سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۲۱

سه شنبه:21/ 7 /1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمان: 00:01 بامداد سه شنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحی بر: "گزارش اختصاصی" - نخستین مطلب "پست" دیروز
بدنبال درج خبر اختصاصی دیروز ما به نقل از یکی از افراد نفوذی "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" مبنی بر این که وضعیت جسمانی "آسیدعلی گدا"ی قاتل، رهبر جانیان و آدم کشان و دزدان و غارتگران میهن، به وخامت گراییده است، به فاصله چند ساعت پس از آن آگاه شدیم که یار همرزم و دلیر و سلحشور ما ناپدید شده است. خبر های تکمیلی پس از آن درباره ناپدید شدن او حاکی از آن بود که تماس تلفنی با منزلش بدون جواب می ماند؛ تماس با تلفن موبایل او نیز میسر نیست چون پاسخی داده نمی شود.
ما پس از آگاه شدن از این موضوع قصد داشتیم این قضیه را با جزییاتی که مرتب به ما گزارش میشد انتشار دهیم اما از دفتر مرکزی اکیدا از ما خواستند که فعلن قضیه را مسکوت بگذاریم زیرا:
1- نخست قرار است در نهادها و مراکز مختلف مانند کلانتری ها و بیمارستانها و اورژانس ها؛ پی جویی ها و جستجوها ادامه یابد به این امید که شاید بر اثر تصادف و حادثه رانندگی تماس های تلفنی و یا حتا مراجعه به خانه اش بی نتیجه و بی جواب مانده است.
2- چون اهتمال کمی وجود داشت که این همرزم سلحشور و از جان گذشته ما بدلایل امنیتی و حساسیت گزارشی که از داخل کاخ "ولی وقیح" به سازمان داده است ترجیح داده که خویش را مخفی نماید؛ بنابرانی یکی از اعضای سازمان ماموریت یافته که با رفتن به "سبزوار" و مراجعه به منزل پدر و مادر این همرزم گرامی تحقیق نماید که آیا او به آنجا گریخته و یا تماسی (به هر طریق ممکن) با خانواده اش داشته یا خیر؟
حاصل تمام جستجوها و حتا رفتن یکی از همرزمان به شهرستان نتیجه ای ببار نیاورد تا این که عاقبت دقایقی پیش از نیمه شب دوشنبه و آغاز بامداد امروز از دفتر مرکزی به ما اطلاع دادند که بطور قطع و یقین پس از انتشار نخستین مطلب "پست" دیروز، مامورین و مزدوران امنیتی و اطلاعاتی توانسته اند کسی را که این خبر بسیار مهم و مخفی را به خارج نفوذ داده شناسایی نمایند و به ظن قریب به یقین او از حدود 20 ساعت پیش دستگیر و به یکی از مراکز مخصوص آدم کشان برای بازجویی بیشتر انتقال یافته است؛ بنابراین اینک اشکالی ندارد که ما این مطلب را در "پست" امروز خویش انتشار دهیم.
ما هرگونه خبر تکمیلی، تفصیلی و یا آگاهی بیشتر درین مورد را متعاقبا درج و انتشار خواهیم داد.
*****
واکنش تازه مجلس به پارازيت هاي ماهواره يي
ایلنا: تهراني ها که هميشه نگران ريه هاي خود به خاطر آلودگي هوا، و قلب و مغز خود به خاطر آلودگي صوتي، استرس هاي مختص به پايتخت و... بودند سوژه جديدي براي نگراني پيدا کرده اند؛ امواجي که جهت اخلال در کارکرد ماهواره ها فرستاده مي شد و به نقل از برخي محافل حتي دستگاه هاي برقي پخت و پز را در برخي مناطق مختل کرده اند.تهراني ها اما در بيم و هراس بودند و اميد خود را به دروغ بودن خبر بسته بودند که اظهار نظرهاي نمايندگان مجلس که تلويحاً و مستقيماً اخبار مذکور را تاييد مي کرد آب سردي بر سرشان ريخت.
امواجي که تا تنظيم اين گزارش منبع آنها مشخص نشده است، اما يک چيز مشخص شده، و آن اين است که اگر تهران هستيد و اين گزارش را مي خوانيد، آنها هم کنار شما هستند و مشغول تاثير گذاشتن روي شما. موضوع همين نبود؛ پخش پارازيت روي امواج ماهواره يي در تهران به چالش ميان نهادهاي مختلف تبديل شد. برخي از نمايندگان نسبت به آثار سوء سايت هاي پارازيت ماهواره يي که اخيراً در هفت نقطه تهران نصب شده بر باروري زنان و مردان هشدار دادند. به گفته آنان اين تنها يکي از ضررهاي اين امواج براي سلامتي افراد است. برخي هم در اين ميان شکايت هاي جديدي را مطرح کردند مثل مطهري نماينده اصولگراي مجلس، که نه به اصل پارازيت بلکه به اينکه چرا پارازيت ها شبکه هاي غيراخلاقي را مختل نکردند، انتقاد داشت، پيش از اين محمدرضا علي حسيني رئيس کميته ارتباطات کميسيون صنايع و معادن گفت از وزارت دفاع، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، وزارت پست و تلگراف و تلفن، بهداشت و درمان و اطلاعات براي بررسي موضوع ارسال پارازيت هاي ماهواره يي در اين کميسيون دعوت شده است.
به گزارش سايت خبري «رويداد»، او اضافه کرد؛ سپاه پاسداران اعلام کرده است به علت اينکه قبلاً در جلسات شوراي عالي امنيت ملي شرکت کرده و وجود اين امواج را تاييد نمي کند، در اين جلسه شرکت نمي کند.
علي حسيني با اشاره به اينکه قرار بود «يک سازمان بين المللي بي طرف» در مورد مضر بودن امواج پارازيت هاي ماهواره يي بررسي هايي انجام دهد، گفت؛ عده يي اعلام کردند اين سازمان بايد داخلي باشد لذا پيشنهاد شد سازمان انرژي اتمي موضوع را پيگيري کند. رئيس کميته ارتباطات کميسيون صنايع تاکيد کرد؛ چنانچه اين فرکانس ها بدون حساب و کتاب باشد، مشخص نيست که تاثيرات مخربي نداشته باشد؟ اين اظهارات در حالي عنوان شده است که پيش از اين شايعاتي در خصوص دخيل بودن اين امواج در سوانح هوايي پي در پي اواخر تابستان سال جاري مطرح شده بود. موضوع تمام نشد و طي دو هفته اخير مدام نمايندگان مجلس از گروه هاي سياسي مختلف در اين خصوص به اظهار نظر پرداختند.
برخي اما چون ترابي با توجه به اينکه وزير ارتباطات از حضور اين امواج اظهار بي اطلاعي کرده است، خواستار سوال از رئيس جمهور شده است. وي با تاکيد بر اينکه زماني که وزير ارتباطات از موضوع بي خبر است، بايد مقام بالاتري پاسخگو باشد، به بيان نگراني هاي خود پرداخته است. از طرف ديگر نمايندگاني چون محسني بندپي (نايب رئيس کميسيون بهداشت) به مضر بودن اين امواج اذعان مي کنند، اما در مقابل زهره الهيان عضو کميسيون امنيت ملي و متخصص زنان گفته است بايد مدارک بيشتري جمع آوري شود.
-
در هفته هاي اخير چند سايت آشکار و مخفی خبري از ادامه نصب سيستم هاي قوي روسي پارازيت اندازي در نقاطي از تهران براي مقابله با شبکه هاي ماهواره يي خبر داده بودند. پس از آن انوشيروان محسني بندپي نايب رئيس کميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي نيز در گفت وگو با فردا نسبت به تاثير مخرب پارازيت هاي ماهواره يي و مخابراتي بر سلامت روان شهروندان تهراني هشدار داد و اظهار داشت؛ متاسفانه بعد از انتخابات انواع پارازيت هاي مخابراتي به شدت افزايش يافته که مطمئناً براي سلامت تهراني ها نگران کننده است، به ويژه که کلانشهر تهران با مشکلات ديگري همچون آلودگي هم روبه رو است.»
به گزارش پارلمان نيوز، زهره الهيان عضو کميسيون امنيت ملي مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالي در مورد تاثير امواج پارازيت بر زنان باردار و افزايش سقط جنين اظهار داشت؛ «اگر آمار مستندي ارائه شود که در ماه هاي اخير افزايش سقط جنين داشته ايم مطمئناً قابل پيگيري است.» وي ادامه داد؛ «کميسيون بهداشت موضوع امنيت در سلامت را بايد بررسي کند.» الهيان در پاسخ به خبرنگاري که پرسيد بايد منتظر ارائه آمار بود يا جلوي اين اقدام را گرفت، گفت؛ «هر اقدامي بايد بر اساس مستندات باشد. اگر هر نهادي آمار ارائه دهد قابل بررسي است.» الهيان تصريح کرد؛ «اين ادعا که يک امواجي خارج از آنچه از قبل بوده زندگي مردم را به خطر انداخته بايد با مدارک بررسي شود.»عضو فراکسيون خط امام اما با جديت بيشتري مساله را پيگيري مي کند.
ترابي پا را از سطح وزير فراتر گذاشته و يادآور شده است؛ «اگر وزير ارتباطات مسووليتي در مورد افزايش تشعشعات امواج پارازيت ماهواره يي ندارد بايد از مقام بالاتر او يعني آقاي احمدي نژاد سوال شود.» نصرالله ترابي در خصوص جلسه کميسيون بهداشت مجلس براي بررسي پارازيت و عدم پذيرش مسووليت آن توسط وزير ارتباطات اظهار داشت؛ «به هرحال يک نفر بايد پاسخگوي اين مساله باشد، اگر وزير نمي تواند آقاي احمدي نژاد به عنوان رئيس دولت بايد پاسخ دهد.»
وي ادامه داد؛ «موضوع پارازيت در مرحله اول جزء وظايف وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است اما اگر وزير مي گويد من خبر ندارم بايد رده بالاتر پاسخ دهد، به دليل آنکه مطمئناً به وزير رفاه يا مسکن مربوط نمي شود.»برخي منابع خبري نيز بر اين عقيده هستند که نصب فرستنده هاي پارازيت در تهران و ساير شهرهاي بزرگ کشور از سال 1381 آغاز شده است. تلاش هاي نمايندگان مجلس ششم و دولت خاتمي براي بازداشتن عامل نصب اين دستگاه ها از ارسال پارازيت با موفقيت همراه نشد.پس از روي کار آمدن دولت احمدي نژاد در سال 1384 ديگر کسي پيگير موضوع پارازيت ها نشد ولي شدت پارازيت ها پس از انتخابات اخير و ناآرامي ها به اوج رسيد تا جايي که گزارش شد به علت پارازيت شديد برنامه هاي هات برد6 نيز مختل شده است و برخي رسانه ها در واکنش به ماهواره هاي قوي تر يوتل ست و تل استار 12 Eutelsat W2m Nilesat و Telstar T12 متوسل شده اند .
پس از اين گزارش ها بار ديگر بحث فروشنده تکنولوژي دستگاه هاي پارازيت مطرح شد و در اين ميان انگشت اتهام به سوي شرکت اريکسون رفت. در همين خصوص اخيراً شرکت سوئدي اريکسون که در زمينه مخابرات و تلفن همراه فعاليت مي کند، فروش تجهيزات ايجاد نويز و ارسال پارازيت روي فرکانس هاي دريافتي از ماهواره به مخابرات ايران را قوياً تکذيب کرد.
از سوي ديگر در برخي از سايت هاي خبري و شبکه هاي اجتماعي مجازي، اطلاعاتي از اين دستگاه ها مثل عکس ها و تحليل هايي رواج يافته اند. اکثر آنها نوک پيکان را به سوي بلندترين نقطه از برج ميلاد نشانه رفته اند؛ تصاويري که دستگاهي را نشان مي دهد. ادعا شده است اين دستگاه ها که با استناد به برچسب پشت آن واردکننده آن را وابسته به يکي از نهادهاي کشور مي دانند همان دستگاه هايي هستند که اين روزها اسباب نگراني تهراني ها شده اند. به هر حال، اگر اين امواج هم زودتر نمي رسيدند، يقيناً تهراني ها دلايل ديگري براي مرگ زودرس مثل استرس و آلودگي هوا دارند،در همين حال ديروز ايلنا گزارش داد؛ با وجود اينکه حدود دو هفته از مطرح شدن پارازيت هاي ماهواره يي و گوشي هاي همراه و تاثيرات مضر آن بر سلامت افراد مي گذرد، کميسيون بهداشت مجلس تازه وارد عمل شده و قرار است هفته آينده پس از بررسي گزارش هاي رسيده از سوي وزارت اطلاعات و وزارت بهداشت، اعضاي کميسيون در مورد آن تصميم گيري کنند.
سيد اکبر رنجبرزاده عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس گفت؛ از سوي وزير اطلاعات و معاون سلامت وزارت بهداشت گزارشي از تاثير امواج ماهواره يي، پارازيت ها و گوشي هاي همراه به کميسيون بهداشت داده شده که در آن از نوع گيرنده ها و استاندارد بودن آنها بحث شده است. با اين حال گزارش تکميلي و تفصيلي درباره انشعابات امواج گوشي هاي همراه، BCF (گيرنده هاي تقويت گوشي همراه) و ماهواره ها بر سلامت افراد، هفته آينده در مجلس بررسي مي شود. وي ادامه داد؛ چنانچه استانداردها در استفاده از اين وسايل رعايت شود ضرري ندارد و ماهواره، گوشي همراه و گيرنده ها اگر تحت نظارت دقيق وزارت اطلاعات باشند مشکلي نيست اما در محل هايي که نظارتي وجود ندارد قطعاً اين امواج با عوارض همراه است. عضو کميسيون بهداشت مجلس تصريح کرد؛ گيرنده هاي گوشي همراه که محدوده کم را پوشش مي دهند نسبت به گيرنده هايي با محدوده بالا از عوارض جانبي کمتري برخوردارند. رنجبرزاده با تاکيد بر استفاده از هدفون به جاي تماس مستقيم با تلفن همراه گفت؛ گزارشات به دست آمده تاکنون مقطعي بوده و قطعي نيست و احساس نياز براي بررسي گيرنده ها بر اساس گزارش هايي از برخي نقاط جهان بوده است. وي در مورد تاثيرات امواج ماهواره هايي که در اين مدت ارسال شده است نيز افزود؛ از سوي مسوولان مربوطه اعلام شده که گزارشي از وضعيت امواج هاي ماهواره يي و پارازيت ها تاکنون جمع آوري نشده است. رنجبرزاده در پاسخ به اين سوال که چرا در مورد منشاء ارسال پارازيت ها و ميزان ارسال پارازيت هاي ماهواره يي اعلام نمي شود، ابراز بي اطلاعي کرد.
*****
نوبل اقتصادي به دو استاد دانشگاه تعلق گرفت
جايزه نوبل اقتصادي سال 2009 به دو اقتصاددان امريکايي به خاطر تحقيقات شان در خصوص حاکميت اقتصادي تعلق گرفت.روز گذشته بنياد نوبل در آخرين روز از اعلام جوايز، خانم النور استروم و آقاي اليور ويليامسون، دو استاد اقتصاد دانشگاه هاي امريکا را به عنوان برندگان نوبل اقتصادي نام برد.بنا بر اعلام بنياد، خانم النور استروم 76ساله استاد اقتصاد دانشگاه اينديانا به خاطر «تجزيه و تحليل در حاکميت اقتصادي به ويژه آنهايي که وجهه عامه دارند» و آقاي اليور ويليامسون 77ساله استاد اقتصاد دانشگاه کاليفرنيا به خاطر «تجزيه و تحليل حاکميت اقتصادي به ويژه حد و مرز شرکت ها» هر کدام برنده نيمي از جايزه يک ميليون و 400 هزار دلاري نوبل شدند.در همين حال به گزارش رويترز، کميته اعطاي جايزه نوبل در بيانيه خود اعلام کرده است؛ «طي سه دهه گذشته اين همکاري ها باعث شده است تحقيقات حاکميت اقتصادي مورد توجه علمي قرار بگيرد و از حاشيه به متن بيايد.»خانم استروم اولين زني است که جايزه نوبل اقتصادي را مي برد. در همين حال به گفته نيويرک تايمز، سابقه فعاليت استروم علوم سياسي است نه اقتصادي. رابرت شيلر اقتصاددان دانشگاه يل به نيويورک تايمز گفته است؛ «اين جايزه نشان دهنده ادغام علوم اجتماعي در اقتصاد است. علم اقتصاد يک علم ايزوله شده است. ما خيلي به بازدهي بازار چسبيده بوديم و همين امر تفکر ما را از خط اصلي خارج کرده بود.» به نوشته نيويورک تايمز، به نظر مي رسد کميته تعيين جايزه نوبل خيلي تحت تاثير بحران اعتباري جهان قرار گرفته بود که کمبودهاي فرضيه بازار را به عنوان يک بازار غيرتنظيم شده نشان داد که در آن «فعالان اقتصادي» را به خود واگذاشته بودند که منطبق بر منافع خود عمل کنند.به گفته کميته، آن فرضيه خيلي ساده انگارانه بود و روابط و رفتارهاي بيان نشده يي را که در ميان بنگاه هايي که رقيب هستند اما راه حل هايي را براي مشکلات عمومي پيدا مي کنند، ناديده گرفته است. بيانيه کميته نوبل خاطر نشان کرده است؛ «اين دو دانشمند فهم ما را از نهادهاي غيربازار تقويت کرده است.» به گفته شيلر «اساساً يک فهم عمومي وجود دارد که در ميان رقيبان و در زماني که با يکديگر معامله مي کنند، بسط مي يابد. زماني که مردم رابطه تجاري برقرار مي کنند، حتي رقيبان، همه چيز را نمي توانند پيش بيني کنند، بنابراين عنصر اعتماد وارد ماجرا مي شود.» بيانيه کميته نوبل در خصوص تحقيقات ويليامسون نوشته است؛ «زماني که رقابت بازار محدود مي شود، شرکت ها براي حل مشکل بهتر از بازارها خود را تطبيق مي دهند.»
*****
بازداشت پنج کويتي در آب هاي ايران
روزنامه القبس به نقل از مقامات کويتي از ناپديد شدن پنج شهروند کويتي که اشتباهاً وارد آب هاي منطقه يي ايران شدند، خبر داد.به گزارش ايسنا اين روزنامه کويتي به نقل از اين مقامات افزود؛ وزارتخانه هاي کشور و امور خارجه کويت مساله ناپديد شدن پنج شهروند کويتي، يک شهروند قطري و يک شهروند مصري را که با قايق هاي ماهيگيري شان اشتباهاً وارد آب هاي منطقه يي ايران شدند، پيگيري مي کنند.
*****
اکثر نمايندگان مجلس با آزاد شدن قيمت بنزین از سال آينده مخالفت کردند
مجلس ديروز به رغم وقتي که براي بررسي لايحه هدفمند کردن يارانه هاي گذاشت، نتوانست بند يا ماده يي را به تصويب برساند که دليل آن را مي توان پيشنهادهاي زيادي که براي قيمت سوخت به ويژه بنزين آمده بود، دانست.نخستين جلسه بررسي هدفمند کردن يارانه ها در عمل مصوبه يي نداشت و تنها پيشنهادي که به تصويب نمايندگان رسيد لغو محدوده زماني اجراي لايحه بود که پيشنهاد احمد توکلي بود. پيشنهاد احمد توکلي حذف واژه «حداکثر» از عبارت «حداکثر تا پايان برنامه پنجم توسعه» بود که از تصويب نمايندگان گذشت. بنابراين با حذف اين کلمه از عبارت «حداکثر تا پايان برنامه پنجم توسعه» محدوده زماني براي اجراي لايحه در بند الف و ب برداشته شد، اما باقي پيشنهادات راي نياورد.بنابر گزارش خبرگزاري ها، حاصل سه ساعت و نيم وقت مجلس در اصل 30 پيشنهادي بود که از سوي نمايندگان براي اصلاح قيمت بنزين داده شد. اما پيش از اين پيشنهاد، مهم ترين پيشنهاد از سوي عليرضا محجوب داده شد که در آن خواستار حذف کل ماده يک بود. بر اساس ماده يک، دولت مجاز است با رعايت موارد زير قيمت حامل هاي انرژي را اصلاح کند. در بند الف اين ماده پيش بيني شده است قيمت فروش داخلي بنزين، نفت گاز، نفت کوره، نفت سفيد و گاز مايع متناسب با قيمت فوب خليج فارس و شرايط اقتصادي کشور به گونه يي تعيين شود که حداکثر پس از سه سال از ابلاغ اين قانون قيمت حامل هاي فوق بيش از ده درصد از قيمت هاي فوب خليج فارس با احتساب هزينه هاي مترتب (شامل حمل و نقل، توزيع و ماليات و عوارض قانوني) کمتر نباشد. همچنين در تبصره يک اين بند آمده است؛ «قيمت فروش نفت خام به پالايشگاه هاي داخلي حداقل 95 درصد قيمت فوب خليج فارس تعيين مي شود و قيمت فرآورده ها متناسب با قيمت فوب خليج فارس تعيين مي شود و بخش هاي غيردولتي مجاز به تجارت و فعاليت در بخش بالادستي خواهند بود. بر اساس بند ب؛ قيمت فروش داخلي گاز طبيعي به گونه يي تعيين شود که حداکثر ظرف سه سال از ابلاغ اين قانون معادل 75 درصد متوسط قيمت گاز طبيعي صادراتي شود و نيز براساس بند ج؛ قيمت فروش داخلي برق به گونه يي تعيين شود که حداکثر ظرف سه سال از ابلاغ اين قانون معادل قيمت تمام شده آن باشد.» اما اين پيشنهاد که در واقع کل لايحه را بي خاصيت مي کرد با استقبال نمايندگان مواجه نشد و راي نياورد.
پيشنهاد متفاوت نمايندگان مجلس درباره قيمت بنزين
پيشنهاد نمايندگان طيف زيادي را دربرداشت. جدا از حذف کل ماده يک که از سوي محجوب عنوان شد، پيشنهاد نمايندگان از پله يي شدن قيمت بنزين تا حتي آزاد شدن کامل قيمت بنزين از ابتداي سال آينده را دربرمي گرفت. به گزارش فارس، نمايندگان مجلس بيش از 30 پيشنهاد متنوع را درباره قيمت بنزين در جريان لايحه هدفمند کردن يارانه ها ارائه کردند.بنابر اين گزارش، درست برخلاف پيشنهاداتي که درباره افزايش يکباره قيمت بنزين تا 80 يا90 درصد فوب خليج فارس در سال اول اجرا مطرح شد و نمايندگان اقبالي نسبت به آن نشان ندادند، پيشنهاد ديگري نيز درباره اصلاح قيمت همه حامل هاي انرژي ظرف مدت 10 سال به سمت قيمت هاي واقعي و متناسب با قيمت هاي بين المللي نيز مطرح شد که آن هم از سوي نمايندگان مورد استقبال قرار نگرفت. به جز نمايندگاني که خواهان الزام شروع اصلاح قيمت ها از سال 88 شده اند، نمايندگان ديگري نيز پيشنهاد کرده اند که ضمن استفاده از کارت هوشمند سوخت، قيمت بنزين سهميه بندي در سال 88 بيش از 200 تومان نباشد و نمايندگان ديگري قيمت اين محصول براي سال 88 را 250 تومان پيشنهاد کرده اند. پيشنهاد ديگري نيز وجود داشت که بر اساس آن قيمت پس از سه سال بايد به فوب برسد و در دو سال نخست اجراي طرح بنزين سهميه بندي با سهميه 80 ليتر در ماه حداقل 250 تومان و به صورت آزاد حداقل 400 تومان ارائه شود و بر پايه پيشنهاد ديگري هر سال 30 درصد از ميزان بنزين سهميه بندي کاهش مي يابد و از سال چهارم سهميه بندي بنزين حذف شده و همچنين دولت به تکميل زيرساخت هاي CNG مکلف مي شود. در ليست اين پيشنهادات، دو پيشنهاد به چشم مي خورد مبني بر اينکه قيمت بنزين دقيقاً تا پايان سال 90 يا حداکثر تا پايان اين سال با احتساب هزينه هاي حمل و نقل، توزيع، ماليات و عوارض به 90 درصد قيمت فوب خليج فارس برسد. همچنين پيشنهادي ارائه شده مبني بر اينکه پس از سه سال قيمت بنزين با احتساب هزينه ها بيش از 90 درصد قيمت فوب نباشد و در عين حال پيشنهاد مشابهي وجود دارد که بر اساس آن با شرايط مشابه قيمت بنزين پس از سه سال کمتر از قيمت فوب نباشد. اما غالب پيشنهادات براي رسيدن به قيمت هاي نزديک فوب افزايش تدريجي تا پايان برنامه پنجم را پيشنهاد کرده اند که بر اساس يکي از اين پيشنهادات تا پايان برنامه قيمت بنزين با احتساب هزينه ها نبايد کمتر از 90 و بيش از 95 درصد فوب خليج فارس باشد. همچنين پيشنهاد ديگري با قيد حداکثر تا پايان برنامه وجود دارد که قيمت را با احتساب هزينه ها 90 درصد فوب پيشنهاد کرده است و همچنين نمايندگان ديگري پيشنهاد کرده اند تا پايان برنامه قيمت بنزين با احتساب هزينه ها کمتر از 80 درصد قيمت فوب نباشد به علاوه پيشنهاد ديگري مبني بر رسيدن قيمت بنزين از ابتداي سال 88 تا سال چهارم برنامه به 90 درصد قيمت فوب نيز ارائه شده است. در کنار بسياري از نمايندگان که بر تصويب هرساله قيمت ها در مجلس تاکيد داشتند، برخي نمايندگان نيز جدولي را پيشنهاد کردند که بر اساس آن بنزين در سال 88 به قيمت 200 تومان، در سال 89 به قيمت 250 تومان، در سال 90 به قيمت 300 تومان، در سال 91 به قيمت 350 و در سال 92 به قيمت 400 تومان عرضه شود. تک نکته هايي هم نيز در ميان پيشنهادات مشاهده مي شد که بر اساس يکي از آنها بايد بنزين توليد داخل به صورت سهميه بندي و به قيمت فوب و بنزين آزاد نيز به قيمت 5/1 برابر فوب سال 88 ارائه شود و پيشنهاد ديگري وجود داشت که بر اساس آن بايد در قانون به جاي قيمت فوب از افزايش متوسط قيمت به علاوه توليد ناخالص داخلي تقسيم بر ارزش ثابت به ماخذ سال پايه اعلامي از سوي بانک مرکزي استفاده شود.
پاسخ رئيس مجلس به اظهارات احمدي نژاد
اما پيش از شروع بررسي لايحه هدفمند کردن يارانه ها يکي از نمايندگان مجلس خواستار تذکري به سخنان شب قبل محمود احمدي نژاد رئيس دولت دهم شد. احمدي نژاد در گفت وگوي تلويزيوني خود درخصوص اصلاح ساختار اقتصادي و نيز هدفمند کردن يارانه ها گفته بود در اصلاح ساختارهاي اقتصادي بسيار جدي هستيم و در اين راه لايحه يي جداگانه به مجلس شوراي اسلامي فرستاده ايم تا طرح تحول اقتصادي و هدفمند کردن يارانه ها به يک قانون دائمي تبديل شود، اگر نظر شما (جمشيد پژويان) مکانيسم بازار به طور مطلق و بدون نظارت دولت است اين نظر را قبول ندارم چرا که تجربه ها، شکست اين نظرها را نشان داده است. دولت بايد از منافع عمومي دفاع کند و اين دفاع به معناي تصدي گري اقتصادي و دخالت نيست. منظور از دفاع دولت از منافع عمومي، نظارت است اما متاسفانه قوانين ما در اين باره جامع و مانع نيست و راه دررو هم وجود دارد. آدم هاي کشور ما هم همه در يک قالب نيستند. تخلف هايي در اين باره وجود دارد و راه ورود بسياري از اين تخلف ها در مواردي خود قانون است و قانون فرصت را براي متخلف به وجود مي آورد. اگر دولت در اين باره بي تفاوت باشد و بر اين تخلف ها نظارت جدي نکند، کشور دچار بحران خواهد شد. با ابزاري که در اختيار داريم از عموم مردم در برابر افرادي خاص دفاع خواهيم کرد و اصل را هم بر اين گذاشتيم که فضايي اقتصادي، رقابتي، پرتلاش و بدون سوءاستفاده در کشور ايجاد کنيم. ما مخالفيم که سال به سال درباره اين طرح در بودجه تصميم گيري شود و براي همين يک صندوق ملي با هيات امناي مشخص تشکيل خواهيم داد که کار خود را به صورت دائمي براي اجرايي کردن اين طرح آغاز کند. طرح تحول اقتصادي هفت سرفصل دارد.رئيس مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به تذکر نماينده نهاوند که به اظهارات شب گذشته رئيس جمهور مبني بر اينکه هدفمند کردن يارانه ها نيازمند لايحه جداگانه نبود اشاره داشت، گفت؛ آقاي رئيس جمهور صحبتي کردند که نمي دانم استنادش چيست اما از نظر ما هدفمند کردن يارانه ها نيازمند قانون است چه در قالب قانون برنامه باشد و چه در قالب لايحه.
*****
تاخير 17ساله ايران در توسعه پارس جنوبي
خبرگزاری مهر: معاون وزير نفت از تاخير 17ساله ايران در آغاز توسعه فازهاي ميدان مشترک پارس جنوبي سخن گفت و افزود؛ اگر پروژه هاي اين ميدان گازي مطابق برنامه انجام شود نگران برداشت بيشتر قطر از پارس جنوبي نيستيم. سيف الله جشن ساز در جمع مديران عملياتي طرح هاي مختلف صنعت نفت در منطقه عسلويه در رابطه با آخرين اقدامات صورت گرفته در توسعه فازهاي مختلف پارس جنوبي گفت؛ مخزن گازي پارس جنوبي با وسعت نزديک به 9 هزار کيلومتر مربع در خليج فارس بين ايران و قطر مشترک بوده که نزديک به 3500 کيلومتر مربع آن در گستره آب هاي ايران قرار دارد. او با اشاره به تاخير نزديک به 17ساله ايران در شروع توسعه فازهاي مختلف ميدان گازي پارس جنوبي بيان کرد؛ اما در حال حاضر براي توليد بهينه گاز از اين ميدان مشترک اجراي 28 فاز پالايشگاهي پيش بيني شده است. اين مقام مسوول با تاکيد بر اين موضوع که هم اکنون توليد و توسعه پارس جنوبي به عنوان يکي از پيچيده ترين ميادين گازي دنيا در حال انجام است، تصريح کرد؛ از چهار لايه يي که شرکت ملي نفت براي توليد گاز برنامه ريزي کرده در حال حاضر از لايه هاي کنگان يک و کنگان چهار برداشت گاز مي کنيم. اين عضو هيات مديره شرکت نفت با اشاره به برنامه هاي شرکت نفت براي افزايش توليد گاز از لايه هاي پارس جنوبي اظهار داشت؛ براي اينکه بتوانيم لايه فراعمق را که يک لايه پايين تر از لايه کنگان چهار است مورد بررسي و ارزيابي فني و مهندسي قرار دهيم، يک حلقه چاه توصيفي حفر شده و دومين حلقه نيز در حال حفاري است. او گفت؛ خط لوله پنجم سراسري براي تزريق گازهاي ميدان پارس جنوبي به مخازن نفت آغاجاري آماده نيست.
*****
شتابزدگي در اعلام سلامت برنج هاي وارداتي
در حالي که رئيس سازمان استاندارد با خواهش و تمنا بر سالم بودن برنج هاي وارداتي اصرار دارد، عضو کميسيون کشاورزي مجلس اعلام سلامت برنج هاي وارداتي قبل از ارائه نتايج به مجلس را اقدامي شتابزده براي حل و فصل مساله برنج هاي وارداتي دانست و گفت؛ بررسي هاي بيشتري بايد روي برنج هاي وارداتي مساله دار انجام شود. محمدعلي دلاور در خصوص اينکه قرار بود مجلس گزارشات نهايي آزمايش روي برنج هاي آلوده وارداتي کشور هندوستان را مورد بررسي قرار دهد و سپس به اطلاع عموم مردم برساند، به مهر گفت؛ متاسفانه تاکنون در مورد نتيجه آزمايشاتي که قرار بود با مسووليت وزارت بهداشت و درمان انجام شود و طبق صورتجلسه به کميسيون کشاورزي مجلس ارسال شود، اقدامي نشده است. عضو کميسيون کشاورزي مجلس اظهار داشت؛ به نظر مي رسد در زمينه برنج هاي آلوده يي که در ابتدا گزارشاتي مبني بر آلودگي بالاي برخي از انواع آن داده شد و سپس بعد از مدت حدود يک ماه انتظار مردم، با شتابزدگي اعلام مي شود تمامي برنج هاي وارداتي سالم است، بايد بررسي هاي بيشتري صورت گيرد.
وزارت بهداشت براساس صورتجلسه عمل نکرد
دلاور در ادامه ضمن بيان اين مطلب که از اين پس مجلس حتماً از طريق وزارت بهداشت، موسسه استاندارد و همچنين قرنطينه سازمان حفظ نباتات در مبادي ورودي کشور صحت برنج هاي وارداتي را از نظر آلوده بودن به انواع مواد سمي چک خواهد کرد، گفت؛ وزارت بهداشت در اين رابطه طبق صورتجلسه عمل نکرد. او اعلام سالم بودن تمامي برنج هاي وارداتي از کشور هندوستان را نوعي شتابزدگي و همچنين جمع و جور کردن مساله آلودگي برنج هاي وارداتي دانست و بيان داشت؛ کميسيون کشاورزي مجلس براساس توافق منتظر گزارش آزمايش روي برنج هاي وارداتي است که متاسفانه تاکنون گزارشي به اين کميسيون ارائه نشده است. اين نماينده مجلس افزود؛ حتماً از طريق نمايندگان مجلس به ويژه در کميسيون کشاورزي پيگير اين مساله خواهيم بود .
*****
در ادامه "چوب حراج" اموال ملی ایرانیان توسط رژیم اشغالگر
کاخ موزه هاي تهران اجاره داده مي شود
چند روزي است رهگذراني که از جلوي کاخ هاي نياوران، سعدآباد و گلستان تهران عبور مي کنند با تابلوي بزرگ آگاهي مزايده عمومي بخش هاي مختلف اين کاخ ها روبه رو مي شوند؛مزايده يي که برگزارکننده آن کانون جهانگردي و اتومبيلراني جمهوري اسلامي ايران است. اين شرکت که در دولت نهم به سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري پيوست، توانست حدود يک سال و نيم پيش مجموعه فرهنگي-هنري کاخ هاي نياوران، سعدآباد و گلستان را به اجاره خود در آورد. به همين دليل پس از انعقاد قرارداد بين اين شرکت و سازمان ميراث فرهنگي، حق بهره برداري از کليه مکان هاي تفريحي و فرهنگي در داخل محوطه کاخ ها که پيش از آن به خود کاخ تعلق داشت، به کانون تعلق گرفت. اما با وجود يک و سال نيمي که از واگذاري اين کاخ ها به اين کانون مي گذرد و وضعيت نابسامان همه اين کاخ ها اين بار کانون جهانگردي و اتومبيلراني که خود به نوعي مستاجر اين کاخ ها است، تصميم به واگذاري و اجاره کاخ موزه هاي تهران که در فهرست موزه هاي کشور است بدون هيچ محدوديتي براي همه افراد کرده است.

در آگهي اين مزايده آمده است؛ به اين وسيله به اطلاع کليه اشخاص اعم از حقيقي و حقوقي ذي صلاح مي رساند، کانون جهانگردي و اتومبيلراني جمهوري اسلامي ايران در نظر دارد نسبت به واگذاري حق بهره برداري فضاهاي خدماتي در اختيار واقع در مجموعه هاي فرهنگي- تاريخي از طريق مزايده عمومي به شرح جدول ذيل اقدام کند. لذا از کليه متقاضيان دعوت مي شود حداکثر ظرف مدت 10 روز کاري از تاريخ درج اين آگهي به منظور اخذ اسناد و فرم پيشنهاد مزايده به نشاني کانون جهانگردي و اتومبيلراني جهت خريد اوراق مزايده مراجعه و در صورت تمايل ظرف مهلت مقرر نسبت به تکميل و امضا و تحويل اسناد مزايده به مرجع فوق اقدام کنند. ضمناً بازديد از محل هاي مورد مزايده با هماهنگي قبلي با معاونت بازرگاني کانون صورت مي پذيرد.
در ادامه اين آگهي تذکرات مهمي داده شده است:
1- واريز پنج درصد مبلغ پايه اجاره ساليانه تحت عنوان سپرده حضور در مزايده و تکميل اسناد مزايده الزامي است. بديهي است به پيشنهاد هاي فاقد سپرده يا ارائه شده خارج از مهلت مزايده ترتيب اثر داده نمي شود.
2- کانون در رد يا قبول يک يا کليه پيشنهاد ها کاملاً مختار است.
3- شرکت در مزايده و دادن پيشنهاد به منزله قبول مقررات کانون و شروط مزايده و همچنين آيين نامه ها و ضوابط داخلي مجموعه هاي فرهنگي است که فضاهاي مورد مزايده داخل آنها قرار گرفته است.
يکي از کارشناسان ميراث فرهنگي که خواست نامش فاش نشود درباره مزايده عمومي کاخ هاي تهران به یکی از نشریات گفت؛ اين آگهي به نوعي آگهي فروش کاخ ها است، چرا که گويي قرار است فضاي کاخ ها بدون قيد نوع فعاليت اجاره داده شود. در قانون يک حريمي براي بناهاي تاريخي قائليم که يک حريم منظر و فرهنگي است اما خود سازمان به عنوان متولي با اين اقدام اين حريم را مي شکند.
اين کارشناس با اشاره به اينکه چرا اين مزايده توسط خود سازمان ميراث فرهنگي برگزار نمي شود، گفت؛ چه دليلي وجود دارد که سازمان خود مستقيم اين مزايده را برگزار نمي کند و از يک واسطه استفاده مي کند که با چاپ بروشورهاي تبليغاتي براي دولت دهم در کارهاي سياسي هم فعال است. وي با تاکيد بر بحث اقتصادي و درآمدي موزه ها و کاخ ها گفت؛ اين طور که به نظر مي رسد اين افراد به هر کسي که مي خواهند کاخ ها را واگذار مي کنند بدون اينکه به بحث فرهنگي و حفظ آثار توجهي داشته باشند. وي با اشاره به موزه لوور که بحث درآمدزايي آن توليد و فروش محصولات فرهنگي مرتبط با موزه است، گفت؛ قرار است نگارخانه يک ميليون اجاره داده شود. مگر يک نگارخانه چقدر سود دارد. در اينجا کيفيت و فرهنگ براي مسوولان مساله يي نيست.
اين کارشناس ميراث فرهنگي با تاکيد بر اينکه الان همه امور به سمت کانون پيش مي رود، گفت؛ کارشناساني که اين طرح را اجرا مي کنند بدون در نظر گرفتن کاربري فرهنگي اين کار را کرده اند. اين افراد حساب کرده اند زمين در اين منطقه چقدر ارزش دارد و ارزشگذاري واگذاري اين مکان ها را از اين طريق حساب کرده اند.
در حالي که مدتي است معاونت فرهنگي سازمان به دستور رئيس جديد منحل شده است، موزه ها و کاخ ها بي سرپرست همچنان در بين دو معاونت باقيمانده سرگردانند. با اين وجود مشخص نيست در چنين شرايطي چه لزومي به واگذاري کاخ هاي تهران توسط مستاجر و نه مسوول و مالک نگهداري آنها ديده شده است.
*****
مدارس کشور اسلامي تر مي شوند
دبير همايش رويکرد اسلامي در مديريت آموزش و پرورش گفت؛ پس از برگزاري همايش تبيين رويکرد اسلامي در مديريت، مدارس کشور اسلامي تر مي شوند. حيدر توراني در نشست همايش رويکرد اسلامي در مديريت مدارس با اعلام اين خبر افزود؛ ما معتقديم مدارس ما بعد از انقلاب اسلامي با رويکرد اسلامي و تربيت ديني کار خود را آغاز کردند و حالا پس از 30 سال مي خواهيم بررسي کنيم تا چه ميزان در تبيين اين رويکرد موفق بوده ايم. او با بيان اينکه در فرآيند اين تحقيق علمي 60 مورد از مدارسي را که براساس مصاديق مديريت اسلامي اداره مي شدند مورد بررسي قرار داديم، گفت؛ همچنين مباني نظري که درباره مديريت اسلامي وجود داشت مورد پالايش قرار داده و از استادان دانشگاه خواستيم در اين زمينه مقالات علمي خود را ارائه دهند.
او در پاسخ به اين سوال خبرنگار مهر که چه مساله و مشکلي در مدارس کشور وجود دارد که به دنبال تبيين رويکرد اسلامي در مدارس هستيد و آيا اصولاً آموزش و پرورش از خروجي هاي خود ناراضي است که اين هدف را دنبال مي کند، گفت؛ تبيين رويکرد اسلامي در مدارس به دليل وجود يک مساله و مشکل نبوده است و ما تنها مي خواهيم از تجربيات 30 سال گذشته مدارس موفق در اين زمينه استفاده کنيم. توراني در پاسخ به سوال ديگري که آيا معتقديد مدارس ما اسلامي نيستند که قصد اسلامي کردن آن را داريد، افزود؛ ما چنين اعتقادي نداريم و تنها مي خواهيم وضعيت اسلامي مدارس را بهبود بخشيم.
دبير همايش رويکرد اسلامي در مديريت مدارس درباره اينکه چرا مي خواهيد اسلامي کردن را از مديران مدارس آغاز کنيد در حالي که سطوح بالاي آموزش و پرورش هنوز با اين روش مديريت نمي شوند نيز پاسخ مشخصي نداد و تنها اظهار کرد؛ هدف ما دانش آموزان هستند و مي خواهيم اين جريان را از پايين شروع کرده و به سطوح بالاي ستادي تسري دهيم.عضو هيات علمي مرکز پژوهش هاي سازمان برنامه ريزي و تاليف کتب درسي درباره اين انتقاد که از کجا مطلع مي شويد که والدين به دليل موقعيت مناسب ديني و نه علمي مدرسه، فرزندشان را در آن ثبت نام مي کنند گفت؛ اين طور نيست که ما تنها به اقبال مردم به مدرسه توجه کنيم و قطعاً از مديران آموزش و پرورش مناطق نيز دليل گرايش والدين به مدرسه را جويا مي شويم.
*****
شریک دزد یا رفیق قافله..؟
سرقت علمي انجام نشد....!!!
احتراماً با عنايت به درج مطلبي تحت عنوان «اتهام علمي کامران دانشجو و بهبهاني سوژه گزارش نيچر» در جراید و روزنامه ها و ذکر نام اينجانب مجيد شهروي در متن گزارش مبني بر کپي برداري از مقالات پژوهشگران کره يي و ديگران، نکاتي را جهت تنوير افکار عمومي اعلام مي دارم. بديهي است پيگيري حقوقي موضوع براي اينجانب محفوظ است.
1- به استحضار مي رساند اينجانب دانشجوي دکتراي مهندسي مکانيک بوده ام که در سال 1387 پايان نامه تحصيلي خود را تحت نظارت آقاي دکتر کامران دانشجو به پايان رسانيده ام و مقاله چاپ شده مورد اشاره نيز که توسط اينجانب نوشته شده بخشي از اين پايان نامه تحصيلي مي باشد. در اين مقاله پديده کمانه کردن گلوله که توسط نويسندگان کره يي و ديگر نويسندگان با روش لاگرانژ مورد بررسي قرار گرفته بود، توسط اينجانب به صورت مقايسه يي با روش هيدروديناميک مولکولي SPH به عنوان يک روش جديد بررسي شده و نتايج بهتري نيز به دست آمده است.
2- همان گونه که اشاره شد در مقاله اينجانب که تحت نظارت آقاي دکتر دانشجو تهيه شده چون روش جديد SPH براي پديده کمانه کردن با روش لاگرانژ که توسط نويسندگان کره يي و ديگر نويسندگان جهان مقايسه گرديده طبعاً از مطالب علمي موجود با ذکر منبع استفاده شده و اين موضوع امري طبيعي است و سرقت علمي تلقي نمي شود اما متاسفانه از آن به عنوان کپي برداري اسم برده شده است.
3- بررسي ها و تحقيقات اينجانب نشان مي دهد که روش هيدروديناميک مولکولي يا SPH نتايج بهتري در محاسبه زاويه بحراني کمانه کردن در گلوله هاي ساخته شده از مواد ترد نسبت به روش لاگرانژ ارائه مي دهد و لذا مقاله اينجانب با مقالات ديگر روند محاسبات و نتيجه گيري کاملاً متفاوتي را دارد و به همين دليل نيز به عنوان يک روش جديد پذيرفته شده و به چاپ رسيده است.
4- بررسي ها نشان مي دهد «دکلان باتلر» نويسنده نشريه نيچر يک فرد صهيونيست است که با انگيزه سياسي نسبت به رصد مقالات کشورهاي اسلامي مي پردازد و سعي دارد موضوعات شک برانگيز را پيدا و منتشر کند که قبلاً اين اتفاق در مورد مقاله خانم دکتر معصومه ابتکار رخ داده است.
5- از نويسنده محترم گزارش مربوطه انتظار مي رفت پاسخ اينجانب را که قبلاً در سايت ها و خبرگزاري هاي مختلف به چاپ رسيده بود در تهيه گزارش مدنظر قرار مي داد که در آن صورت نيازي به اين جوابيه نبود.
*****
مبتلايان به ايدز معاف مي شوند
رئيس سازمان وظيفه عمومي نيروي انتظامي با اشاره به قانون جديد معافيت پزشکي، از بيماران ايدز به عنوان گروه جديد معاف از خدمت سربازي نام برد و افزود برخي بيماري ها همچون «باري کوسل» در صورت درمان، از فهرست معافيت ها حذف شده است. همچنين در حال حاضر مشمولان ديپلم و زيرديپلم با درجه عينک هشت و مشمولان فوق ديپلم و بالاتر از آن با درجه عينک 10 مشمول معافيت پزشکي مي شوند. به گزارش ايلنا، سردار محمدجواد زاده کمند گفت؛ سازمان وظيفه عمومي هر زمان احساس کند فردي قصد دارد خلاف قانون اقدام به گرفتن معافيت پزشکي يا کفالت کند، برخورد و در شوراي عالي بررسي مي کند که سال گذشته با چهار هزار و 300 مورد از اين تخلف ها برخورد شد.
*****

شليک پليس چگونه جان جوان موتورسوار را گرفت
خانواده پسر جواني که هفته گذشته در عمليات تعقيب و گريز توسط يک مامور پليس کشته شد خواستار مجازات مامور متهم به قتل شدند. اين درخواست در حالي مطرح شد که پيش از اين بازپرس پرونده نيز با اشاره به قتل اين جوان از قانون به کارگيري سلاح انتقاد کرده بود.
حادثه چگونه رقم خورد

ساعت 22 سه شنبه هفته قبل ماموران کلانتري سنايي حين گشت زني حوالي خيابان زرتشت به سرنشينان يک موتورسيکلت مظنون شدند و به موتورسواران دستور ايست دادند. راکبان موتورسيکلت که دو جوان حدوداً 20 ساله بودند به اين دستور بي توجهي و با افزايش سرعت موتور سعي کردند فرار کنند. به اين ترتيب تعقيب و گريزي آغاز شد که پايان خوشي نداشت. ماموران که سوار بر يک دستگاه خودروي سمند پليس بودند با اين فرض که دو جوان موتورسوار کيف قاپ هستند آنها را تعقيب کردند. جواني که موتورسيکلت را مي راند هر لحظه بيشتر اهرم گاز را مي چرخاند و در يک چشم به هم زدن موتور سرعت سرسام آوري گرفت. دقايقي بعد اين تعقيب و گريز به بزرگراه مدرس و سپس به بزرگراه همت کشيده شد. در اين هنگام يکي از ماموران به سوي راکب موتورسيکلت شليک و او غرق در خون شد اما پيش از آنکه به زمين بيفتد راننده موتور را متوقف کرد و ماموران سرانجام توانستند آنها را دستگير کنند. جوان مجروح به نام محمود وضعيت وخيمي داشت و خون زيادي از او مي رفت. لحظاتي بعد امدادگران اورژانس در محل حاضر شدند و محمود را به بيمارستان رسالت منتقل کردند. تلاش هاي پزشکان به سرعت آغاز شد اما پس از ساعتي محمود به علت اصابت گلوله به قلبش روي تخت بيمارستان جان سپرد. به دنبال اين حادثه راننده موتور که ميلاد نام دارد بازداشت و به کلانتري منتقل شد.
بر اساس گزارش کلانتري، ميلاد در بازجويي هاي اوليه ادعا کرده به خاطر شرب خمر و نداشتن گواهينامه گريخته است. از سوي ديگر افسري که به سوي پسر جوان آتش گشوده بود نيز بازداشت شد.
اظهارات خانواده متوفي
پدر محمود که تا پنج روز پس از اين حادثه نتوانسته بود جسد پسرش را تحويل بگيرد در گفت وگو با جراید روايت ديگري را از اين حادثه مطرح کرد. او گفت؛ پسرم سه ماه قبل براي گذراندن دوره آموزشي سربازي به آباده رفته بود. صبح روز حادثه که روز تولد او نيز بود به خانه آمد و تا عصر استراحت کرد.سپس چون مدتي از دوستانش دور بود نزد آنها رفت. محمود ساعتي بعد به خانه برگشت و گفت مي خواهد همراه سه نفر از دوستانش به پارک آب و آتش برود. دو نفر از دوستانش موتورسيکلت داشتند و قرار بود آنها با موتورسيکلت به پارک بروند. ما فکر مي کرديم او چند ساعت بعد برمي گردد اما حدود ساعت 10 شب شد و محمود نيامد. به همين دليل مادرش با تلفن همراه او تماس گرفت اما خبري از پسرم نشد. مادر محمود نيز مي گويد؛ وقتي با پسرم تماس گرفتم بعد از چند بوق کسي آن سوي خط دکمه پاسخ را فشار داد اما فقط صداي موتورسيکلت و آژير پليس را شنيدم و بعد تماس قطع شد. بعد از آن هر چه صبر کرديم خبري از محمود نشد.
به همين خاطر پدر محمود در شب تولد پسرش جست وجوهايش را براي يافتن او آغاز کرد. او به چند کلانتري و بيمارستان سر زد اما نام پسرمان در ليست هيچ يک از اين مراکز ثبت نشده بود. تا اينکه وقتي به کلانتري سنايي رفت مقابل در موتورسيکلت ميلاد و داخل کلانتري خود او را ديد.
ميلاد واقعيت تلخي را بازگو کرد و دقايقي بعد فهميدم روزگارمان سياه شده است. پدر محمود ادامه ماجرا را اين طور تعريف مي کند؛ وقتي به بيمارستان رسيدم پسرم فوت شده بود. طبق گفته پزشکان تير از پهلوي راست محمود وارد و پس از عبور از قلبش از پهلوي چپ خارج شده بود و اين نشان مي داد شليک از فاصله نزديکي انجام شده است. حتي کارشناسان وقتي در صحنه حاضر شدند، نتوانستند گلوله شليک شده را کشف کنند. آن طور که من متوجه شدم مامور پليس در فاصله چندمتري پسرم از کنار به او شليک کرده و اين در حالي است که پسرم گناهي مرتکب نشده بود. محمود و دوستش گواهينامه نداشتند اما آيا مجازات کسي که بدون گواهينامه رانندگي مي کند مرگ است؟ و آيا يک افسر پليس خود بايد حکم صادر و آن را اجرا کند؟ محمود صبح آن روز دوره آموزشي سربازي اش را تمام کرده بود. همه خانواده دور هم جمع شده بوديم تا 19 سالگي او را جشن بگيريم اما جشن مان به عزا تبديل شد. من از افسر خطاکار شکايت دارم و او بايد مجازات شود.
اظهارات اين مرد در حالي است که بازپرس محمدحسين شاملو که رسيدگي به اين ماجرا را بر عهده دارد پس از وقوع اين حادثه بر شروع انجام تجسس هاي دقيق در اين باره تاکيد و در حاشيه آن از قانون به کارگيري سلاح انتقاد کرد. وي معتقد است به کارگيري سلاح بايد به مواردي که متهم تحت تعقيب مسلح است يا اقدام به عمليات مسلحانه عليه ماموران کرده يا اينکه گروگانگيري انجام داده و عمل او براي ديگران خطر جاني در پي دارد محدود شود.
بنابراظهارنظر بازپرس جنايي پايتخت، شايسته نيست جان افراد به خاطر مساله يي مثل کيف قاپي يا سرقت به خطر بيفتد زيرا ضرر به مال قابل جبران است اما ضرر جاني جبران نمي شود.براساس اين گزارش هم اکنون تحقيقات براي افشاي زواياي پنهان اين ماجرا ادامه دارد.
*****
«انجمن صنفی روزنامه نگاران» و «انجمن حمایت از حقوق زندانیان» بلاتکلیف هستند
ادامه پلمب با شاکی نامرئی

با گذشت دو ماه از پلمب شبانه انجمن صنفی روزنامه نگاران به وسیله افرادی که خود را نماینده دادستانی تهران نامیده بودند و گذشت یک ماه از پلمب انجمن دفاع از حقوق زندانیان، وکلا، دبیر و رئیس این دو انجمن هنوز از این سازمان به آن نهاد در رفت و آمد هستند تا «شاکی» و «پرونده» خود را پیدا کنند. بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران که هفته پیش از خروج قانونی او به مقصد دوبی نیز جلوگیری به عمل آمد، گفت: «هنوز نمی دانیم شاکی کیست. هیچ کس پلمب انجمن را بر عهده نمی گیرد.»
همزمان با او، فریده غیرت رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان نیز در گفت و گو با چند روزنامه گفت: «با مراجعه ما به دادستانی، اعلام می کنند پرونده ای در آنجا وجود ندارد و به دادگاه انقلاب مراجعه کنید. در مراجعه به دادگاه انقلاب نیز با این پاسخ مواجه شدیم که پرونده در آنجا هم وجود ندارد. به این ترتیب ما به وسیله یک پرونده ناموجود، بیش از یک ماه است که پلمب شده ایم.»
روز گذشته بدرالسادات مفیدی در گفت و گو با «ایلنا» گفت: «چه در آن زمان که قاضی مرتضوی دادستان تهران بود و چه در حال حاضر که جعفری دولت آبادی دادستان تهران است هیچ گاه موفق نشدیم با دادستان ملاقات کنیم اما همواره برای روشن شدن علت پلمب ساختمان انجمن مکاتبه کرده ایم. در زمان دادستان جدید توانستیم با دادیار پرونده (آقای قطبی) ملاقات کنیم که وی نیز برای مشخص شدن شاکی پرونده تاکنون با نهادهای امنیتی مکاتباتی داشته است.» اما مفیدی در گفت و گو با "ایلنا" با توضیح جزئیاتی گفت: «تاکنون دادستانی سه نامه به پلیس امنیت، سازمان اطلاعات تهران (سازمانی موازی که از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد و زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تاسیس شده است) و وزارت اطلاعات کل کشور ارسال کرده است. پلیس امنیت صریحاً اعلام کرد این نهاد خواستار پلمب انجمن صنفی نبوده است. سازمان اطلاعات تهران نیز تا این لحظه پاسخ نداده. از سوی دیگر دادستانی اعلام کرد طی مکاتباتی با وزارت اطلاعات به زودی به ما پاسخ خواهد داد که آیا این نهاد مسوول پلمب انجمن صنفی روزنامه نگاران است یا خیر.»
بدرالسادات مفیدی سخنان خود را با طرح این سوال پایان داد که « آیا با گذشت دو و نیم ماه از پلمب انجمن صنفی که شاکی آن هنوز مشخص نیست، وجاهت قانونی و حقوقی پلمب این انجمن، زیر سوال نیست؟»
از سویی در تماس روزنامه «سرمایه» با فریده غیرت رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و حقوقدان می گوید: «قانون تصریح دارد که با پلمب یک مکان به وسیله دستگاه قضایی، امکان فک آن مگر به وسیله دستگاه قضایی ممکن نیست اما متاسفانه در هیچ کجای قانون این شرایط پیش بینی نشده که اگر شاکی یک پرونده بعد از دو و نیم ماه پیدا نشود، حقوق افرادی که به این وسیله متضرر شده اند، چگونه استیفا می شود؟،»کامبیز نوروزی حقوقدان نیز با ابراز تاسف از اینکه «دستگاه قضایی به استناد شکایتی دستور پلمب یک انجمن قانونی و صنفی را داده است که نمی داند، شاکی کیست»،گفت: «ضمن قدردانی از تعامل خوبی که دادستانی جدید با ما دارد، به دلیل کل رفتارها و برخوردهایی که طی سال های اخیر با جامعه مطبوعاتی ایران شده همواره این شائبه وجود دارد که غیر از موازین حقوقی و مقررات قوانین، گرایشات و سلیقه های سیاسی هم در اینگونه پرونده ها مدخلیت دارد.» او تاکید کرد: «به هر حال این دفع الوقت، هیچ توجیه حقوقی ندارد.»
فریده غیرت با اشاره به بسته شدن انجمن دفاع از حقوق زندانیان، گفت: « تا این لحظه که بیش از یک ماه از پلمب انجمن می گذرد، مشخص نیست اصلاً پرونده در کجا و نزد کدام مرجع قضایی است، ما که خود حقوقدان هستیم به استناد اینکه هیچ حکم دادگاهی مبنی بر غیرقانونی بودن فعالیت های حقوقی این انجمن به ما ابلاغ نشده بود، چند نشست در دفاتر حقوقی خود برگزار کردیم اما متاسفانه طی تماس تلفنی از سوی وزارت اطلاعات با آقای مظفر ك یکی از اعضای هیات رئیسه این انجمنك اعلام شد اجازه برگزاری این نشست ها را هم نداریم.» فریده غیرت ادامه داد: «تا این لحظه و با وجود پلمب انجمن ما هیچ مدرک مکتوبی مبنی بر اینکه فعالیت ما غیر قانونی است دریافت نکرده ایم و تا این لحظه ما نیز مانند انجمن صنفی روزنامه نگاران، نمی دانیم شاکی پرونده ما کیست چون اصلاً مشخص نیست که پرونده کجاست؟،»او در پایان نیز تاکید کرد: «اگرچه ما نمی توانیم طبق قانون،خود فک پلمب کنیم اما می توانیم اعلام کنیم این نحوه تعطیلی و برخورد با این دو انجمن، قانونی نیست.» انجمن روزنامه نگاران ایران و انجمن دفاع از حقوق مطبوعات، دو انجمنی در وزارت کشور، ثبت شده اند. هم اکنون با پلمب این دو انجمن، مراجعه کنندگان و موکلان در بلاتکلیفی محض به سر می برند.
*****
ادامه تاراج بیت المال توسط نیروهای نظامی - این بار دیتا سنتر ملی نصیب نظامیان شد
ولع نظامیان برای در اختیار گرفتن امکانات و منابع ملی پایانی ندارد. نظامیان که گویا با توجه به شرایط وخیم کشور، قصد دارند حاصل دسترنج خود را در کودتای انتخاباتی 88 هر چه زودتر برداشت کنند، پس از شرکت مخابرات، صدرا، و مطرح شدن بحث خرید سایپا، پروژه عظیم دیتا سنتر ملی را بدون برگزاری مناقصه با دستور هیات دولت کودتا تصاحب کردند.
دو شرکت زعیم- ایزایران وابسته به نهادهای نظامی به صورت مشارکتی عهده‌دار راه‌اندازی مرکز داده (IDC) ملی شدند.
به گزارش عصر ارتباط، این دو شرکت به دلیل صدور مصوبه هیئت دولت مبنی بر محرمانه بودن اطلاعات مرکز دیتا که قرار است دیتاهای دولتی روی آن قرار بگیرد، توانستند بدون برگزاری مناقصه از سوی شرکت زیرساخت، راه‌اندازی آن را بر عهده بگیرند. گرچه شرکت ارتباطات زیرساخت پیش از این فراخوانی برای شناسایی شرکت‌های توانمند برای راه‌اندازی این مرکز منتشر کرده و در نهایت سه گروه متشکل از تکفام، دو شرکت زعیم- ایزایران و کنسرسیومی دیگر متشکل از 17 شرکت فعال در این حوزه برای راه‌اندازی آن اعلام آمادگی کرده بودند اما سرانجام با تصمیم نهادهای تصمیم‌گیر و مصوبه دولت اجرای این پروژه به زعیم- ایزایران واگذار شد.
شرکت ارتباطات زیرساخت ابتدا برای اجرای این پروژه مناقصه برگزار کرده و سه شرکت نیز برای حضور در آن اسناد مناقصه را خریداری کرده بودند اما در میانه راه مصوبه هیئت دولت را دریافت کرد که منجر شد تا پاکات مناقصه و پیشنهادات شرکت‌ها دریافت نشود.این مناقصه بی هیچ سر و صدایی و در بی‌خبری شرکت‌کنندگان در آنکه حتی به مرحله تحویل پاکات نیز نرسیده بود، نصیب دو شرکت زعیم و ایزایران شد تا به دلیل محرمانه تلقی شدن اطلاعات موجود در آن با امنیت خاطر راه‌اندازی شود. شرکت ارتباطات زیرساخت به رسم مالوف همه کشورها که IDC دولتی را به هر شرکتی نمی‌دهند، با ترک تشریفات نسبت به انتخاب مجری این طرح اقدام کردند اما اقدام نابه‌هنگام این شرکت، برگزاری مناقصه و حضور شرکت‌ها در آن بود که شرکت‌کنندگان را بلاتکلیف رها کرد. گرچه شرکت ارتباطات زیرساخت اعلام کرده است برنده اجرای مرکز داده ملی پس از سه ماه ارزیابی مشخص شده اما مصوبه دولت حاکی از آن است که هیچ ارزیابی روی شرکت‌ها صورت نگرفته و ماهیت اهمیت این مرکز منجر به ترک تشریفات در انتخاب آن شده است.
طبق اعلام شرکت ارتباطات زیرساخت، شرکت مجری به زودی اجرای این طرح را آغاز خواهد کرد و براساس قرارداد پس از 9 ماه، مورد نصب و مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.موضوع راه‌اندازی دیتاسنتر ملی به سال 83 و با نام شارع2 باز می‌گردد که از سوی شرکت فناوری اطلاعات مطرح شده و قرار بود تا دی ماه همان سال راه‌اندازی شده و به بهره‌برداری برسد که سرانجام در اسفند ماه سال 84 اعلام شد شارع 2 به دلیل ظرفیت پائین در عمل می‌تواند تنها به تعداد معدودی از سایت‌های دولتی خدمات ارائه کند و پس از آن به دلیل محرمانه بودن اطلاعات این دیتاسنتر خبری از آن منتشر نشد و ادامه توسعه آن منتفی شد.در آن هنگام، احمد معتمدی -وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات- این پروژه را به دلیل اینکه نمی‌تواند توجیه اقتصادی داشته باشد، به صورت دولتی قبول نداشت و خواستار واگذاری آن به بخش خصوصی بود که در نهایت به دلیل به صرفه نبودن هزینه‌های راه‌اندازی این پروژه برای خصوصی‌ها بی‌نتیجه ماند.
راه‌اندازی مرکز داده ملی چهار سال پیش و همزمان با مطرح شدن طرح اینترنت ملی دوباره مطرح شد که سرانجام شرکت مجری راه‌اندازی دیتاسنتر دولتی با همه بحث‌های پیرامون آن مشخص شد. گرچه تاکنون وعده‌های زیادی از سوی مسئولان شرکت ارتباطات زیرساخت و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مبنی بر راه‌اندازی این مرکز دولتی داده شده بود اما هنوز این امر رخ نداده و به جز تعدادی از مراکز داده‌ای که توسط شرکت‌های خصوصی راه‌اندازی شده، میزبانی بسیاری از سایت‌های دولتی روی هاست‌های خارجی قرار دارد. اگرچه تاکنون چندین بار مصوبه‌ای مبنی بر استفاده از میزبانی ایرانی برای دستگاه‌های دولتی صادر شده است اما در حال حاضر میزبانی اکثر سایت‌های ایرانی در خارج از کشور صورت می‌گیرد که در صورت بهره‌برداری از مرکز داده ملی (IDC) و انتقال میزبانی سایت‌های ایرانی به داخل کشور، از ترانزیت اطلاعات به خارج از کشور جلوگیری به عمل می‌آید که جنبه‌ امنیتی این مسئله از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
محمدباقر ظهوری فر – مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت- پیش از این گفته بود: مرکز ملی داده به منظور نگهداری اطلاعات حساس ارگان‌های دولتی در یک مرکز داخلی در شرکت ارتباطات زیرساخت راه‌اندازی می‌شود و با اجرای آن، امکان انتقال میزبانی سایت‌های سازمان‌های مختلف دولتی از دیگر کشورها به داخل کشور فراهم خواهد شد و با اجرای فاز نخست این طرح، شمار زیادی از میزبانی این سایت‌ها به داخل کشور منتقل خواهد شد که این موضوع از لحاظ امنیتی قابل اهمیت است.شرکت زیرساخت وعده داده از آنجا که این طرح با نگاهی امنیتی به اطلاعات حساس سازمان‌های دولتی اجرا می‌شود و نگاه تجاری در آن وجود ندارد، به هیچ‌وجه رقیب بخش خصوصی نخواهد بود.IDC ملی با هدف ذخیره‌سازی اطلاعات حساس سازمان‌های دولتی و همچنین میزبانی خدمات دولت الکترونیکي در داخل کشور راه‌اندازی خواهد شد. وظیفه این مرکز داده، متمرکز کردن داده‌ها و هدایت و مدیریت آنها در داخل کشور و کاهش ترانزیت ترافیک بین‌المللی و دسترسی‌پذیری بالا، قابلیت اطمینان و سطح امنیت قابل قبول از ویژگی‌های این مرکز است.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
ببين مردن چه آسونه
ديشب همسرم با من بحث می‌كرد. مي‌گفت چند وقتيه دمقی. مثل سابق نيستی. زياد حرف نمی‌زنی. فقط وقتی چشمت می‌افته به كوچه ميرهادی و يا وقتی از خيابان سميه رد ميشی زبونت باز ميشه و شروع به حرف زدن می‌كنی. اونهم از روزهای ستاد و خاطراتت توی اين ساختمون‌ها. شب قبل از خواب به حرفاش فكر كردم.
حق داشت طفلكی. تصمیم گرفتم صبح قبل از هر كاری یك آهنگ شاد بریزم روی گوشی ام و شب با هم بریم پارك و آهنگ رو براش بزارم. یادم اومد یه آهنگی بود كه دوستش داشت. هرچی فكر كردم چیزی ازش یادم نیومد بجز اینكه "غصه ها خوابیده و تو كنارم هستی" یا چیزی توی این مایه ها. صبح اولین كاری كه كردم این بود كه این عبارات رو سرچ كردم و خوشبختانه آهنگ رو پیدا كردم. همینطور لینك دانلودش رو. دانلودش كردم و رفتم سراغ چك كردن سایت‌ها. بالاترین رو باز كردم و ...
"بهنود شجاعی اعدام شد. امروز صبح ساعت 30/5"
آهنگی كه دانلود كرده بودم داشت اجرا میشد‌: "همه چی آرومه"چشمام خیس شدن. میگویم: هیچوقت اینقدر آروم نبوده بهنودو خواننده میخواند : "بگو این آرامش تا ابد پابرجاس"... تا ابد بهنود، مطمئن باش. دیگه هیچ چیزی نمیتونه آرامش رو از تو بگیره.
با خودم فكر می كردم نسل من چرا نمیتواند شاد باشد؟ آیا اصلاً ما زنده ایم؟ صدها بار خود را جای سهراب گذاشته ام. جای ندا، جای امیر، جای اشكان با آن چهره معصومش. من كه فقط دو كوچه با ندا فاصله داشتم هنگام مرگش چطور میتوانم زنده باشم؟ هزار بار آن صحنه را در ذهنم بازسازی كرده ام. لحظه ای كه ناگهان سوزشی در سینه ام احساس میكنم و خون، همان خونی كه وقتی دستم میبرد یا موقعی كه سرم شكست از بدنم جاری شد، با همان غلظت و رنگ، از سینه ام جاری می شود و من فكر می كنم به همسرم، به زندگی آینده او، به فرزندی كه چقدر دوست داشتم ببینمش، به پدرم، به مادرم ... وقت تمام است. چشمانم سیاهی می رود و ... نه من هنوز به خواهرانم و برادرانم فكر نكرده بودم، به آرزوهایم. دوباره! و باز دوباره صحنه را بازسازی می كنم و این بار سعی می كنم در لحظه مردن به بهترین چیزهای ممكن فكر كنم و باز پیش از آنكه بتوانم به همه آنها بیندیشم وقتم تمام می شود و ...
حتماً بهنود هم مثل من وقت كم آورده. یا وقت كم می آورده در آن 8 باری كه او را تا قتلگاه برده بودند. اما نه. او را قبل از آنكه اعدام كنند كشته بودند. درست مثل من. همین الان چطور ممكن است من زنده باشم؟ منی كه بارها و بارها صحنه مرگ خویش را دیده ام؟ درست مثل بهنود.
یاد شعر شهید عزت ابراهیم نژاد می افتم كه در هجدهم تیرماه 78 در دانشگاه تهران برای همیشه خاموش شد.
ما را به خاطر بیاور
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم
وپیش از آنکه عاشق شویم،
سینه بر خاک سوده مردیم
ما را که سینه سرخانی خنیاگر بودیم
و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار ،
پیش از آنکه آوازخوان شویم
بر شاخه ای تکیده از تکیه گاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامتان را،
سرنوشتتان را
آری
و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان
سینه بر سیخ
وتجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان
شاید پیش از آنکه شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم...
*****
دیدار و گفتگو دانشجویان ستاره‌دار با نمایندگان مجلس
تعدادی از دانشجویان ستاره‌دار با حضور در مجلس شورای اسلامی با برخی از نمایندگان مجلس دیدار کردند و خواستار پیگیری مشکل محرومیت از تحصیل شان شدند.
این دانشجویان ستاره دار با حضور در راهروهای مجلس ضمن تشریح روند ستاره دار شدنشان برای حاج بابایی و ابوترابی، دو عضو هیئت رئیسه مجلس، خواستار حل مشکلشان و ثبت نام در مقطع کارشناسی ارشد شدند.
همچنین دانشجویان ستاره دار در مقطع کارشناسی ارشد که علی رغم کسب رتبه های ممتاز از حق اولیه ادامه تحصیل محروم شده اند، طی گفتگو با دکتر احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس، از وی خواستند که جهت استیفای حق همه دانشجویان ستاره دار اقدام کند. توکلی نیز به دانشجویان ستاره دار وعده داد تا حدی که بتواند این مسئله را پیگری می کند.
همچنین، دانشجویان ستاره دار با حضور در کمیسیون آموزش و تحقیقات با دکتر عباسپور رئیس و دکتر نصیری عضو این کمیسیون دیدار کردند. دانشجویان محروم از حق تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد سال 88، ضمن ارائه اسامی بیش از 20 تن از دانشجویان ستاره دار امسال و 58 تن از دانشجویان ستاره دار سال های گذشته در دانشگاه های سراسری و آزاد از کمیسیون آموزش مجلس خواستند که مانع اعمال تبعیض سیاسی و آپارتاید آموزشی توسط دولت و دانشگاه آزاد و محرومیت دانشجویان منتقد دولت از حق اولیه تحصیل شوند.
اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات نیز ضمن کسب اطلاع از پیگیری های دانشجویان ستاره دار قول دادند که برای دفاع از حق تحصیل دانشجویان ستاره دار از همه نهاد های مربوط پیگیری کنند.
دانشجویان ستاره دار پیش از این طی نامه ای خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس از وی خواسته بودند که نسبت به این اقدام غیر قانونی و غیر شرعی وزارت علوم و دانشگاه آزاد واکنش نشان داده و جهت ادامه تحصیل همه دانشجویان ستاره دار و آزادی مجید دری، ضیا نبوی و پیمان عارف دانشجویان محروم از تحصیل زندانی اقدام کند.
*****
تصویب تحریم های تازه؛ غرب کماکان به ایران مشکوک است
وزارت خزانه‌داری انگلیس در بیانیه ای که در خصوص تحریم های جدید صادر کرده، گفته‌است، علت این محدودسازی برای بانک ملت "ارائه خدمات از سوی این بانک به سازمانی مرتبط با فعالیت‌ های هسته‌ای" است. وی همچنین از "ارسال حواله‌جات مالی از سوی این بانک برای تأمین مالی برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالیستیک ایران" سخن گفته‌ است.همچنین در این بیانیه آمده ‌است: "مؤسسات مالی و اعتباری از این پس نمی‌توانند بدون اجازه وزارت خزانه داری بریتانیا با این دو نهاد وارد داد و ستد جدید بشوند یا به معاملات جاری خود ادامه بدهند".
سال گذشته ایالات متحده نیز تحریم‌هایی بر سه بانک ایرانی ملت، ملی و صادرات اعمال کرد. بانک ملت که پیش از این به ‌طور کامل یک بانک دولتی بود اوایل سال جاری میلادی یک روند خصوصی ‌سازی با هدف فروش ۸۰ درصد سهام خود در مدت زمان دو سال را آغاز کرد.در مورد خصوصی سازی این بانک و برخی بنگاه های مالی دیگر در ایران نیز حرف و حدیث های زیادی مطرح است. بخش عمده ای از سهام بنگاه های اقتصادی و خدمات در ایران به بخش های اقتصادی نهادهای نظامی و یا شبه نظامی واگذار شده است. برخی کارشناسان اقتصادی این روند را شبه خصوصی سازی و برای بهبود وضعیت اقتصاد ایران بی فایده می دانند.
غرب همچنان به حکومت اسلامی بی اعتماد است
به باور کارشناسان در حالی که تنها چند هفته از مذاکرات ایران و گروه 5+1 می گذرد، وضع تحریم های تازه علیه ایران می تواند نشانه ای از بی اعتمادی غرب نسبت به "نیات" ایران در از سرگیری مذاکرات باشد.حکومت ایران پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با اعتراضات پیش بینی نشده ای روبرو شد. پاسخ همراه با خشونت دولت محمود احمدی نژاد به این اعتراضات که با حمایت های آیت الله علی خامنه ای همراه شد، منجر به کشته شدن ده ها نفر و دستگیری بیش از 4000 نفر شد.همچنان بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاران در بازداشت به سر می برند.
حکم اعدام چهار نفر از معترضان نیز تاکنون صادر شده است.کارشناسان غربی معتقدند بازگشت ایران به مذاکرات برای سرپوش نهادن این کشور به کاهش شدید مشروعت حکومت اسلامی در میان مردم و در جهت کاهش فشارهای داخلی و خارجی صورت گرفته است.پیش از انتخابات میر حسین موسوی یکی از کاندیداهای معترض به نتیجه انتخابات پیش بینی کرده بود، در صورت تداوم دولت محمود احمدی نژاد وی برای کاهش فشارهای داخلی و "عدم مشروعیت مردمی" مجبور است امتیازات بیشتری را به کشورهای خارجی بدهد.
معترضان به نتایج انتخابات، امتیازات ایران به روسیه در مناقشه کشورهای ساحلی دریای مازندران و برخی عقب نشینی های ایران در مسئله فعالیت های هسته ای را نمونه هایی از این امتیازدهی ها قلمداد می کنند.در همین حال قدرت‌های غربی فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی ایران را حاوی خطرات احتمالی نظامی برای منافع اسرائیل و کشورهای خود در منطقه ارزیابی می کنند، گرچه کماکان این اتهام از سوی ایران رد می‌شود.انگلیس و قدرت‌های دیگر غربی پس از این ‌که ایران در ماه گذشته از موضوع ساخت یک کارخانه جدید غنی‌ سازی اورانیوم در قم پرده برداشت نگرانی‌های بیشتری در این زمینه ابراز کرده‌اند.
عصبانیت جمهوری اسلامی از انگلستان
در همین حال خبرگزاری رویتر گزارش داد علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد، در واکنش به تصمیم تازه دولت بریتانیا گفته است: "تصمیم تازه بریتانیا نیاز به مطالعه بیشتری دارد، اما تجربه های سابق نشان می دهد که تحمیل هر تحریمی علیه ایران نهایتا به نفع مردم ایران است."وی افزود: "اگر دولت بریتانیا تصمیم گرفته است علیه ایران تحریم اعمال کند، نشان می دهد که این کشور از واقعیات کنونی جهان فاصله گرفته و این روند به ضرر مردم بریتانیا خواهد بود."
این در حالی است که در جریان اعتراضات خونین پس از انتخابات رهبر ایران، انگلستان را متهم کرد که با همکاری آمریکا قصد انجام انقلاب مخملی در ایران را داشته است. احمدی نژاد نیز تلویزیون فارسی بی بی سی را بنگاه خبرپراکنی خواند و آنرا به تحریک معترضان متهم کرد. انگلستان این اتهامات را رد کرده است.
*****
سخنگوي كارگزاران از برنامه سپاه براي دستگيري رهبران سبز خبر داد؛ فراخوان از مردم برای پیشگیری
فرهمند عليپور
حسين مرعشي سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي از برنامه بخشي از سپاه پاسداران براي دستگيري و از صحنه خارج كردن رهبران جنبش سبز خبر داد. سايت خبري "جوان فردا" كه توسط نزديكان مرعشي اداره مي شود متن مصاحبه روزنامه اعتماد با سخنگوي كارگزاران را منتشر و اعلام كرده است كه مصاحبه اي كه چند روز پيش در اعتماد منعكس شده بود به خاطر فشار بر مطبوعات "ناقص" بوده است.
مرعشي كه سالها ریاست دفتر هاشمي رفسنجاني را بر عهده داشته و چند دوره هم در سمت نمایندگی مجلس و استانداری فعال بوده است، در بخشي از اين مصاحبه با اشاره به اظهارات و ادبيات اخير فرمانده سپاه گفته است كه: "شايد دوستان سپاه علاقه‌مندند اگر فضاي سياسي جامعه مساعد باشد، به سمت فاز دوم دستگيري‌ها و برخوردها بروند و عناصر اصلي اصلاحات را كه قرار است در راه سبز اميد در كنار يكديگر باشند، از صحنه خارج و حتي دستگير كنند. اگر مردم به اين جريانات و صحبت‌ها واكنش نشان ندهند آنها به سمت چنين حركت‌هايي خواهند رفت و اين يك برنامه است." او همچنين تاكيد كرده است: "اگر سپاه به پايداري جمهوري اسلامي مي‌انديشد، بايد بداند مقابله با جريانات سياسي ريشه‌دار و داراي پايگاه اجتماعي كار عاقلانه‌يي براي يك نهادي كه مي‌خواهد حافظ دستاوردهاي انقلاب باشد، نيست."
مهدوي كني معتقد به محاكمه رهبران است
در حالي كه ظرف روزهاي اخير اخباري مبني بر پذيرفتن نقش حكميت و ميانجي از سوي آیت الله مهدوي كني، چهره شاخص اصولگرايان سنتي شنيده می شد، عصر روز گذشته خبرگزاري فارس وابسته به سپاه پاسداران در گفتگويي با حجت السلام شيجوني عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز از حمایت مهدوی کنی برای محاکمه سران جنبش سبز خبر داد. این خبرگزاری که به هیچ عنوان نمی توان صحت مطالب اش را تایید کرد، به نقل از حجت السلام شیجونی گزارش داد: "مهدوي كني معتقد به محاكمه عوامل اصلي اغتشاشات است." شيجوني كه خود از چهرهاي افراطي جناح راست به شمار مي‌آيد با بيان اينكه ميانجيگري تا زماني كه عوامل اصلي اغتشاشات محاكمه نشوند معنايي نخواهد داشت، تصريح كرد: "حقيقت اين است كه نمي‌شود با افرادي كه با دشمنان انقلاب اسلامي تعامل كرده بودند تا نظام اسلامي را از پاي درآوردند، وحدتي را ايجاد كرد مگر اينكه آنها حقيقتا توبه كنند." او همچنين خواستار وادار كردن رهبران جنبش سبز به آنچه او پاسخگويي به مردم مي‌‌دانست شد و تاكيد كرد: "افرادي چون موسوي، كروبي و همچنين خاتمي كه به صراحت عليه نظام و حكومت بيانيه صادر مي‌كردند، را نمي‌توان در چارچوب نظام جمع و تعريف كرد مگر اينكه آنها توبه كنند، البته بايد اين افراد در راستاي حقوق مردم وادار به پاسخ‌گويي كنند."
كروبي : فرصتي براي بازگويي جنايت ها
خبر احتمال دستگيري رهبران جنبش سبز در حالي منتشر مي شود كه چندي پيش مهدي كروبي در آخرين روزهاي شهريورماه، در ديدار با جمعي از جامعه پزشكان از تشكيل پرونده اي در دادگاه عليه خود خبر داد و گفته بود :" وقتي خواستند برگۀ ابلاغيه را به رويت من برسانند زير آن نوشتم: براي من فرصت خوبي خواهد بود تا در دادگاه جنايت هايي كه روي شاه را هم سفيد كرد بازگو كنم و بعد امضا كردم."وي در اين ديدار همچنين از نشست هاي بزرگان جناح اصولگرا با خود خبر داد و با بيان اينكه آنها نيز نگران برخوردها با مردم هستند گفت:" كساني كه الآن در طرف مقابل تصميم گير هستند و حتي موجب نگراني اين افراد {بزرگان جبهه اصولگرا }نيز شده اند چندان دگم و تنگ نظر هستند كه قادر به ديدن واقعيت ها نيستند و ما را دست خالي حساب مي كنند در حالي كه طرف اصلي آنها مردم هستند كه خودشان در صحنه اند و ما به پشتوانۀ حمايت مردم و از طرف آنها پيگير رأي و حقوق قانوني شان هستيم. كروبي در انتها پيش بيني كرده بود كه اين دولت با چنين رفتارهايي دوام نخواهد آورد.
تلاش براي محاكمه موسوي
دو روز پس از پايان مناظره هيجان انگيز محمود احمدي نژاد و ميرحسين موسوي خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي در خبري نوشت كه جمعي از حقوقدانان روحاني كشور در اعتراض به "توهين ها و الفاظ ركيك" صورت گرفته از سوي ميرحسين موسوي به رئيس جمهور خواستار محاكمه آخرين نخست وزير كشور شده اند. گرچه بعدها با عدم انتشار خبري در اين خصوص، فضاسازي رسانه اي صرف ايرنا مشخص شد، اما موضوع پي گيري محاكمه ميرحسين موسوي تا همين روز گذشته نيز از سوي رسانه ها و چهره هاي فعال جناح راست با جديت دنبال شده است، چنانچه در دادگاههاي نمايشي نيز بارها از زبان متهمين چنين سخني گرفته شد كه " آقاي موسوي! دادگاه جايگاه شما و دوستان سياسي تان است." تعيين شعبه 13 كاركنان دولت براي شكايت از موسوي و صدها مصاحبه از جمله گفته هاي انبارلويي رئيس مركز
خاتمي بايد محاكمه شود
روز گذشته همچنين محمد كوثري نايب رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس خواستار محاكمه رئيس جمهور پيشين شد و به ايرنا گفت: "ديدار محمد خاتمي با سوروس يکي از عوامل اصلي کودتاهاي رنگين در کشورهاي مختلف جهان مغاير با سوگند ياد شده از سوي رييس جمهور پيشين ايران بود و بايد دستگاه قضايي کشور محمد خاتمي را به جرم ناديده گرفتن منافع ملت و خدشه دار کردن استقلال کشور محاکمه کند." كوثري همچنين تاكيد كرده بود كه :"حمايت مير حسين و کروبي از آشوب طلبان تاکنون هزينه هاي زيادي را به نظام جمهوري اسلامي تحميل کرده است بر همين اساس مي طلبد که دستگاه قضايي با اين دو عامل اصلي کودتاي مخملي در ايران به شدت برخورد کند."
هشدار دانشجويان
بالاگرفتن خبر احتمال بازداشت رهبران جريان معترض به نتيجه انتخابات و حوادث پس از آن و خصوصا ظرف چند هفته اخير در خصوص مهدي كروبي موجب شد تا راهپيمايان سبزانديش روز قدس تهران، با شعار "كروبي دستگير بشه، ايران قيامت ميشه" به نهادهاي امنيتي و نظامي اين هشدار را داده باشند كه با دستگيري كروبي دامنه اعتراضات دوچندان خواهد شد. اين در حالي است كه در اولين روز آغاز به كار دانشگاهها و در تجمع دانشجويان دانشگاه تهران همين شعار سر داده شد. شعاري كه به فاصله يك روز در دانشگاه شريف و سپس در بسياري ديگر از دانشگاههاي آزاد و دولتي كشور به وضح شنيده شد.
ريشه خشونتها بايد خشكانده شود
گرچه ظرف ماههاي گذشته تلاش هاي بسيار گسترده اي براي به محاكمه كشاندن بزرگان جنبش اعتراض مدني سبز صورت گرفته است و جزئي از برنامه كاري هرروزه رسانه هايي چون ايرنا، فارس، كيهان و.. را تشكيل مي‌دهد اما ديدار روز شنبه ميرحسين موسوي و مهدي كروبي بايكديگر و اعلام ايستادگي بر مواضع از سوي محمد خاتمي حكايت از صلابت و قوت جنبش سبز ايران دارد. مهدي كروبي نيز چندي پيش به ادامه تلاش هايش براي افشاي جنايت ها تاكيد و گفته بود: "انسان های مسئول، دلسوز و آگاه باید احتیاط و تحفظ را کنار گذاشته و به هر صورتی که صلاح می دانند، اقداماتی انجام دهند که مانع از تکرار این حوادث شده و ریشه برخوردهای این چنینی خشکانده شود".
*****
ترک سالن سخنرانی رحیم پورازغدی توسط دانشجویان دانشگاه الزهرا
دیروز دوشنبه رحیم پورازغدی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی و از افراطیون حامی دولت برای سخنرانی به دانشگاه الزهرا رفته بود که با واکنش دانشجویان روبرو شد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه الزهرا در اعتراض به پورازغدی سالن سخنرانی وی را ترک کردند. این اقدام دانشجویان دانشگاه الزهرا با اعتراض و گاه فحاشی اعضای بسیج و اعضای نهاد رهبری روبرو شد.
همچنین پورازغدی نیز به دانشجویان اعتراض کرده و بحث سخنرانی خود را عوض کرد.
*****
فرانسه از اخبار مربوط به صدوراحکام جدید اعدام در جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرد
راديو فرانسه : وزارت امورخارجۀ فرانسه در روز دوشنبه ازاخبار مربوط به صدوراحکام جدید اعدام در جمهوری اسلامی ایران برای شرکت کنندگان در تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم ابراز نگرانی کرد.
برناروالرو (Bernard Valero)، سخنگوی وزارت امورخارجۀ فرانسه در بیانیه ای اعلام کرد خبر صدور احکام جدید اعدام پس از خبر صدور حکم اعدام برای محمدرضا علی - زمانی اعلام می شود وفرانسه این احکام را قویاً محکوم می کند. سخنگوی وزارت امورخارجۀ فرانسه در این بیانیه افزوده است که فرانسه افزون براین اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی درروزیکشنبه را نیز که به خاطر ارتکاب قتل پیش از رسیدن به سن هژده سالگی محکوم به مرگ شده بود محکوم می کند.
دراین بیانیه تأکید شده است که که فرانسه و دیگر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا مجازات اعدام را در هر اوضاع و احوالی محکوم می کنند.
خبرگزاری فرانسه یادآوری می کند که محمدرضا علی- زمانی در روز هشتم ماه اوت در همان روزی که خانم کلوتیلد ریس شهروند فرانسوی متهم به جاسوسی به دادگاه آورده شده بود در دادگاه حاضر بود. خانم ریس که ٢٤ ساله است و در دانشگاه اصفهان فرانسه تدریس می کرده است به خاطر عکس گرفتن از تظاهرات مردم دستگیر و به جاسوسی متهم شده است اما در حال حاضر به قید وثیقه آزاد ودر سفارت فرانسه در تهران در انتظار صدور حکم به سر می برد. در پایان این گزارش بر این نکته انگشت گذارده شده است که با اعدام بهنود شجاعی در روز یکشنبه، شمار اعدام شدگان در جمهوری اسلامی ایران در ده ماه اخیر به ٢٣١ نفر رسیده است. در جمهوری اسلامی ایران یک سلسله از جرائم مختلف از قتل و تجاوز گرفته تا قاچاق مواد مخدر و زنا مشمول مجازات اعدام هستند
*****
محکم و پراراده بر سر آرمان‌های پاکم جهاد می‌کنم
کیوان صمیمی مدیر مسئول نشریه توقیف شده نامه و از فعالین سیاسی و اجتماعی که در موج بازداشت های پس از انتخابات دستگیر و روانه زندان اوین شده است، در پیامی بر ادامه راه خود تاکید کرد. متن ارسال شده توسط کیوان صمیمی از زندان اوین به شرح زیر است:
کـــــوتاه از 209 اویــــــن
محکم و پر اراده بر سر آرمان های پاکم جهاد می کنم، بیرونی و درونی؛ و البته رسول جهاد درونی را بزرگ تر و مهم تر نامید. پس بدرود بر « من ». ســــلام بر « ما ».
*****
دختر مشاور احمدی نژاد به غرب پناهنده شد
از رای ما گذشته، زندگی ما را پس بدهید
نوشابه امیری

روز آنلاین: نرگس کلهر، دختر مهدی کلهر مشاور محمود احمدی نژاد که با فیلمی در محکومیت شکنجه به فستیوال حقوق بشر نورنبرگ آلمان رفته بود،به غرب پناهنده شد تا ضمن نشان دادن آنکه با پدرش ارتباطی ندارد،این را نیز گفته باشد که«اگر قرارست از بین برویم ،بگذارید خودمان راه مان را انتخاب کنیم.»
نرگس 25 ساله که بیش از یک سال است با پدر خود ارتباطی ندارد و با مادرش زندگی می کند در مصاحبه با روز،از این فیلم و نحوه خروج از کشور گفته است.
در فهرست فیلم های جشنواره نورنبرگ،فیلمی نیز بود که نام نرگس کلهر را بر خود داشت؛ فیلمی به نام "خیش" و برگرفته ازرمانی از فرانس کافکا. دراین فیلم دستگاه شکنجه ای به نام خیش (Rake) دیده می شود که با آن گناه زندانیان بر روی بدن آنان حک می شود. این دستگاه،آن طور که منتقدان نوشته اند نماد یک بربریت تمامیت گراست که در دیگر آزاری و خودآزاری دیکتاتور ادامه پیدا می کند. نرگس اما به عنوان یک جوان ایرانی این عصر، در اثر «مداخله» می کند،مهر خود را بر آن می زند و ضمن پیوند عناصر داستان با تاریخ زندان درایران،عاقبت ماشین شکنجه را متوقف و سپس نابود می کند.او که سینما و گرافیک خوانده،به روز می گوید:
این هشتمین کار کوتاه من است.
ولی اسمی از شما و کارهایتان نشنیده بودیم.
چون کارهایم اجازه نمایش نداشتند.این اولین فیلمی است که با آن از کشور بیرون آمده ام.
موضوع فیلم خیلی جالب است و همین طور رفتن سراغ کافکا با آن نگاهی که داردو تغییر دادن نگاه او.چه شد که این موضوع را انتخاب کردید؟به فضای امروز ایران بر می گردد؟
نه من این فیلم را پارسال ساختم که اوضاع با امسال خیلی فرق داشت؛می خواستم یک فیلم اقتباسی بسازم .برای همین چند کتاب خواندم و کار کافکا را یک جورهایی خیلی نزدیک به چیزی دیدم که مورد نظرم بود.
یعنی چی؟
یعنی هم کاری بود که می توانستم هم با آن همذات پنداری کنم و هم آن را به تصویر بکشم.البته چون داستان بلندی بود،کار سختی بود.برای همین بخشی از آن را گرفتم تا بتوانم اقتباس آزادی از آن بکنم.بعد به هر حال مثل هر کسی که فیلم خودش را می سازد،سعی کردم نگاه خودم را به آن اضافه کنم.
وقتی می گویید همذات پنداری،منظورتان چیست؟به شرایط یک جوان در ایران امروز بر می گردد یا چیزی دیگری مورد نظرست؟
البته واقعیت این است که شرایط امروز ایران با شرایط یک سال پیش فرق می کرد؛الان خیلی چیزها عوض شده است.نمی دانم آن موقع چه چیزی در ذهنم می گذشت که فکر کردم این فیلم را بسازم ولی الان خیلی تعابیر می شود از فیلم کرد.آن موقع من داشتم فقط در مورد فلسفه زندگی که وجود دارد،بالاو پایین کردن آن و اینکه یک انسان می تواند اصولا بدون داشتن هیچ تقصیری، محکوم به گذراندن یک شرایط سخت وبحرانی بشود کار می کردم.به هر حال من بزرگ شده بعد از انقلاب هستم و در این بیست و چند سال عوامل مختلفی روی من و روحیه ام تاثیر گذاشته است که روی این موضوع انگشت گذاشته ام.
می گویید شرایط ایران با یک سال پیش تفاوت کرده؛این تفاوت را امروز می توانیم در فیلم شما پی بگیریم؟فیلم این را به ما می گوید؟
فکر نکنید می خواهم گنده حرف بزنم ولی فکر می کنم یک کمی کلی تر نگاه می کنم.روایتی که این فیلم می خواهد بیان کند داستان انسان هایی است که محکوم به زجر کشیدن هستند؛بدون هیچ گناهی.
منظوراز زجر کشیدن چیست؟از یک مفهوم و نگاه کلی به زندگی حرف می زنید یا واقعیت زندگی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی؟
نه؛ نه یک مفهوم بزرگ فلسفی است و نه به یک واقعیت خاص بر می گردد؛بر می گردد به دوره ای که ما به دنیا آمدیم،بزرگ شدیم و در شرایطی زندگی می کنیم که قبل و بعدش را هم ندیده ایم.شرایطی که جوانانی مانند من در آن به دنیا آمده و در آن بزرگ شده اند.ما یک خرده داریم این کل را نگاه می کنیم.
خب همین کلی که شما به آن نگاه می کنید،به زبان روشن تر چیست؟
کل این است که ما نمی خواهیم دیگران موقعیت های سخت را بر ما تحمیل کنند؛اگر قرارست ما داغان بشویم،بگذارید خودمان این کار را بکنیم.ما می خواهیم خودمان به استقبال زجر برویم پیش از آنکه ما را زجرکش کنند.
یعنی رای من را پس بده. درست است؟
نه؛دیگر از پس دادن رای گذشته؛ ما می گوییم زندگی ما را پس بدهید.
راستی رابطه با آقای کلهر، پدر شما و مشاور آقای احمدی نژاد چطورست؟می داند از کشور خارج شده اید؟
نه؛من بیش از یک سال است که با او رابطه ای ندارم. بعد از طلاق، با مادرم زندگی می کنم و هیچ کس ازخروجم از کشور خبر ندارد.فیلم را فرستادم و بعد نامه ای برایم آمد مبنی بر اینکه فیلم پذیرفته شده. در ایران هم که بودم کار تدوین می کردم و خرج زندگی ام را در می آوردم. چند فیلم کوتاه هم ساختم که به هیچکدام اجازه و یا مجوز پخش ندادند.این یکی را بدون مجوز ساختم چون می خواستم کار تجربی کنم. ضمن اینکه به کسی نگفته ام دختر فلان کس هستم؛نمی خواهم اسم کسی پشتم باشد.
*****
مجتبي ميرتهماسب: سال‌هاست سرنوشت‌ مستندساز مستقل ربطی به وزارت ارشاد ندارد
پيرو گفتگوی عليرضا سجادپور و اظهار نظر وی درباره ممنوع‌الخروج بودن دو نفر ار هنرمندان سينما، مجتبی مير‌تهماسب با ارسال نامه‌ای به سخنان سجاد پور واكنش نشان داد.
به گزارش خبرگزاری ایلنا در متن نامه میر تهماسب خطاب به سجادپور آمده است:
آقای سجادپور
نمیدانم در چه مقام و منصبی در مورد ممنوع‌الخروج بودن من و خانم معتمدآریا اظهارنظر كرده‌اید، ولی تا این لحظه من شما را فقط به عنوان «دبیر هیات اسلامی هنرمندان» میشناسم. گرچه گویا سرنوشت سینمای كشور در چهار سال آینده در دست شما و هم‌رایان و هم‌مسلكانتان خواهد بود.
اینكه شما در جریان سفر یك گروه كه از سوی خانه سینما و آكادمی اسكار برای تبادلات فرهنگی ـ سینمایی به آمریكا دعوت شده‌اند نبوده‌اید، طبیعی است. چون شما تازه از راه رسیده‌اید و این برنامه ماه‌هاست كه برنامه‌ریزی شده است. گرچه میتوانستید این را از مدیران قبلی وزارت ارشاد جویا شوید. اینكه ممنوع‌الخروج بودن دو سینماگر هم به وزارت ارشاد ربطی ندارد هم طبیعی است من از جانب خودم میگویم: سال‌هاست كه میدانم سرنوشت من مستندساز مستقل ربطی به وزارت ارشاد ندارد و سال‌هاست كه ارشاد و مدیران آن هم ربطی به من ندارد.
آقای سجادپور، اگر این قدر به صراحت افكار و آرای خود را بیان میكنید، قابل تقدیر است. ولی بدانید كه این گفتار از زبان یك مدیر احتمالی ارشاد یا سیاست‌گذار پشت پرده در امور سینمایی، مرز‌بندیهای خودی و غیرخودی شما را عیان میكند و هر چه از این به بعد شعارهای زیبای فرهنگی بدهید، جامعه سینمایی از حضور شما و بیمسئولیتی شما در قبال سینماگران احساس خطر می‌كند.
اما آنچه كه باعث شد چند خطی درباره شما بنویسم این است كه: با بیدرایتی تمام از جزئیات این سفر اظهار بیاطلاعی میكنید، ولی به راحتی دلیل ممنوع‌الخروج بودن من (ما) را به دلایل اقتصادی احتمالی نسبت می‌دهید. آقای سجادپور با این اتهام شما به من (ما) قابل پیگیری قضایی است. كمی با درایت‌تر صحبت كنید.
شما در چه مقام و منصبی نشسته‌اید كه در این بحران فرهنگی، مسیر افكار عمومی را منحرف میكنید؟ همین طوری هم برگرداندن دو سینماگر از داخل فرودگاه انعكاس نامناسب برای ما و شما ایجاد كرده است و حالا شما دارید نگاه‌ها را به مسائل دیگر معطوف می‌كنید.
این جا فرصتی است كه اعلام كنم ممنوع‌الخروج شدن من، اگر هم دلیل موجهی داشته باشد، تنها و تنها به دلیل حضور من در جامعه، اول به عنوان یكی از میلیون‌ها مردم ایران و دوم به عنوان یك مستندساز میباشد. مگر اینكه شما اتهام دیگری را به پرونده من اضافه كرده باشید.
قبل از این عصبانی بودم از دست همراهانی كه بیتوجه به حمایت صنفی ادامه سفر دادند. ولی بعد از سخنان شما خوشحال شدم كه گروه و آقای عسگرپور این درایت را داشتند كه این رویداد فرهنگی مستقل را نادیده نگیرند. بازماندن من از این سفر این قدر نمیارزید كه درونیات شما و بیمسئولیتی مدیران ارشاد عیان شود.
*****
مراسم تشییع جنازه بهنود شجاعی امروز برگزار می شود
پیکر بهنود شجاعی صبح امروز، سه شنبه 21 شهریورماه، در قطعه ۱۰۳، ردیف ۴۹ شماره قبر ۱۴ دفن خواهد شد.
پدر بهنود شجاعی، که فرزندش به دلیل ارتکاب قتلی ناخواسته در نوجوانی به اعدام محکوم شده بود و در پی صدور این حکم وی را پس از تحمل چهارسال زندان و عدم رضایت ولی دم اعدام کردند؛ پیکر بی جان فرزند رنج کشیده اش را از پزشکی قانونی تحویل گرفت و قرار است صبحامروز، سه شنبه 12 مهرماه، ساعت ۸:۳۰ دقیقه وی را به خاک بسپارند.
به گزارش خبرگزاری هرانا و به گفته ی محمد مصطفایی وکیل بهنود شجاعی، خانواده ی وی از نشانی انتهای شیخ بهایی جنوبی، خیابان ۶۴ غربی، مجتمع یاس،پلاک ۴ به سمت غسالخانه بهشت زهرا رفته و سپس پیکر بهنود را در قطعه ۱۰۳، ردیف ۴۹ شماره قبر ۱۴ دفن خواهند کرد.
*****
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
کد خبر : 6896
تداوم سناریوی دستگاه امنیتی با صدور حکم اعدام برای یک متهم دیگر
شعبه 28 دادگاه انقلاب حکم اعدام یک متهم دیگر وقایع اخیر ایران را ابلاغ کرد.
به گزارش هرانا به نقل از واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته مورخ 20 مهرماه "داود فردبچه میر اردبیلی" متولد سال 1352 و ساکن اسلامشهر از جمله متهمان ارتباط با یکی از گروههای معاند نظام (انجمن پادشاهی) که در تاریخ 14 اردیبهشت ماه سال جاری به همراه 8 متهم دیگر بازداشت شده بود، از زندان اوین به شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه منتقل و حکم اعدام به وی ابلاغ شد.
این متهم که علیرغم بازداشت پیش از انتخابات در سناریوی دستگاه امنیتی در دادگاه دوم رسیدگی به وقایع پس از انتخابات شرکت داده شده بود هیچگونه عضویتی در گروههای معاند نظام یا مبادرت به خشونت را نپذیرفته است، آقای میر اردبیلی از داشتن وکیل مدافع محروم بوده و امکان دفاع مناسب از خود را نیز نیافته است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز گذشته طی گزارشی مفصل در خصوص سناریوی در حال اجرای دستگاه امنیتی نسبت به این روند اطلاع رسانی کرده و هشدار داده بود.با احتساب این حکم محکوم به اعدام شدگان دادگاههای وقایع پس از انتخابات به پنج تن افزایش یافت که عبارتند از : آرش رحمان پور، ناصر عبدالحسینی و محمدرضا علی‌زمانی، حامد روحی نژاد و داود فرد بچه میراردبیلی.
*****
"تجاوز، جنایت علیه بشریت است"
نوشین شاهرخی
سخنرانی شادی صدر در گردهمایی "جنایت علیه بشریت در ایران" روز 10 اکتبر در برلین به موضوع "تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام" بازمی‌گردد.
دهه‌ی شصت و زندان کهریزک
شادی صدر سخنش را با فروکش کردن اعتراضات خیابانی آغاز می‌کند و دردهای ناشی از نقض حقوق بشر در طی این سی‌سال که بر خشم، اندوه و عصبانیتی که در درون تک‌تک مردم هست دامن می‌زند.
هزاران نفر که کشته شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند و شکنجه شدند در کنار میلیون‌ها نفری که شاهد نقض بی‌رحمانه‌ی حقوق بشر بوده‌اند، در مباره با بی‌عدالتی شریکند.
از دو ماه پیش به این طرف بحث تجاوز برای نخستین بار در طی سی سال گذشته به طور گسترده و علنی طرح شده است.
فجایع زندان کهریزک بار دیگر پرونده‌ی قتل‌های گذشته مثل زهرا کاظمی و زهرا بنی‌یعقوب را باز کرد. زندانیان دهه‌ی شصت مخاطبین وسیعی را در میان جوانان ایران پیدا کرده‌اند و جوانانی که تمام زندگی خود را در رژیم جمهوری اسلامی تجربه کرده‌اند، برای اولین بار از تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام می‌شنوند.
شکنجه‌ی جنسی علیه زندانیان زن
در ماه‌های اخیر بحث تجاوز به مردان جدی‌تر مطرح شده است تا زنان و شادی صدر معتقد است که اتفاقا به بحث تجاوز به زنان گسترده‌تر باید پرداخت، چراکه کیسی خاص است. بنابراین سخنش متوجه تجاوز به زنان و بویژه دختران باکره‌ای است که در دهه‌ی شصت پیش از سپرده شدن به جوخه‌های اعدام، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند.
شادی تجاوز را اتفاقی نمی‌داند که فقط در فردای انتخابات 88 شروع شده باشد، بلکه سی‌سال است که جمهوری اسلامی آن را برای درهم‌شکستن زنان، هویت آنان و اعتراف‌گیری بکار می‌برد.
به عنوان یک فمینیست و کسی که تجربه‌ی بازداشت و زندان را داشته، دو سیستم سرکوب مردسالاری را با سیستم پدرسالاری در زندان مقایسه می‌کند که فرد را به عنوان زندانی سرکوب می‌کند تا نه فقط بدن که ذهن فرد را از آن خود کند.
سیستم سرکوبی که در بند 209 اجرا می‌شد را مقایسه می‌کند با ستم مردسالاری در خانواده. مثلاً زن بلوچ در خانه حبس است و ارتباط او با بیرون فقط شوهرش می‌باشد. بنابراین این زن کنترلی حداقل بر بدن و ذهن خود دارد. همانند زندانی در بند 209، حبس در سلول انفرادی و کنترل از طریق دوربین که همان کنترل زن بلوچ را تداعی می‌کند.
زن نوع مضاعفی از سرکوب را تجربه می‌کند. زنی که فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌اش تحت کنترل سیستم مردسالارانه است، فعالیتی که ممکن است به زندانی شدن و نیز مورد تجاوز قرار گرفتنش بیانجامد.
تجاوز جسمی و روحی
شادی صدرشادی صدر با رجوع به شکنجه‌شدگان جنسی و روایات دهه‌ی شصت، شکنجه‌های جنسی را به دو گروه روانی و بدنی تقسیم می‌کند.
شکنجه‌های جنسی روانی زوایای گوناگونی دارد. از جمله: تهدید به تجاوز که البته فقط زبانی نیست؛ تنها ماندن با بازجو؛ اشارات و رفتار بازجو و زندانبان؛ استفاده از الفاظ رکیک جنسی؛ طرح پرسش در مورد روابط خصوصی؛ صیغه شدن و طرح پیشنهاد رابطه با امتیاز آزادی.
شکنجه‌های جنسی بدنی از سوی بازجو، زندانبان، دکتر درمانگاه و قاضی پرونده از تماس بدنی تا تجاوز جنسی را دربرمی‌گیرد تا بدن و ذهن زندانی را در اختیار گیرد.
مروری بر این تجاوزات
سخنران می گوید، تقریباً همه‌ی زندانیان زن تجربه‌ی شکنجه‌ی جنسی ـ روانی را در دهه‌ی شصت داشته‌اند. اما درباره‌ی تجاوز بدنی، غیر از مورد تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام، گزارش‌ها پراکنده بوده است.
در زندان دستگرد اصفهان تجاوز بدنی برای همه‌ی زندانیان زن اعمال می‌شده که اصطلاح آن نیز "تف‌مالی شدیم" بوده است.
پس از دهه‌ی شصت تا قبل از انتخابات 88 به جز گزارشات پراکنده، مانند زهرا کاظمی و رویا طلوعی، چندان گزارشاتی در دست نداریم.
به نظر می‌رسد در این دوره‌ به طور خاص (خلاف دهه‌ی شصت که کابل و شکنجه‌ی جنسی اعمال می‌شد) شکنجه‌ی روانی به عنوان یک روش سیستماتیک در مورد زنان زندانی دیده می‌شود.
از انتخابات 88 به بعد تجاوز به عنوان یک روش اعتراف‌گیری، تحقیر و سرکوب اعمال می‌شود. تعداد تجاوزهای جنسی به نظر افرایش یافته، اما باید تحقیقی گسترده‌تر انجام پذیرد.
شکنجه‌ی سیستماتیک و گسترده
به گفته شادی صدر برای اثبات این نظر که شکنجه‌ی جنسی بر زن جنایت علیه بشریت است، باید بتوانیم سیستماتیک و گسترده بودن آن را ثابت کنیم تا بتوانیم نظر سازمان‌های حقوق بشر جهان را به این مقوله جلب نماییم.
اساساً شکنجه در جایی اعمال می‌شود که کسی آنجا نیست و رد پاها پنهان است و بحث تجاوز جنسی به خاطر تابوها و سکوت قربانی و خانواده، فراهم آوردن مدارک و مستندات را دشوارتر می‌سازد.
مثلاً یافتن خانواده‌هایی که به دخترانشان پیش از اعدام تجاوز شده و نیز شهادت آنان کار ساده‌ای نیست. بنابراین این جنایات مسکوت می‌مانند و آمران و عاملان آن نیز مصون از مجازات.
کمیسیونی لازم است که شهود، مستندات و جنایات سی‌سال گذشته را پی‌گیرد تا آن را تبدیل به یک گفتگوی اجتماعی کند که البته بدون شکستن سکوت قربانیان ناممکن است.
پیگیری شکنجه‌ی جنسی زندانیان سیاسی زن می‌تواند پنجره‌ی دیگری را باز نگه دارد تا این جنایات بی‌عقوبت باقی نمانند.
*****
توکلی: رای من کو؟
سایت دولتی تابناک - كدخبر: ۶۸۲۶۴
علی رغم آنکه سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی مجلس از رای اجماعی اعضای این کمیسیون به ماده ای از آن سخن می گفت؛ توکلی طی تذکری اعلام کرد که او در این کمیسیون به این بند رای نداده است.به گزارش خبرانلاین، وی به شوخی در سخنانش گفت: پس رای من کو؟این گفت وگوها زمانی در مجلس مطرح شد که نمایندگان مشغول بررسی بند الف ماده یک لایحه هدفمند کردن یارانه ها بودند. در این بند آمده بود که دولت حداکثر تا پایان برنامه پنجساله پنجم توسعه می تواند به آزاد سازی قیمت ها بپردازد. توکلی خواستار حذف کلمه "حداکثر" بود تا دولت تمام طول پنج سال آینده را صرف این کار کند و عجله نداشته باشد تا آن را یکی دو ساله به پایان برساند. اما کاظم دلخوش با اشاره به اینکه تصویب اینچنینی لایحه در کمیسیون با رای جمعی اعضا بوده است، معتقد بود که بهتر است این عبارت حذف نشود.اینجا بود که توکلی به وی یاداورشد که او هم عضو کمیسیون ویژه بوده و به این مورد رای نداده است.
*****
صدور احکام فله ای برای دانشجویان دانشگاه رازی همچنان ادامه دارد
کرمانشاه پست - در تازه ترین برخوردها با فعالان دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه ؛ اشکان مسیبیان ، سیامن غیاثی ، محمد حسین فرجی ، بابک غیاثی بهمراه تعداد دیگری از دانشجویان از ورود به محیط دانشگاه منع شده اند . همچنین حدود 30 فعال دانشجویی دیگر به کمیته ی انضباطی احضار شده که ؛ رضا صحرایی فر – کیا مشحون – حامد شیرزادی – بابک غیاثی – بهمن بهرامی – ناتاشا شهران – آرام حمیدی – مجید موسوی از آنجمله اند . از خوابگاه دانشجویان نیز خبر می رسد تعدادی از دانشجویان غیر بومی از خوابگاه ها اخراج شده اند. هنوز از اسامی آنها اطلاع دقیقی در دست نیست .
در ادامه موج برخوردها ؛ اکرم شیخ پور دانشجوی ممتاز رشته ی ادبیات که با سهمیه شاگرد ممتازی و نیز رتبه ی برتر المپیاد قصد ادامه ی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را داشت با حکم منع موقت اعطای مدرک تحصیلی از ادامه تحصیل بازماند.صدور چنین احکامی برای دانشجویان ممتاز پیش از این نیز سابقه داشته است . سال گذشته در اقدامی از اعطای کمک هزینه برای پیشبرد تحقیقات علمی و آزمایشگاهی به یکی از دانشجویان ممتاز دانشکده ی علوم به نام میلاد کلاشی خودداری شده بود.
پیشتر محمد مهدی خدایی ، رئیس دانشگاه رازی ، پس از هفته ها سکوت احضار و صدور احکام بر علیه دانشجویان را تأیید و از احضار و احکام به میزان یک ، دو و یا چند ترم تعلیق برای آنها در آینده خبر داده بود .
همچنین جمعی از دانشجویان دانشگاه رازی با انتشار نامه سرگشاده ای به شیخ مصطفی علما ، امام جمعه کرمانشاه ، خواستار رسیدگی به وقایع آن دانشگاه شده اند . هنوز از پیگیری یا جوابیه نماینده ولی فقیه در استان خبری منتشر نشده است .
موج احضار فعالان دانشجویی این دانشگاه که از اواسط شهریور 88 تا کنون ادامه داشته ، قریب به 100 ترم تعلیق و میلیون ها تومان جریمه ی نقدی به دنبال داشته است. این میزان برخورد در سالیان اخیر و در سطح دانشگاه های کشور بی سابقه است . دانشجویان از چنین حجم سنگین احکامی باعنوان " احکام فله ای " نام می برند .
اسامی برخی از دانشجویانی که تاکنون احکام آنها صادر شده به شرح زیر است :
اشکان مسیبیان – سیامن غیاثی – میلاد غلامی – محمدعلی جعفری - ایمان سرمدی – شاهو منصوری – شهاب الدین عبداللهی – سمانه فضلعلی – ارشاد توفیقی – کیوان کمانگر – اکبر نوری – کاوه کمانگر – هامون رجبی – آریا یونسی – جبار محمودی – نعمت مشعوفی – شهاب الدین فرج اللهی – روشنک امیریان – آبتین پگاه – شکوه احمدی – کامران سلطانی – محمد مهدی شادرام – علی گمار – علی مرادی – آرمان میرزایی –هیوا احمدی – رضوان ممی زاده – سجاد کائیدی – روناک محمدی – بهاءالدین نوری- کامران والایی – آرش کرامت – قدرت الله میرزایی – علی نقدی – محمد صفی زاده – مینا افضلی – فرشته اربابی – روح الله امینی – مینا افضلی – عبدالسلام محمدی – محسن علیمرادی – سجاد فرخی – محمدحسین فرجی – سجاد حیاتی – احسان حیاتی – احسان مطهری – سعید خوانچه زر- حشمت الله مطاعی (دانشکده علوم ) – حشمت الله مطاعی (دانشکده ی کشاورزی) – الهام هاشمی – احسان احمدوند – سجاد عباسی گراوند – مسعود تورنگ – مسعود کاکاآدز – محمد محمودی احمدآبادی – مراد تیموری....
*****
پست جدید پاسدار میلیاردی: وزیر رفاه و تامین اجتماعی
رجانیوز: رئيس‌جمهور هفته آينده، پس از پايان بررسي لايحه هدفمند كردن يارانه‌ها، 3 وزير پيشنهادي وزارت‌خانه‌هاي باقيمانده را به مجلس معرفي خواهد كرد. بنابراین گزارش معرفي علي ذبيحي به عنوان وزير نيرو و صادق محصولي به عنوان وزير رفاه و تأمين اجتماعي قطعي شده است.
محصولي وزير سابق كشور در حالي پيشنهاد وزارت رفاه را پذيرفته است كه اصرار زيادي براي پذيرش اين وزارتخانه به وي شده بود.
همچنين پس ازانصراف فاطمه آليا از معرفي به مجلس براي تصدي وزارت آموزش‌وپرورش احتمالاً از بين محسن‌پور سرپرست كنوني اين وزارتخانه و حياتي مخبر كميسيون آموزش مجلس، يك نفر به‌عنوان وزير پيشنهادي اين وزارتخانه معرفي خواهد شد.
محسن پور از اعضاي قديمي انجمن اسلامي دانشجويان مقيم اروپا است كه مدتي معاون بازرسي ويژه رئيس جمهور بوده و در دوران علي احمدي معاون پارلماني و حقوقي وزارت آموزش و پرورش شد.
حياتي نيز سابق مديركلي اموزش و پرورش را در كارنامه دارد و دو دوره نماينده لامرد در مجلس شوراي اسلامي بوده است.
*****
حضور مردم در مراسم خاکسپاری بهنود شجاعی در بهشت زهرا
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بهشت زهرا ،پیکر بهنود شجاعی با حضور تعداد زیادی از مردم و وکیل وی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.مراسم خاک سپاری بهنود شجاعی که از ساعت 10:00 صبح آغاز شده بود تا ساعت 12:30 ادامه داشت. در این مراسم تعداد زیادی از خانواده ،بستگان ،دوستان و مردم شرکت داشتند. تعداد کسانی که در این مراسم حضور داشتند بیش از 200 نفر تخمین زده می شد. مراسم با حزن و اندوه فراوان همراه بودتعداد از فعالین حقوق کودک و حقوق بشر با در دست داشتند دست نوشته های مخالفت خود را با اعدام و بخصوص اعدام کودکان ابراز می داشتند.خانواده شجاعی بخصوص پدرش گفت اظهار داشت مرگ بهنود باعث خواهد شد که از خونریزی بیشتر کودکانی که در آستانه اعدام قرار دارند را پیشگیری کند و در این راستا تلاش خواهد کرد که جان کودکان اعدامی را نجات دهد.اعدام بهنود شجاعی نقش آشکار قوه قضائیه که در پشت خانواده های مقتولین پنهان شده را عیان کرد و این سیاستی است که برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه دنبال می شود.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، خواهان لغو حکم اعدام و بخصوص اعدام کودکان در ایران است.و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات عملی و فوری برای نجات جان بیش از 100 کودک که در انتظار حکم اعدام بسر می برند است.
*****
ستاد 88 استان فارس: سفر عده‌ای از کودتاگران به شیراز را محکوم می کنیم
ستاد جوانان حامی خاتمی و موسوی فارس (ستاد 88 استان فارس) همزمان با سفر احمدی نژاد با انتشار بیانیه ای سفر وی و همراهانش به شیراز را محکوم کرد.
این ستاد در بیانیه خود آورده است: «اینک کودتاگران با حذف فیزیکی، جنگ روانی، شکنجه و آزار و اذیت ملت و از همه آنها فجیع تر، قتل عام بسیاری از بهترین جوانان این آب و خاک، دولتی را شکل داده اند که بر جنازه سرافراز عزیزان این ملت بنیان شده است.»
*
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بنام هستی بی همتا
الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
اندک زمانی از کودتای ننگین 22 خرداد و قتل عام 25 و 30 خرداد 88 می گذرد که کودتاگران به نیت مانوری سیاسی و رژه قدرتی پوشالی قصد سفرهای استانی کرده اند و با نمایش هایی مبتذل تر و مضحک تر از دادگاه های نمایشیشان و اعتراف گیری های مفتحضانه شان با امید به اینکه بتوانند در مقابل خروش عظیم اعتراض ملت سبزاندیش بایستند اینک در قالب هیئت دولتی کودتایی و دروغین به شهر شیراز سفر کرده اند.
کودتاگران علاوه بر کودتایی که بر علیه رای و نقش ملت در نظام جمهوری اسلامی انجام داده اند با قتل، تجاوز، اسارت و شکنجه بسیاری از جوانان همیشه سبز ایران زمین راه خود را به کل از مردم جدا کرده و به مسیر قهقرایی پای نهاده اند که جز نابودی نصیبشان نخواهد شد. مسیری که پیش از این اسلافشان در آن پای گذاشته اند و امروز نامشان همچون سیاهه ای از پلیدی و تاریکی در تاریخ باقی مانده است!
چون که خواب غفلت آیدشان بسر
راست بینند و چه سودست آن نظر
امروز کودتاگران علیه جمهوریت نظام و رئیس جمهور قانونی مردم ایران، میر حسین موسوی، کار را به جایی رسانده اند که به قدرت زرهای نفتی و زور سپاهیان برانداز انقلاب اسلامی و تزویر روحانی نمایان دست نشانده، اسلامیت و نهاد مرجعیت را هدف قرار داده و با اهانت به مراجع عالیقدر و سرافرازی چون آیت العظمی سید علی محمد دستغیب، نماینده شجاع و آزاده مردم فارس در مجلس خبرگان، در پی استحکام جایگاه خود، که از خانه عنکبوت هم سست تر است، می باشند.
پیش از این دولت نهم با کارنامه ای افتضاح و سیاه که ملت ایران نشانه هایش را در زندگی روزمره خود به خوبی درک می کنند با دروغگویی، فریب مردم، حیف و میل سرمایه عظیم ملی و پخش اعانه و فقیرپروری، حذف منتقدان و نخبگان، برخورد با دانشجویان منتقد، ریاکاری و جاه طلبی های کوته فکرانه در سطح بین المللی قصد سرپوش گذاشتن به اعتراضات و خواست ملت داشت. اما اینک کودتاگران با حذف فیزیکی، جنگ روانی، شکنجه و آزار و اذیت ملت و از همه آنها فجیع تر، قتل عام بسیاری از بهترین جوانان این آب و خاک، دولتی را شکل داده اند که بر جنازه سرافراز عزیزان این ملت بنیان شده است و از نظر آحاد ملت هیچ مشروعیت و مقبولیتی نخواهد داشت و آنان با حرکتی سبز به مبارزه خود علیه آن تا مستقر شدن خواست واقعی ملت و محاکمه عادلانه کودتاگران و سردمداران اصلی آن ها که مسببان واقعی فجایع اخیر هستند ادامه خواهند داد.
آنکه سرها بشکند او از علو
رحم حق و خلق ناید سوی او
از این رو، ستاد جوانان حامی خاتمی و موسوی فارس (ستاد 88 استان فارس) سفر این عده از کودتاگران به شهر همیشه سبزمان، شیراز عزیز، و حضور در مکان مقدس و همیشه سبز حافظیه را محکوم کرده و وجود منحوس و فسادانگیز آنان در شهرمان را نفرت انگیز می خوانیم و اعلام می داریم، کماکان به جنبش سبز خود ادامه خواهیم داد و روزی، که زیاد هم دور نیست، یاد و خاطره همراهان شهیدمان را در طلوع صبح آزادی پاس می داریم و نام شما را در کنار هم پیالگانتان از یزیدها، استالین ها و هیتلرها گرفته تا پینوشه ها و صدام ها برای عبرت آیندگان خواهیم نوشت و بدانید که در این راه تهدیدها و دروغ پردازی های شما هیچ یک کارساز نخواهد بود.
فیلمی از اعتراض جوانان و دانشجویان شیراز(شب گذشته) در رابطه با سفر احمدی نژاد
*****
دختر جوان حين فرار از دست مزدوران رژیم کشته شد
روزنامه آفتاب یزد: دختر جواني در حين فرار از دست يك مرد مأمورنما به اتوبان گريخت و در يك تصادف ‌مجروح شد و فوت كرد.
‌به گزارش فارس،‌ نيمه شب يكشنبه مأموران مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تهران ‌بزرگ از مرگ يك زن جوان در حاشيه يكي از اتوبان‌هاي شرق تهران با خبر شدند. ‌آنها با حضور در محل حادثه دريافتند يك زن جوان 23 ساله به نام <ندا> بر اثر اصابت يك خودروي پرايد ‌سفيد رنگ دچار جراحت شده و پيش از رسيدن به بيمارستان فوت كرده‌است. ‌شاملو بازپرس شعبه اول دادسراي امور جنايي تهران درباره اين پرونده گفت: تحقيقات نشان داد يك ‌خودروي پرايد و يك موتورسيكلت به همراه راكبانشان در محل حضور دارند. ‌وي ادامه داد: اين افراد دستگير شدند و در بازجويي، راننده پرايد مدعي شد پيش از حادثه، يك مرد ميانسال ‌به وي مراجعه و خود را مأمور معرفي و از او درخواست كرده تا موتورسيكلتي را كه دختر جواني ‌سرنشين آن بوده ‌است تعقيب كند. ‌راننده پرايد مدعي شد پس از آنكه به موتور سيكلت رسيديم مرد مأمورنما از خودرو پياده و به سمت ‌موتور سيكلت و دختر جوان رفت اما دختر جوان به محض ديدن اين مرد به سمت اتوبان متواري و دچار ‌حادثه شد. ‌اين فرد ادامه داد: پس از آنكه براي اين دختر ، حادثه رخ داد مرد مأمورنما از محل متواري شد و راننده ‌پرايدي هم كه با دختر جوان تصادف كرده بود از محل گريخت.
*****
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران:
به اعتراضات مدنی خود تا بازگشت جمهوریت و آزادی ادامه خواهیم داد
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با صدور بیانیه ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی اعلام کرد تا بازگشت جمهوریت و آزادی ادامه خواهیم داد.
این انجمن در بیانیه خود ضمن بررسی و یادآوری وقایع پس از انتخابات و هجم گسترده حملات به دانشجویان دانشگاه مختلف کشور نسبت به اینگونه توسط حاکمیت هشدار داد.
در این بیانیه همچنین آمده است که این انجمن «هرگونه محدودیت و دگم‌اندیشی در حوزه‌های درسی بالاخص علوم انسانی را بر نخواهد تافت و همچنان برای پیگیری مطالبات مدنی فعالان سیاسی چه در زندان، چه در بیرون زندان نهایت تلاش خود را خواهد کرد».
*
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بازگشایی دانشگاه‌ها به اعتراضات مدنی خود تا بازگشت جمهوریت و آزادی ادامه خواهیم داد
ققنوسی که از خاکستر خویش سر برمی‌افرازد، بی‌گمان داغ آتشی جگرسوز را بر جان خریده است
کودتای انتخاباتی 22 خرداد فصل جدیدی را برای کشور رقم زده است که در این میان طفل نحیف جمهوریت، قربانی زیاده‌خواهی خودمهروزخوانان نامهربانی شد که کوس رسواییشان گوش فلک را کر کرده است. قریب به 5 ماه از مرگ جمهوریت می گذرد؛ ریخته شدن خون چندین ندا، کیانوش، مصطفی، سهراب، بازداشت و حبس و انفرادی و آزار بهترین فرزندان این مملکت و در آخر، گرفتن اعترافات مضحک تحت شدیدترین فشارهاي روحی و روانی به انسان‌های بی‌گناه، فقط بخشی از نتایج شوم آن است که این همه رذالت فقط از عهده‌ی کسانی برمی‌آید که برخواسته از رای و خواست مردم نباشند.
سال تحصیلی جدید را در فضایی آغاز می‌کنیم که تابستانی پر مخاطره را گذرانده‌ایم و این بار دانشگاه، این سنگر آزادی‌خواهان هدف بعدی متولیان اموری قرار گرفته که پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد با نقل مکان از وزارت کشور به وزارت علوم درصدد کودتایی علمی (انقلاب فرهنگی نرم) در دانشگاه‌ها هستند.
دانشگاه تهران اما با فراز و نشیب‌ها و تهاجماتی بیش از پیش مواجه گشت و دستخوش حوادثی بس ناگوار شد. پس از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری، دانشجویان معترض که همراه تمام مردم ایران به نتایج اعلام‌شده در انتخابات و تبدیل آن به انتصابات معترض بودند نیز به صف مردم پیوستند و اینبار فریادشان را از دانشگاه به گوش جهانیان می رساندند و اعتراض خود را از خانه‌شان بیان می‌کردند. اما سرکوبگران پیش از آنکه به طور گسترده سرکوب‌های خیابانی خود را آغاز کنند از ترسی که از 10 سال پیش تا به حال بر جانشان چیره گشته بود نقطه آغازین سرکوب و تهاجم را کوی دانشگاه قرار دادند. در شامگاه 24 خرداد در دومین روز اعتراض دانشجویان کوی دانشگاه تهران مورد تهاجم مغول‌وار مزدوران قرار گرفت و به دستگیری‌های گسترده در میان دانشجویان منجر شد و این بر هولناکی این واقعه ناگوار بسی بیشتر از 18 تیر افزود.
اما این تنها دانشگاه تهران نبود که دستخوش این تهاجم وحشیانه گشت و دانشگاه شیراز و صنعتی اصفهان و تبریز و ... نیز دردی مشترک را به جان خریدند. اما با این اتفاقات، دانشجویان همچون گذشته از پای ننشستند و به مبارزات آزادی‌خواهانه خود در صفوف مردم پرداختند.
اکنون دوباره پا به ابن عرصه مقدس نهاده‌ایم، اما در شرایطی خطیرتر، در شرایطی که نیروهای سرکوبگر چشم به ما دوخته‌اند. در شرایطی که موج دستگیری‌ها و تعلیق‌ها در تمامی دانشگاه‌ها به خصوص دانشگاه تهران به راه افتاده است. همانطور که شاهد بودیم پس از برخورد با دانشجویان در جریان حمله به کوی دانشگاه و دستگیری بیش از 200 نفر از دانشجویان، متولیان امور از پای ننشستند و به گمان خود درصدد خاموش کردن این صدای حق‌طلبی برآمدند و با تمدید بازداشت چندی از دانشجویان به مدت دوماه و بازداشت چندین تن از دانشجویان چند روز پیش از بازگشایی دانشگاه، و همچنین با احضار ده‌ها تن از فعالان دانشجویی به کمیته‌ی انضباطی به عنوان نهاد سرکوب در دانشگاه و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات خواستند تا فضای رعب و وحشت را در دانشگاه حاکم کنند و در مقام بازدارنده‌ی آنان در آیند، اما تمام این موارد هیچ از اراده دانشجویان نکاسته است. اما بحثی که به میان می‌آید نحوه برخورد مسؤولین دانشگاهی و در راس آنان ریاست دانشگاه است، دردناک است که گفته می‌شود رییسی که مسؤول تامین امنیت جانی دانشجویان است خود اجازه ورود نیروهای ضدشورش و نیروهای وابسته به بسیج و سپاه پاسداران به کوی دانشگاه جهت سرکوب دانشجویان را داده است و وای بر ما اگر حقیقت داشته باشد و هرچند که چندی بعد ریاست دانشگاه داعیه‌دار دفاع از حقوق دانشجویان می‌شود و دست به تکذیب‌های پیاپی این شایعات می‌زند و کمیته‌ی به اصطلاح "پیگیری حوادث پیش آمده" را تشکیل می‌دهد که تاکنون هیچ نتیجه‌ای حاصل نکرده است و گزارشی به دانشجویان داده نشده است ولی نتیجه ی آن گریبان دانشجویان را با محروم شدن بیش از 400 نفر از ساکنین کوی دانشگاه ، دستگیری دانشجویان ساکن کوی و تعطیلی تدریجی کوی دانشگاه گرفته است . اگر حادثه‌ای چون هجده تیر دامان‌گیر دانشجویان شد، سربازی به جرم دزدیدن ریش‌تراشی! پای میز محاکمه کشانده می‌شد اما اکنون هنوز هویت مهاجمان مشخص نشده است و در کیفرخواست‌هایی که جعلی و دروغ بودن آن بر تمامی مردم معترض و دانشجویان مبرهن است با فرافکنی و بی شرمی تمام، اتحادیه‌ای همچون دفتر تحکیم وحدت (اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور) را مسبب این فاجعه می نامند تا قربانی را جای متهم بنشانند. اما اقتدارطلبان در هجوم به دانشگاه تنها توان سرکوب خود را به دانشجویان محدود نکردند و در ادامه بازداشت‌ها به بازداشت تنی چند از اساتید دانشگاه تهران و همچنین علوم پزشکی تهران پس از انتخابات پرداختند و ریاست دانشگاه در برابر آنها نیز سکوت کرد و خود نیز با اخراج اساتید تحت عنوان بازنشته شدن آنان که به صورت سنتی نونهاد در دولت نهم و مدیریت ایشان درآمده است، به راهی نسنجیده ادامه داد.
امروز سرکوب دانشگاه صرفا مختص استاد و دانشجو نمانده است و پروژه انقلاب فرهنگی نرم به علوم انسانی بعنوان سرچشمه‌ی انتقاد و رهایی انسان رسیده است. سناریوهای نوشته شده محفل‌های کیهانی که از زبان به ظاهر متخصصان تا حتی اعتراف‌گران خوانده می‌شود؛ نشانه‌ی دردناکی از عزم شوم متولیان امور که تاب کوچکترین انتقادی را ندارند برای برچیدن بساط علوم انسانی است. دشمنی با علوم انسانی و کسانی که این علوم را می‌جویند و تحقیق می‌کنند و بسط می‌دهند که لاجرم به رسوایی فرهنگ استبدادی می‌انجامد؛ عمری طولانی به اندازه‌ی انقلاب فرهنگی دارد که این بار به شیوه‌ای دیگر در حال پیگیری است. در این میان اظهارنظرهای نابجای فرماندهان نظامی با نگاه پادگانی به محیط آکادمیک و مقوله علوم انساني بر نگرانی‌های جامعه دانشگاهی افزوده است.
همچنین فشار به انجمن‌ها و تشکل‌های دانشجویی مستقل و منتقد به خصوص انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه را نمی‌توان در این میان نادیده انگاشت. حمله به جمعی از فعالین دانشجویی دفتر تحکیم وحدت و بازداشت 17 نفر و سپس آزادی 15 نفر از آنها بعد از یک روز حکایت از سردرگمی نهادهای امنیتی و تصمیمات عجولانه و غیرعقلانی دارد. اما تداوم بازداشت عزت تربتی و احمد احمدیان دو تن از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه نگران‌کننده است و در حالی که خواست دلسوزان کشور و منافع ملی حل بحران از طرق مدنی و با روش‌های مسالمت‌آمیز است حاکی از آن است که متولیان امور ادامه حیات خود را جز در ادامه‌ی بحران جست و جو نمی کنند و با اینکه خود معترفند در شرایط فعلی این گونه اقدامات به تشدید فضای التهاب دامن می‌زند و نه تنها باعث آرامش نخواهد شد بلکه بدنه دانشجویی و اعتراضات دانشجویی را به سمت واکنش‌های رادیکال سوق می‌دهد ، باز از چنین اقداماتی رویگردان نیستند.
شرایط خاص سیاسی و اجتماعی جدید کشور جنبش دانشجویی را وارد مرحله بسیار حساس‌تری در تاریخ مبارزات سیاسی کرده است که این فصل جدید از فعالیت‌ها ملزومات خاص خود را می‌طلبد.
تداوم نگرش منتقدانه و پیگیرانه با ایجاد همدلی میان فعالان دانشجویی و تشکل‌های منتقد می تواند بهترین پشتوانه برای پیشبرد اهداف آزادی‌خواهانه و دموکراتیک در شرایط کنونی باشد. با توجه به روحیه انتقادی حاکم بر فضای دانشگاهی این انتظار که با توسعه فضای سرکوب، دانشجو و دانشگاهیان باید نسبت به نارسایی‌های اجتماعی و سیاسی سکوت کنند امر نابجاییست. اعتراض برای احیای حقوق از دست رفته ملت و ایستادگی در مقابل نقض گسترده و عریان حقوق بنیادین بشر و مبارزه با فضای خفقان از بدیهیات ذات جنبش دانشجویی می‌باشد. چیزی که در این میان حائز اهمیت است نحوه انجام این رفتارها است. برای پیگیری حقوق مدنی جامعه طبیعتاً به کارگیری یک رفتار مدنی، مسالمت‌آمیز و پرهیز از فضای متشنج و خشونت، بیشتر از حرکات آنارشیستی می‌تواند اثربخش باشد. توجه به این نکته نیز ضروریست که مزدوران دولتی و حکومتی در قالب نظامیان و شبه نظامیان سازمان‌یافته در ماه‌های اخیر قبح ورود به فضای دانشگاه را شکسته‌اند و باعث هتک حرمت دانشگاه گشته‌اند. درصورتی که رفتار اعتراضی دانشجویان با بصیرت و درایت و به دور از ایجاد آشوب و وارد نمودن خسارت به دانشگاه انجام گیرد بهانه‌ی دخالت این مزدوران در تجمعات دانشگاهی از آنها سلب می‌شود. از طرفی دیگر با مشی‌اي مدنی و مسالمت‌آمیز برای ادامه انتقادات و اعتراضات، رسانه‌ی بظاهر ملی صدا و سیما که بی‌شرمانه به تخطئه‌ی معترضین می‌پردازد و تمام و کمال در اختیار سرکوبگران قرار گرفته و قصد انحراف افکار عمومی از واقعیت‌های فعلی جامعه را دارد نیز نمی‌تواند دانشجویان معترض را اراذل و اوباش یا تهدیدکننده‌ی منافع ملی و یا خس و خاشاک ، اعتراضات آنان را اغتشاش و بحران را فتنه بنامد. هرگونه حرکت دانشجویی که بدون تدبیر سیاسی لازم انجام گیرد بدون شک موجب تخلیه انرژی اعتراضی و باز شدن دست کمیته انضباطی و نهادهای امنیتی و سرکوبگر برای محدود کردن مانور سیاسی دانشگاه را به همراه خواهد داشت.
تمام مسؤولین اعم از ریاست دانشگاه و معاونت دانشجویی و حراست کل دانشگاه و مسؤولین کوی باید خود را ملزم به پیگیری فجایع اخیر در دانشگاه بدانند و در مقام پاسخگویی درآیند، نه اینکه با ایجاد کمیته های فرمایشی و فرافکنی مشکلات اصلی و تهدیدهای درجه اول محیط دانشگاهی، سعی در کتمان جنایات دولت و حامیان آن داشته باشند، آنان باید فضا را برای اعتراضات مسالمت آمیز باز کنند و تأمین‌کننده‌ی آزادی‌های آکادمیک باشند. از هیات‌هاي علمی و اساتید محترم دانشگاه که با تجمع خود در روزهای آخر خرداد ماه 88 در مسجد دانشگاه تهران ثابت کردند که همواره نسبت به آنچه در فضای دانشگاه می‌گذرد حساس می‌باشند نیز انتظار می‌رود که همواره در کنار فعالان دانشجویی به حمایت از آنان پرداخته و ضمن محکوم کردن اتفاقات رخ‌داده به گوشزد کردن وظایف اصلی نهاد ریاست دانشگاه جهت گشایش فضای دانشگاهی و ارتقای سطح فعالیت مدنی بپردازند.
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن تبریک سال تحصیلی جدید به تمامی دانشجویان به خصوص دانشجویان جدیدالورود اعلام می‌دارد که ضمن اعلام موافقت و همراهی با کلیات و مفاد بیانیه تبریک آغاز سال تحصیلی دفتر تحکیم وحدت برای استیفای حقوق ملت ایران، همواره در کنار مردم خواهد ماند و با تمامی فشارها برای محدود کردن فضای انتقادی مقابله نموده و در کنار دیگر فعالان عرصه جنبش دانشجویی برای حفاظت از جمهوری و آزادی در آکادمی تلاش خواهد کرد و هرگونه محدودیت و دگم‌اندیشی در حوزه‌های درسی بالاخص علوم انسانی را بر نخواهد تافت و همچنان برای پیگیری مطالبات مدنی فعالان سیاسی چه در زندان، چه در بیرون زندان نهایت تلاش خود را خواهد کرد.
امید است با حمایت دانشجویان گرامی و درایت مسؤولین دانشگاهی بتوانیم در روند آینده شاهد فضای آزاد انتقادی و آکادمیک در دانشگاه باشیم.
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی‌خواه
دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
*****
بلاتکليفى 20 دانشجوى کارشناسى ارشد محروم از تحصيل: در هفت آسمان يک ستاره هم ندارند
«در حال پيگيرى وضعيت دانشجويان کارشناسى ارشد ستاره‌دار هستيم و مشخص نيست که پيگيرى‌هاى ما چه زمانى به نتيجه خواهد رسيد.»
اين جملات دکتر سعدالله نصيري، عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراى اسلامى است که درباره وضعيت دانشجويان کارشناسى ارشد بيان مى‌کند، دانشجويانى که امسال به عنوان دانشجويان ستاره‌دار از ادامه تحصيل منع شده‌اند، اين در حالى است که هنوز هيچيک از مراجع رسمي، يعنى وزير علوم، تحقيقات و فناورى و رئيس سازمان سنجش به دانشجويانى که از ادامه تحصيل منع شده‌اند پاسخ روشنى نداده‌اند.کامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناورى دولت دهم از به وجود آمدن چنين وضعيتى براى تعدادى از دانشجويان کارشناسى ارشد در اظهار نظرهاى مختلف، ابراز بى‌اطلاعى کرده و پور عباس، رئيس سازمان سنجش نيز پاسخ روشنى به ابهامات به وجود آمده نداده است. اگرچه دو نفر از اعضاى کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، پيگير وضعيت اين دانشجويان هستند اما به نظر مى‌رسد با امنيتى بودن موضوع وضعيت دانشجويان ستاره‌دار، ادامه تحصيل اين دانشجويان به زودى مهيا نشود، چون به گفته سعد الله نصيرى با وجود پيگيرى‌هايى که توسط او و عباسپور تهرانى فرد، رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس انجام شد، محدوديت‌هايى که براى آنها نيز وجود دارد مانع از دستيابى آنها به وضعيت روشن و مناسب در قبال دانشجويان ستاره‌دار مى‌شود.
دانشجويان ستاره‌دار 88
با وجود آنکه دولت نهم، موضوع ستاره‌دار شدن دانشجويان را به دولت اصلاحات منتسب کرد و در سال گذشته منع تعدادى از دانشجويان از ادامه تحصيل را تکذيب کرد اما ستاره‌دار شدن حدود 20 نفر از دانشجويان کارشناسى ارشد در سال 88، بيانگر اين است که هنوز موضوع ستاره‌دارکردن دانشجويان به قوت خود باقى است اگرچه تفاوتى که دانشجويان امسال با آن مواجه بودند، اين بود که ديگر ستاره‌اى در کارنامه‌هاى آنها وجود نداشت بلکه براى آنها عنوان مردودى درج شده بود با وجود اينکه برخى از آنان رتبه‌هاى بالايى را در کنکور به دست آورده بودند. بعد از آنکه چند نفر از اين دانشجويان به سازمان سنجش مراجعه کردند به آنها گفته شد که پرونده آنها به دليل فعاليت‌هاى سياسي، امنيتى است و بهتر است منتظر پاسخ نهايى باشند. اما با وجود گذشت بيش از 20 روز از سال تحصيلى جديد همچنان وضعيت ادامه تحصيل اين دانشجويان در‌هاله‌اى از ابهام قرار دارد.
على قلى‌زاده يکى از دانشجويان کارشناسى ارشد که از ادامه تحصيل منع شده است در اين‌باره گفت: با وزير جديد علوم و اعضاى کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ديدار کرده‌ايم و تا زمانى که به حق خود نرسيم، دست بردار نيستيم.
او علت محروم شدن از تحصيل را به دليل فعاليت‌هاى سياسى دوران کارشناسى خود مربوط دانسته وافزود: در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، کسى را نمى‌توان از تحصيل محروم کرد و ما نمى‌دانيم بر اساس چه قانونى ما را از تحصيل محروم کرده‌اند.سروش ثابت نيز در يکى از رشته‌ها، رتبه نخست را به دست آورده است اما به دليل فعاليت‌هاى سياسى و بازداشت در دوران کارشناسى از ادامه تحصيل در کارشناسى ارشد محروم شده است، او هم که با پيگيرى براى روشن شدن وضعيت ادامه تحصيل خود، بارها به سازمان سنجش مراجعه کرده است، گفت: بعد از چند مرتبه که به سازمان سنجش مراجعه کردم، پاسخ روشنى دريافت نکردم و فقط يک روز مسئولان سازمان از من خواستند که در ساعت مشخصى به سازمان مراجعه کنم و وقتى به سازمان سنجش رفتم با ماموران مواجه شدم، آنها با مطالعه پرونده من قول دادند که به زودى وضعيتم روشن مى‌شود اما با گذشت چند ماه، هنوز خبرى از سوى آنها به من داده نشده است.
دانشجويان گزينش شدند نه ستاره‌دار
با تماس‌هاى مکررى که با عباسپور تهرانى‌فرد، رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس صورت گرفت، نتيجه براى گفت و گو درباره وضعيت دانشجويان ستاره‌دار سال 88 حاصل نشد و دکتر نصيرى عضو ديگر کميسيون درباره روشن شدن وضعيت ادامه تحصيل اين دانشجويان گفت: ما در مجلس در حد توانمان پيگير وضعيت اين دانشجويان هستيم و متاسفانه رئيس سازمان سنجش در اين زمينه پاسخ روشنى به ما نداده است اگرچه نمى‌توان انتظار پاسخ روشنى هم داشت!
نصيرى با بيان اينکه ما همچنان منتظر هستيم، او همچنين افزود: ما در محدوده اختيارات خود مى‌توانيم پيگير پرونده اين دانشجويان باشيم و چون پرونده آنها امنيتى است، نمى‌توانيم بيش از اختيارات خود، وارد عمل شويم. اين نماينده مجلس ابراز اميدوارى کرد که بتوانند پاسخ خوشحال کننده‌اى به دانشجويان بدهند.
ابهام در ستاره‌دار بودن دانشجويان
با آنکه بارها دولت نهم وجود دانشجويان ستاره‌دار را انکار کرده است اما طى سال‌هاى 85 تا 87 تعداد 59 نفر از دانشجويان در کل کشور ستاره‌دار شده و از تحصيل منع شده‌اند، اين در حالى است که در اين سال‌ها، روى کارنامه اين دانشجويان ستاره درج مى‌شد. تعداد اين ستاره‌ها، وضعيت تحصيلى دانشجويان را نشان مى‌داد اما امسال برخلاف سال‌هاى گذشته از درج ستاره در کارنامه‌ها خبرى نيست و فقط عنوان مردودى براى دانشجويان کارشناسى ارشد استفاده شده است. همچنين با اضافه شدن حدود 20 نفر از دانشجويان کارشناسى ارشد به ليست 59 نفره بالا، مى‌توان گفت که همچنان ستاره‌دار کردن دانشجويان ادامه دارد.
اگرچه به نظر مى‌رسد نتيجه روشن درباره ادامه تحصيل دانشجويان کارشناسى ارشد به دست نخواهد آمد و به جرات مى‌توان گفت دانشجويان ستاره‌دار، در هفت آسمان يک ستاره هم ندارند.
*****
تشکیل پرونده علیه مهدی کروبی به دلیل افشای تجاوزها
دادستان تهران: پرونده ای دردادسراي ويژه روحانيت درمورد ادعاهاي کروبي تشکيل شده است
دادستان عمومي و انقلاب تهران از تشکيل پرونده اي در دادسراي ويژه روحانيت در خصوص ادعاهاي مهدي کروبي خبر داد و گفت: افرادي نيز تاکنون در اين پرونده احضار شده اند.
به گزارش روز سه شنبه ايرنا، "عباس جعفري دولت آبادي" در حاشيه مراسم توديع و معارفه سرپرست دادسراي ناحيه يک تهران در پاسخ به سووال خبرنگاران در مورد ادعاي "مهدي کروبي" گفت: آقاي کروبي يک روحاني است و اظهاراتش بايد در دادسراي ويژه روحانيت رسيدگي شود.
وي ادامه داد: کميته ويژه سه نفره قوه قضاييه پرونده اي را در اين زمينه به دادستاني ارجاع کرده که در دست رسيدگي است.
چعفري دولت آبادي افزود: افرادي نيز در اين پرونده احضار شده اند و به محض اينکه اطلاعات دقيقتري کسب شود، به اطلاع مردم خواهيم رساند. ایرنا
تشکیل پرونده علیه مهدی کروبی به خاطر «ادعای تجاوز» دادستان عمومی و انقلاب تهران روز سه‌شنبه از تشکیل پرونده‌ای علیه مهدی کروبی در دادسرای ویژه روحانیت در مورد «ادعاهای» او مبنی بر تجاوز به معترضان پس از انتخابات خبر داد.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، همچنین گفته است که کمیته ویژه قوه قضاییه در این زمینه «پرونده‌ای را به دادستانی ارجاع کرده که در دست رسیدگی است». مهدی کروبی، دومین رقیب اصلی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اخیر که به اعتراضاتی گسترده و بی‌سابقه در ایران انجامید، مردادماه گذشته در نامه‌ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، نوشت که اخبار تکان‌دهنده‌ای از «تجاوز وحشیانه به دختران و پسران بازداشت‌شده» شنیده است.
آقای کروبی یک هفته بعد نامه خود را در رسانه‌ها منتشر ساخت و با این کار واکنش گسترده مقامات جمهوری اسلامی و حامیان رئیس دولت دهم را برانگیخت.
از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در پی رسانه‌ای شدن نامه مهدی کروبی درباره شکنجه و آزار جنسی در زندان‌ها بلافاصله واکنش نشان داد و اعلام کرد که «هیچ موردی» از آزار و تجاوز جنسی بازداشت‌شدگان پس از انتخابات در بازداشتگاه کهریزک و زندان اوین دیده نشده است.
این در حالی است که همزمان با افزايش حملات طرفداران دولت به آقای کروبی به دليل درخواست بررسی احتمال تجاوز به بازداشتی‌ها، مجيد انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز و مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا اعلام کرد که «اصل قضيه ثابت و گزارش آن برای مقامات ارسال شده است».
آقای انصاری که عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست گفته بود که «با کمال تاسف اين‌ها صحت دارد و آدم بايد به قول اميرالمومنين آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اينجا برسد که چنين فجايعی رخ دهد... نه يک مورد بلکه متعدد بوده است».
اوایل شهریورماه نیز یک نماینده مجلس به پارلمان‌نیوز، پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس، گفته بود که «متاسفانه به برخی از بازداشت‌شدگان به وسیله باتوم و شیشه نوشابه تجاوز شده و این امر برای کمیته ویژه محرز شده است».
آقای جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، روز سه‌شنبه همچنین از احضار افرادی به خاطر این پرونده خبر داده، اما نامی از آنها نبرده است.
تشکیل پرونده علیه مهدی کروبی در حالی صورت می‌گیرد که به گفته خبرگزاری رویترز به دلیل محبوبیت فراوان او در میان مردم ایران هر گونه تلاش برای دادگاهی کردن «شیخ اصلاحات» به اعتراضات تازه در ایران دامن خواهد زد.
در جريان اعتراضات پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری، چهار هزار نفر از فعالان سياسی، مدنی، روزنامه‌نگاران و مردم عادی توسط نيروهای
امنيتی و بسيجی بازداشت و تعداد زيادی از آنها به نقاط نامعلومی انتقال داده شده‌اند.
*****
در دفتر پیگیری وزارت اطلاعات چه می گذرد؟ احضار و تهدید دختران دانشجو با شیوه‌های غیراخلاقی
پس از بازداشت 17 تن از اعضای شورای مرکزی و عمومی دفتر تحکیم وحدت در تهران و نگهداری 24 ساعته 15 تن از آنان و انتقال دو تن دیگر به زندان اوین، احضار این دانشجویان به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات همچنان ادامه دارد. "دفتر پی‌گیری" یکی از ساختمان‌های معروف وزارت اطلاعات است که در چهار راه ولی‌عصر تهران واقع شده و بازجویان و نیروهای امنیتی هرگاه که قصد تهدید فعالان سیاسی اجتماعی بدون بازداشت آنان را دارند، از این ساختمان که شامل یک سالن و چند اتاق بازجویی است استفاده می‌کنند. به گفته منابع دانشجویی تمامی این احضارها غیر قانونی و بدون ارائه احضاریه و یا حکمی قانونی صورت می‌گیرد و بازجویان با تماس های مکرر تلفنی با دانشجویان و خانواده شان از آنان می‌خواهند با حضور در این ساختمان با وزارت اطلاعات همکاری کنند. با این حال در مورد اخیر بازداشت دانشجویان و احضار آنان به گفته برخی فعالان دانشجویی نکته‌ای به چشم می‌خورد که قابل توجه است. این دانشجویان می‌گویند در این احضارها فشار بازجویان بیشتر بر روی دختران دانشجوست و به دلایل مختلف تلاش می‌کنند تا جلسات بازجویی را تکرار کنند. این دانشجویان می‌گویند یکی از توجیهات بازجویی‌ها در دور جدید ضبط وسایل شخصی این دختران دانشجو و احضارهای مکرر برای دریافت مرحله‌ای این وسایل است،‌ به طوریکه حتی در چند مورد علاوه بر نگه داشتن تلفن همراه دانشجویان کیف‌های شخصی آنان نیز به عنوان وسیله‌ای برای احضار مجدد این دختران استفاده شده است. یکی از فعالان دانشجویی در این مورد می‌گوید: " چنین اقدام شنیع و ‌سابقه‌ای از حدود تهدیدات عادی و معمولی که نسبت به فعالان سیاسی اجتماعی روا داشته‌ می‌شود خارج شده و شاید بتوان گفت حکایت از مشکلات روانی و شخصیتی بازجویان دارد". وی می‌افزاید: "این احضارها که کاملا غیرقانونی است اما حتی در حق مجرمان خطرناک نیز مطابق قوانین و موازین شرعی و اخلاقی جستجو در احوال شخصی و وسایل شخصی افراد اقدامی غیراخلاقی و جرم و گناه بزرگی است".
*****
دو پزشک ایرانی در همبستگی با جامعه دانشگاهی دو کنگره علمی بین المللی در ایران را لغو کردند
دو پزشک ایرانی در اعتراض به وقایع اخیر ایران و فشارهای گسترده بر جامعه دانشگاهی کشور و نیز به نشانه همبستگی با آنها، برگزاری دو کنگره های علمی بین المللی را، لغو کردند.
پروفسور گرجی و پروفسور سمیعی دو استاد و پزشک مشهور ایرانی در زمینه مغز و اعصاب که برگزار کنندگان اصلی دو کنگره پزشکی بودند، در اعتراض به وقایع اخیر جامعه ایران و بویژه خشونت ها و فشارهای گسترده علیه جامعه دانشگاهی در ایران و به نشانه اعتراض به دولت کودتا، همایش علمی خود را لغو و به زمان دیگری موکول کردند.
دومین کنگره بین المللی تشنج که طبق برنامه ریزی، قرار بود در تاریخ 8 تا 10 مهرماه با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران، بیمارستان خاتم الانبیای تهران، دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی کشور ونیز برخی موسسات و نهادهای دیگر برگزار شود، لغو گردید.
هم چنین کنگره علمی دوم با موضوع جراحی مغز و اعصاب که قرار بود با همکاری دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران، بنیاد شهید انقلاب اسلامی و نیز بیمارستان میلاد در آبان ماه سال جاری برگزار شود نیز لغو گردیده و به زمان دیگری موکول شد.
پروفسور گرجی و پروفسور سمیعی از برگزارکنندگان اصلی این دو کنگره علمی بوده و اساتید مهمان خارجی نیز به دعوت این دو استاد ایرانی قرار بود در دو کنگره مذکور شرکت داشته باشند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر اطلاعیه عدم برگزاری این کنگره ها در سایت اطلاع رسانی مرکز علوم اعصاب نیز درج شده است.
گفتنی است پس از وقوع کودتای انتخاباتی 22 خرداد، و با اعتراضات گسترده دانشجویان همگام با مردم، فشارهای گسترده بر جامعه دانشگاهی آغاز شده است و درموج دوم این فشارها پس از بازداشت صدها دانشجو در تابستان 88، هم اکنون بیش از هزار دانشجو در دانشگاه های کشور احکام ممنوعیت از تحصیل و امکانات رفاهی را دریافت کرده و تعداد دیگر از دانشجویان نیز به نهادهای امنیتی و قضائی احضار شده اند.
هم چنین در روند برخوردهای سرکوب آمیز با جامعه دانشگاهی کشور، تعدادی از اساتید نیز بازداشت، ممنوع الورود به دانشگاه و احضار یا محروم از تدریس شده شدند. گفتنی است دکتر فیاض زاهد، دکتر ابراهیم امینی، دکتر عبدالله رمضان زاده، دکتر محسن میردامادی، دکتر علی تاجرنیا، از جمله اساتیدی هستند که هم چنان در بازداشت بسر می برند.
*****
تائید برخورد با دانشجویان معترض دانشگاه شریف
معاون دانشگاه مازندران: اخراج دانشجویان از خوابگاه دلیل سیاسی نداشت!
سعید سهراب پور رئیس دانشگاه شریف در مصاحبه ای درباره اعتراضات دانشجویان این دانشگاه به سخنان محمد جواد لاریجانی و نیز تجمع اعتراضی دانشجویان به حضور کامران دانشجو در این دانشگاه توضیحاتی داد.
وی در خصوص نشست محمد جواد لاریجانی در این دانشگاه گفت: در این نشست تنها عده ای در مخالفت و جمعی هم در دفاع از وی شعار دادند و عده ای نیز سالن را ترک کردند که البته چنین چیزی هر چند جریمه ای انضباطی در بر ندارد دور از شان دانشگاه صنعتی شریف است که تا به حال سابقه نداشته با یک مهمان در این دانشگاه چنین برخورد نامناسبی صورت گیرد.
وی هم چنین ضمن تائید برخورد با دانشجویان معترض در تجمع اعتراضی دانشجویان این دانشگاه به حضور کامران دانشجو به این خبرگزاری گفت: کمیته بدوی دانشگاه صنعتی شریف 5 یا 6 نفر از کسانی که موجبات تجمع در برابر کتابخانه را فراهم آورده بودند را احضار کرده است.
از سوی دیگر معاون دانشجویی دانشگاه مازندران نیز در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر با رد اخراج دانشجویان دختر دانشگاه مازندران به دلایل سیاسی اظهار داشت: اخراج سه دانشجوی دختر از خوابگاههای این دانشگاه به دلیل عدم رعایت موازین و قوانین مربوط به خوابگاه بوده و هیچگونه دلیل سیاسی نداشته است.
وی هم چنین در ادامه دلیل اخراج این دانشجویان را رعایت نکردن شرایط لازم در خوابگاه از قبیل ساعت رفت و آمد و رعایت حقوق دیگر دانشجویان ساکن در خوابگاه دانست و بدون هیچ گونهتوضیح بیشتری ادعا کرد که این امر برای حفظ امنیت و آرامش دیگران صورت گرفته و در بعضی موارد به درخواست خود دانشجویان بوده است.
*****
پس از عبدالفتاح سلطانی ، دکتر محمد سیف زاده هم ممنوع الخروج شد
دکتر محمد سيف زاده وکیل دادگستری و یکی از موسسان کانون مدافعان حقوق بشرایران ممنوع الخروج شد.
این وکيل دادگستري که قصد مسافرت به خارج از کشور را داشت، از ممنوع الخروج شدن خود باخبر شد.
به گزارش روزنامه اعتماد دکتر محمد سیف زاده با تایید این خبر گفت:" در حالي که کارت پروازم را گرفته و در حال سوار شدن به هواپيما بودم، يک مامور امنيتي گذرنامه مرا گرفت و گفت شما از سوي معاونت امنيت دادسراي انقلاب ممنوع الخروج هستيد."
وي افزود؛" اين در حالي است که من هيچ پرونده يي در دادسراي انقلاب ندارم."
جلوگیری از خروج دکتر محمد سیف زاده در حالی است که پیش از این ماموران امنیتی فرودگاه در تاریخ 10 مهرماه از خروج عبدالفتاح سلطانی یکی دیگر از وکلای سرشناس دادگستری و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر جلوگیری کرده بودند.
عبدالفتاح سلطانی که خود در جریان دستگیری های پس از انتخابات بازداشت شده و به تازگی از زندان آزاد شده است، برنده جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان شده بود و قصد داشت نیمه شب 10 مهرماه برای دریافت این جایزه به آلمان سفر کند که در فرودگاه بین المللی تهران با ممانعت ماموران امنیتی از خروج خود روبر شده بود.
به گفته آقای سلطانی ماموران امنیتی فرودگاه با توقیف گذرنامه وی به او نیز گفته بودند که " برای گرفتن گذرنامه باید به معاونت امنیت دادسرای انقلاب مراجعه کند."
گفتنی است ریاست معاونت امنیت دادسرای تهران بر عهده "حسن زارع دهنوی" معروف به "قاضی حداد" است که در بازداشت بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب و پرونده های سیاسی سال های اخیر نقش داشته است.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
نه رعيت، نه شهروند؛ بلكه تابع
تقی رحمانی
بعد از فروپاشی سلطنت قاجار و برآمدن سلسله پهلوی با كودتای رضا شاه پهلوی، جامعه مدنی و سياسی ايران دچار عارضه‌هايی خطرناك شد كه آثار آن همچنان باقی است. يكی از مهمترين اين عارضه‌ها، مسئله حقوق مدنی يا حق شهروندی در برابر تكليف شهروندی است. قانون اساسی انقلاب مشروطه سخن از حق و تكليف توأمان همه ايرانيان اعم از شاه، وزير، وكيل و شهروندان گفت. اين سخن تازه و نويی بود كه شادی آفرين بود.
مطابق این حق و تكلیف می بایست حكومت مشروطه، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی، صنفی و روابط اجتماعی و ساختاری بوروكراتیك پا میگرفت كه مبنای آن بر حق و تكلیف مدرن بود كه باورهای مذهبی جامعه با آن مخالفتی نداشت. اما به توپ بستن مجلس و مخالفت سلطنت، دربار، اشرافیت و بخشی از روحانیت با مشروطه طلبی مشخص شد كه حق و تكلیف مدرن بر اساس حق شهروندی در جامعه ما بسیار نحیف و ناتوان است.
پیروزی بر كودتاگران با شور انقلابی انجام شد. اما در جامعه فاقد ساختار مناسب باز مخالفان از در دیگری وارد شدند و آن سان بی نظمی آفریدند كه آوردن نظم خود نیازمند دیكتاتوری جدید بود كه بعد به خودكامگی و سپس به خودسری كشیده شد تا سرنگون گشت. البته رضا شاه از فرزند خود تیزهوش تر بود چون وقتی كشور را ترك كرد حكومت را به پسر خود سپرد، كاری كه پسرش نتوانست بعد از 37 سال سلطنت انجام دهد كه این واقعه عبرت آموز است.
با این وصف در حالیكه حق و تكلیف سنتی كه در درون قاجاریه دیگر كاربرد نداشت و میان حاكمان و مردم رابطه ارباب و رعیت حاكم بود، مشروطیت از حق و تكلیف شهروندی سخن گفت. اما به دلیل نارس و غیر عملی بودن ایده شهروندی جامعه ما به مرحله حاكم و تابع رسید كه مرحله‌ای جلوتر از مرحله ارباب و رعیتی بود. رابطه حاكم و تابع به این صورت تعریف میشد كه شاه، حاكم ایران است و مردم ایران تابعیت ایرانی دارند و در نتیجه تابع شاهنشاه یا حاكمان هم هستند.
جدا از ایده‌ها و باورهای روشنفكری رادیكال یا اصولی كه از برابری و مساوات سخن میگفتند - حال یا مساوات حقوقی یا تساوی اشخاص حقیقی در جامعه و حتی جدا از برخی از قوانین مدنی و حقوقی كه به آداب شهروندی نزدیك بود مانند حقوق مدنی 1307 ه.ش كه نوشته شد و حتی قوانین دیگر- آنچه در جامعه در روابط عینی و ساختاری و مناسبات حاكم شد رابطه رهبر و تابع بود. این قاعده در سطح شاه و ملت در تمام سطوح بازسازی شد و در حد وزرا با وزارتخانه‌ها، رؤسا با ادارات دولتی، در سطح احزاب میان رهبران مادام‌العمر و اعضاء و در نهادهای مدنی و صنفی به شكل اشرافیت رهبری و اعضای ساده و به گونه‌ای در خانواده‌ها در قالب پدر در نقش رئیس و دیگر اعضاء در حد تابع ادامه یافت.
رابطه ارباب رعیتی، رابطه‌ای مشخص و معین است كه دارای مبانی خاص خود است. رعیت آدم ارباب است و ارباب از حقوق ذاتی و برجسته برخوردار است. این حقوق غیر قابل تغییر است و از اركان حكومت تا زندگی خانوادگی برقرار است. سلطان یا امپراطور، ارباب و قدرتمندان دین و ارباب و اشراف زمین دار سه ضلع قدرتمند در برابر رعایا هستند.
حقوق شهروندی بر اساس حق و تكلیف به برابری حقوقی انسانها در عین وجود تفاوتها باور دارد و این حق را در دولت قانونمند، جامعه مدنی حق مدار و رابطه خانوادگی بر اساس اخلاق و مدارا و حقوقی برابر برای زن و مرد طلب میكند. اما تابعیت، امری میان ارباب ورعیت با حق وتكلیف شهروندی است.
تابعیت به این معناست كه به دلایل اقتصادی، اجتماعی، اعتقادی و ساختاری افراد یك نهاد، حزب و جامعه به ترتیب تابع نهاد مربوطه اعم از صنفی، مدنی، قومی، مذهبی و غیره میشوند. در عرصه سیاسی افراد تابع ساختار و رهبری حزب میشوند كه در عمل نوعی اشرافیت بسته را شامل میشود. در عرصه جامعه نیز حكومت، آحاد جامعه را تابع خود میداند و این نوع تابعیت به دلیل زیستن در یك كشور با قوانین مشخص الزام پذیر به مردم اجبار میشود.
اما تابعیت چیست؟ تابعیت پذیرش ارزشها، قوانین و ساختارهائیست كه در نهایت به شكل یك طرفه منجر به ادای تكلیف میشود كه میان تكلیف و حق رابطه معقول برقرار نیست. در تابعیت تكلیف اجباریست، اما حق را از موضع لطف رهبران، لیدرها و حاكمان به اعضاء و آحاد جامعه ادا میكنند.
افراد و آحاد جامعه میتوانند از این دایره بیرون بروند، اما در عمل از امكانات اولیه خود محروم میشوند، چون امكانات بر اساس لطف به ایشان اعطاء میشود. ویژگی تابعیت فرق مهمی با حالت ارباب و رعیتی دارد. آن فرق این است كه تمرد و بیرون رفتن از رابطه ارباب- رعیتی به دلیل ساختاری غیرممكن است. به عنوان نمونه یك رعیت در روستای دیگر هم یك رعیت به شمار میآمد، همچنین در صورت تمرد و بیرون رفتن مجازات مرگ را باید قبول می‌كرد. در حالت شهروندی رابطه قراردادیست.
عنصر رهبری در هر سطح از نهاد، حزب، ادارات، ساختار حكومتی موقتی، انتخابی و بر اساس توافق قابل فسخ است. اما در حالت تابعیت امكان انتخاب تا حدی وجود دارد، اما بدون حقوق و امكان برابر و عادلانه زیستن در جامعه. از همین روی خروج ناراضی از كشور، بحران پناهندگی را در پی دارد. اعتراض به ساختار قدرت، فرد را تبدیل به عنصر درجه دوم یا شهروند درجه دوم میكند. اعتراض به رهبر حزب، اخراج یا جریمه سنگین عضو را در پی دارد و در مورد سایرنهادها نیز وضع، به این منوال است.
و این ویژگی در مجموع در تمام سطوح جامعه در جریان است. پوزیسیون و اپوزیسیون در این مورد چندان فرقی باهم ندارند. در طول یكصد سال گذشته جریانات و افراد صادق تلاش كردند كه چنین شكل ساختاری با نگاه دولت محورانه را تغییر دهند، اما به محض پیروزی بر رقیب، آنان كه نخواستند به قاعده تابعیت تن دهند، حذف شده و آنان كه تن داده‌اند از وضعی به وضع دیگری رفته‌اند، اما اوضاع را بهتر نكرده‌اند. برای اینكه این واقعه پیشین تا روز پسین نباشد، باید با شناخت و نقد گذشته، راه آینده را با نگاه جامعه مدنی محور و توجه قدرت سیاسی مورد بررسی قرار دارد.
در حوادث بعد از انتخابات نگاه باور به حقوق شهروندی نسبت به نتایج انتخابات اعتراض داشت. اما حاكمان چه كردند؟ حق شهروندی ایجاب میكند كه تجمع و اعتراض مسالمت آمیز معترضان به رسمیت شناخته شود، صدا و سیما دیدگاهها را منعكس ‌كند، متهمان قبل از محكوم شدن، اتهامشان علنی نشود، در حالیكه متهمان كهریزك نامشان مخفی و دادگاهشان غیر علنی است، اما معترضان به نتیجه انتخابات به شكل علنی محاكمه نابرابر میشوند. این ویژگی در تمام امور جاریست.
در امر "حاكم و تابع" در نهایت منافع حاكم است كه حیطه آزادی تابع را معین میكند.در مورد احزاب، نهادها، ادارات و وزارتخانه‌ها نیز وضع بر این منوال است. با این همه بعد از متجاوز از یكصد سال خواست حقوق شهروندی در ایران خاموش نشده است و این بار به نظر میرسد كه هدف گذاری صحیح جامعه محوری در حال صورت گرفتن است. این نوع هدف گذاریست كه میتواند مرحله عبور به فاز شهروندی را باعث شود.
نشان دادن رابطه حاكم و تابع در نهاد، احزاب و ادارات خصوصی كه با حكومت فرق دارند، نشان میدهد كه باید با شناخت ویژگی "حاكم و تابع" راه به سوی حقوق شهروندی و تعامل حاكم و شهروند را هموار كرد.
*****
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه ازاد تهران مرکز به خشونت کشیده شد
صبح امروز حدود دو هزار دانشجوی این دانشگاه سومین تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. اما در ادامه این تجمع دانشجویان با اسپری فلفل و گاز اشکاور مورد حمله قرار گرفته اند.
هم اکنون نیز درگیری میان نیروهای بسیج و نیروهای امنیتی و دانشجویان ادامه دارد و صدای شعارهای "دولت کودتا؛ استعفا استعفا" از داخل این دانشگاه به گوش می رسد. هم چنین این دانشگاه هم اکنون در محاصره کامل نیروهای امنیتی و انصار قرار دارد.
گفتنی است این سومین تجمع اعتراضی دانشجویان در اعتراض به وقایع پس از انتخابات و سرکوب گسترده اعتراضات مردمی است.
***
پرتاب گاز اشک‌آور به تجمع مسالمت‌آمیز دانشجویان دانشگاه آزاد
بامدادخبر: نیروهای بسیج با پرتاب گاز اشک آور به صحن دانشکده‌ی فنی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، به مقابله با تجمع مسالمت‌آمیز بیش از دوهزار نفر از دانشجویان این دانشگاه پرداخته‌اند. درحالی که از ظهر امروز بیش از دوهزار نفر از دانشجویان واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد، همچون هفته‌های گذشته، در اعتراض به دولت کودتا و نیز برخوردهای صورت گرفته‌ی اخیر با فعالان دانشجویی این دانشگاه و سایر دانشگاههای کشور، دست به تجمع اعتراضی زده‌اند، حدود صدنفر از نیروهای مجهز بسیجی که از صبح امروز به وسیله دو دستگاه اتوبوس به این دانشگاه آورده شده بودند، با پرتاب گاز اشک‌آور و حمله به دانشجویان، این تجمع مسالمت‌آمیز را به درگیری کشاندند. هم‌اکنون یکی از دانشجویان، توسط نیروهای بسیجی دستگیر و در دفتر نهاد نمایندگی رهبری در این دانشگاه، زندانی شده است. دانشجویان همچنان در صحن دانشگاه و طبقات آن حضور دارند شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور"، "دولت کودتا، استعفا استعفا"، "یاحسین میرحسین"، "نصر من الله و فتح قریب" و... فضای دانشگاه را پر کرده است.
*****
امین زاده بعد از ۱۱۵ روز همچنان در سلول انفرادیست
امین زاده بعد از ۱۱۵ روز همچنان در سلول انفرادیست. مصاحبه روزنامه اعتماد با همسر این فعال سیاسی را در این خبر می‌خوانید:
*چند روز است که آقاي امين زاده در بازداشت به سر مي برند؟
از 25 خرداد تاکنون، حدود 115 روز است که ايشان بازداشت هستند.
*آخرين وضعيت آقاي امين زاده چگونه است؟ در سلول انفرادي هستند يا به بند عمومي منتقل شده اند؟
آخرين ملاقاتي که با ايشان داشتم، 10 ، 12 روز پيش بود. هنوز در سلول انفرادي هستند و بازجويي ها همچنان ادامه دارد. خودشان هم اطلاعي نداشتند که بازجويي ها چه زماني تمام مي شود و دادگاه چه زماني تشکيل مي شود.
*تاکنون چند بار ملاقات حضوري و تماس تلفني داشته ايد؟
بار نخست پس از يک ماه و نيم توانستم ايشان را ملاقات کنم. در کل چهار الي پنج بار تماس تلفني داشتم و چهار بار هم توانسته ام ايشان را ملاقات کنم. هر بار توسط وکيل درخواست ملاقات مي دهم و منتظر مي مانم تا خبر دهند که چه زماني مي توانم با آقاي امين زاده ديدار داشته باشم. در واقع هر زماني که مسوولان خواستند، به ما اجازه ملاقات داده اند و ملاقات ها منظم نبوده و با فاصله زماني زياد انجام مي شد. براي ملاقات افراد ديگر خانواده نيز محدوديتي وجود نداشته است.
*آقاي امين زاده در ملاقات اخير در مورد وضعيت خود چه توضيحي دادند؟
در ملاقات آخري که با ايشان داشتم، وضعيت روحي و جسمي به مراتب بهتري نسبت به دفعات گذشته داشت. حتي بازجويي ها به ظاهر مثل سابق فشرده نيست. اما هنوز بازجويي ها ادامه دارد و پرونده به دادسرا ارجاع نشده است. قرار بود تا آ خر هفته گذشته پرونده ها به دست (قاضي) حداد برسد و بازجويي ها و تحقيقات تمام شود، اما با آقاي امين زاده که صحبت کردم، ايشان نمي دانستند بازجويي ها چه زماني تمام مي شود. چون هنوز پرونده تکميل نشده است و وضعيت دادگاه ايشان هم مشخص نيست. حتي خود آقاي امين زاده از من مي پرسيد وکلا توانسته اند به پرونده دسترسي داشته باشند يا نه؟
*آيا وکيل ايشان موفق شده پرونده را مطالعه کند؟
وکلاي آقاي امين زاده که دو نفر هستند درخواست ملاقات با ايشان و مطالعه پرونده را مطرح کرده اند، اما متاسفانه هنوز پاسخي دريافت نکرده اند. حتي آنها نيز زمان اتمام بازجويي و تحقيقات و تاريخ برگزاري دادگاه را نمي دانند.ما بسيار نگران وضعيت آقاي امين زاده هستيم. ظاهراً ايشان در يک سلول کوچک نگهداري مي شوند و فقط نيم ساعت هواخوري دارند. از آنجا که دو بار هم تاکنون در زندان، مشکل ناراحتي کليه پيدا کرده و در بيمارستان بستري شده است، وضعيت را به مراتب نگران کننده تر مي کند.ايشان در سن و سالي نيست که بتواند اين وضعيت را تحمل کند. فرد پرکار و فعالي مثل آقاي امين زاده 115 روز است که در يک اتاق کوچک نگهداري مي شود و اين مساله وضعيت بسيار آزاردهنده يي است. البته هر بار که ما ايشان را ملاقات کرديم، خيلي سعي کرد نشان دهد حالش خوب است تا نگران نباشيم اما ما واقعاً نگرانيم. او بسيار لاغر و ضعيف شده است و وضعيت جسماني مناسبي ندارد. همان 10 ، 12 روز گذشته قرار بود بازداشت موقت آنها تمام شود و حتي آقاي امين زاده درخواست کرد وکلا بازداشت را به قرار وثيقه تبديل کنند يا از سلول انفرادي، به بند عمومي منتقل شوند اما وکلا هم هر چه تلاش کردند نتوانستند اين کار را انجام دهند. آيا واقعاً به لحاظ قانوني مي توانند ايشان را در اين وضعيت نگه دارند؟
*در ملاقات هايتان مي توانستيد در مورد اخبار و مسائل خارج از زندان بدون محدوديتي با ايشان صحبت کنيد؟
بار آخري که با ايشان ملاقات داشتم، مي توانستم در مورد اخبار و اتفاقات بيرون از زندان با ايشان صحبت کنم و مشکلي وجود نداشت.
*منابع اطلاعاتي مثل روزنامه، براي مطلع شدن از اخبار خارج از زندان در اختيار آقاي امين زاده وجود دارد؟
هيچ روزنامه يي در اختيار ايشان نيست که به اخبار و اطلاعات دسترسي داشته باشد و در بي خبري به سر مي برند. دو جلد کتاب برايش بردم. گويا چند کتاب هم در زندان در اختيار ايشان گذاشته اند.
*****
واکنش مهدی کلهر مشاور احمدی نژاد به پناهندگی دخترش نرگس کلهر
پناهندگی نرگس نشان از آزادی است که در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد!
به دنبال پناهنده شدن نرگس کلهر فیلسماز جوان و دختر مهدی کلهر مشاور محمود احمدی نژاد به آلمان مشاور احمدی نژاد گفت"همانگونه که نرگس گفته او پس از جداشدن من از مادرش زندگی خود را با مادرش ادامه داد و خود به تنهایی در مورد رفتنش تصمیم گرفت".
مهدی کلهر مشاور احمدی‌نژاد در خصوص رفتن دخترش "نرگس کلهر" به خارج از کشور و پناهندگی او گفت که"پس از جدا شدن بنده از همسرم ،نرگس به خواست خود با مادرش زندگی کرد و بنده نیز طبق قانون همواره نفقه او را پرداخت می‌کردم."
وی افزود"تا زمانی که موضوع سفر وی در رسانه‌ها مطرح نشده بود من از این سفر خبری نداشتم. "نرگس" تحصیل کرده دررشته گرافیک و سینما است و گویا برای اکران فیلمش به آلمان سفر کرده است، حال گویا در کنار این موضوع تقاضای پناهندگی نیز کرده که این یک تصمیم شخصی و مرتبط با خود اوست. ضمن اینکه خود او نیز یادآور شده در یکسال گذشته مرا ندیده و تاکید کرده که فرزندان من از هیچ رانتی به خاطر پدرشان برخوردار نبوده‌اند."
کلهر در ادعایی عجیب پناهندگی دخترش را نشانه وجود آزادی در کشور دانست و گفت"این امر نشان از آزادی است که در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، اما اینکه رسانه‌ها به این امر دامن می‌زنند مهمترین نشانه جو سازی و علاقمندی آنها به تخریب چهره مسئولین کشور است".
کلهر گفت که"نرگس 25 سال سن دارد و مادر او به دلیل اینکه من با آقای احمدی نژاد در همان سالها (84) همکاری می‌کردم ، درخواست طلاق کرد و این امر نیز محقق شد. امروز نیز وی یکی از مخالفان آقای احمدی‌نژاد است و در حال حاضر نیز در دانشکده صدا و سیما تدریس می‌کند".
مشاور احمدی نژاد در پاسخ به این سئوال که آیا می‌دانید دخترتان چه فیلمی ساخته است گفت"من اطلاعی در این زمینه ندارم".
وی همچنین در پاسخ به این سئوال که به نظر شما دلیل رفتن دخترتان به خارج از کشور و موضوع پناهندگیش چه می‌تواند باشد، گفت"این موضوعی است که نرگس باید پاسخ دهد نه من.چون هیچ اطلاعی از تصمیم او نداشته ام و البته هرگز نیز در صدد تحمیل دیدگاه خود به فرزندانم نبوده ام. فقط می‌دانم چندبار قرار شد فیلمی که او ساخته پخش شود که این امر محقق نشد، بعد هم دلش خواست و رفت. من طبق اعتقادی که داشته و دارم برای هیچ یک از فرزندان از رانت استفاده نکرده ام. پس اینکه نرگس پارچه سبز به دستش بسته و با رسانه‌های غربی مصاحبه کرده به خود او مربوط است."
مهدی کلهر افزود"من در هر صورت نرگس را فرزند خودم می‌دانم. گمان می‌کنم که او توسط دشمنان مملکت اغفال و نقش ابزار تبلیغاتی آنها را ایفا کرده است.به عنوان یک پدر به او نصیحت می‌کنم ابزار دشمن علیه کشورش نشود و راهی را نرود که بازگشتی در آن وجود ندارد".
نرگس کلهر، دختر مهدی کلهر مشاور محمود احمدی نژاد که با فیلمی در موضوع شکنجه به فستیوال حقوق بشر نورنبرگ آلمان رفته بود، از کشورهای غربی درخواست پناهندگی کرده است.
دختر مشاور احمدی نژاد روز سه شنبه طی مصاحبه ای با
روز گفت"دیگر از پس دادن رای گذشته؛ما می گوییم زندگی ما را پس بدهید."
*****
بزرگترین دغدغه دبیرکل دربند جبهه مشارکت؛ نهادینه کردن “عقلانیت سیاسی” در کشور
دکتر محسن میردامادی در پی دستگیریهای گسترده فعالان سیاسی منتقد دولت، بعد ازاعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در روزبیست و سوم خرداد بعد از جلسه حزب مشارکت بدون هیچ گونه حکم قضایی به همراه سایر اعضا بازداشت گردید. وی پس از بیست و چهار ساعت آزاد گردید، ولی چند روز بعد دوباره به صورت غیر قانونی بازداشت گردید. در حالي که گفته مي شود مراحل بازجويي مدت هاست به پايان رسيده است، اما دبیر کل جبهه مشارکت، هنوز در سلول انفرادی به سر می برد.
وی که از عارضه قلبی رنج می برد، چندی پیش به دلیل مشکل قلبی به بیمارستان بقیه الله که وابسته به سپاه پاسداران است منتقل و بستری شده بود.
لزوم "فضای باز رسانه ای"
جهت پاسخگویی به اتهامات عقیدتی و سیاسیاز سوی دیگراعضاي کميته ويژه مجلس اعلام کرده اند به آنها اجازه داده نمي شود به ملاقات اصلاح طلب هاي زنداني رفته و از سلامت و شرايط جسماني آنها براي افکار عمومي خبر بياورند. آنها مدعي بودند که دستگاه قضايي و همچنين برخي نهادهاي خاص به آنها اجازه ديدار با زندانيان اصلاح طلب را نداده اند.
در همین رابطه تجری گفته بود: "ما چنين اختياري نداريم و نمي توانيم از محدوده حقوق نمايندگي فراتر برويم." دکتر محسن میردامادی از جمله چهره های برجسته و شاخص حزب مشارکت است که به همراه فعالان سیاسی دیگر در روز دهم مرداد برای محاکمه گروهی به دادگاه برده شد و در کیفرخواست دادستانی ادعا شد که از متهمان "انقلاب مخملی" بوده است. همچنین در کیفرخواست چهارمین جلسه محاکمه با امضای سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران، اتهاماتی علیه جبهه مشارکت و اعضای آن و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب مطرح و براین اساس خواستار توقف فعالیت این احزاب شده بود.در همین رابطه حزب مشارکت با صدور بیانیه ای با "ساختگی و غیر قانونی خواندن این اتهامات"، به مسئولین اعلام کرده بود که: "کیفرخواست قرائت شده نه علیه متهمان حاضر در دادگاه، که علیه احزاب و گروه هائی بود که سالهاست موی دماغ قدرتند. راست و دروغ های کنار هم چیده شده، همگی پاسخ های درخور دارند و اگر حاکمان اقتدارگرا صداقت دارند، اجازه دهند نه در پی دو ماه انفرادی و اعمال انواع فشارها و تضییقات و با وکیل تحمیلی، بلکه در فضائی برابر و رسانه ای، در برابر اتهامات عقیدتی و سیاسی که جای طرح آنها نه در کیفرخواست، بلکه در فضای رسانه ای است، پاسخ خود را دریافت کنند".
گفتنی است که چندی پیش مهدی ميردامادی فرزند ارشد محسن میردامادی برای تحت فشار قرار دادن وی بازداشت شده بود، که پس از چندی آزاد شد."عملکرد"
قوه قضائیه، خلاف نص صریح قوانین موضوعه کشور است
مجمع روحانیون مبارز دیروز با انتشار نامه ای به رییس قوه قضائیه هشدار دادند که اگر بازداشت های غیر قانونی و دادگاه های فاقد شرایط و نمایش های تلویزیونی ادامه پیدا کند دستگاه قضایی باید علاوه بر پاسخگویی به موضوعاتی از قبیل بازداشتگاه کهریزک و جنایات رخ داده در آن، نسبت به "تداوم قانون ستیزی و بی عدالتی ها" پاسخگو باشد.در بخشی از این نامه، با تاکید بر"لزوم اجرای قانون اساسی" از سوی قوه قضاییه آمده است: "نفس دستگیری و بازداشت جمع کثیری از چهره های با سابقه روشن سیاسی و اجتماعی که بعضاً از مدیران با تجربه و رشد یافته در دامن نظام جمهوری اسلامی هستند، یکی از ضایعات خسارت بار امروز جامعه ما است و فاجعه بارتر اینکه در بازداشت و زندانی نمودن آنان صراحتاً موازین قانون اساسی و دیگر مقررات موضوعه کشور مورد بی اعتنایی قرار گرفته است."
در بخش دیگری از این نامه مجمع روحانیون خطاب به لاریجانی با اشاره به تهاجم رسانه ای جناح حاکم نوشته اند که: "شگفت این است که صاحبان این قلم های هتاک و نشریات لجام گسیخته از چنان امنیت، آرامش و اطمینانی در برابر آنچه می نگارند، برخوردارند که روئین تنی آنان طعنه بر اسفندیار روئین تن می زند.عدم برخورد مسؤولان اجرای عدالت با این رسانه ها به این شائبه دامن زده است که گویا دستگاه قضایی نمی تواند یا نمی خواهد مانع این قلم های هتاک شود. هیچ محکمه ای به این همه هرزه گویی و اهانت رسیدگی نمی کند و یا در صورت رسیدگی نتیجه ای در بر نداشته است."از سوی دیگر، خانواده‌ی زندانیان سیاسی نیز در بیانیه‌ های خود به انتقاد از استمرار وضعیت عدم دسترسی وکلای بازداشت‌شدگان به موکلان خود، حبس زندانیان در "سلول‌های انفرادی و خلاء کامل اطلاعاتی" پرداخته و خواستار آزادی بی قید و شرط عزیزان خود شده اند.
*****
اخبار تکمیلی (تصویری) از اعتراضات امروز دانشگاه آزاد
تعداد زیادی فیلم توسط دانشجویان سلحشور و دلیر دانشگاه آزاد تهران، در رابطه با تجمع اعتراضی امروز در آن دانشگاه تهییه شده که بتدریج در یوتیوب به نمایش نهاده می گردد.
از آنجایی که "آپلود" کردن تمام این فیلم ها زمانی طولانی می طلبد که در نتیجه با توجه به سیستم اینترنت "لاک پشتی" رژیم ملایان این کار امکان پذیر نیست، ما ضمن نشان دادن یک فیلم، لینک ورود به بقیه فیلم هایی را که تا این لحظه (ساعت حدود 20:30 شب) به نمایش نهاده شده در پی آن انتشار میدهیم.
توضیح این که تعداد فیلم های تهییه شده توسط دانشجویان دانشگاه آزاد و انتشار آنها در یوتیوب لحظه به لحظه بیشتر می گردد.

*****
آخرین گزارش درباره "خیانت یاهو" به مردم ایران
درپی توافق یاهو با رژیم سرکوبگر در تاریخ بیست و هفتم شهریور"روز ایران" (روز قدس) و در اختیار نهادن میکرو چیپسی با حدود 200000 ایمیل آدرس های کاربرانی که در کار انتشار "وبلاگ" یا "وبسایت" بوده و هستند، طبق آماری که بدست ما رسیده از تاریخ بیست و هشتم شهریور تا صبح امروز بیست و یکم مهرماه، بیش از 250 "وبلاگ" و حدود 65 "وبسایت" توسط نهادهای سانسور و "هکرهای" بی شرافت رژیم "فیلتر، مسدود، هک" و بطور کلی از صفحه و صحنه اینترنتی محو گردیده اند.
در میان این "وبلاگ" ها و یا "وبسایت"ها، برخی از کاربران مخفی و زیرزمینی (مانند خود ما) دوباره با استفاده از "سرورها" و میزبانان اینترنتی و ارایه دهندگان امکانات ایجاد "وبلاگ - وبسایت" خارج از میهن، و دور از حیطه قدرت و نفوذ "بلاگفا"سایت یا بلاگ خویش را راه اندازی کرده اند و اطمینان داریم که آنان نیز چون ما، اگر دهها و صدها بار دیگر نیز "هک - فیلتر" گردند باز بکار خویش ادامه خواهند داد. اما هستند بسیاری از گروه برشمرده بالا که بدون پنهانکاری و نه در خفا، بلکه بصورت علنی و آشکارا "وبلاگ" یا سایتی داشتند که تلاش می کردند در کادر محافظه کاری و بدون پرده دری های آنچنانی، اخبار بیدادگری های رژیم و مزدورانش را در اختیار ملت ایران و جهانیان بگذارند که پس از "هک - فیلتر" شدن، عطای این کار را به لقایش بخشیده اند و دیگر اینگونه فعالیت ها را کنار گذاشته اند.
نام برخی از وبلاگ هایی (تعداد بسیار معدود و محدودی از آنها) را که ما بطور دایم یا متناوب به آنها رجوع می کردیم و مطالب منتشر شده آنان را می خواندیم، بشرح زیر است :
وبلاگ: راه آزادی
وبلاگ: من و خاموشی
وبلاگ: فریاد ازین بیداد
وبلاگ: خشت و آیینه
وبلاگ: باش تا صبح دولتت بدمد
وبلاگ: تاپیروزی، چند گام
وبلاگ: ایران آریایی من
وبلاگ: اندیشه - خبر - بررسی
وبلاگ: خبر رسیده که ...
وبلاگ: جولانگه ضحاکان
وبلاگ: دانشجو بپا خیز
وبلاگ: دانشجویان مقاوم دانشگاه قزوین
وبلاگ: دانشجویان معترض دانشگاه اراک
وبلاگ: دانشگاه مظهر آزادی (از سوی دانشگاه آزاد - اسلامشهر)
وبلاگ: دانشجویان معترض دانشگاه یزد
وبلاگ: خبرنامه دانشگاه آزاد قائم شهر
وبلاگ: اینجا دانشگاه زنجان است
وبلاگ: بولتن خبری دانشگاه زاهدان
وبلاگ: دانشجویان دانشگاه فنی اردبیل
وبلاگ: دانشجویان معترض دانشگاه تربیت معلم
وبلاگ: من اگر برخیزم- تو اگر برخیزی...
وبلاگ: انجمن اسلامی دانشگاه کرمانشاه
وبلاگ: دانشگاه آزاد اسلامی قم
وبلاگ: خبری از دانشگاه مشهد
وبلاگ: خبرنامه دانشجویان مبارز دانشگاه جندی شاپور
وبلاگ: بولتن خبری کارگران مبارز نیشکر هفت تپه
وبلاگ: خبرنامه اتحادیه سراسری کارگران ایران
وبلاگ: انجمن همبستگی پرستاران ایران
وبلاگ: بیا تاگل برافشانیم
وبلاگ: آخرین خبرها از مهاباد
و بسیاری از وبلاگ ها و وبسایت هایی که با رعایت موازین و مقررات دیکته شده از سوی "بلاگفا" (در کادر درخواستی رژیم از کاربران اینگونه وبلاگ ها) انتشار می یافت و اینک اثری از آنها باقی نمانده است.
ما در آینده و بتدریج، تعداد بیشتر و اطلاعات گسترده تری از سایت ها و وبلاگ هایی که "هک - فیلتر" شده اند انتشار خواهیم داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ