توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
****
از صبح دیروز (یکشنبه28 تیر)دانشجویان دانشکده معدن دانشگاه تهران در اعتراض به ادامه بازداشت دکتر علی اصغر خدایاری، استادیار گروه معدن دانشگاه تهران دست به تحصن زده اند.
در تجمع دانشجویان برخی از اساتید دانشگاه تهران نیز حضور داشته و خواستار آزادی هر چه سریعتر دکتر خدایاری هستند. دانشجویان همچنین خواستار تشریح دلایل بازداشت اساتید دانشگاه تهران شده و نسبت به عدم مشخص کردن عاملین حمله به کوی دانشگاه معترض هستند.
لازم به ذکر است دکتر خدایاری به همراه چند تن دیگر از استادان دانشگاه تهران پس از اعتراض اساتید نسبت به حمله نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران بازداشت شدند.
از میان دیگر استادان دانشگاه تهران دکتر خالصی، دکتر حسینعلی عرب، دکتر داود سلیمانی و دکتر علی محقر نیز جزو اساتید بازداشت شده بودند.
بیش از 70 نفر از استادان دانشگاه های مختلف نیز پس از دیدار با میرحسین موسوی در هفته بعد از اعتراض به نتایج انتخابات بازداشت شده بودند.
گرچه بیشتر این اساتید تاکنون آزاد شده اند اما از وضعیت برخی از آنها از جمله دکتر خدایاری اطلاعی در دست نیست.
هفته گذشته زاهدی در پاسخ به سوالات خبرنگاران حاضر نشد تعداد دقیق استادانی که هنوز در بازداشت به سر می برند را ذکر کند.
وی همچنین در پاسخ به خبرنگاران در مورد وضعیت اساتیدی که در زندان هستند، گفت: «زندان تعبیر درستی نیست آنها در بازداشت هستند و اگر کسی در بازداشت باشد صرفا یکی دو نفر هستند.»
توضیح صدا و سیما - كدخبر: ۵۶۳۱۱ - زمان: ۰۰:۳۸ بامداد
*****
جملات بالا گوشه ای از سخنان مهدی کروبی در اجتماع روز گذشته گروهی از نمایندگان تشکل های دانشجویی و دانشگاهها، حامیان غیر حزبی و حزبی مهدی کروبی و برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخیر در دفتر امام جمارانی است.
دبیر کل حزب اعتماد ملی در مراسمی که به مناسبت عید مبعث رسول اکرم و برای تقدیر از تلاش های حامیان انتخاباتی اش برگزار شد با اشاره به حوادث انتخابت ریاست جمهوری دهم که البته آنها را اقداماتی فراقانونی خواند گفت: "به دنبال انتخاباتی که برگزار شد متاسفانه حوادثی روی داد که البته گزارش های آن در رسانه های داخلی و خارجی منعکس شد، حوادثی که برای ما تازگی دارد و بسیار عجیب و غریب و غیره منتظره بود." وی با ابراز تاسف از برخوردهایی که با اعتراضات آرام مردم صورت گرفت تاکید کرد: "پس از انتخابات مردم درخواستی قانونی داشتند و تنها خواسته شان این بود که می گفتند "رأی ما چه شده است" مردم بسیار آرام، ساکت و منطقی راهپیمایی میلیونی برگزار کردند ولی متاسفانه مانع این حرکت و تظاهرات آرام مردم شدند و شما شاهد آن بودید که چه غوغایی در تهران و شهرستان ها برپا شد و با سپر ، کلاهخود، باتوم، گاز اشک آور و گلوله به مردم حمله کردند.اما پس از روی دادن این حوادث اتفاق جالبی روی داد، آن هم اینکه همین افرادی که بر روی مردم گلوله گشودند اینک می گویند ما مردم را نکشتیم و افراد دیگر این کار را انجام دادند و این دیگر داستان عجیبی دارد. "
وی با تاکید بر اینکه اینک در عصر ارتباطات زندگی می کنیم تصریح کرد: "مردم خود شاهد آن بودند که نیروی مسلح چگونه با مردم برخورد می کردند و حتی زنان را به داخل جوی ها پرتاب می کردند و با توجه به اینکه در عصر ارتباطات هستیم این اتفاقات در تمام دنیا منعکس شد که باید گفت متاسفانه آبروی امام (ره) که بنیان گذار جمهوری اسلالمی بود و نظام اسلامی ایان را مخدوش کرد. "
کروبی خطاب به عاملان چنین حوادثی گفت: "آیا کسانی که این کارها را انجام می دهند نمی دانند که در کجا زندگی می کنند، و یا اینکه فراموش کرده اند اینک عصر ارتباطات است."
مهدی کروبی سپس برای تبیین شرایطی که اینکه در آن به سر می بریم به شرذح اتفاقی که روز جمعه در حاشیه نماز جمعه روی داد پرداخت و افزود: "روز جمعه من حدود ساعت 12 به روزنامه اعتماد ملی رفتم و سپس از آنجا با ماشین به سمت نماز جمعه حرکت کردم ، وقتی جمعیت مرا دیدند به سمت من آمدند و من از ماشین پیاده نشده و به سمت دانشگاه حرکت کردم در همین حال مردم نیز پشت سر من حرکت می کردند. وقتی جلوتر رفتیم مشاهده کردم که یک طرف موتور سوارانی با اسلحه ایستاده اند و گاز اشک آور نیز در فضا پیچیده است وقتی نروم و من هم احتمال می دادم که اگر جلوتر بروم درگیری رخ می دهتد مانند اتفاقی که در مسجد قباد سالگرد شهید بهشتی روی داد و بنابراین به مردم علامت دادم که بروند و خودم هم با علامت نشان دادم که می خواهم برای ادای نماز جمعه بروم. بنابراین ماشینی آوردند تا به سمت دانشگاه بروم ، من نیز علی رغم آن که همیشه با ماشین وارد دانشگاه می شدم وقتی مقابل داتنشگاه رسیدم پیاده شدم در انحا دیگر کسی نبود جز نیروهای امنیتی منتسب به خودشان به محض انکه من از ماشین پیاده شدم شروع کردن به سردادن شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه و من با توجه به سوابقم از این شعاری که داده می شد تعحب کردم . در ان زمان فردی انجا نبود ولی همه مشاهده کردید که عکس های مختلی از این صحنه که به سمت من حمله کردند و عمامه ام را انداخته اند منتشر شده است . پس چگونه اینها می خواهند برخوردهای که با مردم صورت گرفته را کتمان کنند و یا به گردند دیگری بیاندازند . چرا که همه این اتفاقات مقابل چشم مردم صورت گرفته است . "
مهدی کروبی تاکید کرد: "مقابل چشم مردم جوانان را کشته اند و اینک می گویند ما اصلاً اسلحه ای دراختیار نداشته ایم من به عنوان عضو این نظام از این دروغ های واضح و نسنجیده شرمنده هستم. " وی تاکید کرد : " اکنون ان قدر به مردم دروغ گفته شده است که هر شایعه ای را مردم باور می کنند و این برای من یادآرو دوران مبارزه ام قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است . در زمانی که ماجرای حمله به مدرسه فیضیه در قم رخ داد می گفتند که بسیاری از روحانیون را به دریاچه نمک انداخته اند و یا پس از حادثه 15 خرداد ٤٢ گفته می شد که نزدیک به 15 هزار نفر به شهادت رسیده اند . این دروغ ها که گفته می شد و اصل ماجرا را تکذیب می کردند و موجب می شد که این شایعات در ذهن مردم پذیرفته شود . اکنون نیز به نظر می رسد که همان ماجرا ها در حال تکرار شدن است و این قدر به مردم دروغ گفته می شود که دیگر نمی توان هیچ حرفی را باور کرد مردم نیز شایعات را باور می کنند و هر آماری که ارایه شود را می پذیرند . " وی خطاب به مسئولان امنیتی و انتظامی گفت: "اگر شما معتقدید که این اعمال از سوی نیروهای منتسب به شما نبوده پس چرا تاکنون کسی را معرفی نکرده اید؛ آخر این چه کاری است که می گویند عده ای با اسلحه های آمریکا، انگلیس و اسرائیل کشته شده اند البته شاید هم در داخل کسی بوده که تیراندازی کرده ولی شما باید با مدرک و سند این حرف ها را ثابت کنید."
کروبی با اشاره به نامه نگاری های برخی از مسئولان به امام زمان گفت: "ابتدا آقایان می گویند که این افراد توسط نیروهای ما کشته نشده اند و انگاه به امام زمان نامه می نوسیند و می گویند که دست ما خالی بوده و هم شهید داده ایم و هم مظلومیم و هم ستم کشیده ایم و این دیگر جای بسی تعجب است . "
وی نسبت به بی توجهی به اصول دینی و مسئله اعتقاد به امام زمان و انتظار گفت: " متاسفانه امروز شرایط به گونه ای شده است که درباره امام زمان این گونه صبحت می شود و ان قدر این مسئله فاجعه امیز است که حتی نمی توان جلوی ان را گرفت." وی با اشاره به خاطره ای از امام خمینی (ره) گفت: " به خاطر دارم در زمان جنگ تحمیلی هنگامی که حضرت امام شنید که برخی از رزمندگان در جبهه ها این گونه درباره امام زمان صحبت می کنند و عده ای هستند که می گویند با امام زمان صحبت کرده و یا خواب او را دیده اند سریع خواستار پیگری موضوع شده و گفتند که افرادی که این ادعا ها را مطرح می کنند بازداشت کنید و چنین برخوردی از سوی حضرت امام موجب شد تا ان ماجرا دیگر تکرار نشود . ولی امروز فضا به گونه ای است که هر روز یک فردی چنین ادعاهایی را مطرح می کند. " وی افزود: " ما به عنوان شیعه اثنی اعشری معتقدیم که امام زمان (عج) در غیبت هستند و امام زنده می باشند و در انتظار فرج ایشان هستیم ولی ایا این گونه صحبت کردن با ایشان درست است ؟ آیا باید به آقا هم دروغ گفت ؟ خوب می توانستید در نامه به ایشان بگویید که این افراد یک عده آشوب گر بوده اند که می خواستند آشوب کنند که با انها برخورد کردیم ولی چرا دروغ گفتید ؟ "
مهدی کروبی ابراز تاسف کرد از اینکه پس از گذشت 30 سال از پیروزی جمهوری اسلامی ایران تلاش های دوستانش با انجام اقدامات فراقانونی بی ثمر مانده است . ولی وی حامیانش را به امید و حرکت در مسیر هدف تعیین شده دعوت کرد و گفت : " هرچند که در عرصه این انتخابات اتفاق تلخ و غم انگیزی روی داد و لی یادتان باشد که تفکر ازتجاعی که اکنون وجود دارد به دنبال این است که ما را در این وضع نگه دارد ولی ما باید با هوشیاری و امیدواری حرکت کرده و اهدافی را که بدان اعتقاد داریم فراموش نکنیم . " کروبی همچنین با تبیین اهداف برگزاری این مراسم گفت: " اکنون که تنش ها میان نامزدها و داوطلبان کاهش پیدا کرده است من به این فکر افتادم که یک نشستی را با دوستانی داشته باشم که در ایام انتخابات از بنده حمایت کرده اند و از انان تقدیر و تجلیل کنم و از سوی دیگر می خواستم این مراسم برگزار شود تا دیگران هم بدانند که ما زنده هستیم و به راهی که انتخاب کرده ایم ادامه می دهیم . کسانی که می خواهند ما را به حاشیه برانند باید بدانند که فراز و نشیب ها ، بی مهری ها و تقلب ها هیچ کدام در روحیه ما اثر ندارد ." وی افزود : " من از 48 سال پیش وارد عرصه مبارزاتی شده ام و به یاری خدا به راهم ادامه می دهم . " کروبی خواستار حفظ ارتباط با کسانی شد که در عرصه انتخابات به حمایت از او پرداخته اند و گفت : " دوستانی که در انتخابات همراه من بوده اند دو دسته هستند یک عده د وستانی هستند که از دوستان حزبی من می باشند و نسبت به یکدیگر به مانند یک خانواده هستیم و عده ای دیگر دوستان غیر حزبی ام هستند که نسبت به بنده محبت دارند و در این مسابقه با من همراه بودند و بنده نیز علاقه مند هستم که این ارتباط محفوظ بماند البته این ارتباط سیاسی نیست بلکه یک ارتباط عاطفی و فکری می باشد . بنابراین پیشنهاد می کنم که رابطینی از میان این دوستان انتخاب شوند که همواره با من در ارتباط باشند . " مهدی کروبی در پایان گفت : " هرگز ناامید نباشید و درراهی که انتخاب کرده اید ثابت قدم باشید . "
همچنین مهدی کروبی به تعدادی دیگر از حامیانش اشاره کرد که متاسفانه امروز در زندان به سر می برند و ابراز امیدواری کرد که هرچه سریعتر انها آزاد شوند .
گفتنی است در این مراسم علاوه بر حامیان غیر حزبی و حزبی مهدی کروبی برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخیر نیز حضور داشتند .
این مراسم قرار بود که در تالار سنتی عقیق برگزار شود که به علت عدم ارائه مجوز از سوی فرمانداری تهران در دفتر امام جمارانی برگزار شد .
در حالی که تمامی هم میهنان مقیم خارج یک نفس و یک صدا "اکبر گنجی" و فراخوان او را برای یک اعتصاب غذا در مقابل دفتر سازمان ملل محکوم کرده اند و می کنند، برخی شخصیت های بین المللی از این فراخوان استقبال کرده اند تا همبستگی خویش با ایران و ایرانی را نشان دهند.
حمایت نوآم چامسکی و خوزه کازونوا از اعتصاب غذا ایرانیان در برابر سازمان ملل
نوآم چامسکی منتقد سرشناس آمریکا و خوزه کوزنوا جامعه شناس بزرگ اسپانیایی اعلام کردند در اعتصاب غذای ایرانیان در برابر سازمان ملل متحد شرکت خواهند کرد.
نوام چامسکی، طی متن کوتاهی به اکبر گنجی از اعتصاب غذای نیویورک حمایت به عمل آورد و از حضور خود در این برنامه خبر داد. در این نامه آمده است:
"اکبر. خبر مشارکت شما در اعتصاب غذا در حمایت از حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی مرا بسیار خشنود کرده و تحت تأثیر قرار داد. این هدف، بسیار ارزشمند است. امیدوارم که قادر به پیوستن به شما در مقابل سازمان ملل باشم".
**
"من از اهداف اعتصاب غذایی که توسط اکبر گنجی در مقابل سازمان ملل تشکیل می شود حمایت می کنم. حقوق بشر مردم ایران باید مورد احترام قرار گیرد، و زندانیان سیاسی آزاد گردند".
مراسم قدردانی از فعالین ستادهای موسوی و کروبی در شیراز
مراسم قدردانی از فعالین ستادهای موسوی و کروبی با حضور صدها نفر در تالار احسان امروز ساعت ۱۸ برگزار شد. در این مراسم دکتر سپهر عضو مرکزی حزب مجاهدین انقلاب اسلامی و دکتر جلالی نماینده دور ششم مجلس و مسئول ستاد موسوی و مسئول کمیته پیگیری بازداشت شده گان و آقای خباز نماینده آیت ا... علی محمد دستغیب به سخنرانی پرداختند. در طول مراسم حاضران با شعار الله اکبر و موسوی موسوی و مرگ بر چین و مرگ بر روسیه این مراسم را همراهی کردند.
سخنرانان هشدار دادند که علاوه بر جمهوریت نظام امروز اسلامیت نظام نیز به خطر افتاده . ترویج اسلام معاویه و دور شدن از اسلام ناب محمدی بزرگترین خطری است که امروز جامعه ما را تهدید می کند.
در جایی دیگر دکتر جلالی مسئول ستاد آقای کروبی ۴ هدف را هدف عمده این انتخابات می دانست:۱- پیروز شدن محمود احمدی نژاد ۲- اعلام رایی بیش از رای آقای خاتمی ۳ - از آنجایی که شخصیت آقای موسوی را شخصیتی محجوب می دانستند به این امید با اختلا ف زیاد سعی در شکست مهندس موسوی داشتند و فکر میکردند مهندس اعتراضی نمی کند.۴- از آنجایی که شخصیت شلوغی از آقای کروبی سراغ داشتند خواستند چنان او را به زانو در بیاورند که جرات اعتراض نداشته باشد و به همین دلیل او را پنجم اعلام کردند.
آقای مهندس موسوی و کروبی در بیاناتی جداگانه برای این مراسم قدردانی خود را از فعالین ستادهایشان اعلام کردند و وضعیت به وجود آمده را نه تنها شکست ندانستند بلکه آن را پیروزی بزرگ در جهت وحدت هر چه بیشتر مردم دانستند.آنها همچنان دولت برآمده از کودتا را فاقد مشروعیت دانستند و اعلام کردند تا پایان در کنار این موج سبز شکل گرفته می مانند.
در پایان این مراسم در حالیکه برگزار کنندگان این مراسم سعی در آرام کردن مردم داشتند اما حرکتی خودجوش صورت گرفت و در مقابل درب تالار احسان جمعیت شروع به سردادن شعار کردند . دوبت کودتا استعفا استعفا و رو سیه حیا کن کشورم رو حیا کن و زندانی سیاسی آزاد باید گرددو ... از جمله شعار های تظاهر کنندگان بود. شعارها حدود ۴۵ دقیقه به طول کشید و در این بین اتومبیل هایی که از آن مسیر رد می شدند با بوق زدن همراهی خود را اعلام می کنند و عابران با تجمع خود همراهیشان را رساندند. این مراسم با وارد شدن ماموران یگان ویژه و متفرق کردن جمعیت به پایان رسید.
پیام موسوی به همایش فعالان ستادهای انتخاباتیاش در استان فارس
میر حسین موسوی با ارسال پیامی به همایش فعالان ستادهای انتخاباتی اصلاح طلبان استان فارس، از تلاشهای آنها تقدیر و ابراز امیدواری کرد که همکاری او با حامیان انتخاباتیاش در آینده نیز ادامه یابد.
متن پیام میر حسین موسوی به همایش فعالان ستادهای انتخاباتی اصلاح طلبان استان فارس ببه این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیمبرادران و خواهران عزیزم، اعضاء ستادهای انتخاباتی دولت امید در سراسر کشوراز راه دور به شما سلامی دوباره میگویم. حوادثی که پس از انتخابات 22 خرداد به وقوع پیوست فرصت آن را نداد تا از زحمات مخلصانه شما در طول چند ماه گذشته سپاسگزاری کنم. تلاش ما در این راه نه برای صرف انتخاب یک فرد بلکه به امید پیراستن جمهوری اسلامی از آلایش هایی بود که ضعف و وهن این نظام را در بر دارد و انقلاب اسلامی را از نورانیت نخستین و اصیل آن دور میکند.این رسالتی است که در زندگی های اجتماعی و سیاسی ما پایان نخواهد یافت. از تلاشی که همه شما در این وظیفه داشتید تقدیر می کنم و در مسیر ادای تکلیفی که از این جهت در دیگر صحنه های اثر بخش اجتماعی بر عهده ما قرار دارد برای شما خالص ترین نیت ها و موفقیت آمیزترین عملکردها را آرزومندم.امیدوارم در آینده همچنان بتوانیم همکاری های ارزشمندی در جهت اهداف اسلامی و انقلابی با یکدیگر داشته باشیم.
*****
فشار چندجانبهی علمای قم بر"سیدعلی گدا"
خبرهای رسیده حاکی از آن است که چند تن از علمای برجسته قم به سیدعلی گدا فشار میآورند تا به جای ادامه جانبداری از احمدینژاد، اعتراضات مردم و انتقادات علما را بپذیرد و بحران سیاسی موجود را با تدبیر حل کند.
طبق گزارشهای رسیده، قرار است به زودی آیتالله جوادی آملی و آیتالله امینی به نمایندگی از طرف جمعی از علما که به درخواست هاشمی رفسنجانی برای پیگیری حل بحران کنونی تشکیل شدهاند، با آیتالله خامنهای دیدار کنند و دیدگاههای آن جمع را به وی منتقل سازند.
در همین حال خبرهای دیگر حاکی است تعداد دیگری از روحانیون بلندپایه نیز به طور جداگانه در جلساتی با خامنه ای، انتقادات تندی به وی وارد كرده اند. در یكی از این موارد، آیت الله خرازی، عضو برجسته جامعه مدرسین، دیهی خونهای ریخته شده را به گردن رهبری دانسته است.
همچنین یك منبع موثق نیز خبر داده که در جلسه سه شنبه گذشته هاشمی با سیدعلی گدا كه فضای تلخی هم بر آن حاکم بوده، سیدعلی از هاشمی خواسته كه در مراسم تنفیذ "عنتری نژاد" شركت كند، اما وی با عصبانیت از پذیرش این درخواست امتناع ورزیده است.
*****
دویچه وله:
سفر رفسنجانی به مشهد: رایزنی برای حل بحران؟
رفسنجانی عصر شنبه وارد مشهد شد و مورد استقبال استاندارخراسان، امام جمعهی مشهد و قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی قرار گرفت. یک روزنامهنگار، این سفر را پاسخی به محمد یزدی میخواند که از هاشمی پرسید، شما چکاره هستید.
به نقل از خبرگزاریها، رییس مجلس خبرگان رهبری، برای دیدار با علمای مشهد و مذاکره در مورد مسائل جاری کشور به این شهر سفر کرده است. این سفر، یک روز پس از نماز جمعهی تاریخی تهران و بلافاصله بعد از بازگشت محمود احمدینژاد از مشهد انجام میشود. خانواده و رییس دفتر هاشمی، وی را در این سفر همراهی میکنند.
سخنان رفسنجانی در نماز جمعهی تهران، با واکنشهای انتقادی و سرزنش رسانهها و محافل اصولگرا و دست راستی همراه بود. او را به کاشتن بذر تردید، تحریک قانونشکنان، حمایت از اغتشاشگران و همراهی با محافل غربی متهم کردند.
به عقیدهی بسیاری ناظران، مهمترین بخش سخنان رفسنجانی در نماز جمعه، تاکید بر بحرانی بودن اوضاع کشور و طرح راههایی برای برون رفت از این بحران بود.
آغازی دوباره برای رفسنجانی؟
سروش فرهادیان، روزنامهنگار، در گفتگو با دویچهوله، سفر رفسنجانی به مشهد را آغاز یارگیری وی برای خروج از بحران میداند. او استقبال رسمی مقامات استان را نیز معنادار دیده و تاکید میکند که به طور معمول، چهرههای اصلاحطلب را در مشهد، چندان تحویل نگرفتهاند.
فرهادیان این سفر را تحرک مضاعفی در اردوگاه افرادی میداند که نتیجهی انتخابات را قبول ندارند. وی با اشاره به سانسور بخشهایی از نمازجمعهی تهران در صدا و سیما میگوید: « گمانهزنی میشود که آقای هاشمی با سفر به مشهد بخواهد اخبار را مستقیما به علما بدهد، مواضع خود را چهره به چهره با مقامات در میان بگذارد و مرزها را نیز شفافتر سازد.»
سروش فرهادیان بر اعتبار رفسنجانی نزد علما و روحانیان به عنوان چهرهای نخبه و مناسبات نزدیک وی با واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی تاکید میکند و دلیل اصلی این سفر را وزن بحران اجتماعی و سیاسی موجود در کشور میداند: « بدون تردید، آقای هاشمی در مشهد با علما پیرامون آب و هوای تهران صحبت نخواهد کرد، بلکه دربارهی کشته شدن مردم یا حمله به نمازگزاران با گاز اشکآور و باتوم حرف خواهد زد.»
خطبهی سوم رفسنجانی؟
سروش فرهادیان، سفررفسنجانی به مشهد را پیامی عریان میداند. پیامی که شاید برای مردم چندان جاذبه و معنایی نداشته باشد، اما مخاطبآن محافل روحانی علما هستند. او میگوید: « در یک کلام، میتوان حضور رفسنجانی درمشهد را به طور سمبلیک، خطبهی سوم نماز جمعهی تاریخی تهران نامید. محمد یزدی از جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، در انتقاد از سخنان رفسنجانی در نماز جمعه پرسید، شما چکارهاید. شاید این سفر بهترین پاسخ به آقای یزدی نیز باشد».
مازیار میرابزاده
نبرد اصلاحطلبان برای بسط توسعه سیاسی هنوز به میانه راه نرسیده مغلوب شد. هنوز چند بهاری از تسخیر سنگر به سنگر تمام ظرفیتهای دموکراتیک ساختار سیاسی ایران نگذشته بود که هر آنچه به دست آمده بود از کف رفت.
اول سنگر شورا بود که اعضای نه چندان اجراییش و شهرداران کم فروغش سرخوش از تصاحب آن و درگیر در تنازعات درونیشان، غافل از چراغهای خاموش آبادگران، قافیه را به کل در انتخاباتی سرد و کم اقبال باختند تا تاجزاده، تک ژنرال اصلاحطلبان و لیست همراهش مغلوب نبرد با چهرههای ناشناس یا کمتر شناخته شده جریان اصولگرا، رویای شهردار شدن صفایی فراهانی را نقش بر آب ببیند. اما این تمام ماجرا نبود که اندکی بعد مجلس خوشدست ششم نیز در محاق رد صلاحیت اعضایش دست به تحصن زد. تحصنی دیرهنگام که گرچه حساسیت لایههای اجتماعی را بر انگیخت اما موضوع و هنگامش مانع از همراهی مردمی با آن شد تا شورای نگهبان با فشار مضاعف بر دولت نه چندان مقاوم خاتمی، سند مجلس هفتم را با اقلیت بسیار ضعیف اصلاح طلبان به نام اصولگرایان ممهور نماید و همه امیدها متوجه آخرین سنگر و خیمهگاه اصلاحطلبان، دولت گردد.از همین روی بود که اصلاحطلبان هرآنچه داشتند تجهیز این نبرد مرگ و زندگی کردند. اما بازهم انشقاقات درونی سبب شد تا سپاه اصلاحطلبان با چهار جلودار آماده نبرد گردد. توان فرماندهان این سپاه بیش از آرایش و ساز برگ در برابر رقبا، مصروف تخطئه و سرزنش راهبردهای رفقا گردید تا کار این بار هم به یاری ضعف اجرایی برگزارکنندگان انتخابات و اندکی تقلب یکسره شود. این شهردار تهران بود که با تکیه بر فرمول کلاسیک شهردار-رییس جمهور، باز هم با روشی مشابه انتخابات شورا، با خاموش کردن چراغهایش کسی را متوجه حرکت نرم و خزنده خود در میان هفت رقیب دیگر نکرد و صندلی شهردار را از ساختمان بلند ضلع جنوبی پارک شهر به مقصد پاستور ترک نمود. این گونه بود که وی مهر خاتمتی زد بر پس گرفتن هر آنچه از دست رفته بود. اما این تمام ماجرا نبود که تیغ سردار فاتح همانقدر که در استفاده از دروغ و نیرنگ و تزویر و دورویی بران و کارگشا بود در حفظ متصرفات کند وبی اثر. که اگر در ابتدا به اعجاز عشوه گری و فریفتن و وعده آب و نان، هدایت آرای سرگردان آسان می نمود، دیگر امروز نمودارهای سر به فلک کشیده رشد اقتصادی و رفع بیکاری و رونق و برکت، پاسخگوی فلاکت و نکبت حاصل از ناکارآمدی دولتی نبود که بیش از هر صفتی به دروغگو بودن شناخته میشد.اصلاحطلبان که در مدت زمامداریشان هرچه نکرده بودند اقل رونق نسبی بر سفره نه چندان بزرگ ملت آورده بودند، این بار به هوشیاری دانستند که ضعف خود را در کجا بجویند. ایشان اگر رانده شده حکومتی واپسگرا بودند که هیچ نسبت و قرابتی با مفاهیم مورد تاکید آنان نداشت، اما به دل جامعه بازگشتند تا با استفاده از فرصت طلایی انتخابات، آحاد تازه برخواسته از خواب را از غفلت، نهیب و به آینده نوید دهند و پیوند معناداری میان مفاهیم موکدشان و مصادیق ملموس و عینی در زندگی روزمره مردم به رهبری کهنه سرباز پیرشان، میرحسین موسوی، برقرار نمایند. این بار اصلاحطلبان به درستی دریافته بودند که برخلاف تجربه ناکام پیش، اصلاحطلبی را به امید حمایت تودهها در ستوه فوقانی حاکمیت با توسل به مشاجرات و منازعات سیاسی دنبال نکنند، بلکه از طریق مفاهیم انتزاعی، مطالبات عینی و محسوس ساخت و توقعات عامه را عامدامه جهتمند هدایت بنمایند. بدین معنا بود که موسوی در مناطزات و مباحثات انتخاباتیاش اگر از نهاد برنامهریز سخن میگفت، سریع مثال صنعت ورشکسته چای و چای کار بیکار گیلانی را ضمیمه مینمود و اگر گریزی به سیاستهای تنش زدایی بین المللی می زد، عاجل بی ارزشی روادید ایرانی و حتک حرمت به زائران عتبات را پیش رو مجسم می ساخت تا موج سبز حمایت از خود را هر روز خروشانتر و غیرقابل مهارتر ببیند.گرچه فصل آخر قصه پر آب چشم انتخابات را کودتاگران قلمی کردند تا به زعم خویش با حفظ یکپارچه قدرت، فارغ از کابوسهای دهشتناکشان در دوران اصلاحات، به ضرب قداره قداره کشان و داغ و درفش قصابان تمام کرسیهای موجود را در ید قدرت خود بینند اما وجدان عمومی بیدار شده که آمال خود را از دست رفته و آلام خویش را بیش از پیش میدید، به دنبال حق تضییع شده ، درست از فردای انتخابات، عظمت و ابهت خود را با تکیه بر راُیش و با توسل به نمادهایش در عرصه عمومی به رخ میکشد. این وجدان عمومی بیدار، نه تنها رییسجمهور نامشروع بر آمده از کودتای انتخاباتی را به چالش می کشد ، بلکه در بسیاری از موارد افراد، شخصیتها و حتی ارگانهای مشروعیتزای سیستم موجود را با خود همراه میکند. هنرمندان و ورزشکاران را در صف خود میبیند. در خیابان ها حضور میلیونی مییابد. به مبارزه با پلیس و بسیج به مثابه نمادهای اتوریته حاکم میپردازد. آنگاه که سرکوب میشود در بانگهای شبانه پشت بامها و مجالس ترحیم و تعزیز شهدایش تجلی مییابد. اگر از ارگان و سازمان محروم می شود، خود به تولید و توسیع شبکه اجتماعیاش همت میگمارد و ادبیات خود را خلق میکند. آنگاه که از تجمع و حق بدوی ابراز وجود محرومش میکنند، اجتماعات حریف خود را سبز پوش میکند و نماز جمعه را از آن خود و اینگونه نه تنها هر آینه خود را باز تولید میکند که بخش بیشتری از بدنه اجتماعی را در خود حل میکند و با خود همراه، و این همه را مدیون و مرهون مطالبه محوری و البته استقامت و پایداری شخصیتهای محوری خود است. گرچه شورا و مجلس و دولت، همه به غفلت یا مدد انفاس مسموم متقلب جماعت از کف رفتهاند، اما امروز این جنبش سبز مطالبهمحور به یاری همان درک حاصل از پیوند مفاهیم و مصادیق مسخر خود گرداند تا در ذیل رای خویش جمهوریت گمگشتهاش را باز یابد.اگرچه اصلاحات شکست خورده بود، اگرچه اصلاحطلبان امروز اسیر و دربندند و خودکامگان بر اوج قلل مرتفع فتح و ظفر، غافل و مست از پیروزی به سلامتی فتح الفتوحشان به شاد خواری و تقسیم غنائم مشغول، اما طولی نخواهد کشید که کودتاگران و رهبرانشان در حلقه محاصره موج سبزی که هر لحظه خود را گسترش میدهد آنچنان گرفتار آیند که اگر عمری بیدغدغه عزت و شرف زیستهاند لااقل فرصت داشته باشند تا حیات خود را آبرومندانه پایان دهند.
این فراخوان حقوق بشری از سوی چهرههای مدنی و سازمانهای غیردولتی حامی حقوق بشر مورد حمایت قرار گرفته است.
حامیان این فراخوان عبارتند از کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل، جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، دیدهبان حقوق بشر، گزارشگران بدون مرز، عفو بینالملل، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر، ابتکار زنان برنده جایزه صلح.
برخی چهرههای سرشناس فرهنگی ایران همچون سیمین بهبهانی و اسماعیل خویی دو شاعر نامآشنای ایران و همچنین داریوش خواننده پرطرفدار ایرانی نیز پشتیبانی خود را از این کمپین بینالمللی ابراز داشتهاند.
داریوش اقبالی خود در گفتوگو با رادیو فردا از انگیزههای حمایت از این کمپین بینالمللی میگوید:
داریوش اقبالی: چون اصولاً من در تمام دورههای فعالیتم مخصوصاً در خارج، و نگاهی که به سرزمینم دارم، معتقد بودم همیشه که با زبان حقوق بشر [و به طور] فراجناحی و دموکراتیک میشود به هموطنان داخل مملکتمان پیام داد و جهانیان را آگاه کرد که در سرزمین ما چه میگذرد.
این حرکت جنبش خودجوش و فراگیر جهانی بعد از ۳۰ سال بپا خاسته و دارد در سراسر دنیا، در تمام شهرهای جهان به حرکت افتاده و تمام شهروندان خارجی، این حرکت را تأیید کردهاند، از ژاپن تا برزیل، پاریس تا اوگاتا و ۵۵ شهر تمام جهان در لوای اتحاد برای ایران بپا خاستهاند. این جنبش مدنی در حمایت از حقوق اولیه مردم ایران برای محکوم کردن جنایتهای ضد بشری است که به طور خودجوش و با حمایت سازمانهای بینالمللی حقوق بشر بهوجود آمده است.
بله، همانطور که خودتان اشاره کردید، شما از پیوستن به یک حرکت صرفاً حزبی یا سیاسی پرهیز کردید و به دلیل اینکه این حرکت جنبه حقوق بشر دارد و فقط برای دفاع از حقوق بشر است که شما به آن پیوستهاید، شما خودتان پیشقدم شدید و یا برگزارکنندگان پیشنهاد کردند به این جنبش بپیوندید؟
این اتفاق برای من یک نگاه و دیدگاهی بود که همیشه منتظرش بودم. همیشه یک تلنگر، یک آگاهی، یک نگاه میتواند [سبب شود] آن پیام را انسان بگیرد. موقعی که شنیدم دوستان هموطنم چنین حرکتی را دارند انجام میدهند من به دنبال آنها، آنها به دنبال من بودند. صحبتی شد و نتیجتاً این پیوند خیلی عاشقانه و دوستانه به وجود آمد و زبان اتحاد، زبان انسانی و زبان همبستگی را بین این دوستانی که برگزار کننده این جنبش هستند، مرا مجذوب خود کرد.
دیدم الان زمان، زمان این نوع نگاه کردن است، زمان این نوع حرکت است. امیدوارم پیام من هم به هموطنان عزیزم برسد که این جنبش جنبشی است انسانی، نگاهی است که با بشریت، احترام به حق و حقوق بشر رابطه دارد. مخصوصاً الان که مردم کشورهای بسیار برای یاری هموطنان من آمدهاند ، برای من جذابیتش این بوده که زبان حقوق بشر، همیشه زبان برندهای است، زبانی است که جهان به آن توجه دارد و این حرکت میتواند برای آینده مملکت من مثمر ثمر باشد، تا مردم داخل سرزمینمان این پیام را بگیرند، چون تصمیم گیرنده اصلی همیشه آنها هستند. ما فقط حامیان آنها هستیم. ما دلمان میخواهد در ناراحتیهایشان حس کنند که ما با آنها سهیم هستیم. ما از زجری که دارند میکشند درد میکشیم. از شقاوتی که در سرزمین ما هست، رنج میبرند و زجر میکشند، ما را سهیم بدانند. این حرکت آغاز شده و من افتخار این را دارم که در این جنبش در کنار هموطنان دیگرم. خودم هم در ۲۵ جولای در واشنگتن خواهم بود.
اشاره کردید که پیش از آغاز حرکتی که برای سوم مردادماه به راه افتاد، ترانههایی ساختهاید. دو ترانه جدیدی که از شما داریم، یکی «انسان» است و یکی «نترسون». شما ولی کارتان را محدود به این دو ترانه نمیکنید و همچنان دارید برای ترانههای دیگر فعالیت میکنید. میتوانم در این مورد هم از شما بپرسم.
بله. من یکی از اشعار زیبای بانوی غزل ایران، سیمین بهبهانی را بنام سنگسار با این بندها «سوار خواهد آمد، سرایی رفت و رو کن/ کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن/ ز شستشوی باران، صفای گل فزونتر کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن/ سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت، نماز عاشقی را به خون دل وضو کن» را تقدیم این جنبش کردم که تقدیم به تمام مردم سرزمین من است، بشنوند که ما اینجا ساکت ننشستهایم و در کنارشان هستیم. این ترانه هم هدیهای است از طرف ما به مردم ایران.
در حالی که دهها روزنامهنگار، فعال سیاسی و اجتماعی، استاد دانشگاه و حتی برخی روحانیون در زندان به سر میبرند، مسئولان قضایی و امنیتی بالاخره تسلیم فشارهای دولت انگلیس شدند و کسی را که محسنی اژهای «رهبر اغتشاشگران» خوانده بود، آزاد کردند.
حسین رسام آخرین کارمند سفارت انگلستان در ایران است که به دنبال تهدیدات اتحادیه اروپا آزاد میشود و پیش از او هم هشت تن دیگر از کارمندان این سفارتخانه که به اتهام دست داشتن در اغتشاشات دستگیر شده بودند، بی هیچ توضیحی آزاد شدند.
برای آقای رسام، وثیقهای صد میلیون تومانی تعیین شده است که با وثیقهی تعیین شده برای افراد دستگیر شده در خیابانها برابری میکند و به نظر میرسد این موضوع برخلاف شأن «رهبر اغتشاشات» باشد!
درباره جزئیات پرونده این متهم آزاد شده، خبرگزاری فارس و به تبع آن تمامی سایتها و مطبوعات حامی کودتای انتخاباتی، ادعاهای مفصل زیر را منتشر کرده بودند که اکنون پس از آزادی این متهم انگلیسی، و پس از گذشتن تاریخ مصرف ادعاهایی از این دست، مرور دوباره آنها ضروری به نظر میرسد:
"حسين رسام " كه مسئول بخش سياسي و امنيتي سفارت انگليس در ايران است، متولد سال 1344 بوده و به دليل سوابق ارتباط خود با يكي از مراكز سياسي ايران در 10 سال گذشته عنصر اصلي "خط دهنده " به سفرا و ديپلمات هاي انگليسي مقيم ايران از جمله سايمون گس سفير فعلي انگليس در ايران و دبير سوم سفارت (به عنوان واسطه اطلاعاتي انگليس در ايران كه در روزهاي گذشته از كشور اخراج گرديد) بوده است. وي همچنين در جريان پرونده هسته اي ايران با ارائه تحليل هاي جهت دار به ديپلمات هاي انگليسي از اوضاع ايران عملاً به رفتارهاي ضد ايراني آنان دامن زده و با ايجاد كانال هاي ارتباطي يكسويه ميان سفراي وقت انگليس و طيف هايي از عناصر ضد دولت، ديپلمات هاي انگليس را به صحيح بودن رفتارهاي تند و ضد ايراني خود مي كشاند. رسام همچنين مرتبط اصلي و ارائه كننده اطلاعات داخلي ايران به "جان ساورز " مدير كل وقت سياسي وزارت امور خارجه انگليس بود كه در سالهاي گذشته به عنوان رابط انگليس در گروه 5+1 و مذاكره كننده ارشد هسته اي اين كشور فعاليت مي نمود. جان ساورز 62 ساله كه داراي لقب افتخاري "سر " از ملكه انگليس نيز مي باشد هم اكنون سفير انگليس در سازمان ملل است و قرار است از نوامبر سال جاري هدايت سازمان اطلاعات و جاسوسي خارجي انگليس موسوم به "ام آي 6 " را در دست بگيرد و جانشين سر "جان اسكارلت " شود. "رسام " پس از حضور آغاز اغتشاشات تهران از طريق ارتباط و خط دهي به خبرنگاران غربي مقيم ايران بالاخص خبرنگار بي بي سي در تهران به تحريك مردم پرداخت تا جايي كه در جريان اغتشاشات روز يكشنبه هفتم تيرماه شخصاً اقدام به حضور در جريان اغتشاشات نمود كه اين اقدام ناشيانه موجب لو رفتن اين "شاه كليد " اقدامات خصمانه انگليس در ايران و دستگيري او در كنار چند نفر ديگر از كاركنان ايراني سفارت گرديد. اظهارات هفت نفر ديگر دستگير شده در سفارت انگليس نيز حكايت از نقش "كليدي " اين فرد در دامن زدن به تحركات پس از انتخابات دارد. ظاهراً تاكنون دو جلسه رسمي بازپرسي وي برگزار شده و اعترافات مسئول بخش سياسي و امنيتي سفارت زواياي پنهان بسياري را در مورد دخالت هاي سالهاي اخير انگليس در امور داخلي ايران مشخص خواهد نمود.
میدان زنان: با وجود خواستن كفالت از خانواده ي شادي صدر براي آزادي، او امروز آزاد نشد. برخلاف تلفني كه پيش از ظهر امروز از سوي پليس امنيت به منزل شادي صدر شده بود و خواستار كفالت براي آزادي وي شده بود، انتظار 5 ساعته ي خانواده و دوستان وي در مقابل زندان اوين، بيهوده بود. شادي آزاد نشد.
پيش از ظهر امروز، تلفني به خانه ي شادي صدر شد و به همسر وي گفتند كه براي آزادي او، كفيل بياوريد.
حسين نيلچيان، همسر شادي، پرسيده بود كفيل چه ويژگيهايي بايد داشته باشد. گفته بودند كارمند با فيش حقوقي و كارت شناسايي.
نيلچيان به دنبال محمد مصطفايي، وكيل همسرش بود كه متاسفانه او در تهران نبود، به همين دليل زهرا مينويي، كارآموز وكالت و دوست شادی، به همراه او براي فراهم كردن مقدمات آزادي اين فعال حقوق زنان به دادگاه انقلاب مراجعه كرده بودند.
زهرا مينويي در اين باره مي گويد: ساعت دو بعد از ظهر رفتيم داخل دادگاه انقلاب. طبقه ي پايين به ما گفتند پرونده هنوز در مرحله تحقيقات است، شما نبايد مي آمديد.
وي مي افزايد: من رفتم طبقه ي بالا و با مسئول دفتر قاضي حداد صحبت كردم. او گفت كه امروز اسم خانم صدر را به ما نداده اند. اگر امروز به شما زنگ زده اند، شايد اسم او سه شنبه در دادگاه باشد. قاضي حداد هم به اوين رفته است، برويد آنجا.
او خاطرنشان مي كند: با خانواده ي شادي و تعدادي از دوستان وي از ساعت سه تا هفت بعد از ظهر مقابل زندان اوين بوديم. ساعت چهار ليستي كه حاوي نام حدود 15 زنداني بود، خواندند كه خانواده هايشان منتظر آزاديشان باشند. اما متاسفانه اسم شادي صدر در ميان آنها نبود. چند بار ديگر هم سوال كرديم، گفتند منتظر باشيد ليستهاي ديگري هم خوانده مي شود اما تنها يك بار همان ليست تكراري را خواندند.
مينويي همچنين ادامه داد: در نهايت ساعت شش عصر من توانستم با قاضي راسخ در اوين صحبت كنم. او با شنيدن نام شادي صدر گفت "نمي دانم چه كسي به شما زنگ زده، اما شادي صدر قرار نيست فعلن آزاد شود." پرسيدم فعلا يعني امروز آزاد نمي شود؟ پس وي سه شنبه آزاد مي شود؟ او تاكيد كرد: "نه! قرار نيست آزاد شود."
شادي صدر، وكيل دادگستري و فعال حقوق زنان، روز جمعه، 26 تير، در راه نماز جمعه توسط لباس شخصي هاي ناشناس دستگير شد. دستگيركنندگان حكم قضايي براي بازداشت ارائه نكرده بودند و مقاومت شادي در مقابل دستگيري، باعث شده بود مانتو و روسري از تن او دربيايد و او را بدون حجاب موظف زنان در جمهوري اسلامي به زور به داخل ماشين انداخته بودند.
گفتني است خانواده هايي كه چندين روز است در مقابل زندان اوين انتظار آزادي عزيزانشان را مي كشند كه در پي اعتراضهاي مسالمت آميز بعد از انتخابات دستگير شده اند، امروز مي گفتند: از ما هم چند بار كفالت و وثيقه خواسته اند، اما دلبند دربندمان همچنان در زندان به سر مي برد و كار هر روزه ي ما انتظار در پشت ديوارهاي بلند اوين است.
جانشین نماینده ولی"وقیح " در سپاه: اغتشاشگران موبایل ماهواره ای، باتوم برقی و گاز اشک آور داشتند/ دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرهاي اطراف قحطي بيل و کلنگ شده بود
جانشين نمايندگي "سیدعلی گدا" در سپاه پاسداران (گروه منفوران) با اعلام اينکه سکوت برخي خواص در کشور موجب گستردگي فتنههاي اخير پس از انتخابات رياست جمهوري شد، از اطلاعات اخيري در اين زمينه خبر داد.
به گزارش خبرگزاري مهر، مجتبي ذوالنوری ظهر يکشنبه در مراسم توديع و معارفه نماينده ولي وقیح در سپاه استان مازندران اظهار داشت: از چهار سال گذشته با وجود حمايتهاي مقام معظم رهبري عدهاي براي نابودي اين دولت فعاليتهاي گستردهاي انجام دادند.
وي با اشاره به اينکه انقلاب اسلامي درطول 30 سال فراز و نشيبهاي فراواني را پشت سر گذاشته است، خاطرنشان کرد: فتنه دولت موقت، بني صدر، گروهکهاي مزدور و ترور 16 هزار شهيد، خلق مسلمان، ماجراي شريعتمداري، قائم مقامي رهبري، هشت سال حاکميت دوران اصلاحات و در پايان نيز آشوب پس از انتخابات رياست جمهوري بود که انقلاب اسلامي با پيروزي اين فتنهها پشت سر گذاشته است.
ذوالنور فتنه اخير را به فرموده مقام معظم رهبري فتنهاي عميق و گسترده عنوان کرد و اظهار داشت : تاريخ انقلاب فتنههاي بزرگترين از جمله تجمعهاي 10 هزار نفري توسط مسعود رجوي در استاديوم آزادي را ديده است ولي براي اينکه چهره نفاق براي هميشه نميتواند زير نقاب پنهان بماند، با هوشياري ملت ايران اين فتنهها تاکنون به جايي نرسيده است.
وي با بيان اينکه برخي افراد با ماسک خط امام و انقلاب عدهاي از مردم و جوانان را فريب دادند، تصريح کرد: در مشکلات پيش آمده در انتخابات اخير، تنها بحث انتخابات و شخص پيروز نبود، چون بالاخره يک نفر بايد در انتخابات پيروز شود؛ ولي اعلام عدم صلاحيت قانون براي افراد شکست خورده در طول انقلاب بيسابقه بود.
به گفته وي، يکي از کانديداها در روزهاي اخير خط قرمزها را رعايت نکرده و حتي با جمع آوري اساتيد دانشگاه و برخي نمايندگان 52 محور اساسي را براي ادامه نهضت پس از انتخابات تبيين کرد که حتي يکي از اين موارد براي محاکمه در دادگاههاي انقلاب کافي است.
جانشين نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران افزود: از مدتها قبل با امکانات فراوان و ايجاد سازماني به نام راي با 300 هزار عضو با ساختار شرکتهاي هرمي قصد ايجاد انقلاب مخملي و براندازي نظام را داشتند. وي يادآور شد: اين سازمان به افرادش دستور داده بود که در صورت قطع پيامک، تلفن، اينترنت و سايت فيس بوک، دستورات را از شبکه بي.بي.سي دريافت کنند.
ذوالنور در خصوص ابعاد گسترده اين فتنه در داخل کشور خاطرنشان کرد: يکي از روزنامههاي پر تيراژ کشور متعلق به يکي از کانديداها 10 خبرنگار را به بهانه پوشش خبري يک مسابقه فوتبال به يکي از کشورهاي عربي فرستاد که اين افراد نه تنها در اين مسابقه حضور نيافتند، بلکه آموزشهاي ويژهاي را براي ساخت مواد منفجره و ايجاد انقلاب مخملي در مطبوعات فرا گرفتند.
وي با عنوان اينکه دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرهاي اطراف قحطي بيل و کلنگ شده بود، گفت: کليه امکانات آشوب از جمله باتوم برقي، موبايل ثريا و گاز اشکآور در اختيار آشوبگران قرار گرفته بود.
به گفته وي با پرتاب يک گاز اشک آور از سوي نيروهاي بسيج و انتظامي به آشوبگران، در عوض با پنج گاز اشک آور پاسخ ميدادند.
جانشين نمايندگي "ولي وقیح" در سپاه پاسداران حمله به حوزه 117 تهران را توسط آشوبگران يکي از عمليات گسترده و سازماندهي شده اعلام کرد و يادآور شد: بسيجيان در يک مقاومت يک ساعته تنها هزار گلوله مشقي و هوايي شليک کردند، ولي با راهيابي آشوبگران به داخل حوزه به علت وجود 300 قبضه سلاح در آن با شليک مستقيم دو نفر کشته شدند.
وي با اشاره به اينکه مقام معظم رهبري بسيار تلاش کردند تا کانديداها را از آشوبگران جدا کنند، اظهار داشت: برخي کانديداها حتي براي اين افراد کشته شده مجلس ختم برگزار و سفارش براي تداوم اين مجلس نيز کردند.
وبلاگ آزش حجازی: امروز تصویر دو کارت در اینترنت منتشر شد که به ضارب ندا آقاسلطان نسبت داده شده است.در اینجا تایید می کنم که تصویر فردی که در این کارت قرار دارد، کاملا با مشخصاتی که من از فردی در ذهن دارم که مردم دقایقی بعد از مضروب شدن ندا گرفتند، و فریاد می زد: "نمی خواستم بکشمش"، تطبیق می کند. البته در آن روز ریشش را زده بود، ولی سبیلش را داشت.اما برای اینکه صد در صد مطمئن بشویم و احیانا فرد بی گناهی در مظان اتهام قرار نگیرد، لازم است نشانه دیگری را هم روی این فرد بررسی کنیم.از آنجا که مردم بعد از اینکه ضارب را گرفتند، پیراهنش را از تنش بیرون آوردند، بر پشت ضارب چند داغ زخم قدیمی دیدم. این داغ ها شبیه جای زخمی بود که در اثر برش با شیء تیز ایجاد می شود.امیدوارم این اطلاعات به اجرای قانونی عدالت کمک کند و همین جا هم وطنانم را به پرهیز از هرگونه خشونتی دعوت می کنم.این اطلاعات به قدری هست که به دستگیر کردن این فرد کمک کند. مابقی اش را اجازه بدهید قانون ادامه بدهد. این فرد حق دارد از امتیاز داشتن وکیل برخوردار باشد و از خودش دفاع کند. مردم اگر قانون را در دست خودشان بگیرند، تر و خشک با هم می سوزند.به امید روزهای بهترآرش حجازی.
منیرو روانیپور، داستاننویس مشهور و محبوب معاصر با ارسال پیامی سرگشاده به اکبر گنجی به جمع اعتصابگران در نیویورک پیوست. متن پیام منیرو روانیپور به اکبر گنجی که در وبسایت شخصی وی منتشر شده به شرح زیر است:
جناب آقای «گنجی»امروز زنگ زدم به خانه «سهراب» تا با مادرش حرف بزنم. چون بعد از کشته شدن «سهراب» از خانواده کشتهشدگان و اعدامیهای قدیمی پرسیده بود: به من بگویید شما چطور طاقت آوردید؟
میر حسین موسوی صبح امروز و به مناسب عید سعید مبعث در جمع خانواده زندانیان سیاسی حضور یافت و ضمن شنیدن صحبتهای خانواده ها در مورد چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزانشان و نیز برخورد ناشایست محاکم قضایی با خانواده های آنها، دقایقی به سخنرانی پرداخت.
موسوی در ابتدای سخنان خود با تبریک عید بزرگ مبعث، خطاب به خانوادههای زندانیان گفت: یقینا شما خانوادهها تنها نیستید. خانواده عزیزانی که امروز در بند هستند، به بزرگی همه ملت ایراناند، چرا که آنها به خاطر دفاع از ارزشها و آرمانهای این ملت زندانی شده اند و این مساله یک مساله ملی است و ملی باقی خواهد ماند.
وی در ادامه و با آرزوی آزادی هرچه سریعتر این عزیزان، گفت: ما به یک دورنمای بزرگتر و منظر وسیعتری نیاز داریم تا بدانیم چرا این هزینهها پرداخت میشود. ما به دنبال جامعهای اسلامی، دینی و آزاد هستیم؛ جامعهای که مردم خود بر سرنوشت خود مقدر باشند و بتوانند در جهت تحقق آرمانها و آرزوهای خود حرکت کنند.
میرحسین موسوی در ادامه با تقبیح تلاشهای زیادی که در جهت پروندهسازی برای زندانیان صورت میگیرد، افزود: بسیاری از این زندانیان چهرههای شناختهشدهای هستند که سالها برای این کشور و این نظام زحمت کشیدهاند. چه کسی باور میکند که اینها با بیگانگان بسازند و منافع کشور خود را در جهت خواست آنان بفروشند؟ آیا کشور ما اینقدر حقیر و کوچک شده که میخواهید حرکت اعتراضی عظیم ملت را به بیگانگان نسبت دهید؟ آیا این توهین به ملت ما نیست؟ آیا این توهین به 40 میلیون رایدهنده نیست؟ آیا این توهین به دانشجویان، اساتید ، نخبگان و مدیران زحمتکش کشور ما نیست؟ متاسفانه خطیبی در نماز جمعه میگوید اعترافات در حال گرفته شدن است و در صورت صلاحدید پخش می شود و مساله تمام شده است. اما ما میگوییم با مسالهی جدیدی به نام بیداری ملت مواجه شدهاید؛ یک ملتی که دوباره متولد شده و به صحنه آمده تا از دستاوردهای خود دفاع کند. با دستگیریها و پروندهسازیها نمیتوان این مساله را خاتمه داد. هر چه زودتر به این بازی خاتمه دهید و فرزندان ملت را به ملت برگردانید.
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در طول سالیان اخیر همواره منتقد صدا و سیما بوده و اعتقاد داشته این رسانه در جهت منافع ملی حرکت نمیکند، گفت: چهرهای که بعد از انتخابات از رسانه ملی دیدیم، به هیچ وجه قابل تصور نبود. سنگها را بسته اند و سگها را باز کرده اند. افرادی دعوت شدهاند تا با دروغ و تهمت و هتک حرمت، داستانسرایی و فضاسازی کنند، در حالی که 13 میلیون جمعیت به قول شما و اکثریت به قول ما حق ندارند از خود دفاع کنند. مانند تبلیغات ماشین رختشویی تهمتهای افراد را تکرار میکنند و امکان دفاع را برای ملت فراهم نمیآورند و امروز وجدان عمومی جامعه نشان میدهد که تا چه اندازه به یک رسانهی مستقل و ملی نیاز داریم. وقتی امکان گفتوگو و تبادل آرا در رسانهی ملی سلب می شود، فشارها خود را در جای دیگر بروز میدهند و مردم به رسانههای بیگانه روی میآورند. ما نمی خواهیم ملت به رسانههای بیگانه اتصال پیدا کنند و میپرسیم چرا ملت نباید خبرهای خودش را از رسانههای خودش بشنود؟
وی در ادامه به یکی از پروندهسازیهای صورت گرفته برای یکی از اعضای ستاد خود اشاره کرد و گفت: یکی از اعضای ستاد را تحت فشار گذاشتهاند که اعتراف کن 4 میلیارد تومانی را که از ستاد گرفتهای، چه کردهای! حال آنکه کل هزینههای ستادهای تبلیغاتی بنده کمتر از سه و نیم میلیارد تومان بوده است و اینها چون خود میلیاردها تومان خرج کردند، به خیال خود دنبال منابع مالی ما میگردند.
وی با اشاره به پلمپ دفتر روزنامه کلمه سبز و دستگیری کارمندان آن، گفت: آقای شاهرودی میگوید روزنامهی کلمه سبز توقیف نیست و میتواند انتشار یابد و ما می گوییم این چه روزنامهی آزادی است که دفترش پلمپ شده و کارمندانش دستگیر شدهاند؟ مشکل ما متاسفانه همین بیقانونیهاست که کسی هم پاسخگوی آن نیست. ما معترض به بیقانونی هستیم. ما میگوییم برخوردهای صورت گرفته در روزهای اخیر و اینکه عزیزان ما اکنون در زندان هیچ دسترسی به وکیل ندارند و حتی امکان ملاقات با خانوادههای خود را ندارند، بیقانونی است. اینکه بر خلاف نص قانون اساسی اجازه برگزاری تجمعات اعتراضی داده نمیشود، بیقانونی است. ما مدعی اجرای قانون اساسی هستیم و میگوییم ساختارشکنان کسانی هستند که موارد زیادی از قانون اساسی را بنا به میل خود نادیده میگیرند و اجرا نمیکنند. باید بدانیم که این قانون اساسی راحت به دست نیامده و رنج و مشقت و ایثارگری و تجربههای 300 سالهی نیاکان ما در پشت این قانون است و باید از آن حراست کرد.
موسوی در ادامه افزود: اکنون برگرداندن اعتماد از دست رفته، بزرگترین ضرورت است و این مساله به هر شکل ممکن باید انجام بگیرد. یقین بدانید دولتی که در فضای بیاعتمادی به وجود آید، دولت ضعیفی خواهد بود و چون پشتوانه و مشروعیت مردمی ندارد، مرتبا به بیگانگان امتیاز خواهد داد و این به صلاح نظام و ملت نیست. برای استقرار این نظام خونهای بسیاری ریخته شده و هزینههای زیادی پرداخت شده است. باید ببینیم شهدای ما از انقلاب چه میخواستند؟ آیا پیام شهدا بستن فضا و آباد کردن زندانها بود یا آنها برای استقرار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خود جان می دادند؟ و اکنون نیز اگر ما هزینه میدهیم و شهید میدهیم، برای حفظ و حراست از همین ارزشهاست. ما میخواهیم کمترین هزینه پرداخت شود، اما از هزینه دادن نمیهراسیم و اعتقاد داریم راه امام و شهدا باید ادامه پیدا کند.
وی در انتها با انتقاد شدید از جو امنیتی حاکم بر جامعه، خطاب به کسانی که میپندارند با ایجاد رعب و وحشت می توانند مردم را ساکت کنند، گفت: ملت ما بعد از 30 سال آنقدر رشد پیدا کرده است که برای ساکت کردن آن نمیتوان به روشهای قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانه حرف و اعتراض خود را بیان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را در کشور ما بهتر از نیروهای نظامی حفظ خواهد کرد .
برگزار کننده : شبکهی جوانان ایرانی در برلین
شهرزاد نیوز: ایرانیان مقیم برلین به فراخوان «شبکهی جوانان ایرانی در برلین» برای دومین بار گرد هم آمدند تا همبستگی خود را با مبارزات مردم در ایران نشان دهند.
پیش از این برلین شاهد مراسمی با حضور محسن نامجو و ایرج جنتی عطایی بود و این بار شاهین نجفی به برلین آمد تا از مبارزهی مردم ایران پشتیبانی کند.
در طول راهروی منتهی به سالن برگزاری مراسم، عکس جان باختگان جنبش اخیر ایران بر روی دیوار نصب شده بود و در انتهای عکسها آیینهیی به دیوار زده بودند. همچنین عکسهایی از مبارزهی آزادیخواهانهی مردم، در تمام طول مراسم بر روی دیوار نمایش داده میشد. حضور خبرنگاران رسانههای ایرانی و آلمانی در مراسم چشمگیر بود.
در ابتدای مراسم پس از یک دقیقه سکوت به یاد کشتهگان جنبش مردم ایران، مریم، اداره کنندهی مراسم از سوکی خواست روی صحنه بیاید و شب همبستگی را آغاز کند. سوکی، دختر آلمانی که به سبک رپ میخواند، پس از اینکه پشتیبانی خود را از مردم ایران و مبارزهی آنها اعلام کرد، چهار ترانهی رپ اجرا نمود که به ویژه دو ترانه، یکی علیه هموفوبیسم و دیگری علیه کلیشههای زندگی بورژوایی به خصوص زنان در خانواده های بورژوا، مورد استقبال قرار گرفت.
«کافران بی نام» گروه موسیقی رپ بعدی بودند که روی صحنه آمدند. آرمان و آزاد اصلانی پس از اجرای ترانهی «پاشو پاشو دیگه بسه سکوت»، ترانهیی به نام «آزادی» را برای اولین بار اجرا کردند که مضمون آن جنبش اخیر مردم ایران بود.
شاهین نجفی از چهرههای مطرح رپ معترض ایران در سالهای اخیر که توسط بابک خزایی همراهی میشد، اجرای خود را با خواندن سه کار بلوز «ببخش گاو جان»، «ریش» و «خوارتُ» آغاز کرد.
شاهین بعد از اجرای ترانهی «مشتی ماشالله» فریدون فروغی، ترانهخوانی رپ خود را با ترانهی معروف «حرف زن» آغاز کرد و سپس ترانههای «چیز»، «بامداد»، «زندگی سگی»، «حاجی ما آخر خطیم» و «حق زن» را اجرا کرد. او همچنین ترانهی جدیدی را که برای ندا صالحی آقاسلطان ساخته بود، خواند.
در پایان برنامه «هژیر پلاسچی» از اعضای شبکهی جوانان ایرانی در برلین متنی را خواند که در بخشی از آن آمده بود: «آزادی راه دشواری است و ما تا اینجای آن را پیموده ایم. از میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل و طاهرهی قرةالعین تا ندا صالحی آقاسلطان و سهراب اعرابی ایستادهایم و آرمان جمعی خود را از کف ندادهایم. ما برابر خواهیم بود. ما آزاد خواهیم بود. میدانیم. پیروزی با ماست.»
ایرانیان مقیم برلین برای دومین بار در یک ماه اخیر شبی را با همراهی موسیقی اعتراضی برای همبستگی با مبارزهی مردم ایران به خیابان آمدند.
وکیل آلمانی که خاطرات خود را از تظاهرات مردم، سرکوب نیروهای ویژه و بیخوابی و فشار در سلول انفرادی اوین منتشر کرده، "آندرآس موزر" نام دارد. برپایهی گزارش اشپیگل آنلاین، موزر، که در عین حال از سیاستمداران حزب سوسیال دموکرات نیز هست، در سالهای گذشته به دلیل علاقهی شخصی، به بیشتر مناطق بحرانی جهان مثل سوریه، لبنان، فلسطین واسرائيل سفر کرده است. آندرآس موزر، مدتی پیش به صورت تصادفی در قطار با محمد مصطفائی، وکیل ایرانی که برای گذراندن تعطیلات به آلمان آمده بود آشنا شد. وی که قبلا نیز یکبار به ایران سفر کرده بود، پس از انتخابات ریاستجمهوری و نخستین تظاهرات اعتراضی عظیم مردم علاقمند شد که به ایران برود و شاهد عینی ماجراهائی باشد که از شبکههای تلویزیونی میدید. موزر روز ۲۲ ژوئن (اول تیر) به تهران پرواز کرد. دوستانش قول دادند که اگر ظرف ۴۸ ساعت خبری از او نشنیدند، موضوع را با سفارت آلمان در تهران در میان بگذارند. وکیل آلمانی، در فرودگاه بینالمللی تهران موفق به دریافت سه هفته ویزای توریستی شد. او خبرها را دنبال میکرد و شاهد تبی بود که زیر پوست شهر جریان داشت. روز سوم تیر، موزر هتل خود را در خیابان سعدی به قصد گردشی در شهر ترک کرد و از قضا به میدان بهارستان رسید که محل تظاهرات گروهی از مردم و حملهی پلیس بود. وکیل آلمانی، در آنجا مورد هجوم نیروهای ویژه قرار گرفت و پس از دریافت ضربات متعدد باتوم، توانست فرار کند و خود را به هتل برساند. موزر، هنگامی که نیروهای ویژه او را زیر ضربه باتوم گرفته بودند، دائما به انگلیسی فریاد میزد که توریست است. اما ماموران اعتنائی نمیکردند. وکیل آلمانی در خاطرات خود مینویسد: «هنگامی که من در قطار با محمد مصطفائی وکیل ایرانی آشنا شدم، او از من خواست که هروقت به تهران سفر کردم، به او تلفن بزنم. یک روز بعد از کتک خوردن در بهارستان، به او تلفن زدم و برای شب با او قرار گذاشتم. مصطفائی با اتومبیل مرسدس خود که همسر و دختر ۶ ساله اش روی صندلی عقب آن نشسته بودند، به هتلی که من در آن بودم آمد تا برای شام به جائی برویم. اما چند لحظه بعد، دو خودروی صحرائی راه را بر ما بستند، مردانی از آن پیاده شدند، ما را از اتومبیل مصطفائی بیرون کشیدند، مرا به یکی از ماشینها بردند و بین مردی با سر و صورت خونین و مرد خشن دیگری با کت و شلوار تیره نشاندند. بعد، یکی از ماموران تلفن همراه مرا گرفت و کارت و باطری آن را بیرون کشید. وکیل آلمانی در خاطرات خود شرح میدهد که چگونه بر او چشمبند زدند، او را به اوین بردند، چند مرحله در حالی که باید صورتش را به دیوار میچسباند از او بازجوئی کردند و او را برای یک هفته در سلولی حدود ۴ متر مربع انداختند که دو لامپ سقفی آن شبانهروز روشن بود. وکیل آلمانی پس از شرح بازجوئیها توضیح میدهد که بازجویان باور نمیکردند او با همکار ایرانی خود به صورت تصادفی آشنا شده، بلکه میخواستند او اعتراف کند که در توطئهای دست داشته است. ساعت یک نیمه شب بیست و هشتم ژوئن، سرانجام مردی که خود را قاضی معرفی میکند، در سلول به سراغ وی میرود و از او میخواهد بنویسد که پدر و مادرش چه شغلی دارند، خواهرش در کجا زندگی میکند و به کدام کشورها سفر کرده است. پس از این بازجوئیها، مترجم توضیح میدهد که قاضی معتقد است دلیلی برای بازداشت وی وجود نداشته و شاید آزاد شود». روز بعد، آندرآس موزر باز به ساختمان دیگری منتقل میشود و مردی که حدود ۳۵ ساله بهنظر میرسد، به او میگوید: «ببخشید که اینقدر طول کشید تا ما کشف کنیم که همه چیز فقط یک سوءتفاهم بوده. همهی اطلاعات شما پاک شده و در آینده مشکلی با ویزا نخواهید داشت. مردم ایران و آلمان مناسباتی تاریخی دارند. بالاخره همه ما آریائی هستیم»! در آخرین شب بازداشت، مرد ۴۰ سالهای را که ۲ متر قد او است و ریش و موی پریشی دارد، به سلول وکیل آلمانی میفرستند. این مرد میگوید که ۱۵ سال است در اینجا زندانی است و فردا قرار است آزاد شود. او از وکیل آلمانی میپرسد که آیا میتواند وقتی آزاد شد کاری برایش انجام بدهد؟ آندرآس موزر از او میخواهد که نامش را به خاطر بسپارد و به سفارت آلمان در تهران اطلاع بدهد. اما روز بعد، وکیل آلمانی نیز آزاد میشود. او در پایان مینویسد: «وقتی زندان را ترک کردم، با انبوه زنان و مردانی روبرو شدم که بعضی از آنها خودشان را در یک پتو پیچیده بودند. هریک از آنها نامی را بر زبان میآورد و میپرسید که آیا صاحب آن نام را دیدهام؟ آیا او را کشتهاند؟ یا هنوز زنده است». آندرآس موزر، غروب روز ۳۰ ژوئن آزاد میشود، روز بعد به سفارت آلمان در تهران میرود و در همان روز به آلمان پرواز میکند.
مهدی کروبی نامزد معترض به نتیجه انتخابات گفت که در جریان ناآرامیها اخیر «بر روی مردم گلوله گشودند و حالا میگویند ما مردم را نکشتیم.»
آقای کروبی از این «دروغهای واضح و نسنجیده» اظهار «شرمندگی» کرد و افزود: «این داستان عجیبی است.»
به گزارش سحامنیوز، دبیرکل حزب اعتماد ملی که شب گذشته با گروهی از اعضای ستاد انتخاباتیاش دیدار داشت، گفت که «مردم، خود شاهد آن بودند که نیروی مسلح چگونه با مردم برخورد میکردند و حتی زنان را به داخل جویها پرتاب میکردند.»در جریان اعتراضها به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ناآرامیهای گستردهای در تهران و برخی شهرهای ایران روی داد که منجر به کشته و زخمی شدن دهها تن شد.
سرلشکر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ۲۱ تیرماه با انتشار نامهای خطاب به امام دوازدهم شیعیان گفت که نیروهای پلیس و بسیج در این ناآرامیها «سلاح حمل نمیکردهاند و کسی را نکشتهاند.»
آقای فیروزآبادی نوشته است که در ناآرامیهای اخیر، آشوبگران «منافقانه سلاح اهدایی آمریکا و اسرائیل و انگلیس را به سوی مردم شلیک کردند. غافل از اینکه نیروهای حافظ امنیت، هیچگاه سلاحی در دست نداشتند و به کار نبردند.»
مهدی کروبی از «دروغهایی» که در این نامه به امام دوازدهم شیعیان گفته شده، انتقاد کرد و افزود: «آقایان به امام زمان نامه مینویسند و میگویند که دست ما خالی بوده و هم شهید دادهایم و هم مظلومیم و هم ستم کشیدهایم و این دیگر جای بسی تعجب است.»
کروبی همچنین گفت: «اگر شما معتقدید که این اعمال از سوی نیروهای منتسب به شما نبوده، پس چرا تاکنون کسی را معرفی نکردهاید؛ آخر این چه کاری است که میگویند عدهای با اسلحههای آمریکا، انگلیس و اسرائیل کشته شدهاند؟»
وی اظهار داشت: «آیا اینگونه صحبت کردن با ایشان (امام دوازدهم شیعیان) درست است؟ آیا باید به آقا هم دروغ گفت؟ خوب میتوانستید در نامه به ایشان بگویید که این افراد یک عده آشوبگر بودهاند که میخواستند آشوب کنند که با آنها برخورد کردیم، ولی چرا دروغ گفتید؟»
دبیر کل حزب اعتماد ملی در بخش دیگری از سخنان خود، برخوردهای خشونتبار با معترضان به نتیجه انتخابات که در «تمام دنیا منعکس» شد را موجب خدشهدار شدن «آبروی» آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی دانست.
مهدی کروبی ادامه داد: «اکنون آنقدر به مردم دروغ گفته شده است که هر شایعهای را مردم باور میکنند.»
مقامهای رسمی ایران میگویند که در حوادث اخیر، ۲۰ نفر جان خود را از دست دادهاند، اما سازمانهای مدافع حقوق بشر تعداد کشتهها را بیش از صدها تن اعلام کردهاند.
برخی فرماندهان نظامی نیز در هفتههای اخیر، نقش نیروهای پلیس، بسیج و لباس شخصیها در «کشتار» معترضان را تکذیب کرده و آن را به «بیگانگان و آشوبگران» منتسب کردهاند.حسین طائب، فرمانده نیروی مقاومت بسیج، هشتم تیرماه گفت که در ناآرامیهای اخیر ایران، عدهای برای انجام «خرابکاری» لباس پلیس و بسیج پوشیده بودند.
این در حالی است که عفو بینالملل در روزهای ناآرام ایران گزارش کرده بود که «معترضان ایرانی که در جریان سرکوبهای اخیر مجروح شدهاند، توسط نیروهای بسیج از بیمارستانها ربوده میشوند.»
سازمان دیدبان حقوق بشر نیز گزارشها از ادامه حملات شبانه بسیجیان به منازل مسکونی در ایران را تائید کرده است.
در حالی که سران کودتا همچنان از حق هواداران موسوی برای فعالیت سیاسی قانونی جلوگیری میکنند، به نظر میرسد چهرههای شاخص پارلمانی و حزبی جناح محافظهکار تصمیم گرفتهاند در برابر تشکیل حزب از سوی وی و فعالیت مطبوعاتی و اینترنتی جریان حامی وی مقاومت نکنند و به ممانعت غیرقانونی از فعالیتهای قانونی منتقدان جناح حاکم، پایان دهند.
در این رابطه، خبرگزاری ایلنا گزارش داده که محمدرضا باهنر به همراه حبيبالله عسگراولادي و يحيي آلاسحاق، هفته اول تيرماه در قالب نمايندگان از جبهه پيروان خط امام و رهبري ديداري با ميرحسين موسوي داشتند.
باهنر در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، با بيان اينكه در اين ديدار به موسوي پيشنهاد شده است تا حضورش در عرصه سياسي را در چارچوب قانون ادامه دهد، افزوده است: از ايشان خواستيم تا از همه امكانات قانوني موجود از جمله برخورداري از سايت شخصي، روزنامه و حزب استفاده كنند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه پاسخ موسوي به پيشنهاد آنها چه بوده است، گفت: ايشان همچنان اعتراضاتي نسبت به مسائل به وجود آمده در انتخابات داشتند كه ما تاكيد كرديم بهتر است اين اعتراضات را در چارچوب قانون پيگيري كنند.
نايب رئيس مجلس تشكيل جبهه سياسي از سوي ميرحسين موسوي را در راستاي فعاليتهاي وي در چارچوب قانون دانست و با استقبال از آن گفت: در ديدارمان با آقاي موسوي گفته بوديم كه چنانچه در چارچوب قانون فعاليت كنند، از اقدامات ايشان حمايت كرده و نهايت كمك را به ايشان خواهيم كرد.
باهنر در پاسخ به اينكه آيا حمايت از موسوي به منزله عضويتتان در جبهه سياسي ايشان خواهد بود يا نه؟، گفت: اينگونه نيست كه به حزب ايشان برويم اما از فعاليتهاي سياسيشان در چارچوب قانون حمايت ميكنيم.
رفتار ماموران امنیتی با بازداشتشدگانی خیابانی بسیار خشن و شدید است و بسیاری از آنها بیپروا تحت شکنجه قرار میگیرند.
در پی دستگیری افراد پس از همایش نماز جمعه که عده ای آنان به زندان اوین انتقال یافته اند، یک فرد بازداشت شده را که کر و لال بوده، به ظن اینکه خود را به کر و لالی زده است، طی سه روز به شدت شکنجه کردهاند تا او را به حرف بیاورند و در نهایت پس تایید کر و لال بودن او توسط پزشک، وی را رها کردهاند.
با گذشت يك ماه از بازداشت علي وفقي مسوول ستاد دانشجويي استان تهران ميرحسين موسوي و عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت،بي اطلاعي از وضعيت وي و عدم امكان ملاقات با اين زنداني سياسي موجبات نگرانی خانواده وي را فراهم ساخته است.
ريحانه حقيقی همسر علي وفقی در گفتگو با ادوارنيوز با اعلام اين خبر گفت: همسرم در نیمه شب 29 خرداد در خیابان صادقیه بازداشت شده و ما از نحوه بازداشتش اطلاع دقیقی در دست نداریم و از .محل نگهداریش هم بي اطلاع هستيم
حقيقی تاكيد كرد:. حدود یکماه از بازداشت علي وفقي مي گذرد و با توجه به عدم امكان دسترسي او به وكيل و همچنين عدم اجازه به خانواده براي ديدار با وي ،نگراني هاي ما نسبت به وضعيت جسماني و همچنين فشارهاي امنيتي وارده بر همسرم افزايش يافته است.
حقيقي در پايان گفت: علی وفقی دانش آموخته کارشناسی ارشد عمران از دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان جامعه محسوب مي شود. سوال من به عنوان همسر او از دستگاه قضايي و مسوولان اين است كه چگونه بايد نخبگان جامعه به جرم ابراز عقيده سياسي شان بدين شكل زنداني شوند و در زندان از ساده ترين حقوقي كه مجرمان جرايم سنگين همچون قتل و قاچاق مواد مخدر نيز از آنها بهره مند هستند بي بهره بمانند.
به گزارش یولداش نیوز، از آذربایجان شرقی اولین مراسم اصلاح طلبان حامی مهندس موسوی در آذر بایجان شرقی برگزار شد.
یکشنبه شب ،28 تیر ماه1388 د ر شب بعثت نبی مکرم اسلام سالن بزرگ تالار معین دربار تبریز به میزبانی ستاد اصلاح طلبان حامی مهندس میر حسین موسوی در آذر بایجان شرقی پذیرای اعضای فعال ستاد های مهندس موسوی در استان بود.
قدر دانی از زحمات چند ماهه ی اعضای ستاد بهانه ی اصلی این گرد هم آیی بزرگ بود. طیف وسیعی از فعالین سیاسی از شهرستان های استان: اهر، مراغه، سراب، میانه، شبستر، جلفا، مرند، بستان آباد، بناب، ورزقان، هشترود، و... که اغلب آنها از معتمدین و فرهیختگان شهر ستان ها بودند در کنار گروها و احزاب سیاسی از جمله: جبهه مشارکت ایران اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی جامعه پزشکی، نهضت آزادی ایران، نیروهای ملی و مذهبی، انجمن اسلامی دانشگاه های تبریز و دانشگاه آزاد، اعضای ستاد 88 استان، و .... به همراه بزرگان شهر تبریز: دکتر شربیانلو- که در اعتراض به روند انتخابات در 25 خرداد به همراه حدود 20نفر از فعالین سیاسی و اجتماعی استان بازداشت شدند -، روسا و دیبران احزاب در منطقه، اساتید دانشگاه های تبریز، فرهنگیان و... تداعی کننده ی ایام پر شور و فراموش ناشدنی تبلیغات و انتخابات 22خرداد بود. استقبال گسترده از این مراسم باعث شد ظرفیت 400نفری تالار معین دربار از دقایق اولیه مراسم پر شود. اغلب حاضرین خصوصا جوانان و دانشجویان با نمادهای سبز جلوه ی با شکوهی به مراسم داده بودند. در ابتدای مراسم دکتر سبحان الهی از طرف ستاد مهندس موسوی در منطقه ی شمال غرب کشور، دکتر عابدی رییس شورای سیاست گذاری ستاد اصلاح طلبان استان و مهندس کهنمویی رییس ستاد اصلاح طلبان آذر بایجان شرقی از تلاش های اعضای ستاد به ویژه با حضور در جمع فعالین شهرستانی از زحمات آنها تقدیر و تشکر نمودند.این مراسم که با صرف شام همراه بود با سخنرانی کوتاه مهندس کهنمویی از طرف شورای سیاستگذاری ستاد اصلاح طلبان آذر بایجان شرقی ادامه یافت. رییس ستاد اصلاح طلبان استان گفت: از بنده خواسته شد که چند جمله ای با شما عزیزان صحبت کنم، ما انتظار نداشتیم که وضعیت این گونه شود، ما در تدارک جشن با شکوه پیروزی بودیم و حقش هم این بود که این جمع را با چهره هایی شاداب در جشن پیروزی مشاهده کنیم اما نتیجه این گونه شد که نباید می شد.
وی ادامه داد: شما تلاش خود را کردید، با تمام توان در معرفی شخصیت والای مهندس موسوی گام برداشتید، امیدوارم خداوند به شما جزای خیر دهد. رییس ستاد اصلاح طلبان استان با بیان این که در مقام تحلیل شرایط فعلی نیست ادامه داد: گویا امر دایر بر این بوده که به هر طریقی وضعیت به گونه ای شود که الان شاهد آن هستیم. مهندس کهنمویی ضمن تشکر مجدد از اعضای ستاد اصلاح طلبان استان گفت: امیدوارم شما در هر شرایط به تکلیف خود عمل نمایئد و هر نتیجه ای حاصل شد فرع بر انجام تکلیف باشد. رییس ستاد اصلاح طلبان حامی مهندس موسوی در آذر بایجان شرقی باخواندن یک بیت شعر از مرحوم قیصر امین پورصحبت های خود را خاتمه داد:به لحظه لحظه ی این روز های سرخ قسم که بوی سبزترین فصل سال می آید
قرائت این بیت شعر بود که فضای معنوی شب بعثت رسول گرامی اسلام را احساسی نمود و حاضران با تشویق مداوم خود ادامه ی جنبش سبز تا حصول به آرمان های اصیل اصلاحات را گرامی داشتند . این مراسم که از ساعت 21آغاز شده بود در ساعت 23 پایان یافت و برگ دیگری به صفحات حرکت اصلاحی و مدنی استان افزوده شد.
"هاشم خواستار" دبیر بازنشسته آموزش وپرورش مشهد ۲۴ خرداد در پارک ملت این شهر بازداشت شد و با وجود گذشت یکماه و به رغم وعده های مسئولان دادگاه انقلاب هنوز آزاد نشده است.
وی به دلیل فعالیت های صنفی در سال 83 بازداشت و به 3 سال حبس تعلیقی محکوم شده است.علاوه بر آن این دبیر با سابقه به حکم هیات های تخلفات اداری به بازنشستگی اجباری با کسر یک گروه شغلی نیز روبرو شده .
هاشم خواستار عضو فعال کانون صنفی معلمان مشهد است و در زمان انتخابات در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در مشهد به فعالیت به نفع این کاندیدا مشغول بوده است.
به گفتهی همسر او، وی هم اکنون در بخش قرنطینهی زندان عادلآباد مشهد نگهداری میشود که در آن زندانیان عادی در کنار زندانیان سیاسی به سر می برند. همسر خواستار وضع تغذیه و بهداشت بازداشت شدگان این بازداشتگاه را نامناسب توصیف می کند.
مسئولان قضایی مشهد در این یک ماه بارها به خانواده او قول داده اند،که آقای خواستار را آزادخواهند کرد، اما این وعده تا کنون عملی نشده است.
خانم مالکی فر درباره ی اتهامات همسرش می گوید : تا جایی که من می دانم این اتهامات شامل تحریک معلمان به اعتصاب و تحصن و در اختیار قرار دادن مکان برای تشکیل جلسات دانشجویان و فعالان سیاسی است.
خانم مالکی فرد روحیه ی همسرش را بسیار خوب توصیف نمود، و خواستار آزادی هر چه سریعتر این معلم زندانی شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ