سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۸/۰۳

یکشنبه: 3/ 8 /1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:04 بامداد یکشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان گرامی بامدادتان گرامی باد. درپی سیل پیام ها، تلفن ها، نامه ها و گفتگوهای حضوری با یاران ما در محافل و خانواده ها که بیشتر این پیام ها و سلام ها دوستانه، و گاهی نیز همراه با خشم و کم طاقتی و حتا ناسزاهای شما عزیزان بوده است، عاقبت نتوانستیم بیش از این به راه درست یا اشتباه خویش ادامه داده و بازدید از تارنما و یا وبلاگ خویش را محدود به یاران سازمانی خویش سازیم و دوباره بازدید و مطالعه تارنما را برای همگان امکان پذیر ساختیم.
ما درین چند روزی که بعنوان اعتراض به سارقین اینترنتی که اخبار اختصاصی ما را با جعل و تزویر تغییر داده و بنام خویش در رسانه ها و سایت های خویش در خارج از میهن انتشار می دادند، خود نیز از این محدودیت ایجاد کرده شرمنده و ناراحت و ناآرام بودیم اما بنا داشتیم که این کار را ادامه دهیم ولی در مقابل سیل پیام ها و ایمیل های ارسالی شما، ناگزیریم به خواسته شمایان سر تسلیم و تعظیم فرود آوریم چرا که، راهی که ما از حدود 7 – 8 سال پیش آغاز کردیم و با تمام سختی ها، دستگیریها، مسدود شدن های پیاپی تارنما و خلاصه کشته شدن یارانمان بدان ادامه دادیم فقط و فقط برای شما عزیزان و هم میهنان سلحشور و مبارز بوده است بنابراین مقاومت و ایستادگی در برابر خواسته و تصمیم شمایان، نه تنها بدور از روش و مشی ما که نوعی مقاومت در برابر خواسته ملت است که ما هرگز چنین هدفی نداشتیم و نداریم.
پوزش ما را برای چند روز گذشته پذیرا باشید، اگرچه که در حد توان خویش اخباری را که در تارنما نمی توانستید بدان دسترسی پیدا کنید، برای آن گروهی از هم میهنانی که با ارسال ایمیل درخواست "بولتن های خبری" از ما نموده بودند (که عده شان نیز از هزاران تجاوز می کرد) ایمیل می کردیم اما بسیاری به اصرار از ما خواسته اید که فقط و فقط دوباره ورود به سایت و بازدید و مطالعه تمامی مطالب وبلاگ را عمومی سازیم.
اینک ما مسدود ساختن ورود به سایت و محدودیت خود ساخته را برداشته و دوباره امکان دسترسی به وبلاگ را برای همگان ممکن می سازیم. با ما باشید ...
*****
یادمان یاری عزیز و گرامی

فردا دوشنبه چهارم آبانماه، شانزدهمین سالگرد اعدام دکتر "شهره قاسملو" استاد سابق رشته جامعه شناسی دانشگاه ملی (دانشگاه شهید بهشتی ملعون) و همسر یار و همرزم گرامی ما جناب آقای دکتر بحری می باشد.
شانزده سال پیش این شیرزن و مبارز نستوه به بهانه گفتارهای آتشین اش در کلاسهای درسش در دانشگاه ملی، و همچنین بدلیل افشاگری هایی که در سطح جامعه بین المللی در رابطه با گرفتاری و دربند بودن همسرش دکتر بحری برای سالهایی طولانی انجام می داد گرفتار و به زندان رهسپار گردید. پس از دستگیری این "گردآفرید" مبارز، مامورین مزدور رژیم به خانه اش هجوم برده و ضمن زیرو رو کردن اطاق کار خصوصی اش در منزل، به اسنادی دست یافتند که نشان می داد او چه مقالات و نامه هایی برای سازمانهایی چون حقوق بشر، عفو بین الملل، سازمان ملل متحد و سایر سازمانها و جوامع جهانی در رابطه با اسارت و بزندان افکندن همسرش و همچنین افشاگریهایی که درباره شکنجه های قرون وسطایی نسبت به همسرش و سایر زندانیان در زندانهای رژیم ولایت وقیح انجام میشد، ارسال کرده و توجه جهانیان را به فجایعی که بدست مزدوران ملایان در زندانها به انجام میرسد افشا نموده بود.
گو این که هریک از آن اسناد و نوشته ها و پیامها کافی بود که برای خاموش کردن صدای آن "شیرزن" میهن پرست او را نابود سازند اما مهم ترین مدرکی که بظاهر باعث صدور حکم اعدام برای او گردید، دست یافتن به سندی بود که نشان می داد او (که از بدو تولد اعتقادی به دین و مذهب نداشت) به مسیحیت گرویده و غسل تعمید گرفته است.
بیدادگاه رژیم طی مدت کوتاهی به بهانه ارتداد (تغییر دین) برایش حکم اعدام صادر کرد اما همانگونه که اشاره کردیم، این بهانه ای بیش نبود. رژیم می خواست این صدای رسای افشاگرانه را خاموش ساخته و یکی از سلحشورترین میهن پرستان و ایراندوستان را که دانشگاه ملی را پایگاهی برای آگاهی رساندن به جوانان و دانشجویان در مورد اشتباهات و بیدادگری های رژیم ساخته بود از سر راه بردارد، بنابراین به دفاعیه وکل مدافعش که در دادگاه فریاد برآورد:
"موکل من اصلن دینی نداشت تا از آن برگشته باشد. او انسانی آزاد اندیش بود که اعتقادی به خدا و دین نداشت و اینک باید مسرور باشیم که عاقبت با خدای یگانه آشنا شده و خداپرستی را انتخاب کرده؛ ولو آن که این شناسایی خداوند از طریق مسیحیت باشد..."
افسوس که این دفاعیه و سایر اقدامات تغییری در حکم بیدادگاه نداد و او را اندکی پس از نیمه شب سوم آبان و آغاز بامداد چهارم آبانماه سال 1372 همراه با هشت میهن پرست دیگر در زندان اوین اعدام کردند و سپس پیکرهای پاک و مقدس این جانباختگان را در گوری دسته جمعی و گمنام در گورستان خاوران مدفون ساختند.
چند سال پس از آن، زمانی که یار ما دکتر بحری عاقبت از زندان آزاد شد در طول یک سال و نیمی که هنوز در ایران بود پیوسته در جستجوی قطعه خاکی بود که پیکر محبوبش را در آغوش خویش جای داده که موفق به پیدا کردن آن نشد و با دلی شکسته و چشمانی گریان بدرخواست ما میهن خویش را ترک کرد و ننگ پناهندگی به سرزمینی بیگانه را بر خویش هموار نمود.
دو سال پس از خروج ایشان از میهن، یاران نفوذی ما در سازمانهای دولتی موفق شدند که محل به خاک سپاری این جانباخته عزیز و گرامی را یافته و به ما این شانس را ارزانی دارند که بر آن خاک تفته مراسمی بعنوان یادبود آن شیرزن میهن پرست برگزار کنیم. روانش شاد و یادش گرامی باد.
*****

ازمیان ایمیل های رسیده:
اضطراب دیکتاتور

ديكتاتور مضطرب است زيرا نمي‌تواند مضطرب نباشد. اضطراب بخشي از زندگي روزمره ديكتاتور است.
وقتي پايه‌هاي تخت سلطنتت را روي جان آدمها گذاشته باشي بايد هم بترسي از وقتي كه‌ آن جانها بجنبند. مگر مي‌شود حق انسانها را سلب كرد و از تلاش آنها براي احقاق حق نترسيد؟ همين زندگي در اضطراب است كه موجب مي‌شود ديكتاتور، منطقي عمل نكند. بارها پيش آمده وقتي خواسته‌ام فرمان يا اقدامي از ديكتاتور را تحليل كنم خود را جاي او قرار داده‌ و از خودم پرسيده‌ام اگر جاي او بودم چه مي‌كردم و منطق من به نتيجه‌اي متفاوت با آنچه او كرده يا گفته رسيده‌است.
فرق من با او در همين تجربه «اضطراب» است. تجربه اضطراب باعث مي‌شود من نتوانم تصميم گيري او را براي خودم شبيه‌سازي كنم. او چون مضطرب است بسيار پرخطا عمل مي‌كند. نمونه‌اش اينكه مدام به ما كمك مي‌كند زمين بازي (يا همان ميدان مبارزه) را گسترش دهيم و اتفاقا از آن سمت هم گسترش دهيم كه به دروازه او نزديك‌تر است. اكنون ما مي‌توانيم دعاي كميل بخوانيم و راه‌پيمايي روز قدس برويم بي‌آنكه مذهبي و حزب‌اللهي باشيم و آنها (ياران او) ناچارند از دعا و راه‌پيمايي بترسند با آنكه مذهبي و حزب‌اللهي هستند. عقب‌نشيني ديكتاتور فقط در تعداد زنداني‌هايي نيست كه آزاد مي‌كند بلكه در تعداد نمادهايي هم هست كه توليت‌شان را از دست مي‌دهد. اين‌گونه مي‌شود كه ما زندگي مي‌كنيم و مبارزه مي‌كنيم و او زندگي مي‌كند و مي‌ترسد. تحميل اضطراب و وحشت، تنها يك وضعيت استاتيك نيست بلكه فرايندي داینامیک است كه فاصله ميان ثبات و سقوط را پر مي‌كند.
*****
اعتراض دانشجویان و نمایش پوسترهای جنبش سبز در مراسم سخنرانی مسئول بسیج دانشجویی کشور در دانشگاه کرمان
ادوارنیوز: گروهی از دانشجویان به همراه اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در مراسم سخنرانی "رضا سراج" مسئول بسیج دانشجویی کل کشور، با سر دادن شعار و بالاگرفتن پوسترهایی در حمایت از جنبش سبز حاضر شدند.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، درحالی که قرار بود این جلسه به صورت مخفیانه و با حضور بسیجیان برگزار شود،‌ چند روز قبل از برگزاری جلسه با اطلاع اعضای انجمن اسلامی بیسج دانشگاه کرمان با تغییر عنوان برنامه سعی در عادی نشان دادن این جلسه کرد که با حضور دانشجویان اصلاح طلب در جلسه مذکور این نشست به صحنه پرسش و پاسخ میان دانشجویان معترض و فرمانده بسیج دانشجویی بدل شد.
*****
فرمانده نیروی انتظامی اظهارات قبلی خود درباره تجمع جنبش سبز در 13 آبان را پس گرفت
اسماعیل احمدی مقدم با پس گرفتن اظهارات قبلی خود مبنی براینکه نیروی انتظامی تجمعات جنبش سبز را تا زمانی که به آشوب کشیده نشود تحمل می کند،در رابطه با احتمال تجمع در روز 13 آبان گفت"توصيه‌ من اين است هر كس مي‌خواهد تجمعي داشته باشد مجوزهاي لازم را بگيرد تا از حمايت‌هاي نيروي انتظامي برخوردار باشد."فرمانده نیروی انتظامی درباره احتمال تجمع هواداران جنبش سبز در روز 13 آبان به تهدید دست زد و این بار گفت"ما بارها گفته‌ايم هر تجمع قانوني قطعا چتر امنيتي پليس را به دنبال خواهد داشت و از هر اقدام قانوني حمايت مي‌كنيم.اما در مقابل از اقدامات غيرقانوني به ويژه به قصد ايجاد تنش، جلوگيري و برابر قانون برخورد مي‌شود." وی تاکید کرد"توصيه‌ام اين است كه هر كس مي‌خواهد تجمعي داشته باشد مجوزهاي لازم را بگيرد تا از حمايت نيروي انتظامي برخوردار باشد.
احمدی مقدم روز 15 مهر با تاکید براینکه"صورم اين است كه روز 13 آبان حادثه خاصي نخواهيم داشت" گفته بود"ما با جنبش سبز يا جنبش ديگري اگر در چارچوب قانون باشد مشكلي نداريم و حتي اگر غيرقانوني باشد تا مرز آشوب تحمل مي‌كنيم اما اگر به آشوب و اغتششاش كشيده شود نيروي انتظامي برخورد مي‌كند."
فرمانده نیروی انتظامی روز شنبه 2 آبان همچنین درباره آمارهای ضد و نقيض از متهمان فاجعه بازداشتگاه کهریزک، و اظهارات پرویز سروری در خصوص آزادی متهمان بازداشتگاه کهریزک،به خبرگزاری ایلنا گفت"چه اهميتي دارد؟ مهم اين است كه مراحل قضايي‌اش براي كشف حقيقت و مجازات متخلفان طي شود." احمدي‌مقدم همچنین گفت"بازداشت يك قرار قضايي است و مي‌تواند قرارهاي ديگري هم صادر شود،مهم اين است كه مسئول قضايي رسيدگي به پرونده قرار لازم متناسب با جرم و اتهام را صادر كرده باشد.طبيعتا كساني هم احضار مي‌شوند، حال به عنوان آگاه، مطلع و يا متهم ولي قرار بازداشت صادر نمي‌شود."
وی تعداد ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده پس از افشای جنایات در بازداشتگاه کهریزک که منجر به کشته شدن محسن روح الامینی،محمد کامرانی،امیرجوادی فر،و رامین قهرمانی" از اسرای جنبش سبز در این بازداشتگاه تحت نظر دادستانی تهران و نیروی انتظامی شد را بازهم کاهش داد و گفت" فكر مي‌كنم همان هفت، هشت نفري كه در بازداشت بودند، هنوز هستند و فكر نمي‌كنم كسي آزاد شده باشد."
*****
احمد زیدآبادی تاوان "انتقاد" از عملکرد رهبری را پس می دهد

آفای یوسفی اشکوری دربیان شخصیت سیاسی این شخص مبارز می گوید: "خوشبختانه زیدآبادی تجربه موفق چند بار زندان در سالیان نه چندان دور در همین جمهوری اسلامی را دارد و از شگردها و فریبکاریها به خوبی آگاه است. او می داند که مقاومت همراه با هوشیاری و البته تحمل شدائد، راز پیروزی در این پیکار جانانه است." بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در روزبیست‌وسوم خرداد ماه، نیروهای امنیتی با حمله به منزل احمد زیدآبادی، او را بازداشت کردند. مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی با تاکید بر غیر فانونی خواندن روند پرونده همسرش در تشریح وضعیت او به نقل اززیدآبادی گفته بود: " او از زمان دستگیری در اعتراض به بازداشت غیرقانونی و رفتارهای خارج از قانون دست به اعتصاب غذا زده است. زیدآبادی ۱۷ روز در یک اطاق یک در یک و نیم متر، در یک سلول انفرادی در حال اعتصاب غذا بوده و ۱۸ روز دیگر هم بدون اعتصاب غذا در همان اتاق بدون هیچ تماس و ارتباطی نگه داشته شد." سازمان ادوارتحکیم وحدت همچنین با انتشار بیانیه ای با ابراز نگرانی از تداوم بازداشت آقایان احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی دبیرکل و سخنگوی این سازمان تاکید کرد: " این سازمان از هیچ ابزار قانونی و مسالمت‌آمیزی در جهت دفاع از حقوق اعضای خود و سایر بازداشت‌شدگان بی‌گناه، نخواهد گذشت.افسوس که دستگاه قضایی که بایستی مرجع تظلم خواهی مردمان باشد اینک به نهادی بدل شده است که بخشی از آن علیه بخش دیگر کودتا کرده، بی اعتنا به دستورات عالیرتبه‌ترین مقام قضایی کشور، شبانه بساط محاکمه جمعی از فرزندان خدوم و خوش سابقه این مملکت را فراهم می‌کند و انبوه خانواده‌های مظلوم، بی‌پناه و داغدار شهدا و زندانیان را با این واقعیت مواجه می‌سازد که دیگر هیچ ملجاء و دادستانی در حاکمیت نیست که به ندای دادخواهی آنان گوش فرا داده و به دادگستری بپردازد.
برخورد با منتقدین به "نفع نظام" نیست
عبدالله نوری، اولین وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی در انتقاد به رفتار غیرقانونی مسئولین نظام با منتقدین و معترضین می گوید:" آیا این مسیری که در طول چهار ماه گذشته طی شده به نفع کشور، نظام، انقلاب و ایران است یا به ضرر کشور تمام شده است؟"آقای عبدالله نوری با اشاره به اینکه زیدآبادی انسانی است که می تواند برای نظام مفید باشد، ادامه می دهد: "اینبار برخلاف گذشته تقریبا با کسانی برخورد شده است که همگی در پی حضور در انتخاباتی که حکومت مدعی بوده که می خواهیم همه شرکت کنند، آمدند و شرکت فعال کردند. حتی تحریمی ها، آمدند و در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری حضور پیدا کردند؛ اما زمانی که انتخابات پایان یافت، جمعی از بهترین نیروهای کشور، نیروهایی که در رده ها، جایگاه ها و حوزه های مختلف تاثیرگذار بوده و صاحب تحلیل برای کشور و انقلاب بوده اند، با این اتفاق ها مواجه شدند که نیاز به گفتن ندارد.»نوری با اشاره به اینکه حکومت اسلامی یعنی حکومتی که باید برخاسته از اسلام باشد،تاکید کرد:" نظامی که هرروز یک عده را کنار بگذارد، باید بداند که خودش آسیب می بیند.نباید اگر فردی تحلیل و یا برداشتی متفاوت از حاکمیت داشته باشد، با او اینگونه برخورد شود. برخوردی که نمی فهمیم یعنی چه و چرا دنبال می کنند؟ عده ای از عزیزان مفید به نفع نظام و کشور را گرفته اند و دنبال این هستند تا بیایند و یکسری حرف هایی را که حکومت فکر می کند که می تواند بر مردم تاثیرگذار باشد، بیان کنند."از سوی دیگرشورای فعالان ملی- مذهبی با صدور بیانیه ای با تاکید بر تداوم جنبش سبز علی رغم فشارفعالان سياسی و مدنی، دانشجويان، معلمان، روشنفکران تصریح کرد:" در روند بازداشت‌های غيرقانونی پس از انتخابات، برخی روشنفکران، و شخصيت‌های سياسی و آزاديخواه به جرم عقيده و انتقاد به وضع موجود زندانی شدند و ماههاست که در سلول‌های انفرادی تحت فشارهای گوناگون به سر برده و اکنون که بازجويی زندانيان حتی با سناريوهای طراحی شده، به پايان رسيده، تحت فشار نگه داشتن زندانيانی که کل روند دادرسی‌شان خلاف مفاد قانون اساسی، آيين‌دادرسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر بوده، فاقد توجيه حقوقی و قانونی می‌باشد."و در ادامه ضمن درخواست آزادی سریع زندانیان بویژه آقایان زید آبادی ، ملکی و صمیمی هشدار داده اند: " ما به حاکمان توصيه می‌کنيم که از تاريخ درس بگيرند و ريشه‌ی اعتراضات کنونی را نه با توهم توطئه، بلکه در رفتارهای سياسی- امنيتی پيشين خود، پی‌جويی کنند و دست از رفتارهای سلطه‌جويانه‌ی خود بردارند و بدانند که بازداشت‌های غيرقانونی کنونی نه تنها به نفع آنها نخواهد بود، بلکه بازتاب‌های جديدی را به دنبال خواهد آورد."
دروغ گویی مقامات قضایی
چندی پیش همسر آقای زيدآبادی با اشاره به دروغ گوی های مسئولین قضایی اعلام کرد:" آقايان اعلام کردند که زيدآبادی گفته وکيل نمي خواهم؛ من در آخرين ملاقاتی که داشتيم از احمد پرسيدم چرا گفته ای وکيل نمی خواهی که جا خورد و گفت من چنين چيزی نگفته ام؛ دروغ گفته اند. و از همان روز وکلای ايشان باز شروع به پيگيری کردند و از همان روز وکلای ايشان باز شروع به پيگيری کردند اما اکنون دقيقا دو هفته است که پرونده احمد روی ميز آقای سبحانی، بازپرس شعبه دو است و از آقای سبحانی که می پرسيم چرا پرونده به صورت بلاتکليف همچنان روی ميز شما مانده، می گويد من قرار نهايی را صادر کرده ام، برويد از آقای حداد بپرسيد.."محمد شریف برای تبیین بهتر موضوع به پرونده احمد زیدآبادی اشاره کرد: « از طرف احمد زیدآبادی و عبدالله مؤمنی گفته می شود که وکیل نمی خواهند. از طرف آقای مؤمنی مدرکی ارائه می شود اما از طرف آقای زیدآبادی به ادعای محض بسنده می شود که بعداً مشخص می شود این ادعا صحیح نبوده است. اما وکالتنامه ای که به امضای ایشان رسیده باشد، هنوز به دست ما وکلا نرسیده است.»همسر دبیرکل زندانی سازمان دانش آموختگان ایران با اشاره به انواع فشارها و شکنجه‌هایی که بر همسرش در مدت چهار ماه گذشته تصریح کرد: " قرار بازداشت آقای زیدآبادی تمام شده و قاضی صراحتا می‌گوید که دادستان مانع آزادی آقای زیدآبادی است به بهانه این که پرونده‌ها باید مسیر قانونی را طی کنند در حالیکه خود ایشان عملا جلوی اجرای قانون ایستاده‌اند و من نمی‌دانم چرا آقای دادستان که این مقدار دغدغه قانون دارد موارد نقض قانون را نمی‌بیند".
افزایش رو به رشد روزنامه نگاران زندانی در "آزادترین کشور جهان"...!!!!
بنا به گفته مهدیه محمدی، مهم ترين اتهام همسرش نگارش نامه سرگشاده به آيت الله علی خامنه ای است.گفتنی است متن نامه سرگشاده احمد زيدآبادی خطاب به آيت الله خامنه ای که در فروردين ماه ۸۶ در رسانه های اينترنتی منتشر شد که در آن احمد زیدآبادی به طرح دو سوال از مقام رهبری پرداخته بود: "سوال اول در باره نقد عملکرد مقام رهیری به این مضمون بودکه به چه علت شرعی، عقلی، قانونی و يا عرفی و بر اساس کدام مصلحت عمومی، پرسش علنی از رهبری و يا نقد گفته‌ها و عملکرد وی، عملا در جامعه ايران ممنوع است؟اما پرسش دوم مربوط به ، بحث دستيابی ايران به چرخه سوخت هسته‌ای، از رهبری بود که چرا آقای خامنه ای اصرار دارند که همه ايرانيان ارزيابی ايشان را از شرايط داشته باشند و اگر جز اين باشد به تعبير وی حرف دشمن را تکرار می‌کنند و يا به گفته برخی از مقام‌های امنيتی، از عوامل دشمن هستند."گفتنی است که طی روزهای اخیر شایعاتی مبنی بر صدور حکم حبس برای احمد زیدآبادی در برخی سایت‌های اینترنتی منتشر شده بود. محمد شریف، وکیل احمد زیدآبادی با تکذیب اخبار منتشره نسبت به منشا و هدف چنین شایعاتی ابراز تردید کرد. وی در ادامه ضمن رد احتمال صدور رای و تعیین مجازات در پرونده احمد زیدآبادی گفت: "به لحاظ شکلی و آیین دادرسی کیفری و مطابق با آخرین پی گیری های اینجانب و همکارانم به عنوان وکیل آقای زیدآبادی و همچنین همسر ایشان طی روزهای اخیر، پرونده احمد زیدآبادی همچنان در اختیار دادسرا و بازپرس مربوطه است،‌لذا از آنجا که پرونده همچنان در مرحله تحقیقات مقدماتی است و هنوز هیچگونه تصمیم قضایی (اعم از صدور کیفرخواست یا تبرئه و …) در این مرحله اتخاذ نشده است،‌اساسا خبر صدور حکم مجازات بدون آنکه پرونده وارد مرحله رسیدگی دادگاه شده باشد، کذب محض است".شریف همچنین افزود:‌"علاوه بر این با توجه به شفافیت و علنی بودن فعالیت‌های دکتر احمد زیدآبادی به اعتقاد اینجانب هیچگونه اتهامی نسبت به ایشان قابلیت انتساب ندارد و بر این مبنا مطابق موازین قانونی صدور کیفرخواست نیز علی الاصول منتفی است".همچنین گزارشگران بدون مرزطی بیانیه ای با اشاره به تاکید رهبری و احمدی نژاد بر اینکه ایران آزادترین کشور جهان است، بیان داشتند: " روزنامه‌نگاران زندانی ایران قربانی بدرفتاری و شکنجه و درشرایط اسفباری بسر می‌برند. احمد زیدآبادی چهره مشهور روزنامه‌نگاری در ایران برای خواندن نامه های دیکته شده از سوی بازجویان تحت فشار قرار دارد.روزنامه‌نگاران زندانی در ایران از همه حقوق ابتدایی خود محروم، وکلا و خانواده هایشان تهدید می‌شوند و از هیج حمایتی برخودار نیستند."
*****

کاخ سفيد اعلام کرد؛ باراک اوباما منتظر پاسخ ايران است
روز جمعه گذشته هرچه به ساعات پاياني اش نزديک مي شد و از پاسخ تهران به پيش نويس قراردادي که آژانس بين المللي انرژي اتمي آن را جهت تهيه سوخت هسته يي رآکتور تنظيم کرده بود، خبري نشد، اين گمانه بيشتر قوت يافت که ايران موافق آنچه در وين همراه با سه کشور امريکا، روسيه و فرانسه درباره اش به موافقت اصولي دست يافته، نيست و قصد دارد بخشي از پيشنهاد تهيه سوخت مورد نيازش را تغيير دهد.
اين گمانه وقتي تشديد شد که از بين چهار پايتختي که در وين با حضور البرادعي به رايزني پرداختند، فقط تهران بود که بدون توجه به خواسته مديرکل مبني بر ارائه جواب نهايي درباره قرارداد، وقعي به اين درخواست نگذاشت و به دنبال آن شامگاه جمعه نيز سلطانيه نماينده ايران در آژانس گفت؛ «در اين هفته به پيشنهاد هسته يي پاسخ خواهيم داد.» سلطانيه اشاره يي به زمان دقيق ارائه پاسخ نکرد و فقط تاکيد کرد؛ «ايران به زمان بيشتري براي بررسي مفاد اين موافقتنامه نياز دارد.»
به موجب پيشنهادي که مديرکل آژانس بعد از سه روز در مذاکرات فني در وين و با حضور ايران، امريکا، فرانسه و روسيه برپا شد، تهران بايد حدود 1200 کيلوگرم از ذخاير اورانيوم با غلظت 5/3 درصدي خود را به مسکو ارسال کند. بعد اين اورانيوم پس از غني سازي تا حد 20 درصد براي تبديل به ميله هاي سوخت به فرانسه فرستاده شود و در پايان سال 2010 به ايران بازگردانده شود.
پس از پايان مذاکرات وين در چهارشنبه گذشته بود که هر چهار کشور اعلام کردند از گفت وگوهاي انجام شده راضي اند. البته کشورهاي غربي در ادامه تاکيد کردند با اين حال صحبت کردن از مثبت بودن جلسه تا وقتي که اين قرارداد امضاي نهايي نشده، زود است. در چنين وضعيتي برخي رسانه هاي خارجي از انصراف ايران خبر دادند و گفتند تهران قصد دريافت سوخت به ازاي ارسال اورانيوم غني شده ضعيف خود را ندارد و درصدد خريد سوخت بدون نقل و انتقال اورانيوم 5/3 درصد است. در همين باره يک مقام ايراني حاضر در نشست وين گفت تهران ترجيح مي دهد سوخت مورد نيازش را از يک فروشنده بين المللي بخرد اما خبرگزاري مهر به نقل از يک مقام آگاه اين خبر را تکذيب کرد و گفت ايران پيشنهاد جديدي جهت خريد اورانيوم ندارد.
اين مقام مطلع در خصوص شايعات موجود مبني بر اينکه ايران به آژانس پيشنهاد داده است به جاي خارج شدن اورانيوم از ايران کل اورانيوم مورد نياز براي رآکتور تهران از خارج خريداري شود، گفت؛ هنوز هيچ پيشنهاد رسمي از طرف ايران به آژانس اعلام نشده و بعد از بازگشت آقاي سلطانيه به وين پاسخ جمهوري اسلامي ايران به آژانس اعلام خواهد شد.علي اصغر سلطانيه نيز در گفت وگويي تلفني با واحد مرکزي خبر بدون آنکه اشاره يي به پيشنهاد جديدي داشته باشد، گفت؛ پس از ارزيابي نهايي نتيجه را در بازگشت به وين طي هفته آينده به اطلاع آقاي البرادعي مديرکل آژانس خواهم رساند.
علي اصغر سلطانيه همچنين در گفت وگو با ايسنا با اشاره به آنچه از آن به عنوان ضرب الاجل تعيين شده از سوي محمد البرادعي براي پاسخ کشورهاي حاضر در مذاکرات وين به پيش نويس طرح آژانس ياد شده است، گفت؛ «هيچ ضرب الاجلي در کار نبوده و البرادعي از کشورهاي حاضر در مذاکرات وين خواست تا جمعه به اين پيش نويس پاسخ دهند بنابراين اين موضوع صرفاً يک درخواست بوده است.»
آژانس نيز روز جمعه با انتشار بيانيه يي اعلام کرد ايران به محمد البرادعي اطلاع داده که در حال بررسي اين پيشنهاد است ولي به زمان بيشتري نياز دارد. به همين دليل اواسط هفته آينده پاسخ خود را ارائه خواهد کرد. اين بيانيه همچنين افزود مديرکل آژانس اميدوار است پاسخ ايران هم مانند سه کشور ديگر مثبت باشد، زيرا تصويب اين توافق نشانگر دوره جديدي از همکاري خواهد بود. سخنگوي وزارت خارجه امريکا نيز بعد از اعلام موضع ايران مبني بر اينکه طي هفته آينده به پيشنهاد آژانس بين المللي انرژي اتمي پاسخ مي دهد، گفت؛ «معتقدم مي توانيم براي مدت کوتاهي صبر کنيم ولي اين چارچوب زماني نامحدود نيست.»
به گزارش ايلنا به نقل از شينهوا يان کلي ادامه داد؛ «اميدواريم طرف ايراني طي هفته آينده پاسخ مثبتي به پيشنهاد آژانس بدهد.» کلي همچنين گفت؛ «واضح است که ترجيح مي داديم پاسخ ايران را جمعه دريافت کنيم. اين مساله را با رويکردي مبتني بر فوريت دنبال مي کنيم.» از سوي ديگر، کاخ سفيد امريکا هم اعلام کرد «باراک اوباما» رئيس جمهوري اين کشور هنوز منتظر پاسخ ايران به پيشنهاد غني سازي اورانيوم از سوي آژانس بين المللي انرژي اتمي است. اما تاخير ايران در اعلام نظر نهايي درباره توافقات نشست وين با واکنش چهره ها و رسانه هاي مختلف مواجه شد.
از سوي ديگر در حالي که يکي از توافق هاي حاصله در نشست ژنو که نهم مهر گذشته به دست آمد، هنوز به مرحله نهايي نرسيده است، پذيرش ايران براي بازديد بازرسان آژانس از تاسيسات هسته يي قم (فردو) جنبه عملي به خود يافت. به اين ترتيب همان طور که قرار شده بود بازرسان اجازه بازديد از اين مرکز را داشته باشند، ديروز تعدادي از بازرسان آژانس به ايران آمدند و بنا است امروز به مرکز فردو بروند. به گزارش ايلنا به نقل از شينهوا، بازرسان آژانس انرژي اتمي، دو يا سه روز در ايران خواهند ماند.
*****
براي 30 کيلو سوخت نبايد همه اورانيوم غني شده را بدهيم
رئيس اسبق سازمان انرژي اتمي ايران می گوید؛ با طرح مسائل مربوط به تهيه سوخت براي رآکتور اتمي تهران، اين سوال براي کارشناسان پيش آمده است که آيا تهيه سوخت براي رآکتور نياز به اين همه جنجال سياسي دارد؟ رضا امراللهي در گفت وگو با ايلنا افزود؛ ايران اورانيوم غني شده نيروگاهي دارد که لازم است آن را نگهداري کند اما براي کارشناسان مجهول است که چرا براي گرفتن 30 کيلو اورانيوم غني شده با غناي 20 درصد ما بايد اين همه اورانيوم غني شده تحويل دهيم، پيش از آنکه سوخت رآکتور پژوهشي را دريافت کنيم. وي تصريح کرد؛ بسياري از مسوولان کشوري مي دانند و آژانس هم بارها اعلام کرده است ايران پس از پيروزي انقلاب حدود 680 تن کيک زرد را در دوره نخست وزيري ميرحسين موسوي وارد کرده و اورانيوم غني شده موجود که 1600 کيلو اورانيوم است از اين منبع بوده و متاسفانه بعد از آن کشور نتوانسته است حتي يک گرم کيک زرد از خارج از کشور وارد کند.
امراللهي با تاکيد بر اينکه ايران ذخيره قابل ملاحظه يي از اورانيوم نداشته و ندارد و اين نکته را کارشناسان در سال هاي گذشته بارها گفته و نوشته اند، افزود؛ ايران در دوره اول رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني توانست طراحي بخشي از قلب رآکتور تهران براي سوخت با غناي20 درصد را اجرا کند که در نوع خود و در آن زمان و حتي امروز نيز بي نظير است چراکه موجب انتقال تکنولوژي بسيار پيشرفته يي شد و توانستيم به کمک آرژانتين سوخت 30 کيلويي اين رآکتور را بي سروصدا تهيه کنيم، طوري که رآکتور تهران در 20 سال گذشته در حال کار بوده و هنوز هم براي چند سالي سوخت دارد. وي ادامه داد؛ اکنون اين سوال مطرح است که اولاً چرا امروز براي تهيه سوخت اين رآکتور پژوهشي اين همه سر و صدا راه انداخته ايم، در حالي که طراحي قلب رآکتور و ميله هاي سوخت را که کاري به مراتب دشوارتر بود با کمک آرژانتين انجام داده بوديم و ديگر به طراحي محفظه جديدي نياز نيست، به علاوه اين سوخت را 20 سال قبل بدون جنجال تهيه کرده بوديم و مطمئن هستم متخصصان انرژي اتمي و به ويژه رئيس جديد آن که خوشبختانه خود متخصص اين امر است بدون هيچ مشکلي باز هم مي تواند سوخت رآکتور تهران را تهيه کند. رئيس اسبق سازمان انرژي اتمي ايران تاکيد کرد؛ دخالت ساير مقامات و سياسي کردن آن به نفع کشور و دولت نيست، در حالي که آن زمان زير فشار بي پولي، جنگ و تحريم هاي خيلي سخت تر قرار داشتيم که امروز هيچ کدام از آنها وجود ندارد. در حالي که رآکتور پژوهشي تهران حدود 30 کيلو اورانيوم غني شده 20 درصد نياز دارد.
امراللهي با بيان اينکه اينجانب و همکارانم در سال هاي 1365 تا 1370 اين رآکتور را تعمير اساسي کرديم، تصريح کرد؛ بر اين باور هستم که حداکثر عمر اين رآکتور اگر به طور جدي کار کند بيش از 15 سال ديگر نمي تواند باشد (عمر فعلي آن 35 سال است) و به نظر من نمي ارزد که اين همه ريسک را براي تامين سوخت چنين رآکتوري بپذيريم. وي گفت؛ فرانسه پول اورانيوم غني شده براي حدود 50 تن را از ايران دريافت کرده است، پس چرا حاضر نيست براي نشان دادن حسن نيت خود 01/0 اين مقدار را که براي سوخت رآکتور پژوهشي تهران کافي است، به سوخت رآکتور پژوهشي تبديل کرده و پس بدهد. وي افزود؛ آلمان که سازنده نيروگاه بوشهر بود، گاز اورانيوم غني شده نيروگاه بوشهر را که متعلق به ايران است به رغم راي دادگاه به ايران پس نداده است و بر اساس مدارک موجود حتي بهاي انبارداري آن را نيز دريافت داشته. آيا امروز وقت پس دادن بخش کمي از آن براي ساخت سوخت رآکتور پژوهشي تهران که فقط به درد توليد راديوداروها مي خورد، نرسيده است؟
*****
هدفمند کردن يارانه ها بر بستر تامين اجتماعي
بهروز بهزادي
يکي از نمايندگان اعلام خطر مي کند و در نامه يي پيشنهاد مي دهد طرح هدفمند کردن يارانه ها يک سال عقب بيفتد. وزير بازرگاني از انتظار شوک قيمتي سخن گفته است. شماري از نمايندگان مي گويند تصويب لايحه هدفمند کردن يارانه ها به طور حتم بر وضع زندگي دهک هاي پايين جامعه تاثير منفي خواهد گذارد. نماينده يکي از شهرهاي آذربايجان شرقي با دليل ثابت مي کند که بررسي سريع اين بحث در جلسات فشرده به ضرر مردم است. مرکز پژوهش هاي مجلس احتمال تورم 60درصدي مي دهد و رئيس آن اعلام مي کند حتي اگر احتمال وقوع اين فاجعه کم باشد، شرط عقل است که احتياط کامل به عمل آيد. يکي از خبرگزاري ها گزارش مي دهد «لايحه هدفمند کردن يارانه ها در مجلس شوراي اسلامي در حالي آخرين مراحل تصويب را از سر مي گذراند که نگراني از حذف يارانه کالاهاي اساسي لحظه به لحظه بيشتر مي شود.» و در ادامه خبر از احتمال ايجاد مشکلات اجتماعي مي دهد. بسياري از کارشناسان اقتصادي اصرار مي کنند در شرايط حاضر نبايد تصميم پرريسک حذف يارانه ها را گرفت و...
آنچه نوشتم جزء کوتاهي از بحث هاي طولاني جامعه است؛ آنچه در مطبوعات و خبرگزاري ها آمده است. آن سوتر، در ميان مردم اگر برويد مات و مبهوت مانده اند، بسيار نگرانند و حق هم دارند چراکه هر يک از کارشناسان به گونه يي لبه تيز انتقاد را پيش کشيده است و هيچ کس با قاطعيت به آنان اطمينان نداده است. گرچه هدفمند کردن يارانه ها يا آزادسازي قيمت ها في نفسه تغيير مسير از کژراهه به راهي راست در اقتصاد است، ولي رژیم و مردم را از راهرويي عبور مي دهد که گرماي سوزنده و هرم آتش آن شايد تحمل ناپذير باشد. اگر بتوان از اين معبر گذشت، نتيجه آن شاید نیکو باشد.
آيا مي توان به بهار رسيد يا در نيمه راه بازخواهيم گشت، همچنان که در دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني طرح تعديل اقتصادي را برنتافتيم و مصوبات دولت خاتمي را درباره افزايش ساليانه بهاي برخي از کالاهاي اساسي مثل بنزين متوقف کرديم. کسي مي گفت اگر طرح تعديل دوران هاشمي اجرايي مي شد، امروز مشکلي نداشتيم تا طرح هدفمند کردن يارانه ها را عرضه کنيم. به هر حال سفري آغاز شده است؛ سفري که همگان در نگراني رسيدن به مقصد با هم شريکند و اين نگراني ها که برشمردم، نگراني درستي است چراکه بسياري از کالاها با يارانه عرضه مي شود و اينک که يارانه ها حذف و قيمت اين کالاها آزاد مي شود، موجي از افزايش قيمت ها و تورم ايجاد مي کند که تبعات آن هنوز به روشني قابل ارزيابي نيست. در واقع اگر افزايش قيمت ها و تورم را عارضه طرح هدفمند کردن يارانه ها بدانيم، اين عارضه بر پيکر نحيف بخش هايي از اجتماع خواهد نشست که در اصطلاح طبقات فقير و کم درآمد ناميده شده اند. اين افراد که بيشترين آسيب ها را خواهند ديد، جامعه را با آسيب هاي جدي روبه رو خواهند کرد که تحت نام مشکلات اجتماعي قابل بررسي است؛ مشکلاتي که احتمال دارد کشور را با زيان هايي به مراتب بيشتر از سود احتمالي طرح هدفمند کردن يارانه ها روبه رو کند. پس اگر در اجراي طرح هدفمند کردن يارانه ها که همان آزادسازي قيمت ها است، اصرار داريم، بايد از پيش قوانيني درباره تامين اجتماعي تصويب کنيم که کف زندگي خانوار در آن مشخص باشد.براي مثال يک فرد بالغ در اجتماع ما که به هر دليلي از کار افتاده است، بداند که طبق قانون بايد از چه مزايايي برخوردار باشد و اگر چنين مزايايي به او تعلق نگرفت، حق داشته باشد آن را از دولت مطالبه کند.مصداق اين تامين اجتماعي را در برخي از کشورهاي دنيا مي توانيم شامل حداقل حقوق افراد بدانيم که کم و بيش مسکن (يک اتاق با توالت و حمام) و هزينه خورد و خوراک و در بعضي موارد استفاده از کالاي فرهنگي است.
*****
مهدي کلهر در رابطه با پناهندگي دخترش به آلمان خبر داد
جناح حاکميتي در اين قضيه نقش داشته است
مشاور رسانه يي احمدي نژاد روز گذشته در گفت وگو با ايلنا در نمايشگاه مطبوعات در خصوص پناهندگي دخترش به آلمان با رد اظهارات جوانفکر که گفته بود يک جناح سياسي داخلي در ماجراي پناهندگي دخترش نقش داشته است، اظهار داشت جناح حاکميتي هم در اين قضيه نقش داشته است. وي افزود؛ برخي افراد که حدود يک سال و نيم با همسر بنده در ارتباط بودند، در اعزام دخترم به خارج از کشور دست داشته اند.
وي در ادامه با بيان اينکه دخترم گفته است اين موضوع ربطي به موج سبز ندارد، تصريح کرد فيلمي هم عليه شکنجه ساخته است که کار خوبي کرده است. وي سپس گفت؛ البته اعتقاد دارم دست بيگانگان در قضيه درخواست پناهندگي دختر من دخالت دارد و اين امر در راستاي اجراي پروژه «مده آ» صورت گرفته است ولي نفوذي هاي دشمن در دو جناح سياسي حضور دارند. به گزارش ايلنا مشاور احمدي نژاد با اشاره به اينکه در اين پروژه وقتي دشمن نتواند از راه هاي نظامي و اقتصادي وارد شود، براي مقابله با رقبا، از منفذ گسل هاي فرهنگي استفاده مي کند، گفت؛ غربي ها عليه همه شخصيت هاي نظام و براي تخريب آنها اين فضاسازي ها را انجام مي دهند، کمااينکه عليه مهندس موسوي هم اين کار را کردند.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا استفاده احمدي نژاد در انتخابات از مساله فرزندان هاشمي را که براي حذف هاشمي صورت مي گرفت هم مي توان در راستاي پروژه مده آ دانست، گفت؛ بنده اين پروژه را دست ساز امريکا مي دانم. معتقد هستم بايد اختلافات سياسي را کنار گذاشت و کساني که از اين ابزارها استفاده مي کنند، بازي خورده دشمن در پروژه مده آ هستند. وي در ادامه با بيان اينکه ما در مساله خانواده بسيار حساس هستيم، گفت ولي غربي ها فرزندان شان را مانند حيوانات تربيت مي کنند، تا يک سني مواظبش هستند، بعد رهايش مي کنند که روي پاي خودش بايستد، البته يک محاسني هم دارد، ولي در نظام خانوادگي ما چنين نيست و دلبستگي هاي قوي خانوادگي ما سبب مي شود دشمن از اين نقاط براي ضربه زدن استفاده کند.
کلهر درباره اينکه چرا خودش در مناظره با مرعشي تلويحاً توصيه هايي به هاشمي رفسنجاني براي مراقبت از فرزندانش داشت، گفت؛ من منظورم فرزندان و خانواده هاشمي نبود بلکه منظورم فرزندان سياسي وي که در صحنه کشور حضور دارند مانند احمدي نژاد و قاليباف بود. مشاور احمدي نژاد گفت؛ دختر من مي ترسد که اگر بازگردد با برخوردهاي خاصي روبه رو شود و من به عنوان پدر همه وظايف خودم را در قبال وي انجام ندادم و در اين راستا مشکل خاصي احساس نمي کنم.
وي درباره اينکه چرا پناهندگي دخترش را در راستاي پروژه نرم دانسته است، گفت؛ قطعاً چنين چيزي هست و اين پروژه توسط بيگانگان طراحي شده است. وي همچنين از پروژه آژاکس2 توسط امريکايي ها در انتخابات رياست جمهوري براي سرنگوني احمدي نژاد خبر داد و گفت؛ آنها قصد داشتند مانند پروژه آژاکس که عليه مصدق اجرا شد، با صرف هزينه يي معادل 75 ميليون دلار احمدي نژاد را نيز به همان سرنوشت دچار کنند که موفق نشدند.
*****
فضلي: چهار لشگر را براي براندازي سازماندهي کرده بودند
به گزارش فارس فرمانده سپاه تهران در روايتي جديد از حوادث پس از انتخابات گفت؛ گروه براندازي چهار لشگر انساني را سازماندهي کرده بود و چندين کارگروه ورزشي، سياسي، اقتصادي، امنيتي، فرهنگي و 20 کميته شامل کميته هاي دانش آموزي، دانشجويي، زنان، فرهنگيان، کارمندان، کشاورزان و اقشار مختلف براي انجام هدف تشکيل شد و قرار شد هر کانديدايي که از سوي اصولگرايان وارد عرصه انتخابات شد عقبه او هدف قرار گيرد تا فقط کانديداي مورد نظر آنان راي آورد و اگر اين گونه نشد ساز ابطال را سر بدهند که در همين راستا آتش فتنه را روشن کردند.
به گفته فضلي حرکت جنگ نرم دشمن از اسفندماه سال قبل و پيش از برگزاري انتخابات خود را نشان داد و قدم به قدم توسط دشمنان خارجي و داخلي حرکت خود را آغاز کردند که تخلف بزرگي در راه است يا اينکه دولت دروغگو است و اين مساله را آنقدر تکرار کردند تا مردم را با خود همراه کنند. به اعتقاد وي سران فتنه به رغم مسائل مطرح شده در نماز جمعه 29 خرداد توسط خامنه ای دست از خيانت و فتنه برنداشتند و حادثه 30 خرداد را در تهران رقم زدند و در 180 نقطه تهران درگيري صورت گرفت که با دستگيري عناصر فتنه درگيري ها کاهش يافت اما قطع نشد که در مرحله دوم با دستگيري سران فتنه آرامش بر تهران حاکم شد (....!!!!).
*****
لاريجاني از گسترش موشک هاي ايران خبر داد
رئيس مجلس اعلام کرد ايران موشک هاي خود را به عنوان يک عامل بازدارنده توليد مي کند و آن را گسترش مي دهد. به گزارش فارس «علي لاريجاني» در مصاحبه با شبکه خبري «يورونيوز» گفت؛ ايران موشک مي سازد و آن را به عنوان يک عامل بازدارنده گسترش مي دهد تا بتواند از خود مقابل تهديدها دفاع کند. لاريجاني با اشاره به برنامه هسته يي ايران افزود؛ ايران تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي فعاليت مي کند. چه کار ديگري بايد انجام دهيم؟ چيزي که برخي از کشورهايي همچون امريکا به ما مي گويند اين است که ما نمي توانيم حتي به فناوري هسته يي صلح آميز نيز دسترسي داشته باشيم. بنا بر اين آنها موضوع سلاح هسته يي ايران را بزرگنمايي مي کنند تا ما را از فناوري هسته يي صلح آميز منحرف سازند. رئيس مجلس ايران در خصوص اظهارات مقامات غربي مبني بر اينکه ايران به ساخت بمب هسته يي نزديک مي شود، گفت؛ اين يک دروغ است. حتي گزارش هايي که توسط سرويس هاي اطلاعاتي امريکايي منتشر شده است، حاکي از آن است که ما در آن راستا حرکت نمي کنيم.
اما ما اين مطلب را مخفي نمي کنيم که ما از دانش هسته يي برخوردار هستيم. وي در خصوص اينکه آيا اسرائيل در نظر دارد تاسيسات هسته يي ايران را توسط حمله از بين برد، تصريح کرد؛ بياييد اين تهديد را زياد جدي نگيريم. سوال من اين است آيا فرانسه سلاح هاي هسته يي دارد؟ انگليس چطور؟ آيا ما نبايد از آن بهراسيم. چرا اين کشورها متوقف نمي شوند؟ چرا جامعه بين الملل از آن نمي ترسد؟ وقتي به ايران مي رسد، آنها اعلام مي کنند ممکن است ايران در آينده سلاح هاي هسته يي اش را گسترش دهد. او در خصوص اينکه آيا ايران در حال انجام آزمايشات موشکي است و اينکه ايران داراي موشک هاي «اس-300» است، اعلام کرد؛ البته شکي نيست که ما خود را مجهز کرده ايم تا قدرت نظامي داشته باشيم اما اين يک موضوع مخفي نيست. ما آن را اعلام کرده ايم. ما موشک مي سازيم و آن را به عنوان يک نيروي بازدارنده گسترش مي دهيم. اگر آنها ما را تهديد کردند، سپس ما مجبوريم بيشتر توليد کنيم. اسرائيل تهديد مي کند. ما بايد آماده باشيم. ما بايد از خود دفاع کنيم اما ما هيچ کس را تهديد نمي کنيم. وي در خصوص اينکه واشنگتن ايران را متهم به حمايت از شورشيان و گروه هاي تروريستي عراق کرده است، تاکيد کرد؛ آيا شما شواهدي در اين باره داريد؟ امريکا به طور کامل مي داند که تروريست هاي عراق از کجا مي آيند.
لاريجاني درباره قانوني بودن اقدامات حماس و «حزب الله» گفت؛ البته اين دو گروه (حماس و حزب الله) با ديگر گروه ها متفاوت هستند. اين در واقع فعاليت و اقدام رسانه هاي غربي است. آنها درصدد هستند حزب الله و حماس را با تروريسم درهم آميزند. اين يک دروغ بزرگ است. وي درباره نگراني غرب از حمايت ايران از حزب الله و حماس اعلام کرد؛ ما به حمايت از آنها افتخار مي کنيم. ما هيچ گاه حمايت خود را از اين دو گروه انکار نمي کنيم. لاريجاني در بخشي از مصاحبه خود و درباره نقض حقوق بشر گفت؛ موضوعات مرتبط با حقوق بشر ارزشمند هستند و بايد جهان را نگران کنند و ما از آن استقبال مي کنيم. کشورها با جديت بايد با اين موضوع برخورد کنند. رخدادهايي که در «ابوغريب» و «گوانتانامو» رخ داده است، چيزهايي نيست که کسي بتواند از آنها چشم پوشي کند. هر کشوري که در آن نقض حقوق بشر صورت گرفته است بايد مورد بازجويي قرار گيرد.
*****
اجراي طرح ضربتي توليد بنزين از امروز آغاز مي شود
يک مقام مسوول در گفت وگو با فارس اظهار داشت؛ اجراي طرح ضربتي بنزين از ساعت صفر امروز يا ساعت 24 شنبه شب آغاز مي شود. اين گزارش حاکي است، اجراي طرح تامين 48 ساعته بنزين کشور به منظور برون رفت از تحريم هاي تحميل شده بر کشور در دستور کار قرار گرفته است. بر اين اساس، به رغم طرح شبهات فراوان به جهت اجراي اين طرح از سوي کارشناسان و نمايندگان مجلس، اجراي طرح تا به اين لحظه با موفقيت در دستور کار قرار گرفته و اجراي آن از امشب محقق خواهد شد. اين گزارش حاکي است، طرح مذکور با گذر از تاييدات کارشناسان امر در اسرع وقت به لحاظ بهره برداري در دستور کار قرار خواهد گرفت.
طرح 48 ساعته بنزين طرحي است که از سوي وزير نفت تبيين شده و در دستور کار قرار گرفته است. اين طرح با تغيير فرآيند در توليد بعضي واحد هاي مجتمع هاي پتروشيمي کشور محقق مي شود. بر پايه اين گزارش، طرح خودکفايي 48 ساعته از واردات بنزين شامل يک بسته جامع متشکل از توليد مکمل هاي جديد با قابليت افزايش درجه آرام سوزي بنزين، توليد بنزين از نفتاي سبک و محصولات آروماتيکي دو مجتمع پتروشيمي در عسلويه و بندرماهشهر و شناسايي فرمول جديد براي تبديل «نفتا» و «لايت اند» به بنزين با اکتان بالاست. بر اساس اين گزارش، در حال حاضر براساس دستورالعمل ها و استانداردهاي موجود در شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي، عرضه بنزين معمولي با عدد اکتان 87 و بنزين سوپر با عدد اکتان 95 صورت مي گيرد. در فرآيند پالايش و تقطير نفت خام ماده يي به نام «لايت اند» حاصل مي شود که اکتان آن بين 33 تا 35 است و به اين سبب و به جهت پايين بودن عدد اکتان آن، از آن در توليد بنزين استفاده نمي شود. بر اساس اين گزارش، از همين ماده در صورت ترکيب با مکمل OM60 مي توان بنزيني با عدد اکتان 90 تا 95 حاصل کرد و نياز به واردات 40 درصدي ايران به بنزين را تا حدود زيادي مرتفع ساخت.
*****
رضايت وزارت علوم از ناکامي(..!!)برخي تحرکات در دانشگاه
نمايشگاه مطبوعات بهانه مناسبي بود تا مسوولان وزارت علوم آخرين تحليل هاي خود را درباره فعاليت هاي دانشجويي ارائه کنند. مديران کل فرهنگي و دانشجويي وزارت علوم عصر روز جمعه را فرصت مناسبي ديدند تا در غرفه يکي از خبرگزاري ها حاضر شوند و آخرين وضعيت انجمن هاي اسلامي، دفتر تحکيم وحدت و شوراهاي صنفي را از نگاه دولت تشريح و ابراز خرسندي کنند که برخي تحرکات دانشجويي در دانشگاه ها در آغاز سال تحصيلي ناکام مانده است.
محسن اسلامي البته پيش از اين هم درباره طيف علامه دفتر تحکيم اتمام حجت کرده بود و به انجمن هاي اسلامي درباره ارتباط با اين طيف از اتحاديه سراسري انجمن هاي اسلامي دانشجويان هشدار داده بود. با اين حال او دوباره تاکيد کرد طيف علامه از سال 83 غيرقانوني خوانده شده و فعاليت هايش در دانشگاه همچنان هيچ محلي از اعراب ندارد؛ «بر اساس مصوبات قانوني سال 83 هيات نظارت مرکزي بر تشکل هاي اسلامي (در دولت هشتم) ديگر چيزي به عنوان طيف علامه دفتر تحکيم وحدت وجود خارجي ندارد. امروز به نام طيف علامه سخن گفته مي شود، به نام طيف علامه بيانيه صادر مي شود و... اما براي مجموعه يي که به نام طيف علامه معرفي مي شود نمي توان مصداق خارجي فرض کرد.» اسلامي با تاکيد بر اينکه «اکثر انجمن هاي اسلامي تاکيد دارند که از طيف علامه تبري جسته اند»، به ابلاغ چندباره مصوبه سال 83 وزارت علوم در دولت نهم اشاره کرد و گفت؛ «به دانشگاه ها ابلاغ و مقرر شد در صورتي که انجمن اسلامي دانشجويان مدعي پيروي از طيف علامه است، اقدام به تعطيلي آن انجمن کنند که اکثر دانشگاه ها نيز اعلام کردند انجمن اسلامي شان از طيف علامه تبري جسته است.» او ادامه داد؛ «البته ممکن است انجمن اسلامي در برخي دانشگاه ها که هم اکنون به طور رسمي فعاليت مي کنند، مشابهت هايي با طيف غيرقانوني علامه داشته باشند چون به هر حال انسان هستيم و داريم کار سياسي مي کنيم. به هر حال در چهار سال گذشته با اقداماتي که انجام شده است، سعي شده نورافکني در دانشگاه ها روشن شود. مسير سنگلاخ از جاده مشخص است و تفکيک مرزها شکل گرفته و شفاف سازي لازم صورت گرفته است.» مديرکل امور فرهنگي وزارت علوم با بيان اينکه «دانشجويان با ايده وزارت علوم دولت نهم همراهي کرده اند»، درباره مشابهت انجمن اسلامي دانشجويان برخي دانشگاه ها با طيف علامه و موضع فعالان صنفي نسبت به حضور افراد نزديک به اين طيف در مجموعه هايشان توضيحاتي ارائه کرد و گفت؛ «دولت نهم براي اينکه مشکلات مترتب بر انحراف تشکل ها از کارکردهاي اصلي شان حل شود، اعلام کرد هر دانشجويي مي خواهد کار سياسي انجام دهد به تشکل هاي سياسي برود. دانشجويان براي فعاليت صنفي به شوراهاي صنفي، براي فعاليت هاي علمي به انجمن هاي علمي و براي فعاليت هاي فرهنگي به کانون هاي فرهنگي هنري وارد شوند. يعني وزارت علوم در دولت نهم با مورد توجه قرار دادن تفکيک کارکردي تشکل ها از دانشجويان خواستار شد بر اساس قواعد و قوانين همراهي کنند که در کل هم اين همراهي صورت گرفت البته استثنائاتي نيز بعضاً پيش مي آيد.» اسلامي ادامه داد؛ «ممکن است در بيشتر دانشگاه هاي کشور وقتي فعاليتي با عنوان صنفي انجام مي شود واقعاً صنفي باشد اما در چند دانشگاه نيز ممکن است افرادي سياسي در شوراي صنفي فعاليت به اصطلاح صنفي کنند اما دارند کار سياسي هم مي کنند. بنابراين نمي توان گفت دانشجويان عضو شوراي صنفي در همه دانشگاه ها فعاليت سياسي مي کنند اما اعتقاد دارم اين اشکال در برخي دانشگاه ها وجود دارد. اين اشکال به شخص نيز برنمي گردد بلکه به عدم رعايت استانداردهاي دانشگاهي مربوط مي شود.» او اطمينان داد؛ «طبق بررسي که صورت گرفته است کانون هاي فرهنگي، شوراهاي صنفي و انجمن هاي علمي مي گويند که خودشان نمي گذارند فضاي کار و فعاليت هايشان متفاوت با کارکردهايشان شود. به نظرم اگر هم مجموعه يي که به عنوان تحکيم شناخته مي شود، بخواهد در دانشگاه فعاليت کند بايد اين قالب ها را بپذيرد.»
از سوي ديگر حسن مسلمي نائيني هم با تشريح حرکت هاي برخي براي سوءاستفاده از شوراهاي صنفي گفت؛ «در سال 78 به دليل اينکه انجمن هاي اسلامي ديدند مطالبات صنفي مطالبات خوب و مناسبي براي سوق دادن به سمت مسائل سياسي است، مطالبات صنفي را به دست گرفتند. مسوولان نيز متوجه اين قضيه شدند و تشکيل شوراهاي صنفي را به عنوان راهکاري براي جدا کردن دو حوزه صنفي و سياسي در عرصه فعاليت هاي دانشجويي ديدند.» مديرکل امور دانشجويان ادامه داد؛ «شوراهاي صنفي تا سال 83 در دانشگاه ها راه اندازي شده و فعاليت مي کردند اما وقتي در سال 83 مساله انجمن هاي اسلامي مشکل ايجاد کرد و دفتر تحکيم وحدت نيز به دليل يکسري فعاليت ها غيرقانوني شناخته شد به تدريج فتيله انجمن هاي اسلامي در دانشگاه ها پايين کشيده شد، و به علت اينکه فعاليت تعدادي از انجمن ها با قوانين و اساسنامه مربوطه سازگار نبود، تعدادي از انجمن ها تعطيل شد. بنابراين بعضي از اعضاي انجمن هاي اسلامي که تعطيل شده بودند به شوراهاي صنفي رفتند.» با اين حال مسلمي تحليل خود را اينچنين پي گرفت که انجمن ها در تسخير فکري شوراهاي صنفي چندان موفق نبوده اند. با اين حال او گفت وزارت علوم شوراهاي صنفي را از هرگونه فعاليتي که بوي سياست دهد، به شدت منع مي کند. مسلمي نائيني سپس به برخي تحرکات در زمان انتخابات پرداخت و ادامه داد؛ «با همکاري شوراهاي صنفي اجازه فعاليت سياسي در اين شوراها را نخواهيم داد و تقريباً نيز در سه سال گذشته فعاليت سياسي در قالب اين شوراها ديده نشده است هرچند دبيران شوراهاي صنفي در ايام انتخابات اخير رياست جمهوري اظهار مي کردند برخي ستادهاي انتخاباتي پيشنهاداتي براي استفاده از آنها مطرح کرده بودند اما خيلي هوشمندانه به آنها اجازه استفاده از شوراي صنفي داده نشد.» او همچنين با اشاره به درخواست برخي دانشجويان فعال صنفي براي تشکيل اتحاديه شوراهاي صنفي گفت؛ «درخواست تشکيل اتحاديه شوراهاي صنفي نيز سياسي به نظر نمي رسد. البته شايد چون مهندس هستم فکر مي کنم درخواست تشکيل اتحاديه صنفي، سياسي نيست.»
*****
آخرين تغييرات ساختاري وزارت علوم
وزير علوم، تحقيقات و فناوري جزييات تغيير ساختار اين وزارتخانه را تشريح کرد و گفت؛ تغييرات نهايي اواخر هفته اعلام مي شود اما در مجموع با معاونت نظارت راهبردي رياست جمهوري به اين جمع بندي رسيديم که در وزارت علوم پژوهش و فناوري را يک مقوله ببينيم.
کامران دانشجو در پاسخ به مهر با بيان اين مطلب افزود؛ علاوه بر اينکه معتقديم بايد پژوهش و فناوري را يک مقوله بدانيم سازمان پژوهش هاي علمي صنعتي را نيز داريم که يکي از کارکردهاي اصلي آن انجام تحقيقات و تبديل آن به صنعت و فناوري است. همچنين معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري را داريم که در راستاي تبديل فناوري به محصول تلاش مي کند. وي اضافه کرد؛ يکي از مشکلاتي که در حال حاضر وجود دارد تبديل علم به صنعت و تجاري سازي آن است که مورد تاکيد وزارت علوم است و در برنامه هايي که به مجلس ارائه کردم اين مورد را مورد تاکيد قرار دادم. دانشجو درباره ادغام معاونت هاي فرهنگي و دانشجويي نيز به مهر گفت؛ معاونت دانشجويي در دولت قبل به امور دانشجويي تبديل شده و از حالت معاونت خارج شده بود که قصد داريم اين معاونت را مجدداً مطرح و احيا کنيم. بنابراين معاونت دانشجويي به صورت يک معاونت مستقل باقي مي ماند. وزير علوم درباره سرانجام معاونت فرهنگي نيز گفت؛ اين معاونت نيز مستقل به کار خود ادامه خواهد داد. مهر هفته گذشته در گفت وگو با يک منبع آگاه از ادغام معاونت فناوري و پژوهشي وزارت علوم خبر داده بود.
*****
گلايه رئيس پليس مواد مخدر از نحوه برخورد با فروشندگان مواد مخدر صنعتي
رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي کشور ضمن انتقاد از نحوه برخورد قضايي با فروشندگان مواد مخدر صنعتي گفت؛ جرائمي مانند فروش مواد مخدر صنعتي به ويژه شيشه هنوز در دادگاه ويژه رسيدگي به جرائم دارويي رسيدگي مي شود. به گزارش مهر، سردار حميدرضا حسين آبادي صبح شنبه در حاشيه اولين دوره کلاس هاي آموزشي ويژه کارشناسان مبارزه با مواد مخدر افغانستان افزود؛ در بخش مبارزه با مواد مخدر صنعتي به شدت با مشکل مواجه هستيم و بخش اعظم آن مربوط مي شود به قسمت قضايي اين موضوع، به طوري که هنوز جرائمي مانند فروش شيشه در دادگاه رسيدگي به جرائم دارويي پيگيري مي شود. وي در پاسخ به اين سوال که چرا پس از دستگيري فروشندگان مواد مخدر بلافاصله اين افراد آزاد مي شوند، گفت؛ پليس تنها وظيفه دستگيري و تحويل مجرمان به دستگاه قضايي را دارد و بيشتر از 24 ساعت اجازه نگهداري مجرمان را ندارد. اينکه قاچاقچيان مواد مخدر يا فروشندگان مواد مخدر بلافاصله پس از دستگيري آزاد مي شوند را بايد از مراجع قضايي پيگيري کنيد(عموجان چرا خودت را به خریت میزنی..؟ آنها آزاد می شوند چون جزو باند سپاه مزدوران هستند..!!).
سردار حسين آبادي با اشاره به گزارش سازمان ملل گفت؛ طبق آخرين گزارش سازمان ملل 93 درصد مواد مخدر کل دنيا در افغانستان توليد مي شود. با توجه به کاهش قيمت هر کيلو ترياک از 157 دلار به 52 دلار مي توان دريافت توليد مواد مخدر در اين کشور به طور چشمگيري افزايش يافته است. اين در حالي است که 10 هزار تن مواد مخدر در انبارهاي قاچاقچيان مواد مخدر افغانستان انباشته شده است که معادل هزار تن هروئين و مصرف دو سال تمام معتادان به هروئين دنيا است. رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي کشور با اشاره به بحراني بودن وضعيت توليد مواد مخدر در افغانستان گفت؛ اين موضوع نه تنها براي منطقه بلکه براي تمام دنيا خطرناک است. سردار حسين آبادي با اشاره به سومين عمليات مشترک ايران و افغانستان در مرز مشترک سراوان گفت؛ طبق توافقي که با کشورهاي پاکستان و افغانستان صورت گرفته مقرر شده است در هر ماه دو عمليات مشترک در رابطه با مبارزه با مواد مخدر داشته باشيم. وي با اشاره به پر شدن انبارهاي مواد مخدر کشور گفت؛ با توجه به افزايش ميزان کشفيات پليس در حال حاضر چهار هزار و 380 تن مواد مخدر در انبارهاي پليس وجود دارد.
*****
وضع اهداي کتابخانه مشيري نامشخص است
در آستانه نهمين سالگرد درگذشت فريدون مشيري، وضعيت اهداي کتابخانه اين شاعر همچنان نامشخص است. بابک مشيري- فرزند اين شاعر- مي گويد؛ «هنوز هيچ کاري براي اهداي کتابخانه صورت نگرفته است و تنها کاري که ما مي توانيم انجام دهيم، دسته بندي کتاب ها و حفظ آنهاست تا اينکه مکاني براي آن پيدا کنيم.» او گفت؛ «در سال هاي گذشته با پيگيري هايي که از شهرداري براي اختصاص مکاني به کتابخانه مشيري داشتيم، جايي را براي کتابخانه به ما معرفي کرده بودند که اين فضا چندان مناسب کتابخانه نبود بنابراين اين موضوع منتفي شد و از آن زمان هم اقدام ديگري صورت نگرفت.» کتابخانه فريدون مشيري حاوي شش هزار جلد کتاب است که در بعضي از آنها به خط شاعر مطالبي نگاشته شده است.
بهار مشيري- دختر اين شاعر فقيد- نيز پيشتر در اين باره به ايسنا گفته بود؛ «براي اينکه کتابخانه پدرم از بين نرود، با چند جا مذاکره داشته ايم از جمله با سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، که به ما گفتند به ميراث شهرستان مراجعه کنيد اما ما نمي خواهيم کتاب هاي فريدون مشيري به شهرستان منتقل شوند. همچنين قبلاً با مسوول قبلي خانه هنرمندان گفت وگو کرده بوديم که گفته بود براي اين کار دستش باز نيست.»
از سوي ديگر، مجموعه يي از شعرهاي اين شاعر به آلماني منتشر خواهد شد، که به گفته بابک مشيري، ترجمه اين کار به تازگي شروع شده است. «بازتاب نفس صبحدمان» (کليات اشعار)، «از دريچه ماه»، «نوايي هم آهنگ باران»، «تا صبح تابناک اهورايي»، «آواز آن پرنده غمگين»، «لحظه ها و احساس»، «با پنج سخن سرا»، «از ديار آشتي»، «سه دفتر» («گناه دريا»، «ابر و کوچه» و «بهار را باور کن»)، «آه باران»، «مرواريد مهر»، «از خاموشي» و «تشنه طوفان»، از کتاب هاي منتشرشده فريدون مشيري هستند. چند گزيده هم از شعرهاي او به چاپ رسيده است شامل؛ «گزينه اشعار» (ريشه در خاک)، «نايافته»، «پرواز با خورشيد»، «برگزيده اشعار»، «دلاويزترين» و «زيباي جاودانه».
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
دعای کمیل هم ممنوع
مژگان مدرس علوم
برای ارزیابی میزان قدرت یا ضعف جمهوری اسلامی لازم نیست به بررسی نتایج مذاکرات حکومت با غرب بر سر انرژی هسته ای و غنی سازی اورانيوم بنشینیم و ببینیم آیا خبری از شعارهای دهن پرکن سابق در برابر پنج به علاوه ی یک هست یا نه. همچنین برای ارزیابی میزان قدرت یا ضعف جمهوری اسلامی لازم نیست بررسی کنیم و ببینیم پاسخ تروریستهای وابسته به سرویسهای امنیتی داخلی و بیگانه که حادثه ی خونبار بلوچستان را در هفته ی گذشته ایجاد کرده اند چه بوده است. در واقع برای ارزیابی قدرت و شجاعت سران جمهوری اسلامی کافی است ببیینیم نیروهای نظامی امنیتی انتظامی در داخل کشور به جان چه کسانی افتاده اند و مشت آهنین خود را به چه کسانی نشان می دهند و خلاصه از چه کسانی وحشت دارند.
در جریان حوادث پس از انتخابات اخیر همگان دیدند که اسلحه ی سرد و گرم شبه نظامیان عده ای مردم بی گناه و بی سلاح را نشانه رفت تا حاضران عبرت بگیرند و غایبان هم جرئت حضور در صحنه را نیابند.در جریان این حوادث حكومت قدرتمند جمهوری اسلامی که مدعی است استکبار جهانی را به زانو در آورده حتی از تشییع جنازه و مجلس ختم قربانیان خشونت و سرکوب دولتی وحشت داشت و مردان پرقدرت و پرانگیزه ی وفادار به نظام و آماده ی جان فشانی برای مقام ولایت فقیه تنها می توانستند برای بازداشت شدگان دست و چشم بسته قدرت نمایی کنند و در شکنجه گاه کهریزک جان و جرات را از ایشان بگیرند.
در ماههای اخیر نیروهای امنیتی رژیم که خود را از بهترين سرویسهای امنیتی جهان می دانند بارها و بارها شبانه به منزل روزنامه نگاران و فعالان سیاسی هجوم برده و در دل تاریکی شب آنها را بازداشت کرده اند تا همگان ابهت و قدرت و اقتدار و اعتبار نظام را با تمام وجود درک کنندامروز بازداشتگاههای نظام مقتدر پر است از سياسيون و دانشجويان و روزنامه نگاراني که طی سالهای گذشته تقریبا هیچ رسانه ای برای بیان دیدگاهها و نظرات خود نداشتند و جز اندیشه اصلاح در سر و اراده تغییر در دل هیچ سلاح دیگری که موقعیت آقای نظام را تهدید کند نيرويي دیگر پشتوانه حیات سیاسی آنان نبود.
جمع کثیری که ماههای گذشته سلولهای انفرادی یا بازداشتگاههای مخوفی همچون کهریزک را تجربه کرده اند واقعا چه خطری برای امنیت و اقتدار رژیم پرقدرتی چون جمهوری اسلامی داشتند که ابرقدرتها را به خضوع و خشوع در برابر خود وادار ساخته است؟ جز آنکه فرض کنیم آقای نظام آنقدر به مشروعیت و اعتبار و محبوبیت و اقتدار خود بی اعتماد است که به هر شخص و جریانی به عنوان رقیب بالفعل یا جایگزین بالقوه سوء ظن دارد. يعني همان بیماری شایع و رایج در میان شیفتگان قدرت مطلقه.
اما این تمام ماجرا نیست و نخواهد بود. از نظر ذهن توطئه انگار آقاي نظام اگر در غیاب نیروهای فعال سیاسی و محصور بودن آنان در چهار دیواری سلولهای تنگ و تاریک انفرادی هنوز جنبش اعتراضی با شور و نشاط به حیات خود ادامه می دهد و پس از روز قدس به سیزدهم آبان و شانزدهم آذر و بیست و دوم بهمن چشم دوخته و خود را برای مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا آماده می کند، باید کانون فتنه و مرکز توطئه برای براندازی نرم را در جایی دیگر و در میان کسانی دیگر جستجو کرد.در خانه و در میان خانواده ها. پس بیهوده نیست که پس از فعالان سیاسی دور دستگیری ها به فرزندان و همسران ایشان رسید و آنها نیز اوین و سلولها ی انفرادی را تجربه کردند تا رافت اسلامی به قرائت نظام مقتدر شامل حال آنها هم شود.
اما مساله به همینجا ختم نشد و هجوم وحشیانه ماموران به مراسم دعای کمیل در منزل شهاب طباطبایی حکایت فرا رسیدن فصل تازه ای از برخوردها را روایت کرد.ظاهرا برگزاری مراسم دعای کمیل هم به فهرست ابزارهای براندازی نرم پیوسته است و باید بساط آن جز در محافل حکومت ساخته بر چیده شود. مثل نماز جمعه و راهپیمایی روز قدس که باید خالی از اغیار باشد و مثل راهپیمایی سیزدهم آبان که در آن فقط هواداران استبداد داخلی حق دارند علیه استکبار خارجی شعار بدهند.
حادثه هجوم به مراسم دعای کمیل پنجشنبه شب گذشته که در آن زنان و فرزندان زندانیان سیاسی به تنها راه باقی مانده یعنی نیایش با خدای خود متوسل شده بودند حکایت از آشفتگی ذهنی و روانی سران حکومتی دارد که علت و سبب بحران را در همه جا جستجو می کنند جز در عملکرد ناصواب و پر اشتباه خود. اما آنها ظاهرا غافلند از اینکه راهی که مردم در آن پا نهاده اند برگشت ناپذیر است و حتی اگر همه مردان و زنان بالغ جنبش سبز نیز سلولها و راهروها و تمام محوطه زندان اوین را پر کنند کودکان خردسال سرود سرنگونی استبداد را در راه مدرسه تا خانه با هم ترنم خواهند کرد.بعد از محسن و مهدی میردامادی اینک نوبت به محمد و علی هم رسیده و مجموعه رنجهای خانوادگی – سیاسی زهرا مجردی در حال تکمیل شدن است اما همه خانواده های بازداشت شدگان اخیر می دانند که زهرا مجردی حالا هم مثل هميشه پیش از هر چیز به کاهش آلام و رنج های آنان می پردازد و در نهایت اگر وقتی برایش باقی ماند اندوه زندانیان خود را در دل می پروراند .
مشکل جمهوری اسلامی اما با دستگیری یک خانواده میردامادی و یک زهرا مجردی حل نخواهد شد . با جنبش بالنده سبز، اینک ایران پر است از خانواده های میر دامادی و زهراهای مجردی که رژیم از همه آنها می ترسد و در برابرهمه آنها احساس ضعف و ترس می کند.
*****
19 نفر از بازداشت شدگان دعای کمیل به اوین منتقل شدند
از میان بازداشت شدگان مراسم دعای کمیل که پنج شنبه شب برای آزادی زندانیان سیاسی برگزار شده بود، 19 نفر هنوز در بازداشت هستند.
به گزارش نوروز، این 19 نفر از بازداشتگاه موقت به زندان اوین منتقل شده اند. اسامی این افراد بدین شرح است:
1- میثم وره چهر، عضو شاخه دانشجویی جبهه مشارکت
2- محمدحسن خوربک، عضو شاخه دانشجویی جبهه مشارکت
3- اسماعیل صحابه، عضو شاخه دانشجویی جبهه مشارکت
4- تقی رمضان زاده، برادر عبدالله رمضان زاده
5- شیرکوند، پسر سعید شیرکوند
6- سعید نورمحمدی، عضو شاخه جبهه مشارکت
7- داور میر، رئیس کمیته روستایی ستاد مهندس موسوی و نائب رئیس جبهه مشارکت کرج
8- عطا تهرانچی
9- سعید قریشی
10- ایمان میراب زاده
11- امید میراب زاده
12- اشکان مجللی
13- محمد کیانوش راد
14- محمد شکوهی
15- کریم زاده، برادر همسر عبدالله رمضان زاده
16- هادی حیدری
17- امین شیرزاد
18- مهدیه مینوی
19- محبوبه حقیقی
یادآور می شود، در هجوم نیروهای امنیتی به مراسم دعای کمیل که در منزل پدر همسر شهاب طباطبایی، عضو در بند شورای مرکزی جبهه مشارکت برگزار شده بود، 71 نفر از افرادی که در مراسم دعا حضور داشتند، بازداشت شدند.
*****
طرح انقلاب فرهنگی دوم ریخته شد
مرتضی نیک پندار
در حالی که امام جمعه موقت تهران در خطبه های جمعه گذشته خود خواستار "انقلاب دیگری در دانشگاه ها مانند انقلاب اول "شده بود، شنیده می شود که شورای عالی انقلاب فرهنگی با همکاری سازمان بسیج مستضعفین طرحی را برای بومی سازی رشته های علوم انسانی در دانشگاه های کشور در دستور کار قرار داده است.

در طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوعاتی همچون بررسی محتوای کتاب ها و جزوات درسی علوم انسانی، بازنگری در واحدهای درسی ارائه شده در رشته های علوم انسانی و هدایت دانشجویان به آشنایی و مطالعه بیشتر معارف اسلامی، تدوین منابع جدید برای آموزش علوم انسانی برپایه معارف اسلامی و نیازهای بومی، متناسب کردن تعداد شاغلان به تحصیل در علوم انسانی با ظرفیت های مورد نیاز این رشته ها در کشور، ارزشیابی کیفی اساتید علوم انسانی و برنامه ریزی برای تولید اندیشه های علوم انسانی بر پایه مبانی اعتقادی پیش بینی شده است.
گفتنی است "آ سیدعلی گدا"در شهریور ماه گذشته مدعی شد که آموزش علوم انسانى در دانشگاه‌ها "منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانى دینى و اعتقادى" می‌شود. او گفته بود: "این مسئله نگران کننده است زیرا توانایى مراکز علمى و دانشگاه‌ها در زمینه کار بومى و تحقیقات اسلامى در علوم انسانى و همچنین تعداد اساتید مبرز و معتقد به جهان بینى اسلامى رشته‌هاى علوم انسانى در حد این تعداد دانشجو نیست."
" سیدعلی گدا"همچنین از افزایش کمی تعداد دانشجویان علوم اسلامی در دانشگاه ها انتقاد کرد وخواستار آن شد تا "دولت، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی به این موضوع رسیدگی کنند." بلافاصله پس از یاوه گوئی های او، محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران، نیز در خطبه‌های نماز جمعه، از تدریس علوم انسانی "غربی" در دانشگاه‌های ایران انتقاد کرد و گفت: "نباید اینگونه باشد که علوم انسانی به شیوه غربی در دانشگاه‌های کشور تدریس شود و فردی که دکترای علوم انسانی را اخذ می‌کند، از حقایق و معارف اسلامی بی‌خبر باشد."
پس از این فضله پراکنی موجی از نگرانی در کشور به وجود آمد که مقامات رژیم قصد راه اندازی یک انقلاب فرهنگی مشابه آن چه که در سال ۱۳۵۹ آغاز شد، دارند. کاظم صِدیقی، دیگر امام جمعه موقت جمعه تهران با سخنان خود این نگرانی ها را تایید کرد و به صراحت گفت که "انقلاب دیگری در دانشگاه‌ها، مانند انقلاب اول لازم است."
انقلاب فرهنگی اول ۲۹ سال پیش و تحت عنوان اسلامی‌سازی مراکز دانشگاهی و با هدف پاک‌سازی استادان و دانشجویان متهم به غرب زدگی انجام شد. در این انقلاب محتوای بسیاری از کتاب‌های درسی و علمی مورد بازبینی قرارگرفت و تغییراتی با هدف اسلامی کردن دانشگاه و اجرای شریعت در دانشگاه‌ها اعمال شد.
صِدیقی، امام جمعه موقت تهران هم اکنون نیز خواستار "خیزشی مردانه و جانانه" در حوزه علوم انسانی شده است و از "استادان مومن و آگاه به مسایل اسلامی" دعوت کرده تا "کتب علوم انسانی را بر مبنای قرآن و احکام اسلامی تالیف کنند". وی همچنین اظهار داشته که برخی استادان دانشگاه "رنگ غربی" گرفته‌اند، و افزوده که "نگرانی از فتنه اشرار" با "نگرانی از برخی کرسی‌های دانشگاهی" برابر است.
همزمان با این اظهارات مرضيه وحيد دستجردي وزیر بهداشت که نظارت بر دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور را نیز بر عهده دارد، از تصویب "طرح توسعه فرهنگ قرآنی" در شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داده است. به گفته او این طرح داراي چهار گروه تخصصي در وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامي، علوم تحقيقات و فناوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي است و هدف آن است که "فرهنگ قرآني را در دانشگاه‌ها توسعه دهيم."
*****
توقیف نشریه دانشجویی "بیداری" در دانشگاه شیراز
نشریه دانشجویی بیداری به مدیر مسئولی نسترن رفیعی توسط معاون فرهنگی دانشگاه شیراز توقیف شد. این نشریه پس از انتشار 11 شماره توقیف شده است.
دکتر عباسی معاون فرهنگی دانشگاه شیراز علت توقیف این نشریه را تشویش اذهان عمومی، تریب دانشجویان به انجام اعمال خلاف قانون و چاپ مطالب غیرواقع اعلام کرد.
جلسه رسیدگی به اتهامات این نشریه یکشنبه هفته آینده برگزار خواهد شد.
*****
تجمع هفتگی مادران صلح (مادران جانباختگان)
دیروز (شنبه 2 آبان) نیز مادران صلح مانند هفته های گذشته از ساعت 6 تا 7 پس از نیمروز به رغم تمام مزاحمت های مزدوران رژیم، در پارک لاله گرد هم آمدند و ضمن گردشی آرام و بی کلام در میعادگاه همیشگی خویش در پایان "سرود ای ایران ای مرز پرگهر" را دسته جمعی خواندند. به فیلمی درین مورد توجه نمایید:
*****
قرار بازداشت موقت "فریبا پژوه" تمدید شد
فریبا پژوه روزنامه‌نگار زندانی، بعد از ممنوع‌الملاقات شدن در هفته‌ی جاری قرار بازداشت موقت‌اش نیز تمدید شده است.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه‌ی هفته‌ی جاری مسئولین زندان اوین اجازه‌ی ملاقات فریبا پژوه را بنا بر دستور نداده‌اند و این روزنامه‌نگار تنها توانسته دقایقی کوتاه مکالمه‌ی تلفنی با خانواده‌ی خود داشته باشد.هم‌چنین امروز بازپرسی شعبه‌ی دوم دادگاه انقلاب، قاضی بیگی از تمدید مدت قرار بازداشت موقت فریبا پژوه به وکیل وی مینا جعفری سخن گفته است. این امر نگرانی بابت احتمال بازگشت فریبا پژوه به سلول انفرادی را ایجاد کرده است.خانم مینا جعفری وکیل فریبا پژوه به خبرنگار هرانا گفته است: «فریبا ممنوع الملاقات شده و نه خانواده‌اش و نه من نمی‌توانیم با وی ملاقات داشته باشیم و این به دستور خود دادستان تهران بوده است.»خانم جعفری اضافه کرد: « فریبا همچنان تحت فشار بوده و وضعیت مناسبی به لحاظ روحی ندارد. متاسفانه او نمی‌تواند با من تماس داشته باشد و من وضعیت او را از ملاقات‌هایی که خانواده‌اش با وی داشتند می‌گرفتم.»مینا جعفری در مورد آخرین وضعیت دیگر موکل خود عیسی سحرخیز گفت «آقای سحرخیز هم هم‌چنان در بازداشت به سر می‌برند و قرار بازداشت ایشان هم تمدید شده است اما اطلاعات زیادتری از پرونده او به ما داده نمی‌شود.»فریبا پژوه روز اول ماه رمضان یعنی ٣۱ مرداد نزدیک افطار در منزل‌ پدری‌اش توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شد و مدت یک ماه را در سلول انفرادی گذراند. در طول بازداشت وی بارها مورد هتاکی زندانبانان قرار گرفته و برای اعتراف‌گیری تحت فشارهای روحی شدید است. وی بعد از یک ماه با هنگامه شهیدی دیگر روزنامه‌نگار زندانی در یک سلول بوده است.
*****
روس‌ها از ترس سبزها از غرفه خود در نمایشگاه فرار کردند!
پس از حضور كروبی به نمایشگاه مطبوعات برای لحظاتی فضای نمایشگاه متشنج شد كه در این بین واكنش مسئول غرفه روسیه در نوع خود جالب توجه بود. میخائیل گوسف پس از بروز اغتشاش و سردادن برخی شعارها علیه روسیه سراسیمه نسبت به ترك غرفه این كشور اقدام نمود و تا پایان ساعت كار نمایشگاه در محل غرفه حاضر نشد. این در حالیست كه نامبرده در مواجهه با كلیه مراجعه‌كنندگان مدعی بود كه هیچگونه آشنایی به زبان فارسی ندارد اما با بروز اغتشاش در طبقه همكف نمایشگاه وی به سرعت اقدام به ترك غرفه در طبقه فوقانی نمود كه این خود گواهی بر آگاهی وی از مضمون شعارها بود.
به گزارش سیاست روز، در این میان یك منبع آگاه گفت: میخائیل گوسف كاملا مسلط به زبان فارسی است و انكار این موضوع از سوی وی در مواجهه با بازدید‌كنندگان جای تامل دارد.به هنگام متواری شدن «گوسف» یكی از بازدید‌كنندگان خطاب به وی گفت: وقتی كه دولت روسیه معادل چند نیروگاه پول دریافت می‌كند و حتی یك نیروگاه تحویل نمی‌دهد باید هم شاهد این قبیل واكنش‌ها باشید.
*****
ژیلا بنی‌یعقوب برنده جایزه جهانی آزادی بیان شد
ژیلا بنی‌یعقوب، روزنامه‌نگار ایرانی و روزنامه روسی نووایا گزتا مشترکاً برنده «جایزه جهانی آزادی بیان» شدند.
به گزارش سایت کانون زنان ایرانی، این جایزه از سوی سازمان غیردولتی «روزنامه‌نگاران کانادایی برای آزادی بیان» به این روزنامه‌گار ایرانی و روزنامه روسی تعلق گرفته است.در بیانیه سازمان غیردولتی «روزنامه‌نگاران کانادایی برای آزادی بیان» آمده است این سازمان مفتخر است که ژیلا بنی‌‌یعقوب از ایران و روزنامه روسی نووایا گزتا از روسیه را به خاطر شجاعت فوق‌العاده و غلبه بر مشکلات بزرگ برای گزارش اخبار، برنده «جایزه جهانی آزادی بیان» سال ۲۰۰۹ اعلام کند.
سازمان غیردولتی «روزنامه‌نگاران کانادایی برای آزادی بیان» ژیلا بنی‌یعقوب را روزنامه‌نگار، سردبیر و یک فعال برجسته حقوق زنان در ایران معرفی کرده است.
در این بیانیه آمده است که ژیلا بنی‌یعقوب سردبیر وب‌سایت کانون زنان ایرانی است که به مسائل زنان ایران اختصاص دارد. این بیانیه می‌افزاید ژیلا بنی‌یعقوب به دلیل فعالیت‌هایش چندین بار نیز احضار و زندانی شده است.ژیلا بنی‌یعقوب پس از دهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری به همراه همسر روزنامه‌نگارش، بهمن احمدی امویی، بازداشت شد؛ خانم بنی‌یعقوب پس از تحمل ۶۰ روز زندان با قرار وثیقه آزاد شد اما همسرش با گذشت چهار ماه همچنان در زندان به سر می‌برد.
پیش از این نیز در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ خانم بنی‌یعقوب به دست نیروهای امنیتی دستگیر شده بود.ژیلا بنی‌یعقوب در روزنامه‌های همشهری، خرداد، آزاد، آفتاب امروز، وقایع و سرمایه نیز سابقه فعالیت داشته است.وی یکی از اعضای «کمپین یک میلیون امضا» است و به تازگی نیز برنده جایزه «شجاعت در روزنامه‌نگاری» شد که از سوی بنیاد جهانی رسانه‌های زنان به وی اهدا شد.
روزنامه روسی نووایا گزتا نیز که «جایزه جهانی آزادی بیان» به آن نیز تعلق گرفته است، به گفته سازمان غیردولتی «روزنامه‌نگاران کانادایی برای آزادی بیان»، یکی از معدود منابع خبری مستقل در روسیه است که تاکنون چهار تن از کارکنان آن به قتل رسیده‌اند.
برپایه این بیانیه، روزنامه‌نگاران نووایا گزتا به طور مرتب مطالبی چاپ می‌کنند که دولت را نقد می‌کند و فساد و نقض حقوق بشر را عیان می‌سازد.
*****
دبیر سرویس سیاسی "ایران" در میان حمله کنندگان به کروبی
به گزارش ادوارنیوز، دبیر سرویس سیاسی ایران، روزنامه حامی دولت کودتا در میان حمله کنندگان به کروبی بوده است.
بنا به گزارش شاهدان عینی در نمایشگاه مطبوعات روز گذشته و در جریان حمله به مهدی کروبی که منجر به زخمی شدن سر وی شد، برخی عناصر بدسابقه شاغل در رسانه‌های کوتاچیان نیز حاضر بوده‌اند.بر اساس عکسی که در ذیل این خبر مشاهده می‌کنید، "حسن روزی طلب" دبیر سرویس سیاسی روزنامه دولتی ایران از جمله عاملان اصلی حمله به مهدی کروبی بوده است.حسن روزی طلب فعالیت رسانه‌ای خود را از پایگاه خبری "شریف نیوز" آغاز کرده و سپس مدتی در "رجانیوز" فعالیت داشته است و اکنون دبیر سرویس سیاسی روزنامه دولتی ایران است.
*****
مقاله ای در نشریه بین المللی science در دفاع از حقوق دانشگاهیان ایرانی
پروفسور گرجی از اساتید برجسته ایرانی با انتشار مطلبی در نشریه بین المللی science از حقوق دانشگاهیان ایران دفاع کرد.
دکتر گرجی در این مطلب با ذکر وقایع پس از انقلاب در دانشگاه ها و اعمال انواع فشارها بر دانشجویان و اساتید به ادامه اعتراضات دانشجویان ایرانی برای بدست آوردن آزادی علیرغم تمامی فشارها اشاره کرده است.
متن منتشر شده در نشریه بین المللی science در ادامه آمده است.
لازم به یادآوری است چندی پیش نیز پروفسور گرجی و پروفسور سمیعی در حمایت از جامعه دانشگاهی ایران برگزاری 2 کنگره بین المللی در زمینه مغز و اعصاب در ایران را لغو کردند.

Defending Freedom inIran’s Universities
ON 15 JUNE 2009, RIOT POLICE AND MILITIA ATTACKED THE UNIversity of Tehran student dormitory, causing extensive damage, injuring 150 students, and killing at least one. This was just the latest example of brutal repression by the governments in power as a response to civil rights activism at Iranian universities
In the first prominent example of this repression, three students were shot dead in December 1953 after protests against the visit by then–vice president Nixon to Iran (this event occurred after the CIAbacked coup in August of that year, which overthrew a democratically elected government and reinstated the Shah). Similar repression occurred at Iranian universities in 1978. In 1999, after a peaceful demonstration protesting the banning of a pro-reform newspaper, several students were sentenced to death for provoking civil unrest (the sentence was commuted to 15 years imprisonment following domestic and international outcry). The latest attack on Tehran University dormitory was followed by attacks on other universities such as Esfehan and Shiraz; arrested students remain in custody and information about those who were wounded or detained is unavailable. After about 4 months, Iranian authorities failed to identify and arrest the perpetrators of the attacks, leaving the issues in a haze of ambiguity. Recently, they expelled many students from Tehran Dormitory.
Over the past 4 years, Iran’s universities have grown increasingly unhappy with the rigid academic as well as social restrictions established by the fundamentalists who run the government. Iran’s university movement remains largely frustrated due to lack of leadership, and lack of support from the universities themselves (most senior officials of which are appointed by the government).
Iranian student and academic movements have been pessimistic as to the support they might hope for from Western colleagues. Western universities and international scholarly societies should grasp the opportunity to rebuild trust with their Iranian colleagues by expressing their solidarity and support for Iran’s universities and condemning the government’s violence against them. However, nothing is more important in the days and weeks ahead than for Western governments to refuse to recognize conservative and fundamentalist Ahmadinejad as the next president of Iran. If Western governments recognize him, as they did with the Shah, it will be a major setback to the current civil rights movement and lead to the further isolation of Iran’s scientists and academics. If the West shakes Ahmadinejad’s hand now, it will be decades before Iran’s scientists and students will be able to freely shake the hands of their counterparts in the West. After overwhelming pressure on universities in the last few months, hundreds of students recently staged an anti-government demonstration at several universities in Tehran. This shows that the freedom movement of Iranian universities is still alive.
ALI GORJI
*****
دادگاه شبنم مددزاده 40 روز دیگر تشکیل می شود
شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران در ادامه ی کارشکنی های مداوم، برای چهارمین بار جهت برگزاری جلسه دادرسی شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت تعیین وقت کرد.
14 آذر ماه موعدی ست که هفته ی گذشته به محمد اولیایی فرد، وکیل شبنم مددزاده ابلاغ شد که اعلام این تاریخ با اعتراض وی و موکلش روبرو شد. اما دادگاه انقلاب در پاسخ به این اعتراض اعلام کرد که برگزاری این جلسه منوط به موافقت کارشناسان وزارت اطلاعات است و از حوزه ی اختیارات آن ها خارج است.
پیش از این نیز تاریخ های 23 تیر ماه، 22 شهریور و 18 مهر جهت برگزاری جلسه محاکمه از جانب دادگاه انقلاب اعلام شده بود که هر بار بنا به دلایل واهی از جمله غفلت مدیر دفتر شعبه و کمبود مدعی العموم و نماینده دادستان از برگزاری جلسه ی دادرسی ممانعت به عمل آمد.
با اعلام تاریخ مذکور جهت برگزاری جلسه دادرسی، روزهای بازداشت موقت شبنم مددزاده به حدود 300 روز خواهد رسید.
شبنم مددزاده عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت تا به امروز بیش از 8 ماه است که در بازداشت موقت به سر می برد و 3 ماه از این مدت را در سلول انفرادی به سر برده است.
اتهامات ابلاغ شده به وی محاربه و تبلیغ علیه نظام اعلام شده است که به گفته ی وکیل وی ایراد چنین اتهاماتی به موکلش فاقد ارزش حقوقی ست.
فرزاد مددزاده، برادر این فعال دانشجویی نیز که پس از بازداشت خواهرش جهت پیگیری وضعیت وی به نهاد های امنیتی مراجعه کرده بود نیز بازداشت شد و تا به امروز در بازداشت موقت به سر می برد.
*****
"سنندج" آتش زیر خاکستر...!
گزارشگران بدون مرز- کد خبر: 25189
در آستانه فرا رسیدن چهارم آبانماه، به مناسبت(شانزدهمین) سالگرد اعدام "دکتر شهره قاسملو" اکثر شهرهای کردستان در تب و تاب بسر میبرند. به گزارش خبرنگاران ما از شهرهای سقز، بانه، سردشت، مهاباد، پیرانشهر و برخی دیگر از شهرهای کوچک و بزرگ کردستان، بیشتر کسبه و بازاریان در تدارک تعطیلی چند ساعته اماکن کسب در روز دوشنبه(فردا) و برگزاری مراسم یادبود برای نامبرده می باشند. از سوی استانداری و فرمانداری های مناطق مختلف و نیز انجمن های شهر و شهرستان به هیچ مسجدی اجازه رسمی برای برگزاری چنین مراسمی داده نشده است و این در حالی است که بنا به گفته شورای اصناف و بازاریان کردستان، در صورت عدم امکان برگزاری مراسمی در مساجد، مجالس یادبود در منازل برخی معتمدان و اعضای شورای اصناف برگزار خواهد شد.
گزارش آژانس موکریان از "سنندج" - زادگاه دکتر شهره قاسملو- حکایت از آن دارد که این شهر را می توان آتش زیر خاکستر نامید که با وزش نسیمی شعله ور خواهد گردید. بر سر در اکثر مغازه ها و حتا بر مناره های برخی مساجد از هم اکنون پرچم های سیاه آویزان گردیده و این در حالی است که مامورین رژیم بخصوص به مساجد هشدار داده اند که باید هرچه سریعتر پرچم های سیاه را از مناره ها بزیر کشند.
کسبه و بازاریان سنندج بی توجه به هشدارهای نیروی انتظامی و بسیجیان، همزمان با برافراشتن پرچم سیاه سینی های خرما و شکرپنیر در مقابل مغازه های خویش نهاده اند.
*****
عدم درمان زندانیان سیاسی که در شرایط وخیم بسر می برند
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
عدم درمان زندانیان سیاسی که در شرایط وخیم جسمی بسر می برندبنابه گزارشات رسیده از بند 4 زندان گوهردشت کرج،زندانی سیاسی منصور رادپوراز ناراحتی شدید معده و کلیه رنج می برد. و دچار خونریزی و عونت می باشد ولی از درمان او خوداری می شود. زندانی سیاسی منصور رادپور 41 ساله مدتها است که از ناراحتی معده و کلیه رنج می برد.کلیه او دچار عفونت شدید می باشد و معده وی دچار خونریزی است و همراه با دردهای شدید که گاها حتی قادر به خوردن غذا نیست. بنابه اظهارات بهداری زندان اوباید برای اندسکوپی به بیمارستانهای خارج از زندان اعزام شود چونکه امکان درمان وی در بهداری زندان وجود ندارد.انتقال او به بیمارستانهای خارج از زندان باید با موافقت عاصف حسینی رئیس شعبه 1 دادگاه انقلاب کرج صورت پذیرد. عاصف حسینی تا به حال از موافقت با درمان او در بیمارستانهای خارج از زندان امتناع ورزیده و بیماری وی را به عنوان عامل فشار علیه این زندانی سیاسی بکار می برد.عاصف حسینی از بازجویان سابق که لباس قضاوت بر تن کرده و باعث محکومیتهای سنگین و محدودیتها علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها است .لازم به یادآوری است آقای رادپور اردیبهشت ماه 86 وقتی که قصد شرکت در مراسم گل گشت کارگران را داشت در جاده چالوس کرج و نزدیک شهر کرج دستگیر شد. او نزدیک به یک ماه در خانه های امن وزارت اطلاعات زندانی بود و بشدت مورد شکنجه قرار گرفت که در اثر این شکنجه ها 2 دنده سینه اش شکسته شد و همچنین کتف او آسیب جدی دید و هیچوقت مورد معالجه قرار نگرفت. آقای رادپور در یک محاکمه چند دقیقیه ای در شعبه 8 دادگاه انقلاب کرج بدون اینکه حق دفاع از خود داشته باشد و بدون داشتن وکیل محکوم به 3 سال زندان گردید. او در 14 مرداد ماه در اعتراض به شرایط غیر انسانی و رفتارهای وحشیانه با زندانیان سیاسی اقدام به اعتصاب غذا نمود. 16 مرداد 1387 به بند 8 سپاه منتقل گردید و 192 روز در سلولهای انفرادی بسر برد.بازجویان پرونده جدیدی علیه او گشودند و در تاریخ 2 شهریورماه 1387در شعبه 1 دادگاه انقلاب کرج توسط فردی بنام عاصف حسینی مورد محاکمه قرار گرفت و به 5 سال دیگر زندان محکوم شد. درجریان محاکمه او از حق دفاع و داشتن وکیل محروم بود و همچنان بدون وکیل می باشد.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،عدم درمان زندانیان سیاسی که در شرایط وخیم جسمی هستند جنایتی است که توسط قاضیهای ولی فقیه علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شود را محکوم می کند و از تمامی سازمانهای حقوق بشری خواستار دخالت برای پایان دادن به شکنجۀ زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
گفتگوی تلفنی سران آمریکا، فرانسه و روسیه
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاخ سفید واشنگتن اعلام كرد كه رئيس جمهور آمريكا روز شنبه با همتایان روس و فرانسوی خود تلفني در باره آخرین تحولات مربوط به پرونده هسته‌ ای رژیم تهران گفتگو كرده است.
یک سخنگوی کاخ سفید گفت، سران سه كشور در این گفتگوی تلفنی با اشاره به مذاکرات اخیر وین و پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کردند كه در این باره ديدگاه‌ های يكسانی دارند.
خبرگزاری فرانسه نوشت، آمریکا، فرانسه و روسیه روز جمعه موافقت خود را با پيش ‌نويس توافقنامه برای انتقال اورانیوم غنی شده رژیم تهران به خارج و تبدیل آن به سوخت‌ هسته‌ ای اعلام كردند.
بر اساس اين پيش‌نويس رژیم تهران بخش عمده‌اي از ذخاير اورانيوم غنی شده خود را به روسيه منتقل خواهد كرد تا پس از بازفرآوري بيشتر در آن کشور به ایران بازگردانده شده تا در رآكتور تحقيقاتي تهران مورد استفاده قرار گيرد.
سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی در امور هسته ای در گفتگوهای یکم اکتبر در ژنو با این پیشنهاد موافقت کرده بود، اما روز شنبه علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که غربیها می خواهند جمهوری اسلامی را فریب دهند و از این طریق اورانیوم غنی شده ما را از دستمان درآورند.
پیش تر علی اصغر سلطانیه، نماینده رژیم تهران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته بود که جمهوری اسلامی هفته آینده پاسخ خود را در باره طرح پیشنهادی آژانس اعلام خواهد کرد، اما رسانه های غربی می گویند همه شواهد نشان می دهد که مقامات رژيم تهران اين پیشنهاد را نخواهند پذیرفت.
مجله تايم چاپ آمريكا در این باره نوشت، اگر رژیم تهران اين پیشنهاد را رد کند، آب سردى بر روى خوشبينى محتاطانه كاخ سفيد و سياست تعامل رئیس جمهور آمریکا خواهد ريخت.
روزنامه واشنگتن تایمز نیز در مقاله ای به سران دولت آمریکا هشدار داد که رژيم تهران با استفاده از تعلل جامعه جهانى درصدد خرید وقت و دستیابی به سلاح اتمى است.
*****
مذاکرات اخیر یعنی تعطیلی همه موفقیت‌های قبل
روزنامه جمهوری‌اسلامی: متاسفانه قبول پیشنهاد پایان دادن به چرخه خودکفایی در فناوری هسته ای و انتقال قسمت اعظم تولیدات اورانیوم بدست آمده در سالهای اخیر در آزمایشگاه فناوری نطنز و تمکین در برابر خواست آمریکا موضوعی است که در مذاکرات ژنو و وین در پوشش پیشنهاد البرادعی روی داد. کارشناسان دانشمندان اهل خبره و نظر در این باره معتقدند درصورت پذیرش پیشنهاد البرادعی در مذاکرات وین که همان بسته پیشنهادی آمریکاست شیب تلاش دانشمندان ایرانی برای رسیدن به خودکفایی هسته ای ابتدا ملایم و سپس متوقف خواهد شد و در وضعیت انجماد و بلاتکلیفی قرار خواهد گرفت.
برخی کارشناسان معتقدند آمریکائی ها پس از دریافت اورانیوم غنی سازی شده ایران که حاصل چندین سال تلاش دانشمندان ایرانی است بازی های حقوقی سیاسی و فنی جدیدی را در بازپس دادن آن پیاده خواهند کرد که الزام ایران به امضای معاهده الحاقی « ان . پی . تی » جزیی از آن است . گفته می شود طراح اصلی این نقشه پیشنهادی شخص باراک اوباماست که با رایزنی های گسترده در تلاش است با کشاندن ایران به پذیرش توافقنامه ای جدید ابتدا اورانیوم غنی شده را از کشورمان خارج کند و در گام های بعدی با دست باز و خیال راحت از ناتوانی ایران در دستیابی به فرآیند غنی سازی هسته ای مسئولان ایرانی را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد و به دنبال خود بکشاند.
بنابر این با توجه به شواهد و قرائن موجود ما نباید در دامی که آمریکائیها برای ما گسترانده اند بیفتیم و در کوران مذاکرات حاضر به تقدیم حاصل تلاش و مقاومت دانشمندان ایرانی و ملت قهرمان ایران به غربی ها شویم . هیات مذاکره کننده کشورمان باید توجه داشته باشد که ما در موضوع هسته ای هر چند اهل منطق و مذاکره هستیم ولی بنا نداریم زیر بار زور و فشار غنی سازی را بین زمین و آسمان معلق کنیم و به چرخه فناوری هسته ای و خودکفایی ملی خود پایان دهیم .
ما نباید با اقدامات فاقد تدبیر برای خودمان عامل تهدید ایجاد نموده و به مطالبات غیرقانونی کشورهای غربی تن در دهیم . هرچند ما آمادگی حل موضوع هسته ای و اطمینان بخشی نسبت به فعالیتهای هسته ای مان را داریم ولی هرگز حاضر نیستیم راهی را که با کفایت و توانایی برای رسیدن به خودکفایی هسته ای آغاز کرده ایم متوقف سازیم .
*****
مرگ مشكوک يک سرباز وظيفه در پادگان و دادخواهی خانواده وی
خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان: آرمان مامندی فرزند حسين، سرباز وظيفه در پادگان مهاباد در حالی كه روزهای ‌پايانی خدمت خود را می‌گذراند در تاريخ نهم مهر ماه سال جاری به طرز مشكوكی در پادگان محل خدمت خود جان باخت.
بنا بر اخبار واصله كه مورد تائيد خانواده اين شهروند كُرد نيز قرار گرفته است اصابت گلوله‌ای كه از اسلحه‌ی ژـ3 شليك گرديده منجر به مرگ وی شده است. در مراجعات مكرر خانواده نامبرده به پادگان محل خدمت فرزندشان برای اطلاع از چگونگی مرگ وی، مسئولان پادگان مهاباد در اظهار نظری غيررسمی و شفاهی به آنان اعلام كرده‌اند كه آرمان مامندی خودكشی نموده است. اين در حالی‌ست كه منابعی ‌از داخل پادگان در اطلاع به خانواده مامندی از بازداشت يك سرباز وظيفه ديگر در همان پادگان به اتهام قتل آرمان خبر داده‌اند. همين منابع افزوده‌اند كه اين شخص پس از انجام بازجويی در مهاباد به زندان شهر محل سكونتش در مياندوآب منتقل شده است.
با گذشت نزديك به يك ماه از مرگ مشكوك آرمان مامندی و پيگيری‌های صورت گرفته از طرف خانواده وی متأسفانه هنوز هيچ پاسخ روشنی از طرف مراجع قضايی و نظامی شهر مهاباد در مورد نحوه كشته شدن اين سرباز وظيفه به خانواده وی‌ داده نشده است.
خانواده مامندی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان با ابراز ناراحتی و گلايه شديد از مسئولان نظامی و قضايی مرتبط با اين پرونده به دليل عدم پاسخگويی و شفاف نمودن مسئله، عدم رسيدگی به پرونده مرگ مشكوك فرزندشان را به قصد پنهان نمودن اصل ماجرای ‌قتل وی و دلسرد نمودن آنان از پی‌گيری اين مسئله عنوان نموده و تقاضای خود را بدين شرح اعلام داشتند:
ـ اعلام واقعی چگونگی كشته شدن سرباز وظيفه، آرمان مامندی و دلايل آن از طرف مسئولان پادگان مهاباد
ـ اقدام به انجام تحقيقات بی‌طرفانه از سوی مراجع قضايی با توجه به تمامی جوانب موجود و افراد مضنون
ـ عدم پنهان نمودن اسناد و شواهد موجود و مربوطه و ارئه آن به دادگاه برای روشن شدن حقيقت ماجرا
ـ عدم اعمال فشار بر خانواده و دادگاه به قصد تحريف حقايق و ايجاد انحراف در مسير دادرسی
با گذشت نزديك به يك ماه از مرگ مشكوك آرمان مامندی و پيگيری‌های صورت گرفته از طرف خانواده وی متأسفانه هنوز هيچ پاسخ روشنی از طرف مراجع قضايی و نظامی شهر مهاباد در مورد نحوه كشته شدن اين سرباز وظيفه به خانواده وی‌ داده نشده است.
خانواده مامندی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان با ابراز ناراحتی و گلايه شديد از مسئولان نظامی و قضايی مرتبط با اين پرونده به دليل عدم پاسخگويی و شفاف نمودن مسئله، عدم رسيدگی به پرونده مرگ مشكوك فرزندشان را به قصد پنهان نمودن اصل ماجرای ‌قتل وی و دلسرد نمودن آنان از پی‌گيری اين مسئله عنوان نموده و تقاضای خود را بدين شرح اعلام داشتند:
ـ اعلام واقعی چگونگی كشته شدن سرباز وظيفه، آرمان مامندی و دلايل آن از طرف مسئولان پادگان مهاباد
ـ اقدام به انجام تحقيقات بی‌طرفانه از سوی مراجع قضايی با توجه به تمامی جوانب موجود و افراد مضنون
ـ عدم پنهان نمودن اسناد و شواهد موجود و مربوطه و ارئه آن به دادگاه برای روشن شدن حقيقت ماجرا
ـ عدم اعمال فشار بر خانواده و دادگاه به قصد تحريف حقايق و ايجاد انحراف در مسير دادرسی
*****
تورم واقعى لايحه هدفمند كردن يارانه ها ۵۰ درصد خواهد بود
ایلنا : مهرداد لاهوتى با بيان اينكه هدفمندكردن يارانه ها كار ضرورى اى بود، اظهار داشت: به همين دليل هم مجلس فرصت زيادى را صرف بررسى اين لايحه كرد و اجراى آن را از ۳ سال به ۵ سال افزايش داد تا بار تورمى ناشى از آن كاهش يابد. البته نكات ديگرى هم در اين لايحه وجود دارد كه بايد با دقت بيشترى مورد توجه قرار بگيرد تا تورم ناشى از آن، دهك هاى پايين جامعه را بيش از حد تحت فشار قرار ندهد.
نماينده لنگرود با اشاره به اينكه درآمد ۱۰ تا ۲۰ هزار ميليارد تومانى دولت در نتيجه اجراى اين لايحه، چندان كارشناسى نيست، خاطرنشان كرد: سال گذشته كل بودجه عمرانى تخصيص يافته، كمتر از ۲۰ هزار ميليارد تومان بود؛ پس چگونه مى توان ۱۰ تا ۲۰ هزار ميليارد تومان براى دولت، درآمد ناشى از هدفمندكردن يارانه ها لحاظ كرد. آن هم درآمدى كه از جيب مردم حاصل مى شود! به گفته اين عضو كميسيون عمران، اگرچه ۵۰ درصد از اين درآمد دولت، به ۵ دهك پايين جامعه پرداخت مى شود، اما عملا اين مساله اتفاق نخواهد افتاد. چون بيش از ۵۰ درصد درآمد دولت در اين بخش براى رفاه جامعه هزينه مى شود نه دهك هاى پايينى.
لاهوتى با ابراز تاسف از اينكه يارانه انرژى به بخش هاى كشاورزى و صنعتى، در لايحه هدفمندكردن يارانه ها شفاف و مشخص نيست، ادامه داد: حتى ۳۰ درصد يارانه سود تسهيلات به بخش كشاورزى هم شفاف بيان نشده است. نماينده لنگرود با ابراز نگرانى از اينكه به اين ترتيب بخش كشاورزى كشور،غير اقتصادى شود، گفت: لازم نبود كه يارانه مربوط به گندم و كالاهاى اساسى نيز در قالب لايحه هدفمندكردن يارانه ها حذف شود. بهتر بود اين بحث را به پس از اجراى هدفمندكردن يارانه هاى انرژى موكول مى كرديم تا آسيبى به مردم وارد نشود. عضو كميسيون عمران مجلس با اعتقاد بر اينكه تورم واقعى اين لايحه، نزديك به ۵۰ درصد خواهد بود، تاكيد كرد: كنترل اين تورم از دست دولت خارج است.
وى با اشاره به پرت ۲۴ درصد برق در سيستم هاى فرسوده توزيع برق در كشور، گفت: متاسفانه در قالب لايحه هدفمند كردن يارانه ها، هزينه انتقال و توزيع حامل هاى انرژى نيز از مردم اخذ مى شود كه به اين ترتيب جور كم كارى دولت در ترميم فرسودگى شبكه هاى توزيع را مردم بيچاره بايد بكشند.
*****
اختلاف آماری بانک مرکزی و دولت؛ دهها میلیارد دلار کجاست؟
سرمایه: مقايسه آمارهاي منتشره از سوي بانك مركزي و مراكز دولتي گوياي بيش از 65.5 ميليارد دلار اختلاف حساب است.
حجم موارد اختلافي عبارتند از ارقام مربوط به واردات كالا به ميزان 34.7 ميليارد دلار، صادرات نفتي به ميزان 23.3 ميليارد دلار، صادرات غير نفتي به ميزان 2.6 ميليارد دلار، اشتباهات آماري در موازنه كل پرداخت ها و دريافت هاي ارزي به ميزان 6.1 ميليارد دلار ، حساب ذخيره به ميزان 3 ميليارد دلار و عملكرد بودجه جاري به ميزان 2 هزار ميليارد تومان معادل 2 ميليارد دلار. كه جمعا بالغ بر 72 ميليارد دلار خواهد شد.
اختلاف 34.7 ميلياردي واردات
آمارهاي بانک مركزي مندرج در موازنه پرداخت ها نشان مي دهد طي چهار سال گذشته جمعا 219.9 ميليارد دلار كالا وارد كشور شده است. در همين حال آماري كه بانك مركزي با ماخذ گمرك منتشر كرده گوياي وارداتي معادل185.1 ميليارد دلار است كه مابه التفاوت دو رقم فوق معادل 34.7 ميليارد دلار است. همچنين مركز توسعه تجارت به نقل از گمرك ميزان واردات چهار ساله را 145 ميليارد دلار ذكر كرده است كه با اين حساب اختلاف تنها در بخش واردات نزديك به 75 ميليارد دلار است.
اختلاف 23.3 ميليارد دلاري صادرات نفت
در همين حال گزارش موازنه پرداخت هاي بانك مركزي ميزان صادرات نفت و فراورده هاي نفتي چهار ساله 84 تا 87 را 279.3 ميليارد دلار ذكر مي كند. از سوي ديگر گزارش رسمي وزارت نفت گوياي صادرات نفت و فرآورده هاي نفتي به ميزان 255.9 ميليارد دلار و اختلاف دو رقم مذكور بالغ بر 23.3 ميليارد دلار است. از سوي ديگر وزارت اقتصاد نيز به استناد آمارهاي بانك مركزي ميزان درآمد نفت خام كشور را طي چهار سال 84 تا 87 نرديك به 212 ميليارد دلار اعلام كرده بود كه با توجه به اين رقم اختلاف بالغ بر 68 ميليارد دلار خواهد شد. البته بخش كمي از اين اختلاف با محاسبه صادرات فرآورده هاي نفتي تسويه مي شود.
2.6 ميليارد دلار اختلاف در صادرات غير نفتي
همچنين ميزان صادرات غير نفتي بر اساس گزارش موازنه پرداخت ها معادل 59.4 ميليارد دلار بود است اما گزارش ديگر بانك مركزي كه مستند به آمار گمرك است اين رقم را 56.8 ميليارد دلار ذكر کرده است. در نتيجه اختلاف در ارقام صادرات غير نفتي 2.6 ميليارد دلار است.
اختلاف 3 ميليارد دلاري در حساب ذخيره ارزي
همچنين در آخرين شماره مجله «روند» بانك مركزي در بخش سرمقاله به قلم سردبير ، ميزان واريزي به حساب ذخيره ارزي در پايان نيمه اول سال 87 بالغ بر 62/28 ميليارد دلار بوده كه از اين ميزان 6/23 ميليارد دلار برداشت شده است. همچنين بر اساس گزارش مذكور، افزايش در مانده حساب ذخيره ارزي بالغ بر 5 ميليارد دلار است كه در كل باعث شد تا مانده حساب در تابستان سال گذشته به 3/25 ميليارد دلار برسد.
در همين حال، شماره قبلي نشريه روند(شماره‌های 54 و 55 پاییز و زمستان 1387 ) در گزارش سرمقاله، مانده حساب ذخيره ارزي در پايان سال 86 را 1/23 ميليارد دلار ذكر كرده است كه با اين حساب با توجه افزايش 5 ميليارد دلاري در مانده حساب ، بايد مانده حساب ذخيره ارزي در پايان تابستان گذشته بالغ بر 28.1 ميليارد دلار باشد كه در نتيجه حدود سه ميليارد دلار اختلاف حساب به چشم مي خورد.
دوهزار ميليارد تومان اختلاف در عملكرد بودجه
بانك مركزي همچنين در گزارش از عملكرد مالي دولت، ميزان پرداخت هاي هزينه اي را 56.3 ميليارد دلار عنوان كرده كه اتفاقا ماخذ اين گزارش وزارت اقتصاد يعني خزانه دار دولت است. از سوي ديگر معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي ميزان عملكرد پرداخت هزينه هاي عمراني را 58.3 هزار ميليارد تومان عنوان كرده است.
اگر دو هزار ميليارد تومان را معادل دو ميليارد دلار محاسبه كنيم ميزان اختلافات آماري ذكر شده در بالا از مرز 65.5 ميليارد دلار خواهد گذشت.
همچنين بانك مركزي در گزارش اخير خود درباره موازنه پرداخت هاي سال 87 رقم بي سابقه 6 ميليارد و 163 ميلیون دلار را اشتباهات آماري ذكر كرده است كه با اين حساب بايد رقم اختلاف را 71.7 ميليارد دلار ذكر كنيم.
*****
بانک مرکزي: شعارنويسي بر اسکناس‌ها ثروت ملي را هدر مي‌دهد
رييس کل بانک مرکزي گفت: افرادي که اقدام به شعارنويسي بر اسکناس‌ها مي‌کنند در اصل ثروت و منابع ملي کشور را هدر مي‌دهند.
«محمود بهمني» در گفت‌و‌گو با ايرنا،‌ با بيان آنکه به صورت شخصي با اسکناس‌هاي شعارنويسي شده برخورد نکرده‌ام، اظهار داشت: هر فردي که روي اسکناس اثري ايجاد کرده و حتي روي آن خطي کشيده، مرتکب جرم شده است.بهمني ادامه داد: اهميت اين موضوع تا حدي است که حتي اگر فردي اسکناسي را به فرد ديگري مي‌دهد نبايد پشت آن را امضا کرده يا اثري بر آن از خود باقي گذارد.
رييس کل بانک مرکزي با اشاره به هزينه بالاي چاپ اسکناس براي دولت، گفت: اهميت اين موضوع در برخي از کشورها به ميزاني است که اگر اسکناس‌ها توسط افراد تاشده يا خطي روي آن کشيده باشند، بانک‌ها از پذيرش آن خودداري مي‌کنند.
وي با بيان آنکه، ‌اسکناس‌ها جزو منابع و ثروت ملي هستند، گفت: از آنجا که چاپ اسکناس هزينه زيادي را بر دولت و بانک مرکزي تحميل مي‌کند، به دليل بروز برخي مشکلات بانک مرکزي هر هفته مجبور به امحاي تعداد زيادي از آنها است که اين امر نيز هزينه‌هاي ارزي زيادي براي کشور دارد.
بهمني در پاسخ به اين سوال که آيا بانک مرکزي در صورت شعارنويسي بر روي اسکناس‌ها، طرحي براي جمع‌آوري آنها دارد يا خير ،گفت: هنوز در اين زمينه تصميمي ‌اتخاذ نشده و بايد براي آن برنامه‌ريزي کرد.
*****
تشكيل كارگروه كنترل بازار
كنترل دستوري بازار ناشي از ضعف مديرت در دولت
مهدی تقوی استاد دانشگاه علامه‌طباطبايي تشكيل كارگروه كنترل بازار در دولت را غيرمنطقي توصيف كرد و گفت"هنگامي كه دولت شوراي رقابت را تشكيل مي‌دهد. كارگروه كنترل بازار ديگر معنايي ندارد."این استاد دانشگاه با اشاره به اين كه تاكنون هيچ كارگروه تنظيم و كنترل بازار نتوانسته است ثبات را به بازار اقتصاد كشور برگرداند،به خبرگزاری ایلنا گفت"ايجاد تشكل‌هاي بزرگ و عريض و طويل مانند تعزيرات حكومتي و يا كارگروه‌هاي تنظيم بازار نه تنها بازار را تثبيت نخواهد كرد بلكه به بي‌ثباتي بازار دامن مي‌زنند." مهدی تقوی ايجاد تشكل‌هاي خصوصي براي تنظيم بازار با فراهم كردن ابزارهاي لازم براي افزايش توليد را زمينه‌ساز تثبيت بازار ذكر كرد و گفت که"كنترل دستوري بازار ناكار آمد و ناشي از ضعف مديريتي دولت است."وی تاکید کرد که"دولت با ايجاد كارگروه كنترل بازار از يك سو و تشكيل شوراي رقابت از سوي ديگر به وضوح تناقض آشكار سياستگذاري را مشخص كرده است." تقوي مهار ركود و تورم را تنها مستلزم حمايت از توليد، كاهش واردات و فراهم كردن فضاي سرمايه‌گذاري دانست.
*****
ادامه بازداشت فعالان سیاسی شناخته شده غیرقانونی است
صالح نیکبخت: هماهنگ شده بود تا مازیار بهاری پس از آزادی با کسی ملاقات، صحبت و یا مصاحبه نکند و از کشور خارج شود
وكيل بهزادنبوی،محمدعلی ابطحی، مازیار بهاری و محسن صفایی فراهانی با تاکید براینکه ادامه بازداشت فعالان سیاسی شناخته شده را غیر قانونی دانست و درباره آخرين وضعيت موكلانش گفت"هفته گذشته مازیار بهاری با تودیع وثیقه 3 میلیارد ریالی آزاد شده و هماهنگی‌های لازم بعمل آمده تا بهاري با کسی ملاقات، صحبت و یا مصاحبه نکند و از کشور خارج شود."وی به خبرگزاری ایلنا گفت که"مازیار بهاری بامداد یکشنبه گذشته آزاد و بدلیل اینکه همسر وی در آستانه وضع حمل در لندن می‌باشد،روز سه‌شنبه از ایران خارج شد."این وکیل دادگستری همچنین در خصوص وضعیت محمد ابطحی،گفت"با وجود اینکه به درخواست خانواده‌اش، وکیل ایشان هستم اما بدلیل اینکه تاکنون نتوانسته‌ام با او ملاقات کنم، از وضعیت پرونده وی خبری ندارم."نیک‌بخت با تاکید براینکه"علی القاعده بدلیل روحانی بودن ابطحی، پرونده وی باید به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع شود" گفت که"طبق آیین‌نامه دادگاه ویژه روحانیت، این دادگاه می‌تواند با محاکمه وی در دادگاه عمومی موافقت کند."صالح نیکبخت همچنین در مورد وضعیت جسمانی بهزاد نبوی نیز خبرداد که" تقریباً وضعیت وی خوب است اما او در بیمارستان تا بهبودی کامل نگهداری می شود."وی افزود"به عنوان یک حقوقدان و وکیل دادگستری به صراحت اعلام می‌کنم که ادامه بازداشت فعالان سياسي شناخته شده، همچون نبوي، صفايي فراهاني، ميردامادي،‌رمضان زاده و روزنامه‌نگارني چون قوچاني و زيدآبادي بعد از 4 ماه از صدور قرار بازداشت اوليه‌ آنان، غيرقانوني و مخالف نص‌صريح ماده 32 قانون آيين دادرسي كيفري و بند د آن ماده مي‌باشد." نيك‌بخت تاکید کرد"طبق بند د ماده 32، صدور قرار بازداشت و استمرار آن زماني ممكن است كه متهم در صورت آزادي آثار و دلايل جرم را از بين ببرد و يا با ساير متهمان و شهود خود تباني كرده و يا امكان فرار داشته باشد. هيچيك از اين موارد در خصوص دستگير شدگان وجود نداشته و استمرار قرار بازداشت موقت آنان و جه قانوني نيز ندارد."وكيل برخي از چهره هاي سرشناس بازداشت‌شدگان حوادث اخير، گفت"اميدوارم رياست قوه قضائيه، دادستان كل كشور و دادستان تهران كه بارها وعده اجراي قانون را داده‌اند به اين نكته توجه و از ادامه بازداشت آنان جلوگيري بعمل آورند چراكه در مورد اين افراد نه آثار و دلايل جرمي وجود داشته كه آنرا از بين برند و نه متهم ديگري وجود دارد كه بخواهد مدارك را امحاء كند."وي با بيان اينكه ادامه بازداشت اين افراد، هزينه مادي و معنوي براي كشور در پي خواهد داشت،گفت"اينجانب با اعتقاد بر قانون اساسي و ساير قوانين بر اين اعتقادم كه ادامه وضع موجود نه به نفع نظام و نه منطبق با قانون مي‌باشد."
*****
بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران: جرم زيدآبادی اين است که متراکم‌ترين واحد اختيارات را به اندکی مسئوليت فراخوانده
ادوارنیوز: سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) با صدور هفتمین بیانیه خود پس از کودتای 22 خرداد، نسبت به تحت فشار قرار گرفتن احمد زیدآبادی، دبیرکل این سازمان برای اخد اعترافات اجباری پس از بیش از 40 روز بی‌خبری مطلق از او هشدار داده و همچنین ضمن محکوم کردن حمله به مهدی کروبی با اشاره به صدور احکام سنگین حبس برای فعالان سیاسی زندانی،‌ تاکید کرده است که ملت نخواهد گذاشت فرزندانش سالها در حبس بمانند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:‌
بیش از چهارماه از گروگانگیری احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) می گذرد و عوامل دولت کودتایی که در کلیه قوای حاکمیت و از صدر تا ذیل آن ریشه دوانده‌اند حتی آداب آدم‌ربایی را نیز رعایت نکرده و فریبکارانه امکان هر گونه تماسی را میان وابستگان و زندانیان برای ده‌ها روز سلب می‌کنند.
اینک بیش از چهل روز است که هیچ اطلاعی از وضعیت احمد زیدآبادی در دست نیست. در این مدت همسر و فرزندان او بارها به امید ملاقات یا صرفا آگاهی از سلامتی او به زندان و دادگاه مراجعه کرده‌اند اما هر بار با پاسخی متفاوت از این حق قانونی آنها ممانعت به عمل آمده است و در این شرایط بیم و خوف نسبت به وضعیت جسمانی زیدآبادی بیش از هر چیز دیگر نگران کننده است. اما واقعیت این پنهانکاری آن است که احمد زیدآبادی چهل روز است که بار دیگر در مقابل بازجویان و کارشناسان کارگاه تواب‌سازی بند 2الف قامت برافراشته و یکبار دیگر با تحمل مصائب و شکنجه‌هایی که ابعاد آن جز نزد او و خدای‌اش برای احدی آشکار نیست، حسرت عذرخواهی و نگارش توبه‌نامه را بر دل عمال دیکتاتوری حاکم گذاشته است،‌ گرچه حاکمانی که حتی از تشخیص منافع خود نیز عاجزند نه تنها از نمایش اعترافات سایر گروگان‌ها سودی نبردند که تنها بر عمق نفرت عمومی نسبت به خویش افزودند و در این میان سرنوشتی شوم‌تر را برای خود رقم زدند.
گناه نابخشودنی احمد زیدآبادی که این چنین مظلومانه بر سر آرمان آزادی و کرامت انسانی‌اش جانبازی می‌کند چیزی نیست جز پرسشگری؛ جرم او این است که متراکم‌ترین واحد اختیارات و قدرت را به اندکی مسئولیت‌ و سر سوزنی پاسخ فراخوانده و دریغا در کشوری که قرن‌ها پیش حقوق انسان بر سنگ نوشته و اسطوره مردمان آن جانش را فدای مدارای با مخالفان کرده و از زبان بی‌لکنت مومنان در برابر حکمرانان سخن گفته است، این چنین با داغ و درفش به پرسشگر پاسخ می‌دهند.
با این همه سرمستان از باده قدرت باید بدانند که احمد زیدآبادی تنها نیست، امروز یک ملت با حضور خود مشروعیت و تمامیت حاکمیت آنان را با شعارهای پرسشگرانه خود طی تجمعات میلیونی در خیابانها به زیر علامت سوال بزرگی کشانده‌اند. موج میلیونی این ملت دیگر جسم نحیف زیدآبادی نیست که ماه‌ها در سلول انفرادی‌اش بیاندازند و پوزش‌نامه در مقابل او بگذارند، بلکه این فوج انسان‌های آزاده که به راه افتاده است تا برانداختن بساط ظلم و استبداد از حرکت باز نمی‌ایستد.
از سوی دیگر، به تدریج احکام حبس برای فعالان سیاسی دربند صادر شده و بر همین روال باید منتظر صدور احکامی از همین دست برای اعضای زندانی این سازمان یعنی احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی نیز باشیم؛ طی روزهای گذشته خبرهایی مبنی بر صدور حکم حبس برای آقایان، دکتر سعید حجاریان، شهاب‌الدین طباطبایی، مسعود باستانی، کیان تاجبخش، هدایت آقایی و ... منتشر شده است. اما این احکام با خود چه پیامی دارند؟ آیا جز این است که ناظران صحنه سیاست در ایران با اطلاع از این احکام به این باور می‌رسند که آمران و نویسندگان این به اصطلاح آراء قضایی افزون بر بیماری نابینایی در برابر جنایت، دچار توهم قدرت نیز شده‌اند؟ و آیا به واقع آنان می‌پندارند عدد سالهای حبسی را که با گشاده دستی در برابر نام این گروگان‌ها قرار می‌دهند زمانی کوتاه‌تر از حکمرانی غاصبانه آنان است؟ آیا چنین برآورد نادرستی در مورد قدرت اراده ملت آزاده ایران دارند که بنشیند و فرزندان‌ مظلوم‌اش سال‌هایی را در زندان مشتی کودتاچی به سر کنند؟
دولت شاید گمان می‌کند که با این اقدامات ملتی را ترسانده و به عقب خواهند راند، اما به واقع این خود اوست که بیم فروپاشی سراپای دستگاه‌اش را به لرزه انداخته و بی محابا به هر اقدام کرده و ناکرده‌ای دست می‌زند؛ اگر نشانه ترس نیست پس گواه چیست وقتی حکومتی که با ادعای نمایندگی پروردگار در زمین حکمرانی می‌کند در تاریکی به خانه اسیر دربندش هجوم می‌برد و به دست‌هایی که به سوی آسمان بلند شده درحالی که "یا غیاث المستغیثین" می‌گویند، دستبند زده و در عتاب و خطاب صغیر از کبیر بازنمی‌شناسد. این گونه کردار جز اصرار و لجاجت بر گام نهادن در کوره‌ راهی که آغاز آن با خیانت در آراء و ادامه آن با قتل، تجاوز، شکنجه و ... توام شده است، نشانگر چیست؟
چرا حاکمیت مسیر روشن بازیابی اعتماد عمومی را از طریق احقاق حقوق ملت و محاکمه عوامل جنایات اخیر نمی‌پیماید و دائما در تلاشی نافرجام در پی سرپوش گذاردن بر رفتار ننگین ماموران خود است؟ آیا حمله، تهدید و ایراد جراحت به مهدی کروبی این قهرمان بی بدیل ایران زمین، پرسش‌های بی‌پاسخی را که او مطرح کرد از یادها می‌برد؟ آیا حاکمیت با انکار کروبی می‌تواند جنایات بی‌سابقه‌ای را که علیه شهروندان خود مرتکب شده است، لاپوشانی کند؟ عده‌ای که سوابق مزدوری و مشارکت‌ آنان در جنایات پس از انتخابات نزد افکار عمومی روشن است، با مشاهده چراغ سبز از سوی کدام مقام حکومتی چماق‌ها را بالای سر می‌گردانند و با رکیک‌ترین توهین‌ها به سوی مردی که عمری را در راه مبارزه با استبداد و دفاع از مظلومان گذارده است حمله‌ور می‌شوند؟ بیدادگرانی که یادآوری وظایف مجلس خبرگان رهبری بر آنها گران آمده و تصور می‌کردند با پلمپ دفتر و محل فعالیت کروبی، پناهگاهی را به روی قربانیان خویش می‌بندند هنوز به این واقعیت پی نبرده‌اند که این سوابق روشن و شخصیت مهدی کروبی است که ملجاء مظلومان شده است نه اسباب و قدرت‌ حکومتی او؟
اینها پرسش‌هایی است که عالی‌ترین مقامات نظام باید به آن پاسخ گویند.
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بار دیگر با صراحت اعلام می‌کند که همچنان در کنار اعضای دربند خود احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی و سایر اسرای کودتای 22 خرداد ایستاده و لحظه‌ای آنها و خانواده‌های گرانقدرشان را تنها نخواهد گذاشت و یقینا سکوت و بی‌عملی پاسخ خیال باطل صادرکنندگان احکام حبس‌های چندساله نبوده و آزادسازی این فرزندان ملت همچنان در اولویت برنامه‌های سازمان خواهد بود.
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
سوم آبان‌ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت
*****
ما زاده تناقض‌های بیشماریم، ما متناقضین، بیشماریم!
"ما که عادت کرده‌ایم. همین مایی که از کودکی‌مان با تناقض‌های اطرافمان بزرگ شده‌ایم. ما عادت کردیم یک چیزی بشنویم و یک چیزی دیگر ببینیم. اصلا از همان روز که دبستان بودیم ماجرا همین بود. تازه وضع من و امثال من بد نبود. حداقلش این بود که در خانواده مذهبی و انقلابی بزرگ شده بودم و چندان تعالیم خانوادگی با تعلیمات رسمی تناقض نداشت. فقط یکی بسته‌تر بود و بی‌جان و روح‌تر. اما آرام آرام تناقض‌ها عیان می‌شد."
وقتی تلویزیون مارش جنگ می‌زد و می‌شنیدی و می‌دیدی فرزند آن مسئول و پسرک آن روحانی چطور از جبهه‌ها فراری‌اند. وقتی مبارزه با سرمایه‌داری مانع پخش هر آگهی تلویزیونی بود، اما آرام آرام در فیلم‌ها خانه‌های دوبلکس دیدیم. وقتی مبارزه با تجمل‌گرایی شعار اصلی و تبلیغی بود و آقای رییس جمهور ِ وقت، صندلی آنچنانی اش را پیشتر از سخنرانی اش می فرستاد. وقتی یک روز با یک کشور جنگیدیم و روز بعد برای دیکتاتور دربندش ناراحت شدیم.
وقتی شعار مرگ بادمان گوش فلک را پر کرده بود، اما خبر خانه های ویلایی آقایان در همان ایالات بریتانیایی در زیر گوشمان می چرخید. وقتی قرار بود اسراییل از صحنه روزگار محو شود، اما یکی از مردمش به نیکی یاد می کرد و دیگری غیر مستقیم با دولتش مذاکره می کرد. وقتی قرار بود نه شرقی و نه غربی باشد، اما چین و روسیه شدند معبود ما تا کلاه های گشاد سرمان گذارند. وقتی خط امام قرار بود سرلوحه باشد، اما خط امام با یارانش، فرزندانش و همه خط امامی ها فرق داشت.
وقتی قرار بود ۱۳ آبان برایمان یک روز ملی باشد و دانش آموز ها بروند جلوی سفارتخانه قدیمی، ولی دانشجویان خط امامی خانه شان گوشه زندان شد. وقتی نهضت علمی قرار شد قدر ببیند، اما دانشجو و استادش بی قدر شدند. وقتی تعلیق شد مایه ننگ دولت خاتمی و برایش مستندها ساختند و گوشهای زیادی را در زندانها نواختند، اما از تعلیق بدتر سرشان آمد و معلوم نیست بر سر هسته ایشان، بی صدا چه آمده است.
وقتی آمریکا دشمن شماره یک بود و گفتمانمان بدون آمریکا و دشمنی اش خالی از محتوا می شد، اما بی سر و صدا مذاکره کردیم و حتی متملقانه در تلویزیون نشستیم و گفتیم که دیگر آمریکا خطاهای قبلش را تکرار نمی کند، آمریکا چنین است و چنان. وقتی که پشت پرده یک کار کردیم و در روبه رو جور دیگر وانمود کردیم. وقتی صندلیهای خالی را استقبال گسترده قلمداد کردیم. وقتی از دین و دعا سخن گفتیم، ولی تاب دعای خانگی منتقدانمان را نداشتیم.
وقتی از آزادی سخن گفتیم و همه حق ها را به روی شهروندانمان سلب کردیم. وقتی آزادی مطبوعات را ادعا کردیم و از آخر رتبه سوم را در این آزادی به دست آوردیم. وقتی از اسراییل و خشونتش با تصویرهایی که داشتیم به بدی یاد کردیم، اما پلیس هایی با همان سر و شکل و با خشونتی بالاتر به جان مردم خود انداختیم. وقتی گفتیم نظام اسلامی نظام رافت است و متفاوت است با هرچه نظام جور، اما در جواب کاستی ها ، کاستی های دیگران را جلوی چشم کشاندیم.
وقتی مبارزه با تورم را در بوق و کرنا کردیم و رشد تورممان به بیخ سقف چسبید. وقتی قانون را ملاک قرار دادیم و بی قانونی از سر و کول مثلا قوه های قانون خیزمان بالا رفت. وقتی اخلاق را شرط اول اسلام معرفی کردیم، اما دروغگویی پایه و مایه ماندگاری برخی از دستگاه هایمان شد.
ما زاده این تناقض هاییم. تناقض رفتار و کلام و عمل. تناقض در اعتقادها. هیچ چیزی با هیچ چیز دیگر نمی خواند. اصلا اینکه کدام ور قضیه درست است را کاری ندارم. مهم این است که معلوم نیست چه می خواهیم و چه می کنیم. تکلیفمان با خودمان هم روشن نیست. با خودمان هم رودربایستی داریم چه برسد با مردم. اصلا این تناقض ها در رفتار تک تک ما هم نهادینه شده است. مثلا مسلمانیم و نفاق بزرگترین آفت مسلمانی. اما از صدر تا ذیل، همه منافق شده ایم و چاپلوس. فکر می کنیم منافقین تنها یک سازمان تروریستی هستند.
خنده دارترین و بزرگترین تناقض سیاسی مان در سیزده آبان خواهد بود. سیزده آبانی که خیلی ها مانده اند با آن باید چه کار کرد. سبز و سفیدش را کاری ندارم. تناقض محتوایی در آن بیداد می کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ