سرود ملی: ای ایران ای مرز پرگهر

نقش دولتمردان و رسانه های آمریکایی در شورش 22 بهمن 1357

۱۳۸۸/۰۷/۰۸

چهارشنبه: 8 / 7 / 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه: ما به هیچ حزب، دسته، گروه یا مرامی وابسته نیستیم.
تقاضا داریم برای باز نشر مطالب انتشار یافته درین وبلاگ، نام منبع اصلی را درج نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*****
هيات رزمندگان از امشب کنار ورزشگاه آزادی مستقر شدند!
در آستانه شهرآورد(دربی) پایتخت، هيات رزمندگان غرب تهران و كرج با هماهنگی با مدیریت ورزشگاه آزادی از امشب در کنار درب غربی این ورزشگاه استقرار پیدا می‏کنند!
به گزارش خبرگزاری ایسنا، حسن ضیاء آذری مدیر مجموعه ورزشی آزادی اظهار داشت: هنر ما به این است كه كارمان را به بهترین نحو انجام دهیم. ما تلاش كردیم پیش از آغاز داربی ورزشگاه آزادی را آماده كنیم. اكنون هم پاركینگ، استادیوم، جایگاه تماشاگران، رختكن و سرویس‌های بهداشتی و ... آماده برگزاری داربی است.
وی با انتقاد از عدم همكاری اداره برق با مجموعه ورزشی آزادی درخصوص روشنایی درب غربی ورزشگاه آزادی تصریح كرد: متاسفانه اداره برق علیرغم درخواست و پیگیری مكرر ما هیچ اقدامی انجام نداده است. شهرداری هم كاری نكرد، اداره برق بسیار راحت از این مساله مهم گذشت. نمیدانم اگر برای مردم اتفاقی بیفتد چگونه میخواهند تبعاتش را بپذیرند و مشكل را حل كنند.
آذری از برپایی چادرهایی برای اسكان تماشاگران شهرستانی در شب پیش از بازی داربی و برگزاری نماز جماعت خبر داد و به ایسنا گفت: هیات رزمندگان غرب تهران و كرج طی مذاكره با معاون مجموعه ورزشی آزادی درخواست كردند كه شب قبل از بازی مقابل درب غربی فضایی را برای استراحت و اسكان تماشاگران شهرستانی آماده كنند. برپایی نماز جماعت و پذیرایی از مردم از دیگر اقداماتی خواهد بود كه بنا است انجام شود.
با توجه به اینکه "اداره برق از روشنایی درب غربی" خودداری کرده و "هیات رزمندگان هم از امشب همانجا" چادر می‏زند، امیدواریم دوستان هیئت رزمندگان اگر مردم را در آن تاریکی تشخیص ندادند، حداقل یکدیگر را تشخیص بدهند و با هم برخورد مناسبی داشته باشند!
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
همه زشتی دیدیم و تلخی...
امیرحسین معظمی
از سال 1388 شش ماه و هشت روز گذشت. در این مدت چه مصیبت ها که ندیدیم و چه تلخی ها که نچشیدیم. عیدی که سفره ی هفت سینش با عکس دانشجویان دربند تزئین شده باشد، سالی نکو را نوید نمی دهد؛ نشستن در کلاسی که دانشجویانش اجازه ی اظهار عقیده شان را نداشته باشند، به هیچ عنوان نوید آزادی دانشگاه ها را نخواهد داد؛ و بدتر از همه، انتخاباتی که اهمیتی به رأی مردم نمیدهد، نویدبخش وجود آزادی و دموکراسی در یک کشور اسلامی نیست؛ و فجیع تر از آن، وقتی به روی مردم معترض در خیابان ها گلوله می بندند ...
آری کودتاچیان با تغییر نتیجه انتخابات به سود خود و معرفی رئیس جمهوری دروغین، قصد داشتند بار دیگر بر صندلی قدرت تکیه بزنند و با خیالی آسوده اعمال دیکتاتور مآبانه ی خودشان را ادامه دهند. اما نمی دانستتند که مردم ایران نخواهند گذاشت رأیشان را به راحتی به یغما ببرند. « ندا » را کشتند اما نمی دانستند ندای «الله اکبر» ما، گوش فلک را کر خواهد کرد. «خرداد سبز» را به «خرداد خونین» بدل کردند. کشتار، تجاوز و جنایاتی را مرتکب شدند که «هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا» اما این جنایات از چشم مردم پنهان نماند و همگان دریافتند که اینان هدفی جز نابودی جمهوریت و اسلامیت نظام ندارند.
آقای احمدی نژاد، شما که خود را رئیس جمهور مردم می دانید، مگر سوگند یاد نکردید که در ایفای مسئولیت هایی که بر عهده گرفته اید، بکوشید از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، حمایت کنید؟
**
و اینک آغاز مهر؛ ماهی بدون مهر و عطوفت بلکه سرشار از تهدید و خشونت. ماهی که در آن بسیاری از دانشجویان به جای اینکه در کلاس درس حاضر شوند، در سلول های انفرادی روزهای حبس خود را می شمارند. به چه دلیل؟چون از کاندیدای دیگری به جز آقای احمدی نژاد حمایت کرده اند؟ «تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس» احکام انضباطی دانشجویان در بیشتر دانشگاه ها و ممنوعیت های تحصیلی آنها، نظیر دانشجویان دانشگاه بابل، نمی تواند خبری جز امنیتی«تر» شدن فضای درون دانشگاه ها را برساند.
همه می دانند که هدف بعدی کودتاچیان، دانشگاه ها است. چرا که ترسشان از دانشجو و دانشگاه غیرقابل انکار است. «دانشگاهی که روزی قرار بود به پابوسشان برود، اکنون به کابوسشان تبدیل شده است.» آنها قصد دارند هر صدای مخالفی را در دانشگاه ها خفه سازند. طرح انضباط اجتماعی، اردوهای سیاسی نهادهای نمایندگی رهبری در دانشگاه ها، کلاس های آموزشی کارکنان حراست دانشگاه ها و ... همگی گواه بر این مدعا می باشند.
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را زسر بریده می ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم
در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
آری؛ دست بالای دست بسیار است. تجربه ثابت کرده است که همیشه فریاد ما دانشجویان از صدای شلیک گلوله های شما بلندتر بوده است.همیشه مشت گره کرده ی ما از ضربه های باتوم شما قوی تر بوده است. بدانید که مددزاده، نبوی، دری و یا مؤمنی و زیدآبادی نه در زندان های شما، که هر کدام در سینه ی ما دانشجویان جای دارند و هر یک از ما خود را ادامه دهنده ی راه آنان می دانیم.
دانشجو بارها فریاد زده است که:
«می میرد، اما ذلت را نخواهد پذیرفت». من هم یک دانشجو هستم.
*****
روس‌ها به آمریکا نزدیک شدند
الهه کولایی
روابط روسیه با ایران در سال‌های پس از استقلال این کشور تحولات و فراز و نشیب‌های بسیاری داشته است و این واقعیت را دربرگرفته است که رهبران روسیه تاکنون ایران را به عنوان یک اهرم مهم برای تنظیم روابط خود با غرب و به ویژه آمریکا می‌دانند. در طول سال‌های گذشته روابط ایران و روسیه، ابعاد و چگونگی این ارتباط یکی از مسائل مورد بحث بر روابط سران دو کشور بوده است و در این میان رهبران روسیه نشان داده‌اند در تأمین منافع خود در بهره‌گیری از کارت ایران در بازی با آمریکا تردیدی ندارند.
اظهارات اخیر مدودف، رئیس‌جمهور این کشور درخصوص اینکه بخشی از تحریم‌ها علیه ایران اجتناب‌ناپذیر است نیز باید در راستای همین موضع قدیمی روس‌ها در قبال ایران تحلیل شود. در واقع یکی از مهمترین مسائل روابط آمریکا و روسیه در سال‌های اخیر استقرار سپر دفاع موشکی در شرق اروپاست که هرچند آمریکایی‌ها استقرار این سپرهای دفاعی را برای مبارزه با تهدید موشکی ایران خوانده است اما این ادعا برای دولت روسیه هیچ‌گاه قابل قبول نبوده است و روس‌ها استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا را تهدیدی برای منافع خود ارزیابی می‌کردند بنابراین بسیار روشن است که تغییر موضع آمریکایی‌ها در این زمینه بر روابط آنها با روسیه تأثیرات مستقیم و مؤثری دارد.
همان‌طور که انتظار می‌رفت در پی اعلام تصمیم اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا به انصراف در استقرار سپر موشکی در اروپای شرقی، روسیه هم برای حل مسائل و مشکلات آمریکا گام‌های مناسبی برخواهد داشت. در واقع آنچه که از سخنان اخیر مدودف استنباط می‌شود و قابل پیش‌بینی نیز بود روسیه پس از گرفتن امتیاز از آمریکا و رفع نگرانی‌هایش از استقرار سپر موشکی در اروپای شرقی در مسائل و مشکلات روابط ایران و آمریکا به آمریکا نزدیک شد و با اتخاذ موضع نزدیک با این کشور به همسازی با آنها پرداخت.
*****
گزارشی از فعالان حقوق بشر در ایران
خبرگزاری هرانا : قاضی سعید مرتضوی، قاضی حسن حداد، قاضی صلواتی و قاضی حیدری‌فر در رابطه با پرونده‌ی کهریزک در چند روز گذشته مورد بازجویی و سوال و جواب کمیته‌ي تحقیق قوه‌ی قضاییه قرار گرفته‌اند.
بر اساس اطلاعات رسیده به مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران، قاضی حسن حداد، سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و معاونت دادستانی کل کشور و قاضی حیدری‌فر که اخیرا از مدتی از کار برکنار شده بود، از طرف کمیته‌ي پی‌‌گیری قوه‌‌ی قضاییه در ارتباط با حوادث اخیر زندان‌ها به ویژه بازداشتگاه کهریزک مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.
از قاضی صلواتی نیز در مورد برگزاری دادگاه‌ها و حوادث اخیر سوال و جواب‌هایی انجام شده است.علیرغم ظاهر مناسب این اقدام، بر اساس اطلاعات واصله، این بازجویی‌ها که در حقیقت از عاملین و مسئولان اصلی اتفاقات کهریزک شروع شده، با تهدیدها و توصیه‌های مقامات ارشد قضائی-امنیتی دچار ضعف شده و با توجه به عدم وجود اراده در قوه‌ی قضاییه در خصوص مجازات متهمان و مجرمان سرشناس حکومتی که در مورد پرونده‌های سیاسی ـ امنیتی به کرات مشاهده شده است گمان نمی رود به سرانجامی همچون مجازات برسد.
مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران پیش از این از بازگشت به کار قاضی حیدری فر خبر داده بود. وی قاضی شعبه اول امنیت مستقر در دادگاه انقلاب تهران است. از حیدری‌فر به عنوان قاضی خاطی در پرونده بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک یاد می‌شود. وی پس از مدت کوتاهی غیبت در محل کار، مجدد به دفتر خود در شعبه‌ی امنیت واقع در دادگاه انقلاب بازگشته و به کار خود با این تفاوت که تنها اجازه امضا کردن ندارد می‌پردازد. بر اساس اطلاعات رسیده وی دستورات مافوق هایی همچون قاضی حداد و قاضی سعید مرتضوی را اعمال می‌کرده است.
*****
کدام خربزه را خورده ای آقای زید آبادی
بهزاد مهرانی

"تو اهل فضلی و دانشی همین گناهت بس"نیم‌شبی از شب‌های قدرِ ماه رمضان سال 1385 با دو دوست از بند رسته – احمد و حسام- به منزل آقای زیدآبادی رفتیم.
این دو دوست حامل پیامی بودند از بازجویان زندان با این مضمون که احمد زیدآبادی ساکت شو.نگو،ننویس،نشنو.
اضطراب را در آن نیم‌شب در چشمان پسران زیدآیادی دیدم بر خلاف پدر که آرام بود و متین. نمی‌دانم آن شب در ذهن کودکانه‌ی فرزندان احمد چه گذشت.
فردای ِ آن شب،زیدآبادی مطلبی نوشت با عنوان "نادم نخواهم شد".در آن‌جا گفت:"می‌پرسم اما،ما کدام خربزه را خورده‌ایم که باید چنین لرزی را تحمل کنیم؟ما مرمانی اهل قلم و سخنیم و بیش از این را نه نیاز داریم و نه علاقه و نه شاید توان.
"نمی‌دانی کدام خربزه را خورده‌ای آقای زیدآبادی؟هم تو خوب می‌دانی و هم همه‌ی ما. تو آن میوه‌ی ممنوعه را خورده‌ای که پدر به خاطر خوردن‌اش روضه‌ی رضوان به دو گندم بفروخت و محبوس زندان زمین شد. میوه ی ممنوعه‌ی‌ خردمندی و آگاهی. مگر کم جرمی است سرو‌قد بودن در سرزمینی که کوتوله‌ها بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.
آن‌چه در این‌جا گناهی‌ است نابخشودنی خوردن میوه‌ی درخت دانش است و گرنه دست‌رنج ملتی را به یغما خوردن نه ترسی در پی دارد و نه لرزی ونه عقوبتی. تو اهل قلم و سخنی و به بیش از این‌ها نیاز نداری و از قضا همین بی‌نیازی‌ات است که ارباب ِ قدرت ِ بادآورده را مکدر می‌سازد تا به بندت کشند.
گویا هنوز بعد از قرن‌ها که از حافظ می‌گذرد هر چه در حافظه‌امان به دنبال کلامی می‌گردیم که شرح پریشانی ِ این قوم قلم به‌دست را به تصویر کشد باز می رسیم به این‌جا که:
آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
مدعیان قدرت ِ آسمان داده،سخن و قلم را بر نمی‌تابند و این آن خربزه‌ای است که خورده‌ای و امروز پای لرز آن نشسته‌ای. این‌جا اندیشه را با تیشه پاسخ می گویند و این‌گونه می‌شود که سهم تو از آن همه دانشی که اندوخته‌ای می‌شود سلولی به اندازه‌ی یک قبر. و این "رسم عاشق‌کشی و شیوه‌ی شهر آشوبیِ" لمپن‌هایی است که در باورشان "قبیله یعنی یه نفر". و جرم تو نه این است که حلاج‌وار اسرار هویدا کرده‌‌ای و نه به گفته‌ی خودت چریکی بوده‌ای که با انباری از مهمات در زندان گرفتار آمده باشی. جرم تو این است که می اندیشی و می‌نویسی. آری برادر!نوشتن در همان دو سایت مسدود شده نیز جرم است. اما نمی‌دانم چرا.
در جایی که قدرت،همه‌ی رسانه‌ها و منابر و معابر و مقابر و معابد و محاکم را در اختیار دارد و آن‌چنان کارشناسان ِ کاربلد و دانش‌اندوخته‌ای در اختیار دارد که می‌تواند دانش‌مندی چون حجاریان را در مدت کوتاهی به راه راست ِ اصول‌گرایی هدایت کند چه هراسی دارد از انتشار مطالب قلم به‌دست یک لا‌قبایی چون تو بزرگوار در دو سایت مسدود شده.
آیا نگداشتن کلمه "معظم" آن‌چنان از عظمت یک انسان بزرگ می‌کاهد که این‌همه رسانه‌های بی‌فیلتر و کارشناس دانش‌مند نتوانند به جبران ِمافات اقدام کنند بدون آن‌که نیازی باشد عزیزی چون زیدآبادی را به بند کشند؟ امروز اگر از لب ِ دوخته‌ی احمد زیدآبادی می‌گویم، مراد همه‌ی لب دوختگانی هستند که به جرم بیان عقاید خود در بندند.این لب،لب ِ دریای پرتلاطم همه‌ی شیرین‌سخنانی است که استبداد مجال بیان را از آنان گرفته است و ایشان را با همه‌ی بسیاری ِ گفتار خموش ساخته است.
من چو لب گويم لب دريا بود
من چو لا گويم مراد الا بود
من ز شيريني نشستم رو ُتُرش
من ز بسياري گفتارم َخمُش
(مثنوی.دفتر اول)
*****
تحریمهای سخت تر و حتا احتمال حمله‌ نظامی
رادیو آلمان: روز اول اکتبر، نمایندگان ایران و آمریکا، برای نخستین بار بر سر مناقشه‌اتمی در ژنو به گفت‌وگو می‌نشینند. باراک اوباما اعلام کرده است که ناکامی در این مذاکرات، تشدید تحریم‌ها را علیه ایران به دنبال خواهد داشت
در آستانه‌ی نشست گروه ۵+۱ و ایران، که این بار نمایندگان دولت آمریکا نیز در آن شرکت دارند، بیشتر رسانه‌های گروهی پیش بینی می‌کنند که این مذاکرات احتمالا به جائی نخواهد رسید و گسترش تحریم‌ها و خطرات دیگر را برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت.
تحریم بنزین
تحلیلگر روزنامه سویسی "آرگاورتسایتونگ" می‌نویسد که در صورت ناکامی مذاکرات روز پنجشنبه‌ی ژنو، بحث گسترش تحریم‌ها، در ابتدا به شورای امنیت سازمان ملل‌ متحد کشیده نخواهد شد، زیرا چین و روسیه همچنان مخالفت آن هستند.
"کریستیان نولیست" تحلیلگر آرگاورتسایتونگ خبر می‌دهد که این بار مساله بر سر تحریم‌هائی خواهد بود که در آمریکا از آن با عنوان "تحریم‌های اسمارت" نام می‌برند. سرنخ این تحریم‌ها، را "استوارت لوری" معاون وزارت دارائی ایالات متحده آمریکا در دست دارد. اجرای طرح وی، نیازی به وضع یک قانون رسمی در آمریکا یا قطعنامه سازمان ملل ندارد.
بر پایه‌ی نوشته‌ی تحلیلگر سویسی، طرح وزارت دارائی آمریکا، کنسرن‌‌هائی را نشانه می‌گیرد که با ایران معامله می‌کنند. در سال گذشته بیش از ۸۰ بانک در سراسر جهان تسلیم فشار آمریکا شدند و معاملات خود را با ایران قطع کردند. اکنون دولت آمریکا می‌خواهد از این مدل موفقیت آمیز در مورد معامله بنزین با ایران استفاده کند.
پمپ بنزین‌ها خالی می‌مانند؟
تحلیلگر روزنامه‌ی آرگاورتسایتونگ، یک روز پیش از نشست ژنو می‌نویسد: «ایران، به دلیل نداشتن پالایشگاه‌های کافی، مجبور است یک سوم بنزین مورد نیاز خود را از خارج وارد کند. آمریکا قصد دارد با تحریم بنزین، رژیم ایران را به کوتاه آمدن در مذاکرات اتمی وادار سازد».
اما دولت محمود احمدی‌نژاد در آخرین موضع‌گیری‌های خود اعلام کرده است که حاضر نیست در ژنو بر سر تعطیل برنامه‌ی غنی‌سازی اورانیوم مذاکره کند. علاوه بر این، کشف اسرار دومین مرکز غنی‌سازی ایران در نزدیکی قم، بر بی‌اعتمادی غربی‌ها افزوده است.
براساس اطلاعات کریستیان نوریست، مسئولان وزارت دارائی آمریکا، از مدتی پیش با شرکت‌های نفتی، بیمه‌ها و شرکت‌های کشتی رانی‌یی که در معاملات بنزین با ایران شرکت‌دارند تماس برقرار کرده‌اند. مقامات آمریکائی از شرکت‌ها خواسته‌اند که تصمیم نهائی خود را بگیرند: یا فروش بنزین به ایران یا حضور در بازار داخلی آمریکا.
بازیگران کهنه و نو در معامله‌ی بنزین
به نوشته‌ی تحلیلگر سویسی، برخی از تامین‌کنندگان بنزین ایران، مثل بی‌پی انگلستان، توتال فرانسه و رلیانس هند، تاکنون معاملات خود را با جمهوری اسلامی متوقف کرده‌اند. سه کنسرن دیگری که بنزین به ایران می‌فروشند، "ویتول"، "ترافیگورا" و "گلنکور" نام دارند که دفاتر مرکزی همه آن‌ها در سویس است. اما بازیگران تازه‌ای نیز وارد صحنه شده‌اند: شرکت مالزیائی "پتروآنس" برای اولین بار در ماه اوت امسال بنزین به ایران حمل کرد.
تلاش‌های آمریکا برای مجاب‌کردن شرکت‌های طرف معامله با ایران، تاکنون جنبه‌ی غیررسمی داشته است. اما یک قانون جدید نیز، از پشتیبانی قاطع کنگره برخوردار است که خرید نفت از این شرکت‌ها را برای ذخیره‌ی انبارهای استراتژیک ایالات متحده آمریکا ممنوع می‌کند. این قانون، در صورت شکست مذاکرات اول اکتبر ژنو، به سرعت به مرحله اجرا در خواهد آمد.
مقامات ایرانی پیشتر اعلام کرده‌اند که در صورت اجرای تهدیدهای آمریکا، ونزوئلا و چین آماده‌ی فروش بنزین به ایران هستند. اما ظرفیت و امکانات پالایش بنزین در این دو کشور روشن نیست.
نقش دولت تازه‌ی آلمان
هفته‌نامه‌ی فوکوس آلمان، در مورد نتایج شکست مذاکرات اول اکتبر ژنو، فراتر می‌رود و حمله‌ی نظامی آمریکا یا اسرائيل را نیز محتمل می‌شمرد. این هفته‌نامه به نقل از نیکولاس برنز، که یکی از مجرب‌ترین دیپلمات‌های آمریکا محسوب می‌شود، می‌نویسد: «من، برای مذاکرات ژنو شانس کمی می‌بینم. ایران، در داخل چنان دستخوش شکاف شده که به سختی می‌تواند تسلیم فشار جامعه بین‌المللی شود».
برنز، اخیرا از آلمان خواسته است که در زمینه‌ی تحریم جدی ایران راه فرانسه و انگلستان را در پیش بگیرد. با پیوستن حزب لیبرال آلمان به ائتلاف حاکم، امکان این چرخش وجود دارد. آلمان، با سالانه حدود ۴ میلیارد دلار معامله با ایران، یکی از مهمترین شرکای غربی جمهوری اسلامی است.
"گیدو وستروله" رهبر حزب لیبرال که قرار است تصدی وزارت خارجه آلمان را به دست بگیرد، در مبارزات انتخاباتی خود بارها بر محوریت حقوق بشر تاکید کرده است. او، ممکن است جمهوری اسلامی را به خاطر زیرپا نهادن حقوق بشر بیش از سلف سوسیال دموکرات خود اشتاین مایر زیر فشار بگذارد.
برپایه گزارش فوکوس، اعضای گروه ۵+۱ و آمریکا، همگی تهدید کرده‌اند که اگر مذاکرات ژنو به جائی نرسد، جمهوری اسلامی ایران باید خود را برای مجازات‌های سخت‌تری آماده کند. برای اولین بار، مدودف رئیس‌جمهور روسیه نیز در جریان اجلاس سران گروه بیست اعلام کرد: «بعضی وقت‌ها، تحریم اجتناب ناپذیر می‌شود».
*****
از میان ایمیل های دریافتی (تا ساعت 5:30 پس از نیمروز)
وقتی ستاریّت خدا برداشته می شود!
علی مهتدی:
معمولا وقتی اتهام بزرگی به کسی وارد می‌شود، تکذیب عجولانه و بی منطق آن اتهام، بدترین کاریست که متهم می‌تواند انجام دهد و هر روز رسوای تازه ای می آفریند.
این روزها و پس از شروع حماسه سبز در مقابله با کودتای انتخاباتی 22 خرداد، مسئولان و رسانه‌های وابسته یا نزدیک به دولت به شکل جالب توجهی مشغول توضیح دادن در مورد اتهام‌هایی هستند که به دولت وارد می‌شود.
کسی گمان نمی‌کرد بلافاصله پس از خاتمه انتخابات و اعلام نتیجه غیرقابل باور آن، مردم به خیابان‌ها ریخته و نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض کنند. در روزهای ابتدایی کسی نوک پیکان حملات و انتقادات خود را متوجه مقام رهبری نکرده بود و اکثریت قریب به اتفاق مردم، احمدی‌نژاد و وزارت کشور و در قدم بعدی شورای نگهبان را هدف آماج انتقادات و شعارهای خود قرار داده بودند. نخستین قدم اشتباه حاکمیت هنگامی برداشته شد که رهبری شخصا خود را وارد گود کرده و تصمیم گرفت پاسخ اتهامات مردم به دولت را بدهد. او ابتدا در اظهاراتی شتاب‌زده و با زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، قبل از تائید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان، اولین تکذیبیه را به اتهام وارده مبنی بر «تقلب» ارائه کرد: انتخابات 22 خرداد، با هنرنمائی ملت ايران، نصاب تازه‌ئی در سلسله‌ی طولانی انتخاب‌های ملّی پديد آورد. مشاركت بيش ‌از هشتاد درصدی مردم در پای صندوق‌ها و رأی بيست ‌و چهار ميليونی به رئيس‌جمهور منتخب، يك جشن واقعی است كه به حول و قوه‌‌ی الهی، خواهد توانست پيشرفت و اعتلای كشور و امنيت ملی و شور و نشاط پايدار را تضمين كند.
نخستین نتیجه چنین تکذیب ناشیانه‌ای بلافاصله بدین شکل خود را نشان داد که از آن به بعد، خط قرمزی بیست ساله پشت سر نهاده شد و آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر ایران هدف آماج انتقادات سبز قرار گرفت.
جنبش سبز پر و بال گرفت و تبدیل به تحرکی عظیم شد و چند خواسته را پیگیری کرد: و اتهام مسئولان به تقلب در انتخابات، عدم مراعات عدالت توسط ولی فقیه، عدم بی‌طرفی شورای نگهبان و عدم مشروعیت دولت احمدی‌نژاد.
در حالی که شورای نگهبان یا مقام رهبری می‌توانستند آب رفته را به جوی بازگردانده و از افزایش خشم ملت جلوگیری کنند، در کمال شگفتی و در پاسخ به اتهام‌های وارد شده، گروهی از سران اصلاح‌طلب را به بی‌دادگاه آورده و آنها را مجبور کردند تا استحاله‌ای یک ماهه را به نمایش گذاشته و از تمام گذشته خود برائت بجویند. محمدعلی ابطحی در نخستین جلسه بی‌دادگاه از طرف حاکمیت گفت: تقلب واقعا در ايران وجود نداشت...اگر مقام معظم رهبری نبودند و يا اگر ايشان يك قدم به عقب می‌نشستند امروز هلال ناامنی ايران، افغانستان و پاكستان شكل می‌گرفت و درصورتی كه اين هلال تشكيل می‌شد ديگر هيچ جا و آثاری از انقلاب نمی‌ماند. از اين رو ملت ايران بايد از تيزهوشی مقام معظم رهبری و سربازان با نام و بی‌نام ايران كه اين كشور را از اين مسئله نجات دادند تشكر كند.
وقتی اعتراض‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای بالا گرفته و مشروعیت آیت‌الله خامنه‌ای همزمان با بیانیه‌های شجاعانه آيت‌الله منتظری و آیت‌الله صانعی زیر سوال رفت، کودتاچیان بار دیگر به جای تلاش برای حل و فصل این وضعیت نابهنجار برای خود، تصمیم گرفتند تا پاسخ اتهامات وارده را از دهان دردمند سعید حجاریان بدهند. آنها حجاریان را انتخاب کردند، چون نیک می‌دانستند که وی نظریه‌پرداز و تئوریسین جنبش اصلاحات است و حتی ترور او نیز برای حذف اندیشه‌هایش موثر نبوده است. زبان حجاریان نیز از طرف حاکمیت به سخن گشوده شد که: ... نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) می‌گیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبه‌ای از ولایت رسول اکرم (ص) می‌باشد. من لازم می‌دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرده واگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته‌ام حلالیت بطلبم.
در حالی که یکی از انتقادات مهم جنبش سبز به دولت، ناکارآمدی و سیاست‌های عجیب و اشتباه آن در عرصه بین‌الملل بود زمان سفر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک و شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل فرا رسید؛ احمدی‌نژاد متهم است که ایران را به انزوا کشانده و این انزوا شایسته کشور و ملتی با این قدمت و تاریخ پربار نیست. نتیجه چنین سیاستی بسیار قابل پیش‌بینی بود. پیش از ورود احمدی‌نژاد به سالن مجمع عمومی، کسی نبود که نداند، سالن هنگام سخنرانی او خالی می‌شود، با این حال کسی هم پیش‌بینی نمی‌کرد که نمایندگان 144 کشور (حتی لبنان) به نشانه اعتراض، احمدی‌نژاد و هاله نورانی‌اش را تنها بگذارند.
اما حاکمیت چه کرد؟ به جای اعتراف به اشتباه در سیاست‌های خارجی و انزوای ایران و از آنجایی که نمی‌توانست عدم حضور نمایندگان 144 کشور در هنگام سخنرانی احمدی‌نژاد را تکذیب کند ( و چون متاسفانه صدا و سیمای خصوصی و نه ملی، نقشی در پخش تصاویر سازمان ملل ندارد تا به دلخواه خود آن را تغییر دهد) در روزنامه جوان ارگان رسانه‌ای سپاه تحلیلی مضحک ارائه کرد که: خالی بودن صندلی حاضرين در نشست عمومی سازمان ملل در هنگام سخنرانی رئيس‌جمهور ايران برخلاف موج‌سازي دشمنان دليلی به غير از اعتراض به ايران داشت. هرچند بنابر اعلام قبلی 11 هيات اروپايی با تلاش لابی‌های صهيونيسم از قبل قصد ترک صندلی‌های خود در هنگام ايراد نطق محمود احمدی‌نژاد را داشتند اما با پيگيری‌های به عمل آمده مشخص شد كه معمر قذافي دليل اصلی خالی بودن صندلی‌های سازمان ملل بوده است. قذافی كه به جای 15 دقيقه نزديك به 95 دقيقه صحبت كرده و بی‌هوش شدن مترجم خود را نيز موجب شد به دليل برنامه‌ريزی هيات‌های‌ حاضر در مراسم موجب می‌گردد تا اين هيات‌ها كه از پيش برای استماع سخنان دكتر احمدی‌نژاد برنامه‌ريزی‌ كرده و پس از آن برنامه ديدارهای حاشيه‌ای داشتند به دليل نبود وقت و سررسيد ديدارهای‌ خود سالن را ترک كرده و خالی‌ شدن صندلی‌های‌ سازمان ملل را رقم بزنند.
به نظر می‌رسد، این فهرست انتهایی ندارد. حاکمیت خود به خوبی می‌داند که چه دروغی گفته و چه خطایی کرده و چگونه اعتماد و ثبات حاکم بر کشور را علیرغم همه اختلاف‌نظرها از بین برده است و چون از رأس تا ذیل، جرات اعتراف به اشتباه را نداشته و نمی‌تواند آن را تصحیح کند با وارد شدن هر اتهامی به شکل غیرقابل باور و خنده‌داری آن را تکذیب می‌کند؛ تکذیبیه‌هایی که هر کدام مشتی خاک اضافی بر گور آبرو و اعتبار آن است.
دکتر عبدالکریم سروش، حکمتِ درماندگی این حکومت را به درستی آورده است: «می‌خواهم به شما بگویم دفتر ایام ورق خورده است و بخت از نظام برگشته است، آبرویش به یغما رفته است و طشت رسوائیش از بام تاریخ افتاده است. کشف عورت شده است. خدا هم از شما رو گردان شده و ستاریت خود را باز گرفته است. آن دلیری‌ها که در کنج خلوت و در پرده تزویر می‌کردید فاش شده است. آه جگرسوختگان و جان باختگان و دهان دوختگان کارگر افتاده است و دامان و گریبان شما را سوخته است. خائفم که بگویم باب توبه هم به روی شما بسته شده است. شریعت هم از شما شفاعت نخواهد کرد که مشروعیت از شما گریخته است.
نتيجه مستقیم برداشته شدن ستاریت خدا و بسته شدن راه توبه، جز این نیست که آبروی کودتاچیان روز به روز بیشتر ریخته شده و تنهاتر می‌شوند. آنها روز به روز بیشتر مضحکه خاص و عام می‌شوند و همین برای این دنیایشان کافیست.
*****
وقتی توطئه‏های مختلف کودتاگران، مشاور رسانه‌ای را هم گیج کرده است!
مهدی کلهر و بیژن نوباوه در بخش‏هایی از گفتگوی ویژه خبری که سه‌شنبه شب از شبکه دو سیمای غیرملی به طور زنده پخش می‌شد، هنگام بازگویی کشف‏های مهمشان در میان توطئه‏های دوستان کودتاگر خود گیج شدند و چند گاف پشت سر هم دادند.
مهدی کلهر هنگامی که ادعا می‌کرد انتخاب کشته‌شدگان بسیار حساب‌شده و توطئه‌آمیز بوده و بر اساس نام آنان که بار معنایی خاصی داشته، صورت گرفته است به نام «عاطفه امام» اشاره کرد و او را یکی از کشته‌شدگان اعتراضات خواند و گفت: "مگر در میان نام‌های ثبت شده در ایران چند تا نام خانوادگی «امام» داریم؟ و در میان کسانی که این فامیلی را دارند چندتایش «عاطفه» است؟ ببینید چقدر انتخاب این نام که یکی از کشته شده‌ها بوده، حساب شده و دارای بار معنایی خاص بوده است(!) یا مثلا نام «ترانه موسوی»، ببینید این‏ها تصادفی نیست و کاملا بر اساس بار معنایی نام‌شان گزینش شده‌اند برای مقصود خاصی."(!)
این در حالی است که عاطفه امام، دختر جواد امام از فعالان سیاسی کشور، اصلا کشته نشده و نام او وقتی مطرح شد که توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود. اما ظاهرا افزون بر جناب مشاور که گمان می‌کرد دست به کشف مهمی زده و حسابی قاطی کرده بود، جناب بیژن نوباوه، دیگر مهمان برنامه و همینطور مجری برنامه نیز کاملا از اصل موضوع بی‌اطلاع بوده‌اند و اعتراضی به اظهارات مشاور رسانه‌ای رئیس دولت کودتا نکردند. کلهر که در بیشتر زمان برنامه برافروخته و عصبانی به نظر می‌رسید معترضان شرکت‌کننده در راهپیمایی روز قدس را عده‌ای بسیار قلیل عنوان کرد!
در بخش دیگری از برنامه نیز نوباوه نماینده مجلس خطاب به کلهر سوال عجیبی را مطرح کرد، او پرسید که "چگونه است وقتی که معترضان در کشورهای اروپایی دست به اعتراض می‌زنند، نشانه دموکراسی و آزادی است اما وقتی که این اعتراض در ایران صورت می‌گیرد، رسانه‌های غربی معترضان را خواهان براندازی نظام می‌دانند و اینگونه تبلیغ می‌کنند؟ این موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد."(!)
مثل اینکه جناب نوباوه فراموش کرده (یا خود را به کوچه علی چپ زده) که دوستان کودتاگر وی معترضان را برانداز می‌دانند و تعداد بسیاری از آنان را به همین جرم دستگیر و زندانی کرده و در حال محاکمه آنان است. البته در این گفتگوی بامزه و سرگرم‌کننده، نوباوه سعی بر این داشت تا خود را منطقی‌تر و آرام‌تر از کلهر نشان بدهد.
*****
دکتر سعید حجاریان آزاد شد
دکترسعید حجاریان عضو ارشد حزب مشارکت ایران اسلامی پیش از ظهر امروز و بعد از 109 روز بازداشت آزاد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب مشارکت ،آزادی دکتر حجاریان که توسط برادرش تایید شده است، ابتدا از سوی برخی سایت های اصولگرایان درخبر کوتاهی اعلام شد. در خبر این سایت ها آمده است که سعید حجاریان از "زندان اوین" آزاد شده است.
این در حالی است که پیش از این سعید مرتضوی، دادستان معزول تهران نیزاز نگهداری این جانباز اصلاحات در خانه ای مستقل که دارای استخر و امکانات کافی است، خبر داده بود.
کودتاگران پس از آن که این جانباز اصلاحات را که به سختی حرف میزند و به تنهایی نمی تواند راه رود در دو برنامه تلویزیونی مقابل دیدگان بییندگان رسانه ضد ملی قرار دادند، او را آزاد کردند.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، بعد از آن که در سال 78 از سوی افراطیون مخالف جمهوریت نظام ترور شد، با مشکلات جسمی فراوان دست و پنجه نرم کرده است و اکنون نیز به راحتی قادر به تکلم نیست، تا جایی که متن اظهارات او در دادگاه توسط یکی دیگر از اعضای جبهه مشارکت قرائت شد.
دکتر سعید حجاریان که بدون واکر و کمک دونفر قادر به راه رفتن نیست و هنوز پس از 10 سال تحت درمان است یک روز پس از کودتای انتخاباتی به جرم تلاش برای انقلاب مخملی بازداشت شد.
*****
مهدی عربشاهی: امثال مومنی در دانشگاه‌ها تکثیر شده‌اند
برنامه خبری بیست و سی، دوشنبه شب فیلمی از"اعترافات" عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان ادوار تحکیم را پخش کرد. مومنی گفته‌های خود را از روی نوشته قرائت می‌کرد. آیا در همزمانی این فیلم و اعتراض‌های دانشجویی پیامی نهفته است؟
مصاحبه با مهدی عربشاهی، دبیر دفتر تحکیم وحدت:
دویچه‌وله: به‌نظرمی‌رسد که هدف از پخش "اعترافات" آقای مومنی، تحقیر جنبش دانشجویی و هشدار به دانشجویان فعال باشد. شما همزمانی این فیلم با تظاهرات در دانشگاه تهران را چگونه تعبیر می‌کنید؟
مهدی عربشاهی: به نظر من رویکرد مسئولان امنیتی و کسانی که پرونده بازداشت‌شدگان پس از انتخابات را در دست دارند، کودکانه است. سعی آنها این است که حرکت‌های اعتراضی مردم را به این ترتیب تلافی کنند. به تلافی حضور مردم درروز قدس در خیابان‌ها، فیلم اعترافات آقایان حجاریان و عطریانفر و شریعتی را پخش کردند.
دیشب هم پس از اعتراض پرشور دانشجویان دانشگاه تهران، بدون هیچ مقدمه و خبر قبلی، فیلم به اصطلاح اعترافات آقای مومنی را پخش کردند. آنها می‌کوشند روحیه مردم یا فعالان دانشجویی را در هم بشکنند، اما باید توجه داشته باشند که فضای کشور عوض شده و این روش‌ها دیگرپاسخگو نیستند.
آقای مومنی نماد جنبش دانشجویی به شمار می‌رود. آیا کافی است که گفته شود این اعترافات نمایشی‌اند و همه این را می‌دانند، یا لازم است برای ترمیم آثار تخریبی این فیلم‌ها کاری شود؟
حاکمیت به‌خوبی می‌داند که پخش این اعترافات روی آن بخش از بدنه‌ی جامعه که با جنبش سبز همراه است، اثری ندارد. مردم در سال‌های اخیر از این چیزها زیاد دیده‌اند. دولت باید بدنه‌ی حامی خود را برای بدنام کردن این افراد قانع کند.
در مورد آقای مومنی، ما به ایشان افتخار می‌کنیم و باور داریم که امثال آقای مومنی در دانشگاه‌های ما تکثیر شده‌اند و به هزاران مورد رسیده‌اند. تردیدی نیست که برای حاکمیت، مهار این انرژی سخت خواهد بود.
آیا این گروه تکثیرشده، شرایط همیشگی را برای فعالیت دانشجویی دارند؟
نه. دانشگاه در حال حاضر یک ساخت دوگانه دارد. بخشی از فعالان شناخته‌شده و قدیمی‌، زیرضرب امنیتی هستند، احضار شده‌اند، ستاره‌دارند یا احکام انصباطی گرفته ‌و اجازه ورود به خوابگاه و دانشگاه را ندارند. این افراد شاید امسال نتوانند حضور فعالی داشته باشند. اما دیگر نیازی به حضور آنها نیست و بدنه دانشگاه است که فعال شده است.
حکومت با دانشجویان عادی طرف خواهد بود. ما این را دیروز و امروز هم دیدیم که در دانشگاه تهران و شریف، ورودی‌های سال اول و سال دومی‌ها جمعیت معترض را تشکیل داده‌اند.
به‌هرحال فعالان دانشجویی تجربیاتی دارند و شاید همان سال اولی‌ها نیز نگاه‌شان به قدیمی‌ترها باشد. شما چه شاخص‌هایی برای فعالیت در شرایط جدید در دانشگاه در نظر گرفته‌اید؟ آیا مثلا منتظر مناسبت‌هایی مانند ۱۶ آذر هستید؟
ما نیاز به مقداری زمان داریم تا فضای جدید را بشناسیم. این فضا تاکنون تجربه نشده و تازه هفته اول سال تحصیلی جدید است. البته ما ظرف دو روز، دو اعتراض جدی و خودجوش در دو دانشگاه بزرگ کشور را شاهد بودیم. این نشانه‌های فضای جدیدی است که باید بررسی و آنالیز شوند. بدون این نمی‌توانیم در مورد کارهایی که باید انجام شوند، صحبت کنیم.
به این قرار، جنبش دانشجویی خارج از حرکتی که اینک در بطن جامعه در جریان است، خارج از شعارها و مطالبات مردم پس از انتخابات، شکل ویژه و مستقلی برای فعالیت خود در نظر ندارد؟
فعلا جنبش‌های اجتماعی مطرح مانند جنبش دانشجویی، زنان، اقوام، کارگران و معلمان، همه با جنبش سبز همراه شده‌اند و اهداف خرد خود را با این جنبش سبز همسو می‌بینند و با گذشت زمان است که هر یک می‌توانند نقش خود را در این فضای جدید پیدا کنند.
*****
پروین اردلان با دو سال تأخیر جایزه اولاف پالمه را دریافت کرد
پروین اردلان فعال جنبش زنان در ایران و برنده جایزه سال ۲۰۰۷ بنیاد اولاف پالمه، روز جمعه طی مراسمی در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب گوتنبرگ (۲۳ تا ۲۶ سپتامبر) دیپلم افتخار این نهاد را با دو سال تأخیر از دست پیر شوری، سخنگوی بنیاد اولاف پالمه و سفیر سابق سوئد و یواکیم پالمه فرزند اولاف پالمه دریافت کرد.
جایزه اولاف پالمه از سال ۱۹۸۷ به منظور پاسداشت تلاش‌های بشردوستانه اولاف خواکیم پالمه، نخست‌وزیر پرآوازه سوئد، و یک سال بعد از ترور او در سال ۱۹۸۶ با هدف ایجاد تفاهم بین‌المللی و امنیت مشترک به افراد مختلف اهدا شده است. پروین اردلان قرار بود این جایزه را روز ششم ماه مارس (شانزدهم اسفندسال ۲۰۰۷) در مراسمی در بنیاد اولاف پالمه در استکهلم دریافت کند؛ اما سه روز پیش از برگزاری مراسم، هنگام خروج از کشور با ممانعت ماموران فرودگاه روبه‌رو شد و به او اجازه پرواز داده نشد.
روز جمعه خبرگزاری «ت ت» در سوئد نوشت: «پروین اردلان از دریافت این جایزه خوشحال بود و در میان جمعیت علاقه‌مندی که در آن‌جا حضور داشتند، اعلام کرد که قصد کوتاه کردن صدای اعتراض خود را ندارد.» این روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان هم‌چنین تأکید کرد که جایزه بنیاد اولاف پالمه به همه زنان ایران تعلق دارد که جامعه جهانی صدای بلند اعتراضشان را در ماه‌های اخیر به طور شفافی شنیده است. پروین اردلان که خود را یک فعال اجتماعی می‌داند و نه یک سیاستمدار، گفت که «شرایط در ایران تغییر کرده است. تغییرات اجتماعی نیز به سرعت اتفاق نمی‌افتد.
تغییرات امروز جامعه ایران محصول حدود ۳۰ سال فعالیت تمامی جنبش‌های اجتماعی از جمله جنبش زنان است.» وی در پاسخ به پرسش خبرنگار «Bang» درباره چگونگی ارتباط فمینیست‌ها با همدیگر و این‌که فعالان اجتماعی کشورهای اروپایی چه کمکی می‌توانند به جنبش زنان ایران بکنند، پاسخ داد: «چنین پرسش‌هایی اغلب از سوی روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر که در کشورهای مختلف فعالیت می‌کنند، مطرح می‌شود؛ ولی ما نیاز به کمک نداریم.
ما به شکل‌گیری یک شبکه گسترده از زنان و فعالان این عرصه در کشورهای مختلف خاورمیانه، اروپایی و داخل ایران نیاز داریم تا بتوانیم با همدیگر تبادل اطلاعات داشته باشیم و از این طریق به همدیگر کمک کنیم». پروین اردلان یکی از پایه‌گذاران مرکز فرهنگی زنان و از اعضای اولیه کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان در ایران است. او به دعوت مجله فمینیستی «Bang» به سوئد سفر کرده است.
پروین اردلان، متولد سال ۱۳۴۵ و فارغ‌التحصیل رشته روزنامه‌نگاری در مقطع لیسانس و رشته مطالعات زنان در مقطع فوق لیسانس است. او در نشریات مختلفی فعالیت کرده است و از جمله سردبیر نشریه اینترنتی «تریبون فمینیستی ایران» و عضو تحریریه مجله اینترنتی «زنستان» بوده است. پروین اردلان علاوه بر روزنامه‌نگاری، در زمینه تألیف و تدوین کتاب نیز فعالیت کرده است. در این زمینه می‌توان به کتاب «سناتور» اشاره کرد که با مشارکت نوشین احمدی خراسانی در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است و به فعالیت‌های مهرانگیز منوچهریان در زمینه مبارزات حقوقی زنان در ایران می‌پردازد.
*****
اعتراض انجمن دفاع از آزادی مطبوعات به ادامه‌ی بازداشت و تهدید روزنامه‌نگاران و فشار بر مطبوعات منتقد
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، طی بیانیه‏ای به ادامه‌ی بازداشت و تهدید روزنامه‌نگاران و اعمال فشارهای گوناگون بر مطبوعات منتقد اعتراض کرد. به گزارش موج سبز آزادی، متن این بیانیه به این شرح است:
*
به‌نام خدا
اعتراض انجمن دفاع از آزادی مطبوعات به ادامه‌ی بازداشت و تهدید روزنامه‌نگاران و اعمال فشارهای گوناگون بر مطبوعات منتقد
بیش از یک‌صد روز از بازداشت جمعی از روزنامه‌نگاران کشور، در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم و رویدادهای پس از آن می‌گذرد. با وجود آزادی به قید وثیقه‌ی برخی از فعالان مطبوعاتی در چند هفته‌ی اخیر، متاسفانه همچنان جمعی از روزنامه‌نگاران در شرایطی سخت، در بازداشت غیرقانونی به‌سر می‌برند و از سوی دیگر بازداشت و تهدید و اعمال فشار علیه روزنامه‌نگاران منتقد و مستقل ایران، به بهانه‌های گوناگون ادامه دارد.
آقایان عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی و احمد زیدآبادی، اعضای شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، ازجمله‌ی روزنامه‌نگارانی هستند که هفته‌هاست شرایط دشواری را در حبس و بند، به ناحق، تحمل می‌کنند. تاسف‌بار آن‌که اخبار نگران‌کننده‌ای درباره‌ی چگونگی برخورد با ایشان و نیز دیگر روزنامه‌نگاران شنیده و مطرح شده است.
آقایان بهمن احمدی امویی، سعید لیلاز، محمد قوچانی، مسعود باستانی، فیاض زاهد، رضا نوربخش، علی پیرحسینلو، محسن آزموده، مهدی محمودیان، حسین نورانی‌نژاد، مسعود لواسانی و خانم‌ها هنگامه شهیدی و فریبا پژوه، از جمله روزنامه‌نگارانی هستند که برخی از ایشان یک‌صد روز است در سلول انفرادی و شرایط سخت و دشوار و بدون دسترسی به کتاب و مطبوعات، به‌سر می‌برند. فشارهای روحی و روانی و جسمی وارد شده بر این روزنامه‌نگاران، نه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل توجیه است و نه با اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌نامه‌های بین‌المللی مشابه، نسبتی دارد.
افزون بر برخورد خشن با روزنامه‌نگاران و به حبس و بند کشیدن ایشان، باید به احضارها و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم اهالی مطبوعات (به‌ویژه روزنامه‌نگاران مستقل و منتقد) توسط نهادهای امنیتی نظام اشاره کرد. اتفاق ناگواری که در کنار توصیه‌های مکرر و فشارهای گوناگون بر اندک نشریات منتقد و مستقل موجود، آزادی مطبوعات و فعالیت روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران را در ایران امروز، بیش از هر زمان، به مخاطره افکنده و به‌شدت تهدید می‌کند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با ابراز نگرانی و اعتراض شدید نسبت به روند تاسف‌بار کنونی، از دستگاه‌های مسئول می‌خواهد ضمن آزادی بی‌قید و شرط و فوری تمامی روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران بازداشت‌شده در جریان حوادث پس از انتخابات 22 خرداد، از اعمال فشارهای غیرقانونی بر مطبوعات منتقد، پرهیز نمایند، و آزادی مطبوعات را محترم شمارند. ادامه‌ی روند ناگوار کنونی، نه تنها جایگاه ایران را در جهان، از جهت وضع آزادی بیان و مطبوعات، از آنچه که هست، اسف‌بارتر و رسواتر می‌سازد؛ بلکه فاقد هرگونه توجیه قانونی، دینی، عقلی و عرفی بوده، و نیز مغایر و تهدیدکننده‌ی منافع ملی است.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات
8 مهر 1388
*****
ژيلا بنی يعقوب: درخواست پرونده بهمن، به جای درخواست آزاديش
بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و تحليلگر اقتصادی، يکی از ده ها روزنامه نگاری است که به دنبال انتخابات بحث انگيزی رياست جمهوری ايران زندانی شدند. آقای احمدی امویی ۱۰۰ روز را بدون اين که به جرمی متهم شده باشد در زندان اوين گذرانده است. وی بيشتر این مدت را در حبس انفرادی بسر برده است.
همسر آقای احمدی امویی ، ژيلا بنی يعقوب، سردبير نشريه اينترنتی «کانون زنان ايرانی»، نيز همزمان با او دستگير شده بود و چندی پيش، پس از ۶۰ روز بازداشت، از زندان اوين آزاد شد.
آقای احمدی امویی در ميان زندانيان انتخابات موقعيتی کم نظير دارد، زيرا به گفته مسئولان حتی پرونده او هم در دسترس نيست.
راديو فردا، در گفت وگویی با خانم بنی يعقوب از او پرسيد که آيا پرونده ای برای آقای احمدی امویی تشکيل شده و ناپديد شده، يا اصلا پرونده ای وجود ندارد؟
ژيلا بنی يعقوب: خانم فريده غيرت، وکيلشان، با خوشبينی کامل با اين موضوع برخورد کردند و به جاهای متعدد مراجعه کردند، از اين شعبه به يک شعبه ديگر دادگاه انقلاب، از دادگاه انقلاب به دادرسانی. اول تصور می کردند که می شود با جستجوی بيشتر پرونده بهمن را پيدا بکنند.
ولی پس از چهل روز پيگيری مداوم وکيلشان و من، هيچ پرونده ای يافت نشد. حالا ما واقعا نمی توانيم در اين مورد پاسخ قطعی بدهيم که اساسا پرونده ای وجود داشته و گم شده، يا اينکه اصلا از اول وجود نداشته.
البته همچنان سعی می کنم خوشبين باشم، اما واقعيت اين است که برخی از دوستانی که تجربه بيشتری در اين باره دارند، وبعضی از آنها وکيل هستند، تا به حال با چنين پديده ای روبرو نشده اند، و اين احتمال را می دهند که اين روشی است برای آزار دادن خانواده زندانی و خود زندانی.
من اينقدر بدبين نيستم و فکر می کنم هنوز سيستم قضائی و امنيتی ما به آن درجه نرسيده که برای عذاب دادن يک زندانی و خانوده اش به چنين پاسخ ها و چنين روش هائی متوسل بشود.
رادیو فردا: گفته می شود که بازجوئی از همسرتان بيشتر از چندين هفته است که به پايان رسيده. پس الان چه می کنند؟ فقط در سلول هستند؟
ژيلا بنی يعقوب: بله. همسرم در ملاقات به من گفتند که بيش از يک ماه ونيم است که بازجوئی شان تمام شده. اوائل، بدون اينکه مراجعه ای به ايشان صورت بگيرد روزها در سلول انفرادی رها شده بودند.
حالا خوشبختانه به يک سلول دونفره منتقل شده اند. بازجوئی و هيچگونه تحقيقاتی از ايشان صورت نمی گيرد و بدون هدف و دليلی برای ادامه بازداشتشان در بازداشتگاه رها شدند. ما هم واقعا احساس سرگردانی می کنيم در اين راهروهای دادگاه انقلاب و پرونده شان را پيدا نمی کنيم.
خانم بنی يعقوب، ديروز با همسرتان ملاقات داشتيد. به راحتی به شما اجازه ملاقات می دهند؟
من خودم ۶۰ روز در جريان اين مسائل انتخابات بازداشت بودم در اوين. بعد از آزادی، در هفته های اول وقتی مراجعه می کردم برای ملاقات با همسرم، بدون ارائه هيچ دليل مشخص و قانونی به من می گفتند همسر شما از حق ملاقات محروم است. اما خوشبختانه در دو هفته گذشته، توانسته ام با همسرم ملاقات کنم.
وکيلشان چطور؟ خانم غيرت توانسته اند با آقای احمدی آموئی ملاقات کنند؟
يکی از مشکلاتی که برای وکيل پيش آمده اين است که نمی توانند ملاقات کنند، چرا که وکيل بايد درخواست ملاقاتش را به شعبه مورد نظر و قاضی شعبه ای که پرونده موکل در آن هست ارائه بدهد.
وقتی مشخص نيست که پرونده همسرم کجاست، يعنی معلوم نيست در کدام شعبه است، بنا بر اين نه فقط وکيل نمی تواند با او ملاقات کند، بلکه همچنان نمی داند اتهام موکل بعد از ۱۰۰ روز چيست. هيچ گونه پيگيری قضائی ديگری هم نمی تواند برای روشن شدن وضعيت بهمن انجام بدهد.
خانم غيرت مهم ترين کاری که توانستند انجام بدهند، با اين همه محدوديتی که برای ايشان وجود دارد، اين است که لايحه ای تقديم کرده اند به آقای حداد، معاون امنيت دادگاه انقلاب تهران، و در اين لايحه اعتراض کرده اند به ادامه بازداشت موکلشان و نوشته اند که طبق اطلاع حاصله، برای موکلم قرار وثيقه صادر شده و انتظار می رفت که به زودی آزاد شود.
ولی متاسفانه چنين اقدامی صورت نگرفته و ايشان بدون دليل و بدون مجوز قانونی همچنان در بازداشت به سر می برد. خانم غيرت درخواست کرده اند که "لطفا مانع اين بازداشت بدون دليل و بدون مجوز باشيد." پاسخی هم بعد از گذشت سه هفته در برابر اين لايحه دريافت نکرده اند.
خانم بنی يعقوب، شما وقتی با همسرتان آقای احمدی آموئی ملاقات داشتيد، هيچ وقت به شما گفته اند که شکنجه شده اند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند يا خير، يا خودتان آيا چيزی ديده ايد؟
همسر من خيلی صبورتر و خوددارتر از آن است که حتی اگر مورد آزار و اذيت قرار گرفته باشد به من تا به حال گفته باشد، يا بعد از اين تصميم داشته باشد که بگويد. من هربار که بهمن را در اين مدت ديدم گفته «وضعيتم خوب است و مشکل خاصی ندارم.» وضعيت جسمی اش را من خيلی خوب نديدم. اما روحيه اش قوی و مقاوم است. به هر حال، بهمن ۶۵ روز در سلول انفرادی بوده. در اين مدت از هواخوری محروم هستند، نور آفتاب را نديده اند، و اين خودش باعث بيماری های مختلف می شود. به خودی خود اين ها آزار و شکنجه است.
خانم بنی يعقوب، شما می فرمائيد که خوش بين هستيد. با اين خوشبينی آينده را چگونه می بينيد؟
بله، من خوشبين هستم که به هرحال کسی، يا کسانی، در مجموعه سيستم قضائی در اين مدت صدای ما را شنيده باشند. چرا همسرم بعد از ۱۰۰ روز هنوز هيچ پرونده کلاسه شده ای در دادگاه انقلاب ندارد؟ هرچه زودتر تقاضا کنند که (پرونده) برای طی مراحل قضائی به دادگاه ارسال شود. يا حتی اميدوار هستم که کارشناسان پرونده همسرم در نتيجه يک غفلت اين پرونده را ارسال نکرده باشند و با شنيدن صدای ما، با خواندن مطالب ما و اعتراض های ما، در اين باره اين پرونده را ارسال بکنند.
اما در واقع نمی توانم اين موضوع را نگويم که من و وکيل بهمن معتقديم که ايشان هيچ جرمی مرتکب نشده. ايشان يک روزنامه نگار اقتصادی بودند و هستند و شايد تنها جرمشان اين بوده که يک روزنامه نگار منتقد دولت آقای احمدی نژاد باشند، که فکر نمی کنم مجازات منتقد دولت بودن، آن هم در چارچوب های قانونی، تحمل طولانی مدت زندان انفرادی و همچنان ادامه بازداشتشان باشد.
اما ما به جای اينکه طالب آزادی بهمن، به عنوان يک روزنامه نگار بی گناه، باشيم می گوئيم «لطفا پرونده اش را پيدا کنيد.» کار به جائی رسيده که ما فکر می کنيم اگر پرونده بهمن پيدا بشود، بايد جشن بگيريم، در حالی که ما بايد آزادی همسرم را هرچه زوتر جشن بگيريم. و در واقع اين تقليل مطالبات ما بوده و از اين بابت خيلی متاسفم
*****
انتشار روزنامه "دنیای فوتبال" متوقف شد
بنا به تصمیم شورای سیاستگذاری روزنامه دنیای فوتبال، انتشار این روزنامه متوقف می شود. روزنامه دنیای فوتبال که از پرطرفدارترین روزنامه های ورزشی ایران محسوب می شود، در ماه های اخیر با چند مورد شکایت از سوی شخصیت های مختلف در صحنه فوتبال ایران مواجه شده بود و قاضی مسئول رسیدگی به این شکایات روز 26 مهر را به عنوان زمان رسیدگی به اتهامات مطرح شده اعلام کرده بود. به نظر می رسد گزارشی که اخیرا در این روزنامه درباره رواج خرافه در میان مربیان تیم های مختلف منتشر شده بود یکی از موارد حساسیت برانگیز بوده است. همچنین گزارشی که روزنامه دنیای فوتبال درباره ساختار و نحوه تامین منابع مالی باشگاه سایپا منتشر کرده بود نیز باعث مطرح شدن شکایتی رسمی از سوی باشگاه سایپا علیه این روزنامه شد. هرچند برخی منابع از صدور حکم توقف برای این روزنامه خبر داده بودند، اما به گزارش خبرگزاری ایسنا، علیرضا ملکیان معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از توقیف این روزنامه ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: "روزنامه دنیای فوتبال از سوی این معاونت توقیف نشده است." مسئولان این روزنامه نیز می گویند دستوری رسمی، به شکل کتبی یا شفاهی از سوی مسئولان امور مطبوعات در وزارت ارشاد جهت توقف انتشار دریافت نکرده اند. کارشناسان روزنامه خصوصی دنیای فوتبال را نشریه ای توصیف می کنند که "جستجوگری را در دستور کار داشت" و تلاش می کرد جای خود را به عنوان نماینده دیدگاه اقشار جدی تر و تحصیل کرده تر در عرصه فوتبال باز کند. هرچند سایت هواداران باشگاه استقلال تهران، روزنامه "دنیای فوتبال" را به عنوان یک روزنامه "منتقد دولت" معرفی کرده، این روزنامه در آخرین سرمقاله خود پیش از توقف انتشار تاکید کرده که "حوزه فوتبال باید از حوزه سیاست جدا باشد" و انتقاد کرده است که "فضای فوتبال هیچگاه از نگاه سیاسی مصون نبوده و ... بسیاری از موضوعات فوتبالی، سیاسی جلوه داده می شود." این روزنامه در روزهای اخیر و در آستانه دیدار استقلال و پرسپولیس در روز دوم اکتبر (10 مهر) مدعی شده بود به اطلاعاتی دست یافته که نشان می دهد نزدیک به دو سوم بلیط های این مسابقه که در ورزشگاه آزادی برگزار می شود، به فروش نخواهد رسید و به نیروهای انتظامی اختصاص یافته است. تا کنون هیچگاه یک روزنامه ورزشی به حکم دولت ایران تعطیل نشده است و در صورتی که وجود حکمی در مورد توقف انتشار روزنامه دنیای فوتبال از سوی وزارت ارشاد ایران به اثبات برسد، این اولین مورد توقف انتشار یک روزنامه ورزشی به حکم دولت محسوب می شود.
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده تجمعات اعتراضی خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور در مقابل دادگا انقلاب و زندان اوین ادامه یافت.خانواده ها خواهان مطلع شدن از وضعیت فرزندان و بستگانشان و آزادی آنها هستند.
روز چهارشنبه 8 مهرماه بيش از 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها همچون روزهاي گذشته از صبح در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند.و خواهان رسيدگي به وضعيت عزيزانشان و آزادي آنها بودند.تعداد زيادي از اين خانواده ها به دليل وعده هاي دروغين مسئولين دادگاه انقلاب تا پايان وقت اداري به انتظار خبر كفالت و آزادي عزيزانشان مي ايستند.
اذیت و ازارهای مسئولين دادگاه انقلاب به جاي جواب دادن به آنها هر روز با وعده های دروغین آنها را به جاهاي مختلف پاس مي دهند.در زندان اوين به آنها مي گويند به مسئول امور زندانها در دادستاني مراجعه كنيد يك روز مي گويند به قاضي پرونده مراجعه كنيد كه خانواده ها حتي نمي دانند قاضي پرونده چه كسي است؟ و بايد به چه كسي مراجعه كنند؟ يك روز مي گويند پرونده ها هنوز در دست بررسي است و بايد با بازپرسي تماس بگيريد فعلا به قاضي هيچ ربطي ندارد.
از طرفي به خانواده ها استعلام رايانه اي داده نشده تا بدانند پرونده در كدام شعبه بازپرسي است .يك روز مي گويند همه چيز دست دادستاني و قوه قضاييه است به آنها مراجعه كنيد و هر از چند روزي براي ساكت نگهداشتن خانواده ها نام عده اي را براي گذاشتن كفالت و آزادي اعلام مي كنند. و به بقيه مي گويند برويد خودمان با شما تماس مي گيريم و ماندنتان در اينجا بي فايده است و اگر خانواده اي اعتراض كند به او وعده دروغین انتظار کشیدن می دهند و مي گويند تا آخر وقت اداري منتظر باش شايد اسامي جديدي اعلام شود در صورتي كه خود كاركنان و منشي هاي دادگاه انقلاب مي دانند كه اسامي جديدي اعلام نخواهد شد.و اگر هم قرار كفالت براي بازداشتي گذاشته بشود خانواده را مدتها پشت در زندان اوين به انتظار آزادي عزيزانشان نگه می دارند و حتي به آنها اجازه استفاده از سرويس بهداشتي بخش اداري را داده نمی شود.
تمامي خانواده ها اعتراض مي كنند كه هر روزبلاتكليف و سرگردان تر از روز قبل مي شوند و از آنجايي كه هيچ خبري از عزيزان خود ندارند روز به روز به نگراني آنها افزوده مي شود. در مقابل زندان اوين هم حدود 50 نفر از خانواده ها تجمع كردند و خواهان ملاقات و آزادي عزيزانشان بودند.با توجه به اينكه امروز آخرين روز هفته كاري است تعدادي از خانواده پوشاك براي عزيزان خود آورده بودند كه بعد از چند ساعت معطل نگهداشتن خانواده ها به بهانه هاي مختلف بالاخره لباس ها از انها گرفته شد.اما بعد از آن ماموران جلوي درب دژباني مانع ايستادن آنها شدند و با فرياد خانواده ها را به پايين زندان فرستادند و خانواده ها در زير پل به تجمع خود ادامه دادند.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، عدم آزادی،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها و تحت فشارهای مختلف قرار دادن خانواده را محکوم می کند وکمیسر عالی خواستار وسایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.
*****
با هزینه ای بالغ بر هفت میلیارد تومان بیش از 10 میلیون سایت و وبلاگ فیلتر شده است
علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در تازه ترین اظهاراتش به خطر اطلاع رسانی توسط سایت های اینترنتی اشاره کرده و از لزوم رسمی شدن یا فیلتر شدن آنها سخن گفت. این در حالی است که طی مدت پنج ماه اخیر سیاست های در نظر گرفته شده مبنی بر مصلحت و امنیت کشور منجر به فیلتر شدن گسترده بسیاری از سایت های خبری و اطلاع رسانی شده به نحوی که این امر حتی سرعت دسترسی به اینترنت را نیز کاهش داده است و بر اساس گفته های یکی از فعالان اینترنت که نمی خواست نامش فاش شود، تاکنون بیش از 10 میلیون سایت فیلتر شده است. با وجود انتقادهای فراوان از سوی کارشناسان، رسانه ها و سازمان های بین المللی در خصوص اعمال فیلترینگ شدید روی سایت های اینترنتی در ایران و عدم دسترسی کاربران به اخبار و اطلاعات مورد نیاز، اما مسوولان کشور همچنان بر توسعه رفتار های سلبی خود در حوزه اینترنت ادامه می دهند.
البته کارشناسان بر فیلتر کردن سایت های غیراخلاقی و مستهجن اتفاق نظر دارند چراکه به گفته آنها جلوگیری از سایت های غیراخلاقی امری متداول در دنیا است. در عین حال آمارهای رسمی و غیررسمی ارائه شده از سوی مسوولان بیانگر هزینه های سنگین اجرای فیلترینگ در کشور است زیرا طبق اظهارات غیررسمی یکی از مسوولان تاکنون بیش از هفت میلیارد تومان برای فیلترینگ سایت ها هزینه شده است (اظهارات داوود رشیدی مدیرعامل سابق شرکت دیتا- فناوری اطلاعات - که در گذشته مطرح شد) همچنین طبق اعلام گروه گرداب بیش از چهار میلیون دلار برای انسداد سایت های غیراخلاقی هزینه شده است. اقدامات صورت گرفته در زمینه فیلترینگ سایت های خبری در حالی صورت می گیرد که در حال حاضر طرحی با عنوان انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در مجلس وجود دارد که به دلیل عدم توافق بر سر برخی مواد آن هنوز به تصویب نهایی نرسیده است. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد نیز پیش از نیز در راستای هماهنگ کردن و کنترل بر فعالیت سایت ها و وبلاگ ها مرکز ثبتی در محل این وزارتخانه دایر کرده تا طراحان و مسوولان سایت های داخلی برای اینکه وب سایت آنها به رسمیت شناخته شود به این مرکز مراجعه و با درج تمامی مشخصات خود آن را به ثبت برسانند. از طرفی به موازات اقدام صورت گرفته از سوی دولت درخصوص ایجاد کمیته فیلترینگ در دادستانی کشور متشکل از 12 عضو ك که البته سیاستگذاری درخصوص فیلترینگ سایت ها بر عهده کمیته تعیین مصادیق شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز استك برخی گروه ها در اقداماتی مشابه درصدد فیلتر، هک و دستگیری گردانندگان سایت ها برآمدند که البته این مساله بیشتر حول محور سایت های غیراخلاقی است. اما با این حال سیاست های سلیقه ای در خصوص فیلترینگ سایت ها و وبلاگ های خبری و اطلاع رسانی طی سال های اخیر به ویژه از ابتدای سال 88 موجی از نگرانی ها و نارضایتی هایی را برای کاربران اینترنت به وجود آورد. این فعالیت همسو با عملکرد مدیران در زمینه کاهش سرعت و دسترسی به اینترنت بوده است.
سایت ها به دنبال مجوز باشند
رئیس کمیسیون امنیت ملی معتقد است باید برای هر سایت و روزنامه ای مجوز صادر شود تا هر فردی که اقدامی در راستای اطلاع رسانی انجام می دهد، نسبت به آن مسوولیت پذیر باشد حال آن که براساس قانون هیچ روزنامه ای بدون مجوز حق انتشار نداشته و طبق نظر دولت هر سایتی نیز که در وزارت ارشاد به ثبت نرسد، به رسمیت شناخته نمی شود. در گفتاری که یکی از سایت های خبری از بروجردی منتشر کرد، او ضمن اعلام خطر وجود سایت های اطلاع رسانی بر لزوم برخورد و سانسور با آنها اشاره کرده است ولی رئیس کمیسیون امنیت ملی با تکذیب آنچه به نقل از وی در برخی سایت ها مبنی بر سانسور سایت های خبری و اطلاع رسانی منتشر شده بیان می کند هیچ گاه سخنی از فیلتر شدن نگفته و در واقع «مسوولیت پذیر بودن» را مدنظر قرار داده است. او در این باره می گوید: «من هیچ گاه صحبتی نکرده ام ولی گفته ام سایت ها برای فعالیت باید مجوز داشته باشند.»
او ادامه می دهد: «سایت و روزنامه با هم فرقی نمی کند و هر دو باید مجوز فعالیت داشته باشند چرا که باید در مقابل هر حرفی که منتشر می کنند، پاسخگو باشند.» این دقیقاً همان گفته های علی مطهری رئیس کمیته مخابرات مجلس است که پیش از این در گفت و گو با «سرمایه» بیان کرده بود، روزنامه و اینترنت فرقی با هم ندارند. با این حال بروجردی گفته های خود را در راستای فعالیت های دولت آمریکای در زمینه هزینه های ده ها میلیون دلاری برای کار رسانه ای و جنگ روانی دانسته و ادامه می دهد: «وظیفه برخی دستگاه های امنیتی این است که عوامل پشت پرده این سایت ها را شناسایی و با آنها برخورد کنند.»
مجلس ایران پیش از این و در راستای مقابله با فعالیت های نمایندگان مجلس آمریکا درباره به تصویب رساندن پنج میلیون دلار کمک به کاربران ایرانی برای دسترسی به اطلاعات و اخبار، برداشت 20 میلیون دلار از حساب ذخیره ارزی برای مقابله با تهدیدات رسانه ای آمریکا را در دستور کار خود قرار دادند. از سوی دیگر پارلمان هلند در تصویب لایحه ای در تیرماه امسال، خواستار ممنوع شدن تحویل فناوری فیلترینگ اینترنت توسط اتحادیه اروپا به ایران شد. این درحالی است که مسوولان سابق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و از استفاده برخی نرم افزارهای اروپایی و آمریکایی در کشور برای فیلترینگ سایت ها خبر دادند. در عین حال دولت تصمیم گرفت به دلیل عدم فروش نرم افزارهای خارجی که با هزینه های بالایی صورت می گیرد دستور تحقیق روی طراحی نرم افزار فیلترینگ در داخل کشور در مرکز تحقیقات مخابرات ایران را بدهد.
رشد دوبرابر فیلتر سایت ها
زمستان سال گذشته مشاور قضایی دادستان کل کشور اعلام کرد در ایران بیش از پنج میلیون وب سایت اینترنتی به دلیل «مطالب غیراخلاقی و ضداجتماعی» مسدود شده است که البته وجود سایت های خبری و اطلاع رسانی نیز در همین آمار می گنجد. اما اینک بر اساس آمارهای غیررسمی از سوی شرکت های اینترنتی بیش از 10 میلیون سایت که البته بخش عمده ای از آن غیراخلاقی بوده، فیلتر شده است. اما افزایش سهم سایت ها و وبلاگ های خبری و اطلاع رسانی از ابتدای امسال نسبت به سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته است. به گفته یکی از فعالان اینترنت که نمی خواست نامش فاش شود، اغلب دولت اطلاعات سایت های خارجی غیراخلاقی را از کشورهای خارجی خریداری می کند و سایت های فارسی را نیز خودشان پیدا کرده و اقدام به فیلتر آن می کنند. او ادامه می دهد: «اما سایت هایی که به مباحث محتوایی در خصوص امنیت ملی مربوط می شود به تشخیص کمیته تعیین مصادیق فیلتر می شود که یا بر اساس جست و جو ها یا بر اساس شناختی که از فرد یا گروه دارند، اقدام به فیلتر می کنند.» کارشناسان این نوع رفتار با سایت های خبری را سلیقه ای و براساس تفسیر سلیقه ای از قوانین می دانند. او می افزاید: «براساس سی دی که داده می شود، اعلام می کنند چه مواردی باید فیلتر شود که عموماً سایت های پورنو و خلاف شئونات اخلاقی هستند. و در مرحله بعدی هم لیست سایت ها و وبلاگ ها است.» نکته قابل توجه این است که پیش از این چهار دانشگاه آکسفورد، کمبریج، هاروارد و تورنتو درباره سانسور سایت های اینترنتی در 40 کشور جهان نتایج تحقیقات خود را منتشر ساختند که بر مبنای آن چین درصدر و ایران نیز جزء چند کشور بالای جدول استفاده کننده از ابزار فیلترینگ کشورهای این رده محسوب شدند. با این حال دولت و مسوولان دستگاه قضایی بر این باورند که شبکه اینترنت در بخش های سیاسی و اقتصادی به صورت «نگران کننده ای» آسیب وارد کرده است. از همین روی به اعتقاد کارشناسان در توجیه این مساله، فیلترینگ مورد استفاده قرار گرفته است.
*****
اسامی شركت‌كنندگان در مذاكرات مهم فردا در ژنو
ایسنا: اسامي هيات جمهوری اسلامی و نمايندگان كشورهاي 1+5 كه قرار است در مذاكرات فردا (9مهرماه) در ژنو شركت كنند مشخص شد.
در سفر سه روزه دبير شوراي عالي امنيت جمهوری اسلامی به سوييس به منظور شركت در مذاكرات 9 مهرماه، علي باقري معاون سياست خارجي و امنيت بين‌الملل دبير شوراي عالي امنيت، حميدرضا عسگري‌ مشاور حقوقي وزارت خارجه و مشاور حقوقي رييس سازمان انرژي اتمي كه به تازگي به اين سمت منصوب شده است، محمد‌هادي زاهدي‌وفا مشاور وزير امور اقتصادي و دارايي، سعيد جليلي را در مذاكرات فردا (9مهرماه) در ژنو، پايتخت سياسي سوييس همراهي مي‌كنند.
برخلاف دو سه مذاكرات قبلي كه ميان جمهوری اسلامی و 1+5 برگزار شده است، اين بار جمهوری اسلامی در چارچوب و بر اساس محورهاي مورد اشاره در بسته پيشنهادي‌اش، هياتي سياسي، بين‌المللي و اقتصادي را به سرپرستي سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت راهي اين دور از مذاكرات كرده است.
هم‌چنين ويليام برنز معاون وزير امورخارجه كه از 2008 در اين سمت بوده است به عنوان نماينده آمريكا در اين نشست شركت مي‌كند. وي در سابقه خود در پست‌هايي از جمله سفير آمريکا در روسيه، اردن و دستيار وزير خارجه در امور خاور نزديک را دارد.
در مذاكرات لندن ميان ايران با 1+5 نماينده آمريكا براي اولين در اين مذاكرات وارد شد، اما بيشتر نقش ناظر را در اين گفت‌وگوها ايفا كرد، اما به نظر مي‌آيد آمريكا قرار است در مذاكرات 9 مهرماه در ژنو به طور فعال شركت داشته باشد.
هم‌چنين، هي يافي معاون وزير امورخارجه كه از 2008 در اين سمت قرار گرفته است نماينده چين در مذاكرات ژنو است. وي پيش از اين پست‌هايي از جمله دستيار وزير امورخارجه، مديرکل آمريکاي شمالي و اقيانوسيه و مديرکل خلع سلاح را در وزارت خارجه چين برعهده داشته است.
نماينده روسيه در اين گفت‌وگوها سرگئي ريابکوف معاون وزير امورخارجه روسيه است كه او هم از 2008 در اين سمت قرار گرفته است. وي پيش از اين سمت‌هايي از جمله رييس بخش همکاري‌هاي اروپا و رييس بخش OSCE را در وزارت امورخارجه برعهده داشته و در پست‌هاي مختلف سفارت‌خانه‌هاي روسيه سابقه فعاليت دارد.
انگليس نيز مارک ليال گرانت مديرکل سياسي وزارت امور خارجه‌اش را به اين مذاكرات مي‌فرستد. وي پيش از اين نماينده عالي انگليس در پاکستان بوده است و قرار است جايگزين "جان ساورز" نماينده انگليس در سازمان ملل شود.
هم‌چنين، ژاک اوديبر مدير‌کل امور سياسي و امنيتي وزارت امور خارجه فرانسه نمايندگي‌ كشورش در مذاكرات با ايران را بر عهده دارد. وي جانشين "جرارد آرو" است که در حال حاضر به عنوان سفير فرانسه در سازمان ملل انتخاب شده است. پيش از اين او رياست بخش خلع سلاح در وزارت امور خارجه فرانسه را برعهده داشته است. البته هنوز مشخص نيست که اوديبر يا آرو در مذاكرات 9 مهرماه (اول اکتبر) شرکت خواهند کرد.
آلمان نيز فولکر اشتانسل مديرکل امور سياسي وزارت امور خارجه كه از 2007 در اين سمت بوده است را به عنوان نماينده آلمان به مذاكرات ژنو مي‌فرستد. وي پيش از اين سفير آلمان در چين، مديرکل امور آسيا و پاسيفيک و رييس بخش عدم اشاعه در وزارت امور خارجه، مشاور سياست خارجي حزب سوسيال دموکرات و پست‌هاي مختلف در سفارت‌خانه‌هاي آلمان در رم، توکيو، عدن و پکن ديده داشته است.
هم‌چنين خاوير سولانا نماينده عالي سياست خارجي و امنيتي مشترک اتحاديه اروپا كه از 1999 در اين سمت است و تاكنون هماهنگ‌كننده مذاكرات ميان ايران و 1+5 بوده است در اين مذاكرات از سوي اتحاديه اروپا شركت مي‌كند. وي دکتر فيزيک دارد و سابقه 13 سال وزارت در اسپانيا را به همراه دارد. هم‌چنين او از 1995 تا 1999 دبيرکل ناتو بوده است. هم‌چنين رابرت کوپر مدير‌کل امور خارجي و سياسي- نظامي شوراي اتحاديه اروپا از 2002 به همراه سولانا حضور دارد.
وي از سال 1970 به وزارت خارجه انگليس پيوسته و در پست‌هايي در نيويورک، توکيو، بروکسل و بن مشغول به کار بوده است. او هم‌چنين رييس اداره برنامه‌ريزي کارکنان، مديرکل آسيا در وزارت امور خارجه انگليس و معاون وزير دفاع بوده است.
*****
خوابگاه هاي دانشجويي را در شيراز دريابيم/اسکان بيش از حد ظرفيت دانشجويان در خوابگاه ها
با آغاز سـال تحصيلي جديد ، بارِديگر برخي دانشـگاه هاي کشور ، درگيرِ تامينِ امکانات و اسـکانِ دانشجويان ورودي جديد شده اند .
به نظر مي رسد هم اکنون افزايش ظرفيت پذيرش دانشجو درمراکز آموزش عالي کشور و بويژه دراستان فارس به چالشي اساسـي در بحث ارائه خدمات رفاهـي و سرويس به دانشجويان تبديل شده است و اگر تا پيش ازاين مشکل خوابگاه هاي کشور مشکل اساسي دانشجويان شبانه بود اما درسال هاي اخير با افزايش ظرفيت پذيرش دانشجويان اکنـون اين دانشـگاه ها حتي بامشکل ارائه خدمات آموزشي و رفاهي مناسب به دانشجويان جديد الورود روبرو هستند .
هم اکنون دانشگاه هاي علوم پزشکي و شيراز بيش از 21 هزار دانشجو دارند که حدود 60 درصد از اين تعداد نيازمند خوابـگاه دانشجويـي هستند،‌ اين درحاليستکه ظرفيت کنوني خوابگاه هاي اين دو دانشـگاه حدود 8 هزار نفر است .
کارشناسان مي گويند افزايش ظرفيت دانشگاه هاي استان با افزايش امکانات آنها همراه نبوده است اگر چه طي ساليان گذشته برخي اقدامات مناسب در زمينه رفاه دانشجويان انجام شده است اما آنچه مشاهده مي شود هم اکنون افزايش تعداد دانشجويان با رشد کمي و کيفي خدمات دانشجويي تناسبي ندارد .
ميرابراهيمي مسول امور دانشجويي دانشگاه علوم پزشکي شيراز مي گويد از دوسال گذشته تاکنون20 درصد ظرفيت دانشگاه ها افزايش يافته است اما خـدمات دانشجويـي به اين ميـزان رشـد نداشته ومجبور شده ايم بسياري از دانشجويان را در خوابگاه ها و بيش از حد ظرفيت آنها اسکان دهيم و با اين وجود هم اکنون بيش از 100 نفر کمبود ظرفيت داريم که اين تعداد را بصورت موقت در مهمانسراها ، اسـکان داده ايم . ضمن اينکه او تصريح مي کند اين کمبود ظرفيت فقط به دانشجويان روزانه مربوط مي شود .
کارپرور مسول امور خوابگاه هاي دانشگاه شيراز هم مي گويد امسال با کمبود ظرفيتي به ميزان300 نفر روبرو هستيم که البته اين کمبود ظرفيت موجب اسکان متراکم دانشجويان در خوابگاه ها شـده است و براي برطرف شدن مشـکل، از خوابـگاه هاي خودگردان استفاده کرده ايم که اين خوابگاه ها هم علاوه بر موقت بودن شـان امکانات رفاهي مناسب دانشجويان ندارند .
او افزود معترفيم که کيفيت کنوني خوابگاه ها بسيار پايين است و در اين زمينه مي بايست امکانات را متناسب با تعداد متقاضيـان خوابگاه ها و شان دانشجويان افزايش دهيم اما متاسفانه هم اکنون چنين کاري امکان پذير نيست .
به باور برخـي کارشناسـان ، تناسب نداشتـن ظرفيت و امکانات رفاهـي و خدماتي دانشگاه هاي شيراز و علوم پزشکي فارس با شمار دانشجويان اين دانشگاه ها مي تواند برخي پيامدها را درپي داشته باشد . بحث مشکلات اقتصادي و معيشتي شايد نخستين معضل اينگونه دانشجويان در فراهم کردن محيط اسکان باشد .
همچنين برخي ناهنجـاري ها ومعضـلاتي که ممکن است از قِبَلِ خانه هاي دانشجويي متوجه دانشجويان شـود افزون بر اينکه نگراني خانواده هاي آنان را درپي دارد ممکن است در آينده تحصيلـي و شغلي آنها تاثير داشته باشد. بنابراين تامين امکانات رفاهي و خدماتي همه دانشجويان جديدالورود بويژه خانم ها در شيـراز ضـروري به نظر مي رسد که براي تامين اين امکانات ، عزم جدي مي طلبد .
بنابراين لازم است مسولان ضمن تلاش براي دريافت اعتبارات ملـي و استانـي وجذب سـرمايه گذاران و حتي خيران براي ساخت و تجهيز خوابگاه هاي دانشجويي در برطرف کردن اين مشکل تلاش کنند چرا کـه کمبـود خوابگاه و تراکم دانشجويان علاوه بر تبعات گوناگوني که متوجه جمعيت دانشجو است در کيفيت و بهـره گيري آنان از ظرفيت هاي علمي دانشـگاه ها هم موثر خواهـد بود که درصورت توجه نکـردن منجـر به از بين رفتن سرمايه هاي ملي خواهد شد .
*****
گزارشی از فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ما ه است که در شرایط قرون وسطائی بسر می بردبنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج،زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ماه است که در بند 1 زندان گوهردشت تحت شکنجه های جسمی و شرایط طاقت فرسا قرار دارد.زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی اخیرا به قسمت حسینیه که سلولهای انفرادی در آن قرار دارد منتقل شده است. محلی که به حسینیه معروف است، محل نگهداری زندانیان است که دچار ناراحتی روحی شدید هستند و افراد خطرناک می باشند بجای انتقال این زندانیان نگون بخت به بیمارستانهای روانی آنها را در این محل نگهداری می کنند . معمولا بعد از تمامی فشارها که علیه زندانی سیاسی بکار برده می شود و قادر به در هم شکستن آنها نیستند آنها را به این محل منتقل می کنند.زندانی سیاسی در این محل از امنیت جانی برخوردار نیستند. زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی بارها توسط بخشی از قاتلین زهرا کاظمی روزنامه نگار ایرانی-کادایی مورد شکنجه وحشیانه قرار گرفت و این فرد اخیرا باز هم اورا تحت شکنجه های وحشیانه جسمی قرار داده است و هنوز آثارشکنجه و کبودی بر روی بدن او باقی استحسینیه تشکیل شده است از یکی سلول نسبتا بزرگ در آن یک موکت بسیار کثیف که بوی تعفن از آن بر می خیزد، دارای سقف کوتاه و دریچه های کوچک که کاملا پوشیده شده است و نور طبیعی به درون سلول نمی تابد. این سلول نسبتا تاریک می باشد بطوری که بعد از مدتی چشم زندانی دچار ناراحتی می شود. زندانیان کف خواب هستند و فقط 2 پتو به آنها داده می شود که یکی از آنها را بعنوان زیرانداز و دیگری را برای رو انداز بکار می برند. این در حالی است که در سرمای زیاد زمستان زندانی از سرما قادر به خوابیدن نیست.پتوها بسیار کثیف و بوی بسیار بد آن مانع استراحت زندانی می شود.غذای زندانیان به لحاظ کمی بسیار کم است به هر زندانی در روز یک چهارم نان داده می شود و اکثر به آنها سیب زمینی داده می شود که بسیار کم است .غذای زندانی در حدی بخور و نمیر است.غذای زندانیان فاقد پروتئین و ویتامین مورد نیاز بدن آنها است. بین زندانیانی که دچار ناراحتی روحی هستند هنگام دادن جیره غذایی بخاطر کمبود آن گاها درگیریهای شدید فیزیکی ایجاد می شود.زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ماه است که در بند 1 معروف به بند آخر خطیها تحت شکنجه های جسمی و شرایط غیر انسانی قرار دارد.طولانی ترین مدتی است که یک زندانی سیاسی در این بند بسر برده است.خانواده آقای جاوید طهرانی تا به حال موفق به ملاقات حضوری با او نشده اند و هر از چند هفته یکبار به مدت کوتاهی می توانند با او ملاقات کابینی داشته باشند. کسانی که در شکنجه و اذیت و آزار او نقش دارند عبارتند از علی حاج کاظم رئیس زندان که بدستور وی به این شکنجه گاه منتقل شده است،علی محمدی معاون زندان ، کرمانی و نبی الله فرجی نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان،بخشی از قاتلین زهرا کاظمی و شکنجه گر بند 1 زندان همراه با تعدادی از پاسداربندها صورت می گیرد. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی که جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی را مورد تهدید قرار میدهد هشدار میدهد.و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
*****
نگرانی از وضعیت سلامت دو تن از زندانیان مسیحی در اوین
شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان: پس از گذشت نزدیک به ۷ ماه از بازداشت مریم و مرضیه دو دختر مسیحی توسط دادگاه انقلاب تهران و نگهداری آنان در زندان پر حاشیه اوین ، سلامتی این دو زندانی در هاله ای از ابهام قرار دارد و گزارشات نگران کننده ای از وضعیت جسمانی و روانی آنها پی در پی به گوش میرسد .
به گزارش تارنمای مسیونهای مسیحی ( ام ان ان ) ، منابع نزدیک به امور این دو زندانی مسیحی گزارش میدهند که وضعیت سلامت این دو دختر جوان رو به وخامت بیشتری گذاشته است . این گزارش حاكی است که هردوی آنها پس از بازداشت با مشکلات جسمانی مواجه بوده اند که روز به روز این مشکلات بیشتر شده است.
بنظر می رسد عدم توجه مسئولان زندان به مشکلات جسمی و بیماری این دو زندانی عقیدتی یکی از روشهای اعمال فشار بر آنان به منظور اعتراف گیری و وادار کردن آنان به انجام درخواستهای غیر قانونی مسئولین زندان باشد. مسئله بی توجهی به بیماریهای آنها در زندان یکی از ترفندهای قاضی برای فشار بر این دو زندانی است، قاضی در آخرین احضار آنها به دادگاه جهت تفهیم اتهام تلویحا گفته بود که به زندان برگردانده شوند تا در اعتقادات و گفته هایشان تجدید نظر کنند. !
همچنین در این گزارش آمده که این دو تن از نوكیشان مسیحی در حال حاضر با گلو درد ، دردهای غیر معمول در ناحیه شکم و همینطور سر دردهای دائمی روبرو هستند. مرضیه در حال حاضر احتیاج شدید به معالجه دندانهایش دارد که دچار عفونت شده است و در موقعیت دشواری قرار دارد . این مسئله در صورت بی توجهی میتواند تبدیل به یک مشکل بزرگ جسمی در سراسر بدن او شود .
این نوكیشان مسیحی در حال حاضر در یک اطاق عمومی با ۲۷ زن دیگر به سر میبرند که تراکم بالا میتواند به سرعت باعث گسترش بیماریهای واگیر نظیر آنفلونزا در بین آنها بشود .
در مجموع وضع بهداشتی این دو زندانی مسیحی بسیار بد و نگران کننده گزارش شده است . مرضیه امیرزاده ۳۰ ساله و مریم رستم پور۲۷ ساله اکنون نیاز فوری به درمانهای پزشکی زیر نظر پزشک متخصص و با مراقبتهای ویژه دارند .
كمیته مسیحیان درمجموعه فعالان حقوق بشر ضمن ابراز نگرانی خود در مورد سلامتی روحی و جسمی این زندانیان عقیدتی، اجازه درمان برای آنان را جزء حقوق انسانی ایشان ارزیابی می نماید و از مسئولان مربوطه رعایت حرمت انسانی و تضمین حق حیات این زندانیان را انتظار دارد. و اعلام می دارد كه مسئولیت جان و سلامت این زندانیان مستنقیما بر عهده مسئولان مربوطه خواهد بود.
لازم به یاد آوری است كه مریم و مرضیه در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷( ۵ مارچ ۲۰۰۹) بخاطر اعتقادات دینی اشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و هم اكنون در زندان اوین بسر می برند .
همچنین در مورخه ۱۸ مرداد سالجاری ( ۹ آگوست ۲۰۰۹) نیز اولین دادگاه تفهیم اتهام این نوكیشان مسیحی برگزار گردید كه رئیس جلسه از آنان خواسته بود تا ایمان مسیحی خود را در حضور دادگاه انکار نمایند.، كه مریم و مرضیه در پاسخ به این درخواست گفتند "ما ایمان و اعتقادات خود را انکار نخواهیم كرد.
*****
منتفی شدن واردات بنزين از ونزوئلا
ايلنا: برخي مسئولان وزارت نفت با حضور در جلسه كميسيون انرژي اعلام كردن كه بحث واردات بهترين از ونزوئلا تنها يك حرف تبليغاتي از سوي چاوز بوده و هيچ قراردادي ميان ايران و ونزوئلا مبادله نشده است.
حميدرضا كاتوزيان رئيس كميسيون انرژي مجلس با تاكيد بر اين كه هيچ قراردادي ميان ايران و ونزوئلا براي واردات بنزين مبادله نشده است گفت: تنها توافق نامه‌اي ميان دو كشور مبادله شده كه وجهه سياسي دارد هيچ تكليفي يا تعهدي براي ما نمي‌آورد.
وي با بيان اين‌كه در اين توافق‌نامه هيچ عدد و رقمي براي واردات بنزين نيامده وميزان و زمان مبادله آن نيز قيد نشده است ادامه داد: طرح اين موضوع تنها براساس اظهارنظر آقاي چاوز بوده كه حتي آقاي احمدي‌نژاد هم نظري نسبت به آن ارائه نداده‌اند.
رئيس كميسيون انرژي بر اين اساس و به استناد سخنان مسئولان وزارت نفت گفت كه واردات بنزين از ونزوئلا منتفي است.
*****
سونامی برکناری در وزارت نفت
15 مشاور و مدیر باسابقه نفتی طی روزهای اخیر عزل شدند
با برکناری حدود 15 نفر طی روزهای اخیر تقریباً بخش عمده ای از مدیران و مشاوران وزارت نفت تغییر کرد.این تغییرات در کنار تغییر بخشی از مدیران وزارت نفت در دوره مدیریت غلامحسین نوذری در روزهای بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، نشان دهنده تغییرات وسیع مدیریتی در حوزه نفت است. چند روز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، مدیران صاحب نامی چون اکبر ترکان معاون برنامه ریزی وزارت نفت، محمد رضا نعمت زاده مشاور ارشد وزیر و مدیرعامل قبلی شرکت بزرگ پالایش و پخش فرآورده های نفتی، اصغر رفیعی مدیرعامل حفاری شمال، سیدجلیل رضوی مدیر منطقه انرژی پارس، مهدی کرباسیان رئیس هیات مدیره صندوق بازنشستگی نفت، برکنار شدند و با ورود مسعود میرکاظمی به وزارت نفت که قبلاً وزیر بازرگانی در دولت نهم بوده، موضوع برکناری مدیران و مشاوران تشدید شده است و اکنون مدیران صاحب نامی چون رضا کسایی زاده مدیر شرکت صادرات گاز، سیدعلی حسینی قائم مقام سابق وزارت نفت، مهدی میرمعزی، کمال دانشیار و... نیز از کار برکنار شده اند. به عقیده کارشناسان اقتصادی، در شرایطی که صنعت نفت و گاز ایران از نظر مجموع ذخایر نفت و گاز جهان در رتبه اول جهان قرار دارد و در چشم انداز 20 ساله آینده، ایران نقش اساسی در تامین تقاضای انرژی جهان خواهد داشت و در نتیجه باید بحث صیانت از میادین سرمایه گذاری های جدید، ایجاد ظرفیت های جدید در صنایع نفت و گاز و پالایشگاه ها مورد توجه باشد و... هرگونه تغییر مدیران با سابقه و کارآمد وزارت نفت، باعث تضعیف مدیریت این بخش مهم اقتصادی کشور خواهد شد. وزیر نفت اعلام کرده این تغییرات مدیریتی بوده و در راستای افزایش سطح بهره وری و نیز بهبود بخشیدن به شرایط این وزارتخانه، یک خانه تکانی اصولی را در دستور کار خود قرار داده است.
نفت نیوز نوشت؛ گفته می شود تعدادی از مشاوران وزیر سابق نفت با دستور میرکاظمی عزل شده اند که البته هنوز اطلاع دقیقی از تعداد واقعی آنها در دست نیست اما بر اساس آخرین اطلاعات واصله سیدعلی حسینی «قائم مقام سابق کردان در منابع انسانی»، منصور کندری «مدیرعامل سابق بهداشت و درمان»، سیدرضا کسایی زاده «مدیرعامل شرکت صادرات گاز» و حسین شهاب الدین «مجری طرح های کمک به مناطق نفت خیز کشور»، از سمت خود برکنار شده اند. این گزارش حاکی است، محمدرضا مقدم «معاون وزیر نفت در امور پژوهش و فناوری»، سیدمهدی میرمعزی «مشاور وزیر نفت در امور نفت»، محمدرضا رجایی «مشاور وزیر در امور گاز»، مهران مخمی «مشاور وزیر در امور پتروشیمی»، کامران ضرابی «مشاور وزیر در امور پالایش و پخش»، مصطفی اشعری «مشاور وزیر در امور منابع انسانی»، حبیب امین فر «مشاور وزیر در امور طرح ها و پروژه ها» و مختاری «مشاور و بازرس ویژه وزیر نفت» نیز از جمله افرادی هستند که خبرهایی مبنی بر برکناری آنها منتشر شده است. لازم به ذکر است هنوز در خصوص اینکه مختاری از سمت بازرس ویژه وزیر نفت هم برکنار شده یا خیر اطلاع دقیقی در دست نیست. مختاری تاکنون بازرس ویژه وزرای پیشین زنگنه، هامانه و نوذری نیز بوده است. بر پایه این گزارش، کمال دانشیار «مشاور وزیر نفت» و اشرف اسلامی «مشاور وزیر در امور حقوقی و مجلس» نیز در زمره افراد ذکرشده است. بر اساس این گزارش، میرزاخانی «مشاور فرهنگی و اجتماعی وزرای پیشین نفت» که گویا در طبقه پانزده مرکزی مستقر و به صورت پاره وقت با وزارت نفت همکاری داشته است برای کاریابی به منابع انسانی معرفی شد. بر این اساس، تنها مشاور باقیمانده «فرهاد بهروزی» است که به عنوان مشاور وزیر در امور ایثارگران تا اطلاع ثانوی در سمت خود ابقا شده است. این گزارش حاکی است، برخی منابع نزدیک به میرکاظمی، از اصرار وی بر انتخاب مشاوران جدید توسط خودش خبر می دهند.
آغاز برکناری ها پس از انتخابات
این برکناری ها در حالی صورت گرفته که از مدت ها پیش و پس از انتصاب میرکاظمی به عنوان وزیر نفت، اخباری مبنی بر تغییر گسترده مدیران این وزارتخانه به گوش می رسید که وزارت نفت ضمن تکذیب شنیده ها اعلام کرد: «این اخبار تنها با هدف القای عدم ثبات در صنعت نفت صورت گرفته و به هیچ عنوان صحت ندارد.» به نظر کارشناسان این تغییرات بیشتر از آنکه تصمیم میرکاظمی و در راستای شایسته سالاری باشد، همانند برکناری های بعد از انتخابات ریاست جمهوری بر اساس توصیه های سیاسی است.
بر اساس این گزارش چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری، دستور برکناری اکبر ترکان معاون برنامه ریزی وزارت نفت، به وزیر نفت رسید تا این برکناری سرآغازی باشد بر تغییرات گسترده مدیریتی در وزارت نفت. پس از برکناری ترکان، محمدرضا نعمت زاده «مشاور ارشد وزیر نفت»، اصغر رفیعی «مدیرعامل شرکت حفاری شمال»، سیدجلیل رضوی «مدیر منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس» و مهدی کرباسیان «رئیس هیات رئیسه صندوق بازنشستگی صنعت نفت» نیز برکنار شدند که مهدی کرباسیان جای خود را به سیف الله جشن ساز مدیرعامل شرکت ملی نفت (با حفظ سمت) و سیدجلیل رضوی نیز جای خود را به موسی سوری مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی ایران دادند.
کارشناسان بر این باورند تغییرات اینچنینی در حساس ترین وزارتخانه کشور، پیامد های نامناسبی را به همراه خواهد داشت که ممکن است در برخی از اوقات غیرقابل جبران باشد.
به گفته کارشناسان این تغییرات در راستای همسو ساختن بدنه مدیریتی، اجرایی و مشاوره ای وزارت نفت با سیاست های مدنظر دولت دهم است که با برکناری این افراد به اتمام نخواهد رسید و در مرحله بعدی شاهد برکناری مدیران ارشد و معاونان وزیر نفت نیز خواهیم بود. شنیده ها حکایت از آن دارد که در مراحل بعدی نام افراد دیگری نیز مطرح خواهد شد که عادل نژاد سلیم مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز از آن جمله است و از قائم مقام این شرکت نیز به عنوان جایگزین یاد می شود. در همین رابطه قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی به«سرمایه» گفت: «در این رابطه صحبت خاصی صورت نگرفته ولی با توجه به اظهارات وزیر نفت، تغییرات دور از ذهن نیست و با توجه به چارچوب مدیریتی موجود در پتروشیمی، این شرکت به فرد وابسته نبوده و جابه جایی مدیران خللی در ادامه روند به وجود نمی آورد.»
خداحافظی مدیران کارآمدبا نفت
وزیر نفت با شعار شایسته سالاری اقدام به این برکناری ها کرده است. این در حالی است که افراد برکنارشده در واپسین روزهای عمر دولت نهم و افراد برکنارشده در روز گذشته، اکثراً از افراد کارآمد و باسابقه حوزه نفت بوده اند که سابقه مدیریتی قابل قبولی در سالیان بعد از انقلاب از خود برجای گذاشته اند.
مبارزه با مافیای نفت
یکی از نکات قابل توجهی که در شعارهای انتخاباتی محمود احمدی نژاد در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم مطرح بوده است «مبارزه با مافیای نفتی» است. اما با گذشت چهارسال از دولت احمدی نژاد هنوز از مصادیق مافیای نفت خبری نیست و مشخص نشده که مافیای نفت شامل چه افراد یا شرکت ها و جریاناتی است و دولت در مقابله با مافیای نفت تاکنون چه اقداماتی را انجام داده است.
احمدی نژاد بارها تکرار کرده است که «دست مافیای قدرت و جناح هایی را که بر نفت ما چنگ انداخته اند قطع خواهم کرد و حاضرم جانم را فدا کنم. مردم باید سهم خود را از نفت کشور در زندگی روزمره ببینند.»
اما در زمان معرفی نامزدهای وزارت نفت از جمله سعیدلو، محصولی و وزیری هامانه، هر یک از این افراد از اساس وجود پدیده ای به نام مافیای نفتی را تکذیب کردند. برخی کارشناسان مانند دکتر محمد خوش چهره و کمال دانشیان نیز اعلام کرده اند که قطعاً مافیای نفتی داریم اما باید شناسایی شود.
در هر حال، مشخص نیست که آیا تغییرات مدیریتی در راستای حذف افراد منتسب به جناح های سیاسی صورت می گیرد تا چهره های اصولگرای نزدیک به دولت در وزارتخانه مهم نفت حضور یابند یا بحث تسلط گروه های اقتصادی و سیاسی در صنعت سودآور و درآمدزای نفت مطرح است یا اینکه این برنامه ها بخشی از یک طرح بزرگ است که ابعاد آن در آینده مشخص خواهد شد.
نقش نفت در اقتصاد ایران
از نظر شاخص های اقتصادی، بخش عمده بودجه عمومی دولت و حدود 50 تا 70 درصد درآمدهای دولت از محل نفت و گاز تامین می شود. از نظر مخارج ارزی کشور نیز در چهار سال گذشته سهم نفت در تامین نیازهای ارزی و واردات بیش از70 درصد بوده است و در چهار سال گذشته 280 میلیارد دلار درآمد ارزی از محل نفت و گاز داشته ایم. لذا بدون درآمد نفت، بودجه عمومی، تامین مخارج جاری و عمرانی کشور، واردات و تامین نیاز کشور به مواد اولیه، ماشین آلات و مایحتاج عمومی با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.
مصرف داخلی نیز به شدت رو به افزایش است و در صورتی که راهکارهای اصولی در این زمینه مورد توجه قرار نگیرد، بخش عمده تولید باید صرف مصرف داخلی شود و در صادرات نفت محدودیت خواهیم داشت. در نتیجه موضوع جذب سرمایه گذاری در صنعت نفت و افزایش ظرفیت باید بیش از پیش مورد توجه باشد.
در شرایطی که مصرف انرژی جهان رو به افزایش است و اکثر میادین نفتی جهان در حداکثر ظرفیت تولید خود هستند چشم بازار جهان به کشور ما دوخته شده تا با افزایش تولید، امکان تامین تقاضای انرژی جهان توسط ایران فراهم شود. تامین انرژی کشورهای آسیایی، نظیر چین، هند و پاکستان از طریق خط لوله گاز، حضور ایران در اروپا و انتقال گاز به این قاره و... نیز از مواردی است که به مدیران و کارشناسان باسابقه نیاز دارد.
در 100 سال گذشته نفت هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاست داخلی و خارجی عاملی تاثیرگذار بوده و اگرچه خسارت هایی برجای گذاشته و باعث دخالت عوامل خارجی در کشور شده است اما از نظر اقتصادی باعث تحرک صنایع و تجارت و رشد درآمد سرانه شده است. برخی کارشناسان معتقدند که اگر نفت نداشتیم از نظر سیاسی و اقتصادی وضع بهتری را شاهد می بودیم اما عده ای دیگر می گویند اگر نفت نداشتیم مانند افغانستان، بنگلادش، پاکستان و... با مشکلات فقر و نابسامانی مواجه می شدیم.
به هر روی آینده 20 تا 30 سال آینده ایران باز هم به نفت و گاز وابسته است و استفاده از مدیران توانمند و برنامه ریز و تدوین استراتژی کارآمد برای تامین انرژی داخلی و صادرات نفت و گاز ایران یک ضرورت انکارناپذیر است و مشخص نیست وزیر نفت که از حوزه بازرگانی وارد این صنعت عمده و کاملاً تخصصی و تاثیرگذار بر آینده ایران شده است بر چه مبنایی اقدام به تغییرات عمده مدیریتی در این حوزه مهم کرده است.
*****
نامه افشاگرانه همسر یکی از قربانیان سناریوی گرداب
خبرگزاری هرانا : فاطمه افتخاری همسر سعید ملک پور، متهم ردیف اول معرفی شده با نام سیاوش حسین خانی در پروندهی موسوم به «مضلین ۲» مربوط به جرایم اینترنتی است.به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وی پس از بازداشت همسر خود در فروردین ماه سال جاری با انتشار نامه ای نسبت به افشاگری در خصوص سناریو سازی دستگاه امنیتی به نوبه خود اقدام نمود. دستگاه امنیتی با تهدید خانم افتخاری نامبرده را مجبور به سکوت کرد که نهایتاً نامبرده پس از سپری شدن ماهها سکوت با مشاهده وضعیت مخاطره آمیز همسر خود علیرغم تهدیدات جاری با ارسال نامه ای که عیناً در ذیل می آید به سکوت خود پایان داد:
*
با سلام
بعد از انتشار نامهٔ اول اینجانب در سایت مجموعه فعالان حقوق بشر،خانواده من در تهران تهدید و به دادگاه احضار شدند. و با این مطلب که با رسانه ایی کردن این قضیه شما بر علیه همسرتان عمل می‌کنید، من را مجبور به سکوت کردنداز ستون حوادث روزنامه ایران، متوجه شدم که پرونده همسرم، سعید ملک پور، با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به اتهام فساد في‌الارض به دادگاه انقلاب فرستاده شددو هفته پیش، طی‌ تماس تلفنی با اینجانب در کانادا، ابتدا از باب دوستی‌ و نصیحت، حرفهای نامربوط بسیاری به همسرم نسبت دادند، گویی که من با ایشان تازه آشنا شده ام!! وقتی ‌متوجه شدند که اینگونه صحبت‌ها در بنده تاثیری ندارد، شروع به تهدید اینجانب کردند، که اینجا تحت نظر هستم و کوچکترین فعالیت یا مصاحبه در راستای رسانه ایی کردن این جریان عواقب جبران ناپذیری برای من خواهد داشت، از جمله دستگیری من و بازگرداندن من به ایران! این تهدید ها، با توجه به سکوت اجباری من، ابتداً بسیار عجیب مینمود، اما با مشاهده خبر امروز، علت آن برایم روشن شدمتاسفانه با اینکه پرونده به دادگاه انقلاب فرستاده شده، اما همچنان اجازه دسترسی وکیل به پرونده داده نمی‌شود و تا کنون از جزییات پرونده و اتهامات اطلاع دقیقی به دست ما نرسیده است.
تنها اطلاعات اندک ما در طی ملاقات خانواده بعد از گذشت هشت ماه از آخرین ملاقات با ایشان در زندان اوین، حاکی از این است که برای اعتراف گیری از همسرم، روشهای مشابه سایرین نظیر خوراندن اجباری دارو‌های آرامبخش و توهم زا در هفته‌های اول دستگیری، شکنجه‌های شدید جسمی‌، و تنهایی‌های طولانی‌ مدت و طاقت فرسا در سلول انفرادی جهت تضعیف روحیه استفاده شده است. بر مبنای گفته های خانواده، ضعف شدید جسمی‌ سعید و مشهود بودن لرزش دست و بدن نشان از تداوم فشارهای جسمی‌ و روحی‌ بسیار بر او دارد. قابل ذکر است همسرم بیش از ۱۰ ماه از این یک سال را در سلول انفرادی بند ۲ الف سپاه پاسداران سپری کرده است، این بند مخوف، همان است که عزیزانی چون ابطحی، عطریانفر و ... را واداشت در مدتی بسی کوتاه تر بر علیه خود و اعتقاداتشان هر آنچه را بازجو در ذهن می پروراند، بر زبان جاری کنند.
نکتهٔ نگران کننده اینجاست که در ملاقاتی که من در ۲۱ آذر ۱۳۸۷ با سعید داشتم، همسرم شدیدا نگران روند مستند سازی های خلاف واقع از سوی کارشناسان پرونده بود. وی عنوان کرد، او را به اتاقی‌ بردند و مجبور کردند که با خانمی از پای تلفن حرفهایی بزند که نشان از روابط غیر شرعی داشته باشد!! و همسرم که آن خانم را نمی‌‌شناخت، از این بابت نگران بود که "اگر آن بندهٔ خدا متأهّل باشد چه؟! ممکن است در دادگاه حد اسلامی برای آن خانم‌ قائل شوند". این نگرانی همسرم، در عین اینکه خود در مظن بزرگترین اتهام است، نشان از درستکاری و وجدان آگاه ایشان است. شخصیتی که نه تنها من، بلکه تمام دوستان و همکاران قدیم همسرم از ایشان میشناسند.
به گفته خود سعید، عمده اعترافات غیرواقعی‌ و تن دادن به خواسته‌های کارشناسان پرونده تنها به دلیل تهدیدهای جدی بر علیه اینجانب بوده است. گویا در طی‌ حضور من در ایران، بطور مستمر بنده تحت نظر بودم. لازم به ذکر است که در تنها ملاقات اینجانب با همسرم، ایشان به طور عجیبی‌، ملتمسانه از من خواهش میکرد که به کانادا برگردم. مضحک بودن روند اعتراف گیری به آنجا رسیده که در جریان آخرین ملاقات، سعید از اعتراف دروغین ارتکاب به قتل نیز، علیه خود به خانواده خبر داده است.
موردی که برای اولین بار در اینجا مطرح می کنم، طبق اذعان صریح یکی از کارشناسان پرونده در زمانی که در ایران بودم، واداشته شدن سعید به همکاری فنی در مرکز سایبری گرداب است. تخصص اصلی‌ سعید امنیت شبکه و مدیریت بانک اطلاعاتی می باشد.
در طی جریانات بعد از انتخابات، ضعف گروه گرداب در مهار اطلاع رسانی اینترنتی، طبق اقرارات خود این گروه، سبب شد که بسیار نیازمند تخصص افرادی همچون همسر من باشند و با تهدید خانواده و همسر، وی را مجبور به همکاری کنند. طبقه آنچه قاضی پرونده قبلا گفته بود، قرار بود که دادگاه سعید در تاریخ ۳۰ خرداد برگزار شود، که اتفاقات بعد انتخابات، و احتمالا نیاز گروه گرداب به تخصص همسرم باعث تاخیر در این ماجرا شد. چه بسا گروه‌های متعددی برای هک کردن سایت گرداب تلاش کردند ومتاسفانه چندان کاری از پیش نتوانستند ببرند و من مطمئنم که تخصص بالای همسر من در این امر بی‌ تاثیر نبوده است.و براستی که بایست به سوگ نشست حقانیت، صداقت وعدالت این جمهوریت نیم بند اسلامی را که نه قانون و قانونمداری می داند و نه شریعت و مرجعیت با احترامفاطمه افتخاری.
درباره سعید ملک پور
سعید ملک پور، متهم ردیف اول معرفی شده با نام سیاوش حسین خانی در پروندهی موسوم به «مضلین ۲» مربوط به جرایم اینترنتی است.وی متولد خرداد ماه ١٣٥٤ خورشیدی، فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه صنعتی شریف با سابقه ی کار کارشناسی در شرکت ایران خودرو، مرکز تحقیقات رازی و یکی از بازرسان شرکت گرما فلز بوده است. نامبرده در سال گذشته موفق به اخذ پذیرش از دانشگاه ویکتوریا کانادا جهت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد شد، که با توجه به بازداشت، در حال حاضر چنین امکانی حاصل نشده و ادامه ی تحصیل به تعویق افتاده است. وی از سال ۲۰۰۵ میلادی در کشور کانادا اشتغال به طراحی وب سایت برای اشخاص و شرکت های مختلف داشته است.
*****
فرمانده ناجا: کهریزک بزرگ‌نمایی شد، بقیه اخبارهم دروغ بود
ایلنا: فرمانده نیروی انتظامی پس از پایان مراسم درباره حوادث اخیر و موضوع کهریزک گفت: کهریزک بزرگنمایی شد و اتفاقات دیگر هم هیچ‌کدام صحت ندارد. در این پرونده هفت تا 10 مامور نیروی انتظامی که ارتباط مستقیم با پرونده داشته اند نیز دستگیر شده‌اند.
فرمانده نیروی انتظامی با حضور در جمع خبرنگاران ادامه داد: در موضوع کهریزک حادثه‌ای که رخ داد بسیار بزرگنمایی شد و حوادث و اخبار دیگر رانیز ما قبول نداریم و هیچ‌ کدام صحت نداشت. البته نارسایی‌هایی را هم قبول داریم که در مورد آنها نیز بزرگنمایی شد.
فرمانده ناجا با بیان اینکه یک حادثه در یک نقطه دور دست رخ می‌دهد و کل نیروی انتظامی را زیر سئوال می‌برند گفت: در مورد بسیاری از مسائل بزرگنمایی می‌شود.
وی افزود: مسیر پرونده باید کشف حقیقت و رسیدن به واقعیت باشد.
او در پاسخ به این سئوال که آیا این ماموران بازداشت شده از ماموران ارشد و درجه بالا هستند گفت: بالا و پایین بودن درجه این افراد یعنی چه؟ اینکه بخواهیم سیاسی برخورد کنیم و بگوییم حتما یکی از فرماندهان ناجا بازداشت شود درست نیست.
او ادامه داد: مانیز هیچ مداخله‌ای در رسیدگی به پرونده نکردیم و همکاری بسیار خوبی نیز با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی داشتیم که پرونده رسیدگی شود. هیچ تلاشی هم نکردیم که پرونده بسته شود. عملکرد چند نفر در یک گوشه نباید به کل نیروی انتظامی نسبت داده شود ما نیز تلاش می‌کنیم که پرونده رسیدگی شود.
وی افزود: در رابطه با موضوع دانشگاه‌ها اگر صرفا نیروی انتظامی، حراست دانشگاه‌ها و مسئولان دانشگاه‌ها وارد عمل شوند، مشکلات حل می‌شود. در رابطه با موضوع 18 تیر نیز اگر عوامل غیرمسئول دخالت نکرده بودند شاید بسیاری از اغتشاشات را با مذاکره و مدارا و یک فرمانده که قدرت ارتباط اجتماعی داشته باشد، حل و فصل می‌کردیم. در حوادث اخیر نیز دستگیری دانشجویی را از سوی نیروی انتظامی نداشته‌ایم.
فرمانده ناجا در ادامه پاسخ به پرسش خبرنگار ایلنا در این رابطه که «اشاره کردید اتفاقاتی اصلا رخ نمی‌دهد و به پلیس منتسب می‌شود» و اینکه این اتفاقات چیست؟ گفت: شرایط رسانه در دنیا به این صورت است که دیگر نمی‌شود هیچ مسئله‌ای را محلی قلمداد کرد و به دوستان خودمان گفته‌ایم که مراقب باشند.
*****
ادعای دستگیری 10 مامور انتظامی در ارتباط با کهریزک
خبرگزاری مهر: فرمانده نیروی انتظامی کشور از دستگیری 10 نفر از ماموران نیروی انتظامی در جریان بازداشتگاه کهریزک خبر داد.
سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران گفت: تا کنون 10 نفر از ماموران نیروی انتظامی که در بازداشتگاه کهریزک مسئولیتی داشتند توسط سازمان قضائی نیروهای مسلح بازداشت شده اند و پرونده آنها از سوی این سازمان در حال رسیدگی است.
وی ادامه داد: پرونده این افراد نباید با مسایل سیاسی آلوده گردد تا به روند رسیدگی قضائی پرونده لطمه ای وارد شود.
احمدی مقدم در رابطه با تجمعات اخیر در دانشگاههای تهران گفت: پلیس هیچ گونه مداخله ای در داخل دانشگاهها ندارد و در چند روز اخیر ما شاهد برپایی تجمعاتی در بعضی از دانشگاهها بودیم که افراد معترض در این تجمعات اعتراضات خود را بیان کردند.
فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به حوادث کوی دانشگاه گفت: ناهماهنگی بین رده های مسئول باعث به وجود آمدن چنین حوادثی شد. در صورتی که اگر مسئولین دانشگاه هماهنگی لازم را داشتند باعث نمی شد افراد خودسر در این موضوع دخالت کنند و چنین حوادثی به وجود آید.
سردار احمدی مقدم در رابطه با اطلاعیه اخیر پلیس اماکن عمومی مبنی بر ممنوع بودن ارائه کراوات در مغازه ها گفت: ترویج فرهنگ غربی به صورت علنی کار نادرستی است و این اطلاعیه با همکاری اتحادیه صادر شده است.
*****
افزایش فشار بر فعالین دانشجويی سیستان و بلوچستان
کمیته انضباطی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان برای 10 دانشجوی این دانشگاه احکام سنگین حذف دو ترم را اعمال کرد.
شهریار حسین بر عضو انجمن اسلامی ادبیات به حذف دو ترم با احتساب سنوات و پیشنهاد اخراج به کمیته انضباطی مرکزی، امین صالحی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات و پیشنهاد اخراج به کمیته انضباطی مرکزی، ستار محمودی دبیر انجمن اسلامی اقتصاد به حذف دو ترم با احتساب سنوات، سینا قاسمی دبیر انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، سجاد بریمانی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، محسن خوش نیت عضو انجمن اسلامی اقتصاد به حذف دو ترم با احتساب سنوات، علی لطفی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، میثم شمسی عضو انجمن اسلامی ادبیات به حذف دوترم، حسین رستگار به حذف دو ترم، آرمین قرا گزلو به حذف دو ترم محکوم شدند.
دلیل صدور احکام یاد شده از سوی کمیته انضباطی، تجمع های اعتراضی دانشجوئی نسبت به تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری دهم است که به مدت ده روز در این دانشگاه ادامه داشت .همچنین صدور این احکام برای دانشجویان، به استناد بندههای 3/2/ب و 5/ج است. مطابق با آئین نامه انضباطی دانشگاهها بند 3/2/ب مربوط به ایجا اخلال در نظم آموزشی و اداری دانشگاه است. این مسئله در حالی است که هیچ یک از تجمعات اعتراضی دانشجویان منجربه لغو امتحان یا برگزاری کلاس نشده است و در زمان برگزاری تجمع های دانشجوئی، دانشگاه روال طبیع اداری خود را دنبال می کرد. همچنین بند 5/ج نیز مربوط به ایجاد بلوا در دانشگاه در جهت ضربه زدن به ارکان نظام با همکاری و هماهنگی قبلی با گروههای غیر قانونی خارج از دانشگاه است که در این مورد نیز همه تجمعات دانشجویان حداقل در جهت تقویت رکن جمهوریت نظام بوده است .
علاو بر این حراست دانشگاه علی پارسا دبیر سابق انجمن اسلامی ادبیات و مرتضی سیمیاری دبیر سابق انجمن اسلامی اقتصاد و عضو کنونی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را به دانشگاه ممنوع الورود اعلام کرده است .
از زمان انتصابات جدید در معاونت دانشجوی دانشگاه تقریبا همه نشریات منتقد توقیف شده اند و انجمن های اسلامی در مرحله اول با تعلیق روبرو شده و در مرحله بعد انجمن اسلامی دانشکده فنی به آتش کشیده شد و انجمن های اسلامی ادبیات و اقتصاد مورد غارت قرار گرفته و اموال آنها دزدیده شد. هم چنین برخورد با دانشجویان منتقد نیز شدت گرفته است. بگونه ای که اوایل ترم گذشته نیز 8 تن ازدانشجویان به دانشگاه ممنوع الورود و به احکام سنگین انضباطی محکوم شدند.
گفتنی است موج سرکوب و فشار علیه دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور که طی دو ماه گذشته آغاز شده هم چنان ادامه دارد و تاکنون صدها دانشجو از دانشگاه های مختلف به نهادهای انضباطی قضائی و امنیتی احضار شده اند.
*****
دردسر احمدی نژاد با دانشجویان تمام شدنی نیست؛ بعد از دانشگاه تهران نوبت اعتراض در شریف شد
فرهاد یزدانی
دومينوي اعتراضات دانشجويي به دولت کودتاگر بر آمده از انتخابات ابهام برانگيز خرداد ماه، خيلي زودتر از آنچه تصور مي شد به راه افتاد. روز گذشته بسياري از مردمي كه از خيابان آزادي مي‌گذشتند ، پشت در "دانشگاه صنعتي شريف" دانشجوياني را ديدند كه فریاد اعتراض سر می دادند.
دومين روز اعتراض ، دومين دانشگاه معترض
يك روز پس از اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران كه همزمان با اولين روز آغاز سال تحصيلي صورت گرفت، صدها تن از دانشجويان دانشگاه شريف در حركتي مشابه با هم کلاسی هایشان در دانشگاه تهران و با سردادان شعارها علیه محمود احمدي نژاد و همکارانش، حمايت خود را از حرکت اعتراضی مردم پس از انتخابات ابراز داشتند.
دانشجويان در تجمع بزرگ خود كه از حوالي ساعت ده صبح روز گذشته آغاز و تا ساعت 1:30 ظهر ادامه داشت شعارهايي چون :"دانشجو مي‌ميرد، ذلت نمي‌پذيرد"،"روحانی واقعی، منتظری، صانعی"، "دولت كودتا، استعفا، استغفا"، و "دروغگوي عمر و عاص، 63 درصد اينجاست" سر دادند.
این در حالی بود که خبر اعلام حضور كامران دانشجو، وزير علومي كه نمایندگان مجلس از تقلبی بودن مدرک وی خبر می دهند و اخیرا نیز از سوي مجله نيچر به سرقت علمي متهم شده، موجب شد تا دانشجويان شعارهايي نيز خطاب به وي سر دهند و از جمله: "وزير زير ديپلم، استعفا، استعفا!"
انگشت تهديد خبرگزاري فارس
لحطاتي از برگزاري تجمع دانشجويان نگذشته بود كه خبرگزاري فارس طي گزارشي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شريف را "برنامه ريزان اغتشاش" معرفي كرد و نوشت:" گروه‌هاي قانون‌گريز كه از نظر قوانين هيئت نظارت بر تشكل‌هاي دانشگاهيان غيرقانوني محسوب مي‌شوند، برنامه‌ريزي اغتشاشات دانشگاه شريف را بر عهده گرفته‌اند."
خبرگزاري فارس در ادامه مطلب خود آورد:"انجمن اسلامي دانشگاه شريف كه داراي رابطه تشكيلاتي با طيف غيرقانوني و افراطي علامه است، وظيفه ساماندهي اغتشاشات دانشگاه شريف را به عهده گرفته است." فارس در حالي اين خبر را منتشر كرده است كه براي تجمع روز گذشته دانشگاه شريف هيچ فراخواني صادر نشده بود و دانشجويان به صرف خبر حضور كامران دانشجو و به صورت خودجوش دست به اين تجمع زدند.
به عقيده كارشناسان، اینکه خبرگزاري فارس ظرف دو روز گذشته انجمن اسلامي دانشگاه تهران و شريف را مورد حمله قرار داده حاکی از این واقعیت است که گردانندگان آن مي‌خواهند زمينه را براي قلع و قمع معدود انجمن هاي اسلامي باقي مانده فراهم نمايند.
خبرگزاري فارس علاوه بر حمله به انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و شريف، سراغ دو تن از نمايندگان تندروي جناح اكثريت مجلس رفته تا از زبان آنها خطر فعال شدن دانشگاهها را گوشزد كند.
كريمي نماينده مشهد و عضو كميسيون امنيت ملي در اين رابطه به ارگان غير رسمي سپاه گفته كه "توپخانه فتنه گراني مثل موسوي دانشگاه‌ها را نشانه گرفته است." وی در ادامه اظهار داشته:" حاميان موسوي در داخل مجلس از طرفي بر طبل آرامش مي‌كوبند و در مقابل حاميان ديگر او در خارج از مجلس دست به التهاب آفريني مي‌زنند از اين رو مي‌بايست دستگاه قضا با توجه به تمهيداتي كه در اين زمينه انديشيده است با شمشير عدالت با موسوي و حاميان ساختار شكنش برخورد كرد."
حسن كامران نماينده اصفهان نيز در مصاحبه با فارس اظهار داشته:" مخالفان اين نظام مي‌خواهند براي پياده كردن اهداف مسموم خود از فضاي معنوي و علمي دانشگاه‌استفاده كند. كه طبيعي است اين مساله با هوشياري خود دانشجويان و اساتيد و اين حركات شوم قطعا خنثي خواهد شد."
گردهم آيي دانشجويان بسيجي با حضور فرمانده سپاه
اما در سوي ديگر دانشجويان بسيجي نيز به نوعي خود را آماده مقابله با آنچه "جنگ نرم "مي نامند و نیز تبين نظرات رهبري در خصوص انتخابات مي‌كنند. در همین ارتباط، قرار است امروز چهارشنبه گردهم آيي مسئولان بسيج 313 دانشگاه با حضور فرمانده سپاه، طائب فرمانده بسيج و وزراي علوم و بهداشت در سفارت سابق آمريكا برگزار شود. مسئول روبط عمومي سازمان بسيج دانشجويي كشور در گفتگويي با فارس هدف از اين گردهم آيي را "تقويت انسجام تشكيلاتي سازمان بسيج دانشجويي، تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، و برگزاري كارگاه آموزشي جنگ نرم و كارگاه فضاي سايبر در كشور" بيان كرده است.
از جمله مهمانان اين نشست سرلشكر محمدعلي جعفري فرمانده كل سپاه، حسين طائب فرمانده نيروي مقاومت بسيج، كامران دانشجو وزير علوم تحقيقات و فناوري، محمدمهدي زاهدي وزير علوم دولت نهم، مرضيه وحيددستجردي وزير بهداشت درمان و آموزش پزشكي و كامران باقري لنكراني وزير بهداشت دولت نهم معرفي شده اند.
ناظران صحنه سياسي اين روزهاي با اشاره به نقش نيروهاي بسيجي و لباس شخصي در برخورد با اعتراضات خياباني در طي سه ماهه اخير معتقدند كه برگزاري چنين نشست هایي حكايت از برنامه ريزي گسترده و سازماندهي نيروهاي بسيجي براي سركوب حركتهاي دانشجويی دارد.
هشدارهایی كه رنگ واقعيت می گیرد؟
آيت الله خامنه اي روز 4 شهريور در طي يك ديدار دانشجويي از احتمال اعتراضات دانشجويان ابراز نگرانی کرد و تلويحا از احتمال بسته شدن دانشگاهها سخن به ميان آورد. او از"طرح دشمنان برای ایجاد اختلال در کار علمی دانشگاهها" سخن گفت و تاكيد كرد:"همه مراقبت کنند در این مسائل سیاسی کوچک و حقیر، کار علمی دانشگاهها و کلاسها و مراکز تحقیقاتی دچار آسیب نشود و هدف آشکار و مشخص دشمن برای اینکه حداقل مدتی دانشگاهها را به تعطیلی و تشنج و اختلال بکشاند محقق نگردد."
در همین ارتباط، حداد عادل نيز، كه دو روز پيش با اعتراض دانشجويان در دانشگاه تهران رو به رو شد، روز 29 امرداد ماه جاري گفت:" هدف دشمنان ما این است که دانشجو را برای مقابله با نظام تحریک کنند، این مساله ممکن است در ماه های آینده ابعاد تازه ای به خود بگیرد."
*****
ادامه شعارهای شبانه بر بام خانه ها: مرگ بر دیکتاتور
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
صدور حکم برای معترضان به تقلب انتخاباتی
لیلا طیری

به دنبال سخنان رييس کل دادگستری استان تهران در مورد صدور حکم برای بيست نفر از متهمان حوادث پس از انتخابات، خانواده های زندانیان این احکام را غیرقابل پذیرش خواندند و عبدالفتاح سلطانی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر نیز در مصاحبه با روز روند طی شده در این دادگاه ها را ناعادلانه و احکام صادره را بی اعتبار خواند.
علیرضا آوایی همزمان با اعلام این خبر این نکته را نیز نادیده نگذاشت که اعتراضات به آرای صادره از سوی افراد شروع شده است. او گفت: اميدوارم در دادگاه تجديدنظر يک بررسی عادلانه و دقيق صورت گيرد و تلاش می‌شود که پرونده در دادگاه تجديدنظر بررسی مجدد و تصميمات قانونی اتخاذ شود.
او درباره این متهمان و احکام صادره توضیحی نداده اما گفته است "چون این احکام قطعی نشده و محکومان حق اعتراض دارند، ممکن است در دادگاه تجديدنظر اين آرا تاييد، تبديل يا نقض شود." وی همچنین اطلاع‌رسانی در مورد اسامی افرادرا کاری غيرقانونی و غيرمنصفانه خوانده است.
آوایی در حالی اعلام احکام و نام متهمانی راکه حکمشان صادر شده است، غیرقانونی میخواند که تصاویر این افراد در دادگاه بارها از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده و نام و مشخصات و عکس آنها در رسانه های مختلف منتشر شده است.
بر اساس اطلاعات رسیده به "روز" این 20 نفر متهمانی هستند که در اعتراضات خیابانی بازداشت شده اند. اکثر این متهمان در جلسه دوم دادگاههای نمایشی حضور یافتند و به جای دفاع از خود متن های دیکته شده ای را قرائت کردند که توسط بازجویان و علیه خود آنان نوشته شده بود. این احکام صادره شامل احکام زندان تعزیری از 6 ماه تا 4 سال، جریمه های نقدی و حکم شلاق است.
"روز" در گفتگو با خانواده های این بازداشت شدگان و همچنین عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان سرشناس ایرانی، به بررسی این احکام پرداخته است.
دو سال زندان به خاطر نشستن روی چمن
حسین اعزامی، یکی از این متهمین است که به دو سال حبس تعزیری محکوم شده. مادر این زندانی در گفتگو با "روز" با ناعادلانه خواندن حکم صادره برای پسرش می گوید: پسر من، روز مادر برای خرید کادو به میدان صادقیه رفته بود؛ آن روز میدان ولیعصر شلوغ بود اما در میدان صادقیه هیچ تجمع یا خبری نبود. اما نیروهای بسیج پسر مرا درحالیکه روی چمن فضای سبز نشسته بود بازداشت کردند و با خود بردند و اکنون حکم دو سال زندان را به او ابلاغ کرده اند.
خانم اعزامی با بیان اینکه به هیچ عنوان این حکم قابل پذیرش نیست می افزاید: این حکم کاملا ناعادلانه و ناحق بوده و ما به این حکم اعتراض کرده ایم.
به گفته او لایحه درخواست تجدید نظر، روز چهارشنبه از سوی وکیل حسین اعزامی به قاضی صلواتی ارائه خواهد شد.
خانم اعزامی در ادامه می گوید: پدر حسین 4 سال پیش فوت کرده و حسین چهار سال است که نان آور خانه است و با یک موتور مسافرکشی میکرد. من یک بچه مریض هم دارم که حسین به او می رسید اکنون واقعا درمانده شده ایم و برای پی گیری پرونده حسین هرجا که می رویم و به هر کس که شکایت می بریم می زنند توی دهانمان و می گویند شما خائن و برانداز هستید.
خانم اعزامی که به گفته خودش، اجازه نیافته در دادگاه حضور یابد، خبر از ملاقات با پسرش در زندان اوین هم می دهد: حال روحی و جسمی پسرم بد نیست اما نگران این حکم است و ما تنها امیدمان به این است که در دادگاه تجدید نظر این حکم نقض شود.
زندان و جریمه برای پرتاب دو سنگ
محسن جعفری به 4 سال حبس تعزیری و 300 هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است. مادر این زندانی به "روز" گفت که پس از انتشار عکس پسرش در راهپیمایی، او را شناسایی و بازداشت کرده اند.
خانم جعفری افزود: ما به اتفاق خانواده در مسافرت بودیم و در بین راه قم ـ تفرش ماموران ریختند و پسرم را بازداشت کردند.
او بهم ا ناعادلانه خواندن حکم صادره از سوی دادگاه برای پسرش گفت: پسر من مثل هزاران جوان دیگر در راهپیمایی شرکت کرده و در دادگاه هم گفته که دو سنگ به سوی ماموران پرتاب کرده که به آنها نخورده است. حالا به خاطر شرکت در راهپیمایی و پرتاب دو سنگ، به چهار سال زندان و سیصدهزار تومان جریمه محکومش کرده اند.
به گفته خانم جعفری، وکیل پسرش در دادگاه تسخیری بوده اما اکنون و در مرحله تجدید نظر، خانواده او اقدام به گرفتن وکیل اختیاری کرده اند.
احکام صادره بی اعتبار است
در مورد این احکام و روند دادرسی با عبدالفتاح سلطانی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر هم مصاحبه کرده ایم. آقای سلطانی روند طی شده در دادگاه را ناعادلانه و احکام صادره را بی اعتبار می خواند و به "روز" می گوید: دادرسی عادلانه ضوابطی دارد که اگر مراعات نشود، قطعا احکام صادره فاقد اعتبار خواهند بود.
این حقوقدان سرشناس می افزاید: یکی از ضوابط دادرسی عادلانه این است که متهم بتواند وکیل خود را انتخاب کند؛ وکیل او پرونده را مطالعه و در شرایطی طبیعی از موکل خود دفاع نماید اما متاسفانه دادگاه هایی که اخیرا برگزار شدند، وکلای متهمان را نپذیرفتند و آنها را وادار کردند از وکلای تسخیری که دادگاه در اختیار آنها قرار داده بود استفاده کنند. من نمونه ای در این زمینه دارم که متهمی دو سال پیش بازداشت و چند ماه پیش آزاد شده است اما در کیفرخواست اسم او را ذکر کرده اند! من به عنوان وکیل ایشان به دادگاه مراجعه کردم اما همین قاضی که این دادگاههای اخیر را برگزار میکرد، مرا به عنوان وکیل این فرد نپذیرفت.
به گفته سلطانی "وقتی خانواده ها اجازه حضور در دادگاه را نمی یابند و به جای آنان، دادگاه را با ماموران خودشان پر می کنند، نمی توان گفت روند دادرسی عادلانه بوده است."
این وکیل دادگستری اضافه می کند: حتی رسانه ها برای حضور در دادگاه گزینش شدند و رسانه های خاصی اجازه حضور پیدا کردند.متهمان هم که به جای دفاع از خود، فقط اصرار کردند که تقلبی در انتخابات نشده است. همه اینها نشان میدهد که روال دادرسی در شرایط عادی طی نشده و احکام صادره در چنین روندی کاملا بی اعتبار است.
سلطانی تصریح می کند: اگر راست می گویند این متهمان را آزاد کنند تا مرحله تجدید نظر طی شود، نه اینکه متهمان از زندان و با آن شرایط بحرانی به دادگاه آورده شوند.
به گفته او، هیچ کدام از جلسات دادگاه های اخیر، با رعایت ضوابط حقوق شهروندی و حقوق بشر برگزار نشده است.
*****
تقدیر بنیاد لخ والسا از سه زن ایرانی
جایزه دیگری برای شادی صدر و خواهران برومند
بنیاد لخ والسا که بانی آن لخ والسا (Lech Wałęsa) رئیس جمهور سابق لهستان است دیروز با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که جایزه نقدی این بنیاد و همچنین دیپلم افتخار آن به دلیل آنچه فعالیت های " پیگیر و ستایش برانگیز" سه زن ایرانی در پیشبرد "آزادی بیان"، "دموکراسی" و حقوق بشر، به شادی صدر، لادن و رویا برومند اعطا کرده است. مبلغ جایزه این بنیاد صد هزار دلار است.
یکی از دلایل اصلی مسئولان این بنیاد برای اهدای این جایزه به خانم صدر، تلاش های این حقوقدان و فعال مدنی علیه مجازات "سنگسار" عنوان شده است.
همچنین آنچه بنیاد لخ والسا را برای اهدای جایزه به خواهران برومند ترغیب کرده، فعالیت های آنان در مبارزه با هر نوع "نژاد پرستی" و "تبعیض" و "نقض" حقوق بشر در ایران اعلام شده است.
پیش از این نیز زنان ایرانی جوایز اصلی بسیاری بنیاد ها و سازمان های معتبر حقوق بشری جهانی را به خود اختصاص داده بودند؛پیش از این شیرین عبادی، نسرین ستوده و پروین اردلان برنده این جایزه شده بودند. تمامی این زنان هم به خاطر فعالیت های حقوق بشری یا حقوقی خود با فشارهای شدید محافظه کاران و همچنین احکام قضائی روبرو بوده اند. بنیاد لخ والسا که در سال 1995 تاسیس شده و جایزه خود را به فعالین دموکراسی و حقوق بشر در اقضی نقاط جهان اهدا می کند.
شادی صدر از پانزده سالگی ففعالیت های اجتماعی خود را آغاز و پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی دررشته حقوق به عنوان وکیل فعالیت کرده است. او که بناینگذار سازمان غیرانتفاعی "راهی" است تلاش زیادی برای حذف مجازات سنگسار از قوانین جمهوری اسلامی داشته است قرار دارد. او که از اعضای سرشناس کمپین یک میلیون امضا است، پس از انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد، بازداشت و چندی بعد آزاد شد. این بازداشت اعتراض شدید عفو بین الملل و نهادهای مدنی داخلی و خارجی را به همراه داشت. خانم صدر که سی و پنج ساله است پیشتر در سال 84 برنده جایزه "ایدا بی ولز" به خاطر "شجاعت" در روزنامه نگاری شده بود.
خواهران برومند هم نام بنیاد خود را به یاد و احترام پدرشان "عبدالرحمان برومند" نهاده اند که در اوایل دهه نود میلادی توسط مقامات امنیتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در پاریس به قتل رسید.
لادن که مدیر تحقیقات بنیاد مذکور است، در فرانسه نحصیل کرده و دارای فوق لیسانس دررشته ی "جامعه شناسی سیاسی" و دکترا در رشته "تاریخ" می باشد. او که نویسنده کتاب "نبرد اصول" است در این اثر تحلیلی از علل تنش بین حقوق بشر و اصل حاکمیت مطلق ملت در مباحثات مجالس مقننه فرانسه در دوران انقلاب کبیر فرانسه نوشته است. وی همچنین مقالاتی در باره اصلاحات در جمهوری اسلامی و ماهیت تروریسم اسلامی در مجلات علمی ایالات متحده و فرانسه منتشر ساخته است.
رویا برومند نیز همچون خواهرش دکترای تاریخ دارد. این فارغ التحصیل دانشگاه سوربن فرانسه به عنوان مشاور با سازمان نظارت بر حقوق بشر همکاری کرده است. رویا همچنین کارشناس تاریخ معاصر ایران است و در مورد حقوق زنان در قانون خانواده در شمال افریقا پژوهش کرده است
*****
دکتر غلام‏عباس توسلی: من هیچ اطلاعی در مورد نحوه اخذ مدرک دکترای آقای رحیمی ندارم
دکتر غلام‏عباس توسلی هرگونه تائید مدرک دکترای محمدرضا رحیمی معاون اول دولت کودتا را تکذیب نمود.
به گزارش میزان‏نیوز، دکتر توسلی با اعلام این مساله که در میان دانشجوبیان سال ۷۹ کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز فردی به نام محمد رضا رحیمی پایان نامه خود را با ایشان گذرانده است افزود پایان نامه فوق مربوط به مقطع کارشناسی ارشد بوده و من در مورد ادامه تحصیل احتمالی نامبرده در مقاطع بالاتر هیچ اطلاعی ندارم.
رئیس سابق دانشکده علوم اجتماعی و عضو فرهنگستان علوم ایران با اشاره به اینکه در طول نیم قرن سابقه تدریس استاد راهنمای هزاران دانشجو در مقاطه فوق لیسانس و دکترا بوده است متذکر شده که به همین دلیل برخلاف ادعای برخی سایتها به هیچ وجه هم در مورد اینکه ایشان دانشجوی خوبی بوده است اعلام نظر نکرده ام.
خبرگذاری های وابسته به اقتدارگرایان در روزهای گذشته سعی نموده بودند با سوء استفاده از اعتبار علمی دکتر غلامعباس توسلی استاد برجسته جامعه شناسی و عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته تحقیقات دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران و انتخاب تیترهای نامفهوم در مورد انتقادات نسبت به مدرک دکترای محمد رضا رحیمی معاون اول دولت احمدی نژاد فرافکنی نمایند.
*****
از میان ایمیل های دریافتی:
احمدی نژادِ ضد انقلاب، ضد ملت
آرش نعیمیان

نزدیک به پنج سال پیش که همراه قطاری از دوستان و همفکران وقت در ستاد دکتر معین، شاخه‌ی هنرمندان و روزنامه نگاران فعالیت می‌کردیم، مغازه‌ی کوچکی در نزدیکی ساختمان ستاد ما قرار داشت که تبلیغ کاندیداتوریِ شهردار تهران، محمود احمدی نژاد را می‌کرد. این امر مبارکی برای ما بود. چون گه گداری که فرصت سر خاراندنی پیدا می‌شد، آن مغازه را مایه‌ی خنده و شوخی‌ می‌کردیم و از بخت اندک و دل خوش محمود احمدی نژاد جوک‌ها می‌ساختیم. یادم میاید روزی در میان همین بذله گویی‌‌ها پیشنهاد شد تا چند نفرمان را بفرستیم پوسترهای احمدی نژاد را هم پخش کنند تا بازار آن دکان خلوت هم رونقی بگیرد و حق همسایگی را به جا آورده باشیم. روز انتخابات، حوالی ساعت ۱۱ صبح از ستاد مرکزی به همه‌ی ما تلفن شد. خبر باور نکردنی بود: احمدی نژاد جلوتر از معین دارد به دور دوم می‌رود. همه سراسیمه به ستاد مرکزی رفتیم و در جمع کسانی چون الهه کولایی و محمدرضا خاتمی نخستین مرثیه‌های این پنج سال را دم گرفتیم.
شوکه شدن ما بی اساس بود چرا که در جو کوچک ستاد مست بودیم و دل به نظرسنجی‌های ریز و درشت گرم داشتیم. غافل از معماری پیچیده‌ی این برجی که تازه سر از پشت کوه برآورده بود.
من متولد سال ۶۲ هستم و از خفقان‌ دهه‌ی شصت، ممنوعیت ویدیو و شکستن کاست و ایست‌های کمیته و مهمانی‌های آمیخته به ترس را کمابیش به خاطر دارم. این هم به خوبی یادم است که تا بوی ترسی از این سنخ به مشامم می‌رسید، تصویر پاسداری در سرم نقش می‌بست. به بیان دیگر نماد «جمهوری اسلامی» برای من و شاید خیلی از هم‌نسل‌هایم پاسداری ریشو بود، نه یک روحانیِ حاکم.
این بازو که از همان ابتدای استقرار جمهوری اسلامی به کار افتاد، پس از گذشت بیش از بیست و پنج سال ماهیچه‌هایش را تقویت کرد و پول را در رگ‌هایش جاری. طبیعی بود که در چنین شرایطی میل دست به قدرت بردن هم پیدا کند. چنین شد که جریانی که تمام بدنامی‌های نظام به پایش نوشته می‌شد و به زعم خودش، نقش کوچکی در بازی قدرت ایفا می‌کرد، پله پله و آسه آسه تا گرفتن کرسیِ بالاترین مقام اجرایی کشور پیش آمد و به واقع فصل تازه‌ای را در تاریخ جمهوری اسلامی گشود.
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی
سنت شکنی از ابتدا در دستور کار قرار داشت. بازیافت ارزش‌های رجایی مآبانه‌ی اوایل انقلاب و مسکین نمایی باعث آن می‌شد که در نظر، این جریان کاملا جدا از جریان حاکم معرفی شود. زود متوجه شدیم که با دسته‌ای تازه طرفیم. در سال‌های نخست دولت نهم، ذات این ساختارشکنی اما هنوز روشن نمی‌نمود. توجه من به شخصه زمانی جلب شد که دیدم با نام‌هایی در این دولت طرف هستیم که هرگز در سه دهه‌ی عمر‌ نظام به گوشمان نخورده. ناگهان با منوچهر متکی و اسفندیار رحیم مشایی و مهرداد بذرپاش و فرهاد رهبر و کامران و فرهاد و خسرو دانشجو روبه‌رو شدیم. نفهمیدم این سپاه نام‌های ایرانی از کجا بر آمد؟ آیا در این سی سال در میان هزاران وکیل مجلس و وزرای هشت دولت و دولتمردان و رجال سیاسی نام یکی شان مثلا فریبرز نبوده؟ چرا. بی شک نام‌هایی چنین هم داشتیم، منتها طبق قانونی نانوشته زمانی که راه را برای رسیدن به منصبی آغاز می‌کردند، نامی «آبرو مند» و انقلابی برای خود بر می‌گزیدند. قاعده‌ای که این دسته‌ی جدید از اطاعت آن سر باز زد.
هم آرمانی‌ و هم دشمنی با دشمن!
به عملکرد و اظهار نظرها هم که بازگردیم نکات بسیار درخور توجهی می‌یابیم. همین آقای اسفندیار رحیم مشایی، که به واقع نامش تفکر می‌طلبد، از دوستی ایرانیان با مردم اسراییل گفت. حرفی که من و بسیاری از شما آن را عمیقا قبول داریم. ما را با مردم اسراییل چه عداوتی است؟ ولی همه از این حرف بر آشفتیم و چشم انتظار بودیم تا روحانیونی که سابقا چشم دیدنشان را نداشتیم، دمار از روزگار مشایی و احمدی نژاد بر آورند. صورت دیگری از این مساله، اخیرا در جریان انتصاب وزیران زن رخ داد. یادم می‌آید زمانی که شنیدم در کویت نخستین نماینده‌ی زن به مجلس راه یافت از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم چه رسد به ایران. احمدی نژاد سه وزیر زن معرفی کرد. همه برآشفتند. مقامات دینی حتی از ناقص العقلی زن حرف زدند و حدیث و آیه آوردند. ما هم که قاعدتا چنین جهش مبارکی را باید عید می‌گرفتیم، گوش به فتوای متحجران دینی تیز کردیم.
چیست که ما را تا این حد از محمود احمدی نژاد منزجر می‌کند؟ نه موشک و ماهواره هوا کردنش سبب خوشی ما می‌شود و نه رشادت‌هایش در راستای احقاق حقوق ملی.
جواب ساده و نزدیک است. این تیم، اصلا به سنگ‌هایی که به سینه می‌زند بی باور است. دروغ را چنان بی حصر گفته که باید واژه‌ای جدید برای آن ساخت. حیا را چنان به باد داده که باید فرهنگی نو بنا کرد.
نه مشایی مردم اسرائیل را دوست می‌داند و نه احمدی نژاد برای زنان حق وزارت قائل است. این‌ها تنها نقابی است بر چهره‌ی بازیگران صحنه‌ی نه چندان پاک سیاست امروز کشورمان، تا با نسل قبل خود تسویه حساب کنند.
از هر واژه‌ی مثبتی که به کار می‌برند بوی عفن و ریا می‌آید.
شهروندان ایرانی از آرمان‌های این‌ جماعت بیزارند.
نمی‌خواهند صلح و آزادی و جمهوری و مردم‌سالاری و انرژی اتمی و کیک زرد و مدال المپیاد ریاضی و ماهواره‌ی فضایی و انرژی هسته‌ای شان را.
اصلا این‌ها را نمی‌خواهند. چه کنند؟
*****
گزارشی تکاندهنده از روزنامه سرمایه:
نوزاد فروشی با قیمت هایی از سه تا 10 میلیون تومان
سرمایه ،شراره رئیسی : «نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان های تهران با قیمت هایی از سه تا 10 میلیون تومان خرید و فروش می شوند.» پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «دلالان و واسطه ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می آیند اقدام به خرید و فروش آنان می کنند. » مریم با بیان اینکه «این اتفاق در بیمارستان های دولتی و بزرگ و بیمارستان هایی که زایشگاه دارند، بیشتر رخ می دهد»، ادامه داد: «در این بیمارستان ها به دلیل بالاتر بودن تعداد نوزادان متولد شده در مقایسه با بیمارستان های خصوصی و کوچک، شناسایی افراد سخت تر است که این امر مهمترین دلیل بالاتر بودن آمار خرید و فروش نوزادان متولد شده در مراکز دولتی است. »
وی بالا بودن هزینه های وضع حمل در بیمارستان های خصوصی را از دیگر دلایل پایین بودن آمار خرید و فروش نوزادان در این مراکز دانست و تصریح کرد: «هزینه وضع حمل در بیمارستان های خصوصی بین سه تا پنج میلیون تومان است در حالی که این قیمت در مراکز دولتی در صورت بیمه بودن اشخاص رایگان و در صورت نبود بیمه حدود 500 هزار تومان است. از این رو خرید و فروش نوزادان در این مراکز با توجه به هزینه بالای وضع حمل به ندرت صورت می گیرد. »وی افزود: «در برخی از بیمارستان ها دلالان با پرداخت مخارج بیمارستان به زنان باردار، به عنوان پیش قسط، نوزادان را پیش خرید کرده و سپس نوزادان خریداری شده را با قیمت کلان به زوج های نابارورمی فروشند. »وی ادامه داد: «برخی از دختران جوان فریب خورده چون برای سقط جنین به پزشک دسترسی ندارند و با راه های سقط جنین نیز آشنا نیستند، روزهای نزدیک به زایمان به بیمارستان مراجعه می کنند. دلالان به این دختران پیشنهاد می کنند به ازای پرداخت هزینه های بیمارستان آنان را از دردسرهای ناشی از بچه دارشدن خلاص کنند. »وی گفت: «خانواده این دختران اکثراً از وضعیت آنان با خبر نیستند. این دختران بدون اعضای خانواده و تنها به بیمارستان مراجعه می کنند، از آن گذشته برخی از این دختران حتی چند ماه قبل از زایمان در خارج از خانه به سر برده و اغلب بعد از زایمان نیز از بیمارستان می گریزند. »
کودکان کار ارزان ترند
به گفته یک مددکار اجتماعی «تشریفات سخت اداری سازمان بهزیستی برای والدین علاقه مند به پذیرش فرزند، آنها را مجبور می کند برای فرزندخواندگی کودک موردنظرشان، مبالغ بالایی به دلالان یا فروشندگان نوزادان پرداخت کنند. »نجمه شهبازی فقر را عامل اصلی فروش نوزادان از سوی والدین دانست و افزود: «خانواده هایی که دست به این کار می زنند اغلب تحت تاثیر یک بحران شدید، اقدام به فروش نوزادشان می کنند و در مواقعی نیز مجبور می شوند. این دسته از والدین معمولاً از عواقب تصمیم شان آگاه نیستند و پس از گذشتن از بحران پشیمان شده و درصدد پیدا کردن نوزادشان بر می آیند. در بسیاری از پرونده های فروش نوزاد، مادر عامل این کار بوده که معمولاً این کار را به خاطر طلاق، بیکاری یا زندانی بودن همسر انجام داده است. »وی با بیان اینکه «متاسفانه طی سال های اخیر خرید و فروش نوزادان در کشور به یک تجارت پردرآمد تبدیل شده است»، اظهار داشت: «فروش نوزاد به خانواده های بدون فرزند بهترین و مطلوب ترین نوع فروش فرزند است چرا که متاسفانه همیشه این گونه نیست و گاهی کودکان برای مقاصد دیگری به فروش می رسند. »به گفته وی «نوزادانی که به خانواده های بدون فرزند فروخته می شوند بالاترین قیمت ها را دارند و کودکانی که برای ازدواج اجباری و یا کار به فروش می رسند قیمت کمتری دارند. »وی گفت: «برخی والدین کودکان خود را در اختیار قاچاقچیان مواد مخدر می گذارند تا به این طریق در کار قاچاق مواد مخدر شریک شوند. عده ای هم فرزندانشان را به قاچاقچیان انسان می دهند تا اندام آنها را برای پیوند عضو از بدن های نحیفشان جدا کنند. همچنین برخی والدین فرزندان خود را برای کسب درآمد به گداها اجاره می دهند و ماهانه مبلغی دریافت می کنند. »
درآمد پنج میلیارد تومانی باند فروش نوزادان در اصفهان
هیچ کدام از ماجراهای فروش نوزاد به اندازه ماجرای باند اصفهان پرسر و صدا نبوده است. اعضای این شبکه بزرگ فروش نوزادان، بعد از دستگیری به فروش 145 نوزاد اعتراف کردند. این باند از یک پزشک، سه ماما، سه پرستار و دو کارمند ثبت احوال تشکیل شده بود. گفته می شود که بسیاری از این بچه های اصفهانی را به کویتی ها فروخته اند. اعضای این باند، نوزادان را 10 میلیون تومان به زوج های نابارور می فروختند. سردسته باند یک پزشک بود. او نوزادان را به محض تولد می فروخت و سه ماما هم خریداران و فروشندگان را شناسایی می کردند. ماجرای این باند هم شبیه بقیه داستان های فروش نوزاد است. یک طرفش زوج هایی که به خاطر فقر مالی نمی توانستند بچه شان را نگهداری کنند یا دخترانی که ناخواسته باردار شده بودند و سمت دیگر خانواده هایی که در حسرت فرزند می سوختند. ماماها بعد از شناسایی فروشنده ها، دنبال خریدار می گشتند و آنها را از بین زوج های نابارور شناسایی می کردند. پس از شناسایی خریدار و فروشنده، پزشک مربوطه وارد عمل می شد. او با کمک سه پرستارش، زن باردار را در کلینیکش بستری می کرد. نشانی و مشخصات فروشنده را می گرفت و زایمان را انجام می داد. بعد از زایمان هم حلقه آخر زنجیر، فعالیتش را آغاز می کرد. سردسته باند گواهی تولد جعلی با مهر بیمارستان یا زایشگاه تهیه می کرد و آن را به اعضای باند در اداره ثبت احوال می داد. دو عضو این باند که کارمند ثبت احوال بودند با مدارک جعلی تولد نوزاد و مدارک زوج خریدار به نام آنها برای نوزادان شناسنامه صادر می کردند. آنها 10 میلیون تومان از خریدارها می گرفتند، یک میلیون تومانش را به فروشندگان می دادند و بقیه اش را بین خودشان تقسیم می کردند. اعضای این باند در هفت سال فعالیتشان بیش از پنج میلیارد تومان به دست آورده بودند. به گفته بسیاری از کسانی که در رابطه با خرید و فروش نوزادان دستگیر شده اند بیش تر متقاضیان خواهان نوزاد دختر هستند از این رو قیمت نوزادان دختر تا یک میلیون تومان بیشتر از پسران است. براساس قانون مساله خرید و فروش نوزاد، جرم انگاری نشده و تنها قضات می توانند کودک را از والدین جدید بگیرند و به والدین اصلی اگر وجود داشته باشند بدهد. اگر خریداران نوزاد از دزدی بودن آن مطلع باشند شریک جرم ربایندگان تلقی می شوند و برای آنها مجازات در نظر گرفته می شود اما اگر در جریان نباشند کودک از آنها گرفته شده و در مراکز نگهداری بهزیستی نگهداری می شود تا دادگاه برای سرنوشت وی تصمیم بگیرد. بررسی قوانین کیفری ایران نشان می دهد که تا آذرماه 1381، قانونی که خرید و فروش کودکان را جرم تلقی کنند وجود نداشته است و فقط در مواد پراکنده قانون مجازات اسلامی نظیر ماده 631 دزدیدن، مخفی کردن یا جابه جا کردن اطفال جرم تلقی و برای آن شش ماه تا سه سال حبس در نظر گرفته شده است. اما در 25 آذرماه 1381 در نتیجه تلاش های نهادهای مدنی فعال در حوزه کودکان، قانونی 9 ماده ای تحت عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که براساس ماده سه آن هرگونه خرید و فروش افراد زیر18 سال را جرم تلقی و برای مرتکب حبس از شش ماه تا یک سال زندان و یا جزای نقدی از 10 تا 20 میلیون ریال تعیین می شود.
فرآیند فرزند خواندگی
براساس آمار عملکرد سازمان بهزیستی تقریباً سالانه بین 800 تا 1000 کودک به فرزندی سپرده می شوند. این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده می شوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانواده هاست. از سوی دیگر فرآیند اجرایی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگی های بین بخش سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و... است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرآیند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی به طور طبیعی طولانی و زمانبر می سازد. این مشخصه تقریباً در همه کشورهای دنیا یکسان است. برای مثال در ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری که یکی از بیشترین موارد فرزندخواندگی در آن اتفاق می افتد زمان انتظار برای دریافت کودک به طور متوسط دو سال است. متاسفانه برخی متقاضیان به واسطه درمان های طولانی مدت ناباروری که نتیجه ای نداشته، به دنبال یافتن یک گزینه فوری و آنی و راه های غیرقانونی فرزندپذیری برای بچه دار شدن و جبران زمان از دست رفته هستند که اغلب نتیجه ای برای آنها به همراه ندارد. والدین متقاضی پس از سال ها درمان ناباروری ناموفق هنگام مراجعه به سازمان بهزیستی با یک نوع شبهه ذهنی مراجعه می کنند که نوزاد دلخواه خود را به خانه ببرند. مطابق با قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب سال 1353، از بین کودکان تحت مراقبت سازمان بهزیستی تنها 15 درصد این کودکان قابل واگذاری به والدین متقاضی فرزندخواندگی هستند. یعنی کودکانی که فاقد پدر، مادر و جد پدری باشند. از این تعداد نیز دو تا چهار درصد کودکانی هستند که دارای معلولیت بوده و اغلب در مراکز شبانه روزی باقی می مانند. با این حال در صورت تصویب لایحه قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست، امکان واگذاری 50 درصد از کودکان تحت مراقبت فراهم می شود که این می تواند پاسخ مناسبی برای درخواست های متعدد متقاضیان فرزندخواندگی باشد. تا زمانی که این قانون اصلاح و به تصویب نرسد زمینه تغییر در ساختار اجرایی فرزندپذیری محدود خواهد بود و پاسخ لازم برای انبوه متقاضیان فراهم نخواهد شد.
تا 200 هزار تومان قیمت داروهای سقط جنین
«هم اکنون داروهای سقط جنین در بازار غیرقانونی خرید و فروش دارو به بهایی از25 تا 200 هزار تومان و حتی بیشتر به فروش می رسند. » پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «این داروها که اغلب به صورت آمپول مورد استفاده قرار می گیرند اگر به صورت قانونی و با نسخه پزشک تجویز شوند قیمتی بین سه تا پنج هزار تومان دارند. » مینا شکوهی ادامه داد: «با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور- مگر در موارد خاص و آن هم با نظر پزشک معالج- فروشندگان داروهای سقط جنین را در بازار به چندین برابر قیمت واقعی به متقاضیان می دهند. » یکی از فروشندگان این نوع داروها در باره علت قیمت بالای داروهای سقط جنین به خبرنگار ما گفت: «خرید و فروش داروهای سقط جنین ممنوع است و عرضه این داروها خطر زیادی برای ما دارد بنابراین باید درآمد حاصل از فروش داروهای سقط جنین به ریسک کار بیارزد. »وی افزود: «عوامل زیادی در تعیین قیمت این داروها موثر است. به عنوان مثال وقتی مردی به تنهایی برای خرید داروی سقط جنین مراجعه می کند معمولاً این دارو را برای همسر قانونی اش می خواهد بنابراین ما این دارو را با قیمتی بین 25 تا 100 هزار تومان به وی می فروشیم. اما در مواردی که بارداری غیرقانونی و نامشروع است، دختر و پسر هر دو با هم مراجعه می کنند که در این صورت قیمت را بالاتر می بریم. معمولاً این افراد به دلیل نیاز، برای پرداخت پول چندان چک و چانه نمی زنند. » یک ماما نیز در این رابطه به خبرنگار ما گفت: «مراجعان سقط جنین به دو دسته تقسیم می شوند؛ برخی از مراجعان مدعی اند در دوران عقد و نامزدی باردار شده اند و برخی دیگر به دلیل داشتن فرزند زیاد و یا درآمد پایین قادر به نگهداری از فرزند دیگری نیستند.دسته اول هیچ گاه علاقه ای به نشان دادن شناسنامه خود ندارند و وقتی ماما برای رویت شناسنامه آنها اصرارکند، دیگر به مطب باز نمی گردند. برخی زنان نیز حتی با داشتن تنها یک فرزند خواهان سقط فرزند دوم خود هستند. آنان به دلایلی مانند تورم، اجاره بالای خانه، درآمد پایین همسر و... داشتن فرزند دوم را یک کابوس می دانند. »
*****
دادستان تهران با تاکید بر ضرورت خروج از مسیر انتقام:
جریان بعد از انتخابات عقبه مردمی داشت
ایسنا: دادستان تهران با اشاره به حوادث پس از انتخابات، آن را یک جریان ویژه و ممتاز خواند که به تبع آن دادسرا در سخت ترین شرایط بعد از انقلاب قرار گرفته است و تاکید کرد: «باید از مسیر انتقام، انتقاد و انفعال خارج شده و وارد مسیر ابتکار عمل به قانون شویم و راه نجات در این راه است.»
عباس جعفری دولت آبادی در دومین نشست شورای معاونان دادگستری استان تهران در سال جاری، با تاکید بر اینکه «دادسرا در سخت ترین شرایط بعد از انقلاب قرار گرفته است»، اظهار کرد: «بعد از انقلاب، جریاناتی چون بنی صدر، جنگ و 18 تیر اتفاق افتاد اما جریان بعد از انتخابات یک جریان ممتازی بود که عقبه های مردمی داشت. انتخاباتی رخ داد و بعد از آن بحران هایی به وجود آمد. مبارزه با این بحران مشکل تر از بحران های قبلی بود.»
وی در ادامه به بررسی نقش دستگاه قضایی در مبارزه با این بحران ها پرداخت و گفت: «دستگاه قضایی می توانست دستگاهی منفعل و تماشاگر صرف باشد. در کشوری که تظاهرات رخ داد، مردم بانک ها را آتش زدند، یک راهش این بود که دستگاه قضایی تماشاگر صرف باشد و این را یک اعتراض مدنی بداند که هیچ عقل سلیمی این نقش را نمی پذیرد که نقش دستگاه قضایی انفعالی باشد. نقش دیگر این بود که دستگاه قضایی انتقادی عمل کند که انتقادی عمل کردن نیز وظیفه دستگاه قضایی نیست و دستگاه قضایی نمی تواند در هیبت دستگاه سیاسی و رسانه ای عمل کند لذا این فرض قابل قبول نیست که دستگاه قضایی منتقد حوادث و بحران ها باشد.»
دادستان تهران افزود: «مشی دیگری که دستگاه قضایی می توانست آن را اتخاذ کند انتقام گیری و عمل خارج از مسیر بود که با عده ای برخورد کند و با عده دیگری برخورد نکند اما این روش جواب نمی دهد و نخواهد داد. اما راه دیگری که می تواند نجات بخش ما باشد ابتکار عمل در دستگاه قضایی و نشاندن روح استقلال و ابتکار عمل به قانون و برخورد در این چارچوب است. دستگاه قضایی در این مسیر نمی سوزد.»جعفری دولت آبادی با بیان اینکه «دستگاه قضایی بی تجربه نیست که در کنار بحران ها ساکت بنشیند»، تاکید کرد: «باید از مسیر انتقام، انتقاد و انفعال خارج شویم و وارد مسیر ابتکار عمل به قانون شویم.
چه عده ای خوششان بیاید یا نیاید راه نجات در این است. اگر دستگاه قضایی فقط خرج مردم شود بحران ها از بین می رود و اعتماد مردم افزایش پیدا می کند.» وی با تاکید بر اینکه «دستگاه قضایی وامدار کسی نیست»، گفت: «اگر چارچوب بالا اجرا شود، کشور حفظ می شود، مردم خوشحال می شوند، رهنمودهای مقام معظم رهبری اجرا و متخلفان سر جای خودشان می نشینند. وقتی مرزها به هم بریزد و دستگاه قضایی از ابتکار عمل به قانون خارج شود عده ای به خودشان جرات می دهند که از متخلفان حمایت کنند. وقتی دادگاه دستگیرشدگان در حوادث بعد از انتخابات با روش جدید برگزار شد، عده ای می گفتند این باید پخش شود، این طوری عمل شود. ما گفتیم قانون باید اجرا شود. عده ای گله کردند اما ذره ذره نگاه ها تغییر می کند.»دادستان تهران درباره دستگیری ها افزود: «اگر دستگیری در چارچوب قانون باشد و خودمان به موقع بگیریم کسی نمی تواند اشکال بگیرد. دادستانی که با آزادی عمل و حریت عمل می کند باید پاسخگو باشد. در جلسات مسوولان عالی قضایی گفتم که بگذارید آزادی عمل داشته باشم و پاسخگو باشم. اگر ضعیف بودم مرا بردارید. دادستانی ارث پدر ما نیست که همیشه در آن بمانیم و برای حفظ آن کوتاه بیاییم. وظیفه دادستان احقاق حقوق مردم و تحقق عدالت است.»وی گفت: «حاکمیت قانون، نجات بخش کشور و امیدوارکننده مردم است. وقتی مردم ببینند گزینشی عمل نمی شود کم کم فضا آرام می شود.»
جعفری درباره نقش دادستان در حقوق مردم در ادامه افزود: «دادستان در خط اول مبارزه ها است. وظیفه اولش حفظ حقوق عمومی است. در بحث برنج ها خیلی ها سعی کردند ما را به عنوان دادستان وارد کنند. ما گفتیم گزارش بدهید. ما با طناب جریانات نمی توانیم وارد حقوق مردم شویم. دادستان ها با تدبیر، خودشان را وارد حقوق مردم بکنند. حفظ حقوق و آزادی های پیش بینی شده در قانون بسیار موثر است.»وی گفت: «امروز دستگاه قضاییبه یک جایی برای تدبیر و فکر نیاز دارد.ما به قضات باید میدان دهیم و به آنها توصیه می کنیم راهکارها و شیوه های عمل برای بهبود وضعیت را ارائه کنند. برای برون رفت از حوادث اخیر علاوه بر شجاعت قضات، به راهکارهای مدبرانه نیز نیاز داریم.»
*****
اکسپرس؛ مرکل قدرتمندترين زن جهان
مجله اکسپرس به مناسبت برگزاري انتخابات پارلماني در آلمان، مقاله يي در مورد آنگلا مرکل صدر اعظم اين کشور منتشر کرد و وي را «قدرتمند ترين زن جهان» ناميد. در اين مقاله آمده است؛ آنگلا مرکل با هيچ يک از پيشينيانش در اين مقام قابل مقايسه نيست. هيچ کدام از آنها «زن» نبوده، در آن طرف ديوار برلين يا «ديوار آهنين» زندگي نکرده و در جواني يعني در 51سالگي به صدراعظمي نرسيده بودند. آنگلا مرکل با وجود بحران اقتصادي در آلمان از محبوبيت زيادي برخوردار است.
هفته نامه آلماني اشپيگل نيز در مقاله يي مدعي شد انتخابات پارلماني در اين کشور زمينه ساز ايجاد تغييري اساسي در سياست آلمان خواهد بود. اين هفته نامه در گزارشي با عنوان «خوشامد به آلمان جديد» نوشت انتخابات پارلماني 27 سپتامبر (پنجم مهرماه) ساختار سياسي آلمان را به گونه يي تغيير داده که مي توان گفت پيش از اين هرگز اينچنين تغييري در آن ايجاد نشده است. در يک خبر ديگر اعلام شد صدراعظم آلمان در نظر دارد ضمن مذاکره با رئيس حزب دموکراتيک آزاد، دولت جديد اين کشور را تا روز 9 نوامبر تشکيل دهد. به گزارش هفته نامه آلماني «اشپيگل»، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان که پس از پيروزي حزبش در انتخابات پارلماني اعلام کرده بود مي خواهد هرچه سريع تر ائتلاف سياه- زرد را با همکاري حزب دموکراتيک آزاد تشکيل دهد، از تاسيس دولت جديد تا 9 نوامبر خبر داد. مرکل يک روز پس از پيروزي در انتخابات پارلماني اعلام کرد مي خواهد هرچه سريع تر با «گوئيدو وستروله» رئيس حزب آزاد دموکراتيک و هورست زيهوفر رئيس حزب سوسيال مسيحي در خصوص مسائل مربوط به تشکيل ائتلاف جديد بحث و گفت وگو کند. طبق اظهارات مرکل دولت جديد آلمان بايد هرچه سريع تر کار خود را آغاز کند و تا روز 9 نوامبر بايد تمامي مذاکرات در اين خصوص پايان يافته باشند.
وي در گفت وگو با مطبوعات آلماني اعلام کرد مذاکرات ائتلافي با حزب دموکراتيک آزاد حداکثر تا هفته آينده آغاز خواهد شد. بر اساس گزارش ها، پس از شمارش 299 حوزه انتخاباتي در آلمان احزاب دموکرات و سوسيال مسيحي 8/33 درصد آرا و حزب دموکراتيک آزاد 6/14 درصد آرا را به خود اختصاص دادند. حزب سوسيال دموکرات به عنوان رقيب اصلي حزب مرکل در اين انتخابات نيز توانست 23 درصد آرا را از آن خود کند.
*****
ايران اجازه بازديد از سايت قم را مي دهد
ايران و غرب تاکيد کردند مذاکرات فردا به صورت واقعي آغاز شود
(سرمقاله روزنامه اعتماد که قرار است تا چند ساعت دیگر انتشار یابد)
همزماني دو رويداد مهم در ايران؛ يکي اعلام دومين مرکز غني سازي اورانيوم «فردو» در قم و ديگري رزمايش دو روزه موشک هاي بالستيک با برد دو هزار کيلومتر در حوالي يزد، غرب را واداشت تا در اقدامي همسو خواستار بازرسي هر چه زودتر از اين کارخانه و آنچه آنها مراکز مخفي غني سازي ناميده اند، شوند. در اين ميان هرچند ايران و غرب بر آغاز مذاکرات واقعي دو طرفه تاکيد دارند، اما پنج عضو دائم شوراي امنيت به همراه آلمان در تلاشند تا فردا براي به نتيجه رساندن نشست اين گروه با ايران، چين را که تنها عضو مخالف با گزينه تحريم هاي بيشتر است، متقاعد سازند. پيش تر روسيه نيز با اعمال تحريم هاي شديدتر مخالف بود اما اکنون تنها چين است که مخالفت خود را اعلام کرده است، البته تاکنون چين از موضع خود تا قبل از مذاکرات خودداري کرده است. روز گذشته جيانگ يو، سخنگوي وزارت خارجه چين، در کنفرانس خبري هفتگي اش با اشاره با نشستي که قرار است فردا بين نمايندگان ايران، امريکا، انگليس، فرانسه، روسيه، آلمان و چين در ژنو برگزار شود، گفت؛ ما اميدواريم کشورهاي مربوطه براي آرام کردن شرايط تلاش کنند، نه اينکه بر عکس آن را انجام دهند.به گزارش ايسنا، «يو» افزود؛ ما از حفظ رژيم منع اشاعه حمايت مي کنيم و حل مناسب مسائل از طريق مذاکرات را خواستار هستيم.سخنگوي وزارت خارجه چين به جزييات انتظاراتي که پکن از نشست ژنو دارد اشاره يي نکرد و تنها گفت چين اميدوار است «نتايج مثبتي» به دست آيد.به هر حال نتايج نشست گروه 1+5 با ايران فردا نشان خواهد داد که آيا چين نيز به جمع تحريم کنندگان پيوسته است يا خير. گزارش «تاکيد ايران و غرب بر آغاز مذاکرات واقعي»درباره سايت قم و مذاکرات ژنو است که به چاپ رسيده است.
اما پس از آنکه مقامات هسته يي ايران از حضور قريب الوقوع بازرسان آژانس در مرکز جديد غني سازي خبر دادند، سخنگوي آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام کرد هنوز تاريخي براي بازديد از سايت قم تعيين نشده است. در همين حال علي اکبر صالحي به پرس تي وي گفت زمان بازديد آژانس از سايت قم (فردو) به زودي اعلام مي شود. همزمان مقامات غربي به همراه نمايندگان مجلس ايران ابراز اميدواري کردند روز پنجشنبه مذاکره واقعي ميان تهران و گروه 1+5 بر سر موضوع هسته يي ايران برگزار شود. جلسه نهم مهر در ژنو در شرايطي برگزار خواهد شد که تحت تاثير خبر اعلام ساخت مرکز غني سازي جديدي در نزديکي تهران قرار گرفته است. با وجود اين علي اکبر صالحي از تهيه جدول زماني براي حضور بازرسان آژانس خبر مي دهد.به گزارش ايسنا به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، علي اکبر صالحي افزود؛ ناظران و بازرسان هسته يي سازمان ملل مي توانند به زودي درباره اينکه چه زماني مي توانند بازرسان را براي بازديد از تجهيزات جديد بفرستند، گفت وگو کنند. صالحي در پاسخ به سوالي درباره امکان بازرسي سايت جديد از طريق آژانس تاکيد کرد؛ بله بازرسان به زودي خواهند آمد و بازرسي خواهند کرد. صالحي با تاييد امکان بازرسي آژانس بين المللي انرژي هسته يي از سايت جديد هسته يي ايران تصريح کرد؛ ما بر اساس يک برنامه زمانبندي براي بازرسي کار مي کنيم و به زودي به آنها نامه يي درباره موقعيت، تجهيزات و مسائل ديگر خواهيم نوشت. رئيس سازمان انرژي اتمي ايران با تاکيد بر اينکه برنامه هسته يي جديد در چارچوب قوانين آژانس است، گفت؛ ايران همه گام هاي احتياطي را براي محافظت از تجهيزات هسته يي اش برمي دارد. قرار است پنجشنبه هفته جاري، سعيد جليلي با مقامات کشورهاي غربي درباره برنامه هسته يي ايران در ژنو ديدار داشته باشد.خاوير سولانا مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا نيز که در اين نشست حضور خواهد داشت با بيان اينکه مذاکرات پنجشنبه 1+5 با ايران بر تعامل با اين کشور متمرکز است، گفت اکنون زمان مناسبي براي صحبت کردن درباره اعمال تحريم عليه تهران نيست.
به گزارش ايلنا به نقل از رويترز، «خاوير سولانا» در حاشيه نشست وزراي دفاع اتحاديه اروپا که در سوئد برگزار شد، در پاسخ به پرسشي مبني بر اينکه در صورت عدم پاسخ مثبت ايران به درخواست هاي غرب چه تحريم هايي بايد عليه اين کشور اعمال شود، گفت؛ «اکنون زمان صحبت کردن در اين باره نيست.» وي افزود؛ هدف مذاکرات کشورهاي عضو 1+5 با ايران که قرار است اول اکتبر در ژنو برگزار شود، تنها «تعامل» است. سولانا ادامه داد ساخت دومين تاسيسات غني سازي اورانيوم ايران، موضوعي است که بايد در سريع ترين زمان ممکن ميان اين کشور و آژانس بين المللي انرژي اتمي حل و فصل شود. سخنگوي پنتاگون نيز در گفت وگو با روزنامه الشرق الاوسط با اشاره به اعلام اخير ايران در خصوص راه اندازي دومين مرکز غني سازي اورانيوم نيز مدعي شد، وزارت دفاع اين مساله را نيز نگران کننده مي داند، به ويژه با توجه به اطلاعاتي که موجب کشف اين مساله در هفته گذشته شد. به گزارش ايسنا وي مدعي شد؛ بنابر اظهارات باراک اوباما رئيس جمهور امريکا رفتارهاي ايران موجب نگراني است. اين سخنگوي وزارت دفاع امريکا که نامي از وي برده نشده است همچنين در خصوص ديدار اول اکتبر ميان ايران و کشورهاي1+5 گفت؛ ايران بايد تصميمات دشواري را اتخاذ کند تا ببيند چگونه مي تواند جايگاهش را در جامعه جهاني بيابد. همچنين برنار کوشنر وزير خارجه فرانسه با ذکر اينکه پذيرش راه اندازي دومين تاسيسات اتمي در ايران از جانب اين کشور، وضعيت پروند ه اتمي ايران را روشن مي کند، ابراز اميدواري کرد مذاکرات اول اکتبر (9 مهر) ميان ايران و کشورهاي عضو گروه 1+5 نشست هاي ديگري را نيز به دنبال داشته باشد. به گزارش ايسنا وزير امور خارجه فرانسه گفت معتقد است که پاريس، واشنگتن و لندن در برابر ايران مصمم و جدي هستند. بر اساس گزارش راديو بين المللي فرانسه، کوشنر روز دوشنبه در گفت وگويي با يکي از راديوهاي فرانسه گفت، وضعيت مساله هسته يي ايران در حال روشن شدن است و فکر نمي کند بدتر شود. وي گفت ارائه بيانيه مشترک فرانسه، امريکا و انگليس در نشست گروه 20 نشان داد مسائل مربوط به پرونده هسته يي ايران مشخص شده است و هر سه کشور در اين رابطه مصمم و جدي هستند. وزير امور خارجه فرانسه در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت به عقيد ه وي تاکنون يک گفت وگوي واقعي با ايران صورت نگرفته است. کوشنر در همين حال بروز يک درگيري شديد لفظي درباره ايران، ميان او و نيکلا سارکوزي رئيس جمهور فرانسه در هفته گذشته در نيويورک را رد کرد و گفت گفت وگوي «دوستانه» وي با رئيس جمهور فرانسه، به پيشنهاد او دربار ه احتمال تحريم واردات مواد سوختي از جانب ايران مربوط بوده است. چين يکي از شش کشوري است که قرار است روز پنجشنبه در کنار نمايندگان امريکا، انگليس، روسيه، فرانسه و آلمان با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي و نماينده ارشد هسته يي ايران مذاکره کند. کمپبل افزود؛ هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا با درخواست چين براي «تعامل عميق تر» با امريکا درباره ايران موافقت کرده است. وي با تحسين اين همکاري به عنوان نشانه گرم شدن روابط پکن و واشنگتن گفت؛ تنها چيزي که مي توانم بگويم اين است که ما تعامل چين در زمينه ديپلماسي مربوط به ايران را به طور روز افزون در حال حرکت به سمت يک نتيجه مثبت ارزيابي مي کنيم. در همين حال نماينده آلمان در سازمان ملل نسبت به برنامه هسته يي ايران ابراز نگراني کرد و از تهران خواست مرکز جديد غني سازي اورانيوم اش را به سوي بازرسان آژانس باز کند. به گزارش ايسنا، توماس ماتوسک خاطرنشان کرد؛ اذعان ايران به ساخت دومين مرکز غني سازي اش که با تاخير انجام شد نشان مي دهد نگراني هاي ما کاملاً بجا است. ماتوسک ابراز اميدواري کرد ايران از فرصتي که مذاکرات روز پنجشنبه با فرانسه، آلمان، انگليس، روسيه، چين و امريکا در اختيارش مي گذارد استفاده کند تا «تمايل خود به مذاکرات سريع و صادقانه» را نشان دهد.
هشدار مجلس به 1+5
در اقدامي ديگر در جلسه ديروز مجلس شوراي اسلامي، نمايندگان با قرائت بيانيه يي خطاب به 1+5 يادآور شدند که اگر اشتباه کنيد گزينه هاي ديگري غير از رويه جاري روي ميز خواهد بود. به گزارش ايسنا، در اين بيانيه که به امضاي 239 نفر از نمايندگان مجلس رسيده، با اشاره به ساخت دومين پايگاه اورانيوم آمده است؛ «ما نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با قاطعيت حمايت جدي خود را از ارتقاي فناوري هسته يي کشور در چارچوب اهداف صلح آميز اعلام مي کنيم.» نمايندگان در ادامه اقدام اخير سازمان انرژي اتمي ايران در ساخت پايگاه جديد غني سازي اورانيوم را منطبق بر موازين بين المللي، عهدنامه ان پي تي و مقررات آژانس دانستند و افزودند؛ مذاکرات روز پنجشنبه آينده آزمون بسيار مهمي براي گروه 1+5 است و ما به عنوان نمايندگان ملت ايران به دقت تحول اين مذاکرات را دنبال مي کنيم و ضمن اعلام حمايت جدي خود از مذاکرات هدفمند در چارچوب بسته پيشنهادي ايران اين تذکر را به کشورهاي مذاکره کننده مي دهيم که اين يک فرصت تاريخي است که مي تواند اين بن بست را آزاد نمايد و مشکل را حل نمايد و توصيه اکيد ما به گروه 1«5 استفاده از اين فرصت تاريخي است.»
*****
در ادامه واکنش ها به آزمايش موشک هاي دوربرد ايران، روسيه خواستار خويشتنداري تهران شد
واکنش هاي منفي عليه آزمايش موشک هاي بالستيک ايران از سوي جامعه غرب ادامه دارد. رزمايش توان موشکي ايران در قالب موشک هاي ميان برد شهاب 1 و 2 و همچنين موشک هاي دوربرد بالستيک شهاب 3 در دو روز پياپي نگراني هاي برخي از کشورها از جمله امريکا، روسيه، انگليس، آلمان، فرانسه و استراليا را به همراه داشت. به اين ترتيب روز گذشته سخنگوي وزارت دفاع امريکا در اظهاراتي اين آزمايش ها را نگران کننده خواند و گفت؛ دليلي براي ترديد درخصوص سخنان ايران در قبال اين موشک ها وجود ندارد. اين مقام پنتاگون افزود؛ با وجود آنکه ما ارزيابي مستقلي از اين موشک ها نداشتيم اما دليلي براي ترديد در قبال فعاليت هاي ايران وجود ندارد.
از سوي ديگر کاخ سفيد نيز پرتاب اين موشک را اقدامي تحريک آميز خواند و تاکيد کرد؛ اينها تمرينات نظامي از پيش برنامه ريزي شده بود. به گزارش ايسنا رابرت گيبس سخنگوي کاخ سفيد افزود؛ اين رزمايش موشکي با «ماهيت تحريک آميز رفتار ايران در صحنه جهاني» منسجم بود. سخنگوي کاخ سفيد علاوه بر آن از ايران خواست در نشست روز پنجشنبه با «دسترسي بدون محدوديت» به دومين مرکز غني سازي اورانيومش موافقت کند. گيبس در پاسخ به اين سوال که ايران چه کاري را مي تواند در مذاکرات روز پنجشنبه انجام دهد، گفت؛ همان طور که گفتم آنها مي توانند با دسترسي فوري و بدون محدوديت (به دومين مرکز غني سازي ايران) موافقت کنند و به عقيده من اين کمترين کاري است که آنها مي توانند انجام دهند. به اين نکته نيز توجه کنيد که روز پنجشنبه روز مهم و کلاً اين هفته، هفته مهمي براي ايرانيان است و بايد تصميماتي را اتخاذ کنند.
فيليپ کراولي سخنگوي وزارت خارجه امريکا نيز گفت رزمايش موشکي ايران به هيچ عنوان مفيد نبود. کراولي در اظهاراتي فرا فکنانه گفت؛ اينکه ايران سعي کند به جاي يک بازيکن سازنده در منطقه همانند يک کشور پليس يا کشور نظامي عمل کند تنها به انزواي بيشتر تهران مي انجامد. کراولي مدعي شد اگر هدف ايران از اين رزمايش تلاش براي تاثير گذاشتن بر مذاکرات پنجشنبه 1«5 با ايران بود، موفق نشد.روسيه نيز در واکنش به مانور موشکي ايران از تهران خواست خويشتنداري کند.
سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه روز دوشنبه اظهار داشت؛ «هر چند آزمايش موشکي ممنوع نيست، اما از ايران خواسته مي شود بيشترين ميزان خويشتنداري را از خود نشان دهد.» سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه از ايران خواست «خويشتنداري» در پيش بگيرد.لاوروف همچنين از دولت ايران درخواست کرد «بيشترين همکاري ممکن» را با بازرسان آژانس بين المللي انرژي هسته يي داشته باشد. وي آزمايش هاي موشکي ايران را با توجه به «پيش زمينه هاي حل نشده موجود بر سر ماهيت برنامه هاي هسته يي ايران» نگران کننده خواند.
*****
رسوایی آنقدر بزرگ بود که داد مجلس انتصابی هم در آمد
مجلس حاضر نشد از کنار خريد سهام مخابرات توسط سپاه بگذرد
کميته ويژه فروش مخابرات را بررسي مي کند
مجلس حاضر نيست با سکوت از کنار خريد هشت هزار ميليارد تومان سهام مخابرات توسط تعاون سپاه بگذرد و علي لاريجاني تاکيد کرده کميته يي را مامور رسيدگي به اين موضوع خواهد کرد.ديروز از نطق ميان دستور تا تذکر در صحن علني و حتي مصاحبه هاي راهروهاي پارلمان تحت تاثير فروش سهام مخابرات بود تا جايي که نماينده هاي مجلس در صحن علني به صراحت اعلام کردند با اين اقدام به مجلس، قانون و اصل 44 پشت شده است. البته لاريجاني تلاش کرد تا حدودي از موج اين اعتراض ها بکاهد و به مجلسي ها پيغام داد که «سپاه» اين خريد بزرگ را آن هم در بخش حساسي مانند مخابرات انجام نداده بلکه تعاوني سپاه بوده است اما نماينده ها قانع نمي شدند و اصرار داشتند نفس حضور سپاه در معاملات بزرگ اقتصادي قابل توجيه نيست و در دو روز گذشته افکار عمومي از اينکه خريد سهام جايگاه حساسي مانند مخابرات توسط نهادي امنيتي صورت بگيرد، قابل پذيرش نيست. اعتراض ها را اصلاح طلبان و اصولگرايان در کنار هم شروع کردند. آنها به لاريجاني گفتند يک نفر بايد توضيح دهد که چرا شبه دولتي ها سهام مخابرات را خريداري کرده اند.
اين اعتراض ها دو جنبه داشت؛ يکي اصل 44 و نقض آن و ديگري بعد نگراني افکار عمومي. اعتراض هاي مصطفي کواکبيان نماينده اصلاح طلب سمنان سبب شد لاريجاني خبر دهد کميته يي ويژه براي رسيدگي به اين ماجرا تشکيل مي شود. پيش از اين هم احمد توکلي چهره اقتصادي مطرح مجلس به اين خصوصي سازي اعتراض کرده بود و هشدار داده بود که اسم اين اقدام خصوصي سازي نيست. اين سخنان را ديروز الياس نادران هم تکرار کرد. گرچه نادران در دو ماه گذشته براي حمايت از احمدي نژاد سنگ تمام گذاشته بود اما ديروز تهديد کرد وزير اقتصاد را به اين خاطر به مجلس مي کشانم تا به اين ترتيب اگر مجلس بر سر اتفاقات دو ماه اخير دليلي نديده بود تا اين طور از سپاه انتقاد کند و حتي تمام اقدامات امنيتي آنها را در راستاي منافع نظام تلقي کرده بود اين بار به بهانه خريد سهام مخابرات، رودرروي اين نهاد قرار بگيرد. اعتراض هاي مجلس از مصطفي کواکبيان آغاز شد.وي گفت؛ «معامله يي حدود هشت هزار ميليارد تومان صورت گرفته، سهام مخابرات جابه جا شده و تقريباً شبه دولتي ها آنجا را گرفته اند. در حالي که روح حاکم بر سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري و اصل 44 اين نيست. خصوصي سازي به معناي واقعي کلمه بايد رعايت شود. از کميسيون هايي که در اين باره تشکيل شده انتظار داريم در اين زمينه دقت کنند. بعضاً گفته مي شود اين سهام را عزيزان سپاه خريده اند، در حالي که سپاه در کارهاي اقتصادي نبايد باشد. لذا حتماً کميسيون اصل 44 مجلس در اين زمينه دست داشته باشد.» لاريجاني هم اين طور در مقام توجيه برآمد که اين معامله توسط سپاه صورت نگرفته بلکه تعاوني سپاه بوده که بخش بازنشستگي و اين گونه امور سپاه را دنبال مي کند، اما در مورد اينکه با قانون اصل 44 تطبيق مي کند يا نه، کميسيون ويژه اين امر، اين موضوع را پيگيري مي کند و از آقاي فولادگر هم خواسته شده اگر نقايصي در قانون وجود دارد که اين مشکلات را به وجود مي آورد، آن را جبران کند. نادران هم از نحوه واگذاري سهام مخابرات آن قدر عصباني بود که گفت وزير اقتصاد را به مجلس مي کشانم، متاسفانه فضاي واگذاري ها به هيچ عنوان رقابتي نيست و اين موضوع انحراف از سياست هاي اصل 44 است. نحوه واگذاري سهام مخابرات به نوعي جيب به جيب شدن سهام اين شرکت بود.اين عضو کميسيون اقتصادي مجلس از طرح سوال خود از وزير اقتصاد و دارايي در خصوص نحوه واگذاري سهام شرکت مخابرات خبر داد و با بيان اينکه نحوه واگذاري سهام شرکت مخابرات انحراف کامل از سياست هاي اصل 44 بود، خاطرنشان کرد؛ در زمينه اين واگذاري وزير اقتصاد و دارايي را براي پاسخگويي به مجلس خواهم کشاند. وي با انتقاد از واگذاري بيش از 50 درصد سهام مخابرات در بورس گفت؛ اين موضوع به هيچ عنوان قابل قبول نبود و بورس مي توانست اين کار را از بلوک هاي کوچک تر آغاز کند.قوامي هم در نطق ميان دستور به همين موضوع اشاره کرد و هشدار داد به جاي بخش خصوصي بخش شبه دولتي توسعه پيدا کرده است.وي اعلام کرد؛ اين قانون يکي از ضرورت هاي امروزي جامعه ما است. در حال حاضر نحوه واگذاري هاي با مشکلات زيادي روبه رو است در حالي که بايد بخش خصوصي را فربه و وارد عرصه کنيم اما متاسفانه بخش شبه دولتي توسعه پيدا کرده است.تا به اين ترتيب يک معامله يي که قرار بود «ساده» تمام شود اين طور به جنجالي تازه تبديل شود و حال بايد از وزير گرفته تا سردار راهي بهارستان شوند تا شايد مجلس راضي به کوتاه آمدن شود.
*****
نامه عاطفه نبوی چاشنی از بند متادون اوین: نگران نباشید! اینجا اتفاقی نمی‌افتد!
عاطفه نبوی، در تاریخ 25 خرداد ماه 1388، به همراه پسرعموی خود ضیاء الدین نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، و تعدادی دیگر از دوستانش بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. وی در مدت بازداشت خود چندین بار مورد بازجویی قرار گرفته و از آنجا که با شورای دفاع از حق تحصیل نیز همکاری هایی داشته به " ارتباط با سازمان مجاهدین" متهم شده است. عاطفه نبوی با وجود فشارهای شدید وارده، این اتهام را نپذیرفته و آن را بی پایه و اساس دانسته است. وی در سال 84 نیز، به مدت سه هفته در بند 209 زندانی بوده است.
نبوی از روز شنبه هفته گذشته از بند 209 به قرنطینه زندان اوین معروف به بند متادون، منتقل شده و هم اکنون با وجود گذشت 105 روز، همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد. به گفته نسرین ستوده، وکیل وی، پرونده او به شعبه 12 دادگاه انقلاب ارجاع داده شده و قاضی این شعبه نیز به مدت 3 هفته به مرخصی رفته است. نامه زیر، توسط عاطفه نبوی در بند 209 نوشته شده و از طریق کمیته گزارشگران حقوق بشر منتشر شده که در زیر می‌خوانید:
**
نگران نباشید! اینجا اتفاقی نمی افتد.
روزهای اول هنوز باران های بهاری می بارید و حال باران پاییز بوی خوشایند خاک را سخاوتمندانه از توری های بالای سلول به درون می ریزد و اگر خوب جاگیری کنی، شاید بعضی قطرات نافرمان باران که کج باریده اند به بند 209 بیایند و صورتت را نوازش کنند.
روز نود و هفتم! مبادا فکر کنید که فرقی با روزهای دیگر دارد، فقط بهانه ایست برای نوشتن، اگر نه، تفاوتی با روز 30 ام ، 87 ام و دوم ندارد. اینجا روزها از هم جدا نمی شوند و به مجموعه ای پیوسته از روزان و شبان بدل می شوند. همیشه روزها به واسطه اتفاقات هویت می یابند و می توان به آنها ارجاع داد، اما در اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد به جز " اتهامی که تفهیم نمی شود"، " وکلایی که دیده نمی شوند"،" دادگاههایی که تشکیل نمی شوند" و ... گویی " ما بیرون زمان ایستاده ایم."
اینجا احساساتت ملغمه ای ازتضادهاست و تو گویی آونگی هستی که در رفت و برگشت بی پایان خود، شب را به روز پیوند می دهی و آنچه بیش از همه آزارت می دهد، اینهمه بیهودگی است، چیزی برای اعتراف کردن نیست، اینگونه بیهوده به " بودن" ات حتی شک می کنی ولی عیب اینجاست که آنان همچنان بر این بیهوده بودنت در اینجا پای می فشارند.در اینجا گریه می کنی، می خندی، می خوری، می خوابی و همچنان بیهوده منتظر می مانی در حالی که بیرون از اینجا زندگی ای جریان دارد که باید تو را هم می برد، دانشگاهی که نتیجه اش را نگرفتی، کاری که به مصاحبه اش نرسیدی و ...صبح است، اما چشمانت را می بندی تا دوباره به این صبح نا به جای خشکیده بر دریچه خورشید گشوده نشود، تا صبح بی اتفاق را با معجزه خواب پیوند زنی.
روزهای اول تا مدتی خواب آزادی را می بینی و رؤیای پلاستیک مشکی لباس ها در دست نگهبان خندان، لباس هایی با بوهای آشنا. اما مدتی دیگر در خواب هم رها نمی شوی، در خواب هایت هم دیگران به زندان می آیند و دنیایت می شود سلول، راهرو، دستشویی!!- بیرون، رویایی است دور! فردایی که باید از آن بیدار شوی به خصوص حالا که تک تک هم سلولی هایت آزاد می شوند و پتوهای زیرت بیشتر و جایت نرمتر و نگهبانان مهربانتر. باز بی هیچ اتفاق و دست اندازی که راحت روزت را بر هم زند!! اما گریزی نیست، بدن میل به بیداری دارد، هرچند ذهن پس می زند و روزت آغاز می شود و به کندی چاقویی کند از رگ و پی ات می گذرد و زمانی که به پایان می رسد، انگار هیچ وقت نبوده! مانند چاه سیاهی که هر چه دست می سایی، پیش می روی و مردمک ها را گشاد می کنی که هیچ نمی بینی و ناگاه در چاه دیگر فرو می غلطی و شب زندان فرا می رسد، شب ها بارت سبک تر است و گویی باری را که از آغاز روز بر روش گرفتی بر زمین می نهی و فراموشی خواب، ترا می رباید.راستی!! امروز هم اتفاقی نیفتاد، اما خوب - یک ساعتی گذشت.
عاطفه نبوی چاشنی
زندان اوین/ بند 209
*****
هراس کودتاگران از دانشجویان و پادگانی شدن فضای تهران
با شروع سال تحصیلی جدید دانشگاه‌ها و اوج‌گیری دوباره اعتراضات دانشجويي نسبت به كودتاي انتخاباتي اخير، از بعد از ظهر امروز با استقرار وسیع نيروهاي انتظامی در سطح شهر، بار ديگر در شهر تهران فضاي پادگاني حكمفرما شد.
به گزارش نوروز، از عصر امروز تمامی دورتا دور میدان انقلاب و خیابان انقلاب در فواصل بسیار نزدیک به هم نیروهای انتظامی مستقر شده بودند.فضاي سایر نقاط شهر تهران نیز امروز دگرگون بود؛ به گونه اي كه در زماني كوتاه، نيروهاي انتظامی با استقرار در ميادين اصلي همچون میدان انقلاب، 7 تیر، ولیعصر، ونک و خیابان های حافظ، انقلاب، بلوار کشاورز و ... چهره اي پادگاني به شهر بخشيدند. گفتنی است دیروز و امروز، دانشگاههای تهران و صنعتی شریف، شاهد اعتراض گسترده دانشجویان به حضور عوامل دولت کودتا در عرصه دانشگاه بودند.
*****
متهمان بی نام پرونده ای که رسیدگی به آن "یک سال طول می کشد"؛ جنایات کهریزک در هاله ای از ابهام
فرشته ایرانی
:
رییس كمیته ویژه مجلس برای پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان حوادث اخیر، از تشکیل 104 پرونده قضایی برای متهمان کهریزک خبر داد. پرویز سروری که همزمان عضو کمیته ویژه شورای عالی امنیت ملی برای بررسی حوادث اخیر است ، مدعی شده که "پرونده كهریزك پرونده بزرگی است كه در شرایط عادی یك سال بررسی آن زمان می‌برد حال ما می‌خواهیم در مدت كوتاه به نتیجه برسیم".
این سخنان سروری در حالی منتشر می شود که افکار عمومی به شدت خواهان محاکمه و مجازات عوامل متخلف بازداشتگاه کهریزک که به گوانتاناموی ایران معروف شد هستند. اما تاکنون هیچ مقام مقامی مسولیت این بازداشتگاه و تخلفات گسترده رخ داده در آن را برعهده نگرفته و اسم و مشخصات و سمت هیچ یک از این متهمان اعلام نشده و هویت قاضیانی که حکم قضایی اعزام به بازداشتگاه را صادر کرده اند نیز منتشر نشده است.
هر چند که پیشتر ابراهیم رئیسی ، معاون اول قوه قضاییه از اعلام اسامی متخلفان بازداشتگاه كهریزك در گزارش شورای عالی امنیت ملی خبر داده بود اما این گزارش تاکنون منتشر نشده و اسمی از متهمان به مردمی که خواهان پاسخگویی مسولان هستند اعلام نشده است.هفته گذشته ، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح از حضور 104 آسیب دیده بازداشتگاه کهریزک در دادسرا و شکایت 90 نفر از آنها خبر داده بود. او همچنین از بازداشت 7 نفر از متهمان کهریزک خبر داده بود.
اما تاکنون نه گزارش کمیته ویژه مجلس در خصوص این بازداشتگاه منتشر شده است و نه گزارش شورای عالی امنیت ملی و هیات سه نفره قضایی به اطلاع عموم رسیده است.این در حالی است که بعد از کشته شدن محسن روح الامینی، فرزند مشاور محسن رضایی در این بازداشتگاه، نمایندگان مجلس بر لزوم محاکمه و مجازات متهمان تاکید کرده بودند. علی مطهری ، نماینده اصولگرای مجلس هشدار داده بود که "متخلفان بازداشتگاه کهریزک باید مجازات شوند نه اینکه مانند قضیه قتل‌های زنجیره‌ای و حوادثی مانند قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی‌یعقوب مشخص نشود که با افراد خاطی برخورد شد یا نه".اما به نظر می رسد با رویه فعلی که دستگاه قضایی در پیش گرفته است پرونده کهریزک نیز، سرنوشتی چون همان پرونده ها را در انتظار دارد و روند چند ساله گذشته به خوبی نشان داده است که این گونه پرونده ها سرانجامی که افکار عمومی انتظار می کشند را نمی یابند.
چنانکه بر اساس گزارش ها ،حیدری فر، قاضی متخلفی که دستور انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را امضا کرده است همچنان در دادسرای امنیت دادگاه انقلاب به کار قضاوت مشغول است و تاکنون هیچ گونه برخوردی با او نشده است. از سوی دیگر سایت محافظه کار جهان نیوز در خبری شگفت انگیز اعلام کرد: "بلافاصله پس از اعزام گروه تحقیق از بازداشتگاه و در حالی که تحقیقات ادامه داشته است، خبرهایی از پاکسازی آثار جرم و تخریب برخی قسمت های زندان به گوش می رسد".
جنایات کم اهمیت
این اخبار در شرایطی منتشر می شوند که رهبر جمهوری اسلامی عصر در چهارم شهریورماه در جریان دیدار با تعدادی از دانشجویان وقوع "تخلفات و جنایت هایی در حوادث پس از انتخابات و به ویژه در بازداشتگاه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه از سوی یگان های ویژه و ماموران لباس شخصی" را تائید کرد، اما گفت که این جنایت ها در مقابل "ظلمی که عده ای به نظام کردند" کم اهمیت است.
مدتی پیش از این اظهارات، سایت پارلمان افشا کرده بود که شخص آیت الله خامنه ای، از ابتدا حتی در جریان تجاوز به زندانیان در کهریزک هم قرار داشته است: "یک فعال رسانه‌ای که نامش اعلام نشده در جریان بازداشت‌های بعد از انتخابات دستگیر و بعد از حدود دو هفته با اطلاع یافتن اعضای دفتر این مقام عالی‌رتبه نظام به دلیل رابطه چندین ساله او با آنها آزاد شد.
بنابر این گزارش ها وقتی که این فعال رسانه‌ای به نزد این مقام عالی رتبه نظام می‌رود و دعوت به نشستن می‌شود، او می‌گوید نمی‌تواند و هنگامی که دلیل عدم توانایی برای نشستن جویا می‌شود، او به شرح تجاوز مکرر به خود توسط باتوم می‌پرداز، و بعد از این سخنان این مقام عالی رتبه نظام به شدت ناراحت می‌شوند."
زندان کهریزک بازداشتگاهی مخوف در شهرک «سنگ» بود که در جنوب شرق تهران از توابع شهرستان ری واقع است. این زندان که پس از پاکسازی محله خاک سفید تهران، برای تادیب و مجازات معتادان و اوباش سابقه دار و حرفهای ساخته شد؛ جاییکه از همان ابتدا هیچ امکاناتی نداشت که بتوان نام بازداشتگاه یا زندان برای آن گذاشت و ظاهراً حتی سازمان زندانها آن را در حد بدترین زندانهای فعلی کشور هم ندانسته و مسوولیت رسمی آن را به عهده نگرفته بودند.بعد از وقایع انتخابات 22 خرداد، تعداد زیادی از بازداشت شدگان به این بازداشتگاه منتقل شدند و بر اساس گزارش ها محسن روح الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر و رامین آقازاده قهرمانی 4 نفری هستند که در این بازداشتگاه جان باختند. گزارش های بسیاری نیز از شکنجه و تجاوز به زندانیان در این بازداشتگاه منتشر شد.
*****
گزارشی تصویری از اعتراضات دانشجویی طی دو روز گذشته
*****
فشارهای شدید بر دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه تهران
دانشجویان ساکن خوابگاه دخترانه کوی دانشگاه تهران که شب ها از بالکن اتاق های خود اقدام به گفتن الله اکبر می کنند، توسط نیروهای انتظامات خوابگاه مورد تهدید قرار گرفتند.
این دانشجویان توسط زنان انتظامات دانشگاه تهران شناسائی شده و سپس با احضار به مدیریت خوابگاه ها مورد تهدید قرار می گیرند تا مقدمات برخورد انضباطی با آنان فراهم شود.
پیش تر نیز خبرنامه امیرکبیر از وجود چنین برخوردهائی در خوابگاه دختران خبر داده بود اما چندی بعد سید مهدی قمصری در مصاحبه ای با مهر، اظهار داشت که "تهدید دانشجویان برخورد محسوب نمی شود و تا زمانی که دانشجویان به کمیته انضباطی احضار نشوند، هیچ برخوردی با آنان صورت نگرفته است".
هم چنین به گفته ی دانشجویان ساکن خوابگاه های فاطمیه، اعتراض دانشجویان دختر به کیفیت بسیار پائین امکانات رفاهی نسبت به سال گذشته با برخوردهای انضباطی روبرو شده است.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، چندی پیش تعدادی از دانشجویان ساکن خوابگاه شهید چمران با حضور در دفتر مدیریت خوابگاه دختران نسبت به افزایش تعداد دانشجویان از 4 نفر به 6 نفر در هر اتاق اعتراض کردند. به گفته ی این دانشجویان یکی از مسئولین خوابگاه دختران، بنام "افشار"، به جای پاسخگوئی به دانشجویان با باقرزاده مدیری کل امور خوابگاه ها تماس گرفته و موضوع را به وی اطلاع می دهد و باقرزاده نیز از وی می خواهد که اسامی دانشجویان معترض را برای احضار به کمیته انضباطی به وی بدهد.
پس از این ماجرا با خانواده های دانشجویان تماس گرفته شده و از دانشجویانی که معترض به مسائل صنفی بوده تعهدی مبنی بر عدم اعتراض پیرامون مسائل دانشگاه اخذ شده است.
برخوردهای شدید مدیریت دانشگاه تهران به دستور مستقیم نهادهای امنیتی و بمنظور جلوگیری از هر گونه اعتراضات دانشجوئی صورت می گیرد. این در حالی است که اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران در روز 6 مهر بی نتیجه بودن این برخوردها را نشان داد.
*****
عدم صدور کارنامه برای حامد توفیق در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد
خبرگزاری ساوالان سسی
حامد توفیق فعال دانشجویی آذربایجان که در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۸ دانشگاه آزاد شرکت کرده بود موفق به دریافت کارنامه نشده است.
به گفته نزدیکان توفیق، این فعال دانشجویی آذربایجان بدنبال عدم صدور کارنامه کنکور دانشگاه آزاد به مرکز آزمون این دانشگاه مراجعه کرده است اما مسئولین به وی گفته اند که صدور کارنامه برای او امکانپذیر نیست و اگر کارنامه ای باشد از طریق پست برای او ارسال خواهد شد.
حامد توفیق از فعالین شناخته شده دانشجویی در دانشگاه تبریز و دبیر سیاسی انجمن اسلامی و دانشجوی ورودی ۸۱ کارشناسی برق این دانشگاه بود.
فشار بر فعالین دانشجویی آذربایجان در ماههای گذشته افزایش یافته به گونه ای که در ماه گذشته چهار دانشجوی دانشگاه تبریز بازداشت و برای اجرای حکم سه سال زندان به زندان تبریز فرستاده شده اند.همچنین در ماههای گذشته حداقل ۹ دانشجوی آذربایجانی از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس محروم شده اند.
*****
بررسی یکی از یاران ما درباره وقایع دو روز اخیر دانشگاهها در تهران
انگار زمانه هم با «فرهاد دانشجو» سر سازگاري ندارد و به کام رئيس ستاد انتخابات رییس دولت کودتا و وزیر منتصب علوم نمي چرخد. از ابتداي شروع به کار ساکن ساختمان ويلا وزير جديد علوم با اعتراضات گسترده دانشجويي مواجه شد؛ چه زماني که در قديمي ترين دانشگاه ايران حضور يافت تا سال تحصيلي را آغاز کند و چه زماني که در دانشگاه شريف حاضر شد تا کتابخانه پايداري دانشگاه صنعتي شريف را افتتاح کند با تجمع سبزپوشاني روبه رو شد که شعارهايي در حمايت از مهدي کروبي و ميرحسين موسوي سر مي دادند.
انگار وعده يي که نمايندگان مجلس در روز راي اعتماد نسبت به آن هشدار داده بودند، زودتر از آنچه تصور مي شد، به تحقق پيوست زيرا نمايندگان مجلس، وزارت کامران دانشجو که پيش از اين ساکن ساختمان فاطمي بود را نمکي روي زخم هاي دانشجويان دانستند که به محض حضور وي در دانشگاه ها مانند بمبي خواهد ترکيد. پيش بيني نمايندگان مجلس بسيار زود محقق شد زيرا حضور کامران دانشجو با جمعيت انبوه دانشجويان معترضي مواجه شد که هنوز به دنبال پاسخي براي سوالات بي شمار خود بودند که همچنان بي پاسخ مانده بود. حجم اين اعتراض ها به قدري گسترده بود که اخطارهاي پياپي معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه تهران نيز کارساز نشد.
زماني که خبر حضور احتمالي «فرهاد دانشجو» در دانشگاه تهران مطرح شد سيدمهدي قمصري به دانشجويان اخطار داده بود مبادا در اعتراضات دانشجويي و به ادعاي وي تجمعات غيرقانوني حضور يابند وگرنه با آنان برخورد خواهد شد اما چنين هشدارهايي نيز مانع از حضور دانشجويان معترض نشد. در اخطار قمصري خطاب به دانشجويان آمده است؛ «تحرکات راديکالي که از بيرون دانشگاه جهت گرفته و شروع مي شود دامان دانشجويان دانشگاه تهران و ساکنان کوي را گرفته و به آنها ضربه مي زند.» به گزارش مهر سيد مهدي قمصري با تاييد اطلاعيه يي که حاکي از اخطار به دانشجويان از سوي معاونت دانشجويي دانشگاه تهران است، تاکيد کرد؛ اين اطلاعيه بيشتر به درخواست خانواده دانشجويان و همچنين نگراني ساکنان کوي دانشگاه درباره تحرکات بيروني و تاثير آن بر جو کوي تنظيم و منتشر شده است. وي افزود؛ تجمعات غيرقانوني اخير باعث نگراني و تشويش دانشجويان و به خصوص دانشجويان مستقر در کوي دانشگاه تهران شده بود که به همين دليل با توجه به قوانين و مقررات و آيين نامه دانشگاه اين اطلاعيه صادر شد.
معاون دانشجويي دانشگاه تهران در خصوص نصب اين اطلاعيه در کوي دانشگاه به مهر گفت؛ اين بخشي از وظايف دانشگاه است که قوانين، مقررات و تصميمات اخذ شده را در کمترين زمان ممکن به اطلاع کليه دانشجويان خود برساند تا در جريان چگونگي و جزييات قوانين حاکم بر دانشگاه قرار بگيرند. وي در خصوص تاکيد بر اخذ مجوز براي تجمع قانوني در محيط دانشگاه در اطلاعيه مذکور گفت؛ به هر حال دانشگاه ساز و کار و روند خاص خود را دارد و هماهنگي با معاونت دانشجويي براي برگزاري هرگونه تجمع يکي از قوانين اوليه دانشگاه است.
حوزه معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه تهران در اطلاعيه يي که در اين دانشگاه نصب کرده است با تيتر درشت «قابل توجه دانشجويان ساکن در کوي دانشگاه» آورده است؛ «با توجه به اظهار نگراني و درخواست جمعي از خانواده دانشجويان و به پيشنهاد برخي از دانشجويان ساکن کوي به منظور جلوگيري از بروز حوادثي که موجب بر هم زدن آسايش و امنيت دانشجويان ساکن کوي مي شود، با افرادي که به نحوي در برگزاري يا مشارکت در تجمعات منجر به خشونت دخالت داشته باشند، حسب مقررات عمل خواهد شد.» در پايان اين اطلاعيه آمده است؛ «هر گونه تجمع بدون مجوز خلاف مقررات محسوب مي گردد و متقاضيان مي توانند براي دريافت مجوز برگزاري مراسم به مراجع ذي ربط در معاونت دانشجويي فرهنگي دانشگاه مراجعه کنند.» اين اظهارنظر در حالي از سوي مسوولان دانشگاه تهران صورت مي گيرد که دانشگاه شريف نيز در اقدامي مشابه به نقل از مديريت فرهنگي دانشگاه شريف تصريح کرد براي تجمع ديروز درخواست مجوز رسمي نشده بود.
ميرزايي با بيان اين مطلب اظهار داشت؛ روز گذشته برنامه افتتاحيه کتابخانه پايداري را در دانشگاه داشتيم اما وزير علوم فقط دانشکده کامپيوتر را افتتاح کردند و در اين برنامه نبودند و سردار باقرزاده رئيس بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس و خرمشاد معاونت فرهنگي وزارت علوم اين کتابخانه را افتتاح کردند. وي افزود؛ البته تعدادي از دانشجويان که مرتبط با يکي از تشکل هاي دانشجويي هستند، در مقابل محل اجراي برنامه ديروز اعلام تجمع دانشجويي کردند. که براي اين تجمع درخواست رسمي براي مجوز نشده بود و اطلاع رساني ها هم به صورت غيررسمي بوده است. مراسم افتتاح کتابخانه پايداري دانشگاه صنعتي شريف روز گذشته در حالي با حضور برخي مسوولان وزارت علوم در اين دانشگاه برگزار شد که برخي از دانشجويان با تجمع در مقابل اين ساختمان شعار اعتراضي سر دادند.
دانشگاه کانون اعتراض
اما اعتراض هاي دانشجويان به دانشگاه تهران و شريف خلاصه نشد بلکه دانشجويان در آغازين روزهاي فعاليت دانشگاه، اعتراض هاي گسترده يي را انجام دادند به گونه يي که دانشگاه خواجه نصير نيز به کانون اعتراض هاي سياسي دانشجويي تبديل شده بود اما رئيس دانشگاه خواجه نصير اين مساله را انکار و تصريح کرد؛ نبايد خواسته هاي دانشجويان را با ديد سياسي نگريست. محمدتقي بطحايي در گفت وگو با مهر اظهار داشت؛ تجمع دانشجويان اين دانشگاه صرفاً به خاطر پاره يي از مسائل صنفي مانند کيفيت غذا بوده و به هيچ عنوان از خاستگاه سياسي برخوردار نبوده است. عده معدودي از دانشجويان که نسبت به مسائلي چون دور بودن محل خوابگاه و کيفيت غذا اعتراض داشتند، اعتراضات خود را مطرح کردند. وي افزود؛ با مسائلي که در چند ماه اخير و تابستان پيش آمد، دانشگاه خواجه نصير فرصت هر ساله خود را براي بازسازي و انجام اصلاحات لازم در فصل تابستان از دست داد و عملاً مجالي براي پرداختن به اين امور باقي نماند.
*****
زمان: 00:03 بامداد چهارشنبه
یاران و هم میهنان گرامی با درودی دوباره با پشت سر نهادن نیمه شب سه شنبه، آغاز بامدادچهارشنبه هشتم مهرماه به همگان گرامی باد.
خوشحالیم که در نخستین "پست" امروز بنویسیم که با گذشت فقط چند روز از شروع سال تحصیلی جدید، تمامی یا اکثر دانشگاههای میهن ما بصورتی خود جوش و از قبل برنامه ریزی نشده مقابله و اعتراض و ایستادگی در برابر رژیم دجالان را جزو نخستین هدف و برنامه سال تحصیلی جدید قرار داده اند و پس از آغاز این حرکت خود جوش در روز دوشنبه ششم مهرماه در دانشگاه تهران، دیروز سه شنبه هفتم مهرماه شاهد تظاهرات و اعتراضات دانشجویی در دانشگاههای: امیرکبیر، صنعتی شریف، دانشگاه آزاد واحد تهران و کرج، دانشگاه نوشیروانی بابل، دانشگاه و دانشکده های مختلف اصفهان، دانشگاه و دانشکده های مختلف شیراز، دانشگاه تبریز، دانشگاه سیستان و بلوچستان (بخصوص دانشگاه زاهدان) و بسیاری دیگر از دانشگاههای سراسر کشور بودیم که جملگی با گشوده شدن دانشگاهها، این مرکز ایستادگی و همبستگی و انسجام نسل جوان و طیف دانش پژوه و مقاوم میهن که آینده سازان ایران آزاد فردا خواهند بود؛ دوباره فرصت و موقعیتی برای بهم پیوستن و رساندن فریاد اعتراض خویش به گوشهای "کر" مسئولین و سردمداران رژیم در ایران و تمامی رسانه های خبری سراسر دنیا برسانند. از جمله اعتراضات دیروز دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه آزاد تهران بصورتی همه جانبه و گسترده در اکثر رسانه های نوشتاری و تصویری و خبری سراسر جهان منعکس گردید.
بقول یار عزیزمان "فواد شمس"، جنبش دانشجویی با "رها" سازی خویش از قید و بند "قیم"های پیشین، یتیم و بی پدر شد که این نه تنها خبری بد نیست که حتا مایه شادی است.
اجازه دهید با هم این مطلب و نوشتار "فواد شمس" را در خبرنامه دانشجویی "بامداد خبر" با هم بخوانیم.
**
جنبش دانشجویی بی پدر شد
فواد شمس

جنبش دانشجویی ایران از 6 مهر سال 88 بی پدر شد. این واقعه خوش آیند را باید به تک تک دانشجویان ایرانی و کنش گران فعال در این جنبش تبریک گفت.
جنبش دانشجویی ایران بعد از یک کشاکش درد آور پدران و قیمان خود را کشت. این جنبش بی پدر شده است و از همین جا است که آغاز رهایی خود و جامعه خود را نوید می دهد.
تظاهرات 6 مهر سال 88 در دانشگاه تهران تجربه ای متفاوت بود. تجربه ای شیرین از بی پدر شدن و رها شدن یک جنبش. تظاهراتی که در آن هیچ سردسته ای نیست. هیچ بیانیه ای خوانده نمی شود. هیچ گروه و دسته ی دانشجویی با گروه و دسته‌ی دانشجویی دیگری برای پدرخواندگی جنبش یا بخوانید (تجاوز به رحم جنبش) رقابت نمی کند. هیچ فعال دانشجویی با بی بی سی و صدای آمریکا مصاحبه نمی کنند. این شاهدان عینی بی‌چهره هستند که واقعیت را آن گونه که واقعا است انتقال می دهند نه آن گونه که پدرخواندگان جنبش در رسانه ها می خواهند. دفترتحکیم و انجمن‌های اسلامی وجود ندارند حتی در حد یک شبح!
شعارها از قبل تصویب نشده است. شعارها حتی تایید نشده است. شعارها حتی از قبل ساخته نشده اند. شعارها در همان لحظه ساخته می شوند فریاد زده می شوند و با تکرار جمعیت به تصویب می رسد. شعارها نه از تریبون به دستان صف‌های جلو که از بی تریبون‌های وسط جمعیت درست از دل جمعیت از دهان کسی که ناشناخته است و می خواهد ناشناخته بماند و می‌خواهد همیشه فرزند مادر جنبش باشد و نمی‌خواهد پدر شود نمی خواهد در صف اول بایستد و تریبون به دست گیرد، بیرون می‌آید. این شعارها با تکرار از دهان صدها نفر دیگر چون او مورد تایید قرار می گیرد. و تبدیل به شعار جنبش می شود.
این جنبش بی پدر شده است و از همین جا است که رها شده است. پدرسالاری و مردسالاری در این جنبش مرده است. این جنبش زنانه تر از همیشه است. به جرات می توان گفت 70 تا 80 درصد شرکت کنندگان در تظاهرات 6 مهر را دختران جوان تشکیل می دادند. دخترانی که نه تنها زیبا و شیک پوش بودند بلکه جسور بودند. دخترانی که دیروز از دیوار راست خانه شان بدون هراس از پدرشان بالا می رفتند. امروز از نرده‌های سبز دانشگاه بدون هراس از پلیس ها بالا می رفتند! این دختران پدرهای خود را در خانه کشته اند اکنون در دانشگاه و خیابان پدرهای تحمیلی دیگر را می کشتند.
این جنبش بی پدرتر از همیشه است. نه دفتر تحکیم وحدت نه هیچ شبه گروه و شبه دسته‌ی دانشجویی دیگری روز 6 مهر نبود تا به دانشجویان" رهنمود" دهد. این دانشجویان بی چهره و عادی که در خانه هایشان حرف پدرشان را گوش نمی دهند. در دانشگاه و در خیابان ها حرف هیچ پدر دیگری حتی از نوع "دلسوزش" را هم گوش نمی دهند. 6 مهر روز مرگ تمام پدرهای خودخوانده ی جنبش بود.
این جنبش رهایی بخش است. چون خود را به مثابه ی یک "ظرف تهی رهاننده" معنا کرده است. سایه‌ی هیچ پدری بالای سر این جنبش نیست. دختران جوان بدنه‌ی اصلی این جنبش هستند و البته پسران جوانی که نمی خواهند به معنای مرسوم و سنتی در آینده نقش "مرد- پدر" بازی کنند.
این جنبش پدران دلسوز خود را کشته است و اکنون با فریاد مرگ بر دیکتاتور خواهان کشتن آن "پدر" بزرگ است که تمام مصیبت های جامعه نشات گرفته از دلسوزی‌های پدرانه وی است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدلیل پائین آوردن سرعت اینترنت از سوی رژیم در حال زوال، ناگزیر شده ایم هر صفحه را فقط به یک "پست" اختصاص دهیم. برای خواندن مطالب و دیدن تصاویر و ویدئوهای "پست" های قبلی با مراجعه به "بایگانی وبلاگ" در نوار جنبی (سمت راست) پست و روز مورد نظر را انتخاب کرده و بروی آن کلیک کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ