سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۸/۱۱

دوشنبه: 11/8/1388
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد دوشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افشا و محکوم می کنیم:
واقعیت های پشت پرده سفر اخیر نخست وزیر ترکیه به ایران


همانگونه که دیروز گزارش کردیم، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در سفر اخیرش به ایران موفق شد امتیازاتی بسیار حساس برای کشورش بدست آورد که برای ما ایرانیان چیزی درحد "قرار داد ترکمانچای" شرم آور و دردناک است.
تلویزیون ترکیه شنبه شب گذشته در تفسیری بر این سفر مطالی اظهار داشت که قسمتی از آن حکایت از آن داشت که:

"........ در این میان، ترکیه و ایران در زمینه استخراج و بازاریابی گاز طبیعی منطقه پارس جنوبی، به توافق اصولی دست یافتند. بر این اساس، ترکیه حق بازاریابی بیش از ٥۰ درصد از گاز استخراجی را بدست خواهد آورد. همچنین قرار است حجم تجاری دو کشور به ۳۰ میلیارد دلار افزایش یابد. شرکت سهامی نفت ترکیه، فعالیت‌های مربوط به اکتشاف و ذخیره سازی را به زودی آغاز خواهد کرد و قرار است هیئت فنی، در ماه نوامبر به منطقه اعزام شود. پیش بینی می شود در این فعالیتها که حدود ٥ سال بطول خواهد انجامید، ترکیه مجموعاً ٤ میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. با امضای این قرارداد، بحث مربوط به چگونگی تأمین منابع گاز نابوکو نیز خاتمه خواهد یافت. زیرا بخش اعظمی گازی که توسط ترکیه بازاریابی خواهد شد، از طریق نابوکو به اروپا انتقال خواهد یافت."
اینک یاران ما به نکات مهمتری از یکی دیگر از اهداف این سفر آقای "رجب طیب اردوغان" پی برده اند. یکی از اهداف اصلی نخست وزیر ترکیه به ایران و ملاقات او با "عنتری نژاد" و خلیفه مسلمین "سیدعلی گدا" نامه ای خصوصی است که رییس جمهور آمریکا درباره مسایل پشت پرده سیاسی، برای این "آلوجنابان" نوشته است. ماضمن هشدار دادن به رییس جمهوری آمریکا با شفافیت هشدار میدهیم:
آقای "اوباما" یا با "اونا" یا با "ما"
آقای اوباما، اجازه دهید توجه شما را عطف به گذشته نموده و برای یادآوری بشما گوشزد نماییم که سی و اندی سال پیش، سلف شما آقای "جیمی کارتر" برای منافع اقتصادی و سیاسی دنیای غرب به ملت ایران خیانت کرد و با شرکت در نشست "گوادالوپ" و صحه نهادن بر فاجعه تغییر سیستم در ایران و آوردن مشتی ملای جانی و بیسواد بر اریکه قدرت، تاریخ پر آوازه و سربلند ملتی سرافراز را (ولو برای برهه ای از زمان) تغییر داد که عواقب این سازش دنیای باصطلاح دموکراتیک و آزادیخواه با مشتی اوباش و اراذل واپسگرا بیش از سی سال است که ملتی را علیل و سرزمینی مانند ایران را ذلیل کرده است.
آقای اوباما، آتش فی نفسه سوزنده و سوزاننده است. دیدیم و دیدید که آن بازی با آتش، پیش از هر چیز ابتدا سرزمین و هم میهنان خودتان را سوزانید.
آیا ماجرای روز سیزدهم آبانماه سال 1358( 4 نوامبر 1979) را بیاد دارید؟ همان روز ننگین و سیاهی که مشتی جوانان فریب خورده آن زمان با هدایت "اتحاد جماهیر شوروی" سابق و عاملین آنان یعنی حزب توده، با رهبری شیخی نادان بنام "آخوند موسوی خوئینی ها" و همراهانش از دیوار سفارت شما در تهران بالا رفتند، تمام اسناد و مدارک سری و دولتی شما را یا سوزاندند و یا در معرض دید جهانیان قرار دادند، کارمندان و افراد سفارتخانه شما را بر خلاف تمام موازین جهانی به گروگان گرفتند و 444 روز در اسارت نگاهداشتند.
آیا یادآوری این تاریخچه مختصر و سرافکندگی و خفت و خواری که آن ماجرا برای آمریکا در سطح بین المللی بوجود آورد برایتان کافی نیست که از تاریخ درس عبرت بگیرید و بجای دست دادن با مشتی آخوند و روضه خوان جاهل و بیسواد و مزدوران جانی و تازی تبار آنان، دستهایتان را بسوی ملت دراز کرده و با مردم ایران ابراز همدلی و دوستی نمایید؟

آقای اوباما، تصور نکنید که این ملت سلحشور نیازی به کمک سیاسی یا نظامی یا مالی و غیره... شما و یا هرکشوری از دیار غرب و شرق و شمال و جنوب را دارد.... نخیر؛ ما خودمان به نیروی اراده و اتحاد با این دیوسیرتان بی هویت می جنگیم، پیروز می شویم و ایران خویش را آزاد می کنیم. تنها انتظار ما و یا بهتر است بنویسیم تنها راهنمایی ما بشما این است که از سیاه بازی های پشت پرده دست بردارید... ارسال نامه های خصوصی و پیام های پشت پرده برای آخوند و ملا، چاهی است که برای شما آبی در پی ندارد اما برای ملایان نان و نوایی بدنبال خواهد داشت و آنان را برای چند صباحی بیشتر بر اریکه قلدری و زورمداری حفظ خواهد کرد.
آقای اوباما ( و خانم کلینتون) سازش با ملایان شما را منفورتر و مطرودتر خواهد ساخت. دیر و دور نیست روزی که ایرانیان بجان آمده از ظلم و ستم ملا و روضه خوان مفتخور، این بی هویتان تازی تبار را از ایران برانند و حاکم بر سرنوشت خود و میهن خویش گردند، اما آن روز این "دو دوزه" بازیها و خیانت و جنایت شما نسبت به آزادی و دموکراسی خواهی خویش را از یاد نخواهند برد و باز هم سر شما و غربیان بی کلاه خواهد ماند زیرا که ما تعامل و توافق های پشت پرده سیاست را از یاد نمی بریم و دشمنان خویش را نخواهیم بخشید.

یاران ما در تلاش هستند که به مفاد نامه خصوصی شما برای احمدی نژاد و خامنه ای دست یابند که پس از دسترسی ، ما آن را در سطحی وسیع چه در ایران (و بکمک یاران و طرفدارن خویش در آنسوی مرزها) در سرتاسر گیتی انتشار خواهیم داد تا دنیا بداند که شما برای منافع اقتصادی و سیاسی خود از سلف خویش یعنی "جیمی کارتر" تقلید کردید و به ملت ایران خیانت ورزیدید..... خود دانید...!
*****
دو روز پیش، شنبه نهم آبانماه زمانی که چه در ایران و چه خارج از ایران تمامی رسانه های خبری و خبرگزاریها و فعالان سیاسی و غیره و غیره با عجله خبر دستگیری و اسارت جوانی دانشجو را با آب و تاب انتشار داده و برای یکدیگر ایمیل ارسال می کردند ما تنها منبع خبری بودیم که به این قضیه با تردید نگاه کرده و مطلب زیر را انتشار دادیم:
شایعه هنوز تایید نشده دستگیری "محمود حق طلب"
همانگونه که در "پست" روز پنجشنبه تحت عنوان "آقا نماز نخوانده جلسه را ترک کرد" گزارش کرده بودیم، در جلسه ای که با حضور تعدادی زیادی از بسیجیان بظاهر دانشجو و جمع معدودی از براستی "نخبگان" و دانشجویان برجسته در حضور خامنه ای تشکیل شده بود، در پایان مزخرف گویی های "ولی وقیح" و یاوه گویی های بسیجیان در تایید و تعریف از او، محمود حق طلب دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه صنعتی شریف اجازه سخن خواست و انتقاداتی شدید درباره صدا و سیمای ضد ملی و مردمی و همچنین شخص خامنه ای ایراد کرد که برای خواندن اصل مطلب می توانید به پست پنجشنبه ما مراجعه نمایید.
خبرهای تایید نشده حاکی از آن است که نامبرده بلافاصله در همان جلسه مفقود (شما بخوانید بازداشت) گردید. در این باره حتا برخی رسانه های خارج از کشور تفسیرگونه ها و مطالبی نیز گفته و نوشته اند و حتا فیلمی در یکی از تلویزیون های آنسوی مرزها با صدای شخص گوینده تلویزیون و تصاویری از جلسه پنجشنبه نیز در یوتیوب به نمایش در آمده که ما آن را انتشار میدهیم اما هنوز تاکید داریم که شایعه مبنی بر دستگیری "محمودحق طلب" و این که وی در اختیار اداره اطلاعات سپاه قرار دارد از هیچ منبع موثقی و بخصوص خانواده او تایید نشده است و خبری که بلافاصله پس از این مطلب در پایین خواهید خواند به نقل از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بنابر گفته خانواده محمود، او در منزل است و بدلایلی نمی تواند یا نمی خواهد به تماس های تلفنی پاسخ دهد.
ما به محض دریافت اطلاعات صحیح تری درین مورد، آن را با جزئیات مربوطه انتشار خواهیم داد.
در تکمیل خبر فوق و طبق قولی که داده بودیم، ما در مورد این آقای "محمود حق طلب" بررسی و تحقیقات کافی کرده و باین نتیجه رسیدیم که او نیز یکی از همان دانشجو نمایان (عضو بسیجی - دانشجویی) بوده و آنچه که انجام شد یک سناریوی از قبل تدوین شده بود که برای "آسیدعلی گدا" کمی آبرو خریداری شود. از سویی این آش آنقدر شور بود که حتا صدا و سیمای ضد ملی برای تفسیر و تعبیر مطالب امثال ما، فیلم زیر را از شبکه 2 خبر پخش کرد....!! از خود سوآل می کنیم که درین سرزمین هزار رنگ به چه کسی و چه چیزی می توان اعتماد کرد؟
*****
کناره گيري عبدالله عبدالله از انتخابات
اين تصميم براي جلوگيري از تقلب در انتخابات افغانستان است
عبدالله عبدالله جدي ترين رقيب حامد کرزي در دور دوم انتخابات رياست جمهوري افغانستان در يک نشست خبري در جمع هوادارانش اعلام کرد از شرکت در دور دوم اين انتخابات کناره گيري مي کند. اگرچه اين اقدام عبدالله باعث مي شود کرزي به راحتي به عنوان رئيس جمهور اين کشور معرفي شود ولي اعتبار آينده دولت بعدي افغانستان در شک و شبهه فراوان قرار خواهد گرفت. وي اظهار داشت براي وي ثابت شده است انتخابات گذشته مملو از تقلب بود و براي جلوگيري از تکرار آن و به منظور احترام به آراي مردم افغانستان از شرکت در دور دوم خودداري مي کند. عبدالله افزود؛ اين تصميم من براي جلوگيري از تکرار تقلب در انتخابات آينده افغانستان نيز است تا ديگر انتخاباتي مملو از تقلب برگزار نشود. تنها رقيب حامد کرزي در دور دوم انتخابات افزود؛ در جلسه يي که شب جمعه با حامد کرزي داشتم بار ديگر از وي درخواست کردم به منظور شفافيت در انتخابات شرايط من را بپذيرد اما حامد کرزي حتي يک شرط از شروط من را نپذيرفت.
عبدالله عبدالله هفته گذشته شرايطي را براي شرکت کردن در دور دوم انتخابات مطرح کرد که از آن جمله برکناري رئيس کميسيون مستقل انتخابات که توسط حامد کرزي تعيين شده و همچنين برکناري سه وزيري که در دور اول انتخابات نقش عمده يي در حمايت از حامد کرزي داشته اند،است وي افزود؛ تمامي شرايط من ظرف يک ساعت قابل اجرا بود اما متاسفانه ما با وجودي که تا آخرين لحظه صبر کرديم تنها رد درخواست هايمان را شنيديم. وي افزود؛ به نظر من بدون تغييرات در رهبري کميسيون انتخابات، برگزاري يک انتخابات آزاد و صادقانه امکان پذير نيست و مردم افغانستان نبايد در چنين شرايطي نتايج انتخابات را بپذيرند. عبدالله تاکيد کرد؛ دولت کرزي دولتي مشروع نيست، چرا که دوره اين دولت از ماه مه گذشته به پايان رسيده است.
وي در ادامه اظهار داشت مبارزات سياسي وي تا تغيير نظام حاکم بر اين کشور ادامه مي يابد. وي با بيان اينکه به هيچ وجه شکست خود را در روند انتخابات نمي پذيرد، افزود؛ در اين روند شکست وجود ندارد و من پيروزي را در پايبندي به آرمان هاي مردم افغانستان مي دانم. وي پس از اعلام کناره گيري از ادامه مبارزات انتخاباتي به طرفداران خود توصيه کرد با حضور پررنگ خويش در دور دوم انتخابات شرکت کنند. وي سپس در جمع خبرنگاران اظهار داشت اين تصميم را به راحتي نگرفته است. وي گفت؛ اين تصميم من تنها مربوط به کساني نيست که به من راي داده اند بلکه براي تمام افرادي است که در اين کشور زندگي مي کنند.
وي در ادامه افزود؛ افغان ها اين حق را دارند که در انتخاباتي آزاد شرکت کنند اما عده يي آنها را تهديد کرده که با شرکت در انتخابات هفت نوامبر خانه هايشان را خراب کنند. وي در پايان ضمن اشاره به جلسه خصوصي اش با کرزي در روز چهارشنبه در حضور مقامات رسمي سازمان ملل گفت؛ متاسفانه تنها نتيجه اين ديدار ابهام در وضعيت آينده افغانستان بود. با اين وجود وي اعلام کرد درهاي مذاکرات آينده با کرزي همچنان باز است.
بعضي از تحليلگران بر اين باورند احتمال دارد اين دو رهبر سياسي پيش از زمان برگزاري انتخابات به توافق برسند زيرا با برگزاري دور دوم انتخابات، افغانستان شاهد دور جديد و شديدي از حمله طالبان به مردم بي دفاع خواهد بود. اگرچه عبدالله هدف خود از اتخاذ چنين تصميمي را احترام به حقوق و منافع ملي مردم دانست ولي بعيد به نظر مي رسد اين اقدام بتواند بحران سياسي اخير در اين کشور را حل و فصل کند؛ بحراني که با برگزاري انتخابات در دور اول شروع شد و با اعلام تقلبي بودن نتايج به اوج خود رسيد. بعضي از تحليلگران نگران اين هستند که اين اتفاق باعث بروز خشونت هاي سياسي در کشور شود، اما عبدالله از طرفدارانش خواست احساسات خود را کنترل کرده و براي مبارزه به خيابان ها نروند.
از طرف ديگر هزاران تن از حاميان وي که از اطراف کشور براي شنيدن سخنانش به کابل آمده بودند، اعلام کردند به تصميم وي احترام مي گذارند. مولوي دارگل روحاني استان پکتيا که يکي از طرفداران عبدالله است، گفت؛ انتخابات گذشته پر از تقلب و تهديد بود و باعث شد مردم به روند اداره کشور شک کنند. ما نياز داشتيم تا اين شبهه از بين برود زيرا تمام کشور در سردرگمي بود. پس از اعلام اين خبر حاميان کرزي اعلام کردند روند انتخابات در دور دوم همانند گذشته ادامه خواهد يافت.
محمد اسماعيل يون که يکي از نزديکان کرزي به شمار مي رود، گفت؛ عبدالله چون مي دانست با شرکت در دور دوم انتخابات شکست سختي خواهد خورد، از حضور دوباره در اين مبارزه انتخاباتي امتناع ورزيد. به نظر مي رسد اين تصميم عبدالله باعث شود دولت امريکا نيز با چالشي جدي روبه رو شود. دولت اوباما که اخيراً تلاش مضاعفي را براي مبارزه با شبه نظاميان و طالبان شروع کرده است مسلماً با اين اتفاق وارد فاز جديدي از تصميم گيري ها خواهد شد.
*****
ایمیلی از دوستی گرانقدر:
کرشمه های یک بازجوی خوب
مسيح علي نژاد
هنگامه شهیدی! شهادت دادی که بازجوی خوب و بد هر دو یکی هستند.
هنگامی که همه حجم زندان و همه هجو هواداران یک دولت پرهیاهو، هیچ است، یک پیام تلفنی کوتاه تو از اندرزگاه اوین همه چیز است. هوار درد است، هوای تازه است، حماسه حضور است و همایش همه امیدواران است که بیرون زندان نشسته اند گرد هم و یک پیام تازه رسیده از اوین را جشن می گیرند. مادرت شده است پستچی بی منت دختر مبارزش. از تو نامه می آورد برای ما و همه کسانی که بیرون از زندان نشسته ایم و نمی دانیم چه شده در آنجا که قرار بود کارخانه آدم سازی باشد و هی زندانیان ما را متحول کنند و بر ندامت نامه هایشان کاخ اعتبار خویش بسازند، ناگهان نادمان سرکشی می کنند و بساط کذایی و اعتبار ساختگی کودتاگران را برهم می ریزند. پیغام اولت اعتصاب غذا بود. گفتی آنقدر لب به غذا نمی زنی تا یا خودت را از زندان بیرون بیاورند یا جنازه ات را. حتما می دانستی برای یک مادر دلتنگ تا چه اندازه دشوار است تا کلماتی به این سردی و سختی را به امانت از دخترش تقدیم رسانه ها کند اما مادرت همان کرد که خواسته بودی. پیام دومت تلفنی بود که به شیخ اصلاحات کردی و گفتی تا آخر ایستاده ای. شیخ، شرمنده شد از این همه شقاوت شحنه های اوین و شاید ندانست که با همین پیام تو چه دلی شاد شد از همه جوانانی که نشسته اند و پوسترهای حضور در حماسه ای دیگر را برای آبان ماه طراحی می کنند. پیام سومت نامه ای بود که به آقای دکتر، یا همان کارشناس و یا همان جناب بازجو نوشتی و گفتی که کرامت انسانی ات چگونه در بازداشتگاه زیر پا گذاشته شد.
هنگامه اوین!
شهادت دادی که آقای دکتر یا همان بازجوی تو و سمیه و فریبا و دیگران، آدم بدی نبود و همین دلیلی شد که به او اعتماد کنید و از او مهر و احترام به کرامت انسانی را طلب کنید. حتما قصه معروف "بازجوی خوب" و "بازحویبد" را بیشتر و بهتر از من می دانی. سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور آنقدر مدرن و پیشرفته شده است طی این سالها که در این تقسیم کار، حسابی حرفه ای شده اند و می دانند "آقای دکتر" باید چه نقشی ایفا کند و در مقابل "آقای کارشناس" باید چه وظیفه ای را عهده دار باشد تا باقی پروژه "آقای بازجو"، بیرون از زندان نیز ادامه یابد. دکترها و کارشناس ها و بازجو ها تقسیم می شوند و به تناسب آن، زندانیان نیز دو شقه می شوند. جمعی را شکنجه می کنند و با جمعی دیگر کمی مهربانی می کنند. آنگاه جمعی اعتراف می کنند و جمعی دیگر یا هیچ نمی گویند و سکوت می کنند و یا به تعبیر بازجوها دوباره متولد می شوند. آنقدر در بی خبری کامل می گذارند زندانی را و آقا دکترها در بند بازجویی آنقدر مهربانی می کنند و آنقدر اطلاعات غلط به زندانی می دهند و خلا و بی خبری، آنقدر هوای زندانی را دارند تا زمانی که بازجوی بد وارد شد، زندانی با تمام وجودش آرزو می کند که آقای دکتر برگردد و کاری بکند. اما از زمانی که یادمان می آید تا خود امروز هیچ آقای دکتری نتوانست کاری بکند. اگرچه هنوز چهره هیچ کدام از آن دکترهای مهربان را فراموش نکرده ایم اما از دست هیچ کدام شان هیچ کار مثبتی بر نیامد. جزو شرح وظایفشان نبود که کاری برایمان بکنند. احمد باطبی که پیراهن خونین کوی دانشگاه، نزدیک به ده سال جوانی اش را از او گرفت هنوز هم در نوشته هایش یک بازجوی مهربان دارد به نام جواد. عباس عبدی که مغضوب و منفور و محذوف حاکمیت است در خاطرات زندانش از حسن آقا بازجو به بدی یاد نمی کند. این روزها که ژیلا بنی یعقوب هم از آقای دکتر مهربان، گلایه می کند که چه شد زیر وعده اش زده است و بهمن احمدی امویی را هنوز آزاد نکرده اند. مهسا امر آبادی هم نمی داند که چرا قول بازجو ها عملی نشد و مسعود باستانی هنوز در زندان است. ساده دل تر از همه خودم هستم که گهگاهی دلم برای آقای صادقی بازجوی مهربان وزارت اطلاعات ساری تنگ می شود و هنوز فکر می کنم او منجی من بود در برابر بازجوی بد دهن و فحاشی که کابل برق را می گذاشت کف دستم و می گفت دستت باشد که ببینی چقدر کلفت است و چقدر ممکن است درد داشته باشد. وقتی حاج آقا صادقی وارد می شد من راستی راستی باورم شده بود که حتی او هم از بد حادثه بازجو شده است ورنه ممکن نبود آدمی با آن همه سواد و مطالعات و تخصص و ادب، همکار همان خشونت طلبانی باشد که همه زندگی یک زندانی سیاسی را تا همیشه تعطیل می کنند.
هنگامه نازنین

ناز و کرشمه های سیاسی و ساختگی دکترها و بازجوها را در تمام این سالها خیلی ها باور کرده اند و در خاطرات زندان هر آنکه ورق می زنی یک شخصیت دوست داشتنی هم هست که همه از او به نیکی یاد می کنند و از قضا تا پایان داستان هرگز شخصیت داستان ما تغییر نمی کند و تا همیشه مهربان باقی می ماند. آنچه تغییر می کند ماییم که تازه در می یابیم انتهای قدرت و سقف وظیفه تعریف شده "بازجوی خوب" همین است که مهربانی کند نه آنکه تصمیم گیری کند. تصمیم نهایی را کسان دیگری می گیرند و برای همین است که همیشه در انتهای قصه هر زندانی، یک نامه گلایه آمیز می ماند روی دست رسانه ها که این دو وجه روشن دارد. اول آنکه سیستم اطلاعاتی کشور آنقدرها هم خشن نیست و چه بسا خود زندانیان نیز از نیکی بازجو ها یاد می کنند و وجه دیگر آنکه اگرچه برای جامعه پیغام آورده ایم که دستگاه امنیتی کشور انسان های رئوف و متخصص. با سواد هم دارد اما هرگز به روند طبیعی زندگی معمولی خود باز نگشته ایم و تا ابد در تناقضی هراس انگیز گرفتار آمده ایم. چون اخلاق به ما اجازه نمی دهد از بازجویی به بدی یاد کنیم که واقعا هیچ بدی و ظلمی به ما نکرد و چه بسا قرار ملاقاتی را هم با عزیزانمان تنظیم کرد یا بسته کتابی را اجازه داد که وارد زندان شود. اما چه بی اخلاق اند آنان که خوش خلقی را هم ابزاری کردند تا کرامت انسانی زندانیان را زیر پا بگذارند.
هنگامه اعتراض!
اعتراض نامه و گلایه نوشته ات اینبار پیش از آزادی و از زندان روانه رسانه ها شده است و این یعنی همان قصه کهنه بازجوهای خوب و بد در اتاق های بازجویی زندانیان سیاسی. این نامه گواه روشنی است بر این مدعا که بازجوی خوب و بد هر دو یکی هستند وقتی هر دو از یک اتاق ثابت خط می گیرند. ورنه هیچ انسان متخصص و صاحب اندیشه و عقلی حاضر نمی شود سالها نقش یک انسان خوب را بازی کند اما تحت تاثیر این نقش قرار نگیرد و مدام زیر وعده هایش بزند. پس در برابر کسانی که خوبی کردن به اختیار و اراده خودشان نیست، بلکه یک تصمیم سازمانی است که به آنها دیکته می شود، باید صبور بود و مقاوم آنچنان که تو هستی.
*****
اعتراض وکلاي شاکيان کيهان نسبت به برگزار نشدن دادگاه
جلسه رسيدگي به اتهام حسين شريعتمداري مديرمسوول روزنامه کيهان تجديد و به وقت ديگري موکول شد.
به گزارش ايسنا، روز گذشته قرار بود پرونده روزنامه کيهان به مديرمسوولي حسين شريعتمداري در شعبه 76 دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي مديرخراساني و با حضور اعضاي هيات منصفه مطبوعات برگزار شود. قاضي مديرخراساني با اشاره به انجام مراسم تحليف اعضاي جديد هيات منصفه مطبوعات يادآور شد؛ هيات منصفه مطبوعات اعلام کرد چون اعضاي جديد هيات منصفه در جريان پرونده روزنامه کيهان نيستند جلسه رسيدگي تجديد و به وقت ديگري موکول شود و چون اعضا در جريان اتهامات نيستند جلسه تجديد مي شود.
در اين هنگام نسرين ستوده وکيل مدافع يکي از شاکيان پرونده روزنامه کيهان به طرح ايرادي پرداخت و با بيان اينکه دومين بار است که جلسه رسيدگي به پرونده کيهان تجديد مي شود، خاطرنشان کرد؛ چرا اعضاي هيات منصفه مطبوعات در جريان پرونده نشريه علم و نيرو بوده و دادگاه اين نشريه برگزار شد اما در جريان پرونده روزنامه کيهان نيستند؟
رئيس شعبه 76 دادگاه کيفري استان تهران در پاسخ گفت؛ عمر هيات منصفه مطبوعات به اتمام رسيده و امروز مراسم تحليف اعضاي جديد بوده است و تعيين وقت براي رسيدگي به پرونده علم و نيرو پيشتر صورت گرفته است.
خليلي وکيل مدافع عمادالدين باقي نيز با اشاره به اظهارات نسرين ستوده با طرح اين سوال که چرا پيک نشريه علم و نيرو به اعضاي هيات منصفه ابلاغ شده ولي براي روزنامه کيهان چنين نشده است، اعتراض خود را به تجديد جلسه اعلام کرد. وي شفاهاً اعلام کرد به دليل نحوه رسيدگي به پرونده شکايت خود را مسترد مي کند.
قاضي مديرخراساني تاکيد کرد؛ دادگاه آمادگي رسيدگي به پرونده را دارد ولي هيات منصفه بيان مي کند آمادگي ندارد.
*****
احضار گسترده فعالان کمپین یک میلیون امضا به دادگاه
تغییر برای برابری – ظرف چند روز اخیر احضار گسترده فعالان کمپین به بازپرسی امنیت آغاز شده است.
برخی از فعالان کمپین طی دو روز گذشته بادریافت احضاریه ای که در تاریخ 29 مهر ماه صادر شده است برای ادای پاره ای از توضیحات به شعبه 3 بازپرسی دادسرای امنیت به دادگاه احضار شده وبه آنان گفته شده که باید طرف سه روز به دادسرای امنیت مراجعه کنند.
خدیجه مقدم، جلوه جواهری، کاوه مظفری ، مریم مالک و پریسا کاکایی از جمله احضار شدگان هستند. خدیجه مقدم علاوه بر احضار ممنوع الخروج هم شده است . اودراین باره می گوید:« من برای حضور در جلسه دادگاه به شعبه 30 رفته بودم و اتهام ام هم مربوط به تمرد از دستور پلیس جلوی سفارت فلسطین بود در آنجا فهمیدم که شش ماه هست که به دستور قاضی سبحانی ممنوع الخروج هم شده ام .بعد از دادگاه وقتی به خانه برگشتم احضاریه ای از شعبه3 بازپرسی دریافت کردم».
گفتنی است تعداد بیشتری از فعالان کمپینی در طی هفته گذشته و به صورت تلفنی احضار شده اند که برای حضور خود در دادگاه درخواست احضاریه کتبی کرده اند. فعالانی که احضاریه کتبی داریافت کرده اند در دادگاه حاضر خواهند شد.
*****
بازگشت دانشجویان به تظاهرات خیابانی
روزنامه گاردين چاپ انگلستان در مطلبی با عنوان "بازگشت دانشجويان ايرانى به تظاهرات خيابانى" از تدارک گسترده دانشجویان در ایران برای تظاهرات 13 آبان خبر داد و نوشت، دانشجويان سراسر ايران قصد دارند روز بزرگى از اعتراض را عليه دولت احمدى نژاد در سالگرد اشغال سفارت آمريكا در تهران شكل دهند.
این روزنامه نوشت، فرمانده نیروی انتظامی به معترضان هشدار داده است به خيابانها نيايند، اما فعالين پيش بينى مى كنند كه 13 آبان يكى از بزرگترين روزهاى اعتراض باشد.
گاردین نوشت، در هفته های اخير به رغم حضور گسترده پليس امنيتى، دانشگاهها به کانون اعتراضات تبديل شده اند. مخالفت ها در مدارس هم ابراز شده است. به گفته يک معلم در تهران، حرکتهای اعتراضى در همه جا گسترش يافته است. دانشجويان به هر طريق كه مى توانند مخالفت خود را نشان مى دهند.
گاردین نوشت، این روزها مقامات دولتى كه از دانشگاهها بازديد می کنند، با واکنش کوبنده از سوى دانشجويان مواجه می شوند.
يک دانشجوى دانشگاه اميركبير كه نخواست نامش فاش شود گفت، مقامات حکومتی از جنبش دانشجويى وحشت دارند و به همين دليل هم خود را براى سركوب تظاهرات 13 آبان آماده مى كنند.
این فعال دانشجويی افزود، تظاهرات در ايران خاموش نشده، اين تازه آغاز كار است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
انتقاد دارم
مهدی سحرخیز

رهبر معظم جمهوری اسلامی اخیرا در بیانات خود "انتقاد" را امری معمولی و آزاد عنوان کردند. هرچند که شمارزیادی از روشنفکران و دگر اندیشان در حال پس دادن تاوان خود در زندان بسر می برند ولی اکنون که ایشان انتقاد را موضوعی عادی بشمار آوردند، زبان به انتقاد می گشایم.
حضرت آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که گناه پدر من چیست که با وجود بیماری و دنده شکسته در زمان بازداشت بدون هیچ گناهی درزندان است و حتا اجازه تماس تلفنی با خانواده اش را ندارد؟ گناه پدر من چیست که پس از چندین سال خدمت صادقانه در خبرگزاری و وزارت ارشاد باید در زندان 18کیلو وزن کم کند؟
جناب آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که جایگاه روحانیت شیعه را تا حدی تنزل داده اید که فرمانده سپاه به خود اجازه می دهد "نماز" را که ستون و از واجبات دین است تا حد حفظ نظام پایین آورد و فتوا صادر کند. آیا گفتن چنین سخنی از زبان یک نظامی جایز است؟ اگر هست پس وظیفه مراجع تقلید و روحانیون چیست؟
حضرت آقای خامنه ای، به شما انتقاد دارم چرا که با وجود اثبات تجاوز به دستگیر شدگان رویداد های پس از انتخابات سکوت کردید و هنگامی که عکاس خبرگزاری تحت امر خودتان(فارس)که بر حسب تصادف در کهریزک بوده و رخدادهای جنایتبار آنجارا در حضور شما با گریه نقل کرده تنها بر پیشانی کوبیده و اظهار تاسف کردید!
جناب آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که با وجود دستور صریح خودتان به رئیس دروغگوی دولت کودتا مبنی بر برکناری مشایی که داستان خرافه گری اش بر کسی پوشیده نیست نه تنها برکنار نشده بلکه مناصب بالاتری به وی هدیه شده و شما باز سکوت کردید.
حضرت آیت الله خامنه ای، انتقاد من به شما این است که راه را برای سرکوب ایرانیانی که بدون خشونت دست به اعتراض آرام زدند، باز گذاشتید. آیا می دانید که نیروهای لباس شخصی و ضد شورش شما هنگام کتک زدن پیرزنان و پیر مردان رکیک ترین فحاشی ها را نثار مردم می کنند؟ حتما میدانید که گناه آنان تنها اعتراض به آرایی بود که توسط دولت محبوب شما دزدیده شده بود. آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که از ترس دشمن فرضی خود، آمریکا، میهن عزیز ما را در چنگال روسیه انداخته اید. مطمئن باشید هرگاه منافع آنان ایجاب کند دست حمایت خود را از سر شما بر خواهند داشت.
مقام معظم رهبری، از شما انتقاد می کنم چون در ایران زندگی نمی کنم که اگر می کردم مانند آرش میر صیافی که در وبلاگ اش تنها نوشته بود: آقای خامنه ای مارا هم مانند کودکان غزه دوست داشته باشید، در خاک آرمیده بودم.
جناب آقای خامنه ای به شما انتقاد دارم چون قدر خون شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی را که عموی من نیز یکی از آنان است ندانستید و حتما خبر دارید که خانواده ها و فرزندان بسیاری از شهدا و سرداران شهید به شیوه اداره کشور توسط یک کذاب انتقادات بی شمار دارند و باز حتما می دانید که درصد دینداری بسیاری از مردم نزول چشمگیری داشته است.
حضرت آقای خامنه ای، به شما انتقاد دارم چون به دست نشاندگان خود اجازه داده اید حکومت شمارا با حکومت امام علی قیاس کنند و مرتبه شما را با امیر مومنان برابر کنند. اگر به راستی شان شما با ایشان برابر است آن را اعلام کنید و اگر نیست که حتما نیست! به مدیحه سرایان خود امر کنید دست ازاین کار بردارند چرا که پیامبر اسلام فرمود:به دهان متملقان خاک بپاشید.
آقای خامنه ای نقد من به شما این است که دستگاه قضایی ایران را روز به روز بیشتر به سقوط می برید نمونه آن اینکه قاضی پرونده پدرم به وی اجازه تماس تلفنی و ملاقات حضوری با خانواده اش را صادر کرده ولی بازجویان پدرم بدلیل اینکه او نیز به شما انتقاد دارد دستور قاضی را به هیچ می انگارند.
حضرت آقای خامنه ای، به شما نقد دارم چراکه حتما می دانید عواملتان اگر کسی شمارا با عنوان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای یا رهبر معظم انقلاب خطاب نکند به جرم توهین به مقام عظمای ولایت بازداشت و مورد شدید ترین توهین ها و شکنجه ها قرار می دهند.
جناب آقای خامنه ای، به شما نقد دارم چون آمران جنایات اخیر را از کار بر کنار و به سزای اعمال ننگین شان نرساندید، قانون اساسی کشور را به ویترین برده اید و هر آنچه را که به مذاق خوش دارید، جاری و آنجایی که به نفع منتقدان است به فراموشی سپرده اید. و در پایان سخن و نه انتقاد، اینکه آقای خامنه ای اگر جرات انتقاد پیدا کردم ، اینکه در ایران نیستم که اگر بودم بهترین جا در کنار پدر بودن بود.
جناب آقای خامنه ای: "سرنوشت همه زورگویان سقوط است. "
*****
نظر متخصصان درباره اميد و افسردگى عمومی
روزنامه حیات نو: حدود پنج ماه از انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهورى مى‌گذرد اما هنوز آثارو تبعات سياسي- اجتماعى آن در جامعه به قوت خود باقى است اين در حالى است که هنوز وقايع پس از انتخابات به عنوان يکى از مهم‌ترين مسائل و چالش‌هاى روز کشور مطرح است اگرچه ابعاد سياسى اين دوره از انتخابات مورد نظر سياسيون و کارشناسان مسائل سياسي، بيش از مسائل اجتماعى و فرهنگى مورد توجه است اما نمى‌توان بر اين معضل مهم اجتماعى ايران که همان بالا رفتن مشکلات روحي- روانى مردم جامعه است، چشم پوشيد. روانشناسان و جامعه‌شناسان نسبت به افزايش مشکلات عاطفى و اجتماعى همچون اضطراب، افسردگي، ناهنجارى‌هاى اجتماعى و افزايش مشکلات روحى و روانى بعد از انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهورى هشدار مى‌دهند. اگرچه آمار منسجمى از ميزان مراجعات به مطب‌هاى روانشناسي، مشاوره و روانپزشکى در دست نيست اما افزايش تعداد مراجعه‌کنندگان به نزد مشاوران و روانشناسان در چند ماه اخير نشان‌دهنده اين است که جامعه کنونى ايران دوران پرالتهابى را سپرى مى‌کند و همچنان نيز ناامنى‌هاى روانى - اجتماعى و مشکلات اقتصادى موجود در جامعه بر اين التهاب مى‌افزايد.
جامعه پراضطراب
آمارهايى که از سوى مبادى رسمى مبنى بر افزايش اميد به زندگى ايرانيان منتشر مى‌شود با آن تعريفى که در قالب استانداردهاى جهانى ارايه مى‌شود نه تنها آمار ايران را تائيد نمى‌کند بلکه در فهرست جهاني، در سال‌هاى اخير رتبه اميد به زندگى نزد ايرانيان کاهش يافته است. آمارى که سازمان بهداشت جهانى در اوايل سال 2009 ميلادى منتشر کرد، نشان داد که نرخ اميد به زندگى فقط به افزايش ميزان طول عمر افراد مربوط نيست بلکه افزايش رفاه اقتصادى و اجتماعى شاخص‌هاى اميد به زندگى محسوب مى‌شود و ايرانى‌ها در دستيابى به اين شاخص‌ها با مشکل مواجه‌اند. وجود تورم، افزايش گرانى و تناسب نداشتن دخل و خرج زندگى همگى بيانگر کاهش بهبود شرايط اجتماعى - اقتصادى است که با کاهش اين شاخص‌ها شاهد افزايش ميزان ناهنجارى‌هاى اجتماعى در جامعه هستيم.
دکتر ناصر قاسم‌زاد، روانشناس و مشاور خانواده با بيان اينکه جامعه ايران با داشتن 60 درصد جمعيت جوان به خودى خود جامعه‌اى را داراست که بيشترين مطالبات را دارند، مى‌گويد: همين ميزان بالاى مطالبات بر پراضطراب بودن جامعه دامن مى‌زند. او عنوان مى‌کند: نبود روابط بين فردى ناهمگون، دسترسى نداشتن به اطلاعات شفاف، شفاف نبودن آمارها و اطلاعات موجود بر سردرگمى مردم افزوده است و وجود مشکلات اقتصادى و معيشتى بر افزايش اين اضطراب دامن مى‌زند.
دکتر محمد کمالي، استاد دانشگاه و رفتارشناس اجتماعى نيز با تائيد ديدگاه دکتر قاسم زاد بر اين نکته تاکيد مى‌کند که وجود اضطراب و پرخاشگرى در جامعه از حد معمول عبور کرده و در حال حاضر به يک بحران اجتماعى و روانى تبديل شده است او نيز دسترسى نداشتن مردم به اطلاعات، تناقض‌هاى رفتارى موجود در عملکرد روساى حکومت، نداشتن امنيت معيشتى و اقتصادى را عوامل افزايش مشکلات روحى و روانى مردم قلمداد مى‌کند. او معتقد است که جامعه ايران، جامعه‌اى پرتنش و مضطرب است که عواملى همچون ترافيک، آلودگى هوا و... اين معضل را تشديد کرده است اما انتخابات اين دوره رياست‌جمهورى و حوادثى که بعد از آن رخ داد بر اين تنش و اضطراب افزود.
دکتر کمالى نيز معتقد است: نگرانى‌هاى زيادى متوجه جامعه شده است و اخبارى که از کهريزک رسيد، گزارش‌هايى که از سوى نيروى انتظامى منتشر مى‌شود و اظهاراتى که از سوى تريبون‌هاى مختلف طرح مى‌شود همگى دامنه نگرانى‌ها را روزبه‌روز وسيع‌تر مى‌کند. او معتقد است: مراجعه افراد جامعه و بويژه روزنامه‌نگاران، فرهنگيان، نخبگان و فعالان سياسى و اجتماعى نزد مشاوران روانشناس نشان‌دهنده وجود شرايط ملتهب در جامعه است.به گفته اين رفتار شناس اجتماعي، افرادى که بيشتر در جامعه فعالند و دسترسى بيشترى به اطلاعات دارند بيشتر در معرض آسيب‌ها قرار گرفته‌اند.
آينده نگرانى و بيماري
جامعه‌شناسان مى‌گويند، هر معضل و آسيب روانى افراد، تاثير مستقيمى بر جامعه و ايجاد ناهنجارى‌هاى اجتماعى دارد. دکتر مريم يوسفي، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در اين‌باره مى‌گويد: از نظر روانشناسي، واکنش‌هاى روانى افراد به جامعه منتقل مى‌شود و وقتى عده‌اى از مردم و بويژه جوانان خشم فروخورده دارند و نااميد هستند واکنش‌هاى خود را به جامعه منتقل مى‌کنند و در نهايت پرخاشگرى افزايش مى‌يابد، شکاف ميان دولت و ملت عميق‌تر مى‌شود، بى‌اعتمادى ميان مردم نهادينه مى‌شود و در بلندمدت به منصه ظهور مى‌رسد روابط ميان فردى افراد مخدوش مى‌شود، افراد جامعه همديگر را مقصر مى‌دانند و بر همديگر فشار مى‌آورند و آسيب‌هاى جدى ديگرى که در بلند مدت خود را نشان خواهد داد و جامعه به يک جامعه بيمار تبديل مى‌شود.
*****
درخواست براي ابطال معامله خرید مخابرات توسط سپاه
سعيد اميرزاده؛ صبح روز گذشته کمي پيش از شروع به کار تالار بورس تهران فعالان بازار خبري شنيدند مبني بر آنکه سازمان بازرسي کل کشور به نهادهاي مسوول مانند سازمان خصوصي سازي، وزارت امور اقتصادي و دارايي، بورس و چند جاي ديگر اعلام کرده است ابهامات و مشکلاتي در واگذاري سهام مخابرات به شبه دولتي ها وجود دارد و اين واگذاري که به دليل ابهام در ماهيت خريداران بازتاب هاي خبري و رسانه يي بسيار زيادي را برانگيخت، بايد لغو شود.
اين خبر که در ابتدا شايعه خوانده مي شد به سرعت در محافل بازار سرمايه و بورس شنيده شد تا جو بازار متشنج شده و سهام مخابرات که از زمان واگذاري پرابهام بلوک 50 درصدي آن با افت شديد قيمتي روبه رو شده بود با صف سنگين فروش به حجم 17 ميليون سهم بار ديگر سهامدارانش را از اميد به آينده يي که مالک جديد مخابرات آن را بسيار رويايي تصوير مي کند دور کند.پس از اين در اولين اظهارنظر رسمي پيرامون ابطال اين معامله رئيس کميسيون ويژه نظارت و پيگيري سياست هاي کلي اصل 44 در گفت وگو با خبرگزاري ها از درج نظر سازمان بازرسي کل کشور پيرامون چگونگي واگذاري سهام مخابرات در گزارش اين کميسيون که در آينده نزديک به مجلس ارائه خواهد شد، خبر داد.
حميدرضا فولادگر اظهار داشت؛ ما در گزارشي که قرار است به مجلس ارائه دهيم از نظر سازمان بازرسي کل کشور استفاده کرده ايم و در تهيه گزارش نيز به نظر اين سازمان اشاره شده است.وي ادامه داد؛ سازمان بازرسي در بررسي هايي که پيرامون بحث چگونگي واگذاري سهام مخابرات در بورس داشت به ايرادات و ابهامات موجود در روند واگذاري و وضعيت شرکت برنده شده در بورس پرداخت و نظر خود را ارائه کرد.رئيس کميسيون ويژه نظارت و پيگيري اصل 44 قانون اساسي گفت؛ در نهايت همه بررسي ها انجام مي شود و دستگاه هاي مربوطه و بررسي کننده مانند سازمان بازرسي کل کشور نيز نظرات خود را در انطباق با قانون يا عدم آن ارائه مي دهند اما اين شوراي رقابت است که بايد در اين باره تصميم گيري کند.فولادگر تصريح کرد؛ همان طور که قبلاً هم تاکيد شده ظاهر قانون در زمان واگذاري رعايت شده است اما اينکه آيا واگذاري در شرايط رقابتي انجام شده يا نه، ابهاماتي است که مورد بررسي قرار گرفته و کميسيون ويژه تا يکي دو هفته آينده اولين گزارش خود در اين باره و همچنين عملکرد ديگر سازمان هاي مربوط در امر واگذاري را به مجلس تقديم مي کند.
در پي اين اظهارات اما بورس به سرعت واکنش نشان داد و طي اطلاعيه يي با يادآوري 18 آبان به عنوان مهلت پرداخت 20 درصد بهاي بلوک مخابرات از سوي خريدار اعلام کرد عدم قطعيت معامله تنها زماني مطرح است که طبق مقررات بورس اوراق بهادار فرم خارج از اتاق پاياپاي آن در مهلت مقرر توسط کارگزار فروشنده و خريدار به بورس ارائه نشود و ابطال در غير از اين شرايط بي معني است. در همين حال رئيس سازمان بورس نيز تاکيد کرد؛ به جز شرکت بورس و شوراي رقابت، مرجع ديگري حق ابطال هيچ معامله يي در بورس از جمله معامله 51 درصدي مخابرات را ندارد.
در ادامه اظهار نظر هاي ديگري نيز از سوي مخاطبان نظر سازمان بازرسي مطرح شد که بر اساس آن قاليباف اصل رئيس و سخنگوي شرکت بورس با تاييد گفته هاي صالح آبادي رياست سازمان بورس از آماده شدن وجه نقد 20 درصدي اين معامله به مبلغ 1658 ميليارد تومان خبر داد و جمشيد پژويان رئيس شوراي رقابت با اعلام نداشتن مکان براي تشکيل جلسات شوراي رقابت اساساً برگزاري هرگونه جلسه در اين رابطه را تکذيب کرد و خبر ابطال معامله مخابرات را شايعه خواند.با اين وجود تکذيب نظر سازمان بازرسي در ميان فعالان بازار آنچنان جدي گرفته نشد تا گروهي از سهامداران از اين امر استقبال کنند. اين عده بر اين عقيده اند که ابطال اين واگذاري شايعه يي مشکوک است که البته در صورت وقوع به بالا رفتن قيمت سهام شرکت کمک خواهد کرد و در معامله مجدد، سهام اين شرکت با رقم بالاتري به فروش مي رود.
گفته مي شود اين اقدام تلاش سهامدار عمده مخابرات براي جمع آوري سهام خرد سهامداران نگران از سقوط مخابرات است که در گذشته نيز چندين بار رخ داده بود. سهام مخابرات از ابتداي ورود به بورس درگير اطلاعات غيرشفاف بوده و سهامداران آن را رو به روي مسوولان شرکت مخابرات و بورس قرار داده و به دليل حجم مبناي بالا و تاثير قابل توجه بر شاخص بورس بارها آرامش اين بازار را به هم زده است. اکنون اما با شائبه يي که از سوي سازمان بازرسي کل کشور مطرح شده است به نظر مي رسد مخابرات رويارويي ديگري را اين بار در فضايي غيربورسي موجب شده است.
پيشتر احمدي نژاد در مورد واگذاري سهام مخابرات گفته بود؛ «واگذاري مخابرات کاري بسيار بزرگ بود که به صورت دقيق و قانوني انجام شد. من تعجب مي کنم بعضي ها اينقدر ضجه مي زدند براي واگذاري ها الان ناراحت هستند و محکوم مي کنند. بايد پرسيد چرا محکوم مي کنيد؟»آن زمان آنها که به گفته احمدي نژاد ضجه مي زدند اکثراً از اقتصاددانان، بخش خصوصي و نمايندگان اقتصادي مجلس بودند. حال به نظر مي رسد به اين عده يک مخالف ديگر را نيز بايد اضافه کرد؛ سازمان بازرسي کل کشور به رياست مصطفي پورمحمدي.
*****
هر "سبز"ی "جنبش سبز" نیست
مرتضی کاظمیان

تشکلی با عنوان "جنبش سبز علوی" که اسامی موسسان آن مشخص نیست، دیروز (10 آبان 88) با انتشار بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. در این روزهای سخت و ویژه‌ی ایران، رویداد ذکر شده یکی از جالب توجه‌ترین و البته بهترین نمونه‌ها برای آشکار شدن عمق و میزان هراس تمامیت‌خواهان از جنبش اعتراضی مردم ایران است که خود را با رنگ سبز بازمی‌نمایاند.
خبر آغاز به فعالیت این تشکل را قریب به اتفاق سایت‌ها و خبرگزاری‌های وابسته به اقتدارگرایان و همسو با مخالفان دموکراسی، منتشر کردند. ایرنا، خبرگزاری دولتی و رسمی جمهوری اسلامی نیز متن کامل بیانیه‌ی این تشکل را بر روی خروجی خود گذاشت و نشر داد.
در بیانیه‌ی این تشکل، تاکید شده است که چون "رنگ مکتبی و سبز علوی به مصادره‌ی دغل‌بازان و سیاست‌پیشگان مرتبط با اجانب درآمده"، از اینرو این تشکل می‌کوشد "رنگ مقدس سبز را به مامن خویش بازگرداند". تشکل مزبور همچنین از مردم ایران خواسته است: "گامی تاریخی در جهت اثبات ولایت‌مداری و علوی‌محوری خویش بردارند" و از هر امکان و شرایط و موقعیتی برای انتشار رنگ سبز علوی، از منظر "حفظ سیادت و قداست رنگ سبز" بهره جویند (متن کامل بیانیه‌ی قابل تامل این تشکل، در پی‌نوشت، انتهای یادداشت آمده است).
آشکار است که متن کاربردی و کاملا عملیاتی این تشکل، و نیز انتشار گسترده‌ی آن در سایت‌ها و خبرگزاری‌های وابسته به تمامیت‌خواهان، کار چند جوان علاقمند به "رنگ مقدس سبز" یا یک جمع خودجوش مردمی (آن‌گونه که در ادبیات تخصصی، "سازمان‌های مردم نهاد» توصیف می‌شوند) نیست. چنین اقدام و پروژه‌ای باید "تایید"های لازم را دریافت کرده باشد، و آنگاه چنین اقدامی را کلید زده باشد. پس، دیر و دور نیست که شاهد استفاده‌ی گسترده و چشمگیر محافل و مجامع "راست" از رنگ سبز باشیم.
اما آیا مشکل اقتدارگرایان رنگ سبز است؟ پاسخ بی‌شک منفی است. دشمنان دموکراسی، آب در هاون می‌کوبند و به روندی که برای ایشان حکم "باخت ـ باخت" را دارد، ادامه می‌دهند. اقتدارگرایان به‌جای حل مسئله و تامل در علل ساختاری و بنیادین اعتراض‌های موجود و تلاش برای ارائه‌ی پاسخ‌ قانع‌کننده و منطقی به آن، می‌کوشند صورت مسئله را پاک نمایند یا پاسخ‌های خوشآیند خویش ارائه کنند، و از همین زاویه، چنین اقداماتی را در دستور کار قرار داده‌اند. سرکوب و بازداشت و تهدید و ارعاب و توقیف و... و اینک، بدل‌سازی برای جنبش سبز!
مخدوش ساختن ظاهری صفوف و علامت‌ها در ظاهر، شاید عکاسان و تصویربرداران و ناظران بیرونی را در تفکیک معترضان از "خودی‌های رژیم" دچار مشکل کند، اما آیا درمان درد تمامیت‌خواهان (اعتراض و پرسش محسوس و واقعی بخش قابل توجهی از مردم ایران) است؟ گیریم که از این پس و در راهپیمایی‌ها و مناسبت‌های پیش رو، نتوان جمعیت حاضر در خیابان‌ها یا دیگر اماکن را در ظاهر، تفکیک و تحلیل کرد؛ ولی آیا ماهیت و دلیل و کیفیت حضور ایشان را نیز می‌توان درهم‌آمیخت؟ صدای معترضان و شعار ایشان را چگونه می‌توان مخدوش ساخت؟
اعلام موجودیت "جنبش سبز علوی" پیشنهاد و اقدام هر کسی (حقیقی یا حقوقی) بوده، بی‌شک پیآمدها و نتایج وارونه‌ای برای طراح و همفکرانش خواهد داشت؛ به‌عنوان نمونه، دیگر استفاده کردن از نماد سبز، واجد هیچ واکنش تند و احیانا تهدیدی نخواهد شد، و اگر تا دیروز برخی شهروندان بنا به ملاحظاتی از رنگ سبز به‌مثابه‌ی نمادی سود نمی‌جستند، اینک با داشتن "محمل" دراختیار گذاشته شده، "سبزتر" جلوه می‌کنند. بدیهی به‌نظر می‌رسد که در جغرافیای زمان و مکان امروز ایران، افکار عمومی به اندازه‌ی لازم، برای رنگ سبز، تعریف و معنا قائل است که با چنین اقداماتی (تلاش برای تحریف یک موضوع یا بدل‌سازی برای یک واقعیت) مخدوش نشود.
کدام ساده‌انگاری باور می‌کند که افکار عمومی مردم ایران برای رنگ سبز استفاده شده توسط فلان نهاد شبه‌نظامی با رنگ سبز ریخته شده بر روی فلان تابلوی راهنمایی و رانندگی یا شهری، تمایز و تفاوتی قائل نشود؟ علامت V (نشانه‌ی پیروزی) حک شده با رنگ سبز روی در و دیوار و گوشه و کنار این شهر و آن شهر، سبز است، اما آیا این سبز، از رنگ سبز پیشانی‌بندها و پرچم‌ها و تراکت‌های همراهان و همگامان حکومت، قابل تفکیک نیست؟ انصاف می‌باید که آنچه در ایران امروز به‌وقوع می‌پیوندد، بیش از پیش، شگفت‌انگیز می‌نماید. چنین پیشنهاد و اقدامی (تاسیس جنبش سبز علوی، و ایجاد موج جدیدی از پراکندن رنگ سبز در کشور) کدام گوشه از "گره" ایجاد شده در کار فروبسته‌ی اقتدارگرایان را می‌گشاید؟
جنبش سبز امروز ایران، اصیل‌تر و مردمی‌تر و فراگیرتر از آن است که با بازداشت چند فعال سیاسی یا روزنامه‌نگار یا سرکوب‌های گاه و بی‌گاه و تهدید و ارعاب و خشونت، و نیز با بدل‌سازی و تحریف حقیقت و "هو و جنجال"، محو و خاموش و ساکت و ساکن شود. جنبش اعتراضی سبزرنگ مردم ایران را یکایک شهروندان پیگیر حقوق اساسی خویش، بازتولید می‌کنند و زنده نگاه می‌دارند. جنبش مدنی سبز رنگ ایرانیان هرچند در ظاهر، مخدوش یا بی‌صدا و بی‌رنگ شود، خود را جا به جا در متن و بطن جامعه، و به اشکال گوناگون بازتولید و متبلور خواهد ساخت. آن چند صد دانش‌آموزی که همین چند روز پیش در یک انتخابات معمولی (شوراهای دانش‌آموزی) در مدرسه‌ای در شرق کشور، ناگهان به «جنبش سبز» رای دادند را چگونه می‌توان خاموش و منفعل کرد؟
تشکل مورد اشاره (جنبش سبز علوی) آیاتی بس مهم و پرمعنا از قرآن کریم را در صدر بیانیه‌ی اعلام موجودیت خود درج کرده است؛ آیاتی که بیش از هر سخنی و پیش از هر تفکر و اقدامی، متوجه همین دست رویکردها و این قبیل اقدامات (بدل‌سازی و تحریف حقیقت توسط اقتدارگرایان) است؛ آیاتی که این یادداشت بی‌اشاره به آن، ناتمام می‌نماید: "الم ترکیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبه کشجرة طیبه اصلها ثابت و فرعها فی‌السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها و یضرب‌الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون و مثل کلمة خبیثه کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار یثبت‌الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی‌الاخره و یضل‌الله الظالمین و یفعل‌الله ما یشاء‌."
"یا ندیدی خدا چگونه مثل زده: سخن پاک مانند درختی پاک است که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است، و هر دم به اذن پروردگارش میوه می‌دهد. و خدا برای مردم مثل‌هایی می‌زند، شاید که آنان پند گیرند. و مثل سخن ناپاک، چون درختی ناپاک است که از روی زمین کنده شده و قراری ندارد. خدا کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و آخرت با سخن خود استوار می‌گرداند، و ستمگران را بی‌راه می‌گذارد، و خدا هرچه بخواهد انجام می‌دهد." (سوره ابراهیم، آیات 24 تا 27)
این "جنبش سبز علوی" نیز گرهی از کار فروبسته‌ی تمامیت‌خواهان نخواهد گشود، چرا که هر «سبز»ی، «جنبش سبز» نیست.
*****
هنگامه شهیدی پس از آزادی به بیمارستان منتقل شد
هنگامه شهیدی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر پس از 124 روز حبس از زندان اوین آزاد شد. این روزنامه نگار در بند که در هشتمین روز از اعتصاب غذا و دارو بود، با قید وثیقه از زندان آزاد شد. خانواده شهیدی گفتند از آنجا که وضعیت جسمی این روزنامه نگار اصلا مناسب نیست، او را مستقیم از زندان در بیمارستان بستری کردند.
هنگامه شهیدی به دلیل بیماری قلبی و فشارهای شدید روحی و روانی که در زندان بر او وارد شده بود، تا پیش از اعتصاب غذا و دارو، روزی 28 عدد قرص مصرف می کرد.
دادستان تهران صبح دیروز با هنگامه شهیدی، روزنامه نگار دربند که در هشتمین روز اعتصاب غذا و دارو بسر میبرد، در زندان اوین دیدار کرد.
جعفری دولت آبادی از شهیدی خواست تا اعتصاب خود را بشکند. هنگامه شهیدی از روز سوم آبان در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود دست به اعتصاب غذا و دارو زده بود.
*****
برخورد با تجمع غيرقانوني در 13 آبان
جانشين فرمانده نيروي انتظامي کشور از برخورد نيروي انتظامي با هرگونه تجمع غيرقانوني در روز 13 آبان خبر داد. احمدرضا رادان در گفت وگو با مهر گفت؛ وظيفه حفظ نظم عمومي در هر جامعه يي بر عهده پليس است و بر اساس قوانين مدون ما موظفيم مانع هرگونه اخلال در نظم عمومي شويم. وي با اشاره به اهميت روز 13 آبان از شرکت کنندگان در مراسم اين روز خواست با پليس همکاري لازم را داشته باشند.
*****
بررسي شکايت نمايندگان از احمدي نژاد
يک عضو فراکسيون اقليت مجلس گفت؛ «شکايت از احمدي نژاد در فراکسيون اقليت در دست بررسي است چرا که ايشان هم در اين جريانات مقصر بوده اند.» امير طاهرخاني در گفت وگو با «فرارو» با اشاره به رفتار احمدي نژاد در مناظره هاي تلويزيوني افزود؛ «آنهايي که مسبب به وجود آمدن حوادث پس از انتخابات شدند بايد مورد توجه قرار گيرند. اولين جرقه اختلاف در مناظره تلويزيوني احمدي نژاد و موسوي زده شد.» داريوش قنبري نيز در گفت وگو با پارلمان نيوز در اين خصوص گفت؛ «هنوز بحث شکايت از احمدي نژاد مطرح نشده و ما هنوز به اين نتيجه نرسيده ايم که عليه رئيس جمهوري اقامه دعوي کنيم اما اگر موضوع شکايت از احمدي نژاد در جلسه فراکسيون مطرح شود، درباره آن اطلاع رساني خواهيم کرد.»
*****
پیدا شدن دو متهم جدید برای دادگاه های نمایشی
خبرگزاری فارس، رسانه وابسته به جناح امنیتی ـ نظامی، ضمن گزارشی شبکه های تلویزیونی "بی بی سی فارسی" و "صدای آمریکا" را بعنوان عوامل اصلی اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد. در 4 ماه گذشته، این چندمین بارست که رسانه های حامی دولت کودتا در هماهنگی با دادستانی، کیفرخواستی علیه رسانه های خارجی تنظیم و آنها را به عنوان متهمان ردیف اول پرونده تقلب در انتخابات معرفی می کنند.
خبرگزاری فارس روز گذشته با انتشار گزارش نسبتا مفصلی از برگزاری کنفرانسی با نام "نشست مركز همكاري‌هاي رسانه‌اي بين‌المللي CIMA (سيما)" خبر داد و نوشت این نشست، دو شبکه ماهواره ای خبری فارسی زبان رابعنوان رسانه های اصلی محرک در حوادث پس از انتخابات ایران معرفی کرد.
در توضیح برگزار کننده این نشست چنین آمده است: "مركز سيما (CIMA) يا (Center For International Media Assistance) از جمله سازمان‌هاي غيرانتفاعي آمريكايي است كه هدف آن به ظاهر ترويج دموكراسي در جهان از طريق حمايت از رسانه‌هاي همسو است."
این خبرگزاری در ادامه معرفی خود می نویسد: "اين مركز در زمينه ايجاد شبكه‌هاي رسانه‌اي و هدايت پژوهش‌هايي كه در اين مورد انجام مي‌شود و همچنين برگزاري نشست‌هايي با موضوع ضرورت نقش رسانه‌هاي آزاد و مستقل در برقراري دموكراسي و براندازي نرم در جهان فعاليت مي‌كند."
حال با چنین معرفی ای، خبرگزاری فارس اقدام به انتشار گزارش یکی از نشست های زیرمجموعه این همایش با عنوان "نقش رسانه‌هاي جديد در انتخابات 2009 ايران "می کند و از قول شرکت کنندگان می گوید: "شبكه‌هاي خبري بين‌المللي از جمله "شبكه خبر فارسي صداي آمريكا " و "بي‌بي‌سي فارسي" در رساندن اطلاعات به مردم در داخل ايران و [دامن زدن به] اعتراضات پس از انتخابات نقش مهم‌تري [نسبت به توييتر و ديگر سايت‌هاي ارتباطي اجتماعي] داشتند."
جالب اینجاست که این خبرگزاری در استناد به سخنان مطرح شده در این همایش نیز تحلیل خود را وارد و با افزودن جملاتی می کوشد خط مورد نظر خود را به خواننده بقبولاندو برای دادگاه های نمایشی، متهمان ردیف اولی بتراشدکه در گزارش از آنها نامی برده نشده است.
خبرگزاری فارس در ادامه و در راستای همصدایی با محمود احمدی نژاد که چندی پیش رسانه ها را عامل نفوذ غرب و به نوعی دشمن معرفی کرد، می نویسد: "از جمله نتايجي كه تمام شركت‌كنندگان در نشست مركز همكاري‌هاي رسانه‌اي بين‌المللي متفق القول برآن تاكيد كردند اين بود كه رسانه‌هاي نوين ارتباطي، اعتبار لازم را ندارند... و در حالي كه این رسانه‌ها دسترسي سريع‌تر به اطلاعات را فراهم مي‌سازند، اعتبار و صحت چنين اطلاعاتي اغلب زير سوال مي‌رود."
نکته قابل توجه دیگری که در این نشست مورد بررسی قرار گرفته و خبرگزاری فارس هم آن را منتشر کرده این است که تا زمانی که در داخل ایران رسانه های مستقل و نو راه اندازی نشود، دامنه نفوذ رسانه های خارج از ایران بر مردم هر روز بیشتر می شود.
متهمان غایب دیگر در حوادث پس از انتخابات
این تنها متهم تراشی و پیدا کردن متهمان غایب در حوادث پس از انتخابات نیست؛ پیش از این در کیفرخواست های صادره از سوی دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز بارها نام متهمانی در ردیف اول برده شده بود که همگی غایب بودند؛ از مارکس وبر گرفته تا رسانه های فارسی زبان وامریکا و انگلیس و...
در همین ارتباط در دادگاه سوم کیفرخواستی از سوی نماینده دادستان قرائت شد که عملا هیچ از متهمان آن در دادگاه حاضر نبودند.یکی از این متهمان دولت انگلستان بود که قصد داشت از طریق سفارت این کشور در تهران به احزاب سیاسی نزدیک شود:"اولين تماس در آذر 1387 با يكي از چهره‌هاي سرشناس برقرار و به ايشان اعلام گرديد سفارت قصد دارد با برخي احزاب سياسي ايران ارتباط برقرار كند و در همانجا اعلام شد بعد از شما به سراغ آن احزاب خواهيم رفت ( اين تلاش با تدابير اطلاعاتي در همان مرحله با شكست مواجه شد). [در همین راستا بود که] فعاليت نسبتاً متمركز بي بي سي فارسي بر روند انتخابات در ايران در دوره قبل از انتخابات با خطوط القائي: شاداب نبودن انتخابات، فرمايشي بودن انتخابات، تمركز تخريبي بر سياست خارجي دولت ‌تخريب وجهه دولت و...[آغاز شد] وعناصر مطلع از طريق برگزاري آزمون انگليسي ILETS [انتخاب شدند]. در اين روش سفارت انگليس تلاش مي كرد تا با شناسايي افراد مؤثر، زمينه‌هاي بهره‌برداري از آنها را در شرايط بحراني فراهم سازد."
*****
گفت وگوي سفير روسيه درباره پرونده هسته يي ايران
سفير روسيه در تهران با اشاره به مذاکرات صورت گرفته در وين براي تامين سوخت نيروگاه تحقيقاتي تهران اظهار کرد؛ اين پيشنهاد فريبي براي آنکه اورانيوم با غناي کم از دست ايران گرفته شود، نيست. الکساندر سادونيکوف در گفت وگو با ايرنا با بيان اين مطلب گفت؛ با توجه به اينکه ايران تکنولوژي هاي لازم براي تبديل اورانيوم با غناي کم خود به سوخت لازم را براي رآکتور تحقيقاتي تهران فعلاً ندارد، توسط آژانس بين المللي انرژي اتمي پيشنهاد شد مقداري از اورانيوم با غناي کم ساخت ايران براي درست کردن سوخت مورد نياز به روسيه تحويل داده شود. وي در عين حال ادعا کرد؛ ما با اين ديدگاه شرکاي خود در «گروه شش» که معتقدند برنامه هسته يي ايران خصوصاً در بعضي مسائل مربوط به فعاليت هسته يي گذشته ايران فاقد شفافيت کامل است، موافقيم.
سفير روس در رابطه با نيروگاه بوشهر و زمان اتمام آن تصريح کرد؛ آنچه مربوط به نيروگاه بوشهر است اين است که نيروگاه به زودي بايد به بهره برداري برسد. عمليات در چارچوب جدول زمان بندي مشخص پيش مي رود و اين مطلب بارها از سوي مسوولان سازمان انرژي اتمي ايران تاييد شده است. علاوه بر آن، اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که ساخت نيروگاه اتمي يک پروژه عظيم و پيچيده يي است. تا جايي که ما مي دانيم پروژه هاي صنعتي ديگر در ايران از جمله راه سازي، ساخت تاسيسات و ساختمان ها که در مقايسه با پروژه بوشهر کوچک تر هستند، سال ها اجرا نشده يا نيمه کاره باقي مانده اند. سادونيکوف گفت؛ در حال حاضر مسوولان و کارشناسان ايران و روسيه سرگرم بررسي پروژه هاي احداث چند واحد ديگر نيروگاه هاي اتمي در خاک ايران هستند.
الکساندر سادونيکوف در پاسخ به اين پرسش که برخي اعتقاد دارند روسيه با امريکا در مورد ايران بر سر سيستم سپر موشکي معامله کرده است و نظر مسکو در رابطه با استقرار سيستم موشکي واشنگتن در اوکراين و لهستان چيست، اظهار کرد؛ در رسانه ها اکنون اخبار مختلف و گاه غيرحرفه يي درباره تصميم اخير باراک اوباما رئيس جمهور امريکا به تغيير مواضع خود نسبت به مساله دفاع ضدموشکي گفته مي شود. ما به طور کلي تصميم دولت جديد امريکا را درباره لغو برنامه هاي قبلي استقرار پايگاه در اروپاي شرقي مثبت تلقي مي کنيم. روسيه همواره تلاش کرده مناسبات خود با ايران تقويت شود و چنين سياستي را ادامه خواهد داد.
سفير روسيه در ايران در ادامه اين گفت وگو در پاسخ به سوالي در مورد هواپيماهاي ايلوشين و توپولف و نگراني مردم ايران نسبت به استاندارد بودن اين هواپيماها اظهار کرد؛ با اجازه، من براي پاسخ به سوال شما به چند نمونه آمار که توسط يکي از معتبرترين مراکز آمار غربي تنظيم شده است، اشاره مي کنم. ببينيد «بوئينگ 737» از لحظه شروع بهره برداري خود 51 بار دچار سانحه شده است. در عين حال هواپيماهاي «توپولف 154» در کل مدت استفاده از سال 1968 ميلادي فقط تعداد 20 مورد سانحه هوايي داشته اند. الکساندر سادونيکوف تاکيد کرد؛ علت سانحه آنها عمدتاً خطاي انساني بوده است، يعني اشتباه سرويس ديسپتچري و سطح نامناسب آمادگي خلبان ها و عدم رعايت مقررات سرويس فني هواپيما بوده است. همچنين يکي از نکات مهم در تحليل اين وضعيت را نبايد از نظر دور داشت که در ناوگان هواپيمايي ايران هنوز هواپيماهاي ساخت زمان شوروي استفاده مي شود. يعني هواپيماهاي حدود 25 الي 30ساله.
*****
بازداشت مهندس آذربايجاني به اتهام جاسوسي در ايران
خبرگزاري آذربايجان در خبري مدعي شد رشيد علي اف مهندس ليزر آذربايجاني در ايران به اتهام جاسوسي بازداشت شده است. به گزارش ايسنا در آسياي ميانه، وي بر اساس توافقنامه دوجانبه يي بين دانشگاه دولتي باکو با شرکتي ايراني از سال 2006 ميلادي مشغول به همکاري بوده است. اين مهندس 38 ساله از سال 1999 ميلادي در يکي از مناطق نظامي آذربايجان مسوول ايجاد سيستم ارتباطات تلفني بوده است و سپس براي همکاري با بخش هاي علمي به ايران سفر مي کند که اخيراً به اتهام جاسوسي دستگير و روانه زندان شده است. تاکنون جزييات پرونده وي اعلام نشده است.
*****
آنجا که "شیخ" قاضی القضات شکر میل می فرمایند
صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه با انتقاد صريح نسبت به انتقال اورانيوم غني شده کشور به خارج، آن را به نفع کشور ندانست. رئيس قوه قضائيه روز گذشته در جلسه مسوولان عالي قضايي به بحث انرژي هسته يي پرداخت و در اين باره گفت؛ فرستادن اورانيوم به خارج کشور قابل تامل است و به نظر مي رسد اين گونه تعامل در بحث انرژي هسته يي به نفع کشور نيست و بر اساس قوانين ان پي تي کشورهاي پيشرفته موظفند اورانيوم مورد نياز کشور را به ايران تحويل دهند.
لاريجاني سپس با گراميداشت 13 آبان ماه اين روز را نماد توانايي و خوداتکايي ملت ايران دانست و در خصوص مذاکره با امريکا به موضع گيري پرداخت. رئيس قوه قضائيه با اشاره به اينکه روابط ايران با ديگر کشورها بر اساس منافع ملت است، به زمزمه هاي مذاکره با امريکا اشاره کرد و گفت؛ ما اگر بدون دقت و ظرافت به طرف مذاکره با امريکا پيش برويم و مبناي کار را سخنان ظاهري قرار دهيم نمي توانيم به موفقيت دست يابيم.آيت الله لاريجاني با تاکيد بر اينکه رابطه ايران و امريکا منع ذاتي ندارد، گفت؛ در نهايت نظر مقام معظم رهبري است که در اين مورد فصل الخطاب است و نظر ايشان نيز تاکنون بارها اعلام شده است.
ديگر اينکه در اين جلسه رئيس قوه قضائيه، دادستان کل کشور را مسوول تهيه طرح جامعي براي برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي کرد.لاريجاني با تاکيد بر اعمال قاطعيت و سرعت و دقت در رسيدگي به جرائم مخل امنيت اجتماعي از سوي قضات رسيدگي کننده اظهار داشت؛ اين گونه جرائم که امنيت آحاد جامعه را مورد حمله قرار داده است، موجب بي اعتمادي مردم نسبت به دستگاه قضايي مي شود، بنابراين جا دارد ضمن رعايت کمال دقت پرونده هاي جناياتي مثل تجاوز به عنف، آدم ربايي و شرارت، خارج از نوبت رسيدگي شود.
لاريجاني به روساي دادگستري هاي سراسر کشور دستور داد در جهت تقويت دادگاه هاي کيفري استان که مسووليت رسيدگي مستقيم به جرائم مهم را دارند، برنامه ريزي کنند.رئيس قوه قضائيه استمرار حرکت قاطعانه با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي را يک ضرورت دانست و افزود؛ اقدامات مربوط به ايجاد امنيت اجتماعي نبايد فصلي و موردي انجام شود.وي با تاکيد بر اينکه توجه به مسائل سياسي نبايد موجب غفلت از آسيب هاي اجتماعي شود، خواستار رسيدگي فوري، دقيق و قاطع قوه قضائيه با مجرمان و ايجاد احساس امنيت در مردم شد. رئيس قوه قضائيه ادامه داد در برخورد با جرائم و آسيب هايي که روح و روان جامعه و امنيت خانواده ها را به خطر مي اندازد بايد با سرعت، دقت و قاطعيت وارد عمل شد و برخورد قاطع قوه قضائيه با اين گونه جرائم و مجرمان و اطلاع رساني از چنين برخوردهايي در تامين امنيت جامعه و تقويت احساس امنيت ميان مردم بسيار موثر است.وي افزود؛ دستگاه هاي انتظامي، امنيتي و قضايي بايد نحوه رفتار خود را در رابطه با برخورد با جرائمي که موجب سلب امنيت جامعه و خانواده ها مي شود، تقويت کنند تا مردم بدانند قوه قضائيه به صورت جدي پيگير ايجاد امنيت و برخورد با اشرار و اراذل و اوباش است.
*****
در حالی که منافع و مالکیت ایران بر خزر زیر سوآل است:
صفري؛ اولويت ما درباره خزر، امنيتي است نه اقتصادي
مهدي صفري نماينده ويژه ايران در امور درياي خزر با اشاره به اينکه با مقامات آذربايجان تاکنون 20 مذاکره درخصوص تحديد و تعيين حدود بستر دريا براي بهره برداري از منابع انرژي زير بستر درياي خزر صورت گرفته است، گفت؛ علاوه بر آن 25 دور مذاکره پنج جانبه درخصوص درياي خزر با کليه کشورهاي ساحلي داشته ايم. گرچه اين مذاکرات هنوز نهايي نشده اما سمت و سوي مذاکرات مثبت است و اميدواريم هر چه زودتر به منافع ملي و حقوق حقه خود در درياي خزر نائل شويم.
صفري در گفت وگو با ايسنا تصريح کرد:
«طبق اين محاسبات که به طرق جغرافيايي، رياضي، هندسي و حقوقي صورت گرفته مشخص شده است در نهايت سهم ايران از بستر دريا تقريباً حدود 20 درصد خواهد شد. اين سهم به معني تقسيم برابر بين پنج کشور نيست و ممکن است سهم کشورهاي ديگر متفاوت باشد. اين تفاوت در سهم را عوامل مختلفي از جمله شکل سواحل، طول سواحل و اصل انصاف و ديگر عوامل موثر تعيين خواهد کرد.» صفري در ادامه افزود؛ «در مسائل سطحي بايد مجدداً عرض کنم طبق توافقات بين پنج کشور ساحلي، شيوه تحديد حدود سطح دريا با بستر کاملاً متفاوت خواهد بود. در سطح آب، هر کشور يک درياي سرزميني و منطقه ملي خواهد داشت که در آن اعمال حاکميت کند.اين درحالي است که قبلاً در خزر اين منطقه وجود نداشت و اين امر پيشرفت بسيار قابل ملاحظه يي است. يک منطقه ديگر نيز براي انحصار ماهيگيري و اقتصادي تعريف خواهد شد. مابقي دريا به صورت پهنه مشترک بين پنج کشور باقي خواهد ماند. اين امر براي آزادي تردد کشتي ها و حمل و نقل و محيط زيست، شيلات و... اهميت ويژه دارد. در بستر دريا نيز فقط محدوده هاي بهره برداري از منابع تعيين خواهند شد. در اين زمينه اختلافات بيشتر است و کشورها ديدگاه هاي متفاوتي در شيوه هاي قابل اعمال براي تعيين اين محدوده ها دارند. ولي به هر حال بايد دانست تعيين محدوده هاي بستر براي بهره برداري از منابع زيربستر منحصر به مناطق حاکميتي نخواهند شد.»
نماينده ويژه ايران در امور خزر در عين حال درخصوص فعاليت ديگر کشورهاي ساحلي در خزر در زمينه انرژي در پاسخ به اين پرسش که آيا کشورهاي ديگر در محدوده ايران عمليات حفاري و اکتشاف انجام داده اند، کفت:
«هيچ کشوري در مناطق اعلامي ايران که حدود 20 درصد است فعاليت نفتي انجام نداده است.»
صفري در زمينه چگونگي نگرش ايران به خزر و اولويت بندي آن بيان کرد؛ «بسياري در داخل يا خارج کشور به درياي خزر اقتصادي نگاه مي کنند در حالي که مسائل امنيتي بسيار مهم تر است و چنانچه امنيت نباشد مسائل اقتصادي با مشکل مواجه خواهند شد. اولويت ما در خزر امنيتي است. به همين دليل حضور نيروهاي ثالث در خزر به هيچ وجه براي ما پذيرفتني نيست.
*****
مديرعامل پتروپارس؛ ترکمنستان زير قولش زد
مديرعامل شرکت پتروپارس با بيان اينکه رفتار هيات ترکمنستاني در جلسه ديروز با هيات ايراني ايده آل نبود، از خلف وعده آنها در سپردن طرح توسعه ميدان گازي يولاتان جنوبي به ايران خبر داد.غلامرضا منوچهري در مصاحبه با واحد مرکزي خبر گفت؛ جلسه روز شنبه هيات هاي گازي ايران و ترکمنستان درباره طرح توسعه ميدان گازي يولاتان، دستاورد مثبت و پيشرفتي نداشت.وي با بيان اينکه ترکمنستان طرح توسعه بلوک نخست ميدان گازي يولاتان را به چيني ها سپرده است، افزود؛ به ما گفته اند شما براي توسعه بلوک بعدي خودتان را آماده کنيد. منوچهري رفتار ترکمنستان را برخلاف عرف و اخلاق عنوان کرد و گفت؛ ما براي توسعه يولاتان فقط يک تفاهمنامه (MOU) امضا کرده بوديم و قرار بود با منابع مالي ترکمن ها، اين ميدان را توسعه دهيم. مديرعامل شرکت پتروپارس گفت؛ چيني ها با ترکمنستان توافق کرده اند در مرحله نخست توسعه ميدان گازي يولاتان سه ميليارد دلار سرمايه گذاري کنند. ميدان يولاتان جنوبي يکي از استعدادهاي بزرگ گازي در کشور ترکمنستان با حجم ذخيره چهار تا 14 تريليون فوت مکعب (TCF) گاز است که توليد سالانه 10 ميليارد مترمکعب و روزانه بيش از يک فاز پارس جنوبي براي آن برآورد شده است. مسوولان وزارت امور خارجه و وزارت نفت کشورمان حدود يک سال است براي حضور شرکت هاي ايراني از جمله پتروپارس در طرح توسعه ميدان گازي يولاتان تلاش زيادي مي کنند.
*****
دانشگاه آزاد مدرک دارد ، رو کند
به فاصله کوتاهي پس از آنکه رئيس دانشگاه آزاد آب پاکي را روي دست منتقدان ريخت و اعلام کرد صيغه اموال دانشگاه خوانده شده و کار وقف تمام شده است، يک مقام مسوول در سازمان اوقاف و امور خيريه به اين ادعا واکنش نشان داد.
ديروز ايلنا گزارش داد، معاون امور اوقافي سازمان اوقاف و امور خيريه گفته است؛ «اگر دانشگاه آزاد اسنادي مبني بر مالکيت و وقف اموال دانشگاه آزاد دارد، اسنادش را در رسانه ها منتشر کند، چراکه به نظر مي رسد دانشگاه آزاد به علت اختلافاتي که با دولت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي دارد، موضوع وقف را مطرح کرده تا از يک چالش به نوعي رد شود.»
اين در حالي است که از زمان مطرح شدن بحث وقف دانشگاه آزاد، واکنش هاي رسانه يي مختلفي را از سوي طرفداران دولت و مسوولان دانشگاه آزاد به دنبال داشته است. با اين حال کمتر پيش آمده بود مسوولان سازمان اوقاف اينچنين موضع روشن مخالفي در مخالفت با وقف اموال دانشگاه اتخاذ کنند و به صراحت از انگيزه هاي سياسي دانشگاه آزادي ها بگويند.
البته پيش از اين بارها يکي از خبرگزاري هاي نزديک به دولت در گفت وگوهاي متعدد با مسوولان سازمان اوقاف، در تلاش بود وقف دانشگاه آزاد را غيرقانوني جلوه دهد، اما با توجه به رويکردها و رويه اطلاع رساني اين خبرگزاري به نظر نمي رسيد، موضع سازمان اوقاف در قبال وقف اموال دانشگاه آزاد اينچنين باشد که معاون اين سازمان در جمع خبرنگاران تشريح کرد؛ «هرکس بخواهد مالي را وقف کند بايد اول مالکيتش را اثبات کند و اگر اموالي که در دانشگاه آزاد است متعلق به آن افراد است، وقفش جايز است اما خيلي از اين اموال هبه است، خيلي هايش را مردم داده اند و بخشي اش را امام جمعه ها و ديگران داده اند.»
حميدرضا کائيني با بيان اين مطلب ادامه داد؛ «طبق بند 7 ماده يک قانون سازمان اوقاف، صدقات و هر مال ديگري که به غير از اموال وقف براي امور عام المنفعه اختصاص يافته باشد در حکم موقوفات عامه است؛ از اين رو اگر اموال دانشگاه آزاد وقف باشد، وقف دوباره اش که ديگر جايز نيست.» معاون امور اوقافي سازمان در پاسخ به اين سوال که آيا دانشگاه آزاد از وقف اموالش نفعي مي برد، تصريح کرد؛ «اين را بايد از آنها که دارند وقف مي کنند بپرسيد که منفعتي دارند يا نه؟» کائيني ادامه داد؛ «ما قرار نيست جلوي آنها بايستيم، ما بايد مشوق وقف باشيم که بيايند و وقف کنند اما در رابطه با دانشگاه آزاد درخواستي به اوقاف براي رسيدگي ارائه نشده و ما هم تا وقتي درخواستي نشده وارد جزييات نمي شويم. مسوولان دانشگاه آزاد هم اگر اسنادي مبني بر مالکيت و وقف اموال دانشگاه آزاد دارند، اسنادشان را در رسانه ها منتشر کنند.» او به درآمد سالانه حدود 200 ميليارد توماني سازمان اوقاف نيز اشاره کرد و گفت؛ «بر اساس املاکي که در اختيار سازمان اوقاف است درآمد سالانه بايد حدود هزار ميليارد تومان باشد اما دستگاه هاي دولتي پرداخت هايي که بايد داشته باشند را ندارند، آموزش و پرورش يکي از بدهکاران بزرگ به اوقاف است و دستگاه هاي دولتي بايد حقوق موقوفات را بدهند. از سويي در رابطه با برخي اموال همچون فرودگاه امام يا فرودگاه شهرکرد، اسنادي مبني بر وقف شدن آنها به دست آمده اما آنها اجاره مال را پرداخت نمي کنند.»
*****
ابتدا و انتهای خط فقر کجاست...؟
نقشه فقر در کشور حاکي از اين است که آن دسته از اهالي پايتخت که خانواري پنج نفره و درآمدي کمتر از 850 هزار تومان دارند زير خط فقر قرار دارند. همچنين بر پايه اين پژوهش اهالي ساير شهرهاي کشور که خانواري پنج نفره دارند اگر درآمدشان بيش از 780 هزار تومان نباشد آنها هم به زير خط فقر سقوط مي کنند. با اين همه تاکنون وزارت رفاه که مسوول و متولي رسمي اعلام خط فقر در کشور است از زير بار مسووليت اعلام رسمي تعداد افراد زير خط فقر در کشور خودداري کرده و مسوولان اين وزارتخانه که هم اکنون بدون وزير اداره مي شود هيچ وقت حاضر به ارائه پاسخي شفاف در اين زمينه نشده اند.
در همين رابطه راغفر روز گذشته در گفت وگو با ايسنا مجلس شوراي اسلامي را مکلف دانست در اين زمينه به مردم اطلاع رساني کند. او با اشاره به ضرورت هاي تعيين و اعلام خط فقر از سوي دولت گفت؛ تصميم گيري در مورد اعلام رسمي خط فقر تنها در حيطه مسووليت دولت ها قرار ندارد. مجلس شوراي اسلامي که مسووليت نظارت بر عملکرد دولت ها را در دست دارد، نيز مي تواند وظايف دولت ها را در اين باره به آنها متذکر شود. حسين راغفر با بيان اينکه بنابراين اين موضوع امري طبيعي است که دولت هايي که در زمينه مديريت فقر چندان موفق نبوده اند، نسبت به اعلام خط فقر حساس تر باشند، افزود؛ اين حساسيت ها زماني بيشتر مي شود که دولت ها با وجود داشتن منابع و ظرفيت لازم براي کاهش فقر نه تنها در کاهش فقر توفيقي نداشته اند، بلکه باعث افزايش آن در جامعه شده اند. وي ادامه داد؛ دولت ها به حکم قانون، موظف به پاسخگويي به مردم خود هستند که منابع عمومي را در راستاي افزايش رفاه عمومي چگونه استفاده کرده اند.ارائه اطلاعاتي در مورد وضعيت فقر از نوعي نيست که «بعضي ها» بايد بدانند و بعضي ديگر حق دانستن نداشته باشند. وي با طرح اين سوال که وعده هاي صريح قانون اساسي در ملزم کردن دولت ها به «تامين رفاه، رفع فقر و محروميت» در زمينه هاي تغذيه، مسکن، کار، بهداشت و تعميم بيمه، مگر جز با اعلام وضعيت رفاهي مردم در اين زمينه ها امکان پذير است، تاکيد کرد؛ مردم چگونه بايد بدانند دولت ها به وظايف قانوني خود عمل مي کنند؟ به گفته راغفر سياست دولت ها تاثير مستقيم بر کيفيت زندگي مردم دارد، لذا دولت نبايد از ارزيابي سياست هاي خود و اعلام آثار آن بر زندگي مردم امتناع کند. وي با اشاره به نقش نهادهاي غيردولتي در عرصه هاي اقتصادي و اجتماعي آنها را يکي از ابزارهاي موثر براي دفاع از حقوق گروه هاي مختلف و مصرف کنندگان خواند.
*****
توضیح: این مطلبی است که بصورت ایمیل برایمان رسیده و ما طبق روال معمول خویش؛ برای نشان دادن بی طرفی و روش آزادگی در کار انتشار نشریه ای خبری، آن را منعکس می کنیم. انتشار این مطلب به معنای موافق (یا مخالف) بودن ما با مطالب مندرج در مقاله زیر نیست.
لحظه شماری برای برگزاری یک راهپیمایی بزرگ؛ روزی سبز در انتظار ۱۳ آبان
سایت جرس: اعلام آمادگی ها برای حضور سبزاندیشان در راهپیمایی روز سیزده آبان از مدتها پیش شروع شد، یعنی درست از فردای روز قدس وبلاگها – که این روزها نقشی تعیین کننده ایفا می کنند – از شهروندان و معترضین خواستند تا راهپیمایی سیزده آبان را نیز به راهپیمایی همچون روز قدس تبدیل کنند. از همان زمان نیز هنرمندان دست به کار شدند تا آثاری در حوزه گرافیک، موسیقی، کلیپ ویژه این روز تهیه کنند. با نزدیک شدن به روز سیزدهم به طور طبیعی بر دامنه تبلیغات نیز افزوده شد و رهبران جنبش سبز نیز بار دیگر به پیروی از مردم به آنها پیوستند و فراخوان های رسمی و غیر رسمی صادر شد.
صانعی:پایداری ملت نقشه های شوم را عقیم می کند
آیت االه العظمی صانعی از مراجع تقلید که همواره حامی جنبش سبز بوده ، عصر روز گذشته بیانیه ای به مناسب سیزده آبان صادر کرد و در آن یادآور شد:" در جامعه ای که نخبگان آن مورد بی مهری، و دانشگاه ها و مردمش مورد حمله، هجمه و... قرار گرفته و گرفتار قید و بند شده و امکان ابراز نظر از آنها سلب می گردد و از سوی دیگر، مردمان آن جامعه نامحرم تلقی می گردند و جهل آنان در مسائل برآگاهیشان ترجیح داده می شود و رسانه های متملق و دروغ پرداز بر رسانه های مستقل ـ که چشمان بیدار جامعه اند ـ ترجیح داده شود، مطمئناً استکبار خارجی و استبداد داخلی در دستیابی به منافع خود کم هزینه ترین و پر منفعت ترین راه را به دست آورده است و هیچ گاه دولتها در رسیدن به منافع خود در پی افزایش هزینه های خود نیستند. "او همچنین به قدرتهای استکباری و استبدادی هشدار داد که:" ملت با پایداری خود و گرامیداشت چنین روزهایی نقشه های شوم پشت پرده و آشکاری را که بر خلاف منافع و حقوق مردم ایران کشیده شده و می شود خنثی و عقیم نموده و به خودشان باز می گردانند که وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ."
میرحسین: 13 آبان را سبزترین روز سال کنید
میرحسین موسوی در بیانیه خود از مردم خواست تا در راهپیمایی روز قدس حضور داشته باشند و تاکید کرد:"سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند." میرحسین موسوی در ادامه بیانیه چهاردهم خود اینگونه نوشت: آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ او در ادامه و با تاکید ویژه بر پرهیز از افراط و تفریط، مژده پیروزی داد و اظهار داشت: دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی‌اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم."
کروبی از پلی تکنیک می آید
مهدی کروبی اینبار نیز همچون راهپیمایی روز قدس مسیری برای حرکت خود تعیین و آنرا به صورت عمومی اعلام کرده است. بنا به اخبار منتشر شده شیخ اصلاحات در مراسم روز ۱۳ آبان برای پرهیز از تشنج با شعار سکوت راهپیمایی خواهد نمود.گفته می شود که بیانیه مهدی کروبی در این زمینه نیز تا ساعاتی دیگر منتشر خواهد شد و او "دانشگاه پلی تکنیک" خیابان سمیه را به عنوان مسیر راهپیمایی خود انتخاب کرده است.دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک –امیرکبیر- نیز با صدور اطلاعیه ای اعلام کرده اند که همراه با شیخ شجاع در راهپیمایی حضور خواهند یافت.
روح آزادی خواهی ایرانیان
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم با صدور بیانیه ای ضمن اعتراض به صدور احکام متعدد زندان برای اصلاح طلبان در بند و همچنین برخوردها و هتک حرمت های صورت گرفته نسبت به مهدی کروبی و علیرضا بهشتی در نمایشگاه مطبوعات در آستانه 13 آبان از مردم دعوت کرد تا این روز را که آفرینندگانش در سال 58 امروز پشت میله های زندان گرفتار هستند، گرامی بدارند.در بخشی از این بیانیه همچنین آمده است:"نگاهی هرچند گذرا به حوادث ۱۳ آبان در سال‌های ۱۳۴۳، ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ نشان می‌دهد که هر سه حادثه به نوعی با روحیه استکبارستیزی، استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی ایرانیان مرتبط است و این روحیه نه تنها کاهش نیافته که امروز با عزم و انگیزه بیشتری در صحنه عمل اجتماعی ظهور دارد."
از دانشگاه تا سفارت
در میان گروههای اصلاح طلب انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها تنها گروهی بودند که برای راهپیمایی ۱۳ آبان از دانشگاه تهران تا مقابل لانه جاسوسی درخواست مجوز دادند. این در حالی است که برگزاری چنین مراسم دولتی که سی سال است برگزار می شود موجب شده تا بقیه گروههای اصلاح طلب نیازی به اخذ مجوز نبینند گرچه مرتضی تمدن استاندار تهران اعلام کرده بود برای تجمع روز ۱۳ آبان از سوی هیچ گروهی درخواست مجوز صورت نگرفته است.
استقبال از روز سبز با تکبیرهای شبانه
به روال راهپیمایی های صورت گرفته چند شب پیش از فرا رسیدن روز موعود بانگ های شبانگاهی الله اکبر که نمایشی از همبستگی و اعلام حضور مردم در راهپیمایی است در چند شب اخیر نیز شنیده شد. با این تفاوت که این بار خوابگاههای دانشجویی پیشقراولان این حرکت بودند خوابگاهها دانشگاه صنعتی شریف، تهران، امیرکبیر و یا در شهرهایی چون اهواز، شیراز ، مشهد و اصفهان. به نظر می رسد که با در نظر گرفتن باز بودن دانشگاهها راهپیمایی روز سیزدهم آبان پرشکوهتر و البته سراسری تر از راهپیمایی روز قدس باشد.
*****
على پيرحسينلو،وبلاگ نویس دربند،ممنوع‌الملاقات شد
على پيرحسينلو وبلاگ نویسی که روز پنجشنبه 26 شهریور 1388 با یورش ماموران امنیتی به منزلش به همراه همسرش فاطمه ستوده بازداشت شد و همسرش مدتی بعد آزاد شد اما علاوه بر تداوم بازداشت پیرحسینلو از دو هفته پيش امکان مقامات قضایی و بازجویان از ملاقات همسر و خانواده اش با او چلوگیری می کنند.
به گفته فاطمه ستوده، همسر حسينلو در وبلاگ شخصى‌اش، يک ماه پس از بازداشت همسر وى مجاز بود به صورت هفتگى با خانواده‌اش ملاقات کند اما اکنون اين حق از او سلب شده است.
*****
پرونده سعید لیلاز در انتظار تصمیم از "بالا"
مژگان مدرس علوم
سعید لیلاز روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل اقتصادی است که پنج روز پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري دستگير و زنداني شد. او يکي از پر سرو صدا ترين منتقدان احمدي نژاد و سياست هاي اقتصادي او در چهار سال گذشته بوده است که به شیوه علمی و تحلیلی عملکرد دولت نهم را در عرصه اقتصادی به نقد کشیده و بارها نسبت به شرایط بحرانی کشور در این عرصه هشدار داده و خواستار نگاه علمی و کارشناسانه به مسائل اقتصادی شده بود تا کشور از ورطه سقوط نجات یابد.
همسر این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به اینکه تحقيقات مقدماتي از همسرش به پايان رسيده، در تشریح آخرین وضعیت همسرش گفت: "بيش از چهارماه از دستگيري سعيد ليلاز مي گذرد که بيش از صد رو ز آنرا در سلول انفرادي به سر برده و دو هفته‌اي است كه او را به سلول هاي چند نفره منتقل كرده‌اند. سلول‌هايي كه از نظر بهداشتي در شرايط بسيار بدي قرار دارد. او در این سلول در شرایط نامناسبی قرار دارد و نارضايتي خود را دو بار به صورت شفاهي اعلام كرده و سومين بار هم كتبي از مسئولان زندان درخواست كرده به وضعيت نامساعد او در سلول رسيدگي كنند."وی در ادامه با بیان اینکه كساني كه پرونده هاي مالي دارند باهمسرش دریک سلول نگهداري مي شوند ادامه داد: "او چندين بار تقاضاي نشريه و روزنامه كرده اما نه تنها اينها را در اختيارش قرار نمي دهند بلكه كاغذ و قلم را نيز از دستش گرفته اند.همچنين ظاهرا عوامل ناراحت كننده ديگري هم وجود دارد كه او زياد براي من توضيح نداد. فقط گفت كه اگر اين شرايط به همين منوال ادامه پيدا كند ترجيح مي دهد در انفرادي باشد تا در اين سلول چند نفره."گفتنی است که تا کنون هيچ كدام از وکلای لیلاز موفق به دیدار با ایشان نشده‏اند. حتي وکالت‏نامه هم برای امضا به ایشان داده نشده است.در حالی که حضور خانواده های زندانیان سیاسی در اعتراض به تداوم غیرقانونی و بلاتکلیفی عزیزان دربندشان در تمام اماکن از جمله روبروی دادگاه انقلاب و زندان اوین دیده می شود جمعی ازآنان، از چهارشنبه ششم آبان ماه در مقابل دادستانی تهران تجمع نمودند.در میان شرکت کنندگان خانواده سعید لیلاز نیز حاضر بودند که در این تجمع مردم نیز به خانواده های زندانیان سیاسی پیوستند و به ابراز همدردی با آنان پرداختند. و این در حالی بود که نیروهای لباس شخصی و پلیس خانواده ها را محاصره کرده بودند و از پیوستن مردم که تعدادشان روبه افزایش بود به خانواده ها جلوگیری می کردند.
مقامات قضایی در تصمیم گیری منتظر دستورات از "بالا" هستند
از زمان دستگیری این منتقد اقتصادی اعمال غیرقانونی زیادی در برخورد با وی دیده می شود که می توان به این موارد اشاره داشت؛ برای سعید لیلاز از سوی سبحانی، بازپرس پرونده، قرار وثیقه دویست میلیون تومانی صادر شده بود اما به گفته خانم پناهی، آقای سبحانی از پذیرش وثیقه امتناع و سعید مرتضوی قرار بازداشت این روزنامه نگار را به مدت دو ماه تمدید کرده است؛ پس از اعتراض آقای لیلاز به این قرار، شعبه حل اختلاف نیز بر تمدید قرار بازداشت رای داده است.
در همین راستا مقامات قضایی در واکنش به پیگیری خانواده‌سعید لیلازاعلام کرده‌ بودند که پرونده‌از دست آنان خارج شده و در مرحله‌ای قرار دارد که تصمیم از عهده‌ایشان خارج است و منتظر رسیدن دستورات از "بالا" هستند.سپهرناز پناهی، همسر سعید لیلاز با اشاره به فشارهای غیر قانونی و اینکه تاکنون 5 بار بازجوهای سعید لیلاز عوض شده اند، در مورد وضعیت پرونده همسرش می گوید: "آقای لیلاز را به اقدام علیه امنیت ملی و شرکت در اغتشاشات و تحریک مردم برای اغتشاش متهم کرده اند اما این در حالی است که آقای لیلاز نه پرونده مالی داشته و نه از نظر اخلاقی چیزی توانسته اند به او نسبت بدهند؛ از نظر سیاسی هم که ایشان یک نظریه پرداز هستند و خیلی شفاف و علنی نظرات خود را اعلام کرده اند و هیچ چیزی برای مخفی کردن ندارند."
خانم پناهی در ادامه افزود: به آقای لیلاز شدیدا فشار آورده اند که چرا در فلان تظاهرات و راهپیمایی حضور داشتی. ایشان هم پاسخ داده اند که به همان دلیل که در راهپیمایی های سی سال پیش حضور داشتم. همچنین به آقای لیلاز گفته اند که تو "چرا و چگونه زبان خارجی می دونی!" واقعا ما از شنیدن این قضایا شگفت زده می شویم.یک آدمی استعداد داشته زبان خارجی یاد گرفته آیا این جرم است که به خاطر آن تحت بازجویی قرار گیرد؟"پیشتر از این خانم پناهی گفته بودهمسرش علی رغم اینکه قاضی پرونده دستور انتقال او به بند عمومی را صادر کرده، در سلول انفرادی نگهداری کردند وی در این رابطه گفت: " من تصور می کردم خود آقای لیلاز سلول انفرادی را ترجیح می دهد و از این بابت به شدت ناراحت بودم اما در ملاقاتی که با ایشان داشتم این موضوع را پرسیدم که ایشان رد کرد و گفت علیرغم دستور قاضی، او را به بند عمومی منتقل نمی کنند و همچنان در انفرادی است."همچنین خانم پناهی می گوید: "مادر سالخورده و مریض الاحوال لیلاز در شرایط جسمی و روحی نگران کننده ای قرار گرفته است. با این حال برای جلوگیری از وقوع حادثه ای دیگر، به دروغ ایشان را به آزادی قریب الوقوع لیلاز امیدوار می کنم. در صورتی که خود می دانم نشانه های موجود حاکی از آن است که شرایط برای بازداشت شدگان باقیمانده در زندان خوب نیست."
تداوم اعمال فشار علیه روزنامه‌نگاران منتقد
تنها چند روز پيش از انتخابات سعيد ليلاز نويسنده در مصاحبه اي با روزنامه تايمز گفته بود که از روزهاي آينده ايران نگران است و بيم اينرا دارد که روزهاي تاريکي در انتظار کشور باشد .ليلاز که از مهندس مير حسين موسوي حمايت مي کرد از تند و تيز شدن مسير مناظرات و رقابت هاي انتخاباتي ابراز نگرانی می کرد و گفته بود: "من تا کنون چنين چيزي که رييس جمهوري به صراحت تمامي دولت هاي قبل از خود را به فساد مالي متهم کند و رقيبان او نيز در مقابل بگويند: نه، فساد تنها از جانب توست، را نديده ام .وی هشدار داده بود که اين بحث ها ي تند و تيز تاثيرات بدي در نظام سياسي خواهد داشت.
وی همچنین با نسبت دادن مسئولیت نتیجۀ رسمی انتخابات به شخص آیت الله علی خامنه ای گفته بود: "رهبر دست به یک انتخاب تاریخی زده است که در نتیجۀ انتخابات دهم ریاست جمهوری، حکومت محمود احمدی نژاد هم در داخل و هم در خارج تضعیف خواهد شد و در صحنۀ بین المللی ایران بیش از گذشته منزوی و در عین حال تهاجمی تر خواهد بود."
از سوی دیگر بدنبال اعتراض گسترده احزاب و مراجع به تداوم بازداشتهای غیرفانونی، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات نیز طی بیانیه‏ای به ادامه‌بازداشت و تهدید روزنامه‌نگاران و اعمال فشارهای گوناگون بر منتقدین اعتراض کرد و خواستار آزادی بی‌قید و شرط و فوری تمامی روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران بازداشت‌شده در جریان حوادث پس از انتخابات شد.نویسندگان این بیانیه با بیان اینکه متاسفانه هم‌چنان جمعی از روزنامه‌نگاران در شرایطی سخت، در بازداشت غیرقانونی به‌سر می‌برند و از سوی دیگر بازداشت و تهدید و اعمال فشار علیه روزنامه‌نگاران منتقد و مستقل ایران، به بهانه‌های گوناگون ادامه داردتصریح کرد: "فشارهای روحی و روانی و جسمی وارد شده بر این روزنامه‌نگاران، نه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل توجیه است و نه با اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌نامه‌های بین‌المللی مشابه، نسبتی دارد."
*****
وضعیت وخیم فریبا پژوه
خانواده فریبا پژوه، روزنامه نگار که از 31 مردادماه در بازداشت به سر می برد، روز گذشته (یکشنبه) به صورت کابینی با او ملاقات کردند.
به گفته مادر این روزنامه نگار دربند، فریبا پژوه به علت ابتلا به سرماخوردگی شدید، اعتصاب غذای خود را شکسته است. خانواده این روزنامه نگار بیش از 10 روز است که از وضعیت او هیچ خبری نداشتند، بر همین اساس اطمینان از صحت اخباری که در هفته گذشته مبنی بر اعتصاب غذای او منتشر می شد، وجود نداشت.
مادر او میگوید: فریبا شبها اصلا نمی تواند بخوابد، از نظر روحی بسیار خسته و سردرگم است و روزی 7 تا 8 عدد قرص آرامبخش مصرف میکند.
به گفته مادر این روزنامه نگار، وضعیت جسمی او در مجموع بد نبوده، اما از درد شدید قفسه سینه رنج می برده است.نوروز به نقل از مادر فریبا پژوه گزارش می دهد: مدت ها است بازجو سراغی از فریبا نگرفته و او به حال خود رها شده است؛ این وضعیت بلاتکلیف به شدت او را آزار می دهد.
او همچنین می افزاید: ظاهرا بازجو و کلا وزارت اطلاعات مصمم هستند که او را در بازداشت نگه دارند و خواهان تمدید قرار بازداشت او هستند.
فریبا پژوه، روزنامه نگار در تارخ 31 مرداد در منزل پدرش بازداشت شد. او بیش از یکماه در سلول انفرادی محبوس بود.
*****
اعتراضات دانشجویان در دانشگاه شریف
پس از عدم پاسخگویی روشن به خواسته های صنفی و همچنین اعتراضات سیاسی و مدنی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، این دانشگاه همه روزه شاهد تظاهرات و اعتراضات و تجمعات جدیدتری می باشد. فیلم های زیر گویای این واقعیت است که این دانشگاه و البته سایر دانشگاهها بشکه باروتی را می مانند که در انتظار جرقه هستند تا منفجر شوند. به فیلم های زیر توجه نمایید:

**
**
*****
شکستن قلم‌ها ادامه دارد؛ روزنامه سرمايه لغو امتياز شد
به گزارش ایلنا‌، هیات نظارت بر مطبوعات امتیاز روزنامه سرمایه را به استناد تبصره13 ماده11 قانون مطبوعات لغو كرد. علت لغو امتیاز این روزنامه تخلفات مكرر از مفاد ماده9 قانون مطبوعات اعلام شده است.
در گزارش روابط عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی آمده است روزنامه سرمایه علاوه بر تخلفات فوق الذكر خارج از زمینه مصوب (به عنوان نشریه ای تخصصی با زمینه علوم انسانی و روش آموزشی و پژوهشی) منتشر می شد و مشخصات شكلی مندرج در پروانه انتشار از جمله قطع و روش نشریه را نیز بدون اخذ مجوز لازم و تایید هیات نظارت بر مطبوعات تغییر داده بود.
روزنامه سرمایه به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی حسین عبده تبریزی منتشر می شده است. گفتنی است روزنامه سرمایه پیش از این چندین نوبت از هیات نظارت بر مطبوعات و اداره كل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی تذكر كتبی دریافت كرده بود.
*****
وضعیت پزشکی دانشجوی محکوم به اعدام، حامد روحی نژاد
به گزارش هرانا به نقل از مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حامد روحی نژاد 23 ساله دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی که بیش از پنج ماه است در زندان به سر میبرد و حدود چهار سال است که از بیماری (multiple sclerosis) مولتیپل اسکلروسیس رنج میبرد . وی حدود چهارسال پیش با تاری دید و بی حسی پای چپ برای اولین بارمورد حمله بیماری قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد و پزشکان با شک به ام اس او را تحت آزمایشات متعدد قرار دادند .در عکسبرداری مغز به روش MRI که از او گرفته شد، واضحا پلاکهای دور بطنی (PRI VENTRICULAR) مشاهده شد که نشان از ضایعات این بیماری هولناک داشت .
پس از تشخیص قطعی، پزشکان دارو درمانی را برای او آغاز کردند (AVONEX) وتا قبل از دستگیری، وی تحت مراقبت پزشک متخصص مغز و اعصاب بوده و با مصرف مداوم دارو بیماری او تحت کنترل قرار گرفته بود . همچنین در آن دوران افسردگی که از عوارض شایع این بیماری است نیز در او ظاهر می شود که پزشکان برای او داروی سیتالوپرام و سدیم والپرات تجویز می نمایند . آقای حامد روحی نژاد به بیماری ارثی تالاسمی از نوع مینور نیز دچار می باشند که کم خونی ناشی از این بیماری نیز در ایشان مشکلاتی را برایشان بوجود آورده است .
متاسفانه پس از دستگیری و انتقال به انفرادی ، بیماری او فعال شده و حملات بیماری شدت یافته تا حدی که دو بار او را از بند 209 به پزشک متخصص ارجاع میدهند وداروهایی نیز به او داده میشود که بر بهبودی او تاثیرچندانی نمی گذارد .
چندی پیش وی از زندان به دادگاه اعزام میشود و در حالی که به هیچ روی از لحاظ جسمی وضعیت مساعدی نداشته ، حکم اعدام را جهت امضا در مقابلش می گذارند . از آن روز به بعد پس از بهم ریختن وضعیت روحی ، وی در شرایط بسیار بد جسمی قرار می گیرد و در پی آن مجددا دچار حمله آم اس حاد تری می شود . از آن روز تا به حال نه تنها هیچ پزشکی او را معاینه نکرده بلکه دارویی نیز به او داده نشده و حال او روز به روز وخیم و وخیم تر می شود .
در حال حاظر ایشان به دلیل ، عدم درمان ، عدم دسترسی به پزشک متخصص و فشارهای ناشی از زندان و حکم غیر انسانی اعدام بشدت دچار عوارض ناشی از حمله بیماری ام اس شده است تا حدی که بیش از 50 درصد بینایی چشم چپ خود را ازدست داده وچشم راست نیز دچار تاری دید شده است (LT&RT OPTIC NEURITIS ) ، حس اندامهای سمت چپ بکلی از بین رفته ( SENSORY LEVEL) دچار لرزش اندام ها شده و در هنگام راه رفتن تعادل خود را از دست می دهد ، پرش چشم (NYSTAGMUS) در هر دو چشم ظاهر گشته و دچار علائم گوارشی نیز شده است .
همه این علائم نشان از وضعیت بسیار وخیم بیماری در آقای حامد روحی نژاد میدهد . حملات این بیماری در صورتی که کنترل نشود ظایعات جبران ناپذیری از جمله کوری ، فلج اندام و در بسیاری از مواقع مرگ را در پی خواهد داشت .
از آنجا كه اين بيماري مادام العمر است، كنترل دايمي و معالجه هميشگي بيماري ضروري است. پيشرفت بيماري در اثر مصرف دارو تا حدودي كندتر مي‌شود. همچنين معالجه علايم بيماري مي‌تواند حالت فلج را كاهش دهد . محیط زندگی این بیماران می بایست آرام و بدون تشنج باشد و کاهش استرس در بهبود علائم بیسار موثر است . وضعیت افسردگی در این بیماران در صورتی که با دارو، روان درمانی و محیط آرام کنترل نشود به حدی افزایش می یابد که گاها منجر به خودکشی در بیمار می شود . و در حملات حاد، بیمار به بستری شدن در بیمارستان نیاز پیدا می کند .
لذا با توجه به علائم حاد و خطرناکی که در ایشان مشاهده می شود باید ایشان سریعا به پزشک متخصص ارجاع ودر شرایطی آرام و به دور از هر گونه استرس به درمان بپردازند . از کلیه دست اند کاران سیستم قضایی کشور مصرانه خواستار رسیدگی به وضعیت وخیم این دانشجوی بیمار هستم و آزادی ایشان را جهت مداوا در فضایی بدور از تشنج خواستارم . همچنین مسئولین مربوطه را به رعایت حقوق زندانیان بر اساس تبصره 1 ماده 103 ایین نامه سازمان زندانها که بهداری را مکلف می نماید وضع محکومان بیمار صعب العلاج یا غیر قابل علاج را رسیدگی کرده حسب مورد برابر مقررات اقدام نمایند ، توصیه می نمایم .
*****
البرادعی به ایران دو روز فرصت داده است
بی بی سی : دیوید میلیبند، وزیر خارجه بریتانیا از اعلام ضرب الاجلی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران جهت اعلام پاسخ نهایی به پیشنهاد سوخت هسته ای خبر داد.آقای میلیبند این مسئله را پس از دیدار با همتای روس خود مطرح کرد و همچنین دو طرف خواستار پاسخ سریع ایران به پیشنهاد معامله سوخت شدند.وزیر خارجه بریتانیا در مسکو گفت:"محمد البرادعی، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی 48 ساعت دیگر به ایران مهلت داده است تا پاسخی جدی در این باره ارائه کند و این چیزی است که همه ما می خواهیم شاهد رخ دادنش باشیم."او افزود: "ما در ماه مه سال 2008 درباره مفاد معامله با ایران توافق کردیم و حقیقت این است که اگر ایران مانند یک کشور عادی در قبال مسئولیت هایش رفتار کند، می توان با آن مانند یک کشور عادی در قبال مسائل هسته ای رفتار کرد."آقای میلیبند که اولین وزیر خارجه بریتانیا در پنج سال گذشته است که به روسیه سفر می کند، با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه دیدار کرد و گفت: "ما هر دو می خواهیم پاسخی فوری از ایران درباره پیشنهاد [تامین سوخت] رآکتور تحقیقاتی تهران دریافت کنیم."آقای لاوروف نیز ابراز امیدواری کرد که ایران پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی را بپذیرد.
*****
نگرانی سپاه از حضور گسترده سبزها در راهپیمایی 13 آبان
سپاه پاسداران، در بيانيه اي به مناسبت سيزدهم آبان‌ماه ضمن دعوت از مردم برای حضور در این راهپیمایی تصریح کرد که ملت ایران به هيچ جرياني اجازه نخواهد داد با طرح شعارها و مسايل انحرافي و دروغين به اراده راسخ و عزم پولادين آنان خدشه‌اي وارد سازد. گفتنی است، سپاه پاسداران در آستانه روز قدس نیز با صدور بیانیه ای شدیدالحن هشدار داده بود که نسبت به حضور سبزها در این راهپیمایی واکنش نشان خواهد داد. با اینحال ملت سبز ایران در راهپیمایی روز قدس حضور میلیونی به هم رساندند. به گزارش ايلنا در اين اطلاعيه آمده است:
در صحنه حوادث و رخدادهاي13 آبانماه مصاديقي از پايداري و فداکاري ملت مجاهد و جوانان رشيد و انقلابي ايران در مبارزه عليه قدرت‌هاي شيطاني و استکباري وجود دارد که هريک به تنهايي مي تواند منشاء تداوم حرکت انقلاب اسلامي و ظلم‌ستيزي و آرمان گرايي نسل هاي متعهد و مؤمن اين سرزمين در بستر تاريخ قرار گيرد.
اين بيانيه مي افزايد:تبعيد حضرت امام خميني (ره) از ايران به ترکيه در سال 1343، کشتار وحشيانه دانش آموزان انقلابي و حماسه‌ساز در سال 1357 و تسخير لانه جاسوسي آمريکا و مرکز فرماندهي و مديريت براندازي نظام جمهوري اسلامي در سال 1358 حوادث تاريخ سازي هستند که شعار مبارزه ايرانيان غيور و غيرتمند عليه قدرت‌هايي زورگو و سلطه جو، به ويژه آمريکاي جنايتکار و تجاورزگر و جهاد بي‌امان و خستگي ناپذير آنان براي دفاع از ارزشهاي متعالي و سعادت بخش ديني، ملي و انقلابي را همواره در معرض جهانيان قرار داده‌ است.
اين بيانيه در ادامه با اشاره به شکست‌هاي تلخ و پي در پي آمريکا و شيطان بزرگ در سي سال دشمني با انقلاب اسلامي و اعتراف دولتمردان و سردمداران محافل سياسي- امنيتي غرب نسبت به ناکارآمدي و استيصال نقشه‌ها و ترفندهاي شيطاني نظام سلطه عليه ملت ايران آورده است: درايت و هوشمندي ولايت فقيه و رهبري انقلاب اسلامي و هوشياري و بصيرت مثال زدني مردم انقلابي و رشيد ايران، نه تنها نظام، انقلاب و ميهن اسلامي را در برابر طوفان هجمه‌ها و توطئه‌هاي سهمگين استکباري حفظ کرده است بلکه آن را به موتور محرکه و الگوي نافذ و جامعي براي شکل‌گيري نهضت‌ بيداري جهاني و فراگير شدن امواج ظلم ستيزي و عدالت خواهي در جاي جاي عالم کفرزده و تحت سلطه و ستم امروز مبدل ساخته است؛ دستاوردي سترگ و حقيقتي انکارناپذير که بگونه‌اي برجسته و ملموس فراروي وجدان‌هاي بيدار و تشنة عدالت و آزادي قرار گرفته است.
در ادامه اين بيانيه با برشماري جنايات و خيانت‌هاي آمريکا عليه ملت ايران و عدم تغيير راهبرد شيطاني کاخ‌سفيد در عرصه خصومت‌ورزي و کينه‌توزي عليه نظام و انقلاب اسلامي و اطمينان ناپذيري و بدبيني ايرانيان نسبت به برخي تغييرات تاکتيکي سردمداران آمريکايي در سطح ادبيات رايج و فريبنده سياسي و گفتمان‌هاي بدون پشتوانه و صداقت رسانه‌اي تاکيد شده است:
مقاومت و ايستادگي در برابر نظام سلطه و تفکر استکباري، راهبردي است که ملت ايران با الهام از آموزه‌هاي جاودان حضرت‌امام‌ و مقام معظم رهبري ( مدظله العالي ) آموخته است و در اين راستا، ضمن رصد هوشمندانه رويکرد‌ها و رفتارهاي آمريکا و ديگر دشمنان خود، تا هنگامي که ماهيت استکباري و ظالمانه حاکمان کاخ سفيد تغيير نکرده و آنان به پذيرش حقيقت انقلاب اسلامي و رعايت حقوق کشور و جبران جنايات بي شمار تاريخي آنها عليه خود اطمينان و اعتماد پيدا نکنند، همچنان دشمن شماره يک ايران اسلامي به شمار رفته و پيشتازي خود را در مصاف با مستکبران و زورگويان حفظ خواهند کرد.
اين بيانيه در پايان با دعوت از آحاد و اقشار مختلف ملت ايران، بويژه نسل بالنده، شاداب و آينده‌ساز جوان کشور، براي حضور پرشور و گسترده در آئين‌ها و مراسم گراميداشت 13 آبانماه و روز مبارزه ملي با استکبار جهاني و نمايش تجديد ميثاق ايرانيان با آرمانهاي امام و بيعت مجدد با ولايت فقيه و رهبر حکيم وفرزانه انقلاب اسلامي و تاکيد بر هوشياري آنان نسبت به احتمال شيطنت و فتنه‌انگيزي ايادي دشمن و عده‌اي غافل و فريب خورده در اين همايش عظيم استکبار ستيزي آورده است: ملت عظيم الشان ايران اسلامي، آمريکا و شيطان بزرگ را عامل اصلي گرفتاري‌هاي جهان اسلام و منشاء فتنه و توطئه عليه نظام‌و انقلاب اسلامي مي‌داند و در ميدان نبرد جديدي که قدرت‌هاي خيره سر و زورگو، تحت سيطره و راهبري آمريکا براي جنگ نرم عليه ايران گشوده‌اند، با حضور عالمانه و فداکارانه خود همانند هشت سال دفاع مقدس در عرصة جنگ سخت نظامي، شکست سختي را به دشمنان نادان و ناتوان خود تحميل خواهد کرد و در اين راستا به هيچ جرياني اجازه نخواهد داد با طرح شعارها و مسايل انحرافي و دروغين به اراده راسخ و عزم پولادين آنان خدشه‌اي وارد سازد.
*****
ستاد ملی جوانان مردم را به شرکت در راهپیمایی 13 آبان دعوت کرد
ستاد ملی جوانان در بیانیه ای از مردم دعوت کرد تا با حضور در راهپیمایی روز دانش آموز به دعوت رئیس جمهور قانونی از نظر این ستاد یعنی میرحسین موسوی لبیک بگویند. متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است:
مردم شریف ایران، یاران همیشگی جنبش سبز و دوستداران سعادت ایران عزیز13 آبان از سال ها پیش به عنوان نمادی از جریان مبارزه علیه استعمار و استکبار در فرهنگ سیاسی کشورمان بروز و ظهور مشخص پیدا کرده است. نهضت ضد استعماری و ضد استکباری ملت ما در 13 آبان ها همواره چراغی پیش روی جنبش مدنی و دموکراتیک مردم ایران است که علیه هرگونه زورگویی و استبداد به پا می خیزد و حیثیت و شرف خود را نیز در راه دفاع از میهن به گرو می گذارد. چنین جنبش و حرکتی منطقاً نمی تواند نظاره گر صرف وقایع و رویدادهای پیرامون باشد و در عین حال هرگونه بازی سیاسی با شعارهای وحدت و آرامش ملی تنها زمانی قابل قبول می داند که استیفاگر حق ملت باشد.ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد88) که حرکت خود را متاثر از جنبش های ضد استعماری و ضد استکباری ملت ایران می داند در پاسخ به دعوت رئیس جمهوری قانونی، میرحسین موسوی، ضمن درخواست از همه مردم شریف ایران برای حضور در مراسم 13 آبان، از تمام اعضای خود در سرتاسر کشور نیز می خواهد ضمن مشارکت در این راه پیمایی اعتراضی، صدای دموکراسی خواهی و ظلم ستیزی جنبش سبز ملتمان را در گوش ظالمان و مستکبران طنین انداز کنند.
ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد88)
*****
کريستين ساينس مانيتور :
احمدی نژاد دشمنان ايران را با پشه يکی دانست
صدای آمریکا : روزنامه کريستين ساينس مانيتور می نويسد احمدی نژاد يک روز پس از آن که هيلاری کلينتون وزيرامورخارجه آمريکا گفت ما برای طولانی مدت منتظر پاسخ ايران نخواهيم ماند، «احمدی نژاد دشمنان ايران را با پشه يکی دانست.» اين روزنامه می افزايد: همزمان با پشه خواندن جامعه جهانی از سوی احمدی نژاد، او با موج تازه ای از مخالفت عمومی بويژه دانشجويان ايران مواجه است که به مناسبت ١٣ آبان قصد برگزاری راهپيمايی ای دارند که از سوی ميرحسين موسوی رهبر مخالفان دولت مورد پشتيبانی قرار گرفته است.
*****
بهارستان پيام ما را بشنود
نامه سرگشاده خانواده هاي زندانيان سياسي به رئيس قوه مقننه
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات با تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی اعتراض خود را به روند رسیدگی به عزیزان در بندشان اعلام کردند. این خانواده در پایان در نامه سرگشاده ای به رئیس مجلس هشتم خواستار شنیده شدن صدای اعتراضان از سوی مجلسیان شدند. متن کامل این نامه به قرار زیر است:
--
بسم رب المظلومين
جناب آقاي دكتر علي لاريجاني رياست محترم قوه مقننه
با سلام و احترام
صبح امروز، مورخ يازدهم آبان ماه سال يك هزار و سيصد و هشتاد و هشت هجري شمسي، برابر با چهاردهم ذي القعده يك هزار و چهارصد و سي هجري قمري، ما خانواده هاي زندانيان سياسي با اذعان به اهميت قوه مقننه يكي از سه قوه مستقل پيش بيني شده در قانون اساسي كشورمان به مقابل خانه ملت آمديم تا از نزديك صداي اعتراضمان را به همه بي عدالتي هايي كه در اين نزديك به پنج ماه اسارت قهرمانان راستين ايران، بر ما و عزيزان دربندمان رفته است، به گوش شما و نمايندگان مردم برسانيم. امروز ما به بهارستان آمديم.
به پاس قهرماني هاي پدران و مادرانمان در انقلاب مشروطه كه خواست اوليه شان ايجاد عدالتخانه، با رشادت ها و استواري ها و مبارزات اصيلشان به ايجاد مجلس شوراي ملي منجر شد. به بهارستان آمديم به ياد شليك توپ هاي استبداد محمدعلي شاهي به اين نماد حاكميت راي مردم و به شكرانه پايدار ماندن اين نهاد مردمي تا شنيده شدن صداي مدرس و مدرس ها و تا امروز كه هنوز استقلال رأي نمايندگان واقعي ملت مي تواند اميدبخش و نشاط آفرين باشد.امروز ما در ميانه فصل خزان به بهارستان آمديم تا پيام اعتراضمان را هم به شما برسانيم و هم به مردمي كه بهارستان را و شأن و منزلت تاريخي آن را خوب مي شناسند.
آمديم تا زير بارش باران پاييزي از سرماي خانه هايمان با شما سخن بگوييم و دل هايي كه اين روزها در اوج بي عدالتي هايي كه بر ما و عزيزانمان رفته است، تنها به پشتيباني هاي بخش گسترده اي از مردم كوچه و خيابان و شهروندان آگاه و مسئوليت شناس و نيز مراجع عالي مقدار و نخبگان و انديشمندان و هنرمندان و بزرگان حوزه و دانشگاه گرم است.
رياست محترم مجلس شوراي اسلامي ما امروز بي اطلاع از تعطيلي مجلس آمديم تا از عدم پاسخگويي به نامه درخواست ملاقاتمان با شما گله كنيم . نامه اي كه ماه هاست در انتظار پاسخش نشسته ايم و پس از نامه سرگشاده جمعي از خانواده ها به حضرتعالي و نيز ملاقات آنان با يكي از نواب رئيس مجلس و اعضاي كميسيون امنيت ملي و فراكسيون خط امام (ره) و تعدادي از نمايندگان مجلس و بي نتيجه ماندن آن اقدامات، براي شما ارسال شد تا خود خانواده ها را به خانه خودشان، مجلس، دعوت كنيد و نكرديد و پيگيري هاي ما نيز براي اين ديدار ثمري نداد. همانطور كه ارسال نامه تعدادي از خانواده ها به كميسيون اصل نود نتيجه اي به دنبال نداشت. ما آمديم و در زير باران رحمت الهي به عنوان نمادي از گستره رحمت و كرامت او ايستاديم و بي صدا در طلب آزادي عزيزانمان از بند و اجراي قانون براي همه، مظلوميت خويش را نيز با شعار الله اكبر فرياد كرديم و حيفمان آمد كه شما حتي از خبر اين تجمع اعتراضي آگاه نشويد.
جناب آقاي دكتر لاريجاني به ما مي گويند كه شما نيز چون دلسوزاني ديگر، مجدانه در پي حل و فصل نمودن قائله اي هستيد كه آفرينندگان آن با استفاده از مصونيت آهنين روزگار به خرمي مي گذرانند و ما باور كرده ايم. گفته اند نمايندگان مردم درد مردم دارند و با اندوه آنان اندوهگين و به شادي آنان شادند و ما سعي مي كنيم باور كنيم اما نمي دانيم چرا آقايان عليرغم وعده هاي مكرر اهمال نموده و هنوز گزارشي از پرونده هاي مربوطه به مجلس ارائه نكرده اند و مجلسيان چرا پرسشگر و پيگير اين مسئله نيستند؟ ما آمديم تا به نمايندگان محترم يادآورشويم چندين ماه است خانه هايي سرد و خاموش و قهرماناني دربند و خانواده هايي سرگشته و در به در كوچه و خيابانند و روند دستگيري ها چه به صورت فردي و چه گروهي و در كمال تأسف حتي با شبيخون به مراسم مذهبي و معنوي دعاي كميل به بهانه هاي واهي،‌ ادامه دارد.
شما را مباد آرام يافتن تا زماني كه پرچم حق خواهي ما را مي بينيد و فرياد تظلم ما را مي شنويد. و نديدن و نشنيدن شما اينك كه ما در مقابل ديدگان هزاران رهگذر و مسافر شهري خواسته برحقمان را اعلام كرده ايم، هرگز موجب سلب مسئوليت از شما نيست.رياست محترم قوه مقننه اينك ما خانواده هاي زندانيان سياسي كه خوشبختانه اتهامات و افتراها برما نيز چون عزيزان دربندمان كه جرم اصلي شان اصلاح طلبي ومنتقد بودن آنان است، قابل پذيرش نخواهد بود، هم چنان مصمم به استفاده همه ظرفيت هاي قانون اساسي كشورمان هستيم و تقاضا داريم در اسرع وقت مجالي را براي گفتگويي روياروي براي شنيدن همه سخنان ما فراهم آوريد تا بهارستان همچنان اميدبخش باشد و اين خانه،‌خانه ملت بماند .
من الله التوفيق و عليه التكلان
11/8/1388جمعي از خانواده هاي زندانيان سياسي
*****
سقوط آزاد صنعت هوايي كشور
سپهر سعادت
وقوع سوانح هوايي در ايران طي ماه هاي گذشته افزايش قابل توجهي داشته است.از ابتداي تابستان تاكنون حدود 200 نفر بر اثر سقوط دو هواپيما كشته شده اند و نزديك 10 پرواز نيز به دليل نقص فني مجبور به فرود اضطراري شده اند.آخرين نمونه از اين سوانح جمعه گذشته در جريان پرواز تهران-مشهد به وقوع پيوست و خلبان پس از اطلاع از نقص فني به مسافران گفت"باید برگرديم. خواهش می‌کنم دعا کنید."درخواست خلبان شبيه توصيه اي بود كه چندي پيش وزير راه و ترابري به مسافران خطوط هوايي كرده بود.او گفته بود " مردم بايد با خواندن آيت الکرسي سوار هواپيما شوند."
تحريم خطرساز
مقام هاي دولتي مي گويند عامل اصلي تعدد سوانح هوايي در ايران ،تحريم هايي است كه از ابتداي انقلاب اسلامي از سوي آمريكا بر فروش هواپيماها اعمال شده است. بر مبناي اين تحريم ها، ایران نمی تواند هواپیماهایی را که بیش از ۱۰ درصد قطعات تشکیل دهنده آن ساخت آمریکا باشد خریداری کند.ايران در اين سالها براي رفع نيازهاي هوايي خود ناچار به خريد هواپيماهاي دست دوم از كشورهايي مانند روسيه شده است ولي سقوط پي در پي اين هواپيماها نارضايتي هاي وسيعي را ميان افكار عمومي ايجاد كرده است.دو هواپيمايي كه طي 5 ماه گذشته سقوط كرده اند نيزساخت كشور روسيه بوده ولي مقام هاي هواپيمايي ايران عامل سقوط اين هواپيماها را اشتباه خلبان عنوان كرده اند.غالب كارشناسان بر اين باورند كه كاهش ريسك خطوط هوايي ايران جز با خريد هواپيماهاي نو از شركت هاي معتبر آمريكايي و اروپايي ميسر نيست.مقام هاي دولتي ايران نيز چنين نظري را رد نمي كنند اما موانع سياسي موجود بر سر رابطه تهران- واشنگتن،عملا امكان خريد تجهيزات هواپيمايي از اين كشور را ناممكن كرده است.اعضاي دايم شوراي امنيت سازمان ملل متحد به همراه آلمان در بسته پيشنهادي خود براي حل پرونده هسته اي ايران يكي از مشوق هاي خود را فروش هواپيماي غربي و قطعات آن قرار داده بودند.اين پيشنهاد سال 2006 روي ميز مذاكرات قرار گرفت اما پاسخ جمهوري اسلامي به مجموعه پيشنهادي غرب منفي بود.
پيامدهاي ناكارآمدي مديريتي
به عقيده تحليل‌گران حادثه‌اي مثل سقوط هواپيماي توپولوف شركت كاسپين كه 24 تير در حومه قزوين اتفاق افتاد و تمام 169 سرنشين آن كشته شدند مي توانست پيامدي تا حد استعفاي وزير راه را در پي داشته باشد، اما "محمود احمدي‌نژاد" در زمان معرفي كابينه به مجلس، "حميد بهبهاني" را دوباره به عنوان وزير راه و ترابري معرفي كرد.بهبهاني با كسب راي اعتماد نمايندگان به كرسي وزارت نشست ولي همان روز مشخص شد كه راي اعتماد به گروهي از وزيران پيشنهادي از جمله بهبهاني به دليل توصيه رهبري مبني بر همكاري مجلس با ليست پيشنهادي وزيران احمدي نژاد بوده است.بهبهاني در جلسه راي اعتماد خود خطاب به اعضاي مجلس گفته بود "37فروند هواپيما در سال چهارم عمر دولت نهم خريداري شده و تنها 31 فروند هواپيما در سه سال اول عمر دولت نهم خريداري شده و متوسط خريد هواپيما در سه سال اول نيز 4/10 فروند هواپيما در سال بوده است."در پاسخ به اين ادعا،"عليرضا زاكاني" نماينده مردم تهران، بهبهاني را به دروغ گويي متهم كرده و گفته بود:" اگر فردي اندك اطلاعي در خصوص خريداري هواپيما داشته باشد، متوجه مي‌شود كه خريد 37 هواپيما حداقل يك سال تا يك سال و نيم طول مي‌كشد."مدتي بعد برخي پايگاه هاي رسانه اي خبري را فاش كردند كه نشان مي داد وزير راه به همراه دو نفر ديگر مقاله متعلق به فردی به‌نام کریستوفر کلارامونت پروفسور و مدیر بخش تحقیقات آکادمی دریایی را بدون كوچكترين تغييري در ژورنال دانشگاه فنی ویلینوس لیتوانی در سال ٢٠٠٦ چاپ کرده‌اند.منتقدان در بيان ضعف هاي مديريتي بهبهاني همچنين مي گويند كه او علاوه بر ناكامي در ايمن سازي خطوط هوايي كشور در تحقق پرو‍ژه هاي ريلي و آزادراهي هم ناكام بوده است.افتتاح پرو‍ژه هاي ناتمام راه آهن اصفهان- شيراز، راه‌آهن بم - زاهدان و آزادراه تهران - پردیس و پل دریاچه ارومیه در زمان تبليغات انتخابات رياست جمهوري نمونه اي از اين ناكامي هاست.راه آهن اصفهان- شيراز يك روز پس از افتتاح به دليل نقص هاي مهندسي قابل بهره برداري تشخيص داده نشد.به عقيده كارشناسان بهبهاني براي جبران ضعف هاي مديريتي طي يك سال و نيم گذشته از بدو ورود به وزارت راه بيشتر مديران و معاونان زير دست خود را كنار گذاشته است اما وقوع سلسله اي از حوادث هوايي طي ماه هاي اخير نشان مي دهد كه تغييرات مديريتي در وزارت راه و ترابري كمكي به حل مشكلات هوايي كشور نكرده است.
*****
وکیل تاج زاده و میردامادی 140 روز بعد از بازداشت با آن ها ملاقات کرد
هوشنگ پوربابایی وکیل مصطفی تاج‌زاده و محسن میردامادی پس از گذشت بیش از 140 روز از بازداشت موکلانش توانست امروز دوشنبه 11 آبان در زندان اوین با آنها ملاقات کند.هوشنگ پور بابایی درباره ملاقات امروز با مصطفی تاج‌زاده و محسن میردامادی به خبرگزاری ایلنا گفت"صبح امروز با مصطفی تاج‌زاده در حدود یک ساعت و با محسن میردامادی در حدود نیم ساعت به صورت جداگانه در زندان اوین ملاقات کردم."وی با بیان اینکه شرایط جسمانی موکلانم خوب و شرایط روحی آنان فوق‌العاده بود،افزود"با توجه به اینکه ظرف چند روز آینده رسیدگی به اتهامات موکلانم آغاز خواهد شد به همراه وکیل دیگر پرونده آقای حسین‌آبادی از فردا مطالعه پرونده تاج‌زاده و میردامادی را آغاز خواهیم کرد."
وکیل تاج‌زاده و میردامادی گفت"در حال حاضر میردامادی با فیض‌الله عرب سرخی در یک بند و مصطفی تاج‌زاده با محسن امین‌زاده در بند دیگر نگهداری می‌شوند."پوربابایی گفت که"در این دیدار موکلانم ابراز امیدواری کردند که فرصت مطالعه پرونده توسط وکلا و ملاقات مجدد بعد از مطالعه پرونده فراهم شود."وی در پاسخ به این پرسش که آیا رسیدگی به اتهامات موکلان شما به صورت علنی برگزار خواهد شد گفت" تقاضا می‌کنم چنانچه امکانش وجود داشته باشد دادگاه به صورت علنی برگزار شود."
*****
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ