سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۶/۲۴

سه شنبه: 24 شهریور 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خواندن بیانیه در اتوبوس
شیرزن دلیری که در اتوبوسی در شهر مشهد اعلامیه حضور مردم در روز قدس سبز را می خواند:

*****
اعلام موج آفرینی سبز نوزدهم و دعوت از عموم سبزها برای گسترش دایره‌ی اطلاع رسانی
بلوتوث‌ها را روشن کنید!
تقریبا هر کسی که به نحوی با اینترنت در ارتباط است و به جنبش سبز تعلق خاطر دارد، از برنامه‌ی سبزها برای حضور در راهپیمایی روز قدس مطلع شده است. اکنون وقت آن رسیده که استفاده از ابزارهای بیرون از اینترنت را نیز در دستور قرار دهیم تا دایره‌ی آگاهی عمومی درباره‌ی روز قدس تا حد ممکن گسترش یابد. پیامک و بلوتوث، بهترین فناوری‌های در دسترس هستند که در این مرحله و با این فرصت کوتاه، به کار می‌آیند.
در ابتدای ماه مبارک رمضان که موج آفرینی های این ماه را اعلام کردیم، خبر دادیم که ممکن است به فراخور شرایط، موج آفرینی‌های دیگری نیز به این فهرست اضافه شوند. اکنون که در آستانه‌ی روز قدس قرار داریم و نیاز مبرمی به گسترش دایره‌ی اطلاع رسانی عمومی احساس می‌شود، نوزدهمین موج آفرینی را با عنوان «بلوتوث‌ها روشن» اعلام می‌کنیم.
بر اساس این موج آفرینی سبز، از عموم سبزها خواسته می‌شود در 48 ساعت آینده، همانطور که پیش از این قرار بود پیامک‌ها را فعال کنند، بلوتوث‌ها را نیز فعال کنند و در اماکن عمومی، محافل خانوادگی و دوستی و هر جایی که ممکن است، با استفاده از بلوتوث به تبلیغ برای سبز کردن هرچه بیشتر روز قدس بپردازند.
اگر با مترو تردد می‌کنید، اگر به استادیوم رفته‌اید و منتظر شروع بازی هستید، اگر در یک مجلس عروسی هستید و برای چند دقیقه از گپ زدن فارغ شده‌اید، اگر کاسب هستید و صبح و عصر ماه رمضان مشتری ندارید، اگر شب جمعه به بهشت زهرا یا مسجد و هیئت و یا زیارت حرمی رفته‌اید و چند دقیقه‌ای وقت خالی پیدا کرده‌اید، اگر در رستوران منتظر آماده شدن غذا هستید، اگر پیگیر یک کار اداری هستید و خسته و منتظر نگهتان داشته‌اند، اگر در محل کار وقت آزاد پیدا کرده‌اید، اگر در هر جایی هستید که می‌خواهید بدون اینکه کسی شما را بشناسد مخالفت سیاسی خود را ابراز کنید، بلوتوث و روز قدس و موج آفرینی نوزدهم را فراموش نکنید.
*****
صداوسیما منتظر پاسخ ملت در روز قدس باشد
افتخار به اقتدار خیالی و پوشالی!
شبکه سوم صدا و سیمای میلی، ساعتی پیش در اقدامی بی‌شرمانه " تیزر" یک مستند تبلیغاتی به نفع دولت کودتا را پخش کرد که در آستانه‌ی روز جهانی قدس و با توجه به حساسیت‌های ویژه در این باره، بسیار عجیب به نظر می‌رسد. گویا مسئولان صداوسیما و سران کودتا اصرار دارند که در روز قدس، تودهنی هرچه محکم‌تری از ملت بخورند!
دقایقی پس از اذان مغرب، درست در زمانی که روزه‌داران پای سفره‌های افطار نشسته بودند، تیزر مستندی تلویزیونی از شبکه سوم سیمای ضدملی پخش شد با عنوانِ «مستند پرونده‌ی هسته‌ای». ظاهرا قرار است این مستند چهارشنبه شب از ساعت 20:45 از همین شبکه پخش شود.
در بخش‌هایی از این تیزر، تصاویر سیدمحمدخاتمی، رییس‌جمهور دوران اصلاحات پخش شد و پس از آن، سخنان کوتاه رهبر نظام، که می‌گفت دوران عقب‌نشینی به پایان رسیده و اکنون ایران در پرونده‌ی هسته‌ای باعزت است. پس از این سخنان، سخنان رئیس دولت کودتا درباره‌ی پرونده‌ی هسته‌ای پخش شد. بدین ترتیب آگهی این مستند چنین به ذهن متبادر می‌کرد که سیاست خارجی ایران در دوران هشت ساله‌‌ی اصلاحات سراسر ذلت و عقب‌نشینی بوده، اما هم‌اکنون ایران در اوج قله‌های افتخار قرار گرفته است!
ساخت این مستند تلویزیونی و پخش آن در ساعت‌های پرمخاطب برنامه‌ی سیما، قبل و بعد از سریال ماه رمضان، موضوعی عجیب و غیرمنتظره است که ربط آن با این روزها هم مشخص نیست؛ چرا که این روزها در تقویم نه روز فناوری هسته‌ای درج شده و نه در نزدیکی دهه‌ی فجر به سر می‌بریم. تنها روز قدس در پیش روست و قرار است در این روز، ملت در برابر دولت قدرت‌نمایی کند. حامیان جنبش سبز و آقایان موسوی و کروبی قرار است در راهپیمایی روز قدس به قدرت‌نمایی بپردازند و با یک حضور دوباره‌ی ملی، روز جمعه پاسخ محکمی به عوامل کودتا بدهند. آیا صداوسیما تصور کرده که می‌تواند این حضور ملی را مصادره کند و از آن برای احمدی‌نژاد، اقتدار بتراشد؟
البته سبزها باید هشیار باشند. اما این برای رسانه‌ی ضد ملی دلخوشی نمی‌آورد. آنها باید بسوزند و بسازند و ببینند که دولت کودتایی هیچ اعتبار و اقتداری ندارد و با تیزر و مستندسازی هم نمی‌توان برای این دولت آبرو خرید. ایرانیان داخل کشور در روز قدس این واقعیت را به رخ کودتاگران خواهند کشید و ایرانیان خارج از کشور نیز در روزهای اول و دوم مهر که احمدی نژاد قرار است به نیویورک برود و به نام ملت ایران سخن بگوید.
چند روز صبر و تحمل کافی است تا دولت کودتا و عقبه‌ی آن در همه‌ی سطوح حاکمیت، از جمله صداوسیما، پاسخ ملت را بشنوند.
*****
چگونه می توان با زنان وزیر آبروداری کرد و با زنان ناشناس آبروی مخالفین را برد؟
منبع: میدان زنان - محبوبه عباسقلی زاده
ورود رسمي وحيد دستجردي به كابينه، همزماني معني داري با پوشش خبري آن در سطح رسانه هاي منطقه داشته است. انتشار تصاوير مرضيه وحيد دستجردي به عنوان اولين زن وزير جمهوري اسلامي ايران - بدون ذكر وزيران زني كه پيش از انقلاب پايشان به وزارتخانه ها باز شده بود - در كنار چهره معترض و محجب" لوبنا احمد الحسين" كه كارزار رسانه اي گسترده اي را عليه محدويت پوشش زنان مسلمان در كشور سودان آغاز كرده است، پيامي معني دار از همراهي دولت احمدي نژاد با اعتراضات شهروندي زنان كشورهاي مسلمان نشين است.
چهره خندان و مصمم وحيد دستجردي در میان مردانی که مسئله سازترین کابینه پس از انقلاب را تشکیل داده اند، بازتكرار اثبات حقانيت نظام از طريق استفاده هاي تبليغاتي از چهره كليشه اي زن ايراني در سي سال اخير است. در شرايطي كه سمبل هاي مقاومت مدني و مردمي، تا بدان حد زنانه است كه ندا آقا سطان را به اسطوره اي جهاني تبديل مي كند، بر آمدن وحيد دستجردي مي تواند تلاشي براي تجديد مشروعيت دولت و جبراني براي اعاده "آبروی نظام" در افكار عمومي ملت هاي مسلمان باشد.مسئله " حفظ آبروی نظام" موضوع قابل توجهي است كه چند هفته پيش در ملاقات رهبري با برخي دانشجويان اصول گرا به صورت علني مطرح كرديد.
اعلام نگراني رهبري در مورد " هتك آبروي نظام در مقابل ملتها" ، حامل زير گفتگوهاي قابل توجهي است. وي در ديدار با دانشجويان اصول گرا مي گويد:"عده ای، ظلم بزرگی را که پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد و هتک آبروی نظام در مقابل ملتها را نادیده می گیرند و مسئله کهریزک یا کوی دانشگاه را قضیه اصلی قلمداد می کنند اما این نگاه، خود یک ظلم آشکار است."طرح اين مسئله از جانب شخص اول نظام قطعا مستلزم پي گيرهايي جدي و ضرب العجل است.
اين كه با چه تمهيداتي مي توان خاطره ندا آقاسلطان به عنوان "سمبل مقاومت مردم در برابر ديكتاتوري" را از حافظه افكار عمومي جهان اسلام كه پيش از اين احمدي نژاد را نماد مبارزه در برابر استكبار جهاني آمريكا مي دانستند، زدود؟ حتي اگر به قيمت اعتراض بخش سنتي جامعه و برخي مراجع عظام سنتگرا باشد اين ارزش را خواهد داشت كه اطاق فكر دولتمردان رابه اتخاذ راهبردهايي زيركانه وادار كند.نمي توان صد در صد ادعا كرد كه حضور جنجالي وحيد دستجردي در كابينه احمدي نژاد حاصل رايزني هاي زنان اصولگرايي چون مريم بهروزي است. وقتي كه پرمسئله ترين شخصيت سياسي در بحراني ترين شرايطي كه فضاي سياسي ايران در سه دهه اخير داشته است و بدون هيچ تعلق خاطري به حل مسائل جنسيتي، ناگهان طرح وزارت زنان را مطرح مي كند، نمي شود ساده از كنار آن گذشت و آن را به حساب روش هاي تناقض آميز احمدي نژاد در 4 سال گذشته نوشت.
بر عكس به نظر مي رسد طراحي حضور وزراي زن در كابينه حاصل راهبرد كلان اطاق فكر افراطيون حكومتي باشد. اين راهبرد كه مخاطبان اصلي آن را جناح هاي حامي اصولگرايان افراطي تشكيل مي دهند " راهبرد تبديل تهديدها به فرصت ها"ست. در راهبرد تبديل تهديد به فرصت، بازي ترقي خواهانه انتخاب وزراي زن هم قابليت ترميم افكار عمومي جهان اسلام را دارد و هم قادر است مسائل كلان مورد اعتراض مراجع عظام را به سمت مسئله اي فرعي و كم هزينه منحرف سازد.پافشاري احمدي نژاد در انتخاب برخي وزیران از میان زنان اصول گرای سنتی و افراطی به همان ميزان تابع راهبرد "تبديل تهديد به فرصت" است كه مخدوش سازی مستندات کروبی از طریق حضور ناگهاني بعضي قربانيان مرموز تجاوز، نظير ترانه موسوي و سعيده پور آقايي. هرچند که هوشیاری کروبی در بیانیه اخیرش مانع از تحت تاثیر گرفتن پرونده های واقعی شکنجه ها و تجاوزات گردید. وی در این مورد در بیانیه اخیر خود می گوید: " بیش از دویست سطر روزنامه ای این گزارش که بخش اعظم آن را تشکیل می دهد مربوط به دومین سند شفاهی ما یعنی سعیده پورآقایی است که از قضا خود تشکیک کامل را بر آن وارد کرده بودیم. حال اگر بگوییم که این جنازه را کدام مقام دولت جمهوری اسلامی در اختیار خانواده آنها گذاشته است و اجازه دیدن جنازه را حتی به نماینده ستاد آقای موسوی نیز نداده بودند آیا ساختگی بودن کل ماجرا جهت انحراف پیگیری ها را به اذهان متبادر نمی شود؟ این ظن آنگاهی تقویت می شود که می بینیم همین ماجرای مشکوک، ملاک نوشتن کلیت گزارش شتابزده هیات سه نفره نیز قرار گرفته است".اما تمام اين بازي ها در زميني انجام مي شود كه قانون اصلي آن "تحريك هنجارهاي فرهنگي و مذهبي جامعه" است. كم هزينه ترين و سهل الوصول ترين راه براي تحريك اين هنجارها بازي با انگاره هاي جنسيتي است. كم هزينه است زيرا بر فرض ناكارآمد شدن آن تهديدي را متوجه ساخت افراطي قدرت نمي كند. چنين ساختي بشدت تك جنسي و حتي كور جنس است و حتي اگر در اين ميانه به حيثيت برخي از زنان سياستمدار يا شهروند صدمه اي وارد گردد خدشه اي متوجه بازي گردان هاي اصلي نمي شود. سهل الوصول است زيرا به آساني قابليت برقراري ارتباط با حساسيت هاي عمومي اقشار مختلف اجتماعي درچارچوب كليشه هاي جنسيتي را داراست.
جابجايي تصوير وحيد دستجردي با ندا آقا سلطان، در خاطره حامیان ج.ا.ا. در جهان اسلام ساده ترين كاركرد تبديل تهديدها به فرصت هاست، در حالي که اين راهبرد در مواجهه با مراجع سنتگرا شكل پيچيده تري به خود مي گيرد. تقريبا اكثر مراجع سنتگراي مقيم قم بيعتي با دولت جديد نداشته اند غير از آيت الله نوري همداني كه او هم بنا به روايتي اعلام تبريك خود را بي مطالعه دانسته است. برخلاف برخي مصاحبه ها و اخباري كه مسئله اصلي اين مراجع را عدم جواز شرعي وزير شدن زنان مي دانند، ريشه اين مخالفت ها اندكي دورتر و متوجه سياست هاي انتخاباتي و واكنش هاي حكومتگران در برابر حركت هاي خودجوش مردم است. بر اساس تحلیل های ناظران سیاسی، در واقع بيعت نكردن اين مراجع با احمدي نژاد، چه از طريق عدم ارسال پيام تبريك و چه از طريق بي اعتنايي به مراسم تنفيذ و تحليف رياست جمهوري، نشانگر انشقاق جدي بين حوزه و حكومت است.فعالان سیاسی و از جمله طراحان استراتژي هاي جناح افراطيون اصول گرا به خاطر دارند كه مسئله زنان هميشه دستاويزي براي حمله مراجع و روحانيون به رضاشاه و محمد رضا در دوره پهلوي بوده است. حتي آيت الله خميني مخالفت علني خود را با حكومت محمد رضا با حرام دانستن حق راي زنان آغاز كرد اما در اصل مسئله اصلي وي اعتراض به حقانيت رژيم سلطنتي پهلوي بود. تاكيد آيت الله خميني بر مشاركت زنان در تظاهرات ضد شاه و تشويق زنان انقلابي به راي دادن در دوره رفراندوم فروردين 58 و انتخابات بعد از آن نشان مي دهد كه مسئله وي في نفسه حقانيت داشتن يا نداشتن نظام بوده است و نه ممنوعيت شرعي زنان در مداخله در اداره حكومت. در حالي كه نظر فقهي برخي روحانيون دنباله روي مكتب فقهی آيت الله خميني اين است كه اساسا مسئله وزارت زنان خارج از مقوله ولايت است، مهمترين علت مخالفت روحانيت سنتي با عدم جواز وزارت زنان، منع زنان از"ولايت" بر مردان است. این اختلاف نظر فقهی که در شرایط فعلی کارکرد سیاسی پیدا کرده است در نامه آیت‌الله صافی گلپایگانی به رهبری نمود پیدا می کند: "بر اساس یکی از گزارش‌های موجود، آیت‌الله صافی گلپایگانی به رهبر نظام نامه‌ای فرستاده است که در آن استدلال فقهی وی در نفی ولایت زن بر مرد، مطرح شده است. اما آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخی که توسط یکی از نزدیکانش به دست آیت‌الله صافی در قم رسیده، تصریح کرده است که ولایت در جمهوری اسلامی تنها بر عهده‌ی ولی فقیه است و دیگر مقامات از جمله رئیس‌جمهور و وزرا و غیره همگی کارگزاران نظام اسلامی هستند". شمار دیگری از روحانیون سنتگرا نظیر آیت الله سیستانی و آیت الله مکارم شیرازی نیز مخالفت فقهی خود را در منع وزارت زنان اعلام داشته و دولت را تحت فشار قرار داده اند.
چرا در شرايطي كه دولت احمدي نژاد براي اثبات مشروعيت خود به بيشترين پشتيباني از مقامات سنتي حوزه نياز دارد، با پافشاري خود از وزارت زنان دردسرهاي خود را دو چندان مي كند؟ شاید این سیاست ساده ترين راه براي تحريك حساسيت تاريخي روحانيتی است که درپیشینه مبارزات خود اعتراض به بي حجابي و حق راي زنان و قوانين حمايت از خانواده دوره پهلوی را داشته است. اما بازخواني چنين تناقضي با توجه به راهبرد تبديل تهديد به فرصت درك آسانتري پيدا مي كند. در چنين راهبردهايي در واقع با وارد آوردن شوك كم هزينه و پرسرو صداي وزير شدن زنان، مي توان زمين بازي اختلافات بين مراجع و حكومت را كاملن تغيير داد. مي توان اختلافات دو طرف را به موضوع ساده و قابل حلي منحرف كرده و بعد آن را بسادگي رفع و رجوع كرد و حتي منتي بر طرف مقابل گذاشت كه نظر وي محترم دانسته شده و به اجرا در آمده است. به همين دليل است كه بلافاصله پس از بالا گرفتن اعتراضات چند مرجع سنت گرا به كانديداتوري زنان براي ورود به كابينه و انتقال اين جنجال به رسانه ها، بلافاصله احمدي نژاد نامه خود را به مجلس براي معرفي وزرای زن ديگری برای ترمیم کابینه پس مي گيرد و دليل اين انصراف، احترام به نظر مراجع تلقي مي شود.اما، راهبرد تبديل تهديد به فرصت بايد همه حاميان خود را يكجا حفظ كند. به همين دليل است كه حضور حداقلي يك زن در كابينه و نمایش پرطمطراق وي در مراسم راي اعتماد، ويتريني تمام عيار از ترقي خواهي دولت انتسابي دهم مي گردد. ويتريني كه مهمترين مخاطبان خود را از میان زنان تحصيلكرده جهان اسلام كه مسئله اصلي اشان حفظ هويت مسلماني و هماهنگ با جنبه هاي مدرن زندگي است، تعيين مي كند.بنابراین راهبرد " تبديل تهديد به فرصت" آشکارا با مسئله جنسيت گره خورده است. تمام مفاهيم و روش هايي كه براي ترميم مشروعيت نظام به كار مي رود جنبه اي مونث و جنسيتي شده دارد. كلمه "بي آبرويي" اغلب در فهم عامه شامل بار جنسي بوده و معمولن مترادف لغت هايي همچون بي ناموسي و بي غيرتي است و "نظام" تجلي و ظهور خارجي "مام وطن" است كه بايد از آن به قيمت جان حفظ و حراست شود. اما مطالعه سياست هاي حكومتگران نشان مي دهد كه به همان اندازه اي كه ارزش هاي از دست رفته جنبه مونث دارد، تدابير بازگشت به آن نيز مونث مي شود.
*****
ادعاهای طرح شده در پنجمين جلسه دادگاه‌های اخير کذب است
دکتر قربان بهزاديان نژاد، رئيس ستاد مهندس ميرحسين موسوي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در مصاحبه با خبرنگار کلمه نسبت به طرح مطالب خلاف واقع در جلسات دادگاه‌هاي اخير اعتراض کرد و در مورد آنها توضيحاتي را ارائه نمود.
وي دراين گفتگو با تاکيد بر اين که مطالب خلاف واقع عنوان شده در دادگاه‌هاي اخير بسيار زياد است به برخي از اين موارد که در پنجمين جلسه اين دادگاه‌ها عنوان شده‌اند اشاره کرد و توضيح داد: «از جمله در اين جلسه ادعا شده بود که کسي مسئول کميته آي تي ستاد بوده است در حالي که در ستاد انتخاباتي مهندس موسوي اساسا کميته‌اي به نام آي تي وجود نداشت. البته اگر چنين کميته‌اي وجود هم مي‌داشت و کسي مسئوليت آن را به عهده مي‌گرفت عمل خلاف قانوني صورت نگرفته بود. منتهي اين گونه افسانه‌پردازي‌هاي بي‌مورد نشان مي‌دهد که در برخورد با افرادي که محاکمه مي‌شوند هيچ‌گونه اصراري بر اتکا به واقعيت‌ها وجود ندارد و در مورد افرادي که محاکمه مي‌شوند حتي تحقيقات ساده و صحيح ابتدايي صورت نگرفته است و گردانندگان اين ماجرا به صرف گمان و سناريوپردازي‌هاي خود براي ايراد اتهام و محاکمه فرزندان انقلاب اکتفا مي‌کنند.»
دکتر بهزاديان در ادامه سخنان خود به نمونه ديگري از اطلاعات غلط ارائه شده در دادگاه‌ها اشاره کرد و گفت: «اساسا در ستاد آقاي موسوي جز به عوامل خدمات و حفاظت ساختمان به هيچ‌ شخص ديگري هيچ‌گونه دستمزدي از سوي ستاد پرداخت نمي‌شد و افراد شاغل در اين ستادها صرفا بر اساس علاقه شخصي و به صورت داوطلبانه همکاري مي‌کردند.»
دکتر بهزاديان در ادامه اين مصاحبه در پاسخ به سوالي در مورد اعتبار سايت‌ها و صفحات خبري که به نام مهندس موسوي در اينترنت وجود دارد توضيح داد: «تعدادي از علاقمندان به آقاي موسوي به صورت خودجوش اقدام به ايجاد صفحات خبري و شبکه‌هاي مجازي کرده‌اند که تا اندازه‌اي که مطالب اين صفحات با مواضع اعلام شده از سوي ايشان در بيانيه‌هايشان و نيز سايت کلمه مطابقت دارد مورد سپاسگزاري ايشان است، منتهي به جز سايت کلمه و در صورت راه‌اندازي سايت قلم، ساير پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني جنبه رسمي ندارند.»
*****
اعلام رسمی حضور میرحسین در راهپیمایی روز قدس
ساعاتی پیش اعلام شد، میرحسین موسوی تصمیم به حضور در راهپیمایی روز قدس و اعلام حضور آن گرفته است.
این تصمیم، به طور رسمی اعلام شد و سایت کلمه خبر داد که دفتر مهندس موسوی از حضور وی در راهپیمایی روز قدس به مانند سال‌های گذشته خبر داده است.
سایت کلمه در این باره نوشت: در پی تماس‌ها و سوال‌های انجام گرفته در مورد تظاهرات روز قدس امسال، دفتر مهندس موسوی با اعلام این که روز قدس یادگار گرانقدر امام خمینی و روز مستضعفان و اسلام است، اعلام کرد که وی همراه با سایر مردم در تظاهرات روز قدس شرکت خواهد داشت.
گفتنی سایت کلمه از روز گذشته فیلتر شده است و کاربران داخل ایران به طور طبیعی امکان دسترسی به آن را ندارند مگر آن که از فیلتر شکن قوی و سیستم "رادار گریز" برخوردار باشند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی (از یک هم میهن خارج از وطن)
شفقت جمهوری اسلامی ایران
امیل ایمانی
سخن ناروایی است که گفته می‎شود جمهوری اسلامی ایران شفقت ندارد و مروّت نمی‎شناسد و با رحمت بیگانه است. ابداً واقعیت ندارد که جمهوری اسلامی ایران، بدون هیچ دلسوزی و مرحمتی آدمیان را به دار می‎آویزد. دلیلش را خدمتتان عرض می‎کنم.
چندی پیش در پارکی، در اجتماعی از ایرانیانی که جلای وطن کرده و در ولایت غربت رحل اقامت افکنده بودند، با خانم م ملاقات کردم.
مایلم شما نیز با این بیوه‎زن سالمند، که از انواع اختلالات مغز، اعصاب و بینایی رنج می‏برد، دیداری داشته باشید و با وی آشنا شوید. زنی تنها است، بدون هیچ کشوری که به آن تعلّق داشته باشد، از سرپناهی به سرپناه دیگر پناه می‏برد تا چه زمان به آرامگاه ابدی‎اش برسد و برای همیشه در آغوش آرامش آسودگی گیرد؛ آرامگاهی که آرمیدن در آن سرنوشت همگان است.روزی دهشتناک، خانم م و همسرش را عوانان جمهوری اسلامی در شهر قزوین دستگیر کردند؛ اتّهامشان پیروی از امر بهائی بود و اعتقاد به اصول آن. فهرست بلند بالای اتّهامات را نتوان بازگفت، امّا عضویت در "فرقهء ضالّه"، "محارب"، "مبلّغ فرقهء خود" و عامل شیطان بزرگ و اسرائیل بودن از آن جمله بود. سه فرزند خردسال آن دو از تنگنای زندان در امان ماندند و در سایهء مراقبت سایر خانواده‎های بهائی شهر قرار گرفتند.هرکس بگوید اسلام‎گرایان به آدمیان فرصتی ندهند که راهی را که می‏روند اصلاح نمایند و همه چیز را به طریقهء اسلامی ببینند، سخنی به گزاف گفته و در سبیل دروغ گام بر داشته است.
اوّل آن که، دستار به سران، که در زمرهء روحانیون محسوبند، با فرد مورد نظر به استدلال سخن گویند و بستهء وسوسه‎انگیزی از مشوّق‎های فریبنده عرضه نمایند؛ رهایی فوری از تنگنای زندان را وعده دهند و امکان تأمین شغل را و از جملهء نامداران شهر شدن و در این سوی و آن سوی به نمایش در آمدن تا که دیگر کافران هر دو جنبهء این معامله را ناظر شوند؛ صورتی از تنبیهات هولناک را نشان دهند که در صورت خودداری از تسلیم شدن نصیبشان گردد و مجموعه‎ای از پیشنهادهای جذّاب را عرضه نمایند که برای گردن نهادن به امری جزئی مانند وارد شدن به آغوش اسلام به عنوان تنها دیانت واقعی الله و آخرین دین او بهرهء آنها باشد.امّا، در قضیهء آقا و خانم م، تمامی تلاش‏های مقامات اسلامی برای دلیل و برهان آوردن جهت این زوج که دین خود را ترک گویند و اسلام آورند، نقش بر آب شد و ثمری نبخشید.
این خانم و آقا پای فشردند که ایمان آنها گرانبهاترین گنجینه‎ای است که در اختیار دارند و هیچ وسوسه یا تهدیدی نمی‎تواند آن را از ایشان بگیرد و محرومشان سازد.مقامات اسلام‎گرا از "سرسختی و یکدندگی" این زوج سخت در خشم شدند و نقشهء عقب‏نشینی کشیدند؛ نقشهء زجر و عذاب روان‎شناختی ستمگرانه و نیز شکنجه‌های جسمانی سخت؛ از آن نوع رفتارهای جمهوری اسلامی ایران که شدیدترین موارد عصر تفتیش عقاید قرنها پیش را تداعی می‏کند. مقامات بر این گمان بودند که بیهوده صبر عظیم پیشه کرده و بردباری جسیم از خود نشان داده‌اند تا که شاید زوج مزبور را به ترک عقیدهء کفرآمیز خود وادار نموده به دین حقیقی و یگانهء الله، یعنی اسلام، مشرّف سازند.صبر و خویشتنداری در اسلام بسیار توصیه شده است از آن جمله می‎فرماید، "انّما یوفّی الصّابرون اجرهم بغیر حساب" (اجر بردباران را حسابی نیست). با این همه، سرانجام صبر و بردباری آنها تمام شد و زمانی فرا رسید که با آنها به عنوان کافرانی رفتار کنند که پشیمان نیستند و اینان گناهشان را به داوری نشسته بودند.ماهها در بند و زندان ماندن و بازجویی شدن و تشویق و ترغیب گشتن گذشت و زمان محاکمه فرا رسید. این زوج، در تمامی این مدّت، از دسترسی به وکیل مدافع، به هر صورتی که باشد، محروم ماندند.
ملّایی که به زحمت اندک سوادی داشت، در نشستی سرسری و ظاهری، آن دو را به اعدام با طناب دار محکوم کرد. امّا، ماهها گذشت و این حکم اجرا نشد. زن و شوهر، در دو زندان جداگانه، بدون حقّ دیدار با یکدیگر و نیز با فرزندان، رنج بردند و تحلیل رفتند و ضعیف شدند.آن دو به اتّهام ارتداد، برگشتن از دین، محکوم شده بودند که سرشان بالای دار برود تا جسد از زیور جان محروم گردد. در آن حکم همچنین آمده بود که، اموالشان و هر آنچه که به آنها تعلّق داشت، از جمله اثاث منزل، مصادره گردد، زیرا گرفتن اموال فرد مرتدّ حلال محسوب می‌شد.
زمانی که فردی توسّط مقامات مذهبی به عنوان کافری فاقد حسّ پشیمانی محاکمه می‏شود، هدف انواع بی‎پایان زجر و آزار شدید قرار می‎گیرد، زیرا کافر دشمن الله شمرده می‎شود و وظیفهء مسلمانان خوب است که کافر را به هر نحوی که قلب ستمگر و دیگرآزار آنها هدایتشان می‎کند، تنبیه نمایند.بیان تفصیلی نوع شکنجهء به درازا کشیده‎ای که این زن و شوهر متحمّل شدند نه در حوصلهء این مقال است و نه در تحمّل هر قلب سلیم و رحیم.
هیچ اطّلاعات قابل اعتمادی دربارهء آنچه که در رابطهء با آقای م در طیّ آن ماه‎های دراز زندان قبل از فرا رفتن بر فراز دار ، بر او گذشته، در دسترس نیست.امّا خانم م، هر از گاهی، از دریافت جیرهء غذایی زندان محروم می‎شد. مدّت‏های طولانی، در آن گرمای سوزان و مرگبار، تشنگی را تحمّل می‏کرد. گاهی چندین روز نمی‏گذاشتند دستشویی برود. زندانبانان زن، او را به شدّت کتک می‏زدند. راه مورد علاقهء زندانبانان برای کتک زدن خانم م، کوبیدن ماهیتابه بر سر او بود، گو این که از شیشهء نوشابه، چماق، و حتّی مُشت‎های خودشان نیز استفاده می‎کردند. کتکها آنقدر شدّت داشت که در برخی موارد خون از چشمانش بیرون میزد. ضربه به سر و زخم و جراحت روزمرّه و عادّی شد آنچنان ضعیف و نحیف گشت که توان اعدام شدنش نبود.زندانبانان زن، با همتایان مرد خویش، در خشونت، سنگدلی، سر رقابت داشتند و حتّی از آنان پیشی می‎گرفتند.
این اسلام‎گرایان خشک‎مغز آنچنان مغزشویی شده بودند که باور داشتند شکنجه کردن و آزردن غیرمؤمنان سبب گردد که الله از برای آنان امتیاز عظیم قائل شود و لطف عمیم نصیبشان فرماید.ماهها گذشت تا آن که او را گفتند که روز بعد، بامدادان، پیش از طلوع خورشید، به دارش خواهند آویخت تا حکم را اجرا کرده باشند. این خبر فرصتی دیگر به زندانبانان داد تا او را، پیش از آن که جان بسپارد، دیگر بار به شدّتی که در توان داشتند مورد ضرب و شتم قرار دهند و تنش را سخت بیازارند. در نظر داشتند حال که فرصتی نصیبشان شده بیشترین ثوابی را که می‎توانستند از آنِ خود سازند.آنقدر او را در آن روز زدند که بیهوش نقش بر زمین شد. وقتی مأموران اعدام آمدند تا او را برده بر دار نمایند، نتوانستند به هوشش آورند. با مشکلی جدّی روبرو شدند. زنی را که نمی‎توانست بر پای بایستد چگونه میشد به دار آویخت؟امر شد موقّتاً بر پای نگهش دارند تا اعدام گردد. در این ضمن، خانم م دیگربار به هوش آمد و هشیاری‎اش را باز یافت، امّا تنها نتیجهء آن رنج بردن بیشتر بود و چند ماه دیگر تحمّل سرنوشت وحشتناکش. در چندین مورد، حکم اعدام او تجدید شد. امّا کتک زدن‎های مکرّر شدید بدنش را سخت فرسوده و ذهنش را سخت پریشان ساخته بود. دیگر بر پای ایستادن در توانش نبود و خزیدن بر سینه بود که او را از سویی به سویی می‎برد. زندانبانان در شرارت خود رحم و شفقتی نمی‏شناختند. در چندین مورد اعدام‎های دروغین برایش ترتیب دادند. به سلّولش می‎آمدند و برایش فاتحه می‎خواندند، حلقهء طناب را به گردنش می‎انداختند، او را بالا می‎کشیدند و بعد رها می‎کردند تا نقش بر زمین شود.سرانجام، به دلیلی که هیچکس بدان پی نبرد، او را که به سختی می‎توانست راه برود، از بند رها ساختند. همسر بی‎گناهش را روزی به دار آویختند، امّا سرنوشت او نبود که یک روزه از دنیا برود. عوامل شیطانی جمهوری اسلامی کاری کردند که بقیه روزهای زندگی‎اش را به نحوی بگذراند که هر روز بمیرد و دیگربار زندگی کند.
مرام و مسلک اسلام‎گرایان در رفتار با اقلّیت‎های دینی یا کافرانی که در میان آنها زندگی می‎کنند نسبتاً روشن و ساده است: اگر نتوانید برایشان استدلال کنید که اعتقاد خود را تغییر دهند، در این صورت معنی و مفهوم را به آنها باید بفهمانید و اگر این هم مؤثّر واقع نشد، با گلوله‎ای در مغز یا حلقهء طنابی دور گردن به "مشکل" خاتمه دهید.
امّا بر سر فرزندان چه آمد؟ آن سه در سه گوشهء مختلف دنیا هستند. پسری در انگلیس، دختری در اسپانیا و پسر دیگر در تگزاس است. هر یک از آنها دلاورانه تلاش می‎کنند زنده بمانند و جان از این بلیه به در ببرند و تا حدّ زیادی به یُمن ملّت‏ها و سازمان‎های "کافر" که به نجات مردمان ستمدیدهء جهان برخاسته‎اند، آغازی جدید داشته باشند.
خوش‎اقبال‎ترین آنها سرانجام گذارش به اردوی پناهندگان می‎افتد. بعضی از آنها که از بخت و اقبال بیشتری برخوردارند سرانجام تحت حمایت مالی کشورها یا سازمان‎های میزبان قرار می‎گیرند.آری، جمهوری اسلامی ایران، قطعاً، شفقت و رحمتش را به کار می‎گیرد. آنها زنی عاجز و ناتوان را که سخت کتک خورده و تنش به شدّت مضروب و فرسوده گشته و توانایی راه پیمودن تا محلّ چوبهء دار را نداشت، به دار نیاویختند. آنها صرفاً او را به خیابان انداختند که تا پایان زندگانی، هر روزه، مرگ دردناک کُندی را بر خود هموار سازد و درد و رنج را با خود یدک بکشد.
*****
آزادی جواد امام،رئیس ستاد انتخاباتی موسوی در تهران بعد از دستکم 90 روز بازداشت
جواد امام عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و مسئول ستاد انتخاباتی تهران میرحسین موسوی پس از بیش از 90 روز بازداشت،امروز آزاد شد.
خبرگزاری ایلنا به نقل از یکی از مسئولان روابط عمومی سازمان مجاهدین انقلاب آزادی جواد امام را تائید کرد و از قول وی نوشت«جواد امام كه بعد از انتخابات بازداشت شده بود امروز از زندان آزاد شد.»
در جریان انتخابات اخیر جواد امام مسئول ستاد انتخاباتی تهران بزرگ میر حسین موسوی بود.او همچنین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب است و سوابقی همچون معاونت امور مجلس و پشتیبانی وزارت نیرو در دوره ریاست جمهوری خاتمی را در کارنامه خود دارد.
عصر 15 شهریور در ادامه فشار و تهدید نهاد های امنیتی به خانواده های بازداشت شدگان و اسرای جنبش سبز، عاطفه امام دختر 18 ساله جواد امام به طرز وحشیانه ای در خیابان طالقانی توسط افراد ناشناس ربوده و به محلی نامعلوم منتقل شد.عاطفه امام پس از بازجویی های تهدید آمیز 28 ساعت بعد دربهشت زهرا رها شد.
*****
فیاض زاهد استاد دانشگاه، بازداشت شد
پارلمان نیوز - کد خبر: ٣٦٢٨
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز» فیاض زاهد ساعاتی پیش بازداشت شد. زاهد از اعضای ارشد حزب اعتماد و استاد دانشگاه آزاد است.
خبرهای تکمیلی درین مورد را تا ساعاتی دیگر انتشار خواهیم داد.
*****
با احضار دانشجویان این دانشگاه به اداره اطلاعات
دفتر انجمن اسلامی دانشگاه مازندران پلمپ شد

در ادامه‏ی برخوردهای خلاف قانون ما‏های اخیر، حراست دانشگاه مازندران در اقدامی خارج از روال اداری و غیرقانونی، بدون حضور مسئول اموال انجمن اسلامی و مسئول اموال دانشگاه، اقدام به شکستن درب‏های دفاتر انجمن اسلامی این دانشگاه کرده و پس از تخلیه ایت دفاتر، آن‏ها را پلمپ نموده است.
بنابر ادعای مسئولین حراست دانشگاه مازندران، این حرکت به دستور علی‏زاده، رییس دانشگاه و با تاکید مولایی رابط اطلاعات با دانشگاه مازندران صورت گرفته است. همچنین پس از یورش به دفاتر این انجمن، تمامی اسناد و وسایل آن به محل نامعلومی منتقل شده است.
در تحولی دیگر در همین دانشگاه، تعدادی از دانشجویان این دانشگاه به طور دسته جمعی به اداره اطلاعات احضار شده‏اند. این دانشجویان که پس از تماس تلفنی از آن‏ها خواسته شده که آخر هفته‏ی جاری به اداره‏ی اطلاعات بابلسر و بابل مراجعه نمایند، شامل آن دسته از دانشجویانی هستند که در بازداشت‏های فله‏ای خرداد و تیر سال جاری در مازندران بازداشت نشده‏ بودند.
با توجه به رفتار خشونت‏آمیز قبلی اطلاعات مازندران با دانشجویان بازداشتی و ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه رازی پس از احضار به اداره اطلاعات، احضار این دانشجویان برای خانواده‏های آن‏ها نگرانی بسیاری را پدیدآورده است.
به نظر می‏رسد که موج احضار، تعلیق و بازداشت در آستانه‏ی آغاز سال تحصیلی، به قصد مرعوب ساختن دانشجویان و ایجاد سال تحصیلی بدون اعتراض در دانشگاه‏ها شروع شده است.
*****
روایت محمود دعایی از شایعه سازی تیم رسانه ای احمدی نژاد برای فتح روزنامه اطلاعات
شبکه جنبش راه سبز(جرس):حجت‌الاسلام سيدمحمود دعايي با تكذيب برخي اخبار و شايعات منتشر‌شده درباره احتمال رفتنش از موسسه اطلاعات و تغییرات در روزنامه اطلاعات، ضمن روایت پي‌گيري‌هاي خود در قبال شایعه سازی تیم احمدی نژاد برای فتح روزنامه اطلاعات،این شایعات و همچنین بازنشستگی خود را تکذیب کرد و گفت که«در قاموس ما طلبه‌ها بازنشستگي نيست و هر كجا كه باشيم تا پايان كار هستيم.»
مديرمسوول روزنامه اطلاعات گفت«از زماني كه خبري در اين زمينه در يكي از سايت‌ها منتشر شده است، خيلي از من مي‌خواستند اعلام نظر كنم. اين مسائل از قبل هم صورت مي‌گرفت و اين اولين بار نيست كه چنين موجي به راه مي‌افتد، حتي زماني كه ما در ساختمان قديمي موسسه در خيابان خيام بوديم، موجي در همين رابطه به راه افتاده بود و حتي گفته بودند جانشين من چه كسي است. ما آن زمان به سادگي از اين خبر گذشتيم و به آن اعتنايي نكرديم، چرا كه تصورمان اين است كه بي‌اعتنايي و با كرامت برخورد كردن با اين مسائل، شيوه بسيار مقبول و مطلوبي است تا سوار بر موجي كه ديگران ساخته‌اند، نشويم.»
وي گفت که« اخيرا اين مساله بسيار قوي مطرح و دنبال شده است؛ به طوري كه حتي شبكه‌ شش سيما در بخش شايعات اخبار ساعت 20 خود اين خبر را پخش كرد و به دليل پخش سراسري اين خبر، موجي به راه افتاد و بسياري از علاقه‌مندان روزنامه و همكاران ما دچار ابهام شدند كه ضرورت داشت پاسخي در اين رابطه داده شود.»
مدیر منصوب آیت الله خمینی در موسسه اطلاعات همچنین گفت «البته من سعي كردم دوستان را توجيه كنم كه همان مشي گذشته را دنبال كنيم و با كرامت و بي‌اعتنايي از كنار قضايا بگذريم و اين روش موفقي است؛ چرا كه آن‌چه مسلم است، ما تابع رهبري هستيم و من منصوب ايشان و پيش از آن هم منصوب حضرت امام بودم و طبيعتا هر تصميم و اراده‌اي كه بخواهد حاكم باشد، پيش از هر چيز نظر ايشان بايد مطرح باشد و من چون از ناحيه ايشان و نزديكان ايشان هيچ چيزي نشنيده بودم، اعتنايي به اين مساله نمي‌كردم؛ ولي جوي كه اخيرا ايجاد شده، اين بار بسيار شديد‌تر است و ضرورتا بايد حركتي در اين زمينه صورت بگيرد.»
مدیر موسسه مطبوعاتی اطلاعات با اشاره به اینکه مدتي قبل با آقاي كرمي رييس دفتر وزارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ملاقاتي در رابطه با مجوز انتشار كتاب‌هاي اطلاعات داشتم. در آن جلسه ايشان بدون مقدمه گفت آقاي صفار هرندي گفته‌اند «اگر كسي در رابطه با مساله موسسه اطلاعات سوال كرد، قويا تكذيب كنيد و بگوييد من بناي رفتن به جايي را ندارم.» من هم علي‌رغم تفاوت خط مشي‌اي كه با آقاي صفار دارم، به ايشان احترام مي‌گذارم و معتقدم ايشان يك عنصر قابل احترام است و در آن جلسه هم به آقاي كرمي گفتم من «اطلاعات» را براي آقاي صفار كم مي‌دانم.
دعایی افزود« اين مساله گذشت تا اين كه موج جديدي به راه افتاد. وقتي اين موج جديد به راه افتاد، لازم ديدم تحقيق جديدي انجام دهم تا ببينيم آيا آقاي صفار هرندي هم‌چنان بر موضع قبلي خود هستند يا نه. بدين ترتيب باز هم از آقاي كرمي اين سوال را مطرح كردم و ايشان به من جواب دادند كه آقاي صفار هرندي گفته‌اند"من بر همان مواضع قبلي هستم و شما نيز همان جواب را بدهيد" و بدين ترتيب من از اين ناحيه مطمئن شدم.»
وی در ادامه با اشاره به اين كه«در قاموس ما طلبه‌ها بازنشستگي نيست و هر كجا كه باشيم تا پايان كار هستيم»،گفت« شخصا از بدو پيروزي انقلاب تا الان يكي از شرايطي كه در پذيرش مسووليت‌هاي مختلف عنوان كرده‌ام اين است كه من همان طلبه سابق باشم و مسائلي از قبيل اداري و كارگزيني نداشته باشم؛ يعني مي‌گفتم نبايد مسائلي مانند حقوق‌بگيري، سابقه، بيمه و بازنشستگي مطرح باشد؛ به همين دليل حتي دوراني كه به فرمان امام در سفارت ايران در عراق بودم، حكم كارگزيني براي من صادر نكردند و حقوق هم براي من در نظر نگرفتند؛ چرا كه من نپذيرفتم.»
نماينده ولي فقيه در موسسه اطلاعات«بعد از آن كه مسووليت روزنامه اطلاعات را پذيرفتم بر همان عهد قبلي بودم و از امام شهريه مي‌گرفتم و از موسسه اطلاعات نه پولي دريافت كردم و نه حكمي دريافت شد كه كارمند اينجا هستم يا مثلا سابقه‌اي براي من در نظر گرفته شود كه بر اساس آن بازنشستگي داشته باشم. من حتي بيمه هم نيستم. در شش دوره هم كه در مجلس بودم از مجلس حقوقي نگرفتم و سوابق كارگزيني اين‌چنيني برايم در نظر گرفته نشد. من طلبه‌اي هستم كه معاشم از ناحيه حوزه است و از ناحيه مقام معظم رهبري شهريه‌اي دريافت مي‌كنم.»
وي در ادامه با اشاره به بخش‌هاي ديگري از شايعات مطرح شده در برخي سايت‌ها تاکید کرد«شائبه‌اي وجود دارد مبني براين كه در تشكيلات رهبري براي افرادي كه مشمول عنايت ايشان هستند، سوابقي در نظر گرفته شود كه اين سوابق به بازنشستگي نيز منتهي شود؛ بر همين اساس من با معاون اداري نهاد رهبري، آقاي صنعتي تماس گرفتم و پرسيدم آيا براي من پيشنهاد بازنشستگي يا مسائلي از اين قبيل مطرح شده است كه ايشان گفتند چنين چيزي مطرح نشده و منتفي است. بدين ترتيب اين مساله كه گفته مي‌شود من در آخر شهريور ماه بازنشسته مي‌شوم، صحت ندارد، من بازنشسته نشده‌ام و چنين مساله‌اي اصلا مطرح نيست.»
دعايي با اظهار تعجب از زمان مطرح‌شده براي بازنشستگي‌اش در برخي اخبار منتشرشده و نيز ابراز تاسف از انتشار چنين شايعاتي،گفت« اساسا نمي‌دانم چرا تاريخ آخر شهريور براي بازنشستگي من مطرح شده است؛ چرا كه اگر چنين چيزي هم مطرح باشد من در ارديبهشت ماه از طرف امام در روزنامه اطلاعات منصوب شده‌ام. اينها شايعاتي است كه نمي‌دانم دلايل طرح آن‌ها چيست. هر كسي اعتقاد، خط مشي، تاكتيك و سياستي دارد كه بر اساس آن راه خود را انتخاب و دنبال مي‌كند. من ضمن ابراز تاسف نسبت به آنچه مطرح شده، در عين حال كه به آنها (منتشركنندگان اين اخبار) احترام مي‌گذارم، ولي متاسفم كه بي‌مطالعه و بي‌ملاحظه مطالبي را دنبال مي‌كنند.»
مدير مسوول روزنامه اطلاعات در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا درباره روال تعيين جانشين در اين موسسه گفت«من نماينده ولي فقيه در موسسه اطلاعات هستم و تصورم اين است كه با انتخاب يك خط مشي معتدل، به دور از جنجال و با تاكيد بر صحت اخبار توانسته‌ام بهترين خدمت را به اين نهاد ارجمند انجام دهم و خودم همواره به عنوان يك روحاني بدون مساله و كسي كه به دنبال كسب اعتبار براي همكاران خود است، مطرح بوده‌ام.» وی تاکید کرد«براي جانشيني من بايد مقام معظم رهبري تصميم بگيرند و تا زماني كه اراده ايشان بر اين قرار گرفته باشد كه انجام وظيفه كنم و به خدمت ادامه دهم، نظر ايشان مطاع است و هر گاه نظر ايشان تغيير كند، طبيعتا از ايشان اطاعت خواهيم كرد و هر فردي كه مصلحت بدانند جايگزين خواهد شد.»
دعايي همچنین با اشاره به شایعه سازی در مورد برکناریش گفت که«من نگران عواطف همكارانم در موسسه اطلاعات؛ چه در تهران و چه در شهرستان‌ها هستم. من و اين عزيزان سال‌ها با هم خو گرفته‌ايم و همديگر را درك كرده‌ايم. آنها طبيعتا نگراني‌هايي داشته‌اند كه در صحبت‌ها و برخورد‌هاي خود، اين نگراني‌ها را بروز مي‌دادند و من نيز همواره سعي كردم با متانت از كنار اين قضايا عبور كنم. به هر حال اميدوارم با انعكاس اين توضيحات، هم آرامشي براي آنها و هم توفيقي براي ادامه خدمت فراهم شود.»
محمود دعایی از نزدیکان آیت الله خمینی و نماینده او در سال های تبعید به عراق بود، او در سال 1359 با حکم آیت الله خمینی به عنوان مدیرمسئول این روزنامه انتخاب شد و پس از آن نیز آیت الله سید علی خامنه ای این حکم را تمدید کرد.حجت الاسلام دعایی همچنین 6 دوره نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی بوده است.
در رویدادهای پیش از انتخابات و با برگزاری اولین نشست خبری میرحسین موسوی در سالن اجتماعات روزنامه اطلاعات، تیم رسانه ای احمدی نژاد به شدت حجت الاسلام دعایی را مورد حمله قرار داد.
پس از آن نیز خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از «یک مقام مطلع» ادعا کرد که محمد حسین صفارهرندی وزیر ارشاد اسلامی در دولت نهم پس از برکناری وزارت به عنوان نماینده آیت الله خامنه ای و مدیر روزنامه اطلاعات منصوب خواهد شد. صفار هرندی علاوه بر سرتیپی سپاه پاسداران تا قبل از رسیدن به وزارت ارشاد از همکاران نزدیک حسین شریعتمداری و حسن شایانفر در تیم امینی-رسانه ای مستقر در کیهان بود و سردبیری این روزنامه را بر عهده داشت.
*****
مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس:با داشتن نام و نام خانوادگی کشته شدگان نمی توانیم در موردشان تحقیق کنیم!
کاظم جلالی مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید که به رغم نام و نام خانوادگی 69 نفر از کشته شدگان از سوی کمیته منتخب موسوی-کروبی به مجلس، امکان تحقیق در مورد کشته شدن آن ها وجود ندارد.
این اظهارات هفته ای پس از هجوم ماموران امنیتی به دستور دادستان جدید تهران به دفتر کمیته منتخب موسوی-کروبی برای پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان و شهدای جنبش سبز،و به یغما بردن اسناد و مدارک این کمیته و بازداشت اعضای این کمیته،و پلمپ دفاتر مهدی کروبی،حزب اعتماد ملی،دفتر انجمن دفاع از حقوق زندانیان و دفتر نشر آثار آیت الله بهشتی از سوی مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به عنوان امنیتی ترین کمیسیون مجلس که بر امور نهادهای نظامی و امنیتی همچون وزارت اطلاعات نظارت می کند، بی سابقه است.
کاظم جلالی که همزمان سخنگوي كميته‌ ويژه مجلس هشتم براي بررسي وضعيت بازداشت‌شدگان حوادث اخير نیز هست همچنین با اشاره به ليست 69 نفره ارايه شده درمورد كشته‌شدگان اغتشاشات پس از انتخابات گفت«چون هيچ‌گونه مشخصه ديگري به غير از نام و نام خانوادگي ارايه نشده بود، لذا اين امكان وجود نداشت كه بتوان اسامي موجود را پيگيري كرد»!
مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در خصوص آخرين پيگيري‌ها در مورد ليست 69 نفره شهدای جنبش سبز ارايه شده از سوی کمیته نتخب موسوی-کروبی به خبرگزاری ایسنا گفت« در يكي از ملاقات‌ها كه با الويري و بهشتي داشتيم ليست 69 نفره‌اي از جانب آنان ارايه شد كه در آن تنها نام و نام خانوادگي 69 نفر عنوان شده بود و آنها مدعي بودند كه اين افراد كشته شده‌اند.»
جلالی افزود« ما به آنها گفتيم كه تنها با اين دو مشخصه یعنی نام و نام خانوادگي نمي‌توان موضوع را پيگيري كرد، لذا بايد مشخصه ديگري از قبيل نام پدر، آدرس و يا تلفن به ما بدهيد كه قابل پيگيري باشد.»
وی بدون اشاره به موانع ایجاد شدن از سوی نهادهای امنیتی و دادستانی تهران برای ادامه فعالیت کمیته منتخب موسوی و بازداشت علیرضا بهشتی و بازداشت ادامه دارد مرتضی الویری، مدعی شد که«پس از آن جلسه الويري و بهشتي مشخصه بيشتري به غير از اسامي همان 69 نفر به كميته ارايه ندادند.» جلالي در پاسخ به اين سوال كه آيا هم اكنون اين پيگيري‌ها در خصوص ليست 69 نفره مسكوت مانده است يا خير؟ گفت«چگونه مي‌توان اين مساله را بدون اين كه مشخصه ديگري باشد پيگيري كرد. بايد اطلاعاتي به ما مي‌دادند تا بتوانيم پيگيري‌هاي لازم را انجام دهيم. وقتي ليستي ارايه مي‌شود حتما مراجعي داشته‌اند كه اين مراجع به ما ارايه نشده است.»
اظهارات مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس در حالی است که شمار شهدای جنبش سبز به گفته علیرضا بهشتی پس از ارائه فهرست 69 شهید به مجلس شناسایی 3 شهید دیگر به 72 نفر رسیده و شمار بیشتری از خانواده ها که اعضای خانواده آن ها در حوادث پس از کودتای انتخاباتی بر اثر شلیک گلوله ماموران یا شکنجه و ضرب وشتم پس از بازداشت کشته شده اند برای پنهان نگاهداشتن و اعلام شهادت عزیزان شان تحت فشار نهادهای امنیتی قرار دارند.
همچنین مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس در حالی اعلام کرده با داشتن نام و نام خانوادگی شهدای جنبش سبز،کمیته ویژه مجلس نمی تواند در مورد آن ها تحقیق کند که روز گذشته در جریان دادگاه های نمایشی نماینده دادستان ادعا کرد که برخی از بازداشت شدگان از روی عکس و برخی نیز با پیگیری ایمیل آن ها بازداشت شده اند.
*****
تبعیض جنسی در کتاب‌ های درسی
شهرزادنیوز: از واژه "تبعیض جنسی" پندار و کرداری را در نظر داریم که بر اساس آن زنان فرودست‌تر از مردان قلمداد می‌شوند و مردان بر آنان تسلط دارند. زن در این بینش کم‌ارزش‌تر از مرد است و مرد با اعمال و رفتار و پیشداوری‌های خود می‌کوشد، ایدئولوژی ویژه‌ای را بر جامعه حاکم گرداند: ایدئولوژی مردسالاری.
ایدئولوژی مردسالارانه حامی بی قید و شرطِ سلطه مردان بر زنان است. جامعه مردسالار، برای جنسیت، جامعه‌ای قطبی‌شده است. همه چیز به زنانه و مردانه تقسیم می‌شود. بر این اساس جنس‌ها از کلیشه‌ها پیروی می‌کنند و حاضر نیستند دیوار کلیشه را فرو ریزند. این کلیشه تبعیض‌آمیز بر تمامی عرصه‌های جامعه، از محیط آموزش و پرورش گرفته تا کار و زندگی خانوادگی، حاکمیت دارد و اعمال نفوذ می‌کند. قوانین و رفتار حاکم بر جامعه، خود در عمل، مردم را در دست‌یابی عمومی به کار و ارزش یکسان باز می‌دارد. استعدادها نه به میل فردی، بل به سلیقه جامعه انتخاب می‌شوند. جامعه عواطفی را می‌کشد تا رفتاری را چیره و غالب گرداند.
در دنیای معاصر بر هیچ جامعه‌ای پوشیده نیست که کتب و مواد درسی مدارس و همچنین کتاب‌های کودکان و نوجوانان، دارای نقش اساسی در آموزش و انتقال هنجارها، ارزش‌ها و عقاید است. بیهوده نیست که ادبیات کودکان را در شمار مصالح آموزشی محسوب می‌دارند.
در بینش حاکم بر کتاب‌های درسی ایران، دولت حاکم سرچشمه اصلی ستم بر زن و تبلیغ تبعیض جنسی است. از دیدگاه تفکر حاکمیت است که آزادی عمل زنان و چارچوب فعالیت‌های آنان تحت سلطه مردان محدود می‌شود. مردان با امکانات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بی حدی که دارند، عملاً راه هرگونه فعالیتی را بر زنان در خارج از محدوده خانه می‌بندند. جمهوری اسلامی در متون آموزشی خود، در کتاب‌های درسی، فرودستی زنان را تحتِ عناوینِ طبیعی، امری اجتناب ناپذیر می‌نمایاند.
در متون درسی، هم‌چون جامعه، زنان بازیگران و نقش‌آفرینان متنی از زندگی اجتماعی هستند که از پیش برایشان در نظر گرفته شده است و آنان حق اعتراض به آن را ندارند. مرد سلطه خویش اعمال می‌کند و زن رنج و تحقیر را تجربه.
اگر بپذیریم که اجتماعی شدن کودکان از همان سنین پایین آغاز می‌شود، پس به نقش آموزش‌های کلیشه‌ای نیز باید توجهی خاص مبذول داشت. در جوامعی چون ایران، پسر از بدو تولد، سروری و مقام برتری را نسبت به فرزند دختر داراست. این نقش در سال‌های بعد، با ورود کودک به مدرسه، با توجه به متون و مواد آموزشی، پی گرفته، ادامه می‌یابد. در این روند، شخصیت زن از همان ابتدا تا آن حد بی‌اعتبار می‌شود که اثرات منفی آن هیچگاه از بین نخواهد رفت.
در فضای حاکم بر کتاب‌های درسی ایران نیز، هم‌چون جامعه، خانواده تنها اجتماعی است که زن می‌تواند در آن مورد توجه قرار گیرد. در این "اجتماع"، زن وظیفه پشتیبانی و اطاعت از پدر، شوهر و فرزندانش را بر عهده دارد، برایشان دل می‌سوزاند، موقعیت لازم را جهت آسایش تن و آسودگی خیال آنان فراهم می‌آورد و تنبیهاتشان را فروتنانه پذیرا می‌شود.
کتاب‌های درسی به عرصه آموزش سلطه مرد بر زن بدل شده است. آنچه در این دروس اعتبار می یابد، قدرت و خلاقیت مرد است و آنچه به هیچ انگاشته می‌شود، زن است که در چارچوب سنت و روابط سنتی، نکبت‌بار به زندگی ادامه می‌دهد. جمهوری اسلامی توسط کتاب‌های درسی، نقشِ دانش‌آموزان در جامعه فردا را به آنان القاء می‌کند.
در کتاب‌های درسی، بر عکس جوامع پیشرفته که تربیت دانش‌آموز را بدون هیچ کلیشه‌ای مد نظر دارند، ابتدا دختر و پسر را از هم جدا نموده و آنگاه برای هر کدام تصمیمات تربیتی ویژه‌ای پیش می‌گیرند. به عبارت دیگر به جای تربیت کودک، تربیت پسران و تربیت دختران را سازماندهی می‌کنند. در این نوع از تربیت، دختر همسر و مادر شدن، آشپزی و خانه‌داری می‌آموزد و پسر کار در بیرون از خانه و چگونگی حمایت از همسر و سرپرستی او را.
نقش زن ایرانی در کتاب‌های درسی محدود است به، همسر شدن، مادر شدن، خواهر بودن، خانه‌دار گشتن. سایه کم‌رنگی از معلم شدن در چند تصویر از کتاب‌های درسی نیز به چشم می‌خورد.
بر اساس کلیشه رایج، زن، مادر و یا کدبانویی است فداکار که از خود می‌گذرد تا مردان خانه و جامعه‌اش ببالند و بشکوفند و بنازند و بمانند. جامعه مردسالار مادر را گرامی می‌دارد، نه به این سبب که زن است و انسان، بل که الگویی است برای دختران که تا مادر بشوند و در اصل از جامعه به دور بمانند.
در جامعه چنین تبلیغ می‌شود که کارِ با ارزشِ مرد به نفع تمامی اهل خانواده است و اگر زن به کارِ بی‌اهمیتِ خارج از خانه تن در دهد، اساس و استحکام خانواده خلل پذیرفته، درهم می‌ریزد.
در سراسر کتاب‌های درسی، بر اساس تنها الگویی که تبلیغ می‌شود، زن مادر است و خانه‌دار، مرد نان‌آور است و رئیس خانواده، دختر کمک مادر است در کارِ خانه و پسر مقلد کار پدر و در تدارک مرد فردا شدن. زنِ در این دروس، بدون نقش مادر و همسری، موجودی است فاقد هویت.
در تمامی متون درسی، مردان و زنان نقش‌های سنتی خود را دارند. در کتاب‌های درسی، زنِ روشنفکر، مهندس، دانشمند، هنرمند، نویسنده و یا نقاش، ورزشکار و … وجود ندارد. زن اگر بسیار شجاع باشد، در پشتِ جبهه جنگ به مداوای مردان مجروح اشتغال دارد و یا برای "سربازان اسلام" آذوقه و لباس تدارک می‌بیند.
با توجه به آنچه گفته شد، تبعیض جنسی را می‌توان به شکلی گسترده در کتاب‌های درسی ایران دید. و تبعیض جنسی، همچون تبعیض نژادی، بر نابرابری انسان‌ها استوار است که متأسفانه حاکمیت در ایران، خود مشوق و برنامه‌ریز آن است.
*****
هشدار آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب نسبت به دخالت سپاه و بسیج در سیاست
دستگیری آقایان موسوی و کروبی، اشتباهی غیرقابل جبران است

آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب، مرجع تقلید ساکن شیراز، نسبت به شایعات منتشر شده در خصوص احتمال دستگیری موسوی و کروبی هشدار داد و چنین کاری را «اشتباهی غیر قابل جبران» خواند. وی با بیان اینکه «ما بناى تهديد نداريم و نمى‏توانيم تهديد كنيم» و تصریح به اینکه «ما نه دستگاه نظامى داريم و نه تاب مقابله با نيروهاى ورزيده و آموزش ديده و گاز اشك آور و توپ و تفنگ»، در عین حال خاطرنشان کرد که ممکن است مردم بخواهند ناراحتى خود را ابراز كنند و تاکید کرد که دستگیری این دو رهبر اصلاح طلب، «پيامدهاى سوء بسيارى به همراه خواهد داشت».
به گزارش موج سبز آزادی، آیت الله سید علی محمد دستغیب از مراجع و علمای بزرگ شیراز، در پایان هفته گذشته در جلسات روزانه‌ی تفسیر قرآن خود، با اشاره به حوادث پس از انتخابات و موضع گیری‌های خود در انتقاد از وضع حاکم، گفت: همه مى‏دانند كه ما هرگز اغتشاشگر نبوديم، همواره در پى اصلاح امور بوده‏ايم. هدفمان جز سوق‏دادن مردم به سوى خدا نبوده، تقاضايى هم از هيچ كس نداريم. الان نيز با تأسى به حضرت ابراهيم و به عنوان قطره‏اى از درياى علم ايشان، آنچه را كه مى‏دانيم تكليف است، بر زبان مى‏آوريم، به اميد آنكه نتيجه‏اى داشته باشد.
وی با اشاره به تاکید حضرت امام خمينى (س) بر اینکه «نظامى‏ها نبايد در امور سياسى كشور دخالت كنند»، افزود: بسيج و سپاه، فرزندان اين جامعه و بسيار محترم هستند و دخالت‏دادن آنها در سياست كار صحيحى نيست و بى‏شك آثار و نتايج سوء به همراه خواهد داشت.
آیت‌الله دستغیب با اشاره به اینکه ممكن است بعضى افراد، انتقاداتى داشته باشند و تذكراتى بدهند، اضافه کرد: نبايد همه اين انتقادات و تذكرات را دروغ انگاشت. انصاف اين است كه آنچه گفته شده مورد بررسى قرار بگيرد. كسانى همچون آقاى موسوى و آقاى كروبى از دلسوزان انقلاب و مريدان امام خمينى‏(رحمه الله) و محترمين مردم بوده‏اند، نمى‏توان آنها را خائن به مملكت خواند و متهم به براندازى و معاندت با رهبرى نمود.
وی با اشاره به شایعات مربوط به دستگیری این دو رهبر اصلاح طلب، هشدار داد: نصيحت ما اين است كه خداى ناكرده تصميم به بازداشت آنها نگيرند كه اين كار پيامدهاى سوء بسيارى به همراه خواهد داشت. ما نه دستگاه نظامى داريم و نه تاب مقابله با نيروهاى ورزيده و آموزش ديده و گاز اشك آور و توپ و تفنگ. اما به صرف گزارش دادن دو سه نفر نبايد تصميمات خطرناك بگيرند. مى‏توان اين مسأله را با آرامش حل كرد. سركوب‏كردن اطرافيان آنها كه شايد بالغ بر دو سه ميليون نفر باشند، صحيح نيست. نبايد اوضاع گذشته را دوباره پيش آورد.
ایشان با اشاره به سابقه‌ی حضور خود در انقلاب و نظام، گفت: ما كه نرفتيم در خانقاه بنشينيم و هو هو بكشيم. ما نيز در اين جامعه بوديم؛ در جبهه بوديم؛ با بچه‏هاى جنگ نشست و برخاست داشتيم. پيكره و اصل اطلاعات و سپاه پاسداران در اين شهر از همين مسجد بود، آنها همه دوستان ما بودند. ما كه تازه از گوشه‏اى نيامده‏ايم كه هيچ چيز نفهميم.
آیت‌الله دستغیب سپس بار دیگر نسبت به احتمال بازداشت موسوی و کروبی هشدار داد و گفت: نصيحت ما اين است كه تصميم به دستگيرى اين دو بزرگوار نگيرند. آنها را بياورند و با هم صحبت كنند. اين كار آرامش بيشترى به مردم مى‏دهد. ما اين آقايان را مى‌شناسيم، انسانهاى صالحى هستند و همراه امام بوده‏اند. بايد نسبت به اتفاقات آينده هوشيار بود. ما بناى تهديد نداريم و نمى‏توانيم تهديد كنيم، اما اگر مردم بخواهند ناراحتى خود را ابراز كنند، صحيح نيست.
*****
هزینه میلیونی افطاری در باغ ها و رستوران ها
روزنامه سرمایه: برگزاری مراسم افطاری در رستوران ها و تالارها و سالن های پذیرایی، سنتی خیرخواهانه است که متاسفانه چند سالی است به نوعی چشم و هم چشمی و تجمل گرایی تبدیل شده است. به گزارش خبرنگار ما سنت افطاری دادن با سفره های ساده و صمیمی این روزها جایش را به افطاری در هتل ها و باغ ها و رستوران های لوکس شمال شهر با صرف هزینه های دو تا 15 میلیون تومانی داده و هر چه به پایان ماه رمضان نزدیک می شویم، بر تراکم مراسم افطاری نهادها و مراکز دولتی و خصوصی در تالارهای پذیرایی افزوده می شود. به گفته یکی از هتلداران تهران «اغلب افرادی که در این مراسم ها شرکت می کنند، جزء قشر فقیر و مستمند جامعه نیستند و غالباً در این افطاری ها برخی مدیران و شخصیت ها به رایزنی ها و لابی های سیاسی، جلب نظر آرای همسو و... می پردازند. سفره های افطار اینچنینی بسیار رنگارنگ و پرتجمل برپا می شود که میزان معنویتش در حداقل است.» وی افزود: «اگرچه نهادهای دولتی در بحث خدمات رفاهی بودجه هایی در اختیار دارند که در ماه های مختلف سال به اشکال مختلف هزینه می کنند و صرف این بودجه ها در ماه رمضان معمولاً به شکل برگزاری مراسم افطاری است اما به نظر می رسد هزینه های زیادی که در مراسم افطاری صرف می شود، بیشتر به منظور اهداف نمایشی است که در طول سال نیز به اشکال دیگر ادامه دارد.» وی تاکید کرد: «در اینگونه افطاری ها بروز پدیده ناخوشایند اسراف نیز به شدت به چشم می خورد، به گونه ای که در پایان هر افطاری، حجم زیادی از غذاهای نیم خورده به همراه چند نوع غذا و نان و پنیر و سبزی راهی سطل زباله می شود.» از سوی دیگر برخی از مراکز عرضه اینگونه خدمات نیز از فرصت استفاده کرده و در این شب ها جبران زیان کرده و به قول معروف از آب گل آلود ماهی می گیرند، به طوری که نرخ خدمات و اجاره سالن در این مرکز با محاسبه نوع غذاهای سفارشی به چند میلیون تومان می رسد. به گزارش خبرنگار ما هزینه ورودی برخی از این سالن ها و باغ ها بین 800 هزار تا یک میلیون تومان است. در شرایطی که هزینه یک افطاری و شام در برخی از این مراکز خدماتی با ارقام میلیونی محاسبه می شود، رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی و ظروف کرایه بر ثبات و حتی کاهش قیمت این مراکز در مقایسه با سال گذشته تاکید دارد. خسرو ابراهیمی در مورد کاهش نرخ عرضه خدمات تالارهای پذیرایی در سال جاری به خبرنگار ما گفت: «امسال نرخ ارائه خدمات در تالارها و سالن های پذیرایی زیر نظر اتحادیه کاهش یافته و حتی اتحادیه تخفیف هایی نیز برای برگزاری مراسم افطاری در نظر گرفته است.» وی ادامه داد: «طی دو سال گذشته قیمت تالارها افزایش نیافته و نوعی ثبات قیمت بر اینگونه مراکز حاکم است.» وی ادامه داد: «در حال حاضر تعداد 200 تا 250 مرکز در تهران در ارائه اینگونه خدمات فعال هستند و حدود 50 مرکز نیز مراحل کسب پروانه را طی می کنند، ضمن اینکه آماری از مراکز غیررسمی و غیرمجاز در اختیار نیست.» وی نرخ ورودی تالارهای پذیرایی را بین 100 هزار تا 500 هزار تومان ذکر کرد و یادآور شد: «هزینه سرو غذا بین 2500 تا 6000 تومان بوده و هزینه افطاری نیز تا 2000 تومان است.» در حالی که رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی نرخ ورودی این تالارها را بین 100 تا 500 هزار تومان اعلام کرده فعالان این صنف این میزان را تا بیش از یک میلیون تومان ذکر می کنند. مدیر یک باغ در شهرستان کرج در این مورد به خبرنگار ما گفت: «نرخ ورودی باغ 800 هزار تا یک میلیون تومان است و قیمت غذا نیز به نوع و کیفیت آن بستگی دارد.» وی افزود: «هزینه های افطاری و شام جداگانه دریافت می شود و قیمت آن به منوی سفارشی بستگی دارد.» وی خاطرنشان کرد: «افطاری مرسوم نان، پنیر، سبزی، چای، خرما و زولبیا و بامیه است که هزینه ای بین 1700 تا 2000 تومان دارد و اگر آش، حلیم، شله زرد و سایر دسرها به منو اضافه شود رقمی تا 5000 تومان دریافت می شود.» وی همچنین در مورد هزینه سرو غذا در این مرکز گفت: «زرشک پلو با مرغ، قیمه و قرمه سبزی هزینه ای حدود 2500 تا 3000 تومان دارد و غذایی مانند باقالی پلو با ماهیچه گوسفندی تا 9000 تومان سرو می شود.»
نرخ های استثنایی افطاری
در حالی که برخی از اقشار جامعه هزینه پرداخت یک کیلو خرمای 5000 تومانی و یا زولبیا بامیه 2800 تومانی و مواد دیگر سفره های افطار را ندارند، در رستوران های مجلل، عده ای میزهای آنچنانی برای افطار ترتیب می دهند که حداقل هزینه افطاری هر نفر 25 هزار تومان در می آید.» علی اصغر هدایت پناه، صاحب یک رستوران در منطقه شمال تهران،به خبرنگار ما گفت: «سرویس افطاری در این مرکز شامل چای و خرما، نسکافه، شیر، نان، پنیر، گردو، سبزی، زولبیا بامیه، آش رشته، سوپ و حلیم است که به همراه شام سفارشی و 15 درصد حق سرویس، هر نفر 22 تا 28 هزار تومان برآورد هزینه می شود.» وی همچنین افزود: «قسمتی از رستوران برای جوانان تعبیه شده است که با توجه به بودجه به اصطلاح دانشجویی یک افطاری برای آنها حدود 10 تا 20 هزار تومان هزینه بر می دارد.» وی تصریح کرد: «منوی افطاری برای این بخش نان و پنیر و خرما و زولبیا بامیه به همراه آش و سبزی و گردو حدود 2000 تومان است. ضمن اینکه چای و سوپ نیز به صورت رایگان برای جوان ها سرو می شود.» گزارش خبرنگار ما حاکی است در برخی از هتل ها مراسم افطار با سه منوی 1550، 1850 و 2050 تومانی برای هر نفر برگزار می شود. این گزارش می افزاید منوی افطار در چند رستوران در منطقه شمال تهران بین چهار تا شش هزار تومان است. هزینه افطاری در این مراکز برای نان، پنیر، سبزی و گردو بین 500 تا 800 تومان، آش رشته کاسه ای 500 تا 700 تومان، حلیم کاسه ای 500 تومان، شله زرد 1500 تا 2000 تومان، زولبیا بامیه 1500 تا 2500 تومان و انواع سوپ نیز تا 500 تومان عرضه می شود. همچنین منوی شام برای کباب کوبیده و مخصوص برای هر نفر 1700 تومان، جوجه کباب 2000 تا 2700 تومان، ماهی 2200 تا 3800 تومان، کباب بختیاری و سلطانی بین پنج تا هشت هزار تومان و کباب لقمه زعفرانی 5500 تا 7000 تومان سرو می شود.
*****
سایت مدرسه فمینیستی فیلتر شد
در پی فیلترینگ گسترده سایت ها طی چند روز گذشته، روز 23 شهریورماه سایت مدرسه فمینیستی نیز برای بار دوازدهم فیلتر شد. همزمان با فیلترینگ سایت مدرسه فمینیستی، سایت تغییر برای برابری، خبرنامه امیرکبیر و تعداد دیگری از سایت ها نیز فیلتر شده اند. پیش از این، سایت مدرسه فمینیستی در روز 22 خردادماه و همزمان با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری همراه با انبوهی از سایت های دیگر فیلتر شده بود.
*****
امسال دست كم 20 دانشجو ستاره دار شده اند
صبح امروز تعدادی از دانشجویان ستاره دار كنكور كارشناسی ارشد سال 88 با مراجعه به سازمان سنجش با دكتر نوربخش، مدیر كل گزینش سازمان سنجش دیدار كردند.
بنا به اینگزارش دانشجویان ستاره دار كه علی رغم كسب رتبه های ممتاز در كنكور كارشناسی ارشد در سال جاری در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشده اند، در ادامه پیگیری های خود به سازمان سنجش مراجعه كرده و در گفتگو با نوربخش بر احقاق حق طبیعی ادامه تحصیل خویش تاكید كردند. دانشجویان ستاره دار در این دیدار با اشاره به متن صریح قانون اساسی كه حق تحصیل را بدون هیچگونه تبعیضی برای همه ایرانیان به رسمیت میشناسد اعلام كردند تا احقاق حق كامل خود این مسئله را پیگیری خواهند كرد.
دكتر نوربخش نیز در این دیدار ضمن ذكربرخی پیگیری هایش ابراز امیدواری كرد كه مشكل دانشجویان ستاره دار كه به دلیل اعتراض به دولت در دوران كارشناسی از حق طبیعی تحصیل محروم شده اند، در روزهای آتی حل گردد. نوربخش همچنین از دستور دكتر پورعباس، رئیس سازمان سنجش، برای حل مشكل دانشجویان ستاره دار خبر داد. درعین حال نوربخش افزود ممكن است مشكل برخی از ستاره دار ها حل نشود.
گفتنی است در سال جاری دست كم 20 دانشجو (كه تا امروز اسامی انها مشخص شده است) علی رغم كسب رتبه های ممتاز از تحصیل در دوره كارشناسی ارشد محروم شده اند و علی رغم ادعای عباسپور رئیس كمیسیون آموزش مجلس هشتم ،مشكل هیچیك از دانشجویان ستاره دار به اعتراضات اخیر مربوط نمی باشد.
شایان ذكر است در مراجعه امروز دانشجویان ستاره دار به سازمان سنجش ، دانشجویان محروم از تحصیل در مقطع كارشناسی ارشد پس از چندیدن بار تماس با حوزه ریاست سازمان سنجش موفق به دیدار با پورعباس رئیس سازمان سنجش نشدند.
گفتنی است در میان دانشجویان ستاره دار امسال رتبه یك چند گرایش و رتبه های تك رقمی و دو رقمی وجود دارند
*****
روزنامه شرق رفع توقيف شد
وكيل روزنامه شرق از رفع توقيف روزنامه شرق خبرداد.
سيد محمود عليزاده طباطبايي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با اعلام اين مطلب اظهارداشت: هفته گذشته رسيدگي به اتهامات رحمانيان مدير مسوول روزنامه شرق در شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مدير خراساني برگزار شد و پس از پايان جلسه اعضاي هيات منصفه مطبوعات مدير مسسول روزنامه را مجرم تشخيص داده و او را مستحق تخفيف مجازات دانستند.
وكيل روزنامه شرق گفت: در حكم صادره از شعبه 76 دادگاه كيفري استان اين روزنامه رفع توقيف شده و مدير مسوول آن به پرداخت ده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا روزنامه ”شرق“ منتشر خواهد شد؟ اظهارداشت:‌ اين روزنامه قطعا مجددا منتشر خواهد شد ، اما زمان دقيق آن هنوز مشخص نيست.
گفتني است روزنامه شرق در تاريخ 15 مردادماه 86 به دليل مصاحبه با ساقي قهرمان از سوي هيات نظارت بر مطبوعات توقيف شد.
*****
فعالین حقوق بشر و دمکراسی
درگیری خونین در بند 1 زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج،روز گذشته در طی یک درگیری خونین در این بند که منجر به زخمی شدن 30 زندانی گردید. وضعیت 9 نفر از آنها وخیم است و به بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شدند. حوالی ساعت 02:30 بامداد روزیکشنبه 22 شهریور ماه یک درگیری خونین در بند 1 که معروف به بند آخر خطیها است روی داد.در حدود 30 زندانی در اثر این درگیریهای خونین زخمی شدند. گفته می شود که حال 9 نفر از آنها وخیم و در معرض خطر جدی قرار داشتند که به بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شدند.نام یکی از کسانی که گفته می شود در آستانه مرگ و بعضی از گزارشات حاکی از مرگ وی است زندانی موسی ملکی است. بند1 که معروف به بند آخر خطیها است بندی است که زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را برای شکنجه های جسمی و روحی به آنجا منتقل می کنند. این بند دارای شرایط قرون وسطائی است و به منظور شکنجه کردن زندانیان بکار برده می شود . همچنین دارای باندهای مافیایی که در پخش و فروش مواد مخدر و حذف فیزیکی زندانیان معترض نقش دارند. آنها زیر نظر علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان و کرمانی و نبی الله فرج نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات و خادم رئیس بند 1 عمل می کنند. البته افراد نامبرده فوق خود شخصا زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را تهدید به انتقال به بند 1 و حذف فیزیکی آنها نموده اند. در حاضر 2 زندانی سیاسی در این بند بسر می برند آقای منصور اسالو و بهروز جاوید طهرانی می باشند. آقای جاوید طهرانی بارها تحت شکنجه های وحشیانه جسمی قرار گرفت و چندین ماه است که در شرایط طاقت فرسایی در این بند بسر می برد. لازم به یادآوری است که تمامی نقاط این بند با دوربینهای مدار بسته تحت کنترل پاسداربندها است از جمله سرویسهای بهداشتی آن.
*****
پرشین بلاگ مسدود شد
نخستین سرویس دهنده وبلاگ در ایران، ساعاتی پیش از دسترس برخی کاربران اینترنت در داخل کشور خارج شد. گزارش‌ها از ایران حاکی است که از بعدازظهر امروز دوشنبه، پرشین بلاگ به جمع سایت‌های فیلتر شده پیوسته است. مهدی بوترابی، مدیرعامل سابق پرشین‌‏بلاگ پیش‌ از این در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ از سوی ماموران دادستانی تهران بازداشت شده بود. تیر ماه سال گذشته نیز دامنه این سرویس دهنده وبلاگ هک شده بود. پرشین بلاگ در خرداد ماه سال ۱۳۸۱ راه‌اندازی شد و به گفته مدیران آن، روزانه حدود هفت میلیون صفحه در این سایت بازدید می‌شود. فیلترینگ در ایران پس از اعلام نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تشدید شده است. طی سه ماه گذشته بسیاری از سایت‌ها و وبلاگ‌ها در ایران مسدود شده‌اند. وب‌سایت نوروز یکی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی وابسته به حزب مشارکت است که مسئولان آن اعلام کرده‌اند که در روز‌های اخیر مورد حمله هکرها قرار گرفته و همچنین فیلتر شده است. ایران تاکنون بیش از پنج میلیون سایت اینترنتی (داخلی و خارجی) را فیلتر کرده است. فیلترینگ سایت‌های اینترنتی در ایران از سال ۱۳۸۰ آغاز شده است. مسئولیت تعیین مصادیق فیلترینگ سایت‌ها بر عهده مجموعه‌ای به نام «کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ» است. اعضای کمیته تعیین مصادیق را نمایندگانی از وزارت اطلاعات، وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما تشکیل می‌دهند. فیلتر سایت‌هایی که از طریق این کمیته اعلام می‌شود، از طریق شرکت فن‌آوری اطلاعات صورت می‌گیرد. فهرست سایت‌هایی که باید فیلتر شوند، از طریق این شرکت، به سایر ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت اعلام می‌شود تا آن‌ها نیز سایت‌های مورد نظر را فیلتر کنند. مقام‌های جمهوری اسلامی ایران به شدت استفاده از اینترنت را تحت کنترل دارند و هزاران پایگاه اینترنتی حاوی تصاویر و مطالب غیر‌اخلاقی و نیز سایت‌هایی که مطالب سیاسی یا توهین‌آمیز به ارزش‌های مذهبی در آنها نوشته می‌شود، از طرف دولت مسدود شده است.
*****
جنبش دانشجویی نیز شریک جرم مومنی است
بامدادخبر: صبح دوشنبه، پنجمین جلسه نمایش دادگاه بازداشت‌شدگان پس از انتخابات، درحالی برگزار شد که عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش‌آموختگان ایران و دبیرکل سابق دفترتحکیم وحدت، پس از چهل روز بیخبری مطلق که نگرانی شدید خانواده، دوستان و به ویژه همسرش از سلامت او را به همراه داشت، نقش اول این نمایش طنزآلود را ایفا می‌کرد.
حضور مومنی در این بیدادگاه فارغ از آنکه چه گفت یا نگفت این حسن را داشت که خانواده و دوستانش را از نگرانی در بیاورد و پایانی موقت باشد بر دلتنگی سه ماهه‌ی خیل عظیم دوستدارانش در میان فعالان سابق و فعلی جنبش دانشجویی. هرچند که چهره‌ی این استوانه‌ی جنبش دانشجویی و دموکراسی خواهی یک دهه‌ی اخیر ایران، شباهتی به آن مومنی خندان سه ماه قبل نداشت. در همین ارتباط با امیرحسین اعتمادی، عضو شورای مرکزی داشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران و از اعضای شعبه‌ی گیلان سازمان ادوار تحکیم سوالاتی را مطرح کردیم که این پرسش و پاسخ در زیر می‌آید:
روز دوشنبه، پنجمین جلسه‌ی دادگاه بازداشت‌شدگان انتخاباتی، شاهد حضور یکی از چهره‌های برجسته جنبش دانشجویی بود. به نظر شما چرا عبدالله مومنی که از او به عنوان غایب چهار جلسه‌ی قبل یاد می‌شد، به این جلسه آورده شد؟
من فکر می‌کنم که مهمترین دلیل می‌تواند نزدیکی زمان بازگشایی دانشگاهها باشد. واقعیت این است که حکومت، در آستانه‌ی اول مهر، با بحران شدیدی در دانشگاهها مواجه شده است. سه ماه از 22 خرداد گذشته و نه تنها انتخابات به فراموشی سپرده نشده است که با توهین‌هایی که به مردم شد و خونهایی که برای سرکوب اعتراضات مدنی و مسالمت‌آمیز مردم ریخته شد؛ جنایاتی که در کهریزک و سایر زندانهای مخفی، رخ داد -و خود حکومت هم به مواردی، هرچند اندک، اعتراف کرد- غرور مردم با آشکارشدنِ تدریجیِ آنچه در این سه ماه گذشت، جریحه‌دارتر هم شده است. به ویژه که تعدادی از کشته شدگان، نظیر محسن روح‌الامینی و کیانوش آسا و یعقوب بروایه از دانشجویان دانشگاههای تهران بودند.
درچنین شرایطی، طراحان کودتای انتخاباتی، تصور کرده‌اند که با به بیدادگاه کشاندن عبدالله مومنی -که به حق سمبل جنبش دانشجویی در ایران به شمار می‌رود- و وادار ساختن وی به ابراز ندامت از بیش از یک دهه‌ی عملکرد سیاسی‌اش، می‌توانند فعالین دانشجویی جوان‌تر را دلسرد کنند و به زعم خود جلوی اعتراضات را بگیرند. این ادامه همان سیاستهای غلطی است که در این سه ماه شاهد بودیم و به عقیده‌ی من کاملا نتیجه عکس خواهد داشت. یعنی به جای اینکه سعی کنند در این روزهای باقیمانده تا اول مهر، با آزاد کردن زندانیان سیاسی و محاکمه‌ی عاملان جنایات در کهریزک و خیابان‌ها، فضای دانشگاهها را آرام کنند، بیشتر دانشجویان را تحریک می‌کنند.
برگردیم به خود جلسه‌ی دادگاه. آنچه در رسانه‌های حکومتی تحت عنوان اعترافات عبدالله مومنی منتشر شد، تا چه میزان مبتنی بر واقعیت بود؟
متنی که امروز عبدالله مومنی تحت عنوان اعترافات در دادگاه خواند مبتنی بر دو بخش بود. بخشی از آن، سیر فعالیتهای افتخارآمیز او را در تمام سالهای گذشته -چه آن زمان که به عنوان دبیرکل دفتر تحکیم در ارتباط کامل با دانشگاه بود و چه پس از آن که به عنوان سخنگو در سازمان ادوار تحکیم حضور داشت- شامل می‌شد. این بخش از اعترافات نه تنها نکته‌ی تازه‌ای نداشت که به نظر من آقای مومنی از فضای دادگاه استفاده کرد و با تیزهوشی تمام، به بازخوانی تمام رفتارهای سیاسی مسالمت‌آمیز خود و تشکل‌های متبوعش در یک دهه‌ی اخیر پرداخت. برپایی مراسم در شانزدهم آذر و هجدهم تیرماه، یا نوشتن نامه به خاویر سولانا و دبير کل سازمان ملل و کميساريای عالي حقوق بشر، در اعتراض به رفتارهای غیردموکراتیک و نقض حقوق‌بشر در ایران، بخشی از فعالیت‌های مسالمت‌جویانه‌‌‌ای بود که هیچ عقل سلیمی و وجدان آگاهی نمی‌تواند آن را زیر سوال ببرد. فعالیتهایی که بخش بزرگی از جنبش دانشجویی به آن افتخار می‌کند و خود را شریک جرم عبدالله مومنی می‌داند.
اما بخش دیگر اعتراقات، ابراز ندامت آقای مومنی از همین عملکرد پربار بود که اتفاقاً تیم بازجویی به دلیل تمرکز بر این بخش، از آن بخش دیگر غافل ماند به طوریکه آقای مومنی باز هم با تیزهوشی، با اعتراف به اعمال ناکرده‌ای چون حذف عکس آیت‌الله خمینی از آرم دفتر تحکیم و یا سفر به آلمان برای گذراندن دوره‌های آموزشی براندازی، کلیت اعترافاتش و به ویژه ابراز ندامت از گذشته‌اش را زیر سوال برد. که همه می‌دانند که در تمام این سالها نه آرم تحکیم تغییری کرده و نه عبدالله مومنی سفری به آلمان داشته است. به این اضافه کنید حضور او در راهپیمایی 25 خرداد را که از اساس کذب است.
و این قبیل نشانه‌ها، چه تاثیری بر فضای جامعه دارد؟ درحالیکه روزنامه‌ها یا تعطیل شده‌اند یا قادر به انعکاس واقعیتِ ماجرا نیستند؟
متاسفانه طراحان این سناریو، چندان اهمیتی به افکار عمومی نمی‌دهند و با کنترل کامل بر فضای رسانه‌ای عمومی و به‌ویژه صداوسیما، در راه رسیدن به هدف، ابایی از دروغ گفتن و رسواشدن ندارند. در این مرحله هدف این بود که عبدالله مومنی را بشکنند و احتمالا او را از ادامه فعالیت سیاسی منصرف کنند تا همانطور که گفتم درس عبرتی باشد برای فعالان دانشجویی دیگر. در شرایطی که بخش بزرگی از افکار عمومی با وجود همین بمباران اخبار یکسویه از رسانه‌های رسمی، می‌داند که این اعترافات در چه شرایطی گرفته شده و ابراز ندامت فردی که از بایکوت خبری در انفرادی به دادگاه آورده شده، تا چه حد می‌تواند واقعی باشد.
به هرحال دیر یا زود، عبدالله مومنی آزاد می‌شود و با قرار گرفتن در شرایط عادی، به عرصه فعالیت سیاسی بازخواهد گشت. تجربه هم نشان داده که این قبیل ابراز ندامتها به مرور فراموش خواهد شد و اتفاقا گاه شخص نادم با برنامه‌تر از قبل به عرصه برخواهد گشت. علی افشاری و عباس عبدی، نمونه‌های خوبی از این دست هستند.
*****
احضار 10 تن از دانشجویان دانشگاه رازی به وزارت اطلاعات و ضرب و شتم آنها
همزمان با نزدیک شدن به زمان بازگشائی دانشگاه ها و در ادامه موج احضارهای دانشجویان دانشگاه های مختلف به وزارت اطلاعات، 10 تن از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز به اداره اطلاعات این شهرستان احضار شدند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، همزمان با بازگشائی دانشگاه رازی کرمانشاه و زمان انتخاب واحد دانشجویان، فشارهای گسترده بر فعالان دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه به علت اعتراضات دانشجویان به نتایج انتخابات نیز آغاز شده است. بگونه ای که همزمان با احضار گسترده دانشجویان به کمیته انضباطی و صدور بیش از 20 ترم حکم تعلیق برای دانشجویان این دانشگاه، 10 دانشجو نیز به اداره اطلاعات فراخوانده شدند.
حشمت الله مطاعی دانشجوی کارشناسی ارشد، سیامن غیاثی، آبتین پگاه، اشکان مسیبیان، بابک غیاثی، روشنک امیریان، اکرم شیخ پور، روناک محمدی، محمدجعفری، شکوه احمدی، دانشجویان احضار شده این دانشگاه هستند.
پس از مراجعه این دانشجویان، آنان با رفتارهای بسیار بد ماموران امنیتی مواجه شده و تعدادی از آنان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
گفتنی است پیش از این نیز 50 دانشجوی دانشگاه تهران و تعدادی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، سه دانشجوی دانشگاه مازندران، تعدادی از فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز و دانشگاه قزوین، 2 تن از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر نیز به نهادهای امنیتی احضار شده بودند.
مدرسه فمينيستي- آن روز كه زنان بنادرجنوب،‌ برقع به صورت زده و رو به درياي ديار آفتاب اندود خويش به امواجي چشم دوختند كه لنج مرد درياشان رابه سوي آنان مي سرانيد ، برقع ها شان سرخ سرخ بود وگاه نارنجي و سياه ؛‌ ونه هميشه سياه كه به دل بد راه مي داد و آن كس كه سفري داشت سياه از تن به در مي كرد.....هرچند كه در تاريخي دور ، سياهي و مستوري با بيرق حفاظت از زنان،‌ بددلي و سياه روزي را بر آنان استيلا داده بود.
آن روز كس نمي دانست كه روزگاري خواهد رسيد كه اين نظر به آب دوختگان ِ سواحل ِ انتظار، برقع سبز به چشم به استقبال برابري ، آزادي و عدالت خواهند شتافت.
و امروز ، شاهد بدعتي جديد در سنت هاي ديرين اين زنان هستيم. برقع هاي سبز، چالشي با جهان ِ اجبار ... بدعتي كه بي ترديد برآيند ديگر سنت شكني هاي زنان از سراسر ايران وديگر جوامع ستمديده و دردكشيده است.
**
صداي گرم و هيجان زده ي دوست جنوبي ام از سبزي برقع هايي مي گفت كه اين روزها به بازار آمده ...هنوز آنها را نديده بود اما تنها گزارش شاهدي عيني كافي بود تااين چنين به هيجانش بياورد و او نيز طبق عادت ديرينه ، با دقت و ظرافت قصد انتقال اين هيجان را داشت .... موفق شد، چونان هميشه.
گفت :‌ رنگ سبز درميان رنگ هاي برقع زنان جنوب از قديم الايام تا كنون جايي نداشته و هرگز و هيچ گاه شاهد و سندي بر سبزيِ برقع ها يافت نشده است.
گفتم : شايد با خيزش جنبش عمومي و مدني "راي من كجاست" و انتخاب نماد سبز براي رويش دوباره آزادي و برابري خواهي ، زنان جنوب نيز دراعتراض به آنچه از آنان دريغ شده بود در پي خلق نماد پيوند خويش با اين سبزينگي بر آمده اند.
گفت :‌نميدانم لابد اين هم روشي است مبتكرانه به جاي دستمال گردن يا سريند يا مچ بند يا بازوبندي كه دراين روزها درتهران رايج شده .
گفتم : حضور رنگارنك و گوناگون طيف هاي مختلف در اين جنبش موجب شد كه نماد آن نيز نشاني از سبزينگي و رويش متنوع سبزه ها و نهال هاي نورس باشد. دختران و پسران جوان حتي به بندي سبز بر انگشت پيروزي ويا سربندي بر پيشاني ِ روبه آينده خويش و زنان و مردان نيز هريك به نمادي سبز بر لباس و پوشش ظاهري در اين روزها پيوند با اين جنبش را فريادكردند. سهم زنان جنوب نيز لابد اين شده كه آب درياهاي گرم بوم خويش را باخلق برقع سبز به پاي اين سبزينگي ريزند ودر رويش نهال هاي مدنيت سهمي داشته باشند تا كه سبزبرگي به يادگار در ميان اوراق تاريخ زنان شود.
گفت : مي داني برقع جنوبي فقط به منظور حفظ حجاب نيست ؟ اين تكه اي از لباس سنتي آنهاست يعني اصولا برقع زنان جنوب متفاوت از برقع هايي است كه اجباري والزامي به تن زنان كرده اند ،‌ با برقع زنان افغان و برقع هاي طالباني فرق دارد. شايد يادگاري است از صورتك هاي نمايشي در مراسم و آيين ساحل نشينان دور...
گفتم : هرچه كه هست و هرچه بوده حتي اگر در گذشته نشاني از بردگي و سرسپردگي ؛ اينك در هيبتي ديگر به ضد خويش بدل شده و به بازارسبز و پررونق اعتراض هاي مردمي پيوسته است يعني آن چه ميبايست موجب خاموشي آنها شود اينك به هزار زبان در سخن است...
گفت : خودشان مي گويند :‌برقع " موسوي چي "‌ و در نمايشگاه صنايع دستي زنان دانه اي 6000 تومان فروش رفته اما دربازار بندر و ميناب بايد دانه اي 3000 تومان باشد لابد به تهران كه آمده " تهراني شده و گران " !!
**
....برقع سبز با پولك هاي طلايي در ميان دستان كشيده و آفتاب سوخته اش مي درخشيد. دستان توانايي كه انگار ازميان درياهاي جنوب مرواريدي سبز صيد كرده و حاليا به سخاوت به بازار آزادي خواهي عطا مي كرد .
هردو به آن خيره ميشويم و دست به دست مي گردانيم انگار كه از وراي پوست سرانگشتانمان تپيدن و تولد نبضي پرخروش را به يكديگر صلا مي دهيم . نوعي آيين و مناسك براي تكريم نشانه هايي كوچك ، حركت هايي خرد و آثاري به جاي ماندني و به خاطر سپردني . حركت هايي بي ادعا و به دور از سهم خواهي با سهيم شدن در خيزشي مدني به هرنام و به هر شيوه اي كه خودِ زنان مي خواهند .... بودن ! بي صدا و كم هزينه دراين دوران خشونت زا . ماندن ! واندادن ! علامتْ به جايْ نهادن تا كه رهرواني ديگر به دنبال اين نشانه ها راه به حركت هاي خلاق و مدني زنانه يابند .
و علامتْ اين بار ،‌برقع سبز زنان سرخ پوش بنادر هرمزگان است كه در طريقي بديع، هرم آفتاب خفته در جان ِ جنوبي خويش را به گرما بخشي و سبزينگي جنبش مدني ومردمي آورده اند .
برقع سبز را چونان يادگاري عزيز بر دل و ديده نشاندم و چونان ارمغاني از جنبش هاي "خرداد"‌ي در موزه واره تاريخ زنان جاي دادم . ظهوراولين و نمادين برقع سبز چالشي با جهان اجبار است . استفاده اي جسورانه از آن چه قراربوده زنان را به مستوري و پرده نشيني از تاريخ مخفي بدارد ليك ، حاليا به هزار زبان در سخن است...
*****
نمره 20 استادان برای 3 تن از دانشجویان جانباخته
استادان دانشگاه یعقوب بروایه، مصطفی غنیان، و کیانوش آسا سه تن از دانشجویان شهید جنبش سبز با حرکتی نمادین در اعلام نمرات پایان ترم به این 3 دانشجوی شهید نمره 20 دادند.
به گزارش خبرنگاران روزنامه های صبح ایران، هنگامی که نمرات پایان ترم گذشته دانشگاه ها اعلام شده، دانشجویان نمره 20 را در جلوی نام یعقوب بروایه ،مصطفی غنیان و کیانوش آسا سه تن از دانشجویان شهید جنبش سبز مشاهده کردند.
در کنار نمره 20 برگه آزمون یعقوب بروایه یکی از استادان وی که از چهره های مطرح تئاتر کشور است برایش نوشته«تقدیم به تو که به ما درس درست زیستن را آموختی.»
یعقوب بروایه دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نمایش در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز، مصطفی غنیان دانشجوی مقطع کارشناسی كشاورزي دانشگاه رودهن و کیانوش آسا دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بودند که در جریان کودتای انتخاباتی و هجوم مسلحانه نیروی انتظامی،سپاه و بسیج به راهپیمایی های مسالمت آمیز مردم،به شهادت رسیدند.
*****
واكنش مجلس به گرانفروشی بنزین "چاوز" به ایران
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۶۴۱۹۶
عضو كمیسیون انرژی مجلس گفت: خرید بنزین بالاتر از قیمت جهانی از كشور ونزوئلا غیر قانونی است و دولت بدون اجازه مجلس حق ندارد این كار را انجام دهد .موید حسینی صدر نماینده خوی و عضو كمیسیون انرژی مجلس در گفت وگو با «فردا» اظهار داشت: همانگونه كه هوگو چاوز در سفر اخیرش به ایران اعلام نمود این كشور متعهد شده تا هر روز 20 هزار بشكه بنزین به ایران صادر كند صادراتی كه بنابه قول آقای چاوز معادل 800 میلیون دلار خواهد بود كه این مبلغ بسیار بالاتر از قیمت جهانی بنزین است.
عضو كمیسیون انرژی مجلس با بیان اینكه خرید بنزین بالاتر از قیمت جهانی غیر قانونی و اجحاف درحق ملت است تاكید كرد: مجلس اجازه نخواهد داد كشور ونزوئلا بنزین را بالاتر از قیمت مجاز به كشور بفروشد.وی افزود: توافق احمدی نژاد وچاوز در مورد خرید بنزین زمانی می تواند قابل قبول باشد كه بنزیین به قیمت جهانی به ایران فروخته شود.
نماینده خوی در مجلس هشتم خاطرنشان كرد: مجلس با هر توافقی كه نتیجه آن اجحاف در حق ملت ایران باشد برخود می كند وبه همین خاطر توافق ایران باشد كشور ونزوئلا را در مورد خرید بنزین با حساسیت دنبال می كند.
*****
صحنه سیلی زدن پاسدار، بر چهره پدر جانبازی که فرزندش را کشته اند:


*****
عضو شورای مرکزی ادوارتحکیم در گفتگو با روز:
چرا فقط زندانیان 2الف اعتراف می کنند؟
مهدی امینی زاده،عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که عبدالله مومنی سخنگوی آن روز گذشته در دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات حاضر شد، به روز گفت: "این سوال جدی مطرح است که چرا تنها زندانیان بازداشتگاه 2 الف در صفحه تلویزیون ظاهر می شوند و ابراز ندامت می کنند".
مهدی امینی زاده که او نیز همزمان با عبدالله مومنی در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در ابتدای دهه هشتاد عضویت داشته در رابطه با محاکمه مومنی می گوید: "امروز عبدالله مومنی در حالی در دادگاه حاضر شد که هیچ نشانه ای مبنی بر یک محاکمه عادلانه دیده نمی شود. ایشان حتی از حق داشتن وکیل هم محروم شده و گفته شده است که خود وی به دفاع از خود خواهد پرداخت؛ این در حالی است که مومنی در اظهاراتی که نتیجه القائات نزدیک به سه ماه زندان انفرادی و فشارهای بازجویی است هیچ دفاعی از خود نکرد و تنها همانند سایر قربانیان زندان 2 الف کارنامه سیاسی خود را در اظهاراتی کلی نفی کرد".
دبیر تشکیلات سازمان ادوار تحکیم وحدت افزود: "برگزاری اینگونه دادگاه ها مسلما هیچ تاثیری بر دیدگاه افکار عمومی درمورد آقای مومنی و سایر قربانیان این زندان نخواهد داشت و تنها به افزایش وجهه سیاسی و اجتماعی ایشان منجر خواهد شد".
امینی زاده با اشاره به مسبوق به سابقه بودن اخذ اعترافات از زندانیان سیاسی می گوید: "عبدالله مومنی نخستین فردی نیست که مجبور به اعترافات تحت فشار می گردد؛ تجربه سایر قربانیان این روشهای غیر انسانی نشان می دهد که همه آنها پس از آزادی از زندان شرح وقایعی را که منجر به اعترافات انها شده است نوشته و گفته اند و به این دلیل ماهیت این گونه روشها کاملا آشکار است".
وی می افزاید: "اما اگر می خواهید به صحت و سقم مطالب اظهار شده در دادگاه پی ببرید تنها به این بخش از
اظهارات این مبارز صادق و فداکار جنبش دموکراسی خواهی ایران به نقل از خبرگزاری فارس توجه کنید که می گوید: (ع.م.ر) در خصوص سفر خود به آلمان برای آموزش براندازی نرم همراه با سه فعال دانشجویی دیگر توضیح داد با تعدادی از اعضای شورای مركزی ادوار تحكیم با هدف شركت در كلاس‌های آموزشی به مدت یك هفته به آلمان رفتیم كه همه هزینه آن توسط آمریكا و تحت پوشش یك نهاد حقوق بشری تامین شده بود. این در حالی است که مومنی هرگز به چنین سفری نرفته است و من به عنوان کسی که در ده سال اخیر همواره درکنار عبدالله مومنی بوده ام حاضرم این مطلب را در هر کجا که لازم باشد ثابت نمایم".
عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران با تاکید بر کم سابقه بودن فشارهای وارده به زندانیان در این دوره تاریخی می گوید: " طبیعی است زمانی که فرزند صادق جنبش دموکراسی خواهی ایران مجبور به اعتراف به سفری می گردد که هرگز اتفاق نیفتاده،در مورد سایر اظهارات او در دادگاه نیز وضعیت کاملاً روشن است".
وی همچنین با اشاره به زندان محل نگهداری عبدالله مومنی که خود نیز در سال 82 تجربه بازداشت در آن را دارد اظهار می دارد: " نکته دیگری که دراینجا باید بدان توجه کرد این است که ما هم اکنون دو دسته متهم در زندانها داریم عده ای که در بند 2 الف نگهداری می شوند و متهمانی که در سایر بندها هستند.حال این سوال جدی مطرح است که چرا تنها زندانیان بازداشتگاه 2 الف در صفحه تلویزیون ظاهر می شوند و ابراز ندامت می کنند؟"
امینی زاده در پایان این گفتگو می گوید: "کسانی که با برگزاری این دادگاهها به دنبال اثبات صحت انتخابات و حواله کردن همه اعتراضات به کشورهای دیگر هستند باید بدانند که ابهامات و سوالات موجود در مورد انتخابات به حدی است که با این شگردها نمی توان بدان پاسخ گفت و از هم اکنون این اقدامات محکوم به شکست است".
*****
عین میم عزیز! همیشه دوستت می داریم
سامان رسول پور

کمتر اتفاق می افتد که اکثریت، در مورد یک شخصیت، نظری واحد داشته باشند. بخصوص اگر آن شخصیت کنشگر باشد و در حوزه اجتماعی فعالیت داشته باشد و در ایران هم زندگی کند. کمتر اتفاق می افتد که حتی صفتهایی که اکثریت به یک فرد می دهند، کاملا شبیه به هم باشد. اما وقتی صحبت از عبدالله مومنی است، این قاعده به هم می خورد و همه بر سر صادق بودن، متواضع بودن و منطقی بودن عبدالله مومنی توافق دارند.
همه می دانند که عبدالله، در همه این سالها یکی از ستونهای فعالیتهای حقوق بشری در ایران بوده. از حقوق انسانی همه دفاع کرده. بلندگوی رسایی بوده که نقض حقوق بشر را افشا کرده. زندان رفته. شکنجه شده. آزاد شده. اما باز به کارش ادامه داده. باری عبدالله را همه می شناسند. حتی آنانی که تمام هنرشان و لذتشان این است که دیگران را وادار به کاری کنند که نمی خواهند. تمام زندگیشان در این خلاصه شده که بزنند و شکنجه کنند و اقرار بگیرند.
آنها خوب می دانند که امروز چه کسی را به دادگاهشان آورده اند. می دانند که او سمبل یک فعال حقوق بشر شجاع و نمونه است که از حقوق همه دفاع کرده. و از این روست که با او چنین می کنند. چرا که او آینه ای است که حاکمیت خود را در او می بیند و می یابد و وحشت می کند. بی خود نیست که فعالان حقوق بشر، وقتی که گذرشان به بازداشتگاه و زندان و دادگاه می خورد، بدتر از تروریست ها با آنها رفتار می شود. نمونه اش کبودوند. یا شیوا نظر آهاری. سعید متن پور. عماد باقی. نمونه اش خود عبدالله.
به عبدالله بنگرید. چه آن هنگام که خبرگزاریهای دولتی "ع. م" ش می خوانند. چه آن وقت که چشمانش خیس است و چه آن زمان که عکسش را شطرنجی می کنند تا مثلا دیگران نشناسندش. او آشفتگی و نگرانی و خوف حاکمیت را به ما نشان می دهد.
دولت شان، قوه قضاییه شان، خبرگزاریهایشان، بازجویشان، زندانبانشان، همه و همه در کارند و در کار بودند. انشایی نوشتند. عبدالله خواند. برای ما. و اکنون ما نتیجه گیری می کنیم: دولت از همه می ترسد و ازفعال حقوق بشر بیشتر از همه.
عبدالله! سرت را بالا بگیر. بگذار تصویرت را شطرنجی کنند برادرم. تو همیشه عبدالله صادق و متواضع و منطقی ما باقی خواهی ماند و در عوض آنها هر روز تصویرشان در ذهن ملت شطرنجی تر و تیره تر خواهد شد. ما همچنان دوستت داریم "عین میم!".
*****
نبرد حواريون خميني
فرشید امیر:
انتخابات دهمين دور رياست جمهوري و حوادث پس از آن موجب شد تا بسياري از آفت هاي تنيده شده و رخنه كرده بر پيكر نظام سي ساله جمهوري اسلامي ، كه بارها بزرگان و متفكران نسبت به آن هشیار بودند سر باز كند، خيلي زودتر از آنكه تصور مي‌شد افراد و گروهها چهره از رخ نقاب سياست پيشگي برداشتند و به صراحت و با اطمينان از قدرت به دست آورده آنچه را كه در دلهايشان مي‌گذشت را به زبان آوردند.
مصباح يزدي كه مخالفتش با انديشه‌ها و مبارزه آيت الله خميني با رژيم سلطنتي شهره عام و خاص است و در دوران بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي به خاطر همين سوابقش به گوشه‌اي خزيده و سكوت را بر سخن رجحان داده بود، مقام رئيس جمهور را در حد و اندازه "امام عصر" معرفي كرد و آنگاه كه در برابر اين پرسش قرار گرفت كه چگونه در زمان رياست جمهوري هاي پيشين چنين گزاره‌اي مطرح نبود سكوت اختيار كرد. شايد او با نگاهي عاقل اندر سفيه به مخاطبانش فهماند كه معنا و مفهوم "فقه پويا" در انديشه تشيع همين است و به همين كار مي‌آيد! كه اگر امروز پاستور از آن ماست بر گرد آن هاله تقدس بكشيم و اگر فردي چون محمد خاتمي در آن بنشيند كه با انديشه هاي ما بيگانه است در خطبه‌هاي نماز جمعه از مباح بودن ريختن خون حاميان رئيس جمهور بگوييم.
امروزه در يك مرز بندي صريح و بي رحم در يكسو از ميرحسين موسوي ، مهدي كروبي، محمد خاتمي ، اكبر هاشمي رفسنجاني ، موسوي خويني ها ، صانعي ، آيت الله العظمي منتظري گرفته تا خانواده امام ، دانشجويان پيرو خط امام ، و دانشگاهيان و حوزويان مستقل قرار گرفته اند و در سوي ديگر آيت الله علي خامنه‌اي ، اعضاي شوراي نگهبان ، سپاه، بسيج ، نيروي انتظامي ، صدا و سيما و يك دولت كودتايي قرار دارند.رويارويي از ساليان پيش آغاز شده بود، از بحث هاي تند درون محفلي تا استعفا ها و كنارگذاشتن ها، تا انجا كه روحانيون حاكم دوپاره شدند و يكي شد "مجمع" و ديگري شد "جامعه" ، درگذشت آيت الله خميني اما فصل پاياني بود بر رقابتهاي توام با رفاقت ، آنان كه حاكم شدند ، براي مغلوبين برنامه‌اي چيدند تا نام و ياد آنها از ذهن جامعه فراموش شود.
به همان ميزاني كه افراد به امام خميني نزديكتر بودند بيشتر مورد غضب و حذف واقع شدند. سالها پس از آن در حماسه دوم خرداد مردم به ياري آنها آمدند ، اما انها هرگز نتوانستند زمين سفت و بدون مين براي بازي پيدا كنند گرچه توانستند در يادها و دلها بنشينند. تنها يك نفر از آنها بين زمين و آسمان ماند ، معلق در ميان دو كهكشان اصلاح‌طلبي و اصولگرايي و او فردي نبود جز هاشمي رفسنجاني كه مي‌خواست براي خود نقشي فراتر از اين بازي ها بيابد، اما در زمانه اي كه بالاترين مقام كشور هم عملا در كسوت اعضاي جبهه اصولگرايي مينشيند ، و در دوره‌اي كه مردم نياز دارند تا همه موضع خود را در قبال فجايع پيش امده بداند و فرياد مي‌زنند كه "سكوت مساوي با خيانت " است، هاشمي هم در نماز جمعه به ياد ماندني خود راه خود را برگزيد.
اينك از ميان ياران و حواريون خميني، آنها كه زنده مانده اند در يك اردوگاه نشسته اند، و در سوي ديگر كساني هستند كه از هيچ سلاح و مكري براي فزوني كردن قدرت خود و زياده خواهي هايشان فرو گذار نيستند. سال 86 دو سال پيش از آنكه خيابانهاي تهران در دفاع از ميراث و نزديكان خميني صحنه كشتار سبعانه شود. حسن خميني نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي و توليت مرقد او به "شهروند امروز" گفت كه "به نظر بنده تنبه امام به اينكه نظامي ها نبايد در سياست دخالت كنند، يكي از دغدغه ها و مسائل است. چون تفاوت عنصر نظامي و سياسي تنها در اين است كه نظامي تفنگ دارد. يكي از بزرگترين معيارهايي كه مي‌توان گفت، جامعه از راه امام خارج شده است يا نه حضور نظاميان در عرصه سياست است" حرفهاي خميني جوان بي پاسخ نماند، پاسخ او مثل ادبيات سرانشان و روزنامه‌هايشان فحاشي و درندگي بود از "لپ‌هاي سرخ سيد حسن" نوشتند و اينكه از غم همسران شهيد بي خبر است! حسن خميني شايد مي‌ دانست كه اين حضور نظاميان در سياست آرام آرام به كودتا هم مي رسد. همان سال 86 علي اشراقي ديگر نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي هم براي انتخابات مجلس هشتم شوراي اسلامي رد صلاحيت شد، تا همگان دريابند كه خاندان خميني استخواني در گلوي اقتدارگرايان شده اند.
همان سال آيت الله توسلي دقايقي قبل از فوتش در جلسه رسمي مجمع تشخيص مصلحت نظام خوابي را از سيد جسن خميني نقل كرد؛ "امام خمینی به خواب سیدحسن خمینی آمده و نجوا کرده که «مرا دارند از این خانه بیرون می‌کنند» و چون از آن مرحوم می‌پرسند که "آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون می‌کند" از عالم خواب، جواب نمی‌شنوند." برخي اصولگراين گفتند آنكه در خانه امام زندگي مي‌كند سيد حسن است و احتمالا منظور امام نوه خود اوست و نه ما ! براي آنها كه اندكي با فضاي سياسي ايران آشنايي داشتند به تعبير خواب نوه امام احتياجي پيدا نكردند كه خود امام هم مي گويد "خواب حجت نیست اما گاه خواب‌هایی است که انسان را بیدار می‌کند " خواب اصولگرايي سنگين تر شد، اما دو سال بعد ميليون‌ها ايراني بيدار شدند، روزي كه دربهاي مرقد بنيانگذار نظام براي برگزاري شبهاي قدر بسته شد و ياران خميني متهم به براندازي نظام شدند.هواداران آيت الله خامنه‌اي در طي سه ماهه گذشته هرچه نيرو و پتانسيل داشتند در "رزمايش" خود به ميدان آوردند از سركوبهاي خونين و بي سابقه در جهان تا برگزاري داداگاههاي نمايشي هميشگي و تبليغات گسترده رسانه‌اي ، دستگيري و در بند كردن صدهها نيروي فعال سياسي اصلاح طلب و هزاران معترض و اتهام هاي سنگيني كه اين روزها فرمانده سپاه به ياران خميني وارد مي‌كند. اما به نظر مي‌رسد جنبش سبز تا كنون با همه برگهاي خود به پاي ميز بازي ننشسته است. برگهايي كه ظن وجود آنها براي رقيب مي‌تواند مراسم اصلي مذهبي را يا دانشگاههاي كشور را تا آستانه تعطيلي بكشاند.
*****
استمداد از مراجع و علما: غیرقانونی بودن دولت را اعلام کنید
مهدی الف

چند هفته پيش خواب عجيبي ديدم. خواب ديدم كه در خانه همه چيز به هم ريخته است و هيچ چيز سر جايش نيست، خيلي ترسيدم. با عجله از خانه بيرون رفتم و پس از تأمل در مورد چگونگي حل اين مشكل تصميم گرفتم به محضر چند تن از مراجع تقليد برسم و از آنان كمك بگيرم. چند تن از علما براي كمك به منزل ما آمدند. به اطراف خانه نگريستند و آنگاه در سكوت خانه را ترك كردند. در پي آ‏ن‏ها دويدم و كمك خواستم. يكي از علماي بزرگوار رو به من كرده و فرمود در اين خانه شيطان وارد شده است براي همين آن محل را ترك كرديم. من به گريه افتادم و گفتم حاج آقا من براي بيرون راندن همين شيطان به شما متوسل شده‌ام خواهش ميكنم كمكم كنيد. آن عالم بزرگوار با لبخندي به من نگريست و به همراه سايرين دوباره به سمت منزل ما حركت كردند.
فرداي آن روز كه مشغول خواندن اخبار در سايتهاي خبري بودم، چشمم به خبري افتاد كه تمام بدنم سرد شد و بر خود لرزيدم. نوشته بود:
"احتمال هجرت چندين تن از علما و مراجع به نجف"
لازم ديدم مواردي را جهت اطلاع به محضر علماي گرانقدر و مراجع عاليقدر برسانم. اين نوشته به مثابه طلب كمك اين بنده حقير مي‌باشد و مي‌دانم تا روزي كه علما و مراجع در اين كشور كه خانه ماست حضور دارند، شيطان و شيطان صفتان توان قدرت نمايي و ستمگري نخواهند داشت.
1- در بيانيه نخست مهندس ميرحسين موسوي آمده است "نتایجی که برای دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بهت‌آور است. مردمی که در صف‌های طولانی اخذ رای شاهد ترکیب آرا بودند و خود می‌دانند که به چه کسی رای داده‌اند با حیرت تمام به شعبده‌بازی دست‌اندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه می‌کنند. آنان اینک بیش از همیشه به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح این بازی بزرگ ریخته شده است. اینجانب ضمن اعتراض شدید به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات هشدار می‌دهم که تسلیم این صحنه‌آرایی خطرناک نخواهم شد. نتیجه آنچه که از عملکرد متصدیان بی‌امانت دیده‌ایم و می‌بینیم جز تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت دروغ و استبداد نیست."
وي افزوده است " اینجانب طبق وظیفه شرعی و ملی خویش به افشای رازهای پشت سر این روند پرمخاطره خواهم پرداخت و آثار نابودکننده آن را بر سرنوشت کشور توضیح خواهم داد و ترس آن دارم که ادامه وضع موجود همه نیروهای موثر در نظام را به توجیه‌گرانی دروغگو در مقابل مردم تبدیل کند و دنیا و آخرت آنان را در معرض لطمه‌های جبران‌ناپذیر قرار دهد." در اين بيانيه آمده است "کمترین پیام انقلاب ما این است که مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد."
2- ارائه آمار مخدوش، متناقض و عجيب از سوي برگزار كنندگان اين انتخابات آن هم پس از چندين هفته پس از برگزاري آن، حقانيت و درستي گفته هاي مهندس موسوي را بيش از پيش آشكار ساخت. تصاوير منتشره از صدا و سيماي كشور كه آراء تا نخورده و اتوكشيده مردم! را در زمان بازشماري نمايشي آراء نشان مي داد، در كنار آگاهي از وجود بيش از 50 هزار مهر اضافي در كنار دهها ميليون تعرفه اضافي چاپ شده در اين دوره جاي ترديدي براي قاطبه مردم باقي نگذاشت كه آراء اعلام شده از سوي وزارت كشور و هيأت هاي نظارت شوراي نگهبان تخلفي آشكار و غير اخلاقي بوده است.
3- نسبت دادن القابي نظير خس و خاشاك، اراذل و اوباش، اغتشاشگر و ... به مردمي كه آگاهانه و مسالمت آميز خواستار توقف روند ناصواب تخلفات انتخاباتي و صداقت مسئولين امر در اعلام نتايج واقعي انتخابات بودند، نه تنها با آموزه هاي اسلام راستين هيچگونه سنخيتي نداشت بلكه تخلفي آشكار از قانون اساسي جمهوري اسلامي بود.
4- نحوه برخورد حاكميت با معترضين به نتايج انتخابات خصوصاً پس از خطبه هاي رهبري نظام در به خاك و خون كشيدن جوانان و سپس نسبت دادن آن به بيگانگان امري نيست كه از نظر عامه مردم و علماي عظام و مراجع شيعه كه همواره در طول تاريخ مأمن و پناهگاه مظلومين بوده اند، قابل بخشش و چشم پوشي باشد.
5- شكنجه، قتل و تجاوز به بازداشت شدگان تجمعات معترضين به نتايج انتخابات اين سوال را در اذهان عمومي پديد مي‌آورد كه مسبب اصلي اين جنايات كيست و آيا يك فرد نظامي بدون اطلاع مافوق خويش جرأت انجام چنين اقدامات وقيحي را دارد؟
6- ارائه گزارشات دروغين به مردم از رسانه ملي! مبني بر اينكه شهداي جنبش اصيل مردم ايران سابقاً داراي بيماريهايي نظير مننژيت و ... بوده اند و اينكه آنها توسط اغتشاشگران به قتل رسيده اند و دهها دروغ ديگر كه از نظر دين مبين اسلام از بزرگترين گناهان بوده و ارتكاب به آن باعث ساقط شدن يك فرد از عدالت مي‌گردد، در كنار دروغ بزرگ نتايج انتخابات دهم رياست جمهوري مبناي ديني نظام را با چالش جدي مواجه كرده است. آيا رئيس رسانه ملي و ناصب او در برابر دروغ هايي كه گفته اند از مردم عذرخواهي خواهند كرد و آيا عدالت ناصب رئيس صدا و سيما حتي با همان تك دروغ در مورد مرحوم ترانه موسوي از وي ساقط نشده است؟
7- بسياري از فعالين سياسي كشور كه بسياري از آنها داراي سوابق درخشان در انقلاب اسلامي ايران هستند و اغلب آنها به نيكي و صداقت شهره اند، با زننده ترين و خشن ترين صورت ممكن بازداشت شده و در سلولهاي انفرادي نگهداري مي‌شوند. فرزندان و خانواده برخي از اين افراد نيز بازداشت شده اند تا فشار بر زنداني جهت پذيرش خواسته هاي بازجو تسهيل گردد. به عنوان مثال در روز 15 شهريور ماه عاطفه امام فرزند 18 ساله جواد امام از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در خيابان به طرز وحشيانه اي بازداشت شده و در حين دستگيري چادر از سر وي كشيده اند با اين سخن كه شما لياقت چادر نداريد. آيا اين بازداشت‌ها با موازين اسلامي و اخلاقي و انساني سازگار است؟
8- دادگاه نمايشي فعالين سياسي كشور برگزار گرديده و در حال برگزاري است. از ديد بسياري از علما و مراجع اعترافاتي كه تحت شكنجه، تجريد و ارعاب صورت گيرد فاقد مشروعيت قانوني و ديني است. سؤال اين است كه مسئول اين بي قانوني كيست؟ قاضي دادگاه، رئيس قوه قضائيه يا ناصب وي؟
9- به اعتقاد نگارنده اگر سال 1376 و پس از حصر حضرت آيت الله منتظري و هتك حرمت ايشان مراجع عظام به صورت يكپارچه و يكصدا به اين امر اعتراض مي‌كردند و در مقابل اين بدعت مي ايستادند، امروز شاهد شكايت دولت از يك مرجع تقليد بزرگوار و تلاش براي دادگاهي كردن ايشان نبوديم. امري كه حتي در رژيم شاه نيز سابقه نداشته است.
از مراجع عظام و علماي بزرگوار كه همواره پشتيبان مظلومان و ستمديدگان تاريخ بوده اند و بيوت آنها همواره بر روي ستم كشيدگان و زجر ديدگان تاريخ باز بوده خواستارم كه به كمك مردم بشتابند و ضمن غير قانوني اعلام كردن دولت غير قانوني كنوني، مراسم تنفيذ مهندس ميرحسين موسوي را در شهر مقدس قم برگزار نمايند.
*****
بازداشت سه نوه‌ی آیت‌الله منتظری!
دیروز آیت الله حسینعلی منتظری؛ یکی از بنیانگزاران رژیم ظلم و جور و فساد "ولایت وقیح" که در جریانات اخیر تلاش دارد اعتبار فراموش شده خویش را بین ملت بپاخاسته زنده نماید، طی اعلامیه ای از تمامی آخوندها و باصطلاح مراجع دینی درخواست کرد که بر علیه "سیدعلی" گدا و رژیم غیر قانونی او و همچنین رییس دولت کودتا فتوا داده و اعتراض نمایند. ساعاتی پس از انتشار این نامه به مراجع و علما، سه نوه‌ی او دستگیر شدند.
محمدمهدی، محمدعلی و محمدصادق منتظری، سه فرزند احمد منتظری - پسر ارشد آیت‌الله - در آستانه‌ی افطار در منزل پدرشان در قم بازداشت شدند.
همچنین بنا بر اخبار رسیده تا این لحظه ، فرزندان آقایان سید حسین موسوی تبریزی دبیر کل مجمع محققیق و مدرسین حوزه علمیه قم و همچنین فرزندان دو تن از افراد مرتبط با بیت آیت الله منتظری آقایان ناظم زاده و احمدی نیز بازداشت شده اند.
*****
اظهارات جديد بن لادن در خصوص امريکا
اسامه بن لادن در يک نوار صوتي جديد، از امريکايي ها خواست از هم پيماني کشورشان با اسرائيل عقب نشيني کنند.
اسامه بن لادن رهبر القاعده، در نوار صوتي جديد 10 دقيقه يي که دو روز بعد از سالروز حملات 11 سپتامبر سال 2001 منتشر شد، از امريکايي ها خواست اگر خواهان اجتناب از حملات جديد القاعده هستند، از هم پيماني کشورشان با اسرائيل عقب نشيني کنند. اسامه بن لادن تاکيد کرد؛ سياست هاي دولت قبلي امريکا همچنان ادامه دارد.
وي در اين نوار صوتي که تحت عنوان «پيامي به ملت امريکا» منتشر شد، گفت؛ ملت امريکا بايد امنيت و وجهه و اقتصادش با امنيت و وجهه و اقتصاد اسرائيل تفاوت داشته باشد. بن لادن اوباما را فردي «ضعيف» توصيف کرد که هرگز نمي تواند جنگ را متوقف کند. رهبر القاعده، نومحافظه کاران را متهم کرد که به دنبال ايجاد فضاي نگران سازي و تروريسم فکري عليه امريکايي ها هستند و همچنان در راس قدرتند.
بن لادن گفت؛ در روزهاي آينده براي شما مشخص خواهد شد که تنها چهره افراد کاخ سفيد تغيير کرده نه چيز ديگري و اوباما يک فرد ضعيف است که هرگز نمي تواند همان طور که وعده داده، جنگ را متوقف کند بلکه تا حد امکان تعلل خواهد کرد. اسامه بن لادن به ملت امريکا در خصوص روابط محکم دولت امريکا با اسرائيل هشدار داد و تهديد کرد در صورتي که امريکا به جنگ خود عليه اسلام و مسلمين ادامه دهد و همچنان در حمايتش از اسرائيل اصرار داشته باشد، عليه امريکا دست به جنگ خواهد زد.
اسامه بن لادن تاکيد کرد؛ سياست هاي کاخ سفيد همچنان در دستان شرکت هاي بزرگ و لابي هاي اسرائيلي است و بهتر است براي شما علت 11 سپتامبر مشخص شود. حمايت امريکا از اسرائيل عامل حملات 11 سپتامبر از سوي القاعده بود.وي گفت؛ اوباما اخيراً در سخنراني اش در قاهره به رنج ملت فلسطين اشاره کرد، در حالي که ملت فلسطين همچنان رنجش افزايش مي يابد و اگر شما خاطرات جيمي کارتر رئيس جمهور اسبق تان را خوانده باشيد، در خواهيد يافت که وي به نژادپرستي اسرائيل عليه فلسطيني ها اشاره کرده است و کارتر اخيراً در سفرش به نوار غزه گفته بود با ساکنان نوار غزه همانند يک حيوان برخورد مي شود.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
اصول مغفول در دادسرا
کاربرد نادرست عبارت «اعلام شکايت مدعي العموم» در کيفرخواست هاي تنظيمي يا دادنامه ها اين تصور غلط را موجب شده که دادسرا و در راس آن دادستان از حق اعلام شکايت برخوردار است، در حالي که تعقيب و اقامه دعوي عمومي، وظيفه قانوني دادسرا است و براي اعمال اين وظيفه و تکليف نيز شرايطي لازم است که در اين نوشتار ضمن بيان آن به نکات ديگري از وظايف دادسرا در رابطه با وظيفه «طرفداري از حقوق متهم» و «حق اعلام جرم هر شهروند» اشاره مي شود.
آنچه مسلم است حذف نهاد قديمي دادسرا از نظام قضايي کشور و تمرکز اختيارات و وظايف قضايي در سيستم دادگاه هاي عمومي موجب شد اغلب قضات شاغل در اين دادگاه ها به ويژه قضات جوان و کم تجربه نسبت به مقررات و آيين رسيدگي به امر کيفري در دادسرا آگاهي لازم را نداشته باشند و در شرايط کنوني نيز با وجود گذشت چند سال از احياي دادسرا عدم تصويب آيين دادرسي متناسب اين نهاد باعث شده عده يي از قضات شاغل در دادسرا به برخي از اصول و قواعد رسيدگي در اين نهاد اشراف نداشته باشند. از سوي ديگر مقررات اصلاحي قانون تشکيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب (مصوب 28/7/81) مشهور به قانون احياي دادسرا داراي اجمال و اشکالات متعددي است که اعمال رويه هاي مختلف را در رسيدگي به امور کيفري سبب شده است و صدور آراي وحدت اوليه متعدد و قابل ملاحظه در زمينه اين مقررات اصلاحي خود مويد وجود اختلاف رويه ها حتي در مراجع قضايي عالي است.
وظيفه اصلي و مهم دادسرا تعقيب دعوي عمومي است. به سخن ديگر، دادسرا به نمايندگي از طرف جامعه وظيفه تعقيب بزهکار و درخواست مجازات او را برعهده دارد. به همين جهت سابقاً به دادستان «وکيل جماعت» و به دادياران دادسرا، «وکلاي عمومي» گفته مي شد. جامعه از طريق قوه مقننه، قوانين جزايي را تصويب مي کند و بر اين اساس ملاک تشخيص جرم بودن اعمال افراد جامعه مقررات جزايي است که از آن به اصل «قانوني بودن جرم و مجازات» ياد مي شود. افزون بر اين رسيدگي به جرم بايد قانوني باشد و اين گونه نيست که مرجع تعقيب (دادسرا) در تعقيب امر جزايي و تحقيقات مقدماتي از آزادي عمل برخوردار باشد و به طور کلي اقدامات تعقيبي تحقيقي و دادرسي بايد متکي به قانون باشد و مطابق اصل 36 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اصل بر برائت است و هيچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمي شود مگر اينکه جرم او در «دادگاه صالح ثابت شود». همچنين برابر اصل 159 قانون اساسي «مرجع رسمي تظلمات و شکايات دادگستري است و تشکيل دادگاه ها و تعيين صلاحيت آنها منوط به حکم قانون است.» و اما دادسرا در معيت دادگاه ها تشکيل مي شود. ماده 3 اصلاحي (28/7/81) قانون تشکيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب مقرر مي دارد؛«در حوزه قضايي هر شهرستان يک دادسرا نيز در معيت دادگاه هاي آن حوزه تشکيل مي گردد. تشکيلات حدود صلاحيت، وظايف و اختيارات دادسراي مذکور که «دادسراي عمومي و انقلاب» ناميده مي شود تا زمان تصويب آيين دادرسي مربوطه، طبق قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور کيفري مصوب 28/6/78 کميسيون حقوقي و قضايي مجلس شوراي اسلامي و مقررات مندرج در اين قانون... مي باشد.» و در بند الف اين ماده آمده است؛ «دادسرا که عهده دار کشف جرم، تعقيب مجرم، اقامه دعوي از جنبه حق الهي و حفظ حقوق عمومي و حدود اسلامي، اجراي حکم و همچنين رسيدگي به امور حسبيه وفق ضوابط قانوني است به رياست دادستان مي باشد و به تعداد لازم معاون، داديار و بازپرس و تشکيلات اداري خواهد داشت.
اقدامات دادسرا در جرائمي که جنبه خصوصي دارد با شکايت شاکي خصوصي شروع مي شود...» و برابر ماده 6 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب گذشت شاکي يا مدعي خصوصي در جرائم قابل گذشت از جمله مواردي است که تعقيب امر جزايي و اجراي مجازات موقوف مي شود. مطابق تبصره ذيل ماده مزبور تفکيک و تعيين اينکه امر جزايي تابع کدام يک از انواع قابل گذشت و غيرقابل گذشت است به موجب قانون است. در قانون مجازات اسلامي ماده 727، جرائم قابل گذشت را احصا کرده است.و در قوانين جزايي متفرقه ديگر نيز تشخيص قابل گذشت بودن جرم منوط به صراحت قانون است در غير اين صورت با توجه به اصل غيرقابل گذشت بودن جرائم در حقوق جزا، جرم غيرقابل گذشت خواهد بود و دادسرا در اين گونه جرائم بدون نياز به شکايت شاکي، مکلف به تعقيب امر جزايي است و همين طور است در جرمي که حيثيت خصوصي ندارد. (مانند حمل اسلحه غيرمجاز) اما در جرائم قابل گذشت تا زماني که شاکي شکايت خود را اعلام نکرده باشد، دادسرا به فرض اطلاع از وقوع جرم، نمي تواند تعقيب جزايي را آغاز کند، مگر متضرر از جرم محجور (صغير، غيررشيد و مجنون) بوده و دسترسي به ولي قيم او وجود نداشته باشد يا مجني عليه، ولي يا قيم نداشته باشد و نصب قيم موجب فوت وقت يا توجه ضرر به محجور شود تا حضور و مداخله ولي يا قيم يا نصب قيم و همچنين در صورتي که ولي يا قيم، خود مرتکب جرم شده يا مداخله در آن داشته باشد... (ماده 72 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور کيفري) که در اين موارد دادسرا اقدامات قانوني و ضروري را معمول خواهد داشت.
در برخي موارد مشاهده مي شود اقدامات دادسرا در تعقيب دعوي عمومي در جرائم قابل گذشت برخلاف موازين قانوني است. به عنوان مثال در جرم نشر اکاذيب که داراي جنبه خصوصي است با وجود عدم شکايت ذي نفع، دادستان به عنوان اعلام کننده شکايت به تعقيب امر جزايي مي پردازد، چنين رويکردي در برخي موارد در جرائم مطبوعاتي به چشم مي خورد در حالي که در اين گونه مصداق ها، حتي دادسرا بدون اعلام شکايت ذي نفع نمي تواند «اعلام جرم» کند. به طور کلي در نظام کيفري ما، سواي قانوني بودن جرم و مجازات و آيين رسيدگي به آن، امر تعقيب براساس «سيستم قانوني بودن تعقيب» انجام مي گيرد و هرگز دادسرا و در راس آن دادستان مالک و صاحب حق تعقيب نيست تا اختيار اعمال اين حق يا انصراف از آن را داشته باشد و تنها به نمايندگي از سوي جامعه و در چارچوب مقررات قانوني مکلف به تعقيب و اقامه دعوي عمومي است و برخلاف شاکي يا مدعي خصوصي نمي تواند با متهم سازش يا از تعقيب وي صرف نظر کند و «حق تعقيب دعوي عمومي متعلق به جامعه است» و در سيستم هاي کيفري که با روش «متناسب بودن تعقيب»، بزهکار مورد تعقيب قرار مي گيرد دادسرا تا حدودي از اختيار انصراف از تعقيب متهم برخوردار است که شرح ويژگي هاي اين روش در حوصله اين نوشتار کوتاه نيست.
در اينجا ضروري مي داند به اين نکته مهم اشاره کند در سيستم کيفري ما ضمن اينکه دادسرا همانند شاکي يا مدعي خصوصي نمي تواند از ادعاي خود صرف نظر يا با متهم مصالحه يا او را مورد عفو و بخشش قرار دهد حتي مجاز به استرداد کيفرخواست از دادگاه نيز نيست، اما اعمال اين قاعده به اين معني نيست که دادسرا همواره بايد عليه متهم و خواهان کيفر او باشد و بس. بلکه هر قاضي دادسرا و به ويژه «مدعي العموم» که در هر دعوايي مداخله مي کند بايد طرفدار حق بوده و با افکار و راي خود طرفي را که به مقتضيات قانون محق فهميده است تقويت کند (ماده 76 از قانون اصول تشکيلات دادگستري) در حالي که در شرايط فعلي رويکرد غالب دادسرا، عليه متهم و مجرميت محوري است(،) در صورتي که دادسرا بايد حافظ حقوق و آزادي هاي متهم نيز باشد زيرا يکي از شرايط حق برخورداري شهروندان از محاکمه عادلانه، رعايت حقوق و آزادي هاي فردي به خصوص در قلمرو مقررات آيين دادرسي کيفري است و افراد بي گناه و ناکرده جرم تنها در پناه اجراي صحيح اين مقررات از تعقيب ناروا و غيرقانوني مصون خواهند بود.
و آخرين نکته قابل ذکر در اين نوشتار اين است که در جرائم داراي جنبه عمومي به منظور حفظ حقوق عمومي و براي جلوگيري از تضييع آن، هر يک از شهروندان حق اعلام جرم (و نه اعلام شکايت) و طرح موضوع در دادسرا را دارند و دادسرا پس از اطلاع از موضوع و احراز شرايط قانوني، مکلف به تعقيب امر کيفري است و بر اين اساس، «حق اعلام جرم» نه تنها از حقوق مسلم شهروندي است بلکه اشخاص حقوقي و نهادهاي مدني نيز از چنين حقي برخوردارند و دادسرا نمي تواند با استناد به اينکه موضوع مستقيماً مربوط به اعلام کننده جرم نيست يا اعلام کننده راساً ذي نفع در موضوع محسوب نمي شود از انجام وظيفه قانوني (تکليف رسيدگي و تعقيب) سر باز زند. بنابراين در بسياري از جرائم به ويژه جرائم عليه اموال و مالکيت عمومي، تضييع آثار فرهنگي و تاريخي، تخريب محيط زيست، قطع اشجار فضاهاي سبز عمومي و... اعمال (حق اعلام جرم) از ناحيه اشخاص (حقيقي و حقوقي)، دادسرا را موظف به رسيدگي و مداخله در موضوع مي کند. زيرا جدا از اينکه مطابق بند دو از قسمت (د) ماده 3 اصلاحي 28/7/81 قانون تشکيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب، «اعلام جرم به بازپرس» در رديف «اعلام شکايت» به عنوان يکي از جهات قانوني براي شروع به تحقيقات در امر کيفري برشمرده شده است، برابر بند (ب) از ماده 65 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور کيفري، اعلام اشخاصي که از قول شان اطمينان حاصل شود، همانند اعلام و اخبار ضابطين دادگستري، جهت قانوني براي شروع تحقيقات محسوب مي شود. همين طور ماده 66 قانون اخير الذکر مقرر مي دارد؛ هرگاه کسي اعلام نمايد که خود ناظر وقوع جرمي بوده و جرم مذکور داراي جنبه عمومي باشد، اين اظهار براي شروع به رسيدگي کافي است هرچند دلايل ديگر براي انجام تحقيقات نباشد... متاسفانه رويکرد دادسراها در اين گونه موارد نيز اغلب خلاف صراحت قانون و حقوق مسلم شهروندي است.
"یک وکیل پایه یک دادگستری"
*****
سخنگوي وزارت خارجه صحت خبر تحويل هواپيماهاي بوئينگ را به مقامات امريکا واگذار کرد
ايران و 1+ 5 مقدمات گفت وگو را فراهم مي کنند
بحث فروش هواپيماهاي پيشرفته بوئينگ توسط امريکا و مذاکرات آتي گروه 1+5 با تهران و همچنين اجلاس خزر در قزاقستان سه محور اصلي نشست هفتگي روز گذشته سخنگوي وزارت خارجه را تشکيل داد.
اواخر هفته پيش در گرماگرم بحث ارسال بسته پيشنهادي ايران براي نمايندگان گروه 1+5 و درخواست فوري سولانا براي ازسرگيري مذاکرات با تهران، خبرگزاري هاي حامي دولت خبري را مخابره کردند که حکايت از فروش 20 فروند هواپيماي بوئينگ پيشرفته امريکا به ايران داشت.
در همين راستا خبرگزاري فارس ضمن اعلام اين خبر در توضيح جزييات آن از زبان سخنگوي سازمان هواپيمايي کشوري تا آنجا پيش رفت که به گفته او اين هواپيما و قطعات آن که حداقل معادل 2/5 ميليارد دلار است به دستور اوباما از طريق کشور ونزوئلا در حال تحويل به ايران است. البته به گفته اين خبرگزاري هزينه اين هواپيماها از محل اموال بلوکه شده ايران تامين خواهد شد. بلافاصله پس از انتشار اين خبر توسط سرپرست سازمان هواپيمايي کشوري تحويل اين هواپيماها تکذيب شد و سرانجام اين خبر در رفت و آمدها و دست به دست شدن در خبرگزاري ها روز گذشته به جلسه مطبوعاتي حسن قشقاوي رسيد و او نيز صحت و سقم اين سفيران احتمالي دوستي تهران و واشنگتن را به مقامات امريکا واگذار کرد.
او در پاسخ به سوال خبرنگاران که سرنوشت اين 20 فروند هواپيما را از زبان سخنگوي وزارت خارجه خواستار شده بودند، توضيح داد؛ از سوي هيچ مقام يا منبع امريکايي درباره فروش هواپيما به ايران مطلبي گفته نشده است و آنچه طرح شده از سوي برخي از نشريات و در حد گمانه زني رسانه يي بوده و از موضع رسمي مقامات امريکايي هيچ سخني نيز شنيده نشده است.
حسن قشقاوي که پس از سه هفته تاخير در جمع خبرنگاران داخلي و خارجي ظاهر شده بود بار ديگر تاکيد کرد ملت ايران اهل تعامل و گفت وگو است و طبيعي است که در چارچوب بسته پيشنهادي که ارائه شده است آمادگي اين گفت وگو را داريم. خارج از بحث فروش هواپيما بارها اعلام کرده ايم که عدم فروش قطعات يا حذف هواپيما به يک کشور آن هم هواپيماي غيرنظامي به مثابه نقض حقوق بشر تلقي مي شود و هيچ دليل منطقي و انساني وجود ندارد که اين حق را از مسافران در گزينش هواپيماهاي مختلف براي مسافرت بردارد. به گفته او اگر به دليل محدوديت در انتخاب هواپيما مسووليتي وجود داشته باشد، بسيار بسيار طبيعي است که مسووليت اين خطر متوجه کشورهاي تحريم کننده است و اميدواريم اين سياست غلط و غيرانساني توسط کشورهاي غربي برداشته شود و از بين برود.
*****
در ميان تاييد و تکذيب مسوولان دولتي ادامه دارد
اختلاف برسر ستاره هاي دانشجويان
در حالي از ثبت نام برخي از پذيرفته شدگان دانشگاه با داشتن نمره قبولي و رتبه هاي خوب جلوگيري شده است که وزير علوم دولت نهم اعلام کرد؛ هيچ دانشجوي ستاره داري در اين سيستم وجود ندارد و دستورالعمل ستاره دار شدن در سال 1385 لغو شده و از آن تاريخ هيچ داوطلب کنکوري، ستاره دار نشده است. اگر هم مشکلي وجود داشته باشد سازمان سنجش بايد به دنبال رفع مشکل باشد.
روز گذشته محمدمهدي زاهدي در حالي منکر همه دانشجويان ستاره دار شد که بسياري از اين پذيرفته شدگان کنکور امسال به ويژه در مقطع کارشناسي ارشد، بعد از اعتراض هايي که داشته اند به طور رسمي از انجام مصاحبه با رسانه ها منع شده اند و به برخي از آنها تاکيد شده است براي درست شدن کارشان بهتر است نه با رسانه هاي داخلي و نه خارجي مصاحبه يي نداشته باشند.
با اين وجود و در حالي که تعداد اين افراد مشخص بوده و ضريب نمرات شان مشخص است، زاهدي درباره مطالبي که درباره ستاره دار شدن داوطلبان کنکور کارشناسي ارشد مطرح مي شود، گفت؛ در انتخابات رياست جمهوري هم از سوي برخي کانديداها موضوع ستاره دار شدن برخي داوطلبان کنکور مطرح شد و در مناظره ها بر آن تاکيد کردند اما احمدي نژاد به درستي اشاره کرد که موضوع ستاره دار شدن به دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي و وزارت علوم دکتر معين بر مي گردد.
او با بيان اينکه وقتي تقواي الهي نباشد مسائل وارونه مطرح مي شود که از اين جمله موارد موضوع دانشجويان ستاره دار بود، اضافه کرد؛ سازمان سنجش آموزش کشور در آماري که منتشر کرد اين موضوع را به طور مستند نشان داد. زاهدي در گفت وگو با مهر در پاسخ به اين پرسش که آيا ريشه ستاره دار شدن دانشجويان به دولت نهم بر نمي گردد، گفت؛ جرياناتي مخالف دولت نهم اين بحث را به دولت نهم ربط دادند؛ چيزي که خود باني آن بودند و سال ها نيز اجرا کردند. خوشبختانه با همان افشاگري که صورت گرفت معلوم شد اين پديده را خودشان ايجاد کرده اند. زاهدي در حالي ستاره دار شدن دانشجويان را به دوره هاي قبل منسوب کرد که با اين اقدام خود بر وجود و حضور اين دانشجويان دوباره و دوباره تاکيد کرده است.
از سوي ديگر زاهدي در پاسخ به اين سوال که آيا در دولت نهم هيچ دانشجويي ستاره دار نشده است، گفته است؛ سال 1385 دستور لغو اين دستورالعمل و آيين نامه را دادم و از آن سال ما دانشجوي ستاره دار نداشتيم. البته در سال جاري در اعلام نتايج براي برخي داوطلبان مشکلاتي ايجاد شده است که مطلقاً ربطي به نمره و وزارت علوم ندارد. اما او تاکيد نکرده ستاره دار شدن هيچ کدام از دانشجويان به نمره هاي آنها ربطي نداشته و در بسياري از موارد فعاليت هاي اجتماعي، سياسي و صنفي در اين ماجرا نقش داشته است. زاهدي در تشريح دلايل مشکلات برخي داوطلبان کنکور کارشناسي ارشد امسال همچنين گفت؛ مسائلي ديگر به غير از نمره و ستاره دار شدن مطرح بوده که ساير دستگاه هاي خارج از وزارت علوم در آن دخالت داشته اند. اکنون نيز سازمان سنجش در حال مذاکره با نهادها است تا مشکلات رفع شود.
به گزارش مهر، سازمان سنجش آموزش کشور در دوران انتخابات رياست جمهوري آمار دانشجويان ستاره دار را طي سال هاي 78 تا 85 اعلام کرد که بر اساس آمار منتشر شده سازمان سنجش آموزش کشور در سال 1378 تعداد 551 نفر، در سال 1379 تعداد 628 نفر، در سال 1380 تعداد 566 نفر، در سال 1381 تعداد 1069 نفر، در سال 1382 تعداد 2584 نفر، در سال 1383 تعداد 27 نفر، در سال 1384 تعداد 200 نفر و در سال 1385 تعداد 224 نفر ستاره دار شده اند.بر اساس اعلام سازمان سنجش، علامت ستاره يا کد گزينش به اين معني بوده است که داوطلبان داراي سوابق انضباطي يا نقص پرونده هنگام ثبت نام در دانشگاه محل قبولي بايد نسبت به تکميل مدارک يا رفع شبهات موجود اقدام مي کردند.پيش از اين نيز رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس با اشاره به جلسه برخي اعضاي کميسيون آموزش با دانشجوياني که در کنکور کارشناسي ارشد امسال عنوان مي کردند ستاره دار محسوب شده اند، افزود؛ «کميسيون آموزش جلسه يي با اين افراد نداشته و تنها يک مورد که معترض بوده اعتراض خود را با اعضاي کميسيون مطرح کرده است.»
به گفته علي عباسپور تهراني «ما معتقديم دانشجوي ستاره دار وجود ندارد و اين اصطلاحي است که به دليل اشتباه وزارت علوم در سال 85 سر زبان ها افتاد. طبق قانون در تمام دانشگاه ها بايد گزينش انجام شود و طبيعي است که در سال 85 گزينش با تاخير انجام شد و به دليل اينکه سال تحصيلي بايد آغاز مي شد، اسامي را اعلام کردند. وزارت علوم نيز عنوان کرد تعدادي که گزينش آنها نيامده ستاره دار هستند و گزينش آنها بعداً اعلام مي شود.» رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس اظهار داشت؛ «به دليل اينکه پاسخ گزينش آنها نيامده بود اعلام شده بود که ستاره دار هستند و بايد ثبت نام کنند ولي ادامه تحصيل آنها منوط به نتيجه گزينش قطعي است.» وي گفت؛ «از اين رو ثبت نام اين دانشجويان موقتي بود و اين اصطلاح باب شد.» رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس همچنين گفته بود «دانشگاه نبايد به جاي محيطي علمي و آزاد انديشانه تبديل به محيطي غيرعلمي شود.» اين نماينده مجلس در عين حال تاکيد کرد؛ «اگر دانشجويي قرار باشد آمفي تئاتر دو ميلياردي دانشگاهي را به آتش بکشاند، نمي تواند جايگاهي در دانشگاه داشته باشد.» رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس به مهر گفت؛ «در کنکور ارشد امسال نيز ممکن است تنها 10 نفر چنين مشکلاتي را داشته باشند اما ستاره دار نيستند.» اما خبر ها حاکي از اين است که رتبه اول کارشناسي ارشد در رشته شيمي به دليل مشارکت هاي سياسي و اجتماعي بعد از انتخابات از ثبت نام او جلوگيري به عمل آمده است. با اين حال به دنبال اعتراض دانشجويان و نقش برخي از آنها در حوادث اخير، وزير علوم، تحقيقات و فناوري با تاکيد بر آمادگي کامل کليه دانشگاه ها براي آغاز سال تحصيلي از بازگشايي دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي در اول مهر ماه خبر داد و شايعه هرگونه تاخير در شروع سال تحصيلي دانشگاه ها را القاي دشمنان نظام اسلامي دانست.
*****
سرمقاله روزنامه اعتماد (شماره امروز سه شنبه 24 شهریور) که تا ساعاتی دیگر انتشار خواهد یافت
جليلي و سولانا تلفني گفت وگو کردند
مذاکرات ايران و 1+ 5 اوايل مهر ماه
دبير شوراي عالي امنيت ملي و مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا از گفت وگوهاي هسته يي ايران با 1+5 در ابتداي ماه اکتبر خبر دادند. سعيد جليلي که اين روزها با داغ شدن دوباره موضوع هسته يي ايران سخن گفتن را از نو آغاز کرده است ديروز در گفت وگوي تلفني با خاوير سولانا مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا با اشاره به آماده شدن بسته به روز شده پيشنهادي ايران، آن را بستر مناسبي براي گفت وگوها با هدف تحقق صلح، عدالت و پيشرفت خواند.
به گزارش ايلنا، در اين گفت و گو سعيد جليلي همچنين با يادآوري گفت و گوهاي سال قبل در ژنو سوئيس به تحولات جديد در عرصه بين المللي اشاره کرد و گفت؛ جمهوري اسلامي ايران آماده است در گفت وگوهاي اکتبر با جديت و انگيزه هاي مضاعف که حاصل مشارکت بي نظير 85 درصدي ملت ايران در انتخابات اخير است، جهت همکاري ها و تعامل بيشتر تلاش کند.در اين گفت وگوي تلفني خاوير سولانا با اشاره به مطالعه دقيق جزئيات بسته پيشنهادي جمهوري اسلامي ايران به شش کشور گفت؛ بررسي دقيق تر ابعاد و زواياي اين بسته نيازمند گفت وگوي دو طرف است.
سولانا با خاطرنشان ساختن تحولات رخ داده در منطقه و جهان ابراز اميدواري کرد گفت وگوهاي اکتبر که براي بررسي بسته پيشنهادي کشورمان برگزار خواهد شد، سودمند باشد.در همين ارتباط محمد البرادعي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز در کنفرانس عمومي سالانه آژانس از برقراري گفت وگو بين ايران و جامعه بين الملل استقبال کرد.
به گزارش ايرنا، وي که ديروز در نشست افتتاحيه اين همايش سخن مي گفت، افزود؛ اين موضوع فقط از طريق گفت وگوي بدون پيش شرط حل مي شود.وي در ادامه ابراز اميدواري کرد که چنين مذاکراتي هر چه سريع تر بين ايران و طرف هاي مذاکره آغاز شود. البرادعي در عين حال به «مشکلاتي که بر سر راه اجراي پادمان» در ايران وجود دارد پرداخت و افزود؛ چنانچه اين مشکلات بر طرف شود آژانس به درک بهتري از وضعيت ايران خواهد رسيد.وي افزود؛ هنوز سوالاتي هست که اگر ايران به آن پاسخ دهد آژانس مي تواند به درک بهتري از ماهيت برنامه ها و فعاليت هاي هسته يي ايران برسد.
وي مهم ترين اين سوالات را آن بخشي دانست که به موضوع مطالعات هسته يي نظامي مربوط مي شود.وي در عين حال و براي بار ديگر از «ديگر کشورهاي عضو آژانس» خواست چنانچه اطلاعاتي دارند که مي تواند در مسير راستي آزمايي به آژانس کمک کند آن را در اختيار اين نهاد قرار دهند.وي در ادامه از ايران نيز خواست با تصويب پروتکل الحاقي آژانس را قادر کند از وجود مواد و برنامه هاي هسته يي اعلام نشده در ايران اطمينان حاصل کند.در همين حال هنوز 24 ساعت از اعلام آمادگي آنکارا براي ميزباني مذاکرات قريب الوقوع تهران با گروه 1+5 توسط وزير خارجه ترکيه نگذشته بود که سخنگوي وزارت خارجه اين کشور با تکذيب اين خبر گفت؛ ترکيه قصد ميزباني مذاکرات گروه 1+5 و تهران را ندارد.
وزير خارجه ترکيه که از شنبه گذشته طي سفري دوروزه براي ديدار و رايزني با مقامات ايران به تهران آمد، روز يکشنبه در ديدار با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي آمادگي کشورش را براي ميزباني گفت وگوهاي ايران و غرب اعلام کرد. گروه 1+5 متشکل از امريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و چين پس از دريافت بسته پيشنهادهاي جديد تهران گفتند هرچند در آن اشاره يي به موضوع هسته يي ايران نشده است اما حاضرند با محتواي همين بسته نيز پاي ميز مذاکره بنشينند.
استقبال ايران و غرب از شروع مذاکرات همزمان شد با سفر وزير خارجه ترکيه به ايران. از اين رو وقتي احمد اوغلو وزير خارجه ترکيه با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي گفت وگو مي کرد از آمادگي کشورش براي ميزباني برگزاري چنين مذاکره يي خبر داد. به گزارش ايلنا، احمد داود اوغلو با اشاره به محورهاي ارائه شده در بسته پيشنهادي ايران، آن را بستري خوب براي گفت وگو درباره موضوعات مهم جهاني دانست و با ابراز اميدواري نسبت به آغاز هر چه سريع تر مذاکرات، آمادگي ترکيه را براي ميزباني گفت وگوها اعلام کرد.وي ترکيه را برادر و دوست هميشگي ايران خواند و خواستار گسترش همکاري ها و رايزني و افزايش عمق روابط راهبردي دو کشور شد.در اين ديدار اما سعيد جليلي سخن خاصي درباره پيشنهاد وزير خارجه ترکيه مطرح نکرد اما به فاصله کمتر از يک روز بعد، آنکارا به تکذيب پيشنهاد احمد اوغلو پرداخت و گفت ترکيه قصد ميزباني مذاکرات آتي 1+5 و تهران را ندارد.سخنگوي وزارت خارجه ترکيه با اعلام اين خبر افزود؛ آنکارا مي خواهد به فائق آمدن بر اختلافات ميان قدرت هاي جهاني و ايران درباره مساله هسته يي کمک کند اما نمي خواهد ميزبان نشستي با اين هدف باشد.
به گزارش ايسنا خبرگزاري فرانسه با اعلام اين خبر به نقل از بوراک اوزوگرگين سخنگوي وزارت امور خارجه ترکيه که در تماسي تلفني با اين خبرگزاري صحبت مي کرد، گزارش داد؛ ترکيه آماده است هر آنچه را که مي تواند براي کمک به فائق آمدن بر اختلافات ميان طرف ها و رسيدن به يک توافق در سريع ترين زمان ممکن انجام دهد. وي تاکيد کرد ترکيه نمي خواهد تلاش هاي جاري اعضاي دائم شوراي امنيت- امريکا، فرانسه، انگليس، روسيه، چين- آلمان را براي رسيدن به يک توافق تضعيف کند و بنابراين ميزباني اين گفت وگوها را در نظر ندارد.
از سوي ديگر حسن قشقاوي نيز در نشست هفتگي خود با خبرنگاران در ارتباط با ميزباني ترکيه در مورد مذاکرات ايران با 1+5 گفت؛ سخنگوي وزارت خارجه ترکيه در گفت وگو با خبرگزاري فرانسه اين موضوع را تکذيب کرده و اين تماس نيز از خود تهران صورت گرفته است و ايشان گفته است ما چنين چيزي را نگفته ايم اما به هر حال همواره اعلام کرده ايم مايليم به عنوان کشور دوست و همسايه ايران نقش سازنده يي داشته باشيم اما در مورد موضوع ميزباني مذاکرات 1+5 اين موضوع تکذيب شده است.
*****
تُفِ سیر، و فضله پراکنی "حسین"بازجوی مفلس و بدبخت در مورد بیدادگاه دیروز در شماره روزنامه امروز (سه شنبه 24 شهریور) که تا ساعاتی دیگر انتشار خواهد یافت:
در پنجمين جلسه دادگاه عوامل كودتاي مخملي فاش شد: آموزش و تأمين هزينه آشوب برعهده آمريكا بود
متهم به اغتشاشگري در دادگاه اعتراف كرد آموزش و تأمين مالي آشوب ها برعهده آمريكا بوده است.
به گزارش خبرگزاري ها، پنجمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات اغتشاشگران صبح ديروز به رياست قاضي صلواتي در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. اين جلسه كه پس از انتصاب عباس جعفري دولت آبادي دادستان جديد تهران تشكيل شده بود از نظر شكلي با چهار دادگاه قبلي تفاوت هايي داشت. به طور مثال در اين جلسه صرفاً شش متهمي كه قرار بود به اتهامات آنها رسيدگي شود در دادگاه حضور يافتند. همچنين قاضي صلواتي رئيس دادگاه نيز از خبرنگاران خواست كه طبق ماده 188 قانون آيين دادرسي كيفري از انتشار نام و نام خانوادگي متهمان خودداري كنند.
در اين جلسه پس از قرائت بخش هايي از كيفرخواست عمومي توسط نماينده دادستان، كيفر خواست انفرادي «ع.م» فرزند عين الله 32 اهل لرستان و ساكن تهران و دبير سابق دفتر تحكيم وحدت و سخنگوي سازمان دانش آموختگان قرائت شد.
به گفته نماينده دادستان اين متهم در آذرماه 1382 در اعتراض به زنداني شدن هاشم آغاجري به پنج سال حبس تعليقي، در تيرماه 82 به 44 روز حبس و در 18 تير پس از پلمب دفتر ادوار تحكيم وحدت به يك ماه بازداشت محكوم شد.همچنين اين متهم 31 خرداد ماه امسال بازداشت شد. وي در جلسات ستاد مهدي كروبي و ميرحسين موسوي فعاليت داشته و در 25 خرداد 88 با فراخوان شبكه هاي ضد انقلاب و انتشار اعلاميه صادره از سوي ميرحسين موسوي مرتكب اعمال انتصابي شده است.
نماينده دادستان گفت: متهم مي گويد كه ورود افراد و گرايش هاي ناسالم فكري از ماركسيسم گرفته تا نهضت آزادي، ملي و مذهبي، جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب طيفي از مخالفان نظام را فراهم كرد كه در آن دلسوزان نظام را غير خودي مي دانستيم و نسبت به مفسدين اقتصادي بي تفاوت بوديم و حتي براي محاكمه آنها سنگ اندازي مي كرديم.
نماينده دادستان افزود: متهم اقرار مي كند كه انتخابات بهانه اي براي تخريب و عصيان و هجمه عليه اركان نظام بود ما درصدد ايجاد فاصله بين نظام و مردم و به چالش كشيدن سلامت انتخابات بوديم. نماينده دادستان تصريح كرد: با توجه به گزارش و تحقيقات وزارت اطلاعات و اسناد و مدارك مكشوفه از متهم مجرميت وي مسلم است و خواستار محاكمه و مجازات وي شد.
پس از قرائت كيفرخواست انفرادي، قاضي صلواتي رئيس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران كه رياست جلسه را برعهده دارد پس از آنكه متهم را به جايگاه فراخواند خطاب به وي گفت: شما وكيل مدافع نداريد آيا خودتان دفاع مي كنيد؟
متهم پاسخ داد: اينكه وكيل مدافع ندارم به درخواست خودم بوده است، خودم دفاع مي كنم.
قاضي صلواتي بار ديگر اتهامات آقاي «ع.م» را قرائت كرد و از متهم خواست كه از خود دفاع كند.
«ع.م»: اتهاماتم راقابل دفاع نمي دانم
متهم نيز در سخناني اظهار داشت: اقدامات غير قانوني اخير من ريشه در شكل گيري تفكرم در دفتر تحكيم وحدت و نيز سامان دانش آموختگان (ادوار) دارد.متهم گفت: من اتهامات مطرح شده را مي پذيرم و آن را قابل دفاع نمي دانم اما متني را تهيه كرده ام كه روند فعاليت هايم را از دانشگاه تاكنون بيان كنم.
وي افزود: من 31 خرداد ماه در ستاد شهروند آزاد بازداشت شده ام و در سال 81، 82 و 86 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي بازداشت شده ام. اين متهم تصريح كرد: شروع فعاليت بنده از سال 76 است كه جذب انجمن اسلامي و دفتر تحكيم وحدت شده ام.وي يادآور شد: با جذب در دفتر تحكيم وحدت متوجه شدم انگيزه هاي ورودم با اين دفتر تفاوت ماهوي دارد اما فضا چنان سنگين بود كه ترك آن موجب بايكوت و ترور شخصيتي مي شد.وي اضافه كرد: درباره اينكه دفتر تحكيم وحدت چگونه به خروج از نظام رسيد بايد بگويم عدول از اصول و بي توجهي به معيارهاي بنيادين و فقدان مرزبندي مشخص، موجب حضور افراد و تفكرات ناسالم را در دفتر فراهم كرد.
دفتر تحكيم بستر نفوذ منافقان و ... بود
به گفته «ع.م» دفتر تحكيم وحدت زمينه نفوذ منافقين، گروهك هاي ماركسيسم، نهضت آزادي، ملي مذهبي ها و اصلاح طلبان را فراهم كرده بود.متهم گفت: دفتر تحكيم وحدت مناسب ترين محمل براي معاندين نظام شد تا جايي كه حتي آرم آن كه مزين به تصوير امام(ره) بود تغيير كرد كه اين مصداق انحراف است.
«ع.م» اظهار داشت: دفتر تحكيم وحدت در خلق و تداوم حادثه 18 تير نقش چشمگيري داشت و سعي در بحران سازي و تنش آفريني داشت.وي ارسال نامه براي خاوير سولانا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در آستانه انتخابات مجلس هفتم به منظور حمايت از اصلاح طلبان را از ديگر اقدامات غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت كه قبح دخالت بيگانگان در امور داخلي كشورمان را شكست، ياد كرد و همكاري با جريانات ماركسيستي در برگزاري مراسم پاسداشت دانشجو در روز 16 آذر و طرح ساختار شكنانه فراخوان رفراندوم به منظور تغيير در اصل نظام را از ديگر اقدامات غيرقانوني تشكل متبوعش دانست.
وي تصريح كرد: موضع گيري هاي ما در مخالفت با سياست هاي كلان نظام منطبق با سياست هاي دشمنان جمهوري اسلامي بود و به عنوان نمونه در زمينه مسئله هسته اي برخلاف خواست عمومي جامعه كه اين فناوري را حق مسلم ايرانيان مي دانست، حركت كرديم.(ع.م) عدم پايبندي به قانون را از ديگر مولفه هاي استحاله تشكل هاي متبوعش عنوان كرد و گفت: پايبندي به قانون از شعارهاي هميشگي ما بود اما در عمل از پايبندي به قانون عدول كرديم و حاكميت و دولت را متهم به بي قانوني مي كرديم.وي افزود: ما حاكميت را مخالف دموكراسي و حقوق بشر و قانون معرفي مي كرديم اما خودمان تجمعات و ميتينگ هايي را برگزار كرديم كه هم از نظر شكلي و هم از نظر محتوايي در تضاد با قانون اساسي بود ولي از اين ابزار براي پيشبرد و مقاصد خود استفاده مي كرديم.
از هر وسيله براي تخريب نظام بهره گرفتيم
اين متهم براندازي نرم خاطرنشان كرد: ما از هر وسيله اي براي تخريب نظام بهره مي جستيم و به عنوان نمونه هركس كه به دلايل امنيتي يا سياسي دستگير مي شد، دستگيري وي را خودسرانه مي خوانديم و با حمايت از متهمان و محكومان دادگاه به دنبال اعمال فشار بر دستگاه قضائي بوديم.وي به عنوان نمونه به يكي از نشست هاي غيرقانوني كه دفتر تحكيم وحدت در جهت حمايت از متهمان و محكومان دادگاه جمهوري اسلامي برگزار كرده بود اشاره كرد و گفت: جلسه اي را با عنوان نقد طرح ارتقاي امنيت اجتماعي در محل سازمان ادوار تحكيم وحدت برگزار كرديم كه سخنران آن آقاي آغاجري بود و نه تنها در اين جلسه از اراذل و اوباش حمايت شد بلكه يكي از سخنرانان به دفاع از اعضاي سازمان منافقين پرداخت. همچنين حمايت از محكومان و مرتبطين با گروه تروريستي پژاك و دفاع از تجزيه طلبان و قوميت گراها از ديگر اقدامات سازمان ادوار دفتر تحكيم وحدت بود و تحت لواي حمايت از حقوق بشر همسو با خواست ضد انقلاب خارج نشين اقدام به تحصن و اعتصاب غذا كردند.
تمام هزينه سفرمان را آمريكا تامين كرد
(ع.م) در خصوص سفر خود به آلمان براي آموزش براندازي نرم همراه با سه فعال دانشجويي ديگر توضيح داد با تعدادي از اعضاي شوراي مركزي ادوار تحكيم با هدف شركت در كلاس هاي آموزشي به مدت يك هفته به آلمان رفتيم كه همه هزينه آن توسط آمريكا و تحت پوشش يك نهاد حقوق بشري تامين شده بود.وي همچنين در خصوص فعاليت هاي سازمان ادوار تحكيم وحدت در انتخابات رياست جمهوري دهم ابتدا به جلسات اين سازمان با سران گروهك هايي چون نهضت آزادي، جبهه ملي و... اشاره كرد و گفت در قالب اين جلسات مطالبي ساختارشكنانه به منظور ايجاد چالش براي حاكميت مطرح مي شد.
از سادگي كروبي استفاده كرديم
اين متهم براندازي نرم در همين زمينه توضيح داد در گام نخست به طرح كانديداتوري عبدالله نوري وزير كشور دوره اصلاحات كه محكوميت قضائي داشت پرداختيم و اين كار با علم به رد صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان صورت گرفت.
(ع.م) ادامه داد: حدود شش ماه تحت عنوان حمايت از كانديداتوري نوري به جوسازي عليه نظام و تبليغ حاكميت خفقان و نبود آزادي پرداختيم و بعد از منتفي شدن نامزدي نوري با تشريح دلايل و اهداف خود به حمايت از مهدي كروبي روي آورديم.«در اين فرصت برنامه هاي ساختارشكنانه اي را در حمايت از كروبي ارائه كرديم و با استفاده از سادگي و احساساتي بودن وي به تحميل مواضع خود پرداختيم و عمده مشاورين ايشان نيز با اين هدف انتخاب شدند و لذا نه اعتقادي به كروبي داشتند و نه با يكديگر سازگار بودند.»
عضو شاخص تشكيلات غيرقانوني سازمان ادوار تحكيم وحدت گفت: در ستاد انتخاباتي كروبي ستاد شهروند آزاد را تشكيل داديم و با صدور بيانيه و منشوري از مطالبات ساختارشكنانه و راديكال خود در همه حوزه ها فعاليت انتخاباتي خود را آغاز كرديم.وي به برگزاري تجمع غيرقانوني و راهپيمايي بدون مجوز از ميدان ونك تا ميدان تجريش به عنوان نمونه اي از فعاليت هاي ساختارشكنانه ستاد شهروند آزاد اشاره كرد و گفت كه در اين تجمعات و راهپيمايي شعارهاي توهين آميزي عليه اركان و مسئولان نظام و همچنين مسائلي همچون حجاب، سر داده شد كه اين شعارها ربطي به تبليغات انتخاباتي نداشت.
در ايجاد آشوب ها قطعاً مقصريم
(ع.م) تأكيد كرد: تجمعات تنش زا وافراطي و تحريك كننده ما در آستانه انتخابات، بسترساز آشوب هاي فرداي انتخابات بود و ما قطعاً در اين زمينه مقصريم. ما در آستانه انتخابات بحث هايي همچون تقلب در انتخابات و وجود مناسبات ناسالم بر پيكره نظام را به طور گسترده در سطح رسانه هاي خود مطرح كرديم و به همين دليل خود را در اتفاقات بعد از انتخابات سهيم مي دانيم اين متهم به براندازي نرم طرح لزوم نظارت بين المللي بر انتخابات رياست جمهوري براي ايجاد فشار بر حكومت از سوي بيگانگان را از اشتباهات مسلم تشكل متبوع خود دانست و گفت: ما به عصيانگري عليه نظام پرداختيم و مسائل بعد از انتخابات نشان داد كه نشانه گرفتن انتخابات بهانه اي براي نشانه گرفتن كانون نظام يعني جايگاه رهبري بوده است.
استراتژي مهدي رفسنجاني تخريب نظام بود
در ادامه جلسه دادگاه «م.ر.ن» فرزند حسن عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت كه متهم به نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي است در دفاع از خود گفت كه سايت جمهوريت متعلق به مهدي هاشمي بود و توسط حمزه كرمي اداره مي شد و از سايت هاي حامي ميرحسين موسوي بود.وي افزود: از سال 84 به عنوان پيمانكاري در بخش پژوهش و آموزش با دانشگاه آزاد اسلامي همكاري دارم و از سال 88 همكاري خود را در حوزه رسانه با آقاي كرمي آغاز كردم.اين فعال رسانه اي متهم به براندازي نرم گفت: پاييز، سال گذشته آقاي كرمي به من گفت كه آقاي مهدي هاشمي به دليل چالش هايي كه با دولت احمدي نژاد دارد مي خواهد فعاليت هاي انتخاباتي خود را آغاز كند تا از اين طريق مانع از رياست جمهوري مجدد وي شود كه البته بخشي از اين فعاليت هاي انتخاباتي فعاليت هاي رسانه اي بود.وي ادامه داد: براي تامين هزينه هاي سايت قراردادهايي با 12 پيمانكار كه من هم جزء آنها بودم بسته شد و از اين طريق دانشگاه آزاد اسلامي برخلاف وظايف ذاتي خود وارد كار سياسي و انتخاباتي شد ولي بعد از گذشت 15 روز گفته شد كه بين مديران سايت و مسئولان دانشگاه اختلاف نظر به وجود آمد اما با وجود اختلاف بين مديريت سايت جمهوريت و دانشگاه آزاد اسلامي گفته شد قراردادهايي كه با پيمانكاران منعقد شده پابرجا است و فقط منبع تامين هزينه ها تغيير كرده و از اين پس هزينه سايت را شخص مهدي هاشمي مي پردازد.
براي هاشمي سند اخبار اهميتي نداشت
عضو شوراي سردبيري جمهوريت با تقسيم مطالب اين سايت به دو بخش سلبي و ايجابي از تخريب دولت نهم به بهانه هاي مختلف به عنوان اولويت كار سلبي و از حمايت از محمد خاتمي و بعد از مدتي طرح يا خاتمي يا موسوي و در نهايت حمايت از كانديداتوري موسوي به عنوان اولويت كار ايجابي سايت متبوعش ياد كرد.
«م.ر.ن» گفت: آقاي مهدي هاشمي تاكيد داشت براي آنكه سايت جمهوريت هرچه سريعتر در ميان افكار عمومي جايگاه خود را پيدا كند و به منبع خبري اثرگذار مبدل شود تاكيد داشت از مطالب جنجالي استفاده شود و منبع خبر و مستندات براي وي اهميت نداشت.وي اضافه كرد: بر همين اساس سايت جمهوريت به خبرسازي و انتشار شايعات تحت عنوان اخبار شنيده از منابع روي آورد كه بخشي از اين شايعات توسط مهدي هاشمي و بخش ديگري از آن توسط آقاي كرمي كه مدعي بود آنها را از دوستانش در نهادهاي حكومتي مي گيرد در اختيار ما قرار مي گرفت.
اين عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت ناكارآمد نشان دادن دولت احمدي نژاد را از سرفصل هاي كاري سايت متبوعش عنوان كرد و توضيح داد: جهت گيري اخبار و مصاحبه هايي كه در جمهوريت منتشر مي شد مبتني بر زير سوال بردن كاركرد دولت بود و ما با آمارسازي تلاش مي كرديم آمارهاي دولت را دروغ جلوه دهيم و از اين طريق سياه نمايي مي كرديم.« در ماه پاياني منتج به انتخابات كه مهدي هاشمي در كميته صيانت از آراء عضويت يافت آقاي كرمي عملاً اداره سايت را برعهده گرفت و بحث پيروزي قطعي موسوي در انتخابات را مطرح كرد و در همين زمينه نظرسنجي هاي غيرمستندي نيز منتشر مي شد.»
عضو شوراي مركزي سايت جمهوريت گفت: القاء تقلب در انتخابات از اين طريق صورت مي گرفت كه يا موسوي برنده انتخابات است و يا در انتخابات تقلب شده و اگر اين فرآيند با سلامت برگزار شود اصلاح طلبان پيروز هستند.وي در عين حال گفت: به اندازه نقشي كه در حوادث اخير داشتم و مرتكب اشتباهات بزرگي شدم از ملت عذرخواهي مي كنم اما واقعاً براي فعاليت هاي انتخاباتي و با حق الزحمه اندك وارد سايت جمهوريت شدم و به دنبال تقابل با نظام نبودم.
مهدي هاشمي بايدپاسخگو باشد
به گفته اين عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت اين مهدي هاشمي و حمزه كرمي بودند كه آرام آرام با تغيير استراتژي در فعاليت هاي سايت و توجه به منافع شخصي به جاي مصالح ملي باعث شدند كه امروز كساني كه در اين سايت فعاليت مي كردند در جايگاه متهم قرار گرفته و مجبور به دفاع از خود باشند.اگر اهداف طراحان اغتشاش را مي دانستم وارد بازي نمي شدم.
«الف. ل» متهم ديگري بود كه در ادامه دادگاه ديروز به اتهاماتش رسيدگي شد. وي كه مدير شركت «ن» است در اعترافاتش با بيان اينكه شغلش طراحي و راه اندازي سايت است گفت: براي راه اندازي سايت ستاد موسوي با فاتح مسئول طراحي ديجيتالي همكاري كردم. وي همچنين اظهار كرد ما اگر از ابتدا به اهداف طراحان اصلي اغتشاشات واقف بوديم وارد اين بازي نمي شديم و من از اين بابت متاسفم.
همچنين متهم ديگري به نام «ع.ع» عضو كميته IT ستاد موسوي، اقدامات و فعاليت خود را در ستاد موسوي به سوار شدن به قطاري تشبيه كرد و گفت: مسيرهاي پيش روي اين قطار از سوي سازمان هاي مخوف آمريكا، كشورهاي غربي و رژيم صهيونيستي و نيز گروه هاي ضدانقلاب طراحي شده است.
گفتني است «ع.ع» رهبري جنبش وبلاگي در حمايت از موسوي كه پس از انتخابات براي هدايت اغتشاشات راه اندازي شده بود را برعهده داشته و ارسال ايميل براي اغتشاش در ميدان وليعصر و تاكيد بر تقلب در انتخابات از ديگر موارد اتهامي اين عضو ستاد موسوي است.
شكست طرح اخلال در برق كشور
«الف.الف» متهم ديگري است كه نماينده دادستان درباره اتهام او گفت: اخلال در شبكه برق كشور با هدف اخلال در نظم عمومي و اجراي طرح خاموشي سبز از اتهامات اين فرد است.اين متهم نيز در تشريح طرح خود براي اخلال در شبكه برقي كشور گفت: در اين طرح از مردم خواسته مي شد ساعت 9 شب برق هاي خود را خاموش كرده و مجددا در ساعت 15:9 دقيقه برق هاي خود را روشن كنند تا با اين كار وزارت نيرو تحت تاثير اين شوك قرار گيرد.
وي هدف از طرح هاي اخلالگران خود را فشار براي استيضاح احمدي نژاد يا عدم راي اعتماد به وزراي پيشنهاديش از سوي مجلس برشمرد و خاطرنشان كرد: تفكرات من مخالف با نظام نبود بحث ما اين بود كه «هركس باشد به غير از احمدي نژاد» و با اين هدف كار خود را به پيش مي بردم. ضمنا براي ما از طريق سايت ها اين گونه وانمود مي شد كه عملكرد احمدي نژاد منفي است و حتي به كشور خيانت مي كند از اين رو در اين فضاي مسموم قرار گرفتيم و چنين طرح هايي را ارائه كرديم.
شهادت مي دهم كه هيچ رفتار بدي با من صورت نگرفته است
وي در ادامه به برخورد خوب ماموران با وي در زندان اشاره و خاطرنشان كرد: زماني كه در 17تيرماه دستگير شدم اين گونه تصور مي كردم كه به زندان اوين رفته و انواع شكنجه بر روي من صورت مي گيرد از اين رو در همين جا شهادت مي دهم كه در طول بازداشت هيچ رفتار بدي با من نشد و من تحت فشار قرار نگرفته ام.
همچنين يكي ديگر از متهمان به نام «ع.ب.ن» پس از جلسه محاكمه در جمع خبرنگاران گفت: من در طول دوره بازداشت خود نه شكنجه و نه تعدي به بازداشت شدگان را ديدم و نه برخورد بدي با من شده است.وي ادعاهاي كروبي در اين باره را رد كرد.
موسوي و كروبي به دروغ هاي خود پايان دهند
متهم ديگر دادگاه ديروز مدير روابط عمومي و ارتباطات ستاد موسوي بود كه با فاقد مبنا دانستن ادعاهاي موسوي و كروبي گفت: شخصا از كروبي و موسوي مي خواهم به دروغ هاي خود پايان دهند و در راستاي بازسازي وجهه مخدوش شده نظام كه از سوي آنان صورت گرفته بكوشند.«ع.ب» كه از اتهاماتش وجود نامه جعلي وزير كشور به رهبري در رايانه شخصي اش و نيز تخريب نظام بوده است گفت كه اينجانب به واسطه نسبت فاميلي و اينكه قربان بهزاديان نژاد رئيس ستاد موسوي عمويم است از اسفند سال 87 وارد فعاليت انتخاباتي شدم و در آن تاريخ طرحي را مبني بر آشنايي با ظرفيت هاي فضاي مجازي و بهره برداري از آن به ستاد موسوي ارائه كردم.وي در توضيح انگيزه خود براي راه اندازي سايت روابط عمومي و ارتباطات ستاد موسوي اظهار داشت كه بهره گيري از دريافت مزد، جاه طلبي و اميد به رسيدن به كسب مقام دولتي در صورت راي آوري موسوي از جمله انگيزه هاي من براي كار در ستاد موسوي بود.مدير سايت ارتباطات و روابط عمومي ستاد موسوي در انتخابات رياست جمهوري دهم با بيان اينكه مطالب سايت مطبوعش از طريق او بر روي سايت ارسال مي شد خاطرنشان كرد: پس از انتخابات در اين وب سايت تغييراتي داديم كه مهمترين كار اين سايت پس از انتخابات براي شايعه پراكني و ايجاد فضاي مسموم به كار گرفته شد.
اين متهم كودتاي مخملي و اغتشاشات اخير تهران در ادامه به ادعاها و اتهاماتي كروبي به نظام اسلامي مبني بر تجاوز به زندانيان اشاره و تاكيد كرد: آقايان زماني كه ديدند نمي توانند به خواسته هاي خود برسند بهتان هايي را به نظام زدند از اين رو به عنوان يك زنداني خواستار اعاده شخصيت خود و نظام از اتهامات واهي تجاوز به زندانيان هستم، چرا كه در بازداشت مصداق رافت اسلامي را ديدم.
وي گفت: شخصا از كروبي و موسوي مي خواهم به دروغ هاي خود پايان دهند و در راستاي بازسازي وجهه مخدوش شده نظام كه از سوي آنان صورت گرفته بكوشند.
*****
تايم: اعمال تحريم‌ها به نفع ايران خواهد بود
به گزارش فارس، مجله آمريكايي "تايم " در گزارشي با عنوان "انتخاب سخت اوباما در قبال ايران " نوشت: اگر اوباما به دنبال اعمال تحريم‌هاي بيشتر بر ايران از طريق سازمان ملل باشد و يا بخواهد اين تحريم‌ها را به صورت يك‌جانبه بر ايران تحميل كند، در آن‌صورت فاصله‌اي ميان غرب و روسيه و چين بوجود خواهد آمد كه اين امر در نهايت به نفع ايران تمام خواهد شد.
"سرگي لاوروف "، وزير امور خارجه روسيه در كنفرانس مطبوعاتي هفته گذشته خود در مسكو اظهار داشت: روسيه با اعمال هرگونه تحريم عليه ايران مخالف است. وي در ادامه افزود: در رابطه با برنامه هسته‌اي ايران هيچ تصميم ديگري به جز مذاكرات سياسي و ديپلماتيك وجود ندارد. كشور چين نيز خواستار از سرگيري مذاكرات ديپلماتيك با ايران شده و با اعمال تحريم‌هاي ديگري عليه اين كشور در رابطه با برنامه هسته‌اي آن، مخالفت كرده است. سخنگوي مطبوعاتي وزارت امور خارجه چين اعلام كرد: به عقيده ما در شرايط كنوني بايد تلاش‌هاي ديپلماتيك را در اين زمينه بيشتر كنيم و مذاكرات با ايران را مجددا آغاز كنيم. بر اساس اظهارات سخنگوي وزارت امور خارجه چين، اعمال تحريم‌هاي جديد در رابطه با ايران به برقراري مجدد گفتگو و روابط ديپلماتيك با اين كشور كمك نخواهد كرد.
روزنامه نيويورك‌تايمز نيز در گزارشي كه چندي پيش منتشر كرد با اشاره به بي‌فايده بودن تحريم‌هاي آمريكا عليه ايران تأكيد كرد كه اعمال تحريم عليه تهران اغلب پيامدهاي برنامه‌ريزي نشده‌اي را به دنبال دارد كه به ضرر منافع آمريكا و اروپا خواهد بود. نيويورك‌تايمز با اشاره به اين مطالب اعلام كرد كه اعمال تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران بي‌فايده است زيرا شبكه‌هاي خارجي مالي ايران بسيار پيچيده‌تر و جامع‌تر از آن است كه با اينگونه تحريم‌ها مختل شود. اين روزنامه آمريكايي تصريح كرد كه ايرانيان به رشد رسيده‌اند و قدرت‌نمايي مي‌كنند. در ماه دسامبر 2006 زماني كه شوراي امنيت سازمان ملل دارايي‌هاي گسترش سلاح هسته‌اي در ايران را مسدود كرد، بازار سهام ايران 7 درصد افت كرد. در دور بعد تحريم‌ها در سال 2007 اين شاخص تنها 3 درصد افت داشت و در دور سوم تحريم‌ها كه سال گذشته اعمال شد، شاخص بازار سهام ايران به هيچ عنوان دچار افت نشد.
*****
عصر ديروز صورت گرفت
ديدار 2 ساعته كروبي و لاريجاني
کد خبر: شماره : 8806231695
خبرگزاري فارس: عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي با اشاره به ديدار 2 ساعته مهدي كروبي و علي لاريجاني علي‌رغم تلاش خبرنگار فارس از بيان جزئيات بيشتر درباره اين ديدار خودداري كرد.
قدرت‌الله عليخاني نماينده مردم قزوين و عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس با اشاره به ديدار عصر ديروز مهدي كروبي دبيركل حزب اعتماد ملي و علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي، اظهار داشت: اين ديدار بيش از 2 ساعت به طول انجاميد. وي اين ديدار را دوستانه دانست و اضافه كرد: نشست و ديدار مذكور بسيار خوب بود. اين عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي از ذكر جزئيات بيشتر درباره اين ديدار خودداري كرد و علي‌رغم تلاش خبرنگار ما براي ارائه توضيحات بيشتر در خصوص ديدار مذكور گفت كه فعلاً قرار نيست در خصوص جزئيات ديدار عصر امروز كروبي و لاريجاني اطلاعات و خبري منتشر شود. به گفته وي در اين ديدار كه در محل مجلس شوراي اسلامي صورت گرفت علاوه بر مهدي كروبي، علي لاريجاني و قدرت‌الله عليخاني، رئيس دفتر لاريجاني نيز حضور داشت. امير طاهرخاني نماينده مردم تاكستان و عضو ديگري از فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي نيز در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس در خصوص اين ديدار گفت:‌ اين ديدارها در راستاي تحولات رخ داده و مسائل موجود صورت مي‌گيرد. وي در پايان ابراز اميدواري كرد: اميدواريم اين ديدارها فصل نويني در تحولات اجتماعي جامعه ايجاد كند.
*****
(زمان: 00:12 بامداد)
یاران و هم میهنان مبارز و همیشه بیدار و هشیار و حاضر در صحنه های نبرد با تاریکی و جهل و فضاحت رژیم "ولایت وقیح"، بامدادتان گرامی باد.
"پست" جدید امروز را می خواهیم با راهکاری که یار بسیار گرامی ما جناب دکتر بحری به ما گوشزد نموده اند شروع کرده و ادامه دهیم. ایشان طی ایمیلی دو راهکار به ما گوشزد کرده اند. با هم ایمیل ایشان را بخوانیم:
**
یاران و همرزمان و فرزندان دلاورم
با درودی دوباره و سپاس از تلاشهای شبانه روزی شما، از آنجایی که از مدتی مشاهده می کنم که همه روزه در انتهای "پست"هایتان متنی اضافه کرده اید که حکایت از آن دارد که بدلیل به حد "صفر" رساندن سرعت اینترنت از سوی ملایان، کارتان با مشکلات فراوان پیش میرود به نظرم رسید که دو پیشنهاد برای این مشکل ارایه دهم:
1- اینک که وبسایت غنی و زیبایتان فیلتر و محو گردیده و شما به یک "وبلاگ" بسنده کرده اید آیا بهتر نیست که شیوه انتشار آن را وارونه کرده و بقول معروف "Upside Down" کنید؟ باین معنا که بجای شروع با نخستین مطلب و خبر و ادامه آن تا آخرین لحظات پیش از نیمه شب؛ تلاش کنید که نخستین مطلب شما آخرین آن در صفحه باشد و سپس هر مطلب و خبر جدیدتری را پس از آن بنویسید و انتشار دهید..!
این کار برای مراجعین و بازدیدکنندگان سایت شما در ایران این حُسن را دارد که هربار با گشودن "تارنمای" شما در نخستین نگاه به آخرین خبرها و مطالب درج شده دسترسی خواهند داشت و سپس اگر دلشان خواست با "اسکرول" کردن به پایین پیام های ساعات گذشته را نیز مشاهده می نمایند.
2- از آنجایی که "وبلاگ" شما بسیار پرو پیمان و هر 24 ساعت شامل دهها گزارش و خبر و پیام و غیره می باشد، شاید بتوانید بجای انتشار این همه مطلب و خبر در یک صفحه (در هر 24 ساعت)، خبرها و مطالب هر روزتان را سه یا چهار بار در طی 24 ساعت (جداگانه) انتشار دهید بدین معنا که هر روز بجای یک "پست"، هر شش ساعتی یک "پست" و در نتیجه حداقل چهار "پست" در هر شبانه روز انتشار دهید..!
البته شما عزیزان خیلی بهتر از من راهکارهایتان را می دانید و نیازی به اینگونه راهنمایی ها نیست اما فقط به عنوان پیشنهاد اینها را نوشتم. موفق و پیروز باشید.
****
ما به پیروی از این راهنمایی بسیار پسندیده، امروز با نخستین پیشنهاد دوست و یار گرامی مان کار را دنبال خواهیم کرد، یعنی بصورت از پایین به بالا یا بقول ایشان "Upside Down" وبلاگ را انتشار میدهیم و در روزهای آینده، راهکار دوم را اعمال می کنیم یعنی هر شش ساعتی یک "پست" و در مجموع هر 24 ساعتی چهار "پست" انتشار خواهیم داد و در این انتظار خواهیم ماند که شما هم میهنان و یاران عزیز با ارسال پیام هایتان به ما بگویید و بنویسید که کدام یک ازین دو شیوه برایتان پسندیده تر است و کار دسترسی به "وبلاگ" و سایت مورد علاقه شما را برایتان آسوده تر می سازد؟

*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ