توجه: تقاضا داریم برای بازنشر مطالب انتشار یافته درین "وبلاگ" نام و نشانی منبع اصلی را ذکر نمائید. متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخن روز: سردبیر وبلاگ
یاران درودی دوباره
دقایقی است که بامداد آدینه آغاز گشته. جمعه هایی که بقول زنده یاد فرهاد:
"داره از ابر سیاه خون می چکه
جمعه ها خون جای بارون می چکه"
بلی، مصداق این نغمه سرایی را در آدینه ای که در نماز جمعه اش، پس از مدتها شیخ رفسنجان امامت آن را به عهده داشت دیدیم.
دیدیم که چه پیش از شروع، چه در حین "شو" و چه پس از آن، باز هم اوباشان ریختند و زدند و مجروح کردند و گرفتند و بردند و کشتند. در بسیاری نقاط خون براه انداختند... و باری دیگر زندانها و بازداشت گاهها را از جوانان وطن انباشته کردند.
من، امروز می خواهم مطلب را با درددلی شروع کنم. درد دلی با آنانی که می پندارند ما مردم داخل مرزها هنوز همان ملت ناپخته و عقب نگاهداشته شده و ساده لوح و بدون فرهنگ سیاسی 30 سال پیش هستیم.
یاران و هم میهنانی چه در داخل خاک سرزمین ما، و چه خارج از مرزها که هنوز هم میهنان خویش را آنگونه که باید ارزیابی نکرده اند و قضاوت و برداشت درستی از آگاهی های ما در مورد مسایل سیاسی و اجتماعی ندارند.
همان یاران و هم میهنان عزیزی که ایمیل پشت ایمیل، پیام پشت پیام و مقاله پشت مقاله برایمان ارسال می نمایند تا به ما بفهمانند که در اشتباه هستیم. تا بفهمیم که امثال میرحسین موسوی ها، امثال کروبی ها، و ... نیز همگی دست نشاندگان خود رژیم پلید هستند و فرقی با احمدی نژادها ندارند...!
هم میهنان گرامی چرا تصور می کنید که این ملت غیور و بپاخاسته آنقدر کوته فکر است که به اندازه شما دانشمندان و پند دهندگان به چم و خم و زوایای مختلف این خیزش نوین آگاهی ندارد؟
چرا تصور می کنید که این ملت مبارز و غیور که اینچنین بی پروا در هر گوشه ای از میهن گلگون گشته از خون جوانان و میهن پرستان، در برابر سرکوبگرترین نیروهای حامی ملایان اشغالگر به مقابله ایستاده به اندازه شمایان درک سیاسی یا آگاهی از مسایل پشت پرده ندارد؟
ما طی حدود 2 ماه اخیر چند بار دیگر نیز باین نکته بسیار حساس اشاره کرده ایم که ایرانیان اگر به حمایت از کسی به خیابانها میریزند، این بدان معنا نیست که از کُنه و اعماق فکر و اندیشه او آگاهی ندارند. ما نیز چون شمایان همه آنچه را که برایمان می نویسید یا از جراید و نشریات و مقالات مختلف برگزیده و ارسال می نمایید، به تمام این ایرادات بجا و پسندیده شما آگاهیم، با یک فرق اساسی...، شمایان از دور دستی بر آتش دارید و نظاره گر وقایع هستید و ملت ایران درون نایره آتش باین مبارزه سرنوشت ساز دست زده و بپا خواسته.
اگر لحظه ای، لمحه ای چشمان خویش را بسته و خود را در شرایط ما تصور یا احساس کنید، آنگاه متوجه خواهید شد که ما به حکم ضرورت ناگزیریم فعلن برای قانونی جلوه دادن خیزشی که چشم جهانیان را مسحور ساخته، بعنوان فریاد دادخواهی برای تقلب در انتصابات و جویا شدن "آرای به هدر رفته" و به حساب آورده نشده پیش برویم؛ که اگر جز این کنیم، بعنوان مشتی "آنارشیست" و غوغاگر و آشوبگر محسوب خواهیم گشت؛ یعنی همان عناوین و برچسب هایی که خود رژیم نیز بر ما ملت بپاخاسته میزند و باین بهانه مجروح و مضروب و دستگیرمان می کند یا مانند احشام و حشرات ما را می کشد.
البته این نکته را نیز کتمان نمی کنم که هنوز میلیونها نفر طرفداران همین آقای "میرحسین موسوی" هستند اما میدانید چرا؟ دلیلش این است که ملتی که سی سال است به زنجیر کشیده شده و سخت ترین شرایط مافوق غیرعادی را تحمل کرده، از این حوادث، بجای عاصی شدن و کینه بدل گرفتن و مبدل به موجودات انتقام جو شدن؛ بخشیدن را آموخته و معتقد است باید به هرکسی فرصت و شانسی دوباره داد تا در عمل فهمید چه در آستین دارد؛ "گل یا خنجر"؟ این یعنی نهایت دموکراتیک بودن و دانایی سیاسی داشتن و همچنین، نشان دادن نهایت انسانیت و شرافت.
اما دیر و دور نیست که همین میلیونها طرفداران آقای موسوی هم به همان نکته ای برسند که ما جوانان و دانشجویان و شمایان و جهانیان به آن می اندیشید. به همان نکته برسند که این آقای موسوی، همان نخست وزیر دوران جنگ هشت ساله است که در زمان زمامداری اش شدیدترین بگیر و ببندها اعمال میشد. با این توضیح که او امروز می گوید: " آن زمان جنگ بود. در زمان جنگ سختگیری لازم بود"...! ولی ما نیز قبول داریم که جنگ، توجیه گر "بگیر و ببند"ها نیست...
هم میهنان خوب می دانیم که شمایان نیز بر این میهن دل می سوزانید و خواستار آزدیش از قید بندگی و اسارت هستید، اما سی سال زیستن در سرزمین های آزاد بشما "تأمل و تحمل و صبوری" را نیاموخته و می خواهید هنوز خمیر به تنور نچسبیده؛ نان برشته و قابل خوردن و هضم در دسترس باشد.
بیایید و به هم میهنان خویش اعتماد کنید و بپذیرید که این ملت از خواب قرنها خلسه و بیخبری بیدار گشته ... این ملت از شورش برادران و خواهران بزرگتر و پدران و مادران خویش در سالهای ننگین و سیاه 1356-1357 دلزده و خسته و پشیمان است اما نمی تواند ساعتِ زمان را بعقب بازگرداند، بنابراین بسوی آینده می نگرد.
یاران بشما قول میدهم، به خاک پاک میهن سوگند یاد می کنم که این بار، تا رهاسازی "مام میهن" از چنگال عفریته های پست و پتیارگان مردم فریب از پای نخواهیم نشست. کمی صبور باشید.
*****
*****
بازداشت دو تن دانشجویان دانشگاه نفت اهواز
پس از گذشت دو هفته از آزادی دانشجویان بازداشتشده دانشگاه نفت اهواز، بعدازظهر دیروز دو دانشجوی دیگر این دانشگاه به نامهای سعید شجاعیزاده و خسرو موسیوند که از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه هستند، توسط نیروهای سپاه پاسداران در تهران بازداشت شده و به مکان نامعلومی منتقل گشتهاند. اخبار رسیده حاکی از این است که تعدادی از نیروهای لباس شخصی، ظهر دیروز با مراجعه به خانه موسیوند و با در دست داشتن حکم قضایی، خانواده او را تهدید کرده بودند که در صورت عدم تحویل خسرو، پدرش را بازداشت خواهند کرد.
دانشجویان دانشکده نفت اهواز در روزهای بعد از انتخابات با برگزاری تجمعات و تحصنهایی در دانشگاه اعتراض خود را به نتیجه انتخابات اعلام کردند که پس از آن در روزهای ۶ و ۱۱ تیرماه هفت نفر از فعالین انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه توسط نیروهای سپاه بازداشت شدند که هماکنون به قید ضمانت آزاد هستند. شایان ذکر است که دانشکده نفت اهواز پیش از برگزاری انتخابات میزبان مهدی کروبی بود و با حمایتی که انجمن اسلامی این دانشگاه از وی به عمل آورده بود شاهد استقبال کمنظیر دانشجویان از وی در روز سخنرانی بود.
*****
سیاست، کاخ، زندان، یادداشتی از مصطفی تاجزاده
این روزها مصطفی تاجزاده، یکی از شناختهشدهترین سران احزاب اصلاحطلب بی هیچ تماس و اطلاعی در حبس است. یادداشت ذیل از نوشتههای قدیمی این مرد شجاع است که در وبلاگ شخصی همسرش، فخرالسادات محتشمیپور منتشر شده است و بیارتباط با حال و هوای این روزها نیست:
١.آیا مراکزی بهتر از کاخ و زندان میتواند ماهیت حقیقی قدرت را نشان دهد؟ تعهد دولت به آرمانها و برنامههای خود، رفتار آنان در کاخ و بهرهبرداری صحیح یا سوءاستفاده از امکاناتی که به دلیل برخورداری از قدرت در اختیار میگیرند و نیز دفاع صریح از حقوق شهروندان و به ویژه مخالفان ثابت میکند که آیا آنان حکومت را همچون طعمه میبینند که باید در اسرع وقت بلعیده شود، یا آن را فرصتی گذرا مییابند که لازم است بیشترین خدمت به مردم در آن صورت گیرد؟ آیا آنان قدرت را ملک مطلق وثابت خود میدانند که دیگران را به صورت مسالمتآمیز به آن راهی نیست، حتی اگر اکثر مردم چنین بخواهند، یا این که ملت را ارباب و صاحب خانه اصلی میدانند و مشتاقانه از گسترش مشارکت آنان در امر مدیریت کشور استقبال میکنند؟
2. وضعیت زندان و زندانیان، به ویژه شهروندانی که به دلایل سیاسی متهم یا مجرم شمرده میشوند، معیار مناسب دیگری برای ارزیابی میزان حاکمیت قانون، آزادی و عدالت، سلامت و کارآمدی ساخت سیاسی و بالاخره اعتماد به نفس مدیران هر جامعه است.به نظر من کاخ و زندان دو سر طیف سیاست هستند که در آنها "قدرت" لخت و عریان در معرض دید قرار دارد.این دو همچنین دو روی یک سکه محسوب میشوند، به این معنا که هر چه فساد در اولی بیشتر رسوخ کند، حقوق انسانها در دومی بیشتر نقض میشود و تعداد بیشتری از شهروندان دلسوز میهن و مردم در آن جای میگیرند. وقتی فساد در کاخ به مطلق شدن میل میکند،اختناق نیز کامل و زندان محل استقرار آزادیخواهترین انسانها خواهد شد. وضعیت زندان نشان میدهد آیا دغدغه دولت مردان "انسان به ماهو انسان" است و از نظر آنان، حتی مجرمان انسان محسوب میشوند که حداکثر به بیماری مبتلا شدهاند، یا فراموششدگانی به شمار میروند که ضروری است هر چه سریعتر از شرشان خلاص شد.در میان محبوسین، چنانچه زندانیان سیاسی محبوب ملت باشند، میتوان گفت زنگها به صدا در آمدهاند و پایههای مشروعیت سیاسی آن نظام در حال پوسیدن است.
3.قوه قضائیه که موظف است بر فراز "کاخ"و "زندان"، عدل را اقامه کند، به هر میزان که میل به توجیه قدرت پیدا کند، حقوق شهروندان را ضایع خواهد کرد و بر عکس، نهادهای قضایی به اندازهای که متعهد به حق و رعایت حقوق شهروندان باشد، از سوءاستفاده و انحراف قدرت جلوگیری خواهد کرد. شرط اقامه عدل، به خصوص در محاکمات سیاسی "استقلال" نهاد قضایی از قدرت است، و نه از افکار عمومی.
4.قضاوت عمومی حقوقدانان یکی از معیارهای موجه داوری درباره عملکرد دستگاه قضایی است، اما یکی دیگر از ملاکها به ویژه در رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی که اتهامها یا جرایم در منظر مردم رخ میدهد، داوری افکار عمومی است که درباره احکام قضایی در زبان مردم جاری میشود.
5.همچنان که فرد از خودراضی معمولا حسن ظن زیادی به خود دارد، و اگر به دیگران سوءظن عمیقی نداشته باشد، توقعات فراوان و بعضا نامعقولی از آنان دارد، دولتمرد مغرور و خام نیز خصلتی مشابه دارد. اعتماد مطلق به خود و افراطیون، معمولا با سوءظن گسترده و عمیق به سایران ولو درستکردارترین و خیرخواهترین شهروندان، توأم است و باعث میشود انتظارات وی از دیگران روز به روز افزایش یابد ،بدون آن که خود را به انجام خدمتی بزرگ موظف بداند و بدون آن که توجه کندچه بسا انگیزه بسیاری از منتقدان و حتی مخالفان در خدمت به میهن و مردم،شریف تر از نیت قدرتمندان است.مهمتر تحلبل دیگران درباره تحولات اجتماعی و بینالمللی است که در بسیاری مواقع از نگاه دولتمردان عمیقتر و واقعیتر است و توجه به آن برای اداره بهینه امور کشور ضروری است، هرچند پیشنهادهای آنان معمولا در گوش سیاستمدار مغرور پژواک نمییابد.
6. دولتمرد خردمند می داند که شرط سلامت حکومت "سوءظن به قدرت" است و اتخاذ سازوکاری برای این که قدرتمندان و اطرافیانشان، مجال سوءاستفاده از امکانات و فرصتهای عمومی و نیز امکان نقض پیمان با ملت و تجاوز به حقوق شهروندان پیدا نکند. نشانه تقوای حکام، علاوه بر خداترسی، رسیدگی مستمر به مناسبات در"کاخ"و"زندان" است تا همواره شریفترین افراد در امنیت و حتیالامکان در مسند خدمتگزاری ملت و شریرترین آنان در زندان باشند.
*****
الهیان: اعترافات روزهای آینده پخش میشود
آفتاب: عضو هیئت رییسه كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از پخش اعترافات بازداشت شدگان از صدا و سیما خبر داد.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، زهره الهیان در گفتوگویی با ایلنا، افزود: «در جلسه روز گذشته هیئت رییسه كمیسیون امنیت ملی با وزیر اطلاعات، اعضای این كمیسیون خواستار پخش اعترافات بازداشت شدگان وقایع اخیر از سوی رسانه ملی به منظور مطلع شدن مردم از دستهای پشت پرده وقایع اخیر شدند».نماینده مردم تهران تاكید كرد: «جلسه روز گذشته این كمیسیون با وزیر اطلاعات به منظور بررسی روند قبل و بعد از انتخابات بود».وی یادآور شد: «كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در ارتباط با بازداشت شدگان وقایع اخیر نیز از وزیر اطلاعات توضیح و گزارش خواست».الهیان تصریح كرد: «وزیر اطلاعات نیز اعلام كرد كه تمام افراد بازداشت شده در روزهای پس از انتخابات آزاد شدهاند و تنها عوامل اصلی آشوبها جهت بازجویی بیشتر، تشكیل پرونده و طی مراحل قانونی در اختیار وزارت اطلاعات هستند».این نماینده مجلس خاطرنشان كرد: «در جریان این اغتشاشات جان و مال مردم تهدید شد و شاهد خسارات جانی و مالی بسیاری بودیم، در نتیجه لازم است عوامل اصلی مشخص شده و به مردم معرفی شوند».وی ابراز امیدواری كرد كه در صورت آگاهی دادن به مردم، قادر به جدا كردن حساب مردم از اغتشاشگران خواهیم بود.الهیان اظهار داشت: «اعترافات بازداشت شدگان طی روزهای آینده و در زمانهای مناسب به اطلاع مردم خواهد رسید».
*****
سیستم ارسال پیامک مجددا وصل شده است
ایسنا - کدخبر: 70214
شرکت مخابرات ایران سیستم ارسال پیامک را مجددا وصل کرده است.
چهل روز پس از قطع سیستم ارسال پیام های کوتاه (پیامک)، شرکت مخابرات ایران گفته است که این سیستم از ساعت یک بامداد روز پنجشنبه، 23 ژوئیه (اول امرداد)، مجددا در تهران برقرار شده و در دسترس کاربران قرار گرفته است.
به گفته مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات، از روز پنجشنبه، امکان ارسال پیامک از سه شبکه همراه اول، ایرانسل و تالیا وجود دارد.
وی احتمال بروز اختلالاتی در این شبکه را منتفی ندانسته و آن را به قطع و وصل مجدد سیستم نسبت داده اما افزوده است که این مشکلات به زودی مرتفع خواهد شد.
این مقام شرکت مخابرات گفته است که سیستم GPRS فعال است اما هنوز امکان ارسال MMS وجود ندارد اما این شرکت تلاش دارد تا این نقیصه را هم برطرف سازد.
سرویس مبادله پیامک از نیمه شب 21 خرداد و ساعاتی قبل از آغاز رای گیری در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری قطع شد که انتقاد نامزدهای معترض انتخابات را به دنبال آورد اما شرکت مخابرات در مورد علت توقف این سرویس توضیح دقیقی نداد.
در آن زمان، این نظر مطرح شد که ممکن است به شرکت مخابرات دستور داده شده است تا به منظور جلوگیری از ارسال پیام های مغایر با منع تبلیغات در زمان رای گیری به قطع این سرویس مبادرت ورزد.
نامزدهای معترض گفتند که قطع شبکه مبادله پیامک مانع از آن شد که برنامه آنان برای آگاهی از چگونگی اخذ و شمارش آرا در حوزه های مختلف رای گیری قابل اجرا نباشد.
سرویس مبادله پیامک پس از خاتمه رای گیری نیز برقرار نشد . همزمان، سرویس تلفن همراه نیز در تهران قطع شد و در خلال هفته های بعد هم، در مواردی از جمله هنگام برگزاری گردهمایی های اعتراضی در نقاطی از شهر مختل شده است.
در زمان قطع ارتباط پیامک، یکی از نمایندگان مجلس ضمن انتقاد از این اقدام، خواستار پاسخگویی وزیر اطلاعات در این زمینه شد و خاطر نشان ساخت که قانون اساسی خودداری از رساندن نامه ها و پیام های مردم به مقصد را جرم دانسته است.
*****
دلجویی، وحدت و فراموشی
فريبا داوودي مهاجر
"از مردم آسیب دیده دیده در وقایع اخیر دلجویی شود" جمله ای است که در روزهای گذشته از بسیاری شخصیت های سیاسی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفته تا امیر محبیان اصول گرا شنیده ایم.
مفهوم دلجویی را، در شرایطی که هم وطنم، همسایه ام، فرزندم و یا دوستم تنها به دلیل آنکه می خواهد به رای و عقیده اش احترام گذاشته شود در خون می غلطد نمی فهم. نمی فهمم چگونه عده ای تصور می کنند می شود از ملت و مادران داغدیده دلجویی کرد و به آسانی همه فجایع اتفاق افتاده را فراموش کرد. نمی دانم چگونه می توان با دلجویی چشم های سراسر از عشق ندا آقا سلطان را در لحظه آخر زندگیش فراموش و به سادگی از آرزوهای سهراب اعرابی گذشت.
من معنای یک دلجویی ساده از مادر محمد کامرانی و معامله با چکمه پوشان برای تداوم حکومت پادگانی را درک نمی کنم. درک نمی کنم که چگونه یک سیاستمدار یا روزنامه نگار یا هر فرد وابسته به قدرتی می تواند به راحتی کلمه دلجویی از مادر و ملتی عزادار را برای حفظ اندیشه ای که دست هایش به خون جوانا ن آلوده است بر زبان بیاورد. درک نمی کنم که چگونه می شود از مردم انتظار داشت که پس از دلجویی فریاد نزنند و به خون ریخته اعتراض نکنند، آرام باشند و آن همه آرمان های عزیزان خود را که برایش به خون غلطیدند فراموش کنند. پرچم های آنها را بر زمین بگذارند و به خانه هایشان باز گردند و تصور کنند که هرگز اتفاقی نیافتاده است آنهم در شرایطی که هنوز آثار خون بر سنگفرش هاست و زخم باطوم بر بدن ها و دوستانمان در محاق و زندان.
من مفهوم سکوت در دوران طاعون زده امروز را که عده ای برای قدرت و ثروت بر جان این مردم افکنده اند نمی دانم و نمیدانم که چگونه می شود به توصیه بزرگان برای استمرار این بلا وحدت کرد و درد را به جان خرید تا حاکمان در آرامش و آسایش هر چه بیشتر بر سر ملت ایران مسلط شوند.
آنچه بدیهی است منازعه امروز ملت ایران با حاکمان منازعه میان عزت و سرافرازی با کسانی است که ایرانی را تحقیر شده و فرومایه می خواهند و می خواهند از ملتی آزاده، بنده ایی مطیع و فرمانبردار بسازند. می خواهند حکم برانند و مردم اطاعت کنند. به نام خدا و دین فرمان بدهند تا ملت به مانند بردگان و رعیت ها فرمان ببرند. حاکمانی که منتقدین را بی دین و مزدور بیگانه می خوانند تا به نام بی دینی، آزادگان را سر به دار کنند. مردم را با گلوله می زنند و ننگ خشونت طلبی را به جوانانی می بندد که تنها سربندی سبز بر پیشانی و روبانی بر مشت های گره کرده اشان دارند تا هویت از دست رفته خویش را از دست تاراجگران آزادی باز پس بگیرند و آنچه در میان این مبارزات می درخشد حضور دختران و زنان ایرانی است که در 30 سال گذشته مزه طعم تلخ تبعیض و تحقیر را چشیده اند وهر روز به دلیل زن بودن جنس دوم بودن را حس کرده اند.
آنان زنانی هستند که پرچم این جنبش ضد تبعیض را برای کسب حقوق برابر به دست گرفته اند و برای برابری گلوله می خورند، به زندان می روند و زیر ضربات مشت و لگد قرار می گیرند تا در مقابل فرهنگ خشونت علیه انسانیت ایستادگی کنند. زنانی که می خواهند آرامش و امنیت به کشور و خانه هایشان برگردد. می خواهند یکبار برای همیشه زنان در کنار مردان مزه آزادی را بچشند و ثابت کنند همچنان که زنان کشته می شوند و به زنان می روند و هزینه می دهند، می توانند از کلیه حقوق انسانی بدون هیچ تبعیض و تفاوتی در یک حکومت دموکراتیک بهره مند شوند.
*****
تجاوز به دختران قبل از اعدام
اورشلیم پست, ٢ امرداد ١٣٨٨
شهرزادنیوز: در مصاحبهای شوکآور و غیر مترقبه که وحشیگری نظام مذهبی علی خامنهای رهبر رژیم ایران را آشکار میسازد، یکی از اعضای بسیج به گزارشگر ما از نقش خود در سرکوب تظاهرات خیابانی مخالفان در هفتههای اخیر صحبت کرد.
او همچنین جزئیات کارهای خود را در این نیرو، از جمله مشارکت اجباری در تجاوز به دختران جوان ایرانی در شب قبل از اعدام، فاش ساخت.
این گفتگو، تلفنی و به صورت ناشناس انجام شده است. فرد رابط نیز منبع قابل موثقی است که هویت او را نمیتوان فاش ساخت.
نیروی داوطلبانه بسیج که در سال 1979 با نام "ارتش مردمی" توسط روح الله خمینی پایه گذاشته شد، تحت نظر سپاه پاسداران قرار دارد و به شدت به جانشین خمینی، خامنهای، وفادار میباشد.
این عضو بسیج که متأهل و دارای فرزند است، کمی پس از آزادیاش از زندان به مصاحبه پرداخت. او به "جرم" آزادی یک پسر 13 ساله و یک دختر 15 ساله که طی اعتراضات پس از انتخابات دستگیر شده بودند، بازداشت شده بود.
وی میگوید: "تعداد زیادی از اعضای پلیس و نیروهای امنیتی هم بازداشت شده بودند، زیرا با تظاهرکنندگان خیابانی با ملایمت برخورد کرده بودند یا بدون مشورت با مقام بالاتر، آنها را آزاد کرده بودند."
او بخش زیادی از خشونتهای اعمال شده توسط دستگاه امنیتی ایران علیه مخالفان را به گردن "نیروهای امنیتی وارداتی" – جوانان 14، 15 سالهای – انداخت که از روستاهای کوچک به شهرهای بزرگتر و محل تجمعات معترضان آورده شدهاند.
او گفت: "به این جوانان 15 ساله چنان قدرتی داده میشود که متأسفانه باید بگویم از آن سوء استفاده میکنند. این بچهها هر کاری که دوست دارند میکنند – مردم را مجبور میکنند کیف پولشان را خالی کنند، هر چه بخواهند از مغازهها برمیدارند بی آن که پولش را بپردازند و دختران جوان را دستمالی میکنند. این دختران از ترس آرام میمانند و میگذارند هر کاری که بسیجیها دلشان میخواهد با آنها بکنند."
این نوجوانان و "لباس شخصیها" هستند که به اسم رژیم، بیشتر این جنایتها را مرتکب می شوند.
از او درباره نقشاش در سرکوب وحشیانه مخالفان پرسیده شد و این که آیا مردم را کتک زده است و آیا پشیمان است. او در پاسخ چنین طفره رفت: "من به تظاهراتکنندگان حمله نکرده ام – تازه اگر هم کرده باشم، دستورات را اجرا کرده ام. پشیمان نیستم." و ادامه داد: "به جز از دوران نوجوانیام که زندانبان بودم."
او میگوید مادرش او را به بسیج برده است.
"در شانزده سالگی مادرم مرا به یکی از پایگاههای بسیج برد و التماس کرد تا مرا زیر بال و پر خودشان بگیرند، چون هیچ کس را نداشتم و آیندهای پیش رویم نبود. پدرم در جنگ عراق شهید شده بود و مادرم نمیخواست که معتاد یا لات خیابانی بشوم. چارهای نداشتم."
میگوید خیلی زود در بسیج به مقام بالایی رسیده است و "مافوقهایم چنان از من راضی بودند که در 18 سالگی به من این "افتخار" داده شد که با دختران اعدامی، پیش از اعدام ازدواج کنم."
به گفته وی، در جمهوری اسلامی، اعدام دختران باکره، هر جرمی که مرتکب شده باشند، غیر قانونی است. بنابراین در شب پیش از اعدام، مراسم "ازدواج" انجام میگیرد؛ یعنی دختر باکره مجبور میشود تا با یکی از زندانبانان رابطه جنسی داشته باشد، در واقع "شوهرش" به او تجاوز میکند.
او میگوید: "از این کار پشیمانم.، با آن که ازدواج قانونی بود."
پس اگر "قانونی" بود، چرا پشیمانی؟
"چون میدیدم که این دختران از شب "عروسی" بیشتر از اعدام صبح روز بعد، میترسیدند. و همیشه مقاومت میکردند، به طوری که مجبور میشدیم در غذایشان قرص بریزیم. صبح که دختر بلند میشد، دیگر اثری از حیات در او دیده نمیشد، مثل این که آماده یا خواستار مرگ بود."
"یادم میآید که پس از تجاوز صدای گریه و فریادشان را میشنیدم." او هیچ وقت فراموش نمیکند که چطور یکی از این دختران به صورتش و گردنش چنگ انداخت. او تمام بدنش را زخمی کرده بود."
دوباره به وقایع هفتههای اخیر برمیگردیم و به تصمیم او مبنی بر آزادی دو نوجوان زندانی. او میگوید "صادقانه" نمیداند چرا آنها را آزاد کرده است، تصمیمی که به دستگیری خودش منجر شد. "اما به گمانم چون خیلی جوان بودند. آنها شبیه بچهها بودند و میدانستم اگر آزاد نشوند، چه بر سرشان میآید."
میگوید پسر در "13 سالگی و دختر در 9 سالگی بالغ و مسئول اعمالش است" و "آزادی دختر 15 ساله واقعا مرا به دردسر انداخت."
میگوید موقع بازداشت شکنجه نشده و درست و حسابی هم بازجویی نشده است. "فقط در یک اتاق کوچک تنها زندانی بودم. تنهایی سخت است. بنابراین بیشتر اوقات دعا میکردم و به زن و بچههایم فکر میکردم."
*****
مادر ندا آقاسلطان خبر داد
وزارت اطلاعات به مساجد اعلام کرده که خانوادهی کشته شدگان حق ندارند مراسمی برگزار کنند
بر اساس دستور کتبی وزارت اطلاعات، مساجد مجاز نیستند برای مراسم یادبود شهدای جنبش سبز، فضایی در اختیار خانوادهی آنها قرار دهند.
مادر ندا آقاسلطان، چهارشنبه شب در جمعی از فعالان جنبش زنان و اعضای خانواده دستگیر شدگان، خبر داد که از مدتها قبل وزارت اطلاعات با ابلاغ رسمی به مساجد، مانع از برگزاری مراسم توسط خانوادهی کشته شدگان حوادث پس از انتخابات شده است.
وی با اشاره به اینکه پس از لغو مراسم ختم ندا در مسجد امام جعفر صادق، واقع در منطقه سید خندان، تالار بهشت زهرا با برگزاری مراسم ندا در زمان صرف شام موافقت کرده، اما اندکی بعد مأموران حراست بهشت زهرا نامهای را از طرف وزارت اطلاعات به خانوادهی ندا آقاسلطان نشان دادهاند که در آن تصریح شده بود هیچ کدام از کسانی که در درگیری های بعد از انتخابات کشته شدهاند، در مساجد حق برگزاری مراسم را ندارند.
مادر ندا همچنین خبر داده که در برخی موارد، خانوادهها را مجبور کردهاند برای برگزاری مراسم، 3 جواز کسب ارائه دهند و تعهدنامهای را امضا کنند مبنی بر اینکه: اگر مردم بیایند، اتفاقی نمیافتد؛ تا بدین ترتیب خانوادهها از برگزاری مراسم برای عزیزان خود منصرف شوند.
*****
فیلمی از گزارش مادر سهراب اعرابی در مورد روزهای سرگردانی و دلواپسی در جستجوی فرزندش
*****
محمدرضا جلاییپور برای اعتراف تحت فشار است
بنابر گزارش یکی از یاران نفوذی ما در زندان اوین، محمدرضا جلاییپور، سخنگو و مسوول پویش حمایت از خاتمی و موسوی «موج سوم» در راستای پروژه منحوس اعترافگیری به شدت تحت فشار قرار دارد.
این گرامی یار ما که به گفته خودش از دیدن اینهمه زجر و آزار زندانیان در آستانه جنون قرار گرفته است، فاش کرد که جلاییپور به علت عدم پاسخگویی به سوالات بیربط بازجویان و امتناع از پذیرفتن اتهامات وارده همچنان از تماس با خانواده خود منع شده و تحت فشار شدید قرار گرفته است. او از تداوم تلاشهای شبانهروزی بازجویان برای گرفتن اعترافهای دروغین از بازداشتشدگان اخیر خبر داده است. گزارشات تکمیلی و بیشتر در این زمینه را به تدریج انتشار خواهیم داد.
*****
دامنه اعتصابات ایرانیان به ایتالیا هم رسید
دانشجویان و ایرانیان مقیم ایتالیا از روز پنجشنبه 23 ژوئیه اعتصاب غذای دو روزهای را در حمایت از آنچه اعتراضات مردم ايران، محکوم کردن تقلب گسترده درانتخابات، سرکوب اعتراضات مردمی، و بازداشت غيرقانونی صدها شهروند و فعال سياسی و اجتماعی در ايران توصیف شده آغاز کردند.
به گزارش «بیبیسی فارسی»، این اعتصاب غذا همچنین اعلام همراهی با اعتصاب کنندگان ایرانی در آمریکا است که تا شب 24 ژوئیه ادامه خواهد داشت. این اعتصاب غذا از نیویورک شروع شده و در بعضی از کشورها از جمله ایتالیا هم ادامه دارد. دانشجویان ایرانی در ایتالیا با این حرکت خواستار آزادی زندانیان و آزادی دانشجویانی که بعد از انتخابات دستگیر شدند هستند و همچنین این اعتصاب غذا اعتراضی به کشته شدن کسانی است که در این روزها جان خود را از دست دادهاند.
محل برگزاری این اعتصاب غذا در یک دفتر فرهنگی در مرکز رم است. به گفته یکی از اعتصاب کنندگان قبل از هر چیز،حضور یک پزشک در این اعتصاب ضروری بود. و امکان گرفتن مجوز برای برگزاری اعتصاب در مقابل دفتر سازمان ملل متحد هم فراهم نشد. چون چادر نداشتیم و در ضمن آنجا باید آمبولانس حاضر باشد و به ما این مجوز را ندادند. به همین دلیل توانستیم یک دفتر فرهنگی بگیریم که تمام امکانات در آن وجود دارد. در اینجا پزشک برای کنترل اعتصاب کنندگان داریم. این اعتصاب تا فردا شب ادامه دارد. مانند بقیه کشورها.
گفتنی است بسیاری از دانشجویان و ساکنان ایرانی ایتالیا قرار است در این تحصن شرکت کنند. این اعتصاب از جانب دانشجویان شروع شد ولی از ایرانیانی که از قدیم هم در ایتالیا بودند دعوت شد که در این اعتصابب شرکت کنند و آنها هم در این مراسم شرکت کردند. به ویژه از شهر بلونیا هم دانشجویان و هم دیگر ایرانیان قدیمی به رم آمدهاند.خیلی از شهرداریها و از جمله شهرداری فلورانس در همان روزهای اول اعتراض جنبش سبز مدنی در ایران، پرچم سبزی آویزان کردند و دو شب پیش هم شب سبز در فلورانس برگزار شد. اکثر ساختمانهای مهم دولتی و مجسمههای معروف از جمله مجسمه داوود را با نور سبز رنگی، نورپردازی کردند. شهرداری فلورانس هم کنسرت اپرای بزرگی برگزار کرد و در حدود چهار هزار کارت دعوت برای مردم شهر توسط شهرداری ارسال شده بود.در میلان هم دو هفته گذشته روزی را به عنوان روز سبز اعلام کردند که روز درختکاری بود و شهردار میلان به یاد شهیدانی که در ایران در این جنبش کشته شده بودند، نهال کاری کرد. امروز هم ما پارچه پرچم سبزمان را برای شهرداری رم فرستادیمو در همین روزها شهرداری رم هم پرچم را آویزان خواهد کرد. هفته گذشته هم در فیس بوک دعوتی از مردم ایتالیا شده بود که پارچه سبز را از خانه هایشان آویزان کنند.ممکن است در شهر زیاد دیده نشود ولی در کوچه پس کوچه های شهر رم که راه بروید پرچم های سبز آویخته از خانه ها را می بینید.
منیع: بیبیسی فارسی
*****
پارلمان ایتالیا از سال آینده جایزه آزادی بیان بین المللی خود را به نام ندا اهدا خواهد کرد
جایزه اصل ۲۱ برای احمد رافت
سازمان اصل ۲۱ که توسط گروهی از قانون گزاران پارلمان ایتالیا در حمایت از آزادی بیان و اندیشه ( اصل ۲۱ قانون اساسی ایتالیا) تشکیل شده است، جایزه امسال خود را به خبرنگار با سابقه ایرانی تبار احمد رافت اهدا کرد. در مراسمی که در باشگاه قانون گزاران یتالیا در شهر رم، چهارشنبه شب برگزار شد، احمد رافت این جایزه را از فدریکو اورلاندو، یکی از پدران روزنامه نگاری ایتالیا و بنیان گزار اصل ۲۱ دریافت کرد. جوزپه جولیتی ، قانونگزار و سخنگوی اصل ۲۱ گفت « اگر خبرنگارانی چون احمد رافت نبودند ما احتمالن نمی توانستیم به آسانی از آنچه در ایران در این هفته ها اتفاق می افتد با خبر شویم زیرا رژیم ایران هر گونه مجرای اطلاع رسانی حرفه ای را بسته است ».احمد رافت جایزه اصل ۲۱ را به کلیه همکارانش که قبل و بعد از انتخابات ۲۲ خرداد زندانی شده اند تقدیم کرد و افزود « این جایزه را به ویژه به ندا آقا سلطان تقدیم می کنم که چون دیگر جوانان حاضر در میدان به شهروندان خبرنگار تبدیل شده اند ». فدریکو اورلاندو در پاسخ به سخنان احمد رافت گفت «ما قصد داشتیم از سال آینده یک خبرنگار جوان خارجی را نیز برای دریافت جایزه اصل ۲۱ گزینش کنیم ، با توجه به سخنان احمد رافت نام این جایزه را برای زنده نگاه داشتن خاطره این دختر جوان ایرانی ندا خواهیم گذاشت.
*****
احمد خاتمی: در نظام اسلامی، مشروعيت همه با ولیفقيه است
خطيب نماز جمعه تهران با تاکيد بر اينکه مشروعيت همه در نظام اسلامی با ولیفقيه است،گفت: با حسن ظنی که از رئيسجمهور سراغ دارم میدانم وی نظر مقام معظم رهبری را در مورد برکناری معاون اولش، اجرا خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، سيد احمد خاتمی در خطبه دوم نمازجمعه امروز تهران با انتقاد از انتصاب مشايی به عنوان معاون اول رئيسجمهور گفت: کاش کار به جايی نمیکشيد که مقام معظم رهبری در اين باره اظهارنظر کند ولی حالا که ايشان اظهارنظر کردهاند، بايد رئيسجمهور بیدرنگ تمکين کند و نظر مقام معظم رهبری را تامين کند.
وی با تاکيد بر اينکه حرفهايش خيرخواهانه است و امتياز و يا سهمخواهی در کار نيست افزود: ایکاش رئيسجمهور نقدهای دلسوزانه دوستان خويش را بپذيرد و در انتخاب معاوناولش تجديدنظر کند.
عضو جامعه روحانيت مبارز افزود: دشمنان در حوادث بعد از انتخابات اهداف مختلفی را برای مقابله با انقلاب اسلامی در نظر داشتند که يکی از آنها حمله و زير سوال بردن ولايتفقيه بود. خاتمی با تاکيد بر اينکه حملات به اصل ولايت فقيه از يکی دو ماه اخير با هدايت آتش بياران خارجی و همراهان مغرض داخلی تشديد شده است، گفت: در آموزههای فقهی آمده است که کسی که منکر اصل ولايتفقيه باشد هيچ چيز از حرف اهلبيت را نفهميده است.
وی ادامه داد: تمکين نکردن از مقام معظم رهبری، جناحی فرض کردن ايشان و حرفهای بچهگانه زدن از جمله توطئههايی است که در ماههای اخير شاهد آن بوديم ولی مخالفان بدانند که مردم تا آخرين نفر و نفس و قطره خون پای علم ولايتفقيه ايستادهاند و جانشان را برای رهبری میدهند.
خاتمی تاکيد کرد: مردم هم اصل ولايت و هم مصداق آن را قبول دارند وچون راه و اخلاص و تدبير مقاممعظم رهبری مانند امام است، تمام عشقی که به امام داشتهاند را نثار مقام معظم رهبری کردهاند.وی خاطر نشان کرد: همواره شعار مردم اين بوده است که «ای رهبر آزاده، آمادهايم آماده».
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه خطاب به نمازگزارانی که شعار میدادند ”ما اهل کوفه نيستيم، علی تنها بماند“، گفت: آفرين بر شما در اين ۳۰ سال نشان داديد که اهل کوفه نيستيد و همراه ولايت هستيد.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم افزود: ما از جلسات خصوصی هتاکانه برخی خفاشصفتانی که اين شکوه را نمیبينند خبر داريم. من آشکارا به کسانی که عليه ولايت توطئه میکنند میگويم در برابر اين موج توان ايستادگی نداريد و با تلاش مزبوحانه، عرض خود میبريد و زحمت ما میدانيد.
خطيب نماز جمعه تهران تصريح کرد: يکی از توطئههای ديگر زير سوال بردن اقتدار حاکميت نظام اسلامی بود البته ناکام ماندند ولی همان مقدار که ضربه زدن خيلی زياد بود.
وی با بيان اينکه گويی برخی قصد دارند در اين چهار سال آينده دعوا را ادامه دهند، افزود: ضربهای که اغتشاشگران به اقتدار حاکميت نظام اسلامی زدند از هر ضربهای بيشتر بود.
خاتمی يادآور شد: بعضی رها نمیکنند و هر روز ساز تازهای میزنند يک روزاز ابطال سخن میگويند و يک روز سراغ همهپرسی مردمی برای مشروعيت دولت میروند.
وی ادامه داد: کجای کار هستيد؟ خوابيد يا بيدار؟ خودتان را به خواب نزنيد، همه پرسی صورت گرفت، ۴۰ ميليون به صحنه آمدند بيش از ۲۴ ميليون نفر به يک نفر رای دادند و انشاءالله با تنفيذ مقام معظم رهبری اين دولت مشروعيت قانونی و شرعی خواهد يافت.
امام جمعه موقت تهران با تاکيد بر اينکه معنای مشروعيت و حمايت بیعيب و نقص بودن دولت يا کانديدای اصلح نيست، افزود: انتقاد هديه خداست و ما همچنان از دولت حمايت خواهيم کرد.
وی تاکيد کرد: يکی ديگر از اهداف دشمن در يکی دو ماه گذشته از بين بردن فرهنگ استکبارستيزی بود و در همين راستا، برخی وابستگان سياسی قبح ارتباط بيگانه را ريختند.
عضو جامعه روحانيت مبارز افزود: بعضی از اينها خودشان گفتند که برای پيروزی ما علاوه بر شوک اجتماعی، به شوک خارجی نياز داريم شوک خارجی يعنی حمايت بيگانه و رسانههای خارجی از اغتشاشگران.وی خاطر نشان کرد: نمیدانم اين درد را به کجا ببرم وقتی که وزير اطلاعات نقل میکند در طول يکی دو ماه از برخی از ستادها بيش از ۱۰۰ بار با سفارتخانههای بيگانه و انگليس تماس گرفتهآند.
خاتمی تصريح کرد: انگليس پير خرفت استعمار است که جز خيانت و حيله چيزی نمیشناسد با چه هدفی با بيگانه تماس میگيرد.
وی افزود: برخی هم قبل از انتخابات با دولت آمريکا تماس داشتند که صبر کند تا دولت بعد از احمدینژاد سر کار بيايد و بعد ارتباط برقرار شود. بيچارهها مگر ارتباط با آمريکا تحفه است که دلتان برايش لک زده است.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با تاکيد بر اينکه آمريکا جز منافع خودش چيزی را نمیشناسد، گفت: برخی که میخواهند فقط راديو آمريکا و بیبیسی از آنها تعريف کند و برايشان بهبه و چهچه بگويد، بيچاره هستند و من اينجا به برادرانی که خيالاتی شدهاند میگويم، دست برداريد.
وی از مخدوش کردن وحدت ملی به عنوان توطئه ديگر بيگانگان نام برد و افزود: حتی اگر خارج از معيارهای دينی موضوع انتخابات را بررسی بکنيم در همه دنيا وقتی يک نفر رای میآورد کانديدای بازنده تمکين میکند و مصلحت کشورش را در نظر میگيرد. دعوا را نهادينه نمیکند.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ما اعتقاد داريم که همه شرکتکنندگان در انتخابات جزو وفاداران انقلاب اسلامی بودهاند پس نبايد کدورتها را تا چهار سال نگه داشت و بايد وحدت و دوستی را نهادينه کرد.
خاتمی از تظعيف امنيت کشور به عنوان هدف ديگر دشمنان نام برد و افزود: امنيت مبنای توسعه است و اسلام نيز بدين موضوع بسيار اهميت داده است.
وی ادامه داد: کسانی که در خيابان آدم میکشند،اسلحه به دست میگيرند و رعب ايجاد میکنند مفسد فیالارض هستند و حکم محاربه دارند.
خطيب نمازجمعه تهران گفت: در نماز جمعه قبلی هم چنين چيزی را گفتم و بعضی از مطبوعات غربی دروغگو خبر دادند که خاتمی گفته است معترضان محارب هستند. دروغ گوها من کی چنين چيزی گفتهام؟ يک ذره انصاف داشته باشيد. من گفتم کسانی که با سلاح سرد و گرم به جان مردم میافتند و آدم میکشند محارب هستند و بايد به اشد مجازات برسند. حالا هم همين را میگويم.
عضوجامعه مدرسين حوزه علميه قم در بخش ديگری از سخنان خويش با اشاره به کشته شدن يک زن مسلمان مصری در دادگاهی در آلمان گفت: تلخی اين ماجرا هنوز در کام ماست اين اتفاق افتاد ولی رسانههای غربی تصوير آن زن محجبه را حذف کردند سانسور خبری کردند در حالی که يک خانمی در اغتشاشات پس از انتخابات با برنامهريزی خود اغتشاشگران کشته شد و همين رسانهها هفتهها برايش مويه سر دادند و اشک تمساح ريختند.
وی تصريح کرد: اين تناقض نشان میدهد که حقوق بشر و آزادی مطبوعات در ليبرال دموکراسی دروغ و فقط حربهای برای فشار ملتها است.
گفتنی است خطيب نماز جمعه تهران در ابتدای سخنانش با تبريک جشنهای ماه شعبان گفت: روز پاسدار را بايد گرامی داشت و سپاه پاسداران سبزپوشان افتخار آفرين اين نظام هستند که همواره رهرو صادق ولايت بوده و هستند.
وی همچنين خواستار استقبال باشکوه از جشن نيمهشعبان شد و با اشاره به سخنان يکی از نويسندگانی که به گفته او در آخر عمر رگههای رقيق دينی پيدا کرده بود افزود: مردم ايران نيمهشعبان را چنان گرامی میدارند که نزديک است نوروز از حسد دق کند.
تسليت به خانوادههای کشتهشدگان حادثه سقوط هواپيما، گراميداشت سیامين سالگرد برگزاری نماز جمعه و تبريک سالروز ولادت امام سجاد حضرت ابوالفضل و حضرت علیاکبر از ديگر بخشهای خطبههای امروز نمازجمعه تهران بود.
*****
محمد مصطفایی: زنی در آستانه سنگسار در تبریز قرار دارد
محمد مصطفایی از وکلای دادگستری در مطلبی در وبلاگ خود اعلام کرد که سکینه محمدی در آستانه سنگسار در تبریز قرار دارد. وی همچنین ابهامات موجود در پرونده سکینه محمدی را تشریح کرده است. متن یادداشت محمد مصطفایی در ذیل آمده است: سکینه محمدی مدت چهار سال است که در زندان مرکزی تبریز به سر می برد او سالها با همسرش اختلاف داشته و به دلایلی از جمله فقر مالی و عدم توجه همسر به خواسته هایش با مردی ارتباط برقرار کرده و پس از مدتی با بر ملا شدن موضوع محاکمه می گردد. در تاریخ 25/2/1385 در شعبه 101 دادگاه جزایی اسکو در استان آذربایجان شرقی طی دادنامه شماره 27/2/85 -114 نامبرده را به اتهام داشتن رابطه نامشروع با آقایان ناصر و سید علی به تحمل نود و نه ضربه شلاق تعزیری محکوم می نماید. حکم صادره، پس از قطعیت به اجرای احکام ارسال و مجازات مقرر در دادنامه، اجرا می شود.
در تاریخ 19/6/1385 در حالی که دادنامه صادره فوق الذکر اعتبار امر مختومه یافته بود، شعبه ششم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی، مجددآ در حالیکه به پرونده قتل عمد مرحوم ابراهیم قادرزاده رسیدگی می نمود اتهام زنای محصنه را نیز منتسب به سکینه دانسته و بدون آنکه ادله اثبات دعوی پیرامون این اتهام بر مجرمیت وی طبق ماده 83 به بعد قانون مجازات اسلامی کفایت نماید. با وجود انکار سکینه بر ارتکاب جرم زنای محصنه در آخرین جلسه دادرسی و دفاع خود مبنی بر اینکه تمام مطالب در جلسات قبلی بازپرسی را به دروغ عنوان نموده و خواسته است پای علی دیگر متهم پرونده به دادرسی کشیده شود. گفته که با افراد زیادی زنا کرده است. دادگاه صرفآ با استناد به علم قاضی، بدون آنکه جهات آن مشخص باشد و دادنامه صادره مستند و مستدل باشد حکم به سنگسار سکینه محمدی صادر می نماید.
بر اساس اصول اولیه دادرسی و همچنین نظر اقلیت قضات در پرونده این محکوم به سنگسار:-خانم سکینه محمدی طبق دادنامه شماره27/2/85-114 در شعبه 101 جزائی اسکو به اتهام داشتن رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق محکوم گردیده است و تا هنگامی که حکم صادره نقض نشود نمی توان مجددآ خانم محمدی را تحت تعقیب قرار داد و به عبارت دیگر نمی توان یک نفر را به خاطر یک جرم یک بار تعقیب و در صورت اثبات مجددآ تحت تعقیب قرار داد و تعقیب متهم در این پرونده توجیه قانونی ندارد.
دو نفر از مستشاران این شعبه به نامهای آقایان کاظمی و حمدالهی عقیده به برائت موکل داشته و صراحتآ اعلام می دارند که:« در پرونده متهم نسبت به جرم زنای محصنه هیچ دلیل اثباتی شرعی و قانونی وجود ندارد و قرائن و شواهد موجود در پرونده هم طرق متعارف تحصیل علم نیستند.»
در مورد موضوع پرونده سکینه ابهام و شبهات بسیاری در پرونده وجود دارد مهمتر اینکه دو نفر از پنج قاضی دادگاه کیفری استان عقیده بر بی گناهی سکینه دارند. متاسفانه پس از اعتراض سکینه به دادنامه مخدوش صادره، این حکم در تاریخ 6/3/1386 توسط شعبه 39 دیوانعالی کشور در پرونده کلاسه 8/456-39 تحت شماره دادنامه 206/39 در سه خط تایید و قضات این شعبه اعلام می دارندکه:« محتویات پرونده و کیفیات منعکس در آن، نظر به اینکه حصول علم قضات محترم از طرق متعارف بوده که در پرونده مندرج است و ایراد موثری از سوی تجدید نظر خواه به عمل نیامده که سبب نقض و گسیختگی رای تجدید نظر خواسته را فراهم آورد، دادنامه عینآ تایید و ابرام می شود.»
تاکنون دو بار درخواست عفو و بخشودگی سکینه به کمیسیون عفو و بخشودگی ارسال شده و اعضای کمیسیون درخواست سکینه را مردود اعلام نموده اند. در حال حاضر پرونده ایشان در اجرای احکام دادگستری تبریز بوده و هر لحظه امکان دارد حکم سنگسار به مرحله اجرا در آمده و جان وی از بدن با ضربات سنگ و به ناحق گرفته شود. اخیرا با پذیرش وکالت سکینه نامه ای خطاب به آقای شاهرودی نوشته و درخواست نمودم یکی از دو طریق ذیل در این پرونده اعمال گردد.
اول آنکه- طبق نظر اقلیت با بررسی مجدد پرونده حکم به برائت سکینه محمدی صادر گردد.
دوم آنکه- با پیشنهاد عفو، مجازات سنگسار سکینه به شلاق تبدیل گردد.
چرا که بر فرض اثبات جرایمی که مجازات آنها مرگ است مجرمین، بیمارانی هستند که نیاز به مداوا دارند و حذف آنان از صحنه روزگار ریشه های جرم را نمی خشکاند. و اعمال اینگونه مجازاتها نه تنها مرعوب کننده و پیش گیرنده از وقوع جرم نیست بلکه باعث گسترش خشونت در جامعه می گردد لذا اصلح آن است که لااقل مجازات این دست از مجرمین با راهکارهایی که قانونگذار پیش پای مسئولین گداره است به مجازاتهایی تبدیل شود که مجرم بتواند به جامعه بازگشته و جبران مافات نماید.
در حال حاضر پرونده سکینه محمدی در اجرای احکام تبریز بوده و امکان دارد به زودی سنگسار شود.
*****
عبدالله نوری: نتوانستهاند از دستگیرشدگان چیزی به دست بیاورند
وزیر کشور دولت اصلاحات در دیدار با خانوادهی بازداشت شدگان، با تاکید بر دستگیرکنندگان نتوانستهاند اعترافات مهمی اخذ کنند، دستگیریهای اخیر را نشانهی سردرگمی و به زیان حکومت ارزیابی کرد و هدف از آن را «به دنبال مجرم خیالی گشتن» دانست.
وی با حضور در منازل سعید لیلاز، محمد قوچانی، سعید حجاریان، محمدعلی ابطحی، مصطفی تاج زاده، عبدالله مومنی، حمیدرضا جلایی پور (پدر محمدرضا جلایی پور)، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و بهزاد نبوی، از نزدیک در جریان نحوهء بازداشت و مشکلات خانوادههای ایشان قرار گرفت.
عبدالله نوری در این دیدارها اظهار داشت: فکر میکنم بیش از اینکه این نوع دستگیریها مبنای منطقی و یا مستند حقوقی داشته باشد، نشان از سردرگمی و به دنبال مجرم خیالی گشتن، میماند. تخلفات گسترده حکومت به لحاظ شرعی و قانونی در این ایام برای آنها یک وضعیت باخت- باخت به وجود آورده است. به اعتقاد من دستگیریها هر نتیجهای داشته باشد، به زیان حکومت است و به همین جهت به نظر میرسد آقایان در كار خودشان ماندهاند و نتوانستهاند از افرادی كه دستگیر كردهاند، آن چیزی را كه مدنظرشان است، به دست بیاورند و این وضعیت برای آنها كلاف سردرگم شده است. چنان که اگر بدون نتیجه زندانیان بیگناه را آزاد کنند، باید پاسخ دهند که دلیل دستگیریها چه بوده است و چنانچه آزاد نکنند، باید پاسخ دهند که این عزیزان را برای چه نگاه داشتهاند؟ اگر هم اعترافاتی از آنها منتشر کنند، چه کسی بر سلامت اعترافات صحه میگذارد؟ و آیا مردم اعترافات را ناشی از آزار و اذیت زندانیان تلقی نمیکنند؟ زیرا چنانچه فشاری برای اقرارگیری نباشد، اعتراف به دروغ معنا پیدا نمیکند، به همین جهت است که میگویم وضعیت فعلی برای حکومت باخت- باخت کامل است. شاید به همین دلیل است که آقای هاشمی راه حلی ارائه میدهد که میتواند حکومت را تا حدی از این بحران و بن بست برهاند و ای کاش حکومت از این فرصت به دست آمده استفاده میکرد و به احترام رییس مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت همین نظام زندانیان حوادث اخیر را آزاد میکرد وگرنه واسطه شدن افراد دیگر، آن هم پس از تنفیذ و تحلیف، نمیتواند هیچگونه منفعتی را عاید حکومت کند، بلکه به اعتقاد من بر باختها میافزاید.
عبدالله نوری ضمن اظهار تاسف از وضعیت پیش آمده گفت: نمیتوان اعتراض خیل كثیری از مردم را نایده گرفت. حكومتی كه مدعی است مردم حامی او هستند، نباید از نقد و اعتراض و تظاهرات مسالمتآمیز مردم هراس داشته باشد.
عبدالله نوری همچنین به لباس شخصیهایی که این روزها با ضرب و شتم مردم و هتاکی به آنها و استفاده از سلاح سرد و گرم جهت ارعاب و تهدید مردم به کار گرفته میشوند، اقداماتی که در موارد متعدد باعث شهادت انسانهای بیگناه شده است، اشاره کرد و ضمن اظهار تأسف عمیق نسبت به سقوط اخلاقی در كشور، گفت: آقایان به جای اینكه در صدد اصلاح اشتباهات خود باشند، بر اشتباه خود پافشاری میكنند، به جای اینکه در صدد برخورد با فحاشیها و هرزگیها باشند، در جهت بهرهگیری از افراد هتاک و فحاش برآمدهاند، به جای گسترش رحمت و عطوفت، حتی با خواص هم با تهدید و ارعاب و غضب سخن میگویند و به جای تواضع و فروتنی که مایهی ایجاد محبت و مودت میشود، با نخوت و تکبر رفتار میکنند.
وی با اظهار نگرانی از عدم پاسخگویی مسئولین در خصوص وضعیت بازداشت شدگان اخیر، نسبت به تبعات اینگونه برخوردها با كسانی كه سالها در كشور مسئولیتهای كلیدی داشتهاند، هشدار داد و گفت: كسانی که از قانونگرایی دم میزنند و دیگران را به رعایت قانون دعوت میکنند، حداقل باید خودشان تمامی اصول قانون اساسی را رعایت كنند، نه اینكه فقط یكسری از اصول قانون اساسی را كه به نفعشان است، قبول داشته باشند.
نوری افزود: مگر آقای هاشمی رفسنجانی چه گفت که برخی آقایان را تا این حد برآشفته کرده است؟ مگر آقایان موسوی، خاتمی و کروبی سخنی جز خواست اکثریت مردم میگویند؟ به راستی اگر کسی بگوید زندانیان حوادث اخیر آزاد شوند و به دنبال آب ریختن بر روی آتش افروخته شده باشد، باید بر او نهیب زد که شما چه کارهاید؟ راستی ما را چه شده است؟ و به کجا می رویم؟ آیا آنچه از اسلام آموختیم، همین است؟ قرآن میفرماید: وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ " (ابراهیم - 42) گمان مبر كه خدا، از آنچه ظالمان انجام مىدهند، غافل است! نه، بلكه كیفر آنها را براى روزى تأخیر انداخته است كه چشمها در آن به خاطر ترس و وحشت از حركت باز مىایستد.
عبدالله نوری در پایان این دیدارها با دعا برای آزادی زندانیان، گفت: از خداوند رحمان میخواهیم وسیلهی رهایی همهی زندانیان بیگناه و همهی دربند شدگانی را که در راه آزادی اندیشه و عقیده تلاش کرده و میکنند، فراهم فرماید. وی همچنین با درود به ارواح پاک همه شهدای راه آزادی به ویژه شهدای روزهای اخیر، افزود: برای تمامی بازماندگان این قربانیان مظلوم از درگاه الهی صبر و اجر مسئلت مینماییم و امیدواریم که تمامی مفقودین حوادث اخیر سالم و سرفراز به خانوادههای خود بازگردند.
در ابتدای این دیدارها همسران و دیگر بستگان بازداشت شدگان از وضعیت عزیزانشان ابراز نگرانی عمیق کردند و از بیاطلاعی از رفتار مامورین و اتهام عزیزان خود و سلامتی آنها به شدت ناراحت بودند و همچنین از اینکه از آنها خواسته شده سکوت کنند تا پروندهی عزیزانشان سنگینتر نشود، گلهمند بودند.
خانواده ها هر یک با بیان خدمات گوناگون عزیزان در بند خود در انقلاب و در دورههای جنگ میپرسیدند: آیا سزای این خانوادهها همین است؟ مگر ما چه کردهایم؟ مگر عزیزان ما چه کردهاند که باید اینگونه مورد آزار قرار گیرند؟
همسر سعید حجاریان با اظهار نگرانی شدید از وضعیت همسرش گفت: هر لحظه امكان دارد برای سعید اتفاق ناگواری بیافتد و ما واقعا نسبت به سلامت ایشان نگران هستیم.
همسر عیسی سحرخیز هم به برادر شهید همسرش و اینکه پس از پانزده سال چند تکه استخوان تحویل خانواده شد، اشاره کرد و به شدت نگران سلامت همسرش به دلیل بیماری خاص وی بود.
همسران مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی با بیان اینكه از لحظهی دستگیری همسرانشان تاكنون هیچ اطلاعی از آنها ندارند، نسبت به وضعیت همسرانشان و سلامتی آنها و دیگر زندانیان اظهار نگرانی كردند.
برادر عبدالله مومنی گزارشی از دوران جنگ و حضور برادرانش در جبههها داد و گفت: پس از شهادت یکی از برادرانم، عبد الله که 9 سال از همسر برادر شهیدم کوچکتر بود، تصمیم گرفت با همسر وی ازدواج کند. آیا سزای این خانواده همین است؟ همسر عبدالله مومنی گفت: ماموران هنگام دستگیری همسرش، وی را مورد آزار و اذیت فراوان قرار دادند، به حدی كه وی بر اثر شدت ضرب و شتم بیحال شد و به زندان منتقل گردید.
حمیدرضا جلایی پور، پدر محمدرضا نیز از نحوهی رفتار حکومت با خانواده ها و از جمله خانوادهی خودش که سه برادرش در جبهه ها به شهادت رسیده و داغ آنها پدر، مادر و برادر دیگرش را نیز از او گرفت، در بهت و حیرت بود.
همسران سعید لیلاز، محمد قوچانی، محمد علی ابطحی و احمد زیدآبادی نیز اطلاعات مختصر دریافتی از همسرانشان را مطرح کردند و با اظهار تعجب از برخوردی که با همسران آنها شده، از اینکه با وفاداران به نظام، تنها به دلیل اینکه منتقد هستند، اینگونه رفتار میشود، نگرانی عمیقشان را اعلام داشتند.
*****
متن دستور خامنهای برای برکناری مشایی منتشر شد
بی بی سی : متن دستور و تصویر دستخط آیت الله خامنه ای خطاب به محمود احمدی نژاد در مورد لزوم برکناری اسفندیار رحیم مشایی از سمت معاونت اول رئیس جمهوری منتشر شد.دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله علی خامنه ای در ایران روز جمعه ۲ مرداد (۲۴ ژوئیه) متن دستور رهبر ایران را منتشر کرد که در آن خطاب به آقای احمدی نژاد آمده است: "انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شما است و لازم است انتصاب مذبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد".این نامه تاریخ ۲۷ تیرماه را دارد و از ابلاغ آن به آقای احمدی نژاد شش روز می گذرد.پیش تر محمدحسن ابوترافی فرد (نایب رئیس مجلس شورای اسلامی) و احمد توکلی (رئیس مرکز پژوهش های مجلس) از ابلاغ کتبی نظر آیت الله خامنه ای به آقای احمدی نژاد خبر داده بودند.آقای احمدی نژاد تا کنون در برابر فشارهای فزاینده برای برکناری آقای مشایی مقاومت کرده است.او روز ۳۰ تیر، یعنی سه روز پس از صدور دستور رهبر ایران، گفت: "آقای مشایی در سمت معاون اول رئیس جمهور به خدمات خود به انقلاب اسلامی، ملت و کشور ایران ادامه می دهد".به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران، آقای احمدی نژاد افزود: "آقای مشایی از مدیران مومن، دلسوز، ولایی، پاک و خلاق ایران هستند و به چه دلیل باید استعفا بدهند"؟موضوع اختیارات رئیس جمهوری برای انتخاب معاونان خود و همچنین مسئله اختیارات مقام رهبری در جمهوری اسلامی ایران و اینکه دایره آن تا کجا است همیشه در این کشور مورد بحث بوده است.اما جناح اصولگرای ایران و هواداران آقای احمدی نژاد اختیارات رهبری را مطلقه و سخن او را "فصل الخطاب" می دانند.
*****
رهنورد: اتهامات دروغین علیه برادرم قابل تحمل نیست
دکتر زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی به فعالان سیاسی توصیه کرد که با پاس داشتن حریم اخلاق ، دین خود را به دنیای خود و دیگران نفروشند و به جای گره زدن اعتراضات مدنی مردم به دشمنان خارج از کشور و مستندسازی موهن جهت مخدوش کردن چهره افراد ، از ارتکاب چنین رفتارهای نامشروعی دست بردارند و به فضای بیاعتمادی دامن نزنند.
به گزارش قلمنیوز، زهرا رهنورد درباره انتشار اخباری توسط برخی از رسانهها و نمایندگان مجلس، ضمن تکذیب اخبار منتشره و تقبیح روشهای غیراخلاقی و شکستن حریم قانون و اخلاق گفت: بیش از یک ماه است که مهندس کاظمی در بازداشت به سر میبرد و طی این مدت ضمن اینکه خانواده و والدین پیرم را به صبر و توکل دعوت کردهام خود نیز از ایجاد تنش و حتی اقدامات رسانهای اجتناب ورزیدم.همسر مهندس موسوی کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزود: به والدینم گفتهام که برادرم نیز همانند همه کسانی که به سرنوشت کشور خود علاقهمند بوده ودر زندان به سرمیبرند و با توجه به اینکه فردی غیر سیاسی است به زودی آزاد میشود.وی به انتشار اخباری در خصوص اتهامات برادر خود از سوی یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس اشاره کرد و به ایلنا گفـت: انتشار چنین اخبار کذبی توسط یک نماینده مجلس و بدنبال آن موج مهندسی شده ایراد اتهام و افترا پراکنی و تشویش اذهان عمومی علیه بردارم را قابل تحمل ندانسته و به همین دلیل بنده را وادار به پاسخگویی و پیگیری این اتهامات از طریق مجاری قانونی کرد.
رهنورد با بیان اینکه برادر خود را جدا از برادران و خواهران دستگیر شده دیگر تصور نکرده و به همین دلیل از طرح مستقلانه نام وی طی این مدت خودداری کرده بودم، اظهارداشت: تاکنون از همه روشهای قانونی و مسالمت آمیز توام با بردباری و متانت برای آزادی وی و دیگر بازداشت شدگان استفاده کردهایم و امیدوار بودیم قانون و دادرسی منصفانه جریان داشته باشد اما اکنون شاهد سناریوی مهندسی پرونده سازی و تمسک به روشهای غیر اخلاقی و منافی اصول و قوانین توسط برخی از مفتریان هستیم که متاسفانه برای نیل به مقاصد کوتاه مدت سیاسی خود و تبارشان ، حیثیت و آبروی افراد را به بازی میگیرند با این تصور که با روشهای انحرافی میتوانند سرپوشی بر اعمال ارتکابی نافی قانون و اخلاق خود بگذارند.
رهنورد با تاکید بر اینکه با فرافکنی و اتهام زنی نمیتوان اذهان عمومی را مشوش و حقایق را مکتوم کرد، هشدار داد: پرونده سازان بدانند با تداوم چنین مشیای غضب الهی دامنگیرشان خواهد شد و ملت نیز ایشان را مطرود کرده و اعمال فشار بر مهندس موسوی و من کارگر نخواهد بود. من اعلام میکنم که اگر از مهندس کاظمی به زور اقرا برگیرند یا صدها برگ بر ضد مهندس کاظمی چاپ کنند و ارائه دهند نه من و نه ملت اینها را باور نخواهند کرد.وی با طرح این پرسش که یک نماینده مجلس با چه مجوزی به اطلاعات محرمانه و نوع اتهام افراد دسترسی داشته و با وجود محرمانه بودن تحقیقات آن اکاذیب را منتشر میکند ؟ ادامه داد: برخی با چشم پوشی از همه قوانین و مقررات و اخلاق و شرع ، چوب حراج به آبروی افراد میزنند و این بدترین رفتاری است که هرگز نمیتوان با هیچ توجیهی از افراد دارای دیانت و اخلاق انتظار داشت.
رهنورد با تاکید براینکه شعار صیانت از کرامت انسانها نباید فقط مصرف انتخاباتی داشته باشد، تصریح کرد: زمانی که شعار صیانت از کرامت انسانها سرداده میشود باید در عرصه عمل نیز از اتهام پراکنی و دروغگویی پرهیز و بر قانون مداری و به رسمیت شناختن تکثر اجتماعی و آزادیهای فردی و مدنی آنچنان که در اصول مختلف قانون اساسی امده توجه کرد.همسر مهندس موسوی در ادامه این مصاحبه به معرفی بردار خود پرداخت و گفت: مهندس شاهپور کاظمی با 62 سال سن شخصیتی علمی و غیرسیاسی و البته حق طلب و عدالتخواه است. وی درزمره متخصصان صاحب نام و برجسته مخابراتی کشور با تحصیلات الکترونیک و فیزیک بوده که از بدو انقلاب تلاش کرده علم و دانش خود را در خدمت میهن اسلامی قرار دهد. و با هدف توسعه خدمت رسانی به صنایع الکترونیک و مخابراتی از خروج ارز از کشور جلوگیری کرده و تا کنون نیز به بومی سازی فناوریهای نوین مخابراتی پرداخته است.
رهنورد ادامه داد: او میتوانست مانند بسیاری دیگر از نخبگان مشمول فرار مغزها باشد و دانش خود را در خدمت بیگانگان بگذارد اما او با دست خالی و تحمل همه سختیهایی که در راه تولیدکنندگان کشور وجود دارد در کشور ماند و با احداث کارخانهای منابع تغذیه الکترونیک کشوررا تامین کرد.
وی افزود: برادرم در سختترین شرایط خدمات مخابراتی و الکترونیکی به صنایع جنگی ارائه داد و پس از جنگ نیز بعنوان یک کار آفرین نمونه ، استانداردترین خدمات الکترونیکی و مخابراتی را در صنایع خرد و کلان مخابراتی نظیر تلفن همراه ، خودروسازی و تامین برق کشور ارائه داده و بعنوان عضوی از صنف مخابرات، شخصیتی شناسنامه دار و موجه در حوزه تخصصی خود است.رهنورد با بیان اینکه برادرم مانند سایر متخصصان کشور فردی وطن پرست با عواطف میهنی و سنتی غلیظ است ، اظهارداشت: هیچونه برچسب و اتهامی در مورد وی از قبیل اغتشاش طلبی ، رابطه با بیگانگان و حضور در خانههای تیمی قابل تصور نیست. از طرح چنین اتهاماتی علیه برادرم به خداپناه برده اما برای روشن شدن اذهان متذکر میشوم که مهندس کاظمی دارای سه فرزند ، عروس ، داماد و نوه می باشد و تردد وی به خارج از کشور هم به جهت معالجه بیماری خاص همسرش و هم انتقال دانش و فناوریهای نوین مخابراتی به کشور بوده است. این امر را نیز نباید فراموش کرد که داشتن گرین کارت، فاقد عنوان مجرمانه است مگر اینکه عدهای بخواهند از آن برای پرونده سازی استفاده کنند.
وی به فعالان سیاسی توصیه کرد که با پاس داشتن حریم اخلاق ، دین خود را به دنیای خود و دیگران نفروشند و به جای گره زدن اعتراضات مدنی مردم به دشمنان خارج از کشور و مستند سازی موهن جهت مخدوش کردن چهره افراد ، از ارتکاب چنین رفتارهای نامشروعی دست بردارند و به فضای بیاعتمادی دامن نزنند.
زهره کاظمی با بیان اینکه در شرایط کنونی بیش از هر چیز وحدت ملی و همبستگی سرمایههای اجتماعی برای اعتلای ایران ، دغدغه اصلی همه دلسوزان کشور و همه دلواپسان آرمانهای انقلاب است، اظهارداشت: سکوت من در این مدت بر این مبنا بوده که تصور میکردم برادرم بعنوان فردی که علاقه مند به سرنوشت کشور است به زودی آزاد خواهد شد و دلیلی ندیدم برای او امتیاز خاصی قائل شوم اما اکنون شاهد کلید خوردن یک پروژه غیر اخلاقی و غیر قانونی هستم که طبعا از مجاری قانونی و مراجع ذیربط پیگیری خواهم کرد و ضمن اعاده حیثیت، نسبت به تشویش اذهان عمومی و ایراد تهمت ، افترا ، نشراکاذیب و دیگر عناوین مجرمانه پرونده سازان اقدامات لازم را معمول خواهم داشت.
*****
به دلیل غیبت اعراب، ایران در امور عراق دخالت می کند!
تابناک - كدخبر: ۵۶۸۷۰
مقتدی صدر در گفت و گو با تلویزیون آلمان مدعی شد: واقعیت این است که بسیاری از کشورها در امور داخلی عراق دخالت می کنند و تنها ایران نیست که اقدامات این چنینی انجام می دهد.روحانی جوان عراقی که از او به عنوان رئیس جبهه های مخالف آمریکا در عراق یاد می شود، عراق را به غذای آماده ای تشبیه کرد و افزود: همگان در انتظار خوردن و سهم بردن هر چه بیشتر از این غذا هستند.وی نفوذ ایران در عراق را در نتیجه غیبت و عدم حضور کشورهای عربی در کشورش تحلیل کرد و افزود: با کمال تاسف اعراب به ما پشت کرده اند و نتیجه آن فعال شدن دیگران است و باید این موازنه عوض شود.گفتنی است مقتدی صدر به دلایل مختلفی از جمله حمایت ایران از گروه های شیعی میانه رو که وی به دلیل اعتقادات و منش تند و افراطی اش رابطه خوبی با آنها ندارد، همواره نفوذ معنوی ایران در عراق را برنتافته و با القاء دخالت ایران در امور داخلی این کشور، در پی تغییر موازنه به سود حامیان عرب خود در منطقه بوده است.
توضیح: تابناک از اشاره باین نکته ضروری خودداری ورزیده که این همتای ملایان زندیق ، در طول 5-6 سال گذشته بیشترین ایامش را در ایران (درقم) و زیر عبای هم کیشان و همریشان خودش به زنگی ننگینش ادامه داده و میلیون ها دلار ثروت های ملت ما در جیب این آخوند شیاد سرازیرگشته است.
*****
تومار «احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیست»
فردا شنبه، سوم مرداد برابر با ۲۵ ماه ژوئیه، طبق اعلام قبلی، «بلندترین تومار پارچهای جهان» که هزاران امضا در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، بر آن نقش بسته در پاریس و درکنار برج ایفل به نمایش درخواهد آمد.در این تومار سبز رنگ که ایرانیان و شهروندان دیگر کشوهای جهان به صورت نمادین بر روی آن امضا کردهاند، اعلام شده است که «احمدینژاد رئیسجمهوری ایران نیست».ایده امضا بلندترین تومار پارچهای جهان پس از اعلام انتخابات ۲۲ خرداد و معرفی محمود احمدینژاد به عنوان برنده آن از سوی ایرانیان مطرح شد. در پی آن از ساعت پنج تا هشت بعد ازظهر روزهای۱۰ تا ۱۲ جولای، ۱۹ تا ۲۱ تير، در بيش از ۱۸۰ شهر جهان، پارچهای با رنگ سبز پذيرای امضای کسانی بود که بر اين باور بودند که محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران نيست.شبنم پارسی، هماهنگکننده نمایش این تومار سبز در پاریس، در این باره به رادیو فردا گفت: «ایده این تومار تقریبا از پنج هفته پیش در اینترنت منتشر شد و در آن هنگام پاریس هم قرار بود مثل شهرهای دیگر در این برنامه شرکت کند.»شبنم پارسی میافزاید: «برنامه اصلی این بود که در طول سه روز و هر روز به مدت سه ساعت در اختیار ایرانیان توماری برای امضا گذاشته شود که روی آن نوشته شده بود «احمدینژاد رئیسجمهوری ایران نیست.»به گفته شبنم پارسی تا کنون ۱۳۰۰ متر پارچه سبز از ۱۸۸ شهر جهان به پاریس فرستاده شده است و هنوز دهها متر در راه این شهر است.هماهنگکننده نمایش این تومار سبز در پاریس میگوید: «از آنجا که تنها در ۹ ساعت این تومار برای امضا در اختبار مردم گذاشتهشده، بسیاری نتوانستهاند خود را به محلهای جمعآوری امضاها برسانند.»شبنم پاریسی میافزاید برای بازتاب صدای مردمی که در ایران به نتایج انتخابات اعتراض کردند، این تومار در کنار برج ایفل و روبروی «دیوار صلح» (در همین محل) به حرکت درآورده خواهند شد.هماهنگکننده نمایش تومار سبز در پاریس همچنین اعلام کرد که افزون بر پخش این مراسم از شبکههای خبری، علاقهمندان میتوانند به طور زنده از وبسایت whereismyvote.fr مشاهده کنند.
*****
ایران، پایان افسانه حکومت مذهبی
روزنامه فیگارو
نوشته مِزری حداد، دکتر در فلسفه اخلاق از سوربن پاریس ، نویسنده، روزنامه نگار و فیلسوف تونسی .
برگردان از فرامرز دادرس
برپایی رژیم مذهبی در سال 1979 در ایران ، موجب تقویت جنبش های اسلامی در سراسر جهان، بویژه جهان عرب شد. فروپاشی این رژیم مکتبی، تنش ها را در بخش های زیر نفوذ آن، و در جهان کاهش خواهد داد، و پشت سر خود موجی از خرابی و تاًسف بر جای خواهد گذاشت.
در یک فرضیه، هنگامی که داده ها اشتباه باشد، بی شک نتیجه نادرست بدست خواهد آمد. زمانی که بنظر می آمد رژیم ایران به عنوان یک دموکراسی کامل اسلامی و قابل احترام جا افتاده است، بحران شدیدی کشور را لرزاند. بحرانی که طبیعی نیست ولی استثنایی است.
در ژرفنای این بحران سیاسی، ایدئولوژی نقشی ندارد. رخداد های خونین ایران را نمی توان رد یک سیستم مذهبی دانست، ولی به روشنی عدم کارآیی آن در جریان انتخابات به ظاهر دموکراسی دید ه شد .
دو کاندیدای ریاست جمهوری، میر حسین موسوی « اصلاح طلب»، و احمدی نژاد« بنیاد گرا» یک مبارزه دموکراتیک انجام می دهند، که یک صحنه عادی در زندگی سیاسی ایران بشمار می رود.
این عادی سازی در یک رژیم واپسگرا و مطلق گرایی رخ می دهد، که بیش از هرچیز در پی تثبیت خود می باشد. باید در برابر این عادی سازی هرج و مرج ، بظاهر دموکراتیک ایستادگی کرد. بدتر از آن دیکتاتوری « عادی و روزمره » رژیم ایران است ، که در رگ هایش مذهب، و در سیاست ها یش تمامیت خواهی در جریان می باشد.
از آغاز بدست گرفتن قدرت از سوی خمینی در سال 1979، و بر پایی رژیم مذهبی و ولایت فقیه « حکومت رهبر عظیم الشاًن» یک دکترین سیاسی– مکتبی بنیان گذاری شده است. مخلوطی بهم آمیخته از حق دخالت در زندگی خصوصی و اجتماعی مردم، بر پایه فقه غیر قابل تحمل و واپسگرای شیعه دوازده امامی، و ظهور امام غایب شکل گرفته است.
در این تمامیت خواهی سبز رنگ ، قدرت مذهبی و سیاسی مطلق، از آن متولیان دین است ، که نمایند گان خدا بر روی زمین می باشند. مانند رهبر عظیم الشاًن که تقدس اش بی هیچ شک و تردید است.
ایرانیان از بد حادثه به زیر شلاق مذهب افتادند، و امروز در حال مبارزه برعلیه ، سلسله روحانیون مورد نفرت مردم می باشند. در این جامعه دیگر باور به « مدینه فاضله » از میان رفته است.
بتازگی سرنگون کنندگان شاه با بهره گیری از ابزار نوین تکنولوژی و ارتباطات، در نظر دارند که قرن ها فاصله ای میان دنیای واقعی و جدید قرن بیست و یکم را، با دنیای تخیلی اورول ( مزرعه حیوانات ) حفظ نمایند.
شجاعت تظاهر کنندگان ملایان را نگران ، و فصلی تازه در تاریخ این ملت باز کرد. این جنبش فراتر از یک انفجار اجتماعی بود که بخاطر یک تقلب انتخاباتی پدید آمده باشد، و مانند تیغ دولبه ی عمیقی است، که به بریدن خود ادامه خواهد داد. در برابر این واماندگی سیاسی و از دست رفتن تقدس رژیم ، مردم در تهران براه افتادند و شعار های « مرگ بر خامنه ای» سر دادند.
به فرمان رهبر« بسیجیان» به جان تظاهر کنندگان افتادند. ترسی بی سابقه که نتایج سنگینی در بر داشت. عدم اطاعت وفرمانبرداری مردم از روحانیت شیعه، ولایت فقیه را خشمگین و تقدس او زیر سئوال برده است، و این نشانه نگرانی برای گروه روحانیونی است که در پناه سرکوب و ترساندن مردم، این واکنش ها را توطئه خارجی می خوانند.
هرچه که پیش آید رقابت میان دو کاندیدای ریاست جمهوری است: میر حسین موسوی، کسی که گفته می شود« پیشرفت خواه» و « اصلاح طلب» است، و خود محصول انقلاب مذهبی می باشد، ومدت هشت سال نخست وزیر خمینی و خامنه ای رهبر کنونی بود ه است، و از سوی دیگر محمود احمدی نژاد، « هاله نور » که با تهدیدات اتمی و بهره برداری از اوضاع نابسامان عراق ، بنیاد گرایی و شوک تمدن ها را محور اصلی سیاست خارجی اش قرار داده است.
این در گیری میان گروهی، چیزی نیست جز بهانه ، برای مردمی که تصمیم دارند به آزادی برسند، وحکومتی که بخوبی می داند که کمترین بازگشایی ، فروپاشی بنای دیکتاتوری را در پی خواهد داشت.
« اصلاح طلبان» در راًس خود رفسنجانی را دارند، که کوششی ندارد رژیمی را که به آن وابسته است سرنگون کند. برعکس اودر پی چاره ای است که بقای رژیم را با دگرگونی سیاسی، در راستای ادامه همان ایدئولوژی تضمین کند، و چهره بهتری از رژیمی نشان دهد، که در پی زیاده روی ها و سخنان موعظه وار احمدی نژاد اعتبار خود را از دست داده است. روابط بحرانی میان جامعه ایران و قدرت مذهبی بیشترخواهد شد، تا زمانی که از حد آن بگذرد و رژیم سرنگون گردد.
ایرانیان در یافته اند که یک حکومت مذهبی به هیچ روی اصلاح پذیر نیست ، و به زباله دانی تاریخ خواهد افتاد. آنها همینطور می دانند برای آزادی بهایی سخت باید پرداخت، و در این مبارزه سرنوشت ساز پشتیبانی جهان آزاد بسیار با ارزش خواهد بود.
همینطور که برپایی رژیم مذهبی در سال 1979 در ایران ، موجب تقویت جنبش های اسلامی در سراسر جهان، بویژه جهان عرب شد. فروپاشی این رژیم مکتبی، تنش ها را در بخش های زیر نفوذ آن، و در جهان کاهش خواهد داد، و پشت سر خود موجی از خرابی و تاًسف بر جای خواهد گذاشت.
1 امرداد، 23 ژوئیه
تارنمای فرهنگ ایران
www.farhangiran.com
*****
باز هم سانحه هوایی
باز هم هواپیماهای فرسوده خریداری شده از روسیه سانحه آفرید. این بار یک هوایپمای خطوط آریا با 160 سرنشین و خدمه، به هنگام نشستن در باند فرودگاه مشهد از خط خارج شده و باعث کشته و زخمی شدن گروهی از هم میهنان گردید.
به گزارش های مختلف از خبرگزاری های مختلف توجه نمایید:
يک هواپيمای مسافری دیگر در ایران دچار سانحه شد
ایرنا: يک فروند هواپيماي مسافربري متعلق به شرکت هواپيمايي آريا که از تهران به مقصد مشهد حرکت کرده بود، در فرودگاه شهيد هاشمي نژاد مشهد دچار سانحه شد.
به گزارش ايرنا به نقل از منابع آگاه، چرخ هاي اين هواپيما هنگام فرود در فرودگاه مشهد آتش گرفته و از باند فرودگاه منحرف شده و با ديواره اي در منطقه "طرق " برخورد مي کند.
بر اساس اخبار رسيده، کابين اين هواپيما دچار آتش سوزي شده است.
مديرعامل شرکت هواپيمايی جزو کشته شدگان سانحه هوايی مشهد
ایرنا: معاون سياسي اجتماعي استانداري خراسان رضوي اعلام کرد که " دادپي" مديرعامل شرکت هواپيمايي آريا جزو کشته شدگان سانحه هوايي فرودگاه مشهد است.
عصر امروز جمعه هواپيماي مسافري از نوع ايلوشين متعلق به شرکت هواپيمايي آريا با شماره پرواز 1525 در اين فرودگاه دچار سانحه شد.
اين هواپيما که از تهران به مقصد مشهد در حرکت بود، در هنگام فرود در فرودگاه شهيد هاشمي نژاد مشهد دچار سانحه شد.
اطلاعات اوليه حاکي است که هواپيما هنگام فرود در باند فرودگاه منحرف شده و به ديواره برخورد کرده است.
سانحه هوايی در مشهد؛ دستکم 17 کشته
ایرنا: معاون سياسي اجتماعي استاندار خراسان رضوي گفت: بر اثر سانحه و آتش سوزي هواپيماي مسافري تهران - مشهد متعلق به شرکت هواپيمايي آريا تا اين لحظه ( ساعت 21) تعداد 17 نفر کشته و 19 نفر مجروح شدند.
" قهرمان رشيد" در گفت و گو با ايرنا افزود: تمام کشته ها و زخمي ها و مسافران اين سانحه هوايي از هواپيما تخليه شده اند و آتش سوزي به طور کامل مهار شده است.
وي ادامه داد: اين هواپيما از نوع ايلوشين است و تمام 153 مسافران آن در حال حاضر از هواپيما تخليه شده اند.
سانحه هوايی در مشهد؛ دهها کشته و مجروح
فرود اضطراري هواپيما در فرودگاه مشهد بيش از 30 كشته و زخمي برجا گذاشت
خبرگزاري فارس: در پي حادثه ناشي از فرود اضطراري هواپيما در فرودگاه بينالمللي مشهد، بيش از 30 تن كشته و مجروح شدند.
يك منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار فارس ضمن اعلام اين خبر افزود: حادثه هنگامي روي داد كه پرواز شماره 1525 تهران _ مشهد حدود ساعت 18 امروز بر فراز فرودگاه مشهد مجبور به فرود اضطراري شد.
خبرهاي ديگر حاكي از آن است كه هواپيما از نوع ايلوشين و مجموع مسافران و خدمه آن 160 نفر بوده است.
سانحه هوايی در مشهد؛ افزایش شمار کشته شدگان
خبرگزاری مهر: در سانحه خروج هواپیمای مسافربری از باند فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد حداقل 20 نفر از سرنشینان و خدمه پرواز جان باخته اند.
سانحه روی داده به گونه ای است که چرخ عقب هواپیما دچار نقص شده، همچنین چرخ جلوی هواپیما باز نشده است و قسمت جلوی هواپیما به طور کامل آسیب دیده است .
شاهدان عینی عنوان می کنند که خلبان و افراد حاضر در کابین پرواز و نیز مسافرانی که در قسمت جلوی هواپیما نشسته بودند کشته شده اند.
برخی سایتهای خبری شمار کشته شدگان را بیش از 30 نفر اعلام کرده اند.
غلامحسین عباس آبادی یکی از مسافران این پرواز که از حادثه جان سالم به در برده است در گفتگو با خبرنگار مهر در مشهد اظهار داشت: پرواز تا خود فرودگاه هیچ مشکلی نداشت اما لحظه فرود چرخهای جلویی باز نشد و چرخ عقب نیز دچار مشکل شد.
وی افزود: هواپیما در این حالت به دیوار فرودگاه برخورد کرده و وارد زمینهای کشاورزی شد و پس از برخورد با دکلهای برق و قطع آنها متوقف شد.
عباس آبادی خاطرنشان کرد: سه ردیف اول مسافران به علاوه سرنشینان کابین خلبان در همان لحظات جان باختند و پس از مدت زمانی که نمی دانیم چقدر طول کشید و در هواپیما حبس بودیم سانحه دیدگان را که همگی دچار آسیب و شوک بودند از قسمت بال هواپیما خارج کردند.
به گفته یکی از مسئولان حاضر در محل حادثه هنوز آمار دقیقی از کشته شدگان و شمار دقیق مجروحان در دست نیست و حادثه دیدگان حادثه پس از مداوای سرپایی در مسجد بهمن فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد به بیمارستانهای این شهر منتقل شده اند.
افراد منتقل شده شامل افرادی آسیب دیده از نواحی مختلف بدن تا مسافرانی است که دچار شوک شده اند.
پرواز شماره 1525 خطوط هواپیمایی آریاتور که از تهران عازم مشهد بود در ساعت 18 و 25 دقیقه در حالی که قصد فرود در فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد را داشت دچار سانحه شد.
و اینهم گزارش گونه ای در قالب فیلم، از سانحه فرودگاه مشهد
*****
"پست" امروز را درین لحظه (ساعت11:40 شب - آدینه دوم امرداد) با ایمیلی که از سوی یکی از هم میهنان و بازدیدکنندگان سایت ما از آلمان، به ما واصل گشته به انتها میرسانیم و تا نیم ساعت دیگر "پست" جدید روز شنبه سوم امرداد ماه را آغاز خواهیم کرد.
سروده ای زیبا از "رضا مقصدی" از شهر کُلن - آلمان:
دريا نويد ِ سبز ِ "ندا" را شنيده است
زيبايی ِ زمانه صدا می زند ترا
از هر طرف، ترانه صدا می زند ترا
در جان ِ اين درخت ِ تناور روانه باش!
شادا که هر جوانه صدا می زند ترا
خورشيد را بگو که بگويد به ارغوان
اين ماه هم شبانه صدا می زند ترا
آئينه را به جانب ِ فريادها گرفت
هر کس که عاشقانه صدا می زند ترا
چشم ِ "ندا" ی توست که سرشار ِ انتظار
اينگونه غمگنانه صدا می زند ترا
صورتگر ِ صميمی ِ يک نسل ِ سوخته
ستاين دل، که صادقانه صدا می زند ترا
فرهاد، زنده باد که از بيستون ِ عشق
شيرين وُ شادمانه صدا می زند ترا
اين فصل ِ تازه يی ست که آغاز گشته است
با اينهمه نشانه صدا می زند ترا
ای دل به هوش باش که در اوج ِ موج ِ درد
دريا درين ميانه صدا می زند ترا
عشق ست با ترانه ی تابانِِِِ ِ آينه
از هر کجای خانه صدا می زند ترا
آتش به جان ِ عاشق ِ آن باغ، می کشَد
شوری که شاعرانه صدا می زند ترا
دريا، نويد ِ سبز ِ "ندا" را شنيده است
اين موج ِ بيکرانه صدا می زند ترا
تنها صدای توست که می مانَد اين زمان
اين است اين زمانه صدا می زند ترا
آلمان:کلن - رضا مقصدی
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ