سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۱۰/۲۸

دوشنبه: 28/10/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اخراج فرشاد عزیزی عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد مشهد از دانشگاه
فرشاد عزیزی عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد مشهد از دانشگاه اخراج شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر فرشاد عزیزی که در جریان حمله نیروهای بسیج و نظامی به دانشگاه آزاد مشهد در روز ۹ دی بازداشت شده بود، پس از آزادی با حکم سنگین اخراج از دانشگاه روبرو شده است.
فرشاد عزیزی از اعضای مرکزی ستاد ۸۸ استان خراسان بوده و در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز نزدیک به 10 روز در بازداشت بود.
*****
بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل دربارۀ احکام سنگین دستگاه قضایی علیه دانشجویان ستاره دار
شورای دفاع از حق تحصیل ضمن اعتراض به احکام سنگین صادر شده برای دانشجویان ستاره دار همچون ضیا نبوی و مجید دری از سازمان های حقوق بشری خواسته است که در برابر این بیداد ساکت ننشینند.
این شورا در بیانیه خود همچنین خطاب به اقتدارطلبان آورده است که راه هزاران بار پیموده شدۀ همۀ مستبدان را باز نپیمایند که مقصدش جز شکست و خواری نیست.
شورای دفاع از حق تحصیل افزوده است که زندان و تازیانه ذره ای در حق خواهی اعضا این شورا و دانشجویان زندانی خللی ایجاد نخواهد کرد.

متن بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل به شرح زیر است:
در شرایطی که نزدیک به یک ماه از بازداشت و بی خبری مطلق از وضعیت «سمیه رشیدی»، دانشجویی که همین امسال به خیل ستاره داران پیوست، می گذرد و «شیوا نظرآهاری» -دانشجوی محروم از تحصیل- برای بار چندم بازداشت شده است، ابتدا حکم سنگین 15 سال حبس و تبعید و 74 ضربه تازیانه برای ضیا نبوی -دانشجوی ستاره دار سال 87- و امروز، حکم 10 سال حبس و تبعید برای مجید دری، شگفتی ساز شد.
به راستی مجید و ضیا و سمیه و پیمان و شیوا و سعید و مهدیه و سروش مرتکب چه اعمالی شده اند که این چنین بازداشت می شوند یا در دستگاه قضایی نظام محکومیت های سنگین می گیرند.
در پیشگاه مردم ظلم ستیز کشورمان که حکم دهنگان نهایی ایشانند، اعلام می کنیم: جمع شده بودیم تا ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌مان را مطالبه کنیم. حق مسلمی که در سدۀ 21 ناباورانه، از ما دریغ شده است و به گواه تاریخ تنها در کمتر جایی سابقه دارد؛ آن هم توسط دولتی با ادعای 100 درصد آزادی! جمع ما جز «حق تحصیل»، هیچ نگفت و نخواست. اما دریغ که سخن برحق‌مان را نه تنها گوش شنوایی نبود که منکر وجودمان شدند.
امسال نیز با ادامه‌ی روند محروم کردن استعدادهای درخشان از تحصیل و ستاره‌دار کردن دانشجویان نخبه، بر عناد با دانشگاه و دانشجو افزودند. دهها ستاره دار امسال سندی است بر ادامه ی روند حذف هر صدای منتقدی. در این سالها ما را چاره‌ای نبود جز آن که همه‌ی هم‌ّمان این باشد که با حضور فیزیکی خود فریاد برآوریم: «ما ستاره‌دارانیم»: در راهروهای مجلس، وزارتخانۀ علوم، صحن دانشگاهها که خانه همیشگی مان بوده است و گاه در خیابان های شهرکه چند روزی مانده به انتخابات سال جاری، تکه هایی از آن محل حقخواهی شد.
حال پس از 200 روز بازداشت غیرقانونی ضیاء نبوی و مجید دری از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل را به حبس و تبعید در ایذه محکوم کرده اند. ما در پیشگاه مردم ایران شهادت می دهیم که دوستانمان جز حق خواهی هیچ نکرده اند و تمام اتهامات وارد به ایشان بی اساس بوده و انتقامی است که دشمنان آزادی از دانشجویان ستاره دار می گیرند.
ما اعضای «شورای دفاع از حق تحصیل» ضمن محکوم کردن این احکام، قاطعانه خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی به خصوص دوستان دربندمان و اعضای شورای دفاع از حق تحصیل هستیم.
ما به اقتدار طلبان می گوییم که راه هزاران بار پیموده شدۀ همۀ مستبدان را باز نپیمایند که مقصدش جز شکست و خواری نیست. همچنین در این جا اعلام می کنیم که زندان و تازیانه ذره ای در حق خواهی ما و دوستان دربندمان خللی ایجاد نخواهد کرد.
از سازمان های حقوق بشری مستقل جهان نیز می خواهیم که در برابر این بیداد ساکت ننشینند و از راههایی که خود شناسایی خواهند کرد برای کمک به دانشجویان محروم از تحصیل ایران به پا خیزند.
شورای دفاع از حق تحصیل
28 دی 1388
*****
آزادی عادل طائی نیا دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد با قرار وثیقه
عادل طائی نیا دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه آزاد با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر عادل طائی نیا در جریان حمله وحشیانه نیروهای انصار حزب الله و بسیج به دانشگاه آزاد مشهد بازداشت شده بود.
وی پس از 10 روز با قرار وثیقه سنگین 100 میلیون تومانی آزاد شد.
*****
احضار یکی از دانشجویان دانشكده خبر به كمیته انضباطی
پریسا رهنما یکی از دانشجویان دانشكده خبر به كمیته انضباطی این دانشگاه احضار شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این دانشجویان بر طبق احضاریه ای كه از سوی حراست دانشكده صادر شده، باید به كمیته انضباطی دانشگاه مراجعه کند.
این احضار در حالی ساعت 11 روز دوشنبه به دست این فعال دانشجویی رسیده كه در آن عنوان شده است، ساعت 8 صبح همان روز در كمیته انضباطی دانشگاه جامع حاضر باشد.
علت احضار این دانشجو به کمیته انضباطی مشخص نیست.
*****
تاج زاده در هیچ دادگاهی حاضر نخواهد شد
تاج زاده در دادگاه خود اعلام کرده است تا زمانی که به شکایت 10 سال پیش وی رسیدگی نشود در هیچ دادگاه دیگری برای پاسخگویی حاضر نمی شود.
همسر تاج زاده در گفتگو با خبرنگار آریا گفت : همسرم معتقد است اگر به شکایتش رسیدگی می شد بسیاری از این مشکلات بوجود نمی آمد.
فخرالسادات محتشمی پور افزود : تاج زاده گفته است در دادگاه 11/12/88 شرکت نمی کند و قاضی هر حکمی می خواهد بدهد و آن را اجرا کند.
*****
ابراز نگرانی فاطمه احمدسرایی از وضعیت عمادالدین باقی
روز: فاطمه کمالی احمدسرایی، همسرعمادالدین باقی که یک هفته پس از فوت آیت‌الله منتظری دستگیر و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد در مصاحبه با روز می گوید دستگیری همسرش، با توجه به اینکه اساسا جرمی واقع نشده به مصداق «قصاص قبل از جنایت» است. خانم کمالی احمدسرایی با اشاره به اینکه مجموعه ای از دست نوشته‌ها و تحقیقات همسرش هنگام دستگیری وی برده شدهۀ می گوید «ظاهرا چیزی که در ایران به آن ارزش داده نمی شود وقت است وکسانی که فکر وتحقیق می کنند».
این مصاحبه را می خوانید.
از وضعیت آقای باقی در زندان خبر دارید؟ با توجه به اینکه ایشان سابقه کسالت داشته اند، بخصوص کمردرد شدید از مراقبت های پزشکی لازم برخوردار هستند؟
هیچ خبری از ایشان ندارم. تنها یک بار تماس گرفتندوگفتند حالشان خوب نیست. اگر چه اضافه کردند که دکترزندان به وضعیت او رسیدگی می کند. ما نامه ای خطاب به آقای لاریجانی تنظیم کرده ایم که به زودی منتشر خواهیم کرد؛این نامه درمورد وضعیت وی و نقض موارد قانونی که از هنگام دستگیری تا اکنون با آن مواجه بوده، است. بنابر اظهار نظر پزشکان آقای باقی نباید درفضای دربسته باشد. درحالی که این مدت زمانی که در بند ۲۴۰ بوده برای خانواده ایجاد نگرانی کرده است. بلاتکلیفی و دستگیری با یک حکم کلی نیز از موارد نگرانی ماست. درواقع سئوال ما این است که نتیجه این دستگیری‌ها چیست؟ اگر سئوالی بود می توانستند با یک تلفن آقای باقی راصدا کنند،چون می دانند که ایشان نه قصد فرار دارند ونه قصد امحای آثار. بنابراین به این نحو که به خانه بریزند و همه چیز را ببرند و ایشان را با تنشی که در خانه ایجاد می‌کنند ببرند، منصفانه و عادلانه نیست.
ماموران هنگام دستگیری چه برخوردی داشتند؟
رفتاری که یکی از آنها داشت خیلی ناپسند بود؛ خیلی اذیت شدیم. تمام مواردی که ربطی به پرونده نداشت از جمله نوشته های دستی اعضای خانواده، حتی موبایل ها و مدالی که ایشان گرفته را با خود بردند. مواردی که ما در نامه ای به دادستانی گفتیم که می تواند زندگی ما را مختل کند و درخواست کردیم که این موارد را به ما برگردانند. در این نامه ما همچنین وضعیت سلامتی آقای باقی را نیز توضیح داده ایم. دادستان هم گفته این نامه را به پرونده منتقل می کند. اما تا به حال نه وسایل ما را برگردانده نه وضعیت آقای باقی را تغییر داده اند و نگرانی خانواده همچنان مانند سابق به وضعیت خود باقی است.
شما سالهاست که با مسئله دستگیریهای متناوب همسرتان مواجه هستید
بیش از ۷۰ بار است که آقای باقی و خانواده احضار، بازجویی و زندان می شوند. بیش از شصت بار این وضعیت در مورد ایشان بوده است. شما جواب سئوالتان را با این ارقام می گیرید. واقعا این همه تنش، این همه فشار برای یک خانواده، چقدر می تواند آسیب‌زا باشد و از لحاظ روحی روانی مشکل و فشار ایجاد کند؟‌ چه اتفاقی افتاده است؟‌مگر آقای باقی کار پنهانی کرده است؟ همه فعالیت‌ها وتحقیقات او روشن و شفاف است. هیچ فعالیت غیرقانونی نداشته است. ایشان سعی می کرده مطابق قانون عمل کند. بارها مساله چشم‌بند در زندان برایشان جدی شده، چرا که معتقد است چشم بند قانونی نیست. کسی که به هرحال قانون را متذکر می شود حتی وقتی در بند واسیر است، ببینید در زمانی که آزاد است چگونه رفتار می کند؟ آدمی که مطابق قانون می نویسد و تحقیق می کند باید مورد تشویق قرارگیرد و جایزه بگیرد نه اینکه به زندان بیافتد. ولی شما می بینید که او مدام احضار و بازجویی می شود و باید زندان برود. این اتفاقی است که مدام برای ما در حال رخ دادن است و نمی دانیم تا چه زمانی این روند ادامه دارد.
آیا به وی گفته شده به چه اتهامی دستگیر شده است؟
ماموران دستگیر کننده آقای باقی تنها یک برگه به ما نشان دادند که فقط یک مهر بود. مهر آقای جعفری دولت آبادی دادستان تهران. امضا هم نداشت. ایشان دیدند که اسم خودشان هم نیست بلکه یک حکم بود. دراین حکم کلی نوشته بود که دلیل دستگیری جلوگیری از حوادث پس از فوت آیت الله منتظری است. در حقیقت می خواستند قصاص قبل از جنایت کنند. می خواستند مثلا پیشگیری کنند. درحالی که یک هفته از فوت آیت الله منتظری گذشته بود و ایشان حتی یک بار هم برای دیدن خانواده آیت الله منتظری به قم مراجعه نکرده بودند. با وجودی که ما رفت وآمد خانوادگی داریم، اما ایشان به توصیه خانواده ایشان گوش کردند و به دیدارشان نرفتند. در واقع باید برای یک دستگیری جرمی واقع شده باشد اما چنین جرمی واقع نشده است.
آیا تحقیقات منتشرشده یا نشده ایشان را هم با خود برده اند؟
دست نوشته‌های تحقیقات بیست ساله ایشان را برده اند. انگار که حاصل عمر شما را می برند. حافظه های رایانه ایشان را هم برده اند. یکی از کارهای تحقیقی ایشان تنها چهار سال وقت برده است. خوب چهار سال عمر یک محقق تلاشگر که برای اصلاح تلاش می کند و کار دانشگاهی وحوزوی انجام می دهد را برده اند. این کارها ارزش دارد. متاسفانه چیزی که اینجا ارزش ندارد وقت است و توجه به کسانی که فکر می کنند وتحقیق. یا تحقیقاتشان بایگانی می شود ومنبع اثر گذاری نمی شود،یا اگر هم مخالف باشند سعی می کنند آثارشان برگردانده نشود.
*****
متکی: منتظر بازگشت حيدری به وزارت امور خارجه هستيم
ایلنا: وزير امور خارجه در رابطه با پناهندگی حيدری يکی از کارمندان کنسولگری ايران در نروژ اظهار داشت: اين فرد استعفای خود را تقديم مسوولين سفارت ايران در نروژ کرده بود اما با توجه به پذيرفته نشدن درخواستش قاعدتا بايد به کار و ماموريتش در اين کشور خاتمه می داد و به فعاليت خود در وزارت خارجه می پرداخت. اين تکليف اعلام شده اداری است و اميدواريم بر همين اساس وی را در ادامه خدمات در نروژ داشته باشيم.
به گزارش خبرنگار ايلنا، منوچهر متکی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با ”گريگول واشازده“ وزير امور خارجه گرجستان در رابطه با لغو شدن ميزبانی ايران برای بازی‌های کشورهای اسلامی گفت: اقدام شورای داوری و هيات‌مديره بازی‌های کشورهای اسلامی امری خارج از مقررات و ضوابط بود به جهت آنکه تهيه آرم‌ها، نقشه‌ها و برگزاری اينچنين مسابقاتی منطبق بر موازين بين‌المللی است و هيات‌مديره اين بازی‌ها حق ورود به بحث مورد نظر را نداشت چه برسد به اينکه بخواهد تصميم‌گيری کند. وی افزود: برخی اعمال نفوذ‌های نادرست در همگرايی فرهنگی کشورهای اسلامی تاثيرگذار شده است و اميدواريم نسبت به اين اقدام تجديدنظر شود.
متکی همچنين در رابطه با فضاسازی‌های شبکه العربيه نسبت به مخدوش کردن رسانه‌ای چهره ايران اظهار داشت: کشورهای منطقه در صورتی که دوستی مانند اين شبکه داشته باشند احتياج به دشمن ندارند. ماموريت شبکه الجزيره دميدن در اختلافات و واگرايی است.
وی تاکيد کرد: برای کشورهای منطقه اينگونه القاعات شناخته شده است و تاثير چندانی بر مناسبات ايران با دوستانش نخواهد داشت.
وزير امور خارجه همچنين در رابطه با توصيه پادشاه عربستان به رئيس‌جمهور سوريه مبنی بر ايجاد حد و مرز در روابط اين کشور با ايران گفت: ما از ديدارهای کشورهای دوست که به صورت دوجانبه و چندجانبه برگزار شود استقبال می‌کنيم؛ اما هنوز اظهارات پادشاه عربستان برای ما مشخص نيست و گمان نمی‌کنم بنايی بر دخالت وجود داشته باشد.
وی تاکيد کرد: ايران و سوريه روابط روبه رشد و استراتژيک خود را ۳۰ سال پيش در سايه رهنمودهای امام راحل و رئيس‌جمهور سوريه بنا نهادند و اين روابط مسير روبه رشدی داشته است.
متکی همچنين در رابطه با سياست مسوولين ايرانی برای اعزام زائران ايرانی به مکه و مدينه گفت:موضوع عمره سال جاری در دستور کار سازمان حج و زيارت و مسوولان وزارت خارجه قرار دارد و مذاکراتی با مسوولين سعودی برای خاتمه به مشکلات موجود صورت گرفته است.
وی همچنين در رابطه با نشست اخير گروه ۱+۵ و موضع ايران در رابطه با اين نشست اظهار داشت: با توجه به اينکه نتيجه‌ای از نشست نيويورک اعلام نشده است نمی‌توانيم اظهار نظر خاصی داشته باشيم اما در هر صورت رگه‌هايی از واقع‌بينی را مشاهده می‌کنيم و آماده هستيم که نتايج ملموسی را درک کنيم.
وزير امور خارجه تاکيد کرد: اما اينکه بگوييم تهديد خاصی مطرح شده است و اظهار نظر کنيم منتظر تحولات جاری در روی پرده و پشت پرده هستيم.
وی همچنين در پاسخ به اين پرسش که موضع ايران برای تامين سوخت رآکتور تهران چيست و آيا پس از پايان ۱۸روز باقی مانده اين کشور شخصا اقدام به توليد اوارنيوم با غنای ۲۰درصد خواهد کرد گفت: گفت‌وگوها در حال رد و بدل شدن است بنابراين بهتر است قدری تامل کنيم اما در هر صورت همانطور که گفته می‌شد برخی رگه‌های مبتنی بر واقع‌بينی از طرف مقابل بروز داده شده است بنابراين پس از هرگونه پيشرفت احتمالی اظهار نظر خواهيم کرد.
متکی در رابطه با اظهاراتی که مبنی بر پناهندگی تعدادی از کارمندان کنسولگری و سفارتخانه‌های ايرانی به کشورهای ديگر است نيز متذکر شد: معمولا برخی به دنبال فرصت‌طلبی هستند اما کارکنان وزارت امور خارجه و مامورين سياسی بخش‌های مختلف با نشاط و شادابی به وظايف خود در قريب به ۱۴۰ نمايندگی ادامه می‌دهند و گول اين صحنه‌سازی‌ها را نمی‌خورند.
براساس اين گزارش وزير امور خارجه در رابطه با مناسبات ايران و گرجستان نيز گفت: پس از استقلال گرجستان از شوروی سابق، ايران از جمله کشورهايی بود که استقلال آن را به رسميت شناخت و گام‌های خوبی هم برای ارتقاء مناسبات دو جانبه برداشت.
وی افزود: مبادلات تجاری دو کشور بالغ بر ۱۰۰ ميليون دلار است اما براساس رايزنی‌های صورت گرفته برای تشکيل ۵ کميسيون مشترک اقتصادی برنامه‌ريزی شده است.
متکی همچنين با عنوان اين مطلب که دو کشور برای تداوم مشورت‌های سياسی کميته مشترکی را سامان‌دهی خواهند کرد اظهار داشت: اين کميته به رياست معاونين وزرای خارجه ايران و گرجستان تشکيل می‌شود.
وی با اشاره به فراز و نشيب‌های رابطه ايران و گرجستان ادامه داد: ما به برخی از اقدامات مسوولين گرجی چون عملکرد اين کشور بر تحويل دادن” اردبيلی” تبعه ايرانی‌تبار به آمريکا اعتراضاتی داشتيم که در نشست دوجانبه با وزير امور خارجه گرجستان به آنها اشاره کرديم.
وزير امور خارجه تاکيد کرد: وزير امور خارجه گرجستان نيز با پذيرش اشتباه صورت گرفته اظهار داشت: اقدام مسوولين وقت گرجی با توجه به شرايط روز صورت گرفته بود.
وی همچنين با اشاره به ديدگاه مسوولين دو کشور برای افزايش تعاملات رسانه‌ای ايران و گرجستان گفت: در آينده نزديک هياتی رسانه‌ای به سرپرستی سخنگوی وزارت امور خارجه راهی گرجستان خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ايلنا گريگول واشازده وزير امور خارجه نيز در رابطه با اينکه موضع اين کشور در رابطه با حضور ايران برای مشارکت در خط لوله نوباکو چيست گفت: گرجستان از حضور ايران در تمامی پروژه‌های منطقه‌ای استقبال می‌کند.
وی همچنين در رابطه با موضع گرجی‌ها برای برخورداری ايران از انرژی صلح‌آميز هسته‌ای تصريح کرد: گرجستان هم‌اعتقاد با تمام اعضای جامعه جهانی است و گمان می‌کند تمام اعضای ان‌پی‌تی می‌تواند براساس حق قانونی خود از انرژی صلح‌آميز هسته‌ای استفاده کند اما اعتماد نيز گزينه مهمی است.
*****
بازجویان پرونده٬ سعید حائری را ممنوع الملاقات کرده اند
دادستان تهران درخواست ملاقات پدر سعید با فرزندش را رد کرد
دیده بان حقوق بشر: خانواده سعید حائری فعال سیاسی و دانشجوئی ۲۸ روز پس از بازداشت فرزندشان موفق به کسب مجوز ملاقات با وی نشده اند. بنا بر اخبار رسیده٬ سید محمد حائری پدر سعید حائری که وکالت فرزندش را نیز بر عهده دارد در پی مراجعات مکرر به دادگاه انقلاب و دادستانی تهران و ارائه درخواست کتبی ملاقات با فرزند دربندش با پاسخ منفی مسؤلین قضائی مواجه شد.
رد درخواست ملاقات خانواده این زندانی سیاسی در حالی صورت می گیرد که مسؤلین دادستانی تهران و دادگاه انقلاب دربرابر درخواستهای پدر و وکیل ایشان عملاْ از خود سلب مسؤلیت نموده و هرگونه موافقت یا عدم موافقت با ملاقات زندانیان بندهای ۲۰۹٬ ۲۴۰ و... اوین را منوط به موافقت مقامات امنیتی وزارت اطلاعات دانستند٬ و به نظر می رسد بنا بر توضیحات مقامات قضائی به خانواده سعید حائری این زندانی سیاسی - عقیدتی توسط بازجویان پرونده اش تا زمان نامعلومی ممنوع الملاقات شده است.
سعید حائری عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر ۲۹ آذر ماه در حین عزیمت به شهر قم برای حضور در مراسم تشیع پیکر مرحوم آیت ا... منتظری٬ به همراه شیوا نظر آهاری و کوهیار گودرزی دو عضو دیگر این کمیته توسط عوامل وزارت اطلاعات بازداشت شد.
*****
مسعود باستانی در انتظار موافقت با درخواست مرخصی‌
یکی از روزنامه نگاران بازداشت‌شده بعد از انتخابات، دو هفته است که در انتظار موافقت با درخواست مرخصی‌اش به سر می‌برد. مادر مسعود باستانی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، گفت:«مسعود دو هفته است که درخواست مرخصی‌اش را ارائه داده اما متاسفانه تا این لحظه پاسخی به درخواست او نداده‌اند.» وی از مسئولان خواست که با مرخصی فرزند دربندش که در زندان اوین به سر می‌برد موافقت کنند. گفتنی است، ابتدا مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی در اوایل تیرماه بازداشت شد، بعد از آن، این روزنامه‌نگار بارها با مراجعه به دادگاه انقلاب برای پیگیری وضعیت همسرش از مسئولان درخواست کرد که اگر برای بازداشت او، همسرش را بازداشت کرده‌اند، او را بازداشت و همسرش را آزاد کنند، سرانجام اواسط تیرماه باستانی که در سایت جمهوریت در دوران انتخابات فعالیت می‌کرد در یکی از مراجعات به دادگاه انقلاب بازداشت شد و اوایل شهریور ماه همسرش با قید وثیقه آزاد شد.
*****
افزایش فشار آمریکا بر شرکت‌های طرف معامله ایران
بنا به گزارش پایگاه اینترنتی "نویه تسورشه تسایتونگ" آمریکا در تدارک تحریم‌های شدیدتر علیه ایران است. در حالی که شرکت تجاری گلنکور از معامله با ایران چشم‌پوشی کرده است، شرکت ویتول در ژنو هنوز به این تجارت ادامه می‌دهد.
فشارهای آمریکا برای تحریم شدیدتر اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به شکل هدفمندی شرکت‌های تجاری سویسی فروشنده مواد خام صنعتی را هم دربر‌گرفته است. دلیل این تصمیم عدم موفقیت تلاش‌های اوباما در یک سال گذشته در جهت پیشبرد گفت‌وگو با ایران در مورد انصراف از اجرای طرح‌های اتمی این کشور عنوان شده است.
فشارها برای قطع فروش بنزین به ایران
به‌ویژه در حال حاضر تجارت بنزین با ایران مورد توجه آمریکاست. قانون مربوط به اجرای این تصمیم در ماه دسامبر گذشته در کنگره آمریکا به تصویب رسید. چند روز پیش اعلام شد که شرکت تجاری مواد خام صنعتی گلنکور Glencore از چندی پیش معاملات خود با ایران را متوقف کرده است. شرکت گلنکور تا پیش از این، روزانه ۱۷ هزار بشکه بنزین به ایران می‌فروخت. این میزان، یک ششم نیاز بنزین ایران را تأمین می‌کرد. در گزارش پایگاه اینترنتی "نویه تسورشه تسایتونگ" آمده است: «ایران با وجود اینکه عضو سازمان اوپک و از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان است، اما به دلیل کمبود تصفیه‌خانه‌های مناسب، خود از واردکنندگان بنزین محسوب می‌شود. این بزرگترین نقطه ضعف سیاسی رژیم ایران است و ایرانی‌ها از ماه دسامبر مجبور شدند محدودیت فروش بنزین از ۱۰۰ لیتر به ۸۰ لیتر در ماه را بپذیرند.»
تاثیر منفی تحریم اقتصادی بر شرکت‌های سویسی
ابعاد تحریم اقتصادی ایران، می‌تواند در مبادلات شرکت‌های سویسی اثربخش باشد، زیرا شرکت بزرگ تجاری گلنگو به همراه سایر شرکت‌های فروشنده مواد صنعتی خام، در مجموع یک سوم و یا بیشتر از بنزین مورد نیاز ایران را تأمین می‌کردند. شرکت ویتول در ژنو که بزرگترین شرکت تجاری مستقل مواد خام صنعتی جهان به‌شمار می‌آید، تا به‌حال از محدودیت‌های ایجاد شده از سوی واشنگتن در امان مانده است. ویتول روی این مسئله حساب باز کرده است که دولت اوباما برای مصون ماندن مردم ایران از فشارهای تحریم‌های اقتصادی، محدودیت‌های تجاری بیشتر با ایران را عملی نکند. اگر تحریم‌های بیشتر علیه ایران به‌طور رسمی مورد پذیرش قرار گیرند، فشارهای واشنگتن بر همه شرکت‌های تجاری طرف معامله با ایران به شدت افزایش خواهند یافت.
*****
محمد یوسف رشیدی در بند ۲۰۹ اوین: اعتصاب غذای دوباره
محمد یوسف رشیدی فعال دانشجویی دربند پلی تکنیک از یک هفته پیش مجدداً در اعتصاب غذا به سر می برد.
این فعال دانشجویی در اعتراض به تمدید قرار بازداشت موقت خود و بلاتکلیفی در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. وی این مطلب را در آخرین ملاقاتش به اطلاع خانواده خود رسانده و اعلام کرده است تا مشخص شدن وضعیتش به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
بیش از ۵۰ روز از بازداشت این فعال دانشجویی و حدود ۲۰ روز از آخرین جلسه بازجویی وی می گذرد اما وی همچنان بلاتکلیف در سلولهای 4 نفره بند ۲۰۹ زندانی است. وضعیت وخیم جسمی و ضعف بدنی شدید یوسف رشیدی در پی اعتصاب غذای اول نگرانیها بابت سلامتی وی را افزایش داده است. محمد یوسف رشیدی یکی از دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران است که در پرونده فعالیتهای دانشجویی خود انتشار نشریه دانشجویی فریاد، عضویت در شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک و حضور فعال در بسیاری از تجمعات صنفی و سیاسی دانشگاه های تهران را دارد.
این فعال دانشجویی در اعتراض مردمی ۱۳ آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از سی ساعت بعد از احراز هویت به قید تعهد آزاد شد، اما بیست و سه روز بعد در منزل پدری خود در نوشهر توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از یک روز بازداشت در زندان اطلاعات نوشهر به تهران منتقل شد. از آن زمان تا کنون محمد یوسف رشیدی در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود.
این فعال دانشجویی از اولین لحظه ی بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و در اولین و ملاقات حضوری خود به گفته ی مادرش کاهش شدید وزن داشته است به طوری که مادر وی در لحظات اول قادر به شناختن وی نبوده است.
یوسف رشیدی پس از۲۲ روز اعتصاب غذا به بهداری زندان منتقل شد و به مدت یک هفته در بهداری زندان اوین بستری بود. وی با انتقال از سلول انفرادی به سلولهای۴ نفره ی ۲۰۹ اعتصاب غذای خود را شکست و در بازدید دادستان تهران از بند ۲۰۹، شخص دادستان مستقیما به وی اعلام می کند که وثیقه ی تعیین شده برای او مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال است که به زودی به خانواده ی او ابلاغ و پس از تودیع وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه آزاد خواهد شد. اما با گذشت یک ماه از قول دادستان و مراجعات متعدد خانواده تغییری در وضعیت این فعال دانشجویی ایجاد نشده است.
یوسف رشیدی در اعتراض جسورانه به حضور احمدی نژاد در دانشگاه پلی تکنیک و بالا بردن پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود «رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست» توسط کمیته انضباطی دانشگاه به سه ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد. بعد از پایان سه ترم محرومیت، یوسف رشیدی به دانشگاه بازگشت اما بار دیگر در اسفند ماه ۸۷ به اتهام برگزاری تجمع غیرقانونی در ماجرای اعتراض دانشجویان به دفن کشته شدگان جنگ ایران و عراق مجددا به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
به دلیل کینه شدید محمود احمدی نژاد از دانشجویان مبارز پلی تکنیک به دلیل به آتش کشیدن عکسش و اعتراضات مکرر و شدید به دولت نهم و دولت غیرقانونی و غیرمردمی دهم این نگرانی وجود دارد که یوسف رشیدی قربانی پروژه های دستگاه امنیتی ایران شود و اتهامات مضحکی که این روزها به صورت فله ای در پرونده ی مردم و دانشجویان معترض درج می شود در پرونده ی یوسف رشیدی هم درج شود.
با توجه به اصرار مسئولین جمهوری اسلامی در رسانه ها به محارب خواندن معتراضان میلیونی روز عاشورا بیم آن می رود که این دانشجوی چپگرا که در زمان اعتراض مردمی ششم دی ماه (عاشورا) در بند ۲۰۹ اوین زندانی بوده است با عناوینی مانند محارب، اغتشاشگر و ...محاکمه شود.
*****
یک دانشجو پس از ۳ روز بازداشت با دست و پای شکسته در حاشیه شهر رها شد
فرزند عضو سابق شورای شهر کاشان و معاون ستاد میرحسین موسوی در این شهر پس از بازداشت توسط یک نهاد امنیتی، بعد از 3 روز بیخبری مطلق و ضرب و جرح شدید تا جایی که منجر به شکسته شدن دست و پای این دانشجو شد و آثار سوختگی با سیگار نیز بر بدن او نمایان بود، به حالت بیهوش در کنار یکی از خیابانهای حاشیه شهر رها شد.
وی پس از رها شدن در حاشیه شهر، بدون اینکه امکان دیدار با خانواده خود را داشته باشد، مدت 36 ساعت در اختیار اداره اطلاعات بود و در مورد فعالیت های پدرش که استاد دانشگاه کاشان نیز است، و فعالیت های سیاسی خود و انجمن اسلامی دانشگاه مورد بازجویی قرار گرفت.
این دانشجو پس از پایان بازجویی نیز با چشم بسته مجبور به امضای تعدادی برگه شد.
این اقدام وحشیانه در ادامه روند بی سابقه احضار و بازجویی از حدود 20 نفر از اعضای فعال ستاد مهندس موسوی در جوانان اصلاح طلب کاشان که طی یک ماه گذشته صورت گرفته، انجام شده است.
احضار برخی از این فعالان سیاسی و دانشجویی با بازداشت چند روزه همراه بوده است. آنها پس از انتقال به دادگاه انقلاب و تشکیل پرونده با صدور قرار وثیقه آزاد شدند.
از سوی دیگر، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان نیز در محکومیت این اقدامات بی سابقه و ظالمانه اطلاعیه ای بدین شرح صادر کرد:
*
باسمه تعالی
بیش از هفت ماه از آغاز برخورد سرکوبگرانۀ افراطیون با جنبش عظیم مردم ایران می گذرد. جنبشی که به گواه دوستداران و دلسوزان ایران اسلامی، از بطن مردم برخاست و تمامی اقشار و طبقه های اجتماعی را با خویش همراه کرد.
پیش از این ها هشدار داده بودیم که هرگاه حلقه های بسته قدرت شکل بگیرد، زمینه حرکت آن حلقه به سمت فساد و تباهی مهیا می شود. پیش از این ها فریاد کشیدیم که هرگاه رسیدن به مقصود وسیله را توجیه کند، این مردم هستند که قربانی زیاده خواهی قدرت طلبان می شوند. پیش از این ها گفتیم که هر گاه آزادی های مصرح در قانون اساسی به راحتی نادیده گرفته شود، التهابات سیاسی ، آسیب های جبران ناپذیری به بدنه اجتماع وارد می سازد.
اکنون کارنامه چندین سال نادیده انگاشتن حقوق اساسی مردم و قانون گریزی در پیش چشمانمان آماده قضاوت شدن است. پرده ها از جنایات بازداشتگاه کهریزک کنار رفته است . حرمت عاشورای حسینی با حمله و هجوم به مردم و کشتن ایشان دریده گشته و سرکوب وحشیانه نیروهای به اصطلاح خودسر تا آنجا پیش رفته است که برای رسیدن به مقاصد شوم خویش متوسل به آدم ربایی و ضرب و جرح یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه کاشان شده اند و با استفاده از امکانات و مصونیت های خاص با اقدامی وحشیانه بیش از پیش ماهیت سیاه و چرکینشان را به نمایش گذاشته اند.
بی شک این گونه رفتار ها نه تنها محکوم به شکست است بلکه عزم ما را برای دفاع از حقوق اساسی ملت ایران راسخ تر می کند؛ از آن رو که نه پا بند پست ها و مناصب هستیم تا ترس از دست دادنشان ما را به خفت بکشاند و نه چشم به آن ها دوخته ایم که به سکوت متوسل شویم.در حالی مجموعه این حرکات به نیروهای موسوم به نام جعلی «خود سر»، منتسب می شود که برنامه ریزی و سازمان دهی چنین اتفاقاتی بدون وجود یک سازمان تشکیلاتی قوی میسر نبوده و نیست. تامین امنیت مردم، یقینا مهم ترین وظیفه نیروهای امنیتی ، اطلاعاتی وانتظامی است و شناسایی و برخورد با این عوامل از اولویت های اولیه این نهاد ها به حساب می آید.
به خود می بالیم که همراه و همقدم با مردمی به پا خاسته ایم که یکصدا استقلال و آزادی ایران زمین را فریاد می زنند و مصرانه بازگشت به اصول مغفول قانون اساسی را خواستارند. به خود می بالیم که در مسیر این جنبش آن قدر استوار بوده ایم که هجمه عظیم تبلیغات توپ خانه های رسانه ای و شیوه های ددمنشانه سرکوب که روی نظام های استبدادی را سفید کرده اند، خللی در عزم راسخمان پدید نیاورده است. به خود می بالیم که دانشگاههایمان زنده اند و ندای حقیقت هر گاه و از هر حنجره ای که به گوش برسد یاری کننده ای هست که او را یاری کند .
دانشجویان آگاه ایرانی در راه دفاع از حقوق اساسی ملت ایران ، متحمل سختی های فراوانی شده اند.از احکام سنگین و غیر قابل قبولی که برای دانشجویان، از سوی مراجع انضباطی صادر گشته و بازداشت های طولانی مدت مراجع قضایی تا انواع و اقسام شیوه های تهدید و ارعاب. دانشجویان آزاده ای که نخواستند ذلت را پذیرا باشند ودر مقابل هجوم بی عدالتی ها ایثار گرانه ایستادگی کردند. آن ها مایه مباهات ما و افتخار ملت هستند. تاریخ خود گواهی می کند که یاد چه کسانی ماندگار است و کدامین گروه سرنوشتی اسف بار در انتظارشان است. مسلما کسانی که تمایلی به درس گرفتن از تاریخ ندارند، محکوم به پرداختن تاوان های سنگینی خواهند بود.
اکنون ضمن دفاع و حمایت از راهکارهای نخبگان دلسوز برای دور شدن از التهابات ، مصرانه شناسایی و محاکمه عوامل جنایات غیر انسانی پیش آمده و آزادی سریع تمامی زندانیان دانشجو را خواستاریم. نمی توان بازداشت ها ی طولانی و احکام غیرمنصفانه را دید و وعده های بهبود شرایط را پذیرفت. دانشجویان ایران زمین تمام تلاششان را برای بهبود اوضاع به کار بسته اند و وقت آن است که حاکمیت نیزبا تن دادن به اصلاح ساز و کار های خود به خواسته های مشروع و قانونی ما احترام بگذارد. بازگشت به خرد و قانون بهترین علاج درد های این روز های کشور عزیزمان، ایران است و هر گونه افراط و تندروی بی شک آسیب های جبران نا پذیرتری را به آینده ما وارد خواهد ساخت.
ما دانشجویان دانشگاه کاشان از مردم، اساتید و دانشجویان دانشگاه می خواهیم که همراه و همدرد با خانواده دانشجویان زندانی وآسیب دیده و پیگیری ظلم ناعادلانه ای که بر ایشان رفته است برای رفع مشکلات ایشان از هیچ کوششی فروگزار نباشند.
*****
فشار بی‌سابقه بر دانشجویان معترض
دویچه وله: ده‌ها فعال دانشجویی در دانشگاه‌های علم و صنعت، مشهد، دزفول، شهید چمران اهواز و زنجان با احضار، تبعید یا محرومیت از تحصیل مواجه شده‌اند. کامران دانشجو، وزیر علوم، سخت‌گیری‌ها و احکام کمیته‌های انضباطی را طبیعی خوانده است.
کمیته انضباطی دانشگاه شهید چمران اهواز در هفته گذشته، دست‌کم ۲۰ دانشجو را احضار و تهدید به دستگیری توسط وزارت اطلاعات کرده است. دست‌کم ۱۳ دانشجوی علم و صنعت تهران نیز حکم ۲ ترم تعلیق از تحصیل دریافت کرده‌اند. ۱۸ دانشجوی دانشگاه آزاد دزفول و ۱۵ فعال دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد، با محرومیت از تحصیل یا تبعید روبرو شده‌اند.
به دستور رییس دانشگاه امیرکبیر، بیش از ۹۰۰۰ نمره صفر در کارنامه آموزشی دانشجویانی ثبت شده که امتحانات ترم را در همبستگی با همکلاسی‌های زندانی خود، تحریم کرده بودند. چهار تن از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در زندان‌های انفرادی نگهداری می‌شوند. کامران دانشجو، وزیر علوم، در نشست مدیران روابط عمومی دانشگاه‌ها به خبرنگاران گفت که در میان دستگیرشدگان ناآرامی‌های اخیر، بین ۵ تا ۱۰ درصد دانشجو هستند.
امین احمدیان، عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت و فعال پیشین دانشجویی، در گفت‌وگو با دویچه وله، شرایط کنونی دانشگاه‌ها را بی‌سابقه توصیف کرده و کیفیت و کمیت احضارها، تهدیدها و بازداشت‌ها را با هیچ دوره‌ای پس از انقلاب قابل مقایسه نمی‌داند. وی تعطیلی کلاس‌ها را نیز در نهایت به سود حاکمیت می‌داند.
دویچه وله: چه توصیفی می‌توان برای شرایط کنونی دانشگاه‌ها ارائه داد؟
امین احمدیان: شرایط برخورد با دانشجویان مانند شرایط عمومی کشور بی‌سابقه است. تعداد دستگیری‌ها بسیار زیاد است. دانشجویان دانشگاه‌های امیرکبیر، شهید بهشتی، علم و صنعت، تهران، قزوین، تبریز، رشت و مخصوصا دانشگاه‌های آزاد ، هزینه‌های بسیاری برای اعتراض‌های خود پرداخته‌اند. در دانشگاه‌های آزاد تهران، مشهد یا نجف‌آباد، آمار دستگیری‌ها بسیار بالاست. ما علاوه بر احضار و احکام تعلیق و محرومیت از تحصیل، شاهد تهدید خانواده‌ها برای کنترل فرزندان‌شان هم هستیم.
آقای دانشجو، وزیر علوم، عنوان کرده که بین ۵ تا ۱۰ درصد دستگیری‌های انتخاباتی از بین دانشجویان بوده است. خواسته‌اند بگویند که فشاری به دانشجویان وارد نشده؟
من این آمار را قبول ندارم. اما با توجه به بالا بودن رقم دستگیری‌ها در ماه‌های اخیر در حد چند هزار نفر، به فرض صحت این ادعا، باز چند صد دانشجو دستگیر شده‌اند. این معنای مثبتی ندارد.
تحریم امتحان و عدم حضور دانشجویان در کلاس‌ها که اینک به‌عنوان اعتراض انجام می‌شود، به خودی خود به ضرر دانشجویان نیست؟
درست است. اما توجه کنید که خودداری از شرکت در امتحان، در دانشگاه‌هایی صورت می‌گیرد که بیشترین فشارها را تحمل کرده‌اند. تحریم امتحانات در دانشگاه‌های تهران یا شریف یا امیرکبیر بیشتر است، زیرا دستگیری‌ها در میان دانشجویان این مراکز بیشتر بوده است. بچه‌ها می‌بینند که همکلاسی‌هایشان زندان هستند و شایع است که به آنها اتهام محاربه یا ارتباط با سازمان‌های تروریستی و جاسوسی را زده‌اند. کاری از دست آنها بر نمی‌آید، مگر اینکه در امتحان‌ها شرکت نکنند و منتظر دوستان‌شان شوند.
اما این واکنش در نهایت به نفع دانشجویان نیست. در شرایط کنونی ایران، دانشگاه‌ها از معدود مراکزی هستند که حاکمیت هنوز نتوانسته بر آنها کاملا مسلط شود. در نتیجه حاکمیت از تعطیلی دانشگاه‌ها و سوت و کوری آن‌ها استقبال می‌کند. دانشجویان بر این واقف‌اند و سعی دارند این محیط را پویا نگاه‌دارند.
اعتراض‌های دانشجویی کنونی کاملا خودجوش به نظر می‌رسند. با این‌همه تشکل تحکیم، چه رهنمود و توصیه‌ای به فعالان دانشجویی دارد؟
درست است. همان‌طور که الان در جامعه کسی منتظر نیست تا تشکل خاصی دست به اعتراض بزند، در دانشگاه‌ها هم اعتراض‌ها و واکنش‌ها به صورتی بدیهی و مستقیم وجود دارند. دانشگاه‌‌ها محیط جوان‌هاست و در نتیجه اعتراض‌ها در آن بیشتر نمود دارند. در واقع تشکل‌های دانشجویی در ماه‌های اخیر تنها نقشی هدایت‌کننده یا حتی ترمزکننده داشته‌اند.
دفتر تحکیم به‌خاطر سابقه طولانی فعالیت خود، تجربه این را دارد که فضای خشن، موجب محدودیت می‌شود. در نتیجه تلاش این تشکل این بوده که فضا در دانشگاه‌ها، خشن و رادیکال نشود. نقش دفترتحکیم، بیشتر مدیریت کردن و سر و سامان دادن اعتراض‌ها به شکلی است که کمترین هزینه و بیشترین دستاورد را داشته باشد.
دفتر تحکیم هم به نوبه خود زیر فشار بوده و ۴ نفر از اعضای مرکزی آن در زندان هستند. وضعیت آنها چگونه است؟
آقایان مهدی عربشاهی، میلاد اسدی، مرتضی سمیاری و خانم بهاره هدایت در زندان هستند. ما هیچ خبری از آنها نداریم. نه خانواده‌ها و نه وکلای آنها تاکنون موفق نشده‌اند از اتهام یا مکان نگهداری آنها مطلع شوند.
خانم هدایت، همسر شماست. هیچ تماسی پس از دستگیری با او نداشته‌اید؟
غیر از یک تماس تلفنی که به نیم دقیقه نکشید و از نگهداری خود در ۲۰۹ اوین خبر داد، خبری نداشته‌ایم. این پنجمین مرتبه از سال ۸۵ است که خانم هدایت دستگیر می‌شود. هرچه به دادسرا مراجعه کرده‌ایم، جوابی نمی‌د‌هند. از وضع سلامتی دستگیرشده‌ها خبر نداریم و به ما گفته‌اند که آنها ممنوع‌الملاقات هستند. با اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت هم برخوردهای شدیدی شده و چند نفر از آنها به دلیل تعلیق‌ها و محرومیت‌های پیوسته، مجبور به ترک تحصیل شده‌اند.

*****
عضو شورای دفاع از حق تحصیل: در زندان هم وضع ما بدترست
روز: بازداشت طولانی سمیه رشیدی، از اعضای شورای «دفاع از حق تحصیل» و ادامه اخراج ها و بازداشت های دانشجویی، نگرانی های زیادی را بین دانشجویان موجب شده است. در این مورد با زهره اسدپور، عضو دیگری از این شورا که از ادامه تحصیل محروم شده و او نیز مثل سمیه رشیدی از کسانی است که جنبش دانشجویی و جنبش زنان را به هم پیوند زده اند، مصاحبه کرده ایم.خانم رشیدی معتقد است« عناد با دانشجویان منتقد، به محرومیت آنان از تحصیل محدود نشده و این دانشجویان حتی در زندان نیز نسبت به دیگران از شرایط سخت تری برخوردارند.»
روند محرومیت از تحصیل از کي شروع شد؟
روند محروم سازی دانشجویان از تحصیل، گرچه در دوره احمدی نژاد سرعت بیشتری پیدا کرد ، اما برخلاف برخی تصورات،اصلامحدود به دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد نیست.اگر از روند وسیع و گسترده محروم سازیها و تصفیه های دهه اول انقلاب صرف نظر کنیم ، پایه موج جدید محروم سازیها در دوران ریاست جمهوری خاتمی و مصوبه ای که در زمان ریاست او بر شورای انقلاب فرهنگی ، تصویب شد گذاشته شد.این مصوبه اولین قربانیها را در همان دوره خاتمی از دانشجویان گرفت، گرچه اغلب محرومین از تحصیل در آن دوران با تعهدات کتبی ثبت نام شدند، اما با تغییر ریاست جمهوری ، احمدی نژاد از مصوبه ای که پیش از او تصویب شده بود ، نهایت استفاده را کرد و پدیده دانشجویان ستاره دار از همان سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد هویدا شد. در آن سال برخی از فعالین دانشجویی در کارنامه شان با ستاره هایی در برابر اسم خود مواجه شدند. در توضیح این ستاره ها از دانشجو خواسته شده بود برای پیگیری شرایط تحصیلی خود به وزارت خانه مراجعه کند.بعد معلوم شد
این دانشجویان به لحاظ علمی نمره لازم را کسب کرده بودند، اما به علت فعالیت های دوران دانشجویی به تناسب میزان فعالیت، از یک ستاره تا سه ستاره دریافت کرده بودند.تک ستاره ها و برخی از دو ستاره ها با سپردن تعهدات کتبی ثبت نام شدند، اما سه ستاره ها محرومین کامل از تحصیل بودند.
در مورد شورای دفاع از حق تحصیل توضیح بدهید. اینکه از چه زمانی و بر اساس چه اتفاقاتی شکل گرفت؟
از همان زمان، این دانشجویان محروم از تحصیل پایه های شورای دفاع از حق تحصیل را ریختند.بخصوص اینکه از سال 86 محرومیت از تحصیل علاوه بر فعالان دانشجویی، دامن فعالان زنان را نیز گرفت و علاوه بر این، محرومیت از تحصیل به دانشگاه آزاد نیز سرایت پیدا کرد.
می دانید تا حالا چند نفر محروم شده اند؟
از آمار دقیق محرومان از تحصیل اطلاع دقیقی در دست نیست،چون بسیاری از محرومان از تحصیل به خاطر نگرانی از عواقب احتمالی حاضر به پیگیری نشده اند، اما شورای دفاع از حق تحصیل آماری 54 نفره را منتشر کرده است؛ البته این آمار شامل محرومان از تحصیل امسال که بیش از هر سال بوده، نیست.
در بین آنها چند نفر از فعالان زن مثل سمیه رشیدی هم هستند. می دانید آنها در چه شرايطی بازداشت شدند و علت دستگیری،عضویت در این شورا بوده يا فعالیت زنان؟
تا به حال سه نفر از فعالین جنبش زنان از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شده اند؛خود من هم ک از محرومان تحصیل سال گذشته هستم . سمیه رشیدی و لیلا صحت از محرومین از تحصیل امسال هستند.سمیه رشیدی فارغ التحصیل دانشگاه علامه طباطبایی است، او با وجود رتبه ی بسیار خوبی که آورده بود از ادامه تحصیل در رشته مطالعات زنان باز ماند.سمیه رشیدی اکنون نزدیک یک ماه است که در زندان به سر می برد و تاکنون جز یک بار تماسی نداشته است و خانواده اش نیز موفق به ملاقاتش نشده اند.در واقع به نظر می رسد عناد با دانشجویان منتقد، به محرومیت آنان از تحصیل محدود نشده و این دانشجویان حتی در زندان نیز نسبت به دیگران از شرایط سخت تری برخوردارند.
پی گیری شما به کجا منجر شده و پاسخ مسوولان چه بوده است؟
روند اعتراض به محرومیت از تحصیل، مسیر پر پیچ خمی بوده است؛ از پیگیری در وزارت خانه ها و دانشگاهها و راهروهای مجلس گرفته تا کنفرانس های مطبوعاتی و حضور خیابانی.
تعدادی از دانشجویان ستاره دار موفق شده اند با ارائه تعهد کتبی مبنی بر توقف فعالیتهای سیاسی به دانشگاهها برگردند، اما عمده این دانشجویان، بیش از آن مورد غضب حاکمیت بودند که اجازه بازگشت آنان به دانشگاهها داده شود.در جریان مناظره های انتخاباتی، موضوع دانشجویان ستاره دار کاملن از سوی احمدی نژاد انکار شد و این سر آغاز حضور خیابانی دانشجویان ستاره دار شد.
دانشجویان ستاره دار عضو شورای دفاع از حق تحصیل، با حضور جمعی در خیابان و توضیح شرایط تحصیلی خود به افشای انکار بزرگ احمدی نژاد درباره وجود این دانشجویان پرداختند و البته هزینه گزافی را نیز در این میان متحمل شدند. با شروع موج گسترده بازداشتها، تعداد زیادی از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل بازداشت شدند، نگهداری در شرایط نامساعد که عواقب جسمانی خطرناکی برای بازداشتی ها داشت (در مورد پیمان عارف به سکته قلبی وی منجر شد) انفرادی و احکام غیر قابل باور ( در آخرین مورد ضیا نبوی سخنگوی این شورا به 15 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شده است) سزای دانشجویانی بود که کمر به آشکار سازی انکار بزرگ احمدی نژاد بسته بودند.
*****
ویژه نامه نیروی انتظامی حاوی تصاویر شرکنندگان راهپیمایی عاشورای خونین تهران منتشر شد

نیروی انتظامی با انتشار ویژه نامه “امین جامعه” تصاویر تعدادی زیادی از مردم که در راهپیمایی روز عاشورا شرکت کرده را منتشر کرده است.
به گزارش سحام نیوز، این ویژه نامه که در ۸صفحه منتشر شده مشتمل بر تصاویر ۶۵ نفر از مردم است. پلیس اطلاعات وامنیت عمومی نیروی انتظامی که در بیانیه خود این افراد را عوامل ناامنی و آسیب رساندن به اموال بیت المال، اخلال در نظم عمومی و اهانت کنندگان به مقدسات و شعائر اسلامی در روز عاشورای حسینی نامیده است از شهروندان خواسته تا این شهروندان را شناسایی کنند.
لازم به توضیح است این ویژه نامه در تعداد بسیار کثیری انتشاریافته؛ که در مساجد مدارس، تکایا، ادارات و سایر سازمان ها در حال توزیع است.
برخی این اقدام نیروی انتظامی را بیشتر به خاطر ایجاد ارعاب و فضای امنیتی جهت جلوگیری از حضور مردم در راهپیمایی روز ۲۲بهمن دانسته اند. این درحالیست که اعمال چنین رفتارهایی نه تنها به خروج از بحران کمکی نمی کند بلکه به فاصله گرفتن مردم از نیروهای نظامی و انتظامی منجر خواهد شد.
*****
تعویق در دادگاه عرب سرخی به دلیل مشغله کاری نماینده دادستان
دادگاه فیض‌الله عرب‌سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به تعویق افتاد.
ساجده عرب‌سرخی دختر فیض‌الله عرب‌سرخی در این‌باره گفت: با وجود حضور یافتن پدرم، وکیل وی و قاضی پرونده، این محاکمه به دلیل مشغله کاری نماینده دادستان تا زمان نامعلومی به تعویق افتاد.
عرب‌سرخی اتهامات پدرش را اخلال در ترافیک، شرکت در راهپیمایی‌های اعتراض به نتایج انتخابات و بیانیه‌های سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ماه‌های پس از انتخابات عنوان کرد.
به گفته وی با وجود عدم برگزاری دادگاه مسئولان اجازه دادند تا خانواده عرب‌سرخی در حاشیه دادگاه با وی دیدار کنند.
ساجده عرب‌سرخی روحیه فیض آلله عرب‌سرخی را خوب توصیف کرد و گفت: پدرم اکنون به همراه آقایان بهزاد نبوی و کیان تاجبخش در یک سلول به سر می‌برد.
*****
وزیرعلوم به جای قرائت فاتحه، سکوت کرد
کامران دانشجو وزیر علوم و تحقیقات در اقدامی عجیب ، به منظور ادای احترام به شهید مسعود علی محمدی سکوت کرد.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، دانشجو وزیر علوم و تحقیقات روز گذشته در همایش مدیران روابط عمومی دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری به جای دعوت حاضرین به قرائت فاتحه برای شهید علی محمدی حاضرین را به یک دقیقه سکوت دعوت کرد.
بنابر این گزارش سکوت یک دقیقه ای برای درگذشت افراد ، رسم مسیحیت است و دعوت به سکوت حاضرین به مدت یک دقیقه برای یک متوفی معمولی نیز تا کنون داخل کشور سابقه نداشته است .
*****
تحصن خانواده های بازداشت شدگان در مقابل دادستانی
تحصن صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان در مقابل دادستانیبنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از صبح امروز تعداد زیادی از خانواده ها در مقابل دادستانی در بازار دست به تحصن زدند.
روز دوشنبه 28 دی ماه صدها نفر از خانواده ها در مقابل دادستانی در بازار تهران از ساعت 10:00 صبح دست به تحصن گسترده زدند. تا ساعت 10:30 بیش از 200نفر در این تحصن شرکت داشتند و هر لحظه بر تعداد متحصنین افزوده می شد. مردم برای اعلام همبستگی با زندانیان سیاسی و بخصوص خانواده های آنها به تحصن خانواده می پیوستند.آنها خواهان پاسخگویی و آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزان خود هستند.
یکی از دختران جوان که در حال گرفتن عکس از این تحصن بود با یورش مامورین سرکوبگر دستگیر شد که با اعتراضات گسترده خانواده های متحصن مواجه شدند.نیروهای سرکوبگر ولی فقیه نیروی انتظامی،لباس شخصیها و بسیج در آنجا حضور دارند و برای ایجاد رعب و وحشت اقدام به فیلم برداری و گرفتن عکس از خانواده می کنند. ولی خانواده بی توجه به این اعمال اعلام کردن تا رسیدن به خواسته های خود به تحصن و اعتراضات خود ادامه خواهند داد.این تحصن تا لحظۀ انتشار این خبر ادامه دارد.
همچنین شب گذشته بیش 600 نفر از خانواده ها در مقابل زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند و این اعتراضات تا پاسی از شب علیرغم سرما شدید زمستان ادامه داشت.
سرکوبگران که خانواده ها و مردم را در محاصره خود داشتند سرخورده و مایوس ایستاده بودند.از وضعیت و شرایط صدها نفر از زندانیان سیاسی خبری در دست نیست و به خانواده آنها پاسخی مشخصی داده نمی شود و هنگام مراجعۀ خانواده به دادگاه انقلاب و زندان اوین از بودن عزیزانشان در بازداشت اظهار بی اطلاعی می کنند این در حالی است که بعضی از آنها از بند 209 تماس گرفتند و گفتند که در این بند در بازداشت بسر می برند. ولی مسئولین زندان اوین به خانواده ها می گویند که در لیست بازداشت شدگان نیستند. در حالی که دستگیر شدگان با حکم قضائی دادگاه انقلاب بازداشت شده اند به خانواده های آنها گفته می شود هنوز پرونده آنها به دادگاه انقلاب ارجاع داده نشده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،از خواست به حق خانواده ها که اطلاع یافت از عزیزان خود و آزادی فوری و بی قید وشرط آنها را خواستارند حمایت قاطع می کند و از مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی و فوری برای پایان دادن به جنایتهای ضد بشری در ایران است.
*****
مـشروح دادگـاه مـتهمان حـوادث روز عـاشـورا، ايسنا
جلسه رسيدگی به اتهامات دو نفر از متهمان حوادث عاشورا صبح امروز به صورت علنی و با حضور خبرنگاران در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی و با حضور نماينده مدعی‌العموم و وکلای متهمان برگزار شد.
به گزارش ايسنا، قاضی صلواتی در آغاز جلسه دادگاه اظهار کرد: اولين جلسه محاکمه برخی از عناصر ضد انقلاب‌ که در آشوب‌های روز عاشورا شرکت داشتند امروز در شعبه پانزده دادگاه انقلاب به صورت علنی و با حضور وکلای تسخيری شروع می‌شود.
وی تاکيد کرد: بر اساس فرمايشات مقام معظم رهبری قاضی بايد فقط خدا و قانون را در نظر بگيرد.
وی مواد ‌۱۹۲ ، ‌۱۸۸ از قانون مجازات اسلامی و بند ج ماده ‌۱۴ قانون اصلاح قانون تشکيل دادگاه‌های عمومی و انقلاب قرائت کرد.
قاضی صلواتی همچنين از خبرنگاران حاضر در جلسه خواست اسامی متهمان را در گزارش‌هايشان قيد نکنند.
پس از قرائت مقدمه کيفرخواست توسط نماينده دادستان، فيلمی از وقايع و حوادث روز عاشورا پخش شد.
دادستان تهران نيز ساعت ‌۱۱ و ‌۱۰ دقيقه در جلسه رسيدگی به اتهامات اين متهمان حضور پيدا کرد.
به گزارش ايسنا، اکبری در ادامه جلسه به قرائت کيفرخواست انفرادی متهم رديف اول پرداخت و گفت: متهم رديف اول ليسانس،‌مجرد، شيعه، بدون سابقه کيفری بازداشت با صدور قرار بازداشت موقت متهم به ۱- محاربه از طريق هواداری و ارتباط با گروهک منافقين ۲- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرايم عليه امنيت کشور با همکاری سارا، ريحانه و محسن ۳- فعاليت تبليغی عليه نظام و به نفع معاندين،‌ منافقين و تروريست‌ها ۴- خروج غيرقانونی از کشور.
به گفته نماينده دادستان اين متهم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی دو بار فيلم گرفته و برای منافقين ارسال کرده است و گروهک منافقين برای وی ايميلی را ارسال کرده‌اند و از او خواسته‌اند در بابلسر شعارنويسی در حمايت اعتصاب پايگاه اشرف داشته باشد.
قاضی صلواتی متهم رديف اول را فراخواند و اتهامات مذکور را به وی تفهيم کرد
متهم رديف اول در دفاع از خود گفت: برادرم در قرارگاه منافقين بود و به خاطر ملاقات با برادرم در سال ۸۷ به آنجا رفتم. خانمی به موبايلم زنگ زد و گفت می‌خواهی برادرت را ببينی از آنجا که من اعتياد داشتم و نه جايی به من کار می‌دادند و نه امکان مالی برای مسافرت داشتم به هوای مسافرت در خارج از کشور جواب تلفن را دادم تا ببينم می‌گويند خارج، در آنجا چه خبر است.
قاضی از متهم سوال کرد: برادرت با منافقين چندين سال است که ارتباط دارد؟
متهم گفت: برادرم هفت سال است آنجاست و وقتی به آنجا رفتم عمويم را نيز ديدم برای اين سفر به مريوان رفتم و يک نفر آنجا همراه عکسم منتظرم بود من را به صورت قاچاق از مرز خارج کردند.
قاضی: چند روز در در قرارگاه اشرف بودی؟
متهم: بيشتر از ده روز و کمتر از ۱۵ روز در قرارگاه اشرف بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف چه کار می‌کرديد؟
متهم: از موزه ديدن کردم و آنها فيلمی را برايم پخش کردند و تبليغاتی داشتند اما من درگير کار سياسی نبودم من آدم سياسی نيستم اين سفر را به هوای پيدا کردن کار در اروپا انجام دادم و اعتياد و توهمات آن باعث شد به قرارگاه اشرف بروم. دو تن از عموهايم به لحاظ ارتباط با منافقين در سال ۶۰ اعدام شدند. اما من آن موقع بچه بودم و در حال حاضر از آنها هواداری ندارم و فقط برای ديدن برادرم آنجا رفتم و در برگشت در کردستان به لحاظ پايان يافتن زمان حضورم دستگير شدم و يک سال و نيم به لحاظ طولانی شدن جلسه دادگاه آنجا زندانی بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف چه اطلاعاتی به آنها داديد ؟
متهم: از آنجايی که به خاطر اعتياد آدمی منزوی بودم آنها سوال می‌کردند مثلا فلان خيابان راهش باز شده اما من جوابی برای آنها نداشتم زيرا دو سال بود در شهرکرد کار می‌کردم و از شرايط دور بودم.
قاضی: در قرارگاه اشرف آموزش، سفارش و کاری به تو محول شد؟
متهم : يک ايميل به من دادند و گفتند وقتی ايران رسيدی خبر سلامتی‌ات را به ما بده چيز ديگری به من ندادند که اين کار را بکن يا نکن. ضمن اينکه سفر من جنبه سياسی نداشت و بعد از بازگشت به ايران از آنجايی که درگير اعتياد بودم توقع سياسی بودن نمی‌رفت. خانمی به نام سارا با من تماس گرفت فکرم اين بود که الان مرا دعوت می‌کنند و يک سال ونيم که بابت آنها زندانی بودم خسارت به من می‌دهند و با اين خسارت می‌توانم برای خودم کار و کاسبی راه بيندازم. بچه مريض دارم که به خاطر اعتيادم نتوانستم خرجش را بدهم.
وی در ادامه گفت: روز ۱۳ آبان و ۱۶ آذر در اغتشاشات نبودم و به لحاظ موقعيت شغلی‌ام در يکی از شهرستان‌های استان تهران مجبور به حضور در محل کارم بودم و ساعت کارت‌زنی‌ام مشخص است.
قاضی: فيلم را برای منافقين چگونه تهيه کردی؟
متهم: در روز قدس در کنار مسجد الجواد ايستاده‌ بودم و کنجکاو بودم و می‌خواستم بدانم چه خبر است؟ دو فيلم گرفتم و برای منافقين فرستادم از قبر ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی نيز فيلم گرفتم و فرستادم. محارب عليه جمهوری اسلامی نيستم و دنبال سياست نيز نيستم. هيچ محاربه‌ای با جمهوری اسلامی ندارم اين کارها را انجام دادم تا خسارتم را از آنها بگيرم.
قاضی: بعد از ارسال فيلم چگونه با منافقين ارتباط برقرار کردی؟
متهم: آنها هفت يا هشت بار ايميل فرستادند که در آنها به من اعتراض می‌کردند که چرا جواب نمی‌دهی. مثلا می‌گفتند به بهشت‌زهرا برو ببين چه خبر است؟ می‌رفتم و می‌ديدم خبری نيست.
قاضی: خانم سارا چند بار با شما تماس گرفت؟
متهم: يک بار تلفنی صحبت کرديم و هشت بار نيز ايميل زد.
قاضی: راجع به بابلسر توضيح بده که آيا براساس دستورات سازمان و مطالب ديکته شده در آنجا اقدام به شعارنويسی کردی؟
متهم: به همراه ۵۰ نفر از اعضای خانواده به بابلسر مسافرت کرديم در آنجا در کافی‌نت ايميلم را چک کردم. ايميلی با محتوای اينکه حمايت از اعتصاب را روی ديوار بنويس آمده بود. روی ديوار آن جمله را نوشتم اما عبارت را به ياد نمی‌آورم.
قاضی: در مورد روز عاشورا توضيح بده؟
متهم: با ريحانه بيرون رفتيم و فقط تماشا می‌کرديم. وقتی نقطه‌ای شلوغ بود از ترس راهمان را عقب‌تر می‌برديم از خيابان ويلا تا بيمارستان امام خمينی رفتم و از آنجا يک ماشين گرفتم. راه در آنجا يک طرفه بود و نيروهای امنيتی آنجا را کنترل می‌کردند و در شيخ‌فضل‌الله نوری به اجبار از خودرو پياده شديم و مجدد در نزديک يادگار امام سوار خودرويی شدم و از آنجا به خانه‌ام در پيچ شمران برگشتم و حتی يک شعار ندادم و به خاطر ترس در اغتشاشات شرکت نکردم. فيلمی تهيه کردم اما در موبايلم سوخت و آن را در حال حاضر ندارم.
قاضی: با چه انگيزه‌ای از منزل حرکت کرديد؟ شما که گفته بوديد که سياسی و اهل مسافرت نيستيد و به علت معتادی حال نداريد؟ چگونه در روز عاشورا اين فيلم‌ها را گرفتيد؟ آيا به دستور سازمان بود؟
متهم: در کارگاه فيلم‌ها را به همديگر نشان می‌دهيم شما می‌توانيد سابقه من را بررسی کنيد می‌فهميد سياسی هستم يا نه. يک شعار هم ندادم.
قاضی: فيلم را برای سازمان فرستادی؟
متهم: پنج دقيقه پس از حضور در منزلم دستگير شدم و فيلم‌های گرفته شده نيز در دوربينم نبود.
قاضی: طبق گزارش وزارت اطلاعات و مدارک و اسناد مشخص است که شما براساس دستورات تشکيلاتی سازمان در آشوب و فتنه روز عاشورا شرکت کرده‌ايد؟
متهم: ارتباطم را از ۲۰ روز قبل از اين حوادث با سازمان قطع کرده بودم.
قاضی: در روز ۱۳ آبان و ۱۶ آذر براساس اقرارهای قبلی‌ات حضور داشتی.
متهم: من قصد رفتن در اين تجمعات را داشتم اما بايد صبح زود به سر کار می‌رفتم.
قاضی: شايد وقتی در زندان بودی، اعتيادت را ترک کردی و يادت نمی‌آيد؟
متهم: يک آدم معتاد چيزی در ذهنش نمی‌ماند چگونه می‌شود من طی ده روز در اين قرارگاه آموزش ديده باشم. چگونه طی ده روز از اعتياد برگردم و سياسی شوم؟ من اشتباه کردم از دادگاه می‌خواهم با رافت و مهربانی به من لطف کند از کارم توبه می‌کنم از خدا و شما می‌خواهم مرا ببخشيد. قبول دارم اشتباه کردم اما ديدگاهم تغيير نکرده اگر شما به من بگوييد اينجا کار وجود دارد من آنجا می‌روم.
قاضی : در روز عاشورا به مقدس‌ترين مقدسات مردم توهين شده است.
نماينده دادستان خطاب به متهم گفت: از هواداری ريحانه از سازمان منافقين باخبر بوديم و هميشه شما با هم می‌رفتيد ضرورتی برای اين کار وجود ندارد.
قاضی: برادر شما هشت سال است در قرارگاه اشرف است چرا در طول اين مدت به آنجا مسافرت نکرديد؟
متهم: برادرم در سال ۸۷ با من تماس گرفت و نمی‌دانم چرا قبل از آن با من تماس نگرفته است.
در ادامه قاضی، ياورزاده وکيل تسخيری متهم رديف اول را برای دفاع از موکلش فرا خواند؟
وکيل متهم رديف اول ابتدا از اينکه موکلش در کمال آزادی دفاعياتش را بيان کرده تشکر کرد و گفت: موکلم در ۴۰ سالگی با داشتن مدرک ليسانس عمران از بيکاری رنج می‌برد و در رسيدگی بهتر است به اظهارات موکلم توجه شود و از اظهارات ديگر متهمان عليه همديگر توجه نشود.
وی گفت: مواد ۱۸۶ ، ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی جمع اضداد است و از محاربه قيام مسلحانه به ذهن متبادر می‌شود در حالی که از موکلم سلاحی کشف نشده و ارتباط و همکاری موثری با گروهک منافقين نداشته است و به اميد پيدا کردن کار و ديدن برادرش از کشور خارج شده در واقع از اعتياد خودش فرار کرده است.
وکيل متهم رديف اول در ادامه افزود: مسافرت يک هفته‌ای موکلم به عراق قبل از انتخابات و آشوب‌ها بوده و آيا مسافرت به معنای اطلاع از اساسنامه منافقين است؟ يک معتاد تزريقی می‌تواند در يک شاخه موثر نظامی، سياسی و گروهک فعاليت عليه نظام داشته باشد؟ از اخبار و مطبوعات جمهوری اسلامی شنيده‌ام که مرکزيت گروهک منافقين از بين رفته و از نظر فيزيکی وجود ندارند. در مواد مذکور آمده که متهم بايد موضع گروهک را بداند در حالی که موکلم از اين موضوع بی‌اطلاع بوده است. به دليل اينکه برادر و عموی اين شخص جزو منافقين هستند ما نمی‌توانيم بگوييم به عنوان محارب محاکمه شود. اعمال ارتکابی از سوی موکلم از محاربه خارج است.
ياورزاده در ادامه گفت: در خصوص ديگر اتهامات هيچ فردی به چنين شخص معتادی اعتماد نمی‌کند و اينکه اجتماع و تبانی داشته نيز مشخص است که مادر و پدر پير وی (ديگر متهمان اين پرونده) نمی‌توانند راه بروند. موکلم از گذشته اعتيادآور، بيکاری،‌انشقاق خانواده ،‌جدايی از زن و فرزند نادم و پشيمان است و تقاضای عفو می‌کند و چنين فردی نمی‌تواند مجری دستور منافقين باشد و تقاضای صدور حکم برائت برای وی را دارم.
قاضی صلواتی با شنيدن اظهارات وکيل مدافع متهم گفت: مرکزيت گروهک منافقين هنوز از بين نرفته و گروهک تروريستی منافقين مشمول ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی می‌شود.
نماينده دادستان نيز گفت: متهم با علم به اين موضوع اقدام کرده و ايشان مادرش را به پارک لاله می‌برد تا در جلسات مادران کشته شدگان شرکت کند که تقاضای صدور حکم را دارم.
قاضی صلواتی به منظور اخذ آخرين دفاع متهم را فرا خواند و اتهامات مندرج در کيفرخواست را برای وی قرائت کرد.
متهم در پاسخ به اظهارات نماينده دادستان گفت: اينکه مادرم را به پارک ببرم وظيفه‌ام است اما من محاربه‌ای با جمهوری اسلامی ندارم و نخواهم داشت. سرابی جلوی راه من بود. دنبال کار بودم، ‌اعتياد جلوی چشمم را گرفته بود.
متهم در ادامه با قرائت بخشی از آيات قرآن از قاضی طلب عفو و بخشش کرد.
به گزارش خبرنگار حقوقی ايسنا، اکبری، نماينده دادستان در ادامه به قرائت کيفرخواست انفرادی متهم رديف دوم پرونده حوادث روز عاشورا پرداخت و افزود: متهم رديف دوم دانشجو، فاقد سابقه کيفری، بازداشت با قرار بازداشت موقت متهم به۱- محارب از طريق ارتباط و هماهنگی عالمانه،‌آمرانه و موثر با گروهک تروريستی منافقين و سرکردگی در هسته داخل ۲- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرايم عليه امنيت به همراه ساير اعضای تيم منافقين سارا، مطهره ۳- فعاليت تبليغی عليه نظام جمهوری اسلامی و به نفع معاندين، منافقين و تروريست‌ها است.
وی گفت: با توجه به گزارش وزارت اطلاعات، اقرار و اعترافات متهم و اظهارات ساير متهمان اين متهم ارتباط موثری با سرپل منافقين داشته و دستورات آنها را اجرا کرده و در آشوب‌های ۲۵ تا ۲۷ خردادماه، ۱۶ آذر ، ۱۳ آبان ،‌۱۸ تير و تجمعات پارک لاله شرکت و عکس و فيلم تهيه و اطلاعات برای منافقين ارسال کرده است.
نماينده دادستان با تاکيد بر اين‌که بزه‌کاری وی محرز است، گفت: با استناد به مواد ۱۸۶، ۵۰۰، ۶۱۰ ، ۴۶ و ۴۷ قانون مجازات اسلامی به عنوان محارب برای وی درخواست مجازات داريم ضمنا تاريخ وقوع بزه سال ۸۸ در حوزه تهران است.
قاضی متهم رديف دوم را برای دفاع فرا خواند و گفت: پيش از تشکيل جلسه وکيل، پرونده را مطالعه و با متهم ملاقات داشته است.
متهم رديف دوم در ابتدای دفاعياتش گفت: من اصلا گروه منافقين را نمی‌شناسم که آمرانه،‌عالمانه و موثر اقدام کرده باشم. برای آموزش به خانه مطهره می‌رفتم.
قاضی: در بين اعضای خانواده‌ات معاند با جمهوری اسلامی داری؟
متهم: نه. طبق ارتباطات خانوادگی که با مطهره داشتيم و از آنجا که فاميل پدرم بود رفت‌وآمدهايی داشتيم و تا بعد از انتخابات هيچ فعاليتی نمی‌کردم. آزار من به يک مورچه نيز نمی‌رسد. سارا به من ايميلی زد و با عنوان يک دوست با او دردل می‌کردم. سارا به من گفت يک شماره تلفن به من بده تا با تو حرف بزنم به او گفتم ندارم که او گفت يک سيم کارت بگير و يک شماره تلفن به من داد و گفت برو سيم کارت را از او بگير.
متهم رديف دوم در ادامه مدعی شد که جزييات قرارهايش يادش نمی‌آيد که نماينده دادستان اقرارهای قبلی وی مبنی بر اينکه سرپل منافقين به او گفته است به پارک برو و از خاله سيم کارت را بگير را قرائت کرد.
متهم رديف دوم گفت: از آنجايی که تجمعات ۲۵ ، ۲۶ و ۲۷ خرداد آرام بود و من نمی‌دانستم اين تجمعات غيرقانونی است شرکت کردم و هيچ دستوری از سازمان برای شرکت نداشتم و در تجمعات ۱۸ تير ، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر و روز عاشورا و تاسوعا وقتی ديدم يک جمعيتی در خيابان هستند به آنجا رفتم.
نماينده دادستان گفت: در تجمعات ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ خردادماه فيلم گرفتی و از حوادث روز عاشورا و تاسوعا نيز فيلمی ارسال کردی و از مرگ منتظری نيز فيلم گرفتی.
متهم گفت: از روز عاشورا و تاسوعا فيلمی ارسال نکردم و روز مرگ منتظری سرکار بودم و هيچ فيلمی نگرفتم.
قاضی: سارا از شما چه می‌خواست؟
متهم: تا بعد از انتخابات ارتباط ما ايميلی بود و فقط دردل دوستانه با او داشتم. سارا هميشه به من می‌گفت به مطهره کمک کن.
قاضی: در تجمعات مادران در پارک لاله شرکت می‌کردی؟
متهم رديف دوم گفت: يک روز در اتوبوس شنيدم که مادرها در پارک لاله هستند.
نماينده دادستان: از تجمعات در پارک لاله فيلم گرفتی؟
متهم رديف دوم: وقتی از کلاس بر می‌گشتم خانمی در اتوبوس گفت هنرپيشه‌ها در اين تجمعات شرکت می‌کنند عکس‌هايی را از کافی‌نت گرفتم و به آنجا بردم .عکس ندا، سهراب و کيانوش بود و از ‌آنها نيز فيلم گرفتم اما به جايی ارسال نکردم.
نماينده دادستان: دو اسم مستعار هانی و پريسا را سازمان برای شما انتخاب کرده بود؟
متهم: من اسم مستعاری برای خودم انتخاب نکردم.
قاضی: يک فقره شعارنويسی به عنوان "ما مادران قيام ايستاده‌ايم" در پارک لاله داشتی؟
متهم: من اصلا شعاری ننوشته‌ام. گفتم اين شعار را شنيده‌ام. من هيچ مورد شعارنويسی نداشتم.
نماينده دادستان: سارا با تو تماس گرفت و گفت در روز عاشورا چه خبر است؟
قاضی: روز عاشورا کجا بودی؟ به دستور منافقين از حوادث روز عاشورا فيلمبرداری کردی؟ شما باچه انگيزه روز عاشورا از منزل خارج شدی؟ ارتباط شما با احمد ارتباط تشکيلاتی است؟ و در سفر تشکيلاتی بابلسر در آنجا شعار نوشتيد؟
متهم: احمد، فاميلمان بود.سفر، خانوادگی بود. شعاری ننوشتم. من عليه جمهوری اسلامی ايران شعاری ندادم. من اقدام عليه امنيت ملی نکردم.
نماينده دادستان گفت: در اقرارهای قبلی‌ات عنوان کرده بودی برای حمايت از قرارگاه اشرف شعارنويسی کردی و خط تلفن در اختيار تو گذاشته بودند و آنها با تو تماس می‌گرفتند و از ندا و ساير کشته‌شدگان فيلمبرداری به درخواست آنها کردی؟ سارا و فتانه اين درخواست را از تو داشتند؟
قاضی : اسم خودت که قشنگ است چرا اسم تشکيلاتی برای خودت انتخاب کردی؟
متهم: من اسمی برای خودم انتخاب نکرده بودم.
بنابی، وکيل تسخيری متهم رديف دوم در دفاع از موکلش گفت: در قانون مجازات اسلامی محارب به دو شکل محارب به حکومت و محارب سلب آزادی از اشخاص عادی عنوان شده است.
وی در ادامه گفت: موکلم فراموش کرد بگويد که پدرش از سال ۶۰ تا ۶۴ به علت گرايش به منافقين در زندان بوده و علت گرايش اين خانم به گروهک منافقين آن است که زمينه و عوامل تاثيرگذار برای جلب وی وجود داشته است. موکلم دچار يک سردرگمی بوده و نمی‌توانسته راه سياسی و اجتماعی برای خودش ترسيم کند. در ماههای اخير نيز ارتباطی با خانم سارا و فتانه برقرار کرده و سيم‌کارت‌هايی از آنها گرفته و موکلم برای مطرح شدن و همراه شدن با مردم به کوچه و خيابان رفته،‌شعار نويسی، فيلم گرفتن و ... را آغاز کرده است.
بنابی در ادامه گفت:‌ ايشان تحت تاثير مطهره بوده و محسن با قصد ازدواج ايشان را به خودش جلب و برای انجام اين گرايشات ترغيب کرده است. از دادگاه تقاضای اعمال حداقل مجازات را دارم.
قاضی صلواتی متهم رديف دوم را برای اخذ آخرين دفاع فراخواند که متهم رديف دوم در بيان آخرين دفاع گفت:‌ اشتباه کردم،‌پشيمان هستم،‌هيچ دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ايران نداشته و ندارم، تقاضای عفو و بخشش دارم.
قاضی صلواتی در اين بخش از دادگاه با اعلام پايان جلسه دادگاه گفت: جلسه رسيدگی آتی متعاقبا اعلام می‌شود.
*****
مطهری: احمدی نژاد مانند راننده ای است که باعث تصادف شده و از صحنه گریخته است
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به اظهارات روز گذشته اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور واكنش نشان داد.
در پاسخ دكتر علی مطهری كه برای «تابناك» فرستاده شده، آمده است:
سخنان آقای مشایی درباره اظهار نظر اینجانب مبنی بر لزوم عذرخواهی آقای احمدی‌نژاد از مردم به خاطر رفتار انتخاباتی خود، که گفته اند از طریق معاونت حقوقی ریاست جمهوری شکایت خواهیم کرد، حاکی از آن است که ایشان تحمل قبول حق و اجرای عدالت را ندارند. امام علی علیه السلام می‌فرماید: حق، وسیع‌ترین میدان‌هاست در مقام توصیف کردن و تنگ‌ترین میدان‌هاست در مقام انصاف دادن، یعنی ممکن است کسی درباره حق ساعتها سخنرانی کند، اما در مقام عمل و آنجا که باید حق را بگوید و قضاوت منصفانه داشته باشد ناتوان باشد. عدالت نیز همین طور است، زیرا عدالت عبارت است از اینکه «حق هر ذیحقی را به او بدهیم» و ارتباط وثیقی با حق دارد. بنابراین عدالت نیز در مقام توصیف کردن و سخنرانی میدان وسیعی دارد اما در مقام عمل، کمتر افرادی سربلند بیرون می‌آیند.
آقای مشایی هم گرچه دم از حق و عدالت می‌زند، اما در مقام قبول حق و اجرای عدالت درباره دوست و مرید خود ناتوان است و تحمل آن را ندارد، لذا انکار بدیهی می‌کند. این یک امر بدیهی است که رئیس جمهور محترم با مناظره‌های انتخاباتی خود خصوصاً مناظره با آقای موسوی، زمینه این فتنه را فراهم کرد و عدالت حکم می‌کند که علاوه بر عذر خواهی سران معترضان از مردم، ایشان نیز از مردم عذر خواهی نماید گرچه تقصیر این افراد یکسان نیست، و چنانچه از عذرخواهی سر باز زدند و بنا بر محاکمه شد، همه آنها به طور همزمان توسط قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم محاکمه شوند و البته اعمال مجازات احتمالی آقای احمدی‌نژاد به بعد از دوره ریاست جمهوری ایشان موکول خواهد شد.
بنابراین اظهارات اینجانب، بر خلاف تصور آقای مشایی، سرپوش گذاشتن بر روی جرم سران معترضان نیست. و البته همان طوری که آقای مشائی گفته اند مردم بیشتر از همه می‌فهمند و قضاوت آنها تعیین کننده است. همچنین ایشان گفته اند «این نوع اظهارات دور از انتظار است» ولی باید بدانند که حق جویی و درخواست اجرای عدالت ـ که این بحران تنها از این طریق حل خواهد شد ـ دور از انتظار نیست بلکه امری است منطبق بر فطرت انسانها.
اتفاقاً مطرح شدن آقای احمدی‌نژاد به عنوان زمینه ساز این بحران، لازم و ضروری است زیرا ایشان مانند راننده‌ای است که باعث تصادف دو خودروی دیگر شده و از صحنه گریخته است و باید او را به صحنه بازگرداند. توهین‌هایی که در طول این چند ماه توسط افراد ضد اسلام به رهبر انقلاب شد، بخش عمده آن ناشی از اقدامات آقای احمدی‌نژاد بود. لذا عملکرد ایشان باید رسیدگی شود.
آقای مشایی هم بهتر است به انکار ضروری مذهب یعنی عصمت انبیاء ادامه دهند و درباره نقص مدیریت انبیا سخن بگویند. اگر برخی انبیا موفق به اجرای کامل عدالت نشدند به خاطر وجود افرادی مانند آقای مشایی بوده که عدالت پذیر نبودند و مصلحت دوست و رفیق را بر مصلحت جامعه ترجیح می‌دادند، بلکه ولایت‌پذیر نبودند و با علم به اینکه رهبری از تصدی پست حساس حکومتی توسط ایشان ناراضی است، پست ریاست دفتر رئیس جمهور را غصب می‌کردند. بهتر است آقای مشائی به تلاش‌های
خود برای دوستی با مردم اسرائیل و بازگشت ایران به ایران باستان و ایران قبل از اسلام ادامه دهند و وارد معقولات نشوند.
*****
صنعت دولتی تظاهرات در جمهوری اسلامی ایران
رادیو فردا: هیئت حاکمه جمهوری اسلامی با برپایی تظاهرات هشتم و نهم دی ماه ۱۳۸۸ تلاش کرد به هواداران خود و دیگران نشان دهد که هنوز از پشتیبانی مردمی برخوردار است، با اتکا به این تظاهرات سرکوب مخالفان را تداوم بخشد و پایان جنبش سبز را اعلام کند. روزنامه کیهان تعداد شرکت کنندگان را چند ده میلیون (کیهان، ۱۵ دی ۱۳۸۸) و ولی فقیه آن را ده‌ها میلیون نفر (کیهان، ۲۰ دی ۱۳۸۸) بر آورد کردند.
همچنین در هر گونه اجتماع و گردهمایی، از تشییع جنازه چهره‌های شناخته شده تا مراسم دانشجویی، نیروهای لباس شخصی با اتوبوس آورده و برده می‌شوند تا فضا را در دست داشته باشند. این گونه تظاهرات و حضور هواداران ظاهرا مردمی حکومت چگونه سفارش می‌شوند، چگونه شکل می‌گیرند و چگونه از آنها استفاده می‌شود؟
سفارش
در جمهوری اسلامی پس از تحکیم قدرت روحانیون و فتح منابع و دستگاه‌های دولتی، صنعتی برای نمایش مردمی بودن حکومتی که با سرکوب مخالفان خود شکل گرفته بود به تدریج پایه ریزی شد که تا کنون تداوم یافته است. این صنعت عمدتا منکر مشارکت و رقابت سیاسی در جامعه سیاسی و از مجرای احزاب و نهادهای مدنی است و مبتنی است بر نمایش حضور خیابانی بخشی از جامعه توده وار که کارمند بالقوه یا بالفعل حاکمیت سیاسی است.
این گونه نمایش‌های خیابانی که از سوی همه دستگاه‌های دولتی و حکومتی حمایت تدارکاتی و امنیتی می‌شوند خودجوش و مردمی اعلام شده و هیچ گاه نیازی به اخذ مجوز ندارند و عملیات سرکوب و ارعاب دگر اندیشان و دگرباشان توسط آنها انجام می‌شود. در هنگامه‌های نیاز حکومت به سرکوب، این گونه تظاهرات به دستگاه‌های تبلیغاتی و شبه نظامی سفارش داده می‌شوند. آنها نیز از همه امکانات دولتی استفاده می‌کنند تا چند ده هزار نفری را بالاخص در تهران به خیابان بیاورند.
رژیم که هنوز توهم مشروعیت مردمی را یدک می‌کشد برای قانع کردن خود از پشتیبانی توده‌ای- در حالی که مخالفان را لت و پار می‌کند- نیاز دارد گروهی را به خیابان بیاورد تا هم به تقویت روحیه پشتیبانان خود اقدام کند، هم به ارعاب افرادی که مخالف‌اند اما سازماندهی و تشکیلات ندارند بپردازد و هم به جهانیان اعلام کند که ببینید ما دیکتاتوری اقلیت نیستیم، دیکتاتوری اکثریت‌ایم.
سازماندهی و تولید
حاکمان جمهوری اسلامی در ابتدای عمر نظام از نیروهای وفادار به روحانیت در مساجد برای نمایش‌های خیابانی خود استفاده می‌کردند. اما با گذشت زمان و پایان یافتن شور انقلابی، دیگر نمی‌شد بدون برنامه ریزی و صرف هزینه این اجتماعات را برگزار کرد. به همین جهت ده‌ها سازمان و نهاد توسط حکومت (دستگاه رهبری) و دولت برای پشتیبانی و به راه انداختن این گونه نمایش‌ها تاسیس شدند.
زیر ساخت‌های سازمانی این صنعت را مجموعه‌ای از سازمان‌ها تشکیل می‌دهند که همه زیر نظر رهبری فعالیت دارند. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین این دستگاه‌ها عبارتند از سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که رایزنی‌های فرهنگی و خانه‌های فرهنگ ایران را در خارج از کشور در اختیار دارد به پشتیبانی ایت تبلیغات در فراسوی مرزها می‌پردازد.
مجموعه ای از نهادهای ریز و درشت به صورت اقماری در کنار این چهار سازمان تبلیغاتی اصلی به تدارک و تبلیغات برای این گردهمایی‌ها می‌پردازند. این نهادها عبارتند از کانون‌های فرهنگی مساجد، مرکز رسیدگی به امور مساجد، ستادهای برگزاری نماز جمعه، ستادهای اجرای احکام مثل ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز و ستاد زکات، و دهها موسسه و سازمان شبه دولتی. کارکنان این نهادها پای ثابت تظاهرات دولتی هستند و برای حضور خود اگر در غیر از ساعات اداری باشد اضافه کار و پاداش دریافت می‌کنند.
این گونه نمایش‌های خیابانی که از سوی همه دستگاه‌های دولتی و حکومتی حمایت تدارکاتی و امنیتی می‌شوند خودجوش و مردمی اعلام شده و هیچ گاه نیازی به اخذ مجوز ندارند و عملیات سرکوب و ارعاب دگر اندیشان و دگرباشان توسط آنها انجام می‌شود. در هنگامه‌های نیاز حکومت به سرکوب، این گونه تظاهرات به دستگاه‌های تبلیغاتی و شبه نظامی سفارش داده می‌شوند. آنها نیز از همه امکانات دولتی استفاده می‌کنند تا چند ده هزار نفری را بالاخص در تهران به خیابان بیاورند.با توجه به حمایت دستگاه رهبری از دولت احمدی نژاد، این مجموعه در دوره احمدی نژاد در خدمت سازمان تبلیغاتی سفرهای استانی احمدی نژاد قرار گرفت. همه نهادهای خدماتی دولتی مثل راه آهن، شرکت‌های اتوبوسرانی، مترو و مانند آنها به پشتیبانی از این صنعت می‌پردازند. در سفرهای استانی رهبری همه این دستگاه‌ها با حداکثر نیرو و منابع بسیج می‌شوند تا نیرو به خیابان‌ها بیاورند.
این سازمان‌ها بر روی هم حدود دهها هزار کارمند فقط در شهر تهران دارند و کارکنان آنها موظف به تدارک تظاهرات دولتی و حضور در آنها به عنوان انجام وظایف اداری خود هستند. همه این نهاد‌ها برای انجام وظایف خود که تظاهرات به نفع نظام یکی از آنهاست ردیف‌های مشخص بودجه دارند که از آنها می‌توانند برای چاپ پوستر، بروشور و پارچه‌های تبلیغاتی، توزیع خوراکی (ساندیس و تی تاپ و دیگر اغذیه سرد) و ایاب و ذهاب (اجاره اتوبوس برای انتقال افراد از شهرستان‌های نزدیک) استفاده کنند. این امور چند دهه است به بخشی از فرایند تبلیغات دولتی تبدیل شده است و از همین جهت برای هیئت حاکمه و عوامل دولتی اموری غریب برای مقابله با دشمنان موهوم (رسانه‌های مستقل و خارجی) به نظر نمی‌آیند و حتی به آنها افتخار می‌شود.
تمام دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی، نمایندگانی در شورایی به نام شورای هماهنگی تبلیغات دارند که از آن طریق تقسیم کارها صورت گرفته و هماهنگی‌ها ایجاد می‌شود. این نهادها و ستادها در مراکز استان‌ها شعبه و دفتر دارند و وقتی دستوری از تهران برسد به طور هماهنگ عمل می‌کنند.
صنعت تبلیغات سیاسی نظام در طول سال فعال است و بر اساس مناسبت‌های مختلف برنامه‌هایی را اجرا می‌کند. اما در موارد احساس خطر حکومت، فعالیت‌های اضطراری مثل راهپیمایی ۹ دی تهران در نظر گرفته می‌شود. در چنین مواردی همه دستگاه‌های دولتی برای اعزام نیرو به تظاهرات بسیج می‌شوند.
بهره برداری
پس از تظاهرات، سازمان‌های مسئول برگزاری مواد لازم را برای بهره برداری مقامات آماده می‌کنند. اگر سفارش برای تظاهرات چند ده میلیونی باشد جمعیت بیشتری توسط فتو شاپ تولید می‌شوند و از آرشیو سازمان صدا و سیما فیلم‌های تظاهرات قبلی که با هلی کوپتر فیلمبرداری شده بیرون می‌آید و در میان تصاویر روز قرار داده می‌شوند. این تصاویر در بخش‌های مختلف خبری کار می‌شوند و مفسران پیش از آن که ولی فقیه بهره برداری نهایی را از آن بکند به اهمیت و عظمت آن اعتراف می‌کنند. با آنکه رسانه‌های خارجی همه «بوق‌های امپریالیستی» هستند، پوشش این گونه تظاهرات دولتی در رسانه‌های خارجی به معنای اهمیت آن گرفته و تبلیغ می‌شود.
گام بعدی استفاده مقامات امنیتی و قضایی و نظامی از سخنان ولی فقیه در مورد این گونه تظاهرات مبنی بر ضرورت قاطعیت مسئولان در برابر معترضان و دادن آخرین اخطارها به آنهاست. پس از این گونه تظاهرات معمولا چند نفر از اقلیت‌های قومی‌و مذهبی دستگیر و محاکمه شده، حکم اعدام می‌گیرند یا اعدام می‌شوند. همچنین اعدام متهمان جرائم دیگر به همین روزها انتقال داده می‌شود تا به جو ارعاب افکنی یاری برساند. این گونه اعمال از سوی حکومت به عنوان اتمام حجت تعبیر می‌شود.
این فرایند سفارش، تولید و بهره برداری آن قدر تکرار شده است که مقامات تاثیر آن را مفروض می‌گیرند و راهی به جز آن برای سرکوب نهایی اعتراضات نمی‌شناسند. مقامات حکومتی که خود این گونه تظاهرات را سفارش داده و تولید می‌کنند نتایج کار خود را به عنوان تظاهرات خودجوش مردمی عرضه می‌دارند که یکی از بزرگترین دروغگویی‌های حکومت است. این ماشین برای سرکوب معترضان اگر در اقلیت باشند موثر واقع می‌شود اما اگر اکثریت مردم ناراضی باشند چرخه اعتراض و سرکوب ادامه یافته و صنعت تظاهرات سازی به نمایشی ورشکسته تبدیل می‌شود.

*****
آزادی تعدادی از بازداشت شدگان مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی در سنندج
4 فعال دانشجویی عضو اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کُرد به نام‌های خلیل شهبازی، دارا حسینی، سیوان اداک و هیوا کریمی که در مراسم سالگرد ابراهیم لطف الهی در سنندج بازداشت شده بودند صبح روز یکشنبه 27 دی آزاد شدند.
قول آزادی دو تن دیگر از بازداشت شدگان به نام‌های لقمان احمدی و امید شیخی نیز طی دو روز آینده به خانواده‌های‌شان داده شده است. همچنین گفته شده مختار زارعی عضور شورای مرکزی جبهه متحد کُرد و آزاد لطفی پور فعال مدنی و عضو انجمن شاهو برای تعیین وثیقه به دادگاه معرفی خواهند شد.
در این میان هیچ اطلاعی از وضعیت مهدی دعاگو، دبیر اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کُرد در دست نیست. گفته می‌‌شود وی دو روز اخیر را جدا از دیگران و در انفرادی نگهدرای شده است.
افراد مذکور همگی در مراسم دومین سالگرد ابراهیم لطف الهی که بعد از ظهر روز پنج‌شنبه بر سر مزار این دانشجوی جان باخته در بهشت محمدی شهر سنندج برگزار شد توسط مأموران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بازداشت شدند.
ابراهیم لطف الهی دانشجوی حقوق دانشگاه پیام نور سنندج بود كه 15 دی ماه 1386 توسط ماموران اداره اطلاعات اين شهر بازداشت و 10 روز بعد خبر مرگ وی به خانواده‌اش اعلام شد. هر چند اداره اطلاعات سنندج علت مرگ این دانشجوی کُرد را خودکشی عنوان کرد، اما از سوی ديگر گفته می‌‌شود و‌ی بر اثر شدت شكنجه جان خود را از دست داده است.

*****
قنبری: بازداشت‌شدگان کهریزک به «جرم» اراذل و اوباش خواندن آن‌ها، می‌توانند از مرتضوی شکایت کنند
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفت:«مرتضوی برای تبرئه خود در حال فرافکنی است و قوه قضائیه باید هرچه سریعتر به اتهامات او رسیدگی کند.»
داریوش قنبری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص جوابیه مرتضوی به گزارش کمیته ویژه مجلس و تبرئه کردن خود از موارد مطرح شده درباره بازداتشگاه کهریزک، اظهار داشت:«در چنین مواقعی که یک مدعی و یک متهم وجود دارد باید طرف سومی به ادعاها رسیدگی کند.»
وی ادامه داد:« در حال حاضر حادثه‌دیدگان کهریزک ،خانواده‌های داغدار و برخی شکنجه‌شدگان در کنار افکار عمومی مدعیان حادثه کهریزک هستند؛ طبق گزارش کمیته ویژه مجلس و سازمان قضایی نیروهای مسلح متهمی به عنوان مرتضوی و برخی از فرماندهان نیروی انتظامی وجود دارد.»
نماینده اصلاح‌طلب مردم ایلام تاکید کرد:« طبیعی است که مدعیان ادعاهای خود را اثبات و متهم از خود دفاع کنند، در واقع باید کیفرخواستی براساس گزارش مجلس تهیه شود تا مرتضوی و سایر متهمان از خود دفاع کنند.»
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه مرجع صالح باید به اتهامات مرتضوی رسیدگی کند، گفت:«دیگر اینگونه نیست که مرتضوی هم متهم باشد هم در جایگاه قاضی حکم صادر کند، بلکه باید دستگاه قضایی به جرایم او رسیدگی کند.»
وی با اشاره به اظهارات مرتضوی در جوابیه‌اش به کمیته ویژه مجلس که مدعی شده بود افرادی‌که در حوادث پس از انتخابات به کهریزک فرستاده شدن در حکم اراذل و اوباش بوده‌اند، گفت:« همین که ایشان در جوابیه خود به این موضوع اشاره کرده نشان می‌دهد در مجموع تلویحا برخی مسایل را پذیرفته است.»
سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفت:« مطمئنا آقای مرتضوی تفاوت بین مجرم خطرناک که در کهریزک نگهداری می‌شدند را با کسانیکه به اعتقاد ایشان در آشوب خیایانی بازداشت شده‌اند درک می‌کنند.»
وی ادامه داد:«همین که عنوان اراذل و اوباش را مرتضوی برای بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات بکار برده جرم است و این افراد می‌توانند شکایت کنند.چگونه است در حالی‌که به اتهام این افراد که هنوز در دادگاه رسیدگی نشده، مرتضوی به آن‌ها اراذل و اوباش می‌گوید.»
قنبری از قوه قضائیه خواست هرچه سریعتر به اتهامات مطرح شده در گزارش کمیته ویژه مجلس رسیدگی کند.
*****
لیست جدید دستگیرشدگان روز عاشورا
تجمع اعتراضی خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و لیست جدید دستگیر شدگان روز عاشورابنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،صبح امروز تعداد زیادی از خانواده های بازداشت شده های روز تاسوعا و عاشورا در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کردند و خواستار آزادی بی و قید وشرط و فوری عزیزان خود شدند.امروز دوشنبه 28 ديماه بيش از 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند تعداد زيادي از خانواده ها بعد از گذشت اين مدت هنوز نمي دانند كه وضعيت پرونده عزيزانشان چگونه است.هر روز خانواده بازداشت شده ها كه اكثرا مادران هستند از صبح زود در مقابل دادگاه انقلاب تجمع می کنند تا شايد بتوانند عزيزان خود را هنگام انتقال به دادگاه انقلاب حتي از فاصله دور و از داخل اتوبوسي كه بازداشت شده ها را مي آورد ببينند.بسياري از خانواده ها بعد از شنيدن خبر صدور حكم اعدام براي تعدادي از بازداشت شده ها و تهديد دستگير شده ها به محاكمه و اعدام با وجوديكه از نظر مالي در مضيقه هستند براي نجات آنها وكيل گرفته اند اما هنوز وكلا موفق به ثبت نامه وكالت و خواندن پرونده موكلين خود نشده اند .لیست جدیدی از اسامی تعدادی از بازداشت شده ها ی روز تاسوعا و عاشورا برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. با این لیست تا به حال اسامی 177 نفر از بازداشت شدگان روز تاسوعا و عاشورا منتشر شده است.
1- فاطمه محمد زاده 26 ساله روز عاشورا در امام حسين بازداشت و به بند متادن منتقل شده.
2- الهه ملكي راد 27 ساله روز عاشورا در حوالي ميدان ولي عصر بازداشت و به بند متادن منتقل شده الهه دچار آسم شديد است خانواده او هر روز به جلوي اوين مي رفتند تا دارو را به او برسانند تا هفته گذشته مسئولين از گرفتن اسپري و دارو خودداري مي كردند.
3- ليلا عاملي 30 ساله و مناهل و داراي يك فرزند 2 ساله است روز عاشورا توسط لباس شخصي ها در انقلاب بازداشت و به بند زنان منتقل شده.
4- اكرم حميدي 24 ساله روز عاشورا در فردوسي بازداشت و به بند متادن منتقل شده.
5- عليرضا امير فضلي 32 ساله روز عاشورا در كالج بازداشت و به بند240 منتقل شده.
6- حميد محمد زاده 28 ساله روز عاشورا در آزادي شادمان بازداشت در هنگام ملاقات به خانواده وي گفته شده در بند 240 است اما در زير زمين اوين نگهداري مي شود و در تماس ها و ملاقات ها از سردي هوا به شدت شكايت مي كند
7- فرهاد پير نهان 23 ساله روز عاشورا با وجود خونريزي از ناحيه بيني در حوالي فردوسي بازداشت و به اوين منتقل شده
8- حامد عسگري 36 ساله روز عاشورا در بهبودي بازداشت و به بند 240 منتقل شده
9- احسان ثابت 25 ساله روز تاسوعا در امام حسين بازداشت و به اوين منتقل شده در تماسي كه روز چهارشنبه با خانواده داشته اعلام كرده ممكن است به مكاني ديگر برده شود از آن روز خانواده هيچ گونه اطلاعي از وي ندارند و به شدت نگران هستند
10- رويا يداللهي رضوي 33 ساله روز عاشورا بازداشت و به بند زنان اوين منتقل شده
11- حسين متوليان 28 ساله روز عاشورا در ولي عصر بازداشت تا هفته گذشته در اوين بوده و هر شب با خانواده تماس مي گرفته از روز پنجشنبه هيچ گونه تماسي با خانواده نداشته و خانواده احتمال مي دهند به مكان ديگري منتقل شده
12- شهاب شاهين زاده 30 ساله روز عاشورا در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
13- پدرام محدي 22 ساله روز عاشورا در آذربايجان ، اسكندري بازداشت و به بند 350 اوين منتقل شده
14- محسن ذوالفقاري 41 ساله و مناهل داراي دو فرزند روز عاشورا در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
15- بهاره كشتكار 28 ساله روز تاسوعا در فردوسي بازداشت و به بند متادن منتقل شده
16- احمد محمدعلي 24 ساله روز تاسوعا در امام حسين بازداشت و به اوين منتقل شده
17- ناصر تركاشوند 30 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين و سپس به گوهر دشت منتقل شده
18- امير كمالي 26 ساله روز تاسوعا در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
19- سروش ناظري 22 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين منتقل شده
20- جمشيد خواجه نوري 35 ساله روز عاشورا در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
21- محمد علي دانشفر 29 ساله روز عاشورا بازداشت و به اوين و سپس به گوهر دشت منتقل شده.
پس از هفته ها تهدید به محاکمه دستگیر شده های روز عاشورا و زندانیان سیاسی بر مبنای قانون محاربه و اعدام آنها، روز دوشنبه 28 دی ماه دادگاه نمایشی ولی فقیه توسط فردی بنام صلواتی (که تا به حال در صدور احکام اعدام ، زندانهای طولانی مدت و محاکمه 100 نفر بصورت همزمان شهرت یافته است) تشکیل گردید.در این دادگاه کیفر خواستی توسط مدعی العموم که بیشتر به یک تحلیل سیاسی شباهت دارد تا کیفر خواست حقوقی علیه 5 نفر از زندانیان سیاسی قرائت گردید. 5 زندانی سیاسی که با شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی توسط سربازجویان وزارت اطلاعات دربند 209 زندان اوین با نام مستعار علوی،سعید شیخان،سید و ... وادار به اعترافات دیکته شده نموده بودند را به این دادگاه بردند .
صلواتی قصد دارد که بر مبنای تحلیل سیاسی(کیفر خواست) توسط همکارانش بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 و با نظارت و حضور عباس جعفر آبادی و بیگی در زندان اوین صورت گرفته دردادگاه نمایشی که برقرار کرده آنها را بر مبنای قانون محاربه به اعدام محکوم کند . حکمی که زمینه سازی آن بدستور علی خامنه ای صورت گرفته و توسط افرادش در نماز جمعه ها و مسئولین قوه قضائیه نصب شده توسط وی(رئیسی از اعضای کمسیون مرگ سال 67،محسنی اژه ای و عباس جعفری دولت آبادی) احمدی مقدم و احمدرضا رادان از شکنجه گران اردوگاه مرگ کهریزک و کشتار مردم در روز عاشورا بارها در رسانه های حکومت اعلام شده است و در غالب دادگاه قصد ابلاغ و اجرای آن را دارند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به صدور حکم اعدام دستگیرشدگان روز عاشورا و زندانیان سیاسی که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت ندارد هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری جهان نسبت به جنایتهای که در ایران در حال وقوع است هشدار می دهد و خواستار اقدامات فوری برای پیشگیری از اعدام زندانیان سیاسی در ایران است.
28 دی 1388 برابر با 18 ژانویه 2010
*****
حکم اعدام برای شیرین علم هولی بدوی است
تغییر برای برابری: حکم اعدام برای شیرین علم هولی زندانی سیاسی کُرد از سوی دادگاه بدوی صادر شده و هنوز در دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار نگرفته است.
به دنبال انتشار خبر صدور حکم اعدام برای شیرین علم هولی در دادگاه بدوی از سوی این خبرگزاری، خبر دیگری مبنی بر تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر و با حتی ارتقاء آن از حکم اولیه‌ی حبس ابد به حکم قطعی اعدام در خبرگزاری‌ها و رسانه‌های دیگر انتشار یافت.
با پیگیری‌های صورت گرفته از سوی خبرگزاری دیده‌بان حقوق بشر کردستان و تماس دوباره با وکیل این زندانی سیاسی صدور حکم اولیه اعدام در دادگاه بدوی مورد تایید دوباره قرار می‌گیرد. همچنین تأکید می‌گردد وکیل شیرین علم هولی که انتظار صدور چنین حکم سنگینی را برای موکل خود نداشته، در اعتراض به این حکم درخواست تجدیدنظر داده است.
اطلاعات تکمیلی از حکم صادره علیه این زندانی سیاسی زن بدین شرح است: شعبه‌ی 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، شیرین علم هولی را به اتهام محاربه از طریق همکاری با «پژاک» با استناد به مواد 186، 187 و 190 (بند 2) قانون مجازات اسلامی به اعدام و در موردی دیگر به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به استناد ماده 34 قانون گذرنامه به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم کرده است. این دادگاه در تاریخ 28 آذر ماه سال جاری برگزار و حکم صادره در 13 دی ماه به وکیل وی ابلاغ شده است.
شیرین علم هولی متولد 1360 و اهل روستای دیم قشلاق از توابع ماکو در استان آذربایجان غریی است. وی در تاریخ 6 خرداد 1387 توسط مأموران امنیتی وابسته شیرین علم هولی متولد 1360 و اهل روستای دیم قشلاق از توابع ماکو در استان آذربایجان غریی است. وی در تاریخ 6 خرداد 1387 توسط مأموران امنیتی وابسته به سپاه پاسداران در تهران بازداشت و مدت 21 روز را در بازداشتگاه سپاه گذراند. وی سپس به بند 209 زندان اوین و پس از تحمل 5 ماه، به بند عمومی نسوان منتقل شد و در حال حاضر در این بند نگهداری می‌شود.

وکیل شیرین علم هولی : صدور حکم سنگین اعدام برای او را انتظار نداشتیم
شیرین علم هولی به اتهام محاربه از طریق همکاری با «پژاک» با استناد به ماده 186 و 187 و 190 (بند 2) قانون مجازات اسلامی به اعدام و به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به استناد ماده 34 قانون گذرنامه به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه وی در تاریخ 28 آذر ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار و حکم در 13 دی ماه به وکیل وی، شامی، ابلاغ شده است. شیرین علم هولی متولد 1360 و از اهالی روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو است. وی از تاریخ 6 خرداد 1387 در بازداشت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و پس از تحمل 21 روز در بازداشتگاه سپاه که مکان آن بر وی معلوم نبوده، به بند 209 زندان اوین و پس از تحمل 5 ماه، به بند عمومی نسوان منتقل شده است. به گفته وکیل وی، شامی، انتظار چنین حکم سنگینی برای وی نمی رفته است. شیرین هم بندی بسیاری از فعالان کمپین بوده است و کمپینی ها با ویژگی های منحصر به فرد او در دوره بازداشتشان آشنایی دارند و از شنیدن چنین حکمی برای او بسیار نگران وضعیتش هستند. شیرین درمنطقه ای پر تبعیض علیه زنان بزرگ شده است. خودش شاهد خودسوزی یکی از دوستانش بوده. داستانی هم دارد که شرح زندگی یکی از اقوام نزدیکش وبه گفته خودش هم بازی دوران کودکی اش هست.

نوشته او به زودی در سایت تغییر برای برابری منتشر می شود.
______________________________________

هیچ نظری موجود نیست: