سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۶/۱۲

پنجشنبه: 12/6/1388 (زمان: 00:01 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان بامداد پنجشنبه دوازهم شهریور ماه بر شما گرامی باد. باز هم دقیقه ایست که نیمه شب چهارشنبه را پشت سر نهاده و کار نگاشتن و سپس انتشار "پست" جدیدبرای روز پنجشنبه را آغاز کرده ایم. امید داریم که از این لحظه تا 24 ساعت آینده که بامدادی دیگر و آدینه ای دگر را شروع خواهیم نمود، بتوانیم پاسخگوی پیامها و ایمیل های بیشمار شما، و نیز انعکاس دهنده خبر های داخل و گاهی نیز خارج از میهن باشیم و از این مهمتر؛ آرزو داریم که فعالیت بیست و چهار ساعته ما در تمامی روزهای هفته و ماه و سال مورد قبول شما هم میهنان واقع گردد.
*****
نیروهای انتظامی سفره‌های افطار مقابل زندان اوین را با خشونت برچیدند
برگزاری مراسم افطار در حاشیه اتوبان
ادوارنیوز: نیروهای انتظامی و امنیتی با تجمع کنندگانی که برای برگزاری مراسم افطار به دعوت سازمان دانش آموختگان ایران در مقابل درب اصلی زندان اوین حاضر شده بودند، برخورد کردند.به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، ده‌ها تن از ماموران امنیتی که از چند ساعت پیش از اذان مغرب در محوطه زندان اوین حاضر شده بودند، همزمان با پخش صدای اذان مغرب و وقت افطار هنگامی که اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی سفره‌های خود را پهن کردند با هجوم به آنها و اعمال خشونت سفره‌های افطار پهن شده در مقابل زندان اوین را برچیدند.این اقدام نیروهای انتظامی و امنیتی که همزمان با پخش اذان مغرب و هنگام افطار توام با اهانت به حاضران صورت گرفت، با اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم مواجه شد که نیروهای انتظامی با توسل به خشونت روزه‌دارانی را که در کنار سفره‌های افطار نشسته بودند به روی زمین کشاندند و آنها را از محل دور کردند.در این میان توهین یکی از افسران نیروی انتظامی به همسر عبدالله مومنی (همسر شهید) با ابراز انزجار حاضران مواجه شد.گزارش‌ها حاکی است که تا ساعتی پس از افطار نیروهای انتظامی از هرگونه توقف صدها نفر از شهروندان که قصد داشتند به این مراسم بپیوندند در مقابل درب اصلی زندان اوین جلوگیری بعمل آورند.درپی متفرق کردن جمعیت، تعدادی از حاضران با حضور در کنار اتوبان یادگار امام و در فاصله چند صدمتری زندان اوین سفره‌های افطار خود را پهن کرده و در کنار خانواده زندانیان سیاسی روزه خود را افطار کردند.حضور تعدادی از خانواده‌های شهروندان عادی که با تهیه غذا به صورت خودجوش به این مراسم پیوسته بودند از نکات جالب توجه بود.
*****
دولت تقلبی در کنکور هم تقلب می‌کند
با اعلام نهایی نتایج کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه های سراسری ایران، مشخص شده که عده‌ای از دانشجویان که حائز رتبه‌های بالایی در مرحله‌ی اول شده بودند، با محرومیت از تحصیل مواجه شده‌اند. همزمان گزارش‌هایی به «موج سبز آزادی» رسیده که از دست بردن سازمان سنجش در نتایج کنکور حکایت می‌کند.
به گزارش موج سبز آزادی، روز گذشته تعدادی از فعالان دانشجویی در حالی که با رتبه‌های بالا مرحله اول آزمون را پشت سر گذاشتند، قادر به دیدن نتایج نهایی خود در سایت سازمان سنجش نشدند. این دانشجویان با دو پیام «مردود» یا «لطفا به سازمان سنجش مراجعه کنید» مواجه شدند.
این در حالی است که دولت نهم به دلیل برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و برخلاف رویه‌ی سال‌های گذشته، در مرحله‌ی اول و زمان انتخاب رشته، سیاست‌های گزینشی و تبعیض‌آمیز خود در حذف فعالان دانشجویی را اعمال نکرده بود و دانشجویان فعال هم با اعلام نتایج آزمون خود در مرحله‌ی اول روبه‌رو شده و توانسته بودند کارنامه اولیه‌ی خود را دریافت کنند. اما پس از گذشت انتخابات و در مرحله‌ی دوم، دولت کودتا همچون سال‌های قبل تعدادی از فعالان دانشجویی را به‌رغم رتبه‌های بالایشان «مردود آموزشی» اعلام کرد.
در همین حال خبرهایی به «موج سبز آزادی» رسیده است مبنی بر اینکه سازمان سنجش در نتایج کنکور کارشناسی ارشد امسال دست برده است.
یکی از این گزارش‌ها مربوط به دو نفر است که یکی از آنها در ستاد انتخاباتی احمدی نژاد رفت و آمد می‌کرد و با رتبه‌ی 900 در دانشگاه امیرکبیر پذیرفته شده است، در حالی که دیگری با رتبه‌ی 500 پذیرفته نشده است.
دو گزارش دیگر، یکی مربوط به فرد دیگری که با توجه به رتبه‌ی پایینش حتی احتمال مجاز بودن خود را نیز نمی‌داده است، به واسطه‌ی ارتباط با یکی از فرماندهان سپاه در دانشگاه تبریز پذیرفته شده است؛ و بعدی مربوط به کسانی است که به خاطر سهمیه‌های جانبازی، در دانشگاه تهران قبول شده‌اند و برای آنکه اعتراضی به این پذیرش وارد نشود، در کارنامه اولیه آنها نیز دست برده شده و درصدها افزایش یافته است.
گفتنی است از سال 85 که این بدعت ناعادلانه در محرومیت دانشجویان از ادامه تحصیل به دلیل آنچه که نداشتن صلاحیت عمومی خوانده می شود، آغاز شده است، تاکنون ده ها دانشجو به دلیل فعالیت‌های انتقادی نسبت به دولت، از حق تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری محروم شده‌اند.
همچنین شایان ذکر است که شورای دفاع از حق تحصیل، یکی از تشکل هایی که سال گذشته با هدف پیگیری حقوقی وسیاسی وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل ایجاد شد، به تازگی از حق اساسی و قانونی تمامی ایرانیان برای تحصیل دفاع کرده است.
گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که در سال 85 دانشجویان منتقد که حائز رتبه‌های ممتاز در کنکور کارشناسی ارشد شده بودند، با درج سه ستاره در فرم ثبت نام دانشگاه از تحصیل محروم شدند.
همچنین در ادامه‌ی روند غیر قانونی حذف فعالان دانشجویی از دانشگاهها توسط دولت احمدی‌نژاد در سال‌های 86 و 87 دانشجویان ستاره‌دار اساسا از دریافت کارنامه‌ی اولیه محروم شدند و پس از پیگیری‌های فراوان نیز همچنان موفق به کسب کارنامه و ادامه تحصیل نشدند.
حال در سال جاری و در دوره‌ی دولت کودتا نیز تعداد زیادی از فعالان دانشجویی، به‌رغم کسب رتبه‌های ممتاز در کنکور کارشناسی ارشد، از تحصیل محروم شده‌اند. محرومیت از تحصیل دانشجویان در حالی رخ می دهد که احمدی‌نژاد در مناظره‌های تلویزیونی وجود دانشجویان ستاره‌دار را از اساس تکذیب کرده بود.
در همان زمان و در واکنش به این اظهارات دروغین احمدی‌نژاد، دانشجویان محروم از تحصیل طی سه سال گذشته، در ایام رقابت‌های انتخاباتی اخیر ضمن انتشار اسامی نزدیک به 60 تن از دانشجویان ستاره‌دار، با اقدام به برگزاری سه تجمع و راهپیمایی، نسبت به تضییع حق اولیه تحصیل و نفی وجودشان توسط احمدی‌نژاد اعتراض کردند.
اما پس از کودتای 22 خرداد نه تنها هیچ مرجع قانونی اقدام به رسیدگی این اعتراضات نکرد، بلکه جمع زیادی از دانشجویان محروم از تحصیل نیز بازداشت شدند.

*****
از میان ایمیل های دریافتی
پسرک همه رویاهایم !
مسیح علی نژاد:

به جای سلام، واژه ای دیگر چسبیده است روی زبان ام تا وقتی رسیدی و برق چشم هایت را دیدم، اول آن را بگویم و بعد مستانه ببویمت و بگویم سلام. نطفه تو زمانی بسته شد که با پدر، خیال پردازانه و جوان به دنبال فتح شهر بودیم و نام گروه کوچک و بلندپروازمان را گذاشته بودیم «فریاد کاوه» تا دیوارهای شهر بابل را پر از شعار کنیم. بعد که ما و گروه جوان دبیرستانی مان را با همان فریاد نصفه و نیمه مان چسباندند به سقف تازه تو به دنیا آمدی و از آن پس من و پدر مسافر در به در این شهر و آن شهر و سپس این کشور و آن کشور شدیم.
پویان پسرک پر اضطرابم! امروز بعد از سالها تو هم مسافر شدی و حالا سفر درازی در پیش داری. می دانم سیزده سالگی عمر درازی نیست برای شنیدن درد های بلندی که این روزها بر اهالی خانه خرابم، ایران، می رود اما تو کودک زندان هستی و لابد جنس بی قراری های مادر را از همان سلول سربازان گمنام ساری شناختی؛ وقتی که در بطن ام بودی و من در متن بازجویی های مکرر کارشناسان وزارت اطلاعات.
ببخش مرا که نه سال از تو دور بودم و امروز که شیرین ترین قرار زندگی ام را با تو می گذارم، محل قرار، سرزمین خودمان نیست. امروز که شیرین ترین وعده قرار زندگی ام را می گذارم، خود عزادار آوار بزرگ آرمان های از دست رفته ام و بی قرار تر از همیشه. بعد از نه سال خانه یکی می شویم ، می دانم دل توی دل کوچک تو نیست اما باید تا به حال فهمیده باشی بعد از نه سال خانه کوچک من و تو در حالی آباد می شود که خانه بزرگمان ایران تنها برای همان انتخاباتی که حتی تو هم برایش هیجان داشتی ویران شده است. در قاموس کودکانه تو شاید پدیده شومی باشد؛ شبانه بساط ناچیز زندگی را بستن و فرار کردن و مسافر شدن اما صبوری کن و بی قراری هایت را برای عمو ها و عمه هایت بگو و دل به رفتن بسپار. دلتنگی های معصومانه ات را به برادران من بگو چنان که گفتی و در انتقال درد آنها هیچ به من نگفتند جز آنکه توصیه کردند با هراس تو همراه شوم و صبوری کنم. حالا مانده ام من باید صبوری کنم یا از همان لحظه که دیدمت صبوری کردن را به تو یاد بدهم تا خسته گی ها و دل آشوب های یک مادر مانده و رانده از خانه را تو نیز صبوری کنی.
ببخش مرا که زندگی پر هراس من سایه شومی روی زندگی پر اشتیاق تو انداخته است و مجبور شدی در سیزده سالگی، سال نحس انتخابات را برای ترک وطن برگزینی. اما قصه مادری کردن من برای تو قصه مادری کردن زنان و مردان بسیاری از سرزمین من است که هرکس باید از نگاه خود بنویسد این روزها تا شاید شرمی کوچک بر پیشانی مدعیان عدل و مسلمانی در ایران بنشیند. بارها که نیمه و نصفه دیدمت، خودت اجازه ندادی برایت با زبان بچه ها، لودگی کنم تا بخندی و بخندم و مدام چون کودکی زود بالغ شده برایم شعر و شعور بی اندازه ات را به نمایش گذاشتی تا باور کنم که کودکان میهنم برای بزرگ شدن و ساختن شتاب عجیبی دارند. تو تنها کودک ایران نیستی که هنوز به دنیا نیامده، همپای مادر بازجویی شدند و هنوز به مدرسه نرفته تنها شدند و هنوز نوجوانی نکرده پیر می شوند. این روزها خوب به دورو برت نگاه کن . عموهایت را به خاطر بیاور. دور نرو، همین سفر آخرم را نگاه کن که به شوق همسفر شدن آمده بودم تا کارهای به زمین مانده ات را سامان دهم و چون در نظام آموزشی کشورم سهمی برای امثال ما نیست، همراهم شوی به دیار غربت. ما سالهاست که در ایران به جز عموهای نسبی، عموهای دیگری داریم که راه و چراغ راه می شوند. عموهایت همان سه نفری هستند که هر یک گوشه ای از کار را گرفتند تا تو را به من برسانند. هر سه آنها که در روزهای پر اضطراب انتخابات دیده ای چه بزرگوارانه دل پریشان من و تو را همراه شدند تا پاسپورت و مدارک به بند شده را از مدعیان باز پس گیریم و مهر و مجوز با هم بودن بر آن بچسبانیم، این روزها خودشان به بند شدند.
مرا ببخش که مسیر زندگی ات عوض شد و عموهایت همان هایی شدند که خود رانده و مانده از همه جا بودند اما در تمام راه پرپیچ و هراس هراز، تو دیدی که چه مشتاقانه برای با هم بودن مان دعا کردند، یادت هست یکی از همان عموی هایت چه چک و چانه ای با من می زد تا تیتر مطلبی که برای همایش میرحسین موسوی نوشته بودم را عوض کنم. من داد می زدم و او آرام بود، تو هیچ نمی فهمیدی اما مستانه از قلدری کردن مادرت می خندیدی. یادت هست می گفتم آقای...اگر تو هم نگذاری من موسوی را نقد کنم پس چه فرقی می کند بگذار همان احمدی نژاد بیاید. توضیحات ناب اش متقاعد ام کرد که فصل اتحاد و ائتلاف در برابر دولت دروغ است و باید از بزرگمردی مثل موسوی این روزها حمایت کرد. گفت که مطلبم در مورد همایش موسوی بی نظیر است و فقط تیترش بی انصافی به این بزرگمرد است. دیدی در قاب تلویزیون ضرغامی، همان عمو با دندان های شکسته از همان بزرگمردی چون موسوی چه مستاصل بد می گفت. نه نازنینم عمویت بی انصافی نمی کرد وقتی زیر وعده مان مان زد و نقد موسوی را زود آغاز کرد. تب هم نداشت، بزرگتر که شدی بیشتر می فهمی که چرا بعضی وقت ها عموهای آدم مجبور می شوند بعد از چند روز دوری از خانواده ناگهان کمی لاغر و رنگ پریده به تلویزیون بیایند و زیر وعده هایشان بزنند.
پسرک همه آرزوهایم!
عموهایت همان هایی هستند که این روزها از این خانه به آن خانه می گریزند و برای نونهال نروییده شان نامه می نویسند. دیدی تو تنها نیستی؟ دخترک عمو حنیف منتظر دستهای مهربان پدر است و هنوز به دنیا نیامده، مثل تو بی قراری را زندگی می کند. پس خرده نگیر به من نازنین ام و نگو فقط یک هفته بیشتر بمانم در ایران، نگو چرا شبانه آمدند سراغت تا بقچه ببندی. نگو چه شد که بی خداحافظی از مادرجون و آقاجون و قمی کلایشان بساط سفر بستی. نگو که ترسیده ای از ترک خانه. نگو که قرار بود میهمانی بزرگی برای بدرود تو ترتیب دهند. نگو که وعده ما این بود تا با هم لباس مهمانی بپوشیم و در کنار هم خانه به خانه برویم و با همه خداحافظی کنیم. تنها بیا و شک نکن که این سوی آب ایستاده ام تا تنهایی ات را با تنهایی بزرگ خودم قسمت کنم. من هزاران دوست مجازی دارم اما برای دیدن و بردن تو تنها به کشور همسایه آمدم. تا تو بیایی دل توی دلم نیست. اینجا نشسته ام تا برسی و ببینی که تنها نیستی. من و تو باید برای فردای در راه و تنهایی های بزرگتری که روی سر هموطنان مان آوار شده است یکی شویم تا شاید شاید کاری بکنیم.
کودک در راهم !
مرا ببخش که دل کوچک تو را هم پریشان کرده ام و با هراس به راه شده ای. کسانی که تو مجال خداحافظی با آنها را نیافته ای دودسته اند. دسته اول خویشاوندان فکری من اند که یا در بند و حبس اند یا در بلبشوی بگیر و ببندها و تجاوزها و قتل های بی رحمانه گم شده اند. دسته دوم خویشاوندان سنتی و نسبی ام هستند که قاب تلویزیون شان ما را آشوبگران براندازی نشان می دهد که با کمک موسوی و کروبی و خاتمی داریم قاعده بازی را برهم می زنیم و چه بسا ترجیح می دادند تو را هم به ضد انقلابی چون من نرسانند و حتی در نگاه آرمانگرایانه آقاجان، زندان هم برای من خوب است تا ساخته شوم و چه دلیلی مهمتر از تو که در ایران می ماندی تا برای بردنت می آمدم و به قول پدر اگر خطایی نکرده باشم پس هراسی از بازگشت نباید داشته باشم چون به خیال او هیچ بی گناهی سرش بالای دار نمی رود. بر او هم خرده نگیر چون او هرگز نمی داند سعیده دختر همرزم دیروزش را در زندان چنان سوزانده اند که اهالی رسانه ملی هم دل شان نمی آمد به مخاطبان خوش خیالشان نشان دهند که در زندان های شهر چه بی گناهانی که دامن عصمت با زور به برادران بازجو سپرده اند و بعد آرام و بی صدا مرده اند.
بر او خرده نگیر که من به اندازه کافی دلم گرفته است از روح تسخیر شده مردی که می بیند «آقا پرستان» همه زندگی مان را برباد داده اند و فلجمان کرده اند اما باز می گوید «آقا» خبر ندارد و اینها را نباید به پای نظام گذاشت. می بینی که بازجو ها چنان روح دوستان ما را هم این روزها تسخیر کرده اند که اگرچه شمایل آنها را پشت دوربین و تریبون دادگاه و نوشته های وبلاگ می بینی اما روح بازجو ها را در رفتار و گفتار و نوشتارشان حس می کنی. مادر من هم یکی از آنهاست . پدرم نیز. روح شان تسحیر شده و شبانه بیدارم می کنند و با آنکه خوب می دانند فقیرانه تر از تصورشان زندگی می کنم، می گویند رها کن سراب اصلاحاتی که پولش از دلارهای آمریکایی می آید و برگرد به آغوش انقلاب . حالا من هزاری هم برای آقاجان بگویم اینجا در خیابان های واشنگتن دختر حداد عادل را با نوه هایش دیده ام که تازه از زندگی ژاپنی به زندگی آمریکایی کوچ کرده اند و به رغم ریاست پدر بزرگ اصولگرایشان بر فرهنگستان ادب پارسی، اصلا فارسی را پاس نمی دارند و مثل بلبل ژاپنی با هم حرف می زنند باز هم ساز خود کوک می کند که آنها برای صدور انقلاب می روند و ما برای فروش آن. بر او خرده نگیر دلبند معصومم که میان پدربزرگ آرمانگرا و انقلابی تو با پدر بزرگ مصلحت گرای ریا کار این نوه های ژاپنی فاصله میان ماه من است تا ماه گردون که یکی می تواند در مجلس به ما بتازد و وعده ژاپن اسلامی را بدهد و بعد در فروشگاههای انگلیس با همسرش سوغات و لباس بخرد اما دیگری در قاموس روستایی اش خرید اجناس خارجی حرام است و بعد با همسرش دور ترین شهری که رفته مشهد است و باور دارد اگر دخترش در زندان باشد شرف دارد تا در بلاد غرب در یک اتاق نه متری زندگی کند.
مسافر منتظر!
مرا ببخش که از آرمان های بزرگ برای تو باید بنویسم . می خواهم از همین حالا که یک سفر ناگزیر را تجربه می کنی خوب بدانی که برای من و تو برخلاف توهم توطئه پردازان، هیچ فرش قرمزی اینجا در بلاد غرب پهن نیست و اگر هم باشد من و تو به راه خود می رویم. در قاموس تو، من همیشه یک مادر پولدار بوده ام که آخر هفته ها همیشه برایت بزرگترین شیر بلال روبروی پارک ساعی را می خردیم و به بهترین پیتزای میدان امام حسین مهمانت می کردم. اما اینجا که بیایی صفر صفر می شویم. دهکده ما در آکسفورد اصلا شبیه دهکده هایی که تو در کارتون ها می بینی نیست. ما دو نفر یک اتاق را با هم قسمت می کنیم و تازه باقی خانه را هم با کسان دیگری قسمت می کینم و تو کم کم یاد می گیری (House share ) یعنی چه. این همه آن چیزی هست که داریم و باقی همه قصه شیرین با هم بودن مان است که به دنیایی می ارزد. امروز نشسته ام همه فکر هایم را کرده ام . من و تو به هیچ کس تکیه نمی کنیم به جز خودمان. مادر مجرد بودن یک فرهنگ است در اروپا و به تو قول می دهم اگر چه دلهره دارم و با این فرهنگ هم هنوز غریبی می کنم اما قوی تر از همیشه تکیه گاه خوبی برای تو باشم ولی تو هم قول بده با من و داشته ها و نداشته هایم کنار بیایی. اما بگذار عاشق بی معشوق ایرانم باقی بمانم. دل به قاب لپ تاپ سپردن ها و شب و روز در خبرها غرق شدن ها و نوشتن ها و کار و کار و کار کردن هایم را تاب بیاور تا باز هم بزرگترین شیربلال را یک جایی توی آن خراب شده پیدا کنم و برایت بخرم. از من بخواه که سنگ صبورت باشم وچشم به روی همه وسوسه های زنانه ام ببندم و تنها با تو باشم اما از من نخواه که چشم ببندم بر تمام دلتنگی ها و خانه خرابی های کشورم و بروم پی یک زندگی امن و آرامی که در آن نشانی از گریه های شبانه دوستانم نباشد.
اینجا هر آنکه دوست من است و قرار است عمه و عمو و خاله و دایی تو باشد همه رانده شدگان ایران اند، همه غم دارند . همه بی قرار اند. برایت با تمام درختان سبز طبیعت می رقصم و مست می شوم از دشت های سبزی که از این پس هم آغوشی یک مادر و کودک دلداده و گمشده را جشن می گیرند اما مرا ببخش اگر نقل شب نشینی های ما دانه های زنجیر است. مرا ببخش که به جای قهوه های تلخ ما با خبرهای تلخی که می رسند شب زنده داری می کنیم، مرا ببخش که بی شراب مست خبرهای ناب آزادی دوستان دربند مان می شویم. یادت باشد وقتی آمدی باید آنقدر شیرین و صبور باشی که تنها یار غار غریب این روزهایم در آکسفورد را مرحم باشیم . فاطمه نازنینی که همپای من، بارها دلتنگ تو شد حالا ما باید همپای او برای محمدرضایش دلتنگی کنیم. مرا ببخش که تو را به میهمانی درد می برم اما شک نکن پیروزی ما چنان نزدیک است که ما همه شب در انتهای هر درد تازه ای که از ایران می رسد، ساعاتی را به امید می گذرانیم و طرح های تازه مان برای ایران سبز را جشن می گیریم. تو باید کمی فقط کمی صبوری کنی و خیلی توی ذوق ات نخورد اگر دیدی اینجا خانه های ما شبیه توهمات آقایانی که ما را از خانه رانده اند نیست. نمی گویم از همان اول صبوری کن . خود من هم که ادعایم عالم و آدم را گرفته تا سه روز بی تاب بودم وقتی اتاق کوچک و تنهایی بزرگ مهرانگیز کار را در حاشیه شهر دیده ام. میزبان صبورم نمی دانست که چه بغضی دارم از تطبیق روح بزرگ او در تنها اتاق فقیرانه اما فخرفروشانه اش که فرسنگ ها با توهمات همه آنانی که در این سالها برایش رجز خوانی کرده اند، فاصله داشت. میزبان دیگرم فاطمه حقیقت جو بود که در کیفرخواست حقیرانه دادگاههای عموهایت او هم متهم است و آدم چه دلگیر می شود وقتی زندگی پررنج و پر دغدغه اش را از نزدیک می بیند و هیچ نمی تواند بگوید. دختران معصوم گنجی که در ایران پدر را در زندان و دور از خود دیده اند و در اینجا پدر را در کنار خود دارند و اما باز دور است به آنها نزدیک تر است به ایران. چون اینجا اقامت گاه همه آنانی است که سفر می کنند اما روح و دل شان جایی در همان خانه ویران شده جا می ماند. مرا ببخش که میهمان مسافران دل از دست داده می شوی. قول می دهم برایت خانه ای نو بسازم و تا جایی که جا دارد حساب کار و زندگی را از هم جدا کنم اما تو هم قول بده که معنی زندگی را به فراموشی سپردن و بی تفاوت شدن از رنجی که دیگران می برند ندانی.
مسافر کوچکم!
به سلامت که برسی به کشور همسایه، با هم از آنجا عازم دهکده کوچک مان در آکسفورد می شویم، رویاهای بزرگ مان را با هم قسمت می کنیم و برای آبادی خانه پدری مان هر دو با هم حرف می زنیم. انتخاب با توست اگر با دل پریشان من همراه بودی صبوری ات را قدردانم. اگر نه، می شوم مادر همه رویاهای تو و هیچ یک از دل آشوبه هایم را در خانه به روی خودم نمی آورم. به سختی به دستت آورده ام، نمی خواهم به آسانی از دستت بدهم. کمی مضطربم. آنفدر نبودی و آنقدر مادری نکرده ام که هول شده ام و گفتم شاید باید پیش از سلام برایت بنویسم و بگویم مرا ببخش که با این همه جوانی، ادعای مادری مام میهن را داشته ام و تا امروز غصه همه دردهای ریز و درشت ایرانم را خورده ام به جز غصه دل کوچک تو که صادقانه و معصومانه گفته بودی: «من به جای اینکه به کارهای مادرم افتخار کنم همش می ترسم برای همین هیچ وقت به عکس های مادرم در روزنامه نگاه نمی کنم. می ترسم خبر بدی باشد». یقین دارم همین هراس بزرگی که در تمام این سالها دل کوچک تو و دختران و پسران عموهایت را فشرده است در فردایی نزدیک، خود حماسه ساز خواهد شد. کودکان هراس و حقارت های رنج آور، هرگز رضا به فراموشی بغض های فروخفته خود نمی دهند. ما تا همین جایش هم بی شماریم اما اگر امروز شمار ما سرکشان دل از دست داده آنقدر نیست که بساط تحجر و تعصب آقایان را ویران کنیم، فردا پر است از تو و هم نسل های همراه تو. حضرات از هم اکنون باید بلرزند از فردایی که یک دشت، پر از اسب های رمیده پیش روست.
سفرت بی خطر پسرک در راهم
به یاد دختر در راه حنیف این را نوشتم

*****
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
منصور اسالو به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی منتقل گردید
بنابه گزارشات رسیده از بند 4 زندان گوهردشت کرج ،منصور اسالو رئیس هیئت مدیره شرکت اتوبوس رانی تهران بعد از ظهر امروز به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت معروف به سگ دونی منتقل کردند.آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره شرکت اتوبوس رانی تهران واحد بعد از ظهر روز چهار شنبه 11 شهریور ماه به صورت ناگهانی از بند 4 زندان گوهردشت به سلولهای انفرادی بند 1 که معروف به بند آخر خطیها است وپاسداربندها به سلولهای انفرادی آن سگ دونی اطلاق می کنند منتقل شده است. شرایط این بند وحشتناک می باشد و زندانیان سیاسی که به این بند منتقل می شوند تحت شکنجه های وحشیانه قرار می گیرند. در حال حاضر بهروز جاوید طهرانی در این بند بسر می برد.در روز یکشنبه 8 شهریور ماه مامورین حفاظت و اطلاعات و گارد زندان به بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و زندانیان سیاسی و از جمله آقای منصور اسالو مورد ضرب و شتم و اهانت قرار دادند و آنها را به مدت 5 ساعت در زیر گرمای و آفتاب شدید قرار دادند و در این مدت حق استفاده از سروس بهداشتی و نوشیدن آب محروم بودند . آنها همچنین به سلولهای زندانیان سیاسی یورش بردند و وسائل زندانیان را تخریب و دست نوشته ها و سایر وسائل شخصی آنها را با خود بردند.آقای اسالو از ناراحتی های متعددی رنج می برد و انتقال او به سلولهای انفرادی معروف به سگ دونی جان او را در معرض خطر جدی قرار میدهد یورشهای وحشیانۀ و اذیت و آزار و انتقال زندانیان سیاسی به دستور وزارت اطلا عات صورت گیرد و توسط علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان ،کرمانی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان،نبی الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات زندان به اجرا در می آید.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال آقای منصور اسالو به سلولهای انفرادی با شرایط قرون وسطائی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمان جهانی کار و سایر سازمانهای مدافع حقوق کارگران در جهان خواستار اقدامات گسترده برای پایان دادن به جنایتهای سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی در ایران است.

*****
در رژیم امام زمان، کابینه کودتا در پنج روز به قدرت میرسد...!!
در سرزمین اشغالی ما بدست مشتی ملای بی هویت و تازی صفت و مزدوران گرگ صفت آنان،تمامی دوایر و نهادها و سازمانها فقط و فقط در خدمت رژیم و سرکوبگران و"سیدعلی گدا"(نوحه خوان سابق اطراف حرم امام رضایشان در سالهای دور و رهبر امروز) و رییس جمهور کودتاگر برگزیده و منتخب این ملای بی شرافت است. باین ترتیب است که وقتی این قاتل بالفطره (عنتری نژاد) ابتدا با یک کودتای ضد بشری و ضد میهنی تمام نداها و صداهای مخالف را درگلو خفه می نماید و با کشتار و دستگیری و شکنجه و آزار و صدها عمل منافی عفت مخالفین را به بند می کشد، خیلی طبیعی است که اعضای کابینه آینده اش را از میان مشتی دزد و خاین و شیاد و متقلب و آدمکش انتخاب و به مثلن مجلس یا قوه مقننه معرفی نماید و این مجلس دست نشانده ی "ولی وقیح" تحت فشار و ارعاب نیروهای سرکوبگر، فقط طی پنج روز...! آری فقط پنج روز کار بررسی صلاحیت این اوباشان را فیصله دهد و اگرچه برای ظاهر کار، چند نفری به مخالفت این شخص یا آن قاتل و مزدور و یا فلان کلاش و کلاهبردار مطالبی گفتند اما در نهایت، اکثر اعضای معرفی شده از سوی رییس مجریه کودتاچی رای اعتماد بگیرند...!!!
در این زمینه باز هم مطابق معمول با انتشار صفحه نخست لجن نامه "کیهان" یعنی تریبون رژیم، و انتخاب سرمقاله این لجن نامه تلاش می کنیم که مقدمه بالا را برایتان تشریح نماییم. البته لازم به توضیح نیست که این "کیهان" روز پنجشنبه است که قرار است تا 5 یا 6 ساعت آینده انتشار یافته و توزیع گردد:
سرويس سياسي-پس از چند روز كش و قوس و اظهارنظر نمايندگان موافق و مخالف درباره وزراي پيشنهادي دولت، امروز مجلس شوراي اسلامي فهرست نهايي همكاران دكترمحمود احمدي نژاد در 4 سال آينده را تعيين مي كند.طي روزهاي گذشته فضايي آرام و منطقي بر گفت وگوهاي نمايندگان درباره وزرا، حاكم بوده است. نمايندگان مجلس با توجه به توصيه هاي رهبرمعظم انقلاب درباره لزوم اغماض نسبت به دولت و همچنين نظر اكثريت نمايندگان دراين باره كه بايد در مورد كارآمدي وزرا به رئيس جمهور اعتماد كرد، احتمالا با ديدگاهي مثبت و مبتني بر همدلي به وزراي پيشنهادي دولت راي خواهند داد. علي رغم وجود برخي انتقادها نسبت به عدم استفاده از برخي وزراي كارآمد دولت نهم در كابينه جديد، نمايندگان مجلس عقيده دارند پشتوانه مردمي بزرگ دكتراحمدي نژاد اقتضا مي كند رئيس جمهور در انتخاب همكاران خود از بسط يد بيشتري برخوردار باشد. برخي نمايندگان در گفت وگو با كيهان تاكيد كردند همانطور كه در دوره گذشته نمايندگان مجلس از اعتماد به رئيس جمهور در استفاده از چهره هاي جديد ضرر نكردند، اين بار هم مي توان با اطمينان تصور كرد رئيس جمهور با درايت همكاران خود را برگزيده است، ضمن اينكه ابزارهاي نظارتي مجلس هر زمان كه تصحيحي در مسير دولت لازم بيايد، قابل استفاده است.برخي تحليلگران عقيده دارند همدلي و همراهي دولت و مجلس پاسخي در خور به توطئه هاي دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنها خواهد بود كه در ماه هاي گذشته تلاش كردند با ملكوك كردن راي بزرگ و وسيع مردم از شكل گيري دولتي قدرتمند جلوگيري كنند. وزراي دولت دهم از فردا در دفاتر خود مستقر خواهند بود.بررسي صلاحيت شش وزير پيشنهادي ديگر كابينه دهمصلاحيت تعداد ديگري از وزراي پيشنهادي كابينه دهم در مجلس شوراي اسلامي مورد بررسي قرار گرفت. در جلسات علني صبح و عصر ديروز خانه ملت برنامه هاي محرابيان، دانشجو، حسيني، شيخ الاسلام، نجار و نيكزاد وزراي پيشنهادي صنايع، علوم، ارشاد، كار، كشور و مسكن زير ذره بين نمايندگان مجلس قرار گرفت.
مخالفان و موافقان محرابيان
فولادگر نماينده اصفهان در مجلس نخستين مخالف محرابيان وزير پيشنهادي صنايع بود كه پشت تريبون رفت و گفت: با توجه به وظايف بزرگي كه بر دوش وزارت صنايع است آقاي محرابيان با وجود خدماتي كه انجام داده از عهده اين وظايف برنمي آيد. وي ضعف هاي محرابيان را در بخش تعرفه ها، ماليات بر ارزش افزوده و انجام امور مغاير با سياست هاي اصل 44 در وزارت صنايع دانست و گفت: در بخش برنامه هاي پيشنهادي آقاي محرابيان هم مغايرت هايي با وظايف قانوني وزارتخانه به چشم مي خورد. همچنين تغيير و تحولات مكرر در اين وزارتخانه محل سؤال است.
اما سيد شريف حسيني نماينده اهواز در مجلس در موافقت با محرابيان گفت: علي رغم محدوديت هاي منابع در بودجه هاي كشور محرابيان توانست با درايت و تدبير و اتخاذ تصميمات مناسب آثار بحران بر صنايع را به حداقل برساند. وي افزود: بعد از نشست هاي زيادي كه با محرابيان داشتيم ديدگاه ها و برنامه هاي وي را ارزيابي كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه يك راي گيري داشته باشيم كه در اين راي گيري حدود دو سوم كميسيون صنايع و معادن به وي راي دادند. اين نماينده ادامه داد: هيچ كس مدعي نيست صنايع كشور فاقد مشكل است اما محرابيان توانست اين مشكلات را با بحران هاي موجود كاهش دهد.
در ادامه فرهاد تجري نماينده قصرشيرين در مخالفت با محرابيان گفت: وزير صنايع آينده بايد براي صنعت كشور خانه امن ايجاد كند. وي از عدم سابقه در صنعت و معدن و عدم استفاده از افراد متخصص، عدم آمايش صنعت براساس اولويت هاي منطقه اي و استاني، عدم توجه به صنايع پايه اي و بزرگ و توجه به صنايع مياني و كوچك، عدم توجه به سقف و كف توليدات براساس نيازهاي داخلي و منطقه اي و جهاني و عدم ارتباط منطقي نخبگان و مخترعين و مراكز دانشگاهي صنعتي با حوزه مديريتي محرابيان به عنوان دلايل مخالفت خود با تمديد ماموريت اين وزير ياد كرد. اين عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هشتم در پايان با اشاره پرونده قضايي علي اكبر محرابيان كه متهم به جعل عنوان اختراع است، تاكيد كرد: موضوع مطرح شده در رسانه ها عليه آقاي محرابيان حقوقي است و بايد منتظر تعيين تكليف مسئله توسط دستگاه قضايي بمانيم اما اكنون صنعتگران كشور با زلزله اقتصاد جهاني نيازمند خانه امني هستند كه اميد است اين خانه امن در آينده توسط وزارت صنايع ايجاد شود.
فلاحت پيشه مخالف جدي محرابيان بود كه خطاب به وي اظهار داشت: در واگذاري شركت ها و كارخانجات بايد توضيح دهيد كه مالكيت را نيز واگذار كرده ايد مديريت را نيز واگذار كرده ايد؟ يا همان افراد آنجا را اداره مي كنند. ما تجربه خصوصي سازي منفي و منحرف را داريم و در اين خصوص نيز حق داريم نگران آن باشيم. اما غضنفرآبادي نماينده بم در مجلس شوراي اسلامي در موافقت با وزير پيشنهادي صنايع گفت: تجربه دو ساله محرابيان و فعاليت هاي مثبت و موفقيت آميز وي در اين وزارتخانه نشان مي دهد كه با تسلط و شناخت بر نيروها و مجموعه بر نقاط ضعف و قوت آگاهي پيدا كرده است. نكونام نماينده گلپايگان در مجلس هم به عنوان موافق بعدي با تاكيد بر اين كه محرابيان خانه امن مافياي صنعت و معدن را هدف قرار داده است، تصريح كرد: امروز نسل چندم شركت هاي مافيا كه دستشان از معدن و صنعت كوتاه گرديده تمام توان خود را براي سياه نمايي در اين وزارتخانه به كار گرفته است.
دفاعيات محرابيان
در ادامه محرابيان وزير پيشنهادي صنايع در دفاع از عملكرد دو ساله خود در وزارت صنايع گفت: طي دو سال گذشته بالغ بر 13هزار و700 فقره پروانه بهره برداري با سرمايه گذاري بيش از 31هزار ميليارد تومان را صادر كرديم و از نظر تعداد علي رغم تمامي مسائل و مشكلات 77درصد رشد پروانه داريم و در طي اين دوره با هزار و172فقره پرونده بهره برداري مدني با ذخيره قطعي 5ميليارد و900 ميليون تن و ميزان استخراج بيش از 80ميليون تن از لحاظ ذخيره مواد معدني 51درصد و از نظر ميزان استخراج 91درصد با تلاش معدنكاران رشد داشتيم.وي افزود: در طول اين دو سال بالغ بر 36 ميليارد و600 ميليون دلار صادرات كالاهاي صنعتي و معدني داشتيم كه از مرز 80درصد سهم صنعت و معدن در صادرات غيرنفتي عبور كرده كه پيشرفت بسيار خوبي است. و در بخش معدن يكي از پارامترهاي مهم بحث حفاري ها هستند و ما در سال 87 شاهد 250 هزار متر حفاري اكتشافي بوديم كه در مقايسه با سالهاي قبل رشد 5 برابري را نشان مي دهد چرا كه ما در سال 82 حفاري به ميزان 50 هزارمتر داشتيم.
محرابيان با اشاره به نكات مطرح شده از سوي موافقان و مخالفان درباره حقوق ورودي و تعرفه اظهار داشت: ما در طول اين 2 سال ديديم كه تعرفه نرخ موثر تعرفه و حقوق ورودي از 9 و نيم درصد به 11درصد رسيده كه مناسب است؛ تعرفه شكر خام نيز از 4درصد به 20درصد و تعرفه شكر سفيد از 10درصد به 35درصد رسيده است.وي با اشاره به موضوع كميسيون ماده يك افزود: اين يك كميسيون فرادستگاهي است كه تنها يك عضو آن وزارت صنايع است كه البته اگر مجلس صلاح مي داند كه نقش وزارت صنايع در اين كميسيون پررنگ تر شود ما آمادگي آن را داريم.
وزير پيشنهادي صنايع با اشاره به موضوع مطرح شده درباره ماليات بر ارزش افزوده اين قانون را يكي از افتخارات جمهوري اسلامي دانست و گفت: اكنون بخش توليد ما در حال پرداخت اين ماليات است اما زنجيره توليد ما به طور متوسط كمتر از قانون قبلي در حال پرداخت آن است و قطعا با اجراي دقيق اين قانون ما معتقديم كه منافع توليد حفظ مي شود.محرابيان با اشاره به موضوع طرح اتاق امن گفت: در شرايط پس از زلزله بم و در قانون برنامه چهارم مقاوم سازي به عنوان يكي از وظايف مطرح شد؛ طرحي كه مراحل كامل آن شامل نقشه، نمونه سازي در چندين مرحله و استخراج نهايي و انتشار نتايج با عنوان يك كار عام المنفعه انجام شد و براساس مقالاتي هم به مجامع مختلف ارائه شده، بدون هيچ چشمداشتي بود اما دوستاني آمدند و گفتند كه ما مشابه اين تفكر را داشتيم كه نمونه اش جناب آقاي دكتر رهايي رياست محترم دانشگاه اميركبير هستند كه در آن روز عضو هيئت علمي همان دانشگاه بودند و نمونه هاي داخلي و خارجي ديگري هم بود.وي افزود: دوستان حتي اقدام به طرح شكايت در مراجع قضايي كردند كه موضوع بررسي شد و آرايي هم صادر شد كه دوستان در جريان هستند لكن در فرآيند بررسي و اظهارنظرهايي كه شد، هرچند كه هيچ گونه چشمداشتي از اين طرح نبوده و اگر ما طرحي را به عنوان اختراع مي خواهيم از امتياز آن استفاده كنيم فقط به خاطر اين است كه محصول آن به صورت انحصاري قابل فروش يا عرضه باشد. اما طرحي كه كل محصول آن در كتابي منتشر شده و در اختيار عموم قرار گرفته، طبيعتا نمي توانسته انحصاري را ايجاد كند.محرابيان تصريح كرد: آن دوستي هم كه ايده اي داده، فرد محترمي است و اگر در طي اين فرآيند حقي از بنده ضايع شده بنده از حق و حقوق خود گذشتم.
مخالفان و موافقان دانشجو
پس از وزير صنايع، نوبت به بررسي صلاحيت وزير پيشنهادي علوم رسيد كه هادي قوامي نماينده اسفراين در مخالفت با او با بيان اينكه صبغه سياسي بودن دانشجو به علمي بودن ارجح است گفت: ايشان بر مباحث سياسي شناخت دارند ولي در مباحث علمي شايد اينگونه نباشد. وي همچنين به مدرك تحصيلي دانشجو هم ايراد گرفت.
به گزارش فارس، حسن تاميني نماينده مردم رشت هم به عنوان مخالف بعدي دانشجو با طرح اين سؤال كه ايشان با توجه به اينكه به عنوان يك چهره شاخص سياسي در كشور مطرح هستند و اين موضوع در بين دانشجويان و اعضاي هيئت علمي ذهنيت ايجاد كرده است، افزود: در هرحال در اين شرايط وزير پيشنهادي علوم مي خواهد در راس اين وزارتخانه قرار گيرد كه شايد مناسب نباشد.وي با اشاره به اينكه بنده بيش از دو دهه سابقه حضور در دانشگاهها را دارم، افزود: اعتقادم بر اين است كه وزارت علوم با اهميت ترين وزارتخانه است و با ضرس قاطع اعلام مي كنم كه نقش وزارت علوم بي بديل و اثرگذاري آن بي نظير است و آمارها نيز اين موضوع را تائيد مي كند.
نماينده مردم رشت با اشاره به حجم زياد نيروي انساني در وزارت علوم، گفت: ابعاد كار در اين وزارتخانه بسيار گسترده است و براي هدايت آن فردي را مي خواهد كه سوابق مشخص داشته باشد و بنده با مذاكراتي كه با وزير پيشنهادي علوم داشتم ايشان را فردي با سوابق درخشان ديدم ولي بايد به ذهنيتي كه دانشجويان و اعضاي هيئت علمي نسبت به ايشان دارند نيز توجه كنيم.
قسيم عثماني نماينده بوكان نيز در مخالفت با وزير پيشنهادي علوم گفت: آقاي دانشجو تنها كسي بود كه آقاي كردان را در جريان استيضاح همراهي كرد و با وجهه اي كه پيدا شده مناسب نيست معاون وزير استيضاح شده كشور بر صدر وزارت علوم بنشيند.اما اسدالله عباسي نماينده رودسر در موافقت با وزير پيشنهادي علوم گفت: دانشجو به مسائل فرهنگي دانشگاهها توجه ويژه اي دارد.وي افزود: دانشجو در برنامه هاي خود تبديل علم به ثروت را گنجانده است.
در ادامه نوروزي نماينده مردم رباط كريم در موافقت با دانشجو و در پاسخ به اين اشكال مخالفان مبني بر سياسي بودن كامران دانشجو تصريح كرد: مگر ما نمي گوييم سياست ما عين ديانت ما است و شهيد مدرس استاد سخن در همين مجلس نگفت كه «سياست ما، عين ديانت ما است»، بنابراين سرتان را بالا بگيريد كه يك نفر از حوزه علم و دانشگاه كه داراي اقتدار سياسي است، امروز براي پاسخگويي و توضيح لازم و ميدان داري و توجيه و اعطاي تحليل به دانشجويان و اساتيد به خانه خود بازمي گردد.نوروزي درخصوص برخي مباحث مطرح شده راجع به مدرك كامران دانشجو نيز گفت: آقاي دانشجو سه سال و نيم دوره درسي خود را در دانشگاه تمام كرده و افتخارش اين است كه بخاطر مبارزه با سلمان رشدي خائن كه به پيامبر و قرآن توهين كرده، از آن كشور اخراج شده و پس از بازگشت به ايران در دانشگاه اميركبير دفاعيه خود را انجام داده و مدرك وي نيز مورد تائيد وزارت علوم است و عباسپور رئيس كميسيون آموزش مجلس نيز اظهار داشته است كه مدارك آقاي دانشجو درست است.وي خاطرنشان كرد: دانشجويان نامه نوشتند و با آغوش باز از آقاي دانشجو استقبال كردند و استدلالشان اين است كه يك چهره علمي ارزشمدار و رهرو راه امام و مقام معظم رهبري امروز سكاندار مقام عالي آموزش كشور خواهد شد.علي مطهري نماينده تهران هم در موافقت با دانشجو گفت وزير پيشنهادي علوم براي اسلامي كردن دانشگاهها اهتمام جدي دارد.
عليرضا سليمي نماينده محلات نيز به عنوان موافق ديگر وزير علوم گفت: دانشجو مي تواند نشاط سياسي دانشگاهها را احياء كند.
دفاعيات کامران دانشجو
كامران دانشجو وزير پيشنهادي علوم هم در دفاع از خود به بيان تحصيلات دانشگاهي و تكميلي خود پرداخت و گفت: پس از اخذ ديپلم، دوره هاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي را در كشور انگلستان گذرانده و پس از فتواي حكم تاريخي معمار كبير انقلاب در خصوص سلمان رشدي مرتد به همراه برادرم و 7 تن ديگر از دوستان از انگلستان اخراج و به ايران بازگشتم و در سال 1368 در وزارت سپاه سابق در صنايع موشكي شهيد باكري و در حالي كه همزمان به صورت حق التدريسي نيز در دانشگاه تدريس مي نمودم مشغول به كار شدم.دانشجو در ادامه گفت: در سال 1373 به عضويت هيئت علمي دانشكده مكانيك دانشگاه علم و صنعت ايران درآمدم وهمزمان با پذيرفتن مسئوليت هاي متفاوت به معلمي در دانشكده علم و صنعت ايران پرداختم و مراتب علمي را از سال 1381 و سپس استاد تمامي را نيز به فضل الهي در اسفندماه 1385 طي نمودم و تاكنون نيز تاليف 5 كتاب در رشته مكانيك و هوافضا و بيش از 80 مقاله تخصصي را به چاپ رساندم و از اين تعداد مقاله بيش از 20 عنوان درمجلات ISI به چاپ رسيده است و نكته جالب اينكه اگر عزيزان نماينده ليست 29 پروژه تحقيقاتي اينجانب را كه با حمايت از صنايع كشور و به خصوص صنايع دفاعي انجام شده است را در كنار مقالات به چاپ رسيده مطالعه نمايند، حتما مستحضر خواهند شد كه اكثر مقالات چاپ شده از انجام پروژه هاي مذكور كه هر كدام گره اي از مشكلات صنعت را باز كرده، استخراج گرديده است.وزير پيشنهادي علوم به لزوم حل مشكلات صنعتي كشور از طريق تعامل با دانشگاه ها اشاره كرد و گفت: در قالب عمده مقالات علمي و پروژه هايي كه به انجام رسانده ام و يا باتعريف پايان نامه هايي بر مبناي حل مشكل صنعت و حوزه كاربرد تلاش كردم تا بتوانم باري از دوش اين حوزه بردارم و تاكنون بيش از 30 دانشجوي متخصص را در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا فارغ التحصيل كرده ام.
دانشجو هم چنين سوابق خود را بيانگر وابستگي وي به بدنه علمي كشور دانست و گفت: اكثر قريب به اتفاق مسئوليت هايم در آموزش عالي، دانشگاه و پژوهش بوده است و اگر بر حسب نياز و انجام تكليف طي 4 سال اخير در مسئوليت هاي هيئت هاي اجرايي و سياسي خارج از دانشگاه بوده ام فرصتي براي حقير فراهم كرد و خدا را شكر مي كنم تا در صورت حضور در مسئوليت آموزش عالي و امور دانشگاهي از اين تجربه و سرمايه ارزشمند براي خدمت هر چه بيشتر به جامعه دانشگاهي بهره گيرم.وي سپس در بيان سياست ها و برنامه هاي خود در اين وزارت خانه اصل مبنايي داشتن دغدغه دين را به عنوان شاخصه مهم بيان كرد و سپس به ارائه برنامه هاي خود پرداخت.
لاريجاني: صحت مدرك تحصيلي دانشجو براي ما مسجل شده است
رئيس مجلس شوراي اسلامي، در حين سخنان كامران دانشجو وزير پيشنهادي علوم طي توضيحاتي در خصوص مدرك تحصيلي وي، اظهار كرد: صحت مدرك دانشجو براي ما مسجل شده است.به گزارش ايسنا علي لاريجاني عنوان كرد: با توجه به اين كه مخالف وزير پيشنهادي علوم صحبت مبسوطي در خصوص مدرك ايشان داشت، لازم است توضيح دهم كه بنده از كميسيون آموزش و تحقيقات خواستم كه موضوع مدرك آقاي دانشجو را بررسي كنند و مجلس را در جريان بگذارند. كميسيون آموزش و تحقيقات نظر خود را به ما ارايه كرده و نتيجه بررسي هاي آنها اين بوده كه مدرك آقاي دانشجو مشكلي ندارد و ايشان مراحل استادياري و دانشياري را گذرانده است.وي گفت: ايشان در مقطعي كه در انگليس تحصيل مي كردند به خاطر فضايي كه در خصوص سلمان رشدي به وجود آمده بود، دو هفته وقت براي دفاع داشتند، اما ايشان را از انگليس اخراج كردند و اين در حالي است كه فقط مرحله دفاع آقاي دانشجو مانده بود.رئيس مجلس شوراي اسلامي، گفت: آقاي دانشجو مرحله دفاع را در ايران با حضور اساتيد برجسته انجام داده است و مدرك هم گرفته است.
مخالفان و موافقان حسيني
در ادامه جلسه ديروز نوبت به بررسي صلاحيت حسيني وزير پيشنهادي ارشاد رسيد كه رجايي و نوباوه نمايندگان اراك و تهران در مخالفت با وي سخن گفتند.
نماينده مردم اراك در مجلس به پيشينه حسيني اشاره كرد و گفت: اساساً آقاي حسيني چقدر در جمع اصحاب رسانه، فرهنگ و هنر مقبوليت دارد به خصوص در شرايط كنوني كه يك گسستي در اصحاب رسانه و فرهنگ و هنر به وجود آمده است و نياز است كه يك وحدت فرهنگي در كشور ايجاد شود.
نوباوه نماينده تهران در مخالفت با حسيني گفت: واقعيت اين است كه برنامه هاي حسيني بسيار ناقص است و يا با ديد منطقي تنظيم نشده است. اگر وزارت ارشاد برنامه عملياتي و درخور واقعي نداشته باشد ما با مشكلات زيادي روبرو خواهيم شد.اما كوهكن نماينده لنجان در موافقت با حسيني گفت: ايشان يك عنصر كم حرف، پيگير و با قدرت تعامل بالا است، كسي كه به وزارت فرهنگ مي رود بايد براي تأمين اهداف نگاهي عميق به سمت حوزه و مراجع و نگاهي داشته باشد كه شرع مقدس دارد و يك نگاه علمي و كاملاً هماهنگ با واقعيت هاي جامعه به بخش هاي مختلف هنر داشته باشد.
گروسي نماينده شهريار هم به عنوان موافق بعدي حسيني گفت كه وي در حوزه توزيع عادلانه مطبوعات و تغيير ساختار اداري برنامه هاي بسيار خوبي دارد.وي تأكيد كرد: رشته تحصيلي وزير پيشنهادي فرهنگ قدرت تشخيص نياز جامعه به نوعي موسيقي را دارد. در همين وزارت ارشاد افرادي حضور يافتند كه ليسانس مكانيك داشتند، چطور آن زمان اعتراض نشد ولي امروز ايشان مورد حمله قرار گرفته است؟ اين كه گفته مي شود بسياري از هنرمندان حسيني را نمي شناسند هر چند كه امروز همكارم خواهد گفت كه هنرمندان از ايشان دفاع كردند ولي مگر همه وزراي سابق را مي شناختند، اكنون مي گوئيم چرا آنان معرفي نشدند پس معلوم مي شود افراد كارآمدي بودند.
دفاعيات حسيني
در ادامه سيدمحمدحسيني وزير پيشنهادي ارشاد در دفاع از خود با اشاره به برنامه هايش گفت: هدفمند كردن يارانه هاي بخش فرهنگ و هنر با رويكرد خريد محصولات مناسب فرهنگي و اولويت دادن به توليدات اميدآفرين، شادي بخش و نشاط آور، حمايت از مالكيت معنويت براي دفاع از حقوق صاحبان آثار، گسترش خدمات رفاهي و بيمه اي براي آرامش بخشي وايجاد امنيت رواني اهالي فرهنگ وهنر، حمايت از ايجاد بازار بورس كالاهاي فرهنگي و هنري، استفاده از ظرفيت هاي بومي و تنوع فرهنگي و دفاع مقدس براي اشاعه ارزش هاي ايراني و اسلامي به منظور توليد آثار فاخر فرهنگي و هنري، تربيت نيروي انساني متعهد وكارآمد متناسب بانيازها وافزايش دانش دست اندركاران فرهنگ و هنر، حمايت مادي و معنوي از توليد محصولات فرهنگي معناگراي جهان مخاطب، حمايت از تأسيس و توسعه فضاهاي فرهنگي وهنري در كليه مناطق كشور از ديگر اولويت ها خواهد بود.وي همچنين از صفار هرندي وزير سابق ارشاد به عنوان فردي مخلص و زحمتكش ياد كرد و از زحمات او قدرداني كرد.
بررسي صلاحيت وزراي كار و كشور
در بخش ديگري از جلسه عصر ديروز صلاحيت وزراي پيشنهادي كار و كشور هم مورد بررسي قرار گرفت.مخالفان وزير كار معتقد بودند كه وي برنامه هايش فقط فرضيه است و جنبه عملي ندارد اما موافقان به پيشنه كاري شيخ الاسلامي اشاره كرده و مي گفتند كه سوابق او نشان مي دهد به وعده هايش عمل مي كند.شيخ الاسلامي وزير پيشنهادي كار هم در ادامه به بيان برنامه هايش پرداخت و تأكيد كرد اعتقادم اين است كه اين برنامه ها مي تواند محقق شود.سپس نوبت به بررسي صلاحيت وزير پيشنهادي كشور رسيد كه مخالفان نجار مي گفتند وي نظامي است و صلاحيت رياست بر وزارت خانه سياسي را ندارد.اما موافقان تأكيد مي كردند اولاً بسياري از چهره هاي سياسي كشور قبلاً نظامي بوده اند و ثانياً وي در مديريت اموري كه مسئوليت آنها را برعهده داشته كارنامه مثبتي ارائه كرده است.
در ادامه نجار وزير پيشنهادي كشور به دفاع از خود پرداخت و به سؤالات نمايندگان مخالف پاسخ داد.
نيكزاد هم مخالفي نداشت
نيكزاد وزير پيشنهادي مسكن هم كه ديروز پس از نجار مجلسيان به بررسي صلاحيتش پرداختند هيچ مخالفي نداشت و بر همين اساس هيچ موافقي هم براي او صحبت نكرد.
نيكزاد در ارائه برنامه هايش با حمايت از انبوه سازان و انبوه سازي گفت: بايد در جهت خانه دار شدن اقشار كم درآمد و زوج هاي جوان تلاش كنيم.وي همچنين به تبيين سياست هاي وزارت مسكن و شهرسازي در 4 ساله آينده پرداخت و از نظارت و پيگيري مستمر خود براي اجراي مطلوب اين برنامه ها و سياست ها خبر داد.
امروز تكليف كابينه دهم مشخص مي شود
پس از اظهارات نيكزاد، لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد كه صلاحيت وزراي نفت و نيرو روز پنج شنبه (امروز) از ساعت 5/7 صبح مورد بررسي قرار مي گيرد.
وي افزود: در جلسه پنج شنبه پس از سخنان موافقان و مخالفان وزراي پيشنهادي نفت و نيرو، رئيس جمهور نيز به مدت يك ساعت فرصت دارد تا دفاع پاياني را از وزراي خود نمايد. به گفته لاريجاني در پايان جلسه پنج شنبه رأي اعتماد 21وزير پيشنهادي با برگه انجام خواهد شد.
*****
کامران دانشجو وزیر پیشنهادی علوم، نمکي روي زخم دانشجويان است
«آيا پاداش کامران دانشجو براي برگزاري انتخابات مورد قبول محمود احمدي نژاد بايد از محل دانشگاه پرداخت شود؟» اين سوال ساده را نه احمدي نژاد جواب داد و نه کامران دانشجو.
مجلس نگران بود؛ نگران ابتداي مهر و بازگشايي دانشگاه. مي گويند دانشجويي که هنوز دلخور از ماجراي کوي دانشگاه است نمي پرسد چرا کسي را رئيس وزارتخانه ما کردي که در ماجراي کوي دانشگاه خودش سکوت کرده.
ديروز هر کسي که پشت تريبون مي رفت و مي خواست با کامران دانشجو مخالفت کند تمام هم و غمش را مي گذاشت روي حاشيه هاي سياسي اين وزير سياسي که قرار است علمي ترين وزارتخانه کشور را اداره کند. نماينده هاي کرد مخالفان اصلي بودند. قسيم عثماني نماينده بوکان از احمدي نژاد و دانشجو پرسيد؛ «آيا امروز بايد آتش پيدا و پنهان بعد از انتخابات را خاموش کرد يا شعله ورتر؟ انتخاب دانشجو به خاموش شدن اين آتش يا به شعله ور شدن آن کمک مي کند؟» نماينده هايي مانند عثماني مصر هستند که زخم حوادث حاصل از کوي دانشگاه و برخوردهاي غيرقانوني و بعضاً غيرانساني با دانشجويان هنوز التيام نيافته و نياز به يک مديريت علمي و عاطفي براي ترميم دارد نه يک مدير سياسي.مجلس معتقد است حتي اگر کامران دانشجو در جامه دانشگاهي عاطفي هم برخورد کند دانشجو باور نمي کند به همين دليل هم عثماني مي گفت؛ «آيا انتخاب دانشجو مرهمي بر زخم هاست يا پاشيدن نمکي بر آنها؟» سوال هايي از دانشجو پرسيده مي شد که نماينده ها جوابش را مي دانستند اما اصرار داشتند بپرسند؛ «جامعه دانشگاهي شما را به عنوان يک شخصيت علمي مي شناسد يا به عنوان يک چهره و شخصيت کاملاً سياسي و انتخاباتي؟ چرا احمدي نژاد به اين موضوع فکر نکرده که براي وزارت علوم يک شخصيت علمي مناسب تر است يا يک چهره شاخص سياسي آن هم در شرايط امروز؟» عثماني هشدار مي داد انتخاب دانشجو مساوي است با وارد شدن شوک به بدنه دانشگاه؛ تشديد فضاي شبهه و سوال اين است که بايد فضاي رفع شبهه را رونق بخشيم يا فضاي تشديد آن را؟ نماينده بوکان مي پرسيد آيا مناسب است فردي که به عنوان حامي و معاون کردان انجام وظيفه کرده است بر صدر وزارت علوم بنشيند؟ مخالف بعدي که امين شعباني نماينده مردم سنندج بود هم همين سوال را با ادبياتي ديگر پرسيد. دغدغه هاي مخالفان مشترک بود. شعباني رفت سراغ اينکه با وجود اين همه نيروي کارآمد در وزارت علوم چرا بايد يک کارآموز را روانه اين وزارتخانه کرد؛ «وزارت علوم جاي مناسبي براي کارآموزي نيست. تاکنون عرف بر اين بود که وزير علوم از ميان روساي دانشگاه ها انتخاب مي شد که حداقل در ميان يک دانشگاه مقبوليت داشت.
سوال اين است که چرا يک فرد بي تجربه در عرصه آموزش عالي انتخاب شد؟» شعباني از دانشجو پرسيد آيا در جايگاه معاونت سياسي امنيتي وزارت کشور در زمان حوادث کوي دانشگاه در قبال دانشگاه و دانشگاهيان احساس مسووليت داشتيد؟ اگر داشتيد چرا سکوت کرديد؟ و در صورت انتخاب آيا تضميني براي اينکه حوادث اخير در دانشگاه ها مجدداً اتفاق نيفتد وجود دارد؟ آيا همچنان سکوت مي کنيد؟ با تمام اين سوال ها وزير پيشنهادي وزارت علوم پاسخ نداد اين چه حکمتي است که در آستانه سال تحصيلي جديد يک فرد سياسي براي وزارت علوم معرفي مي شود؟ وي در ادامه سوالاتش از دانشجو عنوان کرد؛ آيا در محيط دانشگاه شما را به عنوان فردي علمي مي شناسند يا فردي سياسي و انتخاباتي؟ چرا شما به عنوان وزير براي ساير وزارتخانه ها انتخاب نشديد؟ هادي قوامي نماينده اسفراين هم همان جملات مخالفان قبلي را دوباره تکرار کرد؛ بحث سياسي بودن شما که رئيس ستاد انتخابات کشور بوده ايد و بحث مدرک تحصيلي تان چاشني بمبي است که در آذرماه و اوايل سال تحصيلي ممکن است به شکل يک تهديد جدي عمل کند. اگر حضرتعالي اين مشکلات را نداشتيد، قطعاً مي توانستيد به شکل يک فرصت عمل کنيد. چون افکار سياسي را مي شناختيد، مي توانستيد مديريت کنيد. متاسفانه به اين شکل مشکل وجود دارد که بايد بتوانيد برنامه تان را نيز براي آن ارائه کنيد. تاميني نماينده رشت هم هشدار داد با توجه به ذهنيت هاي دانشجويان چطور ممکن است کسي که در اين وزارتخانه قرار مي گيرد با يک گرايش سياسي خاص وارد وزارتخانه شود؟ زيرا همان طور که همه مي دانيد اين باور در دانشجويان و اعضاي هيات علمي شکل گرفته و تغيير باورها و نگرش ها از سخت ترين تغييرهاست.
اما کامران دانشجو وزير پيشنهادي علوم حضور خود در مناصب سياسي را با رويکردي علمي و دانشگاهي توصيف کرد. او به جاي پاسخ به سوال هاي نمايندگان وعده داد؛ «ايجاد آرامش و امنيت رواني و تامين حفظ حريم خصوصي دانشجويان». وزير پيشنهادي احمدي نژاد مي گويد تصميم دارد «حقوق شهروندي و آزادي هاي مدني» را به دانشجويان ياد دهد. وي گفت به فکر نان شب دانشجو هم هست و به دنبال رفع مشکل معيشت آنهاست. دانشجو مي گفت مي خواهد دانشگاه را بستر «جهان بيني اسلامي» کند. تا اين گونه دانشجو پاسخ صدها سوال و دغدغه نماينده هايي را که از مهر متشنج، نگران هستند، ندهد.
*****
اوباما در مراسم افطاري کاخ سفيد...!!!!!؟
رئيس جمهور امريکا روز سه شنبه در مراسم افطاري که به مناسبت ماه رمضان در کاخ سفيد برگزار شده بود، شرکت کرد.

به گزارش خبرگزاري فرانسه، باراک اوباما در حالي که در سالن غذاخوري کاخ سفيد در مراسم افطار از گروهي از مسلمانان امريکايي استقبال مي کرد خطاب به آنها گفت:
"رمضان براي بيش از يک ميليارد مسلمان زمان عبادت و تامل فراوان است. افطار امشب يک نوع مراسم مذهبي است که رمضان امسال در خانه ها و مساجد تمامي 50 ايالت امريکا انجام شده است. همان طور که ما مي دانيم اسلام بخشي از امريکا است. جامعه مسلمانان امريکا همچون ديگر شهروندان امريکايي يکي از پويايي ها و گونه هاي خارق العاده محسوب مي شوند. اوباما در ادامه افزود؛ در اين مراسم، ما ماه مبارک رمضان را جشن مي گيريم و ما همچنين اين امر را که مسلمانان تا چه اندازه امريکا و فرهنگ آن را به شکل هاي کوچک و بزرگ غني کرده اند نيز جشن مي گيريم."
اوباما در ميان مهمانان خود، «بلقيس عبدل القدير» دانشجوي سال اول دانشگاه «ممفيس» را که در تاريخ بسکتبال دبيرستان هاي ايالت «ماساچوست» نسبت به هر دختر و پسر ديگري بيشترين امتياز را کسب کرده است، مورد تقدير قرار داد. اوباما هفته گذشته در پيام بزرگداشت ماه رمضان خواستار «اقدامات جدي» به منظور تجديد روابط امريکا با جهان اسلام شد و اين پيام کمتر از سه ماه پس از سخنراني تاريخي وي براي مسلمانان قاهره منتشر شد. از سوي ديگر در نظرسنجي جداگانه يي که از سوي شبکه خبري سي ان ان انجام گرفت، اعلام شد؛ ميزان حمايت هاي مردمي از باراک اوباما رئيس جمهور امريکا به پايين ترين ميزان خود يعني 53 درصد کاهش پيدا کرده است. ميزان حمايت هاي مردمي از اوباما در ماه فوريه و زماني که قدرت را در دست گرفت 76 درصد بود که هم اکنون پس از گذشت چندين ماه از روي کار بودن وي، ميزان رضايتمندي مردم از وي 23 درصد کاهش يافته است. البته ميزان حمايت از اوباما در ميان ياران دموکرات خود از ماه ژوئيه به 90 درصد افزايش يافته اين در حالي است که حمايت قانونگذاران مستقل از اوباما از 53 درصد به 43 درصد کاهش يافته است.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
آیا فریادرسی به فریاد مظلومان هست؟
"محمود رئیسی‌نجفی"، یکی دیگر از شهدایی است که در حوادث پس از انتخابات 22 خرداد در میدان آزادی تهران مورد ضرب و شتم واقع شد و به شهادت رسید که نام این شهید تاکنون در زمره شهدا اعلام نشده بوده‏است.
همسر شهید نجفی در خصوص چگونگی فوت همسرش گفت: «شغل ایشان کارگری بود. آقای نجفی، ام‌ دی ‌اف‌ کار بود. معمولا هر روز ساعت 6 صبح برای کار می‌رفت و اوایل شب به خانه بر می‌گشت. روز 25خرداد تا ساعت 5/10 شب ایشان به خانه نیامدند و ما نگران بودیم. حدود ساعت 5/10 زنگ در به صدا درآمد. با توجه به این که آقای نجفی، کلید داشت فکر کردم که غریبه است، از آیفون پرسیدم کیست؟ صدای همسرم را شنیدم و متوجه شدم که آقای نجفی است. گفت با توجه به مشکلی که برای او پیش آمده، نمی‌تواند در را باز کند! نگران شدم و به سرعت پایین رفتم و در را باز کردم. دیدم که اوضاع ایشان بسیار بد و نابسامان و بدنشان زخمی و خون‌آلود است و نمی‌تواند سرپا بایستد.
به او کمک کردم که به داخل بیاید. بدن او زخمی، ورم‌کرده، خونین و به شدت آسیب دیده بود. بعد از پرس و جو از وی، آقای نجفی گفت: بعد از پایان کار، من از طرف میدان آزادی به خانه می‌آمدم که دیدم مردم در حال فرار هستند و عده‌ای هم آنان را تعقیب می‌کنند. متوجه شدم که عده‌ای مسلح و باتوم به دست مردم را می‌زنند و فراریان را تعقیب می‌کنند. من از ماجرا بی‌خبر بودم و اصلا نمی‌دانستم که چرا این نیروها مردم را تعقیب می‌کنند و می‌زنند. من راه خود را می‌رفتم که این نیروها مرا گرفتند و با باتوم و مشت و لگد به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند. هر قدر هم به آنان گفتم که من از سر کار دارم بر می‌گردم و اصلا نمی‌دانم که چه خبر است، اعتنا نکردند و مفصل مرا کتک زدند.
به قدری با باتوم و مشت و لگد مرا زدند که بی‌حال شدم و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که در داخل یک اتومبیل در حال حرکت هستم. تلاش کردم که با دست‌هایم موقعیت اطرافم را بفهمم. متوجه شدم که چند نفر دیگر نیز در وضعیت من هستند و گویی آنان مرده و یا بی‌هوش هستند و مرا روی آن‌ها انداخته‌اند. با دستم به کف ودیواره ی اتاق ماشین کوبیدم و سر و صدا کردم. نیروهایی که ماشین را هدایت می‌کردند، وقتی متوجه شدند که من زنده هستم و سر و صدا می‌کنم ماشین را نگه داشتند و در را باز کردند.
من با التماس به آنان گفتم که من زن و بچه دارم و از سرکار می‌آمدم و اصلا نمی‌دانم که چرا این بلا به سر من آمده است. ظاهرا یکی از آنان دلش سوخت و آمد و مرا کشید و بیرون انداخت. من مطلقا نای ایستادن و حرکت کردن را نداشتم. با سر و صدا و حرکت دست از کسانی که از آن‌جا عبور می‌کردند، کمک خواستم. بعد از مدتی دو سه نفر جمع شدند. از آن‌ها پرسیدم که این‌جا کجاست، گفتند: این‌جا حکیمیه است. من برای آنان موقعیت خود را توضیح دادم و از آنان کمک خواستم و گفتم که یک ماشین بگیرند تا مرا به منزل برساند. مردم برای من ماشین گرفتند و این ماشین مرا به خانه رساند.»
خدیجه حیدری افزود: «مرحوم آقای نجفی حدود 13‌روز زنده بود، بدنش زخمی و پاهای او به شدت باد کرده و دستش هم فلج شده بود. شکمش هم به شدت ورم کرده بود. ما به شدت می‌ترسیدیم که او را به بیمارستان ببریم و بستری کنیم. می‌ترسیدیم که با توجه به وضعیت موجود برای خانواده ما مشکل ایجاد کنند. تا این که روز به روز حال همسرم بدتر شد. روز ششم تیرماه پدر شوهرم آمد و تصمیم گرفتیم که با کمک او همسرم را به بیمارستان طرفه ببریم. در بیمارستان طرفه، پزشک مربوطه گفت: با توجه به این که الآن امکان بستری کردن وی وجود ندارد، او را ببرید و فردا صبح بیاورید تا او را بستری کنیم. همسرم شب خوابید و صبح که می‌خواستیم او را به بیمارستان ببریم، هرچه او را صدا کردیم دیدیم جواب نمی‌دهد.»
آقاجان رئیس‌نجفی، پدر مرحوم نجفی در ادامه ‌گفت: «البته بدن او تا آن لحظه گرم بود. به اورژانس زنگ زدیم، آمدند و گفتند متأسفانه فوت کرده است. گفتند به 110 زنگ بزنید. یک سرباز آمد و تا ساعت 1 بعد از ظهر طول کشید. جنازه را به پزشکی قانونی کهریزک بردند. ما هم شدیدا می‌ترسیدیم که این موضوع موجب دردسری برای خانواده بشود. فردا به آن‌جا رفتیم و جنازه را ندادند و گفتند: باید از نیروی انتظامی نامه بیاورید. به نیروی انتظامی رفتیم و یک مأمور دادند و همراه وی پرونده را در میدان انقلاب به شعبه 7 بردیم. با توجه به این که ما برای تشییع جنازه و مجلس ترحیم اطلاعیه‌ داده بودیم و میهمان‌ها به بهشت‌زهرا آمده بودند، از آن‌ها خواهش کردم که کار ما را زود راه بیاندازند. گفتند: همان که تیر خورده را می‌گویید.
ما از تیر خوردن او مطلع نبودیم. بعد از این که از من تعهد گرفتند که ما حق شکایت از کسی را نداریم، نامه‌ای دربسته را به ما دادند و ما به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم. نامه را دادیم. گفتند: کجای ایشان تیر خورده؟ گفتیم نمی‌دانیم؟ گفتند در نامه این‌طوری نوشته است. هر کاری کردیم باز هم جنازه را ندادند و ما به بهشت زهرا رفتیم و میهمان‌ها را به رستوران بردیم و از آن‌جا قبل از این که جنازه را دفن کنیم به مجلس ترحیم رفتیم.
پدر مرحوم نجفی در ادامه گفت: فردا دوباره رفتیم و گفتند: تشخیص هویت نشده، دوباره جنازه را به پارک‌شهر بردند و بعد از تشخیص هویت گفتند: تشخیص اسلحه‌شناسی نشده و باید انجام شود، باز هم جنازه را ندادند. فردا با یک مأمور به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم و ساعت 1 بعد از ظهر جنازه را به ما تحویل دادند و ما آن را به بهشت‌زهرا بردیم و دفن کردیم و چون می‌ترسیدیم که برای اعضای خانواده مشکلی ایجاد شود، در اطلاعیه مجلس ترحیم از چگونگی فوت پسرم چیزی نگفتیم. الآن هم این ترس را داریم.»
پدر مرحوم نجفی در پایان خطاب به مهدی کروبی گفت: «بعد از این که متوجه شدیم جناب‌عالی پیگیر مسائل مربوط به کشته‌شدگان و آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات هستید، دلگرم شدیم و به خدمتتان آمدیم تا اجازه ندهید خون فرزند
ما پای‌مال شود.»
*****
واکنش شدیداللحن مجمع روحانیون مبارز به سخنان فرمانده سپاه
مجمع روحانیون به انتشار اطلاعیه‌ای اظهارات بی اساس دستگاه‌های تبلیغی سپاه و فرماندهان آن را به شدت محکوم کرد. متن این اطلاعیه که در سایت مجمع روحانیون مبارز منتشر شده به شرح زیر است:
این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند چه باید کرد؟
فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.
آیا انتظار از مدعی العموم جدید برای نشان دادن عکس العملی مناسب نسبت به این اتهام و دروغ پردازی و موارد مشابه آن که موجب تشویش افکار و تحریک بعضی افراد و زمینه ساز اجرای برنامه های خطرناک می شود، به خصوص با توجه به وعده رییس محترم قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام، انتظاری نا به جاست؟ به امید آنکه این انتظار شرعی و به حق، هر چه سریع تر جامه عمل پوشیده و این روند اقدامات مغایر با مصالح کشور و منافی با اخلاق و دین و قانون متوقف گردد.

روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز
*****
کارنامه درخشان مرتضوی
سامان رسول پور
سعید مرتضوی که در این هفته از مقام دادستانی تهران برکنار شد، گفت: "کارنامه ام در وقایع پس از انتخابات درخشان است".
مهدی کروبی هم که یکی از شاهدانش "ناپدید" شده، تصریح کرد: "مسئولیت هر گونه اتفاق ناگواری برای این فرد و خانواده اش، بر عهده سعید مرتضوی است".
در همین حال، پزشکی قانونی، دلیل مرگ محسن روح الامینی را "اصابت جسم سخت" عنوان کرد.
همزمان با همه اینها، علیرضا بهشتی، اعلام کرد که تعداد کشته شدگان حوادث اخیر به 72 نفر رسیده است. اما محمد علی جعفری فرمانده سپاه گفت:کشته شدگان 29 نفر هستند که 20 نفر آنها بسیجی بوده اند.با این حال وی اسامی این "بسیجی" ها را ذکر نکرد و نگفت که چه زمانی و کجا کشته شده اند. پیش از وی، فرمانده بسیج گفته بود که هفت بسیجی کشته شده اند.
آنسوتر، یک هفته پس از بازداشت دکتر محمد ملکی، هنوز هیچ خبری از وضعیت وی که به بیماری سرطان مبتلا است، در دست نیست. در همین خصوص همسر دکتر ملکی گفت "درمانده شده ام، نمی دانم دکتر زنده است یا نه".
صالح نیکبخت هم پس از ملاقات با محسن صفایی فراهانی در زندان اظهار داشت: "آنچه که مهندس صفایی برای من تعریف کرد بسیار دردناک است و فعلا قادر به بازگویی آن نیستم".
در این هفته همچنین برای آزادی شیوا نظرآهاری که مدتها است در بازداشت بسر می برد، قرار وثیقه 500 میلیونی صادر شد. و این در حالی است که سه نهاد حقوق بشری در یک بیانیه مشترک، خواستار آزادی این فعال حقوق بشر شده بودند.
آن طرفتر، خبرنامه دانشگاه آزاد قزوین از بازداشت 20 فعال اجتماعی و کارگری در این شهر خبر داد. همچنین رسول بداقی از اعضای کانون صنفی معلمان دستگیر شد.
خبرنامه امیر کبیرهم از احضار 50 دانشجو به کمیته پیگیر وزارت اطلاعات خبر داد.همچنین حمیدرضا صحرایی و علی اسدالهی دو دانشجوی دانشگاه علم و صنعت با حکم کمیته انضباطی به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شدند. در همین حال، علی نجاتی، فریدون نیکوفر و رضا رخشان از مسئولان سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه طی احضاریه ای کتبی از سوی دادستانی، به اداره اطلاعات شهرستان شوش احضار شدند.

*****
از میان ایمیل های رسیده :
پاسخی به مطلب "واکنش شدید مجمع روحانیت به سخنان فرمانده سپاه"
نگران فرمانده سپاه نباشید!
اول: آدم گاهی یک حرفی را می زند به یک قصدی اما متوجه نیست که در کنار آن چیزهای دیگری هم به ذهن متبادر می شود. مثلا همین جناب فرمانده سپاه که فرموده اند:
"آقاي خاتمي در بهمن 87 مي‌گويد: اگر در اين انتخابات احمدي‌نژاد سقوط كند، عملاً رهبري حذف مي‌شود، اگر به هر قيمتي و به هر شكلي اصلاحات دوباره به قوه اجرايي بازگردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرايي به معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي‌شود و با شكست اصولگرايان بايد قدرت رهبري را مهار كرد."
آیا بیراه رفته ایم اگر اینچنین برداشت کنیم که سپاه پاسداران از ماهها پیش از انتخابات برای جلوگیری از حذف رهبری یا از دست رفتن اقتدار وی، در مقابل اصلاح طلبان موضع گرفته و برای جلوگیری از پیروزی آنها دست به کارهایی زده که امروز گاه از آن تعبیر به کودتا می شود؟
دوم: من کلا آدم خوشبینی هستم و فکر نمی کنم وقتی این همشهری مان به آن یکی همشهری مان میپرد، قرار است اتفاق بدی بیفتد. راستش گمان می کنم این حرفها به خالی بندی های کودکانه پسربچه های ده دوازده ساله شبیه تر است و نباید به آن اعتنا کرد. نه فقط صحبتهای این برادر محترم که بقیه حرفهای ترسناکی هم که در روزهای اخیر زده شده، به نظرم آنچنان مهم نیست که بخواهیم وقتمان را صرف آن کنیم.
بهتر است به زور لبخند بزنیم و بگوییم باحال بود و بعد به کار خود ادامه دهیم. این خط و نشان ها را اگر سه ماه پیش می کشیدند، می گفتم حکما خوابی دیده اند برایمان ولی حالا نه! مثلا فرمانده سپاه دلیلی ندارد که الان بخواهد کشف کند خاتمی در بهمن ماه چه گفته و چه کرده. یا احمدی نژاد اینقدر تابلو قضیه کوی و کهریزک را گردن نفوذی ها بیندازد و... آنچه اینان را به چنین موضع گیری هایی وا می دارد، نقل مکان آنها از موضع مدعی به موضع متهم است.
آن‏ها که برای مدتی خود را صاحب قدرت بلامنازع می دانستند و هر کاری خواستند کردند، اینک در میان مردم و حتی هوادارانشان متهم شده اند و همین امر مجبورشان می کند که برای گریز از این اتهام، آسمان و ریسمان ببافند، دشمنان جدید کشف کنند، بازی کی بود کی بود من نبودم به راه بیندازند، از حریفشان دشمنی دیرینه و وحشتناک تصویر کنند و... نه به نظر من از چنین سخنانی نباید ترسید و فراتر از آن باید خشنود بود که بزن بهادرها اینک در موضع ضعف هستند.

*****
بازداشت پنج عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
روز گذشته 5 تن از اعضای فراکسیون مدرن انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد که همگی عضو ستاد شهروند آزاد و از حامیان دانشجویی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری در شهر مشهد نیز بوده‌اند، بازداشت شدند.
به گزارش موج سبز آزادی، بازداشت‌شدگان به نامهای محسن صنعتی‌پور دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، شایان صارمی دبیر سیاسی این تشکل، امین ریاحی و مهدی خسروی از فعالان نشریات دانشجویی و افتخار برزگریان از اعضای عادی انجمن اسلامی این دانشگاه، در اقدامی هماهنگ در شهرهای مشهد ، تهران و سبزوار بازداشت شده‌اند.
این گزارش حاکی است تا کنون هیچ خبری درباره‌ی علت بازداشت و همچنین محل نگهداری این دانشجویان منتشر نشده است.
شایان ذکر است که سال گذشته مهدی خسروی و امین ریاحی، دو فعال نشریات دانشجویی دانشگاه فردوسی، به علت انتقاد از دولت احمدی‌نژاد، هر کدام با یک ترم محرومیت از تحصیل مواجه و در تابستان همان سال به مدت دو هفته در بازداشتگاه اطلاعات شهر مشهد بازداشت شده بودند.
*****

بازار تهران هم سبز شد
بسیجی ها فحش می دادند و حریف می طلبیدند
جلال کیهان منش‏
بازار تهران دیروز (چهارشنبه) هزاران بازدیدکننده سبز داشت؛ کسانی که برای "خرید سبز" آمده بودند و به دنبال خود ماموران رنگ و وارنگ دولت کودتا را نیز به بازار کشانده بودند. در میان ماموران، بیش از همه قیافه بسیجی هایی جلب توجه می کرد که بسیار کم سن و سال بودند، بیشترشان حتی ریش در نیاورده بودند، اما همگی شان ترسیده و عصبی، مرتب چوبدستی های بلند خود را تکان و فحش می دادند.
دیروزاز صبح زود ماموران نظامی و امنیتی به سوی بازار سرازیر شدند و دهانه های آن را در اختیار گرفتند. به این ترتیب بازاریان پیش از آنکه کرکره حجره های خود را بالا بکشند، بافضایی امنیتی رو به رو شدند که ناشی از حضور ماموران بی شماری بود که در داخل و خیابان های اطراف بازار و در مسیر های ورودی آن موضع گرفته بودند. اغلب ماموران از نیروی انتظامی و بسیج بودند. بسیجی ها مانند روزهای گذشته لباس شخصی و كاور پلنگی پوشیده بودند و همگی با خود چوبدستی داشتند. آنها که اغلب در سنین نوجوانی بودند و حتی ریش بیشترشان در نیامده بودند، چوبدستی های تراشیده بلندی در دست داشتند و مرتب فریاد می زدند و فحش های رکیک می دادند. ماموران نیروی انتظامی بیشتر به دنبال پراكندن مردم و عربده كشیدن به قصد ایجاد ترس بودند، اما بچه بسیجی ها که ترس از صورت هایشان می بارید، فقط فحش می دادند و عابرین را به مبارزه می طلبیدند.
هر كسی به آنها نگاه می كرد، انها را به وحشت می انداخت طوری که بلافاصله می گفتند:واسه چی نگاه می کنی... و بعد با او درگیر می شدند، زن و مرد هم نداشت.
از چهارراه گلوبندك تا چهارراه سیروس هم در قرق موتورسواران نیروی انتظامی بود كه لباس سیاه به تن داشتندو از ایستادن مردم در پیاده‌روها و خیابان‌ها ممانعت به عمل می آوردند.
حضور این حجم از ماموران، باعث اعتراض بسیاری از حجره داران شد؛ آنان زیر لب به ماموران دشنام می دادند و می گفتند "این زور گویی کی تمام می شود؟"
بسیاری از مردمی هم كه به عادت همیشه برای خرید آمده بودند، با حیرت به این صحنه ها نگاه می کردند و از مغازه داران می پرسیدند: چه خبر است؟ و وقتی متوجه جریان می شدند خنده ای میكردند وگاه به مردان و زنان سبزپوشی که در بازار در حال حرکت بودند، با انگشتان شان علامت پیروزی می دادند.
در این میان و در حالیکه حضور عابرانی با نشانه های سبز، بر بازار سنگینی می کرد، خبر رسید که دكتر زهرا رهنورد همسر میر حسین موسوی هم در بازار است و جمعیت دور او جمع شده اند و مشغول شعار دادن هستند. اما در ساعت یازده نیروهای امنیتی از سمت مولوی وارد بازار شدند و همسر میر حسین موسوی را به خارج از بازار راهنمایی كردند. این خبر در همه بازارچه ها پیچید، هر چند به هر حال افراد زیادی خانم رهنورد را ندیدند.
حضور ماموران لحظه به لحظه بیشتر می شد؛از حدود ظهر عملا متر به متر در بازار تهران مامور بود و اغلب آنها نیز باتوم به دست داشتند. آنها همه جا را زیر نظر داشتند؛چرا که به هر شکل « بازار باید آرامش داشته باشد. فضای اقتصادی برای شکل‌گیری نیاز به آرامش دارد. »[ دبیرکل جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار ]. اما نظر این نماینده وابسته به حزب تجارـ موتلفه اسلامی ـ نظر همه بازاریان نبود، به همین دلیل آنان در روز تحلیف احمدی نژاد در مجلس نیز، حجره های خود را تبدیل به محلی برای الله اكبر گفتن وپناه دادن به زخمی ها كرده بودند.
به تدریج صدای شعارها هم بلند شد و در زیر طاق های بازار پیچید. ماموران همراه لباس شخصی ها و بچه بسیجی ها به ضرب و شتم مردم پرداختند. در این درگیری هاکه عمدتا بین نیروهای کودتا و پسران جوان و دخترانی كه مچ بند سبز بسته بودند رخ داد، تعدادی زیادی مجروح و بازداشت شدند. این درگیری ها، فضای بازار را به شدت برهم ریخت تا جایی که حجره داران یک به یک شروع به بستن حجره های خود کردند؛بخصوص که در همین حین خبر رسید چند مغازه توسط نیروهای ویژه و لباس شخصی تخریب و اموال آن دزدیده شده تا بدین ترتیب تقصیر ها به گردن مردم و حامیان موج سبز نوشته شود. بعد از پخش این خبر، از حدود ساعت 2 به بعد بازار طلافروشان یكپارچه تعطیل شد؛ هر چند طلافروشان اغلب به میان مردم آمدند و آنها هم شروع به قدم زدن در طول پاساژ ها کردند.
به این ترتیب موج سبز به بازار رسید. مثل روزهای پیشین، مجروح و بازداشتی به جای گذاشت اما ترس بیشتری هم روی صورت بچه بسیجی هایی آورد که اولین تجارب ضرب و شتم جوانان کشورشان را تجربه می کردند.
*****

رادیو فرانسه:
کمبود تجهیزات چاه های نفت بر اثر تحریم
با افزایش دامنه تحریم ها علیه ایران، صنایع نفت ایران نیز با کمبود تجهیزات مورد نیاز این صنایع رو به روست. به گزارش منابع خبری ایرانی ، "عبدالمحمد دلپریش" مدیر برنامه ریزی شرکت ملی نفت ایران دردیداری با خبرنگاران در رابطه با آخرین وضعیت شروع تولید گاز از سکوهای دریایی فازهای نهم و دهم میدان "پارس جنوبی" گفته است ، در حال حاضرچاه های فازهای نهم و دهم با مشکل تولید رو به رو هستند ، که این مشکلات مربوط به تامین تجهیزات و ادوات درون چاهی است . مدیر برنامه ریزی شرکت ملی نفت ایران می افزاید، شرکت های خارجی که با شرکت ملی نفت قرارداد داشتند به دلایلی از تحویل "پکیج ادوات" خوداری می کنند. به گزارش خبرگزاری "مهر" ، در این رابطه در فروردین ماه امسال (ماه اوریل دو هزارو نه میلادی)، علی وکیلی مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس در رابطه با تحریم تجهیزات دورن چاهی فازهای نهم و دهم پارس جنوبی در جمع خبرنگاران گفته بود : به دلیل توقیف برخی از تجهیزات مورد لزوم سرچاهی در کشور نروژ توسط شرکت آمریکائی "ودرفورد" تولید گاز از دریا از این دو فاز پارس جنوبی هنوز آغازنشده است. به گفته ی "سیف الله جشن ساز" مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران اعلام داشته است که ، ایران با عدم تولید گاز و سایر محصولات جانبی از فاز های نهم و دهم پارس جنوبی سالانه حدود یک میلیاردو سیصد میلیون دلار عدم النفع نصیب کشور می شود. این در حالیست که هم اکنون شریک "قطری" ایران از این منابع بیش از چهار میلیارد فوت مکعب گاز بیشتری نسبت به طرف ایرانی از میدان پارس جنوبی گاز برداشت می کند که پیش بینی می شود با تکمیل دو پروژه در دست اجرای قطری ها تولید گاز امیر نشین از این میدان گازی افزایش چشمگیری نیز بیابد.
*****
مراسم چهلم محسن روح‏الامینی امروز پنجشنبه برگزار می‌شود
مراسم چهلمین روز شهادت محسن روح‏الامینی، امروز پنج‏شنبه از ساعت 14 تا 15:30 در محل مسجد ولیعصر تهران، واقع در خیابان خالد‏اسلامبولی، جنب پارک ساعی برگزار خواهد شد. مراسم بزرگداشتی که قرار بود ۴ مرداد ماه برای محسن روح الامینی در مسجد بلال برگزار شود، با فشار نیروهای امنیتی لغو شد. روح‌الامینی، دانشجوی رشتهٔ کامپیوتر دانشگاه تهران بود در تجمع روز ۱۸ تیر ۱۳۸۸ دستگیر و جنازه‌ وی ۱ مرداد ماه به خانواده‌اش تحویل داده شد. وی فرزند عبدالحسین روح‌الامينی دبیرکل حزب توسعه و عدالت و از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران، مشاور وزیر بهداشت و رئیس انستيتو پاستور بود که پیشتر نیز عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضایی بود. در حالی که مقامات امنیتی مرگ وی را بر اثر ابتلا به مننژیت بر اثر تب و عفونت عنوان نموده بودند، پزشک قانونی تهران در تازه ترین گزارش خود علت مرگ را شرایط نامناسب نگهداری در بازداشت و وارد آمدن ضربه توسط جسم سخت به جمجمه اعلام نمود.

*****
اظهار نگرانی خانواده های سعید حجاریان و محسن امین زاده از وضعیت این دو زندانی
دخترسعید حجاریان در مورد آخرین اخبار از وضعیت ایشان اظهار داشتند که قریب یک ماه است که اجازه ملاقات نداشته اند و با توجه به وضع نامناسب جسمانی آقای حجاریان و فشارهای وارده به ایشان که حتی در فیلمها و عکسهای منتشر شده از دادگاه مشهود است، نگرانی شدید نسبت به سلامتی ایشان وجود دارد. زینب حجاریان ادامه داد: همچنین پزشک ایشان آقای دکتر اسدی پس از مشاهده این تصاویر، علی الخصوص تصویری که واضحاً نشاندهنده گزیدگی شدید لب زیرین است، از احتمال بروز تشنّج که منجر به گاز گرفتگی لبها و دندان میشود ابراز نگرانی عمیق نموده اند. وی گفت: به علاوه چهره ایشان در دادگاه پف آلود، بی روح و شبیه به یک ماسک بوده و چشمانشان از فرط گریه یا بیخوابی به شدت سرخ بوده است و همه اینها علائم افسردگی در اثر فشارهای روانی شدید میباشد.دختر حجاریان خاطرنشان کرد: در ضمن کمیته ویژه پیگیری مجلس قرار بود روز شنبه با آقای حجاریان دیدار داشته باشند که چنین ملاقاتی صورت نگرفته است و ظاهرا قرار است تنها بخشی ازافراد هماهنگ با ستاد کودتای این کمیته با ایشان ملاقات داشته باشند. در پایان وی افزود: با این اوصاف بیم آن می رود که بازجویان در صدد افزایش فشارهای روانی بر آقای حجاریان باشند و با توجه به وضع شکننده سلامتی ایشان و آزار و ایذاء ظالمانه بازجویان، جان ایشان در خطر جدی است.همچنین خانواده محسن امین زاده به شدت نگران وضعیت وی هستند. محسن امین زاده، معاون وزیر خارجه کابینه سید محمد خاتمی از 20 روز پیش تاکنون هیچ تماسی با منزل خود نداشته است. با وجودی که نزدیک به 80 روز از بازداشت امین زاده میگذرد، خانواده و وکیل او هنوز موفق به ملاقات با وی نشده اند. این درحالی است که سایر زندانیان که حتی همزمان با امین زاده بازداشت شده اند حداقل یکبار با خانواده یا وکیل خود دیدار داشته اند.
بنا به گفته قاضی مرتضوی قرار بود که خانواده امین زاده روز چهارشنبه ( چهارم شهریور ) با وی ملاقات کنند، اما آنها هنوز موفق به دیدار با عزیز دربند خود نشده اند. این عضو موسس جبهه مشارکت از ابتدای بازداشت خود تاکنون در سلول انفرادی بوده و تنها 2 بار آن هم به مدت 2 دقیقه با خانواده خود تماس تلفنی داشته است.

*****
خبرگزاری ‌ديده‌بان حقوق بشر كردستان
بی‌خبری از وضعيت محمدصديق كبودوند
محمد صديق كبودوند رئيس دربند سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان كه به دليل تأسيس اين نهاد مدنی با حكم 10 سال و نيم حبس از 26 ماه پيش در زندان اوين به سر می‌برد طی چند روز گذشته هيچ گونه تماس تلفنی با خانواده خود نداشته و اين بی‌خبری باعث نگرانی اعضای خانواده ايشان و اين سازمان گرديده است.
بنا بر اظهار خانواده محمدصديق كبودوند از ابتدای هفته‌ی جاری تماس وی با خارج از زندان قطع شده و با توجه به اطلاع حاصله از هم‌بندان ايشان روز شنبه وی را از بند محل نگهداری‌شان در زندان اوين به قصد انتقال به شهرستان مهاباد جهت حضور در دادگاه خارج ساخته و تا كنون هيچ خبری مبنی بر حضور ايشان در زندان مهاباد نيز حاصل نگرديده است.
سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان ضمن اعلام مبهم بودن علت حضور محمدصديق كبودوند در دادگاه مهاباد بدون اطلاع وكلا و خانواده ايشان نسبت به بی‌خبری از وضعيت اين فعال حقوق بشر ابراز نگرانی نموده و خواستار آن است تا هر چه زودتر امكان تماس تلفنی وی با خانواده از سوی مقامات مسئول در زندان فراهم گردد.

*****
خبرگزاری ‌ديده‌بان حقوق بشر كردستان
توضيحی درباره انتصاب فيلم خودكشی جوانی 23 ساله در اصفهان به صحنه‌ی مرگ محمدجواد پرنداخ
به دنبال پخش فيلم كوتاهی طی روزهای ‌اخير با توضيح "خودكشی جوانی 23 ساله در اصفهان پس از آزادی از زندان" از طريق يوتيوب در برخی سايت‌ها و وبلاگ‌ها و فيس بوك، يكی از دوستان محمدجواد پرنداخ با تائيد اين‌كه فيلم مزبور صحنه‌های پس از سقوط محمدجواد پرنداخ از يك پل عابر پياده در شهر اصفهان را نشان می‌دهد به خبرگزاری ديده‌بان حقوق بشر كردستان گفت: مردی كه با حالتی آشفته و ناراحت در فيلم نشان داده می‌شود كه با عباراتی تند جريان‌هايی را مسئول مرگ فرزندش معرفی می‌‌كند پدر محمدجواد پرنداخ می‌باشد.
لازم به ذكر است با گذشت يك هفته از مرگ مشكوك محمدجواد پرنداخ دانشجوی رشته‌ی مهندسی پتروشيمی دانشگاه صنعتی اصفهان به دليل سكوت خانواده وی هنوز هيچ اطلاع بيش‌تری از نحوه و دليل مرگ اين دانشجوی كُرد به دست نيامده است.
گفته می‌‌شود طی روزهای اخير نيز فرهاد تجری نماينده گيلان غرب و عضو کميته ويژه مجلس شورای اسلامی برای بررسی حوادث اخير، با حضور در مراسم ختم محمدجواد پرنداخ با خانواده وی ديدار و گفت‌وگو نموده است.
*****
وضعیت خوابگاهی دانشگاهها/ خوابگاههایی که دیگر پاسخگو نیستند
با نزدیک شدن به اول مهر و شروع ترم جدید تحصیلی بار دیگر دانشگاههای کشور درگیر تامین امکانات و اسکان دانشجویان ورودی جدید خود شده اند. دغدغه ای که با افزایش ظرفیت پذیرش آموزش عالی کشور به چالشی اساسی در بحث ارائه خدمات رفاهی تبدیل شده است. به گزارش خبرنگار مهر، اگر تا پیش از این مشکل اساسی در بحث خوابگاههای کشور مشکل دانشجویان شبانه بود با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان اکنون دانشگاههای کشور حتی با اسکان و ارائه خدمات آموزشی و رفاهی مناسب به دانشجویان جدید الورود نیز با مشکل مواجه هستند و توانایی پاسخگویی مناسب را ندارند. به طوریکه برخی از دانشگاهها در پوشش دانشجویان کارشناسی، برخی کارشناسی ارشد و برخی دکتری با مشکل مواجه هستند. گروه حوزه و دانشگاه خبرگزاری مهر در گفتگو با چند تن از معاونان دانشگاههای کشور وضعیت خوابگاههای دانشجویی را جهت پاسخگویی به دانشجویان در مهر ماه سال جاری بررسی کرده است.
کمبود خوابگاه برای ورودی های جدید کارشناسی ارشد صنعتی شریف
بیژن وثوقی وحدت معاون دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه گفت: قصد داشتیم یکی از ساختمانهای قدیمی را بازسازی کنیم که با انصراف از این تصمیم امسال برای اسکان دانشجویان ورودی جدید روزانه مشکلی نداریم اما ورودی های شبانه را پاسخگو نخواهیم بود که البته دانشگاه تعهدی هم در این زمینه ندارد. وی افزود: برای دانشجویان مقطع کارشناسی استاندارد هر اتاق را چهار دانشجو در نظر گرفتیم اما برای دانشجویان کارشناسی ارشدی که سنوات آنها تمام شده و ورودیهای جدید کارشناسی ارشد با مشکل کمبود خوابگاه مواجه هستیم. وثوقی ضمن اشاره به تاثیر افزایش پذیرش دانشگاهها در کمبود امکانات آموزشی گفت: به دنبال آن هستیم که در شهرک دانشگاه به جای سه بلوک قدیمی چند بلوک جدید 10 طبقه بسازیم که امیدواریم مشکل ما را دست کم تا 6 سال آینده رفع کند. امیدواریم کیفیت و استاندارد خوابگاهها را نیز ارتقا دهیم هرچند که هرگز خوابگاه با خانه های معمولی قابل مقایسه نیست و از این نظر هم دانشجویان با ما همکاری می کنند.
مشکل دانشگاه تهران در ارئه خوابگاه به دانشجویان دکتری
سید مهدی قمصری معاون دانشجویی دانشگاه تهران نیز به مهر گفت: خوشبختانه با تمهیداتی که در نظر گرفتیم امسال شرایط برای اسکان کلیه دانشجویان روزانه در خوابگاه فراهم است. وی افزود: برای دانشجویان شبانه دانشگاه نیز در تلاش هستیم که تا آن جا که امکان دارد شرایط اسکان آنها را فراهم کنیم هرچند که دانشگاه هیچ گونه مسئولیتی در این باره ندارد. معاون دانشجویی دانشگاه تهران گفت: در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از نظر اسکان دانشجویان درخوابگاههای دانشجویی مشکل چندانی وجود ندارد. تنها در ارائه خوابگاه به دانشجویان دوره دکتری و همچنین خوابگاه متاهلین با کمبود فضا روبرو هستیم. وی افزود: برای رفع مشکلات خوابگاههای دانشجویی تلاش می کنیم تا با اتکا به منابع مالی دانشگاه اقدام کنیم و منتظر دریافت وام و تسهیلات نخواهیم شد چرا که نیاز داریم این کار را با سرعت هر چه بیشتر انجام دهیم. قمصری شرایط تمامی خوابگاههای دانشگاه تهران را برابر ندانست و افزود: گستره کیفی خوابگاههای دانشگاه تهران متفاوت است و در ساختمان های قدیمی تر امکانات کمتری وجود دارد. وی تعداد دانشجویان در هر یک از اتاقهای خوابگاههای دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد را بین 2 تا 4 نفر عنوان کرد و افزود: در مقطع کارشناسی نیز در هر اتاق حداقل چهار دانشجو ساکن هستند.
دانشگاه فردوسی مشهد پاسخگوی دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیست
مجتبی بذرافشان مقدم معاون دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در گفتگو با مهر گفت: دانشگاه فردوسی برای اسکان دانشجویان مقطع کارشناسی مشکل چندانی ندارد اما با افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی به ورودی های امسال در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری پاسخگو نخواهیم بود. وی افزود: تعداد دانشجویان ورودی امسال دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی حدود 3000 نفر و در مقطع تحصیلات تکمیلی چیزی نزدیک به 1500 نفر خواهد بود. معاون دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: وضعیت کیفی خوابگاههای دانشگاه مشهد مطلوب و استاندارد بوده و در هر اتاق معمولا دو دانشجو ساکن هستند.
نیاز دانشگاه بوعلی همدان به تجدید نظر در تعریف دانشجوی بومی
سید مرتضی هزاوه ای معاون دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان به مهر گفت: همان طور که در دفترچه های کنکور وضعیت خوابگاههای این دانشگاه را اعلام کردیم امسال از ارائه خوابگاه به ورودی های مقطع کارشناسی معذور هستیم. وی افزود: امسال 840 نفر ورودی کارشناسی روزانه و 450 نفر دانشجوی ورودی جدید شبانه خواهیم داشت که در قبال دانشجویان شبانه تعهدی نداشته اما پیش بینی می شود که برای ارائه خوابگاه به ورودی های روزانه چیزی در حدود 250 نفر کمبود خوابگاه داشته باشیم. معاون دانشجویی دانشگاه همدان گفت: حال اگر در تعریف دانشجویان بومی تجدید نظری صورت بگیرد و سطح استانی را لحاظ کنند وضعیت قدری بهتر خواهد شد. وی افزود: شیب افزایش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بسیار زیاد شده و رشد 120 درصدی داشته که این خیلی نگران کننده است. هزاوه ای به مهر گفت: دانشگاه بوعلی همدان 12 خوابگاه دارد که از این میان 10 خوابگاه در تملک دانشگاه بوده و دو بلوک نیز استیجاری است.
مشکل خوابگاه برای 700 دانشجوی دختر دانشگاه باهنر کرمان
منصور صاحب الزمانی معاون دانشجویی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز در گفتگو با مهر گفت: خوابگاههای دانشگاه باهنر جوابگوی این تعداد دانشجوی متقاضی نبوده و برای اسکان ورودی های جدید کمبود فضا داریم. وی افزود: افزایش ظرفیت دانشگاهها بدون کار کارشناسی صورت گرفته و منجر به بروز چنین مشکلاتی شده است اما به هر حال جنبه اخلاقی قضیه حکم می کند که به هر شکل ممکن راهی برای اسکان دانشجویان حتی دانشجویان دوره شبانه پیدا کنیم. معاون دانشجویی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: به منظور اسکان دانشجویان دو ساختمان مربوط به دانشکده های دانشگاه در سطح شهر را تخلیه کرده و قصد داریم از آنها به عنوان خوابگاه استفاده کنیم. وی افزود: به خصوص در اسکان دانشجویان دختر مشکل جدی وجود دارد که پیش بینی می شود نزدیک به 700 دانشجوی دختر امسال با مشکل خوابگاه روبرو شوند.
خبرنگار مهر در ادامه این گزارش به سراغ معاون دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز رفت که متاسفانه وی گفت: به هیچ عنوان حاضر به گفتگو و مصاحبه نبوده و پاسخی نخواهم داد.
*****
نگرانی از پاکسازی دانشگاهها وتغییر برنامه های درسی
يک روزنامه امريکايی گزارش داد با نزديک شدن بازگشايی دانشگاهها تحليلگران داخلی وخارجی از پاکسازی دانشگاه ها ومراکزعلمی از اساتيد و تغییربرنامه های درسی علوم اجتماعی وسياسی به دلیل " غير اسلامی بودن ابراز نگرانی کرده اند.
روزنامه نيويورک تايمزچهارشنبه 2- 9 – 2009 درگزارشی بقلم مايکل اسلکمن نوشت اين نگرانی ناشی از اظهارات سخنان آيت الله خامنه ای رهبرجمهوری اسلامی ايران ومحمود احمدی نژاد واعترافات زندانيان سياسی است.
براساس این اظهارات تدریس عقايد مادی ومنافی دين دردانشگاهها باعث نا آرامی های سياسی پس از انتخابات رياست جمهوری گذشته شده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری ها آیت الله خامنه ای هفته پیش گفته بود مطالعه علوم اجتماعی ترديد و بی ثباتی را افزايش می دهد.
وی همچنین از حامیان پرشورخود خواست تا نسبت به ایجاد تغییر درزمینه آن بخش از علوم انسانی که باعث افزايش دين گريزی می شود تلاش کنند.
به نوشته خبرگزاری ايرنا رهبرایران درجمع اساتيد دانشگاه ودانشجويان گفت بسياری از دروس علوم انسانی براساس فلسفه مادی گرايی وبی اعتقادی به آموزه های الهی واسلامی نوشته شده است. وی همچنين افزود اين علوم باعث از دست دادن اعتقاد به علوم الهی و اسلامی می شود.
نيويورک تايمز درگزارش خود آورده است که محافظه کاران ايران سالهاست نسبت به تدریس مواد درسی فلسفی وعلوم اجتماعی ترديد دارند و درروزهای اوليه انقلاب اسلامی دانشگاهها را تعطيل کردند وتلاش نمودند تا مواد درسی را به گونه ای سانسورکنند تا با ايدئولوژی انقلاب اسلامی مطابقت داشته باشد.
اين تلاشها درنهايت تحت فشارشخصیت های عمل گرا که مايل به روابط اقتصادی با غرب بوده و دانشجويانی که تشنه تفکرات دوران معاصر وارتباط با غرب بودند با شکست مواجه شود. اما اين شکست هيچگاه نتوانست اختلافات ايدئولوژيک را ترميم کند.
درسالهای اخير برخی چهره های علمی ایران که درکنفرانسهای خارجی حضوريافتنه بودند و يا در برنامه های تبادل فرهنگی شرکت کردند در داخل مورد هتاکی قرارگرفتند وحتی برخی از آنها به اتهام تلاش برای ساماندهی انقلاب نرم بازداشت شدند.
سخنان اخير سران رژیم ايران نشان می دهد که آنها دیگرنمی خواهند پس ازماهها تلاش ناموفق برای کنترل بحرانهای سياسی واجتماعی که پس از انتخابات به وجود آمده با چنين ابهاماتي زندگی کنند.

مارک فيتز پاتريک از موسسه بين المللی مطالعات راهبردی لندن در این زمینه می گوید : " ايران درحال عبور از بحران مشروعيت است واين بحران ازناتوانی رژيم در پاسخگوئی به مطالبات اصلاحات وجوانان ناشی می شود." وی افزود تنها پاسخی که حکومت می تواند ارائه دهد جلوگيری از تدريس علوم اجتماعي است.
رسول نفيسی ازمحققان ساکن ويرجينيا نيز تاييد کرده است که اظهارات آيت الله خامنه ای نتیجه خوبی برای دانشگاههای ايران ندارد. به گفته اين کارشناس مسائل ايران به نظرمی رسد آيت الله خامنه ای در صدد اجرای اقدامات سابق آيت الله خمينی است که برطبق آن با نفرتی مشابه آموزه های غربی در دانشگاهها کنارگذاشته شد وبه غير ازعلوم طبيعی تمام دروس حاوی آموزه های غربی در دانشگاهها حذف شد.
منابع خبری درايران با اشاره به اظهارات آيت الله خامنه ای در مورد افزايش فضای روحانی دردانشگاهها اعلام کردند که او از دولت احمدی نژاد خواسته است به اين مسئله توجه جدی داشته باشد. گفتنی است دولت در اولين دور ازرياست جمهوری احمدی نژاد بسياری از اساتيد دانشگاهها را اخراج کرده بود. در اين حال يک چهره علمی ايران که هم اکنون در خارج از کشور به سر می برد گفت : " من فکر می کنم آنها مايل نيستند عقايد جديد وارد ايران شود." اين فرد که نخواست نامش فاش شود گفت : " آنها مايل نيستند چهره های فرهنگی و اجتماعی جامعه ايران ازمحبوبيت برخوردار شوند اين چيزی است که برای آنها مشکل به وجود می آورد." دولت ایران پس از پخش اعترافات سعيد حجاريان ازنظريه پردازان جنبش اصلاحات به موضوع آموزش دردانشگاهها توجه ویژه ای از خود نشان داد. حجاريان در اعترافات خود که سران اصلاحات آن را به حاکمان نسبت می دهند به شکل گسترده ای به انتقاد از علوم انسانی به ويژه جامعه شناسی وعلوم سياسی پرداخت.
*****
پايان ماراتن راي اعتماد به وزراي پيشنهادی
ایرنا- کد خبر: 663631- زمان مخابره 12:47:7
سرانجام ماراتن نفس گير مجلس هشتم و دولت دهم براي راي اعتماد به وزراي پيشنهادي رييس جمهوري با راي گيري جداگانه براي هريک از يک وزرا در جلسه علني امروز مجلس پايان يافت و آراي 21 وزير پيشنهادي دولت دهم مشخص شد.
به گزارش خبرنگار پارلماني ايرنا، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در پايان جلسات بررسي صلاحيت و برنامه هاي وزرا به 18 وزير پيشنهادي دولت دهم راي اعتماد دادند که بر اساس آن علي آبادي وزير پيشنهادي نيرو، سوسن کشاورز وزير پيشنهادي آموزش و پرورش و فاطمه آجورلو وزير پيشنهادي رفاه و تامين اجتماعي موفق به کسب راي اعتماد از مجلس نشدند. آراي 21 وزير پيشنهادي براي دولت دهم بر اساس مجموع 286 راي ماخوذه از 286 نماينده حاضر براي هر وزير به اين شرح است:

1-سوسن کشاورز، وزارت آموزش و پرورش 49 موافق، 209 مخالف، 28 ممتنع
2-رضا تقي پور، وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات 197 موافق، 62 مخالف، 27 ممتنع
3-حيدر مصلحي، وزارت اطلاعات، 194 موافق، 67 مخالف، 25 ممتنع
4-سيدشمس الدين حسيني، وزارت اقتصادي و دارايي224 موافق، 41 مخالف، 21 ممتنع
5-منوچهر متکي، وزارت امور خارجه، 173 موافق، 79 مخالف، 34 ممتنع
6-مهدي غضنفري، وزارت بازرگاني ، 158 موافق، 91 مخالف، 37 ممتنع
7-مرضيه وحيد دستجردي، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، 175 موافق، 82 مخالف، 29 ممتنع
8-محمد عباسي، وزارت تعاون، 163 موافق، 83 مخالف، 37 ممتنع
9-صادق خليليان، وزارت جهاد کشاورزي، 200 موافق، 54 مخالف، 32 ممتنع
10-سيدمرتضي بختياري، وزارت دادگستري، 225 موافق، 36 مخالف، 23 ممتنع
11-احمد وحيدي، وزارت دفاع و پشتيباني نيروي هاي مسلح، 227 موافق ، 54 مخالف، 5 ممتنع
12-حميد بهبهاني، وزارت راه و ترابري، 167 موافق، 83 مخالف، 33 ممتنع
13-فاطمه آجورلو، وزارت رفاه و تامين اجتماعي، 76 موافق، 181 مخالف، 29 ممتنع
14-علي اکبر محرابيان، وزارت صنايع و معادن، 153 موافق، 103 مخالف، 27 ممتنع
15-کامران دانشجو، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، 186 موافق، 75 مخالف، 25 ممتنع
16-سيدمحمد حسيني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 194 موافق، 61 مخالف، 31 ممتنع
17-عبدالرضا شيخ الاسلامي، وزارت کار و امور اجتماعي، 193 موافق، 63 مخالف، 30 ممتنع
18-مصطفي محمدنجار، وزارت کشور ، 182 موافق، 75 مخالف، 25 ممتنع
19-علي نيکزاد، وزارت مسکن و شهرسازي، 219 موافق، 40 مخالف، 27 ممتنع
20-سيدمسعود ميرکاظمي، وزارت نفت، 147 موافق، 117 مخالف، 19 ممتنع
21-محمدعلي آبادي، وزارت نيرو ، 137 موافق، 117 مخالف، 32 ممتنع
گفتني است از 286 نماينده حاضر در صحن علني مجلس شوراي اسلامي تنها براي راي به علي اکبر محرابيان(وزير صنايع و معادن) 283 راي در صندوق اخذ شد. مجلس شوراي اسلامي راي اعتماد به 21 وزير پيشنهادي دولت دهم را از روز يکشنبه در دو نوبت صبح و عصر آغاز کرد و تا امروز ادامه داشت.
*****
نخستین دادگاه كاملا دانشجویی حوادث پس از انتخابات 18 شهریور برگزار خواهد شد
7 دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل كه در هفته آخر تیرماه پس از یك ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شده بودند، به اولین جلسه رسیدگی به اتهامات شان در 18 شهریور ماه در دادگاه انقلاب شهرستان بابل احضار شدند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، علی تقی پور (دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه نوشیروانی)، ایمان صدیقی (دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی)، محسن برزگر (دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی)، حسام باقری (دبیر سیاسی كنونی انجمن اسلامی)، حمیدرضا جهان تیغ (دبیر فرهنگی كنونی انجمن اسلامی) و نیما نحوی و سیاوش سلیمی نژ‍اد (از اعضای سابق شورای مركزی انجمن اسلامی) ساعت 9 صبح چهارشنبه 18 شهریور به صورت دسته جمعی محاكمه خواهند شد.
اتهام این دانشجویان اقدام علیه امنیت ملی از طریق دعوت به شورش و تحریك مردم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های خارجی علی الخصوص تلویزیون فارسی BBC و شبكه فارسی صدای آمریكا عنوان شده است. پرونده این دانشجویان در كمیته انضباطی دانشگاه نیز در جریان است و این كمیته به زودی برای این دانشجویان حكم صادر خواهد كرد.
همچنین دربخش هایی از گزارش وزارت اطلاعات، این دانشجویان متهم به همكاری با گروه های اپوزیسیون شده اند.
چندی پیش نیز خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران اتهام این دانشجویان را اقدام برای بمب گذاری در دانشگاه علوم پزشكی بابل دانست كه مدتی بعد توسط وزارت اطلاعات رسما تكذیب شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر وكالت این دانشجویان را آقایان مجتهد زاده و فدایی بر عهده گرفتند.
همراه با این دانشجویان محمد اسماعیل زاده دانشجو و وبلاگ نویس به اتهام توهین به رهبری و اقدام علیه امنیت ملی محاكمه خواهد شد. وی نیز به مدت 1 ماه در زندان بابل بازداشت بوده است و نیروهای امنیتی برای اعتراف گیری، وی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
دانشجویان بازداشت شده در دانشگاه مازندران نظیر رضا عرب و اشكان ذهابیان و علی رضا كیانی نیز به زودی در دادگاه محاكمه خواهند شد.

*****
تمدید قرار بازداشت عیسی سحرخیز به مدت دو ماه
عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی روز گذشته با خانواده خود تماس گرفت. این روزنامه نگار در تماسی که فقط دو دقیقه به طول انجامیده خبر از تمدید قرار بازداشت خود داده است.
مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه نگار روز گذشته به "روز" گفت: پدریم که زنگ زد گفت او را به دادگاه برده اند و از دادگاه زنگ میزد و فقط خبر تمدید قرار بازداشتش رو داد و هیچ حرف دیگری نزد.مهدی سحرخیز افزود: قرار بازداشت پدرم را برای دو ماه دیگر تمدید کرده اند و ما به شدت نگران پدرم هستیم چون موقع بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و دنده پدرم را شکسته اند اما تاکنون اجازه درمان نداده اند و اکنون نیز قرار بازداشت او را تمدید کرده اند.مهدی سحرخیز تاکید کرد که مسولیت هر گونه اتفاقی برای پدرش با مسولان دستگاه قضایی است.

*****
تروریست تحت تعقیب مورد تائید مجلس رژیم قرار گرفت
سایت فارسی وزارت خارجه اسرائیل (hamdami.com): اقدام مجلس شورای اسلامی در مورد تائید سرلشگر پاسدار احمد وحیدی به سمت وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با بیشترین آراء موافق، در رسانه های همگانی جهان بازتاب گسترده ای داشت و بسیاری از تحلیلگران غربی آن را یک عمل تحریک آمیز دانستند که از ماهیت جمهوری اسلامی ایران پرده بر می دارد و به نشان چالشگری رژیم علیه قوانین بین المللی و موازین جهانی تعبیر می شود. وحیدی در جریان رای گیری امروز (پنج شنبه 12 شهریورماه 1388- 3 سپتامبر 2009) بیشترین آراء موافق را در میان وزیران پیشنهادی احمدی نژاد به دست آورد. همچنین برخلاف ارزیابی های پیشین شماری از نمایندگان مجلس (و از جمله محمد رضا باهنر نائب رئیس مجلس) که گفته بودند بین پنج تا هفت تن از وزیران پیشنهادی احمدی نژاد رد صلاحیت خواهند شد، تنها سه وزیر پیشنهاد رای لازم را به دست نیاوردند که دو تن از آنان زن بودند.این رای گیری در حالی به عمل آمد که مخالفت جهانی با حضور یافتن احمدی نژاد در همایش آینده مجمع عمومی سازمان ملل (کمتر از سه هفته دیگر) بالا می گیرد و به دنبال نشستی که روز گذشته در فرانکفورت برگزار شد، کشورهای 1+5 دوباره به ایران یادآوری کردند که تنها دو هفته دیگر فرصت دارد به پیشنهاد آغاز مذاکرات پاسخ بدهد. سعید جلیلی اعلام داشت که ایران بر حسب بسته پیشنهادی خود حاضر به گفتگو خواهد بود – و این در حالی که هدف جهانیان از این مذاکرات، متوقف ساختن برنامه های اتمی ایران است.

احمد وحیدی تحت تعقیب پلیس بین المللی و شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد
احمد وحیدی که دولت های آرژانتین، اسرائیل و ایالات متحده شدیدا نسبت به انتصاب او به سمت وزیر دفاع مخالفت ورزیده و آن را نشان دیگری از تروریست پروری جمهوری اسلامی ایران دانسته بودند، با بیشترین رای موافق مورد تائید قرار گرفت: از میان 286 نفر نمایندگان حاضر در جلسه 227 تن به او رای موافق دادند. ولی 54 تن نیز با آن به مخالفت برخاستند که دلائل آن اعلام نگردید. تنها پنج نماینده به این انتصاب رای ممتنع دادند.دولت آرژانتین با انتشار بیانیه ای یادآوری کرده بود که احمد وحیدی از جمله افرادی است که طبق اسناد و مدارک به دست آمده، در جریان انفجار کانون همیاری یهودیان در بوئنوس آیرس نقش عمده داشته است. سازمان اینترپل این اسناد را پذیرفت و علیه وحیدی قرار توقیف بین المللی صادر کرد. همچنین شورای امنیت سازمان ملل، وحیدی را در فهرست آن گروه از سران حکومت قرار داده که دارائی های آنان در هر نقطه جهان باید مصادره شود و خود آن ها نیز تحت نظر باشند.سازمان های اوپوزیسیون ایرانی نیز اقدام تحریک آمیز احمدی نژاد در انتصاب این فرمانده پیشین واحدهای تروریستی القدس به سمت وزیر دفاع را محکوم دانستند.
تلاش بین المللی برای ممنوع ساختن ورود احمدی نژاد به ایالات متحده
در صحنه بین المللی تلاش های سیاسی برای ابراز مخالفت با حضور محمود احمدی نژاد در نیویورک به منظور سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل ادامه دارد. شماری از نمایندگان کنگره آمریکا مخالفت خود را بیان داشته و خواستار شده اند دولت واشنگتن با بهره گیری از اختیارات خود، ورود او را ممنوع کند – همان گونه که در گذشته ورود کاسترو ممنوع شد.ولی در شرائط کنونی که ایالات متحده در صدد حل مسالمت آمیز مساله اتمی ایران است و در انتظار پاسخ ایران به آغاز گفتگوها می باشد، بعید می نماید که این خواسته عملی شود. ولی مخالفان جمهوری اسلامی می گویند که حتی اگر تلاش آن ها موجب باطل شدن سفر احمدی نژاد نگردد، از نظر بازتاب جهانی آن ارزش سیاسی دارد و افکار عمومی دنیا را با سرکوبگری های حکومت ایران بیشتر آشنا خواهد کرد.در چارچوب این تلاش بین المللی چندین تارنمای اینترنتی نیز به زبان های مختلف گشایش یافته که هدف آن بسیج افکار عمومی دنیا برای جلوگیری از سخنرانی احمدی نژاد می باشد.در یکی از تارنماها، امروز (پنج شنبه) چنین آمده بود: قرار است در اواسط ماه سپتامبر٬ احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به نیویورك و در اجلاس سازمان ملل شركت كندـ مردم دنیا در دو ماه گذشته بر صفحه تلویزیونهای خود نمونه بسیار كوچكی از سه دهه جنایت٬ قتل٬ كشتار و تجاوز به ابتدای ترین حقوق مردم ایران را توسط رژیم اسلامی كه احمدی نژاد رئیس جمهور انست را دیده اند.
«احمدی نژاد به ارتکاب جنایت علیه ملت ایران متهم است»
ما امضا كنندگان زیر ضمن اعتراض شدید به سازمان ملل برای راه دادن به یك جانی و ادمكش حرفه ای برای حضور در اجلاس اين سازمان خواهان جلوگیری از حضور احمدی نژاد در سازمان ملل هستیم٬ و فكر می كنیم میكروفون دادن به احمدی نژاد در سازمان ملل توهین و بی حرمتی نه تنها به مردم ایران بلكه به مردم سراسر دنیاست٬ ما قاطعانه خواهان بازداشت احمدی و محاكمه وی به جرم جنایت علیه بشریت هستیم ـتنها چند نمونه از جنایتهای احمدی نژاد در سه ماه گذشته به قرار زیر است:
1- دستور كشتار بیش از صد نفر از معترضین به مضحكه انتخابات ریاست جمهوری
2- دایر كردن زندانی به اسم كهریزك و تجاوز جنسی به صدها نفر از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر در ایران
3- نمایشات شرم اور اعتراف گیری از بازداشت شدگان تحت نام "دادگاه" و نشان دادن چهره شكنجه شده انها از تلویزیون رسمی ایران.علاوه بر این ابراز مخالفت های با حضور احمدی نژاد در نیویورک، رشته تظاهراتی نیز در کنار مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار خواهد گردید. چند سازمان آمریکائی و گروه های اوپوزیسیون ایرانی خود را برای برگزاری این تظاهرات آماده می سازند.
*****
به کجا چنین شتابان؟ ملت از “سپاه” پرسید!
بهار یکتا:
سیر تحولات و رویدادهای پس از انتخابات آنقدر شتابان است که هر تحلیل گری در انبوه و سرعت داده های موجود متحیر می ماند. در این میان اعضای ستاد کودتا که برای به کرسی نشاندن تمامی برنامه های از پیش تعیین شده خود بی تابی نشان می دهند با تمام قوا به میدان آمده اند تا آخرین پرده های سناریوی خود را به نمایش گذاشته و تا اطلاع ثانوی تئاتر خود را تعطیل کنند. در میان اتفاقات اخیری که در راستای محکم کردن میخ کودتا طی چند روز اخیر رخ داده, شاید سخنان سردار جعفری یکی از مواردی باشد که نباید از نظر دور داشت.
دستپاچگی سردار جعفری از فردای روز 22 خرداد کاملا نمایان بود ولی پس از افشای پاره ای از افتضاحات سپاه در جریانات کوی دانشگاه, بازداشتگاهها, شکنجه و قتل مردم بی گناه, سردار شمشیر سخن را بکار گرفته و هر از گاهی با دمیدن به آتش برپا شده تلاش دارد دامنه آن را فزونی بخشد. نگرانی سردار از آن است که نکند در فضای آرام و عقلانی تمامی دسیسه های برادران محترم در برپایی این آتش فتنه برای افکار عمومی آشکار شود.
سپاه و قدرت مطلقه
نقش سپاه پاسداران در تاریخ جمهوری اسلامی و تغییر فاحش جهت گیری های سیاسی فرماندهان و تصمیم سازان این نهاد می تواند یکی از موضوعات خواندنی و ماندگار برای محققان و پژوهشگران علوم سیاسی و نظامی باشد. ورود آرام آرام سپاه به عرصه اقتصاد که همزمان با قبول قطعنامه و پایان جنگ تحمیلی آغاز شد , مقدمه ای بود برای در دست گرفتن شریان اقتصادی و مالی کشور و آرام آرام حرکت به سمت بدست گیری قدرت سیاسی. شاید باید رد پای این تمایل را از همان روزی بررسی کرد که سردار افشار در جریان پیش از انتخابات "دوم خرداد" , به نقش حساس بسیج در انتخابات اشاره کرد, آنجا بود که نیروهای سپاه و بسیج میل پنهان خود را برای ورود به عرصه سیاسی و در دست گرفتن سکان حکومت بی پرده اعلام کردند و بررسی اظهار نظرات و عملکرد آنان طی سالهای اخیر نشانه های گویایی از این میل شدید و قبضه کردن تمامی ابزارهای قدرت است. اما اظهارات چند ماهه گذشته فرماندهان سپاه که نشان از کلافگی و سردرگمی آنان برای هر چه زودتر یکسره کردن امور دارد از زوایای گوناگونی قابل بررسی است.
سردار جعفری ادعاهای بزرگ غیر قابل دفاعی کرده است که برای هر یک بخش آن می تواند مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد. استناد وی به اعترافات منتشر نشده ( هر چند اصل اعتراف گیری در زندان از نظر حقوقی ارزش ندارد) مساله ای که بی شک عواقب حقوقی سنگینی برای ایشان بهمراه خواهد داشت . ولی نفس تمسک به چنین حربه هایی و استناد به اعترافات پخش نشده در جمع "پیش کسوتان جهاد و شهادت " نشان از این دارد که آقایان حسابی دستشان خالی مانده و برای اثبات حقانیت خود در جمع علاقه مندان و مریدانشان نیازمند "آسمان و ریسمان بافی" می باشند. آنها می خواهند بهر وسیله ای به رهروان خود که امروز منتقد عملکرد بعد از انتخاباتی آنان هستند و سیاستهای تهاجمی و کینه توزانه آنان را به نقد می کشند ثابت کنند که دامنه فتنه آنقدر وسیع بوده که اینان چاره ای جز "اشد عقاب" نداشتند. سردار جعفری و سایر برادران سپاهی با این ادعاها تلاش می کنند به هر وسیله ای "مقام ولایت" را رو در روی "اصلاح طلبان" قرار دهند تا بتوانند دل همرهان سابق خود را بدست آورند. مساله جالب توجه تمسک بیش از حد اصولگرایان به مساله ولایت است که به هر وسیله ای تلاش دارند, آن را وجه ممیزه خود از اصلاح طلبان نشان دهند. در حالی که شواهد حاکی از این دارد که اینان بیشتر برای قدرت مطلقه خود سینه چاک می دهند نه "مقام ولایت".
موضعی از سر ضعف و توجیه
فرمانده سپاه به نقل از "اعترافات از قول آقایان خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی رفسنجانی گفته است: "برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخابات گذشته فرق می کند. در این صورت جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است" یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه جا بیافتد. اعتراضات در انتخابات کاملا برنامه ریزی شده بود." به نظر می رسد که برادران سپاهی کم و بیش به این واقعیت معترفند که "ولی امر"شان از چنان توانی برخودار نیست و برای اثبات "حقانیت" و " ولایتش " به علت نبود شرایط " علم " و "عدالت" ناچارا از وسایل دیگری باید کمک بکیرند. از سوی دیگرسخنان وی نشانی از قدرت و موضع بالای وی و دیگر همراهانش در ستاد کودتا نداشته و صرفا "مصرف داخلی" دارد. همانگونه که کارگردانان سناریو بیدادگاهها و اعترافات ساختگی بخوبی می دانند که با چنین اعمالی نمی توانند افکارعمومی اکثریت را هدایت کنند و تنها می خواهند همان (حداکثر) سی درصد علاقه مندانشان را توجیه نمایند و اظهارات اخیر سردار نیز صرفا توجیه ای برای "محفل " دوستان است والا نه ارزش سیاسی دارد و نه حقوقی. وی به این وسیله تلاش دارد توجیه ای برای اعمال خود بیابد. وی که پیشتر انتخابات اخیر را بزرگترین خطر دانسته بود خاطر نشان کرده بود که "بزرگترین حادثه در طول تاریخ انقلاب که می توانست محتوای انقلاب را تهدید کند، همین حوادث اخیر بود که در قالب انتخابات بروز کرد."
جدای از مسایل بسیاری که در تحلیل سخنان اخیر سردار جعفری قابل بررسی است و از حوصله این مقال بیرون است, این سخنان گواه آشکاری برای کودتای برنامه ریزی شده از سوی سپاه می باشد که از پیشترها برای بدست گیری قدرت مطلق برای آن کمین کرده بود و انتخابات و استقبال گسترده مردم از جنبش سبز و کینه عمیق برخی از آقایان با شخص " میرحسین" زمینه مناسب را برای منویات آنان فراهم کرد. والا نگاهی به دو دوره ریاست جمهوری خاتمی بزرگترین شاهد برای قدرتمند شدن اصولگرایان در کلیه زمینه های مدیریتی خرد و کلان است و صرف حضور اصلاح طلبان و شکست احمدی نژاد نمی توانست انگیزه کافی برای این برادران باشد و این سخنان صرفا توجیهی برای پنهان کردن منویات خود که همانا نابودی کامل راه امام و انزوای کامل یاران امام است می باشد.
در این حال یدالله جوانی, رییس اداره سیاسی سپاه در راستای رویدادهای اخیر بتازگی کشف کرد که "میرحسین موسوی از ابتدای انقلاب هیچ اعتقادی به اصل ولایت فقیه نداشته ولی با فریب دادن آیت الله خمینی، توانسته بود نخست وزیر شود." او در نوشته اش در ارگان رسمی سپاه پاسداران به دو دیدگاه نسبت به میر حسین اشاره می کند و با آوردن شاهد مثال از شهید دیالمه در سال 60 از نفاق سی ساله موسوی یاد می کند و می افزاید: "موسوی از ابتدای انقلاب تا به امروز رفتاری منافقانه داشته و در حالی که اعتقاد به نظام دینی و قانون اساسی و ولایت فقیه نداشته، طوری رفتار کرد که حتی توانست در یک مقطعی نخست وزیر گردد و بر همین اساس عده ای سعی دارند او را حتی نخست وزیر حضرت امام معرفی کنند." وی به نقل از شهید دیالمه می گوید:" زمانی خواهد رسید که میرحسین در برابر نظام به دلیل عدم اعتقاد به ولایت فقیه خواهد ایستاد."
واکنشها نسبت به اظهارات سردار جعفری
صحبتهای این فرمانده سپاه با واکنشهای بسیار تندی از سوی از اصلاح طلبان روبه رو شده و مجمع روحانیون مبارز با "تهمت و خلاف شرع " خواندن این اظهارات آن را "دروغ آشکار" دانست و از قوه قضاییه خواسته است که این مساله را پی گیری کنند. مجمع روحانیون در بیانیه خود یادآور شد: "فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی ها، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد."
از سوی دیگر تابش در واکنشی دیگر به اتهام زنی های فرمانده کل سپاه پاسداران، گفت: "افرادی كه مجوز ورود سپاه به انتخابات را دادند، افرادی‌كه به سپاه برای دستگیری‌ها و اعتراف گیری‌ها را دادند، باید محاكمه شوند نه افرادی كه سوابق و مسئولیت‌هایشان حكایت از این دارد كه دلبسته به نظام، رهبری و امام راحل هستند." وی با بی ارزش خواندن این اعترافات اجباری بنوعی تهدید به بیان یکسری از حقایق کرد و توصیه کرد:" بگذارید زبان ما بسته باشد." تابش افزود :" آقایان كاری نكنند كه افراد به موضع‌گیری بیفتند و در این مواضع، حقایق و واقعیت‌ها را مطرح كنند كه به ضرر نظام است." نماینده مردم اردکان ادامه داد:«بنده توصیه می‌كنم از آنجا كه سپاه نهاد كاملا مقدس و نهاد فراجناحی و اجماعی است، شان این نهاد را با این رفتارها و طرفداری از یك جناح، گروه یا یك فرد تقلیل ندهند ."
در اینجا بی مناسبت نیست که به سخنان چندی پیش محسن رضایی اشاره داشت که "خانواده انقلاب را تهمت باران می‌کنند. عده‌ای به برخی از اعضای این خانواده منافقین جدید لقب می‌دهند. عده‌ای دیگر بخشی از این خانواده را به عنوان خوارج لقب می‌دهند. آیا این یک توطئه نیست که نیروهای طرفدار نظام را به جان هم بیاندازند و یک فروپاشی درونی صورت بدهند؟"
*****
بررسی گزینه های محتمل مواجهه کودتاگران با سران اصلاحات
کاوه میرکاظم:
شبکه جنبش راه سبز: در معدود عکس هایی که از دوازدهمین «محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت» منتشر شده یک نکته جالب به چشم می خورد، سپاهیان همه کت و شلوار پوشیده اند، به جز خود سرلشگر جعفری. این نکته اتفاقا چهره خزنده کودتایی که روز به روز دارد کامل تر می شود را بهتر نشان می دهد.
سرلشگر جعفری در سخنان مهم خود، «حفظ رهبری» را هدف اصلی دخالت های سپاه معرفی می کند و سران اصلاح طلب را به تلاش برای «تضعیف رهبری» و «کاهش اقتدار» او متهم می کند. نقل قولی که سرلشگر جعفری برای اثبات حرف های خود از بهزاد نبوی می‌ آورد به سادگی دلیل کودتای سپاه را شرح می دهد: «باید سعی کنیم احمدی‌نژاد را کاندیدای رهبری معرفی کنیم که اگر شکست خورد، رهبری شکست خورده باشد»
معلوم است که همه این ماجراها، از تقلب در انتخابات گرفته تا سرکوب خشونت بار اعتراضات پس از آن برای همین بوده که مبادا به تریش قبای «معظم له» بر بخورد و او طعم شکست را تجربه کند. احمدی نژاد نباید شکست می خورد تا رهبری شکست نخورد. برای همین هم مقام رهبری به فاصله کوتاهی پس از اعلام نتایج غیرقطعی آرا در روز پس از انتخابات از کاندیدای محبوبش حمایت کرد. مگر مقام رهبری در نماز جمعه پس از انتخابات فاش نکرد که کاندیدای محبویش احمدی نژاد بوده است؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب. دیگر چه نیازی است که اصلاح طلبان و امثال بهزاد نبوی تلاش کنند تا چنین چیزی را ثابت کنند. دستخط حجت الاسلام علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه هنوز موجود است که خطاب به فرمانده نیروی زمینی سپاه نوشته «نظر صریح مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انتخاب مجدد ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد می‌باشد». سرلشگر جعفری راه دور می رود و می خواهد لقمه را دور سر بچرخاند. اتقافا اصلاح طلبان تمام تلاششان پیش از انتخابات این بود که مقام رهبری را بری از حمایت مستقیم از احمدی نژاد نشان دهند. تلاشی که بس بیهوده بود.
طنز ماجرا این جاست که در همان جملاتی که فرمانده کل سپاه از قول اصلاح طلبان گفته معیار حق و حقیقت مشخص است. این که موسوي خوئيني‌ها گفته که «رهبري بايد بفهمد كه اين مملكت آنطور نيست كه ايشان هر جور بخواهد به هر سمت بكشد». یا به فرض خاتمی گفته که «بايد قدرت رهبري را مهار كرد» و یا بهزاد نبوی گفته «براي محدود و پاسخگو كردن قدرت بايد از بالاترين قدرت شروع كرد» حرف های کاملا درستی است. آفرین بر این افراد اگر واقعا چنین گفته اند.
در این مدتی که از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است، سرکوبگران بارها و بارها چهار نام سید محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به عنوان سران اصلی «انقلاب مخملی» و «پروژه براندازی» به زبان آورده اند. اکنون برای اولین بار عالی ترین مقام سپاه پاسداران که منصوب مستقیم رهبری است این اتهام را تکرار می کند. جعفری علاوه بر ذکر نام سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران، برای اولین بار نام آیت الله موسوی خویینی ها را نیز به جمع متهمان می افزاید. به نظر من قضیه جدی است. قرار است برای سران اصلاحات اتفاقاتی رخ دهد. این اتفاقات چه می تواند باشد؟
۱- خوش بینانه ترین تحلیل این است که سرکوبگران خود نیز دقیقا نمی دانند که چه می خواهند بکنند. برای همین سعی می کنند تا با تکرار حملات علیه سران اصلاح طلب، واکنش جامعه را بسنجند و در عین حال افکار عمومی را برای اقدامات آینده خود آماده کنند. سخنان فرمانده سپاه در این صورت می تواند عالی ترین مرحله از مراحل واکنش سنجی تلقی شود. این تحلیل خوشبینانه می تواند در این حد نیز باقی بماند که سرکوبگران امیدوارند با تهدیدهای خود سران اصلاح طلب را بترسانند و در حقیقت جرات هرگونه ابتکار عمل و حمایت از جنبش سبز را از آنان بگیرند. یک احتمال خوش بینانه دیگر نیز این است که پس از همه این کارها، دوباره مقام رهبری پا پیش بگذارد و با ابراز لطف و مرحمت خود، بر سر سران اصلاح طلب منت بگذارد و به این ترتیب قدرت خودش را به رخ آنان بکشد. کاری که با ناطق نوری و البته هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه پس از انتخابات اخیر کرد.
۲- دستگیری و بازداشت خانواده و نزدیکترین افراد: این گزینه از نظر من قریب به یقین اتفاق خواهد افتاد. در مورد هاشمی رفسنجانی این کار حتی به مرحله تست آزمایشی نیز رسیده است. دستگیری کوتاه مدت فایزه هاشمی و چهارتن دیگر از زنان خانواده هاشمی چه دلیل دیگری می توانست داشته باشد؟ نام مهدی هاشمی نیز که در دادگاه های نمایشی رژیم برده شده و هم اکنون هم توسط فرمانده سپاه تکرار شده است. برادر خانم میرحسین موسوی (مهندس شاپور کاظمی) هم که هم اکنون بیش از ۷۰ روز است که در بازداشت به سر می برد. فراموش نکنید که محمدرضا خاتمی برادر رییس جمهور سابق نیز روز پس از انتخابات مدتی بازداشت شد و حتی منابع امنیتی رژیم شایعه دستگیری همسر او (نوه امام خمینی) را نیز مطرح کردند. فرزند کروبی هم که همین حالا در دادگاه پرونده دارد.
دستگیری خانواده و نزدیکان، قطعا با پشتوانه بهانه هایی چون فساد مالی و جرایم اقتصادی همراه خواهد شد. سرکوبگران امیدوارند با این کار بخشی از بدنه اجتماعی را با خود همراه سازند تا هزینه کمتری بپردازند. فرمانده سپاه در سخنان خود صراحتا اصلاح طلبان را آلوده به فساد مالی خواند. در دادگاه های نمایشی نیز چندین بار این موضوع مطرح شده است. محمود احمدی نژاد چهار سال است که وعده برخورد با دانه درشت های اقتصادی می دهد و در مناظره انتخاباتی خود هم با نام بردن از افراد به تنش ها دامن زد. دادستان جدید تهران نیز با اشاره به تاکید مقام رهبری (یعنی چراغ سبز او) از برخورد آتی با گردن کلفت ها و دانه درشت های اقتصادی خبر داده است.
۳- حصر و خانه نشین کردن سران اصلاح طلب و قطع کامل ارتباطات آنان (به خصوص پس از دستگیری خانواده و نزدیکانشان) گزینه بسیار ممکنی است. در دو ماهه اخیر (و به خصوص روزهای پس از انتخابات) به کرات شایعه محاصره خانه موسوی، کروبی، هاشمی و خاتمی شنیده می شد (که باز هم به نظر من می تواند یک تست آزمایشی برای سنجش واکنش جامعه بوده باشد). رژیم جمهوری اسلامی در این زمینه تجربه های موفقی داشته است، نخست حصر آیت الله منتظری است و دوم حصر آیت الله سیدکاظم شریعتمداری در سال های آغازین پس از انقلاب. معمولا این کار با یک تظاهرات سازماندهی شده آغاز می شود، بعد به خانه و یا دفاتر متعلق به آنان حمله می شود. گاهی اوقات این حمله رسما از سوی نیروهای سپاه و بسیج انجام می شود. گاه نیز تحت پوشش لباس شخصی ها (امت همیشه در صحنه) حمله آغاز می شود و بعد نیروهای سپاه و بسیج و انتظامی به بهانه حفظ امنیت وارد می شوند و ارتباط شخص مورد نظر را با بیرون کاملا قطع می کنند.
اتفاقات اخیر شباهت جالبی با نحوه برخوردی که با آیت الله شریعتمداری شد دارد. ابتدا روزنامه های وابسته به رژیم و سپاه اعلام می کنند که قرار بوده براندازی (کودتا) شود. بعد فردی نزدیک به آیت الله شریعتمداری (یعنی صادق قطب زاده) دستگیر می شود. پس از چند روز اعلام می شود که آیت الله شریعتمداری از کودتا خبر داشته است. مدت کوتاهی پس از ان گروه‏های فشار در اطراف منزل این مرجع تقلید تظاهرات می کنند. پس از آن دفتر و مرکز آموزشی او به تصرف گروه های فشار در می آید. پس از آن سپاه منزل آیت الله در قم را محاصره می کند. در ماجرای آیت الله شریعتمداری البته کار به بازجویی و پخش اعترافات از تلویزیون هم رسید. بازجویی ها با حضور مستقیم محمدی ری شهری انجام شد. اگر در مورد حاضر نیز کار به چنین جایی برسد، چهره هایی چون محسنی اژه ای (دادستان کل کشور) ، علی سعیدی (نماینده ولی فقیه در سپاه) ، حیدر مصلحی (وزیر آینده اطلاعات) ، ابراهیم رییسی (معاون اول قوه قضاییه) کار بازجویی را پیش خواهند برد.
۴- دستگیری و زندانی کردن سران اصلاح طلب احتمال بعیدتری است اما همچنان ممکن است. دستگیری می تواند سریع و ضربتی باشد و یا پس از انجام مراحلی که در گزینه سوم ذکر شد، به جای حصر خانگی اتفاق بیافتد. به نظر من در صورت انجام چنین کاری، سرکوبگران حتما به صورت آزمایشی ابتدا شایعه دستگیر شدن سران اصلاح طلب را مطرح می کنند. در فاصله ۲۴ تا ۴۸ ساعت واکنش عمومی را نسبت به این کار ارزیابی می کنند و سپس در صورت مساعد بودن فضا، این بار واقعا اقدام به این کار خواهند کرد.
۵- ترور و «فوت اجباری»: بله! به نظر خیلی ها غیرواقعی به نظر می رسد. اما فراموش نکنید که اواخر تیرماه خبر دستگیری تیم های ترور موسوی و کروبی از شبکه خبری «پرس تی وی» و سایت های وابسته به احمدی نژاد منتشر شد. چند روز مانده به انتخابات هم خبر کار گذاشتن بمب در هواپیمای حامل سید محمد خاتمی در اینترنت غوغا کرده بود. در مورد «فوت اجباری» نیز رژیم بی تجربه نیست. در این زمینه معمولا سکته قلبی دلیل فوت اعلام شده است. هنوز شک و تردیدهای جدی درباره چگونگی مرگ آیت الله طالقانی وجود دارد. در مورد مرگ زودهنگام سید احمد خمینی نیز همچنان حرف و حدیث باقی است و البته منابع مورد دیگر که کمتر از یک سال است رسما فاش شده مرگ آیت الله لاهوتی است. در حالیکه دلیل مرگ او رسما توسط رژیم سکته قلبی اعلام شد، دختر هاشمی رفسنجانی (عروس آیت الله لاهوتی) در گفت و گو با هفته‌نامهٔ شهروند امروز (شماره ۷۰) اعلام کرد که بنا به گزارش پزشکی قانونی در معده وی اثر سم استریکنین وجود داشت و وی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است.
۶- احتمال ششمی وجود ندارد. یعنی اگر فکر می کنید سرلشگر جعفری عذرخواهی می کند یا این که به خاطر این اتهامات تحت پیگیرد قرار می گیرد و توسط رهبری از فرماندهی سپاه برکنار می شود، زهی خیال باطل! اگر قرار بود چنین شود که نماینده ولی فقیه در سپاه از بازجویان سپاهی تشکر نمی کرد. از منابع مختلف شنیده می شود که کار بازجویی سید محمدعلی ابطحی تمام شده است. برای چه او در زندان مانده است و برای چه همچنان در انفرادی؟ شاید یک دلیل این باشد: برای روز مبادا. روز مبادایی که او اعترافات خود را علیه خاتمی و دیگران تکرار کند.
*****
اتمام حجت دادستان جدید تهران با ضابطان:
اگر قانون اجرا می شد، حوادث کهریزک اتفاق نمی افتاد

ایسنا: دادستان جدید تهران گفت: «نظارت دادستان بر ضابطان و حاضران در تحقیقات از نظر من جدی است. اگر توقع دارند به امر آنها این طرف و آن طرف بروم برای من گران است. ضابطان باید تحت اشراف و نظارت دادستان انجام وظیفه کنند تا اوضاع درست شود. این بازداشت شود، این برود، این بیاید نمی شود. من ابتدا این حرف ها را می زنم تا اتمام حجت کرده باشم. برخی ها ممکن است از حرف های من ناراحت شوند. ضابطان و بازجویان باید در چارچوب قانون و مقررات تحت اشراف دادستان انجام وظیفه کنند و تمام مسوولیت آزادی ها، بازداشت ها و دستورات قضایی را می پذیرم. ما باید پاسخگو باشیم.»
مراسم تودیع و معارفه دادستان انتظامی قضات و دادستان تهران دیروز با حضور معاون اول رئیس قوه قضائیه و تعدادی دیگر از مسوولان عالی قضایی برگزار شد. جعفری دادستان جدید تهران دیروز در مراسم معارفه خود ملاک مهم کارش در دادسرای تهران را حاکمیت قانون خواند و عنوان کرد: «حاکمیت قانون به این معنی است که تصمیمات دستگاه ها مبتنی بر دلیل و در چارچوب مقررات باشد و نهادهای حکومتی چه قضایی و چه غیرقضایی باید پاسخگو باشند. قطعاً رعایت قانون برای همه آرامش می آورد.» وی امنیت قضایی را از برنامه هایش خواند و افزود: «در بند 12 اصل سه قانون اساسی تحقق امنیت قضایی عادلانه را شعار اساسی قضایی قرار داده است. وقتی عملکرد مراجع قضایی قانونی، صحیح، دقیق و به موقع باشد موجب اعتماد عمومی می شود. اگر جایی اعتماد مردم سلب یا کم شده باید به عملکردها نگاه کنیم که چرا مردم اظهار نارضایتی می کنند.»جعفری دولت آبادی با تاکید بر اینکه امنیت قضایی را بزرگانی چون شهید بهشتی آورده اند و ما مکلف به عمل کردن به آن هستیم، گفت: «استقلال قوه قضائیه یکی دیگر از ملاک های ماست و قاضی تا وقتی استقلال نداشته باشد از امنیت قضایی سخن گفتن، فایده ای ندارد. قاضی نباید از کسی دستور بگیرد و اگر از این و آن دستور بگیرد نمی تواند قضاوت عادلانه کند. قاضی با وجدان می تواند امنیت قضایی را ایجاد کند و قاضی ای که تسلیم فشار و تابع دستور دیگران نباشد می تواند امنیت قضایی را محقق کند.» دادستان جدید تهران با تاکید بر اینکه اجرای عدالت سخت است و عده ای ناراحت می شوند چون منافع شان به هم می خورد اما نتیجه آن شیرین است، اظهار کرد: «مردم اگر احساس کنند قوه قضائیه به عدالت رفتار می کند از آنها حمایت می کنند و میدان دادن به قضات شایسته و پاکدامن راه ما را هموار می کند.»وی در ادامه در بررسی حوادث اخیر گفت: «حقوق مردم و شهروندان در بازداشتگاه ها اخیراً در روزنامه ها مطرح می شود که این موضوع حقوق مردم و شهروندان در بازداشتگاه ها در قانون پیش بینی شده و قطعاً نقض حقوق مردم را شاهد نخواهیم بود. جمهوری اسلامی ایران مفتخر است که حقوق مردم را رعایت می کند.»دادستان جدید تهران در ادامه به ترسیم راهکارهایش در مبارزه با مجرمان گردن کلفت و دانه درشت پرداخت و گفت: «مبارزه کنندگان باید پاک باشند و حمایت شوند و دستگاه های دولتی نیز گزینش نکنند که این مجرم گردن کلفت خوب است و دیگری بد است. هرکس مجرم اقتصادی باشد در هر گروه و جناح باید با آن برخورد شود.»جعفری دولت آبادی با تاکید بر اینکه مبارزه با مجرمان اقتصادی هزینه بردار است و آبروریزی، سروصدا و شلوغ کردن به همراه دارد، گفت: «معتقدم اگر قضات پاکدامنی داشته باشیم که داریم و مسوولان کشور از این مبارزه حمایت کنند، این مشکلاتی که بعضاً در جمهوری اسلامی ایران شنیده می شود قابل حل است. ما در خوزستان آن را اجرا و هزینه سنگین پرداخت کردیم زیرا مجرمان اقتصادی آرام نمی نشینند چون منافع شان به خطر می افتد.»دادستان جدید تهران درباره تعامل با مطبوعات گفت: «اگر مطبوعات فصل چهارم قانون مطبوعات را رعایت کنند مطمئن باشند مشکلی برای آنها پیش نمی آید. وقتی به مبانی اسلام، آبروی مردم و قوانین تعرض می شود و دروغ گفته می شود طبیعی است که مدعی العموم باید واکنش نشان بدهد.»وی خطاب به قضات دادسرا گفت: «ما را در این راه کمک کنید. ممکن است عده ای مقاومت کنند و بگویند این کار نشدنی است اما حفظ حقوق مردم در این راستا است.»امید جامعه به قاضی عادل استخلفی رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه نیز که در جلسه دیروز حضور داشت، اظهار کرد: « باید شرایط اجرای عدالت برای قاضی فراهم شود و مهم ترین وظیفه را در این زمینه مسوولان عالی دستگاه قضایی بر عهده دارند.» خلفی در مراسم تودیع خود از سمت دادستانی انتظامی قضات یکی از وظایف رئیس قوه را انتصاب قضات عادل دانست و اظهار کرد: «امید همه افراد جامعه به قضات عادل است. اگر دستگاه قضایی بر محور عدالت نچرخد امید به اصلاح آن جامعه نیست به همین دلیل اصل را در تشکیلات قضایی به قضات می دهیم.» دادستان جدید انتظامی قضات با تاکید بر حمایت و پشتیبانی همه جانبه از قضات شریف و عدالتخواه، اظهار کرد: «با توجه به اهمیت دستگاه قضایی و ماموریت این قوه لازم است با معدود افرادی که شأن این جایگاه را رعایت نمی کنند برخورد قانونی و به موقع صورت گیرد تا به ساحت امر قضا خدشه ای وارد نشود.»دستگاه قضایی ضامن اجرای قوانین خواهد بودشفیعی در مراسم معارفه خود با تشکر از آیت الله لاریجانی به خاطر انتخاب وی اظهار کرد: «دستگاه قضایی ضامن اجرای قوانین و مقررات خواهد بود و به فرموده رهبر معظم انقلاب غایت مطلوب دستگاه قضایی این است که وضع قوه قضائیه به آنجا برسد که هر کس در جامعه اسلامی احساس کرد به او ظلمی شده دلخوش باشد که به قوه قضائیه مراجعه می کند و این مرجع مشکلش را حل می کند.»شفیعی در ادامه گفت: «نظارت دقیق بر حسن جریان امور در دستگاه قضایی و اجرای حقوق عامه در قوانین موضوعه پیش بینی شده است. با توجه به تعدد مراجع نظارتی باید هماهنگی لازم میان دستگاه نظارتی معمول شود تا نظارت با دقت و سرعت انجام شود و در جهت اصلاح امور گام های مثبتی برداشته شود.»تشکر از مرتضویاز سویی معاون اول قوه قضائیه نیز با حضور در جلسه دیروز، دادسرای انتظامی قضات را یکی از بخش های تاثیرگذار در دستگاه قضایی دانست که می تواند در امنیت بخشی برای تمام دست اندرکاران موثر باشد و گفت: «آقای شفیعی در آخرین سمت شان دادستان نظامی قضات بودند که امیدواریم با همکاری دست اندرکاران این بار سنگین را به دوش بکشد و با همکاری و راهنمایی های ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات این اطمینان بخشی را به قضات بدهد که اگر کار صحیحی انجام شود از آنها حمایت و فضا را امن برای قانون مداران و ناامن برای بی توجهان به قانون می کنند.»رئیسی در ادامه از تلاش های سعید مرتضوی دادستان سابق تهران نیز در جهت مسائل امنیتی تقدیر و تشکر کرد و افزود: «تهران، پایتخت ام القرای بلاد اسلامی به گونه ای باید امن شود که مردم در پرتو این امنیت احساس آرامش و اطمینان داشته باشند.»در پایان این مراسم حکم انتصاب دادستان انتظامی قضات، معاون دادستان کل کشور، دادستان عمومی و انقلاب تهران و رئیس حوزه ریاست که به امضای رئیس قوه قضائیه رسیده بود به آنها ابلاغ شد. همچنین لوح تقدیری از طرف معاونان و همکاران دادسرای انتظامی قضات به حجت الاسلام خلفی و لوح تقدیر و هدیه ای از طرف همکاران و معاونان دادسرای تهران به سعید مرتضوی اهدا شد.
*****
آیا صندلی شفیعی کدکنی جایگزینی خواهد یافت؟
علی تیزقدم
خبر بسیار کوتاه ولی دردناک بود: شفیعی کدکنی از ایران رفت. به همین سادگی، نابغه‏ای دیگر را هم از دست دادیم و آب از آب تکان نخورد. استاد شفیعی کدکنی را از سال‏های دور می‏شناسم، آن زمان که به عنوان دانشجو در دانشکده‏ی فنی دانشگاه تهران مشغول تحصیل بودم. در احوالات او بسیار نوشته‏اند و من سر آن ندارم که لیست بلند بالای آثار و خدمات او را در این مختصر بیاورم، بلکه مایلم خاطره‏ای را از نوع نگاه او به مسائل ادبی و اجتماعی برای شما نقل کنم که تاثیر زیادی بر من داشت و هرگز از یادم نمی‏رود.
روزی از روزها دوست نازنینی مرا به جلسه‏ی بحث و سخنرانی ایشان در دانشکده‏ی ادبیات برد. استاد شفیعی از حافظ سخن می‏گفت و مکانیزم شعر او را تبیین می‏کرد. دانشجویی که ظاهری بسیجی مسلک ( آن روزها می‏گفتند حزب اللهی) داشت با لحنی که آمیخته به تمسخر بود از او پرسید: چرا مردم با دیوان حافظ فال می‏گیرند؟ مگر قرآن است که با آن استخاره کنند؟
آفای شفیعی کدکنی با متانت خاصی در جواب او گفت: بگذار برای لحظه ای حافظ را کنار بگذاریم و از قرآن سخن بگوییم. شما چرا با قرآن استخاره می‏کنید؟
دانشجو جواب داد: چون مقدس است، چون همه‏ی جواب‏ها را دارد، چون کتاب هدایت است و .... ولی دیوان حافظ که هیچکدام از این‏ها نیست؟
استاد با همان آرامش پاسخ داد: همه‏ی مطالبی که در مورد قرآن گفتید متین است ولی دلیل اینکه مردم از قرآن در قالب استخاره سوال می‏کنند و غالبا پاسخی در خور احوالات خود هم می‏یابند این است که از نظر ادبی قرآن " نثر پریشان " دارد. همچنان که آیات متوالی سلسله مفاهیم پیوسته ای را ارائه می‏کنند، در عین حال این آیات عمدتا به تنهایی نیز حاوی پیام هستند.
ضمن اینکه در لابلای یک مبحث طولانی، آیاتی درج شده اند که ممکن است در غالب موضوع مورد بحث نامربوط به نظر آیند ولی به تنهایی حاوی پیام مستقل و مهمی باشند. این خاصیت از یک طرف به نثر قرآن فرمی پریشان می‏بخشد و از سوی دیگرباعث می‏شود که مطالب متنوع با موضوعات گوناگون در سر تا سر قرآن گسترده باشند، لذا کسانی که از قرآن استخاره می‏جویند به دلیل این تنوع مطالب، هر جای قرآن را که باز کنند به احتمال فراوان سخنی فراخور حال خود می‏یابند.
او سپس توضیح داد که دیوان حافظ هم "نظم پریشان" دارد. هر بیت از غزل‏های حافظ ضمن ایفای نقش خود در شکل دهی کل غزل، به تنهایی نیز حاوی معنایی مستقل است و عمدتا به یک موضوع روزمره‏ی انسان‏ها می‏پردازد، لذا مفاهم انسانی در تمام غزلبات حافظ گسترده شده است و هر صفحه ای از آن را که باز کنیم نکته ای مناسب احوالات خود در آن می‏یابیم.
این نوع نگاه برای من بکر بود و دریچه‏های جدیدی را روبروی من گشود و مرا به مسیری انداخت که هنوز هم حیران و سرگردان مشغول چرخ زدن در آن هستم.
دانشجویان دانشکده‏ی ادبیات بیش از همه خلا‏ی او را حس خواهند کرد. امیدوارم رئیس شدیدا انتخابی و لایق دانشگاه تهران، جناب آقای فرهاد رهبر، متوجه باشند که چه گوهر گرانبهایی را از دست داده اند و تا دیر نشده دست بکار شوند تا شاید بتوانند ایشان را راضی کنند که حداقل پس از اتمام تحقیق یکساله‏ی خود در پرینستون، به دانشگاه تهران بازگردند و تشنگان را از دریای بیکران علم خود سیراب کنند.
ای تو آغاز، تو انجام، تو بالا، تو فرود
ای سراینده‏ی هستی، سر هر سطر و سرود
بازگردان به سخن دیگر بار
آن شکوه ازلی، شادی و زیبایی را
داد و دانایی را
تو سخن را بده آن شوکت دیرین، آمین!
نیز دوشیزگی روز نخستین، آمین!
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ