توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بامدادتان خوش و روزگارتان سرسبز.
دقایقی پس از نیمه شب فرارسیده و ما مانند همیشه کار خویش را با "پستی " جدید برای امروز، پنجشنبه اول امرداد ماه آغاز می کنیم.
بعضی روزها پیام ها و ایمیل های رسیده آنچنان انبوه و زیاد است که ما براستی فرصت نمی کنیم و وقت کم می آوریم که تمامی آنها را گشوده و حتا پاسخی کوتاه بر آنها نوشته و ارسال نمائیم.
گاهی حتا ناگزیر می گردیم که بر خلاف میل و خواسته قلبی خویش برخی از پیامها را نخوانده پاک کنیم که البته ایمیل هائی که ناخوانده پاک میشوند، پیامهایی از سوی یاران عزیزی است که آنان را بخوبی می شناسیم و می دانیم که ایمیل هایشان فقط پیام های همبستگی و دلداری و مقاومت است. اما برخی از پیامها نیز لازم است که نه تنها پاسخ داده شود که حتا در سایت ما منعکس شود که کم و بیش این کار را انجام میدهیم.
از میان پیام های رسیده روز گذشته(چهارشنبه31 تیرماه) برخی از آنها را انتشار دادیم و در دنباله آن، امروز نیز دو ایمیل دریافتی دیروز را که از نظر ما حایز اهمیت است، برایتان بشرح زیر انتشار میدهیم:
***
این پیام همراه با عکسی، از سوی دوستی از آمریکا برایمان ارسال شده:
مجسمه نيم تنه ندا آقا سلطان
توسط مجسمه ساز آمريکایی Paula B. Slater
قرار است مجسمه نيم تنه ندا در راهپيمایی که مقابل انجمن شهر (شهرداری) سانفرانسيسکو در 25 جولای برگزار ميگردد رونمایی شود. انتظار ميرود بيش از 20 هزار نفر در اين راهپيمایی شرکت کنند.
*****
این پیام نیز شامل نخستین عکس های ارسالی برای ما، در رابطه با شروع اعتصاب غذای تعداد بیشماری از هم میهنان ایرانی و نیز اشخاص و شخصیت های شناخته شده بین المللی است که از دیروز (سی و یکم تیرماه) در مقابل ساختمان سازمان ملل آغاز گشته و تا روز آدینه دوم امرداد ماه ادامه خواهد یافت:
*****
صحنه ای از اعتراضات شبانه در شب گذشته (حدود 2 ساعت پیش)
*****
گزارش دیروز موج سبز آزادی درباره اجتماع معترضین در مقابل سازمان ملل
اعتراض در ایران، اعتصاب در نیویورک
گروهی از فعالان مدنی، هنری، ادبی و سیاسی به دعوت چندین روشنفکر ایرانی در اعتراض به کودتای انتخاباتی در ایران و سرکوب مخالفان پس از آن، در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک دست به اعتصاب غذا زدهاند. «موج سبز آزادی» اولین گزارش اختصاصی خود را از این برنامه به بازدید کنندگان محترم سایت تقدیم میکند.
ساعت هشت صبح است. امروز بیست و پنجم جولای مصادف با سی و یکم تیر ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت، جمعی از چهره های شاخص هنری، ادبی، فرهنگی و فعالین سیاسی اجتماعی ایران به دعوت اکبر گنجی و در پی اعلام همبستگی با بازداشت شدگان وقایع اخیر، در اقدامی نمادین در مقابل سازمان ملل متحد در شهر نیویورک دست به اعتصاب غذای سه روزه زدهاند.
در اعلام دعوت این روشنفکران به اعتصاب غذا در برابر سازمان ملل آمده است که " ما امضاکنندگان این نامه برای اعلام پشتیبانی از جنبش سبز مردم ایران، محکوم کردن تقلب گسترده در انتخابات، سرکوب بیرحمانه اعتراضات مردمی، و بازداشت غیرقانونی صدها شهروند و فعال سیاسی و اجتماعی در ایران، به مدت سه روز از سی و یک تیر ماه تا سه مرداد در برابر مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دست به اعتصاب غذا خواهیم زد تا صدای مظلومیت مردم شریف ایران زمین را به گوش جهانیان برسانیم".
این اعتصاب غذا که با استقبال گستردهای از سوی جامعه روشنفکری و دانشگاهی ایران و جهان همراه شده است، از ساعاتی پیش شروع شده و میهمانان و میزبانان بسیاری را از طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی گرد هم آورده است. رضا علامه زاده، در بیانیهای که در حمایت از این اعتصاب غذا نوشته است، اهمیت این حرکت را از این سو مد نظر قرار داده که "توانسته است رنگینکمانی از شخصیتها با عقاید و آرای مختلف را گرد هم آورد." در میان اعتصابکنندگان نام آشنایانی چون حسین بشیریه، علی میر سپاسی، حمید دباشی، مهرانگیز کار، شهرنوش پارسیپور، شیرین نشاط، عبدالعلی بازرگان، فاطمه حقیقتجو، احمد و محمود صدری به چشم میخورد.از صبح امروز و با توجه به استقبال گسترده ایرانیان و خبرگزاریهای داخلی و خارجی میتوان پیشبینی کرد که این اعتصاب غذا تاثیری شگرف در باز کردن چشم جهانیان و سازمانهای بینالمللی برآنچه در ایران میگذرد داشته باشد. همزمان با این اعتصاب غذا در نیویورک و در اعلام همبستگی با روشنفکران ساکن امریکا، جمعی از دانشگاهیان اروپایی نیز در اعلام پشتیبانی از جنبش مردم ایران در همین تاریخ و در مقابل مقر سازمان ملل متحد در شهر وین دست به اعتصاب غذا خواهند زد. از میان چهرههای شاخص جهانی نام نوام چامسکی و خوزه کوزونوا، جامعهشناس بزرگ اسپانیایی و رئیس "مرکز برکلی برای دین، صلح و مسائل جهانی" ااز اهمیت ویژهای برخوردار است.
از اعتصاب غذای روشنفکران نیویورک همچنین رضا براهنی، رامین جهانبگلو، یرواند آبراهامیان، عبدالکریم سروش، موسوی خویینیها، محمد یوسفی اشکوری حمایت کردهاند. شایان ذکر است که نه تنها برخی از چهرههای هنری ایران چون محسن مخملباف، فرامزر اصلانی و شاهین نجفی، بلکه چهرههایی جهانی همچون رابرد ردفورد و شان پن (که در سال 2005 هم به ایران سفر کرده بود و از جمله فعالان سیاسی و اجتماعی ضد جنگ در امریکاست) هم هر یک در نامههایی جداگانه از اعتصاب غذای روشنفکران ایرانی اعلام حمایت کردهاند.شاهین نجفی، رپر ایرانی که این روزها ترانههایش بیش از هر زمان دیگر بر دل مینشیند، در بخشی از بیانیه اعلام حمایتش از این اعتصاب غذا آورده است:" این نظام بر این خیال است که اگر فرصتسوزی کند، زندانیان بیدادگاه رژیم، از یادها خواهند رفت. زهی خیال باطل. مردم چگونه میتوانند آزادیخواهی را فراموش کنند و آنها را در دست شکنجهگران تنها بگذارند." او در بخش پایانی بیانیهاش اشاره کرده است که: " آنها که سی سال پیش وعده ساختن بهشت بر روی زمین را میدادند، اینک زمین خدا را به جهنم برای ایرانیان تبدیل کردهاند."امروز صبح به قول رضا براهنی "به همت مبارز خستگیناپذیر" اکبر گنجی، جمعی از نخبگان ایرانی گرد هم آمدند و رنج اعتصاب غذا را به جان خریدند تا بازتاب صدای مردمانشان باشند و از یاران دربندشان در مقابل سازمان ملل، آنجا که قرار است بازتاب صدای مردمان باشد و نه حاکمان حمایت کنند. در این میان و در همان آغاز مراسم فرصتی دست داد تا در میان شلوغی جمعیت حمایتکننده و حضور خبرگاران شبکههای داخلی و خارجی، با تنی چند از این دوستان گپ مختصری بزنم و ازشان بپرسم چرا اینجا در مقابل سازمان ملل جمع شدهاند و آیا هدف سیاسی و جناحی خاصی را دنبال میکنند؟ همچنین از آنها پرسیدم که میخواهند صدایشان را به گوش چه کسانی برسانند و حامی کدام شکل از حمایتهای بینالملی هستند؟
شیرین نشاط، عکاس، فیلمساز و هنرمند نامآشنای معاصر که نامش در بین صد هنرمند بزرگ معاصر جهان خودنمایی میکند، نه تنها از اولین کسانی بود که در جمعیت حاضر شد، بلکه طراحی پوسترهای این مراسم را نیز به عهده داشت. او میگوید:" ما برای کمک خواستن برای رسیدگی به مساله حقوق بشر در اینجا جمع شدهایم، مساله ما امروز حقوق بشر است." و ادامه میدهد که " ما این شانس را داشتیم که در نیویورک زندگی میکنیم و میتوانیم در اینجا و در مقابل سازمان ملل جمع شویم. او میگوید نقش من البته با نقش فعال سیاسی چون آقای گنجی متفاوت است، اما هر کدام از ما که گمان میکنیم صدایمان تاثیری هر چند اندک خواهد داشت، گناهکاریم اگر صدایمان را بلند نکنیم." او از همراهی هنرمندان دیگری همچون محسن مخملباف، مرجان ساتراپی، و بهمن فرمانآرا با جنبش سبز مردم نام میبرد و میگوید هنرمندان ایرانی هیچوقت خودشان را از سیاست و اجتماع دور نگه نداشتهاند و همیشه میتوان رد پا و رگههایی از سیاست را در آثار برجسته هنری و ادبی ایران دید.از شیرین نشاط میپرسیم آیا هدف سیاسی خاصی را از شرکت در این مراسم دنبال میکند و او پاسخ میدهد: " من فقط در حمایت از جوانان ایرانی در این اعتصاب غذا شرکت میکنم." و اضافه میکند:" که البته به دموکراسی و آزادی معتقدم." او به وضعیت زندانیان سیاسی اشاره میکند و میگوید:"دوستانی دارم که امروز در زندان هستند و وظیفه خودم میدانم که شرکت کنم و به حق و حقوق بچه های ایرانی معتقدم."
حمید دباشی، نویسندهی کتاب «ایران: تداوم در تأخیر» و صاحب کرسی در رشتهی مطالعات ایران و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیای نیویورک، از جمله کسانی است که توجه شایانی به اتفاقات اخیر در ایران نشان داده است. او که اتفاقات اخیر در ایران را در غالب جنبش حقوق مدنی به تصویر کشیده در پاسخ به این سوال که چرا مقابل سازمان ملل؟ پاسخ میدهد: "من شکایتم را به هیچ کشور به خصوصی نبردهام و نخواهم برد، اما ساختمان سازمان ملل یک نماد جهانی است که به تمام دنیا تعلق دارد. این حرکت در حقیقت بردن صدای اعتراض مردم ایران به مردم جهان است. من میخواهم مردم جهان به وضعیت زندانیان سیاسی در ایران نگاه کنند و اهمیت سازمان ملل در اینجاست که میتواند دادگاهی باشد تا انظار جهان شاهد این بیعدالتی که امروز بر مردم ایران میرود باشند. باعث شود تا جهان شاهد رشادت ایرانیان باشد." او به علاوه اضافه میکند که : "از طرف سازمان ملل و بر اثر بیکفایتیهای آقای احمدینژاد تا کنون چندین بار علیه ایران تحریمهای اقتصادی وضع شده است که من مخالف آن تحریمها هستم. اعتراض من در مقابل سازمان ملل در عین حال به معنای اعتراض به خود این سازمان هم هست، تا بگویم من با این تحریمها مخالفم. من به حقوق حقه ملت ایران و نه حکومت و دولت ایران برای دستیابی به انرژی هستهای معتقدم و بر همین مبنا معتقدم هیچ منبعی نمیتواند این حق را ازا ملت ایران بگیرد. پس اعتراض من دو جنبه دارد، هم رساندن صدای اعتراض مردم به گوش مردم جهان است و هم رساندن صدای اعتراض خودم به سازمان ملل، چرا که فکر میکنم تحریمهای اقتصادی مستقیما متوجه بچه های این جنبش و شهروندان ایرانی است."وقتی از نقش روشنفکران میپرسم و اهمیت چنین گردهمایی، دباشی پاسخ میدهد:" من امروز نه به عنوان یک روشنفکر، بلکه به عنوان یک شهروند ایرانی که ساکن نیویورک است در این اعتصاب غذا شرکت میکنم و خودم را تافته جدا بافتهای از بقیه نمیدانم." و در ادامه میگوید" ما امروز در اینجا و در شهر نیویورک تریبونی در اختیار داریم که باید از آن استفاده کنیم. و این در حالی است که دهان برجستهترین روشنفکران ایرانی را امروز بستهاند. دهان روشنفکرانی که در بطن جامعه ایرانی زندگی کردهاند و همیشه حرف حق زدهاند. دهانشان را بستهاند و برخیشان را به بند کشیدهاند." او میگوید: " ذهنش امروز بیش از هر کس دیگری متوجه سعید حجاریان است و محمدرضا جلاییپور و ادامه میدهد که :" که ما امروز فقط سعی میکنیم حرفهای آن ها را بزنیم، چرا که شاخ و برگ آن درختی هستیم که ریشهاش در ایران است." و در نهایت وی در پاسخ به این که به سمت کدام نهادها و سازمانهای بینالمللی دست یاری خواهید گشود میگوید:" از هیچ دولتی نباید توقع کمک داشت. حتی برای هیچ دولتی نباید مرجعیت قائل بود. ما باید جنبش سبز ایران را به جنبشهای آزادیبخش جهان وصل کنیم. به نهضت مترقی حقوق مدنی در امریکا و امریکای لاتین و افریقا و نهضتهای رهاییبخش عراق، فلسطین و لبنان. الگو و مدل و طرف صحبت ما آن جنبشها هستند و نه دولتها." دباشی در پایان میگوید:" امروز با همان اعتمادی که در سال 2001 درباره حقوق افغانستان در همین جا آمدم و سخن گفتم، حاضر شدهام، با همان اعتمادی که پیش از این در مقابل سازمان ملل و در همین خیابانها از مردم عراق و ظلمی که بر آنها رفته سخن گفتهام، سخن خواهم گفت و با همان زبانی که از ملت مظلوم فلسطین دفاع کردهام، از ملت ایران دفاع خواهم کرد. جنبش سبز ایران انتفاضه ماست."
حسین کمالی، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کلمبیا نیویورک هم میگوید:" سازمان ملل محل مناسبی برای رساندن صدای اعتراض مردم ایران است. ما امروز بیش از هر چیز خواستار آزادی زندانیان سیاسی هستیم که تنها به دلیل اعتراض به نتیجه انتخابات دستگیر شدهاند. تقاضای آزادی زندانیان سیاسی و البته جلب توجه جامعه جهانی تنها هدف ماست. ما میخواهیم دبیرکل سازمان ملل سفری به ایران داشته باشد و نمایندهای را برای رسیدگی به تخلفات حقوق بشری به ایران اعزام کند. ما از سازمان ملل میخواهیم تا تعهدات دولت ایران به جامعه جهانی را بهش یاد آور شود. باید به دولت ایران یادآور شود که سازمان ملل جای نمایش و روضهخوانی نیست. در برابر تریبونی که سازمان ملل در اختیار روسای جمهور جهان میگذارد، آنها نیز در مقابل تعهداتی دارند. دولت در قبال شهروندانشان در برابر سازمان ملل ملزم به رعایت اصول و قواعدی است که باید محترم شمرده شود."مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیز که ساکن نیویورک است اما شاید تنها نماینده از خانواده زندانیان سیاسی در میان جمع باشد که در میان اعتصابکنندگان حاضر شده است. از پدرش و آخرین اخباری که از وضعیت او دارند میپرسیم و می گوید:" آخرین خبری که داشتیم این بوده که از زندان تماس گرفتهاند و پیگیر داروهایشان بودهاند." میپرسیم موفق شدید برای پدر وکیل بگیرید؟ میگوید:" دنبال وکیل هستیم، ولی به پدر برای امضای وکالتنامه دسترسی نداریم." میپرسیم امروز دنبال چه آمدهای؟ میگوید:" دنبال آن آزادی مطلقی که "آقای" احمدینژاد از آن پیش از انتخابات حرف میزد."
از او تشکر میکنم، راه میافتم دنبال یک گوشهی دنجی برای تنظیم اولین متن گزارش موج سبز آزادی، از برنامه اعتصاب غذای روشنفکران ایرانی در برابر مقر سازمان ملل، نیویورک.
اطلاعاتی دربارهی سه جانباخته دیگر جنبش سبز به ما رسیده که پس از چند روز نتوانستیم تأیید قطعی آنها را بگیریم. از این رو این اطلاعات را منتشر میکنیم و از همگان میخواهیم برای تایید این خبرها و جمعآوری اطلاعات بیشتر دربارهی این سه تن و دیگر شهدای جنبش سبز، ما را یاری کنند.
فضای امنیتی حاکم بر جامعهی ایران مانع از آن میشود که منابع خبری بتوانند به راحتی صحت و سقم اخبار را بررسی کنند و درست را از نادرست تشخیص دهند. با این حال گاهی اهمیت بعضی از خبرها به حدی زیاد است که انتشار فوری آنها با همین قید «تأیید نشده» بودن، ضروری میشود.
بر اساس اطلاعاتی که به «موج سبز آزادی» و "برای جنبش همبستگی دانشجویان ایران" ارسال گردیده ولی هنوز تایید نشده است، جوانی به نام «رامین قهرمانی» ساکن محلهی شهرآرا پس از حدود 15 روز بازداشت، بلافاصله پس از آزادی در منزل دچار تشنج شده و قبل از رسیدن به بیمارستان، جان باخته است. او به خانوادهی خود گفته بوده که در زندان او را از پا آویزان کرده بودند.
گزارش دیگری به ما رسیده که حاکی است جوان هجده سالهای به نام «آرمان استخريپور» که در جریان ناآرامیهای شیراز با ضربهی باتوم مأموران از ناحیهی سر مضروب شده بود، پس از چند روز کما به شهادت رسیده است. علت فوت او مرگ مغزی اعلام شده و طبق گزارش رسیده، حمله مأموران به آرمان در محلهی ابيوردی شهر شیراز و در منزل یک پیرزن که این جوان از درگیریها به آنجا پناه برده بوده، رخ داده است.
یک گزارش دیگر از درگذشت یک نوجوان۱۷ ساله به نام میثم عبادی خبر میدهد که در روز ۲۳ خرداد به ضرب گلولهی افراد ناشناس کشته شده است. بر اساس این گزارش، میثم عبادی فرزند عسگر در حالی که از محل کار خود از یک فرشفروشی به خانه برمیگشته، در میدان صادقیه تهران از ناحیهی شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به علت خونریزی شدید در خیابان جان باخته است. پیکر این شهید نیز پس از طی مراحل قانونی، در بهشت زهرا دفن شده است.
و در نهایت گزارش دیگری حاکی از آن است که در روز تشییع جنازهی سهراب اعرابی، علاوه بر او 10 کشتهی دیگر حوادث اخیر هم تشییع شدهاند، اما نیروهای امنیتی خانوادههای این شهدا را تهدید کردهاند که خبری در این باره به رسانهها اعلام نکنند.
" جنبش همبستگی دانشجویان ایران" و همچنین"موج سبز آزادی" از همگان دعوت میکنند به جمعآوری اطلاعات مربوط به شهدا کمک کنند و به خصوص در مورد سه فرد گفته شده در بالا ، هر اطلاعاتی را که در اختیار دارند و یا میتوانند کسب کنند، به ایمیل آدرس های زیر ارسال دارند:
نماهنگ گروه "آبجیز" درهمبستگی با مبارزات مردم ایران
شهرزاد نیوز: گروه "آبجیز" که از دو خواهر ایرانی تبار مقیم سوئد/ایالات متحده تشکیل شده، اخیرا نماهنگ جدیدی در همبستگی با مبارزات مردم ایران تهیه و اجرا کرده اند.
این نماهنگ "بیا" نام دارد و در متن ترانه آن از نیروهای سرکوبگر خواسته می شود که به صفوف مردم بپیوندند. ظرف 24 ساعت پس از قراردادن این نماهنگ، بیش از 44 هزار تن از آن دیدن کرده بودند. این ویدئو را باهم تماشا کنیم:
كدخبر: ۵۶۷۱۲
در حالی که روزنامه های دولت سخت ترین حملات را به رقیبان احمدی نژاد وارد می کنند و هر روز ده ها خبر ساختگی درباره اصلاح طلبان و زندانیان پخش می کنند و در عین حال به تهدید رییس مجمع تشخیص مصحلت نظام و مجلس خبرگان و محمد خاتمی و میرحسین موسوی ادامه می دهند، هر روز افشای رازی جدید خبر از تنها ماندن محمود احمدی نژاد می دهد.
آخرین رسوایی مربوط به ماجرای سفر دو هفته قبل محمود احمدی نژاد به مشهد است که همزمان با نماز جمعه تاریخی تهران ، این
خبرگزاری ها استقبال کنندگان از احمدی نژاد را سیصد هزار تا یک میلیون ذکر کردند در حالی که خبرنگاران مستقل همان زمان خبر دادند که اتوبوس های حامل خانواده نظامیان و کارکنان طرح های عمرانی منطقه مرکزی مشهد را پر کرده اند.
خبرگزاری های حامی دولت برای اثبات ادعای خود چون قادر به استفاده از عکس های واقعی نبودند ناگزیر از تصاویری استفاده کردند که از مونتاژ عکس هائی از سفرهای پیشین احمدی نژاد به استان های مختلف تهیه شده بود و دقت نکردند که در این عکس ها لباس ها و نفرات اطراف و اتومبیل وی تغییر پیدا کرده و عاقلانه نیست که از مسیر فرودگاه مشهد تا صحن وی و همراهانش چند بار تغییر شکل داده باشند. منظور اصلی از چنین فریبکاری نشان دادن جمعیتی بود که هرگز در این سفر به استقبال رییس دولت نیامده بودند.
اما به گفته ناظران با وجود همه سعی اداره رسانه های ریاست جمهوری و خبرگزاری های حامی دولت باز هم عکس هائی افشاگر رازها شد؛ از جمله عکسی در سایت ایسنا که نشان می دهد کسی در خیابان ها نیست به جز اتوبوس های دولتی و در عین حال انبوهی از گاردهای محافظ زیر فشار ها از پا افتاده اند و عجب تر از همه آثار تخم مرغ یا گوجه فرنگی هایی است که بر بدنه اتومبیل حامل رییس دولت نهم خودنمائی می کند.
از جمله دیدنی های این عکس وجود یک نفر از گارد با تی شرت سبز است که معلوم نیست در میان محافظان احمدی نژاد چه می کند.
چه بر سر بازداشت شدگان گمنام می آید
فرشته قاضي
علی رغم اظهارات مقامات قضایی و رئیس پلیس تهران مبنی بر آزادی اکثر بازداشت شدگان پس از انتخابات 22 خرداد، خانواده های بسیاری از زندانیان پس ازروزها و هفته ها سرگردانی بین دادگاه انقلاب و زندان اوین هیچ گونه خبری از عزیزانشان ندارند. از سوی دیگر، طی روزهای گذشته گروهی از کسانی که با قرار کفالت یا وثیقه آزاد شده بودند مجددا بازداشت شده اند. ماموران نظامی شبانه به منازل این افراد یورش برده و آنان را از رختخواب بیرون کشیده و با خود برده اند. آنان در پاسخ به اعتراض خانواده ها فقط گفته اند که این بازداشت ها برای تکمیل پرونده صورت می گیرد.
سرگردانی خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوینبه گزارش خبرنگار روز، خانواده های بازداشت شدگان اخیر که یا در تجمعات مسالمت آمیز مردمی و یا در یورش لباس شخصی ها به منازلشان بازداشت شده اند هر روز از ساعت 7 الی یازده شب در مقابل زندان اوین تجمع می کنند تا شاید خبری از عزیزانشان دریافت کنند. این خانواده ها بارها مورد هتاکی و توهین مسولان قرار می گیرند اما همچنان در مقابل زندان اوین می نشینند تا شاید عزیزانشان جزو آزاد شده ها باشد و یا خبری هر چند کوتاه کسب کنند و نام فرزندانشان را در لیست زندان ببینند.
هر روز لیستی از بازداشت شدگان بر دیوار دادگاه انقلاب و لیستی دیگر بر دیوار زندان اوین چسبانده می شود و هر روز از صبح تا پایان ساعت اداری خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع می کنند و از مسولان این دادگاه خواستار روشن شدن وضعیت فرزندانشان می شوند.
بازداشت شدگانی که مفقود شده اندبرخی از این خانواده ها خبر از تماس کوتاه تلفنی عزیزان دربندشان می دهند و می گویند برای روشن شدن وضعیت آنها هر روز به دادگاه انقلاب مراجعه می کنند. اما در این میان خانواده های بسیاری هستند که هنوز هیچ اطلاعی از سرنوشت عزیزان خود ندارند و نام آنان نه در لیست های زندان اوین و دادگاه انقلاب است و نه مسولان امر پاسخی به آنها می دهند. مادر یکی از زندانیان به روزمی گوید: از 25 خرداد هیچ اطلاعی از وضعیت پسرم ندارم و هیچ کسی جواب نمی دهد و مسولیت نمی پذیرد. این مادر که به شدت نگران پسر 22 ساله اش است، گریه امانش نمی دهد و در میان گریه می گوید: پسر من میخواست رای خود را پس بگیرد اما من اکنون حتی نمیدانم او کجاست و کجا برده اند و چه اتفاقی برای او افتاده است.این مادر با گله از برخورد مسولان می افزاید: تهدید می کنند که اگر سرو صدا کنید بازداشتتان می کنیم و این روزها بارها توهین کرده و با خشونت ما را راهی خانه هایمان کرده اند، در حالیکه من فقط میخواهم از پسرم خبری بگیرم.مادر این پسر مفقود شده با بیان اینکه از آقای موسوی می خواهیم پی گیر وضعیت فرزندان ما باشند از خبرنگار روز آدرس ستاد میرحسین موسوی را می خواهد و ما شماره تلفن ستاد پی گیری بازداشت شدگان را که از سوی موسوی و کروبی تشکیل شده در اختیار او قرار می دهیم.میرحسین موسوی و مهدی کروبی کمیته مشترکی برای پی گیری وضعیت بازداشت شدگان و مفقود شدگان تشکیل داده و از مردم خواسته اند که به این کمیته مراجعه کنند. این کمیته به گفته علیرضا بهشتی روز دوشنبه تشكیل جلسه داده و قرار شده در خصوص تشكیل یك بانك اطلاعاتی از بازداشتیها و كشته شدگان بعد از انتخابات اقدام شود. همچنین مرتضی الویری که مسول رایزنی این کمیته با مسولان قضا معرفی شده گفته است: مقرر شده تا در ملاقات با مقامات هرچه سریعتر وضعت بازداشت شدگان و مفقودشدگان روشن شود و خانواده های انها از نگرانی رهایی یابند. بر اساس گزارش سایت اعتماد ملی تا روز چهارشنبه هفته گذشته 130 نفر به این کمیته مراجعه کرده بودند که 46 نفر وابستگان مفقودینی بوده اند که کسی اطلاعی از آنان ندارد.
زندانیان زیر 18 سال
انتقال 60 نفر به بند عمومی
ضرب و شتم شدید بازداشت شدگان
تجاوز به بازداشت شدگان
تحویل پیکر کشته شدگان
این اخبار در حالی منتشر می شود که طی روزهای گذشته پیکر چند تن از کشته شدگان به خانواده های آنان تحویل داده شده است. خانواده هایی که سرگردان و درمانده از پی گیریهای بی جواب، پیکر عزیزانشان را در بهشت زهرا به خاک سپرده اند. این مساله به شدت نگرانی خانواده های بازداشت شدگان را در پی داشته است. آنان هم از کشته شدن فرزندانشان می ترسند و هم از اینکه فرزندانشان مورد شکنجه قرار بگیرند و در مراجعه به دادگاه انقلاب این نگرانی ها را بر زبان می آورند. اما فقط با برخوردهای تند مسولانی مواجه می شوند که مطابق قانون باید پاسخگو باشند و نیستند. در حالیکه مقامات رسمی آمار بازداشت شدگان را 500 نفر ذکر می کنند گروههای مدافع حقوق بشر اعلام کرده اند که تعداد بازداشت شدگان بیش از 2000 نفر است.
انعکاس اعتراض ایرانیان در سازمان ملل
لیلا طیری
جمعی از روشنفکران سرشناس ایرانی از صبح روز گذشته در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک دست به اعتصاب غذا زدند.
این اعتصاب غذا که با پیشنهاد اکبر گنجی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی انجام شده، مورد حمایت نویسندگان، هنرمندان و چهره های سرشناس ایرانی و خارجی قرار گرفته است و چهره های شاخصی چون نوام چامسکی، رابرت رد فورد و خوزه کازونوا و شون پن از این حرکت حمایت کرده اند.
تعدادی از روشنفکران مشهور جهان نیز با انتشار بیانیهای از اعتصاب غذای روشنفکران ایرانی حمایت کرده اند که در میان آنان نام جوشوا کوهن (استاد حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه استنفورد)، مارتا نسبام (استاد حقوق، دانشگاه شیکاگو)، تامس اسکانلون(استاد فلسفه، دانشگاه هاروارد)، الیزابت اندرسون(استاد حقوق، دانشگاه میشیگان)، جاشوا اوبر(استاد علوم سیاسی، دانشگاه استنفورد)، اندی اسکات(مدیر گوگل)، کیک اسکات(مدیر گوگل)، میشل بری(استاد دانشکده پزشکی، دانشگاه استفورد)، فیروزه دما (نویسنده)، جول رابرتس( استاد حقوق، دانشگاه ویسکانسون) و عباس میلانی(رئیس گروه ایرانشناسی دانشگاه استنفورد) نیز به چشم میخورد. رضا براهنی، عضو کانون نویسندگان ایران نیز از حامیان این اعتصاب است.
اعتصاب غذای روشنفکران ایرانی به مدت 3 روز ادامه خواهد داشت و آنان فقط آب و چای خواهند خورد. بر اساس گزارش تلویزیون بی بی سی، 500 نفر از ایرانیان که اغلب پیراهن سبز بر تن دارند و یا مچ بند و سربند سبز بسته اند در روز اول اعتصاب حضور داشته اند. گوگوش (فائقه آتشین)، خواننده و شهره آغداشلو، بازیگر ایرانی نیز در مقابل مقر سازمان ملل متحد به اعتصاب کنندگان پیوسته اند. پیشتر ابراهیم حامدی، شهیار قنبری، بهروز وثوقی و فرامرز اصلانی، هنرمندان ایرانی از این اعتصاب غذا حمایت کرده بودند.
علی دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا و از امضا کنندگان این بیانیه که در محل برگزاری اعتصاب حضور داشت به بخش فارسی بی بی سی گفت: نهضت سبز، نهضتی فراگیر است که فقط طرفداران موسوی را در برنمی گیرد و اعتصاب کنندگان در اینجا به نمایندگی از همه ایرانیان در سراسر جهان دست به اعتراض زده اند و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی هستند.
اکبر گنجی نیز ضمن درخواست آزادی زندانیان سیاسی گفت: خواست همه ما یک نظام دمکراتیک ملتزم به حقوق بشر است.
گنجی همچنین از حضور دهها نفر در ساعت هشت صبح در برابر سازمان ملل گفت و از کسانی یاد کرد که برای شرکت در این جمع، به سفرهای طولانی از استرالیا، کانادا، اروپا یا ایالتهای دیگر آمریکا پرداخته اند.
شیرین نشاط، هنرمند مقیم نیویورک از کسانی است که صبح زود به این جمع پیوست. او به دویچهوله گفته است: "با شرکت در این اعتصاب غذا از جوانانی که در زندان هستند، حمایت میکنیم. فکر میکنم هرچه توجه عموم را جلب کنیم، امکان آزادی دستگیرشدگان بیشتر میشود".
شهرنوش پارسی پور، نویسنده ساکن کالیفرنیا در مورد حضور خود در نیویورک میگوید: "من دارم دنبال مردم ایران میروم که ثابت کردند چقدر انسان و متمدن هستند. اینجا نشستهام به این امید که سازمان ملل دخالت کند و جلوی ظلم جاری در ایران را بگیرد و زندانیان آزاد شوند".
هفته گذشته 26 روشنفکر ایرانی با انتشار نامه ای اعلام کرده بودند: برای اعلام پشتیبانی از جنبش سبز مردم ایران، محکوم کردن تقلب گسترده درانتخابات، سرکوب بی رحمانه اعتراضات مردمی، و بازداشت غیرقانونی صدها شهروند و فعال سیاسی و اجتماعی در ایران به مدّت سه روز از ۳۱ تیر تا ۲ مرداد ماه (۲۲ تا ۲۴ جولای) در برابر مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دست به اعتصاب غذا خواهیم زد تا صدای مظلومیت مردم شریف ایران زمین را به گوش جهانیان برسانیم، و از اعضای مسؤول جامعه جهانی بخواهیم که مصرانه و بجدّ از دولت جمهوری اسلامی بخواهند که تمامی بازداشت شدگان را بسرعت و بدون هیچ قید و شرطی آزاد نمایند. با توجه به وضعیت نگران کنندهٔ در معرض خطر بودن جان و سلامتی بازداشت شدگان اخیر، خواستار دیدار نمایندهٔ دبیر کل سازمان ملل متحد با بازداشت شدگان و آزادی فوری نامبردگان هستیم.
عبدالعلی بازرگان، محمد برقعی، حسین بشیریه، علی بنوعزیزی، نیره توحیدی، فاطمه حقیقت جو، حمید دباشی، مصطفی رخ صفت، علی رضایی، احمد صدری، محمود صدری، کاظم علمداری، عبدی کلانتری، رضا فانی یزدی، نهضت فرنودی، منصور فرهنگ، احمد کریمی حکاک، حسین کمالی، مهرانگیز کار، اکبر گنجی، ابراهیم سلطانی، علی میر سپاسی، مجید محمدی، مهرداد مشایخی، آرش نراقی و نادر هاشمی امضا کنندگان این نامه بودند. طاهر احمدزاده، یرواند آبراهامیان، ژانت آفاری، مهرزاد بروجردی، شهرنوش پارسی پور، عبدالکریم سروش، معصومه شفیعی، محسن قائم مقام، علی قدسی، علی کشتگر، محسن مخملباف، رضا معینی، موسوی خوئینیها، محمد رضا نیکفر، سهیلا وحدتی و حسن یوسفی اشکوری هم بعدا به جمع حامیان نامه پیوستند.
در اروپا، جمعی از فعالان حقوق بشر در اتریش که از روز سه شنبه، 9 تیر در برابر مقر سازمان ملل در شهر وین دست به تحصن زده اند، اعلام کرده اند که همزمان با اعتصاب غذای ایرانیان در نیویورک، آنها نیزدست به اعتصاب غذا خواهند زد. آنان با انتشاربیانیه ای گفته اند برای پشتیبانی از جنبش مردم ایران برای برقراری دموکراسی و تأمین حقوق بشر در ایران، محکوم کردن تقلب گسترده در انتخابات، سرکوب بیرحمانه اعتراضات مردمی و بازداشت غیرقانونی صدها شهروند و فعال سیاسی و اجتماعی در ایران، ضمن تداوم تحصن خود در برابر مقر سازمان ملل متحد در شهر وین، به مدت سه روز از ٣۱ تیر تا دو مردادماه اعتصاب غذا خواهند کرد "تا صدای مظلومیت مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند".
امضا کنندگان این نامه از ایرانیان مقیم اروپا دعوت کرده اند "برای اعلام حمایت خود از جنبش مردم ایران در راه دموکراسی و تأمین حقوق بشر و نیز اعلام همبستگی با بازداشتشدگان اعتراضات هفتههای اخیر در ایران در تاریخهای>یاد شده به این همایش اعتراضی در برابر مقر سازمان ملل متحد در شهر وین بپیوندند، و سفیر و صدای رسای هموطنان خود در این روزهای حساس و دشوار باشند".
در حرکتی هماهنگ، مدافعان حقوق بشراعلام کرده اند سوم مرداد ماه، در ۵۰ شهر جهان در مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران گرد هم میآیند تا همبستگی خود را با ایرانیان معترض نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران ابراز کنند.
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، دیده بان حقوق بشر، گزارشگران بدون مرز، عفو بین الملل، و ابتکار زنان برنده جایزه صلح با دادن فراخوانی خبر از این راهپیمایی ها و تجمع در مقابل سفارت های ایران داده اند.
سیمین بهبهانی، شاعر و چهره شاخص کانون نویسندگان ایران، که یکی از حامیان این فراخوان به شمار میرود، با اشاره به اینکه خود در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران شرکت نکرده است، به رادیو فردا گفته است: وقتی که انتخابات بطور نادرست انجام شد و به نظر مردم ناصحیح آمد و آنها قیام کردند برای گرفتن حق و حقوقاشان، در خیابانها ریختند، صدای خود را به آسمان رساندند، من از صمیم قلب با آنها همراه و همدل شدم. الان هم از آنها حمایت میکنم. خودم هم تا پای جان حاضرم در این راه قدم بگذارم و امیدوارم که پیروزی با مردم باشد و بتوانند که از حقوق خودشان دفاع کنند و بتوانند نمایندگانی را که خودشان انتخاب کردند، به مجلس بفرستند.به باور رضا معینی، از مسئولان ایرانی سازمان گزارشگران بدون مرزنیز این همبستگی جهانی میتواند تاثیر مثبتی بر عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران درباره این فراخوان به رادیو فردا گفته است: این فراخوان تجمع خودجوش و از سوی شهروندان جهان شروع شد. بعد از اتفاقات ایران پس از انتخابات و مشاهده صحنهها و جنایتهایی که همه را تکان داد، از دور دنیا با کمپین ما تماس گرفته میشد که در اقصا نقاط اشخاص عادی میخواستند نوعی به طور همگام و همزمان اعتراض شان را نسبت به این وقایع ابراز کنند.
از سوی دیگر دروئری دایک، پژوهشگر مسائل حقوق بشر و متخصص امور خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین الملل تاکید کرده است: ما فکر میکنیم که بیشتر از همه، مردم ایران تنها هستند، تنها روبهروی فشارهای مختلف ایستادهاند. ما فراخوانی علیه خونریزی دادهایم؛ نباید خونریزی دیگری ببینیم. دوم اینکه زندانیان عقیدتی را آزاد کنند و سوم اینکه برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز یک حق است و باید این حق به رسمیت شناخته شود. چهارم اینکه بسیجیها نباید دیگر در عملیات پلیسی شرکت کنند و فراخوان آخر این است که سازمان ملل باید وضعیت حقوق بشر در ایران را بررسی کند و همینطور دولت ایران نمایندگان سازمان ملل را قبول کنند.
تعدادی از جوانان دانشجوی ایرانی و غیرایرانی نیز اعلام کرده اند چهارصد و پنجاه کیلومتر فاصله مرکز شهر تورنتو تا شهر اوتاوا پایتخت کانادا را با دوچرخه طی خواهند کرد. آنان گفته اند در خاتمه این سفر، طوماری که توسط هزاران ایرانی و غیرایرانی امضاء شده و در آن از مسوولان خواسته شده حقوق بشر در ایران را رعایت و زندانیان سیاسی را آزاد کند، به دست مقامات سفارت جمهوری اسلامی در اوتاوا خواهند رسانید.
بر اساس گزارش رسانه ها، دوچرخهسواری چهارصد و پنجاه کیلومتری جوانان ایرانی و غیرایرانی روز شنبه، چهارم مردادماه همزمان با آغاز راهپیمایی بزرگ ایرانیان کانادا در روز حمایت جهانی برای رعایت حقوق بشر در ایران آغاز خواهد شد.
منبع خبر: روز
دبير کل حزب موتلفه معتقد است: «در بحث مشروعيت مدني اين مهم است که حکمي را که ميخواهيم انتخاب يا پشتيباني کنيم ضمانت اجرايي هم دارد يا خير. آيا مردم هم تبعيت ميکنند يا يک امر ذهني است.» به گزارش سحام نيوز سايت روز بخشي از گفت وگوي منتشر نشده محمد نبي حبيبي که در چهار سال گذشته انجام شده را منتشر کرده است که در آن وي از اعتقادش به راي اکثريت صحبت ميکند و معتقد است که حتي حکم الهي اگر راي اکثريت را نداشته باشد مقبوليت خود را از دست ميدهد.» وي تاکيد کرد: «به نظرم سوال خيلي مهمي است. ما معتقديم اگر حکومت ديني مقدرات کشور را با رنگ ديني اداره کند، جز با پشتوانه مردمي امکانپذير نيست. ما بعد از پيغمبر اکرم که بالاتر از اميرالمومنين نداريم. اميرالمومنين بعد از پيامبر اکرم 25 سال کاملا از حکومت کنار زده شدند، اصلا هم وارد اينکه چرا کنار زده شدند، حق کدام است، باطل کدام و … نميشوند. منتها ما يک عقيده داريم و آن اين که تفکر بايد با مباني مسلم مذهبي سنجيده شود. اگر اين تفکر با آن موازين متقنن مذهبي انطباق کامل داشت، به نظر ما حق است. اما اينكه وقتي ميخواهيم با اين حق حکومت کنيم آيا بيمردم ميشود حکومت کرد؟ به نظر من نميشود. اميرالمومنين هم همين را ميگويد تا برسد به ديگران. وي افزود: «اگر الهي بودن حکم خدا و راي ندادن مردم به آن هم ثابت شود، به نظر شما کداميک حق و درست است. بنده اين را که اگر مردم تاييد نکنند، ضمانت اجرايي فراهم نميشود را رد نميکنم.» حبيبي گفت: «اصلا حکم خدا مال حاکم اسلامي نيست، من در آوردي نيست. کسي نميتواند بگويد من ميگويم اين کار را بکنيد. ولي فقيه نميتواند خارج از حکم خدا، حکم دهد. همه اختلاف ما همين جاست که من معتقدم اگر در يک جامعهاي احکام الهي زمينه منفي پيدا کند، «ضمانت اجرايياش» را هم از دست ميدهد. اين را قبول دارم و هيچ ترديدي هم در آن ندارم. اما هر گاه يک حکم الهي در جامعهاي با اکثريت قاطع رد شد، »مشروعيت» خود را از دست نميدهد بلكه «مقبوليتش» را از دست ميدهد. اما در بعضي از حرفهاي روشنفکرانه متاسفانه خيلي بي انصافانه در مورد اين دو «خلط بحث» ميكنند».
11 دانشجوي دانشگاه همدان به كميته انضباطي احضار شده اند. احضار اين دانشجويان در حالي است كه 5 تن از ايشان در پي حوادث بعد از انتخابات توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شده و متعاقب آزادي به كميته انضباطي احضار شده اند.
اسامي احضار شدگان بدين شرح است: سياوش حاتم، رضا جعفريان، پوريا شريفيان، حجت بختياري، مهدي مسافر، كيانوش رضاييفريد زندي علي رضايي مصطفي مهدي زاده وحيد اميري مهدي حكيمي.
از وضعیت و شرایط زندانی سیاسی که در اعتصاب غذا است هیچ خبری در دست نیست
بازداشت روزنامهنگاران و فعالان سياسي در ايران از ناآراميهاي پس از انتخابات آغاز شد، با دستگيري زنان روزنامهنگار اهميت بيشتري يافت بهطوريكه تا به امروز به بازداشت هشت زن روزنامهنگار و وبلاگنويس ادامه يافته است.
از جمله اين زنان بازداشتي، سميه نصرتي روزنامهنگار و خبرنگار پارلماني است كه در نيمه شب اول تيرماه توسط ماموران امنيتي در منزلش در تهران دستگير شد. به گفتهی همسر اين روزنامهنگار، ماموران پليس امنيت نيمه شب يكشنبه اول تيرماه به منزل اين روزنامهنگار رفتند و گذرنامه، كارت ملي و ساير وسايل شخصي مرتبط به امور روزنامهنگاري وي و همسرش را توقيف كردند.
اميررضا پرحلم همسر او ميگويد: در حال حاضر مدت 31 روز است كه از وضعيت سميه اطلاع چنداني در دست نيست و به غير از يك تماس كوتاه آن هم دو روز پس از دستگيري، هيچگونه تماس ديگري از سوي او با خانوادهاش برقرار نشده است. خانوادهاين روزنامهنگار نيز تلاشهاي فزايندهاي براي اطلاعاز سرنوشت وي انجام دادهاند اما اين اقدامات تاكنون هيچ نتيجه مشخصي در بر نداشته است.
همسر سميهنصرتي ميگويد: «سميه به لحاظ وضعيت جسمي ضعيف است و هنگام بازداشت او بيمار بود و نگهداري طولاني وي ممكن است صدمات جديبر حال عمومي وي وارد آورد.» با اين حال خانواده اين روزنامهنگار اميدوارند كه مسوولان امر توجه بيشتري به وضعيت زنان بازداشتي از جمله سميه داشته باشند. به گفته همسر و خانواده سميه، با وجود همه تلاشها براي كسب اجازه به منظور انجام يك ملاقات كوتاه، اين امر تاكنون ميسر نشده و عملا همه راهها براي كسب اطمينان از سلامت وي تقريبا با بنبستمواجه شده است.
همسر اين روزنامهنگار ميگويد: «ما نامه مفصلي خطاب به مصطفي پورمحمدي رئيس سازمان بازرسي كل كشور و يكي از اعضاي كميته پيگيري وضعيت بازداشتشدگان نوشته كه اين نامهنگاري نيز نتيجهاي دربرنداشته است.»
يكي از فعالان سياسي نزديك به مهدي كروبي نيز در تماس با خانواده سميه نصرتي گفته كه در خصوص بازداشت وي نكات لازم را به دبيركل حزب اعتماد ملي گفته و ايشان قرار است در ديدار با مسوولان در خصوص روشنشدن وضعيت اين روزنامهنگار صحبت كند.
سميه نصرتي فعاليت مطبوعاتي را از سال 79 آغاز كردهو تاكنون به عنوان خبرنگار پارلماني روزنامههاي مردمسالاري، حياتنو، تهران امروز، جهان صنعت و چند خبرگزاري از جمله «سينا» مشغول به فعاليت بوده است.
منبع: اعتماد ملی
كدخبر: ۵۶۸۰۶ -تاريخ: ۰۱ مرداد - زمان ۱۵:۳۰
سایت جهان نیوز جزئیات بیشتری از ترک جلسه چهارشنبه هیأت دولت از سوی وزرا منتشر کرد.جهان نیوز نوشت:پس از آنکه در جلسه روز گذشته هیات دولت اکثریت وزیران به انتقاد از احمدینژاد در صدور حکم معاون اولی برای مشايی پرداختند، رئیس جمهور اعلام میکند که به این شبههها پاسخ خواهد داد. در همین حال به دلیل بالا گرفتن جو انتقادی علیه مشايی و فضای متشنج هیات دولت، سبب میشود تا احمدی نژاد تنفسی چند دقیقهای را برای ادامه جلسه هیات دولت به وزرا اعلام کند.پس از بازگشت از تنفس در حالی که وزرا و دیگر اعضای هیات دولت منتظر شفاف سازی احمدی نژاد و پاسخ شنیدن از چرایی تعلل وی در برکناری مشايی بودند، به ناگاه در کمال تعجب مشاهده میکنند که احمدی نژاد جلسه هیات دولت را ترک کرده و ریاست جلسه را به رحیم مشايی به عنوان معاون اول خود سپرده است و با این کار به وزرای منتقد مشايی پاسخی عملی درباره کیفیت حمایتش از مشايی داده است.این در حالی است که وزرای کابینه نهم با مشاهده چنین اقدام توهین آمیزی، در اقدامی هماهنگ دست به ترک جلسه هیات وزیران زده و موجبات ریاست مشايی بر صندلیهای خالی را پدید میآورند.
ساعت 5/4 بعد از ظهر امروز(پنجشنبه) تعدادی افراد لباس شخصی کم سن و سال که احتمال داده می شود از نیروهای بسیج بوده باشند به همراه فردی که لباس نیروی انتظامی بر تن داشت به منزل شهید هاشم زاده مراجعه و ضمن جمع آوری پارچۀ سیاه، عکس ها و پارچه نوشته های تسلیت گویی همسایگان، پدر شهید هاشم زاده را با خود بردند. دو برادر شهید که حاضر نبودند پدر خود را تنها بگذارند نیز با آنها رفتند. بر اساس آخرین اطلاع بدست آمده، نامبردگان به آگاهی منطقۀ 2 در گیشا برده شده اند.
شهید مسعود هاشم زاده روز سی ام خرداد در خیابان شادمان بالاتر از خیابان آزادی به ضرب گلولۀ مستقیم از روبرو که به قلبش اصابت نمود به شهادت رسید و پیکر پاکش در روستای ولی آباد خشک بیجار گیلان به خاک سپرده شد. خانوادۀ شهید از برگزاری هر گونه مراسم عزاداری باز داشته شده بودند و آنها پس از25 روز اخیراً پارچۀ سیاه به در منزل خود زده بودند و پذیرای همسایگان و افرادی بودند که برای تسلیت گویی به آنها مراجعه می کردند. منزل این شهید در انتهای غربی بلوار شهید سیادت(پلاک 6- طبقۀ سوم) منشعب از خیابان زنجان شمالی واقع شده است. خانوادۀ شهید اخیراً مصاحبه هایی در بارۀ آن شهید انجام داده بودند.
من یکی از داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد امسال (88) هستم که به لطف خدا موفق شدم در یکی از رشته های مهندسی رتبه خوبی (تک رقمی) بدست آورم.تا اینجا همه چیز خوب بود و بر وفق مراد. چون مطمئن شدم به طور قطع در دانشگاه مورد نظر خود (صنعتی شریف) به تحصیل ادامه خواهم داد. پس از انتخاب رشته یکی از دوستان لینکی از سایت سازمان سنجش را برایم فرستاد که از دیدن آن بسیار متعجب شدم و البته مغموم.
هفته گذشته سرپرست کمیته امداد گفته بود: جهیزیهدادن کمیته امداد به دختران دمبخت برخى از کشورها نه تنها هزینه نیست بلکه سرمایهگذارى براى کشور بهحساب مىآید زیرا با هدف انتقال فرهنگو الگوى جمهورى اسلامى به این کشورها انجام شده و دیپلماسى رسمى از آن سود مىبرد. این اظهار نظر به سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. شاید چون مردمی که در عوارضی و خیابانها پول به صندوقهای صدقات میریزند تازه فهمیدند ممکن است پولی که به صندوق میریزند تا بلاگردان خود و خانوادهشان باشد، ممکن است صرف خرید کامپیوتر برای دختران کومور یا صرف خرید جهیزیه برای دختران آذربایجان شود. جالب آنکه طی چهار سال اخیر همزمان با روی کار آمدن دولت نهم، سرپرست کمیته امداد نیز که بعد از انقلاب (24 سال) با حکم امام و بعد رهبری ابقا شده بود، تغییر کرد و با آمدن سرپرست جدید در برخی موارد آمار کمکها گاه تا 100 درصد افزایش داشته است. از طرف دیگر، کمکهای کمیته امداد در حالی به کشورهای دیگر در جریان است که بعضا رفتارهای غیرعادی از سوی برخی از این کشورها میشود. یکی از آنها آتش زدن روغنهای اهدایی کمیته امداد به آذربایجان بود که در سکوت خبری کسی به آن توجه نکرد. کمیته امداد ایران به برخی کشورها کمک میکند که اصولا در زمره کشورهای عقبمانده و جهان سوم هستند. برای مثال تهیه جهیزیه برای دختران کومور. تمام کشور کومور 700 هزارنفر جمعیت دارد و حتی در کومور یک هواپیما برای سفر رئیسجمهورش سامبی که از شاگردان آیتالله مصباح نیز هست، وجود نداشت و ایران برای آمدن سامبی به ایران برایش هواپیما فرستاد.
کمیته امداد لبنان
کشوری که سید حسین نصرالله اهل آنجاست 10452 كیلومتر مربع مساحت دارد اما جمعیت آن مثل مساحتش تقریبا نصف تهران است! ممکن است ندانید، ولی همه مردم آن را مسلمانان تشکیل نمیدهند، قومیتهای لبنان هم متفاوت است، برخی از آنها در ایران هم هستند. عربها ۶۰درصد، آسوریان و سریانیها ۳۶درصد و ارمنیها ۴درصد، کردها و یهودیان یك درصد از جمعیت لبنان را تشکیل میدهند. در لبنان از اواخر سال 66 كمیتههای امداد امام خمینی لبنان تاسیس و رسما شروع به كار كردند. تعداد واحدهای كمیته امداد لبنان در پایان سال85 (بعد از حدود دو دهه فعالیت) 20 واحد بود. تعداد 460 شهر و روستای لبنان تحت حمایت كمیتههای امداد قرار دارند. تمامی شاخههای اصلی به صورت شورایی مركب از 3 یا 5 نفر اداره میشوند و واحد مركزی نیز كه بهصورت شورای 5 نفره اداره میشود، مسوولیت هماهنگی و نظارت بر كار تمامی شاخهها را بهعهدهدارد. مجموع كمكهای پرداختی به مددجویان كمیتههای امداد لبنان در سال 85 بیش از 1/23 میلیارد لیره لبنان معادل 928/5364/1 دلار (3/141 میلیارد ریال) بوده است. كل خانوارهای تحت حمایت كمیتههای امداد لبنان در پایان سال 85 هفت هزار و 486 خانوار باجمعیت 16هزار و 45 نفر بودند. تعداد تحت حمایتهای سال 85 در مقایسه با سال قبل، یعنی سال 84 (5212 خانوار با جمعیت 13172 نفر) از نظر تعداد خانوار 6/43 درصد و از نظر جمعیت 8/21 درصد افزایش داشته است.
کمیته امداد سوریه
سوریه كشوری است با مساحت 185هزار كیلومتر و جمعیت حدود 5/18 میلیون نفر.تعداد كل خانوادههای تحت حمایت کمیته امداد سوریه در پایان سال 85، 2126 خانوار با جمعیت 9289 نفر بوده. در سال 85 جمع کمکهای کمیته امداد سوریه 47.862.111 لیره سوریه، معادل 8/8 میلیارد ریال یا معادل 957.242 دلار بود.
کمک ماهانه 90 هزارتومانی ایران به صدهزار کارگر فلسطینی
بعداز حمله اسرائیل به فلسطین، در روز قدس و دعوت كمیته امداد با استقرار پایگاه در مكانهای خاصی نسبت به جمعآوری كمكهای مردمی جهت اهدا به مسلمانان مظلوم فلسطین اقدام كرد. ارزش ریالی كمكهای جمعآوری شده برای مسلمانان مظلوم فلسطین افزون بر 1/4 میلیارد ریال بود. البته این کمکها تنها گوشهای از کمکهای ایران به مردم فلسطین است. پیش از عید، نخستوزیر فلسطین از کمک 250 میلیون دلاری ایران به تشکیلات خودگردان و فلسطینیان خبر داد. به گزارش آفتاب، اسماعیل هنیه سخنانش در شماره روز پنجشنبه روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده، گفت: «نتیجه دیدارم از ایران حمایت مالی از فلسطین به ارزش 250 میلیون دلار (برابر 225 میلیارد تومان) و ارائه چند طرح برای حمایت مالی و اقتصادی مستقیم از دولت و ملت فلسطین بود.» هنیه همچنین گفت: «از جمله این کمکها برای مثال اختصاص 120 میلیون دلار(برابر 108 میلیارد تومان) برای حمایت مالی از دولت فلسطین در سال 2007 و نیز اختصاص 45 میلیون دلار برای پرداخت حقوق کارمندان سه وزارتخانه از وزارتخانههای تشکیلات خودگردان فلسطین و پرداخت مطالبات خانوادههای فلسطینی برای 6 ماه است.» هنیه که با این روزنامه لبنانی گفت و گو میکرد، افزود: «ایران پذیرفته به 100 هزار کارگر فلسطینی در ماه 100 دلار بپردازد و برای 6 ماه به این کار ادامه دهد که جمع آن 60 میلیون دلار میشود.» به گفته او «ایران همچنین پذیرفته به هر کدام از سه هزار ماهیگیری که از چند ماه پیش از رفتن به دریا محروم شدهاند، در ماه 100 دلار بپردازد و تا 6 ماه به این کار ادامه دهد که جمع کل آن 8/1 میلیون دلار میشود.» نخستوزیر فلسطین در پایان گفت: «ایران مرکز فرهنگی فلسطین و کتابخانههایی ملی با ارزش 15 میلیون دلار خواهد ساخت و دو هزار خانه ویرانشده را به ارزش کل 20 میلیون دلار ترمیم خواهد کرد.»
کمیته امداد افغانستان
افغانستان كشوری با مساحت 652 هزار كیلومتر مربع كه نزدیك به 5/28 میلیون نفر جمعیت دارد. با استمرار جنگ داخلی در این كشور، امداد رسانی کمیته امداد به افغانستان از تابستان سال 77 متوقف شد اما با آغاز دوران بعد از طالبان مجددا فعالیت كمیته امداد در دی ماه سال 80 در شهر كابل و در سال 81 در شهرهای هرات و نیمروز (زرنج) آغاز شد.در پایان سال 86 تعداد 5252 خانوار با جمعیت 21777 نفر تحت حمایت كمیتههای امداد این كشور قرار داشتهاند. به علاوه در این سال 745 خانوار شامل 3498 نفر دیگر نیز به صورت موردی طی یك یا دو مرحله از خدمات كمیته امداد بهرهمند شدهاند.
کمیته امداد آذربایجان
جمهوری آذربایجان با مساحت 86600 كیلومتر مربع حدود 8 میلیون نفر(تقریبا اندازه تهران) جمعیت دارد. كمیته امداد در این كشور تعداد 464 شهر و روستا را تحت پوشش قرار داده است. در پایان سال 86 تعداد 9593 خانوار با جمعیتی معادل 27875 نفر به صورت دائمی تحت حمایت كمیتههای امداد جمهوریآذربایجان قرار داشتهاند. به علاوه در این سال كمیته امداد تعداد 5148 خانوار با جمعیت 15272 نفر دیگر را به صورت موردی تحت حمایت و مساعدت خود قرار داد. مجموع كمكهای پرداختی به مددجویان و هزینههای اداری وعملیاتی كمیتههای امداد جمهوری آذربایجان در سال 86 مبلغ 1/86 میلیون منات جدید (معادل 2211694 دلار، معادل 5/20 میلیارد ریال) بودهاست.
کمیته امداد تاجیكستان
تاجیکستان کشوری با مساحت 143 هزار كیلومتر مربع و حدود 7 میلیون نفر جمعیت است. کمیته امداد در سال 73 در شهر دوشنبه افتتاح شد. در پایان سال 86 تعداد 7154 خانوار با جمعیت 27967 نفر تحت حمایت كمیتههای امداد این كشور قرار داشتهاند كه اكثریت آنها از خانوادهای بیسرپرست و مهاجرین مسلمان بودند. ضمن اینكه تعدادی از خانوادههای روس تبار هم از حمایتهای این نهاد برخوردارند. مجموعكمكهای پرداختی به مددجویان و هزینه عملیاتی كمیته امداد تاجیكستان در سال 86 بیش از 4.615.451 سامانی معادل (12.3 میلیارد ریال یا 1.341.701 دلار) بوده است.
کمیته امداد كومور
به نظرتان کومور کجاست. شاید نام آن را تابهحال نشنیده باشید، اما حتما عکس رقصهای عجیب و غریب افرادی که خود را شبیه مردم بدوی آفریقا آرایش کرده بودند جلوی رئیسجمهور کشورمان دیدید. رقصی در حاشیه دیدار احمدینژاد از کومور و چند کشور آفریقایی که اواخر سال گذشته ایرنا آن را با آب و تاب زیاد و طی چند خبر منتشر کرد. کومور یک کشور است، که تاریخ اعلام موجودیتش به نیم قرن نمیرسد. کشوری با کمتر از یک میلیون نفر جمعیت، یعنی چیزی حدود 790 هزار نفر و مساحتی حدود 2 هزار کیلومتر مربع. برای اینکه ابعاد کومور دستتان بیاید آن را با تهران مقایسه کنید. تهران 19 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از 7 میلیون نفر جمعیت (برخی آمارها جمعیت تهران را تا 12 میلیون هم منتشر کردند) همین کشور کوچک هم در جنوب شرقی آفریقا از چشم مسوولان ما مخفی نمانده و آنها به دعوت مقامات عالیرتبه كشورهای آفریقایی و با هماهنگی نمایندگیهای سیاسی و فرهنگی كشورمان در كشورهای تانزانیا، كومور، سیرالئون و ماداگاسكار ارتباطات و مراودات و اقدامات اجرایی خاصی را انجام دادند.(همان کشورهایی که چند وقت پیش محمود احمدینژاد سفری به آنها داشت) از آن جمله میتوان به تاسیس دفتر کمیته امداد در کومور اشاره کرد. این دفتر در کومور فعالیتهایی نظیر سایر کشورها انجام داده است. مثل راهاندازی مركز آموزش فنی و حرفهای در چهار رشته: كامپیوتر، برق ساختمان، برق صنعتی، خیاطی و تجاری کمیته امداد از زمان تاسیسش در کومور بیش از 500 خانوار محروم و دارای یتیم در كشور كومور را تحت حمایت قرار داده است. البته تعداد افراد تحت حمایت منتشر نشده است، اما اگر خانوارها را 5 نفری در نظر بگیریم یعنی کمیته امداد در کومور 2500 نفر از مجموع 790 هزار نفر جمعیت کومور را تحت حمایت قرار داده است. البته کوموریها هم قدر کمکهای ایران را میدانند. به گزارش برنا اواخر سال گذشته احمد عبدالله محمد سامبی رئیسجمهور کومور طی سخنانی در سالن اجتماعات دفتر کمیته امداد امام در کومور از زحمات جمهوریاسلامی ایران به ویژه کمیته امداد در این کشور قدردانی کرد. به گزارش این خبرگزاری سامبی طی این سخنرانی ضمن بیان صحبتهای رئیسجمهور ایران در زمینه فراهم کردن امکانات مناسب توسط ایران در کشور کومور، حضور کمیته امداد در کومور را برای این کشور بسیار خوشایند دانست.
سامبی شاگرد مصباح
احمد عبدالله محمد سامبی (زاده ۵ ژوئن ۱۹۵۸) معروف به آیتالله سیاستمدار و روحانی مسلمان سنی (البته در بخش بعدی میخوانید که در خاطرهای از احمدینژاد، او سامبی را شیعه میداند!) اهل مجمعالجزایر قمر است. او در سال ۲۰۰۶ رئیسجمهور این کشور شد. به قدرت رسیدن او حاصل نخستین انتقال مسالمتآمیز قدرت در تاریخ سراسر کودتای کومور بود. او همچنین نخستین رئیس کشور کومور است که از انجوان میآید، جزیرهای که در سال ۲۰۰۱ درخواست خود برای جدا شدن از اتحاد جزایر کومور را کنار گذاشت. سامبی مانند اکثر اهالی دیگر قمر مسلمان سنی است و لقب آیتالله را به خاطر اقامت و تحصیلش در شهر قم بر او نهادهاند. او در قم در مورد نظریه سیاسی اسلامی مطالعه میکرد و گفته میشود شاگرد محمدتقی مصباح یزدی بودهاست. پس از آن تحصیلاتش را در سودان و عربستان سعودی پی گرفت.
هواپیمای اختصاصی ایران برای آیتالله
یکی از نقدهای جدی احمدینژاد نسبت به دولت اصلاحات، استفاده دولتمردان اصلاحات از هواپیمای تشریفاتی بود. اما در دولت احمدینژاد هرچند خود او از هواپیمای اختصاصی پیشین استفاده نمیکرد، اما برای سامبی از ایران هواپیما فرستاده شد تا به ایران بیاید! یک سایت حامیدولت نهم خبر از آن داد که برای سفر رئیسجمهور کومور به ایران، احمدینژاد دستور داده است که یک هواپیمای فالکون از ایران به کومور برود تا او را با خود به ایران بیاورد. این رسانه حامیاحمدینژاد که در چند ماه گذشته به انتشار برخی خاطرات از زبان دوستان و اطرافیان رئیس دولت نهم روی آورده است، نوشت: «رئیسجمهور کومور، مسلمان و شیعه است. در ایران درس خوانده و شاگرد آقاى مصباح یزدى بوده. میخواست بیاید ایران؛ اما چون هواپیماى مناسبى براى آمدن به ایران در اختیار نداشت، دکتر دستور داد یک هواپیماى فالکون بفرستند تا او را بیاورد.»
آتش زدن محموله روغن در آذربایجان
در سال 87 مثل سالهای گذشته، دفتر خارج از کشور کمیته امداد امام (آذربایجان) محمولههایی را در قالب کمکهای کالایی که همه ساله برای شهرها و روستاهای این جمهوری مثل: باكو، لنكران، گویچای و گنجه و.... ارسال میکرد، فرستاد.اما گویا یکی از محمولههای روغن نباتی که مانند سالهای قبل به این جمهوری فرستاده شده بود توسط مقامات جمهوری آذربایجان در شهر لنکران به آتش کشیده شده است.
همزمان با درخواست رییس اداره سیاسی سپاه از مسوولین برای انتشار اعترافات افراد دستگیرشده، سازمان دیدهبان حقوقبشر در گزارشی اعلام کرد که مقامات امنیتی از جوانان حامی اصلاحطلبان علیه چهرههای برجسته این جریان اعترافاتی را اخذ کردهاند.
به گزارش «روزآنلاین»، در بیانیه این سازمان و به نقل از چند زندانی که طی هفتههای گذشته زندان اوین را ترک کردهاند تصریح شده مصطفی تاجزاده محور اعترافگیری از برخی جوانان فعال در ستادهای موسوی بوده است. این در حالی است که روز گذشته، یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خبر از پخش قریبالوقوع "اعترافات" عدهای از دستگیرشدگان داد.روز گذشته زهره الهیان عضوکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اعلام پخش اعترافات بازداشتشدگان از صداوسيما اظهار داشت:"در جلسه روز گذشته هيئت رييسه كميسيون امنيت ملي با وزير اطلاعات، اعضاي اين كميسيون خواستار پخش اعترافات بازداشتشدگان وقايع اخير از سوي رسانه ملي به منظور مطلع شدن مردم از دستهاي پشت پرده وقايع اخير شدند."این اظهارات پس از آن منتشر شده که دیدهبان حقوق بشر از فشار روزافزون مقامات امنیتی بر خانوادههای دستگیرشدگان برای صحبت نکردن و عدم پیگیری پرونده بستگان زندانیشان سخن گفته است. گفته میشود جزوهای از آنچه اعترافات برخی هواداران اصلاحطلب و اعضای ستادهای انتخاباتی طی ماه گذشته در زندانها تهیه شده برای برخی مسوولین فرستاده شده است. سازمان دیدهبان حقوق بشر نوشته است که درمیان زندانیان تاکنون مصطفیتاج زاده، بهزاد نبوی و حمزه غالبی با خانوادههای خود هیچ گونه تماس نداشتهاند.
در ادامه ممنوعالتصویر شدن هنرمندان حامی تغییرات، سریال «آشپزباشی» ساخته محمدرضا هنرمند به دلیل هنرنمایی فاطمه معتمدآریا و پرویز پرستویی، دو بازیگر حامی میرحسین موسوی در انتخابات دهم، ممنوعالپخش اعلام شد.
جواد نوروزبيگي تهيهکننده اين سريال تنها مشکلات مالي را دليل اين تعطيلي اعلام کرده است اما برخي شنيدهها حاکي از آن است، توقف توليد اين مجموعه به حضور بازيگران اصلي آن برميگردد. گويا مسوولان تلويزيون پس از ممنوعالتصوير شدن بازيگراني که در انتصابات رییس جمهوری براي نامزدي خاص تبليغات ميکردند، تمايلي براي ادامه حضور آنان در مجموعهها و فيلمهاي تلويزيوني ندارند و تا جايي که امکان داشته باشد از حضور آنان جلوگيري ميکنند. فاطمه معتمدآريا و پرويز پرستويي به همراه تعداد زيادي از ديگر بازيگران «آشپزباشي» بنا به اين قانون نانوشته نميتوانند از اين پس در تلويزيون فعاليت کنند و اين يکي از دلايل اصلي توقف توليد اين سريال است.
شنيدهها از ممنوعيت حضور حدود 250 سينماگر در تلهفيلمها و مجموعههاي تلويزيوني خبر ميدهد. ممنوعيتي که ظاهرا تنها در مورد چند نفر از بازيگران پيشکسوت اعمال نميشود. اين اولين پروژه منتفي شده تلويزيون پس از انتخابات است که برخي ادعا ميکنند، تعطيلي آن تنها مربوط به مشکلات مالي نميشود و دلايل سياسي هم در آن دخيل است.تصويربرداري «آشپزباشي» از آبان ماه سال گذشته با حضور عليرضا برازش مدير شبكه يك سيما آغاز شد. پرويز پرستويي، فاطمه معتمدآريا، مهراوه شريفينيا، مليكا شريفينيا، بهروز مسروري و سيدمهرداد ضيايي، فرهاد اصلاني، محمدرضا غفاري، علي طباطبايي،
افسانه چهرهآزاد، كاظم بلوچي و... بازيگران اين مجموعه بودند. داستان «آشپزباشي» در يك رستوران ميگذشت كه توسط يك زن و شوهر اداره ميشد. به مرور زمان يك اتفاق باعث ميشد تا رابطه آنها به هم بخورد و درگيري ميان اين زن و شوهر و فرزندانشان باعث به وجود آمدن ماجراهايي ميشد كه داستان اصلي اين سريال را تشكيل ميداد.
محمد رضا هنرمند پيش از اين مجموعه، دو سريال «زير تيغ» و «کاکتوس» را براي تلويزيون ساخته است.
به گزارش یاران ما، عدهای از بازداشتشدگان خیابانی در شورآباد تهران در نزدیکی بهشت زهرا، در جایی که قبلا محل نگهداری معتادان و ترک اعتیاد آنان بوده، نگهداری میشوند.
یاران نفوذی ما در ستاد برنامه ریزی بسیجیان (در پادگان عشرت آباد سابق در میدان سپاه) گزارش کرده اند که در این محل، (شورآباد تهران) بجز شکنجه و شلاق و بخصوص تجاوز جنسی به جوانان (بخصوص دختران و زنان)، گودالهایی در این محل ساخته اند که بازداشت شدگان را مدتها (گاهی بیش از چهار روز) بدون آب و غذا و در وضعیت اسفناکی در آنها نگه میدارند.
ندا نيوز : کلیه گشتهای اورژانسی داخل شهر تهران که مربوط به درگیریهای داخل شهر می شوند از دست اورژانس تهران خارج و بر عهده یک نهاد نظامی و امنیتی گزارده شده اند.به گفته برخی از پزشکان مورد وثوق از روز ۱۸ تیر، با توجه به اینکه احتمال درگیری و انتقال زخمیها به بیمارستانها میرفت، بیمارستانهای حوالی میدان انقلاب و نقاط مرکزی شهر هر کدام تعدادی از تختهای اورژانس را برای چنین شرایطی خالی کرده بودند.این پزشکان افزودهاند که با وجودی که انتظار میرفت تعداد زیادی زخمی به بیمارستان منتقل شوند، هیچ مجروحی از طریق اورژانس به این بیمارستانها منتقل نشد و معدود افرادی هم که مراجعه کرده بودند با پای خود در بیمارستان حاضر شده بودند.ظاهرا این نهاد امنیتی و نظامی از در اختیار قرار گذاردن مجروحین حوادث به بیمارستانهای غیر تحت امر خود خودداری می کند.پزشکان یادشده توصیه کردند که در صورت بوجود آمدن درگیریهای احتمالی در سطح شهر و نیاز به اورژانس و حضور در بیمارستان، در حدامکان از اورژانسهای موجود در سطح شهر استفاده نشود.
استفاده از اتوبوس هاي دانشگاه تهران در حمل و نقل لباس شخصي ها
دانشجويان دانشگاه تهران گزارش مي دهند که اخيراً ديده شده که آفاي فرهاد رهبر، رئيس دانشگاه تهران، اتوبوس هاي اين دانشگاه را که براي رفت و آمد دانشجويان از خوابگاه ها به دانشگاه و بالعکس استفاده مي شود، در اختيار نيروهاي سرکوبگر، براي حمل و نقل اوباشان لباس شخصي قرار داده است. اين اتوبوس ها داراي آرم ويژه دانشگاه بوده و از اين طريق از طرف دانشجويان هنگام استفاده لباس شخصي ها شناسايي شده اند. اين دليل ديگرط از همکاري تنگاتنگ فرهاد رهبر با کودتاچياني است که در روز 25 تيرماه با حمله وحشيانه به کوي دانشگاه به قتل و عام دانشجويان پرداختند. پس از اين واقعه مرگبار، فرهاد رهبر در ميان تجمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه تهران مدعي شده بود که در اين حمله هيچ دخالت و يا آگاهي قبلي نداشته است. درصورتيکه مدارک و شواهد به دست آمده، از جمله خبر کنوني، بيانگر همکاري نزديک وي با دولت کودتا مي باشد.
شامگاه روز گذشته ۳۱ تیرماه تعدادی از مادران کمپین یک میلیون امضا و فعالان جنبش زنان، به دیدار مادر ندا آقاسلطان رفتند تا ضمن تسلیت به او بگویند چهلم ندا در کنارشان خواهند بود و حقخواهی او را پاس خواهند داشت. به او بگویند که سالهاست این جنبش برای حقخواهیاش تلاش میکند، برای برابریخواهی به زندان میرود و علیه تبعیض فریاد میزند و هم اکنون نیز فرزندانی را در بند دارد. مادر ندا روز پنجشنبه ۸ مرداد ساعت ۵ بر مزار دخترش خواهد بود.
مادر ندا از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: “۲۷ سال داشت از کودکی خاص بود و ارتباط نزدیکی با خدا داشت، آواز میخواند و اهل موسیقی بود و خواندن کتابهای فلسفی و چراییهای زندگیاش پایانی نداشت. همین چراییها او را به رشتهی الهیات کشاند اما بعد از مدتی از این رشته انصراف داد و مطالعاتش را به صورت فردی پی گرفت. ندا بسیار جسور و شجاع بود و از کودکی در مقابل هیچ حرف زوری سر فرود نمیآورد. همین ویژگیاش او را به خیابان کشاند”.ساعتی بعد مادران داغدار سهراب اعرابی و اشکان سهرابی که خود فرزندان حقطلبشان را در این مبارزه مدنی از دست داده بودند و همچنین زنان فعال جبهه مشارکت که همسران دربند دارند به دیدار این مادر داغدار آمدند و در فضایی آکنده از اشک و اندوه مادران داغدیدهی سه شهید در کنار هم و مقابل حضار نشستند.
منبع: وبلاگ "هیس"
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ