توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان بامداد چهارشنبه بر همگان گرامی باد. بیش از چند دقیقه از پایان نیمه شب سه شنبه و آغاز بامداد چهارشنبه نمی گذرد و بنا داریم که دوباره "پست" جدید امروز را با متنی از لجن نامه کیهان که تا ساعاتی دیگر انتشار یافته و توزیع خواهد شد شروع کنیم.
و این هم متن یاوه نویسی کیهان در مورد همان نشست کذایی:
عبور از نقش تدافعي به تهاجمي (يادداشت روز)
رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير اساتيد دانشگاهها با معظم له، ضمن تبيين وظيفه اقشار مختلف به هنگام بروز حوادثي همچون حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري و جنگ نرمي كه عليه نظام اسلامي تدارك ديده شده بود، دانشجويان را افسران جوان جبهه جنگ نرم و اساتيد دانشگاهها را فرماندهان اين جبهه خواندند.حوادث بعد از انتخابات فرصت مغتنمي براي دشمن فراهم كرد تا جنگ نرم عليه كشورمان را در فاز جديدي وارد كند؛ جنگي كه از چند سال پيش به دنبال شكست پياپي غرب و دشمنان منطقه اي در جنگ هاي برانداز سخت و استفاده از قوه قاهره و نظامي، آغاز شده بود.«جنگ نرم» را مي توان تعبير جديدي از «تهاجم و شبيخون فرهنگي» قلمداد كرد؛ برنامه اي كه اكنون با صرف ميلياردها دلار تبديل به استراتژي مقابله نظام سلطه - خصوصا آمريكا- با نظام جمهوري اسلامي شده است. چهاردهم فوريه سال 2006، كاندوليزا رايس وزير وقت امور خارجه آمريكا به كميته روابط خارجي كنگره رفت و براي بهبود وضعيت آزادي و حقوق بشر- بخوانيد استحاله فرهنگي- ايران درخواست 75 ميليون دلار كرد كه از تصويب كنگره گذشت. البته اين سومين سالي بود كه براي چنين كاري درخواست بودجه مي شد. هرچند طي 2 سال قبل، پول هاي دريافتي را بيشتر براي راه اندازي تلويزيون فارسي صداي آمريكا و «راديو فردا» هزينه كرده بودند اما اكنون 75 ميليون دلار براي گسترش دموكراسي! در ايران اختصاص داده شده بود، چيزي كه جرج بوش از آن به عنوان «برنامه عمل آزادي» ياد مي كرد.يكي از گروههاي هدف در اين برنامه، طيف روشنفكران، نخبگان و دانشگاهيان است. طراحان جنگ نرم براي ايجاد شبكه و يارگيري ، بيشترين سرمايه گذاري را روي اين گروه كرده و معتقدند برنامه هاي خود را مي توانند از طريق آنها بهتر و موثرتر به بدنه جامعه منتقل كنند. «جيمز ولسي» رئيس اسبق سازمان سيا در اين رابطه مي گويد؛ «وقتي كه صحبت از تغيير در ايران مي كنم، منظورم دانشجويان و سردبيران شجاع روزنامه ها است، افرادي كه حاضرند حتي به زندان بروند.»طي سالهاي گذشته همسو با فرماندهان جنگ نرم در جبهه دشمن، عده اي در مطبوعات و دانشگاههاي كشور نقش پياده نظام عمليات رواني دشمن را ايفا كرده و برخي از تشكل هاي دانشجويي و احزاب سياسي نيز ابزاري براي تحقق براندازي نرم شده بودند. دشمن به برخي از رسانه ها و همچنين مهره هاي خود در قالب روشنفكران نسل جديد ماموريت هايي واگذار كرده بود تا در فضايي آرام و بي صدا، ضمن نفوذ به ساختار فرهنگي و سياسي كشور، پروژه فروپاشي از درون را در ايران محقق سازند.دشمن زيربناهاي فكري، ارزشي و ايدئولوژيكي جامعه را كه اصلي ترين علت پايبندي مردم به انقلاب و نظام مي باشد، هدف جنگ نرم قرار داده است. فرماندهي مباني فكري و فرهنگي در اين جنگ نيز برعهده انديشمندان و متفكران است؛ هرچند هزينه آن توسط نظامهاي سياسي تامين شود.اساتيد دانشگاه به عنوان متفكران جامعه و انديشمنداني كه نقش سازندگي و هدايت فكري دانشجويان و آينده سازان كشور را برعهده دارند، فرماندهان اين سوي جبهه جنگ نرم شمرده مي شوند. رهبر معظم انقلاب مهمترين وظيفه اساتيد را در شرايط كنوني ، بالا بردن قدرت تحليل دانشجويان و ايجاد فضاي اميد، نشاط و كار علمي در دانشگاهها دانسته و مي فرمايند: «بايد درست در جهت مخالف برنامه دشمن كه به دنبال ايجاد فضاي ياس و نااميدي در دانشگاهها است، حركت و محيط درس و دانشگاهها را فضاي اميد به آينده كرد.»تحليل مجموعه فعاليت هاي صورت گرفته در جنگ نرم دشمن نشان مي دهد كه مشروعيت زدايي و سلب اعتبار از جايگاه «ولي فقيه» يكي از اهداف مهم آنان به شمار مي رود. دشمن به خوبي جايگاه رفيع و استوار ولايت فقيه و ميزان تاثيرگذاري آن در جلوگيري و خنثي كردن برنامه هاي خود را شناخته است. از همين رو درصدد است تا اين ركن اصيل انقلاب را نزد مردم متزلزل سازد. رهبر انقلاب، دانشجويان را «افسران جوان» جبهه جنگ نرم خواندند. افسران جوان بايد در اولين گام، ولايت پذيري و دفاع از حريم ولايت را در صدر برنامه هاي خود براي مقابله با جنگ نرم دشمن قرار دهند.دشمنان و طراحان جنگ نرم- كما اينكه تاكنون چنين بوده- سرمايه گذاري قابل ملاحظه اي روي نشريات دانشجويي خواهند كرد. اين مساله بايد مورد توجه جدي دانشجويان قرار گرفته و با پالايش رسانه هاي دانشجويي، محلي براي جولان عناصر و نفوذي هاي برانداز باقي نگذارند.رهبر انقلاب با هشدار به دانشجويان و دانشگاهيان درباره طرح دشمن براي ايجاد اختلال در كار علمي دانشگاهها مي فرمايند؛ «همه مراقبت كنند در اين مسايل سياسي كوچك و حقير، كار علمي دانشگاهها و كلاسها و مراكز تحقيقاتي دچار آسيب نشود و هدف آشكار و مشخص دشمن براي اينكه حداقل مدتي دانشگاهها را به تعطيلي و تشنج و اختلال بكشاند محقق نگردد.» دانشجويان بايستي در برابر فعاليت هاي سياسي به تحصيل و توليد علم و نهضت نرم افزاري اصالت دهند.و نكته آخر اينكه در بسياري از مقاطع نقش ما در جنگ نرم دشمن، نقش تدافعي بوده است. فرمايشات اخير مقام معظم رهبري علاوه بر آنكه اساتيد و دانشجويان را به اصل وجود جنگ توجه مي دهد آنان را به يك «جنگ تهاجمي» و «حمله جديد» فرا مي خواند.
*****
احضار بیش از 50 دانشجوی دانشگاه تهران به کمیته پیگیری وزارت اطلاعات
در حالی که دانشجویان دانشگاه تهران خود را برای امتحانات نیمسال دوم سال تحصیلی 87-88 آماده می کنند و این امتحانات از هفته آتی آغاز می شود، قریب 50 دانشجوی ساکن خوابگاه پسران و دختران این دانشگاه به کمیته پیگیری اطلاعات احضار شده اند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر احضاریه ها پس از فاجعه حمله نیروهای یگان ویژه و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران در بامداد 25 خرداد صادر شده است و در طی این مدت به دلیل تعطیلی دانشگاه تهران پس از این حادثه دانشجویان از آن اطلاع نداشتند که با بازگشایی مجدد خوابگاه احضاریه ها به دانشگاه تحویل داده شده است.
تاکنون برخی از دانشجویان به این کمیته مراجعه کرده و در آنجا با سوالاتی چون چگونگی حضور و عملکردشان در تجمعات کوی دانشگاه در شب 24 و 25 خرداد مواجه شده اند. این دانشجویان به مدت چند ساعت مورد بازجویی قرار گرفته اند.
پس از حادثه حمله نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران که مشابه و حتی شدید تر از فاجعه 28 تیر 78 گزارش شده است، خبرهایی حاکی از کشته شدن چند دانشجو نیز منتشر شد که با بازگشایی مجدد این دانشگاه، دانشجویان متوجه غیبت همکلاسی ها و هم خوابگاهی های خود شده اند. کشته شدن دانشجویی در کوی به شدت توسط رئیس این دانشگاه و مسئولین رد شد ولی دانشجویان ساکن کوی معتقدند تعدادی از دانشجویان به شهادت رسیده اند.
عکس ها و تصاویر منتشر شده حکایت از شدت برخورد و به آتش کشیدن خوابگاه دارد و همچنین در شب حادثه نیروهای لباس شخصی و یگان ویژه پس از تخریب کامل خوابگاه با تبر و شکستن درب ها و تخریب اموال دانشجویان بیش از 200 دانشجو را بازداشت کرده و به پلیس امنیت یا بازداشتگاه طبقه منفی چهار وزارت کشور منتقل کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر این نیروها نیز گلوله هایی پلاستیکی به دانشجویان شلیک می کردند و آنها را با باتوم و زنجیر به شدت مورد ضرب شتم قرار دادند، به طوری که در جای جای حیاط کوی و راه پله ها و ساختمان ها آثار خون دانشجویان بر جای مانده بود.
برای جلوگیری از موج اعتراضات دانشجویان این دانشگاه پس از حادثه 25 خرداد، دانشگاه تهران به حالت نیمه تعطیل در آمد و امتحانات به تعویق افتاد. در حال حاضر نیز شنیده ها حکایت از قوت یافتن امکان تعطیلی این دانشگاه به مدت یک ترم دارد و بسیاری از اساتید و دانشجویان امکان وقوع آن را بالا می دانند، گرچه مسئولین دانشگاه تهران این مساله را تکذیب می کنند.
*****
افزایش 58 نفری دفن شدگان مجهول الهویه در بهشت زهرا
در حالی که سعیده پورآقایی یکی از شهدای جنبش سبز که به شکل بی نام و نشان و مخفیانه در بهشت زهرا دفن شده بود،شناسایی و تائید شده است،اظهارات متناقض مقام ها و مسئولان کشوری و شهر تهران در این مورد ادامه دارد.
روز سه شنبه نایب رئیس شورای شهر تهران به دنبال بازدید قطعه 302 بهشت زهرا از افزایش 58 نفری دفن شدگان مجهول الهویه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داد و گفت«سال گذشته 306 جسد مجهول الهويه در بهشت زهرا دفن شد و اين تعداد در سال جاري نسبت به مدت مشابه سال قبل 364 مورد بوده است.»
حسن بیادی در جلسه امروز شورای شهر تهران طی تذکری با تاکید براینکه«اجساد مجهولالهويه با حكم دادستاني و برگه پزشكي قانوني دفن ميشوند» گفت«سازمان بهشت زهرا وظيفهاي در مورد شناسايي اجساد ندارد و افراد مجهول الهويه را بر اساس حكم دادستاني و برگه پزشكي قانوني دفن ميكند.»
وی با اشاره به بازديد خود و دو عضو شوراي شهر تهران از قطعه دفن افراد مجهول الهويه در بهشت زهرا،گفت که دفن افراد مجهول الهويه در قطعههاي جديد بهشت زهرا تنها در قطعه 302 انجام شده و در عين حال دفن افراد مجهول الهويه در بهشت زهرا يك مساله عمومي و طبيعي است كه هر ماه به طور متناوب انجام ميشود، اما برخي رسانهها اين موضوع را بزرگنمايي كردهاند.»
وی دفن 40 نفر مجهول الهویه در قطعه 302 بهشت زهرا را تائید کرد اما گفت که دفن این افراد يك دفعه انجام نشده و به طور متناوب صورت گرفته است.
نایب رئیس شورای شهر وعده داد که قرار است سازمان بهشت زهرا آمار دقيقي را به صورت مقايسهاي از دفن افراد مجهول الهويه در ماههاي اخير در اختيار سخنگوي شوراي شهر تهران قرار دهد تا وي نيز به اطلاع رسانهها برساند.
حسن بیادی در مورد تغییر مدیر عامل بهشت زهرا نیز برکناری محمود رضائیان را رد کرد و گفت که« بازنشستگي مدير عامل سازمان بهشت زهرا بنا بر درخواست خودش بوده است.»
از دروغ تا طنز برای به حاشیه بردن یک جنایت
حسن بیادی در مورد اعلام 2 روز پیش خسرو دانشجو مبنی براینکه محمود رضائیان مدیرعامل( 57 ساله) بهشت زهرا «با 42 سال سابقه» بازنشسته شده، اظهارات عجیب تری مطرح کرد و گفت« رضاييان از زمان دانشآموزي در بخش مالي بهشت زهرا حاضر بوده و 24 سال در اين مجموعه خدمت كرده است و در اين سالها فرقي نداشته كه به جسد شاه يا گدا، چپي يا راستي و آبي يا قرمز را خدمت كرده باشد.»
آن گونه که خبرگزاری ایسنا گزارش داده دفن بی نام و نشان و مخفیانه شهدای جنبش سبز در بهشت زهرا، اسباب تفریح و مزاح برخی از حامیان دولت نهم در شورای شهر را فراهم کرده تاجایی که در هنگام توضیح حسن بیادی در مورد خدمات محمود رضائیان در بهشت زهرا،خسرو دانشجو،سخنگوي شوراي شهر تهران، و برادر کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور از متهمان اصلی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با لحني طنز گفته كه«رضائیان هنوز به ما خدمات ندادهاست.»
حبيب كاشاني،ديگر عضو شوراي شهر تهران،نيز گفته« البته آقاي رضاييان يك ايراد داشته و آن اين بوده كه سوالهاي شب اول قبر را هم يك بار لو داده است.»
دومین مورد از اظهارات 2 روز پیش خسرو دانشجو 2سخنگوی شورای شهر که روز سه شنبه آشکار شد در مورد آمار تعداد افراد مجهول الهويه دفن شده در بهشت زهرا است.خسرو دانشجو گفته بود که«آمار تعداد افراد مجهول الهويه در ماه جاري نسبت به مدت مشابه سال قبل و ماههاي قبل،طبق توضيحات شهردار تهران آمار افراد مجهولالهويه دفن شده در بهشت زهرا نسبت به مدت مشابه سال قبل و ماههاي قبل تغييري نداشته است.» اما حسن بیادی در حضور سخنگوی شورای شهر در اظهاراتی جدیدی گفت که با افزایش 58 نفری اجساد مجهول الهویه دفن شده نسبت به مدت مشابه سال گذشته این آمار از 306 نفر مجهوالهویه به 364 نفر در امسال رسیده است.
*****
اطلاعیه سازمان دانش آموختگان در خصوص برگزاری مراسم افطاری در برابر زندان اوین در کنار خانواده زندانیان سیاسی
ادوارنیوز: روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) اعلام کرد اعضای این سازمان در روز چهارشنبه روزه خود را را در کنار خانوادههای زندانیان سیاسی و در جوار زندان اوین افطار خواهند کرد. در اطلاعیه روابط عمومی سازمان ادوار تحکیم آمده است: به نام خداقریب به هشتاد روز است که جمعی از فرزندان درستکار و اندیشمند میهنمان اسیر نابخردی و قدرتطلبی حاکمانی شدهاند که با پشت کردن به اراده ملت گام در مسیر ظلم و اجحاف گذاردهاند.
اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم) در روزهایی که احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان و سایر این عزیزان در راه تلاش برای آزادی و حقوق انسانها به دور از کانون گرم و صمیمی خانوادههای گرامی خود در سلولهای انفرادی به سر میبرند، با حضور در کنار دیوارهای زندان بدنام اوین که اینک به سکونتگاه آزادیخواهان و حق طلبان این مرزو بوم بدل شده است، شامگاه روز چهارشنبه یازدهم شهریورماه یکهزارو سیصدوهشتادوهشت، روزه خود را در کنار خانوادههای مظلوم زندانیان سیاسی و عقیدتی افطار میکنند.
روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران
معاون اول قوه قضائیه و عضو هيات سه نفره قضايي پيگيري حوادث اخير می گوید رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح گزارشی را «برای خواست مقام معظم رهبری» در مورد بازداشتگاه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه به هیات 3 نفره رئیس قوه قضائیه ارائه کرده است.
حجت الاسلام ابراهیم رئیسی با بيان اينكه روز گذشته رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در جلسه اين هيات حاضر شده و گزارشاتي درخصوص حوادث بازداشتگاه كهريزك و كوي دانشگاه ارائه داده است گفت«گزارشاتي را حجتالاسلام بهرامي نسبت به پيگيريهايي كه در مورد وقايع كهريزك به كوي دانشگاه بود ارائه كردند در جلسه مطرح شد كه بايد در اين كار تسريع صورت گيرد و مقداري تحقيقات گستردهتر شود به نحوي كه بتوان موضوع كهريزك و كوي دانشگاه را به صورت كامل و جامع در سازمان قضايي نيروهاي مسلح رسيدگي كرد و گزارشي را براي خواست مقام معظم رهبري كه در جلسات متعددي تاكيد دارند، ارائه كرد.»رئيسي گفت که«از زمان تشكيل اين هيات، جلسات آن به صورت روزانه برگزار شده و بيش از چند ساعت به طول ميانجامد و در اين جلسات از مسوولان مربوط دعوت ميشود كه با حضور در جلسه دو نكته اساسي يعني دقت در رسيدگيها و سرعت را مورد توجه قرار دهند چراكه نبايد رسيدگي به اين وقايع زمان طولاني بگيرد و ضمنا آنچه مورد انتظار رهبري و خواست رئيس قوه قضائيه است دقت توام با سرعت است.»رئیسی در مورد اطلاع رسانی از نتایج فعالیت هیات 3 نفره قضایی وعده داد« طبق قانون اين مسائل رسيدگي شده و قطعا مردم را در جريان آنچه واقع شده قرار خواهيم داد.»
سازمان قضائی نیروهای مسلح در گذشته مسئول رسیدگی به پرونده مهم قتل های زنجیره ای بود که در پاییز 77 فاش شد.سازمان قضائی نیروهای مسلح در آن پرونده و در حالی که اعترافاتی از عوامل بازداشت شده وزارت اطلاعات که مجریان قتل های زنجیره ای بودند در مورد وقوع موارد بسیاری از قتل های زنجیره ای در دست داشت اما رسیدگی قضائی به قتل های زنجیره ای را تنها به 4 مورد کشتار هولناک پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده از سوی ماموران وزارت اطلاعات محدود کرد و بی توجه به خواست و اعتراض وکلای خانواده های اولیاء دم هرگز مقامات عالی رتبه ای را که ماموران دخیل در قتل های زنجیره ای آن ها را به عنوان آمرین قتل ها معرفی کرده بودند به دادگاه احضار نکردند.
پرونده قتل های زنجیره ای از سوی سزمان قضائی نیروهای مسلح در جلسات غیر علنی و بدون حضور خانواده یا وکلای قربانیان این قتل ها برگزار شد و با تعیین احکامی برای مدیران و عوامل اطلاعاتی دخیل در این قتل ها و بدون ریشه یابی آمرانی که دستور و طرح این قتل ها را صادر کرده بودند، بسته اعلام شد.
از جمله نکات مبهم نیز این بود که سازمان قضایی نیروهای مسلح اعترافات و اسناد به دست آمده از سعید امامی را که ارتباط نزدیکی با بیت یکی از مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی داشت، به بهانه مرگ او پیش از برگزاری دادگاه، از پرونده قتل های زنجیره ای حذف شد.
ديروز بدتر از روز قبل بود؛ مجلسي ها گرم شده اند و هر روز مخالفت هايشان با وزرا حاشيه ساز تر مي شود. ديروز مجلس هم کردان داشت و هم محصولي، هم مدرک قلابي و هم تخلف مالي، نماينده ها هم مدرک جعلي از وزرا کشف کرده بودند و هم پرونده هاي مالي تخلف، مخالف ها ديگر صلاح و مصلحت را کنار گذاشته بودند و به قول خودشان بدون رودربايستي هرچه در دست داشتند از وزرا رو مي کردند تا همکاران شان قانع شوند احمدي نژاد اشتباه کرده و اينها در قامت وزير نيستند. دو وزير قديمي پرونده هاي مالي شان رو شد. مجلسي ها تخلفات مالي دو وزير تعاون و راه و ترابري دولت نهم را ليست کرده بودند تا عباسي و بهبهاني بر لب پرتگاه قرار بگيرند. بازار مدارک تحصيلي مشکل دار هم که داغ بود. مجلسي ها از احمدي نژاد ياد گرفته بودند؛ در مورد مدرک تحصيلي مي گفتند؛ بگم؟ بگم؟ نه نمي گم؛ از عباسي گفتند و مدرک دانشگاه هاوايي اش، از فاطمه آجرلو گفتند «مدعي مدرک سطح دو حوزه که بلد نيست نام دو کتاب حوزوي را بياورد» و در پاسخ به مجلسي ها گفته «اين سوال ها را جواب نمي دهم». البته در اين توفاني که بهارستاني ها راه انداخته بودند دو وزير از مخالفت نمايندگان در امان بودند؛ خانم وحيدي دستجردي و آقاي وحيدي که نه تنها کسي در مخالفت با آنها به عنوان وزراي بهداشت و دفاع نطق نکرد بلکه تعريف هم کردند و حتي در حمايت شان شعار دادند. وزير دفاع را با اين توضيح که براي کوري چشم اسرائيلي ها حتي مخالف هم انصراف داده و مخالفت نمي کند با شعار مرگ بر اسرائيل بدرقه کردند، در مورد وحيد دستجردي هم که خود وزير پيشنهادي به جاي نماينده ها جبران مافات کرد و آنقدر عملکرد دولت احمدي نژاد در چهار سال گذشته را در حوزه بهداشت زير سوال برد و ضعف هاي دولت قبل (دولت احمدي نژاد نه خاتمي) را ليست کرد که ديگر مخالف ها ترجيح دادند سکوت کنند و از وزيري که از همين ابتدا اينقدر جسورانه رفتار مي کند، انتقادي نکنند. مرندي وزير سابق بهداشت هم در قامت موافق براي اين خانم وزير سنگ تمام گذاشت. هر قدر وحيدي دستجردي شانس آورد، آجرلو بدشانسي آورد. مجلس براي مخالفت سنگ تمام گذاشت. از گفتن اينکه «شما حتي آدرس سازمان تامين اجتماعي را هم بلد نيستي» تا کنايه هايي مانند اينکه «اگر راست مي گي و هشت سال درس حوزه خواندي اسم دو تا، فقط دو تا کتاب حوزوي را بگو». آجرلو را حتي مخالفان متهم کردند که اگر حق مخالفان محصولي را ضايع نمي کردي و در وقت مخالفان به عنوان موافق محصولي نطق نمي کردي، محصولي با نيم راي وزير نمي شد و امروز اين همه اتفاق به خاطر جناب محصولي در کشور پيش نمي آمد. مخالفان اين وزير پيشنهادي جملات قصار مي گفتند و مجلسي ها مي خنديدند.
رسانههای حامی کودتاگران به نقل از "منابع آگاه" از آغاز تغییرات بنیادی در وزارت امور خارجه خبر میدهند.
در حالی که خیانت به آرای ملت و اقدامات جنایتکارانه کودتاگران، باعث از میان رفتن آبرو و سرافکندگی جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی بینالمللی شده است، رسانههای حامی کودتاگران به انتشار اخباری در زمینه تصفیه نیروهای با سابقه وزارت امورخارجه پرداختهاند.
بنگاههای خبرپراکنی فارس و رجانیوز، گزارشی از پایگاه اینترنتی ایرانخبر را منتشر کردهاند که پس از ادعای روز یکشنبه احمدینژاد در جریان معرفی اعضای دولت کودتا در مجلس، مبنی بر به انجام اصلاحات(!) در دوره دوم وزارت منوچهر متکی بر وزارت امور خارجه، منابع آگاه مطلع شدند که در اولین گام، حکم پایان ماموریت 40 نفر از سفرای ایران در نقاط مختلف جهان صادر و روز گذشته به آنها اعلام شده است.
با توجه به این که رسواییهای اخیر باعث شرمساری بسیاری از نیروهای کارشناسی وزارت امورخارجه و بروز انتقادات متعددی در میان آنها شده است، این رسانهها اعلام کردهاند که "قرار است به جای افراد برکنار شده، سفرای جدیدی از کارشناسان معتقد به مبانی انقلاب(بخوانید کودتا) در سفارتخانههای ایران حضور پیدا کنند."
در ادامه این خبر، حامیان کودتا نیات اصلی و کژاندیشی خود را نیز پنهان نکردهاند و رسما اعلام میکنند که "برخی از این افراد، در جریان اغتشاشات اخیر تهران رسماً به موضع گیری در حمایت از آشوبگران پرداخته بودند."
به نظر میرسد که با ورود دولت کودتا به مرحله جدیدی از تحرکات خود، وابستگی کامل به این جریان منحرف، در تمامی انتصابات خارجی در نظر گرفته خواهد شد به طوری که بر اساس ادعای رسانههای حامی کودتا، "در حال حاضر 80 سفارتخانه ایران نیازمند حضور کارشناسان و سفرای جدید ارزیابی شده و بازنشسته نمودن افرادی که دوره خدمت آنها سپری شدهاست از دیگر اقداماتی است که در ماههای آینده صورت خواهد گرفت."
گزارش کميته پيگيري شوراي شهر درباره دفن افراد مجهول الهويه در بهشت زهرا
شهرداري اطلاعي از نحوه مرگ افراد ندارد و گزارش آن در اختيار پزشکي قانوني است
کميته پيگيري دفن افراد مجهول الهويه در بهشت زهرا که روز دوشنبه از قطعه 302 بازديد کرد، گزارش خود از اين بازديد را در جلسه علني روز گذشته شورا ارائه کرد که بر اساس آن مشخص شد «سازمان بهشت زهرا در مورد هويت افراد دفن شده و نحوه مرگ يا کشته شدن آنها اطلاعي در دست ندارد و مجوز دفن اين افراد از طرف پزشکي قانوني و با اجازه دادستاني تهران صادر شده است.» حسن بيادي نايب رئيس شوراي شهر تهران که گزارش اين کميته را در شورا قرائت کرد با اشاره به اينکه «بهشت زهرا وظيفه يي در قبال شناسايي اجساد مجهول الهويه ندارد»، نتيجه گيري کرد؛ «دفن افراد مجهول الهويه در بهشت زهرا يک مساله عمومي و طبيعي است که هر ماه به طور متناوب انجام مي شود، اما برخي رسانه ها اين موضوع را بزرگ نمايي کرده اند.» موضوع افزايش قريب به 20 درصدي دفن افراد مجهول الهويه البته از چشم شورا دور نماند چراکه به گفته بيادي «سال گذشته هم 306 جسد مجهول الهويه در بهشت زهرا دفن شد که اين تعداد در سال جاري نسبت به مدت مشابه سال قبل 364 مورد است.» اما با اين حال « قرار شده است سازمان بهشت زهرا آمار دقيقي را به صورت مقايسه يي از دفن افراد مجهول الهويه در ماه هاي اخير در اختيار سخنگوي شورا با شهر تهران قرار دهد تا وي نيز به اطلاع رسانه ها برساند.»هرچند گزارش بيادي از تحقيق و تفحص شورا در مورد دفن افراد مجهول الهويه حاوي مطالب جديدي نيست و تاييد گزارش هاي سابق شهرداري در اين مورد است اما به گفته برخي ديگر از اعضاي شورا اين تمام مسائلي نبود که هيات پيگيري شورا با آنها مواجه شد. به گفته برخي اعضا مسوولان بهشت زهرا اعلام کردند پس از دفن 42 جسد مجهول الهويه، 150 جسد ديگر هم دريافت کرده اند که اعضاي شورا در برابر پرسش هاي خود در مورد سرنوشت اين اجساد به اين پاسخ رسيدند که اين 150 نفر هم جزء افراد دفن شده در طول سالند.سازمان بهشت زهرا به اعضاي کميته پيگيري شورا اطمينان داده است شهرداري در مورد چگونگي مرگ افراد دفن شده اطلاعي ندارد و در برابر مشاهده آثار گلوله، چاقو يا کوفتگي هاي شديد بر بدن افراد تحقيق نکرده و اساساً سازمان بهشت زهرا مسووليتي در قبال چگونگي و مکان مرگ افراد مجهول الهويه ندارد.بر اساس گزارش شورا علت مرگ اين افراد بايد توسط پزشکي قانوني اعلام شود.
فرزانه روستایی
نامه انتقادي کروبي به ضرغامي در خصوص پخش اظهارات قاضي مقدمي از سيما
حق سخن گفتن با مردم را براي ما فراهم کنيد
مهدي کروبي دبيرکل حزب اعتماد ملي روز گذشته طي نامه يي به عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما نسبت به اظهارات دوشنبه شب قاضي مقدمي رئيس شعبه سيزدهم دادسراي دولت که از بخش هاي مختلف خبري صدا و سيما در خصوص ملاقات هايش با کروبي و برخي از بازداشت شدگان پخش شد انتقاد کرد. قاضي مقدمي در اظهاراتش عنوان کرده بود؛ «مستندات کروبي درباره آزار جنسي بازداشت شدگان قابل استناد نبوده است.» از همين رو دبيرکل حزب اعتماد ملي با نگارش نامه يي به ضرغامي چنين نوشت؛
شاهد کروبی ناپدید شد
مهدی کروبی اعلام کرد یکی از شاهدان تجاوز جنسی در بازداشتگاهها ناپدید شده و "مسئولیت هرگونه اتفاق ناگواری که برای این فرد و خانواده اش روی دهد با دادستان وقت تهران مرتضوی و نمایندگان وی خواهد بود."
این فرد که در زمان بازداشت مورد تجاوز قرار گرفته بود به گفته آقای کروبی پس از دیداری که با نمایندگان قوه قضائیه داشته، ناپدید شده است.مهدی کروبی، نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد، در نامه ای که روز گذشته در سایت سحام نیوز، سایت رسمی حزب اعتماد ملی منتشر شده است، اعلام کرد که رفتار نمایندگان قوه قضائیه با این فرد به حدی "زشت و زننده" بوده که اکنون مدتی است ناپدید شده و خبری از وی نیست.براساس نامه فوق، رفتاری که در قبال این فرد و خانواده اش صورت گرفته چون مراجعه به منزل وی و شرح ماجرا برای پدر این فرد، موجب آزردگی خاطر پدر وی شده است و "تحقیقات محلی برای زیر سوال بردن شخصیت وی و محکوم ساختن فردی که مورد ظلم قرار گرفته است به جای احقاق حقوق او" موجب شده تا کروبی به شرح واقعیت ماجرا برای تنویر افکار عمومی بپردازد.
شاهدی که به جای مجرم بازجویی شد
جزئیات جلسه ای که این فرد با نمایندگان دستگاه قضا در دفتر مهدی کروبی داشته چندی پیش از سوی او در وبسایت سحامنیوز منتشر شده بود.کروبی در این نامه با ابراز تاسف از برخوردهای برخی از مسولان دستگاه قضا اعلام کرد که بنابر رفتاری که با یکی از بازداشت شدگان صورت گرفت مشخص شد که برخی از مسئولان قضایی نه تنها به دنبال یاری رساندن و احقاق حقوق بازداشت شدگانی که مورد آزار قرار گرفته اند نیستند بلکه در صدند تا صورت مسئله را پاک کنند.بر اساس این نامه: "پس از وقوع چنین برخوردی از سوی برخی از مسئولان قضایی آقای کروبی هیچ گونه ملاقاتی را با این آقایان برگزار نکرد و به دنبال آن با نگارش نامه ای به ریاست جدید محترم قوه قضاییه جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی از ایشان درخواست کرد تا هیاتی بی طرف برای رسیدگی حوادث پس از انتخابات تشکیل شود."به گفته کروبی، قاضی مرتضوی طی تماسی با مهدی کروبی از وی خواسته که با قاضی مقدمی ریاست شعبه سیزدهم برای بررسی مستندات مربوطه همکاری شود . به دنبال این تقاضا با موافقت کروبی قرار ملاقاتی هماهنگ شد تا مقدمی به اتفاق یک فرد دیگر با این فردی که در بازداشت مورد آزار قرار گرفته بود دیدار کند و این دیدار بنابر خواست این مسئولان قضایی در دفتر آقای کروبی برگزار شد . ولی اواسط این دیدار چند ساعته فرد شاکی به حالت اعتراض از جلسه بیرون آمده و نزد آقای کروبی رفته و نسبت به نحوه پرسش ها گلایه کرده است.به نوشته سحام نیوز: "این فرد اظهار داشت که سوالاتی که از وی پرسیده می شود در راستای تلاش برای کمک به احقاق حقوق وی نبوده بلکه همه تلاش به این سمت است که او محاکمه شود و یا اینکه به این نتیجه برسد که بی اختیار آلت دست سیاست مدارانی شده است که او را تطمیع کرده اند! در برابر چنین گلایه ای آقای کروبی او را به حضور در ادامه جلسه بازجویی فراخواند و حتی علی رغم آنکه آن فرد در برابر خواست مسئولان قضایی برای رفتن به پزشک قانونی اظهار کرد از حال مساعدی برای رفتن به پزشک قانونی برخودار نیست ولی با نظر مساعد آقای کروبی به پزشک قانونی می رود."این سایت می افزاید: " سوالات و مطالبی از سوی این مسئولان قضایی نسبت به این فرد مطرح می شود و برخوردی زشت صورت می گیرد که نه تنها در شان و جایگاه دستگاه قضایی نیست بلکه در هیچ محکمه و دادگاهی نیز چنین رفتاری صورت نمی گیرد. چرا که وقتی دستگاه قضایی می خواهد از یک شاکی بازجویی کند و سوالاتی را بپرسد باید ابتدا به او اطمینان دهد که از امنیت نسبت به گفتار خود برخوردار است ولیکن نه تنها اعتماد این فرد را جلب نکرده اند بلکه او را ترساندند."
اتهام تلویزیون علیه کروبی
افشاگری های کروبی درباره تجاوز و آزار جنسی دختران و پسران در بازداشتگاه چنان محافظه کاران را به خشم آورد که تلویزیون ایران به نقل از مقدمی، قاضی رسیدگی کننده به این موضوع اعلام کرد که کروبی برخلاف گفتههای خود حاضر به ارائه اسناد و مدارک برای اثبات ادعاهای خود نیست.کروبی در واکنش به این اقدام صدا و سیما، ضمن رد ادعای فوق در نامهای از عزتالله ضرغامی رئیس این سازمان خواست که فرصتی برای پاسخگویی به اظهارات قاضی مقدمی، رئیس بازپرسی شعبه سیزدهم در اختیار وی بگذارد.مهدی کروبی در نامه خود تاکید کرد: "اینجانب و کسانی که در راستای احقاق حقوق مردم تلاش میکنیم به اندازه برخی افراد که میخواستند جنایاتی که شده است را پنهان کنند، از این حق برخورداریم تا از تریبون رسانه ملی با مردم سخن بگوییم."کروبی در این نامه همچنین اعلام داشت که روزنامه اعتمادملی به دلیل انتشار مطلبی که به افشاگری درباره پشت پرده ماجرای ترانه موسوی پرداخته بود از سوی رییس شعبه سیزدهم دادسرای دولت تعطیل شده است.
آخرين وضعيت بازداشت شدگان
بعد از 74 روز، محمدعلي ابطحي دوشنبه شب روزه اش را در کنار خانواده اش در منزل شخصي اش افطار کرد. وي بعد از اين افطار، به همراه نيروهاي امنيتي به زندان بازگردانده شد. به گزارش فرارو همچنين خانواده عبدالله رمضان زاده هفته گذشته با اين فعال سياسي اصلاح طلب ملاقات کردند. خانم سکينه کريم زاده همسر عبدالله رمضان زاده در خصوص وضعيت همسرش گفت؛ ديروز آقاي رمضان زاده تماس گرفتند و گفتند درخواست تبديل قرار بازداشت به قرار وثيقه را داده اند و از ما خواستند به آقاي شيري وکيل ايشان بگوييم درخواست ايشان را پيگيري کنند. خانم کريم زاده، وضع روحي همسرش را خوب توصيف کرد و گفت؛ ديروز که همسرم تماس گرفت صدايش بهتر بود. از سوي ديگر مهدي سحرخيز پسر عيسي سحرخيز در خصوص وضعيت پدرش گفته هفته گذشته مادرم به دادگاه انقلاب مراجعه و درخواست ملاقات کرده بود اما هيچ جوابي به وي ندادند. نسرين ستوده وکيل سحرخيز نيز درباره وضعيت موکلش به روز گفت؛ بعد از ملاقات دو هفته پيش هيچ خبري از وضعيت آقاي سحرخيز نداريم. وي افزود؛ در روز ملاقات متوجه شدم قاضي دستور انتقال آقاي سحرخيز به بند عمومي را داده اما برخلاف دستور قاضي ايشان همچنان در سلول انفرادي است و بازپرس پرونده گفت وزارت اطلاعات درخواست کرده مدت انفرادي ايشان يک ماه ديگر تمديد شود. به گفته ستوده، بازپرس پرونده با تمديد مدت انفرادي آقاي سحرخيز به مدت 10 روز موافقت کرده اما اکنون با سپري شدن اين 10 روز هنوز اين روزنامه نگار در سلول انفرادي است. وي افزود؛ اميدوارم با مراجعه به دادگاه انقلاب بتوانم اين مساله را حل کنم.
طي ديدار رهبران آلمان و فرانسه به منظور انجام مذاکره تاکيد شد
1+5 منتظر اظهارنظر صريح ايران است
صدراعظم آلمان و رئيس جمهوري فرانسه در آستانه نشست گروه 1«5 که قرار است امروز در فرانکفورت برگزار شود، ايران را به تشديد تحريم ها تهديد کردند و از تهران خواستند تا اواخر ماه سپتامبر (اوايل مهرماه) به آنچه نگراني هاي غرب درباره برنامه هسته يي ايران خواندند، پاسخ دهد. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و نيکلا سارکوزي رئيس جمهوري فرانسه در ديداري که در برلين انجام گرفت تصريح کردند ايران بايد به روشني اين نکته را بيان کند که حاضر به گفت وگو با جامعه بين الملل است. مرکل در ادامه افزود؛ اگر تهران حاضر به چنين کاري نباشد، در نشست g20که در ماه سپتامبر برگزار خواهد شد، بحث و مشورت هاي تازه يي در مورد تحريم عليه ايران انجام خواهد گرفت. به گزارش ايسنا، سارکوزي نيز پس از گفت وگو با مرکل گفت؛ ما از دستي که باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا به سمت مقامات ايراني دراز کرده حمايت مي کنيم اما اين دست نمي تواند تا ابد دراز شده باقي بماند. به گزارش آسوشيتدپرس، سارکوزي افزود؛ در ماه سپتامبر ابتکاراتي بايد اتخاذ شود که عزم ايران براي همکاري يا خلاف آن را در نظر بگيرد. وي افزود؛ در صورتي که ايران همکاري نکند «آلمان و فرانسه متحد با يکديگر خواستار تشديد تحريم ها خواهند شد.» رئيس جمهور فرانسه تاکيد کرد؛ توافق بين المللي درباره تحريم هاي بيشتر مهم است. مرکل نيز پس از ديدار با سارکوزي گفت؛ ايران بايد بداند که ما در اين زمينه کاملاً جدي هستيم. به گزارش خبرگزاري فرانسه، صدر اعظم آلمان گفت؛ مهم است که يک اظهارنظر صريح از جانب ايران درباره اينکه آيا به مذاکرات علاقه يي دارند يا خير و آيا پيشنهادات جامعه بين المللي را قبول مي کنند يا خير، ارائه شود. وي تاکيد کرد؛ فرانسه و آلمان هر دو بر اين عقيده اند که پس از آن تحريم هاي شديدتري بايد اعمال شود. مرکل از بيان جزئيات تحريم ها و اينکه کدام يک از بخش ها مورد هدف قرار دارد، خودداري کرد. وي اظهار کرد؛ من نمي خواهم هم اکنون درباره جزئيات صحبت کنم چرا که بي معني است. ما بايد اين تحريم ها را بر يک پايه ممکن بنا کنيم. رئيس جمهور فرانسه نيز گفت؛ براي تحريم هاي بيشتر «ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد. در اين زمينه يک شرط وجود دارد و آن اينکه تمام جامعه بين الملل درباره لزوم اين تحريم ها قانع شود.» به گفته وي «مشکل در اينجاست و اين موضوع پيش روي من و خانم مرکل است که در حال کار روي آن هستيم.» در همين حال سخنگوي وزارت خارجه فرانسه نيز از ايران خواست همکاري هاي بيشتري را درخصوص پرونده هسته يي اش انجام دهد. به گزارش ايرنا، اريک شواليه سخنگوي وزارت خارجه فرانسه گفت؛ ما بار ديگر از ايران مي خواهيم نسبت به قبول مذاکرات جدي روي برنامه هسته يي خود اقدام کند. وي افزود؛ ما اميدواريم ايران سريعاً گزينه همکاري را در برنامه هسته يي خود در پيش گيرد و نه گزينه انزوا را. شواليه با اشاره به گزارش البرادعي که روز جمعه منتشر شده است، افزود؛ ما تلاش هاي خود را براي گفت وگو و مذاکره با ايران افزايش داده ايم و امريکا نيز به مذاکره مستقيم با ايران اقدام کرده است. ما بار ديگر از ايران مي خواهيم تا با علم به پتانسيل اين اقدامات نسبت به قبول مذاکرات جدي روي برنامه هسته يي خود اقدام کند. سخنگوي وزارت خارجه فرانسه افزود؛ در صورتي که ايران به چنين اقدامي دست نزند براي فرانسه با سياست «قاطعيت و گفت وگو» که تاکنون به آن وفادار بوده و از سوي شش کشور نيز حمايت شده است چاره ديگري جز جست وجوي تقويت جدي تحريم ها نمي ماند. وي ضمن تاييد نشست دبيران سياسي شش کشور اعلام کرد اين نشست در روز چهارشنبه در آلمان برگزار خواهد شد تا مقدمات نشست هايي که در ماه سپتامبر در حاشيه مجمع عمومي سازمان در امريکا برگزار خواهد شد را فراهم سازد. از سوي ديگر وزير خارجه روسيه با اعلام اينکه مسکو جايگزيني براي راه حل ديپلماتيک مساله هسته يي ايران نمي بيند، گفت؛ «بهترين روش براي تاثيرگذاري از خارج بر ايران، نه منزوي کردن و نه تهديد، بلکه جذب به همکاري است.» وزير خارجه روسيه روز گذشته طي سخنراني در موسسه دولتي روابط بين الملل مسکو افزود؛ روسيه رويکردهاي سياسي و ديپلماتيک را بهترين روش براي حل و فصل مساله هسته يي ايران مي داند. به گزارش ايلنا به نقل از نووستي، «سرگئي لاوروف» با اشاره به برنامه هسته يي ايران گفت؛ «بايد تاکيد کنم مسکو جايگزين معقولي براي راه حل سياسي - ديپلماتيک مساله هسته يي ايران نمي بيند.» پيش از اين حسن قشقاوي سخنگوي وزارت خارجه در واکنش به تهديد چندي قبل مرکل متذکر شده بود؛ سياست تشديد تحريم عليه ايران شکست خورده و طرف مقابل بهتر است به جاي سياست تقابلي به سياست تعاملي روي آورد.
حیدر مصلحی، با به دست گرفتن وزارت اطلاعات سرکوب و فشار بر گروههای اپوزیسیون را افزایش خواهد داد
توضیحات حیدر مصلحی وزیر پیشنهادی اطلاعات دولت کودتا درباره برنامه هایش به عنوان وزیر اطلاعات به خوبی مشخص می کند که در آینده باید انتظار چه رفتارهایی را از حکومت داشته باشیم.
۱- فشار و سرکوب بیشتر بر روشنفکران، هنرمندان، اساتید و پژوهشگران علوم انسانی و اهل فرهنگ.
مهمترین برنامه مصلحي در وزارت اطلاعات به قول خودش مقابله با «ناتوي فرهنگي و جنگ نرم» است. در این زمینه او مشخصا به دانشگاه ها اشاره می کند. دستگاه ولایت مطلقه فقیه خواب هایی برای اساتید، روشنفکران و دانشجویان علوم انسانی دیده است. اولین بار رد این خواب ها در اعترافات کذایی سعید حجاریان دیده شد. (که اتفاقا بازجوهایش همان هایی بودند که مصلحی ماموریت های اطلاعاتی مهمی را به آنان محول کرده بود). چند روز بعد، ولی فقیه با کمال خوشحالی از این اعترافات بهره گرفت و تاکید کرد که «آموزش علوم انسانى در دانشگاه ها منجر به ترويج شكاكيت و ترديد در مبانى دينى و اعتقادى خواهد شد.» مصلحی در سخنان خود در مجلس با اشاره به «فرمايشات» مقام رهبري در جمع اساتيد و دانشجويان گفت که وزارت اطلاعات بايد با يك «ارتباط تنگاتنگ و نزديك» با فرهيختگان حوزه و دانشگاه و دانشجويان داشته باشد. مصلحی حتی هنرمندان را هم مورد عنایت خاص خود قرار داده و گفت: «يكي از چيزهايي كه در بحث تهاجم فرهنگي مورد توجه نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي دشمن قرار گرفته توجه به هنر و استفاده از مسائل هنري در مباحث امنيتي و اطلاعاتي است.»
۲- فشار و سرکوب بیشتر بر روی اقلیت های دینی به خصوص اسلامی نظیر اهل تسنن و دروایش:
حیدر مصلحی در سوابق خود نمايندگی ولي فقيه در مناطق اهل سنت و ریاست شوراي برنامه ريزي مدارس علميه اهل سنت را عهده دار بوده است. جالب است که اکثریت اعضای شورای حکومتی برنامه ریزی برای مدارس اهل سنت، شیعه بوده اند. علمای اهل سنت و از جمله، مولوی عبدالحميد امام جمعه اهل سنت سيستان و بلوچستان، طی اعتراض شدیدی اين اقدام را، دخالت در امور مذهبی اهل سنت و تهديدی برای استقلال مدارس آنان قلمداد کرده بودند. مصلحی اما این اعتراض ها، را «جو سازی» خوانده بود.
برنامه نظام جمهوری اسلامی در چندین سال اخیر که حیدر مصلحی نیز یکی از عاملان اصلی آن بوده است، در منگنه قرار دادن هر چه بیشتر اهل سنت از طریق پیگیری سیاست های تفرقه افکنانه، تبلیغات متعصبانه مذهبی و دخالت های متعدد بوده است. هر ذهن عاقلی (حتی اگر لزوما معتقد به حقوق بشر هم نباشد) نتیجه چنین رفتارهایی را برخلاف مصالح ملی می داند اما ذهن متعصب حیدر مصلحی و یارانش نمی تواند جور دیگری بیاندیشد. برادران گمنام بسیجی در دوران حضور مصلحی به عنوان نماینده ولی فقیه، بدترین بلاها را با هماهنگی وزارت اطلاعات بر سر دروایش گنابادی آوردند. از تخریب حسینه شان گرفته تا ضرب و شتم و بازداشت و تهدیدهای مکرر ایشان. قاعدتا انتظار رفتارهای تندتری را باید از او که حالا وزیر اطلاعات می شود انتظار داشت.
۳- هماهنگ شدن با سایر دستگاه های اطلاعاتی:
وزیر پیشنهادی اطلاعات نه تنها ادعای انحصار کار اطلاعاتی در وزارتخانه خود را ندارد که خاضعانه از «هماهنگی» با سایر دستگاه های اطلاعاتی سخن می گوید. اگر روزگاری در دولت خاتمی گلایه های مکرر از فعالیت نهادهای موازی اطلاعاتی می شد (که البته یکی از آن ها نهاد تحت نظارت مصلحی بود) حالا قرار است وزارت اطلاعات با سایر نهادهای اطلاعاتی از سپاه و بسیج گرفته تا دفاتر نظارتی شورای نگهبان و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و غیره و غیره هماهنگ باشد و به قول مصلحی فقط «رقابتی برادرانه» با آنها داشته باشد.
هنگامه شهيدي، روزنامه نگار، عضو حزب اعتماد ملي و دانشجوي دكتراي حقوق بشر در دانشگاه SOAS است که در طول دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز مشاور امور بانوان و عضو ستاد انتخاباتي آقاي كروبي بوده و در تاريخ 9 تير ماه 1388 بازداشت شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، او روز بعد از بازداشت، یک بار با خانواده خود تماس می گیرد و پس از آن تا 40 روز هیچ خبری از وی در دست نبوده و سپس در تاريخ 14 مرداد، مجددا موفق به تماس كوتاهي می شود. ناهيد كرمانشاهي، مادر هنگامه شهيدي در اين باره مي گويد: "هنگامه در تماسش گفت كه قرص هايش را مي خواهد و همچنان در انفرادي و ممنوع الملاقات بوده و بازجويي اش تمام نشده است."محمد مصطفائي كه از طرف خانواده هنگامه شهيدي وكالت دارد، در مورد وضعيت موكل خود اظهار می دارد: "حال جسمي خانم هنگامه شهيدي قبل از بازداشتش خوب نبوده و نگراني عمده در حال حاضر بيشتر وضعيت جسماني وی است ضمن اينكه از داخل زندان نيز خبرهاي خوبي در اين مورد دريافت نمی شود."وی همچنين در مورد وضعيت پرونده هنگامه شهيدي توضيح مي دهد:"بيش از يك ماه است كه مدارك مربوط به وكالت خانم هنگامه شهيدي و چند تن ديگر از زندانيان اخير را پر نموده و به دادستاني تهران تقديم كرده ام اما هنوز امضاي موكلم را نگرفته اند و در پاسخ به مراجعات مكرر جواب هاي قانع كننده اي دريافت نمي كنم اين در حالي ست كه داشتن وكيل از مسلم ترين حقوق زندانيان است و بنده به عنوان وكيل هنوز حتي از موارد اتهامي موکلم نيز باخبر نیستم."هنگامه شهيدي تنها يك بار اجازه ملاقات با مادرش را داشته است. ناهيد كرمانشاهي به صداي گرفته و ضعف شديد جسمي او اشاره مي كند که ظاهرا مورد رسيدگي قرار نگرفته و كم بودن تماس هاي تلفني اش نشان دهنده اين است كه هنوز در بند 209 به سر می برد.مادر هنگامه شهيدي كه در حال حاضر وضعيت روحی نامناسبی را سپری می کند، به طور مكرر و تقريبا هر روز برای مطلع شدن از وضعیت دخترش به دادگاه انقلاب و زندان اوين مراجعه می نماید ولي هر بار با پاسخ های سر بالا و وعده هاي دروغين مواجه مي شود.
بهار یکتا
وضعیت ویژه و کشتی شکسته
بالاخره بعد از نزدیک به سه ماه و انکارهای مکرر و تخطئه وابسته کردن همه عالم و آدم به اجانب به خاطر سیاه کاری, رسانه رهبری فهمید که شرایط عادی نیست و در" شرایط "ویژه" باید نمایندگان احتمالا برای جلوگیری از حمله آتی دشمن هر چه زودتر به این کابینه ناکارآمد رای اعتماد دهند و زودتر خیال ستاد کودتا را روشن کند که با آسودگی یکی دیگر از پرونده های سیاه خود را ببندد. گمانشان این است که با رای چند نماینده که در اینجا جای بررسی صلاحیت آنان نیست خواهند توانست دامنه آسیبی را که به مردم وارد کرده اند جمع کنند. غافل از انیکه ملت بارها و بارها طی این روزها با بلندیرین فریاد بی اعتمادی خود را از جز جز این نظام اعلام کرده است چه رسد به کابینه دولتی نامشروع. رسانه وابسته به رهبری دولت را به کشتی شبیه می داند که باید زودتر از بندرگاه خارج شده و تن به آب بسپارد تا در میانه راه به ترمیم خرابی ها و کاستی ها پرداخته شود . ولی موضوع این است که کشتی سوراخ است و این کشتی سوراخ را بهتر است در همین اسکله نگه دارید و راهی دریای طوفانی نکنید که بقول شما دشمن در کمینش نشسته و توپ های فتنه از هر سو آماده شلیک است. ای کاش چشمان تیز بین این آقایان که نقاق و فتنه را از کاخ سفید و سیا براحتی می بییند, بینا می شد و انبان سلاح را که هر یک به تنهایی می تواند ملتی را به نابودی بکشاند در این کشتی شکسته که از قضا ناخدایش هم سارق است و همه ملوانانش را بجای اینکه از مدرسه کشتیرانی برگزیند از مراکز نظامی و امنیتی انتخاب کرده می دید. این کشتی مسافرانش را به سفر مرگ می برد و هیچ مقصدی در انتظار آنان نیست. این کشتی به جایی نمی رسد.و سرنوشتی جزغرق شدن ندارد ولی چرا باید اجازه داد که مردمی که تنها گناهشان این است که در ایران متولد شده اند, اسیران این کشتی شکسته ای باشند که نه ناخدا دارد و نه بادبان؟؟ سکان کشتی را هم که پیشترها همین آقایان کیهانیان کنده بودند که راحت تر بتازند.
ژست مخالف
البته این دل نگرانی ها, سفارشها و رایزنی ها همه برای فریب افکار عمومی و ادای دمکراسی است والا این ساکنان بهارستان که پیش از آنکه نماینده مردم باشند" مرید" رهبرند وبرای حفظ این صندلی قرمز و اطاعت امر مولا حاضرند به "ابن ملجم" هم رای اعتماد دهند, جای نگرانی ندارند. اینان در رویدادهاای بعد از انتخابات امتحان خود را پس داده اند و از نظر مردم "مردود" شده اند. حال بگذار در این بازی چند روزه اخیر برخی ادای مخالف در آورند و برخی به دفاع از رئیس کابینه ای بپردازند که در انظار عمومی آنقدر وجهه دارد که جرات نمی کند از پاستور تا بهارستان را مانند گذشته سفر کند. اما این ژستها آنقدر تصنعی است که حتی صدای خودشان را هم در آورده و لب به اعتراف گشوده اند "در مجلس هیچ ارادهای برای اینكه جمع زیادی از كابینه رای نیاورد، وجود ندارد, تنها یكی، دو چهره شاخص از جمله آقای باهنر تلاش میكنند تا جایی كه برش دارند وزراء رای نیاورند، والا اراده دیگری وجود ندارد." حال که رئیس این کابینه با سرقت رای دیگران به منصب می نشیند بگذار این وزیران هم با مهمانی ها افطاری آنچنانی به کابینه ای راه یابند که از اساس نامشروع است. وفتی احمدی نژاد با همدستی پنهان چند فرمانده, و دست نشانده به منصب می رسد بگذار همراهان این قافله هم در دفتر خاطرانشان بنویسند که با چه خفتی و با توصیه چه کسی به این منصب راه یافتند. بگذار احمدی نژاد همه شبهای رمضانش را به رایزنی و مهمانی دادن با نمایندگان بگذراند تا بتواند ذره ای از عطش سیری ناپذیر قدرت طلبی اش را ارضا کند. او که منطق ندارد که بتواند مخالفان را موافق کند, بگذار یک روز با بازی کردن با احساسات مذهبی و دیدن هاله نور و دگر روز با داشتن حلقه ای ضعیف و فرمانبردارکه با "زر و زور و تزویر" به ملت تحمیل می کند این مالیخولیای قدرتش را راضی کند. این بشر آنقدر دنیایش کوچک است که حتی نمی تواند از حلقه دانشگاه علم و صنعت و اردبیل کمی فاصله بگیرد نکند که نامحرمی به حریمش راه یابد,بگذار دلش خوش باشد به این متملقان اطرافش و بگذار این روزها در پس هیاهویی که در بطن جامعه می گذرد او به تکمیل کابینه اش بپردازد, کابینه ای که معلوم نیست چند صباح خواهد توانست در قبال طوفان خشم مردم دوام داشته باشد.
مرتضی کاظمیان:
یادکرد از یکی از میهمانان این روزهای اوین، حقیقتا" کار بس دشواری است. چرا که در میان بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات، شمار «نام»ها و «گمنام»ها چنان زیاد است که غفلت از هریک، بار اندوه فراوانی بر دوش وجدان مینهد. از متفکر رنجور و بیماری چون سعید حجاریان گرفته تا شخضیتهای برجسته و ارجمندی چون محسن میردامادی، عبدالله رمضانزاده، بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده، و بقیه؛ و از روزنامهنگاران گرانقدری چون سعید لیلاز و محمد قوچانی و بهمن احمدی امویی و دیگران گرفته تا جوانان نامشهوری که در روند اعتراض به نتایج انتخابات 22خرداد بازداشت و محبوس شدهاند. در میان خیل بازداشتشدگان و متهمان اخیر اما، یک نام میتواند متفاوت با دیگران جلوه کند؛ نام جوانی که میتوانست بهمثابهی الگویی درخشان برای جوانان این سرزمین، قدر بیند و تبلیغ شود و بر صدر نشیند، اما اینک به اتهاماتی بس غریب، کنجنشین اوین شده است. محمدرضا جلاییپور، دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه آکسفورد انگلستان، یکی از زندانیان کاملا متفاوت این روزهای ایران است.
سال 1380 پس از تحمل بیش از چهار ماه سلول انفرادی، وقتی در یک سلول دربسته و جمعی، با تنی چند از دیگر فعالان ملی_مذهبی، زندگی در بازداشت خود را ادامه میدادم، سرانجام از نعمت داشتن و خواندن روزنامه نیز برخوردار شدم. هرچند که روزنامه، تریبون اصلی مخالفان اصلاحات بود. یک اتفاق جالب و مطلب خواندنی آن روزها، مطالعهی مصاحبهی روزنامهی مشهور صبح آن روزهای کشور با «محمدرضا»، بهعنوان نفر برتر کنکور سال 80 در زیرگروه علوم انسانی بود. تریبون اقتدارگرایان شاید غفلت کرده بود که پسر تیزهوش، فرزند حمیدرضا جلاییپور است؛ مدیرمسئول روزنامهی توقیفشدهی جامعه و از چهرههای شناختهشدهی اصلاحطلبان. یا شاید هم روزنامهی تحریفگران حقیقت، میدانست و با وجود آن، نتوانسته بود در برابر ویژگیهای ممتاز شخصیتی و توانمندیهای محمدرضا، تعظیم نکند. نوجوان ممتاز ابتدای دههی هشتاد، نه فقط در حوزهی دانشجویی و تبیین علوم اجتماعی که در حوزهی دینپژوهی و روشنفکری دینی، و نیز کنش مدنی، در این سالها، تصویری قابل احترام از خود بهجای گذاشته است. گمان نمیکنم کسی با او دم زده باشد و از خلق نیک، رفتار عمیقا متدینانه، منش انسانی، شخصیت فروتن و صبور، و روح جستوجوگر و حقیقتجوی او، چیزی فهم نکرده باشد. محمرضا نه فقط تصویری برجسته از بضاعتهای علمی و توان رشد و پویایی فرزندان ایران را به نمایش گذاشته، که همزمان پارسایی و اخلاقیات نیک و خلق و خوی پسندیدهی جوانان دیار زرتشت را نمایندگی کرده است. و اینها، هیچیک واجد اندک مبالغهای برای او نیست. اینرا _بیشک_ حتی مسئولان و کارشناسان پروندهی او هم دریافتهاند. همنشینی با او _هرچند در ایام «سین _جیم کردن»_ بهمعنای بهرهمندی از اطلاعات قرآنی و دینی و دانش اجتماعی و رفتار انسانی است؛ اگرچه که جوان شایستهی ایران زمین، هنوز دههی سوم زندگی خود را به پایان نبرده باشد. کوششهای او در کمپین (پویش) حمایت و دعوت از خاتمی، و بعدتر فعالیتهای موج سوم برای تبلیغ میرحسین موسوی، اگر از زاویهای بیطرفانه مورد ارزیابی قرار گیرد، در خور ستایش و تجلیل است. اقدامی که باعث و بانی «موج»ی بیسابقه در روند تلاشهای انتخاباتی و تهییج شهروندان به مشارکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری دهم شد. او و دوستانش، تصویری جدید از «عرصه عمومی» در ایران ارائه کردند؛ تصویری که یکی از خروجیهایش مشارکت بیش از 40 میلیون شهروند در انتخابات بود. کوششی که در خور تقدیر مینمود. سوگمندانه اما، او اینک باید پاسخگوی پرسشهای غریبی باشد که میکوشد «پروژه»ای را به اثبات رساند. «پروژه»ای که ابایی ندارد از اینکه به پاکترین و صالحترین و صادقترین و ملیترین فرزندان این مرز و بوم، حتی برچسب و اتهام «جاسوسی» زند و آن را بیپروا، در جامعه فریاد کند.
نشاندن محمدرضا جلاییپور بر صندلی متهمان و با لباس زندانیان، نه تنها امتیاز و شانی برای صاحبان قدرت نمیآفریند، بلکه بیش از پیش بر طبل ماهیت چنین دادگاههایی میکوبد.آرامش خاطر و لبخند دلنشین محمدرضا در چهارمین جلسهی دادگاه (دادگاهی که از میردامادی تا نبوی، و از ایندو تا حجاریان و تاجزاده و امینزاده و رمضانزاده و لیلاز و عربسرخی و شریعتی و قوچانی را بر صندلی متهمان نشانده است)، پیش چشمان همیشه شاهد عموهای شهیدش، و در برابر وجدان مردم ایران، بیش از هر سخنی، بیانگر وضع دادگاه و جایگاه و نسبت محاکمهشوندگان و محاکمهکنندگان بود. بر این باورم که محمدرضا جلاییپور، بهعنوان یک پژوهشگر علوم اجتماعی ، بسیار بیش از آنچه که در دانشگاه آکسفورد قرار بود بخواند و بیاموزد و تحقیق کند، این روزها در اوین، خوانده و آموخته است. آموزههای «استاد»، جوانان بیشماری را در ایران فردا، سیراب خواهد ساخت.
مهندس کیوان صمیمی مدت زیادی را در انفرادی به سر برده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بازجوها به وی گفته اند حتی آیت ا... هاشمی رفسنجانی هم بازداشت شده است. به گزارش خبرنگار رویداد با وجود وعده ی سبحانی بازپرس امنیت شعبه ی 3 تهران مبنی بر صدور قرار آزادی کیوان صمیمی، سعید مرتضوی تاکنون از این امر جلوگیری کرده است.در مدت بیش از 2 ماه و نیم بازداشت ، تنها وی تنها 2 بار با خانواده ملاقات داشته و همچنین اجازه دسترسی به وکیل را در این مدت نداشته است. یکی از دوستان مهندس صمیمی به خبرنگار رویداد گفت: ما شنیده ایم در ملاقات ها روحیه ی بسیار خوبی دارند اما علاوه بر اینکه مدت زیادی در انفرادی به سر برده ، خبرهای دروغی نیز بازجوها در زندان به وی داده بودند مثلا اینکه حتی آیت ا... هاشمی رفسنجانی هم بازداشت شده است. همچنین در حالیکه منابع رسمی مدعی برخورد نسبتاً خوب با اسرا در اوین هستند، صمیمی در ملاقات با خانواده اش خبر داده که وی را شدیداً مورد ضرب و شتم قرار داده اند، به طوری که مجبور شده اند وی را برای درمان به بهداری اوین منتقل کنند.
جمعي از اهالي روستاهاي منطقه "شهرياري" شهرستان کوهرنگ روز سه شنبه از ادامه کار حفر "تونل سوم" کوهرنگ جلوگيري کردند.
به گزارش ايرنا به نقل از شاهدان عيني،حدود 300 نفر از مردم روستاهاي منطقه شهرياري با تجمع در کارگاه طرح تونل "سوم کوهرنگ" مانع ادامه کار اين طرح شدند.
روستائيان معترض که زمينهاي آنها در محدوده درياچه سد و تونل ياد شده قرار گرفته است،عدم پرداخت بهاي زمينهاي خود را که تنها منبع درآمد آنهاست، دليل اقدام خود ذکر کردند. يکي از اين افراد در گفت وگو با خبرنگارايرنا اظهارداشت:درچندسال گذشته برغم پيگيري مختلف از طريق مسوولان اجرايي استان،مکاتبه با وزارت نيرو و رييس جمهوري هنوز تکليف زمينهاي ما روشن نشده است.
مردم منطقه با اعتراض وانتقاد از شرکت آب منطقه اي اصفهان در کوتاهي در پرداخت مطالبات آنها، شرکت آب منطقه اي اصفهان را مقصراين وضعيت مي دانند.
يک مسوول محلي شهرستان کوهرنگ نيز با تاييد اين خبر، از پيشرفت فيزيکي95درصدي حفرتونل سوم خبرداد وگفت:باآبگيري سد تونل سوم حدود سه هزارهکتار ازمناطق مسکوني ،مراتع، باغات و زمين هاي کشاورزي اهالي منطقه شهرياري به زير آب مي رود. وي ميزان مطالبات مردم منطقه ناشي از اين امرکه توسط کارشناسان برآوردشده است را 660 ميليارد ريال برآورد کرد وگفت:باگذشته نزديک به دو دهه از آغاز عمليات اجراي اين طرح ملي تاکنون هيچگونه وجهي به عنوان خسارت به مردم منطقه پرداخت نشده است .
براساس گزارش دريافتي برغم رايزني مسوولان محلي شهرستان کوهرنگ براي متفرق کردن مردم، اين اجتماع اعتراض آميز همچنان ادامه دارد.
به گزارش ايرنا،طرح عظيم تونل سوم کوهرنگ به منظور انتقال آب از سرچشمه رودخانه" کارون" به رودخانه "زاينده رود" درحال احداث است.
فرمانده کل سپاه پاسداران در حمله بی سابقه ای به حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس جمهور دوره اصلاحات،و آیت الله موسوی خوئینی ها آن ها را متهم کرد که قصد سرنگونی و به زیر کشیدن آیت الله خامنه ای از رهبر جمهوری اسلامی را داشتند.
محمد علی(عزیز) جعفری در اظهاراتی خشمگنانه و بی سبقه ای که در آن اتهاماتی را متوجه محمد خاتمی، موسوی خویینی ها،مصطفی تاج زاده،بهزاد نبوی،ابوالفضل فاتح،مهدی هاشمی رفسنجانی و به طور کلی اصلاح طلبان کرد، همچنین مدعی شد که « وقتي صحبت از براندازي مي شود، منظور براندازي شکل قانوني نظام اسلامي نيست بلکه هدف دشمن تهديد محتواي نظام اسلامي است.»
وی که در جمع گروهی ناشناخته ای به عنوان «پیشکسوتان جهاد و شهادت» سخنرانی می کرد از حوادث پس از انتخابات دور دهم رياست جمهوري به عنوان «بزرگترين حادثه تاريخ انقلاب اسلامي» نام برد و ادعا کرد« تنها حادثه اي که مي توانست انقلاب اسلامي و محتواي آن را تهديد کند، همين حادثه اخير بود.»دو خبرگزاری ایرنا و فارس وابسته به کودتاگران انتخاباتی که اظهارات جعفری را منتشر کردند به نقل از وی افزودند« نمي خواهم لفظ براندازي را بياورم چرا که اين شبهه پيش مي آيد که آنها مي خواستند نظام جمهوري اسلامي را از بين ببرند در صورتي که حتي آمريکايي ها هم جسارت چنين ادعايي را ندارند.»
وی اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات و کودتای انتخاباتی را«اغتشاش» نامید و گفت که«هدف از اغتشاشات پس از انتخابات تغيير در رفتار جمهوري اسلامي و تغيير در جهت گيريهاي اصلي نظام و عدول از اصول و مباني" دانست و افزود: آنها مي گفتند شما زندگي عادي خود را بکنيد و کاري نداشته باشيد که مثلا در فلسطين چه مي گذرد.»فرمانده کل سپاه ادعا کرد که آیت الله موسوي خوئيني ها «در بهمن 87 گفته است ما بايد بياييم و توان خود را بگذاريم و به هر قيمتي رهبري را از تخت پايين بکشيم، او بايد بفهمد اين مملکت اين طور نيست که ايشان هر طور که خواستند اين نظام را به هر سمتي بکشند، خاتمي و يارانش هم بالاخره کلي تجربه دارند.»محمد علی جعفری همچنین گفت«محمد علي ابطحي در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»وي در مورد دیگری مدعی شد که«محمد خاتمي در بهمن 87 گفته است که اگر در اين انتخابات احمدي نژاد سقوط کند، عملا رهبري حذف مي شود و اگر اصلاحات به هر شکل و قيمتي دوباره بر حوزه سياست و اجرايي کشور باز گردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت و سقوط اصولگرايي به معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي شود و با شکست اصول گرايان بايد قدرت رهبري را مهار کنيم.»فرمانده کل سپاه همچنین ادعا کرد که« در جايي ديگر نبوي گفته است که بايد سعي کنيم احمدي نژاد را کانديداي رهبري معرفي کنيم که اگر شکست بخورد، رهبري شکست خورده و يکبار اين کار را در خرداد 76 انجام داديم اشاره به ناطق نوري و اين ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شدند و اکنون بايد ضربه نهايي را به رهبري بزنيم و براي محدود کردن و پاسخگو کردن بايد از بالاترين قدرت شروع کرد و به بقيه رسيد.»
فرماده سپاه پاسداران توضیح نداد که سخنانی که به خاتمی، موسوی خوئینی ها، و بهزاد نبوی منتسب کرده نیز حاصل اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان اخیر است وی همچنین به زمان و مکان و نحوه دسترسی سپاه به این اظهارات اشاره ای نکرد.
جعفری همچنین برای اثبات ادعاهایش از اعترافات محمد علی ابطحی وعطريانفر که هر دو نزدیک به 75 روز است چون دیگر چهرهای اصلاح طلب در بازداشت به سر می برند، گفت که«در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»
وی همچنین ادعا کرد که«محمد عطریانفر اعتراف مي کند که آقاي تاجزاده در انتخابات مي گفت ما مي توانيم با تجربياتي که در اين سالها کسب کرده ايم به راحتي رهبري را مهار کنيم.» در حالی که صدها تن از رهبران احزاب و فعالان سیاسی اجتماهی از نیمه شب 22 خرداد تاکنون به اتهام دخالت در انقلاب مخملی بازداشت شده و اغلب تحت شکنجه جسمی و روانی در بازداشتگاه های بی نام نشان محبوس اند، فرمانده کل سپاه این بار ادعا کرد که انقلاب مخملی بدون اسم عنوان در زهن مصطفی تاج زاده تئریزه شده بود و گفت« شايد به معناي مصطلح تنها کسي که انقلاب مخملي در ذهنش تئوريزه شده و بدون اين که اسم آن را بياورد و مطرح کند، تاجزاده بود.»عزیز جعفری همچنین گفت که« ابطحي در اعترافاتش هدف از اصلاحات را حذف عنوان ولايت فقيه و رهبري ديني و تغيير حاکميت انقلابي و ديني به حاکميت عرفي و سکولار بيان کرده بود.»جعفری افزود«به اعتراف آقاي ابطحي دين ستيزي به معناي بي توجهي و غير ارزشي معرفي کردن دينداري و دينداران اولين استراتژي اصلاحات است و دوم رواج بي بند و باري که مهمترين شکل آن بي تفاوت کردن دختران و پسران نسبت به رابطه با يکديگر بوده است و همچنين حذف نمادهاي ديني و انقلابي که سعي مي شد در جلسات عکس امام و رهبري حذف شود.»وی بازهم به نقل از ابطحي گفت که«خصوصيات اصلاح طلبان را غرب باوري و آلوده شدن به فسادهاي مالي» است و ادعا کرد که«اين نگاه و آلودگي و انحراف در راه امام راحل و شهدا امروز خيلي جدي شده و تشخيص آن بسيار سخت است و همه توان دشمن و مخالفين راه امام راحل بر روي همين مفهوم متمرکز شده است.»فرمانده کل سپاه از قول آیت الله خامنه ای گفت«ماجراي اخير را به عنوان فتنه عميق» است و اضافه کرد«اين فتنه يک سري پيچيدگي هايي دارد و اگر ما خواهان بقاي نظام جمهوري اسلامي هستيم مي بايد خيلي بيش از اين دقت کنيم و در شناخت دشمن از دوست کوشش کنيم.»وی گفت که«طرفداران دو گروه هستند يکي مردم و ديگري نخبگان و ما شاهد بوديم که طرفداران مردمي بيشتر شده اما متاسفانه ظاهرا نخبگان و خواص انقلاب ريزش پيدا مي کنند.»عزیز جعفری از کساني که «ريزش خواص» را به« به خاطر بدرفتاري » و «اتهام زنی» مربوط می دانند،گفت«مگر مي شود نظام جمهوري اسلامي را به خاطر عملکرد من و شما و ديگران سنجيد، نظام جمهوري اسلامي هدف والا و مقدسي دارد.»وی پیروان خط امام خمینی را نیز مورد حمله قرار داد و گفت« برخي ادعاي پيروي از راه امام را دارند اما مفهوم ولايت فقيه را نفهميده اند، در صورتي که سخن ولي فقيه فصل الخطاب بخصوص در مسايل سياسي است.و اگر براحتي روي مواضع ولي فقيه حرف مي زنيم نبايد ادعاي پيروي از راه امام و طرفداري از محتواي نظام را داشته باشيم.»
پیش از عزیز جعفری فرمانده سپاه، برخی دیگر از همکارانش در دفتر سیاسی سپاه پاسداران از جمله یداله جوانی نیز از « انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» در هفته های اخیر استفاده کرده بودند.چنانکه در کیفرخواست ادعایی دادستان تهران نیز به نقل از برخی از بازداشت شدگان اتهاماتی به برخی دیگر از بازداشت شدگان و موسوی،کروبی، خاتمی و بسیاری دیگر وارد شد.
در روش جدید «انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» که به دنبال شکست «انتشار اعترافات اجباری تلویزیونی»، و «انتشار اعترافات اجباری در دادگاه های نمایشی» مورد استفاده فرمانده کل سپاه و همقطارانش قرار گرفته، خود فرمانده سپاه و همکارانش شخصا به استناد «اعترافات اجباری» برخی از بازداشت شدگانی که در بازداشتگاه های مخفی سپاه تحت فشار و شکنجه قرار دارند، اتهاماتی را به افراد دیگری وارد می کنند.
فرمانده کل سپاه پاسداران در چند روز اخیر و به دنبال قوت گرفتن احتمال محاکمه عاملان جنایت و کشتار مردم در راهپیمایی های مسالمت آمیز و شکنجه های غیر انسانی در بازداشتگاه ها به سخنرانی و برگزاری نشست های خبری مکرر رو آورده که یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی آن را اقدامی برای «فرار به جلو» از ترس محاکمه احتمالی دانسته است.
دویست و ده استاد و دانشجوی جامعهشناسی و علوم اجتماعی ایرانی داخل و خارج از کشور طی نامهای خواستار آزادی دانشجوی برجسته جامعهشناسی کشور، محمدرضا جلاییپور شدند.
به نام خدا
دلجویی از بازداشتشدگان کهریزک با پول!
موج سبز: طبق اطلاع رسیده، دفتر رهبری در اقدامی نامناسب با پرداخت پول به بازداشتشدگان کهریزک تحت عنوان «دلجویی رهبری» تلاش کرده آنها را راضی کند که از طرح آزار و اذیتهای صورت گرفته در دورهی بازداشت در رسانهها خودداری و پیگیری این موضوع را رها کنند.
به گزارش موج سبز مدتی پیش تعدادی از کسانی که در کهریزک بازداشت شده بودند، به صورت جداگانه از سوی دفتر رهبری فراخوانده شدهاند و با آنان مصاحبه شده است. در این مصاحبه از آنان دربارهی جزئیات رفتارهایی که در بازداشتگاه کهریزک با آنان صورت گرفته است، سؤال شده و آنان نیز پاسخ گفتهاند.
این گزارش حاکی است، بعد از مدتی، تعدادی از آنان که بیشتر مورد آزار و اذیت واقع شده بودند، دوباره به دفتر رهبری فراخوانده شدهاند و به هر یک از آنان مبالغی - از یک میلیون تومان به بالا - به عنوان دلجویی از جانب رهبری پرداخت شده و به طور تلویحی از آنان خواسته شده است که از طرح موضوع آزار و اذیتها در رسانههای عمومی خوداری کنند. این در حالی است که مقام رهبری دو روز پیش وعده داده بود نظام در برخورد با جنایتها مسامحه نخواهد کرد، و البته لازم به ذکر است که این دلجویی پولی، قبل از سخنان فوق انجام شده بود.
یکی از مواردی که برخی از بازداشت شدگان به آن اشاره میکنند، حضور سردار رادان و برخی دیگر از فرماندهان نیروی انتظامی در بین شکنجهگران بوده است. یکی دیگر از موارد نیز که برخی از افراد به آن اشاره کردهاند، موضوع تجاوز به زندانیان است. حال باید از مسئولان دفتر رهبری پرسید: آیا این حرمتهای شکسته شده و آن جنایتهای انجام شده را با پول میتوان خرید؟
اکثر آسیبدیدگان کهریزک، با توجه به نحوهی برخورد شکنجهگران و همچنین متجاوزان، معتقدند که تجاوزها اشتباه شخصی یک یا دو نفر از پرسنل نبوده و به عنوان یک شکنجهی سیستماتیک برای افرادی که بر سر موضع خود میماندهاند و تسلیم بازجویان نشدهاند، به کار رفته است. دلجویی کار مثبتی است، اما وقتی به قربانیان اینگونه وانمود میشود که انگار فقط خطای انسانی چند مأمور باعث آن جنایتها بوده است، و وقتی مشارکت فرماندهان نیروی انتظامی و برخی از قضات که مستقیم زیر نظر مرتضوی کار میکردند، در این قضیه نادیده گرفته میشود، این دلجوییها کارآیی نخواهد داشت؛ به خصوص دلجویی با پول!
دلجویی واقعی هنگامی خواهد بود که تمام دستاندرکاران این ماجرا در هر رده و مقامی، از جمله سردار رادان، در دادگاهی علنی محاکمه شوند و برای مردم روشن شود که این فرماندهان از چه کسی یا کسانی مجوز چنین شکنجههایی را داشتهاند. سؤال مردم این است که اگر شهید گرانقدری مانند روح الامینی در آن بازداشتگاه جهنمی به شهادت نمیرسید، آیا باز هم این بازداشتگاه تعطیل میشد؟ و اساسا مگر جنایتگاه کهریزک امروز و دیروز برپا شده بود و مگر سابقهی این شکنجهها فقط به این دو ماه باز میگردد؟
اسنادی در دست است که نشان میدهد اگر هم شخص خامنه ای بر فرض محال مطلع نبوده، بیشک دفتر رهبری لااقل از یک سال قبل در جریان جنایتهای کهریزک بوده است. مسئولان دفتر رهبری میدانند که یکی از چهرههای به مراتب نزدیکتر از آقای روحالامینی به نظام، سال گذشته شکایتنامهای را در خصوص بازداشت دو روزهی فرزندش در کهریزک برای خامنه ای ارسال کرد و او هم آن را به بازرسی ارجاع داد و بازرسی هم به ناجا و ... در نهایت کار به شکواییهای دوباره به رهبر رسید. جرم آن جوان تنها این بود که تصادف کرده بود اما در جلسهی دادگاه حرفی زده بود که قاضی به خاطر لجاجت با او، دستور بازداشت دو روزهاش در کهریزک را داده بود؛ دستوری که حتی باعث تعجب مأموران انتظامی شد که به او میگفتند: هر کاری میتوانی بکن تا به کهریزک نروی، وگرنه معلوم نیست سالم برگردی! آیا مسئولان دفتر رهبری این گردش کار دفتر بازرسی ویژه را به خاطر نمیآورند و یادشان نیست که در همین دو روز چه بر سر این جوان آمده بود؟
مسئولان دفتر رهبری باید بدانند تا وقتی که شکنجه وجود دارد، چنین دلجوییهایی شائبهی نمایشی بودن دارد. شکنجه هنوز در بازداشتگاهها وجود دارد. هنوز پای هیچ عضو همین مجلسی که اکثریت نمایندگانش با دفتر رهبری رابطهی نزدیک دارند، به بعضی از بازداشتگاهها نرسیده است. آیا نگهداری جمعی از مخلصترین نیروهای انقلاب برای بیش از 75 روز در بند انفرادی به خاطر اتهامات واهی، شکنجه نیست؟ آیا محروم کردن این عزیزان از تمام حقوقی که مجرمان دارند، در حالی که اتهامهای واهیشان هنوز به تأیید حتی همین دادگاههای فرمایشی - نمایشی نرسیده است، شکنجه نیست؟ آیا ضرب و شتم و تحقیر و توهین به آنان و بقیه زندانیان که هنوز ادامه دارد، شکنجه نیست؟ آیا اینها را هم میخواهند چند صباحی بعد با پول بخرند؟
*****
کمیته انضباطی دانشگاه علم و صنعت که از هفته ی گذشته احضار گسترده فعالین دانشجویی این دانشگاه را به کمیته انضباطی آغاز نموده، برای چند دانشجوی این دانشگاه احکام انضباطی صادر کرد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حمیدرضا صحرایی و علی اسدالهی دو دانشجوی دانشگاه علم و صنعت با حکم کمیته انضباطی به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شدند. این در حالی است که احکام صادر شده منجر به اخراج این دانشجویان می گردد.
لازم به ذکر است دهها دانشجوی دانشگاه علم و صنعت در هفته جاری به این کمیته احضار شده اند و به گفته مسئولین دانشگاه این احضارها ادامه خواهد داشت.
همچنین در هفته های گذشته حدود ده تن از فعالین دانشگاه علم و صنعت به اداره ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار گشته اند.
علي اكبر سروش
به قاب تلويزيون كه نگاه ميكني، از شرم نگاهت را ميپايي!
جمعي را ميبيني كه در دستبردي نابهنگام ربوده شدند و اكنون پس از هفتاد روز بيخبر، بيپناه و سر در گريبان، خود را در نظارهي خلق ميبينند. اينان نه فقط بر جان و روان خويش بيمناكند. بلكه بر جان همهي آناني كه دوستشان ميدارند، بيمناكند. از همسر و فرزندان تا ياران و همپويان. ديرزمانيست كه بيآگاهي از شب و روز، در تنهايي و بي مصاحبتي و بي آن كه بدانند كجايند، چه بايد بگويند و در پشت ديوارهاي سهمگين زندان مردم چه ميكنند، يارانشان كجايند و دليرمرداني چون ميرحسين، خاتمي و كروبي چه واكنشي نشان دادهاند، روزگار ميگذرانند. صد البته از حضور اعتراضي سه ميليون جمعيت، از گسترش روزافزون موج سبز و همدلي و همآوايي افكار عمومي جهان، از دل مويههاي اديبانهي فاطمه شمس و غمنامههاي شجاعانهي دختران و پسرانشان هيچ نميدانند. و بر همهي اينها اخبار مجعول و بافتههاي ذهني موهوم بازجوها را اضافه كني، آن گاه ميتواني اندكي از رنجهايي كه فرزندان پاك اين سرزمين در آن چار ديواري تنگ و نمور و بيروزن ميبرند، سردرآوري.
در دادگاهي! كه هيچ چيز آن شباهت با دادگاه ندارد، نه موضوع اتهام، نه متن مغشوش كيفرخواست، نه تطويل بازداشت، نه فقدان ديدار خانواده، نه موقعيت وكيل، نه محاكمهي فلّهاي، نه اعترافگيري تهوعآور و نه حتي چيدمان زندانيان كه در نوع خود بي مانند است. كه به گفتهي عالمان دين و نخبگان حقوق، به عنوان يك ننگ در تاريخ قضا ثبت خواهد شد!
باز هم از قاب تلويزيون نگاهت را كه در صحن دادگاه! ميگرداني محشري برپاست! همه را يكجا ميبيني. انديشمند دليري كه هنوز آثار جانكاه تيري را كه از چلّهي كمان همان طايفه بر تن او نشست، ميبيني - انتقام همهي سالهاي عميقْ انديشيدن و فاخر نوشتن را از وي ميستانند. و از شكستن اين قهرمان پايكوبي ميكنند. كه حتي در مرام قبيلههاي جاهلي عرب و شواليههاي روم، قهرمان را در موقعيتي برابر با خود نگه ميداشتند و مانع از شكستن و تحقير وي ميشدند. فقط سفلگان از فروپاشي و خودويرانگري يك قهرمان لذت ميبرند! چه، در كومهي اينان اخلاق مرده است. بيترديد، در آن بالاها خداي سعيد نيز در حيرت است!
گرسنه مير و به زنجير، كز چه رو، اي شير!
باز هم از قاب اين جعبهي جادوئي! مردي را ميبيني كه عصارهي رنجها، استقامتها و فضايل انساني است. چهل سال است كه بر آرمان خويش پاي ميفشرد و حسرت شنيدن يك آخ را در دل دشمنان خويش باقي گذاشت. بهزاد را ميگويم. در تمام اين جلسات دادگاه، ناجوانمردانه در جلو مينشانندش با تنپوشي تحقيرآميز و دوربينهايي كه به وي خيره ميشوند تا شايد در چهرهي معصوم و خدايي وي، پشيماني را بيابند. ديدن تصوير بهزاد، دردآورترين صحنهايست كه بيننده را از پاي در ميآورد و تراژدي حسنك وزير را تداعي ميكند. كينههاي انباشتهي فرومايگاني چون مسعود غزنوي و بوسهل زوزني، مردي را كه تا ديروز شرافتمندانه صدارت ميكرد بر جايگاه متهم نشانده بودند و سفلگان پايكوبي ميكردند. بهزاد، چون حسنك وزير كه روزگاري وزارت و وكالت داشت، اكنون در تحقيرآميزترين شرايط در جايگاه متهم نشسته است. بي هيچ مروّتي و پاس داشتن حرمتي!
مردان بزرگ ديگري را ميبيني كه هر كدام آبروي ملك و آيين بودند؛ تاجزاده، ميردامادي، رمضانزاده، امينزاده و... . جوان برومندي را ميبيني كه مزد نخبگي، پاكي و دينداري خويش را چنين ميستاند! و اگر تا انتهاي اين راه دشوار و نفسگير تاب آورد، در تاريخ اين مرزوبوم تابنده خواهند ماند. محمدرضا را ميگويم كه دل مويههاي همسرش، به خلق ادبياتي ويژه انجاميد.
باز از اين قاب شعبدهگري، در آن گوشهي سمت چپ جواني را ميبيني كه قلم، توتم او بود! و سحر قلم وي يك دهه فرومايگان كم سواد و درشت خوي را آزار داده بود و بالاخره وقت انتقام فرا رسيد. محمد قوچاني را ميگويم، كه براستي در تاريخ مطبوعه نويسي ايران چنين قلمي و آن هم در چنين سن و سالي بيمانند است. هر مملكتي چنين صاحب قلمي را ويترين خويش مينماياند و البته در اين سرزمين، مزد اين قلم، سلول انفرادي! و انبوه مردان و زنان ديگري كه وصفشان در اين مجال تنگ نميگنجد.
و اما به همهي دختران خورشيد و پسران آفتاب از قبيلهي سبز بايد گفت، غمناك مبايد بود! به كساني دل سپرديد وارادت ورزيديد كه پس از سه دهه سياست ورزي، حال كه به جرم جاسوسي و انقلاب مخملي!! بيش از هفتاد روز- كه دقيقههاي آن با رنجهايي ويرانگر همراه بود- سپري گشت، كمترين وابستگي به اجنبي نداشتهاند و در مناسبات سياسي چه آن وقت كه بر صدر نشسته بودند و قدر ميديدند و چه امروز كه پشت ميلهها رنج ميكشند، همواره پاك زيستهاند. و در قلمرو اخلاقي و مالي نيز كمترين شبههاي در پيرامونشان نيافتند، كه اگر مييافتند از كاه، كوه ميساختند. اكنون همه به احترام فرزندان پاك اين سرزمين، كلاه از سر بر ميداريم و به ارادتمندي اينان فخر ميفروشيم.
اگر چه در اين كوير وحشت، خورشيد انسانيت كسوف گرفت! اما «اليس صبحٍ بقريب»
رييس سازمان پزشکی قانونی تاکيد کرد که از سوی اين سازمان تاکنون مجوزی برای دفن دسته جمعی کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا صادر نشده است. دکتر محمد حسن عابدی در گفتوگو با خبرنگار ايلنا در خصوص اظهارات اخير سخنگوی شهرداری مبنی براينکه اشخاصی که در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا را پزشکی قانونی مجوز صادر کرده است ،گفت: طبق قانون افراد مجهول الهويه و ناشناس که فوت میکنند برای بررسی قضايی و تشخيص علت فوت به پزشکی قانونی معرفی میشوند.
وی ادامه داد: تعدادی از اين متوفيان را خانوادههايشان شناسايی و اجساد تحويلشان داده میشود و ساير متوفيانی که با گذشت زمان کسی سراغ آنها نيامده با هماهنگی مسوولان قضايی برای دفن آنان مجوز صادر میکنيم و اين امر يک رويه ثابت است.
رييس سازمان پزشکی قانونی در پاسخ به پرسش ديگری مبنی براينکه آيا در بين دفن شدگان قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا، موردی مربوط به حوادث اخير بوده است؟ اظهارداشت: تاکنون برای تدفين اشخاصی مربوط به کشتشدگان حوادث اخير مجوزی صادر نکردهايم.
عابدی در مورد اخبار منتشره برخی سايت ها مبنی براينکه دختری پس از آزار و اذيت جنسی، در اين قطعه دفن شده است، گفت: اجساد پس از معرفی به پزشکی قانونی مورد بررسی قرار می گيرند. لذا چنين موردی به پزشکی قانونی معرفی نشده و ما از آن بیاطلاع هستيم.
وی همچنين از مشخص شدن علت مرگ محمد کامرانی يکی ديگر از کشته شدگان حوادث اخير خبر داد و گفت: پرونده وی به مراجع قضايی ارسال شده و جزئيات آن را از مقامات قضايی جويا شويد.
عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس با انتقاد شدید از معرفی رئیس ستاد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به عنوان وزیر علوم به بیتوجهی دانشجو به حادثه تلخ کوی دانشگاه اشاره کرد و اظهار داشت:«این چه حكمتی است كه در آستانه سال تحصیلی جدید یك فرد سیاسی برای وزارت علوم معرفی میشود؟ آیا پاداش انتخابات باید از محل دانشگاه پرداخت شود؟» به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، امین شعبانی در نطق خود به عنوان مخالف وزیر پیشنهادی علوم با تاکید بر اینکه« وزارت علوم جای مناسبی برای كارآموزی وزارت نیست»، گفت:« برای وزارت علوم باید از افراد با تجربه و فرهیخته استفاده كرد و حال که در آستانه بازگشایی دانشگاهها قرار داریم شرایط ایجاب میكند سوابق وزیر پیشنهادی با حساسیت بیشتری بررسی شود.» وی افزود:«وزارت علوم تركیبی از استاد، دانشجو و امكانات مالی است و مدیریت تركیب مذكور اگر مقبول نباشد، نه تنها از ظرفیتهای موجود نمیتواند استفاده كند، بلكه در دنیای جدید امروز نیز ظرفیت جدیدی نمیتواند ایجاد كند.» نماینده مردم سنندج تصریح کرد:«بررسی برنامه پیشنهادی و وظایف قانونی تعیین شده از سوی قانون گذار به ویژه ماده 49 برنامه چهارم توسعه در بررسی عملكرد دانشجو موثر است و موارد زیر باید مورد بررسی قرار گیرد. تاكنون عرف بر این بود كه وزیر علوم از میان روسای دانشگاه ها انتخاب می شد كه حداقل در میان یك دانشگاه مقبولیت داشت. سئوالم این است كه چرا یك فرد بیتجربه در عرصه آموزش عالی انتخاب شد؟ آیا در میان افراد دولت دهم افراد با تجربهای در سطوح معاونان وزارت علوم و روسای دانشگاهها صلاحیت پذیرش وزارت علوم را نداشتند؟» عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس تصریح كرد:«دانشجو در زمان برگزاری انتخابات دهم و مشكلات پس از انتخابات به عنوان معاون وزیر كشور و رئیس ستاد انتخابات خوب عمل نكرد و مردم و نمایندگان از آقای احمدیتژاد انتظار داشتند فردی معرفی شود كه مورد قبول روشنفكران و فرهیختگان جامعه باشد.» شعبانی در ادامه خطاب به دانشجو گفت:« آیا در جایگاه معاونت سیاسی امنیتی وزارت كشور در زمان حوادث كوی دانشگاه در قبال دانشگاه و دانشگاهیان احساس مسوولیت داشتید و چرا سكوت كردید؟ در صورت انتخاب آیا تضمینی برای این كه حوادث اخیر در دانشگاهها مجددا اتفاق نیفتد وجود دارد؟ آیا همچنان سكوت میكنید؟ این چه حكمتی است كه در آستانه سال تحصیلی جدید یك فرد سیاسی برای وزارت علوم معرفی میشود؟» وی سپس به مدرک تحصیلی دانشجو اشاره کرد و گفت:« با مطالعه لیست مقالات دكترای وی متوجه شویم در دانشگاه انگلیس هیچ مقالهای تولید نشده است، آیا در محیط دانشگاه شما را به عنوان فردی علمی میشناسند یا فردی سیاسی و انتخاباتی؟ چرا وی به عنوان وزیر برای سایر وزارتخانه ها انتخاب نشد؟ آیا پاداش انتخابات باید از محل دانشگاه پرداخت شود؟» نماینده مردم سنندج ادامه داد:«ازآنجا كه در دولت نهم به برنامه چهارم كمتر توجه شد، به نظر میرسد این قضیه در دولت دهم ادامه پیدا میكند. موضوع مهم بی توجهی وزیر پیشنهادی به ماده 49 قانون برنامه چهارم است. در ماده مذكور تصریح شده است كه نظام اداری، مالی دانشگاه ها در راستای استقلال دانشگاهها به هیات امنا واگذار شود، اما در برنامه پیشنهادی مواردی درج شده است كه مغایر مفاد برنامه چهارم به ویژه ماده 49 است.» عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس تاكید كرد:«در این ماده درباره علم و عالم امنیت دانشجو حمایت از حقوق و آزادی قانونمند دانشجویان، قدرشناسی علمی و قانونمند از دانشجویان از برنامههای پیشنهادی دانشجوست، اما برای رعایت حریم دانشگاه، استاد و دانشجو از مداخلات و تهاجمات عوام خودسر برنامه و راهكاری ارایه نشده است، درباره حذف القاب و اتهامات دانشجوی ستارهدار به ویژه از بعد سیاسی و پرونده های انضباطی دانشگاه چه تدبیری اندیشیده شده است؟» شعبانی خاطر نشان کرد:« آیا به توسعه انجمن و تشكل صنفی – دانشجویی، برگزاری همایشهای علمی و ادبی و توسعه نشریات و انجمنهای دانشجویی اعتقاد دارید؟ برای تقویت آنها چه برنامهای دارید؟ از برگزاری مراسمهایی چون یادواره شهدای حلبچه از سوی دانشجویان جلوگیری میكنید؟ برای رشد و شكوفایی و استعدادهای درخشان در مناطق محروم كه فاقد دانشگاه معتبر است چه برنامهای دارید؟»
ظهر امروز فردي با پرت كردن خود در مسير قطار متروي تهران در ايستگاه دروازه دولت خودكشي كرد.
به گزارش فارس دقايقي پيش در ايستگاه دروازه دولت، واقع در خط يك متروي تهران فردي به محض ورود قطار به ايستگاه، خود را جلوي آن انداخت و خودكشي كرد.
اين اتفاق در حدود ساعت 12:15دقيقه رخ داد و بسياري از مسافران به علت تأخير در حركت قطارها ايستگاههاي مترو را ترك كردند.
بر اساس اين گزارش قطارهايي كه از هر دو جهت به محل وقوع حادثه ميرسند، در ايستگاههاي قبل مسافران را از قطار پياده ميكنند و با تعويض خط دوباره مسير را برميگردند.
اين در حالي است كه از بلندگوهاي ايستگاههاي مترو علت تأخير در حركت قطارها نقص فني اعلام شد.
تجمعات اعتراضی خانواده های زندانیان سیاسی برای آزادی عزیزان در بندشان
بنابه گزارشات رسیده تجمعات اعتراضی خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین همچنان ادامه دارد.علیرغم فشارها تهدیدات و برخوردهای غیر انسانی این 2 نهاد سرکوبگر ولی خانواده ها با پایداری تحسین آمیز تا آزادی تمامی عزیزان در بندشان آرام نخواهند نشست.
ولی فقیه علی خامنه ای پس از دستور سرکوب خونین در 29 خرداد ماه که منجر به جانباختن تعداد بیشماری گردید و هزاران زخمی و دستگیری بر جای گذاشت و متعاقبا در روزهای بعد از آن با نامیدن دستگیر شدگان بعنوان اختشاشگر چراغ سبز برای شکنجه های وحشیانه جسمی ،روحی و جنسی را علیه آنها صادر کرد. دستگیر شدگان با احکام قضائی سعید مرتضوی،حسن زارع دهنوی ،علی اکبر حیدری فر و سا یر همدستان آنها که اختیارات ویژه از علی خامنه ای داشتند به اردوگاه مرگ کهریزک،آگاهی شاپور،کلانتری 148،160 ،بازداشتگاه مخفی اطلاعات سپاه،بازداشتگاههای مخفی نیروی انتظامی،بند 209 ،بند 240 ، زیر زمین بند 7 و سایر بازداشتگاههای مخفی انتقال داده شدند.و توسط احمد رضا رادان وسایر فرماندهان نیروانتظامی؛سپاه پاسداران و بازجویان وزارت اطلاعت مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفتند.حال پس از افشای جنایتها در سطح بین المللی و در صورت به محاکمه کشاندن کسانی که این جنایتهای را مرتکب شده اند، پشت پرده دستور دهندگان این جنایتها عیان خواهد شد .حال خود ولی فقیه علی خامنه ای تحت عنوان دلجوئی از خانواده های جانباختگان و شکنجه شدگان بخصوص آنهای که مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند و او تا به حال منکر همۀ این جنایتها بود به تعدادی از افراد دفترش دستور داده است تا بر آنچه که بر این خانواده ها و دستگیر شدگان روا داشته شده است گوش فرادهند. و پس از گوش فرادادن به جنایتهایی که بر آنها روا داشته شده به آنها مبالغی پول جهت تطمیع و ساکت کردن آنها پیشنهاد کنند،پولی که از امکانات ملی و متعلق به آحاد مردم ایران است.از این طریق قصد دارد تا خونهای پاک و به ناحق ریخته شده را ضایع کند و بر زخم خانواده ها و شکنجه شدگان شرافتمند نمک بپاشد ،تا از محاکمه افراد دست اندرکار این جنایتها و پشت پرده های آنها جلوگیری نماید.لذا خواست خانواده ها و شکنجه شدگان و زندانیان سیاسی و ملت بزرگوار ایران، آزادی بدون قید وشرط و فوری زندانیان سیاسی و محاکمۀ کسانی که مرتکب این جنایتها شده اند در دادگاهی مستقل و بین المللی و علنی تا حقایق روشن شود و آمرین و عاملین آن تحت پیگرد و مورد مجازات قرار گیرند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامه بازداشت زندانیان سیاسی و فشارهای غیر انسانی علیه خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدامات جدی برای پایان دادن به جنایتهای ضد بشری در ایران است.
نماينده اسفراين گفت: سياسي بودن دانشجو و حضورش در ستاد انتخابات كشور و مدرك تحصيلياش چاشني بمبي است كه با آغاز به كار دانشگاهها ميتواند منفجر شود.
به گزارش خبرنگار ايلنا، هادي قوامي نماينده اسفراين در مخالفت با كامران دانشجو وزير پيشنهادي علوم، خطاب به وي گفت: در برنامههاي شما به بحث تحقيقات نظري و بنيادين در علوم انساني توجه نشده است و هنوز دانشگاهاي ما متناسب با منابع تجديدناپذير، توليد علم نكردهاند و اين يك ضعف است.
وي به ضعف ارتباط صنعت و دانشگاه و ضعف ارتباط دانشگاه و جامعه اشاره كرد و با ضعيف ارزيابي كردن آن گفت: اگرچه آموزش عالي در كشور ما رشد يافته اما نرخ بيكاري هم افزايش يافته است اين نشان ميدهد كه ارتباط دانشگاه با جامعه به درستي برقرار نشده است.
قوامي در ادامه افزود:در چهار برنامه توسعه خطاي پيوستگي لازم ديده ميشود كه نشان دهنده عدم مطالعه و ارتباط دقيق آموزش عالي با آموزش و پرورش و ديگر بخشهاست.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان با اشاره به بحث مدرك تحصيلي دانشجو و شبهاتي در اين زمينه گفت: اگرچه توضيحاتي نسبت به اين مساله دادهايد و مدرك دكتراي شما مورد تاييد واقع شده است، اما بحث سياسي بودن شما و حضورتان در ستاد انتخابات كشور و مدرك تحصيليتان چاشني بمبي است كه با آغاز به كار دانشگاهها ميتواند منفجر شود.
وي در ادامه افزود: اگر اين مشكلات نبود حضور شما ميتوانست يك فرصت در وزارت علوم باشد.
قوامي با اشاره به بحث موسسات غيردولتي گفت: سياستهاي اصلي 44 در آنجا اعمال نشده است.
وي در پايان از دانشجو خواست تا موضعش را درباره دانشگاه آزاد اسلامي، اسلامي كردن دانشگاهها و رابطه ميان حوزه و دانشگاه بيان كند.
به گزارش خبرنگار پارلماني ايلنا، علي لاريجاني افزود: چون اين مساله قبلا هم مطرح شده بود لازم ديدم تا از كميسيون آموزش و تحقيقات درخواست كنم تا در رابطه با صحت مدرك تحصيلي دانشجو تحقيق كند.
لاريجاني تاكيد كرد: كميسيون در حال حاضر نظر خود را ارائه داده است و طي بررسيهاي انجام شده مشخص شده است كه مدرك دانشجو هيچ مشكلي ندارد و ايشان مراحل استاد و استادياري را گذراندهاند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد: به علت فضايي كه در كشور انگليس به علت قضيه سلمان رشدي و اعتراض دانشجو پيش آمده بود دانشجو دو هفته وقت براي دفاع داشت كه طي همين دو هفته اخراج شد.
وي در ادامه گفت: دانشجو دفاع از پاياننامه را در ايران و با حضور اساتيد مجرب انجام دادند و مدركش را هم گرفتهاند. در نتيجه صحت مدرك تحصيلي دانشجو براي ما مشخص شده است و خود دانشجو هم توضيحاتي را در اين رابطه ارائه ميدهد.
علوم انسانی اغلب مورد توجه و زیر ذره بین سران حکومت ها و دولتمردان در کشورهای مختلف است، علی الخصوص سران و دولتمردانی که دائما ترس ترویج عقایدی خلاف عقاید خود را دارند سعی می کنند علوم انسانی را زیر نظر گرفته و تا جایی که توان دارند به آن سمت و جهت بدهند.
علوم انسانی همواره جایگاه نظریه ها، دیدگاه ها و مکتب های گوناگون سیاسی، اجتماعی یا فلسفی است. آنها در بستر علوم انسانی رشد می کنند، تقویت می شوند و در نهایت به سطوح مختلف جامعه سرازیر می شوند.
جامعه شناسان، حقوق دانان، اقتصاد دانان و ... همه از دل علوم انسانی بیرون می آیند و در یک جامعه نوع حکومت و مکتبی که بر اساس آن پایه گذاری می شود، قوانین، روش های زندگی، فعالیت های فردی-اجتماعی و برنامه های آن را تعیین و طرح ریزی می کنند، و شاید از این بابت حاکمان و دولتمردانی که پایه های قدرت خود را سست می بینند و نگاه مخالفی را تاب نمی آورند حق دارند که از ترویج علوم انسانی بترسند و گاه به گاه به آن حمله کنند و سعی در تحدید آن داشته باشند.
در ایران همواره حساسیت بر قشر دانشگاهی اعم از دانشجو و استاد بسیار بالا بوده است. زیرا اگر بر تاریخ معاصر بنگریم، می بینیم که از گذشته تا به امروز دانشگاه محل و مبدا انتقادات، مخالفت ها و مبارزات علیه حکومت ها بوده است. صحبت از تاثیر دانشگاهیان بر جامعه و فضای سیاسی آن در این جا موجب اطاله کلام می شود اما این نکته را باید یاد آور شد که این قشر فهیم جامعه همواره موجب ترس و نگرانی رهبران و دولتمردان ایران بوده و هستند و حال اگر این قشر از علوم انسانی باشند که نگرانی شان دو چندان می شود و دیگر حجت برای حاکمان تمام است که اگر نمی توانند به نوعی این دسته را حذفشان بکنند، باید تصفیه شان کنند به طریقی به آن ها جهتی بدهند که مبادا خلاف جهت خودشان حرکت کنند.
به هر حال در حکومتی مانند جمهوری اسلامی که آزادی بیان و عقاید تا حدی هست که در محدوده عقاید و منافع سران حکومت و نظام باشد، چه دلیلی دارد کسی که در رشته های حقوق، جامعه شناسی، فلسفه و ... تحصیل می کند با مکتب های فلسفی گوناگون یا نظریه های روشنفکران مختلف یا حقوق دیگر کشور ها و حقوق بشر و ... آشنایی پیدا کند؟ مگر نه این است که در این حکومت اسلامی همه باید پیرو یک مکتب باشند و معتقد به یک عقیده؟ آن هم مکتب اسلام البته با تفسیر سران حکومت؟!
پس حاکمان باید مراقب باشند تا مبادا کسی کج روی کند یا دگرگونه بیاندیشد! و اگر از دانشگاه مراقبت و نظارت و محدودیت را شروع نکنند دیگر کنترل عقاید و نظرات متفاوت و مخالف در سطح جامعه کاری است دشوار و چه بسا غیر ممکن. از این رو است که آیت الله خامنه ای اخیرا در حضور جمعی از اساتید، اعضای هیئت های علمی و روسای دانشگاه ها از تحصیل دو میلیون دانشجو ایرانی در رشته های علوم انسانی ابراز نگرانی کرده و گفته است: «بسیارى از علوم انسانى مبتنى بر فلسفه هایى است که مبانى آنها مادی گرى و بى اعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى است و آموزش این علوم موجب بى اعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى مى شود و آموزش این علوم انسانى در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانى دینى و اعتقادى خواهد شد.»
یا در دادگاه های نمایشی اخیر می بینیم که نوک پیکان حمله ها به سوی علوم انسانی و روشنفکران و فیلسوفان نشانه می رود و حتی سعید حجاریان هم در اعترافات خود (که در واقع حرف های او نیست) می گوید: «تدریس نظریه های علوم انسانی در دانشگاه های ایران یکی از عوامل ضایعات و صدمات به اموال عمومی در جریان انتخابات اخیر بوده است»!!!
نظام جمهوری اسلامی سال های سال است که در صدد از پا انداختن علوم انسانی و تدریس محدود و سلیقه ای آن در دانشگاه ها است. از سال ها پیش شروع به تصفیه دانشگاه های علوم انسانی کردند. اساتید بزرگی را در رشته های مختلفی چون جامعه شناسی، روان شناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی و ... از دانشگاه ها اخراج یا مجبور به استعفا کردند و دانشجویان بسیاری را از تحصیل محروم کردند و محدودیت های زیادی را در دانشگاه ها قائل شدند. این روز ها نیز آخرین تلاش های خود را می کنند تا علوم انسانی را محدود و محدودتر کنند تا جامعه ایران در آینده از وجود متفکران، فیلسوفان، روشنفکران و اندیشمندان تقریبا بی بهره بماند.
مجید خطیبی
یکی از بارزترین اتفاقات اخیر، علنی شدن احساسات عاشقانه همسران و عواطف پاک دختران متدین و غالبا مذهبی فعالان دربند است. نامههای سر گشاده این زنان شجاع به بهانه رعایت حقوق اولیه همسرانشان به مراجع دولتی و غیر دولتی فریادی کوبنده در حمایت از تمامی اسیران و معترضان است. در عین حال، برای اولین بار اینگونه رابطههای ارگانیک فکری و احساسی از خصوصیترین "اندرونی"ها به بیرون آمده و در معرض دید همگان قرار گرفته است. اتفاقی که کم و بیش در جریان فعالیتهای انتخاباتی به وسیله کاندیدأی صادق جنبش و همسرش تابوشکنی شد.
آنجا که فخرالسادات محتشمی پور در طنزی دردآور نمایش های بیدادگاه تلویزیونی اخیر را با بیانی زنانه برای مصطفی در جای جای نوشتهاش میاورد، فاطمه شمس اعتراف به "فتح لبانش با خندههای محمد" میکند، و قدسی میرمعز برای دفاع از دکتر ملکی سینه ستبر میکند و گناه تمامی مدارک جرم ادعایی پیدا شده در زیر سقف مشترک را به عهده میگرد و ژیلا بنی یعقوب ریسک برگشت به زندان را به جان میخرد و برای اطلاع از سلامتی همسرش، بازجویش را "باز خواست" میکند و فاطمه ابطحی با وجود تهدیدات مکرر امنیتیها در مورد نامه نوشتن، باز هم از قلب شکسته اش و بی صفایی خانه بدون پدرش میگوید و صدها نا گفته دیگراز همسر و دختر حجاریان ها، نبوی ها، زیدابادیها و دیگر اسیران و شهدای اعتراضات مسالمت آمیز که تردیدی در وجه عمیق حرکت "این زنان" باقی نمیگذارد. آنها دست پرورده انقلاب و جمهوری اسلامی هستند.
با انعکاس اجتمأعی واکنشهای شخصی "این زنان" بوسیله خودشان، مبارزه با ظلم برای اولین بار در تاریخ انقلابهای ایران به امری فراتر از روابط "فامیلی و خانوادگی" تبدیل شده و این نموداری از حد کم هوشی دولتمردان در سرکوبی بیرحمانه جنبش است. با در نظر گرفتن "بی بصیرتی" حاکمان، شاید دامنه این مبارزه به فرزندان خردسال اسیران دربند نیز کشیده شود. اما فرزاندان آنها نیز از جنس مادران و پدرانشان خواهند بود. مطمئنا درک فراگیر بودن حرکت جنبش و تاثیر آن بر حتی همسر و دختر سرکوبگران نیز امری سخت و غیر قابل هضم برای مردان حکومتی است. حرکتهای نمایشی رئیس دولت تقلبی نظیر معرفی "آن زنان" برای وزارت نیز صرفا برای خنثی کردن موج براه افتاده است. او اخیرا در شوی سیما تصویری واضح از نگاه حاکمان به ارزش "زن در ساختار دولت" را به نمایش گذاشت.
قطعا خروش خاص "این زنان"، قدمی بلند و پیشرو در دنباله مبارزه برای رفع تبعیض جنسیتی در تاریخ ایران ماندگار خواهد بود. درد دوری از همسر و پدر فرزندانشان، کوچکترین مکثی در ادامه حق طلبی آنها بوجود نخواهد آورد. حتی کند ذهنی کیهانیان در مقابل استقامت "این زنان" به واماندگی همیشگی وصل آنها به موساد، سیا، منافقین، شمال شهریها، بی حجابان و کاریکاتوری بی مزه تر از همیشه ختم شده است.
اوج بار احساسی "این زنان" و مبارزه دوشادوش آنها به همراه مردانشان حد و مرزهای جنبش آزادیخواهی سبز را بسیار گسترده تر از توان تخمین سرکوبگران کرده است. این نیز آغازی نو در کنار دیگر "اولین"های این جنبش است که پایان ستم حکومتیان را رقم خواهد زد.
*****
دهها دانشجوی دانشگاه تبریز توسط کمیته انضباطی احضار شدهاند و برای تعدادی از آنها احکام سنگینی نظیر محرومیت از خوابگاه و تعلیق از تحصیل صادر شده است.
در پی اعلام نتایج انتخابات تقلبی و بر گزاری تجمعات اعتراضی در دانشگاه تبریز، کمیته انضباطی این دانشگاه بیش از 30 نفر از دانشجویان را احضار کرده و برای هشت نفر از آنها حکم سنگین 2 سال محرومیت از خوابگاه و دو ترم تعلیق را صادر کرده است.
این گزارش حاکی است، اکثر این دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تبریز بودهاند که سال گذشته بدون صدور هیچگونه حکمی مبنی بر انحلال، مورد تعرض حراست دانشگاه واقع شد و درهای آن پلمب شد.
زمین، هوا و دریا شنبه در استکهلم سبز میشود
هواداران جنبش سبز در استکهلم سوئد به «موج سبز آزادی» خبر دادهاند که برای نشان دادن حضور سبزها و تاکید بر غیرقانونی بودن احمدینژاد، برنامههایی برای حضور در حاشیه اجلاس روز شنبه پنجم سپتامبر وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا تدارک دیدهاند.
به گفتهی هواداران جنبش سبز در سوئد، در 14 آگوست یک گردهمایی تحت عنوان حامیان جنبش سبز در استکهلم انجام شد و در پی آن در مرکز شهر استکهلم، فستیوالی با شرکت بیش از 5000 هزار نفر برگزار شد که در آن 20 تن ازرهبران احزاب سوئد و تعداد زیادی از هنرمندان سوئد به سخنرانی و اجرای برنامه پرداختند.
آنها همچنین خبر میدهند که تومار 2000 متری «احمدینژاد رئیسجمهور ما نیست» که امضای ایرانیان سبز از کشورهای مختلف جهان روی آن را امضا کرده بودند و پیش از این در پاریس به نمایش گذاشته شد، هماکنون به استکهلم منتقل شده و قرار است روز شنبه، در حاشیه اجلاس وزیران امور خارجه 27 کشور عضو اتحادیه اروپا، برافراشته شود.
به گزارش «موج سبز آزادی»، سبزهای استکهلم برنامهریزی کردهاند که در دریا با برافراشتن پرچم سبز بر روی قایقها، در آسمان توسط یک هواپیما که رنگ سبز را به همراه دارد و نیز همزمان با تجمع در برابر محل اجلاس مذکور و حمل این تومار توسط 400 نفر از جوانانی که تنها حامی جنبش سبز هستند و به هیچ حزب و گروهی وابستگی ندارند، در زمین و هوا و دریا حضور سبزها را نشان دهند و به این وسیله از وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا بخواهند که آنها احمدینژاد را به رسمیت نشناسند.
همزمان گروهی از فعالان جنبش راه سبز امید نیز در گوتنبرگ و یتوبوری در جنوب سوئد، کمیتهای تشکیل دادهاند و با صدور یک بیانیه، اعلام موجودیت کردهاند.
در بخشی از این بیانیه تصریح شده است: یک بار دیگرتاریخ، مردم ما را فراخوانده تا فرصتی دیگر را برای استقرار دموکراسی و جامعه ای مبتنی بر حقوق انسانی بیازماید. در برابر این فرصت تاریخی که در پی اعتراض های خودجوش میلیونی مردم بوجود آمده ،نیروهائی ایستاده اند که به هیچ وجه قصد تمکین به خواست مردم را ندارند. آنها نمیخواهند در برابر تلاش شرافتمندانه و مسالمت آمیز مردم ما برای ایجاد یک جامعه سعادتمند که همه ازمزایای آن برخوردار باشند ،تمکین نموده و از امتیازات افسانه ای خود که حاصل بی قانونی حاکم بر مدیریت کشور است، دست بردارند. جنبش راه سبز امید زائیده برخورد این دو اراده سیاسی است، در یکسو اراده معطوف به قدرت مطلقه و ناپاسخگو و در سوی دیگر اراده معطوف به انسانی کردن و آزادی فضای اجتماعی است اراده ای که مصمم است تا این فرصت تاریخی را از دست ندهد، فرصتی که ممکن است دیگر پیش نیاید.
نویسندگان این بیانیه همچنین تصریح کردهاند: پیکار مردم ما پس از کودتای 22 خرداد این دوره انتخاباتی، از دستاورد های با ارزشی برخوردار بوده است که نه تنها نباید فراموش شوند بلکه باید همچون مردمک چشممان از آنها حفاظت شود. « نترسید! نترسید! ما همه با هم هستیم»! فریادی است از ژرفای تاریخ طولانی میهن ما و از نسلهائی که زندگی را در پیکار برای وحدت آزادی خواهانه ما، بخاطر ترقی، دموکراسی و یک زندگی انسانی به پایان بردند بدون اینکه طعم آزادی را و یا حتی طعم شیرین این شعار اتحاد گرایانه را چشیده باشند.اگر دستاورد جنبش ملی سبز، فقط به همین شعار مشترک ما هم محدود شود، باز باید خوشحال باشیم که دوران از خود بیگانگی ما، ملت بزرگ ایران! به سر آمده است.
این بیانیه همچنین ظهور رهبرانی همچون حسین موسوی ومهدی کروبی را از دستاوردهای جنبش سبز دانسته و آنها را رهبرانی ملی، مذهبی، انسانی و در خور اعتماد مردم توصیف کرده که سزاوار ثبت در تاریخ هستند.
این بیانیه همچنین «هم میهنان مقیم گوتنبرگ» را خطاب قرار داده و تاکید میکند: جنبش سبز به حرکت، فعالیت و حمایت تک تک ما نیاز دارد. هم میهنان ما در داخل کشور، این پیکارملی و دموکراتیک را با قبول خطر و به خیابانها آمدن یا در پشت بامها، با بانگ ضد کودتائی الله اکبرو مرگ بر دیکتاتورخود زنده نگاه میدارند و بر ماست که حد اقل در حد خود ادامه فریاد آزادیخواهانه و حق طلبانه آنان در این دیار دور از خطر باشیم. در راستای این احساس وظیفه است که ما تعدادی از ایرانیان مقیم گوتنبرگ بر آن شدیم به فراخوان جنبش "راه سبز امید" موسوی و کروبی پاسخ گوئیم. از آنجا که هرگونه حرکتی را بنام جنبش محلی راه سبز امید، ملزم به رعایت چهار چوب اعلام شده از طرف رهبری این جنبش میدانیم تعریف خود را به طور ساده از این جنبش در زیر اعلام کرده و از هموطنان علاقه مند مقیم گوتنبرگ که با این تعریف پایه ای ما از جنبش موافق هستند، دعوت میکنیم بما بپیوندند.
*****
پس از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، نوبت به دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد رسید تا مورد تهدید امنیتی واقع شوند. تخلیه مطلق خوابگاه، اتفاقی است که سالهاست در این دانشگاهها مطرح نبوده، اما دولت کودتا دستور آن را داده است.
پس از آنکه خبر رسید مسئولان دانشگاه امیرکبیر به دانشجویان ساکن در خوابگاه حافظ این دانشگاه اعلام کردهاند که برای یک هفته محل سکونت خود را تخلیه کنند، اکنون از دانشگاه فردوسی مشهد نیز خبر میرسد که به دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا اعلام شده که به خاطر وجود سوسک و ساس، این خوابگاه برای یک هفته تعطیل خواهد شد.
بر اساس این گزارش، هنوز اکثر دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشگاه فردوسی مشهد حاضر به تخلیه خوابگاه نشدهاند.
دانشجویان نگراناند که نهادهای امنیتی تصمیم داشته باشند با تخلیه خوابگاهها، تجهیزات شنود در اتاقها نصب کنند.
*****
جواد صفدری، فعال نشريات دانشجویی و دبیر شورای صنفی دانشگاه صنعتی شاهرود، از سوی کمیته انضباطی این دانشگاه با یک ترم محرومیت از تحصیل مواجه شد.
مسئولان این دانشگاه همچون موارد گذشتهی صدور احکام محرومیت از تحصیل در این دانشگاه، بهانهی اجرای حکم محرومیت از تحصیل برای این فعال دانشجویی را برهم زدن نظم عمومی و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی اعلام کردهاند و جالبتر آنکه این بار مصداق آن را خواندن نماز میت برای شهدای جنبش سبز در صحن دانشگاه اعلام کردهاند؛ برنامهای که با حضور انبوهی از دانشجویان این دانشگاه همراه بود.
بر اساس این گزارش، فعالیتهای صنفی و نگارش مقالهای با هدف آشنایی دانشجویان با مشکلات صنفی و حقوق صنفی خود در دانشگاه شاهرود، از دیگر عوامل صدور حکم محرومیت از تحصیل برای این فعال دانشجویی به شمار میرود.
این در حالی است که با نزدیک شدن به مهرماه و آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاهها که نتیجهی طبیعی آن همگرایی بیشتر در بدنهی جنبش دانشجویی و شکلگیری نیروی محرکهی عظیمی در راستای حرکت در جهت مطالبات جنبش سبز مردم ایران است، مسئولان وزارت علوم اقدام به احضار گستردهی فعالان دانشجویی به کمیتههای انضباطی کردهاند.
اين گزارش حاكي است مسولان انتصابی دانشگاه صنعتی شاهرود که سابقهی اخراج دانشجویان منتقد و اجرای احکام محرومیت از تحصیل برای تنی چند از فعالان دانشجویی و همچنین انحلال انجمن اسلامی این دانشگاه را در کارنامهی خود دارند، این بار نیز علاوه بر اجرای حکم محرومیت از تحصیل دبیر شورای صنفی این دانشگاه، اقدام به احضار برخی دیگر از فعالان دانشجویی این دانشگاه به کمیتهی انضباطی کردهاند که جزئیات آن به زودی اعلام میشود.
*****
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ