سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۸/۲۴

یکشنبه: 24/8/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:03 بامداد یکشنبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فیلمی از تجمع اعتراضی دیروز(چند ساعت پیش) مادران جانباختگان (مادران صلح)

*****
بيانيه دانشجويان دانشگاه خواجه نصير در حمايت از دو دانشجوي دربند اين دانشگاه
دانشجويان دانشگاه خواجه نصير در حمايت از دو همكلاسي بازداشت شده شان علي پرويز و سهيل محمدي بيانيه اي به شرح زير صادر كردند:
دانشجويان مسئول، فهيم و آگاه دانشگاه خواجه نصير
همگان آگاهيد که دانشگاه هسته مرکزي توليد انديشه ترقي خواهي و نهادي پيشرو در پرورش ارزشها و آرمانهاي والاي انساني و ملي در جامعه ما است. در مقاطع تاريک از تاريخ کشورمان، دانشگاه همواره به بازتوليد مفاهيم بديع و فضايل آزاديخواهي و استبداد ستيزي پرداخته است. دانشگاه با کنشگري فعال سياسي لبه برنده ي انتقادي است که افراد، روشها و عملکردهايي را هدف مي گيرد که حقوق اوليه انساني و منافع ملي مردم کشورمان را به خطر انداخته اند. هرگاه خطر استيلاي استبداد داخلي و خارجي کشورمان را تهديد کرده است، اين دانشجويان و اساتيد آگاه بوده اند که به مثابه حنجره رساي ملت، از سنگر مقاومت فرياد آزادي و برابري و حفاظت از منافع ملي را سر داده اند.
اينک به نظر مي رسد در اين شرايط حساس تاريخي که نقطه عطفي در آگاهي ملي پيدا شده است، دستهايي پنهان و آلوده در کارند تا فضاي دانشگاههاي کشور را با طراحي سناريوهاي پيچيده و شوم به انفعال بکشانند و فضاي تهديد و ارعاب و خفقان را جايگزين نشاط سياسي پديد آمده در ميان دانشجويان نمايند. طراحان اين سناريوهاي ضد ملي و ديني با همکاري نهادهاي شبه امنيتي در دانشگاهها سعي دارند تا با شناسايي و بازداشت گسترده فعالين دانشجويي و صدور احکام سنگين کميته انضباطي، دانشگاه و دانشجو را از به چالش کشيدن سياستهاي نادرست و ضد منافع ملي بازدارند.
توجه به حوادث رخ داده در چند هفته گذشته در دانشگاههاي مختلف کشور از جمله دانشگاههاي تهران، شريف، خواجه نصير، گيلان، شبراز، بابلسر و . . . نشان مي دهد که دعوت سخنراناني با سوابق نه چندان درخشان به دانشگاهها، بخشي از اين سناريوي طراحي شده است. اين افراد با حضور در دانشگاهها و طرح سخنان مناقشه برانگيز و خلاف واقع سعي در تحريک احساسات دانشجويان و به تشنج کشيدن فضاي دانشگاه دارند تا از اين طريق زمينه برخورد نهادهاي امنيتي و شبه امنيتي درون و بيرون دانشگاه با دانشجويان را فراهم آورند. صدور احکام سنگين کميته انضباطي در دانشگاه شريف پس از حضور آقاي محمد جواد لاريجاني و بازداشت دانشجويان دانشگاه تهران و خواجه نصير و گيلان پس از حضور آقاي صفار هرندي در دانشگاه به خوبي تاييد کننده اين مدعا است.
اما آنچه در دو هفته گذشته در دانشگاه خواجه نصير رخ داد نيز بخشي از همين پروژه سياه است که با دعوت صفار هرندي به دانشگاه کليد خورد. دستهاي پنهان نهادهاي موازي امنيتي درون دانشگاه با وجود مخالفت صريح حراست و مسئولين دانشگاه مقدمات حضور وي را در دانشکده برق فراهم آوردند. مسئولين دانشگاه و حراست نيز به جاي حفاظت از مرزهاي فضاي آکادميک و پاسداري از حريم قانوني دانشگاه، به اراده اين نهادهاي ناشناخته سر سپرده و با فيلمبرداري از دانشجويان دانشگاه و مذاکره ظاهري با نمايندگان دانشجويي، دانشجوياني را که به زعم باطل خودشان نقش فعالتري در اين جريان داشتند، شناسايي و به نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي معرفي کرده و به بياني ديگر چراغ سبزي براي بازداشت فرزندان دانشگاه خواجه نصير نشان داده اند.
حال آنکه تمامي دانشجويان به خوبي آگاهند که دانشجويان بازداشت شده، سهيل محمدي و علي پرويز، از جمله دانشجوياني هستند که همواره بر برخورد منطقي با حوادث تاکيد داشته اند. از قضا اين دانشجويان در روز حضور صفار هرندي در دانشگاه نيز سعي در کنترل عواطف جريحه دار شده دانشجويان از سخنان هتاکانه صفار هرندي داشته و در عين حال مذاکره با حراست و نيروهاي امنيتي بيرون دانشگاه را براي پيشگيري از بروز هرگونه خشونت نسبت به دانشجويان بر عهده داشته اند. اين دو نفر به همراه ساير دانشجويان در روز دعوت رياست دانشگاه براي مذاکره پيرامون بحران به وجود آمده نيز به نمايندگي از دانشجويان با دکتر بطحايي صحبت کرده اند که به نظر مي رسد همين فرآيند تعاملي موجب انتخاب ايشان به عنوان قربانيان اين پروژه شوم شده است. اما مسئولين و نهادهاي امنيتي موازي درون دانشگاه که با بي انصافي تمام اقدام به معرفي اين دو دانشجو به نهادهاي اطلاعاتي کرده اند، اين بار در انتخاب قربانيان پروژه خود دچار اشتباه جبران ناپذيري شده اند. مسئواين دانشگاه و حراست پس از بازداشت اين دو دانشجو که با هدف ايجاد رعب و وحشت در قلوب دانشجويان صورت گرفته است، به جاي پيگيري و فهم ريشه فتنه ايجاد شده و شماتت مسببين اصلي و فراهم آوردن زمينه آزادي آنان با استفاده از اختيارات ناشي از مسئوليت خود، تلاش کرده اند با دادن وعده هاي واهي پيگيري و آزادي عن قريب اين دو، افکار عمومي دانشگاه و احساسات جريحه دار شده دانشجويان و اساتيد را کنترل نمايند.
در اين زمان همه دانشجويان آگاه و هوشيار خواجه نصير که با عدم پيگري و کم توجهي افراد مسئول در حراست دانشگاه و تداوم بازداشت غيرقانوني دوستان خود مواجه مي شوند، در حمايت از ياران دربندشان به تظلم خواهي از مسئولين و نهادهاي مدعي هدايتگري امور بر مي خيزند و اعتراض خود را به اين هجوم سبعانه به حريم ايمن دانشجويان بيان مي کنند. دانشجويان به روشني نشان مي دهند که در برابر دخالت نيروهاي امنيتي در حريم مقدس دانشگاه و بازداشت غيرقانوني فرزندان دانشگاه ساکت نخواهند نشست و سناريوي بازداشت بي گناهان معصوم به جاي طراحان سناريو و برانگيزانندگان فتنه، سناريويي نخ نما شده است که هيچ فرد فهيمي حقانيت آنرا بر نمي تابد و دانشگاه با هوشياري کامل نسبت به آن واکنش فعال نشان خواهد داد.
اما شنيدن فرياد تظلم خواهي دانشجويان نه تنها به تلاش آنان براي حل مسئله منجر نشد، بلکه آنان دستپاچه از اتحاد دانشجويان در حمايت از ياران دربندشان سعي نمودند تا به دستور نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي و وزارت علوم با تهديد و ارعاب دانشجويان آنان را از شرکت در تجمعات منع کرده و به جاي تدبير در جهت حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنند. طراحان پروژه سرکوب دانشگاهها نيز بيکار ننشسته و تلاش کردند تا با وارونه جلوه دادن قضايا، تشنج و فتنه اي را که خود طراح اصلي آن هستند به دانشجويان نسبت دهند و بهانه اي براي سرکوب اعتراضات ايجاد کنند. فرستادن پيامکهايي به شماره هاي دانشجويان جديدالورود که فقط يکي از نهادهاي موازي امنيتي درون دانشگاه داراي شماره هاي آنان بوده و هشدار نسبت به تداوم اعتراضات، نشاندهنده اراده پليد آنان براي فريب افکار عمومي دانشجويان و پيش بردن سناريوي طراحي شده به هر قيمتي است. هم چنين ارسال اين پيامکها از شماره هاي مخابرات بيانگر هماهنگي ميان توطئه گران شبه امنيتي در ارگانها و نهادهاي مختلف خارج از دانشگاه با نهادهاي امنيتي شبه دانشجويي بوده و ميزان اهميت و گسترگي اين پروژه شوم را نشان مي دهد.
تمامي موارد شرح داده شده بيانگر آن است که اين دستهاي پنهان و طراحان توطئه شناخت صحيحي از دانشجو و دانشگاه ندارند. اين توطئه گران و مزدوران اجرايي آنان بايد بدانند که طراحي اين سناريوهاي نخ نما شده براي مقابله با جريان متفکر و انديشمند دانشگاه نه تنها ثمري نخواهد داشت، بلکه به آگاهي و اتحاد هر چه بيشتر دانشجويان و مقاومت دليرانه آنان در برابر تماميت طلبي ضد قانوني آنان خواهد انجاميد. اين فتنه گران بايد بدانند که دانشجويان تمام کشور بر خلاف گمان آنها بازيچه هايي فاقد شعور و آگاهي نيستند. بلکه طبق گفته دکتر بطحايي نخبگاني نوراني، البته نه در نام که در عمل هستند که اگر فرصت کارگرداني در خانه خودشان را نداشته باشند، بازيچه سناريوهاي طراحي شده در نهادهاي نامعلوم خارج از دانشگاه نيز نخواهند شد. دانشجويان بازيگراني با اراده آزاد در اين عرصه هستند که حق را از باطل به خوبي تميز مي دهند و تسليم صحنه آرايي افراد مجهول الهويه و نهادهاي شبه امنيتي و شبه دانشجويي درون و بيرون دانشگاه نخواهند شد. دانشجويان با هوشياري کامل در برابر اجراي اين پروژه شوم ايستاده و با تحليل دقيق شرايط، امکان هر گونه سوء استفاده از حرکات حق طلبانه و تظلم خواهانه خود را از آنان سلب خواهند کرد.
ما دانشجويان دانشگاه خواجه نصير براي آنکه خيال خام موفقيت در اجراي اين پروژه سياه را براي فتنه گران اصلي به کابوسي شوم تبديل نماييم، به مسئولين دانشگاه اين فرصت را مي دهيم تا با درايت کافي و مسئوليت پذيرانه اين مسئله را مديريت نموده و موجبات آزادي فوري و بي قيد و شرط هم کلاسيهاي در بندمان، سهيل محمدي و علي پرويز را فراهم آورند. ما مصرانه از مسئولين دانشگاه و به ويژه شخص دکتر بطحايي درخواست داريم که ضمن استخلاص ياران در بندمان، نشان دهند که در برابر دخالت نهادهاي امنيتي و شبه امنيتي در امور جاري و فضاي دانشگاه استوار ايستاده اند و اجازه نخواهند داد که دستهايي آلوده مسائل درون خانواده دانشگاه را به بحراني براي دانشجويان، اساتيد و مسئولين بدل نمايند.
بدون شک تدبير صحيح مسئولين دانشگاه موجب همبستگي و اتحاد بيشتر ميان دانشجويان و مسئولين شده و انتظار مي رود که اعتماد از دست رفته را دوباره به دانشجويان بازگرداند. در عين حال هشدار مي دهيم که افکار عمومي دانشجويان و اساتيد با هوشياري حوادث و حرکات تمامي افراد و نهادهاي شبه دانشجويي و شبه امنيتي درون دانشگاه را زير نظر دارد و چنانچه اقدامي ناصواب و تشنج آفرين از سوي آنان صورت گيرد يا تلاش کنند که اراده مسئولين دانشگاه را در جهت سوء هدايت نمايند، دانشگاه خاموش نخواهد نشست و پاسخي در خور حرکات دسيسه چينان به آنان خواهد داد.
در انتها اميد داريم که مسئولين دانشگاه و حراست از فرصتي که دانشجويان جهت اعتمادسازي در اختيارشان قرار داده اند، حسن استفاده را کرده و از آن جهت آزادي فوري و بي قيد و شرط همکلاسيهاي به ناحق در بندمان و تسکين عواطف جريحه دار شده خانواده دانشگاهي خواجه نصير به نحوي خردمندانه و مسئولانه استفاده نمايند و اگاه باشند که چشمان روشن بين دانشجويان هوشيار خواجه نصير از نزديک تمامي اقدامات آنان را زير نظر دارد.
*****
واکنش مجیدی به دولتی شدن فرهنگستان ها:نمی‌توانید بگویید نفس نکش!
مجید مجیدی در گفت‌و‌گو با «خبر» از مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر انتخاب اعضای فرهنگستان توسط دولت انتقاد کرد.
این فیلمساز که عضو پیوسته فرهنگستان هنر است، درباره مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر انتخاب اعضای فرهنگستان توسط دولت گفت: «من احساس می کنم فرهنگ و هنر را نباید به سیاست آلوده کرد . فرهنگستان ها به خصوص فرهنگستان هنر شانش بالاتر از اینها بود که به حوزه مسایل سیاسی کشیده شود. اعضای فرهنگستان عصاره نخبه های جامعه اند. هر کدام از آنها از بهترین های هنر این مملکتند و هرکدام جایگاه مردمی قابل توجهی دارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی با این تصمیم ضربه شدیدی در درجه اول بر پیکره فرهنگ و هنر کشور زده و در آینده نزدیک شاهد عواقب وخیم این مصوبه خواهیم بود. ضرر این کار جبران ناپذیر است.»
مجیدی درباره مباحث مطرح شده در آخرین جلسه اعضای فرهنگستان گفت: «مثل همه دوستان من هم در جلسه پیشنهادهایی داشتم که دوستان باید بنشینند و تصمیم بگیرند. اگر لازم باشد دبیر فرهنگستان این پیشنهادها را منتشر خواهد کرد.»
او واکنش احتمالی اعضای فرهنگستان را بعید نمی داند و معتقد است: «باید منتظر آینده بود تا برخورد مجمع و اعضای آن را دید. به هر حال اعضای فرهنگستان هرکدام اشخاص حقیقی معتبری هستند و به عنوان اشخاص حقیقی طبعا واکنش هایی خواهند داشت.»
مجیدی خطاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «این دوستان باید بدانند با هنرمند نمی شود با بخشنامه رفتار کرد. ما که از کسی وام نگرفتیم که بخواهیم وامدار کسی باشیم. ما که سیاسی نیستیم. فرهنگ برای یک ملت حکم نفس کشیدن را دارد. می توانید به من بگویید از خانه بیرون نیا ولی نمی توانید بگویید نفس نکش. متاسفانه ساختار قدرت به گونه ای است که می تواند گاهی به ضرر خودش هم عمل کند. چاقو می تواند دسته خودش را هم ببرد.»
*****
یادداشت ژیلا بنی‌یعقوب بعد از ملاقات حضوری با همسرش در اوین

بعد از چند ماه بالاخره توانستم به صورت حضوری با بهمن ملاقات کنم.زودتر از او به سالن ملاقات رسیده بودم. سالن بزرگ بود و تعداد خانواده هایی که ملاقات حضوری داشتند اندک ... پس می توانستم هر کدام از صندلی ها را برای نشستن انتخاب کنم.
اول فکر کردم میز و صندلی ها فرق زیادی با هم ندارد.نزدیکترین میز را به دری که زندانی ها از آنجا وارد می شوند ،انتخاب کردم و نشستم . دیوار مقابلم پنجره هایی بزرگ داشت.پنجره هایی که می شد درختان توی خیابان آن سوی زندان اوین را دید.از جایم بلند شدم و نزدیکترین میز را به پنجره ها انتخاب کردم و نشستم .با خودم گفتم این جوری بهمن در نیم ساعتی که با من ملاقات دارد می تواند شاخه های درختانی را ببیند که آن سوی دیوارهای زندان قرار دارند و می دانستم برای یک زندانی این خیلی غنیمت است .دوباره به درختان نگاه کردم .درختها از پشت سیم خاردارهای دیوارهای بلند اوین دیده می شد.جایم را چند بار عوض کردم.دنبال نقطه ای بودم که بهمن بتواند درخت ها را بدون سیم خاردار ببیند.اما چقدر تلاشم بی ثمر بود . دیدن هیچ درختی بدون سیم خاردار ممکن نبود. بهمن مجبور بود که سبزی درخت ها را از پشت سیم خاردارها ببیند.اما هرچه بود می توانست سبزی آن سوی اوین را ببیند.بهمن آمد ، چقدر هیجان آور بود که بعد از جند ماه می توانستم صدایش را مستقیم بشنوم و نه از پشت سیم تلفن ! می توانستم که چهره اش را واضح و شفاف ببینم و نه از پشت شیشه های مات سالن ملاقات کابینی و از همه مهم تر می توانستم دستش را توی دستم بگیرم و آرام به او بگویم :دوستت دارم و صبوری ، آرامش و مقاومت ات را می ستایم.وقتی مامور سالن ملاقات گفت :"وقت تمام شده !"هنوز خیلی از حرفهایمان مانده بود.اما چاره ای نبود ،وقت تمام شده بود.خوشحالم که بهمن توانست سبزی آن سوی دیوارهای اوین را ببیند ،هرچند از پس سیم خاردارها.
*****
علیخانی: هدف احمدی‌نژاد از طرح تغییر مدیریت مترو، بدست آوردن بودجه «یک‌میلیارد دلاری» است
قدرت الله علیخانی عضو فراکسیون خط امام مجلس گفت"دولتی که مدعی کوچک‌تر کردن مجموعه خود است، چطور می‌خواهد متروی تهران به این عظمت را از شهرداری گرفته و به مجموعه خود اضافه کند؟"
قدرت‌الله علیخانی در خصوص اظهارات محمود احمدی‌نژاد مبنی بر گرفتن مدیریت مترو از شهرداری و اضافه کردن این بخش به زیر مجموعه دولت، اظهار داشت"مگر می‌شود مدیریت شهری را به دوبخش تقسیم کرد که بخشی در اختیار شهرداری و بخشی در اختیار دولت باشد؟"
نماینده مردم قزوین در مجلس هدف محمود احمدی نژاد از در اختیار گرفتن مترو را بودجه یک میلیارد دلاری مترو عنوان کرد و سایت
پارلمان نیوز گفت"متاسفانه دولت تاکنون بودجه شهرداری، بخصوص بودجه مربوط به مترو را تخصیص نمی‌داد اکنون که مجلس با تصویب دوفوریت طرحی تشخیص داده باید یک میلیارد دلار برای مترو به شهرداری اختصاص دهد و دولت متوجه شده کارشکنی‌های او دیگر فایده ندارد و با این مصوبه مجلس می‌تواند صاحب پول شود می‌خواهد امورات مترو را در اختیار بگیرد."
عضو فراکسیون خط امام مجلس افزود"دولت باید متوجه شود که هر کاری باید از مسیر طبیعی انجام شود و در کار دیگران دخالت نکند، مگر دولت کم مشکل دارد که می‌خواهند بخش بزرگ و مشکل‌داری مانند مترو را نیز به مجموعه اضافه کنند."
علیخانی با تاکید براینکه دولت نباید دنبال دعوا باشد،گفت"زمانیکه کرباسچی در شهرداری تهران بود همیشه فکر می‌کردم آیا در آینده شهرداری به خوبی او در تهران خواهد بود، اما خوشبختانه قالیباف مانند کرباسچی در شهرداری تهران اقدامات مثبتی انجام داد و کارهای بزرگی را به نتیجه رساند."
وی گفت"مترو تهران آش دهان‌سوزی نیست و محسن هاشمی تاکنون پنج‌بار استعفا داده است اما قالیباف به دلیل تجربه و اقدامات موثر او موافقت نکرده است."
عضو فراکسیون خط امام مجلس با ابراز امیدواری نسبت به تصویب نهایی طرح اختصاص یک میلیارد دلار برای مترو تهران گفت"دولت نباید با شهرداری هر روز وارد یک دعوا شود بلکه باید به حل مشکلات کمک کند."

*****
فرمانده نیروی انتظامی:آموزش و پرورش بعد از اخراج دانش‌آموزان معتاد،مي‌گويد معتاد نداريم
احمدی مقدم در رابطه با آمار دانش‌آموزان معتاد تاکید کرد که"آموزش و پرورش ما اينطور است كه هر چه دانش‌آموز معتاد است از مدرسه بيرون مي‌كنند بعد مي‌گويند هيچ دانش‌آموز معتادي نداريم.‌عمده معتادان ما ترك تحصيلي‌ها هستند، آن‌وقت بعضي هاي مي گويند يك بروشور هم بدهيم به دانش‌آموزان كه بعد هم آنها بريزند زير پا و بروند، خب اين‌كار قطعا تاثيري ندارد."
فرمانده نیروی انتظامی همچنین به نقل از یکی از دوستان خارجی خوددرباره مدیریت و اجرا در ایران، گفت" يك دوست خارجي مي‌گفت ما سه سال طرح مي‌ريزيم، شش ماه اجرا مي‌كنيم اما شما شش ماه طرح مي‌ريزيد و سه سال اجرا مي‌كنيد.
خبرگزاری ایلنا گزارش داد که اسماعيل احمدي‌مقدم كه با لباس نيروي‌انتظامي در نشست تخصصي پژوهش در ستاد مبارزه با مواد مخدر، حاضر شده بود گفت"ما براي اينكه بتوانيم در رابطه با مواد مخدر تصميم صحيح اتخاذ كنيم بديهي است كه در ابتداي راه نياز به اطلاعات و شناخت وضع موجود داريم تا درادامه بتوانيم راه‌حل را پيدا كنيم."وي با اشاره به آمارهاي نادرست و زاويه‌هاي ديد متفاوت گفت:‌ در اين شرايط به نتايج نمي‌رسيم و اگر اطلاعاتمان را روي هم بريزيم و شناختمان را دقيق كنيم مي‌توانيم به رسيدن به نتيجه اميدوار باشيم.
دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر با بيان اين مطلب كه چاره‌اي نداريم جز يكسان‌سازي نگرش‌ها بين نخبگان گفت"همه عادت دارند كه بگويند ما بهترين كار را كرديم و كارمان در جهان بهترين است اما ما عادت نداريم اين را بگوييم البته مي‌توانيم بگوييم در يك مسير تكاملي قرار داريم و هم‌اكنون نسبت به گذشته در نقطه بهتري قرار گرفته‌ايم. ما براي كمال حتما يك راه طولاني داريم و اينكه بگوييم بهتر هستيم ممكن است باعث شود كه بنشينيم و كاري نكنيم.
"احمدي‌مقدم افزود"هر جا مي‌خواهند مشكلي حل نشود مي‌گويند اين مشكل احتياج به عزم ملي دارد؛ اين يعني آدرس دادن به جايي كه محالات است."فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به پروژه اتوبان تهران ـ شمال كه 14 سال پيش كليد خورد و هنوز ده درصد بيشتر پيشرفت نداشته‌ است، گفت"اين به اين دليل است كه مسير از ابتدا درست نبوده است و اگر زيست‌شناس و محيط‌شناس حمله نمي‌كردند شايد الان اينطور نبود."احمدي‌مقدم با بيان اينكه گام اول براي عزم ملي همراهي نخبگان است،گفت"گام بعدي بعد از ايجاد همگرايي نخبگان،‌ايجاد هم‌گرايي نخبگان و مسئولان است.تصميم‌ها نبايد به سلايق فردي برگردد و اگر چنين باشد قطعا ضمانت اجرايي نخواهد داشت و در صورت اجرا نيز مي‌بينيم كه مفيد نيست.
"احمدي‌مقدم گفت که" يك دوست خارجي مي‌گفت ما سه سال طرح مي‌ريزيم، شش ماه اجرا مي‌كنيم اما شما شش ماه طرح مي‌ريزيد و سه سال اجرا مي‌كنيد."دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر با بيان اينكه اگر ما در طراحي درست عمل كنيم هزينه كمتري براي اجرا مي‌پردازيم و به نتيجه هم مي‌رسيم، گفت"سياست زنداني كردن معتاد موجب گسترش ايدز بود كه اين برنامه يكي از اشتباهات بوده است."احمدي‌مقدم ادامه داد"اينكه نخبگان و مسئولان هم به ما برسند باز هم كل مشكل حل نشده است و ما بايد همگرايي اجتماعي هم داشته باشيم تا افراد اقناع شوند كه البته اجبار هم آخرين وسيله است."احمدي‌مقدم با بيان اينكه اگر حلقه‌ها را با يك نظام به هم متصل كنيم قطعا به نتيجه مي‌رسيم گفت"ما در سال‌هاي اول رشد تحقيقات هستيم ما نبايد خودمان را از دستاوردهاي علمي جهان محروم كنيم اما خود نيز بايد اقداماتي براي پيشرفت علمي داشته باشيم."دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر با بيان اينكه ما در عرصه چالشي در بحث مبارزه با مواد مخدر روبرو هستيم، گفت"سياست ما حمايت از توليدات علمي در اين زمينه است."
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
سایه شوم طناب بر سرزمین ما
احسان فتاحیان بامداد چهارشنبه گذشته در زندان مرکزی سنندج به دار آویخته شد. اتهام احسان عضویت در یک گروه سیاسی کرد بود که در مناطق کرد نشین ایران فعالیت سیاسی و مبارزاتی می کنند. آنچه در اخبار گفته شد، حمل اسلحه گرم توسط احسان بود که در پرونده حقوقی اش اعترافات وی نیز به آن ضمیمه شده بود. اما در نامه ای که او چندی پیش از اجرای حکم نوشت، اعلام کرد که این اعتراف در شرایط فشار زندان از وی گرفته شده.
هفته گذشته نیز عبدالحمید ریگی در زندان زاهدان به دار آویخته شد. اتهام او عضویت در گروه جنداله بود. او به همان جرمی اعدام شد که دو سال پیش نیز یعقوب مهرنهاد در چهاردم مردادماه 87 با همان اتهام اعدام شده بود.
همچنین هم اینک 12 نفر از فعالان کرد دیگر در استان کردستان حکم اعدام دارند. آنها زینب جلالیان، حبیب لطفی، شیرکو معارفی، رمضان احمد، فرهاد چالش، رستم ارکیا، فصیح یاسمنی، رشید آخکندی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر و حسین خزری نام دارند.
همه ما به یاد داریم که چند سال پیش وقتی هاشم آقاجری فعال سیاسی و استاد دانشگاه در شهر همدان برخی از مسائل اعتقادی را به چالش کشید، برای این آزاداندیشی اش در یک دادگاه بدوی در همدان، حکم اعدام دریافت کرد.
حکمی که در پی آن، شهر تهران به هم ریخت. دانشجویان به خیابانها آمدند و "نو دگر اندیشان سیاسی" در روزنامه هایی که هنوز نفس می کشیدند، بر علیه این حکم غیر انسانی و غیر منصفانه قلم زدند. گروه ها و نهادهای حقوق بشری، علمی و دانشگاهی شروع به بیانیه دادن و صف آرایی کردن علیه این حکم کردند و فریاد اعتراض از هر سو بلند شد و در نهایت این حکم در شرایطی که حکومت ایران خود را در معرض تهدیدی سیاسی- اجتماعی جدی می دید، شکسته شد اگرچه هاشم آقاجری مدتی را در زندان گذراند و سپس آزاد شد.
همه این رفتارهای بحق و شایسته و لازم و ستودنی در شرایطی صورت گرفت که معترضان، آزادی اندیشه و بیان را "حق" این استاد دانشگاه و روشنفکر مدنی می دانستند.
اما سوال من اینجاست که گستره دامنه "حق" تا کجاست؟! آیا "حق" احسان فتاحیان حتا اگر مخالف حکومت ایران و سیاستهای آن که جایی برای رشد او و همزبانان و هم قومی های کردش باز نکرده است، اعتراض نیست؟
من از مبارزه مسلحانه کومله، جنداله یا هر گروه اسلحه به دست دیگری نه تنها دفاع نمی کنم بلکه آنها را در اعدام احسان و یعقوب و عبدالحمید و همه اعدام شدگان و محکومان به اعدام شریک می دانم. آنها که اسلحه به دست جوانان معترض این خاک می دهند قطعا با اعدام کننده ای که حکم اعدام احسان و یعقوب و بقیه را امضا کرده است، همدستند.
اما چگونه و چرا جوانان این سرزمین، روزگاری را که باید صرف دانش و تفریح و بالندگی و زندگی سالم کنند، در رو آوردن به گروه های مسلح پارتیزانی در کوه و کمر و دشت به باد نا موافق می سپارند؟ چرا در سیستان و بلوچستان ریگی از دل کوه با زبان تفنگ سخن می گوید؟ چرا در خوزستان زبان اعتراض اقوام ما بریده می شود و دو دستی آنها را به سمت عرب نشینهایی که دائم چراغ سبز می زنند، هل می دهیم؟ چرا در آذربایجان، سخن گفتن از حق داشتن زبان مادری در مراحل آموزشی، به پچ پچه است. چرا که سزای آن زندان و احکام سنگین است؟
آیا کردستان خاک ایران نیست؟ آیا بلوچستان و سیستان حق رشد ندارند؟ آیا خوزستانی که ثروت ایران از کاسه اش می تراود، حق چرا پرسیدن ندارد؟ و اگر حکومت ایران کمر به اعدام جوانانی بسته است که به ساز سرکوبگرش نمی رقصند، آیا مردم شهرها و استانهایی که به میمنت وجود همان پول نفت و گاز، خود را در مسیر توسعه یافتگی یافته اند نیز فراموش کرده اند که ایران فقط تهران و شیراز و اصفهان نیست؟!
دانشجویانی که سینه را سپر دگر اندیشی می کنند آیا اندک عرق ملی به هموطنان جوانی که در معرض اعدام قرار دارند، ندارند؟
آیا سیاستمدارانی که در گذر ایام، ره به نو اندیشی برده اند و در صدد اصلاح امور، به اینجایی رسیده اند که با مردم سالیان دراز در محنت، همگام و هم ردیف شده اند، همچنان موضوع کومله و جنداله را دستاورد استکبار جهانی دانسته و چشم بر فقر و محرومیت و محدوودیت از همه سوی مناطق و استانهای محروم می بندند؟
حاشا اگر "حق"، این همه تنگ نظر باشد!
احسان و عبدالحمید نیز در این دو هفته گذشته اعدام شدند. فردا معلوم نیست نوبت کیست! اما نوبت هر که باشد به یقین او فرزند ایران است. آستینی بالا باید زد!
*****
ابتلای 25 دانش آموز حومه تهران به آنفلوانزا

مهر: مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران از ابتلای 25 دانش آموز به آنفلوانزای نوع A خبر داد و گفت: 16 نفر از این دانش آموزان در بیمارستان بستری هستند.علی سلیمانی با اعلام این خبر افزود: از تعداد کلاسهای تعطیل شده نسبت به هفته گذشته 18 مورد کاهش یافته و بدین ترتیب هم اکنون 253 کلاس درس در مدارس حاشیه تهران تعطیل هستند.هفته گذشته آمار کلاسهای تعطیل شده در مدارس شهرستانهای تهران 271 مورد و دانش آموزان مبتلا 19 نفر عنوان شد که 12 نفر آنها در بیمارستان بستری شده بودند.وزارت بهداشت اواخر هفته گذشته اعلام کرد که 58 نفر بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع A در کشور فوت شده اند.
*****
آمار مبتلايان به آنفلوآنزاي خوكي از عدد اعلام شده بيشتر است

وزير سابق بهداشت و درمان در مجلس هشتم با بيان اينكه تعداد زيادي از مبتلايان به‌آنفلوانزاي خوكي به دليل بدحال نبودن به پزشك مراجعه نمي‌كنند تصريح كرد:تعداد واقعي مبتلايان به ‌آنفلوانزاي خوكي بيشتر از عدد اعلام شده است. ‌
عليرضا مرندي در گفتگو با مهر در خصوص آخرين وضعيت كنترل آنفلوانزاي خوكي در كشور اظهار داشت: اين بيماري به شدت در كشور در حال گسترش و حداقل تا 2سال ادامه خواهد داشت و فقط به ايران ‌مربوط نمي شود بلكه در سراسر جهان گسترش يافته، بنابراين من با تعطيل شدن مدارس به دليل آنفلوانزاي خوكي ‌مخالفم.‌ وي ادامه داد: تعطيلي مدارس درست نيست و مي توان در صورت افزايش تعداد مبتلايان به آنفلوانزاي خوكي در يك ‌كلاس، تنها همان كلاس را براي مدتي موقت تعطيل كرد.‌
بر اساس آمار هاي ارائه شده از سوي وزارت بهداشت، حدود 3000 نفر در ايران به آنفلوانزاي خوكي مبتلا شده اند ‌كه از اين تعداد، 58 نفرجان خود را از دست داده اند.‌
*****
واگن‌هاي دست دوم چيني و روسي واگن پارس را زمين گير كرد

نايب رئيس شوراي كار شركت واگن پارس اراك با اشاره به مشكلات موجود در اين ‌شركت گفت: اين شركت هم اكنون با حدود 30 درصد از ظرفيت خود، كـــــار مي‌كنــــــــد.‌
محمدرضا هاشمي در گفتگـــــــو بـــــا فارس اظهار‌‌داشت: از آنجا كه بر اساس برنامه پنجم ‌توسعه كشور تعداد بسيار قابل توجهي واگن باري، مسافري و لكوموتيــــــــــو در خطوط راه‌آهن نيـــــــاز است و در ‌كنـــار آن، تقاضاي روز افزون به واگن‌هاي درون شهري كلان شهرها بـــــــــــــــه صـــــــــورت جــــــدي مطــــــرح است، در ‌صورتــــــــي كــــــــــــــه مشكلات فعلي صنعت واگن سازي كشور بررسي و‌‌‌حل و فصل نشود، نمي‌توان به آينده‌ واگن ‌پارس و صنعت واگن سازي كشور خوشبين بود. ‌وي تصريح كرد: بدون شك، در صورت ادامه روند فعلي نمي‌توان به‌‌آينده اين صنعت اميدوار بود و قطعا ‌براي پاسخگويي به‌‌‌‌اين نياز عليرغم وجود توان ساخت، راه براي واردات باز خواهد شد و يقينا آناني كه راه ‌را براي اين وضعيت هموار كرده‌اند در پيشگاه خداوند بزرگ و خون شهيدان گرانقدر انقلاب اسلامي مسئول ‌خواهند بود. ‌
هاشمي بـيــــــــــان داشــــت: ورود واگـن‌هـــــــاي دست دوم بـــــــــــاري و مسافربري از كشورهاي چين، روسيه ، اوكراين و آلمان ‌تـــــوسط شركت‌هاي خصوصي بهره‌‌بـــــــردار، از جملــــــه مواردي است كه سيستم فعاليت شركت واگن‌پارس را مختل ‌كرده است. ‌وي تصريح كرد: اين اقدام به دليل پايين بـــــــــودن قيمت‌ها و كيفيت بسيـــــــــار پايين صورت مي‌گيرد كه اصلي‌ترين معضل ‌واگن پارس محسوب مي‌شود، چراكه ورود واگن‌هاي دست دوم با قيمت بسيــــــــــار پايين توسط شركت‌هاي‌ ‌بهره‌‌بردار سبب عــــــدم ارائه سفارش بــــــــــه‌ ‌اين شركت و در نهايت افت توليد شركت مي‌شود.
*****
انتقاد وزير سابق ارتباطات از واگذارى شرکت مخابرات:ارزش مخابرات 50 ميليارد دلار است
معامله پرسروصدا و پرابهام مخابرات که بزرگ‌ترين واگذارى تاريخ بورس ايران به شمار مى‌رفت با پرداخت چک پيش‌پرداخت توسط کنسرسيوم اعتماد مبين قطعى شد. پس از بررسى‌هاى مجلس، سازمان بورس و سازمان خصوصى‌سازي، اکنون تنها نهادى که براى بررسى شرايط معامله بلوکى باقى مانده شوراى رقابت است. اما شوراى بورس اعلام کرده که شوراى رقابت نمى‌تواند مصداقى عمل کند و بررسى معامله مخابرات دور از شأن شوراست که به صورت مصداقى وارد مسائل شود بلکه بايد وظيفه خود را پيگيرى کرده و موضوع را بررسى کند. در همين حال رئيس شوراى رقابت گفته که بررسى شرايط معامله بلوکى شرکت مخابرات در دستور کار کميته‌هاى تخصصى شوراى رقابت قرار گرفته است. در همين شرايط است که وزير سابق ارتباطات، در ميزگرد واگذارى مخابرات گفته : ارزش واقعى سهام مخابرات 50 هزار ميليارد تومان است.
معامله قانونى است
به گزارش ايسنا و به گفته محمدرضا پورابراهيمي، ‌عضو شوراى بورس معامله بلوکى مخابرات براساس ضوابط و معيارهاى سازمان بورس انجام شده و از نظر دستورالعمل‌هاى موجود هيچ‌گونه مورد نقصى در اين معامله مشاهده نمى‌شود و اگر ضوابط ناقص است بايد کامل شود ولى ضوابط کامل ديگر ارتباطى به معامله مخابرات نداشته و در معاملات بعدى بايد لحاظ شود. وى ادامه داد: اگر سازمان خصوصى‌سازى قصد دارد شرکتى را واگذار کند که در آن تعيين صلاحيت مطرح است، مفهوم تعيين صلاحيت بايد به عنوان آئين‌نامه در شوراى رقابت بررسى شود يعنى موضوع مورد بررسى قرار گرفته و نه مصداق. و شورا بايد حافظ منافع کسانى باشد که قصد دارند در عرصه اقتصادى فعاليت کنند لذا ارتباطى بين فعاليت شوراى رقابت درخصوص بررسى‌هاى اين موضوعات با سهام مخابرات وجود ندارد.
پور ابراهيمى‌با بيان اينکه حوزه سياست‌گذارى و اجرا بايد در دستور کار شوراى رقابتى قرار گيرد، عنوان کرد: شورا مى‌تواند صلاحيت خريداران شرکت‌هاى دولتي، آئين‌نامه اجراى مربوط و اجراى صحيح آئين‌نامه را بررسى کند و بررسى موردى جزو وظايف شورا نيست. وى تاکيد کرد: در حال حاضر مرجع قانونى رسيدگى به قانونى بودن معامله بلوکى مخابرات، مجموعه تصميمات سازمان بورس در چارچوب قواعد و سازوکار معاملاتى است که اين امر مورد بررسى قرار گرفته و از نظر شوراى بورس معامله مخابرات کاملا قانونى است. پور ابراهيمى‌اضافه کرد: لذا با دستورالعمل و قوانين موجود معامله بلوکى مخابرات به تائيد سازمان بورس رسيده واز نظر شوراى بورس منافاتى با قانون در اين معامله مشاهده نمى‌شود اما اگر سازوکارى غير از اين به سازمان بورس ابلاغ شود که متفاوت از سازوکار فعلى است به معامله بلوکى مخابرات ارتباطى ندارد.
معامله مخابرات در دستور کار شورا
در مقابل شوراى بورس جمشيد پژويان، رئيس شوراى رقابت در مورد جلسه روز چهارشنبه هفته گذشته شوراى رقابت گفت: موضوعات مختلفى در دستور کار شورا قرار داشت، ولى در مورد معامله بلوکى مخابرات قرار شد که کميته‌هاى تخصصى شورا بعد از بررسى لازم، نتايج يافته‌ها و نظرات خود را به شورا اعلام کنند تا تصميم‌گيرى‌هاى لازم در مورد ابهامات اين معامله اتخاذ شود. به گزارش مهر، ‌رئيس شوراى رقابت درخصوص زمان نهايى اعلام نظر شورا گفت: با توجه به اينکه اين موضوع تازه در دستور کار قرار گرفته و مقرر شده که به طور کامل مورد بررسى قرار گيرد، بنابراين نمى‌توان زمان مشخصى را براى اعلام نظر نهايى شورا اعلام کرد.
ارزش مخابرات 18 ميليارد دلار نيست!
به گزارش ايلنا، بسيارى از کارشناسان خواستار جلوگيرى از خصوصى‌سازى مخابرات به شکل کنونى شدند. به بهانه خصوصى‌سازى شرکت مخابرات ايران ميزگردى تحت عنوان خصوصى‌سازى صنعت مخابرات در دانشگاه اميرکبير برگزار شد، در اين نشست احمدرضا معتمدي،‌ وزير سابق ارتباطات و فناورى اطلاعات با بيان اينکه تنها بخشى از وديعه‌هاى مردم نزد شرکت مخابرات به صورت سهام قابل واگذارى است و بخش ديگر جزو سرمايه‌ و هزينه‌ شرکت مخابرات محسوب مى‌شود، گفت: به نظر من به واگذارى شرکت مخابرات ايرادى وارد نيست. وى با بيان اينکه سياست‌هاى اصل‌44 قانون اساسى به خصوصى‌سازى اشاره دارد نه غيردولتى شدن و بنابراين نهادهاى عمومى‌نمى‌توانند خصوصى تلقى شوند، گفت: براساس برآوردهاى مختلف ارقام کلانى براى شرکت مخابرات پيش‌بينى شد به طورى که شخص بنده با محاسبات دست پايين حداقل رقم 50‌ هزار ‌ميليارد ‌تومان را براى قيمت شرکت مخابرات برآورد کرده‌ام، هر چند که اين رقم تا 250‌هزار ‌ميليارد ‌تومان هم گفته شده است.
معتمدى اظهار کرد: براى راه‌اندازى هر تلفن ‌ثابت به طور متوسط 400‌ هزار ‌تومان و براى هر تلفن‌همراه 400‌ دلار هزينه شده است، فقط 10 هزار ‌ميليارد ‌تومان تجهيزات فنى براى تلفن همراه در کشور خريدارى شده و همين رقم نيز براى تلفن ثابت و تجهيزات آن در کشور وجود دارد. در ادامه اين نشست، حسن غفورى‌فرد کارشناس حوزه مخابرات نيز در سخنانى اظهار داشت: براساس نظر مراجع تنها خود مردم مى‌توانند سهامدار شرکت مخابرات باشند، چرا که طبق قرارداد مردم مى‌توانند هر زمان که خواستند تلفن خود را به شرکت مخابرات برگردانده و وديعه خود را پس بگيرند. وى اضافه کرد: متاسفانه در کشور فرهنگ بدى ايجاد شده که پول‌دار شدن را يک ضد ارزش مى‌دانند، در چنين شرايطى امنيت سرمايه‌گذارى وجود نخواهد داشت و البته اصلاح آن به کار فرهنگى نياز دارد.
*****
تجارت گاز ايران منفي است
ايران روزانه حدود 23 ميليون متر مكعب گاز به تركيه صادر و در مقابل 24 ميليون متر مكعب گاز از تركمنستان وارد مي‌كند و به اين ترتيب تجارت گاز ايران منفي است
جواد اوجي مديرعامل شركت ملي گاز ايران به‌عنوان مديرعامل بزرگ‌ترين شركت توزيع گاز منطقه خاورميانه و در كشوري كه دارنده دومين منابع گاز جهان است با اعلام اين خبر نويد داد تا پايان افق چشم‌انداز برنامه 20 ساله كشور ايران بايد دومين توليد‌كننده گاز دنيا و نقشي مهم در صادرات گاز جهان داشته باشد.
به گزارش شانا اين مقام دولتي در ادامه با اشاره به اينكه در 3 سال آينده هيچ‌گونه افزايش توليدي نخواهيم داشت توضيح نداد كه اهداف برنامه20 ساله چگونه محقق مي‌شود؟ وي در عين حال خبر داد كه در 7 ماه نخست سال‌جاري نسبت به‌مدت مشابه سال گذشته در بخش خانگي و صنايع5/26 درصد افزايش مصرف رخ‌داده است.
وي توضيح نداد كه با توجه به رشد مصرف و برنامه‌هاي دولت براي گسترش انشعاب گاز در كشور اهداف توسعه بخش گاز چگونه محقق مي‌شود.براساس برنامه‌هاي توسعه مصرف گاز در كشور، هم‌اكنون سهم گاز در سبد انرژي مصرفي كشور به 62 درصد رسيده است.
راه حل‌هاي دولت
پيش از اين مسعود مير‌كاظمي وزير‌نفت در اظهاراتي اجراي طرح هدفمند كردن يارانه‌ها را يك راه براي افزايش توليد نفت خام كشور اعلام كرده بود. به‌نظر مي‌رسد كه براي تحقق اهداف توليد گاز و صادرات آن نيز راه حل ساده و در دسترس، افزايش قيمت گاز و كاهش مصرف است.
هنوز مشخص نيست كه تغيير قيمت گاز چند درصد مصرف را كاهش مي‌دهد ولي با توجه به اينكه بخش خانگي به‌عنوان مهم‌ترين منبع مصرف گاز هنوز براي كاهش مصرف آمادگي كافي ندارد در صد كاهش مصرف چشمگير نباشد. درصورت ادامه سياست دولت براي توسعه مشتركان گاز در كشور رشد مصرف همچنان از شتاب مطلوبي برخوردار نيست.
احتمال قطع گاز در زمستان
معاون وزير نفت در امور گاز و مديرعامل شركت ملي گاز ايران با بيان اينكه اجراي طرح هدفمند كردن يارانه‌ها و فرهنگ‌سازي مصرف تنها راه مقابله با قطعي گاز در زمستان امسال است، ابراز اميدواري كرد كه امسال هيچ‌گونه قطع گازي در كشور رخ‌ندهد.
*****

مواضع نمايندگان درباره تعيين تکليف بازداشت شدگان اخير
انتقاد از تعلل در خواندن گزارش کميته ويژه
به رغم اعلام رئيس سازمان قضايي مبني بر تحقيقات پرونده کهريزک نهايي شده است، مجلس نسبت به عدم تعيين تکليف بازداشت شدگان حوادث اخير اعلام نارضايتي کرد.روز گذشته محمدکاظم بهرامي رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح گفت؛درباره پرونده کهريزک تحقيقات فراواني صورت گرفته و با حضور شاکيان مرحله نهايي را طي مي کند.
وي در حاشيه شانزدهمين مجمع استاني پيشگيري از وقوع جرم گفت؛ تعداد افرادي که در مرحله نهايي تحقيقات به صورت شاکي و شاهد حضور داشتند حدود 145 نفر بوده اند.وي افزود؛ تاکنون در جريان کهريزک هشت متهم بازداشت شده اند.رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در حالي بر نهايي شدن رسيدگي به پرونده هاي کهريزک تاکيد مي کند که مجلس نسبت به تعيين تکليف متهمان حوادث اخير حساس و خواستار تسريع اين روند از سوي دستگاه قضايي شده است.چنانچه نايب رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي از عدم تعيين تکليف بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات و برخي برخوردهاي دوگانه قوه قضائيه انتقاد کرد.
به گزارش ايسنا اسماعيل کوثري نماينده تهران با اشاره به برخي مباحث مبني بر برخورد دوگانه با متهمان و دستگيرشدگان حوادث پس از انتخابات تصريح کرد؛ اين مساله مربوط به يک يا چند نفر نيست و بحثي عمومي است و به گونه يي شده که افکار عمومي از آن راضي نيست.کوثري در همين زمينه از بررسي اين مساله در کميته ويژه و ساير گروه هاي کاري کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس خبر داد و گفت؛ ما پيگير مساله هستيم، اما فعلاً پيگيري ها به نتيجه يي نرسيده و شکايت 140 نماينده نيز مورد بي توجهي قرار گرفته است.
مجلس در حالي از تعلل براي تعيين تکليف بازداشت شدگان حوادث اخير ابراز نارضايتي مي کند که به رغم گذشت سه ماه از تدوين گزارش کميته ويژه رسيدگي به وضعيت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات در کميسيون امنيت ملي هنوز اين گزارش در صحن بهارستان قرائت نشده و درنگ مجلس براي در دستور کار قرار دادن قرائت گزارش مذکور هجمه هاي بسياري را به بهارستان و در رأس آن علي لاريجاني وارد آورده است.اين در حالي است که مخبر کميته ويژه مجلس در بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، همچنان با ابراز اميدواري از قرائت گزارش کميته ويژه مجلس در بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير پس از جلسه راي اعتماد به وزراي پيشنهادي گفت؛ به احتمال 90 درصد اين گزارش در جلسه علني مجلس قرائت مي شود. به گزارش ايسنا فرهاد تجري با تاکيد بر اينکه قطعاً گزارش اين کميته در صحن مجلس قرائت مي شود، گفت؛ يکي از دلايل تاخير قرائت گزارش اين بود که ما منتظر زماني بوديم که برنامه کاري مجلس مقداري سبک شود. به عبارت ديگر مجلس در زماني که به فراغ بال رسيده باشد اين گزارش را قرائت مي کند تا اين گزارش تحت الشعاع برنامه هاي مجلس قرار نگيرد
تجري همچنين با تاکيد بر اينکه اين کميته وارد جريانات و اتفاقات 13 آبان نمي شود، گفت؛ اگر قرار بر اين باشد که مجلس در هر قضايايي همچون اتفاقات 13 آبان وارد شود، بايد هر روز کميته يي را تشکيل دهد. دليل تشکيل کميته ويژه مجلس در بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير اين بود که در آن زمان کشور در فضاي خاصي قرار داشت. به عبارت ديگر اين کميته با هدف اشراف پيدا کردن نمايندگان به حوادث آن زمان تشکيل شد تا مردم نيز در جريان اطلاع رساني روشن و شفاف قرار گيرند.
نايب رئيس کميسيون قضايي و حقوقي مجلس با تاکيد بر اينکه اين کميته وارد موضوعات جديد نمي شود، ابراز اميدواري کرد هر چه سريع تر دستگاه قضايي نسبت به وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير تعيين تکليف کند و گفت؛ قوه قضائيه براي آزادي هر کدام از بازداشت شدگان حوادث اخير توجيهاتي دارد، بنابراين اين کميته برخورد دوگانه يي در آزادي بازداشت شدگان لمس نکرده است. برخي از بازداشت شدگان به بيان مطالبي به صورت شفاف و روشن پرداختند که پس از تحقيقات لازم آنها آزاد شدند و به گفته مقامات قضايي تحقيقات در مورد برخي ديگر از بازداشت شدگان به اتمام نرسيده است و بايد زواياي ديگري در مورد اين افراد روشن شود. تجري در ادامه توضيح داد؛ از آنجا که آزادي بازداشت شدگان موضوعي با ماهيت کاملاً قضايي است، ورود مجلس و اين کميته از لحاظ قانوني با موانعي همچون استقلال قاضي و دستگاه قضايي مواجه است. با اين وجود در صورتي که کميته ويژه مجلس در بررسي وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير احساس کند حقوق بازداشت شدگان تضييع مي شود آمادگي لازم را براي پيگيري اين مسائل دارد.
*****
پايان 22 سال جست وجو براي يافتن فرزند
پدر و مادر دختربچه يي سه ساله که 22 سال قبل از حلبچه به تهران آمده و فرزند خود را گم کرده بودند، سرانجام متوجه شدند دخترشان فوت شده است.اواخر اسفندماه سال 66 به دنبال بمباران شيميايي حلبچه توسط عراق اعضاي يک خانواده سه نفري که به شدت مجروح شده بودند به ايران انتقال يافتند و پدر و مادر در بيمارستان فيروزآباد و دختر سه ساله شان به نام نرمين در بيمارستان امام حسين بستري شدند.
پدر و مادر کودک چندي بعد تحت درمان قرار گرفتند و بدون آنکه بتوانند فرزند خود را پيدا کنند به عراق بازگشتند اما با گذشت 22 سال از اين حادثه، بار ديگر به تهران آمدند و اين بار با مراجعه به دادسراي امور جنايي تهران، از مرجع قضايي خواستار کمک براي يافتن فرزندشان شدند.در اين بين بررسي هاي بازپرس پرونده فاش کرد نرمين در اولين روز فروردين ماه سال 67 بر اثر شدت جراحات ناشي از بمباران شيميايي روي تخت بيمارستان جان باخته و همان زمان با دستور مرجع قضايي به خاک سپرده شده است. با توجه به اسناد و مدرک به دست آمده اين پرونده مختومه شد و پدر و مادر نرمين بدون آنکه موفق شوند فرزند خود را ملاقات کنند به کشورشان بازگشتند.
*****
بازنگري در آيين نامه استقلال کانون وکلا
رئيس ديوان عدالت اداري از تصميم رئيس قوه قضائيه براي بازنگري در آيين نامه استقلال کانون وکلا خبر داد.
به گزارش ايسنا محمدجعفر منتظري روز گذشته در اولين نشست مطبوعاتي خود در خصوص تصميم هيات عمومي ديوان عدالت اداري در مورد آيين نامه استقلال کانون وکلا گفت؛ شکايت کانون وکلا در ديوان مطرح شده و در دستور کار هيات عمومي قرار دارد و به نوبت مورد رسيدگي قرار خواهد گرفت منتها از آنجا که مصوبه مذکور از سوي رئيس سابق قوه قضائيه صورت گرفته و در اين زمينه مسائلي به رياست محترم قوه قضائيه فعلي منتقل شده است لذا آيت الله لاريجاني تصميم دارند نسبت به اين آيين نامه بازنگري داشته باشند. وي افزود؛ اگر تا زمان طرح و بررسي اين موضوع، بازنگري صورت گرفته بود و بخش مورد شکايت اصلاح شده بود، تصميم رئيس قوه قضائيه معتبر خواهد بود وگرنه ديوان رسيدگي به موضوع را در مسير قانوني خود صورت خواهد داد. منتظري اضافه کرد؛ شايد تعدادي از قضات و بخشي از مديران قوه قضائيه و حتي خود رئيس قوه قضائيه نظرشان بر اين باشد که مصوبات قوه قضائيه قابل طرح در ديوان عدالت اداري نيست اگرچه سابقاً مواردي در اين زمينه مطرح شده و يک دو مصوبه هم مورد تصميم گيري واقع شده است اما به هر حال شکايت کانون وکلا مسير قانوني خود را در ديوان طي خواهد کرد.
اعلام خبر تصميم رئيس قوه قضائيه در بازنگري آيين نامه استقلال کانون وکلا روز گذشته در حالي از سوي رئيس ديوان عدالت اداري مطرح شد که انتشار خبر اصلاح آيين نامه اجرايي استقلال کانون وکلا در خردادماه از سوي قوه قضائيه موجي از انتقاد و اعتراض از سوي کانون هاي وکلاي دادگستري، حقوقدانان و عامه مردم در پي داشت و به نوعي به يکي از دغدغه هاي جدي حقوقدانان، دانشگاهيان، کانون هاي وکلا و نمادهاي مختلف حکومتي و مدني بدل شد چراکه با اصلاح اين آيين نامه که از سوي قوه قضائيه زمان تصدي شاهرودي صورت گرفته بود محدوديت هاي قابل توجهي براي وکلاي دادگستري و کانون هاي وکلا ايجاد مي شد به گونه يي که عملاً استقلال 55ساله اين نهاد مدني را که با سختي ها و مرارت هاي زيادي به دست آمده بود از بين مي برد و آن را وابسته به قوه قضائيه مي کرد و ديگر استقلال وکيل دادگستري که به عنوان يکي از شرايط دادرسي منصفانه شناخته شده معني نداشت.
در اين آيين نامه که صاحب نظران آن را فراتر از قانون ارزيابي کردند اختيارات جديدي براي قوه قضائيه به منظور بررسي و احراز صلاحيت هاي کارآموزان وکالت و وکلا، آزمون هاي پذيرش کارآموز وکالت، استعلام از هيات هاي گزينش قوه قضائيه و حفاظت اطلاعات آن قوه و به ويژه انتخابات هيات هاي مديره کانون هاي وکلا پيش بيني شده بود. در چنين شرايطي بود که انتقادات و اعتراضات به اين موضوع آغاز شد و با توجه به ورود قوه قضائيه به حيطه قانونگذاري به اسم اصلاح آيين نامه و مغايرت آن با اصول قانون اساسي ايران و اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي صاحب نظران اين آيين نامه را از اساس باطل و فاقد قابليت اجرايي دانستند. علي الخصوص اينکه به موجب ماده 22 لايحه استقلال کانون وکلا، آيين نامه هاي مربوط به اين کانون را خود کانون بايد پيشنهاد دهد اما اين در حالي بود که هيچ پيشنهادي از سوي کانون هاي وکلا به قوه قضائيه صورت نگرفته بود. اين گونه بود که قوه قضائيه پس از چند هفته از موضع خود عقب نشست و براي شش ماه اين آيين نامه را متوقف کرد هرچند پيش از آن کانون هاي وکلا شکايتي را به ديوان عدالت اداري نوشتند که در آن خواستار ابطال اين آيين نامه شدند.
بر همين اساس بود که روز گذشته رئيس ديوان عدالت اداري در نشستي با خبرنگاران اين موضوع را مطرح کرد و اظهار داشت رئيس قوه قضائيه تصميم دارد نسبت به اين آيين نامه بازنگري داشته باشد.
*****
نزاع جمعي در بازارچه «ميلاد نور» رنگ خون گرفت
نزاع پنج نفر در پاساژ ميلاد نور يک قرباني گرفت و به اين ترتيب پرونده يي پيش روي بازپرس ويژه قتل تهران گشوده شد.
به گزارش ايسنا ساعت 19 شامگاه جمعه، ماموران کلانتري شهرک غرب از طريق گزارش همکاران خود در مرکز فوريت هاي پليسي 110 در جريان نزاع پنج جوان در پاساژ ميلاد نور قرار گرفتند و با حضور در محل حادثه دريافتند جواني 21ساله به نام امير بر اثر وارد آمدن ضربه چاقو به پهلويش مجروح شده و به بيمارستان آتيه انتقال يافته است. تلاش ماموران براي بازداشت عوامل حادثه ادامه داشت تا اينکه ساعت 7صبح ديروز با گذشت حدود 12 ساعت از وقوع حادثه امير تسليم مرگ شد. در پي مرگ اين جوان، پرونده يي با موضوع قتل عمدي در شعبه سوم بازپرسي دادسراي امور جنايي به جريان افتاد و اکنون تلاش ها براي دستگيري متهمان ادامه دارد.
*****
اوباما در سفر آسيايي اش اعلام کرد
تمايل امريکا براي تعميق بيشتر روابط با آسيا
باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا در ادامه سفر آسيايي اش ديروز (شنبه) براي شرکت در نشست مجمع اقتصادي آسيا- اقيانوسيه (آپک) وارد سنگاپور شد. اوباما پيش از عزيمت به سنگاپور در يک سخنراني در شهر توکيو به بررسي موضوعاتي همچون گسترش فزاينده نقش چين در اقتصاد جهان، مساله هسته يي کره شمالي و وضعيت حقوق بشر در ميانمار پرداخت. رئيس جمهور امريکا در سخنراني خود خاطرنشان کرد؛ «من سفرم را به آسيا بنا به يک دليل ساده از ژاپن آغاز کرده ام. از زمان در دست گرفتن قدرت، تلاش کرده ام رهبري جديدي در امريکا شکل بگيرد و براي آغاز عصر جديد مبتني بر تعامل با جهانيان و احترام متقابل اقداماتي صورت داده ام. تلاش هاي ما در منطقه آسيا - اقيانوسيه از طريق احياي ائتلاف پويا و پايا ميان امريکا و ژاپن نتيجه بخش خواهد بود. امريکا و ژاپن نه تنها بر ائتلاف با يکديگر تاکيد دارند بلکه خواهان تعميق و گسترش آن هستند.»
اوباما افزود؛ «امريکا خواهان مهار چين نيست. در عين حال، گسترش و تعميق روابط با چين به معناي تضعيف ائتلاف هاي دوگانه امريکا (با کشورهاي ديگر) نيست. بلکه برعکس، قدرت گرفتن چين شکوفا و قدرتمند مي تواند سبب تقويت جهان شود. امريکا هرگز در دفاع از ارزش هاي بنيادين که آنها را ارزشمند مي داند کوتاه نخواهد آمد. احترام به دين و فرهنگ همه از جمله اين ارزش ها است. حمايت از حقوق بشر و کرامت انساني بخشي از ماهيت ذاتي امريکا است.»
در همين راستا «استيو چان» تحليلگر شبکه تلويزيوني الجزيره انگليس گفت؛ «باراک اوباما در سفر به ژاپن قول داد واشنگتن عصر تازه يي از تعامل با کشورهاي آسيايي را آغاز کند. يکي از مسائلي که واشنگتن در اين سفر باراک اوباما به منطقه خاور دور مدنظر دارد از بين بردن نگرش هاي به وجود آمده درباره کاهش نفوذ و قدرت امريکا در اين منطقه است. باراک اوباما براي نيل به اين هدف از محبوبيت شخصي اش نيز استفاده مي کند که در حال حاضر زياد است. باراک اوباما نخستين رئيس جمهور امريکا است که در گذشته در منطقه آسيا- اقيانوسيه زندگي کرده است. اختلاف در زمينه تعرفه ها يکي از مسائل مطرح در روابط تجاري امريکا و چين است. شرکت هاي امريکايي خواهان آن هستند که به بازارهاي چين دسترسي داشته باشند.»
استيو چان در ادامه گفت؛ «به گفته کارشناسان معيار سنجش موفقيت باراک اوباما در آسيا اين است که وي بتواند آسيا را به سمت تجارت آزادتر هدايت کند. وي در اين سخنراني درباره تداوم برنامه هسته يي و پيامدهاي آن نيز هشدار داد.» اوباما گفت؛ «در چندين دهه، ژاپن از مزاياي انرژي هسته يي صلح آميز بهره مند بوده اما در عين حال از ساخت جنگ افزارهاي هسته يي خودداري کرده است. براساس معيارهاي موجود، اين رويه سبب افزايش امنيت ژاپن و تقويت موقعيت آن در جهان شده است. اين درحالي است که در چندين دهه، کره شمالي مسير تقابل و تحريک ديگران را در پيش گرفته است. يکي از اقدامات کره شمالي، پيگيري برنامه ساخت جنگ افزارهاي هسته يي بوده است. نتيجه اين رويه پيونگ يانگ، تشديد تحريم هاي ما بر کره شمالي و تصويب قطعنامه هاي جديد شوراي امنيت سازمان ملل متحد بر اين کشور به منظور محدود کردن اقدامات آن در زمينه ساخت و گسترش جنگ افزارهاي کشتار جمعي بوده است.»
از ديگر مواردي که وي در اين سخنراني بر آن تاکيد داشت سياست جديد واشنگتن در قبال ميانمار بود. باراک اوباما رئيس جمهور امريکا اعلام کرد سياست جديد وي در زمينه برقراري ارتباطات مستقيم با شوراي نظامي حاکم بر ميانمار براساس ناکامي تحريم هاي امريکا به منظور ايجاد تغيير در رفتار سران اين کشور بنا شده است. اوباما در سخنراني خود در خصوص منطقه آسيا و اقيانوس آرام، در توکيو گفت ميانمار بايد گام هايي را براي آزادي بدون قيد و شرط زندانيان سياسي از جمله آنگ سان سوکي رهبر مخالفان بردارد. به گزارش آسوشيتدپرس از توکيو، اوباما خاطرنشان کرد ايجاد اصلاحات در زمينه حقوق بشر، براي ميانمار امنيت و شکوفايي واقعي به ارمغان خواهد آورد.
*****
فرش قرمز براي «محاکمه در خيابان»
اولين مراسم فرش قرمز سينماي ايران که به افتتاحيه نمايش عمومي فيلم «محاکمه در خيابان» به کارگرداني مسعود کيميايي اختصاص داشت، برگزار شد. در اين مراسم بازيگران و عوامل آخرين ساخته مسعود کيميايي با عبور از روي فرش قرمز در ميان استقبال علاقه مندان وارد سينما ناهيد شدند.
مسعود کيميايي درخصوص انتخاب اين سينما گفت؛ «اين سينما از سينماهاي محله من است و جايي جز اينجا ندارم. ما اينجا بسيار بازي و زندگي کرديم.»
احمدرضا احمدي که در اين مراسم حضور داشت با تشويق حاضران روي سن رفت تا از مسعود کيميايي تجليل کند. او گفت؛ «ما نزديک به 50 سال است که با هم هستيم و در زندگي جز با مسعود کيميايي با هيچ کس مسابقه ندارم و در طول اين سال هاي شاعري ام بيشترين شعرهايم را به او هديه کرده ام و مجموعه جديدم هم با مسعود کيميايي شروع مي شود.» اين شاعر در بخش ديگري از حرف هايش گفت؛ «سال ها به ما اتهام بي سوادي و بي فرهنگي زدند، اما ما راه افتاديم و فتح کرديم، فتح کرديم و باز هم فتح مي کنيم و جمعيت امشب نشان داد که کيميايي محبوب است و نياز به آن ندارد تا گاردين و لوموند درباره او بنويسند.»
سپس مسعود کيميايي با دعوت احمدرضا احمدي به روي سن آمد و با بيان اينکه من هرچه داشتم از احمدي است، گفت؛ «محاکمه در خيابان» فيلم خوبي شده و از شما مي خواهم آن را ببينيد.»
کيميايي که به خاطر مرگ عباس شباويز با لباس هاي مشکي در مراسم حضور داشت ياد شباويز تهيه کننده «قيصر» را با اعلام يک دقيقه سکوت گرامي داشت. در اين مراسم رضا يزداني ترانه هايي را که براي سه اثر آخر کيميايي خوانده است اجرا کرد که با استقبال زياد حاضران روبه رو شد. در ادامه مراسم عوامل فيلم روي سن حاضر شدند و هرکدام سخناني را مطرح کردند.در اين مراسم 12 دقيقه از مستندي که توسط رسانه هاي تصويري درباره مسعود کيميايي آماده شده بود به نمايش درآمد.
*****
قاچاقچي دولتي نداريم ...!!!!!!!!
«رد پايي نداريم که دولت يا نظام رسمي در باندهاي قاچاق مواد مخدر نقش داشته باشند.» اين جمله يي بود که ديروز دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر در حاشيه نشست تخصصي پژوهش در ستاد مبارزه با مواد مخدر به آن اشاره و با در ميان گذاشتن آخرين اخبار و آمارها با خبرنگاران بر آن تاکيد کرد.
ديروز ايلنا گزارش داد، اسماعيل احمدي مقدم در جمع خبرنگاران با اشاره به گفته دادستان کل کشور درباره برخورد با مافياي مواد مخدر گفته است؛ «منظور دادستان کشور از برخورد با مافياي مواد مخدر برخورد با دانه درشت ها و باندهاي قاچاق بوده است و دانه درشت ها بايد مورد هدف قرار بگيرند اما اينکه بگوييم مافيا و منظور اين باشد که دولت و نظام رسمي نقش داشته باشند، ما رد پايي از اين موضوع نداريم و منظور هم باندهاي مواد مخدر بوده است. در رابطه با قاچاق مواد مخدر معمولاً باربرها به دام مي افتند و دانه درشت ها دستگير نمي شوند و بيشتر دانه درشت ها و سرکرده ها هم در داخل کشور نيستند.»
احمدي مقدم در رابطه با آمار افرادي که سالانه به اعتياد گرفتار مي شوند نيز گفت؛ بحث آمار يکي از بحث هاي چالش برانگيز هم در کشور ما و هم در دنيا است که البته سعي مي کنيم با استفاده از روش هاي علمي شناخته شده، مراجعه به زندان ها، مراکز درماني، آمار دستگيري ها و تلفيقي از روش هاي موجود آماري را به دست آوريم. وي افزود؛ سالانه 160 هزار نفر در معرض ورود به بحث مواد مخدر بوده اند و به عنوان افراد جديد لب به مواد مخدر زده اند و در سال هاي کنوني اين رقم به حدود 130 هزار نفر در سال رسيده است اما اين آمار خيلي دقيق نيست و البته شيب کاهشي آمار قابل اعتماد است. وي با بيان اينکه هر چه سن جامعه ما به ميانسالي مي رود ميزان عقلانيت جامعه بيشتر مي شود، تصريح کرد؛ آمار سال 86 سازمان ملل اين بوده که يک ميليون و 160 هزار نفر در ايران معتاد داريم و اين آمار هم اکنون 130 هزار نفر است که به هروئين و ترياک اعتياد دارند و با احتساب پنج درصد معتاد به مواد مخدر ديگر مي توانيم بگوييم طبق اين آمار حدود يک ميليون نفر در کشور ما معتاد هستند.
دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر با بيان اينکه کاهش تعداد معتادان پيشرفت بسيار بزرگي است، گفت؛ روانگردان ها در حوزه مخدر نيستند و اين سوءبرداشت وجود داشت که روانگردان ها مواد دارويي غيرمجاز هستند. از اين رو ما خواهان رسيدگي قوه قضائيه بوده ايم چرا که اين تفسير در رابطه با روانگردان ها تفسير درستي نيست. احمدي مقدم افزود؛ براي حل ريشه يي مساله اصلاح قانون را در دست داريم. وي در پاسخ به سوالي در اين باره که سردار رجب زاده گفته است ما از يک طرف معتادان را مي گيريم و از طرف ديگر قوه قضائيه آنها را آزاد مي کند، گفت؛ اين حرف هم درست نيست و قوه قضائيه نمي تواند ايران را زندان کند. مجرمان شگردهايشان را تند عوض مي کنند اما تغيير قانون روند کندي دارد به همين دليل قانون بايد اين انعطاف را داشته باشد که وقتي مواد مخدر جديد مي آيد نياز به قانون جديد نداشته باشيم.
احمدي مقدم در پاسخ به سوالي در رابطه با تکذيب خبر پليس ايران از سوي مقامات افغانستان مبني بر دپوي 12 هزار تن مواد مخدر در اين کشور گفت؛ هم آنها درست مي گويند هم ما. چرا که تا آنجا که دولت افغانستان حاکميت دارد اين مواد دپو نشده است بلکه مواد مخدر در مناطقي است که مسووليتش با امريکا و انگليس است مثل استان هلمند و بخشي از قندهار و نيمروز که اين موضوع هم ادعاي ما نيست، ادعاي سازمان ملل در سال 2008 است.
*****
اختصاص اتاق جداگانه به آنفلوآنزايي ها در خوابگاه
قائم مقام معاونت دانشجويي وزارت علوم با بيان اينکه تاکنون هيچ دانشجويي به آنفلوآنزاي نوع A مبتلا نشده است، گفت؛ دانشگاه ها در محيط خوابگاهي حتي الامکان اتاق جداگانه يي براي استقرار دانشجويان داراي علائم آنفلوآنزا پيش بيني کرده اند.
به گزارش مهر، حسن مسلمي نائيني با بيان اينکه به منظور جلوگيري از شيوع آنفلوآنزاي نوع A در دانشگاه ها، دستورالعمل اجرايي پيشگيري و کنترل اين بيماري به دانشگاه ها ارسال شده است، گفت؛ بر اساس دستورالعمل اجرايي پيشگيري از شيوع آنفلوآنزاي نوع A در دانشگاه ها، دانشجويان آسيب پذير شامل مبتلايان به بيماري هاي ريوي پيشرفته، دياليزي و وابسته به اکسيژن و آنهايي که دچار نقص سيستم ايمني يا نقايص متابوليک هستند، حتي الامکان در خوابگاه مستقر نمي شوند. قائم مقام معاونت دانشجويي وزارت علوم افزود؛ دانشگاه ها در محيط خوابگاهي حتي الامکان اتاق جداگانه يي براي استقرار دانشجويان داراي علائم آنفلوآنزا يا مشابه آن تا ارجاع به منزل يا مرکز بهداشتي درماني پيش بيني کرده اند.
*****
تماس حجت شريفي با خانواده اش
فرشاد شريفي برادر حجت شريفي از تماس تلفني او با خانواده خبر داد. او به پارلمان نيوز گفت؛ «حجت روز پنجشنبه در تماس تلفني کوتاه با خانه در خصوص مسائل کاري و برنامه هاي شرکت سفارشاتي انجام داد.» وي افزود؛ «حجت از وضعيت همسرش نفيسه بي اطلاع و نگران او بود و سراغ او را از ما گرفت.» شريفي تاکيد کرد؛ «در اين تماس تلفني کوتاه از مکان نگهداري حجت سوال کرديم که باز هم متوجه نشديم او و نفيسه در کجا بازداشت هستند.»
شريفي خاطرنشان کرد؛ «در 10 روز گذشته که نفيسه و حجت بازداشت شده اند تنها اطلاع ما از آنها يک تماس کوتاه چند دقيقه يي نفيسه با خواهرش بوده و حجت هم تنها دو تماس چند دقيقه يي با خانه داشته است.»
*****
عرب سرخي هنوز ملاقات نکرده است
همسر فيض الله عرب سرخي از تداوم ممنوع الملاقاتي اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب خبر داد. مريم شربتدار قدس به پارلمان نيوز گفت؛ «روز چهارشنبه گذشته وکيل آقاي عرب سرخي به ديدار قاضي پرونده رفته و ضمن پيگيري هاي مربوطه مساله ممانعت از ملاقات با ايشان را نيز مطرح مي کند. قاضي همان زمان پس از اطلاع از موضوع با زندان تماس مي گيرد و علت را جويا مي شود.» وي با بيان اينکه مسوولان زندان به قاضي پرونده گفته اند مشکلي براي ديدار با آقاي عرب سرخي وجود ندارد و خانواده مي توانند براي ديدن ايشان مراجعه کنند، افزود؛ «وکيل اين موضوع را به اطلاع خانواده رساند اما پس از اينکه خانواده براي پيگيري با زندان تماس گرفتند، گفته شد هماهنگي هاي لازم صورت نگرفته و به محض انجام «هماهنگي» با خانواده تماس خواهند گرفت.»
*****
تجمع اعتراضی (روز گذشته) دانشجویان دانشگاه اراک
دیروز 23 ابان حدود ساعت 11:30 صبح دانشجویان در اعتراض به تفکیک جنسیتی بوفه دانشگاه اراک(مجتمع سردشت)ابتدا جلوی بوفه شروع به تجمع کردند که خواهان برچیده شدن این دیوار جنسیتی(تیغه)شدند. در این هنگام رییس دانشکده فنی دانشگاه همراه با رییس حراست دانشگاه و تعدادی از بسیجیان و حراستی هایی که معلوم نبود از کجا آمده اند به بهانه گفتگو دانشجویان را از بوفه بیرون کرده سپس درب را قفل کرده و برای متفرق کردن دانشجویان تلاش نمودند.
دانشجویان که به حدود 100 نفر میرسیدند ابتدا با تکرار درخواست خود خواهان برچیده شدن دیوار بودند اما چون با خشونت بسیجیان و گروه حراست دانشگاه روبرو گردیدند، درب بوفه را شکسته و تمامی شیشه های تیغه مذکور را شکستند. در هنگام تجمع نیز شعار دانشجویان این بود : دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد بعد از پایان تجمع دانشجویان باز با تکیه بر برچیدن دیوار اعلام کردند در صورت عدم جمع کردن تیغه تفکیک جنسیتی به تجمع اعتراضی خود در روزهای آینده ادامه خواهند داد.

*****
ممنوعیت خروج از کشور شکل دیگری از خشونت
دویچه وله:
ممنوعیت خروج از کشور چند سالی است که به رویه‌ای معمول برای اعمال فشار بر فعالان اجتماعی بدل شده است. امسال اما دامنه این فشار از کنشگران اجتماعی گذشت و به هنرمندان و سینماگران نیز رسیده است.
ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق شهروندان برای خروج از کشور را به ‏رسمیت‎ ‎شناخته است و بند ۲ از ماده ۱۲ میثاق حقوق مدنی - سیاسی مقرر می دارد که «هر کس باید‎ ‎برای ‏ترک هر کشوری، حتی کشور خود نیز آزاد باشد».‏
ناصر زرافشان، عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، عمادالدین باقی، عیسی سحرخیز، بدرالسادات مفیدی، عبدالرضا تاجیک، فرزانه روستایی، منصوره شجاعی، طلعت تقی‌نیا، نسرین ستوده، نرگس محمدی، ثریا عزیزپناه، فاطمه معتمدآریا، جعفر پناهی و مجتبی میرتهماسب تنها چند نام از بین فهرست بلندبالای ممنوع‌الخروج‌ها هستند.این افراد همگی به قصد سفرهای کاری یا خصوصی تمامی مراحل قانونی خروج از کشور را پشت سر گذاشته و حتی مهر خروج از کشور نیز بر گذرنامه‌هایشان خورده است، اما قبل از سوار شدن به هواپیما توسط مامورانی با لباس شخصی که خود را نمایندگان نهاد ریاست جمهوری در فرودگاه معرفی کرده‌اند از سفر بازداشته شده‌اند.
محمدعلی دادخواه وکیل و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر بعد از اینکه در شهریورماه امسال پس از یک ماه بازداشت از زندان آزاد شد، قصد انجام یک سفر کاری و تحقیقاتی در زمینه حقوق بشر به خارج از ایران داشت که متوجه شد ممنو‌ع‌الخروج است. او می‌گوید اطلاع دقیقی از اینکه چه نهادی این حکم را برای او داده ندارد اما چیزی که می‌داند و به آن ایمان دارد این است که حق خروج از کشور یک حق مسلم و ابتدایی انسانهاست.
از نظر دادخواه «ممنوعیت خروج یک امر خلاف حقوق است. یعنی اصل بر آزادی رفت و آمد است. اصل با اختیار انسان نسبت به گسیل از مکانی است که در آن هست. فارغ از این مورد، اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ نیز بر این نکته پای فشرده است. اما موضوع مهم‌تری که از منظر حقوقی باید به آن توجه کنیم، این است که این مورد به موجب میثاق مدنی‌ـ سیاسی که در سال ۱۹۶۶ به عنوان یک کنوانسیون عمومی مطرح شد و دولت ایران هم در سال ۱۳۵۴ به آن پیوست، به ‌عنوان یک امر آمر قانونی و غیرقابل شرط، یعنی قواعد آمره‌یی که هیچ شرطی برآن بار نیست، باید اجرا شود».
محمدعلی دادخواه وکیل ممنوع‌الخروج دادگستری می‌گوید اصل بر آزادی رفت و آمد است و ممنوعیت خروج یک امر خلاف قانون است. دادخواه می‌گوید تنها موردی که از نظر قانونی می‌توان فردی را ممنوع‌الخروج کرد زمانی است که فرد دِین یا قرضی داشته باشد که برای ادای آن مجبور به ماندن در کشور باشد. البته وی تاکید می‌کند که در این مورد نیز باید اقدامات کیفری صورت گرفته باشد.
گذرنامه‌هایی با مهر خروج که ضبط شدند
منصوره شجاعی فعال حقوق زنان یک بار در اسفند ۱۳۸۵ زمانی که به همراه ۱۲ تن دیگر از فعالان حقوق زنان قصد سفر به هند و شرکت در یک کارگاه آموزشی را داشتند، بازداشت شد و گذرنامه او نیز ضبط شد.
خانم شجاعی می‌گوید پس از مدتی گذرنامه او را پس دادند اما بار دیگر در اسفند ماه سال ۱۳۸۶زمانی که قصد سفر به دوبی برای شرکت در مراسم روز جهانی زن را داشته گذرنامه‌اش توقیف می‌شود.او می‌گوید در هر دوبار تمامی مراحل قانونی خروج از کشور را پشت سر گذاشته و حتی مهر خروج بر گذرنامه‌اش خورده اما هنگام سوار شدن به هواپیما ماموران نهاد ریاست جمهوری گذرنامه او را ضبط کرده‌اند.
خانم شجاعی می‌گوید پیگیری‌های متعدد او وکیلش برای فهمیدن علت ممنو‌ع‌الخروجی تا به حال بی نتیجه بوده است. وی افزود: «هربار که ما مراجعه کردیم، وکیل من پیگیری کرد، جواب‌های منطقی و قانونی ندادند و حتی آخرین باری که با وکیلم خانم ستوده رفتیم و ایشان به آقای سبحانی قاضی پرونده من گفتند که قاعدتاً حکم ممنوعیت خروج تا شش‌ماه است و بعد از شش‌ماه باید حکم دوباره صادر شود، گفتند که گویا این‌ها این قدرت را دارند که این ممنوع‌الخروجی را شش‌ماه به شش‌ماه به طور مادام‌العمر تمدید کنند!»از نظر قانونی در برخی موارد که بیم فرار متهم می‌رود، قاضی حق دارد به وی بگوید که تا مدتی از حوزه استحفاظی او خارج نشود.
محمدعلی دادخواه اما می‌گوید حتی در این حالت نیز باید شرایط خاصی رعایت شود: «این در صورتی است که در دستور قضایی ذکر شده باشد و حتما باید مدت معین و محدودی قید شده باشد. هم از نظر قانون مدنی و هم از منظر حقوق بشر و هم از نگرش آیین دادرسی کیفری ایران، نمی‌شود حقوق افراد را به طور کلی محو و حذف کرد».
منصوره شجاعی کنشگر ممنوع‌الخروج زنان می‌گوید ماموران نهاد ریاست جمهوری مستقر در فرودگاه اصلا اداره گذرنامه را به رسمیت نمی‌شناسندمنصوره شجاعی تاکید می‌کند که از نظر اداره گذرنامه، وی ممنوع‌الخروج نیست و این نهاد ریاست جمهوری است که مانع از خروج او از کشور شده است. وی می‌گوید: «من از نظر اداره‌ی گذرنامه هیچ مشکلی ندارم. اداره‌ی گذرنامه تنها نهاد قانونی است که می‌تواند تعیین کند شخص ممنو‌ع‌الخروج باشد یا نباشد، شخص گذرنامه داشته باشد یا نداشته باشد.
اما متأسفانه تمام قدرت اداره‌ی گذرنامه تا مرحله‌ی رد شدن از گیت فرودگاه است. چون شما وقتی از گیت رد می‌شوید و مهر قانونی روی پاسپورتان می‌خورد که شما از نظر اداره‌ی گذرنامه‌ی کشور مشکلی ندارید، آنطرف که می‌روید، لباس‌شخصی‌ها، افراد بی‌سیم به دست که خودشان را از نهاد ریاست جمهوری معرفی می‌کنند، می‌آیند و جلوی رفتن شما را می‌گیرند. یعنی این‌ها فراقانونی عمل می‌کنند. یعنی قانونی که خودشان وضع کردند، به آن قانون هم احترام نمی‌گذارند. اداره‌ی گذرنامه برای این‌مأموران بی‌سیم به دستِ نهاد ریاست جمهوری اصلاً به رسمیت شناخته نمی‌شود».
شکایت علیه دادگاه انقلاب یا نهاد ریاست جمهوری؟
عیسی سحرخیز، نسرین ستوده، طلعات تقی‌نیا، منصوره شجاعی و پروین اردلان اواخر سال گذشته شکایتی را علیه دادسرای امنیت دادگاه انقلاب تهران تنظیم کردند. شیرین عبادی و نسیم غنوی وکلای این پرونده هستند.نسیم غنوی در مورد مبنای این شکایت می‌گوید: «ممنو‌ع‌الخروج کردن افراد شرایطی در قانون دارد که در ماده‌ی ۱۳۳ آیین دادرسی کیفری کاملاً توضیح داده شده است و تصریح شده که اگر بیم فرار متهم برود، بازپرس می‌تواند شخص را ممنوع‌‌الخروج کند.
منتهی قرار ممنوع‌الخروجی باید به متهم ابلاغ شود و متهم حق اعتراض دارد. یعنی می‌تواند اعتراض کند و پرونده ‌به دادگاه برود. ضمن این که هر شش‌ماه‌دوباره باید این قرار تمدید بشود. یعنی این طور نیست که این قرار را صادر کنند و بعد هم هیچ پیگیری نشود. هر شش‌ماه دوباره باید پرونده را بررسی کنند و ببیند اگر همچنان بیم فرار متهم وجود دارد، قرار را برای شش‌ماه دیگر تمدید کنند.
اما متاسفانه هیچ کدام از این مسائل در مورد موکلین ما رعایت نشده است».خانم غنوی می‌گوید درابتدا چون فکر می‌کردند که حکم قضایی ممنوعیت خروج این افراد از سوی دادسرای امنیت صادر شده، لذا این شکایت علیه قاضی سبحانی و قاضی حداد تنظیم شد.اما به گفته‌ی وی پس از استعلام بازپرس پرونده مشخص شد که هیچ حکم قضایی برای ممنوعیت خروج این افراد به اداره گذرنامه ابلاغ نشده است.
این وکیل در پاسخ به این سوال که اکنون باید از چه شخص یا نهادی برای پیگیری این پرونده شکایت کرد چنین می‌گوید: «متأسفانه این اشخاصی که در فرودگاه مستقر هستند و خودسرانه این کارها را می‌کنند، نام و مشخصات معینی ندارند. یعنی اسامی‌شان هم اسامی خودشان نیست. برای همین ما نمی‌توانیم مثلاً دقیقاً از شخص خاصی شکایت کنیم و بگوییم فلان آقا به این اسم و با این مشخصات در این روز پاسپورت یکی از موکلین را گرفته است. ما فقط می‌توانیم نهاد ریاست جمهوری و آن بخشی را که در فرودگاه مستقر هستند و این کارها را انجام می‌دهند و پاسپورت افراد را می‌گیرند، طرف دعوی قرار دهیم».
طرح در مجامع بین‌المللی: شمشیری دولبه
شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر روز دوشنبه هجدهم آبان ماه با بان‌کی‌مون دبیرکل سازمان ملل متحد دیدار داشت. وی در این دیدار به مسئله ممنوع‌الخروجی‌ها و نقض مکرر قوانین بین‌المللی در مورد این افراد اشاره کرد.
برخی از فعالان اجتماعی معتقدند که مطرح کردن این مسائل در مجامع بین‌المللی باعث اعمال فشار بیشتر از سوی حکومت بر کنشگران اجتماعی می‌شود.
از منصوره شجاعی پرسیدم که آیا این گونه تلاش‌های بین‌المللی و اطلاع‌رسانی‌ها باعث بازتر شدن فضا در داخل ایران می‌شود و یا برعکس فشار بیشتری را بر کنشگران اجتماعی در داخل ایران اعمال می‌کند؟او در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «ما داریم زیر فشار زندگی می‌کنیم؛ ما داریم در فشار حتی حرف می‌زنیم. ما داریم تحت فشار از قانون دفاع می‌کنیم. متأسفم. این اصلاً چیز خوبی نیست که من بگویم ما عادت داریم. نه، آدم نباید به فشار، به خشونت عادت کند. این خشونت است که دارد به ما تحمیل می‌شود. منتهی فرقی نمی‌کند. یعنی ما به هرحال تحت فشاریم، به هرحال برای ما محدودیت‌هایی هست. اگر قرار است با اطلاع‌رسانی، با پخش خبر، با این که به گوش جهان رسانده شود که چه اتفاقی دارد می‌افتد، به من نوعی فشار بیاید، خب بگذار بیاید».
*****
رييس دادگستری سيستان و بلوچستان:
کسی را تحت عنوان امام جمعه بازداشت نکرده‌ايم
در حالی که رييس دادگستری سيستان بلوچستان روز شنبه گفته است:کسی با عنوان امام جمعه اهل سنت بازداشت نشده است، گزارش ها حاکی از آن است که دو روحانی بازداشت شده از ائمه جمعه اهل تسنن در سيستان بلوچستان هستند.
ابراهيم حميدی، رييس دادگستری استان سيستان بلوچستان، به خبرگزاری دانشجويان ايران،ايسنا، گفته است:«چهار نفر از مديران مدارس اهل سنت بازداشت شده‌اند اما اين‌که اين افراد امام جمعه هستند يا خير، ما از آن اطلاع نداريم و ما تحت عنوان امام جمعه کسی را بازداشت نکرده‌ايم».ابراهيم حميدی در خصوص اتهام اين چهار نفر گفته است:« علی رغم تذکرات قبلی متاسفانه همچنان اتباع غير مجاز در حال تحصيل در مدارس اهل سنت هستند و از آنجايی که مديران مدارس آنها را ثبت نام کرده‌اند از سوی دادسرای ويژه روحانيت مشهد به عنوان معاونت در اين جرم تحت تعقيب قرار گرفته‌اند.»
حميدی در پاسخ به اين سوال که آيا امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان و خاش بازداشت شده‌اند يا خير، گفت: ما کسی را تحت عنوان امام جمعه بازداشت نکرده‌ايم و مولوی عبدالحميد که اخيرا بازداشت شده امام جمعه نبوده و تحت عنوان مدير مدرسه بازداشت شده است. این در حالی است که بر اساس گزارش های رسیده،به حکم دادگاه ويژه روحانيت مشهد، مولوی عبدالغنی شه بخش؛ امام جمعه موقت زاهدان و يکی از استادان حوزه علميه اين شهر، و همچنين مولوی محمد عثمان قلندرزهی؛ امام جمعه اهل سنت و مدير حوزه علميه شهر خاش، چندی پيش بازداشت شده اند.
عبدالستار دوشوکی، تحليلگر مسايل استان سيستان و بلوچستان، در اين زمينه به راديو فردا گفته است: مولوی عبدالغنی شه بخش؛ مقلب به مولانا بدوی، يکی از پنج امام جمعه موقت زاهدان و معاون آموزشی دار العلوم زاهدان است و مولوی محمد عثمان قلندرزهی، مدير حوزه علميه مدينه العلوم خاش و امام جمعه اين شهر است.عبدالستار دوشوکی می افزايد: اين افراد به عنوان مديران حوزه ها متهم شده اند که در مدارس آنها افغان ها و تاجيک های درس می خوانده اند اين تحليلگر مسايل استان سيستان و بلوچستان معتقد است اين مساله به اجرای طرح موسوم به «ساماندهی حوزه های علميه اهل سنت» برمی گردد.
عبدالستار دوشوکی همچنين گفته است: هدف اين طرح و فشار های اخير، اعمال کنترل و نظارت بر مدارس اهل سنت توسط نمايندگان ولی فقيه يا بخشی از دولت است. عبدالستار دوشوکی با اشاره به حمله انتحاری اخير در سيستان و بلوچستان و همچنين فضای امنيتی حاکم بر اين استان می گويد: دولت می خواهد از اين فضای به وجود آمده استفاده کرده فشار بر مدارس اهل سنت را افزايش بدهد. چرا که فکر می کنند اين مدارس می توانند نقش مهمی در رشد و نمو بنياد گرايی در اين منطقه دارد.در همين حال گفته می شود مولوی عبدالحميد اسماعيل زهی، امام جمعه مسجد مکی زاهدان، به همراه تعدادی از ائمه جماعات اهل سنت، به تهران سفر کرده تا با مقامات عالی رتبه ايران در اين زمينه گفت وگو کنند.
*****
علل ناکامی کودتاگران در سرکوب جنبش سبز مردم ایران
یکی از لوازم هر حرکت مبارزاتی، داشتن تحلیل مشخص از حرکات طرف مقابل است. در مواجه‌ی جنبش سبز با رژیم کودتا نیز، بی‌تردید وضعیت از این قاعده خارج نیست و یکی از مواردی که می‌بایست درباره‌ی حرکات حامیان کودتا مورد توجه و تحلیل قرار بگیرد، روش‌های سرکوب آن‌ها است. به طور کلی روش‌های سرکوب حامیان کودتا را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی روش‌های معطوف به فعالان شناخته شده و دیگری روش‌های متمرکز بر عموم معترضان. مهم‌ترین روش به کار گرفته شده دربارۀ عموم معترضان به خصوص در چندین هفته‌ی اول مبارزات جنبش سبز استفاده از خشونت کور بود. به این ترتیب که پیاده‌نظامان دولت کودتا از هیچ عمل خشونت‌آمیزی در قبال مخالفان رویگردان نبودند. کودتاچیان دو هدف کلی را در این زمینه دنبال می‌کردند. اولین هدف ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان بود.آنها با ایجاد بیم و هراس از راه دست‌زدن به خشونت درصدد آن بودند که معترضان را از پیگیری مطالبات‌شان ناامید کنند. با این همه این روش تاکنون با موفقیت چندانی همراه نبوده و حتی نتیجه‌ی عکس نیز داده است.
عدم توفیق این روش تا حد زیادی مربوط به انعکاس وسیع این خشونت‌ها و انتشار گسترده‌ی آن‌ها در رسانه‌ها به خصوص از طریق اینترنت بوده است. ناکامی این روش ‌را می‌توان در دو شاخص مشاهده کرد: اولا فرماندهان نظامی که دست‌شان به خون سرخ مبارزان سبز آغشته است، جسارت و شهامت آن را ندارند که به جنایات‌شان اعتراف کنند. توجه داشته باشید که فرق است میان حکومتی که مخالفان‌اش را از دم تیغ می‌گذراند و بعد هم به آن افتخار می‌کند‌ و حکومتی که دست به خشونت می‌زند، اما توان به گردن گرفتن آنچه کرده است را ندارد. این نکته را می‌توان یکی از شاخص‌های ضعف حکومتگران در استفاده از خشونت در برابر مخالفان‌اش دانست. دومین شاخص تغییر رفتار نیروهای سرکوبگر حکومت در روز قدس و سیزده آبان بوده است. هر چند از شدت ضرب و شتم معترضان به هیچ نحو در این روز کاهش نیافت ولی خوشبختانه اقتدارگرایان دست به خون معترضان نیز نیالودند. این مساله از یک سو نتیجه‌ی بازتاب گسترده‌‌ی خشونت‌های پیشین در افکار عمومی ملی و بین‌المللی و از سوی دیگر نتیجه‌ی انتخاب روزهای راهپیمایی رسمی حکومت برای تظاهرات و اظهار اعتراضات بودهاست.
نکته‌ی دیگری که باید بدان اشاره کرد آن است که حامیان کودتا علاوه بر ایجاد رعب و وحشت در دل مخالفان هدف دیگری را نیز در شیوه‌های سرکوب خود دنبال می‌کنند و آن جلوگیری از شکل‌گیری هسته تجمعات گسترده در خیابان است. این شیوه بعد از نمازجمعه‌ی معروف رهبری به کار گرفته شد و تاکنون تقریبا با توفیق نیز همراه بوده است. در واقع پس از سرکوب خونین شنبه سیاه، قوای کودتا هیچ‌گاه این اجازه را به جمعیت معترض نداد که مانند 25 خرداد به هم بیپوندد و از تشکیل هسته راهپیمایی توسط سبزها از همان اولین ساعات تجمع خودداری نموده است. راهکاری که در برابر این روش سرکوب از سوی مردم به کار گرفته شد، تهیه‌ی عکس از مکان‌های گوناگون و جمعیت‌های مختلف در روزهای تظاهرات و کنار هم قرار دادن عکس‌ها و فیلم‌ها در فضای مجازی است. چنین حرکتی پس از راهپیمایی روز قدس انجام شد و فیلم‌ها و تصاویر تظاهرات در هر نقطه با همراه توضیحات مختصری بر روی نقشه‌ی تهران در همان نقطه قرار گرفت. به این ترتیب، گرچه نیروهای سرکوب توانستند از به هم پیوستن نیروها جلوگیری کنند، ولی فعالان جنبش جمعیت را در فضای مجازی به هم پیوند دادند و وسعت و گستردگی آن را به نمایش گذاشتند.
خبرنگاران اصلی و جسور وقایع پس از انتخابات، شهروندان عادی در سراسر کشور بودند که با فیلمبرداری‌های پراکنده به وسیله دوربین‌های غیرحرفه‌ای و یا گوشی‌های موبایل خود، خشونت‌های بی‌پرده حامیان کودتا و شجاعت و ایستادگی مردم و وسعت راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیز ملت پس از کودتای ۲۲ خرداد را به خوبی نشان دادند. از این رو حتی بسیاری از حرفه‌ای‌ترین رسانه‌های خبری دنیا هم برای پوشش اخبار انتخابات ایران از فیلم‌های ارسال شده توسط همین فیلمبرداری‌های غیرحرفه‌ای استفاده کردند.
اما چنان که گفته شد بخش دیگر روش‌های سرکوب معطوف به فعالان سرشناس جنبش است. کودتاچیان در این زمینه تلاش می‌کنند که این افراد را ولو برای مدت اندکی بازداشت کنند و به این ترتیب و با فشارهای ایجاد شده در زندان کاری کنند که ایشان به قول معروف "فتیله را پایین بکشند". به علاوه افراد شاخص دیگری نیز که دستگیر نمی‌شوند به این ترتیب حساب کار خودشان را بکنند و "ماست ها را کیسه کنند." در مجموع باید گفت که این شیوه در زمینه‌ی فعالان سیاسی در کوتاه‌مدت موفق بوده است. عمده‌ی افراد شاخصی که بازداشت شده‌اند بعد از آزادی سطح فعالیت‌شان را به طور کامل یا تا حد زیادی کاهش داده‌اند. با این همه اعمال این روش جهت مهار کلی جنبش سبز موفق نبوده است و هیچ توفیقی در توقف اعتراضات حاصل نکرده است. علت اصلی شکست فرضیه‌ی غلطی است که شالوده‌ی تفکر کودتاگران و حامیان آن‌ها در اعمال چنین روشی بوده است.
این پیش فرض نادرست که به نظر می‌رسد رهبر ایران و حامیان‌اش از معتقدان سرسخت آن هستند، بر این اصل استوار است که مردم به خودی خود درک و فهم انجام کنش‌های سیاسی مستقل را ندارند. از دید آن‌ها، مردم ایران بیشتر شبیه یک گروه شناور است که حرکت نمی‌کند مگر آنکه «شبانی» آن را براند. رهبری که خود را شبان اصلی و برحق این جمعیت شناور می‌داند اما اینک با وضعیتی مواجه شده است که آنچه اینک به زعم او شناور است، در حال حرکت برخلاف آن چیزی است که وی به عنوان راه صحیح اعلام می‌کند، به این سو و آن سو می‌رود و جایگاه «شبانی» او را به چالش می‌کشد. این است که برای حل این معضل تصور می‌کند که یک راه حل بیشتر نمی‌تواند داشته باشد و آن اینکه حتما پای شبان یا شبان‌های دیگری در میان است، پس باید آنها را یافت و تنبیه و تادیب کرد تا این جمعیت شناور به راه «راست» بازگردد.
با این همه، این پیش‌فرض غلط و آن راه حل نادرست هیچ کدام راهگشا نبوده و نخواهند بود. رهبری برای یافتن راه‌حل واقعی نیازمند آن است که طرز نگاه خود را عوض کند. جنبش سبز مردم ایران متشکل از موجوداتی بی فکر و اراده نیست که به اشارتی راه افتاده باشد و بخواهد با هر نسیمی مسیر عوض کند. اتفاقا این بار مردم عادی جامعه هستند که پیشگام این حرکت شده‌اند و افراد سرشناس‌ را نیز آگاه به حقایق و توانایی‌ها و در واقع وادار به همراهی کردند. چنانکه میرحسین موسوی نیز خود در یکی از بیانیه‌هایش اشاره می‌کند که او نیز در بسیاری از موارد همراه جنبش بوده است تا هادی آن.
کودتاگران توجه ندارند که اولا اگر در این با خیال اینکه این جنبش سری دارد و سر به نیست کردن آن جنبش سبز مردم ایران فروکش خواهد کرد اشتباهی فاجعه‌آمیز است.این جنبش بنا به ساختار وسیعی که در آن شکل گرفته است حرکتی است که خود جوش ادامه خواهد یافت، چرا که مردم از اقشار مختلف جامعه حاملان اصلی آن هستند. ثانیاً روزی خواهد رسید که مقامات ارشد کشور بالاخره سر در برابر عظمت ملت فرود آورند و خواستار گفتگو برای حفظ حداقل‌های‌شان شوند. آن روز دیگر گفتگو با جنبشی که بی سر شده باشد برای ایشان مقدور نخواهد بود.
*****
ممانعت از برگزاری کنسرت موسیقی آذربایجانی و اعتراضات دانشجویی در دانشکده شهید مهاجر اصفهان
مسئولین دانشکده شهید مهاجر اصفهان مانع از برگزاری کنسرت موسیقی آذربایجانی دانشجویان دانشگاههای اصفهان در این دانشگاه شدند.به گزارش هرانا به نقل از ساوالان سسی ، مسئولین دانشگاه مهاجر اصفهان در جریان مراسم "معرفی فولکلور و موسیقی آذربایجان" در روز سه شنبه ۱۹ آبان ۱٣٨٨ که توسط دانشجویان آذربایجانی این دانشگاه ترتیب داده شده بود با قطع برق سالن محل برگزاری مراسم از اجرای کنسرت موسیقی آذربایجانی ممانعت کردند.
بدنبال قطع برق سالن محل برگزاری مراسم سیصد نفر از دانشجویان آذربایجانی و شرکت کنندگان در مراسم نسبت به ممانعت مسئولین دانشگاه از برگزاری این مراسم فرهنگی اعتراض کردند. اعتراضات دانشجویان چندین به ساعت به طول انجامید و در نهایت با حضور رئیس دانشگاه و عذرخواهی وی و تقبل برگزاری مراسمی دیگر با هزینه دانشگاه پایان یافت.
در سالهای اخیر ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی به نحو فزاینده ای افزایش یافته است به گونه ای که برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در مراسمات فرهنگی همچون مراسم بزرگداشت ستارخان، روز جهانی زبان مادری و مراسمات جشن و عروسی با نمادهای آذربایجانی تحت فشار قرار گرفته و بازداشت می شوند و حکومت ایران از برگزاری چنین مراسماتی ممانعت می کند.ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی ترکی آذربایجانی در حالی صورت می گیرد که اصل پانزدهم قانون اساسی ایران بر برابری شهروندان بدون توجه به زبان فرهنگ دین و رنگ و نژاد تاکید کرده است.
*****
مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس خبر داد: ممنوعیت ازدواج مجدد
به گفته مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، کار بررسی لایحه حمایت از خانواده در کمیته ویژه به اتمام رسید.
خبرگزاری ایسنا نوشت:
امین‌حسین رحیمی افزود: کمیته تغییرات زیادی در لایحه حمایت از خانواده ایجاد کرد، به نحوی که در مسیر تحکیم خانواده و جلوگیری از طلاق باشد، با توجه به این لایحه اگر هم ازدواجی به طلاق منتهی شود، حقوق طرفین به خصوص بانوان لحاظ خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: لایحه حمایت از خانواده که دولت ارایه کرده بود واکنش‌ها و سر و صدای بسیاری در مورد ازدواج مجدد مردان بوجود آورد که در بررسی‌هایی که در کمیته انجام شد، مقررات جدیدی برای آن لحاظ کردیم که ازدواج مجدد منع شد، مگر در مواردی که یا همسر اول رضایت کامل داشته باشد یا مواردی که زن مرتکب تخلفات خاصی شود، مثلا زن محکوم به 5 سال زندان یا بیشتر شود و یا زندگی خانوادگی را ترک کند، البته در این صورت هم مرد باید در دادگاه این موضوع را ثابت کند، اگر بتواند ثابت کند می‌تواند ازدواج مجدد داشته باشد.
مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی در ادامه افزود: اگر همسر مردی هیچکدام از این مشکلات را نداشته باشد و مرد اقدام به ازدواج مجدد کند مجازات زندان برایش تعیین شده است، ضمن اینکه نمی‌تواند ازدواجش را ثبت کند به تعبیر بهتر آثار حقوقی بسیاری برای اینگونه افراد وجود دارد علاوه بر اینکه مرتکب جرم شده‌اند.
رحیمی درباره این که اگر مردی ازدواج مجدد کند عقدش باطل است یا خیر؟ ادامه داد که در لایحه حمایت از خانواده بحث شکلی است و بحث ماهیتی راجع به اینکه این عقد باطل است یا خیر نداریم، این موضوع مسایل شرعی و فقهی دارد که وارد آن نشدیم، اما اگر مردی بدون احراز شرایط مذکور ازدواج مجدد کند مجازات می‌شود و زن حق دارد تقاضای طلاق کند.
او درباره چگونگی بحث ازدواج موقت در لایحه مذکور، گفت: در لایحه‌ای که قوه قضاییه و دولت ارایه کردند راجع به ازدواج موقت هیچ صحبتی نشده بود جز اینکه گفته شده بود ثبت ازدواج موقت مطابق با آیین‌نامه‌ای خواهد بود که دولت تهیه می‌کند، اما اعضای کمیسیون حقوقی و قضایی بر این اعتقادند که برای مقررات ثبت ازدواج هرگز نمی‌توان به آیین‌نامه استناد کرد در واقع اگر لازم باشد باید قانون برای آن تصویب شود، اما در بحث لایحه حمایت از خانواده‌ای که برایش قانون تدوین می‌کنیم خانواده را ازدواج دائم می‌دانیم و در لایحه حمایت از خانواده مقررات مربوط به ازدواج دائم را به گونه‌ای در نظر گرفته‌ایم که به خانواده استحکام ببخشد.
مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی خاطرنشان کرد: ازدواج موقت موضوعی است که از لحاظ شرعی مباح است، اما شرایط خاصی دارد که محدود و استثنایی است، لذا افراد در هر شرایطی نمی‌توانند ازدواج موقت داشته باشند مگر اینکه مخفیانه این کار را انجام دهند. اگر مردی بخواهد ازدواج موقتش را ثبت کند باید قوانین ازدواج مجدد را رعایت کند به تعبیر بهتر ازدواج موقت در صورتی ثبت می‌شود که با رضایت همسر اول باشد مگر اینکه مردی مخفیانه ازدواج موقت انجام دهد.
*****
برداشت از ذخیره ارزی برای یک طرح مبهم
چندهفته پس از آنکه دولت آمریکا ۵۵میلیون دلار را برای مبارزه با سانسور در ایران اختصاص داد فاطمه آلیا ازکمیسیون امنیت ملی مجلس از طرح اختصاص پنجاه میلیون دلار برای مبارزه با "توطئه های امریکا" و افشای "نقض حقوق بشر" در ایالات متحده سخن گفت. او گفت که در پیشنهاد فوق، مقابله با کشورهایی مانند انگلیس وفرانسه نیز مطرح شده است. رييس "كميته حقوق بشر" كميسيون امنيت ملي مجلس با اعلام اينكه تشكيل كميته‌اي از وزارتخانه‌هاي اطلاعات، خارجه و كشور براي هزينه‌كرد بودجه ۲۰ ميليون دلاري مقابله با توطئه‌هاي آمريكا تصويب شده گفت که اعضاي اين كميته پيشنهاد افزايش اين بودجه به ۵۰ ميليون دلار را مطرح كرده‌اند.
وی افزود که در کمیسیون امنیت ملی کلیات طرح افشای نقض حقوق بشر از سوی آمریکا به تصویب رسده اما در جزییات آن پیشنهاداتی وجود دارد. تا کنون کلیات این طرح دراختیار رسانه ها قرار نگرفته است. به علاوه معلوم نیست بیست میلیون دلاری که دراین خصوص پیش از این در نظر گرفته شده بود به چه مصارفی رسیده است. این درحالی است که در مورد طرح آمریکا، موارد مصرف بودجه تعیین شده منتشر شده است.
فاطمه آلیا گفت که از جمله پيشنهادات مطرح شده در این ارتباط اين است كه انگلستان هم در كنار آمريكا گذاشته شود: "چرا كه بسياري از توطئه‌هاي صورت گرفته عليه كشورهاي مستقل و جهان سوم با مشاركت انگليس، آمريكا و بعضاً فرانسه انجام مي‌گيرد بنابراين اين پيشنهاد وجود دارد كه اگر در كميسيون امنيت ملي هم رأي نياورد احتمال دارد به عنوان پيشنهاداتي كه در صحن علني مجلس مطرح مي‌شود در دستور كار قرار گيرد."
آليا همچنین تاکید کرد که این طرح به موارد نقض حقوق بشر محدود نخواهد شد: "برخي مي‌گويند ما مي‌توانيم اين طرح را به نقض حقوق بشر محدود نكنيم و به مسائل ديگري هم كه انجام مي‌گيرد گسترش دهيم چرا كه آمريكا اقدامات و توطئه‌هاي مختلفي را عليه كشورهاي مختلف و جهان سوم انجام مي‌دهد. به گفته وي تأمين اعتبار اين بودجه كه در حال حاضر 20 ميليون دلار است از صندوق ذخيره ارزي مطرح شده البته پيشنهاد در كميسيون اين است كه ميزان اين اعتبار با توجه به گستره توطئه‌هاي آمريكا افزايش يابد و به 50 ميليون دلار برسد."
در اين طرح، تشكيل كميته‌اي پيشنهاد شده كه به تصويب اعضاي كميسيون نيز رسيده است تا در خصوص نحوه هزينه‌كرد اين بودجه تصميم بگيرد. به گفته آلیا: " از جمله اعضاي اين كميته را نيز نمايندگاني از وزارت امور خارجه، اطلاعات و كشور تشكيل مي‌دهند كه البته صدا و سيما را هم اضافه كرديم كه در تركيب قرار گيرد؛ بنابراين اين كميته نحوه هزينه‌كرد اين مبلغ را تعيين مي‌كند."
مقابله به مثل با آمریکا به روش ایرانی
طرح فوق در حالی مطرح می شود که طی هفته های گذشته وزارت دفاع امریکا در لايحه‌اي با عنوان‌ "قانون قربانيان سانسور در ايران" بودجه ای ۵۵ ميليون دلاري را براي عبور از فيلترينگ در سال ۲۰۱۰ اختصاص داد. رسانه های محافظه کار چنین بودجه ای را درراستای مبارزه نرم ایالات متحده علیه ایران ارزیابی کرده اند.
كميته‌ نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا (HASK) در لايحه بودجه سال ۲۰۱۰ پنتاگون، این بودجه را برای مقابله با فيلترينگ سايت‌هاي ايراني، آموزش الكترونيكي ايرانيان، شبكه سازي اينترنتي و ارائه آموزش‌هاي لازم رسانه‌اي و كامپيوتري براي راه اندازي سايت‌ها جهت اطلاع رساني تصويب كرده است.
پنجاه میلیون دلار و تمدید تحریم
همزمان با اعلام خبر پیشنهاد ۵۰ میلیون دلاربرای مبارزه با حرکت های آمریکا، کاخ سفید از تمدید یک ساله تحریم ها علیه تهران خبر داد . باراک اوباما که تا کنون همواره بر لزوم گفت وگو با ایران سخن گفته، تاکید کرده است تا زمانی که رابطه این کشور با ایران دستخوش تغییری جدید نشود این تحریم ها ادامه خواهد داشت.
اين تحريم ها در هنگام بحران گروگان‌گيري در نوامبر ۱۹۷۹ عليه ايران اعمال شد. ‌‌‌اوباما به كنگره آمريكا اطلاع داده است كه روابط آمريكا با ايران به وضعيت عادي بازنگشته و به همين دليل، تحريم‌هاي مالي واشنگتن عليه تهران براي يك‌سال ديگر تمديد مي شود. ‌‌‌دولت آمريكا از ژانويه امسال تلاش كرده با ايران تماس برقرار و درباره برنامه‌هاي اتمي اين كشور گفتگو كند. ‌‌‌اما اين تلاش ها تاكنون به نتيجه‌اي نرسیده است.
تمديد اين تحريم ها ارتباط مستقیمی با موضوع برنامه هسته ای ايران ندارد و رئيس جمهور آمريكا همه ساله در ‌نوامبر بايد درباره آن تصميم‌گيري كنند. دولت جيمي كارتر در نوامبر ۱۹۷۹ با بهره گيري از قانون "‌اضطراري ملي"، دارايي‌هاي ايران در آمريكا را ‌مسدود كرد. ‌‌رقم اين دارايي‌ها روشن نيست و گذشت سه دهه، اختلاف بر سر آن را تشديد كرده است. دولت ايران همواره خواستار آزاد شدن اين دارايي ها شده و استرداد آنها را نشانه تغيير رويكرد واشنگتن در ‌قبال تهران خوانده است.
*****
موشک های "اس ۳۰۰"، گروگان روسها
روسیه : موشک نفروشیم ضرر می کنیم؛ اما فعلا نه !
موضوع فروش موشک های اس 300 از دی ماه 1387 مطرح شد. در ابتدا روسها گفتند اخبار فروش این موشك‌ها به ایران بی‌اساس است. در آن زمان آمریکا نیز مخالف خود را با فروش این تسلیحات نظامی اعلام نمود . از آن زمان تا کنون بارها خبر انتقال این موشک ها به ایران اعلام شده اما هر بار با تکذیب طرف روسی مواجه شده است.
خبرگزاری اینترفاکس روسیه در اسفند ماه 1387 به نقل از یک منبع آگاه در روسیه خبر داد که ارسال نهایی موشک های ضد هوایی اس 300 روسی به ایران ممکن است به تعویق بیفتد. اما مقامات روسیه هیچ اظهار نطر رسمی درباره فروش و ارسال این سیستم ضد موشکی به ایران نکردند و در این زمینه صرفا در محافل خصوصی سخنانی گفته اند.
آمریکا و اسراییل به شدت مخالف فروش این سامانه ضد هوایی به ایران اند. این در حالی است که قرار داد خرید این سامانه ضد هوایی به ارزش 800 میلیون دلار در سال 2005 با روسیه منعقد شده است و گفته می شود ایران مبلغ این قرار داد را در اختیار روسیه قرار داده است.در آن زمان برخی منابع آگاه دیپلماتیک در روسیه اعلام کردند که ارسال نهایی این سامانه نظامی به ایران تا حدود زیادی به نشست ماه آوریل اوباما و مدودف روسای جمهور آمریکا و روسیه بستگی خواهد داشت.
از سوی دیگر در همان زمان برخی منابع دیگر نیز از توافق کلینتون و لاوروف وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه در زمینه تعویق ارسال اس 300 به ایران خبر دادند.بهمن ماه سال 1387 مصطفی محمد نجار وزیر دفاع وقت جمهوری اسلامی ایران - وزیر کشور کنونی- به مسکو سفر کرد و در آن سفر درباره نحوه و زمان تحویل این سامانه ضد هوایی با مقامات روسی گفتگو نمود. اما هیچ خبر تایید شده ای از نتایج گفتگوهای وزیر دفاع ایران با همتایان روسی مخابره نشد.در همین حال ماه گذشته ، خبرگزاری شین هوا از مسکو گزارش داد که یک منبع آگاه در دولت روسیه اعلام کرده است "تصمیم احتمالی روسیه برای لغو قرارداد تحویل سامانه های دفاع هوایی اس 300 به ایران برای مسکو مشکلات مالی موثری ایجاد نخواهد کرد" اما یک نماینده صنایع نظامی فدراسیون روسیه به "ریا نووستی" گفت که اگر روسیه از عرضه مجموعه های موشکی ضدهوایی اس-300 به ایران امتناع کند، صنایع نظامی روسیه ضرر بسیاری خواهند کرد."
سرنوشت مشترک نیروگاه بوشهر و موشک های اس 300
فرودین ماه سال 1388 مهدی صفری که برای شرکت در اجلاس کارگروه ویژه تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به مسکو رفته بود ، در گفتگو با خبرگزاری ریانووستی اعلام کرد که توافق خرید موشک های اس 300 از روسیه در حال انجام است و هیچ مشکلی در این مورد نیست. این اظهارات پس از صحبت های "آلکساندر فومین" معاون ارتش روسیه در امور همکاری های خدمات فنی صورت گرفت که گفته بود کشورش این سیستم موشکی را به ایران تحویل نخواهد داد.چند ماه پس از این اظهارات آقای صفری، در شهریور ماه 1388 ، وزارت امور خارجه روسیه گزارشاتی را که مدعی بود کشتی "آرکتیک سی" روسیه حامل محموله ای نظامی برای ایران بوده را تکذیب کرد.
کشتی روسی "آرکتیک سی" شهریور امسال به دست دزدان دریایی ربوده شد اما روسیه با فرستادن نیروهای نظامی این کشتی را پس گرفت و به روسیه باز گرداند. برخی منابع خبری گزارش نمودند در این ماجرا اسرائیل دخالت داشته و برای جلوگیری از رسیدن موشک های اس 300 به ایران این اقدام را برنامه ریزی کرده است. در آن زمان اما سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه این موضوع را که این کشتی حامل موشک های ضد هواپیمایی" اس 300" روسی برای ایران بوده است را تکذیب کرد.لاوروف تاکید کرد که این گزارشات "کاملا نادرست" است.
نزدیک به دو ماه پس از آن اتفاق ، هفته گذشته، سردار فیروزآبادی با انتقاد از عملکرد روسیه در عدم تحویل موشک های اس 300 به ایران به خبرنگاران گفت: "آیا استراتژیست‌های روسیه اهمیت ژئوپولتیك ایران را در امنیت روسیه در نظر نمی‌گیرند؛ چرا بایستی موشك‌های دفاعی اس 300 كه با تفاهم دو دولت برای اقدامات دفاع از ایران مورد توافق قرار گرفته است، مجوز ارسال دریافت نکند و بیش از 6 ماه است از وقت تحویل آنها از طرف روس تخطی شده است".
این اولین بار است که یک مقام ایرانی به این شکل نارضایتی خود را علنا از خلف وعده های روسیه اعلام می دارد. پیش از این نیز منتقدان حکومت ایران در مورد صرف میلیاردها دلار سرمایه و سالها وقت برای نیروگاه بوشهر و عدم اراده روسها به تکمیل این نیروگاه هشدار داده بودند.گرچه فیروز آبادی عضو شورای امنیت ملی تصریح کرد: "ما از دوستان روس در همسایه شمالی گله داریم و امیدواریم این یادآوری ، دوستان روسی را به تسریع در تحویل مورد قرارداد تشویق كند " اما به باور آگاهان به نظر می رسد که علت این تاخیر با علت تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر یکی است.
مشخصات فنی موشک های اس 300
موشک های اس-300 از مجموعه موشک های زمین به هوا و دوربرد روسیه است که نخستین بار در سال 1979 برای دفاع از شوروی سابق در برابر حملات هوایی دشمن ساخته شد. گونه های بعدی موشک های ضدهوایی اس-300 با هدف رهگیری موشک های بالستیک تولید شد. در زمان ساخت این موشک هدف اصلی دفاع از مجتمع های صنعتی و ادارات حساس شوروی بود. موشک های اس-300 توانایی هدف قرار دادن موشک های بالستیک را دارند و یکی از پیشرفته ترین سیستم های موشکی ضدهوایی جهان که عملیاتی شده اند، محسوب می شوند.
در حال حاضر سه گونه اصلی از این موشک وجود دارد:اس-300 پی: این گونه از موشک اس-300 نخستین بار در سال 1978 عملیاتی شد و 80 عدد از آن در حوالی مسکو مستقر شد. این نوع که از گونه های اول سری اس-300 است دارای سه بخش رادار، سیستم کنترل و تجهیزات حمل و پرتاب بود. از محدودیت های این گونه، زمان نسبتاً زیاد (حدود یک ساعت) برای آماده سازی سیستم نیمه متحرک برای شلیک است. همچنین این موشک توان هدف قرار دادن اهداف نزدیک را نداشت. نیروی هوایی روسیه برای رفع این محدودیت ها نوع اس-300 پی اس را طراحی کرد و در سال 1985 از این نوع موشک استفاده شد.گفته می شود این نخستین گونه ای است که توان حمل کلاهک هسته ای دارد.
رادارهای سیستم موشکی اس-300 توان تشخیص شش هدف را دارند و کل سیستم طی یک دقیقه آماده می شود و هر سه ثانیه می توان یک موشک شلیک کرد.وزن این موشک بین 1450 تا 1800 کیلوگرم و کلاهک جنگی آن بین 133 تا 143 کیلوگرم وزن دارد. رادار سیستم های موشکی اس-300 روی وسیله ای کوچک تر، جدا از سیستم اصلی حمل می شوند. اگر از این رادارها برای شناسایی موشک های بالستیک استفاده شود، قادرند این موشک ها را که با سرعت 10 هزار کیلومتر در فاصله هزار کیلومتری در پرواز هستند، شناسایی کنند. اگر از این رادار برای شناسایی موشک های کروز استفاده شود، قادر است موشک های کروز را در فاصله 300 کیلومتری شناسایی کند. رادار گردان سیستم های اس-300 هر 12 ثانیه یک بار 360 درجه را تحت پوشش قرار می دهند. این رادارها می توانند هر شی پرنده را که در ارتفاع 60 متری و حداقل در فاصله 120 کیلومتری است، شناسایی کنند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
دزد نمادها
مسيح علي نژاد
آقای احمدی نژاد، کاندیدای جایزه صلح نوبل بشوید!
مرد پر حاشیه! همه کوتاه قامتان عالم، الزاما کوته نظر نیستند اما همه کوته نظران عالم، قامت شان در برابر قامت بلند حقیقت، کوتاه است، خاصه آنان که حقیقت آشکار را انکار می کنند و "روشنی آفتاب را از ما دلیل می طلبند". شما از این دسته دوم هستید که این روزها قامت تان در برابر قیامت حق طلبی یک ملت شجاع، کوتاه دیده می شود. کسی نمی تواند به عشق و علاقه مضاعف شما برای دیده شدن در رسانه های دنیا خرده بگیرد که این پدیده عجیبی نیست اما آنچه عجیب است این است که صدای شما در مقام یک رئیس جمهور که از قضا زنده هستید و راه می روید و وجود دارید و هزاران تریبون هم در مقابل شما به صف می شود، در مقایسه با صدای ندایی که کشته شده است و اساسا وجود فیزیکی ندارد تا تریبونی برایش کاشته شود، زیر و ریز شنیده می شود در دنیا. بی اغراق به آن اندازه که ندا آقا سلطان، سلطان خبرهای انتخاباتی ایران در جهان شد، شما نشدید. صدای او که به خوابی آرام در گوشه بهشت زهرا مهمان است، بلندتر از صدای کسی شد که این روزها قبای ریاست جمهوری ایران در عرصه های بین المللی به تن اش زار می زند. چرا شما علی رغم این همه مصاحبه های مکرر و متعدد، به اندازه ندا دیده و شنیده نشدید؟ می دانم به حاشیه رفتن برای کسی که میل دیده شدن دارد، دشوار است اما دشوار تر این است که ملتی به نظاره رئیس دولتی بنشیند که برای بیشتر دیده شدن، هر روز یکی از نشانه های کسانی که شیوه زیبا دیده شدن بلدند را می رباید. می شود خوبی های دیگران را یکی یکی مشق و مشی کرد اما نمی شود مشی دیگران را به نام خود سند زد. می شود ایده ها و اندیشه های نیک را تمرین و تقلید کرد اما نمی شود عقید ها و ایده های زیبا را دزدید و آنوقت با آن تنها یک نمایش زیبا برگزار کرد.
جناب احمدی نژاد!
اگر ندا در صدر اخبار تمام دنیا نشست، تنها برای این بود که او ساده و آرام به خیابان آمد و نیروهای امنیتی اما با هیاهو و خشونت به جان او و هزاران نفر دیگر افتادند. ندا تنها شهید آن روز و باقی روزهای اعتراضات نبود که انکارش آسان باشد. دهها کشته دیگر را چگونه انکار می کنید؟ همه اینها تکرار درد است و بارها در گوش شما و هواداران خوانده شد اما آنچه جدید است این است که همزمان با صدور حکم حبس ابدی که دولت سکولار آلمان برای قاتل آن زن مسلمان مصری صادر کرد، رئیس دولت جنجالی ایران نیز باید جنجالی نو می آفرید تا رسوای کسانی نشود که عکس زن مصری را به آنان نشان داده بود و گفته بود چرا دنیا برای قتل او کاری نمی کند. اذهان عمومی به آسانی می تواند دلیل همزمانی صدور حکم دولت آلمان برای زن مصری و راهپیمایی زنان بسیجی ایرانی در برابر سفارت انگلیس را دریابد. باید به ذهن پرسشگر دنیا جواب می دادی که وقتی دولت آلمان به داد خانواده زنی که شما عکس اش را در برابر دوربین های رسانه های غربی به سینه گرفته بودی رسیده است، دولت مسلمان ایران برای کشته شدن ندا آقاسلطان چه کرده است. لذا چه چیز بهتر از آنکه دست به کار شوید تا این نماد مظلومیت را هم بربایید و دستور برپایی یک راهپیمایی ساختگی را هم صادر کنید. وقتی مادر ندا می گوید مردم پیش از بنیاد شهید، ندا را شهید خود می دانند به نظر شما کمی دیر نیست که زنان هواداراتان بعد از گذشت چهار ماه، ناگهان یادشان بیاید که دختر مظلومی به نام ندا هم در ایران وجود داشت که گوشه یکی از همین خیابان های شهر شهید شده است؟
رئیس دولت انکار!
این اولین بار نیست که با یک حرکت رو به جلو، خودتان صاحب عزا و صاحب انتقاد به کهریزک و صاحب نماد سبز و صاحب خیلی از نشانه های دیگر جنبش مردمی ایران می شوید. اینکار که یکی بیاندیشد و رنگ سبز را بپاشد به روی یک جامعه خاکستری و از دلش جامعه ای شاد بر آید، هنر می خواست که نقاش سیاسی ایام انتخابات چنین کرد. اینکار که یکی قید قدرت بزند و دامن رسوایی مسولان کهریزک بالا زند و پرده از تجاوز زندانیان بردارد، شجاعت می خواست که شیخ عزیز روزهای پس از انتخابات چنین کرد. اینکار که زنانی از جان بگذرند و برای باز پس گیری حق و رای خود به خیابان بیایند نیز جسارت می خواست که دختران و زنان جوان غیر بسیجی، بی آنکه به آنان دیکته شود چنین کردند و جانشان را هم دادند. اما شما چه کردید؟ اول رای یک ملت را ربودید، سپس نماد جنبش سبز را و به دنبالش جنبش سبز علوی به راه انداخته اید و سپس به سراغ شهدای جنبش رفتید. ظاهرا این بازی تلخ کماکان ادامه دارد. اما هیچ شده گاهی فکر هم بکنی به همه این شاهکارهایی که می آفرینی؟ خوب نگاه کن و ببین پیش و پس از انتخابات خونین هشتاد و هشت، از سبز که نماد همراهی با میر حسین موسوی بود، موجی در ایران ایجاد شد که انکار آن دشوار بود. راهش این نبود که چون کودک لجباز گوشه مهد، که محبوبیت دیگری را بر نمی تابد، دست به بساط همبازی ببری و بازی بر هم زنی و آرا و ابزار و اسباب و نماد دیگری را صاحب شوی. ببین در چنته چه داری به همان ببال و همان را بپرور و اگر هم داشته هایت کفاف شاد ساختن یک جامعه غمگین را نداد، با بهره از خرد خویش، خلقی را خندان کن نه با دستبرد به خزانه خلاقیت رقیب و صاحب شدن جسد بی جان یک شهید.
رئیس دولت دهم!
"دروغگو"و "دزد"، واژه هایی نبود که یک نویسنده و یا یک سیاستمدار در تمام این سالها به آسانی آن را در یک متن روزنامه نگاری یا در یک مناظره انتخاباتی به کار برد. چنانچه ابتدا موسوی و سپس کروبی و بعد بسیاری از روزنامه نگاران منتقد هم این روزها دولت شما را با این پسوند ها مورد خطاب قرار می دهند. همه مبادیان آداب و اخلاق گواهی می دهند که علی رغم تمامی دهن کجی های دولت شما به یک ملت معترض، باز هم به کار بردن این دو واژه برای ترسیم و تصویر یک دولت، جسارت می خواهد که گاهی نداریم و مدام نقب می زنیم به خودمان که مثلا به جای واژه دزد، واژه دیگری را در وصف رفتار شما برگزینیم. اما واژه در برابر وقاحت گاهی کم می آورد. شما خودت بگو نام کسی که به جای تسلیم در برابر موج سالم سبزی که به راه افتاده، شال سبز دیگری را به گردن می اندازد و هوادارانش "جنبش سبز علوی" را در برابر "جنبش سبز راه امید" تاسیس می کنند و کاروان ساختگی غم برای ندا به راه می اندازند تا آزاد گذاشتن قاتل ندا در خیابان های تهران را توجیه کنند چیست؟ به نظر می رسد با این شتابی که در پیش گرفته اید، فردا حرف اساسی جنبش مبنی بر دخالت نهادهای تحت نظارت رهبری در انتخابات و ایجاد خشونت در حوادث پس از انتخابات را هم شما صاحب شوید. یعنی بعید نیست در فردایی نزدیک احمدی نژادی که با تایید زود هنگام مقام رهبری توانست رئیس جمهور بماند و کابینه تشکیل دهد، خود به منتقد درجه اول آقای خامنه ای بدل شود تا از قافله قیام کنندگان و معترضان به بیت بزرگان عقب نماند. برای همین شاید بد نباشد حداقل به منظور مهیا شدن برای یک حرکت روبه جلوی دیگز، این حرف آخرتان در ترکیه را در داخل ایران و در خیل معترضان به روند خشونت و دیکتاتوری در ایران تکرار کنید: "ما اعلام آمادگی کرده‌ایم که تغییرات اساسی بدهیم. ما می‌خواهیم که ظلم، دشمنی، جنگ، تجاوز از میان برداشته شود. همه باید با هم دوست باشند و همدیگر را دوست داشته باشند. ما اعلام کردیم که آماده‌ایم جهان را به سوی صلح هدایت کنیم".
مرد مدعی!
مومنانه نیست حرف صلح و دوستی زدن بی آنکه نماد و نشان آن را با خود داشتن. لذا در کنار یک شال سبز و جنبش سبز علوی و ژست تظلم خواهی برای ندا، مانده بود نماد جایزه صلح نوبل. اکنون، به همت همان دیدگاه کوته نظرانه کسانی که برای جایزه هم مالیات طلب می کنند، اینک بر آن شده اید تا در میان اموال مصادره شده خانم عبادی، آن نماد معروف جایزه صلح نوبل را هم در تصاحب کنید. مبارکتان باشد!
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، وضعیت جسمی دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد رو به وخامت گراییده است. او می بایست مدتی پیش تحت عمل جراحی فوری قرار می گرفت ولی از عمل جراحی او در آخرین لحظات جلوگیری گردید و جان این زندانی را در معرض خطر جدی قرار داده اند .وضعیت جسمی دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد به وخامت گرایده است و دردهای مستمر، او را حتی از انجام کارهای شخصی روزانه بازداشته است و شرایط را بر وی بسیار سخت نموده است. داشجوی زندانی به سختی قادر به غذا خوردن،راه رفتن و هنگام سرفه کردن دچار درد های شدید می شود.
او تا به حال چندین بار به بهداری زندان گوهردشت کرج مراجعه کرده است ولی هر بار از رسیدگی پزشکی به او با دلایل واهی سر باز زده اند. در آخرین مراجعه ای که به بهداری زندان گوهرداشت داشت به او گفته شد که پزشک مربوطه 4 ماه دیگر به اینجا خواهد آمد و تا آن موقع باید صبر کند. اگر پزشک مربوطه تصمیم به عمل جراحی بگیرد قاضی پرونده و بازجوی وزارت اطلاعات باید با آن موافقت کنندو بعد از آن است که عمل جراحی صورت می گیرد.
دانشجوی زندانی 25 مهرماه دچار ناراحتی حاد جسمی شد و به بهداری زندان اوین منتقل گردید. بدلیل حاد بودن وضعیت جسمی اش او را به بیمارستان طالقانی تهران منتقل کردند. در بیمارستان طالقانی بخاطر حاد بودن وضعیتش بلافاصله به بخش جراحی بیمارستان منتقل شد و آزمایشات اولیه برای انجام عمل جراحی شروع شد و او را آماده عمل جراحی کردند. ولی در آخرین لحظات دانشجوی زندانی را از تخت عمل جراحی خارج کردند و وی را به زندان گوهردشت کرج تبعید مودند.از طرفی دیگر صلواتی قاضی دادگاههای فرمایشی که دانشجوی زندانی را به 14 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت محکوم کرده است. از دادن حکم غیر انسانی و سنگین به آقای یزدان نژاد و وکیلش خوداری می کند. در صورت نبودن حکم وکیل قادر به اعتراض به آن نخواهد بود و پرونده در دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار نخواهد گرفت. صلواتی قاضی دادگاه فرمایشی ولی فقیه علی خامنه ای که در صدور احکام اعدام و به اجرا در آوردن این احکام در سالهای گذشته دست او به خون جوانان میهن آغشته شده است .
او همچنین برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی شیوه های غیر انسانی علیه آنها بکار می برد که بخشی از آنها را در اینجا ذکر می کنیم ؛ چندین بار زندانی سیاسی را به دادگاه فرا خواندن و هر بار بدون دلیل آن را به تعویق انداختند و بدین طریق زندانیان سیاسی را در بلاتکلیفی طولانی مدت قرار دادن (آقای علی صارمی بیش از 2 سال است که در بلاتکلیفی است) ، زندانی بودن واعدام شدن اعضای خانواده را بعنوان اتهام وارد پرونده زندانی سیاسی کردن و بر مبنای آن حکم صادر کردن (میثاق یزدان نژاد ،اعدام 3 دائی او، زندانی سیاسی بودن پدر و مادرش در دهۀ 60، وبودن خواهرش در قرارگاه اشرف) ،فعالیتهای سیاسی و حقوق بشری گذشته زندانی سیاسی که محکومیت آن را طی کرده است را وارد پرونده کردن و بر مبنای آن حکم صادر کردن، ندادن حکم دادگاه به وکیل و زندانی سیاسی برای اعتراض به آن،منصوب کردن وکیل تسخیری و ممانعت از ورود وکلای انتحابی به پرونده،صدور احکام فله ای علیه دستگیر شدگان قیام، ممانعت از حضور خانواده ها در دادگاه عزیزانشان،رفتار وحشیانه و غیر انسانی و بازجو مابانه با خانواده ها و تهدید آنها .اعمال این فرد از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خارج کردن زندانی سیاسی از تخت عمل جراحی و عدم عمل جراحی که جان زندانی را در معرض خطر جدی قرار میدهدو همچنین قرار ندادن حکم غیر انسانی و سنگین صادر شده در اختیار وکلا برای اعتراض به آن را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل می خواهد برای پایان دادن به جنایتهای مستمر و سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی در ایران اقدام نمایند.
*****
ما همه عبدالله مومنی هستیم
رشيد اسماعيلي

عبدالله مومنی به 8 سال حبس تعزیری محکوم شد، جرم او چیست؟ مومنی متهم به تلاش برای استقرار دموکراسی و حقوق بشر در ایران از طریق فعالیتهای مسالمت آمیز سیاسی است. ناگفته پیداست که نظام حاکم هر گونه تلاش برای دموکراتیزه کردن ساختار قدرت و تحقق آزادیهای مدنی و سیاسی را تلاش در جهت براندازی خود تلقی می کند. این طبیعت همه نظامهای بستۀ ایدئولوژیک است که دموکراسی و دموکراسی خواهان را خصم خود بدانند. عبدالله مومنی مبلغ تمام عیار حقوق بشر و حامی سبک زندگی مدرن است و برای فاشیستهای اسلامی چه کسی خطرناک تر از او و امثال او؟
بنیادگرایان دینی و فاشیستهای اسلامی از اندونزی تا مراکش افرادی مانند مومنی را بزرگترین دشمنان خود می دانند. با این حال در ایران قضیه از دیگر جاها پیچیده تر ست ایران تنها کشوری است که فاشیسم اسلامی در آن فرصت دولت سازی یافته است. آنها اکنون امکانات اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی گسترده ای را در اختیار دارند، میلیاردها دلار رانت نفت، انحصار رسانه ای و زور سرنیزه چهره ای به ظاهر قدرتمند از حاکمیت ولایی – سپاهی ایران ساخته است. آنها قوه قضاییه، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، دولت و مجلس را در اختیار دارند، همچنین یک شبکه پیچیده سیاسی – اقتصادی- ونظامی که سر رشته آن به بیت رهبری می رسد پشتیبانی از رانتها و منافع این حاکمیت نامشروع را برعهده داردY همان شبکه ای که وقتی خود را بازنده انتخابات دید با تکیه به ثروت افسانه ای و قدرت نظامی اش کودتایی پیچیده و سریع را سازماندهی کرد. با این همه آیا عجیب نیست که دولتی به رغم در دست داشتن همه این ابزارهای قدرت از "عبدالله مومنی" و امثال او بترسد؟
آری دولت کودتا با تمام کبکبه و دبدبه نظامی و امنیتی اش به شدت از فعالین سیاسی اصلاح طلب و مدافعان حقوق بشر می هراسد. دولت کودتا اکنون تنها به زور سر نیزه است که حکومت می کند، کوچکترین پایگاه مردمی ندارد و با عملکرد چند ماه اخیر خود حتی بی تفاوت ترین اقشار اجتماعی را به مخالفین فعال خود تبدیل کرده است. دولت کودتا به رغم همه عربده کشی هایش اکنون به شدت از عقده اقتدار رنج می برد، هیچ چیز تحقیر آمیز تر از این نیست که سران کودتا هیچکدام جرأت حضور در انظار عمومی را ندارند. اکنون حتی وابستگان درجه دو دولت کودتا هم شهامت حضور در میان مردم را ندارند آنها وقتی به دانشگاهها می روند با شعار مرگ بر دیکتاتور استقبال می شوند و با قاتل برو گمشو و لنگه کفش بدرقه می گردند.
رنج از عقده اقتدار کودتاچیان را به سوی سرکوب و خشونت سوق می دهد؛ مردم را از زن و مرد، پیر و جوان در خیابانها کتک می زنند، زندانیان را در زندانها شکنجه می کنند، به سانسور شدید خبری روی می آورند و احکام طویل المدت حبس برای فعالین سیاسی اصلاح طلب و تحولخواه صادر می کنند.
پیش از این نیز گفته شد که: "عبدالله مومنی جرمی جز دفاع صریح و بی پرده از حقوق بشر نداشته و ندارد، او سخنگو و خدمتگزار بی مزد و منت قربانیان بی شمار نقض حقوق بشر بود، هر جا سخن دفاع از حقوق بشر بود عبدالله مومنی هم آنجا بود، مومنی حقوق بشر را هم استراتژی می داند و هم تاکتیک، او معتقد به شیوه مبارزه مسالمت جویانه برای نیل به اصلاحات بنیادین است، او همواره خواهان اتحاد عمل نیروهای دموکراسی خواه بود و از هیچ تلاشی برای نزدیک کردن تحولخواهان مضایقه نمی کرد، مومنی در یکسال و اندی اخیر عملا به یکی از استراتژیست های نیروهای تحولخواه و اصلاح طلبان ساختارگرا تبدیل شده بود، همه اینها بس بود تا خفاشان کور و زشت شب کینه این مرد را به دل بگیرند و مترصد بر زمین زدنش باشند، این سد سترگ کینه در شرایط فعلی فرصتی برای شکستن و سیلاب شدن یافته است تا با توسل به غیراخلاقی ترین و مهیب ترین روشها عبدالله مومنی را غرق کند، اما زهی خیال باطل، ما در کنار عبدالله هستیم، حال که گناه عبدالله اعتقادش به دموکراسی و حقوق بشر است ما هم در این جرم و گناه شریک اوییم و برای شراکت در مجازاتش نیز آماده ایم، پس بگیرید ما را، بکشید ما را،شکنجه کنید ما را، به کرده ناکرده واردار به اعتراف کنید مارا.. این از جهل و کوته بینی شماست که فکر می کنید با این شیوه ها می توانید جنبش سبز را متوقف کنید، نه این مردم را این بار سر باز ایستادن نیست، آب شما را با خود خواهد برد، باد کاشته اید و سرانجام طوفان درو می کنید."
دولت کودتا نمی تواند با محبوس کردن امثال عبدالله مومنی خواست دموکراسی و حقوق بشر را در ایران از بین ببرد. این خواست برخاسته از نیازهای اصلی جامعه ایران است و با به زندان انداخته شدن مومنی ها و نبوی ها و زید آبادی ها و تاج زاده ها و دکتر محمد ملکی ها و محمد صادقی ها و حسن اسدی ها سرکوب نمی شود. عبدالله مومنی یکی نیست. او اگر چه از چهره های منحصر به فرد جنبش دموکراتیک مردم ایران است اما "تنها" نیست، حالا که بناست عبدالله زندان باشد حاکمیت باید بداند که با صدها و هزارها عبدالله مومنی طرف است. عبدالله مومنی به هشت سال حبس محکوم شد. اگر جرم عبدالله مونی تحولخواهی است همه ما عبدالله مومنی هستیم، عبدالله از گلو و قلم ما پیام دموکراسی خواهی، صلح طلبی و دفاع همه جانبه اش از حقوق بشر را به خارج از زندان منتقل می کند. عبدالله مومنی نسلی را در دانشگاهها پرورش داده است که صدای او خواهند بود.
*****
یورش وحشیانه پاسداربندها و گارد زندان به زندانیان بی دفاع در زندان گوهردشت کرج
یورش وحشیانه پاسداربندها و گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند1 معروف به بند آخرخطیها و ضرب وجرح زندانیان این بند که منجر به شکستگی انگشتان و زخمی شدن آنها شده است.
دیروز شنبه 23 آبان ماه پاسداربندها به زندانیان بی دفاع سالن 1 (طبقه همکف ) یورش بردند و آنها را آماج باتونهای خود قرار دادند .این یورش وحشیانه که با ورود گارد زندان ابعاد گسترده ای بخود گرفت. تعدادی از زندانیان در اثر ضربات باتون دچار شکستگی انگشتان و جراحاتی که منجر به خونریزی گردید شدند .
زندانی بهرام تصویری که بیشترین ضربات باتون بر بدن او وارد شده بود و ضربات و حشیانه بر بدن این زندانی بحدی شدید بود که باتون یکی از پاسداربندها شکسته شد.زندانی بهرام تصویری در اثر ضربات وارده چند انگشت دستش شکسته شد و بدن او از چند ناحیه زخمی گردید و دچار خونریزی شد. این زندانی پس از ضربات و حشیانه و شکستگی انگشتان دستش و زخمی شدن بدنش به سلولهای انفرادی بند 5 منتقل گردید.بهرام تصویری از جمله کسانی بود که هنگام تصرف شکنجه گاه بند 1 در سلولهای انفرادی آن زندانی بود .
گفته می شود این یورش وحشیانه برای انتقام گیری از زندانیان تصرف کننده شکنجه گاه بند 1 سازمان دهی شده بود.
زندانی دیگری که آماج ضربات باتون پاسداربندها و گارد زندان قرار گرفت بهروز شیرخوانی نام دارد، که از اسرا و شیمیائی شدگان و معلولین جنگ است. شش و ریه او در اثر گاز شیمیائی آسیب جدی دیده است. شیرخوانی در اثر ضربات باتون بدنش سیاه و زخمی شده است. در این حملات وحشیانه تعداد دیگری از زندانیان آماج ضربات باتون پاسداربندها و گارد زندان قرار گرفته اند.
این یورش و حشیانه بدون دلیل قبلی صورت گرفته است.پاسدارانی که در این یورش وحشیانه زندانیان را مورد ضرب وجرح قرار دادند بنام های گودرزی، محمدی و مهرآبادی می باشند.
زندانی دیگری بنام علی ترکاشوند 47 ساله در اثر مصرف قرصهای بهداری زندان وضعیتش به وخامت گرایید و پس از انتقال به بهداری زندان جان باخت.او در سالن 3 ( طبق 2) بند 1 زندان گوهردشت زندانی بود.این حادثه مدتی پیش روی داده است.
از طرفی دیگر امرور یکشنبه 24 آبان ماه درگیری خونین در بند 1 روی داد که در اثر این درگیری خونین یکی از زندانیان بشدت زخمی گردید ودر حالی که بدن او غرق به خون شده بود به بهداری زندان منتقل گردید.زندانی حسین دلیرانی 45 ساله در اثر این درگیری شش،کلیه و کبد او دچار صدمات شدید گردید. وضعیت او وخیم گزارش شده است.
در حال حاضر آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای اتوبوس رانی تهران و بهروز جاوید طهرانی تنها زندانی بازمانده از قیام دانشجویان 18 تیر 1387 در سالن 1 بند1 زندان گوهردشت کرج در کنار مجرمین عادی و خطرناک نگهداری می شوند. در گیریهای خونین و یورش وحشیانه روز گذشته در سالنی صورت گرفته است که این 2 زندانی سیاسی در آنجا قرار دارند.
خانواده های زندانیان سیاسی که برای ملاقات با عزیزانشان مراجعه می کنند باید ساعتها منتظر بمانند تا بتوانند ملاقات کوتاهی را با عزیزانشان داشته باشند.برخورد پاسدارهای سالن ملاقات با خانواده ها توهین آمیز و غیر انسانی است.
*****
تکذیب خبر سایت های خارج از ایران
آژانس خبری موکریان سرویس حقوق بشر
صبح روز گذشته خبری در سایتهایخارج از کشور به نقل از کمپین حمایت از زندانیان سیاسی کرد، منتشر گردید که در آن اعلام شده بود که پدر شیرکو بعد از شنیدن خبر اجرای قریب الوقوع حکم پسرش دچار حمله قلبی شده وهم اینک در بیمارستان سقز بستری است ، پدر این زندانی در گفتگو با خسرو کردپور مدیر آژانس خبری موکریان ضمن تکذیب این خبر اظهار داشت : که ایشان مطلقا به بیمارستان اعزام نشده و در سلامت کامل بسر میبرد.
در همین رابطه سرویس حقوق بشر آژانس خبری موکریان در گفتگوی کوتاهی با خسرو کردپور مدیر آژانس نظر وی را در زمینه انتشار چنین اخباری در برخی از رسانه ها در خارج جویا شد وی اظهار داشت : رسانه ها قبل از انتشار چنین اخباری بهتر است برای اطمینان از صحت و سقم آن ، حداقل با خانواده یا وکیل زندانی تماسی بگیرند تا با جلوگیری از انتشار اخبار نادرست ، مانع مخدوش شدن اعتبار رسانه ای خود شوند.
*****
وضعیت نامطلوب جسمی و ناراحتی قلبی شبنم مددزاده
شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم که مدت 268 روز است در زندان اوین به سر می‌برد، به دلیل فشارهای روحی و جسمی، دچار ناراحتی قلبی شده است.
با وجود اینکه شبنم مددزاده چندبار به بهداری زندان مراجعه کرده است با عدم رسیدگی پزشکی بهداری زندان اوین مواجه شده است و مسئولان زندان هیچ ترتیبی برای درمان وی نیندیشیده‌اند. شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در اسفندماه سال 87 و در مسیر دانشگاه، توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی به مدت 7 ماه در بند 209 زندان اوین به سر برد که 3 ماه آن در سلول انفرادی گذشت. این فعال سیاسی از شهریورماه به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است. گفتنی است که تا کنون چهار بار با کارشنکی مسئولین قضایی تاریخ محاکمه‌ی وی با وجود اعلام قبلی به تعویق افتاده است.
*****
جمع‌آوری امضا برای آزادی داوود سلیمانی و دیگر اسرای دربند
حرکت ثانیه‌های روزشمار بازداشتت‌، مانند پتکی لحظه به لحظه برجانمان نهیب می‌زند / تو داری ثانیه به ثانیه دربند‌، بند به بند آب می‌شوی و آب از آب تکان نمی‌خورد / ثانیه‌های که هر کدامشان می‌توانست غنیمتی باشد برای‌مان / حال به پاس داشت این غنیمت‌، می‌خواهیم آزادیت را و بودنت را در کنارمان / باشد که دادمان از دادرس حقیقی بستانیم...
گروهی از حامیان جنبش سبز در حال جمع‌آوری امضا برای آزادی داوود سلیمانی و دیگر اسرای دربند جنبش سبز هستند. برای افزودن نام خود به فهرست اسامی این‌جا کلیک کنید:
http://www.petitiononline.com/dslmni/petition.html
*****
اداعای رییس پلیس امنیت تهران درباره 13 آبان و کهریزک:
تاکنون تخلفی درباره رفتار پلیس گزارش نشده است
رییس پلیس امنیت تهران درباره سرکوب مردم در روز 13 آبان مدعی شد:"پلیس یك واحد انتظامی است و مسوولیت تامین امنیت مربوط به وزارت كشور است. یعنی پلیس به طور مستقیم ماموریت ذاتی خود را انجام می‌دهد و وابستگی جناحی ندارد. برخوردهای پلیس در روز 13 آبان قانونی بوده است و تاکنون هیچ تخلفی در این باره گزارش نشده است."
علیرضا علیپور امروز در جمع خبرنگاران در رابطه با فیلم‌های پخش شده در سایت‌های خارجی درباره روز 13 آبان نیز ادعا کردکه"خیلی مطمئن نباشید كه آن فیلم‌ها مربوط به 13 آبان است."
رییس پلیس امنیت تهران بزرگ در رابطه با اخبار انتقال بازداشت‌شدگان زن در روز 13 آبان به بازداشتگاه «خورین»، نیز گفت:" این كذب محض است و سیاه‌نمایی است كه با هدف خاص انجام می‌شود، چون بازداشتگاه خورین واقع در ورامین جزو استان تهران است و در این رابطه هیچ نیازی نبوده كه كسی را از تهران خارج كنیم."
وی در رابطه با این كه دادستان استان تهران عنوان كرده بود كه بازداشتگاه خورین زیر نظر نیروی انتظامی است، اظهار كرد:" من صحبت‌های ایشان را نشنیده‌ام و نمی‌توانم در این رابطه اظهارنظر كنم. اما آن چیزی كه در حوزه تخصصی بنده است، این است كه هیچ نیازی نبوده كسی را در این رابطه به خارج از تهران منتقل كنیم."
وی همچنین جنایات روی داده در بازداشتگاه كهریزك را تخلفاتی انفرادی دانست و ادامه داد:" موضوع بازداشتگاه کهریزك در شرایط پس از انتخابات رسانه‌ای شد كه در این باره نگاه فرماندهان و مسوولان ناجا را دیدید و شنیدید كه اساسا كهریزك یك تخلف انفرادی بوده نه سازمانی و اعلام كردند با افرادی كه مرتكب تخلف شدند باید برخورد شود، یعنی نگاه فرماندهان برخورد با متخلفان در این زمینه بود."
رییس پلیس امنیت تهران بزرگ در پاسخ به این سوال كه آیا فرماندهان پلیس نباید در زمینه‌ كهریزك پاسخگو باشند، اظهار كرد:" هر كسی كه تخلفی انجام داده است، باید پاسخگوی تخلف خود باشد، حتی اولین فردی كه با این موضوع برخورد كرد، فرمانده نیروی انتظامی بود."
وی مدعی شد که "موضوع كهریزك بیشتر فضاسازی بود" ادامه داد: كدام یك از این افراد مدعی هستند كه فرماندهان گفتند بروید و این اقدام را انجام دهید؟
علیرضا علیپور اضافه كرد:" تعدادی در رابطه با بازداشتگاه كهریزك تخلفاتی را انجام دادند. قانون هست، فرماندهان نیز هستند، لذا برخوردها انجام می‌شود."
*****
خودداری بازپرس از قبول وکالت‌نامه سلمان سیما
دادگاه انقلاب تهران وکالت پرونده سلمان سیما دانشجوی بازداشتی را به دلیل عدم انتقال وی جهت تفهیم اتهام رد کرد.
صبح امروز آقاي اوليايي فرد وکیل دادگستری با مراجعه به بازپرسي شعبه‌ی 4 امنيت دادسرای انقلاب تهران پيگير پرونده‌ی سلمان سيما دانش‌جوی بازداشتي دانش‌گاه آزاد تهران مركز شد كه بازپرس پرونده به دليل عدم تشكيل پرونده و هم‌چنين نبود گزارش اوليه‌ی وزارت اطلاعات و عدم انتقال سلمان سيما براي تفهيم اتهام به دادگاه انقلاب از پذيرفتن وكالتنامه‌ی وی خودداری کرد و پذيرفتن آن را منوط به طی شدن مراحل فوق كرد.
این در حالی است که طبق اصل 132 قانون اساسی هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله به صورت کتبی به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد.
لازم به ذکر است سلمان سیما در حالی در بازداشت غیر قانونی وزارت اطلاعات قرار دارد که پیش از بازداشت به دلیل بیماری آنفولانزا تحت درمان قرار داشته است. وی روز گذشته بازداشت شده است.
*****
ژینا مدرس گرجی، فعال کمپین یک میلیون امضا ممنوع الخروج شد
تغییر برای برابری: مدرس گرجی که از فعالان حقوق زنان در سنندج است صبح روز جمعه در حالی که قصد سفر به خارج از کشور را داشت ممنوع الخروج شد.
او گفت: " روز جمعه قصد سفر به دبی را داشتم، تمامی امور مربوط به خروج از جمله تحویل بار را هم انجام داده بودم و حتا عوارض پرواز را هم پرداخت کرده بودم و پاسپورتم مهر خروج از ایران را خورد اما چند دقیقه پیش از سوار شدن به هواپیما از طریق بلندگوی فرودگاه نامم را اعلام کرده و گفتند سوار هواپیما نشوم. دقایقی بعد فردی با لباس شخصی آمد و در حالی که با بیسیم در مورد مشخصاتم صحبت می کرد پاسپورتم را گرفت و رفت و بعد از چند دقیقه بلاتکلیفی به ماموران نیروی انتظامی مراجعه کردم که گفتند این موضوع به ما ارتباطی ندارد و در حوزه اختیار ماموران نهاد ریاست جمهوری در فرودگاه است. سرانجام مامور لباس شخصی برگشت و در حالی که پروازم را از دست داده بودم به من اعلام کردند که حکم قضایی دارم و نمی توانم از کشور خارج شوم. پاسپورتم را توقیف کردند و ضمن اعلام این که باید به دادگاه انقلاب سنندج مراجعه کنم، برگه ای به من دادند که روی آن شماره حکم و تاریخ آن نوشته شده بود".
مدرس گرجی در پاسخ به این سوال که آیا پیش از این حکم قضایی و یا اخطاری از سوی مقامات قضایی در یافت داشته یا نه گفت: " تا کنون هیچ گونه احضاریه و یا اخطاری از طرف نهادهای قضایی دریافت نکرده ام و تنها چند بار با تماس تلفنی به اطلاعات شهر سنندج احضار شده بودم که به دلیل شفاهی بودن این احضارها از رفتن خودداری کردم. تاریخ حکمی که در فرودگاه به من ابلاغ شد مربوط به 30 خرداد بود".
این فعال حقوق زنان ادامه داد: "من به جز کمپین، همکاری با روزنامه های رسمی در سنندج همکاری داشته ام همینطور در خصوص حقوق زنان از جمله موضوع ختنه و خشونت علیه زنان فعالیت کرده ام و این فعالیت ها در هیچ جای قانون جرم محسوب نمی شود. به هر حال به نظر می رسد هدف از اینگونه محدودیت ها ، اعمال فشار به فعالان اجتماعی باشد و فشارهای روحی روانی به آنان است که نه تنها درگیری پروسه قضایی مبهم و پیچیده ای را در پی دارد بلکه با ممانعت از هرگونه ارتباط و پیشرفت در فعالیت های کیفی فعالان خواهد بود".
پیش از این تعداد زیادی از فعالان کمپین در تهران و سایر شهرها از جمله اصفهان ممنوع الخروج شده بودند. خدیجه مقدم و هایده تابش دو تن از دیگر فعالان کمپینی هستند که در ماههای اخیر ممنوع الخروج شده اند و در میان فهرست ممنوع الخروج ها، اسامی تعدادی از فعالان اجتماعی، مطبوعاتی، حقوق بشری وکلا و نیز هنرمندان از جمله نسرین ستوده، نرگس محمدی،عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، ناصر زرافشان، ثریا عزیزپناه، منصوره شجاعی، طلعت تقی‌نیا، عمادالدین باقی، عیسی سحرخیز، بدرالسادات مفیدی، عبدالرضا تاجیک، فرزانه روستایی، فاطمه معتمدآریا، جعفر پناهی و مجتبی میرتهماسب به چشم می خورد.
اعمال محدودیت در سفرهای خارجی براساس ماده 133 قانون آیین دادرسی کیفری صورت می گیرد و در این ماده قانونی آمده است: "باتوجه به اهمیت و دلایل جرم، دادگاه می تواند علاوه بر موارد مندرج در ماده قبل (صدور قرارهای تامین کیفری از جمله قرار بازداشت موقت، وثیقه، کفالت و التزام) قرار عدم خروج متهم از کشور را صادر کند" .
به اعتقاد حقوقدانان فعالان سیاسی را به دلیل آن که متهم نیستند نمی توان ممنوع الخروج کرد و ممنوعیت خروج در مورد آنان تنها پس از تفهیم اتهام و به مدت شش ماه می تواند صورت گیرد که حق اعتراض به دادگاه تجدید نظر نیز از نظر قانون برای آنان لحاظ شده است. اما روندی که در حال وقوع است دقیقا بر خلاف این موضوع است و بسیاری از افرادی که ممنوع الخروج شده اند تا پیش از اقدام به خروج از کشور تفهیم اتهام نشده و هیچ گونه قرار تامین کیفری نیز برای آنها صادر نشده است.
*****
علی نجاتی بر گذارندن دوران محکومیت بازداشت و به زندان دزفول منتقل شد
علی نجاتی رئیس هیات مدیره‌ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی محکوم شده بود، روز گذشته پس از حضور در شعبه‌ی اجرای احکام دادگاه شوش بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان فجر دزفول منتقل شد.
مهرماه سال جاری شعبه اول دادگاه انقلاب دزفول فعالان کارگری شرکت هفت تپه را به دلیل فعالیت‌های صنفی خود محکوم کرد، در این احکام علی‌ نجاتی، فریدون‌ نیکوفر، قربان علی‌پور و جلیل ‌احمدی به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری و ۶ ماه حبس تعلیقی و محمد حیدری‌پور به تحمل چهار ماه حبس تعزیری و هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شدند.
پیش‌تر و در 14 آبان ماه فریدون نیکوفر و جلیلی احمدی جهت گذراندن دوران محکومیت خود به زندان منتقل شده بودند و هم‌اکنون در زندان دزفول هستند.
*****
گزارشی از وضعیت حامد روحی‌نژاد، دانشجوی محکوم به اعدام
کمیته گزارشگران حقوق بشر: اینجا در کوچه پس کوچه‌های چهاردانگه- اسلامشهر- خانه‌ای است که فرزند 23 ساله‌اش، یکی از مهم‌ترین عوامل حوادث پس از انتخابات معرفی شده است. اینجا خانه حامد روحی‌نژاد است، جوانی که در جلسات دادگاه‌های علنی رسیدگی به اتهامات عوامل دخیل در حوادث پس از انتخابات، به اتهام " ارتباط با انجمن پادشاهی ایران" به اعدام محکوم شد.
خانه‌ای صمیمی که در چشمان اهالی‌اش، نگرانی موج می‌زند. با مادری که که هرگاه اسم حامد و حکم اعدامش می‌آيد، هق‌هق گریه مجالش نمی‌دهد. پیر شده است این مادر در پس 7 ماه نگرانی و زندانی بودن فرزند مریضش.
وقتی از او می‌خواهیم تا از دغدغه‌های مادرانه اش بگوید، تا حرف بزند از 7 ماهی که فرزند دانشجویش در خانه نبوده، مکث می کند، دلش می‌خواهد حرف بزند. اما تنها اشک‌ها هستند که زبان این مادرند. او گریه می‌کند و گریه می‌کند. و بین تمام این هق‌هق زدن‌ها، تنها جملاتی کوتاه است که از زبانش بیرون می‌آيد، هفت ماه است که زندانی‌اش کرده‌اند؟ چرا مگر بچه من چه کرده که مستحق دریافت حکم اعدام است؟ داشت در دانشگاه درسش را می‌خواند.
جمعی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، دیروز با حضور در منزل حامد روحی‌نژاد، پای درد و دل‌های این خانواده نشستند. اجرای حکم اعدام " احسان فتاحیان" آنها را شوکه کرده است و می‌ترسند از روزی که حکم اعدام حامد هم اجرا شود. پدر حامد از روز بازداشت پسرش می‌گوید. روزی که ماموران وزارت اطلاعات تمام خانه را به دنبال مدرک جرم زیر و رو کرده بودند. او می گوید:" حامد با هماهنگی وزارت اطلاعات به ایران برگشت. وقتی که ‌آمد چند جلسه بازجویی شد. از کارها و فعالیت‌هایش در خارج از کشور به ماموران گفت و به نظر می‌آمد که مساله تمام شده است. آن‌ها به حامد اجازه دادند که به دانشگاه برگردد و درسش را ادامه دهد. او دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی است. اما در اردیبهشت‌ماه، شبانه به خانه ما آمدند و او را بردند."
پدر حامد می‌گوید:" تا 20 روز از او خبری نداشتیم تا اینکه تماس گرفت و گفت که حالش خوب است. تا 4 ماه به ما ملاقات نمی‌دادند." وی ادامه می‌دهد:" بعد از اینکه حامد به ایران برگشت، دیگر فعالیتی نداشت. من شاهد بودم. هر روز صبح با خودم به دانشگاه می‌رفت و بعدازظهر هم او را برمی‌گرداندم خانه. او مریض بود و در این مدت تمام وقتش به پیگیری درمانش می‌گذشت." این پدر که حالا غم ماه‌ها دوری از فرزندش روی صورتش رد انداخته، می‌گوید:" گاهی شما به حرفها و گفته‌های یک نفر اطمینان دارید. اما زمانی به او ایمان دارید. من به حامد و گفته‌هایش ایمان دارم. خانواده روحی‌نژاد بیش از هرچیز نگران وضعیت کنونی او هستند که با وجود مبتلا بودن حامد به بیماری ام‌اس، مسئولان زندان از رسیدگی به وضعیت او خودداری کرده‌اند. مادر حامد می‌گوید:" در ملاقات‌هایی که داریم، به وضوح می‌بینم که چشم‌های حامد بینایی‌شان را تا حد زیادی از دست داده اند." او باید داروهایش را مصرف کند.
هم‌اکنون خلیل بهرامیان وکالت حامد روحی‌نژاد را بر عهده گرفته و لایحه دفاعیه‌اش را تقدیم دادگاه کرده است. این خانواده امیدوارند، دیوان عالی کشور فارغ از نگاه‌های سیاسی، پرونده حامد را مورد بررسی قرار دهد و حکم برائت او را صادر کند. این دانشجوی زندانی هم‌اکنون در اندرزگاه 8 زندان اوین نگه‌داری می‌شود و قرار بود روز گذشته به بند 350 انتقال یابد.قصد خارج شدن از خانه را که می‌کنیم، همه می‌گوییم که امیدواریم دیدار بعدیمان زمان آزادی حامد باشد و به شادباش این آزادی دوباره در این خانه جمع شویم. و مادر حامد بغض می‌کند و باز اشک‌هایش سرازیر می‌شود.
*****
دور جدید برخوردها، این بار در فضای اينترنت
مهرداد اميدی رييس پليس مبارزه با جرايم رايانه ای آگاهی ناجا با بيان اين‌که کميته ويژه ای برای رسيدگی به جرايم رايانه ای تشکيل شده است، اظهار داشت: "نيروی انتظامی با جرايمی که در فضای اينترنت رخ می دهد هم برخورد می کند. نيروی انتظامی يکی از دوازده عضو ستاد مبارزه با جرايم رايانه ای است و زيرنظر دادستانی فعاليت می کند."
وی همچنین افزود: "نيروی انتظامی بنا بر قانون، ضابط قضايی است و با هرگونه جرمی در اينترنت از کلاهبرداری و آگهی های غيرمجاز تا توهين به افراد و نشر اکاذيب برخورد می کند. در رابطه با توهين، عموما بايد شاکی خصوصی داشته باشد، اما در رابطه با برخی اشخاص احتياج به شاکی خصوصی نيست که اين افراد را قانون مشخص کرده است. نيروی انتظامی با موضوعات سياسی نيز در صورتی که کار غيرقانونی صورت گرفته باشد، بنابر قانون ورود پيدا می کند."پیشترنیز سرهنگ اميدي با اشاره به تصويب قانون جرايم رايانه اي از سوي مجلس و ابلاغ آن توسط دولت به تشريح عملکرد معاونت مبارزه با جرايم رايانه اي پرداخته و گفته بود:" شنود مکالمات و اطلاعات رايانه اي کاربران بدون دستور مراجع قضايي غيرقانوني بوده و بدون دستور قاضي هيچ شنودي انجام نمي گيرد."گفتنی است اداره مبارزه با جرایم رایانه‌ای در سال هشتاد و یک تاسیس شد و از سال هشتاد و شش هم این اداره به معاونت تبدیل شده و در همین راستا در استان‌ها نیز اداراتی به نام جرایم رایانه‌ای در آگاهی استان‌ها تاسیس شده است.
اطلاعیه شدید سپاه
قابل ذکر است دستگیری طیف وسیعی از وبلاگ‌نویسان و استفاده وسیع از فیلترینگ برای منع دسترسی ایرانیان به منابع اینترنتی پس از آن گسترش یافت که اطلاعیه شدید اللحنی از سوی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اینترنتی وابسته به سپاه پاسداران منتشر شد كه از برخورد شدید با سایت ها و وبلاگ ها برای كنترل نشر اینترنتی حكایت می‌كرد. بدین ترتیب نیروهای نظامی و سپاه بدون هیچ ضابطه قانونی، به سركوب همه‌جانبه وبلاگ نویسان و آزادی بیان در اینترنت پرداخت. در همین زمینه سرهنگ اميدی با بیان اینکه پلیس می‌تواند به مسایل خصوصی مردم حتی ایمیل‌های آنها در مواقع لزوم دسترسی داشته باشد می گوید: "حفظ حریم خصوصی افراد واجب است اما اگر ضرورت ایجاب کند نیروی انتظامی می‌توان وارد آن شود که در این مورد، تفاوتی میان جرایم عادی و جرایم رایانه ای وجود ندارد."از سوی دیگر، چندی پیش مصباح يزدي در ديدار جمعي از مسئولين مركز بررسي جرائم سازمان‌يافته سپاه، با تمجید ازسپاه پاسداران گفته بود:"ارادۀ الهي بر اين است كه زمينۀ رشد انسانها در آخر الزمان به صورت تصاعدي باشد. براي اينكه زمينۀ انتخاب و اختيار فراهم شود. كارهاي شيطاني گسترش مي‌يابد و با سرعت پيش مي‌رود و در مقابل، امكان كارهاي خير هم به همان نسبت افزايش مي‌يابد وغافل هستيم كه مي‌شود كارهاي بسيار خوبي انجام داد و به اين مسئله توجه نداريم چون تنبلي مي‌كنيم و دنبالش نمي‌رويم ولي ارادۀ حكيمانۀ الهي لغو نيست."
برخورد با منتقدین سیاسی و اجتماعی از سوی "سپاه"
در حالی که معمولا جرایم اینترنتی از سوی نهادهای قضایی و انتظامی و وزارت اطلاعات مورد پیگیری قرار می گیرد اما با تاسیس مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری، سپاه پاسداران عملا وارد عرصه شده و به طور مستقیم با آنچه جرائم اینترنتی می خواند برخورد می‌کند. در همین راستا مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته سپاه پاسداران با صدور اطلاعیه هایی با متهم کردن برخی سایت های خبری به تبلیغ علیه نظام وشایعه پراکنی از طریق اینترنت، از مدیران سایت های اینترنتی و وبلاگ گردان ها خواسته بود مطالبی که حاوی تبلیغ آشوبگری و شایعه باشد را حذف کنند و گرنه برخوردهای شدیدی با آنها خواهد شد.مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته این سایت‌ها را بخشی از پروژه موسوم به "براندازی نرم" اعلام کرده بود و درهمین زمینه چند نفر از بازداشت‌شدگان به انتشار مطالب ضد نظام و تبلیغ برای جنبش‌های سیاسی ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز متهم شده اند.گفتنی است این اطلاعیه در حالی منتشر شده است که مسئولین دولت محدودیت های شدید رسانه ای را در زمینه دسترسی آزادانه به اطلاعات ایجاد کرده و جلوی انتشار انتقادات سیاسی و اجتماعی منتقدان خود را گرفته اند تا جائیکه وزارت ارشاد به خبرنگاران خارجی اطلاع داده که تنها حق دارند از گردهمایی های دارای مجوز دولتی گزارش تهیه کنند و حق ارسال خبر در مورد حوادث و تحولات خبری دیگر را ندارند.همزمان، رضا جعفری معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم رایانه‌ای نیز گفته بود مجازات عوامل اصلی این سایت‌ها که هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برند، اعدام است.
کنترل شدید سایتها، وبلاگها و کاربران اینترنت
عده ای از فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی بمناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات با صدور اطلاعیه ای نقض حقوق مطبوعات در ایران از جمله سانسور خبری و آزاد نبودن نهادهای مدنی و اطلاع رسانی را محکوم کردند. نویسندگان این اطلاعیه با اشاره به سخنان عبدالصمد خرم آبادی مشاور قضایی دادستان کل کشور مبنی بر اینکه در حال حاضر بیش از پنج میلیون سایت اینترنتی مطابق قوانین جمهوری اسلامی فیلتر شده اند بیان داشتند: " فیلتر کردن سایتها در ابعادی وسیع ادامه دارد. تصویب لایحه جرائم رایانه ای در مجلس شورای اسلامی ، تصویب لایحه ای از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان " نبایدهایی که سایت های خبری بطور کلی ملزم به رعایت آنها هستند" ، گشایش دادسرای ویژه جرائم اینترنتی زیر نظر دادستانی انقلاب، فعالتر شدن کمیته فیلترینگ متشکل از : وزارتخانه های اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دادگستری و ارتباطات و فن آوری و ورود اطلاعات سپاه پاسداران برای مقابله با سایتهای اینترنتی ابعاد کنترل شدید سایتها و وبلاگها و کابران اینترنت را نشان می دهد."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ