سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۱۲

یکشنبه: 13 / 7 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:02 بامداد یکشنبه
یاران و هم میهنان بامدادتان گرمی باد. با پشت سر نهادن نیمه شب شنبه، دقایقی است که بامداد یکشنبه را آغاز کرده ایم و قصد داریم نخستین "پست" امروز را با ایمیلی که از یک بانوی سرفراز ایرانی مقیم آمریکا دریافت کرده ایم شروع کنیم.
این ایمیل حاوی مطلبی برای "باراک حسین اوباما" رییس جمهور آمریکاست و پیشنهاد شده که همگان متن زیر نوشته را به نشانه اعتراض به سازش پشت پرده آمریکا با رژیم در حال سقوط (برای حفظ منافع نامشروع دولت آمریکا و غارت هرچه بیشتر ذخایر ملی میهن ما)، به نشانی کاخ سفید در واشینگتن ارسال کرده و در واقع کاخ سفید را با ایمیل هایشان بمباران نمایند. ما ضمن درج این ایمیل به زبان اصلی (چون می خواهیم اصالت متن از دست نرود)، از همگان و بخصوص یاران خویش تقاضا داریم که از این حرکت ملی و میهنی پیروی نمایند. کسانی که با درک معنای متن ایمیل اشکال دارند می توانند با ارسال ایمیلی از ما بخواهند تا ترجمه آن را برایشان ارسال داریم:
Dear Friends - I have an idea that I want to share with everyone. If you like myself and many people of Iran feel that we want US not to have relationship with the illigitimate government of Iran who have killed so many of our sisters and brothers just in the past few months not to mention thousands killed in all 30 years of their existence, we should put our forces together and bombard the white house with our messages about this issue. I have been trying to figure out what is the best way to do this. What I have come up with is to send a message from Neda to President Obama. when you send an email to the white house, they ask for your name in addition to email address and zip code. This is what is required. I think if we all put in Neda for first name and Agha Soltan for the last name, it would have a big impact. At a minimum, it will attract somebody's attention. If you agree with what I said in the following text, please email it to the white house with your email address but Neda's first name and last name. For the subject, choose 'I have a policy comment' and then 'Foreign Affairs'.
Dear President Obama, My name is Neda Agha Soltan. I was killed by a Basij in a street of Tehran while watching a post-election protest. Perhaps you remember me. Millions people watched me die in less than 40 seconds. Perhaps you remember my open eyes when I took my last breath. But I will live for ever in the memory of freedom loving people of the world. I have become the guardian angle of my sisters and brothers who are fighting for a free Iran ; I have become their voice and that is why I am writing to you. Just imagine one of your daughters dying in the same way as I did! How would you feel if not only the killer went unpunished but got rewarded for what they did? What would you tell millions of Iranian young people who are feeling that the beacon of freedom has betrayed them by shaking hands with killers of their sisters and brothers? What would you tell your daughters if they asked why you are rewarding the killers of Neda? I am the voice of people of Iran . I am calling upon you to support the democratic movement of people in Iran . I am not asking you to make war. I am not even asking you to help our struggle for freedom. I am just asking you not to support the government that has terrorized its own nation for 30 years. I am just asking you to stand on the side of humanity instead of oppression, torture, rape, and killing.
*****
مدير کل آژانس انرژي اتمي آخرين سفر دوران مسووليت خود را صورت داد
آقاي گزارش هاي دوپهلو در ايران
محمد البرادعي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي بعدازظهر روز گذشته وارد تهران شد. محمد البرادعي در آخرين سفر خود به ايران در دوره مسووليتش تلاش دارد آخرين رايزني هاي خود را با مقامات تهران در خصوص بازرسي از دومين مرکز غني سازي اتمي در قم (فردو) به نتايج قابل قبول نزديک سازد؛ هدفي که در پايان کنفرانس روز پنجشنبه ژنو بر آن تاکيد شد. محمد البرادعي در خلال مسووليتش در هيئت مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارش هاي متعدد پرونده قطوري از فعاليت هاي هسته يي ايران به سازمان ملل و شوراي امنيت ارائه داد که نتايج اين گزارش ها زمينه چهار قطعنامه تحريمي شوراي امنيت عليه ايران را دربر داشت.
هر چند البرادعي در گزارش هايش همواره تلاش کرد جامعه بين الملل را متقاعد سازد که برنامه هاي اتمي ايران غيرصلح آميز نبوده است اما شيوه گزارش هاي دوپهلوي سازمان تابع مسووليتش سبب شد زمينه صدور قطعنامه ها فراهم شود. آژانس نظارتي سازمان ملل در آخرين گزارش خود در خصوص برنامه هاي هسته يي ايران تاکيد کرده بود دولت ايران همکاري کامل در اطلاع رساني در زمينه غيرنظامي بودن فعاليت هايش نداشته است و درخواست کرده بود مجوز بازرسي از مراکز غني سازي معرفي نشده را صادر کند. ظاهراً اين اشاره آژانس به دومين کارخانه غني سازي اورانيوم (فردو) در قم است چرا که گفته مي شود سفر روز گذشته البرادعي به منظور فراهم کردن زمينه اعزام بازرسان آژانس براي بازرسي اين تاسيسات و همچنين گفت وگو در خصوص نتايج مذاکرات ژنو بود. به هر حال بعد از نامه رسمي تهران به آژانس بين المللي انرژي اتمي و اعلام راه اندازي دومين تاسيسات هسته يي ايران اگرچه از ديد مقامات ايران اقدامي داوطلبانه و درخور تشويق بود اما هم آژانس و هم سازمان ملل اعتراض خود را به مخفي نگه داشتن اين دو مرکز در طول سه سال ساخت آن اعلام کردند و غرب نيز ضمن اعلام نگراني هاي خود در اين باره به ايران هشدار داد.به هر حال هفته گذشته سازمان انرژي اتمي ايران هفته پرکاري را پشت سر گذاشت.
از ابتداي اين هفته نيز با ورود محمد البرادعي به تهران و گفت وگوهاي مفصلي که وي با مسوولین ايرانی خواهد داشت به سرنوشت ساز بودن آخرين سفر مديرکل آژانس بين المللي قوت مي بخشد چرا که گفته مي شود وي پس از پايان سفر قرار است گزارش خود را در خصوص تاسيسات جديد غني سازي ايران به شوراي امنيت ارائه دهد.به هر حال مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي بعدازظهر روز گذشته در حالي وارد تهران شد که روز جمعه يک منبع نزديک به آژانس گفته بود البرادعي شخصاً از هيچ تاسيسات هسته يي بازديد نخواهد کرد.سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران اما پس از بازگشت از ژنو گفت اين سفر بنا بر اظهار تمايل البرادعي در اواخر مسووليتش صورت مي گيرد.
روز گذشته علي اصغر سلطانيه نماينده دائم ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي به استقبال محمد البرادعي رفت و همچنين قرار است با علي اکبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي گفت وگو کند.به گزارش ايسنا در همين ارتباط سخنگوي سازمان انرژي اتمي ايران نيز گفت؛ سفر محمد البرادعي در تاريخ هاي 11 و 12 مهرماه طي ديدار، مذاکره و دعوت آقاي صالحي از ايشان در حاشيه پنجاه و سومين نشست اجلاس سالانه آژانس در شهريورماه در وين راجع به تداوم همکاري هاي فيمابين به ويژه تامين سوخت براي رآکتور تحقيقاتي تهران که توليدکننده راديوداروها است، صورت مي پذيرد.وي افزود؛ برنامه اين ملاقات بيش از يک هفته قبل از اجلاس جمهوري اسلامي ايران با 1+5 در ژنو با آژانس هماهنگ شده بود و لذا ارتباطي با نشست ژنو ندارد.حال بايد منتظر بود و ديد بعد از پايان کنفرانس خبري که امروز پس از نشست مشترک محمد البرادعي مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي و علي اکبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران برگزار مي شود، آخرين سفر البرادعي به ايران مي تواند خاطره يي خوش براي آژانس و جامعه جهاني بر جاي بگذارد يا خير.
*****
برزيلي ها انتخاب ريودوژانيرو را براي المپيک 2016 جشن گرفتند
مناظر تماشايي خيابان هاي ريو
اوباما رنج سفر تقريباً طولاني از کاخ سفيد به کپنهاگ را به جان نخريده بود که در پايان يک ماراتن ورزشي، رئيس جمهور کارگر دوست برزيل را در حال صحبت از «تغيير» ببيند.کمتر پيش آمده در عرصه يي غير از ورزش چپ و راست و موافق و مخالف براي رسيدن به يک هدف خاص علايق شخصي را کنار بگذارند اما در بعدازظهر دلپذير دانمارک، ساپاته رو کاتالاني که در نهاني ترين خواسته هايش جدايي ايالت محل تولد خود از اسپانيا را مي جويد، آرم کاستيل ها را به سينه زد و براي ميزباني کشورش دست به کار شد. از سوي ديگر ميشل اوباما بانوي اول امريکا و همسر رئيس جمهور دموکرات امريکا فارغ از همه اتفاقات اخير دنيا گويي زندگي را در لحظه انتخاب شيکاگو به عنوان ميزبان المپيک 2016 جست وجو مي کرد. وقتي دور اول راي گيري انجام شد، شيکاگو از ياد رفت چون تنها 19 راي به دست آورد. توکيو هم رقيب آرزوهاي مادريد و ريودوژانيرو نشد و با 22 راي کنار رفت. در نهايت تنها دو رقيب باقي ماندند. از تصاوير تلويزيوني هيجان مي باريد اما در جريان قرعه کشي رقابت نزديک، معنايي نداشت. ريودوژانيرو 34-66 اين نبرد بزرگ را برد. مردان آتلانتيک آنقدر باشکوه به پيروزي رسيدند که پله به گريه افتاد. لولاداسيلوا به اندازه اسطوره فوتبال احساساتي بود و اصلاً تصور نکرد رئيس جمهور است. اظهارات او اندکي تحريک آميز به نظر مي رسيد؛ «يک بار حين سخنراني گريه کردم و بار ديگر هنگام قطعي شدن پيروزي ريو. امروز روز برزيل است. ما مشعل المپيک را در اين کشور استوايي روشن خواهيم کرد. دستاوردهاي ملت روز به روز تکميل مي شود. پيروزي در راه کسب ميزباني الهام بخش آينده خواهد بود.» داسيلوا مانند سرداران فاتح در حالي که گويي خستگي يک سال سفر به قصد تبليغ براي ميزباني برزيل را از تن به در مي کند، ادامه داد؛ «واقعاً فکر مي کردم اوباما پيروزي شيکاگو را رقم بزند، اما اگر به او مي باختم اسمم را عوض مي کردم،» لولا بر چه اساسي چنين مغرورانه حرف مي زند؟ برزيل براي برگزاري المپيک 2016 هفت سال زمان و 14 ميليارد و 400 ميليون دلار هزينه کرد؛ آن هم در يک شرايط نه چندان مساعد اقتصادي. تا 10 سال پيش مردان سرزمين فقر و قهوه در فقر و بيکاري دست و پا مي زدند اما ظاهراً رويکردهاي جديد رئيس جمهوري که براي دومين بار به اين سمت انتخاب شده، آسايش نسبي را به وجود آورده است. البته خيلي ها پيروزي ريو را ناشي از ضعف کميته ملي المپيک اسپانيا مي دانند. شکست شيکاگو اما توجيهي نداشت. حمايت بيش از 15 قهرمان المپيک و پارالمپيک و جمعي از بزرگ ترين ستاره هاي ورزشي ينگه دنيا مانند جکي جوينر، کرسي و مايکل کولني، اطمينان اوباما را در پي داشت. اولين رئيس جمهور سياهپوست تاريخ امريکا ضمن پذيرش شکست به اظهارات قبلي پايبند ماند. اوباما وعده داده بود شيکاگو در صورت ميزباني چهره يي منحصر به فرد را از امريکا به نمايش مي گذارد و پس از پايان راي گيري همان حرف هاي قبلي را تکرار کرد؛ «گاهي اوقات خوب بازي مي کنيد اما شکست مي خوريد. اميدوار بودم با دست پر از کپنهاگ باز گرديم. احساس خوبي ندارم چون مي توانستيم دستاورد بزرگي رقم بزنيم. از اينکه افتخار تبليغ براي ميزباني امريکا را به دست آوردم، خوشحالم.» اميد به آينده واژه زيبايي است اما حداقل در مقطع فعلي به کار امريکايي هاي علاقه مند به ميزباني المپيک نمي آيد زيرا با توجه به سيستم گردش اش، خيلي بعيد به نظر مي رسد در سال 2020 نيز کشور ديگري از امريکاي جنوبي يا شمالي فرصت برگزاري بزرگ ترين رويداد ورزشي جهان را به دست بياورد. اکنون عده يي مي گويند بهتر بود اوباما به کپنهاگ نمي رفت. چنين اظهاراتي از يک نماينده جمهوريخواه بعيد نيست. ديويد اکسلرود، يکي از مقامات بلندپايه کاخ سفيد در دفاع از رئيس جمهور امريکا گفت؛ «اوباما چه به کپنهاگ مي رفت و چه در کاخ سفيد از تلويزيون صحنه راي گيري را مي ديد، متهم مي شد. البته کتمان نمي کنم او در صورت تفوق شيکاگو وجهه يي مطلوب تر از هميشه به دست مي آورد.» جالب ترين اظهارنظر به استفن هس استاد دانشگاه جرج واشنگتن اختصاص داشت. او شکست در دور اول انتخابات را شرم آور دانست و کاستي هاي برزيل را به رخ امريکاي به زعم خود بازنده کشيد. شايد امکانات برزيل کافي نباشد اما عشق مردم اين کشور تا به حال خيلي از ناممکن ها را ممکن کرده است؛ عشقي از جنس آن داستان شايد واقعي که در برخي روستاهاي برزيل کليسا وجود ندارد اما اگر خوب جست وجو کنيد حتماً زميني براي فوتبال و ورزش خواهيد يافت.
*****
سرمقاله روزنامه اعتماد که تا چند ساعت آینده انتشار خواهد یافت:
پس از باهنر دومين تغيير در فراکسيون اصولگرايان در راه است
تلاش ها براي حذف لاريجاني
خيز اصولگرايان دولتي که همگي در فراکسيون انقلاب عضويت دارند براي در اختيار گرفتن رياست فراکسيون اصولگرايان و هيات رئيسه موجب شده فردا براي آنها به دوشنبه سرنوشت سازي تبديل شود که معلوم نيست چقدر پيش بيني ها به تحقق خواهد پيوست و آنها خواهند توانست رياست فراکسيون را تغيير دهند يا اينکه لاريجاني همچنان بر مسند رياست باقي مي ماند؟
اصولگرايان حامي دولت که از عدم همراهي برخي اعضاي شوراي مرکزي و هيات رئيسه و به خصوص رياست فراکسيون در بزنگاه هاي تاريخي سخت گله مند بودند و از لاريجاني به خاطر اينکه گهگاهي انتقاداتي را بر دولت وارد مي کند شکوه داشتند، تلاش کردند با برنامه ريزي تشکيلاتي و در قالب يک رفتار سازماندهي شده اصولگراياني را که ساز مخالف با دولت مي زنند از چرخه اين فراکسيون خارج کنند تا همنوايي فراکسيون اصولگرايان با دولت کامل تر شود. بنابراين در گام نخست براي شکل دهي شوراي مرکزي که طبق روال از هر استان يک نماينده انتخاب مي شود و اگر تعداد نمايندگان استان بيشتر باشد اين تعداد تغيير مي کند نيز نامي از باهنر در شوراي مرکزي اصولگرايان به چشم نمي خورد. البته اسدالله بادامچيان اين نظريه را که اصولگرايان منتقد از دايره حذف شدند نپذيرفت و اظهار داشت مگر فرقي بين باهنر و آقاتهراني هست. اين اظهارنظر در حالي صورت مي گيرد که نحوه انتخاب شوراي مرکزي مورد انتقاد محمدرضا باهنر قرار گرفت اما بادامچيان آن را برنتافت و در واکنش به اعتراض محمدرضا باهنر به نحوه انتخاب اعضاي اين مجمع در شوراي مرکزي فراکسيون اصولگرايان گفت؛ اين انتخابات به شکل کتبي برگزار شد که من هم چندان با آن موافق نبودم اما ايرادي به آن وارد نيست. وي با اشاره به اينکه نمايندگان تصور مي کردند جلسه شوراي مرکزي فراکسيون اصولگرايان هفته گذشته برگزار مي شود، افزود؛ به همين دليل در حاشيه جلسه علني روز يکشنبه هفته گذشته، انتخاب اعضاي مجمع نمايندگان تهران در شوراي مرکزي فراکسيون اصولگرايان را به شکل کتبي برگزار کرديم. بادامچيان افزود؛ البته بنده معتقد بودم بهتر است اين انتخابات در يک جلسه عمومي برگزار شود و نسبت به اين مساله هم تذکر دادم اما دوستان گفتند بهتر است به صورت کتبي برگزار شود. نماينده تهران در پاسخ به اين سوال که اين تصميم از سوي چه کساني در مجمع نمايندگان تهران اتخاذ شد، گفت؛ اعضاي هيات رئيسه از جمله آقايان پرويز سروري، مرتضي آقاتهراني و اسماعيل کوثري اين تصميم را گرفتند. بادامچيان در واکنش به انتشار اخباري مبني بر کنار زدن باهنر از شوراي مرکزي فراکسيون اصولگرايان گفت؛ بين آقاي باهنر و آقاتهراني هيچ فرقي نيست چون هر دو اصولگرا هستند و مي توانند در شوراي مرکزي فراکسيون عضو شوند. بادامچيان در واکنش به اينکه گفته مي شود به اين ترتيب شانس باهنر براي نايب رئيسي فراکسيون کم شده است، افزود؛ اين طور نيست. اتفاقاً ممکن است شانس ايشان بيشتر هم شده باشد.
به نظر مي رسد گام بعدي براي حاميان دولت در مجلس، در دست گرفتن رياست فراکسيون اصولگرايان باشد به گونه يي که حسينيان، زارعي و آقاتهراني براي رياست فراکسيون کانديدا شدند و زماني که واکنش هاي زيادي در مورد اينکه آنان لاريجاني را نشانه گرفته اند به وجود آمد، حاميان دولت در پاسخ تصريح کردند؛ در حال حاضر روح الله حسينيان، علي اصغر زارعي و مرتضي آقاتهراني از جمله کانديداهاي نمايندگان حامي دولت براي رياست فراکسيون اصولگرايان هستند. نماينده تفت وميبد در واکنش به سخنان زارعي که گفته بود لاريجاني تمايلي به رياست دوباره فراکسيون اصولگرايان ندارد، گفت؛ گفته مي شود ايشان تمايلي براي حضور در اين پست ندارد. به اين ترتيب اين زمينه در خود آقاي لاريجاني وجود دارد که به تغيير رئيس فراکسيون اصولگرايان کمک مي کند. وي افزود؛ به نظر مي رسد لاريجاني آمادگي کناره گيري از رياست فراکسيون اصولگرايان را دارد. يحيي زاده از تلاش هاي نمايندگان حامي دولت براي تغيير ترکيب هيات رئيسه فراکسيون اصولگرايان سخن گفت و افزود؛ آنها با برکناري باهنر از عضويت در شوراي مرکزي فراکسيون اصولگرايان، استارت اين کار را زدند. به گونه يي که نام باهنر در ميان پنج نماينده شوراي مرکزي در تهران به چشم نمي خورد و در اين شوراي مرکزي کوثري، زارعي، زاکاني، آقاتهراني و صدر حضور دارند.
اما به موازات جدال اصولگرايان براي تصاحب پست رياست فراکسيون، مصباحي مقدم تصريح کرد رياست لاريجاني در فراکسيون اصولگرايان ضروري نيست.به گزارش ايلنا اين نماينده تهران با اعتقاد به اينکه بهتر است رئيس مجلس، رئيس هيچ فراکسيوني نباشد، ادامه داد؛ بهتر است جايگاه رياست مجلس مستقل از فراکسيون هاي سياسي باشد و خود را منحصر به يک مجموعه خاص نکند. به اعتقاد وي به اين ترتيب رئيس مجلس مي تواند به خوبي به مسووليت هايش بپردازد. همچنين رئيس فراکسيون نيز بدون محذوريت اينکه رئيس مجلس نيز هست، مي تواند به پيگيري برنامه هاي فراکسيون ادامه دهد. مصباحي مقدم که مي گفت «کسان ديگري هستند که مسووليت رياست فراکسيون اصولگرايان را بپذيرند»، در پاسخ به اينکه اين افراد چه کساني هستند، سکوت کرد و گفت؛ بهتر است منتظر انتخابات هيات رئيسه بمانيد.اين سخنان در حالي از سوي اعضاي فراکسيون انقلاب صورت مي گيرد که هنوز معلوم نيست حاميان دولت چقدر مي توانند آرا را با خود همراه کنند و آيا مي توانند به هدف نهايي خود يعني حذف لاريجاني نائل شوند.
*****
راز تغيير و تحولات در وزارت راه و ترابري
فتاح چرا نيامد
اگر اين روزها وزارت راه و ترابري را به «محله برو بيا» تشبيه کنيم، بيراه نگفته ايم چراکه هفته يي که گذشت سريال تغييرات معاونان و مديران اين وزارتخانه دوباره به اجرا گذاشته شد و موج برکناري ها از سرپرستي که 72 روز بر بخش هوايي مديريت کرد و مديري که 28 سال بر صندلي سازمان هواشناسي تکيه زده بود، آغاز شد تا سرانجام با برکناري مرد اصلي تغييرات در وزارت راه و ترابري يعني سيدمهدي هاشمي قائم مقام وزير راه به اوج خود برسد. شايد اگر مهدي هاشمي نبود وزير راه هيچ گاه در اين تغييرات موفق نمي شد. در يک سال گذشته بهبهاني تلاش بسياري کرد تا برخي از معاونان خود را که از زمان محمد رحمتي وزير راه سابق فعاليت مي کردند تغيير دهد اما به جز برکناري چند نفر موفق به انجام اين کار نشد تا اينکه سيدمهدي هاشمي به عنوان قائم مقام به وزارت راه و ترابري آمد؛ پستي که پيش از اين در اين وزارتخانه وجود نداشت. امروز نيز با برکناري مهدي هاشمي و نپذيرفتن پرويز فتاح وزير سابق نيرو براي جانشيني وي، بلاتکليف باقي مانده است.
فتاح براي چه مي آمد، چرا نيامد
پس از برکناري سيدمهدي هاشمي خبرگزاري ها به نقل از روابط عمومي وزارت راه از انتصاب پرويز فتاح به عنوان قائم مقام وزارت راه و ترابري و مديرعامل راه آهن جمهوري اسلامي ايران خبر دادند اما پس از چند ساعت اين خبر تکذيب شد. يک مقام آگاه در گفت وگو با فارس خبر انتصاب پرويز فتاح به عنوان قائم مقام وزارت راه و ترابري و مديرعامل راه آهن جمهوري اسلامي ايران را تکذيب کرد و گفت؛ فتاح که هفته گذشته به عنوان جانشين قرارگاه سازندگي خاتم معرفي شده بود، قصد فعاليت در راه آهن و وزارت راه را ندارد. همچنين پرويز فتاح نيز در همان شب در گفت وگويي با مهر ادعاي منبع آگاه فارس را تاييد کرد. در نتيجه حکمي که هنوز جاي مهر آن خشک نشده بود پس گرفته شد.
اين خبرها در حالي تکذيب شد که احمدي نژاد هنگام سفر به نيويورک از طريق برج مراقبت ضمن ابراز مهرورزي به فتاح از او خواسته بود در دولت بماند اما به رغم اين درخواست او پيشنهاد رئيس سابق خود را نپذيرفت و به دولت نيامد؛ معمايي که به مجموعه معماهاي عزل و نصب مديريتي در مجموعه احمدي نژاد اضافه شد.
اگر فتاح به وزارت راه مي آمد قرار بود چه اتفاقي بيفتد، ماجراي آمدن فتاح چه بود، از کجا آغاز شد و چرا بدون هيچ فرجامي مختومه شد؟ ماجرا از جايي آغاز شد که احمدي نژاد دوست داشت در دولت بماند اما فتاح حضور در قرارگاه خاتم و خدمت به بسيجيان را ترجيح داد. در اين شرايط ظاهراً چانه زني مجموعه تحت مديريت احمدي نژاد با قرارگاه براي بازگشت فتاح با شرط و شروطي همراه شد. برخي آگاهان در وزارت راه و ترابري گفته اند آمدن فتاح در مقام قائم مقام و مديرعامل راه آهن منوط به اين بود که بودجه بخش ريلي به شرکت راه آهن منتقل شود تا راه آهن خود امور ساخت ريلي را بر عهده گيرد و از حالت شرکت بهره بردار خارج شود.
در حال حاضر بودجه اصلي وزارت راه در اختيار شرکت ساخت و توسعه زيربناهاي حمل و نقل کشور است و در صورت تحقق اين شرط بودجه بخش ريلي از اين شرکت که تابعه وزارت راه است، منفک مي شد؛ اتفاقي که پيش از اين نيز حسن زياري مديرعامل سابق راه آهن به دنبال تحقق آن بود اما بهبهاني هيچ گاه اين اجازه را نداد.
گفته مي شود آمدن فتاح منوط به تحقق اين شرط بود؛ شرطي که اگر تحقق مي يافت با توجه به رابطه فتاح و قرارگاه خاتم بدون شک سهم آن را در پروژه هاي عمراني وزارت راه بالا تر از ميزان کنوني مي برد (در حال حاضر بخش اعظم پروژه هاي وزارت راه در دست قرارگاه سازندگي خاتم قرار دارد).اما در حالي که همه چيز آماده اين جابه جايي بود در آخرين لحظات کار طبق روال پيش نرفت و فتاح به وزارت راه نيامد زيرا مقاومت هايي در درون وزارتخانه براي تحقق شرط صورت گرفت تا توافقات به ميل دو طرف پيش نرود.گرچه از لحاظ همکاري رابطه سپاه و وزارت راه در بهترين شرايط قرار دارد اما شاهد آن نيز قرار گرفتن پرچم سپاه در کنار ساير پرچم هاي شرکت هاي زيرمجموعه وزارت راه در برنامه هاي وزارت راه و ترابري است.
*****
علت افزايش قيمت نان حجيم حذف يارانه است
رئيس اتحاديه نان سفيد و فانتزي پز اهواز علت افزايش قيمت نان هاي حجيم را حذف يارانه و افزايش هشت برابري قيمت آرد عنوان کرد. فرهاد مختاري توضيح داد؛ در حال حاضر توليدکنندگان نان فانتزي هر کيلوگرم آرد را با قيمت 400 تومان خريداري مي کنند، اين در حالي است که اين رقم در گذشته 45 تومان بوده است. به گزارش ايسنا همچنين قيمت آرد 70 درصد و ديگر عوامل حدود30 درصد در توليد نان فانتزي نقش دارد. وي تصريح کرد؛ حذف سهميه يارانه آرد نان فانتزي ها از مردادماه مطرح شد و قرار بود از شهريورماه اجرايي شود که به علت همزماني اين ماه با ماه رمضان اجراي آن به اول مهرماه موکول شد. مختاري با اشاره به افزايش حدود سه برابري قيمت نان فانتزي تاکيد کرد؛ در حال حاضر نان فانتزي معمولي با قيمت 150 تومان به فروش مي رود، در حالي که پيش از مهرماه با قيمت 60 تومان به دست مصرف کننده مي رسيد.
وي بيان کرد؛ در حالي که سهميه آرد يارانه يي شهرستان ها از ابتداي مهرماه حذف شد اما 50 درصد از سهميه آرد نان فانتزي هاي تهران پرداخت شد که اين مساله واقعاً جاي سوال دارد. مختاري يادآور شد؛ افزايش قيمت نان فانتزي قانوني است و طي جلساتي با مسوولان استاني به تصويب کميته قيمت گذاري استانداري رسيده است.
اين در حالي است که پس از تصويب قيمت 150 تومان از سوي استانداري درخواست مجددي مبني بر کاهش قيمت تصويب شده به اتحاديه ارسال شد. وي بيان کرد؛ تعيين قيمت نان فانتزي با بررسي و برآورد قيمت توليد صورت گرفته که البته قيمت تصويب شده متناسب با هزينه هاي توليد نيست. مختاري با اشاره به اينکه با حذف سهميه آرد، هر کارگاه 50 ميليون تومان زيان مي بيند، تصريح کرد؛ با حذف آرد يارانه يي ، توليدکنندگان مجبورند 50 درصد از نيروي کار خود را اخراج کنند. وي تاکيد کرد؛ براي حذف سهميه آرد يارانه يي بايد خسارت، تورم و بيکاري پس از اجراي طرح نيز در نظر گرفته مي شد.
*****
ايرانسل خدمات پست الکترونيک ارائه مي کند
مدير روابط عمومي ايرانسل از عرضه خدمات پست الکترونيک توسط ايرانسل براي نخستين بار در کشور خبر داد. آرش کريم بيگي گفت؛ از زمان ارائه خدمات GPRS توسط ايرانسل، دسترسي به خدمات پست الکترونيک از طريق تلفن همراه يکي از خواسته هاي مشترکين بوده است تا جايي که برخي از علاقه مندان با اعمال تنظيمات پيچيده روي گوشي هاي پيشرفته و با اتصال به شبکه اينترنت، در زمان دلخواه صندوق الکترونيکي خود را بازبيني مي کردند.
به گزارش فارس وي افزود؛ با استفاده از سرويس جديد پستچي يا Push Mail ايرانسل، مشترکين مي توانند با معرفي و ثبت آدرس پست الکترونيک دلخواه خود در سيستم به محض دريافت نامه الکترونيکي جديد به سادگي از طريق تلفن همراه خود از آن مطلع شده و آن را مشاهده کنند. وي تصريح کرد؛ همچنين در صورت وجود فايل ضميمه در نامه الکترونيکي دريافتي، مشترک قادر خواهد بود آن را نيز مشاهده کند يا از طريق گوشي خود به اي ميل دريافتي پاسخ داده يا اي ميل جديد ارسال کند. به گفته وي استفاده از اين سرويس به سادگي ارسال و دريافت يک پيام چندرسانه يي خواهد بود و تنها کافي است آدرس يا آدرس هاي پست الکترونيک دلخواه مشترک در سيستم ثبت شود و پس از آن مشترک از طريق پيام کوتاه يا پيام چندرسانه يي، از نامه الکترونيکي دريافتي جديد، توسط تلفن همراه خود مطلع خواهد شد. وي تصريح کرد؛ اطلاعات بيشتر درخصوص اين سرويس جديد و پيشرفته ايرانسل به زودي اعلام خواهد شد.
*****
نتايج بررسي برنج ها را تا اواسط هفته اعلام مي کنيم
رئيس سازمان استاندارد و تحقيقات صنعتي استان تهران گفت؛ هياتي مرکب از کارشناسان وزارتخانه هاي بازرگاني، بهداشت و جهاد کشاورزي و سازمان استاندارد سرگرم آزمايش برنج هاي وارداتي هستند که نتايج اين بررسي ها تا اواسط هفته جاري اعلام مي شود.
پورهاشم در گفت وگو با رسانه های همگانی افزود؛ برنج هايي که قبلاً مورد آزمايش قرار گرفته بودند در اين سري با دقت بيشتري بررسي مي شوند تا نتايجي که استخراج مي شود از دقت بالايي برخوردار باشد. او گفت؛ در بررسي هاي اوليه 13 نوع برنج را از نگاه استاندارد اجباري غيراستاندارد اعلام کرديم اما گفتيم مردم نگران نباشند چرا که در بررسي اوليه مايکروتکسين (سم خطرناک موجود در برنج) در اين برنج ها نبود بنابراين جاي نگراني هم نيست. پورهاشم تصريح کرد؛ ما تنها 13 نوع برنج را غيراستاندارد معرفي کرده ايم اما متاسفانه مردم تصور مي کنند همه برنج هاي وارداتي آلوده اند.اين در حالي است که از 60 نوع برنج تنها 13 نوع که مشخصات آن را نيز در اختيار مردم قرار داده ايم، غيراستاندارد هستند.
*****
اتهام علمي "کامران دانشجو و بهبهاني" سوژه گزارش «نيچر»
وزراي علوم و راه در بوته اتهام
در شرايطي که وزراي علوم و راه و ترابري در روزهاي گذشته به دفاع از خود در برابر اتهام کپي برداري علمي پرداختند، اما همچنان نشريات خارجي پيگير اين قضيه اند و جسته و گريخته گزارش ها و اخباري در اين باره منتشر مي کنند.
خبرنامه اينترنتي نيچرنيوز وابسته به نشريه علمي نيچر آخرين نشريه يي بود که در گزارشي به بررسي جنجال ناشي از اتهام کپي برداري از مقالات علمي عليه کامران دانشجو وزير علوم و حميد بهبهاني وزير راه و ترابري پرداخت. در اين گزارش آمده؛ براساس تحقيقات نشريه نيچر، دو تن از وزيران دولت ايران در نوشتن و چاپ مقالاتي همکاري داشته اند که بخش عمده يي از آنها از نوشته هاي ديگران کپي شده است.
اين گزارش در رسانه هاي اينترنتي و ميان برخي سايت هاي خبري بازتاب داشت. اين سايت ها ديروز با بازانتشار اين گزارش نوشتند؛ تاکنون سه نشريه علمي تاييد کرده اند مقالاتي را که با همکاري کامران دانشجو وزير علوم و آموزش عالي ايران و استاد دانشگاه علم و صنعت، نوشته شده است از فهرست مقالات خود حذف مي کنند و در مورد مقاله ديگري هم که با همکاري وزير راه ايران نوشته شده، ظن کپي برداري وجود دارد. اين نشريه علمي با اشاره به گزارش هفته گذشته خود در مورد کپي برداري کامران دانشجو و مجيد شهروي از بخش هاي عمده يي از مقاله سه پژوهشگر کره يي و چاپ آن در نشريه مهندسي با کامپيوتر، مي افزايد اين نشريه در تماس با نيچر تاييد کرده است اين مقاله را از فهرست مطالب خود حذف مي کند.
براساس اين گزارش، مقاله آقايان دانشجو و شهروي حاوي کپي برداري کمتري از مقاله ديگري نيز هست که در سال 2006 در يک نشريه ديگر خارجي منتشر شده است. در ادامه اين گزارش آمده است همين نوع کپي برداري در مقالات ديگري هم ديده مي شود که آقاي دانشجو و همکار او در چند نشريه ديگر خارجي و داخلي منتشر کرده اند و يکي از اين نشريات خارجي اعلام کرده با توجه به ميزان کپي برداري، کارهاي اين دو نفر را از فهرست مطالب خود برداشته، در حالي که يک نشريه ديگر نيز از تصميم به اقدام مشابه خبر داده است.
نيچرنيوز در بخش ديگري از اين گزارش به موضوع مقاله حميد بهبهاني وزير راه و ترابري هم پرداخت و در اين باره نوشت؛ مقاله وزير راه و ترابري ايران شامل بخش هاي قابل توجهي از مطالب کپي شده از مقالات پژوهشگران ديگر است. براساس اين گزارش، اين مقاله با همکاري حسن زياري معاون وزير راه و مديرعامل شرکت ملي راه آهن جمهوري اسلامي ايران انتشار يافته است که هر دو نفر در دانشگاه علم و صنعت تدريس مي کنند و همکار ديگر آنان در تهيه اين مقاله، محمد خبيري نام دارد که در زمان تدوين مقاله، دانشجو بوده است.
اين گزارش در شرايطي منتشر شده که در روزهاي گذشته وزراي علوم و راه و ترابري در برابر اين اتهام واکنش نشان داده اند. کامران دانشجو با حضور در مجلس به نمايندگان عضو کميسيون آموزش مجلس توضيح داده و با پذيرش کپي برداري 70درصدي مقاله منتسب به خود و دانشجويش، تقصير را متوجه شاگردش دانسته و از اين اقدام اظهار بي اطلاعي کرده است. از سوي ديگر حميد بهبهاني نيز اعلام کرده اتهام سرقت علمي مردود است و با انگيزه سياه نمايي خدمات مطرح شده است. نقل بخش هايي از آثار ديگران در يک مقاله علمي قابل قبول است و غيبت منبع مورد استفاده از پي نوشت ها را نيز به قصور تايپ کننده مقاله نسبت داده است.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
فوتبال سیاسی و دخالت «از بالا»
«فوتبال با سیاست نمی‌خواهیم، نمی‌خواهیم!» این شعاری بود که دیروز با وجود تلاش گزارشگر بازی استقلال و پرسپولیس برای بلند کردن صدایش، باز هم از گیرنده‌ها در منزل، شنیده می‌شد. به‌دشواری می‌توان «تبانی» یا «توصیه»‌های «مقام‌های مسئول» مبنی بر ضرورت خاتمه‌ی دربی حساس پایتخت با نتیجه‌ی مساوی را پذیرفت. دست‌کم، قبول چنین امری، به‌ویژه از این منظر که عوامل انسانی دخیل در روند و فرجام بازی متعدد‌اند، نیازمند ادله‌ی متعدد و متقن است. اما از زاویه‌ای دیگر، به‌نظر می‌رسد که خشم و اعتراض تماشاچیان از «یک مساوی دیگر» بی‌راه و بی‌دلیل نیست. به شواهد زیر توجه نمایید:
وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی کشور، رئیس مجمع دو تیم استقلال و پرسپولیس است؛ هنگامی‌که چگونگی انتخاب اعضای هیات مدیره‌ی دو باشگاه پرطرفدار کشور، و نیز نحوه‌ی گزینش مدیرعامل، در چهارچوب مناسبات و روابط پیچیده‌ی داخل ساخت قدرت، سامان می‌یابد و محقق می‌شود؛ در شرایطی که شناخته‌شده‌ترین مقام‌های قضایی و حکومتی و حتی امنیتی، در دو باشگاه آمد و شد می‌کنند و صاحب جایگاه و پست و مقام هستند؛
وقتی فرمانده‌ی یگان ویژه، مستقر در ورزشگاه آزادی تهران در آستانه‌ی بازی مهم پایتخت، تصریح می‌کند (و به‌نوعی هشدار می‌دهد) که «با افرادی بخواهند جریان بازی را از شرایط عادی خارج کنند، به‌شدت برخورد می‌کنیم»؛ و در مورد نحوه‌ی استقرار نیروهای انتظامی در سکوهای ورزشگاه تاکید می‌کند: «نیروها به سه دسته تقسیم می‌شوند؛ گروه اول با کاورهای مشخص نظم را حاکم می‌کنند، گروه دوم و سوم نیز با لباس عادی در بین هواداران و تماشاچیان مستقر می‌شوند تا در صورت بروز هرگونه حاشیه‌سازی، به‌سرعت وارد عمل شده و با خاطیان برخورد کنند»؛
هنگامی‌که رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال _که منطقا" باید بیش از دیگران، ملتزم به قانون باشد_ به‌راحتی و بدون آن‌که ابایی از این داشته باشد که متهم به اقدام فراقانونی می‌شود، در برابر دوربین‌ها اعلام می‌کند: به بازیکنان دو تیم هشدار داده‌ایم که در صورت تخلف مهم در این بازی، تا آخر فصل محروم خواهند شد (نقل به مضمون)؛
در شرایطی که برخلاف دیگر بازی‌های دو تیم در این چند سال، استادیوم آزادی «لبالب» از تماشاچی نمی‌شود، و بلیط‌های فروخته شده، به‌روایت گزارشگر بازی، 20 یا 30 هزار کمتر از ظرفیت استادیوم است؛ زمانی‌که مقام‌های مسئول نظامی و انتظامی و قضایی و اجرایی در فدراسیون، از چند روز مانده با مسابقه تا روز بازی، مکرر در مکرر هشدارها و تهدیدهای قضایی و امنیتی و توصیه‌های سیاسی را به ذهن و روان علاقمندان به فوتبال و تماشاچیان مسابقه، روانه و نثار می‌کنند؛
وقتی اعلام می‌شود که «بازپرس ویژهم در ورزشگاه مستقر می‌شود و رسیدگی قضایی در روز بازی صورت می‌گیرد؛ و هنگامی‌که بینندگان و تماشاچیان، حضور محسوس و برجسته‌ی نیروهای انتظامی را در استادیوم، در روز بازی، شخصا" مشاهده می‌کنند؛ و...
در چنین شرایط و با چنین شواهدی، طبیعی به‌نظر می‌رسد و قابل پذیرش که تماشاچی معمولی مسابقه در ورزشگاه، و بیننده‌ی علاقه‌مند پای تلویزیون، بیش از پیش به دخالت‌های غیرورزشی و فرافوتبالی و «سیاسی» در «دربی تهران» معتقد شود و نسبت به آن، معترض.
فوتبال، چونان پدیده‌‌ای اجتماعی، و به‌مثابه‌ی پرمخاطب‌ترین ورزش جهان، و نیز به‌عنوان «صنعتی پول‌ساز و درآمدزا»، به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، «سیاسی» است. چنان‌که در اوج بحران اقتصادی گریبانگیر جهان، همچنان میلیون‌ها دلار درآمد را نصیب باشگاه‌های حرفه‌ای و صاحبان صنایع و اسپانسرها می‌‌نماید، یا به‌جهت سودآور بودن و به‌خاطر جلب توجهی که می‌کند، سیاستمداران را به چالش با یکدیگر می‌کشاند که جام جهانی یا جام باشگاه‌های اروپا و ... در کدام کشور برگزار شود.
اما آنچه که در این دیار (ایران ما) به‌وقوع می‌پیوندد، نه دخالتی «سیاسی» از «پائین» و توسط «جامعه مدنی» و ذیل رقابت شرکت‌ها و موسسات اقتصادی _ اجتماعی، که دخالتی از «بالا» و مشتمل بر حضور پررنگ و برجسته‌ی «حکومت» و ذیل چالش جریان‌های رقیب در ساخت قدرت است.
این واقعیت را نه تنها ناظران آگاه، که اغلب فوتبال‌دوستان در ایران، به‌صورت تجربی و حسی، دریافته‌اند. اینان به‌خوبی شاهد و در جریان چگونگی انتخاب اعضای هیات مدیره‌ی دو باشگاه سرخ و آبی، و نیز نحوه‌ی انتخاب مدیرعامل هستند، و افزون بر این از اخباری که در حاشیه و متن این ورزش محبوب، مطرح می‌شود، مطلع‌اند. بدیهی است که پیگیران فوتبال و رویدادهای آن، به اندازه‌ی لازم به دخالت «سیاست رسمی» و بخش ماکرو قدرت در فوتبال، اعتقاد دارند و نسبت به آن، معترض‌اند. این اعتراض و ناراحتی را شاید بتوان در یک مسابقه‌ی فوتبال با تدابیر امنیتی و قضایی و انتظامی، به‌ظاهر مهار و محدود و جمع‌ و جور کرد، ولی در متن جامعه، و در افکار عمومی، گریزی از تاثیرات و پیامدهای آن نخواهد بود.
تاسف‌بار آن‌که نگاه حکومتی و امنیتی و «از بالا» به فوتبال و فوتبال‌دوستان، نمی‌تواند از منظر جامعه مدنی و «از پائین» و نیز از زاویه‌ی «قدرت متکثر و توزیع شده در بطن لایه‌های اجتماعی و جامعه» (آن‌چنان که صاحب‌نظرانی چون میشل فوکو تبیین می‌کنند) به تحلیل و توضیح و مواجهه با پدیده‌های اجتماعی (و از جمله فوتبال) دست یازد.
*****
دوره مشترک اميرکبير- بيرمنگام باز هم خبرساز شد
باز هم دوره مشترک دانشگاه صنعتي اميرکبير تهران و دانشگاه بيرمنگام انگليس خبرساز شد. بيش از يک سال پيش بود که رسانه هاي نزديک به دولت با آب و تاب به ماجراي حضور دانشجويان اين دوره در ميهماني هاي آنچناني شبانه پرداختند و گزارش هايي درباره برخي مسائل اخلاقي منتشر کردند، اما امسال خبرسازي دوره مشترک پلي تکنيک- بيرمنگام ارتباطي به مسائل اخلاقي نداشت، چراکه با بروز مشکلاتي براي صدور ويزا و اعزام دانشجويان اين دوره ها، کسي به انگلستان نرفته که بخواهد با حضور در محافل غيراخلاقي براي رسانه هاي نزديک به دولت خبرساز شود.
ديروز خبرگزاري مهر به نقل از مسوولان وزارت امور خارجه گزارش داد، دانشجويان اين دوره با مشکل رواديد مواجه شده اند که اين مشکل موجب نگراني و دغدغه اين دانشجويان و خانواده هاي آنها شده است. معاون آموزش و پژوهش وزير امور خارجه توپ اين مشکل را به زمين دانشگاه اميرکبير انداخت تا مسوولان اين دانشگاه سريعاً نسبت به اين گفته ها واکنش نشان دهند.
علي آهني گفت؛ «متاسفانه در مواردي دانشگاه هاي داخل کشور به صورت مستقل با دانشگاه هاي ساير کشورها وارد مذاکره شده و به توافقاتي نيز مي رسند ولي در عمل با مشکلات عديده يي مواجه مي شوند. براي مثال دانشگاه اميرکبير بر اساس توافقي که با دانشگاه بيرمنگام انگليس به عمل آورده بود دوره مشترکي با اين دانشگاه راه اندازي کرد که اکنون دانشجويان آخرين دوره با مشکل مواجه شده اند. دوره مشترک دانشگاه اميرکبير با بيرمنگام انگليس سال هايي را با موفقيت پشت سر گذاشته اما در مقطع کنوني دانشجويان آن به مشکل برخورد کرده اند. با توجه به اينکه بر اساس برنامه زمان بندي شده تحصيل اين گروه دانشجويان در شرف آغاز است اما هنوز مشکل رواديد اين دانشجويان مرتفع نشده و اين امر باعث تاسف است. اگر دانشگاه اميرکبير يا ساير دانشگاه ها قبل از انعقاد قرارداد همکاري با دانشگاه هاي ساير کشورها با وزارت امور خارجه هماهنگي کنند شاهد چنين مشکلاتي نخواهيم بود.»
اين صحبت ها واکنش سريع رئيس دانشگاه اميرکبير را در پي داشت که با شانه خالي کردن از زير بار اين مشکل بگويد مشکل اين دانشجويان مربوط به دانشگاه اميرکبير نيست. با اين حال اين موضع گيري مانع از آن نشد که عليرضا رهايي براي حل مشکل به خانواده ها اطمينان ندهد؛ «تلاش دانشگاه براي رفع اين مشکل ادامه دارد، بنابراين دانشجويان و خانواده هاي آنها به هيچ عنوان نگران نباشند.»
رئيس مرکز همکاري هاي علمي و بين المللي وزارت علوم هم از قافله عقب نماند و در رابطه با مشکل پيش آمده براي گروهي از دانشجويان دوره مشترک دانشگاه اميرکبير و بيرمنگام انگليس توپ تقصير را به زمين کابینه های هاي قبل از احمدی نژاد انداخت و گفت: "اين دوره قبل از دولت نهم راه اندازي شده و به عدم ارتباط وزارت علوم با وزارت امور خارجه در دولت هاي نهم و دهم مربوط نمي شود، وزارت علوم در دولت نهم و دهم هيچ گونه همکاري و تعامل با دانشگاه هاي خارج از کشور را بدون هماهنگي و استفسار از وزارت امور خارجه انجام نداده است و طي بخشنامه به دانشگاه ها اعلام کرده هرگونه ارتباط با دانشگاه هاي خارج از کشور بايد از طريق مرکز همکاري هاي علمي و بين المللي وزارت علوم باشد."
بدين ترتيب دانشجويان بايد منتظر باشند تا مسوولان وزارت علوم و دانشگاه پلي تکنيک با همکاري وزارت امور خارجه، تمهيدي چاره کنند تا مشکلي را که از دولت هاي قبل از دولت نهم باقي مانده حل کرده و دانشجويان و خانواده هاي نگران آنها را از بلاتکليفي دربياورند.
*****
احمدي نژاد: رسانه ابزار براندازي نظام هاي مستقل است
تمام شعارهاي آزادي اطلاع رساني دروغ هاي بزرگي است
محمود احمدي نژاد در سومين مجمع عمومي اتحاديه راديو و تلويزيون هاي اسلامي که در سالن همايش هاي سازمان و صدا و سيما برگزار شد با حمله به امريکا و اسرائيل رسانه را عاملي براي براندازي کشورهاي مستقل عنوان کرد.«عرصه اصلي، نبرد رسانه يي است.»
احمدي نژاد با گفتن اين جمله وارد بحث رسانه و استکبار جهاني شد و به تبيين رابطه اين دو پرداخت؛ «امروز رسانه نه فقط يک جريان اطلاع رساني بلکه يک ابزار بي بديل پيشبرد سياست ها، انتشار فرهنگ ها و تحميل به ملت هاست و سرمايه گذاري روي رسانه بيش از سرمايه گذاري روي آموزش و فرهنگ است.» احمدي نژاد حرف هاي خود را چنين ادامه داد؛ «نظام مادي از همه ظرفيت هاي رسانه براي تحميل سياست هاي خود بهره مي برد. مهم ترين سلاح پيشبرد سياست هاي استکباري امروز رسانه است تا جايي که اگر رسانه را از نظام استکباري جدا کنيم حتي يک روز هم دوام نمي آورد و در نقطه مقابل کارا ترين سلاح دشمنان بشريت عليه ملت ما رسانه است.»
احمدي نژاد با تاکيد بر اينکه با رسانه مقدمه سازي مي کنند سپس فرهنگ سازي مي کنند و بعد هجوم مي آورند، گفت؛ «با رسانه دستور کار روزانه دولت ها و ملت ها ترسيم مي شود و مباني فکري و ارزش هاي فرهنگي ملت ها را مورد هجوم قرار مي دهد.» احمدي نژاد با گفتن اينکه نبرد رسانه يي نبرد تمام عيار است، ادامه داد؛ «فرهنگ، سياست و توانمندي هاي علمي دنياي استکبار با پشتوانه رسانه است و جريان توليدي بايد به ميزان اهميت رسانه خود را تجهيز کند و آماده حضور در اين نبرد شود.» او تاکيد کرد؛ «با طراحي رسانه يي ماجراي تقلبي را شکل مي دهند، سازمان مي دهند و حرکتي ايجاد مي کنند و سپس نتيجه گيري مي کنند، برنامه رسانه يي امروز يک عمليات پيوسته نيست، بلکه متن عمليات است.»
احمدي نژاد اين مثال را در تاييد حرف هاي خود آورد؛ «اگر ماجرايي مثل غزه توسط يک کشور مخالف جبهه استکبار اتفاق مي افتاد و اين کشور يک صدم کارهايي را که رژيم صهيونيستي در غزه انجام مي داد مرتکب مي شد، چه غوغايي در دنيا به پا مي شد و جبهه استکبار تا چند ده سال طلبکار بود، اما مي بينيد که دولتي جعلي و دروغين و ساختگي که براي جنايت، تجاوز، ترور و تهديد و ايجاد تفرقه درست شده است، به غزه حمله مي کند، هزاران تن بمب بر سر زنان و کودکان مي ريزد، اما در همان حال از ورود يک تن دارو جلوگيري مي کند و در ادامه مي بينيم 9 ماه پس از ماجراي غزه تنها چيزي که در فضاي رسانه ها حضور ندارد، موضوع غزه است و در اين ماجرا به گونه يي عمل مي کنند که جنايتکاران را مظلوم و مظلومان را جنايتکار نشان دهند. سوال اينجاست اگر رسانه نبود، آيا امروز از وجود صهيونيست ها خبري بود.»
احمدي نژاد ادامه داد؛ «مثلاً در آلمان که مدعي ليبرال دموکراسي است، وقتي يک خانم مورد تعرض قرار مي گيرد و براي دفاع از خود به دادگاه مراجعه مي کند، در حضور قاضي و ماموران امنيتي، مورد حمله قرار مي گيرد و به شهادت مي رسد و همسر او نيز با شليک ماموران امنيتي مواجه مي شود. دقت کنيد اگر اين اتفاق در کشورهاي اسلامي اتفاق مي افتاد تا ده ها سال از آن فيلم مي ساختند و نو به نو خبر درست مي کردند.»
احمدي نژاد با تاکيد بر اينکه امروز رسانه ابزار براندازي نظام هاي مستقل در دنيا است، تصريح کرد؛ «مثلاً در ونزوئلا با حمايت دولت وقت امريکا کودتايي انجام مي گيرد، و کودتاچيان سعي مي کنند با پشتوانه رسانه يي خود را مظلوم و دولت قانوني را ضد انساني جلوه دهند.» او با تاکيد بر اينکه تمام اين شعارهاي آزادي اطلاع رساني دروغ هاي بزرگي است، گفت؛ «تمام رسانه هاي استکبار مو به مو سياست هاي دولت هاي استکباري را دنبال مي کند، مثلاً در سفر ما به نيويورک بنده با چندين گروه رسانه يي مصاحبه يي داشتم، همه سوال هاي آنها يکسان بود، سوال کردم شما چطور رسانه هايي مستقل هستيد، کدام يک از اين سوال ها سوال مردم است و آيا سوالات، خواست ها و سياست هاي دولت هاي شما نيست، که من در اين ارتباط به يکي از دوستان به مزاح گفتم، بياييد ما يک سوال چند جوابه براي رسانه هاي امريکا طرح کنيم، اينکه آيا همه در امريکا مثل هم فکر مي کنند، دوم اينکه رسانه ها مال يک نفر است و اسم آنها متفاوت است و سوم اينکه در يک نقطه با هم هماهنگ مي شوند و با هم يکي هستند.»
او با اشاره به ماجراي هولوکاست ادامه داد؛ «همين امروز کساني که در اروپا نسبت به ماجراي هولوکاست تشکيک مي کنند زنداني مي شوند، حتي اگر آن فرد استاد دانشگاه يا نماينده مجلس باشد. ولي کافي است مثلاً در کشور ما پاي يک نفر به زندان باز شود، چه غوغايي درست مي کنند يا در نشست سازمان ملل آقاي اوباما رسماً اعتراف کرد در داخل امريکا شکنجه وجود دارد و من دستور دادم شکنجه ممنوع شود، اما در کشورهاي مستقل کافي است يک زنداني در داخل حمام زندان به زمين بخورد، چه بلايي سر آنها مي آورند.»
به گزارش ايلنا احمدي نژاد با اشاره به جنجال تبليغاتي رسانه هاي غربي و امريکا در خصوص مساله هسته يي گفت؛ «اوباما در اين ماجرا اشتباه بزرگ و تاريخي خود را مرتکب شد در حالي که ما زودتر از زمان موعد به خاطر احترامي که به مديرکل آژانس مي گذاريم و تاکيدي بر قانون داريم اطلاعات لازم را به آژانس داديم و قاعدتاً بايد دولت امريکا از آن مطلع مي شد، نمي دانيم که چه شده است اوباما اطلاع نداشته است و ايشان بدون اطلاع عليه برنامه هسته يي ما شروع به حمله مي کند و وقتي معلوم مي شود اطلاعات ايشان غلط است و حرف بيجايي زده است همچنان خط القاي مخفي کاري ايران دنبال مي شود.»
**
تلاش رسانه ها برای فریب افکار عمومی
همزمان با سخنان محمود احمدی نژاد، یک معاون سازمان صدا و سیما نیز در اجلاس سالانه اتحاديه راديووتلويزيونهاي آسيا و اقيانوسيه موسوم به "اي بي يو"، رفتار رسانه‌هاي غربي را دو گانه و تلاش اين رسانه‌ها را براي فريب افکار عمومي جهانيان دانسته است.صوفي معاون صدا در اولان باتور پايتخت مغولستان با اشاره به مشارکت هشتادوپنج درصدي ملت ايران درانتخابات رياست جمهوري گفته است: "جريان‌هاي رسانه‌اي انحصارطلب جهان با ارائه اطلاعات غيرمستند و مخدوش و بي پايه و اساس سعي در ايجاد ياس و ترديد در اين حرکت بزرگ ملت ايران کردند تا با برهم زدن اتحاد و يکپارچگي ملي کشورمان جشن پيروزي مردم ايران را به احساس شکست و سرخوردگي مبدل کنند."معاون صدا افزوده است: "اين کوشش‌ها گرچه نتيجه‌اي نداد اما متاسفانه منشا تصميم‌گيري‌هاي شتابزده برخي سازمان‌ها از جمله اتحاديه راديووتلويزيون‌هاي اروپا "ايي بي يو" شد و اين اتحاديه در اقدامي تعجب و تامل برانگيز دعوت از صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران براي شرکت در اجلاس خود را لغو کرد؛ اين درحالي است که صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران همواره ارتباطي نزديک و عقلايي و سازنده با اتحاديه "ايي بي يو" داشت."یکی از مواردی که این روزها خشم مسوولان و مدیران جمهوری اسلامی را منجر شده، انعکاس گسترده وقایع بعد از انتخابات ایران در رسانه های جهان است. آنها اگر چه نمی توانند این وقایع را نفی کنند ولی درعین حال نمی توانند خشم خود را از اطلاع رسانی گسترده رسانه های معتبر جهان که به بی حیثیتی رهبران جمهوری اسلامی شد، پنهان کنند. انتشار گسترده صحنه به شهادت رسیدن ندا آقاسلطان در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری توسط رسانه های دنیا، خشم مسولان ایرانی را بدنبال داشته است، بطوریکه آنها از اساس منکر به شهادت رسیدن این دختر جوان ایرانی در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات هستند.
بررسی نقش رسانه ها در ستاد کل نیروهای مسلح
در همین حال خبرگزاری ایسنا گزارش داده که ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در حال تدارک سمیناری برای بررسی نقش صدای امریکا و بی بی سی فارسی در جریان حوادث اخیر است. این خبرگزاری توضیح نداده است که چرا نقش رسانه ها بجای بررسی در وزارت ارشاد در ستاد کل نیروهای مسلح بررسی خواهد شد.این خبرگزاری به نقل از دبیرخانه این همایش نوشته است که عملكرد دو شبكه‌فارسي زبان بي‌بي‌سي و صداي آمريكا در ايجاد بحران‌هاي اجتماعي ايران در همايش "عمليات رواني و رسانه" بررسي مي‌شود. علاوه بر اين دو موضوع، نحوه مديريت و نقش شبكه‌هاي اجتماعي مجازي، اينترنت و نقش آن در تحولات فرهنگي اجتماعي كشورهاي اسلامي، نقش رسانه‌هاي جمهوري اسلامي ايران در مقابله با عمليات رواني و بحران‌هاي اجتماعي ايران، بررسي بلوك رسانه‌اي صهيونيستي و غرب عليه انقلاب اسلامي، نقش رسانه‌ها در حماسه غزه، رسانه‌ها در جنگ 33 روزه لبنان و رسانه‌ها در انقلاب‌هاي رنگي گنجانده شده است. نشانه‌شناسي عمليات رواني در رسانه، آسيب‌شناسي اجتماعي در عمليات رواني و رسانه، جهان اسلام و پيام انقلاب اسلامي از ديگر موضوعات اصلي اين همايش خواهد بود.
*****
اجراي يکي از قطعات مشکاتيان توسط گروه شمس در امريکا
يادنامه گروه شمس براي درگذشت مشکاتيان
گروه «شمس» به سرپرستي کيخسرو پورناظري در تور بين المللي خود به ياد زنده ياد پرويز مشکاتيان يکي از ساخته هاي اين هنرمند را اجرا مي کنند. کيخسرو پورناظري و گروه موسيقي «شمس» که اين روزها در حال برگزاري تور امريکايي خود به نام «براي ايران» هستند، به همين مناسبت پيامي براي درگذشت اين هنرمند بزرگ ارسال کرده اند.
در متن اين پيام آمده است: «به نامً زيباي زيبادوست/ رگبار حادثه، چون فراز و فرود ريزشً ماتم، بجانً شنيداري، واقعه را بس جانگزاي خبر داد. شگفتا از اين هول انگيز کار، که چه جاي سکوت بود و چه وقت خاموشي، چگونه مرگ را به خود خواند و پذيرا شد، در زماني که شعله- فريادً هنر بايد گوش جهانيان را به شنيدن وادارد و هنر ايران زمين، پاس و پذيرشي از سوي جهانيان فراچنگ آرد، چه جاي سکوت و خاموشي، به ويژه آن انگيزه شورآفريني و درد وطن خواهي؛ نه که او را مي بايد پابرجا و استوار مي داشت؟ افسوس بر شرار دود شعله سوز دردً بزرگي که تاب و توانسوز، مستانگي را به جام زهرگينً سوداکïش، پناهي مي جست و مفري بر غم بزرگ روزگار که او را بي تاب و پرشتاب- با آن انديشه نابً هنري- سوي خاموشي رهسپار کرد. نبوغً خلاقش او را در نوجواني بر قله هنر تثبيت کرد و از آن پس در اوج ، موجا موجً هنر را درمي نورديد و بزرگي از بزرگانً نوا و ساز و سرود گردانيد با آثاري ماندگار در رديفً جاودانه هنرمردان اين راه. دريغا که در سنينً کمال بود و دريغا که در اين کمال، چه ناشنيده آثار مي بايد مي ساخت، اما صد افسوس که ديگر چنين گشت و آتشي از داغً ناباورانه، بر دلً اهالي هنر نهاد. تا باز پس از چه زماني مامً وطن، پرويزي ديگر براي هنر بپروراند. به آوا و آيين عزيز و خانواده ارجمند شجريان تسليت مي گوييم و خود را شريک اندوهتان مي دانيم.»
*****
سه روزنامه‌نگار ممنوع الخروج شدند
از خروج فرزانه روستایی، یکی از 5 روزنامه‌نگار برگزیده سال 87 ، بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی رونامه نگاران ایران وزهرا ابراهیمی خبرنگار ارشد روزنامه همشهری ممانعت بعمل آمد و پاسپورت‌های آنان توقیف شد.
بدرالسادات مفیدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص ممنوع الخروج شدن خود گفت:«به نظر می‌رسد دور جدیدی از برخورد با روزنامه‌نگاران آغاز شده است.»
وی تاکید کرد:«پس از بازداشت و احضار روزنامه‌نگاران و خبرنگاران اکنون ممنوع الخروج کردن آنها نیز در دستور کار قرار گرفته است.»
دبیر انجمن صنفی رونامه نگاران ایران با بیان اینکه سفر من خانوادگی بود و از موضوع ممنوع الخروج بودنم اطلاعی نداشتم، افزود:«در فرودگاه متوجه شدم که از تاریخ 21 شهریور ماه با حکم معاونت امنیت دادگاه انقلاب به مدت یکسال ممنوع الخروج هستم.»
وی در خصوص روزنامه‌نگاران دیگری که ممنوع الخروج شده‌اند گفت:«خانم ابراهیمی و روستایی نیز در هفته گذشته قصد سفرو خروج از کشور را داشته اند که در فرودگاه به آنها اعلام شده ممنوع الخروج هستند.»
به گفته مفیدی گویا این دو روزنامه‌نگار دو یا سه روز قبل از تاریخ سفرشان ممنوع الخروج شده‌اند.
*****
دادستان تهران: پخش تلویزیونی محاکمه افرادی که اتهام شان ثابت نشده غیرقانونی است
عباس جعفری دولت آبادی در گفتگو با ایسنا گفت:دستگاه قضایی نمی‌تواند شاهد هتک حیثیت افراد آن هم بدون اثبات باشد. بنابراین اشاره مقام معظم رهبری مبنی بر این‌که نباید فضا به تهمت و افترا آلوده باشد، مبتنی بر آموزه‌های دقیق اسلامی است.
وی با بیان که همه در برابر قانون مساوی‌اند، تصریح کرد: اظهارات اخیر مقام معظم رهبری سیاست‌های روشنی برای قوه قضاییه و مطبوعات تبیین کرده است که مطبوعات مسیر آینده خودشان را بدانند و فضا را تیره و تار نشان ندهند و فکر نکنند با دامن زدن به فضای تهمت‌، افترا و توهین به افراد مشکلات حل می‌شود.
وی در پاسخ به این سوال که چرا این فکر ایجاد شد که روند دادگاه‌ها تغییر کند؟ گفت: اولین نطق آیت‌الله لاریجانی پس از انتصاب‌شان مبنی بر حاکمیت قانون در دستگاه قضایی، باعث استقبال خوبی در درون و بیرون دستگاه قضایی شد. اجرای این سیاست نجات‌دهنده نظام ما، دستگاه قضایی و تضمین‌کننده حقوق مردم است. مردم وقتی به گفته‌های ما توجه می‌کنند که تغییرات را در عمل ببینند؛ با گفته‌ها و حرف‌ها کسی تغییر در سیاست را قبول نمی‌کند که یکی از جلوه‌های آن نحوه ی تشکیل دادگاه‌ اخیر بود.
جعفری دولت‌آبادی با انتقاد از کسانی که برای دستگاه قضایی تعیین تکلیف می‌کنند، گفت: این اظهار نظرها و این نوع ادبیات که «باید اظهارات متهمان از تلویزیون پخش شود»، «عدم پخش نشانه نفوذ است»، شایسته دستگاه قضایی نیست. نقد منصفانه و منطقی دستگاه قضایی در چارچوب قانون و مقررات، آزاد و بلامانع است. انتظار ما از رسانه‌های جمعی، مطبوعات و مقامات این است که در چارچوب قانون نقد کنند.
دستان تهران، اطلاع‌رسانی شفاف، روشن و واقعی را بلامانع دانست و گفت: انتشار اخبار دادگاه‌ها در مسیر سیاست‌های قضایی بلامانع است، پخش تلویزیونی اظهارات افرادی که اتهامات‌شان ثابت نشده است، به موجب تبصره‌ی ذیل ماده‌ی 188 قانون آیین دادرسی کیفری منع قانونی دارد.
دادستان تهران به تشریح حقوق مطبوعات پرداخت و گفت: مطبوعات حق دارند نظرات، پیشنهادات، انتقادات سازنده خود را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع برسانند. مطبوعات باید در این چارچوب حرکت کنند.مطمئنا نشریه‌ای که اهانت می‌کند، چگونه می‌توان توقع داشت که مدعی‌العموم ما در برابر اهانت، افترا و نشر اکاذیب سکوت کند.اگر مدعی‌العموم ببینند که مطبوعات به جای انتقاد، انتقام می‌گیرند، برخورد می‌کند.
*****
پدال زدن برای خیزش نوین مردم ایران
دو دوچرخه‌سوار که پنج سال پیش به خاطر سفر به دور دنیا از فدراسیون دوچرخه‌سواری ایران حکم قهرمان قهرمانان را گرفتند، اکنون برای رساندن پیام مظلومیت مردم ایران و توجه جهانیان به خون‌های بی‌گناه ریخته شده‌ی جوانان این سرزمین رکاب می‌زنند.
امیرحسین احمدی و حسین علیزاده قصد دارند در یک تور نمادین سه ماهه، برای دفاع از جنبش سبز ملت ایران و رساندن پیام مظلومیت ایرانیان به گوش جهان، در خاک آمریکا و چند کشور اروپایی رکاب بزنند. در این گزارش ویدیویی آن‏ها از تغییر افکارعمومی مردم امریکا در مورد ایرانیان صحبت کردند و با اشاره به این موضوع یکی از مهمترین نتایج جنبش سبز را تغییر افکارعمومی دنیا در مورد مردم ایران می‏دانند.

*****
نهمين بيانيه جمعی از خانواده‏های زندانيان سياسی:
اگر درخواست ما همچنان بی‏جواب بماند، چاره‏ای جز مراجعه به مراجع بین‏المللی باقی نمی‏ماند
جمعی ازخانواده‏های زندانيان سياسی، بیانیه نهم خود را در مورد ادامه بازداشت عزیزانشان به این شرح منتشر کردند:
--
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که مرگ و زندگی مان به دست اوست و هم اوست تقدیرکننده روز و شبمان.
نزدیک به سه ماه از اولین بازداشت غیرقانونی پس از انتخابات می گذرد و متأسفانه علیرغم تغییرات صورت گرفته در قوه قضائیه شامل جابجایی مسئولان عالی رتبه قضایی، جامعۀ ملتهب از محبوس شدن بهترین، مومن ترین و وفادارترین فرزندانش به نظام وانقلاب، شاهد تغییری اساسی در روند رسیدگی به وضعیت این عزیزان نیست.
هنوز مدیران خدوم و خدمتگزاران صدیق انقلاب در سلول های انفرادی و در شرایط بسیار بد بهداشتی که سلامتشان را به طور جدی به مخاطره افکنده است، به سر می برند و به بهانه ادامه مراحل تحقیقات ملاقاتشان با وکلای تعیینی امکان پذیر نیست و تماس تلفنی و ملاقات با خانواده نیز که حق شرعی و انسانی و قانونی آنان است به سختی و با تأخیر زیاد و منت فراوان حاصل می شود به نحوی که حق طبیعی ما بدون رعایت حرمت و کرامت انسانی، بصورت صدقه داده می شود و با این همه ما فریادزده و می زنیم که" افوّض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد" و به مجریان قانون گوشزد می کنیم که در کشور اسلامی، امور خود و عزیزان دربندمان را با ناامیدی از بندگان خدا به خود او واگذار کرده ایم اما این باور و اعتقاد بدان معنا نیست که بر ظلمی که به ما و عزیزانمان می رود سکوت کنیم و دم برنیاوریم.
پس از گذشت نزدیک به سه ماه، در شرایطی نهمین بیانیه دادخواهانه خود را منتشر می کنیم که صدایمان در سانسور و اختناق خبری شدید رسانه های دولتی و حتی غیردولتی به گوش همه مردم حق طلب و آزادی خواه کشورمان نمی رسد و هرچه صدای ما بلندتر می شود، هیاهو و جنجال رسانه های اهریمنی نیز بیشتر می شود. رسانه هایی که دست اندرکاران آن، خود عامل آشوب و فتنه اند و اسناد و مدارک فراوان از قبل از انتخابات تاکنون دالّ بر مجرمیت آنان به دلیل انتشار دروغ و بستن افترا به اشخاص حقیقی و حقوقی توسط آنان موجود است و عجبا که حتی استقلال قوه قضائیه در برابر مصونیت آهنین آنان و عروسک گردانان پشت صحنه شان به زانو درآمده است و شکایت هایی که علیه آنان شده به هیچ گرفته می شود و چه بسا شاکی در عوض مشتكي عنه مجازات می شود.
پس از بیش از صد و دوازده روز در شرایطی بار دیگر لب به سخن گشوده و بر مواضع حقمان پافشاری می کنیم که مسئولین محترم به جای رسیدگی عاجل به وضعیت زندانیان سیاسی، تلاش می کنند این روند غیرقانونی را عادی جلوه داده به عزیزانمان تحت فشارهای داخل زندان و به خانواده هایشان با بی اعتنایی ها، بی حرمتی ها و عدم پاسخگویی، و به افكار عمومي با نمايش هاي بي مبناي تكراري،‌ بباورانند که به واقع عوامل اغتشاش در حبسند و اسارت آنان موجب آرامش جامعه شده است.
این درحالی است که حضور مستمر معترضین عدالت طلب و آزادی خواه از راهپیمایی های آرام پس از انتخابات تا راهپیمایی باشکوه روز قدس، روز مقابله با ظلم و حمایت از مظلومین در سراسر عالم و تا هم اکنون نشانگر این واقعیت است که به گفته مراجع عالیقدر و با تأکید همه صاحبان درک و فهم از شرایط کشور و ویژگی های جامعه ایرانی، این حرکت و جنبش سبز، عقبه مردمی دارد و انکار این واقعیت نه تنها اصل مسئله را پاک نمی کند بلکه اصرار بر انکار و پافشاری بر اقدامات غلط ازجمله ادامه دستگیری ها به هرچه ملتهب تر شدن جامعه مدد می رساند.
اینک ما خانواده هایی که نزدیک سه ماه است زندگی خصوصی و اجتماعیمان به دلیل سوء مدیریت قضایی و تخلفات بیّن قانونی و تفتيش و بازرسي هاي غيرقانوني و مداخلات روحی و روانی، دچار اختلال شده است با صدایی بلند به مسئولین قوه قضائیه و صاحبان حلّ و عقد هشدار می دهیم که آدرس را عوضی نروند و به جای نشانه رفتن معتقدترین و ایثارگرترین و صدیق ترین فرزندان نسل گذشته و جدید انقلاب به سراغ کسانی بروند که دست در دست دشمنان این ملک و میهن با برافروختن آتش فتنه هرروز به التهابات دامن می زنند.هشدار می دهیم که نخوت و غرور دولتیان، سستی و رخوت مجریان قانون و غفلت و بی اعتنایی نمایندگان مردم، می رود که کاسه صبر ما را لبریز کند.
هشدار می دهیم که ما مظلومان محروم از حقوق انسانی و شرعی و قانونی خود می توانیم فریاد مظلومانه خود را با فریاد گروه های مختلف این امت آگاه و در صحنه پیوند بزنیم تا پژواک آن خواب را از چشمان آنان که خود را به بی خبری زده اند و آنان که لجوجانه می خواهند فرزندان ملت را در مقابل ملت قرار دهند، برباید. اگر تا امروز صدای الله اکبرمان را جلوی دیوارهای بلند اوین تنها به گوش عزیزانمان رسانیده ایم که با ذکر خدا قلب هایشان آرام گیرد می شود غریو ظلم ستیز الله اکبر را مانند سیلی از دامنه های البرز تا دشت های لاله گون سراسر ایران عزیز جاری کرد. می توان این فریادها را که از گلوی خسته ما بیرون می آید به فریاد جوانان رشید و معتقدی که در مکتب حسین(ع) و روح الله درس ظلم ستیزی آموخته اند گره زد تا مهری که بر دل ها خورده و صمٌ بکمٌ عمیٌ ساخته بشکند.
نزديك سه ماه از حبس غیرقانونی عزیزان ما در محبس که باید اندرزگاه خاطیان باشد می گذرد و خاطیان همچنان در حجره های سیاه و تاریک خود فتنه گری می کنند و از فروافتادن پرده ها هم ديگر بيمي ندارند و عوامل سرسپرده شان در رسانه های دولتی به پشتگرمی آنان مصرانه و مستمر بر طبل فتنه می کوبند و این داستان تلخ ادامه دارد.
ما خانواده زندانیان سیاسی طی این سه ماه بارها طبق تکلیف شرعی و وظیفه انسانی خود هشدار دادیم و اتمام حجت کردیم و اینک که علاوه بر روان خسته بهترین های دربندمان جسم عزیزشان نیز آماج امراض و بیماری های حاصل از بودن در محیط غیربهداشتی زندان قرار گرفته با ابراز نگرانی شدید از وضعیت عزیزانمان اعلام می کنیم که بیم جان آنان را داریم و بار دیگر هشدار می دهیم که به مخاطره افتادن سلامت زندانیان سیاسی از سردمداران قهرمان اصلاحات تا فرزندان برومند و افتخارآفرینشان که قهرمانان واقعی این سرزمین بوده و خواهند بود، هزینه های گزاف برای حکومت دارد و مقصرین نه تنها در محکمه عدل الهی مواخذه خواهند شد بلکه در همین سرای فانی نیز از آتش قهر و انتقام مردم مصون نخواهند ماند.
در پایان ضمن درخواست مجدد آزادی عاجل همه عزیزان، مردان و زنان و جوانان دربند در پیشگاه مراجع عظام، علمای اعلام، اندیشمندان و فرهیختگان و اساتید و فرهنگیان و گروه های مرجع و همه مردم رشید و آگاه کشورمان اعلام می داریم که اگر این درخواست ما همچنان توسط مسئولین ذی ربط بی جواب بماند، علیرغم میلمان چاره ای جز مراجعه به مراجع بین المللی باقی نمی ماند. و توصیه مشفقانه ما فرزندان امام و یاران انقلاب این است که بزرگان، تدبیر ملک خویش کنند و پناه بردن فرزندان این خانه را به بیگانه نپسندند و قبل از ادعای استقرار عدل جهانی و صدور انقلاب، به حفظ دستاوردهای ارزشمند انقلاب و حراست از یادگارهای ارجمند آن که همان استقلال و آزادی و جمهوریت و اسلامیت توأمان نظام است بينديشند و بپردازند.
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.
*****
به اعمال خشونت علیه دانشگاهیان پایان دهید
بیانیه بیش از 450 تن از فعالان جنبش زنان در حمایت از جنبش دانشجویی:
تغییر برای برابری
450 نفر از فعالان جنبش زنان و حامیان آنها بیانیه ای در حمایت از دانشگاهیان و جنبش دانشجویی کشور صادر کردند. در این بیانیه نسبت به آنچه استیلای فضای اختناق و سرکوب فعالیت های مسالمت آمیزجنبش های اجتماعی با شیوه های خشن نامیده شده، هشدار داده شده است. این در حالی است که همزمان با انتشار این بیانیه تعداد زیادی از دانشجویان در بازداشت به سر می برند و در آخرین نمونه از این برخوردهای خشونت آمیز، روز گذشته جمعه دهم مهرماه نیز تعدادی از اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت بازداشت شده اند.
متن بیانیه ی فعالان جنبش زنان در حمایت از دانشگاهیان و فعالان دانشجویی به شرح زیر است:
سه ماه از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری در ایران می گذرد. طی این مدت مردم ایران بیش از هر زمان دیگری در جریان اخباری از زندان ها و بازداشت شدگان قرار گرفتند که باور آن حتی برای برخی مقامات کشور نیز دشوار بود. خیابان های شهر در این روزها شاهد حضور پر رنگ زنان و مردانی بود که به اعتراض برخاستند، حضور زنان در راهپیمایی ها فضای مسلط مردانه ای را به چالش کشید که این بار حتی ابزار تجاوز جنسی را نیز برای برخورد سیاسی در اختیار گرفته بود. اعتراضات مسالمت آمیز مردم بارها به خون کشیده شد و خبر فجایع رخ داده در بازداشتگاه کهریزک و دیگر بازداشتگاه های ناشناخته بر هراسمان از آینده ی مردمان و عملکرد دولت افزود.
این فضای اختناق همچنان هر حرکت مسالمت جویانه ای را زیر نام "مقابله با انقلاب مخملی" به خشن ترین شیوه ها سرکوب می کند. البته، ناگفته نماند که جنبش های مدنی از جمله جنبش دانشجویی ، زنان ، کارگران، معلمان و... پیش از این و طی این سال ها نیز همواره با خشونت گسترده و سرکوب سیستماتیک دولتی مواجه بوده اند، مقاومت و تمرین مداوم آنها در اعتراض مسالمت آمیز، گرچه پرهزینه اما پربها بوده است. زندان های ایران که این روزها محبس بسیاری از هموطنانمان شده در این سال ها میزبان نامهربان کسانی چون عالیه اقدام دوست، منصور اسانلو، عبدالله مومنی ، فرزاد کمانگر، شبنم مدد زاده ، پیمان عارف ، احمد زیدآبادی، بهمن احمدی امویی و دیگرانی بوده است که در این مسیر گام برداشته اند.
اکنون و همزمان با بازگشایی دانشگاه ها بیم فشار بیشتر بر دانشجویان و اساتید می رود. اعمال محدودیت ها پیش از آغاز سال تحصیلی با ستاره دار کردن دانشجویان، احضار عده کثیری از دانشجویان به کمیته های انضباطی در سراسر کشور، و خانه نشینی استادان دانشگاه به بهانه های مختلف شروع شده است وزمزمه های نگران کنندهی انقلاب فرهنگی دوم به گوش می رسد. خشونت های عریان در خیابانها و زندان ها اکنون دانشگاه ها را نشانه رفته است و حوزه علم و دانش نیز از تیررس پروژه کودتا مصون نمانده است و از همین رو لازم است که هوشیارانه در مقابل آن ایستادگی کنیم .
ما جمعی از فعالان جنبش زنان، به عنوان بخشی از جامعه مدنی ایران ضمن حمایت از جنبش گسترده دموکراسی خواهی در ایران به گسترش فضای پادگانی و نظامی در فضاهای شهری و دانشگاهی اعتراض داریم و خواهان آزادی کلیه زندانیان عقیدتی و به ویژه فعالان جنبش دانشجویی در آستانه آغاز سال جدید تحصیلی هستیم. بی شک هرگونه تشدید فضای سرکوب در دانشگاه ها اتحاد دیگر جنبش های مدنی را تقویت خواهد کرد و جنبش زنان نیز همگام با گروه های دیگر جامعه به حمایت از جنبش دانشجویی برخواهد خاست.
امضا کنندگان :
آ.شریفی، آذر وطنی، آراز فنی، آرزو آزادی، آرش حافظی، آرش ساسانی، آرش نصیری اقبالی، آرمان خطیبی، آرمان مهرپرور، آرمين جوادي، آزاده بنایی، آزاده خسروشاهی، آزاده فرامرزیها، آزاده قلمزن، آزیتا شرفجانی، آسبه امینی، آلیس نیک روش، آنا امیری، آنا نقیبی، آيدا كنعاني، آیدا سعادت، آیدا قجر، آیلین شمشاد، ا. مهرابادی، السا فنی زاده، ابوالفضل قرباني گنجه، احسان پورالیاس، احمد اندریاری، احمد خلیلی فرد، احمد طباطبایی، احمد عباسی، احمد عشقیار، اسماعیل لیاقت، افروز اوستا، افسانه مهدی بیگی، الناز انصاری، الناز ناطقی، الهام فرهانی، الهام ملک پور، الهه امانی، الهه زارع، الی فراهانی، امیر آزاد، امیر اسلانی، امیر حسن چهل تن، امیر حسین گنج بخش، امیر رشیدی، امیر طاهرانپور، امین ایرانی، اکبر حکمتی، اکبر عطری، اکرم افتخاری، اکرم خیر خواه، اکرم محمدی، ایرج واحدی بور ، ایوت غایبیان، ب. قوامی، بابک پارسی، بانو صابری، بروز پور، بروز علیپور، بروز منوچهری، بروز نصیری، بروز نفر، بلال مرادویسی، بهار احمدی ، بهار بارز، بهار مجدزاده، بهار مختاری، بهاره علوي، بهاره هدایت، بهارک اعتمادی، بهانه سرمدی، بهروز برهمن، بهزاد مهرانی، بهمن امینی، بهناز توکلی، بهناز مهرانی ، بهنام براهویی نوخط ، بهنود بلیق ، بهنوش هداوند خانی ، بیتا ابراهیمی ، بیــژن باونـــد ، بیژن جرجانی، پارسا جوادیان، پرتو نوری علا، پردیس فطروس، پرناز عظیما، پروا آزاد، پروانه احمدی، پروین آریایی، پروین اردلان، پروین اشرفی، پروین ذبیهی، پروین محسنی، پری زریبان، پریسا خندان، پریسا کاکائی، پریسا کریمی، پگاه فطروس، پگاه کریمی، پونه عطریان نژاد، پویا عزیزی، پویان فطروس، ترانه امیرتیموری، ترانه ایرانی، ترانه بورفرد، ترانه روستا، تیرداد پارسی، تینا مهر، ثريا قزل اياغ، ثریا فلاح، جلوه جواهری، جمشید آیین دار، جمیله داودی، حبیب تبریزیان، حسن جنتی، حسن حسن زاده، حسن زرهی، ‫حسن عربزاده حجازی،حسن شریعت مداری، حسن نايب هاشم، حسین اکبری، حسین علوی، حسین فطروس، حسین معصومی، حميده نظامي، حمید حمیدی، حمیده وطنی، خاطره معینی، خدیجه مقدم، خداکرم بخشی، خسرو تجربه کار، خسرو خسروی، خسرو رحیمی، خلیل فطروس، داریوش آریایی، دنیا دستاران، بهرام چوبینه، واحده نبوی، دیناروند هاسسانق، راحله گرجی، رامش کیانی، رامین امن گستر، رامین رحیمی، رزیتا رجایی، رضا آقایی، رضا زمانی، رضا سلطانی، رضا سیاووشی، رضا قزوینی، رضا کریمی، رضوان مقدم، رها بحرینی، رها عسگری زاده، روجا بندری، روحی افسر، روحی شفیعی، روزبه اولیایی، رویا رهبر، رویا صحرائی، رویا کاشفی ، زارا امجديان، زارا سعید زاده، زهره ارزنی، زهره اسدپور، زینب پیغمبرزاده، ژاله وفا، ژیلا بنی یعقوب، ژینا مدرس گرجی، سارا اسمی زاده ، سارا صبری، سارا محمدی اردهالی، سارا مختاری، سامان سامانی، سامان سمندری، سامان گرامی، سامیار فطروس، ساناز محسن پور، سپیده یوسف زاده، ستاره هاشمی، ستايش احمدي، سحر تهرانی، سعید برزگر، سعید رضایی، سعید سام، سعید عبدی، سعیده همایی ، سلمان سیما، سلیمان محمدی، سمانه خادمی، سمانه موسوی ، سمیرا افخمی، سمیه رشیدی، سهیل آصفی، سهیلا ناصری، سهیلا اکبری، سوسن طهماسبی، سوسن محمدخانی غیاثوند، سولماز آراسته، سولماز آزاد، سولماز ایکدر، سولماز مقدم، سونیا پورمیرزاجانی، سيامك كمان ابرو، سيمين بهبهاني، سیامک انصاری، سیامک مرادی، سیروس برهمن، سیروس ندای، سیمین سماواتی، شاران طبری، شروین یزدانی، شعله ایرانی، شعله آذر، شقایق اکرم، شمس هاتف، شهاب الدین شیخی، شهریار ایازی، شهزادحسینی ، شهلا انتصاری، شهلا بهاردوست، شهلا شفيق، شهلا مهرگاني، شيما فرزادمنش، شکوفه سخی، شکوه ميرزادگی، شیرین اردلان ، شیرین اکبری، شیما کلباسی، شیوا نظرآهاری، شیوا نوجو، صبریه نجفی، صدراعبدالهی، صدیقه مقدم، صمد قلی زاده، طلیعه حاج زرگرباشی، ظریفه نصیری، عاليه مطلب زاده؛ عزیزه اسدی، عسل اخوان، عشا مومنی، عطیه وحیدمنش، عفت ماهباز، علي مشمولي، عليرضا رضائي، علی اکبر راسچیدی، علی اکبر خسروشاهی، علی رادش، علی طایفی، علی عبدی، علی فرهانی، علی محمدی ، علیرضا چرگری، غزال محسن پور، غزل رستمزاده، فائقه اشکوری، فاطمه افشار کاظمی، فاطمه اقبالی، فاطمه حاجی، فاطمه سیفی، فاطمه موحدی، فتانه دلیر، فخری شادفر، احترام شادفر، فرامرز تقی خانی، فرح طاهری، فرحناز محمدی، فرزانه امان، فرزانه بذرپور، فرزانه ضیا، فرزانه طاهری، فرزانه محجوب، فرزانه نبی الهی، فرشته شیرازی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فرشته مولوی، فرشته نجیب طبری، فرناز فلاحت، فرناز كمالي، فرهاد شفیعی، فرهاد کاوه، فرهنگ تاولی، فروزان عاملی ، فروه امینی، فريده پورعبدالله، فريده غائب، فريور فيض منظر، فریبا دادرسان، فریبا داوودی مهاجر،فریبا یگانه آهنگ، فرید ایرانی، فریده فرحی، ‫فریده یزدی، فریدون ایرانی، فهيمه خضر حيدري، فیروز آزاد، فیروزه مهاجر ، قاسمی ، قدسی سرمست ، كانياو احمدي ، كسري بختياري، كيوان مهجور، گوهر شميراني ، علی افشاری، علي رضا جباري ، گیتی خیرخواه ، گیتی سلامی ، لاله حسن پور ، لیلا صحت ، لیونا عیسی قلیان ، م . فاضل، مارال عظيمي ، مارال فطروس، ماني هوشور ، ماهان راد ، ماکان ایرانی ، مجید موسوی ، محبوبه حسین زاده ، محبوبه عباسقلي زاده ، محبوبه کرمی، محدیه صالحی پور، محسن فولادی ، محسن مالجو، محسن نژاد، محمد آزاد ، محمد ابراهیمی ، محمد افراسیابی ،محمد برزنجه، محمد جنتی ، محمد رضا صاحبداد ، محمد رضا فطروس ، محمد رهبر ، محمد شیرزاد ، محمد شوراب، محمد صادقی ، محمد فراهانی، محمد فلاح نيا ، محمد لساکی ، محمد مقدس، محمود شاد ، مراد مرادپور، مرتضی ایا، مرتضی ثقفیان، مرتضی جعفر زاده، مرجانه قهری، مرسده صالحپور، مرسده هاشمی، مرضیه بخشی زاده، مرضیه حقانی، مریم آرمان نیا، مریم افشاری، مریم بهارلو ، مریم حسین خواه، مریم رحمانی، مریم رضایی، مریم قنبری، مریم مالک، مریم مجد، مژگان پرویز، مژگان ثروتی، مژگان مدرس علوم، مست برنگی، مسعوده مشایخی، مسیح مسیحی، مصطفی جعفریان، معصومه زمانی، معصومه ضیا ، معصومه لقمانی ، ملوک ازاده، ملیحه غریبی، منصوره خسروشاهی، منصوره شجاعي، منيژه نجم عراقي، منیره برادران، منیژه سعادت، منیژه فراهانی ، مهديه فراهاني، مهدی دارابی، مهدی شیرین زاد، مهران براتی، مهراوه احقری، مهرداد بزرگ، مهرنوش اعتمادی ، مهرنوش زنوزي ، مهری معمار حسینی ، مهسا روانپاک ، مهشید راستی ، مهین خدیوی ، مينا زنوزي ، میترا زاهدی، میترا نجفی ، مینو فراهانی ، میهندخت کیانی ، نا هید خیرابی ، نادره احمدزاده ، نازلی فرخی ، نازنین افشین جم ، نازنین درخشان ، نازنین رضایی ، ناصر برزوی ـ مريوانی، ناهيد جعفري ، ناهید میرحاج ، ندا ایرانی ، نرگس بازرگانی ، نرگس عظیمی ، نسرین افضلی ، نسرین الماسی ، نسرین بصیری ، نسرین حمیدی ، نسرین فرهومند ، نسیم خسروی مقدم ، نسیم سلطان بیگی، نسیم صوفی ، نغمه اميري ، نغمه توحيدي ، نفیسه آزاد ، نگار سماک نژاد ، نوشین بلوریان ، نوشین جعفری، نوشین خاکی ، نوشین شاهرخی ، نوشین کشاورزنیا ، نوید محبی ، نیلوفر گلکار ، نیما امیری ، نیکزاد زنگنه ، نیکی میرزایی ، هادی ابراهیمی ، هاله آگنج ، هانا دبیری ، هانی اردلان ، هانیه سلیمی ، هایده تابش ، هژیر پلاسچی ، هلیا راد ، همایون فروتن ، هومن کاظمیان ، وحید ملکی ، ویکتوریا آزاد ، کامران بزرگ نیا ، کاوه آهنگری ، کاوه رضائی شیراز ، کاوه مظفری ، کتایون باقی ، کتی سلماسی ، کریم پورحمزاوی ، کورش آزاد ، کیارش کیان تاج ، کیانا کریمی ، کیمیا فرهانی ، کیهان فرهانی ، یاسمن نیلفروشان ، یاشار آراسته ، یاشار گرمستانی، یاور خسروشاهی
*****
ازمیان ایمیل های دریافتی:
سروده ای برای دکتر محمد ملکی، مبارز خستگی ناپذیر سال‏ها
**
خدا بزرگ است...
--
در آن شب خفقان
که تو از بام خانه‏ات
و من نیز از بام خانه‏ام
بانگ برداشتیم که:
"خدا بزرگ است..."
فریادهایمان در هم پیچید؛
و پیوندی شد جاودانه،
که تا روز پیروزی
گسسته نخواهد شد
و تو، ومن،
تجلی یک امید شدیم؛
در میلیون‏ها حنجره...
*****
آنتن های سرطان زای مخابراتی
دکل های BTS نصب شده در شهرهای بزرگ ایران از جمله تهران سبب ساز بروز مشکلات مختلف در بدن شهروندان از جمله اختلالات خونی و مغزی می شوند.
مهندس حسن اصیلیان، معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست کشور در گفت وگو با روزنامه «خراسان» هشدار می دهد: «براساس گزارش های به دست آمده و تحقیقات انجام شده، فراوانی امواج الکترومغناطیس که به طور عمده به دنبال نصب دکل های BTS در مناطق مسکونی منتشر می شود، باعث بروز مشکلات خونی و مغزی برای ساکنانی که در میدان مغناطیسی تاثیرگذار این امواج زندگی می کنند، شده است و با توجه به اثرات زیان بار این امواج، لازم است راهکارهای اساسی برای کاهش اثرات این امواج در کشور به کار گرفته شود.»
گورانی، کارشناس و مسوول بهداشت پرتوهای وزارت بهداشت هم با صراحت اعلام می کند: «آنتن های BTS تلفن همراه تشعشعات الکترومغناطیسی از خود ساطع می کنند که قرار گرفتن در معرض این امواج در درازمدت مشکلات مختلفی از جمله سردرد، سرگیجه، مشکلات و تحریکات عصبی و... را برای فرد ایجاد خواهد کرد.»
اما مسوولان وزارت ارتباطات به ویژه مسوولان شرکت ارتباطات سیار هرگونه خطر احتمالی ناشی از نصب و راه اندازی این آنتن ها را مردود اعلام می کنند و معتقدند هنوز عارضه ثابت شده ای در این زمینه وجود ندارد.کارشناسان با اعلام مهاجرت نیمی از پرندگان تهران به دلیل وجود امواج الکترومغناطیس دکل های BTS، افزایش پدیده جهش زایی ژنتیکی در شهروندان، جانوران و گیاهان شهر تهران را محتمل می دانند.دکل های BTS؛ سلامت انسان هااز زمانی که برای اولین بار در خیابان های تهران مردم با گوشی های در دست مشغول صحبت با دیگری بودند بیش از 13 سال سپری شده است و در آن زمان به علت قیمت بالا و محدود بودن شبکه، تعداد اندکی از مردم امکان دسترسی به این وسیله ارتباطی را داشتند و در مجموع گفته می شود شبکه تلفن همراه در کشور توسط مخابرات در مردادماه سال 73 با نصب و راه اندازی 24 ایستگاه BTS برای تنها 9 هزار و 200 کاربر تهرانی راه اندازی شد و این در حالی است که این تکنولوژی با تاخیری 10 ساله وارد کشورمان شده بود.
بعد از تهران به دلیل استقبال از این وسیله ارتباطی مسوولان مخابراتی به فکر توسعه آن افتادند و یک سال بعد شهرهای دیگر کشور همچون تبریز، مشهد، اهواز، اصفهان و... نیز زیر پوشش شبکه تلفن سیار قرار گرفتند، اما با این حال همچنان به دلیل قیمت بالای سیم کارت و بازار سیاهی که برای فروش آن از سوی بخش دولتی به طور ناخواسته ایجاد شده بود آنچنان این وسیله ارتباطی بین عموم مردم رواج نیافته بود، اما رفته رفته با ورود اپراتورهای بخش خصوصی به میدان رقابت به نوعی قیمت سیم کارت ها به نحوه چشمگیری شکسته شد و خرید سیم کارت و اتصال به شبکه تلفن همراه به یکباره گسترش پیدا کرد و طبق آخرین آمارها گفته می شود تعداد مشترکان تلفن همراه تنها در بخش اپراتور شرکت ارتباطات سیار به 20 میلیون نفر رسیده است و این در حالی است که چند میلیون نفر کاربر دو اپراتور دیگر را نیز باید به این لیست 20 میلیون نفری اضافه کرد.
به هر حال رشد صعودی مشترکان تلفن همراه و همه گیر شدن این وسیله ارتباطی در اقصی نقاط کشور را باید از نظر پیشرفت کشورمان به نوعی به فال نیک گرفت.
مسوولان مخابراتی اعلام می کنند تاکنون بیش از 14 هزار ایستگاه BTS در کشور راه اندازی شده است و به طور متوسط در کشور هر آنتن تلفن همراه می تواند دو هزار مشترک را زیر پوشش قرار دهد و این در حالی است که امروزه واگذاری خطوط تلفن همراه در کشور به دلیل تنوع اپراتورها، قیمت نسبتاً پایین و از همه مهم تر به روز عرضه شدن آن با اقبال بسیار خوبی از سوی مشترکان روبه رو شده است. به طوری که اکثریت به سمت خرید این وسیله ارتباطی به طور چشمگیری جذب شده اند و در مجموع می توان یادآور شد هرچه تعداد مشترکان افزایش پیدا کند به تبع آن، این روند در نصب ایستگاه های BTS نیز تاثیر مستقیمی دارد، همان آنتن هایی که در سطح شهر به رشد خود ادامه می دهند.اما سوالی که بارها مطرح شده است این است که آیا دکل های BTS پراکنده در سطح شهر خطرناک هستند یا بی خطر. سوالی که تاکنون به طور شفاف و دقیق به آن پاسخ داده نشده است. این در حالی است که براساس گزارش های متعدد علمی، تاثیرات آنتن های BTS بر انسان به خصوص کودکان بسیار خطرناک بوده و عوارضی همچون سرطان را در پی خواهد داشت، ولی مسوولان اظهارنظرهای متفاوتی دارند.
رمضانعلی صادق زاده رئیس کمیسیون مخابرات مجلس می گوید: «آنتن های BTS به هیچ وجه ضرر و زیانی برای مردم ندارد چرا که این آنتن ها معمولاً در بالای ساختمان ها و به گونه ای نصب می شود که شدت امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از آنها در سطح زمین بسیار پایین تر از حد مجاز است و هیچ گونه خطری برای افراد به وجود نمی آورد.»اما علی گورانی کارشناس و مسوول بهداشت پرتوهای وزارت بهداشت در این زمینه می گوید: «اکثر آنتن های تلفن همراه BTS که از سوی اپراتورهای تلفن همراه در کشور نصب شده اند، مجوز ایمنی وزارت بهداشت را ندارند.»او اضافه می کند: «متاسفانه نصب کلیه آنتن های BTS تاکنون بدون اخذ مجوز از وزارت بهداشت انجام شده است حال آنکه وزارت بهداشت این موضوع را بارها به مسوولان امر متذکر شده است.»
حسن اصیلیان معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست معتقد است: «منبع انتشار امواج الکترومغناطیس به طور عمده دکل های BTS هستند. بنابراین با توجه به عوارض و تاثیرات سوءخونی و مغزی این امواج مطابق با استانداردهای جهانی این دکل ها باید دور از مناطق مسکونی بنا شود.»او در ادامه می افزاید: «نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که این امواج نه تنها روی انسان بلکه روی سایر موجودات نیز تاثیرات سوئی ایجاد می کنند به طوری که برخورد این امواج با انسان و سایر موجودات باعث بروز اختلالات خونی اعم از موتاسیون (جهش های خونی) می شود که در نهایت از عوامل بروز سرطان است.»
معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست می افزاید: «طی تحقیقی که در دانشگاه تربیت مدرس انجام دادیم، به دنبال بررسی نتایج تست های خونی افرادی که در نزدیکی این دکل های برق سکونت دارند و در شعاع تاثیرگذار این امواج قرار می گیرند، مشخص شد که در این افراد نوعی جهش های خونی بروز کرده است. ضمن آنکه نتایج بررسی پرسشنامه هایی که در بین افراد ساکن در این مناطق توزیع شده بود نیز نشان داده که این امواج همچنین اثرات سوءعصبی و مغزی به دنبال دارند.»
دکتر محققی رئیس مرکز تحقیقات سرطان نیز در گفت وگو با سایت سلامتیران در مورد مضرات آنتن های تلفن همراه می گوید: «اصولاً آنتن های تلفن همراه و دکل های مخابراتی و نیز تشعشعات ناشی از دکل های برق فشارقوی هریک به نوبه خود اثرگذاری خفیف تا شدیدی روی افراد دارند. به عنوان نمونه در مورد دکل های برق فشارقوی طیف های مختلف امواج الکترومغناطیسی، میدان های مغناطیسی ایجاد می کنند و افرادی که در حوزه این میدان ها قرار می گیرند تحت تاثیر آثار سوء این امواج واقع می شوند. تاثیر این امواج روی کودکان می تواند باعث بروز برخی از انواع سرطان ها شود.
در افراد بالغ نیز موضوع در مواردی باعث بروز مخاطرات و بیماری ها در سیستم های عصبی، قلب و عروق و دستگاه گوارش می شود و در مواردی نیز باعث ایجاد سرطان خون در این افراد شده است.»
دکل های BTS؛ کوچ پرندگان
خطر انتشار امواج الکترومغناطیس توسط دکل های BTS محدود به شهروندان تهران و شهرهای بزرگ کشور نمی شود. این امواج با تاثیر روی سیستم جهت یابی پرندگان، حیات آنها را در معرض خطر قرار داده و سبب ساز کوچ دسته جمعی آنها می شوند.
حسین دماوندی نژاد سرپرست دفتر طیور و زنبورعسل وزارت جهادکشاورزی در گفت وگو با سایت الف می گوید: «حدود 50 درصد از پرندگان وحشیبه شکل بی سابقه تهران را ترک کرده اند که علت این امر گسترش امواج تلفن همراه است.»
دکتر نواییان متخصص محیط زیست و مدیر موزه هفت چنار با اشاره به تاثیر امواج رادیویی در مهاجرت جانوران می گوید: «خودکشی و مرگ تعداد زیادی از دلفین ها در سواحل خلیج فارس به دلیل ارسال امواج الکترومغناطیسی و مختلف شدن سیستم جهت یابی آنها بود.»این متخصص محیط زیست در ادامه می افزاید: «در کشور به دلیل اینکه سیستم های ارتباطی پیشرفته نیست و از آن استفاده صحیح نمی شود، تاثیر مخربی بر محیط زیست می گذارد.»نواییان معتقد است: «پرندگان تهران با استفاده از امواج ماورای بنفش، مادون قرمز و الکترومغناطیس جهت یابی می کنند اما افزایش بی رویه و وحشتناک امواج الکترومغناطیس سبب ساز مختل شدن سیستم جهت یابی و کوچ آنها شده است.»
دکل های BTS و از بین رفتن منظر شهری
چندی است شهرداری تهران به عنوان متولی حفظ زیبایی شهری با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در رابطه با نصب آنتن های BTS تلفن همراه کشمکش هایی پیدا کرده است.محمدباقر قالیباف شهردار تهران با وجود اینکه تصریح می کند:«این ارگان هیچ مخالفتی با نصب آنتن های BTS تلفن همراه ندارد»، معتقد است: «مخابرات برای نصب این آنتن ها باید ضوابط شهر و شهرسازی را رعایت کند.»او با بیان اینکه «نصب آنتن یک مساله مهم است»، می افزاید: «شرکت ارتباطات سیار مجاز نیست این آنتن ها را در اماکن مسکونی و شخصی حیاط منازل نصب کند.»
قالیباف اظهار می دارد: «شهرداری هیچ مشکلی برای نصب BTS ندارد و اگر ضعف فنی در این زمینه وجود دارد، نباید شهرداری را در این زمینه مقصر دانست.»این درحالی است که شرکت ارتباطات سیار دلیل اصلی اختلالات شبکه تلفن همراه را ممانعت شهرداری در نصب آنتن های BTS عنوان کرده و معتقد است شهرداری به دلیل حفظ زیباسازی شهری اجازه نمی دهد اپراتور اول در نقاط فاقد پوشش دهی آنتن نصب کند.
بنا بر گفته روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات،300 نقطه کور در تهران وجود دارد و ظاهراً شهرداری برای نصب BTS مخالفتی نمی کند اما در عمل هیچ اقدامی صورت نمی دهد. البته به نظر می رسد پس از مصوبه جدید هیات دولت مبنی بر بلامانع بودن نصب آنتن های BTS در اماکن دولتی، چالش های اخیر بین شرکت ارتباطات سیار و شهرداری برطرف شود. براساس این مصوبه تمامی وزارتخانه ها، سازمان ها و ارگان های دولتی موظف هستند فضای موردنیاز شرکت ارتباطات سیار برای نصب آنتن های فرستنده و گیرنده رادیویی BTS را در اختیار این شرکت قرار دهند.
در پایان باید گفت تفاوتی بین دو اپراتور و یک پیمانکار وجود ندارد چراکه برای اکثر مشترکان اتفاق افتاده روزهایی به هیچ عنوان نتوانسته اند با تلفن همراه خود صحبت کنند و اگر تماسی نیز برقرار بوده در کمتر از چند ثانیه با اختلال بسیار شدید به طور کامل قطع شده است، در صورتی که همگان می دانند دستگاه های تلفن همراه روشن است.
از نظر علمی دلیل به وجود آمدن چنین مشکلاتی بازمی گردد به ضعف شبکه و زیرساخت ها و همان کور بودن نقاط. به عنوان نمونه گفته می شود در حال حاضر بیش از 10 نقطه کور در تهران وجود دارد که با اتصال آنتن های BTS برطرف می شود؛ همان آنتن هایی که مضر بودن آنها به نوعی اثبات شده است. حال انتخاب با مشترکان است؛ یا با آغوش باز بام و زمین های خود را در اختیار اپراتور قرار می دهند تا بلکه با به جان خریدن مضرات این آنتن ها تماسی راحت داشته باشند یا تماسی ناقص را به عوارض جسم و محیط زیست ترجیح می دهند.
*****
شرط ابقای ضرغامی در صدا وسیما: پذیرش لیست سیاه احمدی نژاد
در حالی که منابع نزدیک به بیت رهبری از حدود یک ماه پیش از انشای حکم تمدید ریاست عزت الله ضرغامی به عنوان رئیس سازمان صداوسیما خبر داده اند، اما تاکنون خبری از صدور رسمی این حکم منتشر نشده است. آخرین خبرها حکایت از آن دارد که ابقای ضرغامی در پست ریاست سازمان صدا و سیما منوط به جلب نظر موافق احمدی نژاد و پذیرفتن شروط ویژه ای دارد که او پیش پای ضرغامی گذاشته است.
در سایت خبری عصر ایران که متعلق به برخی چهره های معتدل جناح راست است، چنین آمده است:" هر چند انتصاب رئیس سازمان صدا و سیما با مقام معظم رهبری است، اما برای ایجاد هماهنگی بین این رسانه و دولت مستقر، مقرر شده است که تعاملات این دو در سطح بهتری صورت گیرد". در همین حال شنیده های خبرنگار جرس حکایت از آن دارد که ضرغامی جلسات متعددی با حضور نمایندگان احمدی نژاد و همچنین سپاه پاسداران داشته است. از حسین طائب، فرمانده نيروي مقاومت بسيج سپاه پاسداران به عنوان یکی از حاضران در این جلسات نام برده شده است. رسانه های خبری حامی جنبش سبز پیش از این از طائب به عنوان یکی از چهره های اصلی هدایت کننده سرکوب ها و دستگیری های پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری نام می برند. همچنین گفته می شود که طائب هدایت شاخه عملیات روانی تیم مقابله کننده با معترضان به تقلب در انتخابات اخیر را برعهده داشته است. حسین طائب مدیر مسوول و سردبیر فصلنامه عملیات روانی متعلق به بسیج نیز هست. مهدی کروبی پس از پخش گزارش جنجالی بخش خبری30:20 شبکه دوم سیما درباره زنده بودن ترانه موسوی مدعی شد که این گزارش با ایده و هدایت شخص طائب تهیه شده است.
آنچنان که سایت خبری عصر ایران نوشته است، سه شرط از سوی نمایندگان محمود احمدی نژاد برای ضرغامی مطرح شده است. تغییرات در روزنامه پرتیراژ و ثروتمند جام جم - متعلق به صدا و سیما - یکی از این شروط است. برکناری برخی از معاونان کلیدی ضرغامی در صدا و سیما شرط دومی است که مطرح شده، همچنین لیستی ارایه شده است تا از به کارگیری ده ها نفر از پرسنل و مدیران میانی صدا و سیما و حتی برنامه سازان، تهیه کنندگان و مجریان خودداری شود. این در حالی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز منابع متعدد و موثقی از وجود لیست سیاه در تلویزیون خبر دادند که در آن نام بسیاری از هنرمندان و چهره های مشهوری که حامی رقبای محمود احمدی نژاد بودند، ذکر شده بود. مجید مجیدی، کارگردان مشهور سینما و سازنده فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی در دیداری با مقام رهبری اعلام کرد که صداوسیما نام وی را در لیست سیاه قرار داده است و البته گفت که تا وقتی ضرغامی در صداوسیما هست، حق ندارد تصویر او را پخش کند. همچنین محمدمهدی عسگرپور، مدير عامل خانه سينما در گفت وگویی با يک روزنامه اقتصادي خبر داد که شخصا لیست سیاه را دیده است. او در اين مصاحبه گفته بود که این لیست از سوی مرجع دیگری به ضرغامی ابلاغ شده است. عسگرپور تاکید کرده بود: "اين فهرست ظاهرا مخفي بود و فقط آدم هاي درون سيستم خودشان نام افراد فهرست را مي دانستند. چون من خودم فهرست را ديده ام، اين را مي گويم. حتي نامه اي که براي ضرغامي نوشته شده هم وجود دارد. اين فهرست با امضاي مدير يکي از شبکه ها بود که من ديدم. اصلا امضايي هم (به فرض)وجود نداشته باشد، به بعضي از همکاران ما که رفتند با تلويزيون کار بکنند، گفته شد شما نمي توانيد کار کنيد، چون اسمتان در فهرست است.اين ماجرا يعني ما فقط با سانسور اثر هنري مواجه نيستيم، حالا ديگر با سانسور آدم ها مواجه شده ايم که يکي يکي حذف مي شوند. "
گفتنی است که در طول یک سال گذشته خبرهای متعددی از اعمال فشار محمود احمدی نژاد و منابع نزدیک به او برای کنار گذاشته شدن برخی از چهره های مشهور تلویزیونی نیز شنیده شده بود . یکی از جنجالی ترین این موارد حضور عادل فردوسی پور در برنامه پربیننده نود بود. چهره ای که دستگاه ورزشی دولت احمدی نژاد دل خوشی از او نداشت، اما ضرغامی با وجود فشارهای فراوان حاضر به کنار گذاشتن او نشد . در بهمن ماه سال ۱۳۸۷ محمود احمدی نژاد طی نامه ای محرمانه به محمد علي آبادي رئيس وقت سازمان تربيت بدني به او وعده داد که با هماهنگی لازم با رهبری بعد از انتخابات ریاست جمهوری از پخش برنامه های غیر شرعی مانند نود جلوگیری خواهد شد. محمود احمدی نژاد در آن نامه به صراحت خبر از هماهنگی با رهبری برای تغییر عزت الله ضرغامی نیز داده بود. چهره دیگری که معضوب دولت احمدی نژاد بود، محمد صالح علا نام داشت که مجری برنامه پربیننده دو قدم مانده به صبح بود. پای بسیاری از چهره های روشنفکر و هنرمندی که در بایکوت جمهوری اسلامی بودند به برنامه صالح علا باز شد . روزنامه کیهان با انتشار مطالب متعددی ضمن افشای سوابق پیش از انقلاب صالح علا خواستار آن شد که او از صدا وسیما اخراج شود. این بار نیز ضرغامی زیر بار این فشار نرفت و برنامه صالح علا همچنان از شبکه ۴ سیما پخش می شود. با این حال در یک مورد دیگر فشارهای دولت احمدی نژاد برای برکناری شهرام گیل آبادی، مدیر وقت شبکه رادیوی جوان کارساز شد. گفته می شد که این مدیر شبکه رادیویی جوان به دلیل آنچه شهامت انتقاد آشکار از ضعف عملکرد دولت احمدی نژاد خوانده می شود، از این سمت خود برکنار شده است. با برکناری گیل آبادی مشی رادیو جوان که پرمخاطب ترین شبکه رادیویی کشور بود، نیز تغییر کرد.
هم اکنون مشخص نیست که نام چه اشخاصی در لیست سیاه ارایه شده توسط نمایندگان احمدی نژاد به عزت الله ضرغامی وجود دارد. اما آن طور که سایت خبری عصر ایران نوشته، ضرغامی برخی از شروط احمدی نژاد را پذیرفته و در حال تأمل و رایزنی درباره بقیه شرط ها و خواسته هاست.
*****
پشت پرده انتخاب داور دربی
دربی شصت و هفتم دو تیم پرسپولیس و استقلال تهران در حالی روز گذشته با قضاوت محسن ترکی برگزار شد که حرف و حدیث هایی در خصوص عملکرد این داور به وجود آمد.
به گزارش ایلنا، پیش از این دیدار، انتخاب محسن ترکی برای این دیدار به عقیده بسیاری از کارشناسان به جهات مختلف پیشنهاد نمی شد، اما کمیته داوران فدراسیون فوتبال در نهایت علیرغم طرح نفراتی همچون مرادی، افشاریان، ممبینی، ترکی و.... مجبور به استفاده از محسن ترکی برای این بازی شد.
انتخاب محسن ترکی برای قضاوت این دیدار تحت شرایط متفاوتی انجام شد، آنجا که کمیته داوران اصرار به حضور مسعود مرادی در این دیدار را دارد اما فدراسیون فوتبال ترجیح می دهد که با توجه به حواشی اطراف مرادی و همچنین واکنش های مسئولان پرسپولیس در خصوص انتخاب وی، ترکی این دیدار را قضاوت کند. اما محسن ترکی که دو روز پیش در کردستان عراق و شهر اربیل قضاوت کرده بود، به نوعی مجبور به قضاوت این دیدار شد. وی که به دلیل عدم پرواز مستقیم هواپیما از ایران به این شهر مجبور به استفاده از اتومبیل شخصی برای مسافرت به عراق( از سنندج تا اربیل) شده بود، در راه بازگشت و با وجود خستگی مفرط از طریق تلفن همراهش متوجه می شود که قضاوت در دربی را به گردن وی انداخته اند.
ترکی در مرحله اول با این انتخاب مخالفت می کند اما وقتی که متوجه اوضاع در فدراسیون می شود به ناگزیر مجبور به پذیرش این کار می شود. نکته جالب توجه این انتخاب که تا آخرین لحظات هم به درازا کشید، اصرار کمیته داوران به قضاوت مرادی در دربی بود اما در نهایت فدراسیون فوتبال با اصرار خود محسن ترکی را برای جلوگیری از ایجاد حاشیه های احتمالی به کمیته داوران تحمیل کرد. در جریان بازی دو تیم استقلال و پرسپولیس خستگی در چهره محسن ترکی به راحتی دیده می شد که ناشی از فشار بازی و همچنین مسافرت سنگین وی بود. با این حال قابل بررسی است که چرا با وجود چندین و چند داور بین المللی در کشور ما می بایست یک داور در این چنین شرایطی قضاوت به این مهمی را انجام دهد.
*****
افزایش 3/10 میلیارد دلاری واردات سال 87 نسبت به سال قبل موجب شد
کاهش رشد هفت میلیارد دلاری ذخایر ارزی
سرمایه: به گزارش نماگرهای بانک مرکزی، مبادلات خارجی اقتصاد ایران در سال 1387 با تاثیر گرفتن از تحولات مثبت بازار جهانی نفت و روند رو به تزاید واردات کالا و خدمات با افزایش هشت میلیارد و 872 میلیون دلاری کسری تجاری غیرنفتی روبه رو بوده و تراز بازرگانی غیرنفتی کشور در این سال معادل 57 هزار و 868 میلیون دلار کسری داشته که در مقایسه با کسری 48 میلیارد و 996 میلیون دلاری سال 1386 بالغ بر 1/18 درصد افزایش نشان می دهد. به عبارت دیگر اگر درآمد نفت و گاز را از تراز حساب جاری کم کنیم رقم تراز حساب جاری در سال های 86 و87 به ترتیب معادل 49 و 8/57 میلیارد دلار خواهد بود.
این امر بیان کننده پررنگ تر شدن جایگاه بخش نفت در بخش خارجی اقتصاد ایران است، به شکلی که صادرات غیرنفتی در سال 1387 تنها پاسخگوی تامین مالی 98 روز واردات کشور بوده و این در حالی است که صادرات غیرنفتی کشور در سال های 1385 و 1386 به ترتیب تامین مالی حدود 122 و 100 روز از واردات کشور در سال را پوشش می داد. افزایش 10 میلیارد دلاری واردات به کشور نیز باعث شده که تراز حساب جاری از 5/32 میلیارد دلار در سال 86 به 9/23 در سال 87 کاهش یابد.
خالص حساب سرمایه کشور در سال 1387 از کسری معادل 9 میلیارد و 596 میلیون دلاری برخوردار بوده که در مقایسه با کسری سال قبل (14 میلیارد و 165 میلیون دلار) از کاهش قابل ملاحظه 32 درصدی برخوردار بوده است. این در حالی است که تراز حساب سرمایه در دولت خاتمی همواره مثبت بوده و به ترتیب در سال های81 تا 83 معادل 2534، 4476 و 7388 میلیون دلار بوده است.اما حساب سرمایه در سال های 84 تا 87 به ترتیب 184-، 383-، 14165- و 9596- میلیون دلار بوده است.
بخش عمده ای از کسری حساب سرمایه در سال 1387 به سرفصل کوتاه مدت از قبیل افزایش دارایی خارجی بانک ها و اعتبارات تجاری صادراتی (نفت) مربوط است که دارای شش میلیارد و 362 میلیون دلار کسری بوده است. حساب بلندمدت نیز طی سال 1387 معادل سه میلیارد و 662 میلیون دلار کسری داشته که عمدتاً می تواند به بازپرداخت بدهی ناشی از قراردادهای بیع متقابل، بازخرید اوراق قرضه یورویی و بازپرداخت بدهی فاینانس خودگردان مربوط باشد.
در سال 1387 ارزش صادرات بخش نفت و گاز (شامل نفت خام، گاز طبیعی، فرآورده های نفتی و میعانات گازی) به 81 میلیارد و 855 میلیون دلار افزایش یافت که در مقایسه با سال قبل (81 میلیارد و 567 میلیون دلار) بالغ بر 35/0 درصد رشد داشته است.کل صادرات غیرنفتی (شامل صادرات گمرکی و غیرگمرکی) نیز با 16 درصد رشد از 16 میلیارد و 101 میلیون دلار به 18 میلیارد و 717 میلیون دلار بالغ شده و دارای افزایش دو میلیارد و 616 میلیون دلاری بوده است.
ارزش کل واردات کشور نیز در سال 1387 به 68 میلیارد و 533 میلیون دلار رسید که نسبت به سال قبل از آن (58 میلیارد و 240 میلیون دلار) بالغ بر 6/17 درصد رشد و 10 میلیارد و 293 میلیون دلار افزایش داشته است.
این ترتیب تراز بازرگانی کشور در سال 1387 با مازاد معادل 32 میلیارد و 39 میلیون دلار روبه رو بوده است. مازاد مذکور در تعامل با کسری هشت میلیارد و 837 میلیون دلاری تراز خدمات خارجی و تراز مثبت 785 میلیون دلاری انتقالات باعث شد تا مازاد حساب جاری تراز پرداخت ها به 23 میلیارد و 987 میلیون دلار برسد.
با این حال تراز حساب جاری غیرنفتی معادل 57 میلیارد و 868 میلیون دلاری کسری داشته که در مقایسه با کسری سال قبل (48 میلیارد و 996 میلیون دلار) بالغ بر 1/18 درصد افزایش نشان می دهد و این در حالی است که در سال 1386 نسبت به سال 1385 شاهد افزایش 6/14 درصدی این شاخص بوده ایم.
*****
فارس (بنگاه خبرپراکنی سپاه مزدوران و اوباشان):
العربيه روی تصاوير بازی دربی صداگذاری كرده بود
شبكه تلويزيوني "العربيه " در ادامه سياست ضد ايراني خود با صداگذاري ساختگي بر روي تصاوير بازي پرسپوليس و استقلال مدعي حمايت هزاران تماشاگر از شخص خاصي در اين مسابقه شد.
شبكه تلويزيوني "العربيه " كه در انتشار اخبار خود سياست‌‌هاي ضد ايراني را دنبال مي‌كند و توسط شاهزاده‌هاي سعودي مانند "بندر بن سلطان " از مسئولان امنيتي عربستان اداره مي‌شود، در اقدامي تأمل‌ برانگيز و براي ايجاد جو رواني عليه جمهوري اسلامي ايران با انتشار تصاوير بازي دو تيم پرسپوليس و استقلال مدعي شد كه هزاران نفر از تماشاگران در اين بازي به نفع يك طيف خاص شعار دادند.
اين شبكه براي توجيه اين ادعاي خود تصاوير شادي تماشاگران بعد از گلهاي دو تيم را به نقل از شبكه سوم صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران نشان داد اما با حذف صداي گزارشگر بازي و صداي تماشاگران، به جاي آن صداي شعارهاي ديگري كه در حمايت از يك كانديداي خاص بود، روي اين تصاوير
پخش كرد.

*****
دوره پيش‌دبستاني جايگزين پيش‌دانشگاهي مي‌شود
دبیركل شورای عالی آموزش‌وپرورش اعلام كرد: در صورت تصویب نهایی در نهادهای ذی‌ربط، دوره ابتدایی كشور، شش ساله و دوره پیش‌دبستانی، جایگزین پیش‌دانشگاهی می‌شود.
نويد ادهم دبيركل شوراي عالي اموزش وپرورش در گفتگو با خبرنگار ايلنا با اشاره به اينكه در واقع با این طرح یك سال پیش دبستانی به دوره ابتدایی افزوده می‌شود و سه ساله راهنمایی هم در دوره دبیرستان ادغام می‌شود گفت : طول مدت زمان تحصیل، پیش از ورود به دانشگاه همان 12 سال، اما در دو نیمه شش ساله پیگیری مي شود .
او اين تغيير را بزرگ‌ترین تغییر در ساختار آموزش عمومی و مقاطع تحصیلی آموزش‌وپرورش نام برد وافزود: اين طرح حتی طرحی‌ جامع‌تر از روی كار آمدن نظام جدید تحصیلی در متوسطه محسوب می‌شود و با تكميل اسنادی تحولی در وزارت آموزش‌وپرورش اگر به تصویب نهایی برسد، اجرای آن حتمی می‌شود.
ادهم تصويب اين طرح در مراجع ذی‌ربط چون شوراهای عالی آموزش‌وپرورش و انقلاب فرهنگی و مجلس را لازم الاجرا خواند وافزود: اجرایی شدن این طرح، قطعا نیازمند تصویب نهایی در مراجع مختلفی است و جامعه نباید منتظر اجرای قطعی این طرح بدون تصویب نهایی آن برسد.
*****
کشته شدن 58 شهروند کرد در تابستان امسال توسط نیروهای رژیم
کوردستان و کورد نیوز: در ادامه ی نقض سیستماتیک حقوق بشر در کردستان نیروهای سرکوبگر رژیم طی سه ماه تابستان امسال 58 شهروند کرد را کشته و دهها تن دیگر را به ضرب گلوله مجروح کرده اند. طبق گزارشهایی که در این مدت به "کوردستان و کورد نیوز" رسیده است بر اثر تیراندازی ماموران رژیم در مجموع 58 شهروند کرد کشته و 28 تن دیگر مجروح گشته اند. بنابر این گزارشات شمار قابل توجهی از قربانیان مربوط به کسبه ی نوار مرزی کردستان ایران وکردستان عراق می باشند.از سوی دیگر در ظرف همین مدت 76 مورد بازداشت فعالین مدنی و شهروندات کرد به اتهام سیاسی گزارش شده است که از میان این بازداشت شدگان 30 تن از آنان در بازداشتگاههای کوتاه مدت و بدون حق استفاده از وکیل به 6 ماه تا 25 سال حبس محکوم شده اند. همچنین در تابستان امسال شماری از شهروندان کرد بر اثر انفجار مین جان خود را از دست داده اند که در مدت یاد شده کشته شدن 6 تن و مجروح شدن 4 تن بر اثر انفجار مین در نواحی مختلف کردستان توسط گزارشگران " کوردستان و کورد نیوز " گزارش شده است .گفتنی است که آمار و ارقام یاد شده تنها در بر گیرنده آن دسته از قربانیان نقض حقوق بشر در کردستان است که توسط گزارشگران " کوردستان وکورد نیوز" ارسال شده است و کوردستان و کورد نیوز در تهیه ی این آمار از گزارش سایر رسانه ها و نهادهای حقوق بشری استفاده نکرده است که مسلما در صورت استفاده از منابع خبری موثق دیگر آمار قربانیان نقض حقوق بشر در کردستان بسی فراتر از آمار تهیه شده توسط مرکز " کوردستان و کورد نیوز " می باشد.
اسامی کشته شدگان سه ماهه ی تابستان 1388:1 – شلیر خزری، دانشجو وساکن پیرانشهر 2 – فرزاد جشنی ،کارگر و ساکن ایلام 3 – کیانوش آسا ، دانشجو و ساکن کرمانشاه 4- کمال دهقانی ، کشاورز و ساکن مریوان 5 – کاوه بادگان، کاسبکار و ساکن مریوان6 – صالح رحیمی، کاسبکار و ساکن نودشه 7 – علی مهرنیا ، معلم و ساکن پیرانشهر8- کویستان پاوه یی ،مدنی و ساکن شوشمه از توابع پاوه 9 – هیاس مهدیانی مدنی و ساکن شوشمه از توابع پاوه10- توفیق شاکری ،مدنی و ساکن شوشمه از توابع پاوه11- محی الدین جلالی کاسبکار ساکن سلماس 12- انور اقبالی کاسبکار اهل سقز 13- لقمان بختیاری ، مدنی ساکن بوکان 14- محمود رحمانی ساکن سلاس 15- رحیم محمودپور کاسبکار ساکن روستای گورنگه سردشت16- شورش مهدی خانی فعال مذهبی ساکن سنندج 17- سراج موسی لو کاسبکار ساکن خوی18- کمال محمود پور زندانی ساکن سقز19- مامه خالدی کاسبکار ساکن سردشت 20- رحمان خدری رسو، کاسبکار ساکن روستای داوداوی سردشت 21- محمد ندیمی فعال سیاسی ساکن کامیاران 22- بهروز رضا نژاد فعال سیاسی و ساکن مریوان23- حسین ابراهیمی کاسبکار ساکن بوکان 24- عبدالله فاطمی کاسبکار ساکن پیرانشهر 25- کریم بنگینی کاسبکار ساکن مهاباد26- سلاح محمودی کاسبکار ساکن مریوان27- دلیر گولزاری کاسبکار ساکن مریوان28- اسد محمودی کاسبکار ساکن سلماس29- عادل رسول قزلباش کاسبکار ساکن سلما30- کریم بهرامی کاسبکار ساکن اشنویه 31- عباس عبدی پور کاسبکار ساکن بوکان32- ادریس شیخه پور کاسبکار ساکن سردشت 33- سیروان مراد ویسی کاسبکار ساکن کامیاران34- صالح خالدی کاسبکار ساکن مهاباد35- عمر مصطفایی کاسبکار و ساکن پاوه 36- معروف (که نام خانوادگی وی مشخص نشده است) کاسبکار ساکن پاوه37- سعید امینی ساکن بوکان38- شفیع روستم جان کاسبکار ساکن منطقه ته رگه ور39- امیر قادر پور کاسبکار و ساکن سردشت40- شهرام عزیزی کاسبکار و ساکن سلماس41- حسین محمدی فعال سیاسی ساکن سقز42- مودریک سعیدی فعال سیاسی ساکن کامیاران43- یوسف فقیهی فعال سیاسی ساکن سقز44- محمد محمدی فعال سیاسی و ساکن کامیاران45- بابک الماسی فعال سیاسی ساکن کامیاران46- ازاد برایی فعال سیاسی ساکن سقز47- سیف الله دنیایی فعال سیاسی ساکن سقز48- رامین سادقی فعال سیاسی ساکن کامیاران49- هیوا محمدی فعال سیاسی ساکن سنندجگفتنی است که روز 11 تیر ماه چهار شهروند کرد در منطقه مریوان بر اثر انفجار مین جان خود را از دست دادند که هویت آنان شناسایی نشده است.همچنین 22 مرداد ماه دو شهروند کرمانشاهی بر اثر تیر اندازی نیروهای رژیم جان خود را از دست دادند که هویت آنان نیز برای "کوردستان و کورد نیوز" شناسایی نشد. از سوی دیگر یک شهروند کامیارانی نیز که همراه با سیروان مرادی ویسی و عمر مصطفایی در اتومبیل خود مورد تیراندازی قرار گرفت و کشته شد به سبب سوختگی بیش از حد هویت وی قابل شناسایی نبود.همچنین یک شهروند مریوانی روز 25 شهریورماه بر اثر تیر اندازی ماموران رژیم و روز 11 شهریور یک شهروند کرد ساکن اورمیه بر اثر ضرب و شتم ماموران جان خود را از دست دادند که دو تن نیز شناسایی نشده اند.از مجوع جان باختگان 3 تن از آنان دانشجو 11 تن فعال سیاسی و 34 تن دیگر از کسبه نوار مرزی بوده اند. همچنین 4 نفر از این قربانیان در زندان اعدام شده اند و 6 تن دیگر نیز بر اثر انفجار مین جان خود را از دست داده اند.همچنین طی همین مدت 76 شهروند کرد به اتهام سیاسی توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت شده اند که از میان آنان تا کنون احکام سنگینی برای 30 تن از بازداشت شده گان صادر شده است.اسامی و احکام صادرشده :1- شمس الله شادی ساکن سنندج 2 سال زندان 2- ساسان بابایی ساکن کامیاران یک سال3- موسلم بهرامی ساکن مریوان یک سال4- احمد احمدی ساکن مریوان یک سال 5- محمد حق مرادی ساکن مریوان یک سال6- ابوبکر هوژبری ساکن مریوان 6 سال 7- هوشیار احمد ساکن مریوان 6 سال8- بهمن سعیدی ساکن مریوان 6 سال 9- سیروان محمودی ساکن مریوان 6 سال10- سیوان رحیمی ساکن مریوان 6 سال 11- جهانبخش احمدی ساکن مریوان 16 ماه12- محمد مصطی نژاد ساکن پیرانشهر 6 ماه 13- محمد محمدی ساکن دیولان 3 سال و 5 ماه 14- زانا حقیانی شاکن بانه 2 سال حبس و تبعید15- نیعمت الله صمدیان ساکن بانه یک سال16- بورهان غسایی ساکن بانه یک سال 17- آرمان محمد پور ساکن بانه یک سال18- لقمان روشنی ساکن بانه یک سال19- انور فاروقی ساکن بانه یک سال20- مصطفی ریزی ساکن اشنویه21- وریا مروتی ساکن بیجار یک سال22- محمد رئوف ساکن سنندج یک سال23- حسین جنگلی ساکن اشنویه 24- وحید نبی زاده ساکن سالماس 25 سال25- جهانگیر سهرابی ساکن جوانرود 5 سال26- زبیروالی عالی ساکن جوانرود 8 سال27- ستار منصوری ساکن جونرود 4سال 28- ساروان یوسفی ساکن جوانرود 2سال29- پرویز فخری زاده ساکن جوانرود 2 سال30- زبیر آقا لای ساکن وان(کردستان ترکیه)21سال
همچنین طی این مدت 28 نفر از کاسبکاران مناطق مرزی به شدت مجروح گشته اند و بیشتر از 50 رأس اسب کاسبکاران که تنها وسیله ی کسابت و امرار معاش آنان بوده است هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده اند همچنین هم اکنون 12 زندانی سیاسی و مدنی کرد توسط دستگاه قضایی رژیم به حکم اعدام محکوم شدند که اسامی آنان عبارتند از:1- فرزاد کمانگر2- علی حیدریان3- فرهاد وکیلی4- شیرکو معارف5- زینب جلایان6- فسیح یاسمنی7- رمضان احمدی8- فرهاد چالش9- روستم ارکیا10- حبیب الله لطیفی11- احسان فتاحیان12- حسین خزری
دستگیری دوباره دو فعال صنفی کرد
همچنین روز پنج شنبه‌ گذشته‌ 2 نفر از اصناف و بازاریان مهاباد به‌ نامهای طاهر فرامرزی و کریم صوفی مولودی که‌ مدتی پیش به‌ دنبال اعتصاب عمومی در کردستان ایران توسط اداره‌ اطلاعات سپاه‌ مهاباد دستگیر و مدتی بازداشت شده بودند، بار دیگر دستگیر و دوباره‌ به‌ اداره‌ اطلاعات برده‌ شدند. طبق اطلاعاتی که از فعالین حقوق بشر به ما رسیده است تا این لحظه‌ خبری از برگشت این دو فعال صنفی کرد به سر کار و خانه هایشان در دست نیست. طبق خبرهای رسیده آنها در اطلاعات سپاه‌ مهاباد زندانی و بار دیگر آنها را در رابطه‌ با اعتصاب سراسری ماه‌ گذشته‌ کردستان تحت فشار می باشند. لازم به ذکر است این فشارها بر فعالین صنفی کرد در راستای حرکت جدید رژیم و ایجاد فضای امنیتی و سرکوب در کردستان است
*****
آيا دروغ‌ گويی و سوءاستفاده از عنوان دكترا صحيح است؟
ايلنا:نطق پر سروصداي الياس نادران نماينده تهران با واكنش‌هاي متفاوتي در صحن علني مجلس روبه‌رو شد.
نادران در نطق خود با اشاره به مدرك تحصيلي رحيمي اظهار داشت: آيا از قانون اساسي بر نمي‌آيد كه معاون اول رئيس جمهور از صلاحيت اخلاقي و رفتاري ويژه‌اي برخوردار باشد؟
وي در ادامه خاطرنشان كرد: بيش از يك سال پيش نسبت به اصالت مدرك دكتراي رحيمي تذكر دادم اما تاكنون اين موضوع جدي گرفته نشد و امروز هيات‌رئيسه نيز در اين گناه شريك است.
وي تاكيد كرد: آيا دروغ‌گويي و سوءاستفاده از عنوان دكترا صحيح است؟ ايشان ابتدا اعلام كردند همچون آقاي كردان دكتراي افتخاري دارد و امروز به صراحت اعلام مي‌كنند كه داراي مدرك دكترا هستند.
نادران خواستار تشكيل هيات صالحه‌اي براي رسيدگي به اتهام رحيمي و اتخاذ تصميم مقتضي شد.
همچنين نادران از كميسيون آموزش و تحقيقات و برنامه و بودجه مجلس خواستار ارائه گزارش خود در اين رابطه به صحن علني مجلس شد.وي در پايان گفت: از مجتمع قضايي نيز مي‌خواهم در مورد صلاحيت عمومي رحيمي تحقيق كند و بي شك چنانچه از اين راه به نتيجه نرسيد به وظيفه عمومي خود به عنوان نماينده مجلس عمل خواهيم كرد.
در هنگام نطق نادران مدركي كه وي از آن به عنوان مدركي دال بر عدم دكتراي رحيمي ياد مي‌كرد بر روي مانيتورهاي صحن علني مجلس نمايش داده شد و وي با اشاره به اين مدرك بر صحت گفته‌هاي خود تاكيد كرد.
گفتني است پس از پايان نطق الياس نادران نامه‌اي به عنوان تشكر 200 نماينده مجلس از انتصاب رحيمي به عنوان معاون اول رئيس‌جمهور مطرح شد.
به گزارش ايلنا، حسن غفوري‌فرد عضو هيات‌رئيسه مجلس پيش از پايان جلسه علني امروز به مجلس اعلام كرد: نامه‌اي با امضاي بيش از 200 نفر از نمايندگان مجلس دريافت شده است كه در آن از انتصاب محمدرضا رحيمي به عنوان معاون اول رئيس‌جمهور تشكر كرده‌اند.
وي خاطرنشان كرد: اين نامه عينا به خدمت رئيس‌جمهور ارائه مي‌شود.
*****
سرنوشت مبهم "تندر نود"؛ خودروی ایرانی _فرانسوی
بی بی سی: دو سال بعد از شروع تولید خودروی "تندر نود" با همکاری شرکت رنو - نیسان فرانسه در ایران، شرکت ایران خودرو تولید این خودرو را متوقف کرده است.
شرکت ایران خودرو علت اصلی توقف تولید این خودرو را کمبود قطعه اعلام کرده اما برخی گزارشها نشان می دهد که بدهی سنگین ایران خودرو به شرکت رنو پارس و پائین بودن قیمت آن علت توقف تولید است.
قرارداد تولید خودروی "تندر نود" که ابتدا ال ۹۰ خوانده می شد شش سال پیش در دولت محمد خاتمی با شرکت رنو - نیسان امضا شد ولی بعد از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد اصلاحاتی در این قرارداد صورت گرفت.
دو طرف شرکتی مشترک به نام شرکت رنو پارس تاسیس کردند که ۵۱ درصد سهام آن متعلق به رنو و ۴۹ درصد بقیه به دو شرکت بزرگ خودروسازی ایران، یعنی ایران خودرو و ساپیا واگذار شد.
در قرارداد پیش بینی شده بود که شرکت رنو - نیسان یک میلیارد یورو در بخش قطعه سازی سرمایه گذاری کند و این خورو به عنوان جایگزین پیکان با قیمت هایی در حد قیمت پیکان در هر دو شرکت خودرو سازی تولید شود.
اجرای این قرارداد که بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در تاریخ چهل ساله صنعت خودرو در ایران به حساب می آمد، بسیار کند پیش رفت ولی سرانجام دو سال پیش اولین سری از خودروهای تولیدی "تندر نود" وارد بازار شد.
مشکلات تولید
تولید این خودرو با فراز و فرودهای زیادی همراه بود و از چند ماه پیش مشکلات تولید خودروی تندر ۹۰ وارد مرحله تازه ای شد.
شرکت ایران خودرو به عنوان یکی از شرکت های تولید کننده این خودرو با بدهی سنگینی مواجه شد و در سال مالی گذشته برای اولین بار این شرکت بیشتر از ۱۲۳ میلیارد تومان (۱۲۳ میلیون دلار) زیان داشت. بدهی این شرکت نیز بیشتر از شش هزار میلیارد تومان (شش میلیارد دلار) اعلام شده است و حتی برخی منابع میزان این بدهی را تا ده میلیارد دلار نیز برآورد کرده اند.
از طرف دیگر همین شرکت حدود ۶۷ میلیارد تومان به شرکت رنو پارس بابت گرفتن قطعات خودروی "تندر نود"بدهکار است. این مشکل فقط منحصر به ایران خودرو نیست. شرکت پارس خوردو به نمایندگی از شرکت ساپیا دیگر شرکت تولید کننده "تندر نود"نیز ۲۲میلیارد تومان به شرکت رنو پارس بدهکار است.
همین مشکل باعث شده تا شرکت رنو پارس برای تامین قطعات این خودرو با مشکل مواجه شود و به نظر می رسد بخش عمده ای این فشارها به بخش قطعه سازی ایران منتقل شده است که در چند سال اخیر سرمایه گذاری گسترده ای برای تامین قطعات خودروها انجام داده است.
در پی بروز اختلاف مالی بین شرکت های خودرو ساز و شرکت رنو پارس میشل کریل مدیر عامل فرانسوی این شرکت گفته است:" قرارداد مربوط به "تندر نود"قرارداد خوبی بود و همه راضی بودند، اما در عین حال این وضعیت را پیش بینی نکرده بودیم که به خودروسازان ایرانی قطعه بدهیم اما آنها پولی به ما پرداخت نکنند."
به گفته آقای کریل، قرار بود که بعد از تحویل قطعه به خودروسازان ایرانی، آنها حداکثر ظرف ده روز پول قطعات را بدهند اما متاسفانه بعد از هفتاد روز آنها هنوز به تعهدات خود عمل نکرده اند."
کارشناسان معتقدند همکاری با شرکت رنو - نیسان و تشکیل شرکت رنو پارس باعث شد تا از طریق این شرکت فرانسوی دانش فنی تولید قطعه به داخل ایران منتقل شود و قطعات تولیدی تندر در داخل ایران در بین خودروهای ساخت داخل حرف اول را می زند.
در کنار این مشکل، شرکت های تولید کننده "تندر نود"معتقدند که قیمت فعلی این خودرو پائین است و تولید آن به صرفه نیست اما وزارت صنایع و معادن حاضر به افزایش قیمت این خودرو نیست. خودروسازان می گویند هم اکنون این خودرو در بازار با قیمت هایی بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان به فروش می رسد که دو تا سه میلیون تومان از قیمت عرضه شده از سوی این شرکتها بالاتر است.
توجیه اقتصادی
به دلیل بروز این مشکلات، پیشنهاداتی نیز برای تمرکز تولید این خودرو در یک شرکت خودروسازی مطرح شد تا این خودرو فقط در یک شرکت تولید شود.
با آنکه ظرفیت تولید سالانه این خودرو در این دو شرکت بیشتر از ۳۰۰ هزار دستگاه در سال پیش بینی شده بود اما تولید این خودرو بسیار پائین بود به طوری که به عقیده برخی کارشناسان تیراژ پائین تولید و به صرفه نبودن آن یکی از دلایل توقف تولید این خودرو در در شرکت ایران خودرو است.
بنابر گزارشها، تولید این خودرو هیچگاه از ۳۰ هزار دستگاه در سال بیشتر نشده است و همین تیراژ پائین تولید یکی از عمده ترین دلایل سوده نبودن این خودرو است.
بنابر آخرین آمار منتشر شده شرکت ایران خودرو در پنج ماه اول امسال باید نزدیک به ۱۵ هزار دستگاه "تندر نود" تولید می کرد اما تنها دو هزار و ۵۰۰ دستگاه از این خودرو تولید کرده و شرکت پارس خودرو نیز باید ۱۷ هزار دستگاه از این خودرو تولید می کرد که در طول این پنج ماه تنها پنج هزار و ۳۰۰ دستگاه خودرو تولید کرده است.
این در حالی است که در پنج ماه سال گذشته تولید این خورو در مقایسه با تولید امسال بیشتر از دو برابر بوده است.
همزمان با توقف این تولید "تندر نود"در ایران خودرو گزارش شده است این شرکت به کسانی که "تندر نود"پیش خرید کرده اند، پیشنهاد داده تا به جای این خودرو پژو ۲۰۶ بخرند.
با آنکه شرکت ایران خودرو تولید "تندر نود"را متوقف کرده اما برخی گزارشها از توافق تازه ای این شرکت با شرکت پژو برای تولید پژوی ۲۰۷ حکایت دارد.
البته همکاری ایران خودرو با شرکت پژو به سالها قبل بر می گردد و عمده ترین محصولات شرکت ایران خودرو محصولات شرکت پژو است.
*****
کمیته گزارشگران حقوق بشر
یک فعال دانشجویی به دو سال حبس تعزیری محکوم شد
مهدی اللهیاری، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف طی حکمی از سوی شعبه‌ی 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به 2 سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم مزبور سه‌شنبه، 7 مهرماه 88به امیر رئیسیان، وکیل وی ابلاغ شده است. اللهیاری در تاریخ 6 مرداد 1388 در این شعبه محاکمه شده بود،
مهدی الله‌یاری، عضو هیئت تحریریه‌ی نشریه‌ی توقیف شده‌ی دانشجویی خاک و سردبیر نشریه‌ی طلوع و در تاریخ 17 آذر 1386 دستگیر و پس از گذراندن حدود 90 روز در بند 209 زندان اوین با وثیقه‌ی 80 میلیون تومانی آزاد شده بود. این دانشجوی آزادی‌خواه و برابری‌طلب پیشتر در سال 1381 بازداشت شده و مدت یک ماه را در بندهای 209 و 240 زندان اوین وزارت اطلاعات سپری کرده بود.
*****
اجرای طرح برخورد با بدپوششی/چادر اجباری برای زنان خبرنگار
ايلنا: جانشین فرمانده ناجا در نشستی مطبوعاتی مبنی بر اینکه در موضوع کهریزک 7 نفر از پرسنل ناجا بازداشت شدند یا 10 نفر گفت: در این رابطه 10 نفر مورد بازجویی و سئوال قرار گرفتند و برای هشت نفر از پرسنل ناجا قرار بازداشت صادر شده است. رادان افزود: باید صمیمانه و خالصانه از پرسنل نیروی انتظامی در قائله‌هایی که پس از انتخابات پیش آمد تشکر می‌کنم، احساسم این است که موضوع تلاش نیروهای پلیس فراموش شده است.
وی افزود: همانطور که مقام معظم رهبري گفتند نباید موضوع کهریزک و کوی دانشگاه به مسئله اصلی تبدیل شود. من صمیمانه از پرسنل نیروی انتظامی به ویژه در تهران و یگان ویژه کمال تشکر را دارم و سر تعطیم در مقابلشان پایین می‌آورم.
احمدرضا رادان در رابطه با شایعه نقش خود در بازداشتگاه کهریزک پاسخی نداد و گفت: اقدام دومی که در انقلاب‌های رنگین صورت می‌گیرد این است که در صورت موفق نشدن، تلاش می‌کنند، نیروهای اثرگذار را از صحنه خارج کنند؛ ضربه‌هایی هم وارد شد که هدف، خارج کردن این نیروها است تا اگر قائله‌ای پیش آمد نتوانند کارآیی لازم را داشته باشند.
رادان ادامه داد: مجددا ضمن تشکر از تلاش پرسنل ناجا، این اطمینان را به همه می‌دهیم که هرجا قائله‌ای باشد نیروی انتظامی موثر و کارساز خواهد بود.
جانشی فرمانده ناجا به سئوالی درباره دلیل متوقف شدن گشت‌های ارشاد پاسخ داد و گفت: معمولا بحث ما با بحث امنیت اجتماعی گره خورده که طبیعی است و خوشحال هم هستیم. طرح امنیت اجتماعی با اولویت هر استانی در حال اجرا است و اجرا می‌شود.
اولویتهای پلیس پس از انتخابات تغییر کرد
او با بیان اینکه در استان‌های مختلف موضوع امنیت اجتماعی متفاوت است، تصریح کرد: شاید در یکی از استانها اساسا احتیاجی به برخورد با بدپوششی وجود نداشته باشد یا در استانی دیگر برخورد با اراذل و اوباش موضوعیت چندانی نداشته باشد.
رادان ادامه داد: بحث دیگر اولویت‌ها است و بعد از انتخابات طبیعی بود که اولویت نیروی انتظامی چیز دیگری باشد. متاسفانه در ایام بعد از انتخابات برخی از موضوعات تحت الشعاع قرار گرفت و حتی برخورد با سرقت هم با مشکل برخورد که مردم هم نگران و معترض بودند.
برخورد با بدپوششی در تهران اجرا می‌شود
وی با اشاره به اینکه البته امنیت اجتماعی در تهران اجرا شد، گفت: هفته گذشته طرح پاکسازی دره فرحزاد در تهران به اجرا درآمد و در موضوع برخورد با بدپوششی و اراذل‌و‌اوباش هم برنامه‌ها آماده است که به اجرا گذاشته می‌شود.
جانشین فرمانده ناجا به سئوالی در رابطه با نامه اماکن ناجا به اصناف و لباس فروشیها پاسخ داد و گفت: ضوابط مربوط به اماکن تغییری نکرده است و نامه ما هم گوشزدی بود به اصناف.
رادان یادآور شد: معتقد بودیم که امنیت اجتماعی یک زنجیر است که حلقه‌های به هم پیوسته دارد. در موضوع بدپوششی هم قرار نبود که فقط به ظاهر افراد بپردازیم و باید جاهایی که تولید و عرضه می‌کنند را هم مورد توجه قرار دهیم و فرهنگ‌سازی هم بکنیم. طرح امنیت اجتماعی نیز تا زمانی که دغدغه مردم باشد ادامه می‌یابد.
اعتراض زنان خبرنگار به ارائه چادر اجباري به آنها
بر اساس اين گزارش، در اين نشست براي اولين بار ورود خبرنگاران زن به ستاد ناجا براي حضور در نشست خبري سردار رادان با چادر اجباري كه در دژباني تحويل آنها شد، صورت گرفت كه موجب اعتراض خبرنگاران زن شد.
*****
اعتراض دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به احکام سنگین کمیته انضباطی
دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به صدور احکام سنگین کمیته انضباطی برای 6 نفر از دانشجویان و نیز اخراج سه تن از دانشجویان و دیگر فشارهای گسترده بر دانشجویان در سلف این دانشگاه دست به اعتراض زدند.
دیروز در هنگام حضور دانشجویان در سلف سرویس دانشگاه دانشجویان به نشانه اعتراض به سرکوب گسترده دانشجویان با فریادهای اعتراضی الله اکبر و "یا حسین میرحسین" خواهان پایان دادن به سرکوب و فشار علیه دانشجویان شدند.
دانشجویان معترض هم چنین طبق بیانیه صادره اعلام کرده اند که به این شیوه هر روز راس ساعت 12:30 دست به اعتراض خواهند زد. گفتنی است دانشجویان محکوم شده توسط کمیته انضباطی هم اکنون به دانشگاه ممنوع الورود و از داشتن خوابگاه محروم هستند.
متن بیانیه صادر شده باین شرح است:
--
به نام او
و به ياد شهید كيانوش آسا
تابستان امسال دانشگاه علم وصنعت كه هنوز داغدار شهادت كيانوش آسا و ده ها هم وطن ديگرمان بود، بار ديگر از سوي اقتدار گرايان مورد هجوم قرار گرفت. احكام سنگين كميته انضباطي براي شش نفر از فعالين مستقل دانشگاه که منجر به محرومیت از تحصیل برای تعدادی از آنان می گردد، و همچنين احضار هفت نفر ديگر از دوستانمان به اين كميته بيش از پيش معناي ” آزادي نزديك به مطلق“ را برايمان روشن كرد.
ما جمعي از دانشجويان علم و صنعت ضمن اعلام حمايت از اين دوستان و پاسداشت خدماتي كه در حفظ استقلال و شأن دانشگاه انجام دادند، از عموم دانشجويان دعوت مي كنيم تا هر روز رأس ساعت 12:30 با سر دادن نداي “ الله اكبر” علاوه بر اعلام حمايت از اين دوستان، تلاشي كنيم تا شايد اين بار مسئولين دانشگاه را از خواب و خيال پست و مقام به در آريم و به اربابانشان نيز يادآور شويم كه دانشگاه زنده است.
*****
صندوق بازنشستگی زیرفشار ورشکستگی
باوجود اینکه از سال 84 تا 87 چیزی حدود 200 هزار تومان به متوسط پرداختی و مبلغی حدود31 هزار تومان به میانگین دریافتی بازنشستگان کشوری اضافه شده اما سن بازنشستگی نیز در همین مدت زمان حدود یک سال کاهش یافته که این امر نشانگر در معرض خطر قرار گرفتن صندوق بازنشستگی کشوری و ورشکستگی آن است. طبق تازه ترین آمار وزارت رفاه و تامین اجتماعی متوسط پرداختی به بازنشستگان کشوری از سال 84 تا 87 به ترتیب حدود 162، 229، 278 و 362 هزار تومان بوده است. در عین حال میانگین دریافتی نیز از حدوداما میانگین سنی حدود یک سال کاهش نشان می دهد کاهش سن بازنشستگی و.ü 499 هزار تومان در سال 84 به حدود 530 هزار تومان در سال 87 رسیده است، بازنشستگی پیش از موعد یکی از آفت های جدی در صندوق های بازنشستگی است که موجب شده صندوق های بیمه و بازنشستگی در کشور با مشکلات عدیده ای مواجه شده و زودتر از حد معمول به نقطه سربه سر و ورشکستگی برسند.
قانون خدمات کشوری
به گفته کارشناسان با کاهش هر سال سن بازنشستگی می توان گفت حداقل دو و حداکثر تا چهارسال از سن هر صندوق بازنشستگی کاسته می شود. البته شرایط اقتصادی و وضعیت اشتغال در هر کشور تاثیر مستقیمی بر کاهش عمر صندوق های بازنشستگی دارد.
چندی پیش نیز محسن بازارنوی معاون اداری، مالی سازمان بازنشستگی کشوری اعلام کرد: «در حال حاضر درآمد صندوق بازنشستگی کشوری حدود سه هزار و 200 میلیارد تومان است و این صندوق حدود هفت هزار میلیارد تومان پرداختی دارد در نتیجه حدود سه هزار و 800 میلیارد تومان کسری داریم که اگر اعتبار مربوط به اجرای قانون خدمات مدیریت کشوری تخصیص یابد حدود یک هزار و400 میلیارد تومان کسری خواهیم داشت.»
صابر شیبانی کارشناس اقتصادی نیز درباره کسری بودجه این صندوق می گوید: «این صندوق در حال حاضر 70 درصد از مصارف سالانه بیمه ای خود را از حق بیمه ها و سایر درآمدها و سرمایه گذاری ها تامین می کند اما30 درصد مصارف سالانه خود را از بودجه عمومی دریافت می دارد. دیگر صندوق های بازنشستگی هم در وضعیت مطلوبی نیستند برای مثال صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح عملاً ورشکسته شده و کل پرداخت های آن از محل بودجه عمومی انجام می شود. این صندوق هشت سالی است که نقطه سربه سر را پشت سر گذاشته و تراز آن منفی شده است.»
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: «صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی نیز از سال گذشته مصارفش به منابعش پیشی گرفته و از نقطه سربه سر خارج شده از طرف دیگر با افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی و محدودیت منابع صندوق، مصارف صندوق افزایش بسیاری پیدا کرده است.»
او همچنین معتقد است: «افزایش سن بازنشستگی می تواند منابع سازمان را بیشتر کرده و از مصارف بکاهد اما افزایش سن بازنشستگی باید تدریجی باشد. براساس مبانی نظری و تجربیات بین المللی مناسب ترین روش اصلاح سن بازنشستگی به صورت تدریجی است به طوری که هر سال شش ماه به این سن افزوده شود اما افزایش یکباره به اندازه پنج سال مغایر با تجربیات بین المللی است و آثار و تبعات مخربی خواهد داشت زیرا بازنشستگانی که در انتظارند در سال جاری بازنشسته شوند زمانی که ببینند بازنشستگی آنها به تعویق افتاده، شوک روانی به آنها وارد می شود و این افزایش یکباره مصداق بی عدالتی است. بنابراین بهتر بود این پنج سال افزایش سن بازنشستگی به تدریج در طول 10 سال عملیاتی می شد زیرا چنین افزایشی احساس بی عدالتی و ریسک های اجتماعی و سیاسی را به دنبال دارد.»
کارشناسان درباره افزایش سن بازنشستگی می گویند با توجه به اینکه سال هاست که امید به زندگی در ایران افزایش یافته و در 15 سال اخیر این سن با هفت سال افزایش به 72 سال رسیده بنابراین دوره بازپرداخت صندوق های بازنشستگی افزایش پیدا کرده است و این افزایش بازپرداخت های بازنشستگی بر منابع و مصارف صندوق ها تاثیر گذاشته به طوری که از طرفی کوتاه شدن دوره پرداخت حق بیمه و سهل الوصول شدن شرایط بازنشستگی پیش از موعد، منابع صندوق را محدود کرده و از طرف دیگر به خاطر ثابت ماندن و کمتر شدن سن بازنشستگی در این سال ها، دوره بازپرداخت صندوق بازنشستگی و مصارف صندوق بیشتر شده و صندوق های بازنشستگی در وضعیتی قرار گرفته اند که مصارف آنها از منابع شان بیشتر شده و سال هاست نقطه سربه سر را پشت سر گذاشته اند.
بانک جهانی و گزارش ورشکستگی تا 2030
بانک جهانی با انتقاد از مقررات مربوط به بازنشستگی در ایران پیش بینی کرد سازمان تامین اجتماعی ایران در اثر این مقررات غلط تا سال 2030، کلیه دارایی های خود را از دست داده و به کمک مالی دولت نیازمند شود. در تایید این خبر می توان اشاره کرد که امسال برای نخستین بار سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت مستمری بازنشستگان خود از شبکه بانکی کشور 700 میلیارد تومان وام دریافت کرد. به گزارش بانک جهانی در سال 2006 با نام «نظام های بازنشستگی در خاورمیانه و شمال آفریقا»، نظام های بازنشستگی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دارای نارسایی های بسیار زیادی است. هزینه های بازنشستگی در این منطقه بسیار بالاتر از سطح متوسط جهانی است و در نتیجه این موضوع بار سنگینی را بر سازمان های تامین اجتماعی منطقه وارد کرده است. این گزارش هشدار داده در صورت ادامه روند فوق تا 20 یا 30 سال آینده سازمان های تامین اجتماعی در خاورمیانه و شمال آفریقا با اتمام ذخایر مالی خود و کسری بودجه مواجه خواهند شد. در بخشی از این گزارش که مربوط به ایران است کل هزینه های بازنشستگی برای سازمان های تامین اجتماعی در ایران معادل 1/2 درصد تولید ناخالص این کشور اعلام شده است. براساس این گزارش نظام غلط بازنشستگی در ایران باعث شده سازمان بازنشستگی کشور با اتمام ذخایر مالی خود مواجه شود. در اثر این نظام غلط در حال حاضر کسری بودجه گریبانگیر این سازمان شده است. بر اساس برآورد های انجام شده کل ذخایر سازمان مذکور در پایان سال 2001 حدود2/551 میلیارد دلار بوده است.
براساس پیش بینی بانک جهانی تعداد کسانی که به این سازمان حق بیمه می پردازند تا سال 2020، تنها 110 درصد افزایش خواهد یافت و این در حالی است که تعداد کسانی که از این سازمان مستمری خواهند گرفت تا سال 2020 ، 226 درصد افزایش خواهد یافت. رشد سالانه پرداخت کنندگان حق بیمه به این سازمان تا سال 2020، بالغ بر0/5 درصد و مستمری بگیران به این سازمان 4/6 درصد پیش بینی شده است.
در ادامه گزارش بانک جهانی، وضعیت مالی سازمان تامین اجتماعی نسبت به سازمان بازنشستگی کشوری بهتر ارزیابی شده و در عین حال نسبت به بروز کسری بودجه در این سازمان تا سال 2030 هشدار داده شده است. این بانک هشدار داده در صورت ادامه روند کنونی و عدم اصلاح سیاست های بازنشستگی سازمان مذکور تا سال 2030 کلیه ذخایر خود را از دست خواهد داد و به کمک های مالی دولت نیازمند خواهد شد.
*****
ترس و واهمه وزرای کابینه دولت کودتا از روبرو شدن با دانشجویان
صبح امروز، یکشنبه، دکتر محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت کودتا بدون هیچ گونه اعلام قبلی در دانشگاه کاشان حضور یافت. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، به گفته ی دانشجویان وی از ترس روبرو شدن با اعتراضات دانشجوئی بدون هیچ گونه اطلاع قبلی و یا مراسم خوشامدگوئی رسمی در این دانشگاه حاضر شده و پس از افتتاح طرح مورد نظر در دانشگاه کاشان شتابزده این دانشگاه را ترک کرد. هم چنین به گفته دانشجویان هیچ یک از اساتید و کارمندان دانشگاه کاشان هم اطلاع قبلی از حضور وی در دانشگاه نداشته اند. بنا به گفته های دانشجویان وی قرار است به منظور افتتاح طرحی دیگر در یکی از دانشگاه های شهر اصفهان حضور یابد.
گفتنی است در پی اعتراضات زنجیره ای در دو دانشگاه کشور یعنی دانشگاه تهران و شریف به حضور وزیر علوم کابینه احمدی نژاد، و نیز اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد، وزرا و مقامات دولتی بدلیل ترس و پرهیز از رویاروئی با دانشجویان معترض به اجبار بازدیدهای خود را بدون هیچ گونه اطلاع قبلی صورت می دهند.
هفته ی گذشته نیز حدادعادل نماینده مجلس پس از حضور در جلسه گروه فلسفه دانشگاه تهران بطور غیرمنتظره ای با اعتراضات دانشجویانی روبرو شد که وی را "حامی قاتل" و یا "وکیل ضد ملت" خطاب می کردند.
*****
فقرا زیاد می‌شوند، کمیته امداد افتخار می‌کند
خبر آنلاین: این روزها برخی مسئولان کمیته امداد امام خمینی بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوند و از افتخاراتشان در مورد افزایش تعداد افراد تحت پوشش این کمیته سخن می‌گویند.
الناز محمدی: همیشه تصویرشان اینطورآغاز می‌شود: کلوزآپی شطرنجی از آدم‌هایی که معلوم نیست بنابر چه قضا وقدری «فقیر» نام گرفته‌اند. ماه رمضان که می‌آید که تعدادشان در تلویزیون بیشتر می‌شود؛ کودکانی که نشسته‌اند روی زمین ودورتادور سفره‌ای، «روزه»هایشان را «افطار می‌کنند.» ازاین به بعد داستان، همیشگی است: تعدادی از مسئولان کمیته امداد امام خمینی بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوند و از افتخاراتشان در مورد افزایش تعداد افراد تحت پوشش این کمیته سخن می‌گویند. بعد فصل مدرسه‌ها از راه می‌رسد و دوباره همان داستان تکرار می‌شود؛ پایگاه‌ها و صندوق‌های زیادی که در آن‌ها و در سطح شهرها کار گذاشته شده‌اند تا کمک‌های مردمی را برای افراد تحت پوشش کمیته امداد جمع آوری کنند. حدس زدن اسم این مراسم خیلی هم سخت نیست: «جشن عاطفه ها» در سال‌های زیادی که کمیته امداد تأسیس شده، هرسال شاهد این قضیه بوده‌ایم که مسئولان آن با بیان اینکه تعداد افراد تحت‌پوششان در حال افزایش است، این موضوع را به عنوان نکته مثبتی اعلام کرده‌اند؛ نکته‌ای که با خودداری وزارت رفاه و وزیرش از تعیین خط فقرهمراه شده است و خود به خود این قضیه را به عنوان دو موضوع همراه با هم درآورده است، موضوعی که حالا تبدیل به مشکل شده و به نظر می‌رسد مسئولان این دو سازمان هم دل خوشی از مطرح شدن آن در رسانه‌ها ندارند و معلوم نیست تا چه زمانی این سیر صعودی افتخار به زیاد شدن تعداد فقیران که تعداد زیادی از آنها تحت حمایت کمیته‌امداد هستند، می‌خواهد ادامه داشته باشد.
فقیران زیاد می‌شوند
اعلام آمار افزایش تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد، با اعلام میزان کمک‌های مردمی به این کمیته همراه است، به طوری که سرپرست کمیته امداد امام خمینی‌ پس از برگزاری جشن عاطفه‌های امسال گفت که «طی 14 سال برگزاری جشن عاطفه‌ها مردم سخاوتمند و نیکوکار بیش از 250 میلیارد ریال به این امر خداپسندانه کمک کرده‌اند.»
از طرف دیگر سعید ستاری معاون توسعه مشارکتهای مردمی کمیته امداد خبر داده است: «هم‌اکنون 850 هزار دانش‌آموز و دانشجو نیازمند در کشور تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی هستند.» «هادی مقدسی»، نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در مورد افزایش تعداد افراد تحت پوشش به «خبر» می‌گوید: «کمیته امداد امام خمینی در روز‌های نخست انقلاب اسلامی به منظور از بین رفتن فقر در حلبی آباد‌هایی که با ظلم و جور رژیم پهلوی شکل گرفته بود به دستور امام خمینی شکل گرفت تا بعد از مدتی این کمیته بتواند این افراد را از این فقر و ستم اجباری نجات دهد و به وضع موجود آنان رسیدگی کند تا جایی که دیگر از این افراد در جامعه نداشته باشیم. قرار بود به مرور زمان این کمک‌ها و رسیدگی به افراد بی‌بضاعت متوقف شود ودر تمامی زمینه‌ها شرایط را برای اشتغال زایی و کار آفرینی افراد مهیا سازیم. اما این اتفاق نیفتاد یا بهتر است بگویم که آرمان و هدف امام تحقق پیدا نکرد.» او ادامه می‌دهد: «حال به نظر می‌رسد که خوب است که مسئولان کمیته امداد امام خمینی تغییری در سیاست خود بدهند و در جهت اشتغال زایی گام بردارند و به فکر ایجاد کار و توسعه آن باشند. گرچه نمی‌توان از فعالیت‌های گسترده‌ای که کمیته در این راستا انجام داده است به سادگی گذشت اما به نظر می‌رسد که اعلام آمار بسیار زیادی که این کمیته ارائه می‌دهد باید تغییر یابد و کمیته در صدد باشد تا آمار افرادی را اعلام کند که از تحت پوشش کمیته درآمده‌اند. این آمار افرادی که زیر پوشش کمیته هستند نمی‌تواند جزو افتخارات باشد. گرچه عدالت‌گستری جمهوری اسلامی در نظر دارد که چه اقداماتی در این کمیته انجام می‌گیرد و مغفول نمی‌ماند.»
معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی هم از مشارکت و همکاری 20 میلیون نفری مردم در سراسر کشور با این نهاد مقدس خبر داده است. «سعید ستاری» ادامه داده است: «این میزان همکاری و تعامل گروه‌های مشترک مردم در بحث صدقات، خیرین، طرح اکرام و... است.» او از همکاری 25 دستگاه اجرایی با کمیته امداد خبر داد و بیان کرد: «سازمان اوقاف و امور خیریه، هلال احمر، آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، جهاد دانشگاهی و... از جمله این دستگاههای اجرایی کشور هستند که در جهت کمک به نیازمندان تحت‌پوشش کمیته امداد سراسر کشور همکاری می‌کنند. معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی از مشارکت و همکاری 20 میلیون نفری مردم در سراسر کشور با این نهاد خبر داده است. این خبرها در حالی اعلام می‌شود که حالا دیگر سال‌هاست تعدادی از انجمن‌های غیردولتی فعال در حوزه حمایت از اقشار آسیب پذیر، از کافی نبودن اقدامات کمیته امداد در مورد این اقشار انتقاد می‌کنند، انتقاداتی که با گلایه‌هایی مبنی بر ندادن اختیارات کافی به این انجمن‌ها همراه است. نکته دیگر در این میان این است که علاوه بر عنایات مقام رهبری، هدایا و کمک‌های مردمی و مؤسسات، دریافت صدقات و درآمد حاصل از فعالیت‌های اقتصادی امداد امام، دولت هم یکی از منابع تأمین بودجه این کمیته است، اما خیلی از اوقات هست که گوینده‌های خبر تلویزیونی از این کمک‌ها، با نام کمک شخصی شخص رئیس‌جمهور به کمیته امداد خبر می‌دهند.
کار کمیته امداد این نیست
از سوی دیگرتعدادی از کارشناسان، موازی کاری میان وزارت رفاه، سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی را به عنوان یکی از عوامل اصلی این مشکلات می‌دانند و این در حالی است که این وزارتخانه که باید جمعیتی به گستردگی ایران، حدود 28 میلیون بیمه شده تأمین اجتماعی، 2 میلیون افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی و حدود 6 میلیون افراد تحت پوشش کمیته امداد را پوشش دهد، نه تنها به یکپارچه شدن خدمات سازمان‌های فعال در این حوزه منجر نشده، بلکه در برخی موارد، این خدمات‌رسانی را به تعویق انداخته است.
اما در این میان با اینکه هرروز شاهد نمایش خدماتی هستیم که کمیته امداد امام خمینی به افراد تحت پوشش می‌رساند، ولی بسیاری ازجامعه‌شناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که ترویج برنامه‌هایی مثل جشن‌های عاطفه‌ها، نیکوکاری و... چندان مؤثر نیست در صورتی که طبق قانون اساسی کشور، وظیفه حمایت از افراد محروم و بی‌بضاعت بر عهده دولت است. «محمدحسین مقیمی» نایب رئیس سابق کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی یکی از این کارشناسان است. او در گفت و گو با «خبر» معتقد است: «نباید پاسخ‌دادن به نامه یک میلیون ایرانی را به عنوان یک افتخار برای وزارت رفاه و دولت بدانیم، اینکه ما بگوییم هرروز جواب نامه تعداد زیادی از کمک بگیران را می‌دهیم وآن‌ها را تحت پوشش می‌بریم که افتخار نیست، بلکه کمک گرفتن مقدمه تنبلی است و وزارت رفاه و کمیته امداد باید به طور جدی به دنبال این باشند که هرروز تعداد کمک بگیران و قشر ضعیف در جامعه کم شود.»
او در ادامه می‌گوید: «واقعیت امر این است که حضور مردم در رونق چنین جشن‌هایی نمی‌تواند از وظایف دولت در قبال رسیدگی به محرومان و نیازمندان کم کند. در واقع، دولت موظف است که نسبت به مسائل و مشکلات قشر آسیب‌پذیر جامعه، از خود واکنش نشان دهد. وجود چند میلیون ایرانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، خود گواه این واقعیت است که دولت باید بیش از پیش در جهت تأمین معیشت و نیازهای اولیه این قبیل افراد، تلاش کند.» هرچند از طرف دیگر مسئولان کمیته امداد این مسئله را نمی‌پذیرند و در این سال‌ها همیشه از در دفاع از عملکردشان در آمده‌اند. «حبیب‌الله عسگراولادی»، نماینده ولی فقیه در کمیته امداد امام خمینی، یکی از این افراد است. اوبا تکیه بر اصل افتخار کمیته امداد به محروم یابی می‌گوید: «کار کمیته امداد گداپروری نیست بلکه محروم‌یابی در اعماق کشور است و حمایت از محرومین و هدایت آنها به اشتغال بومی و سالم و سلامت و نشانه زندگی آنهاست.» او با تأکید بر توجه رو به رشد مشارکت‌های مردمی به صورت سنتی خاطر نشان می‌کند: «باید هر روز در توسعه مشارکت‌های مردمی تحول ایجاد کنیم. راه حل برخی مشکلات تنها پرداخت وام نیست بلکه باید راه‌حل‌هایی شناسایی شود که از علت‌های محرومیت جلوگیری کرده و از بروز و ظهور معلول که همان پدیده فقر است پیشگیری
نماییم.»
*****
رئیس کمیسیون آموزش مجلس:اگر وارد بررسی مدرک شویم مدارک خیلی از مسئولان زیر سئوال می رود
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره مقاله مورد سئوال وزیر علوم گفت: یک سری بررسی ها در این باره از سوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس صورت گرفته شده اما بررسی مقاله نوشته شده با سطوح علمی و مدارک آموزشی تفاوت دارد.

دکتر عباسپور افزود:بررسی های ما نشان می دهد کار دانشجوی وزیر علوم در آن زمان اصالت داشته ولی از حیث جمله بندی ها و برداشت از مقالات دیگر بدسلیقگی صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: اصالت تحقیقات پی اچ دی، وزیر علوم قابل قبول است اما در ارتباط با نگارش علمی بحث هایی رعایت نشده و حالت تذکری دارد.
وی درباره بررسی مدرک محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور تصریح کرد: اگر وارد بررسی مدرک شویم مدارک خیلی از مسئولان زیر سئوال می رود خود دولت هم طرحی را برای بررسی مسئولان ارائه کرد که البته توصیه ما به دولت که قرار بود مدارک مسئولان از سال 60 به بعد را بررسی کند این بود که مدارک مسئولان فعلی را بررسی نماید چون بسیاری از مسئولان سابق هم اکنون بازنشسته شده اند.
عباسپور ادامه داد: البته آقای زاهدی وزیر علوم دولت نهم حرکتی را در راستای بررسی مدرک مسئولان آغاز کرد که خیلی هم در این رابطه جلو نرفت.
*****
فشارها ادامه دارد؛ تهدید و احضار گسترده دانشجویان دانشگاه های اصفهان به نهادهای امنیتی
چند تن از فعالان دانشجوئی دانشگاه های اصفهان از سوی نیروهای امنیتی مورد تهدید قرار گرفته و به نهادهای امنیتی احضار شده اند.
طی تماس تلفنی با خانواده این دانشجویان و نیز احضارهای صورت گرفته، فعالین اجتماعی به صدور احکام سنگین در دادگاه انقلاب شهر اصفهان تهدید شده اند. تعدادی از این دانشجویان طی سال گذشته نیز در بازداشت بسر برده و سپس با وثیقه ی سنگین 150 میلیونی از باداشتگاه آزاد شدند.
حسین سرشومی دانشجوی زمین شناسی دانشگاه اصفهان، امیر محسن محمدی دانشجوی روزنامه نگاری، دانشگاه میبد، مازیار معصومی دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه اصفهان، بهمن خدادادی دانشجوی، رشته جهانگردی دانشگاه شیخ بهایی، علی اجاقی دانشجوی رشته اقتصاد دانشگاه اصفهان از جمله دانشجویان احضار شده هستند.
به گفته فعالین دانشجویی تعداد احضارها به کمیته انضباطی و همینطور اداره اطلاعات، بیش از اخبار منتشر شده است و برخی دانشجویان به دلایل گوناگون از انعکاس آن خودداری کرده اند.
گفتنی است موج فشارهای گسترده بر فعالین دانشجوئی در دانشگاه های مختلف از دو ماه پیش آغاز شده و هم چنان ادامه دارد و طی آن بیش از هزار دانشجو مورد تهدیدات از سوی مراجع انضباطی و امنیتی قضائی قرار گرفته اند و یا احکام سنگین محرومیت از تحصیل خود را دریافت کرده اند.
*****
صدور 15 ترم حکم منع تحصیل برای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران
در پی احضار بی سابقه ی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم به کمیته ی انضباطی در تابستان گذشته، یازده دانشجوی این دانشگاه، احکام محرومیت از تحصیل دریافت کردند.
با شروع سال تحصیلی جدید، مهران عباسی زاده، فاروق معروفی، محمد قدس، هادی بینش، حسن افشاری، سامان جوادی نژاد، امین شجاع، سعدی سپانتا، محمد شریفی، صدرا بلوکی، امجد صالحی" هر کدام به یک یا دو ترم منع موقت از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شدند و جمعا 15 ترم ممنوعیت از تحصیل برای دانشجویان این دانشگاه صادر شده است.
لازم به ذکر است که حکم دبیری حسن افشاری، سامان جوادی نژاد، سعدی سپانتا نیز لغو گردیده و این دانشجویان ملزم به پرداخت خسارت دوره ی دبیری خود شده اند.
محمد شریفی عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم و نیز یکی از دانشجویانی که با حکم محرومیت از تحصیل روبرو شده است، در مصاحبه با خبرنامه ی امیرکبیر درباره صدور این احکام سنگین گفت: «دولت نامشروع احمدی نژاد در ادامه ی سرکوب معترضان، شروع به برخورد با دانشجویان کرده است».
وی هم چنین در این رابطه به خبرنامه امیرکبیر گفت: «دولت برای جلوگیری از اعتراض دانشجویان، به بهانه ی واهی شیوع بیماری، دست به تعطیلی یک هفته ای دانشگاهها زد و در ادامه، با صدور احکام منع از تحصیل، شروع به حذف دانشجویان فعال از سطح دانشگاهها کرده است.»
گفتنی است موج فشارهای گسترده بر دانشجویان دانشگاه های مختلف از سوی کمیته های انضباطی و نهادهای امنیتی و قضائی ادامه دارد و طی آن از دو ماه گذشته بیش از هزار دانشجو با فشار و تهدید روبرو شده و یا احکام سنگین کمیته انضباطی مبنی بر ممنوعیت از تحصیل و یا اخراج را دریافت کرده اند.
*****
سابقه یهودی احمدی‌نژاد / ترفند دیگر بخش رسانه‌ای کودتاگران؟
گزارش یکی از یاران "یهودی" ما:
اخبار عبدالله شهبازی و مهدی خزعلی و داستان‏پردازی‏های نوری‏زاده درباره "يهودی تبار بودن احمدي‌نژاد" سر از ديلي تلگراف درآورده است، آن هم فقط با استناد به خزعلی و نوری زاده و با اشاره به عكسی از شناسنامه احمدی‏نژاد.
تنها مستند حرف نوریزاده و خزعلی است كه میگویند اسم خانوادگی احمدینژاد "سبورجیان" بوده، كه به احمدینژاد تغییر كرده. بعد ادعا میكنند كه "سبورجیان" یكی از اسامی مختص خانواده‌های یهودی در ایران است: معنیاش هم هست بافنده سبور كه شال بلند یهویان است!
در نسخه آن لاین لغتنامه دهخدا هم واژه "سبور" توسط "اعضای سایت" به لغتنامه اضافه شده است: صفحه مربوط به لغت "سبور" را كه باز میكنید باكسی در صفحه هست كه در آن نوشته: "این واژه توسط اعضای سایت به لغت نامه اضافه شده است." مبلغان این نظریه به همین صفحه استناد میكنند تا بگویند به دهخدا استناد كرده‌اند. اما چیزی كه كاربران اضافه كرده‌اند این است (كه البته كه به شال و این جور مسایل ربطی ندارد):
سبور: واژه ای عبری است (סבור) به معنی تصور کننده، معتقد. سبورا (סבורא) به معنی فکر کننده و استدلال کننده و جمع آن سبورایم (סבוראימ) لقب مروجین تلمود است. (فرهنگ عبری- فارسی حییم)
من نتوانستم به فرهنگ عبری - فارسی حییم دست‌رسی پیدا كنم، اگر كسی توانست لطفاً بنویسد كه آیا چنین چیزی در ذیل مداخل آن هست یا نه (كه طبعاً باید حاصل دست‌كم دو مدخل باشد، اگر اصلاً باشد). فقط اگر دیده باشید میدانید كه واژه "سبور" نه در خود دهخدا هست و نه در فرهنگ سخن.
اگر اجزاء این "تعریف" اضافه شده به نسخه آن‌لاین لغتنامه را مستقلاً بجویید تا حدی روشن میشود كه قضیه چیست:
סבור: adj. thinking; of the opinion סבורא:Savora (Aramaic: סבורא, plural Savora'im, Sabora'im, סבוראים) is a term used in Jewish law and history to signify the leading rabbis living from the end of period of the Amoraim (around 500 CE) to the beginning of the Geonim (around 700 CE). As a group they are also referred to as the Rabbeinu Sevorai or Rabanan Saborai, and may have played a large role in giving the Talmud its current structure. Modern scholars also use the term Stammaim (Hebrew = closed, vague or an unattributed source) for the authors of unattributed statements in the Gemara.
خب چیزی كه من از این‌ها میفهمم كلا ربطی به ریسندگی و بافندگی و چیزی كه تلگراف از نوریزاده نقل كرده ندارد:
The Sabourjians traditionally hail from Aradan, Mr Ahmadinejad's birthplace, and the name derives from the Jewish for "weaver of the Sabour", the name for the Jewish Tallit shawl in Persia. The name is even on the list of reserved names for Iranian Jews compiled by Iran's Ministry of the Interior.
من واقعاً نمیدانم این چیزها درست است یا نه؛ شدیداً به آن مشكوكم و البته یك جزئش هم مسلماً "ریسندگی و بافندگی" است: بر فرض كه همه این‌ها درست باشد و پدر احمدی نژاد هم تغییر دین داده باشد؛ این روانشناسی كه او برای پنهان كردن اصالتش چنین و چنان میگوید را از كجا آورده‌اید؟
مسئله این است كه تاكید بر یهودی بودن یا نبودن پدر احمدی نژاد در وضعیتی كه در آن هستیم هیچ نتیجه‌ای ندارد، الا این كه بخشی از احساسات منفی ای كه متوجه احمدی نژاد هست را به سوی یهودیان برگرداند. در واقع چنین تبلیغی ظاهراً دارد از ظرفیت‌های موجود یهودستیزی استفاده میكند تا احمدی نژادرا بزند اما در واقع هم از بار آنتیسمیتیزم گفتار احمدی نژاد میكاهد، و هم پای مقصر همیشگی یعنی قوم یهود را به وسط میكشد: "ببینید! این یهودیها چه موجوداتی هستند، حتی نفی هالوكاست هم كار خودشونه!!" چنین رفتاری با اقلیت یهودی ایران كه همه میتوانیم تصور كنیم چه وضعی دارند، مصداق عدول از مروت است.
توسل به این مسایل جداً تاسف آور است و میتواند بالقوه خطرناك باشد. فكر كنم وضعیت سیاسی كه در آن هستیم به قدر كافی روشن باشد كه برای فهمش دست‌كم نیازمند درآوردن مذهب جد و آباء این و آن نباشیم. احمدی نژاد هر كس كه هست، خودش است و خوب و بد عملش را نمیتوان پای پدرش، یا مذهب پدرش، نوشت؛ هر كس كه می خواهد بوده باشد، و به هر چیزی كه اعتقاد داشته است.
*****
2 گزارش ویدیویی از اعتراض دانشجویان دانشگاه شریف به حضور محمدجواد لاریجانی در این دانشگاه
دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با شعارهای مرگ بر دیکتاتور به استقبال تئوریسین هتاک حامی کودتا رفتند و سپس با خروج از سالن اجتماعات در مقابل این محل به سر دادن شعارهایی در اعتراض به وی پرداختند.


***

*****
نگرانی اصول گرایان هم رو به افزایش است؛ اختلاف شخصیت در "فرقه احمدی نژادی ها"
علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس هشتم طی گفتگوی مفصلی با روزنامه "تهران امروز" به نکات مهمی پیرامون دولت و خصوصیات فردی احمدی نژاد اشاره کرده است. در این مصاحبه وی مدعی شد: "من می‌خواهم بگویم [در انتخابات ریاست جمهوری دهم] بین جریان اصولگرای منتقد دولت و اصولگرایان حامی دولت هم این شکاف‌رو‌به‌گسترش بود.اگرچه اکثر اصولگراها در نهایت به ‌آقای احمدی‌نژاد رای دادند، ولی این یک نوع رای دادن اضطراری بود و بسیاری از آنها با چشم گریان به‌ایشان رای دادند و در دل خودشان راضی نبودند. در واقع شخصیت خاص آقای احمدی‌نژاد که در مناظره‌ها بیشتر بروز کرد، به‌ گونه‌ای بود که اختلافات را تشدید می‌کرد."
مطهری، احمدی نژاد و اطرافیانش را "فرقه ای" خواند با عقاید خاص خودشان و افزود:"ببینید، من قبل از انتخابات هم این مطلب را گفتم که آقای احمدی‌نژاد یک کاندیدای مستقل است و نماینده جریان اصولگرایی نیست. همان‌طور که در سال 84 هم ایشان در واقع نماینده جریان اصولگرایی نبودند. در آن دوره نیز وی برخلاف نظر اکثریت اصولگراها و به‌ویژه سران جریان اصولگرایی وارد صحنه شد. با تمهیداتی هم که از قبل چیده بود و ارتباطی که با مساجد و توده مردم برقرار کرده بود، بالاخره رای آورد."
وی افزود:" اما من تقریبا از حدود یک سال بعد احساس کردم ایشان افکار خاصی دارد و مخصوصا در مسائل فرهنگی دید خاصی دارد. به ‌این نتیجه رسیدم که تصور ما درباره ایشان تصور درستی نبوده است و از همان موقع معتقد شدم که او یک اصولگرا نیست. می‌توانیم بگوییم یک فرقه‌ای هستند با افکار ویژه‌ای که برخی افکارشان را هم خیلی بروز نمی‌دهند. گاهی مثلا در صحبت آقای مشایی یک چیزهایی بروز پیدا می‌کند. یک دید خاصی نسبت به‌اسلام دارند، نوعی احساس خودکفایی در شناخت اسلام دارند، نوعی بی‌نیازی از روحانیت احساس می‌کنند و خلاصه افکار خاص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارند و در مجموع من اینها را اصولگرا نمی‌دانم."
نماینده مردم تهران در مجلس هشتم در قسمت دیگری از سخنان خود به برخی ابهامات و تناقضات رفتاری احمدی نژاد اشاره کرده و گفت: "کسی که التزام کافی به‌ولایت فقیه نداشته باشد، مثل جریانی که در انتصاب آقای مشایی به‌عنوان معاون اول پیش آمد و ماجرای دستور رهبری و... یا اینکه عقایدی در باب مسائل فرهنگی داشته باشد که با برخی اصول اسلامی سازگار نباشد، یا اینکه فرض کنید در موضوع عدالت‌ورزی احساس کنیم که عدالت ‌ورزی بیشتر به‌عنوان ابزار به ‌کار می‌رود؛ ابزاری برای حفظ قدرت".مطهری با اشاره به اتهاماتی که احمدی نژاد در مناظره با موسوی متوجه برخی از مسوولان نظام و خانواده های آنها نمود، گفت: "مثل آن چیزی که در انتخابات ریاست‌جمهوری رخ داد که در واقع در مناظره‌ها به‌گونه‌ای عمل شد که معلوم شد هدف، ایجاد فضای خاص در جامعه است برای افزایش آرا، نه اینکه واقعا دنبال اجرای عدالت باشند، برای اینکه اولا چرا در همان چهار سال گذشته این کار انجام نشد و این حرف‌ها زده نشد و درست در شب انتخابات انجام می‌شود؟ ثانیا چرا درباره اتهامات اقتصادی شخصیت‌هایی که حامی شما هستند، صحبتی نمی‌کنید؟ شخصیت‌های حامی شما و خانواده‌های آنها. ثالثا چرا زمانی که آقای پالیزدار همین حرف‌ها را در سطح وسیع‌تری گفتف از او حمایت نکردید و او به‌زندان افتاد؟ اینها نشان می‌دهد که عدالت‌خواهی بیشتر به‌عنوان یک ابزار برای خارج کردن رقیب از صحنه دیده می‌شود."
در حالی که بسیاری معتقدند "فرقه احمدی نژاد" تز اسلام منهای روحانیت را دنبال می کند و برخورد های تحقیر آمیز ایشان با برخی مراجع نیز از همین تز نشات می گیرد ، مطهری نیز در باره نحوه برخورد احمدی نژاد در مواجهه با روحانیت می گوید: "بیشتر اختلاف روحانیت با دولت برمی‌گردد به‌ نحوه برخورد دولت با روحانیت و مراجع. برخورد غرورآمیز و تکبر‌آمیزی هست که ممکن است حرف، درست باشد، اما نحوه برخورد ایجاد اختلاف می‌کند. درست مثل همان برخوردهایی که ایشان در مناظرات تلویزیونی ‌شان داشتند. برخی برخوردهای ایشان توأم با تحقیر بود، توام با تکبر بود. همان حرف را ممکن بود کسی با یک بیان خوبی بزند و طرف مقابل هم ناراحت نشود و مردم هم ناراحت نشوند ولی آن نحوه بیان و نحوه برخورد گاهی موجب دلگیری و نفرت می‌شود. اینجا هم همین‌طور است. به‌نظر من، ایشان باید نحوه عمل و نحوه ارتباطشان را با روحانیت تغییر بدهند."
نسترن ادیب راد در گزارشی که چندی پیش در سایت جرس منتشر شد، سعی نمود به این پرسش پاسخ بدهد که آیا احمدی نژاد از بیماری اختلال شخصیت رنج می برد یا خیر؟ وی معتقد است وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص این اختلال ضروری است:احساس خود بزرگ بینی، اشتغال ذهنی با تخیلات،اعتقاد به استثنایی و خاص بودن، احساس صاحب حق بودن یا شایستگی، در روابط بین فردی استثمارگر بودن ،همانند سازی با احساسات دیگران، حس حسادت به دیگران یا اعتقاد به مورد حسادت دیگران بودن و نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت.این گزارش می افزاید آنچه به طور جدی باید مورد توجه قرار بگیرد اینکه، ارتقای موقعیت اجتماعی افراد خودشیفته برای جامعه خطرناک است. آن‌ها امیال ناكام و عقده‌هاى حقارت خود را مى خواهند به نوعى جبران كنند. اما این سوال باقیست که آیا این خصوصیت تنها مختص محمود احمدی نژاد است؟ با بررسی دقیق تر در رفتار اطرافیان و حامیان نزدیک وی متوجه می شویم این اختلالات، به نوعی الگوی رفتاری در میان حلقه های نزدیک به احمدی نژاد تبدیل شده است. شاید همین اپیدمی موجب می شود که این "فرقه سیاسی" بیش از پیش برای منافع کشور خطرناک به نظر برسند.
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ