سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۴/۰۴

پنجشنبه: 4/4/1388
امروز بی آن که بخواهیم کارمان شده انعکاس دادن پیام های رسیده. از بین هزاران پیامی که ظرف کمتر از چهل و هشت ساعت گروه یاران ما گشوده، خوانده، و پاسخ بر آن نوشته و برای عزیزان و هم میهنان ارسال کرده ایم همانگونه که در پست های قبلی مشاهده کرده اید برخی رانیز منعکس نموده ایم.
روز تا این لحظه با آرامشی نسبی سپری گشته چرا که رزم آوران و گردآفرینان پس از چهل و هشت ساعت (سه شبنه و چهارشنبه) که هر ساعتش همراه با غلغله و فغان و آشوبی در گوشه ای از تهران همراه بوده، تا این لحظه از امروز را به خویش فرصت تمدید و تجدید قوا داده اند برای عصر امروز که باز آبستن حوادثی هنوز ناگفته و پیش نیامده است.
میرحسین موسوی علی رغم آن که فراخوان پریشب را برای همایش دیروز در مقابل مجلس در میدان بهارستان (جائی که زمانی بنام خانه ملت خوانده میشد و اینک شده لانه گرگها و کرکس ها و گروهی دیگر از مزدوران رژیم پلید) با جُبن وترس و پلیدی حاشا کرد و ساعتی پیش از گردهمائی مردم در میدان بهارستان اعلامیه بیرون داد که این دعوت به همایش از سوی او نبوده و کار بسیج است و غیره..... که شرحش را قبلا نوشته بودیم، اما در مورد درخواست دیروز مبنی بر گردآمدن ملت ساعاتی پس از نیمروز امروز بر گور "خمینی ملعون"، این بار پای فشارده، در سایت "قلم" چندین بار درخواستش را تکرار کرده و نیز اعلامیه های بسیاری درباره این همایش در شهر پخش گردیده است بنابراین، گردآفرینان و حماسه سازان، این پهلوانان نامدار یا بی نام و نشانی که با دستهای خالی به مصاف اسلحه و باتوم و شوک و زنجیر و دشته و قمه میروند؛ نیاز داشتند نیم روزی یا یک روزی استراحتی داشته و تجدید قوائی نمایند تا برای امروز؛ ساعاتی پس از نیمروز آمادگی داشته باشند چرا که از پیش می دانند و می دانیم که امروز نیز به خاک و خون کشیده خواهد شد.
اما اجازه دهید گزارش پس از نیمروز را به همان زمان حوالت داده و پیشاپیش بر آن مرثیه ای سر ندهیم.
بهرروی، در بالا نوشتیم که امروز تا این لحظه کارمان شده بیشتر انعکاس دادن برخی از پیام های رسیده که از میان هزاران پیام و ایمیل دریافتی طی چهل و ساعت گذشته آنها به نظرمان قابل درج آمدند.
در زیر سروده ای را که یکی از هم میهنان برایمان ارسال کرده می نویسیم. این سروده در رثای "ندا" سروده شده است:
**
اي شما ساحل نشينان غرقه در توفان منم
زخمي تيرم نشان وحشت عريان منم
مام ميهن در عزاي دختري امشب گريست
كشته ي راه وطن آن دختر ايران منم
سينه ام را كرده ام آماج تير اشقيا
بهر آزادي اگر سنگين ترين تاوان منم
اي كه از روي ريا رويت بسوي قبله هست
سر بنه بر خاك من كان قبله ي ايمان منم
ديگرم از افعي درياي ظلمت باك نيست
زانكه از خون جگر خود غوطه در عمان منم
از پس سي سال اسارت در صف ضحاكيان
مژده ي آزادي اين قوم بي سامان منم
آن خدايي كه زند ابليس را با تير غيب
بنگرد چون زخمي از تير همان شيطان منم
دامن اين سرزمين زان دم كه گلگون شد به خون
در عزاي ملك ايران روز و شب گريان منم
گوي آزادي به چوگان شهادت مي زنند
وين عجب بين سر به سر هم گوي و هم چوگان منم
يا رب اين ميهن مگر ميدان دشت كربلاست ؟
كه اندر اينجا غرقه در خون با لب عطشان منم
آيد آن روزي كه تيري سينه شيطان خَلد
گر چه در خاكم ولي آن دم همان پيكان منم
سر مده بي اذن من ديگر نداي شاعري
ا قيامت (حافظا) بر هر ندا سلطان منم
**
و اینهم لینک تازه ترین ترانه دوستان بسیار عزیز ما گروه "تپش 2012" و یار عزیزمان "شاهین نجفی" که از آلمان برایمان ارسال کرده.
چون هنوز ویدئو کلیپ این ترانه آماده نشده، آن را بصورت لینک MP3 قابل شنیدن در "ویندوز مدیا پلیر" برایمان فرستاده است:
**
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجشنبه: 4/4/1388 (ساعت8:30 بامداد)

یار و همرزم وحامی بسیار گرامی ما جناب دکتر رضا بحری ویدئوکلیپی زیبا از خواننده پرآوازه"گوگوش" برایمان ارسال کرده اند.

با آن که با توجه به جوّ موجود وفیلم هائی که همه روزه در رابطه با خونریزی های مزدوران و اوباشان رژیم "ولایت سفیه" انتشار میدهیم این ویدئو، اصلن هماهنگی و مناسبت ندارد؛ اما به دو دلیل آن را برایتان نشان میدهیم:

نخست آن که یار عزیزمان آن را فرستاده وتقاضا کرده که در صورت امکان انتشار دهیم، و دیگر این که خواننده، این ویدئوی زیبا را در رابطه با ایران ویران و گلگون گشته از خون جوانان خوانده است. امیدواریم دوست داشته باشید:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست: