سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۶/۱۴

شنبه: 14/6/1388 (زمان: 00:02 بامداد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاران و هم میهنان بامدادتان گرامی باد. فقط چند دقیقه پس از نیمه شب آدینه و آغاز بامداد روز شنبه است و ما مانند همیشه با کمی استراحت و تمدید قوا، "پست" امروز را شروع می کنیم. امروزمی خواهیم پست جدید را با ویدیوکلیپی شروع کنیم.
این ویدیوکلیپ افشاگری یکی از شیرزنان میهن ما از خاطرات دوران زندانش در زندانهای رژیم منفور و پلید، و فجایعی است که در آن سالها بر او گذشته است. با آن که می توانیم مطالبی طولانی برای توجیه و تشریح این کلیپ بنویسیم اما این کار را نمی کنیم و از شما تقاضا داریم که با مشاهده آن خودتان به سخنان این بانوی شریف توجه نمایید.
این کلیپ افشاگرانه توسط یار گرامی و ارزشمند ما سرکارخانم "پری ایراندوست" برایمان ارسال شده که خود ایشان نیز زحمت تیترنویسی و ترجمه انگلیسی این کلیپ را بعهده داشته اند:


*****
افشای «دروغ بزرگ کیفرخواست» دادگاه نمایشی از سوی سفیر وقت ایران در آلمان
احمد عزيزی،سفير اسبق ايران در آلمان،با تکذیب مطالب نقل شده به نقل از خود در كيفرخواست ادعایی سعید مرتضوی در چهارمین جلسه دادگاه نمایشی دروغ بزرگ کودتاگران را افشا کرد.احمد عزيزی در پاسخ به استعلام خانواده دكتر ميردامادی درخصوص صحت و سقم نقل قول مورد نظر،چنین نوشته است:
«آقای میردامادی عزیزسلام،
با آرزوی صبر برای شما و خانواده محترم،
از طرح چنین نقل قولی از آقای ابطحی متعجب و متأسف شدم. چگونه ممکن است اینجانب جنین مطلبی اظهار کرده باشم و اصولاً چگونه ممکن است هیأت پارلمانی ایران و جناب میردامادی چنین برخوردی در برابر طرف خارجی داشته باشند. حتی چنانچه اینجانب و جناب آقای ابطحی ، شاید حدود هشت سال پیش که حقیر به یاد ندارم، بحثی نیز درباره مذاکرات هیإت در برلین کرده باشیم، قطعا نحوه انعکاس آن یا توسط ایشان یا دادستان بر اساس برداشت نادرست صورت گرفته است.
باتشکرعزیزی»
**
این تکذیب در حالی صورت گرفت که در كيفرخواست ادعایی سعیدمرتضوی در چهارمین جلسه دادگاه نمایشی علیه اسرای جنبش سبز در یک دروغ پردازی بزرگ، و به نقل از اعترافات اجباری محمدعلی ابطحی ادعا شد که«آقاي محمد علي ابطحي در اين نوشته مي افزايد:آقاي احمد عزيزي سفير ايران در آلمان مي گفت در سفر رسمي برخي اعضاء پارلمان ايران كه آقاي ميردامادي رئيس آن بود به قدري ذليلانه و طوري عليه مسئولان كشور مثل رهبري حرف مي زدند و بحث انتخابي و انتصابي را مطرح مي كردند كه من در نوشتن گزارش جلسه دچار مشكل شده بودم».
گفتنی است سفر هيأت پارلمانی مجلس ششم به آلمان، در زمان خود توسط نهادها و افراد مسئول، يكی از موفق ترين سفرهای هيأت های پارلمانی جمهوری اسلامی به اين كشور قلمداد شده بود.
این بخشی از كيفرخواست در دادگاه نمايشي چهارم اسراي جنبش سبز قرائت نشد تا به دکتر حسن میردامادی اجازه دفاع در این خصوص نیز داده نشود، و تنها توسط خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران منتشر شد و در آن به سفر هيأت پارلماني مجلس ششم به رياست دكتر محسن ميردامادي به آلمان و آنچه كه نويسندگان ادعانامه صحبت هاي «ذليلانه» ناميده بودند، اشاره شده بود.
سندي ديگر در رد دروغ بزرگ و رذیلانه كيفرخواست چهارم:

متن مذاكرات دكتر ميردامادی رئيس هيأت پارلمانی مجلس ششم با همتای آلمانی
به عنوان سند دیگری در تکذیب دروغ پردازی کیفرخواست کودتاگران نیز، متن زير که گزارش مذاكرات انجام شده ميان دكتر محسن ميردامادي و همتاي آلماني است و از روي پايگاه اينترنتي مجلس آلمان ترجمه شده،و به خوانندگان و مردم ایران عرضه می شود تا آشکار شود که در کیفرخواست دادگاه های نمایشی کودتاگران تا چه حد «رذیلانه» علیه اسرای جنبش به پرونده سازی دست زده اند:
«رئيس كميته روابط خارجي پارلمان آلمان هانس اولريش كلوزه (عضو حزب سوسيال دموكرات) بر تداوم گفتگوهاي نزديك بين ايران و آلمان تأكيد كرد.
به مناسبت سفر بي سابقه يك هيأت از كميسيون روابط خارجي پارلمان ايران، كلوزه بر اهميت اين موضوع با توجه به تفاوت ديدگاههاي ايران به عنوان يك دولت اسلامي و آلمان به عنوان يك كشور با معيارهاي دموكراتيك غربي تأكيد ورزيد.
محسن ميردامادي رئيس كميسيون روابط خارجي پارلمان ايران هم در اين رابطه، روند روابط دو كشور را بسيار مثبت توصيف كرد. وي افزود: در كنار مسائل سياسي و اقتصادي مي توان سطح روابط فرهنگي را هم ارتقا داد. ميردامادي عنوان كرد كه درحال حاضر در ايران مجلس اصلاح طلبي وجود دارد كه حامي سياستهاي رئيس جمهور خاتمي است؛ نظير سياست تنش زدايي با اروپا و خصوصاً آلمان، كه اخيراً پيشرفتهاي ارزنده اي داشته است.
نمايندگان تمام كميسيونهاي مختلف ضمن تحسين گامهاي اصلاحي در ايران، آمادگي خود براي همكاري را به مهمانان تهراني اعلام كردند. در كنار همكاريهاي موجود اقتصادي در مورد تعميق گفتگوهاي فرهنگي نيز بحث شد. منتقدين همچنين ناخرسندي خود از احكام قضائي عليه شركت كنندگان در كنفرانس بنياد هاينريش بل كه سال گذشته در برلين برگزار شد را اعلام كردند. ميردامادي در اين باره با اعلام اينكه روند برگزاري اين كنفرانس خوشايند نبود، از نظارت دقيق ملجس ايران بر اين دادگاه و تشكيل يك كميته ويژه در اين باره خبر داد. همچنين او گفت كه دستگاه قضايي در ايران، يك نهاد مستقل مي باشد. ثبات در خاور ميانه و روابط ايران با همسايگانش از ديگر موضوعات اين گفتگوها بودند. دو طرف بر اين نكته تأكيد كردند كه رشد تجارت مواد مخدر از افغانستان بر خلاف ميل هر دو كشور آلمان و ايران مي باشد.»
*****
نگراني خانواده منصور اسالو از انتقال او به سلول انفرادي
گزارش‌ها حاکی است که منصور اسالو، رييس هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران، روز چهارشنبه به سلول انفرادی در زندان رجايی‌شهر کرج منتقل شده است. همزمان، فشارها بر ديگر فعالان کارگری در نقاط ديگر ايران افزايش يافته است.در پی حمله ماموران زندان و ضرب و شتم هم‌سلولی‌های منصور اسانلو توسط آنها که منجر به ناراحتی قلبی اين فعال کارگری شد، گزارش نزديکان به خانواده رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران حاکی از انتقال او به بند يک زندان رجايی شهر است.
در حالی که اين بند، بدترين بند اين زندان به شمار می رود، گفته می شود که آقای اسانلو در يک سلول انفرادی نگهداری می شود. همين موضوع موجب نگراني شديد خانواده آقاي اسانلو از اين وضعيت شده است، به وي‍ژه كه در اين مدت،‌امكان تماس با او را نداشته اند. پيشتر منصور اسانلو در بند چهارم زندان رجايی شهر به سر می برد که اين بند نيز شرايط مناسبی از لحاظ بهداشتی و غذايی نداشت و اين تاثير بدی بر روی سلامت جسمانی وی داشته است.
انتقال منصور اسانلو وی پس از انتشار نامه ای از سوی او در مورد اتهامات وارد آمده به سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران در چهارمين جلسه محاکمه گروهی از بازداشت شدگان حوادث پس از کودتای ۲۲ خرداد صورت گرفته است. آقای اسانلو در اين نامه با توجه به اينکه در اين جلسه به نقل از مسعود باستانی، روزنامه نگار زندانی که به گفته نزديکانش تحت فشار شديد قرار داشته است،‌مطالبی عليه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران گفته شده بود، توضيحاتی داد.
اين فعال کارگری با اشاره اينکه چهره آشفته آقای باستانی در يک عکس « حکايت از سختی های فراوانی داشت که بر او رفته است»‌نوشت:‌«‌ايشان فيلمی از کارگران و همسران محروم سنديکای شرکت واحد با همکاری اينجانب تهيه کرده است که در اين فيلم کارگران اخراجی و همسرانشان در باره مزايای سنديکا و چگونگی تغيير رفتار و گفتار کارگران سنديکايی بعد از عضويت در سنديکا و آموزش های انسانی که ديده اند، از سنديکا قدردانی کرده و خانواده های اين کارگران نيز خود را عضو سنديکا دانسته اند.» منصور اسانلو افزود:«‌اين فيلم موجود است و صدا و سيما می تواند اين فيلم را به جای دفاعيه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی برای همه مردم ايران و جهان نمايش دهد.»
انتشار اين نامه همزمان با حمله ماوران زندان رجايی شهر به سلولی شد که او همراه با شماری از مجرمان عادی در آن نگهداری می شد.در اين حمله،‌گرچه اين فعال کارگری مورد ضرب و شتم قرار نگرفت، اما وسايل او از جمله کارت تلفن توسط ماموران ضبط شد. پس از آن اين خبر توسط محمد اوليايی فرد، که قرار است وکالت رسمی او را بر عهده بگيرد، در گفت و گو با راديو فردا تاييد شد.آقای اسانلو پس از انتقال از زندان اوين به زندان رجايی‌شهر در سال گذشته، در بند مجرمان عادی نگهداری می‌شود و اين اقدام در شرايطی صورت گرفته است که وی، خانواده و وکلای مدافع او به اين موضوع اعتراض کرده اند. به گفته وکلای مدافع و خانواده اين فعال کارگری، اين اقدام نقض تمامی حقوق اوليه هر زندانی است، زيرا او نيمی از پنج سال دوران محکوميتش را سپری کرده است و مطابق قانون مجازات اسلامی، زندانی بايد در محل زندگی خود نگهداری شود.
اين وضعيت در شرايطی برای منصور اسانلو رقم زده شده است که در ماه های گذشته، دو بار مورد تهديد يکی از جانيان قرار گرفت و در عين حال،‌اقدامی توسط مقام های زندان در جهت انتقال منصور اسانلو به بندهايی که زندانيان دارای جرايم سياسی و عقيدتی به سر می برند، انجام نشد.اين در حالی بود که کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران در نامه‌ای به آيت الله هاشمی شاهرودی، رئيس وقت قوه قضائيه،‌از تهديد جانی آقای اسانلو توسط يکی از جانيان حاضر در زندان اظهار نگرانی کرده بود.
به گفته خانواده و وکلای مدافع رئيس زندانی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، او از بيماری در ناحيه قلب،‌کليه و کمر رنج می‌برد. ضمن آنکه تاکنون سه عمل جراجی چشم داشته است و بايد به طور مرتب از سوی متخصصان چشم‌معاينه شود و تحت معالجه قرار داشته باشد. با توجه به اين وضعيت، خانواده وی بارها از مقام‌های قضايی، خواستار مرخصی پزشکی جهت درمان و يا حتی آزادی وی شده‌اند، اما اين درخواست نه تنها ناديده گرفته شده و بی پاسخ مانده است، بلکه اين مقام ها از اعطای مرخصی عادی به آقای اسانلو از زمان بازداشت او در تيرماه سال ۱۳۸۶ تاکنون‌خودداری کرده‌اند.
وی به اتهام اقدام عليه امنيت ملی به پنج سال زندان محکوم شده است که اين موضوع اعتراض اتحاديه‌های بين‌المللی کارگری و سازمان‌های حقوق بشری را به دنبال داشته است. در همين حال، يکی از نزديکان به خانواده آقای اسانلو به «‌جرس»‌گفت که پسر کوچک آقای اسانلو چند روز پيش توسط يک موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته وی، فرد مهاجم هنگام کتک زدن فرزند اين فعال کارگری، به نام پدر او اشاره کرده است.اما اين تنها اذيت و ازار خانواده آقای اسانلو نبوده است. چند هفته پيش نيز عده ای به نام مامور امنيتی قصد بازداشت عروس منصور اسانلو را داشته اند که موفق به اين کار نشده اند.
همزمان با اين موضوع، گزارش ها از احضار دوباره سه تن از اعضای هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه،‌به نام های علی نجاتی، فريدون نيکو فر و رضا رخشان است. درعين حال،‌خبرنامه دانشگاه آزاد قزوين از بازداشت حدود ۲۰ نفر از فعالان اجتماعی و کارگری در اين شهر خبر داده است. اين فشارها همزمان با تشديد اعتراض های صنفی کارگران به پرداخت نشدن حقوق، ادامه اخراج ها و بدتر شدن وضعيت زندگی شان صورت می گيرد.
*****
شرمت باد ای بیشرم ترین موجود کره خاکی
در حالی که بیش از هفتاد میلیون مردم شریف و بپاخاسته میهن ما بیش از سی سال است که به رژیم منحوس و پلید ولایت وقیح نمره "یک میلیون زیر صفر" داده است، در حالی که طی دو ماه و نیم گذشته تا به امروز همین ملت بپاخاسته رسمی و بطور علنی هم به دجالان رژیم و هم به دنیا خیلی شفاف و روشن اعلام داشته که نه "عنتری نژاد" و نه سیستم ضد بشری "ولایت سفیه و وقیح" را اصلن قبول ندارند چه رسد آن که بخواهند به یکی از مهره هایش رایی بدهند، در شرایطی که برومندترین جوانان این مرز و بوم چه با خون شریف خویش که خاک میهن را گلگون ساخته و چه با بدنهای استوار اما نیمه جان خویش در زندانها و شکنجه گاهها براین خواسته مردم مهر تایید زده اند و می زنند و در وضعیتی که تمام دنیا به غیرقانونی بودن این رژیم و ماهیت اجزا و دست نشاندگان و مزدوران خون آشام و وحشی آنان پی برده اند، شیاد بدنامی مانند "حسین بازجو"ی پفیوز که بزودی آماج انتقام سخت فرزندان ایرانزمین قرار خواهد گرفت با اشا ره به کمتر از 36 ساعت بررسی مفتخوران و دایناسورهای خوش نشین در کثافتخانه ای بنام مجلس شورای اسلامی رژیم و دادن رای اعتماد و در نتیجه قانونی جلوه دادن عنتری نژاد و مثلن وزرای پیشنهادی او، با وقاحت در سرمقاله شماره امروز خویش که قرار است تا چند ساعت دیگر از زیرچاپ خارج شده و در ایران توزیع گردد نوشته است که مجلس به کابینه (...!!؟) نمره 18 داد و دولت (!!!؟) دهم رسما آغاز به کار کرد.
ما نمی توانیم برای خویش این نکته را تجزیه و تحلیل نموده و توجیه نماییم که یک حیوان مزدور و کثیف چون حسین شریعتمداری تا کجا و چه اندازه می تواند در عمق کثافت و نجاست غرق گردد و در بی آبرویی و خباثت تا کجا می تواند پیشرفت کند..!؟
فقط می توانیم بنویسیم که "تف به شرف و آبروی ناداشته" و هرآنچه که داری (اگر چیزی جز خباثت داشته باشی) ای گرگ پلید و درنده. با هم به این شماره روزنامه و سرمقاله آن که تا ساعاتی دیگر انتشار خواهد یافت نگاهی بیاندازیم:
مجلس شوراي اسلامي به 18 وزير پيشنهادي رئيس جمهور رأي اعتماد داد و سه وزير پيشنهادي آموزش و پرورش، رفاه و نيرو هم نتوانستند حائز اكثريت آراء شوند.نشست رأي اعتماد به وزراي كابينه دهم روز پنج شنبه و پس از يك ماراتن نفس گير پنج روزه برگزار شد كه طي آن سردار احمد وحيدي وزير پيشنهادي دفاع بيشترين رأي اعتماد نمايندگان را كسب كرد و كشاورز، آجرلو و علي آبادي به ترتيب وزراي پيشنهادي آموزش و پرورش، رفاه و نيرو با كمترين اقبال نمايندگان مواجه شدند.در نشست مذكور ابتدا صلاحيت وزراي پيشنهادي نفت و نيرو مورد بررسي قرار گرفت و سپس مجلسيان سخنان پاياني رئيس جمهور را شنيدند تا رأي مثبت بيشتري به كابينه دهم بدهند.پس از سخنان دكتر احمدي نژاد، تمامي وزرا و مسئولان دولتي از صحن علني خارج شدند تا 286 نماينده حاضر در جلسه با خيالي آسوده آراء خود را براي تك تك وزراء به صندوق ها بيندازند.نتايج آراء نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به وزراي پيشنهادي دهم كه توسط علي لاريجاني قرائت شد از مجموع286 رأي به شرح زير است:- وزارت آموزش و پرورش: سوسن كشاورز، 49 رأي موافق، 209 رأي مخالف و 28 رأي ممتنع (راي نياورد)- وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات: مهندس رضا تقي پور، 197 رأي موافق، 62 رأي مخالف و 27 رأي ممتنع- وزارت اطلاعات: حجت الاسلام حيدر مصلحي، 194 رأي موافق، 67 رأي مخالف و 25 رأي ممتنع - وزارت امور خارجه: منوچهر متكي، 173 رأي موافق، 79 رأي مخالف و 34 رأي ممتنع- وزارت امور اقتصادي و دارايي: دكتر سيدشمس الدين حسيني، 224 رأي موافق، 42 رأي مخالف و 21 رأي ممتنع- وزارت بازرگاني: مهدي غضنفري، 158 رأي موافق، 91 رأي مخالف و 37 رأي ممتنع- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي: مرضيه وحيد دستجردي، 175 رأي موافق، 82 رأي مخالف و 29 رأي ممتنع- وزارت تعاون: محمد عباسي، 163 رأي موافق، 83 رأي مخالف و 37 رأي ممتنع- وزارت جهاد كشاورزي: صادق خليليان، 200 رأي موافق، 54 رأي مخالف و 32 رأي ممتنع- وزارت دادگستري: مرتضي بختياري، 225 رأي موافق، 36 رأي مخالف و 23 ممتنع- وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح: مهندس احمد وحيدي 227 رأي موافق، 54 رأي مخالف و 5 رأي ممتنع- وزارت راه و ترابري: دكتر حميد بهبهاني، 167 رأي موافق، 83 رأي مخالف و 33 رأي ممتنع- وزارت رفاه و تأمين اجتماعي: فاطمه آجرلو، 78 راي موافق، 181 رأي مخالف و 29 رأي ممتنع (رأي نياورد)- وزارت صنايع و معادن: مهندس علي اكبر محرابيان، 153 راي موافق، 103 رأي مخالف و 27 رأي ممتنع- وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري: دكتر كامران دانشجو، 186 رأي موافق، 75 رأي مخالف و 25 رأي ممتنع- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي: دكتر سيد محمد حسيني، 194 رأي موافق، 61 رأي مخالف و 31 رأي ممتنع- وزارت كار و امور اجتماعي: دكتر عبدالرضا شيخ الاسلامي، 193 رأي موافق، 63 رأي مخالف و 30 رأي ممتنع- وزارت كشور: مهندس مصطفي محمدنجار، 182 رأي موافق، 75 رأي مخالف و 25 رأي ممتنع- وزارت مسكن و شهرسازي: مهندس علي نيكزاد ثمرين، 219 رأي موافق، 40 رأي مخالف و 27 رأي ممتنع- وزارت نفت: دكتر سيد مسعود ميركاظمي، 147 رأي موافق، 117 رأي مخالف و 19 رأي ممتنع- وزارت نيرو: مهندس محمد علي آبادي، 137 رأي موافق، 117 رأي مخالف و 32 رأي ممتنع (رأي نياورد)احمدي نژاد: بحث ها دلسوزانه بودرئيس جمهور پيش از راي گيري طي سخناني با تقدير از مخالفان و موافقان وزراي پيشنهادي و تلاش هاي تمامي نمايندگان مجلس گفت: بعد از انقلاب، اين قدر وقت گذاشتن روي كابينه شايد بي سابقه و يا كم سابقه باشد و اين نشان دهنده چند ويژگي است و من بايد شهادت بدهم كه همه بحث ها دلسوزانه بود و همه بحث ها براي كشور و اصلاح امور بود. وي ويژگي بحث هاي مجلس را آزادانه بودن آن دانست و اظهار كرد: بحث ها كاملا آزادانه بود. بي سابقه بود كه بحث رسيدگي به كابينه را تلويزيون مستقيما پخش كند و همه دنيا ديد كه بحث ها كاملا آزادانه بود و قريب به اتفاق دوستان كه صحبت كردند همه رعايت احترام و رعايت حدود را كردند و اين نشان داد كه مجلس پشتوانه ملت، پشتوانه نظام است و همه دنيا ديد كه فراتر از صف بندي ها و خط كشي هاي معمول مجلس شوراي اسلامي به كابينه رسيدگي كرد.رئيس جمهور با قدرداني از تلاش مجلس و احساس مسئوليت نمايندگان نسبت به حقوق ملت تاكيد كرد: دنيا ديد كه مجلس در برابر مسائل كشور و حقوق ملت احساس مسئوليت مي كند و بحث هايي كه شد نشان داد كه در ايران مبناي عمل مديران و مسئولان اعتقادات و آرمان ها و منافع ملي است و اين افتخار ماست.وي افزود: صحنه اين چهار پنج روز نشان داد كه دموكراسي در ايران حقيقي است و يك الگوي جديد از دموكراسي را به دنيا ارائه كرد. رئيس جمهوري كه از آرا مردم است و رئيس جمهور منتخب مردم آزادانه وزراي خود را انتخاب كرد و مجلس آزادانه همه آنها را بررسي كرد و همه مسائل را زير ذره بين گذاشت و به فضل الهي اين الگويي جديد در جهان است و ما افتخار مي كنيم. به فضل الهي همه ديدند كه در اين جا انديشه حاكميت داشت و همه بايد قانع شوند و تصميم بگيرند و به نتيجه برسند و اين موجب استحكام نظام است.دكتر احمدي نژاد در ادامه تاكيد كرد: ديديم به فضل الهي رابطه مجلس و دولت كاملا صميمي است. بسيار برادرانه و صميمي است. همه با هم مي خواهند كشور را به جلو ببرند و همه پاي آرمان هاي امام و انقلاب ايستاده اند.وي خطاب به دشمنان و مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران نيز تاكيد كرد: بشنوند كساني كه در دنيا خيال مي كردند مي توانند بازدن بعضي حرف ها كاري كنند و فكر مي كردند مي توانند مجلس، دولت و مديران كشور را دلسرد و متفرق كنند و دولت را تضعيف كنند. بدانند كه اين مجلس و اين دولت با هم، دست به دست هم، پاي آرمان هاي امام(ره) و انقلاب ايستاده اند و ان شاءالله امانت انقلاب را با سرافرازي به نسل هاي بعدي تحويل مي دهند.رئيس جمهور همچنين پيشنهاد كرد تا مجلس و دولت از اين پس ماهي يكبار جلسه مشترك داشته باشند تا مسائل و مشكلات مردم را در اين جلسات حل كنند.اولين جلسه هيئت دولت فردا شب در مشهد مقدسوي افزود: ما اولين جلسه دولت دهم را براي يكشنبه شب در مشهد مقدس گذاشته ايم. برويم خدمت امام رضا(ع)، از نمايندگان عزيز نيز دعوت مي كنيم تشريف بياورند و در خدمت تان هستيم، تشريف بياوريد يك جلسه دولت برگزار كنيم و ان شاءالله متبرك شود تا كار جلو برود.كابينه دهم بهترين نيست اما...رئيس جمهور همچنين در جمع خبرنگاران نيز حضور يافت و به سؤالات آنان پاسخ داد.در ابتدا خبرنگار شبكه خبر پرسيد آقاي رئيس جمهور چقدر به توانمندي اعضاي كابينه اي كه معرفي كرده ايد اعتقاد داريد و فكر مي كنيد اين كابينه چقدر مي تواند پاسخگوي حضور 40 ميليوني مردم در انتخابات رياست جمهوري دوره دهم باشد؟ كه رئيس جمهور در پاسخ به اين پرسش گفت: اگر بخواهيم تراز شايستگي ملت ايران را ملاك قرار دهيم، مطلقاً اگر تمام عمرمان را نيز شبانه روز بدون حتي يك دقيقه وقفه كار و تلاش كنيم قطعاً نمي توانيم شكر نعمت ملت ايران را به جاي آورده و در تراز شايستگي هاي ملت ايران وظيفه مان را انجام دهيم، اما به نظر بنده اگر ارزيابي مقايسه اي انجام دهيم مي توان در مقايسه با كابينه هاي گذشته اين گونه گفت كه به نظر مي رسد اين كابينه به لحاظ توانمندي هاي فردي، تخصصي، آشنايي به كار و همگرايي داخلي امتياز بالاتري را مي تواند كسب كند.بهبهاني ميثاق نامه را رعايت كرده استدر ادامه خبرنگار روزنامه جام جم پرسيد آقاي زاكاني در مخالفت با بهبهاني وزير پيشنهادي راه و ترابري نكاتي را مطرح كرده و اسنادي را به نمايندگان نشان دادند كه اين اسناد مبني بر تخلف مسئوليت ايشان در وزارت راه بود، سؤال بنده اين است كه از آنجا كه شما قطعاً در جريان مسائل هستيد آيا اين اظهارات را قبول داريد يا خير؟ كه احمدي نژاد پاسخ داد: فضاي مجلس در اين دوران فضاي همدلي و همگرايي بود، در اين محيط نمايندگان آزادند كه نقد و مشكلات شان را بگويند خوشبختانه اين كار نيز انجام شد، اما خواهش من از رسانه ها اين است كه بحث ها را تمام كنند، بحث ها امروز تمام شد. هر چند وزير كه بتوانند راي لازم را كسب كنند از اين به بعد بايد سراغ انجام وظيفه برويم. با اين وجود آنچه كه بنده شنيده ام اين نماينده نگفتند كه آقاي بهبهاني خلاف قانوني را مرتكب شدند.احمدي نژاد ادامه داد: قانون اساسي اجازه داده است كساني كه مشاغل آموزشي دارند بتوانند بيش از يك شغل داشته باشند، بنابراين مي توانند از مزاياي اين مشاغل نيز بهره مند شوند، اين قانون اساسي و عادي ماست و آقاي دكتر بهبهاني در اين موضع مطلقاً تخلف قانوني نداشته اند، اين نماينده محترم نيز گفتند كه دكتر بهبهاني خلاف ميثاقي كه با رئيس جمهور بسته اند، عمل كرده اند، البته اگر در اين ميثاق نيز مقداري دقت مي شد متوجه مي شدند كه چنين چيزي نبود، چرا كه در اين ميثاق آمده است كه به دريافتي هاي دولت قانع باشند و خودشان كار اقتصادي بيرون نكنند، آقاي بهبهاني نيز اين ميثاق نامه را امضا و رعايت كردند.رئيس جمهور گفت: بنده از دقت نظر آن نماينده محترم تشكر مي كنم، بالاخره بايد روي آرمان ها و ارزش هايمان محكم بايستيم و از آقاي دكتر بهبهاني نيز تشكر مي كنم كه آن ميثاق را به خوبي عمل كردند.سياست هاي اقتصادي دولت درست اجرا مي شودرئيس جمهور همچنين در پاسخ به سؤال ديگري خاطرنشان كرد: با اين كه بيشترين حمله ها عليه سياست هاي اقتصادي دولت است، اما وزير اقتصاد دولت مورد هيچ نقدي قرار نگرفت. معني آن است كه در صحنه اجرا، كار درست انجام مي شود، اما به هر حال نظراتي وجود دارد و افرادي فكر مي كنند كه بهتر مي توان كار را انجام داد. بر اين اساس مطالبي نوشته و سخنراني مي كنند، اين موضوع اشكالي ندارد، ما از اين امر استقبال و از نظرات آنها استفاده مي كنيم.وي افزود: اگر مشكلي در بخش اقتصاد وجود داشت، مطمئناً نمايندگان محترم اين موضوع را زير ذره بين گذاشته و نقد مي كردند، اما همه ديديم كه وزير اقتصاد مخالفي نداشت.وي خاطرنشان كرد: همچنين ديديد كه برخي از وزراي اقتصادي ما اصلاً مخالفي نداشتند، اين موارد نشان مي دهد سياست هاي اصلي اقتصادي دولت، وفاق بين كليات مجلس و دولت است و عالمانه است. مطمئن باشيد كه در بحث هدفمند كردن يارانه ها نيز آن چيزي كه الان با كار فشرده جلو آمده است و انشاء الله از مجلس محترم نيز خارج خواهد شد كار درستي است و بايد با همه توان اين كار را انجام دهيم. رئيس جمهور همچنين در پاسخ به سؤالي درباره جلسه 1+5 گفت: كسي ديگر نمي تواند ايران را تحريم كند البته ما استقبال مي كنيم كه تحريم كنند و ما خودمان، خودمان را اداره مي كنيم.لاريجاني: مطالب با صداقت بيان شدهمچنين رئيس مجلس شوراي اسلامي پس از پايان بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي در مجلس تصريح كرد: همه دوستان، با صداقت مطالب خود را بيان كردند.به گزارش ايسنا، علي لاريجاني افزود: حدود 128 نفر از نمايندگان درباره كابينه، 35 ساعت صحبت كردند و اين حجم كار فكري بسيار بالايي است. با صداقت و صميميت و نگاه كارشناسي صورت پذيرفت. وزرا هم با حوصله سخنان را استماع و بررسي كردند و با متانت پاسخ دادند.لاريجاني با اشاره به نگاه مثبت نمايندگان به كابينه تاكيد كرد: مباحث جدي اي را با متانت مطرح كردند. طرفين نگاه مثبت داشتند و نمايندگان نگاه خوب و كارشناسي داشتند. در مسير بررسي كابينه از رهنمودهاي مقام معظم رهبري بهره برديم و اين رهنمودها به ما كمك كرد و كارها به دقت و بدون كژي و با سرعت پيش رفت.وي پس از اعلام حضور 286 نفر در رأي گيري و اعلام أراء مأخوذه موافق و مخالف نسبت به كانديداهاي وزارتخانه ها، پس از اعلام رأي وزير دفاع در پاسخ به فرياد مرگ بر اسرائيل نمايندگان مجلس اظهار كرد: البته اين به دليل اين است كه ايشان يكي از بالاترين رأي ها را آورده اند.لاريجاني در زمان اعلام آرا وزراي پيشنهادي براي وزارتخانه ها تصريح كرد: براي همه وزرايي كه توانستند رأي اعتماد بگيرند آرزوي توفيق دارم. عزيزاني هم كه از مجلس نتوانستند رأي اعتماد بگيرند، اميدوارم در صحنه ديگري خدمت كنند.لاريجاني همچنين در نشست خبري مشترك با احمدي نژاد گفت: قطعا مجلس حامي دولت است و در چارچوب نظامات قانوني به دولت كمك مي كند تا بتواند با سرعت بيشتري نيازهاي مردم را مرتفع كند.رئيس مجلس تاكيد كرد: اين روزها از لسان برخي صاحب نظران غربي سخنان زيادي براي تفرقه افكني مطرح شد كه به نظر من اين ناشي از آن است كه آنها به خصوصيات بومي كشور ما ناآشنا هستند.لاريجاني با تاكيد بر اين كه شايد مسئولان كشور ما آراي متفاوتي داشته باشند، اما در منافع ملي كشور يكصدا و هم رأي هستند ادامه داد: در دفاع از اسلام و تفكر اسلامي همه مسئولان كشور ما قطعا يكصدا هستند و مجلس و دولت و قوه قضائيه در اين مشي يك فكر را دنبال مي كنند.رئيس مجلس در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اين كه مكانيزم هاي قانوني كشور راه و رسم هايي را مشخص كرده است، افزود: من از نظر آقاي احمدي نژاد استقبال مي كنم كه ساز و كارهاي جديدي را براي همگرايي قوا طراحي كنيم و ارتباطات براي افزوده شدن توان ها نزديكتر شود.
*****
مقاله ای از روزنامه اعتماد که تا چند ساعت دیگر انتشار خواهد یافت:
راي اعتماد مجلس به وزرا با توصيه و ارشاد

محمدرضا باهنر؛ مقام معظم رهبري از روي «توصيه و ارشاد» مي فرمايند بهتر است مجلس با تسامح و مماشات با دولت کنار بيايد
گروه سياسي؛ «همه چيز به خير گذشت. اگر توصيه رهبري نبود هشت تا 9 وزير راي نمي آوردند.» اين صريح ترين سخني بود که محمدرضا باهنر گفت تا مردم بفهمند با وساطت مقام معظم رهبري بود که لبخند پنجشنبه روي لب هاي محمود احمدي نژاد نشست. مجلس چهار روز بررسي کرد؛ مخالفت پشت مخالفت؛ سران اصولگرا هم حاضر شدند هزينه کنند و در مخالفت با کابينه احمدي نژاد سنگ تمام بگذارند به اين اميد که ناکارآمدها زمام امور دولت را در دست نگيرند. اما باهنر تمام پشت پرده هاي چندروزه کابينه را رو کرده است. او مي گويد اصلاً قرار نبود تنها سوسن کشاورز، علي آبادي و فاطمه آجرلو مردودي هاي تيم احمدي نژاد باشند بلکه قرار بوده وزراي نفت، صنايع، بازرگاني، تعاون، راه و ترابري و حتي وزارت خارجه راي نياورند. اما باز هم باهنر مي گويد برخي از نماينده هاي مجلس با مقام معظم رهبري ملاقات مي کنند،ايشان هم نه از باب دستوري و مولوي، بلکه از روي «توصيه و ارشاد» به مجلسي ها مي فرمايند بهتر است مجلس با تسامح و مماشات بيشتر با دولت کنار بيايد. به اين ترتيب روز پنجشنبه نماينده هاي مجلس هم به توصيه ايشان گوش داده و تنها به سه وزير راي منفي مي دهند. البته وزير نفت و صنايع لب مرزي قبول شدند و اگر چهار راي و 10 راي سرنوشت ساز نبود آنها هم از کابينه رد مي شدند اما توصيه ها کارساز شد. البته بين نماينده ها قرار بر اين شده بود تا موضوع فرمايش هاي مقام معظم رهبري رسانه يي نشود؛ حتي به خبرگزاري ها هم سپرده بودند هرگونه خبري با اين عنوان را کار نکنند اما هم باهنر سنت شکني کرد و هم لاريجاني. نخستين بار که خبر آن لاين خبرگزاري وابسته به لاريجاني خبر دستور رهبري براي راي به کابينه را بر خروجي خود قرار داد، بعد هم پنجشنبه محمدرضا باهنر در افطاري که با اعضاي جامعه اسلامي مهندسين خورد، رسانه ها را پيغام رسان کرد تا به افکار عمومي اعلام کند اگر واقعاً آن مخالفت هاي صحن علني در چهار روز بررسي کابينه مي خواست بدون اغماض کارساز شود، پيش بيني اوليه اش درست بوده و بايد 9 وزيري مي افتادند. باهنر اين طور روايت مي کند از اقبالي که محمود احمدي نژاد آورد؛ «در ملاقات هايي که با رهبري بود ايشان توصيه داشتند دولت به خاطر بحران ها و مسائلي که در داخل و خارج داريم هرچه کامل تر و سريع تر کارش را شروع کند.» البته مجلسي ها سکوت کردند و در روزهاي گذشته برخلاف باهنر از هرگونه اظهارنظري در اين باره طفره مي روند. تنها سايت الف منتسب به توکلي خبري را بر خروجي خود قرار داده و لب مرزي هاي کابينه را براي احمدي نژاد ليست کرد تا يادش باشد نيمي از کابينه اش با تک ماده قبول شده اند. البته باهنر رد مي کند و مي گويد وزار ديگر خيال شان راحت باشد؛ «آنها که راي شان کمي از حد نصاب بيشتر بود اصلاً نبايد احساس کنند متزلزل هستند و خداي نکرده قرار است با آنها برخورد شود. اگر در چارچوب قانونمداري و انضباط قانوني تلاش کنند مجلس هم کمک شان مي کند.» هر چند اين نظر باهنر است اما نماينده هايي که اين چهار روز تمام تلاش شان را به کار بستند تا محرابيان و ميرکاظمي، بهبهاني و عباسي و حتي متکي راي نياورند، به نظر نمي رسد به اين راحتي ها از اين پس از اشتباهات آنها چشم پوشي کنند. به هر حال مجلس يک بار به خاطر اجراي توصيه هاي رهبري چنين کاري را کرده؛ چنانچه باهنر مي گويد؛ «اگر قرار بود مجلس با نظر خود عمل کند شايد تعداد وزراي بيشتري نمي توانستند راي اعتماد بياورند و ما خوشحاليم که نظر ارشادي مقام معظم رهبري کمک کرد.» اما همان طور که باهنر مي گويد ايشان به هيچ وجه دستوري برخورد نکرده و تاکيد داشتند که تنها توصيه مي کنند. در اين ميان نماينده ها هم در راستاي اينکه به مشورت هاي ايشان گوش دهند، تنها دست رد به سينه سه وزير زدند. در اين بين برخي از نماينده ها پنجشنبه اصرار داشتند به خاطر همين توصيه بايد به تمام وزرا راي مثبت داد اما گويا نهايتاً برخي از بزرگان اصولگرا با تاکيد بر اينکه راي به تمام کابينه مساله ساز مي شود و با نظر مشورتي علماي قم مبني بر رد وزراي زن مغايرت دارد، تصميم مي گيرند دو وزير زن راي نياورند. در مورد علي آبادي هم به خاطر اينکه به هيچ وجه نمي شد افکار عمومي را قانع کرد که رئيس ورزش، وزير نيرو شود، قرعه بداقبالي به نامش مي افتد تا نتواند در کنار دو وزير پيشنهادي زن از رافت مقام معظم رهبري استفاده کند. اين اتفاق در حالي افتاده که احمدي نژاد هم صبح پنجشنبه مي دانست که با سفارش مقام معظم رهبري است که کابينه اش به اين راحتي از مجلس گذر مي کند اما در جملاتي قابل توجه به نماينده ها گفت بار مسووليت کار ها را به دوش رهبري و علما نيندازيد. او در حالي به نماينده ها در نطقش توصيه کرد که خودمان کار ها را انجام دهيم و بار آن را به دوش اين دو بخش قرار ندهيم که باهنر در مقابل سخنان او روايت جالبي را نقل مي کند؛ «با توجه به اينکه برخي مراجع درباره وزارت زنان اعلام مخالفت کرده بودند و فشارهايي که برخي علماي ديگر و حتي برخي از امامان جمعه در اين زمينه وارد مي کردند، ما بيشتر به دنبال نظر رهبري بوديم. به هر حال همه چيز به خير گذشت و پيام رهبري بود که نقش مهمي در اين زمينه ايفا کرد. در زمان شمارش آرا فضا را اين طور مي شد ديد که اگر توصيه رهبري نبود احتمال داشت هشت الي 9 نفر از وزرا راي نياورند و اين آغاز خوبي براي دولت نبود. اين نه گمانه زني رسانه ها بلکه سخنان صريح نايب رئيس دوم مجلس است که در افطار جامعه اسلامي مهندسين گفت؛ «علاوه بر سه نفري که راي نياوردند اگر پيام رهبري نبود احتمال مي دهيم وزراي نفت، صنايع، بازرگاني، تعاون، راه و ترابري و حتي وزارت خارجه راي نمي آوردند.» به هر روي بايد منتظر ماند و ديد کابينه يي که پس از سه ماه حاشيه اين گونه آغاز به کار مي کند به قول مجلسي ها چقدر مي تواند باري از دوش ملت بردارد و به بارهاي آن اضافه نکند.
*****
گزارشی از یکی از یاران و حامیان ما از آمریکا:
بازتاب راي اعتماد مجلس به وزير دفاع
در نخستين واکنش به اقدام مجلس شوراي اسلامي مبني بر انتخاب احمد وحيدي در پست وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، روز گذشته وزارت خارجه ايالات متحده امريکا و همچنين دادستان آرژانتين نگراني خود را از انتصاب فوق اعلام و از اين اقدام به عنوان «يک گام به عقب» ياد کردند. نمايندگان مجلس شوراي اسلامي روز پنجشنبه سرانجام پس از پنج روز بحث و رايزني به 18 نفر از 21 وزير پيشنهادي احمدي نژاد راي اعتماد دادند که از آن ميان احمد وحيدي با 227 راي توانست بالاترين راي را نسبت به وزراي ديگر کابينه احمدي نژاد از ميان 286 نماينده مجلس کسب کند. اگرچه وحيدي بدون دردسر وارد تيم کاري احمدي نژاد شد و نمايندگان با استقبال از اين وزير پيشنهادي به او بيشترين راي را دادند اما اين اقدام انعکاس نسبتاً وسيعي در سطح بين المللي به همراه داشت. به ادعاي مقامات آرژانتيني احمد وحيدي جزء شماري از مقامات وقت جمهوري اسلامي ايران بود که در پرونده بمبگذاري در مرکز يهوديان آرژانتين دست داشته است. با اينکه هنوز اين ادعا ثابت نشده اما با انتخاب وحيدي در پست وزارت دفاع بار ديگر وي در کانون توجهات جهان قرار گرفت. در همين رابطه «آلبرتو فيسمن» دادستان آرژانتين و مسوول رسيدگي به پرونده آميا با انتشار اين خبر بلافاصله اين انتصاب را محکوم کرد و گفت اين اقدام نشانه تعارض دولت ايران با موازين شناخته شده حقوق بين الملل است. اين اظهارات از آنجا ناشي مي شود که به ادعاي آنها پليس بين الملل (اينترپل) براي وحيدي و چهار مقام ايراني ديگر و يک شهروند لبناني در رابطه با پرونده مرکز خيريه يهوديان در شهر «بوئنوس آيرس» «اعلان قرمز» صادر کرده است. در رويدادي ديگر ايالات متحده امريکا ناخرسندي خود را از رياست وحيدي در پست وزارت دفاع اعلام کرد و اين اقدام مجلس ايران را «يک گام به عقب» خواند. «پي جي کراولي» سخنگوي وزارت خارجه امريکا با انتقاد از اين انتصاب گفت؛ به جاي اينکه ايران براي بهبود روابط با جامعه جهاني قدمي رو به جلو بردارد به سمت عقب گام برداشته است.کراولي که در جلسه مطبوعاتي روزانه وزارت امور خارجه امريکا صحبت مي کرد، گفت کشورش منتظر دريافت پيام تغيير از سوي ايران بوده است. به گفته او پيام مورد انتظار امريکا «تغيير موضع و اتخاذ رويکرد جديد» از سوي ايران بوده است. کراولي همچنين از حمايت امريکا از تلاش آرژانتين براي محاکمه عاملان انفجار مرکز يهوديان در بوئنوس آيرس (ساختمان مرکز آميا) خبر داد.
کراولي به خبرنگاران تاکيد کرد؛ ما در اقدام روز پنجشنبه ايران نگران شديم و فکر مي کنم ايران دقيقاً پيام غلطي را ارسال کرد. با اين همه روز گذشته احمد وحيدي وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در حاشيه آخرين جلسه بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي احمدي نژاد در مجلس در دفاع از برنامه هاي آتي خود تاکيد کرد مشت محکم دولت و ملت و نيروهاي مسلح ايران عليه همه کساني است که به ضرر ايران اقدام مي کنند. او هشدار داد ملت ايران هر اقدامي را قاطعانه پاسخ مي دهد. به گزارش ايسنا، وزير دفاع اولويت دارترين برنامه اش را در وزارت دفاع ارتقاي قابليت هاي دفاعي ايران عنوان کرد. وحيدي همچنين در پاسخ به اين پرسش که نظر شما درباره تهديدات رژيم صهيونيستي عليه مقاومت لبنان و حزب الله چيست، گفت؛ رژيم صهيونيستي جواب تهديدات خود را در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه گرفته است. وي در پايان تاکيد کرد؛ اقتدار ملت ايران اقتدار همه مسلمانان است.
*****
احمدي نژاد؛ از تحريم استقبال مي کنيم..(...!!؟؟؟)
يک روز پس از اينکه گروه 1+5 ايران را به بازگشت به ميز مذاکره بر سر برنامه هسته يي اش دعوت کرد محمود احمدي نژاد اعلام کرد «از تحريم استقبال مي کنيم».
رئيس دولت غیر قانونی و کودتاگر روز پنجشنبه در نشست خبري که پس از راي اعتماد به وزراي کابينه جديدش برگزار شد در اين خصوص افزود؛ «ما خودمان، خودمان را اداره مي کنيم.» او البته اشاره يي هم به بسته پيشنهادي ايران که مدت ها است در حال تدوين است ،کرد و گفت؛ «ما بسته پيشنهادي مان را به آنها داده ايم.» اين در حالي است که خاوير سولانا مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا دو روز قبل اعلام کرده بود مجموعه پيشنهادهاي ايران هنوز به دست اتحاديه اروپا نرسيده است.
*****
درخواست تشکیل دادگاه مجرمان کهريزک با حضور رسانه ها
همزمان با تاکيد همگانی براي پيگيري فجايع بازداشت ها، محمدرضا تابش در نامه يي به رئيس مجلس خواستار برگزاري دادگاه جنايتکاران بازداشتگاه هايي نظير کهريزک به صورت علني و با حضور رسانه ها شد.
تابش در اين نامه با استناد به تبصره ماده 188 قانون آيين دادرسي کيفري، از اينکه دادگاه متهمان حوادث اخير پيش از اثبات اتهام و صدور حکم به صورت کامل پخش مي شود انتقاد و آن را در حکم افترا ارزيابي کرد.اين درخواست و انتقاد در پي آن مطرح شده است که چهره ها و مسوولان کشور نيز پيشتر درباره آن تذکر داده بودند. پيگيري درباره وضعيت بازداشت شدگان وقايع پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و تلاش براي آرام کردن فضا از سوي تمام نهادها و مراجع مختلف به ويژه رسانه ها دو موضوعي هستند که مورد تاکيد نظام قرار داشته است. اما اينکه تا چه حد به اين دو مقوله توجه شده باشد، همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نامه تابش نيز در همين زمره قرار دارد. وي در اين نامه که رونوشت آن را براي ضرغامي، نوباوه و مطهري دو عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما نيز ارسال کرده، نوشته است؛ «همان گونه که استحضار داريد يکي از مسائل تلخ حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري مساله فاجعه بار هتک حرمت و رفتارهاي زشت بعضي از ماموران با بازداشت شدگان است که نقض آشکار اصول متعدد در قانون اساسي و حقوق انساني است که اگر با اطلاع و موافقت مقامات بوده جسارت و قانون ستيزي آن مضاف بوده و اگر بدون موافقت مقامات مافوق بوده موجب تأسف و شرمساري است که در بازداشتگاه هاي رسمي کشور چنين اتفاقاتي رخ دهد. اخيراً جناب آقاي احمدي نژاد عاملان اقدامات زشت بازداشتگاه ها و کوي دانشگاه را افرادي نفوذي و برانداز اعلام نموده اند که بر ابهامات قضيه افزوده است. اکنون که دادگاه متهمان سياسي در غياب وکلاي انتخابي آنان به صورت علني و جهت دار برگزار مي شود و همه رسانه ها آن را پوشش داده و رسانه ملي با نقض آشکار قانون قبل از اثبات هرگونه اتهام و صدور حکم اقدام به پخش سراسري جلسات محاکمه نموده و حتي عناوين جعلي جرائمي را تبليغ نموده و به متهمان نسبت مي دهد که در نظام قانونگذاري ايران وجود ندارد (همانند متهمان کودتاي مخملي)؛ توجه حضرتعالي را به تبصره ماده 188 قانون آيين دادرسي کيفري معطوف مي نمايد که مقرر مي دارد؛ «منظور از علني بودن محاکمه، عدم ايجاد مانع جهت حضور افراد در جلسات رسيدگي است. خبرنگاران رسانه ها مي توانند با حضور در دادگاه از جريان رسيدگي گزارش مکتوب تهيه کرده و بدون ذکر نام يا مشخصاتي که معرف هويت فردي يا موقعيت اداري و اجتماعي شاکي و مشتکي عنه باشد منتشر نمايد. تخلف از قسمت اخير اين تبصره در حکم افترا است.»
بنابراين اقدامات صدا و سيما نقض و تخلف آشکار مفاد اين قانون بوده و قابل تعقيب کيفري است که از حضرتعالي تقاضاي رسيدگي دارد. علي ايحال از آنجا که عدالت در قضا اقتضاي مساوات در رسيدگي به جرائم را دارد و شخصيت جنايتکاران بازداشتگاه هايي نظير کهريزک بالاتر از شخصيت متهمان سياسي نيست و سرپوش گذاشتن بر اين قضيه سبب گسترش آثار سوء اين گونه جنايات و تکرار آن خواهد شد و از آنجا که حضرتعالي مرجع شهروندان در رسيدگي به تظلمات از حقوق آنان هستيد اميد است ترتيبي اتخاذ فرماييد تا هرچه سريع تر عوامل اين جنايات در هر سمت و درجه يي تحت پيگرد قرار گرفته و در صورت ادامه روند فعلي رسانه يي شدن دادگاه ها، دادگاه اين افراد علناً و با حضور رسانه ها تشکيل شود. پيشاپيش از بذل توجه حضرتعالي در حفظ حقوق شهروندان تقدير و تشکر مي نمايد.» درخواست تابش پيشتر از سوي برخي ديگر از مراجع و شخصيت هاي سياسي نيز مطرح شده بود. چنان که ناصر مکارم شيرازي در جمع نمازگزاران حرم حضرت معصومه گفت؛ «حال که رهبر بزرگوار انقلاب تاکيد دارند به جرائم رسيدگي شود، خوب است هرچه زودتر آنچه در زندان کهريزک گذشته و آنچه در خوابگاه دانشجويان گذشته، همه در دادگاه مورد بررسي قرار گيرد تا مردم به نظام بيشتر اعتماد پيدا کنند.» ماجراي بازداشتگاه کهريزک و برخورد با بازداشت شدگان پس از دستور مقام معظم رهبري به تعطيلي آن وارد فاز تازه يي شد. چنان که دو کميته مجزا از سوي ايشان براي بررسي جزئيات تشکيل شد و در اين ميان مجلس و قوه قضائيه هم بيکار ننشستند. از يک سو «علي لاريجاني» اقدام به برپايي يک کميته ويژه کرد که گزارش نهايي آن هنوز قرائت نشده است. از سوي ديگر قوه قضائيه نيز پس از انتشار اظهارات کروبي درباره آزار بازداشت شدگان در بازداشتگاه ها هيات سه نفره يي را مسوول بررسي کرد. غلامحسين محسني اژه يي، خلفي و رئيسي اعضاي اين هيات هستند که البته اولين جلسه را براي دريافت مدارک از کروبي با وي برگزار کردند.
«مهدي کروبي» هرچند اين جلسه را مثبت ارزيابي کرد اما توضيحي درباره مذاکرات انجام شده نداد.
دبيرکل حزب اعتماد ملي در حاشيه مراسم بزرگداشت عبدالعزيز حکيم به خبرنگاران گفت؛ « من در اين رابطه توضيح زيادي نمي دهم، چون به نظر مي آيد آقاي رئيسي بعدها بخواهند توضيح دهند، اما در اين رابطه مي گويم اولين نشست، جلسه خوبي بود. توضيحاتي داده شد. نظرات مطرح شد و جمع بندي خوبي داشت که بررسي و پيگيري و دقت کنند و با همکاري ها ببينيم به چه نتيجه يي مي رسيم.» وي در مورد اينکه شما درخواست کرده بوديد براي شاهدان امنيت به وجود آيد آيا اين مساله در جلسه مطرح شد، گفت؛ اين موضوع را هم مطرح کرديم و نتايج فعلي جلسه بسيار خوب بود که اميدواريم نتايج بعدي هم داشته باشد. وي همچنين در مورد احتمال برگزاري جلسات ديگري در اين مورد نيز گفت؛ «بنا شده ارتباط با اين جلسه داشته باشيم و در صورت لزوم مدارکي ديگر بفرستيم که بنا شد ارسال کنيم، حتي نامه ديگري هم بود که گفته شد براي آقاي محسني اژه يي بفرستيم. بنابراين از نتايج بايد آنها گزارش دهند.»
درخواست از رضايي در مراسم روح الاميني
هنوز نتيجه اين گزارش ها از سوي هيات قضايي اعلام نشده است، با اين حال درخواست برخورد با متخلفان در برخورد با بازداشت شدگان به تدريج به يک خواست عمومي تبديل شده است، اين موضوعي است که در مراسم چهلم «محسن روح الاميني» نيز بروز پيدا کرد. چنان که هنگام خروج «محسن رضايي» دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام جمعي از اعضاي خانواده افراد بازداشت شده در حوادث اخير خواستار پيگيري وضعيت فرزندان شان شدند. رضايي نيز با تاکيد بر حفظ خويشتنداري نسبت به اين تقاضاها قول مساعد داد.
به گزارش تابناک رضايي به اين خانواده ها گفت؛ «من شايد بيش از کساني که وعده دادند اين قضايا را پيگيري کرده ام و مي توانم قول بدهم در مجمع تشخيص مصلحت نظام وضعيت بازداشت شدگان را حداقل براي خاتمه دادن به وضع نامعلوم و آزادي زودهنگام شان پيگيري کنم.»در مراسم روح الاميني که پنجشنبه در مسجد وليعصر در خيابان وزرا برگزار شد، جمعي از چهره هاي سياسي سابق و فعلي کشور و چهره هاي فرهنگي و سينمايي نيز حضور داشتند. از جمله اين افراد مي توان به سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي، محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما، احمد وحيدي وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، کامران باقري لنکراني وزير سابق بهداشت، محمدحسين صفارهرندي وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي، مخبر دزفولي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مصطفي پورمحمدي رئيس سازمان بازرسي کل کشور اشاره کرد.تعدادي از اعضاي هيات رئيسه مجلس شوراي اسلامي نيز از جمله چهره هاي حاضر در اين مراسم بودند. محسن ابوترابي و غفوري فرد (اعضاي هيات رئيسه) همراه با تعداد ديگري از نمايندگان مجلس و روساي کميسيون هاي مختلف آن به مراسم چهلمين روز درگذشت محسن روح الاميني آمده بودند. رضا سروري، طلايي نيک، غلامعلي حداد عادل، شهاب الدين صدر، عليرضا زاکاني، احمد توکلي و... از جمله اين نمايندگان بودند.برخي ديگر از چهره هاي علمي، فرهنگي و رسانه يي کشور هم در اين مراسم حاضر بودند.
اصغر فرهادي، مجيد مجيدي، محمد رحمانيان، سيدمحمود دعايي، فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران و جمعي از اعضاي هيات علمي دانشگاه هاي تهران، علم و صنعت، انستيتو پاستور، مرکز ملي مهندسي ژنتيک، مسوولان پليس امنيت ناجا و مسوولان دفتر همکاري رياست جمهوري از جمله اين افراد بودند.همچنين تعداد زيادي از متخصصان و فعالان صنايع دارويي کشور نيز در اين مراسم شرکت داشتند.محسن روح الاميني يکي از کشته شدگان حوادث اخير کشور در زندان کهريزک است. در مراسم چهلم او حجت الاسلام والمسلمين اديب يزدي امام جماعت مسجد بلال صدا و سيما گفت؛ «وحدت، يگانگي، عزت و فداکاري بايد مانند سال هاي اول انقلاب در جامعه ما باقي بماند. يادمان نرود آن سال هاي سخت اول انقلاب افراد بسياري بودند که اگر در خانه شان نفت داشتند به همسايه شان مي دادند، آن ارزش ها بايد امروز هم زنده بماند و بايد با آفاتي که اين وحدت را تهديد مي کند مبارزه کرد.»
وي با ذکر خاطره يي افزود؛ ديشب منزل يک روحاني بودم که پدر دو شهيد بود و مي گفت من وقتي فرزندانم را از دست دادم گريه نکردم اما امروز با ديدن اين اتفاقات اخير اشک مي ريزم. ايشان همچنين با ذکر روايتي تاريخي از زمان حيات پيامبر اکرم(ص) و اشاره به دغدغه پيامبر(ص) درباره وضعيت و نحوه رفتار با اسرا در حکومت اسلامي گفت؛ شايد يکي از دلايل دلگيري بسياري از دلسوزان نظام از برخي شرايط پديدآمده، رخدادهايي است که آنها نمي توانند بپذيرند که در يک حکومت اسلامي چنين رفتارهايي شود.
*****
اطلاعیه مهم روابط عمومی فراکسیون مدرن انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های فردوسی و علوم پزشکی مشهد
در پی اعلام خبر دستگیری و بازداشت 5 تن از اعضای فراکسیون مدرن انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های فردوسی و علوم پزشکی مشهد، روابط عمومی این تشکیلات اطلاعیه‌ای در این باره منتشر کرد. به گزارش موج سبز آزادی متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
در پی اعلام خبر دستگیری و بازداشت 5 تن از اعضای فراکسیون مدرن انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های فردوسی و علوم پزشکی مشهد، روابط عمومی بر خود لازم می‌داند که نکات زیر را به اطلاع برساند:فراکسیون مدرن خواهان آزادی هرچه سریع‌تر بازداشت شدگان حوادث اخیر می‌باشد و ضمن دفاع از حقوق مسلم همه‌ی دانشجویان و شهروندان ، به اطلاع می‌رساند که از میان 5 دانشجوی ذکر شده در خبرنامه امیرکبیر تنها آقایان محسن صنعتی پور و شایان صارمی با این تشکل ارتباط داشته و آقایان خسروی ، ریاحی ( از فعالین دانشجویی) و آقای برزگریان (از دانشجویان سابق دانشگاه فردوسی) فاقد هرگونه رابطه ی تشکیلاتی با این تشکل می‌باشند. از میان دانشجویان نام برده تنها بازداشت آقایان محسن صنعتی پور و افتخار برزگریان توسط این تشکل تایید می شود هم چنین از آقای شایان صارمی اطلاعی در دسترس نیست!اعلان این خبر خارج از کانال رسمی اطلاع رسانی این تشکل بوده بنابراین اشتباهات واضح در این خبر هشدار جدی این تشکل را در باب خبرسازی در پی دارد و هم چنین این تشکل تاکید می کند که مواضع و اخبار خود را تنها از طریق بیانیه و اطلاعیه های رسمی منعکس می کند.در پایان فراکسیون مدرن انجمن‌های اسلامی دانشگاه های فردوسی و علوم پزشکی مشهد ضمن دعوت همگان به ویژه دانشجویان به آرامش و پرهیز از جنجال سازی، مصرانه از نهادهای مسئول تقاضا دارد تا با پاسخ گویی هرچه سریع‌تر در باب وضعیت دانشجویان بازداشتی به اعتمادسازی پرداخته و امکان جعل چنین اخباری را از خبرسازان سلب کند و همچنین از مسئولین دانشگاه فردوسی مشهد انتظار می‌رود با توجه به جوانب امر هرچه سریع تر نسبت به وضعیت آقای صنعتی پور رسیدگی کنند.
*****
از میان ایمیل های رسیده:
دادگاهی برای انتقام از اصلاح طلبان
مسیح علی نژاد
«اگر توصیه رهبری نبود احتمال داشت که هشت الی نه نفر از وزرا رای نیاورند...ما بیشتر به دنبال نظر رهبری بودیم....وقتی پیام رهبری رسید نمایندگان ن‍ظرشان این بود که اگر عدم صلاحیت احراز شد رای ندهند...اگر پیام رهبری نبود وزرای صنایع ، بازرگانی ، تعاون، راه و ترابری و حتی وزارت خارجه رای نمی آوردند...البته با توصیه رهبری به خیر گذشت...به هر حال پیام رهبری باعث شد که در مجلس تغییر تحلیل ایجاد شود...پیام رهبری نقش مهمی در این زمینه ایفا کرد...رهبری به مجلس توصیه کرده بودند که نظر مراجع را لحاظ کنند...»
در هفده خط مصاحبه ای که از باهنر در خبرگزاری ایسنا تنظیم شده است ده بار تاکید شده است که مجلس بعد از حمایت رهبری چگونه تغییر عقیده داد و به اکثر وزارای احمدی نژاد آری گفت. به ادبیات برآمده از اکثریت مجلس هشتم که ادامه مجلس محافظه کار هفتم است در جریان رای اعتماد به وزاری دولت دهم که ادامه دولت نهم است، باید با تامل بیشتری نگاه کرد. محمدرضا باهنر در روزهایی که مجلس ششم اصلاحات، برنده انتخابات شده بود در برابر شوخی یک خبرنگار اصلاح طلب گفته بود که جریان متبوع او به زودی سکان های تصمیم گیری را از اصلاح طلبان پس خواهد گرفت. درست می گفت، هم مجلس را و هم دولت را پس گرفتند و در دو دوره متوالی با برنامه و نقشه های سیاسی چنان بر کرسی های تصمیم گیری محکم نشسته اند که در بزنگاههای انتخاباتی نیز در راستای همان برنامه های مدون خود، چشم بر اختلافات درون گروهی می بندند تا مبادا رقیب به میدان آید و این جریان برای همیشه در انزوای سیاسی فرو رود. ادبیات بالا نیز برآمده از تفکر اکثریت حاکم بر این جریان است که در اوج اختلافات سیاسی نیز به آسانی گردش ناگهانی می یابند و همدل می شوند. حال هرچقدر دلخوری های سیاسی در خانواده بزرگ اصولگرایی پررنگ و جدی باشد این جریان باز نمی تواند در برابر حکم نهایی مقامت کند. شاید پرداختن به اختلافات و یا همان جنگ زرگری میان اصولگرایان مجلس و دولت همان است که این روزها گردانندگان انتخابات پراما و اگر ایران آن را تشنه اند و برایش برنامه ریزی نیز کرده اند. یعنی پس از کشته شدن دهها تن از مردم معمولی در جریان اعتراضات پس از انتخابات و افشا شدن شکنجه و تجاوز در زندان ها و بازداشتگاهها و برگزاری دادگاههای دسته جمعی و پروزه اعتراف گیری از فعالان سیاسی و بلاتکلیفی گمشده های بی نام و نشان در سردخانه ها و بازداشتگاهها و بهشت زهرا بهترین چیزی که می تواند به جای همه این فجایع دل آزار بر صدر اخبار بنشیند، اختلافات ساختگی یا اساسا معمولی و طبیعی این جریان است. بدین ترتیت پرداختن به دعواهای دولت و مجلس این روزها ظلم مضاعفی است به همه مردمی که اخبار درد و رنج شان مغفول خبررسانی از اختلاف نظرهای بی اساس یک خانواده شناسنامه دار است. خانواده ای که در نهایت یک نفر حرف آخر را می زند و بازی را به تعبیر باهنر به خیر و خوشی پایان می دهد.
مقایسه دو مجلس اصلاح طلب و اصولگرا بی شک حوصله ای فراخ تر از این نوشتار می طلبد اما می شود با اتکا به ادبیات اخیر محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس هفتم و هشتم و ادبیات بهزاد نبوی نائب رییس مجلس ششم، شاید رزونه ای باشد برای نقدهای اساسی تر. چنانچه می شود کردار و رفتار و جایگاه این روزهای علا الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم و هشتم را با عملکرد محسن میردامادی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم مقایسه کرد و به ترتیب نماندگان دیگری از مجلس ششم از جمله محسن صفایی فراهانی را به عنوان نماینده مردم تهران با پرویز سروری نماینده این روزهای تهران در مجلس، داود سلیمانی نماینده دیگر تهران را با حسین فدایی نماینده پایتخت، علی تاجرنیا نماینده شهرستان در مجلس ششم را با فرهاد تجری نماینده دیگری از یک شهرستان را در مجلس هفتم مقایسه کرد. آنگاه از این مقایسه کماکان می توان به سطوح دیگری رسید و عبدالله رمضانزاده را با غلام حسین الهام مقایسه کرد و بررسی کرد که کسانی چون محسن امین زاده، مسطفی تاجزاده، سعید حجاریان، فیض الله عرب سرخی و مدیران و مشاوران دیگر خاتمی در مقایسه با مدیران و مشاوران احمدی نژاد از چه جایگاهی برخوردار هستند و این روزها جایشان چگونه عوض شده است که جمعی در اوین و کهریزک حساب پس می دهند و جمعی دیگر در بهاستان و پاستور دولت گردانی و مجلس داری می کنند.
بهزاد نبوی پس از آنکه در مجلس ششم آن نامه معروف به رهبری را امضا کرد از جایگاه نایب رییسی مجلس پایین آمد و با خواندن متن استعفا نامه اش در مجلس، عطای نمایندگی را به لقای آن بخشید و در عین حال گردن بالا گرفت و گفت که صدای پای استبداد می آید و کسانی دارند انتصابات را جایگزین انتخابات می کنند. پس از آن مقام رهبری در سخنانی به صراحت از شورای نگهبان خواست تا در برابر « گردن کلفت های سیاسی» هرگز از نظرش مبنی بر رد صلاحیت بر نگردد. بهزاد نبوی کماکان در مجلس، مدیریت تحصن را عهده دار بود تا در برابر ردصلاحیت های گسترده، دولت خاتمی را متقاعد کند که تن به برگزاری انتخابات مجلس هفتم ندهد. این روزها اختلاف دولت و مجلس اگرچه قابل مقایسه با اختلاف مجلس اصلاحات با دولت خاتمی نیست اما در انتهای این اختلاف، رفتار بهزاد نبوی و باهنر نواب رییس دو مجلس قابل تامل است که یکی در مواجهه با نامه صریح مقام رهبری به دولت خاتمی مبنی بر اینکه انتخابات باید برگزار شود، نایب رییس از نمایندگی کنار می کشد و اعلام می کند که در انتخابات نمایشی شرکت نباید کرد اما نائب رئیس این روزهای مجلس در برابر پیام رهبری مبنی بر اینکه مجلس با دولت مدارا کند چه واکنشی نشان می دهد؛ در یک مصاحبه هفده خطی، دقیقا ده بار تاکید می شود که بعد از پیام رهبری مجلس دچار تغییر عقیده داد و همه چیز «ختم به خیر» شد.
روزهای بحرانی و تلخی که این روزها بر بازداشت شدگان می گذرد و خبر هایی که از مرگ دسته جمعی زندانیان می رسد را شاید نتوان با روزهایی که تنها یک نفر در زندان ایران جان داد مقایسه کرد. در زمان مرگ مشکوک زهرا کاظمی خبرنگار کانادایی- ایرانی، ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم، بر عهده محسن میردامادی بود و خبرنگاران مجلس از یاد نمی برند روزهایی را که میردامادی در حلقه آنان هر روز شرح ماوقع می گفت و رسانه ها را در جریان پیگیری پرونده مرگ مشکوک زهرا کاظمی قرار می داد. روسای کمیسیون های مجلس آن روزها و این روزها عوض شدند و شاید خبرنگاران نیز، اما پرسش ها در برابر خبر مرگ زندانی هرگز عوض نمی شود تا شاید صدایی از خانه ملت شنیده ه شود برای پیگیری وضعیت ملت قربانی داده و تحت تعقیب قرار گرفتم مظنونان. آنچه محسن میردامادی در سوگ مرگ زهرا کاظمی می گفت با آنچه بروجردی مجلس هشتم این روزها پس از دیدار از زندانیان و کشته شدگان می گوید فرسنگ ها با هم فاصله دارد که اولی صدای خانواده زهرا کاظمی را به کرات در مجلس انعکاس داد و تمام دنیا نیز می شنید که مجلس ایران پیگیر اوضاع نابه سامان زندانیان است و دومی صدای دادستانی تهران و تبلیغات یک زندان خوب را به کرات در مواجهه با خبرنگاران عهده دار بود و دنیاه هیچ صدای رسایی از مجلس ایران در مورد این همه کشته و تجاوز نشنید.
وقتی دانشجویان یکی یکی به بند شدند و دیگر دست خانواده های آنان به جایی بند نبود مجلس ششم مامن آنان بود و شیخ مهدی کروبی نیز هیاتی را مسول پیگیری وضعیت زندانیان کرد، درست مشابه همین کاری که این روزها علی لاریجانی در کسوت رییس مجلس هشتم انجام داده است و هیاتی را روانه زندان ها کرده است تا از نزدیک ببینند و گزارش بیاورند. در زمان مجلس ششم ، محسن صفایی فراهانی یک از اعضای آن هیات مامور بود تا به زندان برود و با دانشجویان از نزدیک در مورد وضعیت شان گفتگو کند و برای رییس مجلس نیز گزارش بیاورد. چهره صفایی فراهانی هم از یاد خبرنگاران نرفته است که به کرات خبرنگاران را به صبوری فرا می خواند تا به هر شیوه ممکن راه آزادی دانشجویان را باز سازد. پس از دیدار با زندانیان جوان ، گاه چنان غمگین می شد که ترجیج می داد به تعبیر خودش هیچ اظهار نظر سیاسی نکند تا سرنوشت دانشجویان دربند به مواضع سیاسی او گره بخورد و روزنه های امید بسته شود. اما این روزها چه؟ پرویز سروری نماینده دیگر تهران جای او نشسته است و هر بارکه از بازدید کهریزک و اوین و بازداشت گاه های دیگر همپای مرتضوی بر می گشت پیش از آنکه گزارش وضعیت جوانان دربند را بدهد ابتدا یک نطق سیاسی در مورد آشوبگران می کرد و بعد هم که به سادگی همه خبرهای مربوط به شکنجه و تجاوز را علی رغم تایید دیگر همکاران خود در مجلس تکذیب می کرد و مهمتر از همه آنکه حتی رییس مجلس نیز منتظر گزارش هیاتی که خود تایین کرده بود نمی ماند و هرگاه مهدی کروبی یا هر کسی خبر از تجاوز و شکنجه می دادند او با سرعتی وصف ناشدنی، پیش از تحقیق هیات دست نشانده، به تکذیب بر می آمد. بر این اساس اگر چه در یک مجلس، صفایی برایش آشکار بود که زندان صفایی برای دربندان ندارد اما در مجلس دیگر، سروری دهان در برابر خبرنگاران چنان می گشود که انگار سروری و شوری در زندان برپاست و هیچ کس اصراری برای آزاد شدن هم ندارد.
در یک مجلس داود سلیمانی در کسوت نماینده تهران برای پیگیری طرح جرم سیاسی پیشقدم می شود و در شب حادثه کوی دانشگاه خودش به کوی می رود بعد ها افشا می کند که سردار احمدی را هم در یک لباس سفید در کنار لباس شحصی ها و چماقداران می بیند. تا پای زندان هم پای دفاع از دانشجویان و زندانی سیاسی می ایستد در مجلس دیگر اما حسین فدایی به گفته نمایندگان، خودش مسوول بازداشتگاه سیاسیون در کهریزک می شود و مشابه همان حرف هایی که در اعتراف زندانیان سیاسی در دادگاه باید مطرح شود را او پیشاپیش در گفتگو با خبرگزاری فارس می گوید. در یک مجلس علی تاجرنیا برای دانشجویان دربند تحصن می کند در یک مجلس دیگر در برابر چشمان فرهاد تجری، زندانی از تجاوز به خود پیش وکلای ملت، مظلومانه شکوه می کند و این نماینده نه تتها از درد به زمین نمی نشیند بلکه وقتی زندانی را ناپدید می کنند او هم با خیال راحت تری دوره می افتد تا بگوید تجاوزی در کار نبود زندان امن و امان است.
این تفاوت دیدگاهها و تفاوت عملکردها تنها در یک نگاه گذرا به چشم می آید و تامل و تعمقی بیشتر بی شک تفاوت های بیشتری را نمایان می سازد. خوب هم که نگاه کنید در متن کیفرخواست نیز، نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم و همراهان و مدیران دولت اصلاحات که تنها چند روز بعد از انتخابات دستگیر شده اند، فقط برای انتخابات اخیر بازجویی نمی شوند بلکه آنها تاوان روزهای اصلاح خواهی شان در مجلس و دولت اصلاحات را پس می دهند. چنانچه در متن کیفرخواست دوم تاکید می شود که عملکرد محسن میردامادی در دوره تصدی ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم نمونه دیگری از این عملکرد خائنانه است یا در بازجویی های داود سلیمانی نیز در مورد اتفاقات ده سال گذشته از او بازجویی می شود و دیگر زندانیان نیز احوالی مشابه دارند. کینه محافظه کارانه شاید چنین اصلاح طلبان را به دام انداخته است . مجلس ششم و دولت اصلاحات نمایندگان و مدیرانی داشت که به کرات به دادگاه احضار می شدند اما به دلیل مصونیت پارلمانی و یا معذوریت های عرفی، راه اقدام جدی برای دستگیری و حبس آنان بسته بود، این روزها که از آن مصونیت پارلمانی یا از آن ملاحظات سیاسی خبری نیست، شاید فصل خوبی باشد برای انتقام گیری از اصلاح طلبان دیروز که در قاموس محافظه کاران تا همیشه گناهکار اند و باید مواخذه و شکنجه شوند. کسانی که به دنبال حذف شکنجه و رعایت حقوق متهمان در زندان ها و تعریف مشخص جرم سیاسی بوده اند این روزها تاوان زیاده خواهی های خودشان را در همان زندان ها پس می دهند و در مقابل اما اکثریتی در ساختمان بهارستان و پاستور نشسته اند که تاکنون حتی یک طرح و لایحه و اعتراض ساده به شکنجه و تجاوز و حبس های غیر قانونی نداشته اند.
*****
از تهدید نرم وارد جنگ نرم شده ایم
ایسنا: معاون سیاسی سپاه گفت: «امروز کاملاً روشن شده است که شدت گرفتن حجم تخریب ها در ایام قبل از انتخابات برای از میدان خارج کردن و منفعل ساختن سپاه و بالابردن ضریب موفقیت اقدامات آشوب طلبان بود، چون آنان به خوبی فهمیده اند سپاه اجازه تعدی به اصول انقلاب را به هیچ جریان و گروهی نخواهد داد.» یدالله جوانی با اشاره به ارتباط گسترده تخریب های قبل از انتخابات علیه سپاه با آشوب های پس از انتخابات گفت: «بررسی محتوایی سپاه از فتنه اخیر و رصد حوادث مربوط به آن چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن توانست شناخت عمیق و دقیقی از جریانات و حوادث مختلف انتخابات ریاست جمهوری برای مجموعه خود ایجاد کند و به همین دلیل آنچه رخ داد مجموعه سپاه را به هیچ عنوان دچار تردید نکرد، چون شناخت کافی از برنامه های دشمن وجود داشت و این همان بصیرتی است که مقام معظم رهبری به خصوص در حوادث اخیر بارها بر آن تاکید داشتند.» وی افزود: «اگر در دوران اصلاحات با فتنه روبه رو بودیم، امروز به تعبیر مقام معظم رهبری با فتنه ای عمیق روبه رو هستیم به طوری که حتی بعضی نخبگان نیز در تشخیص خود با مشکل مواجه شده اند.» جوانی در ادامه با تشریح کارکردهای معاونت سیاسی سپاه برای ارتقای سطح بصیرت سیاسی کارکنان و بسیجیان اظهار کرد: «یکی از کارهایی که در معاونت سیاسی سپاه صورت گرفت، ایجاد شبکه هادیان سیاسی و بسط و گسترش آن به همه رده های استانی و بسیج بود که موفق شدیم افراد باتجربه و دارای فهم سیاسی بالا و قدرت تحلیل مسائل را در این شبکه گردآوری و ساماندهی کنیم.» وی ادامه داد: «این ضرورت باعث شد معاونت سیاسی سپاه بتواند با ایجاد شناخت عمیق و دقیق از جریانات و حوادث مختلف انتخابات ریاست جمهوری در میان کارکنان جهت گیری صحیح و به موقع را اتخاذ کند.»سردار جوانی افزود: «انتظار نیز همین است که آن نیرویی که می خواهد در مقابل چنین تهدید پیچیده ای بایستد شناخت کافی را از شیوه های دشمن داشته باشد و بر همین اساس طبیعی بود که سپاه و به طور کلی نظام همواره آماده مقابله با چنین تهدیداتی باشد و همان طور که دیدیم مقام معظم رهبری نیز به این نکته اشاره کردند که مسائل پیش آمده از قبل طرح ریزی شده بود و نباید خیلی آن را خلاف انتظار دانست.»وی همچنین موقعیت کنونی کشور را نبرد در صحنه جنگ نرم ارزیابی کرد و ادامه داد: «امروز دیگر بحث تهدید نرم مطرح نیست، بلکه ما وارد جنگ نرم شده ایم، به این معنا که دشمن اکنون تهدیدات خود را به فعلیت رسانده و ما در حوادث پس از انتخابات به وضوح شاهد تلاش آنان برای براندازی نرم بودیم.»سردار جوانی تصریح کرد: «اگر ایفای نقش سپاه نبود قطعاً امروز کشور وضعیت دیگری داشت، آنچه که مشخص و قطعی است راه افتادن یک جنگ نرم است و نیروهای برانداز عوامل میدانی خود را وارد صحنه کردند و اینها اقداماتی
بود که تمام مقدماتش از سال های قبل فراهم شده است.»
*****
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
تجمعات اعتراضی خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین ادامه یافت
بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیرشدگان اخیر همچنان به تجمعات اعتراضی خود در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین ادامه میدهند . آنها خواستار مطلع شدن از وضعیت عزیزان خود و آزادی آنها هستند.روز شنبه 14 شهریور ماه همانند هفته های گذشته بيش از 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها از ساعت 09:00 صبح همزمان با شروع ساعت كاري در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند، تا به مسئولين دادگاه انقلاب به خصوص حداد و حيدري فر ثابت كنند كه اين بار هم همانند بارهای قبل به وعده و وعیدهای خود عمل نکردند وبه خانواده ها باز هم دروغ گفتند .در هفته گذشته دادگاه انقلاب اعلام كرده بود كه تا آخر هفته تعداد زيادي از بازداشت شده ها را آزاد مي كند البته قبل از آن هم اعلام كرده بود كه قبل از ماه رمضان آنها را آزاد مي كنند اما امروز كه درست 15 روز از ماه رمضان مي گذرد نه تنها عده زيادي را آزاد نكرده بلکه به تشكيل دادگاه فرمايشي ادامه داده هر هفته با دادن يك وعده دروغ سعی بر فریب خانواده ها دارند.عده اي از خانواده ها نيز نگران و مضطرب در جستجوي پيدا كردن فيش حقوقي و يا سند براي آزادي عزيزشان هستند و مي گفتند فيش حقوقي و سند از كجا پيدا كنند؟ با دفتر حيدري فر تماس گرفته اند و خواسته اند مقدار كفالت و يا وثيقه را كمتر كند كه تنها جوابي كه شنيده اند اين بوده كه همين كه هست اگر تهيه نكني او همچنان در بازداشت مي ماند خانواده ها در حالي كه مسئولين دادگاه انقلاب و احمدي نژاد و خامنه ای را لعن و نفرين مي كردند و مي گفتند: تا كي بايد دروغ بشنويم تا كي مي خواهيد فرزندانمان را در زندان به جرم نكرده نگهداريد ملاقات كه نمي دهيد اجازه تماس تلفني هم به آنها نمي دهيد و اگر هم مي دهيد فقط 3-2 دقیقه حداقل به ما دروغ نگوييد و هر چه سعي مي كردند كه با دفتر حداد و حيدري فر تماس بگيرند يا تلفن در اختيار آنها قرار نمي دادند و يا كسي جوابگوئي تلفن آنها نبود و به محض اينكه مي گفتند از خانواده بازداشت شده ها هستيم تلفن را قطع مي كردند كه صداي اعتراضات آنها بالا می گرفت. لااقل اينقدر جرات داشته باشيد كه به من مادر ، به من پدر بگوييد چه بر سر فرزندم آورده ايد و يا مي خواهيد بياوريد. كه دو مامور از حراست دادگاه انقلاب جلو آمدند و آنها را تهديد كردند كه اگر سر و صدا كنند از فردا به آنها اجازه داخل شدن به دادگاه انقلاب را نمي دهند. که باعث شدت یافتن اعتراضات خانواده ها شد. به آنها می گفتند هر آنچه را که می توانستید بر سر ما آورده اید دیگر چیزی باقی نمانده که بخواهید بر سر ما بیاورید. همزمان همچنین در مقابل درب دژباني زندان اوين در حدود 50 نفر از خانواده ها تجمع كردند و مي گفتند كه دادگاه انقلاب اين بار بايد به وعده خود عمل كند و عزيزان ما را آزاد كند اما نه تنها كسي جوابگوي آنها نبود بلكه تعداد ماموران جلو درب را براي كنترل بيشتر خانواده ها و جلوگيري از اعتراض آنها بيشتر كرده اند.فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران،ادامه بازداشت دستگیرشدگان قیام مردم ایران،عدم اطلاع از عزیزانشان و پاسخگویی به خانواده های آنها ، وعده های دروغین دادگاه انقلاب به خانواده ها و تعیین وثیقه های سنگین را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا است.
*****
فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران
بازداشت یک فعال دانشجویی دانشگاه زنجان
در پی بازداشت‌های فعالین دانشجویی دانش‌گاه زنجان، امروز آرش گیتی فعال دانش‌جویی و عضو انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان بازداشت شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، آرش گیتی پیش از این به همراه علی قاسمی دیگر عضو انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان در خرداد ماه سال جاری به مدت یک روز در بازداشت‌گاه اداره اطلاعات زنجان بازداشت بود که پس از اخذ تعهد آزاد شد. این بار نیز با تماس‌های مکرر اداره‌ی اطلاعات زنجان، آرش گیتی با مراجعه با دادسرای انقلاب زنجان بازداشت شد و به بازداشت‌گاه اطلاعات این شهر منتقل شد.هم چنین میلاد سرحدی دبیر انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان و سیامک یاقوتی از اعضای انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان پس از حضور مامورین اطلاعات در منزل پدری آن‌ها، بازداشت و به بازداشت‌گاه این اداره منتقل شدند و پس از سپری کردن بازجویی‌ها و تبدیل قرار، میلاد سرحدی با قرار وثیقه و سیامک یاقوتی با قرار کفالت آزاد شدند.این در حالی است که مدتی پیش حکم یک سال زندان به بهرام واحدی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان، سورنا هاشمی، عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان و حکم یک سال و چهار ماه حبس علیرضا فیروزی دیگر عضو انجمن اسلامی دانش‌گاه زنجان به آن‌ها ابلاغ شده است و در مرحله‌ی تجدید نظر قرار دارد. هم‌چنین گفتنی است دو نفر دیگر از فعالین چپ این دانش‌گاه، آرش رایجی و حسن جنیدی و نیز دانش‌جوی سابق و عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌جویان دانش‌گاه زنجان پیام شکیبا نیز احکام یک سال زندان خود را دریافت کرده‌اند.به نظر می‌رسد این روند بازداشت‌ها جهت جلوگیری از ادامه‌ی فعالیت فعالین دانش‌جویی این دانش‌گاه در زمان بازگشایی دانش‌گاه‌ها باشد.
*****
دانشجویان ایران و ادامه اعتراضات
تحلیل نشریه ی اکونومیست از مبارزات دانشجویان ایران
اکونومیست: بسیجیان مسئول شرارت علیه مخالفان دولت شناخته شده اند هفته نامه اکونومیست، چاپ لندن، در شماره ۵ سپتامبر به بررسی شرایط دانشجویان ایران در آستانه بازگشایی دانشگاه های این کشور پرداخته است.
این گزارش با عنوان "دانشجویان معترض ایران - تلاش برای برانگیختن مخالفت" چاپ شده و با این پرسش آغاز می شود که: چرا آیت الله های حاکم بر ایران می خواهند دانشجویان را در مشت خود داشته باشند؟ اکونومیست یادآور می شود که در پائیز سال ۱۹۷٨، شاه ایران که در محاصره اعتراضات داخلی قرار داشت، برای چند ماه بازگشت دانشجویان ناراضی به دانشگاه ها را به تعویق انداخت اما این اقدام نتیجه ای نداشت و به محض بازگشایی موسسات آموزش عالی، هزاران دانشجو در مخالفت با رژیم وقت به خیابان ها ریختند تا اینکه شاه سرانجام در برابر اعتراضات رو به گسترش ناگزیر از ایران رفت و آیت الله روح الله خمینی جای او را گرفت.
آیا در حال حاضر هم همین روند در شرف آغاز است؟ این هفته نامه می نویسد که حکومت امروز ایران نمی خواهد دست به مخاطره بزند و در حالیکه دانشجویان ایرانی در پی انتخابات مناقشه برانگیز ۱۲ ژوئن همچنان در التهاب هستند، مقامات دولتی از بازگشایی دانشگاه ها در موعد مقرر در ۲٣ سپتامبر اکراه دارند اما در عین حال، مایلند نشان دهند که با گذشت دوماه از این اتنخابات، اوضاع به حال عادی بازگشته و رژیم از آغاز سال تحصیلی نمی ترسد.
اکونومیست می نویسد که مقامات دولتی قطعا به اقداماتی برای مقابله با اعتراضات احتمالی دانشجویان دست زده اند و اخیرا در جریان نماز جمعه تهران، خیابان های آرام اطراف دانشگاه شاهد حضور جمعی از نمازگزاران طرفدار بنیادگرایان بود که بسیاری از آنان با پیراهن های روی شلوار در محل حاضر شده بودند که البته مشخصه نفرات بسیج است که مسئول شرارت هایی شناخته شده اند که در هفته های اخیر علیه مخالفان محمود احمدی نژاد در خیابان های تهران صورت گرفت. به نوشته اکونومیست، بسیجی ها هم به منظور برخورد با ابراز نارضایی دانشجویان به حالت آماده باش در آمده اند و شورای عالی فرهنگی، که مسئول نظارت بر آموزش عالی است، اواخر ماه اوت اعلام کرد که ممکن است برای جلوگیری از شیوع بیماری آنفلوآنزای خوکی، دانشگاه ها بازگشایی نشود، همانگونه که در پی انتخابات اخیر هم مقامات دانشگاهی به بهانه آلودگی هوای تهران، مانع از خروج دانشجویان شدند.
هراس از حرکتهای دانشجویی
این هفته نامه می افزاید که در برخی دانشگاه ها، ثبت نام برای سال جدید تحصیلی به تعویق افتاده و در شیراز، که دانشگاه کار خود را آغاز کرده، ماموران امنیتی به شدت دانشجویان را زیر نظر دارند و با صدور بخشنامه هایی به آنان هشدار داده اند که از تجمع های سیاسی بپرهیزند و در سایر نقاط هم، حتی اگر دانشگاه ها بازگشایی شوند، قطعا نفرات بسیجی، که احتمالا از سهمیه بیشتری هم برخوردار خواهند شد، در سر کلاس های درس حضور خواهند داشت.
اکونومیست: رهبر جمهوری اسلامی ظاهرا از چشم انداز حرکتهای دانشجویی به هراس افتاده است اکونومیست می نویسد که برخی از دانشجویان گفته اند که نگران حمله بسیجی های نقاب پوش هستند، یعنی همان افرادی که در اواسط ماه ژوئن نیمه شب به خوابگاه دانشجویان یورش بردند، و به نقل از یکی از دانشجویان می نویسد که از آنجا که رژیم نمی تواند دانشجویان را به سادگی کنترل کند، آنان را تهدید کرده که هدف تهاجم بسیجی ها قرار خواهند گرفت.
به نوشته این هفته نامه، دانشجویان ایرانی نقشی اساسی در اعتراضات تهران ایفا کرده و در صف مقدم تظاهرات قرار داشتند، به سازماندهی اعتصابات کمک کردند و با انتشار گزارش های مختلف در سایت های اینترنتی، رژیم را به ستوه آوردند، در تبلیغات به نفع میر حسین موسوی و مهدی کروبی هم مشارکت داشتند و از طریق دفتر تحکیم وحدت، که نهادی پرنفوذ است، به تدوین برنامه های انتخاباتی این نامزدها کمک رساندند. اکونومیست می نویسد که بسیاری از دانشجویان دانشگاه تهران از ساکنان شهرستان ها هستند که قبل از آغاز اعتراضات علیه نتیجه انتخابات، به محل اقامت خود رفته بودند و در بازگشت، در صدد برخواهند آمد تا نقش خود را در تحولات بعدی ایفا کنند، و به نقل از یکی از دانشجویان شهرستانی می افزاید که "این گروه از دانشجویان، که نظارت والدین فعالیت آنان را محدود نمی کند، آزادی عمل بیشتری دارند آنهم در حالی که فضای جامعه به شدت ملتهب است و دانشجویان می توانند اعتراضات خود را به شکلی موثر دنبال کنند."
به نوشته این هفته نامه، آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، ظاهرا از چشم انداز حرکت های دانشجویی به هراس افتاده و در سخنانی تهدید کرده است که ممکن است رژیم به پاکسازی استادان مظنون به داشتن گرایش های "غیراسلامی" دست بزند، و در سخنانی در روز ٣۰ اوت، گفت که مطالعه علوم اجتماعی تردید و دو دلی به بار می آورد و خطاب به گروهی از دانشجویان و معلمان هشدار داد که تحصیل در رشته های علوم انسانی مانع از اعتقاد به دانش الهی و اسلامی می شود. اکونومیست می نویسد که شاید به نشانه تصمیم به سرکوب استادان و دانشجویان دانشگاه است که کامران دانشجو، یعنی شخصی که مسئول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بوده، به سمت وزیر علوم منصوب شده است.
در پایان مقاله این هفته نامه آمده است که البته بعید به نظر می رسد که رژیم ایران دانشگاه ها را یکسره تعطیل کند و به زودی مشخص خواهد شدکه آیا دانشجویان می توانند به مخالفت با دولت، که از شدت آن کاسته شده، جانی تازه ببخشند ولی در هر حال، درگیری های پراکنده ادامه دارد و متضمن آن است که بحران سیاسی ایران به نقطه پایان نزدیک نشده است
*****
کشتی ربوده شده روسی، حامل موشک‌های مدرن برای ایران؟
به گزارش یک روزنامه اتریشی، کشتی روسی Artric Sea که برای مدتی مفقود‌الاثر بود، موشک‌های مدرن زمین به هوا برای ایران حمل می‌کرده است. مافیای روسیه موشک‌های اس ۳۰۰ را در کالینینگراد به کشتی حمل کرده بود.
روزنامه اتریشی "سالزبورگر ناخریشتن" روز جمعه (۴ سپتامبر) گزارشی درباره معامله مافیای روس با جمهوری اسلامی منتشر کرد. در این گزارش که توسط خبرنگار روزنامه مزبور در اورشلیم تهیه شده، آمده است: «منابع مطلع اسرائیلی که در رابطه تنگاتنگ با سرویس‌های اطلاعاتی غربی قرار دارند، ماجرای بارگیری موشک‌های اس ۳۰۰ را برملا کردند». معامله ایران با مافیای روس منابع اسرائیلی به خبرنگار روزنامه اتریشی گفته‌اند که یک گروه مافیائی که در ارتش روسیه پایگاه دارد، قبلا قرار ارسال موشک‌های مدرن اس ۳۰۰ را با ایران گذاشته بود. عوامل این گروه، هنگامی که کشتی آرکتیک قبل از مفقود شدن برای تعمیر در بندر کالینینگراد پهلو گرفته بود، موشک‌ها را بار آن کردند. کالینینگراد یکی از شهرهای برون‌مرزی روسیه است که در کنار بالتیک میان لهستان و لیتوانی قرار دارد. کشتی آرکتیک روز ۲۳ ژوئیه از فنلاند به قصد الجزایر حرکت کرد و بعدا اعلام شد که دزدان دریائی آن را ربوده‌اند. این کشتی تا روز ۱۷ اوت مفقود‌الاثر بود و سرانجام به وسیله یک کشتی جنگی روسی در نزدیکی سواحل کاپ‌ورد آزاد شد. از همان زمان شایع شده بود که کشتی ربوده شده حامل سلاح‌های مدرن بوده است. کشتی حامل چوب یا موشک؟ سالزبورگر ناخریشتن در گزارش خود می‌نویسد: «خبرهای مربوط به وجود موشک‌های مدرن در کشتی روسی، روشن می‌کند که چرا دزدان دریائی حاضر شده‌اند خود را برای تصرف آن به خطر بیاندازند. زیرا رسما اعلام شده بود که این کشتی فقط چوب حمل می‌کرده است». روزنامه اتریشی، همچنین سفر شتابزده روز ۱۹ اوت شیمون پرز رئیس‌جمهور اسرائيل به مسکو را با موضوع قاچاق موشک برای ایران مرتبط دانسته و در این باره می‌نویسد: «بر اساس گزارش منابع اسرائیلی، پرز در سفر مسکو مدارکی را تسلیم دولت روسیه کرد که از حمل سلاح‌های سوری و ایرانی به باریکه غزه پرده بر می‌داشت». سالزبورگر ناخریشتن، در گزارش خود افزود: «بی‌دلیل نبود که روسیه برای انتقال ۱۴ ملوان و ۸ رباینده کشتی، دو هواپیمای غول پیکر باربری به کاپ‌ورد فرستاد». وظیفه اصلی این دو هواپیمای باربری، احتمالا بازگرداندن بی سر و صدای موشک‌های قاچاق شده به روسیه بود.
*****
وزیر امورخارجۀ سوئد: اتحادیۀ اروپا آمادۀ مقابله با ایران
رادیو فرانسه: کارل بیلد، وزیر امورخارجۀ سوئد، در روز جمعه به جمهوری اسلامی ایران هشدار داد که در صورت لزوم و در صورت ادامۀ بن بست در ارتباط با پروندۀ هسته ای ایران، اروپا با این کشور "مقابله" خواهد کرد. کارل بیلد که کشورش در حال حاضر ریاست دوره ای اتحادیۀ اروپا را بر عهده دارد گفت اگر ایرانیان آمادۀ گفتگو ومذاکره اند، اتحادیۀ اروپا نیز آماده است ولی اگر آنان تصمیم به مقابله و رویاروئی گرفته اند، این مقابله و رویاروئی روی خواهد داد. وزیر امورخارجۀ سوئد این سخنان را در حاشیۀ نشست وزیران امورخارجۀ بیست و هفت کشور عضو اتحادیۀ اروپا در استکهلم عنوان کرد. دراین میان گونتر گلوزرGunter Gloser، وزیر مشاور در امور اروپائی دولت آلمان نیز به نوبۀ خود گفت اتحادیۀ اروپا خواستار مجازات ایران نیست اما در عین حال یک مسابقۀ تسلیحاتی نیز نباید در خاورمیانه به راه افتد. وزیر آلمانی افزود، اروپا جز این که ایران را به فشردن دستی که برای مذاکره دراز شده است دعوت کند کار دیگری نمی تواند بکند. گونتر گلوزر گفت چشمان آلمان با نگرانی به سوی تهران می نگرد جائی که مردم به خاطر تلاش برای استفاده از آزادی بیان کماکان دستگیر می شوند. همزمان با اظهارات وزیر امور خارجۀ سوئد و وزیر مشاور در امور اروپائی آلمان، برنار کوشنر - وزیر امورخارجۀ فرانسه- مفید بودن ادامۀ گفتگوهای بی پایان با ایران را مورد سؤال قرار داد وگفت اروپائیان از سه سال پیش تا کنون با ایران گفتگو می کنند و این گفتگوها هیچ ثمری نداشته است ولی باوجود این اروپا بازهم مذاکره می کند. وزیر امورخارجۀ فرانسه گفت چیزی که از نظر او مفید و سازنده است مردم ایرانند که اخیراً نشان داده اند باعزمی جزم به سوی شکلی از دموکراسی در حرکتند. خبرگزاری فرانسه، در پایان نقل سخنان برنار کوشنر یادآوری می کند که روابط فرانسه و ایران اخیراً باتنش بسیار همراه بوده است.
*****
کروبی: توقیف روزنامه و فیلتر شدن سایت هزینه افشاگری ماست
دبیر کل حزب اعتماد ملی گفت: تا زمانی که زنده باشم از آرمان ها، ارزش های انقلاب و نظام و منافع ملی و جامعه دفاع خواهیم کرد و لحظه ای آن را رها نمی کنم.
حجت الاسلام مهدی کروبی در مراسم افطاری که از سوی ناصر قوامی در شهر قزوین برگزار شد طی سخنانی در جمع حامیان خود در این شهر با اشاره به حوادثی که پس از انتخابات روی داد ادامه این روند را یک نگرانی نسبت به آینده و سرنوشت کشور دانست و گفت : نگران وارد شدن خدشه به جمهوریت نظام هستم ، نگران اين هستيم كه جمهوريت از نظر محتوايي به مرور حذف شده و تنها يك چيز صوري و ظاهري از آن باقي بماند.
شیخ اصلاحات تصریح کرد: جمهوریت و اسلامیت دو مبنای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است که هر دو به هم متصل بوده و تضعیف یکی، ضعف دیگری را در پی خواهد داشت .
حجت الاسلام کروبی افزود: نباید به دلیل عدم مقبولیت جمهوریت توسط یک اندیشه و فکر خاص دلسرد شده و مسئولیت ها را سلب کنیم بلکه باید با تدبیر و دوراندیشی، مصمم و قاطع به کار خود ادامه دهیم.
شیخ اصلاحات اضافه کرد: سختی ها، آزمایش و امتحانی است که باید از آن عبور کنیم تا معنای پیروزی و شکست را درک کرده تا بتوانیم به خوبی اندیشه و تفکرات خود را تبیین کنیم.
دبیر کل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه موج عظیم و آرام معترضان به انتخابات موجب افزایش مسئولیت ها می شود، گفت: جریان حاکم به جای ادای مسئولیت، معترضان را سرکوب کرده، مورد ضرب و شتم قرار داد و موجب جان باختن کسانی شد که تنها به نتیجه یک انتخابات اعتراض داشتند و متاسفانه با بازداشت شدگان رفتاری صورت گرفت که موجب شده تا به امروز همچنان گرفتار حوادث پس از انتخابات باشیم که البته اکنون با مستنداتی که ارائه شد مسئولان متوجه آن شده اند که در کهریزک و امثال آن جنایتی رخ داده است که غیر قابل بخشش است.
کروبی تصریح کرد: برخی مسئولان معتقدند معترضان به تقلب در انتخابات برنامه ای از پیش تعیین شده برای این موضع گیری خود داشته اند متوجه باشند که به مردم ایران توهین می کنند زیرا مردم خود نسبت به شرایط و اوضاع به خوبی آگاهند.
وی در پاسخ به کسانی که تشکیل کمیته صیانت از آرا از سوی اصلاح طلبان را توطئه ای علیه جمهوریت نظام می دانستند، گفت: عملکرد شورای نگهبان در انتخابات های گذشته ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، موجب شد تا در انتخابات اخیر اصلاح طلبان خود در اندیشه نظارت بر روند انتخابات بیافتند بنابراین تشکیل این کمیته در مقابل کارهای غیر قانونی مجریان و ناظران انتخابات بود.
دبیر کل حزب اعتماد ملی اظهار داشت: اگر نسبت به داوری مردم اعتقاد و اطمینان دارید پس چرا هنگام برگزاری هر مراسمی با کلاه خود، سپر و باتوم از آنان استقبال کرده و به میدان می آئید.
کروبی تبعات عملکرد اشتباه برخی ازمسئولان را به ضرر همه مردم دانست . وی افزود: برخی از مسئولان درصورتی که مسئله ای به مصلحت و صلاح آنان باشد، آن را مصلحت نظام می دانند اما اگر این امر به مصلحت آنان نباشد و آنان رادچار مشکل کنند، بیان اینگونه مسائل را به ضرر نظام و خدشه وارد کردن به آن می دانند .
دبیر کل اعتماد ملی همچنین در پاسخ به برخی از دانشجویان و فعالان سیاسی قزوین که نسبت به آینده خود ابراز ناراحتی می کردند، گفت: اکنون وضع به گونه ای است که دستمان خالی است و دیگر در موضع قدرت نیستیم تا بتوانیم از بازداشت ها و برخوردها ممانعت کنیم و تنها می توانیم به چانه زنی بپردازیم .
شیخ اصلاحات ایجاد محدودیت در عرصه اطلاع رسانی رانشانه نگرانی جریان حاکم از افشاگری درباره حوادثی که پس از انتخابات روی داد دانست و گفت : برخی از افشاگری های بنده و اسنادی که درباره آزار جنسی بازداشت شدگان اخیر ارائه کردم موجب محدودیت در انتشار روزنامه و سایت اعتماد ملی شد ولیکن مسئولان بدانند که هیچ گاه توقیف یک روزنامه یا فیلتر کردن سایت مانع از انتشار خبری نمی شود . مطبوعاتي ها نیز نگران نباشند چرا که يك روزنامه تعطيل شد يك روزنامه ديگر راه اندازی می شود و هیچ گاه شرایط این گونه نخواهد ماند .
وی با بيان اينكه نبايد با هیاهو صورت مسئله حوادث اخیر را پاک کنیم گفت: بايد آسيب شناسي كرده و مقصر را پيدا كنيم ، بايد معلوم شود چرا و از كجا خورده ايم.
کروبی اظهار داشت: متاسفانه هنوز نتوانستیم اوضاع بعد از انتخابات را ساماندهی کنیم که امیدوارم با تدبیر مسئولان و به ویژه تلاش های مسئولان قضایی هرچه سریعتر به سمت آرامش حرکت کرده و تمام زندانیان حواداث اخیر آزاد شوند.
وی در نهایت تاکید کرد: حوادثی که روی داده نشان می دهد که روزهای سختی را پیش رو داریم ولی باید درراستای فکر و اندیشه که بدان اعتقاد داریم ایستادگی کنیم و به تقویت کار تشکیلاتی و فردی بپردازیم .
*****
رمضان‌زاده: در جریان بازداشت سرم شکست و دنده‌هایم خرد شد/ برای انجام مصاحبه تحت فشار بودم
پارلمان نیوز: سخنگوی دولت اصلاحات که روز چهارشنبه 11 شهریورماه برای آخرین دفاع از خود به دلیل شکایت معاونت حقوقی و پارلمانی نهاد ریاست جمهوری در شعبه 1083 دادگاه ویژه کارکنان دولت به همراهی چند مامور امنیتی حضور پیدا کرده بود، فاش کرد در طول بازداشت برای انجام مصاحبه تحت فشار بود. در جریان برگزاری این دادگاه یکی از روزنامه‌نگاران با عبدالله رمضان زاده گفتگویی انجام داد که این روزنامه‌نگار، متن این گفتگو را در اختیار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلمان‌نیوز» قرار داد. به گزارش پارلمان‌نیوز، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با تاکید بر اینکه «هنوز پس از گذشت 80 روز از دستگیری تفهیم اتهام نشده‌ام»، اظهار داشت:«در طول این مدت بارها مورد بازجویی قرار گرفته‌ام و در تمام بازجویی‌ها، شخص بازجو با این که چشم بند بسته بود، در پشت سرم قرار داشت و من هیچ‌گاه بازجو را نمی‌دیدم و این در حالی است که بازجویی‌ها از ساعت 9 یا 10 شب شروع و تا ساعت 3 یا 4 صبح ادامه پیدا می‌کرد.» وی ادامه داد:«در طول بازجویی‌ها برای انجام مصاحبه همانند مصاحبه‌هایی که آقایان عطریانفر و ابطحی انجام دادند تحت فشار بودم و مسئولان پرونده به من تاکید می‌کردند که در صورت مصاحبه شرایط مطلوبتری برای من فراهم می‌شود با این حال بنده تاکنون انجام مصاحبه را نپذیرفته‌ام.» رمضان‌زاده، که می‌گفت در طول این بازجویی ها متوجه شدم اتهام بنده شرکت در تجمعات غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی است، تصریح کرد:«در شرایطی سعی دارند بنده را متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی کنند در‌حالی‌که تنها چند ساعت پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات در خیابان سرباز و آن هم با ضرب و شتم دستگیر شدم.» سخنگوی دولت اصلاحات تصریح کرد:«در جریان بازداشتم، پسر نوجوانم که در آن زمان همراهم بود را مورد ضرب و شتم قرار دادند و علاوه بر آن که سرم شکست، دنده‌هایم نیز خرد شد و بخش‌هایی از بدنم نیز کبود شده که هنوز آثار آن باقی است.» وی، با اشاره به این که هنوز آثاری از خون بر روی خودروی بنده باقی مانده است، گفت:«با این وضعیت به زندان اوین منتقل شدم و پس از دو روز با وجود زخم‌هایی که داشتم، تنها مقداری دستمال کاغذی برای پوشاندن زخم‌های سرم در اختیارم قرار دادند.» سخنگوی دولت اصلاحات، با اشاره به این که پس از 76 روز بازداشت در سلول انفرادی فقط یک بار با خانواده‌اش ملاقات داشته از این که خود از وضعیت خانواده‌اش بی‌خبر است و آنان نیز متقابلاً اطلاع چندانی از وضعیت وی ندارند، ابراز نگرانی کرد. رمضان‌زاده، با اشاره به این که در زندان تحت فشارهای جسمی یا شکنجه نبوده است، گفت:«پس از شروع ماه مبارک رمضان سلول بنده را که فاقد دستشویی بود، با یک سلول دیگر با شرایط کمی مناسب تر تعویض کردند.» وی بازداشت خود را آن هم پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات را تنها یک تسویه حساب سیاسی قلمداد و خاطر نشان کرد:«واقعاً هنوز به من تفهیم اتهام نکرده‌اند و من نیز نمی‌دانم برای چه این همه مدت را در سلول انفرادی سپری کرده‌ام.» گفتنی است، ماموران امنیتی که رمضان‌زاده را از زندان تا شعبه 1083 همراهی کردند، قصد داشتند برای کنترل گفت‌و‌گوهای احتمالی وی با افراد حاضر در شعبه مذبور همچنان تحت نظر داشته باشند که با تذکر قاضی و این که حضور آنان ممکن است مانع از آن شود که وی به راحتی بتواند از خود دفاع کند، مجبور به ترک جلسه شدند.
*****
یادداشت غلامعلي رجایی در روزنامه حیات نو
چاره‌اى نداریم جز اینکه اعتراف کنیم
دیشب شبکه سوم سیما براى دومین یا چندمین بار داشت اظهارات یا بقول بعضى برادران! اعترافات شهاب‌الدین طباطبایى عضوشوراى مرکزى جبهه مشارکت و دفاع وکیل مدافعش را بطور کامل پخش مى‌کرد. این اقدام رسانه ملى آن هم پس از گذشت دوسه هفته از پخش مکرر و مفصل و مختصر این اظهاراتى که نمى‌دانم چرا به آن نام اعترافات نهاده‌اند! لابد از سر دلسوزى و براى جلب نظرکسانى بود که احتمالا یا در موقع پخش این اظهارات از شبکه‌هاى مختلف خبرى رسانه ملى خواب تشریف داشته‌اند! و این اظهارات را نشنیده‌اند و یا احیانا به هنگام پخش چند باره این محاکمات ازسرتفنن و در جهت تتبع بیشتراز اخبار موجود در نتیجه لطفى که دراثرنحوه پرداختن رسانه ملى به اخبار داخلى نصیب آنان شده است! مشغول دیدن رسانه‌هاى بیگانه بوده‌اند تا دروغ‌هاى آنان را در مورد حوادث پس از انتخابات بشنوند وبینند! من دراین نوشتار شبیه به گفتار!به مسائلى مانند اینکه:
- آیا اینگونه برگزارى محاکمه و صدور کیفرخواست دسته جمعى براى عده زیادى از متهمان انتخاباتی! که مثلا درجلسه اول بعضى‌ها مانند مهندس بهزادنبوى که روزى و روزگارى نه چندان دور! امین و معتمد صددرصد کسى مانند شهید رجایى بود! و یا محسن میردامادى که روزى روزگارى نه چندان دور! رئیس مهم‌ترین کمیسیون مجلس یعنى کمیسیون امنیت ملی، عضوشوراى عالى امنیت کشور که از مهم‌ترین شوراهاى تصمیم‌گیرنده درباره امنیت کشور است، بود و در جلسه محاکمه غمگین و متفکرانه و ناباورانه نقش تماشاچى و زینت دادگاه را بازى مى‌کردند! و تا آخرجلسه محکمه یا بهت‌زده به دادگاه و روند آن مى‌نگریستند و یا سر در جیب تفکر! وتحسر! و تامل! وتعجب فرو برده بودند! و در بیش از شش ساعت جلسه محکمه کسى از آنان نه سوالى پرسید تا به آن پاسخ دهند و نه حرفى شنید! صحیح است یانه ودردنیاى پیشرفته امروز معمول ومتداول است یانه؟
-و روند بازداشت متهمان اعم از نگاه داشتن متهمان در سلول‌هاى انفرادى بیش از دوماه به‌رغم پایان بازجویى‌هاى آنان آنگونه که خانواده سیدمصطفى تاج زاده که روزى روزگارى معاون سیاسى وزارت کشور و رئیس ستاد انتخابات کشور بود و دولت اسلامى امر مهم انتخابات مجلس و غیرمجلس را به اوسپرده بود! دراین مورد نامه و شکوائیه نوشته‌اند.
- و منع متهمان از دیدار باخانواده هایشان در طول بیش از دوماه که کارشان دراین مدت غصه واشک وآه است!
- و یا عدم اجازه به وکلاى آنان دردسترسى به پرونده موکلان خودیا دیدار با آنان تاروزهاى قبل از تشکیل دادگاه که بهترین دلیل براین مدعا، این بود که این وکلاى تسخیرى آنگونه که خود در دادگاه اعلام مى‌کردند غالبا به دلیل عدم تسلط بر پرونده آمادگى دفاع از متهمان و موکلان خود را نداشتند لذا تقاضاى یک هفته مهلت براى مطالعه پرونده موکلان خود را مى‌کردند.
- وعدم امکان دسترسى متهمان به اطلاعات و اخبار معمول داخل کشورآن هم براى کسانى که در سال‌هایى نه چندان دور معاون نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور ونماینده مجلس و... بوده‌اند!
- تا چرخ گردون براى مسئولان کنونى که هم‌اکنون مانند متهمان امروز و مسئولان دیروز! با فراغ بال بر اریکه مثلا قدرت نشسته‌اند چه فتنه‌ها در سر داشته باشد!- که نمونه آن را همسر رمضان‌زاده از مدیران ارشد دولت خاتمى از قول شوهرش بیان داشت که در این مدت هفتاد و چند روزه او چنان از اخبار بیرون بى خبر بوده که در دادگاه متوجه شده هاشمى شاهرودى جاى خود را به صادق لاریجانى داده است!
- وآیا اینکه مى‌شود متهمى را بدون کیفرخواست و وکیل به دادگاه آورد ومحاکمه کرد
- آنگونه که همسر محمد قوچانى در نامه‌اش به رئیس جدیدقوه قضاییه نوشت که خواندن آن دل سنگ را آب مى‌کند
- درست ومطابق با شرع و یا برمبناى قانون اساسى یا قوانین موجود دادرسى کشور است یا نه کارى ندارم چه پرداختن به این گونه مسائل در تخصص من نیست و البته دراین روزهاحقوقدانان محترم و در موردى عجیب حتى کسى مانند امام جمعه شمیرانات آقاى دعاگو هم متعرض این مسائل شده وعدم مطابقت این موارد را با قانون اساسى وقوانین دادرسى کشور برشمرده ومى شوند. و عجیب‌تر از اظهار نظرکسى مانندآقاى دعاگو سکوت رئیس‌جمهور این کشور است که از قضا همین چند روز پیش براى دومین بار در مجلس سوگند وفادارى به قانون اساسى را خورد و به مردم تعهد داد براجراى درست قانون و پاسدارى از حقوق شهروندان نظارت داشته باشد!آیا احمدى‌نژاد نامه همسر قوچانى را نخوانده است تا لااقل مانند رکسانا صابری! در جهت حفظ حقوق محمد قوچانى به مقامات قضایى کشور هشدار توصیه گونه‌اى داشته باشد؟دراین نوشتار قصد من از تصدیع به خوانندگان محترم تذکر چند نکته به کسانى است که احتمال مى‌دهم و امیدوارم با این وضعى که براى مردم ونظام پیش آمده و آورده‌اند! هنوز گوشى براى شنیدن حرف‌هاى دلسوزان به این آب وخاک وآیین داشته باشند:
1- سمت وسویى که ما تاکنون درطول این چهار جلسه دادگاه دیده‌ایم محاکمه نه متهمان به اصطلاح آشوب هاى اخیر بلکه اصلاح‌طلبانى بوده و هست که اگر تصمیم مى‌گرفتند درانتخابات شرکت نکنند وآن را تحریم نمایند چه فحش‌ها و تهمت‌ها نظیر همسوى بابیگانگان ودشمنان نظام که نثارآنان نمى‌شد! مدعاى من در این باره این است که دراین چهار جلسه کسى از سران اصلاحات مانند بهزاد نبوى وتاج‌زاده و میردامادى وعرب سرخى و... حتى یک کلمه نشنید.همین دیشب که محاکمه شهاب‌الدین طباطبایى مجددا پخش مى‌شد او که از سران جبهه مشارکت است در اقدامى خنده آور و با لحنى که بیشتر جنبه التماس داشت از رئیس دادگاه مى‌خواست تا در صورت امکان چند دقیقه به او فرصت دهد تا بیشتراز آنچه از او خواسته‌اند به نقد و بهتر بگویم تخطئه روند و اقدامات جبهه اصلاحات بپردازد!من براین ادعا نبوده و نیستم که در روندکار جبهه اصلاحات بااین عمر کوتاه آن هیچ ایراد و مشکلى وجود نداشته و ندارد بلکه حتى معتقدم سران جبهه اصلاحات اعم از سید وشیخ آن! هم در این باره چنین ادعایى نداشته و ندارند و برهمین اساس شاهد نقد مکرر عملکرد اصلاحات ازسوى کسانى مانند آقایان خاتمى وکروبى و.. در مجامع و مجالس و رسانه‌ها بوده‌ایم اما سخن بر سر این است که مثلا اظهارات سعید حجاریان در دادگاه مبنى براینکه وى از نظریه سلطانیسم خود براساس نظریه ماکس وبر دست کشیده و یا ازعضویت درحزب مشارکت استعفا مى‌دهد! و یا پخش گفتار توام با لرزش هدایت‌الله آقایى عضو حزب کارگزاران و نماینده سابق مجلس در نقل ونقد محتواى جلسات داخلى کارگزاران و حامیان موسوى حرف‌هایى است که ربطى به ماهیت پرونده و اتهام این آقایان که شرکت در کودتاى مخملى و براندازى نظام است! نداشته و ندارد و احتمالاحرف‌هاى بیرون از دادگاه آنان است البته اگر این دوستان پس از بیرون آمدن از زندان احساس و انگیزه‌اى براى حرف زدن داشته باشند!
2-یکى از اشتباهات تصمیم گیرندگان برپایى این محاکات البته اگر آن رابتوان از سر غفلت اشتباه نامید! این بوده وهست که بعضى ازاین برادران! و نابرادران! خیال مى‌کنند این تعداد محدود دستگیرشده اصلاحاتى مانند بهزادنبوى وتاجزاده ومیردامادى و... رهبران میلیون‌ها مردمندکه مردم با اشاره و توصیه آنها به خیابان‌ها ریخته‌اند و فریادى آرام به نتیجه انتخابات داشته‌اند. این بنده‌هاى خدا که دراولین روز پس از انتخابات براى پاره‌اى از توضیحات! توسط برادران! به زندان دلالت شدند ! رهبرى آنان درآشوب‌ها و تظاهرات‌ها کجابود؟!نبایدصورت مسئله اشتباه شود! آمدن میلیون‌ها نفر از مردم به خیابان‌هاى تهران در دوشنبه 27 مرداد از میدان امام حسین تا میدان آزادى کار هیچ حزب و جبهه‌اى نبود. هرچند احزاب هم در این تظاهرات نقش و حضورى داشته‌اند.اگراین احزاب و جبهه‌ها در کشور این همه طرفدار و تابع و پیرو داشته‌اند که درکمترین فرصت وباکمترین امکانات توانسته‌اند میلیون‌ها نفر را فقط در تهران به خیابان‌ها بکشانندکه اکنون حال و روز و وضعشان اینگونه نبود!خدا وکیلى اگردر یک نظرسنجى از مردمى که تادمیدان آزادى راه پیمایى کردند مى‌پرسیدند پنج نفراز اعضاى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى یا حزب مشارکت را ببرید چند درصد آنان قادر به پاسخ به این پرسش ساده بودند؟!راستى مگر خود این برادران نبودندکه تا چندى پیش در باب قلیل بودن والبته از سرتحقیراعضاى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى در اینجا وآنجا مى‌گفتند ومى نوشتند که تعداد اعضاى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى به حدى کم است که همه آنها را مى‌شود در یک فولکس واگن جاى داد؟
3-وقتى جلسه محاکمه مهندس محسن میردامادى ازاعضاى موثر سپاه درسال 58 واز رهبران تسخیرلانه جاسوسى آمریکا که امام آن را انقلابى بزرگتراز سقوط شاه دربهمن سال 1357نامیدند و رئیس کمیسیون امنیت ملى اسبق مجلس شوراى اسلامى واستاد دانشگاه تهران را در تلویزیون مى‌دیدم که با لباس زندان ودمپایى درردیف اول متهمان نشسته و در اطراف او دو مامور پلیس قرار دارند که لابد مى‌خواهند از فرار او جلوگیرى کنند! به یاد دوران استاندارى اودر خوزستان در سال 1368افتادم که در اقدامى انقلابى برخورد با سران شیوخ عرب وابسته به بعث عراق را در دستور کار خود قرار داد و با تصویب مقامات نظام آنان را از قبایل خود دراطراف اهواز و... کند و به شهرهایى بیرون از استان خوزستان تبعید اجبارى نمود تا عوامل وابسته به رژیم بعث عراق که در خوزستان ایجاد ناامنى مى‌کردند حساب کار به دستشان بیاید.خدا مى‌داند خیلى غصه خوردم و سال‌ها پیرشدم از اینکه احساس مى‌کردم لابد الان این شیوخ وابسته به حزب بعث بادیدن وضعیت استاندار انقلابى خوزستان در 20 سال پیش با دمپایى و در لباس زندان و نشسته دربین دو مامور پلیس زندان! در دلشان چه جشن عروسى‌اى برپاست!راستى مگر در قانون نیامده که زندانى را نمى‌توان مجبور به پوشیدن لباس زندان کرد؟ لابد برادران مى‌گویند این لباس‌هاى متحدالشکل طوسى رنگ و یک رنگ ! لباس زندان نبوده ونیست!حالاچه اشکالى داشت برادران! اندکى حفظ حرمت آقایان را حداقل بخاطر رعایت حال خراب همسر و فرزندان و نوه‌هاى این متهمان ! مى‌کردند و آنان را با کفش به دادگاه مى‌آوردند و اینگونه در صدد تحقیرآنان در منظر عمومى جامعه نبودند؟ نکند برادران! یادشان رفته که در بین این آقایان متهمان بعضى استاد دانشگاهند و تا ابدالدهر هم قرار نیست در زندان بمانند!ولاجرم روزى باید مانند کرباسچى از زندان بیرون بیایند وبه سرکلاس درس بروند تا فرزندان من و شما را درس بدهند!
4- دیر یا زود این روزها هم مانند روزهاى دیگرى که در گذشته داشته‌ایم وخدا نکند که دیگر در آینده داشته باشیم!خواهد گذشت و بساط این محکمه هم مانند محاکمه‌هاى کرباسچى و دکتر آقاجرى و... برچیده خواهد شد.خدا را خدا را کمى بیشتر بیندیشیم و ببینیم با یکدیگر چه مى‌کنیم.خدا را خدا را کمى بخود بیاییم و شادى دشمنانمان را در خارج که در سوداى خامتراز خام به آرزوى ضعیف شدن نظام نشسته و به سقوط آن دل بسته‌اند را برگرداگرد اردوگاه اصحاب انقلاب ببینیم.خدا را خدا را کمى بخود بیاییم و باور کنیم که بقول مثل معروف و برمبناى آنچه تاریخ بما آموخته و مى‌آموزد در همیشه بر یک پاشنه نچرخیده و نخواهد چرخید.ازکجا معلوم درآینده‌اى نه چندان دور، دور، به دست کسانى بیفتد یا لا اقل به دست دوستان کسانى بیفتد که الان در زندان‌ها به بندکشیده شده اند و جاها عوض شود؟! مگر تاکنون جز به این صورت بوده و قدرت در این سه دهه عمر نظام دست به دست گشته است؟!آیا به همین زودى فراموش کرده‌ایم که مثلا در انتخابات مجلس، نفر اول راه یافته به مجلس در دوره قبل، در تهران، که گاه برکرسى ریاست مجلس هم نشسته است گاه، حتى شانس و امکان ورود به مجلس به عنوان نفر آخر - سى ام - راهم نداشته است؟!چرا و تا به کى از گذشته‌ها عبرت نمى گیریم و سرمستى پیروزى ! بر رقیب عقل و بصیرتمان راگرفته است؟!نمى‌گویم خود را هر چند براى لحظاتى به جاى آنان و خانواده‌هایشان بگذاریم که مى‌دانیم دیگر این ظرفیت در ما نمانده است! بلکه مى‌گویم لااقل آنان رابرادرانى بدانیم که یا در روزگارى نه چندان دور ودیر چشم در چشم دژخیمان شاه در زندان‌هاى قصر و اوین و..دوختند و شکنجه‌هاى آنان را به امید تحقق این نظام اسلامى که اکنون متاسفانه آنها را به بندکشیده است!به جان خریدند ویا در تبعیت از فرمان امام خمینى در جبهه‌هاى جنگ براى حفظ این آب وخاک و انقلاب حضورى مستمر داشتند و یا در جبهه خدمت به مردم به انتخاب دولتمردان مورد قبول مردم براى اعتلا و پیشرفت این سرزمین روز را از شب نمى‌شناختند.
ماباید بخود بیاییم. چاره‌اى جز به خود آمدن نداریم. البته اگر قصد داریم بمانیم و خوب بمانیم! و نیک باید بدانیم که هر ماندنى ستوده نیست!چاره‌اى نداریم جز اینکه اعتراف کنیم که اگر مى‌خواهیم بمانیم این رسم ماندن نیست. این رسم تعامل با پیش کسوتان مبارزه وجنگ وانقلاب نیست. این رسم تعامل مومن بامومن نیست. بعضى از ما بیش از آنکه به اهل دین بمانیم به اهل کین مى‌مانیم. آیا رفتار ما اینگونه نشان نمى‌دهد؟ آیا به صرف ادعا مى‌توان مومن و پیرو ولایت بود؟فرصت‌ها به سرعت از دست مى‌رود والبته براى بعضى کارها متاسفانه دیگر خیلى دیر شده است.شاید چاره کار به دست رئیس قوه جدید قضائیه باشد تا برخلاف رئیس پیشین قبلى قوه قضا که متاسفانه در این حوادث تلخ که حوزه مستقیم مسئولیت او بود بیشتر نقش تماشاچى را داشت وحتى درآخرین روزهاى مسئولیتش کارى نکرد یا نتوانست بکند در جایگاه حقیقى خود ظاهر شود و با عمل به قانون و رهنمود رهبرى خاطیین را مجازات کند و در اقدامى انقلابی، بساط محکمه‌هایى که در داخل وخارج آبروى نظام رابه حراج گذاشته است را برچیند و با اعمال رافتى اسلامی، شخصیت‌هاى سیاسى کشور و فرزندان دربند این ملت رابه آغوش خانواده‌هایشان برگرداند. آیاگوش شنوایى
هست؟
*****
بیانیه شماره 11 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران
میرحسین موسوی بیانیه ای خطاب به ملت ایران صادر کرد.در این بیانیه ضمن تاکید برحفظ نظام در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از جمهوری اسلامی اتخاذ رویکردی اجتماعی برای حل مسئله ضروری دانسته شده است. در این بیانیه آمده است«برخلاف آنچه دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع می‌کنیم. ما خواسته‌هایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می خواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلی‌ترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاع‌رسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شده است ما امر غيرمتعارف و نابهنگامی نمی خواهیم. آنچه ما می‌خواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است.»در بیانیه شماره 11 میرحسین موسوی همچنین بر ضرورت استفاده کامل ازظرفیت های قانون اساسی، سویه اجتماعی شکل گیری راه سبز امید، تلاش برای استیفای حقوق ملت و بازگشت به آرمان های مغفول و مظلوم انقلاب اسلامی تاکید شده است. موسوی در پایان نیز راهکارهای نه گانه برای برون رفت از بحران ارائه کرده است.متن کامل بیانیه شماره 11 به نقل از سایت رسمی میرحسین موسوی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیممردم شریف، آزاده و آگاه ایران!نزدیک به سه ماه پیش از این زمانی که شما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کردید، با این باور به پای صندوق‌های رأی رفتید که با تأکیدهای مکرر مسئولان و تلاش نهادهای مدنی، از آرای تان در برابر مقاصد قدرت‌طلبانه گروهی اندک پاسداری خواهد شد. اما تخلف‌ها و تقلب‌های سازمان‌یافته و حوادث تلخی که متعاقب آن صورت گرفت، از رویدادی که بنا بود سرمایه‌ای برای ملت ما فراهم آورد تاسفی بزرگ باقی گذاشت. مشکلی که می‌توانست در فرآیندی منصفانه و بی‌طرفانه مهار شود با بی‌تدبیری مسئولان امر، با یورش تبلیغاتی رسانه‌های دولتی و حمله نیروهای امنیتی رسمی و غیررسمی به تجمعات آرام و مسالمت‌آمیز مردم، به بروز انشقاق، ابهام و اختلاف عمیق و گسترده اجتماعی منجر شد، وضعیتی که پیامد بلافصل آن جز گسسته شدن رشته‌های اعتماد میان مردم و حکومت نیست.
جمع کثیری از دلسوزان حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور و نیز مراجع عظام تقلید و نیروهای آگاه حوزه‌های علمیه نسبت به افسانه‌پردازی‌های رسانه‌های دولتی و حوادثی چون برگزاری دادگاه‌های نمایشی فاقد پشتوانه حقوقی و شرعی، برملا شدن فهرست بلند قربانیان، برخوردهای غیرانسانی با بازداشت‌شدگان و افشای وجود بازداشتگاه‌های غیرقانونی واکنش نشان داده و خواستار رسیدگی به آنها هستند، بلکه همه دلبستگان به نظام جمهوری اسلامی، این دستاورد مبارزات یک صد ساله مردم و تبلور مطالبات اساسی آنان برای دستیابی به آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت در سایه دینداری، اینک نگرانند. حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتاب‌زده حوادثی که پی‌در پی رخ می‌دهند چاره‌چویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساخته است، هرچند همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاه‌های حكومتي و شبه‌حكومتي افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهاب‌آفرینی و بحران‌زایی‌های پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانی‌هایی می‌دانند که خود مسبب آنها بوده‌اند. آنها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحران های موجود با بحران های بزرگ تر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناک‌ترند، تا جایی که پس از ایجاد این همه پیچیدگی در فضای کشور اینک بي‌توجه به عواقب سنگين رفتارهاي خود با بهانه جویی‌های واهی زمزمه هایی خطرناک از جمله زمزمه تسویه های وسیع از دانشگاهیان آزاده و متعهد را سر می‌دهند.
از این روست که اتخاذ رویکردی اجتماعی (و نه صرفاً حکومتی) برای حل مسئله به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است، ضرورتی که لازمه آن، بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردمی نظام جمهوری اسلامی است.
اساس چنین رویکرد متفاوتی، پذیرش واقعیت تعدد و تنوع باورها و نگرش‌های موجود در خانواده بزرگ، باستانی و خداجوی ایران زمین است. این راه و رسم پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده و نشان از سنتی الهی دارد که مقام و کارکرد هدایت نشان دادن راه است و وظیفه داعيان دين به فراهم ساختن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی توانمندی‌های انسان جهت تعالی و تکامل محدود می‌شود. تاریخ به روشنی نشان می‌دهد که هر گاه حکومت‌ها خواسته‌اند به سوی محو تعدد و تنوع موجود در جوامع بشری دست دراز کنند، چاره‌ای جز متوسل شدن به چهره‌های ظاهرا گوناگون اما در جوهر یکسان استبداد نداشته‌اند، راه حل‌هایی که نتیجه آن نه یکدست شدن افراد جامعه، بلکه بروز نفاق و دوچهرگی در زندگی مردم خواهد بود و بس. اتخاذ چنین رویه‌ای نه ممکن است و نه براساس آنچه آموزه‌های قرآنی به ما یاد می‌دهد مطلوب است.
پس از حوادثی که در این مدت کوتاه بر جامعه ما گذشت کیست که نداند وضعیتی که ایران امروز در آن قرار دارد حاصل استیلای چنین طرز تفکر اشتباهی بر تصمیم‌گیری‌های کلان كشور است. دستیابی به این وجدان عمومی دستاورد بزرگی است که گاهی قرن‌های متمادی از عمر ملت‌ها و تمدن‌ها صرف تحصیل آن می‌شود و چه هزینه‌های گزافی که در این راه نمی‌پردازند. اما مردم ما این موهبت بزرگ را با هزینه هایی بسیار اندک و ظرف مدتی کوتاه به دست آوردند. مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافته‌اند که تنها راه همزیستی مسالمت‌آمیز سلیقه ها و گرایش‌ها، و اقشار، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی می‌کنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوه‌های زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینه‌ ای است که آنان را به یکدیگر پیوند می‌زند، اگرچه فهم‌های ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شده است. لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی.
از اینروست که علیرغم تمامی حوادث تاسف بار و مرارت‌خیز این ایام، مردم ما اینک به نتایجی بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر از انتخاب یک فرد دست یافته‌اند و این آن چیزی است که آنها را نسبت به اقدامشان برای شرکت در رویداد انتخابات و هزینه هایی که در قبل و بعد از آن متحمل شده اند دلگرم می کند.
در ماه هایی که گذشت نیرویی عظیم از ملت ما آزاد شد، نیرویی که باید به کارآمدترین شیوه برای سعادت بلندمدت او به خدمت گرفته شود. مردم ما از آنچه می‌خواهند آگاهند. آنان تصویر شکوهمند اراده خود را در آیینه آنچه که سپری شد مشاهده کرده‌اند و می‌دانند که سرمایه و توان تحقق بخشیدن به خواست‌های خود را دارند و در این میدان انبوه نخبگان و زبدگان دوشادوش آنان ایستاده‌اند. لذاست که اینک همه ما از یکدیگر می‌پرسیم چه باید کرد؟ این سوالی از سر ناامیدی و یا بلاتکلیفی نیست، بلکه می‌پرسیم با این سرمایه عظیم، با این امید تجدید حیات یافته و با این توانمندی‌های فراهم شده چه باید کرد؟
به راستی چه باید کرد؟ در پاسخ به اين پرسش نخستین قدم آن است که بدانیم چه باید بخواهیم تا بهترین و بیشترین را خواسته باشیم. اگر در یافتن پاسخ این سوال خطا کنیم قطعا همه یا بخشی از این سرمایه فراهم آمده را از دست داده ایم. بلکه حساسیت این انتخاب بسیار بیشتر از این است. نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفت‌های مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشي درازمدت فرو برد. این که نتیجه حرکت ما چه خواهد بود تماما به انتخاب درست ما در این مرحله بستگی دارد.
برخلاف آنچه دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع می‌کنیم. ما خواسته‌هایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می خواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلی‌ترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاع‌رسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شده است ما امر غيرمتعارف و نابهنگامی نمی خواهیم. آنچه ما می‌خواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است.
استیفای کدام حقوق؟ در درجه نخست حقوقی که قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته است و مطالبه برای اجرای بی‌کم و کاست و بدون تنازل آن. آری! در قانون اساسی برای اداره برخی از شئون کشور راهکارهایی ارائه شده است که شاید زمانی پاسخگوی مقتضیات جامعه و جهان ما نباشد. اما در بخش‌هایی دیگر از همین قانون راه روشن اصلاح آنها پیش‌بینی شده است. در میثاق ملی ما مشروعیت همه ارکان حکومت متکی به رأی و اعتماد مردم است، تا جائی که اگر دقیق ملاحظه شود خواهیم دید حتی نهاد نظارت‌ناپذیری چون شورای نگهبان از هیمنه نگاه مردم به دور نیست. آری! در قانون اساسی وظایفی سنگین، از جمله وظیفه نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است؛ انسان‌های غیرمعصومی که ممکن است در دام خطا و گناه بیفتند و دچار وسوسه قدرت شوند. اما در همین قانون به صراحت اعلام می‌شود که برگزاری اجتماعات از سوی مردم آزاد است. اگر تنها همین اصل از میثاق ملی ما به درستی اجرا شود حتم داشته باشید که هیچ یک از ارکان حکومت هرگز امکان سوء‌استفاده از موقعیت خود را پیدا نمی‌کند.
قانون اساسی ما پر از ظرفیت‌هایی است که هنوز به فعلیت نرسیده‌اند؛ مسئولان گاهی با این حقیقت به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی به عنوان امری مستحب مخیرند همچنان استفاده‌های بیشتری از ذخائر قانون اساسی ببرند. نه! هرگز چنین نیست. آنها مکلفند که این ظرفیت‌ها، آن هم تمامی این ظرفیت‌ها را به فعلیت برسانند. قانون اساسی مجموعه‌ای یکپارچه است و نباید بر روی بخش‌هایی از آن که منافع اشخاص و یا گروه‌هایی خاص را تامین می‌کند به صورت اغراق‌آمیز تاکید شود و بخش‌هایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفته است معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دست‌اندرکاران را به خشم می‌آورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کرده است. تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیک‌ناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامه‌ها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیت‌ها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافت‌های دولتی در خزانه‌داری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بی‌طرفی آن و . . . هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص داده‌اند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض می‌شوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمی‌آیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبان‌های قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد می‌شود.
مشابه همین برخورد گزینشی با آرمان‌های انقلاب اسلامی نیز صورت گرفته است. ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش می‌کند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بوده‌اند. نمونه‌ای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن 57 تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود می‌دانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بی‌هراس از حاکمان بوده است.
و مظلوم‌تر از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود اسلام است؛ دینی که بسیار از آن نام می‌برند و اندک به آن عمل می‌شود. چه بسیار که دین را سرند می‌کنند، هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی می‌سپارند و سلیقه‌ها و مصلحت‌های خود را متن اسلام می‌نامند، تا جایی که دروغ به مشخصه‌ای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود و زشت‌ترین بداخلاقی‌ها نشانه تعهد به دین پیامبری تلقی گردد که برای تکمیل بزرگواری‌های اخلاقی مبعوث شده است؛ شکنجه زندانیان و کشتن آنان، و اعمالی که قلم از ذکرشان شرم می‌کند.
اگر برای حکمرانی مبتنی بر دین تنها یک رسالت وجود داشته باشد آن این است که زمینه را برای زندگی توأم با ایمان آماده‌تر کند. پس چرا فاصله جامعه ما با زندگی ایمانی روزبه‌روز بیشتر می‌شود؟ این فاصله میراث انقلاب نیست. در تابستان گرم 58، چه بسیار بودند کسانی که برای نخستین بار رمضان را روزه گرفتند و از این تجربه خود لذت بردند؛ میراث انقلاب ما این بود. میراث انقلاب ما معنویتی بود که در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. میراث انقلاب ما پرورش روح‌های بزرگ و اخلاص‌های مثال‌زدنی بود. انقلاب ما نشان داد می‌تواند نورانیتی را که جامعه تشنه آن است تأمین کند. آخر یک بار هم که شده میراثی را که از امام خود تحویل گرفتیم با ایران امروز مقایسه کنیم؛ جامعه‌ای سودازده که در آن تحجر دولت‌سازی می‌کند؛ جامعه‌ای تقلب‌زده، دروغ‌زده.
برخورد گزینشی با پیام دین و آن را مناسب سلیقه و منافع خود درآوردن، خرافه و تحجر را به دامن آن بستن، پول و زور را جایگزین حکمت و موعظه حسنه کردن و بخش‌هایی از روحانیت، این شجره هزار ساله را دولتی ساختن بیش از این هم نباید نتیجه بدهد. زمانی که امام ما از اسلام ناب محمدی(ص) نام می‌برد و آن را در مقابل اسلام تحجرگرا و اسلام آمریکایی قرار می‌داد چنین روزهایی را می‌دید. این پوستین وارونه اسمش اسلام هست، اما رسمش اسلام نیست. ما خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص)، این دین غریب هستیم. و خداونده وعده داده است که ما را به راه‌های رسیدن به این تحفه آسمانی هدایت کند. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. و کسانی که در راه ما کوشش کنند به تحقیق آنان را به راه هایمان هدایت می‌کنیم.
آیا در این چند ماهه ندیدید که او چگونه به این وعده عمل کرد؟ پروردگار ما ایمان‌هایمان را ضایع نکرد و نخواهد کرد، زیرا او به خلاف مدعیان، نسبت به مردم دلسوز و مهربان است. و ما کان الله لیضیع ایمانکم ان الله بالناس لرئوف رحیم. کام ملت از آنچه که گذشت تلخ است، اما کیست که دستاوردهای حاصل شده در عين اين تلخكامي‌ها را ناچیز بشمارد؟ ما با پوست و خون خود عظمت آنچه در این ایام کوتاه حاصل شده است را درک می‌کنیم. ما چه کردیم که به این دستاوردها رسیدیم. حقیقت آن است که جز ایمان به وعده الهی عملی متناسب با این همه پیشرفت نداشته‌ایم. به حوادث این ایام بنگرید و در هر كدامشان راه های خدا را که یکی پس از دیگری پیش پای ما گشوده شدند ملاحظه کنید. آنها را هم که ببندند دادار از وفا به وعده‌ای که داده است عاجز نمی‌شود و راه‌هایی دیگر پیش پای کسانی که برای او می‌کوشند می‌گشاید؛ راه‌هایی امن، راه‌هایی هموار، راه‌هایی مستقیم که بدون تردید ما را به مقصد می رسانند. چرا به خداوند توکل نکنیم حال آن که راه‌هایمان را به ما نشان داده است؟ و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. با دسترسی به چنین راه‌هایی ما نیاز به تخطی از قانون، پشیمانی از مسالمت، توسل به تخریب یا وارد شدن به هر کوره راه دیگری نداریم.
و در آن سو نگاه كنيم كه مخالفان مردم با قدم گذاشتن در بی‌راهه ‌ها چگونه رو به نشيب مي‌روند. فرزندان انقلاب را به زندان انداختند تا اوهام خويش را ارضا كنند. آنها چه نتيجه‌اي براي اين كار خود توقع داشتند؟ بدن رنجور قرباني ترور را به بند كشيدند و ضارب او را آزاد و متمتع قرار دادند. آنها انتظار داشتند از اين كار جز ريختن آبروي خود چه سودي ببرند؟ در سراشيبي كوره‌راهي كه درون آن افتاده بودند خردشان جا ماند و عنانشان در دست افراط‌گراني قرار گرفت كه نيمه‌هاي شب به خوابگاه دانشجويان غريب و مظلوم حمله مي‌كنند و رايج‌ترين كلمات در فرهنگ لغاتشان دشنام‌هاي ركيك است. رهروان راه‌هاي خدا به اميدي كه از وعده او داشتند رسيدند؛ آيا مسافران بیراهه نيز به آن چيزي كه بايد انتظارش را مي‌كشيدند نرسيده‌اند؟ ملاحظه تقيه و تملق اين و آن و شنيدن بوي حرص و بخل و آز از دهان تمجيدگران، برخورداري از حمايت خطيبي كه از منبر مقدس نمازجمعه به خشونت تشويق و به اعتراف‌گيري مباهات مي‌كند؛ ترس، ترس از تنهايي، ترس از آينده،‌ ترس از عاقبت، ترسي كه با ترساندن ديگران پنهانش مي‌كنند.
مردم فداکار ایران! پیمانی است بر ذمه فرزندان انقلاب اسلامی که در بازگرداندن آن به اصل نخستین‌اش از بذل هیچ کوششی کوتاهی نکنند، و عهدی است بر عهده همراهان و یاران شما که در راه مبارزه با متقلبان و دروغگویان به سرمایه اجتماعی و اعتمادی که ایجاد شده است، خیانت ننمایند. در عین حال تکلیفی است بر همه ما که اگر مصلحت کشور و مردم را در امری دیدیم از ملامت نترسیم و از شجاعت دریغ نورزیم. بنا بر چنین تعهداتی اینجانب برای رسيدن به آرمان‌هایی که پیش روی خویش داریم به جز ادامه راه سبزی که در این چند ماهه دنبال کرده‌اید پیشنهاد نمی‌کنم؛ راه سبز امید. راهی که از پیش از انتخابات آغاز کردید و همچنان با عزم های استوار در آن گام می زنید. راهی که با دعا و ندا و تکبیر، با گردهمایی های بزرگ و کوچک، با کوشش ها و جوشش ها و گفتگوها و پرس و جوهای خود همچنان در آن قرار دارید.
ما برای اشاره به جنبشی که آغاز کرده ایم از عنوان «راه» استفاده می کنیم تا توفیق‌‎هایی که در هر مرحله به دست می‌آوریم پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم. علاوه بر آن ما در این مسیر چشم به جاده‌هایی داریم که هدایت الهی پیش‌پایمان قرار می‌دهد. ما می‌اندیشیم و تدبیر می‌کنیم، اما ایمان داریم که در عمل، تنها راه‌هایی که او برایمان می‌گشاید از خود کارسازی نشان می‌دهند.
ما در راهی که خداوند پیش رویمان قرار داده است از نماد «سبز» استفاده کرده‌ایم تا پرچم دلبستگی نسبت به اسلامی باشد که اهل بیت پیامبر(ع) آموزگاران آن بوده‌اند؛ اهل بیت خرد، اهل بیت محبت، اهل بیت نورانیت.و ما «امید» را سرمایه خود قرار داده‌ایم تا حاکی از هویت ایرانی‌مان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنه‌های سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخ‌ترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛ راه سبز امید.
چندی پیش، زمانی که از این نام برای بیان ویژگی‌های حرکت شما استفاده کردم تصور برخی بر آن قرار گرفت که حزب یا جبهه‌ای جدید در حال تشکیل است، حال آن که این راه به هیچ وجه مشابهی و یا جایگزینی برای سامان‌هاي سیاسی رسمی نیست و نیاز به آنها را منتفی نمی کند، بلکه حرکتی اجتماعی و دامنه دار برای ترمیم و ایجاد برخی از بنیادین ترین زیرساخت‌های سیاسی است که همه شئونات کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و از جمله تشکل‌ها و احزاب برای فعالیت ثمربخش بدانها احتیاج مبرم دارند. قطعا جامعه ما برای محقق کردن فضای باثبات سیاسی به احزاب صالح و قدرتمند نیازمند است و چه بسا زمانی که زمینه برای فعالیت موثر و مفید سامان های سیاسی فراهم شود اینجانب و برخی از همفکران شما نیز کوشش های خود را در چارچوب تشکلی متعارف از این نوع قرار دهیم. اما راه سبز امید تشکلی از این نوع نیست. تحزب اساسا به معنای آن است که گروهی از همفکران در سازمانی مشخص و دارای سلسله‌مراتب شناخته شده گردهم بیایند. همچنین در یک حزب تأکید بر بیشترین همفکری و وحدت حداکثری در عقاید است، حال آن که راه ما به عنوان مسیری که تجدید و تقويت هويت ملی را هدف گرفته، بر وحدت حول حداقل نکات مشترک تکیه می‌کند؛ مجموعه‌ای پیام‌محور و متشکل از تمامی سازوکارهای مدنی کوچک و بزرگ که در مسیر خود هدفی مشترک را انتخاب کرده‌اند.
صورت ظاهری اقداماتی که برای تداوم و تقویت حرکت کنونی مردم انتخاب می‌شود در حکم لباسی است که بر قامت آن می‌دوزیم، و فاخرترین لباس‌ها تنها در صورتی برازنده خواهد بود که به فراخور واقعیت برده شود. واقعیت موجود در کشور ما نسبت به آنچه که در گذشته بود تغییرات شگرفی کرده است. آنچه اینک در جامعه ما نقش‌آفرینی می‌کند شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است. این شبکه دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که به هنگام تصمیم‌گیری در مورد راه‌حل‌ها و اقدامات آتی، باید به آنها توجه کرد. آنچه اينجانب در پاسخ به سوال چه بايد كرد پيشنهاد مي‌كنم تقويت و تحكيم اين شبكه اجتماعي است.
تجربه چندین دهه از تاریخ ایران که ما از نزدیک شاهد آن بوده‌ایم نشان می‌دهد حرکات جمعی مردم ما تنها در دوران باروری، حیات و سرزندگی این هسته‌ها به نتیجه می‌رسند. آن چیزی که از آن به عنوان جامعه‌ای زنده و فعال نام می‌بریم، جامعه‌ای که به صورت موثر، آگاهانه و خلاق نسبت به حوادث واکنش نشان می‌دهد و امكان استبداد و تخطي ساختارهاي قدرت از خواست‌ خود را از ميان مي‌برد ترکیبی تشکیل یافته از چنین شبكه‌ قدرتمندي است.
وظيفه‌اي كه امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتي فطري از جمع‌هاي كوچك و بزرگ و حتي احزاب و تشكل‌هاي سياسي ما سر مي‌زند آن است كه به صورت هسته‌هاي معين براي چنين شبكه‌اي عمل كنيم.
از مهمترین نقاط قوت این شبکه، شکل طبیعی اجزای آن است. این واحدها عبارت از گروه‌هایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقه‌دار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کرده‌اند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست، زیرا به معنای انحلال جامعه است. این واحدها همواره وجود دارند، اما به صرف وجود، شبکه اجتماعی موثری را شکل نمی‌دهند. با این همه اولین قدم در راه‌حل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته‎های اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانه‌هایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانه‌های خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هسته‌های اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرت‌های نهفته ای که دارند برای ما ظاهر شود. خانه های خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات می‌کردیم اینک هفته ای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه های اجتماعی ما در این امر است.
گرد هم جمع شويم تا چه كنيم؟ اين نخستين سوالي است كه معمولا در چنين شرايطي از يكديگر مي‌پرسيم. ما معمولا تصور مي‌كنيم آنچه در اين گردهم‌آيي‌ها اهميت دارد كاري است كه در قالب آنها با كمك يكديگر به انجام مي‌رسانيم. البته این تصور درستی نیست، اما تصوری طبیعی است. از این روست که واحدهاي اجتماعي اگر محوری برای فعالیت‌های ثمربخش قرار نگیرند به‌مانند درختانی که میوه‌هایشان چیده نشود بازدهی خود را از دست می‌دهند، لذا باید آنها را موضوع تلاش‌های اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عام‌المنفعه و دیگر فعالیت‌های مدنی مشابه قرار داد تا در درازمدت و پس از عبور امواج حادثه و عاطفه همچنان به ایفای نقش تاریخ‌سازی که از آنها انتظار داریم بپردازند.
جمع‌های خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانون‌های فرهنگی و ادبی، انجمن‌ها، احزاب، جمعیت‌ها، تشکل‌های صنفی، نهادهای حرفه‌ای، گروه‌هایی که با هم ورزش می‌کنند یا در رویدادهای هنری حاضر می‌شوند، حلقه همکلاسی‌ها، گروه فارغ‌التحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافته‌اند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعه‎های کوچک عضویت داریم و این دست‌مایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هسته‌های جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خرده‌رسانه‌هایی که از این روابط زاده می‌شوند می‌توانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیت‌های این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.
ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم؛ شعاری دقیق و عمیق که قادر به تأمین خواسته‌های ما باشد. بخش مهمی از توانمندی‌هایی که اینک در شبکه‌های اجتماعی ما ایجاد شده است مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کرده ایم. تعادل طلايي ويژگي مهم اين شعار و آرمان است، به صورتي كه اگر بر آن بيفزاييم چه بسا كساني كه نتوانند يا نخواهند با آن همصدا شوند، و اگر از آن بكاهيم چه بسا قشرهايي كه اميدهاي خود را در آن نيابند. این بزرگترین سرمایه ماست که باید در پالایش و پاسداری از آن بیشترین دقت و همت را به کار بگیریم.
ما اگر صرفاً در یک انتخابات شرکت کرده بودیم برخورداری از حمایت اکثریت مردم برایمان کافی بود. اما در یک حرکت عظیم اجتماعی، اکثریت تنها زمانی به پیروزی می‌رسد که به اجماع نزدیک شود و آن گاه از مشروعیت غیرقابل‌مقاومت برخوردار خواهد شد که توجه خود را نسبت به دغدغه‌ها و حقوق کسانی که امروز یا فردا ممکن است متفاوت با او بیندیشند و در اقلیت قرار گیرند به اثبات برساند.
نمی‌توان از جامعه‌ای که بخش قابل توجهی از آن دچار جبر نان و از تأمین نیازها اولیه خود ناتوان است انتظار مشارکت گسترده در فرآیند توسعه سیاسی را داشت. البته عکس این رابطه نیز صادق است و جامعه‌ای که از آزادی‌ها و آگاهی‌های اساسی محروم شود در تأمین معیشتی که لیاقت آن را دارد نیز درمی‌ماند و حتی در عهد درآمدهای افسانه‌ای، به پیشرفتی بیشتر از صدقه‌پروری و واگذار کردن اختیار بازار و اقتصاد ملی خود به بیگانگان نائل نمی‌شود. ما بر این باوریم که آزادی زمانی دوام دارد که با عدالت توأم باشد. به همان اندازه که محدودیت‌های جاری برای آزادی بیان و امکان برگزاری اجتماعات نگران‌کننده است، وجود فقر، فساد و تبعیض در سطحی گسترده چشم‌انداز دسترسی به جامعه‌ای آرمانی مبتنی بر قانون اساسی را تیره می‌کند، به ویژه آن که در سیاست‌ سال‌های اخیر دورنمای روشنی برای خروج از ا ین وضعیت ملاحظه نمی‌شود، به صورتی که وارد آمدن صدمات اساسی به تولید ملی، تداوم فعالیت سودآور اقتصادی را به یک آرزو و یافتن شغل مناسب را به دغدغه اصلی جوانان و خانواده‌های آنان مبدل ساخته است.
راه‌های خدا متکثر است و برای دفع ظلم و استبداد و تحقق ایرانی پیشرفته، ما نباید به قدم گذاشتن در یکی از آنها یا همراهی با یکی از همفکران خود اکتفا کنیم. ما در پیوندهای خود به نظمی نیاز داریم تا اگر دست تطاول و ظلم فردی یا افرادی از همراهانمان را ربود و واحد یا واحدهایی از این شبکه اجتماعی گسترده را ویران کرد، لطمه‌ای به حیات و پویایی آن وارد نشود و با تکیه بر خرد جمعی، در هر مرحله‌ای از این مسیر بتوانیم اهداف پیشاروی خویش را شناسایی و با بلندترین گام‌ها به سوی آن حرکت کنیم.
همچنین اگر در جناحی که قدرت خود را در مخالفت با مردم و خواسته های به حق آنان توهم کرده است خواستی برای برون رفت از بحران وجود داشته باشد حداقل آنچه که در این مرحله می تواند به این هدف کمک کند اقدامات زیر است:
1. تشکیل گروه حقیقت‌یاب و حکمیت مورد قبول همه ذینفعان در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری و رسیدگی به تخلفات و تقلب های انجام گرفته و اعمال مجازات برای خاطیان
2. اصلاح قانون انتخابات به صورتی که شرایط برای برگزاری عادلانه و منصفانه انتخابات و اطمینان مردم از این امر فراهم شود.
3. شناسایی و مجازات عاملان و آمران فجایعی که در حوادث پس از انتخابات بر علیه مردم صورت گرفته است در تمامی نهادهای نظامی، انتظامی و رسانه‌ای.
4. رسیدگی به آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات و خانواده‌های جان‌باختگان، آزادی همه دست‌اندرکاران، فعالان سیاسی و نیروهای مردمی دستگیر شده، مختومه کردن پرونده‌ها، اعاده حیثیت از آنان و خاتمه یافتن تهدیدها و آزارهایی که همچنان برای واداشتن آنان به عدم تظلم و پیگیری حقوق شان صورت می گیرد.
5. اعمال اصل 168 قانون اساسي در خصوص تعريف جرم سياسي و رسيدگي به جرايم سياسي با حضور هيئت منصفه
6. تضمين آزادي مطبوعات، تغيير رفتار جانبدارانه صدا و سيما، رفع محدوديتهاي اعمال شده براي برخورداري احزاب، گروههاي سياسي و نگرشهاي مختلف از ارائه ديدگاههاي خود در رسانه‌ها، به ويژه صدا و سيما و اصلاح قانون رسانه ملی به صورتی که رسانه ملی نسبت به اعمال خلاف قانون خود پاسخگو قرار گیرد.
7. به فعلیت درآمدن ظرفیت های ایجاد شده در قالب تفسیر اصل 44 قانون اساسی برای ایجاد رسانه های شنیداری و دیداری خصوصی
8. تضمين حق اساسي مردم در تشکيل اجتماعات و راهپيمايي‌ها با اعمال اصل 27 قانون اساسي9. تصویب منع مداخله نظامیان در امور سیاسی و جلوگیری از دخالت نیروهای مسلح در فعالیت‌های اقتصادی ما در راهی پر از نورانیت وارد شده‌ایم که از هم اینک سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته کرده است. برای خود و شما در این مسیر از خداوند یاری می‌طلبم و امیدوارم با همکاری و همراهی همه دلسوزان نظام و انقلاب اهداف ملت در هر مرحله از این مسیر روشن و محقق شود.
میرحسین موسوی
*****
سمعا و طاعتا چه مولوی چه ارشادی
بهار یکتا:
بدنیال اعتراف مفتخرانه باهنر در خصوص توصیه رهبری برای دادن رای اعتماد به کابینه احمدی نژاد , علی مطهری که سعی کرده بود در بازی جدید اصولگرایان نقش مخالف خیلی جدی را عهده دار شو د و حتی بخاطر موضع گیری هایش از سوی رسانه های وابسته به رهبری و دولت مورد انتقاد شدید قرار گرفت, برای دور نماندن از غافله ارادت , امروز خاطر نشان کرد: " نظر رهبری دستور و حکم نبوده و یك توصیه به مجلس است." مطهری به همین اندازه کفایت نکرد و افزود:" مقام رهبری با توجه به شرایط خاص كشور ابلاغ آن پیام را ضروری تشخیص داده بودند اگرچه ممكن است ضرورت آن برای امثال بنده قابل درك نباشد."اینکه چه تفاوتی بین حکم رهبری و توصیه ایشان وجود دارد را به عهده عقلای اصولکزایان می سپاریم. اما نکته قابل توجه در رای اعتماد دولت دهم, یکه تازی احمدی نژاد خواهد بود و در آینده ای نه چندان دور مجلسیان نتیجه سرسپردگی خود به توصیه رهبری را خواهند دید.
مغز متفکر این جناح باهنر که مشهور به رفتارهای معتدل است از همان ابتدای رایزنی ها برای کابینه نسبت به عملکرد احمدی نژاد بشدت منتقد بود و احتمال از در صلاحیت حداقل پنج وزیر می داد , به یکباره گردن به امر مولا نهاد و با دلسوزی برای دولت نامشروع , عدم رای اعتماد را برای دولت منفی دانست و از "تیزبینی" رهبری تقدیر و تشکر کرد. هر دو نماینده به رفتار مستقل مجلس در بررسی صلاحیت وزیران اشاره می کنند و سپس عدم التزام نمایندگان به رای کارشناسی را " اثبات علاقه به رهبری" عنوان می کنند. به نظر می آید که بین "علاقه به رهبری" و " وظیفه قانونی و کارشناسی " منافات وجود دارد که نمایندگان محترم باید بنوعی ارادت و احترام خود رابه رهبر نشان می دادند.
هر دو نماینده تاکید دارند که "مجلس در تصمیم‌گیری در مورد رای اعتماد یا عدم اعتماد به وزرای پیشنهادی آزاد است. اما تمایل من به این است که کل کابینه رای بیاورد و در مورد وزرای زن معرفی شده نیز نظر علما و مراجع تامین شود البته این یك دستور نیست" برای من شهروند این "اما" قابل درک نیست. اگر بیش از 280 نماینده که از فیلتر شورای نگهبان گذشته اند , عرضه و صلاحیت بررسی وزیران را ندارند و نیازمند "امر مولوی" یا "ارشادی" هستند , اینان پس به چه کاری می آیند؟ مساله جالبتر می شود وقتی آقای مطهری می گویند:" قطعا ایشان اطلاعاتی دارند كه ما نداریم و به موجب آن اطلاعات لازم دانستند كه تمایل خود را اعلام نمایند" یعنی دوباره ارجاع به عوالم غیب و از ما بهتران که مقام عظما بهتر از من صغیر سراپا تقصیر از جریانات پس پرده و بازیهای پنهان خبر دارند. این گردن نهادن به امر رهبری دقیقا همان عملی است که در جریان انتخابات افتاد و وزارت کشور به امر "مولایی" رهبری گردن نهادند , چرا که ایشان صلاح را بهتر از دیگران می دانند!! مطهری به این همین جا اکتفا نمی کند و با بی توجهی به نظر علما و مراجع بار دیگر تاکید می کند :" در این گونه موارد ملاك عمل، نظر ولی فقیه است." !!
دخالت رهبری در تصمیمات مجلس امر تازه ای نیست خصوصا برای اصحاب مطبوعات خاطره روزی که قرار بود قانون اصلاح مطبوعات در مجلس ششم بررسی شود هیچگاه فراموش نخواهد شد. روزی که با نامه رهبری , رئیس مجلس امر به مسکوت گذاشتن این اصلاحیه داد. ولی امروز چرا باید دو تن از مخالفان اصلی احمدی نژاد که طی سه ماهه اخیر تلاش کرده بودند خود را تا حدودی در صف مردم نشان دهند خبر از توصیه و حکم رهبری و التزام عملی به رهبری در رسانه ها و مجامع عمومی را بیان کنند؟ آیا بنوعی این موضع گیری ها در راستای بدست آوردن دل رهبری و عذر نقصیر نمی باشد؟ پوزش از موضع گیری های اخیر آنان که احتمالا رهبر را غضبناک کرده و احتمال دارد این کینه نیز مثل سایر کینه هایی که طی سالها جمع شده و این روزها خود را نشان می دهد , یک روزی گریبان این همرهان امروز را هم بگیرد؟ آنها دانسته اند که همانگونه که آقای جنتی پیشتر گفت :" مخالفت با احمدی نژاد مخالفت با خدا و ولی اوست. " و شاید این حکم کمی گسترش پیدا کرده باشد و مخالفت با نامزدهای وزرات کابینه احمدی نژاد هم بنوعی مخالفت با خدا و ولی اش باشد.
نمایندگان اصولگرایی که در بازی کودتا نقش مخالف را پذیرفته بودند و سعی داشتند با موضع گیری های یکی به نعل و یکی به میخ کمی فضا را تلطیف کنند و ادای نماینده مردمی را در بیاورند, الان احساس خطر می کنند و می ترسند نکند رهبری یادشان رفته باشد که اینها فقط داشته اند نقش ایفا می کردند و به همین دلیل اینگونه دستپاچه و سراسیمه به میدان آمده اند و ارادت نشان می دهند. وقتی نماینده سوپر خودی مجلس اینگونه به ".... کردن" افتاده و می خواهد به هر جوری شده نشان دهد که "کلام رهبر" حتی اگر حکم هم نباشد برای آنان " حجت " است, نشانه خوبی نیست. اتفاقات که یکی پس از دیگری رخ می دهد, خبر از روز سهمگینی دارد, روزی که در آن هیچ کسی حتی حق اظهار نظر در مورد مباحات و مستحبات را نداشته باشد. روزی که همه صم و بکم در انتظار افاضات یک "فرد" باشند. روزی که حتی "تک صدایی" نیز تحمل نشود و فقظ "خفقان" و "بله قربان" باشد. آن روز خیلی دیر نیست. شاید هم آمده باشد. دیگر صدای پای دیکتاتوری نمی آید, چون دیکتاتور همه جا بساط پهن کرده و کسی نیست که او را از "تختش " به زیر بکشد و حالا هماورد می طلبد.....
*****
سپاه را در مقابل مردم قرار ندهید
فخرالسادات محتشمی پور
به نام خدا
فرمايشات جناب فرمانده سپاه براي نسل انقلاب و نسل هاي پس از آن بيش از پيش اهميت تأكيد حضرت امام (ره) بر عدم دخالت مداخله سپاه و نيروهاي نظامي در امور سياسي را آشكار كرد چه رسد به دخالت در امر انتخابات و اوضاع پيش و پس از آن.
بايد گفت كه متأسفانه اين گونه تصريحات و البته همراه با آن ديگر اقدامات غلط و خلاف قانون توسط ايشان و ديگر مسئولين كه از جايگاه حقيقي و حقوقي نهاد ارزشمند سپاه را در معرض سؤال، شبهه و ابهام و اتهام قرار مي دهند،‌ نشانگر اين است كه ظاهرا مداخلات خلاف قانون در امر سياست، انتخابات، بازداشت هاي غيرقانوني پس از آن، و بازجويي هاي منجر به اعترافات تحت فشار و آزار شديد روحي وجسماني بر عزيزان بازداشت شده كه جرم بزرگشان افزايش مشاركت سياسي مردم و فعاليت در ستاد انتخاباتي نامزدهاي قانوني انتخابات رياست جمهوري دهم است، هنوز نتيجه مورد نظر سناريونويسان با ادعاي كودتاي مخملي را به بار نياورده و ايشان با گيجي و سردرگمي زياد با پخش تكراري سريال هاي تلويزيوني دادگاه هاي غيرقانوني و در كنار آن نقش آفريني ديگر رسانه هاي دولتي و وابسته به دولت و شخصيت هاي حقيقي و حقوقي براي دروغ پردازي ها و نقل قول هاي بي مبنا و غيرمستدل، سعي در اقناع هواداران منصفشان را كه هنوز بازي نخورده و توجيه نشده اند، دارند.
آقاي فرمانده بهتر است به جاي دخالت در امور سياسي و قضايي، به وظايف و مسئوليت هاي خود بپردازند و بااستفاده از بركات ماه مبارك رمضان كمي هم درس اخلاق بخوانند و خودسازي بفرمايند تا بيش از اين نهاد خدمتگزار سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را كه مؤسسين و مؤمنين به آرمان هايش براي آن هزينه ها پرداخته اند از جايگاه واقعي و مأموريت هاي اصلي اش دور نكرده و در مقابل مردم قرار ندهند.
از رئيس محترم قوه قضائيه نيز كه به تعبير خودشان براي اجراي عدالت و مرّ قانون اين مسئوليت خطير را پذيرفته اند، انتظار داريم تكليف نهادهاي غيرمسئول مداخله گر در امر قضا و دادرسي ها را هرچه زودتر روشن كرده بيش از اين اجازه زير سؤال بردن استقلال قوه قضائيه را كه از ارجمندي هاي قانون اساسي كشورمان است به ايشان ندهند.
اينجانب همچنين از وكلاي همسر آزاده ام سيد مصطفي تاجزاده، كه به شهادت دوست و دشمنان منصف همه عمر خود را وقف پاسداري از نظام و انقلاب كرده و لحظه اي منافع فردي و خانوادگي را بر منافع ملي رجحان و اولويت نداده است و هم از اين رو خارچشم دشمنان انقلاب و نامحرمان و نااهلان مدّ‌نظر امام بوده و هست، تقاضا دارم از كليه كساني كه در دوران بازداشت غيرقانوني همسرم كوچكترين صحبت و اظهارنظر غيرمستدل كه مصداق تشويش اذهان عمومي و تضييع حق ايشان است، داشته اند به مراجع رسمي شكايت كنند تا اسارت اين فرزند انقلاب در اوج عزت و سرفرازي و عدم امكان دفاعش از حقوق اوليه و بديهي خود، انسان هاي فرومايه و بي مقدار را در بردن نام او بدون حفظ حرمت و شأن و جايگاهش و دست اندازي به حقوق انساني اش و دادن نسبت هاي دروغ و تلاش براي ملكوك كردن شخصيت والاي او براي رسيدن به منويات غيرانساني و غيرشرعي شان بيش از اين حريص ننمايد.
*****
بیانیه دهها فعال دانشجویی دانشگاه‌های تهران:
برخورد با دانشجویان را متوقف کنید، دانشگاه انبار باروت است
دهها فعال دانشجویی دانشگاه‌های تهران با صدور بیانیه‌ای، حاکمان را خطاب قرار دادند و به آنها هشدار دادند که با نابخردی، سکوت دانشگاه و جامعه را به فریاد تبدیل نکنند. نویسندگان این بیانیه تصریح کرده‌اند که «در صورت ادامه دادن روند فعلی برخورد با فعالان دانشجویی و ستاره دار، محروم از تحصیل و یا زندانی کردن آنها» به مقابله خواهند پرداخت. متن کامل این بیانیه را بخوانید:
حوادث و اتفاقات رخ داده پس از انتخابات بار دیگر چهره ای هولناک و خشن از نظامی را به مردم نشان داد که ادعای حق طلبی و خداشناسی اش گوش فلک را کر کرده است. در دوران حاکمیت کلیساها در اروپا که تمام دنیا شاهد بودند که دخالت دین در سیاست چه ها که بر سر مردم نیاورد و اروپا با گذر از آن دوران سخت و پرداخت هزینه هایی به عظمت چند قرن فلاکت در نهایت با کنارگذاشتن مانع بزرگی به نام دین از سر راه بشریت به اوج رسیده است. و حال ما در حال تجربه کردن همان بلایا هستیم، گویی ما هرگز قصد نداریم از تجربیات دیگران استفاده کنیم و راه درست را تشخیص دهیم. ارزش و جایگاه دین چنان بالاست و نیاز بشریت به آن چنان شدید است که کوچکترین خدشه و تعرضی به آن لطمات جبران ناپذیری را به فرهنگ و باور مردم وارد می کند.
نظام جمهوری اسلامی با سو استفاده از باورهای مردم و به نام اسلام و امام زمان چنان ظلم هایی را به مردم خود روا داشته است که به گواه تاریخ تاکنون هیچ نظامی بر ملت خود چنین فجایعی را به این صورت روا نداشته است. کشت و کشتارها، دستگیری های بی حساب و کتاب، شکنجه ها، تجاوزات و بسیاری ظلمهای دیگری که در این مدت شاهد آن بودیم مجددا بر جهانیان صحت تئوری جدایی دین از سیاست را ثابت کرد. در این میان برخوردهای خشن و به دور از هرگونه منطق با دانشگاه و دانشگاهیان نشانه دیگری از عدم بلوغ سیاسی حاکمان و عدم درک صحیح آنها از شرایط جامعه دانشگاهی دارد. برخوردهایی که اخیرا و با نزدیک شدن شروع سال تحصیلی و در راستای تصفیه حساب با جامعه دانشگاهی شروع شده را گام دیگری در راستای تکمیل پروژه کودتاگونه حاکمیت می دانیم و اعتقاد داریم که اینگونه حرکتها هدفی جز ایجاد ارعاب در محیط دانشگاه و امنیتی کردن فضا و نیز جلوگیری از شکل گیری هرگونه اعتراضات به کودتای 22 خرداد در دانشگاهها می باشد.
بدینوسیله به حاکمان به شدت هشدار می دهیم که در صورت ادامه دادن روند فعلی برخورد با فعالان دانشجویی و ستاره دار، محروم از تحصیل و یا زندانی کردن آنها بی شک ما دوستان، همراهان و همکلاسی هایمان را تنها نخواهیم گذاشت و با هرگونه برخورد با بدنه جنبش دانشجویی به مقابله خواهیم پرداخت و برای حمایت از آنها سنگر دانشگاه را دوباره فعال خواهیم کرد. شک نداریم که کودتاچیان از به خروش در آمدن مجدد دانشگاه که قطعا با خروشی رساتر از طرف جامعه که در حال حاضر چون انبار باروتی در انتظار کوچکترین جرقه ایست همراه خواهد شد، به شدت واهمه دارند. ما نیز حاکمان را از این امر بر حذر می داریم و به آنها توصیه می کنیم با نابخردی های خود سکوت دانشگاه و جامعه را به فریاد تبدیل نکنند و هرچه سریعتر برخورد با دانشجویان را متوقف کنند و بدانید که "دانشگاه هنوز زنده است" و از حرکت نخواهد ایستاد.
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای تهران، امیرکبیر و شریف
*****
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست: