سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۱۴

سه شنبه: 14 / 7 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد سه شنبه چهاردهم مهرماه
----------------------------
از میان ایمیل های رسیده:
با اینکه خبر راه اندازی شاهکار ملخ مخها دستگاه تولید امواج مهلک پارازیت در روز شنبه در بسیاری از سایتها آمده بود اما کودتاچیان که از ترس آگاهی ملت درهول و هراس افتاده اند از دیشب اقدام به پخش 1000 گیگاهرتز امواج برای قطع برنامه های ماهواره ای کرده اند این امواج بسیار خطرناک و سرطان زا حتی مایکروفرهای خانگی پخت غذا را دچار مشکل کرده است در منزل من مایکروفر کارنمیکند و همه شبکه ها قطع شده است حتی شبکه های خودشان( خیابان شریعتی پایین تر از دولت) این یک شاخص وحشتناک است . تمام شهروندان تهرانی در معرض خطر هستند و در واقع این یک چرنوبیل دهشتناکی است که هر روز حجمی از امواج سرطان زا را وارد بدن ما میکند ،حالا باید بدویم دنبال سلامتیمان ،این امواج اصول گرا و اصلاح طلب نمیشناسد همه در معرض خطرند.لذا ضرورت دارد کسانی که به احمدی نژاد هم رای دادند حالا دیگر به جنبش پیگیری سلامتیشان بپیوندند و زندگی خود و فرزندانشان را از خطر ابتلا به بیماریهای مهلک نجات دهند .
این امواج میتواند نسوج نرم بدن ما مانند پوست ، بافتهای چشم ، تیروئید و نسوج و بافتهای داخلی و بخصوص بافتهای مغزی را بشدت تحت تاثیر قرار دهد و باعث بروز سر دردهای میگرنی و بروز سرطان بویژه در سنین بالاتر در کسانی شود که مدت طولانی در معرض این امواج مهلک بوده اند . دردناکتر از همه وضع کودکان ،نوجوانان و زنان بویژه زنان باردار که هم خود و هم جنین درون رحم بشدت در معرض خطر قرار دارند. در زنان بافتهای نرم بدنی مثل دهانه لوله رحم ، بافتهای خود رحم و سینه ها در معرض خطر بیشتری قرار دارند .سپاهیان که تا امروز برنج با بخار سرطان زای آرسنیک دار به ملت داده اند هم اکنون امواج چرنوبیلی که کمتر از خطر مواد رادیواکتیو در چرنوبیل روسیه نیست را راه اندازی کرده اند .موضوع بسیار جدی تر از آنی است که تصور شود .احتمال تولد فرزندان ناقص الخلقه ،نسلی عصبی و معلولیت های ناشی از تغییر جهشی ژنها بسیار بسیار محتمل و دور از انتظار نیست .این همه بها برای چی ؟ برای اینکه سپاه میگوید اگر مردم تهران ماهواره تماشا کنند اسلام به خطر می افتد! پس بهتر است به سرطان مبتلا شوند تا اینکه ماهواره تماشا کنند..! این حاکمیت جهل و تخریب و دروغ و قتل و کشتار 30 سال است که با ورود تکنولوژی به کشور مبارزه میکند از ویدیو پلیر های قدیم و سی دی گرفته تا این اواخر هم ماهواره و اینترنت .بسیاری از جوانان وطن بخاطر داشتن ویدیو در دهه 60 اعدام و نقاب در خاک کشیدند .
از ایرانیان با نفوذ در خارج کشور خواهشمندیم از طریق سازمان بهداشت جهانی ،اتحادیه مخابرات راه دور یا هر نهاد دیگری که امکان دارد به هموطنان خود در ایران کمک نمایید .اینها بر پایه تفکر انجمن حجتیه افساد (ایجاد فساد و فتنه در جامعه به هر شکلی) را مباح میدانند تا اینکه در ظهور منجی تعجیل حاصل شود و این را عین صواب میدانند . هم میهنان اطلاع رسانی کنیدخیلی زود دیر میشود و ما وارث نسلی دردمندتر از این میشویم.
*****
مادر سهراب اعرابی: آقای حدادعادل، آیا از «عادل» بودن فقط اين نام را يدک می کشيد؟
پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی، در نامه ای به حداد عادل از مواضع نسنجیده وی به‌شدت انتقاد کرد.
جناب آقای حدادعادل آيا شما واقعاً «عادل» هستيد همانطور که نام خانوادگی تان است يا اينکه از «عادل» بودن فقط اين نام را يدک می کشيد؟
آقای حداد عادل، شما را نماينده ما مردم در مجلس معرفی می کنند، يعنی بايد از مردم دفاع کنيد، از من مادر که فرزندم را کشته اند و بعد از سه ماه و اندی هنوز هيچ مسوولی و هيچ ارگانی و قوه ای در اين مملکت پاسخگوی من نبوده و هنوز معلوم نيست کدام نيرو يا چه کسی او را کشته، به کجا برده و بعد از چندين روز او را عريان به پزشکی قانونی تحويل داده است.
من و مادران ديگر هر روز و هر لحظه فقط به خدای خود پناه می بريم و از پروردگامان برای مجازات قاتلان و آمران درخواست کمک می کنيم و مطمئناً اوست که ما را درمی يابد زيرا چشم بينايی در مسوولان نيست که اشک و آه ما را ببينند. با اينکه من به تمام مسوولان مربوطه نامه داده ام و از آنها دادخواهی کرده ام ولی هنوز هيچ کدام پاسخگو نبوده اند و گلايه من از شما اين است که اگر زخم ما را التيام نمی بخشيد، لااقل روی آن نمک نپاشيد.
اگر فرزند شما هم مانند فرزند آقای روح الامينی و فرزندان ما مادران مورد آزار قرار می گرفت و در خيابان کشته می شد، آيا باز هم اينگونه قضاوت می کرديد؟
«درد را آن بداند که روزی به آن گرفتار شود.»خدايا، از ته دل می گويم آه من مادر حتماً گربيانگير همه کسانی که فرزندان عزيزمان را از ما جدا کردند خواهد گرفت. اگر صدای فرزندان ما قبل از ترک دنيا رسا نبود، اما الان صدای آنها در همه دنيا شنيده می شود. صدای نداها و سهراب ها و محسن ها و اشکان ها و... در همه جا طنين انداز صدای ما مردم است.
ما مادران داغدار آرام نخواهيم گرفت تا زمانی که دادگاهی عادلانه با قضاتی عادل مسببان را به سزای اعمال خود برساند و از شما نيز می خواهيم در رابطه با مسائلی که اطلاع کامل نداريد، اظهارنظر نکنيد چون نماينده ای بی خبر از درد ملت، نمی تواند نماينده واقعی مردم باشد.از خداوند برای خود و سايرمادران صبر و برای شما قضاوت عادلانه آرزومندم و اميدوارم وسوسه صندلی قدرت آنقدر برخی را مجذوب نکند که پنبه ها را از گوش خود درنياورند و چشم بندها را از چشم خود باز نکنند.
*****
ایران سبز - ویدیو کلیپ جدیدی از یار عزیز ما دکتر بحری که شب گذشته در یوتیوب به نمایش نهاده شده:

*****
همسر زیدآبادی: ‌دادستان دستور توقف آزادی‌ زیدآبادی را داده است
ادوارنیوز: همسر احمد زیدآبادی دبیرکل دربند سازمان دانش آموختگان ایران از تداوم ممنوع‌الملاقاتی و عدم پذیرش قرار وثیقه و آزادی دکتر زیدآبادی خبر داد.
مهدیه محمدی به ادوارنیوز گفت: "صبح امروز به همراه وکیل دکتر زیدآبادی جهت تودیع وثیقه به دادگاه انقلاب مراجعه کردیم اما در عین شگفت زدگی با یک وضعیت کاملاغیرقانونی مواجه شدیم".
همسر احمد زیدآبادی ادامه داد: "درحالی که در ساعات پایانی وقت اداری روز یکشنبه (دیروز)بازپرس پرونده آقای زیدآبادی به وکیل ایشان خبر داده بوده که قرار وثیقه صادر شده و فردا برای آزادی آقای زیدآبادی وثیقه لازم را تامین کنید، امروز این مقام قضایی به ما گفت که دادستان تهران دستور داده است که آزادی فعالان سیاسی متوقف شود".
مهدیه محمدی با تاکید براینکه بازپرس پرونده دکتر احمد زیدآبادی مدتی است که نظر خود را مبنی بر تبدیل قرار بازداشت اعلام کرده افزود: "حتی تا جایی که ما اطلاع داریم اختلاف بازپرس با دادستان به نزد دادگاه رفته و شعبه مربوطه هم با تایید نظر بازپرس حکم به تبدیل قرار داده است،‌ اما در یک روند کاملا غیرقانونی بازپرس پرونده از پذیرش وثیقه خودداری کرده و دلیل این امر را نیز دستور دادستان عنوان می‌کند".
همسر احمد زیدآبادی با اشاره عدم اطلاع رسانی در مورد پرونده همسرش به وکلا و خانواده و دستور خلاف قانون دادستان که موجب عدم آزادی وی شده است گفت: "به نظر می‌رسد قانون در کلیه امور این زندانیان هیچ جایی ندارد و تنها منطق زور در روند بازداشت و محاکمه آنها حاکم است".
مهدیه محمدی همچنین با اشاره به عدم اجازه به وی و فرزندانش برای ملاقات با احمد زیدآبادی گفت: "اکنون 20 روز است که در بی خبری کامل از وضعیت همسرم به سر می بریم و در آخرین ملاقاتی که با او داشته‌ایم متوجه شدیم که او تحت فشارهای بی‌سابقه‌ای است تا متن توبه‌نامه‌ای که آقایان تنظیم کرده‌اند را بپذیرد و در دادگاه یا جای دیگری قرائت کند،‌ که با توجه به این 20 روز بی خبری ما به شدت نگران وضعیت سلامتی او هستیم".
در عین حال همسر و وکیل عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز پی‌رو خبر روز گذشته خبرگزاری ایرنا مبنی بر صدور قرار وثیقه برای تعدادی از فعالان سیاسی زندانی از جمله عبدالله مومنی به دادگاه انقلاب مراجعه کردند که قاضی پرونده از صدور چنین قراری ابراز بی اطلاعی کرده است.
*****
با صدور احكامي از سوي رييس قوه قضاييه و دادستان تهران؛ رييس دادگاه و سرپرست دادسراي انقلاب تهران منصوب شدند
طي احكام جداگانه‌اي سرپرست دادسراي انقلاب و رييس دادگاه‌هاي انقلاب تهران منصوب شدند.
به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، طي حكمي از سوي آيت‌الله صادق لاريجاني رييس قوه قضاييه حسين لطفي به عنوان رييس دادگاه‌هاي انقلاب تهران و طي حكم ديگري از سوي عباس جعفري دولت‌آبادي دادستان تهران، ايرج اميرخاني به عنوان سرپرست دادسراي انقلاب و معاون دادستان تهران منصوب شدند. پيش از اين حسين لطفي به عنوان رييس حوزه‌رياست دادگستري استان تهران و رييس دادگاه‌هاي كيفري تهران و ايرج اميرخاني به عنوان مستشار دادگاه تجديدنظر استان تهران مشغول به فعاليت بودند.
سرپرست دادسراي انقلاب نيز پيش از فيروزي بود و رييس دادگاه انقلاب نيز حجت‌الاسلام و المسلمين مبشري بود. فريدون اميرآبادي فراهاني نيز به عنوان جانشين سرپرست دادسراي انقلاب منصوب شده است.
*****
دادستان سابق تهران: درباره کهریزک صحبتی با کمیته ویژه مجلس نداشته ام
تجری: از تکذیب مرتضوی متعجبم
فرهاد تجری عضو کمیته ویژه مجلس که روز گذشته تازه از جلسه پرمشغله خود با صادق لاریجانی که به منظور هماهنگی بیشتر قوه قضائیه با کمیسیون قضایی خارج شده بود در پاسخ به سوالی مبنی بر اعلام بی اطلاعی مرتضوی از گزارش کهریزک و عدم هرگونه صحبت در خصوص مسائل کهریزک در جلسه مشترک وی با بروجردی و تجری اظهار تعجب کرد و گفت: «من تعجب می کنم که آقای مرتضوی چنین صحبتی کرده اند چون در جلسه ای که من و آقای بروجردی با ایشان داشتیم پرونده پزشک قانونی مرحوم روح الامینی در اتاق خود ایشان به وی ارائه شد و حتی خود آقای مرتضوی هم در این زمینه موضوعاتی را مطرح کردند.»
تجری که سعی داشت به اظهارات منتشر شده از سوی مرتضوی پاسخ قانع کننده ای بدهد، ادامه داد: «در جلسه ای که این کمیته با سعید مرتضوی داشته، وی گزارشی از چگونگی جریاناتی که پس از انتخابات حادث شد و همچنین گزارشی از وضعیت پرونده های بازداشت شدگان، نحوه نگهداری و نوع اتهامات آنان ارائه داده بود که با این احوال من تعجب می کنم چرا ایشان اظهار بی اطلاعی کرده اند. البته شاید منظور آقای مرتضوی چیز دیگری بوده است.» این عضو کمیته ویژه مجلس ادامه داد: «البته باید بگویم آقایان سروری و دهقان به صورت کامل از بازداشتگاه کهریزک بازدید کرده اند و به عقیده من خیلی ضرورت نداشته که در رابطه با جزئیات کامل آن با دادستان اسبق تهران صحبتی بشود.»
این در حالی است که سعید مرتضوی یک روز پیش در گفت وگو با سایت «پرچم» گفته بود: «آقایان بروجردی و تجری در رابطه با وقایع اخیر با ما صحبت کرده و ما همه چیز را توضیح داده ایم اما درباره کهریزک حتی این آقایان هم با ما صحبتی نکرده اند.» فرهاد تجری همچنین در مورد وضعیت گزارش کمیته ویژه مجلس و نحوه قرائت آن به مجلس گفت: «تلاش براین است که این گزارش روز چهارشنبه به مجلس ارائه شود و تشخیص در مورد قرائت آن در صحن علنی مجلس یا غیرعلنی آن تنها به تشخیص ریاست مجلس و اعضای هیات رئیسه است.»مرتضوی پیش از این با تاکید براینکه «اصلاً اطلاعی از محتوای این گزارش ندارم»، تاکید کرده بود: «در نتیجه هیچ گونه فشار و تلاشی برای قرائت نشدن آن انجام نداده ام.»
همه این اظهارات در حالی است که دیروز سروری سخنگوی کمیته ویژه پیگیری حوادث پس از انتخابات در شورای عالی امنیت ملی نیز از فاحش بودن اشتباه عملکرد قاضی مربوط به زندان کهریزک که دستور اعزام متهمان را به این بازداشتگاه صادر کرده خبر داده بود. سعید مرتضوی که آن زمان دادستانی تهران را بر عهده داشت با تاکید براینکه «اعزام متهمان به کهریزک با توجه به اسناد و مدارک موجود کاملاً رسمی و قانونی بوده است»، گفته بود: «قاضی رسیدگی کننده به پرونده متهمان اغتشاشات اخیر هیچ گونه تخلفی در این باره مرتکب نشده است و اگر هم تخلفی رخ داده در صلاحیت دادسرای شهرستان شهرری است و ارتباطی به تهران ندارد. فقط به دلیل ضرورت در آن مقطع زمانی برخی از بازداشتی ها به این زندان منتقل شدند. بسیاری از مسائل پیش آمده در کهریزک به دلیل ازدحام بازداشتی ها در آن بود. ما در همان زمان با توجه به شلوغی کهریزک و بررسی هایی که کردیم متوجه شدیم نزدیک به شش ماه است طرح امنیت اجتماعی انجام نشده و کسی دستگیر نشده است اما با توجه به حضور زیاد زندانیان و پرس وجویی که انجام دادیم متوجه شدیم دیگر شهرستان های استان تهران نیز بازداشتی های خود را به کهریزک منتقل کرده اند و همین امر سبب بروز درگیری و ضرب و شتم در برخی موارد شده است اما هیچ کس ادعا نکرده که تجاوز یا تعرضی در این زندان به او شده است. مثلاً از جمله شکایت های زندانیان این است که مثلاً مسوول بند یا زندانبان در ورزش اجباری آنان را بسیار اذیت کرده است یا احیاناً برخورد نامناسبی از سوی مامور زندان انجام شده است. حتی این سه تنی که در کهریزک جان باخته اند نیز در درگیری ها و اغتشاشات مجروح شده و به کهریزک برده شدند که دو تن از آنها به بیمارستان منتقل شدند و یک تن نیز در راه جان باخت.»
پرویز سروری همچنین با تاکید بر متخلف بودن مقامات دادستانی زمان وقوع حوادث کهریزک درباره بازجویی از قضات ارشد در حوادث کهریزک گفت: «طبیعی است که کلیه افرادی که در زمان حادث شدن اتفاقات بازداشتگاه کهریزک مسوولیت داشته اند مورد بازجویی و بازخواست قرار گیرند.» سروری تصریح کرد: «بنابراین باید هر فردی فارغ از نام و جایگاهش که با اقدام، دستور و عمل خود باعث به وجود آمدن مشکلات و اتفاقات بازداشتگاه کهریزک شده است مورد بازخواست قرار گیرد و در صورت احراز جرمشان با آنها برخورد انجام شود.» رئیس کمیته ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات گفت: «در سیستم قضایی این اشکال در آن زمان وجود داشته که بی جهت دستور اعزام متهمان به بازداشتگاه کهریزک داده شده است لذا کلیه افرادی که در این رابطه مسوولیت داشته اند صرفنظر از نام باید پاسخگو باشند.»
وی در پاسخ به سوال «مهر» که دادگاه عوامل اتفاقات کهریزک و عوامل خودسر چه زمانی برگزار خواهد شد، ادامه داد: «هنوز زمان برگزاری دادگاه این افراد مشخص نشده است.» این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصمیم گیری در رابطه با برگزاری علنی دادگاه و حضور خبرنگاران در آن را بر عهده قاضی دادگاه عنوان کرد و تاکید داشت: «باید قاضی بر اساس قانون در این باره تصمیم گیری کند.» سروری همچنین از شایعه به تعویق افتادن آزادی برخی متهمان حوادث اخیر به دلیل به دست آمدن مدارک جدید علیه آنان اظهار بی اطلاعی کرد. تاکید بر متخلف بودن عوامل اعزام کننده بازداشت شدگان به بازداشتگاه کهریزک از سوی سروری در حالی است که یکی دیگر از اعضای این کمیته با اشاره به بازداشت برخی از اغتشاشگران که بعضاً هم دانشجو بوده اند، گفت: «هیچ کس به صرف دا نشجو بودن در مسائل پس از انتخابات بازداشت نشده است. ممکن بود برخی افرادی که در میان اغتشاشگران بازداشت شده باشند، دانشجو هم باشند.»
محمدحسن دوگانی در گفت وگو با «ایلنا» با بیان اینکه «در سایر شهرها به جز پایتخت هیچ دانشجوی در بندی وجود ندارد»، افزود: «تنها در تهران در میان بازداشت شدگان برخی افراد دانشجو وجود داشتند که تاکنون آمار دقیقی از تعداد آنها به ما داده نشده است البته برخی از آنها طی این مدت به تدریج آزاد شده اند.» به گفته این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعضای کمیته ویژه مجلس از مسوولان قضایی مربوطه تقاضا کرده بودند تا دانشجویانی که در این میان از جرم سبک تری برخوردار بودند را آزاد کنند. البته آنهایی که در هدایت این اغتشاشات اثرگذار بوده اند باید تا تعیین نهایی وضعیت پرونده شان منتظر بمانند. به گفته محمدحسن دوگانی، مسوولان مربوطه به اعضای این کمیته وعده داده بودند با همکاری وزارت علوم با دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه های کشور، دانشجویان بازداشتی در حوادث پس از انتخابات را تا اول مهرماه آزاد کنند.
همچنین در آستانه قرائت گزارش کمیته ویژه از جنایت کهریزک، اخباری منتشر شد که حاکی از تلاش های آشکار و پنهان برخی متهمان برای جلوگیری از روشن شدن حقیقت و معرفی عاملان آن را داشت.
از سوی دیگر سعید مرتضوی دادستان سابق تهران دیروز نیز با انتشار نامه ای، پیگیری های و گزارش های منتشر شده درباره وقایع کهریزک را از طریق سایت «جهان» و هفته نامه «پنجره» تنها انتقام جویی شخصی یکی از نمایندگان مجلس از خود دانست. مرتضوی که پیش از این اعلام کرده بود با توجه به موقعیت جغرافیایی کهریزک که در شهرری واقع است، دادستان تهران هیچ نقشی در اعزام افراد به آنجا ندارد در نامه مذکور خود خطاب به علیرضا زاکانی همه اخبار منتشره شده در خصوص بازداشتگاه کهریزک را کذب و نقل قول های تحریف شده و خلاف واقع از سوی علیرضا زاکانی خواند و نوشت: «علیرضا زاکانی در شماره 11 هفته نامه پنجره در واقعه نگاری حوادث مربوط به کهریزک اظهار می دارند در تاریخ بیست و دوم تیرماه سال جاری دبیر شورای عالی امنیت ملی با اینجانب به عنوان دادستان وقت تهران طی تماس تلفنی دستور مقام معظم رهبری مبنی بر تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و انتقال بازداشت شدگان همگی به زندان های رسمی ابلاغ می نمایند ولیکن ادعا می کنند اینجانب نسبت به این امر طفره رفته و استدلال عدم ظرفیت در سایر زندان ها را می نمایم و مجدداً ابلاغ می شود در صورت نداشتن ظرفیت در سایر زندان ها، بازداشت شدگان همین روز آزاد گردند و در نتیجه گیری مغرضانه مذکور طفره رفتن و تعلل در اجرای دستور مذکور را عامل حادثه تلخ کهریزک تلقی کرده اند.در پاسخ به خبرسازی کذب آقای زاکانی لازم است بگویم آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی حدود ساعت 30:19 الی 20 دوشنبه شب مورخ بیست و دوم تیرماه با تلفن سیاسی دفتر اینجانب تماس گرفتند و در زمان مذکور جناب حداد معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران و جناب حیدری فر دادیار محترم شعبه اول آن دادسرا نیز حضور داشتند و در جریان مذاکره قرار گرفتند. جناب آقای دکتر جلیلی در این تماس تلفنی اساساً بحث تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را نداشته و چنین امری اصلاً در تیرماه رخ نداده و ابلاغ این امر که در مردادماه صورت گرفت از طریق صدا و سیما و سایر رسانه ها و مطبوعات منتشر گردید و از نظر اجرایی ارتباطی با دادسرای تهران نداشته و ایشان چنین ابلاغی که مورد ادعای آقای زاکانی است حتی در مردادماه نیز به دادسرای تهران ننموده اند.در این تماس تلفنی بدون ذکر هیچ علتی به اینجانب ابلاغ شد که بازداشت شدگان حوادث اخیر 18 تیر به زندان اوین منتقل شوند که اینجانب در کوتاه ترین زمان ممکن اجابت نموده و پس از اتمام تماس تلفنی به آقای حداد معاونت امنیت دادسرا که در جلسه حضور داشتند فی المجلس ابلاغ نمودم و همان لحظه با پلیس امنیت تهران و در حضور همکاران قضایی حاضر در جلسه تماس گرفته و مراتب انتقال فوری افراد مذکور را ابلاغ و تاکید نمودم چنانچه نیاز به تدارک وسیله نقلیه یا هر امکان دیگری است اعلام نمایند تا فردا این امر انجام شود.صبح روز سه شنبه بحث انتقال زندانیان از کهریزک با تدارک وسیله نقلیه و اسکورت از سوی نیروی انتظامی انجام شد و سه شنبه متهمان فوق الذکر در زندان اوین پذیرش شدند. بنابراین دستور دبیر شورای عالی امنیت ملی دوشنبه شب به نحوه مذکور به اینجانب ابلاغ و صبح سه شنبه بحث انتقال اجرایی گردید. با وصف مذکور کذب بودن ادعای آقای زاکانی و خبرسازی غیرمنصفانه ایشان مبنی بر تعلل و طفره رفتن، اساساً با تتبع در مطالب همان نشریه نیز روشن است ولیکن ایشان مجدداً در 11 مهرماه در سایت «جهان نیوز» همین مطلب کذب را تکرار کرد و با تحریفی دیگر تاریخ تماس آقای دکتر جلیلی و ابلاغ مذکور را به روز شنبه 20 تیرماه تغییر داده اند که اساساً در این روز اینجانب مرخصی بودم و تماسی هم با ایشان نداشتم.انگیزه مغرضانه آقای زاکانی از این جعل تاریخ و انتساب کذب مسلماً فضا سازی کاذب و انتقام گیری شخصی است که قبلاً در مطبوعات و سایت مورد اشاره در موضوعات دیگر نیز سابقه دارد ولیکن در این جریان بهره گیری از یک حادثه دلخراش و ناگوار برای انتقام گیری شخصی آن هم با تحریف اظهارات دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی و انتساب نافرمانی از محبوب قلوب میلیون ها ایرانی و مسلمان که همچون حقیر هدیه جان و تمام هستی جهت اجابت نظر و فرمانشان کمترین کالایی است که در بضاعت دارند گناهی نابخشودنی و دون شأن یک نماینده مجلس و مدعی اصولگرایی است.»
مرتضوی در ادامه این نامه می نویسد: «آقای زاکانی با ظرافتی خاص تحریف دیگری از این تماس تلفنی انجام داده و آن هم اینکه جناب جلیلی در دوشنبه شب دستور انتقال همه زندانیان اعم از بازداشت شدگان اخیر و سایر اراذل و اوباش آن بازداشتگاه را به زندان های رسمی ابلاغ و تصریح نموده اند در صورت عدم امکان همگی آزاد شوند که در این ارتباط چون سایر زندانیان که حدود 280 نفر بوده اند اساساً از سوی دادسرای تهران به آن محل اعزام نشده اند و اختیار انتقال یا آزادی آنها در صلاحیت دادسرای تهران نبوده و متهمان سایر شهرستان های استان تهران و بعضاً محکومان قطعی محاکم بوده اند که حوزه قضایی آنها مستقل است. از سوی دیگر به کار بردن لفظ سایر بازداشتگاه های رسمی از سوی آقای زاکانی بدین منظور است که بازداشتگاه کهریزک را غیررسمی و غیرقانونی معرفی نمایند که چنین امری نه در مکالمه دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و نه بازداشتگاه مذکور غیررسمی و غیرقانونی محسوب می شود. به طور کلی جناب آقای جلیلی در تماس مذکور اشاره ای به سایر اراذل و اوباش بازداشتی در کهریزک که از شهرستان های مختلف در آن محل مستقر بودند، نداشته و ادعای آقای زاکانی در این خصوص نیز بی مبناست.»
دادستان سابق تهران با تاکید بر اینکه «لازم است در خصوص ادعای غیر رسمی و غیرقانونی بودن بازداشتگاه کهریزک نکاتی را بگویم»، می نویسد: «این بازداشتگاه از زمان جمع آوری منطقه آلوده خاک سفید تهران حدود 10 سال پیش تاسیس شد و با مجوز قانونی و با حکم قضایی، دستگیرشدگان منطقه مذکور در این محل بازداشت و نگهداری می شدند. همچنین با توجه به طرح امنیت اجتماعی و جمع آوری اراذل و اوباش در سال 1386 پس از بازسازی بازداشتگاه و ایجاد سالن های جدید و ساختمان بهداری با درخواست از قوه قضائیه مبنی بر نگهداری عوامل مذکور هیاتی از سوی قوه قضائیه متشکل از رئیس کل دادگستری استان تهران و معاون حوزه ریاست قوه قضائیه و دادسرا و فرماندهی نیروی انتظامی تهران بزرگ تعیین گردید و پس از بازدید مفصل این هیات از بازداشتگاه مذکور به تاریخ 27/9/86 و بازدید قبلی مسوولان اداره کل زندان های تهران به رغم مجوز قبلی، مجوز مجدد اعزام متهمان به بازداشتگاه کهریزک از سوی قوه قضائیه صادر و طی نامه شماره 86/11216/م مورخ 7/11/86 به رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور ابلاغ گردید بنابراین در زمان مذکور به موجب گزارش هیات فوق الذکر که واحد سمعی و بصری نیز آنها را در بازدید و مصاحبه با زندانیان و مسوولان بازداشتگاه و بهداری و داروخانه و سایر تاسیسات و قسمت های پشتیبانی همراهی می کردند و مستندات صوتی و تصویری مذکور موجود است بازداشتگاه کهریزک از نظر امکانات و تسهیلات موجود قابل قبول اعلام گردید و پس از گزارش این هیات مجوز اخیرالذکر صادر و به مراجع ذی صلاح ابلاغ شد.»
وی در ادامه با تاکید بر اینکه «پس از اتفاق ناگواری که در بازداشتگاه کهریزک به وقوع پیوست یکی از علل اولیه این فاجعه، ازدحام بیش از حد ظرفیت بازداشتگاه عنوان گردید.» یادآور می شود: «لذا با توجه به اینکه در شش ماه گذشته دادسرای تهران طرح امنیت اجتماعی نداشت و متهمی در این رابطه به این بازداشتگاه اعزام نکرده بود از نیروی انتظامی استعلام گردید ماهیت و مرجع اعزام متهمان مستقر در بازداشتگاه کهریزک را در شش ماه گذشته اعلام نمایند که برابر پاسخ رسمی نیروی انتظامی در نامه شماره 210/1714 مورخ 13/5/1388 اکثر قریب به اتفاق زندانیان کهریزک از سوی شهرستان های شهرری، اسلامشهر، فشافویه، دادگاه بخش کهریزک، دادگاه بخش چهاردانگه، بخش گلستان و سایر شهرستان های استان تهران بوده که هیچ ارتباطی با دادسرای عمومی و انقلاب تهران نداشته و زیر نظر من نبوده است.»
مرتضوی درباره علت اعزام متهمان می نویسد: «در رابطه با علت اعزام متهمان بازداشتی در اغتشاشات 18 تیر همانگونه که دادیار محترم شعبه اول ویژه امنیت دادسرای تهران در لوایح متعدد خود از جمله لایحه دفاعیه خطاب به دادگاه و دادسرای انتظامی قضات توضیح داده اند به لحاظ ضرورت زمانی و عدم امکان پذیرش زندان اوین و ازدحام زندانیان در آن مرجع و اضطراری که روز جمعه در محل نگهداری بازداشت شدگان جنب میدان انقلاب و در حیاط پلیس پیشگیری واقع شد و با فراخوان قبلی، اغتشاشگران در خیابان های اطراف تجمع و با درگیری قصد حمله به مقر پلیس جهت آزاد نمودن متهمان را داشته اند ایشان تصمیم می گیرد جهت برون رفت از اوضاع اضطراری مذکور همه متهمان را برای چند روز جهت تدارک محل استقرار در زندان اوین به بازداشتگاه نیروی انتظامی واقع در کهریزک اعزام نمایند. این وضعیت صبح روز جمعه 19/4/1388 به اینجانب اطلاع داده شد و چون در همین روز به جلسه کمیته امنیتی شورای عالی امنیت ملی دعوت بودم به معاون امنیت دادسرای تهران گفتم در جلسه مطرح می کنم و اطلاع می دهم که بلافاصله پس از طرح موضوع و پایان جلسه که تا ظهر جهت بررسی مسائل مختلف به طول انجامید طی تماس تلفنی با معاونت محترم امنیت دادسرا تاکید نمودم چنانچه در بین متهمان افراد دانشجو یا تحصیلکرده هستند به کهریزک اعزام نشوند و صرفاً اراذل و اوباش دستگیرشده به صورت موقت تا زمان مهیا شدن امکان پذیرش در اوین به لحاظ اضطرار عنوان شده به بازداشتگاه مذکور اعزام شوند و با توجه به اینکه اینجانب در روز های شنبه و یکشنبه 20 و 21 تیرماه جهت دفاع از رساله دکترا در مرخصی به سر می بردم، روز دوشنبه پیگیر اعاده متهمان از کهریزک به اوین شدم تا امکان انجام تحقیقات و ملاقات با خانواده ها میسور گردد و ضمناً در جلسه یکشنبه شب با معاون اول محترم قوه قضائیه ایشان نیز توصیه به انتقال مذکور داشتند تا امکان رسیدگی قضایی و تعیین تکلیف میسور باشد که از روز دوشنبه اعاده متهمان را در دستور کار قرار داده و معاونت نظارت بر زندان ها را مامور تدارک جا در زندان اوین و انتقال زندانیان بند عمومی اوین به سایر زندان ها نمودم و روز سه شنبه23/4/88 نیز به نحوی که بیان شد تمامی متهمان به زندان اوین منتقل گردیدند. بنابراین در خصوص رسیدگی قضایی و مسوولیت قضات مذکور به لحاظ اینکه: اولاً بازداشتگاه کهریزک یک زندان رسمی و قانونی است، دادیار مربوطه در اعزام متهمان به محل مذکور مجاز بوده است. ثانیاً: با توجه به توضیحات قاضی ویژه رسیدگی کننده بر اساس شرایط زمانی و مکانی موجود چاره ای جز اعزام موقت تعدادی از متهمان به بازداشتگاه کهریزک نبوده و بلافاصله پس از جابه جایی متهمان عمومی زندان اوین به سایر زندان های استان تهران متهمان مذکور که حدود سه روز کامل در کهریزک مستقر شدند به زندان اوین اعاده گردیدند.
همچنین با توجه به توضیحات قاضی مربوطه پیرامون علت اعزام چند نفر از متهمان دانشجو به کهریزک کتمان هویت تحصیلی و شغل در برگه بازجویی پلیس امنیت و دادسرا بوده که تحصیلات خود را دیپلم با شغل آزاد معرفی و مرقوم نموده اند.» دادستان سابق تهران در پایان با یادآوری وقایع تلخ تاکید می کند: «حادثه ناگواری که برای چند نفر از بازداشتی های کهریزک رخ داد فضایی را به وجود آورد تا برخی رسانه های مغرض و افراد مساله دار از این حادثه ناگوار سوءاستفاده تبلیغی نموده و آن را وسیله ای برای تسویه حساب با نیروهای فداکار و مجاهدانی که در خنثی نمودن اغتشاشات و فتنه و بلوای اجتماعی پس از انتخابات نقش کلیدی داشتند، قرار دهند و افرادی که کوچک ترین دخالت و نقشی در این حادثه ناگوار نداشتند مورد آماج اتهامات قرار گرفتند.
این رسانه ها و افراد معاند قبل از این حادثه نیز از قتل افرادی چون ندا آقاسلطان و سایر اتفاقات ناخواسته در جهت اهداف خود بهره برداری کردند. نکته اساسی اینگونه مسائل این است که رسالت افرادی مثل آقای زاکانی و نشریات ایشان فراموش نکردن عوامل اصلی این فتنه و بلوای اجتماعی است که این اتفاقات ناخواسته معلول آن است؛ افرادی که با بیانیه ها و تحریک مردم و فریب افکار عمومی موجب تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات و احراق اموال عمومی و خصوصی و اخلال در امنیت جامعه گردیدند. در همین اغتشاش 18 تیر 88 مقابل دانشگاه تهران چهار نفر از افسران و پرسنل پلیس امنیت با چاقو و قمه از سوی اغتشاشگران مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند که یکی از آنها در اثر اصابت چاقو به گردن در زمان رسیدگی در کما به سر می برد. هرچند اگر فرد یا ماموری از خیل هزاران مامور فداکار مرتکب تخلفی شود هیچ کس مخالف رسیدگی و محاکمه عادلانه او نیست لیکن بر اساس اصل شخصی بودن جرم و مجازات ها نباید تخلف فردی هیچ کس را به افراد و مسوولانی که هیچ گونه دخالت و اطلاعی از این خلاف نداشته اند، تعمیم داد این گناهی است که از رسانه و افرادی که به روز قیامت اعتقاد دارند پذیرفتنی نیست. قوه قضائیه با قاطعیت در حال رسیدگی به تخلفات مذکور است و هیات تعیین شده از سوی شورای عالی امنیت ملی نیز بازرسی های دقیقی انجام داده و در خصوص متخلفان، گزارش داده است و اگر فردی را در هر رتبه و مقام متخلف بدانند قطعاً او را احضار و موارد تخلف را به وی تفهیم و پس از اخذ پاسخ و دفاعیات مرجع قضایی تصمیم نهایی را اتخاذ می نماید. بنابراین ایجاد فضای مسموم رسانه ای و اتهام زدن به افرادی که هیچ اتهامی متوجه آنها نیست و از سوی هیچ مرجعی به آنها تخلفی اعلام نشده تا پاسخگو باشند، به دور از عدالت و رسالت مطبوعاتی است که هفته نامه آقای زاکانی (پنجره) با ادعای اصولگرایی حتی بیش از دیگران باید به این اصول پایبند باشد.»
اما در همین رابطه یک عضو کمیته ویژه پیگیری حوادث کهریزک به خبرنگار «جهان» گفت: «به زودی با انتشار سندی معتبر این ادعا هم زیر سوال خواهد رفت.» اما در روزهای اخیر اتفاق جالب دیگری نیز به وقوع پیوست. احمدرضا رادان پس از چند ماه غیبت رسانه ای در نشستی مطبوعاتی شرکت نمود و به نوعی به شایعات منتشر شده درباره خود خاتمه داد. سردار رادان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در موضوع کهریزک هفت نفر از پرسنل ناجا بازداشت شدند یا 10 نفر، به خبرنگاران گفت: «در این رابطه 10 نفر مورد بازجویی و سوال قرار گرفتند و برای هشت نفر از پرسنل ناجا قرار بازداشت صادر شده است.»
ایلنا در این زمینه گزارش داد: «احمدرضا رادان در رابطه با شایعه نقش خود در بازداشتگاه کهریزک پاسخی نداد و گفت: اقدام دومی که در انقلاب های رنگین صورت می گیرد این است که در صورت موفق نشدن، تلاش می کنند نیروهای اثرگذار را از صحنه خارج کنند؛ ضربه هایی هم وارد شد که هدف، خارج کردن این نیروها است تا اگر قائله ای پیش آمد نتوانند کارایی لازم را داشته باشند.»
*****
سونامی شیشه پشت در خانه ها
سرمایه: قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور، در حالی از سرعت افزایش مصرف کنندگان شیشه در کشور ابراز نگرانی می کند که دکتر بهرام یگانه مدیرعامل انجمن مبارزه با آسیب های رفتاری، «شیشه» را سردمدار اعتیادآورهای جدید در کشور خواند و گفت: در حال حاضر در مورد مصرف مواد اعتیادآور صنعتی، شیشه در اوج قرار دارد و سرعت افزایش مصرف آن بسیار نگران کننده است. هفته گذشته طه طاهری، قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور در گفت وگو با مهر از افزایش مصرف شیشه اظهار نگرانی کرد و اذعان داشت: «سرعت افزایش مصرف کنندگان مواد مخدر صنعتی مانند «شیشه» با وجود اینکه مدت زمان زیادی از ورود آن به بازار مصرف نمی گذرد به شدت بالاست.»
به گفته طاهری، قیمت ماده مخدر شیشه که یک مخدر گران قیمت و بسیار مخرب به حساب می آید، در یک سال اخیر از 120 میلیون تومان در هر کیلو به 25 میلیون تومان در هر کیلو کاهش یافته و این کاهش قیمت نشان از بالا رفتن مصرف شیشه دارد. قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید: آمار مراجعه کنندگان به مراکز درمانی و ترک اعتیاد و رصد کردن رفتار این معتادان نیز نشانگر افزایش مصرف این ماده مخدر است. آیا «شیشه» یک «سونامی» است که جای خود را در بازار مواد مخدر باز کرده است؟
سونامی «شیشه»
سونامی اعتیاد به شیشه در کشور شروع شده است. پیشقراول های این سونامی همه جا هستند. شیشه یک دیوانه خانه سیار است که عامل همسرکشی، قتل، جنایت و متلاشی شدن خانواده هاست.» اینها را حسین دژکام می گوید؛ مسوول و نگهبان کنگره «60» که در زمینه بهبود و اصلاح معتادان فعالیت می کند. به گزارش «فارس» دژکام افزایش چشمگیر مصرف شیشه در کشور را یک «سونامی» و «فاجعه» می داند و معتقد است هنوز عمق این فاجعه به درستی درک نشده است. به اعتقاد او، سونامی شیشه اصلاً قابل مقایسه با تریاک یا حتی هروئین نیست. دژکام می گوید: «کسی که مصرف کننده شیشه می شود، دیگر هیچ چیز جلودارش نیست، نه گرانی این ماده و نه روش های ترک و درمان اعتیاد. قیمت هر گرم شیشه 80 تا 100 هزار تومان است اما مصرف کننده برای هر بار مصرف نیم سوت شیشه که معادل پنج هزار تومان است هرجور بتواند پول تهیه می کند و اولین بار حتی این مبلغ را هم نمی پردازد چون به دعوت رفقا مصرف می کند.» او اضافه می کند: «مصرف کننده شیشه دفعه بعد پنج هزار تومان را برای نیم سوت شیشه می پردازد اما بعد که معتاد شد، برای تامین مخارج اعتیادش حاضر است دست به هر کاری بزند، به این ترتیب به وادی خرید و فروش شیشه می افتد و به فروشنده تبدیل می شود.» همچنین گلاره مستشاری کارشناس کاهش تقاضای مواد مخدر گفت: شیشه همچنان در ایران بیشترین مصرف کننده را دارد و به نظر می رسد این روند با وضع فعلی ادامه داشته باشد. رئیس مرکز ترک اعتیاد تهران هم در این زمینه به فارس می گوید: «برخلاف تصور، شیشه به شدت اعتیادآور است و هیچ راه درمانی هم ندارد به طوری که فرد را به مرز خودکشی و همسرکشی می کشاند.» به گفته محمد اسماعیل علی پور، بسیاری از مصرف کنندگان این ماده تصور می کنند شیشه اعتیادآور نیست اما این ماده به شدت اعتیادآور است و حتی مصرف تفننی آن هم فرد را معتاد می کند. او می گوید: اعتیاد به شیشه هیچ گونه روش درمانی ندارد و در هیچ جای دنیا هم تا امروز روش درمان دارویی برای اعتیاد به این ماده خطرناک پیدا نشده است، حتی متادون و پوپرنورفین هم که داروهای شناخته شده درمان جایگزین برای هروئین، کراک و تریاک هستند تاثیری در درمان اعتیاد به شیشه ندارند. به گفته علی پور، روش های مشاوره ای هم در درمان اعتیاد به شیشه تقریباً بی تاثیرند. او ادامه می دهد: «متاسفانه شدت توهم و هذیان در مصرف کنندگان شیشه ایرانی به مراتب بیش از آن چیزی است که در گزارش های بین المللی اعلام شده است. مهم ترین اثر ناشی از مصرف شیشه این است که معتادان به این ماده را دچار بدبینی نسبت به اطرافیان به خصوص همسر می کند به طوری کهتا امروز چندین مورد اقدام به همسرکشی در میان این افراد دیده شده است.»
گسترش مصرف شیشه بین زنان
«شیشه» اما به عنوان یک ماده مخدر، نه فقط در میان مردان که در زنان ایرانی هم مصرف کنندگانی برای خود دارد. رئیس مرکز مشاوره و مددکاری نیروی انتظامی از افزایش گرایش به مصرف شیشه در زنان خبر می دهد و می گوید: «تبلیغات نادرست و اشتباه، مصرف شیشه را در میان زنان کشور رواج داده است.» به گفته محمدرضا حاجی لو، بیشترین تبلیغات برای مصرف این ماده مخدر، در محیط های زنانه مثل آرایشگاه های زنانه و باشگاه های ورزشی صورت می گیرد. او در عین حال تاکید می کند مصرف این ماده مخدر در مناطق پایین شهر بیشتر است و می گوید: «استفاده از شیشه در ملاء عام و در سطح جامعه در مناطق بالای شهر کمتر دیده می شود و بیشتر حالت پنهانی و مخفی دارد.» به گفته حاجی لو، متوسط سن معتادان زن به شیشه 19 تا 27 سال است که بیشتر این معتادان به منظور حفظ اندام و جلوگیری از چاقی به شیشه روی آورده اند ولی بعد از مدت کمی کاملاً به آن وابسته می شوند. اعتیاد به شیشه با وابستگی شدید همراه است. رئیس مرکز مشاوره و مددکاری نیروی انتظامی می گوید: «افراد پس از استفاده از مواد مخدر، قرص های اکستازی و به خصوص کراک و شیشه وابستگی شدید روحی به این مواد پیدا می کنند، در حالی که در اعتیاد به تریاک و هروئین معمولاً افراد نه از نظر روحی بلکه از نظر جسمی معتاد محسوب می شوند. به گفته حاجی لو، اگر زمان مصرف افراد معتادی که از موادی مثل شیشه استفاده می کنند تغییر کند و دچار نوسان شود، شخص دچار مشکلات شدید روحی خواهد شد به طوری که گاهی خود این افراد حالت های روحی در اثر خماری از شیشه را اینگونه توصیف می کنند که «کسی با چاقویی تیز به بدن شان ضربه ای وارد آورده» یا اینکه «تمام تن شان در حال تکه تکه شدن است.» او اضافه می کند: «تلاش این افراد برای بازگشت به زندگی عادی سخت است، هر چند فرد معتاد خودش دوست دارد ترک کند ولی فشار وابستگی روحی او به مواد مخدر بر سیستم اعصاب وی تاثیر گذاشته و ذهن قدرت کافی برای بازگشت به حالت عادی زندگی را ندارد.»
شیشه چیست
«مت آمفتامین» نام علمی شیشه است، نوعی ماده محرک اعصاب که گاهی اوقات پزشکان آن را برای بیماری های خاص تجویز می کنند. مت آمفتامین با تاثیر مستقیم بر مکانیسم های مغز شادی و هیجان در فرد ایجاد می کند. این ماده روانگردان همچنین باعث اختلال شدید در خواب یا بی خوابی شدید می شود. مصرف کننده دچار بی اشتهایی شدید شده و ساعت ها و حتی روزها اشتها به غذا ندارد. در عین حال این ماده باعث تشنگی شده و مصرف کننده مجبور است مقدار زیادی آب بنوشد. «شیشه» به شکل پودری سفیدرنگ، بدون بو و تلخ وجود دارد که به راحتی در نوشابه های الکلی و غیرالکلی حل می شود. افت حافظه، پرخاشگری و تهاجم، رفتارهای جنون آمیز و آسیب های قلبی و مغزی از عوارض مصرف این ماده مخدر است.
*****
احمدی نژاد رئیس شورای عالی سینما شد
مراسم تودیع و معارفه معاون سینمایی وزارت ارشاد روز گذشته در تالار اجتماعات معاونت سینمایی وزارت ارشاد برگزار شد. در این جلسه «شمقدری» از همراهی رئیس دولت دهم در سینما سخن گفت و اینکه رئیس کودتاگران از این پس به عنوان رئیس شورای عالی سینما نیز فعالیت خواهد کرد و اینکه رویکرد او باز است و من هم به عنوان دوست ایشان نگاهم باز است که این به پشتیبانی نیاز دارد و همه به ویژه بزرگانی هم که در قم هستند باید کمک کنند تا امنیت اخلاقی و هویتی را برای مردم به همراه بیاوریم.
در این مراسم همچنین دکتر محمد حسینی با تقدیر از زحمات چهارساله محمدرضا جعفری جلوه معاون سابق سینمایی، گفت: «ایشان سالیان سال در رسانه منشأ اثر بودند و در طول چهار سال گذشته نیز در سینمای کشور اقدامات متعدد و متنوعی را داشتند که از شاخص ترین آنها بازسازی سینماها است که به رونق اقتصادی سینماها کمک شایانی کرد و فیلم هایی هم که در چهار سال گذشته ساخته شدند، گواه خدمات ایشان است.»
وی با اشاره به انتخاب جواد شمقدری برای سمت معاونت سینمایی اظهار داشت: «ایشان احتیاجی به معرفی ندارند و از اهالی سینما هستند که امیدوارم با انگیزه ای که دارند تحرک بیشتری را در سینما به وجود آورند.»حسینی احداث سالن های جدید به ویژه در شهرهای محروم، حمایت از تولید و نمایش در شبکه نمایش خانگی با حمایت بخش خصوصی و صداوسیما، بحث دفاع مقدس، تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص، نقد عملی از تولیدات سینمایی و حمایت از جشنواره های مختلف و ساخت شهرک سینمایی را از مهم ترین برنامه های پیش روی سینما دانست. وی گفت: «امیدوارم سینماگران هم با معاونت سینمایی همکاری داشته باشند و از تجارب معاونین قبلی نیز استفاده شود و کارها بدون هیچ وقفه ای ادامه پیدا کند.»
*****
رویکرد جدید غرب به تحریم های احتمالی
غربی ها برای حفظ منافع خویش، ملت ایران را به راحتی نادیده گرفته و آماده مصالحه با رژیم دجالان شده اند...!!
در حالی وزیر خارجه فرانسه تاکید کرد: «دیگر نمی خواهیم از تحریم علیه ایران حرف بزنیم» که وزیر خزانه داری آمریکا بار دیگر خواستار تشدید فشارهای جهانی بر سیستم بانکی ایران شد. دور تازه ای از مذاکرات بین المللی پیرامون مناقشه هسته ای ایران در ژنو میان نمایندگان ایران با کشورهای عضو گروه 1+5 که منجر به حصول توافقاتی از جمله ادامه مذاکرات، تامین سوخت مورد نیاز ایران با غنای 75/19 درصد از طریق کشورهای روسیه و فرانسه و محدود ماندن غنی سازی ایران در مقیاسی قابل اطمینان و بازکردن درهای تاسیسات غنی سازی فوردو قم به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی شد، چشم انداز دیگری در مسیر حل و فصل مناقشه هسته ای ایران را ترسیم کرده است.
برهمین اساس مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا با رد گزارش یک روزنامه آمریکایی درباره «نزدیک شدن ایران به مرحله ساخت جنگ افزارهای هسته ای»، از همکاری ایران در هفته های اخیر استقبال کرد. جیمز جونز در مصاحبه با شبکه «سی بی اس» آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا ایران به مرحله ساخت جنگ افزارهای هسته ای نزدیک تر شده است، به شبکه خبری سی ان ان گفته است: «خیر، آنچه برای ما قابل استناد است، گزارش هایی است که خودمان ارائه می کنیم.»
شنبه گذشته و ساعاتی پس از ورود محمد البرادعی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» اعلام کرده بود کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به این نتیجه رسیده اند که ایران به دانش «طراحی و ساخت» بمب هسته ای دست یافته است. جونز همچنین در گفت وگو با شبکه تلویزیونی «سی بی اس» آمریکا در پاسخ به پرسشی دیگر در این باره اظهار داشت: «اینکه آنها دانش فنی لازم را برای ساخت جنگ افزارهای هسته ای در اختیار دارند یا خیر موضوع گمانه زنی هاست.»
مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا با اشاره به اینکه «ایالات متحده نگران اهداف برنامه اتمی ایران بوده است» افزود: «ما اکنون با ایرانی روبه رو هستیم که خواهان حضور پای میز مذاکره است.»وی همچنین با اشاره به تصمیم ایران برای گشودن تاسیسات جدید غنی سازی خود به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اظهار داشت: «آنچه در ارتباط با ایران در هفته های گذشته روی داده، از اهمیت شایانی برخوردار است.»
مشاورامنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا در عین حال از «توافق ایران برای ادامه غنی سازی» در خارج از این کشور و موافقت با بازرسی از تاسیسات قم به عنوان تحولاتی مثبت و حرکت در «مسیر درست» یاد و از آن استقبال کرده است. سوزان رایس سفیر ایالات متحده در سازمان ملل نیز از تحولات تازه در ارتباط با پرونده هسته ای ایران استقبال کرده و اظهار داشت: «آنچه روی داده یک آغاز سازنده است، اما تنها یک آغاز است. اکنون این ایران است که باید به تعهدات خود عمل کند.»
امید پوچ، در خروج از بن بست هسته ای ایران سبب شده کشورهایی که پیش از این در صف مقدم اعمال فشار و تحریم علیه ایران بودند نیز با استقبال از فضای به وجود آمده جدید از تجدید نظر در رویکرد خود سخن به میان بیاورند.
در همین حال وزیر خارجه فرانسه در گفت وگو با رادیو فرانسوی «ارت ال» گفت: «ما آماده ایم در مورد تحریم ها صحبت نکنیم و به اصل مطلب بپردازیم که آیا غنی سازی اورانیوم توسط تهران خطرناک است یا خیر؟» برنارکوشنر با اشاره به مذاکرات ایران با گروه پنج به علاوه یک گفت: «در مذاکرات با ایران پیشرفت کمی حاصل شده و تهران هنوز باید به سوالاتی در مورد برنامه هسته ای اش پاسخ دهد.» وزیر خارجه فرانسه در پاسخ به سوالی در مورد احتمال اهداف نظامی ایران در دنبال کردن برنامه هسته ای گفت در این زمینه با محمد البرادعی رئیس فعلی آژانس بین المللی انرژی اتمی هم عقیده است. البرادعی در این مورد گفته است: «همه شواهد ما را به این نتیجه می رساند که ایرانی ها دست کم در این زمینه تلاش هایی کرده اند که باید با افزایش تحقیقات و بازرسی ها اطمینان حاصل کرد که دیگر دست به این کار نمی زنند ولی در مجموع شواهدی دال بردسترسی ایران به تسلیحات هسته ای وجود ندارد.»
فضای جدید در پرونده هسته ای ایران اگرچه تجدید نظر در رویکرد غرب نسبت به ایران را حداقل در شرایط کنونی به دنبال داشته و سایه تحریم های بین المللی را که بیش از پیش مردم ایران را هدف قرار داده بود دورکرده است اما سبب نشده به طور کامل تلاش ها را برای اعمال تحریم ها و ایجاد محدودیت هایی که ایران را هدف قرار می دهد متوقف کند.
درهمین حال وزیر خزانه داری آمریکا که در جلسه سالانه کمیته صندوق بین المللی پول در استانبول صحبت می کرد، گفت که کشورها باید علیه آنچه خطر ایران برای نظام مالی جهانی نامیده شد، تدابیر مناسب اتخاذ کنند. برپایه همین ادعا تیموتی گایتنر وزیر خزانه داری آمریکا خواستار تشدید فشارهای جهانی بر سیستم بانکی ایران شد. آمریکا هدف خود از تحریم بانک های ایرانی را کم کردن توانایی ایران در حمایت مالی از گروه های مبارز اسلامی در لبنان و فلسطین عنوان کرده است. افزایش تلاش آمریکا برای تحریم بانک های ایران و کره شمالی بعد از آن صورت می گیرد که جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا قانون حمایت از تحریم یکجانبه آمریکا علیه ایران را تا سال 2011 تمدید کرده است. این قانون نیز پس از آن تمدید شد که مقامات آمریکایی از تنش های دیپلماتیک میان واشنگتن و رقبایش - چین و روسیه- درباره ایران خسته شدند و تصمیم گرفتند از استراتژی پشتیبان یا همان تحریم های مالی استفاده کنند.
بنابر اظهارات مقام های آمریکایی فشارهای مالی بسیار موثرتر از تلاش های دیپلماتیک است. در طول یک سال گذشته مقامات دولت آمریکا تعدادی از بانک ها در اروپا و آسیا را متقاعد کردند تا مانع از دسترسی تعدادی از بانک های ایران و کره شمالی به سیستم مالی جهان شوند.
روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» چند روز پیش گزارش داد وزارت خزانه داری آمریکا تاکنون توانسته بیش از 80 بانک جهان را قانع کند تا معاملات و روابط خود را با طرف های ایرانی قطع کنند. اما این نکته را نباید از نظر دور کرد که موفقیت مقامات آمریکایی برای جلوگیری از همکاری بانک های خارجی با طرف های ایرانی خود بیشتر از اینکه ناشی از اهداف سیاست خارجی واشنگتن علیه تهران و پیونگ یانگ باشد مدیون منافع شخصی بانک هاست. در سال 2005 یک بانک هلندی به خاطر معامله با ایران و لیبی برخلاف تحریم های موجود 80 میلیون دلار جریمه شد و در سال جاری نیز بانک لویدز به خاطر انتقال پنهانی پول ایران و سودان به سیستم بانکی آمریکا 350 میلیون دلار جریمه پرداخت.
وزیر خزانه داری آمریکا همچنین از جامعه جهانی خواست تحریم های وضع شده علیه نهادهای مالی ایران را به مورد اجرا بگذارند. گایتنر در بخش دیگری از سخنان خود از همه کشورهای جهان خواست یکی از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد را که از کشورهای عضو می خواهد بر مبادلات خود با بانک های ایرانی «نظارت بیشتری» به عمل آورند، به مورد اجرا بگذارند. درخواست وزیر خزانه داری آمریکا در حالی مطرح می شود که برخی گزارش ها حکایت از بی نتیجه بودن تلاش های آمریکا برای اعمال محدودیت های مالی و بانکی علیه ایران را دارد.
برهمین اساس این گزارش ها حاکی از آن است که کنگره آمریکا آماده تشدید تحریم های ایران در صورت بی نتیجه بودن گفت وگوها درباره برنامه اتمی این کشور است. پیشتر رئیس جمهوری آمریکا گفته است دولت و کنگره این کشور به طور مشترک روی طرح هایی کار می کنند تا در صورت لزوم بخش انرژی، مالی و مخابرات ایران را هدف تحریم قرار دهند.
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، سناتور دموکرات کریستوفر داد رئیس کمیته بانکداری سنا نیز به همراه برخی دیگر از سناتورها در حال کار روی طرحی است که برپایه آن اگر تلاش های دیپلماتیک کنونی درباره برنامه اتمی ایران شکست بخورد، جمهوری اسلامی با مجازات های شدیدی روبه رو خواهد شد. از جمله این مجازات های احتمالی جلوگیری از فروش بنزین و تجهیزات مرتبط با صنعت نفت و گاز به ایران است. این در حالی است که همین طرح نیز با مخالفان جدی روبه رو است چرا که طراحان اعمال تحریم های بین المللی علیه ایران اکنون به این نتیجه رسیده اند که کم هزینه ترین راه برای مردم ایران را جهت اعمال فشار به حاکمیت برگزینند تا از بازتاب های منفی جهانی تحریم بکاهند.
در همین حال برنار کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه دوهفته پیش با طرح برخی از قانونگذاران آمریکایی برای تحریم صادرات بنزین به ایران مخالفت کرد و آن را به ضرر مردم ایران دانست. وزیر خارجه فرانسه که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می برد اظهار داشت مردم و به ویژه قشر «فقیر» مردم ایران از تحریم بنزین آسیب می بینند.
روزنامه «اینترنشنال هرالد تریبیون» در این باره نوشته بود مقام های فرانسوی می گویند دولت این کشور تاکنون درباره تحریم بنزین صادراتی به ایران تصمیمی اتخاذ نکرده است. این روزنامه به نقل از «تحلیلگران» افزوده بود اگر این طرح با رضایت فرانسوی ها همراه نباشد، احتمالاً از دستور کار خارج خواهد شد. دراین میان گرهارد شرودر صدراعظم پیشین آلمان نیز به صف مخالفان اعمال تحریم علیه ایران پیوست و با تاکید مجدد بر نیاز اروپا به منابع گازی ایران، گفت: «این مساله کاملاً روشن است که برای دستیابی به ذخایر گازی ایران و تزریق آن به خط لوله ناباکو باید موانع سیاسی و تحریم های اقتصادی ضد ایران برطرف شود.» به عقیده ناظران در آینده نیاز به تامین انرژی از ایران و نگرانی از رویکرد های متناقض سیاسی روسیه مهم ترین تامین کننده گاز اروپا به عاملی در تجدید نظر در تحریم ها علیه ایران تبدیل خواهد شد.
به زعم کارشناسان؛ غرب از این پس در ازای در نظر گرفتن رویکردهای تحریمی که نتایج منفی آن اروپا و از سوی دیگر به طور مستقیم مردم را تحت تاثیر قرار می دهد بر گزینه های دیگری روی آورده اند. فشار وزارت خزانه داری آمریکا برای اعمال تحریم های جدی بانکی از یک سو و سخنان «گرهاردشرودر» صدراعظم پیشین آلمان مبنی بر نیاز اروپا به گاز ایران از سوی دیگر نمایی واضح از رویکرد های جدید غرب است.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 6371
محاکمه رضا ملک به دلیل افشارگری های سال گذشته
خبرگزاری هرانا : رضا ملک از قدیمی ترین زندانیان سیاسی که از تاریخ 10 تیرماه 1380 بازداشت و به اتهام افشای قتل های زنجیره ای پاییز 1377 توسط دادگاه نظامی تهران به 8 سال زندان محکوم شد؛ مجددا چند ماه پس از پایان محکومیتش، روز دوشنبه 13 مهرماه با شکایت وزارت اطلاعات از زندان اوین به شعبه 1060 دادگاه ویژه کارکنان دولت منتقل شده و مورد محاکمه قرار گرفت.
کمیته گزارشگران حقوق بشرمی گوید شکایت وزارت اطلاعات از این عضو سابق، به فیلمی مربوط می شود که سال گذشته از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شده است ، فیلمی که در آن، این مأمور سابق امنیتی، اتهاماتی را علیه برخی نهادها و سران جمهوری اسلامی در نامه به رئیس سازمان ملل مطرح کرده است.در جلسه محاکمه روز شنبه، "ملک" با توجه به عدم حضور وکلایش آقای عبدالفتاح سلطامی و خانم شیرین عبادی، خواستار تجدید جلسه شده و از دفاع خودداری نمود
افشاگری های رضا ملک، از زندان - قسمت اول

**
افشاگری های رضا ملک، از زندان - قسمت دوم

*****
عضو كميسيون انرژي درگفت‌وگو با فارس:
مجلس با دولت براي واردات بنزين همكاري مي‌كند

خبرگزاري فارس: عضو كميسيون انرژي مجلس گفت: با توجه به شرايط كشور بايد در زمينه ارائه متمم با دولت همكاري كرد ولي بايد گفت كه دولت بدون مجوز مجلس واردات بنزين را انجام داد واكنون مجبور است اين روند را ادامه دهد.
حسن شبانپور عضو كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي درگفت‌وگو با خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس اظهار داشت: نظر مجلس در خصوص ارائه متمم از جانب دولت مشخص نيست. وي گفت : اگر چنانچه دولت در اين مدت تخلفي را انجام داده باشد مجلس قطعا با متمم موافقت نخواهد كرد. اين عضو كميسيون انرژي تصريح كرد:‌با توجه به شرايط كشور بايد در زمينه ارائه متمم با دولت همكاري كرد ولي بايد گفت كه دولت بدون مجوز مجلس واردات بنزين را انجام داد واكنون مجبور است اين روند را ادامه دهد.
*****
هشدار وزارت امور خارجه نسبت به تلاش برای غارت اطلاعات علمی کشور
دکتر علی آهنی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره امکان تماس از طریق بیگانگان با محققان کشور و دریافت اطلاعات علمی کشور گفت: برای جلوگیری از این اتفاقات تنها وزارت امور خارجه نباید اقدام کند بلکه سایر دستگاهها و خود دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز باید دقت نظر داشته باشند تا شاهد چنین حوادثی نباشیم.
وی اضافه کرد: خطر دریافت اطلاعات علمی از محققان و اساتید دانشگاهی کشورمان کل محافل علمی را تهدید می کند و این خطر متوجه اساتید و دانشمندانی است که خوشبختانه با تلاش آنها کشور به دستاوردهای عظیم علمی دست پیدا کرده و موجب غرور آفرینی شده است اما لازم است در این زمینه ها نیز برنامه ریزی قابل توجهی صورت گیرد.
معاون وزیر امور خارجه با بیان اینکه باید این طیف از اساتید و محققان کشورمان را واکسینه کنیم تا مصون سازی لازم صورت گیرد گفت: اساتید و محققان کشورمان که در پروژه های عظیم و قابل توجه علمی و پژوهشی کشورمان فعالیت می کنند باید در برابر توطئه ها و طراحی های دقیق برخی کشورها برای سرقتهای علمی مصون سازی شوند زیرا برخی کشورها حساب شده می خواهند اطلاعات علمی کشورمان را به غارت ببرند.
آهنی در ادامه به مهر گفت: مصون سازی اساتید و محققان کشور مستلزم هم اندیشی است و دانشگاههای کشور باید با همکاری وزارتخانه های مرتبط با این امر کارگاههایی را طراحی و دوره های توجهی برگزار کنند.
وی ادامه داد: در این کارگاهها و دوره های باید به اساتید و محققان کشورمان هشدار دهیم تا به راحتی و بدون هماهنگی، اطلاعات علمی را در اختیار دیگران قرار ندهند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی دیشب (پیش از نیمه شب)
عبداللهی که می شناسم
علیرضا موسوی

ُخنُک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش
به نماند هیچش الا هوس قمار دیگر
یادم می آید که در دوران دبیرستان که در شهرستان کویری خود، فعالیتهای آماتور سیاسی ام را آغاز کرده بودم همیشه تصویری دور از فعالین سیاسی و بخصوص دانشجویی مطرح آن روزگار در ذهن داشتم. شاید برایم رویایی بود دیدار این چهره های سرشناس و همکلام شدن با آنان که بسیار از نظر دورشان می داشتم.
در میان این چهره ها عبدالله مومنی که همیشه نامش همراه با دفتر تحکیم وحدت همراه بود چهره متفاوت بود از آنرو که آن روزها دفتر تحکیم وحدت عجین شده با نام جنبش دانشجویی بود و جنبش دانشجویی عنوانی بود که عجین شده با مطالبات جامعه مدنی مستقل از اراده و خواست احزاب سیاسی به حساب می آمد. رویای عضویت در انجمن اسلامی برایم از این رو شیرین بود که شاید روزی بتوانم با چهره هایی چون مومنی همگام شده یا در سلاله ی آنها قرار گیرم.
اما تصویری که در ذهن داشتم بسیار دور از دسترس تر از واقعیتی بود که بعدها تجربه کرده ام دلیلش شاید این بود که هیچگاه فکر نمی کردم در همان روزهای اول دیدار با عبدالله مومنی، انگار با کسی روبرو می شدم که مدتها است مرا می شناسد و ساده و بی آلایش و بدون تکبر با من همکلام می شود. تصویری که از همان روز نخست تا امروز در این زمینه تغییری نکرد.
نمی دانم علتش را در چه چیز می توان جستجو کرد، سادگی ذاتی عبدالله یا سختیهایی که در طول زندگی تکبر را از او دور کرده است؛ هر چه گذشت به گزینه دوم نزدیکتر شدم. شاید واقعاً در این سالها این توفیق را داشتم که نقش کم سن و سال ترین دوست عبدالله مومنی را ایفا کنم؛ از این جهت از کلمه تویق استفاده می کنم که این دوستی حاوی تجربیات با ارزشی نه فقط در حوزه سیاسی که در حوزه انسانی و شخصی بود. من از عبدالله یاد گرفتم که می توان قلبی کوچک و دلی بزرگ داشت، قلبی که از رنج و درد رفیق بشکند و دلی که در آن بتوان دوست و دشمن را جای داد و از او یاد گرفتم که در مناسب ترین شرایط برای جاه طلبی های سیاسی می توان همچنان به آرمان ها پایبند بود و در احساسی ترین شرایط می توان به عقل تکیه زد. از او یاد گرفتم که فعالیت سیاسی نه بازی بچه گانه ای برای قدرت طلبی های سخیف و دست و پا زدن برای عنوانها که عزم راسخ داشتن برای پیشبرد اهداف یک تشکیلات سیاسی و یک سازمان است، از او یاد گرفتم که دوستی ها را در کنار فعالیتهای سیاسی پاس بدارم اما مجال رشد متملقین و چاپلوسان را برای رشد بادکنکی ندهم از همه مهمتر عبدالله به من یاد داد که بازداشت و شکنجه و تحدید و فشار هر یک می تواند باعث پخته تر شدن فعلیتهای آزادی خواهان در فضای استبداد و اختناق شود، او به من یاد داد که بر هدف و موضعی که به آن ایمان دارم پای فشارم و تهمتها و حسادتها را به هیچ نگیرم، اینها تملق گویی و تعریف کردنهای نابجا در سنای کسی سخن گفتن نیست بلکه تفحصی است بر فعالیتهای عبدالله و عبدالله هایی که به تعداد انگشتان یک دست نمی رسند.عبداللهی که هر چه گذشت روز به روز به آن نزدیکتر شدم و بر خلاف بسیاری از چهره های مشهور عالم سیاست که وقتی به آنها نزدیک می شوی در برابر چشمانت شکسته و خرد می شوند او در نظرم دوست داشتنی تر و قابل ستایش تر شد نه برای من که برای هر قدر شناسی که تجربه دوستی از نزدیک با او را داشت.
پس از دیدارها و گپ و گفتهای سیاسی و غیر سیاسی با عبدالله در دو سه سال اخیر و پس از تجربه فراموش نشدنی ستاد شهروند آزاد که با همت و تلاش عبدالله برپا شده و استمرار یافت و آن عملکرد قابل افتخارش در متبلور کردن مطالبات محذوف این سالهای جنبش دموکراسی خواهی در ایران، خبر دستگیری عبدالله مومنی خبری بسیارتلخ در میان اخبار تلخ آن روزها و شبهای طوفانی وطن بود. اخبار فشارهای وارده و شکنجه های روا شده بر او و حال ناگوار روحی و جسمی عبدالله و آنچه بر خانواده مظلومش می گذشت دل من و بسیاری چون مرا ریش تر می کرد.
اما اصحاب کودتا از این همه طرفی بر نبستند. عبدالله را پس از نزدیک به سه ماه شکنجه و فشار روانه بیدادگاهی کردند که آن روزها محل جلوس بزرگان و نامواران و نیکان روزگار بود و عبدالله در آن دادگاه پاداش مبارزاتش علیه استبداد را در پیشگاه ملت ایران گرفت شاید درست همان موقعی که سرش پائین بود و اشک از چشمانش جاری بود همان موقعی که متن آماده شده توسط بازجویان و تواب سازان را می خواند درست همان موقع که با صدای گرفته عملکرد افتخار آمیزش را در راه دشوار آزادی به عنوان اقرارها و اعترافاتش بیان می کرد و دروغ ها و غلوهای شکنجه گران را به عنوان اتهامی پذیرفته شده بیان می کرد، عبدالله در آنجا نیز تریبونی برای مظلومیت آزادی خواهان و رسوایی خونریزان بود، براستی کسی بود که عبدالله را به خاطر شکستن ظاهری در بازجویی ها ملامت کند؟
عبدالله مبارزی از جنس مبارزین همین جنبش نوین ایران است، مبارزانی که با سینه سپر شده و دستهای خالی به جنگ با توپها و تفنگها می روند با سکوتشان به جنگ هوچیگری و هیاهو می روند و با قلبهایشان به جدال با تیغها بر می خیزند، چرا که این بار کسی نمی خواهد بمیرد تا بکشد یا بکشد که بمیرد. او برای مرگ نیامده است او برای زندگی آمده و کسی که برای زندگی نبرد می کند مرگ را مقدس نمی پندارد. قهرمانان این روزها نه هفت تیر کشانی هستند که حماقت شجاعت گونه شان جهنمی را برای سرزمینشان به ارمغان آورد و نه جاهلانی که حاضرند شکنجه شوند که روزی انتقامش را از فردای سرزمینشان بگیرند.
عبدالله به زمین می افتد تا بتواند دوباره محک بایستد دوباره پخته تر از قبل با قامتی استوار در کنار نسلی که در کنار او ایستاده اند این بار زندگی را پاس بدارند و مرگ را و هر آنچه طعم مرگ و نابودی بدهد را تنها دشمنان خود بدانند، او تا پایان راه در کنار ما خواهد بود تا با هم به دروازه های جهان آزاد و پر از لذت و شادی نزدیک شویم. عبدالله این روزها برای من سنبل میهنی است که زجر می کشد، شکنجه می شود و تحقیر می شود تا روزی سرافراز و سربلند حضورش را به رخ جهان بکشاند.
*****
هشدار خانواده دکتر محمد ملکی در مورد وضعیت نگران‏کننده وی
در حالی‏که نشانه ها حاکی از وخامت حال دکتر ملکی در زندان است خانواده وی طی بیانیه‏ای در این مورد هشدار دادند. متن بیانیه به این شرح است:
بعد از گذشت 45 روز از بازداشت دکتر محمد ملکی و در حالیکه کماکان وی در سلول انفرادی نگهداری میشود، اکنون نشانه ها حکایت از آن دارد که حال وی در زندان وخیم است و از اینرو خانواده را در بی‎اطلاعی مطلق گذاشته اند. در 14 روز گذشته دکتر ملکی هیچ تماسی با منزل نداشته است و امروز، دوشنبه، قرار بود که طبق نامه کتبی قاضی پرونده، خانواده با وی در زندان اوین ملاقات داشته باشد، اما در پی مراجعه خانواده اعلام شد بازجو اجازه ملاقات نمیدهد و وی ممنوع الملاقات است.
این درحالیست که وکیل دکتر ملکی اطلاع یافته بود که ظاهرا بازجویی وی پایان یافته است. این شواهد نشان دهنده این است که همانطور که خانواده بارها در نامه به مسئولان هشدار داده بود، وضعیت سلامتی محمد ملکی وخیم است و احتمالا اتفاقی برای ایشان رخ داده که مقامات زندان از دادن هر نوع اطلاعی از وضعیت او خودداری میکنند. دکتر ملکی در تنها ملاقاتی که حدود یکماه پیش در زندان با همسر و وکیلش داشته به شدت از مشکلات بیماری ابراز ناراحتی کرده و خواستار اقدام فوری جهت درمان بوده که علیرغم درخواستهای مکرر خانواده و وکلای وی، هیچ اقدامی توسط مقامات تاکنون صورت نگرفته است.
خانواده دکتر ملکی به شدت نگران وضعیت سلامتی ایشان بوده و بار دیگر هشدار داده و اعلام میکند که مقامات عالی نظام ظاهرا با شیوه نرم و تدریجی و با علم به بیماریهای تهدیدکننده سلامتی محمد ملکی، قصد حذف فیزیکی ایشان را دارند و از اینرو مسئول هرگونه اتفاق ناگواری برای سلامتی وی خواهند بود.
*****
اعلام اسامي برندگان جايزه نوبل پزشکي 2009
کشف هاي مهم براي درمان سرطان و فرآيند پيري
روز گذشته در کنفرانسي مطبوعاتي در موسسه کارولينسکا در بنياد نوبل استکهلم، اسامي برندگان جايزه جهاني نوبل در رشته پزشکي و فيزيولوژي در صدوهشتمين دوره مراسم نوبل اعلام شد. سه دانشمند تبعه امريکا براي تحقيقات خود در زمينه چگونگي عملکرد کروموزوم ها در تکثير و حفاظت از خود و در نهايت دستيابي به کشف هاي مهم درباره سرطان و فرآيند پيري جايزه نوبل پزشکي و فيزيولوژي 2009 را به خود اختصاص دادند.
موسسه پژوهش هاي علمي کارولينسکا در سوئد اعلام کرد «اليزابت بلک برن» متولد سال 1948 استراليا، «جک سزوزتک» متولد 1952 و «کارول گريدر» متولد 1961 که هر دو متولد انگليس هستند، برنده اين جايزه 42/1 ميليون دلاري شدند. اين موسسه اعلام کرد هر سه دانشمند مساله مهمي را در دانش زيست شناسي حل کرده اند که تشريح مي کند کروموزوم ها چگونه در فرآيند تقسيم سلولي نسخه مشابه خود را به طور کامل توليد کرده و در برابر تخريب هاي سلولي از خود محافظت مي کنند.
اين سه دانشمند امريکايي کشف کرده اند که قسمت انتهايي کروموزوم ها (تلومرها) و آنزيمي که آنها را تشکيل مي دهد (به نام تلومراز) وظيفه نسخه برداري از کروموزوم ها را بر عهده دارد.اين کشفيات ابعاد جديدي به دانش ما درباره سلول افزوده است و نکات مبهمي را درباره مکانيسم بيماري ها روشن کرده و به عرضه روش هاي درماني جديد و بالقوه منجر شده است.دنباله هاي کروموزوم ها «تلومر» نام دارد و اگر اين «تلومر»ها کوتاه شوند، سلول ها پير مي شوند.
اين دانشمندان نشان دادند اين پديده ممکن است علت اصلي فرآيند پيري باشد که نه تنها در تک تک سلول ها بلکه در کل يک ارگانيسم اتفاق مي افتد.دانشمندان اکنون در تلاشند نقش اصلي تلومرها را در سلول کشف کنند. کشفيات بزرگ اين سه دانشمند تاثيرهاي عمده يي روي جوامع علمي گذاشت و بسياري از دانشمندان در پژوهش هاي خود از آن استفاده کردند. دانشمندان براي مدت ها بر اين باور بودند که کوتاه شدن تلومرها مي تواند دليل سالخوردگي در سلول ها يا اندام ها باشد، اما پژوهش ها نشان داد فرآيند سالخوردگي بسيار پيچيده تر است و به عامل هاي متعددي بستگي دارد؛ فاکتورهايي که «تلومر» تنها يکي از آنها به شمار مي رود.
کشف سه دانشمند امريکايي در واقع بُعد جديدي را به درک انسان از سلول و مکانيسم بيماري ها افزوده است که مي تواند در نهايت منجر به توسعه يافتن شيوه هاي جديد درماني شود.«اليزابت بلک برن» پژوهشگر دانشگاه کاليفرنيا، «کارول گريدر» محقق دانشکده پزشکي جان هاپکينز در بالتيمور و «جک سزوزتک» محقق بيمارستان عمومي ماساچوست در بوستون است.
جايزه نوبل پزشکي امسال به طور مساوي بين اين سه دانشمند تقسيم خواهد شد. در سال 2008 هم سه دانشمند اروپايي براي کشفيات جداگانه خود در زمينه ويروس هاي مولد ايدز و سرطان دهانه رحم مشترکاً برنده جايزه نوبل پزشکي شدند. به گزارش بنياد نوبل، مراسم اعطاي اين جوايز که توسط پادشاه سوئد انجام خواهد شد، روز 10 دسامبر در تالار بزرگ شهر استکهلم در سوئد برگزار خواهد شد.
*****
بازجويي از همه متهمان کهريزک
پرويز سروري از بازجويي همه مسوولان مرتبط با بازداشتگاه کهريزک خبر داد.سخنگوي کميته ويژه پيگيري حوادث پس از انتخابات در شوراي عالي امنيت ملي درباره بازجويي از قضات ارشد در حوادث کهريزک گفت؛ طبيعي است که کليه افرادي که در زمان حادث شدن اتفاقات بازداشتگاه کهريزک مسووليت داشته اند مورد بازجويي و بازخواست قرار گيرند.
به گزارش مهر، پرويز سروري سخنگوي کميته ويژه پيگيري حوادث پس از انتخابات در شوراي عالي امنيت ملي درباره اتهاماتي که از سوي برخي رسانه ها متوجه برخي مقامات دادستاني در آن زمان مي شود، اظهار داشت؛ آنچه مشخص و روشن است اين است که قاضي اين پرونده که دستور اعزام متهمان را به کهريزک داده، دچار اشتباه فاحشي شده است.وي افزود؛ برخي عوامل بازداشتگاه کهريزک که رفتاري مغاير با اصول انقلاب و اسلام با متهمان حاضر در اين بازداشتگاه انجام داده اند نيز باعث به وجود آمدن مشکلات و اتفاقات ناگوار بازداشتگاه کهريزک شده اند.سروري تصريح کرد؛ بنابراين بايد هر فردي فارغ از نام و جايگاهش که با اقدام، دستور و عمل خود باعث به وجود آمدن مشکلات و اتفاقات بازداشتگاه کهريزک شده است مورد بازخواست قرار گيرد و در صورت احراز جرم با او برخورد شود.رئيس کميته ويژه مجلس براي بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات گفت؛ در سيستم قضايي اين اشکال در آن زمان وجود داشته که بي جهت دستور اعزام متهمان به بازداشتگاه کهريزک داده شده است لذا کليه افرادي که در اين رابطه مسووليت داشته اند صرف نظر از نام بايد پاسخگو باشند.
*****
مي خواهم آن که آشوب مي کند از پليس رضايت نداشته باشد
ايلنا: سردار عزيزالله رجب زاده در نشستي خبري در پاسخ به پرسش خبرنگار ايلنا مبني بر ميزان رضايتمندي مردم از پليس گفت؛ ما آب و خوراک را بر خود حرام کرده ايم که به مردم خدمت کنيم و تلاش تمام پرسنل نيروي انتظامي خدمت به مردم بوده و تلاش مي کنيم اول خدا و بعد مردم از ما راضي باشند. فرمانده انتظامي تهران بزرگ افزود؛ اگر بخواهيم نظرسنجي کنيم شايد حرف درستي نباشد چرا که مردم بايد بگويند از ما راضي هستند يا نه.
رجب زاده با بيان اينکه پليس با مردم، براي مردم، در خدمت مردم است و بر مردم نيست، گفت؛ ما فرمانده مردم نيستيم، خادم مردم هستيم. اگر جايي يک نيرو از لباسش سوءاستفاده مي کند اين طور نيست که هدف نيروي انتظامي اين است. او ادامه داد؛ اگر برخوردي هم مي کنيم با هدف ايجاد امنيت براي مردم است و اگر قرار است کسي که آشوب و تعرض به مال و ناموس مردم کرده رضايت داشته باشد، مي خواهم اين فرد از پليس رضايت نداشته باشد و ما براي رضايت او کف خيابان نيامده ايم. رجب زاده با بيان اينکه کساني که در حوادث اخير دستگير کرده ايم قانون شکن هستند، گفت؛ در رابطه با کساني که بخواهند قانون شکني و آشوب کنند اعمال قانون مي کنيم و با قدرت هم برخورد مي شود.
رجب زاده در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگاري مبني بر برخوردهاي صورت گرفته با مردم پس از انتخابات و اينکه آيا ميزان رضايت مردم از پليس با توجه با اين حوادث کاهش نداشته است، گفت؛ پليس اقدامات خوبي براي تامين امنيت انجام داده و اگر تخلفي در گوشه يي صورت گرفته نبايد به کل نيروي انتظامي نسبت داد.
طرح برخورد با بدپوششي را طبق دستور اجرا مي کنيم
او تاکيد کرد؛ ما احتياج به رضايت اين افراد نداريم و در اين مدت نيز وظيفه ايجاد امنيت را به نحو مطلوب انجام داده ايم. او در رابطه با موضوع اجراي دوباره طرح برخورد با بدپوششي که سردار رادان روز گذشته به آن اشاره کرده بود، گفت؛ برابر ضوابط و دستورات طرح ها را اجرا مي کنيم.
حضور پليس در شهر را کمرنگ تر مي کنيم
او در رابطه با حضور ماموران پليس در سطح شهر نيز توضيح داد و گفت؛ اگر قرار باشد مردم فقط با ديدن پليس به قانون احترام بگذارند درست نيست و مقدور هم نيست که پليس قدم به قدم حضور داشته باشد. او تصريح کرد؛ مشکل ما اين است که وقتي پليس حضور پررنگ دارد مي گويد چرا حضورش پررنگ است و حالت پادگان گرفته و وقتي حضور را کمتر مي کنيم مي گويند چرا پليس حضور ندارد.
رجب زاده در رابطه با امحاي مواد مخدر در هفته ناجا نيز گفت؛ امحاي مواد مخدر به روز مبارزه با مواد مخدر موکول شده است. او در پاسخ به سوالي در رابطه با هماهنگي با محيط زيست گفت؛ پليس براي امحاي مواد با محيط زيست هماهنگ است. ما از سال گذشته براي کنترل ترافيک و آلودگي شهر ورودي هاي محدوده ترافيک را بسته ايم و ماموران هنوز هم حضور دارند. در اين موارد محيط زيست کجا بوده است، ضمن اينکه بخش عمده يي از مواد از طريق کوره هايي که طراحي شده امحا مي شوند.
پاکسازي مناطق آلوده به معتادان پرخطر
او در رابطه با کانکس هاي نيروي انتظامي و امکانات کم اين کانکس ها و در پاسخ به سوالي مبني بر انتقال فاضلاب برخي از کانکس هاي پليس به جوي آب گفت؛ اين همه کانکس، حالا شما يکي را پيدا کرده ايد که فاضلابش در جوي مي رود. رجب زاده در رابطه با دره فرحزاد نيز توضيح داد و گفت؛ مسووليت پاک نگه داشتن دره فرحزاد برعهده خود بنده است و اگر يک روز معتاد و موادفروشي در اين منطقه بود من بايد جوابگو باشم. ما 14 نقطه در سطح تهران داريم که پاکسازي آنها در حد فرماندهي پايتخت است و فرحزاد دومين نقطه يي بود که پاکسازي شد. او ادامه داد؛ اولين نقطه در پرند بود و 200 بيغوله را خراب کرديم که پيگيرش هستيم تا 165 بيغوله ديگر را نيز تخريب کنيم. او تصريح کرد؛ در برنامه هايمان هست که هر دو هفته يک نقطه را پاکسازي کنيم. در سطح کلانتري ها و سرکلانتري ها نيز 240 نقطه آلوده شناسايي شده که 80 نقطه را پاکسازي کرده و روساي کلانتري ها را مسوول آن نقطه کرده ايم به طوري که حتي اگر شده رئيس کلانتري ميزش را ببرد و آنجا مستقر شود. هفته آينده نيز 80 نقطه ديگر پاکسازي مي شود. فرمانده انتظامي تهران بزرگ تصريح کرد؛ ما در حال اجراي جمع آوري معتادان پرخطر نيز هستيم و اميدواريم با هماهنگي هايي که در حال انجام است تا آخر هفته حداقل در معابر اصلي و پارک ها شاهد معتادان پرخطر نباشيم. وي با اشاره به اينکه هم اکنون خودروهاي جمع آوري معتادان در 30 نقطه تهران مستقر هستند، گفت؛ اگر حدود 800 معتاد ديگر را جمع آوري کنيم مي توان گفت در ظاهر معتادان پرخطر در سطح شهر حضور ندارند.
*****
جاسبي؛اصراري براي ماندن ندارم
"ديگر اصراري براي ماندن ندارم." اين جمله يي بود که ديروز برخي خبرگزاري ها به نقل از مصاحبه تلويزيوني رئيس دانشگاه آزاد تيتر کردند. با اين حال متن مصاحبه نشان از آن داشت که اگرچه عبدالله جاسبي ديگر با اطمينان و اعتماد به نفس سابق از ادامه فعاليت خود در دانشگاه آزاد حرف نمي زند، اما هنوز هم اميدهايي براي ماندن دارد و مترصد فرصت هايي است تا با آرام شدن اوضاع از حجم فشارها بر دانشگاه آزاد بکاهد.
جاسبي در اين گفت وگوي تلويزيوني در پاسخ به سوال مجري برنامه درباره ادامه وضعيتش در دانشگاه آزاد گفت؛ «به هيچ عنوان اصراري براي ماندن در سمت رياست دانشگاه آزاد نداشته و ندارم و کاملاً تابع تصميمات مراجع قانوني و هيات امناي دانشگاه هستم.» با اين حال او يک جمله ديگر را هم اضافه کرد تا ماجراي رفتن و ماندن خود را همچنان در هاله يي از ابهام نگاه دارد؛ «در طول دهه اول تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي بر حفظ ثبات رياست اين دانشگاه اصرار داشتم چون در آن زمان دانشگاه تازه تاسيس شده بود و به ثبات نياز داشت اما در طول دو دهه گذشته به هيچ عنوان اصراري براي ماندن در سمت رياست دانشگاه آزاد ندارم و کاملاً تابع تصميمات مراجع قانوني و هيات امناي دانشگاه آزاد اسلامي هستم.» رئيس دانشگاه آزاد ادامه داد؛ «در نظام جمهوري اسلامي سنگرهاي بسياري براي خدمت وجود دارد و حتماً نبايد در سنگر دانشگاه به خدمت مشغول بود.»
جاسبي در پاسخ به اين پرسش که برخي منتقدان اعتقاد دارند طول مدت رياست در دانشگاه آزاد زياد شده و مديريت در آموزش عالي بايد حداقل هر 10 سال يک بار تغيير کند، گفت؛ «به اين موضوع اعتقادي ندارم و از نظر من مديريت در دانشگاه و مجموعه آموزش عالي بايد از ثبات برخوردار باشد. در اين رابطه چندي پيش گزارشي را مطالعه کردم که بر اساس آن تمامي دانشگاه هاي برتر جهان از دوره هاي بلندمدت رياست برخوردار بوده اند به نحوي که مثلاً شخصي در دانشگاه هاروارد به مدت 38 سال رياست اين دانشگاه را بر عهده داشته است.»
اين در شرايطي است که منتقدان رئيس دانشگاه آزاد اميدوار بودند با توجه به روند حوادث پس از انتخابات جاسبي را تا پيش از آغاز سال تحصيلي جديد از مقام رياست دانشگاه آزاد برکنار کنند. رئيس اين دانشگاه مانند سابق از انگيزه ها و توانايي ها و اصرار خود براي ادامه فعاليتش در اين دانشگاه نمي گويد و اعلام مي کند؛ «اصراري براي ماندن نداشته و ندارم.»
*****
این هنوز از نتایج سحر است
مژگان مدرس علوم
از زمان شکل گیری جنبش اصلاحی به این سو، نهاد دانشگاه از جمله بزرگترین کانونهای انتقاد و اعتراض در برابر خودسری ها و خود کامگی های حکومت بوده و همواره به تعبیر سقراط حکیم چونان خرمگسی خواب آرام نیمروزی را بر ارباب قدرت حرام کرده است.
در این سالها شاید هیچ جا به مانند دانشگاه به طور مداوم محل جنب و جوش سیاسی نبوده است و می توان گفت که هیچ یک از ترفندهای گونه گون و رنگارنگ نیز که با پشتوانه های مادی و معنوی صاحبان قدرت صورت گرفته، نتوانسته ریشه این درخت را بخشکاند هر چند که آسیب ها بر آن وارد کرده است. در ایام تبلیغات انتخابات اخیر و حوادث پس از آن همگان یکبار دیگر شور و نشاط را در صحن دانشگاههای کشور نظاره گر شدند که به رغم تهدیدات آمرانه و تحدید ات مزورانه یادآور خاطرات سالهای دور شد؛ سالهایی که دوم خرداد را پدید آورد و جنبش اصلاحات را.
و حالا که فصل بازگشایی دانشگاههاست یکبار دیگر متصدیان امر به تکاپو افتاده اند تا سکوت قبرستانی و آرامش بخشنامه ای را بر فضای دانشگاه حاکم و روند رو به رشد اعتراضات را که هنوز شعله هایش به سردی نگراییده مهار کنند. چندی پیش زمزمه این بود که به بهانه امراض فراگیر محیط های آموزشی را تعطیل کنند و همین روزهای اخیر نیز یکی از مقامات اظهار فرمود که دانشگاه باید آرام باشد. تو گویی حاکم کردن آرامش بر جایی مثل دانشگاه به اندرز و توصیه یا فرمان و دلخواست میسر است. اگر اینگونه بود که پایه های سلطنت شاه به هر حرکت دانشجویی سست نمی شد و به لرزه نمی آمد.
سرکوب وحشیانه روزهای تابستان اما پائیز امسال را آبستن حوادث بسیار کرده است. عجیب نیست اگر آقای احمدی نژاد به خلاف سالهای پیش رغبتی به حضور در جمع های دانشجویی ندارد و عجب نیست اگر وزیر علوم دولت نامشروع در هر محیط دانشگاهی حضور می یابد با اعتراضات دانشجویی به پیشوازش می روند. به واقع هر چه در این سالها باد کاشته اند امسال باید منتظر درو کردن توفان باشند. اخراج اساتید، ستاره دار کردن دانشجو ها، ایجاد فضای رعب و وحشت پلیسی در دانشگاهها و بازداشت فعالان دانشجویی از ذهن و ضمیر دانشجویان و دانشگاهیان محو نشده است.
اما امسال فضای دانشگاه تنها تاثیر پذیرفته از ذهنیت صنفی محض نیست. دانشجویان و دانشگاهیان در ماجرای انتخابات اخیر با کلیت جامعه ایرانی پیوند خوردند و یک حرکت فراگیر ملی را شکل دادند. در خیابانهای تهران دوش به دوش دیگران از هر صنف و طبقه یک شعار را فریاد کشیدند و به یک بیداد اعتراض کردند.
همه از یک زاویه سرکوب وحشتناک اعتراضات آرام را دیدند و با یک نگاه جنازه های در خون غلتان را بدرقه کردند. امسال دانشگاه باخیابان ها و میادین و کوچه های شهر پیوند خورده و دانشجو و استاد همشانه و همراه کارمند و معلم و پیشه ور و خانه دار در پی پس گرفتن رایی است که خوانده نشد.
دانشگاههای کشور یکی پس از دیگری به کانون اعتراض تبدیل خواهند شد و رویای شیرین دولت باد آورده را به کابوس تلخ شکست و رسوایی بدل خواهند کرد، برای اثبات این پیش بینی هیچ استدلالی مورد نیاز نیست. کافی است همگان بنشینند و آرام روند پیشرفت حوادث را روزهای آینده پی بگیرند.
*****
حضرت والا "عنتری نژاد" و علیامخدره همسرشان، در تلویزیون آمریکا
*****
جایزه دیگری برای زنان ایران؛
دنیا کمپین یک میلیون امضا را می شناسد
جایزه صدای آزادی موسسه دای کوادریج DIE QUADRIGE آلمان به کمپین یک میلیون امضا برای مبارزه در راه تغییرقوانین تبعیض آمیز داده شد. درمراسم اعطای این جایزه، رضوان مقدم از اعضای کمپین، فریبا داوودی مهاجر فعال حوزه زنان و ژاله گوهری حضور داشتند و به سخنرانی در مورد ویژگی های مختلف این جنبش اجتماعی پرداختند.
در این مراسم فریبا داوودی مهاجر درمورد استراتژی ها واهداف کمپین، ژاله گوهری در مورد جنبش زنان ایران و تاثیرات آن درفضای سیاسی اجتماعی ایران ورضوان مقدم درباره روش هایی که کمپین برای ارتباط با جامعه به کار می برد سخن گفتند.
فریبا داووی مهاجر از شرکت کنندگان در این مراسم در مصاحبه با روز گفت: کیفیت این مراسم بسیاربالا بود وشخصیت های مهمی از پارلمان اروپا از جمله رییس جمهور صربستان حضور داشتند و هنگام اعطای جایزه به شدت کمپین را مورد تشویق قرار دادند. دراین برنامه همچنین فیلمی از فعالیت های کمپین یک میلیون امضا پخش شد. اعطای چنین جوایزی می تواند به گسترش فعالیت های کمپین درداخل کشور و ارتقا وضعیت حقوق بشر به صورت عام و حقوق زنان به صورت خاص درایران کمک کند؛ چرا که فعالیت های کمپین یک میلیون امضا به هیچ وجه جدا از حقوق بشر نیست.
وی افزود: به نظر می رسد که این قبیل جوایز می تواند موجب ایجاد یک چتر امنیتی برای کمپین یک میلیون امضا شود ومسوولین ما متوجه شوند که تمام دنیا کمپین میلیون امضا را می شناسد وبه فعالیت های زنان ایرانی به دیده احترام نگاه می کند. فعالیت های زنان در ایران توانسته درچند سال گذشته برای همه ایرانیان عزت واحترام جهانی پدید بیاورد. نکته قابل توجه این است که اکثر شخصیت های سیاسی دنیا با فعالیت های این کمپین آشنایی دارند و آن را به عنوان یک حرکت بدون خشونت می شناسند و احساس می کنند که جامعه ایرانی از بلوغ و رشد یافتگی خاصی برخوردار است که می تواند مطالبات خود را با روش های مدنی و مدرن وغیرخشونت آمیز به دست بیاورند وبرای آن مبارزه کنند.
خانم مهاجر افزود: واکنش به سخنرانی های ایرانی ها بسیارخوب بود به صورتی که گورباچف بعد ازسخنرانی فعالان زنان ایرانی به نشانه احترام از جای خودبلند شد. در عین حال ایران تنها کشوری بود که از دیگر کشورهای خاورمیانه جایزه ای دریافت کرد. جایزه کمپین یک میلیون امضانقدی است کمپین از دریافت این جایزه خودداری کرد، چراکه فعالان کمپین در ایران معتقدند که با استقلال می توانند به راهشان ادامه بدهند. همان طور که کمپین درموارد قبلی هم از گرفتن جوایز نقدی خودداری کرده است.
دراین مراسم به میخاییل گورباچف و واسلاو هاول وبرخی دیگر شخصیت های هنری و سیاسی هم جایزه داده شد. در این مراسم که در روز وحدت دو آلمان برگزار می شود، به شخصیت هایی که توانسته اند درحوزه دموکراسی تاثیر گذار باشند جوایزی اهدا می شود.
*****
پژوهشگر ایرانی مقیم کانادا:
سلول انفرادی ادامه شکنجه در تابوت است
پرستو سپهري

"شکوفه سخی"، پژوهشگر ساکن تورنتو که در دهه 60، هشت سال از عمر خود را به عنوان زندانی سیاسی در زندان‌های حکومت اسلامی گذرانده، اخیرا در فیلمی به بیان تجربیات خود در دوران زندان پرداخته است. به گفته خانم سخی سلول های انفرادی‌ ادامه همان تابوت‌هایی است که حاج‌داود در سال‌های 1361 و 1362 طراحی کرد و از آن ها برای شکنجه دادن زندانیان بهره گرفت.
خانم سخی که در فیلم مستند "درختی که به یاد می‌آورد"، ساخته مسعود رئوف، به بیان تجربیات خود در دوران زندان پرداخته، می گوید: "در مقطع فعلی، سخن گفتن از دهه 60 برای جامعه جهانی و هم مردم ایران از دو زاویه اهمیت دارد. اول اینکه بگوییم خشونتی که امروز در جامعه ایران می‌بینیم، خشونتی است که این نظام از ابتدا با آن شکل گرفته. اعدام گسترده سران حکومت پهلوی دوم، و هم‌چنین اعدام هزاران جوان در دهه 60، در پیوند با خشونتی است که امروز در جامعه ایران می‌بینیم و ضروری است تا نسل امروز این تداوم و پیوند را درک کند."
این پژوهشگر که در میان جمعی از فعالان اجتماعی- سیاسی سوئدی و ایرانی در اتحادیه آموزشی کارگران سوئد در استکهلم درباره شکنجه زندانیان سیاسی در ایران سخن می‌گفت، دو پایه اصلی حکومت جمهوری اسلامی را مذهب و خشونت دانست و ادامه داد: "زاویه دومی که توجه به آن ضرورت دارد، این است که دستگیری، اعتراف‌گیری و شکنجه گسترده فعالان اجتماعی و سیاسی، اگرچه در بطن خود حکایت از مقاومتی دارد که در برابر استبداد وجود دارد، اما به هیچ‌وجه نباید تمامی بار این مقاومت به گرده زندانی سیاسی گذاشته شود."
شکوفه سخی با تاکید بر ضرورت حمایت مردم از زندانیان سیاسی، افزود: "ممکن است کسانی که زندان و شکنجه را تجربه نکرده‌اند دید واقعی نسبت به آن نداشته باشند. من می‌خواهم به این طیف بگویم نفس شکنجه اگرچه بیانگر مقاومت فرد زندانی نیز هست، اما توان و سیستم جسمانی انسان محدودیت‌هایی دارد، به همین دلیل می‌خواهم از بحث قربانی و قهرمان خارج شوم. صفت قربانی، آدم را بی‌قدرت و ناتوان جلوه می‌دهد و قهرمان هم تصویری از انسان می‌سازد که انگار ریشه در واقعیت‌های زندگی ندارد. به نظر من بهتر است پیش از هر چیز به این نکته توجه کنیم که چه سیستمی این افراد مقاوم را در هم می‌شکند. با این دید، توجه ما از قهرمان و قربانی متوجه انواع و اقسام شکنجه‌ای می‌شود که می‌تواند آدمی را درهم بشکند. با این درک درمی‌یابیم که بخشی از بار مقاومت نیز بر شانه‌های ما در خارج از زندان قرار دارد."
این پژوهشگر با اشاره به زندانیانی چون احمد زیدآبادی - روزنامه نگار و دبیر کل دفتر تحکیم وحدت- که طی سه ماه اخیر، روزهای پی‌درپی، در نوعی از سلول قبرگونه بسر برده که در آن هرگونه ارتباط‌ش با خارج از سلول کاملاً قطع بوده گفت: "این انفرادی‌ها ادامه همان تابوت‌هایی است که حاج‌داود در سال‌های 1361 و 1362 طراحی کرد. شرایط این سلول‌های قبرگونه بسیار دشوارتر از نوعی سلول انفرادی است که نسبت به آن شناخت داریم. علاوه بر احمدزیدآبادی، عبدالله مومنی نیز به همسر خود گفته است 35 روز در چنین جایی به سر برده است و به نظر می‌رسد دامنه بهره‌برداری حکومت جمهوری اسلامی از این شکنجه گسترده تر از اینهاست."
او تاکید کرد که در دهه 60 وقتی زندانی سیاسی را در "تابوت‌" حبس می‌کردند، تلاش زندانبان‌ها این بود که با پخش سخنرانی و آیات قرانی وی را شست‌وشوی مغزی دهند اما در نوع خاصی از این شکنجه که طی ماه‌های اخیر در زندان‌های جمهوری اسلامی اجرا می‌شود فرد کم‌کم دچار اضطراب و فراموشی می‌شود و حس خود را نسبت به گذشته و حال و آینده از دست می‌دهد. به این ترتیب چون ارتباطش با دنیای انسانی قطع می‌شود ممکن است رفته رفته یا بازجویش فرشته نجات او ‌شود یا دست به کارهای خطرناکی بزند.
به عقیده شکوفه سخی، "در چنین شرایطی ما نباید توقع داشته باشیم زندانیان مقاومی چون احمد زیدآبادی به تنهایی به این مقاومت ادامه دهند. نباید عرصه مقاومت را فقط به خود آنها بسپاریم. نباید بگذاریم زندانی تصور کند فراموش شده و همه مسئولیت مقاومت روی گرده‌های او گذاشته شده است. چراکه به این ترتیب ممکن است مقاومت او درهم بشکند. متوجه باشیم تمامی جوامع استبدادی از چنین شیوه‌ای برای درهم شکستن افراد استفاده کرده‌اند و بهره‌برداری از آن تنها به ایران تعلق ندارد."
وی تاکید کرد که "جامعه جهانی باید به چنین شکنجه‌هایی که تلاش دارد شان انسان را از او بگیرد توجه کند. این نوع شکنجه از دیگر شکنجه‌هایی چون تجاوز، شلاق و ناخن‌کشی زجرآورتر است. جامعه جهانی در حال حاضر متوجه تجاوز به زندانیان سیاسی وقایع اخیر ایران شده اما آنطور که باید به این نوع شکنجه توجه نمی‌کند."
این نویسنده و پژوهشگر که برای پایان نامه فوق لیسانس خود تحقیقی تحت عنوان "سیستم‌های تمامیت‌خواه: تسلیم و مقاومت" ارائه کرده است، با تاکید بر ضرورت ایجاد یک کمپین علیه شکنجه در ایران، توضیح داد: "نویسنده‌ای به نام نائومی کلین در فصل اول کتاب دکترین شوک اسنادی ارائه کرده که بر پایه آن معلوم می‌شود ریشه این نوع شکنجه فقط به ایران تعلق ندارد و 50 سال پیش سازمان سیا از چنین شکنجه‌هایی استفاده می‌کرده. تاکید این شکنجه بیشتر بلوکه کردن پنج حس آدمی به ویژه بینایی و شنوایی و جلوگیری از حرکت فرد است که منجر به پریشانی ذهن فرد می‌شود. تاثیر این شکنجه‌ها بر اساس آزمایشات کاملاً علمی متعدد در کانادا، امریکا و انگلستان روی ارتشی‌ها، زندانیان و بیماران مشخص شده است. بنابراین تمام سیستم‌های قدرتمدار و حتی جامعه علمی غرب که در حوزه شکنجه مطالعه و تحقیق کرده‌اند در برابر آن مسئولند. بهتر است همان همتی را که برای افشای کهریزک به خرج دادیم، برای مقابله و اعتراض به این نوع شکنجه در جامعه بین‌الملل هزینه کنیم."
برپایه این گزارش، پیش از این در تاریخ 27 مرداد، "مهدیه محمدی"، همسر احمد زیدآبادی در گفت و گو با رسانه‌ها مطرح کرده بود که این روزنامه‌نگار بلافاصله پس از بازداشت، اعلام اعتصاب غذا کرده ولی تا ۱۷ روز هیچکس حتی در سلول او را باز نکرده است. مهدیه محمدی با اشاره به سخنانی که احمد زیدآبادی در دیداری در زندان با وی در میان گذاشته، گفته بود که "درتمام طول این هفده روز هیچ احدی سراغش نرفته. یعنی در اتاقی یک متر در یک مترونیم تنها بوده. می‌گفت هیچ صدایی آنجا نمی‌آمده. اصطلاحی که به کار برده این بوده که دقیقاً مثل یک قبر بوده. این اصطلاحی‌است که همه‌ی این آقایان و خانم‌ها در ملاقات با خانواده هایشان، به‌کار برده‌اند. جایی بوده که مثل یک قبر بوده. هیچ صدایی نمی‌آمده و هیچ احدی را ظرف این هفده روز ندیده".
وی مطرح کرده بود: "همسرم گفت دچار جنون شدم. یعنی یک حالت توهم پیدا کرده بود و همه‌اش داد و فریاد می‌کرده. اصلاً می‌گفت به فکر این بودم که یکجوری خودم را از بین ببرم. ولی هیچی پیدا نمی‌کردم که خودم را بکشم. و بعد دیگر شروع کرده داد و بیداد و سروصدا. بعد که دیدند دارد دیوانه می‌شود، آمدند او را بردند یکجای دیگر که نمی‌دانم آن جای جدید کجاست".
احمد زیدآبادی پس از ۱۷ روز در حالی که تقریباً نیمه‌بیهوش بوده، به بهداری منتقل می‌شود. پزشکی در آنجا به وی توصیه می‌کند که اعتصاب غذایش را بشکند چرا که هیچکس صدای او را نخواهد شنید و هیچکس حتی نمی‌د‌اند او در کجا بسر می‌برد.
*****
احتمال رفتن قاضی حداد از دادستانی قوت گرفت
حسن زارع ‏دهنوی معروف به قاضی حداد که معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران را برعهده دارد از اين سمت كنار گذاشته خواهد شد.
به گزارش سلام‏نیوز شنیده شده است قاضی حسن حداد كه مسئول پرونده تعداد زیادی از فعالان سیاسی است به زودی از دادستانی تهران خداحافظی خواهد كرد.
از سوی دیگر مصطفی پور محمدی رئیس سازمان بازرسی كل كشور هفته گذشته از حضور تعدادی از افراد مرتبط با دادسرا در بین متهمان پرونده كهریزك خبر داد که گفته می شود نام دو تن از قضات مشهور در بین این متهمان وجود دارد.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
مصاحبه با فرزند بنیانگذار معدن انگوران؛ واگذاری معدن به بسیج بدون رضایت مالکان اولیه
مسیح علی نژاد

در پی فروش بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه به یکی از شرکت های وابسته به بسیج از یکی از فرزندان مرحوم مهندس مرتضی رستگار بنیانگذار این معدن در این مورد مصاحبه ای کرده ایم که در پی می آید.
آیا خانواده ی رستگار از این فروش و مزایده مطلع شده بود؟
به هیچ وجه ما خبر نداشتیم.
آیا خانواده ی رستگار از این معامله راضی هستند؟
خیر. ما زمانی که چند ماه قبل زمزمه های مزایده ی این معدن می شد اقداماتی انجام داده و نارضایتی خود را به آنها منتقل کرده بودیم. چگونه این معدن را از پدر و خانواده ی شما گرفتند؟
به صورت کاملا غیرقانونی، چون استنادشان ملی کردن اموال بر طبق قانون توسعه و حفاظت صنایع بود که به تصویب شورای عالی انقلاب رسیده بود ولی بر طبق همان قانون نادرست هم حق نداشتند که اموال خانواده ی رستگار را بگیرند؛ چون این معدن هیچ بدهی بانکی و دولتی نداشت و هیچ مدرکی دال بر تحصیل مال نامشروع و ارتباط با خانواده ی سلطنت هم وجود نداشت.
پس چرا اعتراض نکردید؟
چرا تا چند سال مرتبا پدرم و ما به مراجع مختلف قضائی و دولتی مراجعه و اعتراض و شکایت میکردیم. آقای موسوی اردبیلی که رئیس دیوان عالی کشور بود بایستی خاطرشان باشد که پس از بررسی های طولانی جواب قانع کننده ای برای ما نداشتند. حتی در شورای انقلاب هم شکایت پدرم از طریق دادستانی کل انقلاب مطرح شد و نمایندگان شورای انقلاب گزارش خیلی مثبتی در مورد پدرم تهیه و به شورا ارائه کردند ولی در جو آن روزها نتیجه ای نداشت.
آیا بر طبق بند الف و یا ب اموال شما ملی شد؟
نمی توانست چنین باشد چون این بندها مربوط به وابستگان به خاندان سلطنت و دربار و سوءاستفاده کنندگان اموال دولتی و بدهکاران بانکی بود و خانواده ی ما هیچکدام از این شرایط را نداشت حتی زمان انقلاب. پدرم از شرکت مبلغ هفتادوسه یا هفتادوچهار میلیون تومان طلبکار بود ضمن آنکه یک ریال بدهی دولتی و بانکی هم نداشتیم چون پدرم اعتقاد به وام گرفتن نداشت و تا سال هزار و سیصد و شصت و یک هم مرتبا به وزارت صنایع و معادن و مراجع قضائی مراجعه و دادخواهی میکرد ولی ظاهرا گوش شنوایی وجود نداشت.
رابطه پدر شما با شرکت پس از ملی شدن چگونه بود؟
مرتبا پدرم با مسئولین شرکت تماس داشت و راهنمایی های لازم را به آنها می کرد به طوریکه با هزینه ی خودش نمونه ها را به خارج از کشور برای آزمایشات خاص میفرستاد و نتیجه اش را با مسئولین شرکت میفرستاد و تا قبل از فوتش هم مدیران و مسئولان کشور با ایشان تماس داشتند و از راهنماییها و مشورت های ایشان استفاده می کردند حتی یک بار به دیدن ایشان در کانادا رفتند و از ایشان دلجویی و قدردانی کردند.
آیا تاکنون اموالی از خانواده شما را به شما بازگردانده اند؟
به هیچوجه چه اموالی که به عنوان معدن و کارخانه و شرکت که به عنوان ملی کردن ضبط کردند و چه منزل و اموال شخصی و خصوصی و اسباب و لوازم منزل و جهیزیه مادرم و دامادها و عروس های خانواده، همه را ظاهرا مصادره کرده و بدون بررسی و تحقیق و تشکیل دادگاه ما را از تمامی حقوقمان محروم ساختند.
تقاضایتان در صورت توجه مسئولان چیست؟
این معدن جزء اموال خانواده ما است که در درجه ی اول تقاضا داریم که این معامله باطل شود؛ به دو دلیل که یکی فروش مال غیر و دوم فروش بر اساس قیمت غیرواقعی آن است. زیرا الان اگر چنین واحدی بخواهد ساخته شود حداقل 34 میلیارد دلار هزینه ماشین آلات و تاسیساتش است و این غیر از ارزش معدن انگوران است که در جهان کم نظیر و غیر قابل ارزش گذاری است. خانواده ی رستگار از هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگری صالحتر به اداره و مالکیت این معدن است زیرا یک واحد اقتصادی بزرگ است که چند هزار خانواده از آن ارتزاق میکنند که اکثریت قریب به اتفاق آن افراد زحمتکش و دلسوز هستند و هم ما به این خانواده علاقه داریم و هم آنها به خانواده رستگار عشق می ورزند.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 6376
نامه اسكندر دلدم به دادستاني تهران در خصوص وضعیت فرزندش
خبرگزاری هرانا : پدر صالح دلدم كه اكنون بيش از 100 روز از بازداشت غيرقانوني و خودسرانه فرزندش مي گذرد ديروز نامه اي به دادستان تهران آقاي جعفري در خصوص وضعيت نامعلوم فرزندش نوشته و رونوشتي از آن نيز براي آقاي حداد ، معاونت امنيت دادسراي انقلاب تهران ارسال شده است.
وي در اين نامه اظهار داشته كه "صالح ‌،جوان 22 ساله اي است كه بيماري مادرزادي هم دارد از چند روز پس از برگزاري انتخابات و قبل از بروزاغتشاشات ، ‌دستگير و ظاهرا در بند 209 زندان اوين به سر مي برد. در تمام اين مدت با وي ملاقاتي نداشته ايم و در مراجعات مكرر به بخش رايانه دادسراي انقلاب اظهار مي دارند پرونده اي در اين دادسرا ندارد.
"در بخش ديگري از نامه آمده ": صالح بدون آگاهي سياسي و از روي شور جواني و در لبيك به امر رهبربراي حضور همه اقشار در صحنه انتخابات ،‌ جذب ستاد انتخاباتي مهدي كروبي شده و در حد يك جوان هوادار ساده در اين ستاد چند روزي فعاليت داشته است. حال به واسطه فرزندم و بي اطلاعي از وضعيت وي و بيماري لاعلاج مادرش در شرايط بسيار نامساعدي به سر مي برد و استدعاي معاضدت دارم"
با توجه به اظهارات آقاي اسكندر دلدم،‌پدر آقاي صالح دلدم،‌ مبني بر اينكه بعد از گذشت بيش از 100 روز كه از بازداشت فرزندشان در بند 209 زندان اوين مي گذرد اما‌هنوز در دادسراي انقلاب،‌ پرونده اي براي ايشان تشكيل نشده است ‌و با توجه به پيگيري هاي وكيل ايشان ‌كه مويد همين امر مي باشد و امكان اعلام وكالت به علت عدم وجود پرونده در دادسرا ‌فراهم نشده استاولين مساله اي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه ،‌ عدم ثبت پرونده و عدم وجود پرونده در دادسرا،‌ نشان از عدم صدور قرار بازداشت دارد و احتمال گم شدن پرونده نيز‌به علت عدم وجود سابقه در رايانه‌،منتفي است.
بنابراين ‌آنچه مسلم مي باشد اين است كه به علت عدم رعايت ضوابط قانوني،‌ بازداشت ايشان،‌ از مصاديق بازداشتهاي غير قانوني و خود سرانه مي باشد كه طبق ماده 575 قانون مجازات اسلامي‌، مجازات اين جرم،‌ انفصال دايم از سمت قضايي و محروميت از مشاغل دولتي به مدت 5 سال است و دامنه اين جرم، به زندان اوين،‌كه احتمالا متهم را بدون اخذ برگ بازداشت ، پذيرفته است نيز سرايت مي كند.عدم تشكيل پرونده براي متهم،‌علاوه بر اينكه يك تخلف انتظامي و جرمي شديد محسوب مي شود ‌داراي آثار سو و غير قابل جبران مي باشد، كه به عنوان مثال‌،مي توان به عدم شناساسي و احراز مسئوليت ‌در موارد ايراد صدمه و اتفاقات ناگوار اشاره نمود.اين اميد مي رود ‌با اعلام تقاضاي آقاي اسكندر دلدم به دادستاني تهران،‌مقدمات لازم براي‌ تعيين تكليف صالح دلدم ‌و همچنين،‌مجازات متخلفين از قانون،‌ فراهم شود. ‌
*****
فراخوان دانشجویان علوم اجتماعی برای آزادی مهدی شیرزاد
عده‌ای از هم‌کلاسی‌ها و دوستان مهدی شیرزاد با راه اندازی وبلاگی و انتشار نامه‌ای خواستار آزادی این دانشجوی علوم اجتماعی شدند. در این وبلاگ از کلیه فارغ‌التحصیلان و اساتید علوم اجتماعی دعوت شده است که نامه تهیه‌شده را برای آزادی مهدی شیرزاد امضا کنند. علاقمندان به امضای نامه مذکور می‌توانند به آدرس wwww.freeshirzad.blogfa.com مراجعه و با درج مشخصات خود در بخش نظرات، این نامه را امضا کنند.
متن این نامه که
در این وبلاگ منتشر شده به قرار زیر است:
نزدیک به ده روز است که دانشجو و همکلاسی‌ سابق ما، مهدی شیرزاد، بازداشت شده‌ و هنوز از اتهامات احتمالی او اطلاعی در دست نیست. یکی دیگر از دانشجویان سابق دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، علی‌ پیرحسینلو، دانش‌آموخته سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (دبیرستان علامه حلی تهران) و وبلاگ‌نویس نیز بیش از دو هفته است با وضعیتی مشابه بازداشت شده است. بازداشت چنین افرادی بیش از هر چیز به شکافی دامن می‌زند که متاسفانه مدتی است میان نخبگان کشور و متولیان امور پدید آمده و تدوام آن می‌تواند عواقب بسیار تلخی برای کشور به دنبال داشته باشد.
برای اهالی علوم اجتماعی بازداشت امثال مهدی شیرزاد این پرسش را بر می انگیزد که چرا در میان متولیان ادره امور نظام کسانی هستند که به محققان، مدرسان و دانشجویان علوم اجتماعی و به دانش آنان به چشم خطری برای خود می‌نگرند؟ چرا کار به جایی رسیده که در متن کیفرخواستی که در دادگاه متهمان ناآرامی‌های پس از انتخابات قرائت می‌شود، پای شماری از برجسته ترین متفکرین علوم اجتماعی جهان مانند ماکس وبر، یورگن هابرماس و جان کین به عنوان متهم به میان می آید، و از آنان طوری یاد می شود که گویی اینان ماموران سازمان های امنتیتی شرق و غرب‌ بوده و هستند. آیا به راستی کار به جایی رسیده که کسانی در سطوح مختلف نظام باور دارند که در آکادمی‌های علوم اجتماعی توطئه‌ای هماهنگ علیه حکومت ایران در حال شکل‌گیری است؟ صراحتا باید گلایه کنیم که چنین نگاهی به معنای آن است که صدها عالم و دانشجوی علوم اجتماعی خود نمی‌فهمند در کلاس‌ها و کتاب‌های‌شان چه می‌گذرد اما، فی‌المثل، یک کارمند دادگستری استان تهران این موضوع را می‌فهمد.
لازم می بینیم در همین فرصت بکوشیم تا تصویر روشنی از خصلت های نسل نوین علوم انسانی در ایران ارائه دهیم تا شاید بهانه ای باشد برای آشنا کردن متولیان امور با چند و چون و ذغدغه های این نسل. از دهه هفتاد شمسی نسل نوینی پا به دانشگاه‌های کشور گذاشت. نسلی که مهدی شیرزاد بی تردید یکی از برجسته‌ترین‌های آنهاست. جامعه‌ای که تا سالیان سال علوم انسانی در آن رشته‌ای بود که افراد از بد حادثه آن را انتخاب می کردند و در عرف جامعه مختص کسانی بود که توانایی علمی و درسی اندکی داشتند، به ناگاه با نسلی نو مواجه شد که با ذهنی پرسشگر و خلاق دست به انتخاب رشته‌های علوم انسانی زدند. اینان نسلی بودند که پس از انقلاب متولد شده، کودکیشان را در جنگ سپری کرده و تجربه سالهای جوانیشان با حوادثی مانند دوم خرداد مصادف شده بود. خصلت این نسل تنها یک چیز بود: ذهنی سرشار از سوال و دغدغه برای حل مسایل اساسی اجتماع ایران.
امثال مهدی شیرزاد وارد علوم انسانی شدند نه برای این که توش و توان علمی اندکی داشتند، درست برعکس، آن ها با هوش و زکاوتی درخشان، ذهنی جستجوگر و دغدغه هایی برای ساختن سرزمینی آبادترعلوم انسانی را انتخاب کردند.
اما نکته قابل توجه و شاید راهگشا برای متولیان امور روشن کردن نوع نگاه این نسل به سیاست است. اگرجوانان سال های دهه پنجاه شمسی با وجود همه اختلافات و تضادهای فکری و عقیدتی ـ که پس از انقلاب به شکلی خشونت بار خود را نشان داد ـ در یک ویژگی مشترک بودند و همگی فکر می کردند پاسخی قطعی برای همه مسائل بشری در اختیار دارند، نگاه نسل نوین به سیاست دیگر هیچ شباهتی به خیال‌اندیشی های ایدئولوژی‌زده نسل قبل از خود ندارد. ما به خلاف نسل پیش از خود، دیگر تصور نمی کنیم که پاسخ قطعی و نهایی هر چیز را در اختیار داریم. شاید مهمترین ویژگی نسل جدید وجود نوعی نگاه انتقادی در رویکرد آنان به پدیده های سیاسی و دوری‌شان از هر گونه خود مطلق انگاری بوده است. از چنین چشم‌اندازی است که برای این نسل "اصلاحات" نه نام یک جریان سیاسی خاص، بلکه روشی‌ست عالمانه برای ساختن جهانی به مراتب انسانی‌تر. از همین روست که اطلاق عنوان "برانداز" به نسل جدید دانشجویان و مدرسان علوم اجتماعی نه تنها ناشی از ناآگاهی، بلکه عنوانی است نامتجانس و باید بگوییم تداوم نگاه امنیتی به ما و نسل مهدی شیرزاد فقط بر ضخامت دیوارهای بی‌اعتمای می افزاید.
برهمین اساس ما دانش‌آموختگان علوم انسانی و اجتماعی ضمن اعلام حمایت و پشتیبانی از همکار و همکلاس خود، با تکیه بر دانش مشترکمان شهادت می‌دهیم که او همواره با اعتقادی عمیق نسبت به فرهنگ بومی و روش اصلاحی در عرصه سیاست گام برداشته و مانند همه ما و دیگر همنسلانش هیچ رویایی برای انقلاب مخملی را در سر نداشته است. امروز بازداشت مهدی شیرزاد و دانشجویانی نظیر علی رفاهی، محسن جعفری مقدم، فرید هاشمی و سارا اسمی‌زاده پیش از آن‌ها بازداشت محمدرضا جلایی‌پور، و پس از او بازداشت علی پیرحسینلو، بازداشت افراد نیست، مقابله با دانشگاههای علوم انسانی است.
امید که با تدبیر در رفتار متولیان امور به زودی شاهد همکاری همه سطوح اجتماعی کشور در ساختن آینده‌ای بهتر برای ایران اسلامی باشیم.
جمعی از اساتید، دانش‌آموختگان و دانشجویان علوم انسانی و اجتماعی
*****
آزادى دو محکوم به سنگسار پس از 6 سال زجر و شکنجه
ایلنا: دو محکوم به سنگسار در اصفهان پس از تحمل شش سال حبس آزاد شدند. این دو نفر شش سال پیش به اتهام رابطه جنسى خارج از ازدواج بازداشت شدند. آنها مدتى بعد از سوى مقام قضایى در اصفهان به سنگسار محکوم شدند و این حکم نیز پس از تائید از سوى دیوان عالى کشور نهایى شد. حکم صادرشده که براى اجراى حکم به دایره اجراى احکام ارسال شده بود، با اعتراض و پیگیرى وکلاى پرونده به تعویق افتاد. در ادامه نیز رئیس قوه قضائیه این حکم را نقض کرد. بر اساس این گزارش پس از شش سال فراز و نشیب سرانجام متهمان این پرونده روز گذشته از زندان اصفهان آزاد شدند.
*****
روز هاى سخت براى صنعت نفت و گاز ايران
صنعت نفت و گاز ايران يكى از مهم ترين قربانيان تنش هاى شديدى است كه بر روابط بين المللى اين كشور سنگينى مى كند.
در پى شدت گرفتن انزواى جمهورى اسلامى در صحنه جهانى، شمار زيادى از طرح هاى توسعه ميدان هاى گاز و نفت ايران متوقف شده، تا جایی كه اين كشور براى اجراى اين گونه طرح ها به شركت هاى حاشيه اى از جمله آنگولایی و ونزوئلایی روى آورده است.
پيامدهاى انزوا
گزارش خبرگزارى «مهر» درباره كاهش توليد نفت در ميدان هاى نفتى خليج فارس، كه دوشنبه، ۱۳ مهرماه انتشار يافت، نشان مى دهد كه كمبود سرمايه گذارى، توليد مهم ترين كالاى استراتژيك ايران را، كه ۸۵ درصد دريافتى هاى سالانه ارزى و ۷۰ درصد بودجه كشور را تامين مى كند، با خطر روبرو كرده است.
به گفته «مهر»، هدف مورد نظر برنامه پنجساله چهارم در مورد دستيابى به توليد يك ميليون بشكه در روز در ميدان هاى نفتى خليج فارس تا پايان سال جارى خورشيدى، با شكست روبرو شده و هم اكنون ۱۶ ميدان نفتى اين منطقه از جمله بهرگان، خارگ، لاوان و سيدى با كاهش توليد دست به گريبانند.
«مهر» مى افزايد: «اين كاهش چشمگير توليد نفت خام در ميادين تحت مديريت شركت نفت فلات قاره در حالى اتفاق افتاده كه هم اكنون اجراى طرح هاى مختلف اين شركت همچون ان جى ال خارگ، طرح توسعه بهرگانسر و طرح توليد زودهنگام از ميدان مشترك هنگام نيز با تاخيرهایی همراه است.»
در صنعت گاز ايران نيز پيامدهاى ناشى از انزواى بين المللى به ويژه كمبود سرمايه گذارى، بيش از بيش احساس مى شود.
رسانه هاى تهران به نقل از غلامرضا منوچهرى، مدير عامل شركت پتروپارس، از وجود مشكلات مالى در راه اجراى فاز دوازده، مهم ترين فاز توسعه پارس جنوبى، خبر مى دهند.
براى رفع اين مشكلات، دولت جمهورى اسلامى به ونزوئلا چشم دوخته، كه گويا توافق كرده است با پرداخت ۷۶۰ ميليون دلار در ده درصد توسعه فاز ۱۲ پارس جنوبى شريك شود، و نيز يك شريك آنگولایی، كه قرار است ۵۰۰ ميليون دلار از منابع لازم را، براى اين طرح را تامين كند.
بر پايه ارزيابى مهم ترين نهاد هاى كارشناسى بين المللى، ذخاير شناخته شده نفت خام ايران ۱۳۸ ميليارد بشكه معادل يازده در صد ذخاير جهانى است و بعد از عربستان سعودى، در مقام دوم جاى دارد.
ذخاير شناخته شده گاز ايران نيز، بعد از روسيه، با ۳۰ تريليون متر مكعب، معادل شانزده در صد ذخاير جهانى، در رده دوم قرار مى گيرد. در شرايط عادى، براى ديدار از كشورى با اين همه منابع و گفت و گو با رهبران آن، مسئولان پر آوازه ترين شركت هاى نفت و گاز جهان بايد در صف انتظار بايستند و چندين امتياز بدهند تا بتوانند قرار ملاقات بگيرند.
اين كه دارنده دومين منابع گاز و دومين منابع نفت جهان براى پيشبرد طرح هاى نفت و گاز خود شريكانى معتبر تر از ونزوئلا و آنگولا به دست نمى آورد، يكى از شگفت ترين رويداد ها در تاريخ معاصر انرژى است. تازه به گفته مدير عامل پترو پارس، سرمايه گذارى ونزوئلا در فاز دوازده پارس جنوبى هنوز قطعى نيست.
هندى ها هم نمى آيند»
شركت ملى نفت ايران مى گويد: در حال حاضر برنامه مدونى را براى اجراى طرح توسعه ۳۰ ميدان نفتى و ۱۱ ميدان گازى فراهم آورده است.به گفته مسئولان ارشد نفتى جمهورى اسلامى، طى پنج سال آينده ايران براى پيشبرد طرح هاى نفت و گاز خود به ۱۹۶ ميليارد دلار نياز دارد كه شصت درصد آن، معادل ۱۱۸ ميليارد دلار، بايد از خارج تامين شود، حدود ۲۴ ميليارد دلار در سال.
در پى شدت گرفتن انزواى جمهورى اسلامى در صحنه جهانى، شمار زيادى از طرح هاى توسعه ميدان هاى گاز و نفت ايران متوقف شده، تا جایی كه اين كشور براى اجراى اين گونه طرح ها به شركت هاى حاشيه اى از جمله آنگولایی و ونزوئلایی روى آورده است.
اين همه سرمايه چگونه تامين خواهد شد؟
تكليف غول هاى نفتى آمريكاىى كه روشن است. شركت هاى بزرگ اروپایی و ژاپنى، از نيپون اويل گرفته تا بريتيش پتروليوم و توتال و رپسول و شل و انى، به ايران پشت كرده اند. مذاكرات ايران با شركت «او ام وى» اتريشى براى توسعه فاز دوازده پارس جنوبى متوقف شده است.
حتى شركت هاى دست دوم آسيایی، از جمله مالزياىى و هندى، نيز از حضور در ميدان هاى افسانه اى گاز و نفت ايران طفره مى روند.
برخلاف آنچه مسئولان نفتى جمهورى اسلامى طى چند ماه پيش با شادى و غرور اعلام كرده بودند، شركت دولتى «او ان جى سى» هند نه در بهره بردارى از آزادگان جنوبى مشاركت خواهد كرد، نه در طرح فاز دوازده پارس جنوبى و نه در توسعه يك ميدان گازى در بلوك «فارسى.»
خبرگزارى فارس به نفل از يك رسانه هندى مى نويسد: «ايران جزو كشورهایی نيست كه شركت هاى هندى تمايل زيادى به سرمايه گذارى در پروژه هاى انرژى آن داشته باشند.»
روزنامه «دنياى اقتصاد» چاپ تهران با تاكيد بر متوقف شدن بسيارى از طرح هاى گازى و نفتى ايران مى نويسد: شركت هاى خارجى طرف گفت و گوى تهران، با وجود كسب امتيازها و فرصت هاى بكر براى سرمايه گذارى، از حضور قطعى و جدى در طرح هاى ايران طفره مى روند و مقام هاى تهران پاسخ قطعى از آنها نمى شنوند.
ظرفيت توليد نفت خام ايران در سال پيش از انقلاب از مرز شش ميليون و ۲۰۰ هزار بشكه در سال گذشت و بر پايه طرح هاى در دست اجرا، قرار بود در نيمه دهه ۱۳۶۰ خورشيدى به هفت ميليون بشكه در روز برسد.
انقلاب اسلامى ۱۳۵۷ به دوران طلایی صنعت نفت ايران پايان داد و راه را براى اوج گيرى رقباى ايران باز كرد، به ويژه عربستان سعودى كه ظرفيت توليد نفتش هم اكنون ده ميليون و ۵۰۰ هزار بشكه در روز است و با تكيه بر انبوه سرمايه گذارى هاى خارجى، براى دستيابى به ظرفيت توليد دوازده ميليون بشكه در روز تلاش مى كند.
ظرفيت رسمى توليد نفت ايران هم اكنون چهار ميليون و ۳۰۰ هزار بشكه در روز است، ولى بر پايه ارزيابى بعضى محافل كارشناسى در بهترين حالت از چهار ميليون بشكه در روز فراتر نمى رود.
در صورت تداوم وضع موجود، و سپرده شدن ميدان هاى نفتى ايران به شركت هاى آفريقایی و آمريكاى لاتينى، بازگشت ظرفيت توليد نفت ايران به سه ميليون بشكه در روز سناريویی غير واقعى به نظر نمى رسد.
جزئیات کاهش تولید نفت در 16 میدان نفتی
خبرگزاری مهر جزئیات کاهش تولید نفت خام در 16 میدان نفتی ایران در خلیج فارس را منتشر کرد که برهمین اساس، مشخص شد اهداف برنامه چهارم در این بخش محقق نشده است.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس برنامه چهارم توسعه کشور باید میزان تولید روزانه نفت خام ایران از میادین موجود در خلیج فارس تا پایان سالجاری به یک میلیون بشکه افزایش می یافت. اما در حالی کمتر از 6 ماه به پایان برنامه چهارم توسعه باقی مانده که میزان تولید نه تنها به یک میلیون بشکه نرسیده بلکه در نیمه نخست امسال با کاهشی 63 هزار بشکه ای به حدود 657 هزار بشکه در روز سقوط کرده است.
خبرگزاری مهر با انتشار گزارشی آخرین وضعیت کاهش تولید نفت در 16 میدان نفتی خلیج فارس در چهار منطقه عملیاتی شرکت نفت فلات قاره در شش ماهه نخست امسال را بررسی کرده است.
کاهش 27 هزار بشکه تولید نفت میادین منطقه بهرگان
منطقه عملیاتی بهرگان از میادین هندیجان، بهرگانسر، نوروز و سروش تشکیل شده که متوسط تولید نفت این منطقه در شهریور ماه امسال با کاهشی حدود 27 هزار بشکه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به 168 هزار بشکه رسیده است.
متوسط تولید روزانه نفت در شهریور ماه امسال در میادین هندیجان، بهرگانسر، نوروز و سروش به ترتیب 23 هزار، 7 هزار، 54 هزار، 82 هزار بشکه بوده و این در حالی است که متوسط تولید نفت این میادین در شش ماهه نخست سال گذشته به ترتیب 28 هزار، 9 هزار، 66 هزار و 90 هزار بشکه بوده است.
کاهش 20 هزار بشکه ای تولید نفت میادین منطقه خارگ
منطقه عملیاتی خارگ از میادین ابوذر، دروود و فروزان (مشترک با عربستان) تشکیل شده که متوسط تولید نفت این منطقه در شهریور ماه امسال با کاهشی حدود 20 هزار بشکه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به 316 هزار بشکه رسیده است.
متوسط تولید روزانه نفت در شهریور ماه امسال در میادین ابوذر، دروود و فروزان به ترتیب 142 هزار، 127 هزار و 45 هزار بشکه بوده و این در حالی است که متوسط تولید نفت این میادین در شش ماهه نخست سال 1387 به ترتیب 151 هزار، 139 هزار و 45 هزار بشکه بوده است.
کاهش برداشت نفت از میادین مشترک با امارات
منطقه عملیاتی لاوان از میادین رشادت، رسالت، سلمان (مشترک با امارات) و بلال تشکیل شده که متوسط تولید نفت این منطقه در شهریور ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته تقریبا ثابت مانده و با کاهش چشمیگری مواجه نبوده است.متوسط تولید نفت خام منطقه عملیاتی لاوان در شش ماهه نخست سالجاری حدود 90 هزار بشکه در روز بوده است.
همچنین متوسط تولید روزانه نفت در شهریور ماه امسال در میادین رشادت، رسالت، سلمان(مشترک با امارات) و بلال به ترتیب 9 هزار، 10 هزار، 51 هزار، 19 هزار بشکه بوده و این در حالی است که متوسط تولید نفت این میادین در شش ماهه نخست سال گذشته به ترتیب 3 هزار، 9 هزار، 57 هزار و 18 هزار بشکه بوده است.
اما در این منطقه عملیاتی در حالی متوسط تولید نفت خام با کاهش چشمگیری همراه نبوده که میزان تولید نفت از میدان مشترک سلمان در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته حدود 6 هزار بشکه کاهش یافته است.
کاهش 15 هزار بشکه ای تولید نفت میادین منطقه سیری
منطقه عملیاتی سیری از میادین سیوند، دنا، نصرت، الوند و اسفند تشکیل شده که متوسط تولید نفت این منطقه در شهریور ماه امسال با کاهشی حدود 15 هزار بشکه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به حدود 82 هزار بشکه رسیده است.
متوسط تولید روزانه نفت در شهریور ماه امسال در میادین سیوند، دنا، نصرت، الوند و اسفند به ترتیب 7 هزار، 13 هزار، 2 هزار، 3 هزار و 56 هزار بشکه بوده و این در حالی است که متوسط تولید نفت این میادین در شش ماهه نخست سال 1387 به ترتیب 13 هزار، 17 هزار، 5 هزار، 6 هزار و 53 هزار بشکه بوده است.
به گزارش مهر، این کاهش چشمگیر تولید نفت خام در میادین تحت مدیریت شرکت نفت فلات قاره در حالی اتفاق افتاده که هم اکنون اجرای طرحهای مختلف این شرکت همچون ان جی ال خارگ، طرح توسعه بهرگانسر و طرح تولید زودهنگام از میدان مشترک هنگام نیز با تاخیرهایی همراه است.
*****
دانشگاه بین‏المللی قزوین نیز سبز شد
دانشگاه بین‏المللی قزوین نیز پس از دانشگاه‏های تهران، شریف، علم و صنعت و ... سبز شد. در حالی که چند روزی از بازگشایی دانشگاه‏های کشور می گذرد و نیروهای امنیتی از چندین ماه پیش تمام تلاش خویش را برای جلوگیری از اعتراضات دانشجویان معترض کرده اند، با فرارسیدن زمان حذف و اضافه و حضور دانشجویان در دانشگاه ها، دانشجویان به شیوه های گوناگون و در هر فرصت ممکنی اعتراض خویش را به وضع موجود و اتفاقات چند ماه اخیر نشان می دهند.
به گزارش موج سبز آزادی، هر چند که فشار بر دانشجویان معترض شهرستان ها بسیار بیشتر از دانشگاه های تهران است، اما پس از آغاز اعتراضات دانشگاه های تهران، روز دوشنبه 13/ 7/ 88 دانشگاه بین الملی امام خمینی قزوین نیز چهره ای سبز و معترض به خویش گرفت.
صبح دیروز در جشن ورودی های جدید، در حالی که جمعیتی بالغ بر هزار نفر در سالن آمفی تاتر حضور داشتند، نیروهای حراست و دانشجویان تشکل های حامی دولت با حضور پررنگ خویش در سالن آمفی تئاتر قصد بر جلوگیری از هر نوع اعتراض دانشجویان مخالف را داشتند. این در حالی بود که بر خلاف سال های گذشته، امسال در مراسم معارفه دانشگاه به دانشجویان تازه وارد، فرصت هر گونه حضور و معرفی از تشکل های سیاسی بالاخص تشکل دانشجویان اصلاح طلب که تنها تشکل منتقد این دانشگاه است گرفته شده بود.
اما با تمام این اوصاف در زمان اجرای موسیقی توسط کانون های فرهنگی دانشگاه، هنگامی که سرود «همراه شو عزیز» توسط گروه موسیقی آغاز شد، تعدادی از دانشجویان با دردست داشتن نشانه های سبز، دست های خود را به شکل V و به نشانه پیروزی بالا بردند. با آغاز این کار به یکباره تمام سالن با تشویق های ممتد خویش حمایت و همراهی خود را از جنبش سبز نشان دادند. پس از پایان سرود، مجری سعی داشت تا با بی‏اهمیت جلوه دادن حرکت دانشجویان آنها را تحقیر کند که با واکنش شدید جمعیت حاضر در سالن مواجه و توسط دانشجویان هو شد.
پس از این اتفاق و دعوت مجری برنامه از ریاست دانشگاه برای ایراد سخنرانی، دانشجویانی که نماد سبز همراه داشتند و حدود از نیمی از جمعیت حاضر، سالن آمفی تئاتر را ترک کردند.
*****
اعتراضات دانشجویان در دانشگاه آزاد شهرکرد
دانشجویان دانشگاه آزاد شهرکرد نیز هم صدا با سایر دانشجویان کشور با دیوارنویسی و سر دادن شعارهای الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور اعتراض خود را به فجایع رخ داده و ادامه حکومت دولت کودتا اعلام کردند.

*****
ایران دومین کشور مناسب پولشویی در جهان است
وزیر خزانه‌داری امریکا در نشست سالانه صندوق بین‌المللی پول، نسبت به فعالیت‌های مالی غیرمجاز در ایران و کمبود نظام نظارتی در این کشور هشدار داد. آیا اقتصاد زیرزمینی و مسیر گردش پول سیاه در ایران اساسا قابل کنترل است؟
جلسه‌ سالانه صندوق بین‌المللی پول، روز یک‌شنبه (۴ اکتبر / ۱۲ مهر) در شهر استانبول ترکیه برگزار شد و تیموتی گایتنر، وزیر خزانه‌داری آمریکا، در بخش پایانی سخنرانی خود به مسئله پولشویی در ایران و تامین مالی تروریسم در این کشور اشاره کرد. گایتنر همچنین خواستار اجرای تحریم‌های مالی مندرج در قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت علیه ایران شد. موضوع این قطعنامه، تحریم بانک‌های ایرانی، به ویژه بانک‌های ملی و صادرات است.
مصاحبه در این زمینه با دکتر احمد علوی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد:
دویچه‌وله: آقای گایتنر، وزیر خزانه داری آمریکا، خواستار این شده که کشورهای دنیا تدابیری علیه خطر ایران برای نظام مالی جهانی بیندیشند. این خطرها به صورت بالفعل یا بالقوه چیستند؟
احمد علوی: ایران از نظر پولشویی، فساد مدیریت و حجم واردات و صادرات قاچاق جزو کشورهایی است که حساسیت در مورد آن زیاد است. بسیاری سازمان‌های بین‌المللی تاکید دارند که ایران دومین کشور مناسب در سطح جهان برای پولشویی است. پولشویی و تحصیل پول از منابع غیرقانونی و بکار بردن آن در شبکه‌ روابط اجتماعی دارای پیامدهای زیاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است. درآمد هر نوع عملیات مالی که منابع آن اموری از قبیل قاچاق، دزدی، فحشا یا قاچاق اسلحه باشد، پول کثیف نامیده می‌شود. ایران از نظر تبدیل پول‌های کثیف به پول سفید، جایگاه خاصی دارد. این پول‌ها می‌توانند برای خرید افراد، تروریسم، کودتا و از این قبیل استفاده شوند. این‌ها از جمله خطرات ایران در نظام مالی جهانی هستند.
بحث تحریم بانکی ایران موضوع جدیدی نیست، اما طرح مجدد آن درشرایط کنونی چه معنایی می‌دهد؟ این موضوع در حالی‌که نرمش‌هایی در مناقشه اتمی دیده می‌شوند، تنها جنبه اقتصادی دارد یا مربوط به مسائل سیاسی نیز هست؟
بله، تحریم ‌بانکی ایران از چند سال قبل عاملی برای مجبور کردن دولت ایران برای پذیرش پیشنهادهای غرب در مسئله اتمی بوده است. موضوع از نظر سیاسی، علاوه بر مناقشه اتمی، به مداخله ایران در امور داخلی فلسطین، لبنان و حتی یمن نیز برمی‌‌گردد. تردیدی نیست که جمهوری اسلامی تلاش می‌کند نیروهای هوادار خود در این کشورها را سازماندهی کند. بخشی از این دیپلماسی با پول‌های غیرقانونی و کثیف تامین می‌شود. در نتیجه، این بحث بی‌‌‌‌‌‌ارتباط با دیپلماسی ایران در خاورمیانه یا حتی کشورهای آمریکای لاتین نیست.
این فراخوان ارتباطی با حضور فعال‌تر و شفاف‌تر سپاه در مسائل بانکی و اقتصادی ایران ندارد؟
چرا، بدون شک دارد. یکی از کانال‌های اصلی پولشویی در ایران و تبدیل پول کثیف به پول قانونی، صندوق‌های قرض‌الحسنه یا سپاه و زیرمجموعه‌های آن هستند که زیر نظارت قانونی قرار ندارند. آنها نه تنها به کسی پاسخگو نیستد، بلکه منابع بسیار کلانی در اختیار دارند. بخش مهمی از قاچاق کالا در جنوب ایران و مرزها از طریق نیروهای وابسته به سپاه و صندوق‌های قرض‌الحسنه انجام می‌شود.
آیا تاسیس شورای‌عالی مبارزه با پولشویی در ایران، می‌تواند کمکی به شفافیت معاملات و گردش پول در ایران بکند؟
در سال ۱۳۸۲ مجلس تلاش کرد قانونی در مورد پولشویی تصویب کند، ولی این لایحه با مخالفت شورای نگهبان روبرو شد. شورای‌عالی مبارزه با پولشویی و نهادهای نظارتی اصولا در ایران قدرت و کارایی ندارند. اگر ایران کشوری بود که حجم اقتصاد زیرزمینی‌ و پول سیاه‌‌اش بالا نبود، شاید نهادهای معمول می‌توانستند کاری کنند. اما اقتصاد ایران، به ویژه در سطح منطقه، بسیار بزرگ است و بخش عمده‌ای از این اقتصاد، سیاه یا قهوه‌ای است. افزون بر این، عدم رشد نهادهای نظارتی در ایران به عدم مناسبات دمکراتیک برمی‌گردد. در ایران مطبوعات آزاد و تبادل آزاد خبر وجود ندارد. بخش غیرانتخابی حاکمیت هم همیشه جلوی نظارت بر نهادهای انتصابی و جلوی انتشار اخبار را گرفته است. در نتیجه هر شورا و هر تشکیلاتی ایجاد شود، تا وقتی نظارت دمکراتیک در کار نباشد، کاری از پیش نمی‌رود.
اقتصاد قهوه‌ای یعنی چه؟
بخش وسیعی از اقتصاد ایران، خارج از نظام و نظارت بانکی و مالیاتی است. قاچاق کالا در ایران تا حجم ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. مقدار زیادی کالا از خارج وارد و فروخته می‌شود. این معاملات، ارزشی ایجاد می‌کنند که خارج از هر نظارتی است و میزان آن گاه به ۴۰ تا ۵۰ درصد کل اقتصاد ایران می‌رسد. گردش انبوه پول، تهیه پول از منابع گوناگون و استفاده از آن در مسیرهای ناسالم و غیرشفاف، از ویژگی‌های اقتصاد قهوه‌ای هستند.
*****
همبستگی دالایی لاما با جنبش سبز ایران
دالایی لاما رهبر معنوی و در تبعید بودائیان تبت که در ۱۹۸۶ جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده بود و از مهم‌ترین چهره‌های جهانی حامی صلح به شمار می‌آید، با جنبش سبز ایران ابراز همبستگی کرد.
دالایی لاما که ۲۷ سپتامبر، پنجم مهرماه در کنفرانس صلح در ونکوور کانادا سخنرانی داشت در حاشیه این مراسم با در دست گرفتن تراکت سبز رنگی که بر آن جمله «آزادی برای ایران» نقش بسته بود همبستگی خود را با مردم ایران نشان داد.
نازنین افشین‌جم، فعال حقوق بشر که در این زمان در کنار دالایی لاما قرار گرفته بود در وبلاگ شخصی خود نوشته است که او در حاشیه کنفرانس صلح ونکوور با دالایی لاما دیدار کرده و در مورد اتفاقات ماه‌های اخیر در ایران که به کشته شدن ده‌ها نفر و بازداشت طیف وسیعی از فعالان مدنی و سیاسی منتقد انجامید، با این رهبر مذهی صلح طلب سخن گفته است.
خانم افشین‌جم می‌نویسد پس از این توضیحات دالایی لاما بی‌درنگ پذیرفت که شعار «آزادی برای ایران» را بر دست بگیرد و به این طریق با جنبش سبز ایران ابراز همدلی و همیاری کند.
دالایی لاما که متولد ۱۹۳۵ در تبت است از از ۱۵ سالگی رهبری سیاسی تبت را بر عهده گرفت و مقارن همین زمان بود که نیروهای جمهوری خلق چین تبت را به اشغال خود در آوردند.
مردم تبت در سال ۱۹۵۶، علیه فشار دولت چین بر دولت محلی خود، قیام کردند که این قیام تا سال ۱۹۵۹ و سرکوب خشونت آمیز آن به دست ارتش سرخ چین ادامه داشت.
پس از سرکوب این قیام، دالایی لاما همراه با جمعی از رهبران تبتی این سرزمین را ترک کرد و در هند دولت در تبعید تبت را تشکیل داد.
*****
بدرالسادات مفیدی: دایره برخورد با روزنامه‌نگاران گسترده‌تر شده است
وب سایت «پارلمان نیوز»، متعلق به فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه خبر داد که در اقداماتی جداگانه از خروج بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و فرزانه روستایی و زهرا ابراهیمی، دو خبرنگار دیگر در تهران، ممانعت به عمل آمده است. این گزارش همچنین حاکی است که گذرنامه‌های این روزنامه‌نگاران نیز توقیف شده است.
بدرالسادات مفیدی در گفت‌وگو با رادیو فردا با تأیید این گزارش می‌گوید: داشتم به همراه خانواده‌ام به یک سفر خانوادگی به خارج از کشور می‌رفتم. بعد از اینکه مهر خروج روی پاسپورتم خورده شد در فرودگاه چند مأمور جلویم را گرفتند و گفتند که شما بنابر حکم قضایی معاونت امنیت دادگاه انقلاب از تاریخ ۲۱ شهریور ماه حق خروج از کشور را ندارید و این حکم تا یکسال قابلیت اجرا دارد. همان جا سؤال کردم اما آنها اعلام کردند که ما نمی‌دانیم جریان چیست و اگر مایل هستید به آنجا مراجعه کنید. پاسپورتم را هم ضبط کردند و گفتند برای گرفتن پاسپورتتان هم باید به همان جا مراجعه کنید. در صورتی که آنها حکم شما را لغو کنند می‌توانید بروید و از جایی دیگر پاسپورتتان را دریافت کنید.
رادیو فردا: آیا برای اینکه اطلاعاتی در این زمینه به دست بیاورید که چرا ممنوع الخروج شده‌اید به معاونت امنیت مراجعه کردید؟
تشخیص دادم که فعلاً مراجعه نداشته باشم. به این دلیل که با کنسل شدن این سفر، فعلاً سفر دیگری در پیش ندارم. در نتیجه رجوع نکردم تا مدتی بگذرد. منتها کاملاً این اقدام را غیر قانونی می‌دانم. از یکی دو تن از وکلا هم که پرسیدم که آیا این رفتار اعتبار قانونی دارد؟ گفتند اصلاً قانونی نیست.
برای من جای سؤال بود که کسی که دادگاهی برایش تشکیل نشده و هیج جا هم به عنوان متهم، بر علیه‌اش اعلام جرمی صورت نگرفته است چطور ممکن است چنین حکمی در موردش صادر شود؟ حدس می‌زنم که این تصمیمات متأثر از فضای امنیتی کشور است که این روزها ایجاد شده است.
فشارهایی که این روزها روی روزنامه‌نگاران بوده، متأسفانه افزایش یافته است. از فردای روز اعلام نتایج انتخابات، علاوه بر برخورد با فعالان سیاسی، برخورد با روزنامه‌نگاران هم در دستور کار حکومت قرار گرفته است. عده‌ای بازداشت و عده‌ای احضار شده‌اند. به تدریج هرچه جلوتر رفته‌ایم دایره برخوردها گسترده‌تر شده است.
همچنین اخیراً با بحث ممنوع‌الخروجی افراد مواجه شده‌ایم که ظاهراً تنها مشمول من نبوده و هر چه جلوتر می‌رویم متوجه می‌شویم که افراد بیشتری با این نوع محدودیت‌ها روبه‌رو بوده‌اند.
اشاره کردید که برخی دیگر از خبرنگاران دیگر هم ممنوع‌الخروج شده‌اند. آیا می‌توانید اسامی آنها را ذکر کنید؟
طبیعتاً اجازه این کار را ندارم. بهتر است خود اشخاص رأساً اعلام کنند. ولی از آنجایی که طی این چند روز اسامی خانم‌ها زهرا ابراهیمی و فرزانه روستایی علنی شده است به نام آنها اشاره می‌کنم. یکی از این افراد در روزنامه همشهری و دیگری در روزنامه اعتماد مشغول به کار است. به هر ترتیب ممکن است این اقدام گسترده‌تر از این باشد چون من نام اشخاص دیگری را هم شنیده‌ام.
فکر می‌کنید این فشارهایی که به روزنامه‌نگاران، به خصوص بعد از اعلام نتایج ریاست جمهوری، وارد می‌شود به چه دلیل است؟
من واقعاً نمی‌دانم. این را باید از حکومت ایران پرسید که چرا اینگونه برخورد می‌کنند. هم اکنون شرایطی که برای رسانه‌ها و مطبوعات ایجاد شده است بسیار محدود کننده است. نه رسانه‌های مستقل متنوعی در کشور وجود دارد و نه اینکه همین چند روزنامه محدودی که منتقد دولت هستند اجازه دارند هر خبری را منتشر کنند.
من به شخصه به این فکر می‌کنم که روزنامه‌ام را در آستانه انتخابات توقیف کردند. قبل از آن من در انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به عنوان دبیر فعالیت می‌کردم. اما پس از آن ساختمان دبیرخانه انجمن را پلمب کردند. بعد از آن بحث ممنوع‌الخروجی‌ام پیش آمد.
من نمی‌دانم چرا دارند این برخوردها را می‌کنند؟ من را به عنوان یک شهروند و سایر روزنامه‌نگاران را از حداقل حقوق اجتماعی که باید ازآن برخوردار باشیم محروم می‌کنند. شاید فکر می‌کنند ما خطری داریم. ظاهراً حاکمیت متوجه نیست که خطر جای دیگری است.
*****
اخراج تعدادی از دختران از خوابگاه
هشت دانشجوی دختر دانشگاه تهران از خوابگاه اخراج شدند.
بنا بر اخبار رسیده از کوی فاطمیه که محل اسکان دانشجویان دختر دانشگاه تهران می باشد گویا تعدادي از دانشجویان دختر از خوابگاه محروم شده و از آن اخراج شده اند.
گفته می شود کمیته انضباطی دانشگاه و اداره امور خوابگاهها دستور اخراج دانشجویان دختر را صادر کرده اند.
مسئولین کمیته انضباطی و اداره خوابگاهها به بهانه رعایت نکردن قوانین و مقررات خوابگاه اقدام به اخراج دانشجویان کرده اند.
اخراج این دانشجویان با ارسال نامه ای از سوی کمیته انضباطي و سپس به صورت حضوری به آنها ابلاغ شده است.
تاکنون از تعداد دقیق اخراجی ها آمار مشخصی در دست نیست ولی اخراج هشت نفر محرز شده است.
احتمال اینکه تعداد دانشجویان محروم شده از خوابگاه بیش از این آمار باشد وجود دارد, این موضوع به شدت موجب نگراني دانشجویان دخترساکن کوی فاطمیه شده است چرا که معتقدند اخراج دانشجویان در رابطه با حوادث اخیر و اعتراضات دانشجویان بوده و مسئولين از این طریق سعی در انتقام گرفتن از دانشجويان رادارند.
*****
بیانیه كانون صنفی معلمان و كانون صنفی فرهنگيان استان خراسان
همزمان با روز جهانی معلم كانون صنفي معلمان و کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان بیانیه ای صادر کرد. متن این بیانیه به این شرح است:
به نام خدا
روز جهاني معلم بر سبز انديشان عرصه سبز تعليم و تربيت مبارك باد. همكاران معزز معلمان ارجمند. امسال سال جديد تحصيلي را در شرايطي آغاز مي كنيم كه فضاي آموزش و پرورش كشور نسبت به سالهاي قبل داراي تفاوتها و تمايزات معناداري است.
با آنكه پنجم اكتبر (13مهر) روز جهاني معلم ناميده شده است طبعا مي باسيتي در چنين روزي در سر تا سر ميهن اسلامي حداقل به اندازه جشن و مراسمي كه براي برنده شدن يك تيم ورزشي آموزشگاه در حياط مدرسه برگزار مي شود مراسم يادبودي گرفته شود و از روز معلم و نقش وي در شكل گيري جهان معاصر٬ محيط اجتماعي و تربيت انسانها سخن گفته شود. اما دريغ از چاپ يك پوستر يا تقدير و تجليل از يك معلم در چنين روزي.
سال تحصيلي را در شرايطي آغاز كرده ايم كه بزرگترين ركن تعليم و تربيت اين جامعه هنوز يك متولي رسمي به عنوان وزير ندارد! معلوم نيست قباله وزارت آموزش و پرورش در دست كدام سليقه و دادو ستد فكري و سياسي به گرو گرفته شده است! سال تحصيلي در شرايطي آغاز شده است كه تعدادي از همكاران ما به اتهامات واهي و بي اساس در زندانها گرفتار شده و يا در راهروهاي دادگاها به زننده ترين وضعيت (غل و زنجير) به اينطرف و آنطرف كشيده ميشوند. به عنوان مثال در مشهد آقاي سيد هاشم خواستار دبير بازنشسته هنرستانهاي مشهد پس از مدتها (45روز) زندان انفرادي و بازداشت موقت سر انجام بر اساس حكم تنبيهي به دوسال حبس محكوم گرديد و دو روز قبل از روز قدس به زندان فرستاده شد.
سال تحصيلي جديد در شرايطي آغاز شده كه سيل متقاضيان بازنشستگي پيش از موعد مشكلات عديده اي را در روند آموزش و وضعيت همكاران ايجاد نموده است. اين هجوم بي سابقه معلمان براي بازنشسته شدن زود هنگام يك پيام منفي و يك علامت سوال بزرگ براي مديران و سكانداران هدايت معنوي و فرهنگي جامعه به دنبال دارد. مديراني كه داعيه مديريت و ساماندهي نظم جهاني را دارند حتما اين سوال بزرگ در جامعه ايراني را يا نمي بينند يا نمي خواهند ببينند.
همكاران محترم
با اين اوصاف ما پيامبران فصل تعليم و تربيت متعهديم همچون نسيم بهاري كه وظيفه يكتا در شكفتن گلها به عهده دارد٬ در اين فصل با نسيم سبز خويش گلهاي خوشرنگ آب و خاك ميهن اسلامي را به شكفتن دعوت كنيم و با دلي خونين و لبي خندان همچون جام داشته باشيم تا همگام با معلمان سراسر جهان روز خود را به يكديگر تبريك بگوييم. بگذار ما را به پندار خود به فراموشي بگذارند! اما تاريخ رسالت ما را فراموش نخواهد كرد. معلمان جهان بدانند ما امروز در شرايطي روز جهاني معلم را در كشور خود سپري مي نماييم كه حتي به يك تشكل صنفي مستقل معلمان اجازه فعاليت داده نمي شود و همه آنها را طي دو سال اخير با انواع و اقسام اتهامات و تهديدات و افتراعات به تعطيلي كشانده اند. معلمان جهان بدانند ما در اينجا روز جهاني معلم را نمي توانيم آزادانه برگزار كنيم. اما با اينهمه آن را گرامي مي داريم. همكاران ما در سرتاسر دنيا بدانند با آنكه ما با هزاران مشكل ناگفته در آموزش و پرورش مواجه ييم ليكن در قلبها و قلمها قدمهاي اميدوارانه خود روز جهاني معلم را پاس خواهيم داشت و براي آينده و زندگي بهتر همه انسانها به تلاش خستگي ناپذير خود ادامه مي دهيم. پيروز باد مقاومت سبز.
كانون صنفي معلمان خراسان – كانون صنفي فرهنگيان خراسان
*****
انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل: جنبش سبز نتیجه ی مجاهدت های طولانی مدت آزادی خواهان است
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت آغاز سال تحصیلی بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه به تداوم بازداشت ضیاء نبوی یکی از دانشجویان این دانشگاه و نیز دبیر شورای دفاع از حق تحصیل اشاره شده است و هم چنین ضمن اشاره به برگزاری دادگاه های نمایشی و اعتراف گیری های دروغین، این انجمن امادگی خود را برای تشریک مساعی در زمینه نهادینه کردن اصول آزادیخواهی همراه با دیگر تشکل های دانشجوئی اعلام کرده است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
اوست که شکست ناپذیر است به ياد ضیا نبوی عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل که به جرم ابراز عقیده و تلاش برای استیفای حقوق اولیه ی خود و دیگرانی که از تحصیل محروم شدند، اکنون در بند ظالمان و جاهلان است. حوادث پس از انتخابات مسائل بسیاری را برای جامعه ی ایرانی مشخص نمود. گرگانی که در لباس میش بودند با دست خود ماهیتشان را آشکار ساختند.ستمکاران از شدت سراسیمگی، عنان ازکف داده، ظلم خویش را با تمام وجود فریاد زدند و می زنند. به تجمعات مسالمت آمیز مردم وحشیانه هجوم بردند و ندای آزادی خواه ملت را با گلوله پاسخ دادند تا صراحتآ اذعان دارند که پیروان راه عوامل کشتارهای خرداد 42 و57 شهریور هستند. به بند کشیدند و شکنجه کردند و دادگاه های فرمایشی را به نمایش گذاشتند تا اعتراف کنند عدالت برایشان شعار فریبنده ای بیش نیست.
و در مقابل، آزادی خواهان، آزادگی شان را به همگان نشان دادند. مردان راستین دین که سنگینی بار امانت نهاده شده بر دوششان را می دانند، حساب خود را از پیامبران دروغین جدا نمودند و حقی که برگردن داشتند ادا کردند تا در پیشگاه باریتعالی شرمنده نباشند. بابل و دانشگاه صنعتی نوشیروانی نیز از این قاعده مستثنی نبود. حمله ی بی رحمانه به مردمی که تنها برای مطالبه ی حقوقشان به خیابان ها آمده بودند، ایجاد جو نا امنی در دانشگاه و خوابگاه، دستگیری های هدفمند فعالین دانشجویی و بازداشت چند هفته ای آنان، تشکیل دادگاهی کاملآ صوری و فرمایشی برای یاران دربندمان و به اتهاماتی واهی و مضحک نظیر" اقدام علیه امنیت ملی" و " ارتباط با گروه های تروریستی " و در نهایت صدور احکام ظالمانه ی حبس و محرومیت از تحصیل برای این عزیزان و در این اواخر تکمیل این احکام توسط کمیته ی انضباطی دانشگاه ازجمله اقداماتی است که جهت ایجاد رعب و وحشت در فضای دانشگاه و حتی شهر انجام شده است. گرچه این مسائل نوعآ بسیار سخت و جانکاه اند اما با نگاهی کلی تر در می یابیم اتفاقات اخیر نمایش زیبایی بود که سمت و سو و ماهیت تمامی طرف های درگیر را نشان می داد و پرده ی دروغ و ریا را از هم می درید.
د اذعان داشت با تمام مصائبی که متحمل شدیم «چیزی جز زیبایی ندیدیم». در پایان لازم به ذکر است انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل جنبشی که به نام جنبش سبز موسوم شده است را بی شک نتیجه ی مجاهدت های طولانی مدت آزادی خواهان این مرز و بوم می داند اما به عقیده ی ما این حرکت هنوز درنیمه ی راه است و در سطح جامعه بیشتر حالت سلبی دارد تا ایجابی. گلی است که سرشته شده اما به پیمانه ی آزادی خواهی نرفته است و از این پس وظیفه ی خویش را گسترش و نهادینه کردن ارزش ها و اصول آزادی خواهانه در بستر ایجاد شده می دانیم و آماده ایم تا در این راه با تمامی تشکل های دانشجویی و مدنی مساعی مشترک داشته باشیم. به امید فردایی بهتر برای ایران
انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل
*****
کاهش تامل برانگيز ساعت کار کتابخانه دانشگاه تهران
سایت شفاف: با آغاز سال تحصيلي جديد ساعت کار تالارهاي کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران به نصف ساعت کاري سال تحصيلي گذشته کاهش يافته است. بنا به اعلام رسمي مسوولان کتابخانه مرکزي تمامي تالار هاي اين کتابخانه تنها تا ساعت 6 عصر براي استفاده دانشجويان باز است. در کنار آن تنها چند ميز مطالعه کهنه در راهرو هاي کتابخانه نهاده شده است که تا ساعت 10 شب امکان استفاده دانشجويان از اين راهروها نيز وجود دارد.بنا به گفته مسوولان کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران اين امر به خاطر کمبود بودجه و ندادن اضافه کاري به کارکنان کتابخانه صورت گرفته است.اين مساله موجب نارضايتي دانشجويان خصوصا افرادي که خود را براي کنکور کارشناسي ارشد آماده مي کنند، شده است. نکته جالب آن است که معمولا تمامي کتابخانه ها و قرائت خانه هاي دانشگاه هاي معتبر دنيا به صورت شبانه روزي فعاليت مي کنند.اين در حالي است که گفته مي شود در سال تحصيلي جديد به دستور مستقيم شخص فرهاد رهبر نيروهاي نگهباني و حراست اين دانشگاه به شدت افزايش يافته است به صورتي که تعداد قابل توجهي از اين نيرو ها در ساعات مختلف شبانه روز در جاي جاي دانشگاه به گشت زني مشغول هستند. اين امر سبب شده که برخي از منتقدان فرهاد رهبر مدعي شوند نگاه وي امنيتي است و همين نگاه سبب اتخاذ چنين تصميماتي مي شود
*****
تخصیص بودجه دانشگاه به مسائل امنیتی و محرومیت دانشجویان دانشگاه تهران از امکانات علمی و پژوهشی
کاهش ساعات کار کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بدلیل کمبود بودجه، دانشجویان را با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است.در حالی که طی سال های گذشته، امکان استفاده بیشتری برای دانشجویان در استفاده از سایت و تالارهای دانشگاه وجود داشته است، در سال تحصیلی جاری به دلیل انچه که کمبود بودجه برای پرداخت اضافه کار کارمندان کتابخانه مرکزی عنوان شده، امکان سرویس دهی به دانشجویان نیز کاهش یافته است.
کاهش امکانات و خدمات کتابخانه ای به دانشجویان از سوی مدیریت دانشگاه در حالی است که در سال تحصیلی جدید به دستور مستقیم شخص فرهاد رهبر نیرو های نگهبانی و حراست این دانشگاه به چندین برابر افزایش یافته است به صورتی که تعداد قابل توجهی از این نیرو ها در ساعات مختلف شبانه روز در جای جای دانشگاه به گشت زنی مشغول هستند. بدین ترتیب بودجه ی دانشگاه تهران که می بایست در مسیر ارتقای علمی دانشجویان به کار گرفته شود اینک به دستور شخص مدیریت انتصابی دانشگاه یعنی فرهاد رهبر، مصروف مسائل امنیتی و مقابله با اعتراضات دانشجوئی شده است.
*****
روزنامه اعتماد ملی تبرئه شد
پس از رسیدگی به شكایت مشایی از روزنامه اعتماد ملی هیئت منصفه با اكثریت رای به تبرئه این روزنامه داد.
اسماعیل گرامی‌مقدم در گفتگو با خبرنگار ایلنا از برگزاری دادگاه روزنامه اعتماد ملی در روز گذشته خبر داد و گفت: در این دادگاه به اتهام شكایت رحیم مشایی از روزنامه اعتماد ملی كه در سال 86 نسبت به مقاله‌ای با عنوان ”هر روز یك انتصاب” طرح شده بود رسیدگی و پس از دفاعیات حق‌شناس مدیر مسئول این روزنامه و بررسی‌های هیات منصفه با اكثریت آراء رای به تبرئه روزنامه در قبال شكایت مسئول وقت سازمان جهانگردی داده شد.
وی افزود با توجه به این‌كه شكایاتی از این دست نسبت به این روزنامه مطرح است مقرر شد كه به‌زودی جلسه‌ای برگزار و همه شكایات نیز در یك جلسه بررسی شود و شرایط به نحوی رقم بخورد كه روزنامه در آینده نزدیك چاپ شود.
*****
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز واحد صدرا
در ادامه اعتراضات دانشجوئی در دانشگاه های مختلف به سرکوب گسترده دانشگاهیان، دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز واحد صدرا نیز دست به یک تجمع اعتراضی زدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر در تجمعی که دو روز پیش در دانشگاه آزاد شیراز(واحد صدرا)برگزار شد دانشجویان ضمن اعتراض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وضع موجود در جامعه خواستار استعفای دولت کودتا شدند. دانشجویان با سر دادن شعارهایی چون دانشجو می میرد؛ذلت نمی پذیرد،نصرمن الله و فتح الغریب ننگ بر این دولت مردم فریب،دروغ گو،دروغ گو، اعتراض خود را به وضع موجود کشور وودولت نامشروع کنونی که بدون رای مردم بر سر کار آمده است بیان کردند. در ادامه نیز دانشجویان با خواندن سرود یار دبستانی به تجمع خود پایان دادند.
*****
گزارش فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بند 6 زندان گوهردشت کرج ، زندانی بهنود شجاعی همراه با 3 زندانی دیگر برای اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل شدند.صبح امروز سه شنبه 27 مرداد ماه بهنود شجاعی همراه با 3 زندانی دیگر از بند 6 زندان گوهردشت خارج و به زندان اوین جهت اجرای حکم اعدام انتقال داده شدند. بهنود شجاعی تا به حال چندین بار پای چوبۀ دار برده ش ولی در آخرین لحظات بر اثر فشار های بین المللی حکم به تعویق افتاده است. حکم اعدام بهنود شجاعی حساسیت جهانی دارد و تا به حال کمیسر عالی حقوق بشر ،اتحادیه اروپا ، دولتهای مختلف و سازمانهای حقوق بشری خواستار متوقف کردن حکم اعدام وی و سایر نوجوانان هستد.از طرفی دیگر ایران از امضاء کنندگان کنوانسیون حقوق کودک می باشد وملزم به اجرای مفاد آن است. بهنود شجاعی در تاریخ 28 مرداد 1384 در یک نزاع جمعی در پارک ونک و در سن 17 سالگی منجر به مرگ یک نفر دیگر شد. او دستگیر و در دادگاه 74 کیفری محکوم به مرگ می شود و دردیوان عالی کشور حکم اعدام وی مورد تایید قرار گرفت.صادق لاریجانی در بدو تصدی و نصب شدنش با اعدام های کسانی که در سنین نوجوانی و همچنین اعدام دست جمعی آغاز کرده است تا وفاداری خود را به ولی فقیه ثابت کند.او باید بداند اعدام کسانی که در کودکی مرتکب جرم شده اند و همچنین اعدام های دست جمعی بر خلاف قوانین و کنوانسیونهای بین المللی است و جنایت علیه بشریت محسوب می شود.اعدام زندانیان سیاسی،سنکسار، اعدام کودکان، اعدامهای دست جمعی به تایید و دستور رئیس قوه قضائیه صورت می گیرد که توسط ولی فقیه علی خامنه ای منصوب می شود و مجری دستورات و سیاستهای ضد بشری وی می باشد. علی خامنه ای تا به حال برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه جنایتهای ضد بشری فوق را بصورت گسترده در ایران به اجرا گذشته است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اعدام کسانی که در سن کمتر 18 سال مرتکب جرم شده اند را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار دخالت برای متوقف کردن اعدام ها و بخصوص اعدام نوجوانها در ایران است.
*****
آزادی محمد قوچانی به تعویق افتاد
عضو کمیته ویژه پیگیری وضعیت بازداشت شدگان در حوادث اخیر خبرداد که آزادی محمد قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی به دلیل طرح موضوعات جدیدی در مورد وی به تعویق افتاده است.
فرهاد تجری در گفتگو با مهر درباره به تعویق افتادن آزادی برخی از متهمان حوادث بعد از انتخابات گفت: در این زمینه از دادستانی توضیح خواستیم که گفتند برخی از افراد پرونده شان تکمیل بود اما به دلیل اینکه موضوعات جدیدی در موردشان مطرح شد آزادیشان به تعویق افتاد. وی با اشاره به اینکه دادستانی اعلام کرده است که پس از تکمیل پرونده تحقیقاتی متهمان آنان را آزاد خواهد کرد، افزود: آزادی سعید حجاریان از این جمله است. به گفته تجری آزادی محمد قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی به دلیل طرح موضوعات جدیدی در مورد وی، به تعویق افتاد.
عضو کمیته ویژه پیگیری وضعیت بازداشت شدگان در حوادث بعد از انتخابات با اشاره به آخرین نشست این کمیته با رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و دادستان تهران تصریح کرد: گزارش رویکرد آخرین اقدامات در این مورد، تنظیم و در جلسه روز چهارشنبه مجلس شورای اسلامی ارایه می شود.
تجری همچنین درباره برگزاری دادگاه متخلفان کهریزک خاطرنشان کرد: برگزاری علنی یا غیرعلنی بودن دادگاه این متهمان به عهده و تشخیص قاضی رسیدگی به پرونده است. نایب رئیس اول کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ادامه داد : علنی بودن دادگاه به معنی حضور افراد در جلسه دادگاه است اما انتشار اسامی متهمان از رسانه های گروهی و یا به صورتی که هویت آنها مشخص شود تخلف از قانون است.
وی درباره انتقال محسن میردامادی و بهزاد نبوی به بیمارستان از سوی مسئولان زندان اوین، گفت: این موضوع طبیعی است چرا که هر کسی امکان دارد مریض شود و کمیته در این زمینه اقدامی انجام نداده است. تجری گفت: در صورتی که شکایتی در این مورد از سوی خانواده های افراد مطرح شود و بر حسب درخواست، کمیته ویژه به موارد مورد درخواست رسیدگی می‌کند.
*****
برخورد با دانشجویان ادامه دارد؛ دولت کودتا در جستجوی راه حل نهایی
با شروع سال تحصیلی دانشگاه های ایران ، موج تازه ای از اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های بزرگ و مهم ایران آغاز شده است. در اتفاقی نادر، دامنه این اعتراضات به دانشگاه های غیر دولتی و برخی مراکز آموزشی که پیش از این سابقه اینگونه اعتراضات را نداشتند، کشیده شده و به موازات این رخدادها، مسوولان نظامی و امنیتی نسبت به تداوم اعتراضات به دانشجویان هشدار داده اند. به نظر می رسد در این شرایط اقدامات حکومت از هشدار فراتر رفته و برخورد گسترده و سازماندهی شده با دانشجویان دردستور کار حاکمیت قرار گرفته است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه ها گفت که در مقابله با نا آرامی های احتمالی در دانشگاه ها واکنش نشان دهند و منتظر فرمان مافوق نباشند.در همین زمینه از دانشگاه های مختلف خبر می رسد که روند برخورد و احضار دانشجویان افزایش یافته است. در تازه ترین اتفاق چند تن از فعالان دانشجوئی دانشگاه های اصفهان، بابل، تربیت معلم تهران، چهارمحال بختیاری، شهید بهشتی، شیراز، امیر کبیر، رازی کرمانشاه، قزوین، علم و صنعت، مازندران و دانشگاه تهران به کمیته های انضباطی و یا نهادهای امنیتی احضار شده اند.نمونه ای از اعمال فشار و برخورد با دانشجویان و دانشگاهیان در چند هفته اخیربه شرح زیر است:
- بازنشسته کردن سه استاد مطرح حقوق در دانشگاه علامه طباطبايی
- حذف اجباری ترم دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
- احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی
- احضار و ارعاب فعالین دانشجوئی استان چهارمحال و بختیاری
- احضار سه دانشجوی دانشگاه مازندران به دادگاه انقلاب
- احضار و صدور احکام انضباطی برای دانشجویان دانشگاه علم وصنعت
- محرومیت از تحصیل برخی از قبول شدگان کنکور کارشناسی ارشد
- صدور 15 ترم حکم منع تحصیل برای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران
- احضار 10 تن از دانشجویان دانشگاه رازی به وزارت اطلاعات و ضرب و شتم آنها
- احضار گسترده‌ی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی به حراست
- بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت
همچنین در اقدامی دیگر در چند هفته اخیر، وزارت اطلاعات ضمن احضار دانشجویان، اقدام به تهدید خانواده های آنها نمود. به عنوان نمونه اداره اطلاعات اصفهان با احضار دانشجویان و هشدارهای تلفنی به خانواده آنها ، این فعالین دانشجویی را به صدور احکام سنگین در دادگاه انقلاب شهر اصفهان تهدید کرد. پیش از این نیز رسانه ها گزارش کردند چند هفته مانده به آغاز سال تحصیلی جدید ، تشکلهای دانشجویی نظامی وابسته به دولت، چندین جلسه هماهنگی برای مقابله با اعتراضات دانشجویی احتمالی برگزار کرده اند.
در این جلسات اعلام شده که دانشجویان فعال سیاسی شناسایی شده اند و این احتمال وجود دارد از انتخاب واحد برخی از آنها جلوگیری گردد. همچنین به بسیج دانشجویی وظایف ویژه ای، از جمله آمادگی برای مقابله با تجمعات دانشجویی محول شده است.
یک مقام امنیتی در این جلسات اشاره می کند: "باید به خانواده ها خطرات همراهی فرزندانشان با جریانات ضد انقلاب و پیاده نظام کودتای مخملی در دانشگاه ها به طور جدی گوشزد گردد تا بین حضور آرام فرزندانشان و انصراف از شرکت در دانشگاه یکی را انتخاب کنند".همچنین در یکی از این جلسات، فرمانده یکی از پایگاه های بسیج دانشجویی نیز پیشنهاد نمود افراد کادر بسیج دانشگاه ها و برخی از اعضای انجمن های مستقل دانشجویی، به برخی لوازم و امکانات ضد شورش مجهز شوند.
در همین حال خبرگزاری مهر به نقل از مهدی قمصری، معاون دانشجوئی دانشگاه تهران، در واکنش به اعتراض دانشجویان به حضور حداد عادل در این دانشگاه گفت: "دانشگاه تهران قطعا با هر تخلفی که توسط دانشجویان صورت گرفته باشد، برخورد می کند. دانشگاه برای اعتراض و برخورد ناشایست با حداد عادل از سوی دانشجویان، ساز و کارهای خاص خود را دارد و این موضوع را به عنوان تخلفی که صورت گرفته، بررسی می کند".هفته گذشته همزمان با حضور حداد عادل در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران، دانشجویان به سر دادن شعارهایی علیه وی و دولت محمود احمدی نژاد پرداختند. این نماینده هوادار دولت مجبور شد پس از پایان کلاس در حلقه محافظین خود دانشگاه را ترک نماید.
گرچه اقدامات امنیتی برای سرکوب دانشجویان معترض در دانشگاه های سراسر کشور افزایش یافته است، اما بر دامنه اعتراضات دانشجویی و میزان مشارکت دانشجویان نیزافزوده شده است. به نحوی که این اعتراضات، مختص فعالین سیاسی و اجتماعی دانشجویی نیست و بسیاری از دانشجویان غیر فعال و غیر سیاسی هم به جمع فعالین دانشجویی سنتی پیوسته اند.به نظر می رسد راهکار "مشت آهنین" برای ایجاد آرامش گلخانه ای در دانشگاه ها با شکست روبرو شده و باید در انتظار قدم بعدی نهادهای نظامی و امنیتی هوادار دولت بود.
هفته گذشته، همزمان با اعتراضات دانشجویی در دانشگاه تهران و صنعتی شریف منابع خبری گزارش کردند که برخی اعضای هیات دولت و نمایندگان نهادهای نظامی و امنیتی و نماینده رهبری در دانشگاه ها در جلسه ای به بررسی راه های برون رفت از این شرایط پرداختند. در این جلسه طرح تعطیلی دانشگاه های برای یک ترم بار دیگر توسط اسفندیار رحیم مشایی مطرح شد. وی مدعی شد " آقای احمدی نژاد معتقد هستند بهترین و کم هزینه ترین راه حل، تعطیلی برخی و در صورت گسترش اعتراضات، همه دانشگاه ها برای یک ترم به بهانه ی بیماری های واگیردار است". به نظر می رسد با ناتوانی نهادهای امنیتی در کنترل دانشگاه ها، بار دیگر "تعطیلی دانشگاه ها" به عنوان "راه حل نهایی" در دستور کار دولت دهم قرار گرفته است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
جواد لاریجانی؛ از "لاری گیت" تا "رصد ستارگان آسمان سیاست"
بهار یکتا
لاريجاني در آخرین اظهارات خود در دانشگاه صنعتی شریف، یکی از انحرافات را خروج از ولايت و يا به عبارتي ايستادن در برابر ولايت عنوان کرد و گفت :" كساني بودند كه در ساعت 11 شب، 22 خرداد ماه خود را يك‌طرفه رئيس‌جمهور اعلام كرده و در برابر ولي‌امر ايستادند و كسان ديگري نيز با سكوت خود، در درجه ديگري از انحراف بودند كه مقام معظم رهبري نيز به آن اشاره كردند، چرا كه كسي كه اشتباه را تشخيص مي‌دهد، بايد اعلام موضع كند."لاريجاني با بيان اين ‌كه افرادي كه در انتخابات شركت كردند، در داخل نظام بوده‌اند، اما ساعت 11 شب 22 خرداد از نظام روي گردان شده و اين اقدام كودتا بود، اضافه كرد: " آنها در ادبيات خود حرف‌هاي تند زدند و به دولت تهمت‌هاي خيانت، آدم‌كشي، دزدي و دروغ نسبت دادند و ادبيات لمپن به‌كار بردند."
وي همچنين با اشاره به شعار"دولت كودتا استعفا استعفا" گفت : " من با كساني‌كه شعار دولت كودتا سر دادند موافقم؛ اما آن كودتا شكست خورد و كودتا چيزي بود كه موسوي انجام داد."لاريجاني با اشاره به مصاحبه اخير میر حسین موسوي ، اصلاح انحرافات و فعالیت سیاسی وی در داخل نظام را تایید کرد و خاطر نشان نمود: " ايستادن در مقابل نظام بزرگ‌ترين انحراف بود كه بايد آن را اصلاح كنند."
اظهارات چالش بر انگیزجواد لاریجانی در رابطه با میر حسین در حالی عنوان می شود که علی لاریجانی که ریاست مجلس را برعهده دارد ، در مورد وضعیت پیش آمده در پی اعلام نتیجه انتخابات، از جانبداری برخی از اعضای شورای نگهبان از یک نامزد خاص و عدم صدور مجوز برای تجمع قانونی معترضان انتقاد کرده بود. وی همچنین پیش از این نیز گفته بود :"بخش عمده ای از مردم تصورشان در باره نتیجه انتخابات با نتیجه رسمی متفاوت است. باید به این تصور احترام گذاشت و حساب این جمعیت زیاد را با گروهی اغتشاش گر مخلوط نکرد."
مقایسه میرحسین با بنی صدر
جواد لاریجانی در تیر ماه سال جاری نیز در گفت و گوی با با شبکه 3 سیما شرایط جاری را مانند سال 60 دانست و میر حسین را با بنی صدر مقایسه کرد و گفت: امکان تکرار یک بنی‌صدر دیگر منتفی نیست. " وی با انتقاد از میرحسین افزوده بود :" چرا سیاستمداری که قبلا مسئولیت داشته و خدمت کرده، دوباره وارد میدان می‌شود؟ سیاستمداران ما بالارفتن از پله‌های قدرت را بلدند، اما پایین آمدن از آن را بلد نیستند. "
وی موسوی و حامیان او را متهم کرده که "برخلاف قانون بسیاری از مردمی را که از روی علاقه به آنان رای داده اند، گمراه کرده و فضا را به سوی التهاب و تشنج پیش می برند." لاریجانی تاکید کرده بود:"ما مسئولیم منافع ملی را حفظ کنیم و حتی اگر جایی دیدیم به ما ظلمی روا شده است، به خاطر منافع ملی از حق خود بگذریم."
وی که نمی تواند کینه خود را از نخست وزیر دوران امام پنهان کند، گفته بود:" کسی که شورای نگهبان را صالح نمی‌داند و به قوانین پای‌بند نیست و هیچ‌کس را در نظام قبول ندارد، چرا وارد انتخابات می‌شود؟" لاریجانی در باره تکبیرهای شبانه گفت" تکبیر، زیباترین ذکر است اما وقتی که با اعلام رادیو آمریکا سر داده می‌شود، همانند نماز جمعه‌ای است که چهارشنبه خوانده شود."
او که دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه ايران است، پیش از این درگفت و گویی با خبرنگاران در حاشیه بازدید از نمایشگاه نجوم گفته بود: :" مير حسين موسوي آينده بسيار خوب سياسي را از دست داد و ادبيات بيانيه ‌هاي وي با ادبيات مسعود رجوي هيچ فرقي ندارد، اين افراد در بيت آيت الله منتظري به وحدت تاكتيكي رسيدند و اين مسئله يكي از اشتباهات بسيار بزرگ جبهه اصلاحات بود."
محمد جواد لاریجانی با این ادعا که " جناح اصلاح طلب با حمايت از مير حسين موسوي، او را به حركت در راه معارض با نظام هدايت كرد"، در اظهاراتی توهین آمیز گفت:" اين آقايان بايد سر عقل بيايند. دست از معارضه با نظام بردارند و قواعد رقابت دموكراتيك را ياد بگيرند. خيانت موسوی به انقلاب در سنخ خيانت رجوی است." سخنان وی با انتقادات شدید روبه رو شد.
نماینده اصلاح‌طلب مردم بابل با یادآوری مذاکرات محرمانه وی با نیک براون گفت : "محمد جواد لاریجانی نباید بیش از این خود را اذیت کند و اصرار داشته باشد که یک سیاستمدار است، چرا که اشتباهات مکرر و مستمر، مانع از حضور در عرصه پرمخاطره و حساس سیاسی است." وی تصریح کرد: " خوب است اطرافیان محمد جواد، اتمسفر و فضای سیاسی واقعی را برای ایشان تبیین و ترسیم کنند، تا ایشان در خلاء و هپروت دیگران را به کسی تشبیه نکنند."
جواد لاریجانی که به زعم بسیاری در سودای کیسینجر شدن در ایران است، همچنین از حمایت حجت الاسلام سید حسن خمینی از میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد و گفت:"ما نبايد در مقابل جرياني كه نسبت به اصل نظام موضع گيري مي‌كند، ساكت باشيم و هر فردي كه با نظام درگير شود، بايد مقابل وي بايستيم، نبايد به اسم امام از جرياناتي كه اصلا شباهتي با انديشه امام خميني ندارند، حمايت شود." ظاهرا وی مخالفت خود را با حکم تاریخی حضرت امام در مورد سلمان رشدی فراموش کرده است و اینک به یکی از مریدان سر سپرده رهبری تبدیل گشته و داعیه دار خظ امام شده است.
تحقیق در باره هولوکاست یا انتخابات
اظهارات موهن این برادر بدون کرسی لاریجانی ها بدون پاسخ نماند و انصاری مدیر موسسه نشر آثار خمینی در نامه‌ای به وی، تاکید کرد که تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان خمینی بنماید.
در بخشی از این نامه، با انتقاد از هتاکی های لاریجانی آمده است:" تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان، اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقلاب و منافع ملی می‌دانند، شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیر خواهانه و دلسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگزاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید."
در این نامه همچنین با اشاره به اعتراض مردم به نتیجه انتخابات آورده است: " دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت، حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد، چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند."
حافظه تاریخی در مذاکرات با نیک براون
يكي از دانشجويان در دانشگاه شریف سئوالي درباره ديدار محرمانه لاريجاني در اوايل سال 76 با نيك‌بروان پرسيد كه وي گفت: " در حوزه سياست‌خارجي نزديك به سه هزار مذاكره از من توسط وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به ثبت رسيده است؛ اما اين مذاكره، مذاكره محرمانه به معناي دقيق كلمه نبود؛ زيرا در لندن با تقاضاي وزارت امور خارجه و حضور كاردار ايران برگزار شد.
لاريجاني ضمن شرح برخي از نکات آن مذاكره اظهار داشت: طرف انگليسي در اين مذاكره مطرح كرد كه با انتخاب ناطق نوري به عنوان رئيس‌جمهور مخالف هستيم و آقاي خاتمي بايد روي كار بيايد كه اين با منافع ما همسوتر است. تمام مناقشات ما نيز با جريان دوم خردادي از همين راه شروع شد.
بر اساس گزارش های مستند، جواد لاریجانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری در زمانی که سودای وزرات امور خارجه را در سر می پروراند ، در طرفداری از کاندیدای مورد نظر خود در سال 1376 در مذاکرات محرمانه ای که با براون داشت، به او گفته بود که" دولت انگلیس باید از افراد لیبرال و میانه رو چون وی در صحنه سیاسی ایران حمایت کند". خبر مذاکرات او در جریان انتخابات دوم خرداد 76 منتشر شد و باعث شد که جواد لاریجانی از صحنه سیاسی ایران خارج شود و او که در آرزوی وزارت بود، برای همیشه از این کرسی دور ماند. من هم از همین قماشم! محمدجواد لاريجاني در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در آغاز جلسه و پس از اینکه شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور" ، " دولت کودتا استعفا استعفا" از سوي دانشجويان سر داده شد، گفت:" من نيز از قماش شما دانشجويان هستم و در همين دانشكده تحصيل كرده‌ام، همين شلوغ‌بازي‌ها را نيز انجام مي‌دادم، البته در زمان جرم."
گفتنی است با آغاز سخنرانی وی دانشجویان سالن جابر بن حيان اين دانشگاه را ترک کردند. به اعتقاد تحلیلگران سیاسی،جواد لاریجانی همیشه سعی کرده نقش نخبه تئوری پرداز را در جناح محافظه کار بازی کند و از رانت فرزند روحانی بودن هم خوب استفاده کرد است. او سالها پیش نظریه های "تفکیک مقبولیت از مشروعیت", " ام القرا" و" نگاه به شرق" را عنوان کرد که تبعات آن را درعرصه سیاست داخلی و خارجی می توان دید.
در این میان موضع گیری رسانه های وابسته به دولت از همه جالب تر است. آنها که روزی جواد لاریجانی را بخاطر دیدگاههای لیبرالی و ضد امامی اش مورد هجمه قرار می دادند، اینک با ذوق زدگی مطالب او را بطور کامل درج می کنند. احمد توکلی که طی ماههای اخیر نمی تواند عناد خود را از موسوی پنهان کند ، در سایت الف اقدام به چاپ کامل سخنرانی جواد لاریجانی با فیلم مربوطه کرده است. بنظر می آید که این در راستای " جانا سخن از زبان ما می گویی" توکلی باشد که بواسطه یکسری محدودیت ها نمی تواند آنطور که باید به اصلاح طلب ها و مردم معترض حمله کند. بنظر می رسد جواد لاریجانی که هنوز در سودای کرسی های قدرت است، در نبود نخبگان مطرح، عرصه را برای یکه تازی مهیا دیده است. حال باید دید به گفته نریمان " تلاش‌های چندین ماهه محمد جواد لاریجانی به سپردن جایگاهی جدید به ایشان منجر می شود تا شاید سرگرم این امورات شده و دست از سر سیاست بردارد،" یا اینکه باز هم جامعه شاهد افاضات جدید او خواهد بود.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ