویان از هر فرصتی برای سبز کردن دانشگاه استفاده می کنند.
*****
تصميم تازه دولت بريتانيا
معامله با بانک ملت و کشتيراني جمهوري اسلامي،ممنوع
در حالي که سارا مک کارتي فري مدعي است وزارت خزانه داري بريتانيا شرکت هاي انگليسي را از انجام هرگونه معامله با شرکت کشتيراني جمهوري اسلامي و بانک ملت منع کرده است، مدير امور مالي بانک ملت معتقد است؛ دستور جديد خزانه داري انگليس به هيچ وجه جنبه تحريم نداشته و منجر به بلوکه شدن دارايي هاي بانک ملت در اين کشور نخواهد شد. به گزارش خبرگزاري فرانسه سارا مک کارتي فري وزير خزانه داري بريتانيا روز دوشنبه با انتشار بيانيه يي از شرکت هاي انگليسي خواست از انجام هرگونه معامله يي با بانک ملت و شرکت کشتيراني جمهوري اسلامي خودداري کنند. همچنين ديويد ميليبند وزير خارجه بريتانيا نيز عنوان مي کند؛ موضع اتحاديه اروپا درباره تحريم ايران روشن است.
در بيانيه وزارت خزانه داري بريتانيا آمده است؛ بانک ملت به يک سازمان مرتبط با برنامه اتمي ايران سرويس داده و کشتيراني جمهوري اسلامي نيز کالاهاي مورد نياز برنامه موشکي و هسته يي ايران را حمل کرده است. پيشتر ديويد ميليبند وزير خارجه بريتانيا نيز با هشدار به جمهوري اسلامي در مورد پيامدهاي تن ندادن به خواسته جامعه جهاني گفته بود چنانچه تهران به طور کامل با آژانس بين المللي انرژي اتمي همکاري نکند، اتحاديه اروپا و ديگر کشورها داراي موضعي «بسيار روشن» درباره وضع «تحريم» يا ديگر «اقدامات» عليه ايران هستند.
در حالي که غربي ها با همراهي امريکا در تلاشند بر شدت تحريم عليه ايران بيفزايند و در جديدترين اقدام خود بانک ملت و شرکت کشتيراني را نشانه گرفته اند، محمدتقي صمدي مدير امور مالي بانک ملت مي گويد؛ خزانه داري کشور انگلستان در تاريخ 12 اکتبر 2009 ميلادي دستوري صادر کرد که بر اساس آن، بر مبادلات مالي و اعتباري بانک ملت نظارت هاي بيشتري اعمال خواهد شد. او مي افزايد؛ خزانه داري انگلستان ادامه مبادلات مستقيم مالي بانک ملت با موسسات مالي و اعتباري اين کشور را تحت شرايطي با اعمال نظارت هاي بيشتر مجاز دانسته است.
به گزارش روابط عمومي بانک ملت، صمدي ادامه مي دهد؛ بر اين اساس دستور اعمال محدوديت خزانه داري انگليس در قبال بانک ملت صرفاً شامل مبادلات غيرمستقيم مالي و اعتباري نمي شود، ضمن اينکه شامل اعمال محدوديت بر شرکت هاي تجاري، بنگاه هاي معاملاتي و موسسات بازرگاني طرف ارتباط با بانک ملت نمي شود. صمدي تصريح مي کند؛ کارشناسان بر اين باورند که با توجه به شرايط مربوطه محدوديت اعمال شده تبعات منفي در عملکرد اين بانک نخواهد داشت.
کشتيراني جمهوري اسلامي ايران اتهامات دولت انگليس را رد کرد
در همين حال کشتيراني جمهوري اسلامي ايران نيز ادعاي دولت انگليس مبني بر حمل محمولات غيرقانوني از جمله محمولات هسته يي توسط ناوگان اين شرکت را به شدت تکذيب کرد.روابط عمومي کشتيراني جمهوري اسلامي ايران عصر سه شنبه در واکنش به تحريم وضع شده از سوي دولت انگليس و همچنين طرح ادعاهاي واهي و بي اساس توسط کشور مذکور اعلام کرد؛ فعاليت اين شرکت دقيقاً در چارچوب مقررات و قوانين بين المللي است و هيچ گونه تخطي از مقررات و قوانين حاکم بر اين صنعت توسط کشتيراني جمهوري اسلامي ايران انجام نپذيرفته است.
کشتيراني جمهوري اسلامي ايران با تاکيد بر تجاري بودن ناوگان اين شرکت، ادعاي مقام هاي انگليس مبني بر فعاليت کشتيراني جمهوري اسلامي ايران در زمينه انتقال تجهيزات هسته يي و موشکي به ايران را دروغ محض خواند و افزود؛ حمل محمولات هسته يي توسط ناوگان اين شرکت ادعايي بي اساس است و تردد کشتي هاي آن کاملاً منطبق با قوانين و مقررات بين المللي انجام مي گيرد که مبين اين مهم، عدم ارائه هرگونه مصداق توسط دولت انگليس است.روابط عمومي کشتيراني جمهوري اسلامي ايران همچنين تصريح کرد؛ تحريم هاي وضع شده از سوي انگليس تاثير چنداني بر فعاليت ها و تردد کشتي هاي اين شرکت در آب ها و بنادر بين المللي نخواهد داشت به ويژه آنکه سطح همکاري هاي تجاري اين شرکت با طرف هاي انگليسي نيز از ساليان قبل بسيار ناچيز بوده است.
طرح تحريم ايران در مجلس نمايندگان امريکا
همزمان با اعمال فشار غرب و تحريم عليه ايران، مجلس نمايندگان امريکا نيز به خاطر اينکه از قافله اين برخوردها عقب نماند، روز سه شنبه (13 اکتبر) طرح تحريم شرکت هاي خارجي سرمايه گذار در صنايع نفت و گاز ايران را در دستور کار خود قرار داد.
به گزارش بي بي سي بر اساس اين طرح، موسسه هاي مالي وابسته به دولت هاي ايالتي و محلي در امريکا مي توانند سرمايه هايشان را از شرکت هايي که 20 ميليون دلار در صنايع نفت و گاز ايران سرمايه گذاري کرده اند، خارج کنند. چنين تحريمي در سال هاي اخير در چند ايالت امريکا از جمله ايالت کاليفرنيا مطرح شده است.
صندوق بازنشستگي معلمان کاليفرنيا که به اختصار کالسترس (CAlSTRS) ناميده مي شود، در سال 2007 ميلادي از 13 شرکت طرف معامله خود خواست به سرمايه گذاري در ايران خاتمه دهند. حال کنگره امريکا مي خواهد براي نخستين بار از اقداماتي از اين دست رسماً حمايت کند. ناظران مي گويند اقدام کنگره امريکا، امکان اقدام قانوني شرکت هاي متضرر از موسسه هاي مالي ايالتي و محلي در امريکا را منتفي خواهد کرد و احتمال دارد جذب سرمايه هاي خارجي در صنعت نفت و گاز ايران را دشوارتر کند. وزارت امور خارجه امريکا از واکنش مستقيم به اقدام مجلس نمايندگان خودداري کرد. با اين همه، پي جي کراولي، سخنگوي اين وزارتخانه، تاکيد کرد استراتژي امريکا در برابر ايران شامل دو بعد تحريم ها و مشوق هاست. او گفت امريکا در نظر ندارد به طور نامحدود در چارچوب گروه 1+5 با ايران مذاکره کند.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
نرگس و قصه نسل ما
مسیح علی نژاد
این روزها داستان پناهندگی نرگس کلهر به یکی از پیوند های داغ اینترنتی بدل شده است؛ حتی داغ تر از خبر پناهنده شدن یک گزارشگر رسانه ملی به غرب.
طبیعی است برای کیهان و خبرگزاری ایرنا و فارس و روزنامه دولتی ایران که خبر مسافرت فرزند هاشمی رفسنجانی به یکی از خبرهای داغ هر روزه آنان بدل می شود، خبر پناهنده شدن فرزند مشاور محمود احمدی نژاد در حاشیه می نشیند تا پیشانی اصولگرایان از آنچه که آن را شرم می دانند خیس نشود و سرافکنده نمانند؛ غافل از آنکه آنچه باید از آن شرم کرد فرار تک تک ایرانیان از کشور است و نه پناهنده شدن یک یا دو نفر از بستگان و دلبندان دولتمردان.
این روزها خانه خالی از اغیار می شود و ظاهرا جشن خودی ها در یک خانه ای که همه خود را به خواب زده اند برقرار است اما آنچه بر آنم داشت تا کوتاه، من هم نقبی به این موضوع حاشیه ای بزنم، سخنان عجیب مهدی کلهر مشاور احمدی نژاد است آنگاه که فیلم دخترش را در بی بی سی و صدای آمریکا دیده است؛ همو که روزی برای جلب آرای مردم فتوای وارد شدن تمامی خواننده های لس آنجلس به ایران را هم صادر کرده بود.
آن روزها در راهروهای مجلس همه اصولگرایان به کلهر تاخته بودند اما کلهر یک قدم هم به عقب برنداشت و تاکید چندین باره هم کرد که اگر احمدی نژاد رییس جمهور شود، تلاش می شود تا همه کسانی که از ایران مهاجرت کرده اند به کشور برگردند و از دیدگاه دولت مهروزی که کلهر حامی اش بود هیچ منعی برای حضور همه ایرانیان در داخل ایران وجود نداشت.
حال نه تنها ایرانیان خارج از کشور را هم به خانه برنگردانده، خبر خارج شدن اهالی خانه خودش را هم از تلوزیون های خارجی می شنود.دو نکته را می شود در این نگاه آرمانگرایانه ی آقای مشاور تحلیل کرد:
1-: اینکه جناب کلهر نیز به شیوه پوپولیستی احمدی نژاد پناه آورده بود و برای کسب آرا ترجیح داد نه موی بلندی که در عرف محافظه کاران کمی بیگانه بود را ویرایش کند و نه مثل دیگران، ایرانیان خارج از کشور را بیگانه فرض کند. بر این اساس برای نخستین بار از حلقه دولتمردان کسی در قاب تلویزیون جمهوری اسلامی نشست که موی بلندش را از پشت بسته بود تا دهان باز کند برای یک دعوت دست و دلبازانه از ایرانیانی که به خارج از کشور گریخته بودند و این ها همه در تکمیل پروژه روی کار آمدن یک رییس جمهور پوپولیست یاریگر بود.
2-: اینکه شاید واقعا این همه مهربانی جناب مشاور از باور درونی او برمی خاست و نباید آن را یک دورخیز پوپولیستی برای کسب آرای مردم تلقی کرد که در این صورت لابد او درونا و عمیقا باور داشت که وقتی احمدی نژاد بیاید، مهرورزی هم می آید و ایران مهیای پذیرش همه ایرانیان از خانه گریخته و از کاشانه رانده خواهد شد.
اما چه شد هنوز احمدی نژاد نیامده اهل خانه از خانه گریختند؟ مشاور احمدی نژاد اگر یک نگاه کوچک به خانه خودش بیاندازد خواهد یافت که اگر بنا بود مهرورزی یاران او کاری برای ایران بکند، حلقه خویشان و یاران او را نباید پراکنده می ساخت و حریم شخصی اش را نباید ویران می کرد. این ها را به طعنه نمی گویم که خود آقای مشاور می داند آمدن احمدی نژاد تنها خانه او را آوار نکرده است که این روزها در خانه خیلی ها بگو مگوها همانگونه است که ایشان به تعبیر خودشان در سال های نخست همکاری شان با احمدی نژاد تجربه کرده بود. یعنی اگر آقای کلهر درست گفته باشد که همسرش به دلیل همکاری ایشان با احمدی نژاد از ایشان جدا شده است، پدر من نیز به دلیل عدم همکاری یک روزنامه نگار یک لاقبا با همان احمدی نژاد از من جدا شده است و پدر محسن روح الامینی نیز به همین دلیل مشابه، جسد بی جان فرزندش را از کهریزک تحویل گرفته است و دوستان بسیاری دارم که چون از احمدی نژاد به دلیل دروغ های دل آزارش بریده اند خانواده شان را از دست داده اند.
یعنی این روزها در ایران در خانه خیلی ها دیگر از آن خرّمی همیشگی خبری نیست. آنان که با احمدی نژاد ماندند اوضاع بر وقف مرادشان است، درست مثل خود آقای کلهر و آنان که مثل احمدی نژاد نمی اندیشند از کار و یک زندگی معمولی محروم شده اند و مجوّز هیچ کاری را هم در ایران به آنها نمی دهند، درست عین دختر آقای کلهر؛ با این تفاوت که دختر کلهر مجال خروج از ایران را یافت و دختران دیگری کماکان شب ها پشت خطوط اینترنتی از داخل ایران یا از یکی از همین کشورهای همسایه ملتمسانه راهی برای خروج از ایران می جویند و ما دست هایمان خالی است.
مشاور احمدی نژاد نه باید از موهای پریشان دخترش شرمنده باشد و نه با شال سبز او آشفته شود؛ آنچه که بیش از همه باید موجب شرمندگی و آشفتگی او و دیگر مشاوران احمدی نژاد باشد، این است که پدران ما هنوز یاد نگرفته اند حریم خانه خویش را مقدس و عزیز دارند و به خاطر مردی که به تعبیر میرحسین به دوربین نگاه می کند و به راحتی دروغ می گوید، ایران را ویران نکنند.
آرمانگرایانه و دور از ذهن است که کلهر یک قدم جلو بگذارد و از اینکه نتوانست دختر دلبندش را در ایران عزیز نگاه دارد، از ملت به دلیل شعارهای عوامفریبانه فصل انتخابات (که وعده داده بود ایرانیان و خوانندگان را هم به خانه بر می گرداند) عذر بخواهد. بی تردید کسی به وعده او دلخوش نکرده بود که منتظر عذر او باشد اما این روزها که کرور کرور حکم اعدام صادر می کنند و زندان ها پر است از دگراندیشان و روزنامه نگاران و دانشجویان و فعالان سیاسی شاید بد نباشد که کلهر کمی سکوت کند و اسم گریختن دختر نازنین اش از ایران را دیگر نگذارد "آزادی"!
قصه نرگس، قصه نسلی از دختران و پسران جوان ماست که دنبال روزنه ای برای نفس کشیدن می گردند که یکی می یابد و دیگری در خانه دارد آرام آرام جان می کند و نفس ما هم همپای آنها در همین سرزمین آزاد بند آمده است.
روزی که به عنوان یک خبرنگار در دفتر ریاست جمهوری، جلسه مشترکی با آقایان کلهر و جوانفکر داشتم، بیان اختلافات فکری ام با پدرم، دقیقا دوبار اشکهای آقای کلهر را جاری ساخت و من تازه امروز یافته ام که اشک های آقای مشاور نه برای ویرانی خانه من که برای ویرانه خانه خودش بود. حالا که نرگس کلهر را دور از خانه و دستِ نیاز دراز کرده به سوی دولت آلمان می بینم به عنوان همان خبرنگار، همان سوال آن روزم را دوباره با آقای کلهر مطرح می کنم.
طبق معمول پاسخی که از راه نخواهد رسید اما خیالش راحت می شود که همه دختران از خانه رانده شده، دست نیاز به سوی کشورهای غربی دراز نکرده اند. هنوز هستند کسانی که کماکان امیدوارانه راه بازگشت به خانه پدری شان را می جویند. به کرات و بارها تا مرز تسلیم شدن پیش رفته ام تا درخواست پناهندگی دهم و از این فقر و فشار روحی که هر دانشجوی ایرانی در خارج از کشور معمولا گرفتار می شود آسوده شوم اما هنوز چنین نکردم؛ می دانید چرا؟ به شکل عجیبی باور دارم عمر دولتِ دروغ، آنقدرها هم دراز نیست. پس به اندازه ویزای کوتاه مدتم می مانم در بلاد غرب و سپس به خانه ای بر می گردم که جای من و همه ایرانیان رانده شده از خانه است؛ نه فقط جای آنانی که مهرورزی، شعارشان است و ویرانگری، مرامشان..
اگر دختر آقای کلهر ناگزیر و ناچار درخواست پناهندگی داده است، من دختران و پسران زیادی را می شناسم که هنوز دلشان رضا به این کار نداده است. این ها را هم برای طعنه به دختر آزاده ی مشاور احمدی نژاد نیست که می گویم بلکه برای نشان دادن امیدمان به ویرانی کاخ دروغ گویانی است که حتی از خانه گریختن ما را هم به نام آزادی خرج می کنند. دختر آقای مشاور که سهل است حتی اگر پسر احمدی نژاد هم از آلمان، انگلیس یا آمریکا درخواست پناهندگی کند، ما پناهنده نمی شویم و به خانه بر می گریدم به زودی!
می توانی زندان رفتن مان را هم به نام آزادی خرج کنی یا درست عین آقای خودت شانه بالا بیندازی و بگویی ما قوه قضاییه مستقل داریم و انگار نه انگار که همین وزارت اطلاعات تحت نظارت دولت دروغ است که در تمام این سالها خانه خرابمان کرده است.
*****
فازهاي 27 و 28 را به پتروپارس مي دهيم
ايلنا: قرارداد فازهاي 27 و 28 پارس جنوبي به زودي با شرکت پتروپارس منعقد مي شود. مديرعامل شرکت ملي نفت در جلسه امضاي قرارداد شيرين سازي گاز فازهاي 6 ، 7 و 8 با کنسرسيومي از شرکت هاي کره جنوبي و پيمانکار ايراني ضمن اعلام مطلب فوق افزود؛ حساسيت ها روي پارس جنوبي زياد است، از اين رو که برخي مي گويند قطر توانسته است برداشت کند و ما نتوانستيم.
سيف الله جشن ساز گفت؛ اما کار در اين حوزه سرعت گرفته است و قراردادهاي جديدي را در اين حوزه گازي امضا کرده ايم. او در توضيح اين مطلب افزود؛ قرارداد فاز 11 را با يک شرکت چيني امضا کرده ايم و پارس جنوبي و پيمانکار مشغول انجام مذاکرات براي تهيه فيلد و مهندسي بيسيک هستند. کارهاي مقدماتي انجام شده و اگر آقاي وکيلي (مديرعامل شرکت نفت و گاز پارس) دستور دهند کارها سريع تر آغاز مي شود. او ادامه داد؛ فازهاي 20 و 21 نيز به شرکت «اويک» تحويل داده شده و صد ميليون دلار براي هزينه هاي امسال طرح پيش بيني شده است. جشن ساز گفت؛ 10 درصد اين اعتبار بايد از محل منابع داخلي شرکت ملي نفت داده شود که 500 ميليون دلار مي شود. از اين رقم صد ميليون دلار را امسال پرداخت مي کنيم. همچنين از محل وامي که دولت براي توسعه پارس جنوبي به ما داده بقيه اعتبار را تامين مي کنيم. فازهاي 27 و 28 نيز به دليل بعضي مشکلات قرارداد به مرحله امضا نرسيد که قصد داريم طي هفته هاي آينده آن را امضا کنيم و عمليات توسعه فازها را به پتروپارس بدهيم. او افزود؛ تيمي که پروژه فازهاي 6 ، 7 و 8 را اجرا کرد به طور کامل به فازهاي 27 و 28 منتقل خواهد شد. او در مورد مذاکراتي که با شل و رپسول براي توسعه فازهاي 13 و 14 صورت گرفته است، گفت؛ ظرف دو هفته اخير مذاکراتي با اين دو شرکت داشتيم و مجدداً يک دور مذاکرات در هفته هاي آتي در ايران خواهيم داشت. او از انتشار اوراق مشارکت پارس جنوبي در نيمه دوم آذرماه خبر داد و گفت؛ اين اوراق در مجامع داخلي و خارجي قابل توزيع است. جشن ساز حجم سرمايه گذاري در پارس جنوبي طي سال گذشته را بيشترين حجم سرمايه گذاري در اين ميدان دانست و گفت؛ طي 10 سال اخير هيچ گاه سرمايه گذاري به رقم 2/4 ميليارد دلار نرسيده بود.
*****
«تهران» و «شريف» همچنان پيشرفت مي کنند
در شرايطي که سال گذشته اعلام جايگاه دانشگاه هاي ايران در رتبه بندي هاي معتبر جهاني با ترديدها و حرف و حديث هاي بسياري همراه بود، امسال دور جديد انتشار رتبه هاي جديد، بي سر و صدا آغاز شده و اين ور و آن ور دانشگاه هاي ايراني از پيشرفت خود در ميان دانشگاه هاي جهان خبر مي دهند. بر اساس آخرين خبرها، رتبه بندي جهاني موسسه تايمز نشان مي دهد دانشگاه تهران در کل 117 رتبه در ميان ديگر دانشگاه هاي جهان ارتقا يافته و دانشگاه صنعتي شريف در رشته مهندسي و IT نسبت به سال گذشته 20 پله ارتقا پيدا کرده است.
ديروز مهر گزارش داد ارتقاي 117پله يي دانشگاه تهران در جدول دانشگاه هاي برتر جهان در سال 2009 که توسط موسسه تايمز ارائه شده است، يکي از افتخارات اين جدول براي جامعه علمي ايران به شمار مي رود. دانشگاه صنعتي شريف نيز با وجود اينکه در ميان 400 دانشگاه برتر جهان جايي ندارد اما در رشته مهندسي و IT در سطح جهان به صعودي 20پله يي دست يافته است. ديگر رتبه هاي جهاني دانشگاه تهران در اين جدول در زمينه مهندسي و IT، علوم زيستي و بيوپزشکي و علوم طبيعي است که در اين رشته ها دانشگاه تهران به ترتيب رتبه هاي 112 ، 298 و 183 را به خود اختصاص داده است.
دانشگاه صنعتي شريف نيز که به دليل قرار گرفتن در رتبه ميان 500 تا 600 در ميان نام 400 دانشگاه برتر جهان قرار ندارد در رشته مهندسي و IT رتبه 145 را به دست آورده است. اين دانشگاه در سال گذشته در اين رشته رتبه 165 و در سال 2007 رتبه 244 را به نام خود به ثبت رسانده بود. به اين شکل دانشگاه صنعتي شريف نسبت به سال گذشته 20 رتبه و نسبت به سال 2007 حدود 99 رتبه صعود داشته است. دانشگاه تهران نيز که در سال گذشته رتبه يي در ميان 400 تا 500 داشت امسال در ميان دانشگاه هاي برتر جهان 117 پله بالاتر رفته و خود را به جايگاه 368 دنيا رسانده است. اين دانشگاه نسبت به سال گذشته در رشته مهندسي و IT موفق به صعود 47پله يي و در علوم طبيعي با صعودي 46پله يي مواجه شده است. در سال 2008 اين دانشگاه در رشته پزشکي و علوم زيستي رتبه جهاني قابل توجهي به دست نياورده بود. اما نسبت به سال 2007 دانشگاه تهران 72 پله در رشته مهندسي و IT و 112 پله در رشته علوم زيستي و بيوپزشکي صعود داشته است. همچنين اين دانشگاه در علوم طبيعي نسبت به سال 2007 نيز 94 پله ارتقا يافته است. رتبه هاي 301 در رشته هنر و 228 در رشته علوم اجتماعي از ديگر رتبه هايي است که دانشگاه تهران در سال 2007 به آن دست يافته است اما در سال جاري موفق به کسب رتبه جهاني در آنها نشده است.
بر اساس رتبه بندي موسسه Times Higher Education دانشگاه هاروارد رتبه اول جهان، دانشگاه کمبريج رتبه دوم، دانشگاه ييل رتبه سوم، دانشگاه کالج لندن رتبه چهارم، دانشگاه آکسفورد و امپريال کالج لندن رتبه پنجم، دانشگاه شيکاگو رتبه هفتم، دانشگاه پرينستون رتبه هشتم، موسسه تکنولوژي ماساچوست رتبه نهم و موسسه تکنولوژي کاليفرنيا رتبه دهم جهان را به خود اختصاص داده اند. به اين شکل دانشگاه هاروارد براي ششمين سال متوالي رتبه اول در سطح جهان را براي خود حفظ کرده است.
*****
میرحسین موسوی؛ خادم یا خائن..؟
آقای موسوی، زمان آن فرا رسیده که نقاب را از چهره بردارید
در حالی که ماههاست (بخوانید سالهاست) که ملت زجر کشیده یک صدا و یک نفس فریاد میزنند: "مرگ بر دیکتاتور"، در حالی که نیروها و مزدوران بسیجی و سایر نهادهای ضد مردمی روز و شب در حال پاک کردن شعارهایی چون "مرگ بر خامنه ای قاتل" بر درو دیوارهای شهرها و یا حتا دهات سرتاسر کشور هستند، در حالی که بر روی بیش از 50% اسکناسهای رایج در میهن شعارها و نوشته های "خامنه ای حیا کن - سلطنتو رها کن" نوشته شده تا جایی که بانک مرکزی رژیم در یک تصمیم گیری ناگزیر و لاعلاج اعلام داشته که اسکناس را از سیستم پولی کشور خارج کرده و سکه های معادل را با همان بها وارد سیستم پولی کشور می کند، در حالی که در تمامی مراکز علمی و فرهنگی و همایش های دانشجویان در دانشگاههای سراسر کشور فریاد و فغان نسل جوان بر علیه نظام و رژیم "ولایت وقیح" پرصلابت و درهم شکننده بر آسمان بلند شده و گوش فلک را کر کرده است، یاران و نزدیکان جناب آقای میر حسین موسوی و شبکه ها و سایت های وابسته به ایشان در حرکتی ضد مردمی و مذبوحانه خبرهای حاکی از بدی وضعیت جسمانی "سیدعلی گدا"ی قاتل و رو به مرگ بودن این دژخیم بی آبرو را حاشا کرده و آن را تلاشی نامربوط از سوی کمونیست ها و "توده ای"ها جلوه گر می سازد.
وقت آن است که از آقای میر حسین موسوی بپرسیم که شما با کدام دسته و گروهی هستید؟ با اقشار ملت، یا با گروه کودتاگران و اشغالگران میهن؟
آقای موسوی پرونده و پیشینه شما نه تنها برای ما، بلکه برای قشر عظیمی از ملت روشن و شفاف است و همگان تقریبن این نکته را می دانند که شما خود در ایام جوانی جزو دسته و گروه چپی ها یا کمونیست ها و از اعضای وابسته به حزب منفور "توده" بوده اید.
آقای میرحسین موسوی این ملت زجرکشیده و اصیل و شریف بخوبی می دانند که شمایان (توده ای ها) خود از عوامل بروی کار آوردن خمینی دجال بودید زیرا می خواستید از "شاه" و نظام سلطنتی انتقام بگیرید که این بزرگترین اشتباه رهبران و فرماندهان شما در سال 1357 بود زیرا آخوندها پس از بقدرت رسیدن، بیش از و پیش از هر گروه و دسته دیگری، شمایان را قلع و قمع کردند و تیشه به ریشه شمایان زدند.
اینک که مردم در ابتدای حرکت و همایش و خروش میلیونی خویش به بهانه حمایت از شما و پرسش این سوآل که "رای من کو" به شما توسل جستند، دستکم این فرصت دوباره ای را که ملت بشما داده غنیمت شمارید و از گذشته سیاه خویش نادم گشته و به آغوش ملت باز گردید.
مطلبی که سایت وابسته بشما یعنی "جرس" در نفی نوشتار دو روز قبل ما (درباره وخامت وضعیت سیدعلی گدای قاتل)، ساعاتی پیش انتشار داد و اشاره به این نکته که در صورت هرگونه اتفاق ناگواری برای رهبر جمهوری اسلامی وضعیتی خطرناک بر ایران حکمفرما خواهد شد؛ نشانه بارزی بر وابستگی شما با رژیم ولایت وقیح و نشانه سیاه بازی و ناگفته ها و ناشنیده هایی از توافق پشت پرده شما با باند کودتاگران برای ایجاد جوی مجازی و به بیراهه کشاندن هم میهنان ماست، طرحی بسیار بیشرمانه که تا کنون منجر به قتل و کشتار صدها تن از بهترین جوانان برومند این آب و خاک و گرفتاری هزاران نفر و شکنجه و آزاد آنان در زندانها و بازداشتگاههای فاشیستی رژیم و هزاران بیدادگری دیگر گشته است.
آقای میرحسین موسوی از چه می ترسید؟ اگر شما به ملت و موج خروشان بپاخاسته اتکا داشته باشید، دلیلی ندارد که واقعیات را حاشا کرده و تحریف نمایید مگر آن که تمام کارها و شعارها و همراهی هایتان با ملت، دروغ و خیانتی شرم آور بوده باشد و اینک که با افشاگری های آحاد بپاخاسته در برملا ساختن مسایل و ماجراهای پشت پرده رو در روی گشته اید؛ بیادتان آمده که:
"ای داد و بیداد- این ملت که به این آسانی از مخفی ترین حوادث در کاخ فرعون آگاهی می یابند، چه ها که نمی دانند...!!؟"
آقای موسوی این ملت شریف و بپاخاسته بیش از این "آقا و سرور و رهبر و پیشوا"، و یا هر کوفت و زهرمار دیگری نیاز ندارد. این ملت خود بهتر می داند که پس از مرگ قاتلی بنام "سیدعلی گدا" چکار کند که شیرازه امور از هم نپاشد و سرزمین ما گرفتار دو دستگی و اختلافات نشود و یا بدست عوامل تبهکار "سپاه مزدوران و دزدان" نیفتد.
آقای موسوی، زمان آن فرا رسیده که نقاب را از چهره بردارید.
**
برای توجیه مطلب فوق، توجه هم میهنان و خوانندگان گرامی خویش را در زیر، به مطلبی که دقایقی پیش از ساعت یک بامداد امروز پنجشنبه 23 مهرماه در سایت "جرس" یعنی یکی از از سایت های آقای میرحسین موسوی انتشار یافته جلب می نماییم:
**
افزایش شایعات درباره سلامت رهبری؛ نگرانی از حوادث پیش بینی نشده رو به فزونی ست
سایتی که گفته می شود وابسته به حزب توده ایران است، در خبری که روز ۲۱ مهرماه متشر کرد از "احضار سه پزشک" به بیت رهبری خبر می دهد. به ادعای این سایت "کار معاینه نزدیک به یکساعت بطول انجامیده و متعاقب آن، هر سه پزشک توصیه کرده اند تمام ملاقات های حکومتی بیمار قطع شود و تنها اهل خانه برای امور شخصی و خانوادگی با وی در تماس باشند." این نوشته، نام سه پزشک معالج آیت الله خامنه ای را به ترتیب "دکتر نقی علیمرادی، دکتر حسین آل شمس و پرفسور شهاب الدین مراغه ‌ای" اعلام کرده است.
شایعه کسالت رهبر جمهوری اسلامی ایران آنقدر داغ بود که حتی در بازار تهران نیز پیچیده شود.
پس از آن بود که مایکل لدین يکی از مخالفان سرسخت حکومت ايران و از نظريه پردازان سرشناس جريان فکری نو محافظه کاران در آمريکا در سایت خبری تحلیلی "pajamasMEDIA" خبر کسالت رهبری جمهوری اسلامی ایران را تایید کرد و حتی مدعی شد که او به کما فرو رفته است. لدین با اشاره به این که شایعه کسالت آیت الله خامنه ای از روز یکشنبه در اینترنت منتشر شده است، ادعا کرد که او خبرش را از منبعی موثق که "در جایی قرار دارد که این چیزها را می داند" به دست آورده است. لدین در دی ماه سال ۸۵ هم ادعا کرده بود که رهبر جمهوری اسلامی فوت کرده است. اما او این بار با اشاره به خبر غلطی که در آن موقع داده بود، تاکید می کند که منبع خبرش این بار "عالی" و قابل اعتماد است. بنا به ادعای لدین "بعدازظهر روز دوشنبه گذشته حوالی ساعت ۱۴:۱۵ به وقت تهران غش می کند و به کلینیک مخصوصش منتقل می شود. از آن هنگام به غیر از پسر و دکترهای او کس دیگری اجازه نزدیک شدن به او را نداشته است." لدین در ادامه اضافه می کند که از روز دوشنبه تا وقتی که او این خبر را نوشته، "بیش از ۲۴ ساعت است که آیت الله خامنه ای در کما فرورفته است."
گفتنی است لدین که پیش از این مشاور شورای امنیت ملی آمریکا بوده، از جمله مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی است که در دولت بوش حتی طرح تجزیه ایران را نیز پیشنهاد کرده بود. او همچنین پیشنهاد کرده بود که از طریق آشوب های قومی می توان جمهوری اسلامی را ازهم فروپاشاند.
به گزارش خبرنگار جرس شایعات درباره سلامت جسمانی رهبر جمهوری اسلامی ایران، بیش از ۱۵ سال است که شنیده می شود، این شایعات عموما حکایت از آن دارد که آیت الله خامنه ای از نوعی بیماری سرطان رنج می برد، اما درباره نوع این سرطان ادعاهای مختلفی منتشر شده است، برخی آن را سرطان لنفاوی و برخی سرطان پروستات، سرطان ریه و یا هر دو ذکر کرده اند. به هر حال هیج خبر موثقی درباره این که اصلا رهبر جمهوری اسلامی مبتلا به چنین بیماری هایی باشد در دست نیست.در دی ماه سال ۱۳۸۵ نیز اخباری در سایت های اینترنتی منتشر شد که که آیت الله خامنه ای فوت کرده است. این شایعات زمانی قوت گرفت که بر خلاف روال معمول، رهبر جمهوری اسلامی از حضور در مراسم روز عید قربان خودداری کرد . این همان زمانی است که مایکل لدین نیز خبر از فوت رهبر جمهوری اسلامی داد.
نکته جالب در آن سال اما این بود که برای اولین بار به طور رسمی این خبر از سوی منابع متعدد رژیم تکذیب شد. سخنگوی وزارت امور خارجه ايران در آن زمان و در نشست هفتگی خود با خبرنگاران گفت که "رهبر ايران در صحت و سلامت است" و افزود "ما برای او آرزوی طول عمر داريم." محمد جواد ظريف، نماينده وقت ايران در سازمان ملل نیز به خبرگزاری ها گفت که اين خبر نادرست است. در همان زمان خبرگزاری فارس نیز در گزارشی تحلیلی با اشاره به انتشار شايعه بيماري سرطان رهبر جمهوری اسلامی توضیح داد: "آيت ‌الله خامنه ‌اي مدتي است دچار سرماخوردگي نسبتاً شديد شده‌اند كه آثار آن در صداي ايشان در آخرين ديدار نيز نمايان بود و به همين خاطر مقداري از برنامه هاي ايشان با توصيه پزشكان كاسته شد."
واقعیت این است که بر خلاف جوامع دارای فضای خبری باز، هیچ اطلاعات دقیق پزشکی درباره رهبران جوامع بسته در دسترس نیست. شاه سابق ايران سالها خبر سرطان خود را پنهان می کرد و گفته می شود حتی همسر او و يا سازمان جاسوسی آمريکا(سيا) نیز تا مدتها از آن اطلاع نداشتند.
اخبار مختلفی درباره سلامتی کیم جونگ ایل دیکتاتور کره شمالی به کرات منتشر می شود و درباره فیدل کاسترو نیز سالها شایعه بستری شدن او در بیمارستان شنیده می شد تا آن که بالاخره این اخبار تایید شد و او قدرت را در کوبا به برادرش تفویض کرد.
آیت الله خامنه ای که به تازگی هفتادمین سال تولد خود را پشت سر گذاشته به هر حال در سنی است که احتمال کسالت در آن بیشتر است. اطلاعات محدود درباره وضعیت پزشکی رهبر جمهوری اسلامی ایران در نامه ای که اخیرا از سوی دکتر "پیام فاضل" خطاب به او منتشر شد، قابل یافتن است. پدر پیام یعنی دکتر "هوشنگ فاضل" دندانپزشک معتمد آیت الله خامنه ای است. او پیش از این مدتی نیز سرپرست وزارت بهداشت و درمان بوده است. همچنین عموی پیام یعنی دکتر "ایرج فاضل" نیز از دیگر مشاوران پزشکی رهبر جمهوری اسلامی لست. او کسی است که پس از حادثه سوء قصد به آیت الله خامنه ای جان او را از مرگ حتمی نجات داد. دکتر ایرج فاضل نیز مدتی وزیر بهداشت بوده است. او هم اکنون از منتقدان عملکرد رژیم در وقایع پس از انتخابات به شمار می رود و حتی با صدور اطلاعیه‌ شدیداللحنی به اوضاع پیش آمده اعتراض کرد و خواستار آزادی زندانیان و توقف روند سرکوب شد. بنابراین دور از ذهن نیست که دیگر از جمله پزشکان نزدیک به آیت الله خامنه ای نباشد. آنچنان که دکتر پیام فاضل در نامه سرگشاده خود نوشته، رهبر جمهوری اسلامی از زمان مجروح شدن در ابتدای دهه شصت تاکنون از دندان های مصنوعی استفاده می کند.
همزمان با انتشار شایعات مجدد درباره کسالت رهبر جمهوری اسلامی به نظر می رسد که کمتر کسی از این وضعیت خشنود است. حتی گروه های مخالف رژیم جمهوری اسلامی نیز نگران حوادث پیش بینی نشده ای هستند که در صورت فوت آیت الله خامنه ای گریبانگیر ایران خواهد شد. بحران جانشینی در چنین وضعیت بغرنجی احتمال آن را دارد که وضعیت داخلی کشور را دستخوش بی ثباتی کند و موقعیت منطقه ای این کشور را نیز با خطر مواجه سازد. همچنین برخی نگران آن هستند که در این صورت قدرت به طور کامل و آشکارا در اختیار سپاه قرار بگیرد. در کنار این نگرانی ها برخی صاحبنظران نیز تاکید کردند که جنبش سبز ذاتا آرزوی مرگ هیچ کسی را ندارد. محسن مخملباف اخیرا در بیانیه ای که در واکنش به صدور حکم اعدام برای برخی از متهمان حوادث پس از انتخابات صادر شده بود نوشته است: " ما امیدواریم روح گاندی و ماندلا که از خصایل جنبش سبز است بر همه ایران، حتی ایران استبدادی سایه بیندازد."
*****
ادامه بلاتکلیفی بهمن احمدی‌امویی در بند 209 زندان اوین
بهمن احمدی‌امویی، روزنامه‌نگار زندانی که در شامگاه 30 خردادماه در منزلش بازداشت شده بود، همچنان در شرایط بلاتکلیفی در بند 209 زندان اوین نگهداری می‌شود.
به گفته‌ی ژیلا بنی‌یعقوب، همسر این روزنامه‌نگار زندانی،ادامه نگه‌داری بهمن احمدی‌امویی در شرایطی صورت می‌گیرد که بازجویی از وی مدت هاست اتمام یافته است .
بنی‌یعقوب که خود نیز به همراه همسرش بازداشت شده و به مدت 2 ماه در بند 209 نگهداری شد، می‌گوید:" در روزها و هفته‌های پس از آزادیم، هر بار که به دادگاه مراجعه می‌کردم، به من اعلام می‌شد که پرونده‌ی همسرم در آنجا نیست، اما پس از پیگیری‌های مسمتر و پس از هفته‌ها سرگردانی، بلاخره در هفته گذشته شعبه 2 امنیت پذیرفت که پرونده‌ی بهمن در این شعبه قرار دارد، اما گفتند چون هنوز تکمیل نشده بنابراین نمی‌توانند نسبت به آزادی وی اقدامی انجام دهند."
ادامه‌ی بازداشت بهمن احمدی‌امویی درحالی است,که وی از ابتدای بازداشتش در خردادماه، قرار وثیقه 100 میلیون تومانی را در زندان اوین امضا کرده است. خانواده امویی می‌گویند که آن‌ها می‌توانند این قرار را تأمین نموده و وی را آزاد نمایند.
در جریان بازداشت‌های گسترده‌ی فعالان سیاسی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، برای بسیاری از آنان از همان ابتدا، قرار وثیقه صادر شد، با این وجود دادگاه انقلاب با ادعای عجز متهمان از تودیع وثیقه،از آزادی آنها خودداری می‌کند.
احمدی‌امویی پیش از این نیز در جریان تجمعات مربوط به احقاق حقوق زنان در خردادماه 85، بازداشت شده و مدتی را در بند 209 زندان اوین به سر برده بود
.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
ما هستیم و لالایی مادرانه
فريبا داوودي مهاجر‏

هفت اعدام دیگر در راه است . همه افرادی که مرگ را انتظار میکشند در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال قرار داشتند. صفر نوجوان دیگری است که بعد از بهنود شجاعی در این لیست مرگبار قرار دارد . صفر 7 روز فرصت دارد و ما هستیم و یک لالایی مادرانه دیگر . لالایی که این نوجوانان در آستانه مرگی غمبار را بدرقه ای پر حسرت می کند . پر حسرت که چرا از دست ما کاری بر نیامد و نوجوانی دیگر متولد نشده به آغوش مرگ می رود. جوانانی که چه بسا همسن و سال فرزندان ما یا خواهران و برادران ما باشند و برایشان خیلی زود است که طناب دار را تجربه کنند .
ما هستیم و یک لالایی مادرانه دیگر و ساعت ها انتظار پشت دیوار های اوین و با دیوار های اینترنت تا شاید خبری و یا ندایی از پشت این دیوارها، پیام عفو و بخشش برای بازگشت انسانی به زندگی را به ما بدهد. آنهم انسانی که در سنین کودکی و نوجوانی ،در سن بی تجربگی و خامی و یا هر آسیب اجتماعی دیگر مرتکب جرم شده است و در انتظار بخشش و بزرگواری اولیا دم به سر می برد .
ما هستیم و یک لالایی مادرانه دیگر برای نو جوانانی که در مرز امید و نا امیدی چشم به تلاش ما دارند . هر کجا که هستیم. به اندازه یک ایمیل یا تجمع ،به اندازه یک خواهش یا اعتراض، فرقی نمیکند .هر کجا که باشیم و به هر اندازه ای که می توانیم .
7 اعدام دیگر در راه است و زمان به سرعت میگذرد. باید سریع اقدام کنیم . اگر می توانیم گروهی را برای رفتن به خانه اولیای دم بسیج کنیم . بهنود را نبخشیدند شاید صفر را ببخشند . بنویسیم ،مصاحبه کنیم و اطلاع رسانی نماییم . به قوه قضاییه نامه بنویسیم و در خواست توقف حکم کنیم . قران هم میگوید اگر عفو کنید به تقوا نزدیکتر است .
هر کسی که می خواهیم باشیم . کارگر یا وزیر .دانشجو یا روحانی . کارمندی ساده یا وکیل مجلس . دانش آموز یا مجتهد . استاد دانشگاه یا زنی خانه دار . هنرمند و ورزشکار یا فرد عادی و معمولی . همه ما می توانیم فردی یا جمعی . گروهی یا سازمانی و صنفی قبل از وقوع اعدام های دیگر اقدام کنیم .
باید اقدام کنیم قبل از آنکه برای تسلی خودمان بگوییم که بالاخره وجوانی دیگر در پناه اعدام از زندان آزاد شد.
*****
کاهش ارزش ریال و تشدید فقر : پی آمدهای حذف یارانه ها
بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی حجم نقدینگی کشور در ٣٧ سال گذشته، ٦٤٢٤ برابر شده و شاخص تورم نیز طی این مدت ٤٦٤ برابر شده است. کاهش ارزش ریال بارزترین مصداق شاخص تورم طی همین دوره بوده است.
به این معنا که قدرت خرید یک اسکناس هزار تومانی که برای اولین بار در سال ١٣٥٠ چاپ شد در سال ١٣٨٧ معادل ٢١ ریال ارزش واقعی آن در سال ١٣٥٠ بوده است. به بیان دیگر، قدرت خرید ١٠٠٠ تومان در سال ١٣٨٧ معادل ٢١ ریال سال ١٣٥٠ است.
از طرف دیگر متوسط حقوق یک کارمند که در سال ١٣٥٠ معادل ٧٥٠ تا ١٠٠٠ تومان بوده است باید در سال ٨٧ برای حفظ قدرت خرید خود ٤٦٤ برابر شده باشد. به کوتاه کلام، اسکناسی که بتواند در حال حاضر قدرت خرید یک هزار تومانی سال ١٣٥٠ را داشته باشد باید به طور بالقوه ارزشی معادل ٤٦٤ هزار تومان داشته باشد.
اسکناس درشت هزار تومانی که امروزتنها معادل ٢ تومان سال ١٣٥٠ است تنها از کاهش خیره کنندۀ ارزش پول ملی حکایت نمی کند : از نگاه صاحب نظران این کاهش بار دیگر ضرورت حذف سه صفر از واحد پول کشور به منظور تقویت موقعیت آن را اثبات می کند.
کاهش ارزش پول ملی آئینه ایست در عین حال از تورم مهار گسیخته ای که در سه دهۀ اخیر گریبان اقتصاد ایران را یک آن رها نکرده است : ایران بعد از انقلاب بعد از تجربۀ تورم ٥٠ درصدی، شاهد تورم رسمی بالا ٢٠٪ در چهار سال اخیر بوده و بر اساس پیش بینی صندوق بین المللی پول این نرخ در سال آینده همچنان سیر صعودی را طی خواهد کرد.
این اولین بار نیست که ضرورت حذف سه صفر از واحد پول ملی در نزد کارشناسان ایران مطرح می شود. طرح دوبارۀ این نیاز اما با تصویب کلیات لایحۀ حذف یارانه ها در مجلس اسلامی بی ارتباط نیست که در نوع خود نگرانی از فوری ترین پیامد اجرای آن، یعنی افزایش جهشی تورم و به تبع کاهش بیشتر ارزش پول ملی را در نزد برخی از مقامات و کارشناسان بیش از گذشته کرده است.
کمیسیون اقتصادی مجلس پیش بینی کرده است که با اجرای لایحۀ حذف یارانه ها حداکثر بین ١٠ تا ١٥٪ بر نرخ کنونی تورم افزوده خواهد شد که البته می توان، به ادعای مجلس، با اجرای روش های جبرانی تا حدودی از سنگینی بار آن برای دهک های کم درآمد جامعه کاست.
غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است : قرار است همزمان با حذف یارانه ها مبلغ ١١٠ هزار تومان کمک نقدی به هر خانوار پنج نفره پرداخت شود تا به این ترتیب افراد بهتر بتوانند در مقابل آثار تورمی حذف یارانه ها مقاومت کنند.
مسعود میرکاظمی وزیر نفت جمهوری اسلامی همزمان با تصویب کلیات لایحۀ هدفمند کردن یارانه ها توسط مجلس گفته است که تنها واقعی شدن قیمت یا حذف یارانۀ بنزین به میزان ١١٪ بر نرخ کنونی تورم، به میزان ٨٪ بر نرخ تورم تولید و بین ١٠ تا ١١٪ بر هزینه های جاری دولت خواهد افزود.
پیش از این نمایندگان اصولگرای مجلس، از جمله علی لاریجانی حتا با پرداخت نقدی یارانه های باصطلاح جبرانی به خانوارها مخالفت کرده بودند، با این استدلال که اولاً حذف یارانه ها فی نفسه نرخ تورم را تا ٦٠٪ افزایش خواهد داد و ثانیاً پرداخت نقدی ٢٠ هزار تومان در ماه به دهک های پائین جامعه یعنی افزایش نقدینگی که در نوع خود هزینۀ زندگی خانواده ها را تا ٨٠٪ افزایش می دهد، به خصوص اینکه به موجب ماده ١٣ لایحۀ هدفمند کردن یارانه ها، کلیه مفاد قانونی افزایش دستمزد کارکنان و کارگران کشور از زمان اجرای قانون حذف یارانه های سوخت "موقوف الاجرا خواهند شد."
در زمان ارایه لایحه حذف یارانه ها توسط رئیس جمهوری به مجلس در ده ماه پیش، محمود احمدی نژاد تأکید کرده بود : "کاهش قیمت ها و به ویژه قیمت نفت فرصت مناسبی برای اجرای این طرح به وجود آورده و دولت را در ارایه هر چه سریعتر آن به مجلس ترغیب کرده است."
با این سخن رئیس جمهوری ایران تلویحاً اعتراف می کرد که اولاً با کاهش چشمگیر بهای نفت دیگر دولت توانایی پرداخت ١١٠ هزار میلیارد تومان انواع یارانه در سال را ندارد و ثانیاً اگر امروز یارانه ها حذف نشوند، ای بسا دیگر فرصت چندانی برای انجام آن باقی نمانده باشد.
پیام اخیر را بار دیگر محمود احمدی نژاد پس از تصویب کلیات لایحۀ حذف یارانه ها تکرار کرد. او گفت : ادامۀ روند موجود ناممکن است و در صورت استمرار آن دیگر حتا نخواهیم توانست چهار سال دیگر بودجه را ببندیم، یعنی به نقطۀ بن بست خواهیم رسید.
محمود احمدی نژاد در ادامه افزوده است که هم اکنون "روزانه ١ میلیون و ٦٥٠ هزار بشکه نفت و به همراه گاز روی هم معادل ٤ میلیون و ٢٠٠ هزار بشکه انرژی با قیمت یارانه ای در کشور توزیع می شود" و این در وضعیتی که تولید نفت ایران به سطح تولید سال ١٣٤٧ سقوط کرده دیگر قابل دوام نیست.
تابناک خبرگزاری نزدیک به دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی، به تازگی اعلام کرده است که شرکت توزیع نیروی برق که زیر مجموعه وزارت نیرو است از همین حالا و پیش از حتا تصویب کامل لایحۀ هدفمند کردن یارانه ها در سکوت یارانه پرداختی دولت برای مشتریان را از قبوض حذف کرده و بهای واقعی برق را از مشترکان دریافت کرده است.
کارشناسان معتقدند که حجم یارانه ها در ایران آنقدر گسترده است که واقعاً نمی توان به دقت پیش بینی کرد که پی آمد حذف یا هدفمند کردن آنها چقدر است. زیرا، یارانه های موجود نه تنها مصرف، بلکه تولید و به ویژه تولیدات دولتی یا شبه دولتی را دربرمی گیرد، به طوری که حذف آنها نه تنها مصرف، بلکه نیز تولید کشور را سخت تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.
حتا اگر مقامات صریحاً به آن اعتراف نکنند، علت اصلی حذف یارانه ها، به ویژه یارانه های سوخت علاوه بر کاهش تولید و بهای نفت، نامکفی بودن درآمدهای نفتی برای پوشاندن هزینه های غول آسای اقتصاد دولتی است که خود به مانع بزرگ استقرار یک اقتصاد حقیقتاً آزاد بدل شده است.
تاکنون دولت هر بشکه نفت را به یاری یارانه ها به قیمت ٥ دلار به مردم ایران می فروخته است. حال اگر بخواهد با حذف یارانه ها هر بشکه نفت را به قیمت واقعی اش – به فرض ٦٠ دلار در بشکه- بفروشد ناگزیر از پاسخ دادن به این دو پرسش است : ١) آیا مزدبگیران ایران بر اساس قیمت نفت در بازار بین المللی دستمزد می گیرند تا بتوانند پی آمدهای تورمی واقعی شدن قیمت آن را تحمل کنند؟ و ٢) آن ٥٥ دلاری را که تاکنون دولت در هر بشکه نفت از مردم نمی گرفته از این پس چگونه خواهد گرفت و چه خواهد کرد تا دریافت آن به بروز مشکلات تازه نیانجامد؟
آنچه روشن است این است که نه تنها دولت – به معنای وسیع کلمه- گریزی از حذف یارانه ها ندارد، بلکه حذف یارانه ها با کاستن بیشتر از ارزش پولی ملی اقشار گستردۀ کم درآمد را بیش از گذشته در کام فقر فروخواهد برد.
*****
دستیاران مرتضوی هم رفتند
نادر کرمي
صادق لاریجانی رییس جدید قوه قضاییه که در یکی از اولین اقدامات پس از انتصاب‌اش در این مقام "سعید مرتضوی" دادستان تهران را که طی سال‌های اخیر به عنوان یکی از عوامل سرکوب فعالان مدنی و سیاسی شناخته شده بود از کار برکنار کرده و با انتصاب "جعفری دولت آبادی" رییس دادگستری استان خوزستان به این سمت، اولین قدم را در کنار گذاردن عوامل امنیتی از دستگاه قضایی برداشته بود پا را فراتر گذاشت و اقدام به تعویض دستیاران مرتضوی کرد.
دادگاه و دادسرای انقلاب اسلامی که یکی از صلاحیت‌های قضایی آن رسیدگی به جرایم سیاسی است ـ که با عنوان امنیتی در این دادگاه از آن یاد می‌شود ـ طی این سالها همواره یکی از موارد اعتراض فعالان سیاسی و اجتماعی بوده که نسبت به عدم رعایت قانون در آن اعتراض داشته‌اند. همچنین بسیاری از حقوقدانان و وکلا نیز بر این باورند که نگاه امنیتی و غیرحقوقی مهمترین وجه این دادگاه است که بر رعایت موازین قانونی در آن سایه افکنده است. بیش از همه نیز انگشت اتهام فعالان سیاسی و وکلای دادگستری متوجه چند شعبه از این دادگاه و دادسرا بود که تحت عنوان "دادسرای امنیت" فعالیت می‌کرد.
اما پس از آنکه پانزدهم مهرماه در مراسمی حجت‌الاسلام مبشري رییس دادگاه انقلاب جای خود را به "حسين لطفي" داد اعلام شد قاضی "حسن حداد" معاون امنیتی مرتضوی نیز که مسئولیت دادسرای امنیت دادگاه انقلاب را بر عهده داشت و از سوء شهرتی هم‌پایه سعید مرتضوی برخوردارست نیز در این مراسم "تودیع" شده اما خبری در مورد جانشین وی منتشر نشد.
خبر برکناری قاضی حداد که نقش عمده‌ای در صدور قرارهای بازداشت مورد درخواست نهادهای امنیتی طی سالهای اخیر داشته، روزدوشنبه با اعلام خبر انحلال "دادسرای امنیت" در مجموعه دادسرای انقلاب معنای تازه‌ای یافت. جعفری دادستان تهران روز گذشته درحاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرستان دادسرای ناحیه یک شمیران درباره ادغام صورت گرفته در دادسرای امنیت تهران گفت: "این دومعاونت ادغام شده وامورامنیتی نیز در دادسرای انقلاب رسیدگی می شود".
به این ترتیب معاونت امنیت دادستانی تهران که از چهره‌های شاخص شاغل در آن می‌توان به "حسن حداد"، "متین راسخ" و "حیدری فرد" اشاره کرد و در آخرین طبقه ساختمان دادگاه انقلاب تهران مستقر بود، منحل شد و این نهاد امنیتی- قضایی که به طور ویژه به پرونده فعالان سیاسی اجتماعی رسیدگی می کرد و در عمل به عنوان بازوی اجرایی دادستان پیشین تهران یعنی سعید مرتضوی شناخته می شد و به گفته بسیاری از متهمان سیاسی در سالهای گذشته آشکارا مطابق نظر ماموران امنیتی وزارت اطلاعات به پرونده‌ها رسیدگی می‌کرد، دیگر در مجموعه دادسرا و دادگاه انقلاب جایگاهی نخواهد داشت.
یک وکیل دادگستری در تهران نیز تغییرات صورت گرفته در دادسرای انقلاب را تایید کرده و گفته است: "افراد جدیدی در جایگاه بازپرسان سابق قرار گرفته‌اند که در برخوردهای مختصری که با آنها داشته‌ام به نظر می‌رسد با نگاه حقوقی و قانونی با مسایل برخورد می‌کنند و می‌توان عنوان قاضی را به آنها اطلاق کرد که به نظر می‌رسد گامی مثبت باشد".
وی افزود:‌ "بازپرسان و دادیاران سابق که در دادسرای امنیت دادگاه انقلاب شاغل بودند عموما فاقد اراده قضایی بودند و مطابق میل کارشناسان وزارت اطلاعات عمل می‌کردند و برخوردهای مداوم آنان با برخی فعالان سیاسی در جایگاه متهم موجب شده بود تا نوعی تلقی و نگاه شخصی به مسایل و پرونده‌های این متهمان داشته باشند که این یک آفت جدی برای یک قاضی واقعی است".
این وکیل دادگستری اظهار نظر قطعی در مورد عملکرد قضات جدید را به آینده موکول کرد و توضیح داد:‌ "البته پرونده متهمان اخیر عموما از مرحله دادسرا خارج شده و در شعبات مختلف دادگاه‌های انقلاب در جریان است و برای قضاوت در مورد این بازپرسان جدید باید به نحوه عملکرد آنان در احضارها و بازداشت‌های پس از این توجه کرد".
*****
سهمیه بندی دستشویی در بند زنان اوین لغو شد
خانواده هنگامه شهیدی که دیروز موفق به ملاقات با او شده اند ،در گفت و گویی با کانون زنان ایرانی وضعیت عمومی او را خوب توصیف کردند
آنها همچنین با اشاره به مشکلات رفاهی زندان ا زجمله محدودیت در استفاده از دستشویی برای زندانی ها ،گفتند :"با پیگیریهای مستمر وشکایتهای متعدد و نامه نگاریهای هنگامه شهیدی و تحمل دو روز مجازات انفرادی به علت داشتن درخواست رفتن به دستشویی خارج از 4 نوبت در روز و پییگیریهای از طریق ریاست بازداشتگاه 209 اوین ،درحال حاضر قانون روزانه تنها حق استفاده از 4 بار استفاده از دستشویی برای زندانیان زن از میان رفته و زندانیان زن آزادانه وهر ساعت که نیاز داشته باشند می توانند از دستشویی استفاده کنند."
گفته می شود پس از شکایت ها و پیگیریها و مصاحبه های مادر هنگامه شهیدی در خصوص وضعیت فرزندش که به وی اجازه دستشویی رفتن را نمی دادند سه نفر از سازمان زندانها برای رسیدگی به این قضیه به زندان اوین رفته و مسئولان مربوطه را مورد مواخذه قرار دادند.
با توجه به حدود سه ماه ونیم پیگیریهای مادر هنگامه شهیدی از مراجع قضایی در خصوص وضعیت پرونده دخترش ، وی که چند رگ قلبش به دلیل فشارهای وارده بسته شده است به توصیه پزشک باید بزودی تحت عمل انژیو گرافی قرار گیرد اما او تا آزادی فرزندش عمل جراحی خود را به تعویق انداخته است.
شیوا نظر آهاری نیز پس از آزادی در مطلبی تحت عنوان " وقتی دستشویی ،ابزار شکنجه می شود" ، مشکلاتی را که نوبت بندی دستشویی برای زندانی ها ایجاد کرده ،به تفصیل شرح داده بود.
*****
آخرين وضعيت تعدادی از بازداشت‌شدگان از زبان خانواده‌هاى آنان
روزنامه حیات نو: جمعى از خانواده‌هاى زندانيان سياسى به ديدار اعضاى کميسيون حقوق بشر اسلامى‌و برخى از حقوقدانان و وکلا رفتند تا بار ديگر بر لزوم آزادى زندانيان خود تاکيد و آنچه در اين مدت بر آنان رفته است را بيان کنند. خانواده‌هاى زندانيان از عملکرد مراجع امنيتى شکايت داشتند.
فخرالسادات محتشمى‌پور، همسر مصطفى تاجزاده به تغييرات در قوه قضائيه اشاره کرد و گفت: دوره سختى است و اکنون شاهد هيچ اقدام خاصى از سوى دادستانى جديد تهران نبوده‌ايم. فرق عمده آقاى جعفرى با دادستان قديم تهران اين است که مرتضوى از ملاقات با خانواده‌ها و درخواست‌هاى آنان استقبال مى‌کرد اما عجيب است که چرا دادستان جديد نمى‌پذيرد با خانواده‌ها ملاقات کند و وکلا را بيند.
محتشمى‌پور در ادامه سخنانش درخصوص وضعيت همسرش، مصطفى تاجزاده توضيحاتى داد: همسرم تا چند روز پيش در انفرادى بود اما در آخرين تماسى که با من داشت گفت که با آقاى امين‌زاده در يک سلول هستند. اما دوستان جوان ما که از روز قدس در بازداشت به سر مى‌برند، هنوز در انفرادى هستند.محتشمى‌پور ادامه داد: به نظر مى‌رسد که بايد دور جديدى از فعاليت‌ها را جهت اطلاع‌رسانى و پيگيرى آغاز کرد. دست بازداشت‌شدگان از همه جا کوتاه است و هنوز امکان ملاقات وکلا با موکلانشان فراهم نشده و عده‌اى هم وکيل ندارند و امکان گرفتن وکيل از آنان سلب شده است. از سوى ديگر گرفتن وکلاى تسخيرى براى افرادى که وکيل تعيينى داشتند مسئله عجيبى بود. بايد براى خلاصى از اين وضعيت فکرى کرد.
در ادامه مريم باقي، همسر محمد قوچانى سردبير اعتماد ملى درخصوص آخرين وضعيت همسرش گفت: اکنون بعد از گذشت چهار ماه از زمان بازداشت، آقاى قوچانى همچنان در بلاتکليفى به سر مى‌برند و هنوز هيچ پاسخ روشنى از سوى دستگاه قضايى به ما داده نشده و قرار بازداشت هم تمديد شده است. از سوى ديگر براى ايشان وثيقه صادر شد اما دادستان سابق تهران مانع آزادى وى شد.
فرزند کيوان صميمي، روزنامه‌نگار، عضو شوراى صلح و فعال سياسى نيز در اين جلسه گفت: در اين چند وقت اتفاقات عجيبى براى پدر من رخ داد .
وى ادامه داد: مدت‌هاست که بازجويى‌ها تمام شده اما از صدور وثيقه خوددارى کرده‌اند. اگر اين بلاتکليفى ادامه پيدا کند، پدر من اعتصاب غذا مى‌کند.برادر عبدالله رمضان‌زاده، قائم مقام دبيرکل جبهه مشارکت و سخنگوى دولت اصلاحات فرد بعدى بود. وى گفت: طى مدت بازداشت برادر من دچار بيمارى‌هايى شده است که ناراحتى ريه، گوارش و ناراحتى‌هاى پوستى از جمله آنهاست.وى ادامه داد: ايشان دو دوره بازجويى داشتند. يک دوره با فشار سنگين همراه بوده و دوره دوم فشار فوق‌العاده سنگين بوده . اين در حالى است که هرگاه تلفن مى‌زد مى‌گفت اينجا همه چيز خوب است. اکنون نيز گويا آخرين دفاعيات از ايشان گرفته شده و پرونده براى دادستانى فرستاده شده است.
وى افزود: همچنين برادرم گفت که هيچ کدام از اتهامات مانند «اقدام عليه امنيت ملى و تشويق به تظاهرات غيرقانوني» را نپذيرفته من سوال دارم که چگونه مى‌توان قرار بازداشت را به قرار وثيقه تبديل کرد؟همسر حسين نورانى نژاد از اعضاى جوان جبهه مشارکت نيز در اين جلسه، نسبت به بلاتکليفى پرونده همسرش اعتراض کرد و گفت: حسين دو روز قبل از روز قدس بازداشت شد و ما به هر نهادى مراجعه مى‌کنيم نمى‌گويند پرونده او در دست کيست؟
پرستو سرمدى ادامه داد: هفته گذشته بازپرس شعبه دو گفت پرونده همسرم به دادستانى فرستاده شده . در حالى که دادستانى مى‌گويد پرونده همسرم به آنجا ارسال نشده است . در اين يک ماه همسر من در انفرادى بوده و هر بار که ايشان را مى‌بينيم رنگ‌پريده‌تر و ضعيف‌تر از دفعه قبل است. از نظر روحى نيز شرايط نامناسبى دارد. او گفت بازجويى‌هايش تمام شده است و براى او قرار وثيقه 100 ميليون تومانى صادر کرده‌اند اما دادستانى مانع آزادى ايشان است.
داماد حمزه کرمي، مديرمسئول سايت جمهوريت نيز از وضعيت نامناسب کرمى‌خبر داد و گفت: در ملاقاتى که با ايشان داشتيم وضعيت وى را بسيار نامناسب ديديم. وى از تهديدها گلايه کرد و گفت: در تماس‌هايى که مى‌گيرند مدام نسبت به سلامت همسر و نه خود ابراز نگرانى مى‌کند. همسر فيض‌الله عرب سرخي، عضو شوراى مرکزى سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى‌نيز در اين جلسه گفت: اخبارى بود تا حدى که ايشان به بيمارستان منتقل شد. اکنون نيز از انفرادى خارج شده‌اند و پس از 100 روز اجازه داده‌اند که چند روز آينده دخترهايش را ببيند. وى در ادامه سوال کرد: الان چه کسى مى‌تواند کارى براى ما انجام دهد؟ تا حداقل صدايمان به گوش بقيه برسد و سکوت نکرده باشيم؟
صالح نيکبخت، وکيل پايه يک دادگسترى در مورد وضعيت بهزاد نبوي، موکل خود توضيحاتى داد و گفت: دادستان تهران دستور داده است که بازپرس و پزشکان بررسى کنند که آيا با بازگرداندن وى به زندان مشکلى برايش پيش مى‌آيد يا خير که متاسفانه پاسخ دادند ايشان يا بايد در زندان باشد يا در بيمارستان. وضعيت آقايان ميردامادى و رمضان‌زاده هم مشخص نيست.وى افزود: وقتى گفته مى‌شود که براى فردى کيفرخواست صادر شده به اين معناست که تحقيقات پايان يافته پس چرا اجازه نمى‌دهند وکلا پرونده‌ها را ببينند يا با موکلان خود ديدار داشته باشند؟ من سه پيشنهاد دارم. اول اينکه وکلا بتوانند با موکلان خود ديدار کنند، دوم اينکه قرار بازداشت به قرار وثيقه تبديل شود و همچنين پزشکى قانونى پيگير آسيب‌ديدگان باشد.
*****
واکنش مسوولان وزارت علوم به درخواست تشکيل اتحاديه:"کسي حق ندارد درباره اتحاديه شوراهاي صنفي بحث کند"
در شرايطي که متاثر از حوادث پس از انتخابات شرايط فعاليت هاي دانشجويي در دانشگاه ها به شکل قابل توجهي تغيير يافته است، کماکان بحث هاي قديمي درباره فعاليت شوراهاي صنفي در جريان است؛ چنان که بيانيه يي که توسط اعضاي اين شوراها درباره لزوم تشکيل اتحاديه شوراهاي صنفي دانشجويان صادر شده بود، همچنان واکنش مسوولان و مديران وزارت علوم را به دنبال دارد؛ واکنش هايي که نشان مي دهد مسوولان وزارت علوم نسبت به فعاليت هاي شوراهاي صنفي همچنان حساس هستند و با استناد به بندها و تبصره ها و آيين نامه هايي که در اين وزارتخانه تصويب مي کنند، سفت و سخت مقابل برخي خواسته هاي اين شورا ايستادگي مي کنند.
قائم مقام معاون دانشجويي وزير علوم روز گذشته در گفت وگو با مهر، بار ديگر به موضوع غيرقانوني بودن تشکيل اتحاديه شوراهاي صنفي دانشجويان پرداخت و هشدار داد؛ «بحث درباره اتحاديه صنفي دانشجويان قانون گريزي است.» حسن مسلمي ناييني که مسووليت مديريت کل اداره دانشجويان داخل هم بر عهده او است، با تاکيد بر اينکه «هرگونه بحث درباره اتحاديه شوراهاي صنفي دانشجويان خلاف قانون است»، بيانيه دانشجويان را غيرقانوني و غيررسمي خواند و گفت؛ «بيانيه يي که منسوب به شوراهاي صنفي دانشجويان است، يک بيانيه غيررسمي است.» در حالي که به نظر مي رسيد، با تصميم گيري نهايي سال گذشته هيات مرکزي نظارت بر فعاليت هاي شوراي صنفي وزارت علوم با خواسته دانشجويان مبني بر تشکيل اتحاديه سراسري، اين مساله فراموش شود و در حاشيه ساير تحرکات سياسي دانشجويان در روزهاي اخير قرار بگيرد، اما واکنش وزارت علوم به انتشار بيانيه يي که از سوي برخي اعضاي اين شوراها صادر شده، نشان از آن داشت که اين موضوع همچنان از سوي دانشجويان و مسوولان پيگيري مي شود.
حسن مسلمي ناييني در پي صدور اين بيانيه که منسوب به نشست اخير شوراهاي صنفي دانشجويان است، گفت؛ «نشست اخير شوراهاي صنفي دانشجويان ناتمام ماند و در آن اخلال ايجاد شد. بيانيه يک نشست در صورتي وجاهت دارد که نويسندگانش آن را در جمع کليه اعضاي نشست مطرح و قرائت کنند،اين درحالي است که عده يي از حاضران اين نشست پس از ايجاد اخلال در آن اقدام به ترک نشست کرده و ديگر حضور نداشتند.» دبير هيات مرکزي نظارت شوراهاي صنفي اضافه کرد؛ «بحث درباره اتحاديه شوراهاي صنفي دانشجويان خلاف قانون است.
موضوع اين اتحاديه در هيات مرکزي نظارت شوراهاي صنفي بر اساس آيين نامه مصوب سال 82 شوراهاي صنفي بررسي شده و مورد موافقت قرار نگرفته است. بنابراين بايد همه سر به قانون بگذارند و نمي شود قانون گريزي کرد، بنابراين بهتر بود کليه دانشجويان رعايت مي کردند و اصلاً بحث اتحاديه را در نشست اخيرشان مطرح نمي کردند.» او ادامه سخنان خود را با جملات تندتري پي گرفت و با لحني هشدارگونه ادامه داد؛ «هيچ کس اصلاً حق نداشت درباره اتحاديه شوراهاي صنفي بحث کند. بحث کردن درباره اتحاديه عملي خلاف قانون بود. در چهار سال گذشته نيز خيلي محکم به دنبال اين بوديم که فردي در شوراي صنفي قانون گريزي نکند.»
مسوولان وزارت علوم سال گذشته به استناد به آنچه گفته مي شد «مسائل صنفي دانشجويان سراسري نيست و مختص هر دانشگاه است»، اعلام کردند حاضر به پذيرش خواسته دانشجويان براي تشکيل اتحاديه سراسري شوراهاي صنفي نيستند، اما بسياري از فعالان دانشجويي و دانشگاهي اعتقاد داشتند، برخي ملاحظات سياسي در تصميم گيري هيات مرکزي نظارت بر شوراهاي صنفي تاثير داشته است. گفته مي شد تجربه دردسرساز اتحاديه سراسري انجمن هاي اسلامي دانشجويان (دفتر تحکيم وحدت) باعث شده وزارت علوم به هيچ عنوان زير بار تشکيل اتحاديه سراسري دانشجويي ديگري نرود، حال آنکه اعضاي دانشجوي شوراهاي صنفي همواره تاکيد کرده اند، فعاليت هاي شوراهاي آنها و اتحاديه سراسري به هيچ عنوان خط و ربط سياسي ندارد و صرفاً به عنوان نهادي براي هماهنگي و رتق و فتق مسائل مشترک صنفي دانشجويان سراسر کشور مورد تاکيد است. اين در شرايطي است که پس از روي کار آمدن دولت نهم، اختلاف نظرهاي زيادي درباره کارکرد شوراهاي صنفي ميان مسوولان و دانشجويان به وجود آمده است؛ اختلافاتي که به نظر مي رسد در دولت دهم هم ادامه دارد.
*****
جعفر پناهی ممنوع الخروج شد
جعفر پناهی هنگام خروج از کشور ممنوع الخروج شد و گذرنامه اش را ضبط کردند وی سومین نفر از جمع هنرمندان است که بعد از فاطمه معتمد آریا و مجتبی میرطهماسب که هنگام خروج از کشور مانع از سفرش می شوند.
پناهی شب گذشته هنگامی که داشت از کشور خارج می شد در فرودگاه تهران به او خبر داده شد که نمی تواند سفر کند. وی یک بار دیگر هم همزمان را تجمع جنبش سبز در بهشت زهرا همراه همسر و دخترش و مهناز محمدی، فیروزه خسروانی و رخساره قائم مقامی فیلمسازان مستند به دام افتاد. آن ها همگی هشت ساعت در مکان نامعلومی در نزدیکی بهشت زهرا بازداشت بودند. این گروه از مشخصات این بود که همه همراهی با جنبش سبز داشت.
جعفر پناهی، فیلمساز معتبری است که تاکنون برای فیلمهای متعدد خود از جمله "آفساید"، "بادکنک سفید"، "آینه" و ...جوایز بسیاری را از آن خود کرده است.
*****
تنها 16 درصد واردات به ایران سرمایه ای بوده است
روزنامه خراسان: مدیرکل بازرگانی اروپا و آمریکای سازمان توسعه و تجارت ایران گفت: از مجموع وارداتی که به داخل کشور صورت می‌گیرد تنها 16 درصد آن، سرمایه ای است و منجر به ایجاد کار در کشور می شود و 13 درصد مصرفی و بقیه واسطه ای است. به گزارش مهر در اراک، عبدالحمید اسدیان در نخستین همایش فرصت های تجاری و سرمایه‌گذاری کشور صربستان در استان مرکزی افزود: این در حالی است که 57 درصد صادرات غیر نفتی کشور به بخش صنعت اختصاص دارد. وی با بیان این که هر چه ورود کالاهای سرمایه ای بیشتر شود به نفع کشور است، خاطرنشان کرد: تولید ناخالص ملی کشور با 100 میلیارد دلار افزایش در سال جاری به 817 میلیارد دلار رسید و اکنون ایران به قدرت اول اقتصادی خاورمیانه تبدیل شده است.اسدیان با بیان این که ایران از نظر تنوع تولید محصول در جایگاه چهارم جهان قرار دارد، افزود: ایران به لحاظ فنی و مهندسی در جهان دارای عنوان است و در 10 سال گذشته، 303 پروژه را در بخش های مختلف در جهان به ثمر رسانده است.وی با اشاره به این که مجموع این شرایط زمینه را برای جذب سرمایه‌های خارجی برای استفاده بیشتر از این توانمندی‌ها فراهم کرده است، خاطرنشان کرد: تسهیل در تجارت، توسعه تجارت و صادرات، مشارکت در بلوک های اقتصادی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، توسعه تجارت الکترونیک، هدفمند کردن یارانه‌ها، بهبود نیروی انسانی و نیز کاهش تعرفه‌های صادراتی از جمله رویکردهای اقتصادی و بازرگانی دولت است. مدیرکل بازرگانی اروپا و آمریکای سازمان توسعه و تجارت ایران منطقی کردن تعرفه‌ها، کاهش تجارت غیررسمی و اجرایی کردن موافقت‌نامه‌ها را از دیگر برنامه های دولت خواند و افزود: 15 سال اخیر 32 درصد از حجم سرمایه‌گذاری‌های کشور در بخش صنعت به انجام رسیده و توان تولیدی محصول در واحدهای صنعتی از رشد چشمگیری برخوردار شده است که انتظار می‌رود رشد شتابان تولید محصول در کشور در بخش صنعت تا سال های آینده نیز ادامه یابد.
*****
دانشگاه‌های ایران، آتش زیر خاکستر
دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد مرکز، روز ۲۱ مهر، صحنه بزرگ‌ترین تجمع دانشجویی در سال تحصیلی جدید بود. اعتراض حدود ۲۵۰۰ دانشجو و شعار استعفای دولت کودتا، با دخالت ده‌ها بسیجی، شلیک ‌گاز اشک‌آور و ضربات باتوم همراه شد. این سومین تجمع خودجوش دانشجویان آزاد در سال تحصیلی جاری بود. آنها سه هفته ‌است که هر سه‌شنبه در اعتراض به دولت دهم شعار می‌دهند و سرکوب‌های پس از انتخابات را محکوم می‌کنند. سالروز تولد چهره‌های شاخص جنبش سبز، آقایان کروبی و موسوی و خاتمی، از جمله دلایل این اعتراض‌ها بوده‌اند. شاهدان عینی، شمار معترضان در آخرین تجمع را تا ۲۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند. مجموع دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مرکز، ۶۰۰۰ نفر است.
چگونگی درگیری و خشونت
تجمع روز سه‌شنبه در ساعت ۱۲ و نیم ظهر و به صورت خودجوش شروع شد. بسیجی‌ها ساعتی قبل از شروع تجمع، دیوارهای دانشگاه را به مناسبت شهادت امام جعفر صادق با پارچه سیاه و نمادهای عزاداری پوشانده بودند. یک شاهد عینی به دویچه‌وله گفت: «در حالی‌که خود دانشجویان باید برای ورود به محوطه، برگه انتخاب واحد و کارت دانشجویی را نشان دهند، بسیجی‌های پلی تکنیک و دانشگاه آزاد واحد جنوب و کسانی با لباس‌های پلنگی که اصلا سن‌شان به دانشجو نمی‌خورد، به راحتی وارد دانشگاه شده و آنجا را عین پادگان کردند». بسیجی‌ها که تعدادشان به حدود یکصد نفرمی‌رسید، پس از ساعتی فحاشی و تهدید، دست به خشونت عملی علیه دانشجویان زدند. آنها با گاز اشک‌آور، باتوم الکتریکی، زنجیر و اسپری فلفل به مصاف معترضان رفتند. این تشنج، به زخمی شدن ده دانشجو و تعطیلی کلیه کلاس‌های دانشکده منجر شد. به نقل از یک شاهد عینی، بسیجی‌ها حتی پارچه‌های عزاداری را آتش زدند تا این کار را به گردن معترضان بیندازند، اما دانشجویان با هشیاری، پارچه‌ها را خاموش کردند. برخی از بسیجیان با حضور در طبقات بالای دانشکده، از شرکت‌کنندگان در تجمع فیلمبرداری می‌کردند. یکی از دلایل خشم و خشونت آنها، پخش نامه‌ی دکتر سروش به آیت‌الله خامنه‌ای در دانشکده بود.
نقش بسیجی سهیمه‌ای
سلمان سیما، فعال دانشجویی، درباره سهم و حضور آشکار بسیجی‌ها در سرکوب دانشجویان معترض به دویچه‌وله می‌گوید: « به بسیجی‌ها با وجود رتبه علمی پایین و عدم صلاحیت، سهمیه تحصیل در دانشگاه آزاد را می‌دهند. در نتیجه این بسیجی باید تشکر خود را به نوعی بابت امتیازی که در نهایت بی‌عدالتی به او داده شده، ابراز کند. شرکت در سرکوب دانشجویان مخالف، نوعی حق‌شناسی است.»
سکوت و نظاره‌گری حراست
به نقل از شاهدان عینی، کار دفتر حراست دانشکده فنی در روز سه شنبه، تنها نظارت بر خشونت بسیجیان با دانشجویان بود. به نظر آنها، حضور بسیجیان و همراهان آنان با بی‌سیم و اسلحه‌ی سرد در دانشگاه آزاد، بدون هماهنگی حراست میسر نمی‌شد. سلمان سیما در مورد عدم حضور نیروی انتظامی و استفاده از بسیج برای سرکوب دانشجویان می‌گوید: « حضور نیروی انتظامی در دانشگاه‌ها بار مضاعفی برای کودتاچیان دارد. دولت کودتا، بسیج را به‌‌عنوان نیروی دانشجویی و با همان کارکرد نظامی به دانشگاه می‌فرستد، زیرا استفاده از آنها برای سرکوب، برای دولت کودتا کم‌هزینه‌تر است.»
خودجوش بودن اعتراض‌ها
ویژگی مشترک اعتراض‌های مردمی و دانشجویی در ماه‌های اخیر، خودجوش بودن آنهاست. هیچ تشکلی اعتراض‌های دانشجویی را در سه هفته گذشته، سازماندهی یا هدایت نکرده است. یک جلوه‌ی دیگر، هیجان و حضور چشمگیر دانشجویان ترم اولی در تظاهرات و تجمع‌هاست. اکثریت آنها در انتخابات خرداد ماه، برای نخستین بار پای صندوق رای رفته ‌و به شدت سرخورده شده‌اند. با این همه، چرا تشکل‌های دانشجویی در این میان غایب‌اند؟ آیا اعتراض‌ها نیاز به هماهنگی و انتقال تجربه ندارند؟ مهدیه گلرو، از اعضای دفتر تحکیم وحدت و از فعالان دانشجویی قدیمی می‌گوید: «یکی از دلایل این غیبت این است که دیگر برای اعتراض و مقاومت نیازی به کاتالیزور نیست. جامعه، آتش زیر خاکستر است و هر بهانه‌ای برای افروخته شدن این آتش کافی است. قبلا تشکل‌های دانشجویی، سیاست دولت را نقد می‌کردند یا برای آگاه کردن دانشجویان، بیانیه می‌دادند. اینک هیچ نیازی به این کار نیست. تشکل‌های دانشجویی در نهایت، از اعتراض‌ها حمایت می‌کنند یا خبرهای مربوط به آن را پوشش می‌دهند.»
مناسبت‌های در راه
جنبش اعتراض به دولت کودتا، خود را آماده مراسم ۱۳ آبان و ۱۶ آذر می‌کند. روز ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی، روز مقابله با استکبار جهانی نام‌گذاری شده و روز ۱۶ آذر، روز دانشجوست. مهدیه گلرو می‌گوید: « هرچند مسئولان جمهوری اسلامی بخاطر مسائل داخلی تلاش دارند سیاست خارجی خود را ملایم کرده و روز ۱۳ آبان امسال را کمرنگ‌تر برگزار کنند، اما چون کودتای اخیر بخشی از استکبار تحمیل شده به مردم ایران است، حتما در این روز در دانشگاه‌ها و جامعه، حرکت‌های اعتراضی جدی دیده خواهند شد. روز دانشجو نیز که در سال‌های قبل به شکلی پرشکوه برگزار می‌شد، قطعا امسال برجسته‌تر از همیشه خواهد بود.»
*****
وضعيت آموزش و پرورش نگران کننده است
ایسنا: رييس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس با اعلام اين خبر که اين کميسيون با توجه به حساسيت موجود در وزارتخانه آموزش و پرورش نامه اي را به رييس جمهور ارايه کرده است، گفت: ما نگران وضعيت آموزش و پرورش هستيم و در حال حاضر اين وزارتخانه دچار وضعيت نگران کننده اي است.
علي عباسپور تهراني فرد در توضيح اين نامه و دليل ارايه آن به رييس جمهور افزود: مساله وضعيت معلمان حق التدريس، قلع و قمع مدارس، وضعيت مدارس استيجاري، وضعيتي که بخشنامه ساماندهي 2 ايجاد کرده و کلاس ها از حالت استاندارد خارج شده و هم چنين بحث مديريت و وضعيت مديران آموزش و پرورش که به دليل طرح ساماندهي 2 تاثيرپذير شده اند از جمله نگراني هايي است که اعضاي کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس دارد.
نماينده تهران هم چنين وضعيت به کارگيري معلمان حق التدريس از طريق شرکت ها به ويژه در آستانه سال تحصيلي را از ديگر دغدغه هاي اعضاي کميسيون عنوان کرد و افزود: در مورد اين مسايل بحث مفصلي در کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شد که مصلحت نمي دانستيم که اداره وزارت آموزش و پرورش با سرپرست ادامه يابد.
*****
احمدی نژاد: فکر نمی کنم آمریکا دنبال تحریم ایران باشد
گزارشی از :بی بی سی
محمود احمدی نژاد نسبت به تحریم ایران توسط آمریکا ابراز تردید کرده و بخشی از بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی را شرح داده است. به گزارش سایت ریاست جمهوری ایران، آقای احمدی نژاد در ملاقات با فهمی هویدی، روزنامه نگار و پژوهشگر مصری که به تهران سفر کرده، گفته است که تحریم اقتصادی به "نسل های گذشته تعلق دارد" و افزوده که "البته فکر نمی کنم دولت آمریکاامروز به دنبال تحریم کشور ما باشد." آقای احمدی نژاد در توجیه این دیدگاه خود گفته است که در شرایطی که همه کشورها به دنبال تجارت آزاد هستند، صحبت از تحریم بی معناست. وی در این دیدار بار دیگر اعلام داشته است که تحریم های مختلف علیه ایران تاثیری نداشته و گفته است که "دنیا بزرگ است و همه کشورها تحت حکومت برخی کشورهای زورگو قرار ندارند." مقامات دولت ایران در گذشته همواره تحریم های اقتصادی علیه این کشور را بی تاثیر دانسته و گاه اینگونه محدودیت ها را انگیزه ای برای بهره برداری بهتر از امکانات داخلی و زمینه ساز پیشرفت فنی و اقتصادی دانسته اند. اظهارات آقای احمدی نژاد در مورد نامحتمل بودن تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا در حالی انتشار می یابد که تا کنون شورای امیت سازمان ملل متحد به دلیل سیاست هسته ای جمهوری اسلامی یک رشته محدودیت های تجاری و مالی را علیه این کشور تصویب کرده است. هدف شورای امنیت وادار ساختن دولت ایران به کنار گذاشتن بخشی از فعالیت های هسته ای خود به خصوص در زمینه غنی سازی اورانیوم است که فرآورده آن، به گفته مخالفان این فعالیت ها، می تواند در تولید تسلیحات اتمی به کار رود. ایران تا کنون این قطعنامه ها را نپذیرفته و با تاکید بر ادامه برنامه های اتمی خود، غنی سازی اورانیوم را حق مسلم خود به عنوان یکی از امضا کنندگان پیمان منع جنگ گسترش افزارهای هسته ای دانسته در حالیکه شورای امنیت ادامه این برنامه ها را به روشن شدن ماهیت فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی در گذشته و حال مشروط کرده است. علاوه بر تحریم های شورای امنیت، ایالات متحده و شمار دیگری از کشورهای غربی تحریم های یک جانبه ای را علیه ایران به اجرا گذاشته اند و هشدار داده اند که در صورتیکه بحران هسته ای جمهوری اسلامی از راه مذاکره حل و فصل نشود، برای تشدید تحریم های بین المللی تلاش خواهند کرد. ماه گذشته نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه 1+5، که هدایت اقدامات بین المللی در مورد برنامه های هسته ای ایران را برعهده گرفته، برای حل اختلافات خود در ژنو ملاقات و مذاکره کردند و انتظار می رود این مذاکرات ادامه داشته باشد.
بسته پیشنهادی؛ انتخابات
گروه 1+5 در سال 2006 مجموعه پیشنهادهایی حاوی کمک های فنی، تجاری و سیاسی را در برابر اقدام ایران در تعلیق غنی سازی اورانیوم و بخش های دیگری از فعالیت هسته ای خود به اطلاع دولت ایران رساند و ظاهرا همچنان در صدد قانع کردن جمهوری اسلامی به پذیرش این بسته پیشنهادی است و آن را مبنای مذاکرات دو طرف می داند. دولت ایران هنوز به این بسته پیشنهادی رسما پاسخ نداده اما در مقابل، پیشنهادهایی را به عنوان مبنای مذاکره با گروه 1+5 مطرح کرده است که گفته می شود حاوی ابراز آمادگی دولت آقای احمدی نژاد برای ارائه راهبردهایی برای حل مشکلات عمده جهانی و مشارکت در مدیریت حل این مشکلات است. آقای احمدی نژاد در گفتگو با فهمی هویدی گفت "سخن ما این است که همه کشورها باید در اداره جهان و رفع مشکلات مشارکت داشته باشند چرا که شرایط دنیا به جایی رسیده که رفع مشکلات نیازمند مشارکت همگانی است." وی با ناکارآمد خواندن نظام های سیاسی موجود در جهان، بسته پیشنهادی خود را حاوی راه هایی برای تحقق این هدف توصیف کرد و گفت "ما معتقدیم نظام های دنیا قادر به مدیریت جهان نیستند و باید ساختار مجامع گوناگون از جمله شورای امنیت و سازمان ملل تغییر کند و جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد که در این زمینه مشارکت کامل کند." محمود احمدی نژاد افزود "نکته دومی که در بسته پیشنهادی به آن اشاره شده این است که اگر نمی خواهند این ساختارها تغییر کنند، باید بپذیرند که ما نیز در شورای امنیت و دیگر مجامع بین المللی مشارکت داشته باشیم." رئیس جمهوری ایران در این دیدار در پاسخ به سئوال آقای هویدی در مورد انتخابات مناقشه برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری گفت "انتخابات اخیر ضمن اینکه یک پیروزی بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران بود، دارای آموزه های زیادی هم بود." وی در توضیح این آموزه ها افزود "اول اینکه باید تلاش بیشتری انجام دهیم و بیش از گذشته، مکتبی و انقلابی باشیم و دوم اینکه باید بیش از پیش مراقب توطئه ها و فتنه های دشمنان باشیم." نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری چهار ماه پیش اعلام شد و تظاهرات و اعتراضات گسترده ای را علیه آنچه که تقلب در این انتخابات خوانده شده در پی آورد که به طور پراکنده همچنان ادامه داشته است اما مقامات دولتی، این اعتراضات را به توطئه دشمنان خارجی نسبت داده و چندین نفر، از جمله برخی فعالان سیاسی و مقامات سابق این کشور را به اتهام ارتباط با این تظاهرات بازداشت و محاکمه کرده اند. به گزارش سایت ریاست جمهوری، آقای احمدی نژاد در دیدار با فهمی هویدی به روابط منطقه ای جمهوری اسلامی نیز پرداخت و گفت که ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس هم اختلافی ندارد و افزود "برخی اختلاف نظرها ناشی از دخالت بیگانگان" است. در مورد روابط جمهوری اسلامی و مصر هم، وی گفت "ما علاقمند به توسعه روابط با همه کشورها از جمله مصر هستیم و معتقدیم اگر مصر در کنار ایران قرار گیرد، کمک بیشتری به حل مشکلات منطقه خواهد شد." براساس این گزارش، آقای هویدی نقش کشورهای مسلمان غیر عرب، از جمله ایران و ترکیه را در زمینه بحران فلسطین مهم دانست و ابراز امیدواری کرد که کشورهای عرب نیز به اینگونه فعالیت ها بپیوندند.
*****
توقف خرید نفت ایران از سوی بزرگترین مجتمع پالایشگاهی جهان
سایت هم میهن : یك مقام ارشد شركت صنايع رلايانس هند، صاحب بزرگترين مجموعه پالايشگاهى در جهان، اعلام كرد كه اين شركت واردات نفت از ايران را متوقف كرده است.
موريس بنايان، معاون رييس صنايع رلايانس، روز چهارشنبه به خبرگزارى رويترز گفته است: اين شركت خريد نفت خام از ايران را متوقف كرده است و مدت هاست كه به تهران بنزين نيز نمى فروشد.
وی در پاسخ به اين پرسش كه آيا سوخت توليدى رلايانس به ايران صادر مى شود، گفت: تمام بنزين توليدى ما به آمريكا صادر مى شود.
خبرگزارى رويترز مى گويد كه توقف خريد نفت از ايران به تازگى رخ داده است چرا كه واردات ماه اوت (مردادماه) رلايانس از ايران ۱۱۲ هزار و ۲۸۰ بشكه در روز بوده است.
بر اساس آمار تجارت نفتى، آخرين بارى كه اين شركت بنزين به ايران صادر کرده است مربوط به ماه مه (ارديبهشت) است.
يك معامله گر نفتى با اشاره به خبر توقف خريد نفت از ايران توسط شركت رلايانس مى گويد: «اگر اين خبر درست باشد، اين نشانه آن است كه اهرم هاى غرب آغاز به كار كرده است.»
او افزود: «رلايانس برنامه بلندپروازانه اى براى كسب سهم خود از بازار سوخت آمريكا دارد و نمى خواهد كه هيچ موضوعى اين طرح را به خطر بياندازد.»
*****
جاسوسی حکومت ایران در خارج برای شناسایی مخالفان
گزارش از: دویچه وله
حکومت ایران می‌کوشد از طریق عوامل خود، مخالفان‌اش را در خارج شناسایی کند و آنان را زیر فشار قرار دهد، از جمله از طریق ارعاب بستگانشان در داخل. برنامه‌ی "پانوراما" در تلویزیون شبکه یک آلمان در این مورد گزارش داده است. مانفرد موک (Manfred Muck)، معاون سرپرست سازمان «حفاظت از قانون اساسی» (Verfassungsschutz) ایالت هامبورگ، هشدار داده است که نیروهای امنیتی حکومت ایران معترضان ایرانی را که در خارج تظاهرات می‌کنند، می‌پایند و می‌کوشند آنان را شناسایی کنند. "حفاظت از قانون اساسی" عنوان یک دستگاه اطلاعاتی و امنیتی در آلمان است. سازمان "حفاظت از قانون اساسی" زیر نظر وزارت کشور قرار دارد، هم در سطح کشوری و هم در سطح ایالتی.
گزارش تلویزیونی
هشدار مانفرد موک، مقام امنیتی آلمانی در شامگاه چهارشنبه، ۱۴ اکتبر (۲۲مهر) در یک برنامه‌ی تلویزیونی به نام "پانوراما" در شبکه‌ی یک آلمان (ARD) پخش شده است. برنامه‌ی "پانوراما" حاوی گزارشی بوده است که نشان می‌دهد عوامل حکومت ایران به اشکال مختلف مخالفان حکومت را تهدید می‌کنند و زیر فشار قرار می‌دهند. گزارش پانوراما از موضوع اعتراض عمومی ایرانیان به برآیند انتخابات ریاست جمهوری آغاز می‌کند. در آن می‌آید که چگونه در خارج از کشور نیز بخش‌های بزرگی از ایرانیان اجتماعات اعتراضی برپا کرده‌اند. همه‌ی این افراد دارای پیشینه‌ی فعالیت سیاسی نبوده‌اند. آنان اما، به گزارش "پانوراما"، با بستگان خود در ایران در تماس هستند، از روند آنچه "کودتا" خوانده می‌شود و محمود احمدی‌نژاد را دوباره رئیس جمهور کرده است، خبر دارند و می‌شنوند که رژیم چگونه با مردم سرکوبگرانه برخورد می‌کند. تأثر آنان از این وقایع و اخبار باعث شده است به تظاهرات اعتراضی در خارج رو آورند. رژیم که از این موضوع مطلع است، می‌کوشد آنان را بترساند. عوامل رژیم هم در تظاهرات شرکت می‌کنند تا افراد را شناسایی کنند. در مواردی علنا افراد مورد تهدید قرار گرفته‌اند. گزارشگران "پانوراما" در این باره تحقیق وسیعی کرده‌اند، هم از مخالفان پرس و جو کرده‌اند، هم حرکات "سفارتی"ها را زیر نظر گرفته‌اند. در گزارش آمده است که معترضان نامه‌های تهدیدآمیز دریافت کرده‌اند و بعضا خانواده‌هایشان در ایران زیر فشار قرار گرفته‌اند.
جاسوس‌گیری و تکذیب سفیر
در برنامه‌ی "پانوراما" آمده است که وزارت خارجه‌ی آلمان در پی پرسش گزارشگران این برنامه، کتبا تأیید کرده که دولت ایران مدام از آلمان خواهان اعمال محدودیت بر آزادی ایرانیان مقیم آلمان در بیان نظراتشان شده است. علی‌رضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان، این موضوع را تکذیب کرده است. او گفته است که در مورد اعتراضات، بسیار دروغ‌پردازی شده است. در برنامه‌ی "پانوراما" آمده است که رژیم ایران برای زیر نظر داشتن مخالفان خود جاسوس‌گیری می‌کند. در این برنامه یک مورد مستند شده است. یک ایرانی مقیم برلین به نام رحیم ترکاشوند شرح می‌دهد که پنج سال پیش در سفر به ایران دستگیر شده، یک هفته در زندان بوده و زیر فشار قرار گرفته که وقتی به آلمان برگشت برای رژیم خبرچینی کند. او می‌گوید که از ترس می‌پذیرد، اما پس از برگشت به آلمان به نزد پلیس می‌رود و ماجرا را شرح می‌دهد. سفیر جمهوری اسلامی در آلمان چنین خبرهایی را تکذیب کرده است. شیخ عطار در مصاحبه با "پانوراما" گفته است که دستگاه امنیتی ایران تکنیک‌هایی دارد برای آنکه بداند در هر نقطه از جهان چه می‌گذرد و از این رو به جاسوس‌گیری نیاز ندارد.
اطلاعات دستگاه امنیتی آلمان
مورد ترکاشوند را دستگاه قضایی آلمان تأیید کرده است. دادستان به گزارشگران تلویزیون آلمان گفته که پس از آنکه یک خبرچین حکومت ایران اطلاعات خود را در اختیار پلیس آلمان گذاشت، در این کشور بررسی متمرکزی در مورد فعالیت‌های جاسوسی حکومت ایران علیه مخالفان این حکومت آغاز شد. دستگاه امنیتی آلمان این فعالیت‌ها را زیر نظر دارد. مانفرد موک، معاون سرپرست سازمان «حفاظت از قانون اساسی» ایالت هامبورگ، گزارش برنامه‌ی تلویزیونی "پانوراما" در مورد فعالیت‌های عوامل حکومت ایران علیه منتقدان خود را تأیید کرده و گفته است اطلاع دارند که بویژه در هامبورگ عوامل رژیم هم برای شناسایی مخالفان در تظاهرات شرکت می‌کنند. او گفته است «ما شواهدی در دست داریم که نشان می‌دهد عوامل رژیم از تظاهرات عکس‌برداری می‌کنند و هدفمندانه در صدد شناسایی مخالفان هستند.»
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
یورش و حشیانه و سازمان یافته به زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوینبنابه گزارشات دریافتی از بند350 زندان اوین شب گذشته تعدادی از زندانیان عادی و خطرناک را طی یک سخنرانی در حسینیه بند 350 تحریک و تطمیع کردند که به سلول زندانیان سیاسی حمله ور شوند.چهارشنبه شب 22 مهرماه با جمع کردند 150 نفر از زندانیان عادی و خطرناک در حسینیه بند 350 زندان اوین، که در لوای مراسم مذهبی مداحی را برگزار کردند.
در این مراسم آخوندی بنام روغنی که به جرم فساد اخلاق و کلاهبرداری دستگیر شده بود و درزندان بسر می برد. بعنوان روزه خان و مداح بر منبر رفت و برای زندانیان عادی و خطرناک شروع به سخنرانی کرد او زندانیان سیاسی را منافق خواند و خون آنها را مباح دانست و کسی که آنها را به قتل برساند به بهشت می رود.و همچنین در این جهان مستحق پاداش داست همانطوری که ولی فقیه گفته است به سخنرانی خود ادامه داد. این سخنرانی که از ساعت 20:10 آغاز شده بود تا ساعت 21:00 ادامه یافت و با خواندن آیاتی از قران و آوردن احادیث مذهبی زندانیان عادی و خطرناک را تحریک و تشویق به حمله به زندانیان سیاسی می کرد .پس از این سخنرانی آخوند روغنی و فردی بنام مسلم نجف آبادی که گفته می شود از عناصر رژیم که بدلیل کلاهبردای در زندان بسر می برد همراه با 150 زندانی عادی وخطرناک بسوی سلول زندانیان سیاسی حرکت کردند.در حین حرکت به سوی سلول زندانیان سیاسی شعار مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه سر می دادند و شروع به عربده کشی می کردند.افراد مهاجم تلاش می کردند که وارد سلول زندانیان سیاسی شوند و با آنها درگیری فیزیکی ایجاد کنند.این یورش و حشیانه تا ساعت 21:30 ادامه داشت.
دو روز قبل از حمله به زندانیان سیاسی؛ آخوند روغنی ،مسلم نجف آبادی و تعدادی از زندانیان خطرناک به حفاظت و اطلاعات زندان برده شده بودند و در حدود 2 ساعت آنها را توجیه کردند .افرادی که در حفاظت و اطلاعات زندان بودند عبارتند از: یکی از بازجویان وزارت اطلاعات ،صداقت رئیس زندان،و بزرگ نیا رئیس بند 350 حضور داشتند که چگونگی حمله به زندانیان سیاسی را تشریح می کردند .به زندانیان عادی حاضر در جلسه گفته شده بود در صورت انجام این کار رای باز خواهند شد ( رای باز زندانی عادی در آخر هفته و تعدادی از روزها را می تواند در بیرون از زندان بسر برد) و همچنین در محکومیتهای آنها تخفیف داده خواهد شد یکی از زندانیان عادی خبر حملۀ وحشیانه وغیر انسانی را به اطلاع زندانیان سیاسی می رساند.
زندانیان سیاسی موضوع را به صداقت و بزرگ نیا اطلاع میدهند و به آنها هشدار میدهند مسئولیت عواقب این کار به عهده آنها خواهد بود.که با برخورد وحشیانه و غیر انسانی صداقت و بزرگ نیا مواجه می شوند. ایجاد جو رعب و ترور در بند 350 تحت نظارت بزرگ نیا صورت می گیرد. در ادامه جو رعب و ترور ،از صبح امروز مسلم نجف آبادی وکیل بند و یکی از عوامل حمله کننده به زندانیان سیاسی به آنها می گوید از حالا به بعد من مسئول شما هستم و شما باید به حرفهای من تن در دهید در غیر این صورت عواقب وخیمی در انتظار شما خواهد بود و من دستور دارم که با شما ها برخورد کنم . بازجویان وزارت اطلاعات ، صداقت رئیس زندان اوین ،رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان اوین و بزرگ نیا رئیس بند 350 از عوامل اصلی فشار و محدودیتهای مستقیم بر زندانیان سیاسی هستند.
به نظر می آید علاوه بر فشارها و محدویت ها مانند عدم درمان جدی،به حداقل رساندن ارتباط با خانواده های آنها ،چند برابر شدند تعداد زندانیان در سلولها، وضعیت اسف بار غذا،بهداشت و ایجاد فضای ترور و وحشت علیه زنداینان سیاسی اکتفا نکرده اند و این بار با با تحریک و تطمیع زندانیان عادی ،آنها را تشویق به درگیری و حذف زندانیان فیزیکی سیاسی می کنندو بدین طریق اقدامات غیر انسانی خود را گسترش میدهند. آخوند روغنی که به جرم فساد اخلاق و کلاهبرداری در زندان بسر می برد به خاطر رفتارهای غیر انسانی اش با زندانیان رای باز است و فقط ساعاتی از شب سه شنبه و جمعه برای مداحی و روزه خوانی در حسینیه بند 350 حاضر می شود وبقیه زمانها در خارج از زندان بسر می برد.حسینیه بند 350 زندان اوین با خالی کردن چند سلول از زندانیان تشکیل شده است و زندانیان را در سایر سلولها اداغام کرده اند که باعث چندین برابر شدن ظرفیت سلولها که در آن زندانی جای داده اند.در حال حاضر 3 زندانیان سیاسی در بند 350 زندان اوین بسر می برند. آقای علی صارمی 62 ساله از دستگیر شدگان مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی 67 می باشد و بیش از 2 سال است که در بلاتکلیفی بسر می برد او در طی 4 بار بازداشت 20 سال است که در زندانهای این رژیم بسر می برد،سید ظهور نبوی چاشمی بیش از 50 سال سن دارد و از مقاله نویسان سرزمین آریائی است که به 4 سال زندان محکوم شده است و دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد 22 ساله از دستگیر شدگان نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 است و اخیرا به 14 سال زندان و تبعید به گوهردشت محکوم شد.3 تن از دائیهای آقای یزدان نژاد در دهۀ 1360 اعدام شدند و مادر و پدر او چندین سال را در زندان بسر برده اند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، سازماندهی ،تحریک و تطمیع زندانیان عادی برای یورش به زندانیان سیاسی بی دفاع را محکوم می کند و نسبت به ایجاد جو ترور و حشت علیه زندانیان سیاسی و در معرض خطر جدی قرار دادن جان آنها هشدار می دهد و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
وضعیت وخیم جسمانی حامد روحی‌نژاد، زندانی محکوم به اعدام
بر اساس اخبار رسیده از داخل زندان اوین، سلامت حامد روحانی نژاد، یکی از متهمان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم که به اعدام نیز محکوم شده، در خطر است. او هم اکنون در اندرزگاه هفت زندان اوین به سر می‌برد. حامد روحانی نژاد مبتلا به بیماری ام –اس است وهر گونه فشار عصبی وضعیت وی را وخیم تر می نماید، وی هم اکنون از دریافت دارو و تزریق آمپول هایش محروم شده است. چشمان وی تار می بیند و در وضعیت جسمانی بدی به سر می‌برد. حامد روحانی‌نژاد که متهم به عضویت در انجمن پادشاهی ایران است در نیمه دوم سال 87 پس از بازگشت به ایران به همراه محمدرضا علی زمانی و احمد کریمی بازداشت شد. این سه تن از اسفند 87 و فروردین ماه 88 در بازداشت وزارت اطلاعات به سر می‌برند و هیچ‌گونه دخالتی در وقایع قبل و پس از انتخابات نداشته‌اند اما با فشار ماموران امنیتی، در جریان محاکمات به حضور در دادگاه مجبور شده و به دست داشتن در وقایع پس از انتخابات اعتراف نمودند. حامد روحی‌نژاد در تاریخ 19 مهر ماه، حکم اعدام خود را در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران دریافت کرد.
حامد روحانی‌نژاد با توجه به نوع بیماری اش نیازمند مراقبت های ویژه و مصرف به موقع دارو و تزیق آمپول است و باید در فواصل منظم با پزشك خود ملاقات داشته باشد. دریافت دارو و مراقبت های پزشکی از حقوق اولیه افرد زندانی است که به صراحت نقض شده است. بر اساس آیین‌نامه سازمان زندان‌ها مسوولیت حفظ سلامت و جان زندانیان بر عهده مسوولین زندان بوده و در صورتی که هر گونه خطری سلامت و بهداشت زندانیان را تهدید نماید، مسئولان زندان موظف به پاسخگویی و اقدامات لازمه هستند.
*****
ممنوعیت استفاده از پوشش سبز در دانشگاه علامه طباطبایی
یک دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی که به دلیل شیوع بیماری آنفلونزا ماسک به دهان خود زده بود پس از ورود به دانشگاه از وی خواستند که ماسک اش را بردارد و تنها دلیل آن را نیز سبز بودن آن عنوان کردند. به گزارش پایگاه خبری سلام، دانشگاه علامه طباطبایی استفاده از هر نوع رنگ سبز را در پوشش دانشجویان ممنوع کرده است و با افرادی که چنین پوششی دارند برخورد می شود. گفتنی است دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی ایران و خاورمیانه حساسیت ویژه ای بر روی آن وجود دارد و اخیرا نیز دو تن از اساتید برجسته رشته حقوق این دانشگاه بالاجبار بازنشسته شدند.
*****
*****
نشست فعالان سیاسی و مدنی در منزل دکتر احمد زیدآبادی
نشست فعالان سیاسی و مدنی از احزاب و گروه‌های مختلف از سوی کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه و سازمان ادوار تحکیم وحدت چهارشنبه شب در منزل "دکتر احمد زیدآبادی" دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که بیش از 4 ماه از بازداشت وی می‌گذرد، برگزار شد. در این نشست که چهره‌های شناخته‌ای شده‌ای همچون عبدالله نوری (وزیر کشور دولت اول اصلاحات)، ابراهیم یزدی (دبیرکل نهضت آزادی ایران)، محمد علی عمویی (فعال چپ و پرسابقه‌ترین زندانی سیاسی ایران)، خسرو سیف (دبیرکل حزب ملت ایران)، هاشم صباغیان (عضو ارشد نهضت آزادی ایران)، محمد توسلی (اولین شهردار تهران پس از انقلاب)، سوسن شریعتی (استاد دانشگاه و فرزند دکتر علی شریعتی)، محمد شریف (وکیل دادگستری)، محمود علیزاده طباطبایی(وکیل دادگستری)، نظام الدین قهاری (عضو جاما)، تقی رحمانی (فعال ملی مذهبی)، محمد بسته نگار(فعال ملی مذهبی)، ‌رضا علیجانی (فعال ملی مذهبی)، مرضیه مرتاضی لنگرودی (عضو مادران صلح)، سعید مدنی (استاد دانشگاه و فعال ملی مذهبی)، علی افصحی (روزنامه‌گار و عضو انجمن دفاع از زندانیان)، اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم)، اعضای دفتر تحکیم وحدت، نمایندگانی از جنبش مسلمانان مبارز،‌ جامعه زنان انقلاب اسلامی، کمیته گزارشگران حقوق بشر، مجموعه فعالان حقوق بشر و ... حضور داشتند. همچنین در این جمع تعدادی از زندانیان سیاسی که اخیرا آزاد شده‌اند به همراه تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی از جمله همسر دکتر محمد ملکی و خانواده‌های پیمان عارف و احمد احمدیان نیز حضور داشتند.
*****
نصب پوستر بازداشت شدگان پس از انتخابات در مراسم حامیان کودتاچیان
دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران همزمان با مراسمی که توسط حامیان کودتاچیان برگزار شد، پوسترهای برخی از بازداشت شدگان و زندانیان پس از انتخابات را نصب کردند.
روز سه شنبه بسیج دانشگاه تهران قصد برگزاری همایشی با عنوان «اندیشه ای در سرازیزی؛ بازخوانی تئوریک حوادث پس از انتخابات» در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را داشت که دانشجویان این دانشکده در اعتراض به این همایش و کودتای انتخاباتی، عکس‌های زندانیان پس از انتخابات را در نقاط مختلف این دانشکده نصب کردند.
دانشجویان عکس‌هایی از عبدالله رمضان زاده استاد دانشگاه تهران، دکتر محمد ملکی رئیس پیشین دانشگاه تهران و برخی از فعالین سیاسی همچون بهزاد نبوی، احمد زیدآبادی، شهاب الدین طباطبایی، محسن صفایی فراهانی، محسن امین زاده، محسن میردامادی، علی تاجرنیا و... را نصب و پخش کردند. در این همایش قرار بود افرادی از حوزه علمیه قم و دانشگاه امام صادق شرکت نمایند.
*****
در ادامه سیاست "النصر بالرعب":
احضار خانواده های فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی بابل
پس از احکام بسیار سنگین دادگاه انقلاب برای فعالین دانشجویی شهر بابل که شامل 33 ماه حبس تعزیری ، 60 ماه حبس تعلیقی و 25 سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه صنعتی نوشیروانی و همچنین احکام کمیته انضباطی دانشگاه نوشیروانی که شامل چندین ترم تعلیق ، محرومیت از امکانات رفاهی و توبیخ بود ؛ همچنان فشارهای زیادی بر فعالین دانشجویی این دانشگاه اعمال می شود و جو دانشگاه از ابتدای سال تحصیلی به شدت امنیتی بوده است. مسئولین دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل سعی می کنند تنها مجاری قانونی باقیمانده برای فعالیت دانشجویان آزادیخواه این دانشگاه ازجمله کانونها و نشریات را مسدود کنند.به عنوان نمونه پس از انتشار اولین شماره از نشریه دانشجویی "بینش نوین" نزدیک به انجمن اسلامی این دانشگاه ، بلافاصله کمیته ناظر بر نشریات به شکل غیرفانونی رای به توقیف این نشریه داد که پس از دفاعیات قانونی مدیرمسئول نشریه، کمیته ناظر مجبور به رفع توقیف شد. اما پس از آن ریاست دانشگاه با احضار و ارعاب و تهدید پدر و مادر مدیرمسئول نشریه آنها را مجبور به عدم انتشار نشریه کرد.
ریاست انتصابی این دانشگاه به دلیل ترس از شروع اعتراضات دانشجویی و در ادامه سیاست "النصر بالرعب" حاکمیت ، تاکنون بارها در اقدامی غیرقانونی و غیر اخلاقی خانواده های فعالین دانشجویی را احضار کرده و به ارعاب و تهدید آنها به منظور جلوگیری از فعالیت فرزندانشان پرداخته است.در حالی که تشکلها ، کانونها و نشریات بسیجی با حمایت های دانشگاه و سپاه پاسداران بابل به راحتی در دانشگاه فعالیت می کنند. دانشجویان این دانشگاه معتقدند اینگونه فشارها بر دانشجویان منتقد، تنها باعث افزایش التهابات و تنش های این دانشگاه شده و هیچ کمکی به آرام شدن جو دانشگاه نخواهد کرد. پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد تاکنون صدها دانشجو در سراسر کشور به دادگاه انقلاب ، کمیته انضباطی و وزارت اطلاعات احضار شده و چندین نشریه دانشجویی توقیف شده اند.
*****
جلوگیری از دیدار اعضای حزب اعتمادملی
پس از پلمپ دفتر مهدی کروبی، و دفتر حزب اعتماد ملی، اعضای شورای مرکزی این حزب تصمیم داشتند تا با دبیرکل دیدار کنند اما با فشار ماموران امنیتی از این دیدار جلوگیری شد.
به گزارش تغییر، قرار بود که دیشب مهمانی‌ای با حضور اعضای شورای مرکزی و مهدی کروبی در منزل رسول منتجب نیا، قائم مقام دبیرکل برگزار شود که ماموران امنیتی ساعت ۳ بعدازظهر دیروز با منتجب نیا تماس گرفتند و تهدید کردند که در صورت برگزاری این مهمانی برخی از اعضای شورای مرکزی دستگیر خواهند شد.
با توجه به اینکه این جلسه، صرفا یک مهمانی ساده بود، تصمیم گرفته شد تا برای جلوگیری از تنش بی فایده این جلسه لغو شود تا در آینده نزدیک اقدام مقتضی صورت گیرد.
*****
کناره گیری مصطفی مستور از دو جایزه دولتی
مصطفی مستور از نامزدی دومین دوره‌ جایزه‌ ادبی جلال‌آل‌‌احمد و بیست‌وهفتمین دوره‌ جایزه‌ کتاب سال کناره‌گیری کرد.
این داستان‌نویس در یادداشتی که در اختیار ایسنا گذاشته، آورده است: از طریق نشر مرکز، ناشر کتاب «من گنجشک نیستم»، خبردار شدم که این کتاب به مرحله‌ی دوم داوری دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال‌ آل ‌احمد و بیست‌وهفتمین دوره‌ی جایزه‌ی کتاب سال راه یافته است. ضمن سپاس از داورانی که این اثر را شایسته‌ی حضور در این مرحله دانسته‌اند، یادآور می‌شوم که به دلیل تأثرات شدید روحی ناشی از رویدادهای اخیر، تمایلی به شرکت‌ دادن کتابم در این‌گونه جوایز رسمی ندارم.
دیگر کتاب‌های راه‌یافته به مرحله‌ی دوم داوری دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی «جلال آل احمد» که از امسال، برگزیده‌ی آن در بخش داستان به منزله‌ی برگزیده‌ی جایزه‌ی «کتاب سال» نیز معرفی می‌شود، عبارت‌اند از: رمان‌های «بیوتن» نوشته‌ی رضا امیرخانی، «شماس شامی» نوشته‌ی مجید قیصری و «صورتک‌های تسلیم» نوشته‌ی محمد ایوبی و مجموعه‌های داستان «هجوم آفتاب» نوشته‌ی قباد آذرآیین و «آوای نهنگ» نوشته‌ی احمد بیگدلی.
مراسم اهدای دومین جایزه‌ی ادبی جلال‌ آل ‌احمد با مشارکت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسه‌ی خانه‌ی کتاب، دوم آذرماه هم‌زمان با سال‌روز تولد جلال آل ‌احمد برگزار می‌شود.
*****
رمز گشایی از پیام کوتاه کیوان صمیمی از زندان
"محکم و پر اراده بر سر آرمان های پاکم جهاد می کنم، بیرونی و درونی؛ و البته رسول جهاد درونی را بزرگ تر و مهم تر نامید. پس بدرود بر "من". ســــلام بر"ما ".
**
این پیام کوتاه کیوان صمیمی است که در زندان اوین نوشته شده است. در رمز گشایی این پیام کوتاه، همین بس که بعد از گذشت چهار ماه، هیچ فشار روحی و جسمی بر ایستادگی و مقاومت این مبارز انقلابی کارساز نبوده و وی سر سختانه بر سر مواضع خود ایستاده است. کیوان صمیمی بهبهانی از فعالان شناخته شده ملی-مذهبی، مدیر مسئول ماهنامه ادبی توقیف شده نامه، عضو شورای ملی صلح، عضو شورای مرکزی "انجمن دفاع از آزادی مطبوعات" وبنیان‌گذار کانون زندانیان سیاسی است که پس از اعتراضات مردم به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری دهم در روز بیست و سوم خرداد به صورت غیر قانونی بازداشت و از آن زمان تحت بازجویی های طولانی مدت، در سلول انفرادی نگهداری می شود. بعد از گذشت قریب به چهار ماه، علی رغم وعده های مسئولین مبنی بر آزادی وی، مقامات قضایی همچنان می گویند که دادستان جدید تهران از آزادی او جلوگیری می کند.این در حالی است که وی تحت فشارهای سخت روحی و جسمی جهت ضبط اعترافات تلویزیونی قرار دارد.
اعتصاب غذای کیوان صمیمی در صورت تداوم اعمال "غیرقانونی"
بنا به گفته یک منبع آگاه بازجویان در مورد نحوه ارتباط وی با سایتهایی مانند "روز" و "ایران امروز" و حتی در مورد ارتباط با مرحوم فروهر مطالبی را طرح کرده اند که هیچ ارتباطی به محتوای بازجویی های قبلی ندارد.اما صمیمی با سر سختی بیان داشته که تمام ارتباطاتش طبیعی و قانونی است و فعالیت های خود را در چهارچوب قوانین اساسی نظام و بازداشت خود را غیر قانونی می داند.
دردیدارروز گذشته جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با وکلا و اعضای کمیسیون حقوق بشر اسلامی فرزند کیوان صمیمی از ضرب و شتم پدر خود در بند 209 اوین خبر داد و گفت: در این چند وقت اتفاقات عجیبی برای پدر من رخ داد که اصلاح اجباری سر و صورت، ضرب و شتم، حبس در سرویس بهداشتی گرفته تا درخواست هایی نامعقول مانند کنار گذاشتن فعالیت سیاسی، عدم امکان ملاقات با وکیل، گم شدن پرونده و فشار و تهدید برای نوشتن مطالب دروغ از جمله آنها است.وی گفت که"مدت ها است که بازجویی ها تمام شده اما از صدور وثیقه خودداری کرده اند.اگر این بلاتکلیفی و اعمال غیرقانونی ادامه پیدا کند، پدر من اعتصاب غذا می کند."
برخورد "قدرت حاکم" با جریان منتقد به شیوه "برچسب زدن"
چندی پیش نسرین ستوده وکیل کیوان صمیمی با اشاره به اینکه مسئولین به شدت از حضور وکیل درپرونده ها وحشت دارند درباره وضعیت موکلش گفته بود: "وی برای اعتراف اجباری تحت فشار است. من درپیگیری پرونده ایشان متوجه شدم که تاریخ بازداشت او را یک ماه بعد از آن زمانی که بازداشت شده ذکر کرده اند. این موضوع ثبت تاریخ بازداشت ایشان یک ماه بعد از بازداشت این وضعیت خطرناکی است که اگر هر خطری متوجه ایشان می‌شد هیچ مرجعی پاسخ‌گو نبود".وی همچنین با اشاره به ملاقاتی که با موکلش داشته اظهار کرده بود که موکلش دو بار مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌ است. هم این که با توجه به این که طبق اظهارات دکتر بهداری زندان اوین پای چپ ایشان کبود شده بود، شکایتی را نوشته بود به کمیته ویژه پیگیری بازداشت‌ها که زیر نظر مجلس [شورای اسلامی] فعالیت می‌کرد. اما آقای صمیمی بعد از این که شنید رئیس این کمیته اعلام کرده که ما هیچ شکایتی مبنی بر بدرفتاری با زندانیان دریافت نکردیم با نگرانی گفت که حداقل یکی از شکایت‌ها مال ایشان بوده است.
نسرین ستوده در ادامه افزودند که" طبق اعلام آقای صمیمی و بازجوی ایشان که در جلسه ملاقات حضور داشتند، اتهام ایشان فعالیت در گروهک‌های غیرقانونی از قبیل ائتلاف ملی – مذهبی‌ها، شورای ملی صلح، انجمن حامیان حق تحصیل و کمیته بازداشت‌های خودسرانه بوده که به دلایل مختلفی کلیه این تشکل‌ها در ایران قانونی بودند."از سوی دیگر مسئولین به خانواده ایشان گفته اند که پرونده ایشان بین بازپرسی معاونت دادسرای انقلاب ودادستانی تهران مدام در رفت وآمد بوده که این موضوع بسیار شبهه برانگیز است.
درواکنش به فشارهای غیر قانونی بر آقای صمیمی کمیته گزارشگران حقوق بشر ضمن محکوم نمودن اینگونه برخوردها، اعتراض خود را به شیوه بازداشت ، اعمال فشار، شکنجه و اجبار به اعتراف های دروغین ابراز نموده و این روند را نشان از عزم قدرت حاکم به مقابله با هرگونه جریان منتقد به شیوه برچسب زدن دانست.
*****
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ