دوشنبه:30/6/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*****
دفاع عضو کمسیون فرهنگی مجلس از افزایش سانسور و ممیزی
یک عضو فراکسیون اصولگرایان مجل در دفاع از سانسور و ممیزی حاکم بر عرصه اطلاع رسانی و فرهنگ وهنر کشور گفت:" سانسور و مميزي در همه كشورها دنيا اعمال ميشود و به هيچ دولت خاصي ارتباط ندارد و اين مسئله از نظر من اساسا يك تفكر غلط و انحرافي است."
بیژن نوباوه حامی محمود احمدی نژاد در مجلس هشتم با دفاع از افزایش ممیزی و سانسور افزود:" اين يك بحث انحرافي است كه براي محكوم كردن دولت به كار ميرود، اگر كتابهاي غيراخلاقي يا فاسد در كشور چاپ نميشود كار غلطي است؟ اين بحث معنا ندارد و به نظر من ما آزادترين كشور در زمينه چاپ كتاب و نشريات هستيم."
وی در ادامه به ایلنا گفت:" تا زماني كه احساس نياز در جامعه براي مطالعه نيست، سرانه مطالعه هرگز بالا نميرود.اگر همانگونه كه در مصرف مواد غذايي و گردشگري بدون هيچ راهكاري احساس نياز و گاهي اسراف نيز ميكنيم، بايد مطالعه هم به صورت نياز براي افراد دربيايد كه بدون هيچ راهكاري اين نياز را احساس كنند و به دنبال مطالعه بروند."
وي همچنین گسترش دنياي مجازي و رسانههاي صوتي تصويري را دليل ديگري براي كاهش اين سرانه بيان كرد وافزود: "وقتي به دليل پيشرفتهاي دنياي صوت و تصوير نياز به دانش و دانستن در انسانها از طريق ديدن و شنيدن رفع ميشود ديگر كسي به سراغ مطالعه نميرود از طرفي نبود مطالب متنوع و خوب براي مطالعه نيز اين نياز را كاهش ميدهد."
این عضو کمسیون فرهنگی مجلس بر آماردهي غلط غرب در مورد سرانه مطالعه اشاره كرد و گفت: "آماري كه غرب در مورد سرانه مطالعه خود ميدهد ،صحيح نيست چرا كه نمي خواهند اطلاعات را درست منتشر كنند و بسياري از دانشآموزان آنها اطلاعات تاريخي و علمي بسيار كمي دارند و اين به دليل افزايش چاپ رمانهاي عاشقانه و سياسي و هيجانانگيز است."
نوباوه راهكارهايي را براي افزايش سرانه مطالعه بيان كرد و گفت:مهمترين كاري كه در غرب صورت ميگيرد نيازبه مطالعه را از ابتداي دبستان به بچهها ميآموزند از آنها ميخواهند داستانهايي را بخوانند وقتي به صورت گزارش آن را در كلاس ارائه ميدهند اين كار باعث ميشود بچهها از كودكي به مطالعه خو بگيرند و بعدها مطالعه براي آنها به صورت نياز دربيايد و گرنه به صورت فيالبداهه هيچ نيازي ايجاد نميشود.»
یک عضو فراکسیون اصولگرایان مجل در دفاع از سانسور و ممیزی حاکم بر عرصه اطلاع رسانی و فرهنگ وهنر کشور گفت:" سانسور و مميزي در همه كشورها دنيا اعمال ميشود و به هيچ دولت خاصي ارتباط ندارد و اين مسئله از نظر من اساسا يك تفكر غلط و انحرافي است."
بیژن نوباوه حامی محمود احمدی نژاد در مجلس هشتم با دفاع از افزایش ممیزی و سانسور افزود:" اين يك بحث انحرافي است كه براي محكوم كردن دولت به كار ميرود، اگر كتابهاي غيراخلاقي يا فاسد در كشور چاپ نميشود كار غلطي است؟ اين بحث معنا ندارد و به نظر من ما آزادترين كشور در زمينه چاپ كتاب و نشريات هستيم."
وی در ادامه به ایلنا گفت:" تا زماني كه احساس نياز در جامعه براي مطالعه نيست، سرانه مطالعه هرگز بالا نميرود.اگر همانگونه كه در مصرف مواد غذايي و گردشگري بدون هيچ راهكاري احساس نياز و گاهي اسراف نيز ميكنيم، بايد مطالعه هم به صورت نياز براي افراد دربيايد كه بدون هيچ راهكاري اين نياز را احساس كنند و به دنبال مطالعه بروند."
وي همچنین گسترش دنياي مجازي و رسانههاي صوتي تصويري را دليل ديگري براي كاهش اين سرانه بيان كرد وافزود: "وقتي به دليل پيشرفتهاي دنياي صوت و تصوير نياز به دانش و دانستن در انسانها از طريق ديدن و شنيدن رفع ميشود ديگر كسي به سراغ مطالعه نميرود از طرفي نبود مطالب متنوع و خوب براي مطالعه نيز اين نياز را كاهش ميدهد."
این عضو کمسیون فرهنگی مجلس بر آماردهي غلط غرب در مورد سرانه مطالعه اشاره كرد و گفت: "آماري كه غرب در مورد سرانه مطالعه خود ميدهد ،صحيح نيست چرا كه نمي خواهند اطلاعات را درست منتشر كنند و بسياري از دانشآموزان آنها اطلاعات تاريخي و علمي بسيار كمي دارند و اين به دليل افزايش چاپ رمانهاي عاشقانه و سياسي و هيجانانگيز است."
نوباوه راهكارهايي را براي افزايش سرانه مطالعه بيان كرد و گفت:مهمترين كاري كه در غرب صورت ميگيرد نيازبه مطالعه را از ابتداي دبستان به بچهها ميآموزند از آنها ميخواهند داستانهايي را بخوانند وقتي به صورت گزارش آن را در كلاس ارائه ميدهند اين كار باعث ميشود بچهها از كودكي به مطالعه خو بگيرند و بعدها مطالعه براي آنها به صورت نياز دربيايد و گرنه به صورت فيالبداهه هيچ نيازي ايجاد نميشود.»
*****
نمایش "وحدت" قابل ادامه نیست:
هشدار بی سابقه باهنر در مورد “طرح عدم کفایت” رییس جمهور
در شرایطی که جناح محافظه کار و حامیان محمود احمدی نژاد به شدت می کوشند اختلافات درونی خود را کتمان کرده و جبهه واحدی را در مقابل جریان اصلاح طلب و معترضان به انتخابات 22 خرداد به نمایش بگذارند، این اختلافات چنان عمیق است که هر از چند گاه به نوعی علنی می شود. در آخرین واکنش در این ارتباط، امروز محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس در اظهاراتی غیرمترقبه از امکان بررسی "طرح عدم کفایت" رییس جمهور در مجلس سخن گفت.
کار به عدم کفایت احمدی نژاد می کشد؟
در تازه ترین موارد اختلافی که به صورت علنی منتشر شده است اظهارات محمد رضا باهنر، نایب رئیس اول مجلس است که به نوشته روزنامه خبر وابسته به علی لاریجانی، رییس مجلس، ابراز امیدواری کرده است "حالا حالاها کار به استفاده از اصل بررسی عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور نرسد." باهنردر عین حال به دولت هشدار داده است که اگر از «فرصتسازی»های مجلس استفاده نکند، مجلس منتظر «فرصتسوزی»های آن نخواهد شد.
نایب رئیس مجلس درباره عدم توجه احمدی نژاد به برخی مصوبات مجلس و عدم اجرای برخی قوانین از سوی دولت نهم به روزنامه خبر گفت: ما از امکانات و اختیارات قانونیمان در قبال دولت استفاده کرده و میکوشیم دولت را وادار به عمل به قانون کنیم. البته حیفمان میآید و افسوس میخوریم به جای آن که ظرفیتها و پتانسیلهای مجلس و دولت همجهت و همسو برای تقویت کارهای یکدیگر شود، به سویی کشیده شویم که خدای ناکرده ناگزیر از خنثیسازی کارهای همدیگر شویم.
باهنر با ابراز نگرانی از تغییر پیاپی وزرا از سوی احمدی نژاد اضافه کرد: به رئیسجمهور توصیه کردیم که وزرایش را با طمأنینه و دقت بیشتر عوض کند و به گونهای نباشد که رئیسجمهور فکر کند که اگر 20 بار وزیر عوض کرده است، کار خیلی خوبی کرده است.
اشاره این نماینده مجلس، به تغییر گسترده و بی قاعده وزرا در دولت نهم است که حتی اعتراض چهره های اصولگرا نیز به دنبال داشته است.
به گفته باهنر، سرعت تغییرات در این سطح، هزینههای زیادی را به مملکت تحمیل میکند. چون ترمیم مستمر، احساس ناامنی در مسئولان رده بالا ایجاد میکند و فرصت تغییر تبدیل به یک تهدید میشود که ضرر آن به دستگاهها و مردم میرسد.
نماینده اصولگرای مجلس درباره اینکه مجلس در 4 سال گذشته درخصوص تذکرات ، پاسخ مناسبی از احمدی نژاد دریافت نکرده است، تصریح کرد:باید با دولت تعامل، مذاکره و گفتوگو کرد، یا در نهایت قانون تصویب کرد و حتی پس از آن براساس اصل 88 قانون اساسی میتوان با امضای یک چهارم نمایندگان از رئیسجمهور سؤال کرد. البته امیدوارم کار به آنجا نرسد.
دولت از فرصت ها استفاده نکرد
باهنر در پاسخ به انتقاد برخی نمایندگان که معتقدند او بیش از حد به تعامل با دولت امیدوار است گفت:ما نباید راه را برای دولت ببندیم و اگر ما 10 بار به دولت فرصت دادیم و درست استفاده نکرد، ما بار یازدهم هم به دولت فرصت میدهیم. اما این فرصتها به این معنی نیست که مجلس از اجرای قانون صرفنظر میکند و یا دولت میتواند احساس کند که میتواند خلاف قانون عمل کند.
وی در عین حال تایید کرد که دولت از فرصت هایی که مجلس در اختیارش قرار داد استفاده نکرد.
نایب رئیس مجلس در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه تقابل اعلام نشدهای بین دو گروه از فعالان سیاسی وجود دارد، بر عدم حضور افراد رادیکال و تند در متن تصمیم گیری ها تاکید کرد و گفت: عدهای از نمایندگان در همین مجلس هستند که در حرفهایشان میگویند، اعدام باید گردد، اخراج باید گردد و. . . اما اگر احساس کنند که فریادها، تندرویها و رادیکالیزم بودنهایشان در مجلس خریدار ندارد، بالاخره ساکت میشوند. در همه مجالس افراد تند و رادیکال داشتهایم. این افراد علیرغم اینکه آدمهای متدین و خوبی هستند نباید در متن تصمیمگیری باشند و باید به حاشیه رانده شوند. چون زاویه دید آنها خیلی بسته است و فکر میکنند با 100 هزار نفر طرفدار میتوانند 70 میلیون جمعیت کشور را اداره کنند. این حرف درستی نیست. البته نمیشود به همه این افراد هم جواب داد. مثلاً من که نمیتوانم هم جواب خانم رجبی را بدهم، هم جواب آقای رسایی و. . . این ظلم به انقلاب است.
باهنر بار دیگر بر تاثیر پیام رهبری در رای اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: هنوز هم بر این باور هستم که اگر این پیام نمی رسید، 7-8 نفر از وزرا رای نمی آوردند و به واسطه همین پیام بودکه نظر خود من نسبت به برخی وزرا عوض شد و اگر این پیام نبود، نظر من چیز دیگری بود.
باهنر جواب احمدی نژاد را می دهد
از سوی دیگر روز گذشته اعلام شد که محمود احمدينژاد ، هفته گذشته در نامهاي خطاب به رئيس مجلس شوراي اسلامي، محمدرضا باهنر را متهم كرده است كه عليرغم تاييد قانون مديريت خدمات كشوري از سوي شوراي نگهبان، او اقدام به اصلاح ماده 117 اين قانون نموده است. احمدی نژاد در نامه اخير خود به لاريجاني، اقدام باهنر را غير قانوني خوانده و خواستار برخورد با وي شده بود.
اما به گفته فریدون همتی، معاون حقوقی دیوان محاسبات، لاريجاني پس از بررسی موضوع اين نامه توسط اداره کل قوانین مجلس، انطباق انجام تشریفات قانونی اصلاح ماده (117) و مستثنی شدن دیوان محاسبات و ابلاغ آن توسط نایب رئیس مجلس را معتبر دانسته و مراتب را در 2/6/1388 به روزنامه رسمی اعلام ميكند.
در واکنش به این نامه محمد رضا باهنرقصد دارد در پاسخ به احمدی نژاد از او بخواهد تا از اين پس، پيش از رسانهاي كردن موارد مورد ابهام، در جلسات خصوصي يا طي نامههايي غير علني به رفع آن بپردازد تا قانونگزاري، اصلاح و اجراي آن، مورد خدشه واقع نشود. باهنر گفته است که به زودی جواب احمدی نژاد را خواهد داد.
زنگ خطرهای یك پوستاندازی
این قضایا تنها موراد اختلافی جریان اصولگرا و حامیان احمدی نژاد نیست چنانچه تهران امروز در گزارشی با عنوان زنگ خطرهای پوست اندازی، به اختلافاتی اشاره کرده که در داخل جریان محافظه کار ، برای حذف برخی چهره ها در جریان است. بر اساس این گزارش، پوستاندازی سیاسی این روزها در میان اصولگرایان مورد مناقشه جدی قرار گرفته و در جریان انتخابات سال 84 و مهمتر از آن با روی كار آمدن دولت احمدینژاد، به آرامی زمزمه گذار از مردان تاثیرگذار این جناح شنیده شد.
بر اساس این گزارش در حالیکه برخی از چهرههای قدیمی این جریان ، خواستار بازتعریف مجدد موضوع ریش سفیدها در معادلات سیاسی – حال به هر بهانهای از رفع اختلافات گرفته تا سدی جلوی تندروهای خودی – هستند دو طیف درون اصولگرایی به مخالفت جدی با آنها پرداخته اند.
یک طیف همچون حمیدرضا ترقی، عوض موتلفه اسلامی معتقد است که تاریخ مصرف ریش سفیدی گذشته و در سیاست ایران دیگر نمیتوان با ریشسفیدی چند چهره خوشسابقه و قدیمی، فعالیت سیاسی كرد و بازی سیاست آنقدر پیچیده شده كه اصولگرایی اگر میخواهد به طور جدی نقش كلیدی داشته باشد باید با عبور از «سلیقهها» به سمت «آرمان» و «چارچوبهای مشخص» برود كه به یقین تعیین آنها با كار حزبی میسر است
اما یک طیف دیگر همچون محمدرضا باهنر و و نزدیكانش در جامعه اسلامی مهندسین گرچه به ركگویی ترقی نگفتند كه دیگر شخصیتهایی مانند «مهدوی كنی و ناطق نوری»، «اثرگذاری» خود را در معادلات سیاسی از دست دادهاند اما در عمل به نحوی رفتار میكنند تا نشان دهند كار شبكهای است كه اتفاقات سیاسی را رقم میزند؛ گرچه باهنر خود از سوی گروههای دیگر متهم است كه با پدرخواندگی به دنبال بازنشسته كردن ریشسفیدهای قدیمی و جایگزین كردن جوانهایی مانند خود در این نقشهاست.
گروه سومی هم در این جریان وجود دارد که در چند سال اخیر در طیف نزدیك به احمدینژاد نمود یافتند و بهدنبال بازنشسته كردن قدیمیها هستند.
خودشیفتگی نزدیکان احمدی نژاد
اما در این میان چهره های سنتی اصولگرایان، دسته سوم یعنی نزدیکان احمدی نژاد را متهم به خود شیفتگی کرده و که هشدار میدهند جریانهایی كه بهدنبال حذف ریشسفیدهای اصولگرا هستند نهتنها طیفهای دیگر را در بازی خود شركت نداده و انتقادات را برنمیتابند بلكه مشورتپذیر هم نیستند و به همین دلیل به سمت "خودشیفتگی" گام برداشتند كه به تدریج «انحصارطلبی» را كه الان منتقدش هستند، رقم خواهد زد. طیف سنتی دو گروه مخالف خود را به شقهشقه كردن اصولگرایی متهم میكند و تجربه اختلافها و شكافهای چهار سال اخیر را شاهد میآورند؛ چه آنكه بهنظر هم میرسد اصولگرایان گرچه همچنان در قدرت هستند اما توان قابلتوجهی از آنها صرف رفع همین اختلافها شده و هنوز به مكانیسمی برای گذار از سیاست سنتی به الگوی جدیدی دست نیافتند .
در شرایطی که جناح محافظه کار و حامیان محمود احمدی نژاد به شدت می کوشند اختلافات درونی خود را کتمان کرده و جبهه واحدی را در مقابل جریان اصلاح طلب و معترضان به انتخابات 22 خرداد به نمایش بگذارند، این اختلافات چنان عمیق است که هر از چند گاه به نوعی علنی می شود. در آخرین واکنش در این ارتباط، امروز محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس در اظهاراتی غیرمترقبه از امکان بررسی "طرح عدم کفایت" رییس جمهور در مجلس سخن گفت.
کار به عدم کفایت احمدی نژاد می کشد؟
در تازه ترین موارد اختلافی که به صورت علنی منتشر شده است اظهارات محمد رضا باهنر، نایب رئیس اول مجلس است که به نوشته روزنامه خبر وابسته به علی لاریجانی، رییس مجلس، ابراز امیدواری کرده است "حالا حالاها کار به استفاده از اصل بررسی عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور نرسد." باهنردر عین حال به دولت هشدار داده است که اگر از «فرصتسازی»های مجلس استفاده نکند، مجلس منتظر «فرصتسوزی»های آن نخواهد شد.
نایب رئیس مجلس درباره عدم توجه احمدی نژاد به برخی مصوبات مجلس و عدم اجرای برخی قوانین از سوی دولت نهم به روزنامه خبر گفت: ما از امکانات و اختیارات قانونیمان در قبال دولت استفاده کرده و میکوشیم دولت را وادار به عمل به قانون کنیم. البته حیفمان میآید و افسوس میخوریم به جای آن که ظرفیتها و پتانسیلهای مجلس و دولت همجهت و همسو برای تقویت کارهای یکدیگر شود، به سویی کشیده شویم که خدای ناکرده ناگزیر از خنثیسازی کارهای همدیگر شویم.
باهنر با ابراز نگرانی از تغییر پیاپی وزرا از سوی احمدی نژاد اضافه کرد: به رئیسجمهور توصیه کردیم که وزرایش را با طمأنینه و دقت بیشتر عوض کند و به گونهای نباشد که رئیسجمهور فکر کند که اگر 20 بار وزیر عوض کرده است، کار خیلی خوبی کرده است.
اشاره این نماینده مجلس، به تغییر گسترده و بی قاعده وزرا در دولت نهم است که حتی اعتراض چهره های اصولگرا نیز به دنبال داشته است.
به گفته باهنر، سرعت تغییرات در این سطح، هزینههای زیادی را به مملکت تحمیل میکند. چون ترمیم مستمر، احساس ناامنی در مسئولان رده بالا ایجاد میکند و فرصت تغییر تبدیل به یک تهدید میشود که ضرر آن به دستگاهها و مردم میرسد.
نماینده اصولگرای مجلس درباره اینکه مجلس در 4 سال گذشته درخصوص تذکرات ، پاسخ مناسبی از احمدی نژاد دریافت نکرده است، تصریح کرد:باید با دولت تعامل، مذاکره و گفتوگو کرد، یا در نهایت قانون تصویب کرد و حتی پس از آن براساس اصل 88 قانون اساسی میتوان با امضای یک چهارم نمایندگان از رئیسجمهور سؤال کرد. البته امیدوارم کار به آنجا نرسد.
دولت از فرصت ها استفاده نکرد
باهنر در پاسخ به انتقاد برخی نمایندگان که معتقدند او بیش از حد به تعامل با دولت امیدوار است گفت:ما نباید راه را برای دولت ببندیم و اگر ما 10 بار به دولت فرصت دادیم و درست استفاده نکرد، ما بار یازدهم هم به دولت فرصت میدهیم. اما این فرصتها به این معنی نیست که مجلس از اجرای قانون صرفنظر میکند و یا دولت میتواند احساس کند که میتواند خلاف قانون عمل کند.
وی در عین حال تایید کرد که دولت از فرصت هایی که مجلس در اختیارش قرار داد استفاده نکرد.
نایب رئیس مجلس در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه تقابل اعلام نشدهای بین دو گروه از فعالان سیاسی وجود دارد، بر عدم حضور افراد رادیکال و تند در متن تصمیم گیری ها تاکید کرد و گفت: عدهای از نمایندگان در همین مجلس هستند که در حرفهایشان میگویند، اعدام باید گردد، اخراج باید گردد و. . . اما اگر احساس کنند که فریادها، تندرویها و رادیکالیزم بودنهایشان در مجلس خریدار ندارد، بالاخره ساکت میشوند. در همه مجالس افراد تند و رادیکال داشتهایم. این افراد علیرغم اینکه آدمهای متدین و خوبی هستند نباید در متن تصمیمگیری باشند و باید به حاشیه رانده شوند. چون زاویه دید آنها خیلی بسته است و فکر میکنند با 100 هزار نفر طرفدار میتوانند 70 میلیون جمعیت کشور را اداره کنند. این حرف درستی نیست. البته نمیشود به همه این افراد هم جواب داد. مثلاً من که نمیتوانم هم جواب خانم رجبی را بدهم، هم جواب آقای رسایی و. . . این ظلم به انقلاب است.
باهنر بار دیگر بر تاثیر پیام رهبری در رای اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: هنوز هم بر این باور هستم که اگر این پیام نمی رسید، 7-8 نفر از وزرا رای نمی آوردند و به واسطه همین پیام بودکه نظر خود من نسبت به برخی وزرا عوض شد و اگر این پیام نبود، نظر من چیز دیگری بود.
باهنر جواب احمدی نژاد را می دهد
از سوی دیگر روز گذشته اعلام شد که محمود احمدينژاد ، هفته گذشته در نامهاي خطاب به رئيس مجلس شوراي اسلامي، محمدرضا باهنر را متهم كرده است كه عليرغم تاييد قانون مديريت خدمات كشوري از سوي شوراي نگهبان، او اقدام به اصلاح ماده 117 اين قانون نموده است. احمدی نژاد در نامه اخير خود به لاريجاني، اقدام باهنر را غير قانوني خوانده و خواستار برخورد با وي شده بود.
اما به گفته فریدون همتی، معاون حقوقی دیوان محاسبات، لاريجاني پس از بررسی موضوع اين نامه توسط اداره کل قوانین مجلس، انطباق انجام تشریفات قانونی اصلاح ماده (117) و مستثنی شدن دیوان محاسبات و ابلاغ آن توسط نایب رئیس مجلس را معتبر دانسته و مراتب را در 2/6/1388 به روزنامه رسمی اعلام ميكند.
در واکنش به این نامه محمد رضا باهنرقصد دارد در پاسخ به احمدی نژاد از او بخواهد تا از اين پس، پيش از رسانهاي كردن موارد مورد ابهام، در جلسات خصوصي يا طي نامههايي غير علني به رفع آن بپردازد تا قانونگزاري، اصلاح و اجراي آن، مورد خدشه واقع نشود. باهنر گفته است که به زودی جواب احمدی نژاد را خواهد داد.
زنگ خطرهای یك پوستاندازی
این قضایا تنها موراد اختلافی جریان اصولگرا و حامیان احمدی نژاد نیست چنانچه تهران امروز در گزارشی با عنوان زنگ خطرهای پوست اندازی، به اختلافاتی اشاره کرده که در داخل جریان محافظه کار ، برای حذف برخی چهره ها در جریان است. بر اساس این گزارش، پوستاندازی سیاسی این روزها در میان اصولگرایان مورد مناقشه جدی قرار گرفته و در جریان انتخابات سال 84 و مهمتر از آن با روی كار آمدن دولت احمدینژاد، به آرامی زمزمه گذار از مردان تاثیرگذار این جناح شنیده شد.
بر اساس این گزارش در حالیکه برخی از چهرههای قدیمی این جریان ، خواستار بازتعریف مجدد موضوع ریش سفیدها در معادلات سیاسی – حال به هر بهانهای از رفع اختلافات گرفته تا سدی جلوی تندروهای خودی – هستند دو طیف درون اصولگرایی به مخالفت جدی با آنها پرداخته اند.
یک طیف همچون حمیدرضا ترقی، عوض موتلفه اسلامی معتقد است که تاریخ مصرف ریش سفیدی گذشته و در سیاست ایران دیگر نمیتوان با ریشسفیدی چند چهره خوشسابقه و قدیمی، فعالیت سیاسی كرد و بازی سیاست آنقدر پیچیده شده كه اصولگرایی اگر میخواهد به طور جدی نقش كلیدی داشته باشد باید با عبور از «سلیقهها» به سمت «آرمان» و «چارچوبهای مشخص» برود كه به یقین تعیین آنها با كار حزبی میسر است
اما یک طیف دیگر همچون محمدرضا باهنر و و نزدیكانش در جامعه اسلامی مهندسین گرچه به ركگویی ترقی نگفتند كه دیگر شخصیتهایی مانند «مهدوی كنی و ناطق نوری»، «اثرگذاری» خود را در معادلات سیاسی از دست دادهاند اما در عمل به نحوی رفتار میكنند تا نشان دهند كار شبكهای است كه اتفاقات سیاسی را رقم میزند؛ گرچه باهنر خود از سوی گروههای دیگر متهم است كه با پدرخواندگی به دنبال بازنشسته كردن ریشسفیدهای قدیمی و جایگزین كردن جوانهایی مانند خود در این نقشهاست.
گروه سومی هم در این جریان وجود دارد که در چند سال اخیر در طیف نزدیك به احمدینژاد نمود یافتند و بهدنبال بازنشسته كردن قدیمیها هستند.
خودشیفتگی نزدیکان احمدی نژاد
اما در این میان چهره های سنتی اصولگرایان، دسته سوم یعنی نزدیکان احمدی نژاد را متهم به خود شیفتگی کرده و که هشدار میدهند جریانهایی كه بهدنبال حذف ریشسفیدهای اصولگرا هستند نهتنها طیفهای دیگر را در بازی خود شركت نداده و انتقادات را برنمیتابند بلكه مشورتپذیر هم نیستند و به همین دلیل به سمت "خودشیفتگی" گام برداشتند كه به تدریج «انحصارطلبی» را كه الان منتقدش هستند، رقم خواهد زد. طیف سنتی دو گروه مخالف خود را به شقهشقه كردن اصولگرایی متهم میكند و تجربه اختلافها و شكافهای چهار سال اخیر را شاهد میآورند؛ چه آنكه بهنظر هم میرسد اصولگرایان گرچه همچنان در قدرت هستند اما توان قابلتوجهی از آنها صرف رفع همین اختلافها شده و هنوز به مكانیسمی برای گذار از سیاست سنتی به الگوی جدیدی دست نیافتند .
*****
راهپیمایی سبز روز قدس برروی نقشه گوگل
از راهپیمایی سبز روز قدس، با وجود ایجاد اختلال در ارتباط اینترنت، عکسها و فیلمهای بسیاری روی وب منتشر شد. اما یکی از بهترین و جالبترین کارهایی که دیدم، نقشهای است که بر روی "گوگلمپ" پیاده شده و عکسها و ویدئوها را بر اساس مکانی که ضبط شدهاند، روی نقشه نشانهگذاری کرده است.
علاوه بر مفید و کاربردی بودن این طور نقشهها، این کار یک نوع وقایعنگاری و تاریخنگاری ارزشمند است که با گذشت زمان نیز ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد. این نقشه جا دارد که بیشتر کامل شود و شهرهای دیگه ایران و دنیا نیز به آن اضافه شود. فکر میکنم همه اینها نشاندهنده این است که سبزها در حال حداکثر استفاده از فناوریهای رایگان هستند.
از راهپیمایی سبز روز قدس، با وجود ایجاد اختلال در ارتباط اینترنت، عکسها و فیلمهای بسیاری روی وب منتشر شد. اما یکی از بهترین و جالبترین کارهایی که دیدم، نقشهای است که بر روی "گوگلمپ" پیاده شده و عکسها و ویدئوها را بر اساس مکانی که ضبط شدهاند، روی نقشه نشانهگذاری کرده است.
علاوه بر مفید و کاربردی بودن این طور نقشهها، این کار یک نوع وقایعنگاری و تاریخنگاری ارزشمند است که با گذشت زمان نیز ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد. این نقشه جا دارد که بیشتر کامل شود و شهرهای دیگه ایران و دنیا نیز به آن اضافه شود. فکر میکنم همه اینها نشاندهنده این است که سبزها در حال حداکثر استفاده از فناوریهای رایگان هستند.
با کلیک کردن بروی لینک زیر، نقشه مربوطه گشوده میشود و سپس در سمت چپ نقشه بروی هریک از عناوین که کلیک نمایید، نقشه شما را به محل اجتماع و تظاهرات همان منطقه برده و فیلم و یا ویدئوی مربوط به آن منطقه را به نمایش می گذارد.
بسیار دیدنی است و حتما به لینک زیر مراجعه کنید (روی آن کلیک کنید):
نقشه راهپیمایی سبز روز قدس سال 88 را از اینجا بر روی "گوگلمپ" ببینید
نقشه راهپیمایی سبز روز قدس سال 88 را از اینجا بر روی "گوگلمپ" ببینید
و یا بروی لینک زیر کلیک کنید:
*****
حضور تنها پنج کشور در افطاری سفارت ایران در پاریس
عدم استقبال سفارتخانههای کشورهای اسلامی از مراسم افطاری امسال سفارت ایران در پاریس، موجب توبیخ کارمندان این سفارت از سوی سفیر دولت احمدینژاد در این کشور گردید.
به گزارش بامدادخبر، درحالیکه سفارت ایران در فرانسه، با فرستادن بستههای خرما و شیرینیجات ایرانی از چند روز قبل از ارسال دعوتنامهی رسمی به سفارتخانههای کشورهای مسلمان، سعی در برگزاری پرشور مراسم افطاری سالانهاش داشت، شرکت نمایندگان تنها پنج کشور در این مراسم، عصبانیت سفیر ایران را در پی داشته است.
یک منبع آگاه در این مورد اظهار داشت که در زمان سفارت صادق خرازی، در دولت اصلاحات، نمایندگان شصتوپنج کشور اسلامی، در سطح سفیر و کاردار اول در این مراسم شرکت میکردند درحالیکه در مراسم امسال از همین پنج کشور نیز تنها سفیر دو کشور، به مراسم آمده بودند و نمایندگان سه کشور دیگر، کارمندان معمولی سفارتخانههایشان بودند.
گفتنی است که پس از این آبروریزی، سفیر دولت احمدینژاد به شدت عصبانی شده و کارمندان سفارت را به این بهانه که چرا دعوتنامهها را به آدرس اشتباه فرستادهاند توبیخ کرده است که این اتهام اعتراض کارمندان این سفارتخانه را برانگیخته است.
عدم استقبال سفارتخانههای کشورهای اسلامی از مراسم افطاری امسال سفارت ایران در پاریس، موجب توبیخ کارمندان این سفارت از سوی سفیر دولت احمدینژاد در این کشور گردید.
به گزارش بامدادخبر، درحالیکه سفارت ایران در فرانسه، با فرستادن بستههای خرما و شیرینیجات ایرانی از چند روز قبل از ارسال دعوتنامهی رسمی به سفارتخانههای کشورهای مسلمان، سعی در برگزاری پرشور مراسم افطاری سالانهاش داشت، شرکت نمایندگان تنها پنج کشور در این مراسم، عصبانیت سفیر ایران را در پی داشته است.
یک منبع آگاه در این مورد اظهار داشت که در زمان سفارت صادق خرازی، در دولت اصلاحات، نمایندگان شصتوپنج کشور اسلامی، در سطح سفیر و کاردار اول در این مراسم شرکت میکردند درحالیکه در مراسم امسال از همین پنج کشور نیز تنها سفیر دو کشور، به مراسم آمده بودند و نمایندگان سه کشور دیگر، کارمندان معمولی سفارتخانههایشان بودند.
گفتنی است که پس از این آبروریزی، سفیر دولت احمدینژاد به شدت عصبانی شده و کارمندان سفارت را به این بهانه که چرا دعوتنامهها را به آدرس اشتباه فرستادهاند توبیخ کرده است که این اتهام اعتراض کارمندان این سفارتخانه را برانگیخته است.
*****
احمدی نژاد و نظریه تضادی لوئیس کوزر
کوزر جامعه شناس شهیر در نظریه خود پیرامون تضاد و کارکردهای آن قضیهای به مضمون زیر دارد که: تضاد بیرونی یک گروه یا جامعه با گروهها و جوامع دیگر می تواند موجب افزايش همبستگی درونی و تمرکز بیشتر ساختار حکومتی درون آن جامعه گردد.
حال با توجه یه این قضیه به نظر می رسد که محمود احمدینژاد با طرح دوباره موضوع هولوکاست و سایر سخنان جنجالیای که مدتی بود کمتر بر زبان میآورد و روز قدس، به نظر در حال تلاش برای شروع دوباره تکرار سخنان تنشزا در عرصه روابط بین المللی میباشد. در این میان وی دو هدف عمده را دنبال مینماید، یکی در داخل ایران و دیگری در خارج که هر دو با اعتراضات مردمی اخیر نسبت به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط است.
کاملا آشکار است که تکرار موضوعاتی چون هولوکاست بی گمان واکنش دیگر کشورهای جهان را در پی خواهد داشت که نمونه هایی از آن را پس از سخنرانی احمدینژاد در روز قدس به وضوح مشاهده نمودیم. این موضوع اولا توجه جهانی نسبت به مسائل موجود در ایران از قبیل نقض گسترده حقوق بشر و همچنین اعتراضات چند ماه گذشته را کاهش داده و بر روی این سخنان و شخص محمود احمدینژاد متمرکز مینماید. ثانیا در داخل کشور نیز با استفاده از واکنشهای احتمالی نسبت به چنین سخنان جنجال برانگیزی دوباره موضوع قدیمی تهدید از سوی دشمنان نظام مطرح گردیده و با القاء این امر که نظام در شرایط خطرناکی از سوی دشمنان قرار گرفته است مجوز سرکوبهای دیگری برای هرگونه اعتراض را صادر نموده و واکنش کشورهایی چون فرانسه، آمریکا، انگلیس و ... را دستاویز قرار خواهد داد.
این امر یعنی سرکوب های شدیدتر را در نظر مردمی که هنوز اندک اعتقادی به حاکمان فعلی دارند مشروع جلوه خواهند داد که نتیجه این امر ایجاد فضایی نظامی تر از گذشته میباشد. اگر اندکی منطقی به موضوع بنگریم این سخنان حمایت بخشهایی از جامعه را با توجه به قضیهای که در ابتدای نوشتار از کوزر طرح نمودم و شرایط آن را احمدینژاد با سخنرانیهای جنجال برانگیزش ایجاد خواهد نمود کسب خواهد کرد، همان چیزی که امروز سرکوبگران بسیار بیشتر از گذشته بدان نیازمندند.
راه مقابله با این موضوع نیز در شرایط فعلی به نظر می رسد این امر باشد که این توطئه نامشروع را به صورت گسترده و قبل از آنکه از سوی آنان به کار گرفته شود افشا کرد که بی شک افشای آن پیش از طرح از سوی خود آنان قدرت این استراتژی را به شدت کاهش خواهد داد.
کوزر جامعه شناس شهیر در نظریه خود پیرامون تضاد و کارکردهای آن قضیهای به مضمون زیر دارد که: تضاد بیرونی یک گروه یا جامعه با گروهها و جوامع دیگر می تواند موجب افزايش همبستگی درونی و تمرکز بیشتر ساختار حکومتی درون آن جامعه گردد.
حال با توجه یه این قضیه به نظر می رسد که محمود احمدینژاد با طرح دوباره موضوع هولوکاست و سایر سخنان جنجالیای که مدتی بود کمتر بر زبان میآورد و روز قدس، به نظر در حال تلاش برای شروع دوباره تکرار سخنان تنشزا در عرصه روابط بین المللی میباشد. در این میان وی دو هدف عمده را دنبال مینماید، یکی در داخل ایران و دیگری در خارج که هر دو با اعتراضات مردمی اخیر نسبت به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط است.
کاملا آشکار است که تکرار موضوعاتی چون هولوکاست بی گمان واکنش دیگر کشورهای جهان را در پی خواهد داشت که نمونه هایی از آن را پس از سخنرانی احمدینژاد در روز قدس به وضوح مشاهده نمودیم. این موضوع اولا توجه جهانی نسبت به مسائل موجود در ایران از قبیل نقض گسترده حقوق بشر و همچنین اعتراضات چند ماه گذشته را کاهش داده و بر روی این سخنان و شخص محمود احمدینژاد متمرکز مینماید. ثانیا در داخل کشور نیز با استفاده از واکنشهای احتمالی نسبت به چنین سخنان جنجال برانگیزی دوباره موضوع قدیمی تهدید از سوی دشمنان نظام مطرح گردیده و با القاء این امر که نظام در شرایط خطرناکی از سوی دشمنان قرار گرفته است مجوز سرکوبهای دیگری برای هرگونه اعتراض را صادر نموده و واکنش کشورهایی چون فرانسه، آمریکا، انگلیس و ... را دستاویز قرار خواهد داد.
این امر یعنی سرکوب های شدیدتر را در نظر مردمی که هنوز اندک اعتقادی به حاکمان فعلی دارند مشروع جلوه خواهند داد که نتیجه این امر ایجاد فضایی نظامی تر از گذشته میباشد. اگر اندکی منطقی به موضوع بنگریم این سخنان حمایت بخشهایی از جامعه را با توجه به قضیهای که در ابتدای نوشتار از کوزر طرح نمودم و شرایط آن را احمدینژاد با سخنرانیهای جنجال برانگیزش ایجاد خواهد نمود کسب خواهد کرد، همان چیزی که امروز سرکوبگران بسیار بیشتر از گذشته بدان نیازمندند.
راه مقابله با این موضوع نیز در شرایط فعلی به نظر می رسد این امر باشد که این توطئه نامشروع را به صورت گسترده و قبل از آنکه از سوی آنان به کار گرفته شود افشا کرد که بی شک افشای آن پیش از طرح از سوی خود آنان قدرت این استراتژی را به شدت کاهش خواهد داد.
*****
کمک به آسیب دیدگان اعتراضات اخیر
استقبال از پرداخت فطریه به حساب کمیته پی گیری موسوی و کروبی
هفتم شهریور ماه، از سوی كمیته پیگیری امور بازداشتشدگان و آسیبدیدگان حوادث بعد از انتخابات، شماره حسابی برای دریافت كمكهای نقدی مردم جهت اهدا به آسیبدیدگان اعلام شد. این شماره حساب که به گفته علیرضا حسینی بهشتی، در پی تماسهای مكرر شهروندان با كمیته مذکور، جهت كمك به آسیبدیدگان افتتاح شده بود، در روزهای گذشته و به مناسبت عید فطر، مورد توجه ویژه مردم ایران قرار گرفت و بسیاری از مردم در سایت ها و وبلاگ ها اعلام کردند که فطریه خود را برای کمک به آسیب دیدگان به حساب کمیته ویژه میرحسین موسوی و مهدی کروبی واریز خواهند کرد.
مرتضی الویری، عضو کمیته پی گیری امور آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات در این زمینه اعلام کرده بود که بعد از جمع اوری اطلاعات و واقعیت یابی، به دسته بندی اين افراد از نظر نيازهايشان خواهند پرداخت . به گفته الویری برخي از جانباختگان ، بازداشت شدگان یا آسیب دیدگان، نان آور خانه بودند و برخي ها فقط مسووليت شخص خودشان را برعهده داشتند.
وی توضیح داده بود: مي خواستيم حساب باز کنيم که گفتند بايد تشکيلات به ثبت رسيده و خيريه اين کار را انجام دهد.لذا قرار بر اين شد که از طريق خيريه اي اين کار انجام شود تا مغايرت قانوني نداشته باشد.
الویری درباره احتمال پرداخت دیه به خانواده های جانباختگان و آسیب دیدگان به روزنامه اعتماد گفته بود که اگر منابع کفايت کند طبيعتاً بايد جبران خسارت به صورت کامل انجام شود اما اگر منابع محدود باشد ما فقط مي توانيم به افرادي که وضعيت حاد و مزمن دارند و دچار بحران جدي در زندگي هستند، کمک کنيم.
به گفته الویری، کمیته مذکور با اعلام شماره حسابی و با کمک افراد سراسر کشور به آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات کمک مالی خواهد کرد.
شماره حسابی که الویری از آن سخن می گفت هفتم شهریور از سوی علیرضا بهشتی، سخنگوی این کمیته اعلام شد. بر اساس اعلام بهشتی، شماره حساب برای کمک به آسیب دیدگان عبارت است از: شماره حساب ۸۰۰۷۹۶۷ - بانک ملی ایران شعبه چیذر - به نام مجتمع نیکوکاری شهیدان رحمانی.
تنها چند روز پس از اعلام این شماره حساب ، بهشتی و الویری بازداشت شدند، اما طی روزهای گذشته این حساب مالی مورد توجه ویژه ای از سوی مردم قرار گرفت. براساس گزارش خبرنگار "جرس" بسیاری از مردم با واریز کردن فطریه خود به این حساب، کوشیدند به هموطنان آسیب دیده خود کمک کنند و بسیاری نیز در سایت ها و پایگاههای اینترنتی همچون فیس بوک و توییترو بالاترین اعلام کرده اند که کمک ها به آسیب دیدگان نباید در پرداخت فطریه خلاصه شود و هر کسی بر مبنای وسع خود مبلغی را برای کمک به آسیب دیدگان پرداخت می کند.
از سوی دیگر عده ای از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز با ارسال درخواست هایی خواهان افتتاح شماره حسابی در خارج از کشور شده اند تا بتوانند کمک های مالی خود را به کمیته پی گیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات ارسال کنند.
این اقدامات در حالی انجام می شوند که منابع دولتی تاکنون از پرداخت خسارات به مردم آسیب دیده خودداری کرده اند و حتی مردمی که خودروهایشان در درگیریهای بعد از انتخابات آسیب دیده بود در مراجعه به بیمه شنیدند که دستور داده شده به "اغتشاشگران" خسارتی پرداخت نشود. در این میان تنها شوراي شهر تهران بود که همزمان با اعلام کمیته ویژه موسوی و کروبی، طرحي را در اين زمينه تصويب کرد که به موجب آن بخشي از خسارات ناشي از حوادث اخير توسط شهرداري قابل پرداخت است. اما تاکنون از اجرای این طرح یا چگونگی پرداخت خسارات به مردم و اینکه این خسارات به چه کسانی و چه نوع آسیب دیدگانی تعلق می گیرد، خبری منتشر نشده است.
هفتم شهریور ماه، از سوی كمیته پیگیری امور بازداشتشدگان و آسیبدیدگان حوادث بعد از انتخابات، شماره حسابی برای دریافت كمكهای نقدی مردم جهت اهدا به آسیبدیدگان اعلام شد. این شماره حساب که به گفته علیرضا حسینی بهشتی، در پی تماسهای مكرر شهروندان با كمیته مذکور، جهت كمك به آسیبدیدگان افتتاح شده بود، در روزهای گذشته و به مناسبت عید فطر، مورد توجه ویژه مردم ایران قرار گرفت و بسیاری از مردم در سایت ها و وبلاگ ها اعلام کردند که فطریه خود را برای کمک به آسیب دیدگان به حساب کمیته ویژه میرحسین موسوی و مهدی کروبی واریز خواهند کرد.
مرتضی الویری، عضو کمیته پی گیری امور آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات در این زمینه اعلام کرده بود که بعد از جمع اوری اطلاعات و واقعیت یابی، به دسته بندی اين افراد از نظر نيازهايشان خواهند پرداخت . به گفته الویری برخي از جانباختگان ، بازداشت شدگان یا آسیب دیدگان، نان آور خانه بودند و برخي ها فقط مسووليت شخص خودشان را برعهده داشتند.
وی توضیح داده بود: مي خواستيم حساب باز کنيم که گفتند بايد تشکيلات به ثبت رسيده و خيريه اين کار را انجام دهد.لذا قرار بر اين شد که از طريق خيريه اي اين کار انجام شود تا مغايرت قانوني نداشته باشد.
الویری درباره احتمال پرداخت دیه به خانواده های جانباختگان و آسیب دیدگان به روزنامه اعتماد گفته بود که اگر منابع کفايت کند طبيعتاً بايد جبران خسارت به صورت کامل انجام شود اما اگر منابع محدود باشد ما فقط مي توانيم به افرادي که وضعيت حاد و مزمن دارند و دچار بحران جدي در زندگي هستند، کمک کنيم.
به گفته الویری، کمیته مذکور با اعلام شماره حسابی و با کمک افراد سراسر کشور به آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات کمک مالی خواهد کرد.
شماره حسابی که الویری از آن سخن می گفت هفتم شهریور از سوی علیرضا بهشتی، سخنگوی این کمیته اعلام شد. بر اساس اعلام بهشتی، شماره حساب برای کمک به آسیب دیدگان عبارت است از: شماره حساب ۸۰۰۷۹۶۷ - بانک ملی ایران شعبه چیذر - به نام مجتمع نیکوکاری شهیدان رحمانی.
تنها چند روز پس از اعلام این شماره حساب ، بهشتی و الویری بازداشت شدند، اما طی روزهای گذشته این حساب مالی مورد توجه ویژه ای از سوی مردم قرار گرفت. براساس گزارش خبرنگار "جرس" بسیاری از مردم با واریز کردن فطریه خود به این حساب، کوشیدند به هموطنان آسیب دیده خود کمک کنند و بسیاری نیز در سایت ها و پایگاههای اینترنتی همچون فیس بوک و توییترو بالاترین اعلام کرده اند که کمک ها به آسیب دیدگان نباید در پرداخت فطریه خلاصه شود و هر کسی بر مبنای وسع خود مبلغی را برای کمک به آسیب دیدگان پرداخت می کند.
از سوی دیگر عده ای از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز با ارسال درخواست هایی خواهان افتتاح شماره حسابی در خارج از کشور شده اند تا بتوانند کمک های مالی خود را به کمیته پی گیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات ارسال کنند.
این اقدامات در حالی انجام می شوند که منابع دولتی تاکنون از پرداخت خسارات به مردم آسیب دیده خودداری کرده اند و حتی مردمی که خودروهایشان در درگیریهای بعد از انتخابات آسیب دیده بود در مراجعه به بیمه شنیدند که دستور داده شده به "اغتشاشگران" خسارتی پرداخت نشود. در این میان تنها شوراي شهر تهران بود که همزمان با اعلام کمیته ویژه موسوی و کروبی، طرحي را در اين زمينه تصويب کرد که به موجب آن بخشي از خسارات ناشي از حوادث اخير توسط شهرداري قابل پرداخت است. اما تاکنون از اجرای این طرح یا چگونگی پرداخت خسارات به مردم و اینکه این خسارات به چه کسانی و چه نوع آسیب دیدگانی تعلق می گیرد، خبری منتشر نشده است.
*****
تداوم بازداشت کاظم رضائی دانشجوی دانشگاه شیراز
کاظم رضائی، دانشجوی دانشگاه شیراز که روز 25 شهریور ماه به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی بازداشت شده بود، کماکان در بازداشت بسر می برد و اطلاعی در خصوص وی در دست نمی باشد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر رضایی در دی ماه سال گذشته و پس از برگزاری تریبون آزاد 18 آذر نیز به مدت 9 روز بازداشت شده بود.
پیش تر نیز غلامرضا حسین زاده و محبوبه خادمی پس از شکایت سپاه فجر شیراز به اتهام آتش زدن بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز به دادگاه عمومی این شهرستان احضار شد بودند که حسین زاده در تاریخ 11 شهریور توسط وزارت اطلاعات بازداشت و بعد از 11 روز با قرار کفالت آزاد شد.
دلیر بارخدا و علی صالح پور دو دانشجوی دیگر این دانشگاه نیز در تاریخ 16 شهریور بازداشت و در روز 23 شهریور با قرار کفالت آزاد شدند.
محمد امین کریمی از دیگر فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز بود که در تاریخ 16 احضار شده بود تا 22 شهریور در بازداشت به سر برد و نهایتا با قرار کفالت آزاد شد.
گفتنی است پس اعلام نتایج اتنخابات فرمایشی ریاست جمهوری سه تجمع بزرگ در دانشگاه شیراز برگزار شد که در روز سوم با بورش نبروهای بسیجی و یگان ویژه به دانشگاه و دستگیری گسترده دانشجویان، دانشگاه شیراز تعطیل و بیش از 120 دانشجو بازداشت و بعد از یک روز آزاد شدند.
در این میان برخورد با فعالین دانشجویی در سطحی فراتر از سایرین صورت گرفت. حمزه بنام، عباس رحمتی و وحید استخر در همان هفته پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت و هر کدام 5 روز در بازداشت به سر بردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر این دانشجویان پس از تشکیل پرونده با قرار کفالت50 میلیون تومانی آزاد شدند.
در روز 31 خرداد نیز حمداله نامجو و اسماعیل جلیلوند از فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز در منزل اسماعیل جلیلوند بازداشت شده و هر کدام پس از گذراندن 29 روز بازداشت با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شدند.
کاظم رضائی، دانشجوی دانشگاه شیراز که روز 25 شهریور ماه به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی بازداشت شده بود، کماکان در بازداشت بسر می برد و اطلاعی در خصوص وی در دست نمی باشد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر رضایی در دی ماه سال گذشته و پس از برگزاری تریبون آزاد 18 آذر نیز به مدت 9 روز بازداشت شده بود.
پیش تر نیز غلامرضا حسین زاده و محبوبه خادمی پس از شکایت سپاه فجر شیراز به اتهام آتش زدن بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز به دادگاه عمومی این شهرستان احضار شد بودند که حسین زاده در تاریخ 11 شهریور توسط وزارت اطلاعات بازداشت و بعد از 11 روز با قرار کفالت آزاد شد.
دلیر بارخدا و علی صالح پور دو دانشجوی دیگر این دانشگاه نیز در تاریخ 16 شهریور بازداشت و در روز 23 شهریور با قرار کفالت آزاد شدند.
محمد امین کریمی از دیگر فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز بود که در تاریخ 16 احضار شده بود تا 22 شهریور در بازداشت به سر برد و نهایتا با قرار کفالت آزاد شد.
گفتنی است پس اعلام نتایج اتنخابات فرمایشی ریاست جمهوری سه تجمع بزرگ در دانشگاه شیراز برگزار شد که در روز سوم با بورش نبروهای بسیجی و یگان ویژه به دانشگاه و دستگیری گسترده دانشجویان، دانشگاه شیراز تعطیل و بیش از 120 دانشجو بازداشت و بعد از یک روز آزاد شدند.
در این میان برخورد با فعالین دانشجویی در سطحی فراتر از سایرین صورت گرفت. حمزه بنام، عباس رحمتی و وحید استخر در همان هفته پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت و هر کدام 5 روز در بازداشت به سر بردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر این دانشجویان پس از تشکیل پرونده با قرار کفالت50 میلیون تومانی آزاد شدند.
در روز 31 خرداد نیز حمداله نامجو و اسماعیل جلیلوند از فعالین دانشجویی دانشگاه شیراز در منزل اسماعیل جلیلوند بازداشت شده و هر کدام پس از گذراندن 29 روز بازداشت با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شدند.
*****
پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور درگدشت
پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور ساعتی پیش به علت نارسایی قلبی در منزلش درگذشت.مهر: لحظاتی قبل خبر رسید که پرویزمشکاتیان امروز بعد از ظهر در سن 54 سالگی دچار ایست قلبی شد ودرگذشت.مشکاتیان آموزش موسیقی را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سهتار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.وی ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد. مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود. وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ این پیوند به جدایی منجر شد. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.بهداد بابایی نوازنده سه تار وخواهر زاده این هنرمند برجسته گفت خبر تشییع پیکر آن مرحوم متعاقبا اعلام می شود.
پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور درگدشت
پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور ساعتی پیش به علت نارسایی قلبی در منزلش درگذشت.مهر: لحظاتی قبل خبر رسید که پرویزمشکاتیان امروز بعد از ظهر در سن 54 سالگی دچار ایست قلبی شد ودرگذشت.مشکاتیان آموزش موسیقی را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سهتار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.وی ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد. مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود. وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ این پیوند به جدایی منجر شد. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.بهداد بابایی نوازنده سه تار وخواهر زاده این هنرمند برجسته گفت خبر تشییع پیکر آن مرحوم متعاقبا اعلام می شود.
*****
بازداشت حداقل 200 نفر از معترضین در روز قدس
در پی تجمع اعتراضی صدها هزار نفر از مردم تهران در روز قدس و نیز یورش نیروهای لباس شخصی و نیروهای ضدشورش تعداد قابل توجهی از معترضین بازداشت شده اند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر از تعداد دقیق بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست اما به گفته یک منبع آگاه بیش از 200 نفر در تجمع روز جمعه بازداشت شده اند و هم اینک تعداد زیادی از خانواده هائی که پیگیر وضعیت بازداشت شدگان خود هستند در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع کرده اند. علاوه بر بازداشت برخی در تهران، گزارش های دیگر از بازداشت دهها تن از شهروندان در دیگر شهرها مانند شیراز و تبریز حکایت دارد.
سرهنگ مهدی احمدی نیز در همين رابطه به خبرنگار ايلنا گفته است: "روز گذشته در جريان برگزاری راهپيمايی روز جهانی قدس در تهران، تعداد اندکی با حرکت از ميدان هفتتير به طرف ميدان ولیعصر شعارهايی خارج از موضوع راهپيمايی ديروز سردادند که پليس با آنها برخوردی نداشت اما درميان اين افراد،گروهی به قصد اخلالگری و آسيبرساندن به اموال عمومی در حرکت بودند که پليس پيش از آنکه آنها موتورسيکلت ها را آتش بزنند و يا به اموال عمومی آسيب برسانند آنها را دستگير کرد."
در پی تجمع اعتراضی صدها هزار نفر از مردم تهران در روز قدس و نیز یورش نیروهای لباس شخصی و نیروهای ضدشورش تعداد قابل توجهی از معترضین بازداشت شده اند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر از تعداد دقیق بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست اما به گفته یک منبع آگاه بیش از 200 نفر در تجمع روز جمعه بازداشت شده اند و هم اینک تعداد زیادی از خانواده هائی که پیگیر وضعیت بازداشت شدگان خود هستند در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع کرده اند. علاوه بر بازداشت برخی در تهران، گزارش های دیگر از بازداشت دهها تن از شهروندان در دیگر شهرها مانند شیراز و تبریز حکایت دارد.
سرهنگ مهدی احمدی نیز در همين رابطه به خبرنگار ايلنا گفته است: "روز گذشته در جريان برگزاری راهپيمايی روز جهانی قدس در تهران، تعداد اندکی با حرکت از ميدان هفتتير به طرف ميدان ولیعصر شعارهايی خارج از موضوع راهپيمايی ديروز سردادند که پليس با آنها برخوردی نداشت اما درميان اين افراد،گروهی به قصد اخلالگری و آسيبرساندن به اموال عمومی در حرکت بودند که پليس پيش از آنکه آنها موتورسيکلت ها را آتش بزنند و يا به اموال عمومی آسيب برسانند آنها را دستگير کرد."
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
این سخنرانی عقبنشینی بود یا موضعگیری تاکتيکی؟
سخنرانی عید فطر رهبری دو جملهی کلیدی دارد و چند حاشيهی بسیار مهم. اين دو جمله عبارتاند از اينکه: ۱. اعتراف افراد در دادگاه علیه فردی دیگر «حجیت شرعی ندارد و مسموع نیست.» ۲. اعتراف افراد در دادگاه ها علیه خود و «در مقابل دوربین ها و بینندگان میلیونی...شرعا، عرفا و عقلا، حجت، مسموع و نافذ» است. این دو جمله و کل مضامين اين سخنرانی نه تنها مردم را به رسميت نشناخته است و کمترین اعتنایی به مطالبات به حق و قانونی آنها نشان نمیدهد، بلکه درست بر عکس عمل میکند. اما چگونه؟ برای فهم چگونگی اين حمله باید به حاشیههای اين سخنرانی توجه داشت.
روز قبل از سخنرانی رهبر در مراسم عید اعلام شده بنا به حکم حکومتی که اکثریت علما و مراجع نظری خلاف آن اعلام کرده و همچنين کمترین تبعیتی از آن نکردند، فرزندان هاشمی رفسنجانی نامهای به تظلم به ريیس قوهی قضا نوشتند. روز بعد، در مراسم نماز، هاشمی رفسنجانی در کنار سید حسن خمينی پشت سر آقای خامنهای به نماز ایستادند و سپس سخنان بالا (و جملات مربوط به تهمت به نظام) ایراد شد. از کنار هم چیدن این اتفاقات چند نتیجه بر میآید.
نخست اینکه با اين اقدام و با سیاست امتیاز ظاهری و بیاهمیتی که گویا به هاشمی رفسنجانی (با کم کردن تلویحی فشار بر روی فرزنداناش) داده شده است، تلاش شده هاشمی رفسنجانی با این حرکت از بدنهی جنبش سبز جدا شود (مگر اینکه دوباره بتواند جایگاه خود را در مقام دفاع از حقوق ملت و استیفای آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ترمیم کند). حرکت هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی بدون شک حرکتی است سیاسی. اما آيا محتوای این سخنرانی نشانی از اعتنا به خواستههای کسانی دارد که روز جمعه منع صریح مقامات ارشد و نیروهای نظامی را زير پا گذاشتند و اعتراض خود را به دولت کودتا فریاد زدند؟ برای فهم اين معنا، باید دو جملهی بالا را دقیقتر تفسیر کرد.
مضمون جملهی اول این است که اگر زندانیان در دادگاه عليه کسی شهادت بدهند، قابل قبول نیست و حجیت شرعی ندارد. خوب این سخن ظاهراً سخنی است پذیرفتنی ولی چه سودی است در بیان نکاتی که طبعاً باید به آنها عمل شود؟ گویا اشارهی این سخن به اتهاماتی است که علیه فرزندان آقای هاشمی عنوان شده است و البته این تعبیر نه امتیازی است به آقای هاشمی و فرزنداناش و نه به مردم، از این رو که مضموناش این است که به اعترافهای دیگران دربارهی آنها توجه نکنید و لایهی زیريناش اين است که وقتی خودشان را گرفتید و خودشان علیه خودشان شهادت دادند، آن وقت جرمشان محرز میشود و اعترافشان شرعاً، عقلاً و عرفاً حجت خواهد بود! به این ترتیب، نه تنها امتیازی به آقای هاشمی و فرزنداناش داده نشده بلکه موقتاً فشار را از روی آنها بر میدارد و به اشاره میگوید که هر وقت لازم باشد، به سراغ فرزندان آقای هاشمی خواهیم رفت!
اما اشکال این بازی کجاست؟ اشکال اینجاست که نه تنها برای مردم، بلکه برای هيچ کسی، مسئله این نیست که فرزندان آقای هاشمی محاکمه میشوند یا نمیشوند. لابد اگر تا امروز میشد آنها را محاکمه کرد، میکردند. اگر هم فردا بتوانند این کار را بکنند و از فرزندان آقای هاشمی علیه خودشان شهادت بگیرند، به خواستههای مردم که بر قراری بیطرفانه و سختگیرانهی قانون و اجرای دقیق عدالت و تحقق تمام آزادیهای مشروع و قانونی ملت است، ارتباطی نخواهد داشت. چه فرزندان آقای هاشمی محاکمه بشوند و چه نشوند، دولت احمدینژاد همچنان غیرقانونی و دستگاه حامی آن، همچنان دستگاهی کودتايی و امنیتی خواهد بود.
جملهی دوم، البته جملهای است که کارکرد مضاعف دارد. نخست اينکه اين تعبیر مثل شمشیری بالای سر هاشمیها ايستاده است با اين تهدید که فرزندان آقای هاشمی هم ممکن است روزی علیه خودشان اقرار کنند و اين اقرار به فتوای رهبر کشور حجت، مسموع و نافذ خواهد بود. دوم اینکه با این تعبیر، نه تنها مهر تأييد پای تمام مراحل غیرقانونی دادگاههای اخیر زده شده، بلکه اصل اعترافگیری را بدون ذرهای شبهه یا تردید، تأيیدمیشود. یعنی با این سخنان، یک بازی چند منظوره پیش رفته است: بدون دادن هیچ امتیازی، روغن ریخته و بیاهمیتی را "نذر" آقای هاشمی کرده است و از سويی با همین امتیاز بیاهمیت و بیخاصیت همچنان در صف اول گفته شده که "اعترافها مسموع بوده است و نافذ"!
واقعيت این است که مقامات ارشد کشور نگرانیهای مضاعفی دارند و تلاش میکنند با یک بازی هوشمندانه از این مخمصه رهایی پيدا کنند. مخمصهی پيش رو این است که سفر محمود احمدینژاد به نیویورک در پيش است آن هم درست در زمانی که روسيه به دولت او پشت کرده است. روز قدس به رغم توصیههای مقامات ارشد و تهدیدهای سپاه پاسداران با رونقی هر چه تمامتر به سود جنبش سبز تمام شده است و پیامی قوی را به ايشان رسانده است که مطالبات مردمی از میان نرفته بلکه قوت و سرعت بیشتری پیدا کرده است.
در ماجرای اختلاف نظر بر سر عيد فطر و پيشينههای اختلافهای ریز و درشت ديگر، شکاف رهبری و مراجع لحظه به لحظه بیشتر شده است. از سوی دیگر، اين وضعیتی است که باید به سرعت جمع شود چون دانشگاهها عنقریب باز میشوند و هر لحظه احتمال اعتراضهای گستردهتر دیگری میرود. در عین حال، پس از ماهها حبس و اعترافگیری از سران اصلاحطلب، هنوز شمار فراوانی از آنها چیز دندانگیر و قابل اعتنایی به سپاهیان کودتا تحویل ندادهاند. قتلهای ماههای اخیر و تمام اتهامات سنگين شکنجه و تجاوز که نظام را در وضعیتی حیثیتی قرار داده است، مقولهای است که باعث ريزش بسیاری از نیروها حتی در درون سپاه پاسداران شده است و باید به نحوی ماجرا را رفو کرد. کنار هم قرار دادن اين قطعات پازل نشان میدهد که چقدر وضعیت دشوار است.
اما نقطهی غیر قابل بازگشت رسیدن به این مخمصه جایی بود که این اشتباه عظیم تاکتیکی در آن رخ داد: گره خوردن شخص رهبری به محمود احمدینژاد در همان آغاز به کار دستگاه کودتا. این همان نقطهای است که تدارک و جبراناش امروز برای نظام کابوسی را ساخته است که پيوسته به خطاهای بعدی منجر میشود. نگرانیها يکی دو تا نیستند، اما بدون شک حاصل تصمیمهای شخصی هستند.
واقعیت امر این است که جنبش سبز ناگزير باید تکیهگاهی روشن برای ادامهی مسیر داشته باشد: نظام باید قابلیت گفتگو را حفظ کند و عزمی جدی برای بازگشت به عدالت داشته باشد. اگر قرار باشد با این اظهارات پر تناقض و تاکتیکی، هم شریعت و فقه را دور زد و هم عدالت را، مردم نمیتواند امید چندانی به سخنان به ظاهر نرمتر رهبری داشته باشند.
بر خلاف جملهی دوم رهبری، اگر بخواهیم به شریعت و به قانون مراجعه کنیم، صرف اعتراف افراد علیه خود به تنهایی حجیت ندارد و شرعاً، عقلاً و عرفاً اسباب صدور حکم نمیشود. احراز جرم، تنها با تکیه بر ادله و شواهد میسر است و تحقق شرایط مادی و معنوی وقوع جرم. چشم فروبستن بر آيین اولیهی دادرسی و ناديده گرفتن قوانین صريح جمهوری اسلامی آن هم در پروندههایی با این حساسيت چه معنایی میتواند داشته باشد جز مهر تأيید زدن بر اقدامات نابخردانهی دولت کودتا؟
بنا بر این اگر قانون ملاک است، اعتراف علیه خود حجت، مسموع و نافذ نیست (و علما و مراجع هم در ماههای اخیر به قوت در برابر این بیرسمیهای موضع گرفتهاند). ولی اگر ملاک حجت بودن این اعترافها، حکم حکومتی است، پس دیگر چه نیازی به برگزاری دادگاه بود؟
وقتی دادگاه قرار باشد آيين دادرسی را ناديده گرفت، ادله و شواهد را هم با خیالبافی و قصهسرايی تراشید و عملاً با دست تهی و تکیه بر اعترافهای اخذ شده در شرایط حبس، انزوا و بعضاً شکنجه، دادگاهی با این ابعاد و پيامدها برگزار کرد، اصل دادگاه باطل است. به عبارت دیگر، با صدور چنين جوازی دادگاه برگزار و حکم صادر شده است. از کی تا به حال در قانون اساسی جمهوری اسلامی چنین جایگاهی برای مقامات ارشد تعریف شده است که در مقام قاضی بنشینند و راه را بر صدور احکامی ناعادلانه هموار کند؟
مطالبهی اجرای عدالت برای همگان و از صدر تا ذیل کشور، خواستهی آسانی نیست. و خواستار عدالتورزی از سوی رهبر کشور شدن و احراز مستمر عدالت او دقیقاً همان چيزی است که شأن وجودی مجلس خبرگان رهبری است: نظارت بر حسن اجرای قانون و استمرار التزام ولی فقیه به عدالت. جملهی دوم رهبری و جملات بعدی، مضمون ديگری هم داشت. اگر قرار باشد فرد دیگری به دادگاه برود، نباید دادگاهاش علنی شود (بنا به همان استدلالهای رهبری) مگر اينکه قرار باشد در آن دادگاه علیه خودش شهادت بدهد. شهادت آن فرد هم بنا به جملهی اول، علیه هر کسی جز خودش مسموع نیست و طبعاً باید تنها به شهادت او علیه خودش استناد کرد.
تفسیرهای بالا البته به تصريح در متن سخنان رهبر کشور نیست. اما نتیجهی مستقیم و بدیهی این مواضع چيزی نخواهد بود جز همانها که در بالا شرحاش آمد. حتی اگر مقامات ارشد کشور متوجه خواستههای قانونی و به حق مردم شده باشند، زیردستانی که ولایت فقیه را سپر قانونشکنی و بیعدالتی خود کردهاند، سر سوزنی در امتثال اين مضامین در پرده کوتاهی نخواهند کرد.
با این حساب، جنبش سبز همچنان بايد مصرانه خواستار اجرای عدالت و تحقق قانون و پیاده شدن اصول مدافع حقوق ملت در قانون اساسی باشد. مقامات ارشد کشور برای نشان دادن اراده و عزمشان در مجازات خاطیان و جانيان، میتواند سریعتر ترتیب دادگاه کسانی را بدهد که رهبری هم آنها را مسئول صدمه زدن به آبروی نظام دانسته بود (در ماجرای کهریزک). این اولین قدم است. اما آیا به اسناد و شواهد کروبی هم رسیدگی خواهد شد يا حضور او در دادگاه مشمول آراء ظاهراً فقهی ولی باطناً حکومتی خواهد شد؟
سخنرانی عید فطر رهبری دو جملهی کلیدی دارد و چند حاشيهی بسیار مهم. اين دو جمله عبارتاند از اينکه: ۱. اعتراف افراد در دادگاه علیه فردی دیگر «حجیت شرعی ندارد و مسموع نیست.» ۲. اعتراف افراد در دادگاه ها علیه خود و «در مقابل دوربین ها و بینندگان میلیونی...شرعا، عرفا و عقلا، حجت، مسموع و نافذ» است. این دو جمله و کل مضامين اين سخنرانی نه تنها مردم را به رسميت نشناخته است و کمترین اعتنایی به مطالبات به حق و قانونی آنها نشان نمیدهد، بلکه درست بر عکس عمل میکند. اما چگونه؟ برای فهم چگونگی اين حمله باید به حاشیههای اين سخنرانی توجه داشت.
روز قبل از سخنرانی رهبر در مراسم عید اعلام شده بنا به حکم حکومتی که اکثریت علما و مراجع نظری خلاف آن اعلام کرده و همچنين کمترین تبعیتی از آن نکردند، فرزندان هاشمی رفسنجانی نامهای به تظلم به ريیس قوهی قضا نوشتند. روز بعد، در مراسم نماز، هاشمی رفسنجانی در کنار سید حسن خمينی پشت سر آقای خامنهای به نماز ایستادند و سپس سخنان بالا (و جملات مربوط به تهمت به نظام) ایراد شد. از کنار هم چیدن این اتفاقات چند نتیجه بر میآید.
نخست اینکه با اين اقدام و با سیاست امتیاز ظاهری و بیاهمیتی که گویا به هاشمی رفسنجانی (با کم کردن تلویحی فشار بر روی فرزنداناش) داده شده است، تلاش شده هاشمی رفسنجانی با این حرکت از بدنهی جنبش سبز جدا شود (مگر اینکه دوباره بتواند جایگاه خود را در مقام دفاع از حقوق ملت و استیفای آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ترمیم کند). حرکت هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی بدون شک حرکتی است سیاسی. اما آيا محتوای این سخنرانی نشانی از اعتنا به خواستههای کسانی دارد که روز جمعه منع صریح مقامات ارشد و نیروهای نظامی را زير پا گذاشتند و اعتراض خود را به دولت کودتا فریاد زدند؟ برای فهم اين معنا، باید دو جملهی بالا را دقیقتر تفسیر کرد.
مضمون جملهی اول این است که اگر زندانیان در دادگاه عليه کسی شهادت بدهند، قابل قبول نیست و حجیت شرعی ندارد. خوب این سخن ظاهراً سخنی است پذیرفتنی ولی چه سودی است در بیان نکاتی که طبعاً باید به آنها عمل شود؟ گویا اشارهی این سخن به اتهاماتی است که علیه فرزندان آقای هاشمی عنوان شده است و البته این تعبیر نه امتیازی است به آقای هاشمی و فرزنداناش و نه به مردم، از این رو که مضموناش این است که به اعترافهای دیگران دربارهی آنها توجه نکنید و لایهی زیريناش اين است که وقتی خودشان را گرفتید و خودشان علیه خودشان شهادت دادند، آن وقت جرمشان محرز میشود و اعترافشان شرعاً، عقلاً و عرفاً حجت خواهد بود! به این ترتیب، نه تنها امتیازی به آقای هاشمی و فرزنداناش داده نشده بلکه موقتاً فشار را از روی آنها بر میدارد و به اشاره میگوید که هر وقت لازم باشد، به سراغ فرزندان آقای هاشمی خواهیم رفت!
اما اشکال این بازی کجاست؟ اشکال اینجاست که نه تنها برای مردم، بلکه برای هيچ کسی، مسئله این نیست که فرزندان آقای هاشمی محاکمه میشوند یا نمیشوند. لابد اگر تا امروز میشد آنها را محاکمه کرد، میکردند. اگر هم فردا بتوانند این کار را بکنند و از فرزندان آقای هاشمی علیه خودشان شهادت بگیرند، به خواستههای مردم که بر قراری بیطرفانه و سختگیرانهی قانون و اجرای دقیق عدالت و تحقق تمام آزادیهای مشروع و قانونی ملت است، ارتباطی نخواهد داشت. چه فرزندان آقای هاشمی محاکمه بشوند و چه نشوند، دولت احمدینژاد همچنان غیرقانونی و دستگاه حامی آن، همچنان دستگاهی کودتايی و امنیتی خواهد بود.
جملهی دوم، البته جملهای است که کارکرد مضاعف دارد. نخست اينکه اين تعبیر مثل شمشیری بالای سر هاشمیها ايستاده است با اين تهدید که فرزندان آقای هاشمی هم ممکن است روزی علیه خودشان اقرار کنند و اين اقرار به فتوای رهبر کشور حجت، مسموع و نافذ خواهد بود. دوم اینکه با این تعبیر، نه تنها مهر تأييد پای تمام مراحل غیرقانونی دادگاههای اخیر زده شده، بلکه اصل اعترافگیری را بدون ذرهای شبهه یا تردید، تأيیدمیشود. یعنی با این سخنان، یک بازی چند منظوره پیش رفته است: بدون دادن هیچ امتیازی، روغن ریخته و بیاهمیتی را "نذر" آقای هاشمی کرده است و از سويی با همین امتیاز بیاهمیت و بیخاصیت همچنان در صف اول گفته شده که "اعترافها مسموع بوده است و نافذ"!
واقعيت این است که مقامات ارشد کشور نگرانیهای مضاعفی دارند و تلاش میکنند با یک بازی هوشمندانه از این مخمصه رهایی پيدا کنند. مخمصهی پيش رو این است که سفر محمود احمدینژاد به نیویورک در پيش است آن هم درست در زمانی که روسيه به دولت او پشت کرده است. روز قدس به رغم توصیههای مقامات ارشد و تهدیدهای سپاه پاسداران با رونقی هر چه تمامتر به سود جنبش سبز تمام شده است و پیامی قوی را به ايشان رسانده است که مطالبات مردمی از میان نرفته بلکه قوت و سرعت بیشتری پیدا کرده است.
در ماجرای اختلاف نظر بر سر عيد فطر و پيشينههای اختلافهای ریز و درشت ديگر، شکاف رهبری و مراجع لحظه به لحظه بیشتر شده است. از سوی دیگر، اين وضعیتی است که باید به سرعت جمع شود چون دانشگاهها عنقریب باز میشوند و هر لحظه احتمال اعتراضهای گستردهتر دیگری میرود. در عین حال، پس از ماهها حبس و اعترافگیری از سران اصلاحطلب، هنوز شمار فراوانی از آنها چیز دندانگیر و قابل اعتنایی به سپاهیان کودتا تحویل ندادهاند. قتلهای ماههای اخیر و تمام اتهامات سنگين شکنجه و تجاوز که نظام را در وضعیتی حیثیتی قرار داده است، مقولهای است که باعث ريزش بسیاری از نیروها حتی در درون سپاه پاسداران شده است و باید به نحوی ماجرا را رفو کرد. کنار هم قرار دادن اين قطعات پازل نشان میدهد که چقدر وضعیت دشوار است.
اما نقطهی غیر قابل بازگشت رسیدن به این مخمصه جایی بود که این اشتباه عظیم تاکتیکی در آن رخ داد: گره خوردن شخص رهبری به محمود احمدینژاد در همان آغاز به کار دستگاه کودتا. این همان نقطهای است که تدارک و جبراناش امروز برای نظام کابوسی را ساخته است که پيوسته به خطاهای بعدی منجر میشود. نگرانیها يکی دو تا نیستند، اما بدون شک حاصل تصمیمهای شخصی هستند.
واقعیت امر این است که جنبش سبز ناگزير باید تکیهگاهی روشن برای ادامهی مسیر داشته باشد: نظام باید قابلیت گفتگو را حفظ کند و عزمی جدی برای بازگشت به عدالت داشته باشد. اگر قرار باشد با این اظهارات پر تناقض و تاکتیکی، هم شریعت و فقه را دور زد و هم عدالت را، مردم نمیتواند امید چندانی به سخنان به ظاهر نرمتر رهبری داشته باشند.
بر خلاف جملهی دوم رهبری، اگر بخواهیم به شریعت و به قانون مراجعه کنیم، صرف اعتراف افراد علیه خود به تنهایی حجیت ندارد و شرعاً، عقلاً و عرفاً اسباب صدور حکم نمیشود. احراز جرم، تنها با تکیه بر ادله و شواهد میسر است و تحقق شرایط مادی و معنوی وقوع جرم. چشم فروبستن بر آيین اولیهی دادرسی و ناديده گرفتن قوانین صريح جمهوری اسلامی آن هم در پروندههایی با این حساسيت چه معنایی میتواند داشته باشد جز مهر تأيید زدن بر اقدامات نابخردانهی دولت کودتا؟
بنا بر این اگر قانون ملاک است، اعتراف علیه خود حجت، مسموع و نافذ نیست (و علما و مراجع هم در ماههای اخیر به قوت در برابر این بیرسمیهای موضع گرفتهاند). ولی اگر ملاک حجت بودن این اعترافها، حکم حکومتی است، پس دیگر چه نیازی به برگزاری دادگاه بود؟
وقتی دادگاه قرار باشد آيين دادرسی را ناديده گرفت، ادله و شواهد را هم با خیالبافی و قصهسرايی تراشید و عملاً با دست تهی و تکیه بر اعترافهای اخذ شده در شرایط حبس، انزوا و بعضاً شکنجه، دادگاهی با این ابعاد و پيامدها برگزار کرد، اصل دادگاه باطل است. به عبارت دیگر، با صدور چنين جوازی دادگاه برگزار و حکم صادر شده است. از کی تا به حال در قانون اساسی جمهوری اسلامی چنین جایگاهی برای مقامات ارشد تعریف شده است که در مقام قاضی بنشینند و راه را بر صدور احکامی ناعادلانه هموار کند؟
مطالبهی اجرای عدالت برای همگان و از صدر تا ذیل کشور، خواستهی آسانی نیست. و خواستار عدالتورزی از سوی رهبر کشور شدن و احراز مستمر عدالت او دقیقاً همان چيزی است که شأن وجودی مجلس خبرگان رهبری است: نظارت بر حسن اجرای قانون و استمرار التزام ولی فقیه به عدالت. جملهی دوم رهبری و جملات بعدی، مضمون ديگری هم داشت. اگر قرار باشد فرد دیگری به دادگاه برود، نباید دادگاهاش علنی شود (بنا به همان استدلالهای رهبری) مگر اينکه قرار باشد در آن دادگاه علیه خودش شهادت بدهد. شهادت آن فرد هم بنا به جملهی اول، علیه هر کسی جز خودش مسموع نیست و طبعاً باید تنها به شهادت او علیه خودش استناد کرد.
تفسیرهای بالا البته به تصريح در متن سخنان رهبر کشور نیست. اما نتیجهی مستقیم و بدیهی این مواضع چيزی نخواهد بود جز همانها که در بالا شرحاش آمد. حتی اگر مقامات ارشد کشور متوجه خواستههای قانونی و به حق مردم شده باشند، زیردستانی که ولایت فقیه را سپر قانونشکنی و بیعدالتی خود کردهاند، سر سوزنی در امتثال اين مضامین در پرده کوتاهی نخواهند کرد.
با این حساب، جنبش سبز همچنان بايد مصرانه خواستار اجرای عدالت و تحقق قانون و پیاده شدن اصول مدافع حقوق ملت در قانون اساسی باشد. مقامات ارشد کشور برای نشان دادن اراده و عزمشان در مجازات خاطیان و جانيان، میتواند سریعتر ترتیب دادگاه کسانی را بدهد که رهبری هم آنها را مسئول صدمه زدن به آبروی نظام دانسته بود (در ماجرای کهریزک). این اولین قدم است. اما آیا به اسناد و شواهد کروبی هم رسیدگی خواهد شد يا حضور او در دادگاه مشمول آراء ظاهراً فقهی ولی باطناً حکومتی خواهد شد؟
*****
زکریای رازی و انقلاب فرهنگی در جمهوری اسلامی
در کنار آزمایشگاهها که جایگاه نقد، سنجش، تأیید و ابطال نظریات علوم تجربیاند، شاید بتوان عرصهی تاریخ و شرایط زندگی انسان را جایگاه نقد، بررسی، تأیید یا ابطال ایدئولوژیها، فرضیات علوم انسانی و شعارهای سیاسی دانست1. در کنار موضوع پیشگفته، میتوان یکی از راههای بررسی فرضیات را کمکگیری از ایجاد نوعی فضای تخیلی، موسوم به «آزمایش فکری2» معرفی کرد. در آزمایشهای فکری تلاش میشود با بازسازی ذهنی فضای واقعی و ایجاد تغییراتی در آن، فرضیات و ادعاها را به بوتهی آزمایش سپرد. اگر دو روش یادشده، یعنی آزمایشگاه دانستن تاریخ و بهکارگیری آزمایش فکری را ترکیب کنیم، آنگاه روش نسبتاً خوبی برای نقد و سنجشگری ادعاهای سیاسی، ایدئولوژیها و فرضیات علوم انسانی ادعاشده در دوران حاضر به دست خواهد آمد. در این روش هر چه قدر که فضای آزمایش فکری به وضعیت واقعی نزدیکتر باشد، بهکارگیری آن موجهتر مینماید. در این نوشته سعی شده است با بهکارگیری روش یادشده، برخی از ادعاهای همیشگی پارهای از مقامات جمهوری اسلامی و راهکارهای این نظام در زمینههای فرهنگی به نقد و سنجش گذاشته شود. جمهوری اسلامی از آغاز کار تا به امروز تلاش ورزیده است با راهکارهایی مانند انقلاب فرهنگی، اسلامیکردن دانشگاهها، نظارت بر کتب، مجلات و ... فضای فرهنگی جامعه را تغییر دهد و فضای مناسب خود را پدید آورد. برخی از بزرگان حاکمیت معتقدند این راهکارها، فضای فرهنگی کشورمان را بهبود بخشیدهاند و بنابراین باید بر ادامهی آنها تأکید ورزید. به باور ایشان رویکردهای پیشگفته، توانسته است فضای مناسبی برای رشد علم و فرهنگ پدید آورد و اینک این کشور در پی اجرای چنین راهکارهایی، مناسب رشد علم و فرهنگ است. مشتی نمونه خروار از اینگونه ادعاها، سخن آقای احمدینژاد است که گفت: «امروز راه برای ظهور افرادی نظیر ابوریحان، رازی و ابن سینا بهعنوان خالقان مکتبهای جدید پزشکی، بسته نیست3.» این گفتهها و ادعاها در بطن خود بدان معناست که از نظر آقای احمدینژاد و دیگر مدعیان این عرصه، دانشمندان فوق و دیگر بزرگان هنر و دانش و فرهنگ این مملکت که برای بسیاری از آنها یک روز ویژه نیز در سالنمای کشور مشخص شده است، نه تنها سمبلهای بزرگ مورد احترام حکومتاند، بلکه اگر کسانی مثل آنها پیدا شوند، بر صدر خواهند نشست و قدر خواهند دید. اما از آنجا که به قول سعدی «به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست» و چون «خوش بود گر محک تجربه آید به میان» بد نیست که این مدعیات و راهکارها را در آزمایشی فکری به آزمایشگاه تاریخ و زندگی واقعی ببریم و صحت و سقمشان را از آن آزمایشگاه علوم انسانی طلب کنیم. در آزمایشی فکری، تصور کنید در اتفاقی معجزهوار، جمهوری اسلامی به دوران بزرگانی مثل رازی و ابن سینا برود و نوع حکومت آن دوران شود و یا آن بزرگان زنده شوند و به روزگار ما آیند و بخواهند در دانشگاههای جمهوری اسلامی درس دهند و تحقیق کنند. به نظر شما آیا آنها امکان کار هنری، علمی و تحقیقاتی در دانشگاههای جمهوری اسلامی و فضای بهاصطلاح اسلامیشده و از نوع انقلاب فرهنگی را دارند؟ آیا آنها قادر خواهند بود، نه به عنوان سمبلهای افتخار، بلکه در حد یک استاد و محقق دانشگاهی، کرسیای در یکی از دانشگاههای جمهوری اسلامی و فضای اسلامیشدهی آن بیابند؟ در ادامهی آزمایش فکری پیشگفته، پاسخ این پرسشها مشخص خواهد شد و ادعاهای بزرگان جمهوری اسلامی مورد سنجش قرار خواهد گرفت4:
در کنار آزمایشگاهها که جایگاه نقد، سنجش، تأیید و ابطال نظریات علوم تجربیاند، شاید بتوان عرصهی تاریخ و شرایط زندگی انسان را جایگاه نقد، بررسی، تأیید یا ابطال ایدئولوژیها، فرضیات علوم انسانی و شعارهای سیاسی دانست1. در کنار موضوع پیشگفته، میتوان یکی از راههای بررسی فرضیات را کمکگیری از ایجاد نوعی فضای تخیلی، موسوم به «آزمایش فکری2» معرفی کرد. در آزمایشهای فکری تلاش میشود با بازسازی ذهنی فضای واقعی و ایجاد تغییراتی در آن، فرضیات و ادعاها را به بوتهی آزمایش سپرد. اگر دو روش یادشده، یعنی آزمایشگاه دانستن تاریخ و بهکارگیری آزمایش فکری را ترکیب کنیم، آنگاه روش نسبتاً خوبی برای نقد و سنجشگری ادعاهای سیاسی، ایدئولوژیها و فرضیات علوم انسانی ادعاشده در دوران حاضر به دست خواهد آمد. در این روش هر چه قدر که فضای آزمایش فکری به وضعیت واقعی نزدیکتر باشد، بهکارگیری آن موجهتر مینماید. در این نوشته سعی شده است با بهکارگیری روش یادشده، برخی از ادعاهای همیشگی پارهای از مقامات جمهوری اسلامی و راهکارهای این نظام در زمینههای فرهنگی به نقد و سنجش گذاشته شود. جمهوری اسلامی از آغاز کار تا به امروز تلاش ورزیده است با راهکارهایی مانند انقلاب فرهنگی، اسلامیکردن دانشگاهها، نظارت بر کتب، مجلات و ... فضای فرهنگی جامعه را تغییر دهد و فضای مناسب خود را پدید آورد. برخی از بزرگان حاکمیت معتقدند این راهکارها، فضای فرهنگی کشورمان را بهبود بخشیدهاند و بنابراین باید بر ادامهی آنها تأکید ورزید. به باور ایشان رویکردهای پیشگفته، توانسته است فضای مناسبی برای رشد علم و فرهنگ پدید آورد و اینک این کشور در پی اجرای چنین راهکارهایی، مناسب رشد علم و فرهنگ است. مشتی نمونه خروار از اینگونه ادعاها، سخن آقای احمدینژاد است که گفت: «امروز راه برای ظهور افرادی نظیر ابوریحان، رازی و ابن سینا بهعنوان خالقان مکتبهای جدید پزشکی، بسته نیست3.» این گفتهها و ادعاها در بطن خود بدان معناست که از نظر آقای احمدینژاد و دیگر مدعیان این عرصه، دانشمندان فوق و دیگر بزرگان هنر و دانش و فرهنگ این مملکت که برای بسیاری از آنها یک روز ویژه نیز در سالنمای کشور مشخص شده است، نه تنها سمبلهای بزرگ مورد احترام حکومتاند، بلکه اگر کسانی مثل آنها پیدا شوند، بر صدر خواهند نشست و قدر خواهند دید. اما از آنجا که به قول سعدی «به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست» و چون «خوش بود گر محک تجربه آید به میان» بد نیست که این مدعیات و راهکارها را در آزمایشی فکری به آزمایشگاه تاریخ و زندگی واقعی ببریم و صحت و سقمشان را از آن آزمایشگاه علوم انسانی طلب کنیم. در آزمایشی فکری، تصور کنید در اتفاقی معجزهوار، جمهوری اسلامی به دوران بزرگانی مثل رازی و ابن سینا برود و نوع حکومت آن دوران شود و یا آن بزرگان زنده شوند و به روزگار ما آیند و بخواهند در دانشگاههای جمهوری اسلامی درس دهند و تحقیق کنند. به نظر شما آیا آنها امکان کار هنری، علمی و تحقیقاتی در دانشگاههای جمهوری اسلامی و فضای بهاصطلاح اسلامیشده و از نوع انقلاب فرهنگی را دارند؟ آیا آنها قادر خواهند بود، نه به عنوان سمبلهای افتخار، بلکه در حد یک استاد و محقق دانشگاهی، کرسیای در یکی از دانشگاههای جمهوری اسلامی و فضای اسلامیشدهی آن بیابند؟ در ادامهی آزمایش فکری پیشگفته، پاسخ این پرسشها مشخص خواهد شد و ادعاهای بزرگان جمهوری اسلامی مورد سنجش قرار خواهد گرفت4:
یک. پزشک و شیمیدان نامی، محمد زکریای رازی را تصور کنید که به روزگار ما آمده است و به طرف دانشگاه علوم پزشکی تهران در حرکت است. وی از این دانشگاه درخواست کرسی استادی میکند. مسئولین استخدام، او را به واحد گزینش معرفی میکنند. در آنجا پرسشنامهای جلوی او گذاشته میشود تا آن را پر کند. یکی از بندهای اصلی پرسشنامه، پرسش از عقاید او در امور مذهبی و سیاسی است. محمد زکریای رازی شروع به بیان عقاید خود میکند و مدعی است که برای ایجاد صلح در جهان باید که همهی ادیان و مذاهب نابود شوند! او در ادامهی بیان عقایدش، نبوت را نیز انکار میکند و فلاسفه را به عنوان هادیان واقعی بر جای پیامبران مینشاند5. رازی در ادامهی بیان عقایدش در حضور مأمور گزینش، از مخالفت مفهوم خدا در نزد وی با مفهوم توحید در اسلام سخن میگوید6. به نظر شما در دانشگاههای جمهوری اسلامی، بهویژه در دوران ریاست فردی - احمدی نژاد - که گفته است«دانشجویان هر چه فریاد دارند بر سر اساتید سکولار بزنند» جایی برای محمد زکریای رازی وجود خواهد داشت؟آیا برای او که اصولاً منکر همهی ادیان و پیامبران بود و ارباب دین را در خدمت حکومت معرفی میکرد، جایی وجود خواهد داشت7؟ کرسی استادی دانشگاه را بیخیال شویم، به نظر شما او در حالی که دست به کار نقد کتب مذهبی تورات، انجیل و قرآن بود8، میتوانست در جمهوری اسلامی به ادامهی زندگی امیدوار باشد و حکم اعداماش صادر نگردد.
دو. ابن سینا را تصور کنید که به گروه فلسفه یا الهیات دانشگاه تهران رجوع میکند و خواهان تدریس در یکی از آن دو دانشکده است. از آنجا که تعهد بر تخصص اولویت دارد، پرسشنامهی گزینش در مقابل او نیز قرار میگیرد. در پرسشنامه سؤالاتی دربارهی عضویت فامیل درجهی اول در گروههای ضاله پرسیده شده است. ابن سینا از مذهب اسماعیلی پدر و برادرش که مورد تأیید جمهوری اسلامی نیست، خبر میدهد9. از آنجا که خود وی اسماعیلیمذهب نبوده است، هیات گزینش این نقطهی منفی را بیخیال میشود؛ اما هنوز از هفتخوان گزینش، شش خوان دیگر باقی مانده است. او شروع به بیان عقایدش میکند. عقاید او در باب برخی امور مهم دین مثل معاد و ... چندان به مذاق اهل شریعت خوش نمیآید10؛ اما شاید هنوز بتواند از این خوان نیز عبور کند. اما هیأت گزینش چه کند که وی چندان تعهد عملی به حدود دینی ندارد. او مشهور به بادهنوشیِ همراه با موسیقینوازی11 است؛ همان که بدان لهو و لعب گویند. به نظر شما ابن سینا با آن افکار و مهمتر از آن با این رفتار، میتواند از سد گزینش دانشگاه تهران عبور کند و جایی در گروه الهیات یا فلسفه بیابد؟ به نظر شما، ابن سینا بهجای دریافت کرسی استادی، با حد شرعی احتمالی ناشی از بادهنوشی مواجه نخواهد شد12؟
سه. در ادامهی آزمایش فکری، از فکر استخدام فلاسفه و دانشمندان بیرون بیاییم و سری به عالم هنر و ادبیات بزنیم. تصور کنید در دانشکدهی ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ایستادهایم. فردوسی، زندهکنندهی زبان پارسی را تخیل کنید که به جستجوی کار در دانشگاه خودش آمده است. او با مسئولین دانشگاه از شُکوه ایران باستان و تمدن درخشاناش میگوید و دغدغهی ایران متلاشیشده به دست اعراب مسلمان را دارد. آیا در آزمایش فکری شما برای پدر ملیگرایی ایرانی، که به خاطر مذهب شیعی (اسلامی)اش میتوان او را به شیوهی جدیدیها ملی - مذهبی خواند، جایی در دانشگاه خودش وجود دارد؟
چهار. ایرانیان، سعدی شیرازی را معیار سخن پارسی و استاد اخلاق میدانند. او با «کلیات»اش به ادارهی ارشاد رجوع میکند و خواستار چاپ کتاباش میشود. به نظر شما ادارهی فخیمهی ارشاد اجازهی چاپ اثر سعدی، بدون سانسور بخش هزلیات را خواهد داد؟
پنج. به راستی که ایران بدون ادبیات عرفانیاش شیر بییال و دم و اشکم خواهد بود. صدا و سیما را متخیل شوید که سرگرم انتخاب چهرهی ماندگار است. مولانا جلالالدین بلخی به عنوان یکی از بزرگترین عارفان قرون و اعصار همهی جهان توسط بسیاری از عارفان و عرفانشناسان معرفی میشود. همه چیز برای انتخاب او آماده است که ناگهان تعدادی از مراجع قم سر به اعتراض برمیدارند که مولوی صوفی است و ... آیا در آزمایش فکری شما جایی برای این صوفی بزرگ تاریخ ایران در میان چهرههای ماندگار خواهد بود؟ آیا او که از نظر برخی مراجع مورد تأیید حاکمیت، عقاید ضاله دارد، چهرهی ماندگار که هیچ، اجازهی زندگی آسوده خواهد داشت؟ به نظر شما او که افتخار عرفان ایرانی - اسلامی است اجازه مییابد در شهر قم از عرفان بگوید و مریداناش آسوده بر گردش حلقه زنند13؟ یادتان باشد حسینیهی دراویش که در قم ویران شد از آن گروهی بود که رقصِ سماع هم ندارند و هرگز مثل مولوی دستکم به طور علنی نسرودهاند که «ماهی از سر گَنده گردد نی ز دم / فتنه از عمامه خیزد نی ز سم» و نیز نگفتهاند که «خلق را تقلیدشان بر باد داد / ای دو صد لعنت بر این تقلید باد»
شش. از آنجا که میگویند ما مردهپرستیم، اول به سراغ تاریخ رفتیم. حال بیایید به جای تاریخ و رفتن در اعماق سدهها و قرون، سری به زندگی واقعی دوران حاضر بزنیم و به جای آزمایش فکری، به حال و روز امروزمان نگاه کنیم و آزمایشگاه زندهی شعارها، ایدئولوژیها و علوم انسانی را در زندگی امروزمان بیابیم. کسی چه میداند؛ شاید هیچکدام از فیلمهای مشهورترین کارگردان سینمای ایران (کیارستمی) در محاق توقیف نیست و همهی آنها اکران عمومی شدهاند! شاید عبدالکریم سروش اجازهی کار و زندگی آسوده در کشورش دارد و ما خبر نداریم. حتما معروفترین فیلسوف حال حاضر ایران (دکتر سید حسین نصر) که از قضا، سنتگرا و مذهبی هم هست، میتواند بدون اما و اگر به کشور بیاید و تدریس کند. به گمانام داریوش شایگان، معروفترین روشنفکر ایران با اندیشهای در تراز جهانی میتواند کتاب «انقلاب مذهبی چیست» را بدون سانسور چاپ کند و شاید هم چاپ کرده است و ما خبرش را نشنیدهایم. شاید هر ساله برای شاملو، که به قول برخی از کارشناسان ادبیات، بزرگترین شاعر پارسیگوی بعد از دورهی حافظ است[۱۴]، از طرف جمهوری اسلامی یادمان برگزار میشود و ما نمیدانیم. شاید جلسات کانون نویسندگان که میراث جلال آلاحمد است، آزادانه و در حمایت حاکمیت برگزار میشود و روزنامهها خبرش را درج نمیکنند. حتماً خیابانهای بسیار به نام بزرگبانوی شعر ایران، فروغ فرخزاد و افتخار داستاننویسی ایران، صادق هدایت نامگذاری شدهاند و ما از آنها گذر نکردهایم و شاید خبر حذف دکتر محسن کدیور از استادی دانشگاه علامه و بسیاری دیگر از اساتید از دانشگاههای مختلف، ساخته و پرداخته قلم به دستان مزدور است و ربطی به وزارت علوم و ... ندارد. بگذریم؛ آزمایش فکری کدام است؟ تاریخ دیگر چی است؟ شاید ما اشتباه میکنیم که از تاریخ حرف میزنیم. شاید هم تاریخ چیزی به ما نمیآموزد و معلم انسانها نیست. «شاید تنها این را میآموزاند که کسی از آن نیاموخته است15» و حتماً زندگی واقعی هم آزمایشگاه علوم انسانی و شعارهای سیاسی نیست. به کسی چه مربوط که کی، چه شعاری داده است و چه ادعایی دارد. اصلاً شاید همه کتابهایی که از عقاید به اصطلاح کفرآمیز رازی، صوفی بودن مولوی، بادهنوشی ابن سینا و ملیگرایی فردوسی سخن میگویند، دروغ میگویند و رازی، مسلمان آنهم از نوع حزباللهیاش بوده است و میتواند در دانشگاه تهران کرسی استادی کسب کند و خالق مکتب جدید پزشکی شود. شاید هم اصلاً هیچ روزی به نام این بزرگان در سالنمای ما وجود ندارد و آنها شاخصهای فرهنگی ما نیستند و شاید منظور از فضای فرهنگی شکوفا و سالم و از نوع انقلاب فرهنگی، فضایی بدون حضور مولوی، شاملو، شایگان، محمد زکریای رازی و ... است. به ما چه که فضولی در کار بزرگان، آن هم از نوع دولت اصولگرا و انقلاب فرهنگی کنیم؟ نظر شما چیست؟ به نظر شما، رازی، معروفترین پزشک و شیمیدان تاریخ ایران که در عین حال چنان عقایدی داشت، جایی در دانشگاههای اسلامیشدهی از نوع انقلاب فرهنگی خواهد داشت و میتواند در فضای انقلاب فرهنگی، خالق مکتب جدید پزشکی شود؟
*****
گزارش مدافعین حقوق بشر در ایران
هرانا: یک دانشجوی محروم از تحصیل از سوی وزارت اطلاعات شهر اصفهان احضار شد.
جمال الدین رحمانی، دانشجوي رشته مهندسي صنايع دانشگاه آزاد دهاقان اصفهان و از اعضای مجموعه فعاالان حقوق بشر در ایران که در تاريخ 25/3/87 توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود و پس از تحمل 8 ماه حبس تعزیری و محکومیت به 3 سال حبس تعلیقی حدود 7 ماه قبل آزاد شده بود. روزگذشته مورخ 29 شهریورماه از سوی ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شد.
گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران می افزاید: نهاد امنیتی از نامبرده خواسته است روزسه شنبه خود را به این ستاد در شهر اصفهان معرفی کند، اداره مذکور از توضیح دلایل این احضار خودداری کرده است.
لازم به ذکر است این دانشجو به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق فعالیت تبلیغی علیه نظام، شركت در تجمعات غير قانوني دانشجويي و همچنين جمع آوري امضا براي آزادي فرزاد كمانگر، به 8 ماه حبس تعزيري و 3 سال حبس تعليقي محكوم شد، نامبرد پس از آزادي در اواسط بهمن ماه سال گذشته به دانشگاه براي ثبت نام مراجعه نمود که نیروهای حراست از ورود آقای رحمانی به دانشگاه جلوگيري نمودند و بر همین رویه از ثبت نام ايشان نیر تاکنون ممانعت بعمل آمده است.
هرانا: یک دانشجوی محروم از تحصیل از سوی وزارت اطلاعات شهر اصفهان احضار شد.
جمال الدین رحمانی، دانشجوي رشته مهندسي صنايع دانشگاه آزاد دهاقان اصفهان و از اعضای مجموعه فعاالان حقوق بشر در ایران که در تاريخ 25/3/87 توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود و پس از تحمل 8 ماه حبس تعزیری و محکومیت به 3 سال حبس تعلیقی حدود 7 ماه قبل آزاد شده بود. روزگذشته مورخ 29 شهریورماه از سوی ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شد.
گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران می افزاید: نهاد امنیتی از نامبرده خواسته است روزسه شنبه خود را به این ستاد در شهر اصفهان معرفی کند، اداره مذکور از توضیح دلایل این احضار خودداری کرده است.
لازم به ذکر است این دانشجو به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق فعالیت تبلیغی علیه نظام، شركت در تجمعات غير قانوني دانشجويي و همچنين جمع آوري امضا براي آزادي فرزاد كمانگر، به 8 ماه حبس تعزيري و 3 سال حبس تعليقي محكوم شد، نامبرد پس از آزادي در اواسط بهمن ماه سال گذشته به دانشگاه براي ثبت نام مراجعه نمود که نیروهای حراست از ورود آقای رحمانی به دانشگاه جلوگيري نمودند و بر همین رویه از ثبت نام ايشان نیر تاکنون ممانعت بعمل آمده است.
*****
جزئیات تازه از قتل جان باخته ی آزادی محمدجواد پرنداخ
برگزاری ایرنا بالاخره اعتراف کرد که کشته شدن محمدجواد پرنداخ بر اثر فشارهای وارده بر وی در زندان حقیقت دارد.
به گزارش موج سبزآزادی، این ارگان خبری وابسته به دولت کودتا، خبر کشته شدن این شهید مظلوم را تحت عنوان یکی از افرادی که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شده و سپس خودکشی کرده بود منتشر کرد. این در حالیست که جسد این جوان چندی پیش با این شرط به خانوادهاش تحویل داده شد که از آنان خواسته بودند علت مرگ فرزندشان را سانحه رانندگی عنوان کنند. اما اکنون با دستپاچگی تمام و اعلام خودکشی این جوان و زدن انگ اغتشاشگر به وی، دست شکنجهگران و قاتلان این شهید به وسیله تریبون خبرگزاری خودشان رو شد!
ایرنا با سانسور اخبار مربوط به شکنجهها و فشارهای وارده بر این شهید مظلوم در دوران بازداشت، او را که چندی پیش فیلمی مربوط به لحظاتی پس از خودکشیاش در زیر یکی از پلهای عابرپیاده اصفهان در اینترنت منتشر شده بود، یکی از عوامل اصلی اغتشاشها در اصفهان معرفی کرده است.
ایرنا نوشت: «یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان به نام «محمدجواد-پ» اهل گیلانغرب کرمانشاه و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پتروشیمی با پرت کردن خود از پل عابر پیاده واقع دربلوار کشاورز اصفهان اقدام به خودکشی کرد. گفته می شود وی یکی از عوامل اصلی درگیری ها و ناآرامی های خردادماه گذشته دانشگاه صنعتی اصفهان بوده است. شاهدان عینی اعلام کرده اند که نامبرده که به اتفاق پدرش در منزل یکی از بستگانشان در شهر اصفهان مهمان بوده اند، پس از درگیری و مشاجره با پدرش، در حالتی جنون آمیز به بالای پل عابر پیاده رفته و اقدام به خودکشی می کند.»
خبر ایرنا در حالی منتشر شده که پیشتر وبسایت جرس در این باره می نویسد،در مورد این فرد نوشته بود: محمدجواد پرنداخ دانشجوی شهیدی که پیکر او روز پنج شنبه در گیلانغرب به خاک سپرده شد، پس از چندبار احضار و بازجویی در آخرین احضار به اداره کل اطلاعات اصفهان ناپدید و جسدش بی جانش به خانواده اش تحویل داده شده است.
ظاهرا پزشکی قانونی علت کشته شدن این دانشجو را «برخورد جسم سخت به جمجمه» اعلام کرده بود ولی نهادهای امنیتی ضمن فشار برخانواده این دانشجوی کرد به آن ها گفته بودند که باید علت کشته شدن فرزندشان را«سانحه رانندگی» عنوان کنند.
به دنبال انتشار خبر تشیع پیکر محمد جواد پرنداخ در زادگاهش گیلانغرب، سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان جزئیات بیشتری از نحوه کشته شدن این شهید جنبش سبز را اعلام کرده بود.
بر طبق این گزارش محمد جواد پرنداخ متولد ۱٣۶۵ در شهر گیلان غرب استان کرمانشاه و دانشجوی مهندسی پتروشیمی دانشگاه صنعتی اصفهان پس از شرکت در تجمعات دانشجویان دانشگاه اصفهان در اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات به منزل خود در گیلان غرب باز میگردد اما پس از چند روز از طرف اداره اطلاعات این شهر احضار و به تأمین وثیقه ٣۰ میلیون تومانی تا زمان بازگشت به اصفهان و مراجعه به اداره اطلاعات این شهر مکلف می شود.
محمد جواد پرنداخ در وقت تعیین شده از سوی اداره اطلاعات به همراه یکی از اعضای خانواده خود به اصفهان رفته و طی دو روز متوالی در اداره اطلاعات اصفهان حاضر و مورد بازجویی قرار میگیرد.
او پس از دو روز بازجویی در اداره اطلاعات اصفهان، صبح روز سوم نیز بنابر احضار اداره اطلاعات برای تداوم بازجویی ها و اعزام به دادگاه،برای حضور مجدد در اداره اطلاعات اصفهان منزل را ترک کرد اما حوالی ظهر همان روز جسد محمدجواد پرنداخ در زیر یکی از پلهای شهر اصفهان یافته شد.
همچنین خانواده محمد جواد پرنداخ خانواده گفته اند که کشته شدن محمد جواد پرنداخ، با توجه به عدم معرفی قاتل و مشکوک بودن نحوه قتل برای آن ها مشکوک و مبهم است، و کشته شدن این دانشجو هم زمان با احضار مکرر او به نهادهای امنیتی برابهام ها افزوده است.
گفته می شود که این دانشجو در زمان بازداشت مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته و متعاقب آن به خاطر مسائل روحی دست به خودکشی زده است. این خبرها هنوز تایید و یا رد نشده اند.
اقدام شتابزده ایرنا برای معرفی پرنداخ به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات در اصفهان و سپس خودکشی بیربط و مشکوک او چنین گمانهای را تقویت کرد که شبکه مافیایی امنیتی سعی در حذف شاهدان چنین شکنجه ها و تجاوزاتی در زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
برگزاری ایرنا بالاخره اعتراف کرد که کشته شدن محمدجواد پرنداخ بر اثر فشارهای وارده بر وی در زندان حقیقت دارد.
به گزارش موج سبزآزادی، این ارگان خبری وابسته به دولت کودتا، خبر کشته شدن این شهید مظلوم را تحت عنوان یکی از افرادی که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شده و سپس خودکشی کرده بود منتشر کرد. این در حالیست که جسد این جوان چندی پیش با این شرط به خانوادهاش تحویل داده شد که از آنان خواسته بودند علت مرگ فرزندشان را سانحه رانندگی عنوان کنند. اما اکنون با دستپاچگی تمام و اعلام خودکشی این جوان و زدن انگ اغتشاشگر به وی، دست شکنجهگران و قاتلان این شهید به وسیله تریبون خبرگزاری خودشان رو شد!
ایرنا با سانسور اخبار مربوط به شکنجهها و فشارهای وارده بر این شهید مظلوم در دوران بازداشت، او را که چندی پیش فیلمی مربوط به لحظاتی پس از خودکشیاش در زیر یکی از پلهای عابرپیاده اصفهان در اینترنت منتشر شده بود، یکی از عوامل اصلی اغتشاشها در اصفهان معرفی کرده است.
ایرنا نوشت: «یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان به نام «محمدجواد-پ» اهل گیلانغرب کرمانشاه و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پتروشیمی با پرت کردن خود از پل عابر پیاده واقع دربلوار کشاورز اصفهان اقدام به خودکشی کرد. گفته می شود وی یکی از عوامل اصلی درگیری ها و ناآرامی های خردادماه گذشته دانشگاه صنعتی اصفهان بوده است. شاهدان عینی اعلام کرده اند که نامبرده که به اتفاق پدرش در منزل یکی از بستگانشان در شهر اصفهان مهمان بوده اند، پس از درگیری و مشاجره با پدرش، در حالتی جنون آمیز به بالای پل عابر پیاده رفته و اقدام به خودکشی می کند.»
خبر ایرنا در حالی منتشر شده که پیشتر وبسایت جرس در این باره می نویسد،در مورد این فرد نوشته بود: محمدجواد پرنداخ دانشجوی شهیدی که پیکر او روز پنج شنبه در گیلانغرب به خاک سپرده شد، پس از چندبار احضار و بازجویی در آخرین احضار به اداره کل اطلاعات اصفهان ناپدید و جسدش بی جانش به خانواده اش تحویل داده شده است.
ظاهرا پزشکی قانونی علت کشته شدن این دانشجو را «برخورد جسم سخت به جمجمه» اعلام کرده بود ولی نهادهای امنیتی ضمن فشار برخانواده این دانشجوی کرد به آن ها گفته بودند که باید علت کشته شدن فرزندشان را«سانحه رانندگی» عنوان کنند.
به دنبال انتشار خبر تشیع پیکر محمد جواد پرنداخ در زادگاهش گیلانغرب، سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان جزئیات بیشتری از نحوه کشته شدن این شهید جنبش سبز را اعلام کرده بود.
بر طبق این گزارش محمد جواد پرنداخ متولد ۱٣۶۵ در شهر گیلان غرب استان کرمانشاه و دانشجوی مهندسی پتروشیمی دانشگاه صنعتی اصفهان پس از شرکت در تجمعات دانشجویان دانشگاه اصفهان در اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات به منزل خود در گیلان غرب باز میگردد اما پس از چند روز از طرف اداره اطلاعات این شهر احضار و به تأمین وثیقه ٣۰ میلیون تومانی تا زمان بازگشت به اصفهان و مراجعه به اداره اطلاعات این شهر مکلف می شود.
محمد جواد پرنداخ در وقت تعیین شده از سوی اداره اطلاعات به همراه یکی از اعضای خانواده خود به اصفهان رفته و طی دو روز متوالی در اداره اطلاعات اصفهان حاضر و مورد بازجویی قرار میگیرد.
او پس از دو روز بازجویی در اداره اطلاعات اصفهان، صبح روز سوم نیز بنابر احضار اداره اطلاعات برای تداوم بازجویی ها و اعزام به دادگاه،برای حضور مجدد در اداره اطلاعات اصفهان منزل را ترک کرد اما حوالی ظهر همان روز جسد محمدجواد پرنداخ در زیر یکی از پلهای شهر اصفهان یافته شد.
همچنین خانواده محمد جواد پرنداخ خانواده گفته اند که کشته شدن محمد جواد پرنداخ، با توجه به عدم معرفی قاتل و مشکوک بودن نحوه قتل برای آن ها مشکوک و مبهم است، و کشته شدن این دانشجو هم زمان با احضار مکرر او به نهادهای امنیتی برابهام ها افزوده است.
گفته می شود که این دانشجو در زمان بازداشت مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته و متعاقب آن به خاطر مسائل روحی دست به خودکشی زده است. این خبرها هنوز تایید و یا رد نشده اند.
اقدام شتابزده ایرنا برای معرفی پرنداخ به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات در اصفهان و سپس خودکشی بیربط و مشکوک او چنین گمانهای را تقویت کرد که شبکه مافیایی امنیتی سعی در حذف شاهدان چنین شکنجه ها و تجاوزاتی در زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
*****
چند دانشجو پس از احضار روانه زندان اوین شدند
3 دانشجوی دانشگاه تهران پس از مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات، روانه زندان اوین شدند.ایوب نعمتی (دبیر شورای صنفی دانشگاه تهران)، محسن جعفری مقدم (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی) و علی رفاهی (دبیر شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی) از هفته گذشته در پی احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شده اند.ایوب نعمتی دبیر شورای صنفی دانشگاه تهران شنبه هفته گذشته در اعتراض به دیوار کشی بین ساختمان های کوی دانشگاه تهران و اختصاص تعدادی از ساختمان های کوی دانشگاه به متأهلین با مدیریت دانشگاه درگیری لفظی پیدا کرده بود، که در پی این درگیری لفظی روز یکشنبه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و پس از مراجعه به دفتر پیگیری بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.علی رفاهی و محسن جعفری مقدم دو تن از 16 دانشجوی احضار شده ی دانشکده علوم اجتماعی نیز روز سه شنبه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه کرده و از آنجا به زندان اوین منتقل شدند.محسن جعفری مقدم در تماس با خانواده و دوستان خود خبر از صدور وثیقه ی 35 ملیونی برای خود داده است که علی رغم آماده بودن این وثیقه از فک بازداشت وی خودداری شده است.
از اوایل شهریور ماه نزدیک به 100 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در ارتباط با وقایع کوی دانشگاه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب احضار شده اند که تاکنون تنها عده ی بسیار کمی از این افراد به این نهاد مراجعه کرده اند و بیم آن می رود که با مراجعه نفرات بیشتر شاهد بازداشت تعداد بیشتری از دانشجویان پیش از بازگشایی دانشگاه باشیم.این در حالی است که با وجود اینکه هنوز کوی دانشگاه تهران شاهد حضور دانشجویان ساکن نشده است، مدیریت دانشگاه به تهدید علیه هرگونه اعتراض در کوی می پردازد.تهدید و بازداشت دانشجویان کوی دانشگاه تهران در حالی به طرز بی سابقه ای ادامه دارد، که مسئولین وزارت اطلاعات، وزرات کشور و قوه قضائیه عاملین و آمرین حمله کنندگان به کوی دانشگاه را مشخص نکرده و درصدد سرپوش نهادن بر جنایات افراد لباس شخصی هستند.
3 دانشجوی دانشگاه تهران پس از مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات، روانه زندان اوین شدند.ایوب نعمتی (دبیر شورای صنفی دانشگاه تهران)، محسن جعفری مقدم (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی) و علی رفاهی (دبیر شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی) از هفته گذشته در پی احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شده اند.ایوب نعمتی دبیر شورای صنفی دانشگاه تهران شنبه هفته گذشته در اعتراض به دیوار کشی بین ساختمان های کوی دانشگاه تهران و اختصاص تعدادی از ساختمان های کوی دانشگاه به متأهلین با مدیریت دانشگاه درگیری لفظی پیدا کرده بود، که در پی این درگیری لفظی روز یکشنبه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و پس از مراجعه به دفتر پیگیری بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.علی رفاهی و محسن جعفری مقدم دو تن از 16 دانشجوی احضار شده ی دانشکده علوم اجتماعی نیز روز سه شنبه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه کرده و از آنجا به زندان اوین منتقل شدند.محسن جعفری مقدم در تماس با خانواده و دوستان خود خبر از صدور وثیقه ی 35 ملیونی برای خود داده است که علی رغم آماده بودن این وثیقه از فک بازداشت وی خودداری شده است.
از اوایل شهریور ماه نزدیک به 100 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در ارتباط با وقایع کوی دانشگاه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب احضار شده اند که تاکنون تنها عده ی بسیار کمی از این افراد به این نهاد مراجعه کرده اند و بیم آن می رود که با مراجعه نفرات بیشتر شاهد بازداشت تعداد بیشتری از دانشجویان پیش از بازگشایی دانشگاه باشیم.این در حالی است که با وجود اینکه هنوز کوی دانشگاه تهران شاهد حضور دانشجویان ساکن نشده است، مدیریت دانشگاه به تهدید علیه هرگونه اعتراض در کوی می پردازد.تهدید و بازداشت دانشجویان کوی دانشگاه تهران در حالی به طرز بی سابقه ای ادامه دارد، که مسئولین وزارت اطلاعات، وزرات کشور و قوه قضائیه عاملین و آمرین حمله کنندگان به کوی دانشگاه را مشخص نکرده و درصدد سرپوش نهادن بر جنایات افراد لباس شخصی هستند.
*****
مرکز آمار اعلام کرد: 785 هزار تومان هزینه ماهیانه یک خانوار شهری
مرکز آمار ایران متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در سال 1387 را بیش از 9 میلیون و 421 هزار تومان ( ماهیانه بیش از 785 هزار تومان ) اعلام کرد که نسبت به سال 86 معادل 15.9 درصد افزایش نشان می دهد.
مرکز آمار ایران در گزارشی با اعلام چکیده نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارای شهری و روستایی سال 1387 تصریح کرد: 89.2 درصد از خانوارهای آمارگیری شده شهری از گاز لوله کشی، 79.3 درصد از تلفن همراه و 33.6 درصد از اتومبیل شخصی استفاده کرده اند.
این ارقام برای سال 1386 به ترتیب 87.7، 64.7 و 31.3 درصد بوده است. همچنین نحوی تصرف محل سکونت 24.2 درصد از خانوارهای شهری، اجاری و رهنی است که در سال 1386 این رقم 24.3 درصد بوده است.
همچنین متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری 94 میلیون و 214 هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل 15.9 درصد افزایش نشان می دهد.
از کل هزینه سالانه خانوار شهری 21 میلیون و 360 هزار ریال با سهم 22.7 درصد مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و 72 میلیون و 854 هزار ریال هزار ریال با سهم 77.3 درصد مربوط به هزینه های غیرخوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با 24.1 درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینه های غیر خوراکی بیشترین سهم با 43.0 درصد مربوط به مسکن بوده است.
متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری 88 میلیون و 219 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل، 13.1 درصد افزایش یافته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان می دهد که 34.2 درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 21.3 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 44.5 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
گزارش مرکز آمار ایران می افزاید: متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار روستایی 53 میلیون و 995 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل 10.5 درصد افزایش نشان می دهد.
از کل هزینه سالانه خانوار روستایی 20 میلیون و 854 هزار ریال (38.6 درصد) مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و 33 میلیون و 141 هزار ریال (61.4 درصد) مربوط به هزینه های غیرخوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با 24.1 درصد مربوط به هزینه آرد، رشته، نان و غلات و در بین هزینه های غیر خوراکی، بیشترین سهم با 27.0 درصد مربوط به مسکن بوده است.
همچنین متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی 48 میلیون و 424 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل 2.8 درصد، افزایش داشته است. از این مقدار 33.4 درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 37.6 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 29.0 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار با قدمتی نزدیک به 50 سال از مهمترین طرح های آماری مرکز آمار ایران است . هدف کلی این طرح، برآورد متوسط هزینه ها و درآمد یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی در سطح کشور و استان ها است. در سال 1387 تعداد خانوارهای آمارگیری شده در این طرح 19381 خانوار نمونه در نقاط شهری و 19707 خانوار نمونه در نقاط روستایی کشور اجرا شده است.
مرکز آمار ایران متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در سال 1387 را بیش از 9 میلیون و 421 هزار تومان ( ماهیانه بیش از 785 هزار تومان ) اعلام کرد که نسبت به سال 86 معادل 15.9 درصد افزایش نشان می دهد.
مرکز آمار ایران در گزارشی با اعلام چکیده نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارای شهری و روستایی سال 1387 تصریح کرد: 89.2 درصد از خانوارهای آمارگیری شده شهری از گاز لوله کشی، 79.3 درصد از تلفن همراه و 33.6 درصد از اتومبیل شخصی استفاده کرده اند.
این ارقام برای سال 1386 به ترتیب 87.7، 64.7 و 31.3 درصد بوده است. همچنین نحوی تصرف محل سکونت 24.2 درصد از خانوارهای شهری، اجاری و رهنی است که در سال 1386 این رقم 24.3 درصد بوده است.
همچنین متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری 94 میلیون و 214 هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل 15.9 درصد افزایش نشان می دهد.
از کل هزینه سالانه خانوار شهری 21 میلیون و 360 هزار ریال با سهم 22.7 درصد مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و 72 میلیون و 854 هزار ریال هزار ریال با سهم 77.3 درصد مربوط به هزینه های غیرخوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با 24.1 درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینه های غیر خوراکی بیشترین سهم با 43.0 درصد مربوط به مسکن بوده است.
متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری 88 میلیون و 219 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل، 13.1 درصد افزایش یافته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان می دهد که 34.2 درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 21.3 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 44.5 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
گزارش مرکز آمار ایران می افزاید: متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار روستایی 53 میلیون و 995 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل 10.5 درصد افزایش نشان می دهد.
از کل هزینه سالانه خانوار روستایی 20 میلیون و 854 هزار ریال (38.6 درصد) مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و 33 میلیون و 141 هزار ریال (61.4 درصد) مربوط به هزینه های غیرخوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با 24.1 درصد مربوط به هزینه آرد، رشته، نان و غلات و در بین هزینه های غیر خوراکی، بیشترین سهم با 27.0 درصد مربوط به مسکن بوده است.
همچنین متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی 48 میلیون و 424 هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل 2.8 درصد، افزایش داشته است. از این مقدار 33.4 درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، 37.6 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 29.0 درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار با قدمتی نزدیک به 50 سال از مهمترین طرح های آماری مرکز آمار ایران است . هدف کلی این طرح، برآورد متوسط هزینه ها و درآمد یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی در سطح کشور و استان ها است. در سال 1387 تعداد خانوارهای آمارگیری شده در این طرح 19381 خانوار نمونه در نقاط شهری و 19707 خانوار نمونه در نقاط روستایی کشور اجرا شده است.
*****
رتبه نخست منطقه ای ایران در میزان قطع اینترنت
سرمایه: براساس تازه ترین اظهارنظر مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، در پنج ماهه نخست سال جاری نسبت به زمان مشابه سال پیش، مدت زمان قطعی های فیبرنوری در کشور کاهش یافته است. اما در مقابل برخی کارشناسان بر این عقیده اند که کاهش زمان قطعی فیبرنوری نسبت به سال گذشته محقق نشده و بهینه سازی در این شبکه هنوز به جایی نرسیده است که زمان قطعی را کاهش دهد. این درحالی است که دبیر انجمن ISPها با تایید گفته های مدیرعامل زیرساخت معتقد است اگر مدت زمان دو ماه انتخابات را از این پنج ماه کم کنیم در واقع می توان گفت وضعیت تا حدودی بهتر شده اما او بر این باور است که برای بیان دقیق مدت زمان قطعی باید کار کارشناسی صورت بگیرد. محمدباقر ظهوری فر نیز در همین حال معتقد است میان مدت زمان و تعداد دفعات قطعی تفاوت است و نباید این دو را با هم مطرح و ادغام کرد. البته او افزایش تعداد دفعات قطعی را تایید می کند. با این وجود کارشناسان بیان می کنند مسوولان زیرساخت باید تعداد دفعات و مدت زمان قطعی فیبرنوری را اعلام کنند. از همین روی کارشناسان عدم اعلام آمار دقیق در این زمینه از سوی مسوولان را بیانگر این می دانند که برخلاف اقدامات انجام شده برای توسعه و بهبود کیفیت شبکه فیبرنوری، اعداد و ارقام موجود از وضعیت مطلوب این شبکه حکایت ندارد. گرچه مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت آمار دقیق زمان کاهش قطعی و همچنین تعداد دفعات قطعی را اعلام نکرد اما چندی پیش یکی از کارشناسان شرکت زیرساخت در گفت وگو با یکی از سایت های خبری مدعی شد تعداد قطعی فیبرنوری در سال گذشته نزدیک به 80 بار بود که امسال حدود 5/1 برابر افزایش یافته است. البته این کارشناسان نیز تنها به آمار تعداد دفعات قطعی اشاره کردند. بیان چنین دیدگاه هایی از سوی مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت و کارشناسان اینترنت در حالی مطرح می شود که کشور ایران پیش از این به دلیل قطعی های مکرر مسیر فیبرنوری بین المللی جاسک- فجیره توانسته بود رتبه نخست را در میزان قطعی در منطقه به دست آورد. به همین خاطر فعالان اینترنت اظهار می کنند با توجه به اینکه طبق اعلام رسمی مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تعداد کاربران اینترنت در ایرانبه بیش از 23 میلیون نفر رسیده و بسیاری از کسب و کارها و فعالیت های علمی، آموزشی و تجاری کشور متکی به این شبکه است می توان گفت اختلال در اینترنت، اختلال در روند عادی زندگی مردم است. کاهش زمان در مقابل افزایش تعداد دفعات قطعیمحمدباقر ظهوری فر مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار در حالی مدعی کاهش زمان قطعی فیبرنوری در کشور شده که شبکه فیبرنوری همچنان در حال توسعه است. به گفته او گرچه توسعه شبکه فیبرنوری موجب پراکندگی بیشتر و نیز احتمال افزایش آسیب دیدگی شده اما با تمهیدات در نظر گرفته شده مدت زمان قطعی فیبرنوری نسبت به زمان مشابه سال گذشته کاهش داشته است. اما نکته اصلی اینجاست که این مقام مسوول قطعی های مکرر و پیوسته با مدت زمان های طولانی پیش و بعد از روزهای انتخابات را فراموش کرده اند. بنابراین گرچه شاید بتوان گفت در سه ماه نسبت کمتر شده ولی به طور حتم در پنج ماه این مساله روی نداده است. ظهوری فر در خصوص نحوه محاسبه مدت زمان قطعی و ارائه چنین آماری می گوید: « ما مدت زمانی که کابل قطع می ماند را مبنا قرار دادیم. از همین روی توانستیم زمان های رفع خرابی را مقداری کوتاه کنیم. » وی استفاده از ضابطین مخابرات جهت اطلاع از حفاری ها برای راهنمایی، ایجاد مسیرهای پشتیبان و اصلاح نقشه های اجرایی از جمله دلایل کوتاه کردن مدت خرابی عنوان می کند. مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت با تفکیک مدت زمان قطعی و تعداد دفعات قطعی می افزاید: « شاید تعداد دفعات 20 مرتبه با مدت زمان 100 ساعت بوده ولی اینک مدت زمان 90 ساعت شده البته تعداد دفعات 30 مرتبه شده است بنابراین زمان قطعی کاهش پیدا کرده است. » ظهوری فر با بیان نمونه ای در این زمینه ادامه می دهد: « فرض کنید گاهی در یک روز 10 بار برق منزل قطع می شود اما مدت زمان آن کم است. در همین حال ممکن است یک بار در روز برق قطع شود اما مدت زمان آن دو ساعت طول بکشد. پس آن دو ساعت بیشترین ضرر را دارد، هر چند که هر دو قطعی محسوب می شود. » با این حال باید یادآور شد که شبکه 60 هزار کیلومتری فیبرنوری کشور طی هر سال بیش از 150 بار به دلیل حفاری های ناهماهنگ شرکت های خدمات رسانی وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو، شرکت آب و گاز، شرکت نفت، شهرداری، کارخانجات صنعتی، کشاورزان و همچنین عوامل طبیعی و عوامل ناشناس قطع می شود. یک کلمه حرف حساببنابر اظهارات کارشناسان و مدیران شرکت های ارائه دهنده اینترنت البته قطعی اینترنت ایران به دلیل گیر کردن لنگر کشتی در خلیج فارس تنها علت قطع شدن ارتباطات اینترنتی ایرانیان نیست به نحوی که شرکت ارتباطات زیرساخت تنها طی یکی از سال ها حداقل ³µ± میلیارد ریال بر اثر این قطعی ها خسارت مالی متحمل شد. البته خسارت مشترکان اینترنت در این رقم محاسبه نشده است. با این وجود برخی مدیران شرکت های اینترنتی گفته های مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت را در رابطه با تصویب لایحه صیانت از حریم مسیر فیبرنوری می دانند. وانگهی در این لایحه تنها به سازوکارهای جلوگیری از بروز حوادث و همچنین دیگر موارد مشابه اشاره شده است. در این میان اما دبیر انجمن ISPها نظری متفاوت در این زمینه داشته و معتقد است به راحتی نمی توان آمار دقیقی از قطعی و زمان آن بیان کرد. علیرضا علمی در این باره می گوید: « قطعی اینترنت به عوامل متعددی بستگی دارد. در عین حال قطعی را باید به حوزه داخلی و بین المللی تقسیم بندی کرد. » به گفته او شاید قطعی از مخابرات استان، از فرآیند توزیع، مخابرات منطقه، مسیر بین شهری، مسیر درون شهری (یعنی از شرکت به کاربر) باشد. علمی ادامه می دهد: « باید تمامی این موارد بررسی شود و تنها با یک کلمه حرف نمی توان گفت قطعی بیشتر شده یا کمتر یا اینکه زمان آن کاهش پیدا کرده یا نه چراکه شاید برای شرکت من این موارد کاهش داشته باشد ولی برای یک شرکت در شهرستان این موارد افزایش داشته باشد. به همین خاطر باید حرف حساب شده باشد.»وی معتقد است برای اینکه توان کل کشور را محاسبه کرد باید با استعلام از شرکت های اینترنتی در کل کشور و همچنین خطوطی که از خارج به داخل وارد می شود، میزان زمان قطعی و تعداد دفعات را محاسبه کرد. دبیر انجمن ISPها با توجه به اظهارات مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت می گوید: « باید دید این تعداد دفعات و کاهش زمان قطعی نسبت به چه چیزی سنجیده شده است. » در مجموع باید گفت کاربران ایرانی جزء مظلوم ترین کاربران دنیا به شمار می آیند چرا که از یک طرف با محدودیت سرعت 128 کیلوبیت در ثانیه مواجهند و از سوی دیگر همین اینترنت لاک پشتی با نابسامانی های مختلف از جمله قطعی و فیلترینگ مواجه است. بنابراین آنچه برای کاربر ایرانی احساس می شود کاهش سرعت و عدم دسترسی آسان و قطعی های ناخواسته در طول هفته یا حتی یک روز است.
سرمایه: براساس تازه ترین اظهارنظر مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، در پنج ماهه نخست سال جاری نسبت به زمان مشابه سال پیش، مدت زمان قطعی های فیبرنوری در کشور کاهش یافته است. اما در مقابل برخی کارشناسان بر این عقیده اند که کاهش زمان قطعی فیبرنوری نسبت به سال گذشته محقق نشده و بهینه سازی در این شبکه هنوز به جایی نرسیده است که زمان قطعی را کاهش دهد. این درحالی است که دبیر انجمن ISPها با تایید گفته های مدیرعامل زیرساخت معتقد است اگر مدت زمان دو ماه انتخابات را از این پنج ماه کم کنیم در واقع می توان گفت وضعیت تا حدودی بهتر شده اما او بر این باور است که برای بیان دقیق مدت زمان قطعی باید کار کارشناسی صورت بگیرد. محمدباقر ظهوری فر نیز در همین حال معتقد است میان مدت زمان و تعداد دفعات قطعی تفاوت است و نباید این دو را با هم مطرح و ادغام کرد. البته او افزایش تعداد دفعات قطعی را تایید می کند. با این وجود کارشناسان بیان می کنند مسوولان زیرساخت باید تعداد دفعات و مدت زمان قطعی فیبرنوری را اعلام کنند. از همین روی کارشناسان عدم اعلام آمار دقیق در این زمینه از سوی مسوولان را بیانگر این می دانند که برخلاف اقدامات انجام شده برای توسعه و بهبود کیفیت شبکه فیبرنوری، اعداد و ارقام موجود از وضعیت مطلوب این شبکه حکایت ندارد. گرچه مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت آمار دقیق زمان کاهش قطعی و همچنین تعداد دفعات قطعی را اعلام نکرد اما چندی پیش یکی از کارشناسان شرکت زیرساخت در گفت وگو با یکی از سایت های خبری مدعی شد تعداد قطعی فیبرنوری در سال گذشته نزدیک به 80 بار بود که امسال حدود 5/1 برابر افزایش یافته است. البته این کارشناسان نیز تنها به آمار تعداد دفعات قطعی اشاره کردند. بیان چنین دیدگاه هایی از سوی مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت و کارشناسان اینترنت در حالی مطرح می شود که کشور ایران پیش از این به دلیل قطعی های مکرر مسیر فیبرنوری بین المللی جاسک- فجیره توانسته بود رتبه نخست را در میزان قطعی در منطقه به دست آورد. به همین خاطر فعالان اینترنت اظهار می کنند با توجه به اینکه طبق اعلام رسمی مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تعداد کاربران اینترنت در ایرانبه بیش از 23 میلیون نفر رسیده و بسیاری از کسب و کارها و فعالیت های علمی، آموزشی و تجاری کشور متکی به این شبکه است می توان گفت اختلال در اینترنت، اختلال در روند عادی زندگی مردم است. کاهش زمان در مقابل افزایش تعداد دفعات قطعیمحمدباقر ظهوری فر مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار در حالی مدعی کاهش زمان قطعی فیبرنوری در کشور شده که شبکه فیبرنوری همچنان در حال توسعه است. به گفته او گرچه توسعه شبکه فیبرنوری موجب پراکندگی بیشتر و نیز احتمال افزایش آسیب دیدگی شده اما با تمهیدات در نظر گرفته شده مدت زمان قطعی فیبرنوری نسبت به زمان مشابه سال گذشته کاهش داشته است. اما نکته اصلی اینجاست که این مقام مسوول قطعی های مکرر و پیوسته با مدت زمان های طولانی پیش و بعد از روزهای انتخابات را فراموش کرده اند. بنابراین گرچه شاید بتوان گفت در سه ماه نسبت کمتر شده ولی به طور حتم در پنج ماه این مساله روی نداده است. ظهوری فر در خصوص نحوه محاسبه مدت زمان قطعی و ارائه چنین آماری می گوید: « ما مدت زمانی که کابل قطع می ماند را مبنا قرار دادیم. از همین روی توانستیم زمان های رفع خرابی را مقداری کوتاه کنیم. » وی استفاده از ضابطین مخابرات جهت اطلاع از حفاری ها برای راهنمایی، ایجاد مسیرهای پشتیبان و اصلاح نقشه های اجرایی از جمله دلایل کوتاه کردن مدت خرابی عنوان می کند. مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت با تفکیک مدت زمان قطعی و تعداد دفعات قطعی می افزاید: « شاید تعداد دفعات 20 مرتبه با مدت زمان 100 ساعت بوده ولی اینک مدت زمان 90 ساعت شده البته تعداد دفعات 30 مرتبه شده است بنابراین زمان قطعی کاهش پیدا کرده است. » ظهوری فر با بیان نمونه ای در این زمینه ادامه می دهد: « فرض کنید گاهی در یک روز 10 بار برق منزل قطع می شود اما مدت زمان آن کم است. در همین حال ممکن است یک بار در روز برق قطع شود اما مدت زمان آن دو ساعت طول بکشد. پس آن دو ساعت بیشترین ضرر را دارد، هر چند که هر دو قطعی محسوب می شود. » با این حال باید یادآور شد که شبکه 60 هزار کیلومتری فیبرنوری کشور طی هر سال بیش از 150 بار به دلیل حفاری های ناهماهنگ شرکت های خدمات رسانی وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو، شرکت آب و گاز، شرکت نفت، شهرداری، کارخانجات صنعتی، کشاورزان و همچنین عوامل طبیعی و عوامل ناشناس قطع می شود. یک کلمه حرف حساببنابر اظهارات کارشناسان و مدیران شرکت های ارائه دهنده اینترنت البته قطعی اینترنت ایران به دلیل گیر کردن لنگر کشتی در خلیج فارس تنها علت قطع شدن ارتباطات اینترنتی ایرانیان نیست به نحوی که شرکت ارتباطات زیرساخت تنها طی یکی از سال ها حداقل ³µ± میلیارد ریال بر اثر این قطعی ها خسارت مالی متحمل شد. البته خسارت مشترکان اینترنت در این رقم محاسبه نشده است. با این وجود برخی مدیران شرکت های اینترنتی گفته های مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت را در رابطه با تصویب لایحه صیانت از حریم مسیر فیبرنوری می دانند. وانگهی در این لایحه تنها به سازوکارهای جلوگیری از بروز حوادث و همچنین دیگر موارد مشابه اشاره شده است. در این میان اما دبیر انجمن ISPها نظری متفاوت در این زمینه داشته و معتقد است به راحتی نمی توان آمار دقیقی از قطعی و زمان آن بیان کرد. علیرضا علمی در این باره می گوید: « قطعی اینترنت به عوامل متعددی بستگی دارد. در عین حال قطعی را باید به حوزه داخلی و بین المللی تقسیم بندی کرد. » به گفته او شاید قطعی از مخابرات استان، از فرآیند توزیع، مخابرات منطقه، مسیر بین شهری، مسیر درون شهری (یعنی از شرکت به کاربر) باشد. علمی ادامه می دهد: « باید تمامی این موارد بررسی شود و تنها با یک کلمه حرف نمی توان گفت قطعی بیشتر شده یا کمتر یا اینکه زمان آن کاهش پیدا کرده یا نه چراکه شاید برای شرکت من این موارد کاهش داشته باشد ولی برای یک شرکت در شهرستان این موارد افزایش داشته باشد. به همین خاطر باید حرف حساب شده باشد.»وی معتقد است برای اینکه توان کل کشور را محاسبه کرد باید با استعلام از شرکت های اینترنتی در کل کشور و همچنین خطوطی که از خارج به داخل وارد می شود، میزان زمان قطعی و تعداد دفعات را محاسبه کرد. دبیر انجمن ISPها با توجه به اظهارات مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت می گوید: « باید دید این تعداد دفعات و کاهش زمان قطعی نسبت به چه چیزی سنجیده شده است. » در مجموع باید گفت کاربران ایرانی جزء مظلوم ترین کاربران دنیا به شمار می آیند چرا که از یک طرف با محدودیت سرعت 128 کیلوبیت در ثانیه مواجهند و از سوی دیگر همین اینترنت لاک پشتی با نابسامانی های مختلف از جمله قطعی و فیلترینگ مواجه است. بنابراین آنچه برای کاربر ایرانی احساس می شود کاهش سرعت و عدم دسترسی آسان و قطعی های ناخواسته در طول هفته یا حتی یک روز است.
*****
غذای دانشجویی گران شد
معاونت دانشجویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نرخ ژتون غذای دانشجویی را برای دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی در سال تحصیلی 89 - 88 اعلام کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس اعلام اداره تغذیه معاونت دانشجویی و امور فرهنگی وزارت بهداشت نرخ ژتون غذا برای هر وعده غذای ناهار 150 تومان و هر وعده غذای شام نیز 150 تومان است.
همچنین نرخ ژتون صبحانه از 100 تا 150 تومان متغیر است و به دلیل مصوب نبودن صبحانه این نرخ در هر دانشگاه متغیر خواهد بود و تنها به دانشجویان ساکن خوابگاه داده می شود.
نرخ ژتون غذای دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی از ابتدای سال تحصیلی 89 - 88 به دانشگاهها ابلاغ شده است.
میزان نرخ ژتون غذای دانشجویان در سال گذشته تحصیلی 130 تومان بوده است.
معاونت دانشجویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نرخ ژتون غذای دانشجویی را برای دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی در سال تحصیلی 89 - 88 اعلام کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس اعلام اداره تغذیه معاونت دانشجویی و امور فرهنگی وزارت بهداشت نرخ ژتون غذا برای هر وعده غذای ناهار 150 تومان و هر وعده غذای شام نیز 150 تومان است.
همچنین نرخ ژتون صبحانه از 100 تا 150 تومان متغیر است و به دلیل مصوب نبودن صبحانه این نرخ در هر دانشگاه متغیر خواهد بود و تنها به دانشجویان ساکن خوابگاه داده می شود.
نرخ ژتون غذای دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی از ابتدای سال تحصیلی 89 - 88 به دانشگاهها ابلاغ شده است.
میزان نرخ ژتون غذای دانشجویان در سال گذشته تحصیلی 130 تومان بوده است.
*****
گزارش ماهانه انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ) – آگوست ۲۰۰۹
نقض سیستماتیک حقوق انسانی آذربایجانیها در ایران در ماه آگوست سال ۲۰۰۹ همچون ماههای گذشته ادامه داشت و آذربایجانیها در ماه آگوست نیز مورد بازداشتهای خودسرانه و آزار و اذیت قرار گرفتند. فشار بر فعالین دانشجویی آذربایجان در این ماه با ممانعت آنها از ادامه تحصیل ادامه یافت. همچنین نیروهای امنیتی ضمن ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی شرکت کنندگان در این مراسمات را بازداشت و مورد آزار و اذیت قرار دادند. بازداشت شدگان همچنان بدون صدور حکم قضایی به مدت طولانی تحت بازداشت به سر بردند و از حق ملاقات با خانواده و وکیل در مرحله تحقیقات محروم هستند.حکومت ایران از فراهم آوردن امکانات پزشکی در زندان برای زندانیان امتناع کرده و درخواست این زندانیان برای اعطای مرخصی به منظور انجام معالجات پزشکی موثر در خارج از زندان را رد می کند.
ممانعت از اعطای مرخصی به سعید متین پور جهت درمان
وضعیت جسمی سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی در اندرزگاه ۷ بند مالی زندان اوین نگران کننده گزارش می شود. با وجود اینکه وی از بیماریهای متعددی رنج می برد، امکان دسترسی به پزشک ندارد و در وضعیت نامطلوبی نگهداری می شود و مسئولین قضائی ایران از اعطای مرخصی به وی جهت درمان در خارج از زندان امتناع می کنند.
متین پور از ناراحتی های گوارشی بویژه خونریزی معده، کمر درد، بیماری قلبی، بیماری ریه و سرگیجه های شدید رنج می برد که این ناراحتی ها اخیرا تشدید شده است.
این فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی در ۴ خرداد ۸۶ (۲۵ می ۲۰۰۷) و چندین ماه پس از شرکت در کنفرانسی بین المللی در رابطه با حقوق بشر در ترکیه، در شهر زنجان دستگیر و پس از ۹ ماه بازداشت که با شکنجه جسمی و روحی همراه بود به قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
متین پور ۷ ماه از مدت ۹ ماهه بازداشتش رادر سلول انفرادی اداره اطلاعات زنجان و بند ۲۰۹ زندان اوین تهران گذرانده و در این مدت از امکان ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و وکیل محروم بود. وی در این مدت تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار گرفته بود که شکنجه های اعمال شده بر وی در دوران بازداشت باعث شده است که او دچار بیماریهای متعددی شود.
شعبه ۱۵ دادادگاه انقلاب تهران طی جلسه ای غیر علنی در خرداد ۸۷ (ژوئن ۲۰۰۸)بر اساس اعترافاتی که تحت شکنجه از متین پور و دیگر بازداشت شدگان گرفته شده بود وی را به اتهام همکاری با دول خارجی متخاصم و تبلیغ علیه نظام به هشت سال حبس محکوم کرد که این حکم در ۲۹ آبان۸۷ ( ۲۰ نوامبر ۲۰۰۸ ) توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
متین پور ۲۰ تیر ٨٨ (۱۱ ژوئیه ۲۰۰۹) پس از احضار به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران که جهت ارائه پاره ای توضیحات صورت گرفته بود بازداشت و برای اجرای حکم ٨ سال زندان به زندان اوین تهران منتقل شده است.
عطیه طاهری همسر متین پور در رابطه با صدور و اجرای حکم ٨ سال زندان برای همسرش می گوید:«اگر مستنداتی مبنی بر مجرم بودن همسرم در دستگاه قضایی موجود بود چرا همان ابتدا بر اساس همان مستندات متین پور را محاکمه نکردند و اگر مستنداتی وجود داشت باید همان ابتدا مستندات ارائه می شد و سعید هم برمبنای آن مستندات و نه بر مبنای اعترافاتی که تحت فشار شکنجه از وی اخذ شده محاکمه می شد و این در حالی است که ۱۱ متهم دیگر پرونده همگی تبرئه شده اند».
عطیه طاهری وضع جسمی متین پور را بد توصیف می کند و خبر از نگهداری همسرش در بند زندانیان غیرسیاسی و در محیطی توام با بیماریهای عفونی میدهد. به گفته همسر متین پور زندان از لحاظ پزشکی امکاناتی ندارد و بخش عمده ای از درمان همسرش در زندان امکان پذیر نیست و او نیاز به استراحت و فیزیوتراپی دارد.
متین پور فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه تهران است که به دلیل فعالیت هایش در دفاع از هویت آذربایجانی، نوشتن مقالات در وبلاگ شخصی و نشریات آذربایجانی، پیگیری وضعیت فعالان بازداشت شده آذربایجانی و انتقادهای صریح و بی پرده نسبت به آنچه که آنها را سیاستهای نژاد پرستانه و غیرانسانی حکومت ایران علیه آذربایجانیها می دانست مورد خشم حکومت ایران قرار گرفته است. او مقالات بسیاری در زمینه حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها دارد که در نشریات کشور منتشر شده است.
گزارشگران بدون مرز در ۲۱ تیر(۱۲ ژوئیه ۲۰۰۹) و کمیته دفاع از روزنامه نگاران در روز ۲۲ تیر (۱۳ ژوئیه ۲۰۰۹) هر کدام با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن صدور حکم هشت سال زندان برای متین پور، از بازداشت وی ابراز نگرانی کرده و خواهان آزادی وی شده اند.پیش از این نیزسازمان عفو بین الملل، فرانت لاین، انجمن بین المللی قلم طی بیانیه های جداگانه ای از مسئولین حکومت ایران خواسته بودند تا متین پور را بدون قید و شرط آزاد کند.این نهادهها اعلام کرده اند که سعید متین پور زندانی عقیده و وجدان است.
نقض سیستماتیک حقوق انسانی آذربایجانیها در ایران در ماه آگوست سال ۲۰۰۹ همچون ماههای گذشته ادامه داشت و آذربایجانیها در ماه آگوست نیز مورد بازداشتهای خودسرانه و آزار و اذیت قرار گرفتند. فشار بر فعالین دانشجویی آذربایجان در این ماه با ممانعت آنها از ادامه تحصیل ادامه یافت. همچنین نیروهای امنیتی ضمن ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی شرکت کنندگان در این مراسمات را بازداشت و مورد آزار و اذیت قرار دادند. بازداشت شدگان همچنان بدون صدور حکم قضایی به مدت طولانی تحت بازداشت به سر بردند و از حق ملاقات با خانواده و وکیل در مرحله تحقیقات محروم هستند.حکومت ایران از فراهم آوردن امکانات پزشکی در زندان برای زندانیان امتناع کرده و درخواست این زندانیان برای اعطای مرخصی به منظور انجام معالجات پزشکی موثر در خارج از زندان را رد می کند.
ممانعت از اعطای مرخصی به سعید متین پور جهت درمان
وضعیت جسمی سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی در اندرزگاه ۷ بند مالی زندان اوین نگران کننده گزارش می شود. با وجود اینکه وی از بیماریهای متعددی رنج می برد، امکان دسترسی به پزشک ندارد و در وضعیت نامطلوبی نگهداری می شود و مسئولین قضائی ایران از اعطای مرخصی به وی جهت درمان در خارج از زندان امتناع می کنند.
متین پور از ناراحتی های گوارشی بویژه خونریزی معده، کمر درد، بیماری قلبی، بیماری ریه و سرگیجه های شدید رنج می برد که این ناراحتی ها اخیرا تشدید شده است.
این فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی در ۴ خرداد ۸۶ (۲۵ می ۲۰۰۷) و چندین ماه پس از شرکت در کنفرانسی بین المللی در رابطه با حقوق بشر در ترکیه، در شهر زنجان دستگیر و پس از ۹ ماه بازداشت که با شکنجه جسمی و روحی همراه بود به قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
متین پور ۷ ماه از مدت ۹ ماهه بازداشتش رادر سلول انفرادی اداره اطلاعات زنجان و بند ۲۰۹ زندان اوین تهران گذرانده و در این مدت از امکان ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و وکیل محروم بود. وی در این مدت تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار گرفته بود که شکنجه های اعمال شده بر وی در دوران بازداشت باعث شده است که او دچار بیماریهای متعددی شود.
شعبه ۱۵ دادادگاه انقلاب تهران طی جلسه ای غیر علنی در خرداد ۸۷ (ژوئن ۲۰۰۸)بر اساس اعترافاتی که تحت شکنجه از متین پور و دیگر بازداشت شدگان گرفته شده بود وی را به اتهام همکاری با دول خارجی متخاصم و تبلیغ علیه نظام به هشت سال حبس محکوم کرد که این حکم در ۲۹ آبان۸۷ ( ۲۰ نوامبر ۲۰۰۸ ) توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
متین پور ۲۰ تیر ٨٨ (۱۱ ژوئیه ۲۰۰۹) پس از احضار به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران که جهت ارائه پاره ای توضیحات صورت گرفته بود بازداشت و برای اجرای حکم ٨ سال زندان به زندان اوین تهران منتقل شده است.
عطیه طاهری همسر متین پور در رابطه با صدور و اجرای حکم ٨ سال زندان برای همسرش می گوید:«اگر مستنداتی مبنی بر مجرم بودن همسرم در دستگاه قضایی موجود بود چرا همان ابتدا بر اساس همان مستندات متین پور را محاکمه نکردند و اگر مستنداتی وجود داشت باید همان ابتدا مستندات ارائه می شد و سعید هم برمبنای آن مستندات و نه بر مبنای اعترافاتی که تحت فشار شکنجه از وی اخذ شده محاکمه می شد و این در حالی است که ۱۱ متهم دیگر پرونده همگی تبرئه شده اند».
عطیه طاهری وضع جسمی متین پور را بد توصیف می کند و خبر از نگهداری همسرش در بند زندانیان غیرسیاسی و در محیطی توام با بیماریهای عفونی میدهد. به گفته همسر متین پور زندان از لحاظ پزشکی امکاناتی ندارد و بخش عمده ای از درمان همسرش در زندان امکان پذیر نیست و او نیاز به استراحت و فیزیوتراپی دارد.
متین پور فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه تهران است که به دلیل فعالیت هایش در دفاع از هویت آذربایجانی، نوشتن مقالات در وبلاگ شخصی و نشریات آذربایجانی، پیگیری وضعیت فعالان بازداشت شده آذربایجانی و انتقادهای صریح و بی پرده نسبت به آنچه که آنها را سیاستهای نژاد پرستانه و غیرانسانی حکومت ایران علیه آذربایجانیها می دانست مورد خشم حکومت ایران قرار گرفته است. او مقالات بسیاری در زمینه حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها دارد که در نشریات کشور منتشر شده است.
گزارشگران بدون مرز در ۲۱ تیر(۱۲ ژوئیه ۲۰۰۹) و کمیته دفاع از روزنامه نگاران در روز ۲۲ تیر (۱۳ ژوئیه ۲۰۰۹) هر کدام با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن صدور حکم هشت سال زندان برای متین پور، از بازداشت وی ابراز نگرانی کرده و خواهان آزادی وی شده اند.پیش از این نیزسازمان عفو بین الملل، فرانت لاین، انجمن بین المللی قلم طی بیانیه های جداگانه ای از مسئولین حکومت ایران خواسته بودند تا متین پور را بدون قید و شرط آزاد کند.این نهادهها اعلام کرده اند که سعید متین پور زندانی عقیده و وجدان است.
بازداشت طولانی بدون محاکمه و صدور حکم قضایی
مقامات امنیتی و قضائی ایران در سالهای اخیر فعالین آذربایجانی را بازداشت و آنها را بدون محاکمه عادلانه و صدور حکم قضایی به مدت طولانی در بازداشت نگه می دارند.
آیدین ذاکری از فعالین مدنی آذربایجانی در مشگین شهر (خیاو) که روز یکشنبه ۱۰ خرداد ۸۸ ( ۳۱ می ۲۰۰۹) توسط نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شده بودند پس از گذشت بیش از سه ماه از تاریخ دستگیری همچنان در شرایط بلاتکلیفی و بدون محاکمه و صدور حکم در زندان مشگین شهر به سر می برد.
مسئولین قضایی مشگین شهر این فعال آذربایجانی را جهت تکمیل تحقیقات به اداره اطلاعات اردبیل فرستاده بودند که پس از اتمام تحقیقات وی را ابتدا به زندان اردبیل و سپس به زندان مشگین شهر منتقل کرده اند. این فعال مدنی آذربایجانی در مدت بازداشت از حق ملاقات با وکیل محروم بوده است.
به گفته منابع محلی گمان می رود بازداشت ذاکری بدنبال پخش اعلامیه هایی در خصوص حقوق ملی آذربایجانیها در مشگین شهر صورت گرفته باشد.با این حال مراجع قضایی هنوز به پرسشهای خانواده بازداشت شدگان در خصوص اتهام و دلیل بازداشت وی پاسخی نداده اند.
نقی احمدی آذر نویسنده و مورخ آذربایجانی که روز ۱۵ فروردین ۸۸(۴ آوریل ۲۰۰۹) توسط مامورین امنیتی در تبریز دستگیر شده بود پس از گذشت بیش از پنج ماه از بازداشتش، بدون محاکمه همچنان در وضعیت بلاتکلیفی در بند مالی زندان تبریز در بازداشت موقت به سر می برد.
به گفته خانواده احمدی آذر قاضی هاشم زاده از ملاقات خانواده با احمدی آذر ممانعت می کند و آنها بیش از یک ماه است که موفق به دیدار با احمدی آذر نشده اند.
مسئولین قضایی از اعلام اتهام احمدی آذر و دلیل بازداشت وی امتناع می کنند اما منابع محلی احتمال می دهند که بازداشت وی با رفت و آمد و شرکت او در محافل ادبی جمهوری آذربایجان ارتباط داشته باشد.
نقی احمدی آذر مقدم از اعضای هيئت تحريريه روزنامه شمس تبريز بود . اين روزنامه چند سال پيش توقيف شد. اين نويسنده آذربایجانی آثاری مانند «زبان ترکی و تاريخ آذربايجان»، «سلطان محمد و مکتب مينياتور تبريز»، «وقايع مشروطيت» به زبان فارسی و چند کتاب به ترکی تأليف و ترجمه کرده است.
حسن عبداللهی (امید اوغلو) نویسنده و معلم زبان ترکی در تبریز که ۲۲ تير ٨٨ (۱۳ ژوئیه ۲۰۰۹) در منزل شخصی خود از سوی ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت شده بود پس از گذشت حدود دو ماه از زمان دستگیری همچنان در وضعیتی بلاتکلیف در بند مالی زندان تبریز به سر می برد.
اتهام این فعال فرهنگی آذربایجانی تشکیل گروه غیرقانونی جهت بر هم زدن امنیت ملی از طریق تهیه و تکثیر سی دی با خواست حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها عنوان شده است.
مقامات امنیتی و قضائی ایران در سالهای اخیر فعالین آذربایجانی را بازداشت و آنها را بدون محاکمه عادلانه و صدور حکم قضایی به مدت طولانی در بازداشت نگه می دارند.
آیدین ذاکری از فعالین مدنی آذربایجانی در مشگین شهر (خیاو) که روز یکشنبه ۱۰ خرداد ۸۸ ( ۳۱ می ۲۰۰۹) توسط نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شده بودند پس از گذشت بیش از سه ماه از تاریخ دستگیری همچنان در شرایط بلاتکلیفی و بدون محاکمه و صدور حکم در زندان مشگین شهر به سر می برد.
مسئولین قضایی مشگین شهر این فعال آذربایجانی را جهت تکمیل تحقیقات به اداره اطلاعات اردبیل فرستاده بودند که پس از اتمام تحقیقات وی را ابتدا به زندان اردبیل و سپس به زندان مشگین شهر منتقل کرده اند. این فعال مدنی آذربایجانی در مدت بازداشت از حق ملاقات با وکیل محروم بوده است.
به گفته منابع محلی گمان می رود بازداشت ذاکری بدنبال پخش اعلامیه هایی در خصوص حقوق ملی آذربایجانیها در مشگین شهر صورت گرفته باشد.با این حال مراجع قضایی هنوز به پرسشهای خانواده بازداشت شدگان در خصوص اتهام و دلیل بازداشت وی پاسخی نداده اند.
نقی احمدی آذر نویسنده و مورخ آذربایجانی که روز ۱۵ فروردین ۸۸(۴ آوریل ۲۰۰۹) توسط مامورین امنیتی در تبریز دستگیر شده بود پس از گذشت بیش از پنج ماه از بازداشتش، بدون محاکمه همچنان در وضعیت بلاتکلیفی در بند مالی زندان تبریز در بازداشت موقت به سر می برد.
به گفته خانواده احمدی آذر قاضی هاشم زاده از ملاقات خانواده با احمدی آذر ممانعت می کند و آنها بیش از یک ماه است که موفق به دیدار با احمدی آذر نشده اند.
مسئولین قضایی از اعلام اتهام احمدی آذر و دلیل بازداشت وی امتناع می کنند اما منابع محلی احتمال می دهند که بازداشت وی با رفت و آمد و شرکت او در محافل ادبی جمهوری آذربایجان ارتباط داشته باشد.
نقی احمدی آذر مقدم از اعضای هيئت تحريريه روزنامه شمس تبريز بود . اين روزنامه چند سال پيش توقيف شد. اين نويسنده آذربایجانی آثاری مانند «زبان ترکی و تاريخ آذربايجان»، «سلطان محمد و مکتب مينياتور تبريز»، «وقايع مشروطيت» به زبان فارسی و چند کتاب به ترکی تأليف و ترجمه کرده است.
حسن عبداللهی (امید اوغلو) نویسنده و معلم زبان ترکی در تبریز که ۲۲ تير ٨٨ (۱۳ ژوئیه ۲۰۰۹) در منزل شخصی خود از سوی ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت شده بود پس از گذشت حدود دو ماه از زمان دستگیری همچنان در وضعیتی بلاتکلیف در بند مالی زندان تبریز به سر می برد.
اتهام این فعال فرهنگی آذربایجانی تشکیل گروه غیرقانونی جهت بر هم زدن امنیت ملی از طریق تهیه و تکثیر سی دی با خواست حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها عنوان شده است.
اجرای حکم زندان برای یک فعال دانشجویی آذربایجان
فشار بر فعالین دانشجویی آذربایجان در سالهای اخیر به نحو فزاینده ای افزایش یافته است به گونه ای که نشریات و تشکلها و کانونهای دانشجویان آذربایجانی بسته یا محدود شده و فعالین دانشجویی آذربایجان با احکام تعلیق و اخراج از دانشگاه مواجه گشته اند.حکومت ایران اخیرا برای کنترل فعالیتهای دانشجویان آذربایجانی آنها را ستاره دار و از ورود به دانشگاه محروم کرده و آنها را بازداشت و زندانی می کند.
مجید ماکویی دانشجوی کشتی سازی دانشگاه مالک اشتر اصفهان و از فعالین دانشجویی آذربایجان که به یکسال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم شده بود رور ۲۷ مرداد ۸۸ بازداشت و برای اجرای حکم به بند مالی زندان تبریز منتقل شده است.
این فعال دانشجویی آذربایجان در روز ۲۷ مرداد ۸۸ زمانی که برای اخد مدرک تحصیلی خود به دانشگاه مالک اشتر اصفهان رفته بود توسط ماموران اداره اطلاعات اصفهان بازداشت و از اصفهان به بند مالی زندان این شهر منتقل شده بود.
ماکوئی در تابستان ۸۷ به همراه هفت دانشجوی دانشگاه تبریز توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت و پس از نزدیک به سه ماه بازداشت موقت توام با شکنجه به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.
قاضی حملبر رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب تبریزطی حکمی در ۲۰ بهمن ۸۷ این فعال مدنی آذربایجانی را با استناد به ایجاد و اداره وبلاگی به نام « جنبش دانشجویی آذربایجان – آذوح » و به اتهام مشارکت در تشکیل و اداره گروه غیرقانونی جهت بر هم زدن امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم به تحمل یکسال حبس تعزیری و دوسال حبس تعلیقی نموده بود که دادگاه تجدیدنظر در اردیبهشت ۸۸ حکم اولیه را تایید کرد.
پیش از این نیز فراز زهتاب، آیدین خواجه ای و احسان نجفی نسب که در جریان این پرونده به سه سال حبس محکوم شده بودند از ۱۷ و ۱۸ تیر ۸۸ در زندان تبریز مشغول گذراندن دوران محکومیت خود هستند.
محرومیت از تحصیل فعالان دانشجویی آذربایجان
به دنبال اعلام نتایج آزمون فوق لیسانس دانشگاههای دولتی در ایران بهزاد جدی، ابراهیم شهبازی و شهرام شوقی از فعالین دانشجویی آذربایجان که در کنکور ورودی مقطع فوق لیسانس شرکت و رتبه های لازمه را کسب کرده بودند از ورود به دانشگاه محروم شدند.
این افراد از سوی سازمان سنجش آموزش کشور فاقد صلاحیتهای عمومی برای تحصیل در دانشگاههای ایران تشخیص داده شده اند.
علاوه از این مسئولین دانشگاه آزاد تبریز از ثبت نام نوید محمدی فعال دانشجویی آذربایجان و دبیر سیاسی سابق تشکل آرمان این دانشگاه که در مقطع کارشناسی ارشد کامپیوتر در این دانشگاه پذیرفته شده است ممانعت کرده اند.
سال گذشته نیز چندین تن از دانشجویان مدافعان هویت آذربایجانی از جمله ابراهیم رشیدی، قادر کیانی، نادر مهد قره باغ، امین امامی، صمد پاشایی، مهدی حاج محمدی و ناهید بابازاده از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس بازمانده بودند.
محرومیت از ادامه تحصیل دانشجویان آذربایجانی تنها محدود به اعلام نتایج کنکور نمی شود و در هفته های اخیر وحید شیخ بگلو دانشجوی ترم آخر رشته اقتصاد همزمان با دفاع از پایان نامه خود از ادامه تحصیل محروم شده است.همچنین مسئولین دانشگاه آزاد ضمن تماس تلفنی با بهنام تركانپور دانشجوی ترم دوم فوق لیسانس مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات و یونس زارعیون دانشجوی ترم آخر فوق لیسانس علوم سیاسی در دانشگاه آزاد بابلسر، از اعضای سابق شورای مرکزی تشکل آرمان دانشگاه آزاد تبریز با استناد به نامه محرمانه ای که از طرف اداره اطلاعات برای دانشگاه ارسال شده از ادامه تحصیل این افراد جلوگیری کرده اند.در این نامه از مسئولین دانشگاه خواسته شده است تا از ادامه تحصیل این دانشجویان جلوگیری کند.
فشار بر فعالین دانشجویی آذربایجان در سالهای اخیر به نحو فزاینده ای افزایش یافته است به گونه ای که نشریات و تشکلها و کانونهای دانشجویان آذربایجانی بسته یا محدود شده و فعالین دانشجویی آذربایجان با احکام تعلیق و اخراج از دانشگاه مواجه گشته اند.حکومت ایران اخیرا برای کنترل فعالیتهای دانشجویان آذربایجانی آنها را ستاره دار و از ورود به دانشگاه محروم کرده و آنها را بازداشت و زندانی می کند.
مجید ماکویی دانشجوی کشتی سازی دانشگاه مالک اشتر اصفهان و از فعالین دانشجویی آذربایجان که به یکسال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم شده بود رور ۲۷ مرداد ۸۸ بازداشت و برای اجرای حکم به بند مالی زندان تبریز منتقل شده است.
این فعال دانشجویی آذربایجان در روز ۲۷ مرداد ۸۸ زمانی که برای اخد مدرک تحصیلی خود به دانشگاه مالک اشتر اصفهان رفته بود توسط ماموران اداره اطلاعات اصفهان بازداشت و از اصفهان به بند مالی زندان این شهر منتقل شده بود.
ماکوئی در تابستان ۸۷ به همراه هفت دانشجوی دانشگاه تبریز توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت و پس از نزدیک به سه ماه بازداشت موقت توام با شکنجه به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.
قاضی حملبر رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب تبریزطی حکمی در ۲۰ بهمن ۸۷ این فعال مدنی آذربایجانی را با استناد به ایجاد و اداره وبلاگی به نام « جنبش دانشجویی آذربایجان – آذوح » و به اتهام مشارکت در تشکیل و اداره گروه غیرقانونی جهت بر هم زدن امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم به تحمل یکسال حبس تعزیری و دوسال حبس تعلیقی نموده بود که دادگاه تجدیدنظر در اردیبهشت ۸۸ حکم اولیه را تایید کرد.
پیش از این نیز فراز زهتاب، آیدین خواجه ای و احسان نجفی نسب که در جریان این پرونده به سه سال حبس محکوم شده بودند از ۱۷ و ۱۸ تیر ۸۸ در زندان تبریز مشغول گذراندن دوران محکومیت خود هستند.
محرومیت از تحصیل فعالان دانشجویی آذربایجان
به دنبال اعلام نتایج آزمون فوق لیسانس دانشگاههای دولتی در ایران بهزاد جدی، ابراهیم شهبازی و شهرام شوقی از فعالین دانشجویی آذربایجان که در کنکور ورودی مقطع فوق لیسانس شرکت و رتبه های لازمه را کسب کرده بودند از ورود به دانشگاه محروم شدند.
این افراد از سوی سازمان سنجش آموزش کشور فاقد صلاحیتهای عمومی برای تحصیل در دانشگاههای ایران تشخیص داده شده اند.
علاوه از این مسئولین دانشگاه آزاد تبریز از ثبت نام نوید محمدی فعال دانشجویی آذربایجان و دبیر سیاسی سابق تشکل آرمان این دانشگاه که در مقطع کارشناسی ارشد کامپیوتر در این دانشگاه پذیرفته شده است ممانعت کرده اند.
سال گذشته نیز چندین تن از دانشجویان مدافعان هویت آذربایجانی از جمله ابراهیم رشیدی، قادر کیانی، نادر مهد قره باغ، امین امامی، صمد پاشایی، مهدی حاج محمدی و ناهید بابازاده از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس بازمانده بودند.
محرومیت از ادامه تحصیل دانشجویان آذربایجانی تنها محدود به اعلام نتایج کنکور نمی شود و در هفته های اخیر وحید شیخ بگلو دانشجوی ترم آخر رشته اقتصاد همزمان با دفاع از پایان نامه خود از ادامه تحصیل محروم شده است.همچنین مسئولین دانشگاه آزاد ضمن تماس تلفنی با بهنام تركانپور دانشجوی ترم دوم فوق لیسانس مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات و یونس زارعیون دانشجوی ترم آخر فوق لیسانس علوم سیاسی در دانشگاه آزاد بابلسر، از اعضای سابق شورای مرکزی تشکل آرمان دانشگاه آزاد تبریز با استناد به نامه محرمانه ای که از طرف اداره اطلاعات برای دانشگاه ارسال شده از ادامه تحصیل این افراد جلوگیری کرده اند.در این نامه از مسئولین دانشگاه خواسته شده است تا از ادامه تحصیل این دانشجویان جلوگیری کند.
آزادی از زندان
علیرضا فرشی استاد دانشگاه و فعال مدنی آذربایجانی که ۱ خرداد ۸۸ ( ۲۲ می ۲۰۰۹ ) بازداشت شده بود پس از تحمل ۹۵ روز بازداشت موقت روز سه شنبه ٣ شهريور ٨٨(۲۵ آگوست ۲۰۰۹) به قید وثیقه ۷۰ میلون تومانی از زندان تبریز آزاد شده است.
بازداشت این استاد دانشگاه آذربایجانی بدنبال سر دادن شعارهایی در رابطه با حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها در جریان راهپیمایی خانوادگی در ائل گولی تبریز در ۱خرداد ۸۸ ( ۲۲ می ۲۰۰۹ ) صورت گرفته بود.پیش از این نیز مامورین امنیتی سیما دیدار همسر فرشی را به منظور وارد آوردن فشار بر فرشی دستگیر کرده بودند که دیدار پس از تحمل یکماه بازداشت موقت به قید ضمانت پنجاه میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
علیرضا فرشی دو ماه از مدت بازداشت خود را در سلول انفرادی اداره اطلاعات تبریز و یک ماه نیز در بند مالی زندان تبریز در بازداشت بود.اتهام او تبلیغ علیه نظام از طریق تجزیه طلبی و قومیت گرایی عنوان شده است که استنادات قاضی برای این اتهامات، فعالیتهای مدنی وی در زمینه حقوق ملی آذربایجانیها و دفاع از هویت آذربایجانی در دوران دانشجویی و پس از فراغت از تحصیل بوده است.
جعفر آقا محمدی از فعالین دانشجویی آذربایجان روز ۱۸ مرداد ۸۸ (۹ آگوست ۲۰۰۹) پس از تحمل ۲۰ روز بازداشت موقت با سپردن قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات مشگین شهر(خیاو)آزاد شده است.
اتهام آقامحمدی تبلیغ علیه نظام عنوان شده است و دستگیری وی بدنبال پخش پخش گسترده اعلامیه هایی در سطح شهر مشگین شهر (خیاو) در رابطه با حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها و محکومیت فیلم جک گویی انتشار یافته از سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق در خصوص آذربایجانیها صورت گرفته بود.
این فعال دانشجویی روز سه شنبه ٣۰ تير ۱٣٨٨ ( ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۹ ) در منزل دانشجویی خود توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت شده بود و نیروهای امنیتی هنگام بازداشت ضمن تفتیش منزل، کتابها، دست نوشته ها و دیگر اشیای شخصی وی را نیز با خود برده بودند.
بابک حسینی مقدم از فعالین مدنی آذربایجانی در تبریز که در آستانه سالگرد اعتراضات مردمی به چاپ کاریکاتور توهین آمیز بر علیه آذربایجانیها در روزنامه دولتی ایران در اردیبهشت سال ۸۷ ( می ۲۰۰۸ ) دستگیر و توسط قاضی بیات رئیس شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی تبریز به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود روز شنبه ۷ شهریور ۸۸ (۲۸ آگوست ۲۰۰۹ ) پس از تحمل دوران محکومیت از زندان آزاد شده است.
اتهام این فعال آذربایجانی تبلیغ علیه نظام و تجزیه طلبی و قومیت گرایی از طریق پخش اعلامیه دعوت مردم به شرکت در تجمعات مسالمت آمیز سالگرد اعتراضات بر علیه کاریکاتور چاپ شده در روزنامه دولتی ایران بوده است.
احضار به دادگاه
اکبر اعلمی نماینده سابق تبریز در مجلس شورای اسلامی ، روز چهارشنبه ۷ مرداد ۸۸ (۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹) به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار و به شکایت سپاه پاسداران ایران پاسخ گفت.
شکیت سپاه پاسداران از اعلمی مربوط به انجام وظیفه نمایندگی وی در مجلس می شود که در طی آن این نماینده سابق مجلس ضمن طرح سوال از وزیر دفاع ایران در صحن علنی مجلس، از دخالت در سیاست و کشتار و ضرب و جرح عدهای از مردم آذربایجان در جریان حوادث آذربایجان توسط سپاه و بسیج سوال کرده بود. دیگر اتهامات اعلمی توهین به مقدسات در حین سخنرانی وی در زمان نمایندگی مجلس و احضار وزیر کشور و پیگیری پرونده تجاوز چند تن از نزدیکان یکی از مقامات دولتی به یک دختر ۱۸ ساله در تبریز بوده است.
طبق قانون اساسی ایران نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند تعقیب یا توقیف کرد.
بدنبال دیوار نویسی در سطح محلات شهر نقده(سولدوز) با عنوان « آنا دیلینده مدرسه اولمالیدیر هر کسه» و در آستانه بازگشایی مدارس و نزدیک شدن به سالروز اعتراضات آذربایجانیها به ممنوعیت زبان ترکی آذربایجانی در مدارس در یک مهر، ماموران اداره اطلاعات نقده(سولدوز) روز ۵ مرداد ( ۲۶ آگوست ۲۰۰۹) چندین تن از فعالین مدنی آذربایجان در این شهر به نامهای حسين اسدي٬ اسکندر علي ميرزايي و بهنام عبدي را به اداره اطلاعات احضار نموده اند.
هر ساله آذربایجانیها در اعتراض به سیستم تک زبانه آموزشی در ایران مراسماتی را در اولین روز بازگشایی مدارس یرگزار می کنند و از راههای گوناگون اعتراض خود را به ممنوعیت تدریس زبان ترکی آذربایجانی در مدارس اعلام و خواهان حق تحصیل به زبان مادری و رسمی شدن زبان ترکی آذربایجانی می شوند.
ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی
ماموران انتظامی و امنیتی ایران با حمله به مردم در روز پنجشنبه ۱۵ مرداد ۸۸ (نیمه شعبان) ضمن ممانعت از برگزاری مراسم شعرخوانی و آواز و موسیقی و رقص آذربایجانی در قلعه بابک، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و چندین نفر از جمله مصطفي قاسمي، مير موسي ضيا زرگر و رسول ايراني را بازداشت و پس از ۵ روز به قید کفالت از زندان آزاد کردند.
اتهام این افراد تشکیل تجمعات غیر قانونی، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی، تمرد از دستورات پلیس و ارتکاب فعل حرام(رقص آذربایجانی) عنوان شده است.
قلعه بابک در نزدیکی شهر کلیبر در شمال غرب ایران قرار دارد و مقر بابک سردار بزرگ آذربایجان بوده است.
مقامات ایران پیش از این و در سالروز تولد بابک خرمدین (قهرمان ملی آذربایجان) در ۱۱ و ۱۲ تیر ۸۸ ( ۱ و ۲ ژوئیه ۲۰۰۹ ) نیز از برگزاری مراسم بزرگداشت در قلعه بذ (قلعه بابک) جلوگیری کرده بودند و یک هفته پیش از برگزاری این مراسم تمامی راههای دسترسی به این مکان تاریخی را مسدود کرده و در اطراف این قلعه تاریخی اقدام به برگزاری مانورهای نظامی کرده بودند.
در سالهای اخیر برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی با ممانعت شدید مسئولین امنیتی و انتظامی روبرو شده است و آذربایجانیها از حق بزرگداشت قهرمانان ملی و برگزاری مراسمات فرهنگی محرومند به گونه ای که شرکت کنندگان در این مراسمات بازداشت و زندانی می شوند.
علیرضا فرشی استاد دانشگاه و فعال مدنی آذربایجانی که ۱ خرداد ۸۸ ( ۲۲ می ۲۰۰۹ ) بازداشت شده بود پس از تحمل ۹۵ روز بازداشت موقت روز سه شنبه ٣ شهريور ٨٨(۲۵ آگوست ۲۰۰۹) به قید وثیقه ۷۰ میلون تومانی از زندان تبریز آزاد شده است.
بازداشت این استاد دانشگاه آذربایجانی بدنبال سر دادن شعارهایی در رابطه با حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها در جریان راهپیمایی خانوادگی در ائل گولی تبریز در ۱خرداد ۸۸ ( ۲۲ می ۲۰۰۹ ) صورت گرفته بود.پیش از این نیز مامورین امنیتی سیما دیدار همسر فرشی را به منظور وارد آوردن فشار بر فرشی دستگیر کرده بودند که دیدار پس از تحمل یکماه بازداشت موقت به قید ضمانت پنجاه میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
علیرضا فرشی دو ماه از مدت بازداشت خود را در سلول انفرادی اداره اطلاعات تبریز و یک ماه نیز در بند مالی زندان تبریز در بازداشت بود.اتهام او تبلیغ علیه نظام از طریق تجزیه طلبی و قومیت گرایی عنوان شده است که استنادات قاضی برای این اتهامات، فعالیتهای مدنی وی در زمینه حقوق ملی آذربایجانیها و دفاع از هویت آذربایجانی در دوران دانشجویی و پس از فراغت از تحصیل بوده است.
جعفر آقا محمدی از فعالین دانشجویی آذربایجان روز ۱۸ مرداد ۸۸ (۹ آگوست ۲۰۰۹) پس از تحمل ۲۰ روز بازداشت موقت با سپردن قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات مشگین شهر(خیاو)آزاد شده است.
اتهام آقامحمدی تبلیغ علیه نظام عنوان شده است و دستگیری وی بدنبال پخش پخش گسترده اعلامیه هایی در سطح شهر مشگین شهر (خیاو) در رابطه با حقوق ملی و زبانی آذربایجانیها و محکومیت فیلم جک گویی انتشار یافته از سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق در خصوص آذربایجانیها صورت گرفته بود.
این فعال دانشجویی روز سه شنبه ٣۰ تير ۱٣٨٨ ( ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۹ ) در منزل دانشجویی خود توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت شده بود و نیروهای امنیتی هنگام بازداشت ضمن تفتیش منزل، کتابها، دست نوشته ها و دیگر اشیای شخصی وی را نیز با خود برده بودند.
بابک حسینی مقدم از فعالین مدنی آذربایجانی در تبریز که در آستانه سالگرد اعتراضات مردمی به چاپ کاریکاتور توهین آمیز بر علیه آذربایجانیها در روزنامه دولتی ایران در اردیبهشت سال ۸۷ ( می ۲۰۰۸ ) دستگیر و توسط قاضی بیات رئیس شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی تبریز به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود روز شنبه ۷ شهریور ۸۸ (۲۸ آگوست ۲۰۰۹ ) پس از تحمل دوران محکومیت از زندان آزاد شده است.
اتهام این فعال آذربایجانی تبلیغ علیه نظام و تجزیه طلبی و قومیت گرایی از طریق پخش اعلامیه دعوت مردم به شرکت در تجمعات مسالمت آمیز سالگرد اعتراضات بر علیه کاریکاتور چاپ شده در روزنامه دولتی ایران بوده است.
احضار به دادگاه
اکبر اعلمی نماینده سابق تبریز در مجلس شورای اسلامی ، روز چهارشنبه ۷ مرداد ۸۸ (۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹) به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار و به شکایت سپاه پاسداران ایران پاسخ گفت.
شکیت سپاه پاسداران از اعلمی مربوط به انجام وظیفه نمایندگی وی در مجلس می شود که در طی آن این نماینده سابق مجلس ضمن طرح سوال از وزیر دفاع ایران در صحن علنی مجلس، از دخالت در سیاست و کشتار و ضرب و جرح عدهای از مردم آذربایجان در جریان حوادث آذربایجان توسط سپاه و بسیج سوال کرده بود. دیگر اتهامات اعلمی توهین به مقدسات در حین سخنرانی وی در زمان نمایندگی مجلس و احضار وزیر کشور و پیگیری پرونده تجاوز چند تن از نزدیکان یکی از مقامات دولتی به یک دختر ۱۸ ساله در تبریز بوده است.
طبق قانون اساسی ایران نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند تعقیب یا توقیف کرد.
بدنبال دیوار نویسی در سطح محلات شهر نقده(سولدوز) با عنوان « آنا دیلینده مدرسه اولمالیدیر هر کسه» و در آستانه بازگشایی مدارس و نزدیک شدن به سالروز اعتراضات آذربایجانیها به ممنوعیت زبان ترکی آذربایجانی در مدارس در یک مهر، ماموران اداره اطلاعات نقده(سولدوز) روز ۵ مرداد ( ۲۶ آگوست ۲۰۰۹) چندین تن از فعالین مدنی آذربایجان در این شهر به نامهای حسين اسدي٬ اسکندر علي ميرزايي و بهنام عبدي را به اداره اطلاعات احضار نموده اند.
هر ساله آذربایجانیها در اعتراض به سیستم تک زبانه آموزشی در ایران مراسماتی را در اولین روز بازگشایی مدارس یرگزار می کنند و از راههای گوناگون اعتراض خود را به ممنوعیت تدریس زبان ترکی آذربایجانی در مدارس اعلام و خواهان حق تحصیل به زبان مادری و رسمی شدن زبان ترکی آذربایجانی می شوند.
ممانعت از برگزاری مراسمات فرهنگی
ماموران انتظامی و امنیتی ایران با حمله به مردم در روز پنجشنبه ۱۵ مرداد ۸۸ (نیمه شعبان) ضمن ممانعت از برگزاری مراسم شعرخوانی و آواز و موسیقی و رقص آذربایجانی در قلعه بابک، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و چندین نفر از جمله مصطفي قاسمي، مير موسي ضيا زرگر و رسول ايراني را بازداشت و پس از ۵ روز به قید کفالت از زندان آزاد کردند.
اتهام این افراد تشکیل تجمعات غیر قانونی، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی، تمرد از دستورات پلیس و ارتکاب فعل حرام(رقص آذربایجانی) عنوان شده است.
قلعه بابک در نزدیکی شهر کلیبر در شمال غرب ایران قرار دارد و مقر بابک سردار بزرگ آذربایجان بوده است.
مقامات ایران پیش از این و در سالروز تولد بابک خرمدین (قهرمان ملی آذربایجان) در ۱۱ و ۱۲ تیر ۸۸ ( ۱ و ۲ ژوئیه ۲۰۰۹ ) نیز از برگزاری مراسم بزرگداشت در قلعه بذ (قلعه بابک) جلوگیری کرده بودند و یک هفته پیش از برگزاری این مراسم تمامی راههای دسترسی به این مکان تاریخی را مسدود کرده و در اطراف این قلعه تاریخی اقدام به برگزاری مانورهای نظامی کرده بودند.
در سالهای اخیر برگزاری مراسمات فرهنگی آذربایجانی با ممانعت شدید مسئولین امنیتی و انتظامی روبرو شده است و آذربایجانیها از حق بزرگداشت قهرمانان ملی و برگزاری مراسمات فرهنگی محرومند به گونه ای که شرکت کنندگان در این مراسمات بازداشت و زندانی می شوند.
*****
فردا نمایش مدرنترین سامانه پدافند موشکی رژیم
خبرگزاری حکومتی فارس: مدرنترين سامانه پدافند زمين به هواي ايران، فردا در رژه 31 شهريورماه به نمايش درخواهد آمد.سردار ذبيح الله نامور رئيس ستاد برگزاري رژه 31 شهريورماه با اشاره به نمايش اقتدار نيروهاي مسلح در سالروز آغاز جنگ ايران و عراق، از شركت 65 گروهان پياده به عنوان يگانهاي نمونه نيروهاي مسلح در اين رژه خبر داد و افزود: اين مراسم از ساعت 8 صبح فردا سهشنبه در ضلع شمالي حرم مطهر امام (ره) آغاز خواهد شد.وي حضور پر شكوه يگانهاي محمول و رژه جنگنده- بمب افكنهاي نيروي هوايي ارتش (در صورت مساعد بودن هوا) را از ديگر ويژگي هاي رژه 31 شهريور نام برد و افزود: حضور موشكهاي خانواده شهاب شامل شهاب 1، 2 و 3 و موشك مدرن سجيل در كنار ديگر دستاوردهاي موشكي نيروهاي مسلح، از خصوصيات اين نمايش اقتدار خواهد بود.سردار نامور يادآور شد: امسال نيز نگاه و هدف اصلي رژه، معرفي دستاوردهاي بومي نيروهاي مسلح است.همچنين مدرنترين سامانه پدافند موشكي زمين به هواي جمهوري اسلامي نيز براي اولين بار در اين رژه به نمايش در خواهد آمد.
خبرگزاری حکومتی فارس: مدرنترين سامانه پدافند زمين به هواي ايران، فردا در رژه 31 شهريورماه به نمايش درخواهد آمد.سردار ذبيح الله نامور رئيس ستاد برگزاري رژه 31 شهريورماه با اشاره به نمايش اقتدار نيروهاي مسلح در سالروز آغاز جنگ ايران و عراق، از شركت 65 گروهان پياده به عنوان يگانهاي نمونه نيروهاي مسلح در اين رژه خبر داد و افزود: اين مراسم از ساعت 8 صبح فردا سهشنبه در ضلع شمالي حرم مطهر امام (ره) آغاز خواهد شد.وي حضور پر شكوه يگانهاي محمول و رژه جنگنده- بمب افكنهاي نيروي هوايي ارتش (در صورت مساعد بودن هوا) را از ديگر ويژگي هاي رژه 31 شهريور نام برد و افزود: حضور موشكهاي خانواده شهاب شامل شهاب 1، 2 و 3 و موشك مدرن سجيل در كنار ديگر دستاوردهاي موشكي نيروهاي مسلح، از خصوصيات اين نمايش اقتدار خواهد بود.سردار نامور يادآور شد: امسال نيز نگاه و هدف اصلي رژه، معرفي دستاوردهاي بومي نيروهاي مسلح است.همچنين مدرنترين سامانه پدافند موشكي زمين به هواي جمهوري اسلامي نيز براي اولين بار در اين رژه به نمايش در خواهد آمد.
*****
ازمیان ایمیل های دریافتی:
شاهکار دوستان احمدی نژاد در آمریکا
حسن داعی
http://www.iranianlobby.com/
در آستانه سفر احمدی نژاد به نیویورک، موسسه آمریکائی معروف و با نفوذ WorldPublicOpinion.org نتیجه آخرین نظر سنجی خود از مردم ایران را منتشر نمود. به ادعای این موسسه، 81 در صد از سوال شوندگان گفته اند که احمدی نژاد رئیس جمهور مشروع ایران است. اکثریت افراد گفته اند که انتخاب ولی فقیه با اصول دموکراسی مطابقت دارد و 60 اظهار داشته اند که با افزایش قدرت ولی فقیه موافقند.1-2
نتایج این نظرسنجی که به گفته مسئولان موسسه مزبور به شیوه ای کاملا علمی انجام شده، بیشتر به یک معجزه از نوع هاله نور شبیه است. این نظرسنجی که یک توهین آشکار به شعور و حیثیت ایرانیان است، توسط موسسه ای انجام میشود که در گذشته نیز چنین شاهکارهای "علمی" را در اختیار صاحب نظران قرار داده بود. معمولا اینگونه اقدامات که بیشتر برای فریب افکار عمومی است در مقاطعی انجام میشود که رژیم ایران در انزوا قرار گرفته و بیم آن میرود که دولت آمریکا سیاست مماشات گرایانه خود در مقابل حاکمان تهران را تغییر دهد. در نمونه های قبلی، بودجه این نظرسنجی ها توسط بنیاد راکفلر تأمین میشد ولی این بار منبع مالی موسسه آشکار نیست.
به نکات اصلی این نظر سنجی اخیر نگاه کنیم. هموطنان می توانند با دنبال کردن لینک مربوطه، گزارش کامل آنرا مطالعه فرمایند: 1-2
اکثریت سوال شوندگان گفته اند که به احمدی نژاد رآی داده اند و اگر انتخابات دوباره برگزار شود، باز هم به او رأی میدهند. 80 درصد اظهار داشته اند که احمدی نژاد آدم منصف و درستی است. 50 درصد گفته اند که وی خیلی با انصاف و درست است. اکثریت افراد معتقدند که به سیستم انتخاباتی در ایران و نتایج اعلام شده اعتماد میکنند. 80 درصد از افراد معتفدند که پروسه انتخاباتی در ایران رضایت بخش است.
اکثریت پاسخ دهندگان گفته اند که آزادیهای مدنی در چهار سال گذشته بیشتر شده است. اکثر افراد گفته اند که از دولت کنونی حمایت میکنند. 90 درصد از افراد از سیستم حکومت ایران رضایت دارند. 60 درصد از پاسخ دهندگان موافق این هستند که یک نهاد متشکل از فقها (شورای نگهبان) بر قوانین مملکتی نظارت کرده و در صورت لزوم بتوانند قوانین را باطل کند.
اکثر افراد گفته اند که نحوه انتخاب رهبر (ولی فقیه) با اصول دموکراسی مطابقت دارد و 60 درصد اظهار داشته اند که با اضافه کردن قدرت ولی فقیه موافقند. اکثریت قابل توجهی از افراد گفته اند که در ایران می توان بدون واهمه از مجازات و اذیت و آزار، عقاید خود را آزادانه بیان کرد. اکثریت افراد گفته اند که دولت بایستی حق این را داشته باشد که از انتشار اخباریکه باعث تزلزل در نظام میشود جلوگیری کند.
همانطور که گفته شد، این اولین بار نیست که موسسه مزبور دست به انتشار چنین نظرسنجی های آخوند پسند میزند. در آغاز سال 2007 و در حالیکه شورای امنیت سازمان ملل و دولت آمریکا بدنبال افزایش تحریم ها علیه حکومت آخوندی بودند، این موسسه با برگزاری یک شوی مطبوعاتی که تریتا پارسی و دو تن از متحدان وی بنامهای ویلیام میلر و ژوزف سیسریونه در آن شرکت داشتند به اطلاع همگان رساند که مردم ایران بجای نارضایتی از جمهوری اسلامی، بیشتر از آمریکا و دولت آمریکا متنفرند. 4-3
برطبق آن نظرسنجی 70 درصد از سوال شوندگان گفته بودند که در ایران به حقوق بشر احترام گذاشته میشود، 61 درصد از آنان نظر مثبتی به نقش سوریه در جهان داشتند. این نظر مثبت در باره حزب الله 75 درصد، شیخ نصر الله 56 درصد، حماس 56 درصد، مقتدا صدر 58 درصد بود. بر طبق این نظرسنجی "علمی" 91 درصد از ایرانیان گفته بودند که داشتن چرخه سوخت اتمی برای ایران حیاتی است و اکثریت قاطع سوال شوندگان از برنامه هسته ای رژیم آخوندی دفاع کرده بودند.
با مطالعه این دو نظر سنجی می توان با برخی از دوستان وفادار رژیم آخوندی در آمریکا و تلاش های آنان برای سر پا نگاه داشتن این حکومت قرون وسطائی آشنا گردید.
یادداشت ها
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/pdf/sep09/IranUS_Sep09_rpt.pdf
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/brmiddleeastnafricara/639.php?nid=&id=&pnt=639&lb
http://www.sfcg.org/sfcg/sfcg_new_publicop.html http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/brmiddleeastnafricara/312.php
حسن داعی
http://www.iranianlobby.com/
در آستانه سفر احمدی نژاد به نیویورک، موسسه آمریکائی معروف و با نفوذ WorldPublicOpinion.org نتیجه آخرین نظر سنجی خود از مردم ایران را منتشر نمود. به ادعای این موسسه، 81 در صد از سوال شوندگان گفته اند که احمدی نژاد رئیس جمهور مشروع ایران است. اکثریت افراد گفته اند که انتخاب ولی فقیه با اصول دموکراسی مطابقت دارد و 60 اظهار داشته اند که با افزایش قدرت ولی فقیه موافقند.1-2
نتایج این نظرسنجی که به گفته مسئولان موسسه مزبور به شیوه ای کاملا علمی انجام شده، بیشتر به یک معجزه از نوع هاله نور شبیه است. این نظرسنجی که یک توهین آشکار به شعور و حیثیت ایرانیان است، توسط موسسه ای انجام میشود که در گذشته نیز چنین شاهکارهای "علمی" را در اختیار صاحب نظران قرار داده بود. معمولا اینگونه اقدامات که بیشتر برای فریب افکار عمومی است در مقاطعی انجام میشود که رژیم ایران در انزوا قرار گرفته و بیم آن میرود که دولت آمریکا سیاست مماشات گرایانه خود در مقابل حاکمان تهران را تغییر دهد. در نمونه های قبلی، بودجه این نظرسنجی ها توسط بنیاد راکفلر تأمین میشد ولی این بار منبع مالی موسسه آشکار نیست.
به نکات اصلی این نظر سنجی اخیر نگاه کنیم. هموطنان می توانند با دنبال کردن لینک مربوطه، گزارش کامل آنرا مطالعه فرمایند: 1-2
اکثریت سوال شوندگان گفته اند که به احمدی نژاد رآی داده اند و اگر انتخابات دوباره برگزار شود، باز هم به او رأی میدهند. 80 درصد اظهار داشته اند که احمدی نژاد آدم منصف و درستی است. 50 درصد گفته اند که وی خیلی با انصاف و درست است. اکثریت افراد معتقدند که به سیستم انتخاباتی در ایران و نتایج اعلام شده اعتماد میکنند. 80 درصد از افراد معتفدند که پروسه انتخاباتی در ایران رضایت بخش است.
اکثریت پاسخ دهندگان گفته اند که آزادیهای مدنی در چهار سال گذشته بیشتر شده است. اکثر افراد گفته اند که از دولت کنونی حمایت میکنند. 90 درصد از افراد از سیستم حکومت ایران رضایت دارند. 60 درصد از پاسخ دهندگان موافق این هستند که یک نهاد متشکل از فقها (شورای نگهبان) بر قوانین مملکتی نظارت کرده و در صورت لزوم بتوانند قوانین را باطل کند.
اکثر افراد گفته اند که نحوه انتخاب رهبر (ولی فقیه) با اصول دموکراسی مطابقت دارد و 60 درصد اظهار داشته اند که با اضافه کردن قدرت ولی فقیه موافقند. اکثریت قابل توجهی از افراد گفته اند که در ایران می توان بدون واهمه از مجازات و اذیت و آزار، عقاید خود را آزادانه بیان کرد. اکثریت افراد گفته اند که دولت بایستی حق این را داشته باشد که از انتشار اخباریکه باعث تزلزل در نظام میشود جلوگیری کند.
همانطور که گفته شد، این اولین بار نیست که موسسه مزبور دست به انتشار چنین نظرسنجی های آخوند پسند میزند. در آغاز سال 2007 و در حالیکه شورای امنیت سازمان ملل و دولت آمریکا بدنبال افزایش تحریم ها علیه حکومت آخوندی بودند، این موسسه با برگزاری یک شوی مطبوعاتی که تریتا پارسی و دو تن از متحدان وی بنامهای ویلیام میلر و ژوزف سیسریونه در آن شرکت داشتند به اطلاع همگان رساند که مردم ایران بجای نارضایتی از جمهوری اسلامی، بیشتر از آمریکا و دولت آمریکا متنفرند. 4-3
برطبق آن نظرسنجی 70 درصد از سوال شوندگان گفته بودند که در ایران به حقوق بشر احترام گذاشته میشود، 61 درصد از آنان نظر مثبتی به نقش سوریه در جهان داشتند. این نظر مثبت در باره حزب الله 75 درصد، شیخ نصر الله 56 درصد، حماس 56 درصد، مقتدا صدر 58 درصد بود. بر طبق این نظرسنجی "علمی" 91 درصد از ایرانیان گفته بودند که داشتن چرخه سوخت اتمی برای ایران حیاتی است و اکثریت قاطع سوال شوندگان از برنامه هسته ای رژیم آخوندی دفاع کرده بودند.
با مطالعه این دو نظر سنجی می توان با برخی از دوستان وفادار رژیم آخوندی در آمریکا و تلاش های آنان برای سر پا نگاه داشتن این حکومت قرون وسطائی آشنا گردید.
یادداشت ها
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/pdf/sep09/IranUS_Sep09_rpt.pdf
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/brmiddleeastnafricara/639.php?nid=&id=&pnt=639&lb
http://www.sfcg.org/sfcg/sfcg_new_publicop.html http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/brmiddleeastnafricara/312.php
*****
رسوايی کهریزک؛ احتمال برکناری "رادان"
سایت حکومتی جهان نیوز: برخي از خانواده ها از اين نگران هستند كه نكند پرونده كهريزك به سرنوشت كوي دانشگاه تهران كه ابتدا با شيب تند از سوي مسئولان پيگيري شد، اما در نهايت سنگينترين حكمي كه براي عوامل دخيل در آن صادر كردند، دزديدن يك ريش تراش توسط يك سرباز جزء بود، مبتلا شود. در حاليكه رهبر انقلاب حادثه كهريزك را جنايت و بر لزوم برخورد با عاملان اصلي آن تأكيد دارند، برخي مقامات انتظامي و قضايي آن را حادثه دانسته و ناشي از تخلف نيروهاي خودسر بر ميشمرند. آنهم در شرايطي كه اختيارات رهبري در مورد نيروي انتظامي به وزير كشور كه رييس شوراي امنيت كشور نيز هست تفويض شده است. آمران و كساني كه در اين موضوع مقصر شناخته شدهاند در ردههاي درجه دار، استوار، ستوان، سروان و سرهنگ هستند در حاليكه انتظار مردم برخورد با همه كساني است كه در وقوع اين ماجرا مشاركت يا مسئوليت داشتهاند. برخي پيشبينيها حكايت از آن دارد كه ممكن است سردار «ر» (پاسدار رادان) نيز بهزودي سمت خود را به ديگري واگذار كند. با توجه به اينكه پس از ماجراي كهريزك و رياست آيتا... آملي لاريجاني دادستان تهران نيز از سمت خود كنار گذاشته شد، اين سؤال مطرح ميشود كه آيا صرف جابهجايي و تغيير پست و عناوين براي افرادي كه در اين ماجرا دخيل بودند كار درستي است و ميتوان با اين شيوه افكار عمومي را اقناع كرد؟
*****
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
موجآفرینیهای سبز مخصوص روز عید فطر
امروز به فتوای اکثریت قریب به اتفاق علماء عظام قم و نجف، عید سعید فطر شیعیان است. دیروز آخرین سفره افطار بسیاری از خانوادههای شهدا و اسرای جنبش سبز برای سیامین روز بدون عزیزانشان پهن شد و دستهای دعای میلیونها ایرانی برای آزادسازی اسرا، شادی روح شهدا و ریشهکن شدن ظلم به سوی آسمان دراز شد. اقتدارگرایان با بسیج رسانههای ضدملی خود، عید فطر را یک روز جلوتر و بدون در نظر گرفتن فتوای بسیاری از علمای عظام شیعه ساکن قم و نجف در حالی در بوق و کرنا کردند که در خانه بسیاری از ایرانیان، هنوز سفرههای افطار و سحر پهن بود. این عملکرد تنها یک معنا میتوانست داشته باشد آن هم اینکه نه تنها رای ملت و جان و آبروی مردم برای صاحبان قدرت اهمیتی ندارد بلکه حتی نظر دهها تن از برجستهترین علمای دین و فقها نیز نزد این افراد از اهمیت ساقط است.
آنچه در این بین بیش از هر چیز حائز اهمیت است، گرامی داشتن امروز ، دوشنبه، به عنوان عید فطر حقیقی ماست که پس از سی روز دعا و نیایش به درگاه خداوند متعال و تناول از خوان کرم او، سر به سجده میبریم و لطف و کرم و بخشایندگی او را سپاس میگوییم.
همانطور که همه مطلعند، نماز روز عید فطر که قرار بود در بیت معظم آیتالله منتظری اقامه شود به دلیل تشدید تهدیدها و فشارها بر ایشان، لغو گردید. فردا نماز عید فطر را مومنان سبزاندیش دسته دسته همراه با خویشاوندان، بستگان و آشنایان خود در منازل خود برپا خواهند داشت و پس از برگزاری نماز عید فطر از آنجایی که صداو سیمای دولت کودتا مدتهاست از ارزش خبررسانی و حتی برگزاری مراسم سوگ و سرور هم در نظر بسیاری از هموطنانمان ساقط شده است و نیز از آنجایی که هر کدام از ما بدل به رسانه این جنبش سبز شدهایم، فردا با اطلاعرسانی به یکدیگر در امور خیر زیر همگام با هم پیشقدم خواهیم شد و شادمانیمان را در روز عید فطر با بازماندگان شهدای جبنش سبز و خانواده های اسرای دربند قسمت خواهیم کرد. برنامههای موجآفرینی مخصوص روز عید فطر سبز به شرح زیر است.
موج آفرینی اول: به همراه دوستان و آشنایان خود به دیدار خانوادههای شهدای جنبش سبز و نیز اسیران دربند خواهیم رفت. ما سبزها مدتهاست تصمیم گرفتهایم در سوگ و شادی یکدیگر شریک شویم. فردا هم روز شادی ماست و نباید خانوادههای داغدیده و نیز عزیزانی که اسیر دربند دارند، جای خالی آنها را در کنار خود احساس کنند. برای همین، به دیدار آنان خواهیم رفت و نخواهیم گذاشت تلخی جای خالی عزیزانشان را در روز عید فطر بیشتر احساس کنند. برای این کار لازم نیست بسیج عمومی و سازماندهی خاصی صورت گیرد. حتما هر یک از شما در همسایگی خود و یا دوستان و بستگانتان کسی را میشناسید که به نحوی در حوادث بعد از کودتای ۲۲ خرداد آسیب دیده باشد. کافی است زنگ خانه آنها را بزنید و عید را تبریک بگویید. همین که احساس کنند از یاد نرفته اند و در خاطر مردم زنده هستند از هر تبریک و شادباشی برایشان ارزشمندتر است.موجآفرینی دوم: تجربه شهرپیمایی سبزها در شب نیمه شعبان، آنطور که گزارشهایش به ما رسیده و دیده و شنیدهایم، تجربه بسیاری موفقی بوده است. اکنون نیاز به فرصتی داریم که فصلی تازه را در حضور اجتماعی سبزها تدارک ببینیم و بعدازظهر عید فطر یک شهرپیمایی شاد دیگر را رقم بزنیم. نیازی به سر دادن شعار هم نیست. همین که پارچههای سبز شما در باد به رقص درآیند، به دست کودکانتان بادبادکهای سبز بدهید و انگشتتان را به علامت پیروزی به یکدیگر نشان دهید و شادی خود را به یکدیگر ابراز کنید شهر خودبخود از آن ما خواهد شد. (در عصر عید فطر، علاوه بر لباس سبز، میتوانید با روبانهای سبز، رنگهای موقتی سبز (مخصوص ماشین) و پوسترهای سبز منقوش به عکس میرحسین موسوی (سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی) ماشینهای خود را تزیین کنید. همچنین میتوانید از پرچمها و سربندهای سبزرنگ با شعارهای مذهبی هم در این ایام استفاده کنید.موجآفرینی سوم: نزدیک به صد روز از حبس عزیزترین و صدیقترین یاران این جنبش میگذرد. آن عزیزان یک ماه کامل را در سلولهایشان روزه گرفتند و بر سر سفره افطار و سحر خود و در حسرت بودن در کنار عزیزانشان نشستند. حال وقت آن است که در روز عید فطر برای پاسداشت این استقامت سی روزه در غروب روز عید فطر و همزمان با نماز مغرب و عشا با شاخهگلی به عید دیدنی اسرای جنبش برویم. بی شک ماموران اجازه ورود و دیدار با آنان را فراهم نخواهند کرد اما همین که ندای الله اکبر ما از دیوارهای بلند اوین بگذرد و به گوش آن عزیزان برسد، میفهمند که این بیرون همه به یادشان هستند و روز عید جای خالیشان بیش از هر وقت دیگری احساس میشود. هدف ما فقط حضوری آرام است برای یادآوری این نکته به خانوادههای این عزیزان که تنها نیستند و تا روز آزادی مردم در کنارشان حضور خواهند داشت.
در شرایطی که درهای رسانه ضد ملی برملت بسته شده است باید از هر گونه ابزاری برای اطلاعرسانی درباره موجآفرینیهای روز عید فطر استفاده کنیم. قبلا هم گفته بودیم که در اینگونه مواقع بهتر است تحریم پیامک را بشکنیم و اطلاع رسانی کنیم و نوشته بودیم که درخواستهای متعددی به «موج سبز آزادی» رسیده است، مبنی بر اینکه از سبزها بخواهیم به تحریم پیامک پایان دهند و این فرصت مهم برای همگانی کردن فعالیتهای اعتراضی به دولت را از دست ندهند. از این رو از همه سبزها دعوت میکنیم برای اطلاعرسانی درباره موجآفرینیهای روز عید فطر تحریم پیامک را بشکنند و برای شهرپیمایی سبز عصر عید فطر، بازید از خانواده شهدا و اسرای جنبش، و حضور در برابر اوین برای عیددیدنی از اسرای جنبش که همگی امروز انجام خواهد شد، از پیامک استفاده کنند.
موجآفرینیهای سبز مخصوص روز عید فطر
امروز به فتوای اکثریت قریب به اتفاق علماء عظام قم و نجف، عید سعید فطر شیعیان است. دیروز آخرین سفره افطار بسیاری از خانوادههای شهدا و اسرای جنبش سبز برای سیامین روز بدون عزیزانشان پهن شد و دستهای دعای میلیونها ایرانی برای آزادسازی اسرا، شادی روح شهدا و ریشهکن شدن ظلم به سوی آسمان دراز شد. اقتدارگرایان با بسیج رسانههای ضدملی خود، عید فطر را یک روز جلوتر و بدون در نظر گرفتن فتوای بسیاری از علمای عظام شیعه ساکن قم و نجف در حالی در بوق و کرنا کردند که در خانه بسیاری از ایرانیان، هنوز سفرههای افطار و سحر پهن بود. این عملکرد تنها یک معنا میتوانست داشته باشد آن هم اینکه نه تنها رای ملت و جان و آبروی مردم برای صاحبان قدرت اهمیتی ندارد بلکه حتی نظر دهها تن از برجستهترین علمای دین و فقها نیز نزد این افراد از اهمیت ساقط است.
آنچه در این بین بیش از هر چیز حائز اهمیت است، گرامی داشتن امروز ، دوشنبه، به عنوان عید فطر حقیقی ماست که پس از سی روز دعا و نیایش به درگاه خداوند متعال و تناول از خوان کرم او، سر به سجده میبریم و لطف و کرم و بخشایندگی او را سپاس میگوییم.
همانطور که همه مطلعند، نماز روز عید فطر که قرار بود در بیت معظم آیتالله منتظری اقامه شود به دلیل تشدید تهدیدها و فشارها بر ایشان، لغو گردید. فردا نماز عید فطر را مومنان سبزاندیش دسته دسته همراه با خویشاوندان، بستگان و آشنایان خود در منازل خود برپا خواهند داشت و پس از برگزاری نماز عید فطر از آنجایی که صداو سیمای دولت کودتا مدتهاست از ارزش خبررسانی و حتی برگزاری مراسم سوگ و سرور هم در نظر بسیاری از هموطنانمان ساقط شده است و نیز از آنجایی که هر کدام از ما بدل به رسانه این جنبش سبز شدهایم، فردا با اطلاعرسانی به یکدیگر در امور خیر زیر همگام با هم پیشقدم خواهیم شد و شادمانیمان را در روز عید فطر با بازماندگان شهدای جبنش سبز و خانواده های اسرای دربند قسمت خواهیم کرد. برنامههای موجآفرینی مخصوص روز عید فطر سبز به شرح زیر است.
موج آفرینی اول: به همراه دوستان و آشنایان خود به دیدار خانوادههای شهدای جنبش سبز و نیز اسیران دربند خواهیم رفت. ما سبزها مدتهاست تصمیم گرفتهایم در سوگ و شادی یکدیگر شریک شویم. فردا هم روز شادی ماست و نباید خانوادههای داغدیده و نیز عزیزانی که اسیر دربند دارند، جای خالی آنها را در کنار خود احساس کنند. برای همین، به دیدار آنان خواهیم رفت و نخواهیم گذاشت تلخی جای خالی عزیزانشان را در روز عید فطر بیشتر احساس کنند. برای این کار لازم نیست بسیج عمومی و سازماندهی خاصی صورت گیرد. حتما هر یک از شما در همسایگی خود و یا دوستان و بستگانتان کسی را میشناسید که به نحوی در حوادث بعد از کودتای ۲۲ خرداد آسیب دیده باشد. کافی است زنگ خانه آنها را بزنید و عید را تبریک بگویید. همین که احساس کنند از یاد نرفته اند و در خاطر مردم زنده هستند از هر تبریک و شادباشی برایشان ارزشمندتر است.موجآفرینی دوم: تجربه شهرپیمایی سبزها در شب نیمه شعبان، آنطور که گزارشهایش به ما رسیده و دیده و شنیدهایم، تجربه بسیاری موفقی بوده است. اکنون نیاز به فرصتی داریم که فصلی تازه را در حضور اجتماعی سبزها تدارک ببینیم و بعدازظهر عید فطر یک شهرپیمایی شاد دیگر را رقم بزنیم. نیازی به سر دادن شعار هم نیست. همین که پارچههای سبز شما در باد به رقص درآیند، به دست کودکانتان بادبادکهای سبز بدهید و انگشتتان را به علامت پیروزی به یکدیگر نشان دهید و شادی خود را به یکدیگر ابراز کنید شهر خودبخود از آن ما خواهد شد. (در عصر عید فطر، علاوه بر لباس سبز، میتوانید با روبانهای سبز، رنگهای موقتی سبز (مخصوص ماشین) و پوسترهای سبز منقوش به عکس میرحسین موسوی (سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی) ماشینهای خود را تزیین کنید. همچنین میتوانید از پرچمها و سربندهای سبزرنگ با شعارهای مذهبی هم در این ایام استفاده کنید.موجآفرینی سوم: نزدیک به صد روز از حبس عزیزترین و صدیقترین یاران این جنبش میگذرد. آن عزیزان یک ماه کامل را در سلولهایشان روزه گرفتند و بر سر سفره افطار و سحر خود و در حسرت بودن در کنار عزیزانشان نشستند. حال وقت آن است که در روز عید فطر برای پاسداشت این استقامت سی روزه در غروب روز عید فطر و همزمان با نماز مغرب و عشا با شاخهگلی به عید دیدنی اسرای جنبش برویم. بی شک ماموران اجازه ورود و دیدار با آنان را فراهم نخواهند کرد اما همین که ندای الله اکبر ما از دیوارهای بلند اوین بگذرد و به گوش آن عزیزان برسد، میفهمند که این بیرون همه به یادشان هستند و روز عید جای خالیشان بیش از هر وقت دیگری احساس میشود. هدف ما فقط حضوری آرام است برای یادآوری این نکته به خانوادههای این عزیزان که تنها نیستند و تا روز آزادی مردم در کنارشان حضور خواهند داشت.
در شرایطی که درهای رسانه ضد ملی برملت بسته شده است باید از هر گونه ابزاری برای اطلاعرسانی درباره موجآفرینیهای روز عید فطر استفاده کنیم. قبلا هم گفته بودیم که در اینگونه مواقع بهتر است تحریم پیامک را بشکنیم و اطلاع رسانی کنیم و نوشته بودیم که درخواستهای متعددی به «موج سبز آزادی» رسیده است، مبنی بر اینکه از سبزها بخواهیم به تحریم پیامک پایان دهند و این فرصت مهم برای همگانی کردن فعالیتهای اعتراضی به دولت را از دست ندهند. از این رو از همه سبزها دعوت میکنیم برای اطلاعرسانی درباره موجآفرینیهای روز عید فطر تحریم پیامک را بشکنند و برای شهرپیمایی سبز عصر عید فطر، بازید از خانواده شهدا و اسرای جنبش، و حضور در برابر اوین برای عیددیدنی از اسرای جنبش که همگی امروز انجام خواهد شد، از پیامک استفاده کنند.
*****
فیلم: مصاحبه شبکه NBC آمریکا با عنتری نژاد
*****
نامه توكلي به موسوی و خاتمی: این کارها خیانت است؛ حکومت با شما مدارا نخواهد کرد
احمد توكلي از چهرهاي شناخته شده جناح راست در نامهاي به سيد محمد خاتمي و ميرحسين موسوي آنها را به "خيانت به امام، انقلاب، اسلام ، مردم و كشور" متهم كرد و از اين دو رهبر جنبش سبز خواست تا دير نشده تصميم به بازگشت بگيرند.
توكلي انگيزه خود از نوشتن اين نامه را سر دادان برخي شعارها از سوي مردم هوادار جنبش سبز در راهپيمايي روز قدس عنوان كرد و با اذعان بر پر تعداد بودن اجتماع سبزها نوشت: در روز قدس كسانيكه به حمايت شما اجتماع و راهپيمايي داشتند، و كم هم نبودند، شعار ميدادند " استقلال، آزادي ، جمهوري ايراني" ، " نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران"، " ما اهل كوفه نيستيم، پشت يزيد بايستيم " و "مرگ بر..."
وي با بيان اينكه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مسئله فلسطين را يكي از اركان سياست خارجي قرار داد و تاكيد داشت كه براي آنكه آسيبي به مملكت نرسد پشتيبان ولايت فقيه باشيد از موسوي و خاتمي پرسید : حالا شما بايد جواب دهيد كه وقتي با ادعاي احياي ارزشهاي فراموششده خط امام، معترضان را علمداري ميفرماييد، آيا از اين شعارها و سردهندگانشان برائت ميجوييد يا با ادامه سكوتتان آنها را تاييد ميكنيد؟ در اين صورت جواب امام را چه ميدهيد؟
رئيس مركز پژوهش هاي مجلس در ادامه اين نامه" ناسازگاري با مباني انقلاب، برخورداري از پشتيباني بيگانگان، عدم تقيد به شرع و ظواهر انقلابي وقصد معارضه با نظام قانوني" را به عنوان چهار ويژگي جنبش سبز معرفي كرده و در پايان نامه خود تاكيد كرده است :" قصد من اين نيست كه همه تقصيرها، صددرصد بر عهده شماست و ما و ديگران بيقصور و تقصيريم؛ اما آنكه بايد اول تصميم به بازگشت بگيرد، شماييد نه مخالفان شما ".
احمد توكلي از چهرهاي شناخته شده جناح راست در نامهاي به سيد محمد خاتمي و ميرحسين موسوي آنها را به "خيانت به امام، انقلاب، اسلام ، مردم و كشور" متهم كرد و از اين دو رهبر جنبش سبز خواست تا دير نشده تصميم به بازگشت بگيرند.
توكلي انگيزه خود از نوشتن اين نامه را سر دادان برخي شعارها از سوي مردم هوادار جنبش سبز در راهپيمايي روز قدس عنوان كرد و با اذعان بر پر تعداد بودن اجتماع سبزها نوشت: در روز قدس كسانيكه به حمايت شما اجتماع و راهپيمايي داشتند، و كم هم نبودند، شعار ميدادند " استقلال، آزادي ، جمهوري ايراني" ، " نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران"، " ما اهل كوفه نيستيم، پشت يزيد بايستيم " و "مرگ بر..."
وي با بيان اينكه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مسئله فلسطين را يكي از اركان سياست خارجي قرار داد و تاكيد داشت كه براي آنكه آسيبي به مملكت نرسد پشتيبان ولايت فقيه باشيد از موسوي و خاتمي پرسید : حالا شما بايد جواب دهيد كه وقتي با ادعاي احياي ارزشهاي فراموششده خط امام، معترضان را علمداري ميفرماييد، آيا از اين شعارها و سردهندگانشان برائت ميجوييد يا با ادامه سكوتتان آنها را تاييد ميكنيد؟ در اين صورت جواب امام را چه ميدهيد؟
رئيس مركز پژوهش هاي مجلس در ادامه اين نامه" ناسازگاري با مباني انقلاب، برخورداري از پشتيباني بيگانگان، عدم تقيد به شرع و ظواهر انقلابي وقصد معارضه با نظام قانوني" را به عنوان چهار ويژگي جنبش سبز معرفي كرده و در پايان نامه خود تاكيد كرده است :" قصد من اين نيست كه همه تقصيرها، صددرصد بر عهده شماست و ما و ديگران بيقصور و تقصيريم؛ اما آنكه بايد اول تصميم به بازگشت بگيرد، شماييد نه مخالفان شما ".
آقای خاتمی، شما را زنده نمی گذارند
احمد توکلی در بخش دیگری از نامه سرگشاده خود خاتمي را مسوول شعارهایی سر داده که به عقیده او علیه مسوولان عالی رتبه نظام سر داده شده: شما و يا اطرافيانتان، زماني نفرينِ "مرگ بر آمريكا " را كه شعار برحق ملت ستمديده ايران بوده است، خشونتبار خوانديد. حالا نظرتان در باره شعارِ "مرگ بر ... " چيست؟ آيا امام بر اصالت امر ولايت فقيه در اسلام تاكيد نميكرد و نفرمود : " پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد "؟ فكر نميكنيد كه شما هرچه داريد از حكومت ولايت فقيه است؟ فكر ميكنيد اگر كساني كه امروز شعار جمهوري ايراني ميدهند، سركار بيايند، شما را خلع لباس و منزوي نخواهند كرد؟ البته اگر زندهتان بگذارند.
این نماینده مجلس افزوده: روش شما در اين ايام چنان است كه گويا ميخواهيد حاكميت را به برخورد با خود بكشانيد. داريد سلاح كساني را تيز ميكنيد كه اعتقاد چنداني به مدارا با مردم و مردمسالاري ديني و لوازمش ندارند.
وی هشدار داده: ترديدي نيست كه معارضه به ظاهر جديد، با شعارها و استراتژيهاي شمرده شده، چيزي جز خيانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ايران نيست. اگرچه خيانت فاعلي بر همه افراد اين جريان صدق نميكند، ولي قطعا خيانت فعلي هست. فكر ميكنيد حكومت تا كجا مدارا خواهد كرد؟ اگر تصور شود اجازه داده ميشود نظامي كه با خوندادنها و خون دل خوردنهاي بسيار برپا شده و تنها حكومت ديني جهان، ولو پر عيب و نقص، است، به اين راحتي عوض ميشود؛ يا تصور كنيد همه آناني كه امروز زير علم شما سينه ميزنند، به شما وفادار خواهند ماند، هردو تصور اشتباه است.
احمد توکلی در بخش دیگری از نامه سرگشاده خود خاتمي را مسوول شعارهایی سر داده که به عقیده او علیه مسوولان عالی رتبه نظام سر داده شده: شما و يا اطرافيانتان، زماني نفرينِ "مرگ بر آمريكا " را كه شعار برحق ملت ستمديده ايران بوده است، خشونتبار خوانديد. حالا نظرتان در باره شعارِ "مرگ بر ... " چيست؟ آيا امام بر اصالت امر ولايت فقيه در اسلام تاكيد نميكرد و نفرمود : " پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد "؟ فكر نميكنيد كه شما هرچه داريد از حكومت ولايت فقيه است؟ فكر ميكنيد اگر كساني كه امروز شعار جمهوري ايراني ميدهند، سركار بيايند، شما را خلع لباس و منزوي نخواهند كرد؟ البته اگر زندهتان بگذارند.
این نماینده مجلس افزوده: روش شما در اين ايام چنان است كه گويا ميخواهيد حاكميت را به برخورد با خود بكشانيد. داريد سلاح كساني را تيز ميكنيد كه اعتقاد چنداني به مدارا با مردم و مردمسالاري ديني و لوازمش ندارند.
وی هشدار داده: ترديدي نيست كه معارضه به ظاهر جديد، با شعارها و استراتژيهاي شمرده شده، چيزي جز خيانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ايران نيست. اگرچه خيانت فاعلي بر همه افراد اين جريان صدق نميكند، ولي قطعا خيانت فعلي هست. فكر ميكنيد حكومت تا كجا مدارا خواهد كرد؟ اگر تصور شود اجازه داده ميشود نظامي كه با خوندادنها و خون دل خوردنهاي بسيار برپا شده و تنها حكومت ديني جهان، ولو پر عيب و نقص، است، به اين راحتي عوض ميشود؛ يا تصور كنيد همه آناني كه امروز زير علم شما سينه ميزنند، به شما وفادار خواهند ماند، هردو تصور اشتباه است.
نا اميدي از كروبي ...
احمد توكلي همچنين در ابتداي نامه خود خطاب به ميرحسين موسوي و محمد خاتمي به نامه ديگر خود كه يك ماه پيش خطاب به مهدي كروبي نوشته بود نيز اشاره كرده و گفته است : " قصد نامه نوشتن به شما را نداشتم؛ چرا كه از مكاتبه با جناب آقاي كروبي اثر چنداني حاصل نشده است. "
توكلي در نامهاي سرگشاده كه عصر 30 مرداد ماه در سايت ها و خبرگزاري ها منتشر شد، شيخ اصلاحات را كه چند روزي از انتشار نامهاش به هاشمي رفسنجاني و افشاي جنايتها گذشته بود، مخاطب قرار داد و ضمن آنكه برخي اقدامات پس از انتخابات را جنايت خواند اما كروبي را مورد شماتت قرار داد و نوشت:" تاسفبارتر آنکه در مقابله با اقدامات ناصواب که شاید برخی از آنها را باید جنایت نامید، راه نادرستی برگزیدهاید، شما در این صحنه در حال فرو رفتن به چاه ویلی هستید که فقط لطف الهی و بازگشت به مبانی رفتاری گذشتهتان میتواند شما را از آن نجات بخشد."
وي همچنين در آن نامه از رك گويي هاي كروبي انتقاد كرد و نوشت: " در سخنان و نوشتههای خود تعابیر تند و گزندهای به کار میبرید که هر کدام تیری است که از چله کمان شما به سوی آبروی نظام ـ برخاسته از زحمات امام و متکی به رای مردم ـ رها میشود." اين عضو شاخص مجلس همچون نامه خود به ميرحسين موسوي و محمد خاتمي از مهدي كروبي هم خواسته بود كه از فرمان "پيرو ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به مملكت نرسد" امام خميني تبعيت كنند و از راه خود باز گردند. در واقع محتوي و پايه هاي نامه توكلي به هر سه تن از سران جنبش سبز از يك جنس است و شايد پاسخ هاي كروبي كه موجب "نوميدي" توكلي شد به نوعي پاسخ موسوي و خاتمي هم باشد.
پاسخ شيخ :سكوت خلاف همه مصالح است
به فاصله سه روز پس از انتشار نامه توكلي به مهدي كروبي، دبيركل حزب اعتماد ملي طي نامهاي به اظهارات توكلي واكنش نشان داد و نوشت:" اين روزها چنان آماج حملات تند و بي حساب و كتابي هستم كه در مواردي سيبل تمرين تيراندازان ناشي و افراد تازه كاري كه رزم آزمايشي را تجربه مي كنند نيز شده ام و افرادي كه شمشير و نيزه ندارند با سنگ و كلوخ در هوس جايزه و پاداش و به نيت رسيدن به كلاهي از اين نمد، از لطف و مرحمت دريغ ندارند كه بحمد الهي هيچكدام از اين حركتها كوچكترين خللي را در عزم قاطع بنده در دفاع و صيانت از نظام و انقلاب و راه امام بزرگوار نخواهد داشت".
كروبي به "چاه ويل" مورد اشاره توكلي هم پاسخ داد و تاكيد كرد :" بايد به شفاف سازي و تعريف تمام ابعاد و علل و عواملي كه سبب حفر و ايجاد اين چاه ويل شده و راهكارهاي عيني و عملي و واقع بينانه اي كه بايد به تخريب يا پلمپ اين چاه ويل بهكار گرفته شود بپردازيم. " و افزود:" مگر جنابعالي هم از افرادي هستيد كه اعتقاد دارند بايد تابلو دعوت به سكوت بيمارستانها را در جاي جاي نظام نصب نمايند! در حاليكه در عمل از شما غير از اينرا ديدهايم، خصوصا نامهاي كه اخيرا در ارتباط با اوضاع اقتصادي نوشته ايد كه محافل اقتصادي دنيا چنان به آن پرداختند كه قاعدتا بايد همسايگي ما در چاه ويل را بپذيريد"
دبیرکل حزب اعتماد ملی در ادامه اين نامه از توكلي پرسيد :" روشهاي من، نظام بركن، اعلام ختم جمهوريت نظام، تجليل سركرده منافقين، ظلم به امام و عدم حمايت از ولايت فقيه است؟! من بر سر شاخه نشسته و بن مي برم يا كساني كه اعتراضات هوشمندانه و تظاهرات آرام و چند ميليوني كه همگان شاهد بودند از ميدان امام حسين (ع) تا ميدان آزادي را دربر گرفته بود و تنها سوالشان اين بود كه "راي من چه شد؟" را ؟؟؟... وجدان بيدار افكار عمومي و آيندگان در اين خصوص بهترين قضاوت را خواهند داشت.
كروبي در نهايت پرسشي را احمد توكلي مطرح كرد كه آن روزها در بسياري از رسانه ها به تيترخبر اين نامه تبديل شد: " به راستي آقاي توكلي آن مصلحتي كه بايد همه به خاطر آن و براي پرهيز از سقوط در چاه ويل، دين و شرف و مردانگي و دنيا و آخرت خود را فداي آن كنيم تا مصلحت حكومت و خودمان حفظ گردد،چيست؟ اگر جنابعالي گفتن و نوشتن را خلاف اين مصالح مي دانيد من رسما اعلام مي كنم امروز سكوت خلاف همه آن مصالح است."
احمد توكلي همچنين در ابتداي نامه خود خطاب به ميرحسين موسوي و محمد خاتمي به نامه ديگر خود كه يك ماه پيش خطاب به مهدي كروبي نوشته بود نيز اشاره كرده و گفته است : " قصد نامه نوشتن به شما را نداشتم؛ چرا كه از مكاتبه با جناب آقاي كروبي اثر چنداني حاصل نشده است. "
توكلي در نامهاي سرگشاده كه عصر 30 مرداد ماه در سايت ها و خبرگزاري ها منتشر شد، شيخ اصلاحات را كه چند روزي از انتشار نامهاش به هاشمي رفسنجاني و افشاي جنايتها گذشته بود، مخاطب قرار داد و ضمن آنكه برخي اقدامات پس از انتخابات را جنايت خواند اما كروبي را مورد شماتت قرار داد و نوشت:" تاسفبارتر آنکه در مقابله با اقدامات ناصواب که شاید برخی از آنها را باید جنایت نامید، راه نادرستی برگزیدهاید، شما در این صحنه در حال فرو رفتن به چاه ویلی هستید که فقط لطف الهی و بازگشت به مبانی رفتاری گذشتهتان میتواند شما را از آن نجات بخشد."
وي همچنين در آن نامه از رك گويي هاي كروبي انتقاد كرد و نوشت: " در سخنان و نوشتههای خود تعابیر تند و گزندهای به کار میبرید که هر کدام تیری است که از چله کمان شما به سوی آبروی نظام ـ برخاسته از زحمات امام و متکی به رای مردم ـ رها میشود." اين عضو شاخص مجلس همچون نامه خود به ميرحسين موسوي و محمد خاتمي از مهدي كروبي هم خواسته بود كه از فرمان "پيرو ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به مملكت نرسد" امام خميني تبعيت كنند و از راه خود باز گردند. در واقع محتوي و پايه هاي نامه توكلي به هر سه تن از سران جنبش سبز از يك جنس است و شايد پاسخ هاي كروبي كه موجب "نوميدي" توكلي شد به نوعي پاسخ موسوي و خاتمي هم باشد.
پاسخ شيخ :سكوت خلاف همه مصالح است
به فاصله سه روز پس از انتشار نامه توكلي به مهدي كروبي، دبيركل حزب اعتماد ملي طي نامهاي به اظهارات توكلي واكنش نشان داد و نوشت:" اين روزها چنان آماج حملات تند و بي حساب و كتابي هستم كه در مواردي سيبل تمرين تيراندازان ناشي و افراد تازه كاري كه رزم آزمايشي را تجربه مي كنند نيز شده ام و افرادي كه شمشير و نيزه ندارند با سنگ و كلوخ در هوس جايزه و پاداش و به نيت رسيدن به كلاهي از اين نمد، از لطف و مرحمت دريغ ندارند كه بحمد الهي هيچكدام از اين حركتها كوچكترين خللي را در عزم قاطع بنده در دفاع و صيانت از نظام و انقلاب و راه امام بزرگوار نخواهد داشت".
كروبي به "چاه ويل" مورد اشاره توكلي هم پاسخ داد و تاكيد كرد :" بايد به شفاف سازي و تعريف تمام ابعاد و علل و عواملي كه سبب حفر و ايجاد اين چاه ويل شده و راهكارهاي عيني و عملي و واقع بينانه اي كه بايد به تخريب يا پلمپ اين چاه ويل بهكار گرفته شود بپردازيم. " و افزود:" مگر جنابعالي هم از افرادي هستيد كه اعتقاد دارند بايد تابلو دعوت به سكوت بيمارستانها را در جاي جاي نظام نصب نمايند! در حاليكه در عمل از شما غير از اينرا ديدهايم، خصوصا نامهاي كه اخيرا در ارتباط با اوضاع اقتصادي نوشته ايد كه محافل اقتصادي دنيا چنان به آن پرداختند كه قاعدتا بايد همسايگي ما در چاه ويل را بپذيريد"
دبیرکل حزب اعتماد ملی در ادامه اين نامه از توكلي پرسيد :" روشهاي من، نظام بركن، اعلام ختم جمهوريت نظام، تجليل سركرده منافقين، ظلم به امام و عدم حمايت از ولايت فقيه است؟! من بر سر شاخه نشسته و بن مي برم يا كساني كه اعتراضات هوشمندانه و تظاهرات آرام و چند ميليوني كه همگان شاهد بودند از ميدان امام حسين (ع) تا ميدان آزادي را دربر گرفته بود و تنها سوالشان اين بود كه "راي من چه شد؟" را ؟؟؟... وجدان بيدار افكار عمومي و آيندگان در اين خصوص بهترين قضاوت را خواهند داشت.
كروبي در نهايت پرسشي را احمد توكلي مطرح كرد كه آن روزها در بسياري از رسانه ها به تيترخبر اين نامه تبديل شد: " به راستي آقاي توكلي آن مصلحتي كه بايد همه به خاطر آن و براي پرهيز از سقوط در چاه ويل، دين و شرف و مردانگي و دنيا و آخرت خود را فداي آن كنيم تا مصلحت حكومت و خودمان حفظ گردد،چيست؟ اگر جنابعالي گفتن و نوشتن را خلاف اين مصالح مي دانيد من رسما اعلام مي كنم امروز سكوت خلاف همه آن مصالح است."
*****
نیویورکتایمز: تلاشهای احمدینژاد در سایه تظاهرات گسترده مردمی به حاشیه رانده شد
روزنامه نیویورک تایمز در شماره روز شنبه خود در مقالهای مفصل مینویسد که دهها هزار تظاهرکننده در قلب تهران و برخی شهرهای دیگر ایران، تظاهرات دولتی روز قدس را ربودند و جانی تازه در جنبش اپوزیسیون ایران دمیدند.
به گزارش صدای آمریکا، نیویورک تایمز می نویسد تظاهرات که با وجود هشدارهای متعدد روحانیون و فرماندهان نظامی نزدیک به حکومت برگزار شد، شرمساری علنی برای محمود احمدی نژاد به شمار می رود که امیدوار بود تظاهرات روز قدس آن هم تنها دو هفته پیش از ملاقات با رهبران غربی در مذاکرات بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، نمایش اتحاد ملت ایران باشد. احمدی نژاد از تظاهرات سالانه روز قدس برای ایراد یک سخنرانی ضد اسراییلی استفاده کرد و بار دیگر هالوکاست را «دروغ» خواند و غرب را به خاطر انتقاد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران، مورد انتقاد قرار داد.
اما تلاش های محمود احمدی نژاد به شدت در سایه تظاهرات گسترده مردمی در روز قدس که امسال سه رهبر اپوزیسیون و حامیانشان در آن شرکت داشتند، به حاشیه رانده شد. تظاهرکنندگان، در پاسخ به افراد سازمان دهی شده ای که در مقام رهبری شعارهای مردم در حمایت از شبه نظامیان فلسطینی شعار می دادند، تکرار می کردند:«نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
تظاهرات مردمی روز قدس در ایران، یک روز پس از اعلام رسمی باراک اوباما درباره لغو برنامه استقرار و راه اندازی سامانه دفاع موشکی آمریکا در اروپای مرکزی انجام گرفت. این تظاهرات شاهدی بود برای ادامه جنبش اپوزیسیون داخلی ایران که می گوید در انتخابات اخیر تقلبی گسترده صورت گرفت و خشونت های وقایع پس از آن را محکوم می کند.
برخلاف تظاهرات پیشین، روز جمعه نیروهای پلیس و انتظامی در مقابل بسیجی ها و تظاهرکنندگان حامی دولت قرار گرفتند که بسیاری از آنان با اتوبوس از شهرهای دیگر به تهران آورده شده بودند. برخی گزارش ها از شماری بازداشت در تهران و شیراز حکایت دارد. در این روز خبری درباره تیراندازی یا مرگ افراد منتشر نشده و ظاهراً پلیس در مقایسه با تظاهرات پیشین، تغییر روش چشمگیری نشان داده است.
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی سه رهبر شاخص اپوزیسیون پس از مدت ها به تظاهرات مردمی پیوستند و در این میان آقایان خاتمی و کروبی هدف حمله نیروهای بسیجی قرار گرفتند و به نوشته سایتهای اصلاح طلب از سوی محافظان مورد حفاظت قرار گرفتند.
این روزنامه آمریکایی سپس به سرکوب دولتی خونین و خشونت بار تظاهرات پیشین و قتل ها و شکنجه های هزاران نفر در زندان های جمهوری اسلامی برای خاموش کردن مردم اشاره می کند و می نویسد اما هیچ یک از این اقدامات رهبران جنبش را خاموش نکرد و انتقاد آنان به انتخابات و پاسخ خشونت آمیز دولتی ادامه یافت.
انتقادات رهبران جنبش سبز و برخی روحانیون زمانی بالا گرفت که خبر مربوط به شکنجه و تجاوز به جوانان بازداشت شده پخش شد. اتهام تجاوز بخصوص برای دولت جمهوری اسلامی شرم آور بوده است و چهره های گوناگون نزدیک به حاکمیت بارها این اتهام را رد کرده و حتی اسناد جمع آوری شده درباره آن ها را توقیف کردند.
روزنامه نیویورک تایمز سپس برگزاری تظاهرات مشابه در شهرهای دیگر مثل اصفهان، تبریز، یزد و شیراز را یادآور می شود که طی آن ها تظاهرکنندگان با هجوم به سوی نیروهای بسیج گروهی از جوانان را که بازداشت شده بودند، آزاد کردند. آقای احمدی نژاد در سخنرانی روز جمعه خود به مناسبت روز قدس مقابله با اسراییل را یک «وظیفه ملی و مذهبی» و هالوکاست را «دروغ» خواند. او قبلاً بارها هالوکاست را افسانه خوانده بود اما به ندرت واژه دروغ را در سخنرانی های خود درباره این واقعه تاریخی استفاده کرده است.
رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید، دراین باره گفت: «ما پیشتر نیز چنین ابراز نظرهایی را شنیده ایم و قطعاً سخنان احمدی نژاد را محکوم می کنیم.» سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، نیز روز جمعه گفت آقای اوباما هفته آینده و در جریان دیدار رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل با محمود احمدی نژاد ملاقات نخواهد کرد.
نه محمود احمدی نژاد و نه هیچ مقام رسمی در ایران، درباره اعلام توقف برنامه طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای مرکزی که روز پنجشنبه توسط باراک اوباما اعلام شد، اظهار نظری نکردند. نیویورک تایمز می نویسد لغو طرح سپر دفاع موشکی و اظهارات ضد اسراییلی اخیر محمود احمدی نژاد می تواند برخی تنش ها را حول حضور او در سازمان ملل متحد به وجود آورد.
نیویورک تایمز در ادامه به رویکرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن حضور مردم معترض و منتقد به دولت اشاره می کند و می گوید تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی تنها حامیان حکومت پوشیده در چفیه فلسطینی را نشان داد که پوستر حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، را حمل می کردند.
روزنامه نیویورک تایمز در شماره روز شنبه خود در مقالهای مفصل مینویسد که دهها هزار تظاهرکننده در قلب تهران و برخی شهرهای دیگر ایران، تظاهرات دولتی روز قدس را ربودند و جانی تازه در جنبش اپوزیسیون ایران دمیدند.
به گزارش صدای آمریکا، نیویورک تایمز می نویسد تظاهرات که با وجود هشدارهای متعدد روحانیون و فرماندهان نظامی نزدیک به حکومت برگزار شد، شرمساری علنی برای محمود احمدی نژاد به شمار می رود که امیدوار بود تظاهرات روز قدس آن هم تنها دو هفته پیش از ملاقات با رهبران غربی در مذاکرات بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، نمایش اتحاد ملت ایران باشد. احمدی نژاد از تظاهرات سالانه روز قدس برای ایراد یک سخنرانی ضد اسراییلی استفاده کرد و بار دیگر هالوکاست را «دروغ» خواند و غرب را به خاطر انتقاد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران، مورد انتقاد قرار داد.
اما تلاش های محمود احمدی نژاد به شدت در سایه تظاهرات گسترده مردمی در روز قدس که امسال سه رهبر اپوزیسیون و حامیانشان در آن شرکت داشتند، به حاشیه رانده شد. تظاهرکنندگان، در پاسخ به افراد سازمان دهی شده ای که در مقام رهبری شعارهای مردم در حمایت از شبه نظامیان فلسطینی شعار می دادند، تکرار می کردند:«نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
تظاهرات مردمی روز قدس در ایران، یک روز پس از اعلام رسمی باراک اوباما درباره لغو برنامه استقرار و راه اندازی سامانه دفاع موشکی آمریکا در اروپای مرکزی انجام گرفت. این تظاهرات شاهدی بود برای ادامه جنبش اپوزیسیون داخلی ایران که می گوید در انتخابات اخیر تقلبی گسترده صورت گرفت و خشونت های وقایع پس از آن را محکوم می کند.
برخلاف تظاهرات پیشین، روز جمعه نیروهای پلیس و انتظامی در مقابل بسیجی ها و تظاهرکنندگان حامی دولت قرار گرفتند که بسیاری از آنان با اتوبوس از شهرهای دیگر به تهران آورده شده بودند. برخی گزارش ها از شماری بازداشت در تهران و شیراز حکایت دارد. در این روز خبری درباره تیراندازی یا مرگ افراد منتشر نشده و ظاهراً پلیس در مقایسه با تظاهرات پیشین، تغییر روش چشمگیری نشان داده است.
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی سه رهبر شاخص اپوزیسیون پس از مدت ها به تظاهرات مردمی پیوستند و در این میان آقایان خاتمی و کروبی هدف حمله نیروهای بسیجی قرار گرفتند و به نوشته سایتهای اصلاح طلب از سوی محافظان مورد حفاظت قرار گرفتند.
این روزنامه آمریکایی سپس به سرکوب دولتی خونین و خشونت بار تظاهرات پیشین و قتل ها و شکنجه های هزاران نفر در زندان های جمهوری اسلامی برای خاموش کردن مردم اشاره می کند و می نویسد اما هیچ یک از این اقدامات رهبران جنبش را خاموش نکرد و انتقاد آنان به انتخابات و پاسخ خشونت آمیز دولتی ادامه یافت.
انتقادات رهبران جنبش سبز و برخی روحانیون زمانی بالا گرفت که خبر مربوط به شکنجه و تجاوز به جوانان بازداشت شده پخش شد. اتهام تجاوز بخصوص برای دولت جمهوری اسلامی شرم آور بوده است و چهره های گوناگون نزدیک به حاکمیت بارها این اتهام را رد کرده و حتی اسناد جمع آوری شده درباره آن ها را توقیف کردند.
روزنامه نیویورک تایمز سپس برگزاری تظاهرات مشابه در شهرهای دیگر مثل اصفهان، تبریز، یزد و شیراز را یادآور می شود که طی آن ها تظاهرکنندگان با هجوم به سوی نیروهای بسیج گروهی از جوانان را که بازداشت شده بودند، آزاد کردند. آقای احمدی نژاد در سخنرانی روز جمعه خود به مناسبت روز قدس مقابله با اسراییل را یک «وظیفه ملی و مذهبی» و هالوکاست را «دروغ» خواند. او قبلاً بارها هالوکاست را افسانه خوانده بود اما به ندرت واژه دروغ را در سخنرانی های خود درباره این واقعه تاریخی استفاده کرده است.
رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید، دراین باره گفت: «ما پیشتر نیز چنین ابراز نظرهایی را شنیده ایم و قطعاً سخنان احمدی نژاد را محکوم می کنیم.» سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، نیز روز جمعه گفت آقای اوباما هفته آینده و در جریان دیدار رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل با محمود احمدی نژاد ملاقات نخواهد کرد.
نه محمود احمدی نژاد و نه هیچ مقام رسمی در ایران، درباره اعلام توقف برنامه طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای مرکزی که روز پنجشنبه توسط باراک اوباما اعلام شد، اظهار نظری نکردند. نیویورک تایمز می نویسد لغو طرح سپر دفاع موشکی و اظهارات ضد اسراییلی اخیر محمود احمدی نژاد می تواند برخی تنش ها را حول حضور او در سازمان ملل متحد به وجود آورد.
نیویورک تایمز در ادامه به رویکرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن حضور مردم معترض و منتقد به دولت اشاره می کند و می گوید تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی تنها حامیان حکومت پوشیده در چفیه فلسطینی را نشان داد که پوستر حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، را حمل می کردند.
*****
تاکنون تنها دستگیری تظاهرکنندگان تهران تأئید شده است
ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران به نقل از رئیس پلیس تهران گزارش کرد که حدود ٣٥ نفر در جریان تظاهرات معترضان در راهپیمایی قدس دستگیر شده اند.
عزیزالله رجب زاده فرماندۀ نیروی انتظامی تهران بزرگ با اعلام این مطلب، دستگیرشدگان را متهم به تخریب اموال عمومی کرده است.
او گفته است که تظاهرکنندگان معترض موتورسیکلت ها و زباله دان ها را به آتش کشیده اند که این منجر به مداخلۀ پلیس و دستگیری شماری از آنان شده است.
تاکنون خبر دیگری از سوی مقامات در مورد دستگیری معترضان در دیگر شهرهای کشور منتشر نشده است.
فعالان حقوق بشر در ایران می گویند که به دلیل وجود زندان ها و بازداشتگاه های موازی و عدم نظارت مردم و سازمان های حقوق بشری و بعضاً حتا خود مسئولین بر کلیۀ زندان های کشور، بیم آن می رود که فجایعی همانند بازداشتگاه کهریزک در انتظار دستگیرشدگان اخیر باشد.
ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران به نقل از رئیس پلیس تهران گزارش کرد که حدود ٣٥ نفر در جریان تظاهرات معترضان در راهپیمایی قدس دستگیر شده اند.
عزیزالله رجب زاده فرماندۀ نیروی انتظامی تهران بزرگ با اعلام این مطلب، دستگیرشدگان را متهم به تخریب اموال عمومی کرده است.
او گفته است که تظاهرکنندگان معترض موتورسیکلت ها و زباله دان ها را به آتش کشیده اند که این منجر به مداخلۀ پلیس و دستگیری شماری از آنان شده است.
تاکنون خبر دیگری از سوی مقامات در مورد دستگیری معترضان در دیگر شهرهای کشور منتشر نشده است.
فعالان حقوق بشر در ایران می گویند که به دلیل وجود زندان ها و بازداشتگاه های موازی و عدم نظارت مردم و سازمان های حقوق بشری و بعضاً حتا خود مسئولین بر کلیۀ زندان های کشور، بیم آن می رود که فجایعی همانند بازداشتگاه کهریزک در انتظار دستگیرشدگان اخیر باشد.
*****
بخشنامه "خیلی محرمانه" سپاه به وزارت بهداشت:
بیمارستان ها مدارک پزشکی مصدومان اخیر را تحویل ندهند
قرارگاه ثارالله تهران در ابلاغیه ای با دو مهر "آنی" و "خیلی محرمانه"، به وزارت بهداشت و درمان پزشکی اعلام کرده که بیمارستان ها حق تحویل مدارک پزشکی مجروحان و مصدومان حوادث پس از انتخابات را به آنها ندارند.
در ابلاغیه قرارگاه ثارالله که سردارمحمد حجازي فرماندهی آن را بر عهده دارد و تصویر آن در انتهای این خبر قابل مشاهده است، تصریح شده: " تحویل اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحان و مصدومان حوادث اخیر ممنوع می باشد".
این ابلاغیه به تاریخ 28 تیرماه ارسال شده و به معاونت سلامت وزارت بهداشت دستور داده "ترتیبی اتخاذ گردد تا بیمارستان ها از تحویل هرگونه اسناد و مدارک به افراد مذکور خودداری نمایند."
دستور العمل سپاه، به امضای سرتیپ دوم پاسدارعلی خلیلی، معاون پشتیبانی و رییس کمیته بهداری قرارگاه ثارالله تهران، رسیده و در تاریخ 4 مردادماه از سوی وزارت بهداشت اعلام وصول شده است.
بیمارستان ها مدارک پزشکی مصدومان اخیر را تحویل ندهند
قرارگاه ثارالله تهران در ابلاغیه ای با دو مهر "آنی" و "خیلی محرمانه"، به وزارت بهداشت و درمان پزشکی اعلام کرده که بیمارستان ها حق تحویل مدارک پزشکی مجروحان و مصدومان حوادث پس از انتخابات را به آنها ندارند.
در ابلاغیه قرارگاه ثارالله که سردارمحمد حجازي فرماندهی آن را بر عهده دارد و تصویر آن در انتهای این خبر قابل مشاهده است، تصریح شده: " تحویل اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحان و مصدومان حوادث اخیر ممنوع می باشد".
این ابلاغیه به تاریخ 28 تیرماه ارسال شده و به معاونت سلامت وزارت بهداشت دستور داده "ترتیبی اتخاذ گردد تا بیمارستان ها از تحویل هرگونه اسناد و مدارک به افراد مذکور خودداری نمایند."
دستور العمل سپاه، به امضای سرتیپ دوم پاسدارعلی خلیلی، معاون پشتیبانی و رییس کمیته بهداری قرارگاه ثارالله تهران، رسیده و در تاریخ 4 مردادماه از سوی وزارت بهداشت اعلام وصول شده است.
*****
از ورود تماشاگران سبزپوش به ورزشگاه آزادی ممانعت به عمل آمد
در حالیکه نمای سبز رنگ 90 هزار نفر از هواداران فوتبال در استادیوم آزادی باعث نقص فنی و اتفاقا سیاه و سفید و بیصدا شدن پخش بازی تیمهای استقلال و استیل آذین شده بود، دیدار تیمهای راهآهن شهرری و پرسپولیس تهران نیز امروز در حالی برگذار شد که پیش از شروع مسابقه نیروی انتظامی از ورود بسیاری از تماشاگرانی که لباس سبز بر تن داشتند ممانعت به عمل آورد.
به گزارش کانون هواداران باشگاه پرسپولیس، مامورین ناجا که در استادیوم آزادی مستقر بودند بسیاری از تماشاگرانی که که لباس سبز بر تن داشتند را به داخل استادیوم راه نمی دادند و برخورد زنندهای با آنها داشتند.
این در حالی است که خبرنگار اعزامی کانون هواداران باشگاه نیز که با پیراهن سبز قصد ورود به استادیوم را داشت با کلمات بسیار زشت و حرکات زننده مامورین ناجا روبرو شد که البته با پا درمیانی مسئولین باشگاه پرسپولیس این مشکل حل شد و وی توانست وارد استادیوم شود.
کانون هواداران باشگاه پرسپولیس در ادامه با اشاره به این موضوع آورده است که "سوال ما اینجاست هواداری که از شهرهای دور برای تماشای بازی تیم محبوبش به استادیوم آزادی می آید آیا لایق چنین رفتار زشتی است؟"
در حالیکه نمای سبز رنگ 90 هزار نفر از هواداران فوتبال در استادیوم آزادی باعث نقص فنی و اتفاقا سیاه و سفید و بیصدا شدن پخش بازی تیمهای استقلال و استیل آذین شده بود، دیدار تیمهای راهآهن شهرری و پرسپولیس تهران نیز امروز در حالی برگذار شد که پیش از شروع مسابقه نیروی انتظامی از ورود بسیاری از تماشاگرانی که لباس سبز بر تن داشتند ممانعت به عمل آورد.
به گزارش کانون هواداران باشگاه پرسپولیس، مامورین ناجا که در استادیوم آزادی مستقر بودند بسیاری از تماشاگرانی که که لباس سبز بر تن داشتند را به داخل استادیوم راه نمی دادند و برخورد زنندهای با آنها داشتند.
این در حالی است که خبرنگار اعزامی کانون هواداران باشگاه نیز که با پیراهن سبز قصد ورود به استادیوم را داشت با کلمات بسیار زشت و حرکات زننده مامورین ناجا روبرو شد که البته با پا درمیانی مسئولین باشگاه پرسپولیس این مشکل حل شد و وی توانست وارد استادیوم شود.
کانون هواداران باشگاه پرسپولیس در ادامه با اشاره به این موضوع آورده است که "سوال ما اینجاست هواداری که از شهرهای دور برای تماشای بازی تیم محبوبش به استادیوم آزادی می آید آیا لایق چنین رفتار زشتی است؟"
*****
اقرار متهمان علیه خودشان هم اعتبار ندارد
فرشته قاضي
خامنه ای روز گذشته در مراسم نماز عید فطر، برای اولین بار درباره اعترافات بازداشت شدگان و پخش آن در تلویزیون اظهار نظر کرد. او اعتراف افراد علیه خود را شرعا و عرفا نافذ دانست اما اعتراف افراد علیه اشخاص دیگر را غیر معتبر اعلام کرد.
این سخنان خامنه ای، که روز گذشته در نماز عید فطر در تهران بیان شد، واکنش های متفاوتی را برانگیخته است. از سویی تحلیل گران معتقدند بخشی از سخنان دیروزآیت الله خامنه ای پاسخی به نامه تظلم خواهی فرزندان هاشمی رفسنجانی به رئیس قوه قضائیه است و از سوی دیگر حقوقدانان برجسته کشور اعتراف افراد علیه خود را حائز شرایطی می دانند که بدون لحاظ یکی از این شرایط، فاقد ارزش و اعتبار قانونی خواهد بود. "روز" در گفتگو با عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان و عضو کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین ناصر قوامی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم، جنبه های مختلف این موضوع را بررسی کرده است.
سخنان خامنه ای زنگ خطراست
سخنان آیت الله خامنه ای در خطبه های عید فطر در حالی ایراد شده که بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، فعالان سیاسی و مطبوعاتی منتقد دولت احمدی نژاد و معترض به تقلب گسترده صورت گرفته در انتخابات به صورت فله ای بازداشت شده و در شرایطی خاص تحت بازجویی قرار گرفته اند. طی هفته های اخیر نیز افکار عمومی شاهد پخش اعترافاتی بودند که مشخص نیست در چه شرایطی اخذ شده است. هر چند برخی اخبار منتشر شده، از فشارهای روحی و جسمی شدیدی که بر بازداشت شدگان برای اخذ اعترافات علیه خودشان وارد می شود خبر میدهند. سخنان آیت الله خامنه ای زنگ خطری است بر اینکه بدون توجه بر چگونگی اخذ اعترافات، این نوع اقرارها را در دادگاه، مستند قرار دهند و بر مبنای آن حکم صادر کنند.
عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان برجسته و عضو کانون مدافعان حقوق بشر معتقد است که اقرار افراد علیه خود، در شرایطی نافذ است که در شرایط عادی اخذ شود. او در گفتگو با "روز" گفت: در قانون اساسی و قانون کیفری شرایطی برای اقرار در نظر گرفته شده و بر اساس قانون اساسی هر اعترافی که با اجبار یا اکراه و حتی اغفال متهم اخذ شود خلاف قانون و فاقد سندیت قانونی است.
این وکیل دادگستری افزود: یکی از علائمی که نشان میدهد اقرارها در شرایط خاصی اخذ می شود، این است که متهم را از زندان به طور مستقیم به دادگاه برده و محاکمه می کنند و اگر اعترافات در شرایط آزاد و درستی اخذ شده چرا متهم را با قید وثیقه یا کفالت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد نمی کنند؟
به گفته آقای سلطانی، اگر متهم بعد از آزادی با قرار وثیقه به دادگاه برود و در دادگاهی با رعایت اصل 168 قانون اساسی و حضور هیات منصفه، اعترافات داخل زندان خود را مجددا تکرار کند می توان این اعترافات را پذیرفت
عضو کانون مدافعان حقوق بشر با بیان اینکه متهم در زندان تحت بازجویی های غیرقانونی قرار می گیرد افزود: متاسفانه شاهد هستیم که کتهم حتی اجازه تعیین وکیل برای خود را ندارد و این دادگاه است که برای او وکیل تسخیری تعیین می کند در همین موارد اخیر وکالت خیلی از وکلا را برای پرونده ها نپذیرفتند و همین مساله نشان میدهد که متهم در شرایط طبیعی قرار ندارد و اعترافات او در شرایط قانونی اخذ نشده است.
این حقوقدان برجسته تصریح کرد: اگر اعترافات بدون القا، وحی، فشار یا هرگونه فشار روانی صورت بگیرد آن موقع معتبر است.
آقای سلطانی با شاره به سخنان دیروز آیت الله خامنه ای درباره نافذ بودن اقرار افراد علیه خود گفت: اقرار متهمانی که اخیرا به دادگاه می آورند به هیچ عنوان قابل قبول نیست چون از طرفی این افراد را مستقیم از زندان به دادگاه می اورند و از سوی دیگر به ظاهر این دادگاه ها علنی اعلام شده اما در اصل شرایط علنی بودن را ندارد و حائز شرایط اصل 168 قانون اساسی نیست.
معجزه عصای موسی در زندان
ناصر قوامی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم نیز بر سخنان عبدالفتاح سلطانی صحه می گذارد. او به "روز" گفت که که بر اساس روایت اسلامی، اعترافات افرادی که در زندان هستند حتی علیه خودشان نیز پذیرفتنی نیست.
آقای قوامی توضیح داد: از نظر حقوقی و فقه اسلامی، اقرار افراد درباره خودشان نافذ است اما شرایط دارد و باید در یک شرایط کاملا آزاد و اختیاری و شرایطی که هیچ گونه اکراه و فشاری روی آنها نباشد و حتی شائبه فشار و اکراه نیز وجود نداشته باشد اخذ شود و فقط در این صورت این اعترافات علیه خود افراد نافذ است.
به گفته این نماینده سابق مجلس، اعتراف افراد در زندان علیه خودشان نیز اعتبار ندارد چون فرد در زندان در شرایط خاصی قرار دارد و اعترافاتش آزاد و با اختیار خود او نیست.
رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم با اشاره به پخش اعترافات برخی از فعالان سیاسی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، از تلویزیون گفت: بر اساس آنچه که من از تلویزیون دیدم و در خبرها خواندم چه درباره آقای ابطحی، چه آقای عطریان فر و بقیه آقابان باید بگویم صحبت هایی که این افراد کردند اعتراف به جرم نبود و هیچ اعترافی که موجب مجازات باشد نکردند و فقط گفتند که تحلیل سیاسی شان اشتباه بوده است.
آقای قوامی متذکر شد: حالا بالفرض محال ما این گفته ها را اعتراف به جرم تلقی کنیم باید بپرسیم که چگونه فردی بعد از 30 یا 40 سال فعالیت سیاسی، ظرف چند روز در زندان پی به اشتباهات خود می برد؟
او با اشاره به شرایط خاصی که این فعالان سیاسی و مطبوعاتی در زندان داشته و دارند گفت: این افراد نه از بیرون و اتفاقات بیرون از زندان خبری داشتند و نه به وکیل دسترسی داشتند و ما نمیدانیم چه چیزهایی در زندان به آنها القا کرده اند و یا چه نوع تهدیدها یا فشارهای بر آنها وارد شده که 30 سال متوجه اشتباهشان نشده اند اما همین که رفتند زندان معجزه ای رخ داده و فهمیدند اشتباه کرده اند.
آقای قوامی به سابقه سه بار زندان خود در زمان رژیم گذشته اشاره کرد و گفت : در آن زمان ساواکی ها، با کابل بر پای زندانیان میزدند و می گفتند که این کابل عصای موسی است و معجزه می کند و با این کابل ها از زندانیان سیاسی اعتراف می گیریم حالا ما نمیدانیم اکنون آقایان در زندان عصای موسی دارند یا با چه روش هایی چنین معجزه هایی را رقم میزنند که افراد پی به اشتباهات تمام زندگیشان می برند.
سخنان خامنه ای، پاسخی به نامه فرزندان هاشمی رفسنجانی؟
خامنه ای روز گذشته همچنین گفت که اعتراف افراد در دادگاه علیه فردی دیگر "حجیت شرعی" ندارد و مسموع نیست. این اظهار نظر آیت الله خامنه ای در حالی صورت می گیرد که یک روز قبل فرزندان هاشمی رفسنجانی در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، انتشار شایعات علیه خود را، نوعی "اهرم فشار" علیه آقای هاشمی رفسنجانی و ابزاری برای "حذف" او دانسته و از صادق لاریجانی خواسته بودند که مرجعی صلاحیت دار را مأمور رسیدگی به شایعات و اتهامات علیه آنها کند.
فرزندان رئیس مجلس خبرگان رهبری در نامه خود نوشته اند: اخیرا شاهد بوده ایم که از راه پخش اظهارات بعضی متهمان حوادث اخیر، که در صورت داشتن اعتبار اقرار قانونی، تنها علیه شخص اقرار کننده قابل استناد است، تلاش می شود تا ادعاهای بی سند علیه یکی از امضاء کنندگان این نامه... مستندسازی شود.
اشاره فرزندان هاشمی به اعترافات برخی از معترضان به کودتای انتخاباتی در دادگاه های نمایشی است که تاکنون 5 جلسه از آن برگزار شده است و در این دادگاهها برخی از بازداشت شدگان، سخنانی را علیه مهدی هاشمی عنوان کردند. محمد علی ابطحی نیز در جلسه اول دادگاه، گفته بود که هاشمی، موسوی و خاتمی در جریان انتخابات با یکدیگر "همقسم" شده بودند.
موضع گیری رهبری در خطبه های نماز عید طر در شرایطی صورت گرفت که روز گذشته هاشمی رفسنجانی بعد از مدتها غیبت، در نماز عید فطر حاضر شد و در صف اول نماز در کنار سایر مسوولان جمهوری اسلامی قرار گرفت.
فرشته قاضي
خامنه ای روز گذشته در مراسم نماز عید فطر، برای اولین بار درباره اعترافات بازداشت شدگان و پخش آن در تلویزیون اظهار نظر کرد. او اعتراف افراد علیه خود را شرعا و عرفا نافذ دانست اما اعتراف افراد علیه اشخاص دیگر را غیر معتبر اعلام کرد.
این سخنان خامنه ای، که روز گذشته در نماز عید فطر در تهران بیان شد، واکنش های متفاوتی را برانگیخته است. از سویی تحلیل گران معتقدند بخشی از سخنان دیروزآیت الله خامنه ای پاسخی به نامه تظلم خواهی فرزندان هاشمی رفسنجانی به رئیس قوه قضائیه است و از سوی دیگر حقوقدانان برجسته کشور اعتراف افراد علیه خود را حائز شرایطی می دانند که بدون لحاظ یکی از این شرایط، فاقد ارزش و اعتبار قانونی خواهد بود. "روز" در گفتگو با عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان و عضو کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین ناصر قوامی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم، جنبه های مختلف این موضوع را بررسی کرده است.
سخنان خامنه ای زنگ خطراست
سخنان آیت الله خامنه ای در خطبه های عید فطر در حالی ایراد شده که بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، فعالان سیاسی و مطبوعاتی منتقد دولت احمدی نژاد و معترض به تقلب گسترده صورت گرفته در انتخابات به صورت فله ای بازداشت شده و در شرایطی خاص تحت بازجویی قرار گرفته اند. طی هفته های اخیر نیز افکار عمومی شاهد پخش اعترافاتی بودند که مشخص نیست در چه شرایطی اخذ شده است. هر چند برخی اخبار منتشر شده، از فشارهای روحی و جسمی شدیدی که بر بازداشت شدگان برای اخذ اعترافات علیه خودشان وارد می شود خبر میدهند. سخنان آیت الله خامنه ای زنگ خطری است بر اینکه بدون توجه بر چگونگی اخذ اعترافات، این نوع اقرارها را در دادگاه، مستند قرار دهند و بر مبنای آن حکم صادر کنند.
عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان برجسته و عضو کانون مدافعان حقوق بشر معتقد است که اقرار افراد علیه خود، در شرایطی نافذ است که در شرایط عادی اخذ شود. او در گفتگو با "روز" گفت: در قانون اساسی و قانون کیفری شرایطی برای اقرار در نظر گرفته شده و بر اساس قانون اساسی هر اعترافی که با اجبار یا اکراه و حتی اغفال متهم اخذ شود خلاف قانون و فاقد سندیت قانونی است.
این وکیل دادگستری افزود: یکی از علائمی که نشان میدهد اقرارها در شرایط خاصی اخذ می شود، این است که متهم را از زندان به طور مستقیم به دادگاه برده و محاکمه می کنند و اگر اعترافات در شرایط آزاد و درستی اخذ شده چرا متهم را با قید وثیقه یا کفالت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد نمی کنند؟
به گفته آقای سلطانی، اگر متهم بعد از آزادی با قرار وثیقه به دادگاه برود و در دادگاهی با رعایت اصل 168 قانون اساسی و حضور هیات منصفه، اعترافات داخل زندان خود را مجددا تکرار کند می توان این اعترافات را پذیرفت
عضو کانون مدافعان حقوق بشر با بیان اینکه متهم در زندان تحت بازجویی های غیرقانونی قرار می گیرد افزود: متاسفانه شاهد هستیم که کتهم حتی اجازه تعیین وکیل برای خود را ندارد و این دادگاه است که برای او وکیل تسخیری تعیین می کند در همین موارد اخیر وکالت خیلی از وکلا را برای پرونده ها نپذیرفتند و همین مساله نشان میدهد که متهم در شرایط طبیعی قرار ندارد و اعترافات او در شرایط قانونی اخذ نشده است.
این حقوقدان برجسته تصریح کرد: اگر اعترافات بدون القا، وحی، فشار یا هرگونه فشار روانی صورت بگیرد آن موقع معتبر است.
آقای سلطانی با شاره به سخنان دیروز آیت الله خامنه ای درباره نافذ بودن اقرار افراد علیه خود گفت: اقرار متهمانی که اخیرا به دادگاه می آورند به هیچ عنوان قابل قبول نیست چون از طرفی این افراد را مستقیم از زندان به دادگاه می اورند و از سوی دیگر به ظاهر این دادگاه ها علنی اعلام شده اما در اصل شرایط علنی بودن را ندارد و حائز شرایط اصل 168 قانون اساسی نیست.
معجزه عصای موسی در زندان
ناصر قوامی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم نیز بر سخنان عبدالفتاح سلطانی صحه می گذارد. او به "روز" گفت که که بر اساس روایت اسلامی، اعترافات افرادی که در زندان هستند حتی علیه خودشان نیز پذیرفتنی نیست.
آقای قوامی توضیح داد: از نظر حقوقی و فقه اسلامی، اقرار افراد درباره خودشان نافذ است اما شرایط دارد و باید در یک شرایط کاملا آزاد و اختیاری و شرایطی که هیچ گونه اکراه و فشاری روی آنها نباشد و حتی شائبه فشار و اکراه نیز وجود نداشته باشد اخذ شود و فقط در این صورت این اعترافات علیه خود افراد نافذ است.
به گفته این نماینده سابق مجلس، اعتراف افراد در زندان علیه خودشان نیز اعتبار ندارد چون فرد در زندان در شرایط خاصی قرار دارد و اعترافاتش آزاد و با اختیار خود او نیست.
رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم با اشاره به پخش اعترافات برخی از فعالان سیاسی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، از تلویزیون گفت: بر اساس آنچه که من از تلویزیون دیدم و در خبرها خواندم چه درباره آقای ابطحی، چه آقای عطریان فر و بقیه آقابان باید بگویم صحبت هایی که این افراد کردند اعتراف به جرم نبود و هیچ اعترافی که موجب مجازات باشد نکردند و فقط گفتند که تحلیل سیاسی شان اشتباه بوده است.
آقای قوامی متذکر شد: حالا بالفرض محال ما این گفته ها را اعتراف به جرم تلقی کنیم باید بپرسیم که چگونه فردی بعد از 30 یا 40 سال فعالیت سیاسی، ظرف چند روز در زندان پی به اشتباهات خود می برد؟
او با اشاره به شرایط خاصی که این فعالان سیاسی و مطبوعاتی در زندان داشته و دارند گفت: این افراد نه از بیرون و اتفاقات بیرون از زندان خبری داشتند و نه به وکیل دسترسی داشتند و ما نمیدانیم چه چیزهایی در زندان به آنها القا کرده اند و یا چه نوع تهدیدها یا فشارهای بر آنها وارد شده که 30 سال متوجه اشتباهشان نشده اند اما همین که رفتند زندان معجزه ای رخ داده و فهمیدند اشتباه کرده اند.
آقای قوامی به سابقه سه بار زندان خود در زمان رژیم گذشته اشاره کرد و گفت : در آن زمان ساواکی ها، با کابل بر پای زندانیان میزدند و می گفتند که این کابل عصای موسی است و معجزه می کند و با این کابل ها از زندانیان سیاسی اعتراف می گیریم حالا ما نمیدانیم اکنون آقایان در زندان عصای موسی دارند یا با چه روش هایی چنین معجزه هایی را رقم میزنند که افراد پی به اشتباهات تمام زندگیشان می برند.
سخنان خامنه ای، پاسخی به نامه فرزندان هاشمی رفسنجانی؟
خامنه ای روز گذشته همچنین گفت که اعتراف افراد در دادگاه علیه فردی دیگر "حجیت شرعی" ندارد و مسموع نیست. این اظهار نظر آیت الله خامنه ای در حالی صورت می گیرد که یک روز قبل فرزندان هاشمی رفسنجانی در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، انتشار شایعات علیه خود را، نوعی "اهرم فشار" علیه آقای هاشمی رفسنجانی و ابزاری برای "حذف" او دانسته و از صادق لاریجانی خواسته بودند که مرجعی صلاحیت دار را مأمور رسیدگی به شایعات و اتهامات علیه آنها کند.
فرزندان رئیس مجلس خبرگان رهبری در نامه خود نوشته اند: اخیرا شاهد بوده ایم که از راه پخش اظهارات بعضی متهمان حوادث اخیر، که در صورت داشتن اعتبار اقرار قانونی، تنها علیه شخص اقرار کننده قابل استناد است، تلاش می شود تا ادعاهای بی سند علیه یکی از امضاء کنندگان این نامه... مستندسازی شود.
اشاره فرزندان هاشمی به اعترافات برخی از معترضان به کودتای انتخاباتی در دادگاه های نمایشی است که تاکنون 5 جلسه از آن برگزار شده است و در این دادگاهها برخی از بازداشت شدگان، سخنانی را علیه مهدی هاشمی عنوان کردند. محمد علی ابطحی نیز در جلسه اول دادگاه، گفته بود که هاشمی، موسوی و خاتمی در جریان انتخابات با یکدیگر "همقسم" شده بودند.
موضع گیری رهبری در خطبه های نماز عید طر در شرایطی صورت گرفت که روز گذشته هاشمی رفسنجانی بعد از مدتها غیبت، در نماز عید فطر حاضر شد و در صف اول نماز در کنار سایر مسوولان جمهوری اسلامی قرار گرفت.
*****
اعتراض دفتر تحکیم وحدت، به احکام زندان صادر شده برای دانشجویان دانشگاه بابل
دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای احکام زندان صادر شده برای دانشجویان دانشگاه بابل را محکوم کرد. دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود همچنین نسبت به محاکمه عبدالله مؤمنی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت در بیدادگاه اعتراض کرده و خواستار وی و دانشجویان دربند همچون شیوا نظرآهاری، ضیا نبوی و مجید دری شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، متن بیانیه دفتر تحکیم وحدت به شرح زیر است:
با گذشت 3 ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، کودتاچیان که تمامی احزاب، تشکل ها و رسانه های منتقد و اصلاح طلب را به محاکمه کشیده و سرکوب کرده اند، در آستانه ی اول مهر با تمام قوا دانشگاه و دانشگاهیان را در کانون اقدامات سرکوبگرانه ی خود قرار داده و هر روز بر دامنه ی فشار ها و تهدیدات خود بر فعالین دانشگاهی میافزایند. تنها در یک ماه گذشته چندین استاد دانشگاه از جمله دکتر محمد ملکی و علیرضا بهشتی بازداشت شده و بیش از دویست تن از فعالین دانشجویی دانشگاه های مختلف کشور به کمیته های انضباطی، دادگاه های انقلاب یا دفاتر وزارت اطلاعات احضار گردیده اند.
ماموران امنیتی با تهدید و ضرب و شتم از این دانشجویان خواسته اند تا تعهد دهند پس از بازگشایی دانشگاه ها هیچ گونه فعالیت دانشجویی انجام نخواهند داد. احضارهای متعدد دانشجویان دانشگاه های تهران و شهرستان ها و اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به کمیته های پیگیری وزارت اطلاعات در روزهای اخیر و تنها چند روز پیش از بازگشایی دانشگاه پس از تابستانی پر تلاطم و زخم آگین در راستای عقب راندن دانشجویان از حق خواهی جنایاتی است که بر آنها در فاجعه کوی دانشگاه تهران و شیراز و صنعتی اصفهان رفته است.
در این بین دستگاه قضایی نیز به کمک نهاد اطلاعاتی و امنیتی شتافته و با برگزاری دادگاه های متعدد در شهر های تهران، زنجان و بابل، احکام سنگین حبس و محرومیت تحصیل برای دانشجویان صادر نموده است. هنوز جوهر حکم ننگین 6 سال و 4 ماه حبس برای 6 تن از دانشجویان دانشگاه زنجان که به تعرض معاون این دانشگاه به یک دختر دانشجو اعتراض کرده بودند، خشک نشده بود که بیدادگاهی دیگر در شهر بابل در اقدامی کینه جویانه 8 تن از دانشجویان بیگناه این دانشگاه را که پس از انتخابات نیز مدتی در بازداشت بودند را جمعا به 7 سال و 9 ماه حبس محکوم نمود.
قاضی دادگاه بابل بدون توجه به جایگاه حقوقی خود پا را فراتر از قانون گذاشته است و در بدعتی شرم آور برای هر کدام از این دانشجویان احکام ممنوعیت از تحصیل به مدت 5 سال صادر نموده است. آپارتاید علمی که تا کنون از سوی وزارت علوم و دولت مهروز به شدت تکذیب می شد اکنون به رویه ای عادی تبدیل گشته و دیگر حتی دستگاه قضایی کشور به تبعیت از دولت به آن جلوه ای قانونی می بخشد. قاضی این دادگاه باید پاسخ دهد بنا بر کدام قانون حق بدیهی ادامه تحصیل را از دانشجویان سلب می نماید.
صدور این احکام متحجرانه و دخالت پی در پی نظامیان در امور دانشگاه ها و نقل و انتقالات صورت گرفته از وزارت کشور به وزارت علوم حاکی از آن است که کودتچیان هدف بعدی خود را دانشگاه قرار داده اند. اگر روزگاری در این کشور به تبعیت از نظام های کمونیستی انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان بقای حکومت خودکامه را تضمین می کرد، این بار تنها یک کودتای فرهنگی میتواند این هیبت بی رمق و زخم خورده را چند صباحی زنده نگه دارد. دور از ذهن نیست که زین پس فرماندهان نظامی به ریاست دانشگاه ها منصوب شوند یا گردان های یگان ویژه در تمامی دانشگاه ها مستقر گردند.
همچنین در آخرین پرده از دادگاه های نمایشی فعالین سیاسی بازداشت شده پس از انتخابات شاهد محاکمه ی عبدالله مومنی، عضو سابق و خوشنام دفتر تحکیم وحدت و عده ای از فعالین عرصه ی تکنولوژی و اینترنت بودیم. دادگاهی که در آن هم دانشجو بودن جرم تلقی می شود و هم علم و دانش نوین در جایگاه متهم قرار می گیرد، اوج فرومایگی کسانی را نشان میدهد که با شمشیر جهالت به جنگ خرد و انسانیت آمده اند. محاکمه عبدالله مومنی به عنوان یکی از نمادهای جنبش دانشجویی در 10 سال گذشته بیش از هر چیز ترس و واهمه حاکمیت از ادامه ی راه این مبارز آزادی خواه و خستگی ناپذیر را نشان می دهد.
اما مسلما محاکمه ی عبدالله مومنی و دیگر دانشجویان در بند همچون شیوا نظرآهاری، ضیا نبوی و مجید دری حقانیت و درستی راه آنان را بیش از پیش آشکار ساخت. اینان با ایستادگی خود در برابر خودکامگان، دانشگاه را نه نهادی جهت توجیه ظلم و تبعیض که در برابر آن میخواستند و آنچه در کیفرخواست عبدالله مومنی به عنوان موارد اتهامی آمده است خود شاهدی است بر وسعت فعالیت های حقوق بشری وی و انتقامی است از سال ها مبارزات فعالین جنبش دانشجویی علیه استبداد و بی عدالتی.
دفتر تحکیم وحدت با بی ارزش خواندن تمامی اعترافات پخش شده در دادگاه های نمایشی، این اعترافات را تحت فشار بازجویان و شکنجه گران بند مخوف 2 الف سپاه می داند و خواستار آزادی هر چه سریعتر اساتید و دانشجویان و سایر فعالین سیاسی زندانی میباشد.
دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای احکام زندان صادر شده برای دانشجویان دانشگاه بابل را محکوم کرد. دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود همچنین نسبت به محاکمه عبدالله مؤمنی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت در بیدادگاه اعتراض کرده و خواستار وی و دانشجویان دربند همچون شیوا نظرآهاری، ضیا نبوی و مجید دری شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، متن بیانیه دفتر تحکیم وحدت به شرح زیر است:
با گذشت 3 ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، کودتاچیان که تمامی احزاب، تشکل ها و رسانه های منتقد و اصلاح طلب را به محاکمه کشیده و سرکوب کرده اند، در آستانه ی اول مهر با تمام قوا دانشگاه و دانشگاهیان را در کانون اقدامات سرکوبگرانه ی خود قرار داده و هر روز بر دامنه ی فشار ها و تهدیدات خود بر فعالین دانشگاهی میافزایند. تنها در یک ماه گذشته چندین استاد دانشگاه از جمله دکتر محمد ملکی و علیرضا بهشتی بازداشت شده و بیش از دویست تن از فعالین دانشجویی دانشگاه های مختلف کشور به کمیته های انضباطی، دادگاه های انقلاب یا دفاتر وزارت اطلاعات احضار گردیده اند.
ماموران امنیتی با تهدید و ضرب و شتم از این دانشجویان خواسته اند تا تعهد دهند پس از بازگشایی دانشگاه ها هیچ گونه فعالیت دانشجویی انجام نخواهند داد. احضارهای متعدد دانشجویان دانشگاه های تهران و شهرستان ها و اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به کمیته های پیگیری وزارت اطلاعات در روزهای اخیر و تنها چند روز پیش از بازگشایی دانشگاه پس از تابستانی پر تلاطم و زخم آگین در راستای عقب راندن دانشجویان از حق خواهی جنایاتی است که بر آنها در فاجعه کوی دانشگاه تهران و شیراز و صنعتی اصفهان رفته است.
در این بین دستگاه قضایی نیز به کمک نهاد اطلاعاتی و امنیتی شتافته و با برگزاری دادگاه های متعدد در شهر های تهران، زنجان و بابل، احکام سنگین حبس و محرومیت تحصیل برای دانشجویان صادر نموده است. هنوز جوهر حکم ننگین 6 سال و 4 ماه حبس برای 6 تن از دانشجویان دانشگاه زنجان که به تعرض معاون این دانشگاه به یک دختر دانشجو اعتراض کرده بودند، خشک نشده بود که بیدادگاهی دیگر در شهر بابل در اقدامی کینه جویانه 8 تن از دانشجویان بیگناه این دانشگاه را که پس از انتخابات نیز مدتی در بازداشت بودند را جمعا به 7 سال و 9 ماه حبس محکوم نمود.
قاضی دادگاه بابل بدون توجه به جایگاه حقوقی خود پا را فراتر از قانون گذاشته است و در بدعتی شرم آور برای هر کدام از این دانشجویان احکام ممنوعیت از تحصیل به مدت 5 سال صادر نموده است. آپارتاید علمی که تا کنون از سوی وزارت علوم و دولت مهروز به شدت تکذیب می شد اکنون به رویه ای عادی تبدیل گشته و دیگر حتی دستگاه قضایی کشور به تبعیت از دولت به آن جلوه ای قانونی می بخشد. قاضی این دادگاه باید پاسخ دهد بنا بر کدام قانون حق بدیهی ادامه تحصیل را از دانشجویان سلب می نماید.
صدور این احکام متحجرانه و دخالت پی در پی نظامیان در امور دانشگاه ها و نقل و انتقالات صورت گرفته از وزارت کشور به وزارت علوم حاکی از آن است که کودتچیان هدف بعدی خود را دانشگاه قرار داده اند. اگر روزگاری در این کشور به تبعیت از نظام های کمونیستی انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان بقای حکومت خودکامه را تضمین می کرد، این بار تنها یک کودتای فرهنگی میتواند این هیبت بی رمق و زخم خورده را چند صباحی زنده نگه دارد. دور از ذهن نیست که زین پس فرماندهان نظامی به ریاست دانشگاه ها منصوب شوند یا گردان های یگان ویژه در تمامی دانشگاه ها مستقر گردند.
همچنین در آخرین پرده از دادگاه های نمایشی فعالین سیاسی بازداشت شده پس از انتخابات شاهد محاکمه ی عبدالله مومنی، عضو سابق و خوشنام دفتر تحکیم وحدت و عده ای از فعالین عرصه ی تکنولوژی و اینترنت بودیم. دادگاهی که در آن هم دانشجو بودن جرم تلقی می شود و هم علم و دانش نوین در جایگاه متهم قرار می گیرد، اوج فرومایگی کسانی را نشان میدهد که با شمشیر جهالت به جنگ خرد و انسانیت آمده اند. محاکمه عبدالله مومنی به عنوان یکی از نمادهای جنبش دانشجویی در 10 سال گذشته بیش از هر چیز ترس و واهمه حاکمیت از ادامه ی راه این مبارز آزادی خواه و خستگی ناپذیر را نشان می دهد.
اما مسلما محاکمه ی عبدالله مومنی و دیگر دانشجویان در بند همچون شیوا نظرآهاری، ضیا نبوی و مجید دری حقانیت و درستی راه آنان را بیش از پیش آشکار ساخت. اینان با ایستادگی خود در برابر خودکامگان، دانشگاه را نه نهادی جهت توجیه ظلم و تبعیض که در برابر آن میخواستند و آنچه در کیفرخواست عبدالله مومنی به عنوان موارد اتهامی آمده است خود شاهدی است بر وسعت فعالیت های حقوق بشری وی و انتقامی است از سال ها مبارزات فعالین جنبش دانشجویی علیه استبداد و بی عدالتی.
دفتر تحکیم وحدت با بی ارزش خواندن تمامی اعترافات پخش شده در دادگاه های نمایشی، این اعترافات را تحت فشار بازجویان و شکنجه گران بند مخوف 2 الف سپاه می داند و خواستار آزادی هر چه سریعتر اساتید و دانشجویان و سایر فعالین سیاسی زندانی میباشد.
*****
روایت معصومه ابتکار از دیدار با خانواده مسعود هاشم زاده و سجاد سبزعلی پور دو جانباخته 3 ماه اخیر
معصومه ابتکار عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران از دیدار برخی اعضای این شورا با خانواده های مسعود هاشم زاده و سجاد سبزعلی پور دو تن از شهدای جنبش سبز خبر داد.
این عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه مسعو هاشم زاده روز 30 خرداد در مسیر خانه یکی از دوستانش در خیابان شامدان با اصابت گلوله به قلبش شهید شد و یادآوری سابقه جانبازی سجاد سبزعلی پور و علاقه او به بازیگری تئاتر،روایتی دیدار با خانواده ها و فعالیت های هنری این دو شهید جنبش سبز و همچنین 3 نقاشی از نقاشی های مسعود هاشم زاده را در وبلاگش ابتکار سبز منتشر کرده که چنین است:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاددر دیدار برخی از اعضای شورای شهر تهران با خانواده مرحوم مسعود هاشم زاده از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات این شعر از ذهنم گذشت. مسعود که برخی آثارش را همین جا می بینید، روز 30 خرداد در نزدیکی منزل و در مسیر خانه یکی از دوستانش در خیابان شادمان با گلوله ای به قلبش کشته شد.
اعضای خانواده با حسرت از روحیات هنری او، از نقاشی هایش، از نوای سنتور و نیز از علاقه اش به مجسمه سازی که اخیرا فراگیری آن را آغاز کرده بود، می گفتند ... و از صدای سازدهنی اش که هرشب در کنج تنهایی اش می نواخت و نوایش دقایقی در خانه می پیچید. نمی دانم، شاید حضرت حافظ راست می گفت که:
آسمان کشتی ارباب هنر می شکند
این عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه مسعو هاشم زاده روز 30 خرداد در مسیر خانه یکی از دوستانش در خیابان شامدان با اصابت گلوله به قلبش شهید شد و یادآوری سابقه جانبازی سجاد سبزعلی پور و علاقه او به بازیگری تئاتر،روایتی دیدار با خانواده ها و فعالیت های هنری این دو شهید جنبش سبز و همچنین 3 نقاشی از نقاشی های مسعود هاشم زاده را در وبلاگش ابتکار سبز منتشر کرده که چنین است:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاددر دیدار برخی از اعضای شورای شهر تهران با خانواده مرحوم مسعود هاشم زاده از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات این شعر از ذهنم گذشت. مسعود که برخی آثارش را همین جا می بینید، روز 30 خرداد در نزدیکی منزل و در مسیر خانه یکی از دوستانش در خیابان شادمان با گلوله ای به قلبش کشته شد.
اعضای خانواده با حسرت از روحیات هنری او، از نقاشی هایش، از نوای سنتور و نیز از علاقه اش به مجسمه سازی که اخیرا فراگیری آن را آغاز کرده بود، می گفتند ... و از صدای سازدهنی اش که هرشب در کنج تنهایی اش می نواخت و نوایش دقایقی در خانه می پیچید. نمی دانم، شاید حضرت حافظ راست می گفت که:
آسمان کشتی ارباب هنر می شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
در خانه مرحوم سجاد سبزعلی پور نیز پدرش از هنر بازیگری تنها پسرش می گفت. سجاد پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان و طی دوران نظام وظیفه، دوره بازیگری را گذرانده و ظاهرا در یکی دو فیلم تلویزیونی هم ایفای نقش داشته که هنوز پخش نشده است. پدرش که سابقه رزمندگی و 25 درصد جانبازی دارد دردمندانه از روحیات سجاد می گفت که 24 سال بیشتر عمر نکرد و ... مادرش آرام اشک می ریخت.
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال ...
... راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
در خانه مرحوم سجاد سبزعلی پور نیز پدرش از هنر بازیگری تنها پسرش می گفت. سجاد پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان و طی دوران نظام وظیفه، دوره بازیگری را گذرانده و ظاهرا در یکی دو فیلم تلویزیونی هم ایفای نقش داشته که هنوز پخش نشده است. پدرش که سابقه رزمندگی و 25 درصد جانبازی دارد دردمندانه از روحیات سجاد می گفت که 24 سال بیشتر عمر نکرد و ... مادرش آرام اشک می ریخت.
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال ...
... راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
*****
متهم ردیف اول انتقادات رهبری در عید فطر احمدی نژاد است
مسیح علی نژاد:
تنها به فاصله زمانی اندکی پس از تشکیل پرونده قضایی برای مهدی کروبی و حضور گسترده معترضان در راهپیمایی روز قدس، مواضع آیت الله خامنه ای در روز عید فطر در مورد بحران انتخاباتی اخیر و اعترافات متهمان پرونده موسوم به انقلاب مخملی ناگهان تغییر یافت.
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران طی سخنانی در خطبه های نماز عید فطر برخلاف سخنانش در خطبه های اولین نماز جمعه بعد از انتخابات، با لحن ملایم تری نسبت به مخالفین و منتقدین انتخابات ریاست جمهوری دهم سخن گفت و حتی یک گام فراتر اعلام کرد: "اعترافات متهمان درباره اشخاص ديگر، حجيت شرعی ندارد و مسموع نيست و از اين طريق نيز نبايد فضا را به تهمت و سوءظن آلوده كرد."
این گردش نظر رهبری بازتاب رسانه ای گسترده داشته است. برخی بر این عقیده اند که حضور گسترده مخالفان به همراهی چهره های برجسته نظام در راهپیمایی روز قدس نوعی نگرانی را در مقامات ارشد حاکمیت ایجاد کرده و این هراس را در سطوح بالای مدیرتی به وجود آورده است که از این پس در ایام محرم و مناسبت های مذهبی و ملی و سنتی که امکان لغو مراسم مشابه از سوی مقامات تصمیم گیر وجود ندارد، می باید شاهد حضورهای میلیونی مردم معترض در خیابان ها باشند که این به خودی خود موجب تضعیف حاکمیت فعلی ایران خواهد بود. بر این اساس ناظران گمان دارند در راستای مذاکرات و دیدارهایی که گفته می شود سران ارشد نظام در زمینه آخرین تحولات کشور بر گزار کرده اند، چنین تصمیم گیری شد که باید نوعی انعطاف و امتیاز به مخالفان دولت فعلی و معترضان انتخابات ریاست جمهوری نشان داده شود تا حاکمیت با بحران مدیریت اعتراضات گسترده مردمی مواجه نشود.
دومین تغییر عقیده رهبری در یک ماه
آیت الله خامنه ای در نخستین نماز جمعه پس از انتخابات به وضوح نقش «انگلیس خبیث» و کشورهای غربی را در اعتراضات مردم ایران به تقلب انتخاباتی مورد اعتراض قرار داده بود که به موجب آن سخنرانی و اتهام تند رهبری ایران به سران کشورهای غربی و به خصوص بریتانیا، شاهد بودیم که انگلیس سفیر ایران در بریتانیا را فراخوانده بود و مطبوعات انگلیس نیز سخنان رهبری ایران را در صفحات نخست خود گزارش داده بودند. گردن براون نیز نسبت به اتهام رهبری ایران اعتراض کرده بود. سپس جمعی از متهمان پرونده موسوم به انقلاب مخملی در دادگاههای علنی برگزار شده نیز همین سخنان رهبری را در اعترافات خود در دادگاه مطرح کردند و نقش کشورهای غربی در هدایت بحران های اخیر را نیز به عنوان اعتراف خود در دادگاه های علنی به کرات مورد اشاره قرار دادند.
پس از تداوم اعتراضات خیابانی و پیوستن سران سابق جمهوری اسلامی اعم از رییس جمهور، نخست وزیر، رییس مجلس و سایر مدیران اسبق جمهوری اسلامی به جنبش مردمی، رفته رفته اثبات این اتهام که این چهره های شاخص انقلاب نیز تحت تاثیر کشورهای غربی به نتیجه انتخابات اعتراض می کنند، دشوار به نظر رسید. بدین ترتیب رهبری ایران طی سخنانی جدید در دومین نماز جمعه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، تغییر موضع داد و سپس اعلام کرد: «هنوز صحت دست داشتن کشورهای غربی در اغتشاشات خیابانی ثابت نشده است.»
و این بار در خطبه های نماز عید فطر نیز بار دیگر شاهد ابرازعقیده جدید رهبری در فاصله زمانی کمتر از یک ماه بوده ایم که اعترافات تلویزیونی را مورد انتقاد قرار داده است.
اشخاص مورد نظر رهبری چه کسانی هستند؟
آیت الله خامنه ای اگر چه در بخشی از خطبه اخیر خود خاطرنشان کرد: «اعتراف و اقرار هر متهم در دادگاه و در مقابل دوربين ها و بينندگان ميليونی، "شرعاً، عرفاً و عقلاً" حجت، مسموع و نافذ است»، اما در یک اظهار کاملا متفاوت چرخش مشهودی به سمت منتقدان و مخالفان برگزاری چنین دادگاهی داشت. بر این اساس بدون آنکه نامی از هاشمی رفسنجانی و فرزندانش ببرد، تلویحا از آنها جانبداری کرد، آنگاه که یادآور شد: «هيچكس حق ندارد مسائلی را كه اثبات نشده، بيان كند و ديگران را زير بار فشار تهمت قرار دهد». در دادگاه متهمان پرونده انتخابات، فرزندان هاشمی و مشاوران سید محمد خاتمی از جمله اشخاصی بودند که اعترافاتی علیه آنان از زبان زندانیان جاری شد که هم دفتر سید محمد خاتمی و هم دفتر مجمع تشخیس مصلحت نظام و هم فرزندان هاشمی رفسنجانی مجبور به تکذیب آن اعترافات و ارسال نامه به قوه قضاییه شده بودند که هیچ یک از آن نامه ها در تلویزیون تحت نظارت رهبری قرائت نشد. اما این بار رهبری خودش نسبت به نام بردن از این اشخاص در دادگاه معترض است.
البته اولین کسی که پیش از «اتهامات اثبات نشده اشخاص»، در برابر دوربین های تلویزیونی از چهره های شاخص نظام نام برد، محمود احمدی نژاد بود که از هاشمی رفسنجانی، صفایی فراهانی، ناطق نوری و دیگران به عنوان کسانی که فساد اقتصادی دارند ، اسم برد اما در همان زمان صدای و سیمای تحت نظارت رهبری باز هم به هیچ یک از درخواست های این افراد برای پاسخ دادن به این اتهامات پاسخ مثبت نداد و امروز در خطبه نماز عید فطر رهبری ناگهان به معترض اصلی این شیوه تبدیل شده است بدون آنکه نامی از احمدی نژاد یا کسانی ببرد که در دادگاه های علنی، زندانیان را وادار به اعتراف و مطرح کردن «اتهامات اثبات نشده اشخاص دیگر» کرده اند.
در دادگاه متهمان انتخاباتی ، زندانیانی همچون محمد علی ابطحی، مشاور خاتمی و مسعود باستانی، روزنامه نگار پس از ماه ها تحمل انفرادی، مجبور شده شده بودند تا بار دیگر نام هاشمی و فرزندانش، مشاوران سید محمد خاتمی و همچنین نام کروبی مطرح کرده و مسایلی را درباره آنان بیان کنند و امروز همان اعترافاتی که تحت فشار از زندانیان گرفته شده است ، مورد اعتراض بالاترین مقام کشور قرار می گیرد؛ درحالی که پیش از این هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و کروبی تمامی این اعترافات را بی اعتبار خوانده بودند.
اقتدای هاشمی و سید حسن خمینی به خامنه ای در نماز عید فطر
در جریان برگزاری نماز عید فطر عکسی از مراسم نماز عید منتشر شد که در آن علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سید حسن خمینی، نوه بنیانگذار انقلاب، به عنوان دو چهره معترض به نتیجه انتخابات به سید علی خامنه ای که پیش از تایید نظر نهایی شورای نگهبان در یک اقدام زود هنگام به احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران تبریک گفته بود، اقتدا کرده و پشت سر وی به نماز ایستاده بودند. این در حالی است که پیش از این هیچ یک از این دو چهره شاخص جمهوری اسلامی در مراسم تحلیف احمدی نژاد که توسط مقام رهبری صورت گرفته بود، حضور نیافته بودند و همچنین در پاسخ به این اقدام و نگرانی از حضور سبز مردم نیز مراسم احیا در مرقد آیت االه خمینی که بنا بود با سخنرانی میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی صورت گیرد، لغو شد. با توجه به سابقه این اختلافات جدی و شکاف آشکاری که در روزهای پس از انتخابات به وجود آمده بود، هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه جدیدی با سایت آفتاب اعلام کرده بود که : اختلافی میان سران جمهوری اسلامی وجود ندارد. این در حالی است که دامنه این اختلافات به احضار مهدی کروبی به دادگاه و بستن روزنامه ها و سایت های خبری میر حسین موسوی و کروبی و زندانی شدن مشاوران و مدیران سابق رییس جمهور پیشینِ سید محمد خاتمی نیز کشیده شده و همچنان نیز دستگیری ها و تهدید چهره های نزدیک به سید محمدخاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ادامه دارد.
مسیح علی نژاد:
تنها به فاصله زمانی اندکی پس از تشکیل پرونده قضایی برای مهدی کروبی و حضور گسترده معترضان در راهپیمایی روز قدس، مواضع آیت الله خامنه ای در روز عید فطر در مورد بحران انتخاباتی اخیر و اعترافات متهمان پرونده موسوم به انقلاب مخملی ناگهان تغییر یافت.
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران طی سخنانی در خطبه های نماز عید فطر برخلاف سخنانش در خطبه های اولین نماز جمعه بعد از انتخابات، با لحن ملایم تری نسبت به مخالفین و منتقدین انتخابات ریاست جمهوری دهم سخن گفت و حتی یک گام فراتر اعلام کرد: "اعترافات متهمان درباره اشخاص ديگر، حجيت شرعی ندارد و مسموع نيست و از اين طريق نيز نبايد فضا را به تهمت و سوءظن آلوده كرد."
این گردش نظر رهبری بازتاب رسانه ای گسترده داشته است. برخی بر این عقیده اند که حضور گسترده مخالفان به همراهی چهره های برجسته نظام در راهپیمایی روز قدس نوعی نگرانی را در مقامات ارشد حاکمیت ایجاد کرده و این هراس را در سطوح بالای مدیرتی به وجود آورده است که از این پس در ایام محرم و مناسبت های مذهبی و ملی و سنتی که امکان لغو مراسم مشابه از سوی مقامات تصمیم گیر وجود ندارد، می باید شاهد حضورهای میلیونی مردم معترض در خیابان ها باشند که این به خودی خود موجب تضعیف حاکمیت فعلی ایران خواهد بود. بر این اساس ناظران گمان دارند در راستای مذاکرات و دیدارهایی که گفته می شود سران ارشد نظام در زمینه آخرین تحولات کشور بر گزار کرده اند، چنین تصمیم گیری شد که باید نوعی انعطاف و امتیاز به مخالفان دولت فعلی و معترضان انتخابات ریاست جمهوری نشان داده شود تا حاکمیت با بحران مدیریت اعتراضات گسترده مردمی مواجه نشود.
دومین تغییر عقیده رهبری در یک ماه
آیت الله خامنه ای در نخستین نماز جمعه پس از انتخابات به وضوح نقش «انگلیس خبیث» و کشورهای غربی را در اعتراضات مردم ایران به تقلب انتخاباتی مورد اعتراض قرار داده بود که به موجب آن سخنرانی و اتهام تند رهبری ایران به سران کشورهای غربی و به خصوص بریتانیا، شاهد بودیم که انگلیس سفیر ایران در بریتانیا را فراخوانده بود و مطبوعات انگلیس نیز سخنان رهبری ایران را در صفحات نخست خود گزارش داده بودند. گردن براون نیز نسبت به اتهام رهبری ایران اعتراض کرده بود. سپس جمعی از متهمان پرونده موسوم به انقلاب مخملی در دادگاههای علنی برگزار شده نیز همین سخنان رهبری را در اعترافات خود در دادگاه مطرح کردند و نقش کشورهای غربی در هدایت بحران های اخیر را نیز به عنوان اعتراف خود در دادگاه های علنی به کرات مورد اشاره قرار دادند.
پس از تداوم اعتراضات خیابانی و پیوستن سران سابق جمهوری اسلامی اعم از رییس جمهور، نخست وزیر، رییس مجلس و سایر مدیران اسبق جمهوری اسلامی به جنبش مردمی، رفته رفته اثبات این اتهام که این چهره های شاخص انقلاب نیز تحت تاثیر کشورهای غربی به نتیجه انتخابات اعتراض می کنند، دشوار به نظر رسید. بدین ترتیب رهبری ایران طی سخنانی جدید در دومین نماز جمعه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، تغییر موضع داد و سپس اعلام کرد: «هنوز صحت دست داشتن کشورهای غربی در اغتشاشات خیابانی ثابت نشده است.»
و این بار در خطبه های نماز عید فطر نیز بار دیگر شاهد ابرازعقیده جدید رهبری در فاصله زمانی کمتر از یک ماه بوده ایم که اعترافات تلویزیونی را مورد انتقاد قرار داده است.
اشخاص مورد نظر رهبری چه کسانی هستند؟
آیت الله خامنه ای اگر چه در بخشی از خطبه اخیر خود خاطرنشان کرد: «اعتراف و اقرار هر متهم در دادگاه و در مقابل دوربين ها و بينندگان ميليونی، "شرعاً، عرفاً و عقلاً" حجت، مسموع و نافذ است»، اما در یک اظهار کاملا متفاوت چرخش مشهودی به سمت منتقدان و مخالفان برگزاری چنین دادگاهی داشت. بر این اساس بدون آنکه نامی از هاشمی رفسنجانی و فرزندانش ببرد، تلویحا از آنها جانبداری کرد، آنگاه که یادآور شد: «هيچكس حق ندارد مسائلی را كه اثبات نشده، بيان كند و ديگران را زير بار فشار تهمت قرار دهد». در دادگاه متهمان پرونده انتخابات، فرزندان هاشمی و مشاوران سید محمد خاتمی از جمله اشخاصی بودند که اعترافاتی علیه آنان از زبان زندانیان جاری شد که هم دفتر سید محمد خاتمی و هم دفتر مجمع تشخیس مصلحت نظام و هم فرزندان هاشمی رفسنجانی مجبور به تکذیب آن اعترافات و ارسال نامه به قوه قضاییه شده بودند که هیچ یک از آن نامه ها در تلویزیون تحت نظارت رهبری قرائت نشد. اما این بار رهبری خودش نسبت به نام بردن از این اشخاص در دادگاه معترض است.
البته اولین کسی که پیش از «اتهامات اثبات نشده اشخاص»، در برابر دوربین های تلویزیونی از چهره های شاخص نظام نام برد، محمود احمدی نژاد بود که از هاشمی رفسنجانی، صفایی فراهانی، ناطق نوری و دیگران به عنوان کسانی که فساد اقتصادی دارند ، اسم برد اما در همان زمان صدای و سیمای تحت نظارت رهبری باز هم به هیچ یک از درخواست های این افراد برای پاسخ دادن به این اتهامات پاسخ مثبت نداد و امروز در خطبه نماز عید فطر رهبری ناگهان به معترض اصلی این شیوه تبدیل شده است بدون آنکه نامی از احمدی نژاد یا کسانی ببرد که در دادگاه های علنی، زندانیان را وادار به اعتراف و مطرح کردن «اتهامات اثبات نشده اشخاص دیگر» کرده اند.
در دادگاه متهمان انتخاباتی ، زندانیانی همچون محمد علی ابطحی، مشاور خاتمی و مسعود باستانی، روزنامه نگار پس از ماه ها تحمل انفرادی، مجبور شده شده بودند تا بار دیگر نام هاشمی و فرزندانش، مشاوران سید محمد خاتمی و همچنین نام کروبی مطرح کرده و مسایلی را درباره آنان بیان کنند و امروز همان اعترافاتی که تحت فشار از زندانیان گرفته شده است ، مورد اعتراض بالاترین مقام کشور قرار می گیرد؛ درحالی که پیش از این هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و کروبی تمامی این اعترافات را بی اعتبار خوانده بودند.
اقتدای هاشمی و سید حسن خمینی به خامنه ای در نماز عید فطر
در جریان برگزاری نماز عید فطر عکسی از مراسم نماز عید منتشر شد که در آن علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سید حسن خمینی، نوه بنیانگذار انقلاب، به عنوان دو چهره معترض به نتیجه انتخابات به سید علی خامنه ای که پیش از تایید نظر نهایی شورای نگهبان در یک اقدام زود هنگام به احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران تبریک گفته بود، اقتدا کرده و پشت سر وی به نماز ایستاده بودند. این در حالی است که پیش از این هیچ یک از این دو چهره شاخص جمهوری اسلامی در مراسم تحلیف احمدی نژاد که توسط مقام رهبری صورت گرفته بود، حضور نیافته بودند و همچنین در پاسخ به این اقدام و نگرانی از حضور سبز مردم نیز مراسم احیا در مرقد آیت االه خمینی که بنا بود با سخنرانی میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی صورت گیرد، لغو شد. با توجه به سابقه این اختلافات جدی و شکاف آشکاری که در روزهای پس از انتخابات به وجود آمده بود، هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه جدیدی با سایت آفتاب اعلام کرده بود که : اختلافی میان سران جمهوری اسلامی وجود ندارد. این در حالی است که دامنه این اختلافات به احضار مهدی کروبی به دادگاه و بستن روزنامه ها و سایت های خبری میر حسین موسوی و کروبی و زندانی شدن مشاوران و مدیران سابق رییس جمهور پیشینِ سید محمد خاتمی نیز کشیده شده و همچنان نیز دستگیری ها و تهدید چهره های نزدیک به سید محمدخاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ادامه دارد.
*****
زمان: 00:07 بامداد دوشنبه
یاران و هم میهنان درود و بامدادتان گرامی باد. نخستین "پست " امروز را دوباره می خواهیم با نمایشی از صفحه نخست لجن نامه کیهان و این بار نه با یاوه گویی های :حسین"بازجوی بدبخت و مفلس، بلکه با "فضله"پراکنی های بقول کیهان "ولی امر مسلمین" آغاز کنیم اما پیش از درج این عکس و سپس انتشار یاوه گویی های حضرت ولی امر مسلمین، اشاره به یک نکته را ضروری میدانیم:
مسلمین و جهان اسلام چقدر بدبخت و بی بها شده که ولی امر، یا بعبارت پارسی آن "پدر" و سرور این جامعه شیخ بی آبرو و جانی خطرناکی چون "سیدعلی" گدای یکسدت است. با ناخنک زدنی به سروده "میرزاده عشقی" در مورد این ولی امر یا پدر امت اسلام باید بنویسیم:
پدر امت اسلام اگر این بی پدر است
به چنین امت و روح پدرش باید "رید"
ما را برای بکار بردن کلمه ناشایسته بالا ببخشید ولی، با دیدن و خواند چنین عناوین پوچ و مزخرفی که به یک روضه خوان بی سروپا که تا سی و اندی سال پیش در قرستانها مشهد؛ در مقابل دریافت یک یا دو تومان بر مزار مردگان مرثیه کربلا و غیره می خواند بی اختیار انسان را از خود بدر می کند.
ما را برای بکار بردن کلمه ناشایسته بالا ببخشید ولی، با دیدن و خواند چنین عناوین پوچ و مزخرفی که به یک روضه خوان بی سروپا که تا سی و اندی سال پیش در قرستانها مشهد؛ در مقابل دریافت یک یا دو تومان بر مزار مردگان مرثیه کربلا و غیره می خواند بی اختیار انسان را از خود بدر می کند.
با هم نگاهی بیاندازیم به صفحه نخست لجن نامه کیهان که تا 5-6 ساعت آینده انتشار خواهد یافت:
حضرت آيت الله خامنه اي با تقبيح برخي رفتارهاي غلط رسانه اي در ترويج تهمت و افترا نسبت به افراد، گناه تهمت به نظام را بسيار سنگين تر از گناه تهمت به اشخاص خواندند و تاكيد كردند: نبايد كسي كل نظام را به اموري كه شايسته نيست متهم كند چرا كه شأن نظام از اين گونه تهمت ها بسيار بالاتر است.به گزارش خبرنگار كيهان، تهران، ديروز و در صبح دل انگيز عيدسعيدفطر؛ عيد ذكر و شكر، عيد پاداش بندگان مخلص حضرت محبوب و عيدآغاز روزگار جديد بندگي در آستان رحمت و مغفرت الهي، بار ديگر مينياتوري از رستاخيز جان بود و عطر روح نواز قنوت هاي مومنان روزه دار در كوچه كوچه شهر پيچيد و باران رحمت الهي بر وجود صالحان و پاكان كشور عشق نازل شد.بنابراين گزارش، نماز وحدت آفرين و جان افزاي عيد سعيد فطر همزمان در تهران، در سرتاسر ايران اسلامي با شكوهي خاص و صفوفي به هم پيوسته برگزار شد تا عطر ملكوت بار ديگر در جغرافياي ام القراي اسلام پراكنده شود. در پايتخت جمهوري اسلامي ايران نيز نماز عيدسعيد فطر علاوه بر برخي مساجد، در دانشگاه تهران برگزار شد و جمعيت ميليوني نمازگزار در صحنه اي بي نظير يك ماه بندگي حضرت محبوب را در ركعات نمازعيد به امامت رهبر فرزانه انقلاب به شكرانه نشستند و با اجتماع در دانشگاه تهران و خيابانهاي اطراف عيدي خود را در اقامه نماز به امامت رهبر و مقتداي خويش دريافت كردند.رهبرمعظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نماز با تبريك عيدسعيد فطر به ملت عظيم الشأن ايران و امت بزرگ اسلامي، ماه رمضان را فرصتي براي علاج دردها و درمان بيماريهاي باطني خواندند و آحاد مردم را به حفظ دستاوردهاي گرانقدر ماه پرشكوه رمضان و بويژه ذخيره نوراني تقوا توصيه كردند.ايشان ليالي قدر را آغاز مرحله اي نو در زندگي انسان برشمردند و با اشاره به حضور قشرهاي مختلف مردم با ظواهر گوناگون در جلسات قرآن و ذكر و دعا افزودند: مردم بويژه جوانان عزيز، دلهاي نوراني خود را قدر بدانند و در تمام طول سال با نماز اول وقت، حضور در مساجد و تلاوت و انس با قرآن اين نورانيت را حفظ كنند.حضرت آيت الله خامنه اي توبه را پنجره اي دلگشا به فضاي مصفاي عفو الهي و «پناهگاه پروردگار كريم براي بندگان بي پناه» خواندند و خاطرنشان كردند: ماه رمضان زمينه طبيعي توبه و بازگشت به سوي پروردگار را فراهم كرد و اين دستاورد بزرگ را مي توان با تقوا و پرهيزگاري حفظ كرد.رهبرانقلاب اسلامي با سپاس و قدرداني عميق از حضور پرعظمت ملت در راهپيمايي روز قدس تاكيد كردند: روز قدس، روز صف بندي حق در مقابل باطل و صف آرايي عدل در مقابل ظلم است.ايشان افزودند: دشمنان اين ملت امسال بيشتر از هميشه، براي تضعيف روز قدس تلاش كردند اما ملت بزرگ و سرافراز ايران در سراسر كشور و در «تهران با عظمت»، در حركتي ستايش برانگيز از «اراده و هوشياري و پايداري»، نشان داد كه با تشخيص مواقع حساس، خواسته ها و مواضع خود را با رساترين فرياد به گوش جهانيان مي رساند.ايشان راهپيمايي روز قدس را تجلي حقيقت ملت دانستند و افزودند: مردم با مشخص كردن جهت حركت انقلاب و نظام، بارديگر به جهانيان اثبات كردند كه سياستمداران و مسئولان غربي در تلاشهاي ضدايراني خود، در پي سرابند و ترفندها و حيله هاي دشمنان بر روحيه اين ملت بزرگ اثري ندارد.حضرت آيت الله خامنه اي همچنين روز جهاني قدس را روز فرياد امت اسلامي عليه سرطان كشنده صهيونيزم خواندند و با اشاره به حضور مسلمانان مناطق مختلف جهان در مراسم اين روز تاكيد كردند: پيام جهاني اين حضور درخشان اين است كه امتداد حركت عظيم ملت ايران در جهان اسلام گسترده شده و امت اسلامي همچون ملت ايران زير بار ظلم نمي رود، حتي اگر ظالم از پشتيباني قدرتمندترين دولتهاي جهان برخوردار باشد.رهبرانقلاب اسلامي در بخش ديگري از سخنانشان اخلاق حسنه و مهرباني و برادري را نياز جدي جامعه دانستند و با انتقاد شديد از اقدام روزنامه ها، رسانه ها و دستگاههاي گوناگون ارتباطاتي در ترويج فضاي «تهمت و سوءظن و بدگماني»، افزودند: رويه تأسف بار رواج شايعات و تهمت هاي متقابل، دلها و فضاي زندگي جامعه را تاريك و ظلماني مي كند.حضرت آيت الله خامنه اي به پخش تلويزيوني برخي دادگاهها اشاره و خاطرنشان كردند: اعتراف و اقرار هر متهم در دادگاه و در مقابل دوربين ها و بينندگان ميليوني، «شرعاً، عرفاً و عقلاً حجت، مسموع و نافذ است اما سخنان متهمان درباره اشخاص ديگر، حجيت شرعي ندارد و مسموع نيست و از اين طريق نيز نبايد فضا را به تهمت و سوءظن آلوده كرد.ايشان دستگاههاي اجرايي و قضايي را به تعقيب و محاكمه و مجازات مجرمان، مكلف دانستند و افزودند: در اين زمينه بايد براساس قوانين، قاطعانه عمل كرد اما مجازات مجرم غير از اين است كه كسي را براساس گمانه و خيال متهم كنيم و اين تهمت ها را در جامعه ترويج دهيم.رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به بددلي رسانه هاي بيگانه درباره مسائل ايران تاكيد كردند: نبايد حرفها و ادعاهاي اين رسانه هاي مغرض را به بهانه ايجاد شفافيت، تكرار و پخش كرد و به ديگران تهمت خيانت يا خطا زد چرا كه اين كار شفافيت نيست بلكه كدر كردن فضاست.حضرت آيت الله خامنه اي در تبيين معناي حقيقي شفافيت، اقدام مسئولان را در ارائه واضح عملكرد خود به مردم ضروري دانستند و خاطرنشان كردند: معناي حقيقي شفافيت ارائه كارنامه به مردم است و هيچكس حق ندارد مسائلي را كه اثبات نشده بيان كند و ديگران را زير بار فشار تهمت قرار دهد.رهبرانقلاب اسلامي همچنين در بحث رواج تهمت و شايعات، گناه تهمت به نظام را بسيار سنگين تر از گناه تهمت به اشخاص خواندند و تاكيد كردند: نبايد كسي كل نظام را به اموري كه شايسته نيست متهم كند چرا كه شأن نظام از اين گونه تهمت ها بسيار بالاتر است.ايشان در بخش ديگري از خطبه هاي نمازعيدفطر با اشاره به نزديك بودن هفته دفاع مقدس، هشت سال جنگ تحميلي را زمينه ساز تقويت «اعتماد به نفس ملي»، كشف ظرفيتهاي ناشناخته و شكوفايي استعدادها خواندند و خاطرنشان كردند: بخش اعظم حضور سرافرازانه ملت و جوانانش در ميدانهاي نوين دانش و فناوري مرهون آن سالهاي پرافتخار است.ايشان با تجليل از دفاع مقتدرانه ارتش، سپاه و بسيج مستضعفان در مقابل هجوم دشمنان افزودند: كساني كه وعده فتح سريع تهران را مي دادند امروز به زباله دان تاريخ افتاده اند اما ملت ايران روز به روز مقتدرتر و نظام اسلامي ريشه دارتر و تناورتر شده است و بعد از اين هم همين گونه خواهد بود.رهبر انقلاب اسلامي ملت، قواي سه گانه و همه مسئولان را به همكاري و همدلي بيشتر فراخواندند و افزودند: ايران عزيز در دهه چهارم انقلاب يعني دهه پيشرفت و عدالت نيازمند جهش هاي مختلف است تا عقب ماندگي ها را جبران كند و روند آباداني و پيشرفت را شتاب بخشد.حضرت آيت الله خامنه اي علم را كليد پيشرفت همه جانبه كشور برشمردند و تاكيد كردند: همه دستگاه ها بويژه دانشگاه، حوزه، نخبگان و دانشجويان تلاش و مراقبت كنند تا حركت علمي چند ساله اخير، كند يا متوقف نشود.ايشان همچنين استقبال مردم، مسئولان و نخبگان را از نامگذاري امسال به سال اصلاح الگوي مصرف يادآور شدند و با انتقاد از كم تحركي موجود در اين زمينه، افزودند: متاسفانه كشور در چند ماه اخير به علت هيجانات كاذب، وقت را از دست داد البته اصلاح الگوي مصرف سالها طول مي كشد اما مسئولان، دانشگاهيان، حوزويان و همه تلاش كنيم اين مسئله مهم، جداً دنبال شود كه در اين زمينه دولت بايد پيشرو و پيشتاز باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر